روزشمار جنگ ایران و عراق: طبس تا سنندج جلد 7-2

مشخصات کتاب

سرشناسه:سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس. مدیرت مطالعات تاریخی و روزشمار

عنوان و نام پدیدآور:طبس تا سنندج: تهاجم ها و بحران های دوران گذار اردیبهشت 1359/ هادی نخعی؛ مجری مدیریت مطالعات تاریخی و روزشمار مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس؛ ویرایش فنی و ادبی هانیه مرشدی؛ زیر نظر شورای تدوین و انتشار روزشمار جنگ حسین اردستانی...[ و دیگران ].

مشخصات نشر:تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، 1397.

مشخصات ظاهری:1128ص.

فروست:روزشمار جنگ ایران و عراق.کتاب هفتم؛ جلد 2.

شابک:500000 ریال: 9786005443844

وضعیت فهرست نویسی:فیپا

یادداشت:زیر نظر شورای تدوین و انتشار روزشمار جنگ حسین اردستانی، مهدی انصاری، حمیدرضا فراهانی، علی رضا لطف الله زادگان، هادی نخعی، حجت الله کریمی.

یادداشت:نمایه.

موضوع:جنگ ایران و عراق، 13591367 گاهشماری

موضوع:IranIraq War, 19801988 Chronology

موضوع:جنگ ایران و عراق، 13591367 دخالت ایالات متحده

موضوع:IranIraq War, 19801988 Participation, American

موضوع:واقعه طبس، 1359.

موضوع:*Historical incidence of Tabas, 1980

موضوع:جنگ ایران و عراق، 13591367 کردستان

موضوع:IranIraq War, 19801988 Kurdistan

شناسه افزوده:نخعی، هادی، 1328

شناسه افزوده:سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس

شناسه افزوده:Islamic Revolution Iranian Revolutionary Guards‪. Holly Defense Research and Documentation Center

شناسه افزوده:روزشمار جنگ ایران و عراق؛ [ج.] 7.

رده بندی کنگره:DSR1602/س25ر9 7.ج 1397

رده بندی دیویی:955/084302

شماره کتابشناسی ملی:5130424

ص: 1

اشاره

ص: 2

روزشمار جنگ ایران و عراق

کتاب هفتم جلد2

طبس تا سنندج

تهاجم ها و بحران های دوران گذار

اردیبهشت 1359

هادی نخعی

مرکز اسناد وتحقیقات دفاع مقدس

ص: 3

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

روزشمارجنگ ایران و عراق کتاب

هفتم جلد2

طبس

تا سنندج

تهاجم ها و بحران های دوران گذار

هادی نخعی

مجری:

مدیریت مطالعات تاریخی و روزشمار مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس

ویرایش فنی و ادبی: هانیه مرشدی

همکاران آماده سازی: مریم سادات سادات نجفی(صفحه آرایی) < سعید حصاری (نمایه) < محمد محمدپور (گزینش عکس)

لیتوگرافی و چاپ: مرکز چاپ سپاه پاسداران انقلاب

اسلامی < ناظر چاپ: ناصرکشاورز

چاپ اول: 1396 < تعداد: 1000 نسخه < قیمت: تومان

شابک: 5443 600 978 ISBN: 9786005443

کلیه حقوق متعلق به مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس است.

نقل از کتاب با ذکر مأخذ مجاز و هرگونه بهره برداری دیگر منوط به اجازه کتبی این مرکز می باشد.

مراکز پخش: 1. تهران،خیابان انقلاب،خیابان12فروردین، ساختمان ناشران، طبقه اول،شماره 4،تلفن: 66481531

2. تهران،خیابان انقلاب،خیابان فخررازی، مجتمع ناشران فخر رازی، انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس

3. خرمشهر،جنب مسجدجامع، بازارشهید محمدجهان آرا،شماره 27

ص: 4

روزشمار جنگ ایران و عراق

تهیه و نشر: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

زیر نظر شورای تدوین و انتشار روزشمار جنگ:

حسین اردستانی، مهدی انصاری، حمیدرضا فراهانی،

علی رضا لطف الله زادگان، هادی نخعی، حجت الله کریمی

تصویر

ص: 5

تصویر

ص: 6

تصویر

ص: 7

ص: 8

فهرست روزشمار

عنوان صفحه

پیشگفتار 15

مقدمه 17

1 اردیبهشت 1359 121

2 اردیبهشت 1359 179

3 اردیبهشت 1359 223

4 اردیبهشت 1359 255

5 اردیبهشت 1359 275

6 اردیبهشت 1359 335

7 اردیبهشت 1359 391

8 اردیبهشت 1359 447

9 اردیبهشت 1359 481

10 اردیبهشت 1359 519

11 اردیبهشت 1359 545

12 اردیبهشت 1359 581

13 اردیبهشت 1359 601

14 اردیبهشت 1359 625

15 اردیبهشت 1359 651

16 اردیبهشت 1359 673

عنوان صفحه

پیشگفتار 15

مقدمه 17

17 اردیبهشت 1359 701

18 اردیبهشت 1359 727

19 اردیبهشت 1359 745

20 اردیبهشت 1359 761

21 اردیبهشت 1359 783

22 اردیبهشت 1359 809

23 اردیبهشت 1359 835

24 اردیبهشت 1359 853

25 اردیبهشت 1359 881

26 اردیبهشت 1359 897

27 اردیبهشت 1359 917

28 اردیبهشت 1359 933

29 اردیبهشت 1359 959

30 اردیبهشت 1359 981

31 اردیبهشت 1359 1003

گزارش روزشمار (فشرده اهم مطالب) 1027

فهرست راهنما (نمایه) 1079

فهرست نقشه

عنوان صفحه

آزادسازی شهر سنندج 939

ص: 9

فهرست راهنمای عکس ها

سایروس ونس وزیر امور خارجه امریکا 123

علی اکبر معین فر وزیر نفت 126

محمدعلی جهان آرا مسئول سپاه پاسداران خرمشهر 132

تیمسار ولی الله فلاحی فرمانده نیروی زمینی ارتش 137

مهدی بازرگان عضو شورای انقلاب 143

حضور مسلحانه رسمی سازمان چریک های فدایی خلق در درگیری های کردستان 158

اعلام مواضع گروه های سیاسی روی نرده های درب اصلی دانشگاه تهران 160

شکسته شدن نرده های دانشگاه تهران براثر درگیری گروهک ها 160

رژه دانشجویان وابسته به انجمن های اسلامی و سازمان های دانشجویان مسلمان کشور از حسینیه ارشاد تا اقامتگاه موقت امام خمینی 163

امام خمینیرهبر انقلاب اسلامی 164

طه یاسین رمضان معاون نخست وزیر عراق 189

آیت الله سیدمحمدباقر صدر 194

تیمسار ظهیرنژاد فرمانده ژاندارمری و عباس آقازمانی (ابوشریف) فرمانده عملیاتی سپاه پاسداران 197

تجمع بزرگ مردمی در دانشگاه تهران 201

سخنرانی ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور، در دانشگاه تهران 202

حجت الاسلام هادی غفاری رئیس دادگاه انقلاب اسلامی شهسوار 209

جیمی کارتر رئیس جمهور امریکا و زبیگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی وی 225

مسعود بارزانی رهبر حزب دمکرات کردستان عراق 231

سرلشکر محمدهادی شادمهر رئیس ستاد مشترک ارتش و ابوالحسن بنی صدر 235

غنی بلوریان عضو ارشد حزب دمکرات کردستان ایران. 240

آیت الله سیدمحمدحسین بهشتی عضو شورای انقلاب 244

ناو هواپیمابر نیمیتز در 30 مایلی ساحل ایران 256

هلیکوپترهای دی.اس53 امریکایی بر روی ناو هواپیمابر نیمیتز در وضعیت های قبل از پرواز 257

صدام حسین رئیس جمهور عراق 260

جرج حبش رهبر جبهه خلق برای آزادی فلسطین 260

رحیم صفوی رابط عملیاتی سپاه و ارتش در غرب کشور و عباس دوزدوزانی فرمانده کل سپاه 264

ابوشریف (عباس آقازمانی) فرمانده عملیات سپاه 266

بقایای هلیکوپترهای نیروهای امریکایی در طبس 276

کارتر رئیس جمهور امریکا. 282

سرتیپ ظهیرنژاد فرمانده کل ژاندارمری 285

محمد منتظرقائم فرمانده سپاه پاسداران یزد 287

صادق قطب زاده وزیر امور خارجه 289

امام خمینی 290

مارگارت تاچر نخست وزیر انگلیس 300

آندره گرومیکو وزیر امور خارجه شوروی 302

کورت والدهایم دبیرکل سازمان ملل متحد 303

تیمسار فلاحی 304

مصطفی چمران وزیر دفاع 305

آیت الله لاهوتی امام جمعه رشت 316

نورالدین کیانوری دبیرکل حزب توده 321

آیت الله شریعتمداری 323

برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر 324

سناتور رابرت برد رهبر اکثریت در سنای امریکا 337

هنری کیسینجر وزیر امور خارجه اسبق امریکا. 338

رونالد ریگان رقیب کارتر از حزب جمهوری خواه در انتخابات ریاست جمهوری 340

نمونه ای از عرصه وسیع و متنوع تبلیغات مربوط به

ص: 10

حمله طبس 352

آیت الله العظمی محمدرضا گلپایگانی 353

مسعود بارزانی رهبر حزب دمکرات کردستان عراق 354

محمد بروجردی فرمانده سپاه سنندج 373

صادق طباطبایی سرپرست ادارات نخست وزیری 397

فیدل کاسترو 402

یاسر عرفات 404

شیخ عزالدین حسینی 426

احمد مفتی زاده 434

حسن حبیبی سخنگوی شورای انقلاب 438

کارتر، برژینسکی و ونس 481

جلال طالبانی رهبر اتحادیه میهنی کردستان عراق 497

ابوالحسن بنی صدر 514

ادموند ماسکی وزیر امور خارجه جدید امریکا 521

آیت الله بهشتی رئیس دیوان عالی کشور و عضو شورای انقلاب 523

شاپور بختیار 525

آیت الله محمدرضا مهدوی کنی سرپرست وزارت کشور و عضو شورای نگهبان 541

منصور فرهنگ سفیر ایران در سازمان ملل متحد 547

تجمع دانشجویان ایرانی کفن پوش در اطراف سفارت ایران در لندن در حمایت از انقلاب اسلامی 549

نماز جماعت معترضان به اشغال سفارت ایران در لندن، در اطراف این سفارتخانه 551

ارتفاعات اربابا در بانه 558

حجت الاسلام سیدمحمد موسوی خوئینی ها سخنگوی دانشجویان پیرو خط امام 564

فرخ نگهدار عضو مرکزیت سازمان چریک های فدایی خلق 568

مراسم روز کارگر حزب توده در میدان امام خمینی 570

فخرالدین حجازی 576

آیت الله خامنه ای امام جمعه تهران 582

تجمع و تحصن هواداران انقلاب اسلامی مقابل سفارت ایران در لندن 585

اقامه نماز جماعت در خیابان کنزینگتون مقابل سفارت ایران در لندن 588

آیت الله سیدحسن شیرازی از علماء مخالف صدام 589

رژه روحانیون مسلح از مقابل منزل امام خمینی 597

تابوت اجساد امریکائیان در فرودگاه زوریخ سوئیس 602

تشییع جنازه آیت الله سیدحسن شیرازی در قم 635

حمله پلیس انگلستان و پایان خونین اشغال سفارت ایران در لندن 658

کلنل چارلز بک ویت فرمانده عملیات نجات گروگانن های امریکایی 674

تیمسار غلامعلی اویسی 709

آیت الله سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی دادستان کل کشور 739

فوزی بداوی نژاد از گوگانگیران سفارت ایران در لندن 742

آیت الله طاهری امام جمعه اصفهان 754

آیت الله خامنه ای و دکتر مصطفی چمران 778

سیدمحمود دعایی سرپرست روزنامه اطلاعات 779

ابوشریف نماینده رئیس جمهوری در سنندج و ابوالحسن بنی صدر 790

محمد مکری سفیر ایران در شوروی 814

محمد بروجردی، سرگرد علی صیاد شیرازی و رحیم (سیدیحیی) صفوی 817

عباس دوزدوزانی فرمانده کل سپاه 844

احمد سلامتیان دبیرکل گردهمایی بین المللی بررسی مداخلات امریکا در ایران 855

آیت الله بهشتی و حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی 870

عبدالرحمن قاسملو دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایرانمی پردازیم. 891

خسرو قشقایی 893

ص: 11

آیت الله خامنه ای 905

محمد بروجردی و مسجد جامع سنندج 914

مراسم تشییع 25 تن از شهدای کردستان در مدرسه عالی شهید مطهری 941

محل اقامت جدید امام خمینی در جنب حسینیه جماران 954

سرهنگ ایرج نصرت زاد فرمانده تیپ1 لشکر28 سنندج 955

لئونید برژنف رهبر شوروی 963

آندره گرومیکو وزیر امور خارجه شوروی 963

هاشم صباغیان عضو هیئت ویژه بررسی مسائل کردستان و جمشید حقگو استاندار آذربایجان غربی 974

مارگارت تاچر 981

معین فر وزیر نفت 983

اعلام آمادگی عبدالرحمن قاسملو برای مذاکره 1012

بنی صدر 1017

نورالدین کیانوری 1020

امام موسی صدر 1022

ص: 12

ﭘﻴﺸﮕﻔﺘﺎر

ﻣﻘﺪﻣﻪ

ص: 13

ص: 14

پیشگفتار

پس از چند سال تلاش، مراحل مختلف طراحی، تحقیق، تدوین، ارزیابی، ویرایش، آماده سازی و تهیه عکس ها و نقشه های جلد دوم کتاب هفتم از مجموعه بزرگ روزشمار جنگ ایران و عراق به پایان رسید و این کتاب با عنوان طبس تا سنندج؛ تهاجم ها و بحران های دوران گذار آماده انتشار شد.

کتاب حاضر وقایع 31 روز از دوران جنگ ایران و عراق را در بر می گیرد و درمجموع شامل 549 گزارش درباره جنگ و موضوعات مربوط به آن در دوره زمانی 1/2/1359 تا 31/2/1359 است.

برای بهره گیری شایسته از کتاب توجه به چند نکته ضروری است:

1. مقدمه کتاب شامل جمع بندی مهم ترین موضوعاتی است که در گزارش های مختلف در سراسر کتاب بدان ها پرداخته شده است.

2. هرروز از روزشمار به منزله یک فصل و درقالب چندین گزارش شامل اخبار و تفسیر و تحلیل وقایع همان روز است که در پایان آن، فهرست منابع و مآخذ مطالب همان روز درج شده است. همچنین برخی از توضیحات ضروری درباره بعضی گزارش ها که در متن روزشمار نمی گنجیده، در پانوشت یا در ضمیمه پایان همان روزشمار آمده است.

3. پس از متن اصلی کتاب، چکیده ای از مطالب کتاب با عنوان “گزارش روزشمار” درج شده است که شماره هایی نظیر شماره گزارش های متن کتاب دارد و دستیابی به مطالب موردنظر را آسان می کند. در پایان کتاب نیز فهرست راهنمای موضوعی (نمایه) آمده است. همچنین عکس هایی از صحنه های وقایع و اشخاص ذکرشده در گزارش ها، در کتاب چاپ شده است.

4. برای آگاهی بیشتر از سیر و شیوه تحقیق و تدوین مجموعه روزشمار، مطالعه مقدمه کتاب اول (پیدایش نظام جدید) و ضمیمه کتاب دهم (هجوم سراسری) ضروری است.

ص: 15

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس ضمن درخواست علو درجات برای راویان شهید از همه کسانی که در مراحل مختلف تحقیق، تدوین و آماده سازی این کتاب با نویسنده و مرکز همکاری کرده اند، ازجمله هانیه مرشدی (ویرایش ادبی)، لیلا ساعی منش (اصلاح رسم الخط و تنظیم منابع)، مریم سادات سادات نجفی (صفحه آرایی)، زهراسادات صبح گل (بانک اطلاعات و عکس)، محمد محمدپور (گزینش عکس)، اکبر رستمی (تهیه نقشه) و نیز سعید حصاری و محمد فردی (استخراج و تنظیم نمایه) سپاسگزاری می کند.

***

نویسنده کتاب حاضر، مرحوم دکتر هادی نخعی پیش از آنکه اثر ارزشمندش به زیور طبع آراسته گردد، پس از تحمل رنج و تعب یک بیماری سخت و طولانی در آذرماه 1395 به یاران شهیدش پیوست. مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس یاد و خاطره آن استاد فقید که نویسنده ای متعهد، پژوهشگری متبحر و از بنیان گذاران مجموعه بزرگ روزشمار جنگ ایران و عراق بودند را گرامی می دارد و از خداوند منان برای ایشان علو درجات را خواستار است.

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس

1396

ص: 16

مقدمه

کتاب حاضر

با عنوان "طبس تا سنندج تهاجم ها و بحران های دوران گذار" جلد دوم کتاب هفتم از مجموعه بزرگ روزشمار جنگ ایران و عراق است.

در این کتاب، نویسنده با استفاده از منابع غنی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس (مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ) روزشمار مقطع بسیار مهم و تعیین کننده اردیبهشت ماه 1359، را درقالب 549 گزارش تهیه و تدوین کرده است. در طرح اولیه قرار بود وقایع ماه های فروردین و اردیبهشت 1359، در کتاب هفتم روزشمار در یک جلد درج و با عنوان "عراق بر طبل جنگ می کوبد " منتشر گردد، اما درعمل حجم مطالب جمع آوری شده به طور پیش بینی نشده ای افزایش یافت؛ چراکه مقطع تاریخی نیمه اول سال 1359، آکنده از مطالب مهم تاریخی و تحولات تعیین کننده است. از آنجا که تنگ کردن دامنه گزینش و نپرداختن به بعضی مطالب با هدف اختصار، به اصالت این مرور تاریخی لطمه وارد می ساخت و باتوجه به ارزشمند بودن مطالب مزبور، از این کار صرف نظر شد. به این ترتیب کتاب هفتم به دو جلد اول و دوم، شامل مرور جداگانه حوادث فروردین و اردیبهشت 1359، تقسیم شد. جلد اول قبلاً با عنوان "قطع رابطه امریکا با ایران" منتشر شده است و کتاب حاضر جلد دوم کتاب هفتم روزشمار می باشد.

نویسنده در جلد اول (قطع رابطه امریکا با ایران) درباره شکل، محتوا، شیوه تدوین، روش تحقیق و نیز تاریخچه، اهداف و چگونگی شکل گیری پروژه بزرگ روزشمار جنگ ایران و عراق توضیحاتی داده است که مطالعه و توجه به آن برای بهره برداری بهتر از کتاب حاضر مفید و ضروری است. با توصیه مؤکد به ملاحظه توضیحات مزبور و نکات مندرج در آن، در اینجا بدین یادآوری اکتفا می گردد:

آنچه در هنگام طراحی اولیه و نیز در تحولات شکلی و گاهی محتوایی بعدی به عنوان یک اصل غیرقابل تغییر مدنظر بوده، این است که روزشمار باید نشان دهنده

حال وهوای آن روز باشد، نه امروز.(1) هرروز، تاجایی که امکان دارد هرچه شبیه تر به خودش بازبینی و بازنویسی می شود.

عناوین، اشخاص، لحن گفتارها، نوع برخوردها و شیوه تصمیم گیری ها، ادبیات سیاسی و حتی نوع نگارش

ص: 17


1- * منظور از آن روز، زمان قیدشده در روزشمار است و منظور از امروز، زمان تدوین روزشمار است و نیز زمان مطالعه آن.

و شیوه نوشتن کلمات هرروز، خاص همان روز است. آرمان ها و ایده آل های مطرح، ممکن است خاص آن روز باشد و چه بسا با مقتضیات و حال واحوال امروز، متفاوت و حتی متناقض باشد.

اگر کسی که امروز، فردی عادی محسوب می شود یا منفور و مطرود یا معدوم است، آن روز شخصیتی سرشناس، قدرتمند و محبوب بود یا برعکس اگر برگزیدگان امروز، آن روز افراد عادی، گمنام یا حتی مورد خشم و غضب بودند، چنان که آن روز مطرح بوده اند در گزارش های این کتاب انعکاس خواهد داشت، نه چون امروز. خواننده به طور موقت از فضای امروز رها می شود و در فضای آن روز قرار می گیرد، با همان دغدغه ها، خوشی ها، غم ها، انگیزه ها و ضدانگیزه ها. اگر رفتارها و گفتارها و مواضع آن روز، امروز ساده، ابتدایی، ناشیانه یا برعکس انقلابی، ایثارگرانه و مکتبی محسوب شوند، تفاوتی در اصل ارائه مطالب به وجود نمی آورد. محقق و نویسنده روزشمار، فارغ از مقتضیات امروزی و تحولات قدرت با امانت داری به بازگویی حقایق و واقعیات می پردازد و همین از مهم ترین مایه ها و پایه های اعتبار علمی و تحقیقی روزشمار است.

در این شیوه (نگارش روزشمار)، بیشتر مشکل گزینش داده ها مطرح است تا نحوه ارائه آنها. در مواجهه با انبوه داده ها طبعاً باید داده های بااهمیت را گزینش کرد. اما ملاک اهمیت چیست؟ گاهی تنوع دیدگاه ها، زیاد و تفاوت جدی است چه بسا مسئله ای در نگاهی غیرمهم باشد، اما همین مسئله در نگاهی دیگر اهمیت ویژه ای داشته باشد. بااین همه، محقق ناچار است با نظر خود داده های با اهمیت را گزینش کند، یعنی ناچار است مطالب مهم را خود تشخیص دهد.

درکتاب حاضر نویسنده کوشیده است بین وضعیتی که ارائه انبوه و بی حساب داده ها باعث پس زدن ذهن خواننده می شود و وضعیتی که در آن خواننده صرفاً با گزینش فشرده نویسنده روبه رو است، تعادلی ایجاد کند.

مطالب هرروز روزشمار، مجموعه ای از چند گزارش است که با یک شماره ردیف مشخص گردیده اند. به عبارت دیگر، هر شماره ردیف در هرروز، نشان دهنده

یک یا چند خبر با موضوع مشترک است که به شکل یک گزارش تنظیم شده است. علاوه بر نمایه (فهرست راهنمای موضوعی) که به استفاده هرچه آسان تر از انبوه مطالب متن، برای دستیابی به مسائل مورد نظر محقق کمک می کند، فشرده ای از مطالب متن روزشمار تحت عنوان "گزارش روزشمار" بعد از پایان متن اصلی کتاب ارائه شده است که برای دنبال کردن سریع وقایع به صورت یک زنجیره مرتبط، استفاده از آن مفید است.

***

کتاب حاضر به مرور مقطع مهم و دوران ساز اردیبهشت 1359 اختصاص دارد. در این ماه چند تحول مهم رخ داده است که هرکدام می تواند نقطه عطفی در حیات نظام جدید به شمار آید؛ ازجمله: عملیات شکست خورده امریکا در طبس، وقایع دانشگاه ها که منجر به تشکیل شورای عالی ستاد انقلاب فرهنگی شد و تغییر اساسی وضعیت سنندج بعد از حدود یک ماه درگیری مسلحانه.

در این مرور علاوه بر سه موضوع یادشده، روند مهم ترین موضوعات مربوط به درگیری ها،

ص: 18

مشکلات و بحران های عدیده داخلی و خارجی کشور، بررسی شده است. این حوادث و وقایع بعضی به طور مستقیم و برخی به طور غیرمستقیم به زمینه سازی های جنگ تحمیلی مربوط اند. نویسنده با تحلیل و توصیف موضوعاتی که بر قدرت حکومتی، امنیت ملی و ثبات سیاسی نظام تازه تأسیس جمهوری اسلامی تأثیر مهمی داشته اند، کوشیده است کلیه مطالب واجد اهمیت را که به نوعی مستقیم یا غیرمستقیم در زمینه سازی جنگ دخیل بوده اند، درقالب گزارش های مرتبط متذکر گردد.

مرور اردیبهشت 1359 (دوره زمانی کتاب)، به وضوح نشان می دهد که کشور در این مقطع زمانی، در معرض چالش ها و بحران های متعدد داخلی و خارجی قرار داشته است. مجموعه این بحران ها را در پنج عنوان می توان دسته بندی کرد:

1. بحران در روابط و مناسبات ایران و امریکا.

2. بحران در روابط و مناسبات ایران و عراق.

3. بحران در مناطق کردنشین غرب کشور.

4. بحران در دانشگاه ها.

5. بحران در تعاملات و مناسبات نیروهای سیاسی داخلی اعم از جریان های داخل جناح های حکومتی و خارج از آن.

یادآوری می شود در متن کتاب بیشتر گزارش های هر روز، به ترتیب ردیف های پنج گانه مذکور تنظیم شده است مگر در موارد استثنایی و خاص که نوع نگاه نویسنده به مهم ترین زمینه سازی های مربوط به آغاز جنگ عراق علیه ایران را بازگو می کند.

درواقع عراق در فضای ناشی از چالش ها و درگیری های موجود در نظام جدید که در پی می آید، درصدد تحقق مطامع خویش برآمد. درگیری امریکا با ایران تا حد عملیات نظامی طبس و نیز تدارک و پیگیری حصول اجماع جهان غرب در امر تحریم اقتصادی ایران جلو رفت. در غرب کشور، با اوج گیری درگیری ها، جبهه دیگری در مقابل نیروهای نظامی ایران گشوده شد و برای امریکا و عراق این نوعی ایجاد سهولت در حرکت ضدایرانی محسوب می شد. این امر به خصوص برای عراق عامل مساعدی برای زمینه سازی تجاوز بود. مرکزیت سیاسی و به تبع آن فرماندهی نظامی ایران در نوعی بحران و بی ثباتی به سر می برد و تحت تأثیر رفتارها و برخوردهای تضعیف کننده ناشی از جناح بندی موسوم به لیبرال خط امام قرار داشت. در صف بندی کلی عرصه سیاسی کشور، گروه های متعددی با دعاوی انقلابی باقیمانده از مبارزه با رژیم گذشته، به شدت فعالیت داشتند و حاضر به قرار گرفتن در ذیل حاکمیت جمهوری اسلامی نبودند. آنها هرجا ضرورت ایجاب می کرد، مدعی ایفای نقش جریان های سیاسی دارای مطالبات دمکراتیک و... بوده و هرجا که لازم می شد با اتکا به سلاح، نقش چریکی و شبه نظامی خود را نشان می دادند. همچنین گروه های دیگری که نه در صف محاربان بودند و نه در صف وفاداران قطعی نظام جدید قرار داشتند نیز فعال بودند که مطابق سنخ، ماهیت و نوع حضور، برخی از هردو طرف متحمل فشار و حتی قربانی می شدند.

ص: 19

به طورکلی در این زمان نوع و جهت تحرکات در هر دو جنبه خارجی (امریکا) و داخلی (نوع صف بندی جریان های سیاسی داخلی، اعم از داخل حاکمیت و غیر آن)

درمجموع، فضایی ایجاد کرده بود که از دیدگاه رژیم عراق تسهیل کننده تحرکات و عامل مساعدی برای زمینه سازی تجاوز ارتش عراق به شمار می رفت.

در این مقدمه هریک از بحران های پنج گانه یادشده، به ترتیب بررسی و سپس تحت عنوان "ویژگی هایی از سپاه" به جنبه هایی از وضع این نهاد در این دوره به اختصار اشاره می شود.

1. بحران در روابط و مناسبات ایران و امریکا

اشاره

در طول دوره کتاب حاضر، اردیبهشت 1359، هریک ا ز دو طرف ایران و امریکا، مشی سابق خویش را درباره گروگان های لانه جاسوسی ادامه دادند، بدون اینکه هیچ کدام قادر به اقدام تعیین کننده ای درزمینه کسب امتیازات مورد نظر در راستای حل نهایی مسئله باشند. دراین میان، در جوامع جهانی و رسانه ها، ایران صبورتر، مقاوم تر و بابرنامه تر از حریف نمود داشت، هرچند نه درحدی که پیروزی قطعی و قابل محاسبه ای در انتظارش باشد.

رابطه و مناسبات ایران و امریکا در اردیبهشت 1359 همانند فروردین این سال، روزهای تعیین کننده ای داشت. در فروردین اعلام "قطع رابطه امریکا با ایران" و در اردیبهشت ماه حمله شکست خورده امریکا در طبس نشان دهنده اوج تیرگی این روابط بود. در متن این تیرگی، علاوه بر مسائلی که به طور مستقیم مربوط به روابط ایران و امریکا می شد، بسیاری از مسائل مربوط به سیاست امریکا در خلیج فارس نیز، که در نگاه امریکا به نحوی مرتبط با ایران بود، قرار داشت. جنبه سوم مربوط به روابط امریکا و عراق می شد. به رغم فقدان رابطه رسمی بین امریکا و عراق،(1) درمورد مسائل مرتبط با ایران و عراق، آشکارا و به طور واضحی در مواضع و رفتار امریکا جهت گیری به نفع عراق به چشم می خورد.

درحالی که در چگونگی مبارزه علیه ایران برای ختم مطلوب ماجرای گروگان ها، به دلیل شکست عملیات در طبس، جنبه نظامی در اقدامات امریکا رنگ باخته و بر جنبه های اقتصادی آن تأکید روزافزون می شد،

درعمل دست کم در کوتاه مدت، موفقیت چندانی نمی توانست نصیب امریکا شود، بااین حال نمی توان امریکا را در این قضیه یک شکست خورده قطعی محسوب کرد.

ص: 20


1- ** عراق از سال 1967، به مناسبت "جنگ 6 روزه اعراب و اسرائیل" با امریکا قطع رابطه کرده بود. در سال 1982، سه سال بعد از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، امریکا عراق را از فهرست سیاه کشورهای حامی تروریسم حذف کرد. دو سال طول کشید تا این نزدیکی به اعلام رسمی تجدید رابطه دو کشور بینجامد. در سال 1984 (5/9/1363)، در بیانیه مشترکی که هم زمان در بغداد و واشنگتن انتشار یافت، ایالات متحده بعد از 17 سال، رابطه خود را با عراق ازسرگرفت.

الف) ایران، امریکا و تحریم اقتصادی

در آغاز دوره کتاب حاضر، قرار بود در اجلاس آتی کشورهای عضو جامعه اقتصادی اروپا در لوکزامبورگ، درباره نوع حمایت از امریکا علیه ایران تصمیم گیری شود. دراین حال، برخی کشورها با اعلام مواضع قبلی به استقبال اجلاس مذکور رفته و می کوشیدند بر نتایج آن تأثیرگذار باشند. ازجمله داگلاس هرد سخنگوی وزارت امور خارجه انگلیس، در یک گفت وگوی تلویزیونی گفت: فکر می کنم حمایت نکردن از امریکا علیه ایران به خروج این کشور از ناتو بینجامد و عواقب این اقدام برای متحدان این کشور بسیار وخیم خواهد بود.

در 22 آوریل 1980 (2/2/1359)، با شروع اجلاس لوکزامبورگ، کشورهای عضو بازار مشترک اروپا سرانجام درمورد نکات اصلی اقدام جمعی علیه ایران به توافق رسیدند. به گزارش رادیو لندن، آنان توافق کردند اگر دولت ایران تا اواسط ماه مه (اواخر اردیبهشت ماه)، برای رهایی گروگان ها اقدامی نکند، برنامه جمعی تحریم اقتصادی علیه ایران را به مرحله عمل درآورند. رادیو لندن گزارش داد: «از هم اکنون فروش اسلحه و مهمات به ایران قطع شده و قرارداد بازرگانی تازه ای با ایران بسته نخواهد شد. چنانچه این اقدامات نتیجه مطلوب به بار نیاورد، کشورهای بازار مشترک اروپا در جلسه روز 17 ماه مه [27/2/1359] خود که در [ناپل] ایتالیا تشکیل می شود، تصمیم خواهند گرفت که محدودیت های اقتصادی کامل نسبت به ایران معمول دارند.»

در 17 ماه مه (27 اردیبهشت)، اجلاس وزیران امور خارجه 9 کشور عضو جامعه اقتصادی اروپا شروع به کار کرد. در این اجلاس بایستی برای اجرای مصوبه اجلاس قبلی این وزرا که در لوکزامبورگ تشکیل شده بود، تصمیم گیری می شد. در همین حال، وزیران امور خارجه سه کشور مهم غربی یعنی آلمان غربی، فرانسه و انگلیس به ادموند ماسکی وزیر امور خارجه امریکا، اطلاع دادند که بازار مشترک اروپا مجازات های اقتصادی علیه ایران را به طور کامل به کار نخواهد بست. به اعتقاد آنها اعمال فشار تجاری کمکی به آزادی گروگان ها نخواهد کرد. دراین زمینه یک مفسر خبرگزاری فرانسه به نقل از محافل اروپایی در بروکسل این طور تحلیل کرد: «احتمالاً میزان اقدامات اقتصادی علیه ایران بسیار محدود خواهد بود و این چیزی است که موجب یأس امریکا خواهد شد.» در واکنش به این گونه تردیدها هودینگ کارتر سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا، اعلام کرد که امریکا هیچ دلیلی برای به تأخیرانداختن تحریم های اقتصادی خود علیه ایران نمی بیند. او گفت ایران هیچ اقدامی برای نجات جان گروگان ها انجام نداده است. ادموند ماسکی وزیر امور خارجه امریکا نیز کوشید اختلاف نظر امریکا و اروپا را عمده نشان ندهد. از سوی دیگر، ژاپن متحد غیراروپایی امریکا نیز به نوعی الگوی اروپا را تأیید کرد. یادآوری می شود سابورو اوکیتا وزیر امور خارجه ژاپن نیز در اجلاس مزبور شرکت داشت.

سرانجام اجلاس دوروزه ناپل درخصوص تحریم ایران، با صدور بیانیه ای به کار خود پایان داد و به طور رسمی اعلام شد که از روز پنجشنبه (1/3/1359)، تحریم های اقتصادی علیه ایران آغاز

ص: 21

خواهد شد، البته شرکت کنندگان در این اجلاس اعلام کردند که تحریم ها، شامل قراردادهای قبل از گروگان گیری نخواهد شد. درواقع این محدودیت ها، به معنای تعلیق تمام قراردادهایی بود که پس از چهارم نوامبر 1979 (13 آبان 1358)، با ایران منعقد شده بود. در بیانیه ناپل همچنین آمده بود: «وزیران امور خارجه بازار مشترک اروپا گزارش های رسیده از ایران را مطالعه و حصول یک تحول مهم یعنی انتخابات پارلمان ایران که شاید منجر به آزادی گروگان ها شود را ملاحظه کرده اند. آنها همچنین بار دیگر پایبندی خود به احترام و استقلال ایران و همچنین حق ملت ایران در تعیین سرنوشت خود را تأکید می کنند.»

سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا در واکنش به این مصوبه گفت که این کشور ترجیح می داد مجازات های تعیین شده، قراردادهای قبلی را هم در بر می گرفت.

این سخنگو اضافه کرد: درعین حال امریکا مشکلات ناشی از تعیین این مجازات ها که جامعه اروپا با آن مواجه است را نیز درک می کند.

دراین حال، بسیاری از تفسیرهای خبرگزاری ها و رسانه های جهان از کم اثر بودن مصوبه فوق علیه ایران حکایت داشت و از آنجا که به نظر می رسید مصوبه جدید اروپایی تحریم ایران نیز نتواند مقاومت ایران را بشکند، در محافل مختلف طرح هایی برای آزادی مسالمت آمیز گروگان ها ذکر و تحلیل می شد.

درحالی که ایران با بی اعتنایی برای محدود کردن تحریم ها تلاش می کرد، دو روز پس از اجلاس، تجدیدنظر انگلستان در چگونگی اجرای مصوبات اجلاس اخیر ناپل موجب ناراحتی امریکا شد. در انگلستان «پس از یک بحث شدید در مجلس عوام بریتانیا هیئت دولت بریتانیا تصمیم گرفت تا تحریم بازرگانی درمورد ایران را فقط شامل حال پیمان های جدید دولت بریتانیا با ایران سازد.» دولت بریتانیا فقط بیست وچهار ساعت پس از آنکه همراه با هم قطاران خود در بازار مشترک اروپا تصمیم گرفته بود علیه ایران تحریم های اقتصادی معمول دارد، تصمیم خود را تغییر داد. قرار بود تحریم اقتصادی ایران شامل کلیه قراردادهایی بشود که پس از 4 نوامبر (روز تسخیر سفارت امریکا در ایران)، بسته شده اند، اما پس از آنکه نمایندگان مجلس عوام بریتانیا به این موضوع اعتراض کردند تصمیم دولت این کشور عوض شد. به نظر مفسر رادیو لندن «[با] عقب گرد اخیر سیاست خانم تاچر، به شدت ناخشنودی امریکا افزوده خواهد شد. به ویژه چون خانم تاچر در اروپا سرسخت ترین پشتیبان مشی کارتر بوده است.»

در آخرین روز کتاب حاضر، مهم ترین مسئله مربوط به روابط ایران و امریکا بازتاب تصمیم انگلستان در امر تحریم ایران، در سطح رسانه های جهان بود. نظر به اینکه انگلستان جدی ترین متحد امریکا در اروپا و دولت محافظه کار تاچر نیز از این نظر مطمئن ترین دولت بود، برخورد مماشات آمیز این دولت با مسئله تحریم ایران که برخلاف تصمیم اولیه دولت تاچر صورت گرفت، بازتاب وسیعی داشت. در انگلستان، مطبوعات این اقدام را به شدت تأیید کردند. از سوی دیگر، غلامعلی افروز کاردار ایران در لندن،

بدون اعتنا به این گونه مماشات انگلیس گفت: دولت انگلیس اگر واقعاً کشوری مستقل و آزادی خواه است و نمی خواهد شریک جرم امریکا باشد

ص: 22

به جای تشکیل اجلاسی از سران و وزرای امور خارجه کشورهای عضو بازار مشترک برای بحث درباره چگونگی اعمال فشار اقتصادی علیه ایران بهتر است در جلسات و مذاکرات خود برای بازگرداندن شاه مخلوع به عنوان یک جنایتکار اقدام کند.

آیت الله بهشتی رئیس دیوان عالی کشور و عضو شورای انقلاب نیز درباره تحریم اقتصادی بازار مشترک اروپا علیه ایران و اینکه آیا انعطاف بازار مشترک ناشی از حسن نیت آنها بوده یا چیز دیگر، گفت: «خواسته اند تا حداقل نشان بدهند که صد درصد هم نوکر امریکا نیستند، پنجاه درصد نوکر هستند.»

ب) ایران، امریکا و صف بندی جهانی

منازعه امریکا و ایران در اردیبهشت 1359، همچنین در صف بندی اردوگاهی جهان به اشکال مختلف و در عرصه های مختلف سیاسی و اقتصادی (ازجمله نفت) بروز داشت. در طول این دوره، هم زمان با اعلام مواضع مقامات سیاسی دولت های دوست و متحد امریکا، دولت های اروپایی بلوک شرق و مخالفان اردوگاهی امریکا نیز با نوعی جانب داری از ایران، به اعلام موضع پرداختند. وضع دیگر مخالفان امریکا نیز با شدتی بیش وکم چنین بود. به طور مثال، ویتنام عملیات طبس را تجاوز نظامی دانست و آن را محکوم کرد. لیبی خواستار انتقال مقر سازمان ملل متحد از نیویورک به کشور دیگری شد. عبدالحلیم خدام وزیر امور خارجه سوریه، اقدام امریکا را دلیلی بر ورشکستگی هیئت حاکمه امریکا توصیف کرد. یاسر عرفات رهبر سازمان آزادی بخش فلسطین، شکست عملیات ایالات متحده برای نجات گروگان ها در تهران را پیروزی انقلاب ایران بر امپریالیسم امریکا خواند و خطاب به امریکایی ها گفت در جنگ جنوب لبنان و کویر لوت و نیز آب های ساحلی لبنان سرنوشتی شبیه به خلیج خوک ها در انتظار شماست.

علاوه بر دولت های مخالف امریکا، دولت ها و شخصیت های عربی دوست ایالات متحده نیز اغلب لحن سرزنش آمیزی دراین باره داشتند؛ ازجمله شاذلی قلیبی دبیرکل

اتحادیه عرب، در اطلاعیه ای که در تونس انتشار داد اظهار کرد اقدام کارتر هدف نظامی دارد و درجایی که سازمان ملل متحد تعهد کرده در جست وجوی راه حل صلح آمیزی باشد این اقدام یک انحراف است. همچنین عبدالعزیز حسینی وزیر مشاور در نخست وزیری کویت نیز گفت کویت از دریافت این خبر متعجب شده است و چنین اقدامی را برخلاف عرف های بین المللی می داند.

ج) ایران، امریکا و جنگ تبلیغاتی

در این دوره، امریکا در عرصه تبلیغات و جنگ رسانه ای علیه ایران، یک گام بسیار مهم برداشت. در6 مه 1980 (16/2/1359)، بنگاه سخن پراکنی بین المللی واشنگتن دی سی اعلام کرد: «از تاریخ اول ژوئن 1980 [11/3/1359]، برنامه فارسی رادیو صدای امریکا روی همان طول موج از 2 ساعت در روز به 8 ساعت افزایش خواهد یافت. دولت امریکا با تصویب پیشنهاد کمیته ویژه هماهنگی به ریاست

ص: 23

برژینسکی و اعطای سالیانه چندین میلیون دلار بیشتر به صدای امریکا که در کشور شما بسیار محبوب است، امکان افزایش برنامه را فراهم نمود. هدف ما از این برنامه این است که مردم ایران را از واقعیت حوادث سیاسی داخلی کشورشان آگاه نماییم.» در ادامه بیانیه به طور واضح جهت گیری اصلی این جنگ رسانه ای، بدین شرح آمده است: «با افزایش وقت برنامه ما می توانیم روشن فکران پذیرای تمدن غرب و جوانان ایرانی را از پیشرفت های فرهنگی، علمی، اقتصادی و غیره مطلع سازیم.»

نکته قابل ذکر، تفاوت فاحش فضای سیاسی اجتماعی داخل کشور با نوع بازتاب آن در رسانه های بیگانه بود. رادیو صدای امریکا نیز در بخش فارسی خود چنین تفاوت فاحشی را بروز داده و برخلاف فضای داخل، از ادبیات به شدت تبلیغاتی کاملاً متناسب با گروه های محارب و حتی از خبرهای آشکارا نادرست استفاده کرد.

از سوی دیگر در ایران، در عرصه وسیع و متنوعی از تبلیغات و تحرکات، به محکومیت اقدام امریکا و تحلیل رفتار آن پرداخته شد. دامنه این تحرکات، مراجع عظام تقلید را نیز در بر گرفت. در بیانیه ای که درباره اقدام امریکا در طبس، ازطرف آیت الله العظمی گلپایگانی منتشر شد، این اقدام یک حمله تجاوزگرانه براساس «نقشه های جنون آمیز نظام صهیونیست مآب و متجاوز این جهان خوار غدار» خوانده شده و مقامات کشور به وحدت و خدمت خالصانه و مقاومت سرسختانه و شجاعانه «دربرابر توطئه های امپریالیسم در داخل و خارج» فراخوانده شده اند.

در خارج کشور نیز ایران به دلیل وجود فضای انقلابی در داخل کشور در جنگ رسانه ای مربوط به گروگان گیری یک بازنده قطعی محسوب نمی شد، زیرا چنین اقداماتی را نمی توان

به طور مشخص به دولت ها مرتبط دانست. حتی در امریکا نیز چنین وضعی وجود داشت. به عنوان نمونه ای از این جنگ رسانه ای می توان به این مورد اشاره کرد: بااینکه دیپلمات های ایرانی از امریکا اخراج شده بودند، اما اعضای هیئت نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد به ناچار در خاک امریکا به سر می بردند و این برای رسانه های امریکایی فرصتی بود تا جنبه های خبری خود را جذاب ترکنند. گفت وگوی اول ماه مه (11/2/1359) یکی از شبکه های تلویزیون امریکا با منصور فرهنگ سفیر ایران در سازمان ملل، از آن جمله است. مجری سؤال کرد: آیا گروگان گیری در ایران قانونی بود؟ فرهنگ پاسخ داد نه، به هیچ وجه. گروگان گرفتن کارکنان سفارت امریکا در تهران پاسخی به پذیرش شاه مخلوع در ایالات متحده بود. وی ضمن اشاره به کودتای سال 1953 در ایران با حمایت امریکا و نیز کودتای 1974 در شیلی افزود: ازلحاظ تاریخی این کاملاً طبیعی است که پذیرش شاه مخلوع را به عنوان یک اقدام سیاسی جلوه داد. بنابراین از این دیدگاه گروگان گیری قابل قبول است. از منصور فرهنگ درباره ناتوانی ابوالحسن بنی صدر در برخورد با دانشجویانی که در سفارت امریکا هستند سؤال شد، وی پاسخ داد: ما در یک مرحله انقلابی هستیم با موقعیت انقلابی که نمی توان یک دولت باثبات داشت. فرهنگ تصریح کرد دشمنی ایران به هیچ وجه متوجه مردم امریکا نیست. این دشمنی مستقیماً متوجه دولت امریکا است. سفیر ایران در سازمان ملل با اشاره به گزارش هایی

ص: 24

مبنی بر اینکه واشنگتن راه های حمایت از حضور ارتش در ایران را مدنظر داشت، گفت: امریکاییان کودتا را در سال 1953، ساواک را در سال 1958،

انقلاب به اصطلاح کشاورزی را در سال 1963 برای ما به ارمغان آوردند و در ژانویه 1979 زمانی که تمامی دنیا به احترام از انقلاب ایران دچار ترس شده بود، ایالات متحده در تدارک یک کودتا بود.

د) ایران، امریکا و گروه ها

در طول دوره کتاب حاضر، در فضای حاد ضدامریکایی موجود در ایران، هرگونه تحرکی که به نحوی می توانست به امریکایی ها منتسب شود، با حساسیت ویژه ای تعقیب می شد. دراین حال، اعلام موضع گروه ها و جریان های سیاسی داخل کشور، به طورکلی در چارچوب ضدیت با امریکا و محکوم کردن آن ادامه داشت و هر گروه در حاشیه مطلب اصلی به مقاصد داخلی خود نیز می پرداخت که گاهی اهمیت این حاشیه از متن بیشتر بود. این درواقع نوعی استفاده از مشروعیت و اعتبار مواضع ضدامریکایی بود که در توصیف صف بندی جریان های سیاسی وقت کشور جالب توجه و روشنگر به شمار می آید.

در شرایط پس از شکست امریکا در طبس که همه گروه ها و جریان های سیاسی داخلی بیش از همیشه همراهی با امواج فراگیر مبارزه ضدامریکایی را به نوعی علامت حیات و تحرک و مشروعیت خود می دانستند، برخی گروه ها به طور ویژه با راهبرد و اهداف مشخص خود در کوره تشدید مبارزات ضدامریکایی به شدت می دمیدند. دراین میان، حزب توده و سازمان مجاهدین خلق، هرکدام به نوعی شاخص بودند؛ حزب توده به سبب رسالت جهانی وابستگی بلوکی خود و سازمان مجاهدین خلق به علت ادعاهای آلترناتیوی خود. تلاش های سازمان مجاهدین خلق مصرانه تر،تبلیغاتی تر، تهاجمی تر و چشمگیرتر از همه گروه ها بود. آنها دست اندرکاران نظام را سرزنش و محکوم می کردند که درزمینه رسالت ضدامریکایی، ناتوانی و کوتاهی عامدانه دارند. ازجمله نشریه مجاهد (ارگان سازمان مجاهدین خلق) در تاریخ 14/2/1359، گزارش مفصلی با عنوان "چند

سؤال درباره تهاجم نظامی امریکا" درج کرد که در آن آمده است: «حدود ده روز از واقعه تهاجم آشکار نظامی امریکا به خاک ایران می گذرد. واقعه ای که برگی تازه را در کارنامه روابط ایران و امپریالیسم امریکا گشوده و قاعدتاً باید مسئولین و دست اندرکاران را متقاعد کرده باشد که بین ما و امپریالیست ها هیچ رابطه مسالمت جویانه و تفاهم آمیزی نمی تواند وجود داشته باشد، ولی عجیب اینکه هنوز حداقل گزارش صحیحی از این امر مهم دراختیار خلق ما که مدت هاست فریاد "مرگ بر امریکا" سر داده، قرار داده نشده است. ... آیا می توان با کم اهمیت جلوه دادن مسئله، حقایق را از مردم پوشیده داشت؟»

این گونه اعلام موضع آشتی ناپذیر علیه امریکا، منحصر به سازمان مجاهدین خلق نبود بلکه در میان طیف متنوعی از گروه ها بروز داشت. آنچه در ادامه ذکر می شود فقط مربوط به روز یکشنبه 7/2/1359، یعنی اولین فرصت های ممکن برای اعلام موضع می باشد:

ص: 25

روزنامه جمهوری اسلامی (ارگان حزب جمهوری اسلامی) در مقاله ای با عنوان "آیا در موضع گیری وزارت خارجه منافع و خط انقلاب رعایت شده است" به انتقاد از عملکرد وزارت امور خارجه و شخص وزیر (قطب زاده) پرداخت. در این مقاله آمده است: «آیا در موضع گیری های وزارت خارجه، منافع و خط انقلاب رعایت شده است؟ وزارت خارجه پس از این تهاجم نظامی که نقض حاکمیت ملی ایران است، در اعلامیه ای بسیار ابتدایی و ضعیف اظهار می دارد که والدهایم توصیه کرده است خونسردی خود را حفظ کنید! مگر والدهایم همان مهره بی اراده امریکا نیست که مردم قهرمان ما در تهران دست رد بر سینه اش زدند؟... چرا بایستی وزارت خارجه و شخص وزیر خارجه آن چنان از موضع ضعف عمل کند که والدهایم به خود جرئت دهد تا دستور صادر کند که خونسرد باشید! آیا وزیر خارجه از این پیام به خود نلرزیده است؟... آیا اینجا جای خونسردی است؟»

جنبش مسلمانان مبارز (گروه دکتر پیمان) نیز بیانیه ای دراین باره انتشار داد. در این بیانیه با تأکید بر تنوع طرح های امریکا و انتقاد تلویحی از عملکرد وزارت امور خارجه، که کوشید براساس تمایل امریکا قضیه را بزرگ نکند و دانشجویان را وادار سازد عکس العملی تند نشان ندهند، از دستگاه های نظامی و اطلاعاتی کشور به دلیل بی اطلاعی از چنین عملیات گسترده ای و صدور اعلامیه ساعت ها پس از اعلامیه کاخ سفید، انتقاد شده است. در ادامه بیانیه جنبش مسلمانان مبارز پیشنهادهای این جنبش مطرح شده و ازجمله آمده است: «همه تماس های رسمی و غیررسمی مقامات مسئول با دولت امریکا و با نمایندگان و دلالان آنان به کلی قطع شود و از هرگونه تماس عناصر خارجی با گروگان ها به هر عنوان و بهانه جداً جلوگیری شود. ... ما یک بار دیگر خطر مماشات و ساز ش کاری با شیطان پلید و توطئه گر را یادآور شده نسبت به خطراتی که روش غیرانقلابی دولت قبلی [بازرگان] و شورای انقلاب فعلی درزمینه سیاست داخلی و خارجی برای موجودیت انقلاب و آزادی و استقلال دربردارد به ملت قهرمان ایران و به رهبر انقلاب امام خمینی، هشدار می دهیم.»

حزب رنجبران ایران (مائوئیست) نیز در بیانیه ای ضمن محکوم کردن امریکا نوشت: «اما ملت و دولت ما از این عمل ضدبشری امپریالیسم امریکا چه می آموزد؟... در این مبارزه باید تفرقه افکنی و انحصارطلبی را طرد نمود و توطئه های تفرقه افکنانه چپ نماها و دمکرات نماها را خنثی کرده برای اتحاد بزرگ ملی پافشاری نمود.»

کمیته مرکزی حزب توده ایران نیز اعلامیه ای با عنوان "تجاوز نظامی امریکا، حلقه ای از یک توطئه بزرگ علیه انقلاب ایران" صادر کرد. در این اطلاعیه به کشورهای متحد امریکا اشاره و درواقع نگرش حزب توده درمورد اتحاد و ائتلاف در منطقه و جهان که همواره متناسب با رعایت شأن و منافع شوروی ارائه می شد، تکرار شده است. در ادامه اعلامیه حزب توده به مسائل داخلی و یادآوری سرزنش آمیز موضع گیری و اقدامات دولت گام به گام لیبرال ها که نمونه اش ملاقات مهندس بازرگان با توطئه گر بزرگ اردوگاه امپریالیستی برژینسکی بود، پرداخته شده است.

ص: 26

کمیته مرکزی حزب توده پس از ذکر توصیه ها و پیشنهادهایی به عنوان وظیفه تاریخی و حیاتی برای پست های سیاسی، دستگاه های دولتی، نیروهای انتظامی، ارتش بیست میلیونی، چرخه تولید صنعتی، مسئله ارضی و انقلاب فرهنگی، اعلامیه را چنین به پایان برده است: «حزب توده ایران، همان طور که تاکنون عملاً به اثبات رسانده، آماده است در همه این زمینه ها، با تمام نیرو و امکان خود با سایر نیروهای راستین انقلابی ایران صمیمانه همکاری کند.»

این حزب در مقاله دیگری با عنوان "عدم آمادگی حیرت انگیز و تأسف آور دربرابر توطئه های امریکای جهان خوار" به جنبه ای دیگر پرداخته و آورده است: «حادثه اخیر که تصادفاً به خیر گذشت، نشان می دهد که در ارگان های مسئول دفاع مملکتی هیچ گونه آمادگی برای مقابله با توطئه های خطرناک امریکا و دستیارانش وجود نداشته است. ... این فرض نیز قوت دارد، زیرا متأسفانه در ارتش پاک سازی کامل انجام نگرفته است. اشتباه است اگر تصور شود که امپریالیسم امریکا بدون هیچ محاسبه ای، صرفاً به یک اقدام دیوانه وار علیه ما دست زده است.»

مرکزیت سازمان مجاهدین خلق، در این روز (7/2/1359)، یکی از روزهای استثنایی خود را درزمینه اعلام مواضع ازطریق صدور بیانیه و اطلاعیه سپری کرد. این سازمان کوشید، برخلاف روال جاری در مسائل دانشگاه ها، نوعی پیوند و همراهی با نیروهای نظام، البته با جهت گیری مترقیانه و ضدامریکایی ایجاد کند. درواقع در تحلیل سازمان، درگیری عملی امریکا و خط امام می توانست دعاوی ضدامپریالیستی مجاهدین خلق را که این سازمان آن را به عنوان اصلی ترین ملاک حرکت، وحدت و درگیری مطرح می کرد به کلی صوری و نمایشی جلوه دهد و درنتیجه سازمان از گردونه تحرکات عرصه کشور که محور ضدامریکایی داشت به گوشه ای پرت شود و بعد از شکست اخیر در عرصه دانشگاهی، شکستی دیگر را از نیروهای خط امام تجربه کند که این بار البته با ابعاد نابودکننده ای برای سازمان مطرح بود. در تقابل با چنین وضعی، سازمان کوشید با حفظ مواضع و هویت خود در افکارعمومی، گرایش ضدامپریالیستی را به عنوان اصلی ترین ملاک حرکت خود به نمایش بگذارد و در این چارچوب حتی در برخورد با نیروهایی که آنان را با صفت ارتجاع در ردیف دشمن اصلی، امپریالیسم قرار می داد، وحدت را جایگزین درگیری کرد. در تحلیل سازمان چنانچه سپاه دعوت سازمان را می پذیرفت برتری تئوریک و تشکیلاتی مجاهدین خلق، فضایی مطلوب را ایجاد می کرد و چنانچه سپاه این دعوت و وحدت را رد می کرد، بخشی از خدشه مشروعیت که اخیراً بر سازمان وارد شده بود، ترمیم می شد و سازمان می توانست در رقابت با نیروهای خط امام ازجمله سپاه، لااقل موازنه کنونی را حفظ کرده و چه بسا تعادل کنونی را به نفع خودش نیز برهم بزند.

براین اساس، سازمان مجاهدین خلق اطلاعیه ای به مناسبت شهادت پاسدار محمد منتظرقائم صادر کرد و در آن به خلق ایران و امام خمینی و برادران پاسدار تسلیت و تهنیت گفت و افزود: «انقلاب ایران ثابت کرده است که هر قطره خونی که در نبرد رهایی بخش ضدامپریالیستی و اسلامی

ص: 27

ما علیه امپریالیست ها به زمین می ریزد تنها به عمق دریای خونی که بین خلق ما و جنایتکاران امریکایی وجود دارد، می افزاید و اراده خلق ما را در این نبرد عادلانه، صیقل می زند.»

در گامی دیگر، سازمان مزبور با صدور اطلاعیه سیاسی نظامی شماره 24 اعلام کرد: «سازمان مجاهدین خلق ایران کلیه نفرات نظامی و میلیشیای مردمی خود در سراسر کشور را به تبعیت از برادران پاسدار فرامی خواند، به این ترتیب برحسب دستور سیاسی نظامی حاضر، به منظور وحدت عمل و وحدت فرماندهی نظامی علیه امپریالیسم امریکا، کلیه اعضا و تیم های نظامی و میلیشیای مجاهدین خلق موظف اند از فرمان برادران پاسدار خود در هر کجای کشور علیه جنایتکاران امریکایی اطاعت کنند. بدیهی است اعضای ما در هیچ درگیری داخلی دخالت ننموده و صرفاً در مبارزه همه جانبه نبرد علیه دشمنان اصلی خلقمان برای ردیابی و ریشه کنی امپریالیست ها و ایادی سیا و اینتلیجنت سرویس یا سازمان یافته ساواک تمرکز می یابند.» به این ترتیب درعمل، سازمان مرزبندی خود را با نیروهای سپاه درزمینه درگیری هایی چون کردستان و... حفظ کرده است و فقط چنانچه در داخل ایران هر کجای کشور نیروهای سپاه با نیروهای امریکایی درگیر می شدند، این دستور سیاسی نظامی کاربرد پیدا می کرد.

طبق یک روال تشکیلاتی، موضع گیری های سازمان همیشه ازسوی تعدادی از تشکل های وابسته، به گونه ای پژواک مانند، تکرار و ترویج می شد. براین اساس، دعوت به وحدت ضدامپریالیستی و کنارگذاشتن درگیری های داخلی ازجمله در کردستان و دانشگاه ها و جهت گیری همه نیروها علیه امریکا، توسط تشکل هایی که عملاً شاخه های سازمان مجاهدین خلق بودند به صورت های مختلفی تکرار و ترویج شد.

یادآوری می شود درپی اعلام سازمان مجاهدین خلق مبنی براینکه حاضر است تمامی نیروهای خود (میلیشیا چریک نیمه وقت) را برای مبارزه با امریکا تحت فرماندهی

سپاه قرار بدهد، اطلاعیه سپاه نشان داد اختلاف سپاه و این سازمان در مبانی عقیدتی و خط مشی سیاسی عمیق تر از آن است که بتوانند به اقدام مشترک بپردازند، ولو این اقدام مبارزه با امریکا باشد. مهم تر اینکه، بی اعتمادی سپاه به سازمان نیز یک بار دیگر در این اطلاعیه مورد تأکید قرار گرفت و مشخص شد سپاه حرکات این سازمان را مبتنی بر

ملاک های مکتبی اسلام نمی داند. همچنین سپاه سازمان را عملاً در عداد گروه هایی که در کردستان با آنها درگیر بود، محسوب می کرد. در این اطلاعیه که با عبارت «بسم الله الرحمن الرحیم، واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا؛ به ریسمان خدا چنگ بزنید و متفرق نشوید» شروع شده است سپاه ابتدا با یادآوری مواضع قبلی سازمان (که در گذشته از دیدگاه این گروه بازوی نظامی ارتجاع بوده است!) بی اعتمادی خود را ابراز و بر ایدئولوژی اسلام به عنوان ملاک وحدت تأکید کرد و در ادامه، پذیرش صادقانه رهبری امام را ملاک قطعی دیگری برای وحدت برشمرده و بازهم با اشاره به مواضع قبلی سازمان بی اعتمادی خود را اظهار کرد. سپاه با ذکر شروط سازمان یادآور شد که سازمان در همین اعلام وحدت و همکاری نیز

ص: 28

شرط وحدت و لازمه همکاری را رعایت نکرده است. در آخر، سپاه برای وحدت با همه نیروها با ملاک های

مشخص شده بدین صورت در این اطلاعیه اعلام آمادگی کرده است: «سپاه پاسداران همواره دست اتحاد خویش را برای جهانی نمودن انقلاب اسلامی به سوی

کسانی که ملاک مکتب انقلاب اسلامی را بر هر حرکت مقطعی و سیاسی ترجیح می دهند دراز نموده است. سنگر پاسداران انقلاب اسلامی برای کسانی که تحت رهبری امام خمینی، پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی را بر مبنای شعار اسلامی و مردمی "نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی" وظیفه شرعی خود می دانند، همواره آماده است.» اطلاعیه با این عبارت که خود نیز وجه تمایزی از مشی سپاه با مشی سازمان را نشان می داد، پایان یافته است: «پیش برای نابودی امپریالیزم شرق و غرب و برقراری حکومت قسط الهی و جهانی حضرت مهدی ولی عصر ارواحنا فداه.»

سازمان چریک های فدایی خلق نیز در بیانیه خود با مرتبط جلوه دادن ماجرای طبس به وقایع دانشگاه ها و حوادث کردستان، به فلاحی، چمران و بنی صدر حمله و آنان را متهم به سرکوب خلق و دانشجویان در دانشگاه ها کرد و در پایان به تکرار شعارهای همیشگی خود در پیشتازی خلق ها پرداخت.

ه) عملیات طبس

روند عملیات طبس (بخش افشاشده)

عملیات شکست خورده امریکا در طبس مهم ترین مسئله در زمره مسائل میان امریکا و ایران است که در اینجا با تفصیل بیشتری به آن پرداخته شده است.

در این دوره زمانی (اردیبهشت 1359)، پیگیری طرح اقدام نظامی امریکا علیه ایران برای حل ماجرای گروگان ها در دو سطح آشکار و سری ادامه داشت. در سطح علنی موافقان و مخالفان دیدگاه های خود را مطرح کردند، ولی در سطح سری تصمیم برای اجرای عملیات نجات قطعی شد، البته این تصمیم با مخالفت شدید وزیر امور خارجه امریکا روبه رو گردید تاجایی که به استعفای وی انجامید.

آنچه در سطح آشکار به آن پرداخته می شد از یک روال کلی تبعیت می کرد به این ترتیب که به طورکلی چشم انداز روشنی درباب تهدید نظامی و به خصوص انجام کوتاه مدت آن ترسیم نمی شد و درنتیجه فضای آمادگی قطعی مقابله را در ایران و مسئولان آن ایجاد نمی کرد، اما درعین حال تکرار این موضوع از جنبه های مختلف نوعی عادت و آمادگی در افکارعمومی به وجود می آورد.

در همین چارچوب، درحالی که در سطح سری در اولین روز دوره این کتاب (دوشنبه 1/2/1359)، اقدام نظامی امریکا علیه ایران تحت عنوان

عملیات نجات، تعیین تکلیف قطعی شده بود، در سطح علنی و تبلیغات، فردای همان روز جیمی کارتر رئیس جمهور امریکا، در یک مصاحبه تلویزیونی کوشید پروژه غافلگیری ایران را همچنان جلو ببرد.

وی چشم انداز اقدام نظامی را دورتر از آنچه تعیین شده بود، ترسیم کرد و البته به زمینه سازی آن پرداخت. به گزارش یونایتدپرس، کارتر گفت: اوضاع در ایران بدتر شده است. بافت حکومتی، اجتماعی و اقتصادی ایران به سرعت رو

ص: 29

به خرابی می رود. وی افزود که پیوسته برای سلامتی گروگان ها دعا می کند و بار دیگر هشدار داد اگر فشارهای اقتصادی امریکا و متحدانش به خلاصی گروگان ها منتهی نشود چه بسا که اقدام نظامی قدم بعدی باشد.

دراین حال، دیگر مقامات و نهادهای امریکا نیز در تکمیل حرکت غافلگیری و فریب کارتر، چشم انداز اقدام نظامی را مبهم و دوردست، ترسیم می کردند. البته بااینکه زمان وقوع اقدام نظامی، دور نشان داده می شد اصل وقوع آن هر روز جدی تر مطرح می گردید. گفتنی است متحدان امریکا نیز در این فضا سازی خواه ناخواه دخیل بودند. دراین زمینه می توان به نوع برخورد رسمی و تبلیغی امریکا با اجلاس وزرای امور خارجه کشورهای عضو بازار مشترک اروپا در لوکزامبورگ اشاره کرد.

جودی پاول منشی مطبوعاتی کاخ سفید، اعلام کرد اقدام بعدی امریکا برای آزادساختن گروگان های امریکایی در تهران به واکنش رژیم ایران درمورد پیوستن متحدان غربی امریکا به تحریم های اقتصادی و سیاسی علیه رژیم ایران بستگی دارد. گوینده صدای امریکا برای تأکید و جلب توجه بیشتر به زمان تعیین شده (17/2/1359)، اشاره کرد و براساس سخنان جودی پاول افزود: «به این ترتیب، هرگونه اقدام نظامی علیه رژیم ایران، برای یکسره کردن تکلیف بحران ایران، تا حد زیادی منوط به این خواهد بود که رژیم ایران چه واکنشی نسبت به اقدامات متحدان امریکا نشان خواهد داد.»

در ایران نیز همین چشم انداز، اصلی و جدی تلقی می گردید.

آیت الله بهشتی قبل ازظهر روز چهارشنبه 3/2/1359، در یک مصاحبه مطبوعاتی تأکید کرد مجازات های اقتصادی و سیاسی کشورهای عضو بازار مشترک و امریکا علیه ایران کمکی به حل مشکل گروگان ها نخواهد کرد. چند ساعت بعد، حدود ساعت 8 شب (ساعت 11:30 صبح 23 آوریل به وقت واشگتن)، کارتر رئیس جمهور،

والتر ماندیل، ترنر و برژینسکی دور میز کوچکی در باغ گل سرخ کاخ سفید نشستند و آخرین مراحل این عملیات را بررسی کردند. در ادامه این جلسات عصر همین روز، اقدام نظامی علیه ایران کاملاً قطعیت یافت. فعال ترین مقام امریکایی در این اقدام، برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر، دراین باره نوشت: «عصر آن روز [23 آوریل]، در دفتر یادداشت های روزهای خود نوشتم اولین مرحله عملیات، چهارده ساعت دیگر، آغاز می شود. من احساس آرامش می کنم، هرچند می دانم که اگر این مأموریت با شکست مواجه شود، من بیشتر از هرکس دیگری به خاطر آن، مورد سرزنش قرار خواهم گرفت، ولی خود را برای هر پیشامدی آماده کرده ام. اگر این کار با موفقیت انجام شود، امریکا یک بار دیگر زور بازوی خود را نشان خواهد داد، چیزی که بیست سال است به آن احتیاج دارد.»

روز پنجشنبه 24 آوریل 1980 (4/2/1359)، درحالی که هلیکوپترهای امریکایی از عرشه ناو هواپیمابر نیمیتز راهی ایران شده بودند، گزارش های عادی و علنی رسانه های گروهی که از واشنگتن مخابره می شد حاکی از وجود اختلاف نظر بین مشاوران پرزیدنت کارتر بر سر سیاست های او درمورد ایران بود. در عرصه علنی، در سطح مقام های رسمی امریکا نیز تحول

ص: 30

عمده ای در اقدامات امریکا ابراز نمی شد، حتی سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا با یادآوری خطر شوروی برای ایران ابراز امیدواری کرد که مقامات ایران به جای پناه بردن به شوروی در این فرصت برای حل مسائل موجود اقدام کنند.

در ایران نیز وضع مشابهی وجود داشت. وضعیت صبر و انتظار و روش های مبتنی بر کج دارومریز نشان می داد که مقامات ایرانی وقوع تحول چشمگیر و خطر جدی را در کوتاه مدت انتظار نمی کشیدند و بیشتر منفعل اقدامات میان مدت و درازمدت امریکا بودند که قرار بود در هماهنگی با اروپا انجام شود.

روز پنجشنبه 4/2/1359 حدود ساعت 10 صبح به وقت واشنگتن (حدود 6:30 بعدازظهر به وقت تهران)، ناو هواپیمابر نیمیتز به فاصله 30 مایلی ساحل ایران رسید. در اینجا، 8 فروند هلیکوپتر با 270 کماندوی امریکایی راهی نقطه معینی در صحرای طبس شدند تا در آنجا به 6 هواپیمای ترابری (سی130)

امریکا ملحق شوند و مرحله بعدی عملیات را با حرکت به سمت تهران شروع کنند. آغاز حرکت هلیکوپترها به گونه ای بود که هنگامی به مرز ایران برسند که هوا کاملاً تاریک شده باشد. مراحل مختلف مقدمات و آمادگی عملیات تا آستانه ورود نیروهای عملیاتی به صحرای طبس، مطابق برنامه پیش رفت. اما ساعت 23:45 به وقت تهران، مشخص گردید که یک فروند هلیکوپتر در بین راه از کار افتاده و یک فروند نیز به دلیل مواجهه با طوفان شن به عرشه ناو هواپیمابر نیمیتز بازگشته است. به این ترتیب، در مرحله ورود به صحرای طبس فقط 6 هلیکوپتر برای حرکت به تهران و ادامه عملیات در اختیار بود. مسئولان عملیات تشخیص دادند اختلال ناشی از حذف 2 هلیکوپتر قابل صرف نظر کردن است و مرحله بعدی، یعنی حرکت از طبس به سمت تهران نیز انجام خواهد شد. این موضوع به مقامات واشنگتن که با نگرانی وضعیت طبس را دنبال می کردند اعلام شد. وقتی به کاخ سفید خبر داده شد که کارها طبق برنامه پیش می رود و 4 هلیکوپتر تابه حال سوخت گیری کرده اند و پس از سوخت گیری 2 هلیکوپتر دیگر، مرحله دوم برنامه؛ یعنی پرواز هلیکوپترها به تهران آغاز خواهد شد، نگرانی موجود، جای خود را به آرامش خیال داد. اما این آسودگی خاطر زیاد تداوم نیافت. حدود نیم ساعت بعد، از ایران خبری دریافت شد که نشان می داد سومین هلیکوپتر هم به دلیل بروز اشکالاتی در سیستم هیدرولیک آن، قادر به شرکت در ادامه عملیات نیست. به این ترتیب عملیات بایستی با 5 هلیکوپتر انجام می شد، درحالی که در طراحی ها حداقل 6 فروند در نظر گرفته شده بود. پس از بررسی ها و مشاوره های مسئولان امریکایی در کاخ سفید و نیز تبادل نظر با فرماندهی منطقه که معتقد به توقف عملیات بود، حدود 10 دقیقه بعد، فرمان قطعی توقف عملیات و مراجعت افراد ازسوی کاخ سفید صادر شد. این برای رئیس جمهور امریکا و مقامات همراه وی در این ماجرا سرانجامی دردناک بود.

حدود یک ساعت بعد، وقتی همه مشاوران رئیس جمهور که برژینسکی آنها را به جلسه فوری و مهم با کارتر فراخوانده بود دور وی جمع بودند از ایران خبر رسید هنگام

آمادگی نیروهای امریکایی برای بازگشت از ایران فاجعه ای رخ داده است. به گفته شاهدان، کارتر براثر شنیدن این خبر وضع

ص: 31

کسی را پیدا کرده بود که کاردی در تن او فرو کرده اند. ماجرا چنین بود که «یکی از هلیکوپترها بعد از سوخت گیری از هواپیمای سی130 حامل سوخت، درحین بلندشدن و دورشدن از هواپیما با سرعتی بیش از حد گردش می کند و در این هنگام، دم آن به بدنه هواپیما اصابت می کند و در یک چشم به هم زدن، هزاران لیتر بنزین شعله ور و تمام تسلیحات موجود در هردو منفجر می شود. کوهی از آتش همه جا را روشن می کند و 5 نفر از سرنشینان هواپیما و 3 نفر از سرنشینان هلیکوپتر می سوزند و زغال می شوند، 4 نفر دیگر هم به شدت می سوزند. خبر این واقعه بعد از یک ربع ساعت، یعنی رأس ساعت 6 بعدازظهر به وقت واشنگتن [به کاخ سفید] می رسد.»

به این ترتیب به جای پیگیری و فرماندهی عملیات در تهران، کاخ سفید باید توان خود را صرف توجیه مردم امریکا و نیز متحدان اروپایی و آسیایی ایالات متحده می کرد و خسارت های ناشی از شکست غیرقابل تصور عملیات طبس را حتی المقدور کاهش می داد. به پیشنهاد ویلیام ترنر رئیس سازمان جاسوسی امریکا (CIA)، اعلام هرگونه خبر دراین باره، به بعد از اطمینان کامل از خروج کلیه مأموران اعزامی از ایران موکول گردید.

بنابراین در پایان روزی که برژینسکی آن را روز غم انگیز نامید، دغدغه دیگری بروز یافت و آن خروج هرچه سریع تر

نیروهای عملیات نجات از معرکه ای بود که چه بسا حوادث غیرمنتظره و عجیب دیگری نیز می توانست برای آنان اتفاق بیفتد. قبل از اتفاق تازه و قبل از پیدایش خسارتی جدید، بایستی اقدام به ترک صحنه و خلاصی نیروها از شنزار طبس می شد.

مقامات امریکایی در کاخ سفید فقط می دانستند عده ای کشته و مجروح شده اند. حدود پنج ساعت بعد (تقریباً 7:30 بامداد به وقت تهران)، مشخص گردید که رقم دقیق کشته شدگان 8 نفر است. باقی ماندن 8 جسد و لاشه سوخته یک فروند هلیکوپتر و یک هواپیمای سی130 و بدتر از آن 4 فروند هلیکوپتر سالم حاوی تجهیزات و اسناد و اکتفا به خروج افراد سالم به اتفاق مجروحان از شتابی فوق العاده حکایت داشت که دلیل آن هرچه بود، هراس از تداوم رخدادهای پی درپی مذکور را نیز تأیید می کرد. وزارت دفاع امریکا در اعلامیه هایی که تا آخر وقت جمعه به وقت تهران، انتشار داد ضمن اعلام هویت کشته شدگان و مجروحان، از برجاماندن جسد 8 امریکایی در ایران نیز خبر داد، اما به علت شتابی که باعث شده برای حمل جسدها اقدام نشود، اشاره ای نکرد.

درحالی که در امریکا اذهان مسئولان متوجه کاهش تأثیرات منفی اقدام نظامی شکست خورده خود در صحرای طبس ایران بود، در ایران، روز با غافلگیری کامل شروع شد و این غافلگیری به صورت غفلت و بی اطلاعی از آنچه رخ داده بود تا ساعت ها ادامه یافت.

مقارن با پایان مراسم نماز جمعه، اولین اطلاعیه ستاد مشترک ارتش دراین باره با این مضمون انتشار یافت: «درنتیجه تعقیب هواپیماهای نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران، 2 فروند هواپیمای امریکایی که تعدادی مأمورین سیا و تفنگ داران دریایی امریکا را حمل می نمود تا غافلگیرانه به جاسوسخانه دولت امریکا در تهران بریزند و گروگان ها را آزاد نمایند، هنگام فرار

ص: 32

از خاک ایران با یکدیگر برخورد نموده، آتش گرفته، در حوالی منطقه طبس سقوط می نماید.

ضمناً اطلاعات مشروح متعاقباً اعلام خواهد شد و به یاری خداوند توانا اسلام پیروز است.» براساس این اطلاعیه، خبر سقوط 2 فروند هواپیمای امریکایی در ایران، از صدای جمهوری اسلامی و نیز از تریبون نماز جمعه پخش شد و درپی آن به گزارش مطبوعات، «سراسر کشور را هیجان فراگرفت.» بازتاب عمومی انتشار این خبر نشانه وجود حساسیت شدید مردم بود که در سطح وسیع و در شادمانی های خیابانی خود شکست امریکا را به منزله پیروزی و حقانیت ایران جشن گرفتند. رادیو امریکا در گزارشی این فضا را چنین توصیف کرد: «حوادث ایران و اقدامات پرزیدنت کارتر برای نجات جان گروگان های

امریکایی که با شکست روبه رو شد، اخبار تمام کشورهای جهان را ظرف دو روز گذشته، تحت الشعاع قرار داد. این ماجرا سبب گرم ترشدن بازار تظاهرات در تهران شد، راه پیمایان و تظاهرکنندگان در تهران یک بار دیگر در خیابان ها به راه افتادند و اقدامات نافرجام امریکا را برای آزادی گروگان ها جشن گرفتند.»

در دومین اطلاعیه ارتش درباره عملیات طبس آمده است: «از هم وطنان عزیز ساکن شهر طبس و... تقاضای همکاری می شود و امید است با همکاری نیروهای مسلح و عزیمت به منطقه فرود امریکاییان، نسبت به دستگیری افراد فراری آنها اقدام نمایند.» و سومین اطلاعیه نیز چنین است: «تفنگ داران و مأموران امریکایی مهاجم هم اکنون داخل منطقه هستند و نیروی هوایی جمهوری اسلامی حفاظت هوایی منطقه را به عهده دارد.» در آخرین ساعات نیز یک مقام مطلع در ستاد ارتش اعلام کرد: نیروهای مسلح اعزامی به منطقه، 5 فروند هلیکوپتر، یک فروند هواپیما و یک تانک را در محل شناسایی کرده اند که توسط ستون های اعزامی از یگان های بیرجند، مشهد و نیروی هوایی که محل را در محاصره دارند، نگهداری می شود.

بعد از شکست مصیبت بار و تحقیرآمیز و البته غیرمنتظره عملیات نجات دولت امریکا قبل از آغاز آن در تهران و هنگام سوخت گیری در صحرای طبس، جدی ترین

مسائل پیش روی دست اندرکاران این عملیات چگونگی اعلام آن برای افکارعمومی در داخل و خارج ایالات متحده به خصوص در داخل این کشور بود. در مرحله اول باید اعلام این خبر بعد از اطمینان از خروج کامل نیروهای امریکایی ازجمله مجروحان، از خاک ایران انجام می گرفت. خروج نیروهای مزبور، در ساعت 8 شب به وقت واشنگتن (حدود 4:20 بامداد به وقت تهران)، پایان یافت، اما نظر به اینکه تا ساعت ها پس از خروج آخرین نیروهای امریکایی از صحرای طبس، مقامات ایرانی متوجه قضایا نشده بودند، کاخ سفید دراین مورد با مشکلی مواجه نشد، عملاً با فراغت کافی، اعلام رسمی قضیه به صبح روز بعد (جمعه 25 آوریل 1980 برابر با 5 اردیبهشت 1359) موکول گردید. به این ترتیب حدود ساعت 7 صبح به وقت امریکا (حدود 3:30 عصر به وقت تهران)، سخنرانی تلویزیونی جیمی کارتر پخش شد، ولی قبل از آن بیانیه کاخ سفید دراین باره منتشر و خبر حادثه ازطریق رسانه های گروهی اعلام شده بود. چند ساعت بعد از

ص: 33

سخنرانی کارتر،هارولد براون وزیر دفاع امریکا، با تفصیل بیشتر به گزارش واقعه پرداخت. کارتر فاش کرد که عملیات نجات بلافاصله پس از گروگان گیری در سفارت امریکا در 4 نوامبر گذشته، طرح ریزی شده بود. او بااینکه این عملیات را خطرناک خواند، اما شانس موفقیت آن را "عالی" توصیف کرد. کارتر که شب پیش از این سخنرانی نخوابیده بود و هنگام ظاهرشدن بر صفحه تلویزیون چهره ای گرفته داشت تأیید کرد که مسئولیت کامل این عملیات را شخصاً به عهده می گیرد و با مسئولیت خودش دستور لغو آن را صادر کرده است. وی سپس تأسف عمیق خود را از مرگ 8 نفر از کماندوها ابراز کرد و به خانواده های آنان تسلیت گفت. کارتر در پایان سخنانش گفت می داند که ملت امریکا امروز با او در تأسف شکست این عملیات سهیم است.

در امریکا، علاوه بر توجیه افکارعمومی ارائه توضیح درباره عملیات شب قبل، برای متحدان دولت ایالات متحده نیز ازجمله کارهای در دست اقدام رهبران کاخ سفید بود. گزارش آسوشیتدپرس از واشنگتن دراین باره حاکی است: جیمی کارتر در پیامی که برای رهبران انگلستان، آلمان غربی، فرانسه و دیگر متحدان اروپایی خود فرستاد درمورد مأموریت نظامی ملغی شده برای نجات گروگان های امریکایی به آنها توضیح داد.

از سوی دیگر، در ایران این حادثه در ابعاد مختلف و به طورکلی در پرده ابهام قرار داشت. حتی درمورد زمان وقوع آن، مقامات عالی نظامی نکاتی ابراز می کردند که با اطلاعات آشکار اعلام شده از منابع امریکایی هم ارزیابی نشده بود. در میان خبرها، درباره عملیات نافرجام امریکا علیه ایران یک خبر عجیب که در ساعات پایانی روز پنجم اردیبهشت پخش شد، از سایر اخبار متمایز بود و موجب جلب نظر مفسران و تحلیل گران شد؛ به خصوص وقوع حوادثی در ایران اندکی بعد از اعلام این خبر از رادیو امریکا، باعث رواج شایعات و دیدگاه هایی درباره همدستی عناصری در فرماندهی نیروهای مسلح ایران با اقدام امریکا گردید. ماجرا این بود که به نحوی عجیب در ساعت 18:25 همین روز (به وقت تهران)، رادیو صدای امریکا خبر باقی ماندن مدارک سری مربوط به عملیات را در هلیکوپترهای جامانده در طبس اعلام کرد. افشای این خبر در ظاهر با

ترتیبات امنیتی در تناقض بود. اظهارنظر برخی ناظران دراین باره چنین است: «واقعاً عجیب است! درست صدای امریکا که در تمام جهان شنیده می شود، این خبر پرارزش را پخش می کند.» از سوی دیگر، در ایران نیز اقدامی عجیب انجام گرفت که درپی آن اقدام مذکور امریکایی ها معنای خاصی یافت. در ساعت 6:30 بعدازظهر و 10:30 شب، تعدادی فانتوم، هلیکوپترهای جامانده امریکایی حاوی اسناد را بمباران کردند. در اولین مرحله بمباران، محمد منتظرقائم فرمانده سپاه یزد، که همراه 4 پاسدار دیگر به محل حادثه رفته بود، به شهادت رسید و 2 تن از همراهان وی مجروح شدند. هدف از این بمباران ها که به انهدام هلیکوپترهای امریکایی باقیمانده در منطقه (5 فروند) انجامید، جلوگیری از عملیات احتمالی دشمن در ربودن هلیکوپترها اعلام شد. درواقع آن نگرانی که به طور رسمی عامل بمباران اعلام شد می توانست با هماهنگی بیشتر بین سپاه و ارتش و توجه بیشتر به گزارش ها و اقدامات

ص: 34

سپاه مرتفع شود. همچنین خبر حضور نیروهای زبده از سپاه که در مدت کوتاهی در محل حادثه حاضر شدند و درصدد گردآوری اسناد و وسایل حساس جامانده در منطقه برآمدند خود نشانه امکان چنین اطمینانی می توانست باشد. درهرحال، نفس این بی توجهی و اقدام به بمباران به معانی مختلفی تعبیر گردید که رایج ترین آن همدستی عده ای با امریکا در توطئه ازبین بردن اسناد و لوازم هلیکوپترها بود؛ اسنادی که می توانست هویت عناصر داخلی را که قرار بوده است در اقدام نظامی مزبور از داخل، ازجمله در تهران با امریکا همکاری کنند، فاش سازد. تلقی های خوش بینانه ای هم وجود داشت؛ به طور مثال بعضی از فرماندهان سپاه این اقدام را نوعی نبود هماهنگی تلقی کردند.

درباره پخش خبر باقی ماندن اسناد سری در هلیکوپترهای جامانده در ایران از رادیو امریکا و سپس انهدام آن به وسیله نیروی هوایی ارتش ایران، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام بعدها در مجموعه ای با عنوان "نگرشی بر ماجرای طبس" تحلیلی منتشر کردند که در آن آمده است: «اعلامیه کاخ سفید: امریکا در عملیاتی در صحرای طبس جهت آزادی جان گروگان های

اسیر در ایران با شکست روبه رو شد و اسناد سری و مهمی در

درون هلیکوپترها به جای مانده است. پس از گذشت مدت زمانی کوتاه از پخش این اعلامیه ازجانب کاخ سفید، فانتوم های ایران به دستور مستقیم بنی صدر، که در آن زمان سمت فرماندهی کل قوا را به عهده داشت، به بمباران هلیکوپترهای مهاجم می پردازند و اسناد سری و مهم باقیمانده را به آتش می کشند و یکی از بهترین برادران پاسدار به نام محمد منتظرقائم (فرمانده سپاه یزد)، در این واقعه به شهادت می رسد. هلیکوپترهای امریکایی در سه نوبت عصر جمعه 5/2/1359 ساعت 5/6 شب، ساعت 5/10 و صبح شنبه ساعت 7، بمباران گردید. جالب است به بهانه بنی صدر مبنی بر انهدام هلیکوپترها دقت کنیم. او می گوید که این بمباران به این سبب انجام گردید که دیگر فرصت استفاده مجدد از این هلیکوپترها [را] به امریکایی ها ندهیم. بسیار خنده دار و درعین حال گریه آور است! کسی که دائماً دم از تخصص و علم می زد در به کارانداختن هلیکوپترهایی که حامل اسناد بسیار مهم عملیاتی بوده اند و مضافاً اینکه در آینده با به کارگیری آنها قدرت نظامی ما نیز دامنه وسیع تری می گرفت به جای ازکارانداختن آنها به وسیله بازنمودن وسایل حساس پروازی تنها راه را بمباران آنها می یابد، راهی که اربابان را بسیار خوش آمد، اما نباید از این واقعه مهم به سادگی گذشت که در پس این پرده ابهام بود اسراری! که خوشبختانه دست خائنین به انقلاب و امت شهیدپرورمان روزبه روز بر مردم مسلمان ما آشکارتر می گردد و این چهره های غرب زده و فریب خورده و خودفروخته رسواتر می گردند.»

عرصه واقعی عملیات طبس؛ به کلی سری

ابعاد واقعی عملیات طبس بالطبع، هرگز روشن نشد و فقط بخشی از آنکه درعمل اجرا شده و البته با شکست مواجه شده بود، مورد بحث و بررسی قرار می گرفت. درمورد ادامه کار بعد از طبس گرچه حدس و تحلیل هایی وجود دارد که غیرقطعی است و در این کتاب به تناسب مورد

ص: 35

اشاره قرار گرفته، ولی گزارش مستند و رسمی از برنامه امریکایی ها در ایران و نوع همکاری عناصر داخل کشور با آنان هیچ گاه اعلام نگردیده است. میزان ناراحتی سران امریکا از این شکست، نشان دهنده امیدواری قبلی آنان است

که همین امر از طراحی یک عملیات بسیار پیچیده و گسترده در تهران حکایت می کند. عملیاتی که عناصر داخلی دخیل در آن هیچ وقت آشکار نشد تا بتوان قضاوت کرد که امریکایی ها در تهران تا چه حد می توانستند موفق باشند. درباره عناصر داخلی می توان گفت که اگر به آنچه قابل حدس بوده است اکتفا شود، عملیات در تهران با شکستی منتظره همراه می گردد، همین امر علامت این است که پای عناصر غیرقابل حدس در کار بوده است. امثال این موضوع غیرقابل حدس که سازمان مجاهدین خلق که با قابلیت تشکیلاتی زیاد توانایی به کارگیری عناصر مختلف را داشت، در این ماجرا نقش کلیدی برعهده داشته است، چه بسا راه گشا باشد. امکان غیرقابل حدس دیگر این می تواند باشد که امریکا مهره های بسیار موجه و ظاهرالصلاحی در مراکز حساس حکومتی داشته است که طبق عرف نفوذ قدرت های بزرگ بایستی سال ها غیرمستقیم به امریکا خدمت می کردند، اما به دلیل اهمیت قضیه حاضر به سوزاندن آنها شده بود که البته به سبب شکست عملیات قبل از رسیدن به تهران، این اتفاق نیفتاد.

هرچند بخش اعلام نشده طرح مربوط به عملیات طبس، به کلی

مکتوم مانده است، اما درباره آن در حاشیه، سخنان زیادی بیان شده است که می توان گفت درواقع بیشتر سناریویی است برای اقناع ذهن های

پرسشگر تا ذکر اصل مطلب. برای نمونه روزنامه واشنگتن پست در شماره 26 آوریل 1980 خود گزارشی درج کرد که قاعدتاً با اتکا و با لحاظ کردن دیدگاه محافل وابسته به وزارت دفاع امریکا تنظیم شده است. به نوشته این روزنامه، هلیکوپترها مأموریت داشتند پس از اشغال سفارت امریکا و وزارت امور خارجه ایران، به وسیله کماندوها که مجهز به سلاح شیمیایی بیهوش کننده بودند وارد عمل شوند و گروگان ها را به داخل هواپیماهای سی130 که خارج از تهران آماده حرکت بودند انتقال دهند. برای انجام عملیات مزبور 3 پایگاه در نظر گرفته شده بود، پایگاهی در نزدیکی طبس برای سوخت گیری هلیکوپترها، پایگاهی دور از تهران برای اینکه هلیکوپترها هنگام نزدیک شدن به شهر شناسایی نشوند و همچنین پایگاهی برای استقرار هواپیمای سی130. هواپیماهای سی130 پس از پرواز از ایالات متحده در باندی در

جنوب مصر توقف کرده اند. آنها دارای تجهیزات الکترونیکی برای ایجاد اختلال در شبکه ارتباطی ایران بودند. این هواپیماها بعدازظهر پنجشنبه 4/2/1359، پایگاه مصر را ترک کرده اند.

اظهارات ماساجی ایشی باشی یک عضو پارلمان ژاپن، شاید ناخودآگاه به بخش دیگری از طرح اعلام نشده عملیات طبس مربوط باشد. وی اعلام کرده بود احتمال دارد امریکا از هواپیماهای سی130 نیروی هوایی خود که در پایگاه اوکی ناوا در جنوب ژاپن مستقر هستند در عملیات نافرجام نجات گروگان ها استفاده کرده باشد. به گفته وی این فرضیه به این دلیل عنوان شده است که تعداد زیادی از سی130 های ارتش امریکا از پایگاه اوکی ناوا ناپدید شده اند. یادآوری می شود

ص: 36

خبرگزاری ژاپن هم از ناپدیدشدن تعدادی از هواپیماهای سی130 ارتش امریکا از صبح روز پنجشنبه از پایگاه اوکی ناوا خبر داده بود. گزارش خبرگزاری فرانسه نیز حاکی است مسئولان نظامی امریکایی پایگاه اوکی ناوا از توضیح درباره این اخبار خودداری کرده اند.

نکته مهم اینکه کارتر در نطق 29 آوریل (9/2/1359) خود به صراحت اعتراف کرد وسعت و نوع عملیاتی که قرار بوده است انجام شود، چیزی غیر از مطالب فاش شده بود. وی تأکید کرد امریکا فقط بخش شکست خورده عملیات را که آسان ترین قسمت آن هم بوده است، می تواند افشا کند. کارتر همچنین اعتراف کرد نجات گروگان ها هدف اصلی نبوده و خلاصی امریکا از این بحران مدنظر بوده است، حتی اگر به قیمت جان گروگان ها تمام می شد.

ابهام در سایر قسمت های عملیات هیچ گاه رفع نشد؛ ازجمله نقش عواملی که از طریقی غیر از مسیر طبس قرار بود در ماجرا فعال باشند. فقط در بعضی کتاب ها اشاره ای به آنها شده است.

درحالی که موضوع عملیات طبس همچنان به طور

گسترده ای مورد توجه رسانه های امریکایی بود، میزان وسعت و چگونگی اجرای این عملیات، بجز بخش های انجام شده که خودبه خود فاش گردید همچنان در سطح فوق سری باقی ماند، اما رسانه ها به آن

علاقه مندی نشان می دادند و گزارش هایی در این باب ارائه می کردند که هرچند میزان وثوق آن معلوم نیست و چه بسا گمراه کننده نیز باشد، اما درهرحال نشان می دهد ابعاد قضیه منحصر به آنچه به طور رسمی اعلام شده، نبوده است. در شماره اول ماه مه نیویورک تایمز گزارشی دراین باره درج شده که در آن آمده است: «درصورت مقاومت شدید ایرانیان هنگام عملیات نجات گروگان ها، طرح های احتمالی به کارتر اجازه داده بود دستور حمله به تأسیسات نظامی تهران را صادر کند.» این روزنامه همچنین به نقل از مقامات موثق دولتی نوشت: «کارتر آمادگی داشت حتی با قربانی کردن افراد غیرنظامی مأموریت خود را به انجام رساند. درصورتی که مشخص می شد دفاع هوایی کافی نیست، کارتر می توانست دستور دهد که شکاری بمب افکن های اف7 و اف4 که از قبل مأموریت یافته بودند از ناوهای هواپیمابر امریکایی مستقر در خلیج فارس به کمک بشتابند. این هواپیماها چندین بار پوشش هوایی عملیات را تمرین کرده بودند و بارها از ناو پرواز کرده و به طرف سواحل ایران رفته اند، اما از ورود به حریم هوایی ایران خودداری کرده بودند.»

در همین زمینه، آسوشیتدپرس در گزارشی از واشنگتن خبر داد که جیمی کارتر دو روز قبل (9/2/1359)، با حدود 150 نفر ملاقاتی کاملاً خصوصی داشته است. این افراد کسانی بودند که در عملیات ناموفق طبس شرکت داشته اند. توماس اونیل سخنگوی مجلس نمایندگان امریکا، بدون ذکر جزئیات، این خبر را اعلام کرد. به گزارش آسوشیتدپرس، مقامات کاخ سفید هم از توضیح بیشتر دراین باره خودداری کردند.

روزنامه پراودا ارگان حزب کمونیست شوروی نیز در شماره اول ماه مه خود نوشت: طرح نافرجام آزادکردن گروگان های امریکایی در تهران، درواقع پوششی برای انجام یک کودتا بود و اینکه ایالات متحده بار دیگر خواهد کوشید تا دولت ایران را سرنگون کند.

ص: 37

در 4 مه 1980 (14/2/1359)، خبرگزاری فرانسه با استناد به خبرهایی که از شبکه های رادیویی امریکا پخش شده بود گزارش داد: سازمان سیا معتقد است حتی درصورت موفقیت عملیات نجات، 60 درصد گروگان ها در ایران کشته می شدند.

بنا بر همین

گزارش، ازنظر سازمان سیا آزادی گروگان ها در یک زمان واحد امکان پذیر نبوده، زیرا گروگان ها در قسمت های مختلف سفارت نگهداری و به محض آزادی بعضی از آنها، بقیه اعدام می شدند.

رادیو مسکو در یک جمع بندی مفصل درباره سابقه، روند و سرانجام ماجرای طبس آورده است: «گروه های خرابکاران [کماندوهای امریکایی] می بایست در لباس پاسداران انقلاب در تهران ظاهر شوند و گروگان ها را تحویل بگیرند و به پایگاه بینابین حمل کنند تا از آنجا به وسیله هواپیما به خارج از ایران منتقل شوند.»

تقریباً تا آخرین روزهای دوره این کتاب، هنوز در امریکا گوشه هایی از عملیات به کلی سری طبس در بیانات مختلف ابراز می شد که نشان می داد این ماجرا ابعادی غیرقابل ذکر داشته و دارد. نکته مهم این است که از بین اخبار گفته نشده طرح، فقط جنبه هایی از آن به طور تلویحی یا به تصریح مورد اشاره قرار می گرفت که مربوط به نیروهای ایرانی دخیل در طرح بوده است. درواقع، علاوه بر اینکه جنبه های گفته نشدة طرح مسکوت ماند، در ایران خود نوعی بدبینی و بی اعتمادی مخرب نیز به وجود آورد و همچنین ابعاد طرح را در اذهان به کمک عده ای ایرانی در تهران منحصر کرد. درحالی که چه بسا ابعادی بسیار بزرگ و غیرقابل تصور در این طرح به کلی سری وجود داشته است که محدوده ایران و حتی منطقه ای فراتر را دربرمی گیرد. هرچند اکتفا به آنچه غیرمستقیم از طرح تصویر شده که دارای ابعاد محدودی است خودبه خود نوعی جهالت و نالایقی را به امریکایی ها نسبت می داد، اما خسارت این از افشاشدن ابعاد طرح کمتر بود.

اصحاب فیل

در ایران، پس از حادثه طبس تا مدتی صدور بیانیه ها و اعلامیه ها و اعلام مواضع علیه امریکا در سطحی وسیع و متنوع ادامه یافت. در کنار مواضع و دیدگاه های گروه های مختلف مذهبی و غیرمذهبی، سیاسی و صنفی حتی آن دسته از علمای حوزه که معمولاً غیر سیاسی خوانده می شوند نیز دراین زمینه به اعلام موضع پر داختند. دراین میان در گفتارهای بسیاری، شکست امریکا در عملیات طبس، بیش از هر چیز به اعجاز و امداد

غیبی نسبت داده شد و با قضیه اصحاب فیل در حمله ابرهه به خانه کعبه در زمان عبدالمطلب جد پیامبر اسلام(ص)، مشابه سازی گردید. در اینجا دو نمونه مربوط به دو نقش و جایگاه متفاوت (غیرسیاسی و سیاسی) ذکر می شود.

در پیامی از آیت الله سیدمحمد وحیدی آمده است: «ملت رشید ایران، عملیات نظامی فوق محرمانه جاسوسان سیا و تفنگ داران امریکا برای رهایی گروگان ها که درحقیقت به هدف گروگان گیری انجام می شد بحمدالله نافرجام ماند و درست قصه اصحاب فیل و نابودی آنها... در کویر مرکزی ایران

ص: 38

تجسم یافت. ... اتحاد و یگانگی هرچه بیشتر عموم آحاد ملت در به خاک مالیدن پوزه ابر قدرت های شرق و غرب ظل عنایت حضرت ولی عصر ارواحنا فداه [را] از خداوند سبحان مسئلت می داریم.»

در اطلاعیه دانشجویان مسلمان پیرو خط امام درباره حمله نظامی امریکا در طبس چنین آمده است:

«بسم الله الرحمن الرحیم. امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند. (امام خمینی)

ملت رزمنده مسلمان ایران، خبر شکست مفتضحانه کارتر را برای آزادساختن جاسوسان امریکا شنیدیم. ... شما ملت قهرمان و رزمنده اسلام مشاهده می کنید که چگونه هیچ غلطی نمی تواند بکند و می بینید که خداوند متعال چگونه مستضعفان را یاری می دهد و می بینید که چگونه فرشتگان را به پاس مقاومت و پایداری تان به مدد شما می فرستد و این وعده غیبی و سنت عظیم الهی را برای چندمین بار و به شایسته ترین نحو در این انقلاب شکوهمند عیان می سازد. ... ان الذین قالوا ربنا...»

در امریکا نیز در بررسی عوامل شکست این کشور در ماجرای طبس، طوفان شن جایگاهی چشمگیر داشت. همان روز اول که بازتاب شکست تحقیرآمیز عملیات نجات گروگان ها در داخل ایالات متحده بسیار وسیع بود و مهم ترین موضوع رسانه های گروهی محسوب می گردید و تحلیل های مختلفی دراین باره ذکر می شد، تأکید بر نقش طوفان شن در صحرای طبس در این عملیات جالب بود.

ازجمله در گزارش تلویزیونی ای.بی.سی امریکا گفته شد که مأموریت نجات امریکایی ها بدان دلیل شکست خورد که

3 فروند از هلیکوپترهای عملیات براثر طوفان شن از کار افتاد و تیم نجات را با کمبود هلیکوپتر روبه رو ساخت.

بیان این مطلب بعد از سپری شدن روزهای متمادی نیز ادامه داشت. برای مثال در 21 اردیبهشت (11 ماه مه) در بررسی عوامل شکست امریکا در ماجرای طبس، یک افسر نیروی دریایی این کشور که در عملیات مزبور شرکت داشت در مصاحبه با روزنامه دیلی نیوز تأکید کرد شکست عملیات فقط به دلیل طوفان شن بوده است. وی گفت: در بعدازظهر (قبل از شکست عملیات)، ما اطلاع پیدا کردیم که شرایط هوا بسیار عالی است و ما از دید کافی برای انجام عملیات برخوردار خواهیم بود و بااین حال هلیکوپترها کمتر از دو ساعت پس از ترک ناو هواپیمابر نیمیتز در طوفان شن سقوط کردند. این افسر متذکر شد یک ماه قبل از اجرای عملیات یک گروه مخصوص به طرز پنهانی وارد ایران شده و نمونه ای از خاک منطقه ای که قرار بود 8 هلیکوپتر و هواپیماهای سی130 به آنجا اعزام شوند را برداشتند. طبق این نمونه زمین باید به اندازه کافی از استقامت لازم برای فرود برخوردار می بود، اما درواقع هنگامی که ما فرود آمدیم شن به قدری عمیق بود که چرخ حداقل 2 فروند از هلیکوپترها جدا شد. وی با ابراز نفرت از اظهارات سرهنگ چارلز بکویت فرمانده کماندوها، که از تفنگ داران مأمور این عملیات به عنوان "مشتی ترسوهای بی لیاقت" نام برده بود، توضیح داد که نه خلبان ها، نه خدمه و نه شرایط هلیکوپترها هیچ کدام علت شکست نبودند.

همچنین یکی از خلبان هایی که در طرح نافرجام دخالت نظامی امریکا شرکت داشت در تشریح صحنه وقایع طبس گفت درحالی که او در دشت تاریک ایران منتظر تجدید سوخت

ص: 39

هلیکوپتر دی53 خود بوده، ناگهان مشاهده می کند که یک هلیکوپتر دیگر بر روی تانکر هواپیمای سی130 سقوط کرد و تانکر منفجر شد و 8 نفر از مأموران کشته شدند. وی افزود: این انفجار و آتش سوزی مشابه حرکت کند فیلم سینما بود، سپس غبار و بعد جوشیدن سوخت و شعله و سرانجام قطعات هلیکوپتر به هوا بلند شد.

این گونه اظهارات منحصر به افسران رده عملیات نبود و حتی در میان عالی ترین مقامات نظامی امریکا نیز بروز داشت. حدود دو هفته بعد از ماجرای طبس (9 مه 1980، 19/2/1359)، هارولد براون وزیر دفاع امریکا، ضمن یک گزارش 22 صفحه ای به کنگره این کشور تصریح کرد طوفان شن غیرمنتظره باعث سرگیجه و ازبین رفتن تعادل افراد بوده است. وی گفت خدمه هلیکوپترها زمانی که در میان طوفان شن به طرف منطقه عملیات می رفتند مثل آن بود که در داخل یک ظرف شیر سیاه قرار گرفته اند و سرگیجه های متناوب مانع آن می گردید که ثبات خود را حفظ کنند.

2. بحران در روابط و مناسبات ایران و عراق

اشاره

در طول دوره کتاب حاضر (اردیبهشت 1359)، نظیر فروردین همین سال، سیر رابطه و مناسبات ایران با دو کشور امریکا و عراق روندی تقریباً مشابه داشته است. هرچه ستیزه امریکا با ایران بیشتر می شد، دشمنی عراق با ایران نیز جنبه جدی تر و جهت گیری شدیدتری به خود می گرفت.

الف) تحرکات دیپلماتیک عراق

هم زمان با اوج گیری اختلافات ایران و امریکا تحرکات دیپلماتیک عراق به طور محسوسی سمت وسوی بیشتری در نزدیکی به غرب یافت. ازجمله کشورهای فرانسه و عراق تصمیم گرفتند روابط خود را گسترش بدهند. در همین حال، تلاش های عراق برای نزدیکی بیشتر به انگلستان نیز ادامه یافت و حتی گزارش هایی مبنی بر توسعه روابط درزمینه های نظامی به مراکز ذی ربط در ایران واصل می شد. درعین حال رژیم عراق همچنان در تبلیغات بر نقش قبلی ضدامپریالیستی خود پافشاری می کرد و به خصوص در مبارزه با پرستیژ اخیر ضدامپریالیستی ایران و درجهت مخدوش کردن آن، منفعلانه می کوشید. ازجمله در جریان تبلیغات خود، مبارزه ضدامریکایی ایران را خیمه شب بازی امریکا در ایران می خواند و تأکید می کرد: «امپریالیسم امریکا به شیوه های گوناگونی دست می زند تا خلق های جهان را بدین وسیله گمراه کند.»

در همین حال، نشانه های یک تغییر اساسی در راهبرد امریکا در قبال عراق مشاهده می شد؛ تغییری که عراق هم باوجود ادامه ظاهری مواضع ضدامریکایی خود، در تقابل با ایران منتظر آن بود. بغداد به تبلیغ علیه امریکا ادامه می داد، اما درعمل، در هنگامه درگیری شدید امریکا با ایران، هرروز پرسروصداتر بر طبل جنگ می کوبید. این یعنی کاملاً آمادگی قرار گرفتن در جبهه ای را داشت که دیگر متحدان منطقه ای امریکا (نظیر اردن، کویت، عربستان و...) اعضای اصلی آن

ص: 40

بودند. هرچند این عضو جدید جبهه امریکایی ضدایرانی در غرب آسیا از جنس اعضای اصلی آن نبود، ولی در دشمنی با ایران استعدادی بسیار بیشتر از سایرین داشت.

از سوی دیگر، نظر به اینکه در اردوگاه جهانی، جایگاه عراق هنوز جایگاهی چپ و ضدامپریالیستی تلقی می شد، این کشور در توجیه بیشتر دشمنی خود با ایران، که سردمدار مبارزه با امریکا شده بود، به ناچار بایستی این مزیت دشمن ایرانی را کم رنگ می کرد. ازاین رو به تقلید از برخی مخالفان داخلی (شدیدتر از همه مجاهدین خلق) که در ظاهر مبارزه ضدامریکایی شدیدتر و عمیق تری از نظام طلب می کردند و عناصر اصلی آن را از ابتدای پیروزی به عدم دشمنی کافی با امریکا و حتی همراهی با آن متهم و سرزنش می کردند، دستگاه تبلیغاتی عراق نیز به گمان کارایی، چنین محوری را برای تبلیغات برگزیده بود. دراین زمینه رادیو بغداد ادعا کرد: «اگرچه امریکا با سرنگونی شاه از در خارج شد، ولی در عهد زمامداری دارودسته خمینی مجدداً از پنجره وارد شده است. ... واقعیتی که نمی شود در آن تردید داشت همانا مزدور بودن رژیم اسلام نمای کنونی برای ایالات متحده امریکا و دست داشتن این رژیم در نقشه های تجاوزکارانه علیه خلق های منطقه من جمله خود خلق های ایران می باشد.»

رقابت با مواضع چشمگیر نه شرقی، نه غربیِ جمهوری اسلامی ایران نیز بخش عمده ای از تحرکات دیپلماتیک دولت عراق بود. به نظر عراق این رقابت باعث کم رنگ شدن تأثیر مواضع ایران می شد. به عنوان مثال، در کوشش برای اتخاذ موضعی شبیه ایران در اواخر دوره کتاب حاضر، نعیم حداد معاون رئیس جمهوری این کشور، به اعلام مواضع در قبال

امریکا و شوروی پرداخت. وی درمورد روابط عراق و شوروی گفت ارتباط میان دو کشور برپایه یک موافقت نامه دوستی و همکاری است و عراق همچنان برای تأمین نیازهای نظامی تقریباً به اتحاد شوروی متکی است، ولی از سیاست های اتحاد شوروی از آنجا که عامل خطرناکی برای مردم غرب آسیا محسوب می شود، انتقاد می کند. نعیم حداد گفت عراق از توسل به زور و اشغال افغانستان و نیز موضع شوروی در قبال نبرد اعراب و اسرائیل انتقاد می کند. درمورد امریکا نیز وی با بیان اینکه امپریالیسم امریکا همچنان دشمن اصلی اعراب است، این کشور را به حمایت مداوم از اسرائیل، غارت نفت اعراب و حضور ننگین نظامی در منطقه خلیج فارس متهم ساخت.

در همین زمان، در یازدهمین اجلاس وزیران امور خارجه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی، عرصه ای برای ارائه مواضع نه شرقی، نه غربی ایران ایجاد شد و عراق نیز در رقابت با ایران به سرزنش تبلیغاتی دو ابرقدرت پرداخت تا موضع استقلالی خویش را نمایش بدهد. صادق قطب زاده وزیر امور خارجه ایران که باتوجه به بافت این اجلاس توفیقی در تسری دادن مواضع ضدامریکایی ایران به نشست مذکور، برایش پیش بینی نمی شد، در گفت وگویی با خبرنگاران گفت: ما انتظار داریم که خط نه شرقی و نه غربی در سیاست کلی این گردهمایی پیاده شود. از سوی دیگر، عراق نیز به هردو ابرقدرت به سبب سلطه جویی ازطریق دخالت در

ص: 41

امور کشورهای کوچک حمله کرد. حامد علوان وزیر مشاور در امور خارجی عراق، در سخنرانی خود در گردهمایی سازمان کنفرانس اسلامی، دخالت نظامی شوروی در افغانستان را خطرناک و غیرعادلانه خواند. وی همچنین از تلاش های ایالات متحده برای بازیابی نفوذ خود در این منطقه، تحت پوشش دخالت شوروی در افغانستان اظهار تأسف کرد.

یادآوری می شود اجلاس مزبور علاوه بر

رقابت، همچنین عرصه ای

برای بروز بیشتر تقابل و چالش کنونی ایران و عراق بود، به طوری که میان قطب زاده وزیر امور خارجه ایران و حامد علوان وزیر مشاور در امور خارجی عراق، مشاجره لفظی شدیدی درگرفت. وزیر امور خارجه ایران گفت: عراق روش خصمانه ای

علیه انقلاب ایران در پیش گرفته

است و عملاً در مرزهای ایران و عراق اقدام به عملیات تجاوزگرانه ای نموده که تلفات جانی فراوان و خسارات مالی بسیار زیادی در پی داشته است و هم زمان با این عملیات دشمنانه، گروهی کرد را تحریک کرده است تا در داخل ایران دست به عملیات خرابکارانه بزنند و از سوی دیگر تاکنون 35 هزار نفر را تحت عنوان ایرانی بودن از عراق اخراج کرده است.

حامد علوان جبوری در پاسخ اظهار کرد: در داخل ایران دولت و قدرت مسئولی وجود ندارند و درواقع یک نوع آشوب در این کشور حکم فرماست. عراق بارها به ایران پیشنهاد حسن نیت داده است و هرگاه رژیم موجود ایران از روح شوونیستی خود را رها سازد و دست از سیاست توسعه جویی که ناشی از سیاست شاه سابق است بردارد، عراق همواره خواستار حسن هم جواری با ایران است. وی ایران را دعوت کرد که از سیاست خطرناک و اشتباه خویش که برپایه این امر استوار است که ایران پاسدار اسلام است، دست بکشد و آرزوی امپراطوری فارس را دنبال نکند.

ب) دعاوی عراق: سه جزیره، عربستان سازی و...

در اولین روز دوره این کتاب (1/2/1359)، خبرگزاری رسمی عراق در تحلیلی اعلام کرد: عراق بر بازستاندن سه جزیره عربی که از سال 1971 (1350)، در اشغال ایران است اصرار ورزیده و آن قسمت از شط العرب (اروندرود) را که از سال 1975 (1354)، دراختیار ایران است بازپس خواهد گرفت، این کشور فقط حقوق مزبور را مطالبه نمی کند بلکه به گونه ای جدی و قاطع برای گرفتن و به دست آوردن آنها تلاش می کند.

سه جزیره، موضوعی که مشخص بود ایران به هیچ وجه نمی تواند و نمی خواهد امتیازی درباره آن به هیچ دولتی بدهد، از ابزارهای عمده ستیزه جویی عراق بود. این مسئله به عرصه رسانه منحصر نبود. در دوم اردیبهشت ماه 1359، یک بار دیگر دعاوی مقامات بلندپایه این کشور درباره سه جزیره در سطح وسیعی از خبرهای مربوط به ایران و عراق انتشار یافت که تداوم پافشاری عراق بر مطامع خویش را نشان می داد. درزمینه ادعای عراق طه یاسین رمضان معاون نخست وزیر و عضو شورای انقلاب عراق، بر بازپس گرفتن

جزایر سه گانه و پایبندی این کشور

ص: 42

در گرفتن حق ملت عرب عربستان (خوزستان) تأکید کرد. هدف سران رژیم بعث عراق از تکرار این گونه دعاوی با ادبیات خاص آن درواقع زمینه سازی و گشودن راه جنگ آتی، در افکارعمومی عراق و کشورهای عربی بود. هم زمان با این گونه دعاوی، رسانه های تبلیغاتی عراق نیز به شدت دشمنی افراطی با ایران را بازگو و ترویج می کردند. حدود ده روز بعد، طه یاسین رمضان در امان پایتخت اردن، یک بار دیگر دعاوی عراق درباره سه جزیره را در مجمع امور بین المللی اردن مطرح کرد. وی گفت: «عراق دربرابر پس گرفتن سه جزیره عربی خلیج [فارس جزایر ایرانی تنب بزرگ و کوچک و بوموسی] که در سال 1971 به وسیله شاه سابق اشغال شد کوتاه نخواهد آمد.» طه یاسین رمضان این سؤال را مطرح کرد که چرا اعراب هر دفعه سیلی می خورند، قادر نیستند به عنوان یک ملت متحد سرزمین های خود را آزاد کنند.

هم زمان با این اظهارات، دستگاه سیاسی تبلیغاتی متمرکز عراق زمینه سازی های سیاسی بین المللی ضدایران را در دستور کار داشت و این موضوع را با قوت و شدت دنبال می کرد؛ ازجمله نشریه المستقبل اظهارات احمد ظاهر الجیلانی سفیر عراق در اسلام آباد را درج کرد که گفت: عراق مسئولیت مطالبه جزایر عربی سه گانه ای را که ایران در زمان شاه اشغال کرده است به عهده می گیرد. سه جزیره تنب بزرگ، تنب کوچک و بوموسی به کشور امارات متحده عربی تعلق دارد و عراق از موضع ملی و ناسیونالیستی خود، آنها را مطالبه می کند. دراین حال کشورهای حامی عراق به انحای مختلف این گونه مواضع را تشویق و تأیید می کردند. به خصوص در امارات که از مدعیان اصلی در این قضیه بود اظهارات صریحی دراین باره ابراز می شد. برای مثال، در فضایی متفاوت با فضای دوستانه ای که بعد از سفر منطقه ای قطب زاده وزیر امور خارجه ایران به امارات متحده عربی ایجاد شد، بازهم روزنامه الخلیج (چاپ شارجه) یادداشتی از تریام رئیس مجلس امارات، چاپ کرد که در آن آمده بود: «ما حوادث و اتفاقات تهران را شگفت آور و صادقانه تلقی می کردیم و انتظار داشتیم که مشکل این سه جزیره نخستین موضوعی باشد که انقلاب کبیر ایران آن را حل وفصل خواهد کرد. ... آقای قطب زاده

با اظهاراتش [در]

کنفرانس مطبوعاتی کویت هم به ایران و هم به اسلام توهین کرده است، زیرا وزیر امور خارجه ایران در جواب سؤالی درباره این جزایر آنهایی [را] که این موضوع را مطرح می کنند متهم کرد که می خواهند بین ایران و اعراب جدایی افکنند.» جالب است خبرگزاری رویتر ضمن مخابره این گزارش افزوده است: تقاضای بازگرداندن جزایر را دولت عراق که روابطش با ایران در طول چند هفته اخیر به وخیم ترین وضع آن رسیده، مکرراً مطرح کرده است. قبلاً یکی از جزایر به شارجه و دو جزیره دیگر به رأس الخیمه متعلق بود.

فقط دعاوی مقامات بلندپایه عراق درباره سه جزیره از عوامل تشدیدکننده تیرگی روزافزون روابط دو کشور نبود، بلکه دعاوی عراق درباره خوزستان ایران نیز در سطح وسیعی از خبرهای مربوط به ایران و عراق، به گونه ای انتشار می یافت که پافشاری عراق بر حوزه بسیار وسیع تری از مطامعش را نشان می داد. به عنوان مثال، طه یاسین رمضان در اظهاراتی بر حمایت از حقوق اقلیت

ص: 43

عرب در ایران تأکید کرد. وی ضمن درخواست تجدیدنظر درمورد قرارداد منعقدشده میان ایران و عراق در سال 1975 (1) پایبندی این کشور در گرفتن حق ملت عرب خوزستان را مورد تأکید قرار داد؛ تأکیداتی از این دست با اقدامات عملی عوامل عراق در خوزستان همراه بود.

ج) ایران، عراق و جنگ تبلیغاتی

علاوه بر عرصه سیاسی، عرصه رسانه و تبلیغات نیز از میدان های عمده ستیزه جویی عراق با ایران بود که از همان ابتدای دوره تا آخر آن با شدت روزافزون، ادامه یافت. هم زمان با کوبیدن مسئولان رژیم بعث عراق بر طبل ستیزه با ایران، رسانه های این کشور نیز با شدت بر طبل جنگ و کینه توزی می کوبیدند. نمونه ای مکرر در گفتارهای بخش فارسی رادیو بغداد چنین است: «قیام کن، ملت ایران به پا خیز، روز رستاخیز است. ای

سیستان و بلوچستان فقرزده و ای

کپرنشینان فقیر اهواز، ای

ترکمن صحرای جرجانی و توماج و واحدی و مختوم به پا خیز. ای تهران، ای دربرگیرنده شصت هزار شهید و صدهزار معلول به پا خیز! ای زحمت کشان ملت ایران به پا خیزید. این رژیم آدم کشان و دزدان و جباران

را درهم بکوبید و بار دیگر به مردم دنیا ثابت کنید که خلق های ایران زیر بار دیکتاتوری شاه جدید و فرعون زمان کمر خم نمی کند. پیروز باد مبارزات پیگیر خلق های ایران.»

افراط در نشان دادن دشمنی با ایران و مورد خطاب قراردادن روحانیون متعهد و نیز احزاب، سازمان ها و گروه های ملی و مترقی ایران و افسران و سربازان میهن پرست ایرانی و همچنین فارغ التحصیلان و کارگران بیکار در قیام علیه حکومت، به خصوص به کاربردن عبارات به شدت کینه توزانه و سراسر فحش و ناسزا و استمرار حرکت در این راه، هرچند تبلیغات عراق را کم تأثیر می کرد، اما نشانه عزم جدی سران دولت عراق در دشمنی با ایران بود. حتی گوینده یک برنامة رادیو عراق مدعی شد که از یکی از کاندیداهای نمایندگان مجلس ایران نامه ای دریافت کرده است. در متن مفصلی که درقالب این نامه تنظیم شده بود آن قدر در دشمنی با ایران و تمجید از عراق افراط شده بود که به کلی به یک نوشته بی اثر و مضحک تبدیل گردیده بود.

در ادامه این گونه جنگ تبلیغاتی ناکارآمد عراق علیه ایران، می توان به گفتار رادیو بغداد به مناسبت فرارسیدن اول ماه مه (11 اردیبهشت)، روز جهانی کارگر اشاره کرد که در آن آمده است: «روز اول ماه مه که به مثابه روز کارگران در سرتاسر جهان است، اکنون طبق تصمیم بنی صدر تحریم شده است و هرگونه فعالیتی که در این روز جهانی کارگران صورت گیرد، ممنوع شده است.» این درحالی است که مراسم این روز، بسیار وسیع در سراسر کشور و با مدیریت جریان های مختلف برگزار شد.

گزارش هایی از منابع محلی مرتبط با ایران نیز از کوشش مقامات عراقی در بسط دشمنی با ایران حکایت می کرد. ازجمله در یک گزارش واصله از منابع محلی داخل عراق با عنوان تشکیل

ص: 44


1- *** منظور قراردادی است که در سال 1975 بین ایران و عراق بسته شده و موسوم به قرارداد الجزایر است.

اجتماعات ضدایرانی در بصره آمده است: «به دستور حکومت بعث عراقی در کلیه شهرها و قراء استان بصره که اکثراً شیعیان در آن سکونت دارند توسط مسئولین حزب بعث اجتماعاتی با شرکت مردم تشکیل و در آن علیه انقلاب اسلامی ایران سخنرانی و به مردم تفهیم می کنند که انقلاب ایران توسط کشور امریکا پایه گذاری و برقرار شده است.»

در چارچوب فضاسازی ضدایرانی در عراق، یکی از مهم ترین محورهای تبلیغاتی در این کشور تبلیغات شدید و حتی خارج از عرف و نزاکت رسانه ای و دیپلماتیک، علیه شخص امام خمینی بود. این گونه ادبیات منحصر به رسانه های عراق نبود، این امر در دوره کتاب حاضر توسط شخص صدام رئیس جمهور عراق نیز به طور جدی دنبال می شد. خبرگزاری کویت در 4/2/1359، از بغداد گزارش داد: «رئیس جمهور عراق در اشاره مستقیم به خمینی گفت عراق به این ایرانی ... اجازه نخواهد داد که نژادپرستی خود را به داخل خاک ما توسعه دهد. صدام حسین گفت خمینی که 14 سال در عراق به حالت پناهندگی به سر برد، شخص ناشناسی است. صدام حسین ایران را از نتایج یک جنگ علیه عراق برحذر داشت و گفت نژادپرستان ایران از هرگونه اقدام برای مقابله با ما متأسف خواهند شد. رئیس جمهوری عراق گفت اگر بنی صدر فکر می کند که ارتش ایران می تواند در عراق زنده بماند، در رؤیا به سر می برد. وی گفت نه ارتش امریکا و نه ارتش شوروی نیز نمی توانند دست به چنین اقدامی بزنند.»

همچنین در 6/2/1359، یونایتدپرس از بیروت گزارش داد: «خبرگزاری رسمی عراق امروز اعلام کرد صدام حسین رئیس جمهوری عراق وعده داده است که اگر آیت الله خمینی رهبر مذهبی ایران، جرئت کند از محدوده های فعلی خود خارج شود، حساب او را خواهد رسید.»

از سوی دیگر، در ایران مسئولان و مقامات رسمی از هر جناحی درمجموع در نوع برخورد با عراق وحدت نظر و رویه داشتند. به عنوان مثال، وقتی بعد از حدود دو هفته زمینه سازی خبری عراق، قطعیت شهادت آیت الله

صدر و خواهرش در ایران به طور

رسمی اعلام گردید، امام خمینی سه روز عزای عمومی و یک روز تعطیل عمومی اعلام و دراین باره پیامی بدین شرح منتشر کردند: «من از رده بالای قوای انتظامی عراق مأیوس هستم، لکن از افسران و درجه داران و سربازان مأیوس نیستم و از آنان چشمداشت آن دارم که یا دلاورانه قیام کنند و اساس ستمکاری را برچینند همان سان که در ایران واقع شد از پادگان ها و سربازخانه ها فرار کنند و ننگ ستمکاری حزب بعث را تحمل نکنند.»

شورای انقلاب نیز با صدور بیانیه ای به این مناسبت، تأکید کرد: «ملت رزمنده و مسلمان عراقی این جنایت بزرگ را بر دولت بعثی نخواهد بخشید.» همچنین سه روز عزای عمومی و روز پنجشنبه 4/2/1359، را تعطیل سراسری اعلام کرد. وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز اطلاعیه ای بدین شرح انتشار داد: «تا ازبین بردن حکومت جنایت کار و عامل امپریالیسم و صهیونیسم صدام حسین خائن از پای ننشینیم.» به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی، آیت الله منتظری نیز دراین باره پیامی منتشر و اعلام کرد: «یقین است همان گونه که رهبر

ص: 45

انقلاب اسلامی فرموده اند برادران ارتش و ملت مبارز عراق در سایه ایمان، استقامت و اتحاد، این لکه ننگ را از دامن اسلام و صفحات تاریخ پرافتخار عراق محو خواهند نمود.» در این بیانیه همچنین تأکید شده بود: «مطمئنم همان گونه که خون پاک شهیدان، انقلاب اسلامی را در ایران به ثمر رسانید و رژیم سفاک پهلوی را سرنگون ساخت، قطرات پاک خون این شهیدان راه اسلام نیز در عروق تک تک ملت مسلمان عراق و کشورهای اسلامی خواهد جوشید و تا سقوط کامل رژیم صدامی و استقرار جمهوری عدل اسلامی از جوشش باز نخواهد ایستاد.»

یادآوری می شود وقفه طولانی بعد از اعلام خبرهای مربوط به شهادت آیت الله صدر برای اولین بار، خودبه خود نشانه ای از توانایی های رژیم عراق در عادی سازی خبر و انفعال و عقب ماندگی خبری و تحلیلی ارگان های ذی ربط و شخصیت های مسئول در جمهوری اسلامی تلقی گردید.

با این همه، به مناسبت شهادت آیت الله سیدمحمدباقر صدر در عراق، تظاهرات وسیعی در سراسر کشور به مقصد نهایی مکان های برگزاری نمازجمعه برپا شد. به خصوص

قم و مشهد یکپارچه تعطیل و عزادار بودند. در همه شهرها در سخنرانی ها و در قطعنامه راه پیمایی های اعتراضی که برگزار شد، دولت صدام حسین و حزب بعث به شدت نکوهش گردید. در تهران، مراسم اهمیت ویژه ای داشت و راه پیمایی وسیع و سپس تجمع عظیمی در دانشگاه تهران محل برگزاری نمازجمعه، برپا شد. تجمع کنندگان شعارهای زیادی در ضدیت با عراق و امریکا سردادند. دکتر چمران در سخنرانی خود گفت:

«آیت الله سیدمحمدباقر صدر کسی است که ایجاد مکتب کرده است، کسی است که کارش و کتاب هایش در سرتاسر کشورهای اسلامی منتشر شده و در قلوب جوانان مؤمن و مبارز ریشه رویانده است، مکتب او منحصر به شاگردانش در نجف اشرف نبود، بلکه در گوشه وکنار دنیا شاگردانی بودند که از طرز تفکر او بحث می کردند و حرکت علمی و تاریخی او را دنبال می نمودند.» وی در بخش دیگر از سخنان خود درمورد حمله عراق به ایران گفت: «اگر ارتش عراق به خاک میهن ما حمله کند، ملت ما با چنگ و دندان با آنها مبارزه خواهد کرد و اگر ارتش ما به خاک عراق وارد گردد شیعیان عراق با آغوش باز از آنها استقبال خواهند کرد و رمز پیروزی ما نیز در اینجا نهفته است که ارتش عراق ضدرژیم سفاک صدام خونخوار است.»

د) ایران، عراق و میانجیگری

در شرایطی که تیرگی روابط ایران و عراق روندی روزافزون داشت، موضوع میانجیگری و ایجاد آرامش در روابط دو کشور ازسوی برخی مقامات فلسطینی مطرح می شد که هم در ایران و هم در عراق به کلی مردود اعلام می گردید. البته عراق آن را رد نمی کرد، اما شروطی می گذاشت که قابل اجرا نبود. برای مثال نعیم حداد معاون رئیس جمهور عراق، بار دیگر دعاوی عراق علیه ایران درمورد سه جزیره و اروندرود را مطرح کرد و گفت: برای حل وفصل اختلافات میان ایران و عراق پیشنهاد مذاکره مستقیم کرده است، لکن برای ابراز حسن نیت، ایران باید ابتدا سه جزیره واقع در

ص: 46

خلیج فارس را به اعراب مسترد دارد. حداد همچنین مدعی شد که عراق درپی دامن زدن به تشنجات با ایران نیست، ولی اگر ایران طالب جنگ باشد عراق از آن استقبال می کند. وی افزود: عراق کوشش های میانجیگرانه را نه از روی تکبر، بلکه به دلیل انجام گفت وگوهای مستقیم، رد می کند.

همچنین حسن طوالبی یک سخنگوی وزارت اطلاعات عراق، در مصاحبه با روزنامه اماراتی الخلیج همین موضع را به این شکل تکرار کرد: نخستین شرط مذاکره با ایران تخلیه سه جزیره (تنب بزرگ، تنب کوچک و بوموسی) از نیروهای ایران و اصلاح خط

مرزی ایران و عراق در شط العرب (اروندرود) است و ما هنوز منتظر پاسخ ایران به این دو مطلب هستیم.

از سوی دیگر، در ایران نیز مسئولان ذی ربط دراین مورد تقریباً وحدت نظر و رویه داشتند. ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور، در اوایل این دوره، در مصاحبه با هفته نامه المجله تأکید کرد شرط هر مذاکره ای میان ایران و عراق آن است که عراق دخالت های خود علیه ایران را متوقف کند. بنی صدر گفت که وی به تازگی به یاسر عرفات گفته است قبل از آغاز مذاکره میان ایران و عراق دخالت ها باید پایان یابد. صادق قطب زاده وزیر امور خارجه نیز پس از پایان جلسه شورای امنیت ملی، درباره خبری درمورد میانجیگری بنگلادش بین ایران و عراق گفت: «حکومت عراق باید برود و هیچ گونه میانجیگری را نمی پذیریم. اگر می توانید حکومت عراق را بردارید ما می پذیریم.»

دکتر چمران هم درباره نقش میانجیگری بعضی دولت های منطقه چنین گفت: «بین ملت ما و صدام حسین خط خون کشیده شده است و به هیچ وجه من الوجوه میانجیگری را ازجانب هیچ طرفی نمی پذیریم و اگر کسانی آمده اند که بین ایران و عراق میانجی شوند به آنها می گویم مگر ممکن است بین ایران و امریکا میانجیگری کنند، مگر ممکن است بین ایران و اسرائیل واسطه شوند، این محال است خط ما را خط خون تشکیل داده است و تا سقوط قطعی صدام حسین از هیچ مبارزه قاطعی دست بر نخواهیم داشت.»

همچنین باتوجه به اینکه طبق گمانه زنی ها، طرح مسئله ایران و عراق در گردهمایی اسلام آباد ازطرف عراق قطعی شمرده می شد و باتوجه به توانایی های دیپلماسی عراق و بافت سیاسی حاکم بر کشورهای شرکت کننده در این گردهمایی، این مسئله قابل پیش بینی بود که ایران مشکل زیادی در مقابله با دیپلماسی عراق در این اجلاس خواهد داشت. بنابراین در آستانه تشکیل گردهمایی، قطب زاده وزیر امور خارجه ایران، گفت: «ما مواضع خود را نسبت به کشور عراق بیان خواهیم کرد. دولت عراق یک حکومت جنایتکاری است که برخلاف نظر مردم عراق در این کشور حکومت می کند [که] عامل امپریالیسم جهانی و صهیونیسم بین الملل و درحقیقت دست آنها در خلیج فارس

است [و] تاکنون

مرتکب جنایات بی شماری شده است. خفقان و کشتار در عراق به حد نهایت رسیده است. این کشور متأسفانه در امور داخلی ما هم دخالت می کند، به حریم مرزی ما تجاوز می کند [و] خرابکار به ایران می فرستد. ما همه این مسائل را در کنفرانس اسلامی مطرح خواهیم کرد.» قطب زاده درباره میانجیگری سازمان آزادی بخش فلسطین یا یک مقام ثالث

ص: 47

میان ایران و عراق نیز گفت: «من بارها موضع ایران [را] در قبال مسئله عراق اعلام کرده ام و بار دیگر نیز می گویم که حکومت عراق یک حکومت جنایتکار است و مسلماً سازش با این چنین حکومتی در قاموس ما نیست.»

ه) عراق و عملیات ایذایی ضدایرانی

هم زمان با اعلام مواضع راجع به سه جزیره و اروندرود و نیز تبلیغات عربستان سازی، درعمل نیز اقدامات ایذایی و خرابکارانه عراق در راستای مطامع این دولت در دوره کتاب حاضر ادامه یافت. حتی در تهران چندین انفجار در اماکن عمومی رخ داد. وسیع ترین این حوادث مربوط به روز هشتم اردیبهشت است که در سه نقطه عمومی و پرجمعیت مرکزی تهران انفجارهایی مهیب به وقوع پیوست و براثر آن ده ها تن شهید یا مجروح شدند. انفجار اول ساعت 11:30، در سالن نمایش یک سینما واقع در خیابان لاله زار رخ داد. دومین انفجار ساعت 13:30، در یک داروخانه واقع در خیابان ناصرخسرو به وقوع پیوست. ساعت 17:30 نیز براثر انفجار یک بمب قوی در محوطه پارکینگ شمال غربی میدان امام خمینی (توپخانه سابق) بسیاری از ساختمان های مرکز شهر به لرزه درآمدند.

درباره عوامل این انفجارات، قرائن و شواهد و تجربه نوع انفجارهای خوزستان و نیز تحلیل و جمع بندی محافل مختلف که به نحوی

با این گونه مسائل مرتبط بود، نشان می داد که رژیم عراق طراح و مسئول آن بوده است، البته چه بسا از گروه های ضدانقلابی مرتبط با عراق چون گروه بختیار یا برخی جریان های

دیگر نیز در اجرا، استفاده شده بود. برخی اسامی اعلام شده به عنوان مسئولان این حادثه که اسامی خلق الساعه و بدون هویت قبلی بود و نیز نوع ادبیات اعلام آن، مؤید این برداشت بود. اما در عرصه تبلیغات و در سطح

انتشار عینی، گروه های مختلف سیاسی و حتی برخی نهادهای ذی ربط، از امریکا به عنوان عامل اصلی و پشت صحنه یا حتی عامل مستقیم این گونه حوادث، یاد می کردند. در اطلاعیه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی انفجارهای مزبور ادامه و بخشی از توطئه های نظامی امریکا شمرده شد که ساواک و عمال فراری رژیم سابق و وابستگان بختیار آن را به اجرا درآورده اند. سازمان مجاهدین خلق نیز در تحلیل این حوادث، طبق معمول کوشید علاوه بر ترویج ستیزه گری با امریکا، مقاصد و نکات تبلیغی خود را نیز بگنجاند.

صرف نظر از تهران، که به آن اشاره شد، به طورکلی می توان عملیات ایذایی عراق را در چهار دسته جداگانه قرار داد: خوزستان، غرب کشور، خارج از کشور و تعرضات مرزی که به ترتیب به آن اشاره می شود.

عملیات ایذایی عراق در خوزستان

در خوزستان در اغلب روزهای این دوره، منابع ذی ربط از ورود عناصر وابسته به عراق به داخل ایران برای ایجاد انفجار و رعب و وحشت، به مقامات مسئول گزارش می دادند و ضمن اشاره

ص: 48

به استقرار افراد ایرانی جبهة التحریر در برخی پاسگاه های مرزی عراق نقش آنها را در برقراری ارتباط با عناصر وابسته به عراق برای انتقال سلاح و مواد منفجره یادآور می شدند. البته بخشی از عوامل عراق که غالباً موسوم به عناصر خلق عرب بودند، در جریان انفجارهای جنوب دستگیر، محاکمه و مجازات شدند ولی بخشی از آنان به عراق رفته و در آنجا سکنی گزیدند.

خوزستان به سبب هم مرزی با عراق و اشتراکات فرهنگی قبیله ای ساکنان آن با اهالی مناطق مرزی عراق، همواره یکی از اهداف اصلی فعالیت های ضدانقلابیون ایرانی وابسته به عراق و نیز عوامل اعزامی رژیم عراق بوده است. این موضوع، یکی از مشکلات اهالی این استان بود که هرازگاهی به شکل های مختلف با اقدامات خرابکارانه این افراد روبه رو می شدند. به این ترتیب در مقایسه با کل ایران، طبعاً در خوزستان به دلیل

شرایط منطقه و سابقه فعالیت جبهة التحریر، فعالیت های ایذایی عوامل عراق شدت بیشتری داشت و عوامل عراق انفجارهایی در اماکن عمومی خوزستان طراحی و اجرا می کردند؛ برای

مثال، در اولین روز دوره کتاب حاضر در آبادان بمبی که در یک موتورسیکلت جاسازی شده بود در بازار ماهی فروشان منفجر شد. براثر این انفجار 31 نفر مجروح شدند که یکی از مجروحان به دلیل شدت جراحات به شهادت رسید.

فعالیت جاسوسی عوامل عراق در خوزستان نیز یکی از مسائل مورد توجه بود. در یک گزارش که در 2/2/1359 به فرماندهی نیروی زمینی ارتش واصل شد فردی به نام «ع» از اهالی بستان معرفی شده است که از عوامل عراق می باشد. بنا بر این گزارش، وی که «ماه هاست با یکی از ستادهای انقلابی ایران همکاری جمع آوری اخبار دارد، ... علاوه بر همکاری با جبهة التحریر اخبار و اطلاعات ایران را نیز به عراق می دهد.»

مسئله دیگر توزیع وسیع سلاح بود. برای نمونه فقط در یک روز (15/2/1359) طبق گزارشی به استاندار خوزستان 2 تن از افراد مرتبط با عراق در یک مورد 600 قبضه و در مورد دیگر 400 قبضه سلاح جداگانه، در منطقه توزیع کردند. همچنین وجود 75 قبضه سلاح نزد فرد دیگری از عوامل عراق، گزارش شده است.

هم زمان با اقدامات عراق ازطریق عوامل خود در خوزستان، نیروهای وفادار به نظام اعم از نیروهای رسمی یا نیروهای داوطلب نیز در مقابله با آن، فعال بودند. پیام فرماندهی لشکر92 به استانداری خوزستان، بیانگر بخشی از اقدامات برای جلوگیری از تردد و نفوذ عوامل عراق می باشد؛ ازجمله این اقدامات می توان به تکمیل شبکه سیم خاردار در نوار مرز و احداث جاده از منطقه سوبله تا طلائیه قدیم اشاره کرد. مقابله قطعی با نفوذ عناصر فوق مستلزم تجهیز و بسیج نیروهای زیادی در سطح بومی بود که به دلیل ارتباط وسیع با عوامل عراقی، خود این کار معضلات عدیده ای به همراه داشت. بااین همه، این راه (تجهیز و بسیج نیروهای بومی) مورد توجه نیروهای سپاه قرار داشت. درعمل، کمک های مردمی برای شناسایی عوامل عراق و پیشگیری از اقدامات جنایتکارانه آنان، به نحو چشمگیری تداوم داشت.

ص: 49

یادآوری می شود نفرت عمومی مرزنشینان از عناصری که به نحوی با عراق مرتبط بودند، یا به دلیل

نفع مادی و غیر آن در جهت منافع عراق فعالیت می کردند، سبب انزوای

شدید آنان شد، به حدی که ترس از شناسایی شدن توسط همسایگان و افراد عشیره، به گریختن بیشتر این افراد به عراق انجامید. البته در عراق برای استفاده "بهینه" از اینان برنامه هایی آماده وجود داشت.

در سطح رسمی، می توان به احکام صادره از دادگاه انقلاب اسلامی اشاره کرد که افرادی به جرم بمب گذاری و ایجاد انفجار در خط لوله های نفت، آموزش نظامی و خرابکاری در عراق، وارد کردن سلاح غیرمجاز به داخل کشور و خبرچینی به نفع دولت بیگانه و انفجار در اماکن عمومی محاکمه و محکوم شدند.

از سوی دیگر، در گزارش هایی شدیداً تبلیغاتی که از فعالیت های ایذایی مسلحانه در خوزستان، در بخش فارسی رادیو بغداد پخش می شد، خوزستان، "عربستان" و عوامل بمب گذاری و انفجار "جوانان خلق عرب" خوانده شده و به وابستگی آنها به صدام حسین تصریح می گردید. دراین خصوص، تبلیغات عراق درزمینه خوزستان و فعالیت عوامل خود و پاسخ ایران بسیار شدید بود، اما افراط در تنظیم خبرهایی که آشکارا دروغ و ساخته ذهن دستگاه های تبلیغاتی عراق بود، نقطه عطف آن به شمار می آمد. بخش فارسی رادیو بغداد مطلبی را ظاهراً به نقل از دیگران پخش کرد: «آژانس خبرگزاری فرانسه گزارش داد که جنگنده های ایران از چند روز پیش بمباران خود را علیه شهرها و دهکده های عربستان [خوزستان] دنبال می کنند. آژانس مزبور خاطرنشان ساخت که توپخانه سنگین این مناطق را بمباران می کند. دراین میان نیروهای رژیم ضدمردمی خمینی برای مقابله با قیام توده ای در عربستان در ایران به حالت آماده باش کامل درآمده است.» خبرگزاری فرانسه هرگز چنین گزارشی را مخابره نکرده بود ولی دستگاه تبلیغات عراق راحت تر از آن بود که خود را مقید به چنین موانعی برشمارد. شاید ذکر کلمه آژانس جلوی خبرگزاری فرانسه نوعی "تدبیر عراقی" برای فرار از مشکل سند بوده باشد.

در کل دوره، دولت عراق، آشکارا به تبلیغ عربستان سازی در خوزستان و طرح دعاوی عرب گرایی در این خطه و به خصوص تشویق علنی اقدامات جنایتکارانه ای که تحت این عنوان انجام می شد،

ادامه داد. صرف تبلیغات رادیو بغداد گویای مطلب است. مثلاً در

ساعت 12:30، 17/2/1359، این رادیو اعلام کرد: «ملت عرب در استان عربستان [خوزستان] همچنان به مبارزات مسلحانه خود علیه افراد و تأسیسات رژیم نژادپرست خمینی ادامه می دهد. این مبارزات به رغم اقدامات و تدابیر سرکوبگرانه رژیم فارسی درجهت پایان دادن به قیام ملت عربستان [خوزستان] که در راه کسب حقوق خود آغاز کرده اند کماکان ادامه دارد. رادیوی رژیم نژادپرست فارس شب گذشته [16/2/1359] اعتراف کرد که هشت بمب آماده انفجار در خط آهن اهواز کشف شده است که انقلابیون عربستان [خوزستان] آنها را کار گذاشته بودند.»

ادبیات فوق حتی در رسانه های غیرعراقی نیز چه به صورت سفارشی و چه به دلیل گرایش های

ص: 50

ضدایرانی، به چشم می خورد. بعد از ماجرای گروگان گیری سفارت ایران در لندن، در مقاله ای در فیگارو (چاپ پاریس) آمده است: «گروگان گیری سفارت ایران در لندن توسط خوزستانی های عرب زبان می تواند انفجاری باشد در جنگ میان اقلیت خوزستان و قدرت مرکزی تهران. این استان حدود 5 میلیون سکنه دارد که 80 درصد آن عرب بوده و این افراد منطقه خود را جز با نام عربستان نمی خواهند. عراق برای ایجاد دودستگی از عرب زبان های خوزستان کاملاً پشتیبانی می کند. بغداد بلافاصله عربستان [خوزستان] را به عنوان کشوری مستقل به رسمیت خواهد شناخت و این تحول که در گذشته مورد تمسخر واقع می شد دیگر باتوجه به هرج ومرج ایران و ضعف رهبری فعلی آن غیرممکن به نظر نمی رسد.» گفتنی است دراین باره مقامات رسمی تا سطح شخص صدام نیز فعال بودند. در اوایل دوره کتاب حاضر، خبرگزاری کویت از بغداد گزارش داد که امروز (7/2/1359) صدام حسین مجدداً به سرزنش ایران پرداخت و یک بار دیگر دعاوی دولت عراق درباره عربی بودن خوزستان را تکرار کرد.

عملیات ایذایی عراق در غرب کشور

تحرکات عراق در مناطق مرزی غرب کشور، علاوه بر اقدام مستقیم نظامیان، اشکال دیگری نیز داشت؛ ترکیب "مهاجمان بومی و نظامیان عراقی" در گزارش های متعدد ژاندارمری به دفتر ریاست جمهوری درخصوص تحرکات عراق در غرب کشور مشاهده

می شود. در گزارش های حوادث غرب کشور، عبارت مهاجمان برای افراد مهاجم غیرمرتبط با گروه های سیاسی مسلح به کار می رفت. اینان معمولاً افراد محلی غیرسیاسی ساده ای بودند که برای پول و زیر نفوذ وابستگان محلی سرشناس عراق، به حملات مسلحانه اقدام می کردند. برخی مهاجمان ویژگی های خاصی داشتند؛ ازجمله شخصی به نام سروان کریمی (ارتشی فراری) که در جریان انقلاب، به عراق متواری شده بود. اما غالباً تحرکات مهاجمان محلی که در حملات پاسگاهی و در مناطقی از نوار مرزی شرکت می کردند، به دلیل علاقه مندی به رژیم گذشته و مبارزه با نظام جدید بود؛ درواقع عناصری غیرسیاسی ولی قانون شکن که از وضعیت انقلابی کشور و تحرکات عراق درجهت شرارت، راهزنی و مقاصد ماجراجویانه یا جنایتکارانه خویش استفاده می کردند. سازماندهی و حمایت این افراد با نیروهای عراقی بود.

بدین ترتیب بخش عمده ای از تحرکات مرزی ایذایی عراق علیه ایران علاوه بر شکل تعرض مستقیم نظامی، در قالب اقدامات عوامل محلی در مناطق مرزی ایران هم انجام می شد؛ برای نمونه پاسگاه درمله در نواحی مرزی کرمانشاه مورد حمله مهاجمان وابسته به عراق قرار گرفت و تصرف شد. در منطقه چقاحمام در فاصله بین نفت شهر و خان لیلی، لوله نفت این قسمت منفجر و براثر آن، لوله 8 اینچی نفت خام در کیلومتر20 نفت شهر به قصرشیرین طعمه حریق گردید. در مناطقی چون کرمانشاه، قصرشیرین، نفت شهر، اسلام آباد غرب و... علاوه بر پاسگاه ها، اماکنی

ص: 51

چون منابع آب، تأسیسات و خط لوله نفت، درمانگاه، نیروگاه برق، ساختمان اداری شرکت نفت، ساختمان دبستان و حتی منازل شخصی نیز مورد حمله غالباً شبانه مهاجمان متکی و وابسته به عراق قرار می گرفت. این حملات بعضاً با حمایت مستقیم و آشکار ارتش عراق همراه بود. مهاجمان، معمولاً در ساعات حوالی نیمه شب با نیروهای سپاه درگیر می شدند.

دراین زمینه حوادثی که فقط در جمعه شب 5/2/1359 رخ داد چنین است: در ساعت 10 شب، آمبولانس پادگان نظامی ابوذر که حامل یک مجروح از منطقه مرزی گرده نو بود و به بیمارستان قرنطینه قصرشیرین می رفت با آر.پی.جی7 مورد حمله قرار گرفت.

مهاجمان، راننده و 5 نفر از سرنشینان آمبولانس را به طرز فجیعی با مسلسل کلاشینکف به شهادت رساندند. همچنین «حدود ساعت 5/11 شب نیز یک افسر پزشک به اتفاق یک سرباز و یک درجه دار برای معالجه مجروحین عازم منطقه بودند که در بین جاده سرپل ذهاب و قصرشیرین در منطقه قره بلاغ عده ای مهاجم با آر.پی.جی7 به آنها حمله کردند که درنتیجه هر 3 نفر در دم شهید شدند.» حدود ساعت 3:30 بامداد نیز عده ای افراد مسلح عراقی با سلاح های سنگین و سبک به قصد خرابکاری به لوله های نفت بیات واقع در بخش مرزی موسیان حمله کردند و به طرف لوله های نفت آتش گشودند و سپس به داخل خاک عراق گریختند.

طبق یک گزارش شهربانی کرمانشاه که از وجود وضعی غیرعادی در شب های قصرشیرین حکایت داشت، «بعضی تلویزیون های ساکنین قصرشیرین تصویر زنده پادگان سرپل ذهاب ... و رفت وآمدهای این پادگان را پخش و تا ساعت ها پس از بامداد نیز برنامه های تلویزیون بغداد را نشان داده اند.» در تحلیل شهربانی دراین باره آمده است: «به نظر می رسد که عوامل ضدانقلاب با تغییراتی در دستگاه ها و دکل های تقویتی بین راه و یا احتمالاً با نصب فرستنده های نامرئی درحدود پادگان مذکور فعالیت هایی را کنترل می نمایند.»

در منطقه قصرشیرین که عوامل رژیم عراق فعال بودند، سرقت تعداد زیادی گوسفند و انتقال آنها به خاک عراق نیز ازجمله اتفاقاتی بود که رخ داده است. گزارش ناحیه ژاندارمری حاکی است: «تعدادی از مهاجمین به نام قیاده موقت به آبادی تنگاب نو

مراجعه به نام اینکه برای همکاری با آنها آمده اند اهالی را اغفال و پس از صرف شام با ترس و ارعاب یک هزار رأس گوسفند آبادی را به سرقت می برند.

پاسگاه ژاندارمری محل پس از اطلاع از جریان امر و درگیری و تیراندازی چهار ساعت ادامه داشته و مهاجمین را متواری و جوانمرد سهراب فتحی جمعی پاسگاه تنگاب نو به شهادت می رسد.» بااینکه مشخص نیست واقعاً سوءاستفاده بارزانی ها

مطرح بوده است یا عده ای

مهاجم وابسته به عراق به نام آنها مرتکب این کار شده اند، در مطبوعات اعلام شد: عده ای از مهاجمین

مسلح عراقی با عنوان کمک به اهالی تنگاب نو وارد این منطقه شدند و ساعت 2 بامداد، قصد دستبرد داشتند. هم زمان با سرقت گوسفند از آبادی تنگاب نو، در آبادی گرصدف نیز، اقدام مشابهی انجام شد. در حاشیه این ماجرا، گلایه ژاندارمری

ص: 52

از ارتش قابل توجه است. گزارش ژاندارمری حاکی است که هنگام درگیری از واحد نظامی تقاضای اعزام نفربر زرهی و آتش پشتیبانی کرده است ولی واحد مزبور به این درخواست توجه نکرده درنتیجه مهاجمان عراقی موفق شده اند گوسفندان را از مرز خارج کنند.

عملیات ایذائی عراق در خارج از کشور

در اولین روز دوره کتاب حاضر، دفتر هواپیمایی و کنسولگری ایران در استانبول مورد هجوم مسلحانه قرار گرفت. در اطلاعیه وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران دراین باره آمده است: «دولت بعث عراق برای وحشت و تروریزم بین الملل طرح وسیعی برای تخریب و آدم کشی در سفارتخانه ها و مراکز ایران در کشورهای مختلف را دارد.»

علاوه بر تربیت و اعزام عوامل انفجار و ترور به ایران که از گذشته، جزء اقدامات ایذایی عراق بوده و در طول این دوره نیز همچنان ادامه یافت عراق همچنین از تحرک قابل توجهی درزمینه اقدامات مخفی مربوط به سرویس های امنیتی و اطلاعاتی در برخی کشورها برخوردار بود. منابع اطلاعاتی ایران خبر دادند: «ازطرف حکومت بعث عراق 45 نفر از خرابکاران و تروریست های

آموزش دیده به کشورهای کویت و لبنان و لیبی و الجزایر و لندن اعزام [شده اند]

تا در آن کشورها دست به یک سلسله تخریب و ترور بزنند.» بنا بر گزارشی دیگر، مقامات امنیتی عراق همچنین عده ای را به مقصد کشورهای عمان، عربستان سعودی، کویت و بحرین اعزام داشته اند. تعداد این افراد در گزارش ها 120 تن و وظیفه آنان «ترور مخالفین و مبارزین عراقی که در خارج از کشور برعلیه رژیم بعث مشغول فعالیت می باشند»

ذکر شده است. این کار منحصر به دوره کتاب حاضر نبوده است، منابع مذکور یادآوری کردند: «قبلاً نیز حکومت عراق اقدام به اعزام گروه های خرابکار نموده که مراتب به عرض رسیده است.» آنها همچنین تأکید کردند

که «آقای قطب زاده وزیر امور خارجه ایران، توسط همین گروه های اعزامی در کویت مورد سوءقصد قرار گرفته است.»

ماجرای ترور قطب زاده از این قرار بود که باتوجه به وضعیت جدید روابط میان ایران و امریکا و نیز ایران و عراق، جمهوری اسلامی ایران به تحرک دیپلماتیک بیشتری احساس نیاز می کرد. در این راستا صادق قطب زاده در سفری رسمی از سوریه و لبنان بازدید کرد و سپس عازم کویت و امارات شد. وی در روز 9/2/1359 در کویت مورد سوءقصد عوامل عراق قرار گرفت و بااینکه چند تیر پیاپی به سوی او شلیک شد، آسیبی ندید، ولی 2 تن از همراهان او مجروح شدند. قطب زاده بعداً درباره این سوءقصد نافرجام این طور توضیح داد: «دولت کویت باتوجه به وضع خاص خود و تعرض ارضی دولت عراق به این کشور شاید نمی تواند آن طوری که می بایست در این موارد اعلام نظر نماید. این توطئه توسط دولت خائن عراق ترتیب داده شده بود. دو دستگاه اتومبیل با مقدار زیادی نارنجک و مسلسل در همان محل کشف گردید و حدود 7 نفر دستگیر شدند. دولت کویت تمام مرزهای هوایی و زمینی خود را مسدود ساخت و یک فروند هواپیمای توطئه گران را که قصد فرار داشت مجبور به فرود و سرنشینان آن را دستگیر کرد.»

ص: 53

روز بعد، روزنامه الاخبار (چاپ قاهره) در سرمقاله خود در یک جهت گیری تلویحی در دفاع از اقدام عراق نوشت: «عراق به این ترتیب خواسته است به رفتار احمقانه وزیر امور خارجه ایران به هنگام حضور در دمشق و اعلام خبر دروغ توطئه کودتا در عراق و ترور صدام حسین پاسخ داده باشد.»(1)

از سوی دیگر، در طول این دوره، بیروت و لبنان بارها عرصه درگیری موافقان و مخالفان دولت صدام حسین قرار گرفت؛ به خصوص بعد از شهادت آیت الله

صدر، این درگیری ها چشمگیر بود. برای مثال در 6/2/1359، انفجاری در خبرگزاری عراق در بیروت روی داد. رادیو عربی صوت الجماهیر عراق ایرانی ها را عامل آن اعلام کرد. به گزارش رادیو لندن، گروهی که خود را مجاهدین اسلامی عراق می خواند مسئولیت این

انفجار را به عهده گرفت. این سازمان قبلاً نیز مسئولیت ارتکاب حملاتی علیه دفاتر شرکت هواپیمایی عراق و مرکز بازرگانی عراق را در بیروت به عهده گرفته بود.

بیروت همچنین عرصه ای برای جنگ تبلیغاتی و رسانه ای و محلی برای صدور بیانیه های سیاسی علیه رژیم عراق بود. ازجمله گروهی با عنوان جبهه آزادی بخش بحرین در بیروت بیانیه ای صادر کرد و ترور «آیت الله مجاهد سیدمحمدباقر صدر» را «ننگین ترین جنایت تاریخ» خواند که حزب مزدور بعث عراق به آن دست می زند.

تحرکات عوامل عراق در لبنان علیه مخالفان رژیم بعث نیز در شکلی خونین بروز یافت. ازجمله در 12 اردیبهشت 1359، حجت الاسلام سیدحسن شیرازی ساعت 4 بعدازظهر هنگام عزیمت به مراسمی که خود به مناسبت درگذشت شهید محمدباقر صدر برپا کرده بود، ازطرف سرنشینان دو اتومبیل مورد سوءقصد قرار گرفت و جمعاً 13 تیر به وی اصابت کرد که 6 تیر آن به ناحیه سر او برخورد کرد. وی در سال 1389 هجری قمری (حدود 11 سال قبل) پس از یک سال حبس در زندان بعقوبه عراق با وساطت امام خمینی آزاد شده بود.

جنازه شهید سیدحسن شیرازی ساعت 9 شب از بیروت وارد تهران و در آنجا تشییع شد و سپس برای دفن به قم انتقال یافت. به این مناسبت در تهران و قم تحرک چشمگیری در اعتراض به این ترور رخ داد. آیت الله سیدمحمد شیرازی در بیانیه ای که در قم انتشار داد با ذکر نقش ضداستعماری و ضدانگلیسی آیت الله سیدحسن شیرازی در ماجرای تنباکو و نقش ضدانگلیسی و ضداستعماری آیت الله سیدمحمدتقی شیرازی در استقلال عراق به مسمومیت هر دوی آنان به دست عمال انگلیس اشاره کرد. درواقع در این بیانیه ترور سیدحسن شیرازی، ادامه مبارزات و شهادت این خانواده شمرده شده است.

اشغال خونین و شش روزه سفارت ایران در لندن از مهم ترین

موارد قابل ذکر درزمینه تحرکات ایذایی عوامل عراق در خارج از کشور در این دوره است. قبل از ظهر روز چهارشنبه 10 اردیبهشت 1359، در یک عملیات مسلحانه که عراق پشت آن قرار داشت، سفارت ایران در لندن

ص: 54


1- **** اشاره به نوع واکنش و ابراز خوشحالی قطب زاده هنگام شنیدن خبر ترور صدام در سفر به سوریه است.

اشغال شد. قبل از این نیز، عوامل عراق در خوزستان با طرح و

تبلیغ آرمان آزادی عربستان (خوزستان) علاوه بر ایجاد انفجار در لوله های نفت و اماکن عمومی، به اقداماتی نظیر حمله مسلحانه به دفاتر و مراکز وابسته به ایران در خارج کشور دست می زدند؛ به خصوص در سطح اشغال مسلحانه سفارتخانه ها، این مورد، تحرکی تازه محسوب می شد و طبعاً برد خبری وسیعی یافت. مهاجمان که مسلح به کلت و مسلسل های خودکار بودند با خلع سلاح یکی از محافظان انگلیسی سفارت، داخل ساختمان شدند و 20 دیپلمات ایرانی و یک کارمند انگلیسی زبان سفارت را به گروگان گرفتند. اشغال کنندگان سفارت خواستار آزادی 91 زندانی استان خوزستان که آن را عربستان می خواندند شدند. یادآوری می شود که زندانیان مزبور درارتباط با حوادث خونین و انفجارات جنوب کشور دستگیر شده بودند.

اشغال سفارت ایران در لندن، شش روز ادامه یافت و این سفارت به صورت یک کانون خبر و نیز محل تجمعی برای انبوه طرف داران انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران درآمد که علیه رژیم عراق و صدام شعار می دادند. همچنین مخالفان نظام جمهوری اسلامی مقیم لندن نیز محلی برای شعار و درگیری یافتند. حضور چشمگیر ایرانیان، به خصوص حضور دانشجویان ایرانی، در مقابل سفارت ایران در لندن و محکوم کردن اشغال و حمایت از انقلاب و نظام، ازجمله حواشی مهم قضیه اشغال سفارت بود که خود مستقلاً اهمیتی خاص و بالطبع بازتاب وسیعی داشت.

در تماس تلفنی رهبر مهاجمان با قطب زاده وزیر امور خارجه، که در ابوظبی به سر می بُرد، قطب زاده به این فرد که خود را خوزستانی معرفی می کرد، اخطار کرد چنانچه قطره ای خون از بینی هریک از اعضای سفارت جمهوری اسلامی ایران بریزد، همان تعداد از زندانیانی که مهاجمان تقاضای آزادی آنان را دارند محاکمه صحرائی و سپس اعدام خواهند شد. قطب زاده پس از این اخطار ارتباط را قطع کرد.

گفتنی است نوع برخورد رسمی و علنی عراق با قضیه سفارت ایران در لندن، خود گویای وجود انسجام جدی میان این جریان با دیگر جریان های ایذایی ضدایرانی است که رژیم عراق آن را سازماندهی و تدارک می کرد. در سخنرانی قبل از خطبه های

نمازجمعه 12 اردیبهشت، حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی اعلام کرد: «ما شب گذشته در شورای انقلاب تصمیم گرفتیم که هیچ کدام از خواسته های کسانی که سفارت ایران را در انگلیس به اشغال درآورده اند، برآورده نکنیم.» وی همچنین گفت: «دیشب از سفارت ایران در لندن به ما پیغام دادند که مبادا تسلیم خواست های کسانی که سفارت را تصرف کرده اند بشوید و به خواست های آنان جواب مثبت بدهید. ما برای شهادت و مرگ آماده هستیم، ولی حاضر نیستیم که دولت ایران خرابکاران را آزاد کند.»

پلیس انگلستان اعلام کرد دیپلمات های گروگان ایران در لندن در پیام محرمانه ای که برای دولتشان فرستاده اند اعلام کردند حاضر به مرگ هستند، ولی تسلیم تقاضاهای مردان مسلحی که ساختمان سفارت را در اختیار دارند نخواهند شد. دراین حال مذاکرات مقامات مسئول و پلیس انگلیس با اشغال کنندگان سفارت ایران در لندن ادامه یافت.

ص: 55

بازتاب اشغال سفارت ایران در لندن، بسیار وسیع بود و رسانه های مختلف طبق مشی خود، این حادثه را وسیله ای برای اعلام دیدگاه هایشان قرار دادند. دراین میان، نوع مرتبط ساختن و مقایسه این قضیه با ماجرای گروگان های امریکایی در ایران و نتیجه گیری های حاصل از آن، قابل توجه است.

در ششمین روز ماجرای سفارت ایران در لندن (15 اردیبهشت)، تا نزدیکی نیمه شب به وقت تهران، به نظر می رسید این روز هم مثل روزهای قبل، بدون حادثه مهمی سپری می شود و بلاتکلیفی دیپلمات های ایرانی گرفتار گروگان گیران ادامه می یابد. اما برخلاف این تصور، ناگهان با حوادث پی در پی، ماجرا به پایان رسید. سیر حوادث و گزارش های آن پایانی خونین را نشان داد که در جریان آن از گروگان گیران، بجز یک تن که دستگیر شد، بقیه کشته شدند و از دیپلمات های ایرانی نیز 2 تن شهید و 3 تن به شدت مجروح گردیدند. یک گروگان قبل از حمله پلیس به شهادت رسیده و به بیرون سفارت پرتاب شده بود و یک تن نیز پس از حمله پلیس، به دست گروگان گیران به شهادت رسیده بود.

روز ششم گروگان گیری به کلی متفاوت با پایان آن شروع شد. در ساعت 8:30 صبح، بخش عربی رادیو لندن اعلام کرد یکی از گروگان های سفارت ایران که روزنامه نگاری

سوری است، آزاد شد و این پنجمین گروگانی است که آزاد می شود. در ساعت 16:15، رادیو لندن در بخش فارسی خود، ضمن یادآوری آزادی 5 تن از گروگان ها، اعلام کرد امروز یکی از مقامات وزارت امور خارجه انگلیس با سفرای عرب در لندن ملاقات و مذاکره کرده است و مذاکره بیشتر نیز انجام خواهد شد. رادیو قاهره نیز با اشاره به اینکه حادثه گروگان گیری وارد ششمین روز شده است، افزود: نشانه ای از پایان این بحران در آینده نزدیک، در دست نیست. در ساعت 5 بعدازظهر به وقت لندن، تروریست ها اعلام کردند که هر نیم ساعت یک بار، یک نفر را خواهند کشت و با عملی کردن تهدید خود نفر اول را شهید و به بیرون پرتاب کردند. باتوجه به این وضع پلیس انگلستان با مشورت کنسولگری ایران تصمیم گرفت به سفارت ایران حمله کند. سرانجام، حوالی نیمه شب انفجاری بزرگ در سفارت رخ داد. پلیس انگلستان از قبل نقاطی را برای انفجار و ایجاد رعب در دل تروریست ها تعبیه کرده بود که به یکباره همه را منفجر کرد، علاوه براین، به وسیله هلیکوپتر نیز از بالا ساختمان سفارت را هدف قرار دادند و سپس نیروهای پلیس با سرعت بسیار وارد سفارت شدند.

حدود 15 دقیقه بعد از نیمه شب، بی بی سی اعلام کرد: «به دنبال یک سلسله انفجار و آتش سوزی و پس از آن دخالت پلیس، اشغال شش روزه سفارت ایران در لندن پایان یافت. ...»

نیم ساعت بعد از نیمه شب، بنی صدر رئیس جمهور در یک پیام رادیوئی، مقاومت و فداکاری دیپلمات های ایرانی را در لندن ستود و از یک دیپلمات ایرانی که به شهادت رسیده بود، به عنوان شهید جمهوری اسلامی تجلیل کرد. ساعت 2 بعد از نیمه شب، اطلاعیه شماره یک وزارت امور خارجه انتشار یافت. در این اطلاعیه با اعلام اینکه نحوه و سرعت عمل پلیس انگلستان در این عملیات قابل تقدیر بوده، به کنسولگری ایران در لندن مأموریت داده شد تا از پلیس انگلستان تشکر کند.

ص: 56

چند روز بعد گاردین مصاحبه ای را با یکی از گروگان های سفارت درج کرد. در این مصاحبه محمد فاروقی که خود سردبیر یک مجله اسلامی بود و روز حمله به سفارت

ایران در آنجا حضور داشت، گفت: هنگامی که کماندوهای انگلیسی روز دوشنبه وارد سفارت ایران در لندن شدند از ما که جزو گروگان ها بودیم پرسیدند تروریست ها کدام اند؟ دو یا سه نفر با انگشت به سوی آنها اشاره کردند و کماندوها بدون پرسش و سؤال ده ها گلوله به بدن آنها شلیک کردند. او افزود کماندوهای انگلیسی می توانستند تعداد بیشتری از تروریست ها را زنده دستگیر کنند، ولی این کار را نکردند و حتی به تروریستی که روی زمین دراز کشیده بود، دستور دادند بلند شود و همین که برخاست او را کشتند.

دو هفته بعد از پایان خونین ماجرای اشغال سفارت ایران، در 3/3/1359، رادیو لندن از قول پلیس انگلیس اسامی 5 مرد مسلح که در جریان حمله پلیس به سفارتخانه ایران کشته شده بودند را اعلام کرد. فوزی بداوی نژاد، یکی از گروگان گیران بود که دستگیر شد. روزنامه گاردین نوشت: تنها تروریستی که پلیس انگلیس سالم دستگیر کرده است، در انگلستان محاکمه می شود و مارگارت تاچر نخست وزیر انگلیس، مصمم است در مقابل هرگونه تلاش دولت ایران برای استرداد این تروریست مقاومت کند.

در انگلستان، مقایسه جوانب مختلف قضیه اشغال سفارت ایران در لندن، تا چندین روز مورد بحث بود و ازجمله مقامات انگلیسی، این ماجرا را با رویکرد توصیه به ایران، با اشغال سفارت امریکا در تهران مقایسه می کردند. داگلاس هرد وزیر مشاور در امور خارجی انگلستان، دراین باره گفت کشورش امیدوار است عملیات کماندویی نجات گروگان های سفارت ایران در لندن، ایران را به آزادساختن گروگان های امریکایی در تهران تشویق کند. وی افزود: من امیدوارم این اقدام موجب شود که طرف های مربوط در ایران به این مسئله فکر کرده و دریابند که مقررات مربوط به دیپلمات های سفارتخانه ها و مواردی از این قبیل، فقط یک مسئله تجملی نیست. وی اظهارنظر کرد که چگونگی ختم ماجرا، مناسبات ایران و انگلستان را بهبود بخشیده است.

مسئله دیگر، سرنوشت تنها تروریست زنده مانده در این ماجرا بود که مقامات ایرانی خواستار تحویل او به دولت ایران شدند، اما انگلستان اعلام کرد مصمم است او را در

لندن و در یک دادگاه انگلیسی محاکمه کند. رادیو لندن در تاریخ 23/10/1359 گزارش داد که محاکمه فوزی بداوی نژاد امروز در لندن آغاز شد. دادستان کنت ریچاردسون اعتراف نامه ای را که بداوی نژاد خطاب به پلیس نوشته بود در دادگاه خواند. در این اعتراف نامه وی خود را اهل خوزستان معرفی کرده و گفته است که از آنجا به عراق فرار کرده بود. براساس اعتراف نامه بداوی نژاد، همه اعضای گروه خوزستانی بوده اند غیر از یک نفرشان که تابع عراق و از اعضای ارتش آن کشور بوده است. به گفته بداوی نژاد این مرد که سامی خوانده می شد همراه گروه به لندن آمده، اما در تسخیر سفارتخانه شرکت نداشته است. ضمناً او به دام پلیس بریتانیا نیفتاد و توانست فرار کند. درنهایت، بداوی نژاد به جرم توطئه،

ص: 57

قتل عمد، حبس غیرقانونی، داشتن سلاح گرم و دو فقره قتل غیرعمد به حبس ابد محکوم شد.

مقایسه ماجرای گروگان گیری در سفارت ایران در لندن به وسیله عوامل عراق، با گروگان گیری امریکائیان در ایران، ازجمله مسائل قابل توجه در روابط ایران و امریکا بود. دراین میان، دیدگاه های متفاوت و نیز مواردی از تأکید بر تفاوت جنبه های مختلف این دو اقدام وجود داشت. برای مثال می توان به مطالب مندرج در دو روزنامه امریکایی نیویورک تایمز و واشنگتن پست دراین زمینه اشاره کرد؛ روزنامه نیویورک تایمز نوشت: «تروریست هایی که سفارت ایران را در اشغال داشتند مورد نکوهش همه بودند درحالی که تروریست های سفارت امریکا در ایران هزاران طرف دار دارند.» روزنامه واشنگتن پست نیز اعلام کرد: «حادثه سفارت امریکا در تهران خود باعث ایجاد انگیزه حادثه سفارت لندن بوده است.» واشنگتن پست همچنین از قول مارگارت تاچر نخست وزیر بریتانیا، افزود: «ایران با حمایت از تروریسمی که دیپلمات ها را گروگان می گیرد، دیگر تروریسم ها را نیز تشویق بر این کار می کند.»

تعرضات مرزی (نظامی) عراق

از اولین روزهای این دوره تا آخر آن، تعرضات پراکنده مرزی ارتش عراق ادامه یافت. تیراندازی با سلاح های سنگین، تقویت پاسگاه های

مرزی، احداث مواضع مرزی جدید

ازجمله حفر سنگر، کانال کشی، تنظیم و شکل دادن به سیستم های اطلاعاتی و حفاظت پرسنل پاسگاه ها، مجهزکردن برخی از عشایر در نوار مرزی، نقل وانتقال نیروهای این کشور در نوار مرزی و فراخوانی سربازان احتیاط از موارد قابل ذکر دراین زمینه است. براساس گزارش های دریافتی، «وزارت کشور و وزارت دفاع عراق تصمیم گرفته اند که افراد ذخیره را که سه مرحله خدمت احتیاط انجام داده اند برای بار چهارم به خدمت احضار نمایند.» همچنین گزارش های واصله از احداث پاسگاه در نوار مرزی و تقویت آنها با سلاح های سنگین حکایت داشت.

درحالی که گزارش منابع موثق خودی هرروزه از تحرکات و ایجاد و تقویت تأسیسات و استحکامات مرزی عراق حکایت داشت، عراق حتی به یک مورد تقویت سنگرهای مرزی توسط ایران، رسماً اعتراض می کرد. این امر گویای خصلت بهانه جویانه عراق بود که با احساس برتری مطلق و از موضع قدرت برخورد می کرد. توجه به مضمون ابلاغیه مورخه 24/2/1359 ستاد مشترک به اداره مرزبانی ژاندارمری، با اشاره به سابقه قضیه، گویا است: «باتوجه به متن نامه به شماره بازگشتی فوق به مرزبان خانقین، پاسخ داده شود که اجرای کلیه موارد پروتکل سرحدات ایران و عراق دوجانبه بوده و ازطریق هردو کشور بایستی رعایت گردد. با نگرش به اینکه تمامی نوار مرز ایران ازطرف آن دولت با تقویت کلی مورد تهدید قرار گرفته و اکثر اوقات مورد حمله و زیر آتش خمپاره و مسلسل های مأمورین دولت مزبور نیز قرار می گیرد، [آیا] احداث یک سنگر در منطقه قصرشیرین مخالف قرارداد می باشد؟[!]» البته در آخر ابلاغیه "شرط احتیاط"

ص: 58

هم رعایت شده و آمده است: «علی هذا خواهشمند است مقرر فرمایید حتی الامکان سعی گردد تا از دادن هرگونه فرصت به منظور سوءاستفاده آنان خودداری گردد.»

در این دوره تحرک هوایی عراق در خطوط مرزی ایران، نظیر پرواز هواپیماهای شناسایی نیز ادامه داشت. همچنین از حدود یک ماه قبل، ارتش عراق به استقرار موشک های

زمین به زمین و زمین به هوا در مرزهای ایران ازجمله در منطقه تنومه (مقابل حوزه گروهان ژاندارمری خرمشهر) و همچنین استقرار موشک های

زمین به هوا در اطراف

پایگاه هوایی الشعیبه (از توابع بصره) اقدام کرده بود. همچنین فرودگاه نظامی فاو با فرود هلیکوپتر حامل برزان حسین برادر صدام حسین رئیس جمهور عراق، افتتاح شد و مورد بهره برداری قرار گرفت. فرودگاه مزبور متعلق به شرکت ملی نفت عراق و انگلیس بوده که از آن استفاده نمی شد، اما عراق آن را مرمت کرد و به صورت فرودگاه نظامی و تابع پایگاه هوایی الشعیبه درآورد. نظر مسئولان ذی ربط خودی درمورد آماده شدن این فرودگاه نظامی این بود که «پروازهای شناسایی بر فراز خاک ایران از این فرودگاه صورت خواهد گرفت.»

موارد مندرج در گزارش های طبقه بندی شده لشکر92 زرهی ایران نیز از اقدامات اخیر ارتش عراق برای احراز نوعی آمادگی بیش از حد معمول، حکایت می کرد. ازجمله:

1. «بنا به دستور وزیر دفاع کشور عراق، سربازان احتیاط که خدمت وظیفه خود را در یگان های زرهی و تیپ گارد جمهوری عراق به پایان رسانیده اند مجدداً به خدمت در یگان های مذکور احضار گردیده اند.»

2. «سربازان احتیاط متولد 1949 نیز به یگان های قبلی خود احضار شده اند.»

این مطلب نیز قابل ذکر است که عراق فضای جنگی علیه ایران را با برنامه های مختلف در اذهان نیروهایش تشدید می کرد. در آخرین روزهای دوره خبر رسید که «فرمانده نیروی هوایی عراق به کلیه رادارهای مرزی واقع در مرز بین ایران و عراق دستور داده است که هرگونه پرواز هواپیماهای جنگی ایران در منطقه را فوراً به فرودگاه کوت گزارش دهند تا هواپیماهای مستقر در پایگاه کوت بتوانند هواپیماهای ایرانی را وادار به فرود در نزدیک ترین فرودگاه عراق بنمایند.»

و) اوضاع داخلی عراق

در اولین روز دوره، عبدالکریم شیخ علی وزیر امور خارجه پیشین عراق، که در خانه اش بازداشت و بعداً آزاد شده بود، در اقدامی توطئه آمیز ازسوی مأموران امنیتی عراق در تصفیه مخالفان صدام، به قتل رسید. این ترور در بغداد، به دست عده ای مسلح که با یک اتومبیل شخصی از کنار وی عبور می کردند، انجام شد.

در داخل عراق، به خصوص بعد از شکنجه و شهادت آیت الله صدر و خواهرش فضای رعب و سرکوب دولت بعث، هرروز فراگیرتر و عام تر می شد و خبر اعدام افراد و حتی اعدام های گروهی و دسته جمعی مکرراً اعلام می گردید. از طرف دیگر، غوغای کَرکننده و تبلیغات برنامه ریزی شده حکومت

ص: 59

حزب بعث نیز وجود داشت که به هرحال و برخلاف شناخت کلی موجود از رژیم صدام، هاله ای از تردید و ابهام در ذهن مخاطبان تبلیغات عراق ایجاد می کرد. مقاومت هایی نیز علیه این اوضاع وجود داشت که با قدرت سرکوب می شد. نوع انتشار، میزان و شدت و ضعف این مقاومت ها هم همیشه مخاطب را در تردید صحت و سقم توانایی مبارزان و میزان توفیق آنها، نگاه می داشت. جنبه دیگر نقش و جایگاه ایران و انقلاب ایران در این مقاومت ها بود که خود دارای ابهام و نتیجه گیری خاص بود. مجموعه خبرهای داخل عراق که در طول دوره به طور علنی یا در سطح گزارش های داخلی برخی نهادهای ذی ربط در ایران، وجود داشت، ویژگی های موجود در جمع بندی فوق را نشان می دهد.

درحالی که گزارش های داخل عراق از گسترش فضای سرکوب حکایت می کرد، ابراز مخالفت ها و تحرکات زیادی علیه رژیم بعث نیز مرتباً گزارش می شد. در این تحرکات وجود دو مرکز مهم مخالفت، یعنی شیعیان و کردها چشمگیر بود و در هر دو مرکز، نوعی ارتباط به طور طبیعی نیرومند با ایران وجود داشت. این مسئله به بغرنجی و تیرگی هرچه بیشتر روابط رژیم بعث عراق و جمهوری اسلامی ایران می افزود و نیز در شرایط مناسب اهرم تبلیغات ضدایرانی و محمل و بهانه سرکوب بیشتر عناصر داخلی عراق را همراه داشت. حکومت بعث عملیات های مبارزان عراقی را عمدتاً به ایران و وابستگان آن نسبت می داد.

بجز تحرکات مربوط به شیعیان و کردها، دسته ای دیگر از مقاومت های غیرمرتبط با این دو مرکز نیز گزارش می شد که مراکز تبلیغی و امنیتی عراق با خبرهایی از نقش ایران آن را همراهی می کردند. سرکوب های رژیم عراق، متوجه حزب کمونیست این کشور هم بود که اتفاقاً مواضع آن در قبال انقلاب اسلامی ایران به حزب توده شباهت داشت.

حزب کمونیست عراق با صدور بیانیه ای ضمن اعلام موضع درباره شهادت آیت الله صدر تأکید کرد: «اعدام آیت الله صدر زمانی صورت می گیرد که گزارش می رسد عدۀ زیادی از مخالفان ازجمله کمونیست [های] مبارز عراقی اعدام شده اند.»

مقامات ارتش عراق برخی اقدامات احتیاطی علیه تحرکات احتمالی ایران را در ابلاغیه ها مطرح می کردند. این کار علاوه بر تأکید بر وظایف نیروهای مربوطه، خودبه خود در زمینه سازی افزایش دشمنی مورد نظر دولت بعثی عراق نیز قابل بهره برداری بود. یک گزارش دراین باره حاکی است: «مقامات لشکر7 پیاده ارتش عراق مدعی اند که تعدادی از عناصر تعلیم دیده ایرانی در نظر دارند در فرصت های مناسب وارد خاک عراق شده و تأسیسات نظامی و پمپ بنزین ها و پل ها و سایر منابع حیاتی در استان سلیمانیه را مورد حمله قرار داده و خساراتی به بار آورند. دررابطه با این موضوع به کلیه یگان های مرزی دستور داده شده تا فوراً نسبت به افزایش تعداد گشتی های شبانه روزی اقدام نمایند.»

در همین حال، در یک گزارش منابع امنیتی ایران که در 12/2/1359 به دفتر ریاست جمهوری ایران داده شد، ضمن گزارش حوادث این روز، آمده است: «توسط افراد مسعود بارزانی لوله نفت سلیمانیه منفجر و حدود یک میلیون دینار عراقی خسارت به بار آمده است و دولت عراق این عمل را تحریکاتی از ناحیه دولت ایران تلقی نموده است.»

ص: 60

به این ترتیب، تشدید فضای ضدایرانی در عراق روزافزون بود و بدین وسیله

هم آثار بحران ها و مشکلات موجود در سایه این دشمن تراشی کم رنگ می شد و هم زمینه های لازم برای افزایش برخوردهای خصمانه با ایران فراهم می گردید. تبلیغ و اقدامات دراین زمینه

هم در سطح افکارعمومی و هم در سطح نهادها و ارگان های رژیم عراق وجود داشت. خبرگزاری ها،

این اظهارنظر نعیم حداد معاون رئیس جمهوری

عراق را انتشار دادند: «عراق برای برقراری کنترل کامل بر شط العرب به وسیله خود تلاش خواهد کرد.» درعین حال، از حساسیت روی اروندرود خبرهای دیگری هم از داخل عراق می رسید؛

ازجمله اینکه ارتش عراق «به منظور

کنترل کانال شط العرب این کانال را به

چهار قسمت تقسیم و کلیه ترددها را زیر نظر گرفته است.» ابلاغیه اخیر وزارت کشور عراق به نیروهای انتظامی عراق هم قابل توجه است. در این ابلاغیه آمده است: «1. کلیه ایرانیان مقیم عراق حتی بازرگانان ایرانی را فوراً دستگیر و پس از یک بازجویی مختصر آنان را جهت اخراج از کشور به مراکز پلیس تحویل دهند. 2. این دستور در نقاط مرزی کشور بایستی ظرف امروز اجرا گردد. 3. با کسانی که قصد فرار و یا پافشاری دارند شدیداً مقابله و آنان را به قتل برسانند.» در همین حال، براساس متن تعدادی از گزارش های واصله به مسئولان ایرانی، دعاوی و اقدامات مقامات امنیتی و نظامی عراق نیز حاکی از تشدید فضای ضدایرانی در سطح عام و غیرعام بود.

به این ترتیب، در کل دوره زمانی کتاب حاضر، دولت عراق همچنان درجهت تشدید فضای دشمنی با ایران پیش می رفت. دراین زمینه، منابع ایرانی خبر دادند که «مدیریت سازمان امنیت و استخبارات و پلیس و فرماندهی حزب بعث در بصره به کلیه مراکز تابعه خود در سرتاسر نوار مرزی ابلاغ نموده که به طور شبانه روز به گشت و نگهبانی خود افزوده و به مراقبت کامل بدون وقفه ادامه داده و هر جاسوس ایرانی یا عراقی که برعلیه عراق و به سود ایران کار می کند و وارد مرزهای عراق بشود بلافاصله دستگیر و تحویل نمایند.» در آخر گزارش مزبور نتیجه گیری شده است: «به علت گسترش واحدهای عراقی در مرز، این کنترل بیشتر و رفت وآمد به کلی قطع و بی نهایت دشوار است.»

در وضع بحرانی عراق بازار اعتراف گیری از دستگیرشدگان، برضد ایران گرم بود. روزنامه الجمهوریه عراق اعترافات عبدالحمید تامر عمران یکی از متهمان به خرابکاری های اخیر در عراق را انتشار داد. این روزنامه نوشت: عمران اعتراف کرده است عضو حزب سری الدعوه به رهبری امام محمدباقر صدر می باشد که اخیراً به وسیله مقامات امنیتی عراق کشف و منهدم شد. محمدباقر صدر دائماً در تماس با آیت الله خمینی بوده و به دستورات او عمل می کرده

است. وی افزوده است امام باقر صدر یک عامل رژیم ایران و امپریالیسم امریکا است. وی (عمران) اعلام کرده است ما با عوامل ضدعراقی که در شمال عراق هستند قرار گذاشته بودیم اسلحه و مهمات دریافت کنیم و به اعضای

حزب الدعوه کمک کنیم تا از مرز عبور کنند و برای آموزش عملیات خرابکاری عازم ایران شوند.

علاوه براین، در عراق مرتباً اعدام هایی نیز انجام می گرفت. در یک گزارش از مقامات امنیتی ایران آمده است: «تعداد شهدای عضو گروه های اسلامی که برعلیه حکومت بعث عراق فعالیت

ص: 61

دارند و درنتیجه برخورد با مأمورین [به شهادت رسیده] و یا توسط دادگاه های بعثی اعدام شده اند به حدود هزار نفر رسیده است.»

رژیم عراق که علاوه بر سرکوب بی رحمانه حزب الدعوه و تشکل های اسلامی نظیر آن، سرکوب حزب کمونیست عراق و نیز اخراج قاطعانه ایرانی الاصل های عراق را دنبال می کرد، درعین حال از تداوم ابراز چپ گرایی و نوعی اسلام گرایی نیز غافل نبود. برای مثال، وزیر اوقاف عراق در فرودگاه توکیو هدف از سفر به ژاپن را تقویت مناسبات دوستانه عراق با مسلمانان ژاپن و حمایت از آنان اعلام کرد. وی افزود: صدام حسین رئیس جمهوری عراق، برای ساختمان یک مسجد جدید در توکیو مبلغ 250 هزار دلار به کنگره مسلمانان ژاپنی کمک خواهد کرد.

در طول این دوره، در شرایط تشدید فضای پلیسی در داخل عراق، اخراج ایرانیان و شیعیان از عراق نیز ادامه یافت. در مسئله رانده شدگان عراقی و ورود آنان به ایران، نفوذ عوامل بعثی در میان معاودین از مشکلات مقامات ایرانی بود. اساساً این پدیده مشکلات عدیده ای را برای ایران به همراه داشت؛ علاوه بر مسئله مقابله با نفوذ عناصر بعثی و جاسوس که مهم تلقی می شد، می توان به مسائل رفاهی و معیشتی و نیز اسکان آنان نیز اشاره کرد.

ازجمله مهم ترین مسائل مربوط به اوضاع داخلی عراق در طول دوره، وقوع درگیری های قابل ملاحظه در داخل ارتش عراق بود که خبر غیررسمی آن به صورت

شایعه وقوع کودتا علیه صدام منتشر شد. خبرهای مربوط به کودتا علیه صدام روز 7/2/1359 به شدت شایع شد و نهایتاً هم به طور رسمی اعلام نشد چه تحولاتی زمینه ساز

این خبر بوده است. حدود ساعت یک بعدازظهر این روز، چند تن از اهالی اهواز ضمن

تماس تلفنی با کیهان گفتند: «رادیو بغداد که صدای آن در اهواز شنیده شد خبر وقوع یک کودتای نظامی و قتل صدام حسین را پخش کرد.» هرچند از جزئیات این موضوع و صحت وسقم آن اطلاعی در دست نبود، اما کیهان برای درج خبر اقدام به چاپ دوم روزنامه و انتشار آن کرد. دراین حال، خبرگزاری فرانسه خبر داد: «سخنگوی دفتر ریاست جمهوری ایران اعلام داشت صدام حسین رئیس جمهوری عراق، امروز در یک کودتا کشته شده است.» اما چند ساعت بعد همین خبرگزاری گزارش داد: «سفارت عراق در تهران بعدازظهر خبر کودتا در عراق و قتل صدام حسین رئیس جمهوری این کشور را که ازسوی منابع رسمی ایران اعلام شده بود تکذیب کرد.» همچنین آسوشیتدپرس از دمشق اعلام کرد: «صادق قطب زاده وزیر امور خارجه ایران، ... امروز در حین انجام یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام داشت که صدام حسین رئیس جمهور عراق در یک کودتا کشته شده است. یکی از نزدیکان وزیر امور خارجه ایران درحالی که وی سرگرم انجام مصاحبه در سوریه بود، یادداشتی به وی تسلیم کرد و قطب زاده پس از قرائت یادداشت گفت واقعاً؟ و سپس رو به خبرنگاران کرده و اظهار داشت خوشحالم که به شما اطلاع دهم که در عراق یک کودتای نظامی روی داده و صدام کشته شده است.»

ص: 62

در سطح علنی منابع رسمی عراق خبر کودتا در عراق و کشته شدن صدام حسین را تکذیب کردند. خبرگزاری رسمی عراق در تکذیبیه ای

اعلام کرد: «اخبار فوق دروغ و بی اساس

است. صدام حسین و سایر مقامات عالی رتبه

عراقی در همین روز برای استقبال از رنه آلبرت رئیس جمهوری سیشل در فرودگاه بغداد حضور یافته اند.» اما در سطح غیرعلنی گزارش هایی می رسید که نشان می داد وضعی غیرعادی در عراق به وجود آمده است. ازجمله، متن یک گزارش از شهربانی استان کرمانشاه به استاندار این استان چنین است: «بنا بر گزارش شهربانی نفت شهر، از ساعت 8 صبح امروز الی یک بعدازظهر، صدای تیراندازی با سلاح های

سنگین از داخل خاک عراق به طور

خیلی واضح به گوش رسیده

و چنین استنباط گردیده که ارتش آن کشور درحال نقل وانتقالات واحدهای ارتشی و مانور سنگین نظامی می باشد.» همچنین خبرگزاری پارس در ساعت 15:30 از کرمانشاه

گزارش داد: «عده ای که در مرز قصرشیرین صدای رادیوهای محلی بغداد را که به زبان عربی پخش می شد، شنیدند به دفتر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قصرشیرین مراجعه کردند و اظهار داشتند در بغداد کودتا شده است. در پیگیری خبر معلوم شد که بین یک گروه ارتشی و شهربانی درگیری روی داده است و در این درگیری شوهرخواهر صدام حسین کشته شده است. این خبر موجی از شادی بین اهالی مرزنشین قصرشیرین برانگیخته است.» یادآوری می شود بخش عربی رادیو قاهره، گزارشی پخش کرد که نشان می داد شایعات مزبور بی پایه نبوده است. در این گزارش آمده است: «در خلال هفته جاری اسرار تلاش کودتای نظامی در عراق که روز یکشنبه 27 آوریل [7/2/1359] گذشته تدارک دیده شده بود، فاش گردید و رادیو تهران درپی آن اشتباهاً خبر کشته شدن پرزیدنت صدام حسین را پخش کرد. منابع آگاه در بغداد خاطرنشان ساختند که دو لشکر از توپخانه عراق به طور جداگانه و هم زمان برای سرنگون ساختن رژیم بعث تکریتی در عراق حرکت کرده بود ولی چون هریک از فرماندهان دو لشکر از طرح یکدیگر اطلاع نداشتند این امر منجر به رویارویی شدید میان نیروهای دو لشکر شده و منجر به کشته شدن یک صد و سی افسر و سرباز گردید و تلاش کودتا و یا به عبارتی تلاش های کودتا در عراق نافرجام ماند.»

بااینکه مقامات سیاسی و رسانه های عراق، وقوع کودتا در بغداد و ترور صدام را تکذیب کردند، در قم، که تعداد زیادی از رانده شدگان عراقی در آنجا سکونت داشتند، موجی از شادی و سرور برپا شد. حتی یک سخنگوی سازمان پیکار اسلامی عراق در نشستی مطبوعاتی با حضور 2 تن از اعضای این گروه، شیخ محمد منتظری و عده ای از خبرنگاران داخلی و خارجی، بار دیگر تأکید کرد سازمان ما صدام حسین را در شهر میثه ترور کرده است. البته در این نشست بر وقوع ترور تأکید شد، نه بر موفق بودن آن. وی سانسور شدید اخبار در عراق را عامل عدم انتشار قطعی این خبر ذکر کرد و دراین زمینه نحوه انعکاس ترور طارق عزیز را مثال زد و گفت: مثلاً باوجود اینکه ترور طارق عزیز

عضو شورای انقلاب را ما برعهده گرفتیم بازهم عراقی ها مسیر نورعلی را وابسته به ایران معرفی کردند.

ص: 63

از سوی دیگر، نوع واکنش مراکز تبلیغی عراق در تکذیب حادثه، نشان از اهمیت این قضیه برای مقامات عراقی داشت و با آن به مثابه یک شایعه صرف و معمولی برخورد نمی کردند. دراین زمینه یونایتدپرس از بغداد گزارش داد که امروز صدام حسین رئیس جمهور عراق، برای دومین روز متوالی دربرابر عموم ظاهر شد و از مناطق مسکونی و تجاری شهر بغداد دیدن کرد. یونایتدپرس در گزارش خود افزوده است: «این عمل درپی گزارش های رسانه های گروهی ایران مبنی بر اینکه وی در یک کودتا مورد سوءقصد قرار گرفته و دولت سوسیالیست وی سرنگون شده انجام گرفته است.»

درباره وضعیت داخلی عراق، یکی دیگر از موضوعات مهم، وضع کردستان عراق بود که در آن تحرکات ایذایی گروه های مخالف دولت صدام ادامه داشت. دراین زمینه،

مسئله مهم، حضور دو جریان عمده کرد عراقی مخالف رژیم صدام در مناطق کردنشین ایران بود که در دوره کتاب حاضر ابهاماتی به همراه داشت. جریان موسوم به بارزانی که به نام رسمی "حزب دمکرات کردستان عراق" فعالیت می کرد، از سوی گروه های چپ غیر مذهبی و محاربان، تحت عنوان مزدوران "قیاده موقت" به شدت مورد هجوم و سرزنش قرار می گرفت.

این امر نشانه ای از نزدیکی بارزانی ها با نظام جدید و نیروهای انقلاب تلقی می شد، هرچند در میان نیروهای انقلابی مذهبی نظام جمهوری اسلامی نیز چندان نظر مساعدی درمورد آنان وجود نداشت. جریان دیگر موسوم به طالبانی یا همان "اتحادیه میهنی کردستان عراق" بود که از جریان بارزانی انشعاب یافته بود و وضع به مراتب پیچیده تری داشت. در نظر برخی نیروهای هوادار نظام، نوع مواضع دوستانه گروه های مخالف نظام دربرابر نیروهای طالبانی مهم ترین علامت دوری این جریان از نظام تلقی می شد. خبرهایی نیز از تحرک و نوع رفتار این جریان در مراکز نظامی و اطلاعاتی کشور انعکاس می یافت که تا حد زیادی آنچه در سطح ظاهر وجود داشت را

تأیید می کرد، اما این در تناقض با مواضع رسمی اتحادیه میهنی قرار داشت و همین مسئله ابهامات را درمورد این گروه، جدی تر می ساخت.

جلال طالبانی هنگامی که در تهران به سر می برد (9/2/1359)، خبر ورود افراد طالبانی به غرب کشور برای تقویت گروه های مسلح کردستان را دروغ بزرگی خواند و افزود: «ما با تمام نیرو از انقلاب اسلامی ایران پشتیبانی می کنیم و به هیچ وجه در امور داخلی ایران دخالت نخواهیم کرد. نیروهای ما همه جا سرگرم نبرد با دولت خونخوار وابسته بعث عراق و امپریالیسم و صهیونیسم است. برای روشن شدن موضوع پیشنهاد می کنیم که یک کمیته بررسی تشکیل شود تا این موضوع را مورد بررسی قرار دهد تا روشن شود چه دست هایی در کار است که نمی خواهد میان نیروهای انقلابی عراق و جمهوری اسلامی ایران تفاهم و دوستی برقرار شود.» وی گفت: «انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی امید بزرگی برای ما و جهان سوم است و ما چشم به روند این انقلاب و پیروزی های آن دوخته ایم.» جلال طالبانی اضافه کرد: «موضع ما در قبال جمهوری اسلامی ایران و دولت در پیام های جداگانه ای که به حضور امام خمینی و برادر مجاهد ابوالحسن بنی صدر نخستین رئیس جمهوری ایران، تسلیم شد تشریح شده است و یاد آور می شوم

ص: 64

همان گونه که در دو پیام، به نام آزادی خواهان عراق موضع خود را روشن کردیم و گفتیم همواره از انقلاب اسلامی ایران حمایت کرده و پشتیبانی خود را از مبارزه عادلانه ایران علیه امپریالیسم و صهیونیسم بین المللی اعلام کرده و یاد آور شده ایم که با تمام نیرو در این مبارزه در کنار برادران مسلمان ایرانی خود و تمامی نیروهای مؤمن به انقلاب اسلامی ایران خواهیم بود.»

یادآوری می شود پیام طالبانی به امام خمینی و رئیس جمهور

در همین روز به وسیله خبرگزاری پارس مخابره شد و سپس در مطبوعات نیز انتشار یافت. در پیام وی به امام خمینی علاوه بر ذکر مطالب و مواضعی علیه امریکا، بر اینکه جنایات رژیم عراق در همان راستا قرار دارد تأکید شده و آمده است: «آزادی خواهان

عراق از کرد، عرب و ترکمن در میان آنها سنی و شیعی است مجموعاً پیرو انقلاب اسلامی می باشند که برای

سرکوب کردن استعمار و صهیونیسم قیام کرده و برای سرنگون کردن حکومت صدام تکریتی خائن دست نشانده امریکا کوشش می نمایند. ... ما اعلام می داریم که تمام نیروهایمان را دراختیار جمهوری اسلامی ایران قرار می دهیم و با تمام امکانات خود در صف انقلاب اسلامی برای درهم کوبیدن استعمار می باشیم.»

3. بحران در مناطق کردنشین غرب کشور

اشاره

اشتراک نظر وسیع مسئولان نظام و دست اندرکاران ذی ربط درمورد ضرورت قاطعیت در حل مسئله گروه های مسلح ضدانقلاب در کردستان، قبل از شروع دوره کتاب حاضر شکل گرفته بود. در شکل گیری این اتفاق نظر، پیوستن بنی صدر به عنوان رئیس جمهور و فرمانده کل قوا به صف مسئولانی که طالب این قاطعیت بودند و نیز اثبات بی اثر بودن روش های مرتبط با سیاست های هیئت حسن نیت از عوامل مهم بود. این قاطعیت، در دوره کتاب حاضر امکان تداوم یافت؛ تداومی که در اشکال مختلف بروز پیدا کرد.

در شروع دوره می توان به جلسه شورای امنیت ملی اشاره کرد که در 2/2/1359، با حضور بنی صدر رئیس جمهور، چمران وزیر دفاع ملی، تیمسار شادمهر رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی و چند تن از فرماندهان و مسئولان ارتش، سپاه، ژاندارمری و شهربانی و نیز چند تن از اعضای شورای انقلاب اسلامی تشکیل شد. در پایان این جلسه، تیمسار فلاحی فرمانده نیروی زمینی ارتش، ابوشریف فرمانده عملیاتی سپاه پاسداران، تیمسار ظهیرنژاد فرمانده ژاندارمری و سایر فرماندهان حاضر، در عین اینکه از بازگو کردن جزئیات حوادث جاری و نیز تصمیمات گرفته شده در قبال آن خودداری کردند، اما درمجموع اطمینان و جهت گیری یکسانی در قبال مسائل داشتند. درواقع، احساس خطر از آنچه گروه های مسلح غیرقانونی در قبال آسان گیری هیئت حسن نیت از خود نشان دادند در مسئولان و نهادهای مختلف ذی ربط در مسئله کردستان وجه مشترک ایجاد کرده بود. این اشتراک تصمیم، در سخنرانی های اخیر رئیس جمهور به عنوان عالی ترین مقام فرماندهی نیروهای مسلح پس از امام، آشکار گشت. در سخنرانی بنی صدر در روز 2/2/1359 در مراسم دانشگاه تهران نیز یک بار دیگر تصمیم

ص: 65

قطعی نظام درزمینه خودداری از تسلیم دربرابر مطامع گروه های مسلح غیرقانونی در کردستان ایران از زبان رئیس جمهور اعلام گردید. هرچند شخص بنی صدر نیز در این سخنرانی از این گونه تصمیم گیری و هم جهتی درباره کردستان به نوبه خود، درجهت مقاصد جناحی و تقویت و تبلیغ شخص خویش بهره کافی برد، اما درهرحال سیاست های نظام دراین باره هم به افکارعمومی سراسر ایران و هم به گروه های درگیر در مسئله کردستان اعلام و تأکید گردید. بنی صدر در قسمتی از سخنان خود خطاب به انبوه جمعیت حاضر چنین گفت: «حضور شما در اینجا خود بهترین دلیلی است بر آنچه می گوییم عمل می کنیم. اگر در کردستان یا در هرجای دیگر ایران کسانی بخواهند مسلحانه یا غیرمسلحانه دربرابر اراده ملت ما بایستند این ملت به دعوت رئیس جمهور منتخب خود به طرف کردستان خواهد رفت. ارتشی که در آنجا است و پاسداران غیور ما، ارتش جمهوری اسلامی ما که در آنجا دربرابر گروه های مسلح و آتش آنها است بدانند که آنها در آنجا معرف یک ملت در آن استان هستند. همه آنها که به روی فرزندان ما آتش گشوده اند، بدانند که بر روی ملت خود آتش گشودند و یقین بدانند ما آنهایی را که به روی ملت آتش می گشایند به سختی مجازات می کنیم.»

درمورد میزان و وسعت اشتراک نظر می توان به دیدگاه های مهندس عزت الله سحابی عضو شورای انقلاب و سرپرست سازمان برنامه وبودجه که در گفت وگو با کیهان (10/2/1359)، بیان شد، اشاره کرد. وی گفت: «گروه های

مهاجم طی دو هفته آینده ابعاد تهاجم خود را گسترش داده اند و خبرها و اطلاعات رسیده حاکی است که این تهاجمات بی ارتباط با اقداماتی که در خارج از کشور علیه استقلال ایران صورت می گیرد، نبوده است. ... نقش دولت و ارتش اعمال حاکمیت در منطقه و به علاوه آمادگی برای دفاع از غرب کشور و نقل وانتقالات ارتش برای آمادگی دربرابر تجاوزات عراق و دفاع از مناطق غربی کشور است. ... حزب کومه له مهاجم بر ارتش و دولت است، وسایل ادارات دولتی ضبط شده و با زور افراد دولت و کارکنان نهادهای انقلابی مثل جهاد سازندگی را به

زندان افکنده اند یا به گروگان گرفته اند و یک سری عملیات دیگری صورت می گیرد که نشانه همین تهاجمات است.»

در توضیح زمینه هایی که موجب تشدید درگیری های غرب کشور شده بود، ابوشریف فرمانده عملیات سپاه، در مصاحبه با روزنامه انقلاب اسلامی گفت: «طبق توافقی که با هیئت ویژه (هیئت حسن نیت) به عمل آمده، قرار شد که سپاه پاسداران از رادیو تلویزیون و باشگاه افسران سنندج خارج شود و گروه های مسلح هم از شهر بیرون بروند و شهر را به ارتش و شهربانی بدهند، سپاه به این توافقنامه عمل کرد و از شهر خارج شد، ولی متأسفانه گروه های مسلح غیرقانونی از شهر خارج نشدند و آمدند برادران ارتشی ما را در این دو مرکز مورد حمله قرار دادند.»

تیمسار فلاحی فرمانده نیروی زمینی ارتش نیز گفت: «به موجب قرارداد هیئت حسن نیت که خود من مجری آن بودم قرار بر این شد که تمام گروه های مسلح سیاسی از شهر بیرون بروند و باشگاه افسران را به خود باشگاه افسران، رادیو تلویزیون و فرودگاه را به ارتش بدهیم، اما

ص: 66

گروه های مسلح هم به رادیو تلویزیون و باشگاه و فرودگاه حمله کرده اند. به عبارت دیگر به قرارداد فی مابین هیئت حسن نیت و مردم بی حرمتی شده است و ما هر کاری که در سنندج می کنیم منحصراً دفاع است و دفاع حق هر انسان است.»

درحقیقت، درگیری های اواخر فروردین گذشته در سقز و بانه و به خصوص در سنندج، موجب شد که دوره جدیدی از برخوردهای مسلحانه در کردستان آغاز شود. از سوی دیگر، هم زمان، جنگ تبلیغاتی نیز شدت قابل ملاحظه ای یافت. در اوایل اردیبهشت ماه،

نامه ای با امضای اتحادیه روحانیون اشنویه و حومه، تحت عنوان "تلگرام به امام خمینی" با ادبیات خاصی که بتواند منسوب به روحانیت اهل سنت محسوب شود، انتشار یافت. در این نامه حساسیت جدید دولت درزمینه ضرورت حل مسئله کردستان و نیز مقابله جدی با ممانعت از تحرک و ستون کشی ارتش در کردستان با تعابیر خاص گروه های درگیر، مورد سرزنش قرار گرفته است. متن کامل این نامه در نشریه مجاهد ارگان سازمان مجاهدین خلق چاپ شد. در جهتی عکس و در مقابل، آیت الله طاهری اصفهانی در

خطبه های نمازجمعه به مسئله کردستان اشاره کرد و گفت: حل این مسئله امروز کلید حل مسائل و مشکلات ایران و جمهوری اسلامی است. این روزها تحت عنوان اسلام می گویند چرا آدم کشی راه انداخته اید؟ باید از این بی انصاف ها سؤال کرد که چه کسی این آشوب را راه انداخته است؟

مسئله کردستان فقط مربوط به دولتمردان نبود. به طور واضح بازتاب درگیری های کردستان در سایر نقاط ایران بسیار وسیع بوده و ازطرف توده ها و گروه های مختلف نیز با حساسیت خاصی دنبال می شد، به گونه ای که نوع برخورد و موضع گیری آنان دربرابر قضایای کردستان به صورت نوعی محک مشروعیت سیاسی شخصیت ها و جریان های سیاسی درآمده بود. دراین میان تشییع پیکر شهدای کردستان در شهرهای خود حساسیت را افزایش می داد، به طوری که تلاطم اجتماعی ناشی از این گونه مراسم، گزارش های رایجی بود که در مطبوعات درج می شد. گاهی اوقات در یک روز، چندین شهر تحت تأثیر این موضوع قرار می گرفت. برای مثال در 7/2/1359، فضای شهرهای قم، کاشان، رفسنجان و ارومیه به شدت متأثر از تشییع جنازه شهدای درگیری های سنندج و دیگر نقاط کردستان بود. وسعت و شکوه مراسم مزبور درواقع وظایف و رویکرد خاصی را درزمینه مسائل کردستان به مردم، سپاه، دولت و نظام یادآور می شد.

این درحالی است که در عرصه اصلی درگیری ها، گروه های مسلح غیرقانونی می کوشیدند با زبان سلاح، حاکمیت دولت را خنثی کرده و ابتکارعمل را به دست گیرند و از سوی دیگر، در عرصه تبلیغات رسانه ای و بازتاب خبری نیز مسائل کردستان را در سطحی وسیع و البته با جلوه ای کاملاً متفاوت، مطرح کنند.

در شرایطی که همه جناح های

نظام بر حل مسئله گروه های

مسلح غیرقانونی و اعمال حاکمیت

نظام بر کردستان و حتی خلع سلاح

گروه های مذکور به اراده مشترک و قطعی دست یافته بودند، عبارت و خواسته آتش بس مرتب تکرار می شد. این شیوه، ازسویی اساس اقدام مسلحانه را که خودبه خود و به طور طبیعی در هر نظام مجوز سرکوب

ص: 67

را درپی می آورد،

امری عادی و پذیرفتنی نشان می داد و نیز در ادامه حاوی القای موضع مظلومیت برای طرف خواستار آتش بس

به شمار می رفت. اعمال این بار روانی و اثر سیاسی خاص، به صور مختلف تکرار می گردید. دراین میان، نکته قابل توجه درج مطالب برخی گروه ها در نشریات داخلی و ارائه آن به افکارعمومی، به رغم وضوح اقدامات مسلحانه آنان علیه حکومت مرکزی بود. به طور مثال سران حزب دمکرات می کوشیدند با حضور در رسانه های داخلی به نحوی پل های ارتباطی را حفظ کنند و به طورکلی بدون دادن امتیاز قابل توجه، مطالبات اصلی خود را دریافت کنند، اما نکته مهم تر اینکه حتی درحین این حضور رسانه ای نیز محارب بودن حزب نه تنها انکار نمی شد، بلکه بر آن تأکید می گردید.

تبلیغات خارج از کشور نیز از محورهای عمده اقدامات طرف درگیر در کردستان بود. برای مثال در 10/2/1359، رادیو لندن خبر داد: «شیخ عزالدین حسینی رهبر مذهبی اکراد با ارسال پیامی برای دکتر والدهایم و سازمان صلیب سرخ بین المللی از آنها خواسته است تا ناظرانی برای مشاهده نبرد میان کردها و نیروهای ارتش ایران در غرب این کشور اعزام دارند.» هم زمان، خبرگزاری فرانسه گزارش داد: «اتحادیه پزشکان کرد اروپا در نامه ای سرگشاده به چند سازمان بین المللی ازجمله کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد، سازمان عفو بین المللی و همچنین سازمان صلیب سرخ بین المللی خواسته است که هرچه زودتر به کمک مردم کرد ایران بشتابند.»

به این ترتیب، در شرایطی که درگیری های کردستان روزهای حساسی را می گذراند

و همه جناح های نظام درباره چگونگی حل مسئله گروه های محارب در کردستان به اجماع نسبی رسیده و چشم اندازی

از موفقیت دولت در استقرار حاکمیت در مناطق بحرانی کردنشین درحال ترسیم شدن بود، فشارهای زیادی از داخل و خارج به تصمیم گیران وارد می شد که درصورت مؤثر واقع شدن، دولت را در ادامه کوشش های

قاطعانه برای استقرار حاکمیت و امنیت در مناطق درگیر، دچار تزلزل می کرد؛ ازجمله چند تن از وکلای فرانسوی ضمن تجلیل از انقلاب ایران، خواستار ایجاد تغییر در نوع برخورد کنونی با دانشگاه ها و اقلیت های قومی شدند. این تلاش ها باتوجه به عمل و اراده دو طرف به

جایی نرسید و راهی پرمخاطره و پرهزینه و البته بدون بازگشت گشوده شد که در آن سنندج هم نقطه شروع بود و هم راهنما و جهت دهنده و نقشه راه.

براین اساس در اینجا از بین مسائل مرتبط با بحران کردستان در مقطع زمانی کتاب حاضر، به ضروری ترین آنها؛ یعنی درگیری سنندج پرداخته شده است. بررسی درگیری های سایر نقاط که به خصوص در بانه بسیار حاد و خطرناک بوده است و نیز مطالعه دیگر مطالب ضروری، از قبیل اهرم ناکارآمد آتش بس، مواضع و رفتار گروه ها در قبال کردستان، افکارعمومی و پویش های اجتماعی مربوط به این مسئله، مواضع، رفتارها و تصمیم های دولتمردان و جناح های حکومتی، وضعیت، رفتار و نقش نیروهای مسلح (موظف و داوطلب) نظام و... به ناچار و به ضرورت رعایت اختصار، به متن کتاب احاله می شود.

ص: 68

درگیری در سنندج

در آستانه بازه زمانی کتاب حاضر، دور تازه ای از درگیری های مسلحانه میان وفاداران نظام جدید و مخالفان آن در غرب کشور شروع شد. کانون اصلی بحران، این بار نیز همانند فروردین سال گذشته، سنندج بود. این بحران با توقف اجباری یک ستون نظامی ارتش در سنندج و ممانعت آشکار گروه های

مسلح غیرقانونی از تحرک و تردد نیروهای نظامی رسمی حکومتی، شروع شد. ستون نظامی یادشده که در روز چهارشنبه 27/1/1359، در آستانه ورود به شهر سنندج در منطقه فرودگاه این شهر متوقف گردیده بود، بامداد روز 31/1/1359 کوشید برای پرهیز از درگیری، شهر را دور بزند و ادامه مسیر بدهد، اما در مسیر خارج شهر نیز مورد هجوم مسلحانه قرار گرفت. تبعات مربوط به نقل وانتقال ستون نظامی در سنندج، به درگیری جاده و حاشیه شهر منحصر نماند. در خود شهر سنندج نیز این مسئله به دور تازه ای از درگیری های مسلحانه انجامید. در این اوضاع، علاوه بر پادگان لشکر، که بالطبع محل رسمی استقرار نظامیان بود، در سنندج سه نقطه دیگر نیز به صورت مراکز درگیری درآمد: رادیو تلویزیون، باشگاه افسران و فرودگاه سنندج. این نقاط، کانون های مختلف دفاع نیروهای مسلح قانونی و رسمی بود که عده ای

از نیروهای ارتش و سپاه حفاظت از آن را برعهده داشتند. اوضاع جدید سبب شد از همان شب اول محدوده مراکز یادشده مورد هجوم نیروهای مسلح مخالف نظام قرار گیرد و به صورت مرکزی برای درگیری و تیراندازی و انفجار درآید. آتش گروه های مهاجم در شهر بیشتر درجهت تشدید حملات به مراکز مزبور آرایش یافته بود. به این ترتیب، سنندج در ناآرامی و درگیری های خونین و در وضع تعطیلی کامل قرار گرفت و ادارات و مدارس و بازار این شهر بسته شد.

در حاشیه حوادث سنندج، که بیانگر شروع دور جدید درگیری های وسیع بود، حتی مسیرهای منتهی به این شهر نیز حساسیت ویژه ای داشت. دراین زمینه وقوع درگیری در قروه و دهگلان که محور ورودی سنندج از شرق محسوب می شد قابل ذکر است.

متوقف کردن و سپس حمله به ستون نظامی دولتی در سنندج که شروع مرحله جدیدی در حوادث کردستان بود، یک مسئله راهبردی را مشخص کرد و آن اینکه ادامه مماشات گذشته، درعمل به معنای قبول اقدام یادشده (حمله به ستون نظامی دولتی و انهدام آن) و به معنای پذیرش آشکار سلب حاکمیت نظام جدید در منطقه بود. این امر برای مسئولان نظام و نیروهای نظامی و نیز عامه مردم در سراسر کشور به هیچ وجه قابل پذیرش نبود. صبوری نیروهای مسلح جمهوری اسلامی در چند ماه گذشته، به خصوص توجه به اعلام مواضع و هشدارهای قبلی بنی صدر به عنوان رئیس جمهور و فرمانده کل قوا نمی توانست ادامه یابد. بدین ترتیب باب هرگونه راه حل مسالمت آمیز بسته شد و ماه ها تلاش هیئت حسن نیت در کردستان بجز انزوای نیروهای اعزامی و بومی و تحرک و تقویت روزافزون نیروهای مسلح غیرقانونی، پاسخی درخور نیافت و راه حل خونین دیگری بازهم خود را به نظام جدید تحمیل کرد.

ص: 69

در توصیف وضعیت سنندج در آستانه مقطع زمانی کتاب حاضر، گزارشی از یکی از شاهدان صحنه گویا است. رحیم صفوی که بعدها رده های مختلف مسئولیت تا سطح فرماندهی کل سپاه را احراز کرد، دراین باره می گوید: «در بیست ونهم فروردین 1359، با هواپیما در فرودگاه سنندج نشستیم، ما یک مقر توی همان باشگاه [افسران] و یکی هم

توی پادگان داشتیم و دیگر هیچ کجای شهر هم دست ما نبود و مثلاً من خاطرم هست که در روز اول و دوم در فرودگاه سنندج هیچ غذایی به ما نرسید و عین واقعه را می گویم که علف های فرودگاه را بچه ها چیدند و جوشاندند و آب علف را می خوردند که بعد با هواپیما آرد رساندند که بچه ها آنها را روی حلبی خمیر کردند و زیر آن را هم آتش کردند، نان های ساروجی می پختند و نان ها را روی اینها می ریختند، آن موقع تنها رابط ما با فرودگاه هلیکوپتر بود که مثلاً وقتی که مهمات و غذا و آرد می خواستیم از فرودگاه ببریم، شنوک می آمد و غذا و از این قبیل داخل فرودگاه می برد یا وقتی که ما می خواستیم فرودگاه برویم با هلیکوپتر می رفتیم، آرایش نظامی هم همین سه تا مقر که در پادگان و توی فرودگاه و یک باشگاه بود شکل گرفته بود، البته باشگاه در یک موقعیت بسیار بدی بود.»

درواقع، حتی وقتی ستون تیپ55 هوابرد متوقف شد، هنوز قرار بر مسالمت بود. از همین رو تصمیم گرفته شد که این ستون از جاده حاشیه شهر عبور کند و وارد شهر نشود، اما این اقدام پیروزی گروه های ضدانقلاب تلقی شد و ستون مورد حمله شدید قرار گرفت.

در ادامه و در طول دوره کتاب حاضر روند حوادث نشان داد که نظام اگر تا این زمان در اعمال حاکمیت بر گروه های

مسلح غیرقانونی و مناطق تحت تسلط

آنان مماشات و مصالحه می کرده

به دلیل ضعف و ناتوانی و تسلیم طلبی نبوده، بلکه درپی راه حل های مناسب تری بوده است. وقتی گروه های محارب در یک محاسبه اشتباه ماجرای متوقف کردن ستون نظامی درحال عبور از سنندج را شروع کردند، متناسب با فضای موجود تصور گرفتن امتیازی دیگر و حصول پیروزی آسان دیگری را داشتند، اما برعکس، این اقدام درواقع مجوز برخورد قطعی با اقدامات مسلحانه را صادر و مشروعیت سرکوب عواملی که با اقدام مسلحانه مانع اعمال حاکمیت نظام می شدند

را تأمین کرد. به گونه ای که تجویز اقدامات نظامی و جنگ طلبی

گروه های مسلح مخالف که روزهای

گذشته با اشتیاق و تحرک امیدوارانه همراه بود، چندان طولی نکشید که به سمت تمایل به پایان درگیری و بازگشت به وضع قبل جلو رفت.

درگیری های خونین سنندج در طول چند روز به اوج خود رسید و شهر حالت جنگ زده پیدا کرد. هرچند با ورود پاسداران اعزامی، نیروهای مسلح غیرقانونی در موضعی ضعیف تر قرار گرفتند و نیروهای دولتی محاصره شده در نقاطی از شهر از خطر نابودی و قتل عام رهیدند، اما توان نیروهای طرف دار نظام به حدی افزایش نیافت که اوضاع به نقطه تعیین کننده ای برسد. به این ترتیب، در سنندج بحران اوج گرفت و به نظر نمی رسید در زمانی کوتاه سرانجام اوضاع مشخص گردد، زیرا هیچ یک از دو طرف نشانه ای از عقب نشینی بروز نمی دادند. در طرف گروه های مسلح

ص: 70

ضدانقلاب، تشکل های موجود به طور اساسی وضع کنونی را عرصه ای برای تمرین و سازماندهی و آمادگی برای روز موعود می دیدند. تنها مسئله آنها کسب زمان بیشتر برای جذب نیروی انسانی بیشتر و افزایش توان برای درگیری های تعیین کننده ای بود که آنها برای خروج کامل از حاکمیت نظام اسلامی برای خود ترسیم کرده بودند. در طرف دیگر، نظام جمهوری اسلامی نیز دوره جدیدی را شروع کرده بود. نکات مهم و قابل توجه در این دوره چنین بود: تشخیص بی فایده بودن مذاکره و تلاش هایی از نوع اقدامات هیئت حسن نیت، اتکای روزافزون به ظرفیت و انگیزه های موجود در سپاه و نیروهای آن، یکپارچه شدن جناح های مختلف نظام درباره اعمال قطعی حاکمیت نظام جدید، ضرورت حل قطعی مسئله اقدام مسلحانه در مناطق کردنشین، خلع سلاح عمومی و حذف اقتدار گروه های مسلح غیرقانونی که در محل چه با اقناع و چه با ارعاب و اجبار توانسته بودند عمده مردم محلی را تحت فرمان و اقتدار خود قرار بدهند.

توافق عملی و ذهنی جناح های حکومتی روی محورهای فوق به معنای خروج سپاه از انزوای تحمیلی چندین ماهه در کردستان و درنتیجه به معنای برهم خوردن

موازنه ای بود که تاکنون به طور روزافزون به نفع گروه های

مسلح غیرقانونی برقرار می شد.

سپاه بااینکه فرصت می خواست

تا توانایی های انقلابی و اعتقادی خود را از قوه به فعلیت

درآورد و در صحنه جاری کند، اولین قدم ها را دراین زمینه برداشت. در 4/2/1359، فرمانده کل سپاه عباس دوزدوزانی، این حکم را برای سیدرحیم صفوی صادر کرد: «از تاریخ صدور این حکم به سمت رابط عملیاتی سپاه و ارتش در غرب کشور منصوب می شوید. مقتضی است با حضور در منطقه، عملیات سپاه را با فرمانده عملیات ارتش هماهنگ نموده، گزارش های لازم را به فرماندهی سپاه ارائه دهید.» ویژگی های رحیم صفوی و تجارب قبلی وی، به خصوص آشنایی و رفاقتی که بین او و نیروهایی امثال صیاد شیرازی در ارتش وجود داشت، می توانست در هماهنگی و بسیج نیروهای مذهبی و انقلابی ارتش مؤثر باشد. هرچند نیروهایی چون صیاد شیرازی رابطه چندان حسنه ای با فرماندهان و حاکمیت وقت ارتش نداشتند، اما با سنخیتی که با نیروهای سپاه داشتند، نه تنها این نقص جبران می شد بلکه با کارآمدی و درخشش به دست آمده در میدان عمل، خودبه خود لیاقت و حقانیت آنان بر سلسله مراتب فرماندهی وقت ارتش نیز اثبات و تحمیل می گردید.

با افزایش فشار بر گروه های مسلح غیرقانونی در سنندج پیش بینی

می شد برای مقابله و به منظور کاهش فشار عملیاتی در منطقه سنندج، حزب دمکرات و کومه له علیه نیروهای نظامی در نقاط دیگر دست به اقدامات بیشتری بزنند. در روز 5/2/1359، محاصره باشگاه افسران شکسته شد و به این ترتیب یکی از مراکز مهم مقاومت نیروهای طرف دار نظام در شهر از خطر نابودی رهایی یافت و موازنه درگیری های

شهری به سود نظام تا حد محسوسی به هم خورد، اما این به معنای فروکش کردن بحران نبود و درگیری ها که شکل حادتری به خود گرفته بود با آزادشدن باشگاه افسران اهمیت تعیین کننده تری یافت. درباره وخامت اوضاع در این روز، گفته های یک شاهد

ص: 71

عینی (پزشکیار) حاکی است: «شهر سنندج حالت جنگ زده دارد. جسد افراد مسلح در خیابان های

شهر سنندج رها شده و کسی جرئت جمع آوری

آنها را ندارد و اکثر مردم به زیرزمین ها یا خارج شهر گریخته اند. 5 آمبولانس که مشغول جمع آوری

مجروحین و کشته شدگان بود مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و از بین رفتند.» همچنین در این روز یک هلیکوپتر کبری که بر فراز

شهر سنندج درحال پرواز بود، مورد اصابت گلوله قرار گرفت و مجبور به فرود اجباری شد، اما درحین فرود آتش گرفت. کمک خلبان نیز براثر اصابت گلوله شهید شد. دو روز بعد هم یک فروند هلیکوپتر کبرای ارتش سقوط کرد و خلبانان آن به اسارت کومه له درآمدند.

باتوجه به تذکری که سپاه درمورد نگرانی های موجود درباره امنیت پرواز هلیکوپترها و دریافت کلیه مکالمات آنها توسط گروه های ضدانقلاب مطرح کرد، قرار شد دراین مورد از سیستم مطمئن تری استفاده شود. اقدامات فنی دیگری نیز مشاهده شد، ازجمله اینکه سازمان چریک های فدایی خلق یک فرستنده رادیویی به کار انداخته بود که به نام "صدای خلق" در سنندج برنامه پخش می کرد. مسئله دیگر اقدام گروه های مسلح ضدانقلاب به استقرار توپ ضدهوایی بود که بعد تازه ای به جنگ در کردستان داده بود. فرماندهان پادگان سنندج معتقد بودند توپ های ضدهوایی از خاک عراق به واسطه شیخ جلال برادر شیخ عزالدین آورده شده است، اما سران گروه های مسلح غیرقانونی می گفتند که این توپ ها را از پادگان مهاباد به غنیمت گرفته اند. درهرحال آنها از سلاح های سنگین نیز استفاده می کردند، هرچند به نظر می رسید که مهمات اسلحه های سنگین آنها رو به اتمام باشد چون شهر در محاصره بود و نمی توانستند به خوبی تقویت شوند. علاوه بر موارد مذکور، عده ای از افسران تصفیه شده ارتش، رهبری عملیات گروه های مسلح ضدانقلاب را برعهده داشتند.

درمجموع می توان گفت باوجود تهدیدات و رفتار سرسختانه رسمی عناصر ضدانقلاب درگیر با نیروهای هوادار نظام، وخامت اوضاع این گروه ها

هرچند به تدریج، قابل پیش بینی بود. درواقع با تداوم درگیری ها،

گزارش های بیشتری نشان می داد که طرف مقابل نیز مثل نیروهای خودی نیاز به امداد و کمک فوری دارد. آنها ضمن تماس با خارج از شهر پیغام می دادند که آذوقه و مواد غذایی و فشنگ و مهمات آنها درحال اتمام است و چنانچه محاصره آنها ازطریق ارتش ادامه یابد، شکست آنها حتمی است. این درحالی بود که در تبلیغات علنی، گروه های درگیر در شهر همچنان به شدت

فعال بودند. ازجمله

بلندگوهای متعددی در نقاط مختلف شهر بر بالای منازل مسکونی مشغول پخش نوارهای کردی و تحریک مردم به ادامه درگیری بود. در بلندگوها مرتب گفته می شد مهمات به اندازه کافی موجود است و ما قادریم همچنان از شهر دفاع کنیم. آنها همچنین می گفتند که از ورود ارتش و سپاه پاسداران به داخل شهر جلوگیری خواهیم کرد. در یک اقدام تبلیغاتی در روز 8/2/1359، حزب دمکرات اعلام کرد: «ساعت 6 بعدازظهر، یک کامیون مهمات که دو دستگاه ارابه آنها را اسکورت می کرد تا به باشگاه افسران برده شوند در خیابان استانداری مورد حمله پیشمرگان قرار گرفت و منهدم شد.»

ص: 72

درباره هویت طرف مقابل نیروهای سپاه و ارتش باید گفت که علاوه بر کومه له و دمکرات، گروه هایی چون سازمان چریک های فدایی خلق، سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر و... نیز حضور داشتند: این گروه ها از تهران و به طورکلی از خارج منطقه برای بهره برداری های گروهی خویش به سنندج می آمدند و در این درگیری ها فعال بودند. خلع سلاح و اخراج آنها از شهر و درصورت مقاومت سرکوب آنان، شرط لازم برای استقرار حاکمیت نظام و برقراری نظم ضروری دولتی در سنندج شناخته شده بود. این خود از عواملی بود که همه جناح های نظام را در این قضیه به وحدت تصمیم رسانده بود. البته دراین میان خساراتی که بالطبع به مردم شهر سنندج وارد می شد، قسمت بغرنج مسئله بود. از همین رو، نیروهای دولتی در کنار تدابیر و اقدامات نظامی مربوط به کاهش هرچه بیشتر خسارات و تلفات مردم عادی، وظیفه داشتند بخشی از توان خود را صرف گسیل و ارسال نیروهای امدادی به شهر کنند. یادآوری می شود اراده ای که در گروه های مسلح درگیر با نظام مبنی بر تداوم هرچه بیشتر بحران در سنندج وجود داشت، به صورت های مختلف از موانع اصلی تحرک امدادرسانی به حساب می آمد. ازجمله می توان به شهادت افرادی چون رانندگان و دیگر نیروهای مرتبط با امداد و درگیر در بیمارستان صحرایی سیار جمعیت شیروخورشید سرخ مستقر در سنندج اشاره کرد.

مشکل دیگر درزمینه چگونگی ترکیب نیروهای مسلح را محمد بروجردی از فرمانده هان

سپاه مستقر در سنندج، چنین بیان کرده است: «سازماندهی نیروهای گروه های

درگیر با کومه له است و پیشمرگان حزب دمکرات و چریک های فدایی خلق شاخه کردستان زیر نظر کومه له عمل می کنند. این گروه ها با سنگربندی در داخل خانه های مردم امکان عملیات تعرضی و کوبیدن مواضع را تا حدودی از ما و نیروهای ارتش سلب کرده اند و ما نمی دانیم چه رفتاری را در پیش بگیریم.»

باقی ماندن اجساد در روی زمین مسئله دیگری بود که عوارض غیرقابل پیش بینی بهداشتی و روانی درپی داشت. از همین رو ستاد مشترک ارتش اعلام کرد: «از ساعت 10 صبح تا 4 بعدازظهر روز یکشنبه 14/2/1359، لشکر سنندج و سپاه پاسداران پاک سازی شهر را متوقف و آتش بس نمایند تا آمبولانس هایی که دارای پرچم شیروخورشید سرخ می باشند، اجساد کشته ها را جمع آوری نمایند و به ضدانقلابیون توجه داده می شود فقط آمبولانس ها اجازه رفت وآمد در شهر را دارند و چنانچه آنها از این فرصت برای حمل مهمات و تقویت مواضع خود سوءاستفاده کنند به وسایل مختلف و با تمام قدرت سرکوب خواهند شد.» این آتش بس شش ساعته، هرچند ناقص، اجرا شد. در گزارش سپاه و طرف متخاصم هرکدام دیگری را به نقض آتش بس متهم کردند، اما درهرحال تجربه ای مفید بود.

معضل دیگر ناامنی مردمی بود که با گروه های غیرمذهبی، به هردلیل مرزبندی داشتند و درواقع افرادی غیرسیاسی و درپی امنیت خود بودند. از این افراد عده کمی موفق به خروج از شهر یا رساندن خود به مراکز امن بسیار معدود شهر می شدند و وضع بقیه نگران کننده بود.

علاوه براینها قطع ارتباط زمینی با سنندج نیز مشکل عمده ای بود که ازجمله عوامل آن وضعیت گردنه صلوات آباد بود که بایستی هرچه زودتر پاک سازی می شد.

ص: 73

پاک سازی دیواندره نیز به دلیل موقعیت جاده ای و تدارکات و نیز ارتباط با گروه های

مسلح درگیر در سنندج از موارد مهم به شمار می آمد. به خصوص تأکید می شد

باید امکان رفت وآمد جاده ای از راه زمین هرچه زودتر فراهم شود زیرا وسایل پروازی نمی توانند برای مدت مدیدی تدارک از راه هوا را تأمین کنند. گفتنی است درجهت امن شدن راه

زمینی زنجان به سنندج، علاوه بر ضرورت حل مسئله دیواندره که امری به شدت ضروری بود بیجار که به لحاظ جغرافیایی قبل از دیواندره می باشد نیز از آسیب های واردشده این ایام مصون نبود و سر راه عبور ستون های ارتش و دیگر نیروها، اخلال های جدی ازجمله انفجار مین رخ می داد.

بیشتر از بیست روز طول کشید تا در سنندج تحرکات قوای دولتی با ابتکارعمل چشمگیری همراه بشود و وضعیت به طور محسوسی به زیان شورشیان مسلح تغییر کند. در این تحول تکیه اصلی روانی خودی همچنان بر روی انگیزه ها و حضور نیروهای داوطلب انقلابی بود. نیروهای ارگان های نظامی رسمی مؤمن به انقلاب نیز با انگیزه های شبیه آنان دست اندرکار بودند. برای مثال در یک مقطع درحالی که مسئول هماهنگی عملیات سپاه و ارتش رحیم صفوی بود، محمد بروجردی در رأس نیروهای سپاه تهران و پیشمرگان مسلمان قرار گرفته و علی صیاد شیرازی ساماندهی درست نیروهایی از ارتش (تیپ3 زرهی همدان) را پیگیری می کرد.

به هر ترتیب، با عبور از روزهای پرحادثه در سنندج، موازنه قوایی که در بیش از بیست روز وجود داشت سرانجام به ضرر شروع کنندگان آن یعنی گروه های مسلح ضدانقلاب تغییر یافت و پیروزی نیروهای دولتی در چشم اندازی مساعد قرار گرفت.

روز 22/2/1359، هرچند درعمل و در صحنه واقعیات برای اعلام قطعی پایان کار خیلی زود بود و این نگرانی هنوز وجود داشت که تحولاتی غیرمنتظره جهت و روند کار را عوض کند، اما چشم انداز پیروزی در حدی روشن بود که شب هنگام،

در سطح تبلیغات سراسری، آن را قطعی و کار را تمام شده اعلام کردند. در پایان این روز مسئول روابط عمومی ستاد عملیاتی غرب به مطبوعات خبر داد: کنترل کلیه نقاط شهر دراختیار سپاه و ارتش است و می توان

گفت که کار پاک سازی در سنندج تاحدودی خاتمه یافته است. شب هنگام، مهم ترین خبر رسمی و رسانه ای

نظام و انقلاب درباره وضع امروز سنندج بدین شرح پخش شد: «در ساعت 22:05، برنامه اخبار سیمای جمهوری اسلامی

ایران قطع شد و به دنبال آن ازسوی دفتر ریاست جمهوری اعلام شد که شهر سنندج به طورکلی پاک سازی شده و کنترل شهر در دست افراد ارتش و پاسداران است.»

روز سه شنبه 23 اردیبهشت، از این نظر تعیین کننده بود که در سنندج الحاق نیروها پی درپی صورت می گرفت، به خصوص برای اولین بار ارتباط بین پادگان و فرودگاه از راه زمینی در این روز برقرار گردید. دراین حال، گروه های مسلح غیرقانونی افراد خود را از شهر خارج کردند و عده ای از آنان دستگیر شدند. هرچند برخی مسئولان سپاه اعلام کردند درحال حاضر کنترل شهر کاملاً در دست ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است، اما پیش بینی می شد درگیری ها

ص: 74

به صورت تک تیراندازی تا یک هفته دیگر ادامه داشته باشد. حتی برخی مسئولان سپاه اذعان می کردند امکان اینکه دوباره به ما حمله شود زیاد است چون شهر کامل پاک سازی نشده است.

به این ترتیب در سنندج از حدت اوضاع کاملاً کاسته شده و وضعیت برای نیروهای خودی به سرعت رو به بهبود می رفت، اما هنوز تا وضعیت عادی فاصله زیادی وجود داشت. بااین همه،

تنها امتیاز و ابتکارعمل چشمگیر گروه های مسلح غیرقانونی در سنندج، امکان خروج از رخنه موجود در شمال شرقی، سمت جاده سقز بود. این یعنی برعکس نیروهای خودی برای طرف مقابل اوضاع به سرعت وخیم می شد. دراین میان نیروهایی که با کار و نقش تشکیلاتی در شهر درگیر بودند این امتیاز را داشتند که به وسیله تشکیلات، قبل از به دام افتادن از شهر خارج شوند. بالطبع عده ای هم در لایه های پایین تشکیلات یا هواداران عادی قربانی می شدند که به خصوص ازنظر گروه هایی چون کومه له که روش و بینش آن مبتنی بر بی رحمی و دامن زدن به تضاد و نفرت پایه گذاری شده بود، امری منفی هم نبود و به اصطلاح

باعث تعمیق و تداوم جدی تر

مبارزه می شد. به عنوان مثال سازمان چریک های

فدایی خلق در شماره76 نشریه خبر (نشریه شاخه سنندج این سازمان) چنین نوشته بود: «در جلسه مشترک، نیروهای سیاسی شهر (کومه له، دمکرات، فدائی) به این نتیجه رسیدند که تا پیروزی با چنگ ودندان از شهر و مردم مبارز و قهرمانمان دفاع خواهیم کرد. این تصمیم مشت محکمی است بر دهان یاوه گویان که

شایع کرده بودند پیشمرگه ها شهر را ترک می کنند. براین اساس به هواداران سازمان چریک های فدایی خلق در سنندج اعلام می داریم زیر نظر سازمان با رهنمودهای سازمان و با هماهنگی و همکاری با حزب دمکرات کردستان ایران و کومه له به مقاومت پرداخته تا به آخر پیش خواهیم رفت. ... باید سرسخت و مقاوم در تمامی جبهه ها و با تمامی اشکال اصولی به مبارزه برحق خود ادامه دهیم.»

به هرحال، گروه ها شکست راهبرد و تاکتیک خود را نمی پذیرفتند و هریک به نوعی آن را توجیه می کردند تا زمینه برای تحرکات آتی از دست نرود. به طور مثال کومه له، در یکی از نشریات وابسته (جنبش مقاومت خلق کرد، شماره 3، 17/3/1359)، در توجیه وضعیت اخیر خود آورده است: «پیشمرگه های کرد در تاریخ 24/2/1359، به خاطر جلوگیری از کشتار توده های مردم از شهر خارج گردیدند تا مبارزه خود را در جبهه ای دیگر ادامه دهند. دولت این تغییر شیوه جنگ را به حساب پیروزی خود گذاشته و برای آن جشن گرفت. مبارزه خلق با ضدخلق همیشه به یک شکل نبوده و نیست.» دراین میان، بعضی از وابستگان تشکیلاتی گروه های مسلح درگیر نتوانستند خارج شوند و دستگیر شدند.

در روز چهارشنبه 24 اردیبهشت، وضعیت سنندج به گونه ای بود که هنوز ارسال تجهیزات و نیروهای رزمنده ضرورت داشت. درعین حال، برای پاسداران و ارتشیان، مهم تر از پاک سازی و کشف بنکه ها و مراکز باقیمانده گروه ها، وضع عمومی شهر و اوضاع مردم بود. بالطبع امنیت گروه های امدادی و امدادرسانان بسیار اهمیت داشت. در این روز تلفن گرام ارسالی سرپرستی

ص: 75

جمعیت شیروخورشید سرخ (دکتر سامی) به سپاه حاکی بود از مدیر گروه امدادی و درمانی جمعیت شیروخورشید سرخ که از دو هفته قبل، برای خدمات امدادی و درمانی به سنندج اعزام شده بودند هیچ گونه خبری در دست نیست. درواقع درحالی که

سنندج با کندی، ولی به گونه ای غیرقابل برگشت به سوی آرامش می رفت، هنوز ناامنی هایی ناشی از تداوم تحرکات مسلحانه وجود داشت. در این

فضای ناایمن، حتی بیمارستان از مراکز خطر محسوب می شد. بااین همه کمک ها جریان داشت و بی وقفه ادامه می یافت.

در روز پنجشنبه 25 اردیبهشت، در سنندج تکاپوی نیروهای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی در دو جنبه تحکیم و تعمیم امنیت در شهر و رفع نابسامانی های عمومی در جنبه های اجتماعی، معیشتی، بهداشتی و... ادامه یافت. نیروهای مسلح انقلاب اعم از پاسداران و نیروهای ارتش، هرچند مسئولیت مهمی در توزیع سیل کمک های مردمی و دولتی به مردم از جنگ رهاشده و نیز تلاش برای ساماندهی مراکز و سازمان های اداری شهر برعهده داشتند، اما این مانع و نافی و رافع مسئولیت اصلی آنان نبود و هنوز تهدید تا حد خطر مرگ، با گلوله های تیراندازان ناشناس پنهان در زوایای شهر وجود داشت. این خطر علاوه بر ارتشیان و پاسداران، برای تمام نیروها اعم از رزمنده و امدادگر و... که داوطلبانه راهی سنندج شده بودند جدی بود.

مهم ترین موضوع این روز، مسئله مدفون شدگان بود. روز 25 اردیبهشت، طبق تلفن گرامی که ستاد عملیات غرب کشور به تهران مخابره کرد: «جنازه 74 سرباز و 70 درجه دار و استوار در بیمارستان سنندج در زیر خاک ها کشف شد.» انتشار این گونه مسائل دلخراش در مطبوعات خالی از چاشنی تبلیغات و احساسات نبود، اما درمورد گزارش های داخلی مقامات مسئول به یکدیگر دراین باره که حاوی مطالب مشابهی بود، نمی توان چنین نظر داد و آن را تبلیغاتی دانست.

در روز جمعه 26 اردیبهشت، علامت مهم آزادی سنندج ازنظر نظام و هواداران آن، برگزاری نمازجمعه در این شهر بود که به خصوص نوعی پیروزی را تداعی می کرد. در فضایی مثل فضای سنندج که بعد از روزها درگیری شدید، آزاد شده بود، برگزاری نمازجمعه با مشکلاتی عدیده روبه رو بود و تمهیدات خاص خود را می طلبید، اما به هر ترتیب، نمازجمعه در مرکز بحران، یعنی شهر، که هنوز به طورکامل آرام نگرفته بود، در فضایی متفاوت از بقیه شهرها برگزار شد. در این مراسم سه قشر مشخص شرکت داشتند:

1. قشری از مؤمنان که ماه ها را سپری کرده و موفق به برپایی و شرکت در نماز جمعه نشده بودند و اینک با حفظ موضع بی طرفی شان چنین توفیقی را مغتنم شمرده بودند. اگرچه این اولین نمازجمعه ای بود که پس از سقوط حاکمیت جریانات مارکسیستی برگزار می شد و هنوز ابر ناامیدی از آسمان شهر رخت برنبسته بود، اما قشر مسلمان و مذهبی شهر باوجود خطرهای جانی احتمالی ازسوی گروه ها، چنین فرصتی را به فال نیک گرفته و با شرکت در مراسم نماز، دوباره اعتماد نسبی شان را به حاکمیت جمهوری اسلامی و فاتحان سنندج ابراز می کردند.

ص: 76

2. قشر به شدت هوادار نظام و در رأس آنها پیشمرگان مسلمان کرد که آشکارا با شیفتگی و شوق و ذوق در این مراسم حضور یافته بودند. آنها اغلب، ماه ها بود که در مهاجرت به سر برده و از حضور در دیارشان محروم بوده اند.

3. قشر سوم از نمازگزاران غیربومی شامل رزمندگان، امدادگران و غیره تشکیل می شد. در پیشاپیش آنان، محمد بروجردی فعال و برنامه ریز بود که اهمیت حضور در این مراسم را با تأکید به رزمندگان سپاه گوشزد می کرد. او در این مراسم، همچنین بخش مهمی از جامعه سنندجی مربوط به دو قشر دیگر را که شامل زنان و دختران مسلمان می شد، نادیده نگرفته بود. مدیریت و نقش فعال محمد بروجردی در این مراسم و استمرار حضور او در سنندج و سخنرانی اش قبل از نمازجمعه هفته بعد، گویای انگیزه ها و پیام اصلی او در این معرکه بود. به گفته ناظران مطلع، برای او مسرت بخش و غرورآفرین بود که صحن و حیاط مسجد جامع سنندج (که به شدت صدمه دیده بود) از نمازگزاران پر شده و بانگ الله اکبر در اطراف مسجد و داخل شهر آنی قطع نشود.

یکشنبه 28 اردیبهشت، سنندج از سیطره گروه های

مسلح غیرقانونی خارج شده بود، اما هنوز ذیل حاکمیت نظام قرار نداشت. تلاش برای عادی شدن اوضاع شهر هم در جنبه های اجتماعی و عمومی و هم در جنبه نظامی ادامه داشت. در گزارش خبرنگاران روزنامه انقلاب اسلامی درباره این روز سنندج آمده است: «سنندج کاملاً آرام است و

تنها شب ها فرودگاه این شهر مورد حمله مهاجمین قرار می گیرد. ادارات، مدارس و بیشتر مغازه ها همچنان تعطیل است.» دوشنبه 29 اردیبهشت، در سنندج اولویت با امور عمومی شهر بود، اما جنبه های امنیتی نیز همچنان جدی تلقی می شد. دراین حال، بازدید فعالان سیاسی و هیئت های دولتی و غیردولتی مربوط به خدمات گوناگون ادامه یافت. سه شنبه 30 اردیبهشت، در سنندج حرکت به سمت روال عادی شهر و در کنار آن تداوم پاک سازی به خصوص در روستاهای اطراف و جاده های مواصلاتی ادامه داشت. پاک سازی جاده کرمانشاه سنندج که از کامیاران می گذرد، مهم ترین مسئله بود که مشکلاتی همراه داشت. در همین حال، عده زیادی از گروه های مسلح ضدانقلاب در دهات اطراف سنندج مستقر و برابر گزارش های واصله درحال تجدید سازمان بودند. شبکه برق و تلفن قسمت اعظم شهر و نیز منبع آب شهر مرمت و مورد بهره برداری قرار گرفته بود. در این روز، ستاد مشترک ارتش و پاسداران در اطلاعیه ای که از رادیو سنندج خوانده شد از کلیه مغازه داران خواستند مغازه های خود را تا ساعت 2 بعدازظهر 31/2/1359، باز کنند، در غیراین صورت ارتش و پاسداران خود مبادرت به این کار خواهند کرد. البته معاون عملیات سپاه مستقر در سنندج، در مصاحبه ای که در تاریخ 31/2/1359، روزنامه جمهوری اسلامی درج شد دراین باره توضیح داد که «براساس تهدیدات عناصر ضدانقلاب مبنی بر اینکه هرکس مغازه اش را باز کند آن را منفجر می کنیم ما هم جهت خنثی کردن این مطلب چنین اطلاعیه ای صادر کردیم. ... عده ای از صاحبان مغازه به علت شکسته شدن شیشه های مغازه شان و همچنین خارج شدن از شهر در طی درگیری و

ص: 77

عدم بازگشت آنان تاکنون به سنندج مغازه آنها بسته است، ولی کسانی که خود در شهر هستند، تا حالا مغازه های خود را گشوده اند و می توان گفت اکثر مغازه ها باز است.»

چهارشنبه 31 اردیبهشت، در آخرین روز دوره کتاب حاضر، وضع عمومی سنندج در یک نگاه، ترکیبی از دو دسته تکاپو در جنبه های

متفاوت امنیتی و به خصوص

امور مربوط به نیازمندی های

عمومی شهر بود. در این روز، یک گروه پزشکی داوطلب از بیمارستان حجتیه اصفهان برای انجام خدمات درمانی و پزشکی وارد سنندج شد و کار خود را آغاز

کرد. این گروه پزشکی شامل 2 جراح، یک طبیب، یک ماما، 2 تکنسین بیهوشی، 3 تکنسین اورژانس و یک بهیار بود. جمعیت شیروخورشید سرخ نیز با کوشش گروه های اعزامی علاوه بر ایجاد و اداره مرکز درمانی و بهداشتی، در کار توزیع مواد غذایی بین مردم شهر سنندج فعال بود.

حل مسئله ناامنی ناشی از تحرکات ایذایی و مسلحانه در جاده های منتهی به سنندج به خصوص در جاده اصلی کرمانشاه به سنندج که از مراکز مستعدی چون کامیاران می گذرد از مهم ترین لوازم عادی شدن وضعیت سنندج محسوب می شد که باید احراز می گردید. به گزارش خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی: «اکثر مغازه ها به ویژه نانوایی ها و قصابی ها باز و مردم طبق معمول در رفت وآمد هستند. هیچ فرد مسلحی در شهر دیده نمی شود. نیروهای ارتش ارتفاعات اطراف شهر را در تصرف خود دارند و افراد سپاه پاسداران و پیشمرگان مسلمان کرد مشغول توزیع مواد غذایی و دارویی بین اهالی شهر هستند. اکثر ادارات دولتی که توسط مهاجمین به آتش کشیده شده است پاک سازی می شود. پیشمرگان مسلمان کرد همچنان پاک سازی را ادامه می دهند. تعداد متهمین و دستگیرشدگان در زندان پادگان افزایش یافته است و احتیاج شدید به قاضی شرع می باشد تا برای محاکمه متهمین دادگاه تشکیل شود. آموزش وپرورش سنندج که خود یکی از کانون های فساد و ضدانقلاب در سنندج بوده است کاملاً تعطیل است.» جنبه هایی از وضعیت سنندج قبل از آزادشدن شهر نیز در روزنامه های این روز، منعکس شده است. ازجمله مصاحبه معاون عملیات سپاه مستقر در سنندج در روزنامه جمهوری اسلامی درج شد. وی گفت: «قریب 300 الی 400 جسد مسلمانان در اطراف سیلوی سنندج هست که می کشتند و به آنجا می بردند. ... از طرفی دیگر همین سه روز پیش به علت عدم تسلط کامل سپاه و ارتش توسط عناصر مزدور سه برادر را که فامیلشان نمکی است، به جرم مسلمان بودن اعدام کردند و الآن هم گاهی اوقات از ارتفاعات شهر یا بعضی از منازل خمپاره شلیک می کنند.»

و بالاخره، مطلب پایانی این قسمت، توضیحاتی درباره یکی از شخصیت های تأثیرگذار در سنندج، یعنی سرهنگ ایرج نصرت زاد است که درواقع نگاهی دوباره به مقطع آغازین این درگیری است.

در زمان حرکت ستون اعزامی به سنندج در اواخر فروردین 1359 که با اقدام گروه های مسلح غیرقانونی به ویژه

کومه له، به آغازی برای جنگ در سنندج تبدیل شد، سرهنگ ایرج نصرت زاد

فرماندهی تیپ1 لشکر28 سنندج را برعهده داشت. در کتاب 22 روز حماسه و ایثار در سنندج

ص: 78

که به قلم مجید نداف یکی از نیروهای سپاه پاسداران نوشته شده است، حضور نصرت زاد بسیار پررنگ و برای ذهن خواننده غیرقابل عبور است. مواردی از این حضور و تأثیر شگرف به نقل از کتاب یادشده در اینجا ذکر می شود: «در فضایی آکنده از تبلیغات و جنگ روانی گروه ها علیه فرمانده لشکر28 و تلاش مؤثر آنها در مرعوب ساختن

وی و فرمانده ستون متوقف شده،

نصرت زاد داوطلبانه پیش قدم شد تا ستون را تحت فرماندهی

و هدایت خود به حرکت درآورد. ... نصرت زاد فرمانده تیپ یکم از لشکر28

کردستان بود که تاکنون چندبار فراتر از حیطه مسئولیت خویش ظاهر شده بود. در زمانی که بسیاری از افسران غیرداوطلبانه و بالاجبار در ناحیه کردنشین ایران حضور پیدا می کردند او داوطلبانه هم زمان با ورود چهل نفر دیگر از نظامیان انقلابی، پا در صحنه خونین کردستان گذاشت و همواره در کانون توجهات خودی و دشمن قرار داشت. ... این مسئله که برون رفت از شرایط سخت سیاسی نظامی آن زمان جز با ایثار و جان فشانی نصرت زاد میسر نبود، در اعتراف گونه های قاتلان او نیز مشهود است. تحلیل های

بعدی فرمانده کل نظامی کومه له

نشان می دهد حرکت دادن ستون توسط نصرت زاد (به مثابه زمینه های ورود سایر نیروهای انقلابی در صحنه) چهره اردوگاه خودی را از انفعال به فعال تغییر و ضعف های خودی را به اردوگاه مقابل انتقال داد. ... علائم و آثار موجود روی بدن شهید سرهنگ نصرت زاد، نشانگر این بود که وی هنگام اسارت به شدیدترین وجه شکنجه شده، به طوری که گردن، فک و شانه او زیر لگد خرد شده

بود. مهاجمین پس از دادن شکنجه های فراوان او را به شهادت رسانده و جنازه شهید را در بیابان های سنندج رها کردند. ...

فرمانده ضدانقلاب خم شد و چانه نصرت زاد را گرفت و فشار داد و گفت: در چه حالی فرمانده؟ مرا می شناسی؟ من سرتیپ یحیوی هستم. یادت می آید؟ نصرت زاد آب دهانش را گرد کرد و به صورت یحیوی انداخت. ... یحیوی نشست کنار نصرت زاد و گفت: ببین سرهنگ، من و تو نان ونمک شاهنشاه را خورده ایم. اشتباه کرده ای، گولت زده اند، مغزت را شست وشو داده اند، باشد قبول دارم. اگر به سربازهای پادگان بگویی دست از مقاومت بردارند و تسلیم شوند به شرافتم قسم می خورم خودت و خانواده ات را صحیح و سالم بفرستم به یک کشور اروپایی. [نصرت زاد جواب داد:] تو از شرافت حرف می زنی نمک به حرام؟ تویی که به کشور و مردمت خیانت می کنی! من هم قسم خورده ام تا آخرین قطره خونم از کشورم دفاع کنم. یحیوی بلند شد. لگدی به شکم خونی نصرت زاد کوبید و رو به جوانک گفت: کارش را تمام کن! نصرت زاد گفت: مرا بکش فقط بگذار وصیتم را به سربازانم بگویم. یحیوی تف کرد رو به زمین و گفت: حیف از تو! حیف از تکاوری مثل تو!»

4. بحران در دانشگاه ها

در اواخر فروردین گذشته، یعنی در آستانه ورود به دوره کتاب حاضر، با یک درگیری که گروه های مارکسیستی در سخنرانی و علیه حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در دانشگاه تبریز به راه انداختند، حرکتی در دانشگاه تبریز و سپس در کلیه دانشگاه ها شروع شد که بعدها به انقلاب

ص: 79

فرهنگی موسوم گردید و موجب شد چشم انداز جدیدی در نوع تقابل و موازنه جریان های سیاسی گشوده شود. ضمن توصیه مؤکد به مرور وقایع روزهای 28 تا 31 فروردین 1359، مندرج در کتاب قبلی روزشمار(1) در اینجا نیز اشاره مختصری به سابقه موضوع، ضروری است.

در آستانه وقوع این حوادث، نظام نوپای جمهوری اسلامی، با بغرنجی های

عدیده ای مواجه بود؛ ازجمله بحران مشارکت در داخل و تنش هایی

روزافزون در روابط با امریکا

و عراق در عرصه خارجی و نیز تحرکات مسلحانه عناصر ضدانقلاب در کردستان. یادآوری می شود در فروردین 1359، ابتدا به دلیل احتمال وقوع حمله نظامی، قطع رابطه سیاسی امریکا با ایران و تحریم اقتصادی، خطر امریکا همواره جدی و خطر اصلی تلقی می شد. در ادامه، شروع دور تازه ای از تحرکات مسلحانه در کردستان عمده حساسیت ها را متوجه خود کرد و جای چندانی برای تمرکز در موضوع احتمال حمله نظامی امریکا باقی نگذاشت، اما اواخر فروردین، تشدید بحران های مربوط به دانشگاه ها هردو موضوع را فرعی و همه حساسیت ها را متوجه خود ساخت.

درباره وضعیت حاکم بر دانشگاه های کشور می توان گفت در وجه غالب، تأثیرپذیری تشکیلاتی و سازمانی از مبارزات سیاسی شدید و تند گروه ها و جریان های مختلف که اغلب با برخوردهای فیزیکی و خشونت بار نیز همراه بود، جنبه اصلی فعالیت در این محیط را شکل می داد. تقریباً همه گروه های کوچک و بزرگ حتی آنها که در کردستان و آذربایجان غربی به طور رسمی به اقدام مسلحانه دست می زدند، در دانشگاه ها مقر، دفتر، پایگاه، تشکل و هوادار رسمی داشتند. درواقع، در وضعیت فقدان توسعه نهادهای صنفی و سیاسی و احزاب، دانشگاه ها به صورت مناسب ترین محیط برای پرکردن هرچند موقت این خلأ درآمده و فلسفه اصلی ایجاد دانشگاه فراموش شده بود. سابقه مبارزاتی و نقش دانشگاه در انقلاب نیز پتانسیل و حاشیه امنیت خاصی برای جریان های اقلیت ایجاد کرده بود، جریان هایی که در افکارعمومی دیدگاه هایشان قابل طرح نبود.

عدم استقرار قطعی نهادهای قانونی و امکان پذیر نبودن عمل به همه وظایف محول شده و نیز ناتوانی نظام در پاسخ گویی

مناسب به مطالبات که از خواص دوره گذار به مرحله ثبات است ادامه وضعیت انقلابی را در جامعه و به گونه ای وسیع تر و شدیدتر در دانشگاه ها، موجب شده بود؛ وضعیتی که در آن اقدام مستقیم و خارج از روال قانونی به وسیله افراد و نیز حل مسائل و تعیین تکلیف در خیابان ها و مجامع عمومی به جای اقدام نهادهای مربوط، امری عادی شده بود. از دید فعالان هوادار نظام (توده ها و نخبگان)، اقتدار جریان های اقلیت در دانشگاه به تدریج وضعیتی شبیه منطقه آزادشده و

بلکه خانه های تیمی را تداعی می کرد که آن را طبیعی و قابل قبول نمی دانستند. این موضوع، هرچندوقت یک بار در تشنجات و درگیری های مختلف خود را نشان می داد و روزبه روز حساسیت بیشتری می یافت. آنچه روز 26 فروردین 1359، در دانشگاه تبریز اتفاق افتاد نمودی است از وضعیتی که ترسیم شد.

ص: 80


1- ***** هادی نخعی، روزشمار جنگ ایران و عراق، (قطع رابطه امریکا با ایران)، جلد اول کتاب هفتم، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، 1385.

الف) دانشگاه تبریز، ایستگاه اول

تشنج و درگیری ایجادشده به وسیله عده ای از عناصر گروه های مارکسیستی در تالار اجتماعات دانشکده پزشکی دانشگاه تبریز هنگام سخنرانی حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی، واکنشی را ازطرف دانشجویان و کارکنان مسلمان این دانشگاه به دنبال داشت که منشأ سایر تحولات وسیع و غیرمنتظره بعدی گردید؛ تحولاتی که نوع صف بندی سیاسی دانشجویی را به کلی دگرگون کرد. به زودی مشخص گردید نظیر ارائه الگوی موفق تحرکات انقلابی در روز 29 بهمن 1356، تبریز یک بار دیگر دوران ساز گردیده است.

ماجرا به این ترتیب آغاز شد که جلسه سخنرانی حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در تالار اجتماعات دانشکده پزشکی دانشگاه تبریز متشنج شد و بین دو گروه از دانشجویان برخورد شدید لفظی روی داد و درگیری ایجاد شد. در این درگیری ها، درهای تالار اجتماعات شکسته شد و هاشمی رفسنجانی سالن را ترک کرد. درپی این حادثه، ساختمان مرکزی دانشگاه تبریز را اعضای سازمان دانشجویان مسلمان و انجمن اسلامی کارگران و کارمندان این دانشگاه تصرف کردند. تصرف کنندگان در اطلاعیه هایی، ضمن اعتراض به برهم خوردن جلسه سخنرانی، خواستار تصفیه و پاک سازی دانشگاه شدند. آنان به دنبال یک راه پیمایی در محوطه دانشگاه، ساختمان مرکزی این دانشگاه را به تصرف خود درآوردند و در آنجا متحصن شدند. در نخستین اطلاعیه ای که تحصن کنندگان انتشار دادند، آمده بود: «به اطلاع ملت مسلمان و قهرمان ایران می رساند که با درنظر گرفتن پیام امام که باید انقلابی اساسی در دانشگاه ایجاد گردد، ما سازمان دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، اقدام به تصرف ساختمان مرکزی دانشگاه تبریز نمودیم.»

درپی این واقعه، گروه هایی در اعتراض به ایجاد تشنج هنگام سخنرانی حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی اعلام موضع کردند، ازجمله جامعه روحانیت مبارز تبریز، نهادهای انقلاب، بازاریان و اقشار مختلف مردم به ویژه دانشجویان مسلمان دانشگاه تبریز. بعدازظهر نیز قسمتی از بازار تبریز به حالت تعطیل درآمد.

درعمل و به نحوی از آغاز مشخص بود که آماج اصلی این تحرک، گروه های غیرمذهبی عمدتاً محارب (مانند سازمان چریک های فدایی خلق) که در دانشگاه تبریز، فارغ از افکارعمومی برای خود حاشیه امنیتی درست کرده بودند و نیز سازمان های متحد آنان (نظیر سازمان مجاهدین خلق) قرار داشتند. درنهایت، حوادثی که از همان فردای روز ایجاد تشنج در سخنرانی هاشمی رفسنجانی در دانشگاه تبریز شروع شد و تا بروز دگرگونی هایی وسیع، با سرعت ادامه یافت، نشان داد که این حادثه شروع یک روند جدید بوده است. می توان به نحوی مشابه، حوادث 29 بهمن 1356 تبریز (چهلم شهدای قم) را به یاد آورد که راهی جدید پیش روی جنبش وقت گشود. این بار نیز دانشگاه تبریز راهی را گشود که بعدها صورت سراسری یافت و با عنوان انقلاب فرهنگی موازنه قوای نیروهای هوادار نظام با مخالفان آن را در داخل دانشگاه ها و پیرو آن در بیرون

ص: 81

دانشگاه، برهم زد. خیلی زود مشخص شد که وضعیت دانشگاه تبریز به سرعت درحال تسری به دانشگاه های دیگر است و همه انجمن های اسلامی دانشجویان در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی، برای برخورد با وابستگان سازمان ها و گروه های ضدانقلاب در دانشگاه ها درصدد استفاده از الگوی دانشگاه تبریز هستند. برای نمونه، از نخستین ساعات بامداد روز 28/1/1359، گروهی از دانشجویان دانشگاه علم وصنعت کلیه قسمت های این دانشگاه را تحت نظر خود گرفتند. در ادامه، گروه های مختلف دانش آموزان و دانشجویان به پشتیبانی از هر دو گروه، با اجتماع در اطراف دانشگاه ها شعار می دادند: "دانشجوی خط امام افشاکن! افشاکن!"

صف بندی نیروهای درگیر در ماجرای دانشگاه ها،

خیلی زود به وضع مشخصی رسید. برخورد گروه های دانشجویی مخالف نظام با گروه های

دانشجویی هوادار آن ادامه یافت

و به تصمیم گیری و اعلام موضع رسمی مسئولان نظام انجامید. گفتنی است هر دو جناح حکومت (موسوم به بنی صدر بهشتی یا لیبرال خط امام) در اینکه تحرکات یادشده در دانشگاه ها فرصتی برای حل وفصل وضعیت دانشگاه هاست، هم عقیده بودند و هیچ یک تمایل نداشت دانشگاه ها به صورت یک حوزه خارج از اعمال حاکمیت نظام و ستادی برای بسیج و تجهیز و عضو گیری گروه هایی باقی بماند که به هیچ وجه حاضر نیستند شأن سیاسی نظامی خود را با یک شأن سیاسی عوض کنند؛ گروه هایی که باوجود وزن سیاسی تا حدودی قابل توجه و غیرقابل صرف نظرکردن، هیچ کدام بجز سازمان مجاهدین خلق موفق نشده بودند حداقل وزن اجتماعی لازم برای حرکت خود را کسب کنند. و درنتیجه دانشگاه ها برای آنان سنگری حیاتی و حذف آنان از دانشگاه ها به معنای یک شکست بزرگ جبران ناپذیر محسوب می شد.

در این ماجرا، جناح های مختلف نظام باوجود اختلاف نظر در روش ها و حتی برخی مبانی در این موضوع اتفاق نظر داشتند که دانشگاه نمی تواند ستاد عملیاتی گروه های معاند نظام باشد؛ گروه هایی که درصورت یافتن فرصت و زمینه مناسب (مانند حوادث کردستان و گنبد) از دست زدن به اقدام مسلحانه هم خودداری نمی کردند.

در سطح دانشجویی، درگیری بین دانشجویان طرف دار گروه ها و دانشجویان مسلمان طرف دار نظام بود. حرکت قبلی و جمعی انجمن های

اسلامی و سازمان های دانشجویان مسلمان دانشگاه های سراسر کشور که بعدها عنوان "دفتر

تحکیم وحدت" گرفت در ماجرای لانه جاسوسی امریکا، به اندازه

کافی آنها را نیرومند کرده بود که بتوانند درگیری دانشجویی را به سود خود جلو ببرند، اما درواقع این یک قضیه صرفاً دانشگاهی و دانشجویی نبود بلکه عقبه آن آشکارا عرصه ای از درگیری وسیع تری را شامل می شد. یک طرف درگیری گروه های سیاسی نظامی قرار داشتند که به هیچ وجه راضی و حاضر نبودند حاکمیت جمهوری اسلامی را که دارای مشروعیت سیاسی و مردمی بسیار بالایی بود، بپذیرند. اینها که توان کافی هم برای درگیری نداشتند، در دانشگاه ها و جنبش دانشجویی امکانات ممتاز و منحصربه فردی یافته بودند که می توانست تا حدی به آمادگی و افزایش توانایی

ص: 82

آنها کمک و آنها را برای روزهای درگیری آتی حفظ کند. طرف دیگر نیز هواداران نظام و درعمل و به طور غیررسمی، نهادهای آن قرار داشتند. ازنظر اینها نیز تکلیف بسیار روشن بود، گروه ها بایستی دانشگاه ها را تخلیه می کردند و در بیرون به مثابه یک گروه سیاسی و نه شبه نظامی در چارچوب قانون به فعالیت خود ادامه می دادند.

سرانجام اواخر فروردین ماه، حرکت دانشجویان مسلمان به سرعت گسترش یافت. این حرکت در سطح کشور، نظیر ماجرای لانه جاسوسی، از حمایت کلیه هواداران نظام برخوردار گردید و در داخل حکومت نیز هر دو جناح را برای تعیین تکلیف قطعی نوع حضور گروه های مسلح و متحدان آن در دانشگاه ها به صحنه درگیری فراخواند. هرچند تعیین تکلیف به اردیبهشت ماه، کشیده شد که در این کتاب شرح آن آمده است اما چگونگی فرجام این ماجرا درواقع در اواخر فروردین پایه گذاری شد. بنابراین در ادامه، ابتدا تحولات فروردین ماه به اختصار مرور شده و سپس به ماوقع و فرجام کار در دوره کتاب حاضر (اردیبهشت 1359)، پرداخته شده است.

در روز 29/1/1359، براساس مفاد اطلاعیه شورای انقلاب، سه روز برای برچیده شدن دفاتر گروه ها در دانشگاه ها، مهلت داده شد. قرار بر این بود که چنانچه تا پایان روز دوشنبه 1/2/1359، این دفاتر تعطیل نشده باشند، رئیس جمهوری

و اعضای شورای انقلاب همراه مردم در دانشگاه ها حاضر شده و این کانون های

اختلاف را برچینند. بااینکه در اطلاعیه های رسمی و موضع گیری های اعلام شده مسئولان نظام و نهادهای آن، مردم به خودداری از دخالت در مسئله دانشگاه ها و صبر کردن تا فراخوان رئیس جمهوری دعوت شده بودند، اما پافشاری گروه های سیاسی بر حفظ دفاتر خود به صورت

استقرار شبانه روزی در آن و نیز در برخی موارد استمداد اعضای انجمن های اسلامی و سازمان های دانشجویان مسلمان (هواداران نظام) از مردم، فضای ملتهبی ایجاد کرده بود. درواقع، مسیر ماجرا به سمتی کشیده شده بود که دانشگاه ها

تبدیل به محلی برای بروز و ظهور مرزبندی افکارعمومی با گروه های سیاسی مخالف نظام، شده بود. طبیعی است در چنین وضعیتی، مرزبندی مزبور جدی تر و تقاضای افکارعمومی درزمینه برخورد

شدید و قاطع، وسیع تر بود، چراکه در یک سو تهدیدات روزافزون امریکا و عراق وجود داشت و در سوی دیگر، یکی دو روز بود که بحران و درگیری مسلحانه در کردستان وضعی حاد پیدا کرده بود.

درعمل، تعدادی از مراکز آموزش عالی به تصرف اعضای انجمن های اسلامی و سازمان های دانشجویان مسلمان درآمد، اما در تعدادی از این مراکز نیز مقاومت سازمان یافته گروه های سیاسی وجود داشت. عمده این مقاومت ها ازسوی سازمان مجاهدین خلق، سازمان چریک های فدایی خلق و در مرحله بعد، سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر و گروه های کوچک تری چون راه کارگر (مستقر در دانشگاه ها) بود. این مقاومت ها موجب شد که درگیری های جدی ایجاد شود و فضای دوقطبی ملتهبی که در برخی مراکز دانشگاهی حاکم بود به سایر مراکز آموزش عالی نیز تسری یابد.

دراین حال، دانشجویان عضو انجمن های اسلامی و سازمان های دانشجویان مسلمان دانشگاه ها

ص: 83

و مدارس عالی کشور که طرف اصلی مقابل گروه های مستقر در دانشگاه ها بودند و حوادث اخیر در سراسر کشور با ابتکار و پیگیری آنان شکل گرفته بود چندین اطلاعیه صادر کردند. در یکی از این اطلاعیه ها آمده است: «از آنجا که ما در این شرایط حساس، هرگونه درگیری و تشتت و ایجاد هرج ومرج را جز به نفع امریکای جنایتکار و عمال مزدورش نمی دانیم، لذا درپی تصمیم شورای انقلاب جمهوری اسلامی، با بستن دفاتر [خود] و تخلیه دانشگاه ها و مدارس عالی درجهت ایجاد فضایی آرام و مسالمت آمیز سعی خواهیم نمود. ... ایجاد نظامی اسلامی و انقلابی، جز با توقف و انحلال سیستم موجود امکان پذیر نیست و مصرانه خواهان آنیم که تعطیلی دانشگاه های وابسته و امریکایی تا برپایی دانشگاهی مستقل و اسلامی ادامه یابد.»

دراین زمینه مطالب روزنامه جمهوری اسلامی (ارگان حزب جمهوری اسلامی) نیز جلب نظر می کرد و این حزب را درقالب یک طرف جدی مدعی نشان می داد. این روزنامه مطالب متنوع و متعددی درقالب اطلاعیه ها و بیانیه ها، اخبار، تحلیل ها و مصاحبه ها درج می کرد که در حمایت از انقلاب فرهنگی جهت داده شده بود. ضمن این مطالب، تأکیداتی

چون «بی شک اگر چنانچه انقلاب فرهنگی آغاز نگردد و به پیروزی نرسد، انقلاب ایران به پیروزی نخواهد رسید»، به چشم می خورد.

در طرف دیگر، دو سازمان مجاهدین خلق و چریک های فدایی خلق که رفتار و مواضع تقریباً یکسانی در قبال مسائل دانشگاه ها داشتند، در آستانه ورود به دوره کتاب حاضر در برخورد با حوادث و سختی آن دو رفتار جداگانه از خود بروز دادند. سازمان مجاهدین خلق که با انتشار اعلامیه های بسیار و گزارش های جهت دار، از گروه های سرسخت و درگیر در مسئله اخیر محسوب می شد، در شامگاه آخرین روز فروردین، اعلام کرد با شروطی دفاتر خود را تخلیه خواهد کرد، اما سازمان چریک های فدایی خلق همچنان تسلیم ناپذیر بر سر مواضع خود ایستاد و قضیه را به روزهای بعد کشاند.

سازمان مجاهدین خلق با صدور اطلاعیه ای با امضای شاخه دانشجویی خود بالاخره تصمیم گرفت خود را از معرکه ای که پیش بینی می کرد در روزهای بعد از موضع شدیداً ضعیف در آن قرار بگیرد، خلاص کند. متن اطلاعیه که در روزنامه ها نیز درج شد به این شرح است: «به نام خدا و به نام خلق قهرمان ایران. انجمن های دانشجویان مسلمان دانشگاه ها و مدارس عالی با تأکید بر حقوق قانونی، صنفی و سیاسی خود، برحسب اعلامیه مورخ 30/1/1359 شورای انقلاب به منظور ممانعت از هرگونه توطئه، مراکز خود را ترک می کنند. بدیهی است که ما پس از حضور در دانشگاه ها و کلاس های خود از روز سه شنبه مورخ 2/2/1359، کلیه مشکلات مربوط به فعالیت های صنفی و سیاسی حقه خود را با مقامات مسئول در میان خواهیم گذاشت.»

اما اقدام نهایی سازمان مجاهدین خلق را زوج دائمی آن تکرار نکرد. سازمان چریک های فدایی خلق در اطلاعیه ای که آخرین روز فروردین ماه، منتشر کرد ضمن اعلام اینکه دانشگاه ها و دیگر مراکز آموزشی، مورد تهاجم سراسری و سازمان یافته حزب جمهوری اسلامی، شورای انقلاب و شخص رئیس جمهور

قرار گرفته است، نظر نهایی خود را مبنی بر ادامه مقاومت قاطعانه و حفظ دفاتر خود در

ص: 84

دانشگا ه ها، اعلام کرد. در این اطلاعیه که در نشریه کار (ارگان سازمان مزبور) درج شده، چنین آمده است: «ما بار دیگر

تأکید می کنیم که این یورش ها دربرابر مقاومت یکپارچه دانشجویان و دانشگاهیان، معلمان و دانش آموزان که از حمایت نیروهای انقلابی و مردم آگاه برخوردار است با شکست روبه رو خواهد شد و ثمره ای جز شکست و رسوایی بیشتر برای طراحان آن به بار نخواهد آورد.»

البته باتوجه به ایدئولوژی آشکارا غیرمذهبی و الحادی سازمان چریک های فدایی خلق، این سازمان از امکانات توده ای درون اجتماعی بسیار محدودی برخوردار بود، ازاین رو بالطبع برای این سازمان ازدست دادن پایگاه دانشگاه بسیار خسارت بارتر از سازمان مجاهدین بوده و همین امر از انگیزه های مقاومت این سازمان به شمار می آمد.

ب) دانشگاه تهران، آخرین ایستگاه

در ابتدای دوره کتاب حاضر، تخلیه ستادهای گروه ها در دانشگاه ها با سرعت امکان پذیر شد، هرچند گاهی نیز درگیری های شدیدی رخ می داد. صرف دعوت شورای انقلاب خود نشانه اهمیت دانشگاه تهران در تعیین تکلیف قطعی قضایای اخیر بود. یادآوری می شود این یک تلقی عام بود که در روند انقلاب و روزهای آن، دانشگاه تهران در جایگاهی فراتر از یک مرکز آموزش عالی قرار داشته و از مهم ترین و تأثیرگذارترین مراکز بوده است. بعد از پیروزی انقلاب نیز این دانشگاه پایگاهی بود که تمامی جریان های سیاسی درصدد حضور و نفوذ در آن و بهره برداری از موقعیت آن بوده و هستند. ازاین رو، در اذهان بدیهی بود که در وقایع جاری دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی نیز حرف آخر و نهایت کار هرچه باشد، در دانشگاه تهران شکل بگیرد. درعمل نیز دانشگاه تهران در تعیین تکلیف این وقایع در چندین قالب آخرین منزل شد. این قالب ها عبارت بودند از: سنگربندی و درگیری؛ راه پیمایی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام؛ جلسه شورای انقلاب؛ تجمع مردمی.

سنگربندی و درگیری در دانشگاه تهران

در اولین روز دوره کتاب حاضر (1/2/1359)، محور اصلی و به عبارتی نقطه پایان درگیری های اخیر دانشگاهی در دانشگاه تهران ترسیم شد. درحالی که مهلت شورای انقلاب برای تخلیه دفاتر و مراکز گروه ها در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی در این

روز پایان می گرفت، در تعدادی از مراکز یادشده چند گروه تخلیه دفاتر خود را نپذیرفته بودند. مهم ترین این گروه ها دانشجویان پیش گام (شاخه دانشجویی سازمان چریک های فدایی خلق) و دانشجویان هوادار سازمان پیکار و گروه های کوچک متعدد هم خط آن بودند. دراین میان، انجمن دانشجویان مسلمان (شاخه دانشجویی سازمان مجاهدین خلق) اعلام کرده بود که به غیراز دفتر مرکزی که ساختمانی استیجاری است، بقیة مراکز خود را تخلیه کرده و تحویل مقامات دانشگاهی خواهد داد. تداوم مقاومت گروه های مذکور، ادامه ناآرامی ها را در دانشگاه تهران، به قوت متجلی کرد.

ص: 85

ازنظر سازمان چریک های فدایی خلق نیز صحنه اصلی و تعیین کننده، دانشگاه تهران بود. باوجود آخرین مقاومت های این سازمان برای ازدست ندادن یک پایگاه بسیار مهم پتانسیل بسیار بالای طرف مقابل (ازنظر کمی و کیفی) موجب شد حتی در نزد خوش بین ترین ناظران هم کوچک ترین چشم اندازی برای پیروزی مشی اتخاذشده به وسیله سازمان مزبور متصور نباشد. به خصوص اعلام تعطیلی دفاتر گروه های شناخته شده ای چون سازمان مجاهدین خلق و حزب توده بی حاصل بودن این مقاومت ها را تأیید می کرد. دخالت مسلحانه سازمان مزبور در حوادث کردستان و گنبد افکارعمومی را بیشتر حساس کرده بود و این سؤال به قوت طرح می شد که آیا نظام مجاز است به گروهی که به طور علنی و رسمی دست به اقدام مسلحانه می زند، اجازه بدهد که در دانشگاه تریبون و پایگاه جذب هوادار و درواقع جذب چریک ضددولتی داشته باشد.

درهرحال درگیری های اول اردیبهشت در دانشگاه تهران، از اولین ساعات بعدازظهر، شدت گرفت و تا آخرین ساعات شب، ادامه یافت و سرانجام چند ساعت پس از نیمه شب، نتیجه نهایی آن که از ابتدا قابل پیش بینی بود تحقق یافت. دانشجویان پیش گام

قبل ازظهر روز گذشته، با کندن دو نرده جلوی دانشکده حقوق و فنی منحصراً دانشگاه را دراختیار گرفته و تعداد زیادی از میز و صندلی های دانشگاه را برای ایجاد راه بندان و سنگربندی به وسط خیابان ها

ریخته بودند. همچنین بالای ساختمان مرکز بهداشت سابق دانشگاه تهران را که حالا مقر ستاد مرکزی دانشجویان پیش گام

شده بود

با کیسه های شن و ماسه سنگربندی کرده بودند. در چنین وضعیتی سرتاسر ضلع جنوبی دانشگاه تهران مملو از جمعیت بود. درحالی که که در بقیه دانشگاه های شهر تهران چندان خبری نبود، دانشجویان پیش گام و هواداران پیکار و... کلیه نیروهای خود را در دانشگاه تهران، به خصوص در محل خیابان 16 آذر متمرکز کرده بودند. از طرف دیگر، تعداد زیادی از مردم در خیابان انقلاب ایستاده بودند و شعار می دادند "مرگ بر فدائی، مزدور امریکایی" و تعدادی از آنها که چوب و میله های آهنی در دست داشتند سعی می کردند به داخل دانشگاه راه یابند.

جمعیت به تدریج بیشتر و خشمگین تر می شد و در طرف مقابل هم دانشجویان و دیگر طرف داران دانشجویان پیش گام سرتاسر خیابان 16 آذر را با صفوف متشکل زنجیروار گرفته و آماده مقابله با حمله احتمالی مردم بودند. در اولین ساعت بعدازظهر، درحالی که به وسیله دانشجویان مزبور صفی از ضلع غربی دانشگاه تا ستاد پیش گام بسته شده بود، صدها شیشه خالی نوشابه از تریاهای دانشکده ها به داخل ساختمان پیش گام حمل شد. بالطبع جمعیت حاضر با ساختن کوکتل از دوران انقلاب آشنا بود و این در ذهن آنان خودبه خود خشونت متقابل را متبادر می ساخت. با اوج گیری عصبانیت مردم، اولین درگیری های شدید بعد از ساعت 14، رخ داد که براثر آن تعدادی زخمی شدند. به این ترتیب، بعدازظهر، در آخرین فرصتی که شورای انقلاب برای تخلیه دفاتر سیاسی و انجمن ها تعیین کرده بود، دانشگاه تهران شاهد درگیری های خونینی بود که در آن به نوشته مطبوعات 3 تن کشته و بیش از 349 نفر زخمی شدند.

ص: 86

دراین میان، به دلیل اینکه صحنه گردانان اصلی ماجرا، جریان های

فرادانشگاهی و فرادانشجویی بودند، تلاش سرپرستان و مسئولان مستقیم اداره دانشگاه راه به جایی نبرد. درحقیقت فضای محافظه کارانه و آرامش طلب سرپرستان دانشگاه تحت تأثیر فشارهای روانی جریان های

پرتحرک مخالف تعطیلی دفاتر گروه ها

قرار داشت؛ جریان های

پرتحرکی که درعمل باعث خنثی شدن

تکاپوهای مسئولان مذکور می گردید.

تأثیر بیانیه ای که شورای سرپرستان دانشگاه تهران صادر کرده بود نیز تاحدودی در همین چارچوب

قرار گرفت و نتوانست در روال حرکت، تأثیرگذار باشد. در این بیانیه از مسئولان خواسته شده بود مردم را از هجوم به دانشگاه و دفاتر گروه ها بازدارند و جلسات مشورتی با مدیران دانشگاه ترتیب دهند. به آنها اطمینان داده بودند که فرزندان دانشگاه در این موقع حساس با مربیان خود همکاری لازم را خواهند کرد. طبیعی بود که هیچ کدام از دو طرف که اهداف سیاسی خود را تعقیب می کردند هرگز چنین جایگاهی برای اساتید و سرپرستان دانشگاه قائل نبودند، بنابراین این بیانیه هم نظیر سایر اقدامات رؤسای دانشگاه ها، نتیجه ای دربرنداشت و بعدازظهر درگیری های اطراف دانشگاه تهران شدت گرفت.

با تاریک شدن هوا، وضعیت بغرنج تر می شد و خطرها و خسارات بیشتری متصور بود، به خصوص که بعضی گزارش ها به مراکز ذ ی ربط حکایت از این داشت که علاوه بر تیراندازی های هوایی و اقدامات مسلحانه نیروهای رسمی نظام، ازطرف مقابل نیز احتمال اقدام مسلحانه وجود دارد و این باتوجه به تجربه قبلی نظام در سنندج و گنبد، امری ممکن و متصور بود. در گزارش روزنامه کیهان به صراحت آمده است که تیراندازی های ممتد اطراف دانشگاه تا نیمی از شب ادامه داشت و همراه با پرتاب گاز اشک آور بود. درعین حال در گزارش ها تأکید شده است که اگر پاسداران در محل نبودند امکان داشت درگیری های به مراتب خونین تری رخ دهد.

تا آخرین لحظات شب، کوشش های مقامات برای تخلیه ستادهای دانشجویان پیش گام، پیکار در راه آزادی طبقه کارگر و راه کارگر در دانشگاه تهران به جایی نرسید. حدود نیمه شب (به نوشته روزنامه بامداد ساعت 22:30)، سازمان دانشجویان پیش گام با صدور بیانیه ای ضمن تحلیل حوادث اخیر، با طرح شروطی موافقت خود را با واگذاری ستاد پیش گام به شورای دانشجویان و دانشگاهیان دانشگاه تهران اعلام کرد. بااین حال، درگیری ها تا ساعاتی پس از نیمه شب نیز ادامه یافت. درنهایت پس از برقراری تماس هایی، دانشجویان پیش گام با تضمین امنیت جانی دانشگاه را ترک کردند. بااینکه هنگام خروج، خطر حمله به آنها وجود داشت، اما این امر تا ساعت 4 بامداد عملی شد.

راه پیمایی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام

هم زمان با اوج گیری برخوردها در دانشگاه تهران، دانشجویان وابسته به انجمن های اسلامی و سازمان های دانشجویان مسلمان سراسر کشور،(1) که یکی از دو طرف اصلی ماجرا محسوب می شدند،

ص: 87


1- ****** همان جریان دانشجویی که پیش تر با عنوان "دانشجویان مسلمان پیرو خط امام" ماجرای لانه جاسوسی را ایجاد کرد.

از قبل، برگزاری یک راه پیمایی از حسینیه ارشاد تا اقامتگاه موقت امام خمینی در خیابان دربند را اعلام کرده بودند. این حرکت درواقع نشان می داد آنها در درگیری های روز جاری دانشگاه تهران، نقش و شرکت ندارند. علاوه براین، راه پیمایی از حسینیه ارشاد تا بیت امام، خودبه خود نوعی نمادسازی و اقدامی سمبلیک نیز بود، یعنی عمده این جریان که با دکتر شریعتی اسلام گرایی را شروع کرده است، آن را به امام خمینی ختم می کند. آنها حدود ساعت 3 بعدازظهر روز اول اردیبهشت، با نظم خاصی در صفوف شش نفری از مقابل حسینیه ارشاد به سوی اقامتگاه موقت امام خمینی به حرکت درآمدند. هزاران نفر دیگر از طبقات مختلف مردم نیز از قبل خود را به مقر امام رسانده بودند و به محض نزدیک شدن نخستین گروه رژه روندگان، با فریادهای "درود بر خمینی، سلام بر دانشجو" از آنان استقبال کردند. سرتاسر خیابان دربند تا میدان تجریش از جمعیت موج می زد. دانشجویان مذکور در یک صف دو کیلومتری ساعت 17، به مقابل اقامتگاه امام رسیدند. راه پیمایان شعارهایی چون "فرهنگ استعماری نابود باید گردد، دانشگاه اسلامی ایجاد باید گردد"؛ "فیضیه، دانشگاه، سنگر انقلاب است"؛ "وای اگر خمینی حکم جهادم دهد، ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد"؛ "الله اکبر، خمینی رهبر" و "امام مستضعفین منتظر تو هستیم" سر می دادند. در ساعت 17:30، امام در بالکن ساختمان اقامتگاهشان حضور یافتند و در میان احساسات مردم سخنانی را ایراد کردند.

امام خمینی در سخنانشان که در شرایط جاری بسیار تعیین کننده بود برای آنچه به انقلاب فرهنگی موسوم است عبارت "اصلاح

دانشگاه ها" را به کار بردند و فرمودند: «مقصود ما از اصلاح دانشگاه ها چیست؟ بعضی گمان کردند کسانی که دانشگاه ها را می خواهند و می خواهند دانشگاه ها اسلامی باشد این است. این اشخاص توهم کردند.

علوم دو قسم است... یکی اسلامی است، یکی غیراسلامی. از جهتی اعتراض کردند به اینکه علم اسلامی و غیراسلامی ندارد. و... اینها اشتباهاتی است که بعضی می کنند یا خودشان را به اشتباه می اندازند. ... ما می گوییم که در این پنجاه سال یا بیشتر که ما دانشگاه داریم، فراورده های دانشگاه را برای ما عرضه دارید. ما می گوییم که دانشگاه های ما مانع از ترقی فرزندان این آب وخاک است. ... ما می گوییم که دانشگاه ما مبدل شده است به یک میدان جنگ تبلیغاتی... می خواهیم بگوییم دانشگاه های ما اخلاق اسلامی ندارد. دانشگاه ما تربیت اسلامی ندارد، اگر دانشگاه های ما تربیت اسلامی و اخلاق اسلامی داشت، میدان زدوخورد عقایدی که مضر به حال این مملکت است، نمی شد. ... ما می خواهیم یک دانشگاه مستقل درست کنیم و تغییر بنیادی بدهیم که مستقل بشود. وابسته به غرب نباشد. وابسته به کمونیسم نباشد، وابسته به مارکسیسم نباشد.»

در پایان راه پیمایی و پس از سخنرانی امام، دانشجویان قطعنامه ای در 13 ماده قرائت و به تصویب جمعیت حاضر رساندند. در این قطعنامه آمده است: «تداوم انقلاب در گرو انقلاب اسلامی در تمامی زمینه ها در رأس آن انقلاب فرهنگی است که پیروزی آن شرط اصلی موفقیت انقلاب است، لذا ما خواستار گسترش اصیل فرهنگی در تمامی نهادهای آموزشی به خصوص

ص: 88

دانشگاه ها هستیم. اصلی ترین پایگاه فرهنگی امپریالیسم امریکا دانشگاه است و تازمانی که این پایگاه درهم کوبیده نشود نمی توان به عدم حضور امریکا در درون ایران مطمئن بود، لذا با تمام توان سعی در انهدام این پایگاه داخلی شیطان بزرگ خواهیم کرد.»

جلسه شورای انقلاب

درحالی که برخوردهای دانشگاه تهران، به سرعت و با شدت اوج می گرفت و هم زمان راه پیمایی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام به سمت اقامتگاه موقت امام خمینی با استقبال وسیع مردم مواجه بود، جلسه نسبتاً طولانی شورای انقلاب نیز تشکیل شد. براساس تصمیمات این جلسه، اعلام گردید که روز بعد (2/2/1359)، اعضای شورای انقلاب و هیئت دولت همراه بنی صدر رئیس جمهوری، به دانشگاه تهران می روند و بنی صدر در

دانشگاه تهران سیاست دولت را درمورد دانشگاه ها و دانشجویان اعلام خواهد کرد؛ ازجمله اینکه دانشگاه ها بتوانند تا 15 خردادماه، امتحانات خود را برگزار کنند و پس از آن، گروهی از اعضای شورای انقلاب و اعضای هیئت علمی دانشگاه ها باهم جلساتی خواهند داشت تا نظام جدید آموزشی را برای سال تحصیلی آینده تدوین کنند.

تجمع مردمی در دانشگاه تهران و لانه جاسوسی امریکا

دانشگاه تهران که روز اول اردیبهشت، (اولین روز دوره کتاب حاضر) تا ساعاتی بعد از نیمه شب، به دلیل خودداری گروه های چپ مارکسیستی (نظیر راه کارگر، پیکار و به طور عمده سازمان چریک های فدایی خلق) از تخلیه ستادهای خویش در دانشگاه، صحنه درگیری و تیراندازی بود با شروع روز دوم اردیبهشت، وضعی به کلی متفاوت یافت. دانشگاه و خیابان های اطراف مملو از مردمی بود که با دعوت قبلی رئیس جمهور و شورای انقلاب، در حمایت از سیاست های نظام درباره عدم حضور گروه های مسلح در دانشگاه ها گرد آمده بودند. روزنامه انقلاب اسلامی این تجمع را یک اجتماع میلیونی توصیف کرد و روزنامه جمهوری اسلامی جمعیت را نزدیک دو میلیون نفر تخمین زد. روزنامه نامه مردم (ارگان حزب توده) نیز جمعیت را صدها هزار نفر توصیف کرد. روزنامه کیهان هم شرکت صدها هزار تن از مردم تهران را گزارش کرد.

این تجمع در دانشگاه تهران در شرایطی برگزار شد که با حوادث سنندج دور جدیدی از درگیری های مسلحانه علیه نظام در کردستان شروع شده بود. این مسئله که صف بندی نیروها و درگیری های دانشگاه همان صف بندی و درگیری های کردستان است بر التهاب حاکم بر فضای تجمع افزوده بود. در فضایی سرشار از احساسات ضد گروه های مسلح به ویژه سازمان مجاهدین خلق و چریک های فدایی خلق که بیشترین درگیری های

دانشگاهی را باعث شده بودند و درحالی که شعارهای سرزنش ضدانقلاب با شعارهای حمایت از امام خمینی، رئیس جمهور و شورای انقلاب همراه بود، بنی صدر با تأکید بر اینکه امروز روز حاکمیت دولت است به سخنرانی

ص: 89

پرداخت و گفت: «شما امروز، در اینجا حاضرید می توانید

شاهد باشید که چه به روزگار این دانشگاه آوردند. هرجا را که

توانستند اموال این خلق و کلاس های این خلق و تأسیسات این خلق را خراب کردند. همین بلندگو را که تا این زمان طول کشید درست بشود خراب کردند. اگر آنها واقعاً می خواستند دانشگاه باز بماند و به کار خود ادامه دهد، چرا اصرار داشتند که این دانشگاه را به سنگر تبدیل کنند، سنگری دربرابر ملت و دربرابر اراده ملت. ما این سنگرهایی که دربرابر ملت ما ساخته بشود سنگرهای شیطان تلقی می کنیم و بدون ترحم آنها را درهم می کوبیم. ... این محیط جای سنگربندی ها و چماق کشی ها نیست.»

بنی صدر در پایان سخنرانی خود از مردم دعوت کرد برای پاسخ گویی به توطئه های امریکا به مقابل لانه جاسوسی بروند. در مقابل لانه جاسوسی، حجت الاسلام موسوی خوئینی ها، درباره وضع دانشگاه ها و ضرورت تغییر بنیادی نظام آموزشی سخنرانی کرد. پس از آن اجتماع کنندگان آنجا را ترک کردند.

ج) پس لرزه در شهرستان ها

آنچه در دانشگاه تهران به عنوان محور اصلی درگیری های دانشگاه روی داد، درواقع سرانجام درگیری های دانشگاهی را تعیین کرد. وضع دیگر دانشگاه های شهر تهران نیز هم زمان، بدون درگیری حادی به وضعیت نهایی مورد نظر نظام (تخلیه ستاد گروه های مسلح و استقرار کامل حاکمیت نظام) نزدیک گردید. این وضع در بسیاری شهرستان ها هم تکرار شد، هرچند در برخی از مراکز دانشگاهی شهرستان ها با درگیری همراه بود. به این ترتیب، درحالی که دانشگاه تهران در روزهای اول و دوم اردیبهشت، صحنه اصلی و نقطه پایان حوادث اخیر بود، در تعدادی از مراکز دانشگاهی شهرستان ها، این وقایع با پیامدهای حوادث اخیر تا چند روز تداوم یافت.

در بعضی شهرها، بدون آنکه پای مرکز آموزش عالی شهر در کار باشد، موافقت و مخالفت با تعطیلی ستاد گروه ها در دانشگاه ها، باعث تحرکات و گاه درگیری های جدی بین جریان های مختلف شد؛ ازجمله در آمل، تظاهراتی که یک گروه کمونیستی در ساعت 6 بعدازظهر شروع کرد، سرانجام به درگیری بین مخالفان و موافقان سازمان مجاهدین خلق انجامید.

در ملایر به جای درگیری دانشجویی، در درگیری بین دو گروه از دانش آموزان دختر (انجمن اسلامی و جنبش مجاهدین خلق) دبیرستان انقلاب ملایر 8 نفر مجروح شدند.

در شیراز که یکی از وسیع ترین درگیری های مربوط به دانشگاه ها را پشت سر گذاشته بود هم زمان با تحولات دانشگاه تهران، درگیری ها و برخوردها در حدی وسیع ادامه یافت به طوری که کیهان درباره آن نوشت: در زدوخوردهای دانشجویان مخالف در دانشگاه شیراز بیش از 600 نفر مجروح شدند و به بیش از 50 خانه خساراتی وارد شد. حدود 20 نفر از مجروحان دانشگاه شیراز از افسران و درجه داران شهربانی بودند که در ساعات آخر درگیری، به منظور جداسازی مداخله کردند و

ص: 90

مجروح شدند. در توضیح حدت صف بندی مسائل دانشگاه شیراز، متن پیام های آیت الله سیدعبدالحسین دستغیب امام جمعه شیراز و آیت الله ربانی شیرازی به مناسبت انقلاب فرهنگی و نابودی نظام استعماری حاکم و حمایت از اقدام دانشجویان مسلمان به وضوح نشان می دهد موضوع از یک درگیری دانشجویی فراتر رفته و درواقع انعکاس یک برخورد ملی در سطح شیراز مطرح بوده است.

در کرمانشاه، درگیری ها هم زمان با درگیری های دانشگاه تهران تا ساعت 3 بامداد، طول کشید و در آن 24 نفر مجروح شدند که 9 تن آنان از مأموران شهربانی بودند.

در زاهدان، حدود 6 هزار نفر به منظور پاک سازی دانشگاه و مدارس عالی درحالی که پیشاپیش آنان استاندار و دادستان انقلاب و روحانیون اهل تشیع و تسنن در حرکت بودند از مسجد جامع شروع به راه پیمایی کردند. در دانشگاه بلوچستان در ساعت 12، درگیری شروع شد. این درگیری ابتدا با سنگ باران جمعیت از داخل دانشگاه و درمقابل استفاده از چوب و سنگ توسط مردم شروع و به تیراندازی کشیده شد. با گذشت یک ساعت، درحالی که یک نفر کشته شده و حدود 40 تن مجروح شده بودند، بالاخره دانشگاه دراختیار مردم قرار گرفت.

در اهواز نیز حوادث با درگیری توأم بود. در مطبوعات تعداد کشته شدگان این درگیری ها 5 تن و تعداد مجروحان 98 تن گزارش شده است.

حوادث دانشگاه گیلان نیز با ضایعات و خسارات انسانی همراه بود. این دانشگاه جزو معدود مراکز آموزش عالی بود که دانشجویان هوادار گروه های مسلح حتی پس از تجمع دوم اردیبهشت دانشگاه تهران، حاضر به تخلیه ستادهای خود نشدند. چنین مواضع سرسختانه ای ناشی از برداشت گروه های چپ مارکسیستی از موازنه قوای شهر و منطقه بود که براساس آن، آنها نوعی صف آرایی شدید را طراحی کرده بودند. دراین میان، تعطیلی اکثر دانشگاه ها و آزاد بودن نیروهای هوادار دیگر نقاط برای کمک به معدود مراکز آموزشی باقیمانده نیز مزید بر علت بود. در طرف مقابل (موافقان فعال نظام در شهر رشت) نیز وضعی مشابه حکم فرما بود و موقعیت آنان با ورود هادی غفاری چهره معروف تظاهرات ها و راه پیمایی های قبل و بعد از انقلاب، تقویت شد. وجود چهره های انقلابی باسابقه شهر چون ابوالحسن کریمی (دادستان) و علی انصاری (استاندار) نیز که در سطح شهر شهرتی چون شهرت هادی غفاری در سطح کشور داشتند و در صف مقابل وجود گروه های سرسختی چون سازمان چریک های

فدایی خلق حدت و شدت درگیری ها را پیشاپیش محتمل می کرد.

البته به گزارش ژاندارمری، از قبل مشخص بود که با ورود نیروها و هواداران گروه های چپ از دیگر شهرها، وزنه و کفه گروه های

مذکور در رشت سنگین تر شده است. درواقع، قطع اخبار در ساعت 22:15 و حضور چهره هایی چون انصاری استاندار گیلان، همراه حجت الاسلام

هادی غفاری و ابوالحسن کریمی دادستان انقلاب اسلامی گیلان، بر صفحه تلویزیون استان و پیام به مردم گیلان و تقاضا از آنان برای آمدن به خیابان ها و ممانعت از به آتش کشیدن نهادهای انقلابی، نشان دهنده

وخامت اوضاع و جدیت سرسختانه دو طرف در رسیدن به مقصود بود که افزایش خسارات را درپی داشت. به گزارش خبرنگار

ص: 91

کیهان: «مردم با شنیدن پیام استاندار به خیابان تختی ریختند و با ورود آنان گروه های مخالف متفرق شدند و خیابانی که دراثر آتش زدن لاستیک و موانع دیگر بسته شده بود، باز شد.» یادآوری می شود در خیابان تختی نیز ساختمان جهاد سازندگی محاصره شده و مورد هجوم قرار گرفته بود و پاسداران مستقر در ساختمان جهاد اقدام به تیراندازی کردند. آخرین وضعیت دانشگاه

گیلان در گزارش سپاه رشت چنین ذکر شده است: «دانشگاه گیلان در دست مردم و انجمن اسلامی می باشد.» این درحالی است که در طول درگیری های دانشگاهی دانشگاه گیلان، درگیری های دیگری در این شهر روی داد که به نوشته مطبوعات 7 کشته و بیش از 80 مجروح به جای گذاشت.

د) تشکیل شورای انقلاب فرهنگی

مسائل مربوط به چگونگی تشکیل شورای انقلاب فرهنگی خارج از بازه زمانی کتاب حاضر است، در اینجا فقط اشاره می شود که با تصمیم شورای انقلاب، دانشگاه ها در 15 خرداد 1359، تعطیل شد و 8 روز بعد، امام خمینی در 23 خرداد 1359، فرمان تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی را صادر کردند. ازنظر بسیاری از هواداران نظام، متعاقب تب وتاب های گسترده ناشی از حرکت انجمن های اسلامی، آغاز حرکتی نهادمند برای ساماندهی و همگام سازی دانشگاه با انتظارات جامعه اسلامی بارقه امیدی به شمار می رفت.

شورای انقلاب فرهنگی موظف بود زمینه های تحول و اسلامی شدن دانشگاه ها و دگرگون سازی شرایط را ایجاد کند. نخستین اعضای شورای انقلاب فرهنگی که با فرمان امام تعیین شدند، عبارت بودند از: آقایان ربانی املشی، محمدجواد باهنر، جلال الدین فارسی، شمس آل احمد، حسن حبیبی، عبدالکریم سروش و علی شریعتمداری.

حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی این ترکیب را ترکیب مناسبی در آن زمان شمرده است. وی معتقد بود: «با انقلاب اسلامی واقعاً جامعه ما باید عوض شود. ... پس در مواد درسی، در روش تحصیلی، در استاد و در زمان تحصیل و در رابطه محصل با مردم و رابطه دانشجو با استاد، باید روی همه این مسائل کار شود.»

4. بحران در تعاملات و مناسبات نیروهای سیاسی داخلی اعم از جریان های داخل جناح های حکومتی و خارج از آن

اشاره

همان گونه که ذکر شد در دوره زمانی کتاب حاضر، ایران با دو بحران خارجی بسیار مهیب رویارو بود: اول، بحران مربوط به امریکا که بزرگ ترین پایگاه سیاسی نظامی

خود در منطقه را با پیروزی انقلاب اسلامی از دست داده و سپس در ماجرای لانه جاسوسی تحقیر شده بود. دوم، بحران مربوط به رژیم عراق که دیکتاتوری حاکم بر آن درپی تحقق منافع و مطامع خویش برآمده بود. علاوه براین، تحرکات مسلحانه گروه های سیاسی ضدانقلاب در مناطق کردنشین که با هدف براندازی و تجزیه طلبی انجام

ص: 92

می شد، نظام را با بحران تهدیدکننده دیگری مواجه کرده بود. هم زمان با این مسائل تحولات منجر به تعطیلی دانشگاه ها نیز بحران دیگری را شکل داده بود. علاوه بر بحران های مذکور، نظام جمهوری اسلامی همچنین در تعاملات و مناسبات نیروهای سیاسی داخلی خود نیز با بحران مواجه بود. قبل از پرداختن به این موضوع مهم، ذکر این نکته ضروری است که همه اینها، درحالی است که نظام جمهوری اسلامی در شرایط دوران گذار و در وضعیت دوگانه قرار دارد.

الف) وضعیت دوگانه در دوران گذار

البته این امری طبیعی است که در دوران گذار پس از انقلاب که نظام جدید هنوز به مرحله استقرار قطعی و ثبات طبیعی و قانونی خویش نرسیده است، وضعیت دوگانه پدید بیاید. مقصود از وضعیت دوگانه این است که گرچه نظام جدید به طور رسمی و حقوقی تأسیس شده است، اما هنوز پتانسیل ناشی از

وضعیت انقلابی نیرومند است و به رفتار انقلابی افراد و جریان های سیاسی و اجتماعی (اعم از مخالفان یا موافقان نظام جدید) می انجامد. آنان با نوع رفتار انقلابی فعالیت می کنند و به طور کامل در یک چرخه منظم قانونی و عقلانی قرار نمی گیرند.

بنابراین، وضعیت دوگانه این مقطع، یعنی امتزاج وضعیت انقلابی و استقرار حاکمیت قانونی نظام جدید، در هر انقلابی طبیعی است و بحران های مختلف از پیامدهای طبیعی این دوره گذار است که باید به تدریج حل وفصل شود، اما ایران انقلابی، همان طورکه ذکر شد علاوه براین، باید با دو بحران خارجی بسیار مهیب هم مقابله می کرد. البته این عرصه مهیب به وجود آمده در سیاست خارجی، ماهیتی داشت که خودبه خود در داخل و حتی در سطح منطقه ای،

باعث افزایش مشروعیت و اعتبار انقلاب و نظام نوپا می گردید، تاجایی که به صورت عرصه ای برای رقابت

جریان های سیاسی داخلی در راه کسب مشروعیت بیشتر درآمد، اما درهرحال، مشکلات ناشی از آن نیز بسیار عظیم بود.

در دوره زمانی کتاب حاضر، نظام جمهوری اسلامی در وضعیتی دوگانه قرار داشت. نظام علاوه بر پیدایش ازطریق مشروعیت انقلاب در 12 فروردین 1358، رسمیت و مشروعیت قانونی و حقوقی نیز یافته و با اتکا به مشروعیت سیاسی بالای حاصل از ظرفیت انقلابی و حقوقی، پی درپی نهادهای قانونی خود را تأسیس یا پایه ریزی می کرد. ازجمله قبل از دوره کتاب حاضر همه پرسی قانون اساسی و انتخابات ریاست جمهوری و مرحله اول انتخابات اولین دوره مجلس قانون گذاری انجام شد و این مجلس با برگزاری مرحله دوم انتخابات در دوره کتاب حاضر رسمیت یافت. نهادها و سازمان ها و ارگان های قوه قضائیه نیز درحال شکل گیری و استقرار بود، اما از سوی دیگر، پس لرزه های انقلاب نیز هنوز نیرومند بود و بسیاری از تشکل ها به طور آشکار و پنهان مسلح بودند. بسیاری از ساختمان ها و امکانات دولتی دراختیار گروه های سیاسی رسمی و غیررسمی قرار داشت. در این اوضاع، مطالبات سیاسی نیرومندی وجود داشت که نظام قادر یا مجاز به جذب و پاسخ مساعد به آنها نبود، بنابراین مطالبات مزبور بلاتکلیف مانده و عرصه

ص: 93

سیاسی را دستخوش بحران می کرد و به این ترتیب بحران مشارکت، هم در جناح بندی حکومتی و صف بندی نخبگان نظام جدید و هم در صف بندی جریان های عرصه سیاسی کلی کشور هرروز تهدیدکننده تر از پیش خود را نشان می داد.

در ادامه، ذیل دو عنوان "تعیین تکلیف در خیابان به جای مجاری قانونی" و "جناح بندی حکومتی" گوشه ای از پیچیدگی های خاص این دوره ذکر می شود. البته خواننده از مراجعه به متن کتاب، به هیچ وجه بی نیاز نیست.

ب) تعیین تکلیف در خیابان به جای مجاری قانونی

علاوه بر مناطق کردنشین که مرکز اصلی بحران و درگیری بود، در بعضی از شهرهای کشور ناآرامی هایی روی می داد که هرچند برخی از آنها واکنش به حوادث کردستان بود، ولی روی هم رفته حاصل تقابل گروه ها و جریان های مدافع و مخالف نظام در وضعیت

دوگانه کنونی به شمار می آمد. به عبارت دیگر، در این دوره انواع تحرکات غیرقانونی را از گروه های مخالف یا موافق حکومت می توان انتظار داشت. دراین میان انگیزه های غیرسیاسی نیز مجال بروز می یافت و هم اکثریت طرف دار نظام و هم اقلیت مخالف آن، هر دو دسته، باتوجه به شرایط و زمینه های به وجودآمده آن گونه که می توانستند و می پسندیدند برای پیشبرد اهداف خود به هر شیوه و هر اقدامی متوسل می شدند. یکی از معضلات حاصل از این شرایط، تعیین تکلیف در خیابان به جای تعیین تکلیف در نهادهای قانونی بود که به دلیل استقرارنیافتن نظام قانونی یا استحکام نداشتن آن مرتباً روی می داد. نکته دیگر اینکه در درگیری هایی که در وضعیت (دوگانه) کنونی در شهرهای مختلف ایجاد می گردید، اغلب یک طرف گروه های مخالف و گاهی محارب و طرف دیگر موافقان نظام جدید که بیشتر خود را حزب الله می خواندند قرار داشتند. دراین میان، مسئولان رسمی قضیه را بزرگ تر و فراتر از حدود توانایی و اختیارات خود می دیدند. علاوه براین، بلاتکلیفی نهادهای قانونی که هنوز هم استقرار قطعی نیافته و ناتوان بودند نیز گاهی آشکار می گردید. دراین زمینه چند نمونه در ادامه ذکر می شود:

در زاهدان در 19/2/1359، تعیین تکلیف کتابخانه مسجد جامع که دراختیار هواداران سازمان مجاهدین خلق بود به صورت درگیری خیابانی انجام شد.

نمونه ای دیگر، همین روز در بابل روی داد. مطابق اطلاعیه حزب توده ایران (شاخه بابل)، هنگامی که 4 نفر از هواداران حزب در این شهر مشغول نصب پوسترهای تبلیغاتی بودند، هدف حمله قرار گرفتند. عاملان این درگیری، وابسته به گروهک های مائوئیستی بودند.

در بروجرد، مطابق گزارش شهربانی این شهر، «از ساعت 16 روز جاری مورخ 12/2/1359، مردم شهر بروجرد برای مشاهده جنازه پاسدار حجت الاسلام بیرانوند که در درگیری سنندج شهید [شده و پیکر وی را] به آن شهرستان آورده بودند به سردخانه بیمارستان رفته و پس از

ص: 94

مشاهده جنازه تهییج شده و به خیابان آمده و تعدادی از دکه های کتاب فروشی و نوارفروشی مسیر خیابان ها را به آتش کشیده و شعارشان نیز "مرگ بر

فدائی" بوده است. درحال حاضر جمعیت در نقاط مختلف شهر اجتماع کرده و وضع عادی نمی باشد.»

در خرمشهر، به دنبال وقوع انفجار در دو کتاب فروشی این شهر، سپاه پاسداران خرمشهر اطلاعیه ای منتشر کرد. متن اطلاعیه بدین شرح است: «در ساعت 2 بامداد 6/2/1359 و در ساعت 4:10 بامداد روز 8/2/1359، کتاب فروشی های نسیم و اعتماد خرمشهر به دست آتش افروزان منفجر شد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خرمشهر ضمن اعلام انزجار از این گونه اعمال ضدانسانی این اقدامات را در این شرایط حساس تشدید بحران های داخلی تلقی کرده و معتقد است زیان های جبران ناپذیری بر مبارزات ضدامپریالیستی خلق مسلمان ایران می زند و همچنین اعتقاد دارد این انفجارات به مثابه انحراف اذهان عمومی از اقدامات ضدانقلاب در منطقه خوزستان می باشد. لذا این سپاه عاملان این گونه انفجارها را توطئه گر و آب به آسیاب ریزان ضدانقلاب می داند. براین اساس است که با آنان به گونه ضدانقلاب برخورد می کند. سپاه پاسداران خرمشهر از کلیه برادران و خواهران عزیز خرمشهر تقاضا دارد چنانچه درباره عواملی که در این گونه بمب گذاری ها شرکت می کنند اطلاعی دارند اطلاعات خود را دراختیار سپاه پاسداران خرمشهر قرار دهند.»

مصطفی میرسلیم معاون سیاسی وزارت کشور و سرپرست شهربانی جمهوری اسلامی، در یک گفت وگوی اختصاصی با خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی گفت: «ما برای مردم این مملکت که حزب الله

را تشکیل می دهند احترام قائلیم و نیازمند همکاری آنها هستیم و از مردم می خواهیم

که اجازه ندهند کسانی از این اسم مقدس (حزب الله) سوءاستفاده بکنند و آبروی ملت قهرمان ما را که حزب الله واقعی هستند ببرند.» وی یادآور شد: «درصورتی که اجتماع یا راه پیمایی با مجوز کتبی وزارت کشور انجام می گیرد هیچ گونه دخالت [و] ممانعتی به عمل نیاورند و اگر خلافی از شرکت کنندگان (گروه های سیاسی) مشاهده شد رسیدگی به آن تخلف را به عهده مقامات مسئول مملکتی و مأمورین انتظامی بگذارند.» میرسلیم درعین حال افزود: «حزب الله اکثراً از مردم هستند که به مناسبت شعارهای نامناسب و اهانتی که ازسوی گروه های سیاسی به اصول و عقاید آنها می شود

تحریک شده از خود عکس العمل نشان می دهند.» سرپرست شهربانی همچنین یادآور شد: «مسلماً عده ای از عناصر ضدانقلاب سعی می کنند که به این گونه درگیری و اغتشاش دامن بزنند تا حالت بی نظمی در جامعه شکل بگیرد و ارگان های مسئول دولتی مختل شود. همچنین احتمال دارد عده ای از همین عناصر ضدانقلاب در جمع گروه های سیاسی رفته و از دو سو موجب درگیری و تحریک مردم شوند، لذا آگاهی و هوشیاری باید ازطرف گروه های سیاسی و مردم، هر دو صورت گیرد.»

در همین زمینه، آیت الله بهشتی در پاسخ به سؤال یکی از خبرنگاران خارجی درباره انبوه جمعیت در خیابان ها (حزب الله) و دانشجویان درگیر در قضایای انقلاب فرهنگی، گفت: «آیا فکر می کنید که تشکیلات سیاسی به نام حزب الله در ایران وجود دارد، این اولین و بزرگ ترین اشتباه

ص: 95

شما و بسیاری از افراد دیگر است. تشکیلات خاصی به نام حزب الله وجود ندارد، این همان میلیون ها نفری هستند که توی خیابان ها، انقلاب را به ثمر رساندند و اکنون یک اقلیت کوچک با آنها درگیری پیدا کرده و آنچه دیدید یک نمونه از این درگیری بود، اما وظیفه ما این است که کوشش کنیم جلوی این درگیری ها را بگیریم و این کار را خواهیم کرد.» وی افزود: «طبیعی است که ما دررابطه با هر انسان آسیب دیده و مصدومی در این جامعه نگران و ناراحت خواهیم بود و به دلیل همین ناراحتی بیشتر تلاش خواهیم کرد که کنترل شدیدتر و قوی تری بر این رویدادها داشته باشیم، اما آنچه رخ داد، قصه معارضه میان یک تشکیلات سیاسی با یک تشکیلات سیاسی دیگر نبود، قصه معارضه یک تشکیلات سیاسی کوچک با یک اکثریت و یک ملت بود.»

آیت الله بهشتی پیش تر در مصاحبه ای دیگر (3/2/1359)، تأکید کرده بود: «صریحاً اعلام می کنیم

که ما همچنان برای حفظ آزادی های

اساسی خواهیم کوشید، ولی اگر دیگران بحران ایجاد کردند، هر کسی می داند که در بحران ها نمی شود همه آزادی های اساسی را حفظ کرد. از همه کسانی که به این آزادی ها ارج می نهند و علاقه مندند، صمیمانه دعوت می کنیم که [از] بروز بحران ها قبلاً جلوگیری کنند. اگر نسل نوجوان و جوان ما و اگر

روشن فکران و همه مردم ما دوست دارند و مصمم اند که انقلاب با حفظ آزادی های اساسی راه خود را ادامه دهد، همه کوشش کنند تا بحران ها پیش نیاید، وقتی یک گروهی با استفاده از ساختمان دولت و از خیابان های کنار دانشگاه ها برای سنگربندی مسلحانه علیه اجرای تصمیم شورای انقلاب استفاده می کند، این بحران به وجود می آید.»

در دزفول هم در محل اقامت آیت الله آذری قمی انفجاری روی داد که هرچند تلفات جانی نداشت، ولی باعث وحشت ساکنان اطراف محل انفجار گردید. این حادثه نشانه ای از جدی بودن اعتراضات نیروهای فعال هوادار انقلاب به نوع برخورد ملایم آیت الله آذری قمی با مفاسد سرمایه داران و وابستگان رژیم گذشته تلقی شد. گفتنی است این نظر رایج و شایع بود که علت انفجار، همان علت اعتراضات عمومی در دزفول بود و در این ماجرا سپاه دزفول نیز در کنار معترضان قرار داشت. سخنان خود آقای آذری قمی نیز که در رأس هیئتی برای رسیدگی به پرونده های دادسراها و دادگاه های انقلاب خوزستان به این استان سفر کرده بود مؤید این فرض است. وی اعلام کرد: در دزفول به دنبال بررسی پرونده افرادی که مشمول عفو امام هستند برای آزادی آنها با مشکلاتی روبه رو شده ایم که متأسفانه این مشکلات از بعضی ارگان های انقلابی ایجاد شده است.

یادآوری می شود، تعلقات ضدسرمایه داری و حمایت از طبقات محروم در این شرایط، اختصاصی به جریان های چپ مارکسیستی و سوسیالیستی غیرمذهبی نداشت، بلکه بخش عمده ای از نیروهای مذهبی هوادار نظام و انقلاب اسلامی ازجمله نیروهای سپاه نیز چنین تعلقات و خصلت هایی بروز می دادند و آن را به طور اساسی جزء انقلابی گری و وفاداری به آرمان های انقلاب می دانستند. بعضی نیز این گرایش ها را منفی و مذموم می شمردند. به خصوص در محیط های محدود که ارتباط بین

ص: 96

افراد وسیع است، امثال تحرک یادشده ازطرف نیروهای انقلابی مذهبی، صرف نظر از زیان زدن به نظام، درواقع جریان های چپ غیرمذهبی را به نوعی از زمره مدعیان اصلی مطالبات اجتماعی به حاشیه می راند و هواداران را از آنها جدا می کرد و این برای نظام تازه تأسیس عاملی برای افزایش مشروعیت سیاسی و انقلابی بود. این اقدام انتقاد دیگران را هم درپی داشت.

نمونه دیگر، از نشریه کار، ارگان سازمان چریک های فدایی خلق ذکر می شود. این نشریه در شماره 59 خود (31/2/1359) گزارشی درج کرده است که نشان دهنده وضعیت استقرار حاکمیت نظام و نیز میزان توقع و زیاده خواهی های گروه های مدعی مخالف آن می باشد. حتی صرف درج هوادارانه این گزارش در ارگان یک گروه سیاسی، خود تأییدی است بر آنچه درباب وضعیت دوگانه (جنبشی ساختاری) کنونی ذکر شد. در این وضعیت رفتارها نه براساس استقرار نظام بلکه مقدم بر آن براساس گرایش های آرمان خواهانه موسوم به انقلابی گری، انجام می گیرد. براساس گزارش این نشریه، در میاندوآب یک مراسم محاکمه و اعدام، خارج از حوزه اقتدار دولت و نظام انجام شده است. صرف نظر از اینکه دلیل اصلی اعدام چه بوده است این گزارش هم درجهت نمایش قدرت گروه های مسلح مخالف نظام و هم در جنبه تظاهر به نوعی اصول گرایی مقدم بر تعلقات قومی و گروهی با جهت گیری تبلیغاتی واضحی همراه است. متن کامل گزارش بدین شرح است: «امروز [دوشنبه 22 اردیبهشت 1359]، در شهر میاندوآب حدود 8000 نفر از اهالی شهرها و روستاهای مختلف گرد آمدند تا شاهد محاکمه 2 تن از پیشمرگان باشند. افراد فوق به جرم قتل یک هم وطن ترک میاندوآبی محاکمه و به اعدام محکوم شدند. حکم اعدام در ساعت 3 بعدازظهر، در باغ خانه پیشاهنگی به اجرا درآمد. محاکمه توسط نیروهای سیاسی کردستان (حزب دمکرات) صورت گرفت. طبق اطلاع رسیده، افراد مزبور از پیشمرگه های حزب دمکرات بوده اند. اقدام انقلابی نیروهای جنبش مقاومت درزمینه مجازات افراد فوق باعث تحکیم هرچه بیشتر وحدت مبارزاتی خلق ترک و کرد شد و درعین حال نشان داد که جنبش مقاومت کردستان، هرگونه تجاوز به جان و مال زحمت کشان را به ویژه ازسوی افراد پیشمرگه به شدیدترین وجه مجازات می کند.» تأمل در حادثه یادشده، نشان می دهد که در این وضعیت دوگانگی انقلاب نظام به قوت وجود داشته است. در این شرایط، دادگاه انقلاب نظیر هر ارگان انقلابی دیگر پرمشغله بوده و در جنبه های متعدد و مختلفی به ناچار بایستی فعال می بود.

گفتنی است در موقعیتی که در ابتدای پیدایش نظام جدید، نهادها و ارگان های حکومتی وجود ندارد، پیدایش ارگان های انقلابی چون دادگاه انقلاب در هر انقلابی، طبیعی است، زیرا حاکمان جدید هنوز هیچ گونه سیکل قانونی برای حفظ امنیت و سرکوب متجاوزان به حقوق مردم و... ندارند، اما هرچه از پیدایش نظام جدید می گذرد، توقع شکل گیری منطقی و ایجاد روند قانونی مجازات ها

ص: 97

بیشتر می شود.

ج) جناح بندی حکومتی

همان طورکه پیش تر ذکر شد، تصمیم قطعی همه جناح های نظام بر حل مقتدرانه قضایای اخیر کردستان قرار گرفت. البته این امر از فروردین ماه 1359 شروع شده بود و در اردیبهشت ماه این سال (دوره کتاب حاضر) ادامه یافت. دراین میان، جایگاه بنی صدر در موضع فرماندهی کل قوا و مشی وی در همراهی با کل نظام در موضوعات کردستان و دانشگاه ها، موقعیت خوبی در افکارعمومی برای وی به وجود آورد.

همچنین از اولین روزهای دوره کتاب حاضر که در واکنش به اقدامات امریکا، در ایران وجه تبلیغی و جنگ روانی قضیه به نحوی پررنگ مدنظر قرار داشت و مسئولان کشور به تقویت اراده عمومی درجهت مقاومت علیه اقدامات امریکا می پرداختند، مصاحبه های رادیو تلویزیونی بنی صدر این جنبه را نیز دربرمی گرفت. وی یک بار از افشای سندی خبر داد و به گونه ای به توضیح و تحلیل آن پرداخت که نمونه ای از اقدامات توطئه آمیز امریکا علیه نظام جدید را نشان می داد. این سند درواقع یادداشت سال گذشته برژینسکی بود (6 اوت 1979 15/5/1358) که در آن اظهار کرده بود باتوجه به مبهم بودن آینده ایران، امریکا باید با تمام گرایش های سیاسی تماس بگیرد. بنی صدر تأکید کرد که این سند، خیلی چیزها را برای مردم روشن می کند.

بنی صدر در 24 اردیبهشت نیز در گفت وگو با صداوسیما، برخوردی تند با مسئله امریکا نشان داد. وی ضمن بررسی مسائل کردستان و ارتش، درباره امریکا گفت: همین امروز صبح، از امریکا یک کسی که به اطلاعاتی دست یافته بود به من تلفن کرد و گفت که 96 امریکایی را اینها در مناطقی پیاده کرده اند و قرار است تا دو هفته دیگر

خراب کاری هایی بکنند و شلوغی هایی در شهرهای ایران به وجود بیاورند، 2 هلیکوپتر به بختیاری آمده و برای کردها هم اسلحه آورده است و 19 ایرانی که سال ها در امریکا بوده اند روانه ایران شده اند برای اجرای این کار.(1) اینها اطلاعات است و مقاماتی که مسئولیت امنیت کشور را دارند و حالا باید از یک رهبری طبق موافقت امام پیروی بکنند باید دنبال آن بروند و آن را پیدا و خنثی کنند.

منظور بنی صدر از کسی که طبق موافقت امام مسئولان امنیت کشور باید از او پیروی بکنند، خودش بود. ذکر این نکته ضروری است که یکی از مشکلات بنی صدر این بود که برخی از نیروهای انقلاب پس از یک دوران شیفتگی به وی، به کلی از او ناامید شده بودند، تاجایی که حتی سفارش امام نیز آنها را به تبعیت مورد نظر بنی صدر وادار نمی کرد. در اینجا بنی صدر می خواست با استفاده از حمایت های امام مشکلات خود را حل کند، اما چون رفتار بنی صدر هرروز از چارچوب خط امام دورتر می شد، وی قادر به جذب نیروهای فعال طرف دار نظام و خط امام نبود.

در طول حوادث و درگیری های دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور نیز بنی صدر می کوشید

ص: 98


1- ******* در واکنش به اظهارات بنی صدر رادیو امریکا روز بعد (25/2/1359)، اعلام کرد: «در واشنگتن سخنگوی ریاست جمهوری امریکا گفت: هیچ گونه حقیقتی در این موضوع وجود ندارد و چنین اتهامی بی اساس است.»

به عنوان رئیس جمهور و رئیس شورای انقلاب روند حوادث و تحولات را تاجایی که امکان دارد به دلخواه و مطابق مصالح مورد نظر خویش مهار کند و پیش ببرد. این شیوه در همان روزی که درگیری دانشگاه تهران روی داد از نخستین ساعات روز تا اواخر شب، به طور محسوس وجود داشت، البته در صحنه عمل، حوادث و تحولات در ادامه روندی پیش می رفت که نه تنها از اختیار رئیس جمهور، بلکه از عهده هر مقام رسمی دیگر نیز خارج بود. در نخستین ساعات روز، دفتر رئیس جمهور در اطلاعیه ای با امضای "رئیس جمهور منتخب مردم ابوالحسن بنی صدر"، اعلام کرد: تا صبح سه شنبه،

هیچ نیازی به اجتماع مردم نیست اگر ضرورت اقتضا کرد که مردم گرد آیند موضوع به اطلاع عموم خواهد رسید. بنابراین هرگونه اجتماع و ایجاد درگیری در دانشگاه ها و خارج آن عملی ضدانقلابی تلقی می شود.

صدای جمهوری اسلامی ایران در ساعت 10 بامداد، اعلام کرد: «هم اکنون

دکتر بنی صدر رئیس جمهور، در تماس با صداوسیمای جمهوری اسلامی از

کلیه کسانی که خود را پیرو انقلاب اسلامی می دانند خواست خیابان های اطراف دانشگاه تهران را تخلیه کنند. ایشان افزودند همگی بدون استثنا باید امروز، مراکز خود را در دانشگاه ها تعطیل نموده و گروه ها آنجا را ترک کنند.»

بنی صدر همچنین در یک مصاحبه رادیو تلویزیونی شرکت و اظهار کرد که ابتکارعمل با وی بوده است و باید باشد. وقتی شب هنگام نیز بنی صدر در پیامی خطاب به مردم تهران به اجتماع کنندگان داخل دانشگاه تهران اخطار کرد که دست از زدوخورد بردارند، مشخص شد هیچ یک از دو طرف به حرف هیچ مقام رسمی گوش نمی کنند.

به طورکلی در این حوادث، صف بندی ها و مواضع گروه های مختلف در حمایت تصریحی و تلویحی از یک طرف درگیری یا تکیه بر میانجیگری و آشتی جویی برای دو طرف روشن گردید و گروه ها و جریان های مختلف به تناسب، به اعلام مواضع پرداختند. نکته قابل توجه این است که کلیه گروه های مخالف نظام در روند تحولات دانشگاه ها، مخالفت خود را به صورت مقوله ای ضدامپریالیستی ارائه می دادند. آنها ضمن اعلام مخالفت مجدد خود با امپریالیسم در متهم کردن طرف مقابل خویش یعنی نظام و هواداران آن به سازش یا همدستی با امپریالیسم اشتراک عمل داشتند. از سوی دیگر، تمام جریان های وابسته به نظام بالطبع از روند جاری، حمایت و حتی بر لزوم آن تأکید می کردند، اما دراین میان جریان وابسته به بنی صدر در معرکه ای گرفتار شده بود که اگر حرکت می کرد سقوط مشروعیت بود و اگر همراهی می نمود پیشروی های طبیعی جناح رقیب را نمی توانست تحمل کند.

با ماجرای حمله طبس و تحولات مربوط به موضوع گروگان های امریکایی، موضوع مهم سومی بر مسائل عمده جاری، یعنی درگیری دانشگاه ها و درگیری های کردستان اضافه شد. هر سه این مسائل، خودبه خود به بنی صدر به عنوان رئیس جمهور و فرمانده عالی نیروهای مسلح مربوط می شد. علاوه براین سه موضوع، درگیری های

مربوط به جناح بندی موسوم به (لیبرال خط امام) در داخل حاکمیت نیز برای بنی صدر از عمده ترین مشکلات محسوب می شد. بنی صدر در ماجرای

ص: 99

کردستان در کلیات با جناح دیگر حکومت و نیروهای انقلابی خط امام و وفادار نظام همسو بود. در ماجرای دانشگاه ها از جنبه ای که تعدادی از جریان های مخالف وی در دانشگاه ها تضعیف و حذف می شدند، با جناح دیگر همسو بود، اما به دلیل اینکه ابتکارعمل در دانشگاه ها با آن دسته از نیروهای دیگر نظام بود که با وی نیز اختلاف تفکر و خط مشی داشتند، وضع دوگانه ای را درپیش روی می دید و برای فائق شدن بر این دوگانگی و سوار شدن بر امواج حرکت مربوط به آن می کوشید. موضوع حمله امریکا برای بنی صدر فرصتی بود تا برای پیروزی بر جناح رقیب و نیروهای مخالف خویش در درون نظام نیز تلاش بیشتری کند. این تلاش که جنبه هایی از نقض وفاداری به نظام را نیز همراه داشت با خصلت هایی از بنی صدر نظیر کیش شخصیت آغشته بود و ویژگی فرصت طلبی خاص بنی صدر و استفاده ابزاری از حادثه ملی مربوط به کل نظام و انقلاب برای اقتدار خود و تضعیف رقبا، در آن آشکار بود. بنی صدر تهدید حمله نظامی امریکا را یک فرصت می شمرد و می کوشید با استفاده از فضای ناشی از ماجرای طبس به حل موضوع اصلی خویش یعنی تعیین تکلیف با جناح رقیب بپردازد. به همین دلیل برخلاف ویژگی های اصلی اش، سعی داشت خود را در جایگاه یک ضدامریکایی قاطع نشان دهد. براین اساس وی سعی داشت کلیه مخالفان خویش اعم از نیروهای مذهبی و انقلابی وفادار نظام و نیروهای غیرمذهبی محارب را در یک کاسه قرار دهد و آنها را به اتهام همراهی و تقویت خط امریکا سرزنش کند و بعد پیکان اصلی حمله امریکا را متوجه اقتدار خود و جریانش در داخل حاکمیت نظام ترسیم نماید. نکات مندرج در یادداشت های وی در سرمقاله روزنامه انقلاب اسلامی و نیز مطالب طرح شده در مصاحبه های مطبوعاتی بنی صدر حاکی از تأیید جمع بندی مذکور است.

در سرمقاله روزنامه انقلاب اسلامی 6/2/1359، بنی صدر خود را در جایگاه قدرت مرکزی، در معرض تهدید امریکا نشان داد و با عنوان "معنی تجاوز" چنین نوشت: «کشور از یک دستگاه اطلاعات یاب محروم است، اگر روش علمی کار امکان یافتن رابطه ها و خط سیر و هدف های تصمیم گیری های خودکامانه و توطئه ها

برای ناموفق کردن

بنی صدر را نمی داد، معلوم نبود امروز وضعیت کشور چه می شد؟ این تعبیر درست است که به هنگام مراجعت از خوزستان لوکوموتیو حادثه ای که از دانشگاه شروع می شد و به همه جا دامن می گسترد و باید به خونریزی مهیب و سقوط دولت انقلابی می انجامید به حرکت درآمده بود. من توانستم به درون آن بپرم و با زحمت طاقت شکنی آن را مهار کنم. هدف این حادثه را آقای کارتر در نطق دیروز خود، در مقام توجیه تجاوز دولتش به ایران به روشنی و وضوح تمام شرح کرده است.» وی سخن کارتر را این گونه بازگو کرد: «با جریان مداوم اضمحلال قدرت مرکزی در ایران و خطرهای روزافزونی که متوجه سلامت گروگان ها می بود و نیز درک روشن صریح این مطلب که آزادی گروگان ها به این زودی میسر نخواهد بود، من تصمیم گرفتم عملیات آزادی گروگان ها را آغاز کنم.» بنی صدر نتیجه گرفت: «بدین قرار هدف حادثه اضمحلال قدرت مرکزی بود.»

ص: 100

در همین حال، کادرهای اصلی جریان بنی صدر به طور واضح و صریح برخوردهای جناحی را طرح می کردند. برای مثال در اولین روز دوره این کتاب، مدیر مسئول روزنامه انقلاب اسلامی که از یاران شاخص بنی صدر بود در سرمقاله روزنامه به انتقاد شدید (هرچند بدون ذکر نام و عنوان صریح) از جریان مقابل و مظلوم نمایی پرداخت. جریان وابسته به بنی صدر همچنین در سرمقاله دیگر روزنامه انقلاب اسلامی (2/2/1359)، با عنوان "توطئه" نوشت: «قصد این بوده است که دانشگاه را تعطیل و موج تعطیل را به همه جا بکشانند و به این ترتیب به بنی صدر رئیس جمهور منتخب مردم، ضربه وارد کرده، وی را در مقابل افکارعمومی ناتوان از اداره کشور جلوه دهند. ...»

بنی صدر در سرمقاله دیگری از روزنامه انقلاب اسلامی در تاریخ 23/2/1359، با عنوان "تجربه سنندج" کوشیده است پیروزی نظام در سنندج را صرفاً ناشی از قاطعیت خود وانمود کند و نیز با استفاده از این موقعیت به طور تلویحی به رقبای سیاسی و جناح دیگر حکومت هشدار بدهد. وی در بخشی از این سرمقاله نوشته است: «از آنجا که وضع کشور به غایت حساس است به همه افراد، به همه گروه ها و احزاب اخطار می کنم که دست از رویه خودکامگی بردارند و اگر چنین نکنند همه پرسی خواهم کرد. باید دوران

حکومت ژ3 و چماق پایان پذیرد و کشور به سازندگی روی بیاورد.» یادآوری می شود این گونه سخن گفتن شگرد بنی صدر بود که رقیبان جناحی خویش را در عداد مخالفان نظام طوری ترسیم می کرد که هم آنان را زیر سؤال ببرد و هم درصورت لزوم با تظاهر به اینکه منظور وی رقبای نام آشنای مورد نظر نبوده است خود را از اتهام به تفرقه افکنی تبرئه کند.

مطابق آنچه در سطح علنی و عادی قابل طرح بود، نکات مطرح شده ازسوی بنی صدر اغلب مطالبی حق به جانب و حتی سؤالاتی بدون پاسخ بود، ولی در پشت صحنه و در عرصه های غیرشفاف و پیچیده سیاسی آن زمان مسائلی مطرح می شد که نه به آسانی قابل بیان بود و نه برای عامه مردم قابل فهم.

نمونه ای از این بغرنجی و پیچیدگی، ملاقات دوساعته مسعود رجوی با بنی صدر می باشد که بالطبع آنها که مراقب روند تحرکات بودند آن را با نگرانی دنبال می کردند. چنانچه مضمون جلسه و جهت گیری

نهایی آن قابل ارائه در سطح مردم و کادرهای انقلاب می بود، حتماً بنی صدر آن را خود طرح می کرد و به گونه ای توان رهبری و قوت خویش را حتی در مهار تشکل هایی مثل مجاهدین خلق به رخ می کشید،

اما مسائل طرح شده در جلسه فقط ازسوی رجوی بازگو شد که درزمینه فضاسازی و بیان کردن آنچه باید گفت و نگفتن آنچه نباید گفت، چهره شناخته شده ای است. رجوی به خصوص درزمینه نوع تهدید کردن مظلومانه و درعین حال

قدرتمندانه استاد است. به هرحال،

رجوی درباره این جلسه به خبرگزاری پارس گفت: «من به رئیس جمهوری گفتم ... به ویژه باتوجه به اختیاراتی که شما از امام گرفتید انتظار این است که ازاین پس به طور یک طرفه و فقط از امثال ما رعایت اجرای قانون و حفظ آرامش را نخواهند، ... باز می شنویم که در ماه های آتی بازهم تصفیه مجاهدین مدنظر عده ای است که طبیعتاً عواقب وخیم آن بر هیچ کس پوشیده نیست. در اینجا رئیس جمهوری گفتند در مقابل

ص: 101

هرگونه سرکوب آزادی ها و قانون شکنی بی تفاوت نخواهند نشست و قاطعانه موضع خواهند گرفت. ... رئیس جمهوری نسبت به حل مشکلات کشور بسیار خوش بین

هستند و به خصوص تضمین آزادی های سیاسی و فعالیت آزاد گروه های

سیاسی را که

از اولی ترین خواست های انقلاب ما هست در چارچوب قانون اساسی مورد تأکید قرار دادند.» یادآوری می شود روزنامه انقلاب اسلامی مورخ 24/2/1359، اظهارات رجوی را به نقل از خبرگزاری پارس گزارش داد و قسمت های عمده ای از مطالب وی (ازجمله مسائلی مربوط به انتخابات و تهدیدات ضمنی رجوی) که حتی در روزنامه اطلاعات درج شد را حذف کرد.

تلاش های آشکار و پنهان سازمان مجاهدین خلق در نزدیک شدن به بنی صدر و قرار گرفتن به عنوان مدافع جریان وی در جناح بندی کنونی حاکمیت، در طول دوره، تداوم داشته و با بروزهایی همراه بود؛ ازجمله روزنامه انقلاب اسلامی (ارگان جریان بنی صدر) در روز 29/2/1359، گزارش داد که هیئت تحریریه روزنامه مجاهد نامه ای برای دکتر بنی صدر فرستاده است. این نامه پیش تر به طورکامل در نشریه مجاهد چاپ شده بود، اما در متن چاپ شده در روزنامه انقلاب اسلامی برای گرفتن تندی های آن تغییراتی ایجاد و بخش هایی حذف شده بود. روز قبل هم، همین روزنامه پیام دیگری را از سازمان مذکور درج کرده و آورده بود: «مجاهدین خلق ایران با انتشار اطلاعیه ای اعلام کرده است که تنها مسئولیت دفاتری [را] که مورد تأیید سازمان می باشد، می پذیرد.»

علاوه بر محافل مذهبی انقلابی، این موضوع در محافل دیگر نیز مورد بحث بود. ازجمله نشریه حقیقت (ارگان اتحادیه کمونیست های ایران) در 29/2/1359، به این مسئله (نزدیکی تدریجی بنی صدر و سازمان) پرداخت و تحت عنوان "کشمکش و وحدت در هیئت حاکمه" با اشاره به موانع انتخاب نخست وزیر

چنین آورد: بنی صدر که از یک سو به طور سرکوبگرانه درپی ایجاد نظم و امنیت کذایی یا به عبارت بهتر سرکوب نیروهای کمونیستی و مبارزات توده ای مردم است، از سوی دیگر در مبارزه و کشمکش با حزب جمهوری بر سر غلبه بر قدرت است و می خواهد نیروهای دیگر را نیز زیر چتر و برنامه های خود درآورد و به این دلیل سعی دارد تا از تضاد واقعی که بین سازمان مجاهدین خلق و حزب جمهوری موجود است به نفع دعوای خود با حزب جمهوری اسلامی سود جوید و قصد دارد تا تضاد مجاهدین و دارودسته بهشتی را بر تضاد خود

با حزب منطبق کند. وی می خواهد مجاهدین را بر روی سیاست خود بکشاند و خطر در اینجاست.

درواقع هرچند که بنی صدر در مقام ریاست جمهوری قرار داشت، اما از قدرت و پشتوانه لازم برای تحرک تعیین کننده

در فضای کنونی برخوردار نبود و آرام آرام در گره یک تناقض اساسی گرفتار می شد. او که قبل از انقلاب، از اولین کسانی بود که مارکسیست شده ها و منحرفان مجاهدین خلق را با عنوان منافق خطاب می کرد، حالا که جریانات خط امام از وی روی برمی گرداندند و حتی شخصیت های خط امام که از او حمایت می کردند به تدریج متزلزل و کمتر می شدند، درحال ورود به یک بازی بود که مجاهدین خلق آن را طراحی کرده بودند. در این

ص: 102

ورود او با احتیاط پناهگاهی تشکیلاتی می جست که در سطح توده ها قدرت بسیج داشته باشد و با پیش بینی کاهش اقبال توده ای خود در آینده که درصورت رویارویی شدید با جناح خط امام قطعی می نمود، فکری برای تحرکات اجتماعی موافق خویش بکند. از سوی دیگر، بنی صدر هنوز با تفکر سازمان مرزبندی داشت و آنها را التقاطی می خواند، اما این قضیه دربرابر اهداف وی مهم به نظر نمی رسید. فقط باید برای ورود به بازی راهی پیدا می کرد که نزدیک شدن آتی وی به جریانی که خود آن را التقاطی می خواند، توجیه کند. البته در این دوره، هرچند زمینه های

وحدت بنی صدر با مجاهدین خلق درحال شکل گیری بود، اما این وحدت کاملاً عملی نشد و اختلافات در تفکر و روش هنوز واضح بود. به عنوان مثال، در چهارمین و آخرین روز نخستین گردهمایی انقلاب فرهنگی اسلامی که در تالار ابوریحان دانشگاه ملی برپا شد (20/2/1359)، بنی صدر رئیس جمهور، دکتر حبیبی وزیر فرهنگ و آموزش عالی، دکتر شریعتمداری، حجت الاسلام معادیخواه (به جای آیت الله موسوی اردبیلی)، مسعود رجوی، شمس آل احمد، طاهر احمدزاده و دکتر تکمیل همایون شرکت داشتند و هرکدام سخنرانی کردند. در پایان جلسه، بنی صدر به جمع بندی و نتیجه گیری از صحبت های سخنرانان پرداخت. وی از جلال آل احمد،

دکتر شریعتی و شهید مطهری به عنوان

پرچم داران انقلاب فرهنگی یاد کرده و گفت: «خیلی چماق به این کله ما خورده

است، تاس نشده، اما پرمقاومت شده است. محیط های دانشگاهی بپذیرند که قدر مسلم ایدئولوژی حاکم بر دانشگاه باید موضوع بحث باشد، یک ملتی که با شعار الله اکبر یعنی معنویت تمام شروع کرده دانشگاهی دارد که اساس کلامش مادیت تمام است. ... گمان من این است که در مقام جمع بندی و به طور مختصر حق را به مسلمانان بدهید که نگران دانشگاهی باشند که پایه کارش را انکار معنی قرار داده است.» بنی صدر در بخشی دیگر از این سخنرانی گفت: «گفته شد که در خردادماه با مجاهدین تسویه حساب می شود باید بگویم که این دعواها و چماق کشیدن ها همان چماق های ابهام است که شما بر سر همدیگر خرد می کنید.» در این موقع رجوی گفت: «آقای بنی صدر توجه داشته باشید چماق خرد کردن متقابل نبوده است.» بنی صدر در پاسخ گفت: «بله شما چماق زبانی به سر دیگران می شکنید دیگران چماق چوبی.»

در تقابل و نوع برخورد جناحی، جناح مقابل جریان بنی صدر نیز بیکار نبود، ولی هم در اهداف و هم روش ها تفاوت ها محسوس بود. مرور برخوردهای جناحی دوره که در اینجا به اختصار مورد اشاره قرار می گیرد این امر را نشان می دهد.

در همان اوایل دوره، نمونه ای از اختلافات جناحی بنی صدر و حزب جمهوری اسلامی بروز کرد. درپی سرمقاله طعن آمیز روزنامه انقلاب اسلامی علیه این حزب در2/2/1359، روزنامه جمهوری اسلامی روز بعد، همان سرمقاله را بی کم وکاست درج کرد و در توضیح و نقد آن با عنوان "ما و روزنامه انقلاب اسلامی" نوشت: «روزنامه جمهوری اسلامی اولین روزنامه انقلاب بود و سپس برادرش انقلاب اسلامی متولد شد و بعدترها آزادگان و از همان اول ما از داشتن برادری

ص: 103

هم زمان و هم ریشه خوشحال بودیم و امید داشتیم که در این برهه حساس از انقلاب و افتخار، دست در دست هم به صورت مکمل نه عین هم به شتاب بیشتر بخشیدن به انقلاب و به حفظ دستاوردهای آن کمک کنیم، ولی متأسفانه انقلاب اسلامی از همان آغاز چون رقیبی به ما نگریست و جابه جا هرجا دستش رسید تکذیبی، تحقیری، شماتتی علیه روزنامه جمهوری اسلامی درج کرد. ... [ما] نه تنها دشمن آقای بنی صدر نیستیم، بلکه احساس می کنیم

که به یاری ایشان برخاسته ایم،

طبیعی

است که گاهی اختلاف عقیده ای داشته باشیم. ... برای قضاوت مردم مقاله روز گذشته این روزنامه را که در آن به طرز ناجوانمردانه به حزب حمله گشته است می آوریم تا مردم خود به قضاوت بنشینند.»

در همین روز، آیت الله بهشتی نیز در پاسخ به سؤال خبرنگاری که گفت: «در سرمقاله دیروز روزنامه انقلاب اسلامی مطالبی راجع به حزب جمهوری اسلامی نوشته شده بود و گفته شده بود که پشت سر این، توطئه شده تا دولت آقای بنی صدر سقوط کند.» چنین گفت: «فکر می کنیم صحیح این باشد که این نظر را [که من می خواهم بگویم] برادرم آقای بنی صدر بگویند تا هم دلنشین تر باشد و هم مطبوع تر، ... ما امروز کوشیده ایم که حتی اختلاف نظرهای مربوط به مواضع سیاسی خاصمان را در وحدت و یکپارچگی مان در مقابل شرایط حاد و حساس کنونی کشور دخالت ندهیم و این سرمقاله در نظر خوانندگان ممکن است درست خلاف این را منعکس کند. من دراین زمینه با آقای بنی صدر صحبت کردم و به ایشان یادآوری کردم که براساس خط متحدی که درجهت پیشبرد سریع تر انقلاب و در این دوره خاص و بحرانی داریم جا دارد که ایشان تذکرات لازم را بدهند و اقدامات لازم و حتی توضیح لازم را بدهند.»

از سوی دیگر، بنی صدر نیز در سرمقاله مفصلی، عصر همین روز، در روزنامه انقلاب اسلامی نوشت: «امروز نابختیاری روش های

تخریبی به روزنامه انقلاب اسلامی نیز سرایت کرده است. در سرمقاله دیروز، رعایت روش های

سازنده اسلامی نشده است. وقتی عده ای در اطراف دانشگاه با انگ حزب جمهوری اسلامی حرف هایی می زنند، باید آن حرف ها را با شورای حزب در میان گذاشت و از آنها درباره آن حرف ها توضیح خواست و اگر معلوم شد گرایش از این نوع وجود دارد به انتقاد علمی آن پرداخت و به خصوص از تعمیم خودداری کرد. زمان ما روش های سازنده و ایجاد فرهنگ تولید و زبان ما، زبان علم و بحث آزاد باید باشد.» البته در پایان سرمقاله بنی صدر که در آن مباحث متعددی ازجمله ضرورت پرهیز از تخریب آمده بود، روزنامه انقلاب اسلامی درقالب پاورقی اضافه کرد: «ما مدارک و شواهدی را که در دست است و اثبات می کند

که عده ای از درون و برون حزب به کینه ورزی علیه رئیس جمهور منتخب ملت می پردازند و این کار را در دیگران نیز القا می کنند برای شورای حزب خواهیم فرستاد و در انتظار جواب ایشان خواهیم ماند. [در اینجا حدود دو سطر روزنامه پاک شده که بسیار معنی دار است] و برای اشاره یادآوری می کنیم که براداران حزب به آرشیو روزنامه جمهوری اسلامی مراجعه کرده و روش این روزنامه را در دوران انتخابات ریاست جمهوری و بعد از آن مورد بررسی قرار دهند.»

ص: 104

حزب جمهوری اسلامی در 5/2/1359، قدم جدی تری را برداشت و یک بیانیه و دستورالعمل درون گروهی درباره نوع برخورد با بنی صدر که در مقام رئیس جمهور و فرمانده کل نیروهای مسلح قرار داشت، صادر کرد. این بیانیه بالطبع باتوجه به حوادث اخیر سنندج و دانشگاه ها که نوعی همراهی و هماهنگی بین همه جناح ها و مسئولان نظام را درپی داشت و به خصوص

بعد از مباحث سرمقاله مشخص روزنامه انقلاب اسلامی (2/2/1359)، تهیه شده و این هماهنگی اخیر، آشکارا پیشرفت های چشمگیری را در حل معضلات ناشی از

تحرک گروه های مسلح مخالف نظام، که چه در مرحله درگیری های مسلحانه و چه در پوشش تحرکات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با همان جهت گیری براندازی فعال بودند، به دنبال

داشت. در بیانیه و ابلاغیه مزبور که قرار بود انتشار عام نیابد، چنین آمده است: به دنبال اوج گیری این سؤال در برادران و خواهران حزبی که در این مرحله از انقلاب و باتوجه به کل شرایط موجود چه حرکت هایی

در مقابل دولتمردان داشته باشیم؟ و اصولاً با این قضایا چگونه برخورد نماییم؟ این سؤال در حوزه های حزبی مطرح شد و پس از بررسی های اولیه در حوزه ها، درمورد شورای مرکزی مطرح و بالاخره پس از بحث های

زیاد نتایجی به عنوان موضع حزب به دست آمد که از نظر می گذرد.

بدیهی است این یک دستور درون تشکیلاتی

بوده و فقط برای هماهنگی برادران و خواهران حزبی مطرح می شود، لذا حفظ رده درون تشکیلاتی بودن این موضوع ضروری است و فقط خواهران و برادران حرکت هایشان را برمبنای این موضوع تنظیم نمایند. اصول این مواضع عبارت اند از: حزب در برخورد با آقای بنی صدر

به عنوان رئیس جمهور و به عنوان یک چهره انقلابی معروف و در هرجا دولتمردان و سیاستمداران و چهره ها و گروه های دیگر باید سخت مراقب باشد که واقعاً برخوردش آهنگ رقابت بر سر قدرت نداشته باشد، رعایت مصلحت انقلاب و جامعه خود یک حقیقت است. بنابراین در همه اظهارنظرها و موضع گیری ها باید رعایت این مصلحت را نموده و مصلحت انقلاب و جامعه در شرایط کنونی ایجاب می کند که هم دوستان و هم دشمنان حس کنند که حزب، شورای انقلاب و آقای بنی صدر یکپارچه عمل می کنند. البته هرجا بنی صدر یا شورای انقلاب از قانون اساسی و مصلحت سیاسی اجتماعی ملت منحرف شوند، حزب حق انتقاد سالم و آگاه کننده برای خود را محفوظ می داند و آن را تذکر می دهد. بدیهی است که لحن و جملات به کار گرفته شده در این جهت نقش مهمی دارند. این مواضع مطرح شده باید حتماً در سخنان اعضای حزب رعایت شود. ... اگر زمینه ملاقات ازطرف آقای بنی صدر با حزب مطرح شد حزب آن را بپذیرد.

البته این توافق و تفاهم بیشتر در حد ظاهر، بروز کرد و چندان دوام نیاورد و درعمل و تا پایان دوره، جناح بندی کنونی حاکمیت، به تدریج

و به آرامی به دوقطبی بنی صدر بهشتی تبدیل شد. این مسئله درواقع مطابق مشی سازمان مجاهدین خلق هم بود که به جای جناح بندی قبلی لیبرال خط امام، شخص آیت الله بهشتی و پشت سر وی حزب جمهوری اسلامی مخاطب تبلیغاتی و رویاروی بنی صدر باشد. تحت تأثیر مستقیم و غیرمستقیم سازمان بر رئیس جمهور، بنی صدر نیز به تدریج به چنین جهتی سوق داده می شد و دراین میان جناح بنی صدر در سطح رسانه، شدت برخوردهای

ص: 105

تبلیغاتی را در دستور کار داشت، ولی جناح مقابل، برعکس درعمل استواری نشان می داد،

ولی در تبلیغات رفتاری ملایم داشت. یک مثال مناسب دراین زمینه مسئله انتخاب نخست وزیر

بود. باتوجه به وضعیت افکارعمومی، وزن قابل ملاحظه کاندیداهای مورد حمایت حزب و نتیجه انتخابات مرحله اول مجلس، مشخص بود که در مرحله دوم نیز اکثریت قوی به جناح مقابل بنی صدر تعلق خواهد داشت. شأن و حق مجلس در دادن رأی اعتماد به کابینه در اینجا کاملاً بنی صدر را ازنظر قانونی منفعل می کرد و جریان وی را به حاشیه

می راند. به این ترتیب، ازنظر بنی صدر یکی از مبرم ترین اهداف وی شکل دادن مطلوب به دولت آتی و انتخاب نخست وزیر بود، ولی وقتی هنوز مجلس تشکیل نشده بود این کار با چالش هایی قانونی روبه رو بود که بالطبع می توانست وسیله ای قوی برای مقاومت جناح مقابل با شد و مورد استفاده نیز قرار بگیرد، بنابراین باتوجه به اهمیت مسئله یادشده از چند روز مانده به برگزاری انتخابات مرحله دوم که قرار بود در روز 19/2/1359 برگزار شود، بنی صدر در تکاپوی حل این مسئله بر آمد. وی در 17/2/1359، این دغدغه خود را رسانه ای کرد و به خبرنگاران گفت: «به نظر من معرفی نخست وزیر و هیئت وزیران پیش از گشایش مجلس ضرورت دارد و دراین زمینه گفت وگوهای زیادی شده است.»

بنی صدر درواقع برای خروج از بن بست قانونی یادشده، از قبل تدابیری اندیشیده بود. وی در نامه ای به امام خمینی درباره انتخاب نخست وزیر پیشنهادهایی درقالب درخواست ارائه داده بود. متن این نامه، (که البته چند روز بعد مطبوعاتی شد)، بدین شرح است: «بسمه تعالی. حضور مبارک حضرت آیت الله العظمی امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران دام ظله العالی. نظر به اوضاع کشور و مقابله قاطع با توطئه ها و حوادث، ضروری دید براساس گفت وگوهای مفصلی که حاج احمد آقا به عرض می رسانند، خواهان سه امر زیر بشوم: 1. انتخاب نخست وزیر با تصویب امام. 2. قوای انتظامی دراختیار و به دستور عمل کنند. 3. دستگاه های تبلیغاتی باید برخلاف مصالح کشور و مخالف سیاست جمهوری اسلامی نباشد و آزادی آنان در حد قوانین اسلامی باید مراعات شود. اطمینان می دهد که باوجود همه مشکلات، درصورتی که وسایل کار در دسترس و به اختیار باشند، هیچ گونه خطری متوجه انقلاب اسلامی و کشور عزیز نخواهد شد. ابوالحسن بنی صدر، 16/2/1359»

امام خمینی به نامه مذکور چنین پاسخ دادند: «بسمه تعالی. موافقت شد. روح الله الموسوی الخمینی»

از همین رو بنی صدر در همان مصاحبه روز هفدهم اردیبهشت، در پاسخ به خبرنگاری که پرسیده بود آیا نظر رهبر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران دراین باره کسب شده است، گفت: «البته این مسئله با تصویب امام انجام خواهد گرفت.»

به این ترتیب، درحالی که هنوز مرحله دوم انتخابات مجلس برگزار نشده بود، موضوع تعیین نخست وزیر و اعضای کابینه، قبل یا بعد از شروع کار اولین مجلس شورا به سرعت به صورت یکی از مباحث اختلاف برانگیز میان جناح ها و شخصیت های حکومتی درآمد. بنی صدر و حامیان

ص: 106

وی به تشکیل هرچه سریع تر هیئت دولت با پشتوانه تصویب شورای انقلاب اصرار داشتند و جناح مقابل نیز با ذکر دلایل مختلف به تلویح یا تصریح، خواهان تعویق این کار تا تشکیل مجلس بودند؛ ازجمله آیت الله موسوی اردبیلی دادستان کل کشور، عضو شورای انقلاب و عضو مؤسس حزب جمهوری اسلامی، درباره انتخاب نخست وزیر و کابینه ازسوی ریاست جمهوری در زمان فعلی اظهار داشت: «من فکر نمی کنم چیز جالبی از آب درآید، زیرا مدت کار این دولت بسیار کم است. اگر آقای رئیس جمهور از حالا به فکر باشند تا وقتی که مجلس تشکیل شود و آن گاه کابینه خود را معرفی کنند بهتر خواهد بود، زیرا کابینه را باید مجلس تأیید کند. اگر کابینه ای با موافقت شورای انقلاب تشکیل بدهند، ولی ندانند که آیا مجلس با آن موافقت می کند یا موافقت نمی کند، زحمت فوق العاده ای است که برای یک کار مجهول انجام می شود.»

مسئله انتخاب نخست وزیر

باتوجه به ترکیب آتی مجلس، علاوه بر داخل کشور مورد توجه رسانه های

خارجی نیز بود. در همان روز برگزاری انتخابات، بی بی سی در تفسیر خود باتوجه به

نتایج انتخابات مجلس و پیروزی قاطع جناح خط امام و ذکر اینکه حزب جمهوری اسلامی از برتری انتخاباتی گسترده تری

نسبت به دیگران برخوردار است، به ارتباط این پیروزی با جنبه ای از جناح بندی کنونی، یعنی انتخاب نخست وزیر قبل از آغاز کار مجلس پرداخت. بخش فارسی رادیو کلن نیز که به طورکلی جانب دارانه و گاهی با ادبیاتی کاملاً مشابه گروه های

منتقد و مخالف نظام به پخش خبر و گزارش و تفسیر می پرداخت، در همین روز در تفسیری که درباره انتخابات و کابینه پخش کرد به ذکر

مطالب مورد بحث در محافل مختلف پرداخت. در این تفسیر آمده است: روز گذشته، دکتر محمد بهشتی در یک مصاحبه مطبوعاتی هشدار داد که کابینه آینده ایران بایستی مورد تأیید کسانی قرار گیرد که از اعتماد و اطمینان بیشتر مردم ایران برخوردارند که درنهایت منظور وی به طور مستقیم حزب جمهوری اسلامی بوده است. بهشتی اعتقاد دارد بایستی پست نخست وزیری و اکثریت اعضای کابینه به اعضای این حزب واگذار شود.

به دنبال برگزاری مرحله دوم انتخابات اولین دوره مجلس و قطعی شدن ترکیب آن، مسئله انتخاب نخست وزیر به صورت مهم ترین موضوع محافل سیاسی درآمد. دراین حال، اعلام پذیرش درخواست های رئیس جمهور از امام خمینی این گمانه را که تعیین نخست وزیر و تشکیل دولت قبل از تشکیل مجلس انجام گیرد، تقویت کرده بود. بااین حال، در روز بعد از انتخابات مرحله دوم، در پایان جلسه شورای انقلاب آیت الله بهشتی درباره ضوابط انتخاب نخست وزیر گفت: این حق برای مجلس محفوظ است که به کسی که شورای انقلاب و رئیس جمهور انتخاب کرده است رأی تمایل و اعتماد بدهد یا ندهد. آیت الله مهدوی کنی دیگر عضو شورای انقلاب و سرپرست وزارت کشور و عضو شورای نگهبان نیز دراین باره گفت: اگر بتوانیم مجلس را زودتر تشکیل دهیم بهتر است که کابینه با رأی اعتماد مجلس تشکیل شود.

از سوی دیگر، مسئله ای که نه از قول منبع مشخص بلکه به نقل از مقام های مطلع و موثق به

ص: 107

آن پرداخته می شد، اسامی چهره های احتمالی برای این پست بود که در میان آنها اسامی دکتر سیداحمد مدنی، داریوش فروهر، صادق طباطبایی و عزت الله سحابی به چشم می خورد.

علاوه بر اختلاف درمورد فرد انتخابی، زمان انتخاب آن هم به یکی از موضوعات برخورد جناح های داخلی حکومت تبدیل شده بود. مسئله این بود که آیا برای تعیین نخست وزیر باید منتظر تشکیل مجلس ماند یا با مجوزی که بنی صدر از امام گرفته است، نیازی به تشکیل مجلس نیست. دراین باره دیدگاه های متفاوتی از مواضع مختلف ابراز

می شد. ازجمله روزنامه انقلاب اسلامی (ارگان جریان بنی صدر) در روز 22/2/1359، چکیده ای از آخرین وضعیت جاری را بدین گونه بازگو کرد: تا ظهر امروز، هنوز از تعیین و معرفی نخست وزیر خبری نشده است. به دنبال فعالیت های چندروزه اخیر چنین به نظر می رسد که در امر تعیین نخست وزیر ازجانب رئیس جمهور مشکلی وجود دارد که میدان عمل آزاد را از وی گرفته است، حال رئیس جمهور تا چه حدی بتواند این قیدوبندهای سیاسی را کنار گذاشته و آزادانه عمل کند باید منتظر فردا و روزهای دیگر بود.

شامگاه همین روز، در پایان جلسه مشترک شورای انقلاب و هیئت دولت حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی عضو شورای انقلاب نیز درباره تعیین نخست وزیر به خبرنگاران گفت: در جلسه امشب، راجع به تعیین نخست وزیر مذاکره ای صورت نگرفت و مشکل می دانم که این روزها نخست وزیر تعیین بشود. وی افزود: علت آن این است که تشکیل مجلس نزدیک است و هر کسی که انتخاب بشود باید مجلس او را تأیید بکند مگر اینکه احساس بکنیم که درحال حاضر انتخاب نخست وزیر خیلی ضروری است.

در مصاحبه مطبوعاتی روز 24 اردیبهشت، آیت الله بهشتی هم دراین باره گفت: مسئله اساسی این است که آیا تعیین یک نخست وزیر در آستانه شروع کار مجلس ازنظر اصولی کار صحیحی هست یا نه؟ به خصوص که تعیین این نخست وزیر همراه با تأیید خاص امام باشد این نگرانی هست که مبادا این (موضوع) روی رأی آزاد نمایندگان مردم در مجلس اثر بگذارد. از طرف دیگر، آیا یک نخست وزیر که الآن سر کار می آید، بعدها می خواهد وزرایش را انتخاب کند و بعد شروع به کار بکند برنامه و کارش را چگونه تنظیم خواهد کرد؟ آیا از همین حالا او اطمینان خواهد داشت که مجلس هم به او و برنامه اش رأی اعتماد خواهد داد یا این اطمینان را ندارد و دراین صورت چقدر می تواند در کارش موفق باشد؟ بنابراین اینها مسئله اساسی است که بالطبع نباید بدون توجه کافی به این نکات در یک چنین مسئله مهمی تصمیم گرفت، وگرنه مسئله توافق اعضای شورای انقلاب و رئیس جمهور روی یک نفر مسئله چندان دشواری نیست.

وجود چنین مقاومتی در مصاحبه آیت الله بهشتی در آخرین روز دوره کتاب حاضر نیز آشکار است. وی در پاسخ به سؤال خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی (ارگان جناح بنی صدر) که پرسیده بود: «این تصور در اذهان است که امام با خواسته رئیس جمهور برای انتخاب نخست وزیری موافقت کرده است، ولی چگونه شورای انقلاب دراین مورد به نتیجه نرسیده است؟» چنین گفت: «هیچ کس

ص: 108

مخالفت اصلی ندارد، امام موافقت کردند که ایشان می توانند قبل از اینکه مجلس اعتبارنامه هایش را تنظیم کند و آماده بشود فردی را با وزرایش انتخاب بکنند و شورا تا آماده شدن مجلس (که اختیارات مجلس را دارد) عین آن نقش را به عهده بگیرد. بنابراین این تابع این است که ایشان بتوانند چنین فردی را با وزرایش انتخاب بکنند و شورا هم تصمیم بگیرد. چون مسئله مهم این است که اگر این نخست وزیر و وزرا طوری انتخاب نشوند که تقریباً 90 درصد به کار آینده شان مطمئن باشند چطور می توانند الآن کاری انجام بدهند؟ چطور می توانند نقشی به عهده بگیرند؟ درواقع این است که انتخاب یک نخست وزیر و یک دولت در این شرایط به طوری که هم حالا مورد تأیید شورای انقلاب و تصویب امام باشد چون در شرایط کنونی باید این طور باشد و هم بعد از دو سه هفته ازطرف مجلس بتواند رأی اعتماد بگیرد که این کار پیچیده ای است و کار ساده ای نیست.»

به این ترتیب باوجود پشتوانه نظر مثبت امام، استواری صبورانه رهبران حزب جمهوری اسلامی دراین زمینه مانع تحقق برنامه های بنی صدر شد.

د) نقش و جایگاه سازمان مجاهدین خلق

نظر به اهمیت سازمان مجاهدین خلق در شکل گیری آینده جریان بنی صدر، بررسی نقش و جایگاه این سازمان در این دوره ضروری است که در اینجا مهم ترین نکات مربوط به آن به اختصار مرور می شود.

علاوه بر گروه هایی که در ماجرای کردستان به طور مستقیم درگیر حادترین اقدامات بودند، دیگر گروه ها نیز در عرصه سیاسی کشور فعال بوده و موضوع مباحث و درگیری های سیاسی قرار می گرفتند، عمده ترین آنها، سازمان مجاهدین خلق بود. این

سازمان پیگیرانه درپی مطرح کردن خویش در عرصه سیاسی به عنوان یک جریان سیاسی بود و درعین حال بدون پذیرش خلع سلاح، موضوع داشتن سلاح و کنارنگذاشتن مشی مسلحانه را به انحای مختلف مسکوت می گذاشت و از آن طفره می رفت. آن قدر مسائل متنوع درارتباط با این سازمان وجود داشت که سازمان می توانست با پرداختن به آن در نظر هواداران خود کاملاً در موقعیت یک سازمان سیاسی که حقوق آن رعایت نمی شود (و نه یک سازمان شبه نظامی که عرصه براندازی را برای خویش مهیا می کند)، قرار بگیرد و وقت و ذهن آنها را به گونه ای پر کند که شکاف بیشتری با نظام حس کنند و آمادگی بیشتری برای یک درگیری آشتی ناپذیر و براندازانه بیابند.

سازمان مجاهدین خلق که با تأکید مکرر بر «راه مجاهدین، راه خون بار حنیف نژادها، بدیع زادگان ها و محسن ها...» به عنوان تنها راه رهایی هواداران، درواقع اذعان می کرد که گروهی محارب و برانداز است نه یک گروه سیاسی ذیل نظام، برای کسب زمان به منظور آمادگی و در کوشش برای خنثی کردن این اشکال در افکارعمومی که اگر مجاهدین یک گروه سیاسی بوده و در فکر براندازی نیست، پس چرا سلاح های دراختیار خود را تحویل نمی دهد، به مناسبت های

ص: 109

مختلف این گونه عبارات را نیز به کار می گرفت: «بار دیگر بر غیرمسلح بودن تمام دفاترمان در سراسر کشور تأکید نموده و مقامات مسئول را همچنان به هرگونه تحقیق و بازدید مجاز می دانیم. بنابراین امیدواریم که مقامات مسئول به ویژه مسئولان انتظامی کشور هشدار حاضر را به منظور خنثی کردن هرگونه تشنج و درگیری و خونریزی جدی تلقی کنند و در همین جا از رادیو تلویزیون نیز تقاضا می کنیم تا چنانچه خواستار آرامش و عقیم ماندن توطئه ها است به قرائت اعلامیه حاضر در اولین فرصت مبادرت ورزد.»

از روش های مرسوم سازمان مجاهدین خلق این بود که درعین حفظ سلاح و لبه تهدیدآمیز آن در وضع کنونی در جایگاه یک جریان فعال سیاسی محق و مورد ظلم واقع شده، قرار داشته باشد؛ به این ترتیب این سازمان، درضمن تلاش بسیار شدید برای مخفی نگاه داشتن بخش تسلیحاتی آن، درعین عدم تصریح به مسلح نبودن خود سازمان،

مراکز و دفاتر (علنی) سازمان را غیرمسلح اعلام می کرد. همان طورکه روزنامه انقلاب اسلامی نامه سازمان را مبنی بر اینکه فقط مسئولیت دفاتر رسمی خود را می پذیرد، درج کرد، واضح بود سازمان هیچ گاه سلاح های خود را در دفاتر رسمی اش انبار نمی کند. در دوران فاز نظامی، تعدد خانه های تیمی مسلح، این نظر فعالان مخالف سازمان را اثبات کرد، هرچند در همین زمان هم به اندازه کافی شواهد برای این امر وجود داشت. بااین حال، در صحنه های اجتماعی روش های سازمان در جلب نظر عامه مؤثر بود، اما در نگاه افراد پیگیر و فعال اثر منفی داشت و نفاق سازمان را تأیید می کرد.

هنر سازمان در مخفی کاری و انضباط تشکیلاتی بسیار چشمگیر بود و بجز موارد استثنایی هیچ گاه مخالفان، دسترسی قابل توجهی

به بخش مخفی مسلح سازمان پیدا نکردند. افشاشدن مورد ملایر البته یک استثنا بود، ولی همین مورد هم نشان می داد که سازمان برای مخفی نگه داشتن

این جنبه از تشکیلات، حاضر است هرگونه منافع، هوادار و ارکان تشکیلاتی دیگر خود را قربانی کند. هنگامی که در ملایر علامتی نه چندان مهم از مسلح بودن سازمان بروز کرد که البته این از موارد بسیار استثنایی بود تلاش سازمان در راه خنثی کردن این موضوع و نیز تلاش انجمن جوانان مسلمان ملایر (شاخه ملایر سازمان) قابل توجه بود. ماجرا از این قرار بود که در روز 15/2/1359، از شخصی که به رهبری سازمان مجاهدین خلق در ملایر مشهور بود، 14 بمب ساعتی و به قولی تعدادی بمب دستی و سه راهی کشف و این فرد دستگیر و تحویل دادگاه انقلاب اسلامی شد. درپی آن به نوشته روزنامه انقلاب اسلامی، «درگیری بین اعضای این سازمان و مردم صورت پذیرفت که طی آن تعدادی از هواداران سازمان مجاهدین زخمی و به بیمارستان اعزام و تعدادی از آنها نیز دستگیر شدند.» انجمن جوانان مسلمان ملایر در نامه ای به بنی صدر این حادثه را به حمله نظامی امریکا علیه ملت به پاخاسته ربط داد و تقاضا کرد هرچه زودتر به این وضع رسیدگی شود. در این نامه هیچ اشاره ای به وابستگی یا عدم وابستگی انجمن مزبور به سازمان مجاهدین خلق نشد، بلکه علت حادثه، دلایل حرکت سرکوب گروه های سیاسی و نه

ص: 110

تسلیحات مکشوفه، شمرده شد. این درحالی است که

سازمان روش تازه ای در برخورد با این موضوع در پیش گرفت به این ترتیب که هم موضوع سلاح و بمب و سه راهی را غیرمرتبط با سازمان جلوه داد و هم در کاری ریشه ای تر وابستگی و ارتباط انجمن مزبور را با سازمان نفی کرد. این اولین بار بود که ارتباط تشکیلاتی این گونه تشکل ها با سازمان نفی می شد و این از حساسیت مسئله حکایت داشت. ازنظر سازمان هر مسئله ای که به نوعی زرادخانه سازمان را که برای روز موعود انبار می شد، طرح می کرد و باعث پیگیری آن می شد، بایستی پاک می گردید. دراین مورد، تکذیب سازمان درحالی بود که نه تنها فعالان سیاسی بلکه همه کسانی که اندک درنگی در مسائل روز داشتند می دانستند که نوع نام گذاری تشکل های وابسته به سازمان چگونه است: انجمن دانشجویان مسلمان، انجمن زنان مسلمان، انجمن کارگران مسلمان و... مسئله بسیار حائز اهمیت بود که چنین امر آشکاری نفی می شد. یک نکته مهم در توضیح قدرت تشکیلاتی سازمان این است که درپی اعلام موضع سازمان، چند روز بعد، انجمن جوانان مسلمان ملایر با ادبیات و شیوه ای کاملاً متفاوت با نامه ارسالی به رئیس جمهور، به گونه ای که معلوم بود از یک دستور تشکیلاتی تبعیت می کند، اطلاعیه ای صادر کرد که در آن هم وابستگی تشکیلاتی به سازمان نفی شده بود و هم تبلیغی اساسی برای سازمان در بر داشت.

درمجموع، در دوره کتاب حاضر در بخش عمده افکارعمومی و نیز در محافل مذهبی آشکار و پنهان طرف دار نظام و همچنین در نگاه اکثریت قریب به اتفاق مسئولان وقت نظام، سازمان مجاهدین خلق از متحدان اصلی گروه های مسلح ضدنظام که در کردستان فعال بودند محسوب می شد، که فقط برای جذب نیروی بیشتر و آمادگی بهتر برای مبارزه مسلحانه، امروز مشی سیاسی پیشه کرده و برای همین هم مسئله تحویل سلاح و غیرنظامی شدن

خود را با تدابیر لطیف مسکوت می گذاشت.

درعین حال، این سازمان از اینکه بسان یک تشکل سیاسی آزاد قلمداد نمی شد با تاکتیک های مبتنی بر مظلوم نمایی، نهایت بهره برداری تبلیغاتی را می برد. در این دوره تاکتیک نزدیکی به رئیس جمهور در

جناح بندی کنونی نیز به صورت مسئله ای کلیدی و راهبردی به روش های سازمان افزوده شد.

البته این تنها جلوه در بروز رفتار سازمان در کتاب حاضر نیست. در این دوره میراث گذشته سازمان یعنی مبارزه ضدامریکایی هنوز هم به عنوان اصلی ترین هدف و رفتار برای سازمان تبلیغ می شد و هنوز هم ابزاری برای مشروعیت و تداوم حیات پرشور آن و نیز عامل مهم جذب هوادار بود. این مسئله در تمامی سخنرانی ها، اعلام مواضع، اعلامیه ها، بیانیه ها، نشریات و... مربوط به این سازمان دیده می شد؛ ازجمله، در اواخر دوره (24/2/1359)، در صفحه اول نشریه مجاهد (ارگان سازمان مجاهدین خلق)، در کنار عکسی از تجمع ضدامریکایی و ضداسرائیلی طرف داران سازمان در واشنگتن به مناسبت سالروز قرارداد کمپ دیوید، اطلاعیه ای با عنوان "اعلامیه دانشجویان طرف دار سازمان در سالروز عقد قرارداد کمپ دیوید" درج شد. در این اطلاعیه آمده

ص: 111

است: «به نام خدا و به نام خلق قهرمان فلسطین و به نام همه خلق های تحت ستم دنیا. در سالروز عقد قرارداد کمپ دیوید ما طرف داران سازمان مجاهدین خلق ایران این به اصطلاح قرارداد را با شدت هرچه تمام تر محکوم می نماییم. ...»

5. ویژگی هایی از سپاه

اشاره

در دوره کتاب حاضر، سپاه بیشتر به یک تشکل انقلابی با اتکا به عنصر داوطلب شبیه بود تا یک تشکیلات و سازمان رسمی و موظف نظامی و هنوز ادامه وضعیت انقلابی، آشکارا در این نهاد قابل رؤیت بود.

الف) ویژگی ها

سپاه در این اوضاع بیشتر درقالب یک تشکل ایدئولوژیک، سیاسی، نظامی، انقلابی و شناور دارای معنی بود تا یک نهاد رسمی نظامی با وظایف قانونی معین و محدود. درواقع به جای انضباط ناشی از یک سلسله مراتب، قوانین و فرماندهی مشخص، انگیزه ها و ایمان فردی افراد بود که درقالب تکلیف به تشخیص خود در مجموعه ای به نام سپاه، جمع شده بودند تا از انقلاب اسلامی پاسداری کنند. در حوزه ها، واحدها و رده های مختلف

نوعی آزادی عمل وجود داشت که خاص سپاه بود و از نظم یک ارگان نظامی فاصله داشت. درحقیقت، نوعی نظم و احساس مسئولیت انقلابی و ضرورت تبعیت از کادرهای کیفی تر جایگزین سلسله مراتب صرفاً نظامی بود. ازاین رو هر روز از گوشه وکنار سپاه اختلافاتی که ناشی از تفاوت برداشت ها در انجام تکلیف انقلابی بود بروز می کرد. این مشکل باید به تدریج و در روند شکل گیری یک نهاد موظف رسمی قانون مدار و البته سراسری رفع می شد و راه حل سریعی برای آن وجود نداشت.

نکته قابل ذکر این است که سپاه درعمل توانایی و قابلیت بالایی در برخورد با وظایف محول شده نشان داده و نوع واکنش گروه های مخالف و دشمنان نظام را از علائم حقانیت راه و درستی روش های خود می دانست و زیر نظر یک نظم کلاسیک قرار گرفتن را به مثابه اتلاف نیرو و ازدست رفتن فرصت و ایجاد تهدید برای انقلاب و نظام تلقی می کرد.

همواره مراقبت از سلامت عقیدتی و تشکیلاتی و رعایت قواعد وحدت و درگیری برای یک تشکل انقلابی از ضروریات است، سپاه نیز در این شرایط از این ضروریات معاف نبود. به عنوان مثال، در این دوره یک آزمون برای سپاه پیش آمد بدین نحو که سازمان مجاهدین خلق اعلام کرد حاضر است تمامی نیروهای خود (میلیشیا چریک نیمه وقت) را برای مبارزه با امریکا تحت فرماندهی سپاه قرار بدهد. در واکنش به این امر روابط عمومی سپاه اطلاعیه ای منتشر کرد که نشان می داد اختلاف سپاه و سازمان مجاهدین خلق در مبانی عقیدتی و خط مشی سیاسی عمیق تر از آن است که بتوانند به اقدام مشترک بپردازند، ولو این اقدام، مبارزه با امریکا باشد. علاوه براین، بی اعتمادی سپاه به سازمان نیز یک بار دیگر در این اطلاعیه مورد تأکید قرار گرفت و مشخص

ص: 112

شد سپاه حرکات این سازمان را مبتنی بر ملاک های مکتبی اسلام نمی داند.

از سوی دیگر، در آن موقعیت بااینکه سپاه جایگاه بسیار مهمی در محافل مختلف عقیدتی و سیاسی هوادار نظام داشت، نوع ارتباط قلبی و عقیدتی آن با امام خمینی جایی برای حضور مؤثر محافل مزبور در سپاه، به گونه ای که ایجاد وابستگی کند، باقی

نمی گذاشت. بنابراین، سپاه شاخه نظامی هیچ گروه و جریان سیاسی داخل نظام نبوده و این گونه هم تلقی نمی شد.

نصایح روز 12 اردیبهشت امام خمینی به فرماندهان سپاه، نمونه ای از نوع رابطه سپاه با فرماندهی عالی آن است. امام خمینی در این ملاقات علاوه بر اعلام موضع درباره مسئله امریکا و مقایسه انقلاب اسلامی با دیگر انقلاب ها، خطاب به فرماندهان سپاه نصایحی را بدین صورت بیان کردند: «آن چیزی که باید من عرض کنم به شما آقایان که سران این جمعیت ها هستید، این است که کاری بکنید که این نهضت لکه دار نشود. شما الآن جزء جنود الهی هستید. جند الله شما هستید. شما لشکر خدایید. کسی که لشکر خداست اگر خدای نخواسته یک کاری بکند که مرضی خدا نباشد و آن وقت یک جوری باشد که گفته بشود که خوب، اینها هم مثل سابق، اینها حالا دستشان رسیده به یک چیزی اینها هم زور می گویند به مردم، اینها هم اذیت می کنند مردم را، اینها هم مثلاً مال مردم را خدای نخواسته برمی دارند. این طور نباشد. به جوان هایتان سفارش کنید.»

سپاه در طول این دوره، به سبب نوع نیروهای وقت، انعطاف تشکیلاتی و رو به رشد بودن، بعضی تحرکات انقلابی چشمگیر را بروز می داد که ویژه شرایط دوگانه (انقلاب نظام) بوده و نشان می داد این وضعیت، آزادی عملی را برای این نیرو به بار آورده است که با جایگاه یک سازمان نظامی یا انتظامی عادی متفاوت است. نامه مورخ 10/2/1359، مسئول واحد تدارکات سپاه به سفارت سوریه در تهران، با مهر واحد تدارکات سپاه و امضای محسن رفیق دوست، مربوط به خرید 500 قبضه موشک انداز آر.پی.جی7 و 5 هزار گلوله موشک مربوط به آن، نمونه ای از تفاوت وضعیت سپاه ازلحاظ تحرک، ارتباط و انعطاف تشکیلاتی است.

در شرایطی که هنوز نهادها و ارگان های نظام جدید یا به طور کامل تأسیس نشده یا هنوز بی تجربه و ناتوان بودند، سپاه پاسداران درعمل عمده وظایف برزمین مانده بسیاری از آنها را برعهده گرفته بود و این امر به خصوص در مناطق مستعد بحران و برخی نواحی که مناسبات محلی بر روابط و ضوابط رسمی دولتی مقدم شمرده می شد، گاهی

چالش هایی درپی داشت. دراین میان، انگیزه های فوق العاده نیرومند افراد سپاه که از وضعیت انقلابی تازه گذشته در آنها باقی مانده بود نیز اغلب باعث می شد افراد برای حل ناهنجاری ها خود را طوری به آب وآتش بزنند که ناظران نتوانند قضاوت واحدی راجع به آنان داشته باشند. واقعه ای که 21/2/1359، در یکی از روستاهای جیرفت اتفاق افتاد یکی از وقایعی است که نمودی از آنچه گفته شد به حساب می آید. سه روایت متفاوت روزنامه جمهوری اسلامی، ستاد مشترک ارتش و استانداری کرمان دراین باره نشان می داد هرکدام از منظری متفاوت ماجرا را برداشت کرده و به قضاوت مختلفی رسیده اند.

ص: 113

ب) تنوع مسئولیت

در این دوره، تنوع مسئولیت های سپاه و حوزه گسترده ایفای نقش آن به تناسب وضعیت کنونی ازجمله نکات قابل توجه است. نیروهای سپاه در عرصه بسیار وسیعی درگیر مسائل مختلف، از درگیری های نظامی مناطق بحرانی غرب کشور و منطقه گنبد تا برخورد با انواع نابسامانی های سیاسی و اجتماعی تهران و دیگر شهرها بودند. مواردی که در ادامه آمده، نمودهایی از تنوع وظایف سپاه است.

در روز 1/2/1359، سپاه شهر گرگان با اعلام اینکه که برخی از مزارع تقسیم شده منطقه به دست عوامل فئودال ها تخریب شده است، هشدار داد که با عاملان این حوادث به شدت مقابله خواهد کرد.

در چا بهار، سپاه این شهر از تهران پیامی مبنی بر وظایف مراقبت از لنج های حامل اسلحه غیرمجاز دریافت کرد.

در کرمانشاه نیز سپاه تلفن گرامی مبنی بر اقدامات خاص درباره آتش سوزی و قصد گروه های چپ گرا برای تخریب پل جوانشیر از ستاد مشترک ارتش دریافت کرد.

در تهران، روزنامه جمهوری اسلامی پاسخ سپاه به مقاله "کنترل تلفن ها سلب اعتماد و امنیت اجتماعی" مندرج در روزنامه مجاهد (ارگان سازمان مجاهدین خلق) را درج کرد که در آن ایرادات سازمان بررسی و مختصات خط مکتبی سپاه بیان شده بود.

در همدان هم رسیدگی به مسئله شورش زندانیان پس از آنکه از اقدامات نیروهای موظف مربوطه نتیجه ای حاصل نشد به سپاه محول گردید.

نامه دکتر قندی وزیر پست و تلگراف و تلفن به سپاه در روز 22/2/1359، نمونه ای دیگر از تنوع وظایف و توقعات از سپاه است. در این نامه آمده است: «به طوری که اطلاع دارند مراکز مخابراتی کشور ازجمله نقاط حساس است که باید به طور مستمر زیر پوشش حفاظتی قرار گیرد و... خواهشمند است نظر موافق آن سپاه را دایر بر اعزام نفرات مورد نیاز اعلام و دستور فرمایند ترتیبی اتخاذ شود که در شهرهای بزرگ نیز به نحوی که در تهران معمول خواهد شد با هماهنگی رئیس ستاد پاسداران و رئیس مخابرات افراد مورد نیاز برای حفاظت کاملاً مطمئن اختصاص داده شود.»

ج) گسترش کمی و کیفی تشکیلات بسیج

علاوه بر مأموریت های درون مرزی مربوط به حفظ انقلاب در قبال تحرکات مسلحانه ضدنظام و مأموریت های برون مرزی مربوط به پر کردن خلأ ارتشی نوسازی شده که هنوز براثر انقلاب فاقد آمادگی لازم بود، سپاه مأموریت های انتظامی را هم برعهده داشت، این مأموریت ها هم وظایف ژاندارمری (خارج شهر) و هم وظایف شهربانی (داخل شهر) را در بر می گرفت. البته همان طور که گذشت، تنوع حرکات سپاه به آنچه در اینجا ذکر شد محدود نمی شد. به همین دلیل، ضرورت ارزیابی و کنترل و خودانتقادی جدی، برای سالم ماندن این تشکیلات بزرگ برآمده از انقلاب، در

ص: 114

نزد غالب عناصر آن احساس می شد. این امر در نوعی پویایی خودجوش و نه به صورت الزام از بالا، درجهت تعیین و تصحیح و تداوم حرکت سپاه، به شکل های مختلف وجود داشت. در طول دوره نمونه هایی از نقادی ها، کنترل ها و ارزیابی های داخلی سپاه، مشاهده می شود.

در دوره کتاب حاضر، سپاه گرچه به طور طبیعی در داخل تشکیلات با مشکلات ناشی از مرحله گذار انقلابی روبه رو

بود، اما درعین حال، گسترش اساسی خود ازجمله دراختیار گرفتن سازمان بسیج را نیز مدنظر داشت. بنابراین، درحالی که

حرکت رسمی بسیج و تجهیز ارتش بیست میلیونی

مستقل از سپاه برنامه ریزی

شده و به تدریج و البته با

کندی درحال شکل گیری بود، گسترش درجهت زیر بال وپر گرفتن بسیج و ارتش بیست میلیونی از اهداف اصلی سپاه به شمار می آمد. البته درباره این شکل گیری باید یادآوری کرد که سازمان توانمند سپاه با تلاش نیروهای ورزیده انقلابی داوطلب، عمده کارهای اصلی سازماندهی و تشکیل ارتش بیست میلیونی را نه به عنوان وظیفه رسمی قانونی، بلکه به عنوان یک تکلیف انقلابی، درعمل، برعهده گرفته و انجام می داد.

در اواخر این دوره (27/2/1359)، سپاه با امضای ستاد هماهنگی آموزش و سازماندهی ارتش بیست میلیونی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نامه ای به شورای انقلاب نوشت. در این نامه یادآوری شده است: پس از فرمان امام دایر بر تشکیل ارتش بیست میلیونی، برای هماهنگ کردن فعالیت های سپاه پاسداران و ارتش و دیگر ارگان های نظامی و انتظامی، ستادی به نام ستاد بسیج ملی تشکیل شده و اساسنامه ای به دست نمایندگان سپاه پاسداران، وزارت کشور و ارتش جمهوری اسلامی تنظیم گشت و به منظور تصحیح و تصویب به شورای انقلاب فرستاده شد. در ادامه نامه، سپاه اعلام کرده است: «متأسفانه ستاد بسیج هیچ گاه تحقق واقعی نیافت و تنها سپاه پاسداران بود که امر آموزش و سازماندهی ارتش بیست میلیونی را در سراسر کشور با برنامه های تدریس شده و تشکیلاتی منضبط به عهده گرفت. ... آنچه اخیراً به نام قانون تشکیل سازمان بسیج ملی تدوین شده و به شورای انقلاب فرستاده شده است به دلایل زیر مورد تأیید این ستاد نمی باشد و درصورتی که اصلاح نشود ما قادر به همکاری نخواهیم بود.» پس از 6 بند توضیح، اضافه شده است: «برای عرض توضیحات بیشتر، نماینده این ستاد در هرموقع که تعیین فرمایند خدمت خواهد رسید.»

یادآوری می شود، سازمان بسیج ملی، برای تحقق دیدگاه های امام خمینی درمورد تشکیل ارتش بیست میلیونی، پیش تر به طور رسمی تأسیس شده بود و برای نمایش قدرت مردمی و بیشتر برای معرفی و تبلیغ و آشنا کردن عامه با این تشکیلات، مراسم مختلفی را برگزار می کرد. در رأس ستاد فرماندهی این سازمان که با تلاش سپاه و کادرهای

باانگیزه آن راه اندازی شده بود، یک جوان روحانی نه چندان معروف و باسابقه، قرار گرفته بود که تمایل زیادی برای استقلال این سازمان از هر نهاد دولتی و انقلابی داشت.

ص: 115

فرماندهان سپاه که بسیج را مولودی از سپاه می دانستند، از همان بدو کار اعتراض و نگرانی خود را درمورد استقلال بسیج، در محافل خصوصی پنهان نمی کردند. بعدها، پس از مباحث بحث انگیز و مفصل، مجلس شورای اسلامی سازمان بسیج ملی را با عنوان سازمان بسیج مستضعفین، زیرنظر سپاه و درواقع یکی از واحدهای آن معرفی کرد.

د) سپاه و ارتش

قبل از هر چیز، به لحاظ عوامل مختلف ازجمله وجود تفاوت های اساسی در زمینه های پیدایش و گسترش باید بر طبیعی بودن ویژگی های متفاوت سپاه و ارتش تأکید کرد.

درعمل، یکی از مشکلات قابل ذکر، اما نه چندان مهم و حاد این دوره، ناهماهنگی و برخی اختلافات موجود میان ارتش و سپاه بود. این اختلافات برخی طبیعی و به تفاوت نوع سازمان و تشکیلات و بعضی دیگر به تفاوت انگیزه ها و خصلت های غالب و رایج در هرکدام از این دو نیرو مربوط می شد و برخی نیز درواقع نوعی فرافکنی و پاسخ به فشارهای طرف مقابل بود؛ چراکه یک طرف توقع کار جدی تر و رفتار انقلابی و نه صرفاً انجام وظیفه اداری را داشت و طرف دیگر رعایت نظم رایج، اهمیت به ظواهر سلسله مراتب و دیگر قواعد ارتشی را متوقع بود.

در شرایطی که سپاه هم در عرصه مقابله با گروه ها و تشکیلات مسلح مخالف نظام در جنبه های مختلف سیاسی، عقیدتی و نیز نظامی و امنیتی تنها نیروی قابل اتکای

نظام جدید بود و هم در بحران های

مناطق کردنشین، عامل اصلی خنثی کردن

تدابیر و سیاست ها و روش های گروه های قدرتمند و سابقه دار منطقه ای به حساب می آمد، این یک خطر بود که آسیب تفرقه و اختلاف میان این نیروی نوپا و رو به رشد با همراهان ارتشی آن به صورت

تهدیدی جدی ظاهر شود.

درواقع در کنار فعالیت نیروهای مذهبی و مؤمن ارتش که بار اصلی ایفای وظایف ارتش، عمدتاً به طور داوطلبانه بر دوش آنها بود، گاهی نوعی واکنش های غیردوستانه و غیرانقلابی نیز تبادل ها و همراهی های فراوان دو نیروی

سپاه و ارتش را به خدشه و تضعیف، تهدید می کرد. البته واکنش ها و رفتار غیردوستانه که از شمول دفعات و کمیت بالایی هم برخوردار نبود، از هر دو طرف مشاهده می شد، ولی جهت گیری ها و دغدغه ها متفاوت بود. این قبیل رفتارها که به طورکلی به صورت گلایه ظاهر می شد، اغلب مربوط به سطح میانی بود و به سطوح عالی فرماندهی تسری نمی یافت. در این سطح، به خصوص در آن شرایط حساس از دامن زدن به اختلافاتی که درصورت مهار نشدن می توانست کارایی هر دو نیرو را کاهش دهد، پرهیز می شد. برای نمونه می توان از گلایه های مربوط به وضعیت حساس سنندج یاد کرد.

در هنگامه ای که درگیری ها در سنندج همچنان ادامه داشت، ایجاد هماهنگی و وحدت فرماندهی و عمل میان نیروهای مسلح متفاوت موجود یعنی نیروهای داوطلب و سپاه و از طرفی نیروهای موظف ارتش که هرکدام در فضای جداگانه ای به سر می بردند از معضلات بود.

ص: 116

به خصوص که فرمانده کل قوا بنی صدر بود و در ذهنیت نیروهای سپاه به وی مشکل اساسی وجود داشت و او را فردی می دانستند که صرف نظر از مواضع سیاسی، در این گونه موارد فردی بی اطلاع بوده و ذهن و ملاک تصمیم گیری های خود را دراختیار فرماندهان ارتشی قرار داده است که چندان توانایی و تمایلی به انجام روش ها و راه حل های مورد نظر سپاه ندارند. طبیعی است صرف نظر از صحت وسقم، زمینه ها و وجود این گونه دیدگاه ها به تنهایی مشکل آفرین بود.

بااین همه، بنی صدر در مقام فرماندهی کل قوا، به اتخاذ تدابیری برای حل این معضلات دست زد که درقالب دستورالعمل هایی ازسوی ستاد مشترک ارتش به کلیه نیروهای مسلح درگیر ابلاغ شد؛ ازجمله در یک تلفن گرام اعلام شد: «در جلسه شورای وزرای امنیتی روز 16/2/1359، با توافق مقامات مسئول ریاست جمهور

فرمودند آقای ابوشریف و سرگرد شیرازی در منطقه لشکر28 حضور داشته باشند و زیر امر فرمانده لشکر عملیات هماهنگ نموده از اقدامات مستقل و موضعی بی نتیجه خودداری شود.» فقط همین یک دستورالعمل که افرادی چون ابوشریف و صیاد شیرازی را زیر امر لشکر28 قرار می داد، خود گویای بی اطلاعی بنی صدر و از طرفی پیشاپیش محکوم به شکست بودن مدیریت

وی بود. به خصوص در فضای انقلابی وقت که شخصیت و رفتار انقلابی بیشتر افراد مقدم بر شخصیت و رفتار سازمانی و قانونی آنان بود، این گونه دستورالعمل ها فقط واکنش و ذهنیت منفی نسبت به وی را افزایش می داد.

علاوه براین، غالب نیروهای سپاه فقط با اقشار و افراد خاصی از ارتش که ازنظر تعلقات دینی و انقلابی ویژگی های سپاه را داشتند، مایل و قادر به همکاری بودند، مهم تر از همه اینکه فضای حاکم بر سپاه و نیروهای آن به گونه ای بود که قرار گرفتن زیر نظر ارتش را نه تنها امری مفید و مثبت تلقی نمی کردند، بلکه آن را عامل کم اثرشدن و هدررفتن نیروی خود می شمردند. گذشته از این، درعمل سختی کار و ویژگی های آن وضعیت بحرانی که پیشبرد امور متکی بر ایثار و داوطلبی بود، خودبه خود به افرادی که جدی تر، کوشاتر و خطرپذیرتر بودند در صحنه و میدان عمل نقش هدایت و فرماندهی می داد.

از سوی دیگر، رئیس ستاد مشترک و برخی دیگر از فرماندهان ارتش که در نقش یک فرمانده عالی نظامی و درگیر مسئولیت های خویش بودند، نمی توانستند به چنین ظرایفی دقت و توجه لازم را مبذول دارند و این باعث ناهماهنگی هایی می شد. به طوری که در روز 3/2/1359، ابلاغیه ای با امضای سرلشکر شادمهر رئیس ستاد مشترک ارتش، برای نیروهای زمینی و هوایی ارتش، ژاندارمری و نیز سپاه پاسداران ارسال شد که حاوی تدبیر کلی عملیات نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب کشور بود. در متن پیام قید شده بود که تدبیر مزبور به تصویب فرماندهی کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران (بنی صدر)

رسیده است. در این پیام که در سه عنوان وضعیت، مأموریت و اجرا تنظیم شده بود درمورد سپاه پاسداران آمده است: «سپاه پاسداران انقلاب با استعدادی درحدود 4000 نفر تحت کنترل عملیاتی نیروی زمینی عمل

ص: 117

خواهد کرد، جنگ افزار سنگین مورد نیاز سپاه پاسداران به وسیله نیروی زمینی تأمین می گردد.» در ادامه این ابلاغیه به تشکیل مرکز عملیات تاکتیکی مشترک و هدایت عملیات توسط نیروی زمینی ارتش و اینکه طرح هر عملیات پس از تصویب ستاد مشترک ارتش قابل اجرا می باشد، اشاره شده بود. تصویری که در این تدبیر از میزان توانایی ارتش در

مقابله با بحران های موجود و به خصوص از نوع همکاری سپاه و ارتش ترسیم شده بود، درعمل به کلی متفاوت با واقعیت و نیز علامت عدم شناخت تهیه کنندگان آن از ماهیت و بافت سپاه و جایگاه آن در شرایط وقت بود. این را روند تحولات بعدی، در طول دوره کتاب تأیید کرد.

در این دوره، ارتش به اشکال مختلف مورد هجوم گروه هایی بود که از همان ابتدای پیدایش نظام جدید، شعار انحلال ارتش امریکایی را به جد سر می دادند. هجومی که نه فقط از بیرون، بلکه به صورتی خطرناک تر از درون به شکل نفوذ پیگیرانه وجود داشت. در امر خنثی کردن این تهدید دولبه، چه در تصمیم سازی و تصمیم گیری و چه درعمل، نقش و جایگاه سپاه، به دلیل بافت و ترکیب و چگونگی ربط آن با انقلاب، نقش و جایگاه ویژه ای بود و به طور عملی درجهت حذف موانع و رفع مشکلات ارتش برای مسئولان نظام و نیز فرماندهان متعهد ارتش پشتوانه و حامی مغتنمی محسوب می شد. تلفن گرامی که از سپاه خرم آباد برای مرکز فرماندهی سپاه ارسال شد بروزی از این نقش را نشان می دهد. در این تلفن گرام آمده بود: «ساعت 10 صبح که تیپ84 خرم آباد ارتش قصد داشت یک گردان به سنندج روانه کنند، زمانی که افراد برای اعزام آماده شده بودند 2 نفر از افراد این تیپ به مخالفت با این مأموریت پرداختند و گفتند ما به مأموریت برادرکشی نخواهیم رفت. بعداً در جست وجویی که با حکم دادستانی از خانه یکی از این دو انجام شد تعدادی اعلامیه گروه های چپی، نامه هایی به سرقت رفته از ارتش و کتاب های تاکتیک و نقشه های نظامی به دست آمد.»

در اواخر این دوره در شرایطی که ارتش درگیر مسائل کردستان بود و به شدت

ازطرف گروه های کمونیستی تحت فشارهای چندجانبه قرار داشت از جهتی کاملاً متضاد نیز به نحوی آشکار زیر سؤال رفت. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در 24/2/1359، بیانیه ای منتشر کرد که روزنامه جمهوری اسلامی آن را تیتر اصلی خود قرار داد و در سه ردیف، با عنوان درشت "آماده باش با طرح کودتای امریکایی مقابله کنیم" این بیانیه را در نیم صفحه

اول خود به چاپ رساند. در این بیانیه آمده است: «مردم مسلمان و انقلابی!

براساس اطلاعات موثقی که به ما رسیده، امریکای جهان خوار با تکیه بر ستون پنجم خود (ایادی مزدور داخلی) و با همکاری فراماسونری، صهیونیزم بین المللی، اینتلجنت سرویس، موساد و... درصدد تهاجم نظامی جدیدی است. بدین معنی که توطئه شکست خورده اش در طبس در ابعاد وسیع تری ادامه یافته، احتمالاً توسط عمالش در درون ارتش (که متأسفانه بعضاً تا فرماندهی سطوح بالا نیز نفوذ کرده اند)، ساواکی های فراری و مخفی (که اینها نیز متأسفانه احیاء شبکه کرده اند!) و... درصدد برپانمودن یک کودتای داخلی

ص: 118

است، (این کودتا ممکن است تحت عنوان "دفاع از انقلاب اسلامی"، "مارکسیستی و دست چپی" یا "ملی و دفاع از استقلال و تمامیت ارضی ایران" باشد). این کودتا ... بلافاصله با یک کودتای دیگر دست راستی به شیوه اندونزی سرنگون می شود! ... تأکید می کنیم که ما شرایط کنونی را (همچنان که در بیانیه "نگاهی به توطئه نظامی امریکا" مفصلاً شرح داده ایم)، همانند شرایط 25 تا 28 مرداد 32 ارزیابی کرده، هرلحظه امکان اجرای نقشه های ویرانگری را توسط اجانب و ایادی داخلی شان می دهیم.»

گذشته از تمام آنچه ذکر شد، ارتش در آن اوضاع، به سبب تصفیه رأس آن (تیمسار به بالا) در انقلاب، قطع پشتوانه لجستیک آن (امریکا و انگلیس) و نیز نابودی ایدئولوژی حاکم بر آن (شاهنشاهی) و تازه وارد بودن ایدئولوژی جدید ناشی از انقلاب اسلامی، هنوز در وضعیتی بسیار شکننده به سر می برد. بدیهی است که برای روی پاایستادن مجدد محتاج کمک فراوانی باشد و در آن موقعیت فقط نیروهایی نظیر نیروهای سپاه پاسداران می توانستند ارتش را دربرابر هجوم بی امان مشکلات متعدد نابودکننده، محافظت و نیز تقویت کنند. نقطه اتصال، البته نیروهای مذهبی انقلابی ارتش بوده است.

یکی از این مشکلات متعدد نابودکننده همان کودتای داخلی مذکور بود که البته نه با چارچوب تحلیلی یادشده در بیانیه، در تیرماه 1359، روی داد و خسارات فراوانی به ارتش جمهوری اسلامی ایران وارد کرد.

***

در اینجا لازم است از کلیه اعضا و کارکنان مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس (مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ) که در مدت طولانی مراحل تحقیق و تدوین این کتاب (حدود 8 سال) حتی خارج از وظایف رسمی مرکز به رفع مشکلات عدیده کار اقدام کردند و در جنبه های مختلفی اینجانب را یاری دادند، به خصوص برادران عزیزم محسن رشید، حسین اردستانی، حمیدرضا فراهانی، مجید نداف و مهدی انصاری سپاسگزاری کنم. همچنین باید از کوشش و تلاش دستیارانم در امر تحقیق محمدرضا نخعی و زهره سادات بطحایی، به ویژه از زحمات و پیگیری های متعهدانه سجاد نخعی و فاطمه سادات مدنی در مراحل مختلف تحقیق و تدوین کتاب تشکر کنم.

وظیفه خود می دانم از برادر ابراهیم حاج محمدزاده یاد کنم که مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ و نیز پروژه روزشمار جنگ با تعهد و همت و انگیزه مثال زدنی وی راه اندازی شد و بر گردن راویان، محققان و نویسندگان مرکز به خصوص حقیر حقی بزرگ و فراموش نشدنی دارد و دعا کنم خداوند به او جزای خیر بدهد و او را از شرور مختلف روزگار حفظ کند.

آرزو می کنم این اثر بتواند در امر تهیه منابع اولیه تاریخ دفاع مقدس و زمینه های آن در انقلاب اسلامی و درجهت رفع نیاز محققان کنونی و آتی و در ممانعت از تحریف تاریخ ایران اسلامی

ص: 119

گامی هرچند ناچیز محسوب شود که دراین صورت مقصود نویسنده حاصل شده است.

و دعای پایانی اینکه: امید دارم تهیه این کتاب مرضی حضرت حق جل و اعلی بوده باشد و به این سبب پدر و مادرم را مشمول غفران و رحمت واسعه اش قرار بدهد و خانواده ام، به خصوص همسرم را که در این مدت طولانی، فداکارانه شریک رنج های کار بود از شر آسیب های جسمی و روحی مصون دارد و به این حقیر از خزانه بی کران لطفش پاداش دنیوی و اخروی عنایت بفرماید.

هادی نخعی 22 بهمن 1391

ص: 120

روزشمار جنگ دوشنبه 1 اردیبهشت 1359 5 جمادی الثانی 1400 21 آوریل 1980

طرح و بررسی موضوع اقدام نظامی امریکا علیه ایران برای حل ماجرای گروگان ها،

امروز نیز مانند روزهای اخیر هم در سطح آشکار و هم در سطح سری، ادامه یافت. در سطح علنی موافقان و مخالفان به بیان دیدگاه های خود پرداختند، ولی در سطح سری تصمیم قطعی برای اجرای "عملیات نجات" با مخالفت شدید وزیر امور خارجه امریکا روبه رو شد، تا جایی که به استعفای وی انجامید.

آنچه در سطح آشکار به آن پرداخته می شود، از یک روال کلی تبعیت می کند و به طورکلی چشم انداز روشنی درباب تهدید نظامی و به خصوص انجام کوتاه مدت آن، ترسیم نمی شود و به این ترتیب، فضای آمادگی قطعی مقابله را در ایران و در مسئولان جمهوری اسلامی ایجاد نمی کند، اما درعین حال، تکرار این موضوع از جنبه های مختلف، نوعی عادت و آمادگی در افکارعمومی به وجود می آورد.

در ادامه این وضعیت امروز در پاریس، ریچارد نیکسون رئیس جمهور اسبق امریکا، در مصاحبه ای مطبوعاتی گفت: اگر فرانسه و سایر متحدان اروپای غربی امریکا به محدودیت های این کشور علیه ایران نپیوندند، ایالات متحده برای آزادی گروگان ها ناچار به اقدام نظامی خواهد شد. وی افزود: من می دانم این کار برای دوستان فرانسوی و سایر متحدان اروپای غربی امریکا دشوار است، ولی شرکت این کشورها در قرنطینه اقتصادی ایران واجد اهمیت فراوان است. انجام چنین کاری خطرهای فراوانی دارد. من می دانم

فرانسه و آلمان غربی بیش از ایالات متحده به نفت وابسته هستند، ولی اگر این کار انجام نشود، وقایع دیگری ممکن است اتفاق بیفتد. نیکسون اضافه کرد: درصورتی که کشورهای اروپای غربی از امریکا حمایت نکنند، اگر حرف های پرزیدنت کارتر مفهومی داشته باشد که من امیدوارم داشته باشد اقدام نظامی پیش خواهد آمد و خطر چنین کاری به مراتب بیشتر است. نیکسون با رد اظهاراتی مبنی بر اینکه اروپای غربی هیچ منازعه ای با ایران ندارد و مسئله گروگان ها مشکل امریکا است، گفت: تروریسم یک

ص: 121

مسئله جهانی است. وی اضافه کرد که می داند

اتحاد شوروی بیکار نخواهد نشست، توسل به اقدام نظامی خطرهای بزرگ دربردارد،

ولی خطر انجام ندادن آن و جلوه گر شدن امریکا به مثابه یک هیولای بی دفاع به مراتب بزرگ تر است. نیکسون همچنین خواستار افزایش بودجه دفاعی امریکا شد. (1)

دراین زمینه، هانس دیتریش گنشر وزیر امور خارجه آلمان فدرال، در یک مصاحبه رادیویی بر ضرورت اتخاذ تصمیم مشترک اروپاییان تأکید کرد و افزود: به کارگیری تمام امکانات مسالمت آمیز برای آزادی گروگان های سفارت امریکا در تهران، استفاده از وسایل نظامی را بعید می سازد. (2)

ماسایوشی اوهیرا نخست وزیر ژاپن نیز از ایالات متحده امریکا خواست تا به ماجرای تأسف انگیز گروگان گیری در تهران ازطریق راهکارهای سیاسی پایان دهد و برای این منظور وسایل نظامی را به کار نگیرد. وی در گفت وگو با سفیر امریکا در توکیو درعین حال تأکید کرد که ژاپن حاضر است تا در یک فشار مؤثر نظامی علیه ایران شرکت کند. (3)

همچنین سابورو اوکیتا وزیر امور خارجه ژاپن، امروز در لوکزامبورگ خطاب به امیلیو کلمبو دبیر اجرایی جامعه اقتصادی اروپا، اعلام کرد که کشورش آماده است در تصمیم هایی که روز سه شنبه وزیران امور خارجه 9 کشور عضو بازار مشترک اروپا در قبال ایران اتخاذ خواهند کرد شرکت جوید. وی گفت: موضع اساسی ژاپن یافتن راه حلی صلح جویانه و مخالفت با کلیه اقدامات نظامی امریکا در ایران است. (4)

از سوی دیگر، دن شومردن ژنرال اسرائیلی که در سال 1976، فرماندهی عملیات "گروگان گیری فرودگاه انتبه" را به عهده داشت، آزادکردن گروگان های امریکایی در تهران را با استفاده از زور امکان پذیر

دانست. ژنرال شومردن در مصاحبه ای با روزنامه داوار

سوید اظهار کرد: در موقعیت فعلی ایران و تهران و فقدان یک قدرت مرکزی، امکان دارد از اوضاع در هم و برهم سود برد و به عملیات نجات گروگان ها دست زد. وی افزود که تصمیم ایالات

متحده برای اجرای عملیات نجات گروگان ها باتوجه به خطر موجود برای گروگان ها و اقدامات بین المللی پس از آن خواهد بود، لکن باید گفت مسئله اصلی گروگان ها نیستند، بلکه موقعیتی است که یک ابرقدرت با آن مواجه شده است. ایالات متحده با اسرائیل تفاوت بسیار دارد و شکست در این عملیات ضربه ای به حیثیت امریکا خواهد بود. (5)

روزنامه امریکایی واشنگتن پست نیز در تفسیری دراین باره نوشت: درگیری احتمالی نیروهای مسلح ایالات متحده با ایران احتمالاً پرخطرترین استفاده از نیروهای مسلح ایالات متحده پس از سال ها خواهد بود و به عنوان اولین قدم در راهی تلقی می شود که پایان آن قابل پیش بینی نیست. آثار اقدام نظامی برای اروپا و ژاپن درد آور و به دلیل اشاعه ناآرامی در بین کشورهای صادر کننده نفت خلیج فارس خطرناک خواهد بود. مشاوران رئیس جمهور امریکا به تازگی تأیید کرده اند که خطر دست زدن به یک اقدام نظامی، بسیار بزرگ است، ولی همین مشاوران گفته اند خودداری بیشتر در انجام اقدامی برای آزادی گروگان ها، هم در صحنه بین المللی و هم در صحنه داخلی نتایج بسیار گران به دنبال خواهد داشت. (6)

ص: 122


1- 1. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 32، 2/2/1359، ص10، پاریس خبرگزاری رویتر، 21 آوریل 1980 {1/2/1359}.
2- 2. همان، صص 18 و 19، بخش فارسی رادیو کلن، 1/2/1359.
3- 3. همان، ص18، بخش فارسی رادیو کلن، 1/2/1359.
4- 4. روزنامه بامداد، 3/2/1359، ص3.
5- 5. روزنامه انقلاب اسلامی، 1/2/1359، ص16.
6- 6. روزنامه جمهوری اسلامی، 2/2/1359، ص12.

در سطح سری، رئیس جمهور و شورای امنیت ملی امریکا طرح یک اقدام نظامی با عنوان "عملیات نجات گروگان ها" را طبق برنامه و بدون تزلزل دنبال می کنند و حتی استعفای امروز وزیر امور خارجه امریکا تغییری در این تصمیم ایجاد نکرده است. البته ونس امروز استعفا داد، ولی خبر این استعفا قرار است چند روز بعد اعلام شود. (1)

سایروس ونس وزیر امور خارجه امریکا، که روز گذشته با اتمام مرخصی خود به واشنگتن بازگشت، مطلع شد در غیاب وی تصمیم قطعی درباره عملیات نجات اتخاذ شده است. وی امروز صبح خیلی زود به دیدار رئیس جمهور رفت و نگرانی بسیار عمیق خود را درباره این تصمیم ابراز و سپس اعتراض های خود را یک به یک بیان کرد. (2) ونس به کارتر گفت: از آنجا که نمی تواند از عملیات نجات حمایت کند، بهتر است استعفا کند. (3) دراین باره ونس اظهار کرد: «در صبح روز دوشنبه 21 آوریل، درنهایت اندوه، نامه رسمی استعفای خود را نوشتم و بعدازظهر همان روز، شخصاً آن را به دست رئیس جمهوری دادم. ... کارتر نامه را خواند و به آرامی آن را تا کرد و در جیب خود گذاشت و گفت باید دراین باره صحبت کنیم. من گفتم تصمیم من قطعی است و به فرض موفقیت مأموریت نجات هم از آن عدول نخواهم کرد. رئیس جمهور از من خواست که از افشای موضوع استعفای خود قبل از عملیات خودداری کنم و تا آن موقع به کار خود در وزارت خارجه ادامه بدهم.» (4)

تصویر

سایروس ونس وزیر امور خارجه امریکا؛

قطعی شدن اجرای عملیات طبس در شورای امنیت ملی امریکا به استعفای وی انجامید.

در ملاقات صبح امروز ونس با کارتر، وزیر امور خارجه امریکا عمده ترین نگرانی ها و دلایل مخالفت خود را با طرح مذکور چنین توضیح داد: اولاً، این عملیات بی نهایت دشوار و شانس موفقیت در آن بسیار کم است. ثانیاً، حتی اگر عملیات موفقیت آمیز هم باشد، بعضی از گروگان ها حین عملیات کشته خواهند شد. درصورتی که

بعضی از گروگان ها نجات یابند، احتمال دارد روز بعد افراد دیگری دستگیر شوند. (و این شامل گزارشگران امریکایی و شاید حتی انگلیسی و فرانسوی هم می باشد) و چه بسا در پایان عملیات، تعداد گروگان ها حتی از قبل هم بیشتر شود. بجز موضوع گروگان ها، مسئله اثر سیاسی عملیات نجات نیز مطرح شد. ونس احتمال می داد این کار انفجاری در کل منطقه غرب آسیا ایجاد کند و احتمال جنگ مسلمانان علیه غرب را افزایش دهد و علاوه براین

مشکلات دیگری نیز میان ایالات متحده و متحدانش بروز کند. ونس یادآوری کرد: ایالات متحده به تازگی علاوه بر محدودکردن روابط سیاسی، تجارت با ایران جز درزمینه کشاورزی را هم قدغن کرده و با این قول که ایالات متحده

ص: 123


1- 7. جولیتو کیه زا، هدف: تهران، ترجمه هادی سهرابی، تهران: نشر نو، چاپ دوم، 1362، ص22.
2- 8. پیر سالینجر، امریکا در بند، تهران: کتاب سرا، 1362، ص279.
3- 9. ادوارد کلن، امریکا در اسارت، مترجمان توران خاوری و سرور طلیعه، تهران: انتشارات قلم، 1362، ص181.
4- 10. سایروس ونس، زبیگنیو برژینسکی، توطئه در ایران، ترجمه محمود مشرقی، تهران: انتشارات هفته، 1362، ص93.

اقدام به عملی نظامی نخواهد کرد، با فشار از متحدان خود می خواهد این کشور را در تحریم همراهی کنند.(1) وقتی این متفقین که نمی شود آنان را از پیش در جریان عملیات گذاشت پی ببرند که فریب خورده اند، چه واکنشی از خود نشان می دهند؟ بالاخره ونس می اندیشید اقدامات نظامی، حتی اگر به صورت محدود برای نجات گروگان ها باشد، ایران را به آغوش شوروی سوق می دهد.

وقتی سخنان ونس به پایان رسید، رئیس جمهور گفت: اینها دلایلی منطقی هستند. آیا میل دارید آنها را برای شورای امنیت ملی بازگو کنید؟ ونس گفت: بله مایلم.

دو ساعت بعد، ونس دلایل خود را برای شورای امنیت ملی بیان کرد. به دنبال سخنان وی بحث مختصری شد و پس از آن درباره تصمیمی که در 11 آوریل اتخاذ شده بود، دوباره رأی گیری شد. تنها رأی منفی متعلق به ونس بود. ونس به رئیس جمهور قول داد تا پایان عملیات درباره استعفای خود حرفی نزند.

پیش از آن، رئیس جمهور به تمام افراد کاخ سفید که از آن تصمیم مطلع بودند هشدار داده بود تا از بیان هر مطلبی که حاکی از وقوع حادثه ای باشد، خودداری کنند. (2)

درحالی که قرار است در اجلاس آتی کشورهای عضو جامعه اقتصادی اروپا در لوکزامبورگ، درباره نوع حمایت از امریکا علیه ایران تصمیم گیری شود، پارلمان اروپا در استراسبورگ در قطعنامه ای، گروگان گیری تهران را به شدت محکوم کرد و به 9 کشور عضو بازار مشترک اروپا پیشنهاد کرد درصدد قطع مناسبات دیپلماتیک خود با ایران بر آیند. تصمیم پارلمان اروپا، در یک جلسه فوق العاده اتخاذ شد. (3)

دراین حال، برخی کشورها با اعلام مواضع قبلی به استقبال اجلاس مذکور می روند و می کوشند در نتایج آن تأثیرگذار باشند. ازجمله، امروز در لندن، داگلاس هرد سخنگوی وزارت امور خارجه انگلیس، در یک گفت وگوی تلویزیونی گفت فکر می کنم عدم حمایت از امریکا علیه ایران به خروج این کشور از ناتو بینجامد و عواقب این اقدام برای متحدان این کشور بسیار وخیم خواهد بود و خطر جدی درپی خواهد داشت، البته، نه به زودی و نه لزوماً امسال، اما در طولانی مدت، احساس عمومی در امریکا چنین خواهد شد که آنها به اتحادی تعلق دارند که مهم و کارآمد است، اما حاضر نیست خود را درگیر مشکلات کند.

به گفته هرد، چنانچه دول عضو بازار مشترک نتوانند در اجلاس لوکزامبورگ به تصمیم مشترکی دست یابند، آن وقت، دولت های حامی امریکا باید با یکدیگر تماس بگیرند و ببینند در

ص: 124


1- * آنچه در گزارش ها انعکاس یافت، این بود که اگر اروپاییان با تحریم و قطع رابطه سیاسی امریکا همراهی نکنند به ناچار خطر حمله نظامی پدید خواهد آمد.
2- 11. امریکا در بند، پیشین، ص279.
3- 12. روزنامه انقلاب اسلامی، 1/2/1359، ص12.

این موقعیت ناراحت کننده چه کاری می توانند انجام دهند. به گزارش آسوشیتدپرس، مقصود هرد از این کشورها، به خصوص انگلستان و آلمان بود. (1)

امروز همچنین رادیو کلن گزارشی منتشر کرد که نشانه شدت مواضع غیردوستانه بخشی از حاکمیت کنونی آلمان غربی علیه ایران است. به گزارش این رادیو: «رئیس اتحادیه بانک های پس انداز در آلمان فدرال اطمینان داد که مؤسسات اعتباری در جمهوری فدرال آلمان تصمیمات سیاسی علیه ایران به علت ماجرای گروگان گیری در تهران [را] محترم خواهند شمرد. وی در یک مصاحبه مطبوعاتی گفت که این موضوع درمورد مسئله مسدودساختن حساب های مربوط به سپرده های ایران در آلمان نیز اعتبار دارد. رئیس اتحادیه بانک های پس انداز درعین حال خاطرنشان کرد که ایران تابه حال به تمامی تعهدات مالی خود عمل کرده و به همین جهت مؤسسات اعتباری اقدامات خاصی را ازسوی خود به عمل نخواهند آورد.» (2)

در واکنش به چنین مواضعی، امروز، سفارت ایران در آلمان غربی در یک اطلاعیه مطبوعاتی تأکید کرد: کوشش های دولت فدرال آلمان برای واداشتن کشورهای عضو جامعه اروپا به انجام تحریم های

درخواستی دولت امریکا علیه ایران، روابط خوب قدیمی بین ملت آلمان و ایران را به خطر می اندازد. سفارت

ایران در این کوشش های دولت آلمان، نشانی از گروه های فشار می یابد که با نفوذ در جمهوری فدرال آلمان امید دارند شرایط مساعد خود را در ایران به وجود آورند و به نفع خود از آن بهره برداری کنند. (3)

در همین حال، به گزارش خبرگزاری آلمان شرقی، امروز، یک هیئت تجاری ایرانی به سرپرستی معاون وزارت بازرگانی این کشور در آلمان شرقی مذاکراتی را با این دولت آغاز کرد. در این مذاکرات «هر دو طرف علاقه فی مابین را به تعمیق روابط و ایجاد همکاری های ثمربخش دوجانبه براساس حق مالکیت، تساوی حقوق و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر تأیید کردند.» (4)

یادآوری می شود دیگر کشورهای نزدیک به بلوک شرق نیز امروز به اعلام مواضع خود در حمایت از ایران دربرابر امریکا پرداختند. ازجمله، کره شمالی محدودیت های امریکا علیه ایران را یک عمل مطرود سیاسی که هدف آن لطمه زدن به استقلال ایران است، خواند و آن را محکوم کرد. روزنامه رودونگ سیم نون ارگان حزب کمونیست کره شمالی، دراین باره نوشت: هدف از محدودیت های امریکا علیه ایران مرعوب کردن ملت و دولت ایران و وادارساختن آنها به تغییر موضع مستقل ضدامریکایی شان است. این نشریه افزود: این کار دخالت مستقیم در امور داخلی یک کشور دیگر است. رودونگ سیم نون هشدار داد: هیچ تهدید و باج خواهی نمی تواند مردم ایران را مقهور سازد و اقدامات کارتر را تاکتیک هایی برای کسب محبوبیت و اشغال کرسی ریاست جمهوری امریکا خواند. (5)

برخی کشورها نیز به نوعی که برایشان ضرر چندانی نداشته باشد از امریکا حمایت کردند. ازجمله دولت استرالیا امروز، با یک سلسله محدودیت های تجاری ایران موافقت کرد که می تواند در آینده به صورت تحریمی مؤثر از مواد غیرغذایی در آید.

ص: 125


1- 13. روزنامه بامداد، 2/2/1359، ص1.
2- 14. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 32، 2/2/1359، ص18، بخش فارسی رادیو کلن، 1/2/1359.
3- 15. روزنامه بامداد، 2/2/1359، ص2.
4- 16. روزنامه جمهوری اسلامی، 3/2/1359، ص12.
5- 17. روزنامه جمهوری اسلامی، 1/2/1359، ص1.

به گزارش آسوشیتدپرس: «[در] هفت ماهه سال گذشته صادرات مواد غذایی استرالیا به ایران 96 میلیون دلار بوده [درحالی که] صادرات مواد غیرغذایی اش 11 میلیون دلار بیشتر نمی شده است.» (1)

1. در موضوع تحریم اقتصادی که امریکا درصدد جلب حمایت جهانی دراین باره علیه ایران است، مقوله نفت، جایگاه خاصی دارد. باتوجه به مواضع ایران و تهدیدهای جمهوری اسلامی درخصوص تنبیه نفتی کشورهایی که در تحریم علیه ایران شرکت کنند، این کار بایستی با حداقل خسارت برای جوامع صنعتی مصرف کننده نفت پیگیری شود تا امکان موفقیت امریکا در جلب موافقت کشورهای مزبور، ایجاد شود. در گزارش های امروز منابع خبری دراین باره، علاوه بر نشست مطبوعاتی وزیر نفت ایران، طرح موضوع منافع نفتی دراز مدت امریکا و نیز اوضاع یکی از متحدان آن کشور، یعنی ژاپن قابل توجه است.

در ایران علی اکبر معین فر وزیر نفت، در یک نشست مطبوعاتی با حضور جمعی از خبرنگاران داخلی و خارجی شرکت کرد. وی در بخشی از سخنانش گفت: خط مشی ما در آینده ازلحاظ فروش نفت همان چیزی است که پیش تر نیز اعلام شده بود و ما به هر کشوری که از امریکا حمایت کند و در تحریم اقتصادی علیه ایران شرکت کند، نفت نخواهیم فروخت. وی افزود: 40 درصد نفت ما به کشورهای عضو بازار مشترک اروپا صادر می شود. چنانچه این کشورها در تحریم اقتصادی ما شرکت کنند ما این 40 درصد نفت را به آنها نخواهیم فروخت و سعی می کنیم اولاً، تا جایی که بتوانیم نفت کمتری صادر کنیم، زیرا ما قسمتی از پول نفتی را که در گذشته به دست می آوردیم

برای خرید قطعات و وسایل از این کشورها مصرف می کردیم و چنانچه این کشورها به ما چیزی نفروشند، لزومی ندارد که ما این سطح تولید را به میزان قبلی نگه داریم و این فرصت خوبی است که ما می توانیم در تولید نفت صرفه جویی کنیم. ثانیاً، ما با 42 کشور جهان قرارداد فروش نفت داریم و هنوز کشورهای زیادی وجود دارند که طالب نفت ما می باشند و چنانچه ما به کشورهای بازار مشترک نفت نفروشیم، می توانیم ظرف چند هفته مشتریان لازم را به دست آوریم و طبیعی است که زیان واقعی به کشورهای بازار مشترک که مجبورند نفت را به قیمت بیشتر در بازار آزاد بخرند، وارد می شود. (2)

علی اکبر معین فر وزیر نفت:

به هر کشوری که از امریکا حمایت و در تحریم اقتصادی علیه ایران شرکت کند، نفت نخواهیم فروخت.

وزیر نفت همچنین درباره مشکلات اخیر فروش نفت ایران به ژاپن گفت:

ص: 126


1- 18. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص4.
2- 19. روزنامه جمهوری اسلامی، 2/2/1359، ص9.

«آنچه بین ما و ژاپن مطرح است مسئله قیمت نفت نیست، مسئله دیگری که مطرح است ازنظر سیاسی می باشد و چنانچه ژاپن از سیاست کارتر پیروی کند، ما فروش نفت را به آن کشور قطع می کنیم.»(1) (2)

دراین حال، برخی شواهد از تزلزل ژاپن در شیوه برخورد با ایران و کوشش امریکا برای رفع تردیدهای آن کشور حکایت می کند. به گزارش خبرگزاری فرانسه، شرکت های بزرگ وارد کننده نفت ژاپن باوجود خودداری از خرید نفت ایران به بهای 5/2 دلار اضافی در هر بشکه، پیشنهاد گفت وگوهای تازه ای را با شرکت ملی نفت ایران کرده اند. دراین زمینه آنها به کشتی های نفتکش خود دستور دادند تا به سوی ایران حرکت کنند، لیکن شرکت ملی نفت ایران تصمیم گرفته است تا موقعی که کمپانی های نفتی ژاپن از پذیرش افزایش بهای نفت ایران خودداری کنند از بارگیری این کشتی ها در بندرهای ایران جلوگیری کند. (3)

از سوی دیگر، به گزارش رویتر، دولت کارتر امروز به دولت ژاپن قول داد باتوجه به خودداری ژاپن از خرید نفت ایران به قیمت بالا، نیازهای نفتی ژاپن را بررسی کند. یک سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا ضمن تقدیر از این اقدام ژاپن گفت: دولت امریکا با ژاپن درمورد نیازهایش درزمینه نفت در تماس خواهد بود. (4)

دراین میان، دولت امریکا برنامه های نفتی دراز مدت مربوط به خود را نیز دنبال می کند. یک مقام آگاه در امور انرژی امریکا اعلام کرد: ایالات متحده درصدد ایجاد یک سیستم ذخیره نفت به میزان یک میلیارد بشکه می باشد، اما دراین زمینه بدون مشورت با متحدان خود اقدام نخواهد کرد. روت دیویس دستیار وزیر انرژی امریکا در سخنانی در کمیته انرژی سنای امریکا، این گزارش را که منابع ذخیره انرژی کشور به دلیل مخالفت عربستان سعودی پر نشده است، تکذیب کرد.

یادآوری می شود کنگره امریکا به تازگی قانونی را تصویب کرده است که براساس آن منابع موجود برای ذخیره نفت تا سال 1985، به منظور مقابله با هرگونه قطع واردات نفتی، برای ذخیره تا یک میلیارد بشکه نفت تجهیز شده و توسعه خواهد یافت. این درحالی است که منابع مذکور تا اوت گذشته، فاقد ذخیره نفت بوده است و به نظر منابع آگاه، تا آن تاریخ {1985}، فقط 92 میلیون بشکه نفت را در خود جای خواهد داد. بااین همه، خانم دیویس اعلام کرد: سیاست تردیدناپذیر کشور پر کردن ذخایر مذکور در کمترین زمان ممکن است. (5)

ص: 127


1- *وزیر نفت در این نشست علاوه بر امریکا و ژاپن، به سرزنش جدی دولت عراق نیز پرداخت و سپس نابودی این رژیم را وعده داد. وی درباره آینده بازار جهانی نفت اظهار کرد: هرلحظه امکان سقوط حکومت صدام می رود و این تأثیر مهمی در سیاست نفتی جهان خواهد گذاشت. وی افزود: حکومتی مثل عراق که ادعا می کند امریکایی نیست، هنوز دارد نفتش را به امریکا می فروشد و اینجاست که اگر تغییری ایجاد شود، عرضه نفت در بازار جهانی به این شکل نخواهد بود و امپریالیسم امریکا از همین مسئله می ترسد. [روزنامه انقلاب اسلامی، 1/2/1359، ص13] معین فر گفت: ما منتظریم تا هرچه زودتر ریشه این حکومت جبار که پایگاهی هم در میان مردم عراق ندارد از جا کنده شود و هرلحظه احتمال این موضوع می رود که صدام حسین و دارودسته اش در سرازیری نابودی قرار گیرند و ما معتقدیم که به زودی این عمل صورت خواهد گرفت. [روزنامه کیهان، 1/2/1359، ص11]
2- 20. روزنامه انقلاب اسلامی، 1/2/1359، ص13.
3- 21. روزنامه بامداد، 2/2/1359، ص12.
4- 22. روزنامه بامداد، 3/2/1359، ص3.
5- 23. روزنامه بامداد، 1/2/1359، ص12.

1. در واکنش به اقدامات امریکا، در ایران وجه تبلیغی و جنگ روانی قضیه نیز مدنظر قرار دارد و مسئولان کشور به منظور مقاومت علیه اقدامات امریکا به تقویت اراده عمومی می پردازند. مصاحبه رادیو تلویزیونی بنی صدر که شب هنگام از رسانه ها پخش شد، این جنبه را نیز در خود داشت. رئیس جمهور از انتشار سندی که بیانگر نمونه ای از اقدامات توطئه آمیز امریکا علیه جمهوری اسلامی بود خبر داد و به توضیح و تحلیل آن پرداخت. بنی صدر تأکید کرد که این سند، خیلی مسائل را برای مردم روشن می کند. (1)

به نوشته روزنامه کیهان، امروز، این سند که حاوی اطلاعات و اسرار مهمی از توطئه امریکا علیه ایران و انقلاب ایران است، به طور اختصاصی دراختیار

خبرگزاری پارس قرار گرفت. کیهان همچنین نوشت: نمونه سند که به تاریخ 6 اوت 1979 به صورت یادداشتی با امضای برژینسکی مشاور امنیتی کارتر، است در خبرگزاری پارس موجود می باشد. این یادداشت خطاب به وزیر امور خارجه امریکا بدین شرح است: به موجب این یادداشت، شما مجاز هستید اقداماتی را که در حیطه شایستگی و مسئولیت وزارت امور خارجه است، به عمل آورید و درمورد اقداماتی که برای نفوذ در سیر تحولات ایران مشخص شده اند، رئیس جمهور معتقد است که اقدامات موردنظر بایستی با هماهنگی وزارت دفاع و سیا و همچنین سایر ادارات و مؤسسات هر کجا که لازم باشد و باتوجه به

دیدگاه هایی که شاه ایران در مشورت های اخیرش داده است، صورت پذیرد. رئیس جمهور

همچنین خاطر نشان کرد که لازم است جو سوءظن و بی اعتمادی که بین ایران و همسایگان وجود دارد، مورد بهره برداری

قرار گیرد. رئیس جمهور معتقد است پایان حمایت سیاسی از جمهوری اسلامی (آیت الله)

خمینی به ویژه ازسوی اتحاد جماهیر شوروی حتماً به تضعیف مواضع سیاست خارجی رژیم (آیت الله) خمینی منجر خواهد شد. رئیس جمهور

همچنین تأکید کرد که باتوجه به

قابل پیش بینی نبودن حوادث و تحولات آینده در ایران، الزاماً مهم است که امریکا با تمامی رهبران سازمان ها و گرایش های سیاسی بدون استثنا ازجمله اقلیت ها

(نژادی یا مذهبی) و گروه های

افراطی که قادرند مقاومت های

مسلحانه علیه رژیم (آیت الله)

خمینی را تحریک کنند تماس هایی

برقرار کند، اما به هرحال،

با درنظرگرفتن طبیعت بسیار ظریف این نوع عملیات، رئیس جمهور با برقراری هرگونه تماس با رهبران مذهبی و سیاسی گروه (آیت الله) خمینی یا اعضای مخالفان و فرماندهان عالی رتبه در ایران بدون مشورت قبلی با رئیس سیا مخالف است.(2) (3)

دراین باره روزنامه جمهوری اسلامی نیز گزارش داد: «به دنبال انتشار سند توطئه های امریکا علیه ایران، آقای بنی صدر باتوجه به حقایقی که در این سند افشا شده هشداری به ملت ایران داد. متن این هشدار به شرح زیر است:

ص: 128


1- 24. روزنامه انقلاب اسلامی، 2/2/1359، صص 2 و 9.
2- * ضمیمه دارد؛ طرح مسئله اختلافات جناحی در حاشیه بازگوکردن یادداشت سال گذشته برژینسکی.
3- 25. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص9.

امروز متنی از مشاور امنیتی کارتر آقای برژینسکی، به دست آمده که مبین سیاست تجاوزکارانه امریکا در ایران است که عیناً به اطلاع افکارعمومی می رسد. باتوجه به متن این سند:

1. بر مردم واجب است خیابان ها را تخلیه کنند و هیچ گونه عملی که نظم را مختل کند به عمل نیاورند.

2. تصمیمات مقامات مسئول باید بلادرنگ اجرا گردد و هر گروه بخواهد اجرای تصمیمات را مختل سازد در خدمت برنامه امریکا برای تسلط بر ایران است.

3. مردم کشور، اینک به روشنی پی می برند که در کردستان چه کسانی به روی ارتش، آتش گشوده اند.

4. بر پاسداران و ارتش دلیر جمهوری اسلامی است که با قاطعیت تمام عمل کنند.

رئیس جمهوری ابوالحسن بنی صدر» (1)

1. امروز در آنکارا یک گردهمایی برگزار شد که در آن، امریکا و عراق به طور مشترک محکوم شدند.

سفارت جمهوری اسلامی ایران در آنکارا گزارش داد که به منظور افشای توطئه امپریالیسم امریکا و دولت بعث عراق علیه انقلاب اسلامی ایران یک هم اندیشی به ابتکار دانشجویان عضو کنفدراسیون سی.ای.اس و عده ای از ایرانیان مقیم آنکارا در محل خانه فرهنگی ایران تشکیل شد. در پایان این گردهمایی، قطعنامه ای صادر و توطئه امپریالیسم و تجاوز دولت ضدخلقی بعثی عراق به ایران محکوم شد. (2)

این درحالی است که امروز، دفتر هواپیمایی و کنسولگری ایران در استانبول هدف حمله مسلحانه قرار گرفت. دراین باره یونایتدپرس گزارش داد: براثر انفجار بمب، به دفتر هواپیمایی ایران در استانبول خسارت زیادی وارد شد. یونایتدپرس به نقل از شاهدان این حادثه اضافه کرد: پرتاب بمب به سوی دفتر هواپیمایی ایران از درون یک اتومبیل قرمز رنگ صورت گرفت و نیم ساعت پس از این حمله، سرنشینان یک اتومبیل مشابه، کنسولگری ایران در استانبول را به گلوله بستند. براساس این گزارش، چند ساعت بعد از حملات یادشده، یک شخص ناشناس در تماس تلفنی با مراکز خبری مختلف گفت که حمله به دفتر هواپیمایی ایران و کنسولگری این کشور ازسوی چریک های کرد انجام گرفته است. (3)

اما ایران این اقدام ایذایی را به عراق مربوط دانست. در اطلاعیه وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران دراین باره آمده است: «وزارت امور خارجه ایران بدین وسیله به اطلاع می رساند که دولت بعث عراق برای وحشت و تروریزم بین الملل طرح وسیعی برای تخریب و آدم کشی در سفارتخانه ها و مراکز ایران در کشورهای مختلف دارد که از آن جمله، حمله به سفارتخانه ایران در بیروت و سوءقصد به جان کاردار و حسابداران سفارتخانه می باشد و طبق گزارش رسیده امروز، سفارتخانه ایران و دفتر نمایندگی هواپیمایی ملی ایران در استانبول نیز منفجر گردیده است. روی این اصل به تمام سفارتخانه ها و نمایندگی های ایران در خارج اعلام گردیده که متوجه این توطئه عمال دژخیم عراقی باشند و تمام دولت ها را نیز از طرح این توطئه مطلع کرده و آنها را در مقابل مسئولیت های خود قرار دهند.» (4)

ص: 129


1- 26. روزنامه جمهوری اسلامی، 2/2/1359، ص2.
2- 27. روزنامه جمهوری اسلامی، 3/2/1359، ص12.
3- 28. روزنامه بامداد، 2/2/1359، ص2.
4- 29. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص2.

1. موضوع میانجیگری و ایجاد آرامش در روابط ایران و عراق، ازسوی مقامات فلسطینی و بنگلادشی مطرح شد.

امروز خبرگزاری رسمی کویت به نقل از گزارش مندرج در روزنامه الرای العام خبر داد: یاسر عرفات رهبر سازمان آزادی بخش فلسطین، به عنوان پیش در آمد میانجیگری میان ایران و عراق به زودی وارد کویت خواهد شد. سفر عرفات به دعوت شیخ سعد آل عبدالله ولیعهد کویت و نخست وزیر این کشور، انجام می گیرد. سازمان آزادی بخش فلسطین در کوششی برای تخفیف جنگ میان دو همسایه تاکنون 2 تن از مشاوران خود را به تهران و بغداد فرستاده تا با ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور ایران و صدام حسین رئیس جمهور عراق، ملاقات کنند. خبرگزاری کویت افزود: عرفات باتوجه به گزارش فرستادگانش، شخصاً از تهران و بغداد دیدن خواهد کرد. (1)

یادآوری می شود، روز گذشته نیز بنا بر گزارش های رسیده، عرفات در بیروت گفته بود، وی در مناقشاتی که عراق با ایران و سوریه دارد، میانجیگری خواهد کرد. خبرگزاری یوگسلاوی با نقل این خبر از قول عرفات، اضافه کرد: سازمان آزادی بخش فلسطین به صورت یک پل اتحاد بین سوریه، عراق و ایران باقی خواهد ماند. (2)

یک سخنگوی وزارت امور خارجه بنگلادش نیز امروز گفت: این کشور پیشنهاد کرده است که اجلاس ملل اسلامی باید به گروه ویژه ای مأموریت دهد تا برای برقراری آرامش بین ایران و عراق کوشش کند. (3) این سخنگو در یک نشست مطبوعاتی افزود: «دولت بنگلادش طی ماه آینده جزئیات این پیشنهاد را به کنفرانس وزیران امور خارجه کشورهای اسلامی ارائه خواهد کرد.» وی جبهه گیری های ایران و عراق را تهدیدی برای وحدت اسلامی و برادری جهانی نامید. (4)

امروز گارد ساحلی خسروآباد گزارش داد: «یک فروند کشتی با پرچم روس حامل تجهیزات نظامی {تانک نفربر} از ساعت 10:30 روز جاری، ازطریق

1. دهانه شط العرب [اروندرود] وارد شطیط گردیده و در محل فوق لنگر [انداخته است]. دستور فرمایند ازطریق خشکی مراقبت های مقتضی [را] معمول دارند.» (5)

گزارش منابعی دیگر از اهواز نیز از تشکیل شورای ارتش عراق؛ ورود مستشارانی از اردن و طراحی نقشه های حمله هوایی به تأسیسات مهم نظامی ایران حکایت دارد. (6)

دراین حال، خبرگزاری رسمی عراق امروز در تحلیلی نوشت: عراق بر بازستاندن سه جزیره عربی که از سال 1971 {1350} در اشغال ایران است، اصرار ورزیده و آن قسمت از شط العرب (اروندرود) را که از سال 1975 {1354} دراختیار ایران است، باز پس خواهد گرفت. این کشور فقط حقوق مزبور را مطالبه نمی کند، بلکه به گونه ای جدی و قاطع برای گرفتن و به دست آوردن آنها تلاش می کند. (7)

ص: 130


1- 30. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 33، 3/2/1359، ص14، کویت یونایتدپرس، 21 آوریل 1980 {1/2/1359}.
2- 31. روزنامه کیهان، 1/2/1359، ص4.
3- 32. روزنامه انقلاب اسلامی، 2/2/1359، ص12.
4- 33. روزنامه جمهوری اسلامی، 2/2/1359، ص12.
5- 34. سند شماره 347471 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ آبادان به استاندار خوزستان، 1/2/1359.
6- 35. سند شماره 40822 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اهواز به تهران {اطلاعات}، 1/2/1359.
7- 36. ستاد تبلیغات جنگ، ستیز با صلح، تهران: ستاد تبلیغات جنگ {شورای عالی دفاع جمهوری اسلامی ایران}، چاپ دوم، 1366، ص67، به نقل از مجله الوطن العربی، 5/2/1359.

2. در ادامه انفجارهایی که به دست عوامل عراق در اماکن عمومی خوزستان صورت می گیرد، حدود ساعت 10:50 امروز نیز در آبادان انفجاری رخ داد. مواد منفجره در یک موتورسیکلت جاسازی شده بود. شهربانی آبادان در گزارش این حادثه به استانداری افزوده است: «شخصی به نام م.پ(1) عامل انفجار معرفی شده که توسط مأمورین شهربانی دستگیر و به سپاه پاسداران آبادان تحویل داده شده است.» (2) این بمب در بازار ماهی فروشان خیابان ساحلی آبادان مقابل دادگستری منفجر شد. (3) فرمانده عملیات سپاه پاسداران آبادان دراین مورد اعلام کرد: «براثر انفجار، 31 نفر مجروح شدند که متأسفانه بعدازظهر، یکی از مجروحین براثر شدت جراحات وارده در بیمارستان شیروخورشید در گذشت.» (4)

یادآوری می شود، تربیت عوامل انفجار و ترور و اعزام آنها به ایران همواره یکی از اقدامات ایذایی عراق بوده است که همچنان ادامه دارد و شواهدی از تشدید آن در گزارش ها قابل ملاحظه است، برای مثال: «مسافرانی که از عراق

به کشورهای هم جوار بازگشته اند حکایت می کنند، اردوگاه های متعددی که عراق برای آموزش عملیات نظامی به مزدوران و گسیل به ایران بر پا کرده، روزبه روز افزایش می یابد.» (5) در گزارش سپاه دشت آزادگان، دراین باره آمده است: «آموزش افراد خرابکار، در ده دبسیه از توابع شهر عماره شبانه روزی شده و مدت آموزش یک هفته می باشد. در عرض یک هفته افراد آموزش [استفاده از] اسلحه های آر.پی.جی7، بازوکا، خمپاره انداز، تیربار صدتایی، بمب های تخریبی، مین گذاری، پرتاب نارنجک دفاعی و هجومی [می بینند].» (6)

سپاه اهواز نیز در گزارشی که امروز به تهران ارسال کرد، به نقل از منابع ذی ربط یادآوری کرد: «افسران نظامی عراق برای بازرسی نزد افراد جبهة التحریر می آیند و برای آنها سخنرانی کرده و آنها را تشویق به حمله به ایران می کنند. جایزه آنها یک کلاشینکف و یک کلت 9تیر روسی است. نیروهای به اصطلاح آزادی بخش عربستان ایران که درحدود 50 نفر می باشند به وسیله قایق و ماشین در کنار جاده شیب که متصل به عماره می باشد، مستقر می باشند و به گشت سیار می پردازند.» (7)

از سوی دیگر، خبرگزاری عراق گزارش هایی به خبرگزاری های جهانی مخابره کرده که در آن به تلویح یا تصریح، ایران نیز مسئول اقدامات خرابکارانه ای در عراق معرفی شده است. امروز، یونایتدپرس به نقل از خبری که خبرگزاری عراق از رادیو عراق نقل کرده است، گزارش داد: براثر انفجار یک بمب مقابل وزارت فرهنگ و اطلاعات عراق یک مأمور پلیس کشته شد و چند نفر زخمی شدند. رادیو عراق افزود: این بمب به دست یک مأمور ایرانی کار گذاشته شده بود که پلیس وی را دستگیر کرد. زمان وقوع حادثه مشخص نشده است. عراق، ایران را مسئول چند واقعه مشابه که اخیراً در بغداد اتفاق افتاده معرفی کرده است. (8)

دراین حال، برخی گزارش ها از اقدامات توطئه آمیز مأموران امنیتی عراق در تصفیه مخالفان صدام، حکایت می کند. در گزارشی از آسوشیتدپرس آمده است: «روزنامه مستقل کویتی الرای العام

ص: 131


1- * در گزارش شهربانی آبادان، نام کامل فرد مزبور ذکر شده است.
2- 37. سند شماره 000617 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از امور انتظامی وزارت کشور به استانداری خوزستان، 8/2/1359.
3- 38. روزنامه جمهوری اسلامی، 2/2/1359، ص4.
4- 39. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص11.
5- 40. روزنامه بامداد، 1/2/1359، ص12.
6- 41. سند شماره 189937 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از واحد تحقیقات و اطلاعات سپاه پاسداران دشت آزادگان به واحد تحقیقات و اطلاعات سپاه پاسداران اهواز، 1/2/1359، ص2.
7- 42. سند شماره 040823 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اهواز به تهران {عملیات}، 1/2/1359.
8- 43. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 33، 3/2/1359، ص14، کویت خبرگزاری یونایتدپرس، 21 آوریل 1980 {1/2/1359}.

به نقل از یکی از منابع دیپلماتیک در بغداد نوشت عبدالکریم شیخ علی وزیر امور خارجه پیشین عراق، در سر راهش به شرکت برق توسط چند مرد ناشناس در بغداد به قتل رسید. بدین صورت که عده ای مسلح با یک اتومبیل شخصی از کنار او گذشته و وی را به قتل رساندند. وی مدتی در خانه اش تحت بازداشت بود، اما بعدها آزاد گردید.» (1)

در کردستان عراق نیز تحرکات ایذایی گروه های مخالف دولت صدام ادامه دارد، اطلاعات ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران، فعالیت ایذایی امروز حزب سوسیالیست کردستان عراق را با قید "صحت دارد"، بدین شرح گزارش کرد: «یک گروه از پیشمرگان حزب سوسیالیست به شرکت نفت الینجاغ (بین راه کرکوک و کوی سنجق) با آر.پی.جی7 و سلاح های سبک و سنگین حمله برده، یک مخزن نفت را منهدم [کرده] و مهندسین شرکت نفت که از کشورهای بنگلادش، فرانسه و بلغارستان بوده اند، به کرکوک فرار کرده اند. در این درگیری 5 نفر پلیس کشته و 3 نفر زخمی شده اند.» (2)

1. هم زمان با تشدید اقدامات عراق، سپاه خرمشهر نیز در محدوده مسئولیت خویش طالب افزایش و تشدید تلاش ها برای مقابله با این شرایط است. دراین راستا امروز، محمدعلی جهان آرا مسئول سپاه خرمشهر، نامه هایی به ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ارسال کرد. این نامه ها، شامل گزارش ها و مطالبی است که وضع کنونی خرمشهر را توصیف می کند. در ادامه، متن کامل چهار مورد آن به ترتیب درج می شود.

محمدعلی جهان آرا

مسئول سپاه پاسداران خرمشهر؛

ارسال چهار نامه به ستاد مرکزی سپاه

درباره وضع کنونی خرمشهر

1. بندر خرمشهر:

«محترماً به عرض می رساند که بندر خرمشهر بزرگ ترین

بندر اقتصادی مملکت می باشد و در نقطه حساس از این منطقه قرار دارد و درست روبه روی عراق

می باشد و هر هفته یک انفجار در آن صورت می گیرد که این انفجارات باعث شد که دیگر کشتی های خارجی در این بندر پهلو نگیرند و این امر باعث کمبود کار و ایجاد هرج ومرج و بلوا شده است. گارد بندر هیچ گونه همکاری در کشف این جریانات ندارد و کم کاری می کند و چه بسا در دزدی همکاری دارد. بدین موضوع جهت امنیت و حفاظت این بندر احتیاج مبرمی به ناوچه و امکانات خودرو می باشد. لطفاً جهت رفع این موضوع اقدامات لازم را به عمل آورید.

با تشکر فراوان مسئول سپاه پاسداران خرمشهر محمدعلی جهان آرا» (3)

ص: 132


1- 44. روزنامه کیهان، 1/2/1359، ص4.
2- 45. سند شماره 034630 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران {رکن2 دایره اطلاعات} به نخست وزیری {معاونت در امور انقلاب}، 9/2/1359.
3- 46. سند شماره 252555 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خرمشهر به ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1/2/1359.

2. عدم امنیت مرز آبی:

«محترماً به عرض می رساند که کراراً به صورت شفاهی ازطرف فرماندهی سپاه خرمشهر به مسئولین امر جهت حفاظت مرز آبی از نهر خین تا دهنه خلیج توضیحات لازم تذکر داده شده است، ولی هیچ گونه حفاظتی صورت نمی گیرد و نه گارد ساحلی آبادان که کار اصلی آن می باشد، انجام می دهد و نه اینکه نیروی دریایی یا گارد ساحلی بندر خرمشهر و فقط یک ناوچه دراختیار سپاه پاسداران آبادان می باشد که هیچ گونه کفاف [کافی] نمی باشد. بدین وسیله هشدار می دهیم که این قسمت چون طبق اخبار واصله به خصوص قسمت جزیره [پر] رفت وآمدترین و شدیدترین منطقه ازلحاظ آوردن اسلحه و مهمات و مواد منفجره می باشد، ازنظر امنیت و حفاظت صفر می باشد و تنها وسیله ای که می تواند از این رفت وآمد جلوگیری کند گشت ناوچه می باشد که درحال حاضر دراختیار گارد ساحلی می باشد. لطفاً جهت تحقیقات و رسیدگی اقدامات لازم را مبذول فرمایید.» (1)

3. استقرار نیرو در مرز شلمچه:

«محترماً به عرض می رساند، برابر اطلاع از وضعی که در مرز شلمچه وجود داشت سپاه پاسداران درحدود دو ماه قبل در جلسه شورای تأمین شهر، استقرار نیرو را در مرز مطرح کرد که مورد قبول شورای تأمین قرار گرفت و با تأیید استانداری این استقرار به عمل آمده و درحال حاضر در پاسگاه مؤمنی درحدود 12 نفر نیرو مستقر می باشد.» (2)

4. استقرار نیرو در مرز شلمچه:

«محترماً به عرض می رساند برابر توافق با استاندار خوزستان جهت استقرار در مرز شلمچه، سپاه پاسداران خرمشهر تعداد 40 نفر از برادران پاسدار را در مرز شلمچه از نهر خین تا کیلومتر 25 جاده اهواز خرمشهر مستقر کرده است. محل استقرار این نیرو در پاسگاه خین و پاسگاه حدود و پاسگاه شلمچه می باشد.» (3)

1. به منظور احراز آمادگی برای مقابله با تهدیدات عراق، عصر امروز، اصغر ابراهیمی استاندار ایلام، با انتشار اطلاعیه ای از «اهالی شرافتمند و متعهد استان ایلام که مسلح هستند یا آموزش نظامی دیده اند» دعوت کرد تا با دردست داشتن سلاح و مهمات و کارت شناسایی برای رفتن به نواحی مرزی و مناطقی که ضدانقلاب در آنها به فعالیت پرداخته است، در مقابل ساختمان سپاه پاسداران ایلام تجمع کنند. (4) در این اطلاعیه همچنین گفته شده است که مردم غیرمسلح ازطرف هنگ ژاندارمری مسلح خواهند شد و درصورت اعزام به نواحی مرزی و مبارزه با ضدانقلاب حقوق و مزایای کافی به داوطلبان پرداخت خواهد شد. (5) روزنامه انقلاب اسلامی پس از درج خبر مزبور

ص: 133


1- 47. سند شماره 287135 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1/2/1359.
2- 48. سند شماره 061136 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خرمشهر به ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1/2/1359.
3- 49. سند شماره 061137 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خرمشهر به ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1/2/1359.
4- 50. روزنامه انقلاب اسلامی، 2/2/1359، ص10.
5- 51. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص1.

افزود: به دنبال درخواست استاندار ایلام، آمادگی اهالی این استان برای پاسداری از مرزهای کشور همچنان ادامه دارد. (1)

در همین حال، خبرهای دیگری از همین استان حاکی از فقدان زمینه های لازم برای بسیج و آمادگی عمومی است، ازجمله امروز، رکن 2 ستاد لشکر92 زرهی به فرماندهی نیروی زمینی ارتش اعلام کرد: «برابر گزارش پایگاه دهلران، برنامه سیمای جمهوری اسلامی ایران از تاریخ 26/1/1359، قطع و هیچ گونه تصویری پخش نمی نماید. با عطف توجه به برنامه های

مسموم کننده تلویزیون عراق مردم

این اهالی ناچاراً از شبکه های مذکور استفاده می نمایند که مسلماً تأثیر غیرمطلوبی روی آنان دارد.

فرمانده لشکر92 زرهی سرهنگ ستاد فرزانه» (2)

1. در ادامه فعالیت مهاجمان(3) وابسته به عراق که در مناطقی از غرب کشور فعال اند، حوالی نیمه شب نیروهای سپاه پاسداران با عده ای از مهاجمان در ازگله (کرمانشاه) درگیر شدند. در این درگیری که دو ساعت طول کشید، مهاجمان عقب رانده شدند و به نیروهای سپاه تلفاتی وارد نیامد. (4) همچنین نیمه شب، در تنگه هوان، درگیری و آتش متقابل به مدت نیم ساعت بین مهاجمان و نیروهای خودی جریان داشت. در این درگیری مهاجمان از سلاح های سبک و خمپاره انداز استفاده کردند. (5)

2. با توقف اجباری یک ستون نظامی ارتش در سنندج و ممانعت آشکار گروه های مسلح ضدانقلاب از تحرک و تردد نیروهای نظامی رسمی حکومتی، دور تازه ای از درگیری های مسلحانه بین وفاداران جمهوری اسلامی و مخالفان آن در غرب کشور شروع شده است.(6) کانون اصلی بحران این بار نیز همانند فروردین سال گذشته، سنندج است. ستون نظامی مذکور که در روز چهارشنبه 27/1/1359، در آستانه ورود به سنندج در محدوده فرودگاه این شهر متوقف شده بود، بامداد روز گذشته، کوشید برای پرهیز از درگیری، شهر را دور بزند و ادامه مسیر بدهد، اما در مسیر خارج شهر نیز مورد هجوم مسلحانه قرار گرفت.(7) دو اطلاعیه که در ادامه می آید، به عنوان نمونه ای از برخورد رسمی نظام با این قضیه، وخامت اوضاع را نشان می دهد.

ص: 134


1- 52. روزنامه انقلاب اسلامی، 2/2/1359، ص10.
2- 53. سند شماره 347469 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به ستاد فرماندهی نزاجا {معاونت عملیات و اطلاعات}، 1/2/1359.
3- * در حوادث غرب کشور عبارت مهاجمان برای افراد مهاجم غیرمرتبط با گروه های سیاسی مسلح به کار می رود. اینان معمولاً افراد محلی غیرسیاسی ساده ای هستند که برای پول و زیر نفوذ وابستگان محلی سرشناس عراق، به حملات مسلحانه اقدام می کنند.
4- 54. سند شماره 40880 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا {معاونت عملیات و اطلاعات}، 2/2/1359.
5- 55. روزنامه جمهوری اسلامی، 2/2/1359، ص4.
6- * ضمیمه دارد؛ گفت وگوی فرماندهان سپاه راجع به سنندج در جلسه بررسی و تحلیل مسائل کردستان.
7- * برای مطالعه شرح وقایع به روزهای 27 تا 31 فروردین 1359، در جلد اول کتاب هفتم روزشمار جنگ (قطع رابطه امریکا با ایران) مراجعه شود.

سرهنگ صدری فرمانده لشکر28 سنندج، دراین باره ضمن اطلاعیه ای اعلام کرد: «چهار روز بود که نیروهای مسلح در فرودگاه سنندج معطل گردید و علت تأخیر این بود که ضدانقلاب با سپر قراردادن دانش آموزان خردسال از حرکت آن جلوگیری کرد. پس از آنکه طی اطلاعیه ای مکرر هدف این یگان نظامی

اعلام گردید، ستون به منظور جلوگیری از [کشته شدن] اهالی بی دفاع از مسیر جاده فرعی خارج از شهر به حرکت در آمد. باوجوداین، عناصر ضدانقلاب با استفاده از مناطق درخت زار اطراف این جاده از حسن نیت ارتش جمهوری اسلامی ایران سوءاستفاده نموده و تعدادی از رشیدترین فرزندان اسلام را مجروح نموده یا به شهادت رسانیده اند. ما قاطعانه از مردم غیور سنندج می خواهیم که خود جلوی این افراد خود فروخته را بگیرند و در غیر این صورت ما با قاطعیت عمل نموده و هرگونه عواقب ناشی از این عمل را به خود مردم واگذار می کنیم.» (1)

ستاد مشترک ارتش نیز در اطلاعیه ای اعلام کرد:

«بسمه تعالی

دررابطه با وقایع اخیر کردستان به اطلاع هم میهنان می رساند برابر اطلاع واصله، در حرکت یگان اعزامی از سنندج به سقز ضدانقلابیون نشان دادند که در آبادی های واقع در مسیر ستون اعزامی موانع ایجاد نموده و از کمینگاه ها با انواع جنگ افزارها به روی ستون نظامی مبادرت به تیراندازی می کنند. به دنبال اعلام خروج افراد مسلح از روستاهای مسیر راه بدین وسیله متذکر می شود که یگان اعزامی جهت انجام مأموریت محوله ناچار است موانع موجود در مسیر خود را حتی اگر تیراندازی از داخل روستاها باشد با آتش متقابل از میان بردارد.» (2)

صبح امروز، یک سخنگوی دفتر چریک های فدایی خلق در سنندج به خبرنگار خبرگزاری پارس خبر داد: «دیشب در منطقه سراب قامیش تلفاتی به ستون وارد شده است.» (3) وی گفت: «هم اکنون ستون در منطقه سراب قامیش است، ولی نمی دانم متوقف است یا درحال حرکت.» (4) یک سخنگوی دیگر چریک های فدایی خلق اعلام کرد: «ما تا ساعت 4 بامداد که این ستون درحال درگیری بوده از وضع آن اطلاع داشته ایم،

ولی ظاهراً ستون هم اکنون درحال

پیشروی به سوی سقز است، زیرا دیشب، یک گروهان نظامی به کمک ستون رفته بود.» (5)

در ساعت 13:15، سیدعلی یک سخنگوی حزب دمکرات، به خبرنگار خبرگزاری پارس گفت: «ما اطلاع از وضع ستون نداریم، ولی احتمالاً رو به سقز پیش می رود.» یک سخنگوی کومه له نیز درمورد وضع ستون گفت که این ستون هم اکنون حرکت کندی دارد، ولی همچنان در محاصره پیشمرگان و مردم است. (6)

درباره تلفات نیروهای خودی و عوامل ضدانقلاب، گزارش ها بیشتر جنبه تبلیغاتی و جنگ روانی دارد و برای نشان دادن وضعیت برتر است و دقت لازم را ندارد. عباراتی چون بقایای ستون و تارومارشدن همه ستون و انهدام و تصرف خودروهای آن در گزارش های حزب دمکرات و متحدان آن (7) یا کشته شدن حدود 300 مهاجم در حمله به ستون، در گزارش تلفنی فلاحی به

ص: 135


1- 56. روزنامه کیهان، 1/2/1359، ص2.
2- 57. روزنامه جمهوری اسلامی، 2/2/1359، ص4.
3- 58. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 32، 2/2/1359، ص5، سنندج خبرگزاری پارس 1/2/1359.
4- 59. همان، ص4، سنندج خبرگزاری پارس، 1/2/1359.
5- 60. همان، ص3، سنندج خبرگزاری پارس، 1/2/1359.
6- 61. همان، ص3، سنندج خبرگزاری پارس، 1/2/1359.
7- 62. همان، صص3 و 4، سنندج خبرگزاری پارس، 1/2/1359؛ و روزنامه بامداد، 2/2/1359، ص3.

کیهان (1) به چشم می خورد. در گزارش روزنامه جمهوری اسلامی آمده است: «یکی از ناظران و افراد ستون اعزامی طی تماسی اظهار داشت یک گروه سی نفره از افراد ارتش که از ستون عقب افتاده بود به وسیله سلاح های سنگین ضدانقلابیون نابود شده اند.» (2) گزارش روزنامه بامداد حاکی است در ساعت 19

امروز، «بیمارستان شهدا با نوشتن نام کشته ها و مجروحین جلوی در ورودی بیمارستان تعداد کشته شدگان و مجروحان را چنین اعلام کرد: 8 کشته و 32 مجروح بجز 6 جنازه که مربوط به درجه داران

و سربازان است و در سردخانه بیمارستان سنندج وجود دارد، اطلاع دقیق دیگری از کشته شدگان یا مجروحان نظامی در دست نیست، زیرا شدت درگیری... اجازه نزدیک شدن به گروه های امداد را به هیچ کس نداده است.» (3) درمجموع، آنچه قطعی است، قابل توجه بودن تلفات نیروهای خودی و عناصر ضدانقلاب است. به گزارش تیمسار امین داری جانشین ریاست ستاد مشترک ارتش، سرهنگ نصرت زاد فرمانده تیپ1 لشکر28

سنندج، ضمن درگیری های امروز به شهادت رسید. (4) حدود ظهر امروز، خبرنگار خبرگزاری پارس در سنندج، با یکی از مسئولان کومه له تماس گرفت. وی با تکذیب این خبر گفت: «سرهنگ نصرت زاد معاون لشکر را کومه له دستگیر کرد و هم اکنون دراختیار حزب دمکرات است.» این خبرنگار سپس با سید علی یکی از مسئولان حزب دمکرات، تماس گرفت که وی دستگیری سرهنگ نصرت زاد را تکذیب کرد و گفت: «این اخبار شایعاتی بیش نیست.»(5) (6)

1. تبعات مربوط به نقل وانتقال ستون نظامی در سنندج، منحصر به درگیری جاده و حاشیه شهر نیست. در شهر نیز این مسئله موجب دور تازه ای از درگیری های مسلحانه شده است.

در ادامه حوادث روز گذشته،(7) شهر سنندج شب ناآرامی را گذراند و در طول شب، صدای تیراندازی و انفجار در نقاط مختلف شهر به گوش می رسید. (8) در وضعیت کنونی، علاوه بر پادگان لشکر که بالطبع محل رسمی استقرار نظامیان است، سه نقطه دیگر در سنندج از مراکز درگیری محسوب می شود: ساختمان رادیو تلویزیون، باشگاه افسران و فرودگاه سنندج. این نقاط کانون های مختلف دفاع نیروهای خودی است که به وسیله عده ای از نیروهای ارتش و سپاه حفاظت می شود. در شب گذشته، هجوم عوامل ضدانقلاب و دفاع مدافعان، موجب شد که محدوده مراکز یادشده، به صورت مرکز درگیری، تیراندازی و انفجار درآید. (9) گروه های مسلح غیرقانونی ادعا کردند که نظامیان به داخل شهر آتش گشوده اند.

ص: 136


1- 63. روزنامه کیهان، 1/2/1359، ص2.
2- 64. روزنامه جمهوری اسلامی، 2/2/1359، ص4.
3- 65. روزنامه بامداد، 2/2/1359، ص3.
4- 66. روزنامه انقلاب اسلامی، 2/2/1359، ص9.
5- * سرهنگ ایرج نصرت زاد یکی از شخصیت های تأثیرگذار در مقطع آغازین درگیری های سنندج بود که با وضعی دردناک، اما قهرمانانه به شهادت رسید. برای آگاهی بیشتر درباره نصرت زاد و شهادت وی به روزشمار 28/2/1359 رجوع شود.
6- 67. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 32، 2/2/1359، ص3، سنندج خبرگزاری پارس، 1/2/1359.
7- * گزارش کامل آن در روز 31/1/1359، جلد اول کتاب هفتم روزشمار جنگ (قطع رابطه امریکا با ایران) درج شده است.
8- 68. روزنامه بامداد، 2/2/1359، ص1.
9- 69. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 32، 2/2/1359، ص5، خبرگزاری پارس، 1/2/1359.

از سوی دیگر، نظامیان مستقر در سنندج، اقدامات خود را به طور

مطلق دفاعی و درجهت مقابله با تهاجم مسلحانه تشریح می کنند. امروز، لشکر28 سنندج در اعلامیه ای که از صدای جمهوری اسلامی ایران پخش شد، از همه ساکنان اطراف باشگاه افسران، رادیو تلویزیون و فرودگاه سنندج درخواست کرد که

خانه های خود را ترک کنند تا براثر اصابت گلوله، خون بی گناهی ریخته نشود. در این اطلاعیه آمده است: «هم وطنان عزیز که از کلیه وقایع روزهای اخیر آگاه هستید و می دانید که جلادان جیره بگیر امپریالیزم، برادران سرباز شما را به جرم حفاظت از مرزهای کشور آن چنان کشتار می کنند [این افراد] هم اکنون نیز به طرف پرسنل نظامی در باشگاه افسران، رادیو تلویزیون و فرودگاه سنندج که با خروج سپاه پاسداران به وسیله ارتش محافظت می گردد، آتش گشودند و قصد کشتار آنان را دارند.» (1)

فلاحی فرمانده نیروی زمینی ارتش نیز در گفت وگوی امروز خود با روزنامه کیهان ضمن گزارش وقایع مربوط به ستون سنندج گفت: «به موجب قرارداد هیئت حسن نیت و مردم سنندج، حفاظت رادیو تلویزیون سنندج به لشکر سپرده شده است و لشکر عناصری در آنجا دارد. امروز، گروه های مسلح تهدید کرده اند که به رادیو تلویزیون حمله خواهند کرد. حمله به رادیو تلویزیون، حمله به مردم سنندج است و لشکر با توپخانه از رادیو تلویزیون سنندج دفاع می کند. به همین علت به ساکنان اطراف رادیو تلویزیون اعلام شده است که اگر مهاجمان به رادیو تلویزیون حمله کردند، آنها خانه های اطراف را تخلیه کنند.» (2)

درگیری ها و ناآرامی های 24 ساعت گذشته در سنندج امروز نیز ادامه یافت. گزارش خبرگزاری پارس از سنندج حاکی است: شهر در وضع تعطیلی کامل قرار دارد و تمام ادارات، مدارس و بازار بسته است. براساس این گزارش، درحالی که ستون نظامی از 18

کیلومتری شهر به سمت دیواندره درحال حرکت است، در شهر نیز صدای تیراندازی قطع نمی شود. چند هواپیمای جت فانتوم صبح امروز، بر فراز آسمان سنندج به پرواز در آمدند. (3) به نوشته روزنامه بامداد، به علت شکسته شدن دیوار صوتی براثر پرواز فانتوم ها، بسیاری از مردم سنندج که از صدای آن نگران شده بودند، به خیابان های شهر ریختند. فرماندار در

گفت وگویی اعلام کرد که با مقامات مسئول و هیئت ویژه مذاکره خواهد کرد تا این وضع تکرار نشود. (4)

سرتیپ ولی الله فلاحی

فرمانده نیروی زمینی ارتش:

به موجب قرارداد هیئت حسن نیت

از رادیو تلویزیون سنندج دفاع می کنیم.

ص: 137


1- 70. روزنامه جمهوری اسلامی، 2/2/1359، ص4.
2- 71. روزنامه کیهان، 1/2/1359، ص2.
3- 72. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 32، 2/2/1359، ص5، سنندج خبرگزاری پارس، 1/2/1359.
4- 73. روزنامه بامداد، 2/2/1359، ص3.

1. در حاشیه حوادث سنندج که شروع دور جدید درگیری هایی وسیع را نشان می دهد، حتی مسیرهای منتهی به سنندج نیز حساسیت ویژه ای یافته اند، دراین زمینه وقوع درگیری در قروه و دهگلان که محور ورودی سنندج از شرق محسوب می شود قابل ذکر است.

امروز، واحد عملیات سپاه همدان در پیامی به واحد عملیات ستاد مرکزی سپاه در تهران اطلاع داد: «در گنجی، 15 کیلومتری قروه درگیری ایجاد شده و ما نیرو فرستادیم؛ در جریان باشید.» (1)

در همین حال، یک سخنگوی حزب دمکرات در سنندج نیز از وقوع درگیری شدید در گنجی از توابع قروه خبر داد. وی به خبرنگار خبرگزاری پارس در سنندج گفت: «در روستای گنجی از توابع قروه در استان کردستان درگیری شدیدی ... آغاز شده است و تاکنون تعدادی پاسدار کشته شده و اسلحه سه تن از کشته شدگان به دست پیشمرگان افتاده است.» خبرگزاری پارس افزود: «دفتر چریک های فدایی خلق در سنندج نیز همراه با عده ای مسافر این خبر را برای خبرنگار ما بازگو و تأیید کردند. در سنندج شایع است که نظامیان و پاسدارانی که در گنجی درگیر شده اند رو به سنندج در حرکت بوده اند.» (2)

به نوشته روزنامه بامداد، فراهانی جانشین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همدان، در تماس تلفنی به خبرنگار این روزنامه گفت: تا ساعت یک بعدازظهر در درگیری های قروه، 2 نفر از پاسداران شهید و 6 نفر زخمی شده اند. (3) روزنامه کیهان نیز در ادامة خبر بستری شدن 2 پاسدار مجروح در بیمارستان امام خمینی همدان، اعلام کرد: «پس از پخش اطلاعیه ای از رادیوی مرکز همدان، عده زیادی از مردم شهر به بیمارستان امام خمینی و اکباتان مراجعه کردند و مقدار زیادی خون برای معالجه زخمی های درگیری اهدا کردند.» (4)

در ساعت 21:55، ژاندارمری به دفتر ریاست جمهوری گزارش داد: «درنتیجه حمله افراد دمکرات به مقر سپاه پاسداران در قروه 2 نفر پاسدار شهید و حدود 10 نفر مجروح گردیده اند که با اعزام مأمورین کمکی ازطرف ژاندارمری مهاجمین عقب نشینی کرده و 2 نفر از آنان کشته، 13 نفر دستگیر و نیروهای خودی آنان را تعقیب [کرده] و تا ده کیلومتری دهگلان پیشروی نموده اند و وضع شهر قروه درحال حاضر آرام است.» (5) سپاه همدان نیز در ساعت 22:08 به تهران خبر داد: «طبق اطلاع حاصله بخش دهگلان از اطراف قروه به تصرف سپاه در آمده و 55 نفر از مهاجمین دستگیر و چند نفر زخمی و کشته [شده اند] و سپاه 2 شهید و 6 زخمی داشتند و بقیه مهاجمین به سنندج رفته اند.» (6) اما این به معنای ختم ماجرا نبود. پیام بعدی سپاه همدان حاکی است: «نیروهای دشمن حدود 6000 نفر پراکنده در روستاها می باشند و احتمال جنگ پراکنده می رود. {50} نفر با سلاح های سنگین اعزام کنید. با کمبود اسلحه سنگین مواجه هستیم.» (7)

مطبوعات هرکدام وجهی از درگیری های امروز قروه را منعکس کردند؛ به طور مثال روزنامه

ص: 138


1- 74. سند شماره 040829 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از همدان {عملیات} به تهران، 1/2/1359.
2- 75. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره32، 2/2/1359، ص3، سنندج خبرگزاری پارس، 1/2/1359.
3- 76. روزنامه بامداد، 2/2/1359، ص3.
4- 77. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص2.
5- 78. سند شماره 040839 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از ژاجا {رکن3} به دفتر ریاست جمهوری، 1/2/1359.
6- 79. سند شماره 40842 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از همدان به تهران {عملیات}، 1/2/1359.
7- 80. سند شماره 040851 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از همدان به تهران {عملیات}، 1/2/1359.

جمهوری اسلامی اطلاعیه پیشمرگان مسلمان کرد را بدین شرح درج کرد: «ساعت 6 بامداد، نیروهای دمکرات و فدائی و...(1) از دهگلان به پیشمرگان مسلمان کرد مستقر در قروه حمله می نمایند. سازمان پیشمرگان کرد همراه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قروه قهرمانانه به دفع حملات آنان می پردازند و هرلحظه آنان را مجبور به عقب نشینی می نمایند. درپی عقب نشینی مزدوران دمکرات و...(2) و درنتیجه پیشروی جانبازانه پیشمرگان مسلمان کرد، گنجی از وجود عناصر ضدانقلاب پاک می گردد.» (3) اما در گزارش روزنامه بامداد تصریح شده است: «ستونی مرکب از ارتش و پاسداران که صبح... [امروز] از قروه عازم سنندج بود در روستای گنجی با پیشمرگان کرد درگیر شدند.» (4)

1. علاوه بر سنندج (محور اصلی دور تازه درگیری ها)، قروه و دهگلان، ناآرامی ها و تحرکات ایذایی مسلحانه ضدانقلاب و از سوی دیگر، نقل وانتقالات و دیگر تحرکات و آماده سازی نیروها و هواداران نظام، در نقاطی از استان های کرمانشاه، کردستان و آذربایجان غربی، قابل ذکر است.

در ادامه درگیری های پاوه،(5) در ساعت 13:30 امروز، فرماندار پاوه از یک درگیری خبر داد که ساعت 23:30 شب گذشته شروع شده و تا ساعت یک بامداد در این شهر ادامه داشته است. وی گفت: شهر پاوه از روستاهای نوریاب و تازه آباد موردهجوم ضدانقلاب قرار گرفت. (6) سپاه پاوه اعلام کرد: «حمله دیشب مهاجمان مسلح [ضدانقلاب] به پاوه با خمپاره انداز سنگین صورت گرفت و هدف حملات، مقر پاسداران و سنگرهای آنها و همچنین قرارگاه ارتش بود.» در این گزارش آمده است: «مهاجمان مسلح [ضدانقلاب] ساعت 2 بامداد نیز به مقر سپاه پاسداران تازه آباد حمله کردند، اما این درگیری تلفاتی در بر نداشت.» (7) در ساعت 16 امروز، سپاه کرمانشاه در اطلاعیه ای پس از ذکر حمله شب گذشته اعلام کرد: مهاجمان یک بار دیگر پایگاه های ارتش و مقر سپاه پاسداران در پاوه را مورد حملات خود قرار داده اند که نیروهای ارتش و پاسداران به این حملات پاسخ می دادند. (8) در اطلاعیه های سپاه، خسارات واردشده در جریان حمله به پاوه، مجروح شدن عده ای از مردم عادی (9) و انهدام چندین خانه و نیز خانقاه پاوه (10) ذکر شده است.

حرکات ایذایی در پاوه، منحصر به تیراندازی از ارتفاعات به شهر نیست. به گزارش شهربانی پاوه «حدود ساعت 4 بامداد روز 1/2/1359، یک دستگاه اتومبیل سپاه پاسداران پاوه در حین گشت زنی و عبور از دوراهی باینگان به قریه مریدی [مزیدی] براثر گذاشتن مین به وسیله افراد مسلح در جاده مذکور منفجر و 3 نفر سرنشین آن زخمی و خساراتی نیز به اتومبیل وارد شده است.» (11)

ص: 139


1- * سه نقطه از متن اطلاعیه است.
2- * سه نقطه از متن اطلاعیه است.
3- 81. روزنامه جمهوری اسلامی، 3/2/1359، ص4.
4- 82. روزنامه بامداد، 2/2/1359، ص3.
5- * برای مطالعه این حوادث، به روزشمار 31/1/1359، در جلد اول کتاب هفتم روزشمار جنگ (قطع رابطه امریکا با ایران) مراجعه شود.
6- 83. روزنامه انقلاب اسلامی، 2/2/1359، ص7.
7- 84. روزنامه کیهان، 3/2/1359، ص11.
8- 85. روزنامه انقلاب اسلامی، 2/2/1359، ص10.
9- 86. همان.
10- 87. روزنامه کیهان، 3/2/1359، ص11.
11- 88. سند شماره 000581 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی کرمانشاهان به استاندار کرمانشاهان، 3/2/1359.

همچنین در جاده نوسود پاوه، تبعات ماجرای خلع سلاح و گروگان گیری عده ای از ارتشیان ادامه دارد.(1) طبق مهلتی که لشکر81 زرهی کرمانشاه ضمن اطلاعیه خود قائل شده بود: «احزاب و گروه های مسلح که گردان یاد شده را خلع سلاح کردند» تا ساعت 8 بامداد امروز، فرصت داشتند که «پرسنل، وسایل و تجهیزات گروه یادشده را رها کنند.» (2) اما روزنامه کیهان در شماره امروز خود نوشت: «تیمسار امین داری جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، صبح امروز، در یک گفت وگوی تلفنی به خبرنگار کیهان گفت مسئله گروگان گیری چند تن از پرسنل نیروی زمینی در نوسود همچنان ادامه دارد.» (3) یادآوری می شود، سپاه پاوه درگیری های چند روز اخیر در منطقه اورامانات را متأثر از توطئه های مشترک کومه له، دمکرات و عوامل بعث عراق می داند. (4)

درباره درگیری های سقز، امروز، خبرگزاری پارس از سنندج گزارش داد: گزارش های رسیده از سقز نیز حاکی است، درگیری در سقز ادامه دارد(5) و قرار است امروز، مذاکراتی برای آتش بس انجام شود. شهر سقز در دست پیشمرگان است، فقط بیمارستان و چند نقطه دیگر دراختیار ارتش است. (6) همچنین بنا به اعلام دفتر این خبرگزاری در سنندج، گزارش رسیده به خبرگزاری پارس از سقز حاکی است تاکنون حدود 100 نفر از نیروهای نظامی شهید شده اند و فرمانده پادگان اظهار تمایل کرده که با معتمدان سقز مذاکره کند. (7)

درباره بانه، امروز، یک سخنگوی کومه له به خبرنگار خبرگزاری پارس در سنندج گفت: «9 نفر از نظامیانی که در کوه اربابا در شهر بانه هستند برای تدارک آذوقه وارد شهر شده اند، ولی به وسیله کومه له دستگیر و خلع سلاح شدند.» (8)

1. مراسم سالگرد حادثه نقده(9) با همکاری مردم و ارگان های دولتی دیروز و امروز در این شهر برگزار شد و به عامل جدیدی در تبلیغات قوم گرایی «کرد و ترک» تبدیل نشد.

روزنامه جمهوری اسلامی از برگزاری مراسم سالگرد «فاجعه تأسف بار شهر نقده که تعداد زیادی زخمی و شهید برجای گذاشت» یاد کرد که به مناسبت آن ازطرف روحانیت و مردم با ایمان و متعهد شهرستان نقده عزای عمومی اعلام شد. به همین مناسبت دیروز ادارات، بازار و مدارس شهر تعطیل بود و مردم ضمن شرکت در راه پیمایی با دادن شعارهای "الله اکبر، خمینی رهبر" به سمت مزار شهدا حرکت کردند. (10)

ص: 140


1- * خبر این گروگان گیری در جلد اول کتاب هفتم روزشمار جنگ (قطع رابطه امریکا با ایران)، روز 30/1/1359 درج شده است.
2- 89. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 31، 1/2/1359، ص6، کرمانشاه خبرگزاری پارس، 31/1/1359.
3- 90. روزنامه کیهان، 1/2/1359، ص2.
4- 91. روزنامه انقلاب اسلامی، 1/2/1359، ص15.
5- * درباره درگیری های قبلی سقز به روزهای 29 تا 31/1/1359 در جلد اول کتاب هفتم روزشمار جنگ (قطع رابطه امریکا با ایران) مراجعه شود.
6- 92. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره32، 2/2/1359، ص5، سنندج خبرگزاری پارس، 1/2/1359.
7- 93. همان، ص3، سنندج خبرگزاری پارس، 1/2/1359.
8- 94. همان، ص5، سنندج خبرگزاری پارس، 1/2/1359.
9- * در حادثه سال گذشته نقده، تلاش مسلحانه حزب قوم گرای دمکرات کردستان در گسترش نفوذ خود در نقده با مقابله مردم (ترک ها) روبه رو شد و فجایع دلخراشی رخ داد که نمود آن مقابله قومی کرد و ترک بود. جزئیات این حادثه در کتاب اول روزشمار جنگ (پیدایش نظام جدید)، روزهای 31 فروردین و اول و دوم اردیبهشت 1358 ذکر شده است.
10- 95. روزنامه جمهوری اسلامی، 2/2/1359، ص4.

به مناسبت سالگرد حادثه نقده، جمشید حقگو استاندار آذربایجان غربی، پیام های جداگانه ای برای حجت الاسلام محرر و ملاصالح رحیمی رهبران مذهبی ترک ها و کردها و مردم نقده فرستاد. وی در این پیام ها ضمن تسلیت فاجعه غم انگیز و یادآوری شبه جنگ ناخواسته نقده به مردم این شهر، ابراز امیدواری کرد که ان شاءالله دیگر این گونه فجایع تکرار نشود و روح اخوت اسلامی و گذشت و ایثار بین برادران ایمانی ترک و کرد ایجاد شود. (1)

2. علاوه بر مناطق بحرانی غرب کشور، سپاه در عرصه های مختلف در سطح کشور وظایف متعدد و متنوعی برعهده دارد.

در گرگان، سپاه این شهر با انتشار اطلاعیه ای اعلام کرد که برخی از مزارع تقسیم شده منطقه، به دست

عوامل فئودال ها تخریب شده است. سپاه گرگان هشدار داد که با عاملان این حوادث به شدت مقابله خواهد کرد. متن اطلاعیه بدین شرح است: «به اطلاع می رساند که اخیراً مشاهده شده است زمین هایی

که دراختیار کشاورزان و زحمت کشان

روستایی توسط هیئت پنج نفری و این سپاه قرار داده شده است، به وسیله عده ای

فئودال وابسته به رژیم کثیف پهلوی تخریب می شود، لذا به این اشخاص شدیداً اخطار می نماییم که این عمل

درجهت خواست امپریالیسم امریکا است و با مشاهده و تکرار این وضع، با این افراد شدیداً مقابله خواهد شد و آنها را به شدیدترین وجه مجازات و در پیشگاه امت مسلمان انقلابی مان افشا خواهیم کرد و از روستائیان عزیز تقاضا می کنیم که با مشاهده این وضع ما را یاری نمایند.» (2)

در چا بهار، سپاه این شهر از ستاد مرکزی سپاه در تهران پیامی دریافت کرد که وظایف مراقبتی و عملیاتی خاصی را برای آن ایجاد کرده است. در این پیام آمده است: «از قرار معلوم یک لنج حامل اسلحه غیرمجاز در ظرف امشب و فردا در کنارک یا چا بهار لنگر خواهد انداخت.» (3)

درباره کرمانشاه، مرکز فرماندهی سپاه تلفن گرامی از ستاد مشترک ارتش دریافت کرد که اقدامات خاصی را در این شهر طلب کرده است. در این تلفن گرام آمده است: «از ساعت 19:00 روز 1/2/1359، گروه های چپ گرا در خیابان جوانشیر کرمانشاه، مبادرت به آتش سوزی نموده و قصد دارند پل جوانشیر را تخریب نمایند. ضمناً شهربانی محل مزبور تا این لحظه هیچ گونه دخالتی ننموده و سپاه پاسداران نیز دستوری برای متفرق کردن مردم ندادند. دستور فرمایید دراین مورد اقدام نمایند.

ر. سماجا سرلشکر شادمهر» (4)

در همدان، پس از آنکه از اقدامات نیروهای مسئول درمورد شورش زندانیان نتیجه ای

حاصل نشد، این مسئله به سپاه محول شد. شهربانی در گزارش خود، وضع را غیرقابل پیش بینی عنوان و اعلام کرده است: «در ساعت 18:30 روز جاری، در زندان این شهربانی شورش شده و زندانیان قصد فرار داشته[اند] که با استفاده از جمیع امکانات و برخورداری از پشتیبانی کمیته ها و سپاه

ص: 141


1- 96. همان.
2- 97. روزنامه کیهان، 1/2/1359، ص12.
3- 98. سند شماره 040844 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه مرکزی {عملیات} به سپاه چا بهار {عملیات}، 1/2/1359.
4- 99. سند شماره 040848 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1/2/1359.

پاسداران، زندان محاصره و تاکنون از خروج زندانیان جلوگیری شده [است]. هم اکنون زندان به وسیله زندانیان به آتش کشیده شده، تلاش فوق العاده جهت اطفای

حریق که پیش بینی شده بود، به عمل آمده، ولی وضع غیرقابل پیش بینی است.» (1)

در ساعت ده و نیم شب، تیمسار شادمهر رئیس ستاد مشترک ارتش، در تلفن گرامی به سپاه نوشت: «برابر گزارش لشکر16 مستند به گزارش تیپ همدان، استاندار همدان و دادستان، تلفنی به فرمانده تیپ اطلاع داده اند که زندان شهر شلوغ شده و کلیه نیروها به کار رفته و هیچ گونه نتیجه ای عاید نشده است و به علت ضیق وقت، استاندار اظهار داشته حرف من را به عنوان شورا قبول کنید و تقاضای کمک به اعزام نیروی نظامی را نموده است. دستور فرمایید فوراً در نزدیک ترین محل نسبت به تقویت سپاه پاسداران همدان و فرونشاندن غائله اقدام نمایند.» (2)

در یادداشت سپاه مندرج در حاشیه پیام ستاد مشترک درباره سرانجام قضیه آمده است: «زندانی ها شورش کرده، زندان را آتش زدند، بعد هم سپاه رفت و زندانی ها را پراکنده کردند و در یک قسمت از زندان که سالم مانده بود جا دادند،... و 50 نفر از زندانی ها را پادگان تحویل گرفته است.» (3)

یادآوری می شود، سرهنگ احمد حیدربیگی معاون تحقیقات و کشف جرایم شهربانی همدان، با بیان اینکه «بیش از 600 نفر از زندانیان سیاسی و عادی زندان شهربانی همدان شورش کرده و زندان را به آتش کشیدند»، توضیح داد: «عصر روز دوشنبه، پس از اتمام وقت ملاقات، تعدادی از زندانیان بعد از گروگان گیری چند تن از مأمورین غیرمسلح و با شکستن در و پنجره قصد فرار از زندان را داشتند که شهربانی با استمداد از مأمورین کمیته و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی موفق به محاصره زندان و جلوگیری از فرار آنان شد.» (4)

1. به دنبال اعلام عدم صلاحیت ابوالفضل قاسمی (دبیرکل حزب ایران) و درنتیجه ابطال آرای انتخابات درگز،(5) اعتراضاتی دراین باره صورت گرفت.

دکتر کریم سنجابی دبیر کل جبهه ملی، در تلگرامی به بنی صدر رئیس جمهور، نوشت: «شما بهتر می دانید که قاسمی در تمام حیات سیاسی خود مظهر آزادگی و میهن دوستی و شرافت و پاکدامنی بوده است.» (6) امروز، دفتر اطلاعات و انتشارات و روابط عمومی وزارت کشور نیز با صدور اطلاعیه ای دراین باره اعلام کرد: «بدین وسیله جهت روشن شدن اذهان عمومی اعلام می دارد مدارک مورداستناد که دال بر ارتباط و همکاری ابوالفضل قاسمی با ساواک منحله می باشد اخیراً از مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران به وزارت کشور منعکس [شده است] ... اضافه می نماید مدارک موجود حاکی است که ابوالفضل قاسمی کارمند و سرپرست کتابخانه دانشگاه تهران،

ص: 142


1- 100. سند شماره 040853 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 1/2/1359.
2- 101. سند شماره 040847 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا {مرکز فرماندهی} به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1/2/1359.
3- 102. همان.
4- 103. روزنامه انقلاب اسلامی، 3/2/1359، ص10.
5- * برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این ماجرا به جلد اول کتاب هفتم روزشمار جنگ ایران و عراق (قطع رابطه امریکا با ایران)، روز 31/1/1359، رجوع شود.
6- 104. روزنامه انقلاب اسلامی، 2/2/1359، ص7.

عضو جبهه ملی و دبیرکل حزب ایران از تاریخ 1/11/1343 به عنوان منبع و خبرچین برجسته در مقابل دریافت حقوق ماهانه با شماره رمز 9672 به استخدام ساواک منحله در آمده و نحوه کار ایشان برای رهبران عملیات ساواک منحله به قدری مفید و مؤثر بوده که در ارزیابی معموله، کیفیت 32 فقره گزارشات یک ساله وی را عالی توصیف کرده اند، به طوری که در دی ماه سال 1357، زمانی که مردم غیور و انقلابی ایران زیر رگبار مسلسل های رژیم منفور و طاغوتی پهلوی برای به ثمررسانیدن انقلاب اسلامی به خاک وخون کشیده می شدند، ابوالفضل قاسمی به خاطر رساندن اخبار از محافل جبهه ملی و نهضت آزادی در یک قلم 500 هزار ریال پاداش دریافت می دارد. ایشان کلیه حرکت های سیاسی افرادی همچون مهندس بازرگان، داریوش فروهر، کریم سنجابی و سایر مبارزین انقلاب و جلسات مهم جبهه ملی را زیر نظر داشته و گزارش های خود را مرتباً به بخش 12 ساواک در تهران که در بر گیرنده جناح های افراطی و احزاب مخالف رژیم بوده تسلیم می کرده است.» (1)

از سوی دیگر، آقای مهدوی کنی سرپرست وزارت کشور، درمورد ابطال انتخابات درگز و امکان تجدیدنظر در این دستور گفت: «طبیعتاً اگر مدافعات

نماینده سابق درگز منطقی باشد قابل قبول خواهد بود. همچنین ایشان می توانند به کمیسیون هفت نفری شکایت کنند یا مستقیماً از وزارت کشور دراین مورد توضیح بخواهند.» (2)

1. روزنامه بامداد در شماره امروز خود، ضمن گزارشی از گردهمایی بررسی مسائل امنیت ملی که به تازگی برگزار شد، با درج اظهارات بازرگان در این مراسم نوشت: مهندس مهدی بازرگان عضو شورای انقلاب، در هم اندیشی بررسی مسائل امنیت ملی با استناد به آیه های قرآن مجید، مطالبی را درباره ارتش اسلامی و بُعد جهانی جهاد اسلامی بیان کرد. وی گفت کسانی که می خواهند از دستورات او و قرآن پیروی کنند نباید پرونده های فردی را از 20 سال گذشته ورق بزنند تا نقطه ضعفی دررابطه با خوش خدمتی یا خلاف کوچکی که از او سر زده باشد به اصطلاح افشاگری کنند، باعث هتک حرمت و حیثیت او شوند، درحالی که تزکیه در اسلام به راه راست هدایت کردن افراد پشیمان و گناهکار است.

مهندس بازرگان در قسمتی دیگر از سخنان خود به جهاد اشاره کرد و با تأکید بر اینکه در جهاد مرحله نهایی شهادت است، ولی جهاد به معنای جنگ و کشتار نیست، با اشاره به

مهدی بازرگان عضو شورای انقلاب

ص: 143


1- 105. همان.
2- 106. روزنامه کیهان، 1/2/1359، ص2.

آیاتی از قرآن گفت: قرآن بیشتر به منع جنگ پرداخته است، ولی در آن آمده است اگر متجاوزی با شما جنگ کرد، شما نیز باید در همان محل با او بجنگید نه اینکه وارد خانه او شوید و اگر کسی در گذشته مرتکب گناهی شده باشد و حالا اظهار ندامت می کند و آماده خدمت می باشد، او را ببخشید، چون خداوند ارحم الراحمین است، مگر اینکه قتل کرده باشد یا دستور قتل داده باشد که باید طبق قانون شرع مجازات شود. بازرگان آن گاه، با اشاره به آیاتی از قرآن برای قصاص و اشاره به وصیت حضرت علی(ع) درمورد قاتل خود نتیجه گرفت: در اسلام جنگ، ضدتجاوز و ضدظلم و برای بسط عدالت است و جنبه دفاعی دارد نه جنبه شخصی.

بازرگان همچنین بر لزوم داشتن یک ارتش قوی و مدرن تأکید کرد و افزود: حکومت و ارتش اسلامی باید همیشه قوی، آماده و مجهز باشد تا دشمن هوس تجاوز نکرده و در مقابل دشمنان احتمالی به خوبی بایستد و از کشور و مستضعفین دفاع کند. ارتش ما ارتشی است اسلامی و برقرار کننده صلح و عدل و ما باید از تسلیحات که به نام حدید در قرآن آمده است برای صلح استفاده کنیم و آن را در راه صلح به کار بریم و ارتش درواقع کمک و امدادکننده خدا و پیغمبر و بعد هم خلق خدا است. (1)

1. درحالی که دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی سراسر کشور، در روزهای اخیر، عرصه برخورد و درگیری دانشجویان وابسته به انجمن های اسلامی (هواداران نظام) با شاخه های دانشجویی سازمان ها و گروه های مختلف (مخالفان و محاربان و...) بود و باتوجه به حوادث روز گذشته،(2) چشم انداز پایان ماجرا و چگونگی آن تقریباً روشن شده است: بنی صدر می کوشد در جایگاه رئیس جمهور و رئیس شورای انقلاب، روند حوادث و تحولات را حتی المقدور به دلخواه و مطابق مصالح مورد نظر خویش، مهار کند و پیش ببرد. این فعالیت، امروز، از نخستین ساعات روز تا اواخر شب، به طور محسوس وجود داشت. درحالی که در صحنه عمل، حوادث و تحولات، در ادامه روند گذشته به جلو می رفت.(3)

در نخستین ساعات امروز، دفتر رئیس جمهور درباره حوادث اخیر دانشگاه ها اطلاعیه ای منتشر کرد. (4) متن کامل این اطلاعیه که با امضای ریاست جمهوری انتشار یافته به این شرح است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

مقصود شورای انقلاب از تصمیم متخذه عادی کردن وضع و برعهده دولت گذاشتن تغییرات بنیادی نظام آموزشی بوده است. در این دو سه روز گروه هایی به این عنوان که رئیس جمهور و

ص: 144


1- 107. روزنامه بامداد، 1/2/1359، ص12.
2- * جزئیات حوادث مذکور ازجمله حادثه دانشگاه تبریز در روزهای 26/1/1359 تا 31/1/1359، جلد اول کتاب هفتم روزشمار جنگ (قطع رابطه امریکا با ایران) آمده است.
3- * حوادث و وقایع مندرج در چند گزارش آتی، نشانه این امر است.
4- 108. روزنامه انقلاب اسلامی، 1/2/1359، ص2.

شورای انقلاب از مردم خواسته اند

ستادهای

گروه ها را تخلیه کنند افراد را دربرابر دانشگاه ها و مؤسسات عالی و مراکز فعالیت گروه های سیاسی در خارج دانشگاه جمع می کنند و برخوردهایی به وجود می آورند که منجر به ضرب وجرح و بیشتر از آن شده و می شود. این است که مراتب زیر را به اطلاع عموم می رساند:

1. برابر اطلاعیه و توضیحات چند گروه دانشجویی، این گروه ها تصمیم شورای انقلاب را اجرا کرده و می کنند، بنابراین تا صبح سه شنبه، هیچ نیازی به اجتماع مردم نیست اگر ضرورت اقتضا کرد که مردم گرد آیند موضوع به اطلاع عموم خواهد رسید. بنابراین هرگونه اجتماع و ایجاد درگیری در دانشگاه ها و خارج آن عملی ضدانقلابی تلقی می شود.

2. در خارج دانشگاه اقدام به هر نوع تجمع و حمله به مراکز سیاسی، توطئه برضد انقلاب و تضعیف جبهه داخلی ما دربرابر امریکای سلطه گر است. هر محلی که خارج از دانشگاه تصرف شده باشد، فوراً تخلیه گردد.

3. مردم کشور باید مراقب امنیت محیط کار خود باشند و بدانند اجرای تصمیمات مقامات تعیین شده ازسوی مردم شرط ادامه انقلاب و پیروزی آن است.

رئیس جمهور منتخب مردم ابوالحسن بنی صدر» (1)

صدای جمهوری اسلامی ایران ساعت 10 صبح، اعلام کرد: «هم اکنون دکتر بنی صدر رئیس جمهور، در تماس با صداوسیمای جمهوری اسلامی از کلیه کسانی که خود را پیرو انقلاب اسلامی می دانند خواست خیابان های اطراف دانشگاه تهران را تخلیه کنند. ایشان افزودند همگی بدون استثنا باید امروز، مراکز خود را در دانشگاه ها تعطیل نموده و گروه ها آنجا را ترک کنند.» (2)

بنی صدر همچنین در یک مصاحبه رادیو تلویزیونی، گزارشی ارائه کرد که نشان می داد ابتکارعمل با وی بوده است و باید باشد. وی گفت: «در شورای انقلاب گفتند گروه ها در دانشگاه یک ستادهایی تشکیل دادند که عملاً آنجا را

از صورت محل درس خارج کردند، درس از بین رفته، گفتم خب اگر علت تعطیل این است، ما می توانیم بگوییم آن گروه ها، ستادهایشان را تخلیه کنند و مانع از این بشویم که درس در دانشگاه تعطیل بشود. در شورای انقلاب گفته شد به چه ترتیبی؟ گفتم که به آنها 48 ساعت یا سه روز، فرصت تخلیه می دهیم، اگر [تخلیه] نکردند از مردم دعوت می کنیم که در محل حاضر شوند و بدون زدوخورد با نظم و انضباط انقلابی از اینها بخواهند که بروند و هیچ کس جلوی مردم نخواهد ایستاد. این نظر به اتفاق آرا تصویب شد و پس از آن خدمت امام رفتیم و ایشان تصویب کردند و قرار شد امام جمعه هم در نماز این مطلب را خاطرنشان بکند که باید تصمیمات شورای انقلاب به اجرا دربیاید، هر تصمیمی را لازم نیست که همه آنان موافق باشند. [وظیفه] کادر رهبری این است که باتوجه به اطلاعات گوناگونی که دریافت می کند، مصالحه ای که تشخیص دهد، تصمیماتی اتخاذ کند و اگر قرار باشد که هر تصمیمش که عده ای با آن موافق نبودند به اجرا در نیاید، می شود کشور بدون اداره و کشور بدون اداره به طرف

ص: 145


1- 109. روزنامه بامداد، 2/2/1359، ص12.
2- 110. روزنامه کیهان، 1/2/1359، ص2.

سقوط می رود و این یک چیز بدیهی است و چون ما معتقدیم که ملت پشتیبان ماست و حتماً می دانیم که توانایی برای حل مشکلات داریم و مسائلی نیستند که لاینحل باشند، این است که محکم ایستادیم که تصمیمات شورای انقلاب به اجرا در بیاید. آنها که خود را پشتیبان این حکومت اسلامی می دانند، آنها باید ولو موافق نباشند از این تصمیمات پیروی کنند.» (1)

شب هنگام نیز بنی صدر در پیامی خطاب به مردم تهران، به اجتماع کنندگان

داخل دانشگاه تهران(2) اخطار کرد که دست از زدوخورد بردارند. متن پیام به این شرح است: «مردم تهران، از دیشب پی درپی شما را [به] خونسردی دعوت کرده ام، به شما هشدار داده ام که می خواهند برخوردها را هرچه سخت تر کنند. از شما دعوت کرده ام

اطراف دانشگاه جمع نشوید، اینک به شما می گویم اطراف دانشگاه را ترک کنید. همه گروه ها تصمیم شورای

انقلاب را پذیرفته اند، جز یک گروه که درصورت تخلیه نکردن دانشگاه به مردم معرفی خواهند شد. این گروه که دست به سنگربندی زده اند آرزویی جز این ندارند که یک زدوخورد شدید به وجود بیاورند. این گروه، صبح امروز به خود من گفتند موافق اند که عدم آرامش به زیان کشور است و قرار شد برای تحویل مراکز خود به وزیر علوم مراجعه کنند، ولی در همان حال به سنگربندی دست زدند. اینک از کسانی که در اطراف دانشگاه هستند می خواهم دور شوند تا معلوم شود آیا راست می گویند که مایل اند دانشگاه را ترک کنند یا خیر و به آنها که داخل دانشگاه هستند اخطار می کنم دست از زدوخورد و تحریک بردارند و دانشگاه را ترک کنند.

ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهوری ایران» (3)

1. بعدازظهر امروز، درحالی که برخوردهای دانشگاه تهران، به سرعت و شدت اوج می گرفت، هم زمان جلسه نسبتاً طولانی شورای انقلاب تشکیل شد.

براساس تصمیم های گرفته شده در این جلسه اعلام شد که فردا، اعضای شورای انقلاب و هیئت دولت همراه بنی صدر رئیس جمهوری، به دانشگاه تهران می روند و بنی صدر در آنجا، سیاست دولت را درمورد دانشگاه ها و دانشجویان اعلام خواهد کرد، ازجمله اینکه: دانشگاه ها بتوانند تا 15 خردادماه، امتحانات خود را برگزار کنند و پس از آن گروهی از اعضای شورای انقلاب و اعضای هیئت علمی دانشگاه ها با هم جلساتی خواهند داشت تا نظام جدید آموزشی را برای سال تحصیلی آینده تدوین کنند.

یکی از اعضای دفتر رئیس جمهوری نیز در تماسی با روزنامه بامداد اظهار کرد: جلسه مهم شورای انقلاب به ریاست دکتر بنی صدر تشکیل و در آن به بحث و تبادل نظر درمورد چگونگی

ص: 146


1- 111. روزنامه انقلاب اسلامی، 2/2/1359، ص2.
2- * مشروح این تجمع در گزارش های آتی آمده است.
3- 112. روزنامه بامداد، 2/2/1359، ص2.

تغییر نظام آموزشی دانشگاه ها پرداخته شد و فردا دکتر سیدابوالحسن بنی صدر در یک سخنرانی مهم در دانشگاه تهران مواضع شورای انقلاب را درمورد تخلیه دانشگاه ها بیان خواهد کرد. (1)

به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی، حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی نیز در یک مصاحبه رادیو تلویزیونی گفت: «مسئله اساسی ما مسئله تغییر نظام آموزشی است، به مسئله گروه های مزاحم باید به عنوان مسئله فرعی توجه شود.» وی افزود: «برای تغییر نظام آموزشی زمانی معین نشده است و ما باید این فرصت را داشته باشیم که بتوانیم یک طرح اساسی بریزیم.» به نوشته این روزنامه: «وی در پایان مصاحبه اش در پیامی از دانشجویان مسلمان خواست که برای پیاده شدن نظر شورای انقلاب همکاری کنند و البته خیلی بیدار و هوشیار باشند که هرگونه انحراف و سوءاستفاده ای دیده شد، آرام ننشینند و کاملاً مواظب این مسئله اساسی که پرچم دار آن شدند [باشند] و این پرچم را تا آخر به دوش بکشند.» (2)

درحالی که مهلت شورای انقلاب برای تخلیه دفاتر و مراکز گروه ها در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور امروز پایان می یابد، هنوز در تعدادی از مراکز یاد شده، چند گروه ازجمله دانشجویان پیش گام (شاخه دانشجویی سازمان چریک های فدایی خلق) و دانشجویان هوادار سازمان پیکار تخلیه دفاتر خود را نپذیرفته اند. اما انجمن دانشجویان مسلمان (شاخه دانشجویی سازمان مجاهدین خلق) اعلام کرده است که به غیراز دفتر مرکزی که ساختمانی استیجاری است، بقیه مراکز خود را تخلیه کرده و تحویل مقامات دانشگاهی خواهد داد. (3) تداوم مقاومت گروه های مذکور، ناآرامی های چند روز اخیر(4) را همراه داشت. امروز، صحنه اصلی حوادث، دانشگاه تهران بود. بعضی دانشگاه ها نظیر علم وصنعت، چند روز درگیری و تشنج را پشت سر گذاشته اند، ولی بعضی هنوز درگیر ماجراهایی هستند که به تدریج در سطح وسیع تری به "انقلاب فرهنگی" موسوم می شود.(5) قبل از توضیح وقایع امروز دانشگاه تهران، وضعیت تعدادی از مراکز دانشگاهی در تهران و شهرستان ها که هنوز به نحوی با پیامدهای حوادث اخیر مواجهند، به نقل از

1. منابع گوناگون، به اختصار مرور می شود. البته، حوادث شیراز نیز به دلیل وسعت استثنایی آن، جداگانه در گزارشی مستقل خواهد آمد.

ص: 147


1- 113. همان، صص 3 1.
2- 114. روزنامه جمهوری اسلامی، 2/2/1359، ص9.
3- 115. روزنامه کیهان، 1/2/1359، ص3.
4- * برای اطلاع از جزئیات وقایع مزبور، به گزارش های مندرج در روزهای 28/1/1359 تا 31/1/1359، جلد اول کتاب هفتم روزشمار جنگ ایران و عراق (قطع رابطه امریکا با ایران)، مراجعه شود.
5- * روزنامه جمهوری اسلامی در تاریخ 30/1/1359، در تیتر صفحه اول با رنگ سبز این عبارت را نوشت: «انقلاب فرهنگی آغاز می شود» در بالای تیتر اصلی (روتیتر) چنین درج شده بود: «با تغییر بنیادی نظام آموزشی استعماری در مراکز آموزشی و واژگونی سیستم اسلام زدایی در دانشگاه ها» با تحولات بعدی عنوان "انقلاب فرهنگی" رایج و تثبیت شد که مرحله ای از تحولات ایران بعد از انقلاب اسلامی به شمار می رود.

دکتر نیک روش رئیس دانشگاه پلی تکنیک، هنگام عصر، در تماس تلفنی به روزنامه بامداد گفت: «هواداران سازمان مجاهدین خلق و دمکرات ها [شاخه دانشجویی حزب توده] گروه هایی بودند که دفاتر خود را تخلیه [کردند] و تحویل مسئولان دانشگاه دادند؛ ولی گروه پیش گام [شاخه دانشجویی سازمان چریک های فدایی خلق] و [هواداران] سازمان پیکار، هر 4 شاخه آن [که] در این دانشگاه دفتر دارند، هنوز حاضر به تحویل دفتر خود نشده اند، ولی آنچه مشهود است گروه های یاد شدة اخیر تمام اثاث خود را از دفاتر بیرون برده اند و تنها از اتاق خالی حفاظت می کنند.» (1)

دانشگاه علم وصنعت اطلاعیه ای صادر کرد و با ذکر این مطلب که «کلیه گروه های دانشجویی مستقر در دانشگاه، محیط دانشگاه را ترک نموده و اتاق ها و وسایلی را که دراختیار داشتند تحویل دادند»، اعلام کرد: «دانشگاه علم وصنعت ایران با اظهار امتنان و قدردانی تمام از افرادی که در ایجاد نظم و حسن ختام این امر همکاری نمودند، به اطلاع می رساند که با اعتقاد راسخ به انقلاب فرهنگی و نظام آموزشی درجهت تأیید مصوبات شورای انقلاب، دانشگاه در تاریخ 2/2/1359 فردا باز خواهد بود... کارکنان و دانشجویان برای ورود به دانشگاه باید کارت شناسایی خود را ارائه کنند.» (2)

در دانشگاه ملی ایران(3) دانشجویان وابسته به انجمن اسلامی، جنبش دانشجویان مسلمان (هواداران جنبش مسلمانان مبارز) و انجمن دانشجویان مسلمان (شاخه دانشجویی مجاهدین خلق)، دفاتر خود را در این دانشگاه تخلیه کرده اند، ولی گروه های دانشجویی پیکار، پیش گام و مبارز هنوز دفاتر خود را تخلیه نکرده اند. (4)

در دانشگاه متحدین،(5) انجمن دانشجویان مسلمان دفتر خود را تخلیه و انجمن اسلامی نیز آمادگی خود را اعلام کرده است، اما عده ای از دانشجویان پیش گام هنوز دفترشان را تخلیه نکرده اند. (6)

در دانشکده مهدی رضایی،(7) انجمن دانشجویان مسلمان نیمه شب گذشته، دفتر خود را تخلیه کرد، اما دانشجویان طرف دار سازمان پیکار، سازمان چریک های فدایی خلق و سازمان دانشجویان مسلمان (پیرو خط امام) هنوز ستادهای خود را دراختیار دارند.

در دانشگاه تربیت معلم، یکی از مسئولان انجمن اسلامی این دانشگاه گفت: از آنجایی که

ص: 148


1- 116. روزنامه بامداد 2/2/1359، ص3.
2- 117. همان.
3- * بعد از فاجعه هفتم تیر1360، به دانشگاه شهید بهشتی تغییر نام یافت.
4- 118. روزنامه انقلاب اسلامی، 1/2/1359، ص2.
5- * مدرسه عالی دختران که در رژیم گذشته تأسیس شده بود، بعد از انقلاب ابتدا به یاد محبوبه متحدین که سازمان مجاهدین خلق از وی به عنوان یکی از شهدای خویش یاد می کرد به نام دانشگاه متحدین خوانده شد، ولی بعدها مشخص شد که نامبرده و شوهرش حسن آلادپوش، هر دو از مارکسیست شده های سازمان بوده اند. این دانشگاه، امروز دانشگاه الزهرا نامیده می شود.
6- 119. روزنامه کیهان، 1/2/1359، ص3.
7- * عنوانی است که به مدرسه عالی بازرگانی داده شده است. بعدها از ادغام این مدرسه با تعدادی از مدارس و مراکز آموزش عالی، دانشگاه علامه طباطبایی ایجاد شد.

دانشگاه تربیت معلم سرپرست ندارد، انجمن اسلامی حاضر است دانشگاه را فقط به مقامات دولتی تحویل دهد. وی افزود: ما معتقدیم چنانچه نظام آموزشی دانشگاه ها تغییر یابد، مسئله گروه های کوچک سیاسی حل خواهد شد. (1)

درباره مدرسه عالی کامپیوتر باید گفت که یکی از دانشجویان عضو انجمن اسلامی این مدرسه در تماس تلفنی خود بیانیه انجمن را برای روزنامه بامداد قرائت کرد که در آن آمده است: «انقلاب فرهنگی در مدرسه عالی کامپیوتر با یاری مردم قهرمان و مستضعف محله حسن آباد زرگنده صورت گرفته و جوانان غیور حسن آباد علی رغم تحریکات گروه های معلوم الحال با صبر انقلابی این مدرسه را بدون هیچ گونه درگیری تصرف کرده اند و باتوجه به اینکه دانشگاه باید در خدمت مردم محروم میهنمان در آید ما [انجمن اسلامی دانشجویان] از این تاریخ، نام این مدرسه را به دانشکده کامپیوتر حسن آباد تغییر دادیم.» (2)

در مجتمع تکنولوژی تهران، هواداران مجاهدین خلق و حزب توده حاضر به تخلیه ستادهای خود شدند، ولی هواداران چریک های فدایی خلق، پیکار در راه آزادی طبقه کارگر و سایر گروه های چپ از این کار خودداری کردند. (3)

در برخی مراکز استان ها و شهرستان ها که دارای مراکز آموزشی عالی هستند نیز ناآرامی روزهای اخیر با شکل گیری و شدت و ضعف متفاوت، کم وبیش ادامه یافت.

در مشهد در حاشیه قضیه دانشگاه ها، برخوردها و درگیری بین موافقان و مخالفان سازمان مجاهدین خلق وسیع و حتی جدی تر و مهم تر از خود قضیه دانشگاه ها مطرح بود. امروز، در مقایسه با روزهای قبل آرامش بیشتری برقرار بود و ادامه تحرکات روز قبل به صورت جزئی وجود داشت. هنگام ظهر، درپی توافق قبلی استاندار خراسان و مسئولان سازمان در مشهد، ساختمان سازمان مجاهدین خلق در خیابان بهشت این شهر به طور رسمی تخلیه شد و مأموران انتظامی و پاسداران در آن مستقر شدند. (4) دراین حال، محمدحسن غفوری فرد استاندار خراسان، در جواب به این سؤال خبرنگار خبرگزاری پارس که آیا دفاتر سیاسی گروه های مستقر در دانشکده ها تخلیه شده است یا خیر، گفت: «دفاتر جنبش شب قبل به وسیله خودشان تخلیه شده بود و الآن در دفاتر آنها فقط مقداری آشغال و چوب و چماق [باقی مانده] است که [مأموران] مشغول لاک و مهرکردن آنها هستند و دراختیار دادستانی قرار خواهد گرفت و از گروه پیش گام به اندازه یک وانت اسناد و مدارک به دست آمده که دراختیار دادستانی قرار گرفته است.» (5)

همچنین شهربانی از شروع تحرکی در ساعت 15، به این نحو خبر داد: «حدود 4 هزار نفر درحالی که تمثال های امام خمینی در دست داشتند مقابل دانشکده پزشکی تجمع [کردند] و شعارهایی علیه فدائی و منافق و توده ای می دادند، سپس به طرف فلکه حضرت حرکت [کردند] و به آرامی پراکنده شدند. ضمناً، حدود 1000 نفر که اکثراً دختران محصل بودند، در بیمارستان مصدق به انگیزه وقایع روزهای گذشته [به تحصن] نشسته اند.» (6)

ص: 149


1- 120. روزنامه انقلاب اسلامی، 1/2/1359، ص2.
2- 121. روزنامه بامداد، 2/2/1359، ص3.
3- 122. روزنامه جمهوری اسلامی، 2/2/1359، ص6.
4- 123. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص4.
5- 124. روزنامه بامداد، 1/2/1359، ص2.
6- 125. سند شماره 040885 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 1/2/1359.

در ادامه، ساعت 16، از رادیو مشهد اطلاعیه ای پخش شد و در آن استاندار خراسان از مردم خواست با هوشیاری عمل کرده و از حمل هرگونه اسلحه سرد و گرم خودداری کنند و اگر کسی از این دستور سرپیچی کرد محیط را طوری آماده کنند تا راه مأموران انتظامی برای دستگیری اشخاصی که اسلحه حمل می کنند، باز شود. (1)

در تبریز، بقایای مقاومت شاخه دانشجویی سازمان چریک های فدایی خلق با تصرف دانشکده پزشکی ادامه یافت، اما قابلیت توسعه و ایجاد درگیری نداشت. در گزارش روزنامه کیهان از تبریز دراین باره آمده است: «حدود 2000 نفر از دانشجویان پیش گام تبریز که شب را در دانشگاه گذرانده بودند، همراه دیگر هواداران خود از مدارس تبریز، زنجیروار جلوی دانشکده پزشکی این دانشگاه گرد آمدند و آماده حمله احتمالی و درگیری با نیروهای مخالف شدند. یکی از مسئولان سازمان دانشجویان پیش گام تبریز درباره این موضوع گفت دفاع از حریم دانشگاه وظیفه هر دانشجوی مسئول و متعهد است. یکی از مسئولان روابط عمومی سازمان دانشجویان مسلمان دانشگاه تبریز که ساختمان مرکزی این دانشگاه را تصرف کرده اند نیز درباره تصمیمات شورای انقلاب درمورد تخلیه ستادهای گروه های سیاسی از دانشگاه گفت ما معتقدیم امکاناتی که هم اکنون دراختیار گروه های سیاسی است باید پس گرفته شود، اما فعالیت های سیاسی و بحث آزاد از مسائلی است که باید در دانشگاه، آزاد باشد. وی افزود: هدف اصلی ما تحول اساسی و فرهنگی مناسب دانشگاهی است و سیستم فعلی باید از همین حالا متوقف گردد.»

همچنین، «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام دانشگاه تبریز با انتشار اطلاعیه هایی

متذکر شدند، گروه ها یی که ساختمان دانشکده پزشکی را متصرف شده اند مسلح به سلاح های گرم و سرد هستند و از مردم خواستند که خونسردی خود را در این مراحل حساس حفظ کنند و بهانه ای به دست توطئه گران ندهند.

دانشجویان مسلمان دانشگاه تبریز همچنین در اطلاعیه دیگری اعلام داشتند که در دو روز گذشته شاهد نقل وانتقالات اموال بیت المال در دانشگاه بودند، لذا برای جلوگیری از حیف ومیل اموال عمومی دانشگاه و همچنین جلوگیری از هرگونه حمله و درگیری از برادران و خواهران دانشجو کمک و یاری خواستند.» (2) نظیر دیگر نقاط، در تبریز هم دانشجویان موسوم به هواداران جنبش مسلمانان مبارز، حساب خود را از دو طرف قضیه جدا کرده اند و به دلیل اینکه توانایی تأثیرگذاری و ایجاد جریان خاصی را نداشتند، به تکرار کلیاتی در اطلاعیه خویش اکتفا کردند. در اطلاعیه مزبور، آنها خاطرنشان کردند که شرایط فعلی سیاسی کشور و ارتباط ارگانیک این جریانات با مبارزه ضدامپریالیستی خلق ها، ضرورت برخورد فعال و واقع گرایانه با این مسائل را به خوبی مشخص می کند. (3)

در کرمانشاه، درگیری ها به سطوحی خارج از محدوده دانشجویی کشیده شد و درنهایت به تعطیلی و تخریب دفاتر گروه ها و سازمان ها در سطح شهر انجامید؛ به طوری که دفتر حزب توده به آتش کشیده شد. (4) در توضیح آغاز این ماجرا، خبرگزاری پارس چنین نوشته است: «پیش ازظهر

ص: 150


1- 126. روزنامه بامداد، 1/2/1359، ص2.
2- 127. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص4.
3- 128. همان.
4- 129. روزنامه نامه مردم، 8/2/1359، ص6.

امروز، گروهی از مردم کرمانشاه در مخالفت با تصمیم شورای انقلاب و رئیس جمهوری با دادن شعارهایی ازجمله "دانشگاه

مکتب آزادی است" در خیابان های مرکزی این شهر به راه پیمایی پرداختند و در ساعت 12:05 این راه پیمایی منجر به درگیری شد. مأموران پلیس در صدد جداکردن دو طرف درگیر بر آمدند.» (1) در این شهر هم مانند شهرهای دیگر، یکی از مراکزی که در درگیری ها

موردهجوم مردم قرار گرفت، دفاتر سازمان مجاهدین خلق بود. به گزارش خبرگزاری پارس: «عده ای از تظاهرکنندگان به سوی گروه دیگر سنگ پرتاب کردند و روی پل هوایی کرمانشاه آتش افروختند. در ساعت 17:30، گروهی دیگر دفتر انجمن جوانان مسلمان کرمانشاه [شاخه تحت پوشش سازمان مجاهدین خلق برای

فعالیت هواداران] را به تصرف در آورند و اوراق و اسناد و کتاب های این محل را از بین بردند. افسر گشتی پلیس کرمانشاه گفت در تظاهرات و درگیری های عصر امروز {1/2/1359}، بین 15 تا 20 نفر مجروح شدند.» (2)

اما برخورد مهم تر، در ستاد اصلی سازمان روی داد. در گزارش شهربانی کرمانشاه دراین باره آمده است: «در ساعت 15 [روز] 1/2/1359، اطلاع حاصل شد که عده ای از هواداران مجاهدین خلق کرمانشاه در دفتر این سازمان واقع در خیابان چهل متری مستقر گردیده اند و عده ای از اهالی جلوی این دفتر اجتماع نموده و خواستار تخلیه آن هستند که با مخالفت افراد سازمان روبه رو و بلافاصله شخصاً به اتفاق افسر و مأمور کافی در محل حاضر و به منظور جلوگیری از برخورد بین مردم که حدود 10000 نفر بودند [و] هواداران سازمان که در داخل مستقر بودند در پای ورودی ساختمان تحت کنترل مأمورین قرار گرفتند. چون تلاش مأمورین در متفرق کردن مردم مؤثر واقع نشد از حاکم شرع تقاضای مداخله گردید [که] ایشان طی حکمی دستور تخلیه محل را صادر نمودند و با انجام تدابیر لازم حدود 200 نفر از افراد سازمان که داخل ساختمان بودند با کامیون به شهربانی منتقل [شدند] که در ساعت 2 بامداد، پس از متفرق شدن جمعیت به وسیله اتومبیل های شهربانی به منازلشان برده شدند.» (3)

در اهواز، شب گذشته، به دعوت حجت الاسلام جنتی امام جمعه این شهر، به منظور

پشتیبانی از پاک سازی دانشگاه ها، نماز جماعت در زمین چمن دانشگاه برگزار شد. خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی تعداد نمازگزاران را ده ها

هزار نفر گزارش کرد. در این مراسم امام جمعه اهواز در سخنانی گفت: تا سه شنبه به گروه های سیاسی مهلت می دهیم، اگر اتاق ها را تخلیه نکنند مردم در دانشگاه حضور پیدا خواهند کرد. پس از پایان نماز، حجت الاسلام جنتی از مردم خواست به هیچ وجه با هیچ گروهی درگیر نشوند و به منازل خود بروند. (4) امروز عصر هم در «پشتیبانی از انجمن های اسلامی و تصفیه دانشگاه ها و ایجاد

انقلاب بنیادی اسلامی در دانشگاه ها» مراسمی در محل استادیوم تختی برگزار شد که پس از مراسم مردم با راه پیمایی در مسجد اعظم این شهر اجتماع کردند و قطعنامه ای در 13 ماده قرائت شد. (5) به این ترتیب، عملاً امکان باقی ماندن ستادهای گروه ها در دانشگاه اهواز به کلی منتفی گردید.

ص: 151


1- 130. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 32، 2/2/1359، ص7.
2- 131. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص4.
3- 132. سند شماره 000566 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: وزارت کشور، 1/2/1359.
4- 133. روزنامه انقلاب اسلامی، 2/2/1359، ص11.
5- 134. همان، ص10.

این درحالی است که دانشکده خلیج فارس شعبه دانشگاه جندی شاپور در خرمشهر نیز تعطیل شده است. سخنگوی انجمن اسلامی این دانشکده در تماسی با خبرگزاری پارس در آبادان اعلام کرد: ازسوی این انجمن تلگرامی به شورای انقلاب مخابره شده که در آن «لزوم تغییر نظام آموزشی استعماری به فرهنگ اسلامی، قضیه استادانی که وابستگی فکری به شرق و غرب دارند، جلوگیری از فعالیت های ضدانقلابی زیر لوای دانشجو [و جلوگیری] از حیف ومیل بیت المال که نهایتاً منجر به مدرک گرفتن می شود» خواسته شده است. این سخنگو در پایان افزود: تا تغییر و دگرگونی کامل سیستم آموزشی، این دانشکده همچنان تعطیل خواهد ماند. (1)

در آبادان، به گزارش خبرگزاری پارس، «هزاران تن از مردم آبادان در پشتیبانی از تصمیم شورای انقلاب دایر بر جمع کردن دفاتر گروه های سیاسی در دانشگاه در این شهر به راه پیمایی پرداختند. راه پیمایان درحالی که پلاکاردهایی با خود حمل می کردند و شعار می دادند وارد دانشکده نفت آبادان شدند. در اینجا مردم پس از برگزاری نماز وحدت بدون هیچ گونه برخوردی دفاتر گروه های سیاسی و نیز پلاکاردهای این گروه ها را برچیدند.» (2) به این ترتیب، کلاس های دانشکده نفت آبادان تا اطلاع بعدی تعطیل شد. رئیس این دانشکده اعلام کرد: تعطیلی کلاس ها تا اطلاع بعدی و تا مشخص شدن وضع دانشکده ادامه خواهد داشت. (3)

در رشت، پرویز البرز رئیس دانشگاه گیلان، اعلام کرد: «به دنبال اعلامیه شورای انقلاب مبنی بر تصفیه دانشگاه ها، خوشبختانه در دانشگاه گیلان به لطف

پروردگار تاکنون هیچ[گونه] درگیری رخ نداده و کارها در کمال آرامش پیش رفته است.» وی افزود: «البته کلاس ها تعطیل شده و برخی از گروه های سیاسی به طوری که شنیده شده ستادهای عملیاتی خود را در دانشگاه گیلان تخلیه کرده اند.» (4) در همین حال، خبرنگار روزنامه کیهان از رشت گزارش داد: «گروه های سیاسی هنوز نسبت به تخلیه دفاتر خود اقدامی نکرده اند. دانشجویان مستقر در دانشگاه طی اطلاعیه ای که انتشار دادند، اعلام کردند تصمیم دارند در دانشگاه بمانند.» (5) گزارش روزنامه جمهوری اسلامی حاکی است: «هنگام عصر، گروهی از اعضای انجمن های اسلامی مدارس و طبقات مختلف مردم رشت به عنوان حضور برخی از گروه های سیاسی در دانشگاه در خیابان های این شهر دست به راه پیمایی زدند. این عده درحین راه پیمایی از مردم می خواستند تا برای پاک سازی دانشگاه به آنها ملحق شوند.» (6) به گزارش روزنامه بامداد، شب هنگام، تجمعی در مسجد کاسه فروشان رشت تشکیل شد. خبرنگار بامداد از این اجتماع گزارش داد: «حجت الاسلام غفاری ... طی سخنانی دررابطه با راه پیمایی طبقات مختلف مردم به سوی دانشگاه گیلان که تا این ساعت دراختیار دانشجویان سیاسی است، اعلام کرد مشت هایمان را در جیبمان می گذاریم و هیچ سلاحی با خود نمی بریم و تنها سلاح ما شعار ماست. همچنان که امریکا را از ایران بیرون کردیم دوستان آنها را هم بیرون خواهیم کرد. وی گفت ما رئیس جمهور و دولت داریم و خودمان به آن رأی دادیم، همچنان منتظر می مانیم تا ببینیم دستور آنها چیست و آن گاه برای پاک سازی دانشگاه گیلان اقدام خواهیم نمود.» (7)

ص: 152


1- 135. روزنامه جمهوری اسلامی، 2/2/1359، ص6.
2- 136. روزنامه بامداد، 2/2/1359، ص3.
3- 137. روزنامه کیهان، 1/2/1359، ص1.
4- 138. روزنامه بامداد، 2/2/1359، ص3.
5- 139. روزنامه کیهان، 2/2/1359، صص 3 و 4.
6- 140. روزنامه انقلاب اسلامی، 2/2/1359، ص1.
7- 141. روزنامه بامداد، 2/2/1359، ص3.

در ارومیه، دکتر فرهودی سرپرست دانشگاه ارومیه در گفت وگویی با خبرنگار خبرگزاری پارس ضمن تأیید خبر آرامش در دانشگاه گفت: «کلیه گروه ها اتاق های دانشگاه را تخلیه کرده، ولی هنوز [حدود ظهر] اتاق ها را تحویل دانشگاه نداده اند.»

وی گفت: «ما نماینده ای

برای تحویل اتاق ها انتخاب کرده ایم،

امیدواریم که تصمیم شورای انقلاب بدون هیچ گونه برخورد احتمالی به مورد اجرا گذارده شود.» (1)

در زنجان، ملکوتی معاون دانشکده کشاورزی زنجان، گفت که در اجرای دستور ریاست جمهوری و شورای انقلاب، گروه های سیاسی این دانشکده تا ساعت 12 ظهر، دفاتر خود را جمع آوری کردند و ضمن تنظیم صورت جلسه ای تحویل اینجانب دادند که کلیه این قسمت ها تحویل محافظان دانشکده شده، ولی متأسفانه گروه پیش گام تا این ساعت برای تحویل دفتر خود مراجعه نکرده است. (2)

در اراک، عصر امروز، به دعوت انجمن اسلامی مدرسه عالی اراک در یک گردهمایی وسیع در مقابل مدرسه مزبور، یکی از دانشجویان سخنرانی کرد و سپس راه پیمایی به طرف میدان شهدا انجام شد. در قطعنامه این راه پیمایی تغییر نظام آموزشی استعماری به نظام اسلامی پویا مطالبه شد. (3) عصر امروز، همچنین به گزارش روزنامه انقلاب اسلامی، «ساختمان حزب توده اراک توسط گروهی به آتش کشیده شد. در این جریان، شیشه های این ساختمان شکسته شد و تمام اطلاعیه های موجود در این ساختمان به خیابان ریخته شد.» (4)

در گرگان، عسگری زیارت معاون اداری و مالی مدرسه عالی منابع طبیعی گرگان، در تماسی با خبرگزاری پارس گفت: انجمن های اسلامی دانشجویان و کارکنان، مراکزی را که دراختیار داشتند، به مسئولان این مدرسه تحویل دادند، ولی انجمن دانشجویان مسلمان {هواداران مجاهدین خلق} حاضر به ترک دفاتر خود نیستند. وی افزود: وضع مدرسه عالی طبیعی گرگان درحال حاضر آرام است. (5)

در سمنان، قبل ازظهر امروز، دانشجویان انجمن اسلامی مدرسه عالی فنی این شهر به منظور پشتیبانی از برچیده شدن

ستادهای سازمان ها و گروه های سیاسی در محیط دانشگاه، راه پیمایی

کردند و در قطعنامه ای

خواهان انقلاب فرهنگی

در سطح دانشگاه و مدارس عالی شدند. در این مراسم، دانشجویان انجمن اسلامی اعلام کردند که دفتر انجمن را تعطیل و تخلیه کرده اند و از گروه های دیگر خواستند تا به منظور پیروی از دستورات شورای انقلاب، دفاتر خود را تخلیه کنند. (6)

در بابل، دانشکده صمدیه لباف این شهر در دومین روز تعطیلی خود تحت حفاظت دانشجویان انجمن اسلامی قرار دارد. در جریان تعطیلی این دانشکده، اعضای انجمن دانشجویان مسلمان ضمن اعتراض، محوطه دانشکده را ترک گفتند. دراین خصوص، جنبش معلمان مسلمان بابل با صدور اطلاعیه ای «حمله به مراکز آموزشی توسط عناصر راست گرایان آشوب طلب» را به شدت محکوم و از «میوه چینان انقلاب که از روی خون فرزندان شهید خلق با فراموشی می گذرند» انتقاد کرد. امروز، در این شهر همچنین عده ای از هواداران گروه ها در انتقاد به حوادث دو روز گذشته دست به تظاهرات زدند. (7)

ص: 153


1- 142. همان.
2- 143. روزنامه انقلاب اسلامی، 2/2/1359، ص10.
3- 144. همان.
4- 145. همان، ص11.
5- 146. روزنامه جمهوری اسلامی، 2/2/1359، ص6.
6- 147. روزنامه انقلاب اسلامی، 2/2/1359، ص10.
7- 148. همان، ص3.

در بابلسر پس از حوادث روزهای قبل، امروز، دانشکده این شهر نسبتاً وضع آرامی داشت. بااین حال، اعتراض های جزئی همچنان ادامه یافت. برای مثال، برخی از دبیرستان های نزدیک به این دانشکده تعطیل بود. همچنین انجمن اسلامی دانشجویان مسلمان با تأکید بر حقوق صنفی و سیاسی خود اعلام کرد: درجهت دعوت شورای انقلاب، روز سه شنبه برای بیان مشکلات خود در کلاس حضور خواهیم یافت و در راه پیمایی که به نفع تعطیلی دانشکده اعلام شده، شرکت نخواهیم کرد و از این جهت هر نوع توطئه و صحنه سازی قبلی را از هم اکنون محکوم می کنیم. (1)

در بعضی شهرها، بدون آنکه پای مرکز آموزش عالی شهر در کار باشد، موافقت و مخالفت با تعطیلی ستاد گروه ها در دانشگاه ها، باعث تحرکات و برخی درگیری های جدی بین جریان های مختلف شده است. دراین زمینه در آمل، تظاهراتی که یک گروه کمونیستی در ساعت 6 بعدازظهر، شروع کرد

سرانجام به درگیری بین مخالفان و موافقان سازمان مجاهدین خلق انجامید. درباره شروع حادثه، در گزارش شهربانی این شهر آمده است: «ساعت 18 روز جاری، حدود 200 نفر از گروه طوفان با در دست داشتن پرچم و پلاکارد در شهر به راه پیمایی پرداخته[اند] که [این اقدام] مورد اعتراض مذهبیون قرار گرفته، درگیری مختصری ایجاد [شده است] که درنتیجه تعداد 8 نفر زخمی [و] به بیمارستان شیروخورشید آمل معرفی گردیدند.» (2) به گزارش روزنامه بامداد: «به دنبال این حادثه، مغازه های آمل تعطیل شد و شهر حالت متشنجی پیدا کرد. در همین حال، گروه هایی از مردم دسته دسته به سوی دبیرستان [امام] خمینی که نمایشگاه مجاهدین در آن برقرار شده رفتند تا نمایشگاه مزبور را تعطیل کنند، ولی گروه هایی از مجاهدین با محاصره اطراف دبیرستان مانع ورود مردم شدند. هم اینک [ساعت 10 شب] بیش از 5 هزار نفر از مردم آمل در اطراف دبیرستان [امام] خمینی اجتماع کرده و علیه مجاهدین شعار می دهند.» (3) گزارش روزنامه جمهوری اسلامی درباره سرانجام این ماجرا حاکی است: «مردم به نمایشگاه مجاهدین خلق در میدان 17 شهریور حمله و آرم سازمان و عکس مسعود رجوی را پاره نموده و براثر فشار مردم، مجاهدین خلق نمایشگاه خود را جمع آوری نمودند. این درگیری که ساعت 6:30 بعدازظهر آغاز شده بود تا ساعت 10 شب ادامه داشت.» (4)

در لنگرود، ساعت 11 صبح، (5) یک تجمع دانش آموزی در مخالفت با روند تحولات اخیر دانشگاه ها برگزار شد. گزارش روزنامه کیهان دراین باره چنین است: گروهی از دانش آموزان

لنگرود مقابل اداره آموزش وپرورش اجتماع کردند و در قطعنامه ای از شورای انقلاب خواستند تا اطلاعیه اخیرش درمورد تخلیه دفاتر گروه های

سیاسی را لغو کند. آنها با اتهام بستن

به مراکز آموزش عالی خواستار «تصفیه عناصر ساواکی در مراکز آموزش عالی و پایان اخراج دانشجویان و محصلان مترقی» شدند. (6) در گزارش شهربانی لنگرود،

شرکت کنندگان در این تجمع «حدود 2500 نفر از جوانان دختر و پسر محصل و هواداران چریک های فدایی خلق شاخه لنگرود» ذکر شده است که «مبادرت به راه پیمایی نموده اند. پس از گذشتن از خیابان اصلی در میدان شهر تجمع و پس از قرائت یک قطعنامه 7 ماده ای مبنی بر محکوم نمودن حوادث اخیر بدون هیچ گونه برخورد و درگیری متفرق شدند.» (7)

ص: 154


1- 149. روزنامه بامداد، 2/2/1359، ص3.
2- 150. سند شماره 040858 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 1/2/1359.
3- 151. روزنامه بامداد، 2/2/1359، ص2.
4- 152. روزنامه جمهوری اسلامی، 3/2/1359، ص5.
5- 153. سند شماره 040857 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 1/2/1359.
6- 154. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص2.
7- 155. سند شماره 040857 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.

در ملایر، به جای درگیری دانشجویی، درگیری دانش آموزی

رخ داد. خبرنگار روزنامه بامداد دراین باره نوشت: در یک درگیری بین دو گروه از دانش آموزان دختر دبیرستان ملایر 8 نفر مجروح شدند. در تماسی با فتانه پاک بین

مدیر این دبیرستان، وی گفت: طبق دستور اداره متبوع، موظف بودیم که با مسالمت، مراکز سیاسی گروه ها را در دبیرستان تعطیل کنیم. در این دبیرستان، دو گروه انجمن اسلامی و جنبش مجاهدین خلق فعالیت می کردند. صبح امروز، اعضای انجمن اسلامی تمام وسایل خود را دراختیار ما گذاشت و مراکز فعالیت خود را تعطیل نمود، ولی اعضای جنبش مجاهدین از تخلیه خودداری و حتی ظهر هم در مدرسه ماندند. ما مسئولان اداره را در جریان گذاشتیم، ولی متأسفانه سخنان رئیس و معاون اداره آموزش وپرورش

هم در آنها اثر نگذاشت و محل را ترک نکردند. درنتیجه، دو گروه به طرف هم حمله کردند که دراین میان

جمعی مضروب شدند. چون شدت جراحات 8 نفر از آنها زیاد بود، به بیمارستان فخریه اعزام شدند. مأموران شهربانی و پاسداران در این جریان دخالت نکردند و فقط از دور ناظر بودند. درحال حاضر [یعنی بعدازظهر، هنگام گفت وگوی

خبرنگار و رئیس دبیرستان]، عده زیادی از مردم، اطراف دبیرستان انقلاب گرد آمدند. (1) گزارش شهربانی ملایر که برای وزارت کشور ارسال شد نشان می دهد که سرانجام «در بین ساعت 21 الی 22 مورخه 1/2/1359 در خیابان ارک این شهرستان بین مجاهدین خلق و فداییان با سایر مردم درگیری ایجاد [شد که]

عده ای مجروح و یک نفر در بیمارستان بستری گردید، در ساعت 22:20 همگی متفرق شدند.» (2)

در آباده نیز امروز، درگیری دانش آموزی روی داد. گزارش شهربانی این شهر حاکی است: «ساعت 16 روز جاری، عده ای از دانش آموزان دبیرستان اقبال لاهوری ضمن مباحثه سیاسی درگیر [شدند] و تعدادی از اهالی شهر جلوی دبیرستان اجتماع [کردند] و دبیرستان به حالت تعطیل در آمد.» (3)

در شاهرود نیز نمونه ای از آنچه در روزهای اخیر با تشدید صف بندی در دانشگاه ها رخ می داد، اتفاق افتاد. برابر اعلام شهربانی شاهرود به وزارت کشور، «حدود ساعت 18:40 روز جاری، توده ای از اهالی این شهر به طرف داران مجاهدین خلق در نزدیکی میدان جمهوری اسلامی که مشغول فروش نشریات خود بودند حمله نموده که با اقدامات به موقع بدون درگیری متفرق شدند.» (4)

1. در شیراز که یکی از وسیع ترین درگیری های مربوط به دانشگاه ها را پشت سر گذاشته است، امروز هم درگیری ها و برخوردها در حدی وسیع ادامه یافت.

روزنامه کیهان دراین باره نوشت: «در زدوخوردهای دانشجویان مخالف در دانشگاه شیراز بیش از 600 نفر مجروح شدند و به بیش از 50 خانه خساراتی وارد شد. ... حدود 20 نفر از مجروحان دانشگاه شیراز از افسران و درجه داران شهربانی هستند که در ساعات آخر درگیری، به منظور جداسازی دخالت کردند و مجروح شدند.» (5) ماجرا از ساعت 9 صبح با تجمع عده ای

ص: 155


1- 156. روزنامه بامداد، 2/2/1359، ص2.
2- 157. سند شماره 040921 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: وزارت کشور، 3/2/1359.
3- 158. سند شماره 051206 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 1/2/1359.
4- 159. سند شماره 040856 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 1/2/1359.
5- 160. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص3.

در مقابل دانشکده پزشکی دانشگاه شیراز(1) آغاز و به درگیری منجر شد. (2) به این ترتیب، وقتی که آنان در اعتراض به تصرف دانشگاه شیراز در مقابل دانشکده پزشکی اجتماع کردند و با دادن شعار خواستار آزادی دانش آموزان و دانشجویان زندانی شدند، عده ای

دیگر از مردم به طرف داری از ستاد و سازمان دانشجویان مسلمان دانشگاه شیراز نیز در مقابل آنان اجتماع کردند و به دادن شعار

پرداختند. گروه های مخالف نیز با دادن شعار در خیابان های شیراز به طرف زندان عادل آباد راه پیمایی کردند. (3) یک بار دیگر، در ساعت 3:30 بعدازظهر، ناآرامی ها اوج گرفت. مرکز این درگیری، علاوه بر اطراف دانشکده پزشکی، ساختمان دانش سرای عشایری و خوابگاه آن را شامل می شد. (4) خبرنگار روزنامه کیهان در شیراز درخصوص این درگیری که ساعت ها طول کشید و خسارات فراوانی به بار آورد، چنین گزارش داده است: «حدود ساعت 5/3 بعدازظهر، زدوخورد بین گروه های مخالف اشغال دانشگاه و مردم صورت گرفت و تعدادی مجروح شدند. گروه های مخالف به طرف ساختمان دبیرستان عشایری و ارشاد ملی و خوابگاه عشایری(5) برگشتند و در آنجا با بستن خیابان های فرعی و سنگربندی با طرف های مخالف به زدوخورد پرداختند.» طبق این گزارش، عده ای از مخالفان تعطیلی دانشگاه «بر روی بام ساختمان هواپیمایی سنگر گرفتند که در این ساختمان درگیری تن به تن با چاقو و چوب و چماق همراه بود. ... [و] مأمورین پلیس برای متفرق کردن مردم به میان آمدند، اما 3 افسر و 15 مأمور مجروح شدند و تمام شیشه های اتومبیل های پلیس شکسته شد و درگیری تا ساعت 7 بعدازظهر، ادامه داشت.» (6)

یادآوری می شود که زمان ورود پلیس به محل و مجروح شدن

آنان ساعت 6 بعدازظهر، بوده است. در گزارش شهربانی به وزارت کشور دراین باره

تصریح شده است: «برابر اعلام شهربانی شیراز در ساعت 18 روز جاری، در زدوخوردهایی که بین گروه های مختلف به مناسبت تعطیل ستاد سازمان های مختلف سیاسی در دانشگاه شیراز به وقوع

پیوسته تعدادی از پرسنل شهربانی که به عنوان حوزه انتظامات در خیابان های

اطراف دانشکده پزشکی و مهندسی و خیابان های مجاور آن مستقر بودند مورد اصابت سنگ از گروه های مزبور قرار گرفته و به تعدادی از اتومبیل های پلیس خسارت وارد گردیده و پرسنل

مشروحه زیر دچار آسیب دیدگی گردیده اند.» در ادامه این نامه اسامی مصدومان و نوع جراحات و صدمات آنها ذکر شده است.

سرانجام درگیری های خیابانی امروز شیراز، به این قرار در گزارش خبرنگار روزنامه کیهان بازگو شده است: «در این درگیری علاوه بر سنگ و چوب و قلاب سنگ از کوکتل مولوتف نیز استفاده می شد تا اینکه در ساعت 7 بعدازظهر، اتومبیل های پلیس درحالی که مردم آنها را حمایت

ص: 156


1- * برای اطلاع دقیق از برخوردهای قبلی در این دانشکده که به تخلیه آن انجامید، به روزشمار 31/1/1359، مندرج در جلد اول کتاب هفتم روزشمار جنگ ایران و عراق {قطع رابطه امریکا با ایران} مراجعه شود.
2- 161. روزنامه بامداد، 2/2/1359، ص3.
3- 162. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص3.
4- 163. همان؛ و روزنامه بامداد، 2/2/1359، ص3.
5- * به دنبال شایع شدن این مطلب که دانش آموزان دبیرستان {دانش سرای} عشایری، به نفع گروه های مخالف نظام در درگیری های شیراز شرکت داشته اند، عده ای از مردم به سمت دبیرستان و خوابگاه رفتند که درنتیجه برخوردهای یادشده پیش آمد.
6- 164. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص3.

می کردند، سنگر مخالفین را در هم ریخت و ساختمان های بلندی که در اختیارشان بود به تصرف مردم و پلیس در آمد و در این حوادث بیش از 600 نفر مجروح شدند.» (1)

شب هنگام، سرپرست دانشگاه شیراز برای حل مسئله، چگونگی ادامه وضعیت را بررسی کرد. وی گفت: «اگر سپاه پاسداران دانشگاه را تخلیه کند و کلیه دانشجویان زندانی آزاد شوند، دانشگاه باز خواهد شد و آرامش نیز برقرار خواهد بود.» وی اضافه کرد: «اگر با قبول این خواسته بازهم درگیری هایی پیش آمد با پادرمیانی استادان، این موضوع را حل می کنیم.»(2) (3)

در توضیح حدّت صف بندی مسائل دانشگاه شیراز و اینکه موضوع از یک درگیری دانشجویی فراتر بوده و درواقع انعکاس یک برخورد ملی در سطح شیراز مطرح بوده است، دو پیام در شماره امروز روزنامه جمهوری اسلامی بدین شرح درج شده است:

پیام اول: «این پیام ازسوی آیت الله سید عبدالحسین دستغیب امام جمعه شیراز به حمایت از عمل دانشجویان مسلمان دانشگاه شیراز انتشار یافت.

بسم الله الرحمن الرحیم

از دانشجویان غیور و مسلمان که دانشگاه شیراز را از عناصر ضدانقلاب پاک سازی

نموده، کمال تشکر را دارم و عمل آنها [را] برحسب سر فرازی مسلمانان و تقویت انقلاب اسلامی و انجام آرزوی ملت می دانم [؛ لذا] از تمام مسلمانان می خواهم

در حمایت از دانشجویان عزیز سعی نمایند و تا مدتی که

لازم باشد به طور استمرار عده ای در اطراف دانشگاه باشند و درهرحال نظم و آرامش و جلوگیری از هر برخورد را مواظب باشند.» (4)

پیام دوم منتشرشده در این روزنامه نیز چنین است: «این پیام ازطرف آیت الله ربانی شیرازی به مناسبت انقلاب فرهنگی و نابودی نظام استعماری حاکم صادر شد:

بسمه تعالی

خواهران و برادران مسلمان، درود حق بر شما و بر پایداری و احترامات انقلابی شما باد. در این موقعیت حساس سرنوشت ساز که دانشجویان عزیز ستاد دانشجویان مسلمان در راه پاک سازی دانشگاه از عناصر ضدانقلاب توطئه گر قدم مثبتی برداشته اند و مصمم هستند دانشگاه را از وجود این گونه عناصر بزدایند وظیفه همه شما مردم انقلابی است که در حمایت و کمک آنها کوشش جدی به عمل آورید و در حفظ سنگر آنها کمال مراقبت [را] داشته باشید و نگذارید که

ص: 157


1- 165. همان.
2- * یادآوری می شود که درعمل، اوضاع مطابق خواسته های ذکر شده پیش رفت. به نوشته روزنامه کیهان روز بعد، «یکی از مسئولین سپاه شیراز به خبرنگار کیهان گفت: افراد سپاه پاسداران تا ساعت 5 بعدازظهر، دانشکده های مهندسی و ادبیات را ترک کردند و این دانشکده را دراختیار شورای دانشگاه قرار دادند. وی همچنین گفت: تنها ساختمان دانشکده پزشکی تا ساعت 12 شب گذشته، دراختیار افراد سپاه بود به دلیل اینکه در خیابان های مقابل این دانشکده درگیری های شدیدی وجود داشت. وی درمورد دانش آموزان و دانشجویان زندانی گفت: کلیه زندانیان حوادث دانشگاه بعد از ساعت 3 نیمه شب آزاد شدند و دررابطه با مسائل دانشگاه هیچ دانشجو یا دانش آموز زندانی نداریم.» [روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص3]
3- 166. همان.
4- 167. روزنامه جمهوری اسلامی، 1/2/1359، ص9.

ضدانقلاب بیش از این دربرابر انقلاب مقدس ما و مکتب جهان ساز ما و شخصیت های انقلابی ما توطئه کنند و حادثه آفرینند و دروغ زنی کنند و هر روز مانعی در مسیر حرکت تکاملی ما ایجاد نمایند. توفیق برادران و خواهران مسلمان انقلابی و شما را از خداوند متعال خواستار است.» (1)

دانشگاه تهران، امروز نقطه اصلی درگیری های

دانشگاهی اخیر بود. سازمان چریک های

فدایی خلق، آخرین مقاومت های

ممکن را برای ازدست ندادن

یک پایگاه بسیار مهم بروز داد، اما تفرد و تک روی این سازمان که فقط از همراهی معدودی از گروه های کوچک تندرو برخوردار بود، کار را برای آن مشکل می کرد. مهم تر اینکه پتانسیل طرف مقابل ازنظر کمی و کیفی بسیار بالا بود. به این ترتیب، در نزد خوش بین ترین ناظران نیز کوچک ترین چشم اندازی برای پیروزی مشی اتخاذ شده

ازسوی سازمان چریک های

فدایی خلق متصور نبود. به خصوص

اعلام تعطیلی دفاتر گروه های

شناخته شده ای

1. چون سازمان مجاهدین خلق و حزب توده، برای توده های حساس شده و معترض، افراط گرایی و مسئله دار بودن مقاومت سازمان چریک های فدایی خلق را بیشتر نشان داده و ضمن تأکید بر بی حاصل بودن آن به افزایش حضور سرسختانه این توده های حساس شده، می انجامید. یکی از مهم ترین نکته ها، دخالت مسلحانه این سازمان در حوادث کردستان و گنبد بود که افکارعمومی را بسیار حساس کرده بود و این سؤال به قوت، طرح می شد که آیا نظام می تواند به گروهی که اقدام مسلحانه را علنی و رسمی انجام می دهد، اجازه بدهد که در دانشگاه، تریبون پایگاه جذب هوادار و درواقع "جذب چریک ضددولتی" داشته باشد؟ علاوه بر همه اینها بنیان عقیدتی الحادی سازمان انگیزه ای شدید در نیروها و توده های مذهبی علیه این سازمان ایجاد می کرد.

درهرحال، درگیری های امروز دانشگاه تهران از اولین ساعات بعدازظهر، شدید شد و تا آخرین ساعات روز جاری، ادامه یافت و درنهایت چند ساعت پس از نیمه شب، نتیجه نهایی که از ابتدا قابل پیش بینی بود، آشکار گردید. گزارش خبرنگاران مطبوعات از عرصه درگیری بدین شرح است:

بعدازظهر امروز، در آخرین فرصتی که ازسوی شورای

حضور مسلحانه رسمی سازمان چریک های فدایی خلق در درگیری های کردستان

ص: 158


1- 168. همان.

انقلاب برای تخلیه دفاتر سیاسی و انجمن ها تعیین شده بود، دانشگاه تهران شاهد درگیری های خونینی بود که درجریان آن، به نوشته روزنامه کیهان 3 تن کشته و بیش از 349 نفر زخمی شدند. (1) خبرنگار خبرگزاری پارس ساعت 16:30، در تماسی با بیمارستان امام خمینی تهران، گزارش داد که حدود 40 نفر از مجروحان امروز درگیری های دانشگاه تهران را به این بیمارستان منتقل کرده اند. براساس این گزارش، حال 2 نفر از مجروحان بسیار وخیم است که بستری شده اند، ولی بقیه به طور سرپایی درمان و مرخص شده اند. (2) عصر امروز با شدت یافتن درگیری شمار مجروحان به سرعت افزایش یافت. (3)

مقدمات درگیری عصر، از صبح فراهم شده بود. در دانشگاه تهران، انجمن دانشجویان مسلمان {شاخه دانشجویی مجاهدین خلق} و دانشجویان دمکرات {شاخه دانشجویی حزب توده} از قبل، در اطلاعیه ای کلیه دفاتر و اتاق های خود را در دانشگاه تعطیل کردند و آن را تحویل مقامات دانشگاهی دادند که این امر نقش مؤثری در تخفیف درگیری ها داشت، اما دانشجویان پیش گام {هواداران چریک های فدایی خلق} و دانشجویان پیکار و راه کارگر حاضر به تخلیه ستاد خود نشدند و همین امر سبب بروز درگیری های شدیدی شد. دانشجویان پیش گام قبل ازظهر، با کندن دو نرده جلوی دانشکده حقوق و فنی، به صورت انحصاری دانشگاه را دراختیار گرفتند و سپس تعداد زیادی از میز و صندلی های دانشگاه را برای ایجاد راه بندان و سنگربندی به وسط خیابان ها ریختند. همچنین، بالای ساختمان مرکز بهداشت سابق دانشگاه تهران که هم اکنون ستاد مرکزی دانشجویان پیش گام است، با کیسه های شن و ماسه سنگربندی شده بود. (4) در چنین شرایطی سرتاسر ضلع جنوبی دانشگاه تهران مملو از جمعیت شد. (5)

جمعیت به تدریج بیشتر و خشمگین می شد و در طرف مقابل هم دانشجویان و طرف داران دانشجویان پیش گام سرتاسر خیابان 16 آذر را با صفوف متشکل به طور زنجیری گرفته بودند و آماده مقابله با حمله احتمالی مردم بودند. (6) در اولین ساعت بعدازظهر، درحالی که دانشجویان مزبور از ضلع غربی دانشگاه تا ستاد پیش گام صف بسته بودند، صدها شیشه خالی نوشابه از تریاهای دانشکده ها به داخل ساختمان پیش گام حمل شد.(7) (8) به این ترتیب، با اوج گیری خشم جمعیت، اولین درگیری های شدید بعد از ساعت 14، رخ داد که براثر آن تعدادی زخمی شدند. (9)

دراین میان، به دلیل اینکه صحنه گردان اصلی ماجرا، جریان های

فرا دانشگاهی و فرا دانشجویی بودند، تلاش سرپرستان و مسئولان مستقیم اداره دانشگاه، راه

به جایی نمی برد و به طورکلی فضای محافظه کارانه و آرامش طلب سرپرستان، تحت تأثیر فشارهای روانی جریان های پرتحرک مخالف تعطیلی دفاتر گروه ها قرار داشت، جریان های پرتحرکی که موجب خنثی شدن تکاپوهای مسئولان یاد شده می شد. تأثیر بیانیه ای که امروز، شورای سرپرستان دانشگاه تهران صادر کرده بود نیز تقریباً در

ص: 159


1- 169. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص3.
2- 170. روزنامه جمهوری اسلامی، 2/2/1359، ص2.
3- 171. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص3.
4- 172. همان، ص4.
5- 173. روزنامه جمهوری اسلامی، 2/2/1359، ص2.
6- 174. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص3.
7- * بالطبع جمعیت حاضر با ساختن کوکتل مولوتف از دوران انقلاب آشنا بود و این در ذهن آنان خودبه خود خشونت متقابل را نمود بیشتری می داد.
8- 175. همان، ص4.
9- 176. روزنامه جمهوری اسلامی، 2/2/1359، ص2.

همین چارچوب قرار گرفت و نتوانست در روال حرکت، تأثیرگذار باشد. در این بیانیه از مسئولان خواسته شده بود مردم را از هجوم به دانشگاه و دفاتر گروه ها باز دارند و جلسات مشورتی با مدیران دانشگاه ترتیب دهند. آنها اطمینان داده بودند که «فرزندان دانشگاه در این موقع حساس با مربیان خود همکاری لازم را خواهند کرد.» (1) طبیعی بود، هیچ کدام از دو طرف که اهداف سیاسی خود را تعقیب می کردند، به هیچ وجه چنین جایگاهی برای اساتید و سرپرستان دانشگاه قائل نبودند. بنابراین، این بیانیه هم نظیر سایر اقدامات رؤسای دانشگاه ها، نتیجه ای درپی نداشت.

بعدازظهر با شدت یافتن درگیری های اطراف دانشگاه تهران، 3 تن از اعضای شورای سرپرستی دانشگاه تهران در محل نخست وزیری با بنی صدر رئیس جمهور، دیدار کردند تا راه حل های ممکن را پیشنهاد و بررسی کنند. در پایان این ملاقات، یکی از اعضای شورای سرپرستی به خبرنگاران گفت: «در این جلسه وضعیت موجود در خیابان های اطراف دانشگاه تهران را به اطلاع آقای رئیس جمهور رساندیم. همچنین در این جلسه به اطلاع ایشان رسید که گروه های فدائی به چه صورتی در خیابان 16 آذر سنگربندی کرده اند و گروه های طرف دار انقلاب اسلامی نیز به چه صورت در خیابان انقلاب هستند.» وی افزود: «راهی که به نظر ما می رسد این است که به یک وسیله ای از مردم خواهش کنیم که خیابان های اطراف دانشگاه را ترک کنند و آن گاه با دانشجویان به صحبت بپردازیم تا راه حلی برای تخلیه محل آنها به وجود آید.» (2)

دراین حال و در شرایطی که در بقیه دانشگاه های شهر تهران

اعلام مواضع گروه های سیاسی روی نرده های درب اصلی دانشگاه تهران

نرده های دانشگاه تهران؛ از اعلام موضع تا اقدامات عملی

ص: 160


1- 177. روزنامه بامداد، 2/2/1359، ص3.
2- 178. همان.

چندان خبری نبود، دانشجویان پیش گام و پیکار و... کلیه نیروهای خود را در محل خیابان 16 آذر متمرکز کرده بودند. از طرف دیگر، تعداد زیادی از مردم در خیابان انقلاب ایستاده بودند و شعار می دادند: "مرگ بر فدایی، مزدور امریکایی" و در دست تعدادی از آنها چوب و میله های آهنی بود که سعی می کردند به داخل دانشگاه راه یابند. (1) دراین میان، گروهی به قصد ورود به دانشگاه به سمت خیابان 16 آذر حرکت کردند و تصمیم داشتند صفوف زنجیری دانشجویان را که از دو شب قبل در آنجا اجتماع کرده بودند، بشکنند. حدود ساعت 3 بعدازظهر، درگیری میان دو طرف با پرتاب سنگ و چوب آغاز شد که در جریان آن نزدیک به 20 نفر مجروح شدند و دانشجویان مجروح ابتدا به کمیته امداد دفتر دانشجویان پیش گام و سپس با آمبولانس به بیمارستان امام خمینی منتقل شدند. در همین حال، با تیراندازی هوایی افراد کمیته و پاسداران، دو گروه به موضع قبلی خود برگشتند و فقط به دادن شعار پرداختند. دانشجویان پیش گام شعار "مرگ بر امریکا" و "بستن دانشگاه ها توطئه امپریالیسم" را می دادند. درگیری مجدد هنگامی آغاز شد که گروهی از سمت شرقی دانشگاه {خیابان آناتول فرانس} قصد ورود به محوطه دانشگاه را داشتند که با ممانعت دانشجویان روبه رو شدند. این درگیری نیز پس از دخالت نیروهای کمیته وضع آرامی به خود گرفت.

در ساعت 6 بعدازظهر، درحالی که

گروهی در داخل دانشگاه پشت نیمکت ها

موضع گرفته بودند، عده ای که چوب در دست داشتند می کوشیدند

از نرده ها عبور کنند و وارد دانشگاه شوند. پاسداران مستقر در جلوی در اصلی دانشگاه سعی کردند از ورود آنها و درنتیجه از گسترش درگیری جلوگیری کنند. (2) گزارش خبرنگار خبرگزاری پارس از اطراف دانشگاه تهران حاکی است که تلاش پاسداران برای انتقال بدون درگیری افراد داخل دانشگاه به جایی نرسید. وقتی پاسداران به وسیله بلندگو از افراد داخل دانشگاه تهران خواستند تا با

حفاظت پاسداران به هر نقطه که مایل اند بروند، آنها جواب دادند: «اتحاد، مبارزه، پیروزی».(3) از سوی دیگر، تلاش مأموران انتظامی برای متفرق کردن مردم بیرون دانشگاه نیز به جایی نرسید. (4)

با تاریک شدن هوا، وضعیت بغرنج تر شد و خطرها و خسارت های بیشتری متصور بود، به خصوص بعضی گزارش ها به مراکز ذی ربط حکایت از این داشت که علاوه بر تیراندازی های هوایی و اقدامات مسلحانه نیروهای رسمی نظام، احتمال اینکه طرف مقابل نیز دست به اقدام مسلحانه بزند، وجود دارد و این امر باتوجه به تجارب قبلی نظام در سنندج و گنبد، محتمل بود. ازجمله در تلفن گرام ارسالی از ستاد مشترک ارتش به سپاه اعلام شد: «از ساعت 21:15 روز 1/2/1359، گروه های چپ گرا از داخل دانشگاه تهران به طرف پاسداران مستقر در محل مزبور با اسلحه مبادرت به تیراندازی نموده اند.

ر. سماجا سرلشکر شادمهر» (5)

ص: 161


1- 179. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص4.
2- 180. همان، ص3.
3- * این از شعارهای اصلی سازمان چریک های فدایی خلق است که از قبل از پیروزی انقلاب، به خصوص در دانشگاه ها معروف بود.
4- 181. همان، ص3.
5- 182. سند شماره 040854 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به سپاه پاسداران، 1/2/1359.

ستاد مشترک پیام دیگری نیز برای شهربانی ارسال کرد که در آن هشدار داده شده بود: «دانشجویان پیش گام یک قبضه تیربار روی پشت بام ساختمانی که در داخل خیابان 16 آذر روبه روی در غربی دانشگاه تهران می باشد مستقر نموده اند، درضمن یک قبضه اسلحه کمری کلت نیز از یکی از آنان به وسیله عناصر پاسدار گرفته شده است.» (1) در گزارش روزنامه کیهان درباره حوادث این ساعات به صراحت آمده است که تیراندازی های ممتد اطراف دانشگاه که تا پاسی از شب ادامه داشت، همراه با پرتاب گاز اشک آور بود، اما تأکید شده است اگر پاسداران در محل نبودند، ممکن بود درگیری های به مراتب خونین تری انجام شود. (2)

حتی تا آخرین لحظات شب، خبرنگاران خبرگزاری پارس از درگیری های دانشگاه تهران گزارش می دادند: «ستادهای دانشجویان پیش گام،

پیکار در راه

آزادی طبقه کارگر و راه کارگر در دانشگاه تهران هنوز دراختیار آنان قرار دارد و کوشش های مقامات برای تخلیه این ستادها به جایی نرسید.» (3)

حدود نیمه شب {به نوشته روزنامه بامداد ساعت 23:30}، سازمان دانشجویان پیش گام با صدور بیانیه ای ضمن تحلیل حوادث اخیر، با عنوان کردن شروطی موافقت خود را با واگذاری ستاد پیش گام به شورای دانشجویان و دانشگاهیان دانشگاه تهران اعلام کرد، (4) اما درگیری ها تا ساعاتی پس از نیمه شب نیز ادامه یافت. سازمان مجاهدین خلق ادعا کرد مأموران امنیتی نظام حاضر در صحنه درصدد بازرسی و شناسایی عوامل درگیری بودند که بی شک موردقبول سازمان چریک های فدایی خلق نبود. درنهایت، پس از تماس هایی که انجام شد، دانشجویان پیش گام با تضمین امنیت جانی دانشگاه را ترک کردند. (5)

1. در کنار همه درگیری ها و ناآرامی های امروز مربوط به دانشگاه ها، دانشجویان وابسته به انجمن های اسلامی و سازمان های دانشجویان مسلمان کشور(6) که یکی از دو طرف اصلی ماجرا محسوب می شوند، با دعوت قبلی، یک راه پیمایی از حسینیه ارشاد تا اقامتگاه موقت امام خمینی در خیابان دربند برگزار کردند.

دانشجویان مذکور عصر امروز، هم زمان با اوج گیری برخوردها در دانشگاه تهران، حدود ساعت 3

بعدازظهر، با نظم خاصی در صفوف 6 نفری از مقابل حسینیه ارشاد به سوی

اقامتگاه موقت امام خمینی به حرکت در آمدند. در طول مسیر راه پیمایی، هزاران نفر از طبقات مختلف مردم به استقبال دانشجویان مسلمان آمده بودند. هزاران نفر دیگر از طبقات مختلف مردم که از برگزاری این راه پیمایی با خبر

شده بودند، از پیش خود را به مقر امام رسانده بودند. به محض

ص: 162


1- 183. سند شماره 040837 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به شهربانی جمهوری اسلامی ایران، 1/2/1359.
2- 184. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص4.
3- 185. همان، ص3.
4- 186. روزنامه بامداد، 2/2/1359، صص 1 و 3.
5- 187. سازمان مجاهدین خلق ایران، نشریه مجاهد، شماره 49، 6/2/1359، ص2.
6- * جریان دانشجویی که پیش تر با عنوان دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، سفارت امریکا در تهران {لانه جاسوسی} را تسخیر کرد.

تصویر

تهران عصر روز اول اردیبهشت 1359، رژه دانشجویان وابسته به انجمن های اسلامی و سازمان های دانشجویان مسلمان کشور از حسینیه ارشاد به سمت اقامتگاه موقت امام خمینی

نزدیک شدن نخستین گروه راه پیمایان، جمعیت با فریادهای "درود

بر خمینی، سلام بر دانشجو" به استقبال آنها شتافتند. (1) مردم از نخستین ساعات بعدازظهر در مقابل اقامتگاه امام و سرتاسر خیابان دربند تا میدان تجریش اجتماع

کرده بودند (2) و هرلحظه به تعداد آنها افزوده می شد. در سرتاسر خیابان دربند تا میدان تجریش، جمعیت موج می زد. (3) دانشجویان ساعت 17، به مقابل اقامتگاه امام رسیدند. در این هنگام به گزارش روزنامه بامداد: «مردم و دانشجویان شعارهایی چون "فرهنگ استعماری نابود باید گردد، دانشگاه اسلامی ایجاد باید گردد"؛ "فیضیه، دانشگاه سنگر انقلاب است"؛ "وای اگر خمینی حکم جهادم دهد، ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد"؛ "الله اکبر، خمینی رهبر" [سرمی دادند]. به گزارش خبرنگار خبرگزاری پارس مستقر در اقامتگاه امام، دانشجویان راه پیما در یک صف دو کیلومتری حرکت می کردند و درحالی که عکس هایی از رهبر انقلاب و شعارهایی مبنی بر اصلاح دانشگاه ها در دست داشتند، به مردمی که در این مسیر اجتماع کرده بودند پیوستند و یکپارچه شور و هیجان و احساس شدند. در این لحظه شعار "امام مستضعفین، منتظر تو هستیم" سر داده شد و در ساعت 17:50، امام بر بالکن ساختمان اقامتگاه خود حضور یافتند و در میان احساسات مردم سخنان خود را ایراد کردند.» (4)

در پایان راه پیمایی، دانشجویان پس از سخنرانی امام، قطعنامه ای در 13 ماده قرائت کرده و به تصویب جمعیت حاضر رساندند. در این قطعنامه آمده است: تداوم انقلاب در گرو انقلاب اسلامی در تمامی زمینه ها، در رأس آن انقلاب فرهنگی است که پیروزی آن شرط اصلی موفقیت انقلاب است، لذا ما خواستار گسترش اصیل {انقلاب} فرهنگی در تمامی نهادهای آموزشی

ص: 163


1- 188. روزنامه جمهوری اسلامی، 2/2/1359، ص12.
2- 189. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص12.
3- 190. روزنامه جمهوری اسلامی، 2/2/1359، ص12.
4- 191. روزنامه بامداد، 2/2/1359، ص3.

به خصوص دانشگاه ها هستیم. اصلی ترین پایگاه فرهنگی امپریالیسم امریکا دانشگاه است و تازمانی که این پایگاه در هم کوبیده نشود، نمی توان به حضورنداشتن امریکا در درون ایران مطمئن بود، پس با تمامی توان سعی در انهدام این پایگاه داخلی شیطان بزرگ خواهیم کرد.

انقلاب فرهنگی کنونی نه تنها انحراف از مبارزه با امریکا نیست، بلکه از اصیل ترین و اصلی ترین راه های مبارزه با سلطه امریکا است؛ بنابراین عنوان این گونه مسائل را جز طرح شعارهای انحرافی برای ایجاد جو تبلیغاتی جهت فریفتن مردم، چیز دیگری نمی دانیم. جو سیاسی موجود فقط و فقط مولود و معلول نظام حاکم بر دانشگاه هاست و انقلاب اساسی در نظام دانشگاهی، خودبه خود جو ناسالم را سالم و پاک خواهد کرد. انقلاب فرهنگی واقعی و ساختن بنایی نو جز با نیروی ملت و کمک متفکران اسلامی و دانشگاهیان متحد انجام پذیر نیست و ما نهایت تلاش خود را درجهت به هدف رساندن این انقلاب عظیم فرهنگی خواهیم کرد. ما حرکت خود را نه درجهت تضعیف نهادهای اجرایی و شورای انقلاب، بلکه به طوردقیق درجهت تقویت آنها برای بازسازی جامعه اسلامی می دانیم. لذا انتظار داریم که با کمک های بی دریغ خود به انقلاب شتاب داده و همراه و همگام این موج در افزایش دامنه آن تلاش کنید. (1)

امام خمینی در سخنان خویش که در شرایط فعلی بسیار تعیین کننده است، برای آنچه به "انقلاب فرهنگی" موسوم است، عبارت اصلاح دانشگاه ها را به کار بردند و این سؤال را مطرح کردند که «مقصود ما از اصلاح دانشگاه ها چیست؟» در ادامه و به آن پاسخ دادند. متن کامل سخنان امام خمینی بدین شرح است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر شما ملت بزرگ ایران. سلام بر ملت مسلمان جهان. سلام بر دانشگاهیان و دانشجویان معظم که سربازانی برای اسلام اند. من لازم است که یک تذکر به شما بدهم که بدانید مقصود ما از اصلاح دانشگاه ها چیست؟ بعضی گمان کردند که کسانی که اصلاح دانشگاه ها را می خواهند و می خواهند دانشگاه ها

اسلامی باشد این است که گمان کردند که این اشخاص توهم

کردند که علوم دو قسم است: هر علمی دو قسم است. علم هندسه یکی اسلامی است، یکی غیراسلامی. علم فیزیک یکی اسلامی است، یکی غیراسلامی. از این جهت اعتراض کردند به اینکه علم، اسلامی و غیراسلامی ندارد. بعضی توهم کردند که اینها که قائل اند به اینکه باید دانشگاه ها اسلامی بشود، یعنی فقط علم فقه و تفسیر و اصول در آنجا باشد. یعنی همان شأنی را که مدارس

امام خمینی:

«مقصود ما از اصلاح دانشگاه ها چیست؟»

ص: 164


1- 192. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص4.

قدیم دارند باید در دانشگاه ها هم همان تدریس بشود. اینها اشتباهاتی است که بعضی می کنند یا خودشان را به اشتباه می اندازند. آنچه که ما می خواهیم بگوییم این است که دانشگاه های ما، دانشگاه های وابسته است. دانشگاه های ما دانشگاه های استعماری است. دانشگاه های ما اشخاصی را که تربیت می کنند، تعلیم می کنند، اشخاصی هستند که غرب زده هستند. معلمین بسیاری شان غرب زده هستند و جوان های ما را غرب زده بار می آورند.

ما می گوییم که دانشگاه های ما یک دانشگاه هایی که برای ملت ما مفید باشد، نیست. ما بیشتر از پنجاه سال است که دانشگاه داریم، با بودجه های هنگفت کمرشکن که از دسترنج همین ملت حاصل می شود و در این پنجاه سال نتوانستیم در علومی که در دانشگاه ها کسب می شود، خودکفا باشیم. ما بعد از پنجاه سال اگر بخواهیم یک مریضی را معالجه کنیم، اطبای ما بعضی هایشان یا بسیاری شان می گویند این باید برود به انگلستان، پنجاه سال دانشگاه داشتیم و طبیبی که بتواند کفایت از ملت بکند، از احتیاج ملت بکند، به حسب اقرار خودشان نداریم. ما دانشگاه داشتیم و داریم و برای تمام شئونی که یک ملت زنده لازم دارد، احتیاج به غرب داریم. ما که می گوییم دانشگاه باید از بنیان تغییر بکند و تغییرات بنیادی داشته باشد و اسلامی باشد، نه این است که فقط علوم اسلامی را در آنجا تدریس کنند. نه اینکه علوم دو قسم اند. هر علمی دو قسم است: یکی اسلامی و یکی غیراسلامی. ما می گوییم که در این پنجاه سال یا بیشتر که ما دانشگاه داریم، فراورده های دانشگاه را برای ما عرضه دارید. ما

می گوییم که دانشگاه های ما مانع از ترقی فرزندان این آب وخاک است. ما می گوییم که دانشگاه ما مبدل شده است به یک میدان جنگ تبلیغاتی. ما می گوییم که جوان های ما اگر علم هم پیدا کردند تربیت ندارند. مربی به تربیت اسلامی نیستند.

آنهایی که تحصیل می کنند، برای این است که یک ورقه ای به دست بیاورند و بروند و سربار ملت بشوند. آن طور نیست که به حسب احتیاجات ملت، به حسب احتیاجاتی که کشور ما دارد دانشگاه به آن ترتیب رفتار کند و نگذارد این نسل های بزرگ و این جوان های بسیار عزیز به هدر بروند و قوای آنها به هدر برود، در این پنجاه سال، قوای ما را به هدر بردند یا به خدمت خارجی ها وادار کردند. معلمین مدارس ما، معلمین اسلامی به حسب نوع نیست و تربیت در کنار تعلیم نبوده است. و لذا آن چیزی که از دانشگاه های ما بیرون آمده است، یک انسان متعهد، یک شخصی که برای مملکت خودش دلسوز باشد و تمام نظرش به این نباشد که منافع خودش را به دست بیاورد، ما نداریم. ما که می گوییم باید بنیاداً اینها تغییر بکند، می خواهیم بگوییم که دانشگاه های

ص: 165

ما باید در احتیاجاتی که ملت دارند، در خدمت ملت باشند، نه در خدمت اجانب. معلمینی که در مدارس ما، اساتیدی که در دانشگاه های ما هستند، بسیاری از آنها در خدمت غرب اند.

جوان های ما را شست وشوی مغزی می دهند. جوان های ما را تربیت فاسد می کنند. ما نمی خواهیم بگوییم ما علوم جدیده را نمی خواهیم. ما نمی خواهیم بگوییم که علوم دو قسم است که بعضی مناقشه می کنند، عمداً یا از روی جهالت. ما می خواهیم بگوییم دانشگاه های ما اخلاق اسلامی ندارد. دانشگاه ما تربیت اسلامی ندارد. اگر دانشگاه های ما تربیت اسلامی و اخلاق اسلامی داشت، میدان زدوخورد عقایدی که مضر به حال این مملکت است، نمی شد. اگر اخلاق اسلامی در این دانشگاه ها بود این زدوخوردهایی که برای ما بسیار

سنگین است، تحقق پیدا نمی کرد. اینها برای این است که اسلام را نمی دانند و تربیت اسلامی ندارند. دانشگاه ها باید تغییر بنیانی کند و باید از نو ساخته بشود که جوانان ما را تربیت کنند به تربیت های اسلامی. اگر تحصیل علم می کنند، در کنار آن تربیت اسلامی باشد، نه آنکه اینها را تربیت کنند به تربیت های غربی. نه آنکه یک دسته به طرف

غرب بکشانند جوان های ما را و یک دسته به طرف شرق و یک دسته با اشخاصی که با ما جنگ دارند، بالفعل اشخاصی که ما را می خواهند در انحصار اقتصادی قرار بدهند یا برای ما ادعا می کنند که ما حصار اقتصادی می کشیم دور شما و دست وپا می کنند دراین موارد، یک دسته از دانشگاهی های ما، از جوان های ما کمک به آنها نکنند. ما می خواهیم که چنانچه ملت ایران در مقابل غرب ایستاد، جوان های دانشگاهی ما هم همه در مقابلش بایستند. ما می خواهیم که اگر ملت ما در مقابل کمونیست ایستاد، تمام دانشگاهی های ما هم در مقابل کمونیست بایستند. نه اینکه وقتی این جوان هایی که به واسطه ساده لوحی خودشان، تربیت های باطل بعضی از معلمین را قبول کردند و حالا که ما می خواهیم یک دانشگاه مستقل درست کنیم و تغییر بنیادی بدهیم که مستقل بشود، وابسته به غرب نباشد، وابسته به کمونیسم نباشد، وابسته به مارکسیسم نباشد، چنانچه ما بخواهیم این طور کنیم، جبهه بندی می کنند. همین دلیل بر این است که ما دانشگاه اسلامی و دانشگاهی که تربیت کرده باشد جوانان ما را نداشتیم و نداریم. همین شاهد است بر اینکه جوان های ما تربیت صحیح نشدند، و از آن طرف

دنبال تحصیل نیستند. تمام عمرشان را صرف شعار می کنند و صرف تبلیغ سوء باطل. طرف داری از امریکا، طرف داری از شوروی. ما می خواهیم که جوانان ما، جوانان مستقل باشند و خودشان را ببینند. احتیاجات خودشان را ببینند. شرقی نباشند. غربی نباشند. اینهایی که راه افتادند در خیابان ها یا در خود دانشگاه ها و درگیری ایجاد می کنند و زحمت

برای دولت و ملت ایجاد می کنند، اینها اشخاصی هستند که طرف دار غرب یا شرق اند و به عقیده من طرف دار غرب اند طرف دار امریکا [هستند].

ما که امروز با امریکا در قبال هم ایستادیم، در قبال این ابرقدرت ایستادیم و احتیاج به این داریم که جوان های ما هم در قبال آنها بایستند، جوان های ما در مقابل خودشان می ایستند و برای امریکا کار می کنند. ما می خواهیم دانشگاه ها را طوری کنیم که جوان های ما برای خودشان و برای ملتشان کار کنند. این آقایانی که اشکال می کنند در این معانی و کنار نشسته و اشکال می کنند، اینها گمان می کنند که اعضای شورای انقلاب نمی فهمند به اینکه معنی اسلامی کردن

این نیست که در همه علوم دو قسم ما داریم. یک قسم هندسه اسلامی داریم. یک قسم هندسه غیراسلامی. اشکال می کنند. نمی دانند که اعضای شورای ما که بعضی از آنها دکتر هستند و بعضی از آنها مجتهد هستند، نمی فهمند اینها که علوم اسلامی جایی دارد. در مدارس قدیمه هست و اینجا جای

ص: 166

علوم دیگر است. لکن باید دانشگاه اسلامی بشود تا علومی که در دانشگاه تحصیل می شود در راه ملت و در راه تقویت ملت و با احتیاج ملت همراه باشد. ما می گوییم که برنامه هایی که در دانشگاه ها هست، منتهی می کند جوانان ما را به اینکه طرف کمونیسم کشیده بشوند یا طرف غرب و نباید این طور باشد. ما می گوییم که جوانان ما را این معلمینی که یا اساتیدی که در دانشگاه بودند و بعضی از آنها که هستند، نمی گذارند تحصیل حسابی بکنند، آنها را متوقف می کنند. مانع از پیشرفت آنها هست. در خدمت غرب هستند و می خواهند ما در همه چیز محتاج به غرب باشیم. معنی اسلامی شدن دانشگاه این است که استقلال پیدا کند و خودش را از غرب جدا کند و خودش را از وابستگی به شرق جدا کند و یک مملکت مستقل، یک دانشگاه مستقل، یک فرهنگ مستقل داشته باشیم. عزیزان من، ما از حصر اقتصادی نمی ترسیم. ما از دخالت نظامی نمی ترسیم. آن چیزی که ما را می ترساند وابستگی فرهنگی است. ما از دانشگاه استعماری

می ترسیم. ما از دانشگاهی می ترسیم که جوان های ما را آن طور تربیت کنند که خدمت غرب بکنند. ما از دانشگاهی می ترسیم که آن طور جوان های ما را تربیت کنند که خدمت به کمونیسم کنند. ما می خواهیم که دانشگاه ما مثل اشخاصی که بعضی از این اشخاصی که اشکال به این مسئله کردند، نباشند. اینها نمی فهمند معنای استقلال و معنای اسلامیت دانشگاه را. من آن چیزی را که شورای انقلاب و رئیس جمهور گفته اند راجع به تصفیه دانشگاه و راجع به اینکه باید دانشگاه از این جهاتی که در آن هست بیرون برود تا مستقل بشود، تا بتوانیم ما استقلالش را حفظ کنیم، پشتیبانی می کنم و من از تمام جوان ها، از تمام جوان ها خواستارم که کارشکنی نکنند و مقاومت نکنند و نگذارند که اگر مقاومت کردند، ما تکلیف آخر را برای ملت معین کنیم. از خداوند تعالی سعادت ملت اسلام را و سعادت جوان ها را خواستارم و امیدوارم همان طوری که پیشنهاد شده است، دانشگاه ها را از همه عناصر تخلیه کنند و از همه وابستگی ها تخلیه کنند، تا اینکه ان شاءالله یک دانشگاه صحیح [با] اخلاق اسلامی [و] فرهنگ اسلامی تحقق پیدا بکند. و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» (1)

ضمیمه گزارش4: طرح مسئله اختلافات جناحی در حاشیه بازگوکردن یادداشت سال گذشته برژینسکی

بنی صدر در مصاحبه رادیو تلویزیونی شبانه خود مفاد یادداشت برژینسکی را به نحوی درارتباط با مشکلات داخلی خود قرار داد. وی ابتدا گفت: «امروز از روزنامه اطلاعات تلفن کردند که داشتند خبر استعفای مرا صفحه بندی می کردند و در شهرها و روستاهای کردستان دارند این شایعه را می پراکنند، توطئه هایی در کار است و کسانی هستند که مایل اند مانع کار من شوند و در هرکجا که اقدام می کنیم برای حل یک مشکل، سنگی بیندازند.»

بنی صدر پس از تشریح سخنان برژینسکی بار دیگر به موضوع شایعه استعفای خود که در کردستان رایج شده است بازگشت و ادعا کرد: «آنها که دارند این بازی ها را در می آورند که به خیال خودشان من استعفا بدهم باید برای همیشه از این حرف ها

مأیوس بشوند. [به] من اولاً، مردم 11 میلیون رأی دادند. ثانیاً، آنهایی هم که رأی ندادند امروز موافق من

هستند. رئیس جمهوری که یک ملتی دنبالش هست یعنی چه استعفا کند آن هم در خطر، مملکتش را [در] حوادث رها کند و شخص خودش را نجات دهد. همچون ننگ تاریخی را چرا برای خودش می خرد.

علاوه بر اینکه من یک مسئولیتی دارم، دررابطه با خدا و دینم که مسئولیت مرا بر می انگیزد که

ص: 167


1- 193. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی{ره}، صحیفه امام {مجموعه آثار امام خمینی(ره})، جلد 12، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی{ره}، چاپ پنجم 1389، صص 252 248.

باشم و این وطن و انقلاب را پیروز بکنم و من مطمئنم که به خواست خدا و با همراهی امام و ملت موفق می شوم. ...» وی در گریزی از ماجرا بحث را به درگیری های جناحی کشاند و در قضاوت خود از جناح مقابل مدعی شد: «عده ای می نشینند یک جایی و با هم گفت وگو کرده اند و 4 تا اصل برای خودشان در آوردند؛ یکی اینکه باید مستقیم و غیرمستقیم مانع پیشرفت کار ما بشوند، دوم اینکه جوری میان مردم تبلیغ کنند [و] وانمود کنند که خط من غیر خط امام است، سوم اینکه مجلس را زمینه اش را طوری جور کنند که در موقع آن لحظه مناسب که رسید دربرابر من قرارش بدهند، چهارم اینکه وقتی کار به آنجا رسید [به] ترتیبی عمل کنند [که] من یا استعفا بدهم یا سقوط کنم. خب حالا من بیایم به مردم چه بگویم، این است که من به مردم می گویم که شما باید نمایندگانی انتخاب بکنید که هماهنگی با رئیس جمهور داشته باشند، و گرنه مسئله سقوط من نیست، سقوط من اصلاً احتیاجی به این حرف ها

ندارد، یک تروریستی می تواند

ترور کند، مسئله حفظ انقلاب و موجودیت کشور است، این حفظ انقلاب و موجودیت کشور نمی تواند ناهماهنگی ها را تحمل کند ما اگر با هم [باشیم] البته می توانیم مشکلات را از پیش پا برداریم، این است که دفعه آخر که پیش امام رفتیم، امام فرمودند که همکاری و تعاون و تفاهم و هماهنگی تکلیف شرعی است و الآن وضع کشور روشن است، این جور نیست که کسانی بتوانند این رژیم را مثلاً جریانی درست کنند مثل همان جوری که در چین درست کردند و با این حرف ها مرا ساقط کنند. حالا من لئوشائوچی نیستم، [او] یک آدم بیچاره ای بود، گذاشته بودند آنجا برای تماشا. من در خدمت این انقلاب بودم از بچگی تا به حالا، بعد هم مردم رأی دادند پس من یک آدم ضعیفی نیستم، با این بازی ها هم از میدان [به]در نمی روم، و آدمی هم که پیگیر نباشم، نیستم. ... پس مردم هیچ جای نگرانی نباید داشته باشند، به اندازه

سرسوزنی نباید نگران وضع کشورشان باشند. فقط باید اعتماد بکنند که این آدم و این انقلاب بخواهد پیروز شود، باید روی همین اعتماد عمومی تکیه بکند.» (1)

ضمیمه گزارش12: گفت وگوی فرماندهان سپاه راجع به سنندج در جلسه بررسی و تحلیل مسائل کردستان

حمله به ستون نظامی ارتش در سنندج و متوقف ساختن آن، شروع یک دوره جدید در حوادث کردستان است. درواقع، ادامه مماشات گذشته، درعمل به معنای قبول این اقدام و پذیرش آشکار سلب حاکمیت نظام جمهوری اسلامی در منطقه بود. این برای مسئولان جمهوری اسلامی و نیروهای نظامی و شبه نظامی و نیز عامه مردم در سراسر کشور، به هیچ وجه قابل پذیرش نبود. صبوری نیروهای مسلح جمهوری اسلامی در چند ماه گذشته، به خصوص توجه به اعلام مواضع و هشدارهای قبلی بنی صدر به عنوان رئیس جمهور و فرمانده کل قوا، نمی توانست ادامه پیدا کند.(2) چنین شد که باب هرگونه راه حل مسالمت آمیز بسته شد و ماه ها تلاش هیئت حسن نیت در شهرهای کردنشین بجز انزوای نیروهای اعزامی و بومی طرف دار نظام و تحرک و تقویت روز افزون نیروهای مسلح غیرقانونی در این مناطق، پاسخی در خور نیافت و راه حل خونین دیگری بازهم خود را به نظام جمهوری اسلامی تحمیل کرد. در این ضمیمه برای توضیح بیشتر، بخش هایی از گفت وگوی عده ای از فرماندهان سپاه که در جلسه ای به بررسی و تحلیل حوادث کردستان پرداخته اند، انتخاب و آورده شده است.

رحیم

صفوی: «در بیست ونهم فروردین 1359، با هواپیما در فرودگاه سنندج نشستیم،(3) حالا بگذریم که این هواپیما ما را از اصفهان سوار کرد و توی مرز ترکیه برد و راه را پیدا نمی کرد و بعد هم که می خواست ما را برگرداند و زنجان بنشاند، این قدر گشت که با هزار مکافات توی فرودگاه سنندج پیاده شدیم و به محض اینکه

ص: 168


1- 194. روزنامه انقلاب اسلامی، 2/2/1359، صص 2 و 9.
2- * برای مطالعه دیدگاه بنی صدر درخصوص کردستان در فروردین 1359، که هماهنگ با دیگر سران نظام به شدت و با قاطعیت اعلام موضع کرد و نیز بازتاب های آن به روزهای 11 و 30/1/1359 جلد اول کتاب هفتم روزشمار جنگ ایران و عراق، {قطع رابطه امریکا و ایران} مراجعه شود.
3- * ماجرای مربوط به هواپیمای مذکور در روزشمار 31/1/1359 مندرج در جلد اول کتاب هفتم روزشمار جنگ ایران و عراق {قطع رابطه امریکا با ایران} به طورکامل آمده است.

پیاده شدیم، با خمپاره 120 شروع به زدن کردند که ما هم نیروها را سریع پیاده کردیم و خلبان هم فرار کرده بود و موتور هواپیما روشن بود. رفتیم خلبان را به هزار زحمت آوردیم و گفتیم بنشین پشت هواپیمایت و برو که همان موقع هواپیما را حرکت داد، ولی پنج، شش تا بچه های ما ترکش خمپاره 120

خوردند، درست از اول اردیبهشت {که از توی فرودگاه توی پادگان یکی از سپاهی های مرحوم شهید بزرگوار و شهید بروجردی گذاشتیم که برادر عزیزمان آقای هدایت هم بودند}، آرایش ما هم این جوری

بود؛ یعنی یک عده حدود سیصد نفر از برادران تهران توی فرودگاه بودیم، یک نفر دانشجو هم به نام حمید بود که الآن مثل اینکه توی سفارت کار می کند و یک عده هم از برادران تهرانی بودند. ... ما هم

یک مقر توی همان باشگاه و یکی هم توی پادگان داشتیم و دیگر هیچ کجای شهر هم دست ما نبود و مثلاً من خاطرم هست که در روز اول و دوم در فرودگاه سنندج هیچ غذایی به ما نرسید و عین واقعه را می گویم که علف های فرودگاه را بچه ها چیدند و جوشاندند و آب علف را می خوردند که بعد با هواپیما آرد رساندند که بچه ها آنها را روی حلبی خمیر کردند و زیر آن را هم آتش کردند، نان های ساروجی می پختند و نان ها را روی اینها می ریختند، آن موقع تنها رابط ما با فرودگاه هلیکوپتر بود که مثلاً وقتی که [می خواستیم] مهمات و غذا و آرد از فرودگاه ببریم، شنوک می آمد و غذا و از این قبیل داخل فرودگاه می برد یا وقتی که ما می خواستیم فرودگاه برویم، با هلیکوپتر می رفتیم، آرایش نظامی هم [در] همین سه تا مقر که در پادگان و توی فرودگاه و یک باشگاه بود، شکل گرفته بود. البته، باشگاه در یک موقعیت بسیار بدی بود. ...

یک اردیبهشت سال 59 است که تقریباً هجوم سپاه شروع شد؛ یعنی تقریباً مرحله دوم جنگ کردستان است و اصلاً [در همین] مقطع جنگ دوم کردستان است که سپاه تصمیم به آزادسازی کردستان می گیرد و سپاه های تمام شهرها هم مثلاً از شیراز و مشهد و از همه جا نیرو برای آزادسازی کردستان سرازیر کرد و جنگ دوم کردستان هم برای آزادسازی کردستان از همین جا است؛ یعنی به عبارتی می توانیم بگوییم که از فروردین 59 است... تیپ55 هوابرد توی شهر سنندج آمد و اینها قول داده و گفته بودند که شما اسلحه هایتان را دستتان نگیرید و هیچ کس هم با اسلحه نباشد و وقتی که این ستون آمد که از جاده حاشیه شهر برود، اینها با آر.پی.جی. و مسلسل قتل عام کردند و ستون را به آتش کشیدند و خلاصه اینکه داغون کردند و به عبارتی خیلی قتل عام کردند.» (1)

محسن رضایی: «آخرین درگیری شما در سنندج در چه تاریخی تمام شد؟»

رحیم صفوی: «آزادسازی بیست وهفت الی بیست وهشتم اردیبهشت بود.»

محسن رضایی: «یعنی درگیری تان یک ماه طول کشید؟»

رحیم صفوی: «نه در یک روز ما شهر را گرفتیم.»

محسن رضایی: «نه، از روز اول که بچه ها شروع کردند، چقدر طول کشید؟»

رحیم صفوی: «از یک ماه کمتر شد.»

محسن رضایی: «حالا فرض می کنیم یک ماه باشد.»

رحیم صفوی: «یک ماه طول کشید تا شهر آزاد شد.»

محسن رضایی: «مثل اینکه در این مدت یک ماه هم چند بار حمله کردید، ولی موفق نشدید.»

رحیم صفوی: «بله، چند بار هم حمله کردیم و ضربه و آسیب دیدیم.»

محسن رضایی: «بله، ضربه دیدید، منتها بعد به این نتیجه رسیدید که باید به صورت متمرکز و هماهنگ شده باشیم.»

رحیم صفوی: «بله، به صورت متمرکز و هماهنگ باشیم و اصلاً کار بسیار مشکلی بود، یعنی آن طور هم نبود که هماهنگ بشود و من می گویم هر کسی برای خودش کار می کرد.»

محسن رضایی: «یعنی هیچ سازمانی و گرو هانی نبوده است؟»

رحیم صفوی: «هیچ سازمانی نبود و هر کسی با خودش بود، مثلاً تهرانی ها با خودشان بودند؛ اصفهانی ها با خودشان بودند و به نظر من شهید بزرگوار بروجردی که از قدیمی ترین فرماندهان بالای منطقه بود، هماهنگی های لازم را کرده و درهرصورت عمده نیرو هم دست ما بود. بعد هم که نیروهای دیگر از مشهد آمدند با ما بیشتر جوش خوردند، حالا علتش را نمی دانم چی بود؛ مثلاً برادرمان آقای شوشتری یا برادران دیگر مثل حاج آقای رودکی یا مهدیان پور که آمدند بیشتر با ما [جوش] خوردند و ما یک محور شدیم.»

ص: 169


1- 195. سند شماره 18531/پ ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: 1373، تحلیل نبرد نوار شماره 31065، راوی عبدالله درویشی، صص 7 4.

نبی رودکی: «ما اصلاً فرودگاه بودیم و به خواست شما جلو رفتیم.»

رحیم صفوی: «به هرجهت شهر آزاد شد. ... سقوط شهر، دقیقاً بیست وششم اردیبهشت 59 بود...»

محسن رضایی: «تعداد تلفات ما درکل درگیری یک ماه چقدر بود؟»

رحیم صفوی: «دقیقاً من نمی دانم، ولی می دانم که بیش از 200، 300 نفر شهید دادیم.»

رستگار: «از محور فرودگاه تا شهر، این تلفات را دادیم.»

رحیم صفوی: «همین را عرض می کنم دیگر، بیشترین تلفات هم از بچه های گردان 2 ولی عصر{عج} و بعد هم تلفات نیروهای اصفهان بود. درهرصورت، می گویم که در این ماه حدود 200، 300 نفر شهید دادیم.» (1)

محسن رضایی: «270 نفر هم شما بعد از عملیات دستگیر کردید؟»

هدایت: «درحین عملیات دستگیر کردیم، یعنی حدود 400 تا را دستگیر کردیم و 270 تا هم از خود ارتشی ها بود که با هماهنگی رکن دوم...»

محسن رضایی: «یعنی این 270 نفر از سرباز هم بودند یا سرهنگ و سرتیپ بودند؟»

هدایت: «اکثراً درجه دار و یک تعداد افسر بودند.»

محسن رضایی: «یعنی اکثراً درجه دار بودند؟»

هدایت: «بیشتر آنها کُرد بودند آن طرحی که مدنی...»

محسن رضایی: «رفیق آقای شمخانی [با شوخی] تیمسار مدنی یک طرحی را بعد از انقلاب پیاده کرده بود که تمام افراد در وطنشان نباشند و برگردند آنجا، مثلاً راننده تانک آمده بود توی لشکر28 پیاده و آشپزی می کرد و چون کُرد بود، آنجا آمده بود و اینها هم توی آن شبکه ای بودند که یک تشکیلاتی روی سقوط تیپ1 سنندج کار می کرد که ما هم با عملیات وارد شدیم و کار کردیم که اینها دستگیر و تبعید شدند.»

رحیم صفوی: «این آزادسازی مرکز استان، یعنی سنندج اصلاً یک روحیه بسیار بالایی را هم توی نیروهای ارتش {چون مقر لشکر بود که درحقیقت دیگر احساس آزادشدن هم می کردند} و هم توی نیروهای سپاه به وجود [آورد].» (2)

فرماندهان حاضر در این جلسه در ادامه مباحث خود به اقدامات انجام شده پس از آزادسازی سنندج پرداختند.

رحیم

صفوی: «با آزادشدن شهر سنندج ستون کشی از سنندج به شهرهای مختلف کردستان شروع شد. ... این ستون کشی هم به این صورت بود که ما چند تا تانک سوار کمرشکن می کردیم و توپ های 150 م.م را هم پشت اینها می بستیم و در این ستون کشی ها ارتشی ها شرکت می کردند. یک ستونی بود که در آن مهمات و آذوقه و سوخت برای پادگان ها بود؛ چون پادگان ها نه سوخت، نه مهمات و نه آذوقه داشتند و یک ستون، مثلاً صد تا ماشین راه می انداختیم که هر چه پادگان های مسیر راه احتیاج داشتند بدهیم، مثلاً پادگان سقز، مریوان و... این جوری هم حرکت می کردیم. ستون هم حرکت می کرد و یک جا می ایستادیم با خمپاره و توپخانه، تمام اطراف را می زدیم،

نیروی پیاده می فرستادیم و تأمین برقرار می کردیم و جلو می رفتیم و بعد در تونل ها، اینها مواد انفجاری گذاشته بودند، مثلاً اولین تونلی که در مسیر دیواندره هست، بچه ها آنجا رفتند و دور زدند دیدند یک پیرمردی ایستاده است که مینیاتورها را فشار بدهد، مینیاتوری که منفجر می کرد.

لذا او را دستگیر کردند و آوردند و دیگر تونل مسیر منفجر نشد یا دکل هالتوژان هم توی همین مسیر بود که یک دکل مخابراتی بود که بچه ها یک هجومی بردند و آنجا را هم گرفتند و

ضدانقلاب از اینجا تمام ارتباط مخابرات را از کار انداخته بودند و مجبور بودیم برای ارتباط با سنندج، اینها شبکه را به تبریز بدهند و از تبریز هم درحالی که در ارتباط مخابراتی بود، آنجا از باختران گردنه مروارید به سنندج بود {ازنظر سیستم ماکروویو} و آنها مروارید را هم گرفته بودند. درهرصورت، ما این ستون کشی ها را انجام دادیم و شهربه شهر هم به پادگان ها می رفتیم.»

محسن رضایی: «موقعی که جنگ [با عراق] شروع شد ما در چه نقطه ای بودیم؟»

رحیم صفوی: «در شروع جنگ که شهریور ماه بود، ما تا نزدیکی سردشت بودیم.»

یکی از حضار: «در گردنه دارساوین بودیم...»

رحیم صفوی: «ولی شهرهای دیگر مثل مریوان دیگر قوت پیدا کرد و آن موقع حاج احمد متوسلیان بود که اگر زنده است خداوند ان شاء الله نجاتش بدهد.»

ص: 170


1- 196. همان، صص 13 9.
2- 197. همان، ص17.

محسن رضایی: «یعنی بانه و...»

رحیم صفوی: «درست است، بوکان و اشنویه آزاد نشده بود و بقیه شهرها آزاد و سپاه هم قوت گرفته بود.»

محسن رضایی: «سردشت و بوکان و اشنویه باقی مانده بود.»

رحیم صفوی: «فقط پادگان سردشت دست ما بود.»

محسن رضایی: «ولی یک عده هم آنجا گیر کرده بودند.»

رحیم صفوی: «بله شهر سردشت هم دست ما بود.» (1)

ضمائم کلی روزشمار 1/2/1359

ضمائم کلی امروز شامل 3 ضمیمه می باشد و به بیان بازتاب هایی از رسانه های جهان اختصاص دارد که حاوی نکات و اطلاعات پراکنده، ولی مفید و در بعضی موارد بسیار مهم است. ضمیمه اول اشاره مستقیم به روابط ایران و امریکا دارد. ضمیمه دوم مربوط به سیاست امریکا در خلیج فارس و نیز به نحوی مرتبط با ایران در نگاه امریکا است. ضمیمه سوم درمورد روابط ایران و عراق است که آشکارا جهت گیری به نفع عراق در آن مشاهده می شود.

ضمیمه اول روزشمار 1/2/1359: بازتاب تشنج های کنونی روابط ایران و امریکا در رسانه های جهان

در بازتاب تنش های کنونی روابط ایران و امریکا، موضوع اقدام نظامی و نیز تحریم اقتصادی از محورهای عام است که دو نمونه از هرکدام در این ضمیمه آورده می شود.

شماره امروز هفته نامه نیوزویک گزارشی با عنوان "یاران نیمه راه" درج کرده است که تردید و نبود تصمیم قاطع کشورهای غربی از همراهی با امریکا را در تحریم اقتصادی بازگو می کند. در این مقاله آمده است: هفته گذشته هنگامی که کارتر آخرین تصمیم های تلافی جویانه علیه ایران را اعلام داشت، هلموت اشمیت صدراعظم آلمان غربی، حتی حاضر نشد تعطیلات عید پاک خود را در هامبورگ نیمه تمام گذارد. کارتر در سخنرانی خود در جمع سردبیران جراید در واشنگتن به صراحت از دوستان قدیمی امریکا انتقاد کرد و گفت اینها خواستار حمایت امریکا هستند، ولی در اجرای تعهدات خود ناشی از مودت با امریکا تردید دارند.

برخی از کشورهای متفق امریکا عقیده دارند که این کشور در آزمون وفاداری، به طور مثال تقاضای شرکت در مجازات های اقتصادی علیه شوروی و ایران، منافع دوستان خود را در نظر نمی گیرد. آلمان غربی تمایلی ندارد در سیاست خود نسبت به شوروی خللی ببیند، یعنی سیاستی که سال گذشته حاصل آن 5/7 میلیارد دلار مبادلات بازرگانی بود. ژاپن نیز حاضر نیست روزی 620,000 بشکه نفتی را که از ایران دریافت می دارد به خطر اندازد؛ یعنی رقمی که 13 درصد جمع واردات نفتی این کشور را تشکیل می دهد. بسیاری از کشورهای متفق امریکا عقیده دارند که اعمال مجازات های اقتصادی علیه ایران برای آنها گران تمام خواهد شد، ولی آزادی گروگان های امریکایی را تسریع نخواهد کرد. یکی از صاحب نظران انگلیسی می گوید تا جایی که تاریخ نشان داده، مجازات های اقتصادی هیچگاه نتیجه ای نداشته است. فهرست مجازات های اقتصادی کشور رودزیا(2) بسیار بلند بالا بود.

ایتالیا مدعی است این کار طرح های ساختمانی این کشور در ایران را که 3 میلیارد دلار ارزش دارند، به خطر خواهد انداخت و 1800 کارگر ایتالیایی را در ایران بدون نمایندگی سیاسی خواهد کرد. حتی آن دسته از متفقین امریکا که سرمایه گذاری کمتری در ایران دارند، معتقدند کشورهای غربی بهتر است با ایران رابطه داشته باشند تا بتوانند در حل بحران، میانجی شوند.

روابط امریکا و فرانسه که روش مستقلی برای خود دارد به ویژه حاکی از عداوت دیرین می باشد. به تازگی در یکی از مجله های آلمان غربی آمده بود که میشل پونیا تروسکی سفیر سیار و بانفوذ فرانسه، کارتر را احمق خوانده است و بااینکه این شخص ذکر چنین چیزی را تکذیب کرده، همچنان نشریه آلمانی مدعی است که نوار صدای وی را دارد. هفته گذشته که فرانسه نمایندگان کشورهای عضو بازار مشترک را در لیسبون تشویق به تعلیق اجرای مجازات های اقتصادی علیه ایران کرد، باران ناسزا ازسوی امریکا باریدن گرفت.

ص: 171


1- 198. همان، صص 24 21.
2- * منطقه شمال افریقای جنوبی، زامبیا و زیمبابوه فعلی.

باوجود انتقاد شدیدی که امریکا و متفقین از یکدیگر می کنند، بازهم نشان می دهند که بین آنها همکاری وجود دارد. کشورهای عضو ناتو {سازمان پیمان آتلانتیک شمالی} با تقویت بنیه دفاعی اتمی اروپا موافقت کرده و اروپایی ها بی سروصدا صادرات غله و تکنولوژی پیشرفته را محدود ساخته اند.

حتی آن دسته از کشورهای اروپایی که آشکارا از سیاست کارتر در گذشته انتقاد کرده اند، عقیده دارند که هرچه باشد آنها متعهد به حمایت از کارتر می باشند. یکی از مقامات دولت انگلیس به خبرنگار نیوزویک گفت: در اصل ما همه متکی به تعهد امریکا نسبت به اروپا هستیم و می خواهیم به هر ترتیب شده حمایت امریکا را از دست ندهیم. دولت امریکا هفته گذشته، سخنگوی وزارت امور خارجه خود را اعزام داشت تا به متفقینش بگوید که بیشتر، انتظار عمل از آنها دارد تا حرف. واشنگتن آخرین برگ برنده خود را در آستین دارد؛ به این معنی که تهدید به محاصره دریایی ایران کرده که {این امر} قطع صادرات نفت را از ایران به بازارهای اروپای غربی و ژاپن به دنبال خواهد داشت. (1)

روزنامه فایننشال تایمز، محور بحث اقتصادی خود را به تغییر گرایش تجاری ایران به سمت شرق معطوف کرده است. این روزنامه در شماره امروز خود گزارش داد که ایران آماده می شود تا نفت خود را به کشورهای اروپای شرقی بفروشد و این به دلیل مشکلاتی است که مشتری های کنونی ایران از زمان افزایش قیمت نفت ایران برای این کشور فراهم کرده اند. علی اکبر معین فر وزیر نفت ایران، با اعلام این مطالب اضافه کرد که بلغارستان جزو کشورهایی است که درحال حاضر با ایران درحال گفت وگو است.

براساس نوشته این روزنامه، در این گفت وگو پیش بینی شده است که وسایل یدکی برای استخراج گاز و نفت به ایران تحویل شود. این روزنامه اضافه کرده است که مسکو از چند هفته پیش به ایران پیشنهاد فروش قطعات یدکی کرده تا در مقابل آن، گاز از ایران

دریافت کند. فایننشال تایمز سپس اشاره کرد، ژاپن خریدار اصلی نفت ایران، از تمدید اعتبار نامه با این کشور برای خرید هر بشکه نفت به قیمت 35 دلار، خودداری کرده است. ایران با این تعرفه قراردادهای نفتی با کشورهای اروپای شرقی منعقد می سازد. (2)

در بحث اقدام نظامی، امروز رادیو آلبانی، نظیر دیگر رادیوهای اروپای شرقی به افشاگری تهدید امریکا و سرزنش آن پرداخت. در این گفتار آمده است: مشاور رئیس جمهور امریکا در امور دفاعی، در بیانات خود دربرابر کمیته سنای امریکا در امور سرویس های ارتشی تأیید کرد که حضور ناو هواپیمابر امریکایی در اقیانوس هند ادامه خواهد داشت و در آینده نیز بر میزان آن افزوده خواهد شد. برای همین، بخشی از ناوگان امریکایی در مدیترانه به منطقه اقیانوس آرام اعزام خواهند شد. (3)

رادیو لندن نیز خبر داد: «مناخیم بگین نخست وزیر اسرائیل، در یک مصاحبه تلویزیونی که از شبکه های تلویزیونی امریکا پخش شد اعلام داشت چنانچه امریکا مایل به حصول تسهیلات نظامی برای نیروهای خود در خاورمیانه [غرب آسیا] باشد، اسرائیل حاضر است که چنین تسهیلاتی را دراختیار این کشور قرار دهد. بگین گفت وی چنین توصیه ای را به کشور خود خواهد کرد، اما درحال حاضر فقط نظر شخصی خود را اظهار می کند.» (4)

یادآوری می شود، رسانه های رژیم اشغالگر قدس نظیر مسئولان آن، دشمنی با انقلاب اسلامی ایران را به طرق مختلف نشان می دهند. در گزارش آسوشیتدپرس از تل آویو آمده است: دیروز یک روزنامه اسرائیلی گزارش داد که مناخیم بگین نخست وزیر اسرائیل، در سال 1977، کمی پس از به قدرت رسیدن حزب لیکود، به تهران سفر کرد. روزنامه داوار در مقاله ای به قلم آوری لوبرانی رئیس پیشین هیئت نمایندگی اسرائیل در تهران، این خبر را منتشر کرد و سخنگوی نخست وزیر اسرائیل برای اظهارنظر دراین مورد در دسترس نبود.

هر چند در رژیم گذشته روابط دیپلماتیک رسمی بین ایران و رژیم صهیونیستی وجود نداشت، ولی 60 درصد نفت مصرفی این رژیم را ایران تأمین می کرد و دو کشور تا قبل از پیروزی انقلاب روابط بازرگانی گسترده ای با یکدیگر داشتند.

لوبرانی که از سال 1973 تا 1978، مأمور خرید خدمت در ایران بود، می افزاید که دیگر رهبران اسرائیل ازجمله داوید بن گورین، گلدامایر و اسحاق رابین نخست وزیران پیشین

اسرائیل و نیز اباآبان، ایگال الون و موشه دایان وزیران پیشین امور خارجه این کشور نیز در تهران با شاه ملاقات کرده بودند. (5)

ص: 172


1- 199. اداره کل مطبوعات و رسانه های خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد ملی، بولتن بررسی روزانه مطبوعات جهان، 30/1/1359، صص 9 7، نیوزویک {چاپ امریکا}، 21 آوریل 1980 {1/2/1359}.
2- 200. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 33، 3/2/1359، ص4، لندن خبرگزاری فرانسه، 21 آوریل 1980 {1/2/1359}.
3- 201. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 32، 2/2/1359، بخش فارسی رادیو آلبانی، 1/2/1359.
4- 202. همان، ص15، بخش عربی رادیو لندن، 1/2/1359.
5- 203. روزنامه جمهوری اسلامی، 1/2/1359، ص12.

ضمیمه دوم روزشمار 1/2/1359: سخنرانی نیوسام در نشست مرکز مطالعات کشورهای همسایه خلیج فارس مرکز مطالعات کشورهای همسایه خلیج فارس در دانشگاه جرج تاون امریکا، سالانه نشستی برگزار می کند. امروز، رادیو امریکا گزارشی از پنجمین گردهمایی سالانه این مرکز که در آن عده ای از اساتید و متخصصین امور غرب آسیا، ازجمله دیوید نیوسام معاون وزارت امور خارجه امریکا، سخنرانی های مهمی ایراد کرده بودند، پخش کرد. عنوان سخنرانی نیوسام "سیاست امریکا و خلیج فارس" بود و رادیو امریکا بخش هایی از آن را با عنوان "نکات برجسته و مهم سخنرانی دیوید نیوسام معاون وزارت [امور] خارجه امریکا" بدین شرح پخش کرد: «اگر جهان به شکل دایره ای بود شاید می شد ادعا کرد که خلیج فارس مرکز آن دایره را تشکیل می دهد در شرایط کنونی که هیچ نقطه ای از جهان به اندازه خلیج فارس توجه مردم کره خاکی را به خود جلب نکرده است هیچ نقطه ای از جهان به اندازه خلیج فارس دارای اهمیت اقتصادی نیست و هیچ منطقه ای به اندازه آن برای جهان سرنوشت ساز نیست. اهمیت خلیج فارس تنها به خاطر نفت آن نیست، بلکه آن را باید مرکزی برای جهان اسلام دانست. ... بدون شک چنین منطقه ای با چنین خصوصیاتی ازنظر شوروی نیز دارای اهمیت است. جز اعضای پولیت بورو دفتر سیاسی حزب کمونیست شوروی، شاید هیچ کسی در جهان نداند که چرا شوروی تصمیم حمله به افغانستان را گرفت، شاید علت اصلی، مهم تر از حضور ظاهری ارتش سرخ در افغانستان است، حتی در گذشته های دور زمانی که شوروی دارای امپراطوری بود به آب های گرم اقیانوس هند چشم داشت و در نظر داشت به آن منطقه دست یابد. ... نظر دولت امریکا درمورد کشورهای آن منطقه چیست؟ ازنظر استراتژیکی دولت امریکا چه هدفی را در منطقه دنبال می کند؟... روابط امریکا با کشورهای آن منطقه به اوایل قرن نوزدهم باز می گردد. در آن زمان امریکا با سلطان مسقط و عمان یک پیمان دریایی و بازرگانی امضا کرد. دومین مرحله روابط امریکا با آن منطقه از سال 1932 آغاز شد. هنگامی که امریکاییان در جزیره بحرین شروع به استخراج نفت کردند، گروهی امریکایی نیز به عربستان سعودی رفتند و درمیان توده های

انبوه نمک و شن به اکتشاف و استخراج نفت

پرداختند. شرکت نفت عرب و امریکا که با همکاری نزدیک دولت عربستان سعودی تشکیل شد، یکی از بزرگ ترین شرکت های تولید کننده در جهان است. آخرین مرحله رابطه نفتی امریکا و عربستان سعودی در آینده نزدیک که قرار است آن کشور مالکیت تمام شرکت آرامکو را به دست آورد، قطع خواهد شد، ولی امریکا رابطه خود را با آن کشور ازطریق اعزام گروه های کارشناس و مقاطعه کار حفظ خواهد کرد. به دنبال انقلاب ایران این تصور پیش آمده است که ممکن است بعضی دیگر از کشورهای منطقه سرنوشتی مشابه سرنوشت ایران داشته باشند، ازجمله عربستان سعودی. ما چنین سرنوشتی برای عربستان سعودی پیش بینی نمی کنیم... باید گفت که شرایط این دو کاملاً از یکدیگر جداست و دولت امریکا اعتقاد راسخ دارد که رهبری عربستان سعودی کلیه مسائل و مشکلاتی را که با آن رویاروست از میان خواهد برد.»

در ادامه این گزارش آمده است: «قبل از آنکه امریکا بتواند با ایران روابط عادی خود را برقرار سازد باید راه حلی برای مسئله گروگان ها

پیدا کند. تازمانی که

گروگان های امریکایی برخلاف قوانین بین المللی در اسارت گروهی غیرمسئول هستند، نمی توانیم درمورد عادی کردن روابط خود با آن کشور موافقت کنیم. ما انقلاب ایران را به عنوان یک واقعیت پذیرفته ایم.

خود ایرانیان باید درباره سرنوشت و آینده خود تصمیم بگیرند، ما مخالف آن نیستیم که ایران شکایت و نارضایتی های

خود را به گوش جهانیان برساند، ولی باید قبل از هر چیز گروگان های امریکایی را آزاد سازد و آنان را سالم به وطنشان باز پس فرستد. ... تجاوز شوروی به خاک افغانستان نه تنها حمله به یک کشور مستقل و غیرمتعهد است، بلکه امکان دستیابی شوروی را به خلیج فارس افزون می سازد. دولت امریکا نمی تواند این حوادث را نادیده انگارد. همان گونه

که پرزیدنت کارتر گفته است هرگونه اقدامی ازسوی هر نیروی خارجی به منظور دستیابی و کنترل در حوزه خلیج فارس

به منزله تجاوز به منافع حیاتی امریکا خواهد بود و امریکا این تجاوز را به هر شکلی ازجمله استفاده از نیروی نظامی پاسخ خواهد گفت. ... کشورهای حوزه خلیج فارس خواهان استقرار نیروی نظامی قوای بیگانه در این منطقه نیستند، از طرفی دیگر رهبران این کشورها آگاهی دارند که درصورت تجاوز یک نیروی خارجی به تنهایی قادر به ادامه مقاومت و مبارزه نمی باشند

و نیاز به حمایت و پشتیبانی ازسوی نیروهای غربی و ایالات متحده امریکا دارند. پاسخ نظامی امریکا دربرابر

ص: 173

رویدادهای اخیر در منطقه گرچه کند

بوده است، ولی دارای تداوم است. امروز، حضور نیروی دریایی امریکا در اقیانوس هند به حدی است که می تواند هرگونه تجاوزی را در هم شکند، هدف از حضور نظامی امریکا در منطقه، دخالت یا تجاوز به کشورهای آن منطقه نیست بلکه هدف آن است که اگر یک نیروی خارجی تصمیم به تجاوز و حمله به یکی از کشورهای منطقه داشته باشد دربرابر آن مقاومت کند.» (1)

ضمیمه سوم روزشمار 1/2/1359: بازتاب روابط کنونی ایران و عراق در رسانه های جهان در بازتاب گسترده روابط متشنج ایران و عراق در مطبوعات غربی، جهت گیری ها اغلب به نفع عراق است. این جهت گیری ها در قالب های مختلفی تنظیم می شود و درنهایت افکارعمومی داخلی عراق و اعراب منطقه را به نوعی علیه ایران برانگیخته و به تحقق اهداف عراق امیدوار می کند. در ادامه دو نمونه از این موضع گیری ها انتخاب و ذکر می شود.

در شماره امروز نشریه اشپیگل {چاپ هامبورگ}، در یک بررسی مفصل آمده است: «دلایل بسیاری وجود دارد که جمهوری اسلامی ایران در یک جنگ مسلحانه با عراق شکست خواهد خورد، زیرا عراق دارای یک ارتش مجهز و تعلیم یافته است که با بقایای ارتش پر قدرت شاه مخلوع که درحال حاضر استعداد محدودی دارد، قابل مقایسه نیست. به همین دلیل دولت عراق سعی نمی کند که از عصبانیت جنگی بکاهد [و] امیدوار است که با پیروزی نظامی بر ایران موقعیت خود را در کشورهای عربی تقویت کند و آنچه مهم تر است، ادعای حکمرانی خود را در حوزه خلیج [فارس] تضمین نماید، زیرا رژیم انقلابی که قبلاً به خاطر سوسیالیسم پان عربیسم مبارزه می کرد و با یک کودتای خونین نظامی قدرت را به دست گرفته است اکنون علاقه دارد که مانند شاه در چند سال گذشته، به عنوان "نگهبان خلیج [فارس]" خوانده شود. صدام حسین رئیس جمهوری

عراق، احتیاجی ندارد که در کشورش جو مخالف ایرانی ها به وجود آورد، زیرا از قرن هفتم... روابط مردم این دو کشور همسایه که یکی عربی و دیگر آریایی است به شدت تیره است. ... رهبر عراق اخیراً یک قرارداد به مبلغ 4 میلیارد مارک برای تحویل اسلحه به این کشور منعقد کرده است. عراقی ها خواهان هلیکوپتر، تانک جنگی، قایق های

سریع السیر و تأسیسات رادار برای ردیابی دریایی هستند. در هفته های

اخیر، عراق 36 هواپیمای میراژ

اف یک دریافت کرد و 24 فروند دیگر از این نوع هواپیما سفارش داد. درباره تحویل جدیدترین نوع میراژ 2000 نیز مذاکره شده است.»

در بخش دیگری از مقاله آمده است: «دلایل زیادی موجود است که عراق می خواهد آزمایش قدرت علیه [آیت الله] خمینی را ازطریق نظامی تعیین کند. رهبری عراق با تهدید از ایران خواست تا نیروهای نظامی خود را از سه جزیره عربی در خلیج[فارس] یعنی تنب کوچک، تنب بزرگ و بوموسی که شاه آنها را با توسل به زور اشغال کرده بود تا بتواند تنگه هرمز را بهتر زیر کنترل داشته باشد، خارج کند.»

همچنین در بخش دیگر آمده است: «مهاجمین داخلی ادعا می کنند که شورشیان تعلیم یافته در عراق قادر هستند که همین امروز بیشتر از 50000 نفر جنگجو را علیه [آیت الله] خمینی به ایران بفرستند. از مدت ها پیش در تبلیغات عراق از خوزستان ایران به عنوان عربستان نام برده می شود.» (2)

وزارت ارشاد نیز در شماره امروز یکی از نشریات اختصاصی خود، درباره وضعیت کنونی روابط ایران و عراق، مقاله ای از نشریه تایم ترجمه و درج کرده که در آن آمده است: «مناقشه کنونی بین دو کشور ایران و عراق ناشی از ادعای ارضی نسبت به سه جزیره کوچک بوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک که نزدیک به مدخل خلیج فارس قرار دارند [می باشد]... عراق سوگند خورده این جزایر را بازپس بگیرد و در این اندیشه از حمایت تمامی جهان عرب برخوردار است. روزنامه با نفوذ کویتی القبس نوشت: "اعراب جز آنکه در کنار باشند چاره ندارند و عراق هم یک کشور عربی است." حمله عراق به این سه جزیره احتمالاً جنگ با ایران را به دنبال دارد که [در] آن صورت پیش بینی نتیجه جنگ دشوار است. جمعیت عراق یک سوم جمعیت ایران است و فاصله این جزایر در آن سوی خلیج فارس از مرز عراق 49 مایل می باشد. به طوری که گفته می شود ارتش عراق بعد از ارتش اسرائیل قوی ترین نیروی نظامی در منطقه است درحالی که ارتش ایران ازلحاظ نیروی انسانی و تجهیزات و روحیه، بعد از انقلاب افول یافته است.

ص: 174


1- 204. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 32، 2/2/1359، صص 27 24، بخش فارسی رادیو امریکا، 1/2/1359.
2- 205. اداره کل مطبوعات و رسانه های خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد ملی، نشریه خلاصه بررسی مطبوعات جهان، 8/2/1359، صص 7 و 9، اشپیگل {چاپ آلمان}، 21 آوریل 1980 {1/2/1359}.

حکومت صدام حسین در مرکز فشار قرار گرفته و از دیر باز پیوند نزدیکی با شوروی داشته است، ولی اخیراً درصدد بهبود روابط خود با غرب به ویژه امریکا بر آمده است. کارتر به فکر فروش موتور برای ناوچه هایی

که عراق به فرانسه و ایتالیا سفارش داده، افتاده است و این موضوع با مخالفت برخی از اعضای کنگره مواجه شده به این دلیل که

عراق از چریک های فلسطینی علیه اسرائیل حمایت می کند. ... ماورای این مسئله برخی از کارشناسان امور در دولت امریکا عقیده دارند که امریکا باید از فرصت استفاده کرده و روابط خود را با بغداد بهبود بخشد درحالی که گروهی دیگر بیم دارند چنین اقدامی روابط ایران و امریکا را از آنچه که هست بدتر سازد. ... هفته گذشته چنین به نظر می رسید که ایران و عراق اصراری برای کاستن از تشنج ندارند و صدام حسین در پاسخ به تهدید ایران که گفته رژیم وی را ساقط خواهد کرد، هشدار داده هر دستی علیه عراق بلند شود، قطع خواهد گردید.» (1)

ص: 175


1- 206. اداره کل مطبوعات و رسانه های خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد ملی، نشریه خلاصه بررسی مطبوعات جهان، 1/2/1359، صص 8 6، تایم {چاپ امریکا}، 21 آوریل 1980 {1/2/1359}.

ص: 176

ص: 177

ص: 178

روزشمار جنگ سه شنبه 2 اردیبهشت 1359 6 جمادی الثانی 1400 ٢٢ آوریل ١٩٨٠

درحالی که روز گذشته، در سطح سری، اقدام نظامی امریکا علیه ایران با عنوان "عملیات نجات"، تعیین تکلیف قطعی شده است، امروز در سطح علنی و تبلیغاتی، جیمی کارتر رئیس جمهور امریکا، در یک مصاحبه با شبکه تلویزیونی بی.بی.اس این کشور، کوشید پروژه غافلگیری ایران را با طرح پیشنهادهایی همچنان جلو ببرد. وی چشم انداز اقدام نظامی را دورتر از آنچه تعیین شده است ترسیم کرد و درعین حال به زمینه سازی آن پرداخت.

به گزارش یونایتدپرس، کارتر گفت: اوضاع در ایران بدتر شده است. بافت حکومتی، اجتماعی و اقتصادی ایران به سرعت رو به خرابی می رود و افزود که پیوسته برای سلامتی گروگان ها دعا می کند. او بار دیگر هشدار داد اگر فشارهای اقتصادی امریکا و متحدانش به خلاصی گروگان ها منتهی نشود چه بسا که اقدام نظامی قدم بعدی باشد. (1) به گزارش رادیو امریکا، خبرنگار سؤال کرد: اگر امریکا به اقدام نظامی، علیه ایران دست زند، آیا جان گروگان ها به خطر نخواهد افتاد؟ کارتر پاسخ داد: فکر می کنم درحال حاضر جان گروگان ها بیشتر در خطر است، زیرا اوضاع سیاسی ایران بسیار بی ثبات و به سرعت درحال تحول است. وی افزود: من دائماً در اندیشه سلامتی گروگان ها هستم و برای آنها دعا می کنم. نمی دانم در شرایط فعلی که اوضاع ایران وخیم تر می شود ما تا کی می توانیم اینجا بنشینیم و شاهد اسارت هم وطنان خود در تهران باشیم. (2)

دراین حال، دیگر مقامات و نهادهای امریکا نیز در تکمیل حرکت غافلگیری و فریب کارتر، چشم انداز اقدام نظامی را مبهم و دوردست ترسیم می کردند؛ دراین زمینه یونایتدپرس از واشنگتن گزارش داد: «کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان امریکا امروز اقدامات کارتر را علیه ایران برای آزادساختن گروگان های امریکایی، قاطعانه تأیید کرد. این کمیته در نمایشی از اتفاق آراء که برای نشان دادن به ایران و هم پیمانان امریکا طراحی شده بود، قطعنامه ای را در حمایت از اقدامات کارتر علیه ایران بدون مخالفت تصویب کرد، اما درمورد تصویب اقدامات نظامی در آینده تأمل کرد.» (3)

ص: 179


1- 1. روزنامه کیهان، 3/2/1359، ص5.
2- 2. همان، ص12.
3- 3. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 35، 5/2/1359، ص1، واشنگتن یونایتدپرس، 22 آوریل 1980 {2/2/1359}.

امروز همچنین همیلتون جردن رئیس ستاد کاخ سفید، برای اطلاع از دیدگاه های

مسئولان کاخ سفید، آنها را به جلسه فوق العاده ای دعوت کرد. در

این جلسه، جردن از حاضران که حدود 20 نفر از مقامات عالی کاخ سفید و هدایت کنندگان بخش های مختلف سیاست کاخ سفید و مبارزات انتخاباتی رئیس جمهور بودند، پرسید: «اگر شما به جای رئیس جمهوری باشید دررابطه با گروگان ها چه اقدامی می کنید؟» پیش از همه، هندریک هرتزبرگ نویسنده متن سخنرانی های مهم رئیس جمهور، پاسخ داد: «با نگرانی احساس می کنم درحال لغزیدن بر سراشیبی هستم که به برخورد نظامی می انجامد.» عده ای دیگر از حاضران نیز موافقت خود را با هرتزبرگ اعلام کردند. مثلاً ساموئل آیزنستات از قطع صدور نفت کشورهای خلیج فارس که می تواند به دنبال هرگونه اقدام نظامی روی دهد، ابراز نگرانی کرد. برخی نیز اظهارنظر کردند که «توی بن بست گیر افتاده ایم.» (1)

جالب است که در طرح غافلگیری ایران، حتی شکل دهی به ذهنیت مقامات مذکور کاخ سفید نیز در این جلسه مورد استفاده قرار گرفت؛ به این صورت که در پاسخ به همه اظهارات، جردن قاطعانه گفت که رئیس جمهور تا این لحظه هیچ گونه تصمیمی دراین مورد اتخاذ نکرده است. (2)

رویتر نیز از واشنگتن اظهارات یک شخصیت برجسته نظامی امریکا را که درارتباط با مسائل ایران فعال و معروف است، چنین گزارش کرد: «ژنرال هویزر طی بیانیه ای گفت که هنوز فعالیت های او دررابطه با مسائل ایران پایان نپذیرفته است. او که سال گذشته کمی پیش از خروج شاه مخلوع از ایران برای انجام یک مأموریت ویژه به ایران آمده بود، افزود مادامی که گروگان ها در دست دانشجویان خط امام هستند نباید قضیه را پایان یافته

تلقی کرد.» رویتر افزود: «هویزر قبلاً معاون فرمانده نیروهای امریکا در اروپا بود.» به نوشته هفته نامه نیوزویک، هویزر طبق دستور ویژه از کاخ سفید قرار بود فرماندهان نظامی ایران را برای انجام یک کودتا تشویق کند. البته وی بدون تکذیب یا تأیید این خبر فقط اعلام کرد که گزارش مزبور منعکس کننده فعالیت های او نبوده است.

سخنگوی ژنرال هویزر در جمع خبرنگاران گفت: ژنرال هویزر افشای جزئیات نقش امریکا در طی انقلاب سال گذشته ایران را صحیح نمی داند. به خصوص در شرایطی که امکان مذاکرات برای آزادی گروگان ها دشوار شده است، زیرا ممکن است با روشن شدن نقش امریکا در جریانات سال گذشته سلامت جان گروگان ها به خطر بیفتد. (3)

درهرصورت، بااینکه زمان وقوع اقدام نظامی «دور» ترسیم می شود، اصل وقوع آن هر روز جدی تر مطرح می گردد. علاوه بر موضوعات مطرح شده در محافل سیاسی و در اظهارات مقامات امریکایی، در رسانه های عمومی نیز این امر مشهود است. امشب رادیو لندن در بخش فارسی ساعت 21 خود، باتوجه به سخنان امروز کارتر گزارش داد: «شکست و سرخوردگی و ازدست دادن صبر و حوصله درمورد مسئله گروگان های امریکایی درمیان مردم امریکا رو به افزایش می رود، نتایج نظرخواهی هفته گذشته در امریکا نشان داده است که اکثریت مردم امریکا

ص: 180


1- 4. جولیتو کیه زا، هدف: تهران، ترجمه هادی سهرابی، تهران: نشر نو، چاپ دوم 1362، ص5.
2- 5. همان.
3- 6. روزنامه بامداد، 3/2/1359، ص1.

طرف دار درپیش گرفتن یک اقدام نظامی علیه ایران هستند و تعجب آور نیست که اگر کارتر زیر فشار افکارعمومی مردم امریکا خود را مجبور به درپیش گرفتن اقدام علیه ایران ببیند.» (1)

از سوی دیگر، در ایران، بنی صدر رئیس جمهور، امروز در سخنانی در اجتماع بزرگ دانشگاه تهران(2) گفت: «این بسیج امروز به امریکا درس داد. فهمید که نقشه های او باطل است. به فاصله یک ساعت، یک شهری بسیج شد. بنابراین خواب حمله مسلحانه نبینند. خواب ایجاد توطئه در هیچ جای کشور نبینند. برای مردم ما در این کارخانه و کلاس و مدرسه و اداره حاضرشدن آسان است و نیم ساعت میلیون ها انسان هرجا لازم بشود حاضر می شوند. همان طورکه دیروز معلوم شد ما محتاج نیستیم دربرابر گروه هایی که دربرابر مردم می ایستند، حتی گلوله شلیک کنیم این مردم حاضر می شوند و هیچ احدی نمی تواند به روی اجتماعات میلیونی ما سلاح بکشد.» (3)

در حاشیه زمینه سازی کارتر برای اقدام نظامی در مصاحبه تلویزیونی امروز خود، برخورد او با موضوع ملاقات خانواده های گروگان های امریکایی با آنان نیز جالب توجه بود. بااینکه دولت امریکا پیش تر سفر این خانواده ها به ایران را ممنوع اعلام کرده بود، کارتر دراین باره گفت: «آرزو دارم که خانواده های گروگان ها به ایران سفر نکنند.» (4) کارتر گفت که سعی خواهد کرد به منظور مجاب کردن خانواده گروگان ها برای خودداری از سفر به ایران و ملاقات با فرزندانشان با آنان مذاکره کند. (5)

این درحالی است که والدین جوان ترین گروگان امریکایی گروهبان کنس کرین هرمینتون که 20 سال دارد،(6) چند روز است که در تهران به سر می برند. آنها روز شنبه 30/1/1359 ساعت 6 بامداد وارد تهران شدند و پس از انجام تشریفات کوتاه گمرکی، فرودگاه تهران را ترک کردند. در این سفر، وکیل خانواده نیز همراه آنان بود. آنها اولین خانواده گروگان ها هستند که به ایران آمده اند تا بعد از گذشت پنج ماه با یک گروگان دیدار کنند. (7)

به گزارش بی بی سی، آقا و خانم تیم که مادر و ناپدری گروهبان هرمینتون می باشند، سحرگاه روز شنبه از بانکوک وارد تهران شدند. خانم تیم یک نسخه از کلام الله مجید به زبان انگلیسی همراه داشت. آن دو که بجز یک ویزای اقامت برای 15 روز، چیز دیگری همراه نداشتند، گفتند با دانشجویانی که گروگان ها را در اسارت دارند تلفنی گفت وگو کرده اند، ولی قولی به آنان برای ملاقات داده نشده است و مقامات ایرانی ضمانت نکرده اند که امکان انجام این کار میسر گردد. البته، دانشجویان گفته اند که هنوز دراین باره تصمیمی نگرفته اند. قطب زاده وزیر امور خارجه ایران، قبلاً گفته بود موافق است به بستگان گروگان ها اجازه دیدار با آنها داده شود.

ص: 181


1- 7. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 33، 3/2/1359، صص 9 و 10، بخش فارسی رادیو لندن، 2/2/1359.
2- * مشروح این مراسم در گزارشی جداگانه آمده است.
3- 8. روزنامه بامداد، 3/2/1359، ص3.
4- 9. روزنامه جمهوری اسلامی، 6/2/1359، ص3.
5- 10. روزنامه بامداد، 3/2/1359، ص12.
6- 11. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 30، 31/1/1359، ص11، بخش فارسی رادیو لندن، 30/1/1359.
7- 12. روزنامه بامداد، 31/1/1359، ص2.

کارل ماکاسی وکیل خانم و آقای تیم، گفت که وی باور دارد ممنوعیتی که کارتر برای سفر به ایران ایجاد کرده است شامل حال آنها نمی شود، زیرا برنامه

چنین سفری قبل از اعلام این ممنوعیت تدارک دیده شده بود. ماکاسی افزود او نمی داند دادستان کل و رئیس جمهور امریکا چه واکنشی نشان خواهند داد. (1)

صبح دیروز آیت الله صادق خلخالی نماینده مجلس شورای ملی، با صدور اطلاعیه ای خواستار آزادی این گروگان شد. به گزارش روزنامه بامداد در اطلاعیه آیت الله خلخالی آمده است: «ما با ملت بزرگ امریکا هیچ گونه ستیزی نداریم و بلکه به آنان محبت می ورزیم، ولی دشمن سرسخت سردمداران فساد و در رأس آن آقای کارتر و کیسینجر و گلدواتر و نیکسون و جانسون می باشیم. روی این اصل من اعتقاد دارم برای نشان دادن حسن نیت و احترام به ملت امریکا و پدران و مادران گروگان ها در لانه جاسوسی و برای خاطر این مادر امریکایی که این همه راه را آمده تا با فرزندش ملاقات کند ما نه تنها باید ترتیب ملاقات آن دو را با فرزندشان بدهیم، بلکه از مقامات مسئول جداً می خواهیم که این گروگان را برای نشان دادن علاقه ما به ملت امریکا آزاد کنند و از این رهگذر ثابت نمایند که ملت ایران به همه انسان های آزاده احترام می گذارد، نه مانند کارتر که از یک دزد تبهکار به نام محمدرضا حمایت می کند و پشت سر او قرار می گیرد تا او با کمال وقاحت بتواند 70 هزار نفر از جوان های سلحشور ما را بکشد، البته اگر این گروهبان گروگان جرم مختصری داشته باشد و امیدواریم مقامات مسئول ترتیب آزادی او را هرچه زودتر فراهم کنند تا بدین وسیله نشان دهند که ما با ملت امریکا دوست می باشیم، ولی با کارترها الی الابد صلح و آشتی نخواهیم داشت.» (2)

در ادامه ماجرا به گزارش بامداد، روابط عمومی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام مستقر در لانه جاسوسی امریکا در یک تماس تلفنی با صداوسیمای جمهوری اسلامی اعلام کرد: خانواده گروگانی که برای دیدار با فرزند خود به ایران آمده اند، دیروز قبل ازظهر همراه چند تن از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام به عنوان راهنما، از قسمت های مختلف شهر دیدن کردند و سپس در بهشت زهرا بر مزار شهدای انقلاب اسلامی حضور یافتند. درضمن، آنها با پسر خود که گروگان ملت ایران است، در محل لانه جاسوسی ملاقات کردند. بامداد افزوده است: «خانم باربارا تیم مادر یکی از گروگان ها ی امریکایی، عصر دیروز با پسرش در لانه جاسوسی ملاقات کرد، وی بعد از دیدار با پسرش در مصاحبه ای گفت، پسرش کاملاً سرحال بود، وی اظهار داشت از صمیم قلب مطمئن است با پسرش به خوبی رفتار می شود. وی افزود هرگز فکر نمی کرده است پسرش تا به این حد خوب و سرحال باشد. وی گفت پسرش کمی غمگین بود که این امری طبیعی است.» (3)

در گزارش چند روز قبل بی بی سی آمده بود: قبلاً مقامات کاخ سفید درباره قصد زوج امریکایی که اکنون در ایران هستند و می خواهند پسر خود را که درمیان گروگان ها است ببینند، اظهار ناخشنودی کردند. مقامات کاخ سفید از این می ترسند که از دیدار این زوج با فرزندشان به منظور تبلیغات استفاده شود. (4)

ص: 182


1- 13. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 30، 31/1/1359، بخش فارسی رادیو لندن، 30/1/1359.
2- 14. روزنامه بامداد، 2/2/1359، ص9.
3- 15. همان، ص2.
4- 16. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 30، 31/1/1359، ص11، بخش فارسی رادیو لندن، 30/1/1359.

به گزارش آسوشیتدپرس، امروز هم جودی پاول سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید، گفت که دیدگاه های ما درباره سفر خانواده گروگان ها به ایران تغییری نکرده است. او درمورد دیدار پدر و مادر تیم با پسرشان اظهارنظری نکرد و گفت: پس از بررسی، دراین مورد اعلامیه ای منتشر خواهد شد. (1)

پس از مدتی، امروز اجلاس دو روزه وزیران امور خارجه کشورهای عضو بازار مشترک اروپا در لوکزامبورگ شروع به کار کرد. در این اجلاس، از قبل قرار بود که کشورهای عضو جامعه اقتصادی اروپا، درباره تحریم اقتصادی ایران و چگونگی حمایت از امریکا در بحران مربوط به ایران تصمیم بگیرند. (2) گزارش ها حکایت از این دارد که انگلستان مصمم است پیشنهادهایی را درزمینه اعمال فشار به ایران در اجلاس لوکزامبورگ مطرح کند. (3)

به گزارش خبرگزاری فرانسه، پیشنهاد انگلیس این است که 9 کشور عضو جامعه اقتصادی اروپا بلافاصله از خرید نفت ایران خودداری کرده، در نخستین گام، موافقت نامه های اقتصادی خود با ایران را به حال تعلیق درآورند. این کشور همچنین پیشنهاد داد که این 9 کشور، بجز دارو و مواد غذایی، صدور هر نوع کالا به ایران را تحریم کنند. این دو پیشنهاد به عقیده برخی افراد، خط میانه ای است بین موضع سخت آلمان غربی و موضع ملایم فرانسه دربرابر ایران. درعین حال، انگلیسی ها در پیشنهاد خود هیچ ضرب الاجلی برای آزادی گروگان ها و شروع این تحریم ها تعیین نکرده اند، اما کارشناسان می گویند شاید نشست بازار مشترک، پیشنهاد انگلیس را سخت تر کرده، ضرب الاجلی را معین کند. هفته آینده نشستی با حضور سران کشورهای بازار مشترک در لوکزامبورگ تشکیل خواهد شد. انگلیسی ها پیشنهادهای دیگری را هم مطرح کرده بودند که یکی کاهش فوری اعضای سفارتخانه های عضو بازار مشترک در تهران و کاهش متقابل اعضای سفارتخانه های ایران در این کشورها و همچنین ضرورت برقراری مجدد اخذ ویزا میان ایران و 9 کشور بازار مشترک است که قبلاً وجود نداشت. خبرگزاری فرانسه افزوده است: علت عنوان کردن دو دسته اقدامات ازجانب انگلیس این است که هر نوع تحریم تجاری مستلزم به تصویب رسیدن در پارلمان های هریک از این 9 کشور است که البته مدت زیادی وقت خواهد گرفت. (4) بنا به اطلاعات رسیده به خبرگزاری ها از لوکزامبورگ، متن قطعنامه 9 کشور بازار مشترک باتوجه به طرح پیشنهادی انگلستان و تغییراتی که آلمان و دانمارک در آن داده اند، صادر می شود. دو کشور آلمان و دانمارک خواسته اند که تاریخی دقیق برای اقدام های سخت تر تعیین شود. همین منابع افزودند: امروز مهم ترین

مذاکرات 9 کشور بازار مشترک، درمورد تعیین تاریخ این ضرب الاجل و شیوه اعمال تحریم هایی علیه ایران بوده است. درمورد تحریم خرید نفت ایران که انگلستان آن را پیشنهاد کرده است، کشورهای عضو بازار مشترک به توافق هایی رسیدند، اما همان طورکه لندن می خواست، تحریم خریدهای نفت از ایران فوراً اجرا نمی شود. (5)

ص: 183


1- 17. روزنامه بامداد، 3/2/1359، ص12.
2- 18. روزنامه انقلاب اسلامی، 3/2/1359، صص 1 و 12.
3- 19. روزنامه بامداد، 3/2/1359، ص3.
4- 20. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص4.
5- 21. روزنامه بامداد، 3/2/1359، صص 1 و 3.

سرانجام با شروع اجلاس لوکزامبورگ، کشورهای عضو بازار مشترک اروپا امروز صبح درمورد نکات اصلی اقدام جمعی علیه ایران به توافق رسیدند. دو گزارش بی بی سی از جلسه صبح امروز وزیران خارجه 9 کشور عضو بازار مشترک اروپا حاکی است که آنان توافق کردند، اگر دولت ایران تا اواسط ماه مه {اواخر ماه اردیبهشت} برای رهایی گروگان ها اقدامی نکند، برنامه جمعی تحریم اقتصادی علیه ایران را به مرحله عمل درآورند. (1) این تاریخ درست یک هفته پس از انتخابات ایران به منظور تکمیل تعداد نمایندگان پارلمان جدید این کشور است. بنا به درخواست کشورهای فرانسه و دانمارک، وزیران امور خارجه کشورهای بازار مشترک موافقت کرده اند به پارلمان جدید ایران فرصتی برای انجام اقداماتی به منظور رهایی گروگان های امریکایی داده شود. (2) قرار است 9 کشور عضو بازار مشترک دراین باره جلسه دیگری داشته باشند و پس از آن، بیانیه مشترکی دراین زمینه صادر کنند. (3) هرگونه تصمیمی که دراین باره اتخاذ گردد به احتمال زیاد به عنوان الگویی برای چندین کشور دیگر ازجمله کانادا و ژاپن که دیپلمات های عالی رتبه شان را به عنوان ناظر به این جلسات اعزام داشته اند، مورد استفاده قرار خواهد گرفت. (4) مصوبه احتمالی دیگر این خواهد بود که به دنبال تحریم های فوری، دومین دور تحریم ها که سخت تر خواهد بود، احتمالاً از 17 مه آینده پس از تشکیل مجلس شورای ایران درصورت آزادنشدن گروگان های امریکایی اعمال خواهد شد.

براساس گزارش خبرگزاری فرانسه از لوکزامبورگ، در تاریخ 17 مه وزیران امور خارجه 9 کشور عضو بازار مشترک برای یک اجلاس همکاری سیاسی در ناپل گرد هم خواهند آمد. (5)

درحالی که اجلاس وزیران امور خارجه کشورهای عضو جامعه اقتصادی اروپا درحال تعیین تکلیف قطعی کشورهای عضو در برخورد با درخواست های امریکا علیه ایران است، مقامات کشورهای مختلف هرکدام به نوبه خود به اعلام مواضع و تعیین رفتار سیاسی خود دراین باره می پردازند. از سوی دیگر، کشورهای بلوک شرق، مواضعی متفاوت با غربی ها اتخاذ کرده اند.

به گزارش خبرگزاری پارس، فتاحی معاون بازرگانی خارجی وزارت بازرگانی که همراه هیئتی به آلمان شرقی رفته است، اظهار کرد: مقامات آلمان شرقی آمادگی خود را برای هرگونه همکاری با ایران و تأمین بسیاری از کالاهای مورد نیاز کشورمان به ویژه دارو و وسایل پزشکی، محصولات شیمیایی، مواد اولیه صنعتی و مواد غذایی و تأمین خدمات فنی اعلام کرده اند. (6) رادیو امریکا نیز خبر داد: «ایران و اتحاد جماهیر شوروی موافقت نامه اقتصادی عمده ای را امضا کرده اند که به موجب آن، شوروی به صدور تجهیزات صنعتی و مواد غذایی به ایران اقدام خواهد کرد.» (7) خبرگزاری فرانسه تاریخ امضای این موافقت نامه را روز قبل {1/2/1359} ذکر کرد و افزود: شوروی اعلام کرده است درصورتی که امریکا در مرحله آخر به محاصره دریایی ایران

ص: 184


1- 22. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 33، 3/2/1359، ص8، بخش فارسی رادیو لندن، 2/2/1359.
2- 23. همان، صص 8 و 9، بخش فارسی رادیو لندن، 2/2/1359.
3- 24. همان، ص8، بخش فارسی رادیو لندن، 2/2/1359.
4- 25. همان، ص9، بخش فارسی رادیو لندن، 2/2/1359.
5- 26. روزنامه بامداد، 3/2/1359، صص 1 و 3.
6- 27. روزنامه انقلاب اسلامی، 3/2/1359، ص12.
7- 28. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 34، 4/2/1359، ص13، بخش فارسی رادیو امریکا، 3/2/1359.

بپردازد، آماده است راه های کشورش را برای تجارت ایران و جهان دراختیار این کشور بگذارد. (1)

دراین میان، برخی تصمیمات ایران که در دفاع از مقاومت افغانستان علیه اشغال شوروی اتخاذ شده است، مانعی برای افزایش و توسعه روابط با شوروی محسوب می گردد که از آن جمله می توان به تصمیم ایران برای شرکت نکردن

در المپیک مسکو اشاره کرد؛ درحالی که امریکا و برخی متحدانش نیز چنین کرده اند. درخصوص این موضوع امروز سفارت جمهوری اسلامی ایران در مسکو گزارش داد: دکتر محمد مکری سفیر جمهوری اسلامی ایران در مسکو، با بیان توضیحاتی درباره سیاست نه شرقی و نه غربی جمهوری اسلامی و مقابله با هرگونه سلطه جویی که اصل اساسی سیاست خارجی کشور ایران را تشکیل می دهد، اظهار کرد: «تصمیم به تحریم بازی های المپیک ازطرف ایران

به هیچ وجه نباید به عنوان دنباله روی از سیاست امریکا دراین مورد تلقی شود و اصولاً این تصمیم به دلیل جداگانه از دلایل کشورهای غربی اتخاذ شده است.» (2)

1. در شرایطی که یک دیپلمات بلندپایه ژاپنی همراه یک همتای کانادایی خود، در اجلاس لوکزامبورگ شرکت دارد تا ژاپن نیز با حرکت آتی جامعه اقتصادی اروپا همراه و هماهنگ باشد، موضوع قطع صدور نفت ایران به این کشور اعلام گردید.

گزارش یونایتدپرس دراین باره حاکی است: ایران از روز گذشته {1/2/1359} همان طورکه وعده داده بود، نفت خود را بر ژاپن بست درحالی که ژاپن بزرگ ترین خریدار نفت ایران بود. پس از پرتغال، ژاپن دومین کشوری است که مشمول این قاعده شده است. (3) به نظر می آید موضوع اختلاف نظر بر سر قیمت است. خبرگزاری رویتر از توکیو گزارش داد: منابع نفتی گفتند مؤسسه های ژاپنی تصمیم گرفته اند تقاضای ایران را رد کنند چون درصورت قبول این تقاضا، قیمت نفت ایران در مقایسه با نفت خام سبک عربی که هر بشکه آن تقریباً 26 دلار فروخته می شود بسیار گران خواهد شد. وزارت صنایع و تجارت بین المللی ژاپن اعلام کرد: 13 مؤسسه ژاپنی نمی خواهند افزایش قیمت پیشنهادی به میزان هر بشکه 5/2 دلار را که از اول آوریل اجرا خواهد شد قبول کنند. درعین حال، یک مقام این وزارت افزود که آنها امیدوارند مذاکرات قیمت نفت در تهران با شرکت ملی نفت ایران ادامه یابد. (4)

دراین حال، خبرگزاری فرانسه از واشنگتن گزارش داد: «... امریکا برای جبران قطع [صدور] نفت ایران به ژاپن مشغول مطالعه است؛ هادینگ کارتر سخنگوی وزارت خارجه امریکا، گفته است که امریکا خود را آماده حل مشکلی می داند که به خاطر قطع [صدور] نفت ایران برای ژاپن پدید آمده است. او افزود که در دیدار ونس و سفیر ژاپن در واشنگتن در چند روز اخیر شیوه ای برای تأمین نفت ژاپن ازجانب امریکا ابتکار شده است. منابع اقتصادی عالم تصور نمی کنند

که امریکا بتواند به این زودی ها جبران [قطع صدور] نفت ایران به ژاپن را بکند. زیرا در ربع اول امسال، ژاپن نزدیک به 000,950,8 تن نفت از ایران وارد کرده است. آلمان غربی هم به نسبت خود به اندازه ژاپن به نفت

ص: 185


1- 29. روزنامه کیهان، 3/2/1359، ص4.
2- 30. روزنامه انقلاب اسلامی، 3/2/1359، ص12.
3- 31. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص4.
4- 32. روزنامه بامداد، 2/2/1359، ص12.

ایران متکی است، یعنی 9/14 درصد نفت خود را از ایران می خرد. بعد از دو کشور مزبور اسپانیا، انگلیس، بلژیک و هلند خریداران عمده اروپایی نفت ایران به حساب می آیند.» (1)

برخی رسانه ها، قطع صدور نفت ایران به ژاپن را به عنوان یک مسئله نه چندان با اهمیت منعکس کردند. یونایتدپرس دراین باره گزارش داده است: «قطع صدور نفت ایران به ژاپن اثری فوری را بر تأمین نفتی عالم نخواهد گذاشت، مگر آنکه دیگر کشورهای اوپک هم از تولیدات نفتی خود بکاهند.» (2) منابع نفتی لندن نیز اعلام کردند: حتی اگر صادرات نفت ایران به خارج هم قطع شود، بازهم ذخیره سازی غربیان که از مدتی پیش شروع شده، چنان است که اثر چندانی بر آنها نخواهد داشت. (3)

درعین حال، برای رفع نگرانی های قطع صدور نفت ایران، برخی متحدان عرب کشورهای غربی راه حل هایی پیشنهاد می دهند که آن هم بخشی مهم در گزارش های بحران ایران و امریکاست، ازجمله امروز مانع سعید العتیبه وزیر نفت امارات متحده عربی، گفت: احتمال دارد امارات مایل باشد درصورت قطع صدور نفت ایران به ژاپن و آلمان غربی درصورتی که مطابق با مقررات اوپک باشد، کمبود این کشورها را جبران کند. آسوشیتدپرس ضمن اعلام این مطلب افزود: وی گفت توجه بسیاری به اتخاذ تصمیم قدرت اروپا داریم و همواره در کنار دوستانمان در غرب ایستاده ایم. ما آماده ایم تا به آلمان غربی یا اروپا نفت بفروشیم. (4)

از سوی دیگر، نقش برخی کشورها در خنثی کردن فشار دولت های غربی بر ایران و درنتیجه کم اثربودن تحریم متحدان امریکا نیز بااهمیت تلقی می شود.

ازجمله منابع نفتی لندن به عکس العمل لیبی پرداختند که «خود را در کنار ایران گذاشته و از انقلاب ایران حمایت کرده است.»(5) همین منابع گفتند که ایران در اروپای شرقی می تواند مشتریانی برای نفت خام خود پیدا کند. مادامی که نفت ایران وجود دارد، راهیابی آن به بازارهای عالم امری طبیعی خواهد بود. (6)

در صف بندی منطقه ای ناشی از وابستگی، نزدیکی یا دوری به امریکا که در ماجرای ایران به صورت اعلام موضع و غیره خود را نشان می دهد، عربستان سعودی وضع ویژه ای دارد. نقش منطقه ای دولت عربستان این است که از متحدان اصلی امریکاست و در نوعی رقابت {همراه با دشمنی} ایدئولوژیک با دولت جدید ایران قرار دارد. این نقش هر روز بیش از گذشته، روشن تر و واضح تر خود را نشان می دهد. دراین باره در بعضی مطبوعات و محافل ایران نیز جریانی با نام سازمان انقلاب اسلامی جزیرة العرب مطرح شده است و در مواردی به تبلیغ و ترویج آن پرداخته می شود؛ ازجمله برای این سازمان در ایران یک نشست مطبوعاتی ترتیب داده شد که گزارش آن در شماره امروز روزنامه جمهوری اسلامی درج شده است.

ص: 186


1- 33. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص4.
2- 34. همان.
3- 35. همان.
4- 36. روزنامه انقلاب اسلامی، 3/2/1359، ص12.
5- * ضمیمه دارد؛ نمونه ای از چالش های رابطه حسنه ایران و لیبی.
6- 37. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص4.

براساس گزارش این روزنامه، ابتدا سازمان یادشده گزارشی از وضع عربستان سعودی ارائه کرد که در آن آمده است: «درباره وضع سیاسی کشور [عربستان سعودی] بعد از قیام اول محرم در مکه در مسجدالحرام و بعد از قیام 9 و 10 محرم در منطقه شرقیه و روی آوردن

مردم به کارهای انقلابی و علنی شدن

مسئله نارضایتی ها در کشور می بینیم در میان خانواده و در دستگاه حاکمه سعودی یک تصفیه هایی آغاز شده و این نشان می دهد که نظام درحال تزلزل است. می بینیم

که فرمانده نیروی هوایی ژنرال اسعد زهیر و فرمانده نیروی زمینی محمد حماد [و] رئیس ستاد ارتش ژنرال عثمان الحمید اینها بازنشسته می شوند همراه با بسیاری از افسران عالی رتبه و همچنین در میان خود خانواده [آل سعود] می بینیم که وزیر شهرداری ها امیر مکه می شود و امیر مکه بازنشسته می شود.

لازم است

بدانید کشور ما تاکنون قانون اساسی نداشته. وعده انتخابات و تشکیل مجلس شورای ملی و اجرای سیاست عدم تمرکز نشان دهنده عقب نشینی عمیقی است. این خانواده هیچ وقت قبول نمی کند که مردم در حکومت شرکت کنند و می بینیم که وزیر کشور را تعیین می کند که با کمک چند نفر قانون اساسی را بنویسند و بعد از آن هم دولت بر آن قانون اساسی صحه خواهد گذاشت و بعد از آن هم مجلس شورا یک مجلس انتصابی و نه انتخابی خواهد بود و ما سابقه این خاندان را می دانیم و منافعشان اجازه شرکت مردم را در امور کشور نمی دهد، ولی خوشبختانه مردم ما به این حد از رشد و آگاهی رسیدند که بدانند، این بازی ها را بفهمند و از هدفشان که جمهوری اسلامی است دست برنخواهند داشت و اینها فریبشان نخواهد داد. همان طورکه می دانید حکومت سعودی ها در کشور ما روابط نزدیکی با امریکا دارد و اکنون پس از سقوط شاه دست امریکا در منطقه کوتاه شده و کوشش شده است که عربستان جای شاه را بگیرد ما می دانیم که این خاندان قبلاً قرار بود ژاندارم خلیج [فارس] باشد، ولی چون ارتش ضعیفی دارد نتوانست جای شاه را بگیرد و این مأموریت را امریکا به شاه داد و اکنون پس از سقوط شاه می بینیم برای اینکه عربستان این نقش را داشته باشد، امریکا [باید] کمک و نیروی نظامی به کشورمان بفرستد.» (1)

سخنگوی این سازمان در ادامه افزود: «حالا از نهضت مقاومت مردم خودمان سخن بگویم، نهضت مردم ما از همان سال های حکومت این خاندان شروع به کار کرد. اولین جنبشی که آنجا شروع به مقاومت برضد خاندان سعودی کردند به نام حرکت اخوان بود به رهبری فیصل الجویش [که] در زمان عبدالعزیز بود و او به کمک انگلیس ها توانست این جنبش را ریشه کن کند. هدف جنبش، متحدکردن تمام شبه جزیره در یک کشور و حکومت کردن دین اسلام بود. پس از اینکه این جنبش سرکوب شد، یک حرکت های موقتی در کشور ما به وجود آمد که هرمدت زمانی به صورت هجوم مسلحانه به مراکز دورافتاده دولتی نمایان می شد تا اینکه عبدالناصر در مصر پیروز شد و مردم ما از آن زمان به بعد توانستند یک تبلیغات ضددولت خودشان را گوش کنند و حقیقت این نظام برای آنها روشن شد و کمی رشد سیاسی در آنها به وجود آمد تا اینکه انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید... و می بینیم تأثیر جنبش ایران را در قیام مکه مکرمه به

ص: 187


1- 38. روزنامه جمهوری اسلامی، 2/2/1359، ص11.

رهبری جحیهان عقیبی و همچنین قیام مردم شرقیه در روز 9 و 10 محرم 1400 هجری، این نشانگر آن است که جنبش مسلمانان درحال رشد است.»

پس از سخنان سخنگوی سازمان انقلاب اسلامی عربستان، خبرنگاران سؤالات خود را مطرح کردند که بخشی از آن به این شرح است:

سؤال: درحال حاضر چند گروه سیاسی نظامی در عربستان سعودی فعالیت می کنند؟

جواب: درحال حاضر دو سازمان که مردمی ترند و بیشتر فعالیت می کنند وجود دارد که سازمان انقلاب اسلامی سازمان ما است و حرکت اخوان که قیام مکه را در اول محرم، رهبری کرد و سازمان های دیگر که بزرگ نیستند، مانند حزب دمکرات عربستان و یا حزب کمونیست و حزب بعث که مرتبط به عراق هستند و سازمانی به نام اتحاد خلق جزیرةالعرب به رهبری ناصر السعید که مدتی قبل در بیروت به وسیله عمال آل سعود ربوده شد و تاکنون خبری از او نیست و چند جنبش اسلامی و نوینی هستند که تازه شروع به فعالیت کردند. البته، اخوان المسلمین پس از انشعاب از اخوان المسلمین عام که در تمام کشورهای عربی فعالیت می کنند، در کشور ما کار می کنند که البته یک سیاست انقلابی خوبی دارند.

سؤال: فعالیت شما مخفی است یا علنی؟ مسلحانه است یا خیر؟

جواب: اساس کار ما ایمان به کار سیاسی و نظامی است، ولی در این زمان ما نمی خواهیم مسلحانه عمل کنیم. ما معتقدیم اتفاقاتی خواهد افتاد که مردم برای عمل مسلحانه آماده شوند و ما ازنظر مسلحانه آماده ایم. در داخل کشور ما کارمان کادرسازی و بالابردن رشد و آگاهی فرهنگی و سیاسی دادن به مردم است. اساس کار ما مخفیانه است، ولی هر کاری بخشی علنی هم دارد که شامل پخش اعلامیه و غیره است. در داخل کشور و در خارج، افشاگری و تبلیغات و دادن گزارش خبرهایی که توسط رژیم سانسور می شود.

سؤال: به چه منظوری از ایران بازدید می کنید و به چه دلیل سپاه از شما دعوت کرده است؟

جواب: اساساً بازدید ما برای هماهنگ کردن انقلاب اسلامی جهانی و چگونگی کمک به تمام جنبش های مستضعفین در جهان است و به منظور خاصی نیست.

سؤال: آیا از رادیو عربی ایران در عربستان استقبال می شود؟

جواب: بله، تاحدی که دیگر مردم رادیوی کشور را گوش نمی دهند و آنها منتظرند تا یک تلویزیون عربی هم در ایران به وجود بیاید و این کمک بسیار بزرگی است در اشاعه انقلاب اسلامی. (1)

تیرگی روابط میان ایران و عراق، مرتباً افزایش می یابد. در عراق، امروز یک بار دیگر دعاوی مقامات بلندپایه این کشور درباره سه جزیره و نیز وضع خوزستان ایران در سطح وسیعی از خبرهای مربوط به ایران و عراق، انتشار یافت که تداوم پافشاری عراق بر مطامع خویش را نشان می دهد.

ص: 188


1- 39. همان.

خبرنگار خبرگزاری فرانسه در بغداد ضمن گزارش دیدار کنونی وزیر اقتصاد جمهوری عربی یمن از عراق، اظهارات طه یاسین رمضان معاون نخست وزیر عراق را مبنی بر حمایت عراق از حقوق اقلیت عرب در ایران ذکر کرد. بنا بر این گزارش، وی سپس خواستار آن شد که درمورد قرارداد منعقده میان ایران و عراق در سال 1974 (1) تجدیدنظر شود. (2) به گزارش خبرگزاری فرانسه، محمد خرام الشواطی وزیر اقتصاد یمن شمالی، که سرگرم دیدار رسمی از عراق

است، روز گذشته در بغداد اعلام کرد یمن شمالی از ادعای عراق درمورد استرداد سه جزیره تنب بزرگ، تنب کوچک و بوموسی، که درحال حاضر تحت کنترل ایران می باشد، به کشورهای عربی پشتیبانی می کند. (3) در گزارش خبرگزاری فرانسه همچنین به مواضع وزیر اقتصاد علیه ایران اشاره شده و اینکه کشور متبوع وی برای بازپس گرفتن سه جزیره دهانه هرمز که تحت کنترل ایران است، از عراق حمایت و پشتیبانی می کند. (4)

روزنامه النهار نیز دراین باره نوشت: طه یاسین رمضان نایب اول نخست وزیر عراق، اعتقاد عراق را درمورد بازپس گیری جزایر عربی اشغال شده توسط ایران خاطرنشان ساخت و بر پایبندی این کشور در گرفتن حق ملت عرب عربستان(5) {خوزستان} تأکید کرد.(6) (7)

گزارش های رسیده از منابع خبری مرتبط با ایران نیز از کوشش مقامات عراقی در گسترش دشمنی با ایران حکایت می کند. گزارشی تحت عنوان "تشکیل اجتماعات ضدایرانی در بصره" با این مضمون از منابع محلی داخل عراق رسیده است: «به دستور حکومت بعث عراقی در کلیه شهرها و قراء استان بصره که اکثراً شیعیان در آن سکونت دارند توسط مسئولین حزب بعث اجتماعاتی با شرکت مردم تشکیل و در آن علیه انقلاب اسلامی ایران سخنرانی و به مردم تفهیم می کنند که انقلاب ایران توسط کشور امریکا پایه گذاری و برقرار شده است.» (8)

از سوی دیگر، در ایران، مسئولان و مقامات رسمی از هر جناحی، به طورکلی در نوع برخورد با عراق وحدت نظر و رویه دارند؛ ازجمله ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور، در مصاحبه ای با هفته نامه المجله که امروز منتشر شد، گفت:

طه یاسین رمضان معاون نخست وزیر عراق

ص: 189


1- * منظور قراردادی است که در سال 1975 بین ایران و عراق بسته شده و موسوم به قرارداد الجزایر است.
2- 40. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 33، 3/2/1359، ص15، بغداد خبرگزاری فرانسه، 22 آوریل 1980 {2/2/1359}.
3- 41. روزنامه بامداد، 3/2/1359، ص12.
4- 42. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 33، 3/2/1359، ص15، بغداد خبرگزاری فرانسه، 22 آوریل 1980 {2/2/1359}.
5- * هدف سران رژیم بعث عراق از تکرار این گونه دعاوی با ادبیات خاص آن، درواقع زمینه سازی و گشودن راه جنگ آتی در افکارعمومی عراق و کشورهای عربی است. هم زمان با این گونه دعاوی، رسانه های تبلیغاتی عراق نیز به شدت دشمنی افراطی با ایران را بازگو و ترویج می کنند.
6- * ضمیمه دارد؛ نمونه هایی از تبلیغات عراق علیه ایران.
7- 43. ستاد تبلیغات جنگ، ستیز با صلح، تهران: ستاد تبلیغات جنگ {شورای عالی دفاع جمهوری اسلامی ایران}، چاپ دوم، 1366، ص47، به نقل از روزنامه النهار، 2/2/1359.
8- 44. سند شماره 286961 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی19، فرماندهی21، 07 {رکن2}، 6/3/1359.

شرط هر مذاکره ای میان ایران و عراق آن است که عراق دخالت های خود علیه ایران را متوقف کند. وی افزود: دولت عراق چندین نماینده به ایران فرستاده و آمادگی خود را برای انجام مذاکره ابراز داشته است، ولی دولت ایران از مذاکره

خودداری کرده است. بنی صدر گفت: وی اخیراً به یاسر عرفات گفته است، قبل از آغاز مذاکره میان ایران و عراق دخالت ها باید پایان یابد. رویتر با اعلام این مطالب، در ادامه گزارش خود آورده است: «ظاهراً اشاره وی به تلاش های یاسر عرفات برای کمک به برقراری روابط عادی میان دو کشور بود.» (1)

صادق قطب زاده وزیر امور خارجه نیز پس از پایان جلسه شورای امنیت ملی درمورد میانجیگری بنگلادش بین ایران و عراق گفت: «حکومت عراق باید برود و هیچ گونه میانجیگری را نمی پذیریم. اگر می توانید حکومت عراق را بردارید ما می پذیریم.» (2)

1. تعرضات پراکنده مرزی ارتش عراق امروز نیز ادامه یافت.

به گزارش شهربانی کرمانشاه، حدود ساعت 6 صبح امروز، ارتش عراق با سلاح های سنگین به طرف پیشمرگان مستقر در قلانی بمو تیراندازی کرد و درنتیجه یکی از آنان مجروح شد. (3) دراین حال، گزارش های مختلف از تقویت پاسگاه های مرزی عراق و احداث مواضع جدید در آن حکایت می کند، ازجمله حفر سنگر در پاسگاه های روبه روی تنگاب نو و قلعه یهودی؛ (4)

حفر سنگر در بین میله های مرزی 24/22 و 23/22 درحدود 2 کیلومتری خاک ایران (5) و اعزام و استقرار یک ستون ارتش عراق {احتمالاً دو گروهان زرهی} از پادگان جلولا به پادگان پیردر و میدان مقابل باویسی به درخواست مرزبان خانقین. (6) این درحالی است که براساس یک برآورد در اطلاعات ژاندارمری، «استعداد پاسگاه های مرزی کشور عراق اکثراً 50 نفر بوده که در کلیه ساعات روز در سنگر و هنگام شب در پاسگاه به سر می برند.» (7)

آمادگی پاسگاهی عراق و سرعت انتقال نیروهای این کشور در نوار مرزی نیز قابل توجه است. امروز وقتی عده ای از افراد پاسگاه ژاندارمری حدود که روبه روی پاسگاه شرطه کشور عراق قرار گرفته است به دادن شعار پرداختند، پس از 15 دقیقه یک کامیون از نظامیان عراقی به این پاسگاه، وارد و در آن مستقر شدند. (8) به گزارش مرزبانی خرمشهر، پاسداران مستقر در پاسگاه حدود با دادن شعار باعث تحریک نیروهای عراقی شدند. (9)

در همین حال، گزارش منابع داخل عراق از اقدام برای فراخوانی سربازان احتیاط حکایت دارد. بنا بر این گزارش: «وزارت کشور و وزارت دفاع عراق تصمیم گرفته اند افراد ذخیره را که سه مرحله خدمت احتیاط انجام داده اند برای بار چهارم به خدمت احضار نمایند.» (10)

ص: 190


1- 45. روزنامه انقلاب اسلامی، 3/2/1359، ص4.
2- 46. همان، ص12.
3- 47. سند شماره 033935 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی کرمانشاهان به استاندار کرمانشاهان، 3/2/1359.
4- 48. سند شماره 033973 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: 15/2/1359.
5- 49. سند شماره 033930 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن2 دایره اطلاعات} به دفتر ریاست جمهوری، 2/2/1359.
6- 50. سند شماره 033966 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران {رکن2} به دفتر ریاست جمهوری اسلامی ایران، 14/2/1359.
7- 51. سند شماره 033931 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن2 دایره اطلاعات} به دفتر ریاست جمهوری، 2/2/1359.
8- 52. سند شماره 033955 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری {دایره اطلاعات} به دفتر ریاست جمهوری، 9/2/1359.
9- 53. سند شماره 347466 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرزبانی خرمشهر به رکن3 ستاد {مرکز عملیات فرماندهی}، 3/2/1359.
10- 54. سند شماره 287560 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی 19 07 {رکن2}، فرماندهی21، 07{رکن2}، 2/2/1359.

1. تحرکات مرزی ایذایی عراق علیه ایران که علاوه بر شکل تعرض مستقیم، به وسیله عوامل محلی در مناطق مرزی ایران هم انجام می شود، امروز نیز ادامه یافت.

در نواحی مرزی کرمانشاه، یک پاسگاه مرزی مورد حمله مهاجمان وابسته به عراق قرار گرفت و تصرف شد. به گزارش ژاندارمری کرمانشاه، عناصر ضدانقلاب پاسگاه دروله را تصرف کردند. برخی مهاجمان شناسایی شدند، ازجمله شخصی به نام سروان کریمی {ارتشی فراری}، م.ع(1) فرزند ع از ایل امامی که 12 سال قبل پسر خود را در منطقه به قتل رسانده و به عراق فرار کرده بود و شخصی به نام ق.خ(2) که قبلاً در پاوه بود. اشرار هنگام حمله به پاسگاه درحدود 200 نفر بودند، با 3 خودروی بزرگ ارتشی و 2 جیپ ارتشی که روی یکی از آنها یک تفنگ106 نصب شده و از سمت نوسود به منطقه وارد شده بود. در گزارش ها یادآوری شده است که عده ای از افراد ایل امامی {مشخصات آنان وارد شده است} قبلاً با اشرار همکاری داشته و با تبانی و راهنمایی آنها، اشرار به دروله آمده، منازل جوانمردان را شناسایی و محاصره کرده اند. از سوی دیگر، 5 نفر از افراد ایل امامی {مشخصات داده شده است} که طرف دار جمهوری اسلامی بودند، پس از تصرف پاسگاه در محل حاضر شده با اشرار مشاجره لفظی کرده اند و حتی احتمال برخورد مسلحانه نیز وجود داشته است که عده ای از ریش سفیدان محل با قرآن دخالت کرده و مانع برخورد شده اند. پس از اشغال، 20 نفر از اشرار در پاسگاه دروله باقی ماندند و بقیه به قصد جنگ به مناطق کردستان و بانه رفتند. (3)

در ازگله نیز نیمه شب گذشته بین ضدانقلاب و پاسداران درگیری روی داد که به مدت دو ساعت ادامه داشت. درنهایت، بدون واردآمدن تلفات، نیروهای ضدانقلاب عقب رانده شدند. (4)

همچنین حدود نیمه شب، خطوط لوله نفت شهر به پاطاق در ناحیه چقاحمام به دست کسانی که شهربانی نفت شهر آنان را افراد خرابکار معرفی کرده است، منفجر و دچار آتش سوزی شد که درنتیجه جریان ارسال نفت به پاطاق قطع گردید. (5)

دراین حال، ژاندارمری اقدامات ایذایی دیگری را نیز احتمال می دهد. در گزارشی که امروز ارسال شده، آمده است: «شخصی به نام ش(6) اهل ولدکشته قصرشیرین با یک گروه در پاسگاه گرکنی عراق روبه روی پاسگاه تنگاب حوزه گروهان قصرشیرین مستقر [شده اند] و در نظر دارند اطراف جاده های گروهان خان لیلی را مین گذاری نموده و به پاسگاه های گروهان خان لیلی حمله نمایند.» (7) و نیز: «یک گروه دیگر به سرپرستی شخصی به نام ف(8) که قبلاً جوانمرد ژاندارمری بوده و در پاسگاه خان لیلی خدمت می کرده و درحال حاضر فراری بوده و همراه گروه خود در پاسگاه کهنه نو

ص: 191


1- * در سند نام کامل آمده است.
2- * در سند نام کامل آمده است.
3- 55. سند شماره 341554 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران {رکن2 دایره اطلاعات} به دفتر معاونت در امور انقلاب، 2/4/1359.
4- 56. سند شماره 40880 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 2/2/1359، ص1.
5- 57. سند شماره 000590 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی کرمانشاهان به استاندار کرمانشاهان، 4/2/1359.
6- * در سند نام و مشخصات کامل آمده است.
7- 58. سند شماره 000572 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن2} به دفتر ریاست جمهوری، 2/2/1359.
8- * در سند نام و مشخصات کامل آمده است.

عراق به سر می برد، قصد دارند به پاسگاه های گروهان قصرشیرین و خان لیلی حمله نمایند.» (1)

درزمینه این گونه درگیری های ایذایی در منطقه، ابوشریف فرمانده عملیات سپاه نیز به ستاد مشترک ارتش پیام داد: «به قرار اطلاع واصله از ستاد عملیات غرب کشور، حکومت بعث عراق در نظر دارد آذوقه و مهمات با هلیکوپتر در منطقه زردویی در آبادی تورگه میان نزدیک باینگان برای مهاجمان به جا بگذارد و قبلاً با مهاجمان این طور قرار گذاشته اند که [اگر] ازطرف ایران فشار بر مهاجمان آمد، 1500 نفر [برای] کمک [به این] افراد [اعزام] کند.» (2)

همچنین، منابع وزارت کشور هشدار دادند: «بنا بر گزارش واصله، عناصر خرابکار عراقی قصد دارند کونجان کم [سد کنجان چم] واقع در منطقه مهران استان ایلام پشتکوه که جنبه حیاتی برای آن سامان دارد را تخریب کنند.» (3) درپیوست، اداره سیاسی وزارت کشور ضمن انتقال این گزارش به مرکز عملیات سپاه اضافه کرد: «دستور فرمائید که در اسرع وقت به منظور نجات مردم آن سامان و جلوگیری از خسارات جبران ناپذیر اقدامات مقتضی مبذول و نتیجه را به این اداره کل اعلام دارند.» (4)

1. بمب گذاری و اقدامات ایذایی عوامل عراق در مناطق عمومی ایران، امری تقریباً دائمی و هرروزه است.

امروز روزنامه انقلاب اسلامی خبر داد که در تهران «روز گذشته براثر انفجار یک بمب در مقابل یک چلوکبابی واقع در خیابان کارگر 10 نفر زخمی شدند.» (5)

در خوزستان به دلیل شرایط منطقه و سابقه فعالیت جبهةالتحریر، فعالیت های ایذایی عوامل عراق شدت بیشتری دارد. خبرنگار کیهان دراین باره از خرمشهر گزارش داد: «عده ای ناشناس، اتومبیل حامل پاسداران را در 5 کیلومتری خرمشهر به گلوله بستند. در این حادثه پاسداری به نام اسحاق بیگوند از ناحیه دست و پا مجروح شد و مهاجمان متواری شدند. یک مقام سپاه پاسداران به خبرنگار کیهان گفت هفته گذشته نیز عده ای با کلت قصد ترور 2 پاسدار را داشتند که موفق به این کار نشدند.» (6)

دراین حال، واحد اطلاعات و تحقیقات سپاه پاسداران دزفول امروز خبر دستگیری یکی از عاملان انفجار لوله نفت در منطقه گاومیش را اعلام کرد. بنا بر این گزارش، از وی تعداد قابل توجهی اسلحه و فشنگ به دست آمد. (7) فرمانده ناحیه ژاندارمری خوزستان در اهواز اعلام کرد، مأموران ژاندارمری گروهان خسروآباد، تعداد 3 قبضه کلت و 2 نارنجک به دست آوردند و 3 تن از حاملان آن را دستگیر کردند. (8)

فعالیت جاسوسی عوامل عراق نیز در خوزستان موردتوجه است. در گزارشی که امروز فرماندهی نیروی زمینی ارتش دریافت کرد، فردی به نام "ع" از اهالی بستان معرفی شده که از عوامل عراق است، بنا بر این گزارش، وی که «ماه هاست با یکی از ستادهای انقلابی ایران همکاری [درزمینه] جمع آوری اخبار دارد، علاوه بر همکاری با جبهةالتحریر، اخبار و اطلاعات ایران را نیز به عراق می دهد.» در گزارش همچنین از فردی به نام "خ" فرزند "م" یاد شده است که «با سازمان التحریر

ص: 192


1- 59. همان.
2- 60. سند شماره 40887 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه پاسداران {مرکز فرماندهی} به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 2/2/1359.
3- 61. سند شماره 040865 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از وزارت کشور به مرکز عملیات سپاه پاسداران، 2/2/1359.
4- 62. همان.
5- 63. روزنامه انقلاب اسلامی، 2/2/1359، ص11.
6- 64. روزنامه کیهان، 3/2/1359، ص11.
7- 65. روزنامه اطلاعات، 3/2/1359، ص3.
8- 66. روزنامه انقلاب اسلامی، 2/2/1359، ص11.

رابطه داشته و اخبار ایران را نیز به عراقی ها می دهد و اخبار جعلی و ساختگی از عراق به ایران می آورد.» و اینکه بعد از عید امسال، "ع" یک قبضه تفنگ برنو از "خ"(1) دریافت کرده و تحویل اسلحه برنو مجانی به احتمال زیاد پاداش خدمات وی به سازمان التحریر است. (2)

1. موضوع رانده شدگان عراق یا معاودین و مشکلات ناشی از آن برای ایران، همچنان تداوم دارد.

گزارش های رسیده از مرز خسروی حاکی است 18 اتومبیل حامل معلمان ایرانی در عراق و 40 نفر دیگر از رانده شدگان با استفاده از یک وسیله نقلیه ازطریق این مرز وارد خاک ایران شده اند. (3) این درحالی است که سرهنگ شهریاری معاون ناحیه ژاندارمری کرمانشاه، صبح دیروز به خبرنگار خبرگزاری پارس گفت: «در بیست وچهار ساعت گذشته 1809 نفر از خواهران و برادران رانده شده از عراق وارد خاک ایران شدند و با ورود این عده جمع رانده شدگان به 25009 نفر رسید.» (4)

دراین حال، نفوذ عوامل بعثی درمیان رانده شدگان از مشکلات مقامات ایرانی است. برخی گزارش ها حاکی است شماری از افرادی که به ایران سوق داده شده اند در عراق آموزش خرابکاری دیده اند. (5)

از سوی دیگر، کار شناسایی معاودین و تحویل آنان به بستگانشان ادامه دارد؛ ازجمله جهاد سازندگی خرم آباد، تعداد رانده شدگان را که از اردوگاه های این شهر به بستگان خود تحویل داده شده اند، 4000 نفر اعلام کرد. (6) از اردوگاه بروجرد نیز تاکنون 52 تن مرخص شده اند. (7) افراد باقیمانده در اردوگاه ها نیازهای عدیده ای دارند که دولت ایران درپی رفع آنهاست؛ ازجمله به گزارش کیهان هیئت اعزامی ازسوی وزیر آموزش وپرورش بررسی های خود را برای تشکیل کلاس های درس در اردوگاه های آوارگان آغاز کرد. (8) خبرهایی که به مقامات ایرانی می رسد از تداوم اخراج ایرانیان از عراق حکایت دارد؛ براساس یکی از این اخبار، «دستور مقامات وزارت کشور عراق [درمورد] خانواده های ایرانی مقیم عراق که بعضی از افراد تابعیت عراق را پذیرفته، ولی بقیه افراد خانواده تابع ایران می باشند [این است که مأموران عراقی] فوراً شناسنامه عراقی آنها را گرفته و کلیه اعضای خانواده را از خاک عراق اخراج نمایند.» (9)

بعد از حدود دو هفته، امروز در ایران قطعیت شهادت آیت الله سیدمحمدباقر صدر و خواهرش بنت الهدی به طور رسمی اعلام شد و امام خمینی پیامی صادر کرد و شورای انقلاب نیز بیانیه ای به این مناسبت انتشار داد.

ص: 193


1- * در سند، تمام اسامی یادشده به طور کامل ذکر شده است.
2- 67. سند شماره 287437 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به فرماندهی نزاجا {مدیریت اطلاعات}، 2/2/1359.
3- 68. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص1.
4- 69. روزنامه جمهوری اسلامی، 2/2/1359، ص4.
5- 70. سند شماره 347501 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی خوزستان {اهواز} به استاندار خوزستان، 2/2/1359.
6- 71. روزنامه کیهان، 3/2/1359، ص9.
7- 72. همان.
8- 73. همان.
9- 74. سند شماره 339223 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی19 07 {رکن2} و فرماندهی 21 07 {رکن2}، 2/2/1359.

شورای انقلاب با صدور بیانیه ای تأکید کرد: ملت رزمنده و مسلمان عراقی این جنایت بزرگ را بر دولت بعثی نخواهد بخشید و انتقام این خون پاک را تا سرحد ریشه کن کردن رژیم خائن عراق خواهد گرفت. (1) در این بیانیه همچنین آمده است: شورای انقلاب برای تجلیل از مقام شامخ این شهید عالی قدر اسلام، سه روز را عزای عمومی و روز پنجشنبه 4/2/1359 را تعطیل سراسری اعلام می کند و روز جمعه قبل ازظهر مردم را دعوت می کند تا برای اعلام انزجار علیه جنایات دولت بعثی عراق به سوی دانشگاه راه پیمایی کنند. (2)

وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز با انتشار اطلاعیه ای اعلام کرد: «ما ضمن تبریک این شهادت بزرگ به ملت های مسلمان عراق و ایران به تمامی مسلمانان و خانواده ارجمند صدر اعلام می داریم که تا ازبین بردن حکومت جنایتکار و عامل امپریالیسم و صهیونیسم صدام حسین خائن از پای ننشینیم و این یزید کربلا را روانه همان مقامی در جهنم نماییم که یزید جلاد در آن سکنی دارد.» (3)

به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی، دراین باره آیت الله منتظری نیز پیامی منتشر کرد که در آن آمده است: «یقین است همان گونه که رهبر انقلاب اسلامی فرموده اند برادران ارتش و ملت مبارز عراق در سایه ایمان، استقامت و اتحاد این لکه ننگ را از دامن اسلام و صفحات تاریخ پرافتخار عراق محو خواهند نمود.» (4) در این پیام همچنین تأکید شده است: «مطمئنم همان گونه که خون پاک شهیدان، انقلاب اسلامی را در ایران به ثمر رسانید و رژیم سفاک پهلوی را سرنگون ساخت، قطرات پاک خون این شهیدان راه اسلام نیز در عروق تک تک ملت مسلمان عراق و کشورهای اسلامی خواهد جوشید و تا سقوط کامل رژیم صدامی و استقرار جمهوری، عدل اسلامی از جوشش بازنخواهد ایستاد.» (5)

امام خمینی دراین باره پیامی صادر کرد که در آن آمده است: «شهادت این بزرگواران که عمری را به مجاهدت در راه اهداف اسلام گذرانده به دست اشخاص جنایتکاری که عمری به خونخواری و ستم پیشگی گذرانده اند عجیب نیست؛ عجب آن است که مجاهدان راه حق در بستر بمیرند. ... عجب آن است که ملت های اسلامی و خصوصاً ملت شریف عراق و عشایر دجله و فرات و جوانان غیور دانشگاه ها و سایر جوانان عزیز عراق از کنار این مصائب بزرگ که به اسلام و اهل بیت رسول الله صلی الله علیه و آله وارد می شود بی تفاوت بگذرند و به حزب ملعون بعث فرصت دهند که مفاخر آنان را یکی پس از دیگری مظلومانه شهید کنند و عجب تر آنکه ارتش عراق و سایر قوای انتظامی آلت دست این جنایتکاران واقع شوند و در هدم اسلام و قرآن کریم به آنان کمک کنند.

من از ردة بالای قوای انتظامی عراق مأیوس هستم؛ لکن از افسران و درجه داران و سربازان مأیوس

{در سوگ شهادت آیت الله سیدمحمدباقر صدر، در ایران سه روز عزای عمومی و یک روز تعطیل رسمی اعلام شد.}

ص: 194


1- 75. روزنامه انقلاب اسلامی، 3/2/1359، ص3.
2- 76. همان.
3- 77. همان.
4- 78. روزنامه جمهوری اسلامی، 3/2/1359، ص7.
5- 79. روزنامه کیهان، 3/2/1359، ص10.

نیستم و از آنان چشمداشت آن دارم که یا دلاورانه قیام کنند و اساس ستمکاری را برچینند، همان سان که در ایران واقع شد؛ یا از پادگان ها و سربازخانه ها فرار کنند و ننگ ستمکاری حزب بعث را تحمل نکنند.» (1)

یادآوری می شود وقفه طولانی بین اعلام اولین خبرهای مربوط به شهادت آیت الله صدر تاکنون، خودبه خود نشانه ای از توانایی های رژیم عراق در عادی سازی خبر و انفعال و عقب ماندگی خبری و تحلیلی ارگان های ذی ربط و شخصیت های مسئول در جمهوری اسلامی تلقی گردید. دراین باره روزنامه انقلاب اسلامی در شماره امروز خود گزارش داد: «گروهی از هواداران آیت الله سیدمحمدباقر صدر ضمن انتشار اعلامیه ای، شهادت آیت الله سیدمحمدباقر صدر را به امام خمینی تسلیت گفته و خواستار پخش رسمی این خبر از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران شدند تا عاشورای دیگری در عراق برپا شود. در بخشی از این اعلامیه آمده است ای رهبر بزرگ خمینی بت شکن، آیا سزاوار است که فرزند راستین سیدالشهدا دو هفته پیش توسط عمال بعث عراق شهید شود و جمهوری اسلامی ایران در مقابل این فاجعه هولناک بی تفاوت باشد و ملت شریف ایران ساکت بنشیند؟ آیا سزاوار است که این خبر داغ را وزارت ارشاد ملی تکذیب کند و روزنامه ها اخبار ضدونقیضی بنویسند [تا] این خبر را همان گونه که صدام می خواهد مردم با شک و تردید تلقی کنند؟» (2)

1. درگیری های سنندج از شب گذشته تا پایان امروز ادامه داشت. شب گذشته، درگیری های شدید در اطراف باشگاه افسران، ساختمان رادیو تلویزیون و فرودگاه که محل استقرار افراد ارتش و پاسداران است، جریان داشت که با به کارگیری سلاح های سبک و سنگین تا امروز صبح ادامه یافت. تا ساعت 6 بامداد امروز، درگیری شدید و خونین بود، سپس فروکش کرد، اما خاتمه نیافت، طوری که خبرنگاران در ساعت 8:30 گزارش دادند: «هنوز صدای تک تیراندازی به گوش می رسد.» (3)

در ادامه روز، درگیری ها شدیدتر شد تاجایی که شهر حالت جنگ زده پیدا کرد؛ «درحدود ساعت 5 بعدازظهر، درگیری شدیدی با راکت و خمپاره و توپ سنگین در اطراف محله شریف آباد سنندج درگرفت که به علت اصابت این گلوله ها قسمت زیادی از ساختمان های محله آسیب دیدند.» (4)

اظهارات مقامات ایران و گروه های ضدانقلاب حاکی از شدت و ادامه درگیری در طول روز است. شیخ الاسلامی سخنگوی دفتر شیخ عزالدین حسینی، دراین باره گفت: «در شهر سنندج جنگ سختی [درگرفته] است و درگیری ها به داخل شهر کشیده شده است. ...» وی افزود: «درگیری ها در اطراف رادیو و تلویزیون و باشگاه افسران و پادگان شهر ادامه دارد، به طوری که پیشمرگان، رادیو تلویزیون و باشگاه افسران را محاصره کرده اند.» (5)

از سوی دیگر، نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز دراین باره اطلاعیه ای بدین شرح صادر کرد: «از صبح روز یکم اردیبهشت ماه، مهاجمان به باشگاه لشکر سنندج واقع در داخل این شهر حمله کردند و این حملات با خمپاره، تفنگ106 و آر.پی.جی7 تا هم اکنون ادامه دارد و پرسنل مستقر در این باشگاه از تأسیسات دفاع می کنند. ضدانقلابیون آب و برق و تلفن باشگاه را قطع کرده اند.

ص: 195


1- 80. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی{ره}، صحیفه امام {مجموعه آثار امام خمینی(ره})، جلد12، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی{ره}، چاپ پنجم 1389، صص 253 و 254.
2- 81. روزنامه انقلاب اسلامی، 2/2/1359، ص11.
3- 82. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص2.
4- 83. روزنامه کیهان، 3/2/1359، ص2.
5- 84. همان.

مهاجمان به مراکز رادیو تلویزیون که حفاظت آن به ارتش واگذار شده بود حمله کردند و برابر اطلاع واصله ژنراتور فرستنده را با آر.پی.جی7 منهدم کردند. پرسنل نظامی در داخل مرکز درحال دفاع هستند. به ساکنان خانه های اطراف باشگاه اعلام شده است که خانه های خود را ترک کنند چون ترکش گلوله های توپ ضدانقلابیون و دفاع واحدهای ارتش ممکن است آسیب هایی به ساختمان وارد آورد. ضمناً به نظر نمی رسد که در خانه های اطراف ساختمان های مزبور کسی ساکن باشد.» (1) یادآوری می شود، قبلاً ارتش اعلام کرده بود که ساکنان حوالی ساختمان رادیو تلویزیون خانه ها را تخلیه کنند. (2)

در گزارش کیهان از صحنه برخوردهای شهری، وضع امروز سنندج چنین توصیف شده است: «آمبولانس ها مرتب در گوشه وکنار شهر سنندج حرکت می کنند و مشغول جمع آوری اجساد و مجروحان هستند و صدها نفر از اهالی شهر برای کمک رسانی مجروحین فعالیت شدیدی را انجام می دهند. مردم سنندج حالت وحشت زده ای دارند و کلیه مغازه ها، نانوایی ها و مؤسسات خدمات شهری تعطیل هستند و از سه روز پیش عملاً تهیه نان، گوشت و مایحتاج عمومی غیرممکن شده است زیرا خروج از خانه به آسانی امکان ندارد. گروهی از نظامیان مستقر در باشگاه افسران شهر سنندج که در محاصره قرار دارند بدون غذا و مایحتاج هستند. هم زمان با ایجاد تشنج در شهر، جوانان هر محله و ساکنان خیابان ها اقدام به سنگربندی کردند و به ساختن کوکتل مولوتف پرداختند.» (3)

روند حوادث نشان می دهد که نظام اگر تاکنون در اعمال حاکمیت بر گروه های مسلح غیرقانونی و مناطق تحت تسلط آنان مماشات و مسامحه می کرده، به دلیل ضعف و ناتوانی و تسلیم طلبی نبوده، بلکه درپی راه حل های مناسب بوده است. وقتی طرف مقابل در یک محاسبه اشتباه، ماجرای متوقف کردن ستون نظامی درحال عبور از سنندج را شروع کرد، متناسب فضای موجود، تصور گرفتن امتیازی دیگر و حصول پیروزی آسان دیگری را داشت،اما برعکس، این اقدام درواقع مجوز برخورد قطعی با اقدامات مسلحانه را صادر و مشروعیت سرکوب عواملی را که با اقدام مسلحانه مانع اعمال حاکمیت نظام می شوند تأمین کرد؛ به گونه ای که تجویز نظامی و جنگ طلبی گروه های مسلح ضدانقلاب که روزهای گذشته با اشتیاق و تحرک امیدوارانه همراه بود، تا پایان امروز به سمت تمایل به پایان درگیری و بازگشت به وضع قبل جلو رفت. در پاسخ به این تمایل، دیشب ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران درباره درگیری های سنندج اعلامیه ای صادر کرد که در آن طرف مقابل به شدت سرزنش و محکوم و حتی از آن با صفاتی چون مزدور بیگانه و خودفروخته یاد شده است، اما در پس این تندی با نوعی ملایمت و آسان گیری با درخواست آنان موافقت مشروط شده است. به این ترتیب که در پایان اعلامیه آمده است: «این گروه خودفروخته باید بداند که ملت آنها را شناخته است و این بار ملت و به تبعیت از خواست او واحدهای ارتش و سپاهیان پاسدار فریب نخواهند خورد و هنگامی آتش بس اعلام خواهد شد که کلیه افراد مسلح از شهر خارج شوند و هرگز با اسلحه به شهر رفت وآمد ننمایند.»(4) (5)

ص: 196


1- 85. روزنامه انقلاب اسلامی، 3/2/1359، ص2.
2- 86. روزنامه کیهان، 3/2/1359، ص2.
3- 87. همان.
4- * ضمیمه دارد؛ متن کامل اطلاعیه ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران.
5- 88. روزنامه انقلاب اسلامی، 3/2/1359، ص2.

اشتراک نظر اخیر مسئولان نظام و دست اندرکاران ذی ربط درمورد ضرورت قاطعیت در حل مسئله گروه های مسلح ضدانقلاب، در اشکال مختلف بروز می یابد.

دراین زمینه، جلسه شورای امنیت ملی امروز با حضور بنی صدر رئیس جمهور؛ چمران وزیر دفاع ملی؛ تیمسار شادمهر رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی؛ چند تن از فرماندهان و مسئولان ارتش، سپاه، ژاندارمری و شهربانی و نیز چند تن از اعضای شورای انقلاب اسلامی تشکیل شد. در پایان این جلسه، تیمسار فلاحی فرمانده نیروی زمینی ارتش، گفت: «به موجب قرارداد هیئت حسن نیت که خود من مجری آن بودم، قرار بر این شد که تمام گروه های مسلح سیاسی از شهر بیرون بروند و باشگاه افسران را به خود باشگاه افسران

و رادیو تلویزیون و فرودگاه را به ارتش بدهیم. از دیروز، گروه های مسلح هم به رادیو تلویزیون و باشگاه و فرودگاه حمله کرده اند. به عبارت دیگر، به قرارداد فی مابین هیئت حسن نیت و مردم بی حرمتی شده است و ما هر کاری که در سنندج می کنیم، منحصراً دفاع است و دفاع حق هر انسان است.» (1)

ابوشریف فرمانده عملیاتی سپاه پاسداران نیز پس از ختم جلسه شورای امنیت ملی درباره این جلسه گفت: «در این جلسه درمورد هماهنگی ارگان های نظامی درمورد کردستان تصمیم گیری شد.» وی افزود: «درمورد حملاتی که ازسوی عراق در مرزها می شود، ارتش وظیفه دارد که به مرزها برود، ولی ضدانقلابیون مانع می شوند .... می دانید در این شرایط حساس که ایران ازسوی امریکا مورد تهدید نظامی قرار گرفته، در این شرایط که تنها ارگان انقلابی حافظ استقلال مملکت، سپاه بوده است و چون سپاه و ارتش موفقیت هایی داشته[اند]، توطئه گران می کوشند با شایعه پراکنی و ایجاد تفرقه بین سپاه و ارتش اختلاف بیندازند.» (2)

تیمسار ظهیرنژاد فرمانده ژاندارمری نیز گفت: «درمجموع اوضاع غرب کشور آرام است و نیروهای ژاندارمری و ارتش در مواضع خود مستقر هستند و پاسخگوی حملات پراکنده ضدانقلاب و اشرار می باشند.» (3)

به این ترتیب، همه فرماندهان در عین اینکه از بازگوکردن جزئیات حوادث جاری و نیز تصمیمات اتخاذشده درخصوص آن خودداری کردند،

{عباس آقازمانی {ابوشریف} فرمانده عملیات سپاه پاسداران و تیمسار ظهیرنژاد فرمانده ژاندارمری}

ص: 197


1- 89. همان، ص12.
2- 90. همان، ص12.
3- 91. روزنامه انقلاب اسلامی، 2/2/1359، ص9.

اما در کل، جهت گیری یکسانی را درخصوص مسائل بروز دادند. درواقع، احساس خطر از آنچه گروه های مسلح ضدانقلاب دربرابر آسان گیری هیئت حسن نیت،

از خود نشان دادند، سبب شد مسئولان و نهادهای ذی ربط در مسئله کردستان به اشتراک نظر برسند. این اشتراک تصمیم در سخنرانی های اخیر رئیس جمهور عالی ترین مقام فرماندهی نیروهای مسلح پس از امام، خود را نشان داده است؛ ازجمله در سخنرانی امروز صبح بنی صدر در دانشگاه تهران، یک بار دیگر تصمیم قطعی نظام درباره تسلیم نشدن دربرابر مطامع گروه های ضدانقلاب در کردستان ایران، از زبان رئیس جمهور اعلام شد، هرچند شخص بنی صدر نیز از این گونه تصمیم گیری و هم جهتی درباره کردستان به نوبه خود، درجهت مقاصد جناحی و تقویت و تبلیغ شخص خویش، در این سخنرانی بهره کافی برد، اما درهرحال، سیاست های نظام دراین باره هم به افکارعمومی سراسر ایران و هم به گروه های درگیر در مسئله کردستان اعلام و تأکید شد. بنی صدر در قسمتی از سخنان خود گفت: «حضور شما در اینجا خود بهترین دلیلی است بر [اینکه ما به] آنچه می گوییم، عمل می کنیم. اگر در کردستان یا در هرجای دیگر ایران کسانی بخواهند مسلحانه یا غیرمسلحانه دربرابر اراده ملت ما بایستند این ملت به دعوت رئیس جمهور منتخب خود به طرف کردستان خواهد رفت. ارتشی که در آنجا است و پاسداران غیور ما، ارتش جمهوری اسلامی ما که در آنجا دربرابر گروه های مسلح [ضدانقلاب] و آتش آنها است بدانند که آنها در آنجا معرف یک ملت در آن استان هستند همه آنها که به روی فرزندان ما آتش گشوده اند بدانند که بر روی ملت خود آتش گشودند و یقین بدانند ما آنهایی را که به روی ملت آتش می گشایند به سختی مجازات می کنیم.» (1)

وی همچنین گفت: «از کردستان به ما پیغام داده اند که شما گفته اید اصل پیشنهادی ما را با تغییراتی که خود در آن داده اید پذیرفته اید و ما هم که همین را می خواهیم پس بدهید به دست ما چه فرقی می کند حرف خوب را باید ما عمل بکنیم یا شما بکنید. ... ما اجرای آن را به دست کسانی که دستشان در دست بعث عراق و امریکاست و سند دیروز روشن کرد که اینها دستشان در دست آنها است، نمی دهیم آنها باید اسلحه را زمین بگذارند مردم کردستان باید نمایندگان خود را در کمال آزادی انتخاب بکنند آن وقت ما طبق آن قراری که پذیرفته ایم عمل خواهیم کرد.» (2)

هم زمان با سنندج، تحرکات و درگیری های پراکنده و ایذایی در دیگر مناطق کردنشین، امروز نیز ادامه یافت و علاوه بر ادامه درگیری ها در سقز، پاوه و درگیری جزئی در حوالی بیجار، شاهین دژ عرصه درگیری مهم تری بود.

در ادامه درگیری ها در سقز، گزارش هایی از این منطقه حاکی است که براثر آتش خمپاره، حدود 150 خانه در این شهر ویران شده است. (3) به گفته برخی مجروحان و نیروهای پادگان سقز، افراد ضدانقلاب در داخل خانه ها کمین کرده اند و از مردمان بی دفاع به عنوان سپر خود استفاده می کنند. (4)

ص: 198


1- 92. روزنامه انقلاب اسلامی، 3/2/1359، ص6.
2- 93. روزنامه بامداد، 3/2/1359، ص3.
3- 94. روزنامه کیهان، 3/2/1359، ص2.
4- 95. روزنامه جمهوری اسلامی، 2/2/1359، ص4.

در کامیاران، براثر پرتاب راکت 3 نفر مجروح شدند. (1)

در پاوه، به دنبال درگیری های چند روز اخیر امروز هم حدود ساعت 1:30 بامداد، در کوه های اطراف بیمارستان که در مدخل شهرستان پاوه قرار دارد، درگیری ایجاد شد که به صورت تیراندازی پراکنده در کوه ها ادامه یافت. (2)

سپاه کرمانشاه ساعت 16، ضمن گزارش حوادث 24 ساعت گذشته، از ادامه درگیری ها و پرتاب خمپاره در پاوه خبر داد. سپاه پاوه نیز اعلام کرد صدای خمپاره و تیراندازی سلاح های سبک در منطقه همچنان به گوش می رسد. (3)

در بیجار، حدود ساعت 2 نیمه شب به طرف مواضع نیروهای ارتشی مستقر در روستای نجف آباد این شهر تیراندازی شد. این حمله به گزارش لشکر16 قزوین مستقر در منطقه «شدیداً پاسخ [داده شد] و دفع گردیده است، ضمناً 6 نفر از مهاجمین دستگیر و ازطریق سپاه پاسداران تخلیه شده است.» (4)

در مسیر شاهین دژ به تکاب که قبل از این نیز سابقه راه بندان و آدم ربایی به دست نیروهای حزب دمکرات وجود داشت،(5) امروز هم این اقدام تکرار شد. در گزارش ژاندارمری ناحیه تبریز، درباره این حادثه آمده است: «افراد حزب دمکرات خودروهایی که بین جاده تکاب و شاهین دژ در رفت وآمد بوده متوقف و مسافرین ازجمله گروهبان دوم الف. غ(6) جمعی پاسگاه تکاب را به گروگان گرفته اند.» (7) گزارش دیگر حاکی است در میان گروگان ها چند نفر زن هستند. (8)

یادآوری می شود در این منطقه از روز گذشته درگیری شروع و تا آخرین ساعات امشب ادامه یافته است. به گزارش روابط عمومی سپاه ارومیه، روز گذشته از ساعت 12 ظهر، افراد ضدانقلاب ازطرف دروازه تکاب به شاهین دژ، در 3 کیلومتری بخش شاهین دژ به پاسداران حمله کردند که پاسداران این منطقه به کمک برادران پیشمرگ مسلمان کرد و افراد ژاندارمری و کمیته به حمله گروه های مسلح غیرقانونی جواب دادند. این درگیری 8 ساعت ادامه داشت که بعد از آن، مهاجمان عقب نشینی کردند و محل استقرار آنان به نام گلچر به دست پاسداران و پیشمرگان مسلمان کرد افتاد. (9)

نیمه شب گذشته نیز بازهم درگیری روی داد که به گزارش فرماندار میاندوآب تا ساعت 8 صبح امروز ادامه یافت. در این درگیری 5 نفر از افراد ضدانقلاب کشته و یک دستگاه بی سیم ارتشی که دراختیار آنان بود به دست سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شاهین دژ افتاد. (10) اما قضایا فیصله نیافت و همان طورکه ذکر شد، با راه بندان و گروگان گیری مسافران ادامه یافت.

دراین حال، افراد مسلح حزب دمکرات مقیم دره قیزکربی نیز با پاسداران و پیشمرگان مسلمان در 3 کیلومتری شرق پاسگاه شاهین دژ درگیر شدند. (11)

ص: 199


1- 96. روزنامه کیهان، 3/2/1359، ص2.
2- 97. سند شماره 000588 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی پاوه به وزارت کشور، 4/2/1359.
3- 98. روزنامه جمهوری اسلامی، 3/2/1359، ص4.
4- 99. سند شماره 40915 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 به ژاندارمری، 3/2/1359.
5- * در روزنامه جمهوری اسلامی 3/2/1359 خبری درج شد که در آن آمده است: چهار نفر از کارکنان اداره کل راه وترابری آذربایجان غربی که به همراه یک دستگاه بلدوزر و یک دستگاه تریلر در 26 فروردین ماه گذشته به هنگام انجام وظیفه در مسیر راه تکاب به شاهین دژ توسط گروه های مهاجم مسلح دستگیر و ربوده شده بودند، آزاد شدند.
6- * در سند نام کامل ذکر شده است.
7- 100. سند شماره 40991 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3} به دفتر ریاست جمهوری دفتر امور انقلاب، وزارت کشور و سماجا، 6/2/1359.
8- 101. روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص13.
9- 102. روزنامه جمهوری اسلامی، 3/2/1359، ص7.
10- 103. روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص13.
11- 104. همان.

در ساعت 16، «افراد حزب دمکرات کلیه مسافران و 2 نفر درجه دار را که به گروگان گرفته بودند، بدون هیچ گونه آسیبی آزاد کردند.» (1) در همین ساعت، بازهم در این مسیر، درگیری مسلحانه میان افراد حزب دمکرات و سپاه پاسداران و پیشمرگان مسلمان و کمیته و افراد پاسگاه ژاندارمری شروع شد. (2) اطلاعات ژاندارمری در گزارش این درگیری آورده است: باتوجه به استعداد دمکرات ها، امکان مقابله با آنها ضعیف است و گفته می شود که پیشمرگان بوکان نیز با اسلحه های سنگین برای کمک به دمکرات ها درحال آمدن هستند. (3)

علاوه بر اعلام کمبود نیرو ازسوی ژاندارمری، پاسخ ستاد مشترک ارتش به پیام سپاه درمورد اینکه یگان ارتشی مستقر در میاندوآب قادر به کمک درزمینه ارسال تفنگ نمی باشد (4) و نیز تقاضای پوشاک و مهمات برای پیشمرگان مسلمان اعزامی به منطقه چهاردوری شاهین دژ (5) نشان دهنده جنبه هایی از کمبودهای خودی در این درگیری است. درهمین زمینه، سپاه تبریز به تهران پیام داد: «به دلیل حساس بودن منطقه و احتمال درگیری به سلاح های سنگین از نوع کالیبر50 و تیربار ام. ژ3 و آر.پی.جی7 و انواع خمپاره و تفنگ ژ3 با مهمات مربوطه و دیگر مهمات نوع نارنجک شدیداً نیاز داریم. از این نوع اسلحه ها اصلاً نداریم.» (6)

درنهایت، ساعت 22، نیروهای خودی موفق به پاک سازی مسیر و منطقه درگیری شدند و گزارش رکن3 سماجا حاکی است که عناصر مسلح حزب دمکرات، در این ساعت «از ارتفاعات قریه آغاجاری ضمن دادن 5 نفر تلفات به شاهین دژ عقب نشینی نمودند.» (7)

دانشگاه تهران که از روز گذشته تا ساعاتی بعد از نیمه شب، به دلیل خودداری گروه های چپ مارکسیستی، نظیر راه کارگر، پیکار و عمدتاً سازمان چریک های فدایی خلق از تخلیه ستادهای خویش در دانشگاه، صحنه درگیری و تیراندازی بود، امروز به کلی وضعی متفاوت داشت. دانشگاه و خیابان های اطراف مملو از جمعیتی بود که به دعوت قبلی رئیس جمهور و شورای انقلاب، در حمایت از سیاست های نظام درباره ضرورت پایان یافتن حضور گروه های مسلح غیرقانونی در دانشگاه ها گرد آمده بودند. روزنامه انقلاب اسلامی این تجمع را یک «اجتماع میلیونی» توصیف کرد (8) و روزنامه جمهوری اسلامی جمعیت حاضر را نزدیک دو میلیون نفر تخمین زد. (9) روزنامه نامه مردم (ارگان حزب توده) نیز جمعیت را صدها هزار نفر اعلام کرد. (10) روزنامه کیهان هم شرکت صدها هزار تن از مردم تهران را گزارش کرد.(11) (12) تجمع امروز دانشگاه تهران در شرایطی برگزار شد که با حوادث سنندج دور جدیدی از درگیری های مسلحانه علیه نظام در کردستان شروع شده است. این مسئله که صف بندی نیروها و درگیری های دانشگاه همان صف بندی درگیری های کردستان است، بر التهاب حاکم بر فضای تجمع افزوده است.

ص: 200


1- 105. سند شماره 40939 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 عملیات} به وزارت کشور، 3/2/1359.
2- 106. سند شماره 40991 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
3- 107. سند شماره 20991 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از ژاجا {رکن3} به دفتر ریاست جمهوری، 2/2/1359.
4- 108. سند شماره 40883 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به سپاه پاسداران، 2/2/1359.
5- 109. سند شماره 40923 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از تبریز به تهران {فرماندهی}، 2/2/1359.
6- 110. سند شماره 40868 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از تبریز {عملیات} به تهران، 2/2/1359.
7- 111. سند شماره 40939 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا {رکن3 عملیات} به دفتر ریاست جمهوری، 3/2/1359.
8- 112. روزنامه انقلاب اسلامی، 3/2/1359، ص6.
9- 113. روزنامه جمهوری اسلامی، 3/2/1359، ص12.
10- 114. روزنامه نامه مردم، 3/2/1359، ص1.
11- * ضمیمه دارد؛ گزارش چهار روزنامه انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی، کیهان و نامه مردم از تجمع امروز دانشگاه تهران.
12- 115. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص2.

در فضایی سرشار از احساسات ضدگروه های مسلح غیرقانونی، باتوجه به اینکه سازمان چریک های فدایی خلق بیشترین درگیری های دانشگاهی را باعث شده است و درحالی که شعارهای سرزنش ضدانقلاب با شعارهای حمایت از امام خمینی، رئیس جمهور و شورای انقلاب همراه شده، بنی صدر با تأکید بر اینکه امروز روز حاکمیت دولت است، (1) به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: «شما امروز در اینجا حاضرید، می توانید شاهد باشید که چه به روزگار این دانشگاه آوردند هرجا را که توانستند اموال این خلق و کلاس های این خلق و تأسیسات این خلق را خراب کردند. همین بلندگو را که تا این زمان طول کشید درست بشود خراب کردند. اگر آنها واقعاً می خواستند دانشگاه باز بماند و به کار خود ادامه دهد، چرا اصرار داشتند که این دانشگاه را به سنگر تبدیل کنند و سنگری دربرابر ملت و دربرابر اراده ملت. ما این سنگرهایی که دربرابر ملت ما ساخته بشود سنگرهای شیطان تلقی می کنیم و بدون ترحم آنها را درهم می کوبیم. ... این محیط جای سنگربندی ها و چماق کشی ها نیست.» (2)

وی در ادامه افزود: «امام در پیام نوروزی خود هم امر به انقلاب فرهنگی و هم امنیت کشور فرمودند و رئیس جمهور را مأمور حفظ امنیت کشور کردند و امسال را سال امنیت عنوان کردند. من به شما می گویم خواب یک کشتار خیابانی را دیده بودند که براثر هوشیاری دانشجویان مسلمان و همه مردم خنثی شد و زدوخوردها به حداقل انجامید.» (3) اجتماعاتی که امروز در همه شهرهای کشور برقرار است و تأییدی که در این اجتماعات از تصمیم شورای انقلاب شد نشان داد این تصمیم، تصمیم ملت ایران، امام امت، تصمیم رئیس جمهوری و تصمیم شورای انقلاب است و همه دانشجویان باید این تصمیم را محترم بشمارند، و به طوردقیق اجرا کنند. از امروز دانشگاه باز می شود در محیط دانشگاه هیچ برخوردی نباید باشد، همه باید افتتاح دانشگاه را محترم بشمارند هیچ کس حق ندارد در محیط دانشگاه و خارج آن تحت هیچ نام و عنوانی برخورد به وجود بیاورد. سرپرستان دانشگاه موظف هستند کلاس هایی را که تحویل گرفته اند در تحویل خود نگه دارند و از این لحظه

{تجمع بزرگ مردمی در دانشگاه تهران }

ص: 201


1- 116. روزنامه جمهوری اسلامی، 3/2/1359، ص12.
2- 117. روزنامه انقلاب اسلامی، 3/2/1359، ص6.
3- 118. همان.

به نام شورای انقلاب و به نام رئیس جمهوری و به نام ملت ایران سرپرست این دانشگاه ها هستند و باید وظایف قانونی خود را که از شورای انقلاب به آنها ابلاغ می شود اجرا کنند. (1) حاکمیت دولت از امروز به خواست خدا مستقر شد و برای اینکه آقای برژینسکی مشاور امنیتی آقای کارتر و خود آقای کارتر مطمئن بشوند که ما محتاج آن سند نبودیم برای آنکه دست آنها را بخوانیم که آنها اشتباه می کنند و برای اینکه آنها بدانند خوابشان تعبیر ندارد شما مردم با نظم و آرامش و بدون اینکه هیچ کس هیچ کاری برخلاف نظام بکند از اینجا که بیرون رفتید، از برابر سفارت سابق امریکا یا لانه جاسوسی و حکومت امریکا بر ایران عبور کنید و به امریکا بگویید که این ملت در دفاع از استقلال خود در دفاع از انقلاب اسلامی خود همه گونه فداکاری انجام می دهد و در بسیج دائمی است. (2)

بنی صدر در پایان سخنرانی خود گفت: «شما پاسداران عزیز که تمام دیروز و دیشب با منتهای فداکاری و منتهای صبر انقلابی و شکیبایی سخت درخور ستایش مراقبت کردید تا برخوردها و نتایج زیان بار را به حداقل برسانید و توطئه کشتار و زدوخورد خیابانی را خنثی کنید از این پس مأمورید هرکسی به هرعنوان به نام اسلام و حتی به نام امام یا به نام شورا و رئیس جمهوری با چوب و چماق و یا غیرچوب و چماق خواست برخورد ایجاد بکند شما موظف هستید فوراً آنها را دستگیر کنید.» (3)

به گزارش خبرنگار خبرگزاری پارس، انبوه جمعیت شرکت کننده در پایان این مراسم به سوی لانه جاسوسی امریکا راه پیمایی کردند. (4)

یادآوری می شود قبل از این تجمع و در آغاز روز، بنی صدر در پیام رادیویی خطاب به «ملت ایران» از «برقراری آرامش و استقرار حاکمیت دولت در تخلیه دانشگاه ها» سپاسگزاری و اعلام کرده بود: «خواهران و برادران! ساعت 2 بعداز نیمه شب، دیشب آخرین گروه به تصمیم شورای انقلاب گردن گذاشت و هم اکنون در دانشگاه کسی باقی نمانده است. ای کاش دیروز صبح این کار صورت می پذیرفت و هیچ برخوردی به وجود نمی آوردند. به هر رو، از همه گروه هایی که تصمیم شورای انقلاب را پذیرفتند سپاسگزارم و به آنها که از ابتدا از آن پیروی کرده اند پیروزی رفتار انقلابی شان را تبریک می گویم و امیدوارم موافق تصمیم شورای انقلاب دانشگاه در آرامش کار خود را ادامه دهند.» (5)

بنی صدر افزود: «مردم مسلمان! ایستادگی بر سر تصمیم و قاطعیتی که نشان داده شد کشور را از یک مصیبت بزرگ نجات داد. اینک که دولت اسلامی واقعیت پیدا کرده است همه باید بدانند که شرط پیروزی انقلاب و نجات کشور اجرای تصمیمات دولت انقلاب است و این دولت به

{ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور:

«چرا اصرار داشتند که این دانشگاه را به سنگر تبدیل کنند و سنگری دربرابر ملت ... بدون ترحم آنها را در هم می کوبیم ... این محیط جای سنگربندی و چماق کشی نیست.»}

ص: 202


1- 119. روزنامه بامداد، 3/2/1359، ص3.
2- 120. روزنامه جمهوری اسلامی، 3/2/1359، ص12.
3- 121. روزنامه بامداد، 3/2/1359، ص3.
4- 122. روزنامه جمهوری اسلامی، 3/2/1359، ص12.
5- 123. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص3.

خواست خدا تصمیمات خود را با قطعیت تمام اجرا می کند.» (1) وی همچنین خاطر نشان کرد که سازمان دانشجویی منتخب دانشجویان از امکانات فعالیت صنفی برخوردار خواهد شد. (2)

هم زمان با تجمع عظیم دانشگاه تهران، یک تجمع محدود نیز با جهت گیری کاملاً متفاوت، در بیمارستان امام خمینی {واقع در انتهای بلوار کشاورز} شکل گرفت. گزارش روزنامه بامداد حاکی است: خانواده های قربانیان درگیری روز گذشته دانشگاه تهران همراه عده ای از دانشجویان و مردم، داخل و اطراف بیمارستان امام خمینی اجتماع کردند و پس از تحویل گرفتن اجساد 3 تن از قربانیان درگیری دانشگاه از مسئولان بیمارستان، ضمن تشییع آنها راه پیمایی کوتاهی کردند. (3) بعدازظهر همین روز، بازهم مردم برای دریافت اجساد بقیه قربانیان و تشییع جنازه شهدای حوادث دانشگاه تهران در بیمارستان امام خمینی، اجتماع کردند که با جواب منفی مسئولان بیمارستان مواجه شدند و بدین ترتیب درگیری ایجاد شد. در حوالی میدان توحید نیز همین برخوردها تکرار شد. (4)

شهربانی به وزارت کشور گزارش داده بود: «برابر اعلام سماجا3 {مرکز فرماندهی} قرار است چندین هزار نفر از مردم جنازه دو یا سه دانشجوی کشته شده را ساعت 16:30 روز جاری یا 7:30 صبح روز 3/2/1359، از بیمارستان امام خمینی تشییع و ایجاد تشنج در اجتماع نمایند.» (5)

نظیر دانشگاه تهران، دیگر دانشگاه های شهر تهران نیز امروز آخرین ساعات تخلیه دفاتر و تعیین تکلیف نهایی را در وضعیت مشابهی پشت سرگذاشتند.

در دانشگاه پلی تکنیک، دکتر منوچهر نیک روش رئیس این دانشگاه، اعلام کرد: به دلیل سخنرانی رئیس جمهوری، بعدازظهر فقط چند کلاس درس دایر شد. فردا به احتمال زیاد تمام کلاس ها دایر خواهد شد. او درباره تخلیه و تحویل دفاتر سیاسی گروه های مختلف دانشجویی گفت: تاکنون جز گروه های پیش گام و پیکار که دفاتر را تخلیه کرده، درهای آن را بسته و از تحویل امتناع می کنند، بقیه گروه ها، دفاتر خود را تحویل دانشگاه داده اند. رئیس دانشگاه پلی تکنیک در پایان تأکید کرد درصورتی که تا صبح فردا بقیه چنین نکنند، فردا به اتفاق دانشجویان و کارکنان مسلمان دانشگاه به منظور اجرای مصوبه شورای انقلاب حرکت کرده، دفاتر یاد شده را که خالی است باز کرده، دراختیار دانشگاه می گذاریم. (6)

در دانشگاه تربیت معلم تهران، دکتر جعفر شعار رئیس این دانشگاه، یادآور شد در جلسه امروز شورای دانشگاه درمورد گشایش دانشگاه تصمیماتی گرفته شد که براساس آن روزهای چهارشنبه و پنجشنبه به نظافت و ترمیم خرابی ها و بازسازی دانشگاه می پردازیم و از روز شنبه کلاس های درس تشکیل می شود. دکتر شعار درباره دفاتر گروه های سیاسی این دانشگاه گفت: انجمن دانشجویان مسلمان طرف دار مجاهدین خلق همه دفاتر خود را تخلیه کرده اند و کلید آن را تحویل داده اند و با گروه های سیاسی پیش گام و پیکار مذاکراتی شده است و آنان حاضر هستند اتاق های خود را

ص: 203


1- 124. همان.
2- 125. روزنامه انقلاب اسلامی، 2/2/1359، ص1.
3- 126. روزنامه بامداد، 3/2/1359، ص2.
4- 127. همان.
5- 128. سند شماره 40876 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 2/2/1359.
6- 129. روزنامه بامداد، 3/2/1359، ص2.

تحویل مدیریت دانشگاه بدهند، ولی انجمن اسلامی دانشجویان هم دفتر سیاسی و هم دفتر مدیریت خود را که از 14 اسفند اشغال کرده اند بسته و رفته اند و ظاهراً حاضر به تحویل نیستند.

روزنامه بامداد در ادامه این گزارش افزوده است: یکی از اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم که دفتر سرپرستی دانشگاه را دراختیار دارند، دراین باره گفت درصورتی که عده ای از استادان متعهد و مسلمان که نه شرق زده و نه غرب زده بوده و موردتأیید ما باشند و شورای منتخبی برای اداره دانشگاه تعیین کنند، بعد از گفت وگو حاضر به تحویل ساختمان هستیم. (1)

در دانشگاه ملی، دکتر عبدالصمد تقی زاده رئیس این دانشگاه، گفت: دانشگاه ملی ایران یک روز پر هیجانی را پشت سر گذاشت. او گفت درحالی که اعضای گروه های پیش گام و پیکار اعلام کردند که دفاتر سیاسی خود را تخلیه نمی کنند، مردم منطقه قصد حرکت به سوی دانشگاه را داشتند. در ساعت 12،دانشجویان درپیغام خود اعلام کردند که یک راه پیمایی در محوطه دانشگاه انجام می دهند و سپس تالار ابوریحان، محل دفاتر خود را، تخلیه می کنند. این گروه که حدود پانصد نفر می شدند،به راه پیمایی در محوطه دانشگاه پرداختند و طی آن سرودهایی خواندند و در پایان بدون اینکه دفاتر را تخلیه کنند درهای آن را بستند و متفرق شدند. باتوجه به اینکه اکثر گروه های سیاسی دانشجویی دفاتر خود را تخلیه کرده اند و حتی کلید اتاق های خود را هم تحویل داده اند،امیدواریم ان شاءالله که دانشجویان گروه های سیاسی پیش گام و پیکار این دانشگاه هم مثل سایر دانشگاه ها هرچه زودتر دفاتر خود را تخلیه کنند و تحویل مسئولان دانشگاه ها دهند.

او در پایان ضمن اعلام این خبر که بعضی کلاس های این دانشگاه تشکیل شده است، افزود: امیدواریم فردا کلاس های بیشتری تشکیل شود. شورای دانشگاه درپی تدابیری است که بتواند نسبت به تمام کردن برنامه دانشگاه ها در تقویم اعلام شده اقدام کند. (2)

در دانشگاه فارابی که ستاد گروه ها در آن ازپیش تخلیه شده بود، امروز شورای دانشجویان این دانشگاه با انتشار اطلاعیه ای خطاب به ریاست جمهوری و شورای انقلاب اعلام کرد: «بدین وسیله به اطلاع می رساند که امروز سه شنبه 2/2/1359 هنگامی که دانشجویان برای حضور در دانشگاه مراجعه می کنند با در بسته و مهر شده توسط کمیته مرکزی مواجه می گردند. ضمناً مقام مسئول یا محافظی را هم در محل نمی یابند که توضیح بخواهند. باتوجه به دستور شورای انقلاب و رئیس جمهوری که سه شنبه 2/2/1359 را روز افتتاح دانشگاه ها اعلام کردند ما از آن مقامات مسئول می خواهیم که هرچه زودتر برای گشایش دانشگاه اقدام نمایند.» (3)

آنچه امروز در درگیری های دانشگاه تهران که محور اصلی درگیری های دانشگاهی محسوب می گردد روی داد، سرانجام درگیری های دانشگاهی را تعیین کرد. علاوه بر دانشگاه تهران، دیگر دانشگاه های شهر تهران نیز امروز بدون درگیری حادی، به وضعیت نهایی موردنظر نظام (تخلیه

ص: 204


1- 130. همان.
2- 131. همان، صص 1 و 2.
3- 132. همان، ص2.

ستاد گروه های مسلح غیرقانونی و استقرار کامل حاکمیت نظام) نزدیک گردید. این وضع در شهرستان ها نیز تکرار شد، اما برخلاف تهران، در چند مرکز دانشگاهی با خونریزی و ضایعات همراه بود. مرور مختصر آنچه امروز در دانشگاه های شهرستان ها گذشت، در کنار حوادث تهران، آخرین وضعیت دانشگاه ها را تا آخر وقت امروز به شکل کامل تری ترسیم می کند.

در شیراز، از صبح درهای دانشکده های مختلف دانشگاه شیراز باز شد، اما دانشجویان در کلاس های خود حاضر نشدند. (1) به گزارش خبرنگار خبرگزاری پارس، پیش ازظهر، گروه های مختلف چپ و هواداران آنان در مقابل دانشکده پزشکی دانشگاه شیراز اجتماع کردند و کشته شدن عده ای از دانشجویان در درگیری روز گذشته دانشگاه تهران را محکوم کردند. اجتماع کنندگان ادعا می کردند که دولت به علت ناتوانی در برآوردن خواست های توده مردم از قبیل نان، مسکن، زمین و بهداشت، برای منحرف ساختن افکارعمومی اقدام به کشتار بی رحمانه مردم کرده است. این گزارش همچنین حاکی است که عده ای از مردم مخالف گروه های چپ گرا نیز در مقابل آنان اجتماع کرده و شعار می دادند. (2) در ادامه، استاندار فارس در اطلاعیه ای از مردم خواست که اطراف دانشکده ها را خالی کنند و همگان سر کارهای خود بروند. (3)

در اصفهان، عده ای از دانشجویان با اجتماع جلوی دانشگاه و پشت درهای بسته در دسته های کوچک به بحث درباره اوضاع دانشگاه ها پرداختند. در ساعت 11:30صبح، آیت الله خادمی همراه روحانیون و اقشار مختلف مردم اصفهان به دانشگاه رفته، نماز جماعت را اقامه کردند. آقای خادمی در اطلاعیه ای خطاب به مردم به تغییر نظام آموزشی دانشگاه ها و ایجاد جو مساعد اسلامی اشاره کرد و یادآور شد که دانشگاه باید مرکز تحقیق، علم، بحث و تبادل نظر و پیشرفت و ترقی باشد. (4)

در تبریز، دانشجویان پیش گام پس از 48 ساعت مقاومت در محوطه دانشکده پزشکی این دانشگاه، در اولین ساعات صبح بدون هیچ گونه درگیری این دانشکده را ترک گفتند و بدین ترتیب کلیه دفاتر گروه های

سیاسی در دانشگاه تبریز تخلیه شد. (5) دراین باره گزارش شهربانی به وزارت کشور حاکی است: «به دنبال پایان یافتن مهلت سه روزه گروه ها جهت تخلیه ستادهای عملیاتی خود از دانشگاه، طبق اطلاعیه های قبلی، مسئولان استان از ساعت 10 صبح روز 2/2/1359 و مردم در اجرای فرمان ریاست جمهوری در میدان نماز اجتماع [کردند]. درحالی که آقای استاندار و نماینده امام و رئیس دادگاه و نماینده تبریز در مجلس شورای اسلامی [و] عده ای از روحانیون پیشاپیش جمعیت در حرکت بودند در صفوف منظم با دادن شعار "دانشگاه اسلامی ایجاد باید گردد" به سمت دانشگاه تبریز دست به راه پیمایی زدند. ... [و] در طول مسیر و اطراف دانشگاه مأمورین انتظامی و پاسداران کاملاً مراقب اوضاع بوده تا از برخورد مردم و گروه ها جلوگیری به عمل آورند. اکثر گروه ها تا قبل از مهلت سه روزه محل ستاد خود را از دانشگاه تخلیه نموده بودند بجز گروه پیش گام و چریک های فدائی که آنها هم به محض اطلاع از راه پیمایان محل ستاد خود را تا قبل از ساعت 10 صبح ترک، ولی مقدار زیادی از اعلامیه های آنان و پوسترها و

ص: 205


1- 133. روزنامه کیهان، 3/2/1359، ص3.
2- 134. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 33، 3/2/1359، ص1، شیراز خبرگزاری پارس، 2/2/1359.
3- 135. روزنامه کیهان، 3/2/1359، ص3.
4- 136. روزنامه انقلاب اسلامی، 3/2/1359، ص11.
5- 137. روزنامه بامداد، 3/2/1359، صص 1 و 3.

مقداری آلات و ادوات از قبیل قمه و زنجیر و سنگ که جهت مقابله با مردم جمع آوری نموده بودند در محل باقی مانده که توسط گروه رپرتاژ رادیو تلویزیون از آنها فیلم برداری [شد] و قرار است در یکی از برنامه های محلی نشان داده شود. در ساعت 11:30، راه پیمایان که حدود 20 هزار نفر بودند وارد دانشگاه شده، سپس آقای استاندار [و] نماینده مجلس شورای ملی برای اجتماع کنندگان درمورد انقلاب فرهنگی و ایجاد دانشگاه اسلامی سخنرانی [کرده] سپس نماز وحدت برگزار [شد] و مردم با آرامش کامل دانشگاه را ترک نمودند.» (1)

در ارومیه تا ساعاتی از بامداد امروز به غیراز دانشجویان مسلمان دانشگاه ارومیه گروه های دیگر از تحویل دفاترشان خودداری می کردند. (2) از سوی دیگر، بازار ارومیه به حالت تعطیل درآمد و ازطرف دکتر حقگو استاندار آذربایجان غربی، اطلاعیه ای انتشار یافت و در آن از مردم خواسته شد که با اخلاق اسلامی و هوشیاری انقلابی به فرصت طلبان اجازه سوءاستفاده ندهند. (3) به هرحال،اقشار مختلف مردم ارومیه درحالی که تعدادی از روحانیون در

پیشاپیش آنان حرکت می کردند، برای تحویل گرفتن اماکن دانشگاه از گروه های سیاسی در مقابل در ورودی دانشگاه ارومیه اجتماع کردند. آنان که به نوشته روزنامه انقلاب اسلامی تعدادشان به ده ها هزار تن می رسید، با دادن شعارهایی مانند "نه شرقی، نه غربی، دانشگاه اسلامی"؛ "استقلال، آزادی، دانشگاه اسلامی"، خواستار تخلیه اماکن دانشگاه از گروه های سیاسی شدند. (4) استاندار آذربایجان غربی درمورد آخرین وضعیت دانشگاه ارومیه گفت: «دانشجویان عمل انقلابی واگذاری دفاتر سیاسی به مسئولان دانشگاه را با حسن نیت انجام دادند و دفاتر خود را به مسئولان دانشگاه و نمایندگان مردم تحویل دادند. من نیز معاون سیاسی استانداری را به دانشگاه فرستادم تا ضمن مذاکره با طرفین از بروز هرگونه درگیری جلوگیری کند و خوشبختانه دیدیم که عمل تحویل دفاتر بدون اینکه آسیبی به یک نفر برسد انجام گرفت.» (5) بااین همه، گزارش بامداد حاکی از وقوع درگیری مختصری است بدین ترتیب که وقتی در ساعت 10 اکثر گروه ها دفاتر خود را به رئیس دانشگاه تحویل دادند، عده ای از مردم وارد اتاق گروه های باقیمانده شدند و به بیرون ریختن کتاب ها از دانشگاه و پاره کردن پلاکاردهای آنان اقدام کردند. (6)

در همدان، دکتر محمود ستاری معاون دانشکده پزشکی دانشگاه همدان، گفت: از صبح درحدود 5 هزار نفر از مردم همدان دررابطه با تخلیه ستادها در جلوی این دانشکده تجمع کرده بودند که با بررسی دقیق نماینده حجت الاسلام سیدرضا فاضلیان امام جمعه این شهر، درباره برچیده شدن ستادها و گزارش آن به تجمع کنندگان به تدریج مردم متفرق شدند. (7) به گزارش خبرنگار بامداد، که صبح امروز در دانشگاه حضور داشته است، افراد مستقر در ستادهای مزبور، پس از اطلاع از راه پیمایی حدود 10 هزارنفری مردم در خیابان ها به قصد حضور در دانشگاه، محل را ترک کردند. (8)

در بابل، اجتماعی در دانشکده فنی صمدیه لباف این شهر برپا شد که در آن نماینده شورای شهر بابل، فرماندار، نماینده مجلس شورای ملی این شهر، دادستان انقلاب اسلامی و شماری از

ص: 206


1- 138. سند شماره 40937 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 3/2/1359.
2- 139. روزنامه بامداد، 3/2/1359، ص3.
3- 140. همان.
4- 141. روزنامه انقلاب اسلامی، 3/2/1359، ص11.
5- 142. روزنامه بامداد، 3/2/1359، ص3.
6- 143. همان.
7- 144. روزنامه انقلاب اسلامی، 3/2/1359، ص11.
8- 145. روزنامه بامداد، 3/2/1359، ص3.

بازاریان که مغازه ها را تعطیل کرده بودند، در جمع حاضران دیده می شدند. پس از پخش پیام امام و رئیس جمهوری، حجت الاسلام حسنی دادستان انقلاب، درباره مسائل جاری مملکت و وحدت و اتحاد علیه امپریالیسم و نیز توطئه های پشت پرده عناصر بیگانه سخن گفت و دانشجویان را به تعهد در استقلال میهن تشویق کرد. (1)

در سمنان، به گزارش خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی «هزاران نفر از طبقات مختلف مردم سمنان به دعوت جامعه روحانیت سمنان جهت تخلیه دفاتر گروه ها در مدارس عالی بهداشت و تکنولوژی سمنان دست به راه پیمایی زدند. راه پیمایان ابتدا در مدرسه عالی بهداشت اجتماع کرده و روحانیت این شهر به نمایندگی ازطرف مردم سمنان دفتر جنبش اسلامی هدی وابسته به هواداران سازمان مجاهدین خلق را تخلیه نموده و این محل پس از تخلیه به رئیس مدرسه عالی تحویل داده شد. پس از آن مردم در مدرسه عالی تکنولوژی سمنان حضور یافته و دفاتر گروه های پیش گام، پیکار، مجاهدین خلق، فدائیان خلق توسط روحانیون شهر سمنان تخلیه گردید.» (2)

در قائم شهر، پرویز علی آبادی رئیس اداره آموزش وپرورش، پس از چهار ساعت مذاکره با رؤسای دبیرستان ها، فرماندار و دادستان انقلاب اسلامی این شهر اعلام کرد: «اینجانب به کلیه گروه های سیاسی مستقر در مدارس شدیداً اخطار می نمایم که اگر حداکثر تا دو روز دیگر محل دفاتر خود را تخلیه نکنند و دست از تبلیغات غیراصولی خود در مدارس بر ندارند، روز پنجشنبه مورخ 4/2/1359 از مردم شریف و انقلابی قائم شهر برای فیصله دادن به آن مسئله دعوت به عمل خواهد آمد.» (3)

در کرمانشاه، درگیری های روز و شب گذشته، تا ساعت 3 بامداد امروز طول کشید و در آن 24 نفر مجروح شدند که 9 تن از آنان مأموران شهربانی بودند. سرهنگ صمیمی رئیس شهربانی کرمانشاه، در توضیح جزئیات این درگیری ها گفت: «به دنبال اوج گیری [درگیری ها] در سطح خیابان های کرمانشاه و حمله تعداد زیادی از مردم به مقر جنبش مجاهدین، مأمورین شهربانی با تمام قوا وارد عمل شدند و برای حفظ نظم و امنیت در سطح شهر از برخوردهای خونین، مقر جنبش مجاهدین را در حفاظت خود قرار دادند.» وی افزود: «با فعالیت شدید شبانه که تا ساعت 3 بامداد طول کشید، حدود 200 نفر از هواداران مجاهدین که داخل مقر باقی مانده بودند، با 3 سرویس کامیون شهربانی ابتدا به شهربانی و سپس دور از تهدید و مزاحمت مردم به خانه هایشان انتقال داده شدند.» وی در پایان گفت: «دفتر حزب توده در کرمانشاه توسط گروهی تسخیر و مقر این حزب به آتش کشیده شده است.» (4)

در زاهدان، به گزارش شهربانی این شهر از ساعت 9:30، «عده ای حدود 6 هزار نفر به منظور پاک سازی دانشگاه و مدارس عالی درحالی که پیشاپیش آنان جناب استاندار و دادستان انقلاب و روحانیون اهل تشیع و تسنن در حرکت بودند، از مسجد جامع به طرف دانش سرای عالی شروع به راه پیمایی نمودند. در این محل با مذاکره [که] بین طرفین، صورت پذیرفت گروه های چپ نما با کمال آرامش دفاتر خود را تحویل داده و جمعیت بدون درگیری به طرف دانشگاه بلوچستان رهسپار

ص: 207


1- 146. همان.
2- 147. روزنامه انقلاب اسلامی، 3/2/1359، ص11.
3- 148. همان.
4- 149. روزنامه کیهان، 3/2/1359، ص3.

شدند.» (1) اما برخلاف دانش سرا در دانشگاه مزبور به گزارش استاندار، «گروه های مخالف از چند روز قبل نیروهای خود را متمرکز کرده و با سنگربندی درصدد مقاومت مسلحانه بودند، آنها از چند روز قبل می کوشیدند که این تصمیم مردم را به اختلاف شیعه و سنی و فارس و بلوچ بکشانند و حتی کوشیده بودند که گروهی از کارگران و قاچاق فروشان را با تبلیغات خاص با خود هماهنگ سازند.» (2)

به هرحال، در ساعت 12 درگیری شروع شد. (3) این درگیری ابتدا با سنگ باران جمعیت از داخل دانشگاه و متقابلاً استفاده مردم از چوب و سنگ شروع (4) و به تیراندازی کشیده شد. (5) درگیری حدود یک ساعت ادامه یافت و موجب کشته شدن یک نفر و مجروح شدن حدود 40 تن گردید. (6) مجروحان در بیمارستان دکتر محمد مصدق زاهدان تحت درمان قرار گرفتند و دانشگاه نیز دراختیار مردم قرار گرفت. (7) هرچند وضع تعدادی از زخمی ها وخیم بود، ولی بیشتر آنها به طور سرپایی معالجه و مرخص شدند. (8) ژاندارمری گزارش داد که در درگیری دانشگاه زاهدان، 150 نفر از دانشجویان وابسته به گروه های مختلف توسط مردم دستگیر و به مرکز سپاه پاسداران تحویل گردیدند، ولی به علت کمبود جا و مشکلات موجود ازلحاظ نگهداری آنها در مرکز سپاه مزبور، مأموران پاسدار با مراقبت کافی دوباره دستگیرشدگان را به ساختمان دانشگاه منتقل کردند و حفاظت داخلی دانشگاه به سپاهیان پاسدار و حفاظت قسمت خارجی دانشگاه به مأموران ژاندارمری محول شده است. (9)

در اهواز نیز حوادث امروز با خونریزی همراه بود. به گزارش بامداد، در فرصتی که برای تخلیه ستادهای گروه ها

داده شده بود، به غیراز دانشجویان پیش گام و پیکار، تمام گروه های سیاسی درون دانشگاه ستادهای خود را تخلیه کردند. در ساعت 2 بعدازظهر، پس از نماز و سخنرانی حجت الاسلام جنتی حاکم شرع، در چمن دانشگاه اهواز، گروه هایی از مردم به ستاد دانشجویان در آمفی تئاتر دانشکده علوم حمله کرده که دانشجویان مستقر به این حمله پاسخ دادند. بعد از آن، براثر تیراندازی هوایی و زمینی دو طرف، عده ای کشته یا زخمی شدند. (10) دفتر سیاسی استانداری خوزستان تلفات درگیری دانشگاه جندی شاپور را «4 کشته و 90 زخمی که از این تعداد 20 نفر در بیمارستان شهر مداوا و مرخص و 40 نفر در بیمارستان بستری شدند»، گزارش کرد. (11)

ولی براساس آخرین خبر درگیری جندی شاپور، تعداد کشته شدگان این درگیری ها در اهواز 5 تن و تعداد مجروحان 98 تن بوده است. (12)

امروز آبادان نیز صحنه تشنج و درگیری بود، اما خسارات جانی به بار نیامد. به گزارش روزنامه انقلاب اسلامی، هزاران تن از مردم آبادان در اعتراض به اشغال مجدد دانشگاه نفت دست به راه پیمایی زدند. مردم آبادان پس از اجتماع در مسجد نو و مسجد موسی بن جعفر{ع} درحالی که شعار می دادند، به طرف دانشکده نفت حرکت کردند و پس از ورود به دانشکده نفت پلاکاردها و پوسترهای گروه ها را پاره کردند. گروه های سیاسی که امروز، برای بار دوم دفاتر خود را در دانشکده نفت باز کرده بودند، با اطلاع از راه پیمایی مردم، دانشکده را ترک کردند و برخوردی رخ نداد، فقط 3 نفر از هواداران سازمان های سیاسی به کمک مردم دستگیر شدند که 2 نفر از آنها هنگام دستگیری زخمی گردیدند. (13)

ص: 208


1- 150. سند شماره 040944 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 3/2/1359.
2- 151. سند شماره 041069 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از استاندار سیستان و بلوچستان به بنی صدر، 3/2/1359.
3- 152. سند شماره 040860 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 دایره اطلاعات} به دفتر ریاست جمهوری، 2/2/1359.
4- 153. روزنامه کیهان، 3/2/1359، ص1.
5- 154. سند شماره 040879 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 به نزاجا، 2/2/1359.
6- 155. سند شماره 041069 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
7- 156. سند شماره 040860 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
8- 157. سند شماره 040879 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
9- 158. سند شماره 040923 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
10- 159. روزنامه بامداد، 3/2/1359، ص2.
11- 160. سند شماره 040874 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 به ژاندارمری، 2/2/1359.
12- 161. روزنامه انقلاب اسلامی، 3/2/1359، ص11.
13- 162. همان.

حوادث امروز دانشگاه گیلان نیز با ضایعات و تلفات انسانی همراه بود. این دانشگاه نیز جزء معدود مراکز آموزش عالی است که گروه های مسلح غیرقانونی هنوز حاضر به تخلیه ستادهای خود نشده اند. این مواضع سرسختانه، نظیر خوزستان ناشی از برداشت گروه های چپ مارکسیستی درخصوص موازنه قوای شهر و منطقه است که آنها نوعی صف آرایی

شدید را طراحی کرده اند.

دراین میان، تعطیلی اکثر دانشگاه ها و آزادبودن نیروهای هوادار دیگر نقاط برای کمک به معدود مراکز آموزشی باقیمانده نیز مزید بر علت است. در طرف مقابل {موافقان فعال نظام در شهر رشت} نیز وضعی مشابه حکم فرماست و موقعیت آنان با ورود هادی غفاری چهره معروف تظاهرات و راه پیمایی های قبل و بعد از انقلاب تقویت شده است. وجود چهره های انقلابی باسابقه شهر چون کریمی {دادستان} و انصاری {استاندار} نیز که در سطح شهر شهرتی همچون هادی غفاری در سطح کشور دارند و در صف مقابل، وجود گروه های سرسختی مانند سازمان چریک های فدایی خلق، حدت و شدت درگیری های محتمل را یادآوری می کند.(1) براساس مجموعه ای از گزارش های مقامات مسئول و نیز خبرنگاران مطبوعات، حوادث امروز رشت، چنین بود: در اجتماع بزرگی که شب گذشته در مسجد کاسه فروشان در بازار رشت تشکیل شد، قرار شد صبح امروز بازار به کلی تعطیل شود و مردم برای پاک سازی دانشگاه گیلان عازم آن محل شوند. در این اجتماع، دادستان، استاندار و حجت الاسلام هادی غفاری سخنرانی کردند. (2) روز گذشته نیز سپاه رشت پیامی خطاب به مردم مسلمان گیلان انتشار داد که در آن آمده بود: «مردم مسلمان و غیور رشت با آغاز انقلاب فرهنگی در دانشگاه های سراسر کشور وظیفه خطیر خود را در این برهه حساس از انقلاب شکوهمند اسلامی انجام دهید.» (3)

به این ترتیب صبح امروز، هم زمان با دانشگاه تهران، حرکت عمومی وسیعی به سوی دانشگاه گیلان شروع شد. به نوشته خبرنگار انقلاب اسلامی: «هادی غفاری در میدان شهرداری رشت سخنرانی کرد و پس از آن بیش از ده ها

هزار نفر از مردم رشت به سوی دانشگاه گیلان دست به راه پیمایی باشکوهی زدند.» (4) خبرنگار بامداد نیز درباره تحرکات امروز رشت نوشت: «به دنبال اوج گیری مسئله دانشگاه ها در سراسر ایران و آخرین ساعات تعیین شده برای تخلیه و جمع آوری ستادهای سیاسی و تبلیغاتی گروه ها ازسوی شورای انقلاب و رئیس جمهوری پیش از ظهر، با

{حجت الاسلام هادی غفاری

با حضور وی موقعیت طرف داران نظام در رشت تقویت شده است. }

ص: 209


1- * ابوالحسن کریمی و انصاری از شهدای بزرگ رشت محسوب می شوند. آنان بعدها، در "فاز نظامی" ترور شدند و به شهادت رسیدند.
2- 163. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص2.
3- 164. روزنامه بامداد، 2/2/1359، ص9.
4- 165. روزنامه انقلاب اسلامی، 3/2/1359، ص11.

اطلاع قبلی و مصاحبه تلویزیونی انصاری استاندار گیلان و گروه هایی از مردم درحالی که استاندار گیلان در پیشاپیش آنان در حرکت بود برای دراختیارگرفتن دانشگاه گیلان به سوی دانشگاه راه پیمایی کردند. همچنین عده کثیری از طبقات مختلف مردم به همراهی حجت الاسلام هادی غفاری درحالی که گروهی از جوانان با کفن در جلوی آنها حرکت می کردند با دادن شعارهای مختلف و تأیید پاک سازی دانشگاه و اطلاعیه های رئیس جمهوری و شورای انقلاب به سوی دانشگاه گیلان حرکت کردند. در مقابل دانشگاه گیلان گروه های سیاسی مستقر در دانشگاه به همراه هواداران خویش مانع از ورود راه پیمایان به دانشگاه شدند و درنتیجه زدوخوردهای شدیدی بین گروه های مخالف و موافق تخلیه دانشگاه در گرفت. در نخستین لحظات درگیری که با پرتاب سنگ همراه بود تعداد کثیری زخمی شدند که به بیمارستان های مختلف رشت منتقل شدند. درگیری دانشگاه گیلان بیش از 4 ساعت به طول انجامید و در تیراندازی های پراکنده ای که صورت گرفت تعدادی مجروح به جای ماند. دو گروه مخالف و موافق تخلیه دانشگاه همچنین با چوب و چاقو به هم حمله ور شدند که با امدادخواهی مقامات رسمی استان، سپاه پاسداران و نیروهای انتظامی برای جلوگیری از بروز اغتشاشات بیشتر در محل حاضر و برای پراکنده نمودن گروه های درگیر اقدام به تیراندازی هوایی کردند و گروه هایی متفرق شدند.» (1)

در گزارش خبرنگار بامداد همچنین آمده است: «شهر رشت از صبح کاملاً تعطیل بود و درگیری های پراکنده ای در سطح شهر رخ داد و چندین کیوسک در نقاط مختلف شهر به آتش کشیده شد.» (2) گروه های چپ و ضدانقلاب که از چند روز قبل تدارک حمله با سلاح گرم و سرد را دیده بودند، مقابل دانشگاه به سوی مردم تیراندازی کردند و به پرتاب سنگ مبادرت ورزیدند. حجت الاسلام هادی غفاری نیز مورد هجوم افراد چپ و ضدانقلاب قرار گرفت و با سنگ و چماق به شدت مجروح و به بیمارستان منتقل شد. پس از آن، مردم با چوب و سنگ حمله ور شدند و مخالفان که از ساعت 9 تا 3 بعدازظهر مقاومت کرده بودند، تسلیم و حدود 50 تن از آنان با کمک مردم دستگیر و به سپاه پاسداران تحویل داده شدند. مردم از دادگاه انقلاب اسلامی خواستار محاکمه و اعدام صحرایی کمونیست ها شدند.

حجت الاسلام هادی غفاری پس از مداوا از بیمارستان عازم دانشگاه شد و ساعت 4 بعدازظهر در جمع مردم سخنرانی کرد و به افرادی که در خیابان ها،دکه های فروش نشریات غیرمذهبی و اماکن فساد دایر کرده اند 24 ساعت مهلت داد که برای جمع کردن آنها اقدام کنند. وی همچنین از مردم خواست شب را در دانشگاه بمانند و محیط دانشگاه را ترک نکنند. (3)

هنگام عصر، درارتباط با حوادث دانشگاه گیلان و بازداشت عده ای از دوطرف درگیر، گروهی در مقابل ستاد عملیاتی سپاه پاسداران رشت اجتماع کرده، خواستار آزادی زندانیان شدند. همچنین، گروهی از طبقات مختلف به حمایت از سپاه پاسداران به این محل آمدند و ابوالحسن کریمی دادستان انقلاب اسلامی گیلان، خطاب به حاضران گفت که شما مردم گیلان امروز کاری

ص: 210


1- 166. روزنامه بامداد، 3/2/1359، صص 1 و 2.
2- 167. همان.
3- 168. روزنامه انقلاب اسلامی، 3/2/1359، ص11.

بس ارزنده انجام دادید و ضدانقلاب را مجبور ساختید تا به درون سوراخ های خود بروند. وی گفت آنهایی که بازداشت شده اند عناصر شناخته شده و مخربی هستند که حتماً به سزای عمل خویش خواهند رسید. ما با شعار شهادت و با رهنمودهای امام امت به پیش خواهیم رفت و هر مانعی را درپیشبرد آرمان های اسلامی در هم خواهیم کوبید. (1)

به دلیل وخامت اوضاع در ساعت 8 شب، از دفتر ریاست جمهوری به دوزدوزانی فرمانده سپاه پاسداران، اعلام شد که از شورای تأمین رشت تلفن گرامی به ریاست جمهوری رسیده و در آن از ریاست جمهوری تقاضا شده است که برای اجرای مصوبات، اوامر لازم را به ستاد مشترک ابلاغ کنند. فرماندهی سپاه نیز پیام دفتر ریاست جمهوری را به سپاه رشت ابلاغ کرد. متن پیام چنین است: «تلفن گرام از رشت از شورای تأمین شهر متشکل از اعضای 1. رئیس شهربانی، 2. رئیس ژاندارمری، 3. استاندار، 4. فرماندار، 5. نماینده نیروی دریایی شمال، 6. روحانی، امامی کاشانی

موضوع: 1. مردم رشت با مشکلات زیادی توانسته اند تاحدودی وارد دانشگاه بشوند، در این جریان 5 شهید و مجروحان زیادی دادند، درگیری پیش آمده و دیگر مردم توان حفاظت دانشگاه را ندارند مثل اینکه همه نیروهای چپی

به رشت آمده اند، داخل دانشگاه سنگربندی کرده اند و چندین کیوسک را آتش زده اند، 1500 نفر از ضدانقلابیون دستگیر و زندانی شده اند که بقیه افراد قصد فراری دادن آنها را دارند. 2. تصمیم شورای تأمین بر آن شده که از کادر نیروهای دریایی شمال برای حفاظت از دانشگاه و کنترل امور استفاده شود و طبق تصمیمات قبلی باید این امر بنا به ابلاغ ازطرف ستاد مشترک به فرمانده نیروی دریایی به اجرا گذاشته شود. 3. تقاضا دارند ریاست جمهوری اوامر لازم را به ستاد مشترک ابلاغ نمایند.» (2)

در ساعت 22:15 شب، با قطع اخبار سراسری سیمای جمهوری اسلامی ایران، انصاری استاندار گیلان همراه حجت الاسلام هادی غفاری و ابوالحسن کریمی دادستان انقلاب اسلامی گیلان بر صفحه تلویزیون گیلان ظاهر شدند و ضمن دادن توضیحاتی درباره حوادث رشت، مردم را از توطئه هایی که در دست اقدام است آگاه کردند. انصاری استاندار گیلان، گفت چون گروه هایی در سطح شهر به حرکت درآمده اند و ما قصد نداریم نیروهای انتظامی را دخالت بدهیم همان طوری که رئیس جمهوری کشور دستور داده اند از مردم شریف گیلان تقاضا می کنیم به خیابان ها بیایند و مانع از به آتش کشیدن نهادهای انقلابی شوند. (3)

درواقع، قطع اخبار و حضور چهره های مذکور و پیام مزبور نشان دهنده وخامت اوضاع و جدیت سرسختانه دو طرف در رسیدن به مقصود است که افزایش خسارات را درپی دارد. در گزارش شهربانی رشت آمار کشته شدگان و مجروحان حادثه روز جاری به این شرح آمده است: «1. کشته 5 نفر که یک نفر زن و 4 نفر مرد می باشند. 2. تعداد مجروحین یک هزار {1000} نفر که اکثراً معالجه سرپایی و مرخص گردیده اند و عده ای درحدود 30 نفر که حالشان وخیم است در بیمارستان های این شهرستان بستری می باشند.» (4) اما در گزارش ناحیه ژاندارمری گیلان از

ص: 211


1- 169. روزنامه بامداد،3/2/1359، صص 1 و 2.
2- 170. سند شماره 040886 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از ریاست جمهوری به سپاه پاسداران، 2/2/1359.
3- 171. روزنامه بامداد، 3/2/1359، صص 1 و 2.
4- 172. سند شماره 040892 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 2/2/1359.

این واقعه آمده است: «تا ساعت 17 درگیری بین گروه ها با تیراندازی های پراکنده ادامه داشته درنتیجه با دستگیری تعدادی از افراد وضع دانشگاه نسبتاً آرام [است] لیکن با راه پیمایی به عنوان شایعات حمله به سپاه پاسداران موجب گردید ناآرامی تا نیمه شب در رشت ادامه یابد.» (1)

دراین حال، گزارش های دیگر نشان می دهد نگرانی از وسعت ناآرامی ها و احتمال گسترش بیشتر آن بی مورد

نیست؛ ازجمله در گزارش ساعت 22:50 امروز شهربانی به وزارت کشور درباره وضع زندان شهربانی رشت آمده است: «برابر اعلام شهربانی رشت وضع زندان این شهربانی به نحوی است که به علت جریان آتش سوزی در گذشته بند محکومین و قسمت های دیگر به کلی ازبین رفته و درحال حاضر تحت تعمیر می باشد. کلیه زندانیان این شهربانی اعم از محکومین عادی و سیاسی و تحت قرار و معتادین که بالغ بر 360 نفر می باشند در 9 باب اتاق کوچک به طور

غیراصولی نگهداری می شوند باتوجه به درگیری روز جاری تاکنون 29 نفر از دستگیرشدگان برای نگهداری تحویل زندان شهربانی گردیده اند. درحال حاضر این عده در حیاط زندان می باشند که با دادن شعار، سایر زندانیان را تحریک و به اغتشاش دعوت می نمایند و از طرفی برابر اطلاع معاون شهربانی که درحال حاضر، در کمیسیون شورای تأمین حضور دارد قرار است تعداد زیاد دیگری از دستگیرشدگان [را] از سپاه پاسداران مجدداً در شب جاری به زندان شهربانی تحویل نمایند.» همچنین به دلیل «اینکه هیچ گونه محلی برای نگهداری دستگیرشدگان موجود نیست و آسیب پذیری محل زندان با مشخصات بالا فوق العاده زیاد است و ازطرفی برابر اخبار واصله و راه پیمایی هایی که هم اکنون در شهر ازطرف گروه های مخالف درحال انجام است، قرار است گروه های مذکور امشب به زندان شهربانی حمله نمایند. استدعا می شود دستور فرمائید ضمن تماس ازطرف وزارت کشور با مسئولین استان ترتیبی اتخاذ گردد تا آقای استاندار ضمن هماهنگی با پادگان نیروی دریایی در رشت یا بندر انزلی که به اندازه کافی محل نگهداری برای دستگیرشدگان دارد نسبت به انتقال آنان به پادگان های مذکور ظرف امشب اقدام نمایند. ضمناً این

پیشنهاد نیز به دادستان انقلاب و آقای استاندار قبلاً در شورای تأمین گردیده، ولی موافقت حاصل نشد.» (2)

همچنین گزارش ستاد عملیاتی شهربانی به وزارت کشور درمورد وضع بازداشتگاه شهربانی نمونه دیگری است که در آن آمده است: «تعداد 21 نفر طبق تصمیم مقامات استان تحویل دایره زندان شدند و از لحظه ورود مبادرت به دادن شعار می نمودند و با عنوان نمودن عدم آزادی و اینکه چرا مورد عفو قرار نگرفته اند از ساعت 23 روز 2/2/1359، ضمن شورش دسته جمعی بنای دادوفریاد و اخلال نظم را گذاشتند و با آتش زدن حمام مستعمل بازداشتگاه به طرف در خروجی حمله [کردند] تا با شکستن در مبادرت به فرار نمایند. رئیس زندان جهت استماع سخنان آنها به داخل زندان رفت که وی را به گروگان گرفتند، ولی مأمورین با آموزش کامل و پرتاب گاز اشک آور و تیراندازی هوایی از شورش جلوگیری و فقط دست یک زندانی مجروح و از شورش و فرار زندانی ها جلوگیری به عمل آمد.» (3)

ص: 212


1- 173. سند شماره 040947 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 دایره عملیات} به دفتر ریاست جمهوری، 3/2/1359.
2- 174. سند شماره 040871 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 2/2/1359.
3- 175. سند شماره 040930 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد عملیاتی شهربانی به وزارت کشور، 3/2/1359.

گروه ها و جریان های مختلف امروز هم به تناسب، به اعلام مواضع پرداخته اند. نکته قابل توجه این است که کلیه گروه های مخالف نظام در اعلام مخالفت خود با امپریالیسم و نسبت دادن سازش یا همدستی با امپریالیسم به طرف مقابل خویش، یعنی نظام و هواداران آن اشتراک عمل دارند. برخی نیز هشدار داده اند که اقدامات اخیر به نفع امریکاست و برخی نیز دگرگونی نظام آموزشی موجود را به کلی از برخورد با گروه ها و ستادهای آنان جدا کرده اند. درهرحال، مهم ترین مواضع اعلام شده جریان های گوناگون ظرف امروز چنین است:

سازمان مجاهدین خلق: این سازمان با تأکید مکرر بر «راه مجاهدین، راه خون بار حنیف نژادها، بدیع زادگان ها و محسن ها...» به عنوان "تنها راه رهایی" هواداران اذعان کرد که گروهی محارب و برانداز است نه یک گروه سیاسی

ذیل نظام، اما درعین حال به منظور گرفتن زمان برای آمادگی و کوشش برای خنثی کردن اشکالی که پی درپی در افکارعمومی مطرح می شود مبنی بر اینکه اگر مجاهدین یک گروه سیاسی و نه در فکر براندازی است، چرا سلاح های دراختیار خود را تحویل نمی دهد؛ به مناسبت های مختلف این گونه عبارات را نیز به کار گرفت: «بار دیگر بر غیرمسلح بودن تمام دفاترمان در سراسر کشور تأکید نموده و مقامات مسئول را همچنان به هرگونه تحقیق و بازدید مجاز می دانیم. بنابراین امیدواریم که مقامات مسئول به ویژه مسئولان انتظامی کشور هشدار حاضر را به منظور خنثی کردن هرگونه تشنج و درگیری و خونریزی جدی تلقی کنند و در همین جا از رادیو تلویزیون نیز تقاضا می کنیم، تا چنانچه خواستار آرامش و عقیم ماندن توطئه ها است به قرائت اعلامیه حاضر در اولین فرصت مبادرت ورزد.» (1)

راه کارگر: «باتوجه به شرایط موجود در ساعت 5 بامداد 2/2/1359 به مقاومت خویش در دانشگاه پایان داده و در این ساعت با ترک دفتر دانشجویان هوادار راه کارگر اعلام داشتیم که مبارزه خویش را در سنگرهای دیگر ادامه خواهیم داد.» (2)

اتحادیه کمونیست های ایران: این اتحادیه نیز در شماره امروز نشریه حقیقت ارگان این گروه تعطیلی و پاک سازی دانشگاه ها را توطئه آمیز ذکر کرد. (3)

حزب توده با عنوان "ما در دام نمی افتیم": «... وطن در خطر است! ... انقلاب ایران در خطر است... جنایت پیشگان تاریخ هرگز در برده ساختن خلق ها و کشتار مبارزان آنها را به صاحبان عقاید و مسلک های مختلف تقسیم نکرده اند، جباران خون آشام تاریخ، نه در شیلی نه در اندونزی، نه در ایران بعد از کودتای 28 مرداد و نه در هیچ جای دیگر، قربانیان خود را با هیچ انگی و نشانه ای به صفوف مختلف تقسیم نکرده اند.» (4)

این حزب در ادامه ضمن محکوم کردن حوادث دانشگاه و به آتش کشیده شدن دفاتر احزاب و گروه ها تحت عنوان «تشنج و درگیری در دانشگاه و خارج از دانشگاه به سود ضدانقلاب است»، افزود: «در کنار گروه ها و افراد صادق، ولی ناآگاه عوامل ضدانقلاب به خیابان ها روی آوردند. ...

ص: 213


1- 176. سازمان مجاهدین خلق، نشریه مجاهد، شماره 47، 2/2/1359، صص 1 و 2.
2- 177. روزنامه بامداد، 3/2/1359، ص2.
3- 178. اتحادیه کمونیست های ایران، حقیقت، شماره 66، 2/2/1359، ص16.
4- 179. روزنامه نامه مردم، 2/2/1359، ص1.

علی رغم نظر صریح شورای انقلاب و رئیس جمهور، دانشگاه ها مورد حمله قرار گرفت و به دفاتر گروه های سیاسی در خارج از دانشگاه ها حمله شد و شهرها از تشنج و درگیری انباشته شد. از سوی دیگر، گروه های ضدانقلابی چپ نما نیز که خود در ایجاد محیط تحریک آمیز در دانشگاه سهم نمایان داشتند، با استفاده از این بهانه، با شعارهای ماورای انقلابی، «کمیته پایداری» تشکیل دادند «و جنگ با طبقه حاکمه» را توصیه کردند. ... و عرصه هیجان و خروش از مقابل لانه جاسوسی امریکا به مقابل دانشگاه انتقال یافت.» (1)

حزب ملت ایران: «دگرگونی در نظام آموزش عالی یک ضرورت است و نیز ساختمان ها و وسایل کار دانشگاه ها به عنوان دارایی ملت باید برای پیشرفت آموزش مورد بهره برداری قرار گیرد، یادآور شده است که برای انجام چنین کاری احتیاج به بسیج همگانی و نیروکشی نیست و مسئولان دانشگاه ها و مدارس عالی می توانند دشواری های احتمالی را از میان بردارند.»

این حزب ضمن اعلام مخالفت با تعطیلی مراکز آموزش عالی برای درازمدت افزود: «امروز ایران با دسیسه های گوناگون دشمن روبه رو می باشد و همچنان که یکتا رهبر انقلاب امام خمینی همواره گفته است وحدت پایبندان نگهداشت همه دستاوردهای ملت ماست، اکنون چند پارچگی در میان شما دانشجویان که پیوسته پیش قراول پیکارهای میهنی بوده اید دورنمای نگران کننده ای را دربرابر دیدگان همه وفاداران راه انقلاب قرار داده است. بیایید یک بار دیگر برای زنده داشت وحدت عمل انقلابی خود همه با هم کوشش کنید و برای همیشه نفاق افکنان را به ورطه نومیدی بیفکنیم.» (2)

شاخه دانشجویی حزب جمهوری اسلامی: «ضرورت انقلاب فرهنگی انکارناپذیر است و هرچه زودتر باید نظام ضدتوحیدی دانشگاه ها به نظام اسلامی تغییر یابد. زیرا تأخیری که تاکنون در انجام این رسالت بزرگ صورت گرفته، ضربات سهمگینی به انقلاب اسلامی ما وارد نموده و خواهد نمود.» (3) این تشکل دانشجویی همچنین ضرورت انقلاب فرهنگی را در هر انقلابی بدیهی شمرده و افزوده است: انقلاب اسلامی ایران که از فرهنگ اسلامی نشئت می گیرد و باعث تغییر نظام حکومتی به جمهوری اسلامی گردید، لزوم انقلاب فرهنگی را نیز در کلیه نهادها ایجاب می کند. بنا به این ضرورت ما نیز تقاضای گروهی از استادان مسلمان دانشگاه های ایران را از امام، تأیید و تکرار می کنیم و از حضور امام بزرگوارمان استدعا داریم که به این ندای استادان مسلمان دانشگاه ها و دانشجویان متعهد و مسلمان هرچه سریع تر پاسخ فرمایند و شخصیت های اسلامی و دانشگاهی را برای تشکیل شورای انقلاب فرهنگی، معرفی کنند. (4)

جریان وابسته به بنی صدر: این جریان در سر مقاله روزنامه انقلاب اسلامی با عنوان "توطئه" حزب جمهوری اسلامی را متهم به رودررویی با بنی صدر کرده و مدعی شد: «قصد این بوده است که دانشگاه را تعطیل و موج تعطیل را به همه جا بکشانند و به این ترتیب به بنی صدر رئیس جمهور منتخب مردم، ضربه وارد کرده، وی را در مقابل افکارعمومی ناتوان از اداره کشور جلوه دهند و برای این کار، پاره ای عوامل حزب جمهوری اسلامی هرجا می توانند با کینه و

ص: 214


1- 180. همان، ص2.
2- 181. روزنامه بامداد، 2/2/1359، ص9.
3- 182. روزنامه جمهوری اسلامی، 2/2/1359، ص1.
4- 183. همان.

بغض شدید علیه بنی صدر به تبلیغات مخرب می پردازند و کوشش می کنند خود را طرف دار انجمن های اسلامی جلوه داده و آنها را نیز به مخالفت با بنی صدر بکشانند. همه جا القا می کنند که مسئولیت همه اشتباهات و نارسائی های گذشته و حال به گردن بنی صدر است! چرا که مسئول اجرائی کشور و رئیس شورای انقلاب است!...» (1)

روزنامه فرانس سوار {چاپ پاریس}، در شماره امروز خود گزارشی درج کرد که در آن تلقی نسبتاً رایجی از صف بندی کنونی و عملکرد جناح های حکومتی درباره مسئله گروگان های امریکایی در ایران را بازگو می کند. در این گزارش آمده است: «جمعه شب [29/1/1359]، صادق قطب زاده وزیر امورخارجه ایران، در سفر خصوصی خود به پاریس وارد منزل، هکتور ویلالون می شود. ویلالون یک قاضی آرژانتینی است که چند ماه پیش نقش حساسی در تماس های پنهانی واشنگتن با تهران داشته است. چند ماه پیش نیز در همین منزل، هامیلتون جردن مشاور خصوصی کارتر، طی یک سفر ناشناس و با تغییر قیافه با همین صادق قطب زاده ملاقات کرد.» عصر روز شنبه {30/1/1359}، هکتور ویلالون چند ساعت پس از خروج قطب زاده، برای اولین بار یک روزنامه نگار را به حضور پذیرفت. ویلالون توضیح داد که «از 25 سال پیش کار دفاع از حقوق بشر را به عهده دارم. من اکثر رهبران فعلی ایران را هنگامی که در پاریس تبعید بودند می شناسم، لذا طبیعی است که دولت ایران حل بحران فعلی ایران را به من و آقای بورگه محول کند. توسط ما بود که کمیسیون حقوق بشر شکل گرفت، اما ما از این هم فراتر رفته ایم و موفق شده ایم طرحی جهانی را برای این بحران ارائه دهیم. این طرح رضایت دو طرف دعوی را به خود جلب کرده است. آقای بنی صدر رئیس جمهور، نسخه رسمی این طرح را سه روز پیش به اطلاع 9 کشور اروپایی رسانید.» ویلالون سپس با اشاره به نقش حساسی که ژیسکار دستن از این به بعد در اجرای این طرح خواهد داشت، افزود: «نقش دستن حتی پس از ملاقاتم با قطب زاده نیز احساس می شود.»

خبرنگار از ویلالون پرسید: «پس چرا چنین طرحی که مورد توافق دو طرف هست، به یک راه حل منجر نشده است؟» ویلالون جواب داد: «نیروهایی در ایران وجود دارد که به طور خستگی ناپذیری علیه هرگونه نقشه صلح و برقراری نظم دست به اقدام می زنند.

این موضوع را من نمی گویم،بلکه دبیرکل حزب کمونیست ایران {توده} می گوید. خود این شخص به عنوان بزرگ ترین تحریک کننده که آماده است کشورش را به جنگ بکشاند، درآمده است، اما او تنها نیست اکثر رهبران کمونیست چندین کشور ازجمله فرانسه تا امروز سعی کرده اند از حزب کمونیست ایران پشتیبانی کنند. همین ها هستند که تلاش های کمیسیون سازمان ملل را عقیم گذاشتند. باوجوداین یک موضوع امیدوارکننده است و آن این است که 5 دقیقه بعد از اعلام پرزیدنت کارتر مبنی بر قطع روابط دیپلماتیک، ما [را] از هر دو طرف مأمور رسیدگی به مذاکرات

ص: 215


1- 184. روزنامه انقلاب اسلامی، 2/2/1359، صص 1 و 12.

می کنند. باید به هرقیمتی که شده از جنونی که ممکن است کارتر را وادار کند دست به خطای تأسف آور بزند اجتناب کرد. خطایی که درنهایت به نفع حزب کمونیست توده و برای صلح خلیج فارس مصیبت بار است.» (1)

ضمیمه گزارش30: نمونه ای از چالش های رابطه حسنه ایران و لیبی در صف بندی کنونی منطقه، قرارگرفتن لیبی و ایران در جبهه ای واحد علیه امریکا وجهی طبیعی برای نقش ملی ایران بعد از انقلاب است، اما بعضی رفتارها و گرایش ها از سران لیبی، اصولی بودن و مکتبی بودن این رابطه را زیر سؤال می برد و باعث می شود که در داخل ایران مخالفان این ارتباط نزدیک فعال باشند. گذشته از قضیه ناپدیدشدن امام موسی صدر که ازنظر بعضی، جنایت نابخشودنی رهبر لیبی محسوب می شود، برخی گرایش های «عرب گرایانه» از لیبی نیز در همین خصوص قابل ذکر است. شماره امروز روزنامه انقلاب اسلامی مصاحبه ای از کاردار لیبی در تهران درج کرده است که این رابطه حسنه و نیز نوعی چالش جنبی آن را نشان می دهد. به نوشته این روزنامه کاردار لیبی اعلام کرد: «مردم لیبی در این شرایط حساس به مردم ایران می پیوندند و همکاری و همبستگی کامل خود را با دولت و ملت ایران علیه امپریالیسم جهان خوار و ریشه کن شدن این دژخیم در کشور شما اعلام می دارد. در کنفرانس جبهه پایداری که متشکل از 5 کشور الجزایر، لیبی، سوریه، یمن جنوبی و فلسطین است این کشورها با هم متحد شده و هرگونه حمله علیه ایران را به مثابه حمله علیه کشورهای خود می پندارند.

درمورد بحران ایران سه ماه پیش کشور لیبی پیشنهاد کرد تا کنفرانسی متشکل از کشورهای ایران، لیبی، الجزایر، سوریه و فلسطین برگزار شود و تاریخ برپایی این نشست مصادف با 15 مه یعنی روز اعلام موجودیت

دولت اسرائیل باشد و به نام کنفرانس آزادی بخش خوانده شود، ولی متأسفانه ازجانب دولت ایران هیچ گونه تمایلی جهت تشکیل این کنفرانس ابراز نشد. ما علت این امر را از ملت ایران جویا می شویم. تشکیل این کنفرانس می توانست اهداف بسیاری در بر داشته باشد، یکی آنکه موضع لیبی را علیه سادات تقویت می کرد. دیگر آنکه موضع ایران را علیه امپریالیسم امریکا مستحکم می ساخت و سازمان آزادی بخش فلسطین را به لیبی نزدیک تر می نمود و همچنین الجزایر را در مقابل مراکش تقویت می کرد. {خبرنگار: احتمالاً سوریه، ایران را نیز علیه عراق تقویت می نمود.}...

امپریالیسم برای رسیدن به اهداف پلید خود مسائل مختلفی را در داخل و خارج کشور مطرح می کند متأسفانه برخی از مقامات ایرانی به شرایط حساسی که ایران دارد موضوعاتی از قبیل تملک جزایر خلیج فارس را مطرح می کنند چنین اظهاراتی ازجانب مقامات ایرانی به جای آنکه مردم کشورها را برضد حکومت ها تحریک کند، آنها را با حکومت ها پیوند می دهد. بنابراین ما از دولت ایران تقاضا داریم از اظهار چنین موضوعاتی خودداری ورزند چرا که در این برهه از زمان تنها دشمن است که از موقعیت سوءاستفاده خواهد کرد.» (2)

ضمیمه گزارش 32: نمونه هایی از تبلیغات عراق علیه ایران هم زمان با کوبیدن مسئولان رژیم بعث عراق بر طبل جنگ، رسانه های تبلیغاتی این کشور نیز با شدت با این کینه توزی همراه شده اند. در ساعت 11 امروز، گفت وگوهای زیر در بخش فارسی رادیو بغداد پخش شد:

«قیام کن، ملت ایران به پاخیز، روز رستاخیز است، ای سیستان و بلوچستان فقرزده و ای کپرنشینان فقیر اهواز، ای ترکمن صحرای جرجانی و توماج و واحدی و مختوم به پاخیز، ای تهران ای دربرگیرنده شصت هزار شهید و صد هزار معلول به پاخیز! ای زحمکتشان ملت ایران به پاخیزید. این رژیم... را در هم بکوبید و بار دیگر به مردم دنیا ثابت کنید که خلق های ایران زیر بار دیکتاتوری... جدید... کمر خم نمی کند. پیروز باد مبارزات پیگیر خلق های ایران.» (3)

«روحانیون متعهد! وظیفه شماست که جنایات رژیم... را فاش سازید سکوت بر این جنایت و آدم کشی ها به معنای شریک بودن و صحه گذاشتن بر این جنایات است. خمینی انقلاب خونین خلق های زحمتکش ایران را

منحرف ساخت. سکوت دربرابر فجایع و جنایات و... خیانت به اسلام و خیانت به خون شهدای گلگون کفن است....» (4)

ص: 216


1- 185. وزارت ارشاد و فرهنگ ملی، نشریه بررسی روزانه مطبوعات جهان، 9/2/1359، صص 15 14، به نقل از فرانس سوار {چاپ پاریس}، 22 آوریل 1980 {2/2/1359}.
2- 186. روزنامه انقلاب اسلامی، 2/2/1359، ص4.
3- 187. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 33، 3/2/1359، ص18، بخش فارسی رادیو بغداد، 2/2/1359.
4- 188. همان، ص20، بخش فارسی رادیو بغداد، 2/2/1359.

«افسران و سربازان میهن پرست ایرانی، رژیم... خمینی به جای اینکه عوامل شاه را از صفوف ارتش بیرون کند دست به تصفیه عناصر میهن پرست زده است با اعلام همبستگی با دانشجویان مبارز و کارگران زحمتکش و دهقانان پابرهنه و گرسنه خاطر خسرو روزبه ها و سروان احمدزاده ها را زنده سازید و یکدل و یک جان دوش به دوش توده های زحمتکش علیه رژیم... قیام کنید لوله های تفنگ خود را به جای سینه برادران دانشجو به سینه عمال جدید امپریالیسم امریکا نشانه روید و بمب های هواپیماهای خود را به جای کردستان و آذربایجان و ترکمن صحرا و بلوچستان و اهواز به سر نوکران جدید امریکا فرو ریزید.

فارغ التحصیلان و کارگران گرسنه و بیکار، ای همه بیکاران که رژیم... شما را از هستی ساقط کرده با دانشجویان این مدافعان راستین این پیش گامان جنبش رهایی بخش خلق های ایران هم صدا شده دست به راه پیمایی و تحصن علیه عملیات قتل و کشتار و دستگیری دانشجویان بزنید این دانشجویان در راه حقوق حقه شما زحمتکشان شهید می دهند، مجروح می شوند و روانه سیاهچال ها می شوند.» (1)

افراط در نشان دادن دشمنی با ایران و به خصوص به کاربردن عبارات به شدت کینه توزانه، سراسر فحش و ناسزا و استمرار حرکت در این راه، هر چند تبلیغات عراق را کم تأثیر می کند، اما نشانه عزم جدی سران دولت عراق در دشمنی با ایران است. در همین برنامه گوینده رادیوی مزبور مدعی شد که از نماینده مجلس ایران نامه ای دریافت کرده است. در متنی که به عنوان این نامه تنظیم شده، آن قدر در دشمنی با ایران و تمجید از عراق افراط شده که به کلی آن را به یک نوشته بی اثر و مضحک تبدیل کرده است. (2)

ضمیمه گزارش 38: متن کامل اطلاعیه ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران

متن کامل اطلاعیه ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی که درباره حوادث سنندج و تقاضای غیررسمی آتش بس ازسوی طرف مقابل صادر شد، به این شرح است:

«بسمه تعالی

در این ایام که درنتیجه آگاهی یافتن مردم وطن ما نقاب مزدوری از چهره مهره های بی ارزش سازمان امریکایی سیا، عمال جیره خوار امپریالیسم برداشته شده است و مردم شرافتمند و وطن پرست کردستان به ماهیت کثیف و خائنانه سرکردگان افراد مسلح پی برده اند و از این پس از تهدیدهای این مهره های بی اراده وحشتی احساس نمی کنند و با درک ماهیت ضدملی آنها روی از این گروه برتافته اند و افراد مسلح جنایتکار در سنندج با تنفر فزاینده مردم روبه رو شده اند اینک با توسل به وسایل مختلف تقاضای آتش بس ارائه می دهند و بار دیگر خواستار آتش بس شده اند.

ملت قهرمان ایران به خوبی آگاه است که چندی قبل همین مزدوران خارجی تقاضا کردند که سپاه پاسداران انقلاب از سنندج خارج شوند و این درخواست پذیرفته شد مشروط بر اینکه هیچ فرد مسلحی در شهر رفت وآمد نکند. آنها تقبل کردند که مسلحانه در شهر حرکت نکنند و سپاهیان پاسدار سنندج را ترک گویند.

حال باید دید که چرا و با دستور کدام ارباب بیگانه پس از خروج سپاهیان پاسدار این مزدوران قول و تعهد خود را زیر پا گذاشته و به فاصله چند روز با اسلحه به شهر ریخته و به اصطلاح خود دادگاه خلقی تشکیل دادند و همه روزه تحت عناوین مختلف با قلدری و زورگویی از پیشه وران و مردم نجیب شهر کلاشی و اخاذی نمودند. آیا این عمل مؤید این حقیقت نیست که این مهره های بی اراده از خود اختیار و تصمیمی ندارند و مجبورند طبق دستورات خارجی ها مزدوری کنند؟ آیا جز این است که هروقت اربابان خارجی آنها اراده کنند باید خواسته او را انجام دهند و هرچه به اینها دیکته می شود جبراً و قهراً انجام می دهند.

این گروه خودفروخته باید بداند که ملت آنها را شناخته است و این بار ملت و به تبعیت از خواست او واحدهای ارتش و سپاهیان پاسدار فریب نخواهند خورد و هنگامی آتش بس اعلام خواهد شد که کلیه افراد مسلح از شهر خارج شوند و هرگز با اسلحه به شهر رفت وآمد ننمایند.» (3)

ضمیمه گزارش41: گزارش چهار روزنامه انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی، کیهان و نامه مردم از تجمع امروز دانشگاه تهران در توصیف تجمع امروز دانشگاه تهران، روزنامه انقلاب اسلامی ارگان طرف داران بنی صدر نوشت: «امروز صبح مردم مسلمان تهران به سوی دانشگاه تهران روان شدند تا دانشگاه را از لوث بدخواهان و وابستگان سلطه شرق

ص: 217


1- 189. همان، صص 19 و 20، بخش فارسی رادیو بغداد، 2/2/1359.
2- 190. همان، صص 18 و 19، بخش فارسی رادیو بغداد، 2/2/1359.
3- 191. روزنامه انقلاب اسلامی، 3/2/1359، ص2.

و غرب پاک سازند و درجهت تحکیم انقلاب فرهنگی بار دیگر پیوند وحدت بین خود و رئیس جمهور منتخب خود را مستحکم تر سازند. ... متأسفانه به تحریک برخی عناصر ضدانقلاب که مسلماً در پوشش یک مسلمان دوآتشه هم عمل می کنند، مردم احساساتی کتاب های دستفروش های کنار خیابان انقلاب را به عنوان کتاب های کمونیستی به آتش کشیدند که متاسفانه کتاب های غیرکمونیستی اسلامی هم در میان آنان زیاد بود.» (1)

این روزنامه همچنین نوشت: «از شب گذشته، گروه های مخالف اسلام و ضدانقلاب سیم های بلندگوها را قطع کرده بودند و به همین دلیل سخنرانی رئیس جمهور به تأخیر افتاد و رئیس جمهور در آغاز سخنرانی خود گفت، کسانی که خود را فدایی شما می دانند سیم های بلندگوها را دیشب قطع کرده اند و شما را در رنج و ناراحتی قرار داده اند.» (2)

روزنامه جمهوری اسلامی ارگان حزب جمهوری اسلامی نوشت: «بنابه دعوت قبلی بنی صدر، نزدیک به دو میلیون نفر از مردم تهران در مقابل دانشگاه اجتماع کردند و در این اجتماع رئیس جمهور سخنان مهمی ایراد کرد. مراسم قبل از ساعت 9 با حضور مردم آغاز شد و مردم قبل از ورود به دانشگاه با شعارهای مکرر خود، انقلاب فرهنگی اسلامی را مورد تأیید قرار داده و خواستار استقرار آن در محیط های آموزشی به خصوص دانشگاه شدند. بنا به گزارش خبرنگار ما در مراسم دیروز که عده ای از اعضای شورای انقلاب و وزیران نیز شرکت داشتند مردم شعارهای "توده ای، فدائی ما آمدیم کجایید؟"(3)؛ "بنی صدر بنی صدر حمایتت می کنیم"؛ "به گفته خمینی شورای انقلاب حمایتت می کنیم"؛ "نه شرقی، نه غربی دانشگاه اسلامی" به طور مرتب تکرار می کردند... ابوالحسن بی صدر سخنان مهمی را دررابطه با مسائل جاری کشور بیان کرد.» (4)

روزنامه کیهان هم در یک گزارش نوشت: «هم اکنون که ساعت 9:30 بامداد است، گروه های مختلف مردم، کارگران، روحانیون، دانش آموزان و زنان درحال حرکت به سوی دانشگاه هستند. گروهی از کارگران صنایع فلزی و کارخانجات دیگر درحالی که لباس های کار پوشیده اند شعار می دهند و خواستار ایجاد دانشگاه های اسلامی هستند، به مقابل دانشگاه می روند گروهی از جمعیت درحالی که دست می زنند شعارهای ضدچپی داده، می رقصند و یک عده شعار می دهند "بنی صدر، بنی صدر، حمایتت می کنیم".» (5)

کیهان همچنین در گزارش تجمع امروز نوشت: «به دنبال اعلام دعوت رئیس جمهور از مردم برای حضور در دانشگاه، امروز تهران به حالت نیمه تعطیل درآمد و از اوایل صبح، صدها هزار نفر از گروه ها و طبقات مختلف مردم برای شنیدن سخنان رئیس جمهور به طرف دانشگاه هجوم آوردند. امروز سرتاسر خیابان انقلاب، میدان امام حسین مملو از جمعیتی بود که به طرف دانشگاه حرکت می کردند. در ساعت 9:15 دقیقه صبح، بنی صدر درحالی که تنی چند از مقامات مملکتی ازجمله هاشمی رفسنجانی، معین فر، وزیر پست و تلگراف، دکتر چمران و شهردار تهران او را همراهی می کردند در میان استقبال بی نظیر مردم با یک مینی بوس از در جنوبی دانشگاه محل برگزاری نماز جمعه وارد شد و سپس درهای دانشگاه به روی جمعیت مشتاقی که از صبح در مقابل دانشگاه اجتماع کرده بودند باز شد و مردم با فریاد و شعارهای "نه شرقی، نه غربی، دانشگاه اسلامی" و "خمینی، خمینی اطاعتت می کنیم"؛ "بنی صدر، بنی صدر حمایتت می کنیم"، تمام خیابان ها و اطراف محوطه چمن دانشگاه را لبریز کردند. سخنرانی بنی صدر،

به جهت اینکه کابل های برق و میکروفن ها روز گذشته درپی درگیری دانشگاه از کار افتاده بود به مدت یک ساعت به تعویق افتاد و سرانجام حدود ساعت 10 صبح، بنی صدر در میان ابراز احساسات جمعیت حاضر سخنان خود را آغاز کرد.» (6)

روزنامه نامه مردم ارگان حزب توده نیز دراین باره نوشت: «به دنبال تصمیم شورای انقلاب درباره تخلیه دفاتر گروه های سیاسی از دانشگاه که صورت گرفت صدها هزار نفر از مردم، خیابان های اطراف دانشگاه و لانه جاسوسی را از آن خود کردند. طی این راه پیمایی شعارهای مختلفی علیه امریکا و فرهنگ استعماری و همچنین شعارهایی در تأیید رهبری انقلاب داده شد که ازجمله آنها چنین بود: "مرگ بر امریکا"؛ "مزدور امریکایی، از

ص: 218


1- 192. همان، ص1.
2- 193. همان، ص2.
3- * «منافق! فدائی! خلق اومده کجایی؟» از شعارهای رایج تجمعات ضد گروه هایی که پسوند خلق داشتند، بوده است که گاهی اوقات با تغییراتی گروه های دیگر را نیز در برمی گرفت.
4- 194. روزنامه جمهوری اسلامی، 3/2/1359، ص12.
5- 195. روزنامه کیهان، 2/2/1359، ص12.
6- 196. همان، ص2.

داخل دانشگاه اخراج باید گردد"؛ "درود بر خمینی"؛ "فرهنگ استعماری نابود باید گردد". در دانشگاه آقای بنی صدر رئیس جمهور درارتباط با مسائل دانشگاهی و نیز مسئله کردستان سخنرانی کرد و در پایان از مردم دعوت کرد برای پاسخ گویی به توطئه های امریکا علیه انقلاب ایران، به مقابل لانه جاسوسی بروند. اجتماع کنندگان به دعوت رئیس جمهور به طرف لانه جاسوسی روان شدند. در مقابل جاسوس خانه، حجت الاسلام خوئینی ها سخنانی پیرامون وضع دانشگاه ها و... ایراد کرد. پس از آن اجتماع کنندگان لانه جاسوسی را ترک گفتند.» (1)

ص: 219


1- 197. روزنامه نامه مردم، 3/2/1359، ص1.

ص: 220

ص: 221

ص: 222

روزشمار جنگ چهارشنبه 3 اردیبهشت 1359 7 جمادی الثانی 1400 23 آوریل 1980

اقدامات امریکا علیه ایران، امروز هم در دو سطح آشکار و پنهان ادامه یافت. در سطح آشکار و رسمی افزایش تدریجی فشارهای سیاسی و اقتصادی،همچنان جنبه اصلی اقدامات امریکا را تشکیل می دهد و اقدام نظامی به مراحل بعدی موکول می شود؛ در ایران نیز همین چشم انداز، اصلی و جدی تلقی می گردد. البته، متحدان امریکا نیز در این فضا سازی دخیل اند. اما در سطح پنهان و سری وضعیت کاملاً متفاوت است و سران امریکا درباره عملیاتی که در ساعات آینده علیه ایران شروع خواهد شد صحبت می کنند و به جوانب آن می اندیشند.

در سطح علنی، اعلام نهایی تصمیمات قطعی اتخاذشده در اجلاس وزیران امور خارجه کشورهای عضو بازار مشترک اروپا در لوکزامبورگ و نوع برخورد رسمی و تبلیغی امریکا با آن، مهم ترین موضوعی است که می توان از آن یاد کرد. در گزارش امروز رادیو امریکا درباره این اجلاس آمده است: «9 کشور عضو بازار مشترک اروپا به پشتیبانی از مساعی ایالات متحده امریکا درجهت تأمین آزادی گروگان ها درزمینه اجرای طرحی از اقدامات دیپلماتیک و اقتصادی علیه ایران به توافق رسیدند و وزرای امور خارجه کشورهای عضو بازار مشترک در خاتمه اجلاسیه دوروزه خود در لوکزامبورگ تقلیل فوری تعداد کارکنان سفارتخانه های خود در ایران را اعلام کردند و مقرر داشتند که چنانچه تا هفدهم ماه مه [27/2/1359] زمان تشکیل جلسه آینده وزرای امور خارجه بازار مشترک اروپا، پیشرفت چشمگیری درزمینه آزادی گروگان های امریکایی حاصل نشده باشد، به تحریم اقتصادی نیز مبادرت خواهند کرد. وزرای مزبور ضمن صدور دستور منع ارسال اسلحه به ایران تصمیم گرفتند که سفرای خود را جهت اعمال فشار برای رهایی گروگان ها به ایران بازگشت دهند گو اینکه ممنوعیت خریداری نفت از ایران در برنامه بازار مشترک قرار ندارد معهذا شرکت های نفتی اروپایی به مثابه شرکت های ژاپنی، از پرداخت اضافه بهای مورد درخواست ایران خودداری می کنند.» (1)

در گزارش رادیو لندن نیز درمورد تحریم اقتصادی ایران آمده است: «از هم اکنون فروش

ص: 223


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 34، 4/2/1359، صص 12 و 13، بخش فارسی رادیو امریکا، 3/2/1359.

اسلحه و مهمات به ایران قطع شده و قرارداد بازرگانی تازه ای با ایران بسته نخواهد شد. چنانچه این اقدامات نتیجه مطلوب به بار نیاورد کشورهای بازار مشترک اروپا در جلسه روز 17 ماه مه [27/2/1359] خود، که در ایتالیا تشکیل می شود، تصمیم خواهند گرفت که محدودیت های اقتصادی کامل نسبت به ایران معمول دارند.» (1)

درزمینه چگونگی برخورد امریکا با این تصمیم، ساعت 7 صبح، رادیو امریکا اعلام کرد: «در واشنگتن مقامات کاخ سفید اظهار داشتند که دولت امریکا به دقت و از نزدیک تصمیم کشورهای اروپای غربی را درمورد ایران بررسی خواهد کرد.» (2) اما در ساعت 20:30، این رادیو ضمن پخش گزارش مبسوطی دراین باره گفت: «جودی پاول منشی مطبوعاتی کاخ سفید، می گوید اقدام بعدی امریکا برای آزادساختن گروگان های امریکایی در تهران به واکنش رژیم ایران نسبت به پیوستن متحدان غربی امریکا به تحریم های اقتصادی و سیاسی علیه رژیم ایران بستگی دارد. برگر مخبر صدای امریکا از کاخ سفید، دراین باره چنین گزارش می دهد: منشی مطبوعاتی کاخ سفید در گفت وگو با خبرنگاران حاضر نشد اظهارنظر کند که آیا اقداماتی که متحدان امریکا علیه رژیم ایران اتخاذ کرده اند به اندازه کافی شدید هست یا نه، اما جودی پاول گفت که امریکا احتمالاً تا چند هفته از اقدام نظامی علیه رژیم ایران خودداری خواهد کرد.» (3) گوینده رادیو امریکا سپس برای تأکید و جلب توجه بیشتر به زمان تعیین شده {27/2/1359} اشاره کرد و براساس سخنان جودی پاول افزود: «به این ترتیب، هرگونه اقدام نظامی علیه رژیم ایران، برای یکسره کردن تکلیف بحران ایران، تا حد زیادی منوط به این خواهد بود که رژیم ایران چه واکنشی نسبت به اقدامات متحدان امریکا نشان خواهد داد.» (4)

دراین حال، در ایران، آیت الله بهشتی قبل ازظهر امروز در یک مصاحبه مطبوعاتی به سؤال خبرنگاران داخلی و خارجی پاسخ داد (5) و مطالبی را درباره مسائل ایران و امریکا بیان کرد. در بازتاب خارجی این نشست، رادیو عمان در بخش عربی خود اعلام کرد: «آیت الله بهشتی عضو شورای انقلاب ایران تأکید کرد مجازات های اقتصادی و سیاسی کشورهای عضو بازار مشترک و امریکا علیه ایران، کمکی به حل مشکل گروگان ها نخواهد کرد. دکتر بهشتی طی یک کنفرانس مطبوعاتی اضافه کرد امریکا دراین زمینه با شکست و سرخوردگی روبه رو شده و می بایست کشورهای غربی از این سرخوردگی اندرز کافی می آموختند.» (6)

علاوه براین، مطلب مندرج در روزنامه عصر کیهان، از نوع برداشت رایج در ایران حکایت می کند. این روزنامه در شماره امروز خود نوشت: کارتر در یک نطق تلویزیونی خاطر نشان ساخت اوضاع در ایران بدتر شده است. بافت حکومتی، اجتماعی و اقتصادی ایران به سرعت رو به خرابی می رود. اگر فشارهای اقتصادی امریکا و متحدانش به خلاصی گروگان ها منتهی نشود، چه بسا که اقدام نظامی قدم بعدی باشد. (7)

از سوی دیگر، در سطح پنهان و سری، دولت کارتر اقدامات مربوط به عملیات نجات را پیگیری می کرد. برژینسکی اعتراف کرده است که کارتر می کوشید با اقداماتی، ایرانی ها را در غفلت قرار دهد و درعین حال، ازطرق مختلف به امریکایی های مقیم ایران توصیه می شد که هرچه زودتر ایران را ترک کنند. (8)

ص: 224


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 34، 4/2/1359، صص 12 و 13، بخش فارسی رادیو لندن، 3/2/1359.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 34، 4/2/1359، صص 12 و 13، بخش فارسی رادیو امریکا، 3/2/1359.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 34، 4/2/1359، صص 12 و 13، بخش فارسی رادیو امریکا، 3/2/1359.
4- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 34، 4/2/1359، ص17، بخش فارسی رادیو امریکا، 3/2/1359.
5- روزنامه جمهوری اسلامی، 6/2/1359، ص6.
6- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 34، 4/2/1359، ص18، بخش عربی رادیو عمان، 3/2/1359.
7- روزنامه کیهان، 3/2/1359، ص4.
8- سایروس ونس، زبیگنیو برژینسکی، توطئه در ایران، ترجمه محمود مشرقی، تهران: انتشارات هفته، 1362، ص196.

در ادامه همین روند و در شرایطی که فقط یک روز به تاریخ تعیین شده

برای اقدام نظامی امریکا علیه ایران باقی مانده است، در ساعت 11:30 صبح {به وقت واشنگتن}(1) کارتر رئیس جمهور، والتر ماندیل، ترنر و برژینسکی دور میز کوچکی در باغ گل سرخ کاخ سفید(2) نشستند و آخرین مراحل این عملیات

را بررسی کردند. (3) برژینسکی درباره این جلسه در یادداشت های خود نوشته است: «کارتر گفت فردا طبق معمول در دفتر خود در کاخ سفید خواهد بود، ولی از من خواست که در خارج از دفتر خود کارها را دنبال کنم و مرتباً با او در تماس باشم. ژنرال جونز هم می بایست عملیات را از مرکز فرماندهی نظامی ملی هدایت کند و رئیس جمهوری و مرا در جریان کارها بگذارد.» (4) برژینسکی افزوده است: «روز 23 آوریل، یک روز قبل از تاریخ تعیین شده برای عملیات نجات، کارتر تصمیم گرفت از حملات تلافی جویانه به هدف های تعیین شده در جریان عملیات، خودداری شود. تصمیم او براین اساس بود که فکر می کرد دست زدن به چنین کاری به هدف اصلی ما لطمه خواهد زد و انعکاس بین المللی آن به سود ما نخواهد بود.» (5) البته درصورت شکست عملیات، اقدامات تلافی جویانه پیش بینی شده بود. پیشنهاد برژینسکی در 4/1/1359 ارائه و در جلسه 26/1/1359 با شروطی پذیرفته شده بود که عده ای از ایرانیان به اسارت گرفته شوند و هنگام خروج آخرین هواپیما از خاک ایران آزاد گردند. (6) آخرین سفارش کارتر این بود که «به اعضای گروه تأکید کنیم از خونریزی و کشتار خودسرانه در جریان عملیات بپرهیزند.» (7)

در امریکا عصر امروز، اقدام نظامی علیه ایران قطعی شد. فعال ترین مقام امریکایی در این اقدام، برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر، دراین باره آورده است: «عصر آن روز [23 آوریل 1980] در دفتر یادداشت روزهای خود نوشتم اولین مرحله عملیات، چهارده ساعت دیگر آغاز می شود. من احساس آرامش می کنم، هر چند می دانم که اگر این مأموریت با شکست مواجه شود، من بیشتر از هر

کارتر رئیس جمهور امریکا و زبیگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر که عامل اصلی تصمیم گیری و اجرای عملیات طبس بود.

ص: 225


1- * ساعت 8 شب به وقت تهران.
2- ** به گفته برژینسکی علت تشکیل این جلسه در چنین مکانی رعایت حفاظت حتی درمورد اصل تشکیل جلسه شورای امنیت ملی بود. ولو با مخفی ماندن مطالب، حتی نباید کسی متوجه می شد که این شورا به طور مرتب تشکیل جلسه می دهد.
3- سایروس ونس، زبیگنیو برژینسکی، توطئه در ایران، ترجمه محمود مشرقی، تهران: انتشارات هفته، 1362، صص 196 و 197.
4- سایروس ونس، زبیگنیو برژینسکی، توطئه در ایران، ترجمه محمود مشرقی، تهران: انتشارات هفته، 1362، صص 196 و 197.
5- سایروس ونس، زبیگنیو برژینسکی، توطئه در ایران، ترجمه محمود مشرقی، تهران: انتشارات هفته، 1362، ص196.
6- سایروس ونس، زبیگنیو برژینسکی، توطئه در ایران، ترجمه محمود مشرقی، تهران: انتشارات هفته، 1362، صص 192 و 193.
7- سایروس ونس، زبیگنیو برژینسکی، توطئه در ایران، ترجمه محمود مشرقی، تهران: انتشارات هفته، 1362، ص196.

کس دیگری به خاطر آن مورد سرزنش قرار خواهم گرفت، ولی خود را برای هر پیشامدی آماده کرده ام، اگر این کار با موفقیت انجام شود امریکا یک بار دیگر زور بازوی خود را نشان خواهد داد. چیزی که بیست سال است به آن احتیاج دارد.»(1) (2)

1. روزنامه های امروز ایران، گزارشی درج کردند که باتوجه به اقدامات جاری امریکا علیه ایران، در نوع خود جالب توجه و بلکه بی نظیر است.

در این گزارش آمده است: یک متخصص سیا در امور ایران در مصاحبه ای مطبوعاتی طرح ضربتی آزادکردن گروگان ها را با عملیات کماندویی تشریح کرد. براساس گزارش خبرگزاری فرانسه از واشنگتن، مایلز کوپلند متخصص سابق سیا در امور ایران، اعلام کرد امریکا قادر است دست به اقدامات غافلگیر کننده برای آزادی گروگان های امریکایی که نزدیک به شش ماه از توقیفشان می گذرد بزند. کوپلند تأکید کرد برخلاف عملیات انتبه اسرائیلی ها در اوگاندا، این عملیات به نحوی انجام خواهد شد که تصور شود حمله کنندگان ایرانی هستند. (3) به گفته کوپلند گروه های کماندو یی که برای آزادی گروگان ها مأموریت خواهند یافت از دو دسته تشکیل شده اند: دسته اول از ایرانیان طرف دار امریکا استخدام می شوند و آنها ازجمله نظامیانی خواهند بود که در امریکا آموزش دیده اند. آنها خود را در جمع محافظان سفارت قرار می دهند و در سازمان نظارت بر گروگان ها اختلال به وجود می آورند. دسته دوم، درحالی که لباس متحدالشکل ارتش ایران را بر تن خواهند داشت، پس از اینکه دسته نخست به داخل سفارت راه یافت، وارد عمل خواهد شد. این کماندوها از گازهایی استفاده خواهند کرد که می تواند انسان و حیوان را برای یک مدت مشخصی تا شعاع دویست متر در اطراف سفارت در خواب فرو ببرد. (4) به گفته کوپلند، نجات گروگان ها به وسیله سه هلیکوپتر بزرگ که به رنگ های ارتش ایران رنگ آمیزی شده انجام می شود و این هلیکوپترها در یک پایگاه مخفی در اطراف تهران گروگان ها را به یک هواپیما منتقل خواهند کرد. (5)

یادآوری می شود روز گذشته رادیو مسکو، که جهت گیری

ضدامریکایی دارد، از مصاحبه کوپلند با مطبوعات درباره این طرح گزارشی در برنامه فارسی خود پخش کرده بود. (6) همچنین مصاحبه کوپلند، در تعطیلات آخر هفته گذشته، در

چند روزنامه امریکایی منتشر شده است. مایلز کوپلند که در سال های گذشته در مقام مشاور سیاسی بسیاری از رؤسای دولت های افریقایی و غرب آسیا خدمت کرده است، تأکید کرده که بدون مشورت با سیا این مصاحبه را انجام داده است. (7)

ص: 226


1- * زمان نگارش این یادداشت ها، اولین ساعات روز 4/2/1359 به وقت ایران است. به عبارت دیگر زمان دقیق شروع عملیات بعد از تاریکی هوا در روز بعد {به وقت ایران} تعیین شده بود.
2- سایروس ونس، زبیگنیو برژینسکی، توطئه در ایران، ترجمه محمود مشرقی، تهران: انتشارات هفته، 1362، ص197.
3- روزنامه بامداد، 3/2/1359، ص12.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 3/2/1359، ص12.
5- روزنامه انقلاب اسلامی، 3/2/1359، ص12.
6- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 33، 3/2/1359، ص5، بخش فارسی رادیو مسکو، 3/2/1359.
7- روزنامه بامداد، 3/2/1359، ص12.

1. عوامل و متحدان امریکا در منطقه به منظور خنثی کردن تهدیدهای متقابل ایران در موضوع نفت علیه کشورهای غربی، دست به تحرکاتی زده اند.

مانع سعید العتیبه وزیر نفت امارات، در سخنرانی خود در مراسم افتتاح تأسیسات گاز طبیعی در جبل علی با پرداختن به این مسئله، اعلام کرد: چنانچه ایران صادرات نفت خود را کاهش دهد، فدراسیون امارات بر میزان صادرات نفت خود به آلمان فدرال اضافه خواهد کرد. وی افزود: فدراسیون امارات اهمیت خاصی برای وحدت اروپا و قدرت آن قائل است و این دولت از دوستان خود در غرب حمایت خواهد کرد. بخش عربی رادیو کلن با پخش این خبر یادآوری کرد که وزیر نفت فدراسیون امارات هفته گذشته از پایتخت آلمان دیدن کرده و درخصوص عقد موافقت نامه ها به منظور تولید سریع نفت و گاز طبیعی با مقامات آلمان غربی به توافق رسیده است. (1)

در همین زمینه، برخورد عربستان سعودی و دانمارک نیز قابل ذکر است. به گزارش آسوشیتدپرس از کپنهاک، وزیر انرژی دانمارک اعلام کرد عربستان سعودی از اول ژوئن {یازدهم خرداد}، تحویل مستقیم سالانه یک میلیون تن نفت به این کشور را آغاز خواهد کرد. وی افزود: بهای متوسط هر بشکه نفت صادراتی عربستان سعودی حدود 26 دلار پیش بینی و موجب شده است دانمارک سالانه 19 تا 60 میلیون دلار در هزینه های

نفت وارداتی صرفه جویی

کند. وزیر انرژی دانمارک همچنین به امکان افزایش صادرات نفتی موضوع این قرارداد اشاره کرد. آسوشیتدپرس یادآوری کرد که این ترتیبات جدید مبنی بر

تحویل مستقیم نفت بدون دخالت کمپانی های واسطه نفتی در سفر هفته جاری وزیر انرژی دانمارک به عربستان سعودی اتخاذ شده است. (2)

ژاپن نیز درصدد خنثی کردن آثار کاهش احتمالی عرضه نفت ایران بر آمده است. رویتر دراین باره گزارش داد: ژاپن برای تضمین تداوم صدور نفت مکزیک به این کشور درصدد اعطای یک اعتبار یک میلیارد دلاری به آن کشور است. انتظار می رود ماسایوشی اوهیرا، که طبق برنامه قبلی قرار است در اوایل آوریل از مکزیک دیدن کند، پیشنهادهای مهمی درمورد طرح های جاه طلبانه مکزیکی ها که هدف آن تبدیل مکزیک به کشور عمده تولید کننده فولاد است ارائه دهد و متقابلاً نخست وزیر ژاپن انتظار دارد که از مکزیک نفت بیشتری دریافت کند. منابع ژاپنی گفتند: اوهیرا علاقه مند است دیدار خود را از مکزیک با یک اعلامیه مشترک مبنی بر موافقت مکزیک با صدور روزانه 300 هزار بشکه نفت به ژاپن به پایان برساند، اما درعین حال امکان دارد این سفر فقط با موافقت نامه ای مبنی بر یک تعهد بررسی صادرات مستقیم نفت مکزیک به ژاپن پایان یابد. مکزیک اخیراً با 25 هزار بشکه افزایش صادرات نفتی خود به ژاپن موافقت کرده و سطح آن را به یک صد هزار بشکه در روز رسانده است که از اوایل مهر ماه عملی خواهد شد. (3)

ص: 227


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 34، 4/2/1359، ص9، بخش عربی رادیو کلن، 3/2/1359.
2- روزنامه بامداد، 3/2/1359، ص10.
3- روزنامه بامداد، 3/2/1359، ص10.

1. در وضعیتی که افزایش فشارهای سیاسی تبلیغاتی امریکا حمایت بسیاری از کشورها را همراه دارد، از بعضی کشورها {و محافل دوست امریکا} عدم حمایت ها و حتی انتقادهایی به مواضع این کشور مشاهده می شود که اغلب مرتبط به ملاحظات مربوط به افکار عمومی و جریان های مردمی فعال در منطقه است.

دراین زمینه خبرگزاری رسمی عربستان سعودی به نقل از حبیب شطی دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی، گزارش داد: «کشورهای مسلمان با هرگونه تهدید و اعمال فشار مداخله و یا اعمال تحریم اقتصادی علیه کشور مسلمان ایران شدیداً

مخالف هستند.» بنا بر این گزارش، «حبیب شطی مراتب نگرانی خود را از احتمال اقدام نظامی امریکا علیه ایران درصورت عدم آزادی گروگان ها ابراز داشت.» (1)

روز گذشته نیز شیخ عیسی بن سلمان آل خلیفه امیر بحرین، در مصاحبه ای با روزنامه کویتی الانباء گفت که وی امیدوار است در ایران ثبات برقرار شود، زیرا تهدید یک کشور منطقه خلیج فارس، تهدیدی برای تمام این حوزه محسوب می شود. شیخ عیسی افزود: ما از برادرانمان به خصوص در این زمان می خواهیم ملاقات هایی در تمام سطوح برای رویارویی با خطرهایی که مردم منطقه را تهدید می کند داشته باشند. وی این خطرها را به طور دقیق مشخص نکرد، ولی گفت خلیج فارس اینک بیش از هر زمان دیگری مورد حمله دشمنان قرار گرفته است. شیخ عیسی افزود: قول امریکا مبنی بر دفاع از منطقه به دنبال اشغال افغانستان توسط شوروی را دخالت در امور داخلی خود تلقی می کند. (2)

در این میان، ملاحظات دیگری نیز مطرح است؛ ازجمله امروز یک سخنگوی وزارت امور خارجه اتریش گفت دولت متبوع وی درخواست امریکا برای شرکت در مجازات های اقتصادی علیه ایران را رد کرده است، زیرا این اقدام، بی طرفی اتریش را نقض خواهد کرد. این سخنگو افزود: اتریش معتقد است که برای آزادی گروگان های امریکایی هرگونه تلاشی باید انجام شود، ولی بی طرفی اتریش مانع از آن می شود که در منازعه بین دو کشور جهت گیری کند. وی اظهار عقیده کرد که امتناع دولت اتریش از اعمال مجازات ها علیه ایران موجب تیرگی روابط امریکا با این دولت نخواهد شد. (3)

1. خبرهای مربوط به نزدیکی روابط ایران و شوروی، به ویژه به دلیل نقشی که در خنثی کردن فشار روانی ناشی از تهدیدهای اقتصادی امریکا دارد، مورد توجه است.

در ساعت 7 بامداد امروز، رادیو امریکا خبر داد: «ایران و اتحاد جماهیر شوروی موافقت نامه اقتصادی عمده ای را امضا کرده اند که به موجب آن شوروی به صدور تجهیزات صنعتی و مواد غذایی به ایران اقدام خواهد کرد.» (4) شب هنگام در ساعت 21، رادیو مسکو اعلام کرد دراین باره سه روز قبل در تهران تصمیماتی اتخاذ شده است که هفته آینده، در مسکو این موضوع دنبال خواهد شد. این رادیو افزود: «مذاکرات کارشناسان شوروی و ایران پیرامون مسائل همکاری اقتصادی و فنی، بیستم آوریل در تهران به پایان رسید. طرفین طی پروتکلی که در پایان این مذاکرات امضا شد آمادگی خود را برای گسترش

ص: 228


1- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص8.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 3/2/1359، ص9.
3- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص8.
4- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 34، 4/2/1359، ص13، بخش فارسی رادیو امریکا، 3/2/1359.

روابط اقتصادی دو کشور تأیید کردند، درعین حال شرکت کنندگان در این مذاکرات پیش نویس پروتکل نهمین جلسه کمیسیون دائمی همکاری اقتصادی شوروی و ایران را پاراف کردند و خاطرنشان ساختند که این همکاری در آینده نیز در پایه اصول تأمین سود متقابل، دوستی، حسن هم جواری، برابری و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر و احترام به حق حاکمیت یکدیگر توسعه خواهد یافت. در نظر است نهمین جلسه کمیسیون شوروی و ایران در پایان ماه مه سال جاری در مسکو برگزار شود.» (1)

خبر فوق از آن نظر که در خنثی کردن یا کاهش فشارهای اقتصادی امریکا به ایران می تواند مؤثر باشد، مورد توجه محافل امریکایی است. کارشناسان امریکایی معتقدند «گرچه محصولات شوروی ازنظر کیفیت نمی تواند به پای محصولات غرب برسد، ولی شوروی ازنظر تأمین مواد ضروری می تواند به ایران کمک نماید.» (2)

امروز مفسر رادیو امریکا در یک جمع بندی از مطالب مندرج در مطبوعات شوروی گفت: به نوشته مطبوعات این کشور، دولت شوروی و سایر کشورهای کمونیست آماده هستند مواد و لوازم مورد نیاز ایران را تأمین کرده و درصورت لزوم ازطریق راه آهن و راه های آبی و هوایی مرزی بین دو کشور این مواد را

درصورت بسته شدن یا مین گذاری بنادر ایران توسط امریکا به ایران برسانند. این رادیو همچنین سخنان یک مقام رسمی شوروی را به نقل از پراودا بازگو کرد که در آن تصریح شده است: از آنجا که شوروی و سایر کشورهای کمونیستی آماده کمک و همکاری با ایران هستند درصورت تحریم اقتصادی امریکا و متحدین غربی علیه ایران احتمالاً ضرر و زیان عمده ای به ایران وارد نخواهد شد. (3)

در همین زمینه، نیویورک تایمز مقاله ای به قلم تئودور شاباد یک کارشناس امریکایی در امور اقتصادی شوروی درج کرد و ضمن اشاره به افزایش حجم بازرگانی شوروی با ایران نوشت: مقامات شوروی در راه آهن عمده بین دو کشور تغییراتی ایجاد می کنند که هدف آن تسریع در ارسال مواد و وسایل مختلف به ایران خواهد بود و مواد گوناگون مورد نیاز ازطریق دریای خزر یا ازطریق راه آهن سراسری سیبری و آسیای مرکزی به ایران خواهد رسید. به گفته شاباد، راه سیبری برای ارسال مواد ساخت ژاپن و دریای خزر برای ارسال مواد ساخت آلمان و سایر کشورهای اروپایی در نظر گرفته شده است. این کارشناس امریکایی به نقل از پراودا افزود: «درصورتی که ژاپن و آلمان علیه ایران با امریکا در تحریم اقتصادی همکاری نمایند، شوروی از طرق دیگر وسایل عمده مورد نیاز ایران را فراهم خواهد کرد.» (4)

درباره بازتاب تحرکات جدید اقتصادی میان ایران و شوروی رادیو عمان به نقل از مطالب شماره امروز مجله میدل ایست اکونومیک دایجست اعلام کرد: راه های شوروی که قرار است بر روی ایران باز شود، این کشور را با بازارهای اروپای غربی و خاور دور مرتبط می سازد و محاصره دریایی امریکا را کاملاً خنثی می سازد. (5) رادیو صوت الجماهیر عراق نیز در بخش عربی عصر امروز خود، اعلام کرد: شب گذشته پروتکل قرارداد همکاری های اقتصادی میان اتحاد جماهیر شوروی و ایران در تهران امضا شد. به موجب این قرارداد شوروی مواد

غذایی و وسایل صنعتی را دراختیار ایران قرار می دهد و در مقابل ایران به شوروی گاز صادر خواهد کرد. (6)

ص: 229


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 34، 4/2/1359، ص14، بخش فارسی رادیو مسکو، 3/2/1359.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 34، 4/2/1359، ص14، بخش فارسی رادیو صدای امریکا، 3/2/1359.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 34، 4/2/1359، ص13، بخش فارسی رادیو صدای امریکا، 3/2/1359.
4- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 34، 4/2/1359، صص 13 و 14، بخش فارسی رادیو صدای امریکا، 3/2/1359.
5- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 34، 4/2/1359، ص19، بخش عربی رادیو عمان، 3/2/1359.
6- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 34، 4/2/1359، ص14، بخش عربی رادیو صوت الجماهیر، 3/2/1359.

1. درحالی که جمهوری یمن به مرکزیت صنعا {یمن شمالی} رفتار و مواضع جانب دارانه ای در قبال عراق بروز می دهد،(1) مواضع نیمه دیگر این کشور؛ یعنی جمهوری دمکراتیک خلق یمن به مرکزیت عدن {یمن جنوبی} در راستای حمایت از ایران قرار دارد. این کشور در بلوک بندی دوقطبی جهان، در بلوک شرق قرار دارد و در وضعیتی که تیرگی روابط ایران و امریکا و به تبع آن بلوک غرب تداوم دارد، بین جمهوری اسلامی ایران و این کشور امروز روابط دیپلماتیک برقرار گردید. به همین مناسبت، بیانیه مشترکی، هم زمان در تهران و عدن انتشار یافت. در قسمتی از این بیانیه آمده است: «دولتین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری دمکراتیک خلق یمن اطمینان دارند که گسترش مناسبات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی میان دو دولت برادر تأثیر بارزی در ثبات و پیشرفت آنان و سایر کشورهای منطقه خواهد داشت و گام مهمی در راه مبارزه برای محو هرگونه سلطه خارجی در منطقه محسوب خواهد شد.» (2)

2. گذشته از ادامه سخت گیری های امنیتی داخلی در عراق، محدودیت جدیدی برای خارجیان مقیم این کشور در نظر گرفته شده که از امروز به اجرا گذاشته شده است.

اداره گذرنامه عراق در بخشنامه ای به قسمت های صدور گذرنامه کلیه استان های این کشور ابلاغ کرد قبل از موافقت سازمان امنیت، حق صدور گذرنامه یا ویزای خارجی از عراق برای هیچ یک از اشخاص عراقی یا خارجی را نخواهند داشت. (3)

خبرهایی که امروز به مجاری ذی ربط واصل گردید همچنین حاکی است:

چند شب قبل، بین گروهی از مخالفان دولت عراق و مأموران امنیتی در خیابان منصور بغداد درگیری مسلحانه در گرفته که منجر به زخمی شدن چندین

نفر شده است. علاوه براین، ظرف چند هفته گذشته، 91 نفر از روشن فکران و آزادی خواهان و مجاهدین مسلمان مخالف رژیم بعثی عراق در بغداد اعدام و جنازه آنها شبانه به نجف حمل و دفن شده است. (4)

از سوی دیگر، گزارش های متعدد از داخل عراق از تعویض ها و عزل و نصب های چشمگیری در رده های نیروی دریایی و نیروی هوایی این کشور حکایت دارد. از پادگان های التاجی و ابوغریب بغداد نیز اغتشاش و عزل فرماندهان گزارش شده است. امروز واحد اطلاعات ژاندارمری ضمن گزارش موارد مذکور به دفتر ریاست جمهوری، افزوده است: «به نظر می رسد وقوع یک کودتای نظامی در عراق در پیش بوده [است].» (5)

دراین حال، برخی منابع از تحرکات مربوط به رفع حوائج عمومی شهری در مناطق دوردست هم مرز با ایران، خبر می دهند. در یکی از گزارش های ارسالی به مراکز ذی ربط آمده است: «برابر خبر رسیده در تاریخ 5/1/1359 به علت حساس بودن منطقه قطعه (مقابل دیری فارم حوزه

ص: 230


1- * به عنوان مثال اظهارنظر مقامات این کشور درباره سه جزیره ایرانی خلیج فارس در روزشمار 2/2/1359 کتاب حاضر آمده است.
2- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص8.
3- سند شماره 287248 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی 021 07{رکن2}، 3/2/1359.
4- سند شماره 287545 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به قرارگاه 19 07 {رکن2}، 3/2/1359.
5- سند شماره 033934 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن2 دایره اطلاعات} به دفتر ریاست جمهوری اسلامی ایران، 3/2/1359.

گروهان ژاندارمری آبادان) جریان برق عمومی را وصل نموده اند و درحال حاضر کلیه ساکنین آن منطقه از مزایای برق و روشنایی بهره مند شده اند. در خبر رسیده آمده است برحسب حساس بودن منطقه، مسئولین امر اقدامات سریعی درمورد طرح کابل تلفن انجام [داده اند] که حداکثر تا دو ماه دیگر خاتمه خواهد یافت و برای تسریع در کارهای اداری و ساکنین منطقه اداره پست دائر خواهد شد.» (1)

1. درپی شهادت آیت الله صدر، بیانیه هایی دراین باره صادر و پیام های تسلیتی خطاب به امام خمینی و رئیس جمهور ارسال می شود. نمونه ای از این پیام ها مربوط به دو شخصیت متفاوت؛ مسعود بارزانی رهبر یکی از دو جریان کردی مطرح در عراق و آیت الله العظمی گلپایگانی از مراجع تقلید شیعه در قم، می شود. نکته قابل ملاحظه، ادبیات دینی به کار گرفته شده در پیام بارزانی و ادبیات انقلابی و جدید به کار رفته در پیام آیت الله گلپایگانی است.

ادبیات دینی مورداستفاده در پیام مسعود بارزانی نشان دهنده توجه وی به شأن خاص امام خمینی و نیز جایگاه آیت الله صدر و جریان اسلام گرا در عراق می باشد. متن کامل این پیام چنین است: «حضور محترم رهبر جهان اسلام امام خمینی، جناب رئیس جمهوری اسلامی ایران، خانواده محترم شهید آیت الله حاج سیدمحمدباقر صدر انا لله و انا الیه راجعون.

شهادت آیت الله سیدمحمدباقر صدر ازطرف فاشیست های رژیم عراق بزرگ ترین مصیبت است برای همه جهان اسلام مخصوصاً آن حضرت. به نام دفتر سیاسی حزب دمکرات کردستان عراق و رهبر انقلاب 26 مه 1976 کردستان عراق و به نام خودم مراتب تأسف و تسلیت خود را تقدیم می نمایم. این اولین ضربه و خیانتی نیست که امپریالیزم جهانی به خصوص امپریالیسم امریکا و نوکرانش از رژیم های مرتجع و فاشیستی منطقه که رژیم عراق وحشی ترین و کثیف ترین آنهاست نسبت به انقلاب اسلامی ایران و ملت های آزادی خواه خاورمیانه [غرب آسیا] انجام می دهند. از خداوند متعال می خواهیم که این آخرین مصیبت برای آن حضرت باشد و شهادت آن مرحوم بزرگ ترین محرک و انگیزه برای تشدید مبارزه بی امان ملت های کرد و عرب به رهبری احزاب سیاسی و ملی و اسلامی و دمکراتی عراق در جبهه ای ملی علیه رژیم فاشیست عراق و نابودی آن باشد. اطمینان داریم که به شهادت رساندن آن مرحوم و خواهر طیبه اش آخرین

مسعود بارزانی رهبر حزب دمکرات کردستان عراق، در پیامی به امام خمینی شهادت آیت الله صدر را تسلیت گفت.

ص: 231


1- سند شماره 287435 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی 07 {رکن2}، 3/2/1359.

نفس هایی است که رژیم مرتجع و شیطانی عراق می کشد. خداوند به همه، مخصوصاً آن حضرت و خانواده محترم شهید صبر و بردباری عنایت فرماید. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

مسعود بارزانی رئیس حزب دمکرات کردستان عراق 3/2/1359» (1)

در پیام آیت الله گلپایگانی نیز ادبیات انقلابی به کار

گرفته شده جلب توجه می کند که نشان دهنده اهمیت جایگاه انقلابی آیت الله

صدر و شدت زشتی اقدام رژیم عراق است. روزنامه انقلاب اسلامی در شماره امروز خود نوشت: این

بیانیه امشب {3/2/1359} ازسوی آیت الله العظمی حاج محمدرضا موسوی گلپایگانی صادر گردید. در این پیام آمده است: «رژیم بعثی عراق که در ضدیت با اسلام و پایمال ساختن

حقوق مردم مسلمان و هتک و تعطیل حوزه علمیه هزارساله نجف اشرف و خدمت به اربابان بیگانه خود هر جنایت و عمل ضدانسانی را مرتکب می شود و همواره با روش مرموز خود صهیونیزم و اسرائیل را تأیید و از پشت به اسلام و ملت فلسطین خنجر می زند با قتل یکی از رشیدترین و برازنده ترین فرزندان اسلام ابرقدرت های جهان خوار و دشمنان اسلام و آزادی را از خود راضی ساخت و نفرین و لعنت نسل های آینده را برای خود خرید. نام آیت الله

صدر که با آثار جاودان و خدمات بزرگش در تاریخ اسلام و علمای بزرگ و فداکار و مبارز زنده و پایدار است با نیل به افتخار شهادت جاودان تر گردید. ... این رژیم سفاک و خونخوار یعنی عراق است که هم زمان با تحریم اقتصادی امریکای جهان خوار

علیه ایران و توطئه های آن شیطان بزرگ به هزاران زن و مرد مسلمان و صغیر و کبیر یورش برده و آنها را به جرم اسلام و جرم ولایت اهل بیت با بی رحمی و قساوت از خانه و محل زندگی و کسب و کارشان بیرون کشیده و به بیابان های اطراف مرز ایران می ریزد. آن افراد و سازمان های به اصطلاح بین المللی که اشغال لانه جاسوسی امریکا و گروگان گرفتن چند تن را دستاویز قرار داده و مرثیه خوانی ها کردند و والدهایم ها که به ایران سفر کرده و هیئت فرستاده و مدتی از وقت سازمان ملل را برای شکایت واهی امریکا معطل و ضایع کردند اگر راست می گویند و اگر ذره ای رحم و انصاف و عاطفه بشری دارند در داخل عراق پایمال شدن

حقوق و اصول انسانی را در مرزهای ایران، حال رقت بار هزاران رانده شده بی تقصیر را ببینند تا بفهمند قوانین بین المللی

چگونه نقض شده است. ... مع ذلک

اطمینان داریم که این رژیم با این اعمال وحشیانه دیگر نمی تواند در منطقه عامل وحشت و سیاست ضداسلامی ابرقدرت های شرق و غرب باشد و انقلاب کوبنده ملت

عراق علیه صدام با شدت ادامه خواهد یافت و او نخواهد توانست با کشتار علما و نویسندگان و مسلمانان به پاخاسته، انقلاب ملت عراق را خاموش سازد و به خواست خداوند متعال به زودی صدام سرنوشت شاه مخلوع را خواهد داشت و رهسپار راه او خواهد شد.» (2)

1. در ادامه تحرکات مرزی و اقدامات ایذایی عراق علیه ایران، ساعت 16:30 امروز در نوار مرزی جنوب کشور، در حجریه واقع در منطقه هورالعظیم، بین یک قایق گشتی ایران با یک قایق موتوری مهاجم، درگیری روی داد و قایق مزبور که حامل 3 سرنشین بود به سمت هور فرار کرد. (3)

ص: 232


1- سند شماره 034004 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران {رکن2} به وزارت کشور، 28/2/1359، ص7.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 3/2/1359، ص3.
3- سند شماره 347497 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سوسنگرد به معاون اداری در امور مرزی ژاجا، 4/2/1359.

همچنین به منظور تقویت پاسگاهی خطوط مرزی عراق با ایران، امروز در دو کیلومتری پاسگاه دراجی آن کشور تعدادی از نظامیان عراقی به وسیله شش دستگاه خودرو از زرباطیه به این محل منتقل و در آنجا مستقر شدند.(1) (2)

در توضیح و واکنش به چنین نقل وانتقالاتی، امروز گروهان ژاندارمری صالح آباد با ارسال گزارشی برای ناحیه ژاندارمری ایلام اعلام کرد: «کشور مقابل به طور دائم درحال تقویت و احداث پاسگاه در نوار مرزی می باشد و سلاح های پاسگاه های خودی در مقابل سلاح های سنگین آنها قابل مقایسه نیست و نفربرهایشان همیشه درحال تردد می باشد و برای رفع این نقیصه تقاضای اعزام یک گردان ارتش جهت تقویت پاسگاه های آن گروهان را نموده است. با عرض مراتب، اراده عالی را دراین مورد ابلاغ نمایند.»(3) (4)

امروز همچنین گزارشی به دفتر نخست وزیری رسید که از تقویت مناطق مرزی عراق درحدود یک ماه قبل حکایت داشت. در گزارش ارسالی رکن دوم ژاندارمری آمده است: «در تاریخ 7/1/1359، ارتش عراق اقدام به استقرار موشک های

زمین به زمین و زمین به هوا به طرف مرزهای ایران در منطقه تنومه

{مقابل حوزه گروهان ژاندارمری خرمشهر} و همچنین موشک های زمین به هوا در اطراف پایگاه هوایی الشعیبه {از توابع بصره} نموده است.» (5)

1. اقدامات ایذایی عراق ازطریق عوامل داخلی {مهاجمان ضدانقلاب} در مناطق مرزی غرب و جنوب کشور ادامه دارد و برخی از این اقدامات در رادیو بغداد به زبان فارسی با جهت گیری به شدت تبلیغاتی گزارش می شود.

در غرب کشور شب گذشته، مهاجمان یک اتومبیل سواری آریای سفید را در راه قصر شیرین به خسروی ربودند و سرنشینان آن را گروگان گرفتند. (6)

در ساعت 22:30 امشب نیز در منطقه چقاحمام در فاصله بین نفت شهر و خان لیلی، لوله نفت منفجر شد. (7) براثر این انفجار، لوله 8 اینچی نفت خام در کیلومتر 20 نفت شهر به قصرشیرین طعمه حریق گردید. (8)

در خانه شور در نزدیکی ازگله، بنا به گزارش عملیات غرب کشور، بین نیروهای ضدانقلاب و بعثی ها از یک طرف و پیشمرگان مسلمان کرد و پاسداران از طرف دیگر، درگیری به وجود آمد که براثر آن یکی از پیشمرگان مسلمان کرد شهید شد و 2 نفر نیز مجروح شدند. (9)

دراین میان، در نواحی مرزی قصرشیرین و سرپل ذهاب، بیشترین احتمال حملات پراکنده

ص: 233


1- * ژاندارمری گزارش این نقل وانتقال را در تاریخ 15/2/1359 به دفتر ریاست جمهوری ارسال کرده است.
2- سند شماره 033972 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن2 دایره اطلاعات} به دفتر ریاست جمهوری اسلامی ایران، 15/2/1359.
3- * در تاریخ 15/2/1359 پاسخ این درخواست، به این شرح داده شد: «بازگشت به شماره 110277401 3/2/1359، مراتب به عرض فرماندهی ناحیه رسید. مقرر فرمودند برای ارتش فعلاً گماردن یک گردان در صالح آباد مقدور نیست.» [سند شماره 282841 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 05 ر3 به ف 1505 ر3، 13112577401، 15/2/1359]
4- سند شماره 283736 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 15 05 {رکن3} به 05 {رکن3}، 3/2/1359.
5- سند شماره 033933 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران {رکن2} به دفتر نخست وزیر {معاونت امور انقلاب}، 3/2/1359.
6- روزنامه جمهوری اسلامی، 3/2/1359، ص4.
7- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص13.
8- سند شماره 40899 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به سپاه {مرکز فرماندهی}، 4/2/1359.
9- سند شماره 40893 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا {ستاد عملیات مشترک} به نزاجا {معاونت اطلاعات مدیریت عملیات}، 3/2/1359.

مهاجمان داخلی وجود دارد. در گزارش های مختلف درخصوص تجمع مهاجمان به همراهی جاش های عراقی و حمله ازطریق قریه بین کوره در نزدیکی هوشقوره در اطراف چهارکلا اردوگاه اکراد ایران(1) یا ازطریق مرز قوره تو(2) هشدار داده شده است. همچنین علائمی از تدارک حمله سوم به شهرستان قصرشیرین با هدف انهدام کارخانه برق و منبع آب گزارش شده است. (3)

در جنوب، گارد ساحلی و پاسگاه مرزی شلمچه از تردد عوامل عراق با پوشش مسافران کویتی این گونه خبر داد: «لنج های کویتی که وارد ایران می شوند جا سازی شده [هستند] و اکثر آنها با عراق همکاری دارند.» (4)

امروز همچنین دفتر سیاسی و انتظامی استانداری خوزستان در نامه ای به دادستان انقلاب از دستگیری 3 تن از دست اندرکاران تحرکات ایذایی خبر داد. مطابق این نامه، چند روز قبل {ساعت 2:30 بامداد30/1/1359} مأموران پاسگاه سعدونی جمعی گروهان ژاندارمری خسروآباد، 3 فرد غیرنظامی به اسامی شاکر عنانی، سیدهاشم هاشمی و یاسین عنانی را دستگیر کردند که 2 قبضه کلت پارابلوم کالیبر9 میلی متری و یک قبضه کلت اسپانیایی کالیبر9 میلی متری به همراه داشتند. همچنین 2 عدد نارنجک دستی با ماسوره در منزل شاکر عنانی واقع در نهر سعدونی کشف شد. در این نامه اضافه شده است: 2 نفر از این متهمان {شاکر و یاسین} قبلاً دررابطه با انفجارات و پرتاب کوکتل مولوتف دستگیر و به دادگاه انقلاب اعزامشده بودند، ولی بعد آزاد شده بودند.(5) (6)

از سوی دیگر، حدود ساعت 11 امشب، حکم اعدام صادرشده از دادگاه انقلاب اسلامی دزفول، درباره یکی از عوامل انفجار لوله های نفت، اجرا شد. به نوشته روزنامه کیهان، این فرد صالح دباد نام داشت و به چندین فقره بمب گذاری در خط لوله های نفت در خوزستان، آموزش نظامی و خرابکاری در عراق، همچنین واردکردن سلاح غیرمجاز به کشور و خبرچینی به نفع دولت بیگانه متهم شده بود. (7)

امروز همچنین گزارشی از فعالیت های ایذایی مسلحانه در خوزستان، در بخش فارسی رادیو بغداد پخش شد که خوزستان را "عربستان" و عوامل بمب گذاری و انفجار را "جوانان خلق عرب" خوانده و به وابستگی آنها به صدام حسین تصریح کرده است. متن گزارش به این شرح است: «جوانان خلق عرب در عربستان ایران عملیات قهرمانانه خود را علیه عمال و تأسیسات ضدمردمی [رژیم آیت الله] خمینی دنبال کردند. گروهی از جوانان خلق عرب در عربستان در ساختمان دادگاه آبادان

ص: 234


1- سند شماره 034018 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن2} به دفتر ریاست جمهوری اسلامی ایران، 3/3/1359.
2- سند شماره 40894 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا به نیروی زمینی ارتش، 3/2/1359.
3- سند شماره 276773 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از قصرشیرین به ناحیه 05، رونوشت تیپ3 زرهی ابوذر {رکن2}، 2/2/1359.
4- سند شماره 00585 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرزبان خرمشهر به تهران {رکن3}، رونوشت لشکر92 زرهی اهواز گارد ساحلی، 3/2/1359.
5- * دفتر سیاسی انتظامی استانداری خوزستان چند روز بعد نامه ای دیگر برای دادستانی ارسال و در آن با استناد به گزارش پاسگاه فرخ پی جمعی گروهان خسروآباد اعلام کرد: «یکی از دستگیر شدگان به نام سیدهاشم هاشمی در تحقیقات اعتراف نموده که به اتفاق حسین بهرامی و شاکر عنانی و سیدمحمد هاشمی در چند انفجار حوزه پاسگاه دخالت داشته و حسین بهرامی به عنوان انتقام جویی از حاجی عبود قاوانی نساری به اتفاق سیدمحمد هاشمی مقداری مواد منفجره در منزل وی مخفی کرده که بلافاصله مأمورین پاسگاه با راهنمایی متهمین به محل مراجعه و ضمن جست وجو مواد خمیری قالبی هر قالب به وزن 400 گرم 6 عدد؛ نارنجک دستی با فیوز به رنگ زیتونی ساخت شوروی یک عدد؛ مواد منفجره خمیر و خمیری لوله ای 3 عدد؛ فیوز چاشنی 2 عدد؛ فشنگ کلت کالیبر9 ساخت اسپانیا 6 عدد کشف می نمایند.» [سند شماره 347492 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از استانداری خوزستان به دادستان انقلاب اسلامی، 6/2/1359]
6- سند شماره 347498 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از استانداری خوزستان به دادستان انقلاب اسلامی خوزستان، 3/2/1359.
7- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص13.

مین هایی کار گذاشتند که دراثر آن یکی

از پاسداران [آیت الله] خمینی کشته و 30 نفر دیگر زخمی شدند. همچنین گروه دیگری زیر یک جیپ نظامی در شهر اهواز مین هایی کار گذاشتند که دراثر انفجار جیپ مزبور ویران شد و 2 نفر از پاسداران به شدت مجروح شدند. همچنین در شانزدهم ماه جاری [آوریل]، جوانان خلق عرب در عربستان ایران زیر لوله نفت واقع در منطقه شاهرود مین هایی کار گذاشته و دراثر انفجار، لوله نفت ویران شده و آتش سوزی عظیمی روی داد. هفته گذشته در شهر اهواز، تظاهراتی بر پا شد که در آن جنبش توده ای عربی و سازمان های عربی دیگر مخالف با سیاست ... ضدخلقی رژیم [آیت الله] خمینی شرکت داشتند. تظاهرکنندگان عکس های رئیس جمهور صدام حسین را حمل کرده و شعارهای زنده باد صدام حسین را می دادند.» (1)

1. امروز با امضای سرلشکر شادمهر رئیس ستاد مشترک ارتش، ابلاغیه ای مبنی بر تدبیر کلی عملیات نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب کشور به نیروهای زمینی و هوایی ارتش، ژاندارمری و نیز سپاه پاسداران ارسال شد. در متن پیام قید شده که این تدبیر به تصویب فرماندهی کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران {بنی صدر} رسیده است.

این پیام تحت سه عنوان "وضعیت"، "مأموریت" و "اجرا" تنظیم شده است. در بخش اول، به توضیح رفتار ضدانقلابیون به تحریک امپریالیسم جهان خوار در مناطق مختلف کشور به ویژه

کردستان و ضرورت تقویت و استقرار ارتش و پادگان های نظامی در مناطق غربی برای دفاع از مرزهای کشور و بی نتیجه ماندن مذاکرات سیاسی هیئت ویژه پرداخته شده است. در بخش دوم، بر مأموریت نیروهای مسلح در اعمال حاکمیت ملی و استقرار امنیت در مناطق غربی کشور تأکید گردیده است و در بخش سوم، وظیفه نیروی زمینی ارتش تهیه طرح و اجرای آن و وظیفه نیروی هوایی پشتیبانی هوایی تعیین شده است. علاوه براین،

از نیروهای ژاندارمری ناحیه های

آذربایجان غربی و کرمانشاه، همچنین هنگ سقز و دو گردان امداد، تحت کنترل عملیاتی نیروی زمینی قرار داده شده اند. درمورد سپاه پاسداران نیز آمده است: «سپاه پاسداران انقلاب با

سرلشکر محمدهادی شادمهر رئیس ستاد مشترک ارتش و ابوالحسن بنی صدر فرمانده کل نیروهای مسلح

ص: 235


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 34، 4/2/1359، ص16، بخش فارسی رادیو بغداد، 3/2/1359.

استعدادی درحدود 4000 نفر تحت کنترل عملیاتی نیروی زمینی عمل خواهد کرد، جنگ افزار سنگین مورد نیاز سپاه پاسداران به وسیله نیروی زمینی تأمین می گردد.» در ادامه این ابلاغیه ضمن اشاره به تشکیل مرکز عملیات تاکتیکی مشترک و هدایت عملیات توسط نیروی زمینی ارتش تأکید شده است که طرح هر عملیات پس از تصویب ستاد مشترک ارتش قابل اجرا می باشد. (1)

تصویری که در این تدبیر از میزان توانایی ارتش در مقابله با بحران های موجود و به خصوص از نوع همکاری سپاه و ارتش ترسیم شده است، درعمل به کلی متفاوت با واقعیات کنونی است و نیز علامت ناآگاهی تهیه کنندگان آن از ماهیت و بافت کنونی سپاه و جایگاه آن است. گذشته از تمام آنچه ذکر شد، ارتش در وضع کنونی، به دلیل حذف فیزیکی رأس آن {تیمسار به بالا} در انقلاب، قطع پشتوانه لجستیک آن {امریکا و انگلیس} و نیز نابودی ایدئولوژی حاکم بر آن {شاهنشاهی} و تازه واردبودن ایدئولوژی جدید برآمده از انقلاب اسلامی، در وضعیتی به سر می برد که هنوز محتاج کمک فراوانی است تا بتواند دوباره روی پای خود بایستد و نیروهایی نظیر نیروهای سپاه است که می تواند از ارتش دربرابر هجوم بی امان گروه هایی که شعار انحلال ارتش امریکایی را با جدیت سر می دهند، محافظت و آن را تقویت کند.

سپاه در وضعیت فعلی، بیشتر به یک تشکل انقلابی با اتکا به عنصر داوطلب شبیه است تا یک تشکیلات و سازمان رسمی و موظف نظامی؛ هنوز ادامه وضعیت انقلابی، آشکارا در سپاه قابل رؤیت است. علاوه براین، غالب نیروهای سپاه، فقط به اقشار و افراد خاصی از ارتش که ازنظر تعلقات دینی و انقلابی ویژگی های سپاه را دارند، تمایل داشته و قادر به همکاری با آنان هستند. مهم تر از همه اینکه فضای حاکم بر سپاه و نیروهای آن به گونه ای است که قرارگرفتن

زیر نظر ارتش را نه تنها امری مفید و مثبت تلقی نمی کنند، بلکه آن را عامل کم اثرشدن و هدررفتن نیروی خود می شمارند. دراین میان، بعضی اوقات پاره ای شبهات درباره تیپ و خصلت های هریک از دو طرف در ذهن طرف مقابل نیز نقش می بندد که حتی موجب برافروخته شدن در مقابل یکدیگر می گردد.

ازجمله تبعات ویژگی های انقلابی سپاه در وضع کنونی، این است که در حوزه ها، واحدها و رده های مختلف نوعی آزادی عمل وجود دارد که خاص سپاه است و از نظم یک ارگان نظامی دور است و نوعی نظم و احساس مسئولیت انقلابی و ضرورت تبعیت از کادرهای برتر جایگزین سلسله مراتب صرفاً نظامی می باشد. علاوه بر همه اینها، سپاه درعمل توانایی و قابلیت بالایی در برخورد با وظایف محوله نشان داده است و نوع واکنش گروه های مخالف و دشمنان نظام را از علائم حقانیت راه و درستی روش های خود می داند و زیر نظر قرارگرفتن را به مثابه تلف شدن نیرو و ازدست رفتن فرصت و ایجاد تهدید برای انقلاب و نظام تلقی می کند. از سوی دیگر، رئیس ستاد مشترک ارتش و برخی دیگر از فرماندهان ارتش که به سهم خود، یک فرمانده عالی نظامی و درگیر مسئولیت های خویش هستند، درواقع به چنین ظرایفی دقت و توجه لازم را نمی توانند مبذول کنند و این باعث ناهماهنگی هایی می شود. در وضعیت کنونی که انجام امور متکی بر ایثار و داوطلبی است، خودبه خود به افرادی که

ص: 236


1- سند شماره 40920 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: سری از اداره سوم {عملیات} به نزاجا {مدیریت عملیات}، نهاجا {عملیات}، ژاندارمری و سپاه، 3/2/1359.

جدی تر، کوشاتر و خطرپذیرترند در صحنه و میدان عمل، نقش هدایت و فرماندهی می دهد.

دو پیام از زنجان و یک پیام از شیراز که امروز برای فرماندهی سپاه ارسال شده، نمونه هایی است از آنچه ذکر شد. در پیامی که از زنجان برای عملیات تهران ارسال شده چنین آمده است: عطف به نامه ای که ارتش موظف است با سپاه همکاری نمایند، طبق گزارش واصله سرهنگ پ(1) فرمانده لشکر قزوین به گونه ای خلاف آن را به تیپ رزمی زنجان دستور می دهد. (2)

در پیام دیگر از همین مبدأ و مقصد زمینه هایی از اختلافات نشان داده شده و آمده است: «به درخواست سپاه چند نفر از برادران ارتشی که سوابق ایشان قبل از انقلاب و بعد از انقلاب و هم در کارهای نظامی و درگیری های قبلی کردستان برای سپاه روشن بود خودشان نیز مایل به اعزام با برادران پاسدار به کردستان بودند فرمانده لشکر قزوین سرهنگ پ با این کار مخالفت کرده و در مقابل برادران ارتشی در منطقه کردستان برادران پاسدار را مورد توهین قرار داده [است].» (3)

در پیامی از شیراز به عملیات تهران وجهی دیگر از آنچه ذکر شد، نشان داده شده است. در این پیام آمده است: از واحد طرح و برنامه ریزی تقاضا کرده اند که نیمی از پرسنل عملیات را به منطقه غرب کشور اعزام داشته و از نیروی ذخیره استفاده کنیم. به علت درگیری های منطقه و تحریک بعضی از طوایف عشایر به وسیله دانشگاهیان مقدور به چنین کاری نیستیم. (4)

البته نیروهایی از ارتش نیز می کوشند عناصر سپاه را زیر سؤال برده و به تقاضای آنها برای پشتیبانی هوانیروز از سپاه چندان وقعی نگذارند؛ ازجمله به دنبال تقاضاهای پی درپی اعزام هلیکوپتر برای پشتیبانی نیروهای سپاه، گزارش هایی به اداره سوم ستاد مشترک واصل گردید و این اداره با امضای سرلشکر شادمهر در پیامی به فرماندهی سپاه اعلام کرد: «... باتوجه به محدودیت و مشکلات و تعمیر و نگهداری وسایل پرنده هوانیروز که به تمام سازمان ها ابلاغ گردیده است که در موقع درخواست هلیکوپتر حداکثر امساک را معمول دارند، دستور فرمایید ترتیبی داده شود که فقط در موارد حساس [و] ضروری عملیاتی از وسایل پرنده استفاده گردد.

رئیس ستاد مشترک سرلشکر محمدهادی شادمهر» (5)

«درگیری های خونین سنندج که چند روز پیش آغاز شده بود، روز گذشته به اوج خود رسید و شهر حالت جنگ زده پیدا کرد. این حالت تا ساعت

1. 4 بامداد ادامه داشت و اکنون صدای تک تیراندازی شنیده می شود.» (6) این توصیفی از سنندج در سحرگاه امروز است که در گزارش خبرنگار اعزامی کیهان آمده است. در تشریح وضعیت امروز شهر می توان گفت با ورود پاسداران اعزامی، نیروهای مسلح مخالف نظام در موضعی ضعیف تر قرار گرفتند و نیروهای

ص: 237


1- * در سند نام کامل ذکر شده است.
2- سند شماره 040606 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از زنجان به تهران {عملیات}، 3/2/1359.
3- سند شماره 051257 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از زنجان به تهران {عملیات}، 3/2/1359.
4- سند شماره 040903 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شیراز به تهران {عملیات}، 3/2/1359.
5- سند شماره 040912 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اداره سوم عملیات به سپاه، 3/2/1359.
6- روزنامه کیهان، 3/2/1359، ص2.

دولتی محاصره شده در نقاطی از شهر، از خطر نابودی و قتل عام نجات یافتند، اما توان نیروهای طرف دار نظام به حدی افزایش نیافت که اوضاع به نقطه تعیین کننده ای برسد.

در اطلاعیه امروز نیروی زمینی ارتش اوضاع سنندج چنین توصیف شده است: گروه های مسلح غیرقانونی به سوی فرودگاه، باشگاه افسران و رادیو تلویزیون شهرستان سنندج تیراندازی کرده و سپس به باشگاه افسران حمله و ضمن قطع آب و برق حتی اجازه تخلیه مجروحان را نمی دهند. آب باقیمانده حوض باشگاه که تنها منبع حیات برای ساکنان این مکان بوده است ظرف دو روز اخیر به اتمام رسید و هم اکنون پرسنل درنهایت تشنگی به سر می برند. در چنین اوضاع و احوالی، ارتش به علت نداشتن ارتباط زمینی با باشگاه و تلویزیون و فرودگاه سنندج به اجبار تأسیسات موصوف را با آتش حفاظت کرده است. بااین همه، در پایان این اطلاعیه آمده است: «درصورتی که مردم سنندج برای حفظ نظم از لشکر دعوت نمایند، صمیمانه دعوت را پذیرفته و امنیت شهر را مشروط بر اینکه گروه های مسلح غیرقانونی شهر را ترک نمایند خواهد پذیرفت.»(1) (2)

در شماره امروز روزنامه انقلاب اسلامی که بعدازظهر امروز منتشر شد، درباره وضع شهر سنندج چنین آمده است: «طبق آخرین گزارش رسیده از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کرمانشاه، برادران پاسدار وارد سنندج شده و موفق به شکستن حلقه محاصره اشرار مسلح در اطراف باشگاه افسران و پادگان سنندج گردیده اند.

از آغاز درگیری ها، باشگاه افسران در محاصره اشرار مسلح قرار

داشت و آنان با قطع آب و برق و تلفن و زیرآتش گرفتن این محل نظامیانی را که در آنجا بودند در زحمت قرار داده بودند. پاسداران اعزامی با چند فروند هواپیمای سی130 صبح امروز وارد پادگان سنندج شدند و سپس به مقابله با اشرار بر آمدند که ضمن شکستن حلقه محاصره اشرار، موفق به کنترل تمام راه های ورودی و خروجی سنندج شده اند و شهر در محاصره برادران پاسدار قرار دارد.» (3) به نوشته این روزنامه، یکی از مسئولان سپاه در تماسی تلفنی اعلام کرد: «فرودگاه سنندج درحال حاضر دراختیار سپاه پاسداران قرار دارد و برای اعزام نیروهای کمکی با هواپیما به این شهر مشکلی وجود ندارد.» (4)

لازم به ذکر است نیروهای سپاه که در سنندج مستقر شده اند تا ساعت 9 صبح امروز سه بیانیه منتشر کردند. در بیانیه شماره یک، هدف از استقرار پاسداران انقلاب اسلامی مبارزه دوش به دوش برادران ارتشی اعلام شد.

در دومین بیانیه، ضمن یادآوری جریانات اخیر سنندج و اینکه گروه ها و دسته هایی که خود را مدافع خلق می نامند برای مردم مسلمان کردستان محیط خفقان آوری به وجود آورده اند، به اقدام آنها در محاصره فرودگاه، رادیو تلویزیون و باشگاه افسران و تیراندازی به سوی نگهبانان این مراکز اشاره و خطاب به اهالی سنندج گفته شده است: امروز ما سپاه پاسداران و برادران ارتشی می آییم تا دست در دست شما برادران و خواهران مسلمان بگذاریم و شما را از زیر اختناق طرف داران به ظاهر

ص: 238


1- * ضمیمه دارد؛ متن کامل اطلاعیه نیروی زمینی ارتش.
2- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص15.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 3/2/1359، ص1.
4- همان.

دمکراسی و آزادی برهانیم، ما به این فریب خوردگان اسلحه به دست هشدار می دهیم که مردم چگونه آنها را از خود خواهند راند و فرداست که دچار خشم توفنده مردم بشوید.

در بیانیه شماره سه ضمن مقدمه ای درمورد وضعیت حاکم بر منطقه آمده است: «امروز فریاد الله اکبر در سراسر پادگان سنندج پیچیده شد و پاسداران جانباز همراه با برادران دلاور ارتشی برای پاک سازی شهر می آیند. بدیهی است

کسانی که در راه این پویندگان راه حق و عدالت مانع ایجاد کنند با شدت سرکوب خواهند شد.» (1)

در همین حال و در ادامه درگیری ها، عصر امروز یک فروند هلیکوپتر کبری هوانیروز در پشت تپه روسی سنندج براثر اصابت گلوله ضدهوایی سقوط کرد. به گزارش خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی، اجساد خلبان و دو کمک خلبان آن به ارتش تحویل داده نشده و در بیمارستان شهدای سنندج که در کنترل ارتش نمی باشد نگهداری می شود. (2) رئیس شهربانی سنندج که خود از ناحیه دست مجروح شده است سقوط هلیکوپتر را مشاهده و گزارش کرد. به گفته شاهدان عینی لاشه دو هلیکوپتر دیگر نیز مشاهده شده است. (3)

یادآوری می شود از آخرین ساعات شب گذشته اظهاراتی مبنی بر تمایل به آتش بس ازطرف نیروهای مسلح مخالف نظام ابراز می گردد. افراد مسلح در سنندج خواستار ایجاد آتش بس در شهر شدند و ارتش نیز پیشنهاد کرده است که درصورت خروج افراد مسلح، با این درخواست موافقت خواهد کرد، ولی سپاه پاسداران با هرگونه آتش بس مخالف بوده و تأکید دارد تاوقتی که افراد اسلحه خود را تحویل نداده اند آتش بس مورد قبول قرار نخواهد گرفت. سپاه پاسداران درباره این وضع اطلاعیه ای بدین شرح منتشر کرد: «پاسداران انقلاب اسلامی، با پشتیبانی از قدرت لایزال الهی و امت قهرمان به پاخاسته ایران تصمیم گرفت برای برقراری نظم و امنیت با برادران ارتشی وارد سنندج شود و پابه پای نیروهای ارتش جمهوری اسلامی درجهت سرکوبی ضدانقلاب وابسته به شرق و غرب عمل نمایند و با آنها قاطعانه برخورد کند و اعلام می دارد که کوچک ترین آتش بس را نخواهد پذیرفت و به کلیه گروه های مسلح در منطقه اخطار شدید می کند که تا فرصت از دست نرفته سلاح های خود را تحویل دهند.» (4)

از سوی دیگر، غنی بلوریان از اعضای رده بالای حزب دمکرات کردستان ایران، درمورد درگیری های اخیر و احتمال اعلام آتش بس در گفت وگو با کیهان گفت: «ما چندین ماه است که آتش بس داده ایم، ولی ارتش با نقل وانتقالات خود باعث تحریک می شود و عملاً آتش بس را نقض می کند.» وی افزود: «اگر آتش بس هایی در منطقه صورت گیرد باید ازطریق نیروهای درگیر در هر محل باشد. ممکن است بین نیروهای ارتش مستقر در پادگان سقز و پیشمرگان در این محل توافقی انجام شود، ولی هنوز توافقی در سطح وسیع و اینکه ما با هیئت ویژه صحبت کنیم، وجود نداشته است.» بلوریان یادآور شد: «ما در مسافرت های اخیر خود با تمام مقامات در تهران تماس گرفتیم و صحبت های فراوانی نیز دراین زمینه انجام دادیم، ولی هیچ وقت حسن نیت لازم

ص: 239


1- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص15.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص10.
3- سند شماره 040949 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور از ستاد عملیاتی به وزارت کشور، 3/2/1359.
4- روزنامه کیهان، 3/2/1359، ص1.

را ازطرف هیئت دولت مشاهده نکردیم.» بلوریان درمورد خلع سلاح ستون ارتش نوسود، که چند روز قبل به دست عناصر حزب دمکرات انجام گرفت، گفت: «این جریان جدید نیست و مربوط به حدود پنج روز قبل می باشد.»

دراین حال، کریم حسامی یکی دیگر از مسئولان حزب دمکرات در گفت وگویی با کیهان ضمن اعلام ادامه درگیری در سنندج گفت: طبق اخبار رسیده، جنگ سختی در جریان است و شهر با خمپاره هدف قرار گرفته است. (1)

در همین حال، مکاتبات اخیر سپاه کرمانشاه مؤید سختی کار است. یکی از این پیام ها حاکی است: «آنی و خیلی فوری نیرو بفرستید به شهرهای سقز، بانه، سردشت و سنندج که درحال سقوط می باشد.» (2) در آخرین پیام که امروز از سپاه همدان به عملیات تهران واصل شد بخشی از مشکلات وضع کنونی درزمینه تجهیز نیروهای خودی قابل مشاهده است. در این پیام آمده است: «افراد سپاه همدان و قروه و ژاندارمری و ارتش در دهگلان مستقر و روستاهای اطراف زیر پوشش است. ارتش قصد دارد 20 کیلومتر به طرف قروه عقب نشینی کند. نگهداری دهگلان و مناطق اطراف به شرط تصرف صلوات آباد که در 25 کیلومتری سنندج و تنها راه سوق الجیشی و گلوگاه سنندج است، امکان پذیر می باشد. دو نفر از سپاه همدان به نام محمدرضا رضوی و حیدرعلی پورمحمدی و یکی از پیشمرگان قروه به نام رضا حیدری شهید شدند. دو نفر زخمی شده اند. نیاز فوری به سلاح سنگین و وسایل ارتباطی می باشد.» (3)

58

علاوه بر سنندج، پاوه و بخش هایی از آذربایجان غربی {ارومیه، سیلوانا، اشنویه، نقده، شاهین دژ، پیرانشهر، مهاباد و تکاب} نیز امروز، هر چند نه درحد سنندج، اما عرصه درگیری ها و تحرکات ایذایی مسلحانه و دیگر اقدامات خصمانه عناصر ضدنظام بودند.

در ادامه درگیری های اخیر پاوه، ساعت 14 امروز نیز در ارتفاعات شمال غربی این شهر در محلی به نام مله بخار، نیروهای سپاه با عده ای از افراد مسلح غیرقانونی درگیر شدند. به گزارش ژاندارمری، در نتیجه این درگیری 3 نفر از مهاجمان کشته شدند و یک قبضه کلاشینکف و یک قبضه ژ3 به دست نیروهای سپاه افتاد. (4) به گزارش شهربانی پاوه در درگیری های امروز، یک زن براثر شلیک خمپاره مهاجمان در قریه نوریاب {حومه پاوه} شهید شد. (5)

غنی بلوریان از اعضای رده بالای حزب دمکرات: هیچ وقت حسن نیت لازم را از هیئت دولت مشاهده نکردیم.

ص: 240


1- همان، ص2.
2- سند شماره 40895 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از کرمانشاه به عملیات، 1/2/1359.
3- سند شماره 0409932 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از همدان به تهران {عملیات}، 3/2/1359.
4- سند شماره 000607 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 دایره عملیات} به دفتر ریاست جمهوری، 6/2/1359.
5- سند شماره 000587 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 4/2/1359.

علاوه براین، درگیری های پراکنده مسلحانه دیگری نیز حوالی نیمه شب گذشته و اوایل بامداد امروز در آذربایجان غربی رخ داد؛ ازجمله در اولین ساعات بامداد، حوالی یک نیروگاه در ارومیه بین عده ای از مهاجمان مسلح و نیروهای شهربانی برخورد مسلحانه پیش آمد و مهاجمان در تاریکی متواری شدند. (1) مقارن همین ساعات، گشتی های سپاه که برای سرکشی عازم پل قیوم بودند هدف حمله مسلحانه قرار گرفتند و یک تن از آنان به شهادت رسید. (2) به گزارش شهربانی، مهاجمان همان گروهی بودند که در حوالی نیروگاه با نیروهای شهربانی درگیر شدند. آنان پس از فرار، با گروه گشتی مزبور برخورد کردند. (3)

در جنوب شرقی سیلوانا، پایگاه دزگیر از سه طرف مورد هجوم قرار گرفت. این درگیری از ساعت 1:30 بعد از نیمه شب شروع شد و تا ساعت 5 بامداد

ادامه یافت. به گزارش ژاندارمری، مهاجمان با 18 دستگاه تراکتور و وانت، عناصر حزب دمکرات را از سه سمت زیوه، راژان و ارتفاعات تسمل گانبند به منطقه درگیری آورده بودند که با تحمل 2 کشته و چند زخمی و برجاگذاشتن تعدادی سلاح و مدرک، صحنه را ترک کردند. (4) درگیری دیگری نیز در آق بلاغ و جم جم {واقع در شمال اشنویه} روی داد که در آن 3 تن از جوانمردان ژاندارمری شهید و 3 نفر از مهاجمان مسلح کشته شدند. (5) در تپه میرآباد واقع در جنوب اشنویه نیز از ساعت 1 تا 2 بامداد، درگیری مسلحانه روی داد. همچنین پاسگاه بچنلو بار دیگر مورد هجوم مسلحانه قرار گرفت. به گزارش ژاندارمری، در هر دو مورد بدون تلفات خودی، مهاجمان متواری شدند. (6)

در نقده از 00:30 دقیقه بعد از نیمه شب، به مدت یک ساعت و نیم، صدای تیراندازی در روستاهای اطراف شهر به گوش می رسید و 2 عدد گلوله توپ و خمپاره از مسیر نامشخص در کنار خیابان رودکی به زمین اصابت کرد که خسارت جانی و مالی درپی نداشت. (7)

در شاهین دژ و در ادامه درگیری روزهای قبل، بار دیگر زدوخوردی بین افراد خودی و عناصر حزب دمکرات در آبادی قزل قیش رخ داد. به گزارش ژاندارمری، نیروهای خودی با 15 نفر از گروهان ژاندارمری میاندوآب تقویت شدند. (8)

حوادث و رخدادهای دیگری نیز امروز علاوه بر درگیری های مذکور قابل توجه است. در پیرانشهر، تظاهرات مسلحانه چندین هزار نفری بر پا شد، براساس گزارش اطلاعات سپاه، مهم ترین شعارها و گفته های تظاهرکنندگان "جواب بنی صدر را با گلوله می دهیم" بود. (9)

به گزارش سپاه ارومیه: «امشب احتمال حمله به سپاه و ژاندارمری و ارتش زیاد می باشد.» (10) در یک تلفن گرام از سپاه به ستاد مشترک ارتش نیز که حاکی از وضع اضطراری این منطقه می باشد،

آمده است: «گروه های مسلح به سمت تکاب درحال هجوم می باشند و تقاضا می شود واحدی در آن منطقه مستقر گردد تا راه را بر مهاجمان مسدود نماید.» (11)

حادثه قابل ذکر دیگر که امروز رخ داد و در نوع خود تاکنون منحصربه فرد می باشد، سرقت از گاوداری ارتش در آذربایجان غربی است. دراین باره رکن3 ژاندارمری به ریاست جمهوری و وزیر

ص: 241


1- سند شماره 040897 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 4/2/1359.
2- سند شماره 40916 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 3/2/1359.
3- سند شماره 040897 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
4- سند شماره 41406 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی {رکن3 دایره عملیات} به دفتر ریاست جمهوری، 28/2/1359.
5- سند شماره 040962 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از وزارت کشور به سپاه پاسداران، 8/2/1359.
6- سند شماره 40940 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 عملیات} به دفتر ریاست جمهوری، 3/2/1359.
7- سند شماره 40922 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد عملیاتی شهربانی به وزارت کشور، 3/2/1359.
8- سند شماره 40993 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 4/2/1359.
9- سند شماره 40954 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ارومیه به تهران {اطلاعات}، 4/2/1359.
10- سند شماره 040909 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ارومیه به تهران {عملیات}، 3/2/1359.
11- سند شماره 040902 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه {فرماندهی عملیات} به سماجا {فرماندهی مرکز}، 3/2/1359.

کشور اعلام کرد: «گزارش رسیده از ناحیه ژاندارمری آذربایجان غربی حاکی است که در ساعت 00:30 دقیقه روز 3/2/1359، تعداد 7000 رأس گوسفند موجود در گاوداری به وسیله افراد حزب دمکرات با همکاری سر نگهبان دامداری به نام الف. د(1) به سرقت برده شده است.» (2)

59

وقایع اخیر کردستان در رادیو لندن و خبرگزاری آسوشیتدپرس بازتاب یافت.

رادیو لندن در بخش فارسی ساعت 20:45 امروز خود گزارش داد: جنگ در کردستان به هیچ وجه فروکش نکرده و برعکس به نظر می رسد که دامنه زدوخوردها بین ارتش و چریک های کرد گسترش یافته است. تازه ترین دور جنگ در کردستان از یک هفته قبل، از سقز آغاز شد. به گفته منابع کرد، نبرد در شهرهای سنندج و سقز در جریان بوده و ستون های ارتش از شهرهای اهواز، قزوین و همدان به منظور تقویت نیروهای دولتی دیگر در جنگ های کردستان به طرف این منطقه در حرکت است. گفته می شود چریک های کرد درطول شب به شهر کامیاران واقع در مرز کوهستانی حمله کردند، اما با رسیدن صبح کامیاران را تخلیه کردند. گزارش های دیگر حاکی است کشمکش هایی در بعضی از نقاط دهکده های اطراف سقز و سنندج در جریان است. (3)

آسوشیتدپرس نیز در بازتاب حوادث کردستان از یک نشریه چاپ ترکیه، خبری جهت دار و ضدایرانی را نقل کرد. به گزارش این خبرگزاری، «روزنامه گون آیدین در گزارشی از ایالت مرزی وان در ترکیه نوشت شورشیان کرد در

جریان شعله ورشدن خصومت ها در شمال غربی ایران 60 سرباز ارتشی را به قتل رساندند.» گون آیدین گزارش داد: «چریک های پیشمرگ آماده یک حمله عمده به نیروهای دولتی که در این ناحیه به طور پراکنده مستقر شده اند، می باشند. براساس همین گزارش در جریان تهاجم جدید دولت [به] مناطق کردنشین با کمک هلیکوپترها و جت های جنگنده حداقل 1000 شورشی... کشته شده اند.» (4)

آسوشیتدپرس افزود: «درگیری های جدید زمانی اتفاق می افتد که آپوکولار یک گروه جدایی طلب کرد، فعالیت های خود را در کوهستان های واقع در ایالات شرقی ترکیه تشدید کرده است. از ماه آوریل گذشته تاکنون، 6 ایالت کردنشین در ترکیه تحت حکومت نظامی بوده اند. هدف از استقرار حکومت نظامی در این مناطق جلوگیری از بالاگرفتن احساسات ملی گرایانه در میان کردهای ترکیه، که تعدادشان به 6 میلیون نفر می رسد، بوده است.» (5)

60

حوادث اخیر کردستان، اختلافات جناحی و ارتباط آن به حوادث دانشگاه ها و تحرکات گروه های موسوم به حزب الله ازجمله محورهای سؤالات خبرنگاران در مصاحبه مطبوعاتی صبح امروز آیت الله بهشتی بود. وی در پاسخ، به کلی حساب گروه های مسلح درگیر با نظام را از کردها و کردستان جدا دانست.

ص: 242


1- * در سند نام کامل فرد ذکر شده است.
2- سند شماره 040911 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 عملیات} به دفتر ریاست جمهوری کشور، 3/2/1359.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 34، 4/2/1359، ص3، بخش فارسی رادیو لندن، 3/2/1359.
4- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 35، 5/2/1359، صص 2 و 3، استانبول آسوشیتدپرس، 23 آوریل 1980 {3/2/1359}.
5- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 35، 5/2/1359، ص3.

در این مصاحبه مطبوعاتی از آیت الله بهشتی سؤال شد: «می گویندکه حمله همه جانبه ای علیه کردستان شروع شده است؟» دکتر بهشتی پاسخ داد: «این جمله برای من خیلی سنگین است. ما حتی یک حمله علیه کردستان نداشته ایم؛ چه رسد به حمله همه جانبه.

ما دوست و دوستدار برادران و خواهران کردمان هستیم آنها خواهران و برادران هم کیش و هم میهن ما هستند.» (1) خبرنگار دیگری پرسید: در سر مقاله دیروز روزنامه انقلاب اسلامی(2) مطالبی راجع به حزب جمهوری اسلامی نوشته و گفته شده بود که پشت سر این، توطئه شده است تا دولت بنی صدر سقوط کند. دکتر بهشتی پاسخ داد: «فکر می کنیم صحیح این باشد که این نظر را برادرم آقای بنی صدر بگویند تا هم دلنشین تر باشد و هم مطبوع تر، به هرحال علاوه براینکه این سر مقاله دررابطه با کار حزب جمهوری اسلامی و حتی در رابطه کار با انجمن های اسلامی خلاف واقع بود، اصولاً آهنگی داشت که به هیچ وجه متناسب با جهت حرکت اجتماعی ما نیست. ما امروز کوشیده ایم که حتی اختلاف نظرهای مربوط به مواضع سیاسی خاصمان را در وحدت و یکپارچگی مان در مقابل شرایط حاد و حساس کنونی کشور دخالت ندهیم و این سرمقاله در نظر خوانندگان ممکن است درست خلاف این را منعکس کند. من دراین زمینه با آقای بنی صدر صحبت کردم و به ایشان یادآوری کردم که براساس خط متحدی که درجهت پیشبرد سریع تر انقلاب و در این دوره خاص و بحرانی داریم، جا دارد که ایشان تذکرات لازم را بدهند و اقدامات لازم و حتی توضیح لازم را بدهند.»(3) (4)

یکی از خبرنگاران خارجی نظر آیت الله بهشتی را درباره برخورد انبوه جمعیت خیابان ها {حزب الله} با دانشجویان پرسید. آیت الله بهشتی گفت: «آیا فکر می کنید

که تشکیلات سیاسی به نام حزب الله در ایران وجود دارد، این اولین و بزرگ ترین اشتباه شما و بسیاری از افراد دیگر است. تشکیلات خاصی به نام حزب الله وجود ندارد، این همان میلیون ها نفری هستند که توی خیابان ها، انقلاب را به ثمر رساندند و اکنون یک اقلیت کوچک با آنها درگیری پیدا کرده و آنچه دیدید یک نمونه از این درگیری بود. اما وظیفه ما این است که کوشش کنیم جلوی این درگیری ها را بگیریم و این کار را خواهیم کرد.» وی افزود: «طبیعی است که ما دررابطه با هر انسان آسیب دیده و مصدومی در این جامعه نگران و ناراحت خواهیم بود و به دلیل همین ناراحتی، بیشتر تلاش خواهیم کرد که کنترل شدیدتر و قوی تری بر این رویدادها داشته باشیم. اما آنچه رخ داد قصه معارضه میان یک تشکیلات سیاسی با یک تشکیلات سیاسی دیگر نبود، قصه معارضه یک تشکیلات سیاسی کوچک با یک اکثریت و یک ملت بود.» (5)

بهشتی در پاسخ به سؤال دیگری درمورد حوادث دانشگاه ها اظهار کرد: «شورای انقلاب خواست که نشان دهد که پیوند میان ملت و دانشجو و دانشگاه همان است که بود. یک گروه کوچک و یک گروه اقلیت این پیوند را نمی پسندید و حالا هم نمی پسندند. البته ما صمیمانه دعوت می کنیم همین گروه و

ص: 243


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 6/2/1359، ص9.
2- * در روزشمار 2/2/1359 به این سرمقاله تحت عنوان "توطئه" اشاره شده است.
3- * ضمیمه دارد؛ نمونه ای از اختلافات جناحی بنی صدر و حزب جمهوری اسلامی در پی سرمقاله طعن آمیز روزنامه انقلاب اسلامی علیه حزب.
4- روزنامه جمهوری اسلامی، 6/2/1359، ص9.
5- روزنامه جمهوری اسلامی، 6/2/1359، ص9.

همه افراد دیگری را که احیاناً در تردید و تزلزل به سر می برند بر این پیوند مبارک بیشتر توجه کنند و اهمیت بدهند و کاری بکنند که این پیوند پر بارتر شود.» سؤال شد: «شما گفتید یک گروه بودند، ولی آنچه که مسلم است چند گروه بودند، ولی یک گروه مقاومت کرد و تا آخرین لحظه در دانشگاه ماند و گفت ما اینجا را ترک نمی کنیم، ولی گروه های دیگری هم بودند که شاید با گروه های طرف دار برچیدن ستادها در دانشگاه ها متفق العقیده نباشند، ولی مع هذا برای احترام به شورای انقلاب و ملت حاضر شدند دانشگاه ها را ترک کنند، بنابراین عقیده شما راجع به این موضوع چیست؟» دکتر بهشتی جواب داد: «منظورم از تأکید بر یک گروه این است که یک گروه نخواست راه حل سالم را بپذیرد. قبول دارم مخالفین دیگر هم هستند، ولی مخالفین دیگر پذیرفته اند که این نوع برخورد به زیان ملت و جامعه است و ما می توانیم این گونه اختلافات را ازطریق دیگر مطرح کنیم و برای رفع آن تلاش کنیم و حوادث این چند روز هرگز نباید کمترین گمانی در ملت ما ایجاد کند که انقلاب اسلامی ایران نمی خواهد آزادی های اساسی را که در قانون اساسی پیش بینی شده رعایت کند. این طور نیست انقلاب اسلامی ایران و رهبری و مدیریت انقلاب خواهند کوشید تا انقلاب در محیطی با رعایت این گونه آزادی ها راه پر پیچ وخم پیروزی را با سرعت هرچه بیشتر طی کند و به مقصد برسد.»

آیت الله بهشتی تأکید کرد: «صریحاً اعلام می کنیم که ما همچنان برای حفظ آزادی های اساسی خواهیم کوشید، ولی اگر دیگران بحران ایجاد کردند، هر کسی می داند که در بحران ها نمی شود همه آزادی های اساسی را حفظ کرد. از همه کسانی که به این آزادی ها ارج می نهند و علاقه مندند صمیمانه دعوت می کنیم که [از] بروز بحران ها قبلاً جلوگیری کنند. اگر نسل نوجوان و جوان ما و اگر روشن فکران و همه مردم ما دوست دارند و مصمم اند که انقلاب با حفظ آزادی های اساسی راه خود را ادامه دهد، همه کوشش کنند تا بحران ها پیش نیاید. وقتی یک گروهی از ساختمان دولت و از خیابان های کنار دانشگاه ها برای سنگربندی مسلحانه علیه اجرای تصمیم شورای انقلاب استفاده می کند، این بحران به وجود می آید.» (1)

61

در ادامه تحولات اخیر دانشگاه ها، در معدودی از شهرها درگیری های دانشگاهی هنوز ادامه دارد. دراین حال در برخی مراکز دانشگاهی سطح فعالیت ها و اعلام مواضع به سطح شورای مدیریت دانشگاه ها انتقال یافته است؛ شوراهایی که برخی به دلیل نداشتن تجربه سیاسی بسیاری

آیت الله بهشتی عضو شورای انقلاب:

ما همچنان برای حفظ آزادی های اساسی خواهیم کوشید ولی اگر دیگران بحران ایجاد کردند، هر کسی می داند که در بحران ها نمی شود همه آزادی های اساسی را حفظ کرد.

ص: 244


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 6/2/1359، ص9.

از اساتید و نیز تبحر و تسلط کار تشکیلاتی دانشجویان هوادار و بعضی اساتید مرتبط با گروه ها، در فضای حمایت از گروه های

سیاسی ایجاد شده است. دراین میان،

به طور مشخص رفتار و عملکرد مدیریت وقت دانشگاه تهران بیشتر در حمایت از گروه ها و مخالفت با سیاست های

نظام، جلوه گر شده است. درعمل نیز بیشترین درگیری ها و ناآرامی های مربوط به مقاومت دربرابر تعطیلی تمامی ستادهای گروه ها در دانشگاه تهران روی داده است، طوری که حتی پس از تعطیلی ستادهای گروه ها در دیگر دانشگاه های تهران، در این دانشگاه حوادث و جریان ذکرشده در دو سه روز(1) اخیر اتفاق افتاد. امروز نیز شورای مدیریت دانشگاه تهران، در بین همه دانشگاه ها تندترین تصمیم را اتخاذ و استعفای دسته جمعی اعضای خود را اعلام کرد. در متن استعفا، شورای انقلاب و اداره کنندگان مملکت به دلیل اتخاذ تصمیم بدون مطالعه و بدون مشورت با مقامات دانشگاهی سرزنش شده اند.(2) (3)

شورای دانشگاه مشهد نیز هر چند نظیر تهران استعفا نکرد، اما با صدور اطلاعیه ای اعلام کرد اختتام کار امتحانات کلیه واحدهای آموزشی در 15 خردادماه آینده عملی نیست. در اطلاعیه شورای دانشگاه مشهد آمده است: «اقدامات اخیر که تحت عنوان انقلاب فرهنگی صورت می گیرد هم ازنظر زمان انتخاب شده که مبارزه ضدامپریالیستی ملت ما در اوج خود بوده است و هم از جهت شیوه اجرا که موجب هتک حرمت دانشگاه ها و دانشگاهیان یعنی پیش قدمان جنبش ضداستبدادی ایران را فراهم آورده بسیار نامطلوب است.» (4)

شورای دانشگاه علم وصنعت، که امروز بعداز ظهر در محل باشگاه استادان این دانشگاه تشکیل شد، تصمیم گرفت کلاس های درسی از روز یکشنبه 7/2/1359 تشکیل شود. بنا به گزارش رسیده از این دانشگاه، در این جلسه که حدود 1500 دانشجو نیز شرکت داشتند تصمیم گرفته شد ترم جاری طبق برنامه عمومی کلیه دانشگاه ها ادامه یابد و همچنین تأکید شد هیچ گونه تعللی دراین زمینه قابل قبول نیست. (5)

شورای دانشگاه تربیت معلم هم تصمیم گرفت درصورتی که تا بامداد روز شنبه 6/2/1359، دفاتر گروه ها تحویل مقامات دانشجویی نشده باشد از ریاست جمهوری برای تخلیه و تحویل آنها کمک بگیرد تا دانشگاه بتواند کلاس های درسی خود را آغاز کند و به همین منظور نماینده ای ازسوی ریاست جمهوری به این دانشگاه فرستاده شد. (6)

شورای دانشگاه آزاد ایران تأسف خود را از تصمیم شورای انقلاب که حقانیت شورای دانشگاهی را مورد تردید قرار می دهد اعلام و اضافه کرده است ایجاد هر نوع تشنج و درگیری گروهی را در این لحظات مخاطره آمیز جز به سود امپریالیزم جهان خوار به سرکردگی شیطان بزرگ امریکا نمی داند. (7)

ص: 245


1- * در روزشمارهای گذشته ذکر شده است.
2- ** ضمیمه دارد؛ متن استعفای شورای سرپرستی دانشگاه تهران.
3- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص13؛ و روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص8.
4- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص8.
5- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص8.
6- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص8.
7- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص8.

62

امروز در برخی شهرها، درگیری های دانشگاهی و حواشی آن ادامه یافت که بجز حوادث رشت، مابقی این درگیری ها جزئی بود.

در بعضی از نقاط شهر تبریز به خصوص در دانشگاه تبریز و اطراف آن راه پیمایی هایی انجام شد و در برخی موارد برخوردهایی بین شرکت کنندگان رخ داد. به گزارش ژاندارمری: «سپاه پاسداران به منظور برقراری نظم و جلوگیری از برخوردهای شدید، مبادرت به تیراندازی هوایی نموده و درگیری تا ساعت 12:30 ادامه داشته است.» در بعضی مدارس شهر تبریز و برخی از شهرهای تابع آن تعدادی از دانش آموزان به طرف داری از دانشجویان پیش گام و انجمن دانشجویان مسلمان {مجاهدین خلق} از رفتن به کلاس های درس خودداری کردند. (1)

در خاش، برابر اعلام شهربانی، عده ای از دانش آموزان این شهر به طرف داری از دانشجویان اقدام به تظاهرات و سردادن شعار کردند. (2)

در لنگرود، شهربانی در ساعت 17 اعلام کرد: «برخی از گروه های اسلامی و روستائیان به کیوسک نشریات و کتابخانه های چریک های فدایی حمله نموده و علیه آنها تظاهرات نموده اند احتمال برخورد بین گروه های مذکور پیش بینی می گردد.» (3)

در آغاجاری، حدود ساعت 3 بامداد، کتاب فروشی حزب توده در میان کوه به آتش کشیده شد. حدود ساعت 6 بعد از ظهر نیز عده ای با حمله به کیوسک های گروه ها واقع در امیدیه، تعدادی از آنها ازجمله کیوسک حزب توده را به آتش کشیدند و تخریب کردند. (4)

در دانشکده منابع طبیعی گرگان، گروه های وابسته به سازمان چریک های

فدایی، مجاهدین خلق و جنبش مسلمانان مبارز درِ محل انجمن خود را بسته بودند و وضع دانشکده آرام بود، ولی این دفاتر امروز تخلیه نشده بود. پس از

مذاکرات نمایندگان دادستانی انقلاب و مسئولان دانشکده، تا ساعت 13 امروز، کلیه محل ها تخلیه و تحویل دانشکده گردید. (5)

1. در ادامه درگیری های دانشگاهی، مهم ترین حوادث امروز، مربوط به رشت است. به دنبال وقایع روز گذشته دانشگاه گیلان، درگیری هایی در این شهر روی داد که به گزارش کیهان، 7 کشته و بیش از 80 مجروح به جای گذاشت. منطقه اصلی درگیری خیابان تختی و اطراف ساختمان ستاد جهاد سازندگی و میدان شهرداری رشت بود که به تدریج به سایر خیابان ها نیز سرایت کرد. (6)

وقایع امروز به این ترتیب شروع شد که صبح امروز، یک راه پیمایی در شهر برگزار گردید که در آن شعارهای "درود

بر فدایی" و "آزادی دانشگاه تجدید باید گردد" داده می شد. (7) به گزارش ژاندارمری، از ساعت 11:30، مشخص بود که با ورود نیروها و هواداران گروه های چپ از دیگر شهرها، وزنه و کفه این گروه ها در رشت سنگین تر شده است. به هرحال، درگیری در رشت بین گروه های مذهبی و

ص: 246


1- سند شماره 040926 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 عملیات} به دفتر ریاست جمهوری، 3/2/1359.
2- سند شماره 040981 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به سپاه پاسداران، 4/2/1359.
3- سند شماره 040956 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نداجا، 4/2/1359.
4- روزنامه نامه مردم، 18/2/1359، ص3.
5- سند شماره 040936 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 3/2/1359.
6- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص2.
7- سند شماره 040917 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه پاسداران به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 3/2/1359.

سایر گروه ها در خیابان تختی این شهر ایجاد شد. (1) در خیابان تختی، ساختمان جهاد سازندگی محاصره شد(2) و مورد هجوم قرار گرفت. (3) براثر تیراندازی، 27 نفر زخمی و در بیمارستان رشت بستری شدند. (4) همچنین به گزارش سپاه رشت در این حمله یکی از برادران جهاد شهید و یک نفر گروگان گرفته شد و تعدادی از مغازه های شهر و شماری از خودروهای جهاد نیز به آتش کشیده شد. (5) به گزارش ژاندارمری، خیابان های اصلی شهر با ایجاد آتش سوزی بسته شد و درگیری ها ادامه یافت. (6) سپاه رشت به تهران گزارش داد: عناصر وابسته به گروه های فدایی و پیکار به مردم شدیداً حمله می کنند و این درگیری هزاران مجروح از مسلمانان به جای گذاشته است، عده ای نیز دستگیر شده اند که در سپاه می باشند. در این گزارش اضافه شده است: «[در] شهر رشت هرجا و هرساعت صدای تیر به گوش می رسد.» (7) در پیام دیگر امروز سپاه رشت به تهران آمده است: «[نتیجه] درگیری های دیروز و امروز 7 کشته و هزار و اندی زخمی است و مردم این گروه ها [هواداران فدایی و پیکار] را به سپاه تحویل می دهند. شهر حالت عادی ندارد و امروز افراد غیرمذهبی به جهاد حمله کردند که منجر به تیراندازی شد. بزرگ ترین مشکل ما عدم وجود یک فرمانده می باشد که هر کسی برای خودش تصمیم می گیرد.» (8)

سرانجام پیام مهندس علی انصاری استاندار گیلان از رادیو پخش شد که مردم را برای مقابله با این عوامل و پایان بخشیدن به غائله، به حضور در خیابان تختی دعوت کرد. به گزارش خبرنگار کیهان: «مردم با شنیدن پیام استاندار به خیابان تختی ریختند و با ورود آنان گروه مخالف متفرق شدند و خیابانی که دراثر آتش زدن لاستیک و موانع دیگر بسته شده بود، باز شد.» (9) سپاه رشت آخرین وضعیت دانشگاه گیلان را چنین گزارش کرد: «دانشگاه گیلان در دست مردم و انجمن اسلامی می باشد و دور دانشگاه سیم خاردار کشیدند و از ورود افراد غیرمسئول جلوگیری می شود.» (10)

گفتنی است در حاشیه وقایع امروز رشت اقدام سازمان چریک های فدایی خلق باعث شد به دیگر گروه های نزدیک به این سازمان که در حوادث دانشگاه مشی فدایی ها را انتخاب نکرده بودند، آسیب برسد. به گزارش کیهان، هنگام عصر، جمعیتی حدود هزار نفر با پرچم سبز لااله الاالله در خیابان های رشت به حرکت در آمدند

و ستاد مرکزی حزب توده و چندین کیوسک گروه ها در خیابان امیرکبیر و سبزه میدان را منهدم کردند. به نوشته این روزنامه، «هم زمان استاندار گیلان طی پیام رادیویی عمل این افراد را به شدت مورد انتقاد قرار داد و آنان را ضدانقلاب خواند.» (11) قبل از این، در ساعت 16، عده ای که در گزارش ستاد مشترک ارتش حدود 5 هزار نفر از گروه های سیاسی چپ معرفی شدند، در جلوی بیمارستان امام خمینی تظاهرات کردند. این تجمع با رسیدن عده ای حدود 300 نفر باعنوان حزب الله به درگیری کشیده شد و دو طرف با چاقو و چوب به زدوخورد پرداختند. (12)

موضوع قابل ذکر دیگر، انفعال برخی ارگان های رسمی مسئول در این قضیه و اتکای روحی خواه ناخواه آنان بر سپاه و نیز نقش کلیدی سپاه در این گونه مسائل بود. متن چند پیام که اواسط روز جاری ارسال شده و در ادامه درج می شود ضمن توضیح بیشتر وضعیت امروز رشت، مؤید مطلب یاد شده است.

تلفن گرام از ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی به فرماندهی ژاندارمری: «شهربانی رشت اعلام

ص: 247


1- سند شماره 40947 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 دایره عملیات} به دفتر ریاست جمهوری، 3/2/1359.
2- سند شماره 040948 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد عملیاتی شهربانی به وزارت کشور، 3/2/1359.
3- سند شماره 040917 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
4- سند شماره 40947 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
5- سند شماره 040917 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
6- سند شماره 40947 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
7- سند شماره 040941 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از رشت به تهران {عملیات}، 3/2/1359.
8- سند شماره 040943 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از رشت به تهران {عملیات}، 3/2/1359.
9- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص2.
10- سند شماره 040942 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از رشت به تهران {عملیات}، 3/2/1359.
11- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص2.
12- سند شماره 040946 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به وزارت کشور، 3/2/1359.

نموده است که چنانچه صریحاً [سریعاً] نسبت به اعزام نیروی کمکی به آن شهرستان اقدام نگردد [احتمال] سقوط شهر وجود دارد. دستور فرمایید نسبت به تقویت پرسنل سپاه پاسداران رشت اقدام [شود] و درصورت لزوم ستاد مشترک وسایل انتقال آنها را بنابه درخواست تأیید خواهد نمود.» (1)

ستاد مشترک در ساعت 12:30 به فرماندهی سپاه اعلام کرد: «درحال حاضر، وضعیت شهر رشت بحرانی است به نحوی که منزل استاندار و دانشگاه و مرکز سپاه در محاصره قرار گرفته و مهاجمین قصد دارند بازار را آتش بزنند و وسایل نقلیه جهاد سازندگی را نیز به آتش کشیده اند. از شهرها و دهات اطراف گروه هایی به این افراد ملحق می شوند و [نیروهای امنیتی] تقاضای کمک فوری را دارند، اگر کمک نرسد وضعیت وخیم خواهد بود امکان دارد که تمام سطح استان را دربرگیرد. ... دستور فرمایید باتوجه به تعهداتی که سپاه پاسداران در جلسه وزرای شورای امنیتی با شرکت رئیس جمهوری نموده است درمورد دفاع از اماکن مورد تهدید و جلوگیری از ایجاد آتش سوزی و توسعه اغتشاش اقدام و نتیجه را اطلاع دهید.» (2)

سرانجام در ساعت 19:30، ابوشریف فرمانده عملیاتی سپاه در پیامی به ستاد مشترک ارتش به استناد گزارش سپاه رشت ضمن اشاره به وقایع امروز این شهر، اعلام کرد: «هم اکنون دانشگاه در دست مردم و انجمن اسلامی می باشد. اطراف دانشگاه را سیم خاردار کشیده اند و از ورود افراد غیرمسئول جلوگیری به عمل می آورند. شهر نسبتاً امن است و پاسداران نیز تقویت شده اند. مراتب جهت اطلاع و هرگونه اقدام، اعلام می گردد.» (3)

این درحالی است که با اعمال نفوذ گروه های سیاسی مسلح در برخی عرصه ها در شهر رشت و با تبلیغات شدید علیه سپاه، این نهاد با برخی مشکلات در عرصه مسائل شهری مواجه است. گزارش بهداری سپاه رشت به تهران حاکی است: «در درگیری شدید دو روز اخیر رشت دررابطه با بیرون کردن گروه های غیراسلامی، عده زیادی از مردم مسلمان مجروح و زخمی و به بیمارستان ها منتقل شدند، دکترها و پرستارها هیچ گونه همکاری با پاسداران ندارند و ما خیلی فوری به یک دکتر و پرستار باتجربه احتیاج داریم و نیز عده ای از مجروحان هم در خانه های خود هستند و نیاز به درمان دارند.»(4) (5)

64

سازمان چریک های فدایی خلق در جریان تحولات اخیر دانشگاه ها کوشید از وضع کنونی به منزله فرصتی برای کسب هژمونی و شأن رهبری جریان های سیاسی مخالف نظام استفاده کند، اما درعمل بیش از بقیه گروه ها دچار خسارت و نیز سقوط مشروعیت گردید.

این سازمان در شماره امروز نشریه کار {ارگان سازمان چریک های فدایی خلق}، مطلبی درج کرده که باتوجه به فاصله زمانی تهیه مطلب و انتشار آن، به احتمال زیاد قبل از تعیین تکلیف روز

ص: 248


1- سند شماره 040938 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به ژاجا، 3/2/1359.
2- سند شماره 040914 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به سپاه پاسداران، 3/2/1359.
3- سند شماره 040917 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
4- * ضمیمه دارد؛ گزارش بعدی استاندار گیلان از حوادث امروز رشت.
5- سند شماره 40905 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از رشت به تهران {عملیات}، 3/2/1359.

گذشته دانشگاه تهران، نوشته شده است. در این مطلب آمده است: «مقاومت قهرمانانه دانشجویان پیش گام و سایر دانشجویان ترقی خواه دربرابر تهاجم سازمان یافته

به دانشگاه ها و مراکز آموزشی که متوجه سلب حقوق دمکراتیک و آزادی های

سیاسی بود، پیروزی بزرگی برای جنبش انقلابی دانشجویی آفرید. این مقاومت که با صدها زخمی و چندین شهید آغاز شده و در اشکال گوناگون تداوم دارد شکست بزرگی برای جمهوری اسلامی به حساب می آید.» (1)

این سازمان همچنین امروز بیانیه ای صادر کرد(2) که در آن حزب جمهوری اسلامی طراح اصلی ماجرای اخیر دانشگاه ها معرفی و به شدت متهم و سرزنش شده است. در کنار آن، بنی صدر و شورای انقلاب نیز نکوهش شده اند. سازمان چریک های فدایی خلق با ارائه اخبار و ذکر مطالبی کوشیده است تأثیر شکست خود را که به طور تلویحی آن را پذیرفته است کمتر کند. سازمان پس از شکست فاحش سیاست ها و تاکتیک هایش، تازه به ضرورت «مسئولیت و شناخت از موقعیت کنونی» که «مانع از پیشبرد سیاست های درست و اصولی می شوند» پی برده و در بیانیه خود چنین رهنمود داده است: «در لحظات حساس کنونی باید با هوشیاری کامل مانع از گسترش تحریکات حزب جمهوری اسلامی و ایادی آن گردید. در شرایط فعلی گسترش این تهاجمات که با بسیج عناصر ناآگاه و تحریک شده صورت می گیرد، به زیان نیروهای انقلابی تمام می شود.» سازمان با دادن رهنمودهای مذکور و نیز توصیه به خودداری از شرکت در تشییع جنازه های دولتی، درعمل با پذیرش تلویحی نیرومندی و پیروزی طرف مقابل، تحلیل ها و رهنمودهای قبلی خود را بی اثر محسوب کرده است. بااین همه، در پایان این بیانیه با شعارهایی چون "برافراشته باد پرچم مبارزات انقلاب خلق های قهرمان ایران" عرصه های دیگری {کردستان و گنبد} که در آن فعال است را یادآوری کرده و به هواداران امیدواری داده است. (3)

65

امروز دفتر امور انتظامی وزارت کشور تلفن گرامی برای ستاد مرکزی سپاه ارسال کرد که در آن علاوه بر تمام دغدغه ها و مشغولیت های فراوان کنونی سپاه، بر نوعی از وظایف سپاه که ظاهراً در حیطه، قلمرو و مأموریت نیروهای انتظامی {زیر مجموعه وزارت کشور} و در وهله بعد نیروهای نظامی است، تأکید شده است.

متن پیام به این شرح است: «پیرو تلفن گرام شماره... تاریخ 24/1/1359، بدین وسیله تاریخ برگزاری مراسم سازمان مجاهدین خلق به شرح زیر اصلاح می شود. آقای مهدی فیروزان به نمایندگی ازطرف سازمان مجاهدین خلق تقاضای انجام مراسمی به منظور بزرگداشت روز جهانی کارگر را نموده است. محل تجمع در ترمینال خزانه می باشد زمان انجام مراسم از ساعت 4:30 تا 8:30 [بعدازظهر] پنجشنبه مورخ 11/2/1359 می باشد. ضمن موافقت مراتب جهت مراقبت لازم اعلام می گردد.» (4)

ص: 249


1- سازمان چریک های فدایی خلق ایران، هفته نامه کار، شماره 55، 3/2/1359، ص1.
2- * تاریخ صدور بیانیه 3/2/1359 است، ولی در نشریه کار مورخ 10/2/1359، درج شده است.
3- سازمان چریک های فدایی خلق ایران، هفته نامه کار، شماره 56، 10/2/1359، ص4.
4- سند شماره 040928 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از وزارت کشور دفتر امور انتظامی به ستاد مشترک مرکزی سپاه، 3/2/1359.

ضمیمه گزارش 57: متن کامل اطلاعیه نیروی زمینی ارتش

متن کامل اطلاعیه نیروی زمینی ارتش که امروز با امضای سرتیپ فلاحی فرمانده نیروی زمینی، انتشار یافت چنین است:

«ملت شریف و مبارز ایران همان طور که استحضار دارید براساس قرارداد منعقده بین هیئت حسن نیت و مردم شرافتمند سنندج مقرر شد که پاسداران، شهر سنندج را تخلیه [کنند] و به پادگان اعزام گردند و حفاظت فرودگاه، باشگاه افسران و رادیو تلویزیون سنندج به عهده ارتش گذاشته [شود] و گروه های

مسلح نیز از حمل اسلحه به طور

علنی خودداری نموده و امنیت شهر به شهربانی واگذار گردد. لیکن علی رغم این تعهدات، گروه های

مسلح غیرقانونی به سوی

فرودگاه، باشگاه افسران و رادیو تلویزیون شهرستان سنندج اقدام به تیراندازی و سپس به طرف باشگاه افسران حمله و ضمن قطع برق، تلفن و آب حتی اجازه تخلیه مجروحین را نمی دهند. اندک آب باقیمانده حوض باشگاه، که تنها منبع آب حیات برای ساکنان باشگاه بوده است، ظرف دو روز اخیر به اتمام رسید و اکنون پرسنل درنهایت تشنگی به سر می برند. در چنین اوضاع و احوالی ارتش به علت

عدم ارتباط زمینی با باشگاه و تلویزیون و فرودگاه سنندج اجباراً تأسیسات موصوف را با آتش حفاظت نموده است و به دلیل

ضریب خطای تیر ازسوی هلیکوپترهای ارتش، [به] ساکنان خانه های ...(1)

باشگاه ابلاغ گردید که سریعاً خانه های خود را تخلیه نمایند. نیروی زمینی تعمداً یک گلوله به طرف شهر و خانه های مردم تیراندازی نکرده است، لیکن به ساختمان های مجاور باشگاه که مهاجمان از داخل آن باشگاه را با آر.پی.جی7، تفنگ 106 و خمپاره زیر آتش گرفته بودند تیراندازی گردیده است، دلیل روشن برای هجوم مهاجمان به باشگاه افسران تعداد 12 نفر پرسنل نظامی مجروح است که هم اکنون به علت ممانعت مهاجمان تخلیه نگردیده اند. درحال حاضر، لشکر کاملاً به اوضاع مسلط و درصورتی که مردم سنندج برای حفظ نظم از لشکر دعوت نمایند، صمیمانه دعوت را پذیرفته و امنیت شهر را مشروط بر اینکه گروه های مسلح غیرقانونی شهر را ترک نمایند خواهد پذیرفت.» (2)

ضمیمه گزارش 60: نمونه ای از اختلافات جناحی بنی صدر و حزب جمهوری اسلامی درپی سرمقاله طعن آمیز روزنامه انقلاب اسلامی علیه حزب

روزنامه جمهوری اسلامی در شماره امروز خود سرمقاله روز گذشته روزنامه انقلاب اسلامی را درج کرد و با عنوان "ما و روزنامه انقلاب اسلامی" نوشت: «روزنامه جمهوری اسلامی اولین روزنامه انقلاب بود و سپس برادرش انقلاب اسلامی متولد شد و بعدترها آزادگان و از همان اول ما از داشتن برادری هم زمان و هم ریشه خوشحال بودیم و امید داشتیم که در این برهه حساس از انقلاب و افتخار، دست دردست هم به صورت مکمل نه عین هم به شتاب بیشتر بخشیدن به انقلاب، به حفظ دستاوردهای آن کمک کنیم، ولی متأسفانه [روزنامه] انقلاب اسلامی از همان آغاز چون رقیبی به ما نگریست و جابه جا هر جا دستش رسید تکذیبی، تحقیری، شماتتی علیه روزنامه جمهوری اسلامی درج کرد. ما انتظار داشتیم به هنگامی که حزب و روزنامه در معرض بیشترین تهمت ازطرف دشمن قرار داشت، انقلاب اسلامی دست کمک به [سوی] ما دراز کند و آیا این انتظار از یک برادر زیاد بود؟ ولی نه تنها چنین دستی برای کمک دراز نشد، بلکه برادر عزیز ما علیه حزب و روزنامه با دیگران هم صدا شد، ولی ما تلاش کردیم این رنج را به جان بگیریم و علیه انقلاب اسلامی قلممان را به کار نیندازیم. ...

اعتقاد داریم در این موقعیت حساس باید از رئیس جمهورمان حمایت کنیم. درد او درد ما و خوشحالی او خوشحالی کشور ما و موفقیت او موفقیت ماست. ما به اولین رئیس جمهور کشور خودمان با علاقه و افتخار نگاه می کنیم و بر این باوریم که پشتیبانی از ایشان نه از علائق شخصی، بلکه از وظایف شرعی ما سرچشمه می گیرد. اگر گاهی انتقادی نیز کرده ایم، به تصدیق همه خوانندگان، سعی کرده ایم با حفظ احترامی باشد که ما آن را ضروری برای تداوم انقلاب خود می یابیم و می اندیشیم روزنامه اطلاعاتی که روزی از پشت خنجر می زند و روز دیگر تیتر اول [را] از سخنان رئیس جمهور می آورد، مثل همه منافقان تاریخ بدترین دشمن رئیس جمهور است و نباید برادران نویسنده در انقلاب اسلامی بپندارند که با دوست طرف هستند و ما اگر روی اعتقاد "به انقلاب فرهنگی" و روی حرکت دانشجویان تأکید می ورزیم و یا بر خود وظیفه می دانیم از دانشجویان پیرو خط امام در لانه جاسوسی حمایت می کنیم نه تنها دشمن آقای بنی صدر نیستیم، بلکه احساس می کنیم که به یاری ایشان برخاسته ایم. طبیعی است که گاهی اختلاف عقیده ای داشته باشیم و این از

ص: 250


1- * در روزنامه نامفهوم تایپ شده است.
2- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص15.

برکات انقلاب اسلامی ما است که بتوانیم عقاید را آزادانه بیان کنیم. ما همیشه به صورت بندی تازه منزل های اجتماعی توجه داشته ایم و توجه داشته ایم که نباید رئیس جمهور را در این موقعیت بحرانی تضعیف نماییم، ولی به هرحال نویسندگان روزنامه انقلاب اسلامی گویی توجهی به این واقعیت ها نداشته اند و ما چون احساس کردیم این برادران از روش خود دست بر نمی دارند، برای قضاوت مردم مقاله روز گذشته این روزنامه را که در آن به طرز ناجوانمردانه به حزب حمله گشته است، می آوریم تا مردم خود به قضاوت بنشینند.» (1)

از سوی دیگر، بنی صدر نیز در سر مقاله مفصل امروز روزنامه انقلاب اسلامی نوشت: «امروز نابختیاری روش های تخریبی به روزنامه انقلاب اسلامی نیز سرایت کرده است. در سرمقاله دیروز رعایت روش های سازنده اسلامی نشده است. وقتی عده ای در اطراف دانشگاه با انگ حزب جمهوری اسلامی حرف هایی می زنند، باید آن حرف ها را با شورای حزب در میان گذاشت و از آنها درباره آن حرف ها توضیح خواست و اگر معلوم شد گرایش از این نوع وجود دارد، به انتقاد علمی آن پرداخت و به خصوص از تعمیم خودداری کرد. زمان ما روش های سازنده و ایجاد فرهنگ تولید و زبان ما، زبان علم و بحث آزاد باید باشد.» (2)

در پایان سرمقاله بنی صدر که در آن مباحث متعددی ازجمله ضرورت پرهیز از تخریب آمده بود، روزنامه انقلاب اسلامی درقالب پاورقی اضافه کرده است: «ما مدارک و شواهدی را که در دست است و اثبات می کند که عده ای از درون و برون حزب به کینه ورزی علیه رئیس جمهور منتخب ملت می پردازند و این کار را در دیگران نیز القا می کنند، برای شورای حزب خواهیم فرستاد و در انتظار جواب ایشان خواهیم ماند. [در اینجا حدود دو سطر روزنامه پاک شده است] و برای اشاره یادآوری می کنیم که براداران حزب به آرشیو روزنامه جمهوری اسلامی مراجعه کرده و روش این روزنامه را در دوران انتخابات ریاست جمهوری و بعد از آن مورد بررسی قرار دهند.» (3)

ضمیمه گزارش61: متن استعفای شورای سرپرستی دانشگاه تهران متن استعفای شورای سرپرستی دانشگاه تهران به این شرح است: «وزیر محترم فرهنگ و آموزش عالی، در شرایطی که ملت مسلمان و مبارز ایران در یک جنگ واقعی با امپریالیسم کثیف و جهان خوار امریکا است و این شیطان بزرگ هر روز با کمک مزدوران داخلی و خارجی خود دستگاه جهنمی سیا، طرح تازه ای برای ایجاد اغتشاش و آماده سازی محیط به منظور سلطه مجدد بر ملت رنج دیده ما می ریزد و هنوز چند روز از دعوت رئیس جمهور از ملت برای وحدت در مقابله با امپریالیزم نگذشته است ناگهان، ظاهراً با یک برنامه بدون مطالعه و بی آنکه شورای انقلاب و اداره کنندگان مملکت با مقامات دانشگاهی ازجمله دانشگاه تهران کوچک ترین تماسی گرفته و مشورتی کرده باشند تصمیمی گرفتند که مملکت را با سوءاستفاده گروه های ضدانقلاب از این فرصت متشنج کرده و به آتش و خون کشیده و بهترین بهانه به امریکای جهان خوار داد تا بلافاصله از درهم ریختگی وضع ایران اظهار خوشحالی کند و امید واهی تسلط مجدد بر ایران در سر بپروراند و امریکا و همه جهان خواران و سرمایه داران بین المللی و عوامل داخلی را امیدوار سازد. مدیریت موقت دانشگاه تهران به یاری خدا و کمک همه دانشگاهیان و دانشجویان موفق شد 14 ماه دانشگاه را به صورت یکی از آرام ترین نهادهای مملکت در آورد. متأسفانه در این چند روز، حوادثی در دانشگاه ها اتفاق افتاد که مسئولیت آن را متوجه کسانی می داند که بدون توجه دقیق به مسائل و جو دانشگاهی فرصت سوءاستفاده به ضدانقلاب دادند تا شرایطی به وجود آید که ادامه کار را برای ما غیرممکن سازد، لذا استعفای دسته جمعی خود را مجدداً اعلام داشته و شرح وقایع و دلایل بیشتر جریاناتی [را] که منجر به استعفا گردید به زودی به اطلاع امام و امت خواهیم رساند.

مدیریت موقت دانشگاه تهران؛ دکتر محمد ملکی، دکتر تراب براتعلی، دکتر حسین صباغیان، کاظم ابهری» (4)

ضمیمه گزارش63: گزارش بعدی استاندار گیلان از حوادث امروز رشت مهندس علی انصاری استاندار وقت گیلان، که بعدها به دست عناصر مجاهدین خلق ترور شد و به شهادت رسید، در بسیج عمومی و اقدام ملی علیه گروه های مسلح مخالف نظام که با تعیین تکلیف و تعطیلی دانشگاه ها همه توان خود را روی رشت گذاشته بودند بسیار کوشید. استاندار گیلان در گفت وگو با کیهان مندرج در مورخ 6/2/1359 این روزنامه، گزارشی از قضایای امروز رشت و زمینه های آن بیان کرد که بخش هایی از آن بدین شرح است:

«غروب روز دوشنبه [1/2/1359] به اتفاق حجت الاسلام غفاری و ابوالحسن کریمی دادستان انقلاب گیلان،

ص: 251


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 3/2/1359، ص2.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 3/2/1359، ص12.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 3/2/1359، ص12.
4- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص13.

در مسجد کاسه فروشان رشت در اجتماع مردم اعلام کردیم که گروه های سازمان پیکار، پیش گام، چریک های فدایی خلق و رزمندگان که تاکنون علی رغم دستور دولت نسبت به تخلیه دفاتر خود در دانشگاه گیلان اقدام نکرده اند، هنوز فرصت دارند. از آنها خواستیم تا درصورت تخلیه دفاتر مراتب را به رادیو تلویزیون و مقامات استان اطلاع دهند، ولی به این درخواست ترتیب اثر داده نشد. ...

ضمن سخنرانی در این مسجد و درپی پخش آن از رادیو و تلویزیون به همه مردم ابلاغ کردیم که هیچ کس حق حمل هیچ گونه سلاح سرد و گرم را ندارد و درصورتی که پیدا شود به شدت مجازات خواهد شد. بنابراین مردمی که به دانشگاه رفتند فاقد هرگونه سلاح سرد و گرم و حتی چوب بودند. ... وقتی مردم به دانشگاه رسیدند در صف پیشاپیش آنها بودم و پرتاب اولین سنگ و کوکتل مولوتف و رگبار گلوله از داخل دانشگاه به سوی مردم شروع شد. ... تعدادی از کارمندان دولت و عوامل شناخته شده در بین دستگیر شدگان هستند و معلوم می کند که [این کار] با طرح و نقشه قبلی انجام شد. ... من دستگیر شدگان را به منظور حفظ جان آنان در یک جا جمع کردم و خود جلوی مردم ایستادم. به آنها گفتم به من چوب بزنید، ولی با دختران معصوم کاری نداشته باشید. من دختران را سوار اتوبوس کردم و بیرون از دانشگاه آزاد کردم. ... طرف داران گروه های افراطی و چپ در خیابان تختی به ساختمان جهاد سازندگی و بنیاد مستضعفین و شورای تقسیم زمین حمله کردند و وقتی خواستند اسلحه نگهبان ساختمان را بگیرند تیری به سقف شلیک شد و کمانه آن به بازوی یکی از مهاجمان خورد. در این موقع پاسدار دیگری به نام رضا جهان بین با اسلحه به خیابان می دود و در حضور مردم خشاب اسلحه را خارج می کند و خواستار صلح و صفا می شود.

همین تظاهرکنندگان با کارد و گلوله از پشت او را هدف قرار دادند که شهید شد. ... وقتی از مردم استمداد کردیم که به خیابان تختی بروند تظاهرکنندگان آمبولانس را نیز خرد کردند.» (1)

ص: 252


1- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص2.

ص: 253

ص: 254

روزشمار جنگ پنجشنبه 4 اردیبهشت 1359 8 جمادی الثانی 1400 24 آوریل 1980

66

در امریکا درباره ایران، در دو سطح علنی و پنهانی همچنان دو فضای کاملاً متفاوت وجود دارد. درحالی که هلیکوپترهای امریکایی از عرشه ناو "نیمیتز" راهی ایران شده اند، در عرصه علنی مسائلی چون تحلیل خطر شوروی برای ایران و امیدواری به اینکه مقامات ایران در فرصت موجود برای حل مسائل اقدام کنند، مطرح است. آخرین تحولات در روابط امریکا که در گزارش های عادی و علنی رسانه های گروهی از واشنگتن مخابره می شود حاکی از آن است که بین مشاوران پرزیدنت کارتر بر سر سیاست های او درباره ایران اختلاف نظر وجود دارد. (1)

نیویورک تایمز امروز نوشت: رویه پرزیدنت کارتر درمورد مشکل ایران در بین صاحب نظران تشکیلات امور خارجه واشنگتن طرف داران زیادی ندارد. (2) به گفته خبرنگار بی بی سی در واشنگتن، پیشوایان دینی، اعضای کنگره امریکا و حتی بعضی از مشاوران ارشد خود آقای کارتر از او تقاضا کرده اند از اقدامی که منجر به برخورد با اتحاد جماهیر شوروی شود، خودداری کند. گفته می شود آنها می کوشند آقای کارتر را از اقدام نظامی احتمالی علیه ایران منصرف کنند. خبرنگار بی بی سی افزود: جزئیات جلسه امنیت ملی امریکا که در نظر بود سری باشد نفاق و اختلاف نظر فراوانی را آشکار ساخته است. (3)

در سطح مقام های رسمی امریکا نیز تحول عمده ای در اقدامات امریکا ابراز نمی شود؛ حتی سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا با یادآوری خطر شوروی برای ایران، ابراز امیدواری کرد که مقامات برای حل مسائل کنونی اقدام کنند.(4) (5)

در ایران نیز وضع مشابهی وجود دارد. وضعیت صبر و انتظار و روش های مبتنی بر کج دارومریز نشان می دهد که مقامات ایرانی وقوع تحول چشمگیر و خطر جدی را در کوتا ه مدت محتمل

ص: 255


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 35، 5/2/1359، ص5، بخش فارسی رادیو لندن، 4/2/1359.
2- همان، صص 6 و 7، بخش فارسی رادیو لندن، 4/2/1359.
3- همان، ص5، بخش فارسی رادیو لندن، 4/2/1359.
4- * ضمیمه دارد؛ ضمیمه اول: گزارش رادیو امریکا از اظهارات سخنگوی وزارت امور خارجه این کشور.
5- همان، صص 10 و 11، بخش فارسی رادیو صدای امریکا، 4/2/1359.

نمی دانند و بیشتر منفعل و تحت تأثیر اقدامات میان مدت و درازمدت امریکا که قرار است در هماهنگی با اروپا انجام شود می باشند. امروز قبل ازظهر، رئیس جمهور بنی صدر با خبرنگار شبکه تلویزیونی سی.بی.اس امریکا در تهران مصاحبه کرد. به گزارش روزنامه انقلاب اسلامی، بنی صدر در پاسخ به این سؤال که دروضعیت فعلی که امریکا و ژاپن همه موافقت کرده اند ایران را درمورد مسئله گروگان ها توقیف بکنند، مسئله ایزولاسیون ایران چقدر جدی است، گفت: «این حرکت امریکا یک حرکت موجهی نیست در اینجا... روی یک برنامه کار و یک سناریویی قرار بود که عمل شود. در آن سناریو انتقال گروگان ها به دولت نبود، بهبود آنها از جهت پزشکی و رفاهی بود و درعوض استرداد و تعقیب شاه در دادگاه پاناما بود و این امریکا بود که با انتقال شاه به مصر خلاف آن تعهد عمل کرد. ... به هرحال، مطلبی است که افکار عمومی شما {امریکا} باید آن را بداند و آن این نیست که ملتی 50 نفر را به گروگان گرفته است؛ این صحیح نیست، واقعیت این نیست، واقعیت چیزی است که در ورای این است و آن واقعیت این است که این ملت از مداخلات امریکا در سرنوشت ما نگران است و می ترسد و اطمینان پیدا نکرده است که این مداخلات قطع شده است و ادامه پیدا نخواهد کرد. حوادثی که در کشور ما می گذرد این را ملت ما نمی تواند به خود بقبولاند که ابرقدرت امریکا در این حوادث نقشی ندارد. این آن واقعیتی است که باید مردم امریکا بدانند.» (1)

دکتر بنی صدر بنابه درخواست خبرنگار شبکه سی.بی.اس پیامی نیز به ملت امریکا فرستاد. رئیس جمهور در این پیام گفت: «توقع من از ملت امریکا این است که کمتر گوش به حرف گردانندگان سیاست {که اینها بیشتر قدرتمندان هستند تا بیانگران حقایق} بدهد و ملتی را قربانی این توطئه ها نخواهد. مسئله گروگان ها دیر نخواهد پایید، دیر یا زود حل خواهد شد، اما بهتر است که دو ملت در صلح و صفا زندگی کنند و مردم امریکا به دولت امریکا اجازه ندهد دست به کارهایی بزند که امکان دوستی دو ملت [را] در آینده یا از بین ببرد و یا [آن را] به حداقل برساند.» (2)

در همین حال، در سطح غیرعلنی، که فضای کاملاً متفاوتی بر آن حاکم است، حدود ساعت 10 صبح به وقت واشنگتن {حدود 6:30 بعدازظهر به وقت تهران}، ناو هواپیمابر نیمیتز به فاصله 30 مایلی ساحل ایران رسید. طبق برنامه قرار است 8 فروند هلیکوپتر که قابلیت حمل 270 کماندوی امریکایی را

ناو هواپیمابر نیمیتز ساعت 6:30 بعدازظهر روز پنجشنبه 4/2/1359 به 30 مایلی ساحل ایران رسید.

ص: 256


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص3.
2- همان.

تصویر

هلیکوپترها بر روی بالابر

هلیکوپترهای روی عرشه

هلیکوپترهای دی.اس53 امریکایی بر روی ناو هواپیمابر نیمیتز در وضعیت های قبل از پرواز. این هلیکوپترها به رنگ قهوه ای رنگ آمیزی شده اند تا شبیه هلیکوپترهای ایرانی باشند.

دارند، راهی نقطه معینی در صحرای طبس شوند تا در آنجا به 6 هواپیمای ترابری {سی 130} امریکا ملحق شده و مرحله بعدی عملیات را با حرکت به سمت تهران شروع کنند. زمان بندی حرکت هلیکوپترها به گونه ای بود که هنگام رسیدن به مرز ایران هوا کاملاً تاریک شده باشد. (1)

کمتر از نیم ساعت بعد، ژنرال جونز رئیس ستاد ارتش امریکا به برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر و تصمیم گیرنده اصلی عملیات نجات گروگان ها، اطلاع داد: «هوای منطقه مساعد است و 8 هلیکوپتر در راه مأموریت خود هستند. دقایقی قبل از آن نیز ویلیام ترنر رئیس سازمان سیا، به وی خبر داده بود که درباره محل نگهداری گروگان ها در محوطه سفارت در تهران اطلاعات کامل تری به دست آورده است.» وی تأکید کرد: «گروهی که در تهران با ما همکاری خواهند کرد خیلی به امکان موفقیت خوش بین هستند.» (2)

ساعات باقیمانده تا نیمه شب، برای مقامات امریکا همراه با اضطراب سپری شد، به خصوص که هنگام ناهار به وزیر دفاع امریکا خبر دادند 2 فروند از 8 هلیکوپتر هنوز به محل موعود نرسیده است و شاید با تأخیر برسد.

چند ساعت بعد {ساعت 3:15 بعدازظهر به وقت واشنگتن و 23:45 به وقت تهران} مشخص شد یک فروند هلیکوپتر در بین راه از کار افتاده و یک فروند نیز به دلیل طوفان شن به عرشه ناو هواپیمابر نیمیتز بازگشته است. با این حال، کلیه هواپیماها و 6 هلیکوپتر در طبس بودند و عملیات می توانست ادامه یابد.

نگرانی هایی نظیر تبعات متوقف شدن اتوبوسی که از محل عبور کرده و بازداشت 40 مسافر آن با این تصمیم که آنان را تا پایان عملیات در همان محل نگه دارند تاحدی حل شد. بااین همه نگرانی کارتر و همراهان وی شدید بود. او و مقامات عالی نظامی و امنیتی امریکا مرتباً تحولات را پیگیری می کردند و به مشورت می پرداختند تا ساعت 4:20 بعدازظهر {50 دقیقه بعد از نیمه شب به وقت تهران} خبر سوخت گیری 4 هلیکوپتر داده شد و اعلام گردید که با سوخت گیری 2 هلیکوپتر دیگر، مرحله دوم عملیات، یعنی حرکت به سمت تهران آغاز خواهد شد.(3) (4)

ص: 257


1- تیم ولز، 444 روز، ترجمه حسین ابوترابیان، تهران: نشر فرهنگی رجاء، 1367، ص478؛ و جولیتو کیه زا، هدف: تهران، ترجمه هادی سهرابی، تهران: نشر نو، چاپ دوم، 1362، ص44.
2- سایروس ونس، زبیگنیو برژینسکی، توطئه در ایران، ترجمه محمود مشرقی، تهران: انتشارات هفته، 1362، ص197.
3- * ضمیمه دارد؛ ضمیمه دوم: یادداشت های برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر، درباره روند حوادث شب اول عملیات طبس.
4- همان، صص 197 و 198.

67

درحالی که نیروهای نجات امریکایی درحال ورود پنهانی به ایران هستند، در سطح علنی، هم پیمانان امریکا فعالیت هایی را برای تحقق تحریم های سیاسی و اقتصادی علیه ایران، پیگیری و اعلام می کنند؛ این امر خودبه خود نوعی فریب و غافلگیری برای ایران را درپی دارد.

در این خصوص امروز، هم زمان با ورود وزیر امور خارجه امریکا به اوتاوا، ضمن احضار کاردار ایران به وزارت امور خارجه کانادا اعلام شد که این کشور تصمیماتی را به این شرح درباره ایران گرفته است:

1. تقلیل دیپلمات های ایرانی سفارت ایران در اوتاوا به یک نفر کاردار.

2. منع صدور ویزا برای دانشجویان ایرانی.

3. خودداری از صدور اسلحه و جلوگیری از اعطای اعتبار صادراتی به ایران.

4. توصیه به شرکت های نفتی مبنی بر خودداری از خرید نفت ایران.

5. توصیه به سایر شرکت های کانادایی برای خودداری از انتقاد قراردادهای جدید با ایران.

روزنامه بامداد با درج این خبر به نقل از خبرگزاری پارس نوشته است: بجز بند اول این اقدامات بقیه خودبه خود منتفی است. زیرا هیچ شرکت نفتی یا اسلحه سازی کانادایی با ایران قراردادی نداشته و ندارد چراکه همه شرکت ها

امریکایی بوده و روابط تجاری این دو کشور محدود به چند پروژه ساختمانی و تولیدی است و عملاً به علت ورشکستگی شرکت های کانادایی تعطیل می باشند؛ لذا عمل کانادا بیشتر جنبه سمبلیک دارد. (1)

امروز همچنین یک سخنگوی دولت ژاپن گفت کابینه این کشور تصمیم گرفته است عده ای از دیپلمات های خود را از تهران خارج کند، ولی به 4 نفر ایرانی در سفارت ایران در توکیو اجازه داده خواهد شد که در آنجا بمانند. برای ایرانیانی که مایل به سفر به ژاپن هستند گرفتن ویزا دوباره معمول خواهد شد. (2)

از سوی دیگر، س.م اسانگ وزیر دارایی نیجریه، امروز گفت: وزیران دارایی کشورهای جهان سوم که برای شرکت در اجلاس صندوق بین المللی پول در هامبورگ گرد آمده اند، انتقاد ایران از مجازات های اقتصادی امریکا را تأیید نکردند. به گزارش آسوشیتدپرس، منابع آگاه در جلسه گروه24 در صندوق بین المللی پول گفتند علیرضا نوبری رئیس بانک مرکزی ایران، به منظور حمله به مجازات های اقتصادی پرزیدنت کارتر علیه ایران که هدف آن فشارآوردن برای آزادی گروگان های امریکایی است، از دستور کار این نشست منحرف شد. اسانگ رئیس اجلاس در پاسخ به این سؤال که واکنش جلسه دربرابر این امر چه بوده است، گفت: نمایندگان هیچ اظهارنظری نکردند. ما نمی خواهیم با جهت گیری کردن این وضع را پیچیده تر کنیم. اسانگ در یک نشست مطبوعاتی افزود: این یک مسئله سیاسی است که باید میان ایران و امریکا حل شود. (3)

یادآوری می شود نوبری ضمن محکوم کردن اقدام امریکا برای نجات گروگان های امریکایی

ص: 258


1- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص8.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 35، 5/2/1359، ص5، بخش فارسی رادیو لندن، 4/2/1359.
3- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص10.

کوشش امریکا را نشانه جنگ و ناقض حقوق بین المللی

توصیف کرده و صندوق بین المللی

پول را که کمیته موقت آن هم اکنون

در هامبورگ تشکیل جلسه داده است آلت دست امریکا خوانده و گفته بود باید آن را تغییر داد. (1) نوبری به خبرنگاران گفت: ایران سرگرم خارج کردن

وجوه خود از بانک های

اروپایی است تا از این طریق از مسدود کردن احتمالی

حساب های ایران به وسیله اروپا مشابه آنچه امریکا درمورد دارایی های ایران انجام داد، ممانعت کند. وی افزود: دارایی های ایران که در ماه نوامبر در حساب های امریکایی مسدود شد، جمعاً 5/1 میلیارد دلار است. (2)

دراین حال، روزنامه تایمز {چاپ لندن}، سر مقاله شماره امروز خود را به وضعیت کنونی ایران و امریکا اختصاص داد و نوشت: «هدف فوری کشورهای غربی باید آن باشد که حرکت ایران را به سوی بلوک شوروی مانع شوند. بهترین راه رسیدن به این هدف آن است که کشورهای غربی با رژیم کنونی ایران مناسبات دوستانه برقرار نمایند. ... هر اقدام نظامی که ازطرف امریکا علیه ایران انجام گیرد، یک قدم قطعی در تقویت موضع شوروی در خاورمیانه [غرب آسیا] است. چنین اقدامات نظامی سبب خواهد شد که کلیه کشورهای اسلامی از امریکا روی گردان شوند و نیز ایران را به حدی تحت فشار قرار خواهد داد که کمک شوروی را بپذیرد.»

در این سرمقاله اظهار عقیده شده است: «همانند موقعیت های مشابه در گذشته، توسعه و بهبود روابط نتیجه مثبت تری را دربردارد تا ازبین بردن آن روابط.» باوجوداین در ادامه اضافه شده است: «دول اروپای غربی به مناسبت واکنش نشان دادن دربرابر درخواست های امریکا برای کمک نباید مورد انتقاد قرار گیرند.» و استدلال شده است: «ادامه اتحاد با ایالات متحده امریکا هدف عمده سیاست بین المللی این کشورهاست.» (3)

68

درحالی که در عراق درگیری های مسلحانه علیه رژیم حاکم کمابیش وجود دارد و از سوی دیگر اخراج برخی جریان های فلسطینی مرتبط با ایران، در دستور کار رژیم بعثی عراق قرار گرفته است، امروز صدام حسین مجدداً به سرزنش ایران و جمعیت های عرب دوست آن پرداخت و یک بار دیگر دعاوی دولت عراق درباره عربی بودن خوزستان را تکرار کرد.

به گزارش خبرگزاری کویت از بغداد، صدام رئیس جمهوری عراق، برخی از کشورهای عرب را متهم کرد که گروه های ایرانی را برای انجام دادن فعالیت های خرابکارانه در عراق تعلیم می دهند. وی گفت: برخی از مردم که هویت عربی دارند عناصر ایرانی را تعلیم می دهند در خاک ما بمب منفجر کنند. این خبرگزاری ادامه داد: رئیس جمهور عراق در اشاره مستقیم به رهبر انقلاب ایران گفت عراق به وی اجازه نخواهد داد که ایدئولوژی خود را به داخل خاک این کشور توسعه دهد. صدام حسین گفت آیت الله خمینی که 14 سال در عراق به حالت پناهندگی به سر برد،

ص: 259


1- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص1.
2- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص10.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 35، 5/2/1359، ص6، بخش فارسی رادیو لندن، 4/2/1359.

شخص ناشناسی است. صدام حسین ایران را از نتایج یک جنگ علیه عراق برحذر داشت و گفت ایرانیان از هرگونه اقدام برای مقابله با ما متأسف خواهند شد. خبرگزاری کویت افزود: «رئیس جمهوری عراق گفت اگر بنی صدر فکر می کند که ارتش ایران می تواند در عراق زنده بماند در رؤیا به سر می برد. وی گفت نه ارتش امریکا و نه ارتش شوروی نیز نمی توانند دست به چنین اقدامی بزنند.» (1) صدام همچنین در جمع شورای ملی اظهار کرد: «هیچ وقت رسالت خود و مفهوم آن را از یاد نبرده ایم، ما هیچ گاه کودکی یتیم یا زنی بیوه را [که] در مصر، سوریه، کرانه غربی یا فلسطین زندگی می کند، فراموش نکرده ایم. ما فریادهای زنان عربی را که در عربستان [خوزستان] به سر می برند از یاد نخواهیم برد.» (2)

صدام حسین رئیس جمهور عراق

همچنین به گزارش آسوشیتدپرس، امروز منابع دیپلماتیک در بیروت اعلام کردند دولت عراق به دستور صدام حسین رئیس جمهوری این کشور، فرمان اخراج اعضای سازمان جبهه خلق برای آزادی فلسطین به رهبری دکتر جرج حبش و بسته شدن دفتر این سازمان در بغداد را صادر کرده و به اعضا و هواداران این سازمان اخطار شده است در عرض 24 ساعت خاک عراق را تخلیه کنند. یک منبع، که از افشای نام خود خودداری کرد، گفت نیروی امنیتی عراق دفتر جبهه خلق برای آزادی فلسطین را در هم کوبیده است. قبلاً گفته می شد این سازمان روابط خوبی با رژیم بعث عراق داشته است. درضمن، آوریل گذشته نظیر این رفتار با جبهه دمکراتیک برای آزادی فلسطین به رهبری نایف حواتمه صورت گرفت و اعضا و هواداران این سازمان نیز مجبور به ترک خاک عراق شدند. (3)

دفتر سازمان جبهه خلق برای آزادی فلسطین به رهبری جرج حبش در بغداد بسته شد و اعضای این سازمان از عراق اخراج شدند.

شواهد نشان می دهد که اینها به دلیل ارتباط با ایران مورد سوءظن واقع شده اند، اما گزارش آسوشیتدپرس دراین باره حاکی است: ناظران اقدام اخیر صدام حسین را دررابطه با موضع گیری فعلی عراق دربرابر طرف داران سیاست مسکو در این کشور می بینند. این خبرگزاری یادآور شد: سال گذشته دولت عراق مبادرت به دستگیری و اعدام چندین افسر عراقی به جرم عضویت در حزب کمونیست عراق کرد. (4) این درحالی است که منابع ایران از تداوم تسلیح عراق توسط شوروی خبر می دهند؛ برخی گزارش ها حاکی است امروز

ص: 260


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 37، 7/2/1359، صص 18 و 19، کویت یونایتدپرس، 26 آوریل 1980 {6/2/1359}.
2- ستاد تبلیغات جنگ، ستیز با صلح، تهران: ستاد تبلیغات جنگ شورای عالی دفاع جمهوری اسلامی ایران، چاپ دوم، 1366، ص48، به نقل از روزنامه النهار، 7/2/1359.
3- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص8، بیروت آسوشیتدپرس.
4- همان.

در اسکله شماره4 نظامی بندر ام القصر، یک محموله نظامی از قبیل تانک و موشک انداز و سایر سلاح های سنگین به دست پرسنل نظامی تخلیه شده است. این محموله به وسیله یک کشتی 12 هزار تنی روسی وارد این بندر شده بود. (1)

دراین حال از داخل عراق، در ابراز مخالفت با رژیم عراق درگیری هایی گزارش می شود. امروز هنگامی که تیپ15 ارتش عراق مشغول مانور در ناصریه بود با نارنجک و سلاح سبک، مورد حمله مسلحانه عده ای از گروه های انقلابی که از پیش کمین کرده بودند، قرار گرفت و 5 دستگاه خودرو منهدم شد. (2) همچنین امروز در کرکوک و موصل درگیری های وسیعی بین افراد گروه بارزانی و ارتش عراق رخ داد. وسعت درگیری طوری بود که قویاً شایع شد حدود 200 نفر از ارتش عراق کشته و حدود 100 تن از چریک های بارزانی کشته یا دستگیر شده اند. (3)

69

تلاش عراق برای جذب دولت های عرب وابسته به امریکا و غرب که ازنظر مشی سیاسی در تقابل با آن قرار دارند، هر روز بیشتر به نتیجه می رسد.

در مصاحبه ای که امروز از امیر بحرین منتشر شد، وی درحالی که از تفاهم مسئولان ایران با بحرین سخن می گفت، به تعریف و تمجید صریح از عراق و توجیه مطامع رژیم آن کشور پرداخت. در گزارش رویتر از این مصاحبه آمده است: شیخ عیسی بن سلمان آل خلیفه امیر بحرین، در پاسخ به سؤال روزنامه کویتی الرای العام درمورد اظهارات بعضی از روحانیون ایرانی مبنی بر تجدید ادعای ایران درمورد بحرین گفت چندی قبل از ایران، اطمینان هایی کسب کردیم که کشور همسایه و مسلمان ما به استقرار امنیت و ثبات در این منطقه علاقه مند است و هم اینکه اظهاراتی مبنی بر تجدید ادعای ایران درمورد بحرین در گذشته و حال صرفاً نشانگر نظر شخصی افرادی است که آن را عنوان کرده اند. شاه مخلوع ایران تا سال 1971، ادعای مالکیت بحرین را داشت، اما در این سال همه پرسی در این جزیره نشان داد که مردم آن خواستار استقلال می باشند. شیخ عیسی افزود: بحرین آماده است برای ترتیب دادن اقداماتی به منظور دفاع از این منطقه در قبال هر تهدیدی از هرجا، در تمام سطوح با سایر کشورهای منطقه مذاکره کند. وی دراین زمینه توضیح بیشتری نداد، اما در پاسخ به برخی سؤالات گفت: کشورهای خلیج {فارس} همچنین درمورد امنیت منطقه ای با عراق همکاری می کنند. شیخ عیسی افزود: عراق یک کشور برادر عزیز است و هرچه بر ما اثر بگذارد، آن کشور را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. (4)

این درحالی است که واکنش ها به شهادت آیت الله صدر در بحرین هم آشکار شده است. پیش ازظهر امروز، حدود 100 محصل ایرانی و شیعه در بحرین در اعتراض به قتل آیت الله صدر تظاهرات کردند و پلیس بحرین با استفاده از گاز اشک آور اقدام به متفرق کردن تظاهرکنندگان کرد. (5) یادآوری می شود این گونه تظاهرات ها علامتی از تحرک شیعیان در کشورهای عربی است.

ص: 261


1- سند شماره 277258 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی19 07 {رکن2}، 23/2/1359.
2- سند شماره 287377 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از استانداری خوزستان به فرماندهی سپاه، لشکر92، فرماندهی ژاندارمری، 11/2/1359.
3- سند شماره 033984 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سرهنگ ستاد لکی به استاندار و فرمانده گردان اعزامی اسلام آباد مستقر در سرطاف، 15/2/1359.
4- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 35، 5/2/1359، ص4، کویت رویتر، 24 آوریل 1980 {4/2/1359}.
5- همان، ص21، بخش غربی رادیو مونت کارلو، 4/2/1359.

امروز در غرب بیروت نیز به گزارش رادیو مونت کارلو، طایفه شیعه لبنان به مناسبت شهادت علامه محمدباقر صدر در شهرهای بعلبک، صیدا، صور و نبطیه مراسم

سوگواری برگزار کردند. این رادیو از کشته شدن یک جوان شیعه در زدوخوردهای مربوط به این مراسم خبر داد. (1)

70

در مرزهای ایران، تحرکات و انتقالات ارتش عراق همچنان ادامه دارد.

ستاد مشترک ارتش گزارش داد: یک گردان مکانیزه از لشکر6 زرهی ارتش عراق با 80 دستگاه نفربر و زره پوش از خانقین به طرف منطقه بمو {منطقه مقابل پاسگاه باویسی ایران} تغییر مکان داد. (2)

این درحالی است که در روزهای گذشته، تعدادی سلاح ضدتانک و توپخانه خودکششی همراه خدمه مربوطه و نیز یک دسته پیاده از یک گردان ضدتانک از المنصوریه بغداد به خانقین انتقال داده شده بود. (3)

تحرک هوایی عراق در خطوط مرزی ایران نیز ادامه دارد. حوالی نیمه شب، یک فروند هواپیمای عراقی ازطریق جزیره مینو به حریم فضایی ایران تجاوز کرد و با تیراندازی پاسداران مستقر در فرودگاه آبادان به عراق بازگشت. (4)

71

اقدامات ایذایی عوامل عراق امروز در مناطق مرزی ایران به خصوص در منطقه عمومی سرپل ذهاب، قصرشیرین و جاده های منتهی به آن، چشمگیر بود.

به گزارش شهربانی قصرشیرین ساعت 3 بامداد، «مهاجمین به مأمورین پاسگاه ژاندارمری باویسی حمله [کردند] که بین طرفین زدوخورد شدیدی درگرفته است، درنتیجه از مأمورین مستقر در پاسگاه باویسی یک افسر به نام ستوان سوم پناهی و 3 نفر درجه دار و 2 نفر از جوانمردان در این درگیری کشته شدند.» (5)

در ساعت 23 نیز بین مأموران ژاندارمری پاسگاه باویسی و مهاجمان درگیری رخ داد که 2 نفر از درجه داران این پاسگاه براثر آتش خمپاره مهاجمان مجروح شدند. (6)

در ساعت 20، اتومبیل های عبوری به پاسگاه بالاطاق جمعی گروهان قصرشیرین، اطلاع دادند که اکیپ های گشتی در مسیر جاده با مهاجمان درگیر هستند. مهاجمان با سلاح های مختلف به روی مأموران آتش گشودند، اما با رسیدن نیروهای کمکی عقب نشینی کرده و با استفاده از تاریکی شب متواری شدند. (7)

همچنین، عابران در جاده نفت شهر به قصرشیرین حدود پاسگاه خان لیلی، با یک مین برخورد کردند که خنثی گردید. در همین محل افراد پاسگاه مین دیگری نیز یافتند. (8)

مهاجمان وابسته به عراق حتی با گروه های کرد مخالف رژیم صدام نیز درگیر می شوند. امروز به گزارش ستاد عملیاتی شهربانی «در منطقه ازگله دشت ذهاب، بین مهاجمین و افراد ادریس بارزانی

ص: 262


1- همان، ص21، بخش غربی رادیو مونت کارلو، 4/2/1359.
2- سند شماره 40898 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 4/2/1359.
3- سند شماره 40900 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 4/2/1359.
4- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص3.
5- سند شماره 000603 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی کرمانشاهان به استاندار کرمانشاهان، 6/2/1359.
6- سند شماره 000601 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی کرمانشاهان به استاندار کرمانشاهان، 6/2/1359.
7- سند شماره 277221 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به ناحیه {رکن3}، 5/2/1359.
8- سند شماره 000591 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 4/2/1359.

درگیری شدیدی روی داده و از قرار معلوم قبلاً محل زدوخورد به وسیله افراد مهاجم مین گذاری شده که دراثر انفجار مین حدود 12 نفر از افراد وابسته به ادریس کشته و 3 نفر نیز مجروح گردیده اند.» (1)

درزمینه اقدامات خرابکارانه عوامل عراق، گزارش ستاد مشترک از تحرک ارتشبد فراری اویسی حاکی است که با فرماندهی و سازماندهی وی قرار است از همین امروز چهار دسته از مهاجمان که سران هریک از آنها نیز معرفی شده اند، وارد خاک ایران شوند و به اقدامات ایذایی نظیر انفجار دکل ها، مین گذاری، حمله به پمپ بنزین ها و خلع سلاح نیروهای ژاندارمری و پاسگاه های آن دست بزنند. (2)

72

در سنندج، وضع بحرانی همچنان ادامه دارد و به نظر نمی رسد در زمانی کوتاه سرانجام اوضاع مشخص شود. در طرف گروه های

مسلح غیرقانونی، تشکل های موجود، وضع کنونی را عرصه ای برای تمرین و سازماندهی و آمادگی برای "روز موعود" می بینند. تنها مسئله آنها گرفتن زمان بیشتر برای جذب نیروی انسانی زیادتر و افزایش توان برای درگیری های تعیین کننده ای است که آنها با هدف خروج کامل از حاکمیت نظام اسلامی برای خود ترسیم کرده اند. از سوی دیگر، نظام نیز دوره جدیدی را شروع کرده است. نکات مهم و قابل توجه در این دوره عبارت اند از: تشخیص بی فایده بودن مذاکره و تلاش هایی از نوع هیئت حسن نیت، اتکای روزافزون به پتانسیل و انگیزه های موجود در سپاه و نیروهای آن، یکپارچه شدن جناح های مختلف نظام درباره اعمال قطعی حاکمیت نظام جدید، ضرورت حل قطعی مسئله اقدام مسلحانه در مناطق کردنشین، خلع سلاح عمومی و حذف اقتدار گروه های مسلح قومی که در محل چه با اقناع و چه با ارعاب و اجبار توانسته اند عمده مردم محلی را زیر فرمان و اقتدار خود قرار دهند.

توافق عملی و ذهنی جناح های حکومتی روی محورهای مذکور به معنای خروج چندین ماهه سپاه از انزوای تحمیلی در کردستان و درنتیجه به منزله بر هم خوردن موازنه ای است که تاکنون، هر روز بیشتر از گذشته به نفع گروه های مسلح مخالف نظام برقرار می شده است. سپاه البته فرصت می خواهد تا توانایی های انقلابی و اعتقادی خود را از قوه به فعل درآورد و در صحنه جاری کند و درحال برداشتن اولین قدم ها دراین زمینه نیز هست؛ ازجمله امروز فرمانده کل سپاه عباس دوزدوزانی، حکمی برای سیدیحیی {رحیم} صفوی به این شرح صادر کرد: «از تاریخ صدور این حکم به سمت رابط عملیاتی سپاه و ارتش در غرب کشور منصوب می شوید. مقتضی است با حضور در منطقه، عملیات سپاه را با فرمانده عملیات ارتش هماهنگ نموده، گزارشات لازمه را به فرماندهی سپاه ارائه دهید. از کلیه واحدهای اعزامی و ستادهای عملیاتی و شوراهای فرماندهی غرب کشور انتظار می رود همکاری های لازم را دراین رابطه با برادر صفوی معمول دارند.» (3)

ویژگی های رحیم صفوی و تجارب قبلی وی، به خصوص

آشنایی و رفاقتی که بین او و نیروهایی امثال صیاد شیرازی در ارتش وجود داشت، می توانست در هماهنگی و بسیج نیروهای

ص: 263


1- سند شماره 113285 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا {ستاد عملیاتی} به وزارت کشور {رونوشت سماجا3 مرکز فرماندهی}، 6/2/1359.
2- سند شماره 041243 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا معاونت عملیات و اطلاعات، 22/2/1359.
3- سند شماره 060384 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه به رحیم صفوی {حاکمیت مأموریت}، 4/2/1359.

مذهبی و انقلابی ارتش مؤثر باشد؛ نیروهایی چون صیاد شیرازی رابطه چندان حسنه ای با فرماندهان و حاکمیت وقت ارتش نداشتند، اما با سنخیتی که با نیروهای سپاه داشتند، نه تنها این نقص جبران می شد، بلکه با کارآمدی در میدان، خودبه خود لیاقت و حقانیت آنان بر سلسله مراتب فرماندهی وقت ارتش نیز اثبات و تحمیل می شد.

در ادامه اعزام نیروهای سپاه به سنندج، تلفن گرام امروز ستاد مشترک به نیروی هوایی ارتش حاکی است: «دستور فرمایید به منظور حمل تعداد 200 نفر سپاهی پاسدار از تهران به سنندج 2 فروند هواپیمای سی130 ظرف روز جاری ساعت 16:30 [مورخ] 4/2/1359 دراختیار سپاه پاسداران قرار گیرد.

ر. سماجا سرلشکر محمدهادی شادمهر» (1)

{رحیم صفوی با حکم عباس دوزدوزانی فرمانده کل سپاه، به سمت رابط عملیاتی سپاه و ارتش در غرب کشور منصوب شد.}

در همین حال، به فرماندهی سپاه در تهران نیز پیامی با این مضمون رسید: «سنندج در خون و آتش است و نیروهای ورزیده کمیته و سپاهی و کلاه سبز فوراً اعزام دارید.» (2)

با افزایش فشار بر گروه های مسلح غیرقانونی در سنندج، درباره روش های احتمالی مقابله با آنان، تحلیل ها و پیش بینی هایی می شود. در پیامی از ستاد مشترک ارتش به نیروی زمینی ارتش آمده است: «برابر اطلاع، امکان دارد به منظور کاهش فشار عملیاتی در منطقه سنندج، عملیاتی در میاندوآب و تکاب و شاهین دژ توسط حزب دمکرات و کومه له علیه نیروهای نظامی انجام شود. دستور فرمایید یگان های مستقر در مناطق یاد شده آمادگی کامل برای مقابله با حملات احتمالی را داشته باشند.

ر. سماجا سرلشکر شادمهر» (3)

در همین زمینه وضع امروز شاهین دژ و تکاب قابل توجه است. به گزارش ژاندارمری، دمکرات ها ظهر امروز جمشید آئین زاده رئیس کمیته شاهین دژ و رضا آذرنوش راننده این کمیته را که همراه 32 نفر از افراد کمیته به طرف قره کوربوسی در حرکت بودند دستگیر کردند و سپس آنها را به شهادت رساندند. (4) در همین شهر، یک درگیری شدید بین نیروهای سپاه و پیشمرگان مسلمان کرد با مهاجمان رخ داد که 7 یا 8 نفر از مهاجمان کشته و چندین تن دیگر زخمی شدند و بقیه آنها هم فرار کردند. (5)

ص: 264


1- سند شماره 051242 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز} به نهاجا، 4/2/1359.
2- سند شماره 040990 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات ایرانشهر به تهران، 4/2/1359.
3- سند شماره 040982 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به نزاجا، 4/2/1359.
4- سند شماره 41094 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 دایره عملیات} به دفتر ریاست جمهوری، 10/2/1359.
5- سند شماره 40954 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ارومیه به تهران {اطلاعات}، 4/2/1359.

پیام هایی که امروز به عملیات تهران رسیده، وضع تکاب را این طور تشریح کرده است:

o «تکاب در فشار است، از ارتش جهت اعزام و پشتیبانی به تکاب کمک خواسته شود.» (1)

o «در تکاب هم اکنون بین نیروهای پاسدار و پیشمرگان غیرمسلمان درگیری است ... و هم اکنون در حسن آباد ده کل بین پاسداران و پیشمرگان درگیری سختی وجود دارد.» (2)

o «تکاب در خطر است و با هواپیما تقاضای 60 پاسدار مجهز نموده.» (3)

o «جبهه های سپاه تکاب به هر وسیله تقویت شود.» (4)

از سوی دیگر پیامی که امروز ابوشریف فرمانده عملیات سپاه، برای فرماندهی نیروی زمینی ارتش ارسال کرد حاوی تحلیل نظامی و پیش بینی دیگری در همان زمینه ذکر شده {افزایش فشار در سنندج و واکنش احتمالی طرف مقابل} می باشد. در این پیام آمده است: «برابر اطلاع واصله از ستاد عملیات غرب کشور، کلیه دمکرات ها و افراد مهاجم سنندج ازطریق راه سنندج قروه فرار کرده و عقب نشینی می نمایند. لازم است سریعاً به وسیله نیروهای ارتش و سپاه، گردنه صلوات آباد

تصرف گردد تا این افراد در آن گردنه مستقر نشوند.» (5) یادآوری می شود این اطلاعات در ساعت 17:30 امروز به ابوشریف رسیده بود(6)که درپی آن پیام مذکور برای فرماندهی نیروی زمینی ارتش ارسال گردید.

علاوه بر درخواست کمک از ارتش، سپاه با نیروهای خود نیز بایستی دراین زمینه فعال می شد و به طبع، حمایت و پشتیبانی از دهگلان، باید ازطریق قروه و به وسیله سپاه همدان انجام می گرفت. درخواست سپاه همدان دراین زمینه چنین است: «مهمات و اسلحه سنگین [که] با چند مرتبه تماس تلفنی و مخابراتی قبلی [اعلام شده و] جهت منطقه قروه لازم است به سپاه همدان بفرستید، برای پیشروی اسلحه سنگین لازم است.» (7)

73

امروز ابوشریف فرمانده عملیات سپاه در مصاحبه با روزنامه انقلاب اسلامی(8) درخصوص وضع سنندج، تصمیم سپاه دراین باره، هماهنگی سپاه و ارتش و رابطه قضایای اخیر کردستان با قضایای عراق و امریکا به اظهارنظر پرداخت.

وی در پاسخ به اینکه از شهر سنندج تلفن هایی شده است و مردم سنندج می گویند

که حملات ارتش به این شهر زیاد است، گفت: «طبق توافقی که با هیئت ویژه {هیئت حسن نیت} به عمل آمده قرار شد که سپاه پاسداران از رادیو تلویزیون و باشگاه افسران سنندج خارج شود و گروه های مسلح هم از شهر بیرون بروند و شهر را به ارتش و شهربانی بدهند، سپاه به این توافقنامه عمل کرد و از شهر خارج شد، ولی متأسفانه گروه های

مسلح از شهر خارج نشدند و آمدند برادران ارتشی ما را در این دو مرکز مورد حمله قرار دادند.» ابوشریف درباره آخرین وضع سنندج گفت: «هم اکنون ارتش و پاسداران به کمک یکدیگر

ص: 265


1- سند شماره 040953 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از معبود کرمانشاه به معبود تهران، 4/2/1359.
2- سند شماره 40901 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از کرمانشاه به تهران {عملیات}، 4/2/1359.
3- سند شماره 0511241 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات ایرانشهر به تهران، 4/2/1359.
4- سند شماره 040985 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از کرمانشاه به عملیات تهران، 4/2/1359.
5- سند شماره 040896 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه پاسداران {مرکز فرماندهی} به نزاجا {مرکز فرماندهی}، 4/2/1359.
6- همان.
7- سند شماره 040983 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از همدان به تهران {عملیات}، 4/2/1359.
8- * این مصاحبه سه روز بعد در شماره 7/2/1359 روزنامه مزبور درج شد.

می کوشند که این دو مرکز را که در محاصره گروه های مسلح قرار دارد از محاصره آنان بیرون بیاورند و سربازانی را که چند روز است تشنه هستند و با خانواده هایشان در این مراکز در فشار و سختی قرار دارند، از این گرفتاری نجات بدهند.»

وی درمورد مذاکره با گروه های مسلح غیرقانونی و پیشنهاد آتش بس آنان گفت: اینها همیشه در هرجا که می بینند درحال شکست و عقب نشینی هستند، پیشنهاد مذاکره می کنند، ولی وقتی مذاکره می شود در طول مذاکره اینها مشغول سازماندهی، تدارک و فرماندهی می شوند. من معتقدم که این مسئله آتش بس و مذاکره فریب و خدعه ای بیش نیست و نباید این مذاکره را قبول کرد. وی افزود تا خلع سلاح کلیه گروه های غیرمسئول ما قاطعانه عمل می کنیم و به اقدامات خودمان ادامه می دهیم. فرمانده عملیاتی سپاه دراین مورد که چه کسانی با ارتش و سپاه درگیر هستند، گفت: احزاب و گروه های چپ نما و حزب کومه له و دمکرات هستند که اینها کلاً از عراق و امریکا تقویت می شوند. (1) ابوشریف در پاسخ این سؤال که «از وقتی که در داخل کشور درگیری شدید به وجود آمده است، درگیری در مرز عراق کمتر شده است؟» گفت: این دلیل بر آن است که عملیات خارج و داخل مرز یک جا رهبری می شوند. بدین معنی که گروه های مخالف در داخل کشور با خارج از مرز در ارتباط هستند. ابوشریف درمورد نزدیک تر شدن تاکتیک های سپاه و ارتش خاطرنشان کرد ما سعی می کنیم کارها را هماهنگ کنیم تا ارتش و سپاه مکمل یکدیگر باشند و از امکانات ارتش در یک جهت استفاده شود. (2)

{ابوشریف (عباس آقازمانی} فرمانده عملیات سپاه:

تا خلع سلاح گروه های غیرمسئول، ما قاطعانه عمل می کنیم. )

74

علاوه بر مسئله سنندج و حواشی آن، دیگر نقاط غرب کشور، ازجمله محدوده ارومیه، پل قطور، دره قاسملو، نجف آباد بیجار، مریوان و پاوه امروز ناآرام بودند.

در ارومیه، ستونی از ژاندارمری که برای تعویض پایگاه هوایی پل قطور عازم این منطقه شده بود، در ساعت 4 بعدازظهر، مورد تهاجم دسته ای از افراد مسلح ضدانقلاب قرار گرفت. در این درگیری، یک سرباز وظیفه به نام کریم حاجی صادقی به شهادت رسید و 2 نفر دیگر مجروح

ص: 266


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 7/2/1359، ص2.
2- همان، ص3.

شدند و تلفات زیادی هم به افراد مهاجم وارد شد. مهاجمان برای جلوگیری از حرکت این ستون، جاده را 2 متر گود و مین گذاری کرده بودند. (1)

عصر امروز، همچنین حدود 50 نفر از نیروهای لشکر64 ارومیه که برای استحمام به ارومیه آمده بودند، هنگام بازگشت به محل مأموریت خود، در حدفاصل روستای بند و راژان هدف حمله گروهی مسلح قرار گرفتند که 15 نفر از آنان براثر اصابت گلوله مجروح شدند و از بین زخمی ها 2 سرباز وظیفه به شهادت رسیدند. (2)

شب هنگام، در حوالی دره قاسملو، که چند روز قبل صحنه درگیری ستون زرهی اعزامی از قزوین به منطقه بود، باز هم تیراندازی های شدیدی انجام شد. (3)

در روستای نوبهار حوالی نجف آباد بیجار {واقع در اواسط جاده بیجار به دیواندره} درگیری شدیدی روی داد که تلفات زیادی برجا گذاشت. به گزارش یک سخنگوی ستاد مرکزی سپاه، 35 تن از مهاجمان در این درگیری کشته شدند و یک پاسدار به نام اسدالله سردارزاده شهید شد. یک اتومبیل لندرور و تعدادی سلاح و مهمات نیز به غنیمت گرفته شد و سایر مهاجمان تا سه راهی دیواندره عقب نشینی کردند و سپس متواری شدند. قبل از این درگیری، مهاجمان اقدام به اجرای یک کمین کرده بودند که سخنگوی مزبور آن را چنین گزارش کرد: «یکی از برادران گروه عمران سپاه پاسداران به اتفاق شهردار بیجار که جهت تعمیر موتور برق به قریه نجف آباد شهرستان بیجار رفته بود در مراجعت همراه با یکی از برادران پاسدار به نام فریدون شفیعی مورد حمله مهاجمین قرار گرفته که فریدون شفیعی در این حادثه شهید می شود.(4) پس از این برنامه پاسدارانی که جهت مأموریت به روستای نوبهار رفته بودند مورد هجوم اشرار قرار گرفتند که بلافاصله ازطرف پاسداران پاسخ به آتش آنها داده شد. ...» (5)

در مریوان، گزارش امروز ستاد مشترک حاکی است: برابر اعلام شهربانی، 3 نفر از پاسداران شهربانی مریوان خانواده های خود را به عراق برده اند و همراه با گروه های ضدانقلاب فعالیت می کنند.(6) (7)

در پاوه نیز درگیری های چند روز اخیر همچنان ادامه دارد. در این درگیری ها نیروهایی از سپاه در ارتفاعات غربی این شهرستان با افرادی مسلح درگیر شدند که 3 نفر از مهاجمان کشته و یک قبضه کلاشینکف و یک قبضه ژ3 به دست نیروهای خودی افتاد. (8) در ساعت 19:30، از اطراف شهر تیراندازی هایی انجام شد که واحد ارتشی مستقر در پاوه با توپخانه به آن پاسخ داد. (9) در ساعت 20، مهاجمان مسلح 3 گلوله خمپاره به داخل شهر پاوه پرتاب کردند که درنتیجه یک زن مجروح گردید(10) و بخشی از کابل های تلفن آسیب دید و قطع شد. (11) شب هنگام حدود ساعت 22، در قریه مزیدی پاوه نیز درگیری روی داد که به گزارش شهربانی، براثر آن یک پاسدار به شهادت رسید. (12)

ص: 267


1- روزنامه کیهان، 7/2/1359، ص11.
2- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص8؛ و روزنامه کیهان، 7/2/1359، ص11.
3- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص8.
4- * در روزنامه بامداد 10/2/1359 آمده است: «با کوشش پاسداران ساعت 5 بعدازظهر روز بعد جسد وی کشف و به بیجار منتقل شد.»
5- روزنامه جمهوری اسلامی، 10/2/1359، ص4.
6- ** در گزارش اسامی کامل این افراد مزبور آمده است.
7- سند شماره 040998 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به نزاجا، 4/2/1359.
8- سند شماره 040899 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به سپاه {مرکز فرماندهی}، 4/2/1359.
9- سند شماره 00599 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 5/2/1359.
10- سند شماره 000597 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی کرمانشاهان به استاندار کرمانشاهان، 5/2/1359.
11- سند شماره 000594 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 5/2/1359.
12- سند شماره 596 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 5/2/1359.

75

بحران موجود در دانشگاه ها هر چند فروکش کرده است، اما امروز در رشت و اهواز ناآرامی ها و تنش های روز گذشته همچنان ادامه یافت.

خبرگزاری پارس شب هنگام از رشت گزارش داد: گروهی از مردم رشت ساعت 8 امشب، درحالی که برخی از آنها صورت خود را پوشانده بودند با سردادن شعار الله اکبر در خیابان ها به راه پیمایی پرداختند. به گزارش خبرگزاری پارس، راه پیمایان در مسیر خود کلیه پوسترها و اعلامیه های گروه های سیاسی را پاره کردند. این گزارش حاکی است درحال حاضر وضع شهر متشنج است و انتظار درگیری بین گروه ها زیاد است. (1)

دراین میان، نگاه ارگان ها و شخصیت های نظام و نیز افکار عمومی متوجه سپاه است تا از جایگاه یک تشکیلات انقلابی و مردمی و نه یک نهاد نظامی و انتظامی، در نابسامانی های اخیر و آرام کردن اوضاع تأثیرگذار باشد؛ دراین زمینه باتوجه به وضع امروز رشت، تلفن گرامی

از ریاست ستاد مشترک ارتش خطاب

به فرمانده سپاه ارسال گردید که متن آن چنین است: «وضع بحرانی شهر رشت باتوجه به نزدیکی سایر شهرها و جو روحی مردم استان ایجاب می نماید که اغتشاش و تظاهرات این شهر هر چه زودتر مهار شود، و از توسعه آن جلوگیری گردد. برقراری آرامش مستلزم تقویت هر چه بیشتر سپاهیان پاسدار رشت در هر نقطه و با سرعت می باشد. ستاد مشترک آماده است درصورت لزوم وسایل پرواز هوایی و انتقال سپاهیان تقویتی را آماده نماید. دستور فرمایید دراین مورد اقدام سریع معمول دارند.

ر. سماجا سرلشکر شادمهر

گیرندگان: 1. نیروی زمینی 2. نیروی دریایی» (2)

در اهواز، به گزارش بامداد ساعت 6:30 بعدازظهر، در سالن شهرداری تیراندازی شد و تعداد 20 نفر زخمی و 4 نفر کشته شدند. (3) کیهان درمورد چگونگی حادثه به نقل از اطلاعیه سپاه خوزستان نوشت: خانواده های افرادی که در جریان حادثه دانشگاه اهواز دستگیر شده بودند، اقدام به فراری دادن آنها از تالار شهرداری {محل نگهداری آنان} کردند. در این گیرودار یکی از زندانیان با خلع سلاح یکی از پاسداران و تصاحب اسلحه وی، شروع به تیراندازی می کند که پاسداران این شخص را دستگیر می کنند. (4) اطلاعیه سپاه خوزستان دراین باره به تجمع خانواده های دستگیرشدگان و سردادن شعارهای ضدنظام در بیرون سالن محل نگهداری بازداشت شدگان اشاره کرده و یادآور شده است بازداشت شدگان نیز از داخل سالن ابتدا هم نوایی و سپس اقدام به فرار و خلع سلاح پاسداران کردند و نهایتاً کار به درگیری و تیراندازی و آسیب جانی کشید. (5)

در تهران نیز حدود ظهر، تجمعی در مقابل بیمارستان امام خمینی علیه فداییان و مجاهدین خلق بر پا شد، اما به درگیری خسارت بار منجر نشد. (6)

ص: 268


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 35، 5/2/1359، ص1، رشت خبرگزاری پارس، 4/2/1359.
2- سند شماره 040952 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به مرکز فرماندهی سپاه، 4/2/1359.
3- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص2.
4- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص13.
5- همان.
6- سند شماره 051228 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به ژاجا، 4/2/1359.

76

در شرایط جدیدی که درمورد دانشگاه ها پیش آمده است و باتوجه به نوع تعیین تکلیف و سرانجام کار، امروز چند سازمان و گروه ازجمله سازمان مجاهدین خلق، جنبش مسلمانان مبارز، جاما، توفان، حزب توده و نیز عده ای از دانشجویان هوادار گروه ها در خارج کشور، دراین باره به اعلام موضع و نظر پرداختند.

سازمان مجاهدین خلق که تندترین مواضع را علیه انجمن های اسلامی و دست اندرکاران قضیه اخیر دانشگاه ها داشته و دارد، امروز باتوجه به وضعیت جدید و اقبال تامی که طرف مقابل در افکار عمومی یافته است، با صدور بیانیه ای هواداران خود را به آرامش دعوت کرد و کوشید این خط مشی را تبیین کند. متن این بیانیه چنین است: «به نام خدا و به نام خلق قهرمان ایران. سازمان مجاهدین خلق ایران به خاطر پاسداری از جمیع دستاوردهای انقلابی و عقیم ساختن همه توطئه هایی که چه از خارج و چه از داخل کشور تحمیل می شود توجه تمامی نیروهای خلق را نسبت به اهمیت حفظ آرامش در چنین موقعیت حساسی بر می انگیزد. بی تردید افزایش تشنج و درگیری داخلی جز به سود دشمنان اصلی خلق ما یعنی همان امپریالیست های جهان خوار امریکایی که اخیراً نیز اوضاع داخلی ما را با وخامت روز افزون توصیف کرده اند، نبوده و نیست. از سوی دیگر، نشانه هایی در دست است که از افزایش چشمگیر فعالیت های سیا و بقایای ساواک و سازمان جاسوسی انگلیس در داخل ایران خبر می دهد.

بنابراین ما از تمامی نیروهای خلق و از تمامی مسئولان دولتی و گروه های

مختلف هوشیاری و رعایت حداکثر آرامش را [انتظار] داریم. تذکر این نکته برای تمامی گروه ها و دانشجویان مبارز و قهرمان نیز ضروری است که در این ایام تنها با حفظ آرامش و اعلام خاتمه هر نوع تشنج و درگیری می توانیم توطئه به آشوب کشانیدن محیط آموزشی کشور را خنثی نماییم و این تنها مسیری است

که در پیشگاه توده های مردم با افشای نیات باطنی آنهایی که سلب آزادی های انقلابی را مدنظر دارند، راه تحقق آزادی های مزبور را هموار خواهد نمود. بنابراین ما هرگونه اقدام هرج ومرج طلبانه و ماجراجویانه را هم در هر کجای کشور محکوم می کنیم. اقداماتی که در این شرایط به رغم ضدیت های ظاهری با محدود کردن آزادی ها، جز به هرچه محدودتر نمودن آنها نمی انجامد. مجاهدین خلق ایران 4/2/1359.» (1)

گروه جنبش مسلمانان مبارز هم در آخرین شماره نشریه امت، ارگان این گروه، با عنوان "انقلاب را به کجا می کشانید؟" درمورد انقلاب فرهنگی اعلام موضع کرد. (2)

گروه دکتر سامی، "جاما" نیز در شماره امروز مردم ایران {ارگان این گروه} اعلام کرد: جاما با درک این واقعیت که تغییر و تحول انقلابی در نظام آموزشی باتوجه به نیازهای جامعه از ضروریات هر جنبش انقلابی است و باتوجه به این حقیقت که دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی به عنوان مراکز تجمع صاحبان اندیشه و تفکر باید محل برخورد آزادانه عقاید و آرا باشد و درجهت پیشرفت فرهنگ جامعه بکوشد و پاسدار آزادی گردد، هر نوع تحمیل عقیده را بر دیگران روندی ضدتکاملی می شناسد. این گروه در ادامه، مخالفت خود را با تعطیلی دانشگاه ها اعلام کرد. (3)

ص: 269


1- سازمان مجاهدین خلق، نشریه مجاهد، شماره 49، 6/2/1359، صص 1 و 2.
2- جنبش مسلمانان مبارز، هفته نامه امت، شماره 53، 3/2/1359، صص 2 و 3.
3- جنبش انقلابی مسلمانان ایران، نشریه مردم ایران {جاما}، شماره 57، ص5.

شماره امروز توفان ارگان مرکزی حزب کمونیست کارگران و دهقانان ایران نیز دربرابر انقلاب فرهنگی اعلام موضع کرد. (1)

در این میان، اقدام امروز شاخه دانشجویی حزب توده در نوع خود منحصربه فرد

بود و فقط در چارچوب روش خاص این حزب می توانست معنی داشته باشد. حزب توده با عنوان "نامه سازمان جوانان و دانشجویان دمکراتیک ایران به شورای محترم سرپرستی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران" اعلام کرد: «صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران از سازمان ها و گروه های سیاسی دانشجویی برای شرکت در بحث پیرامون تغییر بنیادی نظام آموزشی دعوت به عمل آورده است. متأسفانه در دعوت قرائت شده از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، از سازمان جوانان و دانشجویان دمکرات ایران نام برده نشده است. سازمان جوانان و دانشجویان دمکرات ایران یکی از سازمان های مؤثر و فعال دانشجویی است که نقش و موضع فعال و سازنده آن در حوادث اخیر دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور تأثیر بس مؤثری در جلوگیری از تشدید تشنجات داشت. ... سازمان ما نخستین [سازمان] دانشجویی بود که پس از پیروزی انقلاب شکوهمند ایران در نخستین شماره های آرمان ارگان مرکزی سازمان به ضرورت ریشه کن ساختن نظام آموزشی نو استعماری به مثابه یک ضرورت مبرم انقلاب اشاره کرد.» (2)

در خارج از کشور نیز بعضی از هواداران گروه های سیاسی داخل، از وضع پیش آمده ابراز نارضایتی کردند؛ ازجمله امروز برخی دانشجویان ایرانی مقیم اتریش دست به اعتراض زدند. (3) رادیو لندن دراین باره گزارش داد: «گروهی از دانشجویان ایرانی در جلوی سفارت خود در وین پایتخت اتریش، به نشانه اعتراض به گفته خودشان به اسلامی شدن دانشگاه های ایران بست نشسته اند. درحدود 30 نفر در این کار شرکت داشتند و بعداً به داخل سفارت دعوت شدند تا شکایات خود را با یکی از مأموران آن مورد بحث قرار دهند.» (4)

77

عصر امروز، چند تن از اعضای شورای انقلاب با امام خمینی ملاقات کردند.

آقای هاشمی رفسنجانی درباره جزئیات این ملاقات، در مصاحبه اختصاصی با روزنامه جمهوری اسلامی گفت: من با آیت الله خامنه ای و آقای دکتر باهنر برای دیدار امام رفتیم، در حضور امام مسائل دانشگاه ها بار دیگر مطرح شد و امام روی تغییر نظام آموزشی تأکید کردند و درمورد استعفای سرپرستان دانشگاه تهران فرمودند این آقایان خود مسئول این نابسامانی های دانشگاه هستند. اگر هم استعفا نمی دادند باید برکنار می شدند و بنابراین نمی توانند خودشان را تبرئه کنند.

حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی درمورد ادعای شورای سرپرستی دانشگاه مبنی بر اینکه باید قبلاً با آنها مشورت می شد، گفت: آقای دکتر حبیبی گفته که قبلاً با اینها مشورت شد و این آقایان در جریان مسائل مطروحه دانشگاهی در شورای انقلاب بوده اند و درمورد مسائل دانشجویان مسائلی که دانشجویان می خواستند انجام دهند، خودشان مستقل بوده و مربوط به ما نبوده است، منتها حرف امام اصلاً نبوده است؛

ص: 270


1- حزب کمونیست کارگران و دهقانان ایران، نشریه توفان، 4/2/1359، ص1.
2- روزنامه نامه مردم، 8/2/1359، ص3.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 35، 5/2/1359، ص20، بخش عربی رادیو اسرائیل، 4/2/1359.
4- همان، بخش فارسی رادیو لندن، 4/2/1359.

امام می گفتند این آقایان مسئول دانشگاه بودند، ولی نبایستی می گذاشتند این قدر بی نظم و حساب می شد.

وی در پایان مصاحبه اظهار کرد: «هم گروه های مخالف و هم دوستان انجمن های اسلامی جوری رفتار کنند که دانشگاه ها بتوانند 5 هفته آخر را با آرامش و نظم کارشان را تمام کنند که ما هم با فرصت کافی بتوانیم برای تنظیم برنامه آموزشی، خودمان را آماده کنیم.» (1)

بنی صدر رئیس جمهور نیز در مصاحبه ای با خبرنگار سی.بی.اس امریکا در پاسخ این سؤال که «آیا این جنجالی که جدیداً در دانشگاه به وجود آمده است فکر می کنید تهدیدی برای دولت شما است؟» گفت: «حالا که شد تثبیتی، سابقاً تهدیدی بود، ولی بعد از اینکه عکس العمل مردم معلوم شد، تهدید شد تثبیت.» وی افزود: «حوادثی است که پیش می آید، البته من آخرین کسی بودم که مورد تهدید واقع می شدم حالا بعضی ها ممکن است که جوری دیگر تصور می کردند، اما فعلاً من مسئولیتی که دارم به عنوان یک مسلمان متعهد در انقلاب است وگرنه مسئولیت دولتی که الآن در کار است و شورای انقلاب با من نیست، من عضو آن شورا هستم، بنابراین صدمه ای که به من رسید کمتر از همه بود، ولی صدمه ای که به کشور داشت البته خیلی زیاد بود و ممکن بود فاجعه خیلی بزرگی برای ایران داشته باشد.»

بنی صدر در ادامه گفت: «دیشب دوستی وضعیت را این جوری برای من تعبیر کرد که یک لوکوموتیوی به حرکت در آمد و داشت سرعت می گرفت و شما [بنی صدر] پریدید درون لوکوموتیو و آن را مهار کردید.» (2)

78

در ساعت 15 امروز، در کلیسای سنت سرکیس واقع در خیابان کریمخان زند تهران، مراسمی با عنوان "سالروز کشتار ارامنه به دست ترکان عثمانی" برگزار شد. (3) علاوه بر این مراسم، ارامنه دست به راه پیمایی هم زدند که به سرعت گسترش یافت.

گزارشی به مقامات مسئول حاکی است: «تعداد راه پیمایان ارامنه به حدود 10 هزار نفر رسیده و آنها اظهار می دارند در جلوی سفارتخانه های امریکا، انگلستان، آلمان و ترکیه به اعتصاب غذا [دست] خواهند زد تا ترکیه و ناتو، ارمنستان غربی را آزاد کند.» (4)

یادآوری می شود در وضعیت خاصی که ایران در آن به سر می برد و در خارج و داخل با مشکلات و درگیری های جدی مواجه است، موضوع مطالبات ارامنه تبعه ایران در این روزها به خصوص در سالگرد کشتار ارامنه به دست ترکان مزید بر مشکلات و مشغله های عدیده سپاه است. روز گذشته، مقامات مسئول در وزارت امور خارجه به وزارت کشور تلفنی اطلاع داده بودند که «به علت سالگرد کشتار ارامنه امکان حمله به سفارت ترکیه در تهران زیاد است و ازطرف سفارت ترکیه به وزارت خارجه اطلاع داده شده که حتی امکان ترور نیز می رود.» مقامات مزبور متذکر شده بودند که در اوضاع فعلی برای اجتناب از درگیری با دولت ترکیه مراقبت لازم به عمل آید تا از حوادث غیرمترقبه جلوگیری شود. (5)

ص: 271


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 6/2/1359، ص9.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص3.
3- سند شماره 040975 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی جمهوری اسلامی ایران به وزارت کشور، 8/2/1359.
4- سند شماره 040999 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا2 {مرکز فرماندهی} به ژاجا، 4/2/1359.
5- سند شماره 040933 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: وزارت کشور، 3/2/1359.

به این ترتیب، سپاه وظیفه ای دیگر را بایستی به اتمام می رساند

و دراین خصوص، وقوع درگیری اجتناب ناپذیر شد. در گزارش شهربانی به وزارت کشور دراین باره آمده است: «بین عده ای از شرکت کنندگان در مراسم و

سپاه پاسداران درگیری ایجاد [شد] که گفته می شود 3 نفر از پاسداران مجروح گردیده اند.» (1)

ضمیمه اول گزارش66: گزارش رادیو امریکا از اظهارات سخنگوی وزارت امور خارجه این کشور

رادیو امریکا امروز اظهارات سخنگوی وزارت امور خارجه این کشور را این گونه پوشش خبری داد: «امروز سخنگوی وزارت خارجه امریکا به خبرنگاران گفت شواهدی وجود ندارد که نشان دهد تحریم های اقتصادی کشورهای غربی علیه رژیم ایران به توسعه عمده ای در روابط بازرگانی و اقتصادی میان ایران و شوروی منجر شود، مقام مزبور توجه داد که امکانات و ظرفیت حمل ونقل میان شوروی و ایران محدود است و شوروی وسیله و امکان آن را ندارد که بسیاری از کالاهایی را که ایران درحال حاضر از کشورهای غربی وارد می کند، تأمین سازد. وی درضمن هشدار داد که مصالح ایران ایجاب می کند که ایران از نزدیکی بیشتر به شوروی بر حذر باشد. وی خاطرنشان ساخت که وجود آشوب و ناامنی گسترده و مداوم در ایران و حضور نیروهای شوروی در افغانستان خطری آشکار برای امنیت ایران محسوب می شود. وی یادآوری کرد که ایران در گذشته نه چندان دور بعد از جنگ جهانی دوم تجربه های تکان دهنده و هشیارکننده ای از روس ها داشته است و امید می رود که مقامات ایران تاریخ کشور خودشان را فراموش نکرده باشند. وی همچنین افزود که ایران همچنین از فاصله ای بسیار نزدیک و خطرناک شاهد آن است که همسایه هم کیش ایران یعنی افغانستان برای قرارگرفتن در آغوش شوروی چه بهای سنگینی دارد می پردازد. وی توجه داد دراین میان تنها کشوری که مورد بی عدالتی قرار گرفته و مغبون شده است امریکاست و مقامات ایران می دانند که راهی برای پایان بخشیدن به تحریم های اقتصادی غرب وجود دارد و این اقدام ازجانب ایران به مراتب منطقی تر از رو کردن به شوروی است. وی ابراز امیدواری کرد که مقامات ایران از این فرصت برای اصلاح اوضاع و حل بحران استفاده کنند.» (2)

ضمیمه دوم گزارش66: یادداشت های برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر، درباره روند حوادث شب اول عملیات طبس

زبیگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر و عنصر اصلی تصمیم گیری اجرای عملیات نجات، در خاطرات خود درباره چگونگی ورود امریکایی ها به طبس، چنین نوشته است:

«طولانی ترین روز زندگی من طی 4 سال خدمت در کاخ سفید با یک خبر امیدبخش آغاز شد. ساعت 10:20 (3) دقیقه صبح روز 24 آوریل، ژنرال جونز به من اطلاع داد که هوای منطقه مساعد بوده و هر 8 هلیکوپتر در راه مأموریت خود هستند. ترنر رئیس سیا قبل از آن به من خبر داده بود که درباره محل نگهداری گروگان ها در محوطه سفارت، اطلاعات کامل تری به دست آورده و گروهی که در تهران با ما همکاری خواهند کرد خیلی به امکان موفقیت عملیات خوش بین هستند. تا ظهر آن روز، خبر مهم دیگری نرسید و هنگام صرف نهار با رئیس جمهور و ماندیل و ونس و براون و جوردن و پاول بیشتر درباره اینکه چگونه کنگره را در جریان این کار بگذاریم بحث کردیم. همه مضطرب و نگران بودند، ولی همه سعی می کردند خونسردی خود را حفظ کنند تا اضطراب و تشنج درونی آنها به دیگران سرایت ننماید. در اواسط ناهار براون را پای تلفن خواستند و او در مراجعت اولین خبر بد را به ما داد. 2 هلیکوپتر از 8 هلیکوپتر در محل موعود فرود نیامده بودند، ولی این امیدواری وجود داشت که با تأخیر به مقصد برسند.

تا ساعت 3:15 دقیقه بعدازظهر، خبر تازه ای

دریافت نشد. در این ساعت براون خبر داد که از 2

هلیکوپتر یکی در بین راه از کار افتاده و رها شده و دومی به علت اشکال فنی درنتیجه طوفان شن به ناو هواپیمابر نیمیتز بازگشته است. باوجوداین، 6 هلیکوپتر باقیمانده برای انجام عملیات کافی بود. کلیه هواپیما[ها]ی سی130 هم در تاریکی شب در محل موعود نشسته بودند. مشکل دیگری که پیش آمده بود عبور 2 وسیله نقلیه از جاده

ص: 272


1- سند شماره 040975 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 35، 5/2/1359، صص 10 و 11، به نقل از بخش فارسی رادیو صدای امریکا، 4/2/1359.
3- * به تفاوت ساعت واشنگتن و تهران توجه شود: ساعت به وقت تهران برابر است با ساعت به وقت واشنگتن به اضافه هشت ساعت و نیم.

نزدیک محل فرود هواپیماها و هلیکوپترها بود. یکی از این اتومبیل ها دور شده بود، ولی اتوبوسی را که 40 مسافر داشت متوقف کرده بودند. این موضوع تاحدی باعث نگرانی شده بود، ولی من و براون ضمن بررسی اوضاع به این نتیجه رسیدیم که دلیلی برای لغو برنامه عملیات وجود ندارد، زیرا سرنشینان اتومبیلی که دور شده بود در تاریکی شب نمی توانستند

تشخیص بدهند که مسئله از چه قرار است و مسافرین اتوبوس را هم می توانستیم تا پایان عملیات در همان محل نگه داریم.

ساعت 3:30 بعدازظهر، نزد رئیس جمهوری

رفتم و ضمن [گزارش] آخرین تحولات اوضاع گفتم که به نظر من می توانیم برنامه را اجرا کنیم. کارتر بیش از من نگران و مضطرب بود و فکر می کرد مشکلاتی در کار است. در این موقع ماندیل هم به ما پیوست و من گفتم 6 هلیکوپتر برای انجام مأموریت کافی است و مسافران اتوبوس را هم می توانیم تا پایان عملیات در یکی

از هواپیماها نگه داریم و پس از ختم عملیات آنها را آزاد کنیم. کارتر نظر ژنرال جونز را هم درباره امکان ادامه عملیات جویا شد و دستور ادامه کار را داد. برای اینکه برنامه کار ما در کاخ سفید جریان عادی خود را طی کند در جلسه ای که برای بررسی مسائل خاورمیانه [غرب آسیا] در اتاق بررسی وضعیت تشکیل شده بود حضور یافتم، ولی درحالی که به حرف های ونس و لیفوتینر گوش می دادم فکرم در صحرای طبس بود. ساعت 4:20 [بعدازظهر، 50 دقیقه بعد از نیمه شب به وقت تهران] به بیرون اتاق فراخوانده شدم و براون خبر داد که کارها طبق برنامه پیش می رود. ... 4 هلیکوپتر تابه حال سوخت گیری کرده اند و پس از سوخت گیری 2 هلیکوپتر دیگر مرحله دوم برنامه با پرواز هلیکوپترها به تهران آغاز خواهد شد. من احساس آرامش کردم و به جلسه بازگشتم.» (1)

ص: 273


1- توطئه در ایران، پیشین، صص 197 و 198.

ص: 274

روزشمار جنگ جمعه 5 اردیبهشت 1359 9 جمادی الثانی 1400 25 آوریل 1980

79

عملیات نجات گروگان های امریکایی در تهران که از اولین روزهای شروع گروگان گیری در دستور کار رئیس جمهور و مقامات امنیتی امریکا قرار گرفته بود، از نیمه شب گذشته وارد مرحله حساسی شد و به گونه ای غیرقابل پیش بینی، سرانجامی عجیب یافت.

مراحل مختلف مقدمات و آماده سازی عملیات تا آستانه ورود نیروهای عملیاتی به صحرای طبس، مطابق برنامه پیش رفت. طبق همین برنامه، در باند یک فرودگاه متروکه در صحرای طبس، 8 فروند هلیکوپتر و 3 فروند هواپیمای حمل ونقل و سوخت رسان، قرار تجمع و سوخت گیری و هماهنگی برای تداوم کار را داشتند، اما حوادثی موجب حذف 2 هلیکوپتر از برنامه شد.(1) به این ترتیب، درعمل، شروع عملیات در اولین مرحله ورود به صحرای طبس، تجمع و هماهنگی و آمادگی برای حرکت به سمت تهران با اختلال مواجه گشت و فقط 6 هلیکوپتر برای ادامه عملیات دراختیار نیروهای عملیاتی قرار داشت. تشخیص این بود که از اختلال به وجودآمده ناشی از حذف 2 هلیکوپتر می توان صرف نظر کرد و مرحله بعدی، یعنی حرکت از طبس به سمت تهران نیز انجام خواهد شد. این موضوع به مقامات واشنگتن که با نگرانی وضعیت طبس را دنبال می کردند، اعلام شد. وقتی به کاخ سفید خبر داده شد کارها طبق برنامه پیش می رود و «4 هلیکوپتر تابه حال سوخت گیری کرده اند، پس از سوخت گیری 2 هلیکوپتر دیگر، مرحله دوم برنامه؛ پرواز هلیکوپترها به تهران آغاز خواهد شد»،1 نگرانی موجود جای خود را به آرامش خیال داد. دراین حال، در واشنگتن، ساعت 16:20 و به وقت تهران پنجاه دقیقه بعد از نیمه شب بود.(2)

اما این آرامش خیال زیاد تداوم نیافت. حدود نیم ساعت بعد، از ایران خبری دریافت شد که نشان

ص: 275


1- * ضمیمه دارد؛ ضمیمه اول: توضیحاتی درباره اختلاف تعداد هواپیماهای ذکر شده در منابع مختلف.
2- ** آنچه ذکر شد فشرده و یادآوری سیر حوادث روز گذشته تا اولین ساعت بامداد امروز است. برای مطالعه مشروح این وقایع به روزشمار 4/2/1359 رجوع شود.

می داد سومین هلیکوپتر هم به دلیل بروز اشکالاتی در سیستم هیدرولیک آن، قادر به شرکت در ادامه عملیات نیست. به این ترتیب، عملیات بایستی با 5 هلیکوپتر اجرا می شد،درحالی که در طراحی ها دست کم 6 فروند در نظر گرفته شده بود. پس از بررسی ها و مشاوره های مسئولان امریکایی در کاخ سفید و نیز تبادل نظر با فرماندهی منطقه که معتقد بود عملیات باید

متوقف شود حدود 10 دقیقه بعد، فرمان قطعی توقف عملیات و مراجعت افراد، از کاخ سفید صادر شد. این برای رئیس جمهور امریکا و مقامات همراه وی در این ماجرا، سرانجامی دردناک بود، اما حوادث دردناک تری نیز در ادامه رخ داد.

حدود یک ساعت بعد، وقتی همه مشاوران رئیس جمهور، که برژینسکی آنها را به جلسه فوری و مهم با رئیس جمهور فراخوانده بود، دور کارتر جمع بودند، از ایران خبر رسید هنگام آمادگی نیروهای امریکایی برای بازگشت از ایران فاجعه ای رخ داده است. کارتر با شنیدن این خبر، وضع کسی را پیدا کرده بود که کاردی در تن او فرو کرده باشند. (1)

ماجرا چنین بود: «یکی از هلیکوپترها بعد از سوخت گیری از هواپیمای سی130 حامل سوخت، درحین بلند شدن و دور شدن از هواپیما با سرعتی بیش از حد گردش می کند و در این هنگام دم آن به بدنه هواپیما اصابت می کند و در یک چشم به هم زدن، هزاران لیتر بنزین شعله ور و تمام تسلیحات موجود در هردو، منفجر می شود. کوهی از آتش همه جا را روشن می کند و 5 نفر از سرنشینان هواپیما و 3 نفر از سرنشینان هلیکوپتر می سوزند و زغال می شوند. 4 نفر دیگر هم به شدت می سوزند. خبر این واقعه بعد از یک ربع ساعت، یعنی رأس ساعت 6 بعدازظهر به وقت واشنگتن می رسد.» (2)

به این ترتیب، به جای پیگیری و فرماندهی عملیات در تهران، کاخ سفید توان خود را بایستی صرف توجیه مردم امریکا و نیز متحدان اروپایی و آسیایی ایالات متحده می کرد و خسارت های ناشی از شکست غیرقابل تصور عملیات طبس را تا حد امکان کاهش می داد. در اولین قدم، ونس وزیر امور خارجه و معاون وی کریستوفر، موظف شدند بیانیه ای تهیه کنند. درواقع، در وضعیت پیش آمده تهیه و ارائه گزارش مناسب به رسانه ها درباره آنچه رخ داده است، تنها کاری بود که در آن زمان به نظر

(بقایای هلیکوپترهای نیروهای امریکایی در طبس

در یک چشم برهم زدن هزاران لیتر بنزین شعله ور و کوهی از آتش همه جا را روشن کرد.)

ص: 276


1- سایروس ونس، زبیگنیو برژینسکی، توطئه در ایران، ترجمه محمود مشرقی، تهران: انتشارات هفته، 1362، صص 200 198.
2- جولیتو کیه زا، هدف: تهران، ترجمه هادی سهرابی، تهران: نشر نو، چاپ دوم، 1362، ص59؛ و روزنامه اطلاعات، 6/2/1359، ص2.

مقامات امریکایی می رسید.

درعین حال، به پیشنهاد ویلیام ترنر رئیس سازمان جاسوسی امریکا {CIA}، اعلام هرگونه خبر دراین باره به بعد از اطمینان کامل از خروج کلیه مأموران اعزامی از ایران موکول شد. (1)

در این حال، دغدغه دیگری وجود داشت و آن خروج هرچه سریع تر نیروهای عملیات نجات از معرکه بود؛ چه بسا حوادث غیرمنتظره و عجیب دیگری نیز می توانست برای آنان اتفاق بیفتد. بنابراین، قبل از وقوع اتفاق جدید و پیدایش خسارتی تازه، بایستی برای ترک صحنه و خلاصی نیروها از شنزار طبس اقدام می شد. مهم ترین جنبه خسارت ها، خسارت نیروی انسانی بود. درباره تلفات انسانی حادثه نیز مقامات امریکایی در کاخ سفید، فقط می دانستند که عده ای کشته و مجروح شده اند، رقم دقیق کشته شدگان {8 نفر} تقریباً 5 ساعت بعد {حدود 7:30 بامداد به وقت تهران} مشخص گردید.(2) (3)

درهرحال، باقی ماندن 8 جسد زغال شده و لاشه سوخته یک فروند هلیکوپتر و یک هواپیمای سی130 و بدتر از آن 4 هلیکوپتر سالم حاوی تجهیزات و اسناد و اکتفا به خروج افراد سالم به اتفاق مجروحان، از شتابی فوق العاده حکایت می کرد که دلیل آن هرچه باشد، هراس از تداوم رخدادهای پی درپی مذکور را نیز تأیید می کند. وزارت دفاع امریکا در اعلامیه هایی که تا آخر وقت امروز، جمعه به وقت تهران، انتشار داد ضمن اعلام هویت کشته شدگان و مجروحان،(4) از برجاماندن جسد 8 امریکایی در ایران نیز خبر داد، اما به علت شتابی که باعث شده به حمل جسدها اقدام نکنند، اشاره ای نکرد. (5)

80

درحالی که در امریکا، اذهان مسئولان متوجه کاهش تأثیرات منفی اقدام نظامی شکست خورده نیمه شب گذشته خود در صحرای طبس ایران است، امروز در ایران با غافلگیری کامل شروع شد و این غافلگیری درقالب غفلت و بی اطلاعی از آنچه رخ داده است و رخ خواهد داد، تا ساعت ها ادامه یافت؛ منابع خبری و رسانه های گروهی جهان نیز به این غافلگیری دامن زدند.

در گزارش امروز خبرگزاری پارس از آخرین خبرهای مربوط به درگیری های امریکا با ایران آمده است که از ساعت 24 پنجشنبه چهارم اردیبهشت تا امروز، وسایل ارتباط جمعی کشورهای غربی، اخبار متعددی درباره تصمیمات جدید کارتر علیه ایران پخش کرده اند. در یک گزارش گفته شده است که کارتر در جلسه مشاوران خود تصمیم گرفت درصورت آزادنشدن گروگان ها به مداخله نظامی در ایران متوسل شود. برژینسکی مشاور امنیتی کارتر نیز از وی حمایت کرده است. بااین حال، در گزارش دیگری در همین زمینه گفته شده که بین مشاوران کارتر درمورد مداخله نظامی در ایران اختلاف نظر شدیدی بروز کرده و سناتور برد تأکید کرده است که کارتر حق ندارد بدون مشورت با کنگره امریکا دست به عمل نظامی علیه ایران بزند.(6) (7)

ص: 277


1- توطئه در ایران، پیشین، ص200.
2- * ضمیمه دارد؛ ضمیمه دوم: یادداشت های برژینسکی از "روز غم انگیز"؛ وضع طبس و انعکاس آن به کاخ سفید.
3- توطئه در ایران، پیشین، ص200.
4- * ضمیمه دارد؛ ضمیمه سوم: هویت کشته شدگان و مجروحان امریکایی در واقعه طبس طبق اعلام وزارت دفاع امریکا.
5- هدف: تهران، پیشین، ص60؛ و روزنامه انقلاب اسلامی، 7/2/1359، ص2.
6- ** باتوجه به مضامین نماز جمعه می توان دریافت که خطبه های نماز جمعه هم در چارچوب همین جمع بندی تنظیم شده بود.
7- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص3.

دراین حال تا ظهر امروز، خبرهای جسته وگریخته ای به پاسداران و مقامات محلی طبس رسید که از وضعیتی غیرعادی و حالتی مشکوک در یک منطقه کویری در صحراهای واقع در جنوب غربی طبس حکایت داشت. مسافران یک اتوبوس که از یزد عازم طبس بود و نیمه شب گذشته امریکایی ها آن را متوقف کرده بودند، دریافتند که آزادند و 2 راننده تانکر نفت که با روشن شدن هوا خودروهای سوخته و وسایل جا مانده امریکایی را دیده بودند، ناقلان این خبر بودند. این خبرها نشان می داد در منطقه ای بین رباط خان و رباط پشت بادام {حدود 165 کیلومتری جنوب غربی طبس} تعدادی هواپیما، هلیکوپتر، جیپ و موتورسیکلت که بعضی از آنها سوخته است، وجود دارد علاوه براین در این منطقه تعدادی نیروی امریکایی و چند تن که به دو زبان انگلیسی و فارسی حرف می زده اند نیز حضور داشته اند که شاهدان یاد شده بعد از روشن شدن هوا آنها را ندیده اند و متوجه نشده اند که آنها چگونه و چه موقع در تاریکی از آنجا دور شده اند. (1)

در این وضعیت سپاه می کوشید با اخذ اطلاعات از منطقه و ارسال آن به ستاد مشترک ارتش، حساسیت لازم را در نیروهای مسلح ارتش ایجاد کند؛ ازجمله در ساعت 11:40، این پیام از ابوشریف فرمانده عملیات سپاه به ستاد مشترک ارتش ارسال شد: اطلاع رسیده از سپاه پاسداران طبس حاکی است پاسدارانی که به منطقه اعزام شده اند گزارش داده اند که در کنار لاشه هواپیمایی که درحال سوختن می باشد تعداد 5 فروند هلیکوپتر وجود دارد که یک فروند آن هنوز روشن است. (2)

در ساعت 12:15 نیز مرکز فرماندهی کل سپاه در تلفن گرامی به ستاد مشترک اعلام کرد: «بنا به اظهار تلفنی یکی از ایرانیان مقیم امریکا به نقل از رادیو تلویزیون امریکا 2 فروند هواپیما که قصد داشتند برای آزادی گروگان ها به تهران بروند در کویر لوت سقوط کرده و به کلی سوخته و سرنشینان آن نیز همگی سوخته اند.» (3)

به هرصورت، انتشار غیررسمی و محدود خبرهایی که از تجاوز هوایی منجر به سقوط هواپیماهای امریکایی در ایران، حکایت می کرد، باعث شد منابع رسمی خبری دراین باره اقدام به کسب خبر قطعی و رسمی کنند. ستاد مشترک ارتش، به طور طبیعی، مرکز موثق پاسخ گویی به چنین تقاضایی بود. ازاین رو، خبرگزاری پارس با دفتر تیمسار شادمهر فرمانده ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی تماس گرفت. سخنگوی ستاد مشترک اظهار کرد: بعید نیست امریکا برای فراری دادن گروگان ها دست به چنین اقدامی زده باشد. بااین حال، وی اظهارنظر قطعی را به چند ساعت بعد موکول کرد و ضمن خودداری از اظهارنظر قطعی درباره تصمیمات اخیر کارتر درمورد مداخله نظامی امریکا در ایران، گفت: ستاد مشترک در ساعت 13 امروز، بیانیه ای درباره هر دو موضوع منتشر خواهد کرد. (4)

سرانجام، هم زمان با پایان مراسم نماز جمعه، براساس اطلاعیه ستاد مشترک ارتش، خبر سقوط دو هواپیمای امریکایی در ایران، از صدای جمهوری اسلامی و نیز از تریبون نماز جمعه پخش شد و درپی آن به گزارش روزنامه بامداد، سراسر کشور را هیجان فراگرفت. (5)

ص: 278


1- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص3.
2- سند شماره 0401010 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه پاسداران {مرکز فرماندهی} به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 5/2/1359.
3- سند شماره 0401010 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه پاسداران {مرکز فرماندهی} به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 5/2/1359.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص2.
5- روزنامه بامداد، 6/2/1359، صص 1 و 2.

بازتاب عمومی انتشار این خبر نشانه وجود حساسیت شدید مردم بود که در سطح وسیع و در شادمانی های خیابانی خود شکست امریکا را به معنای پیروزی و حقانیت ایران دانسته و جشن گرفتند. (1) به خصوص در تهران، به گزارش خبرنگار بامداد، مردم به محض اطلاع از خبر سقوط هواپیماهای امریکایی که در اطلاعیه ارتش و در نماز جمعه اعلام شد، به خیابان ها ریختند و با روشن کردن چراغ اتومبیل های خود و با بوق های متعدد و نشان دادن علامت پیروزی، این عمل امریکای جهان خوار را محکوم کردند. آنها درحالی که چراغ اتومبیل های خود را روشن کرده بودند با بوق ممتد، خبر این قدرت نمایی بزرگ اسلام را به شهروندان می دادند و درحالی که دست خود را به علامت پیروزی بلند کرده بودند و شعارهایی چون "امریکا، امریکا مرگ به نیرنگ تو" می دادند، یک بار دیگر خاطره روز تاریخی خروج شاه مخلوع را زنده ساختند. (2)

در توصیف این فضا، گزارش رادیو امریکا خود گویاست: «حوادث ایران و اقدامات پرزیدنت کارتر برای نجات جان گروگان های امریکایی که با شکست روبه رو شد، اخبار تمام کشورهای جهان را ظرف دو روز گذشته تحت الشعاع قرار داد. این ماجرا سبب گرم تر شدن بازار تظاهرات در تهران شد، راه پیمایان و تظاهر کنندگان در تهران یک بار دیگر در خیابان ها به راه افتادند و اقدامات نافرجام امریکا را برای آزادی گروگان ها جشن گرفتند.» (3)

متن اولین اطلاعیه منتشرشده ستاد مشترک ارتش دراین باره بدین شرح است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم

در این موقع که ملت انقلابی و مبارز ایران با واژگون ساختن کاخ طاغوتیان می رود تا رسالت اسلامی خود را تحقق بخشد، خداوند یار و یاور مستضعفان، ملت بپاخاسته ما را کمک می کند تا آنجا که درنتیجه تعقیب هواپیماهای نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران 2 فروند هواپیمای امریکایی که تعدادی مأمورین سیا و تفنگ داران دریایی امریکا را حمل می نمود تا غافلگیرانه به جاسوس خانه دولت امریکا در تهران بریزند و گروگان ها را آزاد نمایند هنگام فرار از خاک ایران با یکدیگر برخورد نموده آتش گرفته درحوالی منطقه طبس سقوط می نماید. ضمناً اطلاعات مشروح متعاقباً اعلام خواهد شد و به یاری خداوند توانا اسلام پیروز است.» (4)

متن دومین اطلاعیه ارتش جمهوری اسلامی ایران که بعدازظهر امروز، انتشار یافت این گونه است: «در این موقع که هواپیماهای ارتش جمهوری اسلامی ایران منطقه را زیر نظر دارد از هم وطنان عزیز ساکن شهر طبس و روستاهای رباط خان، رباط بادام، حاجی آباد و سایر قرای اطراف این منطقه تقاضای همکاری می شود و امید است با همکاری نیروهای مسلح و عزیمت به منطقه فرود امریکاییان، نسبت به دستگیری افراد فراری آنها اقدام نمایند.» (5)

ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، عصر امروز، سومین اطلاعیه خود را با این مضمون منتشر کرد:

ص: 279


1- روزنامه بامداد، 6/2/1359، صص 1 و 2.
2- روزنامه بامداد، 6/2/1359، صص 1 و 2.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 38، 8/2/1359، ص15، بخش فارسی رادیو امریکا، 7/3/1359.
4- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص3؛ و روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص2.
5- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص3؛ و روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص2.

«بسمه تعالی

همان طور که در اعلامیه های قبلی به آگاهی رسید تفنگ داران و مأموران امریکایی مهاجم هم اکنون

داخل منطقه هستند و نیروی هوایی جمهوری اسلامی حفاظت هوایی منطقه را به عهده دارد. از اهالی شهرستان طبس و روستاهای رباط خان، رباط بادام و حاجی آباد

که روستاهای بزرگ اطراف منطقه فرود هستند و همچنین سایر قراء موجود در این محدوده درخواست دارد که از فرار افراد امریکایی جلوگیری و نهایت همکاری را با نیروهای مسلح ارتش

جمهوری اسلامی مبذول دارند. بدیهی است مراجعه بیش از حد مردم غیر از اهالی مناطق یاد شده لزومی ندارد و مزاحمت هایی را برای پرسنل ارتش فراهم خواهد ساخت.» (1)

یک مقام انتظامی به خبرنگار کیهان در محل گفت: تعداد 5 فروند هلیکوپتر و هواپیما در محل باقی مانده اند که 3 فروند سالم؛ یک فروند هلیکوپتر به کلی سوخته و یک فروند هواپیما نیز در محل متلاشی شده است. 4 جسد سوخته که هویتشان مشخص نیست، در محل باقی مانده اند. چند قبضه اسلحه تیربار نیز در محل به دست آمده است.

همین مقام افزود: تمام اطراف منطقه تحت کنترل است تا اگر احیاناً کسی فرار کرده یا باقی مانده است دستگیر شود، اما تاکنون هنوز کسی دستگیر نشده و مأموران تمامی آن منطقه را تحت نظر دارند. (2)

در آخرین ساعات نیز یک مقام مطلع در ستاد ارتش اعلام کرد: به وسیله نیروهای مسلح اعزامی به منطقه، تعداد 5 فروند هلیکوپتر، یک فروند هواپیما و یک تانک در محل شناسایی شده که درحال حاضر به وسیله ستون های اعزامی از یگان های بیرجند، مشهد و نیروی هوایی که محل را در محاصره دارند، نگهداری می شوند. (3)

از سوی دیگر، بنی صدر در مقام رئیس جمهور و فرمانده کل قوا نیز دراین باره گزارشی به مردم ارائه داد. به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی: «آقای بنی صدر رئیس جمهور، در یک گفت وگوی رادیو تلویزیونی اظهار داشت من هنگام بازگشت از اهواز به تهران به توصیه خلبانان هواپیما به منطقه نشستن هواپیماهای دشمن رفتم. در آنجا 2 هواپیما و 5 هلیکوپتر به زمین نشسته بودند من فکر می کردم که اقلاً 200،300 هواپیما به ایران آمده اند،

ولی فقط این تعداد بود که گفته شد و هلیکوپترها شش پره ای بودند که نشان می داد

متعلق به کشور دیگری است. ... رئیس جمهور

گفت این مسئله با واقعه اخیر مملکت و موضوع

کردستان یکی است و با هم ارتباط دارند. بنی صدر خطاب به جامعه دانشجویان گفت وقتی رهبری را به رهبری قبول می کنید، حتی اگر او را قبول هم نداشته باشید، باید از وی اطاعت کنید. این را می گویند انقلاب فرهنگی.» (4)

به گزارش خبرگزاری ها، در ساعت یک بعدازظهر، وقتی بنی صدر در مسجدی در اهواز سخنرانی می کرد، یکی از نزدیکان او به نام حسن پیرحسینی {سی ساله، فارغ التحصیل از دانشگاه استنفورد کالیفرنیا} ماجرا را به اطلاعش رساند. بنی صدر سخنرانی را ناتمام رها کرد و بلافاصله به فرودگاه رفت و درحالی که به وسیله فانتوم ها همراهی می شد، به سوی طبس پرواز کرد. او از داخل هواپیما از منطقه و آثار باقیمانده از امریکا بازدید کرد. (5)

ص: 280


1- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص3؛ و روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص2.
2- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص16.
3- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص3.
4- روزنامه جمهوری اسلامی، 6/2/1359، ص3.
5- هدف: تهران، پیشین، صص 70 و 71.

81

بعد از شکست مصیبت بار و تحقیرآمیز و البته غیرمنتظره عملیات نجات دولت امریکا، قبل از آغاز آن در تهران و هنگام سوخت گیری در صحرای طبس، جدی ترین

مسائل پیش روی دست اندرکاران آن عملیات، چگونگی اعلام این خبر برای افکار عمومی در داخل و خارج ایالات متحده به خصوص در داخل کشور بود. در مرحله اول باید چنین اعلامی بعد از خارج شدن کامل نیروهای امریکایی ازجمله مجروحان، از خاک ایران انجام می شد و بنابراین انتشار بیانیه تهیه شده در کاخ سفید دراین باره و نیز نشر هرگونه خبر دراین زمینه، بعد از اطمینان کامل از خروج نیروهای مزبور، بایستی صورت می گرفت. خروج نیروهای امریکایی، در ساعت 8 شب، به وقت واشنگتن {حدود 4:20 بامداد به وقت تهران} پایان یافت، اما نظر به اینکه تا ساعت ها پس از خروج آخرین نیروهای امریکایی از صحرای طبس، مقامات ایرانی متوجه قضایا نشدند، کاخ سفید دراین مورد با مشکلی مواجه نشد و با فراغت کافی، اعلام رسمی قضیه به صبح روز بعد {جمعه 25 آوریل 1980 برابر 5 اردیبهشت 1359} موکول گردید. به این ترتیب، حدود 7 صبح به وقت امریکا {حدود 3:30 عصر به وقت تهران} سخنرانی تلویزیونی جیمی کارتر پخش شد، ولی قبل از آن بیانیه کاخ

1. سفید دراین باره منتشر و نیز خبر حادثه ازطریق رسانه های گروهی اعلام شده بود. چند ساعت بعد از سخنرانی کارتر، هارولد براون وزیر دفاع امریکا نیز با تفصیل بیشتر به گزارش واقعه پرداخت.

به گزارش آسوشیتدپرس، بیانیه کاخ سفید درباره عملیات ایران را جودی پاول سخنگوی کاخ سفید، سحرگاه روز جمعه برای خبرنگاران قرائت کرد. (1) در این بیانیه از 8 کشته و تعداد نامعلومی مجروح {همه امریکایی} یاد شده(2) و آمده است: کارتر ریاست جمهوری، فرمان قطع عملیات را که برای نجات گروگان هایمان انجام می گرفت، صادر کرده است. خاتمه دادن به این مأموریت به دلیل اشکالات وسایل عملیاتی انجام گرفته است. درحین عملیات بازگشت که به دنبال دستور قطع مأموریت انجام می گرفت قبل از پرواز، بین وسایل مختلف حمل ونقل هوایی در مکانی دور افتاده و کویری در ایران تصادفی پیش می آید. هیچ گونه برخورد نظامی پیش نیامده است، ولی ریاست جمهوری از اینکه 8 تن از سرنشینان 2 وسیله طرفین تصادف کشته شده اند و برخی نیز آسیب دیده اند، عمیقاً متأسف است. افراد شرکت کننده در عملیات از راه هوایی از ایران خارج شده اند. مجروحان نیز تحت معالجه قرار دارند و جانشان در خطر نیست. (3) در این بیانیه همچنین آمده است: قصد این عملیات هیچ گونه برخوردهای خصومت آمیز علیه کشور یا ملت ایران نبوده است. این عملیات نجات، صرفاً به دلایل بشردوستانه و برای حفظ منافع ملی کشور و کاهش تشنج بین المللی بوده است. رئیس جمهوری مسئولیت کامل تصمیم گیری برای این عملیات نجات را می پذیرد. (4) ملت امریکا شجاعت افراد شرکت کننده برای نجات گروگان ها را عمیقاً مورد ستایش قرار می دهد و تأیید می کند. (5) ایالات متحده کماکان دولت ایران را مسئول جان گروگان های امریکایی می داند. ایالات متحده مصمم است که آزادی آنها را هرچه زودتر کسب کند. (6)

ص: 281


1- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص3.
2- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص3.
3- هدف: تهران، پیشین، صص 65 و 66.
4- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص3.
5- هدف: تهران، پیشین، صص 65 و 66.
6- هدف: تهران، پیشین، صص 65 و 66.

در ساعت 7 صبح {حدود 3:30 بعدازظهر به وقت تهران}، سخنرانی تلویزیونی کارتر درباره عملیات طبس پخش شد. (1) به گزارش رادیو امریکا: «هنوز اکثریت مردم امریکا در خواب بودند که پرزیدنت کارتر در صفحه تلویزیون های سراسر امریکا ظاهر شد. وی خطاب به مردم امریکا گفت مأموریت گروه نجات که به منظور آزادی جان گروگان ها به دستور وی به ایران رفته بود با شکست مواجه شده است، به همین جهت مأموریت را لغو کرده و از گروه خواسته است خاک ایران را ترک کند. پرزیدنت کارتر گفت بروز اشکالات فنی در هلیکوپترهای نجات سبب پایان دادن به این مأموریت شد.» (2) وی تصریح کرد: ایرانی ها راجع به عملیات تا چندین ساعت پس از خروج امریکایی ها از ایران هیچ گونه اطلاعی نداشته اند. (3) وی همچنین گفت که این عمل با شرکت داوطلبان امریکایی برای نجات گروگان ها انجام گرفته و به هیچ وجه برضد ایران و ملت ایران نبوده است. برای این عملیات تمرین های زیادی کرده بودیم و کسانی که در آن شرکت داشتند خودشان برای این کار داوطلب شده بودند. کارتر گفت: من این تصمیم را از جهات انسانی و نیز حفظ منافع ملی امریکا و صلح جهانی و برای کاستن از بحران های جهانی گرفتم و بعداً هم چون مشکلات فنی پیش آمد، تصمیم گرفتم آن را فسخ کنم. وی افزود: من مسئولیت آن را کلاً به عهده می گیرم. (4) کارتر در بخشی از سخنان خود اظهار کرد: ایرانیان باور نمی کنند که این موضوع برای ما خیلی اهمیت دارد. ملت امریکا و خود من برای مردان شجاعی که در اسارت هستند احترام و اهمیت زیاد قائلیم. وی افزود: تاکنون اقدامات سیاسی و مذاکرات به جایی نرسیده، ولی بااین حال، ما از این کوشش برای رهایی گروگان ها دست نخواهیم کشید. (5)

به گزارش خبرگزاری فرانسه، کارتر در سخنان خود گفت عملیات شب گذشته باعث هیچ گونه

درگیری با ایران نشده است و هیچ قربانی ایرانی نیز به جای نگذاشته است. وی سپس افزود: پشتیبانی متحدان ایالات متحده که در آغاز بحران ایران و امریکا برای ایالات متحده حیاتی بوده اینک اهمیت بیشتری یافته است تا بدون کشتار و از راه های مسالمت آمیز و دیپلماتیک راه حل فوری برای این بحران پیدا شود. کارتر سپس اضافه کرد: او همچنان مقام های ایران را به عنوان مسئول امنیت گروگان های امریکایی در تهران و آزادی فوری آنها می شناسد. کارتر توضیح بسیار مختصری درمورد جریان عملیات نجات و شکست آن داد. او گفت: توضیحات بیشتر دراین مورد بعداً اعلام خواهد شد.

{کارتر بعد از دریافت خبر دردناک وقایع طبس، وضع کسی را پیدا کرده بود که کاردی در تن او فروکرده اند.}

بااین حال، کارتر فاش کرد که عملیات نجات بلافاصله پس از گروگان گیری در سفارت امریکا در 4 نوامبر گذشته طرح ریزی شده بود. او، بااینکه این عملیات خطرناک بود، اما شانس موفقیت آن را با صفت عالی توصیف کرد. کارتر درمورد تعداد افراد شرکت کننده در این عملیات و کشوری که مبدأ

ص: 282


1- هدف: تهران، پیشین، ص70.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 38، 8/2/1359، ص15، بخش فارسی رادیو امریکا، 7/3/1359.
3- هدف: تهران، پیشین، ص70.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص2.
5- روزنامه جمهوری اسلامی، 6/2/1359، ص3.

انجام این عملیات بوده است توضیحی نداد. رئیس جمهور امریکا که شب پیش از این سخنرانی نخوابیده بود و هنگام ظاهر شدن بر صفحه تلویزیون چهره ای گرفته داشت، تأیید کرد که مسئولیت کامل این عملیات را شخصاً به عهده می گیرد و با مسئولیت خودش دستور لغو آن را صادر کرده است. کارتر سپس گفت: شکست این عملیات به دلیل نقص فنی یک هلیکوپتر نجات پیش آمده است. وی گفت: درحالی که مأموریت لغو شده بود، 2 هواپیما که می خواستند سوخت گیری کنند در منطقه کویر به هم خوردند. کارتر هیچ گونه توضیحی درمورد محل این سانحه نداد و فقط اضافه کرد که مجروحان بلافاصله از ایران خارج شدند و جان آنها در معرض خطر نیست. کارتر سپس تأسف عمیق خود را از مرگ 8 نفر از این کماندوها ابراز کرد و به خانواده های آنان تسلیت گفت. کارتر در پایان سخنانش گفت: می داند که تمام ملت امریکا امروز، با او در تأسف شکست این عملیات سهیم است.(1) (2)

چند ساعت پس از نطق کارتر، هارولد براون وزیر دفاع امریکا در یک مصاحبه مطبوعاتی شرکت کرد و توضیحات بیشتری درباره عملیات نجات

گروگان ها داد. (3) به گزارش آسوشیتدپرس از واشنگتن، وی در این مصاحبه مطبوعاتی گفت که برنامه نظامی امریکا برای نجات گروگان ها به دلیل وجود نقص در 3 هلیکوپتر از 8 هلیکوپتر امریکا که در این عملیات شرکت داشتند، ناکام ماند. او گفت: بعد از لغو مأموریت براثر تصادم هلیکوپتر با یک هواپیمای سی 130، 8 امریکایی کشته و 4 امریکایی مجروح شدند. براون این اقدام امریکا را پرشانس ترین اقدام نظامی برای نجات جان گروگان ها نامید. او گفت که این اقدام را گروهی از داوطلبان نظامی که تحت نظر وزارت امور خارجه فعالیت می کنند، انجام داده اند. وی در این مصاحبه مطبوعاتی به دستگیری 50 سرنشین یک اتوبوس اشاره کرد و گفت همه آنها پس از لغو برنامه آزاد شدند. او گفت اگر 6 هلیکوپتر هم باقی می ماند این عملیات انجام می گرفت، اما چون تعداد هلیکوپترها از 6 عدد هم کمتر شد، عملیات لغو گردید. براون افزود: تهران انتبه نیست و شرایط این دو شهر و مشکلات آنها کاملاً با هم متفاوت است.(4) (5)

82

در امریکا امروز، علاوه بر توجیه افکار عمومی، دادن توضیح درباره عملیات شب قبل برای متحدان دولت ایالات متحده نیز ازجمله کارهای در دست اقدام رهبران کاخ سفید بود.

گزارش آسوشیتدپرس از واشنگتن دراین باره حاکی است: جیمی کارتر امروز، در پیامی که برای رهبران انگلستان، آلمان غربی،

فرانسه و دیگر متحدان اروپایی خود فرستاد، درمورد مأموریت ملغی شده نظامی برای نجات گروگان های

امریکایی به آنها توضیح داد. در این گزارش همچنین آمده است: به گفته مقامات مطلع، چند روز طول خواهد کشید تا معلوم شود این اقدام کارتر چه تأثیری در جهت گیری دیدگاه های متحدان اروپایی او خواهد داشت. بااین حال، همین

ص: 283


1- * ضمیمه دارد؛ ضمیمه اول: گزارش مهم تلویزیونی جیمی کارتر درباره عملیات طبس به روایت رادیو امریکا.
2- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص3.
3- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص2.
4- ** ضمیمه دارد؛ ضمیمه دوم: گزارش رادیو امریکا از مصاحبه مطبوعاتی هارولد براون وزیر دفاع امریکا، درباره عملیات طبس.
5- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص2.

مقامات گفتند که احتمالاً این اقدام تأثیر منفی بر رهبران کشورهای اروپایی

نخواهد داشت، ولی امریکا همچنان از متحدان خود انتظار دارد که تحریم اقتصادی علیه ایران را لغو نکنند. (1)

امروز همچنین، سایروس ونس وزیر امور خارجه امریکا، سفیران کشورهای متحد و دوست امریکا را به حضور پذیرفت تا آنها را از انگیزه های عملیات امریکا که شب قبل برای آزادی گروگان ها انجام شد، آگاه کند. یک سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا ضمن اعلام این خبر گفت که ونس با اشرف قوربال سفیر مصر در واشنگتن و نیز بعضی دیگر از دیپلمات ها ملاقات کرد. به گزارش خبرگزاری فرانسه، این سخنگو از ذکر نام آن دیپلمات ها خودداری کرد. وی همچنین درمورد تأثیر عملیات نظامی امریکا در روابط این کشور با متحدان خود اظهارنظری نکرد. (2)

از سوی دیگر، در بروکسل سخنگوی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی {ناتو} اظهار کرد: امریکا پیش از اقدام به اعزام این نیروها با هم پیمانان خود در ناتو مشورت نکرده است، لیکن بعد از اعلام این موضوع در جلسه کشورهای عضو ناتو، غالب نمایندگان، درمورد کشته ها و زخمی های این ماجرا اظهار همدردی کردند. درعین حال، ژوزف لونز دبیرکل ناتو، که سرگرم بازدید از دانمارک است، درمورد این ماجرا با وزیر دفاع دانمارک به گفت وگو خواهد پرداخت. (3)

83

بازتاب شکست تحقیرآمیز عملیات نجات گروگان ها، در داخل ایالات متحده بسیار وسیع بود و مهم ترین موضوع رسانه ها محسوب می گردید و تحلیل های مختلفی دراین باره ذکر می شد که جالب ترین آنها، تأکید بر نقش طوفان شن در صحرای طبس در این عملیات است.

در گزارش شبکه تلویزیونی ای.بی.سی امریکا گفته شد که مأموریت نجات امریکایی ها بدان دلیل شکست خورد که 3 فروند از هلیکوپترهای عملیات براثر طوفان شن از کار افتاد و تیم نجات را با کمبود هلیکوپتر روبه رو ساخت. به گزارش یونایتدپرس از واشنگتن، در این گزارش تلویزیونی آمده است: سام

دونالد سون گزارشگر کاخ سفید گفت 8 فروند هلیکوپتر به این منطقه گسیل شده بود. 6 فروند برای تکمیل عملیات کافی بود و 2 فروند اضافی برای پشتیبانی قرار داده شده بود. به هرحال، هلیکوپترها در طوفان شن گرفتار شدند و از کار بازماندند. ازاین رو، کارتر مأموریت را لغو کرد. برخورد هواپیماهای سی 130 نیز براثر اشتباه یک هلیکوپتر بود، زیرا در منطقه ای که باید فرود می آمد، نبود. (4)

در این میان، واکنش مخالفت آمیز برخی مقامات سیاسی و نیز خانواده گروگان های امریکایی نیز قابل ذکر است. به طورکلی، عکس العمل خانواده گروگان های امریکایی و همچنین بسیاری از مقامات واشنگتن در بامداد روز جمعه سرشار از حیرت، سردرگمی و آشفتگی بود. ازجمله در واشنگتن، سناتور هنری جکسون گفت نگران آن است که عدم موفقیت نظامی امریکا در انجام مأموریت نجات، موجب شود دانشجویان مبارز به گروگان ها آسیب برسانند. وی افزود: می توان لیست بلندبالایی از اقدامات قابل انجام تهیه کرد، اما مسئله این است که ببینیم آیا این اقدامات به

ص: 284


1- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص2.
2- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص3.
3- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص3.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص2.

باز گرداندن گروگان ها منتهی می شود یا خیر. جکسون اضافه کرد: در این شرایط روشن است که فقط صبر و گذشت زمان می تواند نتیجه بخش باشد.

بونی گریور همسر یکی از گروگان های امریکایی نیز گفت: 8 نفر کشته برای چه؟ باربارا روزن همسر یکی دیگر از گروگان ها نیز که هم اکنون در ایران به سر می برد گفت: بله، من مسلماً نگران هستم. هنگامی که وی این سخنان را می گفت، به سختی می توانست با دست های لرزانش کلید اتاق هتل را در قفل بگرداند.

مادر گروهبان جانی مک گیل یکی دیگر از گروگان ها نیز گفت: به نظر من این عمل احمقانه می آید. این خبر چنان غیرمنتظره بود که من نمی دانم چه بگویم. دراین میان، کلمنت زابلوکی رئیس کمیته مسائل خارجی مجلس نمایندگان

امریکا، گفت: آنچه می توانم بگویم این است که خیلی بد بود، این کار واقعاً بد بود. (1)

از سوی دیگر، امروز در ایران، این حادثه در ابعاد مختلف و به طورکلی در پرده ابهام قرار داشت. حتی درمورد زمان وقوع آن، مقامات عالی نظامی نکاتی ابراز می کردند که حتی با اطلاعات آشکار اعلام شده از منابع امریکایی هم ارزیابی نشده بود. مضمون گفت وگوی فرمانده ژاندارمری کل کشور با خبرگزاری پارس و نیز با روزنامه های بامداد و انقلاب اسلامی، توضیحی بر این امر است. خبرگزاری پارس در گزارش گفت وگوی اختصاصی امروز این خبرگزاری با تیمسار ظهیرنژاد آورده است: تیمسار سرتیپ ظهیرنژاد فرمانده ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران، درمورد چگونگی فرود هواپیمای امریکا در ناحیه طبس گفت بنا به گزارش های رسیده به اینجانب، آنها در نخستین ساعات بامداد در 165 کیلومتری طبس و در کویر، اقدام به فرودآمدن می کنند. وی افزود در ساعت 3 بعدازظهر امروز، گزارش شد که در این محل یک هواپیمای چهارموتوره و 5 هلیکوپتر و تعدادی وسایل سوخته و بعضی از وسایل دیگر از قبیل دوربین و چادر، چتر نجات و یک ماشین جیپ ویلیز و یک موتورسیکلت به جا مانده است. تیمسار ظهیرنژاد درمورد چگونگی مطلع شدن از این واقعه افزود اینها درحدود ساعت 3 بعد از نیمه شب، از آسمان کرمان رد شده اند و حدود ساعت 9 صبح امروز، عده ای از رهگذران به پاسگاه رباط خان به فاصله 42 کیلومتری از محل حادثه اطلاع می دهند که چیزی را درحال سوختن می بینند و اولین گزارش دراین مورد ساعت 9 صبح به دست ما رسیده است. (2)

ظهیرنژاد در گفت وگوی شب هنگام خود با روزنامه بامداد نیز بخشی از همین مطالب را بازگو کرد و افزود: به نیروهای ژاندارمری در منطقه دستور داده شد تا با تجهیز حداکثر امکانات

(سرتیپ ظهیرنژاد فرمانده کل ژاندارمری:

این عمل یک حمله نظامی کامل علیه کشور مستقل و ملت اسلامی ایران است، ولی چون با شکست مواجه شده می خواهند آن را زیر پوشش نجات گروگان ها پنهان کنند.)

ص: 285


1- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص3.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص2.

موجود و بسیج نیروهای مردمی منطقه، حادثه را تحت مراقبت دقیق قرار دهند و با گشت زنی های مداوم، چنانچه عوامل امریکایی متجاوز که در منطقه پراکنده می باشند دیده شدند، آنان را دستگیر کنند.(1) (2)

تحلیل و برداشت فرمانده ژاندارمری از این واقعه نیز به عنوان نمونه ای از تحلیل مقامات ذی ربط ایرانی، قابل توجه است. وی در گفت وگو با بامداد اظهار کرد: «به عقیده من ارتباط دادن این تجاوز مسلحانه علنی با مسئله آزادی گروگان های امریکایی کاملاً غیرقابل توجیه است و این عمل نظامی امریکا حمله آشکار علیه استقلال مملکت ما و حمله به تمامی مردم میهن ما و اقدام به شکست انقلاب اسلامی عظیم ملت ایران [است که] صورت گرفته است و منظور از آن ممکن است یکی از حالات زیر باشد: اول، تجهیز و مسلح کردن نوکران سرسپرده امریکا در منطقه و هدایت عملیات آنها علیه انقلاب و مردم و گشایش یک جبهه دیگر به نام جبهه شرق در مشرق و پشتیبانی از عملیات ضدانقلابی در غرب کشور می باشد. ... حالت دوم این مسئله، این است که ممکن است این عملیات هوابرد که نسبتاً وسیع می باشد قسمتی از یک حمله طرح ریزی شده علیه مردم و مملکت ما باشد به ترتیبی که این نیروها پایگاهی را اشغال و تصرف کنند که وسیله و امکانات لازم را برای فرود دیگر نیروهای عمده دشمن فراهم نمایند تا انجام عملیات نظامی دیگر در مناطق دیگر بر علیه استقلال مملکت ما تکمیل گردد.» (3)

وی همچنین به خبرنگار خبرگزاری پارس گفت: به عقیده من امریکا نمی تواند در طبس برای نجات جان گروگان ها در تهران نیرو پیاده کند بلکه این عمل یک حمله نظامی کامل علیه یک کشور مستقل و ملت انقلابی ایران است، ولی چون با شکست مواجه شده است می خواهند آن را زیر پوشش نجات گروگان ها پنهان کنند و اینکه گفتند این عمل برای نجات گروگان هاست دروغ محض می باشد و ملت ایران باید همیشه هوشیار باشد. (4)

ظهیرنژاد در گفت وگو با کیهان اظهار کرد: «امریکا کردستان را تجهیز کرده است و در این منطقه مردم را به جنگ انداخته است. آنها در ابتدا اگر بخواهند یک رژیم ملی را سرنگون کنند، گروه های سیاسی را تقویت می کنند و تنها سلاح کافی نیست؛ آنها سلاح و مهمات را همراه متخصصین برای هدایت عملیات اعزام خواهند کرد. آنها از کجا مطمئن بودند که از گروگان ها در تهران نگهداری می شود.» (5)

وی در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری پارس گفت: «به اعتقاد من، اولین بار نیست که امریکا چنین عملیات نظامی در ایران انجام می دهد. امریکا قبلاً نیز عملیات مشابهی چه از راه زمین و چه از راه هوا در کشور ما انجام داده است و این اغتشاشاتی که در نقاط مختلف صورت می گیرد و اسلحه و تجهیزات نظامی که برای ایجاد اغتشاش در دسترس مزدوران و سرسپردگان رژیم سابق قرار می گیرد، از این طریق توزیع می گردد.» (6)

ص: 286


1- * ظهیرنژاد روز بعد در گفت وگو با خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی و در پاسخ به سؤالات وی درباره تهاجم نافرجام امریکا به ایران، مطالب مشابهی ابراز کرد. این نشانه ای است که تا ساعت ها بعد از مصاحبه امروز، اطلاعات جدیدی به وی نرسیده و همچنان مطالب اولیه خود را تکرار می کند. [روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص12]
2- روزنامه بامداد، 6/2/1359، صص 1 و 2.
3- روزنامه بامداد، 6/2/1359، صص 1 و 2.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص2.
5- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص2.
6- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص12.

1. در میان خبرهای امروز درباره عملیات نافرجام امریکا علیه ایران، یک خبر عجیب که در ساعات پایانی روز پخش شد، از سایر اخبار متمایز بود و موجب جلب نظر مفسران و تحلیل گران شد؛ به خصوص وقوع حوادثی در ایران اندکی بعد از اعلام این خبر از رادیو امریکا، باعث رواج شایعات و بیان دیدگاه هایی درباره همدستی عناصری در فرماندهی نیروهای مسلح ایران با امریکاییان در این اقدام گردید.

به گزارش آسوشیتدپرس از واشنگتن، روبرت باوسن یک نماینده دمکرات امریکا پس از جلسه ای که به دعوت هارولد براون وزیر دفاع این کشور، تشکیل شده بود، فاش کرد یکی از هلیکوپترهایی که پس از شکست مأموریت نجات گروگان های امریکایی در ایران به جا

مانده است، حاوی مدارک سری است که جزئیات اقدام نجات در آن آمده است. باوسن گفت اعضای کابینه هیچ گونه

اطلاعات بیشتری درمورد متن اسناد ندارند. وی همچنین اضافه کرد یکی از

هلیکوپترها به علت اینکه خدمه آن قادر نبودند آن را به پرواز درآورند، از کار انداخته شد. (1) افشای این خبر ظاهراً با ترتیبات امنیتی در تناقض بود، اما به گونه ای عجیب تر، در ساعت 18:25 امروز {به وقت تهران}، رادیو صدای امریکا خبر باقی ماندن مدارک سری مربوط به عملیات را در هلیکوپترها اعلام کرد. (2) اظهارنظر برخی ناظران دراین باره چنین است: «واقعاً عجیب است! درست صدای امریکا که در تمام جهان شنیده می شود، این خبر پر ارزش را پخش می کند.» (3)

از سوی دیگر، در ایران نیز اقدامی عجیب صورت گرفت که درپی آن، اقدام ذکر شده در امریکا معنای خاصی یافت. در ساعت 15:40، تلفن گرامی از سماجا3 {مرکز فرماندهی} با امضای سرلشکر شادمهر رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی به فرماندهی نیروی هوایی ارتش ارسال گردید و رونوشت آن برای آگاهی به سپاه فرستاده شد که در آن آمده بود: «برابر اعلام سپاه پاسداران 5 فروند هلیکوپتر بدون علائم ملیت در منطقه طبس وجود دارد که موتور یک فروند آنها روشن می باشد. دستور فرمایید نسبت به جلوگیری از پرواز هلیکوپترها و عنداللزوم حمله به آنها اقدام نمایند.» (4) در ادامه، در ساعت 6:30 بعدازظهر و 10:30 شب، تعدادی فانتوم هلیکوپترهای جامانده امریکایی حاوی اسناد را بمباران کردند.(5) (6)

در اولین مرحله بمباران، محمد منتظرقائم فرمانده سپاه یزد، که همراه 4 پاسدار دیگر به محل حادثه رفته بود، به شهادت رسید(7) و 2 تن از همراهان وی نیز مجروح شدند. (8)

{محمد منتظرقائم فرمانده سپاه پاسداران یزد که در حین بمباران هلیکوپترهای به جامانده در طبس به شهادت رسید.}

ص: 287


1- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص2.
2- هدف: تهران، پیشین، ص77.
3- هدف: تهران، پیشین، ص77.
4- سند شماره 041001 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نهاجا، 5/2/1359.
5- * یک بار هم در ساعت 7 صبح روز بعد، هلیکوپترهای مزبور به وسیله نیروی هوایی ایران بمباران شد. [دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، طبس مصداقی بر سوره فیل {نگرش بر ماجرای طبس}، 1359، ص21]
6- دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، طبس مصداقی بر سوره فیل، نگرش بر ماجرای طبس، 27/3/1360، ص21.
7- روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص12.
8- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص2.

هدف از این بمباران ها که به انهدام هلیکوپترهای امریکایی باقیمانده در منطقه {5 فروند} انجامید، جلوگیری از عملیات احتمالی دشمن در ربودن هلیکوپترها اعلام شد. (1)

درواقع آن نگرانی که رسماً عامل بمباران بود می توانست با هماهنگی بیشتر بین سپاه و ارتش و توجه بیشتر به گزارش ها و اقدامات سپاه مرتفع شود.

همچنین خبر حضور نیروهای زبده از سپاه که ظرف مدت کوتاهی در محل حادثه حاضر شدند و درصدد گردآوری اسناد و وسایل حساس جامانده در منطقه برآمدند خود نشانه امکان چنین اطمینانی می توانست باشد. درهرحال، نفس این بی توجهی و اقدام به بمباران به معانی مختلفی تعبیر شد که رایج ترین آن همدستی عده ای با امریکا(2) در توطئه ازبین بردن اسناد و لوازم هلیکوپترها بود؛ اسنادی که می توانست هویت عناصر داخلی را که قرار بوده است در این اقدام نظامی از داخل، ازجمله در تهران با امریکا همکاری کنند، فاش کند. تلقی های خوش بینانه ای هم وجود داشت. به طورمثال، این اقدام ازطرف جمعی از فرماندهان سپاه نوعی ناهماهنگی تلقی شد؛ ازجمله پیامی با امضای "سالک" از فرماندهی سپاه اصفهان به تهران ارسال شد که در آن آمده است: «عدم هماهنگی بین برادران ارتش و سپاه در منطقه کویر، چون هماهنگی لازم بین سپاه و ارتش در منطقه کویر به عمل نیامده و متأسفانه خساراتی به بار آورده، خواهشمندیم هرچه زودتر اقدامات لازم را بفرمایید.» (3)

85

اعلام مواضع امروز مسئولان و مقامات ایرانی در قبال اقدام امریکا را نه چندان تهدیدآمیز و حتی تا حدی محافظه کارانه، ولی درقالب الفاظ قاطع می توان به حساب آورد. بااین همه، مواضع و اقدامات آنان، همچنان درمجموع سرسختانه و بی تزلزل ابراز گردید. از نظرهای اعلام شده هیچ تهدیدی علیه جان گروگان ها احساس نگردید، ولی هشدار داده شد که با تکرار این گونه اعمال، دولت و نظام نمی تواند ادامه سلامت گروگان ها را تضمین کند. همچنین هرگونه اقدام مقابله به مثل به تکرار تحرکات خصمانه امریکا منوط گردید.

صادق قطب زاده وزیر امور خارجه، درباره عملیات نظامی امریکا گفت: ملت ایران برای مقابله با هرگونه مبارزه خود را آماده کرده است، ولی درصورتی که امریکا بخواهد به جای حل منطقی مسائل دست به اعمال نظامی و احمقانه بزند، خلیج فارس در آتش خواهد سوخت. قطب زاده افزود: درحال حاضر، کارگران صنعت نفت آماده اند درصورت بروز نشانه های این گونه اعمال، لوله های نفت را بر خلیج فارس بگشایند و خلیج فارس را به آتش بکشند. قطب زاده در این گفت وگو هر نوع عملی دراین زمینه ازسوی دولت امریکا را بی اثر خواند و گفت: ما تحت هیچ شرایطی تسلیم فشارهایی که ازسوی ایالات متحده به ما وارد شود، نخواهیم شد. قطب زاده سپس گفت: ملت

ص: 288


1- روزنامه اطلاعات، 6/2/1359، ص2.
2- * ضمیمه دارد؛ دو گزارش تحلیلی داخلی و خارجی درباره بمباران هلیکوپترهای امریکایی.
3- سند شماره 051221 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرمانده اصفهان به تهران، 6/2/1359.

ایران اکنون یک مبارزه مکتبی را آغاز کرده اند. او سپس سخنان جیمی کارتر رئیس جمهوری امریکا را مبنی بر توجیه عملیات مزبور به دلایل انسان دوستانه به شدت رد کرد. قطب زاده افزود: درحال حاضر، متحدان امریکا به ویژه دول اروپایی باید به این نکته توجه داشته باشند که درصورت اعمال حرکت های نظامی امریکا علیه ایران، خلیج فارس در آتش خواهد سوخت و حتی یک قطره نفت از این مسیر عبور داده نخواهد شد و این زیانی است که دامن تمامی این کشورها را خواهد گرفت. قطب زاده گفت: اگر ایالات متحده به اقدام بی رویه و احمقانه خود ادامه دهد، دولت ایران نمی تواند امنیت جانی گروگان ها را تضمین کند. (1)

به گزارش آسوشیتدپرس از سازمان ملل، منصور فرهنگ نماینده ایران در این سازمان که امروز در جمع خبرنگاران سخن می گفت، اطمینان داد که ایران به دلیل

مداخله نافرجام نظامی امریکا، علیه گروگان های امریکایی دست به اقدام تلافی جویانه

نخواهد زد، ولی درمورد تکرار چنین عملیاتی به امریکا هشدار می دهد. وی ضمن اعلام این مطلب اظهار کرد: ازنظر ما گروگان ها مسئول تهاجم امریکا نیستند. فرهنگ افزود: ایران همچنان مایل است مسئله گروگان ها ازطریق مذاکرات صلح آمیز

حل شود. وی گفت: عملیات بالاتر از خطر امریکا هیچ شانس موفقیتی نداشت و برای امریکا باید جای بسی خوشبختی باشد که این عملیات نافرجام بود، چرا که به یک خونریزی منتهی می شد. وی درمورد آمادگی رزمی دانشجویان پیرو خط امام گفت: آنان شدیداً مسلح هستند و امکان نداشت یک گروه مسلح امریکایی بتواند بر آنان چیره شود. در کمتر از یک

ساعت، دو میلیون نفر در مقابل سفارت امریکا اجتماع می کردند. منصور فرهنگ کمک عوامل وفادار به شاه سابق را در این عملیات منتفی ندانست و گفت این عوامل با رژیم عراق در رابطه هستند، ولی به هرحال این عملیات محکوم به شکست است. فرهنگ از سخنان کارتر که در توجیه عملیات نافرجام امریکا گفته بود به دلیل مسائل بشردوستانه مبادرت به این اقدام شده است و مسئله خصومت ورزی با ایران و ایرانی ها مطرح نبوده، به تلخی یاد کرد و گفت: بیانات کارتر نمی تواند هیچ کس را گول بزند. (2)

(صادق قطب زاده وزیر امور خارجه:

ما تحت هیچ شرایطی تسلیم فشارهای ایالات متحده نخواهیم شد. ملت ایران اکنون یک مبارزه مکتبی را آغاز کرده است.)

امام خمینی نیز شب هنگام پیامی خطاب به ملت ایران دراین باره صادر کردند که ازنظر تعیین مشی برخورد درحال و آینده با مسئله گروگان ها و امریکا تعیین کننده بود. این پیام درواقع نه تنها مهم ترین مواضع مقامات ایران، بلکه اساساً تعیین کننده رفتار سیاسی آنان تلقی می شود. در بخشی

ص: 289


1- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص1.
2- روزنامه بامداد، 8/2/1359، ص12.

از پیام امام(1) آمده است: «ملت رزمنده ایران، دخالت نظامی امریکا را شنیدید و عذرهای کارتر را نیز شنیدید. اینجانب که کراراً گفته ام کارتر برای وصول به ریاست جمهوری حاضر است به هر جنایتی دست بزند و دنیا را به آتش بکشد، شواهد آن یکی پس از دیگری ظاهر شده و می شود؛ و اشتباه کارتر در آن است که گمان می کند با دست زدن به این مانورهای احمقانه می تواند ملت ایران را که برای آزادی و استقلال خویش و برای اسلام عزیز از هیچ فداکاری روی گردان نیست، از راه خودش که راه خدا و انسانیت است منصرف کند. ... کارتر باید بداند که اگر این گروه به مرکز جاسوسی امریکا در تهران حمله کرده بودند اکنون از هیچ یک از آنها و از 50 نفر جاسوس محبوس در لانه جاسوسی خبری نبود و همه رهسپار جهنم شده بودند. ... کارتر باید بداند که ملت 35 میلیونی ما با مکتبی بزرگ شده اند که شهادت را سعادت و فخر می دانند و سر و جان را فدای مکتب خود می کنند. ... اینجانب به کارتر اخطار می کنم که اگر دست به امثال این کار ابلهانه بزند، کنترل این جوانان مسلمان و مبارز و غیوری که نگهبان جاسوسان جاسوس خانه هستند برای ما و دولت امکان ندارد و مسئول جان آنان، شخص اوست و من اخیراً باید تذکر دهم که در قضایای کردستان که گروه های منحرف چپ و مخالف با اسلام به آشوبگری برخاسته اند و در قضایای دانشگاه ها که گروه های چپ امریکایی در آن مکان های مقدس دست به آشوب زده اند و آشوبگری های دولت غیرقانونی عراق در مرزهای ایران با حمله کارتر و دخالت نظامی در ایران رابطه ملموسی دارد و در این موقع حساس، اگر این گروه های منحرف در دانشگاه ها یا خارج آنها دست به آشوب بزنند، ملت رابطه مستقیم سران آنان را با امریکای جهان خوار خواهد فهمید و تکلیف خود را با آنان روشن خواهد کرد.» (2)

{امام خمینی در پیام خود قضایای کردستان، قضایای دانشگاه ها و آشوبگری های دولت غیرقانونی عراق در مرزهای ایران را با حمله نظامی امریکا به طبس مرتبط دانستند.}

86

درمورد اعلام موضع مقامات ایران درباره حادثه طبس، نکته مهم این است که در نیمه اول امروز، به دلیل نبود اطلاع یا وجود ابهام شدید در مسئله طبس، هیچ گونه اعلام موضعی دراین باره انجام نگرفت. آنچه در گزارش های قبلی ذکر شد و مواضع گروه ها و جریان های سیاسی که در گزارش های بعدی خواهد آمد، به طورکلی مربوط به ساعات پایانی و گاهی عصر امروز است.

ص: 290


1- * ضمیمه دارد؛ مشروح پیام امروز امام خمینی درباره حادثه طبس.
2- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی{ره}، صحیفه امام {مجموعه آثار امام خمینی(ره})، جلد12، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی{ره}، چاپ پنجم 1389، صص 257 255.

برای مثال می توان به سخنرانی های قبل از خطبه ها و نیز مضمون خطبه های نماز جمعه امروز تهران اشاره کرد که باتوجه به حضور چهره های مؤثر نظام در آن و اشاره به مسائل روز ازجمله مسئله "انقلاب فرهنگی"، کوچک ترین اشاره ای به قضیه امروز طبس در آن وجود ندارد. به خصوص نوع سخنان امام جمعه، ادامه وضع قبلی در روابط ایران و امریکا را به خوبی نشان می دهد.

یک سخنران قبل از خطبه های امروز نماز جمعه، تیمسار فلاحی فرمانده نیروی زمینی ارتش بود که بیشتر درباره درگیری های کردستان و درگیری های مرزی با عراق سخن گفت. دیگر سخنران قبل از خطبه ها، دکتر مصطفی چمران سرپرست وزارت دفاع بود که درخصوص شهادت آیت الله صدر و تبلیغات غرب ازطریق برخی مطبوعات عربی که خلیج فارس را خلیج عربی می خواندند،

سخنرانی کرد. به نوشته روزنامه انقلاب اسلامی: پس از این سخنان، نماز جمعه با اقامه خطبه توسط آیت الله سیدعلی خامنه ای آغاز شد. امام جمعه تهران در بخشی از خطبه اول گفت: «در مسئله روابط با امریکا و تهدیدی که اروپا نسبت به این موضوع می کند ببینید چه کسی برنده است و چه کسی بازنده. ... دو استفاده از این قطع رابطه از دست دشمن ما خواهد رفت. نفت ما به آنها نخواهد رسید. و این ماده حیاتی گیرشان نمی آید. امروز دنیا به نفت ما کمال احتیاج را دارد، همچنان که یک بار دیگر هم گفتم فقط نفت ما نیست باید بدانید نفت خلیج فارس دیگر خیلی آسان به دنیای غرب نخواهد رسید و برادران مسلمان ما در حاشیه خلیج فارس نخواهند گذاشت که این نفت سلاحی علیه ما شود. ثانیاً، بازار بسیار پربرکت ایران که برای آنها برکاتی داشت از دست آنها گرفته خواهد شد. ... خودمان چندین سود می بریم: اولاً، ذخایرمان را برای خودمان حفظ می کنیم، نسل های آینده هم در این ذخایر زمینی حق دارند. ثانیاً، نیروهای داخلی ما به کار می افتد تا بتوانیم خودکفایی خود را تأمین کنیم. ... ثالثاً، ما ملت که ممکن است نعمت و پیروزی در ما رخوت ایجاد کند یادمان خواهد آمد که دشمن هنوز از ما دست برنداشته است. امروز دشمن در همه جوانب مشغول فعالیت و عمل است و این را ما می دانیم. دشمن امروز در مرز توطئه می کند، در ارتش توطئه می کند، در کارخانه توطئه می کند، در دانشگاه توطئه می کند، بگذار بر روی همه این توطئه ها که برای مردم آشکار نیست، دشمن بزرگ ما امریکا، آن توطئه گر اصلی هم در مقابل ما صف آرایی بکند تا مردم باورشان بشود و بدانند که همچنان در مقابل دشمنی نیرومند و مسلّم قرار دارند.» (1)

امام جمعه تهران بخش دیگری از سخنانش را به مسائل اخیر دانشگاه ها اختصاص داد و ضمن پلید و وابسته خواندن گروه هایی که دانشگاه را تخلیه نکردند و در آن سنگر گرفتند، به انتقاد از مسئولان دانشگاه تهران پرداخت و گفت: «سرپرستان دانشگاه ها آمدند به شورای انقلاب و گزارش کار را دادند و

گزارش دادند که یک گروهی به نام پیش گام هنوز مقاومت می کنند و گویا بعضی ها اسلحه هم دارند. شورای انقلاب از سرپرستان خواست که این مسئله را در بیرون با مردم در میان بگذارند. آنها قبول کردند، لیکن بعداً منصرف شدند و این کار را نکردند. یکی

ص: 291


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص3.

دو روز از ماجرا می گذرد و سرپرستان دانشگاه که در طول این یک سال مسئول بوده و ملت حق دارد نسبت به مسائل پیش آمده گریبان آنها را بچسبد، دسته جمعی استعفا می کنند و گناه را به گردن دولت و نیز درحقیقت به گردن ملت می اندازند و این خیانت است و یک خطای بزرگ است و این عمل ضربه زدن به حیثیت این انقلاب است. آنها مسئول مفسده انگیزی های این یک سال دانشگاه هستند. باید جواب می دادند، نباید در مقابل مردم می ایستادند. نباید برای جلب یک گروه و یا یک قشر در مقابل شورای انقلاب و دولت می ایستادند. مگر امام بارها نگفته است هرچه شورای انقلاب بگوید، مردم باید اطاعت کنند. اینها باید برکنار می شدند، لیکن آمدند استعفا دادند و یک چیزی هم طلبکار شدند و بالاخره این سیستم باید عوض شود. از چهاردهم خرداد، قطعاً دانشگاه ها تعطیل خواهد شد. هیچ گونه عذر و بهانه ای برای ادامه دانشگاه بعد از این زمان وجود ندارد. دانشگاه ها تعطیل می شوند، کسانی که مسئولیت پیدا کنند دررابطه با دانشجویان با دانشگاهیان مسلمان با اساتید و سرپرستان مؤمن و با دانشجویان که خودشان درد را حس کرده اند، دررابطه با اینها ان شاءالله نظام اسلامی دانشگاهی را تدوین خواهند کرد.» (1)

87

جریان های مختلف سیاسی و گروه هایی که در شرایط کنونی در قضایای دانشگاه ها با هم درگیر هستند، امروز کوشیدند با صدور بیانیه ها و اطلاعیه هایی درباره حرکت امریکا در طبس، ولو در آخرین ساعات به اعلام موضع بپردازند. هرچند وجه اشتراک این بیانیه ها ضرورت مبارزه سرسختانه و قاطعانه با امریکاست، اما در همین بیانیه ها نیز تفاوت نظر درخصوص پاره ای مسائل مهم داخلی، مشهود است.

سازمان مجاهدین خلق با صدور اطلاعیه ای با امضای "سازمان جوانان مجاهد" اعلام کرد: «اقدام تجاوزکارانه نظامی امریکا برای آزادی گروگان ها بار دیگر این حقیقت را روشن می کند که بین خلق ها و امپریالیزم هیچ رابطه ای جز اسارت یا نبرد نمی تواند وجود داشته باشد و تنها راه حل قاطع و انقلابی این تضاد بسیج همه مردم برای پیروزی در این مبارزه است. سازمان جوانان مجاهد ضمن تبریک به خلق قهرمان ایران به خاطر شکست این توطئه تجاوزکارانه امپریالیسم امریکا، از تمام نیروهای مردمی به ویژه جوانان انقلابی می خواهد که تمامی توان خود را در نبرد و شهادت در مبارزه ضدامپریالیستی، به خدمت گیرند زیرا که [با] وحدت ضدامپریالیستی تمام خلق و مجال ندادن به جنگ افروزان و تفرقه افکنان است که قادر به تداوم انقلاب خواهیم بود. متأسفانه علی رغم توطئه های پی درپی امریکا علیه انقلاب این میهن، هنوز ازطرف مقامات مسئول اقدام قاطعی درجهت الغا و افشای قراردادهای اسارت بار و وابسته ساز امپریالیستی صورت نگرفته و شبکه های جاسوسی سیا و ساواک افشا نشده است، به ویژه که امریکا با استفاده از همین شبکه های جاسوسی دست به اقدام تجاوزکارانه زده است و این درحالی است که دست اندرکاران جنگ داخلی و تفرقه انگیزان در صفوف خلق، دانشگاه ها را به تشنج و آشوب کشیده و زمینه را برای توطئه چینی امریکایی ها مساعد و فراهم کرده اند.» (2)

ص: 292


1- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص5.
2- سازمان مجاهدین خلق، نشریه مجاهد، شماره 51، 8/2/1359، ص2.

سازمان چریک های فدایی خلق نیز در اطلاعیه ای که به این مناسبت صادر کرد، نوشت: «شکست مفتضح شده کارتر برای نجات گروگان ها

ماهیت امریکایی طرح اشغال دانشگاه ها...

را افشا می کند. شکست مفتضح شده کارتر برای نجات گروگان ها

ماهیت امریکایی فرماندهان ارتش را بیش ازپیش آشکار ساخت. طرح برملاشده امریکا برای پیاده کردن نیرو در ایران حقانیت فدائیان

خلق را که از همان ابتدا اعلام کردند یورش به دانشگاه ها نقشه کسانی است که می خواهند مسیر مبارزات ضدامپریالیستی را منحرف کنند و به امپریالیسم امریکا یاری رسانند، به اثبات رسانید.» (1)

از سوی دیگر، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز اطلاعیه شماره 68 خود را به این حادثه اختصاص داد و در آن علاوه بر تأکید بر مبارزه ضدامریکایی، به گونه ای درجهت عکس مواضع سازمان مجاهدین خلق و چریک های فدایی خلق به سمت و سوی مبارزه داخلی خود نیز تأکید کرد. در این اطلاعیه با اشاره به شهادت یکی از اعضای این سازمان، محمد منتظرقائم در حادثه امروز طبس آمده است: «انقلاب اسلامی بر موج موج شکوهمند خون این پاک باختگان

می رود، که دنیای مستکبرین را به زانو کشاند و پرچم حق را بر فرق آسمان جهان بکوباند. مجاهد شهید و پاسدار پاک باخته محمد منتظرقائم عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان یزد، اینک غرق در خون به اوج رستگاری رسیده است. ... مجاهد شهید محمد، مبارزی همیشه در سنگر و پاک بازی

متقی بود. سال ها پیش از آنکه به زندان دژخیمان محمدرضا شاه به بند و شکنجه کشیده شود {در سال 51}، خود را آماده شهادت کرده بود و پس از آن نیز هرلحظه در تب آن می سوخت. در کردستان بارها به امر امام به استقبال مرگ سرخ شتافت و سرانجام در راه نبرد با شیطان بزرگ و درحالی که برای محاصره متجاوزان مزدور امریکایی به سرزمین انقلاب اسلامی (که احتمالاً علاوه بر بردن جاسوسان هدف های

دیگری را نیز در سر می پروراند)،

به عنوان فرمانده سپاه رهبر گروه عملیات پاسداران یزد رفته بود، براثر بمباران منطقه توسط هواپیماهای نیروی هوایی جمهوری اسلامی به شاخه رفیع شهادت چنگ زد و خویش را از این خاک به افلاک رساند. ... او با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به عنوان نخستین فرمانده سپاه پاسداران استان یزد انتخاب شد. بلافاصله پس از فرمان امام به فرماندهی بیش از 50 نفر از پاسداران به کردستان رفت و به جهاد با ضدانقلاب پرداخت و در طول 2 ماه هجوم ضدانقلاب، به فرماندهی سپاه پاسداران در سقز نیز انتخاب شد. وی مسئول سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در استان یزد بود. ما این شهادت را به پیشگاه امامی که محمد، رضای او را در رضای خدا می دانست و به دلیل آنکه [امام] گفته بود "من از سپاه راضی هستم؛ اگر سپاه نبود ایران نبود." هیچ سمتی جز خدمت را در سپاه نپذیرفت و همیشه به استقبال خطر رفت تا به آرزوی خود رسید تبریک می گوییم. این شهادت بر او و تمامی مسلمانان مبارک باد.

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی 5/2/1359» (2)

ص: 293


1- سازمان چریک های فدایی خلق ایران، هفته نامه کار، شماره 56، 10/2/1359، ص13.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 7/2/1359، ص12.

همچنین اعضای اصلی و فعال انجمن های اسلامی دانشجویان دانشگاه های سراسر کشور که ازسویی در قضایای دانشگاه ها درگیری شدید با گروه هایی چون سازمان مجاهدین خلق و سازمان چریک های فدایی خلق دارند و ازسویی درقالب "دانشجویان مسلمان پیرو خط امام مستقر در لانه جاسوسی" درگیر قضایای گروگان ها هستند، امروز به اعلام موضع پرداختند. در یک صد و دوازدهمین اطلاعیه دانشجویان مسلمان پیرو خط امام مستقر در لانه جاسوسی امریکا(1) چنین آمده است: «ملت رزمنده و مسلمان ایران، خبر شکست مفتضحانه کارتر را برای آزاد ساختن جاسوسان امریکایی شنیدید، دنیا دید که این شیطان هزارچهره پلید، چگونه حتی به هم پیمانان خود خیانت می کند و آنان را به محاصره اقتصادی ایران وادار می سازد، به این بهانه که اگر حمایت از امریکا نکنند، اقدامات نظامی را به مرحله اجرا در می آورد و در همین حال مزدوران جلاد با مأمورین سیا را همراه پیچیده ترین تجهیزات و طرح های خائنانه برای [آزادی] گروگان ها و احتمالاً تجاوزات خیانت بار دیگر به ایران گسیل می دارد.» (2)

در این اطلاعیه تأکید شده است: «ملت دلیر ایران به روح خدا، خمینی بت شکن این امام سحرخیز و همیشه بیدارمان سوگند که ما خود را دربرابر شما مؤمنان ایثارگر مسئول می دانیم و با اتکا به قدرت لایزال الهی اطمینان می دهیم که اگر امریکا بخواهد برای آزادی جاسوسان به این شیوه های رذیلانه و ناشیانه متوسل شود هم با اجساد بی جان و پلید جاسوسان مواجه خواهد گردید و هم همه عاملان این طرح های شیطانی در خاک ایران مدفون خواهند شد.» (3)

88

خبرگزاری پارس اعلام کرد: «بنا به تصویب شورای انقلاب اسلامی، دولت جمهوری اسلامی ایران موافقت نمود که سفارت سوئیس در تهران حفاظت منافع دیپلماتیک و کنسولی دولت ایالت متحده امریکا را در ایران به عهده بگیرد. این موافقت براساس موافقت دولت ایالات متحده امریکا با واگذاری حفاظت منافع سیاسی و کنسولی دولت جمهوری اسلامی ایران در ایالات متحده امریکا به سفارت دولت جمهوری دمکراتیک خلق الجزایر در واشنگتن به عمل آمده [است].» (4)

89

در موضوع اقدام نظامی امریکا علیه ایران، ازجمله سؤالات مهم که بلافاصله برای ناظران و تحلیل گران مطرح گردید، این بود که کدام کشور با امریکا در این عملیات همکاری و آن کشور را علیه ایران یاری کرده است. دراین ارتباط از چند کشور اروپایی و چند کشور واقع در منطقه غرب آسیا و خلیج فارس نام برده شده است و شواهد متفاوتی در تأیید یا رد همکاری آنان با امریکا

ص: 294


1- * ضمیمه دارد؛ متن کامل اطلاعیه امروز دانشجویان مسلمان پیرو خط امام درباره حادثه طبس.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص12.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 6/2/1359، ص3.
4- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص2.

نیز ذکر گردید. دراین میان بالطبع آنچه درباره همسایگان ایران ذکر شد واجد اهمیت خاصی بوده است. کشورهای ترکیه، عمان، بحرین، یونان، آلمان غربی، پرتغال، ایتالیا، انگلیس، شوروی، رژیم اشغالگر قدس و مصر کشورهایی هستند که خبرهایی حاکی از نوعی دخالت آنان در این عملیات مطرح گردید که بجز مصر، سایر موارد به طور طبیعی تکذیب شد.(1) مقامات رسمی امریکا نیز فقط همکاری مصر را قطعیت دادند و در سایر موارد بدون ذکر نام، از کشورهایی که بدون اطلاع از نوع عملیات همکاری کردند یا در تدارک عملیات مربوط به داخل ایران شرکت داشتند، یاد کردند. در ادامه توضیح آنچه ذکر شد، فهرست وار درج می شود:

تلویزیون ای.بی.سی امریکا و تلویزیون شوروی نیز پاکستان را به دست داشتن در عملیات متهم کردند. ای.بی.سی مدعی شد که همه عملیات از پاکستان آغاز شده است و تلویزیون شوروی هم ادعا کرد که امریکایی های شرکت کننده در عملیات دو گروه بوده اند که یک گروه از مصر و گروه دیگر از پاکستان آمده اند. (2)

از سوی دیگر، همین امروز سخنگوی سفارت پاکستان در تهران، گزارش های وسایل ارتباط جمعی ایالات متحده را مبنی بر استفاده از فرودگاه های این کشور برای پرواز به سوی ایران و اجرای مأموریت آزادسازی گروگان ها دروغ محض خواند. این سخنگو گفت: امکان ندارد دولت پاکستان اجازه هیچ گونه اقدام تجاوزکارانه ای علیه ایران را در منطقه تحت نفوذ بدهد. ما در هیچ حرکتی علیه ایران شرکت نمی کنیم، زیرا ایران دوست بسیار نزدیک ما است. (3)

شب هنگام نیز یک سخنگوی وزارت امور خارجه پاکستان «شایعاتی که بعضی از رسانه های گروهی خارجی پراکنده اند و براساس آن گفته اند که هواپیماهای امریکایی که در این عملیات شرکت داشته اند از خاک پاکستان به پرواز درآمده اند» را تکذیب کرد. وی همچنین «عملیات نجات امریکا» در ایران برای آزادکردن گروگان ها را غیرقابل قبول خواند و اعلام کرد این اقدام امریکا تجاوزی سخت به حاکمیت ایران است و می تواند عواقب درازمدتی بر صلح و امنیت منطقه بگذارد. (4)

ترکیه؛ موقعیت جغرافیایی ترکیه در همسایگی ایران و وجود پایگاه های

هوایی امریکا و ناتو در خاک این کشور، خودبه خود دخالت ترکیه در عملیات امریکا را به عنوان یک احتمال قوی مطرح ساخت، به خصوص

که مقامات ناتو

نیز به آن اشاره کردند. به گزارش خبرگزاری ها، منابع نظامی ناتو در بروکسل گفتند به احتمال قوی، ایالات متحده از تجهیزات سنگین نظامی و حمل ونقل هوایی برای حمل هلیکوپترهایی که برای مأموریت آزادسازی گروگان های سفارت امریکا در نظر گرفته شده بودند، استفاده کرده است. این منابع گفتند: وسایل لازم برای اجرای این مأموریت در ناوهای مستقر در اقیانوس هند وجود نداشته و هواپیماهای حمل ونقل مزبور باید از مصر یا ترکیه بلند شده باشند. این مقامات گفتند که به رغم حضور نیروهای ناتو در ترکیه این سازمان در عملیات مزبور

ص: 295


1- * بعضی از این تکذیب ها به خصوص در کشورهای منطقه نظیر عمان و بحرین، علاوه بر روال سیاسی این گونه موارد، می تواند برای جلوگیری از انتقام جویی طرف داران ایران باشد.
2- هدف: تهران، پیشین، صص 84 و 85.
3- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص3.
4- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص3.

هیچ نقشی نداشته است. (1) دراین میان، برخی این احتمال را رد کردند، با این استدلال که ترکیه «به رادارهای شوروی بسیار نزدیک است» و «ازنظر سیاسی هم قابل اعتماد نیست». (2) اما بعضی دیگر برعکس، این احتمال را قوی شمردند و به این موارد اشاره کردند: الف) موافقت نامه استفاده امریکا از پایگاه های نظامی در ترکیه ازجمله دو پایگاه در شمال این کشور، در ژانویه گذشته. ب) قبول درخواست امریکا از کمیته برنامه ریزی دفاعی ناتو مبنی بر اختصاص کمک های اقتصادی بزرگ برای تقویت نیروهای نظامی ترکیه در جلسه ماه گذشته کمیته مزبور. (3)

برخی منابع نیز دخالت ترکیه را قطعی اعلام کردند؛ ازجمله هفته نامه فرانسوی اکسپرس تأکید کرد هواپیمای بوئینگی که فرماندهی عملیات را به عهده داشته، از پایگاه ناتو در اینجرلیک ترکیه به پرواز درآمده است. (4) از سوی دیگر امروز، وزیر امور خارجه ترکیه پرواز هواپیماهای امریکایی به مقصد ایران از یک پایگاه هوایی ناتو در جنوب ترکیه برای نجات گروگان ها را تکذیب کرد. او گفت حتی درخواست چنین چیزی هم مطرح نبوده است. (5) همچنین دولت ترکیه دخالت در عملیات را به وسیله دمیرل نخست وزیر، تکذیب کرد. سفیر امریکا در ترکیه هم بلافاصله اظهارات مقامات دولت ترکیه را تأیید کرد. (6)

عمان؛ فرود هواپیماهای امریکایی عازم ایران در مسیره {بندری در عمان} و بارگیری در آنجا، خبری بود که درباره ارتباط سلطان نشین عمان با حمله امریکا مطرح شد. (7) سفیر ایران در کویت دخالت عمان را قطعی خواند و اظهار کرد: اطلاعات دقیقی درباره شرکت عمان در عملیات دراختیار دارد. وی افزود: سوخت گیری درحال پرواز و تسهیلات مخابراتی ازجمله همکاری های عمان با امریکاست. رئیس جمهور یمن جنوبی علی ناصر محمد نیز اظهارنظر کرد که هواپیماهای امریکایی از پایگاه نظامی سلطان نشین عمان به حرکت درآمده اند.(8) (9)

بحرین؛ رادیو اسرائیل امروز اعلام کرد کماندوهای امریکایی که در این عملیات {طبس} شرکت داشتند، شب پیش از این عملیات در بحرین به سر برده اند. (10)

وزیر دفاع یونان نیز که درباره هواپیمای حامل مجروحان امریکایی سخن می گفت، اظهار کرد: هواپیماهای امریکایی از بحرین حرکت کرده بودند. (11)

از سوی دیگر، دولت بحرین پرواز هواپیماهای امریکایی از پایگاه این کشور را تکذیب کرد. این درحالی است که مطبوعات بحرینی با لحنی معتدل عملیات امریکا را گزارش کردند و درواقع بیش از اینکه آن را محکوم کنند از آن تمجید کردند. (12)

یونان؛ وجود یک پایگاه امریکایی به عنوان محل آزمایش موشک های این کشور در جزیره کرت یونان این نظر را مطرح کرد که هواپیماهای سی130 امریکا، که دارای بردی حدود 2100 مایل می باشند، می توانند از پایگاه کرت(13) بلند شده باشند. (14) اما عصر امروز یک سخنگوی دولت

ص: 296


1- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص3.
2- هدف: تهران، پیشین، صص 89 و 90.
3- هدف: تهران، پیشین، صص 89 و 90.
4- هدف: تهران، پیشین، صص 88 و 89.
5- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص3.
6- هدف: تهران، پیشین، صص 88 و 89.
7- هدف: تهران، پیشین، ص33.
8- * ضمیمه دارد؛ خبرهای بعدی مبنی بر استفاده امریکا از پایگاه های نظامی عمان و کوشش این کشور برای خنثی کردن آثار آن.
9- هدف: تهران، پیشین، صص 87 و 88.
10- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص3.
11- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص2.
12- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص2.
13- ** Crete: جزیره ای در دریای مدیترانه متعلق به یونان.
14- ادوارد کلن، امریکا در اسارت، مترجمان توران خاوری و سرور طلیعه، تهران: انتشارات قلم، 1362، ص197.

یونان در تکذیبیه ای گفت: «هواپیماهای امریکایی هنگام رفت از آسمان یونان عبور نکرده اند و از یونان به پرواز در نیامده اند.» (1) درنهایت، گزارش یونایتدپرس نقش یونان را چنین ذکر کرد: وزیر دفاع یونان اعلام کرد که هواپیماهای

امریکایی مسئول تخلیه کماندوهای زخمی، روز جمعه 5/2/1359، از فراز خاک یونان در مسیر رامشتاین در آلمان غربی پرواز کردند. این هواپیماها از بحرین حرکت کرده بودند. در بیانیه وزیر دفاع یونان آمده است: هواپیماها حامل سربازانی بودند که شدیداً سوخته بودند و مجروحان را به بیمارستان نظامی امریکا در آلمان غربی منتقل کردند. (2)

آلمان غربی؛ هرچند آنچه مقامات رسمی درمورد نقش آلمان به آن اذعان دارند، در حد اعزام مجروحان امریکایی به یک بیمارستان نظامی امریکا در آلمان می باشد،(3) اما خبرهای برخی منابع نشان می داد که از هواپیماهای شرکت کننده در عملیات طبس، 3 فروند هرکولس سی130 از پایگاه رامشتاین در آلمان فدرال به پرواز درآمده اند. آنها ازطریق یونان با اجازه رسمی تحت عنوان "پرواز خدمات بهداشتی" به یک پایگاه در جنوب مصر رفته اند و سپس برای سوخت گیری به پایگاهی نزدیک بحرین پرواز کرده اند. (4)

پرتغال؛ گزارش منابع خبری ازجمله خبرگزاری فرانسه نشان می دهد که روز 23 آوریل {3 اردیبهشت}، حداقل 10 فروند هواپیمای هرکولس سی130 در پایگاه پرتغالی لاخس در آزور توقف کردند، هواپیماهایی که می توانند در باندهای کوتاه نیز فرود آیند. (5) به گزارش این منابع، در همین روز، 12 فروند هرکولس امریکایی از این پایگاه پرواز کرده اند. (6)

ایتالیا؛ خبرگزاری ایتالیا اعلام کرد که روز 23 آوریل {3 اردیبهشت}، یک هواپیمای هرکولس سی130 نیروی هوایی ایران به وسیله

فانتوم های نیروی هوایی ایتالیا مجبور به فرود در فرودگاه لاتینا واقع در جنوب رم شده است. این خبرگزاری اضافه کرد که هواپیمای ایرانی به دلیل

نقص در دستگاه های فرستنده اش موفق به دادن پاسخ برای اعلام هویت خود نشده است. در این هواپیما 10 نظامی ایرانی بوده و هواپیما پس از تعمیر و رفع نقص این فرودگاه را ترک کرده است. روزنامه لوئیتا ارگان حزب کمونیست ایتالیا، ضمن اعلام

این خبر اضافه کرد: آیا این ماجرا با ماجرای عملیات کماندویی امریکا در ایران رابطه ندارد؟ این روزنامه سپس اظهارعقیده کرد که می توان حدس زد نظامی های سرنشین هواپیما احتمالاً در خدمت سرویس های ایالات متحده بوده اند. (7) به نوشته مطبوعات ایتالیا، این هواپیما که از فرودگاه نامعلومی در اروپای شمالی به پرواز درآمده بود، روز 24 آوریل {4/2/1359} ساعت 9:25، لاتینا را به مقصد نامعلومی ترک کرد. (8)

انگلیس؛ باتوجه به نزدیکی امریکا و انگلیس و نیز تردد تعدادی هواپیما در پایگاه انگلیسی دیه گو گارسیا بین روزهای 23 فروردین تا 4 اردیبهشت، احتمال دخالت انگلیس هم مطرح می شود. دراین باره، مقامات انگلیس مطالب متفاوتی(9) ابراز می کنند. بعدازظهر امروز، معاون وزیر

ص: 297


1- هدف: تهران، پیشین، صص 98 و 99.
2- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص2.
3- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص2.
4- هدف: تهران، پیشین، ص29.
5- هدف: تهران، پیشین، ص24.
6- هدف: تهران، پیشین، ص29.
7- روزنامه انقلاب اسلامی، 10/2/1359، ص4.
8- هدف: تهران، پیشین، صص 25 و 26.
9- * دو روز بعد {27 آوریل 1980}، روزنامه انگلیسی آبزرور نوشت: «اقدام برق آسا و ناگهانی تخلیه سفارت انگلیس در تهران نشان دهنده این است که دولت انگلیس از عواقب قضیه به وحشت افتاده باشد.» و پنج روز بعد در 30 آوریل (10 اردیبهشت(، 3 نفر از نمایندگان مجلس عوام از خانم مارگارت تاچر نخست وزیر، چنین سؤال کردند: «ممکن است بفرمایید چه موقع و در چه شرایطی شما برای نخستین بار از استفاده امریکا از [پایگاه] دیه گو گارسیا برای عملیات کویر ایران مطلع شدید؟» خانم تاچر پاسخ داد: «مایل نیستم در موقعیتی قرار گیرم که مجبور به تأیید یا تکذیب اقداماتی در پایگاه های متحدان شوم.» [جولیتو کیه زا، هدف: تهران، ترجمه هادی سهرابی، تهران: نشر نو، چاپ دوم 1362، صص 99 و 100]

امور خارجه انگلیس اظهار کرد که با دولت متبوع وی مشاوره نشده است، ولی اقدام امریکا را محکوم نمی کند. کمی بعد، منابع داونینگ استریت تأیید کردند که «اخیراً به آنها اطلاع داده شده است که واشنگتن مشغول بررسی اقدام احتمالی برای آزادی گروگان هاست.» معاون وزیر امور خارجه انگلیس اعلام کرد که دولت انگلستان در جریان اقدام «احتمالی» برای آزادسازی گروگان ها قرار گرفته است، البته بدون کسب اطلاع از جزئیات عملیات و تاریخ اجرای آن. (1)

شوروی؛ هم مرز بودن شوروی با ایران و سطح بالای فناوری نظامی شوروی باعث ابراز و انتشار مطالبی درباره نقش و جایگاه شوروی دراین زمینه

شده است، ازجمله اینکه: «طبس کمتر از 500 کیلومتر از مرز شوروی فاصله دارد و دقیقاً در منطقه ای واقع شده که اهمیت خاصی برای شوروی داشته است. ... بنابراین، به ویژه باتوجه به اوضاع کنونی منطقه و به خصوص ایران، آیا می توان تصور کرد که شوروی در حفاظت و کنترل کمی تخفیف داده باشد؟ این فرضی است بسیار مضحک، بحران امریکا و ایران و مرز افغانستان، جمعاً از این منطقه، منطقه ای ساخته است که ازنظر دفاع برای شوروی حیاتی است. در اینکه امریکا

از آواکس ها برای کنترل دقیق ایران و حتی شوروی استفاده کرده است، حرفی نیست، ولی واضح است که شوروی نیز وسایلی دراختیار دارد که امکان کنترل دقیق کمی آن طرف تر از مرزهایش را به او می دهد .... خیلی منطقی تر است که بپذیریم شوروی ها حتی از همان ابتدای تهاجم، کلیه مخابرات و حرکت های امریکا را زیر نظر داشته اند.» (2)

این گونه مطالب آن قدر صورت جدی گرفت که تکذیب رسمی آن ازجانب مقامات امریکایی ضرورت یافت. سخنگوی پنتاگون، با تکذیب احتمال دخالت رادارهای شوروی گفت: «می توانیم قاطعانه کلیه اطلاعات منتشره دراین باره را تکذیب کنیم.» هارولد براون وزیر دفاع نیز هرگونه خبری درباره دخالت شوروی در وقایع را کاملاً نادرست خواند و اظهار کرد: «آنها فقط بعد از اعلام رسمی ازسوی امریکا از عملیات مطلع شده اند.» (3)

رژیم صهیونیستی؛ در کنار خبرهای مبنی بر اطلاع رژیم اسرائیل از حمله امریکا،(4) امروز، سازمان های خبری سوریه، این رژیم را متهم کردند که تسهیلاتی در امر اقدامات نظامی برای آزادی گروگان ها فراهم کرده است. (5) اما به نظر بعضی تحلیل گران، امریکا ترجیح داده است رژیم اشغالگر قدس به طور

مستقیم در ماجرا درگیر نشود. دلیل این هم بسیار روشن است و کاملاً از سیاست امریکا در منطقه غرب آسیا نشئت می گیرد.

اسرائیل چندین بار پیشنهاد همکاری برای هرگونه اقدامی ازطرف امریکا علیه ایران را داده بود، ولی بالطبع چنین همکاری هایی چندان هم برای کارتر خوشایند نبود، زیرا این عمل به احتمال زیاد موجب واکنش شدید رهبران برخی از کشورهای عرب می شد. به عکس، درگیر کردن مستقیم برخی کشورهای عرب در عملیات، تضادهای درونی جهان عرب را رشد داده و مانع اقدامات وحدت بخش آنها علیه رژیم صهیونیستی می شد. (6) درهرحال امروز، این رژیم رسماً مشارکت خود را در عملیات شکست خورده نجات گروگان های امریکایی در تهران تکذیب کرد. (7)

این درحالی است که به

ص: 298


1- هدف: تهران، پیشین، صص 25 و 26.
2- هدف: تهران، پیشین، ص117.
3- هدف: تهران، پیشین، ص111.
4- سازمان صداوسیما، سروش، شماره 49، 20/2/1359، ص11، روزنامه استیت اسرائیل.
5- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص3.
6- هدف: تهران، پیشین، ص92.
7- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص2.

گزارش آسوشیتدپرس از بیت المقدس، امروز ملاقاتی بین بگین نخست وزیر، اسحاق شامیر و ریچارد براون کاردار سفارت امریکا در اسرائیل، انجام شد. پس از این ملاقات، مناخم بگین تأسف خود را از کشته شدن 8 امریکایی در عملیات ناموفق نجات گروگان ها اعلام کرد. (1)

یادآوری می شود، روزنامه اسرائیلی معاریو در شماره پنجشنبه 4/2/1359 خود نوشته بود: امریکا از پایگاه غنا در مصر علیا سرگرم تدارک عملیاتی است که احتمالاً علیه ایران انجام خواهد شد. به گزارش خبرگزاری فرانسه، نویسنده این مقاله که وابسته به ارتش اسرائیل است و به نظر ناظران خارجی می تواند اطلاعاتی را از وزارت دفاع اسرائیل کسب کند، بدون ذکر منبع خود نوشته است که از چندی پیش نقل وانتقالات هواپیماهای امریکایی هرکولس سی130 و هواپیماهای آواکس در این پایگاه به چشم خورده است. (2)

مصر؛ پس از آشکار شدن شکست امریکا نیز رادیو اسرائیل اولین منبعی بود که اعلام کرد هواپیماهای امریکایی از پایگاهی در مصر به پرواز درآمده اند.(3) (4) دراین حال، یک سخنگوی سفارت امریکا در قاهره در پاسخ به سؤالی درمورد اخباری از اسرائیل مبنی بر اینکه این عملیات از مصر آغاز شده است، فقط گفت که اظهارنظری نمی کنم، ما چیزی برای گفتن نداریم. (5) علاوه بر رادیو اسرائیل، سازمان های خبری سوریه (6) و تلویزیون شوروی(7) که امروز از دخالت مصر و اعزام هواپیماهای امریکایی از خاک این کشور برای عملیات علیه ایران خبر دادند، به وسیله سیستم شنود رادیویی خبرگزاری پارس نیز فاش شد که برخی از هواپیماهای امریکایی مهاجم به خاک ایران از پایگاهی در خاک مصر برخاسته بودند. براساس این اطلاعات، دست کم 3 فروند هواپیمای سی130 امریکایی از پایگاهی در نزدیکی قاهره محل استقرار مستشاران نظامی امریکا برخاسته اند. آنها در بحرین هم توقف کوتاهی داشته اند. (8)

واکنش دولت مصر دربرابر این اخبار ابتدا تکذیب بود؛ یک سخنگوی کابینه مصر امروز در واکنش به خبر صریح رادیو اسرائیل، دست داشتن این کشور در کوشش بی فرجام امریکایی ها برای نجات جان گروگان ها در تهران را تکذیب کرد. این سخنگو گفت ما در این عملیات به هیچ وجه نقشی نداشته ایم و گزارش رادیو اسرائیل دراین زمینه دروغ است. (9)

رادیوی دولتی مصر، در ساعت 14:30 امروز، خبر تهاجم شکست خورده امریکا را بدون هیچ تفسیری اعلام کرد،(10) اما ساعاتی بعد وقتی از سادات رئیس جمهور مصر، سؤال شد آیا عملیات شکست خورده امریکا از یک پایگاه نظامی مصری صورت گرفته است، وی به طور رسمی اعلام کرد: من به ملت امریکا قول داده ام هرگونه تسهیلاتی را برای آزادی گروگان ها و کمک

ص: 299


1- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص3.
2- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص2.
3- * به نظر برخی ناظران، در این شرایط، رژیم صهیونیستی هم به نوبه خود، سعی می کند از این وضعیت حداکثر استفاده را بکند، یعنی موضع مصر را حتی به قیمت به خطرانداختن طرح های امریکا شدیداً تضعیف کند و قدرت مقاومت او را در مذاکرات بحرانی «صلح جداگانه» کاهش دهد. به همین دلیل، اقدامات خبری مزبور چندان هم اتفاقی نبوده است و نیز از همین روست که دولت امریکا، دو یادداشت اعتراض آمیز علیه اظهارات ضدمصری رادیوی دولتی اسرائیل به دولت آن کشور تسلیم کرد.
4- هدف: تهران، پیشین، صص 25 و 26.
5- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص3.
6- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص3.
7- هدف: تهران، پیشین، ص84.
8- روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص4.
9- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص3.
10- هدف: تهران، پیشین، صص 93 و 94.

به کشورهای عربی خلیج فارس فراهم آورم. سادات که در یک مصاحبه مطبوعاتی در دهکده زادگاهش شرکت می کرد، گفت: شکست این عملیات نباید موجب تضعیف روحیه مقامات امریکایی برای آزادی و نجات گروگان ها شود. (1)

خبرگزاری فرانسه در ادامه این گزارش افزوده است: یادآوری می کنیم که سادات قبلاً با استفاده از زور برای آزادسازی گروگان ها موافقت کرده و در مصاحبه ای در قاهره این کار را به کارتر توصیه کرده بود. (2)

جالب است که در یادداشت های برژینسکی مقام امنیتی عالی رتبه جیمی کارتر نیز، تنها کشوری که با ذکر نام از همکاری آن یاد شده، مصر است و درمورد دیگران، سکوت و کتمان ترجیح داده شده است. در این یادداشت ها آمده است: «در انجام این عملیات ما از همکاری صمیمانه یک کشور دوست و همکاری غیرمستقیم چند کشور دیگر منطقه که از چگونگی این عملیات و هدف آن اطلاع نداشتند، برخوردار شدیم. سادات همان طور که انتظار داشتیم بی دریغ امکانات خود را دراختیار ما گذاشت، ولی درمورد کشورهای دیگر ترجیح دادیم ضمن استفاده از تسهیلات و کسب اجازه پرواز از آسمان این کشورها موضوع مأموریت را با آنها در میان گذاریم، زیرا فکر می کردیم نارضایتی آنها از اینکه قبلاً دراین مورد با آنان مشورت نکرده ایم، کمتر از ناراحتی آنها از موافقت قبلی با همکاری در انجام این برنامه باشد. دراین مورد باید یادآوری کنم که چند کشور هم در تدارک این عملیات در داخل ایران با ما همکاری کردند که ما از این حیث مدیون آنها هستیم و باید روزی آن را جبران کنیم.» (3)

90

درباره اقدام امروز امریکا کشورهای مختلف متناسب با نقش منطقه ای و جهانی کنونی خود مواضع تقریباً قابل پیش بینی اتخاذ کردند. اظهارات متحدان امریکا توأم با نگرانی و بعضی همراه با انتقادی رقیق بود؛ جهان سومی ها آن را محکوم کردند و بلوک شرق به شدت به سرزنش آن پرداخت. نمونه هایی در ادامه ذکر می شود.

انگلیس؛ به گزارش رویتر، مارگارت تاچر نخست وزیر محافظه کار انگلستان، در پیامی که امروز برای جیمی کارتر فرستاد شجاعت او را در افشا کردن عملیات ناموفق نظامی امریکا در ایران ستود و گفت که از این اقدام کارتر بسیار خشنود شده است. بااین حال،

بعضی مقامات رسمی انگلیس گفتند بریتانیا با کاربری نیروی نظامی دراین مورد موافق نیست، ولی از تصمیمات جامعه اقتصادی اروپا حمایت خواهد کرد. (4) به گزارش فرانس پرس، لرد کارینگتون وزیر امور خارجه انگلستان، امروز در پیامی خطاب به ایالات

{مارگارت تاچر نخست وزیر انگلیس، در پیامی به کارتر، شجاعت وی در افشای عملیات ناموفق طبس را ستود.}

ص: 300


1- روزنامه بامداد، 6/2/1359، صص 3 1.
2- روزنامه بامداد، 6/2/1359، صص 3 1.
3- توطئه در ایران، پیشین، صص 190 و 191.
4- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص2.

متحده از این کشور خواست تا برای آزادی گروگان های امریکایی در تهران دوباره از زور استفاده نکند. کارینگتون که در مصاحبه ای با شبکه دوم انگلستان شرکت می کرد

موقعیت کنونی جهان را بسیار وخیم توصیف کرد. (1) دراین حال، تونی بن رهبر جناح چپ حزب کارگر انگلستان، امروز، از دولت این کشور خواست فوراً در مجلس عوام اطلاعیه ای درمورد عملیات نجات امریکا در ایران، که با شکست روبه رو شد، صادر کند. تونی بن در جلسه مجلس عوام گفت: این مسئله حائز اهمیت بین المللی است. او اضافه کرد ورود یک کماندوی امریکایی به خاک

ایران برای آزادی گروگان ها به روشنی به انگلستان که یکی از متحدان ایالات متحده است مربوط می شود. دولت انگلستان در پاسخ به تونی بن اعلام کرد: سریان کیلمور معاون وزارت امور خارجه انگلستان، درخصوص این حادثه اعلامیه ای صادر خواهد کرد. (2)

آلمان غربی؛ مقامات رسمی آلمان غربی گفتند پیش از اجرای عملیات از وجود آن باخبر نبوده اند. هلموت اشمیت پس از شنیدن این اخبار از رادیو بلافاصله با مشاوران نزدیکش و هانس دیتریش گنشر وزیر امور خارجه، به گفت وگو پرداخت. درضمن، منابع آگاه آلمانی گفتند کارشناسان نظامی این کشور به دولت امریکا علیه اجرای عملیاتی مشابه آنچه رژیم اشغالگر قدس در انتبه انجام داده بود هشدار داده اند. این منبع افزود: شرایط ایران کاملاً متفاوت است، حتی اگر گروهی بتوانند مخفیانه به تهران وارد شده گروگان ها را آزاد کنند؛ خروج آنها از تهران غیرممکن است. (3)

فرانسه؛ در محافل رسمی فرانسه از هرگونه اظهارنظری خودداری شد. فقط در وزارت امور خارجه فرانسه گفته شد که پاریس از انجام چنین عملیاتی بی خبر بوده است. ژان ماری پواریه سخنگوی کاخ الیزه، اعلام کرد که ژیسکار دستن رئیس جمهوری فرانسه از عملیات نظامی امریکا در ایران اطلاع نداشته است. سخنگوی کاخ الیزه از هرگونه تفسیری دراین باره خودداری کرد. (4)

سوئیس؛ حکومت سوئیس اعلام کرد که پیش تر ازسوی کاخ سفید از برنامه نجات مطلع شده بود، اما اظهارنظر بیشتری نکرد. این موضوع چند ساعت پس از اینکه تصویب شد سوئیس عهده دار امور مربوط به سفارت امریکا در ایران باشد، به اطلاع این کشور رسید. (5)

دانمارک؛ امروز دانمارک شگفتی خود را از توسل امریکا به اقدام نظامی برای آزادی گروگان ها، آن هم بلافاصله پس از توافق بازار مشترک برای اعمال مجازات های

اقتصادی و دیگر مجازات ها

علیه ایران، ابراز کرد. دولت دانمارک

در یک بیانیه اعلام کرد اقدام امریکا در ایران موقعیت تازه ای را پیش پای شورای بازار مشترک که قرار است یکشنبه {7/2/1359} تشکیل شود، قرار داده است. (6)

ژاپن؛ به گزارش یونایتدپرس از توکیو، دولت ژاپن درحالی که از اقدام نافرجام ایالات متحده برای نجات گروگان ها متعجب شده است، امروز اعلام کرد احتمال دارد تحریم اقتصادی علیه ایران را که یک روز از تصویب آن می گذرد تغییر دهد. سابورو اوکیتا وزیر امور خارجه ژاپن، گفت وی نمی تواند مشخص کند که آیا توکیو تصمیم به تحریم را که روز پنجشنبه توسط دولت اتخاذ گردید اعمال خواهد کرد یا خیر. وی درباره تلاش نافرجام نجات اظهارتأسف کرد، زیرا

ص: 301


1- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص2.
2- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص3.
3- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص3.
4- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص3.
5- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص3.
6- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص3.

دولت ژاپن شدیداً مایل است که بحران گروگان ها ازطریق مسالمت آمیز حل شود. وزیر امور خارجه ژاپن گفت درحال حاضر نمی توانم مطلبی درباره تحریم ابراز کنم تا مطلب بیشتری درباره مأموریت نجات روشن شود. وی افزود دولت خواهان آگاهی از جزئیات عملیات خواهد بود، زیرا من از درک این مطلب آشکارا عاجزم که چرا امریکا دست به این مأموریت زده است. (1)

هند؛ بعدازظهر امروز، سخنگوی دولت هند اطلاعیه ای درخصوص دخالت نظامی اخیر امریکا در ایران بدین شرح منتشر کرد: «دولت هند بدین وسیله مراتب تأسف خود را نسبت به مداخله ایالات متحده برای نجات گروگان ها در 25 آوریل اعلام می دارد. باوجود آنکه دولت هند همواره علیه هرگونه سلب مصونیت دیپلمات های خارجی موضع گیری کرده است، اما درعین حال ماجراجویی نظامی امریکا را نیز دراین مورد کاملاً محکوم می کند. زیرا این اقدام ایالات متحده تأثیرات دراز مدتی بر روی صلح و ثبات منطقه خاورمیانه [غرب آسیا] خواهد گذاشت، این عملیات نجات موقعیت منطقه را برهم می زند و بر شدت تشنجات می افزاید.» (2)

شوروی؛ گرومیکو وزیر امور خارجه شوروی، که سرگرم بازدید از پاریس می باشد، عملیات امریکا را محکوم کرد. وی گفت شوروی عقیده دارد چنین اعمالی بحران موجود را از راه صلح آمیز حل نخواهد کرد. (3) وی در یک نشست مطبوعاتی در پاریس اعلام کرد که اتحاد جماهیر شوروی همچنان با هرگونه اقدام نظامی علیه ایران مخالف است. گرومیکو درمورد عملیات هوایی امریکا که شب قبل انجام شده است، گفت: امروز صبح، وقتی این خبر را شنیدم ابتدا باور نکردم و سپس به من درمورد صحت آن اطمینان دادند. من همچنان تکرار می کنم که ما قاطعانه با هرگونه اقدام نظامی ازسوی امریکا یا هرکس دیگری علیه ایران مخالف هستیم.

رادیو مسکو در یک برنامه خبری امروز خود اعلام کرد که کارتر به منشورهای حقوق بین الملل تجاوز کرده است و دست به ماجراجویی مسلحانه ای زده که می تواند منجر به مرگ هزاران انسان بی گناه و ایجاد یک کانون جنگ در منطقه خلیج فارس شود. رادیو مسکو در اولین عکس العمل شوروی دربرابر این تجاوز نظامی آن را یک تحریک نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران خواند و اضافه کرد: پرزیدنت کارتر مسئولیت این ماجراجویی نظامی را پذیرفته است. این اقدام بی سابقه را واشنگتن درحالی انجام داد که وانمود می کرد قصد استفاده از نیروی نظامی در ایران را ندارد. رادیو مسکو در یک گزارش خبری دیگر نیز گفت ادعای واشنگتن دراین مورد که مقصود از این عملیات کاهش تشنجات بین المللی بوده بیاناتی خنده دار است. (4)

(آندره گرومیکو وزیر امور خارجه شوروی، با محکوم کردن اقدام امریکا در طبس گفت:

وقتی این خبر را شنیدم ابتدا باور نکردم.)

ص: 302


1- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص12.
2- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص3.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 6/2/1359، ص3.
4- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص3.

سازمان های بین المللی نیز به طورکلی به ابراز نگرانی پرداختند. کورت والدهایم دبیرکل سازمان ملل متحد با انتشار بیانیه ای درمورد تجاوز امریکا به خاک ایران ضمن ابراز نگرانی عمیق خود درباره وقایع اخیر در ایران، خواستار خویشتن داری دو طرف شد و پیشنهاد خود را برای تلاش های صلح آمیز درجهت رفع بحران گروگان های امریکایی تجدید کرد. بیانیه والدهایم چند ساعت پس از اعلام شکست مأموریت نجات ازسوی کارتر، انتشار یافت. یک سخنگوی سازمان ملل گفت: این مسئله عصر امروز جمعه، در دیدار والدهایم و محمد بنجوی سفیر الجزایر و رئیس کمیسیون پنج نفری مسائل ایران، مطرح شد. در بیانیه والدهایم آمده است: اکنون بیش از هر زمان دیگر، زمان خویشتن داری و منطقی بودن برای حل مسئله از راه های مسالمت آمیز است که منجر به آزادی گروگان ها خواهد شد. این سخنگو افزود: والدهایم از این اقدام اطلاعی نداشت و نخستین بار ازطریق اعلامیه کاخ سفید واشنگتن از آن مطلع شده است. (1)

(ابراز نگرانی عمیق کورت والدهایم دبیرکل سازمان ملل متحد درمورد حادثه طبس:

اکنون بیش از هر زمان دیگر زمان خویشتن داری برای حل مسالمت آمیز مسئله است.)

به گزارش خبرگزاری فرانسه، محافل دیپلماتیک ناتو در بروکسل نیز امروز، درمورد وضعیت گروگان های تهران بعد از اقدام امریکا که به شکست انجامید و نطق کارتر دراین مورد، اظهار نگرانی کردند. جوزف لامس دبیرکل ناتو، که در کپنهاک به سر می برد، گفت: این عملیات مسئله گروگان ها را پیچیده تر کرده است. لامس اضافه کرد باید منتظر عکس العمل بسیار شدیدی از جانب ایران بود. (2)

91

1. امروز قبل از اعلام خبر تهاجم نظامی امریکا در طبس از رادیو و پایان نماز جمعه تهران، فضای سیاسی اجتماعی ایران، معطوف به قضیه شهادت آیت الله صدر و اعتراض به رژیم صدام بود. در آخرین روز از سه روز عزای عمومی اعلام شده ازسوی امام خمینی، شورای انقلاب و... به مناسبت شهادت آیت الله سیدمحمدباقر صدر در عراق، تظاهرات وسیعی در سراسر کشور به مقصد نهایی محل برگزاری نماز جمعه برپا شد. به خصوص قم و مشهد یکپارچه تعطیل و در عزا بود. در همه شهرها در سخنرانی های انجام شده و در قطعنامه راه پیمایی های اعتراضی که قرائت شد، دولت صدام حسین و حزب بعث به شدت نکوهش گردید. (3)

در تهران، مراسم اهمیت ویژه ای داشت و در راه پیمایی وسیع و سپس تجمع عظیمی که در دانشگاه تهران {محل برگزاری نماز جمعه} برپا شد، شعارهای زیادی در ضدیت با عراق و امریکا داده می شد.

ص: 303


1- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص12.
2- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص3.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص10.

فلاحی و چمران دو سخنران قبل از نماز جمعه که هرکدام تیپ خاصی از نخبگان و مسئولان کنونی نیروهای مسلح را نمایندگی می کنند، هریک مطابق با دیدگاه های خود بر نکاتی درباره مسائل داخلی ازجمله کردستان و نیز عراق و امریکا تأکید کردند. روزنامه جمهوری اسلامی ارگان حزب جمهوری اسلامی، در گزارش خود از این مراسم نوشت: ساعت 11:30، تیمسار فلاحی فرمانده نیروی زمینی، سخنرانی مفصلی درمورد حوادث کردستان و وقایع اخیر ایراد کرد. پس از سخنرانی تیمسار فلاحی، دکتر چمران درمورد قتل آیت الله صدر و دسیسه های امپریالیسم امریکا و حکومت بعث و کشورهای عربی صحبت کرد. سپس اذان دسته جمعی توسط مردم گفته شد و بعد آیت الله خامنه ای نماز جمعه را برپا داشت. تیمسار فلاحی فرمانده نیروی زمینی ارتش، درمورد نقش ارتش در انقلاب و توقعی که ارتش از مردم در این برهه از زمان دارد و نیز حوادث کردستان گفت: 14 ماه است که پرسنل نیروی زمینی، هوایی، دریایی، ژاندارمری، شهربانی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از جان خود گذشته اند و استراحت را به خود حرام کرده اند و دستاوردهای انقلاب را حفظ می کنند و استقلال ملی را تأمین کردند. بعد از پیروزی انقلاب، فقط نیروی زمینی 267 نفر افسر، درجه دار و سرباز به پیشگاه خدا تقدیم کرده است، از روز 28 فروردین، یعنی ظرف 7 روز گذشته، فقط نیروی زمینی 45 نفر شهید و 54 نفر مجروح در حوادث کردستان داشته است که عمدتاً این قربانیان جوان بوده اند. در صدر باید هواپیمایی نیروی زمینی را یاد کنیم که به نام هوا نیروز معروف اند، چه بسیار خلبانان جوانی را قربانی دادند و چه بسیار جانبازان جوان شهید شدند.

تیمسار فلاحی همچنین درمورد نواحی غرب کشور گفت: درمورد مرزهای ایران و عراق به تأیید خداوند و با حمایت ملت ایران، نیروی زمینی چند ماه است که در نقاط مناسب منتظر می باشد. چندین ماه است که سرباز و درجه دار و افسر در داخل یک گودالی به نام سنگر از مرز عراق حفاظت می کنند. به عنوان تولیت نیروی زمینی اطمینان می دهم که مرز زمینی ایران و عراق گورستان مهاجمان حکومت بعث عراق خواهد بود. درمورد مرزهای دریایی هم یک بار دیگر به استحضار ملت قهرمان ایران رسانده ام که ملت ایران رنگ نیلگون اقیانوس را گلگون خواهد کرد. درمورد حوادث کردستان نکاتی را به استحضار شما می رسانم که حوادث کردستان هم زمان بود با اغتشاشات داخلی در دانشگاه ها و ارتباط مستقیمی بین درگیری های داخل دانشگاه و هجوم به تأسیسات نظامی در کردستان برقرار بود و تمام ارتباطات تلفنی شهرستان ها با سنندج درباره این ارتباط بوده است. به گمان واهی در

{تیمسار فلاحی فرمانده نیروی زمینی ارتش: به عنوان تولیت نیروی زمینی اطمینان می دهم که مرز زمینی ایران و عراق، گورستان مهاجمان حکومت بعث عراق خواهد بود.}

ص: 304

کردستان با حمله به تأسیسات نظامی و خدای ناکرده سقوط پادگان می خواستند تصمیمی را به وجود بیاورند که درگیری های

داخلی دانشگاه ها و سایر درگیری ها در سایر نقاط استمرار پیدا کند. اقدام ما به نقل مکان از راه زمین برای صرفه جویی در اموال بیت المال بود. تغییر مکان از هوا بیشتر هزینه مصرف می کرد و درنتیجه اقدام به تغییر مکان از راه زمین شد که می بینیم در سنندج، دبیران مدارس که از این ملت حقوق دریافت می کنند به جای اینکه فرزندان این ملت را به آموزش وپرورش برسانند، مدارس را تعطیل می کنند و سد راه ستون نظامی می شوند. ستون ناچار می شود که راه خودش را از کوهستان ها باز کند و غرامت سنگین بپردازد. وی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود گفت: «آنهایی که مهمات آر.پی.جی7 را مستقیماً از عراق می گیرند،

آنهایی که سلاح های مورد نیاز را مستقیماً از ارتش عراق و از مناطق عمده مرزی بانه و سردشت و پیرانشهر می گیرند، مشخص و معین است، اینها چگونه می خواهند

در کنار ما

جلوی ارتش عراق را در مرزهای ایران و عراق بگیرند. مسلماً اینها گروهی نیستند که توان رزمی و قدرت جنگیدن داشته باشند که در مقابل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بایستند.»

بعد از تیمسار فلاحی، دکتر چمران در سخنانی گفت: «این سه روز ازطرف امام امت برای عزا و سوگواری به خاطر رهبری عالی قدر و مرجع بلند پایه شیعیان عراق معین شده است. آیت الله سیدمحمدباقر صدر کسی است که ایجاد مکتب کرده است، کسی است که از کارش و کتاب هایش در سرتاسر کشورهای اسلامی منتشر شده و در قلوب جوانان مؤمن و مبارز رشید رویانده است. مکتب او منحصر به شاگردانش در نجف اشرف نبود، بلکه در گوشه وکنار دنیا شاگردانی بودند از طرز تفکر او بحث می کردند، حرکت علمی و تاریخی او را دنبال می نمودند.» وی در بخش دیگری از سخنان خود درمورد حمله عراق به ایران اظهار کرد: «اگر ارتش عراق به خاک میهن ما حمله کند ملت ما با چنگ و دندان با آنها مبارزه خواهد کرد و اگر ارتش ما به خاک عراق وارد گردد، شیعیان عراق با آغوش باز از آنها استقبال خواهند کرد و رمز پیروزی ما نیز در اینجا نهفته است که ارتش عراق ضدرژیم سفاک صدام خونخوار است. شما می بینید به محض اینکه حمله عراق علیه ایران شروع می شود، از میان سربازان شیعه عراقی از داخل خود عراق علیه حکومت فاسد صدام قیام هایی صورت می گیرد و حتی بعضی از رهبران آنها را به درک نائل می کنند. اینجاست که عراق وحشت زده می شود و برای سرکوبی موج شیعیان

(مصطفی چمران وزیر دفاع:

اگر ارتش عراق به خاک ما حمله کند ملت ما با چنگ و دندان با آنها مبارزه خواهد کرد و اگر ارتش ما به خاک عراق وارد شود، شیعیان عراق با آغوش باز از آنها استقبال خواهند کرد.)

ص: 305

عراق رهبر عالی قدر آنان آیت الله سیدمحمدباقر صدر را به شکنجه گاه می فرستد و او را به شهادت می رساند.»

دکتر چمران در بخش دیگری از سخنان خود درباره نقش میانجیگری بعضی دولت های

منطقه افزود: «بین ملت ما و صدام حسین خط خون کشیده شده است و به هیچ وجه من الوجوه میانجیگری را ازجانب هیچ طرفی نمی پذیریم و

اگر کسانی آمده اند که بین ایران و عراق میانجی شوند، به آنها می گویم مگر ممکن است بین ایران و امریکا میانجیگری کنند، مگر ممکن است بین ایران و اسرائیل واسطه شوند، این محال است خط ما را خط خون تشکیل داده است و تا سقوط قطعی صدام حسین از هیچ مبارزه قاطعی دست بر نخواهیم داشت.» (1)

روزنامه نامه مردم ارگان حزب توده نیز متناسب با مواضع خود، در گزارش این مراسم نوشت: «صدها هزار نفر از مردم تهران به دعوت شورای انقلاب، احزاب، سازمان ها و گروه های مختلف سیاسی و مذهبی به خاطر شهادت آیت الله سیدمحمدباقر صدر و همشیره ایشان به دست رژیم فاشیست بعث عراق دست به تظاهرات گسترده ای در سرتاسر تهران زدند. تظاهرکنندگان که از نقاط مختلف تهران به طرف دانشگاه تهران دست به راه پیمایی

زده بودند، طی تظاهرات با شعارهایی خشم خود را نسبت به صدام حسین و رژیم دیکتاتوری بعث عراق و امریکای جنایتکار ابراز داشتند.» ارگان حزب توده به نقل از خبرنگار خود به تظاهرات هزاران نفر از مردم اشاره کرد که در مسیر میدان امام حسین{ع} به سمت میدان انقلاب در حرکت بوده اند،

در این گزارش آمده است: «راه پیمایان

که در دسته های چندهزار نفری به سوی دانشگاه حرکت می کردند، عکس هایی از امام خمینی و آیت الله

محمدباقر صدر در دست داشتند. آنها در طول راه پیمایی شعار می دادند "امریکا، امریکا، مرگ به نیرنگ تو؛ خون شهیدان ما می چکد از چنگ تو"؛ "مرگ بر صدام حسین"؛ "تحریم اقتصادی دیگر اثر ندارد؛ از کار و کوشش ما کارتر خبر ندارد" نزدیک ساعت 11 صبح، دانشگاه تهران و خیابان های اطراف دانشگاه مملو از جمعیت بود. تظاهرکنندگان پلاکاردهایی در دست داشتند که بر روی چند تا از آنها نوشته شده بود: "فرهنگ ما وابسته، غیرمترقی و منحط است. امام خمینی" و "صدام دست نشانده امریکا در خاورمیانه است." آن گاه، تظاهرکنندگان در دانشگاه تهران نماز جمعه را به

جای آوردند. پس از نماز، بلندگوهای دانشگاه خبر شکست نقشه مزدوران امریکایی برای فراری دادن جاسوسان امریکا را اعلام کرد و مردم را دعوت به راه پیمایی به طرف لانه جاسوسی امریکا کرد. مردم که از این عمل مذبوحانه امریکا به خشم آمده [بودند] گروه گروه با شعار "مرگ بر امریکا" به راه افتادند. در مقابل لانه جاسوسی امریکا مردم با شعارهای "بجنگیم، بجنگیم تا خون در رگ ماست"، "مرگ بر امریکا، دشمن اصلی ما" خشم خود را نسبت به امریکای جنایتکار نشان دادند. تظاهرکنندگان تا ساعت 4 در مقابل لانه جاسوسی امریکا اجتماع کردند و پس از آن متفرق شدند.» (2)

ص: 306


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 6/2/1359، ص7.
2- روزنامه نامه مردم، 6/2/1359، صص 1 و 2.

1. در ادامه تحرکات مرزی و اقدامات ایذایی نیروهای عراقی در مرزهای ایران، نیمه شب گذشته، پاسگاه تنگاب نو با خمپاره، آر.پی.جی و نارنجک هدف قرار گرفت. در این درگیری که ساعتی ادامه داشت، منبع آب، براثر شلیک آر.پی.جی منهدم شد و یک درجه دار براثر اصابت ترکش خمپاره مجروح گردید. (1)

همچنین به گفته فرمانده ناحیه ژاندارمری کرمانشاه، ساعت 3 بامداد، مهاجمان عراقی پاسگاه مرزی ولدکشته را مورد تهاجم قرار دادند که با دفاع مأموران ژاندارمری این پاسگاه، حمله آنها دفع شد. همچنین «حدود ساعت 5 بعدازظهر، 9 نفر از افراد قیاده موقت(2) که عازم باویسی بودند در بین جاده شیخ صله و خان شور با مین برخورد کردند که درنتیجه 6 نفر از آنها کشته و 3 نفر زخمی شدند.» (3)

در ساعت 10 شب، آمبولانس پادگان نظامی ابوذر که حامل یک مجروح از منطقه مرزی گرده نو بود و به بیمارستان قرنطینه قصرشیرین می رفت، با آر.پی.جی7 مورد حمله قرار گرفت. مهاجمان به طرف آمبولانس تیراندازی کردند و پس از منفجر کردن قسمت جلوی اتاق راننده، 5 نفر از سرنشینان

آمبولانس را به طرز فجیعی با مسلسل کلاشینکف به شهادت رساندند. 3 نفر از آنان نظامی و 2 نفر قیاده موقت بودند. (4)

درهمین حال، «حدود ساعت 11:30 شب، یک افسر پزشک به اتفاق یک سرباز و یک درجه دار برای معالجه مجروحین عازم منطقه بودند که در بین جاده سرپل ذهاب و قصرشیرین در منطقه قره بلاغ، عده ای مهاجم با آر.پی.جی7 به آنها حمله کردند که درنتیجه هر 3 نفر در دم شهید شدند.» (5)

حدود ساعت 3:30 بامداد امروز نیز عده ای از افراد مسلح عراقی با سلاح های سنگین و سبک به قصد خرابکاری، به لوله های نفت بیات واقع در بخش مرزی موسیان حمله و به طرف لوله های نفت تیراندازی کردند. خبرنگار اعزامی خبرگزاری پارس که با شروع تیراندازی به اتفاق بخشدار موسیان به محل درگیری رفته بود، گزارش داد: با شروع تیراندازی عده ای از مردم موسیان و عشایر مرزنشین منطقه درحالی که مسلح بودند، با استفاده از وسایل نقلیه گوناگون برای سرکوب مهاجمان در محل درگیری حاضر شدند و به تعقیب مهاجمان پرداختند. درنهایت، مهاجمان به داخل خاک عراق گریختند و این درگیری ها هیچ گونه خساراتی درپی نداشت. (6)

از دیگر تحرکات مرزی عراق می توان به این موارد اشاره کرد: پرواز یک هواپیمای شناسایی عراق در آبادان ازطریق جزیره مینو در سومین شب متوالی؛(7) تردد شبانه کامیون های ارتش عراق در نوار مرزی خرمشهر(8) و توزیع بیش از 30 دستگاه نفربر زرهی مجهز به سلاح های سنگین و توپ متعلق به کشور عراق به 3 پایگاه عراقی که در مقابل پاسگاه یکه شان ایران قرار دارند. (9)

ص: 307


1- سند شماره 283480 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به ناحیه {رکن3} رونوشت رکن2، 5/2/1359.
2- * اصطلاحی که برای نیروهای بارزانی به کار می رود.
3- روزنامه کیهان، 7/2/1359، ص11.
4- روزنامه کیهان، 7/2/1359، ص11.
5- روزنامه کیهان، 7/2/1359، ص11.
6- روزنامه کیهان، 7/2/1359، ص11.
7- سند شماره 114605 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: 5/2/1359؛ و روزنامه جمهوری اسلامی، 7/2/1359، ص4.
8- سند شماره 347496 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرزبانی خرمشهر به ژاجا {رکن3 مرکز عملیات}، 6/2/1359.
9- سند شماره 033952 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی {رکن2} به دفتر ریاست جمهوری ایران، 9/2/1359.

93

تحرکات اطلاعاتی و اقدامات خرابکارانه عوامل عراق در جنوب و غرب کشور ادامه دارد.

امروز، به وسیله عوامل عراقی انفجار دیگری در خرمشهر رخ داد. گزارش امروز شهربانی خوزستان به استاندار دراین باره چنین است: «برابر گزارش شهربانی خرمشهر، ساعت 2 صبح روز جاری در جلوی مغازه کتاب فروشی واقع در خیابان نقره، بمبی [منفجر شده] که دراثر انفجار خساراتی به کتاب فروشی وارد گردیده است. مراتب ازطریق دادگاه انقلاب اسلامی خرمشهر تحت پیگرد می باشد.» (1)

از سوی دیگر، خبرگزاری پارس گزارش داد: «دادگاه انقلاب اسلامی دزفول پس از رسیدگی به پرونده یکی از خرابکاران و مزدوران عراق به نام صالح فرزند حسن به جرم جاسوسی و حمل مین و مواد منفجره و ایجاد انفجار در لوله های نفت، وی را مفسدفی الارض شناخت و به اعدام محکوم کرد که حکم درمورد نامبرده اجرا شد.» (2)

در همین حال، گزارشی از فرمانداری خرمشهر مربوط به نوعی تحرک امنیتی و اطلاعاتی عراق که امروز صورت گرفته، قابل ذکر است. در این گزارش آمده است: «براساس اطلاع رسیده 2 افسر استخبارات عراقی در تاریخ 5/2/1359، برای شکل دادن سیستم اطلاعاتی و تنظیم کارهای گذشته در نوار مرزی ایران و عراق مستقر شدند. حوزه کار و فعالیت آنها از پاسگاه خین تا کیلومتر 25 است. اسامی افسران: ... نوع کار: 1. شکل و تنظیم اطلاعات نظامی. 2. تأسیس منابع جدید خبری. 3. حفاظت پرسنل نظامی پاسگاه ها.» (3) یادآوری می شود گزارش مذکور را ناحیه ژاندارمری خوزستان برای بهره برداری لازم به اطلاع فرماندهی لشکر 92 زرهی نیز رساند. (4)

در غرب کشور نیز گزارش مأموران ذی ربط، از نفوذ عده ای چریک و درجه دار و افسر کماندو ی عراقی با لباس کردی ازطریق کرکوک و موصل و سلیمانیه برای جنگ چریکی در داخل خاک ایران، حکایت می کند. (5)

گزارش دیگری هم از نفوذ «تعداد زیادی از افراد ارتش عراق با وسایل و تجهیزات کامل و دکتر و دارو خبر می دهد که افراد اخیرالذکر، قرار است در آینده نزدیک به اکراد ایران ملحق نتیجتاً جنگ همه جانبه ای را علیه ارتش ایران شروع نمایند.» این گزارش را اصغر ابراهیمی استاندار ایلام به میرسلیم معاونت سیاسی وزارت کشور، ارسال کرده و خواستار «صدور دستورات لازم درمورد پیش بینی ها و مراقبت های لازم» شده است. (6)

94

در ادامه درگیری های سنندج حدود ساعت 2 بامداد، سپاه موفق شد با درهم کوبیدن مواضع و خلع سلاح عناصر درگیر، محاصره باشگاه افسران را بشکند(7) و به این ترتیب، یکی از مراکز مهم مقاومت نیروهای طرف دار نظام در شهر از نابودی نجات یافت و موازنه درگیری های شهری تا حد محسوسی به سود نظام تغییر پیدا کرد. یادآوری می شود که قبل از ظهر روز گذشته، مهلت

ص: 308


1- سند شماره 294185 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی خوزستان {اهواز} به استاندار خوزستان، 5/2/1359.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 6/2/1359، ص4.
3- سند شماره 287143 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: استانداری خوزستان دفتر سیاسی و انتظامی، 10/3/1359.
4- سند شماره 287415 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه خوزستان {رکن2} به فرمانده لشکر92 زرهی اهواز {رکن2}، 28/2/1359.
5- سند شماره 033984 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از استاندار ایلام به وزارت کشور معاونت امور سیاسی، 15/2/1359.
6- سند شماره 063824 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 عملیات مشترک غرب به نزاجا معاون عملیاتی، 6/3/1359؛ و سند شماره 034084 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: وزارت کشور استانداری ایلام و پشتکوه، 18/3/1359.
7- روزنامه جمهوری اسلامی، 6/2/1359، ص2.

ارتش به گروه های مسلح غیرقانونی برای خلع سلاح و تخلیه شهر به پایان رسیده و درگیری ها شکل حادتری به خود گرفته بود که امروز با آزاد شدن باشگاه افسران شکل تعیین کننده ای یافت.

در گزارش خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی که نظیر دیگر مطبوعات، بالطبع از چاشنی تبلیغات و جهت گیری امیدوارانه برای مردم کشور خالی نیست وضعیت امروز سنندج چنین ترسیم شده است: سپاه پاسداران موفق شد باشگاه افسران را از کنترل گروه های مسلح غیرقانونی درآورده، در کنترل خود قرار دهد. در عملیات بازپس گیری مراکز مهم دولتی، 27 تن از پرسنل ارتش و سپاه پاسداران به شهادت رسیدند و 81 نفر زخمی شدند. در ساعت 12:30 دیروز، مردم مسلمان سنندج به محض

اطلاع از ورود پاسداران به سنندج با پرچم های سفید به طرف پادگان رفتند و ورود پاسداران را به شهر سنندج خوشامد گفتند و آن عده از مردم که بدون وابستگی به گروه های مختلف، مسلح بودند با دردست داشتن

قرآن و پرچم، سلاح های

خود را تحویل پاسداران

دادند. عده ای از مهاجمان از ناحیه کوهستانی غرب سنندج فرار کردند و عده ای از آنها طبق گزارش های رسیده در سقز و بانه مستقر هستند و فعالیت می کنند. ارتش و سپاه مصمم هستند تا مرز پیشرفت نمایند و کل مناطق را پاک سازی کنند. پرتوی مسئول روابط عمومی سپاه کرمانشاه، درمورد مجروحان و شهدای وقایع اخیر گفت به طورکلی طبق گزارش های رسیده، 48 تن از پرسنل ارتش زخمی و 18 تن شهید و 23 نفر از پاسداران زخمی و 9 تن شهید شده اند. ما موفق به دستگیری تعدادی از مهاجمان که حدود 150 نفر می باشند، شده ایم. (1)

خبرنگار کیهان نیز در گزارش خود نوشت: نیروهای سپاه پاسداران دست به عملیات وسیع و گسترده ای زدند و توانستند خط محاصره را بشکنند. پاسداران به قصد پیشروی به سمت شهر حرکت کردند و ارتش نیز به پاک سازی منطقه پرداخت. (2) وی به نقل از یک شاهد عینی مستقر در منطقه {پزشکیار} اضافه کرد: هنگامی که

پاسداران به قصد پیشروی وارد شهر شدند، گروهی از افراد مسلح لباس ارتشی پوشیده و به پاسداران حمله کردند و این یکی از دلایل شدت تلفات بود. وی افزود: با شروع پیشروی پاسداران، جنگ سختی بین افراد مسلح و نیروهای پاسدار و ارتش درگرفت که در این حمله، 80 نفر از پاسداران مجروح و حدود 20 تن از آنان شهید شدند. وی همچنین خاطرنشان کرد: شهر سنندج حالت جنگ زده دارد و بر روی دیوار تمام خانه ها

آثار گلوله به جای مانده است و خانه هایی نیز مورد اصابت گلوله توپ قرار گرفته و ویران شده است. نامبرده که مشغول جمع آوری مجروحان و کشته شدگان از محل دیگری بوده است، گفت: جسد افراد مسلح در خیابان های

شهر سنندج رها شده و کسی جرئت جمع آوری

آنها را ندارد و اکثر مردم به زیرزمین ها یا خارج شهر گریخته اند. 5 آمبولانس که مشغول جمع آوری

مجروحان و کشته شدگان بودند، مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و از بین رفتند. وی اضافه کرد: یک هلیکوپتر از نوع کبری که بر فراز شهر سنندج درحال پرواز بود، مورد اصابت

گلوله قرار گرفت و مجبور به فرود اجباری شد و درحین فرود آتش گرفت. کمک خلبان هلیکوپتر نیز هدف اصابت گلوله قرار گرفت و شهید شد. وی افزود: افراد

ص: 309


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، صص 9 و 10.
2- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص15.

مسلح از سلاح های سنگین نیز استفاده می کنند، ولی به نظر می رسد که مهمات اسلحه های سنگین آنها رو به اتمام است و چون شهر در محاصره است نمی توانند تقویت شوند. (1)

در گزارش امروز شهربانی نیز چنین آمده است: «در سنندج اخیراً گروه های مسلح ضدانقلاب توانسته[اند] از لباس های افراد نظامی جمهوری اسلامی به دست آورند و نیز احتمال می رود با استفاده از لباس ها و تهیه پوشش مناسب به داخل واحدها و پادگان ها راه یافته و موجب خلع سلاح آنان و خطراتی گردد و اضافه می نماید ضدانقلاب در تاکتیک خود بیشتر از روش های فریب و نیرنگ و غافلگیری استفاده نموده و احتمال می رود عده ای را به تسلیح جداگانه به پادگان فرستاده و پس از اقدامات، اغتشاشات نمایند. به احتمال بیشتر عده ای از افسران تصفیه شده ارتش، رهبری عملیات گروه های مسلح را عهده دار هستند و به علت تخصصات فنی نیازهای آنان رفع و آنان [را] مساعدت می نمایند.» (2)

یک مسئول سپاه به خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی گفت: به طورکلی می توان گفت شهر در دست سپاه و ارتش است، منتها تیراندازی و مقاومت های پراکنده در گوشه کنار به چشم می خورد و خبری که ساعت 2 امروز به دست ما رسید این است که عده ای به قصد تحریک مردم در داخل شهر دست به فعالیت زده اند و درپی آن هستند که به استانداری حمله کنند و سپاه را وادار به خروج کرده و درنتیجه درگیری ایجاد کنند. وی درباره تعداد تلفات اظهار کرد: یک فروند هواپیمای شنوک الآن به زمین نشست و 19 جسد آورده که درمیان آنها از پاسداران کاشان، دامغان و قم و شهدای ارتشی هم بودند. همچنین حدود 7 تا 10 نفر که در محاصره نیروهای ضدانقلاب قرار داشتند، به علت

دسترسی نداشتن به آذوقه و قرارداشتن در محاصره جان خود را از دست داده اند. (3)

روزنامه کیهان حوادث امروز را این گونه جمع بندی کرده است: «براساس اطلاعات جمع آوری شده از منابع آگاه و مسئولان سپاه پاسداران و احزاب سیاسی مستقر در کردستان، حمله واحدهای لشکر 28 کردستان و پاسداران به داخل شهر سنندج در اجرای برنامه پاک سازی شهر از گروه های مسلح غیرقانونی و خلع سلاح گروه ها با برخوردهای خونین و گسترده روبه رو شد. گزارش های به دست آمده از این درگیری ها حاکی است واحدهای لشکر کردستان و پاسداران از داخل پادگان در چند ستون وارد خیابان های شهر شدند و به محض ورود به شهر از داخل خانه ها و خیابان ها و سنگربندی های کوچه ها به سوی آنها آتش گشوده شد. با ورود ارتش و پاسداران به داخل شهر عملیات جنگی دو طرف با قدرت آتش فراوان آغاز شد و صدای شلیک گلوله ها و انفجار خمپاره ها و توپ همراه با عملیات پشتیبانی هلیکوپترها شهر سنندج را در جنگی سخت و تمام عیار فرو برد.» (4)

می توان گفت به رغم تهدیدات و رفتار سرسختانه رسمی گروه های مسلح غیرقانونی درگیر با نیروهای انقلاب، وخامت اوضاع این گروه ها قابل پیش بینی است. یک تلگراف رمز اطلاعات

ص: 310


1- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص15.
2- سند شماره 041030 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از وزارت کشور به ستاد سپاه پاسداران، 7/2/1359.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 6/2/1359، ص2.
4- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص15.

سپاه همدان که امروز به تهران مخابره شد گویای این امر است: «برابر اطلاع رسیده تعدادی از سران دشمن در سنندج با استفاده از لباس زنانه از کوره راه ها فرار می کنند.»(1) (2)

از سوی دیگر، در وضعیت ایجاد شده در سنندج، امکانات درمانی و بیمارستانی، از مهم ترین ضروریات شهر و به خصوص

نیروهای اعزامی است. باتوجه به

استقرار نسبی حاکمیت دولت از امروز صبح، هم زمان اعزام گروه های امداد و درمان به سنندج شروع شد. ازجمله یک سخنگوی جمعیت شیروخورشید سرخ(3) خبر داد که درپی اعزام یک گروه امدادی و

درمانی که صبح امروز به سنندج رفته اند، بعدازظهر امروز نیز یک بیمارستان 50 تختخوابی سیار و مقدار کافی دارو همراه با یک تیم امدادی و درمانی دیگر مرکب از چند پزشک امدادگر، جراح، متخصص بیهوشی، بهیار و تکنیسین اتاق عمل به سنندج اعزام شد تا به مجروحان درگیری های اخیر این منطقه خدمات درمانی ارائه کند. (4)

ص: 311


1- * روزنامه جمهوری اسلامی که در شماره روز 6/2/1359 خود با تیتر "سنندج آزاد شد" به استقبال وضع جدید سنندج رفته است، درباره نتیجه نهایی آنچه تا آخر وقت روز جمعه 5/2/1359، در سنندج رخ داد، چنین نوشت: «پس از گذشت بیش از یک سال از انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام امت، خمینی بت شکن و نفوذ احزاب شیطانی و به اصطلاح خلقی {دمکرات، کومه له، چریک های فدایی خلق، رزگاری، منافقین و...} در منطقه کردستان و کشتار بی رحمانه صدها تن از پاسداران و ارتشیان جمهوری اسلامی توسط مزدوران و عوامل وابسته به امپریالیست های جهان خوار شرق و غرب فوق الذکر و پایمردی ارتش، سرانجام یکی از پایگاه های جمعی آن که شهر سنندج بود توسط ارتش و پاسداران غیور اسلام آزاد گردید.» [روزنامه جمهوری اسلامی، 6/2/1359، ص2] این روزنامه همچنین درباره سابقه قضیه، گزارشی درج کرده که در آن به نقل از مسئول روابط عمومی سپاه، چنین آمده است: «گروه هایی که الآن با دولت و سپاه می جنگند عبارت اند از: وابستگان حزب دمکرات، چریک های فدایی خلق، حزب رزگاری، کومه له و گروه های دیگر که برای خودشان دسته جاتی تشکیل داده اند و علیه دولت می جنگند. درحال حاضر کلیه این گروه ها با ارتش و سپاه مستقر در سنندج درگیر هستند. ... ابتدا برنامه سپاه قصد دخالت و پیاده کردن افراد در سنندج نبود، ولی وقتی دیدند که این گروه ها جلوی حرکت ستون ارتش را در فرودگاه سنندج گرفته اند به جای اینکه ارتش را همراهی کنند تا مرزها تقویت شود و جلوی حملات عراق را بگیرند برعکس به آن حمله و تعدادی را مجروح کردند که ناچاراً سپاه پاسداران گروهی را در فرودگاه پیاده کرد و تعدادی را هم در پادگان سنندج پیاده کرد و از آن طرف هم این گروه ها 8 روز گروهی از خانواده های بی گناه افسران ارتش را محاصره کرده و در طول این مدت به علت قطع آب و برق و نرسیدن مواد غذایی تعدادی از آنها جان خود را از دست دادند. یعنی عیناً جریاناتی شبیه تل زعتر که فالانژهای مسیحی در فلسطین درمورد چریک های فلسطینی اجرا کردند. بنابراین سپاه آمد و دو مسئله را مطرح کرد: 1. اینکه باید حلقه محاصره شکسته شود و باشگاه افسران از محاصره خارج شود ... و مرحله دوم کار این بود که ضدانقلابیون مسلح آنجا و اطراف باید خلع سلاح شوند و این دو اقدام به خواست خدا تا ساعت 2 نیمه شب پنجشنبه گذشته به مرحله عمل درآمد. ... البته ما می خواستیم به آن صورت دخالت نکنیم تا بلکه خودشان عقب نشینی کنند، ولی دیدیم برعکس اینها به جای عقب نشینی، با خمپاره به پادگان و خانه های مردم، استانداری و باشگاه افسران حمله می کنند و ناچار شدیم آتش را با آتش جواب دهیم و بعد که کمی گروه ها حالت عقب نشینی به خود گرفتند اینها ]نیروهای سپاه[ با یک حالت تهاجمی موفق شدند بر اوضاع مسلط شوند و تعدادی از آنها را خلع سلاح کنند.» [روزنامه جمهوری اسلامی، 6/2/1359، ص2]
2- سند شماره 041009 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از همدان {اطلاعات} به تهران {عملیات}، 5/2/1359.
3- ** بعدها عنوان هلال احمر گرفت.
4- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص15.

95

درباره فعالیت های کنونی حزب دمکرات و دبیرکل آن عبدالرحمن قاسملو، اشاره به یک مکاتبه داخلی سپاه که در آن، خبری درباره فعالیت امروز این حزب درج شده است، مفید می باشد.

در این پیام آمده است: «در تاریخ 5/2/1359 توسط قاسملو 2 تراکتور [حامل] اسلحه [که] از مسکو خریداری [شده] از راه مرز تمرچین با 6 عدد ضدهوایی وارد ایران شده و به منطقه قاسملو یا به سنندج برده شده و یک توپ بزرگ در روستای میرآباد نقده مستقر شده است.» در این گزارش همچنین اضافه شده است: «گروگان های اخیر دره قاسملو که حدود 20 نفر می باشند، به دولتو(1) برده شده اند.» (2)

96

درباره حوادث سنندج و آینده درگیری های این منطقه، در تقابل با تهدیدهای گروه های مسلح درگیر و در ادامه اعلام مواضع مسئولان نظام، امروز هم رئیس جمهور در اهواز بار دیگر بر موضع قطعی نظام در حل مسئله کردستان تأکید کرد. اهواز که در روزهای اخیر صحنه زدوخوردهای خونین در قضیه دانشگاه هاست، نظیر سایر شهرهای ایران امروز عرصه راه پیمایی توده های مردم در اعتراض به شهادت آیت الله صدر و خواهرش در عراق بود. علاوه براین، مسائل کردستان و مسائل دانشگاه ها نیز، موضوعات مهمی در تجمع امروز اهواز محسوب می شد. باتوجه به تهدیدات و تبلیغات حزب دمکرات و متحدانش، آخرین موضع گیری نظام درباره کردستان، در این مراسم اهمیت خاص خود را یافت.

گزارش روزنامه جمهوری اسلامی دراین باره بدین شرح است: «دکتر ابوالحسن بنی صدر

رئیس جمهور کشورمان، پیش ازظهر جمعه، برای ایراد سخنرانی در جمع نمازگزاران نماز جمعه وارد اهواز شد. رئیس جمهور پس از ورود به اهواز بلافاصله از فرودگاه راهی پارک شماره 15 اهواز شد و در اینجا درحالی که

هزاران تن از نمازگزاران با دادن شعار در پشتیبانی از جمهوری اسلامی، رئیس جمهور و محکوم کردن حزب دمکرات کردستان و چریک های فدایی خلق خواستار محاکمه سریع و قاطع دادگاه انقلاب درمورد دستگیرشدگان وقایع اخیر دانشگاه اهواز شدند، بنی صدر...

به مدت یک ساعت سخنرانی کرد. ... وی گفت خواهران و برادران عزیزم من امروز در اجتماع شما حاضر شدم تا آنچه را که در کشور در هفته پیش گذشته است با شما در میان بگذارم از میان بسیاری از مسائل که در هفته پیش به میان آمده است، من سعی می کنم ارتباط آنچه در کردستان و در شهرها گذشته را برای شما تشریح کنم و از شما بخواهم بر عهد و پیمانی که با من در دوران فعالیت برای ریاست جمهوری بسته اید عمل کنید. ... آقای بنی صدر ضمن تشریح اوضاع سنندج در بخش دیگری از سخنان خود اضافه کرد شب گذشته،

ص: 312


1- * اشاره به زندان معروف حزب دمکرات است.
2- سند شماره 14081 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ارومیه به تهران {اطلاعات}، 20/2/1359.

فرمانده نیروی زمینی به من گفت ما اینک در خطر نیستیم، گرچه آنها از سنندج گریخته و در بانه نیروهای ما را محاصره کرده اند،

بااین حال ما در سنندج در موقعیتی نیستیم که از ناحیه این گروه مسلح خطری باشد. ... بنی صدر گفت... این را هم بگویم که نماینده آقای قاسملو تهدیدی هم برای من آورده بود و گفت که ایشان می گویند از فرستادن ارتش و سپاه پاسداران به کردستان خودداری کنید و گرنه ما در همه کردستان جنگ را شروع می کنیم و تا سقوط بنی صدر جنگ را ادامه می دهیم. من به او پاسخ دادم که شما اطلاعتان از بینش اسلامی سخت اندک است. انسان مسلمان تصمیمات خود را نه زیر تهدید می گیرد و نه زیر باران تشویق، بنابراین بر مزاج من تهدید شما اثر ندارد و باید بگویم آنچه را که به

اسم تهدید پیغام کرده اید نقشه ای بود که بحمدالله ... باوجود آنکه اجرا شد، به نتیجه نرسید و من استوارتر از هر وقت دیگر برجای ایستاده ام. ... من در هفته گذشته، آنچه در قوه داشتم کوشیدم خدا می داند و شما مردم بدانید شب و روز کوشیدم که برخوردهای خونین که در برنامه دشمن بود انجام نگیرد، خدا را سپاس می گزارم که 98 بلکه 99 درصد موفق شدم و آنچه شد جای تأسف است. ... بنی صدر افزود: برای آخرین بار به اینها می گویم اینکه شما گمان کنید [با] انفجار بمب، ترور، گشودن مسلسل بر روی مردم، این ملت را زبون و مأیوس کنید اینها تصورات بیمارگونه است و جای تأسف است که شما در عین انقلاب اسلامی و پیروزی فرهنگ اسلامی، این همه بیگانه اید از این فرهنگ، ما تسلیم این توطئه ها نمی شویم. همان طور که شهادت آیت الله صدر در عراق ملت برادر ما را مأیوس نمی کند، بلکه استوارتر نیز می کند، این توطئه ها نیز به ما استواری روزافزون می بخشد. ... به محض آنکه سایه شوم شما از سر سنندج و شهرهای دیگر کوتاه شد مردم کردها را خواهند دید و به آنها بیش از آنچه که تصور می کردند، داده خواهد شد.» (1)

روزنامه بامداد نیز از قول بنی صدر در این سخنرانی نوشت: «تنی چند از برادران کرد با پیامی ازجانب قاسملو نزد من آمدند و گفتند اگر شما اعلام بکنید این 6 اصل با اصلاحاتی که شده مقبول است این گروه {کومه له} را که به هیچ پایبند نیست خود برجا می نشانیم. ... بنی صدر در جای دیگری از سخنان خود ضمن دعوت از گروه های سیاسی برای ساختن ایرانی آباد، مستقل و آزاد گفت این آخرین مهلت و امان است که ریاست جمهوری به شما می دهد به نام خدا و به نام خلق اگر از دست دادید دیگر از ما کاری ساخته نیست.» (2)

روزنامه انقلاب اسلامی نیز در گزارش خود از این سخنرانی چنین آورد: «سخنان رئیس جمهور کشورمان با حضور حجت الاسلام والمسلمین جنتی

امام جمعه اهواز و حاکم شرع خوزستان، سیدمحمد غرضی استاندار خوزستان و هزاران تن از خواهران و برادران متعهد و مسلمان اهواز ایراد شد.» (3)

یادآوری می شود همان طور که قبلاً ذکر شد در اواخر همین سخنرانی بود که خبر سقوط هواپیمای امریکا در طبس به بنی صدر داده شد.

ص: 313


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 7/2/1359، ص12.
2- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص2.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص11.

1. بجز سنندج، دیگر مناطق کردنشین نیز امروز عصر، شاهد درگیری های پراکنده، تحرکات ایذایی و مسلحانه بودند که بعضی با درگیری های سنندج به طور مستقیم مرتبط می شد.

عمده وقایع امروز، به ترتیب از مناطق جنوبی سنندج به سمت شمال، چنین است: در ادامه درگیری های قروه و دهگلان که در حاشیه درگیری های سنندج شروع شده بود، عملیات پاک سازی گردنه صلوات آباد در دستور کار قرار گرفت. دراین باره، عملیات سپاه همدان از فرماندهی عملیات سپاه در تهران سؤال کرد: «امروز 8 صبح، 2 فروند هلیکوپتر کبری دررابطه با سازمان پیشمرگان مسلمان در گردنه صلوات آباد عملیات نظامی را شروع می کند. سپاه مستقر در دهگلان در این عملیات شرکت کند یا نه؟» (1) پاسخ ابوشریف فرمانده واحد عملیات سپاه چنین بود: «اگر پشتیبانی مطمئن دارید می توانید در عملیات شرکت کنید.» (2) در پیام بعدی عملیات سپاه همدان اعلام کرد: «اکنون ارتش در قروه و دهگلان با تانک مستقر است، ولی گفته اند که در تصرف گردنه صلوات آباد هیچ گونه کمکی نمی کنیم.» (3)

در پاوه حدود ساعت 15 امروز، برابر اعلام شهربانی این شهر «افراد مسلح دو عدد خمپاره به طرف یگان ارتش مستقر در پاوه پرتاب نمودند که هیچ گونه تلفاتی دربرنداشت.» (4)

در مریوان، گزارش شهربانی کرمانشاه حاکی است: «درحال حاضر

ضدانقلابیونی که در مریوان مقابله می نمایند در ساختمان های شهربانی سابق و خانه های سازمانی مقابل بیمارستان استقرار دارند.» (5) به نوشته خبرنگار روزنامه

جمهوری اسلامی از کرمانشاه، تعداد این مهاجمان که از افراد حزب دمکرات، کومه له، فدائی و دیگر اشرار منطقه هستند حدود 1000 نفر گزارش شده است. (6) امروز همچنین یک فروند هواپیمای بمب افکن عراقی در آسمان و اطراف پادگان این شهر مشاهده شد که با آتش شدید ضدهوایی پادگان مجبور به فرار گردید. (7)

در بیجار، تبعات حوادث روز گذشته کم وبیش وجود دارد. روابط عمومی سپاه بیجار درباره حوادث امروز اعلام کرد: افراد سپاه پاسداران بیجار که برای پاک سازی کفار مستقر در دهات نوبهار عازم منطقه می گردند، در بین راه نجف آباد نوبهار با ضدانقلابیون درگیر می شوند. در این درگیری، یکی از برادران پاسدار به نام اسدالله ستارزاده به دست کفار {فدائی، کومه له، دمکرات} به شهادت می رسد. پس از پاک سازی منطقه از کفار یک قبضه آر.پی.جی7 و یک ماشین لندرور دولتی و تعدادی تفنگ ژ3 و برنو و ام یک و 9 عدد موشک آر.پی.جی7 به دست آمد. (8)

در همین زمینه ستاد مشترک ارتش تلفن گرامی به فرماندهی نیروی زمینی ارتش ارسال کرد که در آن آمده است: «طبق اطلاع شهربانی بیجار بعدازظهر روز جاری، مهاجمین مسلح در 15 کیلومتری آن شهرستان با پاسداران انقلاب و ارتش درگیر شدند که منجر به کشته شدن عده ای گردید و درحال حاضر کشته شدگان در بیمارستان شهر می باشند و هر آن احتمال حمله و درگیری در داخل شهر به وسیله مهاجمین می رود و آن یگان فاقد سلاح و مهمات کافی می باشد.» (9)

ص: 314


1- سند شماره 041006 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات همدان به تهران، 5/2/1359.
2- سند شماره 041006 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات همدان به تهران، 5/2/1359.
3- سند شماره 051216 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات همدان به تهران، 5/2/1359.
4- سند شماره 033937 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا ستاد عملیاتی به وزارت کشور، 6/2/1359.
5- سند شماره 051214 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا {مدیریت عملیات و اطلاعات}، 5/2/1359.
6- روزنامه جمهوری اسلامی، 8/2/1359، ص4.
7- روزنامه جمهوری اسلامی، 8/2/1359، ص4.
8- روزنامه جمهوری اسلامی، 8/2/1359، ص5.
9- سند شماره 041013 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 5/2/1359.

در بانه، به منظور کمک به نیروهایی که در پادگان این شهر محاصره شده اند، کوشش برای اعزام نیروهای سپاه ادامه یافت، ولی این امر به دلیل مشکلات ناشی از شدت تهاجم با اخلال همراه شد. نامه امروز سپاه کرمانشاه به فرمانده سپاه در تهران دراین باره چنین است: «احتراماً در اجرای نامه 5/2/1359 صادره

از عملیات منطقه غرب و بنا به دستور برادر ابوشریف از تهران تعداد 120 نفر از برادران پاسدار گروهان یکم، جهت عزیمت به بانه، به هوانیروز اعزام و از ساعت 11:30 روز جاری تاکنون [یعنی] 17:30، تأمین و حفاظت بانه به منظور فرود هلیکوپتر شنوک مقرر نگردیده.

معاون فرمانده عملیات غرب کشور، درویش» (1)

یادآوری می شود که شب گذشته، تیمسار فلاحی فرمانده نیروی زمینی، به بنی صدر فرمانده کل نیروهای مسلح، گزارش داد که بخشی از نیروهای درگیر در سنندج از آنجا گریخته و در بانه نیروهای ارتشی را محاصره کرده اند. (2)

گزارش های بعدی حاکی است در حمله به پادگان بانه، یک قله مسلط به این پادگان به دست گروه های مهاجم افتاده و از آنجا پادگان زیر آتش شدید قرار دارد، طوری که امکان فرود هلیکوپتر نیروی کمکی وجود ندارد و عملاً پادگان در وضعیتی شبیه محاصره قرار گرفته است و به این ترتیب با نبود امکان کمک رسانی سریع، پادگان بانه در خطر سقوط و سپس قتل عام نیروهای مستقر در آن قرار دارد. تنها راه، پس گرفتن قله در زمان کوتاه از مهاجمان است. بغرنجی کار در این است که به نظر نظامیان مسئول در منطقه، تنها راه تحقق این اقدام بمباران قله و بمباران و انهدام مرکز مهمات و تدارکات و پشتیبانی مستقر در قله است که مهاجمان آن را در سه روستای مجاور قرار داده اند. (3)

در سقز، شواهدی از حمله احتمالی شب هنگام، به هنگ ژاندارمری و نیروهای ارتش در این شهر به دست آمده که ستاد مشترک آن را به ژاندارمری و سپاه اطلاع داده است. این گزارش نشان می دهد افراد سازمان چریک های فدایی خلق و دیگر متحدان آنها در درگیری های سقز در مسجد بزرگ این شهر واقع در روبه روی ژاندارمری، مستقر شده اند و درحال تدارک و برنامه ریزی این حمله هستند که با فرارسیدن شب، انجام خواهد شد. (4)

در تکاب، به گزارش سپاه زنجان بین افراد وابسته به حزب دمکرات و پاسداران تکاب و زنجان، یک درگیری شدید روی داد که در آن 12 تن از دمکرات ها، ازجمله یکی از عوامل اصلی حزب به نام شیخ علی نقش وندی کشته شدند. (5)

در سردشت، ساعت 21 امروز، پاسگاه ربط زیر آتش خمپاره10، آر.پی.جی و سلاح های سبک عناصر ضدانقلاب قرار گرفت. این درحالی است که اهالی شهر ربط از توابع سردشت، در ساعت 10:30 امروز، شهر را ترک کرده بودند. (6)

در مهاباد، شهربانی این شهر، تحرکی را گزارش داد که حاکی از انتقال عناصر وابسته به گروه های مسلح غیرقانونی به مناطقی دیگر است. در این گزارش آمده است: «برابر اعلام شاجا به استناد گزارش شهربانی مهاباد، گروه های سیاسی مشغول تخلیه شهر مهاباد می باشند. تا این تاریخ قسمتی از افراد مسلح، شهر را ترک کرده اند.» (7)

ص: 315


1- سند شماره 051201 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه پاسداران کرمانشاه به سپاه پاسداران مرکز {فرماندهی}، 5/2/1359.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 7/2/1359، ص12.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 7/2/1359، ص2.
4- سند شماره 041007 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به ژاجا، 5/2/1359.
5- سند شماره 041014 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات زنجان به تهران، 6/2/1359.
6- سند شماره 041021 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا به ژاجا، 6/2/1359.
7- سند شماره 041002 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا {عملیات}، 5/2/1359.

در ارومیه شب گذشته، در حمله به یک خودروی گشتی سپاه در نزدیکی جاده کمربندی شهر، یکی از پاسداران شهید شد. در درگیری ایجادشده، تعدادی خمپاره و سلاح سنگین و مقداری تی.ان.تی از مهاجمان به دست آمد. (1) بعدازظهر دیروز نیز یک ستون از لشکر 64 ارومیه بین ارومیه و راژان هدف حمله مهاجمان مسلح ضدانقلاب قرار گرفت. دکتر اتابک معاون سیاسی استانداری آذربایجان غربی، دراین باره گفت: در این حمله بیش از 10 تن از برادران ارتش زخمی و یک تن نیز شهید شد و تلفات سنگینی به مهاجمان وارد آمد. (2) عصر امروز نیز در یک درگیری که در منطقه آق بلاغ روی داد، 4 نفر از افراد مسلح غیرقانونی با تلاش افراد ژاندارمری خلع سلاح شدند. (3)

درگیری دیگری نیز عصر دیروز هنگام تردد نیروهایی از ارتش که از محل استقرار خود به سمت شهر می رفتند روی داد که خساراتی درپی داشت. در

گزارش ستاد مشترک آمده است: «برابر اعلام سپاه پاسداران در ارومیه هنگامی که حدود 50 نفر از پرسنل ارتش جهت استحمام به شهر می روند در نزدیکی محلی به نام {بند} به وسیله مهاجمینی محاصره [می شوند] که با اعزام کمک از سپاه ارومیه به علت خاتمه درگیری قبل از رسیدن نیروی کمکی، افراد سپاه مراجعت [می کنند]، در ساعت 22:30 باقیمانده افراد محاصره شده به وسیله تانک به محل استقرار بازگردانده شده اند و در این درگیری 2 نفر شهید و تعدادی مجروح شده اند و 7 دستگاه خودرو نیز منهدم گردیده است.» (4)

1. در ادامه قضایای مربوط به دانشگاه ها، پس از چند روز درگیری در رشت و اهواز، امروز این شهرها حالت عادی به خود گرفت و نماز جمعه با حضور عده زیادی از مردم با جهت گیری حمایت مردمی از نظام و با شرکت مسئولان مختلف برگزار شد.

در رشت، سرانجام بعد از چندین روز تعطیلی و درگیری، از امروز، اوضاع شهر آرام شد و نماز جمعه این شهر با حضور هزاران نفر از مردم گیلان به امامت آیت الله لاهوتی امام جمعه رشت، برگزار شد. در مراسم نماز جمعه، انصاری استاندار گیلان، در سخنانی گفت: از این نماز جمعه تا دو نماز جمعه دیگر به دکه دارها فرصت می دهیم که دکه ها را بردارند و محیط را پاک سازی کنند و صریحاً اعلام می کنیم بعد از موعد تعیین شده محیط را پاک سازی خواهیم کرد.

سپس حجت الاسلام هادی غفاری در سخنانی گفت: این روزها شایعاتی به گوش می رسد که عده ای را شناسایی کردند

(آیت الله لاهوتی امام جمعه رشت:

مقاومت دربرابر چنین مسئله ای {تخلیه ستاد گروه ها در دانشگاه ها} اصولاً بیهوده بوده و بجز اتلاف جان جوانان این مرزوبوم نتیجه دیگری نداشت.)

ص: 316


1- روزنامه کیهان، 7/1/1359، ص11.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص1.
3- روزنامه کیهان، 8/2/1359، ص2.
4- سند شماره 41008 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا {مرکز فرماندهی}، 5/2/1359.

و آنها را خواهند زد. خب برای ما هم مشکل نیست که بعضی ها را شناسایی کرده و بزنیم، ولی ما بت شکن هستیم نه شیشه شکن. آن گاه، آیت الله لاهوتی امام جمعه رشت و نماینده رئیس جمهور

به تفسیر مسائل مملکتی پرداخت و با اشاره به تخلیه ستاد گروه ها در دانشگاه ها اظهار کرد: مقاومت دربرابر چنین مسئله ای اصولاً بیهوده بود، بجز اتلاف جان جوانان این مرزوبوم نتیجه دیگری نداشت. آیت الله لاهوتی در پایان افزود: دانشگاه گیلان از فردا باید کار خود را شروع کند. همچنین استانداری گیلان هم فعالیت خود را آغاز کند و دیگر مورد هجوم قرار نگیرد.(1) (2)

در اهواز، به گزارش خبرگزاری پارس بنی صدر رئیس جمهور، پیش ازظهر، وارد این شهر شد و در اجتماع نمازگزاران اهوازی سخنرانی کرد. در این سخنرانی هزاران تن از برگزارکنندگان نماز جمعه در پشتیبانی از دولت جمهوری اسلامی ایران به رهبری امام خمینی و رئیس جمهور شعار دادند و خواهان محاکمه سریع دستگیرشدگان وقایع اخیر دانشگاه اهواز و قاطعیت دادگاه های انقلاب دربرابر آنان شدند. رئیس جمهور در سخنان خود با توضیح مفصل وقایع کردستان درباره وقایع اخیر دانشگاه ها نیز سخن گفت. (3) بنی صدر اظهار کرد: «آنها می خواهند، خودشان هم گفته بودند که 16 آذرِ بنی صدر عده ای دانشجو کشته شود و دانشجو اعدام شود بعد اینها، اینها را افسانه بکنند و تا دنیا دنیا است روضه دانشجو بخوانند.» وی در پایان سخنان خود خطاب به مردم اهواز که در کل مراسم شعار می دادند و درخواست هایی علیه گروه های مخالف نظام طرح می کردند، گفت: «آمدن رئیس جمهور به شهر شما برای این است که حتماً هرچه پیش آید خونسردی خود را حفظ کنید و آن لحظه ای که لازم باشد با خونگرمی و حمیت عمل می کنیم. اگر رسید ما درنگ نخواهیم کرد و شما را خبر خواهیم کرد.» (4)

99

درحالی که در قضایای دانشگاه ها قطعی است که پایگاه گروه های درگیر با نظام برچیده شده و دیگر وضع سابق ادامه نخواهد یافت، طرف های درگیر و گروه های مختلف همچنان به صدور بیانیه و تحلیل وضعیت، در قالب هایی بعضاً بسیار تند و کوبنده، ادامه می دهند.

سازمان مجاهدین خلق امروز در بیانیه ای اعلام کرد: «به نام خدا و به نام خلق قهرمان ایران. به دنبال شکست تلاش های انحصارطلبان برای به تعطیل کشاندن دانشگاه های سراسر کشور و قراردادن توده ها رودرروی دانشجویان دانشگاه ها، به نظر می رسد که این بار مدارس به عنوان هدف این اقدامات تفرقه افکنانه انتخاب شده است. مطابق آنچه مطبوعات اعلام کرده اند آقای پرویز علی آبادی رئیس آموزش وپرورش قائم شهر، با یک اولتیماتوم تهدید کرده است که مردم را برای فیصله دادن مسائل به مدرسه دعوت خواهد کرد و این امر باتوجه به سوابق مسئله، درواقع تهدید

ص: 317


1- * ضمیمه دارد؛ گزارش خبرگزاری پارس از اعزام آیت الله لاهوتی به رشت در مقام نماینده رئیس جمهور برای حل درگیری های رشت، مواضع نامبرده و برخی حواشی آن.
2- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص2.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 6/2/1359، ص4.
4- روزنامه جمهوری اسلامی، 7/2/1359، ص2.

مدارس و حمله و ضرب وشتم محسوب می گردد. مجاهدین خلق ایران به این وسیله هشدار می دهند که در شرایطی که امپریالیسم امریکا از هرنوع توطئه برای ضربه زدن به خلق به پاخاسته ایران فروگذار نمی کند، این نوع اقدامات تفرقه افکنانه که درواقع تلاشی است برای به تعطیل کشاندن کلیه مدارس سراسر کشور هیچ ثمری جز آب ریختن به آسیاب امپریالیسم ندارد. مجاهدین خلق از مقامات مسئول و به خصوص شخص ریاست جمهور تقاضا می کنند که با رسیدگی هرچه سریع تر به این مسئله از به وجودآمدن کانون های نوین آشوب و به تعطیل کشیده شدن مدارس جلوگیری نمایند.

5/2/1359، مجاهدین خلق ایران» (1)

از سوی دیگر، با انتشار اطلاعیه انجمن های اسلامی و سازمان های دانشجویان مسلمان دانشگاه ها و مدارس عالی کشور و قرائت آن در نماز جمعه امروز تهران، گروه اصلی در طرف مقابل نیز همچنان بر مواضع خود، تأکید و اعلام کرد: دانشجویان مسلمان به جای شرکت بیهوده در نظام استعماری و برنامه کنونی، راهی روستاهای طاغوت زده کشور خواهند شد. در این اطلاعیه آمده است: «ما با درک پیام نوروزی امام دریافته ایم که دیگر ماندن در این نظام استعماری و وابسته دانشگاه خیانت به انقلاب و خدمت به ضدانقلاب است، لذا با تمام قدرت بر آن شدیم تا با همراهی شما ملت رزمنده، نظام اسلامی را پایه ریزی نماییم که دیگر دانشجو جدا از ملت نباشد. دانشجو، دانشگاهش را

تبدیل به سنگری که از پشت آن تیر به قلب ملت خویش بزند، نسازد. در دانشگاه اسلامی دیگر دسترنج شما صرف تبلیغ علیه عقیده تان و انقلابتان نخواهد شد. در آموزش اسلامی، دیگر عروسکان غرب زده تربیت نخواهد گشت تا در وابسته کردن

هرچه بیشتر این ملت مستضعف بکوشند. پس از انقلاب فرهنگی دیگر پزشکان ما کسانی نخواهند بود که تنها برای پول کار کنند و به محض مطرح شدن طب ملی راه فرار به امریکا را در پیش گیرند. لذا بنا به تأکید اماممان این نظام استعماری پوسیده باید از بنیان دگرگون گشته و آموزش اسلامی جایگزین آن بشود و درضمن مسلم است که این مهم نه به دست ادارات و افرادی که خود باید تغییر اساسی کنند انجام پذیر است و نه با کنفرانس ها و سمینارهای تشریفاتی انجام خواهد پذیرفت، بلکه با استفاده از حرکت اخیر که نیروی لایزال و شکست ناپذیر مردم را به دنبال خویش دارد و با کمک استادان، کارکنان، دانشجویان و متفکران متعهد خواهیم توانست این فرهنگ امریکایی را به نظام انسان ساز اسلامی تبدیل گردانیم. امروز که کشور ما شدیداً به سازندگی و تولید نیازمند است باید از نیروهای پرانرژی و فعال دانشجویی در این جهت استفاده شود. لذا ماندن آنها در نظام پوسیده و متحجر امروز دانشگاه جز صرف مبالغ هنگفت و کمرشکن از دسترنج این ملت حاصل دیگری نخواهد داشت. ما معتقدیم که امروز رفتن به روستاها اگر حتی جنبه سازندگی هم نداشته باشد که دارد، آشنایی با درد و رنج این ملت محروم خود درس بزرگی است. رفتن به روستاهای طاغوت زده

این مملکت درس هایی را به ما خواهد آموخت که در کلاس های گرم ونرم دانشگاه فراگرفتن آن محال است. درد و رنج مظلومیت، فقر و گرسنگی این ملت ستم کشیده را در محیط

ص: 318


1- سازمان مجاهدین خلق، نشریه مجاهد، شماره 50، 7/2/1359، صص 1 و 4.

روشن فکری دانشگاه نه با غذای سلف سرویس می توان چشید و نه با بحث های آن چنانی لمس نمود. لذا باید با توقف فوری نظام امریکایی حاکم بر دانشگاه هم از اتلاف نیروهای جوان و پرشور درجهت ساختن ایران آباد و آزاد استفاده کرد و هم با سلطه فرهنگی غرب که امروز بر کشور ما مسلط است، مبارزه نمود.»در ادامه این اطلاعیه، نکات مهم پیام امام در راه پیمایی گذشته دانشجویان پیرو خط امام(1) در 8 بند تنظیم و بر آن تأکید شده است. (2)

100

امروز حزب جمهوری اسلامی یک بیانیه و دستورالعمل درون گروهی، درباره نوع برخورد با بنی صدر که ریاست جمهوری و فرماندهی کل نیروهای مسلح را برعهده دارد، صادر کرد. این بیانیه طبعاً باتوجه به حوادث اخیر سنندج و دانشگاه ها که در آن نوعی همراهی و هماهنگی همه جناح ها و مسئولان نظام مشهود است و به خصوص بعد از بحث هایی درباره سرمقاله مشخص روزنامه انقلاب اسلامی(3) تهیه شده و این هماهنگی اخیر، آشکارا پیشرفت های چشمگیری را در حل معضلات ناشی از تحرک گروه های مسلح مخالف نظام که چه در مرحله درگیری های مسلحانه و چه در پوشش تحرکات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، با همان جهت گیری براندازی فعال اند، سبب شده است. متن بیانیه و ابلاغیه مزبور، که قرار بود انتشار عام نیابد،(4) بدین شرح است:

«بسمه تعالی

از دفتر استان تهران به حوزه های مربوطه

موضوع: موضع حزب با آقای بنی صدر

به دنبال اوج گیری این سؤال در برادران و خواهران حزبی که در این مرحله از انقلاب و باتوجه به کل شرایط موجود چه حرکت هایی

در مقابل دولتمردان داشته باشیم؟ و اصولاً با این قضایا چگونه برخورد نماییم؟ این سؤال در حوزه های حزبی مطرح شد و پس از بررسی های اولیه در حوزه ها، درمورد شورای مرکزی مطرح و بالاخره پس از بحث های

زیاد نتایج زیر به عنوان

موضع حزب به دست آمد که از نظر می گذرد.

بدیهی است این یک دستور درون تشکیلاتی

بوده و فقط برای هماهنگی برادران و خواهران حزبی مطرح

می شود، لذا حفظ رده درون تشکیلاتی بودن این موضوع ضروری است و فقط خواهران و برادران حرکت هایشان را بر مبنای این موضوع تنظیم نمایند. اصول این مواضع عبارت اند از:

1. حزب در برخورد با آقای بنی صدر به عنوان رئیس جمهور و به عنوان یک چهره انقلابی معروف

ص: 319


1- * خبر آن در روزشمار 1/2/1359 آمده است.
2- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص2.
3- ** خبر آن در روزشمار2/2/1359 آمده است.
4- *** این بیانیه بعدها در اواخر خرداد 1359، وقتی بر سر ماجرای موسوم به "نوار آیت" اختلافات جناحی شدید شده بود، به منظور اثبات حسن نیت حزب جمهوری اسلامی، به صورت علنی انتشار یافت.

و در هرجا دولتمردان و سیاستمداران و چهره ها و گروه های دیگر باید سخت مراقب باشد که واقعاً برخوردش آهنگ رقابت بر سر قدرت نداشته باشد و همچنین باید مراقبت شود حرکت ها آن گونه تنظیم گردد که مردم واقعیت را همان طور که هست بیابند و چنین برداشتی ولو به غلط برای مردم پیش نیاید که حزب با ایشان بر سر قدرت رقابت و معارضه دارد.

2. حزب باید سخت مراقب باشد که بر مبنای همان اصول اساسی که تشکیل شده است از خط خود منحرف نگشته و دچار سیاسی کاری نگردد.

3. رعایت مصلحت انقلاب و جامعه خود یک حقیقت است. بنابراین در همه اظهارنظرها و موضع گیری ها باید رعایت این مصلحت را نموده و مصلحت انقلاب و جامعه در شرایط کنونی ایجاب می کند که هم دوستان و هم دشمنان حس کنند که حزب، شورای انقلاب و آقای بنی صدر یکپارچه عمل می کنند. قابل توجه است که البته هرجا بنی صدر یا شورای انقلاب از قانون اساسی و یا مصلحت سیاسی اجتماعی ملت منحرف شوند، حزب حق انتقاد سالم و آگاه کننده برای خود را محفوظ می داند و آن را تذکر می دهد. بدیهی است که لحن و جملات به کار گرفته شده در این جهت نقش مهمی دارند.

تذکر: این مواضع مطرح شده باید حتماً در سخنان اعضای حزب رعایت شود.

4. حزب هر آرمانی را در این مقطع اجتماعی لازم بداند که دنبال کند و محقق سازد باید از طرق گوناگون در بالابردن فرهنگ جامعه کوشش نماید و نیروهای عظیمی از مردم را به دنبال آن آرمان جذب نماید تا آقای بنی صدر و

قدرت دیگری خود را در مقابل تنها حزب نبیند و لذا خود را ملزم به رعایت و قدم برداشتن درجهت آن بدانند و یا حداقل مخالفت نکنند.

5. حزب باید تلاش معقول و سازنده برای روشنگری مردم و دادن آگاهی های لازم درجهت روشن کردن ماهیت کسانی که با زرنگی می خواهند سمت، مقام و پایگاهی را در حکومت آینده اشغال نمایند، ولی در خط انقلاب نیستند، بنماید. این حرکت درمورد اطرافیان آقای بنی صدر و یا دیگران فرق نمی کند و لازم است بدون رودربایستی انجام پذیرد.

6. اگر زمینه ملاقات ازطرف آقای بنی صدر با حزب مطرح شد حزب آن را بپذیرد.» (1)

101

حزب توده ایران که از آن با عنوان کمونیسم روسی یاد می شود و حزب رنجبران ایران که مائوئیست هستند و به کمونیست های

چینی معروف اند و اتفاقاً هر دو گروه نیز خود را در صف گروه های

مدافع نظام قرار می دهند،

در عرصه های مختلفی به رویارویی و بیشتر دشمنی افشاگرانه می پردازند.

در جناح بندی کنونی نظام، حزب توده طرف دار جناح خط امام و منتقد جناح بنی صدر

است و حزب رنجبران برعکس. درهرحال، این رویارویی در شماره های اخیر ماهنامه های تئوریک سیاسی دو گروه نیز بروز یافته است. در اینجا ضمن اشاره به آن، برخی

ص: 320


1- روزنامه بامداد، 31/3/1359، ص3.

پشتوانه ها و دلایل نظری چرایی سلوک کنونی این دو حزب، به خصوص حزب توده، توضیح داده شده است که در ادامه می آید. حزب توده ایران بجز روزنامه نامه مردم، نشریات دیگر ازجمله ماهنامه دنیا را نیز به طور مرتب منتشر می کند؛ این ماهنامه عنوان "نشریه سیاسی و تئوریک کمیته مرکزی حزب توده ایران" را دارد. از شماره اردیبهشت 1359

ماهنامه دنیا 3 مطلب که در توضیح نوع مواضع و رفتار حزب توده در شرایط کنونی مفید است، در اینجا درج می شود. این شماره ماهنامه دنیا اعلامیه کمیته مرکزی حزب توده ایران را به مناسبت شصتمین سالگرد تأسیس حزب

1. کمونیست ایران چاپ کرده که در آن آمده است: «... درمیان این گردان جانباز خلق، افراد نیمه راه، جاه طلبان بی ایمان و عمال خرابکار دشمن نیز رخنه کرده اند، ولی زندگی حساب آنها را از حساب صدها و هزارها کمونیست که تا آخر چون شمعی در عشق میهن سوخته جدا کرده است. انقلاب شکوهمند اخیر مردم ایران به رهبری امام خمینی برای تحقق بسیاری از آرزوهای اجتماعی مبارزان مترقی جامعه ما و از آن جمله کمونیست ها زمینه مساعد سیاسی و اجتماعی فراهم آورده است، لذا وارثان کار حزب کمونیست... پشتیبانی از این انقلاب را بدون کوچک ترین چشمداشت یا خودخواهی گروهی وظیفه خود می داند.» (1)

این شماره دنیا مقاله ای از کیانوری دبیرکل حزب، با عنوان "امپریالیسم جهانی به سرکردگی امریکا ماشین عظیم و جهنمی خود را علیه انقلاب ایران به راه انداخته است" درج کرده است. کیانوری در این مقاله ضمن برشمردن فعالیت های امریکا علیه ایران نوشته است: سیاست عوامل و گروه های ضدانقلابی سرسپرده امریکا {از امیرانتظام ها، دریادار علوی ها و نزیه ها و مقدم ها گرفته تا گروهک های رنگارنگ راست و چپ نما} این بود که: 1. با تمام قوا برای تضعیف رهبری امام خمینی در انقلاب عمل کنند. 2. هرقدر ممکن است نهادهای انقلاب که به ویژه در این دوره به قلع وقمع و محاکمه و اعدام و مصادره اموال غارتی گردانندگان رژیم گذشته و جنایتکاران سرسپرده در نیروهای انتظامی و ساواک پرداخته بودند تضعیف شوند. 3. با جلوگیری از حل مسائل و مشکلات اساسی، اقتصاد کشور را فلج کنند. (2)

کیانوری در توضیح ترفندهای امریکا دربرابر ایران افزوده است: نتیجه گیری آموزنده ای برای گروهی از مبارزان جوان آن است که دچار گمراهی شده و به دنبال دارودسته افراطی چپ نما افتاده اند و با شرکت در توطئه ها و اقدامات تحریک آمیز گردانندگان این گروهک ها به خیال خود به انقلاب ایران کمک می کنند، ولی درحقیقت، در

{نورالدین کیانوری دبیرکل حزب توده، در مقاله ای ضدامریکایی به نصیحت آن دسته از مبارزان جوان پرداخت که دچار گمراهی شده، به دنبال دارودسته افراطی چپ نما افتاده اند.}

ص: 321


1- کمیته مرکزی حزب توده ایران، ماهنامه دنیا {سیاسی و تئوریک}، 5/2/1359، ص26.
2- کمیته مرکزی حزب توده ایران، ماهنامه دنیا {سیاسی و تئوریک}، 5/2/1359، ص8.

دست ضدانقلاب به بازی گرفته شده اند. آنان برداشت خود را تابه حال بر پایه اطلاعاتی از این قبیل قرار داده اند که گویا انقلاب ایران اساساً انقلاب نیست و همه جریانات، بازی های رنگارنگ امپریالیسم است، ازجمله اشغال لانه جاسوسی برای منحرف کردن توده ها از مبارزات انقلاب است و اینکه هرکس علیه رژیم قیام کند انقلابی است و باید از قیام او پشتیبانی کرد. آیا هنوز آنان می توانند با مطالعه نامه برژینسکی به کارتر بازهم تردید کنند که همین چارچوب کنونی انقلاب ایران با همه نارسایی ها و کمبودهایش برای امپریالیسم جهان خوار غیرقابل تحمل است و هر اقدامی که انقلاب را از این هم ضعیف تر و ناتوان تر کند آب ریختن به آسیاب امپریالیسم و ضدانقلاب آریامهری بختیاری است. (1)

مقاله ای دیگر در این شماره ماهنامه دنیا درج شده که در آن کشور شوروی و نظام آن آشکارا تبلیغ و حمایت می شود. ازاین رو، با امضای مستعار "ب. کیا" درج شده است. در این مقاله با عنوان "جهان دوم یا امپریالیست های کوچک" آمده است: «قدرت اقتصادی اتحاد شوروی نشانه حقانیت و برتری نظام سوسیالیستی بر نظام سرمایه داری است. نظامی که از روسیه عقب مانده و تحت فشار و تحریکات همه جانبه امپریالیست، کشوری مقتدر به وجود آورد و از طرف دیگر قدرت شوروی و سایر کشورهای سوسیالیستی وثیقه پیروزی همه نهضت های رهایی بخش و پشتوانه تمام نظام های غیرسرمایه داری است.» (2)

از سوی دیگر، گروه مائوئیستی سه جهانی حزب رنجبران نیز در ماهنامه خلق {ارگان سیاسی تئوریک این حزب} در شماره اول اردیبهشت خود در تقابل با حزب توده و دیدگاه های آن و نیز علیه شوروی و به نفع تئوری سه جهانی مائو که در آن شوروی در کنار امریکا جهان اول و امپریالیست تلقی می گردد مطالبی دارد؛(3) ازجمله در مقاله ای با عنوان "حزب توده: شوالیه مبارزه علیه بورژوازی لیبرال" آورده است: «بررسی کوتاه طومار طولانی

وابستگی حزب توده و سیاست های خائنانه اش نشان می دهد که حزب توده از وابسته ترین و نوکرمنش ترین احزاب وابسته به شوروی و عامل مستقیم و علنی آن در میهن ماست. به طور خلاصه سیاست حزب توده در شرایط کنونی، سیاستی چندجانبه است که برای پیاده کردن آن به صورت زیر عمل می کند: تبدیل شعار نه شرقی، نه غربی به شعار نه غربی، آری شرقی، اخلال در کار قدرت سیاسی حاکم و توسل به زبان ارعاب و تهدید با پشت گرمی قدرت ارباب و درعین حال استفاده از هر فرصتی برای تبلیغ مزایای رفتن به سمت شرق، جلوگیری از وحدت خلق و تثبیت نظم انقلابی، جلب نیروهای مدافع و متمایل به شوروی مانند چریک ها و مجاهدین و فلج کردن نیروهای بینابینی {مانند خط سوم}.» (4)

ص: 322


1- کمیته مرکزی حزب توده ایران، ماهنامه دنیا {سیاسی و تئوریک}، 5/2/1359، ص8.
2- کمیته مرکزی حزب توده ایران، ماهنامه دنیا {سیاسی و تئوریک}، 5/2/1359، ص124.
3- * حزب رنجبران ایران، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از چند گروه کوچک مائوئیستی که برخی از حزب توده منشعب شده بودند، تشکیل شد و در جناح بندی کنونی از بنی صدر حمایت می کند و با مائوئیست هایی از قبیل کومه له و پیکار که مشی قهر آمیز دارند در خط مشی و رفتار سیاسی علنی، مرزبندی دارد.
4- حزب رنجبران ایران، ماهنامه خلق، شماره 3، اردیبهشت 1359، ص6.

102

سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در ارزروم ترکیه، امروز متن گزارش خبرنگار روزنامه ترجمان از مصاحبه با آیت الله شریعتمداری را که در قم انجام شده است، به تهران گزارش کرد. گزارش ترجمان حاوی تعلقاتی است که در ترکیه رواج دارد و از شدت علاقه مندی به ترویج پان ترکیسم در ایران، حکایت می کند.

متن گزارش چنین است: «از: سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران، ترکیه {ارزروم} مورخ 25 آوریل 1980؛ مصاحبه خبرنگار روزنامه ترجمان با آیت الله شریعتمداری.

آیت الله شریعتمداری رهبر 24

میلیون ترک های ایران پس از 6 ماه سکوت برای اولین بار با روزنامه ترجمان مصاحبه کرد: شریعتمداری تنها شخصیتی است که می تواند فقط با یک اشاره میلیون ها ترک را در ایران برانگیخته و به شورش وادارد. شریعتمداری رهبر ترک ها که اظهاراتش طی ماه های

اخیر در ایران نقش بزرگی بازی کرده است، باوجود کوشش های آیت الله خمینی در راه جلوگیری از تماس وی با خبرنگاران بالاخره سکوت را شکست. قبل از امام

خمینی به شریعتمداری پیشنهاد شد که رهبریت را در ایران در دست گیرد، اما آیت الله شریعتمداری پیشنهاد را رد کرده و اعلام نمود که من رهبر سیاسی نیستم، بلکه رهبر مذهبی می باشم. وی توانست موجبات حمایت ترک های مسلح را از امام خمینی فراهم آورد.

درمورد گروگان ها سؤال نمودم، او اعلام داشت: دراین مورد من فعلاً مسئولیتی ندارم و منتظر انتخابات مجلس هستم، آن وقت عقاید خود را بازگو خواهم کرد. شریعتمداری تنها فردی است که می تواند با رژیم [آیت الله] خمینی به مخالفت برخیزد. وی در جواب سؤال آینده سیاسی ایران پاسخ داد: ما در موضوع سیاست داخلی و خارجی با مشکلات فراوانی مواجه هستیم، هنوز راه ما روشن نیست. آیت الله شریعتمداری بدون اینکه نامی از [آیت الله] خمینی یا شورای انقلاب عنوان نماید، برخورد رهبران کشور را با ترک ها مورد بررسی قرار داد. شریعتمداری از جواب این سؤال که آیا ترک های ایران از حکومت [آیت الله] خمینی راضی هستند یا نه، جواب داد: رهبران ایران فعلاً نمی توانند کینه ای را که از ترک ها دارند، اظهار نمایند و فعلاً قادر به ابراز آن نیستند. دراین باره شکایاتی نیز به من شده است. خبرنگار سؤال کرد: آیا شما ازسوی شوروی احساس خطر می کنید یا نه، جواب داد: به قول روس ها نمی توان اطمینان کرد و آنها هرگز مقاصد خود را اظهار نمی کنند. آنها اهداف خود را همیشه مخفی نگاه می دارند و به هیچ یک از گفته های آنها نمی توان اطمینان کرد.» (1)

{روزنامه ترجمان (چاپ ترکیه}:

آیت الله شریعتمداری رهبر 24 میلیون ترک های ایران تنها شخصیتی است که می تواند فقط با یک اشاره میلیون ها ترک را به شورش وادارد.)

ص: 323


1- اداره کل مطبوعات و رسانه های خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خلاصه بررسی مطبوعاتی جهان، 5/3/1359، ص35.

ضمیمه اول گزارش 79: توضیحاتی درباره اختلاف تعداد هواپیماهای ذکر شده در منابع مختلف

در خاطرات برژینسکی، 3 فروند هواپیما ذکر شده است،(1) اما منابعی نیز آن را 6 فروند ذکر کرده اند. (2) در یکی از این منابع به نقل از رویتر {25 آوریل 1980} آمده است: حداقل 3 فروند هواپیما مجدداً تحت پوشش پروازهای بهداشتی، از حریم هوایی یونان باز می گردند. (3) نویسنده افزوده است: تصور می رود که مجروحان حادثه به وسیله

یکی از همین هواپیماها به مقصد پایگاه رامشتاین در آلمان غربی حمل شده باشند. (4) وی به نقل

از نیوزویک مورخ 5 مه 1980، آورده است: آواکسی هم که به عنوان فرماندهی پرنده عملیات خدمت می کرد، قبل از بازگشت به مصر در ترکیه به زمین می نشیند(5) و اضافه کرده است راجع به هواپیمای دیگر هیچ گونه خبر موثقی در دست نداریم. (6)

ضمیمه دوم گزارش79: یادداشت های برژینسکی از "روز غم انگیز"؛ وضع طبس و انعکاس آن به کاخ سفید

برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر، در یادداشت های خود درباره چگونگی اطلاع کاخ سفید از وضع طبس و واکنش کارتر به وقایع به وجودآمده و احساسی که در آن لحظه در کاخ سفید وجود داشت به نکاتی درخورتوجه اشاره کرده است. وی می نویسد: ساعت 16:20 {50 دقیقه بعد از نیمه شب به وقت تهران} به بیرون اتاق فراخوانده شدم و براون خبر داد که کارها طبق برنامه پیش می رود. 4 هلیکوپتر تابه حال سوخت گیری کرده اند و پس از سوخت گیری 2 هلیکوپتر دیگر، مرحله دوم برنامه با پرواز هلیکوپترها به تهران آغاز خواهد شد. من احساس آرامش کردم و به جلسه بازگشتم، اما همه چیز ناگهان در ساعت 16:45 تغییر کرد. براون تلفنی خبر داد که یکی از هلیکوپترها به علت بروز اشکالی در سیستم هیدرولیک آن نمی تواند در مأموریت شرکت کند و از حداقل 6

هلیکوپتر لازم برای این مأموریت یکی کم است. براون گفت که ما می توانیم افرادمان را با هواپیماهای سی130 از معرکه خارج کنیم. من گیج شدم و نومیدانه از براون پرسیدم آیا نمی توانیم با 5 هلیکوپتر برنامه را انجام دهیم؟ براون گفت طبق برنامه پیش بینی شده حداقل تعداد هلیکوپترهای لازم برای انجام این مأموریت 6 فروند است. من گفتم با ژنرال جونز هم دراین مورد مشورت کند و نظر سرهنگ بکویت فرمانده عملیات را هم بپرسند. من او را یک بار درحال تمرین و در جلسه اتاق بررسی وضعیت کاخ سفید دیده بودم و به شهامت او ایمان داشتم. اگر او حاضر می شد با 5 هلیکوپتر برنامه را اجرا کند، من از ادامه عملیات پشتیبانی می کردم.

پس از گفت وگو با براون بی درنگ به دفتر رئیس جمهوری رفتم. کارتر در دفتر خود در اتاق بیضی شکل کاخ سفید نشسته و با کریستوفر و کاتلر صحبت می کرد.

من ساعت 16:50، وارد دفتر رئیس جمهوری شدم و گفتم می خواهم فوری و تنها با او صحبت کنم. کارتر با حالتی شگفت زده از جای خود برخاست و همراه من به طرف

دفتر خصوصی خود حرکت کرد. من آخرین خبرها را به اطلاع او رساندم و گفتم به نظر براون باید برنامه عملیات را لغو کنیم. کارتر با ناراحتی و غرغرکنان زیر لب گفت: «لعنت بر...

لعنت بر...»(7) و بلافاصله پشت میز خود نشسته و تلفن براون را گرفت. من دربرابر میز او ایستاده و با خود در جدال بودم: آیا کارتر را تشویق کنم که با 5 هلیکوپتر باقیمانده دستور اجرای عملیات را صادر کند؟ در این لحظه تصمیم، من و رئیس جمهور تنها بودیم و شاید می توانستم او را قانع کنم که احتیاط را کنار بگذارد و با دستور ادامه عملیات این شانس تاریخی را از دست ندهد. از سوی دیگر، افکار متناقضی در مغز من جریان داشت؛ من نباید از موقعیت خود سوءاستفاده کنم و این مرد را به یک تصمیم سریع و حساب نشده پس از ماه ها برنامه ریزی دقیق وادار سازم. من نباید افکار رمانتیک و قهرمانی را در این مسئله حساس دخالت دهم. ارتباط رئیس جمهوری و براون ساعت 16:55 دقیقه برقرار شد و من خود را به گوشی تلفن نزدیک کردم تا بتوانم از صحبت های آنها یادداشت بردارم. کارتر از براون پرسید آخرین خبر از منطقه

{برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر }

ص: 324


1- توطئه در ایران، پیشین، ص190.
2- هدف: تهران، پیشین، صص 30 و 31؛ و تیم ولز، 444 روز، ترجمه دکتر حسین ترابیان، تهران: مرکز نشر فرهنگی رجاء، 1367، ص478.
3- هدف: تهران، پیشین، ص63.
4- هدف: تهران، پیشین، ص63.
5- هدف: تهران، پیشین، ص63.
6- هدف: تهران، پیشین، صص 63 و 64.
7- * سه نقطه از متن کتاب است.

عملیات چیست و براون تقریباً همان مطالبی را که به من گفته بود تکرار کرد. من وسط حرف آنها دویده و گفتم نظر فرمانده عملیات را هم به حساب بیاورید من پیش خودم تصمیم گرفته بودم که اگر سرهنگ بکویت اجرای عملیات را با 5 هلیکوپتر تجویز کند رئیس جمهوری را وادار به صدور دستور ادامه عملیات بنمایم. کارتر از براون پرسید نظر فرمانده عملیات چیست و پس از شنیدن پاسخ براون گفت به توصیه او عمل کنید و گوشی را گذاشت.

پس از پایان مکالمه کارتر با چهره ای غم زده به من نگاه کرد و گفت برنامه لغو شد و بعد سرش را بین دو دست گرفته در حدود 5 ثانیه روی میز خیره ماند. تأثر فوق العاده ای برای او و برای امریکا به من دست داد. هر دوی ما مدتی سکوت کردیم و بالاخره کارتر از من خواست مشاوران اصلی او را برای تشکیل جلسه ای در دفتر او دعوت کنم. ساعت 17:58 درحالی که همه ما به دور رئیس جمهوری حلقه زده بودیم، ژنرال جونز تلفن کرد و خبر برخورد یک هلیکوپتر با یک هواپیمای سی130 و آتش گرفتن آن را که موجب تلفاتی هم شده بود، اطلاع داد. کارتر حالت کسی را داشت که کاردی در بدن او فرو کرده باشند. درد و رنج تمام وجود و چهره او را فراگرفته بود. باوجوداین در چند لحظه خونسردی خود را بازیافت و به ونس و کریستوفر و جودی پاول دستور داد از اتاق خارج شوند و بیانیه ای برای آگاهی عموم از جریان مأموریت و چگونگی لغو آن و واقعه ای که پیش آمده تهیه کنند. آنها در اتاق کابینه مشغول تهیه بیانیه بودند که ترنر {رئیس سیا} وارد شد و شدیداً با انتشار هرگونه اعلامیه یا خبر رسمی درباره مأموریت شکست خورده قبل

از خروج کلیه افراد گروه از ایران مخالفت کرد. حساسیت ترنر درباره مأمورانش قابل تحسین بود و سرانجام توافق شد تا قبل از ساعت یک بامداد روز بعد که پیش بینی می شد کلیه افراد گروه از ایران خارج شده باشند هیچ گونه خبر و اعلامیه ای منتشر نشود.

در آن روز غم انگیز باوجود ناراحتی و تأثر شدیدی که در چهره همه خوانده می شد، آرامش و سکون غریبی بر کاخ سفید حکم فرما بود. همه سعی می کردند خود را خونسرد نشان دهند. همه با صدای آهسته صحبت می کردند، هیچ کس دیگری را متهم نمی کرد و گویی هرکس می خواست دیگری را تسکین دهد. خود کارتر که بیشتر از همه رنج می برد بیشتر از دیگران خود را کنترل می کرد و درباره آنچه باید برای جبران این شکست بشود، مضمون بیانیه ای که باید منتشر شود و توضیحاتی که باید به کنگره بدهیم صحبت می کرد. بااینکه همه از ساعت 6 بعدازظهر می دانستیم که عده ای در جریان عملیات کشته شده اند تا ساعت 11 شب، تعداد دقیق آنها که 8 نفر بود معلوم نشد. این 8 نفر که جان خود را در راه رهایی هم وطنان خود فدا کردند قهرمانان واقعی این روز غم انگیز بودند. (1)

ضمیمه سوم گزارش 79: هویت کشته شدگان و مجروحان امریکایی در واقعه طبس طبق اعلام وزارت دفاع امریکا

آسوشیتدپرس از واشنگتن گزارش داد: وزارت دفاع امریکا هویت 8 تن از افسران و درجه داران نیروی هوایی و دریایی امریکا را که در جریان مأموریت نجات گروگان های امریکایی در ایران کشته شدند فاش ساخت. اسامی کشته شدگان بدین شرح است:

1. سروان نیروی هوایی ریچارد باک، 33 ساله، اهل لانک بیچ کالیفرنیا.

2. لین دی مک اینتاش، اهل جورجیا، 33 ساله.

3. چارلز مک میلان، 28 ساله اهل فلوریدا.

4. گروهبان دریایی دیوی جانسون، 31 ساله اهل جکسن ویل کارولینای شمالی.

5. هارلد لویس، 20 ساله، اهل فلوریدا.

6. گروهبان دریایی جان هاروی، 21 ساله اهل جکسن ویل کارولینای شمالی.

7 و 8. تفنگ دار دریایی جرج هلمز، 22 ساله و پاین بلوف، اهل ارکانزاس.

وزارت دفاع امریکا اسامی مجروحان را نیز به این شرح اعلام کرد: ستوان یکم هوایی جفری هریسون 26 ساله، اهل اوهایو؛ گروهبان هوایی جوزف بایرز، 37 ساله اهل کارولینای جنوبی؛ سرگرد دریایی لسلی پتی، 34 ساله اهل کارولینای شمالی. به گفته منابع

دیگر، سرگرد جیمز شافر اهل لس آنجلس نیز زخمی شده است. وزارت دفاع امریکا همچنین اعلام کرد: اسم یکی از مجروحان را فاش نساخته است. در این گزارش آمده است که نیروهای امریکایی هنگام ترک ایران اجساد 8 امریکایی کشته شده را در ایران باقی گذاردند. (2)

ص: 325


1- توطئه در ایران، پیشین، صص 199 و 200.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 7/2/1359، ص2.

ضمیمه اول گزارش81: گزارش مهم تلویزیونی جیمی کارتر درباره عملیات طبس به روایت رادیو امریکا

رادیو امریکا، سخنرانی تلویزیونی کارتر را درباره عملیات شکست خورده

نجات گروگان ها که در ساعت 7 صبح 5/2/1359، {به وقت امریکا و حدود 3:30 بعدازظهر به وقت تهران} پخش شد، چنین گزارش داد: «پیرو انتشار گزارش مربوط به کوشش نافرجام گروه عملیات نجات امریکا در ایران جیمی کارتر از شبکه های

تلویزیون امریکا خطاب به ملت امریکا بیاناتی ایراد کرد که متن آن از این قرار است: در ساعت آخر پریروز، من طرح عملیاتی را که با دقت تهیه شده بود و در ایران در دست اجرا بود تا دسته نجات ما برای بیرون آوردن گروگان های امریکایی در آینده آماده شود ملغی کردم. نقص فنی در هلیکوپترهای نجات لغو طرح مزبور را ضروری ساخته بود. هنگامی که دسته نجات بعد از صدور دستور من مشغول عقب نشینی بود 2 فروند از هواپیماهای ما بعد از بنزین گیری در نقطه ای دورافتاده در حاشیه کویر ایران روی زمین به هم خوردند.

اطلاعات بیشتر درمورد جزئیات این مأموریت نجات در آینده مناسبی دراختیار ملت امریکا گزارده خواهد شد. کارتر سپس گفت: هیچ گونه زدوخوردی و هیچ گونه درگیری و نبردی درمیان نبوده است، ولی با کمال تأسف 8 تن از خدمه 2 هواپیمایی که با هم تصادم کردند، جان خود را از دست داده و عده دیگری در این حادثه مجروح گردیدند. افراد ما بلافاصله با هواپیما از ایران به خارج منتقل شدند. آنها که مجروح شده اند تحت مداوا قرار گرفته و انتظار می رود بهبود کامل حاصل کنند تا چند ساعت بعد از تخلیه افراد گروه نجات از ایران هیچ گونه وقوف و اطلاعی از اطراف مقامات ایرانی درباره عملیات مزبور مشهود نبوده است، افراد گروه نجات و خود ما می دانستیم

که عملیات نجات مزبور مسلماً مشکل و محققاً خطرناک خواهد بود، همه ما اطمینان داشتیم که اگر عملیات نجات آغاز می گردید

امکان موفقیت آن بسیار عالی بود. تمام افراد گروه عملیات نجات داوطلب بودند و همه آنها بسیار تعلیم یافته،

من قبل از آنکه این عده وارد عملیات شوند رهبر آنها را ملاقات

کردم. آنها می دانستند که چه آرزو و امیدی از من و همه ملت امریکا با خود همراه داشتند. من مراتب تحسین خودم را از شجاعت کسانی که در این حادثه جان خود را از دست داده اند و یا مجروح گردیده اند به افراد خانواده های آنها ابراز می دارم و نسبت به فداکاری و جانبازی آنها احساس تأسف و تأثر می کنم.

کارتر در ادامه سخنان خود گفت: مأموریتی را که این گروه به عهده گرفته بود یک مأموریت نوع دوستانه بوده است. این عملیات متوجه ایران و مردم و ملت ایران نبوده است، این عملیات با احساسات خصمانه نسبت به ایران و یا مردم آن توأم نبوده است و هیچ گونه تلفاتی برای ایران به بار نیاورده است. کار برنامه ریزی عملیات نجات اندکی پس از اشغال سفارت امریکا در تهران آغاز شد، ولی به علل و جهاتی برای اجرای آن تاکنون حوصله کردم. قابل اجرابودن این عملیات پیچیده و غامض مستلزم برنامه ریزی دقیق، تعلیمات فشرده و تمرینات مکرر بوده است. به هرصورت و خصوصاً حل این بحران ازطریق مذاکرات با اقدام و ابتکار داوطلبانه ازطرف مقامات ایران همواره مرجح بوده و هست و خواهد بود. عملیات نجات وقتی صورت گرفت که به قضاوت من معلوم شد مقامات ایران نمی خواهند یا قادر نیستند بحران مزبور را با ابتکار خود برطرف سازند. با ازهم پاشیدن و متلاشی شدن مرکز قدرت در ایران و افزایش خطر به جان و سلامت گروگان ها و درک روزافزون این حقیقت که آزاد شدن آنها در آینده نزدیکی غیرمحتمل است تصمیم به اجرای عملیات نجات ازطرف من اتخاذ شد و این کوشش برای من به صورت یک وظیفه حتمی و ضروری درآمد. آماده بودن گروه نجات برای اقدام، این امر را کاملاً قابل اجرا نشان داد و بنابراین تصمیم گرفتم طرحی را که مدتی بود در دست تهیه بود به مورد اجرا گذارم. من دستور آماده ساختن این مأموریت را به خاطر حفظ جان امریکایی ها، حفظ منافع ملی این کشور و تقلیل تشنجی که ادامه این بحران درمیان ملل جهان به وجود آورده است دادم. اقدام به عملیات نجات تصمیم من بوده است و الغای آن بعد از آنکه انجام آن با مشکلات و موانعی مواجه گردید نیز تصمیم خود من بوده است.

کارتر گفت: پیرو این کوشش ما دولت ایران را مسئول حفظ جان و آزادی فوری گروگان ها می دانیم که در چنین مدت طولانی در اسارت به سر بردند. دولت امریکا مصمم است در اسرع وقت ممکن، وسیله آزادی آنها را فراهم کند. به عنوان رئیس جمهوری من

اطمینان دارم که قاطبه ملت امریکا در احساس سپاسمندانه من نسبت به افراد گروه نجات که خود را آماده نجات هم میهنانشان ساخته بودند شریک می دانند. به عنوان رئیس جمهور من می دانم که قاطبه ملت امریکا نه تنها از اینکه مأموریت هیئت نجات به علت اشکالات فنی با موفقیت همراه نبوده است در تأسف با من شریک و سهیم اند، بلکه در تصمیم من در حفظ جان گروگان ها و بازگردانیدن آنها به سلامت به امریکا با من همراه اند. ما قبلاً هم با ناکامی روبه رو بوده ایم. ما دست از کوشش خود بر نمی داریم.

ص: 326

ما در طول این مرحله مشکل غیرعادی سعی کرده ایم و سعی خواهیم کرد از هر وسیله ای برای آزاد ساختن گروگان ها استفاده کنیم. در تمام این مساعی حمایت ملت امریکا و پشتیبانی دوستان ما در سراسر جهان عامل بسیار مهم و خطیری بوده است، حمایت سایر کشورها اکنون حتی از اهمیت بیشتری برخوردار است. کارتر سخنان خود را با این عبارت خاتمه داد: ما همراه با سایر ملل جهان و مقامات ایران به مساعی خود برای حل فوری این بحران ازطریق مسالمت آمیز و از مجاری دیپلماسی و بدون خونریزی ادامه خواهیم داد.» (1)

ضمیمه دوم گزارش 81: گزارش رادیو امریکا از مصاحبه مطبوعاتی هارولد براون وزیر دفاع امریکا، درباره عملیات طبس

گزارش رادیو امریکا درباره مصاحبه مطبوعاتی هارولد براون وزیر دفاع امریکا چنین است: «... چند ساعت پس از نطق پرزیدنت کارتر، هارولد براون وزیر دفاع امریکا، از چگونگی انجام نقشه برای نجات جان گروگان های امریکایی پرده برداشت و گفت: اواخر دیشب و اوایل بامداد امروز به وقت ایران، حدود 90 تن از پرسنل نظامی امریکا همراه با افرادی که مأمور حرکت وسایل حمل ونقل بودند عملیاتی برای نجات گروگان ها

آغاز کردند، 8 هلیکوپتر و هواپیمای ملازم آنها عازم نقطه ای در 200 مایلی تهران شدند تا در صحرا تجدید سوخت کنند و سپس تصمیم بگیرند که به اصل عملیات نجات ادامه دهند یا نه؟ چون این سفر برای هلیکوپترها بسیار دشوار بود چند هلیکوپتر نظامی نیز همراه کاروان گردید. 2 فروند از هلیکوپترها دچار اشکال فنی شدند. یکی از آنها در کویر فرود آمد و سرنشینان آن به هلیکوپتر دیگر منتقل شدند، آن گاه،

هلیکوپترها عازم منطقه ای

شدند که برای سوخت گیری

در نظر گرفته شده بود، هلیکوپتر دوم نیز دچار اشکال فنی شد و به ناو هواپیمابر نیمیتز در دریای عمان بازگشت، به هنگام

سوخت گیری سومین هلیکوپتر نقص فنی پیدا کرد. در عملیات پیش بینی

شده بود که اگر تعداد هلیکوپترها به

کمتر از 6 فروند برسد عملیات متوقف شود. به همین جهت تصمیم گرفتیم عملیات را ناتمام بگذاریم و افراد را از ایران خارج سازیم. هلیکوپترها و هواپیماها در تاریکی مطلق مشغول سوخت گیری بودند که یکی از هلیکوپترها با یک هواپیمای نوع سی130 تصادم کرد و هر دو بلافاصله آتش گرفتند، 8 تن از افراد ما کشته شدند و 4 تن از آنها دچار سوختگی شدند. به فرمانده عملیات دستور داده شد برای آنکه افراد سالم بازگردند هلیکوپترها را رها سازند و با هواپیماهای سی130 محل را ترک کنند. براون افزود در هیچ یک از این عملیات افراد امریکایی با نظامیان ایرانی روبه رو نشدند. وی گفت این مأموریت بسیار پیچیده و خطیر بوده است، ولی فرماندهان نیروهای مسلح امریکا و خود من به این نتیجه رسیده بودیم که عملیات نجات ازنظر اجرایی کاملاً امکان پذیر و عملی بود. هارولد براون وزیر دفاع امریکا، سپس گفت همه می دانید که چرا مجبور شدیم به این عملیات دشوار و پرمخاطره دست بزنیم. به نظر ما این عملیات بهترین اقدام برای نجات اتباع امریکا از ایران بود، زیرا احتمال اینکه درضمن اجرای این نقشه به مردم ایران آسیب برسد بسیار ضعیف بود. ضمناً احتمال اینکه این نقشه بر بی ثباتی اوضاع ایران و منطقه بیفزاید بسیار کم بود. از اینکه در این مأموریت شکست خوردیم و عده ای از هم وطنانمان جان خود را از دست دادند متأثر و متأسفیم، ولی همه باید معنای این وقایع را درست درک کنند و هیچ کس نباید کوچک ترین تردیدی دراین مورد داشته باشد که ما عزم راسخ داریم که تا گروگان های امریکایی آزاد نشده اند از پا ننشینیم.» (2)

ضمیمه گزارش 84: دو گزارش تحلیلی داخلی و خارجی درباره بمباران هلیکوپترهای امریکایی

درباره پخش خبر باقی ماندن اسناد سری در هلیکوپترهای جامانده در ایران از رادیو امریکا و سپس انهدام آن به وسیله نیروی هوایی ارتش ایران، برای نمونه 2 گزارش تحلیلی از منابع داخلی و خارجی را در این ضمیمه می آوریم.

نمونه داخلی، تحلیلی از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام دراین باره

است که بعدها آن را در مجموعه ای با عنوان "نگرشی بر ماجرای طبس" انتشار دادند. در این تحلیل آمده است: «اعلامیه کاخ سفید: امریکا در عملیاتی در صحرای طبس جهت آزادی جان گروگان های

اسیر در ایران با شکست روبه رو شد و اسناد سری و مهمی در درون هلیکوپترها به جای مانده است. پس از گذشت مدت زمانی کوتاه از پخش این اعلامیه

ازجانب کاخ سفید فانتوم های ایران به دستور مستقیم بنی صدر که در آن زمان سمت فرماندهی کل قوا را به عهده داشت به بمباران هلیکوپترهای مهاجم می پردازند و اسناد سرّی و مهم باقیمانده را به آتش می کشند و یکی از بهترین برادران پاسدار به نام محمد منتظرقائم {فرمانده سپاه یزد} در این واقعه به شهادت می رسد. هلیکوپترهای امریکایی در سه نوبت عصر جمعه 5/2/1359 ساعت 18:30، ساعت 22:30 و صبح پنجشنبه ساعت 7 بمباران گردید.

ص: 327


1- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص16.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 38، 8/2/1359، صص 15 و 16، بخش فارسی رادیو امریکا، 7/2/1359.

جالب است به بهانه بنی صدر مبنی بر انهدام هلیکوپترها دقت کنیم. او می گوید که این بمباران به این سبب انجام گردید که دیگر فرصت استفاده مجدد از این هلیکوپترها [را] به امریکایی ها ندهیم. بسیار خنده دار و درعین حال گریه آور است! کسی که دائماً دم از تخصص و علم می زد در به کارانداختن هلیکوپترهایی که حامل اسناد بسیار مهم عملیاتی بوده اند و مضافاً اینکه در آینده با به کارگیری آنها قدرت نظامی ما نیز دامنه وسیع تری می گرفت به جای ازکارانداختن آنها به وسیله بازنمودن وسایل حساس پروازی تنها راه را بمباران آنها می یابد، راهی که اربابان را بسیار خوش آمد، اما نباید از این واقعه مهم به سادگی گذشت که در پس این پرده ابهام بود اسراری؟! که خوشبختانه دست خائنین به انقلاب و امت شهیدپرورمان روزبه روز بر مردم مسلمان ما آشکارتر می گردد و این چهره های غرب زده و فریب خورده و خودفروخته رسواتر می گردند.» (1)

نمونه خارجی، گزارشی است در کتابی از جولیتو کیه زا با عنوان هدف؛ تهران که بعدها درباره ماجرای طبس نوشته شد و انتشار یافت و در ایران نیز در سال 1362 ترجمه شد. در مطلب مزبور آمده است: «ساعت 18:25 روز 25 آوریل [5 اردیبهشت] {به وقت تهران}، رادیو صدای امریکا خبر باقی ماندن مدارک سری مربوط به عملیات را در هلیکوپترها اعلام می کند.

واقعاً عجیب است! درست صدای امریکا که در تمام جهان شنیده می شود، این خبر پر ارزش را پخش می کند. نه، آن قدرها هم عجیب نیست دقیقاً 15 دقیقه بعد از انتشار این خبر توسط صدای امریکا چند فروند از هواپیماهای نیروی هوایی ایران، هلیکوپترهای امریکایی را بمباران می کنند. {ایگورمن از تهران لااستامپا، 11 مه} این بمباران به چه دلیل و به دستور چه کسی انجام می گیرد؟ تیمسار باقری فرمانده نیروی هوایی ایران، چنین اظهارنظر می دارد: خلبانان فقط دستور فرماندهی مشترک نیروهای مسلح را اجرا کرده اند و می افزاید که او شخصاً با چنین اقدامی مخالف بوده است {ایگورمن از تهران لااستامپا 11 مه} باقری با این گفته درواقع شادمهر و برخی مسئولان ستاد کل را

نشانه می گیرد. دررابطه با علت بمباران، بلافاصله رسماً اعلام می شود که برای جلوگیری از بازگشت امریکایی ها جهت بردن هلیکوپترها این اقدام انجام شده است. {لارپوبلیکا، 27 و 28 آوریل} عجب دلیل مسخره ای! کلیه امکانات برای ازبین بردن هلیکوپترها به کار برده می شود و نتیجه آن نیز محو آثاری است که به وضوح همدستی برخی از افراد فعال ارتش ایران با امریکا را به ثبوت می رساند. {جی.ام. دوران، سوفلاند از تهران لوموند 30 آوریل} پرونده دیگری هم برای تحقیق دراین باره تشکیل می شود و از دستگیری حداقل 7 نفر صحبت می شود که البته مورد تأیید قرار نمی گیرد. {ایگورمن از تهران لااستامپا 11 مه} در روزهای بعد، مقامات ایرانی راجع به همکاری و همدستی عناصر ایرانی در این رویدادها سکوت کامل اختیار می کنند. البته این به معنی عدم توجه به قضیه و اجرای اقدامات ضروری نیست. تیمسار باقری فرمانده نیروی هوایی، بعد از این واقعه دیگر در محل کارش حضور ندارد؛ و بالاخره پس از یک ماه خبر استعفای وی اعلام می شود. {زیگموند جینزبرگ از تهران اونیتا 4 ژوئن} همکاران ایرانی، در ازبین بردن آثار جرم چندان دقتی از خودشان نشان نمی دهند، در بمبارانی که به فرمان رادیو صدای امریکا انجام گرفت آنها فقط موفق شدند 3 نفر از پاسداران انقلاب را که برای مراقبت از آثار باقیمانده به وسیله ژاندارمری به محل اعزام شده بودند، بکشند و 2 فروند هلیکوپتر را نابود کنند {آنسا فرانس پرس تهران، 25 آوریل} به هرحال بخشی از مدارک مربوط به وقایع به دست مقامات ایرانی که به محل رفته بودند، می افتد. قسمتی از این مدارک، به احتمال زیاد نه تمام آنها، بعداً در کنفرانس تهران به نمایش گذاشته می شود. {زیگموند، جینزبرگ از تهران اونیتا 4 ژوئن}.» (2)

ضمیمه گزارش 85: مشروح پیام امروز امام خمینی درباره حادثه طبس

متن کامل پیام امروز امام خمینی خطاب به ملت ایران درباره حادثه طبس چنین است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

ملت رزمنده ایران، دخالت نظامی امریکا را شنیدید و عذرهای کارتر را نیز شنیدید. اینجانب که کراراً گفته ام کارتر برای وصول به ریاست جمهوری حاضر است به هر جنایتی دست بزند و دنیا را به آتش بکشد، شواهد آن یکی پس از دیگری ظاهر شده و می شود؛ و اشتباه کارتر در آن است که گمان می کند با دست زدن به این مانورهای احمقانه می تواند ملت ایران را که برای آزادی و استقلال خویش و برای اسلام عزیز از هیچ فداکاری

روی گردان نیست، از راه خودش که راه خدا و انسانیت است منصرف کند. کارتر باز احساس نکرده با چه ملتی روبه روست و با چه مکتبی بازی می کند. ملت ما ملت خون و مکتب ما جهاد است. این شخص

ص: 328


1- طبس مصداقی بر سوره فیل، نگرش بر ماجرای طبس، پیشین، ص21.
2- هدف: تهران، پیشین، صص 79 – 77.

انسان دوست! برای رسیدن به چند سال ریاست و جنایت، جان گروهی را تباه کرد، که محتمل است برای کم جلوه دادن جنایتش، 8 نفر را اقرار کرده باشد، درصورتی که طبع واقعه شهادت می دهد که ده ها نفر جان خود را در راه شهوات او از دست داده اند و ده ها نفر هم در کویر لوت سرگردان و در معرض مرگ اند، ادعای اینکه همه مسافران هواپیما را برده اند مخالف گزارشاتی است که به ما داده اند. کارتر باید بداند که اگر این گروه به مرکز جاسوسی امریکا در تهران حمله کرده بودند اکنون از هیچ یک از آنها و از 50 نفر جاسوس محبوس در لانه جاسوسی خبری نبود و همه رهسپار جهنم شده بودند. کارتر باید بداند که حمله به ایران، حمله به تمام بلاد مسلمین است و مسلمانان جهان در این امر بی تفاوت نیستند. کارتر باید بداند که حمله به ایران موجب قطع نفت از تمام دنیا خواهد شد و دنیا را برضد او بسیج می کند. کارتر باید بداند که این عمل احمقانه او در ملت امریکا چنان اثری خواهد گذاشت که طرف داران

او را مخالفان او خواهد کرد. کارتر باید بداند که با این عمل بسیار ناشیانه حیثیت سیاسی خود را به صفر رساند و از ریاست جمهوری باید قطع امید کند. کارتر با این عمل خود ثابت کرد که قدرت تفکر را از دست داده و از اداره یک کشور بزرگ مثل امریکا عاجز است. کارتر باید بداند که ملت 35 میلیونی ما با مکتبی بزرگ شده اند که شهادت را سعادت و فخر می دانند و سر و جان را فدای مکتب خود می کنند و کارتر باید بداند که تمام ساز و برگ های مدرن جنگی که امریکا به ایران برای پایگاه خود در زمان شاه مخلوع داده است اکنون موجود است و به دست ارتش بزرگ و سایر قوای انتظامی است و بلای جان اوست. اکنون که شیطان بزرگ دست به کار احمقانه زده است، ملت شریف و رزمنده ما باید به امر خدای تبارک وتعالی با تمام توان خود و با اتکال به قدرت خدای متعال مهیا شود و آماده نبرد با دشمنان خود گردد. نیروهای انتظامی، ارتش و ژاندارمری و سپاه پاسداران به حال آماده باش باشند، و سپاه 20

میلیونی که خود را مجهز نموده اند امروز برای فداکاری اسلام مهیا باشند که در موقع لزوم از کشور اسلامی خود دفاع کنند؛ و از این مانور احمقانه که به امر خدای قادر شکست خورد هراسی به خود راه ندهند که حق با ما و خدا پشتیبان ملت مسلمان است. اینجانب به کارتر اخطار می کنم

که اگر دست به امثال این کار ابلهانه بزند، کنترل این جوانان مسلمان و مبارز(1) و غیوری که نگهبان جاسوسان جاسوس خانه هستند برای ما و دولت امکان ندارد و مسئول جان آنان، شخص اوست. من اخیراً باید تذکر دهم که در قضایای کردستان که گروه های منحرف چپ و مخالف با اسلام به آشوبگری برخاسته اند، و در قضایای دانشگاه ها که گروه های چپ امریکایی در آن مکان های مقدس دست به آشوب زده اند، و آشوبگری های دولت غیرقانونی عراق در مرزهای ایران با حمله کارتر و دخالت نظامی در ایران رابطه ملموسی دارد، و در این موقع حساس اگر این گروه های منحرف در دانشگاه ها و یا خارج آنها دست به آشوب بزنند، ملت رابطه مستقیم سران آنان را با امریکای جهان خوار خواهد فهمید و تکلیف خود را با آنان روشن خواهد کرد و اغماض و عفو، راه مخالف سیاست اسلامی خواهد بود. و اینجانب به همه جوانان نصیحت می کنم که به ملت بپیوندند و از کشور خود دفاع کنند و مکتب های انحرافی را کنار گذارند که وحدت صفوف به مصلحت همه است. از خداوند متعال عظمت اسلام و مسلمین و قطع ید مفسدین و جباران را خواستارم. و السلام علیکم و رحمة الله.

روح الله الموسوی الخمینی» (2)

ضمیمه گزارش 87: متن کامل اطلاعیه امروز دانشجویان مسلمان پیرو خط امام درباره حادثه طبس

متن کامل اطلاعیه امروز دانشجویان مسلمان پیرو خط امام درباره حمله نظامی امریکا در طبس چنین است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند. امام خمینی، ملت رزمنده مسلمان ایران، خبر شکست مفتضحانه کارتر را برای آزاد ساختن جاسوسان امریکا شنیدیم. دنیا دید که این شیطان هزار چهره پلید چگونه حتی به هم پیمانان

خود خیانت می کند و آنان را به محاصره اقتصادی ایران وادار می سازد

به این بهانه که اگر حمایت از امریکا نکنند اقدامات نظامی را به مرحله اجرا در می آورد و در همین حال، مزدوران جلاد با مأمورین سیا را همراه پیچیده ترین تجهیزات و طرح های خائنانه برای آزادی گروگان ها و احتمالاً تجاوزات خیانت بار

دیگر به ایران گسیل می دارد و دنیا و شما ملت قهرمان و رزمنده اسلام مشاهده می کنید که چگونه هیچ غلطی نمی تواند

بکند و می بینید که خداوند متعال چگونه

مستضعفان را یاری می دهد و می بینید که چگونه فرشتگان را به

ص: 329


1- * دانشجویان مسلمان پیرو خط امام
2- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی{ره}، صحیفه امام {مجموعه آثار امام خمینی(ره})، جلد12، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی{ره}، چاپ پنجم 1389، صص 257 255.

پاس مقاومت و پایداری تان به مدد شما می فرستد و این وعده غیبی و سنت عظیم الهی را برای چندمین بار و به شایسته ترین نحو در این انقلاب شکوهمند عیان می سازد. "ان الذین قالوا ربنا..." ای بندگان یکتاپرست خدا، ای پویندگان راه توحید که پس از اعلام عبودیت در پیشگاه حق تعالی و تحقق آن استقامت و پایداری می و رزید، به زودی فرشتگان الهی بر شما فرود می آیند و بشارت می دهند که هیچ ترسی و حزنی به خود راه ندهید. ملت دلیر ایران، به روح خدا خمینی بت شکن این امام سحرخیز و همیشه بیدارمان سوگند که ما خود را دربرابر شما مؤمنان ایثارگر مسئول می دانیم و با اتکا به قدرت لایزال الهی اطمینان می دهیم که اگر امریکا بخواهد برای آزادی جاسوسان به این شیوه های رذیلانه و ناشیانه متوسل شود هم با اجساد بی جان و پلید جاسوسان مواجه خواهد شد و هم همه عاملان این طرح های شیطان در خاک ایران مدفون خواهند شد. شما ای ملت بزرگ خون و شهادت که با انقلاب بزرگ تر خود حیثیت کارتر را در جهان از بین برده و او را رسوای جهان کرده اید، بدانید مادامی که ما سربازان جان برکف خمینی باشیم و صفوف خود را فشرده کنیم و با همه قوا و سازوبرگ مهیای مقابله با شیطان بزرگ باشیم چنان خواهد شد که دیگر برای کارتر جنایتکار فرصتی برای تفکر توطئه باقی نخواهد ماند.

دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» (1)

ضمیمه گزارش 89: خبرهای بعدی مبنی بر استفاده امریکا از پایگاه های نظامی عمان و کوشش این کشور برای خنثی کردن آثار آن

چند روز بعد از ماجرای طبس، یکی از روزنامه های امریکایی چاپ بوستون نوشت: امریکا بدون موافقت قبلی عمان از پایگاه این سلطان نشین استفاده کرده است و به همین دلیل، سلطان قابوس بن سعید احتمالاً اجازه استفاده امریکایی ها از پایگاه هوایی مسیره و بندر مطرح را لغو کرده است. (2) خبرهای دیگر نیز دراین زمینه منتشر شد ازجمله اینکه سلطان قابوس پادشاه عمان، پیامی برای دولت کارتر ارسال داشت مبنی بر اینکه وی دیگر مایل به پیروی از مفاد موافقت نامه ای که اجازه می داد کشتی های جنگی و هواپیماهای نظامی ایالات متحده از پایگاه های نظامی این سلطان نشین در دو جزیره کوچک واقع در خلیج فارس استفاده کنند نیست، زیرا که 6 فروند از هواپیماهای حمل ونقل که در مأموریت

نجات گروگان ها شرکت داشتند بدون کسب اجازه در یکی از پایگاه های هوایی فرود آمده اند. (3)

ضمیمه گزارش 98: گزارش خبرگزاری پارس از اعزام آیت الله لاهوتی به رشت در مقام نماینده رئیس جمهور برای حل درگیری های رشت، مواضع نامبرده و برخی حواشی آن

خبرگزاری پارس از رشت گزارشی درباره حوادث اخیر این شهر ارسال کرده که در روزنامه بامداد نیز درج شده است. این گزارش حاوی اقدامات و توافقی درباره پایان بخشیدن به حوادث رشت می باشد که توجه به آن درواقع نوعی نقطه وحدت دو جناح حکومتی را نیز نشان می دهد. در این گزارش آمده است: آیت الله

لاهوتی نماینده امام خمینی و امام جمعه

رشت که ازجانب رئیس جمهوری

مأمور رسیدگی به حوادث چند روز اخیر رشت شده، صبح روز پنجشنبه وارد رشت شد و بلافاصله در گفت وگویی درباره وقایع اخیر این شهر شرکت کرد. (4) وی گفت: «روز چهارشنبه با رئیس جمهور ملاقاتی داشتیم و مسائلی را با ایشان مورد تبادل نظر

قرار دادیم و چون برای برگزاری نماز جمعه عازم رشت بودم، ایشان تأکید کردند و مسئولیت دادند تا برای ریشه یابی

حوادث اخیر رشت، با اختیاراتی که به من داده شده هرچه زودتر با همکاری استاندار و دیگر مسئولان استان استقرار حاکمیت دولت اسلامی را از جهت حفظ امنیت در این منطقه به وجود آوریم. آیت الله لاهوتی تأکید کرد با مسئولیتی که به عهده من محول شده از همه نیروهای انتظامی و سپاه پاسداران صمیمانه می خواهم که به منطقه توجه کنند و آن را از همه جهات به علاوه اینکه موقع و فصل کار است با تمام ابعادش احساس کنند و آن گاه، عمل نمایند و اعلام می کنم

تخلف از این امر به هیچ وجه جایز نیست. سعی کنید آرامش و امنیت را به منطقه باز گردانید و باید با ضدانقلاب با شدت هرچه تمام تر برخورد نمایید. وی افزود به هیچ وجه همان طورکه استاندار گیلان نیز اعلام کردند به هیچ گروه و دسته ای

اجازه راه پیمایی و تظاهرات نخواهم داد. آیت الله لاهوتی در بخش دیگری از این گفت وگو اظهار داشت: ... همه نهادها خصوصاً سپاه پاسداران مسئول هستند که با ضدانقلاب شدید برخورد کنند و افرادی که مقدمات تظاهرات و یا قصد

ص: 330


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 6/2/1359، ص3.
2- هدف: تهران، پیشین، صص 79 77.
3- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص9.
4- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص5.

برهم زدن امنیت منطقه را داشته شدیداً تحت تعقیب قرار گیرند تا با خواست خداوند امنیت به منطقه باز گردد. وی درباره بازداشت شدگان

وقایع اخیر رشت گفت: درمورد این افراد بررسی خواهد شد و چنانچه کسانی بی گناه باشند بلافاصله آزاد می شوند و اگر خدای نکرده مسئولیتی متوجه آنها باشد به فرض اینکه امروز آزاد شدند مجدداً بازداشت خواهند شد و البته آنهایی که آتش روشن کردند و فرزندان مردم را کشتند و اگر افرادش مشخص شد آنها باید مجازات شوند. آیت الله لاهوتی همچنین در پیامی خطاب به کلیه مردم رشت ضمن ابراز تسلیت به بازماندگان شهدا از آنان خواست آگاه باشند و با هوشیاری عمل کنند و با ابعاد گوناگون مسائل برخورد کرده و به عنوان یک مسلمان متعهد و مسئول، مسائل را ببینند و اختلاف و درگیری را کنار بگذارند، زیرا فایده اش را تنها دشمن می برد و خسارتش متوجه ما است. آیت الله لاهوتی در پیام خود از کلیه مردم خواست به هیچ دکه گروه های سیاسی تعرض نکنند و اگر قرار باشد این دکه ها برچیده شود باید ازطریق قانون باشد. من به عنوان یک فرد مسئول از همه می خواهم که به درخواست هایی که توسط امام جمعه مطرح می شود توجه کنند و با عقاید اسلامی با آن مواجه شوند. مطمئن باشند که ملت ما در کنار امامشان ایستاده اند و به نهاد و گروه هایی که در کنار انقلابشان حرکات ضدانقلابی می کنند اجازه کوچک ترین حرکتی نخواهیم داد. بنابراین من به خدا پناه می برم اگر روزی من و مردم و ملت احساس کنیم دیگر سخنی و درخواستی فایده ندارد جز اینکه با مشت و چنگ و دندان و اسلحه بکوبیم و همه را از بین ببریم. به خدا پناه می برم که اگر بیایند با خوش رویی از آنان استقبال می کنیم همچون تشنه ای که به آب رسیده باشد.» (1)

آقای لاهوتی در مصاحبه دیگری با خبرگزاری پارس در تهران درباره تغییر بنیادی دانشگاه ها گفت: «یک تغییر بنیادی آموزشی که تقریباً همان انقلاب فرهنگی است از اموری است که می باید از روز اول به آن توجه می شد. ... وی گفت ما امیدواریم در سراسر ایران انقلاب فرهنگی اسلامی به وجود آید و من در رشت هم از مردم خواسته ام تا برای این مهم خودشان را آماده کنند. مردم ایران باوجود پیغمبر اکرم{ص} و امیرالمؤمنین و ائمه اطهار

زیر بار مارکس و لنین نمی روند.

این چپی های بی انصاف به تمام مقدسات ما توهین می کنند،

یعنی به امام حسین علیه السلام

جسارت می کنند، مردم باید بیدار شوند.» از امام جمعه رشت سؤال شد که آیا اشخاص وابسته به رژیم سابق در درگیری های

اخیر رشت یا سایر شهرها دخالت داشته اند، وی پاسخ داد: سید مهدی

روحانی برادر آیت الله

روحانی که فعلاً در اروپاست با تماس های مکرر با بعضی از اشخاص ساواکی در تهران در درگیری های اخیر دخالت داشته است. لابد می دانید

که سید مهدی روحانی نماینده شاه

مخلوع در پاریس بوده است و اکنون نیز در اروپا با بختیار تماس های کاملاً سری دارد. برادر دیگر او سید محمد روحانی که در زمان شاه سابق از سفارت ایران در بغداد پول می گرفت و سند آن نیز موجود است، اکثر اوقات با مهدی روحانی تماس دارد. امیدواریم آیت الله سید صادق روحانی موضع خودش را در مقابل این دو نفر معلوم کند. البته بعضی ها می گویند که در آن تماس ها اویسی و زاهدی هم بوده اند، فعلاً مقامات مسئولی که این اسناد را دیده اند به تحقیقات خود ادامه می دهند. (2)

یادآوری می شود، پس از پخش اظهارات اخیر لاهوتی از رادیو، روزنامه بامداد در قم گفت وگویی را با آیت الله سید صادق روحانی درج کرد. وی در این مصاحبه درمورد مطالبی که بعدازظهر روز 5/2/1359، درباره برادرانش از قول آیت الله لاهوتی در رادیو منتشر شد، گفت: درمورد سؤالی که اخیراً درباره اخوی های اینجانب مطرح شده است باید بگویم که من موضع خود را نسبت به اخوی مقیم پاریس قبل از پانزدهم خرداد 42 به طور صریح اعلام داشته و اعلامیه ای نیز در همان تاریخ منتشر ساخته ام. همچنان همان موضع را درحال حاضر دراین زمینه دارم و متن اعلامیه موجود است و اما درمورد اخوی مقیم نجف چون من حدود سی سال است که از نجف آمده ام و این مطالبی را که گفته شده تقریباً ده سال قبل در نجف به صورت اعلامیه منتشر کرده اند و من که بیست سال قبل از انتشار اعلامیه مذکور از نجف آمده ام، لذا بهترین راه تحقیق دراین زمینه مراجعه به حضرت آیت الله العظمی آقای خمینی مدظله العالی بود که دراین زمینه نامه ای به معظم له نوشتم و ایشان نامه ای در 3 صفحه و نیم به خط خودشان به حقیر نوشته و ضمن تقبیح این قبیل اعمال و اظهار بی اطلاعی از چگونگی آن تبری اصحاب صالح خود را از دخالت در این امور فرمودند. درصورت لزوم متن نامه مفصل امام خمینی را منتشر می نمایم. در جایی که خود حضرت آیت الله خمینی مطلبی را در نامه خود نپذیرفته اند، چگونه من می توانم آن را باور کنم. به استناد فرمایش ایشان من تمام آن مطالب را تکذیب می کنم. (3)

ص: 331


1- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص5.
2- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص5.
3- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص2.

ص: 332

ص: 333

ص: 334

روزشمار جنگ شنبه 6 اردیبهشت 1359 10 جمادی الثانی 1400 26 آوریل 1980

103

امروز، مهم ترین مسئله درزمینه اقدامات عملی بعدی ایران و امریکا پس از ماجرای طبس، ابتکار ایران در تعدد مراکز نگهداری گروگان ها بود که باعث انفعال امریکا دراین زمینه شد.

دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، که گروگان های امریکایی را دراختیار دارند، امروز اعلام کردند: «درحال حاضر، به عنوان یک عمل احتیاطی گروگان های جاسوس در نقاط مختلف نگهداری می شوند.» (1) در یک صد و سیزدهمین اعلامیه(2) این دانشجویان همچنین آمده است: تصمیم گرفته ایم که از گروگان ها در شهرهای مختلف سراسر کشور نگهداری کنیم؛ طبیعی است هر شهر مسئولیت نگهداری آنها را تا مدت لازم، با همکاری دانشجویان مستقر در لانه جاسوسی که همراه گروگان ها هستند، مستقیماً به عهده خواهند داشت. در این اعلامیه همچنین ضمن تأکید بر وجود عوامل خودفروخته داخلی در این توطئه، اظهار شده است دانشجویان اطلاعاتی در این باب دارند که دراختیار رهبری {امام خمینی} قرار خواهند داد. (3)

از سوی دیگر در امریکا، دولت کارتر هم زمان با تلاش برای توجیه آنچه رخ داده است، بررسی امکان اقدامات آتی را نیز به سرعت در دستور کار قرار داده است، به همین منظور، برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر، مأمور بررسی عملیات فوری دیگری شد که نقائص عملیات قبلی را نداشته باشد. شرح و نتیجه این بررسی را برژینسکی در خاطرات خود این گونه نوشته است: «به دستور رئیس جمهوری صبح روز 26 آوریل [6/2/1359]، من جلسه ای در دفتر خود تشکیل دادم تا امکانات دست زدن به عملیات دیگری را بررسی نماییم. بااینکه هنوز اطلاع دقیقی از علل شکست مأموریت نجات بجز خارج شدن سه هلیکوپتر از دور نداشتیم، این بار بیشتر، انجام عملیات ساده و مستقیمی را مورد بررسی قرار دادیم که مبتنی بر اعزام نیروی بیشتری به تهران و تصرف یکی از فرودگاه ها و عملیات سریع نجات در پایتخت بود، ولی با پراکندن گروگان ها در نقاط مختلف ایران این برنامه هم عملی نبود.» (4)

ص: 335


1- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص3.
2- * ضمیمه دارد؛ متن کامل یک صد و سیزدهمین اطلاعیه دانشجویان مسلمان پیرو خط امام.
3- همان.
4- سایروس ونس، زبیگنیو برژینسکی، توطئه در ایران، ترجمه محمود مشرقی، تهران: انتشارات هفته، 1362، ص201.

104

هیئت نمایندگی امریکا در شورای امنیت سازمان ملل امروز با ارسال نامه ای برای ریاست این شورا، اقدام نظامی برای نجات جان گروگان ها را حق مسلم و به منزله دفاع از خود دانست.

به گزارش رویتر از سازمان ملل، دونالد مک هنری رئیس هیئت نمایندگی امریکا در این سازمان، همراه این نامه متن کامل بیانیه کارتر و جزئیات این برنامه را به پروفیلیو هرنوزلدو رئیس شورای امنیت، تقدیم کرده است. (1) نماینده امریکا در نامه خود، خطاب به رئیس شورای امنیت گفت که ایالات متحده به مقتضای منشور ملل متحد که حق طبیعی دفاع از نفس را مورد تأکید قرار داده، عمل کرده است. (2)

دراین حال، سلیم احمد سلیم رئیس مجمع عمومی سازمان ملل متحد، امروز در سنگاپور اعلام کرد که عملیات نافرجام نجات گروگان های سفارت امریکا در تهران تشنج را به اوج رسانده و موقعیت را پیچیده تر و مشکل تر از پیش کرده است. وی افزود سازمان ملل خواستار آزادی فوری گروگان ها شده است و کورت والدهایم دبیرکل این سازمان، از تمام امکانات خویش برای حل بحران ایران استفاده کرده است. سلیم احمد سلیم سپس گفت اعضای جنبش غیرمتعهدها می توانند به طور انفرادی یا دسته جمعی نقش مؤثری در حل مسالمت آمیز بحران ایفا کنند. (3)

از سوی دیگر، صادق قطب زاده وزیر امور خارجه ایران، اعلام کرد: «شکایت ایران درمورد حمله نظامی امریکا به ایران تسلیم کورت والدهایم شده است.» (4) به گزارش خبرگزاری پارس، در نامه وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به والدهایم دبیرکل سازمان ملل، آمده است: «درمورد تجاوز نظامی رژیم بعث عراق به خاک ایران که به تحریک امریکا صورت گرفت سازمان ملل سکوت کرد و ما به شما هشدار دادیم و اکنون دولت امریکا مستقیماً و درنهایت بی شرمی به خاک ایران تجاوز کرده است، مسلماً ما با نهایت قدرت از

موجودیت و حقانیت خویش دفاع خواهیم کرد، اما مجدداً به شما هشدار می دهیم که به عنوان یک مرجع بین المللی مسئولیت خود را درمورد این تجاوز و عواقب آن به خاطر داشته باشید و بدانید که سکوت شما دراین مورد باعث تجری بیشتر متجاوزین بوده و موجب پیش آمدن وقایع تأسف انگیز و جبران ناپذیر خواهد شد.» (5) یادآوری می شود پیش از ظهر امروز، هنگامی که صادق قطب زاده از فرودگاه مهرآباد عازم سفر به کشورهای عربی غرب آسیا بود، والدهایم دبیرکل سازمان ملل، تلفنی با وی تماس گرفت. (6) سخنگوی وزارت امور خارجه در ارتباط تلفنی با خبرگزاری پارس درباره این تماس و مذاکرات مطرح شده گفت: «کورت والدهایم دبیرکل سازمان ملل متحد، در یک گفت وگوی تلفنی با صادق قطب زاده وزیر امور خارجه، از اقدام امریکا اظهار تأسف کرد و تقاضا داشت که ایران علی رغم این عمل غیرمنطقی امریکا با سعه صدر بیشتری با مسئله برخورد کند. صادق قطب زاده در این تماس از دبیرکل سازمان ملل متحد خواست که رسماً و علناً اظهارنظر کند و سازمان ملل متحد به وظیفه خود بهتر عمل کند.» (7)

ص: 336


1- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص12.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 37، 7/2/1359، ص6، رادیو قاهره، 6/2/1359.
3- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص3.
4- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص16.
5- روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص2.
6- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص16.
7- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص12.

1. افسردگی و ناراحتی رئیس جمهور امریکا از شکست عملیات نجات در ایران(1) تا حدی است که برنامه های روزانه کارتر را آشکارا تحت الشعاع قرار داده است؛ ازجمله سفرهای رئیس جمهور به نقاط مختلف کشور که به خصوص در آستانه مبارزات انتخاباتی آتی، بسیار مهم است، عملاً منتفی شده است. کارتر گفته است تا زمانی که گروگان ها در ایران گرفتار باشند از کاخ سفید بیرون نخواهد آمد.

سناتور رابرت برد رهبر اکثریت در سنای امریکا، امروز، این وضع را چنین توصیف کرد: «چنین به نظر می رسد که آیت الله خمینی پرزیدنت کارتر را نیز در کاخ سفید به گروگان گرفته است.» وی یادآور شد: «این امر یک فرصت طلایی به [آیت الله]

خمینی داده است و تنها باعث افزایش خودپسندی در

تفنگچی هایی است که اعضای سفارت امریکا را به گروگان گرفته اند.» به گزارش رادیو امریکا، سناتور برد در نشست مطبوعاتی هفتگی خود از پرزیدنت کارتر خواست که برای سفر به نقاط مختلف کشور کاخ سفید را ترک گوید. (2)

نوشته های سایروس ونس حاکی است بسیاری دیگر از نخبگان امریکا نیز وضعی مشابه کارتر داشتند. وی در توضیح بازتاب حوادثی که در طبس رخ داد نوشته است: «پس از آنکه از حالت گیجی و شوک حاصله از شنیدن این اخبار وحشتناک به درآمدیم بحث خود را درباره اینکه چگونه کنگره و مردم امریکا و جهان را از این واقعه آگاه

{سناتور رابرت برد رهبر اکثریت در سنای امریکا: چنین به نظر می رسد که آیت الله خمینی پرزیدنت کارتر را نیز در کاخ سفید به گروگان گرفته است.}

ص: 337


1- * ابعاد این عملیات بالطبع هرگز روشن نشد و فقط بخشی از آنکه در عمل اجرا شده و البته با شکست مواجه شده بود، مورد بحث و بررسی قرار می گرفت. درمورد ادامه کار بعد از طبس، گرچه حدس و تحلیل هایی وجود دارد که غیرقطعی است و در جای جای این کتاب به تناسب به آنها اشاره شده، ولی گزارش مستند و رسمی از برنامه امریکایی ها در ایران و نوع همکاری عناصر داخل کشور با آنان هیچ گاه اعلام نشده است. هرچه بوده است، میزان ناراحتی سران امریکا از این شکست، نشان دهنده امیدواری قبلی آنان است که همین امر از طراحی عملیاتی بسیار پیچیده و گسترده در تهران حکایت می کند؛ عملیاتی که عناصر داخلی دخیل در آن هیچ گاه آشکار نشد تا بتوان قضاوت کرد که امریکایی ها در تهران تا چه حد می توانستند موفق باشند. درباره عناصر داخلی می توان گفت که اگر فقط به عواملی که قابل حدس بوده است، اکتفا شود، عملیات در تهران با شکستی منتظره همراه می گردد؛ همین امر علامت این است که دست عناصر غیرقابل حدس نیز در کار بوده است. مثلاً این موضوع غیرقابل حدس که سازمان به شدت ضدامریکایی مجاهدین خلق که با قابلیت تشکیلاتی زیاد توانایی به کار گیری عناصر مختلف را داشت، در این ماجرا نقش کلیدی برعهده داشته است، چه بسا راه گشا باشد. امکان غیرقابل حدس دیگر این می تواند باشد که امریکا مهره های بسیار موجه و ظاهرالصلاحی در مراکز حساس حکومتی داشته است که طبق عرف نفوذهای قدرت های بزرگ، بایستی سال ها غیرمستقیم به امریکا خدمت می کردند، اما به دلیل اهمیت این قضیه حاضر به "سوزاندن" آنها شده بود.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 38، 8/2/1359، ص17، بخش فارسی رادیو امریکا، 7/2/1359.

کنیم از سر گرفتیم. درحدود ساعت 8 بعدازظهر، جلسه ای به ریاست پرزیدنت کارتر در اتاق کابینه تشکیل شد و درحدود 3 ساعت درباره آنچه پیش آمده بود و چگونگی اعلام این مطلب به کنگره و وسایل ارتباط جمعی و کشورهای خارجی و خانواده گروگان ها و خانواده مقتولین بحث کردیم، یک اطلاعیه مطبوعاتی هم تهیه شد، ولی اعلام این مطلب موکول به زمانی گردید که باقیمانده مأمورین نجات به سلامت از خاک ایران خارج شده باشند. درحدود نیمه شب، کارتر به ما اجازه داد که موضوع را به اطلاع رهبران کنگره برسانیم. من به وزارت خارجه مراجعه کردم و تا ساعت 2 بعد از نیمه شب، رهبران کنگره در جریان این واقعه قرار گرفتند. واکنش همه آنها مخلوطی از حیرت و غم و نومیدی بود.» (1)

106

عده ای از مقامات امریکایی اعم از مسئولان فعلی و گذشته این کشور و به خصوص اعضای مجالس قانونگذاری امریکا {مجلس نمایندگان یا کنگره و مجلس سنا} به صراحت یا به تلویح، به شدت یا با ملایمت، ضمن سرزنش رئیس جمهور امریکا اقدام وی را نامطلوب توصیف کردند.

هنری کیسینجر وزیر امور خارجه اسبق امریکا، گفت: ایالات متحده احتمالاً با وخیم ترین بحران سیاسی تاریخ خود روبه رو

خواهد شد و دولت باید متحدان امریکا و ملت خود را با یک رهبری قاطع به دور خود جمع کند. وی افزود:

هیچ یک از متحدان اروپایی اعتقاد ندارند که مجازات های اقتصادی امریکا علیه ایران با موفقیت روبه رو خواهد شد. وزیر امور خارجه سابق امریکا ادامه داد: سال های نخست دهه 1980، یک دوره بسیار خطرناک خواهد بود که نیاز به واکنش واحد ملت امریکا و دمکراسی های صنعتی دارد. کیسینجر گفت: متحدان امریکا گیج شده اند و اگر اتفاق نظری به دست نیاید، اغلب کشورها به سوی بی طرفی خواهند رفت. در بین کشورهای غربی تحلیل مشترک، هدف مشترک و اعتماد متقابل، دیگر وجود ندارد و درمورد خطرهایی که متوجه ماست توافق وجود ندارد. به همین علت ما با بزرگ ترین بحران های سیاست خارجی تاریخ خود روبه رو هستیم. (2) بااین همه، به گزارش رادیو امریکا، هنری کیسینجر حمایت خود را از رئیس جمهوری امریکا تلفنی به وی اطلاع داده و از مردم امریکا خواسته است که دراین مورد با یکدیگر متحد باشند. (3)

به گزارش خبرگزاری فرانسه، ریچارد نیکسون رئیس جمهور پیشین امریکا نیز اعلام کرده که ایالات متحده

(هنری کیسینجر وزیر امور خارجه اسبق امریکا:

ایالات متحده امریکا با یکی از وخیم ترین بحران های سیاسی تاریخ خود روبه رو شده است.)

ص: 338


1- توطئه در ایران، پیشین، ص94.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص2.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 37، 7/2/1359، صص 15 و 16، بخش فارسی رادیو صدای امریکا، 6/2/1359.

با شکست در عملیات نجات گروگان های امریکایی، اکنون تمام وجهه سیاسی خود را از دست داده و به شدت خوار و خفیف شده است. وی سپس اظهار امیدواری کرده است که متحدان اروپایی امریکا و همچنین ژاپن به حمایت خود از ایالات متحده با اعمال مجازات های اقتصادی علیه ایران ادامه دهند. (1) بااین حال، رادیو امریکا ضمن اعلام خبر حمایت نیکسون از کارتر و اقدام وی گزارش داد: «وی گفت با اطلاعاتی که دراختیار دارد و تا آنجایی که وضع موجود نشان می دهد می تواند با اطمینان بگوید که از تصمیم پرزیدنت کارتر برای آزاد ساختن گروگان های امریکایی در تهران حمایت می کند. وی گفت هر نوع عملیاتی از این قبیل خطراتی نیز در بر دارد. با درنظرگرفتن وضع موجود و طولانی بودن مدت دربند بودن گروگان های امریکایی رئیس جمهوری امریکا حق دارد به هر اقدامی که صلاح

بداند دست بزند. وی اضافه کرد البته ترجیح دارد این اقدامات از راه مسالمت آمیز به عمل آید.» (2)

جان آندرسن عضو مجلس نمایندگان امریکا و نامزد مستقل احراز مقام ریاست جمهوری در انتخابات، به شدت از تصمیم کارتر برای اعزام گروه عملیات نجات به ایران انتقاد کرد و گفت به عقیده وی این قضاوت غلط نه تنها در خود خاک امریکا بلکه درمیان متفقین این کشور نیز مورد بحث و گفت وگو قرار خواهد گرفت. (3)

ساعت 22:30 امشب به وقت تهران، رادیو امریکا در یک برنامه فارسی آشکارا کوشید دفاعیه ای از کارتر دربرابر انتقادات اعضای قوای مقننه این کشور، ارائه کند. در گزارش این رادیو آمده است: «گروهی از مقامات امریکایی از عدم موفقیت این عملیات نجات ابراز تأسف کرده اند، ولی درعین حال انتقاداتی نیز از رئیس جمهور

امریکا به خاطر قصور در مشورت با اعضای کنگره این کشور و یا متفقین امریکا به عمل آمده است، ولی طبق گزارش مقامات کاخ سفید، طی دوازده ساعت پس از اعلام این گزارش در امریکا تلفن هایی که به کاخ سفید شد و تلگرام هایی که به رئیس جمهوری امریکا ارسال گردید، اکثریت مثبت بوده و از تصمیم پرزیدنت کارتر حمایت کرده اند. رهبران امریکا نیز اظهار داشته اند که به اهمیت محرمانه نگهداشتن

چنین عملیاتی واقف اند و حمایت خود را از رئیس جمهوری

این کشور اعلام داشته اند.

جیمز والف رئیس اکثریت مجلس نمایندگان امریکا، گفت اگر این عملیات نجات با موفقیت انجام شده بود جهانیان پرزیدنت کارتر را یک قهرمان می خواندند و اضافه کرد که اکنون با درنظرگرفتن این موقعیت تأسف آور صحیح نیست که اعضای مجالس مقننه امریکا رئیس جمهوری این کشور را مورد انتقاد قرار دهند. سناتور ادوارد کندی رقیب دمکرات پرزیدنت کارتر در انتخابات رئیس جمهوری

نیز اعلام داشت که مردم امریکا در تصمیم خود درمورد مسئول شناختن دولت ایران برای

گروگان های امریکایی راسخ اند و دراین مورد یک صدا و متفق می باشند. رونالد ریگان رقیب پرزیدنت کارتر از حزب جمهوری خواه، زمان را برای انتقاد از پرزیدنت کارتر مناسب ندانست و گفت که اکنون زمان سخنوری نیست بلکه باید همه سرهای خود را به علامت دعا و نیایش خم کنند.» (4)

ص: 339


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 7/2/1359، ص4.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 37، 7/2/1359، صص 15 و 16، بخش فارسی رادیو صدای امریکا، 6/2/1359.
3- همان.
4- همان.

ازجمله مهم ترین اعلام حمایت های امروز از کارتر که با انتقادهایی نیز همراه بود، سخنان سناتور رابرت برد رهبر اکثریت در سنای امریکا در نشست مطبوعاتی هفتگی خود بود که امروز برگزار شد. به نقل از آسوشیتدپرس خبرهایی منتشر شده بود که نشان می داد

کارتر از پیش جزئیات نقشه نجات گروگان ها را دراختیار وی گذاشته بود،(1) اما مطابق آنچه در رادیو امریکا از سخنان امروز سناتور برد اعلام شد، وی این امر را رد کرده است. بنا بر گزارش رادیو امریکا: «سناتور رابرت برد رهبر اکثریت در سنای امریکا، گفت گرچه وی در روز چهارشنبه گذشته با پرزیدنت کارتر ملاقات داشته و درباره اوضاع ایران به گفت وگو پرداخته است، ولی از مذاکرات خود با رئیس جمهوری

هیچ گونه برداشتی از اینکه عملیاتی محرمانه برای نجات گروگان ها در جریان بوده، نکرده است. سناتور برد یادآور شد پرزیدنت کارتر درباره خطوط کلی چنین عملیاتی اشاراتی داشت، ولی مطلبی درباره برنامه مذکور [که] به مرحله اجرا در آمده بیان نکرد. آن طور که روشن شده هیچ یک از اعضای سنا و مجلس نمایندگان امریکا درباره مأموریت نجات ازسوی دولت کارتر مورد مشورت قرار نگرفته اند.

رهبر اکثریت سنای امریکا با اشاره به حیاتی بودن عملیات سری اظهار داشت نسبت به ملاقات روز چهارشنبه خود با رئیس جمهوری دچار حیرت است، اما احساس نمی کند که توسط رئیس جمهوری گمراه شده است. سناتور برد با بسیاری از اعضای کنگره موافق بود که می گویند ضرورت داشت تعدادی از اعضای کنگره و مجلس نمایندگان هنگام طرح ریزی عملیات نجات گروگان ها مورد مشورت قرار می گرفتند.

وی اظهار داشت این حق اعضای قانونگذار است که از این قبیل امور مطلع شده، مورد مشورت قرار بگیرند و نظرات و توصیه های خود را ابراز دارند و من از اینکه رئیس جمهوری مسائل را به این صورت می بیند متأسفم. وی اضافه کرد بااین حال رئیس جمهوری را به خاطر اقدام به عملیات نجات گروگان ها مقصر نمی دانم، بلکه احساس می کنم او باید چند ماه دیگر نیز حوصله به خرج می داد تا مشاهده کند که تحریم های اقتصادی علیه دولت ایران چه تأثیری بر اوضاع می گذاشت.» (2)

{رونالد ریگان رقیب کارتر از حزب جمهوری خواه در انتخابات ریاست جمهوری: زمان برای انتقاد از پرزیدنت کارتر مناسب نیست.}

در گزارش رادیو امریکا همچنین آمده است: «سناتور برد درباره این سؤال که آیا پرزیدنت کارتر با اقدام اخیر که بدون مشورت با کنگره صورت گرفته، قانون اختیارات زمان جنگ را نقض کرده است، اظهار داشت، تصور نمی کند چنین باشد. وی گفت: اقدام اخیر عملیات نجات بوده است نه یک اقدام نظامی و بنابراین من فکر نمی کنم رئیس جمهوری کاری غیرقانونی انجام داده باشد. رهبر اکثریت سنا اظهار داشت رئیس جمهوری اطمینان داده است که قبل از انجام هرگونه اقدامی نظیر مین گذاری بنادر

ص: 340


1- روزنامه بامداد، 8/2/1359، ص1.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 38، 8/2/1359، ص17، بخش فارسی رادیو امریکا، 7/2/1359.

و یا برقراری یک محاصره دریایی درباره ایران با کنگره مشورت خواهد نمود. سناتور برد تصمیم پرزیدنت کارتر را تصمیمی دلگرم کننده خواند و گفت این اقدام حداقل به روسیه شوروی نشان داد که رئیس جمهوری امریکا درصورت لزوم دست به عمل خواهد زد و این نکته را نباید دست کم گرفت.» (1)

107

هرچند بخش اعلام نشده طرح مربوط به عملیات طبس به کلی مکتوم مانده است، اما درباره آن در حاشیه سخنان بسیاری بیان می شود؛ گزارش واشنگتن پست و اظهارات یک عضو پارلمان ژاپن دو نمونه از این موارد است که درواقع، بیشتر سناریویی است برای اقناع ذهن های پرسشگر تا ذکر اصل مطلب.

روزنامه واشنگتن پست گزارشی در شماره امروز خود درج کرد که درحقیقت با اتکا به نظرها و دیدگاه های محافل وابسته به وزارت دفاع امریکا و لحاظ کردن

آن تنظیم شده است. خبرگزاری فرانسه از واشنگتن با بیان اینکه روزنامه مزبور، طرح بخش انجام نشده عملیات نجات امریکا در ایران را فاش کرده، آورده است: «بنا به گزارش این روزنامه، هلیکوپترها مأموریت داشتند پس از اشغال سفارت امریکا و وزارت امور خارجه ایران به وسیله کماندوها که مجهز به سلاح شیمیایی بی هوش کننده بودند، وارد عمل شوند. این روزنامه نوشت هواپیماهای سی 130 قرار بود خارج از تهران توقف کنند، همچنین هلیکوپترها و 90 نفر از افراد واحد عملیات چراغ سبز که متخصص مبارزات ضدتروریستی هستند، شب قبل از عملیات قرار بود در خارج از تهران مستقر شوند. براساس این طرح، [بایستی] کماندوها به سفارت امریکا و وزارت خارجه ایران شبیخون زده و همین که این محل ها را دراختیار گرفتند هلیکوپترها به محل رسیده و گروگان ها را با خود ببرند و به داخل هواپیما ها که آماده حرکت بودند انتقال دهند. براساس همین گزارش، برای انجام عملیات مزبور 3 پایگاه در نظر گرفته شده بود که عبارت [بودند] از پایگاهی در نزدیکی طبس برای سوخت گیری هلیکوپترها، پایگاهی دور از تهران برای اینکه هلیکوپترها هنگام نزدیک شدن به شهر شناسایی نشوند و همچنین پایگاهی برای استقرار هواپیمای سی 130 این روزنامه می افزاید در نخستین طرح که چند ماه پیش عنوان شد قرار بود واحد کماندویی با هلیکوپترها وارد سفارت شود، اما فرمانده نیروی هوایی امریکا ماه گذشته اعلام کرده بود که این عملیات در منطقه شهری غیرقابل اجرا است. واشنگتن پست سپس افزود هواپیماهای سی 130 پس از پرواز از ایالات متحده در جنوب مصر توقف کرده اند. آنها دارای تجهیزات الکترونیکی برای ایجاد اختلال در شبکه ارتباطی ایران بودند، این هواپیماها بعدازظهر پنجشنبه [4/2/1359] پایگاه مصر را ترک کرده اند، اما هرگز در بحرین فرود نیامده اند.» (2)

از سوی دیگر، اظهارات یک عضو پارلمان ژاپن، شاید ناخودآگاه به بخش دیگری از طرح اعلام نشده عملیات طبس، مربوط باشد. به گزارش خبرگزاری

فرانسه از توکیو، امروز، یک عضو پارلمان ژاپن اعلام کرده است که احتمال دارد امریکا از هواپیماهای سی 130 نیروی هوایی خود، که در پایگاه اوکی ناوا در جنوب ژاپن مستقر هستند، در عملیات نافرجام نجات گروگان ها

ص: 341


1- همان.
2- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص2.

استفاده کرده باشد. ماساجی ایشی باشی عضو پارلمان ژاپن، گفت این فرضیه به این دلیل مطرح شده است که تعداد زیادی از سی 130های ارتش امریکا از پایگاه اوکی ناوا ناپدید شده اند. یادآوری می شود خبرگزاری ژاپن از ناپدید شدن تعدادی از هواپیماهای سی 130 ارتش امریکا از پنجشنبه صبح در این پایگاه خبر داده است. در گزارش خبرگزاری فرانسه اضافه شده است که مسئولان نظامی امریکایی پایگاه اوکی ناوا از توضیح درخصوص این اخبار خودداری کرده اند. (1)

108

عده ای از شخصیت های سیاسی کشورهای متحد امریکا، امروز، درباره حوادث اخیر و تنش های پیش آمده در روابط امریکا و ایران، اظهارنظر و اعلام موضع کردند.

در فرانسه امروز، میشل پنینو سخنگوی اتحادیه دمکرات های فرانسه {حزب ژیسکار دستن}، درباره اقدام امریکا برای رهایی گروگان ها گفت: تندروهای ایرانی قانون بین المللی را نقض کرده اند. دولت فرانسه تاکنون دراین باره عکس العملی نشان نداده است. حزب کمونیست طرف دار مسکو عملیات امریکا را محکوم کرد، اما فرانسوا میتران رهبر حزب سوسیالیست فرانسه گفت: امریکا در چارچوب حقوق خود اقداماتی انجام داده است، زیرا به نظر من اگر یک کشور خارجی اتباع ما را اسیر کند، آزاد کردن آنها وظیفه ما است. میشل دوبره نخست وزیر پیشین فرانسه، که بارها از سیاست خارجی امریکا انتقاد کرده است، گفت: بازداشت گروگان ها یک عمل جنگی به شمار می رود و پاسخ به یک عمل جنگی با اقدام جنگجویانه قانونی می باشد. (2)

در انگلستان و درپی پیام روز گذشته خانم مارگارت تاچر نخست وزیر بریتانیا، برای کارتر که در آن شجاعت او را تحسین و با وی ابراز همدردی کرده بود، امروز وزیر امور خارجه این کشور نظر خود را درباره امریکا این گونه بیان کرد: من معتقدم که مردم جزئیات و سلسله مراتب این وقایع را که اکنون مدنظر است فراموش کرده اند. امریکایی ها درواقع درمورد ایران صبر و حوصله زیادی از خود نشان داده اند. آنها به شورای امنیت سازمان ملل رجوع کرده اند و درضمن قطعنامه شورای امنیت علیه ایران وتو گردید. این قطعنامه قطعاً باعث حل وفصل مشکل فعلی نیز می شد. آنها بردباری نشان دادند و تلاش کردند از راه سیاسی گروگان ها را آزاد کنند و من فکر می کنم بالاخره تحت این شرایط زمانی فرا می رسد که باید اقدامات گسترده تری را در پیش گرفت و امریکایی ها تصمیم گرفته اند که اول باید علیه ایران تحریم هایی اعمال کنند و سپس برای رهایی گروگان ها تلاش کنند. من با این عقیده موافق نیستم که جهان به سوی جنگ سوق داده شود، ولی معتقدم که اوضاع بسیار وخیم است. (3)

در آلمان غربی، هانس دیتریش گنشر وزیر امور خارجه این کشور، گفت که از یک راه حل صلح آمیز حمایت می کند و مسلماً از اقدامات کورت والدهایم در میانجیگری دراین مورد استقبال خواهد کرد. وی درباره اظهارات مقامات شوروی مبنی بر محکومیت امریکا، تأکید کرد که اتحاد شوروی در چنان موضعی قرار ندارد که بخواهد درمورد تلاش نافرجام امریکا برای نجات جان گروگان ها اظهارنظر کند.

ص: 342


1- همان.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 38، 8/2/1359، ص2، پاریس خبرگزاری آسوشیتدپرس، 26 آوریل 1980 {6/2/1359}.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 37، 7/2/1359، صص10 و 11، بخش فارسی رادیو لندن، 6/2/1359.

گنشر افزود این اقدام شوروی درست به این معنی است که شوروی دربرابر گروگان گیری 50 امریکایی ساکت مانده است و با این سکوت اقدام ایرانیان را تأیید می کند. (1)

در ایتالیا، امنیتوره فانفانی رئیس مجلس سنای این کشور و رئیس پیشین شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل متحد، اعلام کرد موقعیت های کنونی و تشنج های شدید در جهان نتیجه عملیات ابتکاری زیاده از حد و

نشان دهنده خوش بینی بیش از اندازه ابرقدرت ها در جهان است. (2) همچنین امروز به گزارش رویتر، دولت ایتالیا مخالفت خود را با استفاده از نیروهای نظامی برای نجات گروگان ها به امریکا اطلاع داد. (3)

در استرالیا نیز که تاکنون فقط محدودیت های ملایمی را علیه ایران اعمال کرده است،(4) اندرو پیکاک وزیر امور خارجه این کشور، گفت به دنبال تلاش نافرجام امریکا برای آزادی گروگان های تهران، دولت متبوع وی در محدودیت های اقتصادی علیه ایران تجدیدنظر خواهد کرد. وی افزود: دولت استرالیا همچنان در جست و جوی یافتن راه حل های دیپلماتیک برای آزادی گروگان ها خواهد بود. (5) همچنین پیکاک در بیانیه ای که امروز توسط سفارت استرالیا در واشنگتن انتشار یافت گفت که دولت وی امیدوار است همه کشورها حداکثر خویشتن داری را درمورد بحران ایران از خود نشان دهند. در این بیانیه همچنین آمده است کوشش ایالات متحده برای آزادی گروگان ها قابل درک و شکست آن موجب تأسف است. باید امیدوار بود که زندگی گروگان ها اکنون در معرض خطر بیشتری قرار نداشته باشد. (6)

در اسرائیل حیم هرزوک رئیس سابق دستگاه جاسوسی نظامی رژیم صهیونیستی، خاطر نشان کرد که عملیات امریکاییان به خوبی طرح ریزی شده بود، اما از دیدگاه نظامی مصلحت در این بود که هفته ها قبل چنین نقشه ای به مرحله اجرا در می آمد. (7) یادآوری می شود اسحاق شامیر وزیر امور خارجه رژیم اشغالگر قدس، در تلگرامی به سایروس ونس وزیر امور خارجه امریکا، تأسف اسرائیل را از مرگ 8 امریکایی در این عملیات ابراز و اظهار امیدواری کرده بود که گروگان ها به زودی آزاد شوند. (8)

در ترکیه، امروز، حیرتین ارکسن وزیر امور خارجه ترکیه، در پارلمان این کشور گفت: ترکیه مایل است درصورت درخواست بین ایران و امریکا میانجیگری کند.(9) (10) این اظهارات درپی سخنان سلیمان دمیرل، تأکیدی بر

موضع بی طرفانه ترکیه در ماجرای اخیر است. به گزارش یونایتدپرس از آنکارا، پیش از این، نخست وزیر ترکیه اخبار مربوط به دخالت این کشور در کوشش نافرجام امریکا برای آزادی گروگان ها را تکذیب کرده بود. همچنین مقامات رسمی ترکیه گفتند هیچ یک از امریکاییان زخمی به ترکیه منتقل نشده اند. (11) یادآوری می شود بااینکه ترکیه

ص: 343


1- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص3.
2- همان، ص2.
3- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص3.
4- روزنامه جمهوری اسلامی، 8/2/1359، ص12.
5- روزنامه انقلاب اسلامی، 7/2/1359، ص1.
6- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص3.
7- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص4.
8- روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص4.
9- * البته در روزهای بعد، مقامات وزارت امور خارجه ترکیه گفتند پیش از آنکه منازعه ایران و امریکا تخفیف یابد، این کشور خطر شکست هرگونه میانجیگری را تقبل نخواهد کرد. همچنین به گزارش آسوشیتدپرس، در همین حال، دولت ترکیه در پاسخ به ابراز نگرانی مقامات اقتصادی ایران از نقش ترکیه در غرب آسیا، به تهران اطمینان داده که این کشور در درگیری هایی که مربوط به ایران باشد جهت گیری نخواهد کرد. [روزنامه بامداد، 10/2/1359، ص3]
10- روزنامه بامداد، 10/2/1359، ص3.
11- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص3.

متحد امریکاست، اما به دلیل وضع خاص جریان های فعال در این کشور امروز دولت امریکا از کارمندان سفارتخانه خود در آنکارا خواست تا در خانه های خود بمانند. به گزارش رادیو دوبی، این اخطار به دلیل ترس از عملیات انتقام جویانه پس از حمله نظامی امریکا به ایران است. (1)

در ژاپن نیز عده ای از مقامات این کشور، امروز به اظهارنظر درباره عملیات ناموفق اخیر امریکا در ایران، پرداختند؛ ماسایوشی اوهیرا نخست وزیر ژاپن، گفت که ازنظر احساساتی می تواند

درک کند که دولت امریکا چرا به این عملیات نجات دست زده است. وی تلاش بی سرانجام امریکا را اقدامی محدود برای هدف های

انسانی توصیف کرد و افزود: مأموریت مذکور اقدام خصمانه ای علیه ایران نبوده است. (2) نخست وزیر ژاپن همچنین اعلام کرد که از امریکا خواهد خواست برای آزادی گروگان ها در تهران دیگر دست به عملیات نظامی نزند. (3) در همین حال، بعضی از مقامات دولتی و بسیاری از ژاپنی ها به شدت از این عمل دولت امریکا انتقاد کردند؛(4) ازجمله سابورو اوکیتا وزیر امور خارجه ژاپن، ضمن اظهار نگرانی شدید از اقدام اخیر دولت امریکا برای آزادی گروگان ها،

گفت ژاپن نمی تواند بفهمد چرا امریکا دست به این اقدام زد درحالی که

ژاپن و سایر متحدان اروپایی او درصدد برآمده بودند تا با کوشش هایی همه جانبه به آزادی دیپلمات های امریکایی کمک کنند. (5) دراین باره خبرنگار رادیو لندن از توکیو خبر داد که در محافل ژاپن نگرانی عمیقی درخصوص زمان اجرای این عملیات و آثار احتمالی آن وجود دارد. بنا به این

گزارش، بسیاری از ژاپنی ها در اینکه ماجرای عملیات گروه نجات در ایران فقط یک روز پس از رسیدن نامه تشکرآمیز دولت امریکا به نخست وزیر ژاپن اتفاق افتاد، نکته دردناکی را می بینند. در این نامه کارتر مراتب تشکر خود را از اقدامات نخست وزیر ژاپن برای نجات گروگان های امریکایی ابراز کرده بود. پیش تر ژاپن از دولت امریکا تقاضا کرده بود که جانب حزم و احتیاط را رعایت کرده، از دست زدن به اقدامات نظامی علیه ایران خودداری کند. (6)

109

هم زمان با موضع گیری مقامات سیاسی دولت های دوست و متحد امریکا، مخالفان امریکا نیز به اعلام موضع پرداختند.

به گزارش خبرگزاری فرانسه از هانوی، سخنگوی وزارت امور خارجه ویتنام عملیات نظامی امریکا در ایران را محکوم و اضافه کرد عملیاتی که تحت عنوان نجات گروگان ها اجرا شده، درواقع عملیات تجاوز نظامی است. وی افزود از این طریق، ملت و دولت ویتنام همبستگی و حمایت خود را از مبارزات ملت ایران در راه دفاع از کشورشان و دربرابر تجاوزات امریکا اعلام می دارند. (7)

گزارش رادیو لندن حاکی است سازمان آزادی بخش فلسطین و مقامات کشور لیبی همگی با لحنی خشن عملیات امریکا را تقبیح کرده اند و لیبی حتی خواستار انتقال مقر سازمان ملل متحد از نیویورک به کشور دیگری شده است. (8)

خبرگزاری فرانسه از تونس نیز گزارش داد، دولت لیبی اطلاعیه ای منتشر و در آن تأکید کرده اقدام

ص: 344


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 37، 7/2/1359، ص7، بخش عربی رادیو دوبی.
2- همان، ص10، بخش فارسی رادیو لندن، 6/2/1359.
3- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص3.
4- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 37، 7/2/1359، ص10، بخش فارسی رادیو لندن، 6/2/1359.
5- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 38، 8/2/1359، ص18، بخش فارسی رادیو امریکا، 7/2/1359.
6- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 37، 7/2/1359، ص10، بخش فارسی رادیو لندن، 6/2/1359.
7- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص3.
8- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 37، 7/2/1359، ص11، بخش فارسی رادیو لندن، 6/2/1359.

امریکا یک تهاجم نظامی است که به طور مستقیم علیه ملت ایران انجام گرفته و همدستی رژیم مصر با امریکا اقدامی پراهمیت و تهدیدی مستقیم علیه ملت برادر مصر، ملت عرب و کشورهای اسلامی محسوب می شود. وزارت امور خارجه لیبی در این اطلاعیه از ملت های منطقه دعوت کرده که برای سرنگونی این رژیم با یکدیگر متحد شوند. (1) دراین حال، سفارتخانه لیبی در تهران نیز در اطلاعیه ای تجاوز جنایتکارانه امریکا علیه انقلاب اسلامی ایران و نقض حاکمیت ایران را به شدت محکوم کرد. در قسمتی

از این اطلاعیه آمده است: «اندیشه گاوچرانان و جنایت سازمان یافته ای که بیانگر جوهر تمدن امریکایی در طول تاریخ آن می باشد، عظمت خطری را که امپریالیسم امریکا متوجه امنیت جهان و سلامت و حاکمیت ملل آن و ازجمله خود ملت امریکا می نماید آشکارا نشان می دهد.» در این اطلاعیه همچنین آمده است: «علت اصلی کینه امریکا نسبت به انقلاب اسلامی ایران، شخصیت اسلامی آن و آرمان هایی است که درون صدها میلیون مسلمان زنده کرده است. ... این انقلاب پایه های فساد و ظلم و استبداد داخلی و خارجی را فرو خواهد ریخت تا مشترکاً دنیای آزادی و سرافرازی و سعادت را برای ملل به پا کند.» (2)

سازمان آزادی بخش فلسطین {تحت رهبری یاسر عرفات} اقدام نظامی امریکا در ایران را به شدت محکوم کرد. در اعلامیه ساف تأکید شده است که ما از انقلاب ایران دربرابر تجاوزات امریکا حمایت می کنیم. (3) به گزارش رادیو عدن، سازمان آزادی بخش فلسطین در بیروت ضمن محکوم کردن دخالت نظامی امریکا در ایران به بهانه آزادسازی گروگان ها، اعلام کرده است که انقلاب فلسطین از دیرباز مانورهای نظامی و مقاصد امریکا را برای ایجاد پایگاه های نظامی در مصر و دیگر کشورهای امریکایی {کشورهای طرف دار یا وابسته به امریکا} زیر نظر دارد. (4)

عبدالحلیم خدام وزیر امور خارجه سوریه، اقدام اخیر امریکا را دلیلی بر ورشکستگی هیئت حاکمه این کشور دانست و گفت این اقدام نشان می دهد که امریکا از درک تحولات عمیقی که در جهان، منطقه و ایران رخ می دهد عاجز است و نمی تواند به اهمیت و ارزش ملت ها هنگام مقابله آنها با تجاوزکاران پی برد. وی افزود بی تردید این عملیات تجاوزکارانه امریکا پرده از ماهیت خائن مصر نیز برداشته است؛ رژیمی که تبدیل به آلت دست صهیونیسم و امریکا شده است.

وزیر امور خارجه سوریه گفت: «انقلاب ایران ازلحاظ تاریخی نه فقط برای ایران، بلکه برای سراسر منطقه و جهان انقلاب عظیمی است و پیروزی و تحکیم این انقلاب به نفع همه ما خواهد بود. ما انقلاب ایران را که نخستین شعارهایش آزادی فلسطین و بیت المقدس و جانب داری از اعراب در مقابل صهیونیسم بوده باید عمیقاً و با درک زیاد مورد توجه قرار دهیم. این به نفع ماست که انقلاب ایران یکی از دژهای سلطه گری امپریالیسم را منهدم کرده است.» (5) خدام که امروز میزبان همتای ایرانی خود می باشد، پس از خوشامدگویی به هیئت ایرانی در گفت و گویی با خبرنگاران ایرانی گفت: «بی تردید این دیدار به تحکیم هرچه بیشتر روابط میان دو کشور برادر منتهی خواهد شد.» وی ضمن پاسخ به یکی از سؤال های خبرنگاران تأکید کرد: «ما همان طور که در گذشته نشان داده ایم بار دیگر تأکید می کنیم که در مقابله با تجاوز و توطئه امریکا در کنار برادران ایرانی خود خواهیم بود.» (6)

ص: 345


1- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص3.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 8/2/1359، صص 4 و 11.
3- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص3.
4- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 37، 7/2/1359، ص7، بخش عربی رادیو عدن، 6/2/1359.
5- روزنامه انقلاب اسلامی، 7/2/1359، ص12.
6- روزنامه جمهوری اسلامی، 8/2/1359، ص6.

علاوه بر دولت های مخالف امریکا، دولت ها و شخصیت های عربی دوست ایالات متحده نیز غالباً لحن سرزنش آمیزی

دراین باره داشتند؛ ازجمله شاذلی قلیبی دبیرکل اتحادیه عرب، امروز در اطلاعیه ای که در تونس انتشار داد اعلام کرد که اقدام کارتر هدف نظامی دارد و در جایی که سازمان ملل متحد تعهد کرده که در جست و جوی راه حل صلح آمیزی باشد، این اقدام یک انحراف است. (1) عبدالعزیز حسینی وزیر مشاور در نخست وزیری کویت نیز در پاسخ به پرسش خبرگزاری کویت درباره تلاش نافرجام امریکا به منظور آزادسازی گروگان های امریکایی در تهران گفت: کویت که از دریافت این خبر یکه خورده است این اقدام دولت امریکا را برخلاف عرف بین المللی و خط مشی مورد اعتقاد کویت که دایر بر ضرورت حل اختلافات بین المللی از راه های مسالمت آمیز است، می داند. تلاش های خشونت بار و اشغال و خونریزی ازجمله اقداماتی به شمار می رود که شاید مشکلات را دوچندان کرده و منطقه را در معرض درگیری هایی که به نفع هیچ یک از آنها نیست قرار دهد. (2)

110

در دومین روز اقدام ناموفق نظامی امریکا در طبس، این موضوع در رسانه های گروهی جهان بازتاب وسیعی داشت.

رادیو لندن درباره بازتاب گسترده این خبر در مطبوعات انگلستان، اعلام کرد: «شکست امریکا در راه کوشش برای رهایی گروگان های امریکایی در تهران، امروز در مطبوعات بریتانیا همه اخبار دیگر را تحت الشعاع قرار داده بود.» (3)

تحلیل ها و تفسیرهای انتشاریافته دراین باره، چه درمورد چگونگی بازتاب ابعاد حادثه و چه درخصوص جهت گیری سیاسی و ابراز حمایت از امریکا و ایران یا دشمنی با آنها، تنوع بسیاری داشت. بعضی با تحلیل موشکافانه، به درک قضیه کمک کردند و برخی به دفاع یا محکوم کردن یکی از دو طرف پرداختند. ابراز همدردی، موضع گیری ملایم با لحن سرزنش آمیز علیه امریکا یا ایران و درج مطالبی به شدت کینه توزانه به خصوص علیه ایران که مبتنی بر اطلاعاتی نادرست بود، از دیگر مواردی است که در تحلیل رسانه ها به چشم می خورد. درهرحال، نمونه هایی از بازتاب های امروز حادثه طبس در رسانه های جهان، در ادامه ذکر می شود که خود تأکیدی بر اهمیت وافر این ماجراست.

رادیو لندن به نقل از خبرنگار خود در واشنگتن، اعلام کرده است: «از آغاز رشته طولانی بحران های مربوط به ایران و افغانستان تاکنون، این شدیدترین ضربه ای است که بر روحیه ملی امریکایی ها

وارد شده است.» البته خبرنگار این رادیو با اشاره به ابراز احساسات ملی در امریکا، که کمی از آن سهم کارتر نیز شده است، افزود بیشتر کسانی که با کاخ سفید، مقر ریاست جمهوری، تماس گرفته اند از کارتر پشتیبانی کرده اند. بی بی سی در وضع کنونی، کارتر و آینده حرکت وی را چنین تحلیل کرد: «ملت امریکا کمی موفقیت می خواهد، ولی بار دیگر کارتر نتوانسته است انتظار ملت امریکا را برآورده کند. اگر کارتر نتواند ملت امریکا را ارضا کند، موقعیتش متزلزل خواهد شد. مقامات دولت امریکا سفرای کشورهای غرب را

ص: 346


1- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص3.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 37، 7/2/1359، ص5، بخش عربی رادیو کویت، 6/2/1359.
3- همان، ص8، بخش فارسی رادیو لندن.

به وزارت خارجه دعوت کرده و به آنها گفتند که اکنون اهمیت واردآوردن فشارهای سیاسی و اقتصادی به ایران بیش ازپیش است. برای آینده نزدیک مبارزات اعمال تحریم علیه ایران از نقطه نظر امریکا ارجحیت تام خواهد داشت، ولی بعد از مأموریتی که در گردوغبار بیابان های طبس با نافرجامی روبه رو شد، احدی نمی تواند پیش بینی کند که سرانجام، آقای کارتر چه رویه ای را در پیش خواهد گرفت.» (1)

روزنامه فرانسوی لوموند در سرمقاله امروز خود به وحشت زدگی امریکایی ها در صحرای طبس توجه کرده و نوشته است: «باید از خود سؤال کنیم که چرا کاخ سفید اعلام فوری رویدادها را آن قدر ضروری دانست که حتی منتظر خارج کردن تمام شرکت کنندگان، مرده یا مجروح، از ایران نشد؛ باتوجه به اینکه می دانیم اقلاً برپایه واکنش سریع دولت ایران، ایرانی ها از قبل هیچ گونه سوءظنی نداشته اند.» در ادامه سرمقاله امروز لوموند، آمده است: «دستگاه نظامی امریکا که تقریباً امنیت نیمی از کره زمین را عهده دار است، ولی قادر نیست 2 فروند هواپیما را در کویر فرود آورد، آن هم پیش از هرگونه آگاهی دشمن، واقعاً تا چه حد قابل اعتماد است.» (2)

روزنامه انگلیسی دیلی میل کارتر را شخصیتی مردد و دمدمی مزاج خوانده که تحت تأثیر محرک های آنی عمل می کند. به نوشته این روزنامه، تصمیم کارتر برای رهایی گروگان ها تحت فشار افکار عمومی رأی دهندگان امریکایی بوده است. رأی دهندگان معتقدند اقدامی برجسته باید انجام گیرد و اقدام کارتر می توانست به جنگ جهانی سوم بینجامد. (3)

روزنامه تایمز {چاپ لندن} عمل امریکا را حق قانونی این کشور دانسته و حال آنکه اقدام به گروگان گیری و مداخله شوروی در افغانستان را تخطی و تجاوز خوانده است. (4)

روزنامه انگلیسی گاردین ضمن اظهار همدردی با کارتر آورده است: هنگامی که کارتر بینندگان تلویزیون را خطاب قرار داد، فضای تراژدی و غم واقعی او را احاطه کرده بود و این تراژدی مردی بود که خود را رهبر جهان آزاد می داند و درمی یابد هر اقدامی که انجام می دهد به تحقیر اسفناکی می انجامد. بااین حال، نویسنده گاردین در ادامه تذکر داده که اکنون خطر یک اقدام نظامی دیگر باید فراموش شود و فقط راه های سیاسی اگرچه آهسته و کند، تنها طریق موجود است. (5)

روزنامه آلمانی فرانکفورتر آلگمانیه با طرح این مطلب که «اکنون زمان سنگ اندازی نیست»، در گزارشی ضمن حمله شدید به ایران و حمایت از اقدام هرچند ضعیف کارتر، متحدان امریکا را به کمک کارتر فرا خواند. این روزنامه در مقاله خود ابتدا به نقایص فنی پیش آمده و عدم آمادگی اعلام شده درباره شکست عملیات اشاره کرده و افزود: اما اگر امریکایی ها این گروه کماندویی را واقعاً هم آماده چنین کاری کرده بودند، باز قابل تردید بود که موفق شوند، زیرا تقریباً غیرممکن بود که آنها بتوانند 50 نفر را از ساختمانی که شدیداً از آن مراقبت می شود در قلب تهران خارج ساخته و آنها را نه تنها از دست نظامیان بلکه از چنگ توده های متعصب مردم خارج کرده و سرانجام آزادشدگان را در یک هلیکوپتر که به سادگی آسیب پذیر است، نه فقط از تهران بلکه از ایران زنده خارج ساخته و تمام این عملیات را هم بدون کوچک ترین حمایتی انجام دهند. این سؤال مطرح

ص: 347


1- همان، صص 9 و 10، بخش فارسی رادیو لندن، 6/2/1359.
2- جولیتو کیه زا، هدف: تهران، ترجمه هادی سهرابی، تهران: نشر نو، چاپ دوم، 1362، صص 113 و 114.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 37، 7/2/1359، ص8، بخش فارسی رادیو لندن، 6/2/1359.
4- همان، صص 11 و 12، بخش فارسی رادیو لندن، 6/2/1359.
5- همان، ص8، بخش فارسی رادیو لندن.

می شود که کارتر چرا باید دست به چنین اقدامی بزند که شانس موفقیتش بسیار کم بوده است.

فرانکفورتر آلگمانیه در ادامه پس از سرزنش شدید ایران و جنایتکار خواندن گروگان گیران و توصیف وضعیتی دردناک و خطرناک برای گروگان ها، به توجیه این اقدام پرداخت و نوشت: «کلیه خواهش ها، مساعی در میانجیگری، اعتراضات امریکا و کشورهای جهان سوم و اعتراضات واشنگتن بی فایده بوده

است و بسیاری از گفته های دولت ایران که باعث به وجود آمدن امیدواری شده بود، هیچگاه به مرحله عمل نرسید و تحریم اقتصادی امریکا علیه ایران را متحدین با بی میلی قبول کردند، بنابراین در امریکا فشار مردم بر کارتر برای رهایی گروگان ها ازطریق نیروهای نظامی افزایش یافته بود. ... به نظر می رسد که از رئیس جمهور امریکا خواسته شده بود که دست به اقداماتی با امکانات بعید بزند، او عرف و حقوق بین المللی را در کنار خود دارد، اما این عدم پیروزی برای امریکا و رئیس جمهور آن زیان آور خواهد بود.» در پایان نویسنده، دوستان امریکایی را به کمک فراخوانده، افزوده است: «اکنون کارتر احتیاجی به شماتت و یا سکوت متحدین خود نداشته بلکه به کمک آنها نیازمند است. به هنگام ناملایمات باید دوستی ها را حفظ کرد.» (1)

روزنامه انگلیسی دیلی تلگراف تا حدی از اقدام کارتر دفاع کرد و نوشت این اقدام نظامی علیه ایران نبوده است. این یک عمل نظامی سریع، فقط با هدف آزادی گروگان های امریکایی و خارج کردن آنها از ایران بوده است. اقدام امریکا برای رهایی گروگان ها را می توان عکس العمل موجهی در مقابل اشغال سفارتخانه امریکا در تهران دانست. این روزنامه ادامه داد: اگر دقیقاً بخواهیم عمل دانشجویان را توصیف کنیم درواقع یک اقدام نظامی بوده است. (2)

از سوی دیگر، در بین مطبوعات ممالک عربی، مطبوعات عربستان سعودی روش ملایمی را در اظهارنظر درمورد عملیات نجات امریکایی ها اتخاذ و خاطرنشان کرده اند که هیچ دلیل و بهانه ای برای اقدامات نظامی امریکا علیه ایران وجود ندارد. این مطبوعات از دولت های امریکا و ایران خواسته اند که خوددار بوده، جانب حزم و احتیاط را رعایت کنند.

روزنامه کویتی الرای العام عملیات نجات را اقدامی تروریستی توصیف کرد و روزنامه کویتی الانباء نیز در مقاله ای نوشت این اقدام امریکا تجاوزی آشکار به تمامیت {ارضی} یک کشور مسلمان است. (3)

روزنامه های الجزایری امروز، بخش عمده ای از صفحات خود را به عملیات نظامی امریکا در ایران اختصاص داده و بر شکست رقت بار آن تأکید کردند. روزنامه المجاهد بخش بزرگی از صفحه اول و یک صفحه کامل دیگر را به این واقعه اختصاص داد. روزنامه القبس در تیتر چهارستونی صفحه اول خود با عنوان "شکست یک تهاجم نظامی امریکا علیه انقلاب ایران" آورده است: «دولت امریکا نیات خائنانه خود را علیه انقلاب ایران به ظهور رساند. پرزیدنت کارتر شخصاً بر عملیات نقشه تهاجم به ایران نظارت کرده است. این عملیات دربرابر هوشیاری و تحرک مردم ایران با شکست روبه رو شد.» روزنامه الجمهوریه نیز این تحرک تازه امریکا علیه ایران را تقبیح کرد و نوشت این عمل حاصلی جز شعله ورتر کردن انقلاب خلق ایران و ایجاد وحدت بیشتر بین

ص: 348


1- اداره کل مطبوعات و رسانه های خارجی وزارت ارشاد اسلامی، نشریه بررسی روزانه مطبوعات جهان، 11/2/1359، صص 13 و 14، فرانکفورتر آلگمانیه {چاپ آلمان}، 26 آوریل 1980 {6/2/1359}.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 37، 7/2/1359، ص8، بخش فارسی رادیو لندن، 6/2/1359.
3- همان، ص11، بخش فارسی رادیو لندن، 6/2/1359.

گروه های ملی و بین المللی و هوشیارتر کردن آنها دربرابر دشمنان انقلاب نخواهد داشت. (1)

روزنامه الفجر {چاپ امارات متحده عربی} مأموریت گروه نجات گروگان ها را به فعالیت های انتخاباتی ریاست جمهوری در امریکا مربوط دانست و نوشت: آقای کارتر از ارتکاب به جنایاتی دیگر که احتمالاً وحشیانه تر و خطرناک تر است نیز امتناع نخواهد کرد. این روزنامه افزود اولین منطقه ای که تحت تأثیر جنایات کارتر قرار خواهد گرفت منطقه خلیج فارس است.

روزنامه العرب {چاپ قطر} هم نوشت اقدام اخیر امریکا امنیت منطقه خلیج فارس را تهدید کرده، باعث ایجاد انفجاری در منطقه شد. (2)

روزنامه الثوره {چاپ سوریه} در شماره امروز خود امریکا را محکوم کرد که بیشتر درصدد حمله به انقلاب ایران بوده است تا نجات گروگان ها. (3)

مطبوعات لبنان با گرایش های مختلف در محکومیت اقدام امریکا هم عقیده بودند. در گزارش خبرگزاری فرانسه آمده است که روزنامه های چپ عنوان

سر مقاله خود را "خلیج جدید خوک ها" قرار دادند و روزنامه محافظه کار العمل نوشت: «خداحافظ کارتر.» (4)

111

در اعتراض به اقدام امریکا در طبس امروز، در چند نقطه جهان ازجمله در لبنان، بحرین، پاکستان، انگلستان و آلمان غربی تظاهرات ضدامریکایی و به نفع ایران، برگزار شد.

در بیروت به گزارش خبرگزاری فرانسه، جامعه شیعیان لبنان به مناسبت شکست عملیات امریکا در ایران با هیاهوی بسیار و با شلیک تیرهای هوایی ابراز شادمانی کردند. (5)

در بحرین نیز که خبرهایی مبنی بر دخالت این کشور در اقدام امریکا شایع شده بود، شیعیان تظاهراتی برپا کردند. در گزارش رویتر از تظاهرات امروز بحرین آمده است: «پلیس ضدشورش بحرین برای متفرق کردن شیعیانی که قصد داشتند برای اعتراض به استفاده احتمالی امریکا از پایگاه های بحرین دست به تظاهرات بزنند از گاز اشک آور استفاده کرد. شاهدان عینی گفتند پلیس به طور متناوب برای جلوگیری از اجتماع مردم در دو دهکده شیعه نشین، به داخل آنها گاز اشک آور پرتاب کرد. طریق المؤید وزیر اطلاعات بحرین، شرکت این کشور در هر مرحله ای از عملیات را تکذیب کرده است. دیشب، در یک اعلامیه یونانی آمده بود که 3 هواپیمای نظامی امریکا که افراد مجروح عملیات نافرجام را به آلمان غربی می بردند از بحرین پرواز کرده اند.» (6)

حدود یک هزار دانشجوی مسلمان نیز در پاکستان به نشانه اعتراض به دخالت نظامی امریکا در ایران با برپایی راه پیمایی این اقدام را محکوم کردند. این دانشجویان به همین منظور کلاس های درس خود را در دانشگاه پنجاب تعطیل کردند. در همین حال، آسوشیتدپرس از اسلام آباد گزارش داد که تدابیر امنیتی در محل سفارت امریکا در اسلام آباد افزایش یافته و به دیپلمات های امریکایی توصیه شده است که از خانه های خود خارج نشوند. (7)

ص: 349


1- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص3.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 37، 7/2/1359، ص11، بخش فارسی رادیو لندن، 6/2/1359.
3- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص3.
4- همان.
5- همان.
6- همان، ص12.
7- همان، ص3.

در لندن نیز امروز تظاهراتی برپا شد. در گزارش خبرگزاری فرانسه از این تظاهرات، به نقل از منابع پلیس انگلستان آمده است: حدود 150 نفر به عنوان اعتراض به اقدام نظامی امریکا در ایران برای نجات 50 گروگان امریکایی دربرابر سفارت امریکا در لندن دست به تظاهرات زدند. در این تظاهرات که احزاب افراطی چپ انگلستان آن را ترتیب داده بودند، نمایندگان گروه های مارکسیست بین المللی هم شرکت داشتند. سخنگوی دانشجویان کمونیست ایرانی ضمن ابراز امیدواری درمورد آزادی گروگان های امریکایی در تهران اضافه کرد که شرط آزادی گروگان ها، استرداد شاه مخلوع است و اینکه ایالات متحده به جنایات خود در دوران رژیم گذشته در ایران اعتراف کند. (1)

امروز در هامبورگ نیز تظاهراتی در مخالفت با اقدام نافرجام نظامی امریکا علیه ایران انجام شد و تظاهرکنندگان با پرتاب کوکتل مولوتف به دفتر هواپیمایی پان امریکن خساراتی وارد کردند. به گزارش پلیس این شهر، حدود 150 نفر، که بیشترشان دانشجویان چپی بودند، امروز در مرکز شهر هامبورگ اقدام به راه پیمایی کرده و علیه کارتر شعار دادند. یادآوری می شود روز گذشته نیز گروهی متشکل از ده ها نفر در مقابل کنسولگری امریکا در هامبورگ و گروهی دیگر نیز در مقابل خانه امریکا گرد آمدند و با پاشیدن رنگ و نوشتن شعار روی دیوار کنسولگری و خانه امریکا مراتب اعتراض خود را به اقدام نظامی امریکا علیه ایران ابراز کردند. (2) پلیس آلمان اعلام کرد تظاهرات ضدامریکایی که امروز در هامبورگ برگزار شد موجب آتش سوزی کوچکی شده است. (3)

112

امروز اعلام شد سفرای ژاپن و انگلستان در ایران، که اخیراً به کشورهایشان فراخوانده شده بودند، به تهران بازخواهند گشت.

وزارت امور خارجه ژاپن اعلام کرد تسوتومو وادا سفیر ژاپن در تهران که برای مشاوره با دولت متبوع خود به توکیو آمده، قرار است همین امروز توکیو

را به مقصد تهران ترک کند. به گزارش آسوشیتدپرس، وادا برای گزارش تحولات اخیر در ایران به طور موقت به توکیو فراخوانده شده بود. (4)

همچنین امروز وزارت امور خارجه انگلستان اعلام کرد سرجان گراهام سفیر انگلستان در ایران، امشب رهسپار تهران خواهد شد. در گزارش خبرگزاری فرانسه آمده است: سرجان گراهام روز 22 آوریل جاری به لندن عزیمت کرده بود تا با لرد کارینگتون وزیر امور خارجه انگلستان، دیدار کند. سرجان برای دادن دستورهای جدید به آرتور وایات کاردار سفارت به تهران خواهد آمد. تعداد اعضای سفارت اخیراً به 4 نفر کاهش یافته بود. (5) این تصمیم درحالی گرفته شده است که 8 نفر از تکنسین های انگلیسی که در سیستم هدایت کشتی ها کار می کردند ایران را ترک کرده اند. این تکنسین ها 14 نفر و کارمندان شرکت انگلیسی دکا هستند. به گزارش رویتر، دولت انگلیس از این افراد خواسته بود برای امنیت شخصی ایران را ترک کنند. درپی این امر، سرویس کمک های دریانوردی خاورمیانه {موناس} امروز در بحرین اعلام کرد سیستم هدایت کشتی ها در شمال خلیج فارس امروز در ایران به حال تعطیل

ص: 350


1- همان، ص3.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 37، 7/2/1359، ص2، هامبورگ خبرگزاری یونایتدپرس، 26 آوریل 1980 {6/2/1359}.
3- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص3.
4- روزنامه جمهوری اسلامی، 7/2/1359، ص12.
5- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص12.

در آمد. مقامات سرویس کمک های دریانوردی خاورمیانه به رویتر گفتند که سیستم دریانوردی مذکور امروز در ساعت 7:30 به وقت گرینویچ، تعطیل شد و مراتب با پیام های رادیویی به اطلاع کشتی ها رسید. سیستم مذکور ازطریق پیام های رادیویی به کشتی ها در تعیین موقعیت مکانی شان کمک می کرد. البته یک سخنگوی شرکت موناس به رویتر گفت که تعطیلی این سیستم خطر جدی برای کشتیرانی در بر ندارد چون برای هدایت کشتی ها از سیستم های جایگزین استفاده می شود. (1)

113

در چارچوب تحرکات دیپلماتیک منطقه ای ایران در قبال تحرکات امریکا، امروز، صادق قطب زاده وزیر امور خارجه، عازم سوریه شد.

وی دراین باره گفت: «سفر من به کشورهای عربی هم جوار اعلام سیاست کلی مبنی بر عدم مداخله در امور داخلی هر کشوری است و ما همان طور هم نمی خواهیم هیچ کشوری در امور داخلی ما دخالت کند. درعین حال آن چیزی که ما می خواهیم عرضه کنیم مسئله توضیح و پیام انقلاب ما است و آنها را مطمئن کنیم که ما در مقام دوستی، دوست هستیم و در مقام دشمنی طبیعتاً پای آن نمی ایستیم و حالا این سفر ضرورت بیشتری پیدا کرده، خصوصاً باتوجه به این مسائلی که اتفاق افتاده که این کشورها را با سیاست خودمان آشنا کنیم و به خصوص این مطلبی که امروز به خبرنگاران خارجی گفتم اگر قرار بر این باشد در مرزهای ما مین گذاری بکنند و صدور نفت ما را به دنیا متوقف نمایند، هیچ دلیلی ندارد که ما بگذاریم نفت دیگری از خلیج فارس به دنیا صادر شود. ما تمام خلیج فارس را به هر قیمتی که شده می بندیم. ما با کسی شوخی نداریم، ما تابه حال ملاحظه کردیم و با طمأنینه رفتار کردیم و این طمأنینه و خونسردی ما این نیست که اجازه بدهیم کشور امریکا یا دولت های اروپا به خاطر این 50 گروگان بخواهند به چنین کارهایی دست بزنند. اگر قرار است تا به آخر برویم به قول معروف بگرد تا بگردیم.» قطب زاده افزود: مسئله گروگان ها اگر غیر از سال انتخاباتی بود، این قدر ابعاد وسیعی پیدا نمی کرد. دستگاه های تبلیغاتی هم این موضوع را بزرگ جلوه می دهند و این احساس را در مردم امریکا به وجود آوردند که آنها خفیف شدند و ما مردم امریکا را خفیف کردیم. بنابراین علت فشار اینها این است که خودشان این بحران را ایجاد کردند و می خواهند هرچه زودتر مسئله حل گردد. ما هم نمی خواهیم که این مسئله طول بکشد. (2)

سفر وزیر امور خارجه ایران به سوریه در رأس هیئتی به دعوت وزیر امور خارجه این کشور انجام شد. قطب زاده ساعت 12:30 امروز، وارد دمشق شد و مورد استقبال عبدالحلیم خدام همتای سوری خود و تنی چند از مقامات آن کشور قرار گرفت. وزیر امور خارجه سوریه در فرودگاه دمشق، ضمن

خوشامدگویی به هیئت ایرانی، در محکومیت امریکا و حمایت از ایران مطالب مفصلی بیان کرد. خدام درمورد موضع سوریه درخصوص ایران اظهار کرد جانب داری از این انقلاب به سود همه ما است. این انقلاب یکی از دژهای سلطه گری امپریالیسم را منهدم کرده

ص: 351


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 37، 7/2/1359، ص18، بحرین رویتر.
2- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص1.

است. وی افزود: پیروزی انقلاب ایران پیروزی ما نیز هست.

قطب زاده با همراهان خود ساعت 7 بعدازظهر امروز، جهت زیارت مرقد مطهر حضرت زینب{س} وارد دمشق شد و در مراسم ختمی که ازسوی خانواده آیت الله سیدمحمدباقر صدر در صحن مطهر برگزار شده بود، شرکت و تأکید کرد که مبارزات مردم ایران تا سرنگونی رژیم صدام حسین ادامه خواهد داشت. قطب زاده در بازگشت به دمشق با حافظ اسد رئیس جمهور سوریه ملاقات و شام را با او صرف کرد. (1)

یادآوری می شود قطب زاده در کنار این اقدامات و مواضع آشکار، به طور غیرعلنی به برقراری تماس ها و ارسال پیام هایی مبادرت می ورزد. برخی گزارش های غیررسمی از تماس وی با رابط های خود حکایت می کند که از آن طریق به امریکاییان پیام دادند نه او و نه امام خمینی درپی انتقام جویی از گروگان ها نیستند.(2) (3)

114

در ایران در عرصه وسیع و متنوعی از تبلیغات و تحرکات، به محکومیت اقدام امریکا و تحلیل رفتار آن پرداخته می شود.

{نمونه ای از عرصه وسیع و متنوع تبلیغات مربوط به حمله طبس}

ص: 352


1- روزنامه بامداد، 8/2/1359، صص 1 و 3.
2- * ضمیمه دارد؛ گزارش پیر سالینجر خبرنگار معروف امریکایی، از تماس تلفنی قطب زاده با رابط های فرانسوی و امریکایی و شرایط و زمینه های آن.
3- پیر سالینجر، امریکا در بند، ترجمه کتاب سرا، تهران: کتاب سرا، 1362، ص284.

ستاد مرکزی "بسیج ملی جمهوری اسلامی ایران" در اطلاعیه ای با استناد به سخنان امام خمینی بر ضرورت آمادگی همگانی علیه امریکا، تأکید و آموزش دیدگان بسیج را موظف کرد که با مراجعه به دفاتر ستاد بسیج شهرستان، آمادگی خود را اعلام دارند. در این اطلاعیه همچنین آمده است: از روحانیون تهران که فرصت آموزش نظامی نداشته اند، دعوت می شود شنبه و یکشنبه با مراجعه به دفتر ستاد مرکزی بسیج واقع در تقاطع بلوار کشاورز و فلسطین

شمالی، ثبت نام کنند تا در کلاس های فشرده، آموزش های لازم نظامی را ببینند و نیز بتوانند در رژه مخصوص روحانیون که در روز 11 اردیبهشت از مقابل اقامتگاه امام اجرا می شود مشارکت داشته باشند. (1)

دامنه این تحرکات، مراجع عظام تقلید را نیز دربرگرفته است. به نوشته روزنامه انقلاب اسلامی، امروز آیت الله العظمی گلپایگانی بیانیه ای دراین باره منتشر کرد. در این بیانیه اقدام امریکا یک حمله تجاوزگرانه براساس نقشه های جنون آمیز نظام صهیونیست مآب و متجاوز این جهان خوار

غدار خوانده شده و مقامات کشور به وحدت و خدمت خالصانه و مقاومت دربرابر امپریالیسم در داخل و خارج فرا خوانده

شده اند. در بخشی از این بیانیه آمده است: «حمله تجاوزگرانه امریکا به ایران نقشه های جنون آمیز نظام صهیونیست مآب و متجاوز این جهان خوار

غدار را در سلطه گری و نقض صریح حقوق و قوانین بین المللی که به آن تکیه می کنند، فاش ساخت. این حمله شیطانی که کارتر آن را برای ادامه نفوذ صهیونیسم بر مردم امریکا و منحرف کردن اذهان آنها از سیاست های غلط و ضدانسانی خود انجام داد و با چنین شکست مفتضحانه ای مواجه گردید اراده لایزال الهی را به نصرت حق بر باطل و اسلام بر کفر آشکار نمود و ملت به پاخاسته ما را که [در] مراحل متعدد انقلاب اسلامی لیاقت خود را در ابلاغ رسالت اسلام به جهانیان و برافراشتن پرچم جهاد و انقلاب علیه مستکبران و اولیای کفر نشان داده است، بیش ازپیش به نصرت پروردگار امیدوار ساخت. {وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَ اَللهُ وَ اَللهُ خَیرُ اَلماکِرِینَ}... نیروهای مسلح ایران برخلاف دوره طاغوت، امروز برای خدا و جهاد فی سبیل الله و پاسداری از مرز کشور اسلام صمیمانه از شهادت استقبال می نمایند. روحیه ایمانی ملت مسلمان و ارتش و پاسداران و دیگر قوای دفاعی و انتظامی بیش از آنچه که امریکا تصور کند، نیرومند و شکست ناپذیر است. ما به افراد و درجه داران و عزیزانی که جان برکف آماده دفاع از اسلام و مرزهای کشور اسلام هستند و درمقابل حوادث مختلف رشادت و ایمان و ثبات و فداکاری خود را نشان داده اند و به تمام مقامات که در این روزهای حساس خالصانه خدمت

(آیت الله العظمی گلپایگانی:

حمله امریکا به ایران نقشه های جنون آمیز نظام صهیونیست مآب این جهان خوار غدار را در سلطه گری فاش ساخت.)

ص: 353


1- روزنامه کیهان، 7/2/1359، ص9.

کرده و دربرابر توطئه های امپریالیسم در داخل و خارج سرسختانه و شجاعانه مقاومت می نمایند مخصوصاً به رهبر انقلاب که بار سنگین این مسئولیت های بزرگ را به دوش گرفته تبریک می گوییم. جهانیان بدانند امریکا کمتر از آن است که بتواند صدای اسلامی و حیات بخش اسلام را که از ایران به گوش دنیا می رسد و ابرقدرت ها را در بیم و هراس انداخته است، خاموش کند. تا صف واحد ما دربرابر باطل بر قرار باشد و تا مستمسک به اسلام و قرآن و اهل بیت{ع} است امریکا و همدستانش که خون ملل ضعیف را می مکند هیچ کاری از پیش نخواهند برد.» (1)

مسعود بارزانی رئیس حزب دمکرات کردستان عراق که با عنوان "بارزانی ها" یکی از دو سازمان(2) عمده مبارزه قومی کردی در عراق محسوب می شود نیز با ارسال پیامی موضع خود را اعلام کرد. در این پیام از امام خمینی با عنوان رهبر جهانی اسلام و از بنی صدر به عنوان رئیس جمهوری اسلامی ایران یاد شده و امپریالیزم امریکا و نوکرانش بگین، سادات، صدام و رژیم های ارتجاعی منطقه محکوم شده اند. رهبر بارزانی ها در این پیام همچنین اقدام امریکا را یک حمله نظامی به بهانه آزاد کردن 50 جاسوس توصیف کرده و آن را وحشیانه ترین و نیز وحشی ترین و کثیف ترین حمله و تعرض، نه تنها به ملت ایران و انقلاب شکوهمندش بلکه رسواترین تجاوز و تعرض به انسانیت و جهان اسلام و همه جنبش های آزادی بخش در غرب آسیا و دنیا دانسته که بزرگ ترین تهدید و خطر برای صلح جهانی است. در پایان این پیام ضمن دعوت از همه نیروهای سیاسی به کنارگذاشتن اختلافات و اتحاد علیه امپریالیزم امریکا و صهیونیسم تأکید شده و آمده است: «ما با همه قدرت [و] توانایی هایمان آماده حفاظت و حراست از جمهوری اسلامی ایران هستیم.» (3)(4)

(مسعود بارزانی رهبر حزب دمکرات کردستان عراق:

ما با همه قدرت و توانایی مان آماده حفاظت و حراست از جمهوری اسلامی ایران هستیم.)

دراین حال، اظهارنظر مسئولان رسمی نظام دراین باره و تحلیل اهداف اصلی امریکا از این حمله ادامه دارد. به نوشته شماره امروز کیهان، آیت الله مهدوی کنی سرپرست وزارت کشور، در گفت وگو با خبرنگار این روزنامه اعلام کرده است: «آنچه مسلم است گروگان گیری شخصیت های ایرانی در رأس برنامه تفنگ داران متجاوز نیروی دریایی امریکا بوده و سپس آنها قصد داشتند نسبت به آزاد کردن گروگان ها اقدام کنند.» وی همچنین گفت: «تجاوز به حریم فضایی کشور ما مسلماً

ص: 354


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 7/2/1359، صص 12 و 13.
2- * جریان عمده دیگر به "طالبانی ها" یا اتحادیه میهنی کردستان عراق موسوم است. این جریان که خود انشعابی از بارزانی ها بوده است، اختلافات شدیدی با آن دارد.
3- سند شماره 034004 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران به وزارت کشور، 28/2/1359.
4- ** ضمیمه دارد؛ متن کامل دومین نامه و پیام مسعود بارزانی رئیس حزب دمکرات کردستان عراق در محکومیت اقدام امریکا.

برخلاف تمام قوانین بین المللی است و همچنین خلاف ادعاهای آقای کارتر که خود را طرف دار حقوق بشر و مقررات جامعه بین المللی می داند، بوده است. من فکر می کنم آقای کارتر دچار سردرگمی شده است. همان طور که امام فرمودند او به خاطر پیروزی در انتخابات دست به هرگونه اقدامی می زند و آقای کارتر بااینکه اعلام کرده بودند فعلاً ما اقدام نظامی علیه ایران نخواهیم کرد، ولی دیدیم که حتی بدون اطلاع هم پیمانانش مقدمات حمله را فراهم کردند.» (1)

از سوی دیگر، صبح امروز، تیمسار فلاحی فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی، اعلام کرد: «با عزیمت گروهی از کارشناسان ارتش به طبس از امروز، بررسی های

ارتش پیرامون چگونگی سقوط 2 فروند هواپیمای امریکایی آغاز خواهد شد.» به گزارش کیهان، وی تأکید کرد: «در بررسی های کارشناسان ارتش در طبس نوع وسایل موجود در منطقه نشان خواهد داد که امکانات موجود برای اجرای چه نوع مأموریتی به کار گرفته شده است. تیمسار فلاحی تأکید کرد که قبل از اظهارنظر متخصصین هیچ نوع قضاوت قاطع نمی توان کرد. ... وقتی منطقه و لوازم موجود مورد بررسی قرار گیرد نوع ارتباط مخابراتی، امکانات لجستیکی و گسترش عملیاتشان و همچنین مقدار سوخت موجود در منطقه برای هلیکوپترها نشان خواهد داد که برای انجام چه مأموریتی در این منطقه بوده اند.» وی سپس افزود: «احتمالاً نمی توان

به همین یک پایگاه اکتفا کرد زیرا به اعتقاد من پایگاه های دیگری هم باید وجود داشته باشد چون از اقیانوس هند یا دریای عمان یا از کشورهای همسایه نمی توان مستقیماً به وسیله یک پایگاه آن هم در منطقه طبس به مناطق مرکزی ایران دسترسی داشت.»

تیمسار فلاحی درزمینه دیگر اقدامات ارتش پس از سقوط 2 هواپیمای امریکایی گفت: «از دیروز، منطقه عمومی مشکوک به وسیله پاسداران انقلاب و نیروی زمینی از زمین در محاصره کامل قرار دارد و نیروی هوایی در تمام مدت در آسمان منطقه حضور داشته است و هم اکنون مراقبت های هوایی شدید معمول می گردد.» (2)

همچنین با فرا رسیدن شب، طبق قرار اعلام شده از ساعت 21 تا 21:10، در سراسر کشور، مردم ایران، بر بالای بام ها با سردادن "بانگ الله اکبر" و شعارهای ضدامریکایی، فضای خاصی(3) از اراده مبارزه و مقاومت ضدامریکایی ایجاد کردند. (4)

115

موضوع بمباران وسایل جامانده امریکایی ها در طبس، همچنان از مباحث مهم در حاشیه حمله نظامی اخیر امریکا محسوب می شود و هم در امریکا و هم در ایران، راجع به آن اظهارنظر می شود. در واشنگتن، خبرنگار آسوشیتدپرس اظهارات "یک افسر عالی مقام امریکایی" و در

ص: 355


1- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص2.
2- همان.
3- * سردادن فریاد الله اکبر با شعارهای دیگر بر بالای بام در تاریکی شب، مراسمی نمادین و یادگار شب های محرم در دوران انقلاب اسلامی است. وقتی به دلیل حکومت نظامی تجمع بیش از 3 نفر ممنوع شده بود، با فرا رسیدن محرم این ابتکار شروع و به طرز عجیبی در سراسر ایران گسترش یافت.
4- همان.

تهران خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی اظهارات "یک مقام آگاه در ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران" را گزارش دادند و به بررسی و تحلیل بمباران هلیکوپترهای امریکایی جامانده در طبس پرداختند. علاوه براین، اظهارات بنی صدر و مهدوی کنی نیز دراین باره قابل ذکر است.

به گزارش آسوشیتدپرس از واشنگتن، یک افسر عالی مقام امریکایی فاش کرد برخی از وسایل و اسناد سری امریکا در هلیکوپترهایی که پس از شکست این مأموریت در نزدیکی طبس رها شده اند،

جامانده که درمیان آنها تعدادی از

دستگاه های دقیق مخابراتی و الکترونیکی خنثی کننده رادار و غیره وجود داشته است. وی افزود با بمباران این هلیکوپترها توسط نیروی هوایی ایران دیگر اسراری وجود ندارد که به چنگ کسی بیفتد. (1)

از سوی دیگر، به نوشته روزنامه انقلاب اسلامی ظهر امروز، در تهران «یک مقام آگاه و مطلع در ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز در یک گفت وگوی اختصاصی با خبرنگار انقلاب اسلامی شرکت کرد. این مقام که از کارشناسان محقق و پژوهشگران ارتش جمهوری اسلامی ایران است در پاسخ خبرنگار ما که پرسید علل بمباران کردن هلیکوپترهای امریکایی توسط نیروی هوایی ایران چه بوده است، اظهار داشت: علل متعدد است ازجمله این احتمال ضعیف بوده که عوامل امریکایی در منطقه باشند که شب به طور ناگهانی به هلیکوپترها حمله ور شوند و با آنها فرار نمایند زیرا آنها برای انجام این قبیل عملیات قبلاً آموزش دیده و تمرین کرده اند.»(2) (3)

در همین حال، روزنامه کیهان اظهارات آیت الله محمدرضا مهدوی کنی سرپرست وزارت کشور را دراین باره چنین منعکس کرد: سرپرست وزارت کشور درمورد بمباران هلیکوپترها و هواپیماهای امریکایی گفت: شکاری های

نیروی هوایی به دستور رئیس جمهور

آنها را بمباران کردند. به شکلی

که بعداً بتوان از آنها استفاده کرد، ولی درحال حاضر قابل استفاده نباشند. (4) بنی صدر نیز در مقام رئیس جمهور

و فرماندهی کل نیروهای مسلح دراین باره

گفت: «از آنجا که احتمال زیادی برای اقدام به عملیاتی برای بردن هلیکوپترها ازجانب امریکا با پوشش هوایی خود می رفت،

دستور این عملیات داده شده. این عمل برای این بوده است که هلیکوپترها از کار بیفتد و نتوانند [آنها را] از کشور خارج کنند.» به نوشته روزنامه انقلاب اسلامی وی همچنین گفت: «اگر اسنادی در هلیکوپترها وجود داشته باشد از بین نرفته است، زیرا این عملیات فقط به منظور

ازکارانداختن هلیکوپترها بوده است و بمباران به وسیله راکت صورت گرفته است و هلیکوپترها آن چنان منهدم نشده اند که اسنادی از بین برود.» (5)

همچنین بنی صدر درباره ورود و خروج هواپیماها و نیروهای امریکایی، بدون اطلاع مقامات مسئول ایران گفت: «اولاً، رادارهای ما را مستشاران امریکایی که در زمان رژیم شاه در ایران بودند کار گذاشته اند، بنابراین تکنیک آن کاملاً برای آنها روشن است درنتیجه می دانند چگونه از مرزها

ص: 356


1- روزنامه کیهان، 7/2/1359، ص1.
2- * ضمیمه دارد، اظهارات یک فرد نظامی درباره نقش شوروی در انهدام پرنده های امریکایی.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 7/2/1359، ص1.
4- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص2.
5- روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص1.

بگذرند که رادارها نتوانند آنها را شناسایی کنند. ثانیاً، هواپیماهای ما نیز از نوع امریکایی هستند و امریکا به هرحال با تکنیک و اسرار آنها آشنایی دارد.» (1) اظهارات مشابهی از آیت الله مهدوی کنی سرپرست وزارت کشور، در کیهان درج شد. به نوشته این روزنامه: «درمورد این مسئله که چرا رادارهای ایران ورود و خروج هواپیماهای نظامی امریکا را نشان نداده اند، وی گفت این رادارها ساخت خود آنهاست و امریکایی ها وسایلی دارند که می تواند رادارهای ما را از کار بیندازند.» (2)

116

از روز قبل، با ماجرای حمله طبس و تحولات مربوط به موضوع گروگان های امریکایی، موضوع مهم دیگری بر مسائل عمده روزهای اخیر یعنی درگیری در دانشگاه ها و درگیری های کردستان اضافه شده است. همه این مسائل، خودبه خود به بنی صدر به عنوان رئیس جمهور و فرمانده عالی نیروهای مسلح ارتباط می یابد. علاوه براین، درگیری های مربوط به جناح بندی موسوم به "لیبرال خط امام" در داخل حاکمیت نیز برای بنی صدر یکی از مشکلات عمده و درواقع اصلی ترین آنها محسوب می شود.

بنی صدر در ماجرای کردستان در کلیات با جناح دیگر حکومت و نیروهای انقلابی خط امام و وفادار نظام همسو است؛ در ماجرای دانشگاه ها نیز از این نظر که تعدادی از جریان های

مخالف وی در دانشگاه ها

تضعیف و حذف می شوند، با جناح دیگر همسو است، اما از آنجا که ابتکار عمل در دانشگاه ها با آن دسته از نیروهای دیگر نظام است که با وی اختلاف تفکر و خط مشی

دارند، وضع دوگانه ای را در پیش روی می بیند و برای فائق آمدن بر این دوگانگی و سوار شدن بر امواج این حرکت می کوشد.

موضوع حمله امریکا برای بنی صدر

فرصتی است تا برای پیروزی بر جناح رقیب و نیروهای مخالف خویش در درون نظام نیز تلاش بیشتری کند. در این تلاش که جنبه هایی از نقض وفاداری به نظام را نیز همراه دارد، خصلت هایی از بنی صدر نظیر «کیش شخصیت» و نیز فرصت طلبی خاص وی که از حادثه ملی مربوط به کل نظام و انقلاب برای اقتدار خود و جریانش و تضعیف رقبا استفاده ابزاری می کند، کاملاً آشکار است. بنی صدر تهدید اخیر را یک فرصت می شمرد و با استفاده از این فرصت کلیه مخالفان خویش اعم از نیروهای مذهبی و انقلابی وفادار نظام و نیروهای غیرمذهبی محارب را در یک کاسه قرار می دهد و آنها را به اتهام همراهی با خط امریکا و تقویت آن، سرزنش می کند و بعد لبه اصلی حمله امریکا را متوجه اقتدار جریان خویش در داخل حاکمیت نظام، ترسیم می کند. نکات مندرج در سر مقاله وی که در شماره امروز روزنامه انقلاب اسلامی منتشر شده و نیز مطالب طرح شده در مصاحبه مطبوعاتی امروز بنی صدر {که در گزارش بعد خواهد آمد} این جمع بندی را تأیید می کند و البته از تصمیم قطعی همه جناح های

نظام برای ادامه روند اخراج گروه های

درگیر از دانشگاه ها و به خصوص از حل مقتدرانه قضایای اخیر کردستان نیز حکایت می کند.

جایگاه بنی صدر و مشی وی در همراهی با کل نظام در مسائل کردستان

ص: 357


1- همان.
2- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص2.

و دانشگاه ها،

موقعیت خوبی در افکار عمومی برای وی ایجاد کرد و وی معتقد است با استفاده از موضوع سوم؛ یعنی ماجرای طبس می تواند

به حل موضوع اصلی خویش یعنی تعیین تکلیف با جناح رقیب بپردازد. در این راستا، بنی صدر در سر مقاله امروز روزنامه انقلاب اسلامی با عنوان "معنی تجاوز" نوشته است: «کشور از یک دستگاه اطلاعات یاب محروم است اگر روش علمی کار، امکان یافتن رابطه ها و خط سیر و هدف های تصمیم گیری های خودکامانه و توطئه ها

برای "ناموفق کردن بنی صدر" را نمی داد، معلوم نبود امروز وضعیت کشور چه می شد؟ این تعبیر درست است که به هنگام مراجعت از خوزستان لوکوموتیو حادثه ای که از دانشگاه شروع می شد و به همه جا دامن می گسترد و باید به خونریزی مهیب و سقوط دولت انقلابی می انجامید به حرکت در آمده بود. من توانستم به درون آن بپرم و با زحمت طاقت شکنی

آن را مهار کنم. هدف این حادثه را آقای کارتر در نطق دیروز خود، در مقام توجیه تجاوز دولتش به ایران به روشنی

و وضوح تمام شرح کرده است: "با

جریان مداوم اضمحلال قدرت مرکزی در ایران و خطرهای روزافزونی که متوجه سلامت گروگان ها می بود و نیز درک روشن و صریح این مطلب که آزادی گروگان ها به این زودی میسر نخواهد بود، من تصمیم گرفتم عملیات آزادی گروگان ها را آغاز کنم." بدین قرار هدف حادثه، اضمحلال قدرت مرکزی بود. از روی علائمی که گروگان ها در داخل و دولت امریکا در خارج از کشور بروز می دادند، برای کسی که به روش علمی سنجش و داوری مجهز است جای تردید نمی گذاشت که هدف توطئه حاکمیت و دولت است. کارتر دروغ می گوید زیرا با اضمحلال قدرت مرکزی، هدف امریکا به نجات گروگان ها محدود نمی شد. امریکا از ابتدا خواب تجدید سلطه سیاسی خود بر ایران را می بیند و برای این کار برنامه دارد. نامه آقای برژینسکی به وزیر خارجه امریکا دراین باره گویا و روشن است. فایده انقلاب راستین فرهنگی در خود و مجهز شدن به روش علمی کار این است که راه رخنه دشمن را به درون می بندد و به آدمی امکان می دهد

حادثه ها را در پرتو روشنایی معرفت علمی ببیند. این بار یاری خدا موجب شد هم توطئه دشمن خنثی گردد و هم درستی نظر رئیس جمهوری منتخب زود بر همه عیان گردد، این را همه راحت و آشکار می توانند ببینند که در پوشش هدف های خوب چه مقاصد شومی را می توان

مخفی کرد. اینک بر همگان روشن می شود که اضمحلال قدرت مرکزی هدف اول سیاست امریکاست و دشمن از همه

وسایل برای رسیدن به این هدف استفاده می کند. بنابراین اصرار من به استقرار حاکمیت دولت و تعطیل مراکز تصمیم گیری خودکامه از صداقت و قاطعیتم در مبارزه با سلطه امریکا مایه می گیرد. اینک بر همه معلوم می شود آنها که به هر نام و عنوان به نام "اسلام" و به نام "مارکسیسم" به نام "خودمختاری" به نام "مبارزه با امریکا" جهت عملشان تضعیف حاکمیت دولت است، در خط امریکا عمل می کنند و من به آنها اخطار جدی می کنم که از سر راه مردم و به دست مردم برداشته خواهند شد.

اینک زمان، زمان انقلاب راستین فرهنگی یا مبارزه جدی با کیش شخصیت است تا وقتی بینش اسلامی نیست و زورمداری اصل شمرده می شود و مسلمان مجموعه ای از باورهای نادرست و

ص: 358

روش های تخریبی است، رخنه دشمن در او آسان است. به راحتی می توان در ذهن او غلط را به جای صحیح نشاند و به صورت خوب مطلق در آورد؛ خوبی که باید برایش جان داد. این سخن که باید مستقل از دولت انقلاب عمل کرد، دولتی که مجری برنامه عمل انقلاب اسلامی باید باشد. این حرف غلط و جنایت خطرناک که دشمن در خرمن پارسایی گروه ها

نشانده است و موجب پیدایش مراکز خودکامه تصمیم گیری شده است، اگر در ذهن ها

زمینه نداشت، چگونه می توانست

مقبول افتد و بیشتر از آن "خوب و خیر مطلق" جلوه کند؟... ای عجب که همه خواهان انقلاب فرهنگی هستند، اما کمتر کسی به این فکر است که این انقلاب بزرگ را که اسلام بدان جهاد اکبر نام داده است از خود شروع کند. آنها که به راستی خواهان این انقلاب هستند از من بشنوند که لحظه ها مغتنم هستند. کتاب کیش شخصیت(1) روش این انقلاب بزرگ است که رشته آن از قرآن به دست آمده است روشی است که قرآن می آموزد [به] انسان که در خود این انقلاب بزرگ را به انجام برد راه رخنه دشمن بر خود را ببندد و به دشمن مجال ندهد او را وسیله کار خود قرار دهد. ... بنابراین پیروزی ما بر دشمن در درجه موفقیت ما در تحکیم حاکمیت دولت است. ما با قاطعیت به این کار می پردازیم و به خواست خدا و کمک مردم موانع استقرار حاکمیت دولت را از سر راه بر می داریم.» (2)

117

بخشی از مسائل مطرح شده در نشست مطبوعاتی امروز بنی صدر توضیح بیشتری است درباره آنچه در گزارش قبل و در سر مقاله روزنامه انقلاب اسلامی ذکر شد. اما موارد مهم دیگری نیز در این نشست مورد توجه وی قرار گرفت که در تحلیل وضعیت بحرانی کنونی، می تواند مفید باشد.

گزارش روزنامه انقلاب اسلامی از نشست مزبور، چنین است: «وی در آغاز، قبل از مطرح شدن سؤالات خبرنگاران، در توجیه [توضیح] این عمل امریکا اظهار داشت ازلحاظ من، باتوجه به اطلاعاتی که در دسترس است و باتوجه به علائمی که پیش و پس از انقلاب از عملکرد سیاست امریکا تعقیب کرده ام، برای من محرز است که سیاست امریکا در ایران ازجهت اعاده وضع سابق سیر می کند و حوادث را نباید به طور پراکنده دید. باید رفت و آنها را با هم یافت که می بینیم امور از جهت دولت امریکا در جهتی باید سیر کند که به اضمحلال مرکزی بینجامد؛ یعنی حاکمیت دولت از بین برود و زمینه پیدایش رژیمی مطلوب سیاست امریکا فراهم شود. چون این معنی از پیش بر ما معلوم بود. ما قضاوت و نحوه عمل خودمان را بر این اساس استوار کردیم که مانع از موفقیت سیاست امریکا درجهت سیردادن حوادث ایران درجهت دلخواه امریکا بشویم. ... آمدن نیروی امریکایی در آن منطقه جزئی از یک برنامه است نه تمام یک نقشه. اجزای دیگر این نقشه را شما در گردش احوال و رفتار گروه های مسلح که در کردستان عمل می کنند به راحتی می توانید ببینید. ...

ص: 359


1- * کتاب کیش شخصیت، نوشته خود بنی صدر است. عده ای از مخالفان بنی صدر از همان ابتدای پیروزی انقلاب، آشکارا اعلام و تأکید می کردند که شخص وی مصداق بحث هایش در این کتاب است.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، صص 1 و 12.

بار دیگر قویاً هم هشدار می دهم و هم اخطار می کنم که نه در دانشگاه ها، نه در ادارات و نه در کارخانه ها، نه در شهرها و نه در روستاها هیچ عملی که آرامش کشور را برهم بزند رخ ندهد. ... همه آنها که خود را به انقلاب پایبند

می دانند و به استقلال این کشور نیز علاقه مندند و همه آنهایی که نمی خواهند خون شهدای ایران بر باد برود و بار دیگر ایادی امریکا بر کشور ما مسلط بشوند، موظف اند اگر دانشگاه هستند به کلاس ها بروند. اگر در کارخانه و مزرعه هستند، کار و تولید را جای حرف و نقل های دیگر بگذارند و اگر در ادارات هستند، شب و روز کار کنند. درعین حال مردم دنیا با واقعیتی روبه رو می شوند، در آنچه که من درباره ضرورت آرامش در همه جا گفتم، باید بگویم که نیم ساعت پیش از این، فرزند امام پیش من آمد و اظهار داشت که این موضع من مورد تأیید و تصویب امام است قویاً. از هیچ کس هیچ بهانه ای پذیرفته نخواهد شد. درضمن هم امروز، از قول امام گفتند که این هواپیماهای امریکایی به همان فیلی می مانند که در قرآن با ریگ ها از پای در آمد، بنابراین شما می بینید که این امر واقعیتی است. همان طور که آن فیل ها آمده بودند تا آن مردم را از پای در آورند با ریگ ها از بین رفتند، هواپیماهای امریکایی هم به همان سرنوشت دچار شدند و این بیان قرآن برای شما امریکایی ها باید درس بزرگی باشد.

رئیس جمهور سپس در پاسخ به سؤال خبرنگار روزنامه اطلاعات که پرسیده بود: چرا مقامات ایرانی از وقوع حادثه اطلاعی نداشتند و شما دراین مورد چه خواهید کرد؟ چنین گفت: ما بارها گفته ایم که امریکا کشور ما را از جهات بسیار وابسته به خود کرده است. دستگاه های رادار ما را خود آنها نصب کرده اند و خودشان به ما فروخته اند. بنابراین از کم وکیف آن و نقطه های کور رادارهای ما مطلع هستند و می دانند که از کجا باید داخل ایران بشوند. آنچه که ما باید بکنیم این است که باید یک دستگاه مستقل از سیاست امریکا در مرزهای خودمان بگذاریم تا از سر نو این داستان تکرار نشود.

بنی صدر در پاسخ خبرنگار خبرگزاری اس.دی.اس از سوئد که درمورد کمک عمان به اجرای این عملیات و سیاست ایران در قبال این کشور و تنگه هرمز

سؤال کرده بود، گفت:... اینکه امریکا با دولت های دست نشانده اش در این گونه امور همکاری دارد، تعجبی را بر نمی انگیزد و سیاست ما هم در قبال آنها مبارزه است برای اینکه مردم این کشورها از این گونه رژیم ها مستقل بشوند. خود این حوادث نشان می دهد ما حق داریم و مسئله آن طور که امریکا می گوید نیست و ما نگران مداخلات روزافزون امریکا در زندگی مردم منطقه هستیم و با این مداخلات هم مبارزه می کنیم.

خبرنگار مجله نیوزویک پرسید: آیا اجساد کشته شدگان امریکایی این فاجعه را پس خواهید داد؟ رئیس جمهور ایران پاسخ داد: ازقضا همین امروز صبح، استاندار خراسان از وزیر کشور خواسته بود که اجازه داده شود این اجساد به امریکایی ها پس داده شود. وزیر کشور هم نظر مرا دراین مورد جویا شد، من هم تصویب کردم که اینها پس داده شوند.

بنی صدر در پاسخ سؤال یکی از خبرنگاران که درمورد ادامه مذاکرات درباره آزادی گروگان ها سؤال کرده بود، گفت: ما مذاکراتی نداشته ایم که حالا از سر بگیریم، بلکه امریکایی ها به طور

ص: 360

مستقیم و غیرمستقیم مراجعه می کردند که خودشان هم به خلاف حرف هایی که می زنند برنامه عمل آن کمیسیون بین المللی را رعایت نکردند برای اینکه جز آن برنامه یکی هم مسئله شکایت به دادگاه پاناما و استرداد شاه سابق بود که با انتقال او به مصر این امکان را از بین بردند. حالا هم آنها باید بگویند که این غلط خودشان را چه وقت جبران خواهند کرد.

خبرنگار کیهان پرسید: گفته شده است جزئیاتی درمورد طرح عملیاتی امریکا در هلیکوپترها باقی مانده است، آیا کوشش برای یافتن این مدارک و دستگیری تفنگ داران شده است و آیا به نتیجه رسیده است؟ بنی صدر پاسخ داد: بله، قوای انتظامی در آنجا هستند و مشغول عملیات هستند و اگر مدارکی باشد مورد مطالعه قرار خواهد گرفت، اما من خودم در پروازی که بر فراز منطقه داشتم

جنبنده ای در آنجا ندیدم. شاید هم آنجاها پنهان شده بودند، که در شن پنهان شدن کار آسانی نیست. من خودم فکر می کردم 300 نفری در آنجا هستند و برای آنان کلی نقشه کشیده بودم.

رئیس جمهور سپس در پاسخ سؤال خبرنگاری که درمورد وضعیت و سیستم رادارهای ایرانی باتوجه به عبور هواپیماهای امریکایی از مرزهای ایران سؤال کرد، گفت: درمورد وضعیت استقرار رادارها نمی توانم اطلاعی به شما بدهم. البته بر امریکایی ها معلوم است، ولی لازم نیست که ما اطلاعات را دراختیار همه بگذاریم، ولی همان طور که گفتم امریکایی ها دو وسیله برای خنثی کردن این رادارها دارند که یکی شناسایی از نقاط کور رادارهای ماست و دیگری اینکه می دانند اگر در چه ارتفاعی پرواز کنند به وسیله رادار دیده نمی شوند و علاوه بر اینها دستگاهی هم دارند که رادار را جمع می کند که دیگر نمی توان با آن رد یابی کرد، ولی متوجه می شویم که در دستگاه اختلال به وجود آمده، اما کاری نمی توانیم بکنیم.

خبرنگار بی بی سی پرسید: آیا ارتش تحت فرماندهی در کردستان برخورد را تا انتها ادامه خواهد داد یا آتش بس برقرار خواهد شد. اگر بله تحت چه شرایطی؟ رئیس جمهور پاسخ داد: در رفتار گروه کومه له در هفته گذشته، ناگهان تغییری حاصل شد که جلوی حرکت ارتش را گرفتند و به آن حمله کردند. در تمام مدت من دستور داده بودم حتی المقدور از برخورد امتناع بشود، این است که ارتش از راهی در خارج سنندج به طرف پادگان رفت و پی خطر را به تن مالید تا برخورد نشود، اما معلوم شد که برنامه آنها این است که به هر قیمت برخورد به وجود بیاورند؛ حمله کردند و در این حمله هم حدی را رعایت نکردند.... مراجعه شد به من که از آنها خواسته بشود که جنگ متوقف بشود و یک اصولی را بپذیرند و تیراندازی قطع بشود که آنها تابه حال مراجعه ای هم نکردند و به ما اطلاعی نداده اند. بااین وجود به ارتش اجازه دادم که یک طرفه

تیراندازی را متوقف کند بلکه اینها به خود بیایند، چون مسئله ما نیست که برخورد باشد نه اینکه از این گروه می ترسیم، ما معتقدیم خود افکار عمومی کافی هستند برای تغییر وضع در آن سازمان و هیچ تمایلی به برخورد نداریم. ... درهرحال ما از وضع سیاست عدول نکرده ایم و

ص: 361

تاوقتی که آن گروه های موجود در کردستان نخواهند به وسیله به وجودآوردن درگیری مسلحانه در منطقه قدرت نمایی بکنند، ما هیچ دلیلی نمی بینیم که عملیات نظامی انجام دهیم. ...

رئیس جمهور در پاسخ سؤال خبرنگار فرانس انتر درمورد قصد شکایت بردن به سازمان های بین المللی گفت: ما قصد شکایت نداریم، اما اگر این سازمان ها واقعیتی دارند و دست نشانده ابرقدرت ها نیستند نباید محتاج شکایت باشند، بلکه باید به وظیفه خودشان مشغول شده و آن را انجام دهند. آنها که درمورد گروگان ها که هیچ رفتار بدی با آنها در اینجا نمی شود و ما همه گونه کوشش کردیم که در آرامش و آسایش باشند این قدر سروصدا به پا کردند، حالا هستیم و می بینیم چقدر به این اقدام امریکا اعتراض و مخالفت خواهند کرد، اما از کشورهای غیرمتعهد که برای خودشان رسالتی می شناسند، قویاً می خواهیم که اجلاس فوق العاده تشکیل داده و این مسئله را مورد بررسی جدی قرار بدهند و تدابیر عملی برای کمک به ما در مقابله با توطئه های امریکا بیندیشند.

خبرنگار ژاپنی با اشاره به جریان هواپیماها و قرارداد حمله اضطراری به ایران با شوروی پرسید باتوجه به روابط ایران و شوروی، ایران و افغانستان و افغانستان و شوروی، سیاست ایران در قبال این مسئله چیست؟ رئیس جمهور پاسخ داد: اولاً، آن قرارداد به قوت خود باقی نیست ما آن را لغو کرده ایم. ثانیاً، ما همان طور که در جریان مبارزه با رژیم شاه مخلوع عمل کردیم که مبارزه با امریکا بود، حالا هم همان مبارزه ادامه دارد و ما به خود متکی هستیم و از دولت روسیه نه دعوت به دخالت می کنیم و اگر هم دخالتی کرد ولو به سود ما، آن را تجاوز تلقی خواهیم کرد....

رئیس جمهور در پاسخ به سؤال خبرنگار ما [روزنامه انقلاب اسلامی] که پرسیده بود سیاست دولت جمهوری اسلامی در برخورد با دولت هایی که در جریان حمله هواپیماهای امریکایی دست داشته و آن را یاری کرده اند چه خواهد بود، گفت: سیاست ما در برخورد با این دولت ها از پیش معلوم بوده است و با این دولت ها خود را در حین مبارزه می دانسته و می دانیم و آنچه از دست ما برمی آید برای سرنگون کردن رژیم هایی مثل رژیم عمان و رژیم انور سادات خواهیم کرد.

... رئیس جمهور در پاسخ سؤال خبرنگار لس آنجلس تایمز که پرسیده بود آیا دولت ایران این اقدام امریکا را تلافی خواهد کرد، اظهار کرد: ما با امریکا تلافی را از همان روزی که از سلطه امریکا مستقل شدیم شروع کرده ایم و همان سیاست را باید درجهت استقلال کامل ادامه دهیم. ...

خبرنگار نیویورک تایمز پرسید: آیا هیچ نشانه ای در دست دارید که در این جریان ایرانیان نیز دخالت داشته اند؟ رئیس جمهور پاسخ داد: بله، نشانه های بسیار داریم و به همین جهت گفتیم این مسئله بی رابطه با آنچه هفته پیش در ایران گذشت نبوده است و بی عقبه هم نخواهد بود و ادامه پیدا خواهد کرد.

خبرنگار واشنگتن پست پرسید: آیا هیچ یک از گروگان ها از سفارت بیرون رفته اند و آیا از

ص: 362

موقعیت و حال آنها اطلاع دارید؟ رئیس جمهور ایران پاسخ داد: حالشان بسیار خوب است و آنها را از سفارت به بیرون انتقال داده اند برای اینکه اگر در آینده حملات صورت گرفت، دانشجویان مجبور نباشند رفتاری بکنند که ما مایل نیستیم آن رفتار انجام بگیرد. بنی صدر در پاسخ سؤال دیگر این خبرنگار که درمورد کنترل گروگان ها توسط دولت پرسیده بود، گفت که گروگان ها قرار هم نبود در کنترل دولت درآیند بلکه این پیشنهادی بود که خود دانشجویان مستقر در سفارت کرده بودند. حالا هم دولت امریکا این را مثل

بسیاری از موارد بهانه قرار داده است. قرار ما این بود وضعیت آنها ازلحاظ آسایش بهبود پیدا کند که کرده است.

[خبرنگار] خبرگزاری پارس از کابینه و ترکیب آن دررابطه با جمعیت استان ها سؤال کرد، بنی صدر پاسخ داد: در زمان لازم ترکیب کابینه را اعلام خواهیم کرد. همین خبرگزاری در سؤال دیگری پرسید: مردم معتقدند که در سطح بالا در دستگاه های اجرایی افرادی هستند که در خط شما حرکت نمی کنند و آنها می خواهند که شما این افراد را مشخص کنید، آنها همواره پشتیبان شما خواهند بود، نظر شما دراین خصوص چیست؟ رئیس جمهور پاسخ داد: من به عنوان رئیس جمهور باید ایجاد تفاهم بکنم و همه جامعه را در یک خط به سوی هدف که استقلال، آزادی و استقرار جمهوری اسلامی است رهبری بکنم، بنابراین حتی المقدور باید جلب همکاری بکنم، حالا اگر بعضی ها بودند که در قلوبشان مرض بود و به هیچ وجه تن به همکاری ندادند، البته مضایقه ای از معرفی آنها نخواهد شد. رئیس جمهور در پایان خاطرنشان کرد من از اول هم بر این نظر بودم که امریکا ذره ای به سرنوشت گروگان ها نمی اندیشد و این گروگان ها را وسیله ای برای تشدید جو قهر جهان قرار داده است. ... به نظر من آنها را وسیله مشروعیت دادن به تجاوزات خودش در ایران قرار داده و اصلاً درپی این نیست که آزادی آن گروگان ها را فراهم آورد. دررابطه با مسئله هواپیماها از قرار اطلاعی که به من داده اند امریکایی ها عین همین برنامه را در سال 1354 تمرین کرده اند. حال برای چه بوده است، نمی دانم، ولی این مسئله روشن است که دولت امریکا تسلیم اینکه کشوری مثل ایران که در مرکز کشورهای اسلامی و در قلب کشورهای نفت خیز واقع شده است حکومت مستقلی داشته باشد، نخواهد شد. ما باید این حقیقت را بدانیم و لازم بود که در دوران مصدق هم می دانستیم و به آن توجه می کردیم که نکردیم، حالا باید به آن با دقت توجه کنیم و هیچ فرصتی برای آن دولت فراهم نیاوریم تا به استقلال ما صدمه بزند.

در بین مصاحبه مطبوعاتی رئیس جمهور خانم باربارا تیم، مادر یکی از گروگان ها که به ایران آمده است، در کنار رئیس جمهور قرار گرفت و ضمن ابراز تشکر از مردم ایران و شخص رئیس جمهور ازطرف خود و والدین دیگر گروگان ها از عمل رئیس جمهور امریکا درمورد حمله نظامی به ایران ابراز تأسف کرد. وی تشکر خود را از اینکه به وی اجازه داده شده است که فرزندش را ملاقات کند نیز اعلام داشت.» (1)

ص: 363


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 7/2/1359، صص 2 و 12.

118

در چارچوب فضاسازی ضدایرانی در عراق، یکی از مهم ترین محورهای تبلیغاتی در این کشور، تبلیغات شدید و حتی خارج از عرف و نزاکت رسانه ای و دیپلماتیک، علیه شخص امام خمینی است. امری که اخیراً صدام حسین رئیس جمهور عراق نیز آن را به طور جدی دنبال می کند.

دراین باره امروز، یونایتدپرس از بیروت گزارش داد: «خبرگزاری رسمی عراق امروز اعلام کرد صدام حسین رئیس جمهوری عراق، وعده داده است که اگر آیت الله خمینی رهبر مذهبی ایران، جرئت کند از محدودیت های فعلی خود خارج شود، حساب او را خواهد رسید.» این خبرگزاری افزود: «صدام حسین این وعده را در سخنانی که روز جمعه ایراد کرد، بیان نمود.» (1)

رادیو صوت الجماهیر عراق نیز در برنامه ساعت 16:30 امروز خود، خبر داد: «پرزیدنت رهبر صدام حسین طی سخنانی دربرابر مردم بخش الرمیثه گفت ما در راه خود به این منطقه از زمین پرسیدیم که آیا حاضری ایرانیان به وسیله سم اسب های خود روی تو گام بگذارند؟ زمین همانند پاسخ مردم الرمیثه پاسخ داد که بیگانه را از هر رنگ و نژاد طرد می کند و زمین جز صاحب اصلی آن را نمی پذیرد.

بنابراین ای برادران، می گویم

که خمینی هیچ خطر و تأثیر اصلی در انقلاب ما نخواهد داشت زیرا او کوچک تر از آن است که یک اثر اصلی برای انقلاب باشد. ملت ایران به طور عموم و ملت عظیم عرب در عربستان درس هایی به او می دهد و اگر پای را فراتر بگذارد ملت عراق نیز به او

درس هایی خواهد داد. وظیفه شما به همان گونه که بارها گفته ایم نه تنها ساختن عراق عزیز و حفظ حاکمیت، استقلال و آزادی آن است، بلکه وظیفه شما آن است که سرزمین عربی را در هر نقطه ای که به شما نیاز داشته باشد حفظ و حراست کنید. وظیفه شما آن است که خود را برای پاک سازی سرزمین فلسطین از صهیونیست ها آماده سازید. ما نیز تأکید می کنیم که به امید خدا به هیچ بیگانه اجازه نخواهیم داد با گام های خود خاک این میهن پاک را آلوده سازد، چه این بیگانه، فرانسوی، چه شوروی، چه انگلیسی، چه امریکایی و چه ایرانی فارسی باشد. جایی برای بیگانگان در سرزمین ما جز به عنوان میهمان وجود ندارد. جایی برای غصب از سرزمین ما وجود ندارد و جایی برای بازگشت استعمار به سرزمین ما نیست. شاید بیگانه و استعمار در این رویا باشد که بار دیگر باز گردد تا شما را همانند گذشته از طریق اقلیت سودبر در این کشور، خوار سازد و منافع این اقلیت با منافع بیگانه در ارتباط بوده و یا آنها رابطه مزدوری با آن داشته اند، ولی هیهات که لکه های سیاه بار دیگر برای پوشاندن آفتاب عراق باز گردد. خمینی با چه جرئت می تواند به سرزمین شما برسد، خمینی می گوید که ارتش بیست میلیونی تشکیل خواهد داد و این ارتش اگر راه برود به سرزمین بین النهرین خواهد رسید، شما از بیست میلیون نمی ترسید. ما نمی گوییم ارتش بیست میلیونی به وجود می آوریم بلکه می گوییم با این ملت و با این ارتش عظیم می توانیم بیست میلیون را که خمینی یا غیرخمینی علیه ملت و ارتش ما تشکیل می دهد، شکست دهیم.» (2)

ص: 364


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 38، 8/2/1359، ص2، بیروت خبرگزاری یونایتدپرس، 26 آوریل 1980 {6/2/1359}.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 37، 7/2/1359، ص19، بخش عربی رادیو صوت الجماهیر، 6/2/1359.

از سوی دیگر، در گزارش خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی ، از ملاقات و گفت وگویی که در همین زمینه، صبح امروز، در قم انجام شده، آمده است: «آیت الله العظمی منتظری در منزل آیت الله سیدمحمد شیرازی حضور یافتند و با ایشان ملاقات کردند. در این دیدار مسائل جاری ایران و عراق مورد بحث و گفت وگو قرار گرفت. آیت الله شیرازی در گفت وگوی با خبرنگار ما اظهار داشتند، صدام حسین در سخنرانی که شب گذشته در دانشگاه خالد ایراد کرده گفته است آیا خمینی می تواند در عراق نفوذ کرده و انقلاب کند؟ ما هرگز زیر بار استعمار ایرانی نخواهیم رفت. آیت الله شیرازی افزود: این حرف صدام دلیل بر سقوط حتمی اوست زیرا صدام نمی تواند در مقابل ملت و امام امت ایستادگی کند.» (1)

119

در ایران، هرچند تبلیغات و تحرک سیاسی ضدبعثی به دلیل قطعیت شهادت آیت الله صدر، تحت تأثیر حادثه طبس قرار گرفت، اما همچنان جزء ماجراهای مطرح در عرصه سیاسی کشور محسوب می شود.

روزنامه جمهوری اسلامی در شماره امروز خود، در کنار تیتر درشت "توطئه نظامی امریکا شکست خورد" که با روتیتر "اَلَم تَرَ کَیفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِاَصحابِ الفِیلِ"(2) مزین شده بود، تیتر کوچک تر را به شهادت آیت الله صدر اختصاص داد: "ایران در سوگ آیت الله صدر گریست." در این شماره روزنامه، خبرهای مربوط به تجمعات و راه پیمایی های مردم در نقاط مختلف کشور برای محکوم کردن رژیم بعث عراق به دلیل این اقدام، گزارش مراسم سوگواری و مجالس بزرگداشتی که به همین مناسبت در نقاط مختلف کشور برپا شد و نیز اعلامیه حزب الدعوه الاسلامیه عراق به چاپ رسیده است. در قسمتی از اطلاعیه این حزب آمده است: «روز چهارشنبه یعنی روز پس از شهادت آیت الله العظمی صدر، مجلس انقلاب بعثی حکم اعدام دسته جمعی اعضای حزب الدعوه الاسلامیه را صادر می کند که اراده شکست ناپذیر و دلاور ی هایشان پشت حکام بعث را به لرزه در آورده است. آیت الله العظمی صدر بزرگ مردی روحانی بود که در ربع قرن اخیر پرچم علم و جهاد را در سرزمین عراق به دوش می کشید.»

روزنامه جمهوری اسلامی همچنین خبر تسلیت "مراجع عظام و دیگر شخصیت ها" به امام و نیز نامه تسلیت و تبریک حزب جمهوری اسلامی به امام به مناسبت شهادت آیت الله صدر را منتشر کرد؛ در این نامه آمده است: «اعتقاد راسخ ما بر این است دستی که آیت الله صدر را در عراق شهید کرد با دستی که آیت الله مطهری را در ایران ترور نمود، هردو از آستین امریکای جنایتکار، این شیطان بزرگ قرن و سرکرده امپریالیسم جهانی بیرون آمدند.» (3)

ص: 365


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 7/2/1359، ص10.
2- * آیه اول سوره فیل
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 6/2/1359، ص12.

علاوه بر آنچه ذکر شد، درگیری قبلی(1) بین جریان حاکم بر این روزنامه و جریان حاکم بر خبرگزاری پارس {و درواقع وزارت ارشاد}، به شدت ادامه یافت. در ستون "حاشیه نویس" شماره امروز این روزنامه، که به خبرهای ویژه و حساس اختصاص دارد، با عنوان "وزارت ارشاد شریک جرم در شهادت آیت الله

صدر" چنین آمده است: «مسلماً در نقش مطبوعات و رسانه های گروهی از انتشار اخبار نمی توان تردید کرد و همین طور

است نقش آنها در جهت دادن به حرکت مردم تعجب آور

است. وقتی مسئله دستگیری آیت الله صدر در بعضی روزنامه ها مطرح شد، وزارت ارشاد به خود زحمت نداد تا درباره صحت وسقم این اخبار اظهارنظر و تحقیق بکند. درنتیجه خبرگزاری پارس، وزارت ارشاد و بعضی مطبوعات همراه با خبرگزاری ها مسئله دستگیری آیت الله صدر را به سکوت برگزار کردند. مسئله این است که اگر خبرگزاری پارس و وزارت ارشاد {معلوم نیست با این حساب اینها چه کسی را ارشاد می کنند؟} درزمینه دستگیری رهبر انقلاب اسلامی عراق از خود عکس العمل نشان می داد، مردم ایران و پس از آن مردم کشورهای خاورمیانه با ابعاد این توطئه آشنا می شدند و با یک قیام، مشابه آنچه درمورد محاصره منزل امام در نجف مردم از خود ظاهر کردند، این توطئه خنثی می شد.

اگر صدام جنایتکار ابعاد عظیم نفرت علیه خود را می دید، به هیچ وجه جرئت آن را نداشت که دست به این جنایت بزند. مقامات وزارت ارشاد که بلافاصله پس از انتشار خبر شهادت آیت الله صدر فعالانه وارد صحنه شدند، قویاً از قول منابع موثق این خبر را تکذیب کردند و به مطبوعات (منظور مطبوعات اسلامی است چون وزارت ارشاد جرئت

رودررو شدن با مطبوعات مزدور را در خود سراغ ندارد) درباره مسئولیت های سنگین خود در جامعه انقلابی هشدار می دهند اگر اینها همین قدر هم نسبت به خبر دستگیری آیت الله صدر حساسیت داشتند، مسلماً مسئله طور دیگری اتفاق می افتاد. بنابراین با یک تعبیر می توان گفت وزارت ارشاد شریک جرم در شهادت آیت الله صدر است.» (2)

120

بیروت و لبنان بارها عرصه درگیری موافقان و مخالفان دولت صدام حسین قرار گرفته است، درگیری هایی که به خصوص بعد از شهادت آیت الله صدر چشمگیر بوده است. امروز نیز انفجاری در یکی از مراکز رژیم عراق در بیروت روی داد.

رادیو عربی صوت الجماهیر اعلام کرد: «مزدوران رژیم فارسی در لبنان بامداد امروز، جنایت تازه ای علیه تأسیسات عراق در بیروت مرتکب شدند. این مزدوران مواد منفجره در خارج از ساختمان خبرگزاری عراق در بیروت کار گذاشتند که انفجار آن باعث آتش سوزی در دفتر خبرگزاری عراق در بیروت شد و کلیه محتویات دفتر طعمه آتش شد.» (3) به گزارش رادیو

ص: 366


1- * جزئیات این درگیری در روزهای 25 و 26 فروردین 1359 مندرج در جلد اول کتاب هفتم روزشمار جنگ ایران و عراق آمده است.
2- همان.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 37، 7/2/1359، ص20، بخش عربی رادیو صوت الجماهیر، 6/2/1359.

لندن، گروهی که خود را مجاهدین اسلامی عراق می خواند مسئولیت این انفجار در دفتر بنگاه خبری عراق را به عهده گرفته است. در این گزارش آمده است: «این انفجار خسارات فراوان به ساختمان وارد کرد و 2 نفر از نگهبانان را نیز مجروح ساخت. در یک تماس تلفنی با بنگاه خبری فرانسه، آژانس فرانس پرس، یک سخنگو ازجانب این سازمان گفت که گروه مجاهدین اسلامی عراق مصمم است که کلیه لانه های جاسوسان عراقی را خراب کرده و رژیم فاسد عراق را در بغداد سرنگون سازند. سازمان مجاهدین اسلامی عراق قبلاً نیز مسئولیت ارتکاب حملاتی علیه دفاتر شرکت هواپیمایی عراق و مرکز بازرگانی عراق را در بیروت به عهده گرفته بود.» (1)

بیروت همچنین عرصه ای برای جنگ تبلیغاتی و رسانه ای و محلی برای انتشار بیانیه های سیاسی علیه رژیم عراق است؛ در این زمینه گروهی با عنوان جبهه آزادی بخش بحرین در بیروت بیانیه ای صادر کرد که در آن آمده است: «حزب مزدور بعث عراق دست به ننگین ترین جنایت تاریخ می زند که علم و تقوی و اصلاح را با زندان و قتل بهترین فرزندان اسلام ترور می کند و آن آیت الله مجاهد سیدمحمدباقر صدر جمعی از مؤمنان و مؤمنات و نقاب را از چهره کریه صهیونیستی خویش و مزدوری امپریالیستی امریکایی وی را کنار می زند... ما پایداری عظیم خویش را در مقابله با رژیم سفاک بعث حاکم(2) عراق [اعلام می کنیم]. ما هرگز آن انگلستان کثیف و ایالات متحده امریکا که مزدور کثیف خود، صدام حسین را عروسک مانند به رقص درمی آورد فراموش نمی کنیم. جبهه آزادی بخش بحرین این جنایت هولناک را محکوم کرده و توده ها را به هم پیمانی علیه رژیم بعث و رژیم آل خلیفه که دلیل بر عمق سرسپردگی این دو رژیم طاغوتی به امپریالیسم امریکایی می باشد دعوت می نماید.» (3)

در همین حال، سخنگوی جبهه خلق برای آزادی فلسطین اعلام کرد کارکنان دفتر این جبهه پنجشنبه 4/2/1359، از عراق اخراج و دیروز جمعه، به بیروت وارد شدند. دفاتر این جبهه پنجشنبه 4/2/1359، در بغداد تعطیل شد و به همه برادران دستور داده شد که خاک عراق را ترک کنند. (4) یادآوری می شود جبهه خلق برای آزادی فلسطین به رهبری احمد جبرئیل، ازجمله گروه های فلسطینی فعال است که با آنکه تعلقات ایدئولوژیک چپ غیرمذهبی دارد، در صف بندی اخیر سازمان های مبارز و انقلابی، جزء طرف داران ایران قرار گرفته است.

121

در شماره امروز روزنامه کیهان خبری درج شد که در نوع خود عجیب و خلاف انتظار محسوب می شود. این خبر از ورود غیرمجاز سفیر موریتانی در عراق به خاک ایران ازطریق مرز شلمچه در ساعاتی پس از نیمه شب و متعاقب آن دستگیری وی با هشیاری نیروهای سپاه پاسداران مستقر در

ص: 367


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 38، 8/2/1359، ص4، بخش فارسی رادیو لندن، 7/2/1359.
2- * اشکال عبارتی از متن منبع است. احتمالاً در ترجمه اشکال وجود داشته است.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص10.
4- همان.

مرز حکایت داشت و سپاه خرمشهر روز گذشته، آن را اعلام کرده بود.

کیهان با درج این خبر افزود: «در گزارش سپاه پاسداران آمده است که انگیزه ورود سفیر موریتانی در عراق به خاک ایران مشخص نشده است و برای تحقیق بیشتر امروز {5/2/1359} به تهران اعزام شد.» (1) تماس خبرگزاری پارس با وزارت امور خارجه از ابهام مطلب نه تنها کم نکرد بلکه اظهار بی اطلاعی مقامات مسئول در این وزارتخانه بر این ابهام افزود. (2)

یادآوری می شود که ساعت 2:55 بامداد روز گذشته {5/2/1359}، از خرمشهر پیامی برای استاندار خوزستان ارسال شد که در آن آمده بود: «ساعت 2:30 نیمه شب، سفیرکبیر جمهوری موریتانی ازطریق مرز شلمچه به ایران وارد شدند و بدون مجوز قانونی ماشین خود را از گمرک شلمچه عبور دادند. باتوجه به اینکه مرز ایران و عراق از ساعت 11 شب، معمولاً بسته می شود و آمدن ایشان در این وقت شب مشکوک به نظر می رسد و ضمناً دربرابر مأمورین ژاندارمری با اهانت صحبت کرده و آنان را تهدید می کند.» در حاشیه پیام، این دستور اداری درج شده است: «دفتر، لطفاً جریان واقعه به وزارت امور خارجه تلفن گرام شود.» (3)

انگیزه سفیر موریتانی هرچه باشد، این اقدام بیانگر یک واقعیت است و آن اینکه در عراق سطح و شدت تبلیغات علیه ایران و فضاسازی تبلیغاتی و جنگ روانی برای گسیخته و بی نظم جلوه دادن اوضاع در ایران و نیز وانمود کردن تسلط عراق و عوامل آن در مناطق مرزی خوزستان******** حتی دیپلمات ها را هم تحت تأثیر قرار داده است.

122

تحرکات ایذایی عراق در خوزستان امروز هم با ایجاد انفجار و نیز نفوذ و فعال کردن عناصر مستعد خرابکار ادامه یافت. امروز دو انفجار در خرمشهر روی داد که تلفات جانی نداشت. (4)

یکی از این انفجارها در فلکه راه آهن رخ داد. گزارش داخلی سپاه دراین باره حاکی است که یک بمب زیر تریلری که در فلکه مزبور پارک بود کار گذاشته شده بود. براثر این انفجار به تریلر مذکور و تریلری که پشت آن پارک بود خساراتی وارد شد، ولی تلفات جانی به بار نیامد. (5) شهربانی خوزستان در گزارش این واقعه به استانداری، اعلام کرده است که 2 تریلر آسیب دیده حامل روغن نباتی و تاید بوده اند. (6)

بعدازظهر امروز نیز سخنگوی سپاه پاسداران خرمشهر در تماسی با خبرگزاری پارس در آبادان اعلام کرد که دیشب در کتاب فروشی نسیم واقع در خیابان نقدی خرمشهر، بمبی منفجر شد و بخشی از کتاب فروشی آسیب دید. (7)

در همین حال، تحرکات از نوع دیگری نیز در خوزستان گزارش شده است. در گزارش ارسالی شهربانی به وزارت کشور به تظاهرات امروز شادگان اشاره و به نقل از رکن سوم ستاد

ص: 368


1- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص13.
2- همان.
3- سند شماره 347496 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: استانداری خوزستان، 5/2/1359.
4- روزنامه جمهوری اسلامی، 8/2/1359، ص4.
5- سند شماره 114605 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش های داخلی سپاه، 6/2/1359.
6- سند شماره 294184 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی خوزستان {اهواز} به استاندار خوزستان، 7/2/1359.
7- روزنامه جمهوری اسلامی، 8/2/1359، ص4.

مشترک ارتش، آمده است: «حدود 500 الی 600 نفر دیپلمه بیکار تحت عنوان دیپلمه های بیکار هم زمان با وقایع اندیمشک در شادگان حوزه خوزستان دست به تحصن زده به بخشداری و بیمارستان حمله می نمایند و شعارهایی به نفع صدام حسین می دهند.» (1)

به منظور ریشه یابی این حوادث، امروز، ستاد لشکر92 زرهی گزارش مربوط به اسفند ماه گذشته را به استانداری ارسال کرد. متن گزارش چنین است: «برابر اعلام نزاجا در تاریخ 7/3/1980 {16/12/1359} وزارت کشور عراق یک حقوق ماهیانه جهت اشخاص و اعضای جبهه به اصطلاح آزادی بخش خوزستان که همگی ایرانی هستند اختصاص و ارسال داشته است و همچنین مقداری پول جهت پرداخت به افرادی که در خوزستان خرابکاری و انفجاراتی به وجود می آورند ارسال داشته است. ارزیابی خبر: صحت دارد.» (2)

گزارش مشابه دیگری از این لشکر به استانداری خوزستان حاکی است که امروز، «توسط برادرِ صدام حسین {برزان} بین اشخاصی که اخیراً در ایران اقدام به خرابکاری و انفجار نموده بودند در منطقه السیبه جوائز و کادوهایی تقسیم شده و به هرکدام مبلغ 2000 دینار عراقی پرداخت شده است.» (3) در این گزارش همچنین از تحرکی در روز گذشته، چنین خبر داده شده است: 8 نفر از نزدیکان برزان برادر صدام حسین، در معیت 2 نفر از افسران ارشد ایران برای عملیات خرابکاری و انفجار و اشاعه اخبار به پایتخت ایران {تهران} اعزام شده اند و قرار است که مدت زیادی نیز در تهران اقامت کنند. (4)

همچنین در گزارش یک مرکز حفاظت اطلاعات ارتش به وزارت کشور آمده است: «برابر اطلاع بنا به دستور رژیم بعثی عراق قرار است کلیه ایرانیانی را که از ایران فرار نموده درحال حاضر در پادگان های استقبال آن کشور اسکان داده شده اند به منظور فراگیری جنگ های چریکی و طرز استفاده از جنگ افزارهای مختلف و همچنین دیدن دوره های خرابکاری به پادگان ها و مراکز نظامی در استان سلیمانیه اعزام گردند. ارزیابی خبر: صحت دارد.» (5)

123

ورود رانده شدگان عراق به مناطق مرزی ایران همچنان ادامه دارد. امروز، خبرنگار خبرگزاری پارس به نقل از سرهنگ اخیانی {از مسئولان مرتبط با رانده شدگان در منطقه مرزی غرب کشور}، گزارش داد: «در 24 ساعت گذشته، جمعاً 1031 نفر از رانده شدگان عراق ازطریق مرزهای خسروی {سومار}، دهلران و مهران وارد خاک ایران شده اند.» در این گزارش اضافه شده است که با ورود این عده، مجموع تعداد رانده شدگان به 28305 نفر رسید. (6)

همچنین معاون سیاسی استانداری لرستان خبر داد: «74 نفر دیگر از رانده شدگان عراقی به استان لرستان وارد شدند و در اردوگاه بهرام خرم آباد اسکان یافتند.» (7) خبرگزاری پارس در گزارش این خبر نوشته است: «درحال حاضر، 9842 نفر در اردوگاه های استان لرستان اسکان داده شده و 10763

ص: 369


1- سند شماره 041071 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 9/2/1359.
2- سند شماره 034495 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به استانداری خوزستان، 6/2/1359.
3- سند شماره 287603 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به استاندار خوزستان {معاونت سیاسی و انتظامی}، 18/3/1359.
4- همان.
5- سند شماره 033938 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد مشترک {اداره دوم مدیریت حفاظت اطلاعات} به وزارت کشور، 6/2/1359.
6- روزنامه جمهوری اسلامی، 7/2/1359، ص4.
7- روزنامه انقلاب اسلامی، 7/2/1359، ص10.

نفر پس از شناسایی کامل ازسوی هیئت اجرایی نخست وزیری تحویل بستگانشان شدند.» (1)

دراین حال، نگرانی هایی درزمینه نفوذ عناصر عراق از این راه وجود دارد؛ ازجمله می توان به هشداری که امروز، از یک مرکز حفاظت اطلاعات ارتش در حاشیه گزارشی برای وزارت کشور ذکر شده است، اشاره کرد. در ذیل این گزارش ضمن اعلام خبر آموزش ایرانیان فراری در عراق با عنوان ملاحظات آمده است: «باتوجه به روابط فعلی ایران و عراق و با درنظرگرفتن اقدام خصمانه رژیم بعثی عراق به نظر می رسد که رژیم حلقه به گوش امپریالیسم عراق در نظر دارد ایرانیان مخالف رژیم جمهوری اسلامی ایران را پس از دادن آموزش های لازم همراه سایر برادران و خواهران هم وطن ایرانی از عراق اخراج [و] بدین وسیله از وجود آنان برای انجام عملیات خرابکاری در اقصی نقاط ایران بهره برداری نماید.» (2)

124

تحرکات پاسگاهی، نظامی و اطلاعاتی ارتش عراق در نوار مرزی ایران، امروز چندان وسیع نبود، اما به هرحال درخور توجه است.

در غرب کشور و در ادامه حملات قبلی به پاسگاه ایرانی تنگاب نو

امروز، «تعداد زیادی نفربر زرهی و تانک و خودروی نظامی دیگر وارد پاسگاه قلعه یهودی کشور عراق مقابل پاسگاه تنگاب نو

ایران گردید.» (3) در جنوب، مشاهده عینی افراد لشکر92 زرهی از استقرار یک دستگاه دوربین متحرک روی سه پایه،

در بام پاسگاه گرگ عراق در شلمچه، برای دید بانی و احتمالاً عکس برداری از نواحی مرزی ایران حکایت داشت. (4) همچنین در ساحل اروند، بین ام الرصاص و شلمچه در محلی به نام واصلیه مجموعه ای از سنگرها و اسکله ها و ناوچه ها در کنار آنتن های دید بانی عراق مستقر شده و عبور کلیه ناوچه های ایرانی را با وسایل مخابراتی و رادیویی که به سیستم تقویت مجهزند، کنترل و گزارش می کند. در جنوب این منطقه، نرسیده به فاو، در فاصله دو محل به نام های صخراک و معامر، اهالی منطقه به صید ماهی مشغول هستند و اینجا بهترین نقطه برای نفوذ یک فرد عراقی یا ایرانی به دو طرف در پوشش

ماهیگیری است. در جنوب فاو روی اسکله قشله، نیروهای فعال عراقی مشاهده می شوند و 3 ناوچه عراقی در آن پهلو گرفته اند. در پشت نخلستان نیز یک دستگاه رادار همراه برج کنترل، مستقر می باشد، حدفاصل ام الرصاص تا فاو نیز تحرکات و فعالیت های دید بانی، مهندسی و تردد نیرو در پاسگاه ها و اسکله های عراقی، امروز، کم وبیش مشاهده می شد. (5) مشاهدات دیگر منابع، حاکی است که امروز، یک فروند کشتی روسی حامل محموله ای نظامی از قبیل قطعات یدکی هواپیماهای جنگی و تانک و توپ های ضدهوایی وارد بندر ام القصر شده و در نزدیکی کارخانجات ذوب آهن لنگر انداخته است. (6)

ص: 370


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 7/2/1359، ص4.
2- سند شماره 033938 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
3- سند شماره 41033 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 7/2/1359.
4- سند شماره 287448 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به نزاجا معاونت عملیات و اطلاعات {مدیریت اطلاعات}، 6/2/1359.
5- سند شماره 287449 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به نزاجا معاونت عملیات {مدیریت اطلاعات}، 6/2/1359.
6- سند شماره 286952 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به هماهنگی، 5/3/1359.

125

درباره وضع پاسگاهی و خطوط مرزی ایران در روز جاری، گزارش هایی با جهت گیری متفاوت از ژاندارمری و سپاه به مراکز ذی ربط ارسال شده است که خودبه خود، به تناسب تفاوت بافت سپاه و ژاندارمری، تفاوت هایی در سلیقه و برداشت و توقع را نیز همراه دارد.

در گزارش اداره مرزبانی ژاندارمری به نخست وزیری که ازطرف فرمانده ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران سرتیپ ظهیرنژاد امضا شده است، آمده است: «گزارش مرزبان خرمشهر گویا است: در تاریخ 6/2/1359، پاسداران 2 قطعه عکس بزرگ امام موسی صدر******** و ناصر فخررجی را به فاصله 50 متری روبه روی پاسگاه خرنوبیه عراق نصب» کرده و شعارهایی علیه کشور عراق سرمی دهند و «مرزبان خرمشهر مراتب را به سپاه پاسداران خرمشهر اعلام و متذکر گردیده است از تکرار این گونه اعمال در نوار مرزی جلوگیری نمایند.» (1)

در گزارش دیگری که امروز، نیروهای ارتش از قول نیروهای ژاندارمری به فرماندهی نیروی زمینی ارسال کرده اند، اقدامات مشابهی که در گذشته رخ داده به این شرح مورد توجه قرار گرفته است: «بنا به اظهار رئیس پاسگاه حدود روز 31/1/1359 نفرات سپاه پاسداران پاسگاه های

حدود و مؤمنی در مقابل سربازان

و شرطه های عراقی که برای تقویت پاسگاه های مزبور پیاده می شدند شروع به دادن شعار... می نمایند به نحوی که نفرات پاسگاه عراق مسلح شده، در سنگر خود قرار گرفتند و بلافاصله یک دستگاه گاز 66 پر از سربازان مسلح به تقویت پاسگاه می رسد.» (2)

از سوی دیگر، در گزارش واحد نظارت و ارزشیابی ستاد مرکزی سپاه از بازدید مرزی، به فرماندهی سپاه پاسداران مواردی بدین شرح ذکر شده است: «در اروندرود حفاظت به عهده گارد ساحلی است، ولی سپاه هم یک قایق گارد ساحلی را جهت کمک به حفاظت مرز در اروندرود در اختیار گرفته است آنچه به نظر می رسد مرزها عملاً کاملاً باز است و گارد ساحلی در اروندرود و ژاندارمری در پاسگاه های تحت نظر خودش کار زیادی انجام نمی دهند و رفت وآمد در مرزها به خصوص در شب به راحتی و فراوان انجام می پذیرد. ارتش در فاصله زیادی از مرزها مستقر شده و فعلاً فقط از خود حفاظت می کند. تأسیسات مهم نفتی، تلویزیون، سد، رادارها و... اکثراً به وسیله چند جوانمرد با اسلحه برنو حفاظت می شود مثل: 1. دو چاه نفت در اطراف موسیان که یکی درحال بهره برداری و یکی درحال حفاری است که هرکدام به وسیله 2 یا 3 جوانمرد کنترل می شود. 2. چاه ها و تأسیسات نفتی اطراف نفت شهر که تابه حال چندین بار با آر.پی.جی7 به آن حمله شده، ولی هرکدام به وسیله چند جوانمرد با برنو محافظت می شود. 3. سد نزدیکی مهران که بدون دفاع است. 4. تأسیسات رادیو تلویزیون نخجیر در نزدیکی ایلام که ارتباط اصلی فرستنده رادیو تلویزیون ما با عراق است که به وسیله چند جوانمرد با برنو محافظت می شود و دستگاه رادار نخجیر هم قبلاً منفجر شده است.» (3)

ص: 371


1- سند شماره 034631 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران اداره مرزبانی به نخست وزیری {دفتر امور انقلاب}، 13/2/1359.
2- سند شماره 287448 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
3- سند شماره 90321 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از واحد نظارت و ارزشیابی به فرمانده سپاه پاسداران، 6/2/1359.

126

در سنندج، درگیری های اخیر، امروز هم ادامه یافت، نیروهای خودی نسبت به طرف مقابل موفق به کسب برتری چشمگیر و رو به افزایش شدند، اما این برتری در حدی نبود که حاکمیت کامل دولت را در شهر برقرار کند.

تیمسار فلاحی فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، بامداد امروز، در یک گفت وگوی اختصاصی با خبرنگار کیهان اعلام کرد: در سنندج آرامش نسبی برقرار است و ارتش همه نقاط حساس را در دست دارد. (1) اما گزارش دیگری که در شماره امروز این روزنامه درج شد، از وجود مشکلات بیشتری حکایت داشت؛ به نوشته کیهان، در سنندج شب گذشته، تیراندازی ها ادامه یافت و ازاین رو امکان جمع آوری برخی اجساد مانده در زیر آوار خانه ها، فراهم نشد. درپی شش روز زدوخورد و درگیری خونین در سنندج، مردم شهر با کمبود غذا روبه رو شدند. با پایان گرفتن مهلت ارتش به گروه های سیاسی در سنندج مبنی بر خلع سلاح و تخلیه شهر توسط مردم، عده ای از بامداد دیروز، شهر را ترک کردند، ولی گروهی از مردم شهر در یک گردهمایی قرار گذاشتند شهر را ترک نکنند. در ادامه گزارش کیهان آمده است: «درگیری های اخیر سنندج باعث ازکارافتادن و انهدام رادیو تلویزیون شد و هم اکنون رادیو تلویزیون شهر در دست ارتش و سپاه پاسداران است. همچنین براثر این درگیری ها سیم های برق و تلفن در اکثر نقاط شهر به کلی قطع شده و مردم ازلحاظ مواد غذایی و آذوقه در مضیقه هستند.» (2)

گزارش خبرنگاران روزنامه های انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی، بامداد و کیهان در ساعات مختلف امروز، حاکی از ادامه تیراندازی ها تا شب هنگام است. (3) ساعت 21، ستاد عملیاتی غرب کشور مستقر در کرمانشاه به روزنامه جمهوری اسلامی اطلاع داد که «به استثنای قسمتی از مرکز شهر سنندج که مهاجمین [ضدانقلاب] در این منطقه مستقر هستند کلیه نقاط حساس و مدخل ورودی سنندج ازطرف کرمانشاه، مریوان و نقاط مقابل این دو راه ورودی و دیگر نقاط نیز تحت تصرف ارتش و سپاه در آمده است.» این روزنامه درمورد تصرف ستادها و دفاتر گروه های

ضدانقلاب نوشت: «تعداد زیادی از آنها به تصرف نیروهای انقلاب در آمده است، ولی مهاجمین [مسلح غیرقانونی] اکثراً

از داخل بعضی از خانه های مرکز شهر با تفنگ دوربین دار به طرف برادران ما شلیک می کنند.» (4)

همچنین بعدازظهر امروز، سپاه پاسداران مستقر در سنندج خطاب به مردم این شهر، اطلاعیه ای به این شرح صادر کرد: «به اطلاع اهالی محترم و مسلمان سنندج می رساند که افراد ضدانقلاب که از اعلام پشتیبانی شما مردم غیور سنندج از سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی خود را رانده شده می بینند، لذا سعی در به آتش کشیدن شهر به وسیله مواد آتش زا دارند تا موجودیت شما را به نیستی بکشانند. با هوشیاری انقلابی مواظب توطئه های شیطانی آنان باشید.» (5)

درمجموع، خبرهای رسمی از مراکز رسمی نظام بیشتر خوش بینانه است و ظاهراً مسئله چندان حادی باقی نمانده است. برای مثال، روابط عمومی سپاه امروز، در تماسی با روزنامه انقلاب اسلامی اعلام کرد:

ص: 372


1- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص15.
2- همان.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 7/2/1359، ص1؛ و روزنامه کیهان، 7/2/1359، ص2؛ و روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص2؛ و روزنامه جمهوری اسلامی، 7/2/1359، ص5.
4- روزنامه جمهوری اسلامی، 7/2/1359، ص5.
5- روزنامه انقلاب اسلامی، 7/2/1359، ص12.

«سنندج در دست برادران پاسدار و ارتشی است و اهالی سنندج با پرچم سفید به سمت پادگان شهر در حرکت هستند. با تسلط برادران پاسدار و ارتشی بر اوضاع شهر، اوضاع هم اکنون آرام است و درگیری چندانی نیست.» (1) در گزارش دیگری مسئول روابط عمومی سپاه کرمانشاه، درباره وضع بعدازظهر امروز سنندج به روزنامه انقلاب اسلامی گفته است: «گروه گروه از افراد مسلح درحالی که عکس های امام خمینی و کلام الله مجید با خود همراه دارند به مقر سپاه پاسداران مراجعه می کنند و سلاح خود را تحویل می دهند.» (2)

اما در گزارش های داخلی نیروهای نظام، نگرانی ها و دغدغه ها جدی تر است. متن پیامی که امروز از سنندج به فرماندهی نزاجا و مرکز فرماندهی سپاه پاسداران ارسال شده است بیانگر این نگرانی هاست، متن کامل پیام چنین است: «فعلاً در سنندج حدود 2000 نفر نیرو[ی] مقاوم وجود دارد. مصمم هستند حکومت کمونیستی را برقرار کنند در داخل ارتش افراد خائن وجود دارد و به دشمن کمک می دهند و بعضی ازنظر روحی ضعیف هستند و ایمان ندارند و اگر مقاومت عده ای از کادرهای آن نبود شهر سقوط می کرد. متأسفانه پاسداران اعزامی نسبت به گسترش عملیات بسیار کم هستند. ... ولی به خواست خدا با اعزام برادران اصفهانی ما عملیات را شروع می کنیم، ولی اگر نیروی پشتیبانی نرسد و این افراد شکست بخورند شاید دیگر نتوان این شکست را جبران کرد. پس اگر مسئله قابل درک است فوری فوری از بچه های تهران، اصفهان، مشهد نیرو اعزام کنید.

ف. سپاه پاسداران سنندج بروجردی» (3)

{ابراز نگرانی محمد بروجردی فرمانده سپاه سنندج، از مقاومت نیروهایی که مصمم هستند حکومت کمونیستی برپا کنند و نیز از مشکلات و ضعف های نیروهای خودی }

از سوی دیگر، تلاش هایی برای تحقق خواسته هایی نظیر آنچه در پیام مذکور طرح شده، در بالاترین سطح فرماندهی نیروهای مسلح نیز پیگیری و دنبال می شود. تلفن گرامی که امروز، از نزاجا به سماجا3 مخابره و برای سپاه نیز ارسال شد شاهدی بر این مطلب است. متن تلفن گرام چنین است: «برابر اوامر رئیس جمهوری و اعلام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درحدود 1000 نفر سپاهیان پاسدار در اصفهان و ارومیه آماده حرکت به سنندج می باشند. خواهشمند است مقرر فرمایید ضمن هماهنگی با سپاهیان پاسدار تعداد مورد نیاز هواپیمای سی130 دراختیار آنان گذارده تا سپاهیان آماده به سنندج ترابری نموده و نتیجه را به معاونت لجستیکی نزاجا اعلام نمایید. نماینده سپاه پاسداران نظر دهد.» (4) در حاشیه {هامش} نسخه ای از این تلفن گرام که به فرماندهی سپاه رسیده، همچنین نوشته شده است: «به اطلاع برادر ابوشریف رسید، ایشان گفتند اینکه توضیح نمی خواهد و این یک امریه است که صادر شده است و باید اجرا گردد و هواپیما دراختیار نیروهای اصفهان و ارومیه قرار گیرد.» (5)

ص: 373


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص1.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 7/2/1359، ص11.
3- سند شماره 41023 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: به فرمانده نزاجا منطقه غرب {سپاه پاسداران کرمانشاه مرکز فرماندهی}، 6/2/1359.
4- سند شماره 041022 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از نزاجا به سماجا3، 6/2/1359.
5- همان.

127

در زدوخوردهای اخیر سنندج، طرف اصلی نیروهای سپاه و ارتش گروه های مسلح غیرقانونی است که علاوه بر کومه له و دمکرات، شامل گروه هایی چون سازمان چریک های فدایی خلق، سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر و... نیز می شود. این گروه ها از تهران و به طورکلی از خارج منطقه، برای بهره برداری های گروهی خویش به سنندج می آیند و در این درگیری ها فعال اند.******** خلع سلاح و اخراج این گروه ها از شهر و درصورت مقاومت سرکوب آنان، شرط لازم برای استقرار حاکمیت نظام و نظم ضروری در سنندج شناخته شده است و همه جناح های نظام در این قضیه به وحدت و تصمیم رسیده اند. دراین میان، خساراتی که بی تردید به مردم شهر سنندج وارد می شود،

قسمت بغرنج مسئله است. دو خبر متفاوت دراین باره پخش شده است: یک دسته از خبرها حاکی است پس از پخش اطلاعیه لشکر28 کردستان که از مردم خواسته بود شهر را ترک گویند، اکثر مردم به قصد ترک سنندج راهی خارج شهر شده اند(1) و دسته دیگری از خبرها بیانگر خروج گروه اندکی از اهالی سنندج از این شهر است. (2) طبیعی است که در مقابله با اطلاعیه های ارتش و سپاه که مردم را به خروج موقت از شهر دعوت می کنند، سازمان های سیاسی مخالف با برگزاری تجمعاتی ازجمله در مساجد، برای جلوگیری از خروج مردم از شهر می کوشند. (3) به هرحال، بسیاری از مردم سنندج که به عمد یا به اضطرار در شهر مانده اند دچار خسارت مالی و جانی شده اند. خبرنگار انقلاب اسلامی در شماره امروز این روزنامه نوشته است: «در سنندج بوی خون و باروت به مشام می رسد. ... اکثر مردم تا آنجا که توانسته اند به کرمانشاه و روستاهای اطراف سنندج گریخته اند و آنان که در شهر مانده اند به زیر زمین ها پناه برده اند.» (4) خبرنگار کیهان نیز در شماره امروز این روزنامه نوشت: درگیری چندروزه ارتش و پاسداران با پیشمرگان و افراد گروه های مسلح غیرقانونی «ده ها کشته و مجروح به جای گذاشت و باعث خراب شدن بیمارستان قانع و اداره بهداشت و ویران شدن تعدادی خانه شد.» در این گزارش آمده است: «هنوز جسد عده ای از کشته شدگان در محل باقی مانده و چند جسد نیز در مساجد و خانه ها غسل داده شده و در قبرستان تایله شهر سنندج به خاک سپرده شد.» (5)

دراین حال، نیروهای خودی در کنار تدابیر و اقدامات نظامی مربوط به کاهش هرچه بیشتر خسارات و تلفات مردم عادی، موظف اند بخشی از توان خود را صرف گسیل نیروهای امدادی به شهر بکنند. تلاش های دوگانه نیروهای نظام در گزارش خبرنگار روزنامه بامداد مشهود است؛ در این گزارش آمده است: تا لحظه مخابره خبر {ساعت 5 بعدازظهر امروز 6/2/1359}، تیراندازی همچنان در سنندج ادامه داشته و تعدادی در این درگیری ها کشته یا زخمی شده اند. همچنین

ص: 374


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص10.
2- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص2.
3- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص15.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص10.
5- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص15.

ده ها خانه ویران شده است. یک گروه پزشکی که از تهران و ازسوی جمعیت شیروخورشید سرخ به منظور کمک به زخمی های بستری شده در بیمارستان های سنندج به این شهر اعزام گردیده، وارد فرودگاه سنندج شد، اما تا این لحظه این گروه پزشکی موفق به ورود به شهر نشده است. تلاش هایی ازطریق مقامات شیروخورشید سرخ در جریان است تا ترتیبی داده شود که این گروه بتواند به داخل شهر وارد و به مداوای مجروحین بپردازد. تاکنون از تعداد زخمی ها و کشته شدگان حوادث سنندج آمار دقیقی به دست نیامده است «و از تعداد زخمی ها و کشته شدگان نیروهای ارتش و سپاه پاسداران نیز تاکنون آمار دقیقی در دست نیست.» (1) در ادامه گزارش، خبرنگار به پیشروی نیروهای خودی تا ساعت مخابره خبر یعنی 5 بعدازظهر امروز، پرداخته و نوشته است: «نیروهای ارتش از پادگان به طرف سنندج پیشروی کردند و تا مسجد جامع پیش رفتند که با مقاومت پیشمرگان کرد مواجه و از دو طرف تعدادی کشته و زخمی شدند.» (2)

یادآوری می شود اراده گروه های مسلح ضدانقلاب درگیر با نظام برای تداوم هرچه بیشتر بحران در سنندج به صورت های مختلف، بالطبع از موانع اصلی تحرک امدادرسانی ارتش به حساب می آید.

در یک گزارش داخلی نیروی زمینی ارتش که برای سپاه نیز ارسال شده، آمده است: «برابر اطلاع واصله از شیروخورشید سرخ، در تاریخ 6/2/1359 [امروز]، آقای نبوت مهر راننده بیمارستان صحرایی سیار جمعیت مرکزی ما در سنندج بعد از عبور از پل معلق به شهادت رسیده است.» (3)

128

بعد از سنندج امروز، سقز و بانه مهم ترین کانون های درگیری مناطق کرد نشین بودند. بوکان نیز متأثر از وضع سقز در وضعیتی فوق العاده قرار گرفته است. چنانچه پیش بینی های سپاه درمورد سردشت درست باشد، به زودی در کنار سنندج یک مربع بحران دیگر نیز تشکیل خواهد شد. در وضعیت کنونی و تا پایان امروز، می توان گفت وضعیت سقز هرچند بحرانی است، این بحران تا حدی مهار شده است، ولی در بانه درگیری ها رو به افزایش و تشدید است. در بوکان، تحرکات بیشتر امداد و حمایت از سقز را نشان می دهد و در سردشت فقط احتمال و پیش بینی ایجاد درگیری وجود دارد.

درباره بانه و ناآرامی جدیدی که از سه روز پیش در این شهر شروع شده است، پیش ازظهر امروز، تیمسار فلاحی فرمانده نیروی زمینی ارتش، در گفت وگو با کیهان اعلام کرد: «از ارتفاعات اطراف پادگان بانه و از شهر بانه شدیداً روی پادگان تیراندازی می کنند که این حوادث تعدادی مجروح از نظامیان داشته است.» (4)

در همین زمینه، گزارش خبرنگار بامداد از پیرانشهر نیز حاکی است که از بعدازظهر امروز، در بانه درگیری های شدیدی آغاز شده است. (5) درواقع، این درگیری های شدید نشانه شدت اقدام و تلاش گروه های مسلح غیرقانونی برای نتیجه گیری سریع از محاصره پادگان بانه و تصرف آن و نیز اصرار نیروهای خودی بر مقاومت برای جلوگیری از سقوط و قتل عام نیروهای پادگان می باشد.

ص: 375


1- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص6.
2- همان، ص2.
3- سند شماره 41063 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه ای اطلاعاتی معاونت عملیات و اطلاعات نزاجا، شماره 23، 8/2/1359 تا 9/2/1359، صص 4 1.
4- روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص15.
5- روزنامه بامداد، 8/2/1359، ص3.

ساعت 10:55، پیامی از ستاد مشترک ارتش درباره بانه به فرماندهی سپاه واصل شد که متن کامل آن چنین است: «مراتب زیر به وسیله

نیروی زمینی به

اف. ام غرب اعلام گردیده است. برابر گزارش فرمانده پادگان بانه، تعدادی کشته و مجروح [شده اند] که به علت عدم تخلیه آنها اجساد دچار عفونت [شده] و جان مجروحین در خطر است. جان پرسنل از تشنگی به لب رسیده و مهمات، سوخت و جیره غذایی رو به اتمام است. در این شرایط دشمن با آتش شدید آخرین قدرت مقاومت این پرسنل شجاع را از بین می برد. باتوجه به وضع وخیمی که هم قطاران ما در بانه گرفتارند دستور فرمایید به محض رؤیت این امریه، پاسداران موجود در کرمانشاه همراه با نیازمندی های لجستیکی به وسیله شنوک با اسکورت مطمئن به بانه حمل نمایند. اجرای این دستور [و در] نتیجه [حفظ] جان پرسنل پادگان بانه نیاز به فداکاری بیش از انجام فریضه معمولی را دارد. پرسنلی که هم اکنون وظیفه نجات مدافعان پادگان پاوه را به عهده دارند بایستی قبول خطر کنند وگرنه جان هم قطاران ما در بانه، روز جاری در خطر است. ضمناً قبل از اعزام توسط پیک پایگاه سوم پشتیبانی نیروی هوایی درخواست شده که با حداکثر امکانات عملیات کمک به پادگان بانه را به صورت پشتیبانی نزدیک هوایی، پشتیبانی نمایند و دستور فرمایید هرچه زودتر با اعزام حداکثر امکانات پاسدار به بانه اعزام دارند و دستیابی دشمن را به سلاح ها و مهمات پادگان جلوگیری نمایند.

ر. سماجا سرلشکر شادمهر» (1)

وخامت اوضاع در این متن هویداست و طبیعی است که در این شرایط ازسوی سپاه آماده کردن و اعزام سریع نیروی ورزیده و ازطرف ارتش ترابری و انتقال آنان به پادگان محاصره شده بانه، با قدرت باید دنبال شود. پیامی که در ساعت 17:10 به فرماندهی سپاه مخابره شد، بیانگر بخشی از این تلاش است: «برابر اعلام نزاجا به استناد گزارش اف. ام، 4 فروند هلیکوپتر 214 که به وسیله هلیکوپترهای کبری و هواپیماهای نهاجا اسکورت می شدند از سقز حرکت و در پادگان بانه فرود آمدند و پس از تخلیه، تعدادی از پرسنل پاسدار و وسایل

سالم به سقز مراجعت نمودند. این جابه جایی تا خاتمه روز جاری ادامه خواهد داشت. مراتب به طور مشروح متعاقباً اعلام می گردد.

ر. سماجا سرلشکر شادمهر» (2)

نیروهای سپاه زیر آتش شدید از ارتفاعات اطراف در محل محاصره شده، فرود آمدند که این امر بی شک با خسارات نیروی انسانی همراه بود؛ در گزارشی از وزارت کشور به سپاه آمده است: «گزارش هنگ ژاندارمری سقز مستند به اعلام گروهان ژاندارمری بانه گویاست در تاریخ 6/2/1359، هنگام فرود هلیکوپتر، 3 نفر از سپاه پاسداران مورد اصابت گلوله مهاجمین قرار گرفته اند.

ازطرف معاون سیاسی وزارت کشور مصطفی میرسلیم» (3)

سقز شب گذشته ناآرام بود و صدای تیراندازی تقریباً به طور مداوم به گوش می رسید. درحدود ظهر امروز، بار دیگر تیراندازی ها شدت گرفت و براثر شلیک یک خمپاره 10 تن کشته شدند. به گزارش خبرنگاران، شهر خالی از سکنه شده و گروهی بسیار کم از اهالی در شهر باقی مانده اند.

قسمت های وسیعی از نقاط مختلف سقز هدف اصابت گلوله قرار گرفته و منهدم شده است. ارتباط

ص: 376


1- سند شماره 41016 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 به سپاه پاسداران، 6/2/1359.
2- سند شماره 51218 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 به سپاه پاسداران، 6/2/1359.
3- سند شماره 040972 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از وزارت کشور به سپاه پاسداران، 8/2/1359.

تلفنی سقز هم مانند سنندج با کلیه شهرها قطع شده است. (1) باتوجه به اینکه عده ای از افراد گروه های مسلح ضدانقلاب از سنندج گریخته و به سقز {و نیز بانه} رفته اند

مسئولان نظامی احتمال می دهند

که در سقز نیز وضعی نظیر سنندج پیش آید. (2) در گزارش خبرنگار بامداد که در ساعت 23، تنظیم و ارسال شده وضع سقز تا پایان امروز تا حدی ترسیم شده است. به نوشته این روزنامه، خبرنگار مذکور حدود ساعت 8 بعدازظهر، از بوکان با تلاش فراوان عازم سقز شده و نیم ساعت بعد اتومبیلی که وی و همراهانش را به سقز می برده، در نزدیکی شهر متوقف شده و از رفتن به داخل شهر خودداری کرده است. به علت شدت درگیری ها ورود به شهر ممکن نبوده و این خبرنگار پیاده خود را به اطراف شهر سقز رسانده است. در گزارش او اضافه شده است که صدای شلیک

همه شهر را پر کرده است و 2 فروند هلیکوپتر کبری در بالای شهر سقز در پرواز بوده اند. همین گزارش حاکی است که طبق شواهد، شهر 50 هزار نفری سقز تا حدی خالی از سکنه شده است، ولی پیشمرگان کرد در شهر هستند. (3)

در بوکان، امروز مدارس این شهر به حالت نیمه تعطیل در آمدند، زیرا آوارگان سقز اغلب به مدارس این شهر منتقل شده اند. (4) بعضی گزارش ها حاکی است که حدود 25 هزار نفر از آوارگان شهرستان سقز که خانه های خود را ترک کرده اند هم اکنون در شهرستان بوکان در منازل، مدارس و چادرهای امدادی جمعیت شیروخورشید بوکان اسکان داده شده اند. چندین ستاد امدادی برای جمع آوری مواد غذایی و درمانی برای آوارگان سقز در شهرستان بوکان تشکیل شده است. (5) به طور طبیعی در این شرایط هر جریان و گروهی می کوشد بهره برداری تبلیغاتی لازم را از وضع پیش آمده بکند؛ ازجمله دفتر سیدعزالدین حسینی در بوکان در اعلامیه ای از مردم شهرهای کردنشین خواست که به یاری آوارگان سقز و سنندج که در بوکان مستقرند، بشتابند و به آنها کمک برسانند. (6) در آخرین ساعات دیشب، ستاد امدادی کمک به بوکان اعلام کرد که شهر بوکان و حومه با کمبود شدید مواد غذایی و سوختی و دارویی روبه رو شده است. (7)

یکی از مسئولان بیمارستان امدادی بوکان، در گفت وگویی اظهار کرد که در حوادث اخیر شهرستان سقز، حدود 18 نفر کشته شده اند و تعداد زخمی ها به 300 نفر می رسد. حدود 130 نفر از زخمی شدگان سقز هم اکنون در بیمارستان بوکان بستری هستند. مجروحان پس از مداوا در بیمارستان بوکان به منازل مردم این شهر منتقل شده اند. (8) یادآوری می شود گزارش منابع مسئول جمع آوری اطلاعات در محل به استاندار، از انتقال 150 تا 160 زخمی از کردهای ایران به بیمارستان پای کورشه گران نزدیک مرز ترکیه حکایت دارد. (9)

دراین حال، ابوشریف فرمانده عملیات سپاه، امروز، پیامی هشدار آمیز درباره سردشت به ستاد مشترک ارتش ارسال کرد که متن آن چنین است: «برابر اخبار

واصله براساس اطلاعات موثق تعدادی از عناصر ضدانقلاب سردشت، پادگان سردشت را با تیراندازی مشغول خواهند کرد و قرار است به هر قیمتی که شده اعضای پایگاه ارتش را در ربط و پاسگاه مستقر در نزدیکی پل بین سردشت و ربط قتل عام خواهند کرد. مراتب جهت اطلاع و اقدام اعلام می گردد.» (10)

ص: 377


1- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص2.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 37، 7/2/1359، ص25، بخش کردی رادیو بغداد؛ و روزنامه کیهان، 6/2/1359، ص15.
3- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص2.
4- همان.
5- همان.
6- همان.
7- همان.
8- همان.
9- سند شماره 33984 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از استاندار ایلام به فرماندهی گردان اعزامی اسلام آباد غرب، 15/2/1359.
10- سند شماره 41019 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه {مرکز فرماندهی} به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 6/2/1359.

129

علاوه بر سنندج و شهرهای بانه، سقز، بوکان و سردشت، امروز در مناطق دیگر ی از کردستان و آذربایجان غربی و حتی کرمانشاه تحرکات ایذایی و درگیری های پراکنده وجود داشت.

در کرمانشاه پیش ازظهر امروز، به طرف هلیکوپتر ارتش که درحال پخش اعلامیه های سپاه بر فراز شهر بود، از حوالی خیابان شریعتی این شهر 3 گلوله شلیک شد که به آن اصابت نکرد. (1)

در باینگان پاوه، بازهم مهاجمان ضدانقلاب به روستای مزیدی که محل استقرار افراد سپاه است، حمله کردند. این حمله که ساعت 2:30 بامداد امروز، روی داد به درگیری بین مهاجمان مسلح غیرقانونی و داوطلبان مهاجر مسلح باینگان، مستقر در روستای مزیدی، انجامید و در آن 3 نفر از مهاجمان ضدانقلاب کشته شدند. (2) یادآوری می شود که روستای مزیدی بارها هدف این گونه حملات قرار گرفته است. امروز ناصر کاظمی فرماندار پاوه، از تشییع جنازه باشکوه یکی از شهدای روستای مزیدی در پاوه و سپس دفن وی در گورستان شهدای این شهر خبر داد. این شهید یک مهاجر باینگانی و پاسدار افتخاری به نام ناصر باینگانی که دانش آموز سال ششم متوسطه بوده است معرفی شده که روز 4/2/1359 {پنجشنبه گذشته} در جریان حمله شش ساعته افراد ضدانقلاب به روستای مزیدی، مجروح شده و سپس به شهادت رسیده بود. (3)

استاندار کرمانشاه اعلام کرد ساعت 5 عصر امروز، ازطرف غرب، پاوه با سلاح های سبک و خمپاره هدف حمله قرار گرفت. براساس نامه فرماندار پاوه

به استاندار کرمانشاه، براثر اصابت گلوله خمپاره به روستای گلال از توابع بخش مرکزی، 3 نفر از اهالی، مجروح و به بیمارستان پاوه منتقل شده اند که حال یکی از آنان وخیم است. (4) ناصر کاظمی فرماندار پاوه، همچنین اعلام کرد همه روزه از ساعت 16، مهاجمان مسلح غیرقانونی شهر پاوه را زیر آتش خمپاره قرار می دهند. وی افزود که باوجود تقاضاهای مکرر، تاکنون اقدامی برای مرمت رله تلویزیون این منطقه نشده است. درحالی که رژیم بعث عراق این منطقه را زیر پوشش برنامه های تبلیغاتی تلویزیونی که به زبان کردی پخش می شود قرار داده است. (5)

در مریوان هم درگیری های پراکنده ادامه دارد. ساعت 4 بعدازظهر امروز، یک درگیری در محل تکیه مریوان رخ داد که براثر آن چند تن کشته و 3 تن زخمی شدند. یادآوری می شود قبل از این یک پایگاه دژبانی در داخل شهر که 18 نفر پرسنل مسلح در آن مستقر بودند، به دست پیشمرگان کرد محاصره و خلع سلاح شده و همه 18 نفر جمعی دژبانی اسیر شده بودند. یکی از پیشمرگان کرد نیز کشته شده بود. (6)

در شاهین دژ، در ادامه درگیری های پراکنده چند روز قبل، امروز بعدازظهر نیز درگیری دیگری رخ داد که با شدت ادامه یافت. (7)

در میاندوآب، ساعت 3 بامداد امروز، عناصر ضدانقلاب با سلاح سنگین به پاسگاه پلیس راه حمله کردند. این حمله که تا ساعت 4 طول کشید تلفات جانی به بار

نیاورد. (8) امشب نیز نیروهای

ص: 378


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 7/2/1359، ص11.
2- همان.
3- سند شماره 000609 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندار پاوه به استانداری کرمانشاهان، 6/2/1359.
4- سند شماره 000611 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرمانداری پاوه و اورامانات به استاندار کرمانشاهان، 7/2/1359.
5- روزنامه انقلاب اسلامی، 7/2/1359، ص11.
6- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص2.
7- روزنامه بامداد، 8/2/1359، ص3.
8- سند شماره 41063 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص3.

ارتش به ساختمان مشکوکی در امیرآباد واقع در جاده مهاباد میاندوآب در 15 کیلومتری میاندوآب، حمله کردند که این حمله نیز تلفات جانی در بر نداشت. (1) در ارومیه، صبح امروز، افراد ضدانقلاب با ایجاد راه بندان یک دستگاه اتوبوس مسافربری را که از تهران عازم ارومیه بود در نزدیکی قوشچی متوقف کردند و پس از آنکه پول و زیور آلات

مسافران آن را به زور گرفتند، گریختند. خبرنگار کیهان با اعلام این خبر افزود: «چندی قبل ژاندارمری اتوبوس های مسافربری را در مسیر اسکورت می کرد و با لغو این اقدام افراد مسلح جلوی ماشین ها را گاه وبیگاه می گیرند و اموال مسافران را به غارت می برند.» (2) شب هنگام نیز صدای توپ و خمپاره در شهر ارومیه پیچید. به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی این تیراندازی مربوط به درگیری بین گروه های مسلح غیرقانونی و نظامیان مستقر در منطقه بوده که در منطقه شلمکان از توابع ارومیه روی داده است. نیروهای نظامی مستقر در منطقه به شدت به تیراندازی های مهاجمان پاسخ گفتند و این تیراندازی ها به مدت یک ساعت ادامه داشت. (3)

130

براساس دستور ریاست جمهوری و شورای انقلاب مبنی بر دایر شدن کلاس های درس دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی،(4) قرار است امروز، این کلاس ها در سراسر کشور تشکیل شود. (5)

درعمل امروز، فقط بعضی کلاس ها تشکیل شد که تعداد دانشجویان شرکت کننده

در آنها کمتر از معمول بود. به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی وضع امروز برخی مراکز آموزش عالی در تهران چنین است: دانشگاه ملی ایران و دانشگاه علم و صنعت ایران امروز وضع آرامی داشتند و اکثر کلاس ها دایر بوده است. در دانشگاه صنعتی پلی تکنیک کلاس های درس به علت اعتراض کارکنان این دانشگاه به عدم تحویل دفاتر دانشجویی بعضی از گروه ها کم وبیش دایر شد. رئیس دانشگاه صنعتی پلی تکنیک در گفت وگویی با خبرگزاری پارس گفت: دانشجویان عضو گروه های چپ اکثر وسایل خود را از دفاتر خود تخلیه کرده اند، ولی از تحویل دادن همه اتاق ها خودداری نموده اند و چون من شخصاً برای تحویل گرفتن کتابخانه دانشجویی دانشگاه اقدام کردم با اعتراض آنها روبه رو شدم. وی اظهار امیدواری کرد که در طول هفته جاری با برنامه ریزی دقیق درسی، تعداد کلاس ها دو برابر شود تا با کم شدن

مدت ترم، دانشجویان بتوانند امتحانات خود را بدهند. در دانشگاه تربیت معلم به دلیل بقایای تخریب

و حوادث روز جمعه پیش، کلاس های درس تشکیل نشد، زیرا کارکنان این دانشگاه از پاکیزه کردن محیط خودداری و اعلام کردند: «آنها که دانشگاه را تخریب کرده اند باید خودشان دانشگاه را تمیز کنند.» در دانشکده مهدی رضایی {مدرسه عالی بازرگانی سابق} نیز کلاس ها اکثراً تشکیل شده، ولی به گفته رئیس این دانشکده بعضی از گروه های سیاسی هنوز دفاتر خود را تخلیه نکرده و به مقامات دانشکده تحویل نداده اند و دانشکده تا ساعت 3 بعدازظهر امروز به آنها فرصت داده است تا دستور شورای انقلاب را اجرا کنند وگرنه مسئولیت عواقب آن برعهده خودشان است. در دانشگاه تهران، فقط در بعضی

ص: 379


1- روزنامه بامداد، 8/2/1359، ص3.
2- روزنامه کیهان، 8/2/1359، ص2.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 8/2/1359، ص4.
4- روزنامه جمهوری اسلامی، 7/2/1359، ص2.
5- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص8.

از دانشکده ها مثل دانشکده فنی، ادبیات و علوم انسانی تعدادی از کلاس ها تشکیل نشد و سایر کلاس های تشکیل شده، ظرفیت کامل را نداشت. (1)

در شهرستان ها نیز کلاس ها وضع مرتبی نداشت، ولی درگیری و تشنج نیز ایجاد نشد. فقط در اهواز بقایا و آثار حوادث روزهای قبل هنوز موجب ناآرامی است. خلاصه ای از وضع چند مرکز آموزش عالی مهم در شهرستان ها به این قرار است: دانشگاه تبریز پس از چند روز تعطیلی از امروز، باز شد، ولی کلاس ها حالت نیمه تعطیل داشتند. سازمان دانشجویان مسلمان دانشگاه تبریز با صدور اطلاعیه ای اعلام کردند که در کلاس های

درس حاضر نخواهند شد و شرکت در کلاس ها را تحریم کردند. افراد سازمان دانشجویان مسلمان و انجمن اسلامی کارکنان و کارمندان دانشگاه همچنان در ساختمان مرکزی دانشگاه مستقر بوده و این ساختمان را در اشغال دارند. سلف سرویس دانشگاه تعطیل بود و دانشجویان با درهای بسته سلف سرویس

مواجه شدند. درحال حاضر،

دانشگاه تبریز فاقد رئیس و هیئت مدیره است و به همین دلیل اعضای هیئت علمی و دانشجویان در بلاتکلیفی به سر می برند. (2) دانشگاه مشهد وضع آرامی داشت و کلاس های درس دانشکده های مختلف این دانشگاه با حضور عده ای از دانشجویان و اساتید کار خود را آغاز کردند. (3) دراین حال گزارش خبرگزاری

پارس از مشهد حاکی است تلگرامی ازسوی جامعه اسلامی دانشگاهیان مشهد به رئیس جمهور مخابره شد که در آن آمده است: «اندیشه مخالفت و مقابله با تصمیم شورای انقلاب از هم اکنون در برخی از دانشکده ها و توسط اساتیدی که جز خدمت به امریکا و فرهنگ استعمار غربی هنری ندارند، آغاز گردیده اینان که خود را در خطر تصفیه می بینند به دلیل ناآشنایی با فرهنگ اسلامی، اعتقادی به انقلاب فرهنگی اسلامی ندارند و غافل از سابقه کثیف خود علناً دربرابر جریانی قرار گرفته اند که تداوم انقلاب اسلامی در گرو آن است. جامعه اسلامی دانشگاهیان باتوجه به واقعیت موجود در محیط دانشگاه و هماهنگ با مردم به پاخاسته مشهد، مصراً می خواهد فعالیت دانشگاه از هم اکنون متوقف شود و انحلال نیم سال دوم اعلام گردد.» (4) در دانشگاه اصفهان، کلاس های درس با حضور تعداد معدودی دانشجو تشکیل شده است. (5) در دانشگاه صنعتی اصفهان اکثر کلاس ها تشکیل شده و عده ای از دانشجویان در این کلاس ها حاضر شدند، ولی ساختمان اداری این دانشگاه همچنان در اشغال دانشجویان مسلمان پیرو خط امام می باشد. رئیس دانشگاه صنعتی اصفهان با اعلام این خبر افزود: این دانشگاه آرام است و خوشبختانه در این چند روز، برخوردی در این دانشگاه ایجاد نشده است. (6) در رشت، دانشگاه گیلان فعالیت خود را آغاز کرد، ولی کلاس ها دایر نشد. رئیس دانشگاه گیلان ضمن ابراز تأسف از وقایع اخیر این دانشگاه گفت: این فاجعه بدون شک مقدمه دردناکی بود که امیدواریم پیامد و تحولات موفقیت آمیزی در راه ایجاد یک بعثت فرهنگی نوین اسلامی داشته باشد. (7)

ولی در اهواز فضای دیگری حاکم بود. روزنامه انقلاب اسلامی امروز به نقل از خبرنگار خود در اهواز نوشت: «به دنبال حادثه روز 2 اردیبهشت ماه اهواز، شهروندان اهوازی با اجتماع در حسینیه اعظم خواستار مجازات دستگیر شدگان شدند. لازم به توضیح است که در این روز پس از حمله ناجوانمردانه

ص: 380


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 7/2/1359، ص2.
2- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص2.
3- همان.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص10.
5- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص2.
6- همان.
7- روزنامه انقلاب اسلامی، 7/2/1359، ص3.

طرف داران به اصطلاح خلق به مردم، عده ای حدود 600 نفر از گروه های چپ به وسیله مردم و افراد سپاه دستگیر و بازداشت شده اند.» (1) دراین باره شماره امروز روزنامه بامداد به نقل از خبرنگار خود در اهواز، آورده است: «گروه عظیمی از خانواده های دستگیر شدگان طی این چند روز درارتباط با درگیری های دانشگاه در اطراف دادگاه انقلاب اجتماع نموده و درصدد جویا شدن از چگونگی احوال فرزندان خود شدند. به گزارش خبرنگار بامداد ازدحام به قدری زیاد است که چندبار پاسداران مبادرت به تیراندازی هوایی کردند. گروهی خواستار آزادی دستگیر شدگان و گروهی دیگر نیز... [شعار می دادند]. از سویی دادگاه انقلاب طی اعلامیه ای ضمن دعوت به آرامش به خانواده دستگیر شدگان خاطر نشان کرد که به علت زیادی نفرات و پرونده ها طی چند روز آینده تکلیف دستگیر شدگان معلوم و آنان که بی گناه اند آزاد خواهند شد.» (2)

131

هم زمان با برقراری آرامش و فروکش کردن تدریجی بحران در دانشگاه ها، اعلام نظرها و مواضع مسئولان نظام به تناسب مسئولیت اجرایی، که بعضاً با وابستگی جناحی آنان همراه است، ادامه دارد. مصاحبه بعدازظهر امروز رئیس جمهور بنی صدر و اطلاعیه آیت الله مهدوی کنی سرپرست کمیته انقلاب اسلامی که در ماجراهای اخیر مسئولیت حفظ نظم و حراست و حفظ و نگهداری اموال دانشگاه ها را برعهده داشت، دو نمونه قابل ذکر دراین باره است.********

محمدرضا مهدوی کنی سرپرست کمیته مرکزی انقلاب اسلامی در اطلاعیه ای اهداف این کمیته و همچنین هدف گروه های سیاسی را برشمرد و از همه اقشار ملت خواست برای محترم شمردن خواست شورای انقلاب و رئیس جمهوری ایران با نهایت هوشیاری و صبر انقلابی از بروز هرگونه توطئه و دسیسه بیگانه جلوگیری کرده و با مأموران انتظامی و کمیته ها نهایت مساعدت و همکاری را کنند. در این اطلاعیه با اشاره به «ضرورت غیرقابل انکار انقلاب فرهنگی و گسستن از قید امپریالیسم جهان خوار» که آن را «همه تأیید می نمایند»، آمده است: «پس از اعلام حفاظت دانشگاه ها توسط کمیته مرکزی انقلاب اسلامی، پاسداران کمیته مرکزی علی رغم انواع و اقسام توهین ها و مارک ها از جنایت گروه های درگیر و نیز تیراندازی مکرر از داخل دانشگاه با صبر انقلابی و بردباری فراوان به تیراندازی مترصدین درگیری و تشنج پاسخ نداده و نهایت تلاش و کوشش خود را مبنی بر عدم درگیری و جلوگیری از ایجاد جو شایعه و ترویج دروغ و تهمت به کار بردند، لیکن از آنجایی که حفاظت از جان و ناموس و اموال و وسایل متعلق به بیت المال از وظایف لاینفک پاسداران است نهایت کوشش و فداکاری را به خاطر این موارد به کار بردند.» سرپرست کمیته مرکزی درباره گروه های سیاسی اعلام کرده است: «عمده تلاش این گروه ها

ص: 381


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص10.
2- روزنامه بامداد، 6/2/1359، ص2.

[عبارت اند از]: 1. ایجاد درگیری و به وجودآوردن جو مساعد تبلیغی و احتمالاً ایجاد "16 آذر" علیه جمهوری اسلامی. 2. ایجاد درگیری عمده و همه جانبه با پاسداران که بحمدالله این توطئه با صبر و هوشیاری پاسداران خنثی شد. دلایل ادعاهای مذکور به این شرح می باشد:

الف) تیراندازی از داخل دانشگاه به سوی پاسداران مستقر در اطراف دانشگاه.

ب) تحریک احساسات مردم و استفاده تبلیغاتی به نفع خود.

پ) پخش شایعه کشته شدن 60 نفر در دانشگاه و توطئه احتیاج مبرم بیمارستان ها به خون.

ج) حمل تابوت های خالی بر سر دست و نمایش تشییع جنازه شهید.

چ) سنگربندی در درون دانشگاه و آتش زدن و ازبین بردن وسایل دانشگاه تربیت معلم که از دسترنج مردم ایران تهیه شده است.

د) نوشتن انواع توهین و فحش ها خطاب به پاسداران بر روی [پلاکارد ها] و [تراکت های] مختلف.

ل) اشغال در غربی دانشگاه و دو مورد حمله به پاسداران جهت خلع سلاح آنها.

م) عدم تخلیه دانشگاه تا آخرین دقایق مهلت مقرر ازسوی شورای انقلاب.

ن) ازبین بردن سیستم صوتی نماز جمعه در محوطه دانشگاه.»

در ادامه این اطلاعیه درمورد اهداف کمیته مرکزی خاطرنشان شده است: «کمیته مرکزی پیوسته دو هدف را تعقیب می کرد: 1. حفاظت از جان و مال و ناموس مردم و جلوگیری از ضایعات به بیت المال 2. جلوگیری از ایجاد درگیری بین مردم خشمگین و گروه های سیاسی مستقر در دانشگاه و دلایل این مدعا بدین شرح است:

الف) جلوگیری از ورود مردم به دانشگاه و دعوت کلیه ملت به آرامش و بردباری.

ب) عدم پاسخ به رگبار های پی درپی که از درون دانشگاه به سمت آنها یا به آسمان شلیک می شد.

پ) فرستادن نماینده برای مذاکره با گروه های مستقر در دانشگاه {توضیح اینکه عمل مذکور صرفاً به منظور رعایت خواست رئیس جمهوری بوده است.}

باتوجه به مطالب یادشده و اطلاعیه قبلی کمیته مرکزی انقلاب اسلامی ایران مبنی بر جلوگیری از درگیری و برادرکشی، هرگونه اغتشاش و هرج ومرج را توطئه ضدانقلاب دانسته و نهایتاً به سود دشمن بزرگ خواهد بود. در پایان قضاوت چندوچون قضایا را به ملت قهرمان و وفادار ایران واگذار می کنیم تا با آگاهی و قدرت پرشکوه خویش شایعات و توطئه ها را رسوا کرده و خدعه جنایتکاران وابسته به شرق و غرب را افشا سازند.» (1)

132

هم زمان با آشکار شدن چشم اندازی از وضع دانشگاه ها، جریان های مختلف به اعلام موضع دراین باره می پردازند و می کوشند در تحولات آتی تأثیرگذار باشند.

روزنامه انقلاب اسلامی در شماره امروز خود اعلامیه گروهی با عنوان "جمعیت ملی استادان

ص: 382


1- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص12.

دانشگاه های ایران" را درج کرد که در آن با حساسیت هایی شبیه جریان منتسب به بنی صدر، جمعیت مزبور خواستار ادامه کار دانشگاه ها و پیروی از تصمیم شورای انقلاب شده است. در این اطلاعیه آمده است: «ما معتقدیم که تغییر بنیادی درست و مناسب تنها با نظر متخصصین متعهد به استقلال فرهنگی امکان پذیر است و برای اینکه این امر مهم به دست غیرمتخصصین یا با اعمال زور از بیرون به دانشگاه القا نگردد، گروه های مذهبی و غیرمذهبی بدون استثنا باید دفترهای خود را که از آن همه مردم است از دانشگاه ها جمع نمایند.» (1)

روزنامه نامه مردم ارگان حزب توده نیز دیدگاه ها و مواضع علنی و تبلیغی این حزب را در شماره امروز خود منعکس کرد. این روزنامه در مقاله ای که از صفحه اول با عنوان "نگذاریم زخم ضدانقلاب در دانشگاه ها کاری شود" آغاز شده، آورده است: «چند دانشجوی شهید، صدها جوان زخمی، انبوه کتاب های سوخته در دانشگاه ها و مدارس عالی، میله ها و درهای ازجاکنده شده، آزمایشگاه های درهم کوبیده شده خبر از وقوع توفانی می دهد که از فراز میهن ما گذشته، اما هنوز فرو ننشسته است. توفانی که هدیه آن کتاب سوزان و جرح بود. اعمالی که ازجانب هرکس باشد، ازنظر حزب توده ایران شدیداً محکوم است. ... ما بنا بر وظیفه انقلابی خود بار دیگر هشدار می دهیم، بار دیگر اعلام می داریم که جبهه متحد خلق، همچنان که امام تأکید کرده اند، از خلق ایران، از هر مسلک و هر گروه که در جبهه نبرد با امپریالیسم امریکایی می رزمد، باید تشکیل شود. آنان که بازهم به تفرقه و نفاق دامن می زنند، آنان که به جای التیام دادن زخم ضدانقلاب در دانشگاه ها آن را عمیق و عفونی می کنند، آنها مسئولان تباهی کشور و شکست انقلاب خواهند بود.» (2)

حزب توده همچنین در یادداشتی که در صفحه اول {همین} روزنامه با عنوان "دانشجویان مسلمان پیرو خط امام و رویدادهای اخیر دانشگاه ها" درج شده، کوشیده است حساب آنچه در دانشگاه ها رخ می دهد را از عملکرد دانشجویان پیرو خط امام جدا کند. این حزب که همواره از اقدامات ضدامریکایی حمایت کرده است و در همین چارچوب از جریان کلی خط امام نیز حمایت می کند، در قضیه دانشگاه ها به تناقضی در مواضع و منافع خویش بر خورده که باید به نحوی آن را حل وفصل کند. در این یادداشت که تلاشی دراین زمینه می باشد، آمده است: «عده ای می خواهند از حیثیت عظیم و اعتبار کلانی که دانشجویان مسلمان پیرو خط امام کسب کرده اند سوء استفاده کنند، عده ای دیگر می خواهند با برقراری چنین پیوندی اصولاً به خود و حیثیت و اعتبار دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، مستقر در لانه جاسوسی لطمه وارد سازند و از این راه در تحلیل آخر نبرد ضدامپریالیستی [را]، که دانشجویان مزبور یکی از مظاهر آن شده بودند، تضعیف کنند.» حزب توده در ادامه افزود: «ما که مواضع آشکار خود را در دفاع از انقلاب واقعی فرهنگی بیان داشته ایم و مخالفت آشکار خود را نیز با درک نادرست و غلط از انقلاب فرهنگی اعلام کرده ایم و درموقع خود نیز همیشه از عمل قهرمانانه دانشجویان مسلمان پیرو خط امام حمایت بی تردید کرده ایم، اکنون نیز لازم می دانیم کوشش هایی را که از آنها یاد کردیم و

ص: 383


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 6/2/1359، ص12.
2- روزنامه نامه مردم، 6/2/1359، صص 1 و 2.

هدف هایی را بر شمردیم، در معرض قضاوت همه قرار دهیم. ...»

در ادامه این یادداشت نوشته شده است: «جبهه اصلی نبرد ما جبهه نبرد ضدامپریالیستی امریکاست... برای دانشجویان مسلمان پیرو خط امام این افتخار باقی خواهد ماند که در لحظاتی که سیاست گام به گام دولت موقت و سازش کاری های پی درپی و گرایش های راست روانه و انحصارطلبانه همه چیز را در معرض خطر قرار داده بود، با عمل شجاعانه خود انقلاب را به پیش بردند، ماهیت ضدامپریالیستی آن را برجسته کردند و آن را از خطر انحراف

رهانیدند. علت آن همه شور و هیجان میلیون ها مردمی که در تمام شهرها و دهات یک صدا به دانشجوی مسلمان پیرو خط امام درود فرستادند، همین بود. ... در این روزها [که] کوشش هایی درجهت بهره برداری از نقش و موجودیت و محور اصلی فعالیت دانشجویان مسلمان پیرو خط امام مستقر در لانه جاسوسی امریکا انجام می گیرد، لازم بود که این حقایق بار دیگر گفته شود.» (1)

در این میان، سازمان مجاهدین خلق که بازنده بزرگ تحولات دانشگاه ها محسوب می شود، باوجود سازماندهی وسیع و دقیق نتوانست با پایگاه دانشجویی و مردمی خط امام مقابله کند و همه روش های خاص این سازمان بدون دستیابی به اهداف مورد نظر با شکست کامل همراه شد. این سازمان تقریباً تمامی مطالب شماره امروز نشریه خود را، بجز اندکی، به حوادث اخیر اختصاص داده است. البته در این نشریه بخش هایی

از حوادث اخیر معکوس جلوه داده شده بدین گونه که در آن، سازمان قهرمانانه و البته مظلومانه یک طرف قضیه بوده و طرف مقابل آن سبعانه و بدون هیچ گونه

مشروعیت و پایگاه مردمی به سرکوبگری پرداخته است. در این مجموعه علاوه بر بیانیه ها و تحلیل هایی که به طور مستقیم و رسمی از آن سازمان است، انبوه مطالبی که در ظاهر متعلق به دیگران است، اما درحقیقت بیانگر مواضع سازمان بوده و غالباً با کوشش تشکیلاتی خود سازمان تولید شده است، نیز به چشم می خورد. برای مثال در اعلامیه ای با امضای "کادر پرستاری دانشکده پزشکی دکتر محمد مصدق" آمده است: «مردم مبارز مشهد، در شرایط حساس کنونی که اعتلای جنبش انقلابی خلق قهرمان ایران می رود که سلطه امپریالیسم را در ایران نابود کند اغتشاش در دانشگاه ها [و] حمله به دفاتر گروه های

مختلف سیاسی ثمری جز تفرقه در صفوف مردم نخواهد داشت. ... درزمانی که تمام کوششمان باید درجهت مبارزه با امپریالیسم و ارتجاع داخلی باشد بروز این اعمال از ناحیه افراد معلوم الحال

و تحریک شده نمی تواند چیزی غیر از خواسته امپریالیسم باشد.» در ادامه این

اطلاعیه پرستاران مزبور ضمن محکوم کردن "یورش عوامل ارتجاع" و حمایت از "دانشجویان مبارز" تهدید به استعفا کرده اند. (2)

در بخش دیگری از نشریه این سازمان، اعلامیه ای با عنوان مجمع عمومی دانشکده های پزشکی دانشگاه شیراز درج شده که در آن آمده است: «... ما هرگونه تجاوز فردی و گروهی را به هر بهانه ای که باشد، چه تصفیه و چه تغییر نظام آموزشی به حریم مقدس دانشگاه، دانشکده و بیمارستان محکوم می کنیم. ما معتقدیم این حرکت نه درجهت تغییر نظام آموزشی، بلکه دقیقاً

ص: 384


1- همان، صص 1، 2 و 7.
2- سازمان مجاهدین خلق، نشریه مجاهد، شماره 49، 6/2/1359، ص5.

درجهت محدود کردن آزادی های دمکراتیک، دانشکده و دانشگاه است. ... ما با تعطیل کردن دانشکده و دانشگاه مخالفیم و آن را به نفع امپریالیسم و ایادی داخلی آن می دانیم.» (1)

بخشی از مواضع و دیدگاه های این سازمان نیز همراه با گزارش های مفصل مراسم تشییع جنازه و خاک سپاری شکرالله مشکین فام که در حوادث اخیر کشته شده است در سخنان افرادی چون شیخ علی تهرانی، طاهر احمدزاده و دیگران ابراز شده است. دراین باره همچنین مطلبی با عنوان "اطلاعیه احسان شریعتی فرزند معلم شهید دکتر علی شریعتی درباره حمله چماق داران به ستاد مجاهدین خلق" در شماره امروز نشریه مجاهد چاپ شد. (2)

133

امروز حدود 250 دانشجوی چپ گرای ایرانی در برلن غربی دست به تظاهرات آرامی زدند. در این تظاهرات سخنرانی هایی ایراد و بروشورهایی توزیع شد. رویتر امروز با اعلام این خبر نوشت که این تظاهرات در اعتراض به اقدام شورای انقلاب ایران به اسلامی کردن دانشگاه ها و اخراج چپ گرایان انجام شده است. (3)

همچنین امروز، خبرگزاری فرانسه از تحرکات مشابهی در وین خبر داد. در گزارش این خبرگزاری آمده است: «پنجشنبه گذشته، درحدود 60 دانشجوی ایرانی در [جلوی] سفارت ایران در وین دست به تظاهرات صلح آمیز زده تا

بدین وسیله علیه حملات ارتش ایران به کردستان و درگیری هایی که در دانشگاه های ایران به وجود آمده است، اعتراض کنند. تظاهرکنندگان که خود را نمایندگان تمام سازمان های دانشجویی ایران معرفی کردند اعلام داشتند که [تا] شامگاه جمعه به تحصن خود ادامه می دهند. لازم به یادآوری است که این دانشجویان با دیگر دوستان خود در کشورهای دیگر اروپا در تماس هستند و بعید به نظر نمی رسد که طی روزهای آینده تظاهرات مشابهی در این کشورها صورت گیرد. از سوی دیگر، طبق آخرین خبر رسیده دانشجویان که تصمیم داشتند شامگاه دیروز تحصن خود را بشکنند اعلام کردند تا موقعی که به خواسته آنان توجه کافی نشود، همچنان به تحصن خود ادامه خواهند داد.» (4)

ضمیمه گزارش103: متن کامل یک صد و سیزدهمین اطلاعیه دانشجویان مسلمان پیرو خط امام

یک صد و سیزدهمین اطلاعیه دانشجویان مسلمان پیرو خط امام که حاوی نکاتی درباره عوامل داخلی دخیل در اقدام اخیر امریکا در طبس و نیز گزارشی درباره دلایل اقدام به پراکندن گروگان ها در سطح ایران برای پیشگیری از خطرهای مشابه احتمالی و مقابله با آنها می باشد، امروز انتشار یافت. متن کامل این اطلاعیه چنین است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

ملت رزمنده و مسلمان ایران، جنایت مفتضحانه کارتر و تجاوز مزدورانش به خاک ایران درضمن اینکه این حقیقت مسلم را روشن تر ساخت که دست توانای خدای متعال با این ملت مظلوم و ستمدیده است و ثابت کرد که "یُریدُونَ لیطفؤوا نُورَ اَللهِ بِأَفواهِهِم وَ اَللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَو کَرِهَ اَلکافِرُونَ"، ولی شاید برای ملت ایران درپی این حادثه سؤالات بی شماری مطرح باشد که ما امیدواریم پاسخ به همه این سؤالات روشن شود که آیا مزدوران امریکایی می توانند بدون همکاری عوامل خودفروخته داخلی در چنین عملیات پیچیده ای موفق شوند؟ به ما دراین رابطه

اطلاعاتی رسیده است که دراختیار مقام رهبری قرار خواهیم داد. این درست که ما اطمینان داده ایم و می دهیم که با

ص: 385


1- همان، ص12.
2- همان، ص4.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 37، 7/2/1359، ص18، برلین غربی رویتر، 26 آوریل 1980 {6/2/1359}.
4- همان، ص17، وین خبرگزاری فرانسه، 26 آوریل 1980 {6/2/1359}.

تمام نیرو حتی به قیمت جان ده ها [تن از] فرزندان اسلام هرگز اجازه نخواهیم داد کارتر و مزدورانش درصورت اعمال چنین شیوه های احمقانه و رذیلانه ای

حتی به یک نفر از گروگان های جاسوس زنده دسترسی پیدا کند، ولی این بدان معنا نیست که دیگران وظایف خود را انجام ندهند و یا کوتاهی نمایند.

ملت دلیر ایران، کارتر پلید تجاوز نظامی خود را به داخل ایران عملی جهت رهایی گروگان ها توصیف کرده است درصورتی که تصور ما بر این است که تصمیم به [اجرای] عملیات تجاوزگرانه وسیعی در کشور داشته که رهایی گروگان ها بخش کوچکی از این عملیات بوده است و لذا ما معتقد هستیم که اقامتگاه امام و مرکز صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در تهران و نقاط حساس دیگر از حفاظت امنیتی شدیدی باید برخوردار باشد، ولیکن همان طور که امام فرمودند این توطئه به امر خدای تبارک وتعالی درهم شکسته شد و ما برای اینکه بهانه این تجاوز از کارتر جنایتکار گرفته شود و برای اینکه عموم ملت شجاع ایران مستقیماً در عمل نگهداری گروگان ها شرکت مستقیم داشته باشند و برای اینکه امریکا بداند که چنین شیوه های پلیدی نه تنها برای رهایی گروگان ها نتیجه ای ندارد بلکه ما ناچار از تجدیدنظر درباره آنها می شویم، تصمیم گرفته ایم که از گروگان ها در شهرهای مختلف سراسر کشور نگهداری کنیم. طبیعی است هر شهر مسئولیت نگهداری آنها را تا مدت لازم با همکاری دانشجویان مستقر در لانه جاسوسی که همراه گروگان ها هستند، مستقیماً به عهده خواهند داشت و ما مطمئن هستیم که جوانان پرشور انقلابی اسلام در هر شهر با کمال هوشیاری هرگونه توطئه و حرکت مشکوکی را خنثی خواهند نمود و درحال حاضر به عنوان یک عمل احتیاطی گروگان های جاسوس در نقاط مختلف نگهداری می شوند. جزئیات عملی این تصمیم بعداً به اطلاع ملت عزیز خواهد رسید. عزت و عظمت مسلمین و دوام عمر اماممان را از خداوند بزرگ خواستاریم.

دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» (1)

ضمیمه گزارش113: گزارش پیر سالینجر خبرنگار معروف امریکایی از تماس تلفنی قطب زاده با رابط های فرانسوی و امریکایی و شرایط و زمینه های آن

پیر سالینجر سازنده برنامه معروف تلویزیونی "امریکا در بند" که 23 ژانویه 1981 به مدت سه ساعت از شبکه تلویزیونی ای.بی.سی امریکا پخش شد،(2) در کتاب خود به همین نام درباره تماس های غیرعلنی قطب زاده وزیر امور خارجه وقت جمهوری اسلامی ایران و زمینه ها و شرایط چنین اقداماتی، می نویسد:

«برای کسانی که از ژانویه برای آزاد کردن مسالمت آمیز گروگان ها درگیر مذاکره بودند، تلاش اخیر نجات، دیوانگی محسوب می شد.

در پاریس، کریستین بورژو به خودش گفت، چقدر احمقانه! این یک جنون بود، بی احتیاطی

بود، زیرا فقط درصورتی که

ایرانیان را نشناسید، ممکن است باور کنید با زور بتوانید آنان را به کاری وادارید... آنها واکنش نشان می دادند

و چه سریع واکنش نشان می دادند،

زیرا در تهران کلمات اخیر با سرعت نور حرکت می کنند و مردم حتی در کمتر از یک ساعت به خیابان ها می ریزند و هیچ شانسی اصلاً وجود نداشت که تکاورها، پیش از آن که همه کس بفهمد چه اتفاقی افتاده بود، در ماجرا دخالت نمایند. بورژو همیشه نگران نوعی تلافی ایالات متحده بود. ... چیزی که وی را بیش از همه به وحشت می انداخت این بود که امریکاییان نمی فهمیدند

که هیچ یک از این کارها، حتی ربودن امام، نمی توانست کوچک ترین تزلزلی در ایرانیان به وجود آورد. امام شخصاً ترجیح می داد که خودش با اعتصاب غذا بمیرد تا آنکه دستور آزادی گروگان های امریکایی را بدهد و وقتی که او به آن ترتیب می مرد، یا آنکه امریکاییان وی را از بین می بردند، ایرانیان مسلماً گروگان ها را می کشتند. وقتی رئیس جمهور کارتر پشت میزش در دفتر بیضی شق ورق

نشست و خطاب به ملت امریکا گفت: "من دستور انجام این مأموریت نجات را صادر کردم... باطل کردن آن تصمیم من بود.******** تمام مسئولیت با من است." اوایل بعدازظهر به وقت پاریس بود. ظرف یک ساعت بورژو تلفنی با همیلتون جردن صحبت می کرد. او پرسید: ولی شما به چه فکر می کردید؟

می خواستید چه کنید؟ جردن گفت: شما می خواهید ما چه کنیم، چه کار دیگری باقی مانده که نکرده ایم؟ زنگ تلفن، همیلتون جردن را در نیمه های

شب، بیدار کرد. او از لحظه های

تأخیر در برقراری ارتباط و صداهایی که از دوردست روی خط شنیده می شد، توانست حدس بزند که تلفن از خارج بود. سپس صدایی به گوش جردن رسید که بلافاصله وی را هوشیار کرد. کسی که تلفن می کرد

گفت: من صادق قطب زاده

هستم. قطب زاده شماره تلفن خصوصی آپارتمان جردن را که در دفتر تلفن ثبت نشده بود از کریستین بورژو گرفته بود، او به نحوی از

ص: 386


1- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص3.
2- امریکا در بند، ، پیشین، ص20.

محدودیتی که امام درمورد تماس با امریکاییان وضع نموده بود و خطراتی که برای متمردین از این ممنوعیت وجود داشت آگاه بود، ولی حس می کرد این موضوع به تماس مستقیم نیاز داشت. وزیر امور خارجه کلمات را به هدر نداد و پرسید: در آن جهنم چه می گذرد؟

شما آقایان چه می کنید؟

در چند دقیقه بعد جردن کوشید همان پیامی را که ایالات متحده می خواست از راه های موجود صادقانه به ایران برساند، برای قطب زاده

بازگو نماید: حمله

به منظور تنبیه ایرانیان نبود، تنها هدفش آزاد کردن گروگان ها بود. 48 ساعت پس از حمله، هنگامی که دانشجویان تندرو گروگان ها را در مخفیگاه های متعدد خارج شهر پنهان می کردند، ده ها پیام ازطریق دو میانجی بورژو و ویلاسون، میان امریکاییان و ایرانیان ردوبدل شد. امریکاییان می خواستند به ایرانیان اطمینان بدهند که حمله برای تنبیه آنان نبود و هم زمان با آن بگویند که دلیل اتخاذ چنین تصمیمی آن بود که برای امریکاییان هیچ راه حل دیگری باقی نمانده بود. ایرانیان می خواستند امریکاییان بفهمند مرتکب اشتباهی تاریخی شده بودند که ثابت می کرد اصلاً چیزی از ایران نمی فهمیدند. ... قطب زاده به بورژو تلفن کرد و به وی اطلاع داد که نه او و نه آیت الله درپی انتقام جویی از گروگان ها نبودند و از او خواست آن پیام را به امریکاییان برساند. وزیر امور خارجه گفت: آنها به اندازه کافی تنبیه شده اند. این کار خداست بیایید دوباره از اول شروع کنیم.» (1)

ضمیمه گزارش114: متن کامل دومین نامه و پیام مسعود بارزانی رئیس حزب دمکرات کردستان عراق، در محکومیت اقدام امریکا

متن کامل بیانیه و نامه مسعود بارزانی در محکومیت اقدام اخیر امریکا در طبس، به این قرار است: «حضور محترم حضرت امام خمینی رهبر جهانی اسلام و بنیان گذار

جمهوری اسلامی ایران [و] جناب آقای ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهوری اسلامی ایران. حمله نظامی امپریالیزم امریکا و نوکرانش بگین، سادات و صدام و رژیم های ارتجاعی منطقه به جمهوری اسلامی ایران به بهانه آزاد کردن 50 جاسوس، وحشی ترین و کثیف ترین حمله و تعرض نه تنها به ملت ایران و انقلاب شکوهمندش بود بلکه رسواترین تجاوز و تعرض به انسانیت و جهان اسلام و همه جنبش های

آزادی بخش در خاورمیانه و دنیا بود و بزرگ ترین تهدید و خطر برای صلح جهانی. علی هذا به نام دفتر سیاسی حزب دمکرات کردستان عراق و رهبری انقلاب 26 می {1939} کردستان عراق و به نام خودم این حمله رسوا و ضدانسانی را که در سایه لطف خداوند عقیم ماند، شدیداً محکوم و تقبیح می نماییم. کارتر دوباره ثابت کرد که همه ادعاهایش درمورد آزادی و حقوق بشر تنها سر پوش است که در پناه آن به خیال خام خودش دوباره بر سرنوشت منطقه از روی [نظر] سیاسی و اقتصادی و نظامی تسلط یابد به آن امید که جنبش های آزادی بخش منطقه [را] که در رأس همه آنها انقلاب پیروزمند ایران به رهبری آن حضرت و جنبش آزادی بخش ملت عرب فلسطین به رهبری سازمان آزادی بخش فلسطین و جنبش

آزادی خواه ملت کرد و همه مستضعفین جهان اسلامی که حضرت عالی پرچم رهایی آن را بر دوش دارید [درهم] بکوبد. ما با همه قدرت و توانایی مان، آماده حفاظت و حراست از جمهوری اسلامی ایران هستیم و از ملت مبارز ایران و نیروهای سیاسی و میهن دوست می خواهیم که اختلافاتمان را کنار گذاشته و بیش از هر وقت دیگر اتحادمان را علیه امپریالیزم امریکا و صهیونیسم و ارتجاع منطقه مستحکم سازیم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.» (2)

ضمیمه گزارش115: اظهارات یک فرد نظامی درباره نقش شوروی در انهدام پرنده های امریکایی

در شرایطی که ابهامات زیادی درباره علل و عوامل اصلی مؤثر در عملیات بمباران هلیکوپترهای امریکایی، در محافل مختلف وجود دارد، مصاحبه با این فرد، آشکارا از تلاش های توجیه گرانه روزنامه انقلاب اسلامی به عنوان

یکی از جریان های حامی بنی صدر محسوب می شود. از این فرد نظامی که در روزنامه فردی آگاه و محقق معرفی و از ذکر نام وی خودداری شده است، در زمینه های دیگر غیر از علت بمباران هم، مطالبی نقل شده که به نوبه خود درخور ملاحظه است. برای مثال، درحالی که در نزد بسیاری از هواداران نظام، طوفان شن و وضع طبیعی شب حادثه در طبس، به منزله یک امداد الهی مطرح می شود و دانشجویان مسلمان پیرو خط امام این واقعه را مصداقی از سوره فیل می خوانند و روزنامه جمهوری اسلامی "الم تر کیف فعل ربک باصحاب الفیل" را تیتر درشت صفحه اول خود می کند،(3) این فرد بر مبنای قولی غیرمستند ازسوی محافل ناشناس، موضوع دخالت شوروی را در این حادثه طرح می کند. روزنامه انقلاب اسلامی در ادامه گزارش اظهارات فرد مزبور آورده است: «مقام ستاد مشترک ارتش همچنین دررابطه با علل برخورد هواپیماهای متجاوز امریکا که منجر به شکست توطئه و رسوایی آنها شد اظهار داشت: اینکه

ص: 387


1- امریکا در بند، پیشین، صص 284 282.
2- سند شماره 034004 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 6/2/1359، ص1.

تصور شود باد و شن باعث تصادم هواپیماها شده است، ساده اندیشی است، زیرا هواپیماهای سی130

هرکولس که قادر است تانک و هلیکوپتر حمل نماید از سیستم ارتباطی و مخابراتی قوی و مجهزی برخوردار است، لذا وجود شن و باد نمی تواند مانعی برای آنها باشد. وی علل برخورد هواپیماهای متجاوز امریکایی را متعدد دانست و ازجمله خاطر نشان ساخت دولت روسیه... ممکن است از تجاوز هواپیماهای امریکایی مطلع شده و فوراً با جنگ های الکترونیکی در دستگاه های ارتباطی هواپیماهای امریکایی اختلال ایجاد کرده و با اقدامات فریبنده خود باعث تصادم هواپیماها شده باشد. وی همچنین دررابطه با چگونگی محل فرود هواپیماها و هلیکوپترهای متجاوز امریکایی یادآور شد که معمولاً در هر کشور فرودگاه های اضطراری بین المللی وجود دارد و تمام هواپیماهایی که در سطح بین المللی پرواز می کنند محل این فرودگاه ها را می دانند، لذا جایی که این هواپیماها فرود آمدند از همین نوع فرودگاه های اضطراری بین المللی است که فاقد سایر تجهیزات می باشد.» (1)

ص: 388


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 7/2/1359، ص1.

ص: 389

ص: 390

روزشمار جنگ یکشنبه 7 اردیبهشت 1359 11 جمادی الثانی 1400 27 آوریل 1980

134

درحالی که به دلیل ماجرای اخیر طبس، موضوع بحران در روابط ایران و امریکا، در سطح وسیعی در جهان مورد بحث قرار دارد، امروز، هر دو دولت به نحوی سر سختی خود را به رخ دیگری کشیدند. در امریکا دو مقام عالی رتبه این کشور، هرچند تا حدی منفعلانه، بازهم به تهدید نظامی ایران پرداختند. در ایران نیز دانشجویان مسلمان پیرو خط امام با صدور دو اطلاعیه پی درپی، همچنان قاطعیت رفتار در قبال امریکا و گروگان ها را نشان دادند. علاوه براین امام خمینی رئیس جمهور را به ترتیب دادن یک بررسی بین المللی از جرایم امریکا در ایران موظف کرد.

در امریکا، دو مقام عالی امروز در هشداری خطاب به ایران و نیز متحدان غربی امریکا اظهار کردند که احتمال اقدام نظامی امریکا علیه ایران وجود دارد. هارولد براون وزیر دفاع و برژینسکی مشاور کارتر در امور امنیت ملی که در کانال های مختلف تلویزیون امریکا سخن می گفتند با کلماتی تقریباً مشابه تأکید کردند که نباید اتخاذ هرگونه تصمیمی ازسوی امریکا را ازنظر دور داشت و عملیاتی که هفته گذشته به شکست انجامید، فقط قاطعیت امریکا را ثابت می کند. خبرگزاری فرانسه از واشنگتن با اعلام این خبر افزود: براون در تلویزیون سی.بی.اس امریکا درمورد متحدان غربی آن کشور اعلام کرد که آنها باید بفهمند که برای اجتناب از اقدامات شدید می باید بیشتر درزمینه تحریم های سیاسی و اقتصادی علیه ایران متحد شوند. براون تأکید کرد که واشنگتن درعین تمایل به یافتن یک راه حل صلح آمیز که فقط می تواند ازسوی خود ایرانی ها پیدا شود، هیچ گونه تصمیمی درزمینه اقدام ازسوی ایالات متحده را از نظر دور نخواهد کرد. (1)

رادیو صدای امریکا نیز گزارشی از مصاحبه امروز هارولد براون وزیر دفاع امریکا، با شبکه تلویزیونی سی.بی.اس این کشور پخش کرد که در آن آمده است: هارولد براون گفت که اقدام دانشجویان دایر بر به معرض نمایش گذاشتن اجساد سوخته افراد گروه نجات امریکا در سفارت

ص: 391


1- روزنامه بامداد، 9/2/1359، ص3.

امریکا در تهران، یک عمل زشت و مغایر با هرگونه انسانیت است. وی افزود در طول تاریخ رسم بر این

بوده که اجساد سربازان مقتول را به کشور متبوع آنها پس می دهند. وزیر دفاع امریکا گفت که امریکا همچنان رژیم ایران را مسئول حفظ سلامت و جان گروگان های امریکایی می داند و تصور نمی کند که به گروگان ها صدمه ای برسد. با این حال، وی بلافاصله افزود که در شرایط فعلی ایران، درباره هیچ موضوعی نمی توان اطمینان داشت. براون توضیح داد که تا حدی به سبب افزایش و گسترش تشنج در ایران بود که امریکا در این زمان به فکر نجات اتباع خود در تهران افتاد. وی گفت وضع امنیتی ایران روزبه روز وخیم تر می شود و اوضاع ایران خطرناک است، ولی بازهم امریکا دولت ایران را مسئول سلامت و حفظ جان گروگان های امریکایی می داند. بروان خاطر نشان ساخت که امریکا خود را محق به انجام هر عملی برای آزادی گروگان ها می داند و از هیچ کوششی برای نجات آنها فروگذار نخواهد کرد. وی افزود: امریکا هیچ گونه دری را به روی خود بسته نخواهد یافت. (1)

در همین حال، امریکا در تدبیری جداگانه کوشید مانع ایجاد دور تازه ای از تشنج و درنتیجه رشد گرایش های

جدی تر رادیکال درباره گروگان ها در ایران بشود. آسوشیتدپرس از واشنگتن اظهارات یک مقام امریکایی را گزارش کرد که خطاب به متحدان غربی این کشور اقدام نظامی فوری را به طور رسمی، منتفی اعلام کرد.

در این گزارش آمده است: «یک مقام رسمی کاخ سفید به خبرنگاران گفت به دلایل شرایط آب وهوایی عملیات نجات گروگان ها تا چند ماه دیگر غیرقابل اجرا

خواهد بود. این مقام که از افشای نام خود خودداری کرد گفت فکر می کند تا نوامبر آینده مجموعه عواملی که بتواند برای اقدامی نظیر آنچه قرار بود در گذشته ازسوی امریکا ترتیب داده شود، فراهم نخواهد بود. او که در جمع 18 سفیر کشورهای خارجی صحبت می کرد

موقعیت سیاسی داخلی امریکا را دررابطه با بحران ایران تشریح کرد. او سفرای 14 کشور عضو ناتو به اضافه سفیر ژاپن، استرالیا، زلاندنو و اسپانیا را تشویق کرد که قویاً به

تحریم اقتصادی ایران بپردازند. او سپس توضیح داد که شروع عملیات نجات بستگی به موقعیت زمانی مشخصی داشت و باید در این فصل انجام می شد، زیرا قدرت بادهای منطقه کویر ایران در فصل تابستان افزایش یافته و پرواز هلیکوپترها را دشوار می سازند و از سوی دیگر درجه حرارت بالا نیز مانع عملیات می شد.» (2)

اظهارات مقامات دولت کارتر ازجمله لحن تهدیدآمیز براون درحالی است که اصل اقدام کارتر، به طور جدی در معرض انتقاد عده ای از مسئولان امریکایی قرار دارد. برای مثال فرانک چرچ رئیس کمیته روابط خارجی سنای ایالات متحده، ضمن درخواست تحقیق کامل، جیمی کارتر را متهم کرد که به دلیل مشورت نکردن با کنگره قبل از صدور دستور مأموریت نافرجام نجات گروگان ها، لایحه نیروهای جنگ را نادیده گرفته است. وی گفت تا آنجا که من می دانم هیچ یک از اعضای کنگره طرف مشورت قرار نگرفته اند و بدین ترتیب کارتر مفاد این قانون را

ص: 392


1- روزنامه کیهان، 8/2/1359، ص9.
2- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص2.

نادیده گرفته است. یونایتدپرس در گزارش خود دراین خصوص یادآوری کرده است: براساس مفاد لایحه نیروهای جنگ که در سال 1973 به تصویب رسیده است، رئیس جمهور باید در اغلب موارد قبل از استفاده از نیروهای نظامی در وضعی که ممکن است منجر به جنگ شود با تهیه کنندگان قانون مشورت کند. فرانک چرچ گفت که وی درباره تصمیم یک جانبه کارتر تحقیقات جامعی به عمل خواهد آورد. وی افزود من انجام این عملیات را در این زمان درک نمی کنم زیرا متحدان ما از تحریم های اقتصادی ما حمایت می کنند. رهبران کمیته روابط خارجی روز پنجشنبه {4/2/1359} دولت را تحت فشار قرار داده بودند که برای هرگونه عملیات نظامی در بحران گروگان ها با کنگره مشورت کند. (1)

در ایران، یک بار دیگر امام خمینی بر مواضع ضدامریکایی نظام جمهوری اسلامی و عدم تزلزل دربرابر تهدیدهای امریکا تأکید کرد. امام امریکا را

"جهان خوار" و رژیم امریکا را "آدم خوار" خواند و از رئیس جمهور خواست «برای رسیدگی به جرایم امریکا در حمله نظامی به ایران، از گروه های مختلف کشورهای جهان دعوت شود که مشاهده کنند امریکای جهان خوار با ادعاهای طرف داری از حقوق بشر و صلح دوستی و انسان دوستی با یک ملت مستقل چه معامله ای کرده است و می کند تا مشاهده کند آثار جرم این رژیم آدم خوار، که مع الاسف دولت های غربی جمعیت های طرف دار حقوق بشر و سازمان ملل متحد و شورای امنیت سازمان ملل متحد، همگی طرف داری از او می کنند و به عیان ببینند تا آنچه اینجانب مکرر گفته ام که تمام این سازمان ها و گروه ها برای طرف داری از قدرتمندان به وجود آمده است و این جمعیت ها به دست قدرتمندان برای سلطه بر ضعیفان و مکیدن خون محرومان جهان به وجود آمده است. تا ببینند که به بهانه نجات جاسوسان چه نقشه ای برای ملت مظلوم ما مطرح کرده اند.

تا ببینند و باور کنند که سازمان های

کذایی آنجا که به نفع قدرتمندان و سرمایه داران بین المللی است حقوق مستضعفین را نادیده گرفت و جز برای سلطه آنان عملی انجام نمی دهند. دولت غاصب عراق به دستور امریکا مدت هاست به ایران تجاوز می کند و ما ندیدیم این جمعیت ها و سازمان ها ولو برای یک مرتبه هم که شده است اعتراض کنند، لکن برای 50 نفر جاسوس که با کمال انسانیت با آنها عمل می شود، هرروز اعتراضات و فریاد نقض حقوق بشر از حلقوم آنان طنین انداز است! ما ندیدیم که طرف داران

حقوق بشر از حق دولت ضعیف و ملت مظلوم ما دفاع کنند. این سازمان ها نه تنها این تجاوز واضح به یک کشور مستقل را نادیده می گیرند،

بلکه ما را به نقض قراردادهای بین المللی

محکوم می کنند. درصورتی که ما جز جاسوسان را که برای توطئه به ایران آمده اند کسی را توقیف نکردیم.» امام اقدام اخیر امریکا را «خیانت هولناک» کارتر خواند که به «نقض حاکمیت یک کشور مستقل» پرداخته است. همچنین خرابکاران کردستان و آشوبگران دانشگاه ها را سرزنش

کرد و از بنی صدر خواست به آنان تذکر دهد در این موقعیت از این اعمال خلاف ملیت و اسلامیت و انسانیت دست بردارند. (2)

ص: 393


1- همان، ص3.
2- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی{ره}، صحیفه امام {مجموعه آثار امام خمینی}، جلد12، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی{ره}، چاپ پنجم 1389، ص258.

وزیر امور خارجه ایران نیز در یک مصاحبه مطبوعاتی در دمشق، امریکا را محکوم کرد و ضمن تأکید قاطعانه بر مقابله به مثل ایران در اقدامات احتمالی آتی امریکا تهدید کرد که درصورت حمله امریکا، ایران تنگه هرمز را منفجر کرده و تمام منطقه خلیج فارس را به آتش خواهد کشید. البته قطب زاده جانب احتیاط را از دست نداد و تلویحاً اعلام کرد که اگر حمله ای علیه منافع امریکا صورت گیرد به ایران ربطی ندارد مگر اینکه ایران مسئولیت آن را بپذیرد. وی گفت: «ما امریکا را مسئول چنین اقدام جسارت آمیزی خواهیم دانست و چنانچه حمله ای ازطرف ما صورت بگیرد، مسئولیت آن را به عهده خواهیم گرفت.» (1)

در ایران، همچنین دانشجویان مسلمان پیرو خط امام با صدور اطلاعیه شماره 114 که خطاب به مردم قم انتشار یافت، در انتخابی معنی دار، این شهر را نخستین شهر برای حفاظت از چند تن از گروگان ها معرفی کردند. در این اطلاعیه ضمن تحسین مردم قم، بر محاکمه گروگان ها

درصورت عدم استرداد شاه و اموال ایران و نیز نابودی آنها درصورت حمله به لانه جاسوسی، تأکید و اضافه شده است گروگان ها در شهرهای مختلف نگهداری خواهند شد تا با تکرار توطئه امریکا مجبور به هلاکت آنها نباشند و بتوانند با محاکمه آنها ام الفساد

قرن یعنی امریکا را به محاکمه بکشند. در این اطلاعیه همچنین آمده است: «چند نفر از دانشجویان مستقر در لانه جاسوسی همراه این گروگان ها هستند که از آنان مراقبت می کنند و ما از برادران سپاه پاسداران نیز تقاضا می کنیم امنیت خارج محل زندگی آنان را تأمین نمایند و ما از جامعه بزرگ روحانیت متعهد اسلام و مردم غیور قم به خصوص

از جوانان دلاور این شهر مقدس اطمینان داریم که تمام حرکات مشکوک و توطئه ها را با هشیاری، مراقبت و خنثی خواهند نمود و سهم بزرگ خود را در این انقلاب بزرگ تر به شایستگی انجام خواهند داد.» (2)

دومین شهر انتخابی برای نگهداری گروگان ها تبریز است. در اطلاعیه شماره 115 خطاب به مردم آذربایجان و تبریز، با ذکر مطالبی مشابه اطلاعیه 114، آمده است: «ما فراموش نمی کنیم که در اوایل اشغال لانه جاسوسی، امریکا توسط عوامل و مزدوران داخلی اش در آذربایجان دست به توطئه خطرناکی زد که با هوشیاری و فداکاری شما مردم غیور تبریز این توطئه خنثی شد. ما این تصمیم را گرفتیم تا امریکا بداند که مزدوران جاسوس در دست همان مردمی است که می خواست با توطئه سرزمین حماسه آفرین آنان را به خون جوانانشان رنگین کند و آنان را از جمهوری اسلامی جدا سازد.» (3)

135

امروز فضای سیاسی و رسانه ای ایران تا حد زیادی تحت تأثیر انتقال اجساد سوخته امریکاییان از طبس به تهران بود. اجساد مهاجمان مزبور در تلویزیون نمایش داده شد و پیام های مختلفی دراین باره صادر شد؛ ازجمله پیام سپاه که در آن به مشارکت گسترده عوامل داخلی در بخش های فاش نشده طرح و ضرورت تحقیق جدی درباره بمباران هلیکوپترها، تأکید شده است. هم زمان پیکر محمد منتظرقائم فرمانده سپاه یزد، که در طبس به شهادت رسیده بود، تشییع شد.

ص: 394


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 8/2/1359، ص1.
2- روزنامه بامداد، 8/2/1359، ص9.
3- همان.

اجساد سوخته امریکاییان، شب گذشته، از طبس به یزد منتقل شده بود. در گزارش خبرگزاری پارس آمده است: «آیت الله صادق خلخالی که به منظور بازدید از منطقه سقوط هواپیماهای متجاوز امریکا به طبس رفته بود دیشب، پس از مراجعه به یزد به خبرنگار خبرگزاری پارس اظهار داشت تاکنون 9 جسد از میان لاشه هواپیماها و هلیکوپترهای امریکایی پیدا شده که 4 جسد سوخته، ولی سالم و 5 جسد دیگر قطعه قطعه شده است. اجساد به یزد منتقل و فردا به تهران انتقال داده خواهد شد. آیت الله خلخالی افزود در یکی از هلیکوپترها مبلغ

7 میلیون ریال پول ایرانی و مقداری اسناد و مدارک که جزئیات مسیر پرواز را نشان می دهد [وجود داشت که] نزد خود من است و به کارشناسان مطمئن تحویل خواهد شد.» (1) از گفته های شب گذشته آقای خلخالی چنین برمی آمد که تعداد کشته ها بیش از 9 تن است، اما درواقع همان طور که منابع امریکایی تصریح کردند فقط 8 امریکایی(2) در طبس کشته شده بودند. (3)

درهرحال بامداد امروز، در سپاه یزد 4 جسد مشخص به طور مجزا بسته بندی شد و بقیه اجساد که متلاشی شده بودند نیز جداگانه بسته بندی شدند و در ساعت 10:30 صبح، از فرودگاه یزد به تهران انتقال یافتند. (4) در تهران نیز اجساد مزبور، در "لانه جاسوسی" {محل سفارت سابق امریکا در تهران} قرار داده شدند. (5) در همین حال امروز، شهر یزد وضعی غیرعادی داشت که گزارش ها و تصاویر آن در سراسر ایران انتشار یافت. خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی از یزد گزارش داد: «به مناسبت شهادت مجاهد شهید محمد منتظر قائم فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان یزد و عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در طبس، شهر یزد یکپارچه تعطیل و عزادار بود و علاوه بر بازار و کسبه خیابان، ازطرف حضرت آیت الله صدوقی کلیه مراکز آموزشی نیز تعطیل شد و ده ها هزار نفر از مردم یزد درحالی که لباس عزا بر تن داشتند جنازه غرق به خون این فرزند خلق و پاسدار قرآن را درحالی که به سینه می زدند و تکبیر می گفتند و شعار می دادند از مقر سپاه پاسداران تا خلد برین یزد به طول 4 کیلومتر بر بالای دست مشایعت نمودند و پس از نمازگزاردن در جوار قبور شهدای دیگر به خاک سپردند.» (6)

سپاه پاسداران مرکز درباره شهادت فرمانده سپاه یزد اطلاعیه ای بدین شرح صادر کرد: «به مجرد اطلاع از دخالت نظامی امریکا که توسط برادر مسلمان ما در طبس و در ساعت 9:30 روز جمعه 5/2/1359، به ما خبر رسید، تمام نیروهای خود را در منطقه بسیج نمودیم تا به طرف منطقه حرکت کنند. برادران

ص: 395


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 7/2/1359، ص1.
2- * امریکایی های کشته شده در طبس 8 تن بودند، ولی بجز 4 جسد، سایر اجساد به طور کامل قابل تفکیک و تشخیص نبود. منابع امریکایی بر تعداد 8 تن تصریح دارند. گزارش آسوشیتدپرس دراین باره علاوه بر تعداد، حاوی نکاتی در معرفی مهاجمان است؛ بنا به این گزارش، 8 امریکایی که در تلاش ناکام برای آزادساختن گروگان های امریکایی در ایران و در یک سانحه کشته شدند، اعضای نیروی هوایی و دریایی امریکا بودند که پایگاه های آنها در فلوریدا و کارولینای شمالی قرار داشت. منابع مطلع گفتند امریکایی هایی که در عملیات شرکت داشتند اعضای یک واحد ضدتروریستی مخفی بودند که نام آنها تیم دلتا و عملیات نور آبی است و پایگاه آن در فورت براگ واقع در کارولینای شمالی قرار دارد. این واحد بودجه نامحدودی دراختیار دارد و تمام سلاح های پیشرفته در دسترس آنها است. [روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص2]
3- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص2.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 8/2/1359، ص10.
5- روزنامه جمهوری اسلامی، 8/2/1359، ص12.
6- روزنامه انقلاب اسلامی، 8/2/1359، ص10.

پاسدار اعزامی از یزد که به منطقه رسیده بودند و مشغول جمع آوری اسناد می گردند توسط هواپیمایی مورد حمله قرار می گیرند و فرمانده سپاه پاسداران یزد شهید و 2 نفر از برادران مجروح می گردند. ما از پیشگاه رهبر و فرمانده مان امام خمینی، تقاضا داریم برای روشن شدن مسئله و پی جویی علت بی خبری ارگان های مسئول از واقعه، هیئتی را مأمور نمایند تا حقایق برای همگان روشن شود. ضمناً همان گونه که مستحضر هستید چون این طرح در مراحل اولیه مواجه با شکست گردیده قسمت های بعدی طرح که محققاً دررابطه وسیع با عوامل داخلی و مزدور بوده است دست نخورده باقی مانده است.» (1)

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز در اطلاعیه ای به همین مناسبت اعلام کرد: «برادر شهید محمد در طول زندگی همواره شهادت را مزه مزه می کرد و در انتظار آن می سوخت. سرانجام در راه نبرد با شیطان بزرگ و درحالی که برای محاصره متجاوزان مزدور امریکایی به سرزمین انقلاب اسلامی {که احتمالاً علاوه بر ربودن جاسوسان، هدف های دیگری را نیز در سر می پروراندند}، به عنوان فرمانده سپاه و رهبر گروه عملیاتی پاسداران یزد رفته بود، براثر بمباران منطقه توسط هواپیماهای نیروی هوایی جمهوری اسلامی، به شاخه رفیع شهادت چنگ زد.» (2)

136

هم زمان با انتقال اجساد امریکاییان و تشییع جنازه فرمانده سپاه یزد در فضای خاص امروز، شخصیت های مختلفی نیز درباره حادثه اخیر طبس به اظهارنظر پرداختند؛ ازجمله عزت الله سحابی، صادق طباطبایی، منصور فرهنگ و صادق خلخالی در نقش ها و خاستگاه های متفاوت و متنوع به بررسی، تحلیل و نیز گزارش قسمت هایی از این قضیه پرداختند که وجه اشتراک مطالب همه آنها محکوم کردن شدید و قطعی امریکاست.

به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی: «مهندس عزت الله سحابی عضو شورای انقلاب و سرپرست سازمان برنامه وبودجه کشور، در گفت وگویی اختصاصی با

خبرنگار جمهوری اسلامی درباره تجاوز نظامی امریکا به ایران گفت... براساس اطلاعاتی که به دست من رسیده است این هجوم برای بردن گروگان ها نبوده است، بلکه پوششی برای ایجاد ستادی برای هدایت عملیات بوده که می خواست شروع بشود و شاید شروع شده باشد. ... وی در پاسخ به خبرنگار ما که پرسید آیا برای امتیازگرفتن، شورای انقلاب نمی تواند از این اجساد استفاده کند، گفت این مسئله قابل بررسی است و اگر این کار متضمن منافعی باشد در شورا مطرح خواهد شد. سؤال شد آیا ایران این مسئله را در مراجع بین المللی نظیر سازمان ملل مطرح می کند؟ مهندس سحابی در پاسخ گفت باید این مسئله به مراجع بین المللی نظیر سازمان ملل کشیده شود. درواقع این تجاوزی به حقوق ملت ایران و نقض حاکمیت ملی ایران است. همان قراردادها و موافقت نامه های بین المللی که دولت امریکا درمورد گروگان ها روی آن تأکید می کرد و خود دولتی است که به طور آشکار تجاوز به این حقوق کرده است. خوشبختانه شواهد آن باقی مانده است علاوه برآن اقرار کرده اند و هلیکوپترهای آنها موجود است.» (3)

ص: 396


1- روزنامه بامداد، 8/2/1359، ص9.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 7/2/1359، ص3.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 8/2/1359، ص6.

دکتر صادق طباطبایی سرپرست ادارات نخست وزیری، در گفت وگو با روزنامه بامداد اظهار کرد: «ما از روز اول پیش بینی

هرگونه اقدام نظامی امریکا را می کردیم هرچند این عمل را عملی جاهلانه و ناشی از سستی اعصاب و ازدست دادن کنترل روحی و روانی سران امریکا قلمداد می کردیم. ... برای ما مسلم است که این گونه عملیات با حمایت و دخالت و همکاری کشورهای مصر و اسرائیل صورت گرفته و طبیعی است که دستگاه های اطلاعاتی کشورهای دوست در منطقه اطلاعات لازم را دراختیار می گذارند.

... فشار ایالات متحده امریکا برای هماهنگ کردن اروپا و همگام ساختن آنان با تحریم اقتصادی علیه ایران با این نیت که دراین صورت اقدامات نظامی علیه ایران صورت نمی گیرد و دولت ایالات متحده علی رغم این تعهد نه تنها این عمل را انجام می دهد و در مقابل فریاد اعتراض جهان نه تنها ساکت نمی نشینند و بلکه بدان اعتراف کرده و مسئولیت آن را شخص رئیس جمهور امریکا پذیرفته و از قول دیگر مقامات امریکایی نقل می شود که این عملیات برای اولین بار و نیز برای آخرین بار نخواهد بود نشان دهنده آن است که امروز بیش از هر زمان دیگری، لازم است کشورهای اروپایی غربی منافع و مصالح خود را در گرو قدرنشناسی و جهان خواری ایالات متحده امریکا به خطر نیندازند.» (1)

(صادق طباطبایی سرپرست ادارات نخست وزیری:

ما از روز اول پیش بینی هرگونه اقدام نظامی امریکا را می کردیم. )

منصور فرهنگ شخصیت بسیار نزدیک به بنی صدر و نماینده ایران در سازمان ملل متحد در نیویورک، با بیان اینکه هدف از اقدام امریکا آزادی گروگان ها نبوده است، این اقدام را درجهت بی ثبات کردن رژیم ایران دانست. وی دخالت امریکا را برنامه ای توصیف کرد که «با همکاری عناصر ضدانقلاب ایرانی با کمک عراق، افسران ارشد رژیم سابق، سازمان جاسوسی سیا و بختیار نخست وزیر سابق ایران، تنظیم شده است.» فرهنگ سپس افزود: «شکی نیست که این افراد از امریکا اسلحه دریافت می کنند.» درمجموع، فرهنگ این قضیه را رودررویی ایران و امریکا ندانست، بلکه بیشتر آن را بحران داخلی ارزیابی کرد. (2)

همچنین به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی، امروز مصاحبه ای مطبوعاتی با حضور آقای خلخالی، که از صحرای طبس و یزد بازگشته است، در لانه جاسوسی برگزار شد. در این مصاحبه اسناد و مدارک باقیمانده در طبس، دراختیار خبرنگاران قرار گرفت و همچنین درباره نحوه تحویل اجسادی که از طبس به تهران حمل شده و در لانه جاسوسی می باشند،

مطالبی گفته شد. آقای خلخالی ابتدا به خانواده امریکاییان که در ماجرای حمله نظامی کشته شدند، تسلیت گفت و افزود: «جنایت آقای کارتر می باشد که با نابودکردن تعداد زیادی از جوان های ایالات متحده امریکا

ص: 397


1- روزنامه بامداد، 8/2/1359، ص9.
2- کیه زا جولیتو، هدف: تهران، مترجم: هادی سهرابی، تهران: نشرنو، چاپ دوم 1362، صص 82 و 83.

می خواست بر اریکه ریاست جمهوری تکیه بزند و این هشداری است به همه مردم ایالات متحده که آزادانه فکر می کنند.

... ما تا دیروز می گفتیم خون شهیدان ما از دست های کارتر می چکد، ولی حالا شما ناظر هستید و می بینید که خون جوان های پاک طینت ایالات متحده امریکا از چنگال و ناخن و فکر دیوانه وار کارتر می چکد.» وی همچنین گفت: «اجساد، 9 نفر هستند و درضمن اجساد دیگری به صورت پودر و خاکستر در محل باقی مانده است و من با بازدیدی که از منطقه داشتم احتمال قطعی می دهم و مطمئن هستم که کسانی که کشته شده اند و از بین رفته اند، آنها زخمی بوده اند و درضمن نتوانستند زخمی ها را همراه خود ببرند و اینکه هلیکوپتر با هواپیما تصادف کرده است بهانه ای بیش نیست، آنها می خواستند که زخمی ها به دست ما نیفتند که ما بگوییم اینها هم گروگان هستند و من اطمینان دارم و مقامات فنی نیز این مطلب را تأیید می کنند که هواپیماها را طبق دستور خود مقامات امریکایی به راکت بسته اند و در آینده شما می توانید مشاهده کنید که با آتش گرفتن هواپیما تمام اجساد و مهمات چگونه ممکن است به پودر تبدیل شود.» (1)

137

در ایران حساسیت قضیه روی نفس بمباران هلیکوپترهای جامانده در طبس و جوانب آن بسیار زیاد است؛ به خصوص که این اقدام بعد از اعلام مشکوک و علنی خبری در رادیو امریکا که از وجود اسناد و مدارک سری در هلیکوپترهای جامانده در طبس حکایت می کرد، صورت گرفته است. (2)

امروز، در مطبوعات اعلام شد از 5 هلیکوپتر باقیمانده امریکایی در نزدیکی طبس، 3 فروند به وسیله نیروی هوایی جمهوری اسلامی منهدم شده و 2 فروند سالم مانده است که دستور داده شده است از انهدام آنها خودداری شود. (3) در گزارشی دیگر نیز اعلام شد: «در این بمباران، 2 فروند هلیکوپتر امریکایی نابود شده و 3 فروند دیگر آسیب دیده است.» (4) امروز در مصاحبه مطبوعاتی آقای خلخالی در "لانه جاسوسی" نیز پرسیده شد: «باتوجه به اخباری که واصل شده بود و همچنین در ساعت 6 بعدازظهر روز جمعه از رادیو امریکا پخش شد، خبری مبنی بر اینکه در داخل هلیکوپترها اسناد سری و خیلی محرمانه ای موجود بوده و 15 دقیقه بعد، مطلع می شویم که هلیکوپترها توسط نیروی هوایی بمباران می شوند. آیا به نظر شما توطئه ای در کار نبود و به چه علت هلیکوپترها بمباران شده اند؟» (5) آقای خلخالی پاسخ داد: «کسانی که دستور می دهند هلیکوپترها را بمباران کنند برای پیشگیری از یک حمله غافلگیرانه بوده و البته موضوع تحت بررسی است، ولی به اندازه کافی اسناد و مدارک محرمانه دراختیار داریم و آنها موجود است و دوستان آنها را ترجمه خواهند کرد و شاید هم خیلی از اسناد در این هلیکوپترها بوده و اینها را نیروی هوایی با راکت از بین برده است و تبدیل به خاکستر نموده اند. ما از مقامات می خواهیم به مردم جواب بدهند و مردم را قانع کنند باوجود اینکه ارتش و سپاه پاسداران و ژاندارمری و نیروی هوایی کاملاً از منطقه محافظت می کردند، مسئله حمله نظامی مجدد ازطرف امریکا مسئله کوچکی به نظر می رسد.» (6)

ص: 398


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 8/2/1359، ص12.
2- همان.
3- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص2.
4- روزنامه نامه مردم، 7/2/1359، صص 1 و 2.
5- روزنامه جمهوری اسلامی، 8/2/1359، ص12.
6- همان.

حزب توده نیز در شماره امروز روزنامه خود، نامه مردم، به بررسی چرایی بمباران هلیکوپترهای امریکایی پرداخته و آن را بخشی از یک نقشه بزرگ براندازی نظام جمهوری اسلامی به وسیله امریکا خوانده است. در این مطلب که ذیل درشت ترین تیتر صفحه اول این روزنامه و با عنوان "چرا هلیکوپترهای امریکایی بمباران شده اند؟" درج گردید و متن کامل آن نیمی از صفحه اول را به خود اختصاص داده، چنین آمده است: «از میان انبوهی خبرهای متناقض و رنگارنگ خارجی و داخلی که پرده اسرارآمیزی در اطراف موضوع فرود هواپیماها و هلیکوپترهای امریکایی در منطقه طبس کشیده، دو خبر ویژه جلب توجه می کند؛ یکی گفته های آقای رابرت بائومن نماینده مجلس نمایندگان امریکا، که گفته است یکی از هلیکوپترهایی که پس از عملیات نافرجام در ایران به جا مانده حاوی اسنادی است که جزئیات عملیات نور سبز را مشخص می کنند. این اسناد به گفته او در جلسه ای با حضور هارولد براون وزیر دفاع

امریکا، تهیه و تدوین شده بود. یکی دیگر، خبر بمباران هلیکوپترهای امریکایی در رباط خان توسط هواپیماهای نیروی هوایی ایران است. طبق این خبر، در این بمباران 2 فروند هلیکوپتر امریکایی نابود شده و 3 فروند دیگر آسیب دیده است. عمل بمباران هلیکوپترها، طبق خبر [روزنامه] اطلاعات، توسط معاون لشکر77 خراسان تأیید شده است. چرا هلیکوپترهایی که یکی از آنها حامل اسناد و جزئیات عملیات نور سبز بوده، بمباران شده اند؟ پاسخ این سؤال، طبق همان گزارش این است؛ هدف از این بمباران، جلوگیری از عملیات احتمالی دشمن در ربودن هلیکوپترها بود، ولی در همان گزارش آمده است که "در جریان این عملیات، یک پاسدار اهل یزد که در نزدیکی محل بود، شهید شد و 2 پاسدار دیگر مجروح شدند." آن پاسدار اهل یزد، بنا به گزارش مندرج در کیهان {6 اردیبهشت} فرمانده سپاه پاسدارن انقلاب یزد به نام منتظر قائم بوده است، بدین سان معلوم است که افراد سپاه پاسداران به هنگام بمباران هلیکوپترها در محل قرار گرفته بوده اند و بنابراین احتمال ربودن هلیکوپترها وجود نداشته است.» حزب توده با مبهم و متناقض خواندن توجیهات مقامات درمورد دلیل بمباران هلیکوپترها، تلویحاً نتیجه گرفته که این اقدام با همدستی عمال داخلی امریکا انجام شده است. حزب توده در ادامه با ذکر بخشی از اطلاعیه دانشجویان مسلمان پیرو خط امام که در آن به همدستی عناصر داخلی با امریکاییان تصریح و اضافه شده است اطلاعاتی دراین باره به دانشجویان رسیده که دراختیار رهبر انقلاب قرار خواهند داد، خواستار کشف و افشای این قضیه شده و افزوده است: «این وظیفه ای است که انجام آن مردم ما را در مبارزه علیه شیطان بزرگ، بیدارتر و مصمم تر و متحدتر خواهد کرد.» (1)

یادآوری می شود در خارج از کشور نیز رسانه ها به مسئله عوامل داخلی همدست امریکا در این عملیات، توجه دارند. برای مثال رادیو قاهره در بخش عربی ساعت 10:30 امروز خود گزارش داد: «مطبوعات صبح امروز قاهره،

سرمقاله های خود را به عملیات رهایی بخش گروگان های امریکایی در تهران اختصاص داده اند.» این رادیو به نقل از روزنامه الاخبار اعلام کرد: «هنوز از

ص: 399


1- روزنامه نامه مردم، 7/2/1359، صص 1 و 2.

تمامی شرکت کنندگان در این عملیات نامی اعلام نشده است و می توان گفت که مهم ترین افراد شرکت کننده در این اقدام کسانی هستند که نامشان اعلام نشده است، هیچ کس نمی داند در اقدام پرزیدنت کارتر در لغو عملیات چه رازی نهفته است، توجیه این اقدام هم با اعلام بروز نقص فنی و برخورد میان 2 هواپیما بر روی زمین کافی نیست. ... طبیعی است که این اقدام نظامی بوده و هر اقدام نظامی با رازهایی همراه است و این نوع رازها به موقع اعلام و از پرده بیرون می افتند.» (1)

از سوی دیگر، روزنامه کیهان در همین زمینه با درج گزارشی از گفت وگوی خبرنگار خود با فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی نوشت: «سرلشکر امیر بهمن باقری فرمانده نیروی هوایی، گفت چگونگی حمله نظامی امریکا به ایران و دخالت عناصر ایرانی در طرح نظامی امریکا باید مورد بررسی و شناسایی دقیق قرار گیرد و سازمان های اطلاعاتی و پاسداران و مردم هرگونه اطلاعی را باید دراختیار دولت قرار دهند و رفت وآمدهای مشکوک را باید شناسایی و معرفی کنند. وی همچنین گفت عوامل ضدانقلاب در حمله نظامی امریکا به ایران دخالت داشته اند.

تیمسار باقری در این گفت وگو

ضمن اشاره به طرح های

حفاظتی نیروی هوایی و هواپیمایی کشوری اعلام کرد: براساس یک طرح بنیادی در حفاظت کلیه فرودگاه های نظامی و غیرنظامی تجدیدنظر شده است. تیمسار باقری بار دیگر به انهدام هلیکوپترهای امریکایی اشاره کرد و متذکر شد بمبارانی صورت نگرفته است، اما ازطرف ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران دستور داده شده بود که به هلیکوپترهای امریکایی آسیب رسانده شود تاجایی که قادر به پرواز نباشند، اما متأسفانه در تیراندازی پرسنل نیروی هوایی و دراثر اصابت گلوله به قسمت های حساس هلیکوپترها

نظیر باک بنزین و موتور 2 فروند از هلیکوپترها دچار آتش سوزی می شوند و درنتیجه از بین می روند و در این جریان، 2 فروند از هلیکوپترهای دیگر چند سوراخ برمی دارند و یک فروند دیگر از هلیکوپترها سالم است و قابلیت پرواز دارد. تیمسار باقری در پاسخ این سؤال که آقای رئیس جمهوری و خبرگزاری ها این مطلب را تکذیب نکرده اند که احتمالاً عوامل ایرانی در طرح حمله نظامی امریکا دست داشته اند، گفت من مطلب آقای رئیس جمهور را نفی نمی کنم، اما حضور این عوامل را از داخل ارتش نمی بینم و به تمام پرسنل ارتش ایران ایمان کامل دارم. تیمسار باقری درباره شهادت فرمانده سپاه پاسداران یزد و اینکه وی به اسناد و مدارک طرح نظامی امریکا دست پیدا کرده بود خاطر نشان کرد مطلب را تأیید نمی کنم، مسلماً اگر چنین اتفاقی افتاده باشد باید به اتفاق بیشتر نسبت داد.» (2)

138

در شرایط پیش آمده، علی رغم اعلام خبر انتقال تعدادی از گروگان ها به شهرستان ها، حساسیت بیشتری درمورد حفاظت از ساختمان محل استقرار گروگان های امریکایی و دانشجویان مسلمان پیرو خط امام ایجاد شده است و هرگونه تحرک مشکوک دراین زمینه که قبلاً بی اهمیت تلقی می شد، مورد توجه قرار می گیرد و به نوعی در افکار عمومی ملتهب، منعکس می شود.

ص: 400


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 38، 8/2/1359، ص25، بخش عربی رادیو قاهره، 7/2/1359.
2- روزنامه کیهان، 7/2/1359، ص1.

امروز، فرماندهی سپاه پاسداران تلفن گرامی به ستاد مشترک ارتش ارسال کرد که در آن آمده است: «طی مشاهدات دو روز گذشته، از فضای حوالی لانه جاسوسی، تعدادی هلیکوپتر هوانیروز و یک هواپیمای دوموتوره در سقف پرواز کوتاه عبور نموده اند که مشکوک به نظر می رسد. خواهشمند است اولاً، این پروازها مشخص شود و ثانیاً، ابلاغ گردد برای عبورومرور هلیکوپترها و هواپیماها از مسیرهای دیگری استفاده شود.

ف. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دوزدوزانی ازطرف کلاهدوز» (1)

شب هنگام نیز تحرکات مشکوک و ایذایی در خیابان های اطراف لانه مشاهده شد و سه بار مهاجمانی از داخل سه اتومبیل به سوی لانه و محافظان آن تیراندازی کردند. بنا بر اعلام روابط عمومی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، نخستین حمله از داخل یک اتومبیل بنز سفیدرنگ در قسمت شمالی خیابان مبارزان انجام گرفت که پاسداران انقلاب اسلامی مستقر در اطراف لانه جاسوسی به آن پاسخ دادند، حمله دوم از یک اتومبیل پیکان کرم رنگ از همان موضع قبلی و سومین حمله نیز از داخل اتومبیل دیگری صورت گرفت که با هوشیاری برادران پاسدار پاسخ داده شد. (2)

خبرگزاری پارس نیز از وقوع دو حمله مسلحانه در همین شب، خبر داد. بنا بر این گزارش، شب هنگام عده ای مهاجم ناشناس شرکت مصادره شده سی.من.پاک واقع در خیابان سپه را به رگبار بستند که بلافاصله پاسداران مستقر در داخل ساختمان با تیراندازی متقابل واکنش نشان دادند. همچنین یک ساعت پس از این حادثه، در حوالی لانه جاسوسی امریکا نیز تیراندازی مشابهی رخ داد که در هر دو مورد مهاجمان با استفاده از تاریکی شب فرار کردند. (3)

139

در واکنش به فشارهای امریکا، نوعی زمینه سازی برای نزدیکی ایران به بلوک شرق و متحدان آن، هرچند نه چندان جدی، وجود دارد. امروز، وزیران نفت و بازرگانی، درمورد تأثیر تحولات اخیر روابط ایران و امریکا در حوزه وظایف خود، مطالبی بیان کردند.

علی اکبر معین فر وزیر نفت ایران، در مصاحبه ای با خبرگزاری فرانسه گفت: به دنبال تصمیم چندین شرکت نفتی درمورد پیروی از سیاست امریکا برای تحریم ایران، صادرات نفت ایران به روزانه 35/1 میلیون بشکه کاهش یافته است. وی گفت: خودداری ژاپن از خرید نفت صدمه ای به ایران نمی زند، اگر چه ژاپن با خرید روزانه 350 هزار بشکه نفت از بزرگ ترین مشتریان ایران است. معین فر افزود: ایران برای نفت خود مشتریان دیگری ازجمله کشورهای اروپای شرقی، امریکای لاتین و آسیا یافته است، وی نام این کشورها را جزء اسرار نظامی دانست و از ذکر آنها خودداری کرد. وزیر نفت گفت: ایران 50 درصد نفتی را که قبلاً به ژاپن می فروخت، در بازار آزاد به فروش خواهد رساند. خبرگزاری فرانسه در پایان یادآوری کرده است: «به گفته محافل نفتی در تهران، ایران قبلاً هرگز رسماً اعلام نکرده بود که صادراتش تا این حد کاهش یافته است.» (4)

ص: 401


1- سند شماره 041031 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه پاسداران به سماجا، 7/2/1359.
2- روزنامه بامداد، 9/2/1359، ص2.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 8/2/1359، ص3.
4- روزنامه بامداد، 8/2/1359، ص2.

رضا صدر وزیر بازرگانی نیز در گفت وگویی اختصاصی با بامداد اعلام کرد: با امریکا مدتی است قطع رابطه کرده ایم و کالایی از این کشور وارد نمی کنیم، اما زمانی که کشورهایی که با ما طرف قرارداد بازرگانی هستند و قسمت اعظم نیازهای ما را برآورده می کنند، با امریکا متحد شوند و از امریکا پیروی کنند مشکلاتی برای ما ایجاد خواهد شد، ولی این مشکلات یک طرفه نیست. اگر قرار باشد متحدان امریکا این مشکلات را ایجاد کنند اولاً، اقتصاد خودشان تا حد زیادی صدمه خواهد دید. در ثانی، ما به آنها نفت نخواهیم فروخت. وی افزود در طول مدتی که امریکا تحریم اقتصادی را علیه ایران شروع کرده کشورهای مختلفی پیشنهاد داده اند که کمک های خود را از ایران دریغ نمی کنند و این پیشنهادها هم اکنون درحال بررسی است. اگر ما قرارداد بازرگانی با کشوری داشته باشیم و در آن تمام جوانب پیش بینی شده باشد، طبق آن عمل خواهیم کرد و درصورت نقض قرارداد، اگر مسئله پرداخت غرامت مطرح باشد، از آن کشوری که با ایران این گونه قراردادها را یک طرفه نقض کرده است، ادعای غرامت خواهد شد. وزیر بازرگانی درخصوص گسترش روابط بازرگانی ایران با کشورهای بلوک شرق گفت: دراین زمینه هیئت هایی از ایران به کشورهای بلوک شرق برای مذاکرات اقتصادی مسافرت کرده اند و تاکنون نتایج خوبی داشته است. ما در نظر داریم روابط بازرگانی و اقتصادی خود را با کشورهای بلوک شرق، کشورهای غیرمتعهد و کشورهای اسلامی گسترش دهیم و با هندوستان نیز بازرگانی خود را توسعه خواهیم داد. (1)

در همین حال امروز، مطبوعات پیام فیدل کاسترو رهبر انقلاب کوبا و رئیس حکومت کنونی این کشور را که برای امام خمینی ارسال شده است، به نقل از خبرگزاری پارس چنین درج کردند: «حضرت آیت الله روح الله خمینی، تهران. ازطرف مردم و حکومت انقلابی کوبا مایلم که طرف داری صمیمانه خود را از شما در این لحظات که خطرات جدید و شدید حمله نظامی امپریالیست امریکا به طرف انقلاب ایران متوجه شده است ابراز دارم. در مقابل این افتضاح، شما و ملت ایران می توانید به طرف داری و حمایت انقلاب کوبا که سال ها در معرض تحریم و تجاوزات جنایتکارانه حکومت امریکا بوده و درحال حاضر نیز توسط مانورهای جنگی و تجاوزی تهدید می شود اطمینان داشته باشید. با تقدیم عالی ترین احترامات شخصی من، فیدل کاسترو رئیس شورای مملکت و رئیس حکومت انقلابی جمهوری کوبا» (2)

{فیدل کاسترو در پیامی به امام خمینی طرف داری صمیمانه و حمایت انقلاب کوبا از ملت ایران را اعلام کرد.}

ص: 402


1- روزنامه بامداد، 7/2/1359، صص 1 و 10.
2- همان، ص12.

140

در لوکزامبورگ، امروز سران 9 کشور عضو بازار مشترک اروپا گرد هم آمدند و شب هنگام اولین اجلاس خود را شروع کردند. (1)

بنا بر گزارش یونایتدپرس از لوکزامبورگ، به رغم گزارش های قبلی مبنی بر ناخرسندی کشورهای اروپای غربی از اقدام نافرجام امریکا برای آزادی گروگان ها و همچنین مشورت نکردن کابینه کارتر با رهبران اروپای غربی،(2) در طول اجلاس عالی بازار مشترک اروپا نشانه ای دال بر انتقاد از کارتر وجود نداشت. (3)

به گزارش خبرگزاری فرانسه، حتی شواهدی نیز وجود دارد که عکس این قضیه را نشان می دهد؛ ازجمله ژیسکار دستن رئیس جمهوری فرانسه، که برای شرکت در اجلاس سران کشورهای عضو بازار مشترک در لوکزامبورگ به سر می برد، به خبرنگاران گفت: فرانسه همراه با بازار مشترک اروپا تصمیم گرفته است بر سر مسئله گروگان گیری در ایران از ایالات متحده حمایت کند. وی همچنین اظهار کرد: دولت فرانسه مصمم است همراه با بازار مشترک اروپا تا تحصیل آزادی گروگان های امریکایی در تهران، همبستگی و اتحاد خود را با ایالات متحده حفظ کند. وی افزود: بازداشت گروگان ها نقض حقوق بشر و قوانین بین المللی است. (4)

نخست وزیر هلند نیز پس از یک مذاکره خصوصی با رهبران اروپا به خبرنگاران گفت: هیچ کشوری حتی فرانسه از ایالات متحده به دلیل مشورت نکردن با متحدان غربی انتقاد نکرده است. (5) همچنین خبرگزاری ها به نقل از مقامات مطلع از تصمیم رهبران کشورهای عضو بازار مشترک اروپا خبر دادند مبنی بر اینکه آنها از کورت والدهایم دبیرکل سازمان ملل متحد، می خواهند که به تلاش های خود برای رهایی گروگان های امریکایی ادامه بدهد. (6)

141

اعلام مواضع و اظهارنظر مقامات کشورهای مختلف در قبال حادثه اخیر طبس امروز هم در سطح وسیعی ادامه یافت.

اسحاق شامیر وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی، امروز گفت اقدام امریکا برای آزادساختن گروگان های امریکایی در تهران شجاعانه بوده است. وی با بیان اینکه خود را در غم مردم امریکا شریک می داند، عملیات نجات امریکا را موجه خواند و افزود: کارتر چاره دیگری نداشت. شامیر گزارش های حاکی از مشورت امریکا با اسرائیل درمورد برنامه نجات گروگان ها ی امریکایی را تکذیب کرد. (7)

هانس دیتریش گنشر وزیر امور خارجه آلمان فدرال نیز اظهار کرد: اقدامات نافرجام امریکا درمورد آزادکردن گروگان های این کشور در ایران تأثیری در همبستگی آلمان فدرال به عنوان یک کشور متحد با امریکا نخواهد داشت. گنشر گفت: ما نگرانی های امریکا را از سرنوشت گروگان ها می فهمیم. (8)

ص: 403


1- روزنامه بامداد، 9/2/1359، صص 1 و 3.
2- * ضمیمه دارد؛ گزارش امروز رادیو امریکا از مواضع کشورهای اروپایی که مؤید ناخرسندی آنان است و پاسخ وزیر دفاع امریکا.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 9/2/1359، ص2.
4- روزنامه بامداد، 9/2/1359، ص3.
5- روزنامه جمهوری اسلامی، 9/2/1359، ص2.
6- روزنامه بامداد، 9/2/1359، ص3.
7- روزنامه انقلاب اسلامی، 9/2/1359، ص4.
8- روزنامه انقلاب اسلامی، 8/2/1359، ص2.

ماسایوشی اوهیرا نخست وزیر ژاپن، امروز در نشستی مطبوعاتی گفت بااینکه وی از این عمل امریکا تعجب کرده است، مع هذا اطمینان دارد که این اقدام یک عمل تعرض آمیز ازجانب امریکا نبوده و فقط برای آزادساختن گروگان ها انجام گرفته است. نخست وزیر ژاپن اضافه کرد: اکنون بیش ازپیش لازم است که کشورهای اروپای غربی و ژاپن همبستگی و همگامی خود را به امریکا نشان دهند تا بلکه بتوان از این طریق به راه حل مسالمت آمیزی برای آزادی گروگان های امریکایی دست یافت. وی در ادامة اظهارات خود افزود: ژاپن قصد ندارد در تصمیم خود مبنی بر اعمال تحریم اقتصادی علیه ایران تجدیدنظر کند. وی همچنین اطمینان داد که در ملاقات هفته آینده خود با پرزیدنت کارتر از وی خواهد خواست که از دست زدن به هرگونه اقدام نظامی خودداری کند. (1)

وزیر امور خارجه ترکیه اقدام نافرجام امریکا را برای نجات گروگان ها، عملی توصیف کرد که موجب طرح پرسش های جدید و تیرگی بیشتر روابط ایران و امریکا خواهد شد. وی اضافه کرد این مسئله بایستی از روش های مسالمت آمیز و درنهایت خویشتن داری حل وفصل شود. (2)

سفیر پاکستان پیش ازظهر امروز، در تماسی با موسوی گرمارودی مشاور مطبوعاتی و فرهنگی رئیس جمهوری، ضمن تأکید بر دوستی و برادری دو کشور ایران و پاکستان، متن بیانیه شدیداللحن سخنگوی اداره امور خارجه پاکستان را دراختیار وی قرار داد. در این بیانیه سخنگوی اداره امور خارجه پاکستان، ضمن اظهار تعجب و تأسف دولت پاکستان از عملیات نظامی امریکا در ایران که به فاجعه انجامید، آورده است: این کوشش ناموفق برای آزادی گروگان ها با استفاده از زور می تواند عواقب ناگواری برای صلح و امنیت به بار آورد. وی ضمن تأکید بر سیاست مستمر پاکستان درخصوص مخالفت با هرگونه توسل به زور یا هرنوع فشار درجهت حل مسئله گروگان ها در پایان،گزارش های نادرست و اختلاف برانگیزاننده مبنی بر استفاده امریکا از پایگاه های نظامی پاکستان برای اجرای عملیات در ایران را استهزا کرد. (3)

یاسر عرفات رهبر سازمان آزادی بخش فلسطین، شکست عملیات ایالات متحده برای نجات گروگان ها در تهران را پیروزی انقلاب ایران بر امپریالیسم امریکا خواند. عرفات این سخنان را در سومین سالگرد یکی از گروه های جبهه آزادی بخش فلسطین و در جمع یکی از جناح های مبارز این سازمان بیان کرد. وی افزود اتفاقی نیست که عملیات کویر لوت امریکایی ها علیه انقلاب ایران هم زمان با تردد ناوگان ششم امریکا و کشتی های نیروی دریایی رژیم صهیونیستی در منطقه صورت می گیرد. عرفات خطاب به امریکایی ها گفت در جنگ جنوب لبنان و کویر لوت و نیز آب های ساحلی لبنان سرنوشتی شبیه به خلیج خوک ها در انتظار شماست. (4)

{یاسر عرفات شکست امریکا در طبس را پیروزی انقلاب ایران بر امپریالیسم امریکا خواند.}

ص: 404


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 38، 8/2/1359، ص18، بخش فارسی رادیو امریکا، 7/2/1359.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 8/2/1359، ص2.
3- روزنامه بامداد، 8/2/1359، ص9.
4- روزنامه جمهوری اسلامی، 8/2/1359، ص6.

یک مقام وزارت امور خارجه الجزایر امروز، اعلام کرد که این کشور عملیات کماندویی امریکا علیه ایران را تقبیح می کند و این اعمال را تجاوز به حاکمیت، استقلال و امنیت جمهوری اسلامی ایران می داند. خبرگزاری الجزایر با انتشار این خبر افزود: در این موقعیت الجزایر بار دیگر همبستگی و حمایت خود را از ملت برادر ایران در مبارزه اش برای استقلال و پیشرفت، اعلام و از مقاومت این کشور دربرابر تجاوزات و فشارهای اقتصادی و سیاسی امریکا پشتیبانی می کند. (1)

باآنکه مقامات بحرین نقش داشتن این کشور در عملیات طبس را تکذیب کرده اند، جبهه اسلامی آزادی بخش بحرین ادعا کرد: هواپیماهای امریکایی از پایگاه جفیر در منامه سوخت گیری کرده و به سوی کویر لوت روانه شده اند. در بیانیه این جبهه که دراختیار خبرگزاری پارس قرار گرفت، یورش وقیحانه و نافرجام نظامی امریکا به شدت محکوم و تأکید شده است که این جبهه یاری دهندگان به این جنایت امریکا در بحرین را بدون مجازات نخواهد گذاشت. (2)

آقای شاذلی قلیبی دبیرکل اتحادیه عرب، نیز با ابراز نگرانی درباره آخرین تحولات بحران ایران، گفت ممکن است این بحران برای آنچه وی وحدت اعراب می نامید، عواقب وخیمی به دنبال داشته باشد. رادیو لندن با اعلام این مطلب ادامه داد: در اعلامیه آقای شاذلی قلیبی دبیرکل جامعه عرب، از دول عربی تقاضا شده است که طرح دکتر والدهایم دبیرکل سازمان ملل متحد را مبنی بر تشکیل کمیسیون بین المللی برای رسیدگی به جنایاتی که ادعا می شود شاه سابق مرتکب شده است، مورد حمایت قرار دهند. (3) رادیو لندن همچنین از مواضع دبیرکل گروهی با عنوان "سازمان کنگره اسلامی" خبر داد که از کوشش نظامی امریکا برای آزادی گروگان ها ابراز نگرانی و انزجار کرده است. به گزارش این رادیو، در اعلامیه ای که برای بنگاه خبری سعودی مخابره شده، از کشورهای اسلامی خواسته شده است که برای دفاع از حاکمیت ایران در کنار آن کشور بایستند. (4)

142

درباره حادثه طبس و جوانب آن، اعلام موضع گروه ها و جریان های سیاسی داخل کشور، تماماً در چارچوب ضدیت با امریکا و محکوم کردن آن، ادامه دارد. دراین میان هر گروه، در حاشیه مطلب اصلی، به مقاصد داخلی خود نیز می پردازد که گاهی اهمیت این حاشیه از متن بیشتر است. در ادامه نمونه هایی از مواضعی که امروز اعلام شده ذکر می شود. این مواضع که پیشنهادهایی را نیز همراه دارد و در توصیف صف بندی جریان های سیاسی کنونی کشور توضیح دهنده است، به ترتیب مربوط به این گروه ها

است: حزب جمهوری اسلامی، جنبش انقلابی مردم مسلمان ایران {جاما، گروه دکتر کاظم سامی}، جنبش مسلمانان مبارز {گروه دکتر پیمان}، گروه سیاسی ایران امروز، حزب رنجبران ایران {مائوئیست}، سازمان چریک های فدایی خلق ایران، حزب توده ایران، سازمان مجاهدین خلق ایران و تشکل های وابسته. در پایان، به اطلاعیه ای از یک جریان دانشجویی خارج کشور نیز اشاره می شود.

ص: 405


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 8/2/1359، ص2.
2- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص2.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 38، 8/2/1359، ص4، بخش فارسی رادیو لندن، 7/2/1359.
4- همان.

روزنامه جمهوری اسلامی ارگان حزب جمهوری اسلامی در مقاله ای با عنوان "آیا در موضع گیری وزارت امور خارجه منافع و خط انقلاب رعایت شده است؟" به انتقاد از عملکرد وزارت امور خارجه و شخص وزیر {قطب زاده} پرداخت. در این مقاله آمده است: «از آغاز پیروزی انقلاب تاکنون، امریکای جنایتکار با هزار و یک چهره دربرابر انقلاب ایران ظاهر شده است. ... آیا این آخرین حرکت کارتر است؟ آیا وزارت امور خارجه تاکنون به رسالت خود عمل کرده است؟ آیا در موضع گیری های وزارت امور خارجه، منافع و خط انقلاب رعایت شده است؟ وزارت امور خارجه پس از این تهاجم نظامی که نقض حاکمیت ملی ایران است، در اعلامیه ای بسیار ابتدایی و ضعیف اظهار می دارد که والدهایم توصیه کرده است خونسردی خود را حفظ کنید! مگر والدهایم همان مهره بی اراده امریکا نیست که مردم قهرمان ما در تهران دست رد بر سینه اش زدند؟... چرا بایستی وزارت امور خارجه و شخص وزیر امور خارجه آن چنان از موضع ضعف عمل کند که والدهایم به خود جرئت دهد تا دستور صادر کند که خونسرد باشید؟ آیا وزیر امور خارجه از این پیام به خود نلرزیده است؟... آیا اینجا جای خونسردی است؟ حمله به کیان اسلام، حمله به مرزهای انقلاب، حمله به ایران و تهاجم امریکایی های جنایتکار را بایستی این گونه پاسخ داد؟ مسلم است که کسی قادر به موضع گیری قاطع دربرابر غرب است که از نظام جهنمی حاکم بر غرب نفرت داشته باشد. کسی قادر به موضع گیری است که قادر باشد خشم و نفرت ملتی را که 25 سال تحت ستم و سلطه غرب بوده است درک کند و بداند که بر این ملت چه گذشته است. چرا تاکنون ایران به سازمان ملل شکایت نکرده است؟ چرا ایران به خاطر به خطرافتادن مرزهای خود و حمله نظامی امریکای جهان خوار تقاضای تشکیل جلسه شورای امنیت را نکرده است؟... اکنون شایع است که می خواهند جسد تروریست های امریکایی را به امریکا پس دهند. دراین رابطه چند مسئله مطرح است: اولاً، تاکنون خشم و نفرت امریکا یی ها علیه کارتر برانگیخته شده است و تمامی نگاه سیاستمداران امریکایی متوجه ایران است تا سوژه ای به دست آید که بتوانند توسط آن خشم عمومی را علیه ایران کانالیزه کنند. آیا تحویل 5 جسد سوخته تروریست های امریکایی بهترین سوژه برای انحراف افکار عمومی امریکا از مخالفت با کارتر محسوب نمی شود؟ مسئله دیگر آنکه اگر از بُعد دیپلماتیک به قضیه نگاه کنیم، در یک حمله نظامی [که] امریکا در شروع آن پیش قدم شده است چندین [نفر] کشته شده اند. بنابراین بایستی در تحویل دادن آنها امتیازاتی ازطرف شکست خورده دریافت کرد. گفته می شود امتیاز ما در این است که دراین مورد امتیازی نگیریم! درست به عکس ما معتقدیم اگر کسی سیلی محکمی در گوش شما زد بایستی در پاسخ سیلی محکم تری به گوش او بزنید تا آنکه دیگر هوس سیلی زدن نکند! این جسدها دیر یا زود بالاخره بایستی تحویل امریکا شوند و مسلماً خود جسدها برای ما ارزشی ندارند، ولی برای امریکا هم بی ارزش اند؟ مسلماً نه. پس برای ما هم ازنظر سیاسی ارزشمند هستند. با این جسدها می توان پول های بلوکه شده ایران را از چنگال امریکا خارج کرد و امتیازات دیگری نیز گرفت. به علاوه وجود اینها در دست ما سند آشکاری از دخالت نظامی امریکا در ایران است. بنابراین، یک بار دیگر از شورای انقلاب و مسئولین امر می خواهیم با

ص: 406

مسئله دخالت نظامی امریکا و نقض حاکمیت ملی ایران برخوردی قاطعانه داشته باشند. چرا تاکنون شورای انقلاب خود را به صدور یک اعلامیه دراین مورد موظف نکرده است؟... موضع گیری ما بایستی طوری باشد که همواره ابتکارعمل را در دست داشته باشیم.» (1)

"جنبش

انقلابی مردم مسلمان ایران"

{جاما، گروه دکتر کاظم سامی} امروز در بیانیه ای شکست مفتضحانه امریکا را در تهاجم نظامی به میهن ما که به

سقوط هواپیما و قتل و جرح کماندوها و مأموران کثیف سیا انجامید، به مردم ایران تبریک گفت. در این بیانیه ضمن هشدار درمورد توطئه امریکا آمده است: «باید آماده بود درصورت تهاجم های بعدی که ممکن است به فواصل یا هم زمان در چند نقطه صورت پذیرد، کشورمان را به گورستان متجاوزان جنایتکار مبدل سازیم. باید به فرمان رهبر آگاهمان امام خمینی، در ایجاد و تقویت ارتش بیست میلیونی تسریع نمود. باید به تولید داخلی افزود و محاصره اقتصادی امریکا را با شکست روبه رو کرد. باید از هرگونه درگیری های گروهی و ایجاد تفرقه و نفاق جلوگیری کرده و با عوامل آن به شدت مبارزه نمود و صف متحد مسلمانان آزاده را در مقابل توطئه امپریالیسم متشکل تر و مصمم تر نمود.» (2)

جنبش مسلمانان مبارز نیز بیانیه ای دراین باره انتشار داد. این گروه در گزارشی تحلیلی درباره حمله طبس و ذکر و معرفی کشورهای حامی امریکا در این حمله آورده است: «دقیقاً معلوم نیست که چه حادثه ای موجب اختلال و شکست برنامه عملیاتی می شود،

ولی ما درهرحال دست خدا را در شکست توطئه شیطان بزرگ که این بار هم بحمدالله و بر طبق سنت وی به زیان و علیه خودش تمام می شود، می بینیم.» (3) این بیانیه، با تأکید بر تنوع طرح های امریکا و انتقاد تلویحی از عملکرد وزارت امور خارجه که کوشید براساس تمایل امریکا قضیه را بزرگ نکند و دانشجویان را وادار سازد واکنش تندی نشان ندهند، از دستگاه های نظامی و اطلاعاتی کشور به دلیل اینکه از چنین عملیات گسترده ای اطلاع نداشته اند و ساعت ها پس از اعلامیه کاخ سفید، اعلامیه داده اند، انتقاد کرده است. در ادامه بیانیه به طرح پیشنهادهای جنبش مسلمانان مبارز پرداخته شده و آمده است: «1. دولت و مسئولین امور در وزارت امور خارجه و در ارتش فوراً همه اطلاعات خود را درباره حمله و تجاوز امریکا به ایران بلافاصله دراختیار ملت ایران قرار دهند. 2. همه تماس های رسمی و غیررسمی مقامات مسئول با دولت امریکا و با نمایندگان و دلالان آنان به کلی قطع شود و از هرگونه تماس عناصر خارجی با گروگان ها به هر عنوان و بهانه جداً جلوگیری شود. ما همیشه معتقد بودیم بسیاری از ملاقات کنندگان در لباس ها و عناوین مختلف مأموران سیا هستند که گروگان ها را در جریان طرح های عملیاتی امریکا قرار داده، ضمن کسب اطلاع از موقعیت گروگان ها، دستورالعمل های لازم را به آنان می رسانند، ولی متأسفانه همیشه اصرار دولت ایران موجب می شد بسیاری از این جاسوسان علی رغم تمایل دانشجویان مسلمان مستقر در لانه جاسوسی با گروگان ها ملاقات و مأموریت خود را انجام دهند. ابلهانه است اگر باور کنیم یک چنین طرح نظامی برای آزادکردن گروگان ها بدون تماس قبلی با آنان شروع و اجرا شده باشد، لذا برای جلوگیری از اجرای طرح های جانشین و یا تماس های احتمالی دیگر، گروگان ها

ص: 407


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 7/2/1359، ص10.
2- روزنامه کیهان، 7/2/1359، ص9.
3- روزنامه بامداد، 8/2/1359، ص10.

از محل سفارت به محل امن دیگر منتقل و در سلول های انفرادی و مین گذاری شده نگهداری شوند. 3. با اعلام حالت آماده باش به همه واحدها و به همه ملت ایران، به کسانی که تاکنون در برنامه ارتش بیست میلیونی تمرین [کرده] و آموزش دیده اند،اسلحه داده و طرح مسلح کردن

تعداد بیشتری از مردم تنظیم و به مرحله اجرا گذارده شود. 4. برای کسانی که به هرنحو با جاسوسان امریکایی و با مأموران آن مخفیانه تماس برقرار می کنند مجازات شدید و فوری اعمال شود. 5. شورایی از نمایندگان کلیه گروه ها و سازمان های انقلابی مسلمان و متعهد برای دادن نظرهای مشورتی و ایجاد هماهنگی در فعالیت های بسیج همگانی مردم علیه حملات امپریالیسم امریکا در رابطه مستقیم با مقامات مسئول دولت دعوت به کار شوند و همه تصمیمات و اقدامات مربوطه به مقاومت و مبارزه علیه امپریالیسم زیر نظر مستقیم رهبر انقلاب امام خمینی، اتخاذ و اجرا شود. قطعاً موقع آن رسیده است که برای جلوگیری از یک فاجعه شکست دیگر نظیر آنچه در مرداد 1332 به ما تحمیل شد، دست به کار شویم.» (1) در آخر اظهارنظر شده است که «تنها هشیاری و بسیج دائمی توده هاست که هر حمله و توطئه ای را خنثی خواهد کرد و هر تلاشی برای بیرون راندن مردم از صحنه عمل و ابتکار انقلابی به خصوص در شرایط کنونی خیانت به انقلاب اسلامی ایران است.» (2) همچنین «ما یک بار دیگر خطر مماشات و ساز ش کاری با شیطان پلید و توطئه گر را یادآور شده، نسبت به خطراتی که روش غیرانقلابی دولت قبلی و شورای انقلاب فعلی درزمینه سیاست داخلی و خارجی برای موجودیت انقلاب و آزادی و استقلال دربردارد به ملت قهرمان ایران و به رهبر انقلاب امام خمینی هشدار می دهیم.» (3)

گروه سیاسی ایران امروز نیز اطلاعیه ای درباره تجاوز اخیر امریکا به حق حاکمیت ارضی و ملی ایران صادر کرد که در آن آمده است: «این عمل نشانه آن است که هنوز دولت امریکا نخواسته است به واقعیت های موجود در ایران پی ببرد و آیا این بار هم حمایت از حقوق بشر به صورت یورش به مرزهای ایران و عملاً پیاده کردن تفنگ داران و جاسوسان سیا خودنمایی کرده است. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل(4)... به نظر ما دولت ایران باید از این حادثه نهایت استفاده را بکند و به دنیا نشان بدهد که امریکای جنایتکار چگونه به تجاوزات آشکار و علنی خود ادامه می دهد.» (5)

حزب رنجبران ایران(6) نیز در بیانیه ای ضمن محکوم کردن امریکا نوشت: «اما ملت و دولت ما از این عمل ضدبشری امپریالیسم امریکا چه می آموزد؟ اول اینکه این عملیات نظامی، به دنبال تدارک وسیع از مدت ها قبل و با استفاده از اغتشاش و درگیری خونین داخلی در نقاط مختلف کشور و دامن زدن به آن ازطریق عوامل خود، از کردستان گرفته تا رشت و خوزستان و بالاخره درگیری در دانشگاه ها، انجام می شود. ثانیاً، در این مبارزه باید تفرقه افکنی و انحصارطلبی را طرد نمود و توطئه های تفرقه افکنانه چپ نماها و دمکرات نماها را خنثی کرده، برای اتحاد بزرگ ملی پافشاری نمود. ثالثاً، امپریالیسم زخم خورده امریکا دست از تحریک و توطئه و فتنه گری بر نمی دارد و از هر شرایطی برای

ص: 408


1- همان.
2- همان.
3- روزنامه کیهان، 7/2/1359، ص9.
4- * سه نقطه از متن روزنامه است.
5- روزنامه بامداد، 8/2/1359، ص10.
6- ** یک تشکل مائوئیستی که در جناح بندی کنونی نظام، بر خلاف حزب توده، از جناح بنی صدر حمایت می کند.

ضربه زدن به انقلاب ضدامپریالیستی و ضداستبدادی ما استفاده می کند و توطئه های رنگارنگ دیگر نظامی و غیرنظامی تدارک می بیند. همچنین امکان اینکه بخشی از تفنگ داران و مأموران سیا همچنان مخفیانه برجا مانده و آماده عملیات تخریبی خود باشند، از بین نرفته است. دولت ما باید با هوشیاری بیشتری آماده خنثی نمودن هرگونه توطئه ای باشد و ضمناً دولت جمهوری اسلامی و ارتش ما باید هشیاری بیشتری در دفاع از مرزهای میهن از خود نشان دهند. این اولین باری نیست که ما آماده پیشگیری تجاوزات ابرقدرت ها نشده ایم. مدتی قبل نیز هواپیماها و میگ های روسی به حریم هوایی ما تجاوز کردند. ارتش جمهوری اسلامی باید از کلیه امکانات موجود در پیشگیری و جلوگیری از چنین تجاوزاتی [استفاده کرده و] آمادگی و هوشیاری و قدرت بیشتری داشته باشد. همچنین باید نظریه انحرافی و ضدانقلابی انحلال ارتش را که در خدمت امپریالیست ها است بیش ازپیش افشا نموده و ارتش جمهوری اسلامی را در دفاع از میهن با روحیه پیوند با مردم تقویت بخشید و ارتش بیست میلیونی امام را نیز آماده و بسیج نمود. خلق قهرمان ما و نظام جمهوری اسلامی با پا فشاری بر روی وحدت بزرگ ضدامپریالیستی و استقرار حاکمیت یک دولت ملی و قوی است که قادر است در مقابل ابرقدرت ها و ازجمله امپریالیسم امریکا مقابله نموده و اجازه هیچ گونه مداخله ای به آنها ندهد و درصورت تجاوز هر دشمن، ایران را به گورستان تجاوزگران تبدیل نماید.» (1)

امروز، روزنامه کیهان در مطلبی با عنوان "نظرگاه ها و پیشنهادات احزاب درمورد چگونگی شکست مفتضحانه امریکا" از صدور اطلاعیه سازمان چریک های فدایی خلق خبر داد و نوشت: «سازمان چریک های فدایی خلق ایران با انتشار اطلاعیه ای

تجاوز و حمله نظامی امریکا به ایران را محکوم کرده و افزوده که به مبارزه با امپریالیسم در کنار خلق های

ایران همچنان ادامه خواهد داد. در بخشی از این اطلاعیه آمده است: تلاش ناموفق و مفتضح مأموران ارتش

امریکا، سازمان سیا و ایادی ایرانی آنها بار دیگر ثابت کرد که امپریالیسم امریکا این دشمن اصلی خلق ما از هیچ کوششی برای ضربه زدن به مبارزات استقلال طلبانه و ضدامپریالیستی خلق ما فروگذار نخواهد کرد. این حمله ماهیت پلید و تجاوزگر دولت امریکا را به بهترین وجه به نمایش گذاشت. در بخش دیگری از این اطلاعیه اشاره شده است کشور ما اکنون لحظات حساسی را می گذراند و دوستان و جاسوسان امریکا در ایران تلاش دارند تا پایداری و اتحاد عمل مردم ما را بشکنند و ما را به تسلیم وادارند.

سازمان چریک های فدایی خلق ایران همچنین ضمن اطلاعیه خود این سؤالات را مطرح کرده است: هواپیماها از چه طریق به شهر طبس که در قلب ایران است، رسیده اند و از کدام نقطه مرز ایران وارد شده اند؟ ارتش به این سؤال پاسخ دهد که تا چه حد از ورود هواپیماها و هلیکوپتر ها با خبر بوده است؟ چرا مقامات ایرانی از وجود افراد ایرانی بین امریکایی ها خبری انتشار نداده اند؟ چرا باید اول کارتر اعلامیه بدهد و بعد از یک روز رادیو ایران فقط اعلامیه کاخ سفید را بخواند؟ چرا دولت ایران قبل از صدور اطلاعیه کاخ سفید خبر برخورد هواپیما را انتشار نداد؟ در اطلاعیه تأکید شده است مردم پاسخ این سؤال و ده ها سؤال دیگر دراین مورد را می خواهند. تمام حقایق و

ص: 409


1- همان.

تمام دست اندرکاران این توطئه امریکایی باید افشا شوند زیرا انجام چنین طرحی بدون همکاری عوامل داخلی امریکا به ویژه در ارتش هرگز امکان پذیر نیست.» (1)

کمیته مرکزی حزب توده ایران امروز، اعلامیه ای با عنوان "تجاوز نظامی امریکا، حلقه ای از یک توطئه بزرگ علیه انقلاب ایران" صادر کرد. در این اطلاعیه به کشورهای متحد امریکا اشاره شده و درواقع اطلاعیه مذکور تکرار نگرش حزب توده درمورد اتحاد و ائتلاف در منطقه و جهان است که همواره متناسب با رعایت شأن و منافع شوروی ارائه می شود. در اعلامیه این حزب آمده است: «رویدادهای هفته های اخیر نشان داد که در دشمنی کین توزانه

با

انقلاب ایران، درزمینه عمده ترین هدف ها، ایالات متحده امریکا از پشتیبانی و همکاری همه جانبه

امپریالیست های اروپای غربی، کانادا، ژاپن، استرالیا، اسرائیل و همه حکومت های

ارتجاعی دنیای سوم نظیر مصر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، پاکستان، اندونزی و متحد ننگین آنها دولت مرتد و خائن جمهوری خلق چین برخوردار است.» (2) در ادامه اعلامیه، حزب توده به مسائل داخلی پرداخته و نوشته است: «از همان آغاز، امپریالیسم دو راه را به طور

موازی برای شکست انقلاب ایران [در پیش گرفت] و در هر دو راه تمام امکانات خود را به کار انداخت. یکی اینکه انقلاب ایران را از درون منحرف سازد و دیگر اینکه منفجرساختن انقلاب ایران را از درون و بیرون تا حد مداخله نظامی تدارک ببیند. 15 ماهی که از پیروزی انقلاب ایران می گذرد،

این واقعیات را تأیید کرده است. این تلاش مزورانه و خطرناک که با یک سلسله موضع گیری و اقدامات دولت، گام به گام لیبرال ها که نمونه اش ملاقات مهندس بازرگان با توطئه گر

بزرگ اردوگاه امپریالیستی برژینسکی بود تا حد زیادی به هدف های خود نزدیک شده بود براثر مقاومت نیروهای راستین انقلاب ایران و درایت قابل تحسین امام خمینی رهبر انقلاب ایران، با شکست روبه رو شد. اقدام تاریخی و انقلابی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام درزمینه اشغال جاسوس خانه ایالات متحده امریکا، که مرکز اصلی توطئه های امپریالیستی علیه انقلاب ایران بود، ضربه مهلکی به این راه حل وارد ساخت. از این لحظه است که امپریالیسم درعین اینکه امید خود را به استفاده از راه حل اول از دست نداده به تدارک راه حل دوم یعنی منفجرساختن و متلاشی کردن انقلاب ایران از درون و بیرون می پردازد.» (3) اعلامیه امروز کمیته مرکزی حزب توده ایران، پس از ذکر توصیه ها و پیشنهادهایی به عنوان

وظیفه تاریخی و حیاتی برای پست های سیاسی، دستگاه های دولتی، نیروهای انتظامی، ارتش بیست میلیونی، چرخه تولید صنعتی، مسئله ارضی و انقلاب فرهنگی، چنین پایان یافته است: «حزب

توده ایران، همان طور که تاکنون عملاً به اثبات رسانده، آماده است در همه این زمینه ها، با تمام نیرو و امکان خود با سایر نیروهای راستین انقلابی ایران صمیمانه همکاری کند.

کمیته مرکزی حزب توده ایران 7/2/1359» (4)

حزب توده در مقاله دیگری با عنوان "عدم آمادگی حیرت انگیز و تأسف آور دربرابر توطئه های امریکای جهان خوار" به جنبه دیگری از این حادثه پرداخته و با اشاره به اینکه دسیسه امریکای پلید نه به دلیل آمادگی ارگان های مسئول مملکتی و مقابله به موقع آنها با این توطئه، بلکه براثر

ص: 410


1- روزنامه کیهان، 7/2/1359، ص9.
2- روزنامه نامه مردم، 8/2/1359، ص1.
3- همان.
4- همان، ص2.

رخدادهایی کاملاً تصادفی، نظیر برخاستن طوفان شن در کویر و نقص تکنیکی در هلیکوپتر، شکست خورده،(1) افزوده است: ماه هاست که امام خمینی هشدار می دهد که باید دربرابر توطئه های شیطان بزرگ آماده بود. ماه هاست که حزب توده ایران و دیگر نیروها و سازمان های مترقی خبر از توطئه می دهند و بر ضرورت هشیاری تأکید می کنند، ولی متأسفانه حادثه اخیر که تصادفاً به خیر گذشت، نشان می دهد که در ارگان های مسئولِ دفاع مملکتی هیچ گونه آمادگی برای مقابله با توطئه های خطرناک امریکا و دستیارانش وجود نداشته است. این فرض نیز قوت دارد، زیرا متأسفانه در ارتش پاک سازی کامل انجام نگرفته است. اشتباه است اگر تصور شود که امپریالیسم امریکا بدون هیچ محاسبه ای، صرفاً به یک اقدام دیوانه وار علیه ما دست زده است. (2)

دراین حال، مرکزیت سازمان مجاهدین خلق امروز، یکی از روزهای استثنایی خود را درزمینه اعلام مواضع ازطریق صدور بیانیه و اطلاعیه سپری کرد. این سازمان کوشید برخلاف روال جاری در مسائل دانشگاه ها، نوعی پیوند و همراهی با نیروهای نظام، البته با جهت گیری مترقیانه و ضدامریکایی ایجاد کند. درواقع در تحلیل سازمان درگیری عملی امریکا و خط امام می توانست دعاوی ضدامپریالیستی مجاهدین خلق را که این سازمان آن را به عنوان اصلی ترین

ملاک حرکت، وحدت و درگیری مطرح می کند به کلی صوری و نمایشی جلوه دهد؛ درنتیجه سازمان از گردونه تحرکات فعلی کشور که محور ضدامریکایی دارد، به گوشه ای پرت شده و بعد از شکست اخیر در عرصه درگیری های دانشگاهی، شکستی دیگر را از نیروهای خط امام متحمل شود که این بار البته با ابعاد نابود کننده ای برای سازمان همراه خواهد بود. در تقابل با چنین وضعی، سازمان کوشید با حفظ مواضع و هویت خود، در افکار عمومی، گرایش ضدامپریالیستی را به عنوان اصلی ترین ملاک حرکت خود به نمایش بگذارد و در این چارچوب حتی در برخورد با نیروهایی که آنان را با صفت ارتجاع در ردیف دشمن اصلی یعنی امپریالیسم قرار می داد، وحدت را جایگزین درگیری کند. در تحلیل سازمان چنانچه سپاه دعوت سازمان را بپذیرد برتری تئوریک و تشکیلاتی مجاهدین خلق، فضایی مطلوب را ایجاد می کند و چنانچه سپاه این دعوت و وحدت را رد کند، بخشی از خدشه ای که اخیراً به مشروعیت سازمان وارد شده است، جبران می شود و سازمان می تواند در رقابت با نیروهای خط امام ازجمله سپاه، لااقل موازنه کنونی را حفظ کند و چه بسا بتواند تعادل فعلی را نیز به نفع خودش برهم بزند.

امروز، سازمان مجاهدین خلق اطلاعیه ای به مناسبت شهادت پاسدار محمد منتظر قائم صادر کرد.(3) متن این اطلاعیه چنین است: «به نام خدا و به نام خلق قهرمان ایران. مجاهدین خلق ایران شهادت برادر پاسدار محمد منتظر قائم را که درحین پیگیری توطئه نظامی نافرجام امپریالیسم جنایتکار امریکا علیه ایران، صورت گرفت، به خلق ایران و امام خمینی و برادران پاسدار تسلیت و تهنیت می گویند. انقلاب ایران ثابت کرده است که هر قطره خونی که در نبرد رهایی بخش

ص: 411


1- همان، ص1.
2- همان.
3- * این اطلاعیه در نشریه مجاهد 9/2/1359، درج شد. * این اطلاعیه در نشریه مجاهد 9/2/1359، درج شد.

ضدامپریالیستی و اسلامی ما علیه امپریالیست ها به زمین می ریزد تنها به عمق دریای خونی که بین خلق ما و جنایتکاران امریکایی وجود دارد، می افزاید و اراده خلق ما را در این نبرد عادلانه، صیقل می زند. مجاهدین خلق ایران ضمن تأکید مجدد بر ضرورت بسیج و هماهنگی و همکاری همه مردم و نیروهای مردمی برای شرکت در این جهاد مقدس ضدامپریالیستی، از مقامات مسئول مصراً تقاضا می کنند تا ابهاماتی را که در چگونگی شهادت این برادر پاسدار وجود دارد بررسی و نتایج آن را اعلام دارند. مرگ بر امپریالیسم امریکا، درود بر شهدای به خون خفته خلق.

مجاهدین خلق ایران 7/2/1359» (1)

این سازمان در گامی دیگر، امروز(2) با صدور اطلاعیه سیاسی نظامی شماره 24 (3) اعلام کرد: «مجاهدین خلق ایران ضمن دعوت همه احزاب، سازمان ها و نیروهای مردمی به هماهنگی و وحدت عمل ضدامپریالیستی، کلیه تیم های نظامی و چریک های نیمه وقت {میلیشیا} خود در سراسر کشور را علیه امپریالیسم امریکا به تبعیت از برادران پاسدار موظف می سازند.» (4) در این اطلاعیه بعد از تحلیل و ترسیم وضع کنونی و عوامل مرتبط با حمله امریکا آمده است: «بنابراین باتوجه به

موارد فوق که تنها جزء ناچیزی از حقایق است، هماهنگی و وحدت عمل سیاسی و نظامی همه نیروهای خلق علیه امپریالیسم تجاوزگر امریکا در چنین شرایط حساسی یک وظیفه مبرم عقیدتی و تاریخی است. به همین منظور، سازمان مجاهدین خلق ایران کلیه نفرات نظامی و میلیشیای مردمی خود در سراسر کشور را به تبعیت از برادران پاسدار فرا می خواند، به این ترتیب برحسب دستور سیاسی نظامی حاضر، به منظور وحدت عمل و وحدت فرماندهی نظامی علیه امپریالیسم امریکا کلیه اعضا و تیم های نظامی و میلیشیای مجاهدین خلق موظف اند

فرمان برادران پاسدار خود را در هرکجای کشور علیه جنایتکاران امریکایی اطاعت کنند. بدیهی است اعضای ما در هیچ درگیری داخلی دخالت ننموده و صرفاً در مبارزه همه جانبه

نبرد علیه دشمنان اصلی خلقمان برای ردیابی و ریشه کنی امپریالیست ها و ایادی سیا و اینتلیجنت سرویس یا [مزدوران] سازمان یافته

ساواک تمرکز می یابند.» (5) به این ترتیب درعمل، سازمان مرزبندی خود را با نیروهای سپاه درزمینه درگیری هایی چون کردستان و... حفظ کرده است و فقط چنانچه در داخل ایران هرکجای کشور نیروهای سپاه با نیروهای امریکایی درگیر شوند، این دستور سیاسی نظامی کاربرد پیدا خواهد کرد.

در ادامه اطلاعیه آمده است: «در همین جا توجه کلیه مقامات مسئول درجه اول کشور را به

ص: 412


1- سازمان مجاهدین خلق، نشریه مجاهد، شماره 52، 9/2/1359، صص 1 و 3.
2- * اطلاعیه در نشریه مجاهد 9/2/1359، منتشر شد.
3- ** عنوان سیاسی نظامی این بیانیه خود با اعلام غیرمسلح بودن دفاتر رسمی سازمان نوعی تعارض دارد. در اینجا سازمان درواقع اعتراف کرده است که فقط دفاتر آشکار سازمان غیرمسلح است، ولی سازمان همچنان یک سازمان چریکی و شبه نظامی است. همچنین جنبه دیگری از زرنگی های رایج سازمان نیز نمایان می شود بدین ترتیب که با اعلام سیاسی نظامی بودن در این موضوع خاص و به خصوص با قراردادن نیروهای میلیشیا تحت فرماندهی سپاه، سازمان نوعی مشروعیت برای مطلق سیاسی نظامی بودن خویش هم کسب می کند. درواقع اگر سپاه و نظام بپذیرند که دراین مورد از نیروهای شبه نظامی سازمان استفاده کنند، این نوعی به رسمیت شناختن وجهِ نظامی سازمان نیز هست.
4- همان، ص1.
5- همان، ص1.

ضرورت حفاظت بیش ازپیش مقر امام و مراکز آب، برق، سیلوها، مخابرات، رادیو و تلویزیون و فرودگاه ها و بنادر کشور جلب می کنیم؛ چرا که در شرایط عدم پاک سازی کامل کشور از ایادی و جاسوسان و مزدوران خارجی و داخلی هیچ گونه تضمین صددرصدی نسبت به این موارد وجود نداشته و حتی ما نمونه هایی از تلاش مراکز و مأموران ساواک در خارج از کشور برای شبکه بندی و تجدید سازمان داخلی [را] در دست داریم. از سوی دیگر، بایستی خاطر نشان نمود که بسیج و وحدت عمل نظامی نیروهای ضدامپریالیست خلق مستلزم حداقل تفاهم و هماهنگی سیاسی ضدامپریالیستی است. کما اینکه در اواخر دوران شاه نیز تفاهم و هماهنگی ضددیکتاتوری عموم اقشار و طبقات خلق را شاهد بودیم.» (1) در پایان اطلاعیه آمده است: «شرایط موجود، شرایطی است که در آن به قول امام خمینی حتی اختلافات مسلکی را نیز باید کنار گذاشت. مرگ بر امپریالیسم امریکا، زنده باد وحدت ضدامپریالیستی تمام خلق.

مجاهدین خلق ایران 7/2/1359» (2)

امروز، همچنین اطلاعیه دیگری از مجاهدین خلق با عنوان "مجاهدین خلق ایران با اعلام آمادگی همه جانبه

علیه امپریالیست های امریکایی قطع همه تحریکات و درگیری های

داخلی را خواستارند"(3) در نشریه مجاهد منتشر شد.(4) در این اطلاعیه آمده است: «مجاهدین خلق ایران ضمن اعلام آمادگی همه جانبه خود در این مسیر، تذکر موارد زیرین را نیز به منظور تحقق همین بسیج تمام عیار توده ای لازم می بینند:

1. تجاوز نظامی امریکای امپریالیست بار دیگر این حقیقت را که صدها و هزاران بار ازجانب ما مورد تأکید قرار گرفته، مدنظر قرار می دهد که هرگونه تفرقه اندازی و دامن زدن به اختلافات و تضادهای فرعی از هر قبیل که باشد جز در خدمت دشمن {امپریالیسم} نیست. ... تجاوز امپریالیست های امریکایی به خاک میهن ما درست در شرایطی صورت می گیرد که سراسر کشور را موج درگیری های داخلی فرا گرفته است. شرایطی که به قول علی{ع} طمع دشمن را برانگیخته و وحدت همه جناح های آن را علیه ما موجب شده است و به راستی هم وقتی صحنه داخلی ایران مملو از این همه تفرقه اندازی های عقیدتی و سیاسی است، چرا امپریالیست ها تماماً برای محاصره اقتصادی و سیاسی ما متحد نشوند. اینجاست که علی{ع} فریاد می زند که "والله یمیت القلب و یجلب الهم اجتماع هؤلاء القوم علی باطلهم و تفرقکم عن حقکم" و به خدا سوگند که اجتماع و وحدت عمل {دشمنان} بر مواضع باطلشان دربرابر تفرقه و اختلاف شما بر حقوق {ضدامپریالیستی}(5) تان، دل را می میراند و اندوه بر می انگیزد.

2. مسئله دانشگاه ها و موج تفرقه و خشونتی که برانگیخت، یکی از مهم ترین موارد درگیری است. البته اتاق های تمامی گروه های مورد نظر دانشجویی، در سراسر کشور به رغم حقوق صنفی و اجتماعی

ص: 413


1- همان، صص 1 و 2.
2- همان، ص2.
3- سازمان مجاهدین خلق، نشریه مجاهد، شماره 50، 7/2/1359، ص1.
4- * در ذیل اطلاعیه تاریخ 5/2/1359 درج شده است.
5- ** ترجمه "ضدامپریالیستی" از "حق"، که از ویژگی های ادبیات سازمان می باشد، قابل توجه است.

و سیاسی انکار ناپذیرشان، تخلیه شده است. باشد که راه هرگونه ماجراجویی انحصارطلبانه ای که می رفت با مشغول کردن اذهان مردم به درگیری های دانشگاه، دست امپریالیست ها را بیش ازپیش در این کشور آزاد گذارد، مسدود گردد، لکن برخی تحریکات و فتنه گری های پر از دروغ روزهای اخیر، مبین تفرقه اندازی ها و جنگ افروزی های بازهم بیشتری است. ...

3. کردستان صحنه دیگری از نهایت اوج گیری درگیری های داخلی ماست. به اعتقاد مجاهدین خلق ایران، حل اساسی مسئله کردستان تنها و تنها در گرو احقاق حقوق خودمختاری داخلی و به رسمیت شناختن حق تعیین سرنوشت مردممان در آن خطه بوده و ازطریق عملی نمودن هرچه سریع تر مفاد پیام تاریخی مورخ 26 آبان امام خمینی میسر است و [بر این] اساس پس از آن می توان مرز روشنی میان انقلاب و ضدانقلاب در منطقه ترسیم نموده و موضع دقیق هر نیرویی را مشخص ساخت. ...

4. چون تردیدی نیست که امریکا تنها به اتکای شبکه گسترده جاسوسی خود در ایران و همکاری سازمان جاسوسی انگلیس توانسته است تدارک حمله نظامی به کشور ما را ببیند، بازهم برای صدمین و هزارمین بار تکرار می کنیم که بدون افشا و الغای جمیع قراردادها و روابط شبکه های جاسوسی و من جمله ساواک، مبارزه ضدامپریالیستی هیچ عمقی نداشته و تنها در سطح به شعر و شعار و راه پیمایی محدود شده و چه بسا به مثابه ابزاری برای تصفیه حساب های سیاسی در داخل کشور به کار می رود. ...

5. بااین همه، مجاهدین خلق ایران با اعتقادی راسخ تر از همیشه نهایت آمادگی خود را برای هرگونه هماهنگی و همکاری در خطوط ضدامپریالیستی با کلیه مقامات و ارگان های مسئول به پیشگاه خلق قهرمان ایران و شخص امام خمینی اعلام می داریم و با استناد به این گفته وحدت طلبانه امام خمینی که "هرچه فریاد دارید بر سر امریکا بکشید" بار دیگر خاتمه و قطع هرگونه تحریکات و درگیری های داخلی را آرزو می کنند.» (1)

طبق یک روال تشکیلاتی، موضع گیری های سازمان همیشه توسط تعدادی از تشکل های

وابسته، به گونه ای پژواک مانند، تکرار و ترویج می شود. امروز هم دعوت به وحدت ضدامپریالیستی و کنارگذاشتن درگیری های داخلی ازجمله در کردستان و دانشگاه ها و جهت گیری همه نیروها علیه امریکا، ازسوی

تشکل هایی که عملاً شاخه های سازمان مجاهدین خلق هستند به صورت های مختلفی تکرار و ترویج شد؛ ازجمله سازمان جوانان مجاهد،(2) انجمن دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران،(3) انجمن دانشجویان مسلمان دانشگاه تربیت معلم، انجمن کارکنان مسلمان شرکت سهامی کارخانجات خانه سازی ایران، انجمن کارکنان مسلمان گمرک ایران، گروهی از کارکنان مسلمان بیمارستان ها، انجمن دانشجویان مسلمان پلی تکنیک و کانون توحیدی اصناف با انتشار بیانیه هایی ضمن تبریک شکست توطئه عملیات نظامی امریکای جهان خوار، به بحث درباره این اقدام از منظر ارتباط با مسائل و درگیری های داخلی {مشابه مواضع سازمان مجاهدین خلق} پرداختند

ص: 414


1- همان، صص 1 و 3.
2- سازمان مجاهدین خلق، نشریه مجاهد، شماره 54، 13/2/1359، ص4.
3- روزنامه بامداد، 8/2/1359، ص10.

و خواستار هشیاری و بسیج عمومی در راه مبارزه با توطئه های دیگر امپریالیسم امریکا شدند. (1)

اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا درخصوص تظاهرات قبلی دانشجویان مسلمان که در شهرهای برلن، لندن و بن علیه امریکا و در حمایت از اقدام دانشجویان مسلمان پیرو خط امام برگزار شد، اطلاعیه ای صادر کرده که روزنامه جمهوری اسلامی امروز، آن را درج کرد. در این اطلاعیه آمده است: «الله اکبر،که بالاخره در این زمان شرق متجاوز و غرب جنایت پیشه در مقابل امام، این اسطوره تاریخ به زانو نشست. ... ما دانشجویان عضو اتحادیه انجمن های اسلامی در اروپا،... پس از تظاهراتی که در روز سه شنبه 19 فروردین در شهر برلن غربی و روز چهارشنبه 20

فروردین در لندن علیه دولت وابسته سادات برگزار نمودیم، روز پنجشنبه برابر با 21 فروردین به همت خواهران و برادران تظاهرات باشکوهی به عنوان اعتراض به اعمال ضدانسانی شیطان بزرگ کارتر و سگ های زنجیری اش سادات و صدام حسین در شهر "بن" آلمان غربی برگزار نمودیم که در پایان این تظاهرات در مقابل سفارت مصر پس از به جا آوردن دو رکعت نماز شهادت قطعنامه ای به سه زبان فارسی، عربی و آلمانی قرائت گردید و با تکبیر تظاهرکنندگان مورد تصویب قرار گرفت.» (2) روزنامه جمهوری اسلامی سپس به درج قطعنامه مذکور پرداخته است.

143

از آنجا که خبرهای عراق شدیداً زیر سانسور دولت بعث قرار دارد و کاملاً جهت دار اعلام می شود، بالطبع زمینه برای اینکه اتفاقات داخل این کشور به نحوی دیگر انعکاس یافته و درنهایت هم اصل قضیه هیچگاه آشکار نگردد، فراهم است. نمونه ای از این مسئله خبرهای مربوط به کودتا علیه صدام است که امروز، به شدت شایع شد و درنهایت هم به طور رسمی اعلام نشد چه تحولاتی زمینه ساز این خبر بوده است.

شماره امروز روزنامه کیهان برای درج خبر کودتا علیه صدام اقدام به چاپ دوم روزنامه و انتشار آن کرد. به نوشته کیهان: «امروز، شایع شد که به دنبال وقوع یک کودتای خونین در عراق صدام حسین رئیس جمهوری آن کشور به قتل رسید.» (3) در صفحه اول چاپ دوم کیهان امروز، در کنار عکس صدام تیتر "شایعه کودتا در عراق و کشته شدن صدام حسین" درج و ذیل آن نوشته شده است: «حدود ساعت یک بعدازظهر امروز، چند تن از اهالی اهواز ضمن تماس تلفنی با کیهان گفتند که رادیو بغداد که صدای آن در اهواز شنیده شد خبر وقوع یک کودتای نظامی و قتل صدام حسین را پخش کرد. هرچند از جزئیات این موضوع و صحت وسقم آن اطلاعی در دست نیست.» (4) کیهان در قسمتی دیگر اضافه کرده است: «درباره شایعه وقوع کودتا در عراق و قتل صدام حسین با وزارت امور خارجه تماس گرفتیم. یک مقام وزارت امور خارجه گفت دراین زمینه مشغول تحقیق هستیم، ولی تاکنون گزارشی دراین باره دریافت نداشته ایم.» (5) همچنین «سفارت لیبی در تهران در تماسی با کیهان اعلام کرد ما هم خبر وقوع کودتا و قتل صدام را شنیدیم، اما هنوز گزارش دقیقی

ص: 415


1- همان.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 7/2/1359، ص12.
3- روزنامه کیهان، 7/2/1359، ص1.
4- همان.
5- همان.

دریافت نداشته ایم و مشغول بررسی هستیم و به زودی نتیجه این بررسی را اعلام خواهیم کرد.» (1)

دراین حال خبرگزاری فرانسه خبر داد: «سخنگوی دفتر ریاست جمهوری ایران اعلام داشت صدام حسین رئیس جمهوری عراق، امروز در یک کودتا کشته شده است» (2)، اما چند ساعت بعد همین خبرگزاری گزارش داد: «سفارت عراق در تهران بعدازظهر خبر کودتا در عراق و قتل صدام حسین رئیس جمهوری این کشور را که ازسوی منابع رسمی ایران اعلام شده بود، تکذیب کرد.» (3)

همچنین آسوشیتدپرس از دمشق اعلام کرد: «صادق قطب زاده وزیر امور خارجه ایران، که سرگرم دیدار از کشور سوریه است، امروز، درحین انجام یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام داشت که صدام حسین رئیس جمهور عراق در یک کودتا کشته شده است. یکی از نزدیکان وزیر امور خارجه ایران درحالی که وی سرگرم انجام مصاحبه بود یادداشتی به وی تسلیم کرد و قطب زاده پس از قرائت یادداشت گفت: "واقعاً؟" و سپس رو به خبرنگاران کرده و اظهار داشت خوشحالم که به شما اطلاع دهم که در عراق یک کودتای نظامی روی داده و صدام کشته شده است. یک مقام ایرانی دراین رابطه گفت این خبر از رادیو تهران دریافت شده است.» این خبرگزاری در ادامه افزود: «رادیو بغداد در بخش خبری خود در ساعت 10 به وقت گرینویچ، هیچ اشاره ای به وقوع کودتا نکرد و برنامه های عادی خود را پس از اخبار دنبال کرد.» (4)

روزنامه جمهوری اسلامی تا آخرین ساعات امروز، آخرین مطالب مربوط به این قضیه را برای چاپ در روزنامه صبح فردا، تهیه کرد. به نوشته این روزنامه: «مقارن ظهر... اخبار متعددی پیرامون کشته شدن صدام حسین رئیس جمهور عراق به دفتر روزنامه رسید. همچنین شایعاتی که حاکی از

وقوع یک کودتای نظامی در عراق بود به دفتر روزنامه واصل شد، به دنبال انتشار این اخبار خبرنگاران ما... با مسئولین وزارتخانه، سفارتخانه های کشورهای عربی تماس گرفتند خبرنگاران ما همچنین با پایتخت چند کشور عربی نیز تماس گرفتند، ولی آنها نیز مطالبی در حد شایعه دریافت کرده بودند. در همین حال، سازمان

پیکار اسلامی عراق در اعلامیه ای اظهار داشت که صبح دیروز، گروه نظامی عماربن یاسر وابسته به سازمان پیکار اسلامی عراق در یک حمله مسلحانه صدام حسین رئیس جمهور عراق را به قتل رسانده اند که در این حمله 2 تن از اعضای این گروه شهید گردیده است. در تماسی که با سفارت عراق در ایران گرفته شد، یکی از مسئولان سفارت به شدت این خبر را تکذیب نمود. رادیو آلمان خبر کودتا علیه صدام حسین را تأیید کرد. رادیو تهران در اخبار ساعت 14، اعلام داشت که شایعات بسیار قوی از مرز ایران توسط سپاه پاسداران رسیده است که حاکی از وقوع کودتای موفق علیه رژیم صدام حسین در عراق [است که] صورت گرفته و ساکنان قصرشیرین به شادی و خوشحالی پرداخته اند. در بیروت، رادیو بیروت خبر کودتا در عراق را پخش نموده، ولی تلویزیون بیروت این خبر را تکذیب کرد. سازمان پیکار اسلامی عراق در تماسی تلفنی با دفتر مرکزی خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران اظهار داشت علی رغم تکذیب کلیه خبرهای ترور صدام حسین این ترورها به هیچ وجه نافرجام نبوده [و] کاملاً صحت

ص: 416


1- همان.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 38، 8/2/1359، ص1، تهران خبرگزاری فرانسه، 7/2/1359.
3- روزنامه بامداد، 8/2/1359، صص 1 و 2.
4- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 38، 8/2/1359، ص1، دمشق خبرگزاری آسوشیتدپرس، 7/2/1359.

دارد. سخنگوی این سازمان گفت این ترور توسط گروه عماربن یاسر پیش ازظهر امروز... به هنگام بازدید رئیس جمهور خائن عراق از یک اردوگاه نظامی به دقت انجام شده و وی کشته شده است و گروه یاسر در این ترور 2 شهید داشته و 4 نفر به سلامت به پایگاه خود بازگشتند، این گروه در این ترور از کلت و نارنجک استفاده کرده است.» (1)

درمجموع در خبرهایی که تا آخر وقت امروز به روزنامه بامداد رسید، چنین آمده است: «خبر کودتا در عراق و کشته شدن صدام حسین با گزارش های متفاوت و متضادی ازسوی خبرگزاری ها و محافل سیاسی نزدیک به این کشور انتشار یافت و درحالی که بعضی از خبرگزاری ها و سفیران عراق در چند کشور خارجی خبر کودتا و کشته شدن صدام حسین را تکذیب کرده اند سازمان پیکار اسلامی عراق با قاطعیت اعلام داشته است که صدام حسین توسط اعضای این سازمان ترور و به قتل رسیده است. از سوی دیگر، سفیر عراق در کویت گفت ما نیازی به تکذیب چنین اخباری که دروغ گستاخانه ای است، نداریم. سفیر عراق در سازمان ملل نیز رسماً گزارش های مربوط به کودتا در عراق و قتل صدام حسین را تکذیب کرد.» (2)

خبرگزاری رسمی عراق نیز در تکذیبیه خود درباره خبر کودتا و کشته شدن صدام افزود: «اخبار فوق دروغ و بی اساس است. صدام حسین و سایر مقامات عالی رتبه عراقی امروز {یکشنبه} برای استقبال از رنه آلبرت رئیس جمهوری سیشل،(3) در فرودگاه بغداد حضور یافته اند.»

خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز در گزارشی از ژنو اعلام کرد: سفیر عراق در سازمان ملل امروز، کشته شدن صدام حسین را در یک کودتا تکذیب کرد. وی گفت هم اکنون با بغداد در تماس بوده و گزارش های مربوط به کشته شدن رئیس جمهور عراق یک دروغ ایرانی است و صحت ندارد. (4)

اما در سطح غیرعلنی گزارش هایی می رسد که نشان می دهد امروز، وضعی غیرعادی در عراق به وجود آمده است؛ ازجمله، گزارشی از شهربانی کرمانشاه به استاندار این استان حاکی است: «بنا بر گزارش شهربانی نفت شهر، از ساعت 8 صبح امروز الی یک بعدازظهر، صدای تیراندازی با سلاح های سنگین از داخل خاک عراق به طور خیلی واضح به گوش رسیده و چنین استنباط گردیده که ارتش آن کشور درحال نقل وانتقالات واحدهای ارتشی و مانور سنگین نظامی می باشد.

رئیس شهربانی استان کرمانشاهان سرهنگ صمیمی گیرنده: لشکر 81 زرهی کرمانشاه جهت آگاهی» (5)

همچنین خبرگزاری پارس در ساعت 15:30، از کرمانشاه گزارش داد: «عده ای که در مرز قصرشیرین صدای رادیوهای محلی بغداد را که به زبان عربی پخش می شد، شنیدند به دفتر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قصرشیرین مراجعه کردند و اظهار داشتند در بغداد کودتا شده است.

ص: 417


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 8/2/1359، ص6.
2- روزنامه بامداد، 8/2/1359، صص 1 و 2.
3- * نام کشوری است در قاره افریقا
4- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 38، 8/2/1359، ص1، بغداد خبرگزاری یونایتدپرس، 7/2/1359.
5- سند شماره 33945 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی کرمانشاهان به استاندار، 8/2/1359.

در پیگیری خبر معلوم شد که بین یک گروه ارتشی و شهربانی درگیری روی داده است و در این درگیری شوهر خواهر صدام حسین کشته شده است،(1) این خبر موجی از شادی بین اهالی مرزنشین قصرشیرین برانگیخته است.» (2)

144

در داخل عراق، به خصوص بعد از شکنجه و شهادت آیت الله صدر و خواهرش فضای رعب و سرکوب دولت بعث، هرروز فراگیرتر و عام تر می شود. خبر اعدام افراد و حتی اعدام های گروهی و دسته جمعی پی درپی اعلام می گردد، اما از طرف دیگر تبلیغات برنامه ریزی شده حکومت بعث نیز غوغایی برپا کرده که باوجود شناخت کلی که از رژیم صدام وجود دارد، هاله ای از تردید و ابهام را در ذهن مخاطبان تبلیغات عراق ایجاد می کند. مقاومت هایی هم دربرابر این اوضاع وجود دارد که با قدرت سرکوب می شود. نوع انتشار اخبار مربوط به این مقاومت ها و میزان شدت و ضعف آنها هم همیشه مخاطب را درمورد صحت وسقم توانایی مبارزان و میزان توفیق آنها، در تردید نگاه می دارد. جنبه دیگر، نقش و جایگاه ایران و انقلاب ایران در این مقاومت هاست که خود دارای ابهام و نتیجه گیری خاص است. مجموعه خبرهای داخل عراق که امروز، به طور علنی منتشر شد یا در سطح گزارش های داخلی برخی نهادها وجود دارد، ویژگی های موجود در این جمع بندی را نشان می دهد.

درباره وضع داخلی عراق، خبرنگار خبرگزاری پارس به نقل از یکی از روحانیون محکوم به اعدام که از عراق به ایران گریخته است، گزارش داد: «هم زمان با شهادت آیت الله محمدباقر صدر در عراق 180 نفر از روحانیون، پزشکان و استادان دانشگاه های عراق که علیه حکومت بعث عراق مبارزه می کردند به وسیله عمال بعثی اعدام شده اند. علاوه براین، طی یک سال گذشته حداقل 700 نفر از علما و روحانیون و نویسندگان و روشنفکران به وسیله حزب بعث به شهادت رسیده اند.»

وی افزود: «حزب بعث عراق بیشتر قدرت خود را

در حوزه های علمیه عراق به کار می برد. مساجد به وسیله عمال بعثی به شدت کنترل می شود و به طورکلی مساجد و عتبات پایگاه فعالیت افراد عمال حزب بعث عراق و روحانی نماها شده است. پس از پیام امام خمینی تشنجات شدیدی در ارتش عراق به وجود آمده است.» این روحانی گفت: «طی یک ماه گذشته، حدود 15 شخصیت برجسته

ص: 418


1- * یاد آوری می شود در 16/2/1359، بخش عربی رادیو قاهره، گزارشی پخش کرد که نشان می دهد این شایعات بی پایه نبوده است. در این گزارش آمده است: «در خلال هفته جاری، اسرار تلاش کودتای نظامی در عراق که روز یکشنبه 27 آوریل {7/2/1359} گذشته تدارک دیده شده بود فاش گردید و رادیو تهران درپی آن اشتباهاً خبر کشته شدن پرزیدنت صدام حسین را پخش کرد. منابع آگاه در بغداد خاطر نشان ساختند که دو لشکر از توپخانه عراق به طور جداگانه و هم زمان برای سرنگون ساختن رژیم بعث تکریتی در عراق حرکت کرده بود، ولی چون هریک از فرماندهان 2 لشکر از طرح یکدیگر اطلاع نداشتند این امر منجر به رویارویی شدید میان نیروهای دو لشکر شده و منجر به کشته شدن 130 افسر و سرباز گردید و تلاش کودتا و یا به عبارتی تلاش های کودتا در عراق نافرجام ماند.» [خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 47، 17/2/1359، ص21، بخش عربی رادیو قاهره، 16/2/1359]
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 8/2/1359، ص2.

حزب بعث در نقاط مختلف عراق به وسیله مبارزان مسلمان ترور شده اند و عوامل حزب بعث نیز دست به کشتار مبارزان زده اند.» به گفته این روحانی، «اخیراً فحشا در کشور عراق به اوج خود رسیده است و حزب بعث برای اینکه جوانان عراق را سرگرم کند عده بی شماری زن مصری به عراق وارد کرده و پوشیدن لباس های کاملاً سکسی در عراق به شدت متداول شده [است].» (1)

گزارش های دیگر از داخل عراق نیز از گسترش فضای سرکوب حکایت دارد که از آن جمله می توان به دستگیری وسیع دوستان و همکاران شخصی به نام حیدر مهدی حسین که 4 ماه قبل به اتهام پخش اعلامیه، دستگیر و به 5 سال زندان محکوم شده بود، اشاره کرد. (2)

دراین حال، تحرکات و ابراز مخالفت های

زیادی علیه رژیم بعث نیز مرتباً گزارش می شود. در این تحرکات وجود دو مرکز مهم مخالفت، یعنی شیعیان و کردها چشمگیر است. این مسئله به نوبه خود موجب بغرنجی و تیرگی هرچه بیشتر روابط رژیم بعث عراق و جمهوری اسلامی ایران شده و نیز در شرایط مناسب اهرم تبلیغات ضدایرانی و محمل و بهانه سرکوب بیشتر عناصر مخالف داخلی عراق را همراه دارد. برای نمونه در یک گزارش از خبرگزاری پارس آمده است: طبق خبر رسیده، مبارزه افراد مسلمان عراقی در شهرهای نجف، کربلا، کاظمین و چند شهر دیگر به اوج خود رسیده و حکومت بعث عملیات های مبارزان عراقی را به ایرانیان نسبت می دهد. (3) در گزارش خبرنگار دیگری از همین خبرگزاری آمده است: «دودستگی شدید در ارتش عراق به

وجود آمده و بسیاری افسران و سربازان عراقی از پادگان ها و محل های خدمت خود فرار کرده اند یا به حزب دعوت عراق [یک تشکل شیعی مرتبط با ایران] پیوسته اند.» (4) همچنین منابع داخلی عراق به استانداری خوزستان گزارش داده اند که یگان های نظامی مستقر در عماره از مردم شهر وحشت دارند، زیرا اهالی این استان گفته اند که آماده جهاد و منتظر دستورهای آیت الله خویی می باشند. (5)

درمورد مقابله با تحرکات ایذایی مناطق کردنشین عراق در گزارشی که امروز به نهادهای ذی ربط داده شده، آمده است: «اخیراً خرابکاران مشغول کاشتن مین های ضدخودرو و ضدنفر در اطراف مناطق مهم نظامی و جاده های مسیر حرکت ستون های نظامی ارتش عراق می باشند. تیپ99 احتیاط مستقر در قره داغ سلیمانیه، از یگان های تابعه و تحت امر خود خواسته است که قبل از هرگونه نقل وانتقال {نقل مکان} مسیر را بازدید و از وجود مین پاک سازی نمایند.» (6)

بجز تحرکات مربوط به شیعیان و کردها، دسته ای دیگر از مقاومت های غیرمرتبط با دو مرکز فوق {یعنی مراکز شیعی و کردی} نیز گزارش می شود که مراکز تبلیغی و نیز امنیتی عراق با خبرهایی از نقش ایران آن را همراه می کنند. در ادامه، پنج گزارش غیرعلنی دراین خصوص

که همگی به تاریخ امروز هستند، ذکر می شود: در یک گزارش که امروز، به اطلاعات نزاجا رسید، آمده است: «به علت انفجار یک بمب دستی در سازمان شهرسازی فاو 15 نفر کشته و مجروح شدند. غازی دیراوی فرماندار سابق فاو ازجمله کشته شدگان بوده است.» (7) گزارش دیگری نیز از انفجار یک بمب در پالایشگاه نفت الدوره بغداد حکایت داشت. (8) گزارش سوم

ص: 419


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 7/2/1359، ص4.
2- سند شماره 287547 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی کمیته هماهنگی انتظامی، 7/2/1359.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 7/2/1359، ص4.
4- همان.
5- سند شماره 347486 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به استاندار خوزستان {دفتر هماهنگی}، 7/2/1359.
6- سند شماره 287538 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی19، فرماندهی21 07 {رکن2}، 7/2/1359.
7- سند شماره 287552 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به فرماندهی نزاجا {مدیریت اطلاعات}، 7/2/1359.
8- سند شماره 287543 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی19، فرماندهی21 07 {رکن2}، 7/2/1359.

و چهارم معنای خاصی از نقش ایران به دو گزارش قبل دادند؛ در گزارش سوم آمده است: «مقامات امنیتی کشور عراق مدعی هستند که در آینده بسیار نزدیک تعدادی خرابکار تبعه عربستان سعودی که با کمک مقامات دولتی ایران به نارنجک دستی و بمب های صوتی مجهز شده اند ازطریق جنوب عراق به استان المثنی وارد و قصد خرابکاری در منطقه را دارند. لذا به کلیه یگان های مرزی و انتظامی و امنیتی دستور مراقبت شدید داده شده است.» (1) و گزارش چهارم نیز حاکی است: «مقامات مرزی استان بصره عراق مدعی اند که در هفته گذشته شخصی به نام جعفر یوسف از اهالی سوسنگرد ایران با همدستی چند نفر دیگر هنگام واردکردن اسلحه از ایران به خاک عراق دستگیر و جهت بازجویی به سازمان امنیت بصره تحویل شده اند.» (2) اما گزارش پنجم دراین باره، بغرنجی های جدیدی بر چهار گزارش قبلی افزوده است. در این گزارش آمده است: «برابر گزارش پایگاه آبادان به منظور ایجاد حس تنفر در بین مردم عراق نسبت به ایرانیان و دولت ایران مأمورین سازمان امنیت و عوامل بعث مواد منفجره و نارنجک به دست افراد بی گناه داده و آنها را وادار می نمایند که بعضی نقاط را منفجر نمایند آن گاه در بین مردم این طور شایع می کنند که عوامل دولت ایران به عراق نفوذ کرده و دست به عملیات ترور و خرابکاری می زنند.» (3)

یادآوری می شود سرکوب کنونی رژیم عراق، حزب کمونیست این کشور را هم که اتفاقاً در مواضع خود درخصوص انقلاب ایران، مواضعی شبیه حزب توده دارد دربر می گیرد. درباره شهادت آیت الله صدر حزب کمونیست عراق نیز اعلام موضع کرد. به نوشته روزنامه نامه مردم ارگان حزب توده: «حزب کمونیست عراق که علیه رژیم خون آشام صدام حسین پیکار می کند، در بیانیه ای اعدام آیت الله سیدمحمدباقر صدر را قویاً محکوم کرد. حزب کمونیست عراق در بیانیه خود تأکید می کند که اعدام آیت الله صدر زمانی صورت می گیرد که گزارش می رسد عده زیادی از مخالفان ازجمله [تعدادی] کمونیست مبارز عراقی اعدام شده اند.» (4)

145

اخراج ایرانیان و شیعیان از عراق همچنان ادامه دارد. در 24 ساعت گذشته نیز 622 نفر دیگر از اخراج شدگان از عراق وارد خاک ایران شدند(5) که 133 نفر آنان ازطریق مرزهای خسروی و سومار به ایران آمده اند. (6) سرهنگ اخیانی فرمانده ناحیه ژاندارمری کرمانشاه، با ذکر مطالب مذکور به خبرنگار خبرگزاری پارس گفت: با ورود این عده جمع رانده شدگان تاکنون به 28458 نفر رسیده است. (7)

درباره خدمات پس از ورود رانده شدگان، سخنگوی جهاد سازندگی خرم آباد اعلام کرد: قرار است 2 مدرسه به زبان های عربی و فارسی برای رانده شده گان در اردوگاه بهرام خرم آباد تشکیل شود. وی افزود در بین رانده شدگان افراد متخصص وجود دارند که از آنها در اردوگاه هایی که تشکیل خواهد

ص: 420


1- سند شماره 287542 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی19 فرماندهی21 07 {رکن2}، 7/2/1359.
2- سند شماره 339204 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی21 07 {رکن2} کمیته هماهنگی انتظامی، 7/2/1359.
3- سند شماره 287551 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به نزاجا {مدیریت اطلاعات}، 7/2/1359.
4- روزنامه نامه مردم، 7/2/1359، ص8.
5- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص10.
6- روزنامه جمهوری اسلامی، 8/2/1359، ص5.
7- همان.

شد، استفاده می شود. درمورد کار تحویل رانده شدگان به بستگانشان، فرماندار خرم آباد گفت که تاکنون نزدیک به 6 هزار نفر از معاودین در استان لرستان، تحویل بستگان خود شده اند. (1)

از سوی دیگر مشکلات ناشی از نفوذ عوامل دولت عراق در این پوشش، همچنان نگران کننده است و خبرهایی که به نحوی ممکن است مربوط به این قضیه بشود، مورد توجه قرار می گیرد. برای مثال، این گزارش با قید "صحت دارد"، امروز، به مقامات ذی ربط رسید: «مأمورین عراق افرادی از سازمان امن العام عراق را به عنوان فراری یا پناهنده سیاسی به ایران نفوذ داده است. منظور این افراد شناسایی کامل افراد فراری یا پناهنده سیاسی موجود در ایران است.» (2) امروز همچنین «ازطرف مقامات امنیتی کشور عراق دستور دستگیری ایرانیان مشروحه زیر صادر و به کلیه مراکز پلیس و امنیتی ارسال شده که درصورت دستگیری آنان را تحت الحفظ به سازمان امنیت تحویل نمایند.» (3) در ادامه، گزارشی که این مطالب را در بر دارد، اسامی و شغل 6 تن ذکر و در آخر قید شده است: «ارزیابی خبر: صحت دارد.» درواقع به دلیل همان حساسیت ذکرشده، در شرایط کنونی مسئله روند و سرانجام دستگیری ایرانیان که چه بسا به اخراج و فرستادن آنان به ایران بینجامد، مورد توجه قرار گرفته است.

146

تحرک، برخوردهای ایذایی،(4) نقل وانتقال، تدارک و تجهیز و... در مرزهای ایران و عراق ادامه دارد.

در جنوب، گارد ساحلی به فرماندهی نیروی دریایی اطلاع داد: «تعداد 2 فروند کشتی روسی حامل قطعات یدکی و مهمات نظامی تحت حمایت یک فروند ناوچه مسلح گشتی عراق به شماره 150 در اسکله بصره پهلو گرفت.» (5) گزارش منابع خودی با ارزیابی صحت دارد، همچنین حاکی است: «2 فروند ناوچه نیروی دریایی عراق در 3 کیلومتری بندر فاو روبه روی بخش اروندکنار در کنار اسکله نظامی مستقر شده اند و مأموریت آنها گشت زنی در شط العرب می باشد.» (6)

در غرب کشور، ساعت 13 امروز، از مقابل پاسگاه های شورشیرین و نی خزر در داخل عراق، 15 دستگاه خودرو به پایگاه الشهدا وارد شدند و تعدادی نیز با ورود به پاسگاه های تک تک مشکی و پله کانه عراق در آنجا استقرار یافتند و نیز 15 نفر هم با استقرار روی تپه پاسگاه چک سرخ، چندین زاغه در آنجا حفر کردند و پرچم بر روی تپه برافراشتند. (7)

امروز همچنین حضور یک گردان زرهی عراق در منطقه طیب مقابل پاسگاه چاه نفت موسیان، باعث شد هنگ ایلام تقاضای اعزام یک گروهان زرهی خودی به منطقه، برای احتیاط و حفاظت کند. (8) در همین حال، پاسگاه دهلران نیز از استقرار گردان8 توپخانه صحرایی عراق در منطقه مقابل موسیان خبر داد. (9)

ص: 421


1- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص10.
2- سند شماره 347487 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی19، فرماندهی21 7 {رکن2}، 7/2/1359.
3- سند شماره 287410 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی هنگ آبادان {رکن2}، 29/2/1359.
4- * برخوردهای ایذایی عراق از نوع نفوذ و انفجارات در جنوب، در گزارش مستقل خواهد آمد.
5- سند شماره 287540 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی19، فرماندهی21 07 {رکن2}، 7/2/1359.
6- سند شماره 287441 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی19 7 ر.م، 7/2/1359.
7- سند شماره 041029 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از استانداری ایلام به وزارت کشور {معاونت سیاسی اجتماعی}،7/2/1359.
8- سند شماره 033942 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن2 دایره اطلاعات} به دفتر ریاست جمهوری، 7/2/1359.
9- سند شماره 041032 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به ژاجا، 7/2/1359.

همچنین در ادامه تحرکات ایذایی در مناطق مرزی، امروز در منطقه پاسگاه ازگله درگیری شدیدی بین پاسداران خودی و مهاجمان که ازطرف ارتش عراق با توپ و خمپاره حمایت می شدند، رخ داد. (1)

علاوه بر موارد مذکور ضایعات و تلفات ناشی از مین گذاری در این مناطق همچنان ادامه دارد؛ ساعت 10:30 امروز، در آبادی گزین و دشت ده آب {در منطقه عمومی قصرشیرین} یک دستگاه تراکتور به مین برخورد کرد. براثر انفجار این مین، تراکتور منهدم، یک نفر کشته و 2 نفر به سختی مجروح شدند.(2) (3) یادآوری می شود اخیراً یک گروه مین یاب وارد جاده گرده نو باویسی واقع در منطقه نوار مرزی شدند. سخنگوی ستاد مرکزی سپاه پاسداران ضمن اعلام این خبر افزود: تاکنون تعداد قابل ملاحظه ای مین کشف و معدوم شده است. (4)

در همین حال امروز، در پیام هشدارآمیز مقامات مسئول به مقامات محلی سرپل ذهاب آمده است: «برابر اطلاع موثق، ایادی محلی سرسپرده عراق قصد دارند با یورش ناگهانی به پل ذهاب حمله [و] علاوه بر ایجاد ناامنی افراد مورد نظر خود را ربوده و به کشور عراق ببرند. دستور فرمایند به وصول امر 1. پرسنل پاسگاه را تقویت نمایند. 2. ارتفاعات مشرف به پل ذهاب را به طور مداوم زیر نظر داشته باشید. 3. نقاط حساس را حفاظت نمایید. 4. با تشکیل شورای تأمین پیش بینی های لازم با استفاده از عوامل محلی مؤمن به انقلاب اسلامی نسبت به تأمین کافی شهر سرپل ذهاب اقدام کنید.» (5)

147

در عرصه هوایی، امروز هم عراق با چند پرواز مشکوک، به تجاوز هوایی به خاک ایران اقدام کرد، اما فرود اجباری یک هواپیمای متجاوز عراقی در خاک ایران حادثه ای بی سابقه بود.

به گفته یک مقام مسئول در ستاد مرکزی نیروی هوایی: «در 24 ساعت گذشته، به خصوص در سحرگاه امروز، در چندین مورد، تجاوزات مکرر در منطقه خوزستان ازسوی مرزهای عراق داشته ایم که درنتیجه چندین مورد توسط توپخانه های نیروی هوایی مجبور به بازگشت شده اند.» (6) در همین زمینه، گزارش هنگ ژاندارمری آبادان به فرماندهی لشکر92 زرهی و استانداری خراسان حاکی است در ساعت 3:00 و 4:30 سحرگاه امروز، تجاوز هوایی ازسمت شمال به طرف جنوب در بالای فرودگاه و پالایشگاه آبادان انجام گرفته که با تیراندازی یگان های پدافند هوایی مستقر در فرودگاه و پالایشگاه آبادان هواپیمای متجاوز عراقی متواری شده است. (7)

گزارش امروز شهربانی آبادان به وزارت کشور نیز از یک تجاوز هوایی دیگر حکایت می کند که در ساعت 23، بر فراز جزیره مینو روی داد. براساس این گزارش، به سوی هواپیمای متجاوز تیراندازی شد، بااین حال هواپیما توانست فرار کند. (8)

اما حادثه اصلی حدود ظهر، رخ داد. در این موقع رادار پایگاه وحدتی دزفول اطلاع داد یک

ص: 422


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 8/2/1359، ص1؛ و سند شماره 0615 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا {ستاد عملیاتی} به وزارت کشور {رونوشت سماجا3، مرکز فرماندهی}، 8/2/1359.
2- * هامش گزارش شهربانی به وزارت کشور نشان می دهد که این گزارش برای وزارت امور خارجه نیز ارسال شده است.
3- سند شماره 0615 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
4- روزنامه کیهان، 7/2/1359، ص11.
5- سند شماره 276894 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: به قصرشیرین ف. (14) 05 {رکن3}، 7/2/1359.
6- روزنامه بامداد، 8/2/1359، ص2.
7- سند شماره 347506 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ ژاندارمری آبادان 9 به فرماندهی ناحیه اهواز {رکن3} رونوشت فرماندهی لشکر92 زرهی اهواز و استانداری خوزستان، 7/2/1359.
8- سند شماره 40980 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور {رونوشت سماجا}، 8/2/1359.

فروند هواپیما به حریم فضایی ایران در منطقه جنوب شرقی این پایگاه تجاوز کرده است. فرمانده پایگاه مزبور گفت: «بلافاصله هواپیماهای جنگنده اف5 آماده بر بالای هواپیما ظاهر شدند و باتوجه به اینکه خلبان هواپیمای متجاوز به دستور خلبان شکاری نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران توجهی نکرد، اجباراً به وسیله مسلسل تیراندازی شد و هواپیمای متجاوز در 60 کیلومتری پایگاه وحدتی فرود اجباری کرد. وی اضافه کرد که هواپیمای عراق قصد فرار داشته و حداکثر تلاش را به کار برد تا خود را به مرز کشورش برساند، ولی موفق نشد.» فرمانده پایگاه وحدتی نوع هواپیمای متجاوز عراقی را ای.ان2 اعلام کرد و گفت: «هواپیما با یک خلبان و 6

سرنشین آن به پایگاه وحدتی منتقل شدند و پس از بازجویی مقدماتی و مداوای اولیه خلبان و سرنشینان و تأمین غذای آنان از پایگاه وحدتی به تهران منتقل شدند.» (1) یکی از مسئولان ستاد مرکزی نیروی هوایی، اشاره کرد که هواپیمای عراق دربرابر اخطار و اعلام فرود برابر مقررات هواپیمایی دنیا، تمرد کرد و تصمیم به فرار گرفت. وی افزود: «خلبان هواپیمای شکاری اف5 نیروی هوایی ایران به طرزی به سوی

هواپیمای متجاوز عراقی شلیک نموده است که هواپیما آسیب جزئی دیده و موظف به تبعیت از دستور خلبان هوایی ایران شد و مجبور به فرود گردید.» وی همچنین گفت: «هواپیمای عراقی قصد فرار داشت و حداکثر تلاش

خود را به کار برد تا خود را به مرز کشورش برساند، ولی نتوانست و درحدود 17 الی 18 کیلومتری مرز مجبور به فرود اجباری گردید و بلافاصله توسط هلیکوپتر نیروی هوایی سرنشینان هواپیما به پایگاه وحدتی رفته و 2 نفر از سرنشینان که مجروح شده بودند تحت درمان سرپایی قرار گرفتند و کلیه دستگیر شدگان که 7 نفر می باشند به تهران فرستاده شدند.» (2) سرپرست فرمانداری دشت آزادگان، که حادثه در منطقه تحت مسئولیت وی رخ داده است، در گزارش خود هواپیمای مزبور را یک هواپیمای اکتشافی نیروی هوایی عراق توصیف کرد. در این گزارش درباره وقایع بعد از سقوط هواپیما آمده است: «... سپس افراد عشیره ساکن شط علی مسلحانه دور هواپیما را محاصره نمودند و خلبان و 6 سرنشین آن را دستگیر که به وسیله هلیکوپتر به پایگاه هوایی دزفول منتقل شدند. پس از این جریان در ساعت 6 بعدازظهر همان روز، 2 فروند جنگنده نیروی هوایی عراق به محل سقوط هواپیمای مذکور آمده و پس از شناسایی محل چون با تیراندازی شدید مردم عشیره و سپاه پاسداران و ژاندارمری مواجه شدند به سرعت به کشور عراق بازگشتند. اکنون لاشه هواپیما به وسیله افراد ژاندارمری و سپاه پاسداران در دشت آزادگان حفاظت می شود.» (3) یادآوری می شود در گزارش بعضی منابع ژاندارمری، تیراندازی نیروهای پاسگاه هخامنش در حوالی هور،(4) و در گزارش بعضی دیگر از منابع ژاندارمری، اصابت گلوله از زمین و هوا، به عنوان عامل سقوط هواپیما ذکر شده است.(5) (6)

ص: 423


1- روزنامه کیهان، 8/2/1359، ص2.
2- روزنامه بامداد، 8/2/1359، ص2.
3- سند شماره 347475 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرمانداری دشت آزادگان به دفتر سیاسی استانداری خوزستان، 9/2/1359.
4- سند شماره 347451 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری خوزستان به تیمسار فرماندهی ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران {رکن3}، 7/2/1359.
5- * ضمیمه دارد؛ تفاوت اطلاعات در منابع گوناگون درباره حادثه سقوط هواپیمای عراقی در ایران.
6- سند شماره 347488 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ ژاندارمری سوسنگرد {رکن2} به تهران ت.ف ژ،ک،ک،جا {رکن3}، 8/2/1359.

148

اقدامات عراق علیه ایران ازطریق عوامل خود در خوزستان و از طرف دیگر مقابله نیروهای نظام با آن، همچنان ادامه دارد.

امروز به منظور مقابله با تحرکات ایذایی عوامل عراق در آبادان، در یک برنامه از قبل طراحی شده، 2 نقطه مشکوک ردیابی شد؛ محلی در آبادی شطیط و نیز بخشی از اماکن کسبه اروندکنار، از صبح امروز مورد جست و جوی امنیتی قرار گرفت. در عملیاتی که تا ساعت 15 طول کشید، 10 تن شامل 2 زن و 8 مرد از عاملان بمب گذاری های آبادان که رابطه نزدیکی با عراق داشتند، شناسایی و دستگیر شدند. (1)

دراین حال، کمک های مردمی برای شناسایی عوامل عراق و پیشگیری از اقدامات جنایتکارانه آنان نیز، ادامه دارد. در گزارشی که امروز، برای یک کمیته ذی ربط ارسال شده، آمده است: «قرار است در هفته جاری 5 نفر عرب زبان از اهالی منطقه جراحی خوزستان ایران که دارای شناسنامه عراقی بوده و مسلح به نارنجک دستی و سلاح های مجهز به صداخفه کن می باشند از خاک عراق وارد و اقدام به خرابکاری و ایجاد رعب و وحشت نمایند.» در ادامه نام این 5 نفر همراه با توصیه هایی به نیروهای مرزبانی، ذکر شده است. (2)

در گزارش دیگری که حاکی از فعالیت آتی یک افسر عراقی در محدوده تعیین شده در منطقه مرزی حوالی خین می باشد، آمده است: افسر مزبور امروز، از بغداد وارد بصره و در منزلی واقع در بصره قدیم، به عنوان خانه امن، مستقر شده، وی قرار است با متواریان ایرانی، در منزل مذکور ارتباط برقرار کند. (3)

علاوه بر گزارش های داخلی نیروهای انتظامی و امنیتی، در مطبوعات و خبرگزاری ها نیز از این گونه فعالیت های عراق و نوع مقابله با آن، گزارش هایی درج می شود؛ ازجمله در شماره امروز روزنامه جمهوری اسلامی، به نقل از خبرگزاری پارس آمده است: «حکومت بعث عراق کوشش های گسترده ای را برای ایجاد ناامنی در نقاط مرزی می کند و در مقابل هر انفجار مبلغ یک هزار دینار عراقی به عوامل ضدانقلاب پرداخت می کند و اهالی عرب زبان ایران و سایر ایلات و عشایر مرزنشین در موسیان و دهلران با کمک افراد انتظامی اوضاع و حرکت عوامل عراق را به شدت تحت کنترل شدید دارند.» (4)

یادآوری می شود نفرت عمومی مرزنشینان از عناصری که به نحوی با عراق مرتبط اند، یا به دلیل نفع مادی و دلایل دیگر درجهت منافع عراق فعالیتی کرده اند، باعث انزوای شدید آنان شده است به حدی که ترس از شناسایی توسط همسایگان و افراد عشیره غالباً باعث گریختن این افراد به عراق می گردد. البته در عراق برای استفاده بهینه از آنها برنامه ریزی هایی شده است؛ ازجمله یک گزارش داخلی که امروز دریافت شده، حاکی است: «تعدادی از ایرانیان فراری به خاک عراق که در پادگان های استقبال اسکان داده شده اند از کشور عراق تقاضای پناهندگی سیاسی نموده اند،

ص: 424


1- سند شماره 041048 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 9/2/1359.
2- سند شماره 287440 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی19 07 {رکن2} کمیته هماهنگی انتظامی، 7/2/1359.
3- سند شماره 287305 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی19 07 {رکن2}، 23/2/1359.
4- روزنامه جمهوری اسلامی، 7/2/1359، ص4.

لذا ازطرف وزارت کشور عراق به کلیه استاندار ها ابلاغ گردید از ایرانیان پناهنده شده بازجویی و تحقیقات لازم به عمل آید. چنانچه واجد شرایط پناهندگی سیاسی می باشند قبول پناهندگی سیاسی آنان بلامانع است.» (1)

149

سنندج دیشب، نسبتاً آرام بود و فقط صدای تک تیراندازی هایی به گوش می رسید. (2) این آرامش نسبی با حمله مهاجمان مسلح غیرقانونی به مواضع ارتش و سپاه برهم خورد و مجدداً درگیری ها از سر گرفته شد. (3)

درگیری ها در شرایطی تشدید شد که نیروهای ارتش کنترل قسمت شمالی و نیروهای سپاه کنترل قسمت جنوبی شهر سنندج را دراختیار دارند و مراکز مهم این شهر نیز چون استانداری، باشگاه افسران، فرودگاه، رادیو و تلویزیون و جهاد سازندگی در کنترل سپاه پاسداران قرار دارد. (4) در این درگیری ها سلاح های سنگین و هلیکوپتر به کار رفت و ازاین رو بسیاری از مردم تمام روز در زیرزمین های خانه های خود بودند. عده زیادی از مردم سنندج نیز که خانه هایشان در جریان انفجارهای چند روز اخیر در شهر خراب شده است در مساجد شهر جمع شدند. (5) شهر سنندج از جنبه فعالیت های عادی و روزانه، امروز به طورکامل تعطیل بود و فقط 5 نانوایی باز بودند که باید نان 350 هزار نفر جمعیت این شهر را تأمین می کردند. قصابی های شهر نیز در خانه خود به فروش گوشت مشغول بودند. به طورکلی شهر سنندج با کمبود مواد غذایی مواجه است. (6)

ظهر امروز، اطراف ساختمان رادیو و تلویزیون سنندج که در محاصره گروه های سیاسی بود به دست ارتش و پاسداران افتاد و نیروهای انتظامی پس از آن ازسوی استانداری مشغول پیشروی به طرف شهر شدند. نیروهای ارتش و پاسداران که از روز گذشته کوه شیخ محمدصادق {واقع در بین پادگان و شهر} را دراختیار دارند، از این سو نیز شروع به پیشروی به طرف شهر کردند.

گزارش خبرنگار کیهان درباره آخرین وضعیت امروز سنندج حاکی است: «درگیری های شدید در شهر مانع جمع آوری اجساد و مجروحین یا شمارش آنها ازسوی مسئولین بهداری و بیمارستان می شود. آخرین خبر رسیده تا آخر وقت دیشب، حاکی است که نیروهای ارتش و پاسداران در یک سوی شهر و افراد گروه های سیاسی در سوی دیگر شهر مشغول تیراندازی به سوی یکدیگر هستند.» (7) خبرنگار کیهان، هنگام ارسال آخرین خبرهای امروز، گفت: «مردم کراراً به خانه من و دفتر کیهان آمده اند و چون ما دسترسی به تلفن داریم و با مرکز در تماس هستیم از من خواسته اند از رهبر انقلاب، شورای انقلاب، هیئت دولت و هیئت ویژه کردستان بخواهیم که هرچه زودتر ترتیبی بدهند که به جنگ و برادرکشی در کردستان پایان داده شود.» وی افزود: «این وضع برای مردم قابل تحمل نیست، شهر با کمبود آذوقه و دارو روبه روست، از

ص: 425


1- سند شماره 316843 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به کمیته انتظامی، 7/2/1359.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 7/2/1359، ص12.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 8/2/1359، ص1.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 7/2/1359، ص1.
5- روزنامه کیهان، 8/2/1359، ص2.
6- روزنامه کیهان، 7/2/1359، ص2.
7- روزنامه کیهان، 8/2/1359، ص2.

پزشک و خدمات درمانی خبری نیست، مردم مجروحان خود را در خانه و بدون داشتن کمترین وسایل اولیه درمانی مداوا می کنند. صدها مجروح هم اکنون در خانه ها بستری هستند. پیام مردم سنندج را به رهبر انقلاب برسانید و از ایشان تقاضا کنید که به مردم ستمدیده کرد برسند.» (1)

150

در حاشیه حوادث امروز سنندج یک فروند هلیکوپتر کبری ارتش جمهوری اسلامی ایران سقوط کرد و خلبانان(2) آن به اسارت افراد وابسته به گروه کومه له در آمدند. (3) یادآور می شود امروز، درباره امنیت پرواز هلیکوپترها پیامی از اداره مرکزی اطلاعات و بررسی های سیاسی به ستاد عملیات غرب کشور در کرمانشاه رسید که متن آن چنین است: «برابر اخبار تأییدشده مبنی بر اینکه ضدانقلابیون منطقه غرب با دراختیارداشتن گیرنده موج FM کلیه مکالمات هلیکوپترها را در پرواز دریافت و عملیات خود را بر مبنای اطلاعات کشف شده طرح ریزی و اجرا می کنند. خواهشمند است ضمن هماهنگی با مسئولین امر دراین مورد تصمیم اتخاذ شود تا بتوان از سیستم مطمئن تری استفاده کرد.» (4)

151

هم زمان با درگیری های سنندج، اظهارات و اعلام نظر شیخ عزالدین حسینی و یک عضو مرکزیت حزب دمکرات درباره وضعیت و حوادث سنندج و از سوی دیگر اطلاعیه های ارتش و سپاه و دیدگاه های صباغیان و بنی صدر دراین باره، قابل توجه است؛ تفاوت نظرها و شرایطی که هریک از این اشخاص برای پایان درگیری ها در نظر دارند، نشان می دهد که درگیری ها همچنان ادامه خواهد یافت.

شیخ عزالدین حسینی بامداد امروز، در گفت وگویی با خبرنگاران اعزامی کیهان به مهاباد گفت: «حمله به کردستان توطئه ازپیش ساخته ای بود که ارتش به دستور دولت شروع کرده است و هدف آن است که مقاومت خلق کرد درهم شکسته شود.» وی سپس افزود: «از وقتی رئیس جمهور اعلام کرد که ارتشی ها

بندهای پوتین خود را تا محو کامل کردستان باز نکنند، انتظار چنین حمله گسترده ای می رفت، اما شدت این حملات به قدری زیاد بود که کمتر تصور آن می رفت.»

وی در

{شیخ عزالدین حسینی}

ص: 426


1- همان.
2- * بعدها {1/3/1359} ستاد مشترک در پیامی به وزارت کشور درخواست کرد برای آزادی خلبانان مزبور اقدام کند. این پیام نشان می دهد حفاظت اطلاعات ستاد مشترک به تازگی از زنده بودن خلبانان و اینکه دراختیار کومه له هستند مطلع شده است. [سند شماره 063567 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 {اداره دوم حفاظت اطلاعات} به وزارت کشور، 1/3/1359]
3- سند شماره 063567 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 {اداره دوم حفاظت اطلاعات} به وزارت کشور، 1/3/1359.
4- سند شماره 041034 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اداره مرکزی اطلاعات و بررسی های سیاسی به اطلاعات ستاد عملیات غرب {کرمانشاه}، 7/2/1359.

پاسخ به این گفته رئیس جمهور که تجاوز نظامی امریکا بی ارتباط با گسترش درگیری در کردستان نیست، گفت: این اتهام دروغ محض است و آقای رئیس جمهور دراین مورد واقعیت را نگفته است. رئیس هیئت نمایندگی خلق کرد با اشاره به اینکه هدف از اعزام نیروهای ارتش به مرز، دفاع از مرزهای ایران نیست، گفت: «پیشمرگان ما در مرز عراق آماده مقابله با هرگونه تجاوزی هستند و اعزام نیروهای ارتش ابداً در شرایط کنونی درست نبود زیرا [ما] مرز را بهتر از ارتشی ها اداره می کنیم.»

وی با تأیید درگیری های تازه در بانه و مریوان، شهر مهاباد را تا امروز، آرام توصیف کرد، اما گفت: «ارتش اگر زورش برسد می خواهد تمام منطقه کردستان را درگیر جنگ مسلحانه کند و این جنگی خواهد بود که فقط مردم بی گناه کشته می شوند.» شیخ عزالدین حسینی در پایان از آمار دقیق تلفات کردها و جنگ های سنندج و سقز اظهار بی اطلاعی کرد. (1)

دراین حال، دکتر رحیم قاضی عضو کمیته مرکزی حزب دمکرات کردستان، امروز در گفت وگو با خبرگزاری پارس در تهران اعلام کرد: «کمیته مرکزی رسماً از اظهارات آقای بنی صدر رئیس جمهور، درمورد اعلام آتش بس قدردانی می کند و تقاضا دارد 6 ماده ای را که مورد قبول واقع شده با همان اصلاحات فوراً اعلام شود.» وی گفت: «ما از اظهارات دیروز آقای بنی صدر درمورد کردستان که گفتند من دستور داده ام که در کردستان آتش بس شود اظهار خشنودی و شادی و سرور می نماییم.» دکتر قاضی افزود: «حزب دمکرات کردستان، شاخه سنندج، اعلام کرده است بااینکه تقریباً 24 ساعت از اظهارات آقای بنی صدر می گذرد، ولی متأسفانه هنوز در این شهر ازطرف پادگان به طرف سنندج تیراندازی می شود که ما امیدواریم که دستور اکید بدهند که تیراندازی متوقف شود و ما آماده ایم خودمان اعلام آتش بس داده و وارد مذاکره بشویم.» (2)

از سوی دیگر امروز، ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران اعلامیه لشکر28 کردستان را دراختیار خبرگزاری پارس قرار داد که در آن آمده است: «مردم مبارز ایران، ضدانقلاب در سنندج سعی دارد ویرانی به بار آورده و خرابی ها را به ارتش و سپاه پاسداران نسبت دهد. در چند روز گذشته، ژاندارمری و ایستگاه تلویزیونی را نابود و تعدادی از خانه های مردم را ویران کرده و همه پمپ بنزین های شهر را به آتش کشیده است و هر چیزی را که در شهر هست تخلیه می کند و برای ازبین بردن اسناد خیانت خود آن محل را منفجر می سازد، تعدادی از مردم به پادگان پناهنده و تقاضای کمک نموده اند. ضدانقلاب باوجود اینکه خود از وجود پناهندگان در پادگان اطلاع دارد تاکنون ده ها خمپاره به طرف پادگان پرتاب نموده است.» (3)

همچنین اطلاعیه شماره 7 سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مستقر در سنندج نیز امروز، به این شرح انتشار یافت:

«بسمه تعالی

مردم قهرمان ایران، مسلمانان دلیر سنندج، مدت سه روز است که درگیری و جنگ در این منطقه شروع شده است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به پشتیبانی ارتش جمهوری اسلامی بعد

ص: 427


1- روزنامه کیهان، 7/2/1359، ص2.
2- روزنامه بامداد، 8/2/1359، ص2.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 8/2/1359، ص12.

از تذکرات و یادآوری های لازم تصمیم به بهره برداری از حق مسلم خود گرفت، یعنی بازکردن مسیرها به سوی مرزها و نجات دلیران باشگاه افسران از محاصره و بالاخره آزادساختن تأسیسات دولتی و نیز استانداری، رادیو تلویزیون و فرودگاه. جانبازان سپاه پاسداران از دو سو به حرکت در آمدند، ستون اول از پادگان به سوی استانداری و باشگاه افسران و ستون دوم به سوی رادیو تلویزیون که درنتیجه این مراکز ازسوی سپاه پاسداران تصرف شد و از محاصره در آمد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با الهام از پیام ریاست جمهوری و چشم های نگران ملت بزرگ ایران مصمم است که حاکمیت دولت و ایرانی مستقل در این منطقه از ایران را تضمین کند تا مسلمانان را از یوغ شکنجه و تحمیل احزاب آزاد کند.» (1)

یادآوری می شود در چهارمین اطلاعیه پاسداران مستقر در سنندج آمده بود: «امت قهرمان، ضدانقلاب 8 روز پی درپی باشگاه افسران ارتش را در سنندج محاصره کرده اند و از ارسال مواد غذایی به آنها جلوگیری به عمل آوردند. درنتیجه این عمل چند نفر از محاصره شدگان به درجه شهادت رسیدند، لذا سپاه پاسداران ابتدا تصمیم گرفت با همیاری ارتش حلقه محاصره باشگاه را بشکنند و خانواده های گرسنه و تشنه در بند را نجات دهند. مرحله دوم خلع سلاح ضدانقلابیون بود که دو اقدام به یاری خداوند بزرگ انجام گرفت. در مسیر پادگان و باشگاه افسران 12 شهید و 80 مجروح تقدیم انقلاب شد. سپاه پاسداران به عوامل مزدور مهلت می دهد تا فرصت از دست نرفته سلاح های خود را تحویل دهند.» (2)

امروز همچنین سخنگوی ستاد مرکزی سپاه پاسداران در تماس با خبرگزاری پارس ضمن گزارش اوضاع کردستان و به خصوص سنندج گفت: «دولت جمهوری اسلامی ایران نزدیک به یک سال است که با گروه های حاکم تحمیلی در آن مناطق به مذاکره پرداخته است که طی این مدت نه تنها نتیجه ای گرفته نشد، بلکه ضدانقلاب به خلع سلاح نیروهای دولتی و سنگربندی در مقابل سپاه و ارتش پرداخته است به طوری که در نوسود قبل از شروع درگیری حزب دمکرات، یک واحد ارتشی که به منظور پاسداری به مرزهای ایران اعزام شده بود ازطرف حزب دمکرات خلع سلاح شد و به دنبال آن یک ستون ارتشی که برای تقویت پادگان های مرزی در خارج از شهر سنندج درحال عبور بود، مورد حمله دمکرات ها، کومه له و چریک های فدایی خلق قرار گرفت. بنا براین، ملاحظه می شود که حزب دمکرات و گروه های چپ نما درگیری را شروع کرده و به تعهد خود مبنی بر اخراج سپاه از سنندج و نیز استقرار ارتش در تلویزیون، باشگاه افسران و فرودگاه وفادار نبوده و گروه های مسلح از شهر خارج نشدند و با سلاح های سنگین و سبک [به] واحدهای ارتشی مستقر در تلویزیون، فرودگاه و باشگاه افسران حمله کردند و آب و آذوقه را بر روی سربازان ارتش جمهوری اسلامی ایران بستند.» این سخنگو تأکید کرد: «در چنین صورتی مذاکره با گروه ها هنگامی صورت خواهد گرفت که گروه های مسلح غیرمسئول سلاح های خود را تحویل دهند.» (3)

ص: 428


1- روزنامه بامداد، 8/2/1359، ص3.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 7/2/1359، ص11.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 8/2/1359، ص4.

دراین حال، هاشم صباغیان عضو هیئت ویژه کردستان نیز در یک گفت وگوی تلفنی در پاسخ به این پرسش خبرنگار کیهان که «آیا در این شرایط بحرانی باتوجه به حمله نظامی امریکا به ایران وقت آن نیست که هرچه زودتر راه حلی برای مشکل کردستان پیدا شود؟» گفت: «درمورد مسئله کردستان ما بارها نظرمان را گفته ایم، ولی این احزاب سیاسی [غیرقانونی] کردستان هستند که به این امر توجهی ندارند و این افراد مسلح در چند روز اخیر دائم خانه های مردم بی گناه را اشغال کرده و از آنجا به طرف ارتش تیراندازی می کنند. همین دیروز بود که آقای رئیس جمهوری باز دستور دادند که به هیچ وجه ازطرف ارتش تیراندازی نشود.» هاشم صباغیان سپس به این سؤال که «آیا ممکن نیست با گروه ها و احزابی که انعطاف بیشتری دارند و در گذشته نیز بارها پیشنهاد مذاکره کرده اند، راه حلی پیدا کرد؟» چنین پاسخ داد: «به نظر ما پیشنهادی که ازطریق حزب دمکرات یعنی همان طرح 6 ماده ای با اصلاحاتی که ازطرف هیئت ویژه روی آن صورت گرفته و توأم کردن نظرات کردهای مقیم مرکز بهترین راه حل می باشد که با تقدیم آن به شورای انقلاب پس از تصویب به عنوان راه حل اساسی کردستان ازطرف رئیس جمهور به مردم کردستان اعلام شود و پس از آنکه افراد مسلح اسلحه های خود را زمین گذاشتند هیئتی برای پیاده کردن طرح ازطرف رئیس جمهور عازم منطقه شود تا هرچه زودتر به بحران کردستان خاتمه داده شود.» هاشم صباغیان بار دیگر تأکید کرد: «باز به نظر من پیاده کردن طرح پیشنهادی حزب دمکرات بیشتر از همه به وسیله خود مردم کردستان می تواند عملی شود. از نقاط مختلف کردستان مردم به ما تلفن می زنند و می گویند که این گروه های مسلح بیش از ده درصد میان مردم طرف دار ندارند و ما هم هربار به آنها گفتیم که خود مردم باید این گروه های مسلح را از شهر خارج کنند اگر خود مردم سنندج اقدام نمایند، سپاه و ارتش نیز بی شک باید آنها را در این امر یاری دهند.» (1)

بنی صدر نیز در سر مقاله شماره امروز روزنامه انقلاب اسلامی با عنوان "کردستان و اضمحلال قدرت مرکزی" چنین نوشت: «امریکاییانی که در حمله بدفرجام امریکا دخالت داشته اند، در مصاحبه هایشان گفته اند هدف امریکا تضعیف دولت ایران و ساقط کردن آن است... امروز دیگر عیان است که طرح امریکا ایجاد یک اغتشاش عمومی توأم با خونریزی های مهیب به قصد نابودکردن دولت انقلاب بوده است. بخشی و بخش تعیین کننده ای از این توطئه در کردستان باید انجام می پذیرفت. گفته می شود که تغییر ناگهانی رفتار گروه کومه له در کردستان درپی قول وقراری است که "جانشینان حکومت انقلابی" گذاشته اند. اینک گزارش گردش کار کردستان را می آوریم تا معلوم شود دولت هیچ گونه تمایلی به درگیری مسلحانه در کردستان نداشته است:

1. در آغاز انتخاب به ریاست جمهوری، ازسوی حزب دمکرات کردستان هیئتی با طرحی 6 ماده ای به نزد من آمد و آن طرح با اصلاحاتی که در آن انجام گرفت پذیرفته شد. هم در آن مجلس مقبول همه شد که آنچه داده می شود به مردم کردستان است و نه به گروه های مسلح.

ص: 429


1- روزنامه کیهان، 7/2/1359، ص1.

2. پیش از آن با هیئت ویژه توافق شده بود که پاسداران از سنندج بروند و ارتش باشگاه افسران و فرودگاه و ساختمان رادیو تلویزیون را نگهداری کند و هیچ گروه مسلحی در شهر نباشد، اما به محض بیرون رفتن، افراد مسلح کومه له وارد شهر شدند و در شهر هر کار که خواستند کردند.

3. چندین نوبت ازسوی مسلمانان سنندج مراجعه شد که با این گروه مسلح شدت عمل به خرج داده و پاسخ همواره این بود که باید مردم شهر خود بایستند و سلطه این گروه را نپذیرند. مردم مسلمان شهر در چند نوبت در نمازهای جمعه نفرت خود را از این گروه ها اظهار کردند تا اینکه این گروه نماز جمعه را تعطیل کرد.

4. وقتی عراق در مرزها نیرو جمع آورد و تهدید کرد، در آذربایجان غربی به پست های نظامی حمله شد. مقصود از این حمله گرفتن مواضع پست بارزانی ها و قطع رابطه آنها با پایگاه هایشان و کمک به بعثی های عراق بود.

5. در همین وقت نماینده ای به کردستان فرستاده شد تا معلوم کند مقصود از این کارها چیست؟ و وی آمد که حزب دمکرات جنگ نمی خواهد و آماده تفاهم است.

6. اما وقتی از خوزستان مراجعه کردم، معلوم شد در سنندج مانع از رفتن ستون نظامی به پادگان شده اند، هر اندازه از نرمش لازم بود به خرج داده شد: فرماندار سنندج گفته بود خود پیشاپیش ستون آن را به پادگان می برد که ممکن نشد؛ قرار شد برای پرهیز از درگیری ستون از خارج شهر برود، در راه مورد حمله قرار گرفت و فرمانده نظامی کشته شد و مواد غذایی ارتش به دست مهاجمان افتاد؛ در همین وقت یک واحد نظامی را در نوسود خلع سلاح کردند و 7 تن اسلحه را بردند؛ گروه کومه له به این حد قناعت نکرد، در سقز و بانه به حمله دست زد و پادگان سنندج را تهدید کرد؛ باشگاه افسران را محاصره کرد و آب و غذا را بر روی محاصره شدگان بست؛ فرمانده لشکر تهدید کرد، جواب شنید جواب هر گلوله توپ را با 20 گلوله توپ خواهیم داد. ... دستور داده شد به محض آنکه گروه های مسلح بپذیرند شهر را ترک کنند و به جنگی که تحمیل کرده اند

پایان بدهند، عملیات نظامی قطع شود. نیم روزی به طور یک جانبه عملیات قطع شد؛ قرار شد تلگرامی بفرستند و پاسخی دراین باره بگیرند که هیچ خبری نشد؛ در اجتماع مردم اهواز بدون آنکه تلگرام رسیده باشد، از نو تأکید کردیم که 6 ماده را با اصلاحاتی که در آن انجام گرفته است می پذیریم تا هرگونه بهانه ای از بین برود، اما باز دست برنداشتند. ... ما می دانیم که نمی توانسته اند دست بردارند چرا که وابسته و دشمن گمان می برده است که این بار ضربه سنندج کار دولت انقلاب را خواهد ساخت. ... پس از آنکه از منصرف کردن این گروه از زدوخورد مسلحانه مأیوس شدیم البته با قاطعیت تمام عمل کردیم.» (1)

ص: 430


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 7/2/1359، صص 1 و 12.

152

امروز، فضای بعضی از شهرهای ایران، ازجمله قم، کاشان، رفسنجان و ارومیه تحت تأثیر تشییع جنازه شهدای درگیری های سنندج و دیگر نقاط کردستان قرار داشت. وسعت و شکوه مراسم مزبور، درواقع تأکیدی بر وظایف خاص مردم، سپاه، دولت و نظام درزمینه مسائل کردستان بود. در گزارش های مربوط به این مراسم چنین آمده است:

قم: «قم یکپارچه در شور و ماتم غرق گشته بود. مراسم تدفین 4 تن از شهدای سپاه پاسداران قم به نام های سیدمرتضی طالقانی، ابوالفضل زندی، ناصر شهریور و عنایت الله پیرویسی که چند روز پیش در سنندج به فیض شهادت نائل آمده بودند، با شکوهی کم نظیر با شرکت بیش از 300 هزار تن از طبقات مختلف مردم قهرمان همیشه آماده پیکار قم، روحانیون، فرهنگیان، دانش آموزان، کارگران، کشاورزان و بازاریان درحالی که بازار و مغازه ها و دبیرستان ها و دبستان ها تعطیل و ادارات نیمه تعطیل گشته بود [به سمت حرم مطهر حضرت معصومه{س}] برگزار گردید.» در صحن مطهر بعد از طواف دادن جنازه بر گرد مرقد حضرت معصومه{س}، حضرت آیت الله مرعشی نجفی از مراجع عظام تقلید، بر آنان نماز خواند و سپس حجت الاسلام سعیدی یکی از مسئولان سپاه در سخنانی پس از تجلیل از این شهیدان و خانواده های آنان خطاب به مسئولان گفت: شما را به خدا و به مقدسات سوگند می دهیم که دگربار سبب نگردید که وضع گذشته در کردستان تکرار شود. برای خدا دیگر این مرتبه مذاکره نکنید و دستور قطع تیراندازی ندهید. بگذارید برادران ما دشمن را سنگربه سنگر تعقیب کنند. این را بدانید که هرگونه مذاکره و کوتاه آمدن، پایمال کردن خون شهیدان ما است. لازم به ذکر است بعدازظهر امروز و شب هنگام، دو مجلس یاد بود ازسوی سپاه پاسداران و آیت الله مرعشی نجفی برگزار شد. (1)

کاشان: «[امروز، در] شهر کاشان در سوگواری 2 تن از برادران پاسدار به نام های سیدمحمد اشنویی و ماشاء الله زارعی که در کردستان به دست گروه های ضدخلقی به درجه رفیع شهادت نائل گشته بودند، مدارس و مغازه های شهر به صورت تعطیل در آمده و جنازه های این دو پاسدار در [میان] انبوه مردم این شهر از خیابان 22 بهمن تشییع شد.» در این مراسم حاکم شرع کاشان در سخنانی از شورای انقلاب و ریاست جمهوری خواست که گروه فداییان ضدخلقی را منحل اعلام کند. (2)

رفسنجان: «جنازه سرباز شهید اصغر خالویی علم آبادی که در حوادث کردستان شربت شهادت نوشیده بود درمیان جمعیت انبوهی از مردم رفسنجان و تشریفات خاص نظامی از مسجد جامع این شهر تا روستای مؤمن آباد محل اقامت خانواده وی تشییع و در گورستان این روستا دفن گردید.» (3)

ص: 431


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 8/2/1359، ص5.
2- همان.
3- همان.

ارومیه: «مراسم تشییع جنازه ستوانیار سوم شهید اسماعیل رستمی جمعی لشکر64 ارومیه که در منطقه راژان به درجه شهادت نائل گشته است، ساعت 9:30 دقیقه... ، با تشریفات خاص نظامی از مقابل ستاد لشکر64 ارومیه برگزار شد. این مراسم درحالی که بازار ارومیه به حالت تعطیل در آمده بود درمیان تأثر شدید اقشار مردم ارومیه و اعضای خانواده شهید انجام شد.» (1)

در تهران درباره تشییع شهدای کردستان امروز، اطلاعیه ای با امضای سرتیپ فلاحی فرمانده نیروی زمینی ارتش، انتشار یافت که در آن آمده است: «در ساعت 9:45 صبح فردا دوشنبه 8/2/1359، تعداد 23 نفر از برادران سرباز و درجه دار شما که در وقایع اخیر کردستان به درجه شهادت نائل آمدند از مدرسه عالی شهید مطهری به بهشت زهرا تشییع جنازه رسمی خواهند شد. با شرکت خود در این مراسم بزرگ روان آنان را شاد و تسلی بخش دل های شکسته خانواده های آنان باشید.» (2)

153

در بانه که پس از سنندج جدی ترین درگیری های مناطق بحرانی کردنشین در آن جریان دارد، امروز هم محاصره پادگان این شهر و گلوله باران و خمپاره باران مواضع نیروهای سپاه و ارتش مستقر در آن، ادامه یافت. این درگیری از بعدازظهر روز گذشته تشدید شده است.

خبرنگار بامداد غروب امروز با ارسال گزارشی از پیرانشهر، علاوه بر این خبر اعلام کرد: «کوه اربابا در نزدیکی شهرستان بانه که محل استقرار نیروهای ارتشی و سپاه پاسداران می باشد به وسیله پیشمرگان کرد به محاصره در آمده است.» (3) در گزارش دیگری از منابع کومه له آمده است: «حدود ساعت 8 بعدازظهر، پیشمرگان کومه له حساس ترین سنگرهای اطراف پادگان را که دراختیار ارتش بود در یک حمله شجاعانه از دست آنها خارج و ارتشیان را از تپه به عقب راندند و این درگیری نیم ساعت ادامه یافت. سنگرها هم اکنون در دست پیشمرگان است.» (4)

در تهران، یک سخنگوی ستاد مرکزی سپاه پاسداران ضمن توضیح اوضاع منطقه، حدّت آن را تأیید کرد و گفت: «در شهر بانه، حمله ضدانقلاب به پادگان ها و ارتش ادامه دارد که متقابلاً به خوبی

دفاع می شود.» (5) درباره تلفات ناشی از محاصره بانه بعضی خبرها نشان دهنده وضعیت دشوار نیروهای مدافع پادگان است؛ ازجمله یک گزارش ژاندارمری که به دفتر رئیس جمهوری هم ارسال شد، از شهادت یک سرباز وظیفه مجروح در ساعت 3:20 بامداد امروز، حکایت دارد. در این گزارش آمده است: «گزارش هنگ ژاندارمری سقز گویاست سرباز وظیفه محمدعلی نایب زاده که دراثر تیراندازی مهاجمین به پادگان بانه مجروح گردیده بود باوجود اعزام پزشک بهداری هنگ و بانه معالجات انجام شده

مؤثر واقع نشده و در ساعت 3:20 روز 7/2/1359، به

ص: 432


1- همان.
2- همان، ص1.
3- روزنامه بامداد، 8/2/1359، ص3.
4- سازمان کومه له، خبرنامه کومه له، شماره 28، 8/2/1359، ص1.
5- روزنامه جمهوری اسلامی، 8/2/1359، ص4.

درجه شهادت نائل آمد.» (1) مضمون این گزارش و دیگر گزارش ها حاکی از صعوبت حمل ونقل براثر محاصره است تاحدی که همین گزارش از 3 مجروح دیگر نام می برد که در انتظار انتقال به کرمانشاه به وسیله هلیکوپتر هستند.(2) در گزارش دیگر ژاندارمری، به خمپاره باران ساعت 13 امروز، اشاره و اضافه شده است: «مهاجمین [مسلح غیرقانونی] به وسیله خمپاره به طرف پادگان تیراندازی [کرده اند و] درنتیجه 2 نفر از پاسداران شهید و یک نفر مجروح گردیده است.» (3)

154

علاوه بر سنندج و بانه، در بعضی دیگر از مناطق کردنشین ازجمله نقده، میاندوآب، تکاب، پیرانشهر، مهاباد و سقز امروز، تحرکات ایذایی، نقل وانتقال نظامی و درگیری هایی وجود داشت.

در نقده ساعت 11 دیشب، 4 خمپاره ازسوی افراد مسلح ضدانقلاب به طرف این شهر شلیک شد که تلفات جانی نداشت. (4)

در میاندوآب ساعت 17:30 امروز، اجساد مثله شده 2 پاسدار کمیته(5) این شهر به وسیله بخشدار بوکان، تحویل فرمانداری میاندوآب گردید. گزارش سپاه میاندوآب حاکی است: این 2 تن را دو روز پیش، افراد حزب دمکرات در شاهین دژ در منطقه قیزکورپی(6) در پل دختر گروگان گرفته بودند. (7) در این گزارش در توصیف اجساد 2 شهید هنگام تحویل، چنین آمده است: «مثله شده بودند؛ تمام اعضای بدنشان سر و دست و گوش و بینی تکه تکه شده بود، جنازه این 2 برادر شهید در بیمارستان جهت کالبدشکافی نگهداری می شود.» (8)

در تکاب، موقعیت نیروهای خودی، خطرناک گزارش شده است تاحدی که روز گذشته، فرمانده عملیات غرب در نامه ای از لشکر81 کرمانشاه برای تکاب درخواست هلیکوپتر کبری کرده بود. (9)

در پیرانشهر، روحانیت این شهر با خوش بینی مسجد جامع را دراختیار شاخه پیرانشهر گروه های سیاسی غیرمذهبی {کمونیست قوم گرا...} قرار داد تا هواداران خود را در آنجا گرد آورده، به حوادث سقز و سنندج اعتراض کنند. سپس یک

راه پیمایی در شهر به راه انداخت. خبرنگار بامداد این مراسم را چنین گزارش کرد: «پس از گردهمایی، مردم از محل مسجد جامع

ص: 433


1- سند شماره 050165 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران {رکن3 دایره عملیات} به دفتر ریاست جمهوری، 11/2/1359.
2- * در گزارش مذکور که در تاریخ 11/2/1359 با امضای فرمانده ژاندارمری جمهوری اسلامی سرتیپ ظهیرنژاد، به دفتر ریاست جمهوری ارسال شده پس از ذکر خبر شهادت این سرباز مجروح، اضافه شده است: «3 نفر دیگر از مجروحین به اسامی ستوان دوم محمدعلی خوشکام، سرباز وظیفه علی نعمتی و گروهبان دوم یوسف تیزرو به علت نامساعدبودن هوا و نداشتن هلیکوپتر جهت اسکورت هلیکوپتر ژاندارمری تاکنون {11/2/1359} جهت درمان به کرمانشاه تخلیه نشده اند.» یادآوری می شود محاصره پادگان بانه، مدتی طول کشید، ولی این پادگان سقوط نکرد که خبرهای مربوط به آن، به تدریج و به تناسب وقایع روزانه، در روزهای بعد ذکر خواهد شد.
3- سند شماره 040973 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از وزارت کشور به سپاه پاسداران، 8/2/1359.
4- روزنامه کیهان، 7/2/1359، ص11.
5- ** اسامی 2 شهید مزبور جمشید امین زاده و رضا آذرنوش، اعلام شد.
6- *** درگیری های این منطقه در گزارش های روزشمار 6/2/1359، اشاره شده است.
7- روزنامه جمهوری اسلامی، 8/2/1359، ص5.
8- همان.
9- سند شماره 051219 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات کرمانشاه به تهران، 6/2/1359.

درحالی که امام جمعه پیرانشهر و جامعه روحانیت و طبقات مختلف مردم پیرانشهر در پیشاپیش صفوف بودند شروع به راه پیمایی در خیابان های شهر کردند. در این راه پیمایی جنگ در کردستان محکوم و شعار دمکراسی برای ایران و خودمختاری برای کردستان داده شد.» (1)

در سقز، هرچند درگیری ها فروکش کرده است، اما بحران همچنان تهدیدکننده است. امروز، فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی سرتیپ فلاحی، به فرماندهی سپاه پاسداران اعلام کرد: «تیپ2 سقز نیاز فوری به تعداد 400 نفر پاسدار دارد. خواهشمند است دستور فرمایید باتوجه به هماهنگی های انجام شده با برادر ابوشریف و دستورات فرمانده کل قوا محل و ساعت و تاریخ آمادگی پاسداران که باید در کنترل عملیات نیروی زمینی قرار گیرند 24 ساعت قبل اعلام فرمایید تا پیش بینی هواپیما و هلیکوپتر جهت حمل ونقل برادران پاسدار به عمل آید.» (2)

155

روزنامه انقلاب اسلامی در شماره امروز خود ذیل عنوان "مفتی زاده چرا ترک دیار کرد، آیا ترک سنگر مبارزه بود یا یک هجرت اسلامی" متن مصاحبه با احمد مفتی زاده را که قبلاً انجام شده بود، درج کرد.

مفتی زاده که زمانی لیدر اسلام گرایی در سنندج و قطب قدرت مقابل مارکسیسم بود، در شرایط کنونی ازطرفی با فشار گروه های مارکسیستی کردستان در منطقه به انزوا کشیده شده است و از سوی دیگر با پافشاری بر نظرهایی که ازمنظر مسئولان نظام قابل پذیرش و اجرا نیست، دیگر حمایت نظام و دولت را نیز همراه ندارد. در این مصاحبه مفتی زاده هم به انتقاد از عملکرد نظام و هم به انتقاد از عملکرد گروه های سیاسی درگیر در کردستان پرداخته است. در مقدمه مصاحبه آمده است: «مفتی زاده را در خانه ای محقر در یکی از شهرهای استان کرمانشاهان ملاقات کردیم چند تن از جوانان مسلمان او را همراهی می کردند البته نه از کلاشینکف خبری بود نه از آر.پی.جی7 و چیزی جز کتاب در آن خانه ندیدیم و اصلاً مسئله رئیس و مرئوسی در آنها دیده نمی شد. ... به راستی تاریخ درباره او چه قضاوت خواهد کرد آیا او به گفته مخالفانش یک جاش است و یا به گفته طرف دارانش فرزند راستین صلاح الدین ایوبی. البته قابل تذکر است که مصاحبه قبل از وقایع چند روز اخیر کردستان انجام یافته.» (3) اولین سؤال به این ترتیب

{احمد مفتی زاده از عملکرد نظام در کردستان و گروه های درگیر انتقاد کرد.}

ص: 434


1- روزنامه بامداد، 8/2/1359، ص3.
2- سند شماره 41038 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از نزاجا معاونت عملیات اطلاعات {مدیریت عملیات} به فرماندهی سپاه پاسداران {فرماندهی}، 7/2/1359.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 7/2/1359، ص7.

درج شده است: «چرا از فعالیت های اجتماعی، سیاسی، ارشادی خود در کردستان دست کشیدید و مهاجرت کردید، فکر نمی کنید گوشه گیری شما باعث ترک تازی گروه های فشار شده است؟» مفتی زاده در جواب گفت: «برای پاسخ به این سؤال باید به مکتب مراجعه کنیم در اسلام، ما دو دوره مبارزه را داریم، یک دوره به نام تبلیغ یا دعوت که در آن دوره فقط اسلام تشریح می شود، افرادی که نیتی سالم دارند و حق را درک کرده و می پذیرند برای دوران بعد پرورش می یابند و در دوره دوم مبارزات و جهاد شروع می شود.» وی افزود: «و اما عملکرد ما بر این مبنا، باید گفت سال ها پیش از انقلاب ایران ما با آگاهی از این برنامه اسلامی کار تبلیغ را شروع کردیم تا سال 52 پیشرفت چشمگیری نداشتیم. ... از سال 52 به بعد بود که یک شرایط استثنایی پیش آمد و در طی آن محاصره تاحدی شکسته شد و مردم توانستند ارتباطی با ما پیدا کنند. سال 56 ثمره فعالیت چند سال گذشته به آنجا رسیده بود که به فکر تأسیس مراکزی برای کار تبلیغ افتادیم. این مدارس به نام مدارس قرآن فعالیت می کرد. ... وقتی جریان قم و تبریز پیش آمد و بعد از آن قیام مردم مسلمان ایران در شهرهای مختلف اوج گرفت، در طی جلسات متعددی که با برادران داشتیم موقعیت خود را نسبت به شرایط زمان ارزیابی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که حداقل 10 تا 15 سال دیگر لازم است که ما از مرحله تبلیغ به مرحله جهاد برسیم.» مفتی زاده حرکت پیش بینی نشده مردم را که در مدتی کوتاه و قبل از آمادگی ذهنی و آشناشدن کامل عامه مردم با نظام اسلامی رخ داد، چنین توصیف کرد: «در عبارتی ساده، فقط موج عصبانیت و آزردگی ملت مسلمان ایران است که به حرکت افتاده و این موج عظیم احتمال دارد که خیلی زود حکومت را ساقط کند و چون خط مشی انقلاب در اول محکم نبوده و بعد از سقوط رژیم گرفتاری ها شروع خواهد شد بررسی طولانی دراین زمینه داشتیم، ولی بااین حال به دلایل فراوان دیدیم ما هم ناچاریم آن برنامه درست مبارزاتی خودمان را متوقف کنیم و به خاطر همکاری با نهضت پر خروش که ازنظر کمیت قوی و ازنظر کیفیت متأسفانه ضعیف بود تکلیف دینی خود را در این دیدیم که این فداکاری را بکنیم. ... به هرحال، ضرورت زمان موجب شد که ما همراهی کردیم و با اوج گرفتن نهضت، برنامه خودمان تحت الشعاع قرار گرفت و تقریباً تعطیل شد. درحالی که به هیچ وجه آمادگی برای ورود به این مرحله جهاد را نداشتیم و خود را برای سال های دور آینده آماده می کردیم. بعد از اینکه وارد عمل شدیم مشکلات به کردستان رو کرد [و] از جهات مختلف شرایط مساعد[ی وجود] داشت برای اینکه فرصت طلب ها و گروه های ... غیراسلامی یا از آن طرف عوامل خود رژیمی که درحال سقوط بود اینها سر بلند کنند و به دست [و] پا بیفتند.»

مفتی زاده پس از انتقاداتی به حاکمیت پس از انقلاب با بیان اینکه وی سعی کرده است آنها را از اوضاع کردستان آگاه بکند، به ده ها هزار شهید ملت ایران اشاره کرد و افزود: «به خاطر این

ص: 435

انقلابی که رنگ وبویی از اسلام داشت تلاش می کردیم یک گوشه از مملکت در دست گروه های [ضد] انقلاب نیفتد. البته در بین گروه ها هستند کسانی که قصد خیانت به ملت و یا مملکت ندارند، اما معتقدند که راه دیگر باید بروند تا وقتی که اینها سوءنیتی ندارند روی عقیده کار می کنند، عقیده شان محترم است، ولی متأسفانه عده اینها بسیار کمتر و اکثریت با فرصت طلبان یا حتی مزدوران رژیم سابق و عوامل ساواک است که در این گروه ها نفوذ پیدا کرده اند و احتمالاً این گروه ها را می چرخانند، ولی واقعیت این است که آنها فکر [می کنند] آن نظامی که مورد نظر آنها است، اگر پیاده بشود به نفع ملت خواهد بود. ما روی تجربه و روی آشنایی که با ذات آن مکتب داریم چنین درک می کنیم که این نظام مارکسیسم خطرناک ترین دشمن برای بشریت است چون از همه نظام های حاکم در دنیا بیشتر از استبداد و دیکتاتوری طرف داری می کند و استبداد و دیکتاتوری به هر عنوانی با هرتوجیه و تعبیری که باشد به زیان مردم خواهد بود.» از وی سؤال شد: «در تهران به نام جمعیت های کردهای مقیم مرکز جمعیتی وجود دارد که [در] حقیقت سخنگو و یا رهبرشان آقای صارم الدین صادق وزیری است، به نظر شما عملکرد این گروه چگونه است؟» مفتی زاده پاسخ داد: «عرض کنم مشخصات اشخاص زیاد ارزش ندارند که من درباره شخص به خصوص صحبت کنم، مجموعاً جهتی که گروه ایشان در تهران دارد جهتی است که نه رنگ ملی دارد جز مقداری تظاهر برای فریب مردم، اما اگر درمورد اشخاص می خواهید اطلاعاتی پیدا کنید چون این کار من نیست می توانید به افرادی که آشنایی کامل به اشخاص مورد نظر شما دارند مراجعه کنید و می توانند شما را درمورد سوابق ایشان و دیگر گردانندگان این گروه و جمعیت روشن کنند. طبیعی است به واسطه تظاهراتی که دارد افراد مؤمن و صادق و مسلمان و طرف دار حقوق ملت در آن جمعیت شرکت دارند، ولی شنیدم که آنها به تدریج روشن شدند و متوجه شدند که گردانندگان جمعیت جز تظاهر و فریب، کاری ندارند و قصد آنها فداکردن ملت برای خودشان است نه فداکردن خودشان برای ملت و به این ترتیب گویا خیلی تضعیف شده اند، حتی حدود یک دهم آن جمعیت که اول تحت آن عنوان با هم جمع می شدند و کار می کردند، دنبال خط مشی ایشان نماندند.» (1)

156

تبعات و بازتاب حوادث اخیر دانشگاه ها هنوز کم وبیش مطرح است. باوجود قرار رسمی قبلی، هنوز کلاس های دانشگاه ها به طور مرتب تشکیل نمی شود و در کلاس هایی هم که تشکیل می شود، تعداد دانشجویان اندک است. (2) مشخص است که در سر راه عادی شدن وضع دانشگاه ها، هنوز مشکلات و اختلافات جدی وجود دارد؛ امروز، مهم ترین این گونه وقایع در اهواز رخ داد.

ص: 436


1- همان، ص6.
2- همان، ص1.

در اهواز، بار دیگر شهر وضع طبیعی خود را از دست داد و تظاهرات و اعتراض تعدادی از خیابان ها را فراگرفت. موضوع اعتراض پخش یک برنامه شبکه استانی تلویزیون بود که در آن نماینده شاخه دانشجویی سازمان چریک های فدایی خلق، در یک مناظره تلویزیونی حوادث اخیر را حمله عده ای اراذل و اوباش به صفوف دانشجویان نامید. در گزارش این اعتراض دو روزنامه رقیب، یعنی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی گزارش مشابهی دادند.

خبرنگار انقلاب اسلامی در اهواز نوشت: «در اعتراض به سخنان نماینده سازمان دانشجویان پیش گام در بحث آزاد "انقلاب فرهنگی چیست؟" که شب گذشته، از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران [مرکز اهواز] پخش شد، عده کثیری از مردم مسلمان و مبارزان شهر به راه پیمایی پرداختند. راه پیمایان پس از عبور از چند خیابان درحالی که شعار می دادند "مرگ بر فدائی، مرگ بر پیش گام" در مقابل صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، مرکز اهواز اجتماع کردند و قطعنامه ای قرائت نمودند.» (1)

خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی نیز گزارش داد: «به دنبال پخش مناظره شب گذشته [و] توهین مستقیم نماینده پیش گام سازمان چریک های فدایی خلق به مردم اهواز، که مردم اهواز [را] اوباش و اراذل خوانده، مردم اهواز از مقابل حسینیه اعظم دست به یک راه پیمایی زدند و پس از طی نمودن خیابان های آیت الله طالقانی، فلکه شهرداری، آیت الله منتظری و پل چهارم و با دادن شعارهایی مبنی بر محکوم کردن چریک های فدایی خلق به مقابل رادیو و تلویزیون رفتند و در آن محل قطعنامه خوانده شد.» (2) در قطعنامه راه پیمایی مزبور آمده است: «متأسفانه سازمان پیش گام که خود را به اصطلاح مدافع خلق می داند ضمن بی اعتنایی به تأکید بسیار شورای انقلاب و ریاست جمهوری کشورمان درخصوص لزوم حفظ آرامش و تخلیه دفاتر این گروه، نه تنها ستادها و دفاتر خود را تخلیه نکردند، بلکه با بی شرمی دربرابر خلق، سنگربندی کرده و در اکثر شهرها و دانشگاه دست به کشتار خلق مسلمان زدند. در شهر ما نیز این خلقیان؟! ضدخلق به جمعیت نمازگزار حمله و درگیری های شدیدی به وجود آوردند. امام جمعه اهواز که امامت نماز وحدت آن روز را به عهده داشت برای کمک به مسلمانانی که به خون غلطیده بودند از مردم اهواز کمک طلبیدند که 10 هزار نفر از مرد و زن و پیر و جوان بلافاصله خود را به محل رسانده و پس از مشاهده برادران و خواهران شهید و مجروح خود با بانگ الله اکبر پس از محاصره قاتلین و مسببین واقعه آنها را دستگیر و به مقامات رسمی تحویل دادند.» (3) همچنین در قسمتی از این قطعنامه آمده است: «ما مردم اهواز ضمن اعتراض شدید به توهین به مردم شریف این شهر خواستار محاکمه و مجازات هرچه زودتر اینان می باشیم. ما عامل کشتار مردم اهواز را سازمان پیش گام دانسته و حمله مسلحانه این چپ نماهای امریکایی

ص: 437


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 8/2/1359، ص10.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 8/2/1359، ص5.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 8/2/1359، ص10.

به مردم اهواز را محکوم می کنیم و علیه سازمان پیش گام اعلام جرم می نماییم.» (1)

به همین مناسبت ازطرف چند گروه شهری ازجمله جامعه روحانیت مبارز اهواز، کمیته عملیاتی امام خمینی اهواز، سرپرستان و کارکنان مؤمن به انقلاب اسلامی دانشگاه و همچنین دفتر حزب جمهوری اسلامی در اهواز اطلاعیه هایی در محکومیت گروه پیش گام

صادر شد، در اطلاعیه دفتر حزب جمهوری اسلامی در اهواز آمده است: «در زمانی که امام خمینی رهبر کبیر امت از این پیش گامان در قتل و غارت خلق به اسم چپ های

امریکایی نام می بردند و هنگامی که رئیس جمهور محبوبمان از این سیاهرویان وابسته به امریکا نام می برد، رادیو تلویزیون جمهوری اسلامی ایران چگونه به خود اجازه می دهد

که نسبت به این ملت خون داده و شهیدداده دهن کجی نماید، آنها را در رادیو و تلویزیون ظاهر کند تا این مردم داغدیده شاهد شعارهای توخالی و پرطمطراق مشتی به اصطلاح پیش گام باشند.» (2)

در تهران، رئیس دانشگاه ملی ایران امروز، در گفت وگویی با بامداد گفت: «اعضای سازمان دانشجویان پیش گام این دانشگاه نظر همکاری ندارند و هنوز دفاتر خود را تخلیه نکرده اند. دانشجویان دیگر گروه ها خبر دادند که آنان فقط به تغییر تابلوی اتاق خود اقدام کرده و آن را به اتاق خود تبدیل کرده اند. وی همچنین گفت تصور می کنم این مشکل هم برطرف شود و جو آرامی که تاکنون داشتیم بتوانیم آن را ادامه دهیم.» (3)

در پایان جلسه شورای انقلاب، دکتر حسن حبیبی سخنگوی این شورا، درمورد تصمیمات شورای انقلاب درباره امور دانشگاه ها گفت: طبق گزارش های رسیده، کلیه دانشگاه ها کارهای خود را شروع کرده اند. دانشکده ها و دانشگاه هایی که باز می شوند باید در روز 14 خرداد، ترم امسال خود را به پایان برسانند. وی اشاره کرد: «در چند مورد ما با مشکل روبه رو هستیم که ازجمله مدرسه عالی بابلسر است که آنجا درحال حاضر تعطیل است و دراختیار نیروهای انتظامی و شورای تأمینی شهر است و پیشنهاد شده است که فعلاً تعطیل باشد و آن را هم برای اینکه مشکلی پیش نیاید گفته ایم تعطیل باشد تا اینکه نماینده وزارت فرهنگ و آموزش عالی برود مسئله را از نزدیک رسیدگی کند. تا تصمیم بر بازگشایی یا تعطیل کلی دانشگاه گرفته شود.» (4)

(حسن حبیبی سخنگوی شورای انقلاب:

طبق تصمیم شورا ترم امسال دانشگاه ها تا 14 خرداد باید به پایان برسد. )

ص: 438


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 8/2/1359، ص5.
2- همان.
3- روزنامه بامداد، 8/2/1359، ص2.
4- همان، صص 1 و 2.

157

علاوه بر سابقه تاریخی منفی که از حزب توده در اذهان باقی است و به وسیله همه گروه ها اعم از مذهبی و غیرمذهبی مکرراً یادآوری می شود، تعلق خاص این حزب به شوروی نیز، این گروه را در اذهان عمومی در جایگاهی می نشاند که بیشتر روسی است تا ایرانی و در درگیری های حاد امروز آن را در وضعی آسیب پذیر

قرار می دهد. البته مخالفان تشکیلاتی این حزب نیز، از این

1. نگاه عمومی درجهت اهداف خود و ممانعت از گسترش این حزب، استفاده لازم را می برند. این درحالی است که حزب توده در عرصه داخلی می کوشد هرچه بیشتر به نظام و در جناح بندی خود با جناح خط امام نزدیک شود و در اعلام مواضع، جنبه وحدت را بر جنبه درگیری و اختلاف مقدم می شمارد، اما بازهم در عرصه سیاست خارجی قاطعانه و به شدت از اردوی شوروی حمایت می کند. در اینجا دو گزارش روزنامه حزب با جهت گیری حمایت از روسیه و در ادامه دو درگیری {مختصر} که به وسیله حزب، با جهت گیری تبلیغاتی لازم گزارش شده است، ذکر می شود.

شماره امروز روزنامه حزب توده در گزارش از هفته همبستگی با خلق افغانستان که از 21 تا 27 آوریل {اول لغایت هفتم اردیبهشت} برگزار شده و امروز، روز آخر آن است، چنین نوشت: «نیروهای ترقی خواه جهان در این هفته حمایت خود را از مردم افغانستان در مبارزه برای ایجاد زندگی نوین و دفع تجاوزات و خرابکاری های گستاخانه امپریالیستی و ارتجاعی اعلام کردند. نیروهای صلح دوست جهان تأکید می کنند که امپریالیست ها و برتری طلبان پکن و ارتجاع جهانی باید به مداخله در امور افغانستان پایان دهند.» (1) همچنین در خبری در شماره امروز نامه مردم بار دیگر شرکت نکردن در المپیک مسکو {که ایران هم در آن شرکت نخواهد کرد} سرزنش شد. مقامات امریکایی که با خشم و واکنش شدید ورزشکاران و ورزش دوستان امریکا به تحریم بازی های المپیک تابستانی روبه رو شده اند، در دفاع از این تصمیم کارتر مطالبی می گویند که گاه به هذیان شباهت دارد؛ چند مقام وزارت امور خارجه امریکا اعلام کرده اند که شرکت ورزشکاران امریکایی در المپیک مسکو می تواند «امنیت ملی امریکا را در معرض خطر قرار دهد.» این مقام ها گفته اند که ورزشکاران امریکایی باید با شرکت نکردن در این بازی ها به «خط امنیت ملی امریکا کمک کنند.» بااین همه ورزشکاران امریکا، به رغم این دلایل قانع کننده{!} به دادگاه شکایت کرده اند. (2)

در ادامه، گزارش حزب از دو درگیری که امروز، در مراغه و ماهشهر رخ داده، به ترتیب می آید.

در مراغه، امروز، وقتی تعدادی از هواداران حزب توده ایران مشغول پخش و چسباندن اعلامیه ها و پوسترهای اول ماه مه، {روز جهانی کارگر} بودند توسط مأموران دادگاه انقلاب اسلامی این شهر بازداشت و روانه دادگاه شدند. در گزارش حزب اضافه شده است: «... رئیس

ص: 439


1- روزنامه نامه مردم، 8/2/1359، ص8.
2- روزنامه نامه مردم، 7/2/1359، ص8.

دادگاه به مأمورین گفت که حزب توده ایران آزاد است فعالیت کند، اما باز مأمورین این دادگاه اعلامیه ها و پوسترها را به هواداران حزب توده ایران در مراغه ندادند و خاطر نشان ساختند که اگر یک بار دیگر عملشان تکرار شود آنها را کتک خواهند زد و متذکر شدند در این شهر هیچ گروه و حزبی جز یک حزب اسلامی حق فعالیت ندارند.» (1) درگیری دوم مربوط به ماهشهر است؛ گزارش حزب توده دراین باره چنین است: «گروهی از عناصر ناآگاه و فریب خورده برای چندمین بار به تحریک عوامل ضدانقلاب در ساعت 10 شب 7 اردیبهشت، به کیوسک نشریات حزب توده ایران در ماهشهر حمله کردند. در جریان این حمله مهاجمین پس از خردکردن میز و صندلی و شکستن قفل ها، نشریات و پوسترهای محتوی کیوسک را پاره کردند. مهاجمین سپس به کیوسک نشریات مجاهدین خلق حمله و عملیات تخریبی خود را تکرار کردند.» (2)

158

امروز، ستاد برگزاری مراسم روز جهانی کارگر این اطلاعیه را دراختیار خبرگزاری پارس قرار داد: «ستاد برگزاری مراسم بزرگداشت روز جهانی کارگر از کلیه شوراهای اسلامی کارخانجات دعوت می نماید به منظور مشارکت و بهتر برگزارنمودن این مراسم با این ستاد تماس حاصل نمایند. این مراسم شامل راه پیمایی است که از مسیرهای ده گانه به طرف لانه جاسوسی امریکا انجام پذیرفته و پس از پایان برنامه ها در آنجا جهت برگزاری نماز وحدت به دانشگاه خواهیم رفت.» (3)

دراین حال، در آستانه روز کارگر، در پالایشگاه آبادان برخی تحرکات کارگری که مورد مخالفت مسئولان است، وجود دارد. دراین باره خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی امروز، تلفنی با معین فر وزیر نفت، گفت وگو کرد. به نوشته این روزنامه: «وی در پاسخ این سؤال که علت بازداشت 4 نفر از کارگران پالایشگاه نفت آبادان چه بوده است، گفت 3 نفر را به علت اینکه رئیس کل پالایشگاه را درحین انجام وظیفه مضروب کرده بودند اخراج کردیم و پرونده آنها را به دادگاه فرستادیم که دادگاه انقلاب اسلامی حکم بازداشت آنها را صادر کرده است. یک نفر دیگر هم جزء محکومین بوده است که او نیز اخراج شده است. از وزیر نفت سؤال شد که چرا از انتشار نشریه پیام که ازطرف شورای انقلاب اسلامی کارگران پالایشگاه نفت آبادان منتشر می شد، جلوگیری کردید؟ وی گفت نگویید شورا، بگویید به اصطلاح شورا. در اغلب ادارات عده ای افراد موقعیت طلب زیر لوای اسلام و با ماسک اسلام اعمالی را انجام می دهند که با روح اسلام منافات دارد. این شوراها که اغلب خود را اسلامی می دانند ازنظر ما اسلامی نیستند و نباید گذاشت زیر نقاب اسلام خود را پنهان کنند. ما از انتشار نشریه جلوگیری نکرده ایم بلکه گفته ایم به هیچ وجه اجازه نخواهیم داد که از امکانات دولت درجهت خواسته های گروهی استفاده کنند.» (4)

ص: 440


1- روزنامه نامه مردم، 16/2/1359، ص2.
2- روزنامه نامه مردم، 15/2/1359، ص8.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 8/2/1359، ص3.
4- همان، ص9.

159

در شماره امروز روزنامه بامداد خبری مربوط به قوه قضاییه درج شد که از تحولاتی در امر تعیین قضات و حکام شرع دادگاه های انقلاب حکایت می کند. متن گزارش مندرج در بامداد به نقل از خبرگزاری پارس به این شرح است: «دررابطه با استعفای اعضای شورای دفتر آیت الله منتظری اطلاعیه ای ازسوی این دفتر بدین شرح انتشار یافت.

بسمه تعالی

بدین وسیله به اطلاع عموم برادران و خواهران محترم می رساند همان طور که قبلاً یادآوری شده موضوع اعزام قاضی شرع برای دادگاه های

انقلاب ازطرف رهبر انقلاب حضرت امام خمینی مدظله العالی به حضرت آیت الله منتظری و آیت الله مشکینی محول گشته بود و درطول بیش از یک سال مسئولیت شناسایی و معرفی قضات [برای] رسیدگی به اوضاع شکایت دادگاه های انقلاب را جناب حجت الاسلام آقای شیخ محمد مؤمن به عهده گرفته بودند و افراد زیادی را به عنوان قاضی شرع به شهرهای گوناگون معرفی نمودند و در این ماه های اخیر به دنبال اظهار خستگی و تمایل به کناررفتن و ادامه درس و بحث از ناحیه آقای مؤمن و احساس نیاز به شورایی کردن این کار، شورایی مرکب از 5 نفر از فضلای متدین و آگاه به مسائل سیاسی و قضایی تشکیل و در این روزهای اخیر ازطرف آقایان اساتید و مدرسین حوزه علمیه قم پیشنهادی شد مبنی بر تشکیل یک شورای عالی ناظر به شورای دفتر که افراد آن عبارت اند از: حجج الاسلام والمسلمین آقایان ناصر مکارم شیرازی، حسین نوری، حسین راستی، سیدمحمد ابطحی، خسرو ملکوتی و جعفر کریمی. چون پیشنهاد ذکر شده درمورد عنایت خاص آقایان مدرسین بود مورد قبول واقع شد، ولی از آنجا که تعدّد شورا به کندی کارهای مهم اعزام قضات منجر می شد اعضای شورای دفتر از سمت خود استعفا دادند و تمام مسئولیت ها و رسیدگی به شکایات و کمبودهای دادگاه ها و دادسرهای انقلاب به شورای منتخب آقایان مدرسین محول گردید. از کلیه کسانی که شکایتی و یا مطالبی مربوط به دادگاه های انقلاب دارند تقاضا می شود از مراجعه تلفنی و یا کتبی به حضرت آیت الله منتظری یا دفتر ایشان خودداری نمایند و مستقیماً به اعضای شورای عالی ذکر شده یا شخص مسئولی که از آنان تعیین و اعلام می شود مراجعه نمایند. این دفتر همچون گذشته هیچ گونه مسئولیتی دراین رابطه ندارد. توفیق همگان را در خدمت به انقلاب کبیر اسلامی و خنثی نمودن توطئه های عوامل استعمار از خدای بزرگ خواهانیم.

قم، دفتر آیت الله منتظری» (1)

ص: 441


1- روزنامه بامداد، 7/2/1359، ص12.

ضمیمه گزارش140: گزارش امروز رادیو امریکا از مواضع کشورهای اروپایی که مؤید ناخرسندی آنان است و پاسخ وزیر دفاع امریکا

رادیو امریکا در ویژه برنامه ای ساعت 7 امروز به وقت تهران، یک جمع بندی از آخرین مواضع مقامات کشورها که بیانگر ناراحتی آنها از اقدام امریکا است، همراه با پاسخ وزیر دفاع امریکا پخش کرد. در این گزارش آمده است: «به دنبال انتشار خبر مربوط به حوادث ایران واکنش های مختلفی ازسوی کشورهای متحد امریکا نشان داده شد. رهبران بعضی از کشورها در تحیر فرو رفتند. عده ای از این خبر یکّه خوردند و بعضی دیگر خشمگین شدند. در اروپای غربی کشورهای متحد امریکا تقریباً به توافق رسیده بودند که تحریم اقتصادی علیه ایران را به مورد اجرا گذارند و سؤالی که برای آنها مطرح شده است، این است که چرا امریکا در چنین مقطع زمانی دست به این گونه اقدامات زده است. هارولد براون وزیر دفاع امریکا، در پاسخ به کشورهای اروپایی و برای روشن شدن آنها گفت چرا دست به چنین اقدامی زدیم، زیرا کوشش های ما ظرف شش ماه گذشته بی ثمر بود. پیش بینی نمی شد گروگان های ما در تاریخ معین در آینده آزاد شوند تاریخ هایی را برای آزادی گروگان ها تعیین کردند. ... و سرانجام، آینده مبهم عوامل مختلف در ایران جان گروگان ها را به خطر انداخته اند. ایران در مرزهای غربی خود درگیر با عراق است. کسانی که در روزهای اخیر خبرهای تلویزیونی مربوط به ایران را دیده اند، می دانند که در خیابان ها بی نظمی و بی انضباطی به چشم می خورد، پس باتوجه به این دلایل بود که ما دست به چنین اقدامی زدیم.» (1)

ضمیمه گزارش147: تفاوت اطلاعات در منابع گوناگون درباره حادثه سقوط هواپیمای عراقی در ایران

نکته مهم درباره این حادثه گزارش های بسیار متفاوت منابع گوناگون از این واقعه می باشد که اشاره به آن در ترسیم وضعیت وقت مفید است.

در پیام اطلاعات ایلام به سپاه دهلران آمده است: «طبق گزارش واصله از گروهان ژاندارمری دهلران مستند به اعلام لشکر81 زرهی و پایگاه وحدتی و افسر جانشین لشکر اهواز بعدازظهر روز 7/2/1359، یک فروند هواپیمای عراقی در منطقه آبادان به زمین نشسته و تعدادی تانک و نفر پیاده نموده است. مقتضی است جهت پیگیری و صحت مطلب فوق اقدام و نتیجه به سپاه ایلام اعلام گردد.» (2) البته نتیجه تحقیق در گزارش استانداری ایلام به وزارت کشور چنین ذکر شده است: «پس از تماس تلفنی با پایگاه های دزفول و همدان موضوع تأیید نشده است.» (3)

روزنامه جمهوری اسلامی در شماره مورخ 8/2/1359 خود نوشت: «فرمانده ناحیه ژاندارمری خوزستان ساعت 12:50 دیروز، به خبرگزاری پارس در اهواز اعلام کرد که یک فروند هلیکوپتر عراقی در حوالی مرز نزدیک پاسگاه ژاندارمری هخامنش متعلق به گروهان بوستان به خاک ایران تجاوز کرد که بلافاصله عوامل پاسگاه به روی این هلیکوپتر آتش گشودند و هلیکوپتر سقوط کرد. در جریان سقوط هلیکوپتر 8 تن سرنشینان آن به وسیله عوامل ژاندارمری دستگیر شدند که از این تعداد 2 تن زخمی و 6 تن دیگر سالم هستند. ... همچنین به گزارش خبرنگار خبرگزاری پارس از اهواز، ساعت 13 دیروز، فانتوم های نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران که برای عقب راندن 3 هلیکوپتر متجاوز عراقی به پرواز در آمده بودند یک هواپیمای عراقی را مجبور به فرود در دره سوسنگرد کردند و 6 سرنشین آن را بازداشت کردند.» (4)

رادیو لندن در یکی از برنامه های فارسی امروز خود اعلام کرد: «خبرگزاری رسمی پارس گزارش می دهد که هلیکوپترهای عراقی به دنبال عبور از استان خوزستان پایین آورده شدند. از قول یک سخنگوی نظامی ایران نقل شده است که سرنشینان این هلیکوپترها بازداشت شدند که 2 نفر آنها زخمی شده بودند. همچنین گزارش شده است که 3 هلیکوپتر دیگر عراقی که قصد داشتند دست به عملیات نجات بزنند مورد تعقیب جنگنده های ایرانی [قرار] گرفته و برگشتند.» (5)

در گزارش مورخ 7/2/1359 ناحیه ژاندارمری خوزستان به تیمسار فرماندهی ژاندارمری جمهوری اسلامی، سقوط هواپیما صرفاً به افراد پاسگاه هخامنش نسبت داده شده است. راجع به هلیکوپتر هم نکته ای ذکر نشده

ص: 442


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 38، 8/2/1359، صص 19 و 20، بخش فارسی رادیو امریکا، 7/2/1359.
2- سند شماره 319705 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات ایلام به سپاه دهلران، 12/2/1359.
3- سند شماره 041029 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
4- روزنامه جمهوری اسلامی، 8/2/1359، ص5.
5- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 38، 8/2/1359، ص7، بخش فارسی رادیو لندن، 7/2/1359.

است. متن گزارش به این قرار است: «گزارش هنگ ژاندارمری سوسنگرد با استناد اعلام پاسگاه ژاندارمری هخامنش گویاست 1. در ساعت 11:30 روز جاری 7/2/1359، نگهبان پاسگاه هخامنش مشاهده می نماید 3 فروند هواپیما که یک فروند آن از نوع یک موتوره ملخ دار کشور عراق در یک کیلومتری غرب پاسگاه در آب های هورالعظیم به سمت آسمان ایران در حرکت می باشند. 2. افراد پاسگاه با آمادگی کامل به محض نزدیک شدن هواپیماها به پاسگاه، سنگر گرفته و اقدام به تیراندازی می نمایند که در این موقع هواپیمای ملخ دار شناسایی که پایین تر بوده مورد اصابت گلوله تیربار ام. ژ3 واقع و درحدود 2 کیلومتری شرق پاسگاهِ مورد بحث و داخل خاک ایران سقوط می نماید و 2 فروند هواپیمای اسکورت که به نظر می رسد... خودی نباشند در آسمان ناپدید می گردند. 3. فرمانده هنگ در ساعت 13:45 به محل وارد [و] مشاهده می نماید که هواپیمای شناسایی یک موتوره ملخ دار عراقی از ناحیه پوزه جلو و بال سمت راست و دم مورد اصابت گلوله مأمورین پاسگاه قرار گرفته و سقوط نموده است. 4. در داخل هواپیمای مورد بحث تعداد 2 پایه تیربار و مقداری اوراق و 7 نفر سرنشینان آن توسط مأمورین دستگیر و طبق اطلاع بین دستگیرشدگان یکی از شخصیت های کشور مقابل وجود دارد که تحقیقات از آنان ادامه دارد. 5. آثار و وضعیت هواپیما هم اکنون در محل موجود است.» (1)

بالاخره در گزارش مورخ 8/2/1359 هنگ ژاندارمری سوسنگرد تحت عنوان "گزارش کامل تجاوز هواپیمای عراق و فرود اجباری آن در ایران" علاوه بر نقش مأموران پاسگاه هخامنش، نقش جت های نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران نیز ذکر شده است. متن کامل این گزارش چنین است: «به منظور بررسی در نحوه سقوط هواپیمای یک موتوره

نظامی متعلق به کشور عراق در ساعت 13:00 روز 7/2/1359، به سوی پاسگاه هخامنش گروهان هرمزگان حرکت مشاهدات به شرح زیر بوده است: 1. در ساعت 12:00 روز 7/2/1359، هواپیمای مذکور از حدود میله مرزی آبی به [مختصات] 14 واقع در شرق پاسگاه از پشت نیزارهای هور العظیم به خاک دولت جمهوری اسلامی ایران تجاوز بلافاصله بعد از شناسایی ازسوی پاسگاه به طرف هواپیمای مذکور تیراندازی و طبق اظهارات شاهدان عینی با انجام تیراندازی بال هواپیما قطع و در حین آنکه هواپیما قصد مراجعت به سوی خاک عراق را داشته به وسیله یک فروند جت نیروی هوایی پس از انجام یک رگبار تیراندازی، وادار به فرود اجباری می نماید. 2. هواپیمای مذکور در حین فرود اجباری طبق اظهار فرمانده پاسگاه و شاهدان عینی مقادیری از وسایل داخل هواپیما را به داخل هورالعظیم ریخته و به نظر امکان دارد سلاح و مهمات موجود در هواپیما بوده است. 3. هواپیما بعد از اصابت گلوله ازطریق زمین و هوا در 5/10 کیلومتری جنوب شرق پاسگاه در خاک کشور به زمین می نشیند. 4. هم زمان با تجاوز هواپیما به خاک کشور...(2) به پایگاه هوایی دزفول اطلاع و تقاضای پشتیبانی هوایی گردید که بعد از چند دقیقه یک فروند جت و یک هلیکوپتر نیروی هوایی در منطقه فرود هواپیما

حاضر بلافاصله 7 نفر سرنشینان آن به منظور جلوگیری از دیدن هرگونه آسیب به وسیله مردم با هلیکوپتر به پایگاه هوایی دزفول منتقل گردیدند. 5. هواپیما از ناحیه بال سمت راست و چپ و پروانه موتور به شدت آسیب و از بال سمت چپ هواپیما بنزین درحال ریزش است. 6. محل اصابت گلوله ها به طوری که مشخص می نماید هواپیما از راه زمین و هوا مورد اصابت گلوله قرار گرفته است. 7. از داخل هواپیما 6 پایه تیربار به دست آمده که در محل موجود می باشد. 8. در حین بررسی در ساعت 17:00، 2 فروند میگ عراقی به خاک کشور تجاوز و بعد از انجام دو دور گشت زنی در محل سقوط هواپیما که [به] وسیله مأمورین و سپاه پاسداران و اهالی به سوی آنها تیراندازی می گردید به خاک عراق عزیمت می نمایند.»(3) (4)

ص: 443


1- سند شماره 347451 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
2- * در سند ناخوانا است که با ... نشان داده است.
3- ** در گزارشی که خبرنگار صداوسیمای اهواز برای مقامات مافوق خود نوشته، آمده است: «هنگام عکس برداری از جشن و سرور اهالی منطقه، 2 فروند هواپیمای نظامی از نوع میگ شکاری رژیم بعثی عراق بر فراز هوای مرزی ایران مانور می دادند. بعد از هشت دور مانور شروع به تیراندازی کرده که افراد ژاندارمری محل همراه با اهالی منطقه مرزنشین به تیراندازی آنان پاسخ دادند.» [سند شماره 451485 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: 7/2/1359، ص1]
4- سند شماره 347488 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.

ص: 444

ص: 445

ص: 446

روزشمارجنگ دوشنبه 8 اردیبهشت 1359 12 جمادی الثانی 1400 28 آوریل 1980

160

در امریکا و ایران، مسئولان و عوامل تصمیم سازی و تصمیم گیری دو کشور، همچنان در فضای ناشی از پیامدها و تبعات ماجرای طبس، به سر می برند.

در واشنگتن، آسوشیتدپرس از گزارش رسمی رئیس جمهور به کنگره درباره عملیات طبس خبر داد. بنا بر این گزارش، جیمی کارتر این عملیات را منطبق با مصوبات سازمان ملل دانسته و اعلام کرده است هیچ یک از افراد نظامی امریکا که در این عملیات شرکت داشته اند در ایران باقی نمانده اند و همه آنها خاک ایران را ترک کرده اند. کارتر در گزارش رسمی خود در مقابل اعضای کنگره گفت طبق ماده مصوبه سازمان ملل مبنی بر به رسمیت شناختن حق حمایت و نجات جان اتباع یک کشور درصورت عدم پشتیبانی و زیر پا گذاشتن امنیت جانی آن اتباع ازسوی کشور دیگر، ایالات متحده وارد عملیات نجات جان گروگان ها شد.

در این گزارش کارتر فاش کرد که او هرگز اجازه نداده بود در شرایطی که شکست طرح موجب برهم خوردن نظم انتخاباتی ایالات متحده شود،

تلاش مستقیمی برای نجات گروگان ها از سفارتخانه امریکا صورت گیرد. کارتر گفت که 6 هواپیمای سی130 و 8 هلیکوپتر در 24 آوریل، وارد حریم فضایی ایران شدند و در بیابانی در 200 مایلی تهران فرود آمدند. در این منطقه اعضای تیم نجات از هواپیماها و هلیکوپترها خارج شدند تا زمینه را برای اجرای عملیات فراهم سازند. کارتر سپس توضیح داد که چگونه پس از لغو عملیات به دلیل نقص دستگاه های هیدرولیک یکی از هلیکوپترها، بین یک هواپیمای سی130 و یک هلیکوپتر هنگام پرواز و بازگشت به ناو هواپیمابر نیمیتز تصادفی رخ داده و 8 نفر کشته شدند. وی گفت که بقیه اعضای تیم نجات بلافاصله با هلیکوپترها و هواپیماهای باقیمانده محل حادثه را ترک کردند و بدون بروز هیچ گونه اتفاق دیگری حریم فضایی ایران را پشت سر گذاشتند. او بار دیگر در انتهای گزارش خود تأکید کرد که هیچ نیروی مسلح امریکایی درحال حاضر در ایران باقی نمانده است. (1)

ص: 447


1- روزنامه بامداد، 9/2/1359، ص2.

علاوه بر آنچه ذکر شد، امروز کارتر درجهت رفع افسردگی ناشی از حادثه غیرمنتظره سوختن امریکاییان در طبس، گام مهمی برداشت. وی که پس از حادثه طبس، کلیه رفت وآمدها و بازدیدهای خود را قطع کرده و از کاخ سفید و واشنگتن خارج نشده بود، امروز، برای نخستین بار از واشنگتن بیرون رفت و به سان آنتونیو

پرواز کرد. به گزارش یونایتدپرس از سان آنتونیو، 5 امریکایی که در جریان یورش به ایران زخمی شده اند، در پیامی به پرزیدنت کارتر که آنها را برای انجام یک مأموریت نافرجام به ایران فرستاده بود، گفتند که این مأموریت را دوباره انجام خواهند داد. کارتر ضمن تشکر از این افراد گفت: «می خواهم به شما بگویم که از همه شما احساس غرور می کنم، شما وظیفه خود را به بهترین وجه انجام داده اید.» یونایتدپرس در گزارش خود همچنین اضافه کرد: «ویلیام توتل یکی از خلبانان نظامی امریکا که از ناحیه زانو زخمی شده است به هنگام ملاقات با کارتر گفت وی و همکارانش با میل خود به این مأموریت رفتند و تنها تأسف آنها این است که این مأموریت با موفقیت انجام نشد. وی گفت ای کاش می توانستیم مأموریتمان را با موفقیت انجام دهیم. وی ضمن اشاره به گروگان ها گفت آنها بیش از ما دچار رنج و عذاب هستند. توتل در مقابل سؤال کارتر که چگونه حادثه سقوط هواپیما در کویر ایران روی داد با صدایی آهسته و لرزان گفت هواپیما منفجر شد. کارتر سپس به عیادت 4 تن دیگر از مجروحان حادثه رفت که دچار سوختگی شدید شده و در بخش ویژه ای تحت درمان قرار دارند.» (1) این درحالی است که یونایتدپرس گزارش داد ناو هواپیمابر کانستالیشین و 6 ناو جنگی به دنبال آن و ناو هواپیمابر آیزنهاور همراه کشتی های مجهز به موشک های هدایت شونده از کارولینای جنوبی و ویرجینیا وارد اقیانوس هند شده اند. این خبرگزاری افزوده است:

رئیس جمهوری ایالات متحده به آنها دستور داده است به نیروهای نظامی دریایی امریکا که در نزدیکی ساحل ایران متمرکز شده اند، بپیوندند. گوینده تلویزیون سی.بی.اس گفت: تعداد کشتی های جنگی امریکا در این منطقه به 34 فروند رسیده است. (2)

از سوی دیگر، امروز بنی صدر رئیس جمهور، در مصاحبه ای با رادیو فرانسه درمورد حل بحران موجود در روابط ایران و امریکا و مسئله گروگان ها مطالبی را بیان کرد خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارش این مصاحبه از پاریس، اعلام کرد: در مصاحبه ای که بنی صدر با رادیو فرانسه داشت از وی سؤال شد که آیا گروگان ها هنوز در سفارت هستند یا خیر، وی پاسخ داد من این طور فکر نمی کنم من به هیچ وجه این طور فکر نمی کنم. بنی صدر همچنین نمی دانست که آیا گروگان ها وارد شهرهای دیگر شده اند یا نه. دانشجویان می گویند گروگان ها را طوری نگاه خواهند داشت که از تکرار برنامه نجات آنها جلوگیری شود. بنی صدر در این مصاحبه کوتاه گفت: با نحوه کوشش هایی که ایالات متحده برای نجات گروگان ها انجام می دهد، پیداکردن راه حل تقریباً غیرممکن است. در پاسخ به سؤال های بعدی، بنی صدر افزود چنانچه امریکایی ها عدم مداخله در امور داخلی ایران را تضمین کنند، یک راه حل فوری می توان پیدا کرد. بنی صدر ادعا کرد که ایالات متحده گروگان ها را مورد استفاده و وسیله قرار می دهد و توجهی به رهانیدن آنان ندارد. (3)

ص: 448


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 40، 10/2/1359، ص1، سان آنتونیو خبرگزاری یونایتدپرس، 29 آوریل 1980 {9/2/1359}.
2- روزنامه بامداد، 9/2/1359، ص3.
3- همان، ص12.

صادق قطب زاده که درحال بازدید از چند کشور عربی است، امروز در مصاحبه ای با خبرنگاران، در مقر شورای عالی شیعیان لبنان در بیروت، تأکید کرد موضع ایران درمورد استرداد گروگان ها تغییری نکرده و این کشور همچنان خواستار استرداد شاه مخلوع و ثروت وی می باشد. وی افزود مبارزات ایران علیه امپریالیسم امریکا، مسئله گروگان ها و مبارزه ایران برای آزادی افغانستان و علیه مداخله شوروی، سیاستی است که خود ما تعیین کننده آن بوده ایم و به آن جامه عمل خواهیم پوشاند و در این راه تا آخر پایداری خواهیم کرد. وزیر امور خارجه ایران مسئله دریافت کمک از شوروی را تکذیب کرد. (1) وی درمورد کشته شدگان عملیات نافرجام نظامی امریکا گفت: اجساد آنها مسترد خواهد شد و ایران در مقابل این اقدام چیزی طلب نخواهد کرد. از قطب زاده سؤال شد آیا ایران حتی بدون رضایت سایر کشورهای منطقه برای مقابله با عملیات نظامی امریکا مبادرت به مین گذاری خلیج فارس خواهد کرد، وی پاسخ داد: چنانچه امریکا به توصیه کشورهای منطقه گوش ندهد و حمله دیگری را آغاز کند، ما این را حق خود می دانیم که برای دفاع از خویش اقدامات ضروری را انجام دهیم. (2)

همچنین صبح امروز، در یک مراسم شکرگزاری که به مناسبت شکست توطئه امریکا در وزارت آموزش وپرورش برگزار شد، دکتر محمد جواد باهنر مطالبی درباره حادثه طبس اظهار کرد که حاوی نکته تازه ای بود. اظهارات مزبور از این نظر که وی عضو مؤسس حزب جمهوری اسلامی و عضو شورای انقلاب است، واجد اهمیت تلقی می شود.

وی در سخنانی با اشاره به لطف خداوند که این پیروزی را نصیب ملت ایران ساخت، گفت: «توطئه امریکا بسیار پیچیده بوده است. اسنادی به دست آمده که نشان می دهد حدود 12 ماه قبل چنین توطئه ای طرح ریزی شده بود درصورتی که آغاز گروگان گیری جاسوسان 6 ماه قبل است. این توطئه از ابعاد نظامی جاسوسی و فعالیت های

گروه های سیاسی و درگیری های نژادگرایانه برخوردار بوده است و امیدواریم که مجموعه توطئه را پس از بررسی ها روشن کنیم.» دکتر باهنر سپس به توضیح ابعاد مختلف توطئه امریکا پرداخت و گفت: «جای پای توطئه امریکا در تحریک بعضی از گروه هایی که دم از خلق می زنند به خوبی کشف شده است. ما باید دشمن را در چهره های مختلف بشناسیم؛ یکی از طرح های بر انداختن انقلاب ما آن است که در بطن جامعه، به ایجاد یأس، ناامیدی، بی اعتمادی و شایعه پراکنی بپردازند.» (3)

دراین حال، عصر امروز، یک صد و شانزدهمین اطلاعیه دانشجویان مسلمان پیرو خط امام انتشار یافت که در آن آمده است: «دنیا می داند که ما دانشجویان مسلمان تاکنون در کمال حسن نیت با این جاسوسان رفتار کرده ایم، ولی اگر ملت امریکا جلوی این وحشیگری های کارتر را نگیرد تمام آنها یکجا به جهنم رهسپار خواهند شد.» در این اطلاعیه همچنین آمده است: «ما جهت سالم نگهداشتن این جاسوسان گروگان و آمادگی آنها برای روز محاکمه تعدادی از آنها را به شهرهای یزد، اصفهان و نجف آباد فرستاده ایم.» (4) در این اطلاعیه از مردم این مناطق خواسته شده است که با هوشیاری انقلابی هرگونه توطئه و حرکت مشکوکی را سریعاً خنثی کنند. (5)

ص: 449


1- روزنامه بامداد، 10/2/1359، ص3.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 9/2/1359، ص2.
3- همان، ص12.
4- همان، ص2.
5- روزنامه بامداد، 9/2/1359، ص1.

161

در امریکا، استعفای ونس و دلیل آن {مخالفت با عملیات طبس} امروز، رسماً اعلام و متن استعفانامه وی و جواب کارتر به آن منتشر شد.

مقامات رسمی کاخ سفید به خبرگزاری ها اطلاع دادند سایروس ونس وزیر امور خارجه امریکا، امروز استعفای خود را تسلیم کارتر کرده است. به گزارش رویتر از واشنگتن، این مقامات افزودند ونس قبلاً به شدت با اجرای طرح عملیات نجات کارتر مخالفت کرده و به کارتر هشدار داده بود: «به خاطر اختلافمان بر سر موضوع، من استعفا خواهم کرد، حال نتیجه طرح هرچه می خواهد باشد.»(1)

یک مقام عالی رتبه امریکایی گفته است هرچند کارتر و ونس روابط حسنه ای داشتند، اما هر دو به این نتیجه رسیدند که برای ونس انجام وظیفه غیرممکن شده است. ونس تنها عضو شورای امنیت ملی امریکا بود که با عملیات اخیر مخالفت کرده بود، اما بعد از آن صمیمانه از توضیحات کارتر به متحدانش درمورد شکست این تجاوز، حمایت کرد. (2) امروز متن نامه استعفای ونس به کارتر و جواب کارتر به وی منتشر شد. در این نامه، ونس درنهایت صراحت دلیل استعفای خود را مخالفت با حمله نظامی امریکا به ایران بیان کرده است. در قسمتی از نامه آمده است: «من می دانم که شما با چه قاطعیتی درباره ایران تصمیم گرفتید. کاش می توانستم دراین مورد از شما حمایت کنم، اما به خاطر دلایلی که درباره اش صحبت کردیم، نمی توانم. طی هفته ها و ماه های آینده شما نمی توانستید از خدمات وزیر امور خارجه ای بهره مند باشید که نمی تواند از اقدامات شما با قاطعیت حمایت کند، آن هم در مواردی که تصمیم گیری قاطعی لازم است، اما من همچنان در موارد دیگر حمایت کامل خود را از شما اعلام می کنم و باید مطمئن باشید که به عنوان رهبرمان به شما وفادار هستم.»

در نامه منتشرشده کارتر به ونس نیز آمده است: «تصمیم شما به استعفا، به خاطر اینکه از اقدام من برای آزادکردن گروگان ها نمی توانستید حمایت کنید، تصمیمی عاقلانه و درست بود. من می دانم که این اختلاف بین من و شما بر اصل اصول است و به دلایلی که برایم شرح دادید، احترام می گذارم. شما پست خود را درحالی ترک می کنید که ستایش [و] احترام ملت را با خود دارید.» (3)

ص: 450


1- * خاطرات ونس حاکی از صحت این خبر است و نشان می دهد وی مخالف این عملیات بوده و دراین زمینه در قطب مخالف برژینسکی قرار داشته است. براساس خاطرات ونس، درواقع، کارتر استعفای وی را قبلاً پذیرفته و فقط اعلام آن به بعد موکول شده بود. بخشی از نظرها و مواضع وی به تناسب مطالب، در گزارش های روزهای قبل این کتاب آمده است. وی درباره موضوع استعفای خود نوشته است: «در چند روز بعد [از ماجرای طبس]، من منتظر اقدام رئیس جمهوری برای تعیین جانشین خودم بودم و اعلام خبر استعفای من هم موکول به انتخاب وزیر امور خارجه جدید شده بود. سرانجام روز 27 آوریل [7 اردیبهشت 1359]، کارتر به من اطلاع داد که سناتور ادموند ماسکی را به جانشینی من برگزیده است. من وارن کریستوفر را برای جانشینی خود توصیه کرده بودم، ولی انتخاب ماسکی هم قابل توجیه بود، زیرا علاوه بر لیاقت و قابلیت ماسکی، رئیس جمهوری می خواست چنین وانمود کند که از گذشته بریده و سیاست تازه ای در پیش گرفته است.» [سایروس ونس و زبیگنیو برژینسکی، توطئه در ایران، ترجمة محمود مشرقی، تهران: انتشارات هفته، 1362، صص94 و 95]
2- روزنامه کیهان، 8/2/1359، ص4.
3- روزنامه بامداد، 9/2/1359، ص3.

دراین باره صادق قطب زاده وزیر امور خارجه ایران، اظهار کرد: «استعفای سایروس ونس وزیر امور خارجه امریکا، نشان داد که تصمیم مربوط به انجام عملیات نجات گروگان ها را محافلی اتخاذ کرده اند که قادرند اوضاع را به نقطه انفجار برسانند.» وی استعفای سایروس ونس را ازنظر حفظ حیثیت و اعتبار شخص وی قابل توجیه دانست. (1)

162

درپی توسعه شایعات مختلف درباره علت بمباران هلیکوپترهای امریکایی و درج خبرهای غیررسمی در نشریات گوناگون گروه های سیاسی درباره هماهنگی این اقدام با اهداف امریکا در انهدام اسناد سری جامانده در طبس، روزنامه جمهوری اسلامی در شماره امروز خود خبر داد که ازطرف شورای انقلاب یک هیئت ویژه برای بررسی این موضوع تشکیل شده است.

به نوشته این روزنامه، آیت الله مهدوی کنی عضو شورای انقلاب و سرپرست وزارت کشور، دراین باره گفت: «یکی از مسائل مربوط به بمباران کردن هلیکوپترهای باقیمانده، شهادت فرمانده [سپاه] پاسداران یزد در جریان این بمباران و بعضی حوادث دیگر که دراین باره واقع شده بود، است. شورای انقلاب 3 نفر را مأمور بررسی حوادث کودتا [کرد] تا این حوادث را پیگیری کنند تا ببینند ماجرای بمباران چه بوده است و چرا توجه نکردند که فرمانده سپاه پاسداران یزد شهید و عده ای مجروح بشوند و پاره ای از حوادث دیگر که ذکر آن به مصلحت نیست. حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی و [آیت الله] خامنه ای و دکتر چمران مأمور بررسی این موضوع شدند و قرار است نتیجه را هرچه زودتر به اطلاع شورای انقلاب برسانند.» (2)

درپی این اقدام، روزنامه کیهان گزارش داد: یک عضو شورای انقلاب {که کیهان از ذکر نام وی خودداری کرده است} امروز، در تماسی تلفنی با این روزنامه تأکید کرد که درپی تصمیم شورای انقلاب، هیئت مذکور برای رسیدگی دقیق به طبس عزیمت کرده است. (3)

163

در ادامه اعلام مواضع مبنی بر مقاومت دربرابر تهدید به تداوم و توسعه تحریم اقتصادی ایران و نیز اعلام مواضع حمایت آمیز از ایران ازسوی مقامات برخی کشورهای جهان، به چند مورد اشاره می شود.

علیرضا نوبری رئیس بانک مرکزی ایران، که از نزدیکان بنی صدر محسوب می شود، در مصاحبه ای با روزنامه آلمانی اشپیگل گفت: ایران حتی اگر یک بشکه نفت نفروشد می تواند حداقل 9 ماه دربرابر محدودیت های اقتصادی غرب پایداری کند. وی افزود: محدودیت های اقتصادی، دانشجویان اشغال کننده سفارت امریکا را وادار به آزادی گروگان ها نخواهد کرد. نوبری گفت ایران با توسعه روابط تجاری با کشورهای بلوک شرق و بهبود خطوط ارتباطی زمینی با ترکیه، شوروی و پاکستان به منظور

ص: 451


1- روزنامه کیهان، 9/2/1359، ص3.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 8/2/1359، ص2.
3- روزنامه کیهان، 8/2/1359، ص2.

آسان کردن واردات کالاهای مصرفی از راه زمین، راه هایی برای مقابله با محدودیت ها خواهد یافت.

وی به امریکا به دلیل مسدودکردن ذخایر ایران و درخواست از متحدان غربی برای اعمال محدودیت های اقتصادی علیه ایران حمله کرد و گفت: آنها با اعمال محدودیت ها نمی توانند گروگان ها را آزاد کنند. نوبری افزود: ما هرقدر که از تحمیل محدودیت ها رنج ببریم هرگز در مقابل فشارهای طرف نیرومندتر تسلیم نخواهیم شد. نوبری گفت: از 15 میلیارد دلار دارایی ایران در خارج فقط 6 میلیارد دلار آن در بانک های امریکایی مسدود شده است.(1) به گفته وی، ایران برای فروش نفت خود مشکلی نخواهد داشت و کشورهای اروپای شرقی که ازنظر ارزهای خارجی برای خرید نفت از کشورهای خارج از بلوک شرق دچار محدودیت هستند، کماکان به خرید نفت از ایران ادامه می دهند. (2)

در بیروت، قطب زاده نیز گفت: «تحریم اقتصادی غرب نمی تواند به ایران زیانی برساند، زیرا ما قدرت واقعی جهان را در دست داریم. خدا و ایمان.» (3)

از سوی دیگر، به گزارش رویتر از دهلی نو، آژانس خبری هند از قول پراناب موکرجی وزیر بازرگانی هند، اطلاع داد که کشور متبوع او هیچ کاری به تحریم های اقتصادی امریکا علیه ایران ندارد. موکرجی ضمناً گفت که یک هیئت ایرانی در ماه آینده از هند دیدن خواهد کرد تا درخصوص گسترش روابط بازرگانی دو کشور مذاکره کنند. (4)

امروز همچنین شاذلی بن جدید رئیس جمهور الجزایر، با ارسال پیام هایی برای امام خمینی و بنی صدر حمایت خود و کشورش را از ایران اعلام کرد. در این پیام ها که به دنبال عملیات امریکا در ایران برای مقامات ایرانی ارسال شده، رئیس جمهوری الجزایر اعلام کرد که در نظر الجزایر تجاوزات امپریالیسم، عملیات جنگ طلبانه علیه نیروهای ترقی خواه تلقی شده و هدفش ضربه زدن به انقلاب اسلامی ایران که ابعاد تازه ای می گیرد، می باشد.

رئیس جمهوری الجزایر در این پیام ها تأکید کرده است که این تجاوزات به قدری محکوم شدنی است که می توان گفت مرحله تازه ای از خطر در بازی های سیاسی امپریالیست ها در منطقه می باشد. (5)

164

درحالی که تیرگی رابطه ایران و امریکا ادامه دارد، نوع برخورد شوروی با این مسئله و نیز نوع برخورد احتمالی ایران با شوروی در مقابل امریکا، از مسائل مطرح هر روز در محافل سیاسی منطقه و جهان است.

به گزارش خبرگزاری فرانسه از هنگ کنگ، یک سخنگوی خبرگزاری چین نو که امروز، صدای آن در هنگ کنگ به گوش می رسید، اظهار کرد درصورتی که امریکا دست به اقدام نظامی جدیدی در ایران بزند، اتحاد شوروی آماده مداخله در ایران خواهد بود. چین نو اعلام کرد سربازان شوروی که

ص: 452


1- * یونایتدپرس ضمن مخابره این خبر، افزوده است: «این درحالی است که کارشناس های اقتصادی بانکی، دارایی های ایران را در امریکا حدود 8 میلیارد دلار تخمین زده بودند.»
2- روزنامه بامداد، 9/2/1359، ص10.
3- همان، ص12.
4- همان، ص12.
5- روزنامه جمهوری اسلامی، 10/2/1359، ص2.

در طول مرز آن کشور با ایران مستقر هستند بین 60 تا 80 درصد افزایش یافته و بر تعداد سربازانی که در منطقه دریایی خزر و قفقاز مستقر بوده اند نیز افزوده شده است. این سخنگو افزود آن دسته از سربازان شوروی که در افغانستان بوده اند به منطقه هرات نزدیک مرز ایران منتقل شده اند. (1)

خبرگزاری هندوستان نیز گزارش داد: منابع بلندپایه در کابل معتقدند تعداد نیروهای شوروی در افغانستان اینک به 110 هزار نفر رسیده است. 4 یا 5 لشکر شوروی در مرز ایران مستقر شده اند؛ شوروی درمجموع 9 یا 10 لشکر در افغانستان دارد. (2)

در همین حال، دکتر مکری سفیر ایران در شوروی، در مصاحبه ای درمورد موضع شوروی در قبال ایران گفت: شوروی سیاستی را که بارها اعلام کرده است تعقیب می کند، ولی ما در مبارزه با امریکا فقط به نیروهای خود تکیه داریم و به هیچ سرباز خارجی اجازه ورود به خاک ایران را نخواهیم داد. سفیر ایران گفت: ما ازسوی بلوک سوسیالیستی و کشورهای مسلمان و امریکای لاتین در معرض تهدید و محاصره اقتصادی نیستیم و بسیاری از کشورهای جهان ازجمله شوروی نیز مخالفت خود را درمورد محاصره اقتصادی ایران اعلام کرده اند، ولی ما هرگز تقاضایی درباره کمک نظامی از آنها نکرده ایم و گفته ایم که خود قادریم از سرزمین خویش دفاع کنیم. (3)

در سمت مقابل نیز شماره امروز روزنامه نامه مردم ارگان حزب توده، در مطلبی با عنوان "دوستان و دشمنان انقلاب ما" نوشت: «تجاوز نظامی نافرجام امپریالیسم امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران بار دیگر جبهه بندی و مرز میان دوستان و دشمنان انقلاب ایران را در عرصه جهانی با وضوح کامل آشکار ساخت. کشورهای سوسیالیستی، احزاب کمونیست، کشورهای مستقل، ملی و جنبش های رهایی بخش ملی و همه نیروهای ترقی خواه جهان که در دوران جنبش انقلابی و پس از پیروزی انقلاب، نسبت به انقلاب ایران و جمهوری اسلامی ایران موضع پشتیبانی پیگیر و قاطعانه از انقلاب ایران داشته اند. این تجاوز نظامی نافرجام امپریالیسم امریکا علیه ایران را به شدت محکوم نموده و بار دیگر بر پشتیبانی و حمایت همه جانبه خود از انقلاب مردم ایران و جمهوری اسلامی ایران تأکید می کنند.» در ادامه مطلب این روزنامه نمونه هایی

از دوستی های بلوک شرق ذکر شده و آمده است: دولت اتحاد شوروی اقدام نظامی امریکا برای نجات گروگان های امریکایی در تهران را محکوم کرد. فیدل کاسترو دبیر اول حزب کمونیست و رئیس شورای دولتی کوبا، در پیامی که برای رهبری انقلاب ایران امام خمینی، ارسال داشته ضمن محکوم کردن تجاوز نظامی امریکا علیه ایران همبستگی صمیمانه خود را با انقلاب ایران ابراز نموده است. دولت لیبی تجاوز نظامی امریکا به ایران را به شدت محکوم کرد. یاسر عرفات رهبر سازمان آزادی بخش فلسطین، تلاش ناموفق امریکا برای نجات گروگان ها در تهران را محکوم کرد. جمهوری سوسیالیستی ویتنام تجاوز نظامی نافرجام امریکا علیه ایران را محکوم کرد. جمهوری دمکراتیک آلمان، جمهوری سوسیالیستی رومانی، جمهوری دمکراتیک خلق یمن، جمهوری الجزایر اقدام نظامی امریکا علیه ایران را محکوم و بر پشتیبانی خود از جمهوری

ص: 453


1- روزنامه بامداد، 9/2/1359، ص3.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 8/2/1359، ص12.
3- همان، ص12.

اسلامی ایران دربرابر تهدیدات امپریالیسم امریکا تأکید کرده اند. احزاب کمونیست و سازمان های مترقی جهان اقدام نظامی امپریالیسم امریکا را به مثابه یک تجاوز نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران محکوم و همبستگی و پشتیبانی خود را از انقلاب و جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده اند.

در این مقاله، راجع به هرکدام از موارد مذکور توضیحات و شواهدی ذکر و اضافه شده است: درست در نقطه مقابل، روش و موضع گیری دول غربی و رژیم های وابسته به امپریالیسم امریکا در منطقه قرار دارد که از شکست تجاوز نظامی امریکا علیه ایران و تلفاتی که در این ماجراجویی جنون آمیز به امریکا وارد آمده است، اظهار تأسف کرده اند. (1)

165

اعلام مواضع و تحلیل گروه ها و سازمان ها درباره امریکا و حمله اخیر آن به ایران ادامه دارد؛ ازجمله می توان به موضع گیری گروه هایی چون جبهه ملی، حزب ملت، جاما، جمعیت عدالت، اتحاد ملی زنان، سازمان پیکار، حزب کارگران انقلابی و تعدادی از گروه های کوچک مارکسیستی و تشکل های وابسته به آنها اشاره کرد که برخی از آنان پیشنهادهایی نیز درباب ادامه وضع حاضر، مطرح کرده اند.

جبهه ملی ایران در تحلیلی درباره تجاوز نظامی امریکا به ایران خاطرنشان کرده است که محکومیت تهاجم امریکا کافی نیست و برای رویارویی با توطئه های

امپریالیسم امریکا، از طرح هر مسئله ای که به وحدت قشرهای ملت صدمه می زند باید خودداری کرد. جبهه ملی همچنین افزوده است: «گرچه این تهاجم با شکست مواجه گردید و تجاوز امریکا به حریم ایران ازطرف تمام ملل دنیا محکوم شد و موجی از خشم و نفرت علیه امپریالیسم امریکا تمامی گیتی را فراگرفت، ولی نباید فراموش کنیم که این برنامه آخرین توطئه امپریالیسم امریکا محسوب نمی شود.» جبهه ملی در ادامه، پرهیز از اختلاف بین حاکمان را توصیه کرده است. (2)

حزب ملت ایران با انتشار بیانیه ای تجاوز نافرجام نظامی امریکا به ایران را به شدت محکوم کرد و با تأکید بر اینکه شیوه تجاوز امریکا به صورت راهزنی سازمان یافته درآمده است، متذکر شد، امپریالیسم امریکا به اقتضای ساخت بنیادی خود نمی تواند هرگز از تجاوز به ملت ها دست کشد و برای رفع همه دشواری های درونی و بیرونی که دارد ناگزیر از توسل به زور است. اساس دیپلماسی امریکا بر سلطه گری استوار می باشد و نظام حکومتی آن از فراهم آوردن روابط برابر و احترام آمیز با سایر کشورها ناتوان است. امریکای جهان خوار برای بقای خود نیاز به تاراج منابع طبیعی و بهره کشی از نیروی انسانی دیگر ملت ها دارد و هرگونه ناکامی دراین زمینه،آن را به خشم و سپس خشونت می کشاند.

خود کامگی و توطئه امریکا را در روابط بین الملل فقط با قدرت و پایداری می توان پاسخ داد. خوب پیدا بود که انقلاب اسلامی ملت ایران و به دورماندن آن از هر سازشگری، چنان ضربه هولناکی به پیکر امپریالیسم امریکاست که به سادگی تحمل نخواهد کرد و به همین دلیل امام خمینی بارها هشدار داد که باید آماده درهم شکستن هر توطئه ای

ص: 454


1- روزنامه نامه مردم، 8/2/1359، صص 1 و 2.
2- روزنامه بامداد، 9/2/1359، ص9.

بود. در ادامه بیانیه حزب ملت ایران آمده است: «تازه ترین تجاوز دشمن به گونه ای اعجاز آمیز با شکست روبه رو شد، ولی نباید به آسانی از آن گذشت. گستردگی این تجاوز نشان می دهد که بدون آگاهی ها و یاری هایی از درون کشور نمی توانسته است انجام گیرد و بی شک دشمن همدستانی داشته که به طور طبیعی هنوز هم دارد و باید با بررسی دقیق شناخته شوند. ... حزب ما پیشنهاد می کند، بی درنگ یک کمیته تحقیق ازسوی رئیس جمهور تشکیل گردد و همه ماجرا را به دقت وارسی نماید و نقطه های ضعف و اشتباه ها و شاید خیانت هایی را که به امریکا جسارت چنین تجاوزی را داده است، بازشناسد، تا هرچه زودتر چاره جویی لازم به عمل آید.» (1)

جنبش انقلابی مردم مسلمان ایران {جاما} هم با صدور بیانیه ای شکست امریکا را به مردم ایران تبریک گفت. در این بیانیه ضمن هشدار درمورد توطئه امریکا آمده است: «باید آماده بود که درصورت تهاجم های بعدی که ممکن است به فواصل یا هم زمان در چند نقطه صورت پذیرد، کشورمان را به گورستان متجاوزان جنایتکار مبدل سازیم. باید به فرمان رهبر آگاهمان امام خمینی، در ایجاد و تقویت ارتش بیست میلیونی تسریع نمود. باید به تولید داخلی افزوده و محاصره اقتصادی امریکا را با شکست روبه رو کرد. باید از هرگونه درگیری های گروهی و ایجاد تفرقه و نفاق جلوگیری کرد.» (2)

جمعیت عدالت {مائوئیست} نیز در بیانیه ای تجاوز آشکار امریکای جنایتکار را که نشان دهنده ماهیت پلید شیطان بزرگ بود، محکوم کرده و ضمن تبریک شکست عملیات توطئه آمیز امریکا در ایران، افزوده است: «کویر و هر وجب خاک ایران گورستان متجاوزان امریکایی است.» (3)

اتحاد ملی زنان {تشکل زنان وابسته به گروه های مارکسیستی} با انتشار بیانیه هایی هجوم امپریالیسم امریکا را که با همدستی وابستگان داخلی اش صورت گرفته، محکوم کرد و کلیه گروه های مردم را به آمادگی برای مبارزه وسیع با توطئه ها و تجاوزات احتمالی امپریالیسم امریکا فراخواند. (4)

سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر نیز به این مناسبت اطلاعیه ای انتشار داد و در آن حمله نظامی امریکا در شرایط کنونی را درجهت تثبیت حاکمیت کنونی و علیه مخالفان آن تحلیل کرد. در این اطلاعیه آمده است: هرچند امپریالیسم امریکا در شرایط حاضر به دلیل آگاهی عمومی خلق هرگز جرئت تدارک نظامی علیه مردم ما را ندارد، ولی درصورت ارتکاب چنین عمل احمقانه ای، توده های ما ویتنام دیگری را برای آنان تدارک خواهند دید. (5)

حزب کارگران انقلابی نیز در بیانیه ای که در نشریه کارگر {ارگان این حزب}، انتشار داد با تأکید بر اینکه «سقوط هواپیماهای امریکا نقشه های خونین کارتر را افشا کرد» اعلام نظر کرد که تجاوز نظامی امریکا را باید با بسیج انقلابی پاسخ داد. (6)

همچنین تعدادی از تشکل های صنفی که شاخه های احزاب و گروه ها هستند؛ ازجمله کانون دانش آموزان ایران، سازمان جوانان و دانشجویان دمکرات {هردو وابسته به حزب توده} و نیز انجمن دانشجویان مسلمان دانشگاه ملی و انجمن حقوق دانان مسلمان {هردو وابسته به سازمان مجاهدین خلق} امروز، با انتشار بیانیه هایی به تکرار مواضع سازمان های مذکور، با الفاظی متناسب با شأن صنفی خویش پرداختند. (7)

ص: 455


1- همان.
2- همان.
3- همان.
4- همان.
5- همان.
6- همان.
7- همان، ص2.

166

بااینکه مقامات سیاسی و نه رسانه های عراق، خبر وقوع کودتا در بغداد و ترور صدام را که روز گذشته، شایع شده بود، تکذیب کردند، در قم که تعداد زیادی از رانده شدگان عراقی {گذشته و حال} سکونت دارند، موجی از شادی و سرور برپا شد. (1) در همین حال، یک سخنگوی سازمان پیکار اسلامی عراق(2) در نشستی مطبوعاتی که در آن 2 تن از اعضای این گروه، شیخ محمد منتظری و عده ای از خبرنگاران داخلی و خارجی حضور داشتند و سؤالاتی درباره جریانات موجود در عراق مطرح شد،(3) گفت: «ما بار دیگر تأکید می کنیم سازمان ما صدام حسین را در شهر الرمیثه ترور کرد. خبرهایی که از عراق به ما می رسد صحت این خبر را تأیید می کند.»(4) (5) وی سانسور شدید اخبار در عراق را عامل عدم انتشار قطعی این خبر ذکر کرد و دراین زمینه نحوه انعکاس ترور طارق عزیز(6) را مثال زد و گفت: مثلاً باوجود اینکه ترور طارق عزیز عضو شورای انقلاب را ما برعهده گرفتیم، بازهم عراقی ها مسیر نورعلی را وابسته به حزب امام خمینی معرفی کردند. (7)

از سوی دیگر، در عراق هم، نوع واکنش مراکز تبلیغی این کشور در تکذیب حادثه، نشان از اهمیت این قضیه برای مقامات عراق دارد و با آن به مثابه یک شایعه صرف و معمولی برخورد نمی کنند. دراین زمینه یونایتدپرس از بغداد گزارش داد که امروز صدام حسین رئیس جمهور عراق، برای دومین روز متوالی در منظر عموم ظاهر شد و از مناطق مسکونی و تجاری شهر بغداد دیدن کرد. یونایتدپرس در گزارش خود افزوده است: «این عمل درپی گزارش های رسانه های گروهی ایران مبنی بر اینکه وی در یک کودتا مورد سوءقصد قرار گرفته و دولت سوسیالیست وی سرنگون شده انجام گرفته است.» (8)

167

درپی فرود اجباری یک هواپیمای عراقی در خوزستان که روز گذشته رخ داد، استاندار خوزستان اعلام کرد: در ساعت 10:30 امروز، تعدادی از نیروهای عراقی در منطقه هورالعظیم و در حوالی محل سقوط هواپیمای عراقی پیاده شده اند. دراین حال، چند هلیکوپتر عراقی نیز در منطقه درحال شناسایی می باشند. در پیام استاندار خوزستان اضافه شده است: «احتمال دارد این نفرات برای انهدام هواپیمای یاد شده آمده باشند.» (9)

ص: 456


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 9/2/1359، ص10.
2- * سازمان پیکار اسلامی عراق که به دلیل پرهیز از تشابه اسمی با سازمان مارکسیستی پیکار در راه آزادی طبقه کارگر گاهی ترجمه نام خود را در مطبوعات ایران با عنوان "سازمان عمل انقلابی" نیز مطرح می کند، در رقابت با "حزب الدعوه الاسلامیه" عراق به عنوان یکی از دو جریان مبارز شیعی علیه رژیم عراق فعال است.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 9/2/1359، ص10.
4- ** البته در این نشست بر وقوع ترور تأکید شد، نه بر موفق بودن آن.
5- روزنامه کیهان، 9/2/1359، ص11.
6- *** گزارش ترور طارق عزیز و تبعات آن در روزهای 12/1/1359 تا 16/1/1359 جلد اول کتاب هفتم روزشمار جنگ ایران و عراق {قطع رابطه امریکا با ایران} در ج شده است.
7- همان.
8- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 40، 10/2/1359، ص1، بغداد خبرگزاری یونایتدپرس، 28 آوریل 1980 {8/2/1359}.
9- سند شماره 41063 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه ای اطلاعاتی معاونت اطلاعات و عملیات نزاجا، شماره 22، از 8/2/1359 تا 9/2/1359، ص3.

در گزارشی دیگر آمده است: «برابر اعلام مرزبانان بصره در صبح روز 7/2/1359، یک فروند هواپیمای آموزشی شخصی عراق با 5 سرنشین و خلبان آن در فضای هوایی ایران مفقود و توسط هواپیماهای ایرانی مورد اصابت قرار گرفته است. مرزبان مزبور ضمن اعتراض تقاضای اقدام فوری درمورد تعیین [وضعیت] سرنشینان و تحویل آنان به خود را [کرده] است.

8/2/1359 سرهنگ پناهی» (1)

فرماندهی ژاندارمری اخبار مذکور را به دفتر ریاست جمهوری گزارش کرد. (2)

یادآوری می شود خبرگزاری عراق در گزارش این حادثه اعلام کرده بود این هواپیما هنگام تمرین وارد حریم فضایی ایران شده است و هواپیماهای ایرانی آن را مجبور به فرود کرده اند. (3) به گزارش همین خبرگزاری، وزارت امور خارجه عراق از مقامات ایرانی خواسته است که یک هواپیمای عراقی و سرنشین های آن را که به اجبار در خاک ایران فرود آمده اند، تحویل مقامات عراقی دهند. (4)

در گزارش دیگری که خبرگزاری فرانسه از بغداد مخابره کرد، آمده است: مقامات عراقی اظهار می دارند هواپیمای نظامی عراقی به دلیل بدی هوا راه خود را گم کرده و وارد مرزهای هوایی ایران شده است. (5) خبرگزاری فرانسه در گزارش خود افزوده است: «این هواپیما در سوسنگرد خوزستان، توسط جنگنده های نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران به زمین نشانده شد. علاوه برآن، سپاه پاسداران نیز یک هلیکوپتر عراقی را با 8 سرنشین هنگام تجاوز به حریم هوایی ایران هدف گلوله قرار داده و آن را مجبور به فرود در خاک ایران نموده است. در این حادثه 2 نفر نیز مجروح و هر 8 سرنشین آن دستگیر شدند.» (6)

168

امروز در سه نقطه عمومی تهران انفجارهایی مهیب به وقوع پیوست که به کشته و مجروح شدن ده ها تن انجامید. (7)

انفجار اول ساعت 11:30 صبح، در سالن نمایش سینما نادر واقع در خیابان لاله زار، رخ داد که براثر آن یک نفر کشته شد. (8) این انفجار که آتش سوزی بزرگی همراه داشت موجب فرو ریختن قسمتی از ساختمان سینما و مجروح شدن تعدادی از تماشاگران شد. (9) مجروحان به بیمارستان های اطراف محل انفجار ازجمله بیمارستان سینا، طالقانی {امیراعلم سابق} و الوند منتقل شدند. عده ای دیگر نیز در این حادثه جراحات سطحی برداشتند که با مداوای سرپایی مرخص شدند. همچنین بیمارستان سینا در تماسی با بامداد، اعلام کرد که حال 3 تن از مجروحان وخیم است و ضمناً یک مورد قطع پا نیز گزارش شد. (10)

دومین انفجار ساعت 13:30 امروز، در داروخانه شمس جنب شرکت مسافربری ترانسپورت شمس العماره واقع در خیابان ناصرخسرو به وقوع پیوست. (11) براثر این انفجار تعدادی از کارمندان و مسافران شرکت ترانسپورت مجروح شدند و قسمتی از دفتر این شرکت، داروخانه شمس، یک مغازه

ص: 457


1- سند شماره 347483 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از آبادان به ژاجا {مرکز فرماندهی عملیات}، 8/2/1359.
2- سند شماره 40968 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام، از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 8/2/1359.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 9/2/1359، ص4.
4- روزنامه جمهوری اسلامی، 9/2/1359، ص12.
5- روزنامه کیهان، 8/2/1359، ص1.
6- همان.
7- روزنامه انقلاب اسلامی، 9/2/1359، ص1.
8- روزنامه کیهان، 9/2/1359، ص3.
9- روزنامه جمهوری اسلامی، 9/2/1359، ص10.
10- روزنامه بامداد، 9/2/1359، ص12.
11- روزنامه کیهان، 9/2/1359، ص3.

کیف سازی و مسافرخانه شمس العماره که در طبقه دوم شرکت ترانسپورت قرار دارد، ویران شد. (1)

انفجار بزرگ تری ساعت 17:30 عصر امروز روی داد، براثر انفجار یک بمب قوی در محوطه پارکینگ شمال غربی میدان امام خمینی {توپخانه سابق} بسیاری از ساختمان های مرکز شهر به لرزه درآمد. (2) این انفجار عظیم میدان امام خمینی و سایر خیابان های اطراف را لرزاند. شدت انفجار و آتش سوزی بعد از آن به حدی بود که آسمان منطقه به کلی با دود غلیظی پوشیده شد. این آتش سوزی که بیش از یک ساعت ادامه داشت، با تلاش مأموران آتش نشانی مهار گردید. به گزارش خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی، این انفجار با آنچنان لرزشی همراه بوده که شیشه کلیه مغازه های اطراف میدان و اکثر مغازه های ابتدای خیابان فردوسی جنوبی را خرد کرده است. (3) در گزارش خبرنگار کیهان درباره وقایع بعد از انفجار آمده است: «صدها نفر از مردم سراسیمه به طرف میدان می دویدند. مردم توانستند جسد قطعه قطعه شده 3 نفر را که براثر انفجار بمب کشته شده بودند به آمبولانس حمل کنند.» این گزارش همچنین حاکی است: «9 دستگاه از اتومبیل هایی که در پارکینگ متوقف شده بود به آهن پاره مبدل شد و به 7 دستگاه دیگر به شدت صدمه وارد شد.» (4) به گزارش خبرنگار بامداد، 2 تن از رهگذران که به سختی مجروح شده بودند، در راه بیمارستان جان سپردند. (5)

درباره عوامل این انفجارات می توان گفت قرائن و شواهد موجود باتوجه به تجربه نوع انفجارهای خوزستان و نیز تحلیل و جمع بندی محافل مختلف که به نحوی به این گونه مسائل مرتبط هستند، حاکی است رژیم عراق طراح و مسئول آن است، اما چه بسا از گروه های ضدانقلابی مرتبط با عراق چون گروه بختیار یا برخی جریان های کردی نیز در اجرا، استفاده شده باشد. برخی اسامی اعلام شده به عنوان مسئولان این حادثه اسامی خلق الساعه و بدون هویت قبلی است و نوع ادبیات همراه اعلام آن، مؤید این برداشت است، اما در عرصه تبلیغات و در سطح انتشار علنی، گروه های مختلف سیاسی و حتی برخی نهادهای ذی ربط، از امریکا به عنوان عامل اصلی و پشت صحنه یا حتی عامل مستقیم این گونه حوادث، یاد می کنند.

درهرحال، درپی حوادث یادشده، مهندس میرسلیم معاون وزارت کشور و سرپرست شهربانی جمهوری اسلامی ایران، در گفت وگویی درباره بمب گذاری در نقاط مختلف تهران توضیح داد و از مردم خواست تا هوشیاری خود را حفظ کنند و موارد مشکوک را به کلانتری ها، پاسگاه های ژاندارمری و کمیته ها اطلاع بدهند. در این مصاحبه گفته شد که گروهی به نام جبهه رهایی بخش فدرال ایران، مسئولیت این انفجارها را به عهده گرفته است. سرپرست شهربانی جمهوری اسلامی ایران درباره نحوه همکاری مردم با مقامات انتظامی درخصوص انفجار بمب ها گفت: «البته قوای انتظامی و نیروهایی که باید انتظامات شهری را عهده دار باشند مسئولیتی را دارند که باید

ص: 458


1- روزنامه بامداد، 9/2/1359، ص12.
2- روزنامه کیهان، 9/2/1359، ص3.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 9/2/1359، ص10.
4- روزنامه کیهان، 9/2/1359، ص3.
5- روزنامه بامداد، 9/2/1359، ص12.

ایفا کنند و دراین زمینه طرح هایی تهیه شده و از همین امشب به اجرا گذارده خواهد شد. این طرح های ضربتی در نقاط مختلف شهر پیاده خواهد شد و به طورکلی برای اینکه حالت توافقی قوی وجود داشته باشد آماده باش به شهربانی و همچنین کمیته های انقلاب داده شده و در نظر هست که گروه ویژه ای، گروه متخصص شناسایی بمب ها و خنثی کردن آنها، که در 24 ساعت آمادگی داشته باشد برای رسیدن به منطقه خطر و خنثی نمودن و جلوگیری از انفجار بمب ها و کشتار مردم انجام وظیفه کنند.» (1)

شب هنگام نیز جلسه مشترک شورای انقلاب و هیئت دولت به ریاست دکتر بنی صدر رئیس جمهوری، در کاخ نخست وزیری تشکیل شد. در پایان این جلسه دکتر حبیبی سخنگوی شورای انقلاب، درمورد انفجارهای تهران گفت: درزمینه کارهای تقویتی شهر دستور لازم داده شده است. وی افزود از آقای مهدوی کنی سرپرست وزارت کشور، خواسته شد تا مسئله را زیر نظر داشته باشند و ایشان هم دستور لازم را به کمیته ها صادر می کنند و شهربانی درحد خود آمادگی دارد. (2)

درباره عوامل حادثه، بجز گروه مجهول الهویه ای که در مصاحبه میرسلیم ذکر آن رفت، در یک گزارش آسوشیتدپرس نیز، از گروه مجهول الهویه دیگری نام برده شده است. این خبرگزاری از پاریس گزارش داد: ناراضیان ایرانی در پاریس امروز، اظهار کردند که یک گروه ایرانی، که خواستار براندازی حکومت آیت الله خمینی است، در تماسی تلفنی مسئولیت انفجار یکی از بمب های امروز تهران را به عهده گرفته است. گروه "ضربت خرم دین" که نام قهرمان ملی گرای ایرانی، بابک خرم دین را بر خود نهاده است، ادعای خود را در یک تماس تلفنی با دفتر شاپور بختیار نخست وزیر پیشین و تبعیدی ایران عنوان کرد. یک سخنگوی بختیار که معتقد بود تاکنون نام گروه مزبور را نشنیده است، گفت که سخنگوی این گروه اخطار کرد چنین انفجارهایی تا نابودی رژیم آیت الله خمینی ادامه خواهد داشت. (3)

در اطلاعیه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی انفجارهای مزبور ادامه و بخشی از توطئه های نظامی امریکا شمرده شده است که ساواک و عمال فراری رژیم سابق و وابستگان بختیار آن را به اجرا درآورده اند. هدف این اعمال جنایتکارانه ایجاد تشنج و وحشت در بین توده های مردم و نوعی انتقام جویی و قدرت نمایی و احتمالاً امتیازخواهی دانسته شده است. (4)

سازمان مجاهدین خلق نیز در تحلیل این حوادث، طبق معمول کوشید علاوه بر ترویج ستیزه گری با امریکا، مقاصد و نکات تبلیغی خود را نیز مطرح کند. در تحلیل این سازمان(5) آمده است: «بدون شک این انفجارات نیز بخشی از توطئه های امپریالیزم زخم خورده امریکا در ایران می باشد. ...» در این

ص: 459


1- روزنامه کیهان، 9/2/1359، ص1.
2- روزنامه بامداد، 9/2/1359، صص 1 و 2.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 40، 10/2/1359، ص3، پاریس آسوشیتدپرس، 28 آوریل 1980.
4- روزنامه جمهوری اسلامی، 9/2/1359، ص1.
5- * این تحلیل در نشریه مجاهد 10/2/1359 درج شد.

تحلیل همچنین آمده است: «امریکا هم اکنون دیگر تمامی تجربیاتی را که در جنگ های ضدخلقی اش برای شکست انقلابات و سرکوب خلق ها کسب کرده درمورد ایران به اجرا می گذارد. شیوه عملیات تروریستی از قبیل بمب گذاری و ترور شخصیت های انقلابی که برای ایجاد رعب و وحشت در بین مردم انجام می شود، ازجمله شیوه هایی است که امپریالیسم بعد از پیروزی انقلابات در برخی از کشورها برای سقوط دولت ها و شکست انقلاب ها به کار گرفته است. امپریالیسم با کمک ایادی داخلی اش درحال حاضر این شیوه عمل فاشیستی و ضدانسانی را باتوجه به زمینه داخلی ایران برای انهدام انقلاب ایران به مورد اجرا در آورده و قصد دارد با به راه انداختن موج رعب و وحشت و همچنین ایجاد آشوب و بلوا جامعه را به هرج ومرج بکشاند و آن گاه پس از ایجاد چنین جوی در جامعه، به نقشه های پلید و ضدمردمی خود جامه عمل بپوشاند و حاکمیت خود را بر این میهن استوار سازد.» (1)

کمیته مرکزی انقلاب اسلامی و شهربانی نیز در اطلاعیه هایی مشابه جریان های سیاسی، ضمن تحلیل این حوادث آمادگی خود را برای انجام دادن وظایفشان اعلام کردند. در اطلاعیه روابط عمومی کمیته مرکزی انقلاب اسلامی آمده است: «ملت رزمنده و آگاه ایران، به دنبال درگیری های دانشگاهی و ایجاد هرج ومرج در میهن عزیزمان ایران، و آماده کردن زمینه داخلی، امپریالیزم امریکا دست به مداخله نظامی زده و در نزدیکی طبس کماندوهای مزدور خود را پیاده می کند تا به خیال خام خود، کودتای نظامی به کمک ایادی فاشیست داخلی اش به وجود آورد. ... دراین رابطه است که اخیراً ضدانقلابیون ... به قصد ایجاد رعب وترس در اماکن عمومی مبادرت به بمب گذاری می نمایند. ... دراین رابطه لازم است که نکات زیر کاملاً مورد توجه قرار گیرد:

1. همه مردم احساس وظیفه کرده و خود را یک پاسدار و یک پلیس انقلابی و کنجکاو بدانند.

2. سرپرستان اماکن عمومی مسئولیت مستقیم و بیشتری داشته و رفت وآمدهای مشکوک را فوراً به اولین کمیته یا کلانتری گزارش دهند.

3. به حکم آیه قرآن، شدیداً جلوی شایعه و شایعه پراکنی را بگیرند.» (2)

در اطلاعیه شهربانی نیز آمده است: «امپریالیسم جهانی به سرکردگی امریکا و به کمک عوامل دست نشانده داخلی درصدد آن است که چهره شیطانی و کریه و ضدبشری خود را ازطریق ارائه شکل خاصی از تروریسم ارائه کند. به این مناسبت امروز، دو نمونه از طرح انفجار را در مناطق پرجمعیت شهری یعنی خیابان های لاله زار و ناصرخسرو به نمایش گذاشت و جان عده ای از هم وطنان عزیز بی گناه و مسلمان ما را در معرض خطر نابودی قرار داد. شهربانی جمهوری اسلامی ایران در ایفای وظایف خویش ضمن تصمیم به طراحی مبارزه با این قسم تروریسم از کلیه آحاد ملت و امت تقاضا می کند با بیداری و هوشیاری مراقب جان خود و فرزندان و کسان خویش مخصوصاً در مجامع اماکن عمومی و نقاط پرجمعیت باشند و به محض ملاحظه هر شیء مشکوک مراتب را به اولین گشتی یا مرکز پلیس یا کمیته ها یا سپاه پاسداران اطلاع دهند. همچنین افراد توطئه گر را شناسایی و به مراکز مزبور معرفی نمایند.» (3)

ص: 460


1- سازمان مجاهدین خلق ایران، نشریه مجاهد، شماره 53، 10/2/1359، ص2.
2- روزنامه بامداد، 9/2/1359، صص 2 و 1.
3- همان، ص2.

1. برخی گزارش ها از داخل عراق حکایت از ادامه تشنجات داخلی به خصوص در مناطق شیعه نشین دارد.

امروز یک مقام آگاه مرزی در تماس با کیهان اعلام کرد: «به دنبال فرمان امام و دعوت ارتش عراق به قیام، تعداد زیادی از پرسنل نظامی حزب بعث سر از فرمان رئیس جمهور پیچیده و هم اکنون در کربلا و نجف و کاظمین تشنج و

تمرد ارتش بعث ادامه دارد که تاکنون منجر به بازداشت 72 افسر و سرباز شده است.» (1) منابع مزبور همچنین از درگیری نیروهای پلیس و ارتش و نیز شکنجه و کشتار زندانیان در سلیمانیه به دست نیروهای امنیتی عراق خبر دادند. چند تن از پاکستانی هایی که به مرز خسروی آمده بودند نیز گفتند: «چند روز است عراق وضع نابسامانی دارد و تظاهرات مخالفان [رژیم] بعثی عراق در شهرهای بزرگ بغداد و کربلا و نجف و کاظمین گسترش یافته است. در بغداد بین تظاهرکنندگان و نیروهای امنیتی درگیری و تیراندازی به وجود آمده و عده ای کشته شدند. عده ای قصد داشتند اجساد کشته شدگان را با خود حمل نمایند و در خیابان ها تشییع نمایند. بین آنها و مأمورین برخورد پیش آمد که دراین میان چند نفر مجروح شدند.» (2)

در همین حال، ماجرای رانده شدگان به ایران، همچنان ادامه دارد. سرهنگ اخیانی فرمانده ناحیه ژاندارمری کرمانشاه، امروز به خبرگزاری پارس گفت: «در 24 ساعت گذشته، 334 نفر دیگر از رانده شدگان ازطریق مرزهای خسروی، سومار، مهران و دهلران وارد خاک ایران شدند. با ورود این عده جمع رانده شدگان به 29340 نفر رسید.» (3)

در خارج از عراق نیز اعتراض ها به رژیم بعث ادامه دارد. به گزارش یونایتدپرس از راولپندی، امروز نمایندگان سازمان پیکار اسلامی عراق در یک مصاحبه مطبوعاتی شرکت و دیدگاه های این سازمان را درباره خیانت های

حزب بعث و همچنین رابطه حزب بعث با رژیم منحوس پهلوی و کشورهای مرتجع منطقه بیان کردند. ابتدا یکی از مسئولان این سازمان سابقه خیانت های حزب بعث عراق را چنین مرور کرد: اعدام 41 شخصیت دینی و مردمی در عراق به جرم جاسوسی؛ توهین به آیت الله سیدمحسن حکیم و شکنجه وی و حمله به تظاهرات مردم عراق؛ دخالت در جنگ های داخلی لبنان؛ ترور عبدالکریم عاشور؛ زندانی کردن سیدمحمدباقر حکیم فرزند آیت الله سیدمحسن حکیم؛ مشارکت مستقیم در فاجعه سینما رکس آبادان و کشته شدن بیش از 700 نفر؛ مشارکت مستقیم و فعال در مفقودشدن امام موسی صدر؛ کمک به شاه ایران در فشارآوردن به امام خمینی؛ حضور140 نفر از افراد وابسته به سازمان موساد در حزب بعث و مشارکت مستقیم در توطئه سنندج و نقده. (4) وی همچنین پس از یادآوری تاریخچه جنایات دیگر رژیم بعث در سال های گذشته ازجمله اعدام های بی شمار شخصیت های مذهبی و ملی، به زندان افکندن ده ها هزار جوان عراقی و شکنجه زندانیان، اهانت به مراجع بزرگ مذهبی و صدور حکم غیابی اعدام درباره حضرت آیت الله

ص: 461


1- روزنامه کیهان، 8/2/1359، ص1.
2- همان.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 9/2/1359، ص4.
4- همان.

محمد شیرازی، به دشمنی های این رژیم با انقلاب اسلامی ایران اشاره کرد. این عضو سازمان پیکار اسلامی عراق همچنین گفت: شورای انقلاب عراق غیرقانونی است زیرا منتخب مردم عراق نیست و امام خمینی به عنوان پیشوای امت اسلام نیز آن را غیرقانونی خوانده اند. (1)

در این مصاحبه همچنین یکی از نمایندگان سازمان پیکار اسلامی عراق درباره حضور کارشناسان شرقی در عراق گفت: هم کارشناسان شرقی و هم کارشناسان غربی در عراق حضور دارند و ما امیدواریم که با به ثمررسیدن انقلاب اسلامی در عراق از هرگونه وابستگی رها شویم. وی افزود: امریکایی ها ازطریق سفارت بلژیک در عراق فعالیت می کنند. صدام حسین اخیراً در خاک اردن با برژینسکی ملاقات کرد. سعدون حمادی وزیر امور خارجه عراق نیز یک دیدار ده روزه از امریکا داشت. در سایر سطوح بین المللی نیز اقدامات عراق با توطئه های امریکا هماهنگی کامل دارد. دولت عراق با سایر رژیم های ارتجاعی منطقه ازجمله رژیم سعودی علیه انقلاب اسلامی ایران فعالیت های گسترده ای را آغاز کرده است. (2)

در این نشست، نمایندگان سازمان پیکار اسلامی عراق بر اقداماتی چون ترور صدام و طارق عزیز تأکید کردند و در توضیح ادامه فعالیت های این سازمان اعلام شد که حملات مسلحانه و ترور شخصیت های عراق کماکان ادامه خواهد داشت. نماینده این سازمان همچنین گفت: «جناح نظامی سازمان ما محمدحسین نصرالله جلاد و مسئول حزب بعث عراق در کربلا را ترور کرد. به آتش کشیدن وزارت اطلاعات عراق نیز از دیگر اقدامات ما بوده است.» (3) وی در پاسخ به این سؤال که آیا برای سازمان تنها هدف آزادی کشور عراق است؟ اظهار کرد: سازمان پیکار اسلامی عراق در نظر دارد که اهداف عالی اسلام در سطح جهان گسترش یابد و دراین مورد اگر در مبارزه اش علیه حزب بعث پیروز بشود، مسلماً به جنبش های آزادی بخش سراسر جهان کمک خواهد کرد. (4) وی همچنین درباره برنامه های این سازمان پس از پیروزی گفت: «ما قانون اساسی ایران را سرلوحه برنامه رژیم اسلامی آینده عراق قرار خواهیم داد.» (5)

در این نشست مطبوعاتی که علاوه بر نمایندگان سازمان پیکار اسلامی عراق، به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی، شیخ محمد منتظری نیز شرکت داشته است، درباره جریان های سیاسی فعال کنونی در عراق نیز سؤالاتی مطرح شد؛ ازجمله اینکه کمونیست ها در عراق چند درصد مردم را تشکیل می دهند؟(6) که پاسخ داده شد بعد از ائتلاف کمونیست ها با حزب بعث، ضربه شدیدی به کمونیست ها وارد شد. به این ترتیب که حزب بعث آنها را شناسایی و اعدام کرد. درحال حاضر تعداد کمونیست ها بسیار کم است و حتی قابل ذکر نمی باشد. (7)

در پایان این نشست، نمایندگان سازمان پیکار اسلامی عراق نام دو گروه را با عناوین "جنبش توده های مسلمان انقلابی عراق" و "روحانیون مبارز عراق" ذکر و اعلام کردند که این سازمان با آنان برای سرنگونی رژیم صدام ائتلاف کرده است. (8)

ص: 462


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 9/2/1359، ص4.
2- روزنامه کیهان، 9/2/1359، ص11.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 9/2/1359، ص4.
4- روزنامه جمهوری اسلامی، 9/2/1359، ص10.
5- روزنامه انقلاب اسلامی، 9/2/1359، ص4.
6- روزنامه جمهوری اسلامی، 9/2/1359، ص10.
7- همان.
8- همان.

170

علاوه بر وضعیت کنونی افغانستان {اشغال به دست شوروی} که از موانع عمده ارتقاء جدی روابط جمهوری اسلامی ایران با اتحاد شوروی است، تجهیز و تدارک ارتش عراق نیز از دیگر موانع موجود دراین زمینه است به گونه ای که سیستم حاکم بر ارتش عراق به لحاظ آموزشی، تجهیزات، کارشناس، دکترین، حضور مستشاران نظامی و... تماماً روسی است.

باتوجه به تیرگی روزافزون و ایجاد و افزایش بحران در روابط ایران و عراق پس از انقلاب اسلامی، بالطبع ادامه مناسبات نظامی شوروی و عراق نمی تواند ازنظر ایران، امری عادی محسوب شود، هرچند این امر نظیر افغانستان، دستاویز کسانی نیز بوده است که مایل نبوده اند با استحکام پیوند با شوروی، جدایی ایران از امریکا قطعی و نهادینه شود، اما درحقیقت این مسئله آن قدر دارای اهمیت است که چالش واقعی و نوعی بلاتکلیفی را فراروی کسانی قرار داده است که واقعاً درصدد حل معضلات سیاست خارجی از موضع استقلال هستند. درهرحال، در شرایط کنونی که با حدت روابط امریکا و ایران موضوع شوروی حساس تر شده است، سفیر ایران در مسکو در یک مصاحبه ناچار شد به این مسئله نیز بپردازد. دکتر محمد مکری در پاسخ به سؤال مربوط به ارسال اسلحه از شوروی به عراق گفت: «متأسفانه این سلاح ها برخلاف تمایل شوروی و ازسوی دولت عراق برضد انقلاب ایران به کار برده می شود.» وی افزود: «ما اطمینان داریم که شوروی نمی خواهد به انقلاب ایران لطمه بخورد و امیدواریم زمامداران شوروی به تقاضای ما درمورد عدم ارسال اسلحه به عراق پاسخ مثبت بدهند.» (1)

171

امروز نیز تحرکات مرزی همراه با اقدامات ایذایی عراق علیه ایران ادامه یافت که از شمال به جنوب مواردی از آن ذکر می شود.

از صبح امروز، پاسگاه ازگله مورد هجوم و در معرض سقوط قرار گرفت، این درحالی است که پاسگاه شیخ صله قبل از این سقوط کرده است. گزارش ستاد مشترک دراین باره حاکی است: «مهاجمین عراقی با سلاح های سنگین شدیداً به پاسگاه ازگله حمله نموده و قصد تصرف پاسگاه را دارند و پرسنل درصدد عقب نشینی بوده و نیاز به پشتیبانی آتش دارند. ضمناً پاسگاه شیخ صله در دست قیاده موقت بوده و به علت نرسیدن مهمات و عدم پشتیبانی عقب نشینی نموده اند.» (2)

همچنین از 30 دقیقه بامداد امروز، پاسگاه قلعه یهودی عراق پاسگاه تنگاب نو را با تیربار زیر آتش قرار داد. (3) این عملیات تا ساعت 3:30 بامداد ادامه داشت. (4) و در جریان آن به جیپ پاسگاه براثر اصابت گلوله خساراتی وارد شد و از کار افتاد و در پاسگاه نیز شکست. (5)

ص: 463


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 8/2/1359، ص12.
2- سند شماره 41063 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص3.
3- سند شماره 276881 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصر به ناحیه {رکن3} و {رکن2}، 8/2/1359.
4- سند شماره 41042 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از وزارت کشور به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 9/2/1359.
5- سند شماره 276881 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.

بازدید مقامات عراقی از مواضع و پاسگاه های عراقی مقابل محل استقرار گروهان قصرشیرین،(1) تدارک حمله ناموفق مهاجمان وابسته به عراق به آبادی های اعداع، گرمگ (2) و کشف و خنثی کردن یک مین ضدتانک در جاده پاسگاه خان لیلی(3) از حوادث امروز مناطق مرزی استان کرمانشاه است.

در استان ایلام، در منطقه مهران، امروز، 3 نفربر چرخ دار کنار رودخانه صبحانیه واقع در جنوب این شهر(4) و 80 نفر نظامی عراقی در جنوب تپه 343 عراق مشاهده شد. تحلیل ژاندارمری خطاب به دفتر ریاست جمهوری براساس گزارش مرزبانی مهران، چنین است: «امکان دارد قصد حمله به پاسگاه های ایران را داشته باشند که دراین مورد دستورات مراقبتی و هوشیاری به گروهان مهران داده شده است.» (5) در این استان همچنین استقرار تعداد یک صد دستگاه تانک در مقابل پاسگاه چیلات مشاهده شد. تلقی مرزبان و فرمانده گروهان مربوطه، پس از بازدید محلی این بود که نیروهای عراقی به قرار معلوم به منظور اجرای یک مانور نظامی به مرز آمده اند و پس از آن پراکنده می شوند و تغییر محل می دهند. (6)

استقرار نیروهای پیاده و زرهی پراکنده در نوار مرزی موسیان، حوالی علی غربی، مقابل شرهانی، اطراف باغ های حسن مشهدی، اطراف پاسگاه دوراجی عراق، پشت تپه های تک تک مشکی دیگر گزارش های نیروهای خودی در روز جاری است. (7) یگان های استان ایلام امروز همچنین از استقرار حدود 50 فروند جنگنده های مختلف سوخو7، میگ21 و میگ27، 15 فروند هلیکوپتر همراه با رادار هوایی در کوت و استقرار یک دستگاه رادار هوایی روی یک دستگاه خودروی نظامی در بدره، گزارش دادند. (8)

در جنوب کشور، سپاه دشت آزادگان امروز، گزارشی از وضعیت استقرار واحدهای ارتش عراق در نوار مرزی این منطقه ارسال کرد، مطابق این گزارش، در شرکت نفت مقابل روستای سعیدیه ایران، 3 دستگاه تانک و 3 قبضه تیربار ضدهوایی مستقر می شود. پاسگاه شیب واقع در روبه روی پاسگاه سعیدیه با تعدادی تانک و زره پوش و تعدادی تیربار ضدهوایی و درحدود 40 نفر از افراد ارتش، پاسگاه رشیدیه با 3 دستگاه تانک و 3 قبضه تیربار ضدهوایی و تعداد 50 نفر نیرو، پاسگاه صفریه با 4 دستگاه تانک و 4 تیربار ضدهوایی و تعداد 40 نفر، پاسگاه رهب با 4 دستگاه تانک و زره پوش و 4 تیربار ضدهوایی و تعداد 50 نفر، پاسگاه فکه با تعداد 8 تانک زره پوش و تعداد 10 تیربار ضدهوایی و تعدادی از افراد ارتش تقویت شده است. (9)

گروهان ژاندارمری خرمشهر نیز از حرکت شبانه یک کاروان نظامی عراق در ساعت 23:15 خبر داد. براساس این گزارش، در این ساعت بیش از 20 دستگاه خودرو و 6 تانک و نفربر، از مسافت حدود 3 کیلومتری شمال پاسگاه شلمچه با چراغ روشن به محل یک کیلومتری پاسگاه

ص: 464


1- سند شماره 034019 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن2 دایره اطلاعات} به وزارت کشور، 3/3/1359.
2- سند شماره 033958 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 9/2/1359.
3- سند شماره 41042 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
4- سند شماره 287774 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به استانداری {معاونت سیاسی انتظامی}، 11/3/1359.
5- سند شماره 033948 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از ایلام به معاونت سیاسی وزارت کشور، 8/2/1359.
6- همان.
7- سند شماره 033947 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از ایلام به معاونت سیاسی وزارت کشور، 8/2/1359.
8- همان.
9- سند شماره 287445 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: استانداری خوزستان، 8/2/1359.

مزبور، در سمت نخلستان و در محل استقرار نیروهای عراقی وارد و مستقر شدند. (1)(2)

از سوی دیگر، امروز هنگ ژاندارمری آبادان درباره تقویت پاسگاه های خودی خبر داد: «برابر گزارش گروهان ژاندارمری خسروآباد، تاکنون تعداد 16 دستگاه تانک و یک گروهان توپخانه به منظور تقویت پاسگاه های مرزی به آن واحد وارد شده اند.» (3)

172

در وضعیت شهر سنندج تغییر چندانی امروز، ایجاد نشد. حتی از وجود آرامش نسبی هم در شهر اثری نیست. تا شب، تیراندازی در سطح شهر همچنان ادامه داشت و کسی نمی توانست از خانه خود خارج شود.

آخرین گزارش خبرنگار کیهان حاکی است که 3 نقطه حساس شهر سنندج، یعنی رادیو تلویزیون، باشگاه افسران و کوی شیخ محمدصادق همچنان در دست افراد ارتش و سپاه است، ولی درگیری با افراد مسلح گروه های ضدانقلاب نیز در شهر ادامه دارد. (4) گزارش لشکر28 سنندج هم بر عدم تغییر اوضاع و تداوم وضع قبلی تصریح دارد؛ در این گزارش آمده است: «در ساعت 19:30، یک دستگاه آمبولانس و یک دستگاه زیل حامل مهمات، غذا و سایر وسایل که عازم باشگاه بوده، در مسیر مورد هجوم قرار گرفته و پس از دادن 2 نفر زخمی به باشگاه رسید.» در گزارش همچنین یادآوری شده است: «به علت عدم واگذاری هلیکوپتر پیشرفتی در عملیات حاصل نشده [است].» (5)

خبرنگار انقلاب اسلامی در گزارشی وضع امروز را چنین توصیف کرد: «هم اکنون واحدهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در محل کاخ جوان سابق و نیروهای ارتش جمهوری اسلامی در محل استانداری مستقر هستند، کنترل قسمت های مرکز شهر در دست مهاجمین [ضدانقلاب] و پیشمرگان کرد است. اکثر مغازه های شهر تعطیل و فقط مغازه و نانوایی هایی که در خیابان فرعی واقع شده اند،باز هستند و به فعالیت مشغول اند.» (6) یک گزارش از عملیات سپاه کرمانشاه به تهران حاکی است: «در سنندج احتیاج خیلی ضروری به افراد ضدچریک می باشد. ... و الآن حدود 2000 نفر دمکرات، و فدایی و کومه له به صورت چشمگیری در مرکز شهر [درگیر] هستند و تنها راه نجات اعزام برادران ضدچریک است که بیشتر [باید] از ارتشی های باسابقه استفاده کرد. درضمن، برادر بروجردی که اینک در داخل شهر سنندج است، تقاضای نیروی ورزیده و خیلی فوری کرده است زیرا نیروهای کفار ورزیده و خیلی مقاوم هستند.» (7)

ص: 465


1- سند شماره 34745 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ آبادان به رکن3 نزاجا، 9/2/1359.
2- * اطلاعات ژاندارمری 9 روز بعد، این خبر را به دفتر ریاست جمهوری گزارش کرد. [سند شماره 33980 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از رکن2 ژاجا {دایره اطلاعات} به دفتر ریاست جمهوری ایران، 17/2/1359]
3- سند شماره 287454 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ ژاندارمری آبادان به فرماندهی ناحیه ژاندارمری خوزستان، فرماندهی لشکر92 زرهی و استانداری خوزستان، 8/2/1359.
4- روزنامه کیهان، 9/2/1359، ص2.
5- سند شماره 41063 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 3 و 4.
6- روزنامه انقلاب اسلامی، 8/2/1359، ص1.
7- سند شماره 40960 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات کرمانشاه به تهران، 8/2/1359.

از سوی دیگر، گزارش دیگری که امروز، شهربانی کرمانشاه برای ستاد مشترک و وزارت کشور ارسال کرد، نشان می دهد طرف مقابل نیز نیاز به امداد و کمک فوری دارد. در گزارش مزبور آمده است: «گروه های ضدانقلاب که در خانه و زیرزمین های شهر سنندج سنگربندی کرده و با نیروهای ارتش درگیری دارند ضمن تماس هایی با خارج از شهر پیغام داده اند که آذوقه و مواد غذایی و فشنگ و مهمات آنها درحال خاتمه یافتن است و چنانچه محاصره آنها ازطریق ارتش ادامه یابد، شکست آنها حتمی بوده و تقاضای کمک و استمداد نموده اند.» (1)

این درحالی است که در تبلیغات علنی، گروه های درگیر در شهر همچنان به شدت فعال اند. امروز هم بلندگوهای متعددی در نقاط مختلف شهر، ازجمله بر بالای منازل مسکونی مشغول پخش نوارهای کردی و تحریک مردم بود. در بلندگوها مرتب گفته می شد: مهمات به اندازه کافی موجود است و ما قادریم همچنان از شهر دفاع کنیم. آنها همچنین گفته اند از ورود ارتش و سپاه پاسداران به داخل شهر جلوگیری خواهیم کرد. (2) در یک اقدام تبلیغاتی دیگر حزب دمکرات اعلام کرد: «ساعت 6 بعدازظهر، یک کامیون مهمات که 2 دستگاه ارابه آنها را اسکورت می کرد تا به باشگاه افسران برده شوند در خیابان استانداری مورد حمله پیشمرگان قرار گرفت و منهدم شد. ارابه منهدم شده به وسیله ارابه دیگری به باشگاه افسران برده شد.» (3) یادآوری می شود ایجاد جو رعب، جنبه دیگر از این گونه تبلیغات است. در یک تلفن گرام که امروز از سپاه کرمانشاه برای سپاه تهران مخابره شد، آمده است: «طبق گزارشات رسیده موثق، مردم مسلمان سنندج که درزیر فشار اسلحه های مزدوران بیگانه جرئت دم زدن نداشتند با پاک سازی که در منطقه شروع شده است به مخالفت با چکمه پوشان سرخ طرف دار کرملین و پکن پرداخته و این به اصطلاح انقلابیون و خلقی ها، مسلمانانی که با آنها به مخالفت برمی خیزند دستگیر کرده و در تپه های اطراف سنندج به اصطلاح اعدام انقلابی می نمایند.» (4) غیرانسانی نشان دادن رفتار حریف نیز جنبه دیگری از تبلیغات این گروه ها را تشکیل می دهد؛ در تلفن گرام یادشده همچنین آمده است: شایعه کرده اند که جسد در شهر پر شده و مردم برای اینکه به گروگان درنیایند {مثلاً گروگان سپاه} جرئت جمع کردن و دفن آنها را ندارند و خطر شیوع وبا وجود دارد. ازاین رو تقاضای آتش بس نموده اند. این خبر به شدت ازطرف سپاه تکذیب می شود. (5)

در این وضعیت کسب اطلاع از مراکز تدارک و پشتیبانی و نیز تصمیم سازی و تصمیم گیری درمورد ادامه درگیری های مسلحانه سنندج، مورد توجه مسئولان است و دراین باره نیروهای محلی گزارش های مختلفی می دهند؛ ازجمله امروز، شهربانی خبر داد: «به استناد خبر واصله گروه های مسلح ضدانقلاب در سنندج بیشتر آذوقه و مهمات خود را در آبادی های آران واقع در تقریباً 12 کیلومتری سنندج مخفی و انبار نموده اند. همین خبر حاکی است محل ذخیره و مهمات

ص: 466


1- سند شماره 040959 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 8/2/1359.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 8/2/1359، ص1.
3- روزنامه کیهان، 9/2/1359، ص2.
4- سند شماره 040976 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از کرمانشاه به تهران، 8/2/1359.
5- همان.

گروه های مذکور در مریوان آبادی های رشیند و چوریک و ویره کوه است.» (1) در گزارش دیگری از منابع اطلاعاتی نیز آمده است: «آبادی گاگل(2) که دهکده اختصاصی رئیس دمکرات کردستان است محل ملاقات و تصمیم گیری گروه های مسلح [ضدانقلاب] گردیده است.» (3)

یادآوری می شود گردنه صلوات آباد نیز محور تدارکاتی برای نیروهای درگیر در سنندج محسوب می شود و در روزهای اول بحران اخیر سنندج، یک درگیری نسبتاً سنگین در آن محل به وقوع پیوست، اما عملیات تا تعیین تکلیف قطعی پیش نرفت. امروز واحد عملیات سپاه همدان در پیامی به فرمانده سپاه در تهران به این مسئله پرداخت و نوشت: «برای حمله به گردنه صلوات آباد چه موقع هماهنگی لازم را با ارتش به وجود می آورید، 7 روز است بلاتکلیف مانده ایم.

ظرف 24 ساعت به ما جواب دهید در غیر این صورت، ما نیروهای خود را از منطقه بر می گردانیم. مهمات و اسلحه سنگین هم نرسیده است. برادر نوروزی» (4)

مرکز فرماندهی سپاه در تهران به پیام فوق چنین پاسخ داد: «برادر نوروزی لیست اسلحه و مهمات لازم را فوراً مخابره کنید، درمورد هماهنگی لازم با ارتش، متعاقباً اعلام خواهد شد.» (5)

173

یکی از آثار و پیامدهای وضعیت کنونی سنندج، سردرگمی هیئت ویژه کردستان در چگونگی اعلام مواضع است. ازطرفی اقدامات اخیر عاملان درگیری های مسلحانه کردستان هرگونه موضع گیری مماشات گرانه در این مسئله را بسیار مشکل کرده است و تشییع جنازه شهدا با جمعیت زیاد نیز خود مزید بر علت و علامتی از آن است و از طرف دیگر مشی هیئت و اساساً مأموریت آن، برخلاف این وضع ترسیم شده است. نمونه ای از اعلام مواضع اعضای این هیئت را می توان در گفت وگوی یکی از اعضای اصلی آن با کیهان مشاهده کرد که در شماره امروز این روزنامه بدین گونه درج شده است: «مهندس هاشم صباغیان عضو هیئت ویژه کردستان در گفت وگویی با خبرنگار کیهان در پاسخ به این پرسش که مردم کرد از رهبر انقلاب و شورای انقلاب استمداد کرده اند که هرچه زودتر به این برادرکشی در شرایطی که امریکا شدیداً ما را تهدید می کند

پایان داده شود شما چه اقدامی برای پایان درگیری جنگ کردستان کرده اید؟ گفت: در منطقه سنندج طبق اطلاعی که به ما داده اند شدت درگیری ها به حداقل رسیده است. طبق آخرین خبری که به ما رسیده گروهی مسلح ازطرف جوانرود به طرف سنندج حرکت کرده اند. به گمان ما اینها جنگ افروزی هایی است که دشمن به طرق مختلف انجام می دهد.

صباغیان در پاسخ به سؤال دیگر مبنی بر اینکه نقش هیئت ویژه درحال حاضر در کردستان

ص: 467


1- سند شماره 040961 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 8/2/1359.
2- * روستایی واقع در شمال شرقی مریوان است.
3- سند شماره 41063 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص3.
4- سند شماره 040969 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از همدان {عملیات} به تهران، 8/2/1359.
5- سند شماره 051252مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: مرکز فرماندهی عملیات سپاه به سپاه همدان {عملیات}، 8/2/1359.

چیست و آیا کمک های غذایی و دارویی به آنجا رسیده است، گفت: ما مرتب کمک های پزشکی و دارویی از تهران به منطقه اعزام داشته ایم و یکی از 1. آمبولانس های ما مورد حمله گروه های مسلح قرار گرفته و مورد اصابت گلوله واقع شده و آمبولانس و راننده آن توسط افراد مسلح به گروگان گرفته شده اند.

دراین مورد که درحال حاضر چه کسی رابط هیئت ویژه است، مهندس صباغیان گفت: افراد از آنجا مستقیماً با ما تماس می گیرند و همین طور با دفتر دبیرخانه هیئت ویژه در تماس هستند. مهندس صباغیان دراین مورد که آیا مذاکره صورت خواهد گرفت؟ پاسخ گفت: مذاکره درحال حاضر ضرورتی ندارد چون کسی نیست که طرف مذاکره قرار بگیرد. با کسانی که در این شرایط به طرف مردم تیراندازی می کنند، مذاکره ضرورتی ندارد.

صباغیان دراین مورد که آیا ارتش زیر نظر هیئت ویژه عمل می کند؟ گفت: از زمانی که رئیس ستاد مشترک ارتش ازطرف امام انتخاب شده است، ارتش به طور مستقیم در منطقه اقدام می کند. منتها در جلسات مشورتی هیئت ویژه نیز حضور دارد و درحال حاضر همچنان که آقای رئیس جمهور اعلام کردند ارتش حرکتی در سنندج ندارد.»

کیهان در ادامه افزود: «درمورد مسئله کردستان و بحران در سنندج تلاش کردیم با داریوش فروهر عضو دیگر هیئت ویژه کردستان تماس بگیریم، اما ازطریق رئیس دفتر ایشان موفق نشدیم تا سؤالات خود را مطرح سازیم. ذکر این نکته ضروری است که متأسفانه در هیچ یک از تماس های مکرر ما طی چند روز اخیر، داریوش فروهر حاضر به پاسخ دادن به سؤالات ما درمورد کردستان نشد.» (1)

دراین حال امروز، ستاد مشترک ارتش اسامی 8 افسر، 16 درجه دار و 44 سرباز را در اعلامیه ای دراختیار خبرگزاری پارس قرار داد و اعلام کرد که ارتش جمهوری اسلامی با نهایت افتخار درطول 8 روز گذشته از تاریخ 31/1/1359 الی 7/2/1359، این تعداد شهید را به درگاه حضرت احدیت و پیشگاه امام و امت مسلمان ایران تقدیم داشته است. (2) در ادامه این اعلامیه اسامی شهدا ذکر شده و اسامی 10 تن از شهدا جداگانه اعلام شده است، با این تذکر که خانواده های آنان برای تحویل گرفتن اجساد به پزشکی قانونی تهران مراجعه کنند. دراین حال صبح امروز، بازار و مغازه های خیابان مصطفی خمینی، به دلیل تشییع جنازه شهدای اخیر سنندج تعطیل شد. در این مراسم به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی جنازه 15 تن از برادران ارتشی و پاسدار که در حوادث اخیر سنندج به دست مزدوران امریکایی به شهادت رسیده بودند با شرکت ده ها هزار نفر از مردم تشییع شد. (3)

ص: 468


1- روزنامه کیهان، 8/2/1359، ص2.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 9/2/1359، ص4.
3- همان، ص11.

174

در کنار سنندج، سقز و بانه مهم ترین مناطق درگیری های کنونی کردستان است، در سردشت نیز ناآرامی جدی وجود دارد.

در سقز، درگیری ادامه دارد. نیروهای ارتش و دیگر نیروهای مسلح انقلاب همچنان از پادگان سقز و نیز از مواضع خود در دروازه شهر دفاع می کنند و بر حفظ و نگهداری آن تأکید دارند و مرتباً درخواست اعزام نیروی کمکی پاسدار می کنند. (1) در ادامه درگیری های امروز، شب هنگام ساعت 21:10، پادگان سقز زیر آتش سلاح های

سنگین {توپخانه، خمپاره} قرار گرفت. (2) در گزارش ژاندارمری به ستاد مشترک دراین باره آمده است: «در شب گذشته، چند تیر خمپاره به طرف پادگان سقز تیراندازی شده و درنتیجه ترکش خمپاره در میدان پادگان خساراتی به چند فروند هلیکوپتر وارد نمود و چند تیر موشک آر.پی.جی7 به اطراف پادگان سقز و در نزدیکی سنگرها پرتاب شد که درنتیجه یک نفر سرباز ژاندارمری مجروح گردیده است.» (3) براساس گزارش پادگان سقز، یگان مزبور تاکنون 19 شهید و 34 زخمی داشته و به منظور تأمین کسورات پرسنلی تقاضای اعزام 400 پاسدار کرده که در کنترل عملیاتی تیپ قرار گیرد. (4) همچنین معاونت اطلاعات و عملیات نیروی زمینی ارتش، به استناد گزارش پادگان سقز، آخرین وضعیت را این گونه

گزارش کرد: «الف) 12

پایگاه هنوز مقاومت می نمایند.

ب) گلوله تانک ام47 فقط 12 عدد است. پ) روحیه پرسنل زیاد خوب نیست. ت) تابه حال 2 نفر از مواضع با سلاح متواری شده اند. ث) خواستار تسریع در اعزام پاسداران به سقز گردیده است.» (5)

از سوی دیگر، در روزنامه بامداد، وضعیت امروز سقز چنین ترسیم شد: «درگیری های شدید این شهر وارد دهمین روز خود شد و درگیری شدید همچنان ادامه دارد. شهر سقز تقریباً خالی از سکنه شده و به خانه هایی نیز براثر آتش سوزی آسیب هایی رسیده است. درحال حاضر، تعداد زیادی از اهالی شهرستان سقز همچنان در شهرستان بوکان و حومه در منازل و مساجد و مدارس و چادرهای امدادی به سر می برند.» براساس گزارش یادشده، درگیری های امروز بیشتر در منطقه همال آباد روی داده است. (6)

بانه که پادگان آن در محاصره است و از ارتفاعات مجاور {کوه اربابا} نیز زیر آتش قرار دارد، امروز، ازلحاظ مخابراتی نیز وضع حادی پیدا کرد. از ساعت 15 امروز، کلیه ارتباطات پادگان بانه حتی بی سیم اس.اس.بی مربوط به دسته کرمانشاه قطع شد. (7) یک گزارش رده بالاتر پادگان مزبور حاکی است: در این شبانه روز ارتباط با بانه قطع و هیچ گونه اطلاعی از آن نیست. فقط در ساعت 16 امروز یک بار ازطریق اس.اس.بی دسته کرمانشاه با پادگان تماس حاصل شده است. (8) در گزارش دیگری از همین منبع به نقل از "گزارش منطقه غرب" توضیح بیشتری درباره تماس

ص: 469


1- سند شماره 41063 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 3 و 4.
2- سند شماره 41063 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 3 و 4.
3- سند شماره 041046 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {مرکز فرماندهی رکن3} به دفتر ریاست جمهوری، 9/2/1359.
4- سند شماره 41063 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص1.
5- سند شماره 41063 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص2.
6- روزنامه بامداد، 9/2/1359، ص2.
7- سند شماره 41063 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص1.
8- سند شماره 41063 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص4.

اتفاقی مزبور و همین اوضاع بانه داده شده است: «از ساعت 16 روز 8/2/1359 به طور اتفاقی ازطریق اس.اس.بی دسته کرمانشاه با پادگان بانه [ارتباط] حاصل [شد] و اظهار داشتند سطح ابر پایین و درگیری ادامه داشته و تلفات را بدین شرح آمار داده اند. شهید 8 نفر، زخمی 15 نفر، مفقود 8 نفر و مریض 10 نفر.»(1) (2)

در گزارش وزارت کشور به سپاه درباره وضع امروز بانه، به نقل از ژاندارمری این شهر آمده است: «تیراندازی ازطرف عناصر مسلح غیرقانونی به طرف گروهان مذکور و پادگان بانه ادامه دارد و مأمورین گروهان ژاندارمری و سپاه پاسداران و ارتش در عملیات شرکت دارند.» (3)

از سوی دیگر در روزنامه بامداد، وضعیت امروز بانه چنین ترسیم شد: «درگیری شدید شهرستان بانه که از چند روز پیش شروع شده، همچنان ادامه دارد. مرکز این درگیری ها کوه اربابا می باشد ... که شدت درگیری به حدی بوده که تلفات زیادی به طرفین وارد آمده است. تعداد کشته شدگان این درگیری که از افراد حزب کومه له بوده اند 5 نفر است. از تعداد تلفات احتمالی افراد ارتش آمار دقیقی در دست نیست.» (4)

در سردشت، نیروهای مستقر در ربط مورد حمله ضدانقلاب قرار گرفتند. پادگان سردشت به نیروی زمینی ارتش گزارش داد: «گروهان پیاده مستقر در ربط با 4 قبضه توپ، یک دستگاه تانک و سایر آتشبار و تعدادی حدود 300 نفر شدیداً زیر آتش قرار گرفته و تقاضای پشتیبانی نزدیک هوایی نمودند.» (5) درباره ادامه وضعیت، گزارش نیروی زمینی ارتش حاکی است: پادگان سردشت به منظور تخلیه یگان ربط تقاضای هلیکوپتر و هواپیما کرد و پادگان زیر آتش مهاجمان می باشد. (6) در روزنامه بامداد نیز وضعیت امروز سردشت به این شرح ترسیم شد: «یک درگیری شدید که بین نیروهای مسلح [غیرقانونی] و افراد ارتش جمهوری اسلامی ایران در تپه ربط واقع در 20 کیلومتری شهرستان سردشت به وقوع پیوست عده ای از طرفین کشته و زخمی شدند. شهرستان سردشت هم اکنون در کنترل افراد مسلح [ضدانقلاب] می باشد و درگیری همچنان ادامه دارد. دیروز مدارس سردشت تعطیل شد و ارتباط تلفنی سردشت نیز با کلیه شهرستان ها قطع گردید.» بنا بر گزارش یاد شده امروز نیز مدارس سردشت تعطیل و ارتباط تلفنی این شهر با دیگر شهرستان ها قطع بود. (7)

ص: 470


1- * تأکید بر پایین بودن "سطح ابر"، به دلیل توجه به ضرورت کمک ازطریق هوا به پادگان محاصره شده بانه می باشد. ضمناً در آخرین ساعات تهیه این گزارش {7 صبح روز 9/2/1359} راجع به وضع ارتباط مخابراتی با پادگان بانه، اعلام شد که مجدداً ارتباط "اس.اس.بی" {S.S.B} با پادگان برقرار شده است. [سند شماره 41063 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: معاونت عملیات و اطلاعات نزاجا، اطلاعات تهران {لویزان}، گزارش نوبه ای اطلاعاتی شماره 22، از ساعت 7:00 روز 8/2/1359 الی ساعت 7:00 روز 9/2/1359، ص1]
2- سند شماره 41063 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص1.
3- سند شماره 40972 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش هنگ ژاندارمری سقز، از وزارت کشور به سپاه پاسداران، 8/2/1359.
4- روزنامه بامداد، 9/2/1359، ص2.
5- سند شماره 41063 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص1.
6- سند شماره 41063 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص4.
7- روزنامه بامداد، 9/2/1359، ص2.

175

علاوه بر درگیری های قابل ملاحظه سنندج، سقز، بانه و سردشت امروز در بخش هایی دیگر از مناطق کردنشین نیز ازجمله در جوانرود، پاوه، مریوان، دیواندره، تکاب، شاهین دژ، میاندوآب و سیلوانای ارومیه، درگیری ها و تحرکات ایذایی پراکنده ای وجود داشت.

در مسیر خان شور به جوانرود، عده ای از عناصر ضدانقلاب به یک اتومبیل شخصی که راننده آن فردی غیرنظامی به نام حسین مرادی بود، تیراندازی کردند و درنتیجه یک زن و 2 مرد شهید و سایر سرنشینان آن مجروح شدند. ژاندارمری کرمانشاه با ارسال این گزارش افزود: «مهاجمین، متواری و مأمورین و پاسداران در تعقیب آنان می باشند.» (1)

یادآوری می شود سازمان پیشمرگان مسلمان کرد شاخه جوانرود دراین باره، ضمن انتشار اطلاعیه ای سرکرده مهاجمان را فردی به نام حامد بیگ و مزدور بعث عراق معرفی کرد. در اطلاعیه مزبور ضمن تشریح چگونگی کمین ضدانقلابیون و به رگباربستن اتومبیل سواری عبوری از جاده، آمده است: «درنتیجه 2 تن از برادران پیشمرگ مسلمان و شیرزنی باردار به نام زرین مادر شهید محمد به شهادت می رسند؛ شیرزنی پرورده مکتب اسلام از خطه کردستان. مدعیان دفاع از خلق کرد! زنی مظلوم و بی دفاع را، زنی باردار و حامله را به رگبار می بندند و به شهادت می رسانند. آیا این سند رسوایی بیشتر شما در پیشگاه خدا و ملت قهرمان کرد و امت مسلمان نیست.» (2)(3)

در پاوه، شهر همچنان در معرض تهدید و اصابت گلوله های خمپاره قرار دارد. (4) دراین باره در پیام امروز عملیات سپاه کرمانشاه به تهران آمده است: «پل دواب در جنوب نوسود و نیز جاده مریوان به نوسود، محل رفت وآمد نظامی کفار است. جهت تصرف و تسلط ارتش از طریقی اقدام نمایید. تاکنون 272 گلوله 10 کیلویی به سمت پاوه و حومه رها شده است. برادر درویش.» (5) همچنین از ساعت 3 تا 4 بامداد امروز، مهاجمان مسلح غیرقانونی از ارتفاعات جنوبی پاوه به پست های نگهبانی تیراندازی کردند و واحدهای مستقر در پاوه نیز با سلاح های سنگین به آتش مهاجمان پاسخ دادند. (6) به گزارش شهربانی پاوه، درنتیجه 2 نفر از افراد سپاه پاسداران زخمی شده اند و یک قبضه اسلحه تیربار ژ3 به دست افراد مسلح غیرقانونی افتاده است. (7) شب هنگام نیز درگیری دیگری بین سپاه و افراد ضدانقلاب روی داد. به گفته سخنگوی ستاد مرکزی سپاه، در این درگیری تلفات سنگینی به مهاجمان وارد آمد و یکی از برادران پاسدار مجروح شد. همچنین سلاح های زیادی همراه با مهمات به دست نیروهای سپاه افتاد. (8)

ص: 471


1- سند شماره 41040 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {مرکز فرماندهی رکن3} به دفتر ریاست جمهوری، 9/2/1359.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص5.
3- * ضمیمه دارد؛ گزارشی از سازمان پیشمرگان مسلمان کرد.
4- روزنامه کیهان، 10/2/1359، ص13.
5- سند شماره 40964 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از کرمانشاه عملیات به تهران، 8/2/1359.
6- سند شماره 000628 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی کرمانشاهان به استاندار کرمانشاهان، 10/2/1359.
7- سند شماره 000622 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 9/2/1359.
8- روزنامه کیهان، 10/2/1359، ص14.

در مریوان، پادگان این شهر بازهم زیر آتش شدید قرار گرفت.(1) به گزارش نیروی زمینی ارتش، در آخرین ساعات امروز، «ارتفاعات را مهاجمین اشغال و از تمام نقاط با خمپاره به پادگان حمله و پادگان با آخرین قطعات ضدآتش حملات آنان را دفع و زمین گیر نمود و درگیری شدیداً ادامه دارد.» (2)

در دیواندره، بعدازظهر امروز، بین راه دیواندره بیجار برخورد شدیدی بین افراد مسلح و نیروهای ارتش در گرفت که در آن 2 تن از افراد کومه له کشته و تعدادی زخمی شدند. (3)

در تکاب، درگیری شدیدی رخ داد. درپیام عملیات سپاه همدان به تهران دراین باره آمده است: «طبق اطلاع، در تکاب، سپاه با مهاجمین درگیر شده و فرمانده مهاجمین شیخ عمر کشته شده، همه راه های تکاب بسته و آب و برق و تلفن قطع است.» (4)

در شاهین دژ، امروز ساعت 12 ظهر، یک بار دیگر بین نیروهای سپاه و پیشمرگان مسلمان کرد با افراد حزب دمکرات درگیری رخ داد. (5)

در میاندوآب، پاسگاه پلیس راه میاندوآب بوکان، هدف هجوم مسلحانه قرار گرفت که با تیراندازی متقابل، مهاجمان فرار کردند. (6)

در سیلوانا، در یک عملیات پاک سازی 2 تن از اشرار کشته و سلاح آنان {کلاشینکف} ضبط شد و یک تن از جوانمردان گروهان پاک سازی سیلوانا مجروح گردید. در این عملیات «ارتفاعات غوره و پژوه و درة ماه داغی به طور کل از وجود متجاوزین پاک سازی...» شد. (7)

ص: 472


1- * روزنامه جمهوری اسلامی در شماره امروز خود با عنوان درشت، "همکاری گروه های سیاسی کردستان با دولت عراق فاش شد"، گزارشی از حوادث اخیر مریوان درج کرد که در آن آمده است: «ظرف دو سه روز گذشته، به دنبال درگیری های اخیر احزاب {دمکرات، کومه له، چریک های فدایی خلق، رزگاری، نقشبندی و...} با ارتش جمهوری اسلامی و برادران پاسدار و درپی حمله آنها به پادگان مریوان که درنتیجه 15 نفر از مهاجمین کشته و تعدادی نامعلوم از آنان به شدت زخمی گردیدند و از برادران تکاور ارتشی مستقر در پادگان براثر اصابت خمپاره و توپ106 و 75، یک افسر، 2 درجه دار و 3 سرباز از ناحیه پا به شدت آسیب دیدند، ... ضمناً در تاریخ 5/2/1359 یک فروند هواپیمای بمب افکن عراقی به منظور حمایت از مهاجمین و بمباران نمودن پادگان مریوان در آسمان ایران و اطراف پادگان مشاهده شد که با آتش شدید ضدهوایی های برادران ارتشی پادگان، هواپیمای عراقی مجبور به فرار گردید و طبق اطلاعات واصله از این منطقه مهاجمین که جمعاً از افراد حزب دمکرات، کومه له، فدایی و دیگر اشرار منطقه بودند تعداد آنها 2 هزار نفر گزارش شده اخیراً نیز 400 نفر از جلالی ها {افراد طرف دار جلال طالبانی} به اشرار پیوسته اند. ... طبق اظهارات [یک افسر تکاور] مهاجمین از راه دور به وسیله خمپاره های81 و 120 میلی متری و دیگر سلاح های سنگین {آر.پی.جی7، توپ106 و 57} با زاویه های دقیق و زمان های مختلف و منضبط به پادگان و محل استقرار نیروهای نظامی حمله می کردند. ... [این افسر گفت] در این عملیات با بی سیم خودمان پیام های رمز مهاجمین را که به زبان انگلیسی بود می شنیدیم و دریافتیم که متخصصین و هدایت کنندگان آنها اکثراً عراقی هستند و طبق اظهارات این افسر، مهاجمین ازطرف مرز مرتباً تقویت می شدند.» [روزنامه جمهوری اسلامی، 8/2/1359، ص4]
2- سند شماره 41063 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 3 و 4.
3- روزنامه بامداد، 9/2/1359، ص2.
4- سند شماره 040963 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات همدان به تهران، 8/2/1359.
5- سند شماره 041066 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 9/2/1359.
6- سند شماره 041070 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا به دفتر ریاست جمهوری، 9/2/1359.
7- سند شماره 40962 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از وزارت کشور به سپاه پاسداران، 8/2/1359.

176

درحالی که دفتری برای هماهنگی طرح های انقلاب فرهنگی تأسیس شده است، پیامد حوادث دانشگاه ها همچنان وضعی نه چندان عادی را نشان می دهد؛ تکرار مواضع معترضانه شورای مدیریت سابق دانشگاه تهران و تحرکات آموزشی در پاره ای مراکز آموزش عالی کشور نمونه هایی از این وضعیت غیرعادی است.

امروز وزارت فرهنگ و آموزش عالی در اطلاعیه ای تأسیس دفتر هماهنگی طرح های انقلاب فرهنگی را به آگاهی عموم رساند و از صاحب نظران دعوت کرد تا طرح ها و نظرهای خود را دراین باره، به این دفتر ارسال کنند. به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی متن اطلاعیه به این شرح است:

«بسمه تعالی

وزارت فرهنگ و آموزش عالی از کلیه مراجع عالی قدر، دانشجویان، دانشگاهیان، دانش آموزان، فرهنگیان، احزاب، سازمان ها، گروه ها و انجمن های مکتبی و سیاسی، کلیه نهادهای انقلابی و اسلامی و کلیه اقلیت های ملی و مذهبی و اقوام ایرانی و کلیه اقشار و طبقات و افراد متعهد و مسئول درخواست می نماید تا طرح ها و نظرات خود را درزمینه انقلاب فرهنگی به دفتر هماهنگی طرح های انقلاب فرهنگی که در وزارت فرهنگ و آموزش عالی مؤسسه تحقیقات و برنامه ریزی علمی و آموزشی دائر گردیده، ارسال دارند و ما را در این امر خطیر یاری کنند.» (1)

دراین حال، در برخی مراکز آموزش عالی، هنوز تبعات ناآرامی اخیر وجود دارد؛ ازجمله در تهران، شورای مدیریت سابق دانشگاه تهران، در نامه ای سرگشاده منتقدان خود را به مناظره دعوت(2) و تهدید به افشاگری کرد. متن این نامه در شماره امروز نشریه مجاهد ارگان مجاهدین خلق درج شده است. (3)

روزنامه جمهوری اسلامی؛ در مورد دانشگاه تربیت معلم در شماره امروز خود نوشت: «انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم که تحویل دفتر رئیس سابق دانشگاه و انجمن اسلامی را موکول به معرفی نماینده ای ازطرف شورای انقلاب اسلامی و یا رئیس انتخابی دانشگاه ازطریق رفراندوم نموده و رفتن به کلاس های درس را تحریم نموده است، روز گذشته دست به گشایش نمایشگاهی زد که نمایانگر میزان وابستگی و سرسپردگی تعدادی از اساتید این دانشگاه به شاه و رژیم او است.» (4)

ص: 473


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 9/2/1359، ص2.
2- * گزارش استعفای شورای مدیریت دانشگاه تهران قبلاً درج شده است. این افراد سرزنش شدند که با مدیریت نامناسب خود زمینه را برای ترک تازی گروه ها در دانشگاه تهران فراهم کرده اند. در بعضی محافل از اینان به عنوان جریانی که تحت تأثیر کارهای تشکیلاتی مجاهدین خلق هم آوازی هایی با این سازمان دارد، یاد می شود. خود سازمان نیز با خوشحالی به این ذهنیت دامن می زند.
3- سازمان مجاهدین خلق، نشریه مجاهد، شماره 51، 8/2/1359، ص4.
4- روزنامه جمهوری اسلامی، 8/2/1359، ص1.

در اهواز و در ادامه حوادث خونینی که به دنبال درگیری های دانشگاه ها در سطح شهر روی داد و اعتراضات و تظاهرات دیگری هم درپی داشت، امروز روابط عمومی استانداری خوزستان درباره حوادث دانشگاه اهواز اطلاعیه ای انتشار داد. به گزارش روزنامه انقلاب اسلامی در قسمتی از این اطلاعیه آمده است: «گروه های فدائی و پیکاری و غیره که خود را در خطر اضمحلال می بینند برای تصرف عدوانی ساختمان هایی که از بیت المال ملت غصب کرده اند دست به اسلحه برده و کشتار می کنند و دراین میان در موقع برگزاری نماز و در مهد آزادی یعنی دانشگاه مردم را به گلوله بسته و به خاک وخون می کشند. دراین میان، خبرنگار روزنامه کیهان دست به تحریف اخبار زده و به دروغ می نویسد که 700 نفر از دانشجویان زخمی شده اند. درحالی که چنین خبری حقیقت ندارد. برادران و خواهرانی که با گلوله گروهک های مذکور مجروح شده اند 200 نفر می باشند و متأسفانه 6 نفر به شهادت رسیده اند و هجوم گروهی را کیهان به دروغ "درگیری مردم" می نویسد و دستگیرشدگان را هزاران نفر اعلام می دارد.» (1)

177

درجهت کنترل فعالیت تبلیغاتی شدید و وسیع، اما غیرقانونی گروه های مخالف نظام که رسماً براندازی و مشی مسلحانه را ترویج می کنند، امروز دادستانی کل انقلاب اطلاعیه ای انتشار داد. به نوشته روزنامه انقلاب اسلامی در این اطلاعیه آمده است: «انقلاب اسلامی ایران همچنان پرتوان به پیش می رود، انقلابی که ثمره خون بیش از 60 هزار شهید و 100 هزار مجروح بوده و اینک رسالت حفظ دستاوردهای انقلاب بر دوش فردفرد ملت مسلمان و انقلابی ایران گذاشته شده است. لذا دادستانی کل انقلاب اسلامی ایران بنا بر این مسئولیت بزرگ اسلامی به تمام صاحبان چاپخانه ها و انبارها و گراور سازها، زینک سازها و کاغذ فروش ها و همچنین مالکین خانه های شخصی یا کسانی که به طریقی دررابطه با نشریات غیرقانونی گروه های ضدانقلابی همکاری دارند. شدیداً اخطار می کند چنانچه توسط این دادستانی کشف گردد تحت تعقیب قانونی قرار می گیرند و به عنوان ضدانقلاب در دادگاه انقلاب اسلامی مرکز، محاکمه خواهند شد.

دادستان کل انقلاب جمهوری اسلامی ایران، علی قدوسی» (2)

178

امروز با حکم امام خمینی ابراهیم یزدی به عنوان سرپرست جدید مؤسسه کیهان منصوب شد. وی در مقام سرپرست کیهان، ضمن گفت وگویی قاطعانه، نوع خاصی از انضباط را که مورد پسند گروه ها و تاحدی مورد پسند جریان بنی صدر نیست، وعده داد. متن کامل حکم امام خمینی چنین است:

ص: 474


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 8/2/1359، ص10.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 9/2/1359، ص2.

«بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای دکتر ابراهیم یزدی ایده الله تعالی

با اهمیتی که مطبوعات و نقشی که در ساختن جامعه دارند، با گذشت بیش از یک سال از برقراری جمهوری اسلامی، باز دیده می شود که بسیاری از مطبوعات در خط انقلاب اسلامی نیستند؛ و اصلاحاتی بنیادی در آنها باید تحقق یابد که اشخاص منحرفی که موجب این امور انحرافی می شوند دستشان از این

رسانه های گروهی کوتاه شود. لهذا جناب عالی که شایستگی و قدرت اداری تان محرز است، برای این امر حیاتی و اصلاح امور به سرپرستی مؤسسه کیهان که از مؤسسات مربوط به مستضعفین است، منصوب هستید که با کمک کارمندان محترم و متعهد، این مؤسسه را هرطور صلاح می دانید به طور اسلامی و مناسب با جمهوری اسلامی اداره نمایید. از خداوند تعالی توفیق و تأیید جناب عالی را خواستار است.

8 اردیبهشت 1359

روح الله الموسوی الخمینی» (1)

عصر امروز، دکتر یزدی در مقام سرپرست کیهان، در گفت وگویی با این روزنامه، برخی دیدگاه های خود را تشریح کرد. ازجمله معضلات مطبوعات رسمی فشار شدید گروه هایی است که متوقع درج بیانیه ها، نظرها و گزارش های خود هستند، درحالی که عملاً به جای فعالیت سیاسی، نوعی حرکت چریکی مسلحانه را ترویج و در مواردی {نظیر کردستان،...} عملی و اجرا می کنند. آنان هرگونه محدودیت نشر دیدگاه ها و مطالب خود را نیز شدیداً محکوم و علیه آن فضاسازی می کنند. درخصوص این معضل از سرپرست جدید کیهان سؤال شد که نظرتان درمورد سانسور در روزنامه ها و اعمال نفوذ گروه های فشار چیست؟ دکتر یزدی پاسخ داد: «ما یک معیاری را تعیین کردیم و این معیار حفظ اصالت انقلاب اسلامی است. بسط و توسعه اندیشه اسلامی فهم و درک خط امام به عنوان تجسم عینی قرآن و سنت رسول خدا و ائمه اطهار است و تازمانی که هر خبری و هر نظری در این خط به دست کیهان برسد ازطرف هر گروهی قابل قبول است. اما اگر چنانچه گروه فشارهایی باشند که بخواهند چیزی خلاف این به ما تحمیل کنند مسلم ما زیر بار نخواهیم رفت و مقاومت خواهیم کرد.»

از دکتر یزدی سؤال شد: «آقای رئیس جمهور معتقد به عدم سانسور هستند همه باید حرفشان را بزنند تا حرف ها به تدریج عقده نشود و کار به جنگ وجدل نکشد. آیا شما به چنین تزی معتقد هستید و این مسئله چگونه در روزنامه کیهان عملی است؟» وی پاسخ داد: «بدون شک همه باید حرفشان را بزنند، اما اینکه چه کسی باید حرف چه کسی را منعکس کند مورد بحث است. باید ببینیم که آیا در جمهوری اسلامی ما و در این انقلاب روزنامه ای و نشریه ای که باید در

ص: 475


1- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی{ره}، صحیفه امام {مجموعه آثار امام خمینی(ره})، جلد12، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ پنجم 1389، ص260.

خدمت جمهوری اسلامی باشد به عنوان اینکه سانسور نباید باشد آیا باید حرف گروه هایی را که خودشان برای خودشان تشکیلات دارند، روزنامه دارند و می توانند حرف خودشان را منعکس کنند و می کنند باید در خدمت آنها باشد؟ به اعتقاد من اینکه سانسور نباید باشد که یک اصل اسلامی است، اینکه مردم باید آزاد باشند و حرفشان را بزنند این را قانون اساسی تضمین و تأمین کرده اما اینکه من بیایم حرف شما را بزنم و به جای شما حرف را بزنم و از امکاناتی که هست استفاده کنم تا حرف شما را بزنم، این درست نیست هرکس باید حرف خودش را بزند و از جیب خودش خرج کند.»

درمورد ارتباط مطبوعات با خط امام پرسیده شد: «مطبوعات فعلی ما تا چه حد سازنده و در خط امام هستند؟» دکتر یزدی پاسخ داد: «تشخیص اینکه چه کسی در خط امام هست یا نیست به اعتقاد من قبل از هرکس و قبل از هر فردی با خود امام است و به موجب همین دستور که امام به من دادند، به عنوان سرپرست مؤسسه کیهان، دقیقاً نارضایتی خودشان را از بسیاری از رسانه های گروهی و مطبوعاتی نشان دادند. بنابراین نمی توانیم بگوییم رسانه های خبری و مطبوعات ما تماماً و عموماً تأمین کننده نظر امام و در خط انقلاب بوده اند: این به آن معنا نیست که هیچ کدام نیستند. ... به نظر من مطبوعات این نقص را دارند که نتوانستند آئینه تمام نمای جامعه ما باشند. آن اقلیتی که سروصدا می کند و جنجال به پا می کند و صدایش را به جایی می رساند آن منعکس می شود، ولی آن اکثریت عظیمی که یک خطی دارد و یک تعهدی دارد و دائم درحال تکاپو و فعالیت است کمتر منعکس می شود.»

خبرنگار کیهان پرسید: «شما به لزوم بی طرفی کیهان در خط امام معتقد هستید یا نه؟» سرپرست جدید کیهان در پاسخ گفت: «ببینید همه این مقولات را باید در خط فلسفه و اندیشه انقلاب بررسی کنیم. مسلماً یک روزنامه یومیه خبری سیاسی اجتماعی چطور می تواند در آن برهه از زمان بی طرف باشد و بگوید من خودم طرفی را ندارم. آن کسی که در چنین شرایطی می گوید من بی طرف هستم که فاقد بینش ایدئولوژیک باشد و معیار نداشته باشد. بالاخره در این جنگ، حق و باطل یکی راست می گوید و یکی دروغ. باید معیار داشته باشیم که بسنجیم و طرف حق را بگیریم. روزنامه کیهان باید در خدمت حق باشد و انقلاب ما هم یک انقلاب اسلامی است و حق هم این است و کیهان نمی تواند خارج از این باشد.» (1)

ص: 476


1- روزنامه کیهان، 9/2/1359، ص12.

ضمیمه گزارش175: گزارشی از سازمان پیشمرگان مسلمان کرد

گروهی از مسلمانان کرد، در منطقه با عنوان "سازمان پیشمرگان مسلمان کرد" فعالیت می کنند و درواقع حامی جمهوری اسلامی و طرف دار حاکمیت نظام جمهوری اسلامی در کردستان هستند. آنها بیشتر نقش فرهنگی و تبلیغی دارند تا تأثیر نظامی، اما به دلیل دشمنی شدید عناصر و هواداران گروه های مسلح غیرقانونی با این گروه، همواره در معرض تهدید نظامی قرار دارند. اعلامیه ای که امروز این سازمان انتشار داد، جهت گیری عقیدتی و سیاسی و نیز بخشی از گرفتاری های محلی آنان را نشان می دهد. در اعلامیه مزبور آمده است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

"و ما نقموا منهم الا ان یؤمنوا بالله العزیز الحمید" {سوره بروج آیه 8} دشمنی نکردند و خشم نگرفتند به آنان {مردان و زنان مؤمن} مگر از آن رو که ایمان آوردند به خدای عزتمند و ستوده.

در تاریخ 8/2/1359 به سازمان پیشمرگان مسلمان کرد شاخه جوانرود خبر رسید که گروهی از مهاجمین به سرکردگی حامدبیگ مزدور بعث عراق بعد از اینکه مدتی در قریه

"زیران" به سر می برد از کوه "ساوان" بالا آمده و به طرف روستای "چشمه نزار" حرکت می کنند و روبه روی چشمه نزار و در کنار پلی سنگر گرفته و به کمین می نشینند. در این حین یک ماشین سواری با 6 سرنشین که 2 تن از آنان از اعضای پیشمرگان مسلمان کرد بودند، از آن محل عبور می کنند که ناگهان ضدانقلابیون حیوان صفت از کمین خارج شده و ماشین را به رگبار گلوله می بندند و درنتیجه 2 تن از برادران پیشمرگ مسلمان به اسامی محمد فرزند عبدالقادر و حسن فرزند علی و شیرزنی باردار به نام زرین مادر شهید محمد، به شهادت می رسند، پرورده مکتب اسلام از خطه کردستان. مدعیان دفاع از خلق کرد! زنی مظلوم و بی دفاع را، زنی باردار و حامله را به رگبار می بندند و به شهادتش می رسانند.» در این اعلامیه همچنین به مجروحان حادثه اشاره شده و آمده است: «از مجروحین حادثه زنی است به نام آسیه که 3 گلوله دژخیمان به او اصابت کرده و حالش به شدت وخیم است. دیگر مردی به نام حسن مرادی {راننده} اهل باباجانی است که آن برادر مسلمان نیز 3 تیر خورده است {2 گلوله به شانه هایش و گلوله دیگر از پشت خورده و سینه اش را شکافته است} و آن دیگری برادری از اهالی باباجانی از ناحیه صورت مجروح گردیده است.» در قسمتی دیگر از اعلامیه آمده است: «مردم مسلمان کرد فریب فریب کار ی ها و لغت بازی های این مزدوران امپریالیست ها را نخواهند خورد. ملت قهرمان و مسلمان کرد با دلی پر از کینه و با خشمی افزون تر به نبرد علیه این دشمنان مسلمانان کرد برخواهند خاست. آیا می شود انتقام مظلومان به خون خفته اسلام را از دشمنان خونخوارشان نگیریم؟ نه، نه، مگر در بدنمان رگ سرخی نهفته نباشد، مگر غیرت و غیوربودن را از دست داده باشیم. مگر خود را به قاتلان مزدور اجنبی فروخته باشیم، مگر به سرنوشت زنانمان و کودکانمان و اسلام و قرآن عزیزمان بی اهمیت و بی توجه باشیم...(1) که هرگز چنین نیست. پس علیه کفار سرسپرده و انتقام از حیوان صفتان مزدور به پیش.»

در پایان اعلامیه اضافه شده است: «پس از اطلاع از این جریان بلافاصله واحدهای سازمان پیشمرگان مسلمان کرد {شاخه جوانرود} مستقر در کانی گوهر همراه برادران پاسدار به محل حادثه شتافته و با نیروهای عناصر کفر درگیر می شوند و درنتیجه مهاجمین دست به فرار مفتضحانه می زنند. از تلفات ضدانقلاب اطلاع دقیقی در دست نیست، اما هم اکنون

چشمه نزار تحت کنترل پیشمرگان مسلمان کرد می باشد.

هرچه رسواتر باد چهره پرفریب و جنایتکارانه مدعیان دفاع از خلق. نابود باد دشمنان کینه توز اسلام و مسلمین. درود و سلام بر خواهر شهید قهرمان و فرزند کوچک به خون خفته اش.

سازمان پیشمرگان مسلمان کرد 12/2/1359» (2)(3)

ص: 477


1- *... از متن اطلاعیه است.
2- سند شماره 136630 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اطلاعیه سازمان پیشمرگان مسلمان کرد، 12/2/1359.
3- * در تاریخ 12/2/1359، از تبریز پیامی به مرکز عملیات سپاه در تهران واصل شد که در آن درخواست های پول و سلاح یکی از رهبران پیشمرگان مسلمان کرد به نام ع. ن. الف که مقدار معتنابهی هم بوده است، مطرح و سؤال می شود که «[آیا] تأمین کنیم یا نه؟» پاسخ چنین درج شده است: «با بی سیم 50760 به تبریز مخابره شد، که هیچ اقدامی راجع به این مسئله نشود.» [سند شماره 050193 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از تبریز به تهران {عملیات}، 12/2/1359]

ص: 478

ص: 479

ص: 480

روزشمار جنگ سه شنبه 9 اردیبهشت 1359 13 جمادی الثانی 1400 29 آوریل 1980

179

در ایران و امریکا، هریک ا ز دو طرف، مشی سابق خویش را درباره مسئله گروگان ها ادامه می دهد، بدون اینکه هیچ کدام قادر به اقدام تعیین کننده ای برای کسب امتیازات مورد نظر درجهت حل نهایی مسئله باشند. دراین میان، در جوامع جهانی و رسانه ها، ایران صبورتر، مقاوم تر و بابرنامه تر از حریف نمود دارد، هرچند نه درحدی که پیروزی قطعی و قابل محاسبه ای در انتظارش باشد.

امروز، در امریکا مسئله اصلی دولت این کشور همچنان توجیه اقدام شکست خورده نظامی اخیر، همپا و بلکه مقدم بر توضیح برنامه های آتی امریکا علیه ایران است. نکته مهم اینکه کارتر در نطق امروز خود، به صراحت بر اینکه وسعت و نوع عملیاتی که قرار بوده است انجام شود، چیزی غیر از مطالب فاش شده است، اعتراف و تأکید کرد امریکا فقط بخش شکست خورده عملیات را که آسان ترین قسمت آن هم بوده است می تواند افشا کند. کارتر همچنین اعتراف کرد نجات گروگان ها هدف اصلی نبوده بلکه خلاصی امریکا از این بحران مدنظر بوده است، ولو به قیمت جان گروگان ها

(کارتر امروز اعتراف کرد نجات گروگان ها هدف اصلی عملیات نبوده بلکه خلاصی امریکا از این بحران مدنظر بوده است، ولو به قیمت جان گروگان ها تمام می شد.

{به ترتیب از چپ کارتر، برژینسکی و ونس})

ص: 481

تمام می شد.(1) کارتر ضمن تأکید بر محق بودن خویش در این تصمیم گیری، تأسف خود و کماندوهای امریکایی که سالم از ایران بازگشته اند را از شکست عملیات ابراز کرد. وی علاوه بر یک برنامه تلویزیونی عمومی31 دقیقه ای، در 24 ساعت گذشته، سه بار با اعضای کنگره ملاقات و بر صحت تصمیم خود تأکید کرده است.(2) (3)

امروز همچنین براون وزیر دفاع امریکا، در پاسخ به بعضی مطبوعات تأکید کرد تصمیم به لغو مأموریت کماندوها، هم مورد تأیید فرمانده جبهه جنگ و هم مقامات سیاسی واشنگتن بوده است. این مطبوعات اعلام کرده بودند که فرمانده نظامی کماندوها مایل بوده است مأموریت خود را در ایران ادامه دهد، ولی کارتر دستور لغو آن را داده است. (4)

دراین حال، ریچارد نیکسون رئیس جمهور سابق امریکا، بازهم از اقدام کارتر حمایت کرد. نیکسون از هم حزبی های خود در حزب جمهوری خواه، خواست که از هم صداشدن با منتقدان خودداری کنند و کارتر را، که عضو حزب مخالف یعنی حزب دمکرات است، برای شکست در عملیات گروه نجات سرزنش نکنند. نیکسون ابتدا اظهار کرد که تصمیم عملیات نجات احتمالاً تصمیم درستی بوده است، ولی اندکی بعد صریحاً تأکید کرد به نظر وی چنین اقدامی ازطرف امریکا بجا بوده و مورد تأیید وی

ص: 482


1- * ضمیمه دارد؛ ضمیمه اول: گزارش مفصل یونایتد پرس از واشنگتن درباره سخنان امروز کارتر.
2- ** ابهام درباره سایر قسمت های عملیات هیچگاه رفع نشد؛ ازجمله نقش عواملی که از طریقی غیر از مسیر طبس قرار بود در ماجرا فعال باشند و فقط اشاراتی به آنها در بعضی کتب شده است، ازجمله نویسنده کتاب امریکا در اسارت ضمن وقایع نگاری قضیه می نویسد: «علی رغم تمام ناراحتی هایی که مأموریت شکست خورده به دنبال داشت، تمام جاسوسان و عوامل که برای کمک به جریان حمله به داخل ایران نفوذ کرده بودند، توانستند تا تاریخ 29 آوریل [نهم اردیبهشت] ایران را ترک گویند. البته گزارشات محرمانه سرویس [جاسوسی خارجی] اشاره می کند که عده ای از ایرانیان که در این حمله با امریکا همکاری کردند، به اندازه امریکاییان خوش شانس نبوده و نتوانستند به موقع از ایران فرار کنند.» [کلن ادوارد، امریکا در اسارت، ترجمة: توران خاوری و سرور طلیعه، تهران: انتشارات قلم، 1362، ص209] ابهام یاد شده، امروز در یک گفتار رادیو مسکو چنین طرح و بررسی شد: «بااینکه تمام جزئیات عملیات نافرجام به هیچ وجه هنوز هم روشن نیست بسیاری از روزنامه ها خبر می دهند که سخن بر سر تلاش برای انجام کودتا در ایران بود و این تلاش می بایست به وسیله عمال مخفی امریکا و ستون پنجم سازمان "سیا" انجام گیرد. روزنامه نیویورک دیلی نیوز اطلاع می دهد که اولین گروه های کماندوهای تعلیم دیده در ماه نوامبر سال گذشته به ایران اعزام شدند. آنها به زبان فارسی حرف می زدند و خود را ایرانی قلمداد می کردند و به جمع آوری اطلاعات جاسوسی مشغول بودند. این کماندوها تا ماه ژانویه در تهران موضع گرفتند و روابط خود را با همدستان امریکا در تهران برقرار ساختند. روزنامه نیویورک پست دراین باره نوشت: قرار بود کماندوها هنگام اجرای نقشه حمله تفنگ داران به سفارت امریکا بی نظمی و شورش در تهران راه بیندازند تا توجه همگان را از عملیات عمده منصرف سازند. روزنامه مذکور می نویسد: این پرسش پیش می آید که آیا وظیفه وسیع تری دربرابر شورشیان قرار گرفته بود یا نه؟ روزنامه نیویورک پست پاسخ این پرسش را نداده است، ولی روزنامه دیلی ورلد دراین باره نوشت: باید فکر کرد آیا نقشه شورش علیه دولت ایران که سازمان دهنده آن سیا بود از این پیش کشیده شده بود یا نه؟ ضربه ای که متوجه آیت الله خمینی بود می توانست به آغاز جنگ خا نگی منجر شود.» رادیو مسکو افزود:« سازمان سیا امریکا این شیادی را در سال 1953 در جریان سرنگون ساختن دولت دکتر مصدق و بازگردانیدن شاه تمرین کرده بود.» [خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره40 ،10/2/1359، ص15، بخش فارسی رادیو مسکو، 9/2/1359]
3- روزنامه کیهان، 10/2/1359، ص4.
4- همان.

می باشد. وی در پاسخ به این سؤال که امریکا هم اکنون چه باید بکند، گفت: طرح دیگری برای نجات گروگان ها عملاًً غیرممکن خواهد بود چون گروگان ها در سراسر ایران متفرق شده اند. (1)

در همین حال، در ایران صدور بیانیه ها و اعلامیه ها و اعلام مواضع علیه امریکا همچنان در سطحی وسیع و متنوع، ادامه دارد.(2) بنی صدر در مقام ریاست جمهوری در پاسخ به خواسته اخیر امام خمینی مبنی بر تشکیل یک اجلاس بین المللی برای رسیدگی به جرایم امریکا بیانیه ا ی منتشر کرد و در آن با تقدیر از امام خمینی به اقداماتی که درزمینه افشا و محکوم کردن تجاوز اخیر امریکا در دستور کار قرار داده است، اشا ر ه کرد؛(3) برخی از این اقدامات عبارت اند از: دعوت از مقامات کشورهای اسلامی، کشورهای غیرمتعهد، دبیر کل سازمان ملل، جوامع اروپایی و ژاپن، سندیکاها و نهضت های رهایی بخش برای شرکت در یک اجلاس بین المللی در تهران و همچنین تحویل اجساد امریکاییان ازطریق صلیب سرخ. (4)

علاوه براین امروز، بنی صدر درباره جنایات امریکا و تجاوز اخیر آن به ایران پیامی برای فیدل کاسترو رئیس جمهور و رهبر انقلاب کوبا و نیز رئیس دوره ای جنبش عدم تعهد، ارسال کرد. (5) به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی در پیام دکتر ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور،(6) آمده است: «انقلاب اسلامی خلق ما درحقیقت نه تنها برضد نظام دیکتاتوری وابسته شاه مخلوع بلکه برضد سلطه امریکا بر ایران و منطقه با دادن هزارها شهید و مجروح و فداکاری های بی شمار به پیروزی دست یافت.» (7) و در ادامه این پیام افزوده شده است: «از شما به عنوان رئیس این جنبش تقاضا می کنم برای رسیدگی به این تجاوز روشن امریکا و خطرات آینده اقدام به تشکیل یک جلسه فوق العاده جنبش کشور های غیرمتعهد در اسرع وقت در سطح وزیران بنمایید. همچنین تقاضا می کنم برای مشاهده اثرات جنایات امریکا در ایران و نشانه های باقیمانده از تجاوز اخیر او به ایران و ملاحظه دستاوردهای انقلاب اسلامی هیئتی متشکل از اعضای جنبش عدم تعهد به ایران گسیل نمایید تا در اجلاسی که از 10 تا 12 مه [20 تا 22 اردیبهشت] تشکیل خواهد شد شرکت نمایند.» (8)

ص: 483


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 40، 10/2/1359، ص18، بخش فارسی رادیو صدای امریکا، 9/2/1359.
2- * در کنار مواضع و دیدگاه های گروه های مختلف مذهبی و غیرمذهبی، سیاسی و صنفی طبقه کارگر و جمعیت حقوق دانان ایران [روزنامه بامداد، 10/2/1359، ص13]، حتی آن دسته از علمای حوزه که معمولاً غیر سیاسی خوانده می شوند نیز دراین زمینه به اعلام موضع پرداختند؛ ازجمله امروز روزنامه انقلاب اسلامی پیامی را از آیت الله سیدمحمد وحیدی که در روز 10 جمادی الثانی {6/2/1359} صادر شده بود، درج کرد. در این پیام آمده است: «بسمه تعالی. ملت رشید ایران عملیات نظامی فوق محرمانه جاسوسان سیا و تفنگ داران امریکا برای رهایی گروگان ها که درحقیقت به هدف گروگان گیری انجام می شد، بحمدالله نا فرجام ماند و درست قصه اصحاب فیل و نابودی آنها با ریگزار در کویر مرکزی ایران تجسم یافت. ... ضمن سپاسگزاری از ارتش جمهوری اسلامی و ژاندارمری و پرسنل شهربانی به خصوص سپاه پاسداران [که] با پشتکاری خستگی ناپذیر و جانبازی در راه اسلام هر توطئه را در هر گوشه مملکت که [از] ناحیه ایادی امریکا درحال تکوین باشد خنثی می نماید، توفیق بیشتر آنها را در استحکام بخشیدن به جمهوری اسلامی و حفظ مملکت اسلامی از گزند بد اندیشان تحت رهبری زعیم عالی قدر امام خمینی مدظله خواستار بوده و اتحاد و یگانگی هرچه بیشتر عموم آحاد ملت در به خاک مالیدن پوزه ابر قدرت های شرق و غرب ظل عنایت حضرت ولی عصر ارواحنا فداه از خداوند سبحان مسئلت می داریم.» [روزنامه انقلاب اسلامی، 9/2/1359 ص10]
3- ** ضمیمه دارد؛ ضمیمه دوم: متن کامل بیانیه بنی صدر خطاب به امام خمینی.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 9/2/1359، ص1.
5- روزنامه بامداد، 10/2/1359، ص2.
6- روزنامه جمهوری اسلامی، 10/2/1359، ص2.
7- همان.
8- همان.

180

درحالی که ماجرای تبلیغاتی نمایش اجساد امریکایی در تلویزیون ایران ادامه دارد، موضوع چگونگی تحویل آنها امروز، قطعی شد.

امروز، اسقف کاپوچی که به دعوت ایران برای تحویل جنازه های کماندوهای امریکایی به صلیب سرخ بین المللی، به تهران آمده است با بنی صدر رئیس جمهور دیدار و گفت وگو کرد. وی پس از این دیدار اعلام کرد: «مأموریت من در این سفر صرفاً جنبه انسانی و مذهبی دارد چون من یک فرد مذهبی هستم و انقلاب ایران نیز یک انقلاب مذهبی و انسانی است و از طرف دیگر برگرداندن جنازه ها به خانواده هایشان یک عمل انسانی است که از ماهیت انقلاب اسلامی ایران سرچشمه می گیرد و از سوی دیگر به خاطر دوستی و برادری که با ملت ایران دارم این مأموریت را انجام می دهم.» کاپوچی سپس گفت که در نظر دارد اجساد را در کشوری ثالث تحویل صلیب سرخ بین المللی بدهد تا آنها این اجساد را تحویل خانواده هایشان بدهند، نه دولت امریکا. وی درمورد علت این کار گفت: «من هیچ مایل نیستم که با دولت امریکا رابطه ای داشته باشم.» (1)

قبل از این، سفیر سوئیس در ایران که امور مربوط به امریکا را در ایران انجام می دهد گفته بود: سفارت سوئیس درحال بررسی چگونگی انتقال اجساد به ایالات متحده است و بنی صدر با بازگرداندن اجساد موافقت کرده است. آیت الله خلخالی نیز اعلام کرده بود اجساد مزبور به نماینده پاپ، سازمان صلیب سرخ یا اسقف کاپوچی تحویل خواهد شد. به گزارش خبرگزاری فرانسه از پاریس، هیلاریو کاپوچی اسقف سابق اورشلیم، به درخواست مقامات ایرانی برای تحویل گرفتن اجساد کشته شدگان امریکایی بعدازظهر روز گذشته، رم را به مقصد تهران ترک کرده بود. (2)

این درحالی است که گزارش خبری و بالطبع تبلیغاتی مربوط به تلفات امریکاییان در طبس که از تلویزیون ایران پخش و در آن اجساد سوخته کماندوهای امریکایی نشان داده شد، به عاملی برای جنگ تبلیغاتی متقابل علیه ایران تبدیل شده است. البته به رغم سرمایه گذاری نسبتاً وسیع، این موضوع بیشتر بهانه جویی تلقی شد و تأثیر چندانی نداشت.

جیمی کارتر رئیس جمهور امریکا نیز امروز هنگام عیادت از مجروحان حادثه در سان آنتونیو به خبرنگاران گفت: «من از کار مقامات ایرانی که با به نمایش گذاشتن اجساد هم وطنان این مردان شجاع، تمام اصول انسانی را زیر پا گذاشته اند، احساس تنفر و وحشت می کنم. ایرانی ها نمی توانند حرمت افرادی را که در راه اجرای وظیفه کشته شده اند، پایمال کنند و با این عمل خود نشان دادند که ما در کوشش هایمان برای آزادی هم وطنان با چه افرادی سروکار داریم.» (3)

دراین باره به اظهار نظر صرف بسنده نشد. به گزارش خبرگزاری فرانسه، کارکنان فرودگاه هیتروی لندن یک بوئینگ707 ایران را به مدت 6 ساعت تحریم کردند. هواپیمایی ملی ایران {هما} ضمن تأیید این خبر اعلام کرد به علت همکاری نکردن کارکنان فرودگاه لندن، پرواز722 هما از لندن نیز با 20 ساعت تأخیر در ساعت 22 وارد تهران شد. دکتر تقی فراحی مدیرعامل هواپیمایی

ص: 484


1- روزنامه بامداد، 10/2/1359، ص 16.
2- روزنامه بامداد، 9/2/1359، صص 1 و 3.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 40، 10/2/1359، ص 2، واشنگتن آسوشیتد پرس، 29 آوریل 1980 {9/2/1359}.

ملی ایران، در باره علت این اقدام کارکنان فرودگاه لندن گفت: گویا آنها از نمایش دادن اجساد سربازان امریکایی در لانه جاسوسی امریکا در تهران ناراحت شده بودند که در حمل چمدان ها و بارهای مسافران به داخل هواپیما ایجاد کارشکنی کرده اند. (1)

از سوی دیگر، شورای اسلامی و انجمن اسلامی هواپیمایی ملی ایران {هما} اطلاعیه ا ی صادر کرد. در بخشی از این اطلاعیه خطاب به ملت آمده است: گروهی از کارکنان فرودگاه هیتروی لندن، به این بهانه واهی که به اجساد مهاجمان امریکایی اهانت شده است از ارائه سرویس به یکی از پروازهای هما خودداری کرده و پرواز دیگری را بدون بارگیری با 18 ساعت تأخیر راهی ایران کرده است. بدین وسیله کلیه کارکنان شرکت هواپیمایی ملی ایران {هما} این حرکت مذبوحانه انفعالی امپریالیسم بین المللی را تقبیح کرده و هشدار می دهد که هرگز اعمالی این چنینی با امت مسلمان و قهرمان را نادیده نخواهند انگاشت و درصورت تکرار اعمالی این چنینی تصمیمات مقتضی به عمل خواهد آمد. (2)

181

با گذشت چند روز از حادثه بمباران هلیکوپترهای به جامانده از نیروهای امریکایی در طبس، این اقدام نیروی هوایی ارتش همچنان مورد توجه قرار دارد و درباره آن مطالب متنوعی بیان می شود.

در این زمینه روزنامه کیهان در شماره امروز خود نوشت: «حجت الاسلام سیدهادی خسرو شاهی نماینده امام خمینی در وزارت ارشاد ملی، صبح امروز، در گفت وگویی با کیهان... ضمن اعلام مشکوک بودن بمباران هلیکوپترهایی که طبق گفته مقامات امریکایی حاوی اسناد طبقه بندی شده بوده است، گفت: عصر چهارشنبه سوم اردیبهشت ساعت 5 بعدازظهر که از تهران به قم باز می گشتم، در جاده قم تهران با توپ های ضدهوایی که ظاهراً از پادگان منظریه خارج شده بود و به سوی تهران حرکت داده شده بود مواجه شدم. البته این مسئله در آن موقع و به خودی خود مسئله ای قابل توجه نبود، اما اکنون پس از گذشت مسائل چند روز اخیر و حمله نافرجام امریکای جنایتکار به ایران و همچنین اظهارات حجت الاسلام خلخالی که گفته است [قرار بوده] پادگان منظریه یکی از مراکز هجوم مهاجمین باشد، این سؤال مطرح می شود که این نقل وانتقال توپ های ضدهوایی آن هم در آن تاریخ که توطئه امریکا درحال شکل گرفتن بود به دستور چه کسی و به چه دلیل صورت گرفته است؟ حجت الاسلام خسرو شاهی نماینده امام در وزارت ارشاد، سپس ضمن هشدار، از مقامات مملکتی خواستار تحقیق و یافتن پاسخ آن برای جلوگیری از توطئه بعدی شد.» (3)

همچنین امروز، بنا بر گزارش روزنامه جمهوری اسلامی، یکی از مسئولان فرودگاه مهرآباد ضمن تماس با این روزنامه، اطلاعاتی دراختیار آن گذاشته است. در گزارش این روزنامه آمده است: «منبع خبر اظهار می داشت: برای تحقیق درباره هجوم نظامی آمریکا می توانید به دفتر کشیک فرودگاه در همان روز مراجعت کنید. تلگرامی از فرودگاه زاهدان به تهران زده شد که مسئولین فرودگاه اظهار داشته اند، ساعت 10:30 صبح، صدای ورود 18 فروند هواپیما روی رادار آمده است. مسئولین فرودگاه

ص: 485


1- روزنامه بامداد، 10/2/1359، ص2.
2- همان.
3- روزنامه کیهان، 9/2/1359، ص 1.

زاهدان واقعه را به تهران اطلاع می دهند. تهران به مرکز خبر ارسال می دارد. مرکز اطلاع می دهد که تیمسار باقری نیست و سایر مسئولین هم هیچ گونه اقدامی دراین رابطه به عمل نمی آورند!» روزنامه مزبور تأکید کرد: «امیدواریم مسئولین امر پاسخی دراین مورد به روزنامه ارسال دارند.» (1)

دراین حال، اداره مرکزی اطلاعات و بررسی های سیاسی سپاه امروز به واحدهای ذی ربط، اعلام کرد: «برابر اخبار واصله در نقاط مشروحه باندهایی وجود دارد که می تواند از آنها جهت فرود هواپیما استفاده شود. لازم است ضمن مراقبت های لازم از فرود هواپیما های بیگانه به شدت جلوگیری به عمل آید.

1. از اهواز به طرف ایذه در حوالی ایذه نزدیک کاخ بختیار.

2. از اهواز به طرف مسجدسلیمان سمت راست جاده.

3. از اندیمشک به طرف شوش یا اهواز سمت راست جاده آسفالته وجود دارد.

4. جاده کرمانشاه به قصر شیرین سه راهی قصر شیرین به ملاوی.» (2)

امروز همچنین تلفن گرامی از ستاد مشترک ارتش به سپاه برای آگاهی و انجام هرگونه اقدام لازم ارسال شد که نشان می دهد در این سطح هنوز برداشت مشخص از آنچه پیامد حادثه طبس می گذرد، وجود ندارد. متن تلفن گرام که علاوه بر سپاه برای نیروی زمینی ارتش نیز ارسال شده، چنین است: «برابر خبر واصله تعداد زیادی نظامی امریکایی و ایرانی به منظور حمله هم اکنون عازم ایران هستند. مراتب جهت اطلاع و هرگونه اقدام اعلام می گردد.

ر. سماجا سرلشکر شادمهر» (3)

182

در فضای حاد ضدامریکایی کنونی، حواشی معمولی نیز می توانند در بازتابی غیرمعمول چشم انداز یک بحران را ترسیم کنند. حادثه هوایی امروز در آسمان دریای عمان، نمونه ای از این وضعیت است.

این حادثه در صفحه اول روزنامه جمهوری اسلامی با تیتر درشت "درگیری هوایی ایران و امریکا" انعکاس یافت. جمهوری اسلامی در گزارش مربوط به این تیتر نوشت: «جنگنده های ارتش انقلاب 2 فروند هواپیمای اف14 امریکا را در دریای عمان فراری دادند.» (4)

ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران امروز درباره این حادثه اطلاعیه ای صادر کرد که متن آن چنین است: «در ساعت 12:11 امروز 9/2/1359، درحالی که هواپیمای نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران در منطقه دریای عمان مشغول گشت زنی بوده است، 2 فروند هواپیمای اف14 امریکایی به سوی هواپیمای مزبور تیراندازی می نمایند که بلافاصله 2 فروند هواپیمای نیروی هوایی از پایگاه بندر عباس و به فاصله 3 دقیقه، 2 فروند دیگر به مقابله با هواپیمای امریکایی می روند و در ساعت 12:31، هواپیمای مأمور گشت زنی را اسکورت می نمایند و هواپیماهای امریکایی مسیر خود را تغییر می دهند.» (5)

ص: 486


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 10/2/1359، ص2.
2- سند شماره 041057 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اداره مرکزی اطلاعات و بررسی های سپاه به واحد اطلاعات سپاه اهواز و کرمانشاه، 9/2/1359.
3- سند شماره 041043 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 9/2/1359.
4- روزنامه جمهوری اسلامی، 10/2/1359، ص3.
5- روزنامه بامداد،10/2/1359، ص1.

از سوی دیگر، وزارت امور خارجه امریکا ادعای ایران را تکذیب و اعلام کرد یک برخورد عادی میان 2 هواپیمای جنگی امریکایی از نوع اف14 و یک هواپیمای باری ایرانی از نوع سی130 بر فراز آب های بین المللی روی داده، ولی حادثه ای رخ نداده و به حریم هوایی ایران نیز تجاوزی نشده است. (1) رادیو لندن با اعلام این خبر یادآور شد که این ادعای ایران، به نقل از بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح از رادیو ایران پخش شده است. رادیو لندن افزود: «ستاد مشترک نیروهای مسلح ایران در اعلامیه بعدی خود گفت که دولت امریکا برای اعاده وجهه کارتر و کسب رأی برای او مشغول نقشه ریزی عملیات نظامی دیگری علیه ایران است. در این اعلامیه به نیروهای مسلح هشدار داده شده که برای عملیات نظامی مجدد امریکا به حالت آماده باش در آیند.» (2)

شب هنگام، یک مقام آگاه در ستاد فرماندهی نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران در تماسی با مطبوعات ضمن تأیید اطلاعیه ستاد مشترک، آن را این گونه تعدیل کرد: «برابر اظهارنظر خلبان هواپیمای ایرانی سی130، 2 فروند هواپیمای اف14 امریکایی عمل رهگیری نسبت به هواپیمای ایرانی انجام دادند و در کنار هواپیمای سی130 ایرانی مبادرت به تیراندازی نمودند، درحالی که این تیراندازی به سوی هواپیمای ایرانی نبوده، بلکه در کنار آن تیراندازی انجام شده است که بلافاصله هواپیماهای فانتوم ایرانی به پرواز در آمدند و در کنار هواپیمای سی130 قرار گرفتند و آن را به فضای ایران بازگرداندند.» (3)

183

در کنار متحدان امریکا که طیف وسیع و مؤثری، شامل کشورها و سازمان های مختلف را علیه ایران شکل می دهند، دسته ا ی دیگر از کشورها، سازمان های جهانی و جریان های غیر دولتی وجود دارد که با شدت و ضعف متفاوت، علیه امریکا موضع می گیرند و با تأثیرات متفاوت از نقش ضدامپریالیستی جمهوری اسلامی حمایت می کنند.

هایله ماریام رئیس شورای دولتی نظامی موقت اتیوپی، پیام ویژه ای برای ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهوری ایران، ارسال کرد. به گزارش خبرگزاری تاس، در این پیام آمده است: این عملیات ماجراجویانه ایالات متحده نشان داد که سیاست دولت کارتر درجهت برهم زدن و به خطرانداختن صلح و امنیت در منطقه خلیج فارس حرکت می کند. (4)

شاذلی بن جدید رئیس جمهوری الجزایر نیز امروز، پیام هایی برای امام خمینی و بنی صدر فرستاد و در آنها حمایت خود و کشورش را از ایران اعلام کرد. در این پیام ها اعلام شد که به نظر الجزایر تجاوزات امپریالیسم، عملیات جنگ طلبانه علیه نیروهای ترقی خواه تلقی می شود و هدفش ضربه زدن به انقلاب ایران است که ابعاد تازه ای می گیرد. (5)

ص: 487


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 40، 10/2/1359، ص8، بخش فارسی رادیو لندن، 9/2/1359.
2- همان.
3- روزنامه بامداد، 10/2/1359، ص2.
4- همان.
5- روزنامه انقلاب اسلامی، 10/2/1359، ص 4.

یسکوکالزیک سخنگوی وزارت امور خارجه یوگسلاوی نیز در یک نشست مطبوعاتی گفت: حل مشاجره بین دو کشور ایران و امریکا با فوریت هرچه ممکن به نفع صلح جهانی است. وی تجاوز نظامی امریکا به ایران را نقض استقلال و تمامیت ارضی یک کشور مستقل خواند و گفت یوگسلاوی از جمهوری اسلامی غیرمتعهد ایران پشتیبانی می کند. (1)

لوهی کوسکی دبیرکل سازمان قهرمانان صلح فنلاند در هلسینکی، گفت: اقدام نظامی امریکا که تحت رهبری کارتر انجام گرفت منطقه متشنج خلیج فارس را دچار خصومت های فزاینده خواهد کرد و مسئول مستقیم آن رئیس جمهوری امریکا و محافل سیاسی اروپای غربی هستند که از وی پشتیبانی می کنند. (2)

جنبش صلح سوئیس نیز با صدور بیانیه ا ی از تجاوز خطرناک امریکا به ایران انتقاد کرد و آن را عملیاتی عبث و بیهوده خواند. این جنبش از همه نیروهای صلح طلب خواست مراتب همبستگی خود را با ایران ابراز دارند و تجاوز امریکا را محکوم کنند. (3) دراین حال به گزارش آسوشیتدپرس از آلمان غربی، امروز تظاهراتی علیه اقدام امریکا برای نجات گروگان ها، در مونیخ برپا شد. تظاهرکنندگان از مرکز شهر مونیخ به طرف کنسولگری امریکا راه پیمایی کردند و ضمن سردادن شعارهایی اقدام امریکا را یک بازی جنگ طلبانه خوانده و آن را محکوم کردند و در مقابل کنسولگری امریکا پرچم این کشور را آتش زدند. (4)

به گزارش رویترز، خبرگزاری رسمی امارات متحده بیانیه کابینه این کشور را بدین شرح منتشر کرد: دولت امارات عربی متحده تجاوز نظامی امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران را محکوم و آن را نقض قوانین و مقررات بین المللی می شمارد. یک چنین اقدامی نه تنها به حل اختلافات موجود ایران و امریکا کمک نمی کند بلکه در خلیج فارس هم وضع خطرناکی را به وجود آورده است. (5) البته این موضع ظاهری و رسمی امارات با آ نچه درعمل نشان می داد، مغایر است. به گزارش آسوشیتدپرس از ابوظبی، امروز، مانع سعید العتیبه وزیر نفت امارات عربی متحده، گفت احتمال دارد امارات مایل باشد درصورت قطع صدور نفت ایران به ژاپن و آلمان غربی، درصورتی که مطابق با مقررات اوپک باشد کمبود این کشورها را جبران کند. آسوشیتدپرس افزود: برخی منابع گفتند به نظر می رسد امارات متحده عربی همواره مایل بوده است که به دوستان خود در غرب کمک کند و دراین زمینه قراردادهای کوتاه مدتی نیز درحال انعقاد است. (6)

یاد آوری می شود اقدام امارات در خنثی کردن تدابیر ضدتحریمی که ایران اتخاذ می کند، مشابه رفتار عراق است. به گزارش یونایتدپرس «طه عبدالکریم وزیر نفت عراق، به دولت فرانسه اطمینان داد که کشور عراق تأمین نفت مورد نیاز فرانسه را تضمین می کند.» این خبرگزاری افزوده است: «دیپلمات ها می گویند که به دنبال تیرگی روابط بین ایران و عراق، دولت عراق درپی جلب پشتیبانی سیاسی خارجی بر آمده است.» (7)

ص: 488


1- روزنامه بامداد، 10/2/1359، ص 3.
2- روزنامه بامداد، 10/2/1359، ص16.
3- همان.
4- همان.
5- روزنامه انقلاب اسلامی، 9/2/1359، ص 4.
6- روزنامه بامداد، 9/2/1359، ص10.
7- روزنامه انقلاب اسلامی، 9/2/1359، ص 2.

184

در وضع جدید میان ایران و امریکا و نیز ایران و عراق، جمهوری اسلامی به تحرک دیپلماتیک بیشتری احساس نیاز می کند و سفر اخیر صادق قطب زاده وزیر امور خارجه ایران به برخی کشورهای عربی، در همین راستا انجام گرفته است. وی که بعد از بازدید از سوریه و لبنان عازم کویت شده بود، در این کشور مورد سوءقصد عوامل عراق قرار گرفت، اما آسیبی ندید.

نشریه دی ولت {چاپ آلمان} در شماره امروز خود در مقاله ای با عنوان "ایران در کشورهای عربی در جست وجوی پشتوانه ای علیه امریکا و عراق است"، نوشت: «قطب زاده وزیر امور خارجه ایران، با مسافرت به 5 کشور عربی دوست درصدد جلب حمایت فعال علیه امریکا و عراق می باشد. در محافل دیپلماسی ایران گفته می شود، به دنبال شکستی که امریکا درمورد آزادی گروگان ها خورده است، ایران نمی خواهد که دربرابر عملیات نظامی احتمالی امریکا در خلیج فارس و تحریم اقتصادی ازسوی غرب غیر فعال باقی بماند.» این روزنامه درباره تأثیر این سفر گزارش داد: «دیپلمات های شوروی ناظر در بیروت، مسافرت وزیر امور خارجه ایران را موفقیت آمیز خوانده اند، باوجودی که تهران خواستار عقب نشینی روسیه از افغانستان گشته و مایل به شرکت در المپیک مسکو نیست، شوروی ها معتقدند که یک علاقه مشترک به نفع آنها بین ایران، سوریه، سازمان آزادی بخش فلسطین و حتی کویت به وجود آمده است.» (1)

در ادامه این سفر امروز، وزیر امور خارجه ایران در کویت با مقامات این کشور دیدار و گفت وگو کرد. خبرگزاری پارس از کویت گزارش داد: «در پایان مذاکرات آقای صادق قطب زاده وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با امیر کویت و نخست وزیر این کشور اعلام شد که مذاکرات طرفین درباره مسائل مورد علاقه دو کشور بسیار موفقیت آمیز بوده است.» (2) در گزارش دیگر این خبرگزاری آمده است: «درپی ملاقات صادق قطب زاده با رهبران کویت خط تلفن مستقیم کویت ایران که قطع شده بود، مجدداً برقرار شد. می توان گفت این اقدام نخستین حاصل مثبت مذاکرات وزیر امور خارجه ایران با مقامات کویتی بوده است.» (3)

از سوی دیگر، نوع برخورد رژیم عراق و عوامل آن با این سفر نشانه مؤثر و مفیدبودن آن تلقی گردید و سوء قصد امروز عوامل عراق در کویت علیه وزیر امور خارجه ایران علامت همین امر ذکر شد.(4) قطب زاده دراین باره به خبرنگاران گفت: «عوامل این سوء قصد مسلماً کسانی بوده اند که نمی خواستند روابط ایران با کشورهای هم جوار، خوب و دوستانه باشد.» (5)

این سوء قصد نافرجام در ساعت 9 صبح امروز به وقت محلی، رخ داد. هنگامی که وزیر امور

ص: 489


1- اداره کل مطبوعات و رسانه های خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نشریه خلاصه بررسی مطبوعات جهان، 14/2/1359، ص28، به نقل از از دی ولت {چاپ آلمان}، 29 آوریل 1980.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 10/2/1359، ص 8.
3- روزنامه بامداد، 10/2/1359، ص 3.
4- * بعدها برداشت دیگری نیز در رسانه های عربی آورده شد و این واقعه، نوعی تلافی اظهارات قطب زاده در مصاحبه اش در سوریه راجع به ترور صدام محسوب شد.
5- روزنامه انقلاب اسلامی، 10/2/1359، ص 4.

خارجه ایران با اسکورت دو اتومبیل پلیس از محل اقامت خود برای دیدار و مذاکره با امیر کویت عازم کاخ پذیرایی سبمان بود،(1) مورد سوء قصد چند نفر قرار گرفت، اما بااینکه چند تیر پیاپی به سوی او شلیک شد، آسیبی به او و سایر همراهان نرسید. (2) بعد از این حمله، پلیس به طرف 2 نفر از مهاجمان تیر اندازی کرد و 2 نفر از آنها دستگیر شدند که در بازرسی معلوم شد عراقی هستند و یک ماشین اسلحه نیز دراختیار دارند. (3) گزارشی دیگر حاکی است: «پلیس کویت برای شناسایی عاملان به حالت آماده باش در آمده و به دستور مقامات کویتی، فرودگاه و کلیه مرزهای این کشور بسته شده است.» (4) خبرگزاری پارس در گزارشی که بعدازظهر امروز، مخابره شد، خبر داد: «دومین اتومبیل حامل سوء قصدکنند گان به جان آقای قطب زاده، که نافرجام ماند، در کنار سفارت عراق در کویت کشف شد که بلافاصله سرنشینان آن وارد این سفارت شدند.» (5)

خبرگزاری کویت با اشاره به آسیب های جانبی این حادثه گزارش داد: «راننده یکی از اتومبیل های اسکورت... پس از واقعه سوء قصد به قطب زاده اشتباهاً به جای ترمز، پای خود را روی گاز فشار داد و 3 تن از مقامات رسمی ایرانی را زیر گرفت. در جریان این واقعه محمد تبت رئیس دایره سیاسی وزارت امور خارجه ایران، مجروح شد و پزشکان یک پای او را قطع کردند. یکی دیگر از مقامات از ناحیه کمر و دیگری از ناحیه سینه به شدت زخمی شدند. علت وقوع این حادثه آشفتگی ناشی از انجام سوء قصد به جان قطب زاده ذکر شده است.» (6)

در ملاقات امروز قطب زاده با ولیعهد کویت هردو این عمل را محکوم کردند. (7) قطب زاده قرار است در چهارمین مرحله سفر خود، از کویت راهی قطر شود. دیدار و مذاکرات وی با مقامات قطری از فردا آغاز خواهد شد. (8)

185

در ادامه اقدامات ایذایی و تحرکات مرزی عراق امروز در منطقه عمومی قصر شیرین و کرمانشاه در نخستین ساعات بامداد، پاسگاه و منطقه مرزی تنگاب(9) و در ساعات نزدیک نیمه شب پاسگاه قلعه سفید زیر آتش قرار گرفت(10) که ازطرف مرزبان قصر شیرین به مرزبان مقابل مراتب اعتراض اعلام شد. (11)

دراین حال، گزارش های مربوط به تحرکات و نقل وانتقالات مرزی امروز عراق از حرکت یک ستون نظامی شامل 27 دستگاه کامیون حامل وسایل و تجهیزات نظامی از پادگان الرشید بغداد برای قرارگاه لشکر یک پیاده مکانیزه ارتش عراق به دیوانیه،(12) حرکت 25 دستگاه ماشین آلات راه سازی در جاده شلمچه کوشک،(13) حرکت یک ستون نظامی شامل 29 دستگاه کامیون حامل وسایل و تجهیزات نظامی برای تیپ17 زرهی لشکر10 ارتش عراق از بغداد به مقصد هویزه و کوت،(14) تقویت و دوبرابر شدن نیروهای ارتش عراق در مقابل پایگاه343 ایران،(15) حکایت می کند.

همچنین در گزارش امروز اطلاعات ژاندارمری به دفتر ریاست جمهوری اعلام شد کشور

ص: 490


1- همان.
2- روزنامه بامداد،10/2/1359، ص1.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 10/2/1359، ص8.
4- روزنامه بامداد، 10/2/1359، ص 1.
5- روزنامه انقلاب اسلامی، 10/2/1359، ص 4.
6- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 41، 11/2/1359، ص3، کویت خبرگزاری کویت، 30 آوریل 1980 {10/2/1359}.
7- روزنامه جمهوری اسلامی، 10/2/1359، ص8.
8- روزنامه بامداد، 10/2/1359، ص3.
9- روزنامه کیهان، 10/2/1359، ص13.
10- سند شماره 276910 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به ناحیه 2 و 3، 10/2/1359.
11- سند شماره 276911 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرزبانی قصر شیرین به رکن3 فرماندهی ژاجا، 10/2/1359.
12- سند شماره 287306 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی هنگ آبادان، 29/2/1359.
13- سند شماره 287140 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از لشکر92 زرهی به فرماندهی نزاجا {مدیریت اطلاعات}، 11/2/1359.
14- سند شماره 287421 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی هنگ آبادان، 29/2/1359.
15- سند شماره 033957 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن2 دایره اطلاعات} به دفتر ریاست جمهوری اسلامی ایران، 9/2/1359.

عراق رادارهای مستقر در کوت و شعیبه را به طرف مهران، دهلران، موسیان و خوزستان برگردانده و به حال آماده باش کامل درآمده و کلیه شبکه های مخابراتی به طور 24 ساعته درحال شنود و ارتباط می باشند. در پادگان عماره که محل استقرار یک تیپ است، هواپیماهای جنگی ازجمله میگ های شکاری و نیروبر در آشیانه های خود آماده دریافت دستور و پرواز می باشند. (1)

امروز، از فعالیت های عراق درخصوص مخازن نفتی نوار مرزی غرب کشور نیز گزارش هایی به مراکز نظامی ارسال شد. یک گزارش از پایگاه دهلران حاکی است: «دولت عراق همچنان به فعالیت گسترده خود درمورد حفر و استخراج نفت در نوار مرزی ادامه می دهد و ازطرف مقابل مقامات ایرانی بجز منطقه بیات و سعیده هیچ گونه اقدامی جهت مقابله و جلوگیری از استخراج نفت مخازن نفتی نوار مرزی انجام نمی شود. دولت عراق فعلاً در منطقه نفتی طرار با حفر سه نوع چاه در عمق خیلی پایین، متوسط و بالا از حوزه نفتی منطقه بهره برداری می نماید.» (2) همچنین بنا به گزارش گروهان سومار در ساعت 2:30 بامداد دیروز، «چاه شماره 8 مورد حمله مهاجمین عراقی با اسلحه های سبک و سنگین واقع و با اعزام نیروی کمکی از پاسگاه گمرک نو و سپاه پاسداران نفت شهر به تیراندازی مهاجمین پاسخ داده شده که مهاجمین به خاک عراق متواری گردیده اند.» (3) چاه مزبور در حوزه استحفاظی پاسگاه گمرک نو از گروهان ژاندارمری سومار قرار دارد. (4)

186

در ادامه انفجارها در اماکن عمومی خوزستان به دست عوامل عراقی که با پیگیری مستمر امر شناسایی و دستگیری عاملان این قبیل اقدامات همراه است، امروز در پمپ بنزین شادگان اهواز بمبی منفجر شد که به گزارش شهربانی یک بمب صوتی بسیار قوی بود و باعث وحشت اهالی گردید. منابع سپاه عاملان انفجار را شناسایی کردند که 4 تن به اسامی ش.ن، س.م، م.الف و ع.الف(5) فوراً دستگیر شدند. همین گزارش حاکی است این 4تن با عراق رابطه داشته اند و احتمالاً همین افراد عامل انفجار قسمتی از لوله های نفتی ماهشهر آبادان که از نزدیکی شادگان می گذرد، بوده اند و لازم است تحقیقات بیشتری دراین باره انجام شود. (6)

امروز همچنین مأموران گروهان خسروآباد 7 تن به اسامی م.ه، ش.الف، ه.ه، ع.ب، ع.م، ی.ع و ع.م(7) را در آبادان دستگیر کردند که از آنان سلاح و مهمات و لوازمی بدین شرح به دست آمد: «1. کلت اسپانیایی کالیبر9 میلی متر یک قبضه، 2. اسلحه کمری پارابلوم اسپانیایی کالیبر9 میلی متری 2 قبضه، 3. فشنگ 9 میلی متر 32 تیر، 4. مواد منفجره 6 بسته، 5. نارنجک دستی 3 عدد، 6. بلوز نظامی عراقی 2 ثوب، 7. اورکت نظامی 1 ثوب، 8. فانسقه یک رشته.» (8)

گزارش ژاندارمری به وزارت کشور دراین باره حاکی است: «درتحقیقات معموله اتهامات زیر

ص: 491


1- سند شماره 033953 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری {دایره اطلاعات} به دفتر ریاست جمهوری، 9/2/1359.
2- سند شماره 347465 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به نزاجا {مدیریت اطلاعات}، 9/2/1359.
3- سند شماره 276880 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از قصر شیرین به فرماندهی ناحیه {رکن3}، 9/2/1359.
4- سند شماره 050146 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 11/2/1359.
5- * در سند اسامی کامل آمده است.
6- سند شماره 347453 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی جمهوری اسلامی ایران {ستاد عملیاتی} به شهربانی خوزستان {اهواز}، 10/2/1359.
7- ** در سند اسامی کامل آمده است.
8- سند شماره 34095 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران {رکن3 امنیت} به وزارت کشور، 22/3/1359.

به آنان منتسب گردیده است: 1. انفجار بهداری و بهزیستی سعدونی. 2.تیراندازی به طرف فرمانده گروهان ژاندارمری خسروآباد و پرتاب نارنجک به طرف مأمورین. 3. آتش زدن خانه فرهنگ روستایی. 4. انفجار آموزش وپرورش اروند کنار. 5. انفجار پل ابوفلفل. 6. انفجار در مدرسه حمید. 7. انفجار در ترانس برق. 8. انفجار در مدرسه اولیا. 9. انفجار پل نهرحد. 10. انفجار در بهداری بوعبور. 11. انفجار بهداری مچری. 12. انفجار مدرسه پوجمیه. 13. کارگذاری مواد منفجره در منزل حاجی عبود غاوی و سرقت مسلحانه. 14. گمراه نمودن افراد. 15. همکاری با کشور عراق. 16. برهم زدن نظم و امنیت عمومی. 17. انفجار در خطوط لوله های نفت ماهشهر.» (1)

یادآوری می شود علاوه بر سپاه، دیگر مراکز نظامی و انتظامی نیز وظیفه پیگیری و شناسایی عوامل عراق و افراد مرتبط با آن را برعهده دارند. نمونه هایی از این اقدامات در پیام ها و گزارش هایی که امروز صادر و به مراکز ذی ربط ازجمله سپاه ارسال شده است، مشاهده می شود:

o گزارش رکن2 ستاد لشکر 92 زرهی مبنی بر حضور اعضای متواری جبهة التحریر در پاسگاه های مرزی و فعالیت مستمر علیه ایران و در خدمت نیروهای عراقی. (2)

o گزارش رکن2 ناحیه ژاندارمری خوزستان درمورد شخصی به نام ک.ج(3) ساکن گاومیش آباد کوت عبدالله که قبلاً به شغل شیرفروشی مشغول بوده و از پیروزی انقلاب تاکنون دست از شیرفروشی کشید و به خریدوفروش اسلحه و مهمات به عشایر عرب مشغول است. (4)

گزارش رکن2 لشکر92 زرهی درمورد شخصی به نام ح.ف {ایرانی متواری به عراق} که هم اکنون به عنوان عضو جبهةالتحریر در پاسگاه شرهانی و بجلیه مشغول خدمت به عراق می باشد و با تماس با ر.ح(5) از عشایر نهر عنبر، اسلحه و مواد منفجره را از عراق وارد و بین اهالی به فروش می رساند و اینکه این دو نفر همین امروز، حدود 45 قبضه کلاشینکف ازطریق مرز بین بیات و موسیان به ایران وارد کرده اند. (6)

o گزارش رکن2 ناحیه ژاندارمری خوزستان درمورد ش.خ ساکن قریه عبدالله میر از توابع عنانچه و ش.س(7) ساکن کیان آباد اهواز که به خریدوفروش اسلحه مشغول اند. (8)

o گزارش یک مرکز اطلاعاتی نیروهای مسلح درمورد 3 نفر به اسامی م.ش، ع.ج و ج.ک،(9) که رابط و میزبان خرابکاران اعزامی از عراق هستند. (10)

o گزارش رکن2 ژاندارمری خوزستان در معرفی 22 تن از افراد مشکوک ساکن جراحیه(11) که اسلحه و مهمات دارند. (12)

ص: 492


1- همان.
2- سند شماره 347451 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری خوزستان به ژاجا {رکن3}، 7/2/1359.
3- * در سند نام کامل شخص آمده است.
4- سند شماره 347476 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری خوزستان {رکن2} به فرماندهی سپاه پاسداران اهواز، 9/2/1359.
5- ** در سند نام کامل شخص آمده است.
6- سند شماره 347451 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
7- *** در سند نام کامل شخص آمده است.
8- سند شماره 316813 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری خوزستان {رکن2} به فرماندهی سپاه پاسداران اهواز، 9/2/1359.
9- **** در سند نام کامل افراد آمده است.
10- سند شماره 347478 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی21 7 {رکن2}، 9/2/1359.
11- ***** در سند نام کامل شخص آمده است.
12- سند شماره 347477 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری خوزستان {رکن 2} به فرماندهی21 07 {رکن2}، 9/2/1359.

o گزارش رکن2 لشکر 92 زرهی درمورد رفت وآمد 5 تن از اهالی نهر عنبر به عراق و تماس آنها با مقامات امنیتی این کشور و دریافت مین و مواد منفجره برای استفاده در ایران. (1)

در غرب کشور نیز درمورد فعالیت افراد مرتبط با عراق و فعالیت ایذایی آنان، هرروزه گزارش هایی از منابع و مراکز منطقه ای و محلی ارسال می شود. برای نمونه، چند گزارش که امروز، به نقل از این منابع به مراکز ذی ربط ارسال شده است، از پرداخت 1000 دینار به هر مین گذاری مؤثر در جاده های ایران،(2) جلسه سردار جاف در نقطه ای از خاک عراق با مسئولان ایرانی درمورد تسلیح آنان،(3) تحویل یک دستگاه بی سیم به وسیله الف.ع و ف.م(4) از پاسگاه سرتک عراق برای تماس دائمی با عراقی ها(5) و برنامه ریزی عده ا ی از سران مهاجمان محلی با همکاری عراق برای ورود حدود یک صد نفر خرابکار مسلح ازطریق بانه(6) حکایت می کند.

در سرپل ذهاب و قصر شیرین هشدار رکن3 ژاندارمری به ناحیه، گویای احتمال حمله ناگهانی مهاجمان، گروگان گیری و غارت منازل در این مناطق است و علائمی دراین باب ذکر شده، ازجمله اینکه به بعضی از اهالی و ساکنان سرپل ذهاب و قصر شیرین سفارش شده است که اموال خود را به جای امنی ببرند. (7) امروز، ژاندارمری در هشدار دیگری نیز به احتمال حمله آتی به منطقه ذهاب و باجگیران و مین گذاری جاده های آن اشاره کرد. (8) پیامی که نیمه شب به مراکز ذی ربط واصل شد از وقوع یک درگیری جدی در شمال این منطقه بین پاسداران و عوامل عراق حکایت دارد. در این پیام اطلاع داده شده است که پس از پنج روز مقاومت و درگیری پاسداران در ازگله، بالاخره فشار مهاجمان مسلح غیرقانونی مؤثر افتاد و در ساعت 6 بعدازظهر امروز، پاسداران از ازگله به طرف پل داری زنگنه عقب نشستند، اما در ساعت 11 شب، مهاجمان پل داری زنگنه را نیز مورد هجوم قرار دادند و اکنون پاسداران مزبور تحت محاصره می باشند. (9)

187

عاقبت ماجرای فرود اجباری هواپیمای عراقی در خاک ایران، امروز روشن شد و مشخص گردید مسئله ای که به بحران آفرینی بینجامد، مطرح نبوده است.

دراین باره، در ساعت 14:30، به دعوت مرزبانان بصره ملاقاتی در مرز شلمچه بین مرزبانان خرمشهر و بصره انجام شد. مرزبان بصره خواستار استرداد هواپیمایی شد که روز 7/2/1359 در آسمان ایران به وسیله هواپیماهای شکاری ایران به زمین نشانده شده بود و اظهار کرد این یک هواپیمای ملخ دار مربوط به سازمان جوانان عراق بود و مقامات عراقی جداً خواستار استرداد آن هستند و این در وضعیت کنونی در حسن روابط بین مرزبانی دو کشور مؤثر خواهد بود.

مرزبان خرمشهر به طور شفاهی وعده بررسی داد و گفت نتیجه را در آینده نزدیک به وی اطلاع خواهد داد. (10)

ص: 493


1- سند شماره 347451 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
2- سند شماره 41060 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات کرمانشاه به تهران، 9/2/1359.
3- سند شماره 041051 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات کرمانشاه به تهران، 9/2/1359.
4- * در سند نام کامل افراد آمده است.
5- سند شماره 041054 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات کرمانشاه به تهران، 9/2/1359.
6- سند شماره 033950 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن2 دایره اطلاعات}، 9/2/1359.
7- سند شماره 277219 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از {رکن3 ژاجا} به ناحیه 05، 9/2/1359.
8- سند شماره 041072 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن2 دایره اطلاعات} به دفتر امور انقلاب وزارت کشور، وزارت دفاع ملی، سماجا2، 9/2/1359.
9- سند شماره 41062 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه قصر شیرین به ستاد مرکزی {مرکز فرماندهی}، 9/2/1359.
10- سند شماره 347464 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به دفتر هماهنگی اطلاعات، 9/2/1359.

از سوی دیگر، یکی از مسئولان ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران در گفت وگو با خبرگزاری پارس تأیید کرد که این یک هواپیمای غیر نظامی عراق بوده است. (1) این مقام ارتش افزود به علت ازکارافتادن دستگاه های ارتباطی، هواپیما راه خود را گم کرده و وارد فضای ایران شده است که بلافاصله با اعلام خطر رادارهای نیروی هوایی 2 هواپیمای شکاری نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران آن را وادار به فرود اجباری می کنند و خلبان و 5 سرنشین این هواپیمای غیر مسلح که مربوط به آموزشگاه خلبانی عراق بوده به تهران فرستاده می شوند. وی اضافه کرد تحقیقات در محل فرود این هواپیما و از سرنشینان آن ادامه دارد، ولی تاکنون هیچ نشانه ا ی از داشتن دوربین یا دیگر وسایل شناسایی از داخل هواپیما و سرنشینان آن به دست نیامده است. به همین دلیل آنها در کمال آسایش در تهران به سر می برند و تا ادامه مراحل قانونی که تحویل دولت عراق شوند از آنان پذیرایی می شود. (2)

188

موضوع رانده شدگان عراق در سطح خبرهای علنی و غیر علنی همچنان به عنوان یکی از معضلات میان ایران و عراق مطرح است.

به گزارش مطبوعات امروز ایران، در طول دو روز گذشته، حدود 280 نفر دیگر از مسلمانان از کشور عراق اخراج و ازطریق مهران و دهلران وارد ایران شدند. به این ترتیب، جمع رانده شدگان به 30 هزار نفر رسید. (3) دراین حال یک خبر برون مرزی رسیده که با ارزیابی"صحت دارد" تأیید شده، حاکی است: «درحال حاضر، تعداد 500 نفر از فرزندان رانده شدگان عراقی در زندان های بصره نگهداری و مسئولین بعثی به آنان گفته اند چون ما دقیقاً می دانیم که متعاقب فرستادن شما به ایران پس از طی دوره جهت خرابکاری مجدداً به عراق فرستاده خواهید شد، لذا از فرستادن شما به خانواده هایتان به ایران خودداری شده است.» (4) براساس یک خبر برون مرزی دیگر، طبق دستور دولت عراق قرار است کلیه منازل ایرانیان رانده شده در شهرهای بغداد، بصره، عماره و شهرهایی که در آن یگان نظامی وجود دارد دراختیار مستشاران و کارشناسان مصری گذاشته شود. (5)

189

در ادامه تبعات و بازتاب های شهادت آیت الله صدر و اعتراضات علیه رژیم عراق امروز، رادیو لندن خبر داد: «در شهر راولپندی در پاکستان مردم ممنوعیت تظاهرات را نادیده گرفته و دست به تظاهرات و راه پیمایی زدند تا علیه عراق و امریکا اعتراض کنند. تظاهرات کنندگان که شیعیان پاکستانی بودند تندیس کارتر و صدام حسین رئیس جمهور عراق را سوزانیدند و آن دو را متهم کردند که مسئول قتل دانشمند اسلامی آیت الله سید محمد باقر صدر می باشند. خبرنگاران ما می گویند علی رغم ممنوع بودن تظاهرات چنین پیدا است که مقامات پاکستانی درپی آن بر نیامده اند که جلوی راه پیمایی را بگیرند.» (6)

ص: 494


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 9/2/1359، ص3.
2- روزنامه کیهان، 9/2/1359، ص2.
3- روزنامه اطلاعات، 9/2/1359، ص3.
4- سند شماره 339202 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به کمیته انتظامی، 9/2/1359.
5- سند شماره 347463 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به نزاجا {مدیریت اطلاعات}، 9/2/1359.
6- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 40، 10/2/1359، ص6، بخش فارسی رادیو لندن، 9/2/1359.

دفتر سیاسی حزب سوسیالیست متحد کردستان عراق نیز در نامه ا ی برای امام خمینی از شهادت آیت الله صدر ابراز تأسف کرد. متن نامه که امروز، در روزنامه جمهوری اسلامی درج شد، به این شرح است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت امام آیت الله روح الله الموسوی الخمینی

با نهایت اندوه ملت کرد و رزمندگان پیشمرگ و اعضای حزب ما خبر شهادت آیت الله صدر را به دست جلادان رژیم فاشیست بغداد دریافت کردیم. این جنایات ننگین احساسات جهان اسلام را به لرزه درآورد و یک بار دیگر از طبیعت خون آشام حکام بغداد و کینه توزی آنها نسبت به شهروندان وطن پرست و مردان مجاهد دین اسلام پرده برداشت. ما با شما عهد می بندیم که شهادت این فقیه گران مایه را انگیزه تازه ای درجهت تشدید پیکار به خاطر سرنگونی رژیم ظلم و استبداد در بغداد تلقی می کنیم تا به این ترتیب رژیم مردمی و مؤمن به آزادی ملت جایگزین آن رژیم استبدادی شود و خواسته های ملی و عادلانه مردم کرد را جامه عمل بپوشاند. در این راه ملت عراق در جبهه ای مواجه با صهیونیزم به پیکار برخواهد خواست تا سرزمین فلسطین را نجات داده و در کار دفاع از ملل ستمدیده و اقدام علیه جباران و اربابان امریکایی امپریالیستی شان یار و یاور ما باشد. ما این مناسبت دردناک را مغتنم شمرده تا ضمن ارسال درود به بازماندگان آن فقیه و برادر مسلمان شیعه خود در کشور عزیز عراق اعلام می داریم که تفنگ های خود را به طرف گروه های ستمگر و آدم کشی قاتلان سید بزرگ محمد باقر صدر و جلادان رژیم عراق و عرب و کرد تا پیروزی کامل نشانه خواهیم رفت.

حزب سوسیالیست متحد کردستان عراق، دفتر سیاسی» (1)

یادآوری می شود حزب مزبور خبرهای متعددی از فعالیت های نظامی افراد خویش علیه دولت بعثی عراق دراختیار منابع ایرانی قرار داده است؛ نمونه ای از آن گزارش درگیری های چند روز اخیر افراد این حزب با نیرو های بعثی در مناطق مختلف کردستان عراق است که از ژاندارمری به نخست وزیری معاونت امور انقلاب، ارسال شد. طبق این گزارش، در مناطق مختلف کردستان عراق نیروهای حزب مزبور با نیروهای دولتی درگیر شده اند که براثر آن بیش از 200 تن از نظامیان عراقی و عوامل حزب بعث کشته و عده زیادی نیز زخمی شده اند و تعدادی سلاح و وسایل دیگر به غنیمت گرفته شده و خودروهای زیادی نیز از ارتش عراق منهدم شده است. (2)

190

حضور دو جریان عمده کرد عراقی مخالف رژیم صدام در کردستان ایران، درحال حاضر با ابهاماتی همراه است. جریان موسوم به بارزانی را که با نام رسمی"حزب دمکرات کردستان عراق" فعالیت می کند، گروه های چپ غیر مذهبی و محاربان به شدت تحت عنوان مزدوران قیاده موقت مورد هجوم و سرزنش قرار می دهند. این امر نشانه ا ی از نزدیکی آنان با جمهوری اسلامی و نیروهای انقلاب

ص: 495


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 9/2/1359، ص2.
2- سند شماره 034630 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران {رکن3 دایره اطلاعات} به نخست وزیری {معاونت در امور انقلاب}، 9/2/1359.

تلقی می شود، هرچند در میان نیروهای انقلابی مذهبی نظام نیز چندان نظر مساعدی به آنان وجود ندارد. اما جریان دیگر موسوم به طالبانی یا همان"اتحادیه میهنی کردستان عراق" که از جریان بارزانی انشعاب یافته است، وضع به مراتب پیچیده تری دارد. در نظر نیروهای هوادار نظام، نوع مواضع دوستانه گروه های مخالف نظام درمورد نیروهای طالبانی مهم ترین علامت دوری این جریان از نظام تلقی می شود، خبرهایی نیز از تحرک و نوع رفتار این جریان در مراکز نظامی و اطلاعاتی کشور انعکاس می یابد که تا حد زیادی آنچه در سطح ظاهری وجود دارد و به آن اشاره شد را تأیید می کند. این امر در تناقض با مواضع رسمی اتحادیه میهنی قرار دارد و همین مسئله ابهامات را درمورد این گروه، جدی تر می کند.

خبری که امروز خبرگزاری پارس مخابره کرد و سپس در مطبوعات نیز انتشار یافت، یعنی پیام جلال طالبانی دبیرکل اتحادیه میهنی کردستان، به امام خمینی و رئیس جمهور بنی صدر و نیز مصاحبه وی با خبرگزاری پارس در عصر امروز، با آنچه از عملکرد گروه طالبانی در مطبوعات امروز و قبل از آن در گزارش های غیر علنی درج شد، تناقض دارد که این مسئله خود بیانگر ابهامات یادشده است.

روز گذشته، از ستاد عملیات غرب سپاه پاسداران به مرکز فرماندهی سپاه در تهران پیامی ارسال شد که متن آن چنین است: «طبق اطلاع واصله از سنندج در طول دو روز گذشته، تعداد 4200 نفر مسلح، به کفار اضافه شده اند که 1600 نفر از آنان از افراد جلال طالبانی و بعثی ها می باشند و دارای توپ های 20م.م، ضد هوایی و سلاح های سنگین هستند و در مخابرات واحد های نظامی شهر افرادی هستند که ارتباط نزدیک با کفار دارند و فعلاً افراد مسلح حالت تهاجمی نسبت به پاسداران و ارتش دارند که ضرباتی هم زده اند.» (1)

امروز نیز روزنامه انقلاب اسلامی به نقل از مسئول روابط عمومی سپاه اعلام کرد: «حدود 1600 تن از افراد تجزیه طلب جلال طالبانی در دو روز اخیر برای تقویت گروه های مسلح کردستان وارد غرب کشور شدند.» (2) اما عصر امروز، جلال طالبانی در گفت وگو با خبرگزاری پارس این خبر را تکذیب کرد و گفت: «این دروغ بزرگی است. ... ما با تمام نیرو از انقلاب اسلامی ایران پشتیبانی می کنیم و به هیچ وجه در امور داخلی ایران دخالت نخواهیم کرد و نیروهای ما همه جا سرگرم نبرد با دولت خونخوار وابسته بعث عراق و امپریالیسم و صهیونیسم است و برای روشن شدن موضوع پیشنهاد می کنیم که یک کمیته بررسی تشکیل شود تا این موضوع را مورد بررسی قرار دهد تا روشن شود چه دست هایی در کار است که نمی خواهد میان نیروهای انقلابی عراق و جمهوری اسلامی ایران تفاهم و دوستی برقرار شود.» وی در پایان گفت: «انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی امید بزرگی برای ما و جهان سوم است و ما چشم به روند این انقلاب و پیروزی های آن دوخته ایم.» (3)

جلال طالبانی که در تهران به سر می برد افزود: «موضع ما در قبال جمهوری اسلامی ایران و دولت در پیام های جداگانه ای که به حضور امام خمینی و برادر مجاهد ابوالحسن بنی صدر نخستین رئیس جمهوری ایران، تسلیم شد تشریح شده است و یاد آور می شوم همان گونه که در دو پیام، به

ص: 496


1- سند شماره 040967 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی {ستاد عملیات غرب} به سپاه پاسداران انقلاب {مرکز فرماندهی}، 8/2/1359.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 9/2/1359، ص1.
3- روزنامه بامداد، 10/2/1359، ص14.

نام آزادی خواهان عراق موضع خود را روشن کردیم و گفتیم همواره از انقلاب اسلامی ایران حمایت کرده و پشتیبانی خود را از مبارزه عادلانه ایران علیه امپریالیسم و صهیونیسم بین المللی اعلام کرده و یاد آور شده ایم که با تمام نیرو در این مبارزه در کنار برادران مسلمان ایرانی خود و تمامی نیروهای مؤمن به انقلاب اسلامی ایران خواهیم بود.» (1)

یادآوری می شود خبرگزاری پارس پیام های طالبانی را قبل از این مصاحبه بدین شرح مخابره کرده بود؛ در پیام امروز طالبانی به رئیس جمهور آمده است:

«برادر مجاهد دکتر سید ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور اسلامی ایران با خشم و شگفتی فراوان خبر تجاوز ستمکارانه امریکا را به سرزمین های شما عزیزان دریافت کردیم. بدون شک امریکا دشمن خون آشام ملل شرق و مسلمین و تمام مظلومین جهان است و این گونه توطئه گری های امریکا برضد انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی برضد جمهوری اسلامی ایران به ریاست شما به شیوه دشمنی کینه توزانه ای است که همواره برضد تمام انقلابیون سراسر جهان داشته و دارد.» (2)

وی در پیام خود به امام خمینی علاوه بر مضامین یادشده علیه امریکا، بر اینکه جنایات رژیم عراق در همان راستا قرار دارد، تأکید کرده و متذکر شده است: «آزادی خواهان عراق از کرد، عرب و ترکمن در میان آنها سنی و شیعی است مجموعاً پیرو انقلاب اسلامی می باشند که برای سرکوب کردن استعمار و صهیونیسم قیام کرده و برای سرنگون کردن حکومت صدام تکریتی خائن دست نشانده امریکا کوشش می نمایند.» (3) در این پیام همچنین آمده است: «ما اعلام می داریم که تمام نیروهایمان را دراختیار جمهوری اسلامی ایران قرار می دهیم و با تمام امکانات خود در صف انقلاب اسلامی برای درهم کوبیدن استعمار می باشیم.»(4) (5)

(پیام جلال طالبانی به امام خمینی:

آزادی خواهان عراق از کرد، عرب و ترکمن در میان آنها سنی و شیعه است مجموعاً پیرو انقلاب اسلامی می باشند.)

ص: 497


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 10/2/1359، ص3.
2- سند شماره 185289 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: نامه جلال طالبانی به بنی صدر، 10/2/1359.
3- همان.
4- * ضمیمه دارد؛ متن کامل پیام جلال طالبانی به امام خمینی.
5- همان.

درگیری های سنندج در طول شب گذشته تا بامداد امروز، اغلب به صورت انفجار خمپاره(1) و در طول امروز نیز تا پاسی از شب، درقالب درگیری در دو خیابان مقابل شهربانی و خیابان استانداری سنندج، ادامه یافت. (2) در دیگر نقاط شهر و در اطراف آن نیز درگیری های پراکنده ای رخ داد. (3)

در گزارش خبرنگاران مطبوعات وضع امروز و خسارات حاصل از آن چنین توصیف شده است: «براثر این درگیری و زدوخورد تعدادی جنازه زمین افتاد و خون سطح خیابان ها را رنگین کرده است. در جلوی بهداری و داخل حیاط بهداری تعداد زیادی جنازه روی هم ریخته شده است و اجساد سربازان، پیشمرگان، پاسداران، رهگذران به قدری زیاد بود که تعداد و مشخصات و

هویت آنها معلوم نمی شود. ... در گوشه وکنار شهر تعداد زیادی جنازه روی زمین افتاده و کسی جرئت نمی کند که آنها را بردارد یا به محل دیگری منتقل کند.» (4) و «شهر کاملاً به صورت تعطیل درآمده و خسارات سنگینی نیز به ساختمان دولتی و چندین خانه وارد شده، ولی هنوز گروه های مسلح [غیرقانونی] در سنگرهای خود مقاومت می کنند. اهالی شهر ازنظر آذوقه نیز در مضیقه هستند.» (5) و «بعدازظهر شیروانی و سقف بیمارستان قانع سنندج با آتش سلاح های سنگین ویران شده و سقف ساختمان بیمارستان به روی مریض ها و مجروحان بستری شده ریخته است. از سرنوشت آن عده از بیمارانی که نتوانسته اند نجات پیدا کنند، هنوز اطلاعی در دست نیست.» (6)

ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران صبح امروز، در سه اطلاعیه از مردم سنندج خواست بدون توجه به شایعات ضدانقلاب با ندای الله اکبر، خود را به پادگان برسانند. در نخستین اطلاعیه آمده است: «مردم غیور سنندج، ضدانقلاب با بلندگو و اعلامیه در شهر شایع نموده است که اگر به ارتش بپیوندید ارتش شما را گروگان خواهد گرفت. این کذب محض است و بدین وسیله از شما مردم غیور می خواهیم از منزل هایتان بیرون آمده و با ندای الله اکبر خود را به یگان های ارتش برسانید. برادران ارتشی شما، آماده پذیرایی از شما عزیزان هستند.»

در اطلاعیه دوم ستاد مشترک ضمن اشاره به اینکه ضدانقلاب با تهدید مردم، مانع پیوستن آنها به ارتش می شود، آمده است: «لشکر28 سنندج منتظر خروج شما اهالی محترم از شهر می باشد تا برای همیشه این قسمت از خاک عزیز ایران را از موجودات خود فروخته پاک نماید، لذا از خانه بیرون آمده و با ندای الله اکبر به طرف پادگان حرکت نمایید.»

در اطلاعیه سوم با طرح این مطلب که «ضدانقلاب با شایعاتی که پخش می کند می خواهد شما ملت عزیز کرد را با قراردادن در زیرزمین ها

خودبه خود

در محاصره اقتصادی قرار دهد.» و تأکید مجدد بر این نکته که «لشکر28 سنندج تا آخرین قطره خون از شما عزیزان دفاع خواهد کرد» از مردم خواسته شده است با ندای الله اکبر خود را به پادگان برسانند. (7)

سپاه مستقر در سنندج نیز اطلاعیه ای به این شرح منتشر کرد: «مردم مسلمان سنندج که زیر فشار اختناق مزدوران بیگانه جرئت دم زدن نداشتند از پاک سازی اخیری که در منطقه شروع شده استقبال کرده و به مخالفت با چکمه پوشان سرخ طرف دار کرملین و پکن پرداخته اند و این به اصطلاح خلقی ها، مسلمانانی که با آنان [به مبارزه] برمی خیزند دستگیر کرده و در تپه های اطراف سنندج به اصطلاح خودشان اعدام انقلابی می نمایند. ضدانقلاب که در درگیری های اخیر ضربه مهلکی خورده است برای تجدید سازمان و رسیدن نیروهای کمکی شایعه کرده

ص: 498


1- روزنامه کیهان، 9/2/1359، ص2.
2- روزنامه کیهان، 10/2/1359، ص2.
3- روزنامه بامداد، 10/2/1359، ص3.
4- روزنامه کیهان، 10/2/1359، ص2.
5- روزنامه بامداد، 10/2/1359، ص3.
6- روزنامه کیهان، 10/2/1359، ص2.
7- روزنامه انقلاب اسلامی، 9/2/1359، ص2.

است که شهر از جسد پر شده و مردم برای اینکه به اصطلاح به گروگان سپاه درنیایند جرئت جمع کردن اجساد و دفن آنها را ندارند و خطر شیوع وبا وجود دارد و ازاین رو تقاضای آتش بس نموده اند، بدین وسیله این خبر به شدت ازطرف سپاه پاسداران تکذیب می شود، زیرا اگر اینها تقاضای آتش بس نموده اند، به مواضع سپاه و به پادگان ها که مردم غیور مسلمان از دست آنها پناهنده شده اند با سلاح های سنگین خود شلیک نمی کردند. برای روشن شدن اذهان مردم شریف ایران باید گفت که عملیات ما در مسیر خیابان شاهپور به پادگان بوده و برای نجات برادران ارتشی مستقر در باشگاه افسران که تعدادی زخمی و کشته در محاصره بودند و ازنظر مواد غذایی در خطر مرگ قرار گرفته انجام شد و الآن فقط به آتش سنگرهای ضدانقلابیون که به طرف پادگان و فرودگاه و ساختمان رادیو و تلویزیون با خمپاره و مسلسل کالیبر 50 شلیک می شود، پاسخ می دهیم.» (1)

در همین حال، برخی گزارش ها و خبرهای غیرمطبوعاتی نیز می تواند به ترسیم وضعیت سنندج کمک کند؛ ازجمله فرمانده سپاه کرمانشاه، امروز، در پیامی به فرماندهی عملیات غرب کشور اعلام کرد: «احتراماً درحال حاضر در مکروی [مکرویو] سنندج دقیقاً ضدانقلابیون درجهت تقویت و نقل وانتقالات خود و هرگونه تماس دیگر با نقاط مختلف استفاده می نمایند که در مقاومت و فعالیتشان نقش اساسی داشته. لازم است پس از بررسی صحیح درصورت لزوم دکل مکروی [مکرویو] را در تپه شمال سنندج برداشته و یا منهدم و یا به طریقی تسخیر نمایند. هرچند احتمال می رود درصورت عدم امکان استفاده، ضدانقلابیون دکل را از کار بیندازند.» (2)

اطلاعات سپاه کرمانشاه نیز به واحد اطلاعات و عملیات تهران اعلام کرد: «نیروی زیادی از ضدانقلابیون به سنندج وارد و در ارتفاعات حومه فرودگاه سنندج مشغول سنگربندی به منظور انهدام کامل فرودگاه جهت جلوگیری از اعزام نیرو، مستقر شده اند.» (3)

یادآوری می شود خبری که کومه له آن را در خبرنامه شماره30 خود درج کرد، تأییدی بر مضمون پیام مذکور است. در این خبرنامه ضمن خبرهای امروز سنندج آمده است: «امروز یک دستگاه مینی بوس حامل 15جاش و پاسدار که می خواست ازطریق جاده فرودگاه وارد شهر سنندج شود، توسط پیشمرگان کومه له و دمکرات به دام افتاد و کلیه 15 سرنشین آن کشته و اسلحه هایشان توسط پیشمرگان به غنیمت گرفته شد.» (4)

192

بررسی آخرین وضعیت در سنندج نشان می دهد که با وجود خسارات انسانی نیروهای انقلابی هوادار نظام و برخی برتری های ضدانقلاب ازلحاظ تجربه کار تشکیلاتی توطئه آمیز، اراده نظام و هواداران آن برای حل نهایی تحرک مسلحانه گروه های غیرقانونی، تقریباً قطعی به نظر می رسد. به خصوص با حمایت عامه مردم و بسیج نیروهای داوطلب در سراسر ایران، این کار پشتوانه و

ص: 499


1- روزنامه بامداد، 10/2/1359، ص3.
2- سند شماره 041052 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کرمانشاه به فرماندهی عملیاتی غرب کشور، 9/2/1359.
3- سند شماره 041055 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات کرمانشاه به تهران {اطلاعات و عملیات}، 9/2/1359.
4- سازمان کومه له، خبرنامه کومه له، شماره 30، 10/2/1359، ص2.

مشروعیت بالایی نیز یافته است. در این وضعیت، اتخاذ تدابیری که موازنه کنونی را به نحوی برهم زند یا لااقل ایجاد فرصت و زمان مناسبی برای فراهم آمدن شرایط آن، برای طرف مقابل امری حیاتی است؛ دراین زمینه آتش بس می تواند ساده ترین و درضمن موجه ترین اقدام محسوب شود. احساس خطر نیروهای هوادار نظام از این مسئله علامت آن است که دراین خصوص نشانه هایی از تحرکات به ظاهر موجه، اما تردیدآفرین را در اردوی مقابل مشاهده کرده اند. به عنوان مثال نمونه ای از فعالیت سازمان یافته حزب دمکرات که برخلاف کومه له برای تحقق مقاصد خویش فقط به درگیری و خشونت اکتفا نمی کند، اقدام امروز شورای شهر مهاباد است که کاملاً در چارچوب منافع و سیاست حزب یادشده قرار دارد.

امروز شورای شهر مهاباد در تلگرامی به امام خمینی و بنی صدر با طرح شکایات عدیده مردم کرد از قبیل کمبود کالا یا گرانی و خطر شیوع بیماری های مسری، مصرانه درخواست آتش بس را مطرح و در همان حال مصرانه بر خواسته های قبلی حزب دمکرات هم پافشاری کرد.(1) یادآوری می شود در کنار این گونه تقاضاها شایعات تهدید آمیز نیز برای تداوم امیدواری به مقاومت حزب رواج دارد؛ ازجمله اینکه «طبق اطلاعات رسیده از منطقه غرب، حزب دمکرات اعلام داشته اگر فشار وارده بر حزب دمکرات افزایش یابد، سد مهاباد را منفجر خواهیم کرد.» (2)

درهرحال، ارتش و سپاه، به خصوص نیروهای سپاه با احساس خطر از این گونه تکاپوها، نگران انفعال عناصر مؤثر در اردوی خودی شده اند. ازهمین رو واحد عملیات سپاه کرمانشاه، امروز، پیامی برای دفتر امام خمینی و دفتر ریاست جمهوری ارسال کرد و رونوشت آن را نیز برای اطلاعات و فرماندهی سپاه فرستاد. در این پیام آمده است: «با اطلاعات رسیده از سنندج ضدانقلاب درحال نابودی است. لذا به وسیله مزدوران خود سعی دارد به طریقی اعلام آتش بس نموده تا بتواند دوباره مثل زمان هیئت حسن نیت، سازماندهی کرده، جوانان مسلمان را به شهادت برساند. کاملاً به هوش باشید. آتش بس بی آتش بس، درضمن برای اتمام کار ضدانقلاب، احتیاج به نیروی ضدچریک بوده، که می توان از برادران مسلمان ارتشی نیز استفاده کرد.» (3)

تقاضای مزبور از جهات اجتماعی و اخلاقی با مشکلاتی همراه است، زیرا بخشی از هزینه سرکوب گروه های مسلح غیرقانونی را مردم عادی سنندج می پردازند و این چیزی است که نمی تواند در تصمیم گیری ها نادیده گرفته شود و همین امر قضیه را پیچیده و اتمام حجت کافی برای انتخاب سلاح به عنوان آخرین حربه و از روی ناچاری را ضروری می سازد. تلگرام یکی از علمای اهل تسنن کرمانشاه به رئیس جمهور که امروز، در بامداد چاپ شد، نمونه ا ی از موارد قابل ملاحظه در این باب است. (4) در تلگرام مزبور ملامحمد ربیعی اذعان می کند که گروه های محارب غیرسنندجی نه مردم سنندج، طرف درگیری هستند، اما وی از موضع اسلامی و با توسل

ص: 500


1- * ضمیمه دارد؛ متن کامل تلگرام شورای شهر مهاباد به امام خمینی و رئیس جمهور و درخواست آتش بس همراه تأکید برخواسته های حزب دمکرات.
2- سند شماره 41067 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه {مرکز فرماندهی} به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 9/2/1359.
3- سند شماره 041053 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات کرمانشاه به دفتر امام و دفتر رئیس جمهور، 9/2/1359.
4- روزنامه بامداد، 9/2/1359، ص2.

به استدلال دینی و توجه دادن به جنبه های اسلامی، انسانی و اخلاقی قضیه عملاً توقف درگیری ها را خواستار می شود بدون آنکه برای گروه های مزبور و رفتار آتی آنها و نوع بهره برداری آنها از آتش بس، تعیین تکلیفی را پیشنهاد کرده باشد. البته درپیام ملامحمد ربیعی وضع شهر به شدت رقت بار و در آستانه یک فاجعه توصیف شده و این نشان می دهد که صحنه های درگیری شهر، برای وی به گونه ا ی مجسم شده است که از نظر او فقط رفع فوری و هرچند مقطعی و موقت این جنبه قضیه، واجد اهمیت است.

از سوی دیگر، دکتر بهشتی عضو شورای انقلاب باوجود استقبال از حمایت مسلمانان در کردستان ایران و راه حل های مسالمت آمیز، تأکید کرد وقتی طرف مقابل روش هایی غیر از این را درپیش می گیرد، هواداران نظام نیز آماده مقابله خواهند بود. وی گفت: «ما همواره با برخورد مسلحانه در کردستان مخالف بوده ایم و این جنگ افروزان خودپرست و بیگانه پرست در آن منطقه هستند که مردم مسلمان و شریف کرد را تحت فشار و ستم قرار داده اند بی شک تعهد

اسلامی هر مسلمان ایجاب می کند که به یاری آنها بشتابد. ... ما همواره دوست داریم با روش های سالم و سازنده مسائلمان را حل کنیم، اما اگر دیگران این روش ها را نپسندیدند و خواهان برخورد خشن باشند با رزمندگان شجاع و جان برکف اسلام روبه رو خواهند بود.» (1)

سرانجام، در آخرین ساعات شب، مقدمات یک آتش بس در سنندج فراهم شد و پیشنهاد آتش بس حزب دمکرات که البته درقالب صدور یک اعلامیه و پخش آن در منطقه مطرح شده بود، مورد موافقت بنی صدر به عنوان رئیس جمهور و فرمانده کل قوا، قرار گرفت. متن اطلاعیه منتشرشده حزب دمکرات درباره آتش بس به این شرح است: «هم وطنان گرامی مردم شرافتمند کردستان، نظر به ضرورت اتحاد همه نیروهای ضدامپریالیستی جمهوری اسلامی ایران در شرایط حساس کنونی و نظر به اینکه مقرر است فردا دهم اردیبهشت ماه 1359 یک هیئت حسن نیت با تأیید آقای رئیس جمهور از تهران عازم مهاباد شود ... کمیته مرکزی حزب دمکرات کردستان ایران... از نیمه شب سه شنبه 9 اردیبهشت ماه 1359 در شهرهای سنندج، سقز، مریوان و بانه اعلام آتش بس می نماید. ... طبیعی است این آتش بس درصورتی ادامه خواهد داشت که ریاست جمهوری به عنوان فرمانده کل قوا آتش بس اعلام نماید و ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران مقررات آن را محترم بشمارند. درضمن ما یک بار دیگر پیشنهاد خود را تکرار می کنیم و از ریاست جمهوری می خواهیم که 6 اصل خودمختاری حزب ما را که مورد قبول ایشان نیز قرار گرفته است، رسماً اعلام نمایند. این امر ان شاءالله به استقرار صلح دائم و حل مسئله کردستان کمک مؤثر خواهد کرد.» (2) این اعلامیه این گونه امضا شده است: «کمیته مرکزی حزب دمکرات کردستان، 9/2/1359» (3)

در همین حال، به گزارش خبرگزاری پارس، دکتر مظفر پرتو ماه مشاور رئیس جمهوری، اطلاعیه ای بدین شرح منتشر کرده است:

ص: 501


1- روزنامه کیهان، 9/2/1359، ص2.
2- روزنامه کیهان، 10/2/1359، ص2.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 10/2/1359، ص3.

«بسم الله الرحمن الرحیم

بدین وسیله به اطلاع کلیه هم وطنان عزیز می رساند که در ساعت 23 سه شنبه 9/2/1359، آقای دکتر رحیم قاضی به نمایندگی ازطرف حزب دمکرات کردستان ایران متن اطلاعیه کمیته مرکزی حزب مزبور را دایر بر اعلام آتش بس در منطقه کردستان ازطرف کمیته مرکزی این حزب به اینجانب تسلیم نمود. مراتب بی درنگ به استحضار مقام ریاست جمهوری رسید. نظر به علاقه مفرطی که شخص ریاست جمهوری همواره نسبت به استقرار نظم و آرامش در منطقه کردستان دارند و باتوجه به دستورات قبلی دراین باره مقرر فرمودند که با استفاده از اختیاراتی که به عنوان فرماندهی کل قوا دارند به نیروهای مسلح ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ابلاغ شد تا درصورت اعلام آتش بس و احترام بدان ازطرف گروه های مسلح کرد، آنها هم مقررات آتش بس را به اجرا در آورند. ضمناً 6 اصل پیشنهادی حزب دمکرات که با اصلاحاتی مورد تصویب ریاست جمهوری قرار گرفته است در شکل نهایی به زودی اعلام خواهد شد.» (1)

193

علاوه بر سنندج، در برخی مناطق دیگر کردستان و نیز آذربایجان غربی، انواع ناآرامی ها و نابسامانی ها و نیز درگیری هایی وجود دارد؛ امروز در دیواندره، مریوان، بانه، سقز، بوکان، پیرانشهر، اشنویه، مهاباد و برخی جاده ها، این وضعیت حاکم بود و به خصوص در بانه، سقز و بوکان حدت بیشتری داشت.

پرتوی مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران کرمانشاه، در گفت وگویی با خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی گفت که در دو روز اخیر، منطقه دیواندره مورد هجوم افراد مسلح غیرقانونی قرار گرفته است. به نوشته شماره امروز این روزنامه: «برادر پرتوی درمورد دیگر نقاط آشوب زده کردستان گفت: درگیری در مریوان، سقز و بانه ادامه دارد و گروه های مسلح [ضدانقلاب] مراکز نظامی و مهم این شهر را با سلاح هایی سنگین زیر آتش گرفتند که پاسداران و نیروهای ارتش متقابلاً به آتش آنها پاسخ می دهند، اما در مریوان جنگ شدت بیشتری دارد.» (2)

در بانه، محاصره پادگان از ارتفاعات اطراف و مقاومت نیروهای دولتی در پادگان ادامه دارد. در گزارش امروز هنگ سقز که برای دفتر ریاست جمهوری ارسال شد، آمده است: «تیراندازی ازطرف عناصر مسلح غیرقانونی به طرف پادگان بانه هنوز ادامه دارد و پرسنل ژاندارمری همراه با برادران ارتشی و پاسدار مستقر در پادگان بانه به شدت به آتش مهاجمین پاسخ می دهند.» (3) دراین حال، کومه له در خبرنامه خود ضمن درج گزارش حوادث امروز مربوط به محاصره پادگان بانه، به یک درگیری در بعدازظهر امروز، اشاره کرده است: «درحدود ساعت 4:30 بعدازظهر، یک دسته ارتشی به منظور بازپس گرفتن سنگرهای تپه ای واقع در اطراف پادگان که توسط پیشمرگان تسخیر شده به حرکت درآمدند. که در نتیجه درگیری با پیشمرگان حداقل 4 نفر کشته و یک نفر زخمی شد و شکست خورده به داخل پادگان برگشتند.» (4)

ص: 502


1- همان.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 9/2/1359، صص 1 و 11.
3- سند شماره 041046 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {مرکز فرماندهی – رکن3} به دفتر ریاست جمهوری، 9/2/1359.
4- سازمان کومه له، خبرنامه کومه له، شماره 30، 10/2/1359، ص2.

ساعت 11شب، محاصره کنندگان فشار خود را بیشتر کردند و حتی در قسمت هایی موفق به شکستن مقاومت مدافعان شدند، اما درنهایت نتوانستند پادگان را تصرف کنند.(1) (2)

سقز که سابقه درگیری اخیر آن به روزهای قبل از درگیری سنندج می رسد، بیشتر از ده روز است در معرض خسارت های ناشی از این درگیری است. شهر تقریباً خالی از سکنه شده و برخی خانه ها براثر آتش سوزی آسیب دیده اند. (3) بسیاری از مردمی که شهر را ترک کرده اند، راهی بوکان شده اند. بعدازظهر امروز، جمشید حقگو استاندار آذربایجان غربی، در یک پیام رادیویی اعلام کرد: «تاکنون 17هزار نفر از اهالی سقز به بوکان آمده اند که افزایش جمعیت در بوکان مشکلاتی را به وجود آورده است.» (4)

حوادثی نیز مزید بر مشکلات کنونی باعث تشدید ناآرامی شده است. به گزارش خبرنگار بامداد، امروز، اوضاع شهر بوکان متشنج بوده است. گروه زیادی از مردم به عنوان اعتراض، مدارس، ادارات و مغازه های خود را تعطیل و در مراسم تشییع و تدفین جنازه 7 قربانی حادثه جاده سقز بوکان، شرکت کردند. (5) در این حادثه که ساعت 2 بعدازظهر روز قبل روی داده بود، اصابت گلوله به 2 مینی بوس در جاده مزبور موجب شهادت 7 تن و زخمی شدن 22 تن از سرنشینان آن شده بود. (6)

در این شرایط، محدودیت های موجود برای مردم در مواد سوختی، به خصوص با تدابیری که برای ممانعت از دسترسی گروه های محارب به ملزومات تداوم درگیری ها اتخاذ گردیده، تشدید شده است و این از مهم ترین مشکلاتی است که وضع کنونی بوکان را بغرنج تر کرده است. وضعی که کومه له در خبرنامه خود آن را محاصره اقتصادی پنج روزه بوکان خواند. (7) حقگو استاندار آذربایجان غربی، با اشاره به کمبود مواد سوختی برای استفاده در نانوایی ها و اتومبیل ها گفت: «حساب توده مردم از عناصر مسلح [غیرقانونی] جداست و مردم باید بلافاصله به کمک اهالی منطقه برسند، چون آنها بدون ما و ما بدون آنها نمی توانیم زندگی کنیم.» (8) استاندار در پیام رادیویی خود همچنین گفت: «من ازسوی استانداری نماینده ای به مناطق کرد نشین استان فرستاده ام و گزارشی که وی از وضع موجود داده است، بسیار تأسف بار است. در این گزارش آمده بود که مثلاً در بوکان درحال حاضر آمبولانس ها، بیمارستان ها و نانوایی ها به علت کمبود و حتی نبودن سوخت در مضیقه هستند به طوری که گاهی قادر به ادامه کار نیستند.» (9)

ص: 503


1- * گزارش این حادثه، حدود ساعت 6 صبح روز بعد، به این شرح به دفتر ریاست جمهوری ارسال شد: «برابر گزارش واصله از پادگان بانه، مهاجمین از ساعت 23 مورخه 9/2/1359، از چهار طرف پادگان بانه را مورد هجوم قرار داده و حتی یک بار از در جنوبی و دیوار غربی موفق به ورود به محوطه پادگان می شوند که با مقاومت مأمورین مستقر در پادگان مواجه و به عقب رانده می شوند که درگیری تاکنون ادامه داشته و از تعداد تلفات و یا مجروحین آمار دقیقی در دست نیست، نتیجه آن متعاقباً به عرض می رسد. ف. ژاجا، سرتیپ ظهیرنژاد» [سند شماره41092 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا رکن3 {مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 10/2/1359]
2- سند شماره 41092 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به ریاست جمهوری، 10/2/1359.
3- روزنامه بامداد، 9/2/1359، ص2.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 10/2/1359، ص11.
5- روزنامه بامداد، 10/2/1359، ص3.
6- همان.
7- سازمان کومه له، خبرنامه کومه له، شماره 28، 10/2/1359، ص2.
8- روزنامه انقلاب اسلامی، 10/2/1359، ص11.
9- روزنامه بامداد، 10/2/1359، صص 3 1.

قضیه محدودیت ها و تنگناهای ناشی از نظامی شدن وسیع منطقه که تحت عنوان محاصره اقتصادی از محمل های قوی تبلیغاتی گروه های محارب هم هست، اختصاص به بوکان ندارد. پیرانشهر نیز هم اکنون در تنگنای اقتصادی قرار گرفته و مواد غذایی و سوختی در این شهر کمیاب شده است. (1) امروز رئیس شورای شهر پیرانشهر در گفت وگویی با بامداد اظهار کرد این شهر در محاصره کامل اقتصادی قرار دارد. وی با بیان اینکه پیرانشهر هم اکنون با کمبود مواد غذایی به ویژه روغن و مواد سوختی مانند نفت، گاز و همچنین مواد دارویی روبه روست، از استاندار آذربایجان غربی و دیگر مقامات مسئول خواست که به این مسئله حیاتی توجه کنند تا بیش ازپیش مردم پیرانشهر از کمبود آذوقه نگران نبوده و کشاورزان منطقه هم بتوانند فعالیت های زراعی خود را انجام دهند. (2)

در همین حال که خبرهای مذکور در سطح علنی مطرح است، در پیام های داخلی نیروهای مسلح نظام، نگرانی ها از نوع دیگری است. مثلاً همین امروز، اطلاعات سپاه ارومیه به لشکر64 ارومیه {ارتش} خبر داد: «طبق اطلاع، حزب دمکرات با یک برنامه طرح ریزی شده قصد حمله به پادگان پیرانشهر را دارد و همچنین عراق نیز در نظر دارد به نوار مرزی پیرانشهر حمله نماید.» (3)

در اشنویه نیز نابسامانی و کمبودهای ناشی از حضور آوارگان ماجرای نقده و روستای قلاتان، وضع مشابهی ایجاد کرده است. امروز، گروهی از آوارگان در اشنویه با مراجعه به نمایندگی روزنامه بامداد از وضع خود شکایت کردند، عده ا ی از آنان معتقد بودند که شهرستان اشنویه با کمبود شدید مواد غذایی، سوختی و دارویی روبه روست. برق اشنویه حدود 20 روز است که به کلی قطع شده و این مسئله مردم را ناراحت کرده است. این عده از استاندار آذربایجان غربی تقاضای رسیدگی سریع به وضعیت خود و تأمین امکانات لازم برای بازگشت به روستاهایشان را داشتند. بامداد در گزارش این قضیه توضیح داده است: «به دنبال درگیری های دره قاسملو و حادثه روستای قلاتان که منجر به آواره شدن

حدود 4 هزار نفر از اهالی 35 روستای این منطقه شد، این افراد همچنان در اشنویه سرگردان اند و در منازل و مساجد و کلیه مدارس اشنویه اسکان یافته اند و به همین دلیل، مدارس اشنویه پس از تعطیلات نوروزی همچنان به حالت تعطیل به سر می برند. ارتباط تلفنی اشنویه درحال حاضر قطع و رفت وآمد ازطریق اشنویه ارومیه و نقده به علت بسته بودن راه صورت نمی گیرد.» (4)

مهاباد نیز که پایگاه اصلی حزب دمکرات است، در فضای نظامی شده جدید، وضع عادی ندارد. کومه له که در خبرنامه های خود یکسره به نظام می تازد، در خبرنامه خود با اشاره به اینکه پیرانشهر پانزده روزی است که در محاصره اقتصادی قرار دارد، اوضاع امروز مهاباد را چنین گزارش کرد: «راه های ورودی مهاباد ازطریق میاندوآب و ارومیه توسط سپاه و ارتش بسته شده و مدت سه روز است که شهر در محاصره اقتصادی است.» (5) این سازمان همچنین در گزارش های امروز، البته با تنظیم دلخواه خود، از عملیات کمینی یاد کرد که سر راه نیروهای عازم سنندج اجرا کرده

ص: 504


1- روزنامه بامداد، 9/2/1359، ص2.
2- روزنامه بامداد، 10/2/1359، ص3.
3- سند شماره 150662 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ارومیه {اطلاعات} به ستاد لشکر64 ارومیه {رکن3}، 9/2/1359.
4- روزنامه بامداد، 10/2/1359، ص3.
5- سازمان کومه له، خبرنامه کومه له، شماره 28، 10/2/1359، ص2.

است. کومه له مدعی شد: «چهار تن از پاسداران که در یک نقطه از جاده کامیاران به سنندج کمین کرده بودند تا به خیال خود پیشمرگان را به دام اندازند توسط پیشمرگان کومه له محاصره و کشته می شوند. در این عملیات 4 قبضه تفنگ به غنیمت گرفته شد.» (1) کومه له همچنین فرار سربازان کرد از پادگان ها را در دستور کار تبلیغاتی جدی خود دارد و در همین خبرنامه نوشته است: «حدود 360 نفر از سربازان و دیپلمه های وظیفه کرد در حوزه آموزشی شاهرود و چهل دختر در مخالفت با برنامه های ضدخلقی ارتش، محل آموزش خود را ترک و به شهرها بازگشتند.» (2)

درهرحال، صرف نظر از نوع برخورد گروه های محارب ضدانقلاب، وضع اقتصادی، غذایی و سوخت در شهرهایی که گرفتار درگیری های اخیر شده اند، موجب نگرانی مسئولان رسمی نظام است. امروز، استاندار آذربایجان غربی در یک برنامه رادیو تلویزیونی از کلیه گروه های سیاسی کردستان خواست که در رساندن کمک های غذایی و دارویی به شهرهای مختلف کمک کنند. به نوشته بامداد، دکتر جمشید حقگو استاندار آذربایجان غربی، گفت: «مسئله ای که دراین رابطه مطرح است ناامنی راه های برخی از مناطق کردنشین در سطح استان می باشد و به خاطر همین مسئله است که آذوقه و نفت به روستاهای کردنشین و همچنین برخی از شهر ها نمی رسد و این امر باعث ناراحتی در بین گروه های مختلف شده و احیاناً باعث رکود در امر کشاورزی هم گردیده است.» (3) وی ضمن گزارشی از وضع نابسامان برخی شهرهای استان، افزود: «من از همه برادران کرد و ترک می خواهم که دست از تفرقه بردارند و از هر اقدامی که باعث تضعیف دولت می شود خودداری کنند. مسئله ای که اینجا مطرح است حاکمیت دولت است و دراین میان باید از دادن هر فرصتی به ضدانقلاب خودداری کنند.» (4)

194

بااینکه وضع ستاد گروه های سیاسی در دانشگاه ها تقریباً تعیین تکلیف قطعی شده است، اما هنوز نوعی اعتراض به آنچه صورت گرفته است، در برخی دانشگاه ها مشاهده می شود. در بعضی مراکز دانشگاهی نیز هنوز بقایای تحرکات قبلی علیه ستادهای گروه ها به نحوی وجود دارد؛ ازجمله در دانشگاه های پلی تکنیک، صنعتی شریف و شیراز تجمع و تشکلی از کارکنان در دفاع از برچیده شدن ستادهای مزبور شکل گرفت و فعال شد.

اعتصاب کارکنان مسلمان و انجمن اسلامی کارمندان دانشگاه پلی تکنیک

در اعتراض به تعدادی از گروه های

سیاسی که باوجود دستور شورای انقلاب و رئیس جمهوری حاضر به ترک ستادهای خود در دانشگاه نشده اند، از ساعت 1 بعدازظهر 3/2/1359، شروع شده و همچنان ادامه دارد. ضمن آنکه سلف سرویس دانشگاه نیز به حالت تعطیل در آمده است. اعتصاب کنندگان در اطلاعیه خود با هشدار به اشغال کنندگان دفاتر اعلام کرده اند که مسئول هرگونه ناامنی و انحلال ترم خود آنان هستند. به گزارش خبرنگار جمهوری اسلامی، بعضی از کلاس های این

ص: 505


1- سازمان کومه له، خبرنامه کومه له، شماره 30، 10/2/1359، ص2.
2- همان.
3- روزنامه بامداد،10/2/1359، صص 3 1.
4- همان.

دانشگاه نیز تشکیل نشده است. دکتر نیک روش سرپرست دانشگاه پلی تکنیک، اعلام کرد که ادامه اعتراض کارکنان احتمال دارد به تعطیل شدن ترم بینجامد. (1)

در دانشگاه صنعتی شریف، کارکنان مسلمان این دانشگاه دررابطه با بیانیه شورای آموزشی دانشگاه، بیانیه ای صادر کردند که در آن آمده است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

"تمام عقب ماندگی های ما به خاطر عدم شناخت صحیح اکثر روشن فکران دانشگاهی از جامعه اسلامی ایران بوده و متأسفانه هم اکنون هم هست". امام خمینی.

و چه نیکو امام فرمود که هم اکنون هم در دانشگاه ما روشن فکرانی [هستند] که بیانیه های آن چنانی صادر می کنند. برای مثال [بیانیه] شورای آموزشی مورخ 3/2/1359، که در تاریخ 6/2/1359 منتشر شد. لذا وظیفه خود دانستیم که درارتباط با آن مطالبی را به شرح زیر به اطلاع همگان برسانیم:

1. می پرسیم شما که از حمله به دانشگاه ها صحبت می کنید پس چرا بیان نمی کنید که چه کسانی با چوب و چماق و آجر در سنگر آزادی بر سر ملت آزاد ما می کوفتند و با تمام قدرت تلاش می کردند که خود را مظلوم جلوه دهند؟

2. و باز سؤال می کنیم چرا برای دانشگاهیان روشن نمی کنید که در شب صدور بیانیه شورای انقلاب تعدادی از اساتید به چه دلیل نیمه شب به زور وارد دانشگاه شدند؟ الف) آیا در آن ساعت از آن شب به خصوص کادر علمی به دنبال کار علمی این طور مصرانه وارد دانشگاه شده است. ... ب) آیا مقاصد دیگری مثل تشکیل جلسات شبانه جهت مطالعه و بررسی چگونگی اتخاذ موضع و احتمالاً نوع مبارزه علیه طرح تعطیل دفاتر سیاسی دانشگاه را دنبال نمی کنند؟...

ج) آیا امکان وجود مدارک و وسایل تهیه طرح ها و نقشه های توطئه های ضدانقلاب که مرکز صدورش دانشگاه هاست در دفاتر این گروه ها بسیار محتمل نیست و دراین رابطه نیست که آقایان سراسیمه برای رفع ورجوع کردن قضیه به طریقی نیمه شب خود را به دانشگاه رسانده اند؟»

در ادامه بیانیه، ضمن اشاره به اخلال این عده در طرح پاک سازی دانشگاه از عوامل رژیم گذشته، بی توجهی آنان به مصوبات شورای انقلاب و اهانت به آن، اهانت به انقلابیون راستین و پایمال کردن خون شهیدان و معلولان انقلاب دانسته و تأکید شده است که قاطعانه در مقابل آنها ایستادگی خواهد شد.

در پایان بیانیه خطاب به این عده از اساتید توصیه شده است که «دست از این اعمال انحصار طلبانه ضدمردمی و ضداسلامی خود بردارند و سوء استفاده از نام دانشگاه را کنار گذاشته و بیانیه های خود را تحت همان نام کانون مستقل دانشگاهیان مارکسیست منتشر کنند و با لشکرکشی به شورای آموزشی، آن را به جامعه دانشگاهی متعهد قالب نکنند.» (2)

ص: 506


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 9/2/1359، ص1.
2- همان، ص6.

در دانشگاه شیراز، کارکنان سلف سرویس تا ساعت 8 صبح امروز، به گروه های سیاسی مهلت دادند تا دفاتر خود را در این دانشگاه تخلیه کنند، در غیر این صورت دست از کار خواهند کشید. رسول نیرومقام مسئول امور غذایی سلف سرویس دانشکده پزشکی، در گفت وگویی با خبرنگار خبرگزاری پارس گفت: «درصورت عدم تخلیه امروز صبح، کارکنان سلف سرویس ها در سر کار خود حاضر خواهند بود، اما دست از کار خواهند کشید.» (1) درباره این دانشگاه همچنین علی دانش منفرد استاندار فارس، به آقای مهریار رئیس دانشگاه شیراز، پیامی بدین شرح ارسال کرد: «طبق اطلاع، تعدادی از گروه های سیاسی در بعضی از دانشکده ها اقدامی مبنی بر تخلیه دفاتر خود ننموده و حتی درزمینه برقراری دفاتر خود پافشاری می کنند. ازآنجایی که سیاست دولت جمهوری اسلامی ایران بر این است که تمام اقشار در شرایط کنونی مملکت بایستی دست از تفرقه و نفاق افکنی بردارند و برای مقابله با دشمن همه در یک سنگر قرار گیرند، بنابراین لازم است با مسئولین دفاتر گروه های سیاسی تماس و آنها را وادار نمایند که برحسب دستور شورای انقلاب اسلامی ایران دفاتر خود را تخلیه نموده و چنانچه مسامحه ای دراین زمینه رخ دهد، مسئولین دانشکده ها و همچنین مسئولین دفاتر مسئول عواقب بعدی خواهند بود.» (2)

در دانشگاه مشهد دکتر غلامعلی ادریسیان رئیس این دانشگاه، در تماس با خبرنگار انقلاب اسلامی اطلاعیه ای را بدین شرح قرائت کرد:

«شورای دانشگاه پس از بحث و گفت وگو مراتب زیر را به اتفاق آرا به تصویب می رساند. شورای دانشگاه مشهد نهایت تأسف خود را از اینکه شورای انقلاب بدون هیچ مشورتی با مسئولان دانشگاه های کشور تصمیماتی چنین خطیر را اتخاذ نموده است، اعلام می دارد. شورای دانشگاه مشهد معتقد است که اقدامات اخیر که تحت عنوان انقلاب فرهنگی صورت می گیرد هم ازنظر زمان انتخاب شده که مبارزه ضدامپریالیستی ملت ما در اوج خود بوده است و هم از جهت شیوه اجرا که موجب هتک حرمت دانشگاه ها و جنبش ضداستبدادی ایران را فراهم آورده بسیار نامطلوب می داند. شورا به ضرورت یک دگرگونی بنیادی و همه جانبه در نظام آموزشی کشور اعتقاد کامل دارد. این دگرگونی ها منحصراً باید به دست دانشگاهیان صورت گیرد. شورای دانشگاه هتک حرمت مقام محترم انتخابی دانشگاه مشهد را که توسط آقای استاندار خراسان صورت گرفته و همچنین تجاوز آشکار به حریم مقدس دانشگاه را که توسط نا آگاهانی تحریک شده انجام پذیرفته، شدیداً تقبیح کرده و از مسئولان مملکت می خواهد تا هرچه زودتر از دانشگاه مشهد اعاده حیثیت به عمل آید.» سپس رئیس دانشگاه مشهد افزود: «من منتخب اکثریت دانشگاهیان هستم، ولی استاندار آقای غفوری فرد، ضمن تماس تلفنی به من گفت که باید استعفا کنید و من جواب دادم که استعفا نمی کنم و این دانشگاهیان هستند که می توانند از من بخواهند که ادامه بدهم و یا استعفا بدهم و به هیچ وجه قصد استعفا هم ندارم.» (3)

درپی حوادث اخیر دانشگاه جندی شاپور اهواز، 200 تن دیگر نیز دستگیر شدند و با 700

ص: 507


1- همان، ص4.
2- سند شماره 041073 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از وزارت کشور استانداری فارس به ریاست دانشگاه شیراز، 9/2/1359.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 9/2/1359، ص2.

نفری که پیش تر دستگیر شده بودند، جمع آنها به بیش از 900 نفر رسید. تا ظهر امروز، حدود 650 تن از این افراد از زندان آزاد شدند. آزادی این عده با کفالت یا بدون کفالت انجام شده و دیگر دستگیرشدگان که فعلاً در بازداشت موقت هستند درصورتی که جرمشان محرز نشود یا اتهام آنها ضعیف باشد آزاد می شوند. به گفته مقامات مسئول، اشکال کار در این است که تحریکات عوامل منحرف و فعال چپ نما که در بین دستگیرشدگان هستند، باعث تأخیر در کار دادسرا می گردد. مشکل دیگر این است که افراد پس از ابلاغ حکم آزادی به آنان، حاضر به خارج شدن از زندان نیستند و این معلول تلقین هایی است که عوامل منحرف برای ایجاد بدبینی به دولت جمهوری اسلامی و دادگاه انقلاب انجام می دهند؛ ازجمله به تازگی شایع کرده اند که دادگاه چند تن از دستگیرشدگان را اعدام کرده است و این شایعه مغرضانه ای بیش نیست. (1)

درباره تبعات حوادث دانشگاه گیلان، سپاه اطلاعیه ای صادر کرد که در آن آمده است: «این عناصر وابسته به شرق [و] غرب از طرق مختلف دست به تضعیف جبهه متحد مردم ما دربرابر شیطان بزرگ امریکا می زنند، از قبیل پخش شایعات در سطح شهر و حمله به خوابگاه خواهران عضو انجمن اسلامی دانشگاه گیلان و ازبین بردن

وسایل شخصی آنان که انسان را به یاد حمله مغول ها و هیتلر و دیگر جباران تاریخ می اندازد.

با شناسایی خواهران و برادران مسلمان متعهد و تهدید و فحاشی و مورد ضرب وشتم قراردادن این برادران و خواهران که شاید از این طریق بتوانند کاری بکنند که این عزیزان دست از عقیده و ایمان خود بردارند. ما از تمامی مردم غیور و مسلمان رشت می خواهیم که به محض مشاهده این اشخاص آنان را دستگیر و تحویل به سپاه دهند تا ما آنان را مطابق با قوانین اسلام به شدت مجازات نماییم.» (2) دراین حال درباره حوادث این دانشگاه، امروز، روزنامه جمهوری اسلامی خبر داد: «حجت الاسلام امامی کاشانی سرپرست دفتر تبلیغات امام در تهران و مدرسه عالی شهید مطهری که هفته گذشته دررابطه با وقایع دانشگاه ها به رشت رفته بود در آن شهر مورد سوء قصد عناصر و عوامل ضدانقلاب قرار گرفت. در این حمله پاسدار ایشان که رضا جهان بینی نام داشت به شهادت رسیده و حجت الاسلام امامی کاشانی بحمدالله جان سالم به در بردند.» (3) همچنین آیت الله لاهوتی امام جمعه رشت در گفت وگوی اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری پارس در رشت گفت: «عوامل ضدانقلاب که همچون اختاپوس به اشکال گوناگون به انقلاب ما لطمه می زنند باید بدانند که شکست آنان حتمی است.» لاهوتی همچنین درمورد بازداشت شدگان وقایع اخیر رشت گفت: «امیدوارم کلیه این افراد چنانچه جرمی مرتکب نشده اند، آزاد شوند و من شخصاً آرزو دارم همه آنها آزاد شوند.» (4)

195

در پیگیری انفجارهای دیروز تهران، هرچند امروز، چند مظنون دستگیر شدند، اما سرنخ قابل ملاحظه ای به دست نیامد و قضیه در حد تحلیل و اعلام مواضع ادامه یافت. دراین حال مسئولان انتظامی و امنیتی برای جلوگیری از تکرار این گونه حوادث تدابیری اتخاذ و اعلام کردند.

ص: 508


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 10/2/1359، ص4.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 9/2/1359، ص11.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 9/2/1359، ص10.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 9/2/1359، ص11.

آیت الله مهدوی کنی سرپرست وزارت کشور، با صدور اطلاعیه ای ضمن تشریح تدابیر امنیتی که درپی حوادث روز گذشته در تهران، اتخاذ شده است تأکید کرد برای جلوگیری از تکرار این گونه حوادث و برقراری امنیت، کمیته مشترکی از سپاه پاسداران، کمیته مرکزی و شهربانی کل کشور تشکیل می شود که حفظ نظم و امنیت را به عهده

خواهد گرفت. سرپرست وزارت کشور افزود: همچنین از نیروهای مردمی که در اوایل انقلاب در محل ها پاسداری می دادند طبق ضوابط خاصی دعوت به عمل می آوریم

که برای مقابله با این گونه حوادث به کمک مأموران، پاسداری و حفظ امنیت محل های مختلف را به عهده بگیرند

و قطعاً با آشنایی که این افراد با محل های خود دارند می توانند در حفظ آرامش و امنیت محل مؤثر باشند. همچنین به منظور آشناکردن مردم و تعلیم دادن به آنها در برخورد با موارد مشکوک، از متخصصان شهربانی دعوت شده که در رادیو و تلویزیون راه خنثی کردن بمب و مواد منفجره را به عموم مردم آموزش دهند. وی اضافه کرد ستاد بسیج ارتش بیست میلیونی نیز تمام افراد ستاد را در سراسر کشور برای مقابله با این گونه حوادث تعلیم داده و بسیج خواهد کرد. (1)

میرسلیم معاون وزارت کشور و سرپرست شهربانی نیز صبح امروز در یک تماس تلفنی با خبرنگار انقلاب اسلامی گفت که به منظور برقراری امنیت گروه ضربتی تشکیل شده است که در شهر مبادرت به کنترل خواهد کرد و در شب نیز به کار کنترل شهر ادامه خواهد داد. این ستاد از دیشب، شروع به کار کرده است و با همکاری شهربانی، کمیته و با سپاه پاسداران فعالیت می کند. (2)

بنی صدر نیز در گفت وگویی تأکید کرد که شبکه ضدانقلاب که در توطئه امریکا دست داشته اند تا حدودی شناسایی شده است و مرکز این گروه در تهران و پاریس بوده است. رئیس جمهور افزود عاملان انفجار در تهران شناسایی شده اند و کسانی که دست به انفجار روز گذشته زده اند با بختیار در تماس بوده اند. (3)

از سوی دیگر، 4 خبرنگار مجله اشترن که اسامی آنان هوبز، جاکوبی، فی بین و کارت اعلام شد، با هشیاری افراد کمیته مرکزی در هتل کنتینانتال دستگیر شدند. درپی تماس وابسته مطبوعاتی سفارت آلمان با وزارت ارشاد، تحقیقات و سؤال از وزارت امور خارجه نشان داد که از مجله اشترن، خبرنگاری در ایران فعالیت نمی کند. ابوالقاسم صادق مدیرکل مطبوعات خارجی وزارت ارشاد ملی، در تماس با بامداد ضمن اظهارات یادشده گفت که این 4 نفر آلمانی با 3 روزنامه نگار، پانزده روز پیش به ایران آمده بودند که درارتباط با بمب گذاری در تهران دستگیر شدند. وی گفت در تماسی که با کمیته مرکزی گرفته شد معلوم گردید که این 4 نفر با ویزای توریستی به ایران آمده اند و در انفجارهایی که دو روز گذشته در تهران رخ داد اتومبیل های آنان در محل بمب گذاری در رفت وآمد بوده اند. ابوالقاسم صادق افزود: این 4 نفر درحال حاضر در کمیته مرکزی بازداشت هستند و تحقیقات از آنان ادامه دارد، وی سپس گفت: اگر اینها خبرنگار هستند به چه علت ازطریق قانونی ویزا نگرفته و با وزارت ارشاد ملی برای گرفتن کارت خبرنگاری در ایران تماس نگرفته اند. (4)

ص: 509


1- روزنامه بامداد، 10/2/1359، صص 3 1.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 9/2/1359، صص 12 1.
3- روزنامه بامداد، 10/2/1359، ص3.
4- همان، ص2.

196

اعلامیه ها و مواضعی که امروز، درباره انفجار های دیروز تهران صادر و اعلام شد ازنظر تنوع جریان های سیاسی و دیدگاه های مطرح شده قابل ملاحظه است. در دو اعلامیه که از طرف سازمان چریک های فدایی خلق و حزب جمهوری اسلامی صادر شد، این انفجارها محکوم شده است.

سازمان چریک های فدایی خلق امروز با انتشار اعلامیه مفصلی، انفجار بمب در اماکن عمومی تهران را که موجب مجروح شدن ده ها تن و کشته شدن عده ا ی از مردم شده است، جزئی از نقشه های وسیع و همه جانبه امپریالیسم امریکا علیه مبارزات ضدامپریالیستی دمکراتیک مردم ایران دانست که توسط عوامل داخلی آن به اجرا گذاشته شده است. (1)

اما حزب جمهوری اسلامی نگاه دیگری به موضوع دارد. روزنامه جمهوری اسلامی ارگان حزب جمهوری اسلامی در گزارش خود از انفجارهای دیروز تهران تحت عنوان "موج بمب گذاری امریکا در تهران" { قبل از شرح وقایع روز گذشته} نوشت: «ضرورت احیای کمیته ها و تقویت و تجهیز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بیشتر ازپیش مورد توجه افکار عمومی قرار گرفته است.» این روزنامه سپس با نقل تلفن هایی دراین باره، افزود: «به عقیده بسیاری از مردم... تضعیف آنها چیزی جز یک توطئه امریکایی نبوده که مشترکاً به وسیله خلقی ها و غرب گراها اجرا شده است.» جمهوری اسلامی در ادامه با اشاره به شروع یک جنگ روانی نظامی تربیتی علیه انقلاب آورده است: «در این نبردها

یک سازمان چپ امریکایی {سازمان چریک های فدایی خلق} نقش عمده ای را دارد و رهبران آن ازسوی امریکا وعده حکومت گرفته اند. ... انتظار می رود ظرف چند روز آینده، چند مرکز اسلامی و مردمی ازجمله دفاتر مطبوعات اسلامی منفجر شوند. سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر 3 نفر از عناصرش را مأمور انفجار دفتر روزنامه جمهوری اسلامی کرده است.» (2)

197

در فضای خاص بعد از پیروزی انقلاب و رقابت جریان های مختلف مذهبی و غیرمذهبی در جلب حمایت طبقات محروم ازجمله کارگران، اهمیت خاصی به روز جهانی کارگر {اول ماه مه، یازدهم اردیبهشت} داده شد. در سال گذشته، برای اولین بار مراسم این روز را، جمهوری اسلامی با سرمایه گذاری وسیعی برگزار کرد.(3) امسال نیز جریان های مذهبی در تدارک مراسم این روز هستند.

حزب جمهوری اسلامی که از فعالان این قضیه است در روزنامه ارگان خود خبر داد که امروز، اطلاعیه شماره7 ستاد برگزاری مراسم روز کارگر {مستقر در خانه کارگر} صادر شد. در این اطلاعیه ستاد مزبور تعدادی از گروه ها و سازمان های حمایت کننده را اعلام کرده است. به نوشته روزنامه مزبور، همچنین در این اطلاعیه آمده است: «اکنون که امپریالیزم تجاوزکار امریکا حریم حاکمیت

ص: 510


1- سازمان چریک های فدایی خلق، هفته نامه کار، شماره 56، 10/2/1359، ص4.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 9/2/1359، ص10.
3- * شرح این مطلب در کتاب اول روزشمار جنگ ایران و عراق {پیدایش نظام جدید}، روزشمار 11/2/1358، صص 843 836 آمده است.

ملی ما را شکسته است و تمامی دولت های دست نشانده اش را در مقابل ملت ما بسیج نموده است، به منظور بزرگداشت روز جهانی کارگر و ابراز انزجار نسبت به امریکای جهان خوار و همبستگی با توده های مستضعف تحت ستم دنیا روز 11 اردیبهشت ساعت 9 صبح، از مسیرهای زیر به سوی جاسوس خانه امریکا راه پیمایی خواهیم نمود. ضمناً شروع برنامه در ساعت 10:30، در جلوی لانه جاسوسی خواهد بود.» در ادامه مسیرهای راه پیمایی اعلام گردیده است. (1)

198

درحالی که حزب رنجبران مدعی رفاقت با نظام است، برخوردهای دشمنانه این حزب با حزب توده که آن هم از همین نوع دعاوی برخوردار است، جلب نظر می کند. درواقع روسی بودن حزب توده آن قدر موجب کینه این چینی های ایرانی است که حتی وقتی گرایش های مسالمت آمیز در رهبری سازمان چریک ها پیدا می شود و بخش عمده مرکزیت آن در برخورد با نظام تمایلاتی نظیر حزب توده نشان می دهد، این گروهِ مدعیِ هواداری از نظام، به شدت برآشفته می شود. ازجمله در شماره امروز رنجبر ارگان این حزب مطلبی با عنوان "مبارزه با چپ نماها و مسئله آزادی" درج شده که در آن آمده است: «ما معتقدیم که در مبارزه با چپ نماها در درجه اول، باید بین صفوف آنان تفاوت قائل شد و همه آنان را بدون تفکیک و تمایز مورد حمله یکسان قرار نداد. در رأس خائنین به خلق، باند مزدور کیانوری در حزب توده قرار دارند که باید عمیقاً نقش اساسی در میان چپ نماهای وابسته به روسیه(2) و در کنار سران حزب توده، رهبری غاصب سازمان چریک ها قرار دارند. سران حزب توده و رهبری غاصب چریک ها به موازات هم با چنگ ودندان می کوشند تا ایران را وابسته به روسیه سازند.» (3)

این درحالی است که اتفاقاً همین امروز در روزنامه نامه مردم مطالبی درج شده است که کاملاً با مفهوم چپ نمایی مذکور در نوشته حزب رنجبران فاصله دارد، ازجمله در مطلبی با عنوان "وظیفه مبرم انقلابی همه انقلابیون ایران" چنین آمده است: «ما باید با چشم باز، با دل بیدار، با هشیاری کارساز دو نکته اساسی را در این لحظات حساس، که تجاوز مفتضحانه امریکا در نزدیکی طبس با تمام ریشه ها، پیوندها و تدارکاتش تردیدی در حساسیت آن باقی نگذاشته است، همواره و به طور مشخص به یاد داشته باشیم، از چه دفاع می کنیم و چگونه دفاع می کنیم. ... از این نظام جدید، یعنی جمهوری اسلامی ایران، با همین شکلی که دارد، با همین کم و زیادها، با همین کاستی ها و فزونی ها که دارد، با همه عناصر و عواملی که برخی یا بسیاری از آنها می توانند این یا آن فرد یا نیروی انقلابی را به حق یا به ناحق خوش نیاید، باید دفاع کرد. با تمام نیرو و با تمام وسایل و از تمام را ه ها دفاع کرد. زیرا این نظام در سمت ضدامپریالیستی است، در کار گشودن بندهای

ص: 511


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 10/2/1359، ص3.
2- * نقص عبارتی مربوط به منبع می باشد.
3- حزب رنجبران ایران، رنجبر، شماره 46، 9/2/1359، ص2.

اسارت و پاره کردن زنجیرهای وابستگی است. این است عمده و هیچ انقلاب راستینی حق ندارد آن را فراموش کند، حق ندارد غیرعمده را عمده کند. ... کم نیستند کم وکاستی ها یا سیاست های غلط و روش های نادرست یا کمبودها و زیاده روی ها، که با ماهیت انقلاب ضدامپریالستی، خلقی و دمکراتیک ما نمی خوانند. کم نیستند مواردی گاه جانکاه و دردناک که اگر آنها را ببینیم و از زمینه عمومی انقلاب و نبرد با امپریالیسم و دسایس گوناگون آن چشم بپوشیم، کاملاً محق خواهیم بود که برافروخته شویم، ولی یک انقلابی آگاه و صدیق باید زمینه عمومی را ببیند، آنچه را که عمده است، تازمانی که هست نادیده نگیرد، بر خشم و اعتراضی که انگیزه های به روزش گاه واقعاً موجه است، چیره شود و تمام شور انقلابی خود را با هشیاری و آگاهی، متوجه حل مسئله عمده کند.» (1)

199

حزب جمهوری اسلامی در شورای مرکزی خود طیف متنوعی از نگرش های متفاوت را قرار داده است و همین تنوع خودبه خود در تنوع نگرش کاندیداها و شخصیت های مرتبط با این حزب تأثیرگذار می باشد. مصاحبه امروز ارگان این حزب با یکی از کاندیداهای اصلح حزب در مرحله دوم انتخابات مجلس در تهران که وی را در کنار چهره هایی چون حبیب الله عسگراولادی و اسدالله لاجوردی قرار داده است، ازجمله راه های تبلیغ این چهره ها و نیز درواقع ترویج مواضع جناحی از این حزب است.

روزنامه جمهوری اسلامی در شماره امروز خود نوشت: خواهر دانشمند و مبارز خانم {گوهرالشریعه} دستغیب در مصاحبه ا ی با جمهوری اسلامی شرکت کرد و به کلیه سؤالات خبرنگار ما درباره انقلاب فرهنگی، استقلال اقتصادی و سیاست خارجی دولت انقلاب پاسخ گفت. وی در پاسخ به این سؤال که باتوجه به لزوم استقلال اقتصادی باید چه برنامه هایی را در اولویت قرار داد،گفت: «با عنایت به اینکه استقلال سیاسی جامعه اصولاً آن گاه تحقق می یابد که بر پایه استقلال اقتصادی باشد، اینجانب اولویت را در برنامه کشاورزی {سنتی و مدرن} می دانم که باید سریعاً به آن پرداخت.» همچنین دررابطه با سیاست خارجی گفت: «صرفاً و محضاً برپایه نه شرقی و نه غربی باید باشد که امیدست به دنیای کنونی جملگی بفهمانیم که چنین چیزی امکان دارد. ... و به اصطلاح دو بزرگ مرد تاریخ گذشته نزدیکمان مرحوم مدرس و مرحوم دکتر مصدق موازنه منفی، روابط با سایر کشورها واقعاً و حقیقتاً برپایه احترام متقابل نه از نوع آریامهری آن و پس از حصول اطمینان از این موضوع باید هرچه بیشتر با همه کشورها به ویژه مستضعفان آنها در گسترش روابط کوشا بود.» وی در پاسخ به این سؤال که برداشت شما از سرمایه داری چیست، گفت: «بنده با الهام از اعتقاد عمیق و ریشه ای اسلامی ام سرمایه داری را ام الخبائث و علت العلل همه بدبختی های بشر می دانم و تا ریشه اش از بن کنده نشود آسایش روح و آرامش خیال را برای انسان محال می دانم البته باید توجه داشت سرمایه داری را نه سرمایه را، ریشه [کن] شدنش را طبق اصول مسلمه اسلامی نه هیچ مکتب دیگری.» (2)

ص: 512


1- روزنامه نامه مردم، 9/2/1359، ص1.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 9/2/1359، ص11.

ضمیمه اول گزارش179: گزارش مفصل یونایتد پرس از واشنگتن درباره سخنان امروز کارتر یونایتدپرس درباره نطق امروز کارتر گزارش نسبتاً مفصلی از واشنگتن مخابره و در آن به ملاقات های 24ساعت اخیر کارتر نیز اشاره کرد. در این گزارش آمده است: «کارتر طی نطقی اعلام داشت در تصمیمی که مبنی بر تجاوز به ایران گرفته بود کاملاً خود را محق می دانسته است. او به فاصله 24 ساعت، سه بار اعضای کنگره را به کاخ سفید احضار کرد و به آنان گفت مطمئنم که در تجاوز به ایران راه درستی را انتخاب کرده ام. وی افزود از تصمیمی که این ملت نشان داد به خود می بالد و این تصمیم همچنان جلوه گر خواهد بود تا روزی که آخرین گروگان امریکایی به وطن خود برگردد. کارتر همچنین گفت ازبین رفتن گروهی در این ماجرا به اهمیت اقدام مزبور می ارزیده است و اگر ما این کار را نمی کردیم شکست بیشتری برای ما بود. رئیس جمهور امریکا گفت مسلماً در این قبیل عملیات خطراتی وجود دارد، ولی ما مطمئن بودیم که می توانیم گروگان ها را نجات دهیم. ... او افزود شرایط سیاسی فعلی ایران و اوضاع جوی آن سرزمین هر نوع تکرار قریب الوقوع چنین اقدامی را منتفی ساخته است. ... با اشاره تلویحی به پخش گروگان ها در سراسر کشور کارتر طی 31 دقیقه ای که در این کنفرانس مطبوعاتی تلویزیونی شرکت داشت به سؤالات مختلفی که خبرنگاران می کردند پاسخ داد. او به خبرنگاران گفت: با بقایای کماندوهایی که برگشته اند ملاقات کرده و فهمیده است که آنها هم در این تأسف او درباره ناکامی چنین مأموریتی سهیم اند. از او پرسیدند که آیا راه شرافتمندانه ای برای پایان این بحران وجود دارد، ولی کارتر جواب درستی نداد و اضافه کرد ایران دارد جنایتی را مرتکب می شود. او همچنین به اجساد سوخته 8 مأمور متجاوز امریکایی که ازسوی مقام های ایرانی در معرض داوری خبرنگاران داخلی و خارجی گذاشته شده بود، اشاره کرد. از کارتر پرسیدند آیا هیچ طرحی برای یک کنفرانس عالی سران غرب به منظور یافتن راه حل بحران ایران و امریکا در نظر دارد؟ و او پاسخ داد ضرورتی برای این کار نمی بیند، زیرا متحدان امریکا درمورد سیاست های اساسی واشنگتن تردیدی ندارند. از او پرسیدند که به چه دلیل زمان عملیات را در این موقع معین کرده بود؟ و او گفت موقع شناسی ما درست بوده است، زیرا به چند ماهی که میان گروگان گیری و اقدام ما فاصله بوده نیاز داشته ایم تا بتوانیم تلاش های دیپلماتیک را ادامه دهیم. درعین حال تمرین های متعددی را چه درمورد رهایی گروگان ها و چه عملیات نجات انجام می دادیم و هنگامی که دست به اقدام اخیر زدیم همه کسانی که در این نقشه دست داشته اند معتقد بودند که شانس بسیار خوبی برای موفقیت ما وجود دارد. کارتر افزود اگر این نقشه را به تأخیر می انداختیم شانس موفقیت کمتری داشتیم و آن هم به خاطر عواملی از قبیل کوتاه شدن شب ها، حرارت هوا و بادهای پرفشار کویر ایران بود. کارتر بار دیگر تأکید کرد به خاطر اقداماتی که امریکا در گذشته و حال علیه ایران انجام داده، معذرت نخواهد خواست زیرا گناهی را متوجه خودش نمی داند!

کارتر اضافه کرد به دلایل امنیتی نمی تواند درمورد عملیات اخیر جزئیات بیشتری را افشا کند جز اینکه این قسمت آسان ترین قسمت عملیات ما بوده است. کارتر گفت قسمتی از نقشه تاکنون اجرا شده، یعنی رخنه به درون خاک ایران، در اول به نظر می رسید که از همه قسمت ها مشکل تر باشد. قدم دوم بر این منوال بود که گروه کماندویی را در منطقه دورافتاده ای فرود آوریم و اگر همه کارها بر وفق مراد پیش می رفت کماندو ها قسمت بعدی برنامه را اجرا می کردند. او افزود قبل از اقدام به این نتیجه رسیدیم که اگر کمتر از 6 هلیکوپتر بفرستیم موفقیت ما بسیار بعید خواهد بود و وقتی که براثر سوانحی تعداد مزبور در کویر ایران کمتر شد فرمانده کماندو ها برنامه را قطع کرد و من هم پیشنهاد او را تأیید کردم. سؤال مهمی که از کارتر شد درباره ونس و ارتباطش با این ماجرا بود. کارتر گفت اولاً باید بگویم که برژینسکی مشاور امنیتی من در سیاست خارجی نفوذی ندارد و دیگر اینکه ونس ترجیح می داد که چنین عملیاتی در ایران انجام نشود که بوی عملیات نظامی داشته باشد. کارتر گفت همه ما به این نتیجه رسیده بودیم که اگر این عملیات با توفیق روبه رو شود و حتی بدون موفقیت کامل باشد به ختم این بحران کمک خواهد کرد. کارتر افزود اگر در این کار موفق می شدیم دیگر ضرورتی به تحریم اقتصادی ما و متحدانمان علیه ایران نبود. از او پرسیدند که خیال نمی کرد در این عملیات، گروهی از گروگان ها کشته شوند و او پاسخ داد پایان دادن به این بحران اگر هم به قیمت جان گروگان ها تمام می شد ما بدان اهمیتی نمی دادیم.» (1)

ص: 513


1- روزنامه کیهان، 10/2/1359، ص4.

ضمیمه دوم گزارش179: متن کامل بیانیه بنی صدر خطاب به امام خمینی

متن بیانیه بنی صدر خطاب به امام خمینی که امروز، در روزنامه انقلاب اسلامی درج شد، چنین است: «حضور مبارک حضرت آیت الله العظمی امام خمینی، از زمان اطلاع از تجاوز امریکا، دولت اقدام برای برانگیختن وجدان عمومی بشری به مخالفت به این رویه مداخله جویانه را شروع کرده است. پس از دریافت رهنمود شما، انجام اقداماتی به این شرح در دستور کار مسئولان قرار داده شد:

1. دعوت از دفتر کشورهای اسلامی به ایران برای ملاحظه آثار تجاوز امریکا.

2. دعوت کشورهای غیرمتعهد به اجلاس فوق العاده.

3. دعوت از دبیر کل سازمان ملل متحد برای فرستادن هیئتی به ایران.

4. دعوت از جامعه اروپایی و ژاپن برای ملاحظه آثار تجاوز.

5. دعوت از سندیکاها و نهضت های رهایی بخش و احزاب مستقل و متعهد برای فرستادن نماینده به ایران و ملاحظه دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران و ملاحظه جنایت امریکا.

6. باتوجه به تبلیغاتی که امریکا از دیروز، برای پوشاندن زشتی تجاوز خود و تیره کردن چهره انقلاب اسلامی ما شروع کرده است و باتوجه به اینکه تضمینی وجود ندارد که دولت امریکا اجساد را به خانواده آنها تحویل دهد، این طور عمل شد که جنازه ها دراختیار نماینده صلیب سرخ و نماینده دولت سوئیس تحویل داده شود تا به خانواده هایشان تحویل دهند، بدیهی است طبیعت تجاوزگر عوض نمی شود و تا وقتی که قدرت سلطه گر وجود دارد تغییر رویه را نمی توان انتظار داشت. لذا مردم جهان و نیز مردم امریکا باید از راه مبارزه قاطع و بی امان، خود را از شر این قدرت شیطانی رها سازند، امروز مبارزه با ابرقدرت ها نه تنها ازلحاظ آزادی بشری ضرورت تام دارد، بلکه نجات تمدن و موجودیت بشر، در گرو این مبارزه تعیین کننده است. تجاوز امریکا بیانگر تلاش این قدرت شیطانی برای حفظ و تداوم سلطه بر جهان است و همین امر خود مبین درجه وخامت باربودن تجاوز و اندازه خطر آن برای تمام بشریت است. این امور باید به طور مرتب برای افکار عمومی جهان تشریح گردد تا بشریت پی ببرد که طبیعت انقلاب اسلامی ما و نوع رهبری امام دیگر است. این انقلاب نجات تمدن بشری را از خطری هدف قرار داده است که هرلحظه با بزرگ ترشدن ابعاد تجاوزات ابرقدرت ها مهیب تر می گردد. به خواست خداوند بزرگ بشر به مضمون اصل پیام امام توجه خواهد کرد و راه نجات و سعادت را خواهد جست.

فرزند شما

ابوالحسن بنی صدر» (1)

{بنی صدر در بیانیه ای خطاب به امام خمینی برنامه گردهمایی بررسی جرائم امریکا را تشریح کرد. }

ضمیمه گزارش190: متن کامل پیام جلال طالبانی به امام خمینی

متن کامل پیام جلال طالبانی دبیر کل اتحادیه میهنی کردستان عراق به امام خمینی که امروز، خبرگزاری پارس آن را مخابره کرد به این قرار است: «حضرت آیت الله العظمی امام خمینی مشعل افروز انسانی رهبر عالی قدر

ص: 514


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 9/2/1359، ص1.

انقلاب اسلامی، با خشم و شگفتی فراوان خبر تجاوز خصمانه امریکا را به جمهوری اسلامی ایران دریافت کردیم، بدون شک امپریالیزم امریکا دشمن خون آشامی است برای تمام گروه های اسلامی و تمام مظلومین و مستضعفین جهان. توطئه چینی امریکا برضد انقلاب اسلامی به رهبری شما دنباله همان کینه توزی اوست در سراسر دنیا و ازجمله همان کینه توزی امریکا برضد برادران انقلابی شما است در عراق که به حکم اژدهای جهنمی دست نشانده استعمار صهیونیسم برضد انقلاب اسلامی انجام می گردد سراپا غرقه در هرگونه جنایتی است که حزب بعث برضد آزادی خواهان عراق انجام می دهد و نیز همان دستی که آلوده به خون آیت الله سیدمحمدباقر صدر است که با بدترین انواع شکنجه ها به شهادت رسید.

از آزادی خواهان عراق از کرد، عرب و ترکمن در میان آنها سنی و شیعه است مجموعاً پیرو انقلاب اسلامی می باشند که برای سرکوب کردن استعمار و صهیونیزم قیام کرده و برای سرنگون کردن حکومت صدام تکریتی خائن دست نشانده امریکا کوشش می نماید. همان حکومتی که در نبرد آشتی ناپذیر انقلابیون فلسطین و ایران و عراق به پیروی از برنامه ای استعماری صهیونیستی و دشمنی با مظلومین قرار دارد. ما اعلام می داریم که تمام نیروهایمان را دراختیار انقلاب اسلامی ایران قرار می دهیم و با تمام امکانات خود در صف انقلاب اسلامی برای درهم کوبیدن استعمار می باشیم. خداوند شما را توفیق دهد در آنچه که به سود انقلاب و مسلمانان و تمام مظلومین است. درود بر شما و برکات خداوند.

جلال طالبانی، دبیرکل اتحادیه وطنی کردستان» (1)

ضمیمه گزارش192: متن کامل تلگرام شورای شهر مهاباد به امام خمینی و رئیس جمهور و درخواست آتش بس همراه تأکید برخواسته های حزب دمکرات

متن کامل این تلگرام که در روزنامه نامه مردم ارگان حزب توده مورخ 13/2/1359 نیز درج شد چنین است:

«حضرت امام خمینی، رهبر عالی قدر ملت و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران

جناب آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهوری کشور اسلامی ایران

پس از درود و احترام، ما نمایندگان همه طبقات و اقشار مردم منطقه مهاباد که با شرکت شورای شهر در یک جلسه همگانی گرد هم آمده ایم قبل از هر چیزی با ابراز تنفر عمیق از تجاوز امپریالیسم خونخوار امریکا به خاک ایران، این تجاوز را شدیداً محکوم می کنیم و با شوروشوق و قاطعیت اعلام می نماییم که خلق کرد، دوش به دوش همه خلق های ایران، از جمهوری اسلامی ایران و استقلال و آزادی این میهن بزرگ خود دفاع خواهد کرد و از رهبری قاطع و ضدامپریالیستی امام خمینی پشتیبانی نموده و خواهد نمود. با احساس عمیق ترین مسئولیت نسبت به انقلاب شکوهمند ایران و حفظ و تحکیم دستاوردهای آن در قبال تجاوزات راهزنانه امپریالیسم خونخوار امریکا و توطئه های رژیم سفاک بعثی عراق، با درک علاقه عمیق نسبت به موجودیت و استقلال و تمامیت ارضی میهن عزیزمان ایران و با انگیزه پاک ترین پیوند قلبی نسبت به وحدت و دوستی و برادری خلق های ایران، توجه حضرت امام خمینی و رئیس جمهوری را به این پیام معطوف می داریم

و نظرات و پیشنهاد های

خود را برای خاتمه دادن

به جنگ برادرکشی، احقاق

حقوق مشروع خلق کرد، و تحکیم اتحاد خلل ناپذیر خلق های کشورمان علیه امپریالیسم، به سرکردگی امپریالیسم امریکا و صهیونیزم و بقایای رژیم مخلوع پهلوی در چند بند زیر تقدیم و برای اجرای آنها، که به اعتقاد راسخ ما یگانه راه خروج از بن بست است، از حضرت امام خمینی و از رئیس جمهوری اسلامی ایران، استمداد می نماییم.

1. مصرانه خواهشمندیم دستور فرمایند در کلیه شهرها و نقاطی که درگیری جریان دارد، آتش بس اعلام گردد. از گروه های سیاسی دیگر نیز مصرانه می خواهیم که به این آتش بس بی درنگ لبیک گویند و آن را با قاطعیت مراعات و اجرا نمایند و به خاموش شدن جنگ برادرکشی با تمام نیرو و توانایی خود صادقانه کمک کنند.

2. کلید مشکل گشای مسئله کردستان رفع ستم ملی از خلق کرد بر مبنای پیام تاریخی امام خمینی است، که مبشر رفع تبعیض از خلق کرد و تأمین حقوق سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن است و خلق کرد این همه به آن دل و امید بسته است، تمنا داریم طرح شش ماده ای پیشنهادی حزب دمکرات کردستان ایران

ص: 515


1- سند شماره 185289 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.

را که آقای رئیس جمهور اعلام کرده اند مورد قبول ایشان و دیگر مقامات رهبری جمهوری اسلامی ایران نیز قرار گرفته است، هرچه زودتر رسماً اعلام فرمایید.

3. طبیعی است که پس از اعلام طرح شش ماده ای، که اصول کلی رفع ستم ملی از خلق کرد را معین می نماید، هیئتی ذی صلاح با قدرت تصمیم گیری ازجانب دولت مأمور شود تا به کمک و همکاری مردم کردستان، قانون و آیین نامه اجرایی اصول مصوبه این طرح را تهیه و به تصویب دستگاه های قانونی کشور برساند و برای ترمیم خرابی ها و دلجویی از مردم، تدابیر لازم را اتخاذ نماید.

4. خواهشمندیم دستور فرمایید حالت محاصره اقتصادی که بر مناطق مختلف کردستان از قبیل مهاباد، پیرانشهر، بانه، بوکان، اشنویه، سقز، سنندج و اورامانات و غیره ایجاد گردیده، فوراً برطرف شود. این محاصره برخلاف اصول اسلامی و نص صریح قرآن است که درنتیجه کمبود کالا صدها هزار خانواده مستضعف و مردم در عذاب اند و گرانی بر دوش آنها هرروز طاقت فرساتر و خطر شیوع وبا و دیگر امراض واگیر، بسیاری از مناطق کردستان را تهدید می کند. اطمینان داشته باشید که با این گام های درست و اسلامی و انسانی، آب بر آتش خواهید پاشید که هر آن ممکن است وسعت گیرد و صدها و هزاران انسان بی گناه را در لهیب خود به خاکستر مبدل سازد.

اگر پیشنهادهای ما که در 4 ماده فوق به عرض رسید اجرا شود، کمترین شکی نیست که علاوه بر اجرای حق و عدالت درمورد خلق ستمدیده کرد، پایه های دوستی و وحدت خلق های ایران و استقلال و تمامیت ارضی ایران، بیش ازپیش استحکام خواهد یافت.

به امید اقدامات عاجل به نمایندگی ازطرف جلسه همگانی نمایندگان طبقات و اقشار منطقه مهاباد، شورای شهر مهاباد.» (1)

ص: 516


1- روزنامه نامه مردم، 13/2/1359، ص2.

ص: 517

ص: 518

روزشمار جنگ چهارشنبه 10 اردیبهشت 1359 14 جمادی الثانی 1400 30 آوریل 1980

200

ابعاد پنهان قضیه طبس و عناصر درگیر در آن همچنان مخفی مانده است؛ ازاین رو کوچک ترین حاشیه خبری دراین باره به شدت جلب توجه می کند.

با پنهان کاری موفق امریکا، فقط اطلاعات مربوط به بخش کشف شده عملیات نجات، آن هم به دلیل وقوع حادثه عجیب نیمه شب صحرای طبس علنی شده است. تاکنون مقامات امریکایی پذیرفته بودند که در این مأموریت فقط 90 کماندو با 8 هلیکوپتر و 6 فروند هواپیمای سی130 شرکت داشته اند،(1) اما امروز، یک ژنرال امریکایی به صراحت اذعان کرد که «ما از کمک شایان از خارج از محوطه سفارت برخوردار بودیم.» (2) نیویورک تایمز در گزارشی به نقل از مقامات نظامی امریکا، این مسئله را طرح کرد و بلافاصله این خبر به وسیله خبرگزاری ها ازجمله رویتر و پارس در حد وسیعی در جهان انتشار یافت. براساس این گزارش، مقامات مزبور اعلام کرده اند کلیه مأموران امریکایی که برای کمک به عملیات نجات گروگان ها به ایران نفوذ کرده بودند، به سلامت از این کشور خارج شده اند. (3) نیویورک تایمز افزوده است: آنان بی سروصدا از همان راهی ایران را ترک کردند که در اوایل ماه ژانویه وارد این کشور شده بودند! نیروهای مزبور که تعدادشان افشا نشده است، شامل افراد "نیروهای مخصوص" امریکایی بوده اند و درمجموع بالغ بر 100 نفر می شده اند که نیمی از آنها قرار بود به سفارت امریکا در تهران حمله کنند و نیمی دیگر را خدمه هواپیما، افسران مخابرات و دیگر نیروهای پشتیبانی تشکیل می دادند. جاسوسان مزبور همگی خود را به صورت بازرگانان اروپایی در ایران جا زده بودند. به نوشته این روزنامه، افراد نیروهای مخصوص که در تهران نفوذ کرده بودند وابسته به واحدی در اروپا هستند که به زبان های اروپایی صحبت می کنند. آنها انباری را در تهران خریده بودند که قرار بود به عنوان محل عملیات آنها برای حمله به سفارت امریکا مورد استفاده قرار گیرد. (4) به گزارش خبرگزاری پارس، وزارت دفاع امریکا در مواجهه با این گونه خبرها فقط اعلام کرد: «کلیه افراد درارتباط با این مأموریت اکنون خارج از ایران به سر می برند.» (5)

ص: 519


1- روزنامه بامداد، 14/2/1359، ص3.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص12.
3- روزنامه بامداد، 14/2/1359، ص3.
4- روزنامه کیهان، 10/2/1359، ص4.
5- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص12.

از سوی دیگر، در ایران نیز حساسیت ها و سؤالات مربوط به شناسایی عوامل مرتبط با حمله طبس جدی است، اما پاسخ مسئولان کلی و فقط برای رفع تکلیف می باشد.

به نوشته روزنامه اطلاعات، در گزارش یک نشست مطبوعاتی که امروز برگزار شد از دکتر بهشتی سؤال شد: آنچه مسلم است در حمله نظامی امریکا به ایران، گروه هایی از ایران با آنان همکاری داشته اند. آیا درمورد همکاری گروه های ایرانی، شناسایی به عمل آمده و چه کسانی از داخل کشور با امریکا دراین زمینه همکاری داشته اند و آنان در چه سازمان هایی به کار مشغول هستند؟ دکتر بهشتی در پاسخ گفت: از چند ماه پیش گزارش هایی دریافت می کردیم که گروه ها و چهر ه هایی در توطئه هایی شرکت دارند و این گروه ها و چهره ها همواره تحت تعقیب بوده و هستند و تا حدودی هم شناسایی هایی به عمل آمده و تا تحقیقات کافی به عمل نیاید نمی توان مطلب مفصل تری دراین باره اظهار کرد. به محض اینکه کار به مرحله ای که مورد نظر هست رسید، موضوع کلی گزارش به اطلاع ملت عزیز ایران خواهد رسید. (1)

این درحالی است که پس از بروز حادثه طبس، ازطرف جریان های مختلف موافق و مخالف نظام، فشارهای مشترکی درمورد ضرورت بررسی، پیگیری و روشن شدن ابهامات موجود در حادثه طبس به نظام وارد می شود که به خصوص در وضعیت بحران کنونی کردستان، ناگزیر، آسیب هایی به آن وارد می کند. برای نمونه، مطلبی از جریان های موافق نظام ذکر می شود که نشانه چنین اشتراکی است.

امروز اعلام شد که جهاد سازندگی یزد نیز شهادت فرمانده سپاه یزد را مشکوک خوانده و در تلگرامی به امام خمینی تقاضای رسیدگی کرده است. به نوشته شماره امروز روزنامه انقلاب اسلامی متن تلگرام مزبور چنین است: «چون نحوه شهادت برادر عزیزمان محمد منتظرقائم فرمانده سپاه پاسداران یزد، در هنگام جمع آوری اسناد خیانت کارتر از هلیکوپترهای امریکایی مشکوک به نظر می رسد، اعضای ستاد جهاد سازندگی یزد از پیشگاه جناب عالی تقاضا دارد درصورت مصلحت هیئتی را مأمور رسیدگی به واقعه نمایند.» (2)

یادآوری می شود از هواداران نظام، گروه ها و شخصیت های متعددی ازجمله دانشجویان یزدی دانشگاه های تهران و استاد فخرالدین حجازی بمباران هلیکوپترها و شهادت محمد منتظرقائم را مشکوک خوانده اند و درخواست رسیدگی کرده اند. (3)

201

در امریکا، مهم ترین خبر رسمی که خودبه خود و بلافاصله مسائل فی مابین ایران و امریکا را تداعی می کرد، اعلام انتخاب وزیر امور خارجه جدیدی به جای سایروس ونس بود.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، ونس تنها فردی از اطرافیان کارتر بود که تلاش کرده بود با عملیات {طبس} مخالفت کند. (4) استعفای ونس که مقارن با آشکارشدن شکست امریکا در طبس و

ص: 520


1- روزنامه اطلاعات، 13/2/1359، ص11.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 10/2/1359، ص11.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 9/2/1359، ص6.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 9/2/1359، ص12.

نیز در مخالفت با آن عملیات تقدیم کارتر شده بود، در روزهای بعد علنی شد. دراین باره روزنامه نیویورک تایمز نوشت: مشکل بتوان گفت که مسئله ونس تنها تحلیل وی درمورد شکست قطعی عملیات بوده است. او حتی درصورت کسب پیروزی، از عواقب رویدادها نیز وحشت داشته است. او پس از اینکه چندین بار در اقلیت واقع شد، بالاخره آخرین ورق خود را با استعفایش بازی کرده است، شاید از این طریق بتواند مانع اجرای طرح شود. (1)

امروز به طور رسمی اعلام شد که کارتر، ادموند ماسکی نامزد سابق دمکرات ها در انتخابات 1960 ریاست جمهوری امریکا را به عنوان وزیر امور خارجه انتخاب کرده است. (2) پیش تر گفته می شد وارن کریستوفر معاون ونس، احتمالاً وزیر امور خارجه امریکا خواهد شد و درنتیجه تأکید می گردید که سیاست خارجی امریکا با استعفای ونس تغییری نمی کند. به گزارش آسوشیتد پرس از واشنگتن، هفته ها قبل از استعفای ونس، برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر، گفته بود که انتظار دارد وارن کریستوفر در اوایل سال آینده جانشین ونس شود. حتی روز گذشته، جودی پاول منشی مطبوعاتی کارتر، گفت او هنوز نمی داند کارتر چه کسی را برای احراز پست وزارت امور خارجه در نظر گرفته است. (3) درمورد وضع سیاست خارجی امریکا پس از ونس نیز، مقامات ذی ربط ازجمله هودینگ کارتر سخنگوی وزارت امور خارجه، تأکید کرده بودند سیاست خارجی ایالات متحده بعد از انتصاب شخص دیگری به مقام وزارت امور خارجه تغییر نخواهد کرد. (4) اما امروز، ماسکی در پاسخ به این سؤال خبرنگاران که شما "باز" هستید یا "کبوتر"، گفت: هنوز نمی توانم چیزی بگویم و شرایط بعدی، نقش مرا معین خواهد کرد. (5)

{ادموند ماسکی وزیر امور خارجه جدید امریکا}

یادآوری می شود استعفای سایروس ونس به دلیل ارتباط با حمله ناموفق کماندویی امریکا به ایران، بازتاب گسترده ای در سراسر جهان داشت. غالب کشورهای اروپایی و بازار مشترک از استعفای ونس ابراز تأسف کرده و این امر را خطری دانسته اند که براثر آن کادر رهبری امریکا انسجام خود را از دست می دهد. ازنظر آنها استعفای ونس نشان دهنده نبود هماهنگی در رأس قدرت اجرایی امریکاست و این موضوع که در مرحله بحرانی تاریخ امریکا، سایروس ونس کارتر را تنها گذاشته اقدام خطرناکی به شمار می رود. در همین حال، کشورهای اروپای شرقی و مسکو اقدام ونس را ستودند. (6) در امریکا نیز بازتاب این استعفا بسیار بیشتر از حد معمول بود و اظهارنظرهای زیادی را درپی داشت که اغلب درجهت حمایت از ونس و مشی وی بود.

ص: 521


1- جولیتو کیه زا، هدف: تهران، ترجمه هادی سهرابی، تهران: نشر نو، چاپ دوم، 1362، صص 154 و 155.
2- روزنامه کیهان، 10/2/1359، ص2.
3- روزنامه بامداد، 10/2/1359، ص3.
4- همان.
5- روزنامه کیهان، 10/2/1359، ص2.
6- روزنامه انقلاب اسلامی، 9/2/1359، ص1.

202

امروز در ایران، رئیس جمهور، رئیس دیوان عالی کشور، وزیر نفت، ارتش و بسیج، به مناسبت های مختلف درخصوص امریکا هرکدام به تناسب نقش خویش نظرها و مواضعی را اعلام و بر آن تأکید کردند.

رئیس جمهور در ادامه مأموریتی که امام خمینی برای تشکیل یک اجلاس جهانی علیه امریکا به وی واگذار کرده است، در نامه ای از یاسر عرفات برای شرکت در این اجلاس دعوت کرد. در بخش پایانی این نامه که با عبارت «بسم الله الرحمن الرحیم و نرید أن نمن علی الذینَ استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین» (1) و خطاب به «برادر یاسر عرفات» شروع شده، چنین آمده است:

«من با اطمینان خاطر به شما این آگاهی را می دهم که برای امریکای جنایتکار که بیش از 50 هزار جوان امریکایی را در ویتنام قربانی مطامع و منافع امپریالیستی خود نمود، جان 50 گروگان، ارزش برپائی چنین عملیات گسترده و وسیعی را ندارد. برنامه امریکا درجهت سرنگونی رژیم انقلابی ایران، جلوگیری از سرایت شعله های انقلاب به منطقه، جلوگیری از نابودی اسرائیل و تثبیت حاکمیت نابرحق و باطل خود بر هست ونیست ملت های مستضعف منطقه بوده است. ملت به پا خواسته ایران از برادران و خواهران انقلابی خود در تمامی نقاط و سنگرهای جبهه گسترده مبارزه با امپریالیسم انتظار دارد با محکوم ساختن این تجاوز آشکار به حریم حاکمیت ملی ایران و اتخاذ سیاست های لازم به مبارزه برضد سیاست دخالت جوئی امریکا برخیزند. بدین منظور ما از همه نهضت های رهائی بخش که در خط مبارزه با امپریالیسم گام می زنند دعوت می کنیم برای مشاهده آثار حمله نظامی نافرجام امریکا به ایران و تحلیل نتایج و عواقب این تجاوز و اثرات مستقیم و غیرمستقیمی که سلسله سیاست های جدید هیئت حاکمه امریکا بر صلح جهان، شکوفائی نهال استقلال و آزادی و پیدایش انسانی نو [و] انسان رهاازسلطه خواهد داشت و نیز جهت بحث و تبادل نظر پیرامون چگونگی مقابله با تهاجمات و تجاوزات ایالات متحده، هیئتی را به ایران اعزام دارند تا در اجلاسی که از 10 تا 12 ماه می در تهران تشکیل می شود، شرکت نمایند. در همین رابطه، مایل به همکاری شما برای دعوت از نهضت های رهائی بخش برای فرستادن نماینده به ایران می باشیم. ان ینصرکم فلا غالب لکم.

ابوالحسن بنی صدر، رئیس جمهوری اسلامی ایران» (2)

معین فر وزیر نفت و عضو شورای انقلاب نیز در پاسخ به تهدیدات مربوط به تحریم اقتصادی و اشکالاتی که ایران در صدور نفت با آن مواجه است،(3) اظهار کرد: «هیچ قدرتی با 36 میلیون نفر که برای رسیدن به هدف خود آماده شهادت هستند، کاری نمی تواند بکند.» وی با بیان اینکه کمیسیون های خاصی ازسوی شورای انقلاب مشغول بررسی طرح اقتصاد جنگی است، افزود: «فرض شورای انقلاب بر این است که منطقه خلیج فارس به صورتی درآید که ایران نتواند حتی یک

ص: 522


1- روزنامه بامداد، 10/2/1359، ص16.
2- همان.
3- * ضمیمه دارد؛ گفتاری از رادیو امریکا درباره وضعیت صدور نفت ایران.

قطره نفت به خارج صادر کند و با این فرض می خواهیم اقتصاد خود را سروسامان دهیم، طبیعی است که چنین فرضی نیاز به فداکاری کلیه اقشار ملت دارد. ملتی که آماده چنین فداکاری است.» (1)

دکتر بهشتی رئیس دیوان عالی کشور و عضو شورای انقلاب نیز در مصاحبه مطبوعاتی هفتگی خویش که با شرکت خبرنگاران داخلی و خارجی برگزار شد، گفت: «این حمله نظامی به هیچ عنوان دررابطه با نجات گروگان ها نبود، دررابطه با حیثیت و آبروی ازدست رفته سیاسی کارتر بوده که خوشبختانه خداوند او را بی آبرو تر کرد.» (2) به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی، بهشتی در پاسخ به سؤال یکی از خبرنگاران درمورد وجود اسناد و مدارک در هلیکوپتر و هدف حمله نظامی امریکا اظهار کرد: «آنچه که مسلم است آن است که آنها قصد حمله به مراکز متعددی را داشتند و هدف نجات جان گروگان ها نبود. این قدر مسلم است و تردیدی در آن نیست، مدارک در دست جمع بندی است. ما در مسائل سیاسی عمل می کنیم و نه عکس العملی، ابتکارعمل در مسائل سیاسی باید در دست خود ملت ایران باشد.» وی در پاسخ به سؤالی راجع به آزادی گروگان ها در مقابل تحویل شاه، گفت: «مسئله برگرداندن شاه به ایران برای ملت یک مسئله مهم است، ولی مسئله اصلی نیست. امریکا و همه کشورهای جهان باید بدانند با یک ملت به پا خواسته و مصمم روبه رو هستند که می خواهد خودش درباره خودش تصمیم بگیرد. ما خواهان داشتن رابطه با همه ملت های دنیا ازجمله ملت امریکا هستیم، ولی دولت امریکا یک دولت استعمارگر کاپیتالیستی مکار مغرور و ازخودراضی است.» رئیس دیوان عالی کشور خاطرنشان کرد: «عاملان این انفجارها[ی اخیر] که در خدمت امریکا هستند شناسایی شدند و قرائنی در دست است که بختیار در این کار دست دارد، درمورد دستگیری آنها اطلاعی ندارم.» وی درمورد محاکمه گروگان ها افزود: «منظور من آن است که ما می خواستیم ازطریق محاکمه گروگان ها سیاست امریکا در ایران و بسیاری از نقاط دیگر جهان را به محاکمه بکشیم. ما می خواستیم این کار را ازطریق محاکمه شاه در ایران انجام دهیم. این کار می توانست به ما و تمام جهان برای شناخت بیشتر جنایات امریکا طی 25 سال گذشته در ایران کمک کند و ما می توانستیم بدین طریق نمونه خوبی از سیاست بی رحمانه یک ابرقدرت به خصوص امپریالیسم امریکا را به جهان نشان دهیم.» (3)

به نوشته روزنامه اطلاعات، خبرنگاری درباره اینکه چرا شورای انقلاب مسئولیت گروگان های امریکایی را برعهده نمی گیرد، سؤال کرد، دکتر بهشتی پاسخ داد: «ما مکرر گفته ایم که مسئله گروگان ها یا بازداشتی ها مسئله ای است بین ملت ما و دولت امریکا و دانشجویان به منزله بازوی ملت، تاکنون دراین ارتباط کار کرده اند. آنچه شورای انقلاب دررابطه با ملت عمل می کند، آن است که خواست ملت را

{آیت الله بهشتی: شورای انقلاب نمی تواند در مورد گروگان های امریکایی مسئولیت دولتی قبول کند}

ص: 523


1- روزنامه کیهان، 10/2/1359، ص16.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 14/2/1359، ص7.
3- همان.

تعیین کننده می داند و اما درمورد گروگان ها شورای انقلاب نمی تواند دراین باره مسئولیت دولتی قبول نماید. این دولت امریکا است که مسئول این بازداشت است نه دولت ما. ملت ما خواستار تحویل شاه بود، اما دولت امریکا خیانت کرد و به او پناه داد. بنابراین این دولت امریکا بود که ملت ما را خشمگین کرد و مجبور کرد که دانشجویان، جاسوسان را بازداشت کنند.» یکی از خبرنگاران درمورد نزدیکی دولت ایران با کشورهای سوسیالیستی سؤال کرد، دکتر بهشتی در پاسخ گفت: «ما با تأکید گفته ایم روابط ما در کار تجارت با کشورهای سوسیالیستی درست بر همان مبنایی است که در قانون اساسی پیش بینی شده، یعنی بر مبنای حفظ کامل استقلال و معامله دو قدرت متوازن؛ یعنی در شرایط مساوی با آنها معامله تجارتی انجام دهیم و اینکه در همه جوانبی که در آرمان انقلابی اسلامی ایران هست حفظ و رعایت شود. بنابراین معامله با کشورهای سوسیالیستی مسئله مهمی نیست، ولی هرگز معنای آن حتی یک در هزار هم آن نیست که از چاهی درآییم و به چاهک بیفتیم نه، ما از چاهی درآمده ایم و به چاهک هم نیفتاده ایم و نخواهیم افتاد.» (1)

ستاد مشترک ارتش نیز در بخشنامه ای، نیروهای مسلح را به هوشیاری فراخواند. به نوشته شماره امروز روزنامه انقلاب اسلامی در این بخشنامه آمده است: «به موجب اطلاعات واصله مسئولین نظامی امریکا از تاریخ 5/2/1359، نیروهایی به بحرین و سایر نقاط اعزام داشته است. باید بر این اعتقاد بود که توطئه دیگری در شرف تکوین است که به احتمال قوی به زودی به مورد اجرا گذارده خواهد شد. با توضیح مراتب فوق و با مسئولیت و مأموریتی که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی در حفظ و صیانت انقلاب اسلامی ایران و اهداف آن دارند از کلیه پرسنل انتظار دارد با هوشیاری فوق العاده و بیش ازپیش مراقب اوضاع باشند و مأموریت های محوله و مسئولیت هایی را که عهده دار می باشند با دقت و وسواس انجام دهند و با بینایی و هوشیاری انتظار عملیات دیگری را ازطرف ارتش امریکا داشته باشند که به موقع و بدون غافلگیرشدن توفیق دستیابی کارتر را به مقاصد غیرممکن سازند.» (2)

مسئول بسیج نیز درباره آماده باش نیروهای بسیجی در دیگر مأموریت ها و نیز ضرورت هوشیاری آنان درباره توطئه های جدید امریکا مطالبی بیان کرد. روزنامه جمهوری

اسلامی در شماره امروز خود گزارش داد: «حجت الاسلام مجد مسئول ارتش بیست میلیونی، ضمن گفت وگویی با خبرنگار سیاسی ما درباره تدارکات و آماده باش های ارتش بیست میلیونی، با اشاره به اینکه بسیج به خصوص در منطقه خراسان و کردستان عملاً در صحنه حاضر شده و کار کرده است، افزود به همه نیروهای بسیج اطلاع داده شده است که هوشیاری خود را حفظ کنند و درصورت لزوم و در هر منطقه به عملیات بپردازند. ایشان در پاسخ پرسش خبرنگار ما درباره اقدامات ارتش بسیج برای مبارزه با ستون پنجم در داخل کشور اظهار داشت برای خنثی کردن توطئه جدید دشمن هیچ راهی جز تکیه بر نیروی عظیم مردم نداریم. ... الان بنا بر همین ضرورت ما درپی انسجام سازمانی گروه ها هستیم تا خود مردم بتوانند این تلاش های مذبوحانه و توطئه

ص: 524


1- روزنامه اطلاعات، 13/2/1359، ص11.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 10/2/1359، ص1.

جدید امریکا را خنثی کنند. ... وی افزود مأموریت های ارتش مقاومت عبارت اند از: مبارزه با ستون پنجم دشمن و مبارزه با عوامل نفوذی، پشتیبانی از نیروهای منسجم، مبارزه با جنگ روانی که طبق اساسنامه ای به شورای انقلاب پیشنهاد شده است [ولی] هنوز تصویب نشده است که به زودی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و اعلام خواهد شد.» (1)

203

روزنامه های ایران، در کنار انتشار مطالبی از منابع داخلی درمورد عملیات نظامی امریکا، از منابع خارجی نیز به طور مرتب مطالبی درج می کنند که در آنها به جنبه های مختلفی از حادثه طبس اشاره شده و حاوی اطلاعاتی دراین باره است. در ادامه سه نمونه از شماره های امروز روزنامه های انقلاب اسلامی، بامداد و کیهان، درج می شود.

روزنامه انقلاب اسلامی به نقل از هفته نامه پانوراما {چاپ ایتالیا} نوشت: «شاپور بختیار... از یک هفته پیش در جریان نقشه حمله امریکا به ایران بوده است. ... نمایندگان دولت امریکا چندین بار با بختیار تماس گرفته و از وی خواسته اند که آیا او می تواند به زودی به ایران بازگردد و در یک منطقه آزاد شده در این کشور فعالیت کند. بختیار ضمن پاسخ مثبت خواسته بود که تضمیناتی به وی داده شود. ... همچنین اعلام کرده بود که اوضاع پس از وقایع خونین دانشگاه های ایران برای این منظور بسیار مناسب است.» (2)

روزنامه بامداد به نقل از یونایتدپرس اعلام کرد: «جرج بال معاون وزیر امور خارجه سابق امریکا، درمورد اقدامات امریکا علیه ایران گفت این روش یادآور همان اقدامات نظامی و اقتصادی امریکاست که این کشور را به طور پیچیده ای درگیر جنگ ویتنام کرد. جرج بال که اخیراً به درخواست کارتر گزارشی پیرامون روابط امریکا با ایران و دیگر کشورهای خلیج فارس تهیه کرده است، گفت وی با افزایش فشارهای نظامی و اقتصادی کارتر علیه ایران مخالف است. وی گفت تنها نتیجه این اقدام بازیچه رژیم ایران شدن است. وی افزود این اقدامات باعث افزایش نفوذ مارکسیست ها در داخل کشور ایران خواهد شد و اتحاد شوروی این فرصت را پیدا می کند که با ارسال کالاهای مورد نیاز به ایران نگرانی خود را نسبت به مردم این کشور نشان دهد. ... جرج بال گفت من نمی توانم در این اوضاع کارتر را مورد سرزنش قرار دهم، اما این اقدام او [حمله نظامی به طبس] مرا بسیار به هراس انداخت.» (3)

{پاسخ مثبت شاپور بختیار به درخواست نمایندگان دولت امریکا مبنی بر حضور و فعالیت وی در منطقه ای آزادشده در ایران}

ص: 525


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 10/2/1359، ص2.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 10/2/1359، ص12.
3- روزنامه بامداد، 10/2/1359، ص16.

روزنامه کیهان به نقل از خبرگزاری فرانسه آورده است: بسیاری از ژنرال های بازنشسته امریکایی می گویند عقب نشینی ناگهانی کماندوها از ایران به قدری غیرعادی بوده که سؤال های متعددی را درباره اصل مسئله پدید آورده است. مثلاً می گویند

چرا فرمانده کماندوها هلیکوپترهای باقیمانده را منهدم نکرد؟ چرا او نقشه ها و اسناد و مدارکی را پشت سر گذاشت که در آنها نقاطی از ایران علامت گذاری شده بود؟ و چرا تلاشی برای انتقال 9 نفری صورت نداد که در انفجار هلیکوپتر و هواپیما سوخته بودند. مقامات نظامی مزبور می گویند اکنون این سؤال جالب برای ما مطرح است که کس دیگری غیر از ایرانیان احتمالاً شوروی ها به این ماجرا پی برده بودند و به دنبال این ماجرا بود که دستور عقب نشینی صادر شد. اینها می گویند جز این نمی توان نتیجه گرفت که

عقب نشینی ناگهانی و همراه با دستپاچگی صرفاً مولود وحشت از عملیات محلی علیه مهاجمان بوده است وگرنه اولین اصل نظامی این است که اسناد و مدارک را از بین ببرند. ژنرال توماس مورر رئیس سابق ستاد مشترک امریکا، می گوید به اعتقاد من شوروی ها دریافته بودند که عملیاتی علیه ایران در جریان است، زیرا آنها سیستم مخابراتی و جاسوسی وسیع و پیشرفته ای دارند و بعید به نظر می رسد که از همان ابتدا هدف امریکا را تشخیص نداده باشند. (1)

204

صادق قطب زاده وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، در ادامه سفر یک هفته ای خود به 5 کشور عربی منطقه، امروز از کویت عازم قطر شد و با مقامات این کشور ملاقات و گفت وگو کرد.

وزیر نفت و دارایی قطر در مذاکرات خود با قطب زاده اعلام کرد درصورتی که ایران برای پیشبرد هدف های انقلاب اسلامی خود از ما بخواهد تولید نفت خود را کاهش دهیم، ما این کار را خواهیم کرد و دوشادوش ملت مسلمان ایران مبارزه خواهیم کرد.

در جریان این مذاکرات دولت قطر آمادگی خود را برای همکاری با دولت جمهوری اسلامی ایران در زمینه های مختلف اعلام کرد. همچنین قطب زاده موضع ایران را درباره رژیم عراق و امنیت خلیج فارس برای رهبران قطر تشریح کرد. (2)

قطب زاده پس از دیدار 7ساعته خود از قطر، در ساعت 20 به وقت محلی، وارد ابوظبی پایتخت امارات متحده عربی شد. وی در فرودگاه مورد استقبال وزیر مشاور در امور خارجی و کفیل وزارت امور خارجه و کارکنان سفارت جمهوری اسلامی ایران در ابوظبی قرار گرفت و پس از استراحت کوتاهی در فرودگاه، بلافاصله برای ملاقات و گفت وگو با شیخ زائد بن سلطان آل نهیان رئیس امارات متحده عربی، به کاخ وی عزیمت کرد. (3)

در بازتاب و تأثیر سفر قطب زاده به کویت امروز، رادیو کویت خبر داد: «شیخ صباح الاحمد الجابر الصباح نخست وزیر و وزیر امور خارجه کویت، ضمن اظهار رضایت از نتایج دیدار

ص: 526


1- روزنامه کیهان، 10/2/1359، ص4.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص10.
3- همان.

قطب زاده از کویت گفت شرایطی که جهان اسلام ما در آن به سر می برد، مستلزم ملاقات ها و گفت وشنودهای بیشتری میان دوستان ما می باشد تا بتوانیم خطری که امت مسلمان را احاطه کرده دفع کنیم و درجهت آزادی قدس شریف و دفاع از حقوق غصب شده برادران فلسطینی خود فعالیت نماییم.» (1) روزنامه الاخبار {چاپ قاهره} نیز دراین باره در سرمقاله امروز خود با عنوان "اسلحه ترور دوسر است" با اشاره به ترور ناموفق قطب زاده وزیر امور خارجه ایران در کویت افزود: «هرچند که مقامات کویتی مطلبی درباره سوءقصد کننده یا کنندگان اعلام نداشته، اما خبرها حاکی از این است که عراق در این ماجرا دست داشته است.» الاخبار در یک جهت گیری تلویحی در دفاع از اقدام عراق نوشت: «عراق به این ترتیب خواسته است به رفتار احمقانه وزیر امور خارجه ایران به هنگام حضور در دمشق و اعلام خبر دروغ توطئه کودتا در عراق و ترور صدام حسین پاسخ داده باشد.» (2)(3)

205

هم زمان با اوج گیری اختلافات ایران و امریکا، تحرکات دیپلماتیک عراق به طور محسوسی سمت وسوی نزدیکی به غرب یافته است.

روز گذشته، رادیو اسرائیل از زمینه سازی برای نزدیکی بیشتر فرانسه و عراق در سفر وزیر نفت عراق به فرانسه خبر داد. به گزارش این رادیو، «کشورهای فرانسه و عراق تصمیم گرفتند روابط خود را گسترش داده و اقدامات مشترکی درجهت استحکام رژیم عراق و جلوگیری از برخورد در خلیج فارس انجام دهند. پرزیدنت ژیسکار دستن رئیس جمهوری فرانسه، امروز با وزیر نفت عراق ملاقات کرده یک پیام خصوصی برای پرزیدنت صدام حسین رئیس جمهوری عراق، ارسال داشت.» (4)

علاوه براین، تلاش های عراق برای نزدیکی بیشتر به انگلستان نیز ادامه دارد و حتی گاهی گزارش هایی مبنی بر توسعه روابط دو کشور در زمینه های نظامی، به مراکز ذی ربط ارسال می شود؛ ازجمله خبری که امروز، درباره خریدهای عراق دریافت شد حاکی است این کشور «علاوه بر سفارش اسلحه از انگلستان یک ناو جنگی به کشور انگلستان سفارش داده و تعدادی از پرسنل جهت دوره تخصصی به انگلستان اعزام شده اند.» (5)

درعین حال، رژیم عراق همچنان در عرصه تبلیغات بر نقش قبلی ضد امپریالیستی خود پافشاری می کند و به خصوص در مبارزه با پرستیژ اخیر ضد امپریالیستی ایران و درجهت مخدوش کردن آن، منفعلانه می کوشد. امروز رادیو بغداد گفتاری پخش کرد که در آن آمده است: «خیمه شب بازی امریکا در ایران؛ امپریالیسم امریکا به شیوه های گوناگونی دست می زند تا خلق های جهان را بدین وسیله گمراه کند و به جنایاتی سرپوش بگذارد که رژیم هایی که به گرایش های ضدخلقی تن در داده اند، مرتکب می شوند. ... امریکا خواسته است از این ماجرا به عوامل کوچک خود خدمتی کرده باشد

ص: 527


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 41، 11/2/1359، ص12، بخش عربی رادیو کویت، 10/2/1359.
2- همان، صص 12 و 13، بخش عربی رادیو قاهره، 10/2/1359.
3- * اشاره به نوع واکنش و ابراز خوشحالی قطب زاده هنگام شنیدن خبر ترور صدام در سوریه است. به روزشمار7/2/1359 رجوع شود.
4- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 40، 10/2/1359، ص12، بخش فارسی رادیو اسرائیل، 9/2/1359.
5- سند شماره 287546 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی کمیته انتظامی، 10/2/1359.

مانند ابوالحسن بنی صدر که در دامان امپریالیسم امریکا بزرگ شده و صادق قطب زاده جاسوس و بسیاری از سیاستمداران رژیم و فرماندهان ارتش و توسط همین ایادی و عوامل است که امریکا نفوذ و قدرت خود را در ایران تضمین می نماید تا جایی که نیازی به هیچ کوشش برای رهایی گروگان ها ندارد، بلکه او در فکر این است که چگونه به تصفیه اوضاع به نفع متحدان خود دست بزند و بدین سان ایالات متحده امریکا با خیمه شب بازی جدید خود منویات پلیدش را درجهت خدمت به زمامداران کنونی ایران علیه اراده خلق های این کشور آشکار نماید.» (1)

206

امروز در یک عملیات مسلحانه که عراق پشت آن قرار داشت، سفارت ایران در لندن اشغال شد. قبل از این، عوامل عراق در خوزستان با طرح و تبلیغ آرمان آزادی عربستان {خوزستان} به انفجار در لوله های نفت و اماکن عمومی و نیز به اقدامات مسلحانه و انفجار در دفاتر و مراکز وابسته به ایران در خارج از کشور دست می زدند؛ اما به خصوص در سطح اشغال مسلحانه سفارتخانه ها، حادثه امروز لندن، تحرکی تازه محسوب می شود و بالطبع برد خبری وسیعی یافت.

قبل ازظهر امروز، سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن، به طور مسلحانه اشغال شد. مهاجمان که مسلح به کلت و مسلسل های خودکار بودند با خلع سلاح یکی از محافظان انگلیسی سفارت، داخل ساختمان شدند و 20 دیپلمات ایرانی و یک کارمند انگلیسی زبان سفارت را به گروگان گرفتند. (2) البته پس از چند ساعت، 2 نفر از کارمندان زن و یکی از دیپلمات ها موفق به فرار شدند. (3) این اتفاق بین ساعت 9:30 تا 10 صبح، به وقت محلی رخ داد. (4) دراین میان، یک خبرنگار بی بی سی و یک پلیس که نگهبان سفارت بود به گروگان گرفته شدند و 3 ساعت بعد با گزارش پلیس مشخص شد نگهبان گروگان گرفته شده، مجروح است. (5) با قطع وسایل ارتباطی و تلفن های سفارت ارتباط آن با بیرون قطع شد(6) و ساختمان سه طبقه سفارت(7) به محاصره 50 پلیس مسلح ملبس به جلیقه های ضد گلوله درآمد که تمام منطقه را زیر نظر گرفتند و از نزدیک شدن افراد جلوگیری کردند. (8)

به گزارش رویتر، اولین بار بعد از اشغال، بنگاه سخن پراکنی

انگلیس، بی بی سی، یک پیام تلفنی از سفارت اشغالی ایران در لندن دریافت کرده که در آن اشغال کنندگان خواستار آزادی 91

زندانی در استان خوزستان شده اند.

البته آنان استان خوزستان را "عربستان" می خواندند. (9) چند ساعت بعد، سخنگوی پلیس انگلستان اعلام کرد افرادی که سفارت را اشغال کرده اند می خواهند جهانیان بدانند که آنها ایرانیان عربستان {خوزستان} هستند. (10) اشغالگران که لهجه عربی داشتند(11) تقاضای یک مترجم کردند که عربی را به زبان انگلیسی

ترجمه کند. (12) بعضی خبرهای رسیده به وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران حاکی است این افراد احتمالاً عراقی هستند. (13)

درباره هویت مهاجمان، آسوشیتدپرس از بیروت گزارش داد که سه گروه ناشناس مسئولیت حمله به سفارت ایران در لندن را به عهده گرفتند. در بیانیه مشترکی که به زبان عربی، گروه های

ص: 528


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 41، 11/2/1359، ص7، بخش فارسی رادیو بغداد، 10/2/1359.
2- روزنامه اطلاعات، 14/2/1359، ص9.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 13/2/1359، ص4.
4- همان.
5- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 41، 11/2/1359، ص1، لندن آسوشیتدپرس، 30 آوریل 1980 {10/2/1359}.
6- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص7.
7- روزنامه اطلاعات، 13/2/1359، ص12.
8- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 41، 11/2/1359، ص1، لندن آسوشیتدپرس، 30 آوریل 1980 {10/2/1359}.
9- همان، لندن رویتر، 30 آوریل 1980 {10/2/1359}.
10- روزنامه اطلاعات، 13/2/1359، ص12.
11- همان.
12- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص7.
13- همان.

سازمان سیاسی خلق عرب، جنبش توده های عرب و جنبش مبارزان مسلمان عرب انتشار داده اند، آمده است: «ما مسئولیت عملیات [حمله به] سفارت ایران در لندن را به عهده می گیریم.» به گزارش آسوشیتدپرس، در این بیانیه کوتاه ضمن انتقاد از برخی اقدامات جمهوری اسلامی آمده است: «ما با کلیه امکانات و توانایی هایمان به مبارزه برای رسیدن به تقاضای عادلانه و انسانی مان ادامه خواهیم داد. ما به ضربات خود ادامه خواهیم داد. ...» (1)

به تدریج هویت و اهداف اشغالگران بیشتر مشخص شد. پلیس لندن به خبرنگاران گفت مهاجمان از اعراب جنوب ایران هستند که خواستار خودمختاری منطقه خود {خوزستان} می باشند. (2) یادآوری می شود که زندانیانی که گروگان گیران تقاضای آزادی آنها را کرده اند، درارتباط با حوادث خونین و انفجارات جنوب کشور بازداشت و دستگیر شده اند.

207

در ادامه تعرضات پراکنده مرزی غرب کشور درقالب حملات نیروهای عراق به پاسگاه های ایران، امروز نیز از نخستین ساعات بامداد، پاسگاه تنگاب نو واقع در نوار مرزی قصرشیرین، مورد هجوم قرار گرفت. (3) در این حملات به گزارش گروهان قصر شیرین،عوامل و پرسنل پاسگاه قلعه یهودی عراق با سلاح های سنگین و سبک پاسگاه تنگاب نو را زیر آتش شدید قرار داده اند و مأموران پاسگاه مزبور نیز به این تیراندازی ها پاسخ داده اند. (4) در گزارش مرزبانی قصر شیرین به تهران درباره این درگیری آمده است: «به نیروی خودی تلفات جانی وارد نشده فقط پاسگاه تنگاب نو منهدم گردیده است.

دراین مورد به مرزبانی مقابل اعتراض شدید گردیده است.» (5) یادآوری می شود که عوامل و پرسنل پاسگاه قلعه یهودی عراق در تاریخ 5/2/1359 نیز به سوی همین پاسگاه تیراندازی کردند که درنتیجه یک استوار دوم مجروح و به بیمارستان قصر شیرین اعزام شد. در تاریخ 8/2/1359 نیز براثر تکرار این تیراندازی، به جیپ پاسگاه خساراتی وارد شد. (6)

امروز مهاجمان مسلح ضدانقلاب به پاسگاه گرده نو نیز که در جوار پاسگاه تنگاب نو واقع است، حمله کردند که بعد از چند ساعت درگیری، این حمله دفع شد. (7) نیروهای عراقی همچنین بامداد امروز، با سلاح های سنگین و سبک به مدت یک ساعت پاسگاه گمرک نو و چاه شماره 8 نفت شهر را هدف حمله قرار دادند. (8)

208

در منطقه غرب کشور، عده ای از مهاجمان مسلح غیرقانونی نیز در مناطقی از نوار مرزی، در حملات پاسگاهی شرکت می کنند. تحرک آنان، درظاهر به دلیل علاقه مندی به رژیم گذشته و مبارزه با رژیم جدید است؛ اما درواقع این افراد عناصری غیرسیاسی ولی قانون شکن هستند که از وضعیت انقلابی و تحرکات عراق درجهت شرارت، راهزنی و مقاصد ماجراجویانه یا جنایتکارانه خویش استفاده

ص: 529


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 42، 12/2/1359، صص 3 و 4، بیروت آسوشیتدپرس، 30 آوریل 1980 {10/2/1359}.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 41، 11/2/1359، ص1، لندن آسوشیتدپرس، 30 آوریل 1980 {10/2/1359}.
3- سند شماره 283470 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تهران از سرهنگ ستاد اخیانی به تیمسار فرماندهی ژاجا {رکن3 عملیات}، 10/2/1359.
4- سند شماره 283468 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به ناحیه رکن2 و رکن3، 10/2/1359.
5- سند شماره 283469 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرزبانی قصرشیرین به تهران {رکن2 ژاجا}، 10/2/1359.
6- همان.
7- روزنامه کیهان، 10/2/1359، ص2.
8- روزنامه کیهان، 13/2/1359، ص1.

می کنند. سازماندهی و حمایت مالی این افراد با نیروها و مأموران و عناصر ذی ربط عراقی است. دراین زمینه در یک تلفن گرام رکن3 ستاد مشترک ارتش آمده است: «اکثر مهاجمین منطقه بیله سور و در بندبلوله عراق در تاریخ 10/2/1359 در دیوان جمع آوری و به آنان دستور داده شده خود را جهت حمله به پاسگاه باویسی و تیله کوه و همچنین حمله به افراد جلال طالبانی آماده نمایند. نادر رستم و سایر دسته های این قسمت حاضر به حمله به افراد جلال طالبانی نشده و گفته اند حاضریم با نیروهای ایرانی به جنگ بپردازیم.» این پیام برای هوشیاری و اقدامات ضروری داده شده است. (1)

درباره منطقه میانی نیز امروز، هشدار داده شد: «برابر خبر واصله، فراریان ساواکی و وابستگان به رژیم سابق در خاک عراق در محلی به نام زوره ... در مجاورت موسیان دوره چریکی و خرابکاری را طی می نمایند و بیشتر از همین طریق شبانه وارد ایران شده و دست به خرابکاری می زنند.» (2)

یادآوری می شود اقدامات عراق در سازماندهی تلاش های مسلحانه عناصر رژیم گذشته، خبری رایج در رسانه ها است؛ ازجمله هفته نامه پانوراما {چاپ ایتالیا} خبر داد: 2 تن از وابستگان شاه مخلوع یعنی زاهدی و اویسی اخیراً همراه اشرف پهلوی به بغداد رفته اند تا مزدورانی را استخدام و با اسلحه و پشتیبانی دولت عراق از مرزهای عراق علیه ایران وارد مبارزه شوند. (3)

209

در ادامه تحرکات مرزی عراق امروز نیز دو گزارش دریافت شد که بیانگر این گونه تحرکات در داخل خاک این کشور است.

امروز، فرودگاه نظامی فاو با فرود هلیکوپتر حامل برزان حسین، برادر صدام حسین رئیس جمهور عراق، افتتاح شد و مورد بهره برداری قرار گرفت. وی دستورهای مربوط به حفاظت هرچه بیشتر از این فرودگاه را به مسئولان امر صادر کرد. منابعی که این خبر را ارسال کردند، افزودند: «فرودگاه مزبور متعلق به شرکت ملی نفت عراق و انگلیس بوده که از آن استفاده نمی گردید، لکن اخیراً مرمت و به صورت فرودگاه نظامی و تابع پایگاه هوایی الشعیبه درآمده است.» (4) مسئولان ذی ربط خودی در منطقه، معتقدند «پروازهای شناسایی بر فراز خاک ایران از این فرودگاه صورت خواهد گرفت.» (5)

یادآوری می شود اخیراً تحرکات در منطقه فاو نیز به حد قابل توجهی افزایش یافته است. یک گزارش از تردد 45

کامیون ارتش عراق حامل پرسنل و سلاح های سبک و سنگین در این منطقه حکایت می کند. (6) در گزارش دیگری که امروز درباره فاو ارسال شده، آمده است: «دارای [تأسیسات] استخراج نفت و اسکله بارگیری نفت می باشد و به وسیله پرسنل هوایی و دریایی حفاظت می شود و منازل سازمانی جهت اسکان کارگران و کارمندان شرکت درحال اقدام است و به وسیله کارگران کره ای انجام می شود و درحال حاضر تقویت شده است.» (7)

دراین حال، درپی گزارش هایی که درباره برخی حفاری های نفتی عراق در نوار مرزی منطقه دهلران

ص: 530


1- سند شماره 050217 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به ژاجا، 14/2/1359.
2- سند شماره 316844 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی 21 57 {رکن2}، 10/2/1359.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 10/2/1359، ص12.
4- سند شماره 287256 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی 19 07 {رکن2}، 23/2/1359.
5- سند شماره 287377 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرمانداری خرمشهر به فرماندهی ناحیه ژاندارمری خوزستان، به فرماندهی لشکر92 زرهی اهواز، به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و به واحد هماهنگی نیروهای انتظامی، 11/3/1359.
6- سند شماره 033960مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن2 اطلاعات} به دفتر ریاست جمهوری اسلامی ایران، 10/2/1359.
7- سند شماره 287457 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی 19 07 {رکن2}، 10/2/1359.

به وزارت امور خارجه رسیده بود، امروز، اداره مرزبانی ژاندارمری کل کشور به وزارت امور خارجه اعلام کرد: «گزارش مرزبان دهلران گویاست، مقامات عراقی یک دکل حفاری در نزدیکی علامت های مرزی 8/22 و 9/22 نصب نموده اند. از مرزبان مذکور پرسش شد که فاصله این دکل تا خط مرز چقدر است و آیا تجاوزی به قلمرو ایران شده است یا خیر، پاسخ واصله گویاست که این دکل در فاصله 300 متری خط مرز برپا گردیده است و هیچ گونه تجاوزی به خاک ایران ننموده اند.» (1)

210

درحالی که برخی اطلاعات معاودین و رانده شدگان عراقی از داخل عراق، قابل توجه است، اما از سوی دیگر، خطر نفوذ عوامل اطلاعاتی عراق نیز وجود دارد.

اداره مرکزی اطلاعات و بررسی های سیاسی سپاه امروز به اطلاعات واحد سپاه ایلام اعلام کرد: «برابر اخبار واصله، تعدادی از افسران و مأمورین سازمان امنیت عراق جزء معاودین می باشند. ازجمله 2 نفر مأمورین سازمان به نام م.ک.آ اهل کربلا [و] الف.ب اهل نجف.(2) لازم است نسبت به شناسایی و دستگیری افراد مذکور اقدام فرمایید.» (3)

در همین حال، گزارش ارسالی منابع مسئول حاکی است چند روز پیش، استاندار بصره درمورد اخراج عده ای از ایرانیان عرب زبان که ساکن بصره هستند از صدام حسین سؤال کرده است. در پاسخ صدام با تأکید براینکه باید افراد فارسی زبان از عراق اخراج شوند، اضافه کرده که عرب زبان ها از ما هستند. در گزارش مزبور آمده است عده ای از عرب زبانان ایرانی مقیم بصره می خواهند خاک عراق را ترک کنند، اما موضوع به وسیله دولت بعثی عراق کنترل می شود. همچنین بیشتر عشایر عرب مرزنشین و دشت میسان در عراق اقوام و خویشاوندانی دارند که ایرانی هستند و تاکنون اخراج نشده اند. (4)

در حاشیه مسائل مربوط به رانده شدگان، بازتاب های مطبوعاتی آن نیز قابل توجه است. روزنامه اطلاعات در شماره امروز خود نوشت: «علی خلف، خبرنگار روزنامه العربی عراق که جزء رانده شدگان عراقی می باشد، گفت چون اکثر روزنامه نگاران عراقی شیعه مذهب هستند مورد خشم و غضب عوامل بعث قرار گرفته دائم تهدید به مرگ می شوند.» (5)

در شماره امروز نشریه پیام انقلاب ارگان سپاه نیز گزارشی از جهت گیری ضد ایرانی رسانه های عراقی، به نقل از یکی از معاودین عراقی مرتبط با سازمان پیکار اسلامی درج شده است. براساس این گزارش، رادیو تلویزیون و مطبوعات عراقی که به زبان عربی است همیشه حاوی توهین ها علیه امام خمینی و انقلاب ایران است. فیلم های تظاهرات زمان طاغوت در ایران که مردم با ارتش مقابله می کردند، در تلویزیون عراق طوری پخش می شود که گویا در همین زمان انجام می گیرد. تلویزیون بعث با عنوان "حرس خمینی" پاسداران را طوری نشان می دهد که گویا با ملت مبارزه می کنند. (6)

ص: 531


1- سند شماره 260951 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران {اداره مرزبانی} به وزارت امور خارجه، 10/2/1359.
2- * در سند، اسامی افراد به طور کامل آمده است.
3- سند شماره 041089 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اداره مرکزی اطلاعات و بررسی های سیاسی به اطلاعات ایلام {کرمانشاه}، 10/2/1359.
4- سند شماره 287457 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
5- روزنامه اطلاعات، 10/2/1359، ص10.
6- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، نشریه پیام انقلاب، شماره 6، 10/2/1359، ص47.

211

اخیراً مقامات ارتش عراق برخی اقدامات احتیاطی علیه تحرکات احتمالی ایران را در ابلاغیه ها مطرح می کنند. این کار علاوه بر تأکید بر وظایف نیروهای مربوطه، خودبه خود در زمینه سازی برای افزایش دشمنی موردنظر دولت بعثی عراق نیز قابل بهره برداری است.

گزارشی که ستاد لشکر92 زرهی امروز ارسال کرد، حاکی است: «مقامات لشکر7 پیاده ارتش عراق مدعی اند که تعدادی از عناصر تعلیم دیده ایرانی در نظر دارند در فرصت های

مناسب وارد خاک عراق شده و تأسیسات نظامی و پمپ بنزین ها و پل ها و سایر منابع حیاتی در استان سلیمانیه را مورد حمله قرار داده و خساراتی به بار آورند. دررابطه با این موضوع به کلیه یگان های مرزی دستور داده شده تا فوراً نسبت به افزایش تعداد گشتی های شبانه روزی اقدام نمایند.» (1) در خبری دیگر نیز آمده است: «کلیه یگان های پدافند هوایی ارتش عراق به خصوص یگان های مستقر در استان سلیمانیه به حال آماده باش ویژه درآمده اند. به یگان های مزبور دستور داده شده ضمن رعایت استتار کامل با تمام قدرت آماده عملیات باشند.» (2) شروع این آماده باش ساعت 24 امروز، ذکر شده است.

امروز، همچنین در نامه ای سری و فوری به مراکز مربوط در ارتش عراق مواردی ابلاغ شد تا از طریق آنها به سپاه ها، لشکرها و تیپ های ذی ربط ارتش عراق، اعلام شود براساس این ابلاغیه اقدام مقتضی را به عمل آورند. در این نامه سری و فوری آمده است: «رفعت اسد(3) دو گروه از عناصر خود را به منظور انجام عملیات تخریبی با هماهنگی گروه حزب الدعوه مزدور و [امام] خمینی به داخل کشور گسیل داشته است. گروه اول از راه کویت و گروه دوم ازطریق ترکیه وارد کشور خواهند شد. خواهشمند است به کلیه مراکز بازرسی و دژبانی مطلب فوق را اطلاع داده تا افرادی که ازطریق کویت و ترکیه وارد کشور می شوند دقیقاً زیر نظر قرار گیرند.» (4)

212

در ادامه جنگ تبلیغاتی عراق علیه ایران و به مناسبت فرارسیدن اول ماه مه {11 اردیبهشت} روز جهانی کارگر، ساعت11 امروز گفتاری از رادیو بغداد پخش شد که در آن آمده است: «روز اول ماه مه که به مثابه روز کارگران در سرتاسر جهان است اکنون طبق تصمیم بنی صدر تحریم شده است و هرگونه فعالیتی در این روز جهانی کارگران صورت گیرد ممنوع شده است، اما چرا بنی صدر چنین تصمیمی اتخاذ کرده است، مسئله بسیار روشن است. زیرا بنی صدر اولاً ازلحاظ عمل و راه و روش ضد کارگران

می باشد و درثانی، بنی صدر می داند که این مناسبت برای محاکمه رژیم و سیاست او نسبت به طبقه کارگر ستمدیده و محروم ایران مورد استفاده قرار خواهد گرفت. بنی صدر بر این عقیده است که ملغی کردن جشن های اول ماه مه این فرصت را

ص: 532


1- سند شماره 287528 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به فرماندهی مرکز عملیات تاکتیکی اروند، 10/2/1359.
2- سند شماره 287253 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی 19 07 {رکن2}، 22/2/1359.
3- * رفعت اسد برادر حافظ اسد و مقام اول اطلاعات و امنیت کشور سوریه است.
4- سند شماره 035092 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از تیپ زرهی بن الولید به یگان های تابعه، 17/2/1359.

از کارگران می گیرد که نفرت خود را نسبت به رژیم ابراز دارند. ... سوم اینکه بنی صدر که این جشن ها را ملغی کرده است درک کرده است که چنین روزی ممکن است به یکی از دردهای تاریخی در زندگی مردم ایران تبدیل شود زیرا قیام دانشجویان در اوج خود می باشد و چنانچه اجازه به کارگران در روز اول ماه مه داده شود که جشن های خود را برپا سازند آن گاه [امام] خمینی و بنی صدر با کارگران و دانشجویان روبه رو خواهند شد زیرا دانشجویان پشت گرمی کارگران و کارمندان هستند. وانگهی قیام تاریخی ایران بیانگر عدم رضایت طبقه کارگر ستمدیده ایران می باشد.» (1)

این درحالی است که در روزنامه های امروز صبح ایران، ازجمله روزنامه جمهوری اسلامی ارگان حزب جمهوری اسلامی، تبلیغات وسیعی برای هرچه بهتر برگزارکردن مراسم روز اول ماه مه در ایران به چشم می خورد.(2) در شماره امروز روزنامه جمهوری اسلامی، درباره مراسم روز جهانی کارگر، که قرار است فردا برگزار شود، اعلام شد: «در سراسر ایران، کارگران مسلمان کشورمان به دعوت کانون ها و گروه های مسلمان دست به یک راه پیمایی باشکوه در سراسر کشور خواهند زد و ضمن تجلیل از مقام استاد شهید مطهری روز خود را گرامی خواهند داشت. طبق اخبار و اطلاعات رسیده از قم، تبریز، مشهد، اصفهان، شیراز، قزوین، رشت، اهواز، کرمان و سایر شهرهای بزرگ و کوچک کشور، از هم اکنون توده های میلیونی مسلمان هم وطن از زن و مرد خود را مهیای برگزاری این مراسم کرده اند. امسال روز جهانی کارگر را کارگران مسلمان کشور در شرایطی جشن می گیرند که انقلاب اسلامی ما وارد مراحل جدید سازندگی شده است.» (3)

همچنین در شماره امروز روزنامه نامه مردم ارگان حزب توده «اعلامیه کمیته مرکزی حزب توده ایران به مناسبت جشن اول ماه مه» درج و همین عبارت در صفحه اول تیتر شده است. در این اعلامیه مفصل که شامل مجموعه ای از مواضع حزب توده است، موارد ذیل به طور مستقیم مربوط به روز کارگر است:

o «کارگران، زحمت کشان، مردم مبارز ایران، کمیته مرکزی حزب توده ایران جشن بزرگ اول ماه مه، روز همبستگی بین المللی کارگران و زحمت کشان سراسر جهان را صمیمانه به شما تبریک می گوید. ... در روز اول ماه مه، خاطره شهدای انقلاب بزرگ ایران و راه طبقه کارگر در سراسر جهان را گرامی می داریم و به همه رزمندگان راه تأمین سعادت زحمت کشان درود می فرستیم. ... طبقه کارگر و مردم مبارز ایران امسال روز اول ماه مه را با شعار اتحاد بر پایه مبارزه با امپریالیسم جهانی به سرکردگی امپریالیسم امریکا، برگزار می کنند. ... طبقه کارگر ایران و حزب سیاسی آن حزب توده ایران در لحظه خطرناک کنونی آماده اند تا با تمام قوا و با همه امکانات و اشکال از موجودیت جمهوری اسلامی ایران دفاع کنند و رهنمودهای

ص: 533


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 41، 11/2/1359، ص9، بخش فارسی رادیو بغداد، 10/2/1359.
2- * تمامی گروه های سیاسی بدون استثنا اعلام کردند که به مناسبت این روز مراسم برگزار می کنند و بسیاری نیز اعلان کردند که راه پیمایی برپا خواهند کرد. گزارش های مربوط به این مراسم در روزهای بعد آمده است.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 10/2/1359، ص3.

قاطعانه امام خمینی را در طرد کامل توطئه های شیطان بزرگ از ایران به اجرا درآورند. ... طبقه کارگر ایران و حزب سیاسی آن حزب توده ایران با بیداری و هشیاری توطئه های امپریالیسم امریکا و ضد انقلاب داخلی را فاش می سازند، به مردم و نیروهای مسئول حفظ انقلاب، شورای انقلاب، ریاست جمهوری، دولت و همه ارگان های انقلابی هشدار می دهند.»

«کارگران معدن زغال سنگ سرچشمه در خراسان، در دوران ملی شدن نفت، ضمن نامه اعتراضی به توطئه های استعمارگران انگلیسی علیه ایران چنین نوشتند، شما ما را به نان خشک خوردن عادت داده اید، ما اینک از این عادت برای طرد شما از کشور خود استفاده می کنیم. زبان حال طبقه کارگر و همه زحمت کشان ایران دربرابر تهدیدات امروزی امپریالیسم غدار و چپاولگر امریکا همین است و بس. به نوبه خود مسئولین شورای انقلاب و دولت باید بدانند که آنان نیز، در قبال، ازخودگذشتگی و فداکاری توده های زحمت کش شهر و روستا به خاطر حفظ انقلاب وظایف سنگینی به عهده دارند. ... کارگران ایران خواستار اجرای بدون قیدوشرط حقوق و آزادی های دمکراتیک مطرح در قانون اساسی جمهوری اسلامی هستند. ... طبقه کارگر ایران، طبقه رزمنده و آزموده ای است. این طبقه [سابقه ای] از هفتاد سال مبارزه سندیکایی و سیاسی علیه تسلط استعمار و امپریالیسم، نواستعمار و ارتجاع وابسته داخلی دارد. طبقه کارگر ایران در جریان تکوین و تدارک انقلاب کنونی نقش اساسی داشته و در مراحل نهایی پیروزی انقلاب، به رهبری قاطعانه امام خمینی، نقش نیروی ضربتی انقلاب را عهده دار بوده است. ... حزب توده ایران، حزب سیاسی طبقه کارگر ایران است.» (1)

213

ادامه و اجرای طرح آتش بس از نیمه شب گذشته، در سنندج با ابهاماتی همراه است. گرچه با نفس آتش بس مخالفتی وجود ندارد، ولی تعبیرات مختلف از هدف اصلی، علل و پیامدهای آن، موجب موضع گیری های متفاوتی دربرابر این مسئله شده است.

در نشست مطبوعاتی رئیس دیوان عالی کشور که امروز برگزار گردید، از وی سؤال شد: «هیئتی قرار است ازطرف آقای رئیس جمهوری، به سنندج و سقز برود و آتش بس هم برقرار شده است، نظر دولت جمهوری اسلامی درباره مسائل کنونی کردستان چیست؟» به گزارش روزنامه اطلاعات، دکتر بهشتی پاسخ داد: «مسئله آتش بس اصولاً در یک جامعه تعبیر خوبی نیست، ما به عنوان مسئولان مملکت هرگز راضی نیستیم در هر گوشه این مملکت آتشی برپا باشد. این آتش افروزان، این کومه له و دست نشاندگان مستقیم و غیرمستقیم دشمنان ملت ما هستند که برخلاف خواست برادران و خواهران کرد ما آتش افروزی می کنند. بنابراین آنچه

ص: 534


1- روزنامه نامه مردم، 10/2/1359، صص 1 و 10.

روی داده، آن است که وقتی آنها دست از آتش افروزی بکشند دیگر دلیلی ندارد که سربازان ما در آنجا آتش بگشایند. من دوست دارم، مسئله را این طور تعبیر کنید که آتش افروزان کردستان دست از عمل زشت و ناپسند خود برداشتند و خودبه خود در این حالت یک گلوله هم معنی ندارد شلیک شود. من خواهش می کنم شما نمایندگان مطبوعات در کاربرد کلمات دقت به خرج دهید، زیرا که کاربرد این لغات در فرهنگ ما فوق العاده مهم است، اما درمورد کار کردستان، هیئت ویژه به علت آگاهی از مسائل کردستان در جریان کار خواهد بود و من از اعضای سایر هیئت ها اطلاعی ندارم.» (1)

مهندس عزت الله سحابی عضو شورای انقلاب و سرپرست سازمان برنامه وبودجه نیز صبح امروز، در گفت وگو با کیهان درمورد چگونگی پایان دادن به درگیری های موجود در غرب کشور گفت: «گروه های مهاجم طی دو هفته آینده، ابعاد تهاجم خود را گسترش داده اند و خبرها و اطلاعات رسیده حاکی است که این تهاجمات بی ارتباط با اقداماتی که در خارج از کشور علیه استقلال ایران صورت می گیرد، نبوده است.» به نوشته کیهان، مهندس سحابی افزود: «نقش دولت و ارتش اعمال حاکمیت در منطقه و به علاوه آمادگی برای دفاع از غرب کشور و نقل وانتقالات ارتش برای آمادگی دربرابر تجاوزات عراق و دفاع از مناطق غربی کشور است.» وی تأکید کرد که «حزب کومه له مهاجم بر ارتش و دولت است، وسایل ادارات دولتی ضبط شده و با زور افراد دولت کارکنان نهادهای انقلابی مثل جهاد سازندگی را به زندان افکنده اند و یا به گروگان گرفته اند و یک سری عملیات دیگری صورت می گیرد که نشانه همین تهاجمات است.» (2)

درمورد برخورد نیروهای مسلح نظام، به خصوص سپاه با این مسئله، مطلب قابل توجهی در شماره امروز روزنامه انقلاب اسلامی درج شده که چنین است: «روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اطلاعیه های منتشره ازسوی ستاد عملیاتی مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران مستقر در سنندج را به شرح زیر دراختیار خبرنگار ما گذاشت. در قسمتی از این اطلاعیه آمده است: سازمان چریک های فدائی و کومه له و دمکرات و دیگر احزاب و دستجات منحرف وابسته به شرق و غرب که قصد دارند منافع و قدرت هایشان را در منطقه حفظ کنند شروع به فشارهای سیاسی نموده و می خواهند آتش بس و درنتیجه باب مذاکره را بگشایند. ازنظر ما و ملت مسلمان ایران کوچک ترین اغماض سبب تضعیف حکومت وقت و تجزیه کردستان می شود، لذا خواهشمند است تا خاتمه پاک سازی منطقه که به خودی خود باعث نابودی کلیه کفار مسلح و اصلاح مغرضین می شود از مذاکره و آتش بس خودداری شود، زیرا تا سلاح در دست ضد انقلاب است مذاکره یا آتش بس مفهومی نداشته و در کردستان عزیز امنیت برقرار نمی شود. در غیر این صورت، بهتر است بیش از این به

ص: 535


1- روزنامه اطلاعات، 13/2/1359، ص11.
2- روزنامه کیهان، 10/2/1359، ص2.

ناحق کشته ندهیم و کردستان تقدیم بیگانه پرستان شود و با این عمل خون های به ناحق ریخته شهیدان این انقلاب را لوث کنیم. ما فکر نمی کنیم هرگز امام و امت مسلمان ایران راضی به این عمل باشند.» (1)

علاوه بر واکنش آشکار و مطبوعاتی که نشانه نارضایتی نیروهای مسلح از مماشات مجدد با گروه های مسلح کرد است؛ مکاتبات داخلی و غیرعلنی نیز حاکی از چنین اعتقادی به خصوص در میان نیروهای سپاه می باشد؛ متن کامل یک پیام که امروز از سنندج به فرماندهی سپاه در تهران ارسال شد، چنین است: «طبق تماس بی سیم مسئول هماهنگی با نیروی هوایی و تماس نیروی هوایی با سپاه گزارش می گردد که عملیات موفقیت آمیز است و ابتکارعمل در دست نیروهای سپاه و ارتش، تلفات دشمن زیاد، تعداد شهدا 12 نفر و مجروحین 27 نفر که همگی اعزام گردیده اند. وسایل مورد نیاز به قرار زیر می باشد: 200 نفر نیروی ورزیده با وسایل کامل، سلاح های سنگین کالیبر50، تیربار ام. ژ3. ای ا، مهمات سبک60 و 81، یک تیم مجهز پزشکی، بی سیم های پی.آر.سی77، 20 دستگاه و وی.آر.سی47 بی.سی 2 دستگاه، پتو 300 تخته و گونی 200 عدد.

رحیم صفوی هماهنگ کننده و فرمانده عملیاتی غرب» (2) در پیامی دیگر که امروز، از یک مرکز سپاه به ستاد عملیات غرب کشور ارسال شد نیز آمده است: «جهت جلوگیری از فرار ضد انقلاب در سنندج، جاده حسن آباد واقع در جنوب غربی سنندج و همچنین جاده درموله واقع در 40 کیلومتری جاده کرمانشاه {فرعی} حتماً بسته و زیر کنترل شدید قرار گیرد.» (3)

در یک تلفن گرام از سنندج به ستاد مرکزی سپاه نیز مطالبی آمده که حاکی از فشارهای واردشده و حساسیت شدید سپاه به اهمیت وضع موجود و نیز نارضایتی شدید از اموری است که به نظر سپاه، ناشی از نبود جدیت لازم در حل معضلات کنونی است، متن این تلفن گرام که امروز ارسال شد و سپس به اطلاع بنی صدر نیز رسید، چنین است: «دراثر یکی دیگر از سهل انگاری های ارتش... 6 تن از مجروحین که در فرودگاه بودند شهید گشته اند، افراد به پشتیبانی هوایی، آذوقه و مهمات نیاز دارند، حمل ونقل مجروحین برای نجاتشان و تقویت روحیه افراد لازم است و اگر آنها کشته شوند، جنایات مقامات مسئول مورد سؤال است و ما برحسب وظیفه به اطلاع ملت خواهیم رساند.

بروجردی» (4)

از سوی دیگر، سخنگوی حزب دمکرات کردستان در گفت وگوی تلفنی با رویتر مدعی شد ارتش هنوز آتش بس اعلام نکرده و از دیشب، 40 خمپاره به سوی مواضع گروه های ضدانقلاب

ص: 536


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 10/2/1359، ص1.
2- سند شماره 41076 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مسئول هماهنگی سپاه و ارتش غرب کشور به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 10/2/1359.
3- سند شماره 041088 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اداره مرکزی اطلاعات و بررسی های سیاسی به ستاد عملیات غرب کرمانشاه، 10/2/1359.
4- سند شماره 041077 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه مستقر در سنندج به ستاد مرکزی سپاه، 10/2/1359.

در سنندج پرتاب کرده است، ولی پیشمرگان کرد به آن پاسخ نداده اند. سخنگوی حزب دمکرات در تهران گفت انتظار می رود یک هیئت حسن نیت ازسوی دولت امروز بعدازظهر، وارد سنندج شده و راه را برای آغاز مذاکرات صلح هموار کند. (1)

یادآوری می شود تبلیغات خارج کشور از محورهای عمده اقدامات طرف درگیر در کردستان است. امروز، رادیو لندن خبر داد: «شیخ عزالدین حسینی رهبر مذهبی اکراد با ارسال پیامی برای دکتر والدهایم و سازمان صلیب سرخ بین المللی از آنها خواسته است تا ناظرانی برای مشاهده نبرد میان کردها و نیروهای ارتش ایران در غرب این کشور اعزام دارند.» (2)

214

هم زمان با درخواست آتش بس در سنندج، عناصر ضدانقلاب بر شدت درگیری ها در دیگر مناطق درگیر، افزوده اند و این به معنای افزایش فشار بر دولت و نظام برای جلوگیری از تمرکز در سنندج و نیز پذیرش آتش بس در این شهر محسوب می شود.

در سقز، به گفته پرتوی مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران کرمانشاه، درگیری ها شب هنگام به شدت ادامه داشت و گروه های مسلح غیرقانونی با سلاح های سنگین و خمپاره به پادگان این شهر حمله کردند. در این درگیری 3 تن شهید و 2 تن مجروح شدند. (3) درگیری نیروهای خودی و عوامل ضدانقلاب امروز نیز ادامه داشت و با فرا رسیدن شب، مهاجمان ضدانقلاب با خمپاره120 میلی متری و موشک انداز و سلاح های سبک به گروهان ژاندارمری مستقر در این شهر تیراندازی کردند و همچنین با خمپاره120 میلی متری به طرف پادگان تیراندازی شد که مأموران به آن پاسخ دادند. درگیری مذکور تلفات جانی نداشت. (4)

در بانه نیز، شب هنگام عده ای از عناصر ضدانقلاب با سلاح های سنگین و سبک گروهان ژاندارمری مستقر در تیپ بانه و پادگان را زیر آتش قرار دادند که آتش مهاجمان دفع و یک نفر از نیروهای ارتشی شهید و 3 نفر مجروح شدند. (5) امروز، ازطرف پاسداران اعزامی به منطقه، پیامی به جبروتی مسئول سپاه تهران، ارسال شد که متن آن چنین است: «شهدا و مجروحین در پادگان بانه حمل نشده اند، پادگان به تدارکات کافی و نیروی انسانی فوق العاده نیازمند است. طبق تلگرام رسیده از بانه وضع پادگان به هیچ عنوان رضایت بخش نیست، لطفاً هرچه سریع تر نیروی کمکی و تدارکات کافی اعزام دارید. ضمناً 26 نفر پاسدار البته هرکدام با یک صد تیر فشنگ در سقز هستیم و هنوز امکان پرواز به بانه برایمان آماده نیست اقدامات سریع مبذول دارید.

مسئول گروهان دوم سنگی» (6)

ص: 537


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 41، 11/2/1359، صص 1 و 2، تهران رویتر، 30 آوریل 1980 {10/2/1359}.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 40، 10/2/1359، ص29، رادیو لندن، 10/2/1359.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 10/2/1359، ص2.
4- سند شماره 50157 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا {عملیات و اطلاعات}، 11/2/1359.
5- همان.
6- سند شماره 041091 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سقز مسئول گروهان2 گردان به مسئول سپاه تهران، 10/2/1359.

در پاوه، از ساعت 10 شب گذشته تا حدود 7 صبح امروز، به طور متناوب در چند نقطه شهر و روستاهای خانقاه، دوریسان و نوریاب، مهاجمان مسلح غیرقانونی با سلاح های سبک و کالیبر50 به سوی نگهبانان و پاسداران آتش گشودند که به آن پاسخ داده شد. (1) امروز همچنین از ارتفاعات اطراف پاوه، 3 گلوله خمپاره به داخل پادگان ارتش پرتاب شد. یکی از خمپاره ها به ساختمان آسایشگاه اصابت کرد و خساراتی به بار آورد، ولی تلفات جانی درپی نداشت.

عصر امروز نیز براثر اصابت گلوله اسلحه سنگین عناصر ضدانقلاب به یکی از خانه های قریه گلان واقع در 4 کیلومتری جنوب غربی شهر پاوه، 4 نفر از اعضای یک خانواده به اسامی کیکاووس رادپناه، بازحیاطه براتی و 2 فرزند خردسال آنها به شهادت رسیدند. (2)

در نجف آباد بیجار(3) امروز از ساعت 21:30، عوامل مسلح غیرقانونی با سلاح سبک و سنگین به سپاه پاسداران و اردوگاه ارتش و پاسگاه قریه نجف آباد حمله کردند که با تیراندازی متقابل مواجه شدند. این حمله تا ساعت 23 طول کشید. (4)

در همین حال، سپاه ارومیه درخصوص برخی تحرکات معنی دار گزارش داد: «گروگان های اخیر دره قاسملو که حدود 20 نفر می باشند به دولتو برده شده اند. ... [و] در عرض سه یا چهار روز گذشته پیشمرگان پیرانشهر به طرف اشنویه و قاسملو سرازیر شده اند.» (5) این گونه تحرکات به خصوص در حوالی سنندج قابل تأمل است. شهربانی کرمانشاه اعلام کرد: «تعداد 700 نفر از افراد مسلح وابسته به کو مه له و دمکرات از راه دهگلان وارد جاده سنندج کامیاران شده و از آبادی ویار و کوه های حومه آن به طرف غرب می روند، تصمیم دارند پنجشنبه به کامیاران حمله کنند.» (6)

215

در وضعیتی که درگیری های کردستان روزهای حساسی را می گذراند و همه جناح های نظام درباره چگونگی حل مسئله گروه های محارب در کردستان، به اجماع نسبی رسیده اند و چشم اندازی از موفقیت دولت در استقرار حاکمیت در مناطق بحرانی کردنشین درحال ترسیم است، فشارهای زیادی از داخل و خارج به تصمیم گیران وارد می شود که چنانچه تأثیرگذار باشد، دولت را در ادامه کوشش های قاطعانه برای استقرار حاکمیت و امنیت در مناطق درگیر، دچار تزلزل می کند؛ ازجمله چند تن از وکلای فرانسوی در تلگرامی، ضمن تجلیل از انقلاب ایران از بنی صدر رئیس جمهور، خواستند که «به مسائل اقلیت ها و دانشگاه های ایران نیز توجه کند.» به گزارش روزنامه بامداد، این وکلا خود را اینگونه معرفی کرده اند: «ما وکلای امضاءکنندگان زیر که در غرب به طور آشکار جنایات شاه دیکتاتور را محکوم کرده ایم و چه در فرانسه و چه در ایران از

ص: 538


1- سند شماره 000627 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرمانداری پاوه به استانداری کرمانشاهان، 10/2/1359.
2- سند شماره 000632 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از وزارت کشور به ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 11/2/1359.
3- * این شهر سابقه درگیری شدید نیز دارد. به روزشمار 4/2/1359 رجوع شود.
4- سند شماره 050183 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 12/2/1359.
5- سند شماره 41081 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ارومیه به تهران {اطلاعات}، 10/2/1359.
6- سند شماره 41075 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از وزارت کشور به ستاد مرکزی سپاه پاسداران، 10/2/1359.

مبارزان علیه رژیم پهلوی دفاع کرده ایم و با مسرت از انقلاب ایران تجلیل کردیم و همبستگی خویش را در مبارزه این ملت برای به دست آوردن استقلال ملی و حق قانونی آزادی ابراز کردیم.» در ادامه مطلب روزنامه، اسامی وکلای فرانسوی که این نامه را امضا کرده اند، درج شده است. (1)

216

درپی اعلام سازمان مجاهدین خلق مبنی بر اینکه حاضر است تمامی نیروهای خویش {میلیشیا چریک نیمه وقت} را برای مبارزه با امریکا تحت فرماندهی سپاه قرار بدهد،(2) امروز، سپاه اطلاعیه ای منتشر کرد که نشان می داد اختلاف سپاه و سازمان مجاهدین خلق در مبانی عقیدتی و خط مشی سیاسی عمیق تر از آن است که بتوانند به اقدام مشترک بپردازند، ولو این اقدام مبارزه با امریکا باشد. علاوه براین، بر بی اعتمادی سپاه به سازمان نیز یک بار دیگر در این اطلاعیه تأکید و مشخص شد سپاه حرکات این سازمان را مبتنی بر ملاک های مکتبی اسلام نمی داند. همچنین سپاه، سازمان را به طور عملی در شمار گروه هایی که در کردستان با آنها درگیر است محسوب کرده است.

روزنامه انقلاب اسلامی در شماره امروز خود از صدور اطلاعیه روابط عمومی سپاه درباره پیشنهاد سازمان خبر داد. در این اطلاعیه که با عبارت «بسم الله الرحمن الرحیم، واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرَّقوا؛ به ریسمان خدا چنگ بزنید و متفرق نشوید» شروع شده است،(3) سپاه ابتدا با یادآوری مواضع قبلی سازمان، بی اعتمادی خود را ابراز و بر ایدئولوژی اسلام به عنوان ملاک وحدت تأکید کرده است: علی رغم تمام تهمت ها و افتراهایی که سازمان مجاهدین خلق از آغاز تشکیل سپاه پاسداران به این ارگان انقلابی که به فرموده و رهبری امام خمینی شکل گرفته بود، زده است در رسانه های گروهی مشاهده نمودیم که مجاهدین خلق به اصطلاح میلیشیای خود را دررابطه با تجاوز امریکا دراختیار پاسداران انقلاب اسلامی قرار داده است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در گذشته از دیدگاه این گروه بازوی نظامی ارتجاع بوده است! درپیشگاه امام و امت مسلمان ایران مفتخر است که صلاحیت انقلابی و اسلامی خویش را در عملکردهای مکتبی برادران پاسدار به دست آورده است(4) و با کمال مباهات اعلام می کند که شعار جاودانه و الهی "نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی" را از اصول اولیه تشکیل خود دانسته و براساس ضوابط مکتب توحیدی انقلاب اسلامی لازمه اصولی و اساسی وحدت را در ایدئولوژی اسلام می داند و بس. (5)

سپاه در ادامه، پذیرش صادقانه رهبری امام را ملاک قطعی دیگری برای وحدت برشمرده و بازهم با یادآوری مواضع قبلی سازمان بی اعتمادی خود را ابراز کرده است: «هر گروه که با

ص: 539


1- روزنامه بامداد، 10/2/1359، ص16.
2- * گزارش این اقدام سازمان در روزشمار 7/2/1359 آمده است.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص7.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 10/2/1359، ص12.
5- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص7.

صداقت اسلامی پذیرای رهنمودهای پیامبرگونه رهبر انقلاب برخاسته از اسلام راستین بوده باشد، بدون هیچ گونه اطلاعیه در همه احوال همگام و همراه پاسداران انقلاب اسلامی بوده و خواهد بود. بدین سبب است که به مجرد تشکیل ارتش بیست میلیونی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همه امکانات مادی و معنوی خود را دراختیار بسیج ملی قرار داده به طوری که هسته اصلی تشکیل این ارتش می باشند. در گذشته سازمان مجاهدین خلق پس از تمامی تهمت ها و افتراها سعی می نموده که با روش همیشگی خود ادعا کند تمامی این حرف ها را به عده ای خاص از برادران پاسدار می گوید. درصورتی که تهمت های زده شده دررابطه با اعمال مکتبی همه برادران پاسدار ما بوده و از آنجا که سپاه تبلور خواسته های انقلابی امت اسلامی بوده است، بنابراین هیچ کس نمی تواند در این سپاه عمل فردی داشته باشد.» (1)

سپاه در این اطلاعیه همچنین یادآوری کرده است که سازمان در همین اعلام وحدت و همکاری نیز شرط وحدت و لازمه همکاری را رعایت نکرده است: «سازمان مجاهدین خلق که گویی از اغتشاشات عوامل مزدور امریکا در کردستان و خوزستان و ترکمن صحرا و دیگر نقاط و شهرهای ایران هیچ گونه اطلاعی ندارد و فداکاری و جانبازی برادران پاسدار ما را در گوشه وکنار ایران در نبرد با دشمنان انقلاب اسلامی فراموش می کند در اطلاعیه خود می گوید: "بدیهی است اعضای ما در هیچ درگیری داخلی دخالت ننموده..." و تذکر امام را بعد از تجاوز امریکا نادیده می گیرد که فرمودند من اخیراً باید تذکر دهم که قضایای کردستان که گروه های منحرف چپ و مخالف با اسلام و آشوبگر برخاسته اند و قضایای دانشگاه ها که گروه های چپ امریکایی در آن مکان های مقدس دست به آشوب زدند و آشوب های دولت غیرقانونی عراق در مرزهای ایران با حمله کارتر و دخالت نظامی در ایران رابطه ملموس دارد.» (2)

در ادامه این اطلاعیه، سپاه برای وحدت با همه نیروها با ملاک های مشخص شده، این گونه اعلام آمادگی کرده است: «سپاه پاسداران همواره دست اتحاد خویش را برای جهانی نمودن انقلاب اسلامی به سوی کسانی که ملاک مکتب انقلاب اسلامی را بر هر حرکت مقطعی و سیاسی ترجیح می دهند دراز نموده است. سنگر پاسداران انقلاب اسلامی برای کسانی که تحت رهبری امام خمینی، پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی را بر مبنای شعار اسلامی و مردمی "نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی" وظیفه شرعی خود می دانند، همواره آماده است.» (3)

اطلاعیه با این عبارت که خود نیز وجه تمایزی از مشی سپاه با سازمان را نشان می دهد، پایان یافته است: «پیش برای نابودی امپریالیزم شرق و غرب و برقراری حکومت قسط الهی و جهانی حضرت مهدی ولی عصر ارواحنا فداه.» (4)

ص: 540


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 10/2/1359، ص12.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص7.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 10/2/1359، ص12.
4- همان.

217

درحالی که هنوز ادعای تقلب و تخلف و میزان وسعت و تأثیر آن در مرحله اول انتخابات مجلس، کم وبیش مطرح است، باتوجه به قطعی شدن نزدیکی زمان برگزاری مرحله دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی و ناگزیربودن شروع فعالیت های انتخاباتی، سخنگوی حزب جمهوری اسلامی در تماسی با روزنامه جمهوری اسلامی، از فعالیت مجدد انتخاباتی مجموعه گروه هایی خبر داد که در مرحله اول با عنوان "ائتلاف بزرگ" در انتخابات تهران شرکت کرده بودند. این بار برای رقابت 12 کاندیدای ائتلافی با دیگر جریان ها، همان عنوان ائتلاف بزرگ انتخاب شده است. به نوشته شماره امروز روزنامه جمهوری اسلامی، در متن توافقنامه ائتلاف بزرگ آمده است: «از آنجا که اتحاد گروه های اصیل انقلاب اسلامی ایران و پیروان راستین راه امام همواره بهترین ضامن پیروزی و تداوم این انقلاب بوده، ... جامعه روحانیت مبارز تهران، حزب جمهوری اسلامی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و دیگر گروه های همفکر {انجمن اسلامی معلمان، اتحادیه انجمن های اسلامی شهر ری، سازمان فجر اسلام، نهضت زنان مسلمان و بنیاد الهادی} به دنبال موفقیت درخشان و چشمگیر مردم شریف و مسلمان تهران در انتخاب چهره های انقلابی و ارزنده از لیست مشترک گروه های یاد شده در اولین مرحله انتخابات مجلس شورای اسلامی اینک توافق خود را نسبت به کاندیداهای زیر که گروهی از کاندیداهای همان لیست می باشند اعلام... [می داریم]:

1. حجت الاسلام محسن مجتهد شبستری 2. خانم گوهرالشریعه دستغیب 3. دکتر علی اکبر ولایتی 4. محمدعلی هادی 5. حبیب الله عسگراولادی 6. عبدالمجید معادیخواه 7. سیدمحمدکاظم موسوی بجنوردی 8. دکتر سیدمحمدباقر حسینی لواسانی 9. حجت الاسلام مهدی شاه آبادی 10. دکتر سیف الله وحید دستجردی 11. اسدالله لاجوردی 12. حجت الاسلام احمد مولایی.» سخنگوی مزبور همچنین اظهار امیدواری کرد که به زودی ائتلاف بزرگ در سطح شهرستان ها نیز توسط همین گروه ها، صورت گیرد. (1)

از سوی دیگر، روزنامه انقلاب اسلامی، در شماره امروز خود تحت عنوان "گفت وگو با سرپرست وزارت کشور و عضو شورای نگهبان" گزارشی از گفت وگو با آیت الله مهدوی کنی درج کرد. وی که علاوه بر سمت های مذکور، ازطریق ریاست کمیته مرکزی انقلاب اسلامی، مسئول کمیته های انقلاب سراسر کشور نیز می باشد،

در پاسخ

{آیت الله محمدرضا مهدوی کنی سرپرست وزارت کشور و عضو شورای نگهبان }

ص: 541


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 10/2/1359، ص2.

خبرنگار این روزنامه اظهار کرد: «گرچه نمی توان مسئله تقلب و تخلف را که بعضی از گروه ها اظهار کرده اند به کلی نفی نمود، لیکن این تقلب و تخلف درباره همه گروه ها صادق است و تنها درمورد آن گروهی که علیه آن شکایت شده است نمی باشد، بلکه گروه مقابل هم همین ادعا را درمورد گروه شاکی دارد و هردو دسته هم شواهدی را ارائه کرده اند. ... اینکه نسبت داده اند که کمیته ها در انتخابات دخالت کرده اند کمیته ها به معنای نیروی مسلح، دخالتی در انتخابات نداشتند و ندارند و انجمن نظارتی که بر سر صندوق ها بودند از افراد کمیته نبودند. منتها چون کمیته ها در محل ها بودند و در مساجد هم روابطی دارند، مردم فکر می کنند که کمیته ها مستقیماً دخالتی داشته اند. در تمامی انتخابات حتی انتخابات ریاست جمهوری همین افراد بودند که صادقانه انتخابات را به اتمام رساندند و همین هایی که متهم اند به مخالفت با انتخاب جناب آقای بنی صدر، همین ها با کمال صداقت آرائی را که به نفع ایشان بوده خواندند و من معتقدم که البته هیچ جا صددرصد نمی شود گفت، ولی تا 80 ،90 درصد معتقدم که صادق ترین افراد همین ها هستند که به آنها می شود اعتماد کرد برای اینکه بر فرض هم که گرایش های گروهی داشته باشند چون اعتقاد مذهبی شان یک اعتقاد ساده مذهبی است، به عنوان تقلید از مقام مرجعیت و ولایت فقیه وقتی به آنها دستور داده می شود که آقا تخلف نکنید، آنها واقعاً به عنوان یک دستور شرعی آن را می پذیرند، ولو برخلافشان باشد. برخلاف سایر گروه ها که سیاسی کارند و مسئله ولایت فقیه و این گونه مسائل برایشان مطرح نیست و لذا آنچه که منافع گروهی شان است آن را عمل می کنند و تخلف در آن را عمل خوبی فرض می کنند و لذا بنده معتقدم الان هم صادق ترین افرادی که می توانند در انتخابات بی نظیر و بدون تقلب و تخلف کار کنند همین افرادی هستند که در مساجدند.» (1)

ضمیمه گزارش 202: گفتاری از رادیو امریکا درباره وضعیت صدور نفت ایران امروز، رادیو امریکا در گفتاری فارسی، گزارشی از وضع نفتی ایران پخش کرد که در آن آمده است: «گزارش های رسیده از ایران حاکی است که اسکله بارگیری اصلی نفت در جزیره خارک از دوشنبه گذشته، به حالت تعطیل درآمده است و صدور نفت از ایران به کلی متوقف شده است. کارشناسان امور نفتی می گویند در گذشته نیز تأسیسات جزیره خارک به علت نامساعدبودن وضع جوی به طور موقت تعطیل شده بوده است. ایران هفته گذشته، صدور نفت به ژاپن را قطع کرد زیرا آن کشور پیشنهاد ایران را مبنی بر بالابردن قیمت نفت به میزان 2 دلار و 5 سنت برای هر بشکه نپذیرفت. شرکت های...(2) نیز ظرف چند هفته گذشته از ایران نفت خریداری نکرده اند. وزیر نفت ایران در اوایل هفته جاری اعلام کرد که صدور نفت ایران به یک میلیون و سیصدهزار بشکه در روز کاهش یافته است و ایران در نظر دارد نفتی را که به ژاپن می فروخت به کشورهای اروپای شرقی و امریکای لاتین صادر کند.» (3)

ص: 542


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 10/2/1359، ص6.
2- * به دلیل پارازیت مفهوم نشده است.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 41، 11/2/1359، ص6، بخش فارسی رادیو صدای آمریکا، 10/2/1359.

ص: 543

ص: 544

روزشمار جنگ پنجشنبه 11 اردیبهشت 1359 15 جمادی الثانی 1400 1 مه 1980

218

تیرگی وضعیت بین ایران و امریکا، امروز هم بدون تغییراتی قابل توجه،ادامه یافت. اعلام مواضع همچنان شدید ایران که در بیانات امام خمینی و بنی صدر، انعکاس یافت و از سوی دیگر بازتاب تغییرات در وزارت امور خارجه امریکا که با ابراز امیدواری به کارایی مواضع امریکا علیه ایران همراه است، مهم ترین موارد قابل ذکر دراین باره است.

در تهران، از تریبون مراسم روز جهانی کارگر، پیام امام خمینی قرائت شد. در این پیام ضمن سرزنش شدید امریکا به دلیل دست داشتن در بحران های داخلی ضدنظام، آمده است: «در این قیام های مسلحانه در اطراف کشور و در دانشگاه ها و در این انفجارهای متعدد در اهواز و غیره، دست جنایتکار امریکا پیداست.» و در ادامه شخص کارتر این گونه تحقیر شده است: «کار آقای کارتر که از رزمندگی به راهزنی و از دخالت نظامی به پنهان کاری و انفجار کشیده است او را به صورت یک موجود مفلوک درآورده که همکاران هوشمند خودش به او پشت کرده اند و در قدرت نظامی او تردید نموده اند. ... چنین موجودی ملت شجاع ما را نخواهد ترساند.» (1)

رئیس جمهور بنی صدر نیز در مراسم روز کارگر اصفهان علیه امریکا اعلام موضع کرد. وی در میان فریادهای تأییدآمیز انبوه مردم حاضر در میدان امام {نقش جهان}، ضمن اشاره به توطئه گسترده ای که امریکا و ایادی آن در ایران چیده اند و برشمردن برخی از آن اقدامات، اعلام کرد: «دو روز پیش، فرستاده یاسر عرفات پیش من آمد و اطلاعاتی آورد که با اطلاعاتی که ما در کشور به دست آوردیم، سازگاری داشت و حکایت از این می کرد که امریکا می خواهد به توطئه های نظامی خویش در ایران ادامه دهد و منطقه آزادی، در ایران برای ایادی خود به وجود آورد و در این منطقه، عملیات ترور و وحشت را در شهرهای مختلف کشور هدایت بکند. این برنامه را رها نکردند و می خواهند در روزها و هفته های آینده در ایران اجرا کنند.» (2)

در همین حال، نشر تحلیل ها و اظهارنظرها درباره تغییرات در وزارت امور خارجه امریکا

ص: 545


1- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی{ره}، صحیفه امام {مجموعه آثار امام خمینی(ره})، جلد12، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ پنجم 1389، صص264 و 265.
2- روزنامه اطلاعات، 13/2/1359، ص9.

همچنان ادامه دارد؛ ازجمله تایمز لندن ضمن اظهار رضایت از انتصاب وزیر امور خارجه جدید نوشت: با حضور ماسکی به عنوان وزیر امور خارجه امریکا، امید فراوان وجود دارد که برای اولین بار پس از چندین سال وزیر امور خارجه این کشور دارای موضعی محکم تر از مشاور امنیت ملی باشد و این موضع به ویژه هنگامی که وزارت امور خارجه امریکا درپی نافرجام ماندن گام {اقدام} نظامی آن کشور برای رهایی گروگان های آن در تهران دچار نابسامانی شد، بسیار ضروری است. (1)

گاردین نیز انتخاب ماسکی را به جانشینی ونس، انقلابی زیربنایی در چارچوب کاخ سفید توصیف کرد و نوشت این انتخاب بدون شک دولت کارتر را به خواسته و تمایل مردم امریکا نزدیک خواهد کرد.

اما دیلی تلگراف برخلاف دو روزنامه یادشده، پیش بینی کرد که انتخاب ماسکی بر مشکلات و مسائل امریکا بیفزاید. (2)

219

موضوع عملیات امریکا برای نجات گروگان ها که در طبس متوقف شد، همچنان مورد توجه رسانه های امریکایی است. میزان وسعت و چگونگی اجرای این عملیات، بجز بخش های انجام شده که خودبه خود فاش گردیده است، همچنان در سطح فوق سری قرار دارد، اما رسانه ها به آن علاقه مندی نشان می دهند و گزارش هایی در این باب درج می کنند که هرچند میزان وثوق آن معلوم نیست و چه بسا گمراه کننده نیز باشد، اما درهرحال نشان می دهد ابعاد قضیه منحصر به آنچه رسماً اعلام شده نبوده است.

امروز نیویورک تایمز در گزارشی دراین باره آورده است: درصورت مقاومت شدید ایرانیان هنگام عملیات نجات گروگان ها، طرح های احتمالی به کارتر اجازه داده بود دستور حمله به تأسیسات نظامی تهران را صادر کند. به گزارش آسوشیتدپرس از نیویورک، این روزنامه همچنین به نقل از مقامات موثق دولتی نوشت حملات هواپیماهای امریکایی محتمل به نظر نمی رسید، ولی کارتر آمادگی داشت حتی با قربانی کردن افراد غیرنظامی مأموریت خود را به انجام رساند. نیویورک تایمز همچنین نوشته است حداقل 2 فروند از 6 هواپیمای سی130 که در این عملیات شرکت داشتند به توپ های 20 میلی متری و مسلسل های سنگین 62/7 میلی متری مجهز بودند. نیویورک تایمز افزود: درصورتی که مشخص می شد دفاع هوایی کافی نیست، کارتر می توانست دستور دهد که شکاری بمب افکن های اف7 و اف4 که از قبل مأموریت یافته بودند، از ناوهای هواپیمابر امریکایی مستقر در خلیج فارس به کمک بشتابند. این روزنامه به نقل از منابع مطلع دولتی نوشته است: این هواپیماها به طور مکرر پوشش هوایی عملیات را تمرین کرده بودند و بارها از ناو پرواز کرده و به طرف سواحل ایران رفته اند، اما از ورود به حریم هوایی ایران خودداری کرده اند. (3)

ص: 546


1- سازمان خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 42، 12/2/1359، ص13، بخش فارسی رادیو اسرائیل، 11/2/1359.
2- همان.
3- روزنامه بامداد، 14/2/1359، ص3.

در همین زمینه، آسوشیتدپرس در گزارشی دیگر از واشنگتن، خبر داد که جیمی کارتر دو روز قبل از این {9/2/1359}، با حدود 150 نفر ملاقاتی کاملاً خصوصی داشته است. این افراد کسانی بودند که در عملیات ناموفق طبس شرکت داشته اند. توماس اونیل سخنگوی مجلس نمایندگان امریکا، بدون ذکر جزئیات، این خبر را اعلام کرد. آسوشیتدپرس افزوده است: مقامات کاخ سفید هم از توضیح بیشتر دراین باره خودداری کردند. (1)

همچنین، یونایتدپرس از مسکو گزارش داد که روزنامه پراودا ارگان حزب کمونیست شوروی، در شماره امروز خود نوشت: طرح نافرجام آزادساختن گروگان های امریکایی در تهران، درواقع پوششی برای اجرای کودتا بود و اینکه ایالات متحده بار دیگر خواهد کوشید تا دولت ایران را سرنگون کند. (2)

220

بااینکه دیپلمات های ایرانی از امریکا اخراج شده اند، اما اعضای هیئت نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد، به ناچار در خاک امریکا به سر می برند و این برای رسانه های امریکایی فرصتی است تا جنبه های خبری خود را جذاب تر کنند. گفت وگوی شب گذشته یکی از شبکه های تلویزیون با منصور فرهنگ سفیر ایران در سازمان ملل، از آن جمله است.

در گزارش امروز یونایتدپرس از این برنامه آمده است: «سفیر ایران در سازمان ملل، پذیرفت که کشورش در کار گروگان گیری امریکایی ها غیرقانونی عمل کرده، لیکن متذکر شد که این امر قابل درک است. منصور فرهنگ شب گذشته، در پاسخ به سؤالات بیل مویرز خبرنگار تلویزیونی گفت ایالات متحده امریکا واقعیت انقلاب ایران را حتی تا زمان حاضر درک نکرده است. خبرنگار با یادآوری این مطلب که ایران از مذاکره با اعراب ایرانی که در سفارت ایران در لندن دست به گروگان گیری زده اند، خودداری می کند سؤال کرد، آیا این عمل متقابل نیست؟ فرهنگ در پاسخ گفت بله چنین است. مویرز سؤال کرد آیا گروگان گیری در ایران قانونی بود؟ فرهنگ پاسخ داد نه، به هیچ وجه و افزود گروگان گرفتن کارکنان سفارت امریکا در تهران پاسخی به پذیرش شاه مخلوع در ایالات متحده بود. وی ضمن اشاره به کودتای سال 1953 در ایران با حمایت امریکا و نیز 1974 در شیلی افزود ازلحاظ تاریخی این کاملاً طبیعی است که [می توان] پذیرش شاه مخلوع را به عنوان یک اقدام سیاسی جلوه داد. بنابراین ازلحاظ این دیدگاه گروگان گیری قابل قبول است. از منصور فرهنگ

(منصور فرهنگ سفیر ایران در سازمان ملل متحد و شخص نزدیک به بنی صدر:

گروگان گیری قانونی نبود، اما از دیدگاه تاریخی و اقدامات خصمانه امریکا علیه ایران قابل قبول است.)

ص: 547


1- روزنامه بامداد، 10/2/1359، ص3.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 42، 12/2/1359، ص1، مسکو خبرگزاری یونایتدپرس، اول مه1980 {11/2/1359}.

درباره عدم توانایی ابوالحسن بنی صدر دررابطه با دانشجویانی که در سفارت امریکا هستند سؤال شد، وی پاسخ داد: ما در یک مرحله انقلابی هستیم با موقعیت انقلابی که نمی توان یک دولت باثبات داشت. فرهنگ تصریح کرد که دشمنی ایران به هیچ وجه متوجه مردم امریکا نیست. این دشمنی مستقیماً متوجه دولت امریکا است. سفیر ایران در سازمان ملل با اشاره به گزارش هایی مبنی بر اینکه واشنگتن راه های حمایت از حضور ارتش در ایران را مورد نظر داشت، گفت: امریکاییان کودتا را در سال 1953، ساواک را در سال 1958، انقلاب به اصطلاح کشاورزی را در سال 1963 برای ما به ارمغان آوردند و در ژانویه 1979 زمانی که تمامی دنیا با احترام، از انقلاب ایران دچار ترس شده بود ایالات متحده در تدارک یک کودتا بود.

فرهنگ ضمن رد این مطلب که حضور امریکا در ایران، سدی در مقابل مداخله شوروی محسوب می شد، گفت امپریالیسم امریکا با انقلاب بلشویکی شروع نشد. فرهنگ با برداشت خبرنگار مذکور از انقلاب ایران مبنی بر انتقال قدرت از یک نظامی ستمگر به نوع مذهبی آن مخالف بوده و معتقد است، قدرت [امام] خمینی معنوی است که بر حمایت و سپاس و ستایش معنوی استوار است. در زمان حکومت شاه کشور زیر تهدید و زور اداره می شد.» (1)

221

قطب زاده وزیر امور خارجه ایران، در ادامه سفر منطقه ای خود امروز، در امارات متحده عربی با وزیر مشاور در امور خارجه این کشور مذاکره کرد.

در گزارش خبرگزاری پارس از موضوعات مورد بحث در این دیدار به کلیاتی از قبیل مسائل مختلف منطقه، روابط ایران با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و مسائل بین المللی اشاره شده است. در گزارش این خبرگزاری همچنین آمده است: امیر شارجه امروز به ابوظبی آمد و به طور خصوصی با قطب زاده مذاکره کرد. این مذاکرات نیز یک ساعت و نیم به طول انجامید و در پایان این ملاقات قطب زاده یک جلد کلام الله مجید به امیر شارجه هدیه کرد. همچنین امروز سفیر لبنان، کاردار سفارت الجزایر و کاردار سفارت عربستان در ابوظبی در محل اقامت قطب زاده حاضر شدند و با او به طور جداگانه ملاقات و گفت وگو کردند. وزیر امور خارجه ایران بعدازظهر امروز، در یک مصاحبه مطبوعاتی به سؤالات خبرنگاران ایرانی، خارجی و محلی پاسخ داد. (2)

در همین حال، در برخی مطبوعات امارات مطالبی متفاوت با فضای دوستانه مذکور، درج شده است؛ ازجمله امروز روزنامه الخلیج {چاپ شارجه}، یادداشتی از تریام رئیس مجلس امارات، منتشر کرده که در آن آمده است: «ما حوادث و اتفاقات تهران را شگفت آور و صادقانه تلقی می کردیم و انتظار داشتیم که مشکل این جزیره نخستین موضوعی باشد که انقلاب کبیر ایران آن را حل وفصل خواهد کرد. ... آقای قطب زاده با اظهاراتش [در] کنفرانس مطبوعاتی کویت هم به ایران و هم به اسلام توهین کرده است، زیرا وزیر امور خارجه ایران در جواب سؤالی درباره این جزایر آنهایی که

ص: 548


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 43، 13/2/1359، صص1و2، نیویورک خبرگزاری یونایتدپرس، اول مه 1980 {11/2/1359}.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص10.

این موضوع را مطرح می کنند متهم کرد که می خواهند بین ایران و اعراب جدایی افکنند.» خبرگزاری رویتر که این گزارش را مخابره کرده در پایان افزوده است: تقاضای بازگرداندن جزایر را دولت عراق که روابطش با ایران در چند هفته اخیر به وخیم ترین وضع آن رسیده، مکرراً مطرح کرده است. قبلاً یکی از جزایر به شارجه و دو جزیره دیگر به رأس الخیمه متعلق بود. (1)

یادآوری می شود که طه یاسین رمضان عضو شورای انقلاب عراق که از روز گذشته در امان به سر می برد، یک بار دیگر دعاوی عراق دراین باره را مطرح کرد. به گزارش خبرگزاری فرانسه، وی گفت: عراق دربرابر پس گرفتن 3 جزیره عربی خلیج {جزایر ایرانی تنب بزرگ و کوچک و بوموسی در خلیج فارس} که در سال 1971 توسط شاه سابق اشغال شد، کوتاه نخواهد آمد. طه یاسین رمضان که در مجمع امور بین المللی اردن سخن می گفت این سؤال را مطرح کرد که چرا اعراب که هر دفعه سیلی می خورند قادر نیستند به عنوان یک ملت متحد سرزمین های خود را آزاد کنند. (2)

222

اشغال سفارت ایران در لندن، برای دومین روز، ادامه یافت و این سفارت به یک کانون خبر و محل تجمعی برای انبوه طرف داران انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد. طرف داران نظام علیه رژیم عراق و صدام شعار می دادند و مخالفان نظام مقیم لندن نیز محلی برای شعار و درگیری یافته بودند.

در دومین روز اشغال، پلیس انگلستان اعلام کرد مذاکره با گروگان گیران که 3 ایرانی عرب نژاد هستند و 19 تن را به گروگان گرفته اند، ادامه دارد. (3) یادآوری می شود که سفارت ایران ساعاتی مانده به ظهر روز گذشته، اشغال شد. اشغال کنندگان که وابستگی آنها به عراق مشخص است و با عنوان "اسکادران های انقلاب عربی در عربستان" معرفی شده اند(4)، اعلام کردند که خواستار آزادی 91 زندانی سیاسی در استان خوزستان ایران هستند و تهدید کردند که درصورت رد این درخواست، هر دو ساعت 2 نفر از گروگان ها را خواهند کشت و سفارت را منفجر خواهند کرد. (5) آنها ساعت 12 روز پنجشنبه را به عنوان مهلت برآورده شدن خواسته هایشان تعیین کرده بودند.

دومین روز اشغال سفارت درحالی شروع شد که در طول شب گذشته، گروهی از

{تجمع دانشجویان ایرانی کفن پوش در اطراف سفارت ایران در لندن به منظور حمایت از انقلاب اسلامی و امام خمینی}

ص: 549


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 42، 12/2/1359، ص3، ابوظبی خبرگزاری رویتر، اول مه 1980 {11/2/1359}.
2- روزنامه بامداد، 13/2/1359، ص12.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص7.
4- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 43، 13/2/1359، ص1، بغداد خبرگزاری یونایتدپرس، اول مه1980 {11/2/1359}.
5- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص7.

دانشجویان ایرانی دربرابر سفارت ایران به تظاهرات مشغول بودند. رادیو لندن گزارش داد: آنها به پشتیبانی از آیت الله خمینی شعار می دادند. چند تن از این دانشجویان داوطلب شدند که جایگزین اعضای گروگان سفارت ایران بشوند. (1) تظاهرات دانشجویان ایرانی علیه اشغال مسلحانه سفارت ایران در لندن در جهت عکس اهداف اشغال کنندگان، اثر قابل توجهی در افکارعمومی برجا گذاشت. این دانشجویان عکس هایی از امام خمینی را حمل می کردند و علیه امریکا و انگلیس شعار می دادند. آنها همچنین از صدام حسین به عنوان عروسک خیمه شب بازی غرب یاد می کردند. (2) دانشجویان مذکور از همان آغاز اشغال، تجمع و تظاهرات خود را شروع کرده بودند. (3) از صبح امروز، جمعیت جلوی سفارت، بیشتر و بیشتر شد. (4)

در همین حال، برخی گزارش ها حاکی است پلیس به بهانه های مختلف مانع پیوستن دیگر ایرانیان مقیم لندن به این جمع می شود. (5) از سوی دیگر، عده ای از خویشاوندان گروگان ها نیز خود را به محل ویژه ای که پلیس در نزدیکی سفارت تعیین کرده، معرفی کرده اند و همگی مترصد اخبار مربوط به حادثه هستند. (6) این درحالی است که از قول گروگان گیران

اعلام شد صادق قطب زاده

وزیر امور خارجه ایران، شب گذشته، با تلفن با سفارت ایران در لندن تماس گرفته است. (7) گزارش تماس نیمه شب گذشته گروگان گیران و قطب زاده وزیر امور خارجه که در ابوظبی به سر می برد، چنین است: «از سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن که در اشغال 3 نفر مهاجم است به کاردار سفارت ایران در ابوظبی اطلاع داده شد که رهبر مهاجمین به سفارت درخواست تماس تلفنی با آقای قطب زاده را دارد. وزیر امور خارجه با این تماس موافقت کرد و در حضور تمام روزنامه نگاران ایرانی و اعضای سفارت ایران در ابوظبی، قطب زاده به رهبر مهاجمین که خود را خوزستانی معرفی می کرد، اخطار کرد اگر قطره ای خون از بینی هریک از اعضای سفارت جمهوری اسلامی ایران بریزد همان تعداد از زندانیانی که مهاجمین تقاضای آزادی آنان را دارند محاکمه صحرایی و سپس اعدام خواهند شد. قطب زاده پس از این اخطار ارتباط را قطع کرد. ولیکن چند دقیقه بعد کاردار سفارت ایران در لندن با ابوظبی تماس گرفت و ماجرا را برای قطب زاده شرح داد. وزیر امور خارجه در پاسخ اعضای سفارت از آنها خواست خونسردی خود را حفظ کرده و به هیچ وجه مرعوب تهدیدهای مهاجمین نشوند.» (8) رادیو لندن در ساعت 16:15، اعلام کرد که صادق قطب زاده گفته است دولت ایران به تقاضاهای گروگان گیران ترتیب اثر نخواهد داد(9) و دربرابر هریک از اعضای سفارت ایران در لندن که مورد

ص: 550


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 42، 12/2/1359، ص8، بخش فارسی رادیو لندن، 11/2/1359.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص7.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 43، 13/2/1359، ص4، بخش فارسی رادیو لندن، 12/2/1359.
4- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 42، 12/2/1359، ص8، بخش فارسی رادیو لندن، 11/2/1359.
5- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص7.
6- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 42، 12/2/1359، ص8، بخش فارسی رادیو لندن، 11/2/1359.
7- همان.
8- روزنامه اطلاعات، 13/2/1359، ص12.
9- * دیگر مسئولان ایران نیز موضع قاطع مشابهی را اعلام کردند؛ ازجمله رئیس جمهور بنی صدر در سخنرانی قبل ازظهر امروز، در مراسم روز کارگر امسال، اعلام کرد: «برادران و خواهران، ایادی دشمن در سفارت ما در انگلستان 20 [نفر] را به گروگان گرفته اند و تهدید کرده اند که اگر ما 91 توطئه گر را آزاد نکنیم، آنها سفارت ما را منفجر خواهند کرد. باید بگویم این ملت بهای سنگینی داده و هیچ مسئله ای در اراده ما تأثیری نمی گذارد. بنابراین ما آماده ایم شهادت برادران خود را در انگلستان بپذیریم، ولی تسلیم خواسته های آنان نخواهیم شد.» [روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص10]

آسیب قرار گرفته باشد، یک نفر از زندانیان مورد نظر آنها را در ایران اعدام خواهد کرد. این رادیو افزود: گروه مسلح اشغال کننده سفارت اظهار می دارند که این امر مهم نیست و آنها به هرحال به تهدیدات خود عمل خواهند کرد. آنها گفته اند که زندانیان مورد نظر آنان باید با هواپیما به لندن انتقال یابند و پس از آن همراه آنها و گروگان هایشان به مقصد نامعلومی حرکت کنند. (1)

حدود نیم ساعت به اتمام مهلت، اشغال کنندگان سفارت، یکی از گروگان ها را آزاد کردند. وی یکی از 2 عضو سازمان بی بی سی است که هنگام اشغال سفارت در این محل حضور داشتند. گروگان آزاد شده پس از آزادی به وسیله آمبولانس به بیمارستان انتقال یافت و مقامات پلیس حاضر در اطراف سفارت می گویند که علت آزادی او ابتلا به یک عفونت گوارشی بوده است. (2) به گزارش بی بی سی، بعد از آزادی فرد مذکور، در میان گروگان های باقیمانده در سفارت ایران در لندن، 2 تبعه انگلستان باقی مانده اند که یکی از آنها یک پلیس و دیگری خبرنگار بی بی سی است. (3) این درحالی است که اشغال کنندگان در تماس با رادیو لندن اعلام کرده بودند: «مایلیم افکارعمومی مردم انگلیس را مطمئن سازیم که گروگان های انگلیسی و نیز دیگر گروگان های غیرایرانی صدمه ای نخواهند دید.» (4) پخش این خبر باعث شد یک پزشک جوان انگلیسی از گروگان گیران درخواست کند که همسر ایرانی او را که در گروگان دارند، یک تبعه انگلیسی محسوب کنند. (5)

درحالی که چند دقیقه از ساعت 12 {اتمام مهلت}، نگذشته بود، سخنگوی پلیس اسکاتلندیارد آخرین اعلامیه افراد مسلح داخل سفارت را برای خبرنگاران قرائت کرد. مطابق اعلامیه مذکور، مهلت داده شده به ایران تا ساعت 2 بعدازظهر، براساس وظایف انسان دوستانه تمدید شد. در اعلامیه همچنین آمده است: اگر دولت ایران نشانه ای به دست دهد که برای اجرای تقاضای ما با دولت انگلستان تماس گرفته است، زمینه ای برای تمدید مجدد مهلت ما فراهم خواهد بود، در غیر این صورت، مسئولیت جان گروگان ها تماماً متوجه دولت ایران خواهد بود. (6) این مهلت بازهم تا ساعت 15:30، تمدید شد. اما یونایتدپرس و رویتر گزارش دادند: این فرصت هم پایان یافت و اتفاقی رخ نداد. (7)

دراین حال، تظاهرات مخالفان گروگان گیران که یونایتدپرس تعدادشان را صدها تن گزارش کرد، ادامه یافت. (8) آنها با فرارسیدن ظهر، به اقامه نماز جماعت پرداختند. حضور این افراد با درگیری هایی همراه شد که

{معترضان به اشغال سفارت ایران در لندن، در اطراف این سفارتخانه، نماز جماعت برپا کردند.}

ص: 551


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 42، 12/2/1359، ص8، بخش فارسی رادیو لندن، 11/2/1359.
2- همان.
3- همان.
4- روزنامه بامداد، 13/2/1359، ص3.
5- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 42، 12/2/1359، ص8، بخش فارسی رادیو لندن، 11/2/1359.
6- همان، ص11، بخش فارسی رادیو لندن، 11/2/1359.
7- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص7.
8- همان.

به دخالت پلیس انجامید؛ دخالتی که جهت آن برضد تجمع کنندگان طرف دار نظام بود. گزارش رادیو لندن دراین باره چنین است: در جریان نماز، گروهی از تظاهر کنندگان امریکایی مقیم لندن، دست به تظاهرات متقابل زدند که به برخورد مختصر میان دو طرف منجر شد و بلافاصله با دخالت پلیس پایان یافت. پس از مراسم نماز، یکی از روحانیون ایرانی مقیم لندن به پشتیبانی از دیپلمات های ایرانی به گروگان گرفته شده سخنرانی کرد. در طول این سخنرانی، 70 نفر از ایرانی های مقیم لندن که مخالف آیت الله خمینی هستند با دادن شعارهایی در این مراسم اختلال ایجاد کردند. پلیس برای جلوگیری از برخورد احتمالی میان دو گروه مذکور، اقداماتی را آغاز کرد که موجب برخورد میان طرف داران آیت الله خمینی با پلیس شد. براثر این درگیری چند ایرانی و افراد پلیس مختصر جراحاتی برداشتند. (1) در گزارش های بعدی این رادیو نیز آمده است: براثر برخوردهایی که بین این تظاهرکنندگان و افراد پلیس رخ داد یک پلیس مجروح شده و درحدود 20 نفر از تظاهرکنندگان بازداشت شده اند. (2)

به این ترتیب، بدون هیچ دستاوردی برای اشغال کنندگان، روز دوم اشغال سفارت به پایان رسید. شب هنگام، گزارش دان میلر افسر مطبوعاتی اسکاتلندیارد، بیانگر این بود که برای نخستین بار گروگان ها اجازه یافته اند با مقام های ایرانی ارتباط برقرار کنند. به گفته وی از سوی همه گروگان ها یک پیام برای رهبران ایران و با تصویب تروریست ها فرستاده شده است. این پیام از یکی از گروگان ها به نام عیسی نقی زاده که دبیر دوم سفارت است به دست پلیس لندن رسید. به خواهش وی دولت انگلستان پیام را برای مقامات ایرانی ارسال داشت. (3) این درحالی است که حضور انبوه ایرانیان مقیم لندن در اطراف سفارت در شب هم ادامه یافت. در ساعت 20:45، رادیو لندن اعلام کرد: آخرین گزارش که از اطراف سفارتخانه ایران به دست ما رسیده حاکی است تظاهرات همچنان ادامه دارد. (4)

یادآوری می شود، نوع برخورد رسمی و علنی عراق با قضیه سفارت ایران در لندن، خود گویای وجود انسجام جدی میان این جریان با دیگر جریان های ایذایی ضدایرانی است که از سوی عراق سازماندهی و تدارک می شود.

خبرگزاری دولتی عراق امروز، بیانیه ای با امضای «اسکادران های انقلاب عربی در عربستان، ائتلافی از مبارزان مردم مسلمان عرب، جنبش مردمی عربستان و سازمان سیاسی مردم عرب در عربستان» انتشار داد که طبق آن، گروه های مذکور مسئولیت تصرف سفارت ایران در لندن را برعهده گرفته اند. در بیانیه آمده است: «تصرف سفارت یک نمونه از عملیات کماندویی ماست که هرروزه مردم عربستان به آن اقدام می کنند.» این بیانیه همچنین اخطار داده است که «جهان به زودی متوجه ده ها نمونه دیگر از عملیات ما که تنها با پایان گرفتن اشغال ازسوی ایران و استقرار دوباره حقوق قانونی ما متوقف خواهد شد، می شود.» به گزارش یونایتدپرس از بغداد در بیانیه مذکور تأکید شده است: «هر نهاد و نمایندگی رژیم نژادی ایران در داخل و خارج جنبه عملیات کماندویی ما علیه ایران نژاد پرست که در ستم به مردم عربستان سهیم باشد خواهد بود.» (5)

ص: 552


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 42، 12/2/1359، ص12، بخش فارسی رادیو لندن، 11/2/1359.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 43، 13/2/1359، ص4، بخش فارسی رادیو لندن، 12/2/1359.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص7.
4- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 42، 12/2/1359، ص12، بخش فارسی رادیو لندن، 11/2/1359.
5- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 43، 13/2/1359، ص1، بغداد یونایتدپرس، اول مه1980 {11/2/1359}.

در همین زمینه، یک مفسر رادیو لندن گفت یکی از موارد اختلاف بین ایران و عراق اعراب ایرانی در جنوب کشورند که خواهان خودمختاری هستند. عراقی ها خوزستان را عربستان می نامند. آنچه مسلم است اشغالگران سفارت ایران در لندن، هر کسی باشند، تشنج بین ایران و عراق را تشدید خواهند کرد. (1)

223

در حاشیه اشغال سفارت ایران در لندن، که بازتاب وسیعی داشت، چند تفسیر و تعبیر و برداشت، به عنوان نمونه ذکر می شود.

در ایران، باتوجه به شواهد و مشاهدات حضوری نقل شده در رسانه ها و اقوال غیررسمی، برداشت عمومی بر همکاری و هم آوایی مقامات و پلیس انگلیس با اشغال کنندگان تأکید دارد، ازاین رو، بعدازظهر امروز عده ای به قصد تصرف و اشغال سفارت انگلیس در تهران مقابل در این سفارتخانه اجتماع کردند و درصدد برآمدند به منظور تلافی اشغال سفارت ایران در لندن، این سفارتخانه را تصرف و اشغال کنند. اما مأموران و پاسداران با حضور در محل از هجوم اجتماع کنندگان به داخل سفارت جلوگیری و آنان را متفرق کردند. (2)

در سازمان ملل متحد، کورت والدهایم دبیر کل این سازمان، در بیانیه ای که سخنگوی وی منتشر کرد از گروگان گرفته شدن دیپلمات های ایران به شدت ابراز تأسف و ناخشنودی کرد. (3)

در واشنگتن، یک سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا اعلام کرد که دولت امریکا هرگونه حمله به دیپلمات های هر کشور خارجی را تقبیح می کند. (4)

رادیو اسرائیل از قول یک نماینده پارلمان انگلیس {بدون ذکر نام وی}، اعلام کرد که وی پیشنهاد کرده است تا آزادی گروگان های امریکایی در تهران انجام نشود، کوششی برای آزادی دیپلمات های ایرانی سفارت ایران در لندن انجام نپذیرد. (5)

شاپور بختیار آخرین نخست وزیر رژیم پیشین ایران، در بیانیه ای مطبوعاتی اعلام کرد بروز شورش های بسیار شدید قربانیان سرکوب های کورکورانه رژیم ایران اجتناب ناپذیر شده است. وی گفت گروگان گیری ایرانیان در سفارت این کشور در لندن درنتیجه سیاست بی مسئولیتی و بدگمانی رهبران کنونی ایران رخ داده است. (6)

224

دولت عراق علاوه بر تحرک دیپلماتیک، در برخی کشورهای عربی از تحرک قابل توجهی در زمینه های مخفی مربوط به سرویس های امنیتی و اطلاعاتی نیز برخوردار است. ازجمله منابع ایران خبر دادند: «[امروز]، ازطرف حکومت بعث عراق 45 نفر از خرابکاران و تروریست های آموزش دیده به کشورهای کویت و لبنان و لیبی و الجزایر و لندن اعزام [شده اند] تا در آن

ص: 553


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 41، 11/2/1359، صص4 و 5، بخش فارسی رادیو لندن، 10/2/1359.
2- روزنامه کیهان، 13/2/1359، ص2.
3- روزنامه بامداد، 13/2/1359، ص3.
4- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 42، 12/2/1359، ص10، بخش فارسی رادیو لندن، 11/2/1359.
5- همان، ص10، بخش فارسی رادیو اسرائیل، 11/2/1359.
6- همان، ص2، پاریس خبرگزاری یونایتدپرس، اول مه 1980 {11/2/1359}.

کشورها دست به یک سلسله تخریب و ترور بزنند.» (1) بنا بر گزارشی دیگر، مقامات امنیتی عراق امروز، همچنین عده ای را به مقصد کشورهای عمان، عربستان سعودی، کویت و بحرین اعزام داشته اند. (2) تعداد این افراد، در گزارش ها 120 تن و وظیفه آنان «ترور مخالفین و مبارزین عراقی که در خارج از کشور علیه رژیم بعث مشغول فعالیت می باشند» (3) ذکر شده است. منابع مذکور یادآوری کردند: «قبلاً نیز حکومت عراق اقدام به اعزام گروه های خرابکار نموده که مراتب به عرض رسیده است.» آنها همچنین تأکید کردند: «آقای قطب زاده وزیر امور خارجه ایران، توسط همین گروه های اعزامی در کویت مورد سوءقصد قرار گرفته است.» (4)

225

استفاده سازمان امنیت عراق از ساواکی های فراری و برخی عناصر موسوم به خلق عرب، برضد ایران، ازجمله موضوعاتی است که منابع ایرانی به مقامات مسئول گزارش می کنند.

یک گزارش که لشکر 92 زرهی به استانداری خوزستان ارسال کرده و این استانداری نیز آن را برای مقامات وزارت کشور فرستاده، حاکی است که امروز «8 نفر از ساواکی های متواری به منظور آموزش مأمورین امن العام درجهت مبارزه با مجاهدین عراقی از کویت وارد عراق شده اند.» (5)

گزارشی دیگر نشان می دهد که درطول هفته گذشته {روزهای 4 تا 11 اردیبهشت 1359}، «تعدادی از ایرانیان فراری و ایرانیانی که در عراق سکونت داشته اند و قبلاً آموزش های خرابکاری را طی نموده اند ازطریق بدره و سایر نقاط مرزی جهت خرابکاری به ایران نفوذ داده شده اند.» (6)

در گزارش های متعدد دیگری که امروز، برای مقامات ارسال شده است نیز موارد قابل توجهی ملاحظه می شود. طبق یک گزارش دریافتی، «مدیریت سازمان امنیت بصره تعداد 20 خودروی سالن دار و مجهز به دستگاه های بی سیم به جبهه به اصطلاح تحریر خوزستان تحویل داده است، ضمناً راننده خودروهای مذکور همگی عراقی بوده و تابع سازمان امنیت عراق می باشند.» (7)

در گزارش دیگری آمده است: «وزارت کشور عراق یک حقوق ماهیانه جهت اشخاص و اعضای جبهه به اصطلاح آزادی بخش خوزستان که همگی ایرانی هستند اختصاص و ارسال داشته است و همچنین مقداری پول جهت پرداخت به افرادی که در خوزستان خرابکاری و انفجاراتی به وجود می آورند، ارسال داشته است.» (8) گزارش دیگر حاکی است: «مدیریت سازمان امنیت بصره تعداد زیادی مواد منفجره و نارنجک های دستی به مرز ایران، مرکز پلیس شلمچه ارسال داشته تا اینکه به افراد و جبهه به اصطلاح تحریر خوزستان و اعراب ایرانی به سرپرستی شیخ صدام شیخ حامد تحویل و مورد استفاده قرار دهند.» (9) یک منبع دیگر نیز دراین زمینه گزارش داد: «لنج های کویتی که وارد ایران می شوند، جاسازی شده و اکثراً با عراق همکاری دارند.» (10)

ص: 554


1- سند شماره 287417 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری خوزستان {رکن2} به فرماندهی لشکر92 زرهی اهواز {رکن2}، 29/2/1359.
2- سند شماره 287778 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به فرماندهی نزاجا {مدیریت اطلاعات}، 11/3/1359.
3- سند شماره 347524 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به فرماندهی نزاجا {مدیریت اطلاعات}، 12/3/1359.
4- سند شماره 287417 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
5- سند شماره 034646 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از استانداری خوزستان به اداره کل انتظامی وزارت کشور، 28/2/1359.
6- سند شماره 287363 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی لشکر92 زرهی خوزستان {رکن2}، 4/4/1359.
7- سند شماره 339200 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی 19 فرماندهی21 07 {رکن2}، 11/2/1359.
8- سند شماره 339199 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی 19 فرماندهی21 07 {رکن2}، 11/2/1359.
9- سند شماره 339200 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
10- سند شماره 347452 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری خوزستان {رکن2} به استاندار محترم استان خوزستان، 11/2/1359.

226

تقویت نیروهای مرزی عراق نیز، هرچند نه به طور وسیع، اما به صورت مستمر، موضوع گزارش های هرروزه نیروهای خودی به مقامات مسئول است.

امروز، پاسگاه مؤمنی {زیر نظر هنگ آبادان} از افزایش گشتی های عراقی در مسیرهایی از نوار مرزی(1) و گردان ژاندارمری خرمشهر نیز از تحرکاتی در داخل خاک عراق که با شلیک 4 تیر منور همراه بوده است، خبر دادند. (2) تردد چشمگیر امروز خودروهای عراقی در فاصله پاسگاه های فکه و طاووسیه نیز در گزارش پاسگاه دویرج خودی از این گونه موارد است. (3) رکن2 ژاندارمری نیز در گزارشی به دفتر ریاست جمهوری از تقویت پاسگاه چیلات عراق با یک گردان 600 نفری و 36 دستگاه نفربر مجهز به مسلسل های ساخت شوروی که از حدود یک ماه قبل شروع شده است خبر داد. (4) گزارش دیگری از رکن2 ژاندارمری حاکی است: «مقامات تیپ116 گارد مرزی عراق که یگان های آن در نوار مرزی مقابل ایران واقع در استان سلیمانیه گسترش یافته اند به کلیه یگان های تابعه دستور داده است که شب هنگام هرگونه حرکت مشکوک را بدون هیچ گونه درنگ با شدت تمام کوبیده و بلافاصله گزارش نمایند تا درصورت نیاز فوراً نیروی کمکی اعزام گردد.» (5)

یادآوری می شود که در بخشی از این گونه آمادگی ها ضرورت های مقابله با تحرکات مخالفان داخلی رژیم عراق نیز مطرح می گردد؛ ازجمله آخرین خبر ذکرشده {آمادگی در سلیمانیه} را می توان با این گزارش مرتبط دانست: «مقامات امنیتی عراق مدعی اند: اکراد شورشی وابسته به جبهه ملی {اتحاد وطنی}(6) در نظر دارند ظرف چند روز آینده دست به عملیات خرابکاری به شرح زیر در خاک عراق به ویژه در استان سلیمانیه بزنند:

1. خرابکاری در تأسیسات دولتی و نظامی

2. قطع کابل های برق و تلفن

3. حمله به شعبه های حزب بعث

4. پخش اعلامیه های ضددولتی و ایجاد رعب ووحشت بین اهالی.» (7)

در بعضی موارد نیز برای بالابردن انگیزه های آمادگی، خطر نفوذی های ایرانی در داخل خاک عراق مطرح می شود؛ بنا بر یک گزارش که امروز واصل شد، مقامات گارد مرزی استان بصره مدعی شده اند: «برابر خبر رسیده، قوای نظامی ایران در نظر دارند در یک فرصت مناسب به تأسیسات نفتی جنوب عراق حمله و کلیه تأسیسات نفتی را نابود و منهدم نمایند، لذا به کلیه یگان های تابعه دستور داده است که بر تعداد گشتی های خود افزوده و در طول شبانه روز مراقبت کامل نمایند و کوچک ترین اتفاق را سریعاً گزارش نمایند.» (8)

ص: 555


1- سند شماره 033981 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن2 دایره اطلاعات} به دفتر ریاست جمهوری اسلامی ایران، 17/2/1359.
2- سند شماره 050192 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 12/2/1359.
3- سند شماره 287483 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سوسنگرد به معاون امور مرزی 13/2/1359.
4- سند شماره 033961 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران {رکن2}، به دفتر ریاست جمهوری اسلامی ایران، 11/2/1359.
5- سند شماره 287764 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی 19 فرماندهی21 07 {رکن2}، 11/2/1359.
6- * منظور گروه اتحادیه میهنی کردستان عراق به رهبری جلال طالبانی است.
7- سند شماره 287536 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی19 فرماندهی21 07 {رکن2}، 11/2/1359.
8- سند شماره 287576 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی 19 فرماندهی21 07 {رکن2}، 11/2/1359.

227

تحرکات ایذایی مرزی عراق امروز در منطقه قصرشیرین، شدت محسوسی داشت. این تحرکات از نخستین ساعات بامداد امروز تا نیمه شب، ادامه یافت.

در ساعت 3:25 بامداد امروز، پیامی با امضای رضایی فرمانده سپاه قصرشیرین، به مرکز فرماندهی سپاه در تهران ارسال گردید. متن پیام چنین است: «در ساعت 2 بامداد امروز، قصرشیرین از شش طرف زیر آتش کفار قرار گرفته و مهاجمین با آر.پی.جی7 و خمپاره محمودآباد، دهلیم، مقر سپاه پاسداران، شرکت نفت و فرمانداری را مورد هجوم قرار دادند که با دفاع سپاه روبه رو شده و این درگیری حدود 1 ساعت، به طول انجامید که درنتیجه 3 نفر مجروح و یک نفر شهید گردیدند.» (1) در گزارش شهربانی کرمانشاه به

استانداری دراین باره آمده است: «براثر اصابت گلوله سلاح های سنگین مهاجمین به منزل کارمند اداره آموزش وپرورش واقع در خانه های سازمانی شهرستان مذکور خساراتی به بار آورده و همچنین یک باب خانه در محمودآباد حومه قصرشیرین را خراب که از ساکنین آن 3 نفر به سختی مجروح که در بیمارستان قصرشیرین تحت درمان قرار گرفته اند. ... اصابت گلوله مهاجمین به چند بشکه روغن در جایگاه شرکت نفت خساراتی وارد نموده و این تیراندازی تا ساعت 4 بامداد ادامه داشته است.» (2)

گزارش خبرگزاری پارس نیز حاکی است که در تهاجم به محمودآباد قصرشیرین عده ای دانش آموز براثر اصابت ترکش خمپاره به طور سطحی مجروح شدند. در این گزارش به نقل از سرهنگ اخیانی فرمانده ژاندارمری ناحیه کرمانشاه، آمده است: براثر اصابت خمپاره به خانه یکی از جوانمردان ژاندارمری قصرشیرین، 2 فرزند این جوانمرد به شهادت رسیدند. (3) نکته مهم اینکه این حمله با پشتیبانی آتش توپخانه ارتش عراق انجام گرفته درحالی که امکان پاسخ گویی متناسب برای خاموش کردن این آتش باری وجود نداشته است. در گزارش هنگ ژاندارمری قصرشیرین، این قضیه به صراحت ذکر شده است: «به علت نداشتن سلاح سنگین که در برد آتش آنها باشد، جواب مقدور نشده است. چون توپخانه مستقر در تپه ناصرخان بردش به مرز نمی رسد و امکان جواب گویی به آتش عراقی ها میسر نگردیده است. ازطریق ناحیه کرمانشاه از لشکر 81 زرهی کرمانشاه درخواست شده نسبت به تغییر موضع یا استقرار آتش بار دیگر در ده ناصر اقدام شود، زیرا مردم قصرشیرین درحال وحشت بوده و سراسیمه از خانه های خود بیرون ریخته و شهر در اضطراب است.» (4) هنگ قصرشیرین درضمن درخواستی برای فرماندهی ناحیه کرمانشاه به این شرح ارسال کرده است: «چون احتمال دارد شهر قصرشیرین مورد حمله قرار گیرد، مقرر فرمایید یک واحد تانک در قصرشیرین و خسروی مستقر [شود] که بتواند به موقع از شهر و نقاط حساس محل درصورت وقوع حمله احتمالی دفاع نماید.» (5)

درنهایت، حمله عوامل عراق به شهر که با پشتیبانی آتش توپخانه ارتش این کشور انجام شد، پس از ساعاتی دفع شد، اما حملات ایذایی در منطقه عمومی قصرشیرین، تا نیمه شب و حتی

ص: 556


1- سند شماره 50148 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه قصرشیرین به سپاه {مرکز فرماندهی}، 11/2/1359.
2- سند شماره 000630 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی کرمانشاهان به استاندار کرمانشاهان، 11/2/1359.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص4.
4- سند شماره 050156 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 11/2/1359.
5- سند شماره 276882 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به فرماندهی ناحیه کرمانشاه {رکن3}، 11/2/1359.

ساعاتی پس از نیمه شب، ادامه یافت. بدین ترتیب از ساعت 4:30 تا 6:30 امروز، پاسگاه های ولدکشته، خسروی و تنگاب نو مورد حمله قرار گرفت. (1)

در ساعت 23 «پاسگاه های تنگاب نو و ولد کشته قصرشیرین زیر آتش سلاح های سنگین پاسگاه قلعه یهودی قرار گرفته که درنتیجه پاسگاه تنگاب نو منهدم(2) شده است.» (3) در همین ساعت، پاسگاه یکه شان نیز زیر آتش قرار داده شد. (4) مطابق گزارش ناحیه ژاندارمری کرمانشاه، درباره این اقدام که به انهدام پاسگاه تنگاب نو انجامید، به طور رسمی به مرزبان مقابل اعتراض شده است. (5)

در حمله دیگری در ساعت 23 امشب، «حدود 150 نفر مهاجم مسلح پوشش توپخانه و خمپاره انداز پاسگاه پله چفت عراق واقع در ارتفاعات آق داغ... با آر.پی.جی7 و خمپاره به طرف منازل مسکونی کارمندان قصرشیرین و مرزبانی تیراندازی نموده و قصد گروگان گیری داشته که با مقاومت مأمورین ژاندارمری و نیروهای سپاه پاسداران مواجه و به خاک عراق متواری می گردند.» (6)

در ساعت 24 نیز حمله دیگری انجام گرفت. تلفن گرام ستاد مشترک ارتش دراین باره حاکی است: «حمله گسترده ای به پاسگاه دربندجوق که بین خسروی و قصرشیرین واقع است، انجام و دراثر ترکش گلوله خمپاره 2 نفر پاسدار به نام های {ابراهیمی مرتضی} به شهادت رسیده و احمد مرادی نیز زخمی شده است. حدود 5 قبضه خمپاره هم زمان تیراندازی نموده اند.» (7)(8)

228

در مناطق کردنشین، امروز، مهم ترین مسئله استمرار درگیری های اخیر در سنندج است. در این شهر، نوعی توازن برقرار است و هیچ یک از دو طرف قادر به تسلط کامل بر شهر نیستند، اما نیروهای طرف دار نظام می کوشند ابتکارعمل را در دست بگیرند و مسئله سنندج را حل کنند.

به همین منظور امروز، مقرر شد که بر تأمین و پاک سازی گردنه صلوات آباد که برای تدارک و تجهیز نیروهای نظام در سنندج نقطه مهمی است تأکید و از نیروهای سپاه مستقر در آنجا بیشتر پشتیبانی شود. این موارد به لشکر 16 زرهی ابلاغ گردید. (9) همچنین به گزارش سپاه پاسداران ارومیه امروز، «تعداد 171 نفر از برادران پاسدار ارومیه به فرماندهی برادران حمید باکری {فرمانده عملیات} و مهدی بخشی با تجهیزات انفرادی و کالیبر 50 و تیربار ام. ژ3 به شهر سنندج اعزام شده اند.» (10)

عناصر ضدانقلاب هم در تحرک و تکاپو برای تقویت و تجهیز هستند. برخی نشانه ها ازجمله اظهارات شاهدان عینی از مواردی که درپی آمده است، حکایت می کند:

ص: 557


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص4.
2- * در این گونه گزارش ها معمولاً غرض از به کاربردن کلمه انهدام، انهدام کامل نیست، بلکه مقصود واردآمدن خسارت جدی است.
3- سند شماره 50209 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه ای اطلاعاتی عملیات و اطلاعات نزاجا، شماره 22، از 11/2/1359 تا 13/2/1359، ص3.
4- سند شماره 276901 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرزبانی قصرشیرین به تهران {رکن1 ژاجا}، 11/2/1359.
5- سند شماره 283458 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن1 عملیات} به رکن 1 مرز ژاجا، 13/2/1359.
6- سند شماره 000660 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن2 دایره اطلاعات} به نخست وزیری، 17/2/1359.
7- سند شماره 050214 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا {مدیریت اطلاعات}، 14/2/1359.
8- ** گزارش های دیگر حاکی است این حمله تا دو ساعت بعد از نیمه شب، ادامه یافته و علاوه بر 2 پاسدار شهید یادشده، یکی از زخمی ها نیز به شهادت رسیده است. [روزنامه جمهوری اسلامی،13/2/1359، ص4]
9- سند شماره 050152 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی عملیات به سپاه پاسداران همدان {عملیات}، 11/2/1359.
10- سند شماره 425638 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ارومیه به سپاه پاسداران مرکز، 26/2/1359.

o سازمان چریک های فدایی خلق حدود 200 پیشمرگ را با سلاح هایی چون تیربار و آر.پی.جی7 و نارنجک انداز، برای اعزام به منطقه راهی کرده است. این عده با کامیون کمپرسی ازطریق میرآب عازم هستند.

o آمادگی جنگی در عده زیادی از پیشمرگان مهاباد مشاهده شده است.

o با کمک برخی از فراریان گارد جاویدان رژیم گذشته، تحرکاتی درزمینه ورود و راه اندازی ضدهوایی برای سرنگونی هوایی و هلیکوپترهای دولتی ملاحظه شده است.

o تبلیغات علیه پاسداران شدید است و اقدامات توضیحی و تبلیغی مناسب برای اذهان مردم بسیار ضروری است.

o سردخانه سنندج دراختیار پیشمرگان است و در آن اجساد عده ای از پیشمرگان کومه له و دیگر گروه ها و نیز اجساد 5 تن از خلبانان هلیکوپتر نگهداری می شود. (1)

o «در عملیات منطقه سنندج و بانه 5 فروند هلیکوپتر دراثر اصابت گلوله آسیب دیده و در کرمانشاه فرود آمده اند و به سرنشینان آن آسیبی وارد نشده فقط یک نفر خلبان دوم از ناحیه پا مورد اصابت گلوله قرار گرفته که با هواپیمای سی130 به تهران تخلیه شده است.» (2)

229

امروز، علاوه بر درگیری های حساس سقز و بانه، در سایر مناطق کردنشین نیز برخوردها و تحرکات ایذایی پراکنده روی داد که در درجه بعدی اهمیت قرار دارند و از آن جمله می توان به حوادث سردشت، شاهین دژ، پاوه، مریوان و نیز منطقه قطور در آذربایجان غربی اشاره کرد.

در سقز، یک فروند هلیکوپتر به شناسایی مشغول بود که هدف گلوله قرار گرفت، خلبان که از ناحیه پا مجروح شده بود، هلیکوپتر را در پادگان سقز به سلامت به زمین نشاند. (3)

در بانه، «پرسنل بانه از قله اربابا عقب نشینی نموده درنتیجه مهاجمین [مسلح غیرقانونی] یک فروند هلیکوپتر خودی را که به علت نقص فنی در قله اربابا فرود اجباری کرده بود به آتش کشیدند.» (4) همچنین «یک فروند هلیکوپتر به سرنشینی 12 نفر از تیپ سقز که عازم بانه بودند در

{ارتفاعات اربابا مشرف به بانه و پادگان این شهر، در اختیار گروه های مسلح غیرقانونی قرار گرفت.}

ص: 558


1- سند شماره 050151 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرکز فرماندهی به ستاد ارتش، 11/2/1359.
2- سند شماره 50209 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص2.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 16/2/1359، ص5.
4- سند شماره 50209 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص2.

ارتفاعات مشرف به پادگان دچار سانحه شده، 8 نفر از آنان سالم به پادگان رسیده و از بقیه خبری در دست نیست.» (1) به این ترتیب ارتفاعات مزبور دراختیار گروه های مسلح غیرقانونی قرار گرفت و برای بازپس گیری آن تقاضای 4 فروند هلیکوپتر شد. (2)

در سردشت امروز، چند تن از مأموران غیربومی شهربانی این شهر هنگام مراجعت از مرخصی به محل خدمتشان، در قریه میرآباد به گروگان گرفته شدند. (3)

در شاهین دژ از ساعت 1:30 بامداد، پاسگاه ژاندارمری و مقر پاسداران با سلاح های آر.پی.جی7 و تیربار هدف حمله مهاجمان مسلح ضدانقلاب واقع شد. (4) این درگیری تلفاتی نداشت، اما اصابت گلوله های خمپاره در ساختمان سپاه پاسداران شاهین دژ خساراتی به بار آورد. (5) عده ای از افراد مهاجم پس از عبور از رودخانه با سلاح سبک و سنگین در قریه محمودآباد واقع در 12 کیلومتری شمال پاسگاه شاهین دژ، به محل استقرار پیشمرگان مسلمان حمله کردند که به آتش آنها پاسخ داده شد. در این حمله براثر اصابت گلوله آر.پی.جی7 دیوار مقر پیشمرگان ویران گردید، اما آسیبی به کسی نرسید. (6)

در پاوه، حملات پراکنده به شهر و اطراف آن در قالب پرتاب خمپاره و تیراندازی پراکنده امروز هم ادامه یافت. (7) براساس یک گزارش در روستای گلال، 4 تن از اعضای یک خانواده براثر اصابت خمپاره جان خود را از دست دادند. (8) امروز، همچنین «در مسیر راه [روستای] مزیدی(9) یک دستگاه مینی بوس سپاه پاوه به علت برخورد با مین منفجر شده و راننده آن به نام پرویز قادری شهید و 2 پاسدار دیگر نیز مجروح شدند.» (10)

در مریوان، ستاد مشترک ارتش در گزارشی از حمل ونقل سلاح های سنگین و محموله های غذایی و بنزین برای عناصر مسلح ضدانقلاب خبر داده و افزوده است: رژیم عراق عده ای از عناصر ضدانقلاب را در 8 کیلومتری داخل خاک عراق گرد هم آورده و به تقویت آنان مشغول است. (11)

امروز، یکی از گروگان های منطقه قطور به واحد خود مراجعت کرد. در گزارش شهربانی به وزارت کشور دراین باره،به وضع منطقه قطور واقع در آذربایجان غربی، اشاره شده و آمده است: «برابر گزارش پلیس راه آهن، حسب اعلام پلیس راه آهن آذربایجان از مدتی قبل منطقه قطور و رازی متشنج و به واسطه وضع قطع کامل هرگونه ارتباط از سرنوشت 7 نفر مأمورین پلیس ایستگاه رازی اطلاعی درست در دست نبوده، لیکن مقارن ساعت 14:30 روز 11/2/1359، استوار دوم علی خسروی خود را به مرکز یگان معرفی [کرد]. گزارش وی حاکی است که در تاریخ 21/1/1359، سلاح و تأسیسات آنها به وسیله مهاجمین مصادره و خود آنها به گروگان گرفته شده و مشارالیه به واسطه حاملگی همسرش پس از 10 روز با موافقت مهاجمینی که در ایستگاه مستقر می باشند، موفق به خروج از منطقه گردید.» (12)

ص: 559


1- سند شماره 50209 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص3.
2- سند شماره 50209 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص2.
3- سند شماره 50234 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه ای اطلاعاتی، شماره 23، معاونت عملیات و اطلاعات نزاجا {مدیریت اطلاعات}، 14/2/1359، ص2.
4- سند شماره 50155 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا {مدیریت عملیات و اطلاعات}، 11/2/1359.
5- روزنامه اطلاعات، 13/2/1359، ص2.
6- سند شماره 50182 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 12/2/1359.
7- سند شماره 50175 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 12/2/1359.
8- روزنامه جمهوری اسلامی، 14/2/1359، ص4.
9- * در سند نام مزیدی این گونه آمده است: "م ز ی د ی"
10- سند شماره 50201 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات کرمانشاه به تهران {اطلاعات و عملیات}، 13/2/1359.
11- سند شماره 50158 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 11/2/1359.
12- سند شماره 50177 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 12/2/1359.

230

در شرایطی که سپاه هم اکنون در عرصه مقابله با گروه ها و تشکل های مسلح مخالف نظام در جنبه های مختلف سیاسی، عقیدتی و نیز نظامی و امنیتی تنها نیروی قابل اتکای نظام جدید در بحران های قومی مناطق کردنشین و عامل اصلی خنثی کردن تدابیر، سیاست ها و روش های گروه های قدرتمند و سابقه دار منطقه است، آسیب تفرقه و اختلاف میان این نیروی تازه شکل گرفته و رو به رشد با همراهان ارتشی آن، گاهی به صورت مشکل خودنمایی می کند. درواقع، در کنار فعالیت نیروهای مذهبی و مؤمن ارتش که بار اصلی ایفای وظایف ارتش، بیشتر داوطلبانه بر دوش آنهاست، بعضی واکنش های غیرانقلابی نیز موجب تضعیف روابط فی ما بین می شود. البته واکنش ها و رفتار غیردوستانه که از شمول دفعات و کمیت بالایی هم برخوردار نیست از هر دو طرف مشاهده می شود. این قبیل رفتارها که به صورت گله مندی هایی ظاهر می شود، اغلب مربوط به سطح میانی است و به سطوح عالی فرماندهی تسری نمی یابد. در این سطح، به خصوص در شرایط حساس کنونی، از دامن زدن به اختلافاتی که اگر مهار نشود می تواند کارایی هر دو نیرو را کاهش دهد، پرهیز می گردد. نمونه ای از گلایه های یادشده، مربوط به وضعیت منطقه حساس سنندج است.

امروز، مرکز فرماندهی سپاه در تهران دو پیام جداگانه دریافت کرد. درپیام ارسالی از عملیات کرمانشاه آمده است: طبق اخبار موثق، لشکر28 سنندج روحیه مبارزه را از دست داده و بعضی برادران سپاه از پشت سر خود اطمینان نداشته و حتی دیده شده که عده ای نیز برای ضدانقلاب خبر می برند. لذا تدابیری اتخاذ شود. (1)

در پیامی دیگر که از رکن3 ستاد مشترک ارتش واصل گردید، نیز آمده است: برابر گزارش لشکر28 سنندج باتوجه به اینکه عملیات در شهر برابر امریه صادره به سپاهیان واگذار شده است و لشکر ابتکار عملیات را در دست ندارد... و نیروهای پاسدار به دستورات فرماندهان خود بی توجهی می کنند و تعدادی قصد مراجعت دارند، «دستور فرمایید باتوجه به اینکه مردم غیرمسلح در وضع نامطلوبی به سر می برند، درمورد فعال نمودن برادران سپاه در سنندج و هماهنگی آنها اقدام لازم معمول دارند.» (2)

یادآوری می شود ویژگی های متفاوت سپاه و ارتش، ازجمله ازنظر تحرک چشمگیر انقلابی سپاه به سبب نوع نیروهای وقت، انعطاف تشکیلاتی و رو به رشدبودن در شرایط انقلابی و برخاستن از دل وضعیت انقلابی که آزادی عمل متفاوتی را برای این نیرو {سپاه} به بار آورده است، می تواند باعث بروز سوءتفاهم ها و حساسیت هایی بشود. به طورمثال، نامه روز گذشته مسئول واحد تدارکات سپاه محسن رفیق دوست، به سفارت سوریه در تهران نمونه ای از تفاوت وضعیت سپاه و ارتش ازلحاظ تحرک، ارتباط و انعطاف تشکیلاتی است. متن کامل نامه چنین است:

«به سفارت محترم جمهوری عربی سوریه از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

احتراماً چون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با موافقت شورای انقلاب اقدام به خرید تعداد

ص: 560


1- سند شماره 50154 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات کرمانشاه به تهران، 11/2/1359.
2- سند شماره 401095 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 11/2/1359.

500 قبضه موشک انداز آر.پی.جی7 و 5 هزار گلوله موشک مربوطه نموده است، متمنی است دستور فرمایید جهت حمل موارد فوق

تسهیلات لازم ایجاد گردد، قبلاً از همکاری های آن سفارت تشکر می شود. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، محسن رفیق دوست» (1)

231

امروز، مناسبت روز جهانی کارگر یک بار دیگر به عرصه ای برای صف آرایی جریان های سیاسی تبدیل شد. در تهران، مراسم چهار جریان متفاوت و مشخص قابل ذکر است.(2)

در تهران، جریان مدافع نظام، ستاد برگزاری مراسم امروز را در خانه کارگر تشکیل داد و از 9 مبدأ و در 9 مسیر، ساعاتی قبل ازظهر، به سمت لانه جاسوسی امریکا اعلام راه پیمایی کرد. درواقع میزبان تجمع امروز، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام بودند که به تناسب اینکه در فضای ضدامریکایی این روزهای ایران، همه راه پیمایی ها به مقابل سفارت سابق امریکا در تهران ختم می شود، درپیشانی و خط مقدم نیروهای خط امام و به طورکلی نیروهای مدافع نظام اسلامی، قرار دارند.

جریان دوم، جریانی که خود را اصلی ترین رقیب خط امام می داند و بلکه با عادت بزرگ نمایی های رایج، خط امام را اصلی ترین رقیب خود می خواند؛ سازمان مجاهدین خلق، برگزاری مراسم خود را به صورت یک تجمع {و نه راه پیمایی} در بعدازظهر و در ترمینال خزانه، اعلام کرد. این مراسم درواقع نوعی قدرت نمایی جریان مجاهدین خلق دربرابر جریان خط امام محسوب می شد. بنابراین سرمایه گذاری وسیعی برای آن شده بود.

جریان سوم را می توان سازمان چریک های فدایی خلق دانست. این سازمان هم مراسم خود را به صورت مستقل و به شکل یک تجمع در میدان آزادی برگزار کرد. سازمان چریک های فدایی خلق با این اقدام، هم با جریان خط امام و هم با حزب توده و هم با زوج سنتی خویش سازمان مجاهدین خلق، اعلام مرزبندی کرد.

جریان چهارم، حزب توده است که مراسمش در همان قالب کلی تحرکات این حزب قرار می گیرد. این جریان مراسمی برگزار کرد که هم مستقل باشد و هم عدم همراهی چندانی با مراسم اصلی {خط امام} تلقی نشود. حزب توده، مرکز تجمع اولیه خود را میدان امام خمینی {توپخانه} قرار داد تا بعد از ساعتی به سوی لانه جاسوسی راه پیمایی کنند. قطعنامه راه پیمایی نیز در محلی نزدیک لانه با عنوان متن پیشنهادی مواد قطعنامه راه پیمایی اول ماه مه، قرائت شد.(3) سخنرانی های افراد حزب نیز در همین محل انجام گرفت.

ص: 561


1- سند شماره 58531 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به سفارت جمهوری عربی سوریه، 10/2/1359.
2- * درباره هریک از جریان های مذکور، در گزارش های جداگانه که در ادامه آمده، بیشتر توضیح داده شده است. همچنین به مصاحبه یکی از مسئولان ذی ربط {آیت الله محمدرضا مهدوی کنی سرپرست وزارت کشور، سرپرست کمیته مرکزی انقلاب اسلامی و عضو شورای انقلاب} درباره حوادث روز کارگر و زمینه ها و عوامل درگیری های ترمینال، در گزارش جداگانه ای پرداخته شده است.
3- ** حتی روزنامه حزب توده برخلاف نشریات دیگر گروه ها در کنار گزارش مراسم خود، مراسم اصلی {خط امام} را هم با عباراتی مثبت گزارش کرد.

در مقایسه چهار مراسم مذکور و ازنظر اهداف مورد نظر برگزارکنندگان {تبلیغ، نمایش قدرت، جذب نیرو و...}، می توان گفت اولی برنده مطلق بود و یک بار دیگر کم وکیف به شدت نابرابر و برتری بسیار آشکار جریان اول، به رخ کشیده شد. وجه تمایز دیگر این بود که مراسم اول درعین اینکه در آن کادرها و توده های بسیار بیشتری شرکت داشتند، اما جنبه توده وار آن بر انضباط و نظم غلبه داشت، درحالی که سه مراسم دیگر از سازمان یافتگی تشکل های خود برخوردار بودند. وجه تمایز دیگر اینکه مراسم اول و تا حدی مراسم چهارم در آرامش برگزار شد، اما دو مراسم دیگر با برخوردها و درگیری هایی همراه گردید. (1)

232

بزرگداشت روز جهانی کارگر {اول ماه مه}، امروز، در سراسر کشور با برپایی تجمعات وسیعی، برگزار شد. مراسم امروز روز کارگر، بجز مراسم مربوط به گروه های چپ و مجاهدین خلق، با وجه غالب ضدامریکایی و در کنار آن سرزنش گروه های چپ که خود را مدعی اصلی دفاع از طبقه کارگر می خوانند،همراه بود. در تهران، چند مراسم جداگانه برگزار شد. در گزارش روزنامه جمهوری اسلامی ارگان حزب جمهوری اسلامی، از مراسم مربوط به نیروهای هوادار نظام و خط امام چنین آمده است: «به مناسبت اول ماه مه روز جهانی کارگر، مراسم راه پیمایی باشکوهی ازسوی کارگران کارخانجات تهران و حومه برگزار شد. در این راه پیمایی صدها هزار نفر از کارگران به دعوت ستاد برگزاری مراسم روز کارگر {مستقر در خانه کارگر} از مسیرهای نه گانه درحالی که پلاکاردهایی با خود حمل می کردند به طرف جاسوس خانه امریکا حرکت کردند و در مسیر شعار می دادند؛ "کارگران مسلمان، امروز روز تولید، امروز روز کار است"؛ "کم کاری، تحصن، اعتصاب، تضعیف انقلاب است"؛ "تنها ره رهایی تولید هرچه بیشتر در راه انقلاب است"؛ "چین، شوروی، امریکا، دشمنان خلق ما" و "مرگ بر امریکا، دشمن مستضعفین، درود بر خمینی، حامی مستضعفین". راه پیمایان پس از گذشت از مسیرهای تعیین شده در مقابل لانه جاسوسی تجمع کرده و شعارهایی مبنی بر پشتیبانی از جمهوری اسلامی و خواسته های خود می دادند.» (2)

به نوشته روزنامه انقلاب اسلامی، در این تظاهرات گروه های مختلف مردم تهران از مسیرهایی که از پیش اعلام شده بود در صفوفی فشرده و منظم حرکت کرده و کلیه گروه ها در مقابل لانه جاسوسی امریکا گرد هم آمدند. این مراسم ابتدا با تلاوت آیاتی از کلام الله مجید آغاز و سپس پیام امام خمینی به مناسبت روز کارگر قرائت شد. (3) در ادامه مراسم، چند تن از برادران کارگر به مناسبت این روز سخنانی ایراد کردند. در این سخنرانی ها، یکی از کارگران با اشاره به جنایات امریکای جهان خوار، تأکید کرد که انقلاب ما مسلماً توده های همه جهان را از پیکر امپریالیسم جدا خواهد کرد. آن گاه پیام دانشجویان مسلمان پیرو خط امام قرائت شد. (4) پس از قرائت بیانیه، آقای موسوی خوئینی ها به مناسبت این روز سخنانی ایراد کرد. پس از پایان این سخنرانی، یکی از کارگران قطعنامه مراسم روز کارگر را قرائت کرد. (5)

ص: 562


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص11؛ و روزنامه کیهان، 13/2/1359، ص3؛ و روزنامه انقلاب اسلامی، 13/2/1359؛ و روزنامه اطلاعات، 13/2/1359؛ و روزنامه نامه مردم، 13/2/1359؛ و روزنامه مجاهد، 13/2/1359؛ و هفته نامه کار، 17/2/1359، صفحات متعدد.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص11.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 13/2/1359، ص13.
4- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص11.
5- روزنامه انقلاب اسلامی، 13/2/1359، ص13.

روزنامه نامه مردم ارگان حزب توده نیز در کنار گزارش مراسم خود، از این مراسم هم چنین گزارش داد: بنا به دعوت ستاد برگزاری مراسم روز کارگر، راه پیمایی گروهی دیگر از کارگران و زحمت کشان

از 9 نقطه تهران به طرف

لانه

جاسوسی برگزار شد. در این راه پیمایی شعارهایی نیز داده شد؛ ازجمله "امریکا، امریکا حامی سرمایه دار؛ ابوذر، ابوذر، دشمن سرمایه دار"؛ "کارگران ایران، پیروان امام اند؛ علیه امپریالیسم، آماده قیام ا ند"؛ "تحریم اقتصادی، تجاوز نظامی، هرگز اثر ندارد؛ این کارتر دیوانه، از کار و کوشش ما، هرگز خبر ندارد." در مقابل لانه جاسوسی، شعارها علیه امپریالیسم امریکا و نوکرانش اوج بیشتری گرفت. در پایان این راه پیمایی ها قطعنامه مراسم روز جهانی کارگر ازطرف ستاد برگزاری مراسم روز کارگر قرائت شد. (1)

درپیام امام خمینی به مناسبت روز کارگر، ضمن سرزنش شدید کارتر و امریکا، آمده است: «روز کارگر را به ملت های زحمت کش و خصوص کارگران به واژه اعم، تبریک عرض می کنم. کارگران از ارزشمندترین طبقه و سودمندترین گروه در جامعه ها هستند. چرخ عظیم جوامع بشری با دست توانای کارگران در حرکت و چرخش است. حیات یک ملت، مرهون کار و کارگر است. کار خلاصه نمی شود به جنبش مخصوص و کارگر خلاصه نمی شود به گروهی خاص؛ و به این انگیزه، روز کارگر روز همه ملت است نه بخش خاصی از آن. از این عموم استثنا می شود کارهای تخریبی و کارگران مخرب؛ هم آنان که به اسم طرف داری از کارگران از کار آنان جلوگیری می کنند و پشت نقاب طرف داری از دهقانان، خرمن های آنان را که حاصل دسترنج یک ساله آنان است به آتش می کشند، و زیر ماسک خدمت برای کارگران در کارخانه ها با تمام توان اخلال می کنند؛ این روز از آنان نیست و از دشمنان آنان است. ... روز کارگر روز دفن سلطه ابرقدرت هاست که با کار با واژه اعم، استقلال در همه ابعادش به مستضعفین جهان برمی گردد و ابرقدرت های آدم خوار و عالم خوار خلع سلاح می شوند.» (2)

در بیانیه دانشجویان مسلمان پیرو خط امام نیز اعلام شده است: «سلام بر شما کارگران و زحمت کشان، یعنی مستضعفین که وارثان واقعی زمین اید. درود بر شما کارگران و کشاورزان و دهقانانی که مدیر جامعه انسانیت هستید و اداره امور کشور به دست شماست. ... برادران و خواهران عزیز مسلمان و کارگر، اسلام دین کارگر و کار است و اسلام بیشتر از هرکس دیگری حامی کارگران و زحمت کشان و بیش از هر چیز زنده کننده انسان ها و ملت های استعمار و استثمار شده و بیشتر از همه کمر به نابودی استعمارگران و استثمارگران بسته است.» (3)

آقای خوئینی ها نیز در سخنرانی خود یادآور شد: «امروز، ما در انقلابی به مراتب بزرگ تر از انقلاب اول قرار گرفته ایم. در انقلاب اول دشمن رویاروی شما محمدرضای خائن و دربار ننگین و عوامل مزدور و نوکران امریکا بود، ولی امروز، دشمن که در انقلاب اول پشت پرده عمل می کرد، حالا رودرروی شما ایستاده است و این دشمن رودرروی شما همان امریکا است.» وی سپس به انفجار بمب در نقاط مختلف اشاره کرد و گفت: «دقیقاً معلوم است که این کارها، کار شخص کارتر است، این

ص: 563


1- روزنامه نامه مردم، 13/2/1359، صص 3 و 6.
2- صحیفه امام، پیشین، صص 264 و 265.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص11.

دولت امریکا است که در ایران بمب گذاری می کند. اگر ما در داخل کشور بخواهیم دریابیم چه کسانی یا چه گروهی دست به این کار می زنند، به راحتی می توانیم آن را پیدا کنیم بنابراین بهتر است گفته شود یک نیرو، ولی به اسامی مختلف ولو با شعارهای چپ نما به صحنه می آیند، ولی این ملت هشیار ایران است که با معیار دقیق خط ضدانقلاب را شناسائی می کند.»

موسوی خوئینی ها افزود: «کسانی که از داخل دانشگاه ها بر روی مردم مستضعف آتش می گشایند،آنان که از داخل دانشگاه همین خلق محروم را به رگبار می بندند، در خطی هستند که خط ضدانقلاب نامیده می شود. امروز پس از گذشت یک سال، بعد از این ترورها و بعد از این اقدامات مسلحانه علیه جمهوری اسلامی ایران اگر کاملاً دقت شود می فهمند که این چپ نمایان به اصطلاح انقلابی در خط امریکا عمل می کنند.»

وی اضافه کرد: «اکنون چندین شب است که به لانه جاسوسی امریکا حمله می شود. چه کسانی حمله می کنند؟ چه کسانی پاسداران انقلاب اسلامی ایران را که در اطراف لانه جاسوسی به مراقبت مشغول اند به رگبار مسلسل می بندند؟ آیا خود امریکایی ها هستند یا مزدوران آنها که در داخل کشور دست به چنین اعمال رذیلانه ای می زنند. این عمال که پیام امام را پیام ضدانقلاب نام گذاری می کنند امروز، به دستور اربابانشان بمب گذاری می کنند، کارخانه ها را به اعتصاب می کشانند و در گوشه وکنار مملکت در کردستان علیه حکومت مرکزی اقدام مسلحانه می کنند، همه اینها خط کارتر و خط ضدانقلاب است.» (1)

(سیدمحمد موسوی خوئینی ها در مراسم روز کارگر در محل لانه جاسوسی:

این چپ نمایان به اصطلاح انقلابی در خط امریکا عمل می کنند.)

در قطعنامه مراسم نیز آمده است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

و لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط و انزلنا الحدید فیه بأس الشدید

جهان ما در یک حرکت دائمی به سوی تحقق وعده الهی یعنی حاکمیت مستضعفان و برقراری قسط در زمین پیش می تازد. مستکبران چه بخواهند و چه نخواهند، حرکت عالم و سنت الهی همانا بر زوال مستکبران و بنیان امامت مستضعفان استوار می باشد. رسالت پیامبران و رسولان خدا نیز بر ایجاد قسط و حاکمیت مستضعفان در جامعه انسان ها نهاده شده بود. ما اکنون دربرابر تحریکات و تشبثات دیوانه وار کارتر و متحدینش هستیم. به این لحاظ با درک موقعیت حساس فعلی خواسته های صنفی خود را محدود نموده و موارد زیر را با صدای تکبیر اعلام می داریم و خواهان اجرای دقیق آنها می باشیم:

ص: 564


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 13/2/1359، ص13.

کارگران مسلمان ایران بار دیگر تبعیت کامل خود را از امام خمینی اعلام داشته و به طور مکرر از بنی صدر رئیس جمهور و شورای انقلاب حمایت و پشتیبانی می نماییم. ... ما ضمن پشتیبانی مجدد از دانشجویان پیرو خط امام خواهان انتشار تمامی اسناد و دستگیری جاسوسان ایرانی و محاکمه آنها

می باشیم. ... ما از دولت می خواهیم که برای مقابله با امپریالیسم امریکا حالت جنگ اعلام نموده و قاطعانه با ضدانقلاب برخورد نماید. ما خواهان ایجاد صنعت ملی و خودکفا براساس نفی روابط استثمارگرانه می باشیم. دولت می بایستی صریحاً با ایجاد بنگاه های وام و کار و همچنین تعاونی های صنعتی و کشاورزی در سطح شهرها و روستاها به مقابله جدی با بیکاری برخیزد. ما از دولت می خواهیم که این دستگاه عظیم اداری که از خون مستضعفان تغذیه می کند کوچک نموده و نیروهای انسانی را برای تولید به شهرها و روستاهای کوچک بفرستند.

ما خواستار لغو قانون کار سابق و تدوین قانون کار جدید با نظر کارگران می باشیم. ... صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران بایستی بیانگر دردهای مستضعفان جامعه و مبلغ اندیشه و فرهنگ انقلابی اسلام باشد و از مسئولان می خواهیم که ساعت هایی از رادیو و تلویزیون را برای بیان دردهای کارگران به دست خود کارگران بسپارد.» (1)

در حاشیه مراسم امروز، روزنامه کیهان از کشف یک بمب در ساعت 10 بامداد خبر داد و دراین باره نوشت: «در زیر یک آمبولانس در مقابل کمیته ناسیونال وابسته به منطقه 2 مستقر در ایران ناسیونال(2) یک بمب ضربه ای کار گذاشته بودند که هنگام حرکت آمبولانس به منظور حمل بیمار، مردم و پاسداران متوجه وجود بمب گردیده و از وقوع یک انفجار جلوگیری به عمل آوردند.» (3) همچنین شهربانی به وزارت کشور گزارش داد: «برابر اطلاعی که افسران قرارگاه پلیس کسب می نمایند شیئی مشکوک در زیر پل حافظ مقابل بانک کار نصب نموده اند که بلافاصله به گردان امدادی اطلاع داده شد و کارشناسان قسمت مذکور یک عدد بمب {سه راهی} در محل پایه پل فلزی کشف که پس از خنثی شدن آن را از محل دور می نمایند.» (4)

233

بزرگ ترین دستاورد مراسم سازمان مجاهدین خلق که به مناسبت روز کارگر، در ترمینال خزانه برگزار شد، در تیتر اصلی نشریه مجاهد با این ادعا انعکاس یافت: «توطئه ترور مسعود رجوی خنثی شد.» سازمان در گزارش مفصل این مراسم همچنین شلوغ کاری ها و درگیری های انجام شده را نیز سازمان یافته ترسیم و بازگو کرده است؛ همان درهم ریختگی که درعمل منجر به حذف سخنرانی رجوی و خنثی شدن نقشه ترور یادشده و نجات رجوی گردید. (5) شرح این ماجرا، با استفاده از سه منبع متفاوت یعنی گزارش رکن3 ستاد مشترک، گزارش روزنامه جمهوری اسلامی (ارگان حزب

ص: 565


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص11.
2- * بعدها به "ایران خودرو" تغییر نام یافت.
3- روزنامه کیهان، 13/2/1359، ص12.
4- سند شماره 050164 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 11/2/1359.
5- سازمان مجاهدین خلق، نشریه مجاهد، شماره 54، 13/2/1359، ص3.

جمهوری اسلامی) و نشریه مجاهد {ارگان سازمان مجاهدین خلق}، در ادامه درج شده است.

گزارش رکن3 ستاد مشترک ارتش حاکی است: «بعدازظهر روز جاری که مسعود رجوی قصد داشتند در ترمینال خزانه سخنرانی کنند تعدادی از اهالی جنوب شهر به اجتماع کنندگان حمله، ضمن درگیری شدید بین طرفین در محل همدیگر را با چوب و سنگ مضروب می نمایند.» (1)

روزنامه جمهوری اسلامی نیز در گزارش این مراسم آورده است: «مجاهدین خلق طی اعلامیه ای اعلام کردند که میتینگی در روز پنجشنبه 11/2/1359 ساعت 5/4، در ترمینال خزانه برگزار خواهند کرد. طبق اطلاعیه قبلی قرار بود که مسعود رجوی در این میتینگ سخنرانی کند. از ساعت 2، دسته دسته هواداران مجاهدین خلق به ترمینال وارد می شوند، در همان اوایل سخنرانی عده ای که درحدود 500 نفر بودند با شعار "حزب فقط حزب الله"؛ "مرگ بر رجوی منافق" و "منافق حیا کن، طالقانی را رها" کن دور ترمینال می گشتند

و مرتب شعارهای فوق را تکرار می کردند

و در ساعت 4 بعدازظهر، مخالفین که تعدادشان به 2 هزار نفر رسیده بود سرود "خمینی، ای امام" را می خواندند. مجاهدین خلق نیز شعارهایی از قبیل "مجاهد، مجاهد، حامی پیکار خلق"؛ "ما همه حامی توایم مجاهد"؛ و... را تکرار می کردند. برنامه با تلاوت چند آیه از قرآن و ترجمه آن شروع شد، سپس سرود نبرد با امریکا پخش شد و پس از آن عباس داوری از مرکزیت مجاهدین خلق، سخنرانی خود را آغاز نمود که در این هنگام درگیری ها شروع شد و چند بار ازطرف مخالفین مجاهدین خلق سنگ به طرف سخنران پرتاب شد که شیشه های ترمینال را شکست و باعث زخمی شدن چند نفر گردید. درپی این حادثه، اعلام شد که مسعود رجوی سخنرانی نمی کند و قرار شد که پیام مسعود رجوی از بلندگو پخش شود. در این هنگام، مخالفین مجاهدین خلق، به تریبون نزدیک می شوند. هم زمان با این حرکت شدت برخورد بین طرفین اوج می گیرد و با سنگ و چوب و آهن به یکدیگر حمله می کنند و باعث زخمی شدن گروه کثیری می شوند. مجاهدین در قسمت پایین ترمینال با شعارهای "مرگ بر ارتجاع"؛ "میلیشا، میلیشا از سنگرت دفاع کن"، خواستار مقابله مجاهدین با عناصر مخالف مجاهدین خلق بودند... با بازگشت مجاهدین خلق از میتینگشان گروه کثیری از مردم، زنان و مردان جمع شده بودند و شعار "مرگ بر رجوی"؛ "عزا عزاست امروز، روز عزاست امروز، رجوی منافق با رفقاست امروز" می دادند.» (2)

نشریه مجاهد که روز قبل یک ویژه نامه مفصل درباره روز جهانی کارگر منتشر کرده بود و در رقابتی چشمگیر با گروه های مارکسیستی، گزارش های مختلف با همان سیاق و ادبیات و نکات تأکیدی آنها در ویژه نامه مزبور آورده بود، از مراسم ترمینال هم گزارش مفصلی داد که در آن آمده است: «حضور هواداران سازمان، به مناسبت بزرگداشت روز جهانی کارگر در ترمینال خزانه که در قلب محلات زحمت کشان شهر تهران واقع است، فضای دیگری بر محله های اطراف ترمینال حاکم کرده بود. ...» اگرچه مخالفین این گروه مانع از این شدند که سخنان مسعود رجوی به گوش کسی برسد. (3)

ص: 566


1- سند شماره 050167 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به شاجا، 11/2/1359.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 14/2/1359، ص2.
3- سازمان مجاهدین خلق، نشریه مجاهد، شماره 54، 13/2/1359، صص 1 و 2.

سازمان در آخر این میتینگ با هشدارهای زیر طبق روال همیشگی به اتمام حجت پرداخته و درواقع ذهن هواداران را برای درگیری های آتی و اقداماتی که در آینده و در وقت خود انجام خواهد شد،(1) آماده کرده است: «به تمامی مقامات مسئول کشور هشدار می دهیم که اگر مراجع و مقامات قانونی که تاکنون به نهایت مورد احترام مجاهدین خلق ایران بوده اند، {که در کمتر موردی از دستورات قانونی و حتی توصیه های آنها مبنی بر حفظ نظم و آرامش سرپیچی نموده ایم} بیش از این دربرابر پایمال شدن حقوق مسلم قانونی ما بی تفاوت بمانند، کل رابطه ما با دستگاه حاکمه کنونی زیر علامت سؤال خواهد رفت. ... در خاتمه، نظر مقامات مسئول و عموم مردم قهرمانمان را به قسمتی از اطلاعیه مجاهدین خلق دربرابر توطئه علیه جان رهبران خود...(2) که به تاریخ 8 اسفند گذشته، در مطبوعات کشور منعکس شده است جلب می نماییم: "سازمان مجاهدین خلق ایران براساس حق قانونی و شرعی دفاع از خود، بدین وسیله اعلام می دارد که دربرابر هر توطئه ای از این قبیل علیه جان مسئولان و اعضای خود به قاطعانه ترین صورت عکس العمل نشان داده و دربرابر کلیه مقامات مسئول پیشاپیش نسبت به عواقب هر درگیری احتمالی از خود سلب مسئولیت می نماید."» (3)

234

سازمان چریک های فدایی خلق که ازلحاظ جذب هوادار، در سطح معارضین ازلحاظ توقع حضور در قدرت و جلب توجه عموم بعد از سازمان مجاهدین خلق بیشترین توقعات و دعاوی و نیز بیشترین تکاپو و جایگاه را دارد، امروز، یک مراسم مستقل برای بزرگداشت روز کارگر، به صورت تجمع و سخنرانی در میدان آزادی برگزار کرد.

این سازمان نیز نظیر همزادش سازمان مجاهدین خلق، باوجود اینکه تمایل دارد به عنوان یک گروه سیاسی قانونی و رسمی فعالیت کند و به منزله یک گروه انقلابی واجد مشروعیت به رسمیت شناخته شود، درعین حال نظیر سازمان مجاهدین خلق تمایل دارد عنوان چریک مسلح

ص: 567


1- * این از شگردهای سازمان مجاهدین خلق بود که همواره خود را در موضع قهرمان مظلومی قرار می داد که درعین قدرت صبر می کند، ولی اگر ظلم به آن از حد بگذرد، می تواند به اقدامات ویران کننده و تعیین کننده دست بزند. سازمان هواداران را همواره، با مهارت تمام در انتظار روز موعود قرار می داد؛ روزی که برای فرا رسیدن آن بایستی مقدار لازم و ضروری از کینه ضدنظام و امام، در سینه های هواداران انباشته می شد. از سوی دیگر، تداوم وضعیت انقلابی در کشور که کلیه جریان ها و نیروها را به اقدام مستقیم در خیابان ها فرا می خواند، مانع از آن است که مسئولان مربوط در نظام حتی اگر بخواهند، بتوانند شرایط مطلوبی را برای عدم تحقق نقشه های سازمان ایجاد کنند و مانع جذب بیشتر نوجوانان هیجان زده به سازمان بشوند؛ نوجوانانی که در تصور پیگیری آرمان های ضدامپریالیستی و عدالت خواهانه، بعد از مدتی نه چندان طولانی، در یک پروسه تبدیل هویت تشکیلاتی، با ورود سازمان به فاز نظامی، به اصلی ترین قربانیان امیال و مطامع قدرت پرستانه رهبران سازمان تبدیل شدند.
2- **... از متن است.
3- همان، ص3.

و سلاح های خود را نیز حفظ کند و زیر بار نظم و مقررات نهادهای انتظامی و امنیتی مرتبط با سلاح و اقدام مسلحانه نرود. به این ترتیب، تحرکات و تجمعات این گروه نیز در قالب خاصی قرار می گیرد که همواره زمینه خوبی را برای ایجاد تشنج و درگیری و زدوخورد فراهم می کند؛ به خصوص مواضع و عملکرد این سازمان در قبال قضایای مسلحانه گنبد و کردستان، حاشیه امنیتی مورد توقع و مورد نیاز این سازمان را بیشتر از بین برده است. حوادث امروز نیز یکی دیگر از وقایع تکراری حاشیه این سازمان است.

روزنامه جمهوری اسلامی وقایع امروز میدان آزادی را چنین گزارش کرد: «شاگرد مدرسه ها که اکثراً طرف داران فدائی ها را تشکیل می دادند با کتاب های به زیربغل گرفته به سوی میدان آزادی روانه بودند. ... از همان اول، اوضاع متشنج به نظر می رسید. عده ای نشریه ها را پاره کرده و شعار "مرگ بر کمونیست" می دادند. ساعت 5/3 بعدازظهر، برنامه رسمی سازمان شروع شد و بعد از پخش چند سرود، اولین سخنران جهت سخنرانی پشت تریبون قرار گرفت و هم زمان با شروع سخنرانی زدوخورد نیز از اطراف میدان شروع گشت. حدود ساعت 5/4، از پشت چمن و مکانی که تریبون را مستقر کرده بودند عده ای با شعار "مرگ بر کمونیست" می گذشتند که عده قلیل از بیابانی شروع به پرتاب سنگ به طرف فدائیان کردند و فدائی ها متقابلاً به جواب برخاستند و زدوخورد شدیدی درگرفت و در این زدوخورد سر یکی از طرف داران فدائی ها شکست، اما ازطرف افراد مهاجم چندین نفر زخمی و به وسیله فدائی ها دستگیر شده و سخت مورد ضرب وشتم واقع شدند. ... بعد از پایان سخنرانی دوم، پایان میتینگ اعلام شد و در این زمان زدوخورد در میدان آزادی شدت گرفت.» (1)

{فرخ نگهدار عضو مرکزیت سازمان چریک های فدایی خلق و مسئول برگزاری مراسم روز کارگر این سازمان در میدان آزادی}

روزنامه اطلاعات با عنوان "درگیری های خشونت بار در دو میتینگ تهران" واقعه را چنین منعکس کرد: «میتینگ سازمان چریک های فدایی خلق ساعت 5/3، آغاز شد. در این گردهمایی حشمت الله رئیسی و فرخ نگهدار(2) درباره روز جهانی کارگر و مسائل داخلی کشور، ازجمله شوراها، انقلاب فرهنگی، وقایع اخیر دانشگاه ها، درگیری های کردستان و... سخنرانی کردند.

از ساعت 3 بعدازظهر که گروه های هواداران سازمان چریک های فدایی خلق رهسپار میدان آزادی بودند، برخوردها آغاز شد. ... پس از یورش مخالفین به میتینگ چریک های فدایی خلق، هواداران این سازمان نیز به مقابله برخاستند و آنها را تا آن سوی بیابان عقب راندند. در ساعت 6،

ص: 568


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص7.
2- * این دو تن از اعضای شورای مرکزی سازمان چریک های فدایی خلق بودند.

پس از پایان میتینگ برای اولین بار صدای تیراندازی های هوایی به گوش رسید. در ساعت 6 و 20 دقیقه، 3 تن از پاسداران در کوچه طرشت نرسیده به میدان آزادی با تیراندازی های ممتد هوایی سعی می کردند از برخورد جلوگیری کنند و یکی از افسران کلانتری 19 درمیان کوچه از طرفین خواهش می کرد که متفرق شوند، ولی موفق نشدند و زدوخورد شدیدی در زمین لوان که قدری بالاتر از کوچه آران نرسیده به میدان آزادی قرار دارد از سر گرفته شد. وسعت درگیری هایی که در جریان برپایی میتینگ روی داد به حدی بود که به بیابان های اطراف میدان آزادی و خرابه ها کشانده شد و تا آغاز شب در مسیر خیابان آزادی تا میدان انقلاب ادامه داشت که در جریان آن سروکله عده ای شکست.» (1)

خبرنگار کیهان نیز در گزارش خود از برخوردهایی که در مراسم و بعد از آن روی داد، چنین نوشت: «عاقبت کار به زدوخورد با سنگ و چماق و چاقو کشید و به همین مناسبت خیابان آزادی تا غروب آفتاب شاهد زدوخوردهای پراکنده [و] تعقیب وگریزهای متناوب بود و طی آن عده ای مجروح و مصدوم شدند که جهت مداوا به بیمارستان انتقال یافتند. درگیری ها تا ساعت 9 شب، ادامه داشت و در این ساعت هنوز در نقاط مختلف میدان آزادی، کوچه های منتهی به میدان و خیابان آزادی تعقیب وگریز ادامه داشت و کف خیابان و میدان آزادی مملو از سنگ و کلوخ بود.» (2)

235

کوشش مستمر حزب توده برای نشان دادن اشتراک هرچه بیشتر در مواضع و رفتار سیاسی با جریان های خط امام، مانع از برگزاری مراسم مستقلی برای روز کارگر نشد، اما مراسم حزب توده درعین استقلال، طوری طراحی شده بود که به معنای مرزبندی با جریان اصلی {مراسم جلوی لانه} نباشد.

در این روز، سمت حرکت به سوی لانه تعیین و محلی نزدیک آن برای سخنرانی ها و قرائت قطعنامه در نظر گرفته شد. قطعنامه مخصوص راه پیمایی حزب توده نیز با عنوان "متن پیشنهادی مواد قطعنامه به مناسبت روز اول ماه مه" و ازسوی «کمیته برگزاری جشن اول ماه مه» اعلام شد تا به مثابه تعارض با قطعنامه مراسم اصلی قلمداد نگردد. راه پیمایی حزب توده نیز البته حواشی و برخوردهایی را همراه داشت، اما چندان جدی نبود. درگیری و برخورد قابل ذکر، حدود ظهر و حدود 8 شب، به صورت حمله عده ای به دبیرخانه کمیته حزب توده واقع در خیابان 16 آذر، رخ داد. در این حمله ها، به گزارش روزنامه این حزب، افرادی که روی خود را پوشانده بودند، به پاره کردن پلاکاردها و نیز شکستن شیشه ساختمان جنب دفتر پرداختند. (3)

درهرحال، در روزنامه نامه مردم ارگان حزب توده، گزارش این مراسم با عنوان "با شرکت میلیون ها کارگر، زحمت کش و روشن فکر انقلابی ایران روز همبستگی بین المللی کارگران و زحمت کشان جشن گرفته شد"، درج گردید(4) که بخش هایی از آن به این قرار است: «روز

ص: 569


1- روزنامه اطلاعات، 13/2/1359، ص2.
2- روزنامه کیهان، 13/2/1359، ص11.
3- روزنامه نامه مردم، 13/2/1359، ص8.
4- همان، ص3.

اول ماه مه، روز جهانی کارگر، با شکوهی هرچه تمام تر، در سراسر کشور برگزار شد. از نخستین ساعات روز، صدها هزار تن از کارگران و زحمت کشان و روشن فکران انقلابی میهنمان در راه پیمایی های عظیم از نقاط مختلف تهران به طرف لانه جاسوسی، اول ماه مه را جشن گرفتند. ... به دعوت کمیته برگزاری جشن اول ماه مه، کارگران و زحمت کشان 62 سندیکا و شورا در ساعت 8 روز پنجشنبه، در میدان امام خمینی گرد آمدند، تا این روز بزرگ را جشن بگیرند. ساعتی بعد کارگران،زحمت کشان، روشن فکران و انقلابیون مترقی در صفوف به هم پیوسته به طرف لانه جاسوسی روان می شوند. ... از فراسوی خیابان های محرومیت، نازی آباد، جوادیه، کشتارگاه، خزانه، دروازه غار، شوش، از همه جا آمده اند. چهره های آفتاب سوخته با شیارهای رنجی که بر گونه هایشان نقش گرفته، با هر شعار "مرگ بر امریکا" به شادی می نشیند. اهم این پلاکاردهای حزب توده چنین است: "در جنگ با امپریالیسم امریکا، کارگران در خط مقدم قرار دارند."؛ "دست امپریالیسم از نفت ایران کوتاه."؛ "امپریالیسم امریکا، دشمن اصلی انقلاب ایران است."؛ "کارگران نقض حریم هوایی ایران را شدیداً تقبیح و آمادگی خود را برای سرکوب تجاوز نظامی امریکا به ایران اعلام می دارند."؛ "ما خواهان لغو کلیه قراردادهای اسارت آور امپریالیستی هستیم."؛ "این حرف ملت ماست، این حرف رهبر ماست، عامل هر توطئه، امریکاست، امریکاست"؛ "کارتر، کارتر، مرگت باد، صدام، سادات، ننگت باد."؛ "لیبرال سازش کار، نابود باید گردد؛ یک جبهه متحد، در رزم با امریکا، ایجاد باید گردد."؛ "کارگر متحد حامی انقلاب است؛ تفرقه تفرقه، دشمن انقلاب است."؛ "بجنگیم، بجنگیم، تا خون، در رگ ماست؛ امریکای جهان خوار همیشه دشمن ماست."؛ "مرگ به شیطان بزرگ امریکا".

در بین صفوف به هم فشرده راه پیمایان، کارناوالی از ورشکستگی امپریالیسم امریکا و متحدین غارتگرش {ژاپن، فرانسه، آلمان فدرال، انگلیس} و توطئه چینی های رسوای آنها، درقالب دلقک های سربه راهی چون سادات، صدام و بگین رنگ گرفته است. ساعتی بعد، ره پویان در نزدیکی لانه جاسوسی از حرکت باز می ایستند، تا به سخنرانی چند تن از نمایندگان سندیکاها گوش فرادهند. ...

{مراسم روز کارگر حزب توده در میدان امام خمینی برگزار شد، اما پایان راه پیمایی آن جلوی لانه جاسوسی تعیین گردید تا با مراسم خط امام در تعارض قلمداد نشود.}

ص: 570

در این مراسم رفیق نورالدین کیانوری دبیر اول کمیته مرکزی حزب توده ایران، و عده ای دیگر از اعضای رهبری حزب نیز شرکت داشتند. در پایان این راه پیمایی متن پیشنهادی مواد قطعنامه به مناسبت اول ماه مه، ازطرف کمیته برگزاری جشن اول ماه مه قرائت شد که به تصویب رسید.» (1)

در قطعنامه راه پیمایی حزب توده، مواردی به این شرح آمده است:

o «ما کارگران همان طورکه در برگزاری جشن اول ماه مه در اولین بهار آزادی برای حفظ و تحکیم دستاوردهای انقلاب و نوسازی جامعه پیمان بستیم، در دومین بهار آزادی و برگزاری مراسم روز جهانی کارگر نیز عهد خود را تجدید می کنیم.»

o «ما به امام امت، رهبر انقلاب اسلامی ایران خمینی عزیز، درود می فرستیم و پیمان می بندیم که تحت رهبری قاطعانه و ضدامپریالیستی اماممان برای ایجاد ایرانی مستقل، آزاد و آباد پیکار کنیم.»

o «ما کارگران، مبارزه و مقاومت سرسختانه دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در مقابل امپریالیسم امریکا و سازش کاران و تسلیم طلبان را تأیید و پشتیبانی می کنیم.»

o «با اتکا به پیام آبان ماه 1358 امام خمینی، برای جلوگیری از تقسیم نیروهایی که نگهبان انقلاب هستند، مشکل کردستان و دیگر خلق های میهن را به صورت مسالمت آمیز حل وفصل نمایید.»

o «ما خواهان مسکن، آموزش و بهداشت رایگان برای همه کارگران و زحمت کشان هستیم.» (2)

236

درباره حوادث امروز، به خصوص آنچه در ترمینال روی داد و زمینه های بروز آن، روزنامه اطلاعات مصاحبه ای با یکی از مسئولان ذی ربط کرد را با تیتر "شناسایی رهبران گروه های حمله کننده به میتینگ ها آغاز می شود" درج کرد. متن این گفت وگو چنین است: «آیت الله محمدرضا مهدوی کنی سرپرست کمیته مرکزی و سرپرست وزارت کشور و عضو شورای انقلاب، در گفت وگویی اختصاصی با خبرنگار روزنامه اطلاعات اظهار داشت دو گروه سیاسی {سازمان مجاهدین خلق و چریک های فدایی خلق} با اجازه وزارت کشور به مناسبت روز جهانی کارگر میتینگ هایی در میدان آزادی و ترمینال خزانه فرح آباد داشتند و وزارت کشور با اجرای برنامه آنها موافقت کرده بود. آیت الله مهدوی کنی افزود ضمناً به کمیته ها دستور داده شد که با بلندگو در میادین و اماکن عمومی اعلام کنند این دو گروه سیاسی اجازه دارند روز پنجشنبه 11/2/1359، برنامه میتینگ و سخنرانی خود را در دو محل یادشده اجرا کنند و هیچ کس یا گروه سیاسی خاصی حق دخالت در میتینگ آنها را ندارد، ضمناً به کمیته ها هم آماده باش داده شده بود که مراقب اوضاع باشند. وقتی درگیری بین گروه ها درگرفت کمیته ها در آن شرایط و جو نتوانستند تیراندازی بکنند، لذا ما عملاً آنچه وظیفه مان بود انجام دادیم، ما نمی خواهیم شدت عمل به خرج بدهیم نسبت به تمام گروه ها، پاسداران که نمی توانند تیراندازی کنند و قهراً پاسداران به آنها اعلام می کنند که دست از مشاجره و درگیری بردارند.

ص: 571


1- همان، صص 3 و 6.
2- همان، صص 3 و 6.

آیت الله مهدوی کنی ادامه داد هر گروهی که باعث اغتشاش بشود، اعمالشان را محکوم می کنیم، مخصوصاً در این موقعیت که مملکتمان در یک وضع بحرانی به سر می برد، نباید گروه های سیاسی اغتشاش راه بیندازند چون اغتشاش به نفع ما نیست،... ما از مردم تقاضا کردیم شعارهایی که موجب درگیری است و شعارهایی که تقریباً جنبه گروه گرایی پیدا می کند، ندهند تا موجب درگیری نشود. وی اضافه کرد در آینده اگر کسانی اعم از اینکه عضو گروه های سیاسی باشند یا نباشند باعث اغتشاش و به هم خوردن میتینگ ها و راه پیمایی ها گردند، تحت تعقیب قانونی قرار خواهند گرفت و مجازات خواهند شد و محرکین و رهبران آنان بازداشت و زندانی خواهند شد.

آیت الله مهدوی کنی درمورد فعالیت گروهی به نام حزب الله اظهار داشت: این گروه یک حزب ناشناخته است و کسی این گروه و حزب را نمی شناسد. ما نمی دانیم که واقعاً رهبران "حزب الله" چه کسانی هستند که باعث این همه اغتشاش در مملکت شده اند.

این را باید گفت که از اول انقلاب، مردم کلمه حزب الله می گفتند، ولی ما تاکنون متوجه نشدیم که این گروه "حزب الله" چه کسانی هستند، ولی آنچه درباره این حزب باید گفت این است که آنها جمعیت های متفرقه هستند که با هم ارتباط دارند، این حزب را توده ای از مردم تشکیل داده اند و آنچه تاکنون ما برداشت کرده و بررسی نموده ایم این است که گروهی از خود مردم هستند که از روی احساسات مذهبی این کارها را انجام می دهند و باعث اغتشاش در مملکت می شوند، ولی باید آنها را ارشاد کرد که از این کارهایشان دست بردارند، ولی تحقیق ما درباره این حزب خاص، یعنی "حزب الله" ادامه دارد تا بفهمیم که این حزب الله را چه کسانی علم کرده اند و ما در آینده در نظر داریم که رهبران این گروه را پیدا کنیم که فکر می کنم آنها سازمان های مؤتلفه ای هستند که با همدیگر بستگی دارند؛ در نظر داریم آنها را پیدا و با آنها مذاکره کنیم که دست از اغتشاش بردارند و قدمی در راه مصالح مملکت بردارند، نه به ضرر مملکت منتهای مراتب من گفته ام که باید به هر گروه تذکر بدهیم، هیچ وقت منشاء درگیری یک نفر نیست. همان طورکه به ما گزارش دادند، منشاء درگیری روز پنجشنبه ترمینال خزانه فرح آباد افراد مجاهدین هم بودند براساس گزارشی که به من رسیده منشاء درگیری طرفین بوده اند و حتی در بعضی از موارد گفته اند که نشانه ای بوده است که آنها خودشان می خواستند درگیری بشود. البته این مطلب یک گزارش بوده نمی خواهم بگویم که صددرصد آنها مقصر بودند، لذا ما توصیه را به هردو طرف می کنیم و عمل هردو گروه را محکوم می کنیم که منشاء درگیری در میدان آزادی و ترمینال خزانه هستند. این طرف که به نام حزب الله و آن طرف که به نام مجاهدین خلق می باشند برای ما فرقی نمی کند.»

آیت الله مهدوی کنی ادامه داد: «در شورای انقلاب درباره این حادثه صحبت شد و قرار شد

ص: 572

برای سخنرانی ها و میتینگ ها از مجامع عمومی و میادین عمومی استفاده شود نه از یک مرکز دولتی، چون ترمینال یک ساختمان دولتی است و متعلق به شهرداری است که در آینده نزدیک باید گاراژ اتوبوس های مسافربری به آنجا منتقل شوند. دیروز صبح، شهردار تهران تلفن کرد ما آن محل را آماده کردیم برای انتقال اتوبوس های مسافربری به آنجا و می ترسیم در آنجا درگیری بشود و این اجتماع آنجا را خراب کند که همین شد و پس از درگیری بین دو گروه به ساختمان صدمات زیادی وارد آمد.» (1)

237

علاوه بر تهران، در کلیه شهرستان ها هم مراسم روز کارگر برگزار شد. در کنار مسائل کارگران، محور کلیه مراسم را مسائل عام و روز مبتلابه نظام، به خصوص مسئله امریکا شکل می داد. شخصیت های انقلاب و نظام سخنران مراسم بودند و به تناسب، پیام هایی از کارگران قرائت شد یا خود کارگران سخنرانی هایی ایراد کردند. اغلب این مراسم نیز در همان مکان هایی برگزار شد که معمولاً در کلیه راه پیمایی ها مورد استفاده قرار می گیرد، مثل صحن حرم حضرت معصومه{س} در قم(2) یا مقابل کنسولگری امریکا در تبریز(3) و شیراز. (4) آنچه گفته شد مربوط به ستادهای کارگری مرتبط با نظام یا هوادار آن بود. برخی مراسم را نیز گروه های سیاسی مخالف ترتیب داده بودند که با تشنجاتی همراه شد. در ادامه، گزارش منابع مختلف از بعضی مراسم هایی که علاوه بر روندِ جاری ذکرشده حاوی نکاتی قابل ذکر درزمینه ترسیم فضای سیاسی امروز بود، به اختصار آمده است.

در اصفهان، مراسم در میدان بزرگ امام {نقش جهان} با شرکت انبوه کارگران و سایر مردم برگزار شد. سخنران اصلی مراسم رئیس جمهور بود که به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی در ساعت 11:15، «در میان استقبال باشکوه صدها هزار نفر کارگر و طبقات مختلف مردم اصفهان به میدان امام وارد شد و در مراسم روز جهانی کارگر حضور یافت و به ایراد سخنرانی پرداخت.» (5) بنی صدر در سخنرانی مفصل خود گفت: «من خود را رئیس جمهور کارگران، دهقانان و تمام زحمت کشان ایران می دانم و از آنها می خواهم رئیس جمهور خودشان را حمایت کنند. من با قاطعیت توطئه ها را درهم می شکنم و ما مشکلات ایران را حل خواهیم کرد.» (6) وی افزود: «من مسئولیت خطیر اداره رهبری کشور را تحت زعامت امام امت در این لحظات خطیر به عهده گرفته ام و با قاطعیت هر توطئه ای را برضد جمهوری درهم می شکنم و مطمئنم که شما از من حمایت می کنید.» (7) بنی صدر ادامه داد: «توطئه کردستان را درهم شکستیم و امروز، پاسداران و سربازان ما از نو حاکمیت دولت را در آن سامان فراهم می کنند. امیدواریم مردم کردستان پس از 15 ماه که از سایه شوم این توطئه گران و حاکمیت این گروه ها می گذرد اکنون در سایه امنیت بتوانند به آرزوها و امیال خود برسند. ... شما مطمئن باشید که من نگران این مملکت هستم شما

ص: 573


1- روزنامه اطلاعات، 13/2/1359، صص 1 و 2.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 13/2/1359، ص15.
3- روزنامه بامداد، 13/2/1359، ص10.
4- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص4.
5- همان، ص10.
6- روزنامه انقلاب اسلامی، 13/2/1359، ص16.
7- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص10.

به پاسداران اطمینان داشته باشید و مطمئن باشید که از ارتش جمهوری اسلامی خیانت نخواهید دید.» (1) رئیس جمهور تأکید کرد: «ما به همت جوانان دلیر مشکلات را حل خواهیم کرد. ایران، ایران زحمت کشان و ایران کارگران است به ما اعتماد کنید. ما موانع رشد و پیشرفت شما را از پیش پا برمی داریم. پس از اینکه دشمن مأیوس شد نوبت سازندگی است.» (2) وی همچنین گفت: «شما ای برادران کرد، به پاسداران و برادران ارتشی کمک کنید تا بتوانند سایه شوم قدرت های خارجی را از سر شما کوتاه کنند، پیروزی از آن ملت ما است.» (3)

در این مراسم ازسوی انجمن اسلامی کارگران اصفهان قطعنامه ای در 18 ماده قرائت شد. در این قطعنامه به همبستگی کارگران برای بارورساختن انقلاب اسلامی ایران اشاره و به گروه های

توطئه گر و ضدانقلاب که در تخریب و

آشوب پیش گام هستند اخطار شده است که طبقه کارگر هرگز اجازه نخواهد داد تحت پوشش دفاع از کارگر، کارگاه ها و کارخانجات را به اعتصاب بکشند و طبقه کارگر را دوباره زیر یوغ نظام سرمایه داری و نظام شاهنشاهی برگردانند. (4) همچنین در پایان، بنی صدر در یک مصاحبه با خبرنگاران به سؤالات آنها درباره مسائل جاری مملکت جواب داد. وی درمورد چگونگی و لزوم تشکیل کابینه آینده گفت: «قانونش این است مجلس که تشکیل شد، دولت جدید تشکیل شود و حالا اگر نیاز احساس شد قبل از تشکیل مجلس این کار را می کنم.» (5)

در زاهدان، به نوشته روزنامه بامداد راه پیمایی بزرگی با شرکت روحانیون شیعه و سنی برگزار شد که در آن دکتر عزت الله سحابی سرپرست برنامه وبودجه، دکتر حمید بهرامی استاندار سیستان و بلوچستان و گروهی از مسئولان سازمان های کارگری شرکت داشتند و درخصوص روز کارگر و اهمیت نقش کارگران متعهد در مبارزه با امپریالیسم سخن گفتند و بر عدم وابستگی به بلوک های شرق و غرب تأکید کردند. (6)

در بوشهر، به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی، «به مناسبت روز کارگر راه پیمایی باشکوهی با شرکت هزاران نفر از مردم از مسجد جامع عطار تا استادیوم ورزشی تختی بوشهر برگزار گردید. در پایان این راه پیمایی برادران کارگر ضمن قطعنامه ای یک بار دیگر پشتیبانی خود را از امام امت و اسلام اعلام کردند و هرگونه گروه غیراسلامی که سنگ کارگر را به سینه می زنند طرد کردند.» (7)

در برازجان، «برابر اعلام شهربانی برازجان، ساعت 9 صبح،... بنا به دعوت قبلی آن شهربانی آقایان فلسفی و استاندار بوشهر به برازجان وارد و پس از ایراد سخنرانی از شهر خارج و مردم به مناسبت روز جهانی کارگر دست به راه پیمایی زد[ند].» (8)

در یزد، به نوشته روزنامه انقلاب اسلامی، «هزاران نفر از کارگران شهرستان یزد در یک راه پیمایی بزرگ شرکت کرده و با دادن شعارهای "ما کارگران ایران فرمان بر امامیم" و "ما همه سرباز توایم خمینی" پس از طی مسیر خیابان ها در میدان شهدا اجتماع کردند. آن گاه پس از استماع سخنرانی یکی از روحانیون، قطعنامه کارگران خوانده شد. در قسمتی از قطعنامه آمده است که ما توطئه نظامی امریکا را که به ظاهر برای نجات جاسوسان بوده است، محکوم کرده و اقدام درجهت خلع سلاح گروه های

ص: 574


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 13/2/1359، ص16.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص10.
3- همان.
4- همان.
5- روزنامه انقلاب اسلامی، 13/2/1359، ص16.
6- روزنامه بامداد، 13/2/1359، ص3.
7- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص4.
8- سند شماره 050160 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 11/2/1359.

سیاسی و انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها را تأیید می کنیم. در پایان این مراسم تمامی کارگران در مجلسی که به خاطر شب هفت شهادت برادر محمد منتظرقائم برپا شده بود، شرکت کردند.» (1)

در ارومیه، به نوشته روزنامه اطلاعات، «راه پیمایی از مقابل مسجد اعظم آغاز شد و راه پیمایان در پایان در میدان کارگر اجتماع کردند و پس از سخنرانی یکی از روحانیون ارومیه، قطعنامه ای در 17 ماده قرائت شد. در همین حال، گروهی از دیپلمه های بیکار در مسجد دیگری در خیابان حافظ به راه پیمایی پرداختند. حوالی ساعت 12، گروه دیگری به این راه پیمایان حمله کرده و آنان را متفرق ساختند. در این جریان برخوردهایی روی داد و تعدادی از طرفین مورد ضرب وجرح قرار گرفتند.» (2)

در رشت، به نوشته بامداد، «هزاران نفر پس از راه پیمایی

در میدان مصدق این شهر گرد هم آمدند و ضمن تجلیل از روز کارگر علیه امپریالیسم امریکا شعار دادند. در اجتماع مذکور دادستان انقلاب اسلامی گیلان، استاندار و آیت الله لاهوتی امام جمعه رشت نیز به تفصیل درزمینه بزرگداشت کارگر و پاسداری از دستاوردهای انقلاب [سخنانی] ایراد کردند.» (3) همچنین به گزارش شهربانی رشت، «گروه های مختلف کارگری که حدود 4 هزار نفر بودند با داشتن پلاکاردهایی مبنی بر تأیید امام خمینی دست به راه پیمایی

زده و [این راه پیمایی] در ساعت 11:30، خاتمه پذیرفت. ضمناً یکی از درجه داران

شهربانی به نام

استوار قدیمی که جهت انتظامات بود توسط یک نفر از ناحیه شکم با چاقو مجروح شد که ضارب دستگیر شد.» (4)

در قائم شهر، به گزارش خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی، «در نخستین ساعات روز، کلیه کارگران، زن و مرد در صفوف بسیار فشرده به طرف مرکز شهر به حرکت درآمدند. دسته کوچکی از گروه های چپ نیز در مقابل آنان به راه پیمایی

پرداختند و وارد خیابان های

فرعی شدند، سیل عظیم راه پیمایان

کارگری در مسیر راه درحالی که در زیر پاهایشان پرچم امریکا و عکس صدام حسین مفروش بود و مترسکی از کارتر را به طناب پیچیده بودند و در دست های

خود ابزار کار گرفته و لباس نظامی به تن کرده بودند و فریاد می کشیدند "ای چپ گرای خائن، شعار اثر ندارد، کارگر بجز خمینی رهبر دگر ندارد"؛ "امریکا و شوروی این آخرین پیام است، ارتش بیست میلیونی آماده جهاد است." راه پیمایان بعد از این تظاهرات در محل زمین چمن کارخانه نساجی مازندران گرد آمدند و پس از قرائت قرآن، قطعنامه راه پیمایی توسط یکی از کارگران قرائت شد و سپس استاد فخرالدین حجازی جهت سخنرانی پشت تریبون قرار گرفت و با ابراز احساسات شدید مردم روبه رو شد. پس از چند لحظه، ناگهان جنازه شهید مرادی، روحانی پاسداری که در جریان [درگیری های] کردستان به شهادت رسیده بود وارد زمین شد و کارگران درحالی که جنازه را بر دوش حمل می کردند

فریاد می کشیدند" این سند جنایت فدائی است"؛

فدائی فدائی نوکر امریکایی"، پس از فروکش کردن امواج احساسات مردم استاد فخرالدین حجازی درمورد کار و مقام کارگری در اسلام سخنرانی کردند و لزوم پشتیبانی از جمهوری منتخب مردم را یادآور شدند. ... و به کارگران هشدار داد تا وضع آشفته ای [را] که خیابان های

ص: 575


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 13/2/1359، ص15.
2- روزنامه اطلاعات، 13/2/1359، ص11.
3- روزنامه بامداد، 13/2/1359، ص10.
4- سند شماره 050162 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 11/2/1359.

شهر به خود گرفته است، آشفته تر نکنند. لیکن پس از پایان سخنرانی وی، تظاهرکنندگان درحالی که جنازه شهید مرادی را به دوش می کشیدند سخت خشمگین و برآشفته بودند و با فریاد "مرگ بر کمونیست"، "مرگ بر فدائی" در مسیر آرامگاه به کیوسک های نشریات گروه های چپ و ستاد مرکزی حزب توده حمله ور شدند و کلیه نشریات آنها را از بین بردند و به ساختمان خساراتی وارد کردند.»(1) (2)

در آبادان، به گزارش شهربانی این شهر، «راه پیمایی هایی ازطرف کارگران صنعت نفت آبادان و گروه های چپ و کارگران سندیکای وابسته از محل های مختلف شهر انجام گردید که کارکنان صنعت نفت به طرف استادیوم تختی رفته در محل مزبور آقای طاهر احمدزاده برای حاضرین سخنرانی ایراد و گروه های چپ سرانجام به جلوی سینما رکس و اداره دارایی و شهربانی رسیدند.» (3) به نوشته روزنامه اطلاعات، «این عده با گروه دیگری در مقابل شهربانی آبادان برخورد کردند و درگیر شدند. این درگیری با دخالت مأمورین انتظامی و پاسداران با تیراندازی های هوایی، خاتمه یافت. در این واقعه چند نفر جراحات سطحی برداشتند.» (4)

در کامیاران، به گزارش خبرگزاری پارس، «به مناسبت روز کارگر اقشار مختلف مردم کامیاران به راه پیمایی پرداختند که این راه پیمایی با آشوب عده ای عناصر ضدانقلاب مواجه شد و بین راه پیمایان و عناصر مزبور درگیری رخ داد. براساس گزارش رسیده، در این درگیری که از اسلحه گرم و سرد ازجمله کلاشینکف استفاده شده بود یک نفر کشته و 2 نفر زخمی شدند.» (5)

در کرمانشاه، به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی، ساعت 17، جمع زیادی از کارگران و اهالی این شهر از مسجد جامع کرمانشاه به سوی میدان فردوسی به راه پیمایی

پرداختند. در ساعت 18:20، انبوه جمعیت راه پیمایان درحالی که شعار می دادند "کارگر بیدار است، از چپ و راست بیزار است"، وارد میدان فردوسی شدند و پس از استماع سخنان آقای رضا اصفهانی قطعنامه پنج ماده ای را مورد تأیید قرار دادند. (6) یادآوری می شود کرمانشاه نیز ازجمله شهرهایی بود که در این روز برگزاری مراسم جد اگانه در آن به درگیری و برخورد انجامید. به این ترتیب که

{فخرالدین حجازی }

ص: 576


1- * دراین باره گزارش شهربانی ساری حاکی است: «به دنبال سخنرانی تحریک آمیز فخرالدین حجازی در قائم شهر و مسجد جامع ساری از ساعت 19:00 روز 12/2/1359، عده ای از اهالی شهرستان های ساری و قائم شهر به ستاد مجاهدین خلق حمله و ضمن شکستن شیشه ها، کتاب ها و نشریات آنها را از بین برده اند که باوجود دخالت مأمورین انتظامی تا نیمه شب ادامه داشته و عده ای مجروح شده اند.» [سند شماره 50234 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه ای اطلاعاتی شماره 23، مدت دوره از ساعت 7:00 روز 12/2/1359 الی ساعت 7:00 روز 14/2/1359]
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 13/2/1359، ص15.
3- سند شماره 050174 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 12/2/1359.
4- روزنامه اطلاعات، 13/2/1359، ص11.
5- روزنامه کیهان، 13/2/1359، ص1.
6- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص4.

راه پیمایی هواداران سازمان چریک های فدایی خلق که ساعت 4:30 بعدازظهر، از میدان جمهوری {تاج گذاری سابق} شروع شده بود، به درگیری کشیده شد. (1)

به نوشته روزنامه اطلاعات، حوالی ساعت 5 بعدازظهر، چند نقطه شهر کرمانشاه صحنه زدوخورد و خشونت های خیابانی شد و بین گروه های مخالف و موافق درگیری روی داد. این درگیری ها ساعت ها در خیابان های تاج گذاری سابق، شهرداری، چهارراه مدرس، میدان آزادی ادامه یافت و مجروحان زدوخوردهای خونین کرمانشاه به بیمارستان ها انتقال یافتند.

به گزارش خبرگزاری پارس، تا ساعت 21:45 امروز، 72 تن از مجروحان درگیری های خیابانی کرمانشاه به بیمارستان آیت الله طالقانی انتقال یافتند که یکی از آنها براثر شدت جراحات واردشده درگذشت. گزارش دیگری حاکی است که درگیری های میدان جمهوری به مقابل بیمارستان امام خمینی، وکیل آقا، صابونی و میدان آزادی کشانده شد و موجب مجروح شدن 30 نفر براثر اصابت گلوله، چاقو، قمه و سنگ گردید. (2)

درباره درگیری های امروز کرمانشاه، حجت الاسلام پرتوی مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران کرمانشاه، گفت: «روز چهارشنبه [دیروز]، جلسه ای با شرکت استاندار، جامعه روحانیت، نماینده بنیاد مستضعفین و سرپرست رادیو تلویزیون و سپاه پاسداران در استانداری کرمانشاه تشکیل شد و طی آن تصمیم گرفته شد برای هماهنگی بین گروه ها و جلوگیری از هرگونه درگیری راه پیمایی از میدان فردوسی آغاز شود.» وی سپس افزود: «گروهی به نام "کارگران پیشرو" در سطح شهر اعلامیه پخش کردند و از مردم خواستند که در میدان تاج گذاری سابق اجتماع کنند. ساعت 5/4 بعدازظهر، حدود 2 هزار نفر در این میدان اجتماع کردند. پس از تجمع، درگیری پیش آمد و طبق اطلاعاتی که هنوز ازسوی ما تأیید نشده، یک نفر کشته و 70 نفر مجروح شده اند. مردم حدود 10 نفر را دستگیر کردند و تحویل سپاه پاسداران دادند که به دستور دادستان انقلاب به زندان دیزل آباد منتقل شدند.» (3)

در گنبد کاووس، پیش بینی هایی درباره تحرکات احتمالی نامطلوب شده بود که تحقق نیافت. در پیام روز گذشته ستاد مشترک ارتش، آمده است: «برابر اعلام شهربانی گنبد کاووس، در شهر شایع است چریک های فدائی و هوادارانشان و عده ای از تراکمه که دم از طرف داری طبقه زحمت کش و کارگر و دهقان می زنند در نظر دارند که روز 11/2/1359 {روز کارگر} مسلحانه تظاهرات و راه پیمایی نمایند. چون احتمال برخورد وجود دارد. پیش بینی های لازم دراین مورد معمول و در ساعت 12 روز جاری [10/2/1359]، با تقاضای شهربانی مذکور جهت هماهنگی نیروها، شورای تأمین تشکیل و تصمیمات لازم دراین باره اتخاذ گردید.

ر. سماجا سرلشکر شادمهر ساعت 00:35»

یادآوری می شود که در هامش این پیام به سپاه آمده است: «به سپاه گنبد ابلاغ شد که در جریان باشند و پیش بینی های لازم را بنمایند.» (4)

ص: 577


1- روزنامه کیهان، 13/2/1359، ص2.
2- روزنامه اطلاعات، 13/2/1359، ص11.
3- روزنامه کیهان، 13/2/1359، ص2.
4- سند شماره 050159 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 مرکز فرماندهی به نزاجا، ژاجا و سپاه پاسداران، 11/2/1359.

ص: 578

ص: 579

ص: 580

روزشمار جنگ جمعه 12 اردیبهشت 1359 16 جمادی الثانی 1400 2 مه 1980

238

انتقال یک جسد سوخته و یک هلیکوپتر سالم امریکایی بازمانده از حادثه طبس به تهران و نیز اعزام عده ای از گروگان های امریکایی به مشهد، مهم ترین موارد قابل ذکر از تبعات حادثه طبس است.

امروز، تیمسار قبادی فرمانده لشکر77 خراسان، که سرپرستی عملیات را در منطقه رباط خان طبس برعهده دارد و هم اکنون در آن منطقه به سر می برد، در تماس تلفنی با خبرگزاری پارس در مشهد اظهار کرد روز گذشته، از داخل لاشه یک هواپیمای سوخته شده امریکایی در منطقه رباط خان طبس، جسد متلاشی شده دیگری از مهاجمان امریکایی کشف و به تهران منتقل شد. (1)

امروز همچنین، ستاد مشترک به نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد: «برابر اعلام نداجا حدود ساعت 11:30 مورخه 12/2/1359، هلیکوپترسی.اچ53 مهاجمین امریکایی و هلیکوپتر اس.اچ3 دی نیروی دریایی به شماره بدنه 308 ازطریق یزد نائین تهران به فرودگاه مهرآباد پرواز خواهد نمود. دستور فرمایید به واحدهای مسیر راه مراتب را اعلام دارند.» (2) یادآوری می شود، این هلیکوپتر روز 10/2/1359 با اسکورت نیروی دریایی و نیروی هوایی ایران از طبس به فرودگاه یزد حمل شده بود. (3)

در همین حال، طبق طرح قبلی نگهداری غیرمتمرکز گروگان های امریکایی برای حفاظت بیشتر دربرابر حوادث احتمالی، امروز، عده ای از آنها به مشهد انتقال یافتند. خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی در مشهد گزارش داد: «به محض اطلاع اهالی مشهد، عده کثیری من جمله طلاب حوزه علمیه با شعارهایی علیه امریکا و در حمایت از دانشجویان به طرف محل نگهداری جاسوسان حرکت کردند.» (4)

239

در ایران و در تداوم بازتاب واقعه طبس، امروز هم مقامات دراین باره به اعلام موضع پرداختند. به عنوان نمونه، دیدگاه های اعلام شده امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی، امام جمعه تهران در نماز جمعه و نیز یکی از منتخبان مرحله اول انتخابات مجلس، در ادامه ذکر شده است.

ص: 581


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص4.
2- سند شماره 050188 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نهاجا، 12/2/1359.
3- سند شماره 050181 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن2 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 12/2/1359.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 15/2/1359، ص7.

امام خمینی در ملاقات فرماندهان سپاه(1) با ایشان، تجاوز نظامی امریکا در طبس را نقض حقوق بین المللی ازسوی مدعیان آن خواندند و تکرار کردند که ایران از این حملات نمی ترسد. ایشان همچنین فرض رسیدن نیروهای امریکایی به تهران را نیز مدنظر قرار داده و آن را بی اهمیت و به ضرر آنها برشمردند. امام خمینی در همین زمینه گفتند: «این آقایی که هی فریاد می زند که شما نقض قراردادهای اجتماعی و بین المللی را کردید، خودش همین نقض قرارداد بین المللی را کرده است که نظامی وارد کرده در یک مملکتی که مستقل است. این یکی از چیزهایی است که نقض حقوق بین المللی است. نقض قراردادهای بین المللی است. این نقض قرارداد بین المللی را که ایشان آنجا هی فریاد می زند، خودش نقض می کند و این قدرها هم این مجالسی که در دنیا هست از او انتقاد نمی کنند. البته در این قضیه که حالا شکست خوردند انتقادات زیاد است. لکن بدانید که اگر این توفیق پیدا کرده بود، همه این انتقادهایی که اینها می کردند، برمی گشت به تعریف و ثناخوانی.» (2) امام خمینی در ادامه تأکید کردند: «اینها اگر هم یک وقتی بی عقلی کنند و فرض کنید بریزند به ایران، این جوان های ما آنها را با چنگ و دندان از بین می برند. نمی گذارند اینها یکی شان هم بروند. اگر هم این کاری که کرده بود رسیده بود به آنجایی که بیایند در تهران و بیایند در این لانه جاسوسی، آن وقت می فهمیدند که با چه اشخاصی طرف هستند.» (3)

در نماز جمعه تهران نیز اعلام موضع ضدامریکایی چشمگیر بود. روزنامه جمهوری اسلامی به نقل از آیت الله خامنه ای در تیتر درشت خود نوشت: "امروز،در دنیا هیچ دولتی به اندازه دولت ایران و هیچ ملتی به اندازه ملت ایران، با امریکا نمی جنگد."(4) این روزنامه، بخشی از مطالب خطبه دوم نمازجمعه را چنین گزارش کرد: «ما پانزده سال، با شاه، با دستگاه شاه و پشت سر آن با امریکا جنگیدیم. کشته هم دادیم. تحمل زحمات هم کردیم. زندان هم رفتیم، بالاخره بر او پیروز شدیم. پانزده سال دیگر هم با امریکا مستقیماً خواهیم جنگید. ملت ما آماده است. ملت ما از آن ملت هایی که ده سال، پانزده سال جنگیدند، به خدا هم اعتقاد

(آیت الله خامنه ای امام جمعه تهران:

امروز در دنیا هیچ دولتی به اندازه دولت ایران و هیچ ملتی به اندازه ملت ایران با امریکا نمی جنگد.)

ص: 582


1- * ضمیمه دارد؛ نصایح امروز امام خمینی به فرماندهان سپاه.
2- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی{ره}، صحیفه امام { مجموعه آثار امام خمینی(ره})، جلد 12، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ پنجم سال 1389، ص268.
3- همان، ص269.
4- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص6.

و ایمان نداشتند، کمتر نیست. این ملت مبارزه خواهد کرد. این ملت خواهد ایستاد و باید باشید [بایستد]. اول توکل به خدا، دوم اتحاد.» (1) روزنامه جمهوری اسلامی همچنین از نوعی دعوت عام به وحدت با محور مبارزه با امریکا خبر داد و افزود: «امام جمعه تهران در خطبه دوم ضمن تأکید بر وحدت کلمه گفتند ما حملات جنایتکاران احزاب مسلح را در کردستان به حساب خلق کرد نمی گذاریم. حملات موذیانه خرابکاران در این گوشه و آن گوشه مملکت را به حساب خلق و اقوام نمی گذاریم. شما ملت با هم متحد باشید. قشرهای مختلف با هم متحد باشند. حتی کسانی که به اسلام اعتقاد ندارند ما امروز، به آنها همان حرفی را می زنیم که پیغمبر در صدر اسلام به مسیحیان جزیرة العرب گفت. پیغمبر به آنها فرمود یا اهل الکتاب تعالوا إلی [کلمه] سواء بیننا و بینکم ما در یک خط، در یک مرکز با شما هم عقیده ایم. یک هدف را قبول داریم و آن مبارزه با امپریالیسم امریکا و قدرت سلطه گر جهانی امریکا است و امروز، در دنیا هیچ دولتی به اندازه دولت ایران و هیچ ملتی به اندازه ملت ایران با امریکا نمی جنگد.» (2)

در همین حال، ابراهیم یزدی نماینده منتخب مردم تهران در مرحله اول انتخابات مجلس اول، امروز در مصاحبه با خبرگزاری پارس گفت: «تحریکات و توطئه های

امریکا در ایران همه دارای یک هدف مشترک هستند، اما در ناحیه خوزستان این تحریکات علاوه بر هدف های فوق دارای هدف اقتصادی نیز می باشد.

امریکایی ها برای تکمیل محاصره اقتصادی علیه ایران کوشش می کنند تا با قطع صدور نفت ایران به صورت مستقیم یا غیرمستقیم منابع درآمد ارزی ما را قطع نمایند. دراین مورد امریکا از یک سو در بازار بین المللی کوشش دارد تا مشتریان عمده و اصلی ایران را از خرید نفت منصرف سازد و از سوی دیگر توسط دولت بعثی صدام حسین در عراق می کوشد تا با ایجاد انفجارات در منطقه خوزستان مانع تولید نفت و تصفیه آن بشود. بنابراین، این گروگان گیری کارمندان سفارت ایران در لندن توسط 3 عراقی و ادعای واهی ایرانی بودن آنها دررابطه با این هدف می باشد.» دکتر یزدی افزود: «برای رسیدن به این هدف، امریکا ازطریق تحریکات داخلی نیز عمدتاً برای ایجاد جنگ فرساینده سیاسی کوشش می کند تا به خیال خودشان مردم و جامعه و انقلاب ما را فرسوده و خسته و ناامید سازد تا بتواند در یک شرایط مناسب دیگری برنامه های ضربتی خود را اجرا نماید.» (3)

240

تحرک دیپلماتیک اخیر ایران در منطقه درقالب سفر منطقه ای وزیر امور خارجه، با سفر چندساعته وی به بحرین امروز، پایان یافت. قطب زاده حدود 10:30 صبح، وارد بحرین شد و پس از ملاقات و مذاکره با امیر بحرین و وزیر امور خارجه و برخی مقامات این کشور، از منامه راهی تهران و در ساعت 7:30 بعدازظهر، وارد فرودگاه مهرآباد شد. (4)

روزنامه کیهان درباره این سفر و نتایج آن نوشت: «صادق قطب زاده عضو شورای انقلاب و وزیر امور خارجه کشورمان، در پایان سفر یک هفته ای خود به کشورهای عربی به تهران بازگشت.

ص: 583


1- همان.
2- همان.
3- همان، ص7.
4- همان، ص10.

قطب زاده طی این مسافرت از کشورهای سوریه، لبنان، کویت و کشورهای شیخ نشین خلیج فارس دیدار و با سران این کشورها گفت وگو کرد. ... وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در ملاقات های خود خاطرنشان کرد که با رژیم جنایتکار فعلی عراق به هیچ وجه فکر مذاکره و مصالحه را نداریم. رژیم کنونی ظلم و ستم در حق ملت مسلمان عراق [را] به حد نهایت رسانید و آخرین نمونه آن جنایت فجیع در حق آیت الله سیدمحمدباقر صدر و خواهر گرامی اش بوده است. بدیهی است که با چنین رژیم سفاکی نمی توان مصالحه کرد زیرا این رژیم نمایندگی ملت مسلمان عراق را ندارد و به همین جهت پیشنهاد میانجیگری برخی از کشورهای اسلامی را لزوماً رد می کنیم.» (1)

همچنین به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی، وزیر امور خارجه در فرودگاه مهرآباد گفت: «نتیجه مذاکرات بسیار عالی بود که جزئیات آن را فردا، در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام خواهم کرد.» در ادامه گزارش این روزنامه آمده است: «قطب زاده درمورد تعداد سوءقصدکنندگان در کویت اظهار داشت مهاجمین 7 نفر بودند، همگی دستگیر شدند و باوجودی که رسماً ماهیتشان اعلام نشد، ولی من فکر می کنم آنها عراقی بودند.» (2) به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی قرار است قطب زاده نتیجه مذاکرات خود را با مقامات کشورهای عربی به امام و شورای انقلاب گزارش کند. (3)

گفتنی است روزنامه جمهوری اسلامی، همراه این گزارش مطالبی افشاگرانه علیه وزیر امور خارجه نیز به این شرح درج کرده است: «در این مسافرت، گروهی از دیپلمات های ایرانی [و] خبرنگاران داخلی و خارجی همراه وزیر امور خارجه بودند که حمید همایون برادرزاده داریوش همایون صاحب [روزنامه] آیندگان منحله و عوامل اسرائیل و صهیونیسم بین المللی و عکاس خصوصی وی نیز در میان آنها دیده می شد.» (4)

241

در سومین روز اشغال سفارت ایران در لندن به دست عوامل عراق، گروگان گیران و مقامات ایرانی پیام هایی مبادله و مواضعی اعلام کردند. دراین میان، هرچند تسلیم نشدن ایران دربرابر خواسته های گروگان گیران قطعی گردید، ولی تکلیف نهایی نیز روشن نشد و ابهام در چگونگی حل وفصل نهایی ماجرا همچنان باقی ماند.

شب گذشته، صادق قطب زاده وزیر امور خارجه ایران، در گفت وگویی درباره آخرین تحولات مربوط به گروگان گیری در سفارت ایران در لندن گفت: تروریست ها خواسته اند که توسط سه سفیر عراق، اردن و الجزایر مذاکره کنند. وی افزود: ازنظر دولت ایران، سفیر عراق خودش از عوامل درگیر در این ماجرا است و ما خود او را جزو تروریست ها می دانیم و درحال حاضر، از نظر دولت جمهوری اسلامی ایران حل مسئله به عهده دولت انگلستان است. (5)

از سوی دیگر امروز نیز در سخنرانی قبل از خطبه های نماز جمعه اهواز، آقای هاشمی رفسنجانی عضو شورای انقلاب، به حادثه سفارت ایران در لندن اشاره و اعلام کرد: «ما شب

ص: 584


1- روزنامه کیهان، 13/2/1359، ص3.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص10.
3- همان.
4- همان.
5- روزنامه بامداد، 13/2/1359، ص3.

گذشته، در شورای انقلاب تصمیم گرفتیم که هیچ کدام از خواسته های کسانی که سفارت ایران را در انگلیس به اشغال درآورده اند، برآورده نکنیم.» (1) وی همچنین گفت: «دیشب، از سفارت ایران در لندن به ما پیغام دادند(2) که مبادا تسلیم خواست های کسانی که سفارت را تصرف کرده اند بشوید و به خواست های آنان جواب مثبت بدهید. ما برای شهادت و مرگ آماده هستیم، ولی حاضر نیستیم که دولت ایران خرابکاران را آزاد کند.» (3)

دراین حال، در لندن، پلیس انگلستان اعلام کرد دیپلمات های گروگان ایرانی در لندن در پیام محرمانه ای که برای دولتشان فرستاده اند اعلام کردند حاضر به مرگ هستند، ولی تسلیم تقاضاهای مردان مسلحی که ساختمان سفارت را دراختیار دارند نخواهند شد. سخنگوی پلیس افزود این پیام ازسوی 20 گروگان با توافق اشغال کنندگان فرستاده شده است. همچنین مشخص نیست گروگان ها در پیام خود از دولت ایران تقاضای کمک کرده اند یا خیر. (4) یک مقام پلیس نیز خبر داد که صبح امروز، 2 نماینده ارشد تلویزیون بی بی سی به محل سفارت خوانده شدند و با شخصی در داخل سفارت گفت وگو کردند. این گفت وگو انتشار نیافته است. (5)

درهرحال، به گزارش رویتر، مذاکرات مقامات مسئول و پلیس انگلیس در لندن با اشغال کنندگان سفارت ایران ادامه یافت؛(6) ازجمله ساعت 20:45، رادیو لندن گزارش داد: «پلیس اسکاتلندیارد سعی دارد ارتباط تلفنی خود را با افراد مسلح داخل سفارت همچنان باز بگذارد.» (7)

مسئله قابل ذکر دیگر که بازتاب وسیعی داشت،(8) تظاهرات و تحصن دانشجویان و ایرانیان طرف دار جمهوری اسلامی در اطراف سفارت است که در طول شب گذشته و امروز، ادامه یافت و ابراز نارضایتی پلیس را درپی داشت. گفته می شود که این تجمع حفظ نظم و ابتکارعمل را برای پلیس مشکل تر ساخته است. (9) شاید به همین دلیل و براساس توافقات انجام شده، وزیر امور خارجه ایران پیامی به این شرح برای تحصن کنندگان ارسال کرد: «برادران و خواهران ایرانی عزیز، ملت ایران شهامت و فداکاری شما را ستایش می کند و عشق به ایثار و شهادت را در

{تجمع و تحصن هواداران انقلاب اسلامی مقابل سفارت ایران در لندن}

ص: 585


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص5.
2- * اشاره به پیام نقی زاده است که در روزشمار 11/2/1359 ذکر شد.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 13/2/1359، ص15.
4- روزنامه بامداد، 13/2/1359، ص3.
5- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 43، 13/2/1359، ص3، بخش فارسی رادیو لندن، 12/2/1359.
6- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص7.
7- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 43، 13/2/1359، ص5، بخش فارسی رادیو لندن، 12/2/1359.
8- ** بازتاب ها در گزارش بعدی آمده است.
9- همان.

شما هرگز فراموش نخواهد کرد، این همبستگی و فداکاری موجب همان قدرتی است که انقلاب اسلامی ایران را به پیروزی رسانید. برادران و خواهران عزیز، ما با نهایت قدرت و قاطعیت در موضع خود ایستاده ایم و از آرمان هایمان دفاع می کنیم، اما از آنجایی که ما همیشه به حقوق و مسئولیت های کشورها احترام می گذاریم، از شما انتظار داریم به اعتصاب غذای خود خاتمه داده و با مقامات محلی تا سرحدامکان همکاری کنید. بدیهی است چنانچه دولت انگلستان دراین مورد اظهارعجز کند، تمامی ملت ایران در کنار شما برای حفظ حقوق خود اقدام خواهد کرد.» (1)

به این ترتیب، در ساعت 4 بعدازظهر امروز، تحصن مقابل سفارت به پایان رسید و تحصن کنندگان با صدور قطعنامه ای به تظاهرات خود پایان دادند. (2)

242

بازتاب اشغال سفارت ایران در لندن، امروز هم در حد وسیعی ادامه یافت و رسانه های مختلف طبق مشی خود، این حادثه را وسیله ای برای اعلام دیدگاه ها قرار دادند. نکته قابل توجه، نوع مرتبط ساختن این قضیه با ماجرای گروگان های امریکایی در ایران و نتیجه گیری های حاصل از آن است.

رادیو اسرائیل در ساعت 20، این گزارش را پخش کرد: «رهبران ایران به بریتانیا اجازه داده اند برای آزادی گروگان های ایرانی در سفارت ایران در لندن از قدرت نظامی استفاده کند. ... صادق قطب زاده وزیر امور خارجه ایران، گفت بریتانیا مجاز است برای آزادی گروگان های ایرانی در لندن از نیروی نظامی استفاده کند. روزنامه های لندن با لحن خوشحال کننده ای تسخیر [سفارت] ایران را توسط تروریست ها بررسی می کنند. روزنامه دیلی میرور در همین مورد می نویسد: مدت شش ماه است که ایرانی ها هرگونه قانون عدل و قوه قضایی را زیر پا گذاشته و مورد تمسخر قرار داده اند. آنها بدون شک احساسات گروگان ها و خانواده هایشان را پایمال کرده اند. به هر تقاضا و پیشنهادی با گوش های بسته پاسخ داده اند و حالا ببینند وقتی گروگان ها ایرانی هستند چه خبر شده است. فوراً تهدید می کنند که دوستان ایرانی ما را اعدام خواهند کرد. روزنامه میرور می نویسد: پررویی ایرانیان حد و حساب ندارد و آقای صادق قطب زاده ناگهان دست به دامان قوانین بین المللی شده و می گوید دولت لندن مسئول گروگان های ایرانی است.

روزنامه های فرانسه دولت ایران را به خاطر رفتار اخیرش تقبیح می کنند. روزنامه فرانسوار معتقد است که تروریست های خوزستانی در سفارت ایران در لندن احتمالاً حاضر خواهند شد گروگان های ایرانی را با گروگان های امریکایی تعویض کنند، ولی اگر چنین تعویضی صورت بگیرد، پرزیدنت کارتر چاره ای نخواهد داشت که برای آزادی گروگان ها متوسل به زور بشود.

روزنامه فیگارو می نویسد: کشورهای عرب در نظر دارند در منطقه جنوب ایران یک کشور عربی دیگر به وجود آورند به ویژه به خاطر تیرگی روابط بین تهران و بغداد. روزنامه لوکوتیدین دوپاری از دولت لندن می خواهد که خود را مسئول سرنوشت گروگان های ایرانی در لندن

ص: 586


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص7.
2- همان.

نداند، زیرا این یک مسئله داخلی ایران است. روزنامه لوماتن در همین مورد می نویسد ایران یک کشور اروپایی نیست و رهبران این کشور بر سرنوشت گروگان ها حتی گروگان های خود اهمیتی نمی دهند.» (1)

از رادیو لندن نیز این گزارش پخش شد: «غائله اشغال سفارت ایران در لندن همچنان جزو اخبار مهم صفحات اول مطبوعات امروز بریتانیاست و روزنامه دیلی اکسپرس حتی نیمی از صفحه اول خود را به این خبر اختصاص داده است و خبر مذکور تحت عنوان عدم توافق ایران در مذاکره با گروگان گیرها به چاپ رسیده است. دیلی اکسپرس می نویسد: این اعلام دولت ایران به منزله یک اعلام خطر خونسردانه است مبنی بر اینکه گروگان ها را به حال خود رها کرده اند تا به هلاکت برسند. ... روزنامه اسکاتسمن می نویسد: دولت بریتانیا حق دارد که در انجام آنچه که از دستش برمی آید برای حفظ جان گروگان ها اقدام کند، اما از سوی دیگر ایران نیز حق دارد که تن به ضرب الاجل و تهدید ندهد. روزنامه اسکاتسمن اضافه می کند که این نکته حائز کمال اهمیت است که دولت بریتانیا گروگان ها را به سلامت آزاد سازد زیرا این امر دولت ایران را برای آزادساختن گروگان های امریکایی تحت فشار بیشتری قرار خواهد داد.» (2)

شبکه اول تلویزیون فرانسه هم اظهارنظر یکی از اشغال کنندگان سفارت را پخش کرد که گفته است: «ما با [آیت الله] خمینی کاری را کردیم که او با امریکاییان انجام داده است.» (3) همچنین از قول فرد مزبور اعلام شد: «این گروه آماده است به محض اینکه آیت الله خمینی گروگان های امریکایی در تهران را آزاد کند، گروگان ها را آزاد نماید.» (4)

243

حضور چشمگیر ایرانیان، به خصوص دانشجویان ایرانی، در مقابل سفارت ایران در لندن برای محکوم کردن اشغال و حمایت از انقلاب و نظام، ازجمله حواشی مهم قضیه اشغال سفارت است که خود به طور مستقل دارای اهمیت خاصی است و بازتاب وسیعی دارد.

آسوشیتدپرس از لندن گزارش داد: «دسته های مختلف ایرانیان مقیم انگلیس در اطراف ساختمان سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن با شعارهایی مانند "مرگ بر کارتر" دست به تظاهرات زدند. پلیس انگلیس برای متوقف کردن تظاهرات دخالت کرد. ... علت بازداشت و دخالت پلیس برخورد بین طرف داران آیت الله خمینی و جمهوری اسلامی و مخالفین بود. در این تظاهرات حدود 50 نفر انگلیسی نیز علیه [آیت الله] خمینی شعارهایی می دادند.

... یک دانشجوی ایرانی گفت اشغالگران سفارت، فاشیست و نوکرهای {سیا} هستند و باید اعدام شوند. از وی سؤال شد راجع به 52 دیپلمات امریکایی که در تهران به گروگان گرفته شده اند چه می گوید. وی گفت این موضوع فرق می کند. امریکایی ها با انقلاب ما مخالف اند. طرف داران آیت الله خمینی در وسط خیابان کنزینگتون {مقابل سفارت} نماز به جای آوردند.» (5)

ص: 587


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 43، 13/2/1359، ص13، بخش فارسی رادیو اسرائیل، 12/2/1359.
2- همان، ص4، بخش فارسی رادیو لندن، 12/2/1359.
3- روزنامه اطلاعات، 13/2/1359، ص12.
4- همان.
5- روزنامه انقلاب اسلامی، 13/2/1359، ص16.

رویتر نیز از طولانی شدن حضور متحصنان در مقابل سفارت خبر داد و درباره حوادث روز جمعه نوشت: «یک زن جوان که در میان صدها تظاهرکننده طرف دار امام خمینی قرار داشت، با آمبولانس به بیمارستان انتقال یافت. وی که مدت 36 ساعت دست به تظاهرات زده بود، دچار خستگی شدید شده بود.» (1)

رادیو لندن نیز در گزارشی از این تجمع آورده است: «یکی از همکاران که برای تهیه گزارش به ناحیه سفارتخانه ایران رفته بود مشاهدات خود را بازگو می کند. سفارت ایران در ضلع جنوبی هایدپارک قرار دارد و مشرف بر خیابان است. ... گروهی از دانشجویان ایرانی که علیه اشغال کنندگان سفارت و همچنین رئیس جمهور امریکا شعار می دادند شب را در آنجا به سر برده بودند. ... این دانشجویان شکوه می کردند که پلیس از رسیدن آب و غذا و غیره برای آنها جلوگیری کرده است و با آنها رفتار خوبی نداشته است. فعالیت این دانشجویان که توجه دیگران را جلب کرده بود گروهی بی شمار را به طرف خود جلب می کرد، درحالی که من با شما صحبت می کنم گروهی از دانشجویان دست راستی افراطی بریتانیا درحال شعاردادن علیه کسانی هستند که به طرف داری از آیت الله خمینی شعار می دهند. این گروه که بیشترشان از جوانان تشکیل می شوند، پلاکاردهایی در دست دارند و به نفع شاه و امریکا مشغول شعاردادن هستند. در آن سوی دیگر گروهی از طرف داران آیت الله خمینی مشغول شعاردادن هستند، تقریباً 30 نفر، همچنین عده ای دیگر از طرف داران آیت الله خمینی با داشتن گل هایی در دست در نزدیکی سفارت از ایرانیان حمایت می کنند. پس از شعارهای جوانان انگلیس که می گفتند ایرانیان به خانه تان

برگردید، دوباره وضع آرام شد. خبرنگاران بی شمار از این طرف به آن طرف می دویدند، منظره شورانگیز زمانی بود که ایرانیان به نماز ظهر و عصر ایستادند و صدای اذان با شعارهای جوانان دست راستی انگلیس با هم درآمیخت، گویی دراین حال خبری رسید؛ زیرا دانشجویان اعلام کردند به دستور مقامات ایران این محل را ترک می کنند. آنها قبل از ترک محل مطبوعات را متهم کردند که حقایق را تحریف می کردند و درحالی که از جلوی نرده های هایدپارک رد می شدند ایرانیانی که آن طرف نرده بودند، آنها را گل باران کردند.» (2)

{اقامه نماز جماعت در خیابان کنزینگتون مقابل سفارت ایران در لندن و حضور چشمگیر ایرانیان به خصوص دانشجویان در دفاع از انقلاب اسلامی}

ص: 588


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص7.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 43، 13/2/1359، ص5، بخش فارسی رادیو لندن،12/2/1359.

244

تحرکات عوامل عراق در لبنان علیه مخالفان رژیم بعث، امروز هم در شکلی خونین، ادامه یافت.

بخش عربی رادیو مونت کارلو با قطع برنامه عادی خود اعلام کرد: «امام حسن الشیرازی دربرابر یکی از هتل های غرب بیروت دراثر تیراندازی به قتل رسیده است. افراد ناشناس که سوار دو اتومبیل بودند به سوی وی تیراندازی کردند و چند گلوله به وی اصابت کرد.» (1) در گزارش آسوشیتدپرس از بیروت به نقل از پلیس، دراین باره توضیح بیشتری داده شده است. براساس این گزارش، درحالی که حجت الاسلام سیدحسن شیرازی که پاسپورت لبنانی هم دارد، در بلواری در یک محله مسلمان نشین بیروت مشغول رانندگی بود، افراد مسلح از دو ماشین مختلف به سوی او آتش گشودند. وی به شدت مجروح شد و در راه بیمارستان جان خود را از دست داد. (2) در این گزارش اضافه شده است: ناظران بی طرف ترور سیدحسن شیرازی را مسئله ای جدا از درگیری بین دستجات طرف دار ایران و عراق می دانند. سیدحسن شیرازی مدیر جامعه علمای لبنان بود که کلاً با مجلس اعلای شیعیان لبنان در تضاد است. (3)

به گزارش خبرگزاری فرانسه، گروهی با هویتی ناشناس مسئولیت ترور را برعهده گرفت،(4) این امر نشانه درگیربودن سازمان های اطلاعاتی و امنیتی عراق است(5) که نمی خواهند به طور رسمی این اقدام را متوجه خود کنند. این گروه خود را "جنبش آزادی ملی ایران سازمان ژوئن سرخ" خوانده است. (6)

یادآوری می شود سیدحسن شیرازی برادر آیت الله سیدمحمد شیرازی است و هردو از فعالان ضدبعث عراق بوده اند. برادر بزرگ تر به ایران آمده و سیدحسن به لبنان رفته و تابعیت لبنانی هم گرفته بود.

{ترور آیت الله سیدحسن شیرازی از علماء مخالف صدام در بیروت}

ص: 589


1- همان، ص14، بخش عربی رادیو مونت کارلو، 12/2/1359.
2- روزنامه کیهان، 13/2/1359، ص1.
3- همان.
4- روزنامه بامداد، 14/2/1359، ص1.
5- * بعدازظهر روز 13/2/1359، اطلاعیه ای ازطرف دفتر آیت الله سیدمحمد شیرازی دراختیار سازمان خبرگزاری پارس قرار گرفت که در شروع آن با ذکر عبارت «بار دیگر دست استعمار از آستین رژیم بعث عراق درآمد» رژیم بعث را مسئول ترور آیت الله شیرازی دانسته بود. در این اطلاعیه همچنین درباره نحوه شهادت آیت الله شیرازی چنین آمده است: «یونایتدپرس گزارش می دهد که آیت الله سیدحسن شیرازی در یک بلوار و هنگام رانندگی ترور شده است درحالی که نه در بلوار و نه درحال رانندگی بود، بلکه هنگامی که آن شهید از هتل انترناسیونال عازم مجلس ختم آیت الله سیدمحمدباقر صدر بوده، ترور شده است.» [روزنامه بامداد، 14/2/1359، صص1و3]
6- همان.

245

پایان ماجرای توقیف موقت 6 عراقی که به طور غیرمجاز با یک هواپیما، در تاریخ 7/2/1359، در جنوب ایران فرود آمده بودند، امروز به طور رسمی اعلام شد.

سخنگوی وزارت امور خارجه اعلام کرد 6 سرنشین هواپیمای عراقی که چند روز قبل مجبور به فرود اجباری در خاک ایران شده بود، روز چهارشنبه گذشته، تحویل مقامات عراقی در تهران شدند تا ترتیب انتقال آنان به کشورشان داده شود. (1)

ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز دراین مورد اعلام کرد: این هواپیمای ملخ دار غیرمسلح و تجاری بوده که از بغداد قصد پرواز به بصره را داشته و براثر اختلال در دستگاه های ارتباطی راه خود را گم می کند و وارد حریم فضایی ایران می شود. (2) بنا بر اعلام ستاد مزبور، بلافاصله پس از فرود اجباری هواپیما، 6 تن سرنشین آن به تهران اعزام شدند. آنان پس از تحقیق و بررسی و مشخص شدن اینکه هیچ گونه قصد سوئی در میان نبوده، تبرئه و تحویل وزارت امور خارجه گردیدند. (3)

246

تردد فعالان خرابکاری و انفجار در ایران، در مسیر بصره بغداد ازجمله موضوعاتی است که در گزارش های واصله به مسئولان ذی ربط در خوزستان به طور مرتب مشاهده می شود. اعزام عده ای برای آموزش از بصره به بغداد و نیز ورود افرادی آموزش دیده از بغداد به بصره، امروز هم انجام شد.

در یک گزارش مربوط به تحرکات امروز، آمده است: «یک گروه پانزده نفری از اعراب ایرانی به طور غیرمجاز به عراق وارد و توسط سازمان امن العام بصره جهت طی دوره چریکی و آشنایی به فنون جدید خرابکاری به بغداد اعزام شده اند که پس از طی دوره با تجهیزات لازم به ایران فرستاده شوند.» (4) در گزارش دیگری مربوط به همین موضوع نیز آمده است: «2 دستگاه خودروی حامل مواد منفجره و 150 نفر خرابکار از بغداد به طرف بصره اعزام [شده اند] تا ازطریق خرمشهر وارد ایران شوند.» (5)

هرچند هر دو گزارش مذکور با قید "احتمالاً صحت دارد" همراه است، اما گزارش های دیگر نشان می دهد که این احتمال را باید جدی گرفت و هشیار بود. گزارش سوم حاکی است ساعت 12 امروز، «توسط مأمورین پاسگاه دویرج یک عدد اتوبوس پلاستیکی اسباب بازی که مواد منفجره و چاشنی مربوطه در داخل آن کار گذاشته شده بود، در حوالی عشیره دویرج کشف و قبل از اینکه بتواند عمل کند توسط مأمورین خنثی شد.» (6)

امروز همچنین شهربانی استان خوزستان به شهربانی های تابعه اعلام کرد که احتمال ورود شاهپور بختیار از مرزهای خوزستان در طول 15 روز آتی وجود دارد. در این اطلاعیه بر ضرورت هشیاری و دستگیری نامبرده درصورت مشاهده، تأکید شده است. (7)

ص: 590


1- روزنامه کیهان، 13/2/1359، ص2.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص6.
3- روزنامه اطلاعات، 13/2/1359، ص10.
4- سند شماره 287419 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری خوزستان {رکن2} به فرماندهی لشکر92 زرهی اهواز {رکن2}، 29/2/1359.
5- سند شماره 287363 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی لشکر92 زرهی {رکن2}، 4/4/1359.
6- سند شماره 292442 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن خبری، 18/2/1359.
7- سند شماره 316842 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی خوزستان به شهربانی های تابعه، 12/2/1359.

از سوی دیگر، در مناطقی از عراق نیز تحرکات ایذایی علیه رژیم بعث وجود دارد. در یک گزارش منابع امنیتی ایران که به دفتر ریاست جمهوری داده شد، ضمن گزارش حوادث امروز، آمده است: «توسط افراد مسعود بارزانی لوله نفت سلیمانیه منفجر و حدود یک میلیون دینار عراقی خسارت به بار آمده است و دولت عراق این عمل را تحریکاتی از ناحیه دولت ایران تلقی نموده است.» (1)

247

در مرز عراق تحرکات ایذایی و نقل و انتقالات کشور همسایه، ادامه یافت که بعضی با کمک و اقدام مهاجمان داخلی وابسته به عراق همراه بود.

حدود ساعت 1:30 بامداد امروز، ابوشریف فرمانده عملیات سپاه، پیامی به ستاد مشترک ارسال کرد که در آن به نقل از سپاه قصرشیرین، از یک حمله ایذایی عراق خبر داده است که از ساعت 22 شب گذشته، شروع شده و همچنان ادامه دارد. مطابق پیام: «سپاه مستقر در پاسگاه سنجوق زیر آتش سنگین عراق قرار گرفته و تاکنون تعداد 3 نفر شهید و تعدادی مجروح گردیده اند و از ارتش نیز تقاضای کمک و پشتیبانی شده که متأسفانه تاکنون هیچ گونه همکاری با این سپاه به عمل نیاورده است. مراتب جهت اطلاع و اقدامات لازم اعلام می گردد.» (2)

شهربانی جمهوری اسلامی در گزارشی به وزارت کشور، به نقل از شهربانی قصرشیرین، از حمله مهاجمان محلی وابسته به عراق در ساعت 3 بامداد، در منطقه قصرشیرین خبر داد. براساس این گزارش، «مهاجمین در منطقه دزدک با سلاح های سنگین به پاسگاه ژاندارمری آتش [گشودند] که به وسیله سپاه پاسداران متقابلاً پاسخ [داده شد]. درنتیجه تیراندازی مهاجمین 2 نفر از پاسداران یکی به نام مرتضی آقامرادی فرزند علی اکبر و دیگری که اهل یزد بوده به درجه شهادت می رسند و 2 پاسدار نیز مجروح [می شوند] که در بیمارستان قصرشیرین بستری [شدند]. جنازه پاسدار شهید مرتضی آقامرادی با تشریفات قانونی به خاک سپرده شد.» (3)

وزارت کشور در تلفن گرامی به سپاه، به نقل از شهربانی قصرشیرین از یک درگیری در این منطقه خبر داده که از ساعت 11 امروز، شروع شده و تا نیمه شب ادامه یافته است. در این گزارش آمده است: «واحد مستقر در کلات روخرناسخان و سپاه پاسداران و ژاندارمری در آبادی های نوار مرزی باباهادی و قلعه سفی و دارخور دربند بین نیروهای مهاجم عراقی به شدت درگیر است.» (4)

روابط عمومی لشکر81 زرهی نیز در اطلاعیه ای از یک درگیری که از ساعت 23 شب گذشته تا 4 بامداد امروز، طول کشید، خبر داد و اعلام کرد: «نیروهای عراقی با آتش توپخانه به پاسگاه های یک هشان [یکه شان]، پرویزخان، دربندجوق و برج احمدی حمله کردند که با آتش توپخانه به آتش آنان پاسخ داده شد.» (5)

ص: 591


1- سند شماره 034083 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران {رکن2 دایره اطلاعات} به دفتر ریاست جمهوری اسلامی ایران، 18/3/1359.
2- سند شماره 050190 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی {مرکز فرماندهی} به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 12/2/1359.
3- سند شماره 000638 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی جمهوری اسلامی به وزارت کشور، 13/12/1359.
4- سند شماره 041146 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از وزارت کشور به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، 17/2/1359.
5- روزنامه کیهان، 14/2/1359، ص3.

گروهان سومار در گزارشی به رکن2 ناحیه ژاندارمری کرمانشاه به نقل از پاسگاه گمرک نو از یک حمله شبانه که از ساعت 22 شروع شد و حدود دو ساعت و نیم طول کشید، خبر داد. براساس این گزارش، چاه نفت شماره 8 مورد حمله مهاجمان عراقی قرار گرفت، اما با هشیاری افراد پاسگاه و نیروهای کمکی نفت شهر و سپاه پاسداران، حمله دفع شد و به علت کم بودن فاصله، مهاجمان با استفاده از تاریکی شب به خاک عراق متواری شدند. (1)

در گزارش های امروز همچنین به پرتاب گلوله توپ از داخل خاک عراق به برخی روستاهای مرزی غرب که باعث وحشت اهالی می شود، اشاره شده است. (2)

در گزارش های مربوط به جنوب کشور هم مهم ترین مسئله امروز، نقل و انتقال توپخانه عراق در مناطق الشعیبیه، الزبیر، ام القصر و بندر البکر، می باشد. (3)

248

در سنندج درگیری ها، با برتری نیروهای ارتش و سپاه، همچنان ادامه دارد.

گزارش های رسیده به ارتش از وضع امروز سنندج حاکی است: «عملیات پاک سازی در منطقه سنندج ادامه داشت و در منطقه شریف آباد، خیابان مسجد قبا حدود 500 متری خیابان اقبال خانه به خانه ادامه داشته و یک نفر درجه دار و یک نفر سرباز و یک پاسدار و یک نفر غیرنظامی زخمی و یک نفر گروگان گرفته شده است.» (4) همچنین برابر اعلام ژاندارمری، امروز، «گلوله توپ به سمت ناحیه ژاندارمری کردستان پرتاب و درنتیجه برج دیدبانی ژاندارمری کردستان طعمه حریق شده است.» (5) بنا بر گزارش نوبه ای ارسال شده از ارتش «راه های ورودی اصلی به شهر سنندج مسدود و تحت کنترل است، لیکن افراد گروه های مسلح [غیرقانونی] به طور پیاده از راه های فرعی و ارتفاعات وارد شهر می شوند.» (6)

اعلامیه مشترک سپاه پاسداران مستقر در سنندج و لشکر28 کردستان که امروز، انتشار یافت نیز حاکی از چنین وضعی است. متن کامل اطلاعیه مزبور به این شرح است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

به اطلاع هم وطنان غیور و مسلمان ایران می رساند که تعداد زیادی از مهاجمان به وسیله نیروهای انقلاب کشته شدند و کلیه جاده های اصلی و فرعی منطقه به شدت تحت کنترل است به طوری که هیچ گونه عبورومروری صورت نمی گیرد. بنزین، خواربار و مهمات دشمن تمام شده، تعدادی از نیروهای ضدانقلاب که قصد فرار داشتند توسط پاسداران و سربازان دلیر کشته یا دستگیر شدند و هم اکنون قسمتی از شهر، میدان آزادی و 22 بهمن پاک سازی شده و کلیه مواضع ضدانقلاب به تصرف درآمده و اهالی مناطق پاک سازی شده در امنیت کامل به سر می برند که تعدادی از اهالی نیز به پادگان یا محل امن تری انتقال یافتند.» (7)

دفتر ریاست جمهوری نیز در پیامی گزارش وضع کنونی سنندج را همراه با توصیه هایی به ساکنان آن، بدین شرح انتشار داد:

ص: 592


1- سند شماره 276905 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از قصرشیرین به ناحیه کرمانشاه 05 {رکن2}، 13/2/1359.
2- سند شماره 050231 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا 3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا {معاونت عملیات و اطلاعات}، 13/2/1359.
3- سند شماره 287416 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری خوزستان {رکن2} به فرماندهی لشکر 92 زرهی اهواز {رکن 2} 29/2/1359؛ و سند شماره 347547 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از واحد هماهنگی نیروهای انتظامی استانداری خوزستان به سپاه پاسداران خوزستان {اهواز}، 8/3/1359.
4- سند شماره 50209 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه ای اطلاعاتی معاونت عملیات و اطلاعات {مدیریت اطلاعات}، شماره 22، 11/2/1359 الی 13/2/1359، ص2.
5- همان، ص3.
6- همان، ص2.
7- روزنامه بامداد، 13/2/1359، ص3.

«بسم الله الرحمن الرحیم

با تأییدات خداوند متعال اکنون که ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران در شهرهای کردستان بر اوضاع مسلط هستند و کنترل یگان سنندج و محوطه اطراف شهر را در دست دارند و پاسداران انقلاب نیز در داخل شهر پیشروی و ادارات و اماکن مختلف را از وجود ضدانقلاب پاک سازی کرده اند، به اطلاع عموم ملت به ویژه برادران و خواهران هم وطن کردستان و بالاخص سنندج می رساند که:

1. در سریع ترین وقت، منطقه امداد شیروخورشید برای مداوای زخمی ها به وجود می آید و آماده پذیرایی درمانی و غذایی از مراجعین خواهد بود.

2. برادران و خواهران هم وطن کرد، به شایعات پراکنده درمورد رفتار با پناهندگان گوش فراندهند زیرا براساس رأفت اسلامی ارتش مسلمان و دلیر جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران درنهایت همدلی با پناهندگان رفتار می کنند. هیچ گونه بدرفتاری از آنها نخواهند دید. در همین رابطه، تمام وسایل نقلیه ارتش جمهوری اسلامی دراختیار برادران و خواهران کرد شهر سنندج قرار دارد که درصورت تمایل، آنها را با محافظت به هر کجا که مایل اند برسانند.

3. پاک سازی منطقه از افراد مسلح [به] وسیله ارتش جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران همچنان با قاطعیت ادامه خواهد یافت و دراین رابطه تنها راه حل تحویل اسلحه و یا ترک شهر است و دولت جمهوری اسلامی ایران امیدوار است مردم منطقه دراین زمینه و برای قلع وقمع قطعی اشرار بیگانه پرست از هر کمکی خودداری نفرمایند و بدیهی [است] هر منطقه ای که افراد مسلح آن پاک سازی شوند، بلافاصله بازسازی شهر آغاز و خسارت هایی که دشمن ایجاد کرده است ترمیم و جبران خواهد شد. به امید روزی که برادران و خواهران کرد ما فارغ از دسیسه های دشمن، در کنار سایر افراد وطن اسلامی خود کشور را به سوی کمال بهبودی و سعادت پیش برند.

دفتر ریاست جمهوری اسلامی ایران» (1)

در همین حال که سپاه پاسداران با پویایی و ابتکارعمل بیشتر، در افکارعمومی نقش جدی تری در حل وفصل مسائل کردستان یافته است،لشکر28 کردستان که محل اصلی استقرار و ستاد آن در سنندج است نیز دراین باره فعال است.

این لشکر در اطلاعیه ای که ازطریق خبرگزاری پارس انتشار داد، به نوعی جمع بندی 15 روز اخیر منتهی به امروز را به این شرح ارائه داد:

«به نام خدا

لشکر28 کردستان با نهایت مباهات به استحضار ملت مبارز ایران می رساند که این لشکر در طول 15روز گذشته از تاریخ 28 فروردین تا 12 اردیبهشت ماه جاری، تعداد 72 نفر شهید به پیشگاه خدای بزرگ و ایران عزیز تقدیم داشته است. از این تعداد 8 نفر افسر، 19 نفر درجه دار و 45 نفر سرباز بوده اند که جنازه های شهدا پس از تشییع به زادگاهشان انتقال یافته است. طی این مدت 284 نفر افسر، درجه دار و سرباز زخمی شده اند که تماماً به بیمارستان های کرمانشاه، مراغه و تهران منتقل شده اند. ضمناً تاکنون از وضع 2 نفر افسر، 27 درجه دار و 27 سرباز اطلاعی در دست نیست.» (2)

ص: 593


1- همان.
2- روزنامه بامداد، 16/2/1359، ص2.

249

علاوه بر سنندج، سقز نیز یک کانون اصلی درگیری های مناطق کردنشین است. گزارش روزنامه اطلاعات، وضع این شهر را تا حدی ترسیم کرده است.

براساس این گزارش، «شهرستان سقز شانزدهمین روز درگیری های خونین و جنگ همه جانبه خود را پشت سر گذاشت. گزارش رسیده از سقز حاکی است که جنگ در این شهر همچنان ادامه دارد و شهر تقریباً خالی از سکنه است. به موجب همین گزارش، بیش از 17 هزار نفر از ساکنین سقز به روستاهای اطراف بوکان کوچ کرده اند و مردم بوکان از کوچ کنندگان به گرمی استقبال کرده و آنان را در چادرها، مدارس و منازل خود پناه داده اند. بیمارستان های سقز و بوکان مملو از مجروحین و افراد بی دفاع سقز است و امکانات دفن جنازه کشته شده ها بسیار کم است. باآنکه اعلام اجرای آتش بس در این شهر به گوش می رسد، هنوز آتش بس عملی نشده است.» (1)

در گزارش عصر امروز مرکز فرماندهی ژاندارمری به دفتر ریاست جمهوری درباره این شهر، آمده است: «شهر سقز و ارتفاعات و جاده های مشرف به آن با اقدامات قاطعانه تیپ و همکاری ژاندارمری به طور قابل ملاحظه ای از وجود مهاجمین [مسلح ضدانقلاب] پاک و تیراندازی پراکنده در شب از پشت ارتفاعات اجرا [می گردد] که به شدت پاسخ گویی می شود. در روز ترددی در شهر دیده نمی شود. به منظور سرکوبی و خلع سلاح مهاجمین گروهان مستقر در شهر از هنگ سقز و تیپ تقاضا دارد که از مواضع موجود به سایر نقاط شهر حمله نمایند. لیکن تیپ منتظر ورود سپاه پاسداران و اجرای طرح کلی اشغال شهر است.» (2) در همین زمینه، رئیس ستاد مشترک ارتش در تلفن گرامی به سپاه اعلام کرد: «تیپ سقز درخواست اعزام 400 پاسدار را به سقز دارد. باتوجه به دستورالعمل... 9/2/1359 صادره از ستاد عملیاتی غرب ضمن هماهنگی با نیروی زمینی نسبت به اعزام پاسدار مورد نیاز تیپ سقز اعزام فوری به عمل آید.» (3)

دراین حال، قبل از اجرای برنامه یادشده و در ادامه فعالیت های پراکنده امروز، ستاد مشترک ارتش اعلام کرد: «هلیکوپتر شناسایی ژاجا یک دستگاه وانت حامل افراد مسلح را شناسایی و توسط سپاه پاسداران نزدیک سقز متوقف، درنتیجه 25 نفر از افراد با یک قبضه تیربار کالیبر50 که 4 نفر آنان مجروح شده بودند، دستگیر و به بازداشتگاه تیپ سقز منتقل شده اند.» (4)

آخرین تحرکات امروز، مربوط به ساعت 23 است که در گزارش هنگ ژاندارمری سقز بدین شرح آمده است: «در ساعت 23 روز 12/2/1359، مهاجمین [مسلح ضدانقلاب] با سلاح های سنگین و سبک به طرف پادگان و گروهان رزمی ژاندارمری سقز در شهر سقز از داخل شهر به ارتفاعات تیراندازی نموده که به شدت به آتش آنان پاسخ داده شده است. در درگیری به نیروهای خودی تلفاتی وارد شده است.» (5)

ص: 594


1- روزنامه اطلاعات، 13/2/1359، ص2.
2- سند شماره 050178 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 12/2/1359.
3- سند شماره 050187 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 12/2/1359.
4- سند شماره 050234 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه ای اطلاعاتی، شماره 23، از معاونت عملیات و اطلاعات نزاجا {مدیریت اطلاعات} 13/2/1359 الی 14/2/1359، ص2.
5- سند شماره 050233 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 دایره عملیات و اطلاعات} به دفتر ریاست جمهوری وزارت کشور دفتر امور انقلاب تیمسار ریاست سماجا، 13/2/1359.

250

درگیری ها و تحرکات ایذایی، علاوه بر سنندج و سقز، در دیگر مناطق کردنشین هم کم وبیش ادامه دارد.

در جاده سردشت، امروز، یک دستگاه زیل ارتش براثر انفجار مین منهدم شد که درنتیجه یک افسر و یک درجه دار زخمی و به بیمارستان سردشت منتقل شدند. (1)

در اولین ساعات بامداد امروز، میاندوآب هدف حمله مسلحانه قرار گرفت. در گزارش "منطقه عملیاتی غرب" از این واقعه آمده است: «عده ای مهاجم با سلاح های سنگین به سوی شهر میاندواب تیراندازی نموده و شهر به صورت نیمه تعطیل می باشد.» (2)

در پاوه نیز درگیری ادامه دارد. در ساعت 17:45، «از ارتفاعات پاوه به طرف یگان مستقر در پاوه تیراندازی و در یکی از سنگرها 4 نفر سرباز زخمی [شد] که حال یکی از آنان وخیم است.» (3) شهربانی پاوه نیز اعلام کرد: «حدود ساعت 22:50 مورخ 12/2/1359، [به] وسیله افراد مهاجم به طرف شهربانی تیراندازی [شد] که مأمورین انتظامی متقابلاً به تیراندازی آنان پاسخ دادند، لیکن تلفاتی در بر نداشته است.» (4) گزارش روابط عمومی لشکر81 زرهی کرمانشاه نیز حاکی است شب هنگام مهاجمان مسلح از چند نقطه، شهر پاوه را هدف حمله قرار دادند که با پاسخ شدید نیروهای نظامی مواجه شدند و با دادن تلفات، عقب نشینی کردند. در این عملیات سرباز وظیفه محمدرضا زرالوند شهید شد و 2 تن دیگر مجروح شدند. (5)

براساس گزارش فرمانده ناحیه ژاندارمری کرمانشاه، درگیری های امروز، از ساعت 23:30، بازهم شدت گرفت و تا ساعتی پس از نیمه شب ادامه یافت. (6)

در مریوان، پادگان همچنان با مسئله حمله مهاجمان، درگیر است. (7)

251

علاوه بر مناطق کردنشین که مرکز اصلی بحران و درگیری است، در پاره ای شهرهای کشور ناآرامی هایی روی می دهد که برخی از آنها واکنش به حوادث کردستان است، ولی روی هم رفته این گونه وقایع حاصل تقابل گروه ها و جریان های مدافع و مخالف نظام در وضعیت دوگانه کنونی است؛ وضعیتی دوگانه که تحرکات افراد، هم ذیل نظم و قانون و حاکمیت دولت انجام می شود و هم درقالب اقدام مستقیم انقلابی صورت می گیرد. درواقع، درحالی که نظام رسمی وجود دارد، وضعیت انقلابی نیز همچنان ادامه دارد. این نوع رفتار هم ازطرف مدافعان نظام و هم ازطرف فعالان مخالف، مورد استفاده قرار می گیرد. مرور حوادث امروز، که می تواند با مسائل غیرسیاسی هم همراه باشد، بروزهایی از این وضعیت دوگانه را ترسیم می کند.

شهربانی بروجرد گزارش داد: «از ساعت 16 روز جاری، مورخ 12/2/1359، مردم شهر بروجرد برای مشاهده جنازه پاسدار حجت الاسلام بیرانوند که در درگیری سنندج شهید و به آن شهرستان آورده بودند به سردخانه بیمارستان رفته و پس از مشاهده جنازه تهییج شده و به خیابان آمده و... در نقاط مختلف شهر اجتماع کرده و وضع عادی نمی باشد.» (8)

ص: 595


1- سند شماره 050209 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص4.
2- سند شماره 057505 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه ای اطلاعاتی، معاونت عملیات و اطلاعات نزاجا مدیریت اطلاعات، شماره 25، 15/2/1359 الی 16/2/1359، ص1.
3- سند شماره 050209 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص3.
4- سند شماره 000645 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی جمهوری اسلامی به وزارت کشور، 14/2/1359.
5- روزنامه اطلاعات، 14/2/1359، ص3.
6- روزنامه کیهان، 14/2/1359، ص3.
7- سند شماره 050209 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص4.
8- سند شماره 050176 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 12/2/1359.

گزارش شهربانی گنبد کاووس حاکی است: «عده ای از هواداران چریک های فدایی خلق در خیابان [امام] خمینی آن شهرستان مشغول فروش پوستر و نشریات خود بودند و مردم را وادار به خرید آن می نمودند در آن وقت گروهی دیگر از نماز مغرب از مسجد خارج و با آنان مواجه که منجر به کتک کاری و درگیری می گردد که بلافاصله [به وسیله] مأموران متفرق می شوند.» (1)

حزب توده از نوشهر گزارش داد: «افراد ناشناسی، ضمن شکستن پنجره ها وارد دفتر حزب شدند و تمامی نشریات را به میان خیابان آوردند و به آتش کشیدند. نکته قابل توجه و عجیب این است که دفتر حزب توده ایران در این شهرستان درست در مقابل شهربانی شهر واقع است، ولی مأمورین شهربانی هیچ گونه ممانعتی از حمله مهاجمین به عمل نیاوردند.» (2)

خبرنگار کیهان در گزارشی از رودسر خبر داد: «ساعت 2 بامداد جمعه، بمبی در یکی از پاساژهای رودسر منفجر شد. ... انفجار بمب در آن ساعت شب، باعث وحشت ساکنان خانه های حوالی محل انفجار شد. در این حادثه شیشه بانک صادرات، چند خانه و مغازه شکسته شد و خساراتی به ساختمان های نزدیک محل انفجار وارد آمد.» (3)

گزارش روزنامه اطلاعات از اسکو حاکی است: «حجت الاسلام حاج شیخ علی تقوی امام جمعه اسکو، هنگام بازگشت از مراسم نماز جمعه این شهر، مورد حمله چند مهاجم قرارگرفت. در این حمله بر سروصورت امام جمعه اسکو اسید پاشیده شد و مهاجمان فرار کردند. حجت الاسلام تقوی که از ناحیه دست و صورت و گردن دچار سوختگی شده بود بلافاصله به بیمارستان انتقال یافت. همچنین گزارش رسید یک دختر به نام فاطمه فرج پور که دستش به اسید آغشته بود توسط مردم اسکو دستگیر و تحویل مقامات انتظامی شده است. ازسوی دادگاه انقلاب اسلامی تبریز نیز هیئتی به منظور رسیدگی به این موضوع عازم اسکو شد.» (4)

خبرنگار کیهان از مشهد گزارش داد: «ساعت 2 بعدازظهر جمعه، در حوالی سه راه شهید محسن کاشانی {شاه عباس سابق} مهاجمین از داخل اتومبیل پیکان مسروقه به سوی افراد سپاه پاسداران آتش گشودند. در این تیراندازی یک پاسدار به نام محمود پایدار شهید و 2 پاسدار دیگر به اسامی محمد بستوله و هادی دشتبان مجروح شدند. کودک رهگذری نیز در این حادثه براثر اصابت گلوله مجروح شد. براثر تیراندازی متقابل پاسداران، اتومبیل حامل مهاجمان که قصد فرار داشتند منحرف و با تیر چراغ برق تصادف کرد که منجر به مجروح شدن یکی از مهاجمان شد که دستگیر و تحت معالجه قرار گرفت. مهاجم دیگر متواری شد، هم اکنون سپاه پاسداران در تعقیب وی هستند.» (5)

خبرنگار کیهان در گزارش دیگری از مشهد اعلام کرد: آخر وقت روز 12/2/1359، مأموران انتظامی مشهد یک بمب ساعتی در مقابل خانه دکتر محمود روحانی نماینده مجلس خبرگان از مشهد، کشف و خنثی کردند. مطابق این گزارش شب گذشته، به مأموران شهربانی و سپاه پاسداران مشهد اطلاع داده شد که احتمالاً بمبی در حوالی منزل دکتر روحانی کار گذاشته شده

ص: 596


1- سند شماره 50204 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 13/2/1359.
2- روزنامه نامه مردم، 13/2/1359، ص2.
3- روزنامه کیهان، 15/2/1359، ص9.
4- روزنامه اطلاعات، 14/2/1359، ص11.
5- روزنامه کیهان، 14/2/1359، ص3.

است؛ مأموران به محل رفتند و پس از بازرسی یک بمب ساعتی مخرب که به 6 باطری مجهز بود و یک پوند مواد تی.ان.تی داشت از زیر پل مشرف به منزل نماینده مجلس خبرگان کشف و خنثی کردند. (1)

روزنامه جمهوری اسلامی پس از گزارش کشف توطئه ترور آقای هادی غفاری نوشت: «لازم به ذکر است که حجت الاسلام غفاری برای چندمین بار است که در معرض ترورهای ناجوانمردانه قرار می گیرد. ضمناً برادر غفاری هم اکنون رئیس دادگاه انقلاب اسلامی شهسوار بوده و طی مدتی که این سمت را دارا گردیده، زمین های 8 تن از فئودال های منطقه شهسوار بابلسر را مصادره و خلع ید نموده است.» (2)

252

سازمان بسیج ملی که برای تحقق دیدگاه های امام خمینی درمورد تشکیل ارتش بیست میلیونی، تأسیس شده است، برای نمایش قدرت مردمی و بیشتر برای معرفی و تبلیغ و آشناکردن عامه با این تشکیلات، مراسم مختلفی را برگزار می کند. در رأس ستاد فرماندهی این سازمان که با تلاش سپاه و کادرهای باانگیزه آن راه اندازی شده است، یک جوان روحانی نه چندان معروف و باسابقه به نام آقای مجد، قرار گرفته است که تمایل زیادی برای استقلال این سازمان، از هر نهاد دولتی و انقلابی از خود نشان می دهد.(3) این سازمان عصر امروز، مراسم رژه ای با شرکت روحانیون مسلح عضو بسیج در مقابل امام خمینی برگزار کرد که گزارش آن به این شرح است: «روحانیون حوزه علمیه که اسلحه بر دوش داشتند از مقابل منزل امام رژه رفتند. در این رژه پرشکوه که با استقبال گرم مردم روبه رو شد، حدود 1200 نفر از روحانیون از شهرستان های مختلف شرکت داشتند. این رژه به مناسبت اولین سالگرد شهادت روحانی مبارز و عظیم الشأن استاد مطهری و همچنین برای نشان دادن وحدت بیشتر در نیروهای مختلف در مقابل رهبر انقلاب و امام امت

{رژه روحانیون مسلح از مقابل منزل امام خمینی }

ص: 597


1- روزنامه کیهان، 13/2/1359، ص2.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص1.
3- * فرماندهان سپاه که بسیج را مولودی از سپاه می دانستند، اعتراض و نگرانی خود را از استقلال بسیج، در محافل خصوصی پنهان نمی کردند. بعدها، پس از مباحث بحث انگیز و مفصل، مجلس شورای اسلامی، سازمان بسیج ملی را با عنوان سازمان بسیج مستضعفین، به عنوان یکی از واحدهای سپاه، زیر نظر این نهاد قرار داد.

برگزار شد. روحانیون زیر نظر ستاد بسیج و به سرپرستی حجت الاسلام مجد سازماندهی شده بودند و حجت الاسلام هاشمی نجف آبادی مسئول روابط عمومی بسیج درمورد نقطه نظرهای بسیج دررابطه با پیام امام به روحانیون گفت بسیج تمام اقشار ضرورتی انکارناپذیر است، نقش روحانیت در قبل از انقلاب و بعد از آن نقشی بسیار مؤثر در حرکت توده ای مردم می باشد و امروز روحانیت به منظور آشنایی با آموزش نظامی و ایدئولوژی سیاسی تعلیمات لازم را خواهد دید. البته مربیان آموزش رزمی که در پادگان های مختلف و ازسوی ارتش، شهربانی، ژاندارمری و پاسداران انقلاب اسلامی می باشند درجهت بسیج ارتش بیست میلیونی بسیاری از روحانیون در پادگان های مختلف و در شهرستان ها ازطرف ستاد بسیج مرکزی آموزش های لازم را می بینند. بسیج درحال حاضر، درمجموع به بیش از یک میلیون تن در سطح کشور آموزش کامل داده است و بقیه افراد نیز درحال حاضر درحال فراگیری تعلیمات شبانه و تخریب مواد انفجاری می باشند. در قطعنامه روحانیون مسلحی که برابر اقامتگاه امام امت رژه رفتند آمده است: بسیج ملی با تأکید امام امت و تصویب شورای انقلاب و پشتیبانی کامل مردم شکل گرفته و مسئولیت ارتش بیست میلیونی را به عهده دارد. ازاین رو، به هیچ حزب و سازمان و گروه و قطب خاصی وابستگی نداشته و با کمال صداقت با تمام ارگان های مسئول در خط اسلام همبستگی و همگامی کامل خود را اعلام می دارد.» (1)

ضمیمه گزارش 239: نصایح امروز امام خمینی به فرماندهان سپاه امام خمینی امروز علاوه بر اعلام موضع درباره مسئله امریکا و نیز مقایسه انقلاب اسلامی با دیگر انقلاب ها، خطاب به فرماندهان سپاه که با ایشان ملاقات کرده بودند، نصایحی را بدین شرح بیان داشتند: «آن چیزی که باید من عرض کنم به شما آقایان که سران این جمعیت ها هستید، این است که کاری بکنید که این نهضت لکه دار نشود. شما الآن جزء جنود الهی هستید. جند الله شما هستید. شما لشکر خدایید. کسی که لشکر خداست اگر خدای نخواسته یک کاری بکند که مرضی خدا نباشد و آن وقت یک جوری باشد که گفته بشود که خوب، اینها هم مثل سابق، اینها حالا دستشان رسیده به یک چیزی اینها هم زور می گویند به مردم، اینها هم اذیت می کنند مردم را، اینها هم مثلاً مال مردم را خدای نخواسته برمی دارند. این طور نباشد. به جوان هایتان سفارش کنید. از قول من سلام به همه برسانید. سفارش کنید که شما جوان ها جُند خدا هستید. شما دست خدا هستید. شماها کاری بکنید که ایران سربلند باشد در دنیا. ما پیش خدا سربلند باشیم. خود شما پیش خدا آبرومند باشید. یک وقتی کاری نشود که ملت ها، دیگران ما را تعییب کنند به اینکه شما دستتان نمی رسید، حالا که دستتان رسید، شما هم همان هستید. بفهمانید به آنها که نه، ما برای دنیا پا نشدیم راه بیفتیم، وگرنه معقول نیست که آدم جانش را بدهد برای دنیا. کسی که دنیا را می خواهد، جانش را می خواهد حفظ کند تا دنیا را ببلعد. شمایی که جانتان را در معرض خطر قرار دادید، اگر یک وقت در بینتان یک جوانی، یک جاهلی پیدا شد که یک کاری انجام داد خلاف موازین، خودتان جلویش را بگیرید. نصیحتشان کنید. نگذارید یک طوری بشود که در دنیا منعکس بشود که اینان وقتی که به نوا رسیدند خودشان...(2) و چه کردند و چه کردند. من امیدوارم که خداوند مؤید شما باشد. خداوند پشتیبان شما باشد. با قدرت جلو بروید. اتکالتان به یک مبدأ قدرتی است که هیچ قدرتی در مقابل او چیزی نیست. با همان قدرت جلو بروید و شما پیروزید بحمدالله.» (3)

ص: 598


1- همان، ص2.
2- *... از متن منبع است.
3- صحیفه امام، پیشین، صص 269 و 270.

ص: 599

ص: 600

روزشمار جنگ شنبه 13 اردیبهشت 1359 17 جمادی الثانی 1400 3 مه 1980

253

بااینکه بیش از یک هفته از ماجرای طبس می گذرد، هنوز درباره چگونگی وقوع حادثه مزبور، تبعات و جوانب آن مطالب جدیدی مطرح می شود.

امروز، ازطرف فرماندهی سپاه جیرفت گروهی راهی باتلاق جازموریان {واقع درحدود 200 کیلومتری جنوب شرقی جیرفت در مرز استان های کرمان و سیستان و بلوچستان} شد تا درباره سقوط یک هلیکوپتر امریکایی که بعداً معلوم شد مقارن حمله طبس و در راه رسیدن به آن دچار حادثه شده و سقوط کرده بود، به تحقیق و بررسی بپردازد. بنی اسدی فرمانده سپاه جیرفت، ازطریق سپاه کرمان، درگزارشی نتایج این تحقیق و بررسی را ارائه کرد که متن کامل آن چنین است: «در تاریخ 13/2/1359، به محض [رسیدن] خبر مربوط به سقوط هلیکوپتر، به محل رفته و تحقیقات و مشاهدات به شرح زیر است:

1. منطقه فرود جاده بین درگان و زه چلود که 40 کیلومتری زه چلود نزدیک به باتلاق جازموریان.

2. هلیکوپتر به علت نقص فنی فرود آمده، رنگ ارتش ایران و نیز پرچم ایران کنار آن نصب شده بود و شکل هلیکوپتر مانند هلیکوپترهایی که در طبس فرود آمده بود.

3. با تحقیق از افراد بومی 8 هلیکوپتر در شب حادثه طبس، از رودخانه بومی رد شده بودند که چراغ آن خاموش بوده است.

4. یک هلیکوپتر پیش از عبور از آن منطقه، مجبور به فرود شده بود. در مشاهدات که [از] منطقه اطراف هلیکوپتر به عمل آمد مشاهده شد که یک هلیکوپتر در کنار هلیکوپتر خراب شده فرود آمده و خدمه این هلیکوپتر را به هلیکوپتر خود منتقل کرده است. هلیکوپتر مزبور دارای دو صندلی بود که خلبان و کمک خلبان روی آن قرار می گرفت.

ص: 601

5. داخل هلیکوپتر به احتمال زیاد محموله ای حمل می شده که به وسیله هلیکوپتر بعدی از آنجا برده شده و دو مخزن سوخت در هلیکوپتر بود که بر روی ریل که سرتاسر هلیکوپتر را پوشانده قرار گرفته، تمام سیم های داخل هلیکوپتر به وسیله امریکایی ها بریده شده تا از حرکت هلیکوپتر خودداری شود. ساعت داخل هلیکوپتر شکسته شده و کار نمی کرد. ساعت 6 بعدازظهر را نشان می داد. افراد بومی قبلاً از موضوع اطلاع داشتند و با آوردن شتر و الاغ در کنار هلیکوپتر، وسایلی از هلیکوپتر برده اند که نوع وسایل مشخص نیست. هلیکوپتر دارای 2 کالیبر50 بوده که فقط پایه های آن است. دررابطه با این موضوع شما تحقیق کنید که چند کالیبر50 بر روی هلیکوپترهایی که در طبس بوده است و فوراً به سپاه کرمان گزارش دهید تا مشخص شود که آیا اینها را افراد بومی نبرده اند، درضمن سوخت هلیکوپترها تکمیل بوده است و دو مخزن سوخت جداگانه داشته است.» (1)

یادآوری می شود رادیو اسرائیل در گزارشی دراین باره گفت: «تایمز در سرمقاله خود مشخصات هلیکوپتری که یکی از دلایل شکست عملیات مزبور خوانده شده است را توضیح می دهد. هلیکوپتر مزبور آر.اچ53 نام دارد که یک هلیکوپتر باربری بوده و 14 سال سابقه فعالیت دارد، به ویژه می توان فعالیت های آن را در ویتنام ذکر کرد، این هلیکوپتر به نام "اسب کار" لقب گرفته است و بسیار قابل اعتماد است. تایمز می نویسد علت پیدایش نقص فنی در هلیکوپتر مزبور این است که مدت زیادی بر عرشه کشتی هواپیمابر نیمیتز بدون فعالیت قرار داشته و گرما و هوای مملو از نمک بر روی آن اثرات بدی گذاشته است و از این گذشته تکنسین های کشتی هواپیمابر مزبور در کار خود مهارت ندارند.» (2)

از سوی دیگر، اجساد سوخته امریکاییان هنوز در تهران است و قرار است فردا توسط اسقف کاپوچی در زوریخ تحویل صلیب سرخ بین المللی شود. خبرگزاری فرانسه از پاریس به نقل از اسقف کاپوچی گزارش داد که تأخیر در امر تحویل اجساد فقط به دلایل بهداشتی بوده است. اسقف کاپوچی همچنین به خبرگزاری مزبور گفت مقام های ایرانی هیچ شرطی برای تحویل اجساد مطرح نکرده اند. (3)

(تابوت اجساد امریکائیان در فرودگاه زوریخ سوئیس

اسقف کاپوچی اجساد امریکایی های مانده در طبس را به صلیب سرخ تحویل می دهد. )

ص: 602


1- سند شماره 042429 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از کرمان به ستاد عملیات، 16/2/1359.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 44، 14/2/1359، صص 14 و 15، بخش فارسی رادیو اسرائیل، 13/2/1359.
3- روزنامه بامداد، 13/2/1359، ص12.

254

درحالی که در امریکا زخم حادثه طبس هنوز تازه است، امروز، حادثه دیگری علیه امریکا درحوالی ایران رخ داد که هرچند به طور مستقیم ربطی به ماجرای طبس ندارد، اما به نوعی باعث تداعی آن می شود.

یک جت جنگنده اف14 نیروی دریایی امریکا در نزدیکی ساحل ایران سقوط کرد و 2 خلبان آن کشته شدند. (1) به گفته یک سخنگوی ناوگان آتلانتیک، نقص مکانیکی این هواپیماها هنگامی کشف شد که جت از عرشه رزم ناو هواپیمابر نیمیتز به پرواز درآمد، اما در آن موقع دیگر وقت آن گذشته بود که بتوان آن را بازگرداند. خلبانان کشته شده جان واتسون از اهالی فلوریدا و جان گراهام از اهالی تنسی هستند. (2)

یادآوری می شود نیمیتز رزم ناو هواپیمابری است که برای عملیات نافرجام نجات گروگان های امریکایی از آن استفاده شد. (3)

دراین حال، در امریکا به گزارش یونایتدپرس از کلیولند، هنری کیسینجر وزیر امور خارجه سابق امریکا، علناً از پرزیدنت کارتر به دلیل نحوه حل بحران ایران و به ویژه مأموریت نافرجام نجات گروگان ها به شدت انتقاد کرده و معتقد است رئیس جمهوری امریکا درمورد ایران برخوردی قاطعانه نداشته و درجهت رفع این بحران تدابیر همه جانبه ای اتخاذ نمی کند. کیسینجر گفت میانه روی دردی را دوا نمی کند و ملاحظه کاری ها هم قادر نخواهند بود خطرها را مرتفع کنند. (4)

255

در چارچوب تحرکات دیپلماتیک علیه امریکا، قطب زاده وزیر امور خارجه ایران در پیامی از کورت والدهایم دبیرکل سازمان ملل متحد، درخواست کرد درباره اقدام نظامی اخیر امریکا در طبس تحقیق کند.

قطب زاده درپیامی که در آن عملیات مزبور یک تجاوز نظامی و عملیاتی بی شرمانه توصیف شده است، خطاب به والدهایم نوشت: «من مایل به جلب توجه شما به مسئولیت دفتر شما در تحقیق و تعقیب این تجاوزات علیه کشورهای عضو سازمان ملل متحد هستم.» به درخواست منصور فرهنگ نماینده ایران، والدهایم پیام قطب زاده را به عنوان یک سند شورای امنیت منتشر ساخت. (5)

ایران همچنین از والدهایم به طور رسمی دعوت کرده است که در یک گردهمایی بین المللی برای بررسی تجاوز امریکا علیه ایران، که در تهران تشکیل خواهد شد، شرکت کند. ایران از نمایندگان جنبش غیرمتعهدها، کنفرانس اسلامی، بازار مشترک اروپا و کشورهای بانفوذی چون ژاپن برای شرکت در این گردهمایی دعوت کرده است. دعوت از والدهایم ازطریق منصور

ص: 603


1- روزنامه بامداد، 15/2/1359، ص1.
2- روزنامه اطلاعات، 14/2/1359، ص12.
3- روزنامه بامداد، 15/2/1359، ص1.
4- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 44، 14/2/1359، ص3، کلیولند خبرگزاری یونایتدپرس، 3 مه 1980 {13/2/1359}.
5- روزنامه کیهان، 13/2/1359، ص11.

فرهنگ نماینده ایران در سازمان ملل، انجام شده است، اما نزدیکان والدهایم گفته اند احتمال سفر او به تهران ضعیف است. خبرگزاری فرانسه در ادامه گزارش مذکور افزوده است: «دولت ایران هفته گذشته به خاطر آنکه والدهایم تجاوز نظامی ناکام امریکا به ایران را محکوم نکرده است او را مورد انتقاد قرار داد.» (1)

256

درحالی که قطب زاده وزیر امور خارجه، امروز بعدازظهر، در یک نشست مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی سفر منطقه ا ی خود را تشریح و آن را موفق توصیف کرد، پیام تأییدآمیزی از امیر کویت خطاب به وی انتشار یافت.

قطب زاده در این مصاحبه در میان کشورهایی که در برنامه سفرش قرار داشت راجع به بحرین و کویت و قطر با لحنی مثبت سخن گفت، اما از امارات به گونه ا ی دیگر و با الفاظی سرزنش آمیز مانند "عامل اسرائیل در منطقه" یاد کرد. در سخنان قطب زاده توافق مربوط به کاهش تولید نفت با کشورهای عربی خلیج فارس نکته شفاف و روشنی بود و در سایر موارد وی از حد کلیات بسیار عمومی فراتر نرفت، به عنوان مثال گفت: در این سفر ما بیشتر مواضع خود را در زمینه های مختلف تشریح کردیم، طبیعتاً دوستان ما هم مواضع خود را تشریح کردند. (2) بااین حال، وزیر امور خارجه سفر خود را "کاملاً موفقیت آمیز" توصیف کرد. قطب زاده درمورد مذاکرات مربوط به نفت گفت: «تا آنجا که به تولید نفت مربوط می شود در مذاکرات خود بین نظرات ما تفاهم کامل وجود داشت. کویت تولید نفت خود را کاهش خواهد داد و قطر که روزانه فقط پانصد هزار بشکه تولید دارد باتوجه به سطح کم تولید باز اعلام کرد که اگر انقلاب اسلامی ایران نیاز داشته باشد که ما سطح تولید خود را پایین بیاوریم، حاضر به انجام این کار هستیم. ... مشکل اصلی در امارات متحده عربی [این] بود که وزیر نفت آنها اعلام کرده بود تولید نفت خود را افزایش خواهند داد. پس از مذاکراتی که داشتیم آنها رسماً اعلام کردند نه اینکه تولید خود را افزایش نمی دهند، بلکه درصورت درخواست ایران آن را نیز کاهش خواهند داد. ... در بحرین مسئله کاهش تولید مطرح نبود چون آنها روزانه فقط دویست هزار بشکه تولید دارند، لذا آنها هم وقتی موضع جمهوری اسلامی ایران را به روشنی شناختند اعلام کردند که سیاست خود را در زمینه های مختلف با جمهوری اسلامی ایران هماهنگ می سازند.» (3)

موضوع مهم دیگری که در این نشست به آن پرداخته شد، مسئله عراق بود. قطب زاده گفت: «درمورد عراق هم موضع روشن خود را تشریح کرده و اعلام کردیم که هیچ گونه میانجیگری دراین مورد را نخواهیم پذیرفت و علل این امر را هم یک به یک برشمردیم.» وی افزود: «برای

ص: 604


1- همان.
2- روزنامه بامداد، 14/2/1359، ص2.
3- همان.

سران کشورهای عربی تشریح کردیم که ما نمی توانیم بپذیریم که با یک نوکر امپریالیزم صهیونیزم بین الملل داخل مذاکره شویم و اگر یک روزی هم لزومی به مذاکره پیدا شد، بهتر است که با ارباب و اربابان [او] وارد مذاکره شویم.» (1)

موضوع دیگر سوء تفاهمات و برداشت های هراس آمیز کشورهای مزبور از آثار انقلاب اسلامی بود. قطب زاده دراین باره گفت: «ما تمام مسائل را با قاطعیت و برادری برای دوستان و برادران خود تشریح کردیم و آنها هم که انتظار داشتند موضع اصلی و واقعی جمهوری اسلامی ایران را از زبان یک مقام رسمی بشنوند، پس از درک حقایق و اینکه ما هیچ گونه نظری به تمامیت ارضی آنان نداریم، آنان نیز نظرات اساسی ما را تأیید کرده و اعلام همکاری بیشتر نمودند.»

قطب زاده در پاسخ به اینکه چرا این سفر که موفقیت آمیز بود زودتر انجام نشد، گفت: «تا آنجایی که به دوران وزارت من مربوط می شود ما بحران های مختلفی داشتیم از قبیل بحران روابط با امریکا، بحران روابط ما با روسیه و بحران روابط با عامل اسرائیل در منطقه امارات و درعین حال یک مقدار بی توجهی یا به عمد و یا سهواً توسط عناصر غیرمسئول که سعی می کردند به یکباره در چهارچوب فکری کوتاه و صغیر خود در تمام مسائل دخالت کنند و همه را برنجانند [صورت گرفت] و ما هم فرصت رسیدن به یک یک آنها را نداشتیم. برنامه سفر من به اتفاق آراء در شورای انقلاب به تصویب رسیده بود و بازهم در لحظات آخر باتوجه به مسائل خارجی می گفتند سفر را چند روزی به تأخیر بیندازید تا کارها روی هم انباشته نشود، ولی لازم بود این سفر انجام گیرد و امام هم انجام سفر را تأیید کردند و باتوجه به تمام مشکلات سفر انجام شد همان طورکه شما گفتید بهتر بود این سفر زودتر انجام می گرفت.» (2)

قطب زاده درباره سوءقصد نافرجامی که علیه وی در کویت رخ داد، گفت: «دولت کویت باتوجه به وضع خاص خود و تعرض ارضی دولت عراق به این کشور شاید نمی تواند آن طوری که می بایست در این موارد اعلام نظر نماید، اطلاعاتی که من کسب کردم توسط دوستان خودمان مسلماً این توطئه توسط دولت خائن عراق ترتیب داده شده بود، اینها برنامه وسیعی داشتند. دو دستگاه اتومبیل با مقدار زیادی نارنجک و مسلسل در همان محل کشف گردید و حدود 7 نفر دستگیر شدند. آنها می خواستند

نه تنها مرا بلکه بسیاری از همراهان من و مقامات کویت را که با من بودند از بین ببرند تا بتوانند بحران شدیدی در منطقه خلیج فارس ایجاد نمایند و زمینه را برای اربابان اسرائیلی و امریکایی خود فراهم نمایند.» وزیر امور خارجه افزود: «از دولت کویت جداً تشکر می کنم که در فاصله بسیار کمی تمام مرزهای هوایی و زمینی خود را مسدود ساخت و یک فروند هواپیمای توطئه گران را که قصد فرار داشت مجبور به فرود و سرنشینان آن را دستگیر کردند.» (3)

ص: 605


1- همان.
2- همان.
3- همان.

در مطبوعات امروز به نقل از خبرگزاری پارس، اعلام شد که پس از پایان دیدار صادق قطب زاده وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران از کویت، شیخ صباح الاحمد الجابر الصباح وزیر امور خارجه این کشور، پیامی برای وی فرستاده که در آن آمده است: اطمینان دارم در چنین موقعیتی که جهان در آن قرار گرفته، ضرورت ایجاب می کند این ملاقات ها و گفت وگوها بین دوستان هرچه بیشتر صورت پذیرد تا بتوان نسبت به برطرف ساختن خطری که امت اسلامی را احاطه نموده و نیز به آزادی بیت المقدس شریف و دفاع از حقوق ازدست رفته برادران فلسطینی امیدوار بود. ضمناً در این مناسبت لازم می دانم که به نمایندگی ازجانب دولت و ملت کویت از وقوع حادثه سوءقصد به موکب همتای ایرانی خود تأسف عمیق خود را اظهار کنم. (1)

257

ماجرای گروگان گیری در سفارت ایران در لندن، امروز، چهارمین روز خود را بدون تعیین تکلیف قطعی پشت سر گذاشت، البته دراین باره تحرکاتی صورت گرفته که چشم انداز ختم ماجرا را، تقریباً بدون فاجعه ای جدی ترسیم می کند. در ایران اظهارنظرها و در لندن روند قضایا بیانگر چنین امری است.

وزیر امور خارجه ایران در پایان جلسه فوق العاده شورای انقلاب دراین باره گفت: «آخرین خبر که از انگلستان داشته ایم حکایت از این داشت که تروریست ها از دولت انگلیس تقاضای برقراری یک خط مستقیم تلفن بین سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن با تهران را داشتند که دولت انگلستان به حق با این تقاضا موافقت نکرد، ما هم با این مسئله موافق نیستیم.» قطب زاده سپس افزود: «تروریست ها تقاضای آزادی گروگان های امریکایی را نکرده اند.» (2)

قطب زاده همچنین در مصاحبه مطبوعاتی عصر امروز خود اظهار کرد: «ما انجام هرگونه کاری را به عهده دولت انگلیس گذاشته ایم و آنها هم تاکنون خوب

کار کرده اند. امیدواریم برحسب وظیفه دیپلماسی خود در پایان بر این عمل سعی نمایند.» وی اطمینان داد: «به مأموران دستور داده شده که از سفارت انگلیس در ایران حفاظت کنند و مسلماً اتفاقی دراین زمینه نخواهد افتاد.» (3) بااین حال قطب زاده افزود: «آنها خود نیز به اطلاع ما رسانیده اند می توانند این بحران را حل کنند. به هرحال، اگر دولت انگلیس اعلام کند قادر نیست این مسئله را حل کند دراین صورت ما ابتکارعمل را به دست خواهیم گرفت و هرطور که مقتضی باشد، عمل خواهیم کرد.» (4)

روزنامه کیهان با اشاره به اینکه «صادق قطب زاده گفته است که اگر انگلیس نتواند این ماجرا را حل وفصل کند خودمان ابتکارعمل را در دست خواهیم گرفت»، نوشت: «او گفت صدها ایرانی در لندن آماده اند که وارد سفارت شده و به زور آنجا را تصرف کنند، اما اسکاتلندیارد سازمان آگاهی

ص: 606


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 13/2/1359، ص4.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 14/2/1359، ص12.
3- روزنامه بامداد، 14/2/1359، ص2.
4- روزنامه اطلاعات، 14/2/1359، ص2.

انگلیس مطمئن است که خودش می تواند بدون خونریزی این کار را فیصله دهد.» (1) قطب زاده در مصاحبه خود یک بار دیگر به صراحت عراق را مقصر ماجرا معرفی کرد و هرگونه امتیازدهی به گروگان گیران را منتفی اعلام کرد. وی گفت: می دانیم که دولت عراق عامل این گروگان گیری است و درخواست تروریست ها برای ملاقات با سفیر عراق در لندن دقیقاً مبین همین نظر است، البته آنها خواستار ملاقات با سفیران دیگر کشورها هم شدند، اما منظورشان مبادله اطلاعات با سفیر عراق و دریافت دستور برای اقدامات بعدی بود. دولت ایران با ملاقات سفیر عراق با تروریست ها مخالفت کرد. ما اطمینان داریم که تروریست ها و سلاح هایشان به وسیله دولت عراق و از راه دیپلماتیک به انگلیس فرستاده شده اند، اطلاعات مستقیمی که به دست ما رسیده، حاکی است همه گروگان ها درخواست کرده اند دولت جمهوری اسلامی به هیچ وجه تسلیم تروریست ها نشده و هیچ امتیازی به آنها ندهند. خانواده گروگان ها نیز اعلام کرده اند حاضرند عزیزانشان شهید شوند، اما دولت ایران تسلیم خواسته های آنان نشود. (2)

یادآوری می شود بخش عربی رادیو اسرائیل در بازتاب سخنان قطب زاده درباره ابتکارعمل ایران در شرایط ناتوانی انگلیس، با بیان اینکه وزیر امور خارجه ایران به بریتانیا هشدار می دهد چنانچه بحران سفارت ایران در لندن را حل نکند، ایرانی ها شخصاً این کار را خواهند کرد، گفت: «قطب زاده در جلسه روزنامه نگاران در تهران گفت صدها ایرانی در لندن منتظر دستور ما برای حمله به سفارت هستند، وی افزود این یکی از راه های ما برای آزادی گروگان هاست، ولی راه های دیگری نیز وجود دارد.» (3) این درحالی است که رادیو لندن خبر مزبور را این گونه بازتاب داد: «قطب زاده وزیر امور خارجه ایران به خبرنگاران گفته است حل بحران اشغال سفارتخانه ایران در لندن از وظایف دولت انگلیس است، ولی اضافه کرده است اگر انگلیس از عهده حل این مشکل برنیاید، ایران آماده است تا رأساً وارد عمل شود.» (4)

در همین زمینه، خبرگزاری پارس اعلام کرد خانم نیکو افروز همسر دکتر غلامعلی افروز کاردار سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن، در تماسی پیام زیر را خطاب به دولت جمهوری اسلامی ایران دراختیار این خبرگزاری قرار داده است:

«بسم الله القاصم الجبارین

اگرچه از گرفتاری عزیزانمان نمی توانیم احساس بی تفاوتی بنماییم، ولی به گفته اماممان، ملت ما، ملت خون و شهادت است و از لحظه به اشغال درآمدن سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن، ما اینان را جزء شهدا دانسته ایم و از دولت انقلابی مان خواستاریم که دراین مورد قاطعیت به خرج داده و تسلیم خواست های اجنبی ها و دشمنان اسلام و ایران نگردند.

نیکو افروز، همسر کاردار سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن» (5)

ص: 607


1- روزنامه کیهان، 14/2/1359، ص4.
2- همان، ص12.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 44، 14/2/1359، ص8، بخش عربی رادیو اسرائیل، 13/2/1359.
4- همان، ص6، بخش فارسی رادیو لندن، 13/2/1359.
5- روزنامه اطلاعات، 14/2/1359، ص11.

در لندن، اشغال کنندگان سفارت ایران، هنگام عصر، 2 نفر از گروگان های خود را آزاد کردند. یکی از آزادشدگان همسر ایرانی یک تانزانیایی است که

سه ماهه آبستن است و دیگری تبعه پاکستان است. (1) رویتر ضمن اعلام این خبر، اعلامیه اشغال کنندگان را مخابره کرد که در آن آمده است: «ما تقاضا داریم که سفرای الجزایر، اردن، عراق و نماینده ای از صلیب سرخ میان ما و دولت انگلیس در مذاکرات، میانجی شوند تا سلامت گروگان ها و ما تأمین شده و ماجرا به طور مسالمت آمیز فیصله یابد و درصورتی که سفرای مزبور در دسترس نبودند می توان سفیر لیبی، سوریه یا کویت را به جای آنها دعوت کرد. دلیل آمدن ما به انگلیس و اجرای این عملیات این است که فشار و ظلمی که دولت ایران در عربستان {خوزستان} اعمال می کند به دنیای خارج نشان دهیم. بار دیگر به خاطر این ناراحتی که ایجاد کرده ایم از ملت و دولت انگلیس معذرت می خواهیم.» (2) همچنین در این اعلامیه افزوده شده است که اگر دولت و پلیس انگلیس برای آزادی گروگان ها به زور متوسل نشوند، جان هیچ یک از آنها به خطر نخواهد افتاد، در غیر این صورت، تمام گروگان ها کشته خواهند شد. (3)

یادآوری می شود تهیه کنندگان اعلامیه قبلاً از دیدگاه ایران راجع به دخالت عراق در ماجرا مطلع بوده اند و باتوجه به آن، پیشنهاد جایگزین سفیر عراق را نیز مطرح کرده اند. (4)

در ساعت 8:30، بخش عربی رادیو لندن این خبر را منتشر کرد که نشانه فعال بودن پلیس انگلستان دراین زمینه است: «پلیس انگلستان اینک عقیده دارد که تعداد افراد مسلح اشغال کننده سفارت ایران در لندن 5 نفر است. قبلاً گفته می شد که فقط 3 مرد مسلح ساختمان این سفارت را به اشغال خود درآورده اند.» (5)

در ساعت 20:45، رادیو لندن در بخش فارسی خود با پخش گزارشی دیگر از تحرک جدید دولت انگلیس خبر داد: «درحالی که اشغال سفارت ایران در لندن چهارمین روز خود را پشت سر می گذارد سرجان گراهام سفیر انگلیس در تهران، ازطرف دولت انگلیس به لندن احضار شده است تا دررابطه با مسئله اشغال سفارت نظر مشورتی بدهد. سرجان به خبرنگاران در لندن گفت که اشغال سفارت ایران در لندن احساس بدی در ایران برانگیخته است، ولی وی درمورد تهدیدهایی که نسبت به سفارت انگلیس در تهران وجود دارد نگران نیست، وی افزود که این نوع تهدیدها تا حدودی عادی است.» (6)

258

در مطبوعات امروز ایران، متن یک نامه و یک پیام از مقامات انگلیسی به مقامات ایرانی درباره حادثه سفارت ایران در لندن، درج شده است که در تکمیل خبرهای امروز سفارت می تواند مفید باشد. این نامه ها مربوط به آغاز گروگان گیری است که امروز در مطبوعات ایران انتشار یافت.

به نوشته کیهان امروز، متن نامه کاردار انگلیس در ابوظبی، حاوی پیام وزارت امور خارجه

ص: 608


1- همان، ص12.
2- روزنامه کیهان، 14/2/1359، ص4.
3- روزنامه اطلاعات، 14/2/1359، ص12.
4- همان.
5- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 44، 14/2/1359، ص7، بخش عربی رادیو لندن، 13/2/1359.
6- همان.

امارات که هنگام حضور قطب زاده در ابوظبی تسلیم وی گردید، به این شرح است:

«جناب وزیر، متأسفم از اینکه به اطلاع شما برسانم که 3 نفر مسلح سفارت ایران در لندن را اشغال کرده و 20 نفر ایرانی و یک پلیس گشتی را به گروگان گرفته اند تا هم اکنون خواست های این گروه به 3 مورد زیر می باشد: 1. آزادی 91 زندانی در آبادان 2. دولت ایران حقوق ملت ایران را به رسمیت بشناسد 3. یک هواپیمای اختصاصی دراختیار گروه گذاشته شود تا گروه همراه گروگان ها از انگلیس خارج شوند، البته مهاجمین تمام کارکنان سفارت ایران را به گروگان نگرفته اند؛ یکی از دبیران سفارت به نام آقای گیتی جزو گروگان ها نیست و درحال حاضر با پلیس انگلیس همکاری می کند. وزیر امور خارجه انگلیس به من دستور دادند که به حضرت عالی درمورد نگرانی شخصی خود و پایان دادن فوری این پیشامد بدون هیچ نوع تلفات کوشش شود. من معتقدم مأمورین دولت انگلیس در تهران نیز جریان را با وزارت امور خارجه مطرح کردند.

با تقدیم احترامات، دیوید روبرت، کاردار سفارت انگلیس در ابوظبی»

خبرنگار کیهان که همراه قطب زاده بوده است، در ادامه گزارش اضافه کرد: قطب زاده پس از قرائت نامه به کاردار سفارت انگلیس اطلاع داد که دولت ایران با هیچ یک از درخواست های مهاجمان موافقت نخواهد کرد. (1)

روزنامه جمهوری اسلامی نیز در شماره امروز خود نوشت: «به دنبال حمله مسلحانه به سفارت ایران در لندن وزارت امور خارجه انگلستان با ارسال یک پیام فوری برای دولت ایران مراتب نگرانی خود را از این واقعه ابراز داشته و خواسته است این مسئله بدون به جای گذاردن تلفات حل شود.» (2) روزنامه مزبور همچنین نوشت: «نخست وزیر انگلیس نیز به واسطه سفیر این کشور دررابطه با گروگان گیری برای بنی صدر پیامی به این شرح فرستاد:

جناب آقای بنی صدر رئیس جمهوری اسلامی ایران

جناب آقای رئیس جمهور از من خواسته شده است پیام زیر را ازطرف نخست وزیر انگلیس به شما تسلیم نمایم مایلم نگرانی عمیق شخصی خود را درمورد وضعی که برای سفارت ایران در لندن پیش آمده ابراز دارم این اقدام عملی تروریستی و نقض مصونیت هیئت دیپلماتیک محسوب می شود که دولت انگلیس این اقدام را تنفرآور و خلاف اصول دانسته و قاطعانه با آن مقابله می کند. امیدوارم این مسئله به سرعت حل شود و می توانم به شما اطمینان بدهم سلامتی جان کسانی که در خطر هستند قویاً مورد توجه است. وزیر کشور شخصاً اوضاع را زیر نظر دارد و اینجانب نیز شخصاً به این مسئله توجه دارم. مایلم شما را مطمئن سازم که ما تماس دائمی با شما و دولت شما را حفظ خواهیم کرد. فرصت را مغتنم شمرده و بار دیگر به شما اطمینان می دهم که حداکثر توجه خود را نسبت به این مسئله اعمال کنم.

محل امضاء جان گراهام؛ سفیر انگلیس در ایران» (3)

ص: 609


1- روزنامه کیهان، 13/2/1359، ص11.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص7.
3- همان.

از سوی دیگر، قطب زاده در مصاحبه مطبوعاتی امروز خود، درباره اولین ساعات گروگان گیری و با اشاره به خبر مذکور، گفت: «هنگامی که در محل

اقامت خود در ابوظبی بودم پس از اینکه نامه ای ازطرف وزارت امور خارجه انگلیس به وسیله سفیر این کشور در ابوظبی دریافت داشتم، کاردار ما در ابوظبی اطلاع داد که از سفارت ایران در لندن خواسته اند فوری با دکتر افروز تماس بگیرم. من فوراً این کار را کردم، البته اول یکی از تروریست ها گوشی را برداشت، سپس من با آقای افروز صحبت کردم و ایشان پس از اینکه خواستار حل این مسئله بود گفت شما تسلیم خواست های غیرمنطقی آنان نشوید. قطب زاده افزود سپس با یکی از تروریست ها صحبت کردم به او گفتم مطمئن باشید که ما هیچ یک از خواسته های شما را نخواهیم پذیرفت و درصورتی که صدمه ای به یکی از کارکنان سفارت برسد ما زندانیانی را که شما خواستار آزادی شان هستید اعدام خواهیم کرد.» (1)

259

در مقاومت فلسطین درخصوص رابطه با ایران و عراق نوعی جناح بندی مشاهده می شود به این ترتیب که بدنه اصلی آن ازیک سو حاضر به پشت کردن به عراق به خاطر ایران نیست و از سوی دیگر نیز نمی خواهد رابطه حسنه با ایران را از دست بدهد، با این حال برخی جناح های چپ تندرو آن، مواضعی علیه عراق و به نفع ایران اتخاذ می کنند. نمونه ای از این صف بندی، در مواضع اعلام شده اخیر شخصیت های فلسطینی هم مشاهده می شود.

امروز، آسوشیتدپرس از کویت به نقل از سلیم الزعنون یک مقام عالی رتبه سازمان آزادی بخش فلسطین که درعین حال نمایندگی الفتح را در کویت و کشورهای خلیج فارس برعهده دارد، گزارش داد که ساف بین دو کشور عراق و ایران برای پایان دادن به اختلافات آنها میانجیگری می کند. الزانون افزوده است که یاسر عرفات بدین منظور 2 تن از نمایندگان خود را به تهران و بغداد فرستاده است. وی که با روزنامه کویتی الوطن مصاحبه می کرد، ادامه داد که عراق از یاسر عرفات خواسته است تا میانجیگری کند. (2)

همین خبرگزاری از بیروت نیز گزارش داد: رفیق ماهر رئیس سابق دفتر جبهه خلق برای آزادی فلسطین در بغداد، در یک مصاحبه مطبوعاتی گفت: رژیم عراق علیه شوروی درحال نزدیک شدن به امپریالیست های امریکایی است. وی گفت: نزدیکی سیاسی اخیر عراق به عربستان و اردن دلیل آن است که عراقی ها همان شاخه ضدفلسطینی را تغذیه می کنند که مصر نیز درحال تغذیه آن است. به گفته رفیق ماهر، عراق به این دلیل دفتر جبهه خلق برای آزادی فلسطین در بغداد را بست که این دفتر از عدم تمایل عراق به پیوستن به کشورهای جبهه پایداری انتقاد کرده بود. به گفته وی، یک دلیل دیگر تعطیل دفتر، حمایتش از رژیم آیت الله خمینی در ایران بود. ماهر

ص: 610


1- روزنامه بامداد، 14/2/1359، ص2.
2- همان، ص12.

گفت ما انقلاب مردمی آیت الله خمینی را یک پیروزی برای فلسطینی ها می دانیم. این انقلاب که یک پایگاه مهم امپریالیسم را در منطقه ما از میان برد شایسته پشتیبانی بی حدومرز است، ولی می بینیم که رژیم عراقی می کوشد به ایران لطمه وارد سازد. (1)

260

درپی ترور سیدحسن شیرازی در لبنان به دست عوامل رژیم بعث عراق که روز گذشته رخ داد، امروز، در تهران و قم تحرک چشمگیری در اعتراض به این اقدام، انجام گرفت. در تهران ساعت 9 صبح، با اعلام قبلی عده ا ی از عراقی های مقیم تهران دست به راه پیمایی زدند. این راه پیمایی از میدان امام خمینی آغاز شد و در مقابل سفارت عراق با قرائت قطعنامه خاتمه یافت. در قم، آیات عظام گلپایگانی و مرعشی نجفی صبح امروز، با آیت الله سیدمحمد شیرازی برادر سیدحسن، از علمای عراق که در مخالفت با رژیم بعث، مجبور به مهاجرت به قم شده است، ملاقات کردند. به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی، در این دیدار ضمن تبریک و تسلیت، مسائل عراق بررسی شد. (2)

دراین حال، عوامل رژیم عراق در اقدامی فریب کارانه به عنوان یک گروه انقلابی طرف دار آیت الله شریعتمداری با خبرگزاری فرانسه در بیروت تماس گرفتند و ادعا کردند که این ترور توسط آنان انجام شده است. در بیانیه شفاهی که دراختیار خبرگزاری فرانسه قرار گرفت، اعلام شده است آیت الله شیرازی به علت تماس های دائم خود با سفارت امریکا در لبنان یک جنایتکار بوده و باید به سزای اعمال خود می رسید. در این بیانیه اضافه شده است: ما قصد داریم مذهب را از دست کسانی که تحت سرپوش لباس خود برای به عکس جلوه دادن آن کوشش می کنند نجات دهیم. ما تمام کسانی را که زیر لباس مذهبی علیه انقلاب ایران توطئه می کنند تنبیه خواهیم کرد. (3)

خبر مذکور پوشش به نسبت وسیعی یافت؛ رادیو لندن اعلام کرد: یک گروه انقلابی اسلامی گفته است که کشته شدن امام حسن شیرازی رهبر شیعیان لبنان که دیروز به قتل رسید کار آنها بوده است. سخنگوی مزبور گفت که سازمان انقلابی اسلامی پشتیبان آیت الله شریعتمداری رهبر مذهبی ایران است، اما وی نگفت که آیا خود او ایرانی است یا خیر. (4) البته در گزارش همین رادیو اضافه شده است: «طبق گزارش رسیده از بیروت، دفتر آیت الله شریعتمداری اعلام کرده است که آیت الله شریعتمداری با گروه مزبور ارتباطی ندارد. گفته می شود که امام حسن شیرازی اخیراً نامه هایی به رهبران مسلمان ارسال داشته و اعدام آیت الله محمدباقر صدر رهبر شیعیان عراق را محکوم کرده بود.» (5)

آیت الله سیدمحمد شیرازی در بیانیه ا ی که امروز در قم انتشار داد با ذکر نقش ضداستعماری و ضدانگلیسی آیت الله سیدمحمدحسن شیرازی(6) در ماجرای تنباکو و نقش ضدانگلیسی و ضداستعماری

ص: 611


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص12.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 14/2/1359، ص1.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 44، 14/2/1359، ص2، بیروت خبرگزاری فرانسه، 3 مه 1980.
4- همان، ص2، بخش فارسی رادیو لندن، 13/2/1359.
5- همان، صص 2 و 3، بخش فارسی رادیو لندن، 13/2/1359.
6- * پسر همان میرزای شیرازی مشهور در جنبش تنباکو است.

آیت الله سیدمحمدتقی شیرازی در استقلال عراق به مسمومیت هردوی آنان به دست عمال انگلیس اشاره کرده و درواقع ترور سیدحسن شیرازی را ادامه مبارزات و شهادت این خانواده شمرده است.(1) در بیانیه مزبور همچنین آمده است: «این بار استعمار انگلیس {به اضافه استعمار امریکا و اسرائیل} فرزند این بزرگان را به دست عمال خود، مزدوران حزب بعث عراق در لبنان ترور می کند. کشته شدن برادر شهیدم هرگز تزلزلی در راه تحقق آرمان مسلمین درجهت نجات سرزمین های اسلامی از دست شرق و غرب ایجاد نخواهد کرد و ما راه خود را به سوی تشکیل حکومت جهانی اسلام ادامه خواهیم داد {و ما ذلک الا الله بعزیز} اینجانب این قربانی را به پیشگاه خداوند متعال تقدیم نموده و از همه مسلمانان جهان می خواهم با این رژیم پلید حزب بعث عراق که به دستور اربابان امریکایی خود در نابودی اسلام می کوشد و قرآن را زیرپا می نهد و علمای اعلام را ترور می کند مبارزه کنند و آن را به عزم خدا سرنگون سازند و از خداوند متعال کمک می جوییم.» (2)

یادآوری می شود قرار است جنازه شهید سیدحسن شیرازی پس از اینکه از بیروت وارد تهران شد، فردا صبح ساعت 9، از چهارراه گلوبندک تشییع شود و برای دفن به قم انتقال یابد. (3)

261

در شماره امروز بامداد، روزنامه صبح تهران، آخرین مطالب مربوط به رانده شدگان عراقی بدین شرح اعلام شد: «به دنبال اخراج مداوم ایرانیان و شیعیان از عراق، سرهنگ شهریاری معاون ناحیه ژاندارمری کرمانشاه، اعلام کرد در 24 ساعت گذشته، 95 نفر دیگر ازطریق مرزهای سومار و خسروی وارد خاک ایران شدند، با ورود این عده جمع رانده شدگان تا صبح دیروز، به 30520 نفر رسید. از سوی دیگر، فرماندار خرم آباد اظهار داشت که تا آخر وقت روز پنجشنبه گذشته، 13812 نفر از رانده شدگان پس از شناسایی کامل ازسوی هیئت اعزامی از نخست وزیری تحویل بستگان خود شده اند.» (4)

دراین حال، منابعی که گزارش آنان با قید "صحت دارد" مورد استفاده ارگان های ذی ربط نظامی و امنیتی قرار گرفت، امروز گزارش دادند: «مردم عراق همه از وضعیتی که بعث های عراق برای رانده شده های ایرانی الاصل به وجود آورده اند متأسف و متأثر هستند و هنگامی که معاودین را تحویل مأموران ایرانی داده اند افراد شرطه گریه افتاده و به طورکلی یک نفرت به خصوص در بین پرسنل نظامی عراق علیه بعث ها به وجود آمده است.» (5)

ص: 612


1- * در بیانیه، میرزای شیرازی مشهور، پسرعموی پدر و آیت الله محمدتقی شیرازی دایی پدر شهید اخیر سیدحسن شیرازی، معرفی شده اند.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 14/2/1359، ص1.
3- همان.
4- روزنامه بامداد، 13/2/1359، ص2.
5- سند شماره 287529 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به تیمسار فرماندهی نزاجا {مدیریت اطلاعات}،13/2/1359.

262

امروز هم نیروهای نظامی و انتظامی ایران گزارش هایی از تحرکات و نقل وانتقالات مرزی ارتش عراق، به مسئولان مربوط ارسال کردند.

مشاهدات و بررسی پاسگاه های گروهان سومار درمورد وضع امروز پاسگاه های مقابل نشان می داد که این پاسگاه ها «به طور کامل تقویت و مجهز به اسلحه های سنگین و تانک و نفربر مستقر و مشغول حفر سنگر می باشند.» (1)

یک گزارش شهربانی نفت شهر حاکی است امروز، حدود 300 نفر نظامی عراق در خط الرأس مقابل پاسگاه ژاندارمری گمرک نو به شناسایی و حفر سنگر مشغول بوده اند. (2)

مطابق گزارش امروز استانداری ایلام، گشتی های گروهان موسیان از استقرار تانک و نفربر در عمق 3 کیلومتری خاک عراق و روبه روی میله 22 و نیز از آماده باش پاسگاه بجلیه خبر داده اند. (3)

گزارش های واصله به دفتر ریاست جمهوری بیانگر این است که گردان تانک رافدین به استعداد نیروی 500 نفر، امروز، به استادیوم ورزشی مندلی وارد شد. (4)

گزارش های مربوط به عمق دورتر خاک عراق حاکی است که امروز، مقادیر قابل توجهی سلاح و مهمات، از انبار مهمات سلیمانیه، به این مناطق ارسال شده است: «1. تاسلاجه 2. قره داغ 3. قلعه دزه 4. کاریزه 5. ماؤوت 6. دوکان 7. کانی سور.» (5)

263

در کنار تحرکات مرزی عراق که اغلب با تحرکات مسلحانه ایذایی علیه ایران همراه است، استفاده عراق از نیروهای غیرسیاسی مرزنشین در غرب کشور و نیروهای آموزش دیده برای خرابکاری در جنوب، هرکدام به نوعی، ادامه دارد.

در غرب کشور، که اقدامات مزبور تحت عنوان اقدامات مهاجمان گزارش می شود،امروز، گزارش هنگ ژاندارمری قصرشیرین حاکی است: «برابر اطلاع واصله تعداد زیادی بیش از 800 نفر از افراد مهاجم که به چهار گروه صد الی دویست نفری تقسیم شده اند که قصد دارند که یکی از شب های آینده در وقت مناسب با انواع سلاح های سنگین به وسیله قاطر و اسب حمله نمایند قصد حمله در چهار گوشه شهرستان قصرشیرین را دارند.» (6)

در همین حال، طبق یک گزارش از پایگاه دهلران در استان مرزی العماره عراق {مقابل دهلران} در منطقه یاغساعی، حدود 225 چریک از 7 آبادی، علیه ایران آموزش می بینند و قرار است تعداد دیگری از 8 آبادی بین شیخ سعد و علی غربی نیز به آنان اضافه شود. (7) پیش بینی پایگاه دهلران که امروز اعلام شد چنین است: «تعدادی خرابکار در موقع برداشت محصول

ص: 613


1- سند شماره 276905 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از قصرشیرین به ناحیه کرمانشاه 05{رکن3}، 13/2/1359.
2- سند شماره 041119 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات کرمانشاه به اطلاعات تهران، 16/2/1359؛ و سند شماره 33964 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از شهربانی جمهوری اسلامی ایران به وزارت کشور، 14/2/1359.
3- سند شماره 33962 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از استانداری ایلام به وزارت کشور {معاونت امور سیاسی}، 13/2/1359.
4- سند شماره 33995 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن2 دایره اطلاعات} به دفتر ریاست جمهوری اسلامی ایران، 23/2/1359.
5- سند شماره 347558 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از واحد هماهنگی نیروهای انتظامی به تحقیقات و اطلاعات سپاه پاسداران اهواز، 4/3/1359.
6- سند شماره 283443 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصر شیرین به ناحیه 05{رکن3}، 13/2/1359.
7- سند شماره 287464 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به تیمسار فرماندهی نزاجا {مدیریت اطلاعات}، 13/2/1359.

گندم، وارد و اقدام به آتش زدن خرمن های گندم خواهند نمود.» (1) یادآوری می شود مهم ترین اثر این گونه اقدامات بدبین شدن کشاورزان و ساکنان مناطق آسیب دیده به توانایی دولت جمهوری اسلامی درزمینه اعمال حاکمیت و برقراری امنیت در منطقه است.

در جنوب، حرکت های ایذایی عوامل عراق و مقابله خودی، به نحو دیگری ادامه دارد؛ در گزارشی که امروز، ستاد مشترک ارتش به ژاجا ارسال کرد از دستگیری مجدد فردی به نام ح.ی(2) ساکن نهر عبود یاد شده است. وی قبلاً «ازطریق پاسگاه فرخ ولی دستگیر و به دادسرای آبادان معرفی و سپس زندانی شده بود، اخیراً مورد عفو امام واقع و از زندان مرخص می گردد.» (3) وی هنگامی که در کنار شط مواد منفجره حمل می کرد با هشیاری مأموران کمیته دستگیر شد. در کمیته آبادان مشخص گردید که «نامبرده در انفجارهای بازار کویتی ها و هم بمب گذاری شط...(4) دست داشته و نیز اعتراف نموده که رهبر گروه خود را ق.ع و الف.ن معرفی نموده و آنان ازطریق مأمورین کمیته دستگیر شده اند.» (5)

گزارش خبرنگار کیهان در اروندکنار که در شماره امروز این روزنامه درج شده، نمونه دیگری از این گونه تحرکات ایذایی است. در این گزارش آمده است: «6 عضو یک گروه متهم به خرابکاری و انفجار بمب در تأسیسات دولتی خوزستان در یک روستای اروندکنار توسط مأموران ژاندارمری سعدونی دستگیر شدند. این عده... اعتراف کرده اند که تاکنون در 16 فقره عملیات انفجار شرکت داشته اند. احتمال می رود که رهبر این گروه در انفجار خط لوله نفت ماهشهر دست داشته باشد. یکی از اعضای این گروه گفت: برای هر انفجار 500 تومان از رهبر گروه مزد می گرفته اند. همچنین چهار نفر از اعضای این گروه برای فراگرفتن فنون خرابکاری و چریکی، سه بار به طور غیرمجاز به عراق رفته اند و در هر سفر با مقداری اسلحه، وسایل و مواد منفجره و پول کافی به ایران بازمی گشتند. دستگیرشدگان در بازجویی به 16 فقره انفجار اعتراف کردند و رهبر گروه خود را سیدمحمد هاشمی معرفی کردند. ... در بازجویی دستگیرشدگان معلوم شد که سیدمحمد و هاشم هاشمی، عبدالحسن بحرانی و شاکر عنانی سه بار به عراق رفته و در سازمان امنیت عراق به آنها فنون چریکی و خرابکاری آموزش داده اند.» (6)

امروز همچنین گارد ساحلی ژاندارمری به نیروهای تحت امر خود ابلاغ کرد: «برابر امریه ستاد ژاجا {رکن سوم دایره امنیت} مستند به اعلام سماجا در چند روز گذشته به علت تیرگی رابطه ایران و عراق برخورد شدیدی بین بعضی از ایرانیان با افراد عراقی مقیم و ساکن لویطه خرازها ایجاد و این افراد با بهانه های مختلف مشکلاتی برای هم وطنان

ما که در مسیر اروندرود و خلیج فارس تردد

ص: 614


1- سند شماره 287465 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2}، به تیمسار فرماندهی نزاجا {مدیریت اطلاعات}، 13/2/1359.
2- * در سند نام کامل آمده است.
3- سند شماره 050208 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به ژاجا، 13/2/1359.
4- ** ناخوانا
5- همان.
6- روزنامه کیهان، 13/2/1359، ص2.

دارند، به وجود می آورند و حتی با استفاده از قایق های تندرو و وسایل نقلیه آبی ایرانیان را مورد حمله قرار و کالاهای آنان را از بین برده و یا آتش می زنند و موجب نگرانی ایرانیان فراهم شده است به نحوی که احساس می نمایند در مسیر آبی فاقد امنیت هستند. با شرح مراتب فوق دستور فرمایید هرگونه مزاحمت هایی ازجانب مأمورین عراقی برای شناورهای عمومی مشاهده گردد، مشخصات ناخدا و شناورهای عراقی و چگونگی مزاحمت را سریعاً گزارش تا اقدام گردد.» (1)

264

در سنندج، درگیری ادامه دارد و نیروهای مسلح دو طرف امروز هم موفق به برتری تعیین کننده ای نشدند، هرچند برتری نسبی و تا حدی ابتکارعمل، با نیروهای سپاه و ارتش است. توجه به گزارش های مندرج در مطبوعات و اعلامیه ستاد مشترک که شب هنگام انتشار یافت و برای روز بعد، برنامه ا ی را اعلام کرد، می تواند تصویری کلی از وضع سنندج ترسیم کند.

در گزارش خبرنگار کیهان از سنندج، درباره وضع امروز این شهر آمده است: درگیری شدید میان ارتش و سپاه پاسداران از یک سو و پیشمرگان گروه های مسلح غیرقانونی سنندج در غرب و شرق شهر از صبح امروز تا شب همچنان ادامه داشت که در آن از سلاح های سبک و سنگین استفاده شد. محله شریف آباد که ایستگاه رادیو و تلویزیون در نزدیکی آن قرار دارد دراختیار پاسداران است. پاسداران همچنین در باشگاه افسران که در وسط شهر قرار دارد و نسبت به شهر در بلندی است، مستقر هستند و حملات پیشمرگان ضدانقلاب را دفع می کنند. همچنین چند خانه دیگر با خمپاره ویران شد و از هر گوشه شهر صدای تیراندازی و انفجار شنیده می شد و مردم نیز از ترس جرئت بیرون آمدن از خانه ها را نداشتند. (2)

روزنامه اطلاعات نیز به نقل از سخنگوی ستاد مرکزی سپاه، خبر داد که در جریان پیشروی پاسداران انقلاب اسلامی در سنندج که تا میدان اقبال این شهر ادامه داشت 12 نفر از پاسداران شهید و 7 نفر دیگر مجروح شدند. (3)

روزنامه انقلاب اسلامی نیز نوشت: مردمی که درحال خارج شدن از شهر سنندج هستند، ازطرف پیشمرگ های مسلح غیرقانونی تهدید می شوند و حتی عده ا ی درحال خروج از شهر توسط پیشمرگ های مسلح از پشت تیر خورده اند.

همچنین اخبار رسیده حاکی است مردم کرد شدیداً به علت کمبود آذوقه و خواربار تحت فشار قرار گرفته اند. پیشمرگ هایی که هم ازسوی مردم و هم ازسوی ارتش تحت فشار قرار گرفته اند درحال عقب نشینی می باشند. (4)

دراین حال، کار شناسایی عوامل اصلی تداوم درگیری مسلحانه در سنندج نیز ادامه دارد. دراین زمینه امروز، وزارت کشور در نامه ای به سپاه به نقل از شهربانی کرمانشاه اعلام کرد: «در

ص: 615


1- سند شماره 000641 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از گارد ساحلی ژاندارمری {رکن3} به فرماندهی گردان گارد ساحلی خسروآباد، گروهان ساحلی ماهشهر، گروهان ساحلی خسروآباد، 13/2/1359.
2- روزنامه کیهان، 14/2/1359، ص2.
3- روزنامه اطلاعات، 13/2/1359، ص2.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 13/2/1359، ص15.

منزل شخصی به نام ت.ر(1) در سنندج، 6 نفر ضدانقلاب، 2 مرد و 4 زن سکونت دارند که مبادرت به خرابکاری در سنندج می نمایند.» (2)

از سوی دیگر، بنی صدر رئیس جمهور، پس از ملاقات امروز خود با امام خمینی، در مصاحبه با خبرگزاری پارس یک بار دیگر بر ضرورت خروج افراد مسلح ضدانقلاب از شهر سنندج تأکید کرد. وی گفت: «در کردستان ما شروع کننده نبودیم عده ای با یک مقدار مقدمه چینی، فسادی را در آنجا به راه انداختند سعی کردیم آنها را وادار کنیم این رویه را کنار بگذارند و جنگ و برادرکشی راه نیندازند و از امکاناتی که داریم همه استفاده کنند، ولی آنها تلاش های ما را برای جلوگیری از برادرکشی دلیل ضعف ما دانستند بازهم اعلام می کنم به محض خروج افراد مسلح غیرمسئول به تمام آنچه وعده کرده ایم، عمل خواهیم کرد.» (3)

شب هنگام، اعلامیه مهمی ازطرف ستاد مشترک ارتش صادر شد که ضمن تشریح وضع کنونی، خط مشی آتی را نیز به وضوح مشخص می کرد. (4) متن کامل آن چنین است:

«بسمه تعالی

هم وطنان عزیز، مردم شرافتمند سنندج، گذشته ها نشان داده است که افراد مسلح غیرقانونی همواره از حسن نیت و ارفاق دولت جمهوری اسلامی ایران سوءاستفاده نموده اند. هر موقع در موقعیت ضعف و ناتوانی قرار گرفته اند دست توسل به سوی مقامات عالیه کشور دراز نموده و زیرکانه به دنبال فرصتی می گردند تا نیروی خود را تقویت کرده و مزاحمت های مجددی را آغاز نمایند و همان گونه که خود می دانید: 1. به هیئت ویژه دولت قول دادند چنانچه سپاه پاسداران از باشگاه افسران، رادیو و تلویزیون و فرودگاه سنندج خارج شوند و نگهداری این اماکن به واحدهای ارتش واگذار شود، آنها تعهد می کنند که مسلح در شهر رفت وآمد ننمایند و همچنین خواستار شدند که امنیت شهر به شهربانی و مأموران پلیس محول شود و دیدیم که بلافاصله پس از خروج سپاهیان پاسدار، رفت وآمد مسلحانه آنها در شهر آغاز و عملاً مانع انجام وظیفه مأموران شهربانی گردیدند. 2. با تشکیل به اصطلاح دادگاه خلقی، مردم آرامش طلب و بی طرف را به دادگاه های خود جلب و آنها را زندانی یا جریمه می نمودند. 3. با مراجعه به کسبه و خانه های مردم، همه روزه اخاذی و کلاشی نمودند. 4. پرسنل نظامی را که در شهر سکونت دارند، توقیف و برای چند روز محبوس می کردند. 5. آب و برق و تلفن باشگاه افسران را قطع کرده و به روی واحد ارتش مأمور در باشگاه افسران آتش گشودند و در موقعی که آمبولانس برای حمل شهدا و مجروحین به باشگاه افسران می رفت، به آمبولانس تیراندازی کرده و سرنشین آن را جلب و مانع کمک رسانی به پرسنل نظامی مستقر در باشگاه افسران شدند. 6.بااینکه تعهد کرده بودند

ص: 616


1- * در متن سند، نام کامل فرد آمده است.
2- سند شماره 063963 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از وزارت کشور به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 13/2/1359.
3- روزنامه بامداد، 14/2/1359، ص3.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 14/2/1359، ص12.

که مانع رفت وآمد واحدهای ارتش نشوند، هنگامی که ستون نظامی عازم مرز که مأمور تعویض واحدهای خدمت منقضی و تقویت نیروهای مرزی بود، با تهدید و استقرار دانش آموزان بیگناه در مسیر حرکت ستون، عملاً مانع عبور آن شدند و واحدهای ارتش برای اینکه به این فرزندان وطن آسیب نرسد، راه خود را به خارج شهر تغییر داد و دیدیم که در آن مسیر نیز مرتباً به سوی افراد و خودروهای ارتش تیراندازی کردند و تلفاتی را وارد ساختند.

ارتش جمهوری اسلامی ایران با علم به اینکه اینها ریشه های گندیده و باقیمانده نوکران امپریالیسم هستند که منطقه را در آشوب و برادرکشی می خواهند، به ناچار و با تأسف، این جنگ تحمیلی را در سنندج و همچنین به منظور دفاع در مقابل تجاوز و تیراندازی های گروهک های مسلح غیرقانونی در سایر شهرها پذیرفت. این بار نیز در اجرای امر ریاست جمهوری و فرماندهی نیروهای مسلح به لشکر28 سنندج دستور داده شد:

1. کلیه افراد غیرمسلح و آرامش طلب شهر سنندج را با آغوش باز پذیرفته و با استفاده از خودروها و سایر وسایل موجود آنها را به هرکجا که مایل باشند منتقل نمایند.

2. با استقرار بیمارستان صحرایی شیروخورشید در محل مناسبی که از آتش سلاح های سنگین توپ ها و خمپاره اندازهای ضدانقلابیون در امان باشد، کلیه مجروحین و بیماران اعم از مردم شهر و ضدانقلابیون را پذیرفته و درمان نمایند.

3. برای جمع آوری اجساد کشته های غیرمحلی که در خیابان ها مانده اند، دستور داده شد از ساعت 10 صبح تا 4 بعدازظهر روز یکشنبه 14/2/1359، لشکر سنندج و سپاه پاسداران پاک سازی شهر را متوقف و آتش بس نمایند تا آمبولانس هایی که دارای پرچم شیروخورشید سرخ می باشند، اجساد کشته ها را جمع آوری نمایند و به ضدانقلابیون توجه داده می شود فقط آمبولانس ها اجازه رفت وآمد در شهر را دارند و چنانچه آنها از این فرصت برای حمل مهمات و تدارک و تقویت مواضع خود سوءاستفاده کنند، به وسایل مختلف و با تمام قدرت سرکوب خواهند شد.

4. پس از پایان آتش بس، واحدهای ارتش و سپاهیان پاسدار مستقر در منطقه، مأموریت خود را دنبال خواهند نمود و یقین است درصورتی که افراد مسلح غیرقانونی همچنان به تلاش مذبوحانه خود ادامه دهند به سختی سرکوب خواهند شد و شهر از وجود آنان پاک سازی خواهد گردید تا مردم آسیب دیده شهر سنندج، بتوانند به خانه های خود بازگردند و در آرامش به سر برند.

ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران» (1)

ص: 617


1- روزنامه اطلاعات، 14/2/1359، ص11.

265

علاوه بر سنندج، امروز در برخی نقاط دیگر ازجمله پاوه، میاندوآب و ارومیه درگیری های پراکنده ایذایی وجود داشت.

در پاوه که پرتاب خمپاره و تیراندازی از حاشیه و در نقاط پراکنده شهر، امری رایج و تکراری است، امروز هم براثر اصابت گلوله خمپاره، 4 عضو یک خانواده در روستای گلال پاوه، به شهادت رسیدند. به نوشته روزنامه اطلاعات، همچنین در نتیجه حمله مهاجمان مسلح در پاوه، یک سرباز شهید شد و 2 ارتشی مجروح شدند. درگیری و زدوخوردهای پراکنده در پاوه تا نیمه شب ادامه یافت. (1)

درمیاندوآب، درحالی که اهالی روستای پارا از توابع این شهر برای بزرگداشت هفتمین روز شهادت یکی از مجاهدین انقلاب به نام جمشید آئین زاده، مراسمی برپا کرده بودند به آنان با سلاح های سنگین و سبک حمله شد. بهرنگ فرماندار میاندوآب، با اعلام این خبر افزود: عزیز آئین زاده یکی از اهالی پارا به شدت زخمی و یک جوان 18ساله به نام مصیب اسدی به گروگان گرفته شد. (2)

در ارومیه، حدود نیمه شب پاسگاه سپاه مستقر در جاده آپادانا، هدف حمله مسلحانه قرار گرفت. به گزارش باکری فرمانده سپاه ارومیه، یکی از پاسداران سپاه ارومیه به نام برادر ذوالفعلی حسنی شهید و پاسدار دیگر این سپاه، برادر معصوم مصطفی زاده به شدت مجروح شد که قبل از اعزام به تهران، به شهادت رسید. (3) به گفته سخنگوی سپاه ارومیه پاسگاه مزبور در پل قویون واقع در انتهای خیابان کمربندی شهرستان ارومیه مستقر بود که نیمه شب با سلاح های ژ3، کلاشینکف، تفنگ57،

نارنجک انداز و برنو به آن حمله شد. این حمله به مدت نیم ساعت ادامه داشت و نیروهای سپاه پاسداران ارومیه به شدت به آن پاسخ دادند و مهاجمان متواری شدند. (4)

در ارومیه، همچنین بمبی که در خانه فرمانده پادگان قوشچی کار گذاشته شده بود، منفجر شد که خساراتی به بار آورد، ولی چون هنگام انفجار کسی در خانه نبود، آسیب جانی درپی نداشت. (5)

266

درحالی که در عرصه اصلی درگیری های قومی کردی، گروه های مسلح ضدانقلاب می کوشند با زبان سلاح، حاکمیت دولت را خنثی کنند و ابتکارعمل را به دست گیرند، در عرصه تبلیغات رسانه ا ی و بازتاب خبری نیز مسائل کردستان را در سطحی وسیع و البته با جلوه ای کاملاً متفاوت، مطرح می کنند. ازجمله اکنون که همه جناح های نظام بر حل مسئله گروه های مسلح غیرقانونی و اعمال حاکمیت نظام بر کردستان و حتی خلع سلاح گروه های مسلح، به اراده مشترک و قطعی دست یافته اند، عبارت و خواسته "آتش بس" مرتب تکرار می شود. این امر، اساس اقدام مسلحانه را پذیرفتنی نشان می دهد و نیز حاوی القای موضع مظلومیت برای طرف خواستار آتش بس است. اعمال این بار روانی و اثر سیاسی خاص، به صور مختلف تکرار می شود. در ادامه درباره

ص: 618


1- همان، ص3.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 15/2/1359، ص3.
3- سند شماره 050219 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات ارومیه به تهران، 14/2/1359.
4- روزنامه کیهان، 15/2/1359، ص3.
5- روزنامه کیهان، 13/2/1359، ص2.

وضع امروز مناطق کردنشین، دو بازتاب خارجی و داخلی به عنوان نمونه ذکر شده است.

در گزارش ارسالی خبرنگار روزنامه اطلاعات از مهاباد، آمده است: «هیئت نمایندگی خلق کرد با هیئت اعزامی از تهران که با تأیید دکتر بنی صدر ریاست جمهوری، به مهاباد آمده است، ملاقات و درباره مسائل جاری کردستان و مسئله آتش بس با این هیئت گفت وگو و مذاکره کرد. طی این ملاقات، حزب دمکرات کردستان ایران، سازمان چریک های فدایی خلق ایران شاخه کردستان، سازمان انقلابی زحمت کشان کردستان {کومه له} موافقت کردند درصورتی که به طور رسمی ازطرف دولت اعلام آتش بس

بشود، آنها نیز آتش بس را رعایت کرده و به آن احترام می گذارند.

در ادامه مذاکراتی که به همین منظور در سالن فرمانداری مهاباد جریان داشت توافق شد که درپی برقراری آتش بس، دکتر بنی صدر رئیس جمهوری، طرح 6 ماده ای خودمختاری را رسماً اعلام دارد و با توافق طرفین، هیئتی برای پیگیری مذاکرات به تهران اعزام گردد. اعضای هیئت ویژه رئیس جمهوری که به عنوان سفرای حسن نیت، راهی مهاباد شده اند، دکتر حسن اردلان، دکتر ابراهیم یونسی و معتمد وزیری هستند.» (1) یادآوری می شود که در خبری دیگر در همین شماره روزنامه اطلاعات، از این 3 تن با عنوان «هیئت سه نفری اعزامی از جمعیت کردهای مقیم مرکز» یاد شده است. (2)

نمونه دیگر، گزارشی است که امروز، بدین شرح از رادیو بی بی سی پخش شد: «در استان کردستان ایران درحالی که هنوز صحبت از آتش بس در میان است، به گفته آلکس برودی خبرنگار بی بی سی در کردستان، اثری از آن دیده نمی شود و جنگ به سختی ادامه دارد. تقریباً تمام ساکنان سقز، این شهر را به قصد بوکان تخلیه کرده اند. خبرنگار ما در ادامه گزارش خود از شهر مهاباد چنین می نویسد: حدود 20 هزار نفر از ساکنین شهر سقز که نزدیک به نیمی از کل جمعیت این شهر را تشکیل می دهند، به سمت شمال یعنی شهر بوکان، که در چند روز اخیر جمعیتش به دو برابر افزایش پیدا کرده است، فرار کردند. ... شهر بوکان اینک به صورت محل تجمع پناهندگان کرد درآ مده است و خیابان ها مملو از مردم بی جا و مکان است. اخبار مربوط به نبرد در سقز که در 30 کیلومتری جنوب بوکان قرار دارد دهان به دهان می چرخد. در شهر خبر دیگری نیز درباره حمله 3 هلیکوپتر موشک انداز به یک گروه از چریک های پیشمرگ که در اطراف این ناحیه قراول می دهد بر سر زبان ها بود. این برخورد به مدت دو ساعت ادامه داشت.» (3)

267

امروز، دو گزارش جداگانه از سپاه و حزب توده، وضعیت دوگانه خاص حزب در شرایط کنونی را ترسیم کرد. حزب توده ازطرفی نوعی مشی سیاسی حمایت از نظام همراه با وجهه انتقادی را به عنوان مواضع ظاهری و رسمی خود برگزیده است و دائم از اینکه نیروهایی علیه آن اقدامات مختلفی انجام می دهند گلایه می کند و از نظام توقع حمایت قانونی از خود را دارد. در گزارشی که امروز در روزنامه نامه مردم ارگان این حزب، درج شده نشانی از این وجه است. از طرف

ص: 619


1- روزنامه اطلاعات، 13/2/1359، ص12.
2- همان، ص2.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 44، 14/2/1359، صص 8 و 9، بخش فارسی رادیو لندن، 13/2/1359.

دیگر، در نزد حامیان جمهوری اسلامی، حزب توده هیچ گاه یک جریان طرف دار نظام شناخته نشده است و همواره باطنی متفاوت از ظاهر برای آن تجسم گردیده است، گزارش امروز سپاه نوشهر به تهران نمونه ای از این قضیه است.

در گزارش نامه مردم آمده است: «مسئول کمیته علمدار روز 6 اردیبهشت از مسئول یکی از کتاب فروشی های جلفا که از هواداران حزب توده ایران است، خواست که کتاب فروشی حزب را برچیند. این جریان به وسیله رفیق مسئول به سپاه پاسداران علمدار اطلاع داده شد تا آنها تدابیر لازم دراین زمینه را برای جلوگیری از هرگونه حادثه ای اتخاذ کنند. به دنبال این مسئله و باتوجه به شکوائیه هواداران حزب توده ایران در جلفا، طی نامه ای به کمیته علمدار متذکر شد که هیچ کس حق جلوگیری از فعالیت گروه ها و تفتیش عقاید را باتوجه به قانون اساسی ندارد، اما عده معدودی با شعارهای ضدانقلابی به کتاب فروشی برهانی حمله کردند و آن را به آتش کشیدند. پس از آن به کتاب فروشی های دیگر رفتند و صاحبان آنها را نیز مجروح و مصدوم کردند. براثر این عمل ضدانقلابی که به دستور رئیس کمیته علمدار و با همکاری یک گروهبان سابق ارتش شاه{!} و چند تن از اعضای به اصطلاح حزب جمهوری خلق مسلمان صورت گرفت، چندین نفر مجروح شدند.» (1)

از سوی دیگر گزارش سپاه نوشهر حاکی است: «در حمله مردم به دفتر احزاب از دفتر حزب توده چالوس ورقه ای به دست آمد که لیست پاسبان ها و کشیک های گشتی و نام نگهبان مسلح در بانک ها هرروز به طور جداگانه تهیه گردیده است. احتمال دارد نسبت به سپاه هم این عمل را انجام داده باشند. به شهربانی ها و سپاه اطلاع دهید تا اقدام حفاظتی نسبت به این مسائل به عمل آید.» (2)

268

تبعات و حواشی حوادث دانشگاه ها که به انقلاب فرهنگی موسوم شد، امروز هم در نقاط مختلف کشور بروز داشت.

در گیلان، ابوالحسن کریمی دادستان انقلاب این استان، درمورد بازداشت شدگان وقایع اخیر دانشگاه گیلان گزارش داد: متجاوز از 300 نفر دستگیر و به سپاه پاسداران تحویل داده شدند. از این تعداد حدود 150 نفر که دختر بودند آزاد شدند. 80 نفر دیگر نیز باتوجه به اینکه شواهدی موجود نبود که در درگیری مستقیماً شرکت داشته باشند به تدریج آزاد شدند. درحال حاضر بیش از 60 نفر در بازداشت به سر می برند که از این تعداد نیز احتمالاً 40 نفر دیگر آزاد خواهند شد و پرونده 20 نفر باقیمانده که تعدادی استاد، دانشجو و کارگر و بقیه افرادی عادی هستند برای بررسی و تحقیقات بیشتر در دست اقدام است. (3)

در همین حال، انصاری استاندار گیلان، با اشاره به اینکه هواداران مجاهدین خلق و حزب توده به موقع اقدام به تخلیه کرده بودند و هواداران چریک های فدائی باقی ماندند و باعث درگیری شدند؛ اظهار کرد مهره های اصلی فرار کردند و دستگیرشدگان افرادی فریب خورده

ص: 620


1- روزنامه نامه مردم، 13/2/1359، ص8.
2- سند شماره 050179 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از نوشهر {اطلاعات} به تهران {اطلاعات و عملیات}، 13/2/1359.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 13/2/1359، ص4.

هستند. وی همچنین شرکت سپاه پاسداران را در درگیری های اخیر دانشگاه گیلان تکذیب کرد و افزود: «ما ناچار شدیم از نیروی ملت استفاده کنیم و با شعار "الله اکبر و خمینی رهبر" محل دانشگاه را به تصرف درآوریم که باعث مجروح و کشته شدن عده ای شد.» (1)

در شیراز به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی، امروز، «کارکنان سلف سرویس و اتوبوس رانی دانشگاه شیراز به دنبال مهلتی که در هفته قبل به گروه های مختلف سیاسی جهت تخلیه دفاتر داده بودند و عدم اجابت درخواست آنان ازسوی گروه های سیاسی از صبح امروز، دست از کار کشیدند و نیز لوله های آب بعضی از خوابگاه های دانشجویی واقع در کوی ارم قطع شده و کتابخانه ملاصدرای دانشکده ادبیات و علوم از صبح امروز، بسته شده است.» (2)

در تهران امروز، یک رأی گیری دانشجویی در دانشگاه ملی برگزار شد. خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی دراین باره گزارش داد: «به دنبال رأی گیری ای که از دانشجویان دانشکده علوم به عمل آمد، در بین طرح های ارائه شده که ازطرف دفتر دانشجویان مسلمان {پیرو خط امام}، انجمن دانشجویان مسلمان و دانشجویان دمکرات و جنبش مسلمانان مبارز ارائه شد، طرح دفتر دانشجویان مسلمان با اکثریت آرا یعنی 538 رأی پیروز شد. طرح آنها مبنی بر متوقف شدن نظام آموزشی و ادامه تحصیل فارغ التحصیلان بود. همچنین طرح انجمن دانشجویان مسلمان که طرف داری دانشجویان پیش گام، پیکار و مبارز را همراه داشت 519 رأی آورد. طرح این گروه ائتلافی مبنی بود بر ادامه نظام آموزشی و دایربودن کلاس ها تا هر زمان که برای اتمام دروس لازم است ادامه یابد نه تا 14 خرداد، طرح دانشجویان دمکرات 130 و جنبش مسلمانان مبارز هم 100 رأی آوردند.» خبرنگار مزبور افزوده است: «باتوجه به پیروزی طرح دفتر دانشجویان مسلمان هم اکنون کلاس های این دانشکده تعطیل است و فقط امکانات برای کسانی که می خواهند فارغ التحصیل شوند، ادامه دارد.» (3)

269

باتوجه به وضع کنونی درزمینه ارتباط با امریکا و عراق و تهدیداتی که می تواند از این ناحیه متوجه انقلاب و نظام باشد و نیز باتوجه به تشکل ها و جریان های سازمان یافته باسابقه و فعال شبه نظامی مخالف نظام جدید، اهمیت بسیج که فرمان تشکیل آن را در آذرماه گذشته، خود امام صادر کرده بودند، هرروز بیش ازپیش مشخص می شود.

امروز، ستاد بسیج ملی در یک فراخوان عمومی، ملت ایران را به تشکیل گروه های مقاومت در سطح شهرها و روستاها دعوت کرد. در این اطلاعیه آمده است:

«1. برای تشکیل گروه های مقاومت لحظه ای تردید روا مدارید. این گروه های 22 نفره شامل یک فرمانده، یک معاون و دو واحد 10 نفره رزمنده و پشتیبان می باشد که از اعضای 4 یا 5 خانواده در محل های مسکونی و محیط کار اعم از شهر، بخش، روستا و غیره تشکیل می شود.

ص: 621


1- روزنامه بامداد، 13/2/1359، ص2.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 16/2/1359، ص3.
3- همان.

2. مساجد همچون دوران صدر اسلام و روزهای درخشان پیش از پیروزی انقلاب به عنوان پایگاه رزمی در تشکیل و آموزش گروه های مقاومت نقش اساسی خواهند داشت.

3. لازم است شوراهای محلی سریعاً آمادگی مردم منطقه خود را برای انجام آموزش های چریکی و پارتیزانی سازماندهی به ستادهای بسیج محل اعلام نمایند.

4. ستادهای بسیج هر منطقه ضمن هماهنگی با یگان های نظامی و انتظامی محل اعم از ارتش، سپاه پاسداران، ژاندارمری و شهربانی نسبت به تأمین نیازمندی های آموزش شوراهای محلی و مساجد اقدام نمایند.

در اجرای اوامر رهبر انقلاب ارگان های یادشده موظف به آموزش های نظامی به مردم بوده و برادران ارتشی آمادگی دارند در فرصت های غیراداری نیز در نزدیک ترین مسجد و پایگاه رزمی تخصص های نظامی خویش را به هم میهنان عزیز عرضه نمایند.» (1)

ستاد بسیج ملی در اطلاعیه دیگری که بیشتر به تحرکات ایذایی ضدانقلاب و گروه های محارب داخلی و در مقابله با ترورها و انفجارات و... مربوط است، رهنمودهایی به این شرح انتشار داد:

«1. انتظار می رود عموم مردم هوشیاری و دقت لازم را به کار برند و با اولین مشاهده بسته ها و اشیاء مشکوک به هرصورت که باشد یا رفت وآمدهای مرموز بلافاصله به اولین ستاد بسیج یا مرکز پلیس و نیروهای گشتی سپاه پاسداران و کمیته ها اطلاع دهند.

2. مسئولین مؤسسات به ویژه بانک ها، شرکت های نقلیه، ادارات، مراکز تجاری و بازار موظف اند نکات بالا را رعایت کنند.

3. از رانندگان وسائط نقلیه درخواست می شود قبل از سوارشدن و حرکت، اطراف وسیله را بررسی نمایند.

4. از مسئولین پارکینگ ها تقاضا می شود در حفاظت پارکینگ دقت کامل مبذول فرمایند.

5. از مردم تقاضا می شود از تجمع در اطراف محل حوادث خودداری کنند چرا که دشمن ممکن است از تجمع افراد سوءاستفاده کند.

6. ضمن تقدیر از زحمات شبانه روزی مأمورین شهربانی و برادران پاسدار و کمیته ها انتظار می رود همچنان هرچه سریع تر و هوشیارانه به کمک مردم شتافته و در خنثی کردن مواد انفجاری بکوشند.

7. مراکز درمانی موظف اند در تمام اوقات شبانه روز تجهیزات لازم پذیرش بیمار را آماده بسازند.

8. تخلیه مخازن غیرضروری شوفاژها از مواد سوختنی و کمتر استفاده کردن از وسایل الکتریکی در مؤسسات و اماکن عمومی [ضروری است].» (2)

همچنین در مطبوعات اعلام شد که «به منظور آموزش کمک های اولیه و آشنایی مردم با شرایط جنگی، ستاد بسیج ملی جمهوری اسلامی ایران اقدام به دایرکردن کلاس های تشریحی مبارزه با آتش سوزی، حفاظت در مقابل عوامل شیمیایی، میکروبی، رادیواکتیویته و چگونگی استفاده از

ص: 622


1- روزنامه کیهان، 13/2/1359، ص12.
2- روزنامه اطلاعات، 13/2/1359، ص11.

پناهگاه، کرده است. به همین منظور ستاد بسیج ملی طی اطلاعیه ای از عموم هم وطنان درخواست کرده است برای آموزش های لازم در این کلاس ها نام نویسی نمایند.» (1)

در همین حال، در مقابله با تهدیدات احتمالی خارجی و برای ایجاد آمادگی و آموزش عمومی، ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی نیز این اطلاعیه را صادر کرد:

«بسمه تعالی

نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در هر لحظه از روز و شب، برای مقابله با تهدیدات هوایی دشمن و دفاع از آسمان ایران آماده عکس العمل می باشد. برای مقابله بهتر با این تهدیدات احتمالی از هم میهنان عزیز و آگاه نیز انتظار همکاری دارد بدین ترتیب که به محض شنیدن صدای هواپیماهای شکاری نظیر صداهایی که در اولین ساعات بامداد روز ده اردیبهشت ماه جاری، بر فراز آسمان شنیده شد اقدام به خاموش کردن کلیه چراغ ها نموده و بلافاصله رادیوهای خود را روشن و به پیام های مرکز فرماندهی ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران که از رادیو پخش خواهد شد، گوش فرادهند. بدیهی است سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران با قطع برنامه های عادی خود پیام های ستاد مشترک ارتش را عیناً و در اسرع وقت مانند شب گذشته، به اطلاع عموم خواهد رسانید.» (2)

ص: 623


1- روزنامه کیهان، 13/2/1359، ص11.
2- روزنامه اطلاعات، 13/2/1359، ص10.

ص: 624

روزشمار جنگ یکشنبه 14 اردیبهشت 1359 18 جمادی الثانی 1400 4 مه 1980

270

در شرایطی که درزمینه افزایش فشار بر ایران، خطر نزدیکی ایران به شوروی یکی از موانع پیش روی مقامات امریکایی محسوب می شود، در اظهارات مقامات ایرانی، نوعی تشتت و سردرگمی دراین باره ملاحظه می گردد؛

ازجمله ضمن مصاحبه های مقامات ایرانی می توان همراه با تحلیل و اعلام مواضع مربوط به امریکا، دو اظهارنظر متفاوت را دراین باره مشاهده کرد.

به گزارش رویتر از نیویورک، منصور فرهنگ نماینده ایران در سازمان ملل، در مصاحبه ای با نیویورک اینترنشنال که امروز انتشار یافت، گفت تحریم های اقتصادی و سیاسی اروپای غربی علیه ایران، این کشور را ازنظر اقتصادی به مسکو نزدیک تر خواهد ساخت. فرهنگ در پاسخ به این سؤال که تلاش نافرجام امریکا برای نجات گروگان ها چه اثری بر وضعیت گروگان ها خواهد داشت، گفت: متأسفانه، بر آمادگی ایران برای آزادی گروگان ها اثر منفی خواهد داشت. نماینده ایران در سازمان ملل اضافه کرد اقدام به گروگان گیری خود ازنظر اخلاقی و قانونی غیرقابل دفاع است، لکن یک خشم منطقی درمورد فعالیت های گذشته امریکاییان در ایران وجود داشت. وی درمورد اینکه چه کسی ایران را اداره می کند، اظهار کرد: امام خمینی در یک موقعیت محبوب و غیرقابل معارض قرار دارند و این موقعیت نه از جهت قانون اساسی است، بلکه به دلیل قدرت اخلاقی است. (1)

از سوی دیگر، خبرگزاری فرانسه از پاریس، گزارش داد: مصطفی چمران وزیر دفاع ایران، در مصاحبه ای با روزنامه لوماتن {چاپ پاریس} گفت آزادی گروگان های

امریکایی منوط به این است که قبلاً یک دیوان بین المللی در تهران سیاست سابق امریکا را در ایران محکوم کند. وی افزود عملیات نافرجام امریکا در ایران جزئی از برنامه کلی این کشور برای برانداختن رژیم ایران

ص: 625


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 46، 16/2/1359، ص4، نیویورک خبرگزاری رویتر، 4 مه 1980 {14/2/1359}.

بوده است. وزیر دفاع ایران گفت در این توطئه عناصر بسیاری شرکت داشتند. ازجمله آغاز یک جبهه جنگ در کردستان و حمله عراق را می توان جزئی از این توطئه دانست. وی اضافه کرد بین دو ابرقدرت، یک همکاری وسیع وجود دارد. شوروی وارد افغانستان شد و امریکا دراین مورد تقریباً سکوت اختیار کرد و امریکا وارد ایران می شود و شوروی سکوت می کند. چمران گفت این دو کشور با یکدیگر توافق کرده اند که انقلاب اسلامی را واژگون کنند و سپس مسائل دیگر را حل کنند. وی افزود: ما منتظر حمله نظامی دیگری ازسوی امریکا هستیم. (1)

چمران همچنین تأکید کرد: ایران از ابرقدرت ها ترس ندارد و در جست وجوی یک همکاری بدون سلطه و بدون ترس با اروپا به ویژه با فرانسه است. وزیر دفاع ایران در پایان اضافه کرد: ما می توانیم درعوض تکنولوژی اروپا نفت و مواد دیگر به این کشورها بدهیم. (2)

در همین حال، وزیر دفاع ایران خبرهای مربوط به اعزام یک هیئت ایرانی به شوروی برای مذاکره درباره خرید اسلحه و به ویژه هواپیمای میگ25 از آن کشور را با تأکید بر اینکه «این یک دروغ محض است که ازسوی دشمنان ایران اختراع شده است»، تکذیب کرد. (3) یادآوری می شود این سخنان در واکنش به گزارش روز گذشته خبرگزاری فرانسه است که به نقل از منابع کویتی اعلام کرده بود ایران تعدادی میگ25، قایق های موشک انداز، توپ های دورزن، تجهیزات رادار برای ارتفاع کم و موشک های سام7 و سام6 را از شوروی خریداری کرده است. (4)

271

باوجوداینکه هیچ گونه خبر رسمی موثق از جزئیات ادامه اقدام نظامی امریکا در طبس اعلام نشده است، بحث دراین باره همچنان در سطح رسانه ها مطرح است و درباره آن مطالبی انتشار می یابد که به جزئیات قابل توجهی اشاره دارد.

خبرگزاری فرانسه با استناد به خبرهایی که از شبکه های رادیویی پخش شده است، گزارش داد: سازمان سیا معتقد است حتی درصورت موفقیت عملیات نجات، 60 درصد گروگان ها در ایران کشته می شدند. بنا بر همین گزارش، سیا معتقد است آزادی گروگان ها در یک زمان واحد امکان پذیر نبود زیرا گروگان ها در قسمت های مختلف سفارت نگهداری می شوند و به محض آزادی بعضی از آنها، بقیه اعدام می شدند. (5)

در همین زمینه، رادیو مسکو گزارش مفصلی از آنچه در مطبوعات امریکا انتشار یافته است تهیه و یادآوری کرد که مطبوعات امریکا شکست ماجرای اقدام مسلحانه کاخ سفید علیه ایران را همچنان تفسیر کرده، جزئیات تازه ای از عملیات نظامی امریکا را در تجاوز به خاک ایران افشا می کنند. (6) ضمن جمع بندی مفصل رادیو مسکو، سابقه، روند و سرانجام ماجرای طبس

ص: 626


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 14/2/1359، ص1.
2- روزنامه اطلاعات، 14/2/1359، ص12.
3- روزنامه بامداد، 15/2/1359، ص12.
4- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 44، 14/2/1359، صص 1 و 2، کویت خبرگزاری فرانسه، 3 مه1980 {13/2/1359}.
5- روزنامه بامداد، 14/2/1359، ص3.
6- روزنامه کیهان، 14/2/1359، ص3.

چنین توصیف شده است: «باوجوداینکه مقامات رسمی امریکا بارها اعلام کرده بودند که قصد دارند بحران ایران و امریکا را از راه مذاکره حل کنند، تدارک مقدمات عملیات نظامی در نوامبر سال گذشته آغاز شده بود. طبق اظهارات مقامات رسمی تدارک مقدمات این عملیات در فوردبراگ در ایالت کارولینای شمالی انجام گرفت. شرکت کنندگان در این عملیات در رشته اشغال سفارتخانه امریکا که ماکت آن در پایگاه فوردبراگ ساخته شده بود مشغول تمرین بودند. اعضای گروه خرابکاران با استفاده از این ماکت بیش از 20 بار در شرایط کاملاً شبیه به اوضاع واقعی تمرین کردند. شب 25 آوریل گروه هواپیماهای اس130 از یکی از فرودگاه های مصر واقع در غرب قاهره به پرواز درآمدند. راه آنها از فراز عمان و پاکستان می گذشت و به ناحیه ای در دشت کویر واقع در 430 کیلومتری جنوب شرقی تهران منتهی می شد. گروه دیگر مرکب از هلیکوپترهای سنگین از ناو هواپیمابر نیمیتز بلند شد. پس از چندی 2 هلیکوپتر به علت نواقص فنی به پایگاه برگشتند و بقیه هلیکوپترها برای سوخت گیری در ناحیه رباط خان فرود آمدند. در نقشه پیش بینی شده بود که سپس این هلیکوپترها گروه های خرابکاران را به ناحیه تهران حمل کنند. گروه های خرابکاران می بایست در لباس پاسداران انقلاب در تهران ظاهر شوند و گروگان ها را تحویل بگیرند و به پایگاه بینابین حمل کنند تا از آنجا به وسیله هواپیما به خارج از ایران منتقل شوند.» (1)

272

درپی اظهارات اخیر سایروس ونس وزیر امور خارجه مستعفی امریکا، در مخالفت با اقدام نظامی امریکا علیه ایران در مصاحبه با آبزرور، امروز هنری کیسینجر در بیانات مهمی مواضع قبلی خویش در ضرورت کاربرد زور علیه ایران را تغییر داد و عملاً به حمایت از ونس پرداخت.

هنری کیسینجر امروز، در یک نشست مطبوعاتی اظهار کرد ایالات متحده امریکا نباید دست به اقدامات نظامی دیگری برای آزادی گروگان های امریکایی در ایران بزند، بلکه باید همچنان به اقدامات اقتصادی خویش متکی باشد. به گزارش یونایتدپرس از نیوجرسی، وی خاطرنشان ساخت که اگر او از تمام آنچه سایروس ونس درباره نقشه های امریکا برای نجات گروگان ها می داند، مطلع بود به احتمال زیاد تصمیمش را درخصوص حمایت از عملیات نظامی امریکا عوض می کرد. وی با یادآوری اینکه بلافاصله بعد از روز 4 نوامبر، که دانشجویان ایرانی گروگان های امریکایی را در سفارت بازداشت کردند، او با انجام اقدامات شدیدتری برای آزادی گروگان ها موافق بوده است، افزود: حالا که در هفتمین ماه اشغال سفارت به سر می بریم، رعایت این موضوع ضروری است که ما دست به اقداماتی که سرانجام نشان دهنده ضعف امریکا باشد نزنیم و در این مرحله بهتر است که همچنان به تهدیدات اقتصادی پایبند باشیم، زیرا عملیات نظامی آن طور که باید، نتیجه بخش نخواهد بود. کیسینجر گفت: در آغاز از اقدام کارتر دایر بر اعمال تدابیری برای

ص: 627


1- همان.

آزادسازی گروگان ها پشتیبانی می کردم. بعداً هم بدون اینکه از نقشه او باخبر باشم، همچنان به پشتیبانی خود ادامه دادم، اما ونس چه در گذشته و چه در حال از نقشه کارتر مطلع بوده است. (1)

گفتنی است در مصاحبه اخیر ونس با نشریه انگلیسی آبزرور وی مجدداً تأکید کرد که با هرگونه مداخله نظامی امریکا در ایران مخالف است. وی همچنین افزود: به نظر من درمورد مشکل ایران استفاده از زور برای یافتن راه حل، درست نیست و این عمل مشکل را پیچیده تر می کند. ونس با انتقاد ضمنی از برژینسکی مشاور امنیتی کارتر، تأکید کرد: کسی که به عنوان مشاور عمل می کند نباید سیاست خارجی را پی ریزی کند یا اینکه آن را به اطلاع عموم برساند. (2)

273

درباره سایروس ونس پس از برکناری او مطالب مختلفی بیان شد که نشان دهنده میزان اهمیت نقش و جایگاه وی در دیپلماسی امریکا، می باشد. این دیدگاه ها همچنین به نوعی تحلیل سیاست خارجی امریکا و نیز شخصیت تأثیرگذار ونس است که در مسئله ایران، البته دیدگاه هایش پذیرفته نشد و موجب شد وی جای خود را به ادموند ماسکی بدهد.

امروز نیز شخصیت های بسیاری در داخل و خارج امریکا، برکناری او را منفی ارزیابی کردند یا به اظهار تأسف پرداختند؛ ازجمله سناتور ادوارد کندی گفت: «امریکا درست هم زمان با کوشش بدفرجام نجات گروگان های ما در تهران براثر استعفای سایروس ونس با یک دوران خطر جدی و یک بی اطمینانی جدی مواجه شده است. در این دوران، به اعتقاد من نسبت به روابط خارجی امریکا بی اعتمادی فراوانی، خاصه در میان متحدان ما، وجود دارد. اکنون وظیفه فوری کمیته روابط خارجی سنای امریکا آن است که درمورد این دوران خاص که سایروس ونس را مجبور به اقدام فوق العاده استعفا کرد، تحقیق کند.» (3)

سخنگوی والدهایم دبیرکل سازمان ملل، گفت: «در چند ماهه اخیر، دبیرکل سازمان ملل تماس های مرتبی با سایروس ونس داشت و مساعی او را برای یافتن راه حل منصفانه ای در بحران ایران تحسین می کرد.» به گفته وی، «دبیرکل سازمان ملل عالی ترین علاقه شخصی را به سایروس ونس ابراز کرده و رفتار همکارانه و مثبت او را نسبت به سازمان ملل ستوده است.» (4)

مارگارت تاچر نخست وزیر بریتانیا، گفت: «به ما مربوط نیست که از آنچه بین ونس و کارتر گذشته تا به استعفای ونس منجر شده دقیقاً سر درآوریم، اما من نمی توانم تأسف خود را از استعفای او ابراز ندارم. درهرحال، این استعفا اثری بر همبستگی ما و دیگر اعضای جامعه اقتصادی اروپا درمورد مساعی کارتر برای آزادکردن گروگان ها ندارد.» (5)

ولادیمیر دونایف مفسر تلویزیون سراسری شوروی، سایروس ونس را یک سیاستمدار واقع بین که می کوشید حرکت تند واشنگتن را به سوی جنگ افروزی، آهسته کند، معرفی کرد. دونایف خاطرنشان کرد که ونس در مخالفت با سیاست کارتر، برژینسکی و هارولد براون، پیش از اجرای عملیات تجاوز به خاک

ص: 628


1- روزنامه بامداد، 16/2/1359، ص1.
2- روزنامه کیهان، 14/2/1359، ص1.
3- روزنامه اطلاعات، 14/2/1359، ص7.
4- همان.
5- همان.

ایران این عملیات را بی موقع، خطرناک و توفیق آن را بسیار بعید دانست و از آن به شدت انتقاد کرد. (1)

بگین نیز گفت: «کمترین چیزی که از سایروس ونس می توان گفت این است که وی اسرائیل و مصر را چنان کنار هم نشاند، تا پیمان صلح را امضا کردند. ما با هم روابط شخصی و دوستی نزدیکی نداشتیم، اما به عقیده من او دوست اسرائیل بود و برای ما خیلی کارها کرد و می خواست که به کشور ما کمک کند.» (2)

ابومیذر سخنگوی رسمی سازمان آزادی بخش فلسطین هم اظهار کرد: «استعفای سایروس ونس دلیل مؤکد دیگری است بر اینکه سیاست کارتر سیاستی گستاخانه است. این استعفا شاهد دیگری است بر اینکه سیاست کارتر ماجراجویانه و گستاخانه است. استعفای ونس اوضاع نومیدکننده ای را که در سیاست دولت کارتر مستقر بود، آشکار کرده است.» (3)

274

در شرایطی که همه گروه ها و جریان های سیاسی داخلی، همراهی با امواج فراگیر مبارزه ضدامریکایی را به نوعی علامت حیات و تحرک و مشروعیت می دانند،برخی گروه ها به طور خاص با راهبرد و اهداف مشخص خود در کوره تشدید مبارزات ضدامریکایی کنونی به شدت می دمند. دراین میان، سازمان مجاهدین خلق، به نوعی شاخص است و تلاش های این سازمان مصرانه تر، تبلیغاتی تر و تهاجمی تر {علیه دست اندرکاران نظام درزمینه رسالت ضدامریکایی آنان} و چشمگیرتر است.

در شماره امروز نشریه مجاهد ارگان سازمان مجاهدین خلق با عنوان "چند سؤال درباره تهاجم نظامی امریکا" گزارش مفصلی درج شده که متن کامل آن چنین است: «حدود ده روز از واقعه تهاجم آشکار نظامی امریکا به خاک ایران می گذرد. واقعه ای که برگی تازه را در کارنامه روابط ایران و امپریالیسم امریکا گشوده و قاعدتاً باید مسئولین و دست اندرکاران را متقاعد کرده باشد که بین ما و امپریالیست ها هیچ رابطه مسالمت جویانه و تفاهم آمیزی نمی تواند وجود داشته باشد، ولی عجیب اینکه هنوز حداقل گزارش صحیحی از این امر مهم دراختیار خلق ما که مدت هاست فریاد مرگ بر امریکا سر داده، قرار داده نشده است. طی هفته گذشته، تلفن ها و مراجعات مکرری داشتیم که ضمن اینکه اطلاعاتی دراختیار ما قرار می دادند، سؤالاتی نیز مطرح می کردند. در قبال سکوت مقامات مناسب دیدیم این گزارش را که ماحصل این صحبت ها و مراجعات است، به اطلاع برسانیم.

جریان چگونه اتفاق افتاد؟ روز پنجشنبه چهارم اردیبهشت، حوالی ساعت 8 بعدازظهر، 5 فروند هواپیمای غول پیکر سی35 امریکایی از بندر مصیره واقع در خاک عمان به سمت نقطه ای در 160 کیلومتری طبس حرکت می کنند. هواپیماها در تاریکی شب، ظاهراً بدون اینکه رادارهای ایران متوجه شوند، 1500 کیلومتر را در داخل خاک میهنمان پیموده و ساعت 11 شب، خود را به نقطه کویری مورد نظر می رسانند.

در همین زمان، 8 هلیکوپتر شنوک مجهز به مسلسل های کالیبر50 با فشنگ های بزرگ و تجهیزاتی ازقبیل مسلسل های کوچک دستی، چادر، پروژکتورهای قوی، گاز

ص: 629


1- همان.
2- همان.
3- همان.

بیهوش کننده، 4 موتورسیکلت تریل مخصوص کویر، مهمات، لباس های افسری نیروی زمینی، جیپ، تیربار و مقدار قابل ملاحظه ای پول از نقطه ای در حوالی بندر چابهار طوری حرکت می کنند که در ساعت مقرر به هواپیماهای مورد نظر بپیوندند. اولین پایگاه یعنی 160 کیلومتری طبس جایی است که برای سوخت گیری انتخاب شده و فرودگاه متروکه ای بوده که در سال های قبل، در زمان رژیم گذشته، امریکایی ها در معادن اورانیوم آنجا مشغول فعالیت بوده اند. درضمن مانورهای مشترک ارتش امریکا و ایران تحت عنوان مانورهای کویرشناسی در همین جا انجام می گرفته است.

از 5 فروند هواپیما یکی سوخت و بقیه حدود 300 نیروی مخصوص را که در بین آنها مطمئناً تعدادی ساواکی و ارتشی نیز وجود داشته اند می توانسته اند حمل کنند. پایگاه دوم قرار بوده کوشک نصرت واقع در نزدیکی قم باشد. طبق نقشه می بایست بعد از سوخت گیری، هلیکوپترها و هواپیماها از دو مسیر جداگانه {ازطریق ورامین} به سمت پایگاه دوم حرکت کنند. از این نقطه که مرکز عملیات بوده، می بایست هلیکوپترها به ورزشگاه امجدیه رفته و پس از پایان عملیات {ظاهراً آزادی گروگان ها} خود را به کوشک نصرت که هواپیماها در آن آماده پرواز بودند، برسانند و با جاگذاشتن هلیکوپترها خود را از ایران خارج سازند. نقشه با شکست مواجه می شود.

ساعت 11 شب، ظاهراً هنگام سوخت رسانی از هواپیما به یکی از هلیکوپترها تصادمی رخ داده و هر دو آتش می گیرند. به این دلیل و علل دیگر عملیات متوقف و امریکایی ها مجبور به بازگشت می گردند،

قابل توجه اینکه معمولاً در چنین مواردی امریکایی ها اسناد و نقشه عملیات خود را به جای نمی گذارند که مطمئناً عللی آنها را مجبور به این کار کرده که خود شایسته بررسی است. به هرصورت

یک هلیکوپتر و یک هواپیما با سرنشینانش می سوزند. بقیه امریکایی ها در جاده کمین کرده و جلوی یک اتوبوس مسافربری را گرفته و قصد داشته اند مسافرین را به داخل هواپیما ببرند که بعداً تغییر عقیده داده و لباس های آنها را می گیرند و آنها را آزاد می کنند.

مسافرین خود را به پاسگاه ژاندارمری رباط کور رسانده و ماوقع را می گویند که پس از آن سپاه و ارتش نیز در جریان امر قرار می گیرند. تا ساعت 2 بعدازظهر جمعه، هیچ گونه عکس العمل نشان داده نمی شود و تنها پس از اینکه امریکا شکست عملیات خود در ایران را اعلام می کند، ستاد ارتش طی اعلامیه ای خبر را بدین صورت اعلام می کنند: "... در نتیجه تعقیب هواپیماهای نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران 2 فروند هواپیمای امریکایی... هنگام فرار از خاک ایران با یکدیگر برخورد نموده آتش گرفته، در حوالی منطقه طبس سقوط می نماید...!"

ساعت 5/3 بعدازظهر جمعه، دستور بمباران هلیکوپترهای بجامانده توسط ارتش صادر می شود که در این بمباران 2 فروند هلیکوپتر که حاوی اسناد مهمی نیز بوده از بین می رود و فرمانده سپاه یزد که در محل فرود هواپیماها حضور داشته کشته می شود و...

• چند سؤال از دست اندرکاران و مسئولین

به همراه این گزارشات سؤالات و نقاط ابهام فراوانی نیز مطرح بود که برخی از آنها را نقل می کنیم و از مسئولین خواستار پاسخ به آنها هستیم. قابل ذکر اینکه عمده این نقاط ابهام حکایت از این دارد که

ص: 630

عواملی دراین رابطه نقش مؤثری در انجام این طرح در داخل ایران داشته اند که بدون وجود آنها انجام این عملیات هرگز میسر نبوده است. بدیهی است که شناخته شدن این چهره ها و دست ها کمک شایانی به پیشبرد مبارزه ضدامپریالیستی خلق ما می کند و گره گشای بسیاری از معضلات خواهد بود.

1. روز چهارشنبه بعدازظهر، تلفن گرامی با شماره 8 20/7 1303/4/2/59 ازطرف قسمت عملیات ستاد نیروی هوایی به گردان پدافند زمین به هوای پایگاه یکم و چند شهر دیگر نظیر شیراز، مشهد و... مخابره شده و از مسئولین خواسته شده است فوراً تمام آتشبارها و توپ های زمین به هوای مستقر در خط پرواز پایگاه ها و باندها را جمع کنند. این امر منجر به خلع سلاح شدن اکثر فرودگاه ها و پایگاه های مهم ایران شده است. علت این امر چه بوده است؟

2. بمباران هلیکوپترها با راکت، باتوجه به اینکه قبل از آن سناتورهای امریکایی گفته بودند که اطلاعات محرمانه ای در آنها به جای مانده است. به چه دلیل انجام یافته است؟ می دانیم که ممانعت از حرکت مجدد هلیکوپترها، به راحتی توسط پاسدارانی که در محل حضور داشته اند، امکان پذیر بوده است.

3. ظاهراً اولین خبر درمورد رؤیت هواپیماهای امریکایی، ساعت 10:45 پنجشنبه، به پاسگاه ژاندارمری رباط کور {در حاشیه کویر} رسیده، ولی تا صبح روز بعد، ازجانب ستاد ارتش هیچ گونه اقدامی صورت نگرفته است.

4. اگر این را بپذیریم که امریکایی ها با آشنایی که به نقاط کور رادارهای ایران داشته اند، می توانستند از این نقاط برای گریز از دیده شدن استفاده کنند، آیا امکان پذیر نبود که با رادارهای متحرک این نقاط را بپوشانند؟

5. چرا به خواست هیئت ها و افراد متخصص، با صلاحیت و داوطلب که می توانستند این مسئله را پیگیری کنند، ترتیب اثری داده نشده و حتی در کار آنها اخلالگری و کارشکنی شده است.

6. آیا این صحت دارد که: رادار بابلسر که می توانسته به خوبی منطقه مورد تهاجم را بپوشاند، یک هفته قبل از واقعه خراب شده است؟! پرسنل دفاع ضدهوایی مشهد را چند روز قبل از اتفاق به مرخصی فرستاده اند؟ روز پنجشنبه رادار دربند کرمان تعداد زیادی هواپیما را دیده و گزارش کرده است؟ چراغ های امجدیه که قرار بوده یکی از مراکز عملیات باشد، شب وقوع جریانات تا صبح روشن بوده است؟

7. چرا نتیجه تحقیقاتی که تابه حال انجام گرفته به اطلاع مردم قهرمان ایران نرسیده است و آنچه گفته شده، مسائل پیش پاافتاده و ضدونقیض بوده است. آیا می توان با کم اهمیت جلوه دادن مسئله، حقایق را از مردم پوشیده داشت؟

8.. ....(1)

امید آنکه پاسخ این سؤالات حداقل قسمتی از ابهامات را برطرف نموده و گره کور این معضل را بگشاید.» (2)

ص: 631


1- * نقطه چین از متن نشریه مجاهد است.
2- سازمان مجاهدین خلق ایران نشریه مجاهد، شماره 55، 14/2/1359، صص 1 و3.

275

درپی حساسیت هایی که درزمینه امکان حضور غافل گیرکننده نیروهای امریکایی در حواشی و حتی مناطق مرکزی ایران بروز کرده است، امروز، ستاد مرکزی سپاه به ستاد مشترک ارتش، پیامی با این مضمون ارسال کرد: «بنا بر گزارش فرمانده سپاه چابهار، دو فرودگاه شیرینو و بندر عسلویه با باند آماده استفاده و بدون هیچ گونه امکانات امنیتی در محیطی بسیار حساس می باشند. ضمناً رادار این فرودگاه در جریان انقلاب آسیب دیده و تاکنون هیچ گونه اقدام تعمیری و ترمیمی صورت نپذیرفته است، لذا به علت حساسیت منطقه و موقعیت فرودگاه تقاضا می شود اقدامات عاجلی را جهت جلوگیری از سوءاستفاده دشمنان به عمل بیاورید.» (1)

276

در صف بندی بلوک غرب علیه ایران و در حمایت از امریکا، نقش و جایگاه کشورهای بلوک شرق، اهمیت خاصی یافته است. دراین میان، کوبا به عنوان رئیس دوره ای جنبش عدم تعهد و نیز یکی از اقمار برجسته شوروی، از ویژگی فوق العاده ای برخوردار است.

در این شرایط، شب گذشته، ایزی دور مالمیرکا وزیر امور خارجه کوبا، در رأس یک هیئت شش نفری وارد تهران شد و امروز حدود ساعت 11، با بنی صدر رئیس جمهور، دیدار و گفت وگو کرد. وی در پایان این ملاقات با اعلام اینکه به زودی سفارت کوبا در تهران افتتاح خواهد شد، افزود: پرچم ما در تهران به زودی به نشانه اثبات همبستگی ما با انقلاب مردمی ایران به اهتزاز درخواهد آمد. ما از استقبال بسیار دوستانه و برادرانه بنی صدر بسیار خشنود و راضی هستیم. (2)

بااین همه، به دلیل اتحادهایی که بین رژیم های بلوک شرق و دولت کنونی افغانستان وجود دارد، همبستگی واقعی کوبا با انقلاب اسلامی ایران، با موانع مهمی روبه رو است. در همین سفر، وزیر امور خارجه کوبا پیام فیدل کاسترو را به رئیس جمهور بنی صدر، تسلیم کرد که در آن کاسترو از مساعی و کوشش جنبش غیرمتعهدها برای حل مسالمت آمیز مسئله افغانستان گزارش داده و ضرورت پیگیری آن را یادآوری کرده و عادی سازی روابط ایران و پاکستان، جمهوری دمکراتیک خلق افغانستان، و به خصوص کمک فعالانه ایران به این هدف را خواستار شده است. در این پیام همچنین آمده است: به خاطر پرستیژ و قدرتی که به دنبال مبارزه قهرمانانه مردم و رهبران ایران در فروریختن تسلط نفرت انگیز امپریالیسم متکی بر استبداد خونین [محمد] رضا پهلوی به دست آمد، به خاطر خروج از اتحادیه نظامی تجاوزکار سنتو، به خاطر ابراز حمایت کامل نسبت به مبارزه به حق فلسطین به منظور استقرار یک کشور مستقل در سرزمین مادری خود و به خاطر مقاومت دربرابر کلیه تهدیدها و تجاوزات امپریالیسم امریکا و متحدین و نوکرانش سپاسگزاریم. (3)

ص: 632


1- سند شماره 050215 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران به ستاد مشترک {معاونت}، 14/2/1359.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 15/2/1361، ص8.
3- همان، ص6.

از سوی دیگر، روزنامه جمهوری اسلامی در پایان گزارش خود دراین باره اضافه کرد: «آقای رئیس جمهور توضیحاتی درمورد مواضع دولت در قبال دخالت نظامی شوروی در افغانستان اعلام داشت و پشتیبانی دایر بر تشکیل یک گروه تحقیق متشکل از 3 کشور مسلمان غیرمتعهد و 2 کشور غیرمتعهد دیگر برای بررسی مسئله افغانستان و ارائه پیشنهادات لازم الاجرا ازجانب کشورهای ذی مدخل به وزیر امور خارجه کوبا برای ارائه به فیدل کاسترو مطرح نمود.» (1)

دراین حال، همین امروز، پرس تراست خبرگزاری هند گزارش داد ایرانیان مسلمان شیعه به مبارزان افغانی که با دولت خود که مورد پشتیبانی شوروی است نبرد می کنند، کمک می رسانند. در گزارش آمده است: «بیشتر مبارزان افغانی به فرقه سنی اسلام تعلق دارند. اچ.ان.کال خبرنگار خبرگزاری هند در کابل به نقل از منابع موثق می گوید رژیم به دردسرافتاده ببرک کارمل که توسط کودتایی به پشتیبانی شوروی در ایام کریسمس سال جاری روی کار آمد، تاکنون کمک ایرانیان را به چشم پوشی نگریسته است. تلویزیون افغانستان ماه گذشته به طور غیرمستقیم وجود اردوگاه های آموزشی در ایران برای مبارزان افغانی را اقرار کرد. در این برنامه گفته شد که این اردوگاه ها در مشهد و درحدود 80 کیلومتری مرز افغانستان هستند و در آنجا از سلاح های امریکایی استفاده می شود.» (2)

277

در پنجمین روز ماجرای گروگان گیری سفارت ایران در لندن، اقدامات دو طرف {ایران و عراق}، با جنگ روانی و تبلیغات همراه بود. اعلام آمادگی سفرای برخی کشورهای عربی در لندن، برای میانجیگری و کمک به حل مسئله نیز از دیگر مطالب قابل ذکر است. دراین میان، درحالی که به طور آشکار عراق طرف اصلی درگیری است، تکاپوی سفیر عراق در لندن و نیز گروگان گیران برای اینکه وی جزء سفرای کشورهای عربی میانجی باشد، جالب توجه است.

به گزارش رویتر از بغداد، عراق امروز، اشغال سفارت ایران در لندن توسط مردان مسلح را ستود. روزنامه الثوره ارگان دولت عراق نوشت: «کاری که در لندن صورت گرفت یکی از بسیار درس هایی است که مردم ایران به دارودسته ارتجاعی ایران خواهند آموخت. این روزنامه به آیت الله روح الله خمینی رهبر و ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهوری ایران، هشدار می دهد که انتظار خشم و انتقامی را که برای گسستن از محافل صهیونیسم و فساد است، داشته باشند.» (3)

دراین حال بخش عربی رادیو صوت الجماهیر عراق گزارش داد: «گروه شهید محی الدین الناصر که سفارت رژیم فارسی در لندن را اشغال کرده اند امروز، بار دیگر تقاضای خود را دایر بر ملاقات با سفرای عراق، الجزایر و اردن و نماینده ای از صلیب سرخ جهانی جهت انجام مذاکراتی

ص: 633


1- همان، ص6.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 46، 16/2/1359، ص3، دهلی نو خبرگزاری یونایتدپرس، 4 مه 1980 {14/2/1359}.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 45، 15/2/1359، ص1، بغداد خبرگزاری رویتر، 4 مه 1980 {14/2/1359}.

با آنها تکرار کردند. افراد گروه طی تماس های تلفنی از افکارعمومی بریتانیا به خاطر اقدام آنها به عملیات در لندن عذرخواهی کرده و گفته اند که ما به این اقدام دست زدیم تا صدای خود را به گوش تمام جهان برسانیم و توجه جهان را به ظلم و ستم و اقدامات قلع وقمعی و نژادپرستانه فارسی علیه ملل ایران جلب کنیم.» این رادیو افزود: «لازم به یادآوری است که پلیس بریتانیا در چارچوب مانورهای خود جهت حمله به سفارتخانه و بازداشت شهروندان مبارز عربستان هنوز خواسته های گروه را به مسخره گرفته است.» (1)

از سوی دیگر، امروز صادق قطب زاده وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، نامه ای خطاب به اعضا و کارکنان سفارت ایران در لندن فرستاد. متن نامه به این شرح است: «اعضا و کارمندان انقلابی سفارت ایران در لندن، ثبات و پایداری شما را در مقابل عمال جنایتکار بعث عراق و عاملان امپریالیسم و صهیونیسم بین المللی ستایش می کنیم، ولی باید بدانید که ملت و دولت ایران خود را در این دقایق حساس که شما در زیر فشار شدید این عمال جنایتکار قرار گرفته اید در کنار شما احساس می کند و ما می دانیم همان طور که تمامی ملت ایران برای برقراری انقلاب شکوهمندمان آماده شهادت اند و هیچ گاه تسلیم زور و فشار امپریالیسم و صهیونیسم بین المللی

نمی شوند، شما نیز همگام با ملت ایران آماده شهادتید و هیچ گاه

حاضر نیستید که ملت ایران باج به این عمال جهان خوار بدهد. شما باید مطمئن باشید که ما از هیچ اقدامی برای آزادی شما فروگذار نخواهیم کرد و اگر لازم باشد و شما بخواهید ده ها هزار ایرانی حاضرند بدون اسلحه و با فریاد الله اکبر وارد سفارت بشوند و این مزدوران جنایتکار بعث عراق را به سزای اعمال خود برسانند.

درود بر پایداری و استقامت شما

صادق قطب زاده وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران» (2)

بااین حال، تحرکات میانجیگرانه باوجود تأکید ایران بر اینکه هیچ گونه میانجیگری را نمی پذیرد،(3) ادامه دارد. امروز، سفرای کویت، اردن و سوریه با مقامات انگلیسی تماس گرفتند تا نحوه کمک آنها بررسی شود. مقامات انگلیسی گفتند علاوه بر سفرای اردن، کویت و سوریه انتظار می رود که سفرای چند کشور دیگر غرب آسیا هم برای مشورت دعوت شوند. از اینها گذشته، پلیس انگلیس با کمیته بین المللی صلیب سرخ تماس گرفته است، زیرا اشغالگران آن را هم به عنوان میانجی در مذاکرات پیشنهاد کرده اند. (4)

مطبوعات الجزایر نیز از اعلام آمادگی مقامات این کشور برای میانجیگری خبر دادند. (5) دراین میان، ابراهیم الشاوی سفیر عراق به خبرنگاران گفت که هرچند در مذاکرات سفرای سه گانه {کویت، اردن و سوریه} با مقامات انگلیسی شرکت نکرده است، اما با دیگر سفرا در تماس

ص: 634


1- همان، ص16، بخش عربی رادیو صوت الجماهیر، 14/2/1359.
2- روزنامه کیهان، 14/2/1359، ص2.
3- روزنامه بامداد، 15/2/1359، ص3.
4- روزنامه کیهان، 15/2/1359، ص4.
5- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 45، 15/2/1359، ص1، الجزیره – خبرگزاری رویتر، 4 مه1980 {14/2/1359}.

بوده است. (1) وی با اشاره به موافقت دولت عراق، آمادگی خود را برای شرکت در مذاکرات با اشغالگران سفارت ایران در لندن، اعلام کرد. (2)

278

به دلیل تشییع جنازه آیت الله سیدحسن شیرازی، روحانی مخالف رژیم عراق که به دست عوامل عراق در بیروت ترور شد، امروز، شهر قم ساعاتی در وضع غیرعادی و تعطیل به سر برد.

پیکر نامبرده که ساعت 3 بامداد امروز، وارد تهران شده بود، از حدود ساعت 10 صبح، به میدان امام خمینی قم رسید و با حضور انبوه مردم ازجمله عراقی های مقیم قم، به سمت حرم حضرت معصومه{س} همراه با شعارهایی برضد حکومت بعث عراق تشییع شد. بنا بر اعلام آیت الله العظمی گلپایگانی، حوزه و نیز بازار قم تعطیل بود. در حرم، آیت الله العظمی مرعشی نجفی بر جنازه نماز خواند و جسد در مسجد موزه که جنب حرم واقع است دفن شد. بسیاری از علمای قم و نیز علما و معاودین عراقی مقیم قم ازجمله آیت الله روحانی و آیت الله سیدمحمد شیرازی {برادر شهید} در مراسم شرکت داشتند. آیت الله سیدصادق شیرازی برادر دیگر شهید نیز که در کویت ساکن است، امروز صبح، برای شرکت در این مراسم وارد قم شد. (3)

درباره چگونگی حادثه بیروت، گزارش روزنامه جمهوری اسلامی به نقل از خبرگزاری پارس، حاکی است: آیت الله سیدحسن شیرازی پنجشنبه گذشته، به دست عوامل بعثی عراق ترور شد. وی ساعت 4 بعدازظهر، عازم مراسمی بود که به مناسبت درگذشت آیت الله شهید سیدمحمدباقر صدر در مدرسه امام المهدی بیروت {وابسته به خود آن مرحوم} برپا کرده بود، ولی قبل از اینکه خود به مجلس برسد مورد سوءقصد سرنشینان 2 اتومبیل قرار گرفت و جمعاً 13 تیر به وی اصابت کرد که 6 تیر به ناحیه سر او برخورد کرد. وی در سال 1389 هجری قمری {حدود 11 سال قبل} پس از یک سال حبس در زندان بعقوبه عراق با وساطت امام خمینی آزاد شده بود. از شهید مقالاتی در مجله های سیاسی اجتماعی و دینی عراق و لبنان و نیز سایر

{تشییع جنازه آیت الله سیدحسن شیرازی در قم }

ص: 635


1- روزنامه کیهان، 15/2/1359، ص4.
2- روزنامه بامداد، 15/2/1359، ص3.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 15/2/1359، ص11؛ و روزنامه جمهوری اسلامی، 15/2/1359، ص7.

کشورهای عربی به چاپ رسیده و همچنین تعدادی کتاب از وی زیر چاپ است. (1)

دراین باره سازمان پیکار اسلامی عراق در بیانیه ای اعلام کرد: این گونه ترورها هدفی جز خاموش کردن شعله انقلاب اسلامی در عراق ندارد و افزود: «ما به خون تمامی شهدای انقلاب اسلامی در عراق و به خون این شهید سوگند یاد می کنیم تا برقراری جمهوری اسلامی در عراق از پای نخواهیم نشست.» (2)

279

موارد زیر از اقدامات اخیر ارتش عراق برای احراز نوعی آمادگی بیش از حد معمول، حکایت می کند.

1. «مقامات لشکر7 پیاده ارتش عراق به کلیه یگان های تابعه لشکر دستور داده اند به علت بحرانی بودن اوضاع داخلی عراق و احتمال درگیری هایی با نیروهای ایرانی با کلیه امکانات و هوشیاری از مواضع خود مراقبت به عمل آورده و کلیه گشتی های زمینی و دید بانی ها را افزایش داده و از بحث های سیاسی پرسنل غیرنظامیان جلوگیری و هرگونه نشریات و اعلامیه های ضددولتی را که بین مردم پخش شده، جمع آوری و منهدم نمایند.» (3)

2. «بنا به دستور وزیر دفاع کشور عراق سربازان احتیاط که خدمت وظیفه خود را در یگان های زرهی و تیپ گارد جمهوری عراق به پایان رسانیده اند مجدداً به خدمت در یگان های مذکور احضار گردیده اند.» (4)

3. «سربازان احتیاط متولد 1949 نیز به یگان های قبلی خود احضار شده اند.» (5)

280

در ادامه تحرکات مرزی عراق، امروز نیز برخی موارد ازطریق منابع مختلفی که ذکر می شود، به مسئولان ذی ربط یا رسانه های گروهی اعلام شد.

o تجاوز هوایی به فضای ایران ازطریق آبادان، بنا بر اعلام سخنگوی سپاه خرمشهر. (6)

o احداث استحکامات سنگر و استقرار نگهبان در آن و نیز احداث جاده خاکی به طول حدود 3 کیلومتر در ساحل عراقی مقابل خسروآباد و جزیره مینو؛ بر طبق گزارش گارد ساحلی خسروآباد. (7)

o کانال کشی و سنگرکنی در نوار مرزی حوالی پاسگاه های چیلات و نصریان و حوزه گروهان موسیان به نحوی که در داخل کانال ها خودرو و نیروی پیاده عبور می کند؛ مطابق اعلام ستاد لشکر92 زرهی به پایگاه دهلران به منظور هوشیاری. (8)

o سنگربندی و استقرار نیروی آماده در منطقه چهارکلات {منطقه عمومی کرمانشاه}؛ طبق گزارش شهربانی به وزارت کشور. (9)

o گشت زنی مسلحانه نیروهای شرطه و چریک عراق در ارتفاعات آق داغ؛ طبق گزارش ژاندارمری به ریاست جمهوری. (10)

ص: 636


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 15/2/1359، ص7.
2- روزنامه اطلاعات، 14/2/1359، ص12.
3- سند شماره 287471 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به استانداری خوزستان، 14/2/1359.
4- سند شماره 287219 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به استانداری خوزستان، 14/2/1359.
5- همان.
6- روزنامه کیهان، 15/2/1359، ص1.
7- سند شماره 000648 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از گردان گارد ساحلی به فرماندهی گارد ساحلی {رکن3}، 14/2/1359.
8- سند شماره 287469 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به فرماندهی پایگاه دهلران، 14/2/1359.
9- سند شماره 033971 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی به وزارت کشور، 14/2/1359.
10- سند شماره 033965 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران {رکن2} به دفتر ریاست جمهوری اسلامی ایران، 14/2/1359.

281

در کنار تحرکات مرزی، اقدامات ایذایی خرابکارانه نیز در دستور کار رژیم عراق قرار دارد. دولت عراق همچنین دولت ایران را به تدارک و حمایت از چنین اقداماتی در داخل خاک عراق متهم می کند. ازجمله امروز، از جنوب تا شمال نواحی مرزی ایران و عراق، عوامل عراق دست به تحرکات ایذایی زدند.

در جنوب، بنا بر گزارش شهربانی آبادان، ساعت 2 بامداد امروز، به فرودگاه آبادان حمله مسلحانه شد. مطابق این گزارش: «ساعت 2 بامداد مورخه 14/2/1359، توسط عوامل ناشناسی با اسلحه آر.پی.جی7 تعداد 9 تیر به طرف سلاح های ضدهوایی مستقر در محوطه فرودگاه آبادان تیراندازی که تعداد 7 تیر آن منفجر و 2 تیر آن به علت سقوط در زمین های گلی اطراف منفجر نمی گردد.» در این گزارش اضافه شده است که هیچ کدام از گلوله ها به هدف اصابت نکرده و خسارتی وارد نشده است. (1)

همچنین در گزارشی به ارتش آمده است: «برابر گزارش پایگاه دهلران، همه روزه تعدادی از ایرانیان ساکن منطقه سابله ازطریق هورالعظیم به پاسگاه سابله عراق رفته و اسلحه و مهمات دریافت و مراجعت می نماید. این تردد در چند ماه پیش شدت داشته، اما هم اکنون کاهش یافته، ولی تحویل سلاح در قبال خرابکاری ازطریق پاسگاه فوق به افراد ایرانی ادامه دارد.» (2)

رضایی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قصرشیرین نیز در تماسی با خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی در کرمانشاه اظهار کرد: «یک جیپ شهباز با 16 سرنشین ... که ساعت 8 صبح دیروز، درحال عبور از جاده قصرشیرین به پاسگاه ده پرویز بودند به یک مین ضدتانک که در این راه گذاشته [شده] بود برخورد می کنند که منجر به انفجار مین می گردد.

شدت انفجار این مین به حدی بود که 15 تن از سرنشینان آن کشته شدند و فقط یک نفر از حادثه جان سالم به در برد که وی نیز به شدت مجروح است.» (3) در گزارشی از منطقه عملیاتی غرب کشور، سرنشینان خودروی مزبور 17 نفر ذکر شده که از ساکنان آبادی پرویز بوده اند و فقط 2 نفر آنان با جراحت شدید زنده مانده اند. (4)

از سوی دیگر، مقامات عراقی نیز مدعی دخالت ایران در تحرکات ایذایی ضددولتی در عراق هستند. ازجمله در گزارش ارسالی ارتش به استانداری خوزستان، آمده است: «مقامات امنیتی و انتظامی رژیم بعثی عراق مدعی اند که اخیراً به دعوت رژیم ایران تعدادی از چریک های وابسته به سازمان های فلسطین وارد خاک ایران شده اند، برابر ادعای همین مقامات این چریک ها مأموریت دارند که گروه های خرابکار تربیت و جهت خرابکاری روانه عراق نمایند.» (5) این درحالی است که از داخل عراق خبر می رسد: «اخیراً مراکز تقویت برق نجف و کاظمین و قادسیه توسط گروه های مبارز ضددولت بعثی عراق منهدم گردیده است، میزان تلفاتی که به مرکز فوق وارد شده مشخص نشده است.» (6)

ص: 637


1- سند شماره 347472 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی خوزستان {اهواز} به استاندار خوزستان، 15/2/1359.
2- سند287470 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به نزاجا {مدیریت اطلاعات}، 14/2/1359.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 15/2/1359، ص11.
4- سند شماره 057505 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه ای اطلاعاتی، معاونت عملیات و اطلاعات نزاجا {مدیریت اطلاعات} شماره 25، 15/2/1359 تا 16/2/1359، ص2.
5- سند شماره 287220 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به استانداری خوزستان، 14/2/1359.
6- همان.

282

آتش بس شش ساعته ای که روز گذشته، ارتش به منظور جمع آوری اجساد و اقدامات پزشکی اعلام کرده بود، امروز، هرچند ناقص اجرا شد. این درحالی است که ستاد مشترک ارتش در گزارشی آخرین اوضاع سنندج را تا این مرحله، چنین ترسیم کرده است: «تا روز 14/2/1359، به طور کل 800 نفر در سنندج مجروح شده اند و تعداد 3 دستگاه تریلی بزرگ و یک دستگاه آمبولانس و یک تانکر بنزین و یک تانکر نفت و 3 دستگاه زره پوش به وسیله گروه ها از ارتش گرفته شده و به صورت موانع در راه های عبوری به طور عرضی پارک شده و هرکس از خیابان عبور کند مورد اصابت گلوله واقع می شود.» (1)

درهرحال، آتش بس چندساعته از مهم ترین تحولات امروز بود. یکی از مقامات ستاد مشترک ارتش به مطبوعات درباره چگونگی اجرای آتش بس گفت: «به خوبی انجام شد و بنا به گزارشی که به ما رسیده تا ساعت 5 بعدازظهر... هیچ گونه درگیری که منجر به نقض آتش بس شود صورت نگرفت و کار جمع آوری اجساد به وسیله افراد ارتش و با همکاری مردم به خوبی انجام گرفت، لکن از تعداد دقیق اجساد جمع آوری شده اطلاعی در دست نیست.» وی افزود: «پس از آتش بس هنوز گزارشی از آغاز درگیری های مجدد به ما نرسیده است.» (2)

اما سپاه و طرف متخاصم، هرکدام دیگری را درمورد آتش بس متهم کردند. در گزارش سپاه کرمانشاه به واحد عملیات تهران چنین آمده است: «درپی آتش بس شش ساعته روز جاری، ضدانقلابیون همچنان به روی ارتشیان و پاسداران درضمن جمع آوری اجساد و رسیدگی به خانواده های سنندجی ها آتش گشوده که 20 مجروح از ارتش و سپاه باقی گذاشتند.» (3)

283

یکی از مشکلات موجود ازجمله در اوضاع کنونی سنندج، ناهماهنگی و برخی اختلافات میان ارتش و سپاه است. این اختلافات بعضی طبیعی و مربوط به تفاوت نوع سازمان و تشکیلات و برخی نیز مربوط به تفاوت انگیزه ها و خصلت های غالب و رایج در هرکدام از دو نیرو است. مضمون چند پیام که امروز، ارسال شده است نشانه هایی از این امر را بازگو می کند.

پیام امروز سپاه کرمانشاه به واحد عملیات تهران حاکی است: «اگر عملیات در سنندج لحظه ای متوقف شود صددرصد به نفع ضدانقلاب خواهد بود. به رؤسای ارتش بگویید چرا انقلابی عمل نمی کنند و چرا از واحدهای ارتش در سایر نقاط ایران استفاده نمی شود.» (4)

در پیام امروز عملیات نیروی زمینی ارتش به ستاد مرکزی سپاه نیز آمده است: «برابر گزارش لشکر28 سنندج، تعداد 120 نفر از سپاهیان پاسدار انقلاب اعزامی به سنندج به علل مختلف تمایل به ماندن در سنندج را نداشته و از منطقه خارج شده اند چون امر پاک سازی شهر سنندج به عهده پاسداران انقلاب است، خواهشمند است دستور فرمایید به هرنحو که صلاح می دانند اقدام نموده، ضمناً نزاجا ازلحاظ تدارکاتی حمایت لازم را از پاسداران به عمل خواهد آورد.» (5)

ص: 638


1- سند شماره 041126 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 17/2/1359.
2- روزنامه بامداد، 15/2/1359، ص2.
3- سند شماره 050211 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه کرمانشاه به تهران {عملیات}، 14/2/1359.
4- سند شماره 051222 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از کرمانشاه به تهران {عملیات}، 14/2/1359.
5- سند شماره 050216 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از نزاجا معاونت عملیات و اطلاعات {مدیریت عملیات} به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران {ستاد مرکزی}، 14/2/1359.

مرکز فرماندهی سپاه هم امروز با ارسال تلفن گرامی به ستاد مشترک ارتش اعلام کرد: «درخواست می شود دستور فرمایید جهت حمل 100 تن مواد غذایی و دارویی از تهران به سنندج از ساعت 5 بعدازظهر روز جاری تا پایان [جابه جایی] محموله اقدامات لازم سریعاً صورت گیرد و نتیجه اقدامات را به سپاه گزارش نمایند.

مرکز فرماندهی، ساعت 15:15» (1)

ستاد مشترک ارتش در تلفن گرامی به سپاه پاسخ داد: «بازگشت به شماره 499/3 مورخ 14/2/1359، با [توجه به] درگیری هواپیماهای سی130 دستور فرمایید مواد غذایی را با کامیون به کرمانشاه حمل نمایند تا توسط هلیکوپتر شنوک از کرمانشاه به سنندج حمل شود

ر.سماجا سرلشکر شادمهر، ساعت 17:35» (2)

یادآوری می شود این ناهماهنگی ها فقط به روابط سپاه و ارتش و مسئله سنندج، اختصاص ندارد و دیگر ارگان های مسلح نیز با آن مواجه اند؛

ازجمله پیام امروز سرگرد علیخانی از فرماندهان ژاندارمری در کرمانشاه به مقامات مافوق بدین شرح، ارسال شده است: «موضوع: عدم همکاری ارتش و شهربانی مستقر در نفت شهر با مأمورین. گروهان سومار به استناد گزارشات پاسگاه نفت شهر گزارش نموده است که واحدهای فوق در درگیری های موجود با مهاجمین هرکدام با عناوین مختلف از همکاری با مأمورین ژاندارمری خودداری می نمایند و مأمورین ژاندارمری را در میدان مبارزه تنها می گذارند،مثلاً شهربانی به دلیل اینکه سلاح سنگین دراختیار ندارد و ارتش هم به دلیل اینکه در جنگ منظم شرکت خواهد کرد، عموماً از همکاری با واحد ژاندارمری خودداری می ورزند و باعث دلسردی پرسنل ژاندارمری می گردد،لذا تقاضا نموده است که به طریق مقتضی به واحدهای موصوف دستورات بایسته صادر گردد، مقرر فرمایند برای دلگرمی هرچه بیشتر پرسنل دراین مورد اقدام لازم مبذول فرمایند.» (3)

284

امروز، بعد از سنندج که در وضع فعلی کانون اصلی بحران در غرب کشور است، بانه نیز در وضعیت بحرانی شدیدی قرار داشت. همچنین حل مسئله و پاک سازی دیواندره به دلیل موقعیت جاده ای و تدارکات و نیز ارتباط با مسئله سنندج از دیگر موضوعات مهم امروز بود.

در بانه، حدت اوضاع در گزارش های مربوط به پادگان این شهر آشکار است. در یکی از این گزارش ها وضعیت بانه تا ساعت 7 صبح امروز، چنین آمده است: «پادگان بانه به علت محاصره بودن تقاضای پشتیبانی هوایی نموده... به طورکلی وضع بانه متشنج است... [ضمناً] کمبود مهمات و خواربار دارند.» (4)

با ادامه اشغال ارتفاعات مشرف، محاصره پادگان بانه ادامه یافت. تاکنون کوشش خودی ازجمله استفاده از آتش نیروی هوایی برای آزادکردن ارتفاعات مزبور به جایی نرسیده است

ص: 639


1- سند شماره 050222 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه {مرکز فرماندهی} به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 14/2/1359.
2- سند شماره 050226 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به سپاه پاسداران، 14/2/1359.
3- سند شماره 277224 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی14 05 {رکن3} به فرماندهی05 {رکن3}، 14/2/1359.
4- سند شماره 050234 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه ای اطلاعاتی، شماره23، از معاونت عملیات و اطلاعات نزاجا {مدیریت اطلاعات} 13/2/1359 تا 14/2/1359، ص1.

ازجمله بعدازظهر روز گذشته {13/2/1359}، یک دسته 50 نفری برای رفع اشغال قله اربابا، با درخواست پشتیبانی آتش خمپاره و توپخانه، به سمت قله حرکت کردند که مؤثر واقع نشد. (1)

برخلاف تصور مهاجمان مسلح غیرقانونی مبنی بر سقوط قریب الوقوع پادگان بانه، مقاومت مدافعان پادگان ادامه یافت، اما فشارهای زیادی به آنان وارد می شد. البته خبرها و پیش بینی هایی مبنی بر افزایش فشار وجود داشت. تلفن گرامی که امروز از ستاد مشترک به نیروی زمینی ارتش ارسال شده، چنین امری را بازتاب داده است: «برابر اطلاع واصله، در مورخ 15/2/1359، افراد پیشمرگان کرد تصمیم دارند به شهر بانه حمله کرده و تمامی پاسداران را به شهادت برسانند.» (2)

از سوی دیگر، تلاش برای افزایش توان مدافعان نظام در دیواندره و اجرای یک عملیات تعیین کننده برای حل مسئله آن ادامه دارد. دراین زمینه روز گذشته، واحد عملیات سپاه زنجان به تهران چنین اعلام کرده بود: «طبق اظهار سرهنگ هوشیار مستقر در نجف آباد بیجار آمادگی حرکت و سرکوبی اشرار را دارد، فقط منتظر دستور می باشد و هماهنگی سپاه و ارتش و پیشمرگان مسلمان که دیر شده است دستور صادر تا پیشروی به سوی دیواندره و سقز آغاز شود.» (3) در پاسخ تهران به سپاه زنجان، اعلام شد: «به ارتش دستور داده شد که عملیات را شروع کنند، شما هم خود را با ارتش و پیشمرگان هماهنگ کنید و مرکز را در جریان لحظه به لحظه عملیات قرار دهید.» (4) این پاسخ مبتنی بر پیام ستاد عملیات مشترک غرب به سپاه بود که روز گذشته، اعلام کرده بود: «برابر اعلام نیروی زمینی به لشکر16 زرهی قزوین دستور داده شده است که عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پاک سازی و تأمین شهر دیواندره پشتیبانی نماید.» (5) این پیام با پیام دیگری که امروز، از عملیات نیروی زمینی ارتش به سپاه رسید، معنای خاصی پیدا کرد. در این پیام آمده است: «بازگشت به شماره... 13/2/1359، به لشکر16 زرهی قزوین ابلاغ گردید که عملیات سپاه را پشتیبانی نماید و این از وظایف فرمانده لشکر16 می باشد که آیا اعزام تانک نتیجه ای دارد یا نه، زیرا چنانچه به نحو مطلوب از تانک استفاده نشود، احتمال دارد کلیه تانک ها به وسیله مهاجمین منهدم گردد. دستور فرمایید با فرمانده لشکر16 قزوین هماهنگی به عمل آید.» (6)

285

علاوه بر سنندج و بانه، در برخی مناطق دیگر غرب کشور نیز وضع غیرعادی است و در آنها درگیری هایی وجود دارد.

در مریوان، براثر پرتاب خمپاره به داخل پادگان این شهر یک سرباز به شدت از ناحیه سینه مجروح گردید که به تهران اعزام شد. (7) در گزارش سازمان چریک ها به این موضوع اذعان شده است و درمورد خسارت واردشده به پادگان به انهدام یک دستگاه خودرو اشاره شده است. (8) دراین میان، بلاتکلیفی فرماندهی عملیات در مریوان بر مشکلات تحرک علیه ضدانقلاب اضافه شده است تاجایی که امروز این پیام، برای فرماندهی عملیات تهران ارسال شد: «اگر برادر شریف، سرگرد ماذن از بسیج را تأیید

ص: 640


1- سند شماره 050205 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به ژاجا، 13/2/1359.
2- سند شماره 050218 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا {مرکز فرماندهی} به نزاجا {مدیریت عملیات و اطلاعات}، 14/2/1359.
3- سند شماره 050197 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات زنجان به تهران، 13/2/1359.
4- سند شماره 39023 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرکز فرماندهی عملیات به سپاه زنجان{عملیات}، 13/2/1359.
5- سند شماره 050200 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد عملیات مشترک غرب به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 13/2/1359.
6- سند شماره 050232 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از نزاجا {مدیریت عملیات} به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 14/2/1359.
7- روزنامه جمهوری اسلامی، 15/2/1359، ص3.
8- سازمان چریک های فدایی خلق ایران، هفته نامه کار، شماره 58، 24/2/1359،ص3.

نمی کنند، یک فرمانده عملیات جهت مریوان معرفی کنند. لطفاً هرچه سریع تر اقدام نمایید.» (1)

در پاوه، از ساعت 16، دوباره خمپاره اندازی مهاجمان مسلح ضدانقلاب به سوی شهر شروع شد که براثر آن به گزارش ژاندارمری «یک نفر به نام نعمت شهابی آموزگار کشته و 10 الی 12 نفر مجروح گردیدند که مجروحین در بیمارستان بستری و به انگیزه نبودن وسیله مداوای کافی در پاوه برای نجات جان مجروحین ناحیه از لشکر تقاضای هلیکوپتر نموده است.» (2) همچنین تلفن شهری پاوه مختل و ارتباط بین کرمانشاه و پاوه نیز قطع شد. (3) در گزارش شهربانی پاوه تعداد مجروحان 14 تن ذکر شده است. (4)

در منطقه عمومی سردشت، عده ای از نیروهای خودی که در ربط در محاصره بودند، امروز، با درگیری محاصره را شکستند و بدون تلفات وارد پاسگاه کلته شدند. (5)

در شاهین دژ درگیری شدیدی بین نیروهای سپاه و مهاجمان مسلح غیرقانونی رخ داد. (6)

در بوکان، به گزارش شماره امروز کیهان، رشید حیدری که بنا بر اعلام سپاه «در کمال جدیت در راه اسلام و جمهوری اسلامی می کوشید»، هدف حمله حزب کومه له قرار گرفت و بعد از دستگیری و شکنجه به شهادت رسید. (7)

در مهاباد و پیرانشهر، مطابق گزارش نشریه کار، ارگان سازمان چریک های فدایی خلق و روزنامه کیهان، مردم به شدت در مضیقه هستند. به خصوص بر محدودیت مواد غذایی، دارویی و نفت و بنزین تأکید شده است. (8) در روزنامه کیهان همچنین وضع مشابهی برای بوکان، گزارش شده است. (9)

در منطقه عمومی ارومیه، پاسگاه انتظامی آب شروب که نیروهای سپاه در آن مستقر بودند، حدود نیمه شب با ژ3 و نارنجک انداز و آر.پی.جی مورد حمله قرار گرفت که براثر آن 2 پاسدار مجروح و سپس شهید شدند. (10) یادآوری می شود که در این منطقه درگیری های ایذایی تقریباً دائمی است. به طور مثال، گزارش خبرنگار کیهان از ارومیه درباره درگیری های امروز، چنین است: «حرکت یک ستون نظامی از لشکر64 ارومیه در داخل دره قاسملو با حمله افراد مسلح روبه رو شد. در این درگیری یک سرباز وظیفه به نام ابراهیم ابراهیمی به شهادت رسید. این درگیری مانع عبور ستون نظامی نشد و این ستون با عبور از دره قاسملو در پاسگاه آق بلاغ مستقر شد. درگیری در دره خان روی داد. چند روز پیش نیز گردان185 قزوین هنگام عبور از دره قاسملو با حمله و تیراندازی افراد مسلح غافلگیر و خلع سلاح شد. این درگیری 6 شهید و 25 مجروح بر جای گذاشت. حرکت ستون نظامی از دره قاسملو این بار با تدبیر انجام گرفت و ستون موفق به عبور از دره قاسملو و استقرار در منطقه شد. از سوی دیگر، خبرهای رسیده از دره قطور نیز حاکی است که افراد مسلح بر روی نظامیانی که مأمور حفاظت از پل هوایی قطور شده اند آتش گشودند که ازسوی آنها به این تیراندازی ها پاسخ داده شد. از تعداد تلفات و مجروحین این درگیری اطلاعی در دست نیست.» (11)

ص: 641


1- سند شماره 51222 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
2- سند شماره 000647 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 14/2/1359.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 15/2/1359، ص3.
4- سند شماره 000669 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مدیرکل امور انتظامی وزارت کشور به استانداری کرمانشاهان، 21/2/1359.
5- سند شماره 50234 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین؛ و سند شماره 050205 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
6- روزنامه کیهان، 15/2/1359، ص1.
7- روزنامه کیهان، 14/2/1359، ص2.
8- سازمان چریک های فدایی خلق ایران هفته نامه کار، شماره 58، 24/2/1359، ص3؛ و روزنامه کیهان، 14/2/1359،ص2.
9- روزنامه کیهان، 14/2/1359، ص2.
10- سند شماره 50230 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا به دفتر ریاست جمهوری، 14/2/1359.
11- روزنامه کیهان، 15/2/1359، ص2.

286

بازتاب درگیری های کردستان در سایر نقاط ایران بسیار وسیع است و با حساسیت خاصی دنبال می شود. دراین میان تشییع شهدای کردستان، در شهرهای خود حساسیت ها را افزایش می دهد.

در گزارشی از شیراز دراین زمینه آمده است: «دیروز، جنازه 3 تن از برادران شهید نظامی مرکز زرهی و تیپ55 هوابرد شیراز به نام های استوار یکم اکبر رضایی که در جریان درگیری با ضدانقلاب در وقایع کردستان به فوز شهادت نائل آمده بودند از بیمارستان 572 ارتش، به طرز باشکوهی درمیان انبوه بی سابقه مردم تا دارالرحمه شیراز تشییع شدند. ... تشییع کنندگان درحالی که بغض گلویشان را گرفته بود دیگر هرنوع مذاکره با این احزاب شیطانی را اهانت و بی اعتنایی مستقیم به آرمان شهیدان دانسته و یکپارچه فریاد برمی آوردند: "حزب دمکرات را به خاک وخون می کشیم."، "می کشم، می کشم آن که برادرم کشت" و... بنا به همین گزارش، مغازه ها و بازارهای شهر نیز به همین مناسبت تعطیل شد.» (1)

همچنین پیش ازظهر پریروز، جنازه پاسدار شهید حجت الاسلام بیرانوند که روز پنجشنبه 11/2/1359، در درگیری های سنندج به درجه شهادت رسیده بود، در میان تأثر و اندوه ده ها هزار نفر از مردم مبارز و مسلمان بروجرد تشییع شد. به همین مناسبت، بازار بروجرد دیروز، به حالت تعطیل درآمد. (2)

نوع دیگری از بازتاب حوادث کردستان، در اعلام مواضع تشکل های مختلف، بروز یافت. امروز نامه سرگشاده ای با امضای «انجمن فارغ التحصیلان دانشگاه علم وصنعت ایران» خطاب به امام خمینی نوشته شد و رونوشت آن برای «ستاد فرماندهی سپاه پاسداران» ارسال گردید که در آن آمده است: «اکنون که به اراده خداوند و یاری امت اسلامی و به بهای خون عزیزان وطن، می رود تا نعمت حاکمیت عدالت اسلامی در منطقه عزیز کردستان و ایجاد امنیت در آن خطه قهرمان پرور حاصل شود و آن سرزمین از لوث وجود عناصر سرسپرده پاک سازی شود، اجازه فرمایید تا خلق های مسلمان سراسر ایران به اتفاق ریاست جمهور و اعضای شورای انقلاب و هیئت دولت به منظور دیدار و عرض تبریک و شرکت در جشن رهایی خواهران و برادران کرد که از شرّ ضدانقلابیون و همچنین کمک در سازندگی و جبران ویرانی های ناشی از درگیری های تحمیل شده از ناحیه عناصر ضداسلام به سوی سنندج هجرت کنند تا بدین وسیله علایق و عواطف عمیق انسانی خود را صمیمانه و با تمام وجود به برادران و خواهران مسلمان کرد خود ابراز نمایند و چند روزی مهمان خلق مهمان نواز کردستان باشند. بدین وسیله اعلام می داریم که همراه ملت رشید ایران کلیه توان و نیروهای متخصص خود را برای این امر مهم دراختیار آن بزرگ قائد عظیم الشأن می گذاریم و گوش به فرمان آماده ایثار هستیم.» (3)

ص: 642


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 15/2/1359، ص3.
2- همان.
3- سند شماره 058073 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: پیام انجمن فارغ التحصیلان دانشگاه علم و صنعت ایران به امام خمینی، رونوشت ستاد فرماندهی سپاه پاسداران، 14/2/1359.

287

علاوه بر درگیری های مناطق کردنشین، تحرکات ایذایی دیگری نیز در سایر مناطق ایران روی می دهد. بعضی از این تحرکات مشخصاً می تواند فقط کار عوامل عراق یا وابستگان ایرانی آن یا عناصر وابسته به گروه های سلطنت طلب هوادار بختیار، اویسی و پالیزبان باشد. البته درخصوص اینکه عوامل مربوط به فراریانی از این دست، اصولاً در این تحرکات ایذایی دخیل هستند یا خیر، بجز تأکیدات مکرر حزب توده، شاهد عام قابل اعتنایی وجود ندارد. با یادآوری دوره گذار یا وضعیت دوگانه {جنبشی ساختاری} کنونی، انواع تحرکات غیرقانونی را از گروه های مخالف یا موافق حکومت می توان انتظار داشت. البته دراین میان، تصفیه حساب های شخصی و انگیزه های غیرسیاسی نیز مجال بروز می یابد. در ادامه، مجموعه ای از حوادث امروز و برخی پیامدهای آن و نیز تدابیر اعلام شده دراین باب مرور شده است.

بوشهر: «درپی به آتش کشیده شدن چندین خرمن از گندم های دشتستان، تنگستان و توابع آن توسط افراد ناشناس، اعلامیه مشترکی ازسوی جامعه روحانیت و فرماندار بوشهر انتشار یافت. در این اعلامیه ضمن محکوم کردن عوامل ضدانقلاب که در آتش سوزی خرمن های گندم دست داشته اند خطاب به مردم منطقه آمده است: بدین وسیله به کلیه کشاورزان هشدار داده می شود که چنانچه با این عاملین کثیف مواجه شدند آنها را دستگیر و به دادگاه انقلاب اسلامی تحویل دهند تا به عنوان ضدانقلاب به اشد مجازات تنبیه گردند.» (1)

تهران: سرنشینان یک اتومبیل اپل شب هنگام، در خیابان طالقانی به سوی پاسداران مستقر در لانه جاسوسی تیراندازی کردند و متواری شدند. (2)

تبریز: در ساعت 12:15، رئیس شعبه بانک صادرات خیابان طالقانی با مسلسل یوزی ترور و به شهادت رسید. (3)

قصرشیرین: ساعت 10 بامداد امروز، در قصرشیرین، بمبی در یک منزل خالی از سکنه منفجر شد که به خانه و قهوه خانه جنب آن خساراتی وارد آمد. همچنین در ساعت 15:23 نیز در محل دفتر حزب توده واقع در جنب دفتر تبلیغات اسلامی قصرشیرین انفجاری روی داد که براثر آن شیشه های دفتر شکست. (4)

تهران: عصر امروز، به مأموران کلانتری13 یک گزارش تلفنی رسید مبنی بر اینکه 2 بمب قوی در یک اتومبیل تاکسی زیر سوئیچ کار گذاشته شده بود. درپی اطلاع از این امر، مأموران کلانتری 13 بی درنگ به محل توقف تاکسی اعزام و در اتومبیل را باز کردند و جعبه حامل بمب ها را پیدا و سپس خنثی کردند. یک مسئول کلانتری13 گفت که گزارش مزبور ازطریق یک خانم رهگذر به کلانتری رسید و اتومبیل مذکور سرقتی و بمب ها نیز بسیار قوی بوده اند که کشف و خنثی شدند. (5)

دراین حال به نوشته کیهان: «آیت الله مهدوی کنی سرپرست وزارت کشور، در گفت وگویی با کیهان... درمورد افراد و گروهی که در تهران مبادرت به بمب گذاری کرده اند و پاسخ به این سؤال

ص: 643


1- روزنامه اطلاعات، 14/2/1359، ص3.
2- روزنامه کیهان، 15/2/1359، ص2.
3- سند شماره 050228 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به شاجا، 14/2/1359.
4- روزنامه کیهان، 16/2/1359، ص3.
5- روزنامه جمهوری اسلامی، 15/2/1359، ص7.

که تاکنون چند نفر دستگیر شده اند و چرا تاکنون نام آنان فاش نشده است، گفت: 3 خارجی و 4 ایرانی دررابطه با بمب گذاری ها دستگیر شده اند که تحقیق از آنان در سطح وسیعی ادامه دارد و هدف ریشه یابی عوامل اصلی این بمب گذاری ها است و اینکه چرا تاکنون نامشان فاش نشده است دلیل آن بررسی و تحقیق دقیق و لازم دراین زمینه است.» (1)

روزنامه اطلاعات نوشت: «راه آهن دولتی ایران نیز اعلام کرد چون به منظور تأمین ایمنی بیشتر برای مسافران ناگزیر به کنترل وسایل آنان قبل از حرکت می باشد، لذا از مسافرین محترم تقاضا دارد برای مسافرت با قطار یک ساعت قبل از ساعت مقرر که بر روی بلیت ها قید شده در ایستگاه راه آهن حضور یافته و دراین رابطه با مأموران محترم همکاری لازم را به عمل آورند. ضمناً نظر به اینکه ظرفیت ایستگاه راه آهن تهران محدود می باشد از مشایعت کنندگان محترم تقاضا می شود حتی المقدور از آمدن به ایستگاه تهران خودداری کنند.» (2)

شهربانی جمهوری اسلامی ایران نیز با صدور اطلاعیه ای به مناسبت بمب گذاری های اخیر نکاتی را برای جلوگیری از خطرهای احتمالی متذکر شد. در اطلاعیه شهربانی آمده است: شهربانی جمهوری اسلامی ایران از عموم هم وطنان عزیز تقاضا دارد به منظور کاهش خطرهای احتمالی ناشی از هرگونه انفجار، درصورت برخورد با تله های انفجاری و اشیاء مشکوک نکات ایمنی را رعایت کرده و دقیقاً اجرا کنند. در ادامه اطلاعیه 13 نکته ایمنی ذکر شده است، ازجمله اینکه تا رسیدن افراد متخصص از تجمع در اطراف اشیاء مشکوک خودداری کنند و از دست کاری یا جابه جاکردن آن بپرهیزند، دیگر اینکه حتی المقدور در محل کار یا سکونت چند کیسه محتوی شن پیش بینی و مهیا کنند و درصورت لزوم به صورت استوانه ای در اطراف شیء مشکوک قرار دهند یا اگر در نزدیکی تله انفجاری چاه، استخر و یا حوض عمیقی وجود دارد با احتیاط شیء مورد نظر را از راه دور به داخل مکان مزبور بیندازند. مورد دیگر اینکه برای جلوگیری از تضییع وقت در مواقع اضطراری، نوع گروه خونی خود را بدانند و به وسیله پلاک های مخصوص مچ دست یا به صورت گردنبند همراه داشته باشند. (3)

288

در وضعیت کنونی {وضعیت دوگانه جنبشی ساختاری} یکی از معضلات موجود تعیین تکلیف در خیابان به جای تعیین تکلیف در نهادهای قانونی است که باوجود استقرار نظام قانونی، به دلیل عدم استحکام آن، مرتباً روی می دهد.

دراین میان مسئولان رسمی که قضیه را بزرگ تر و فراوان تر از حدود توانایی و اختیارات خود می یابند،کاری مشکل و اوضاعی بغرنج را پیش رو می یابند. مندرجاتی از دو روزنامه متعلق به جریان های سیاسی متفاوت، مثال هایی است در توضیح آنچه ذکر شد.

در گزارش روزنامه جمهوری اسلامی از گفت وگوی امروز معاون سیاسی وزارت کشور با رادیو تلویزیون آمده است: «مصطفی میرسلیم معاون سیاسی وزارت کشور و سرپرست شهربانی

ص: 644


1- روزنامه کیهان، 14/2/1359، ص12.
2- روزنامه اطلاعات، 14/2/1359، ص2.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 15/2/1359، ص1.

جمهوری اسلامی ایران، در گفت وگویی با خبرنگار صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران با اشاره به درگیری های روز پنجشنبه گذشته [11/2/1359]، در ترمینال پارک خزانه و میدان آزادی گفت: به مأموران انتظامی و برادران پاسدار دستور داده شده است، با قاطعیت از اعمال کسانی که اجتماعات و تظاهرات قانونی گروه ها را بر هم می زنند، جلوگیری کنند. وی از سوی دیگر به گروه های سیاسی توصیه کرد از حمله متقابل به اخلالگران تظاهرات خودداری کنند و با مأموران انتظامی در شناسایی و دستگیری این عناصر همکاری به عمل آورند. معاون وزارت کشور یادآور شد چنانچه تظاهراتی بدون اخذ مجوز برگزار شود ازطریق وسایل ارتباط جمعی از مردم خواسته خواهد شد که در آن شرکت نکنند.» (1)

نشریه پیام جبهه ملی ارگان جبهه ملی ایران، در شماره امروز خود در مطلبی با عنوان "خودداری دولت از تعقیب مهاجمان کمک به ضدانقلاب است"، چنین آورده است: امام خمینی بارها و به خصوص در بیانات روز جمعه، تأکید کرده است که یکی از نتایج بزرگ انقلاب اسلامی ایران آزادی احزاب و اجتماعات و عقاید و افکار است. متأسفانه با وجود این تأکید و به رغم اعلامیه رئیس جمهوری و اظهارات روحانیون، در موارد مختلف افرادی که از قبل تجهیز شده و سازمان یافته اند به طور گروهی به بعضی اجتماعات حمله می کنند و با به کاربردن انواع سلاح های سرد و حتی در بعضی موارد با اسلحه گرم و با شعار "حزب فقط حزب الله" اجتماعات را به هم می ریزند.

در یک سال اخیر، براثر اعمال این قبیل افراد تعداد بسیاری از مردم مضروب و مجروح شده اند و بعضی موارد هم موجب قتل نفوس گردیده است. (2)

حزب جمهوری اسلامی شاخه اصفهان هم در محکوم کردن تعرض به اجتماعات بیانیه ای انتشار داد که به واقعه مزبور پرداخته است. در این بیانیه آمده است: «همواره مسئولین حزب در سخنرانی ها و مصاحبه ها و اجتماعات رسمی الزام آزادی جمعیت های قانونی و حفظ آزادی اجتماعات و امنیت کامل آنها را بیان داشتند. بنابراین لازم است که وزارت کشور طبق اعلامیه های رسمی، پس از کسب مجوز توسط گروه ها و احزاب امنیت کامل اجتماعات [را] تضمین نماید و از هرج ومرج و حمله توسط عوامل مشکوکی که برای خدشه دارکردن انقلاب اسلامی و به خصوص رهبری کبیر آن از شعار "حزب فقط حزب الله رهبر فقط روح الله" سوءاستفاده می نمایند، جلوگیری به عمل آورده و عاملین این گونه حوادث را شناسایی و شدیداً مجازات نمایند... دررابطه با حادثه اسفناک روز 14/2/1358 (3) میدان انقلاب اسلامی اصفهان که منجر به قتل یک نفر گردیده، باتوجه به کلیه اصول ذکرشده فوق این حرکت را که نقض آشکار آزادی های اساسی می باشد، شدیداً محکوم می نماییم و از مسئولین امر خواستاریم جهت پیشگیری از چنین حوادثی و عدم تکرار آن مسببین را طبق قانون مشخص و به ملت معرفی نموده و به مجازات برسانند.» (4)

ص: 645


1- همان، ص7.
2- جبهه ملی ایران، نشریه پیام جبهه ملی، شماره11، 14/2/1359، ص1.
3- * اشتباه چاپی است. منظور 14/2/1359 است.
4- روزنامه جمهوری اسلامی، 16/2/1359، ص4.

289

در ادامه مسائل مربوط به تعطیلی دانشگاه ها، اظهارات مسئولان امر و نیز تحرکات برخی کارکنان و اساتید دانشگاهی، گویای دغدغه مسئولان ذی ربط، درمورد قطعی شدن تخلیه ستاد گروه ها است.

به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی، امروز دکتر محمدجواد باهنر عضو کمیسیون فرهنگی شورای انقلاب، اظهار کرد: در 15 خرداد، تعطیلی همه دانشگاه ها مسلم است و دانشگاه هایی که نمی توانند ترم خود را پایان برند، می توانند به وزارت علوم اطلاع بدهند تا وزارت علوم انحلال ترم آنها را اعلام

کند. هر دانشگاهی که کار خود را شروع کرد باید ترتیبی بدهد تا در این یک ماه برنامه خود را تمام کند چنانچه نتوانند این کار را انجام بدهند ترم آن منحل خواهد شد.

همچنین آیت الله مهدوی کنی سرپرست وزارت کشور و عضو شورای انقلاب، درباره برچیدن ستاد عملیاتی بعضی گروه های سیاسی که هنوز باقی مانده اند، گفت وزارت علوم بایستی از آنها بخواهد که برچیده بشود اگر این کار را انجام ندادند ما ناگزیر می شویم از طریق های دیگر اقدام کنیم. (1)

این درحالی است که به نوشته شماره امروز روزنامه اطلاعات: «بیش از 300 تن از اعضای هیئت های علمی چند دانشگاه بزرگ تهران در تلگرام هایی به رئیس جمهوری خواستار معرفی و محاکمه محرکین، عاملین و آمرین حوادث اخیر دانشگاه ها به پیشگاه ملت مبارز و قهرمان ایران شدند. در این تلگرام ها همچنین خواسته شده است استادان، دانشجویان و سایر کارکنان دانشگاه ها که در حوادث اخیر دستگیر شده اند، بی درنگ آزاد شوند و دستور اکید برای جلوگیری از هرگونه حمله احتمالی به محوطه دانشگاه های کشور صادر شود.» به نوشته این روزنامه: «اعضای هیئت علمی دانشگاه صنعتی تهران،(2)دانشگاه پلی تکنیک تهران، دانشگاه متحدین و دانشگاه آزاد(3) ازجمله دانشگاه هایی هستند که به فرستادن این تلگرام ها اقدام کرده اند.» (4)

همچنین امروز، "اعتصاب کارکنان پلی تکنیک وارد دهمین روز خود شد"، روزنامه جمهوری اسلامی پس از درج این عنوان افزود: «کارمندان مسلمان ده روز پیش خواستار تخلیه ستادها شدند و اعلام کردند تا تخلیه کامل ستادها سر کار خود حاضر نخواهیم شد و مسئول هرگونه آشوب و ناامنی در محیط دانشگاه و انحلال ترم، دانشجویان اشغال کننده ستاد خواهند بود. به دنبال این تصمیم گروه های چپ شروع به مارک زدن به کارمندان مسلمان دانشگاه کردند و این جریان را توطئه ای ازجانب کارمندان مسلمان خواندند و برخلاف تصمیم شورای انقلاب و رئیس جمهوری اعلام کردند که ما کلیه ستادها را به شورای دانشجویان تحویل خواهیم داد.» لازم به ذکر است که این شورا متشکل از 10 نفر {ازجمله اعضای انجمن دانشجویان مسلمان}

ص: 646


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 15/2/1359، ص1.
2- * دانشگاه صنعتی آریامهر سابق و دانشگاه صنعتی شریف بعدی.
3- ** دانشگاه محدودی است و با دانشگاه آزاد اسلامی تفاوت دارد.
4- روزنامه اطلاعات، 14/2/1359، ص10.

بود که 6 نفر آنها در اعلامیه ای پس از توطئه خواندن اقدام کارمندان، رئیس دانشگاه را متهم به ضدشورایی بودن کرده بودند. «به دنبال آن، کارمندان مسلمان پلی تکنیک اعلام کردند که اقدام شما مبنی بر تحویل کلید ستادهایتان به شورا مانند این است که کلید را از جیب کتتان درآورده و به جیب شلوارتان فرو می کنید.» (1)

290

از چند روز پیش، بر سر تخلیه ساختمانی در خیابان 16 آذر که دراختیار شاخه دانشجویی سازمان مجاهدین خلق بود، مجادله و تنشی مطبوعاتی بروز کرده بود که امروز هم ادامه یافت.

روزنامه انقلاب اسلامی، که اغلب آثار روشنی از هواداری از سازمان مجاهدین خلق در آن مشاهده می شود، روز گذشته، گزارشی درج کرد که در آن آمده بود: «روزنامه جمهوری اسلامی به تاریخ چهارشنبه دهم اردیبهشت، مطلبی از قول سرپرست امور عمومی دانشگاه تهران چاپ کرد مبنی بر اینکه انجمن دانشجویان مسلمان هنوز مقر خود را تخلیه نکرده است. به دنبال چاپ این مطلب، عده ای به انجمن دانشجویان مسلمان واقع در خیابان 16 آذر حمله کرده که این حمله تعدادی مجروح همراه داشت. در همین رابطه، نماینده انجمن دانشجویان مسلمان در تماسی با خبرنگار ما مطالب مندرج در روزنامه جمهوری اسلامی را به شدت تکذیب کرده و اضافه نمود که ساختمان مذکور به هیچ وجه از اموال دانشگاه تهران نیست.» (2)

یادآوری می شود در اطلاعیه امور عمومی دانشگاه تهران که در تاریخ 10/2/1359، در روزنامه جمهوری اسلامی به چاپ رسید، از این موضوع انتقاد شده بود که باوجود تصویب شورای انقلاب و دستور ریاست جمهوری، ساختمان متعلق به دانشگاه تهران واقع در خیابان 16 آذر که در تصرف عدوانی انجمن دانشجویان مسلمان است، تا آن روز {10/2/1359}، تخلیه نشده است و به فعالیت خود ادامه می دهد. (3)

دفتر اطلاعات و روابط عمومی دانشگاه تهران در پاسخ به این انتقاد، با انتشار اطلاعیه ای اعلام کرد: «ساختمان مذکور محل گارد سابق دانشگاه تهران بوده که پس از پیروزی انقلاب به تصرف دانشجویان درآمد و از آن زمان تاکنون دانشگاه تهران وجهی بابت کرایه این ساختمان نپرداخته است و در تماس های مکرر با مالکین ساختمان قرار شد این محل را به دانشجویان اجاره دهند که امر به تقاضا و موافقت دانشجویان بوده است. متأسفانه به علت فراری بودن یکی از مالکین، این کار تاکنون صورت نگرفته است. بنابراین، دانشگاه تهران این ساختمان را جزء اموال خود نمی داند.»

روزنامه جمهوری اسلامی در شماره امروز خود، پس از درج این اطلاعیه و در پاسخ به آن آورده است: «دفتر اطلاعات و روابط عمومی دانشگاه تهران که برای دفاع از تسخیر غیرقانونی و تصرف عدوانی بیت المال دست به توجیه و مغلطه کاری می زند، چگونه پاسخ تصرف بیت المال و

ص: 647


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 14/2/1359، ص10.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 13/2/1359، ص2.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 10/2/1359، ص1.

غارت اموال عمومی مردم را خواهد داد؟ آیا ساختمانی که صاحبش فراری بوده دراختیار انجمن دانشجویان مسلمان {هواداران مجاهدین خلق} است؟ آیا مسئولین دانشگاه تهران برای تعیین تکلیف و واگذاری ساختمان به بنیاد مستضعفین هیچ گونه مسئولیتی نداشته اند؟ آیا دانشجویان هوادار مجاهدین خلق که ساختمان دراختیارشان هست، نباید اجاره ای بابت تصرف بیت المال به مسئولین بدهند؟»

این روزنامه در ادامه مسئولان دانشگاه تهران را مورد انتقاد قرار داده و افزوده است: «فقط رسالت خود را در این دیده اند که با یک تکذیب شرم آور، حمایت خود را مجدداً از خلقی های دانشگاه و تصرف عدوانی و غارت بیت المال گروه های سیاسی ضدخلقی نشان دهند!» (1)

291

در ادامه اختلافات منجر به نوعی انزوا برای آیت الله صادق روحانی،(2) شایعه خروج وی از ایران جدی بود که دراین صورت می توانست با طراحی مخالفان نظام جدید، سوژه تبلیغاتی مناسبی برای آنان تولید شود.

روزنامه انقلاب اسلامی امروز مصاحبه ای با آیت الله صادق روحانی را درج کرد که در آن بدون اینکه به مزاحمت و ممانعت خاصی اشاره شود، از جریانی مبهم گذاشته شده انتقاد گردیده و عدم خروج از کشور امری داوطلبانه و برای رعایت مصالح بازگو شده است. در این مصاحبه، آیت الله روحانی در پاسخ به سؤال خبرنگار درباره سفر و علت و چگونگی آن گفت: «همّ دشمن اکنون ایجاد نفاق و اختلاف بین روحانیت است و اخیراً برطبق همین نقشه پیاپی به اینجانب حمله نموده اند. باتوجه به اینکه رهبر انقلاب بارها در سخنرانی ها و اعلامیه ها تأکید کرده اند که تضعیف روحانیت، تضعیف اسلام است و لازمه اش شکست انقلاب است، این عوامل به تذکرات عمل نکرده و بی رحمانه تهمت و افترا به روحانیت می زنند. حقیر صلاح را در این دیدم که برای مدتی مسافرتی به خارج بنمایم و همین ایام عازم سفر بودم، لیکن باتوجه به خطرات احتمالی که ممکن بود به وجود آید چند روزی سفر را به تأخیر انداختم. به دو جهت: اول اینکه، مایل نیستم از ملت فداکار خود دور باشم، دوم اینکه، ممکن است بهانه آشوب برای گروه های ضدانقلاب فراهم شود. پس از رفع مشکلات موجود ان شاءالله مسافرت خواهم کرد. ... چند ماه پیش سفیر سوریه به پیش من آمد و ازطرف حافظ اسد از من دعوت کرد تا به سوریه سفر کنم، ولی چون قصد من سفر طولانی است قصد مسافرت رسمی را ندارم.» (3)

ص: 648


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 14/2/1359، ص10.
2- * آیت الله صادق روحانی از مراجع تقلید وقت به حساب می آمد، در دوران انقلاب نسبتاً پویا و فعال بود، ولی این پویایی، پس از پیروزی انقلاب، چندان ادامه نیافت و درنهایت در نوعی انزوا قرار گرفت؛ انزوایی که البته انعکاس و بازتاب چندانی نداشت و به اصطلاح مسئله ساز نشد.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 14/2/1359، ص10.

ص: 649

ص: 650

روزشمار جنگ دوشنبه 15 اردیبهشت 1359 19 جمادی الثانی 1400 5 مه 1980

292

امروز، یک اطلاعیه روابط عمومی استانداری کرمان که به وسیله خبرگزاری پارس انعکاسی گسترده یافت و نیز گزارش های اولیه منابع ارتش و سپاه، ساعت ها این تشویش را در سطحی وسیع باعث شد که امریکایی ها به تحرک نظامی دیگری دست زده اند. به نقل از شاهدان محلی اعلام گردید 4 هلیکوپتر مشاهده شده است که 3 فروند آن منطقه را ترک کرده و یکی برجا مانده است، اما در ادامه تا ساعات پایانی شب، بالاخره مشخص شد که حمله جدیدی در کار نبوده و تعداد هلیکوپترها هم فقط یک فروند و مربوط به عملیات نجات قبلی بوده است.

در اطلاعیه مزبور چنین گزارش شده است: «4 فروند هلیکوپتر که در شناسایی ها،امریکایی تشخیص داده شده اند در 120 کیلومتری جنوب شرقی پاسگاه ژاندارمری برچک(1) و 180 کیلومتری جنوب شرقی گروهان ژاندارمری کهنوج جیرفت مشاهده شدند و عشایر منطقه به محض مشاهده هلیکوپترها مراتب را به پاسگاه ژاندارمری اطلاع دادند و بلافاصله فرمانده گروهان ژاندارمری کهنوج و برادران پاسدار به منطقه عزیمت کردند. توضیح اینکه از 4 فروند هلیکوپتر، 3 فروند پرواز کرده و یک فروند به دلیل

خرابی یا دلایل دیگر باقی مانده که هم اکنون گروهان ژاندارمری کهنوج و برادران پاسدار از آن حفاظت می کنند.» (2)

در ساعت 12:45، سپاه بندرعباس دراین باره به تهران گزارش کرد: «هلیکوپتر ناو امریکایی که در منطقه کهنوج بین راه کرمان بندرعباس از حوزه جیرفت فرود آمده اند تعداد آنها 4 فروند که یکی از آنها مانده و 3 فروند دیگر فرار کرده اند. برای تحقیق بیشتر با کرمان تماس گرفته شود.» (3) در پاسخ به این پیام ابلاغ شد که «با کرمان تماس گرفته شود و موضوع را بیشتر بررسی کنید.» (4) نتیجه بررسی خواسته شده چنین اعلام گردید: «طبق تماس با کرمان در ساعت 18:30،

ص: 651


1- * احتمالاً اشتباه چاپی است، در اسناد این منطقه کلچک ذکر شده است.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 16/2/1359، ص4.
3- سند شماره 050245 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از بندرعباس به تهران، 15/2/1359.
4- همان.

15/2/1359، 4 هلیکوپتر امریکایی بوده اند که یکی از آنها ...(1) [به دلیل] نقص فنی نشسته و 3 هلیکوپتر دیگر فرار کرده اند و الآن نیروی سپاه و ژاندارمری در منطقه است.» (2)

در ساعت 19، گزارشی تکمیلی از سپاه کرمان به عملیات تهران ارسال شد که بیانگر حضور نیروهایی از سپاه از قبل در منطقه برای تحقیق بود.(3) این پیام بدین شرح است: «طبق اطلاع فرمانده سپاه پاسداران جیرفت برادران پاسدار با کمک گروهان ژاندارمری از منطقه فرود هلیکوپتر محافظت می نمایند. مستدعی است باتوجه به مشکل بودن راه ها و عدم امکانات موجود که محل فرود در جلگه مانندی قرار گرفته فوراً نسبت به اعزام کارشناس و متخصص و مراحل قانونی اقدام فرمایید.» (4)

یادآوری می شود گزارش دیگری از سپاه کرمان حاکی است: «عصر امروز، یک تیم متخصص از نیروی هوایی با یک فروند هواپیمای نیروی هوایی به کرمان اعزام و قرار بود که با هلیکوپترهای هوانیروز کرمان به محل سقوط هلیکوپتر امریکایی عزیمت نمایند که بعداً به بندرعباس پرواز کردند تا از بندرعباس به محل سقوط برسند.» (5) در ادامه، ستاد مشترک به پست فرماندهی منطقه ابلاغ کرد: «یک فروند هواپیمای اف4 و یک فروند هلیکوپتر در مورخ 15/2/1359، جهت شناسایی هلیکوپتر امریکایی از پایگاه هوایی بندرعباس عازم منطقه کلچک می باشد، دستور فرمایید هماهنگی لازم را معمول داشته و از تیراندازی به این پرواز خودداری شود.

رئیس سماجا، سرلشکر شادمهر» (6) دراین حال، روزنامه عصر امروز کیهان نیز اخبار مربوط را با افزودن تأییدیه های ارتش بازتاب داد و ضمن اعلام این مطلب که «روز گذشته، عشایر منطقه پرواز 4 هلیکوپتر را به گروهان ژاندارمری کهنوج از توابع شهرستان جیرفت اطلاع دادند»،(7) نوشت: «بلافاصله فرمانده گروهان به اتفاق برادران پاسدار به محل رفته و یکی از هلیکوپترها را که بدون سرنشین باقی مانده بود تحت حفاظت قرار دادند»،(8) روزنامه کیهان تحت عنوان "تجاوز تازه هلیکوپترهای جنگی امریکا به ایران"، افزود: «یک هلیکوپتر شنوک امریکایی از نوع هلیکوپترهایی که قرار بود طرح خائنانه کارتر رئیس جمهور امریکا را علیه ایران اجرا کنند در منطقه ای در 180 کیلومتری جنوب شرقی کهنوج واقع در استان کرمان، پیدا شد. مسئول روابط عمومی ستاد ارتش ضمن تأیید این خبر گفت: این هلیکوپتر احتمالاً همراه چند فروند هلیکوپتر دیگر شب گذشته، وارد خاک ایران شده است. با پیدا شدن این هلیکوپتر صبح امروز، ازسوی ستاد ارتش تحقیقات گسترده ای برای کشف هلیکوپترهای دیگر امریکا آغاز شد، و کاوش های تحقیقاتی در این منطقه در سطح وسیعی ادامه دارد.» (9) در قسمتی دیگر از گزارش کیهان همچنین آمده است: «از 3 فروند هلیکوپتر دیگر و سرنشینان آن هیچ اطلاعی در دست نیست و مقامات احتمال می دهند که این هلیکوپترها امریکایی باشند و هلیکوپتر باقیمانده به علت نقص فنی از کار افتاده باشد.» (10)

ص: 652


1- * ناخوانا
2- همان.
3- ** شرح حضور تحقیقاتی نیروهای سپاه و نتیجه آن، در روزشمار 13/2/1359 همین کتاب آمده است.
4- سند شماره 050246 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از کرمان به تهران {عملیات}، 15/2/1359.
5- سند شماره 50243 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات کرمان به عملیات تهران، 15/2/1359.
6- سند شماره 050229 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا {مرکز فرماندهی} به نزاجا {پست فرماندهی}، 14/2/1359.
7- روزنامه کیهان، 15/2/1359، ص2.
8- همان.
9- همان.
10- همان.

سرانجام ساعت 23:20، واحد عملیات سپاه کرمان به تهران گزارش داد: «به موجب آخرین گزارشات واصله به سپاه، هلیکوپتر امریکایی 10 روز قبل سقوط کرده و در منطقه جنوب ده کلوت می باشد. نوع هلیکوپتر غول پیکر و دارای 6 پروانه در قسمت بالا و جلو و 4 پروانه در عقب [می باشد].» (1)

یادآوری می شود در همین زمینه، یک سخنگوی وزارت دفاع امریکا اعلام کرد: «هلیکوپتری که در ایران پیدا شده است ظاهراً یکی از هلیکوپترهایی است که در حمله نافرجام نجات گروگان ها در منطقه کویر به جا مانده است.» وی افزود: «از تاریخ 25 آوریل، روزی که حمله نظامی نافرجام امریکا به این کشور فاش شد تاکنون، قلمرو هوایی ایران توسط هواپیماهای نظامی امریکا نقض نشده است.» وی همچنین گفت: «خدمه و اسناد محرمانه ای که در داخل این هلیکوپتر بودند به موقع نجات داده شدند و برای جلوگیری از جلب توجه مردم از انهدام این هلیکوپتر خودداری شد.» روزنامه جمهوری اسلامی ضمن درج این خبر افزوده است: «سخنگویان وزارت دفاع امریکا قبلاً اعلام داشته بودند که از 8 فروند هلیکوپتری که در مداخله نظامی 5 اردیبهشت شرکت جسته بودند یک فروند قبل از سانحه نزدیک طبس به علت نقص فنی در سیستم هیدرولیک خود در نزدیکی کویر نزدیک سواحل ایران اجباراً فرود آمده بود و در همان زمان سرنشینان آن تخلیه شده بودند.» (2) به این ترتیب، دست کم برای مسئولان نظام و فرماندهان نیروهای مسلح مشخص گردید که حمله یا تجاوز نظامی دیگری پس از طبس، مطرح نبوده است. عامل اصلی یک روز تشویش، اطلاعیه یک نهاد رسمی یعنی روابط عمومی استانداری کرمان بود.(3)

293

در فضای حاد ضدامریکایی موجود، هرگونه تحرکی که به نحوی بتواند به امریکایی ها منتسب شود، با حساسیت ویژه ای تعقیب می شود.

روزنامه کیهان، در شماره امروز خود، در ادامه مطلب مربوط به «تجاوز تازه هلیکوپترهای جنگی امریکا به ایران»(4) نوشت: «شب گذشته، اعلام شد که یک جیپ بدون شماره حامل 3 امریکایی در اطراف لانه جاسوسی دیده شده است که پاسداران انقلاب جست وجو برای یافتن این اتومبیل و دستگیرکردن سرنشینان آن را آغاز کردند. درباره این ماجرا خبرنگار شهری کیهان با ستاد 6 سپاه پاسداران تماس گرفت و مسئولان این منطقه ضمن تأیید این خبر اعلام کردند حضور 3 امریکایی در داخل یک جیپ طوسی رنگ بدون شماره که در اطراف لانه جاسوسی درحال گشت زنی بوده اند، کاملاً صحت دارد و تحقیقات پاسداران دراین زمینه ادامه دارد. وی همچنین افزود وجود 3 امریکایی با جیپ طوسی بدون شماره مذکور در گزارش های شبانه دفتر این سپاه ثبت شده و از اینکه آنان توسط ارگان های دیگر اجرایی دستگیر شده اند یا خیر، فعلاً اطلاعی در دست نیست.» (5)

ص: 653


1- سند شماره 50243 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 16/2/1359، ص2.
3- * ضمیمه دارد؛ اظهارات دیرهنگام استاندار کرمان درباره هلیکوپتر امریکایی.
4- ** مشروح این مطلب در گزارش قبل درج شده است.
5- روزنامه کیهان، 15/2/1359، ص2.

درواقع، هرگونه حضور چهره های غربی، به طور طبیعی گشت زنی مشکوک امریکایی ها در اطراف لانه تلقی می شود، همان طور که بامداد در شماره امروز خود به نقل از خبرگزاری فرانسه آورده است: «یک سخنگوی رادیو تلویزیون آلمان غربی در مونیخ اعلام کرد که 3 خبرنگار تلویزیون باواریا که روز چهارشنبه گذشته [10/2/1359]، در حوالی سفارت سابق امریکا در تهران دستگیر شده بودند روز شنبه [13/2/1359]، آزاد شدند. ... این 3 آلمانی برای تحقیق درباره اینکه آیا ارتباطی با عملیات جاسوسی دارند یا خیر زمانی که مشغول فیلم برداری از محل سفارت امریکا در ایران از بام یک ساختمان، که در نزدیکی سفارت امریکا قرار دارد، بودند، توقیف شدند.» (1)

294

تحلیل و بررسی حمایت آمیز یا انتقادی اقدام کارتر علیه ایران {ماجرای طبس} در امریکا ادامه دارد.

به گزارش امروز یونایتدپرس، کمیته خدمات نظامی سنای امریکا گزارش کارشناسان نظامی امریکا را که در آن به جیمی کارتر هشدار داده شده بود عملیات نجات در ایران به علت طوفان های شنی بایستی پیش از پایان ماه مارس انجام گیرد، مورد بررسی قرار خواهد داد. بنا بر این گزارش، واشنگتن پست با اشاره به اینکه کارتر مناسب ترین موقع را برای اجرای مأموریت از دست داد، افزوده است: امکان تلفات سنگینی در میان شرکت کنندگان عملیات و ازجمله گروگان ها وجود داشت. واشنگتن پست از قول منابع دولتی نوشته است: طراحان ستاد مشترک نیروها در ماه دسامبر به کارتر اخطار کرده بودند که وی باید عملیات نجات را برای احتراز از طوفان های شنی صحرا، که عملیات لجستیکی را پیچیده و شانس موفقیت را کم می کند، قبل از پایان ماه مارس اجرا کند. (2)

در همین حال، اظهارات روحیه بخش و حمایت آمیز نیز مطرح می شود؛ ازجمله لرد کارینگتون در نخستین سفرش به امریکا در پست وزیر امور خارجه انگلیس، صبح امروز، در برنامه موضوعات و پاسخ های تلویزیونی شبکه ان.بی.سی گفت: «به نظر می آید اقدام شما همین تلاش ناموفق برای نجات گروگان ها کاملاً قانونی است. من این عمل را اقدام نظامی تلقی نمی کنم. فکر می کنم بعد از آن شکیبایی که امریکا نشان داد، شما مطلقاً حق داشتید به آن دست بزنید. فکر می کنم کار شما بسیار شجاعانه بود و از اینکه شکست خوردید بسیار متأسفم.» (3) وی صبح امروز، در کاخ سفید با جیمی کارتر رئیس جمهوری امریکا، ملاقات کرد. در این دیدار کارتر از پشتیبانی انگلستان از ایالات متحده تشکر کرد و گفت: «شما پشتیبانی محکمی از ما کردید.» کارتر ضمن اشاره به بحران های ایران و افغانستان خاطرنشان کرد: «خیلی خوب است که ما متحدان قوی داریم.» وزیر امور خارجه انگلیس بعدازظهر امروز با برژینسکی مشاور امنیت ملی و ادموند ماسکی وزیر امور خارجه جدید امریکا نیز ملاقات و گفت وگو کرد. (4)

ص: 654


1- روزنامه بامداد، 15/2/1359، ص2.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 46، 16/2/1359، ص2، واشنگتن خبرگزاری یونایتدپرس، 5 مه 1980 {15/2/1359}.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 16/2/1359، ص12.
4- روزنامه بامداد، 17/2/1359، ص3.

295

صف بندی اردوگاهی جهان همچنان به اشکال مختلف در منازعه امریکا و ایران بروز دارد؛ در ادامه در دو عرصه مختلف سیاسی و اقتصادی {نفت}، نمونه های متفاوتی از آن ذکر شده است.

در عرصه سیاسی، خبرگزاری فرانسه از هنگ کنگ گزارش داد: «فام وان دونگ نخست وزیر ویتنام، طی ارسال پیام هایی برای امام خمینی و ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهوری ایران، مراتب تنفر خود از عملیات نظامی نافرجام امریکا در ایران را ابراز داشت. نخست وزیر ویتنام درپیام خود این عملیات را نشانه جنگ طلبی امریکا و تجاوز به قوانین بین المللی و همچنین تهدیدی برای ایران و دیگر کشورهای منطقه دانسته است. فام وان دونگ در این پیام گفته است که ویتنام از مبارزه عادلانه ایران علیه امپریالیسم امریکا حمایت و پشتیبانی می کند.» (1)

مضمون اعلامیه جبهه اسلامی آزادی بخش بحرین نیز بروزی از این صف بندی است. در این اعلامیه که بحرین را در اردوگاه امریکا قرار می دهد، درباره توطئه امپریالیسم امریکا علیه انقلاب اسلامی ایران که با همکاری مزدورانش در منطقه در شرف تکوین است، هشدار داده شده و سیاست های دولت بحرین در قبال جنبش اسلامی در منطقه محکوم گردیده است. در قسمتی از این اعلامیه آمده است: «در زمانی که توده های امت اسلامی پشتیبانی خود را از انقلاب اسلامی در ایران اعلام داشته و دربرابر دشمنان آن در تمامی نقاط جهان ایستادگی می کند رژیم حاکم بر بحرین میهن ما را پایگاهی برای سرکوبی انقلاب اسلامی ایران قرار داده است و تمامی امکانات را دراختیار نیروی نظامی امریکا گذاشته و در دخالت نافرجام و توطئه های شکست خورده علیه انقلاب اسلامی ایران همکاری کرده است.» (2)

در عرصه نفت، که میدان مهمی به خصوص در شرایط تحریم اقتصادی به شمار می رود، امروز در تهران اعلام شد که لهستان به دولت ایران پیشنهاد یک قرارداد ده ساله خرید نفت را داده است. این پیشنهاد توسط نمایندگان امور بازرگانی لهستان که درحال بازدید از تهران هستند مطرح شده است، ولی از میزان آن اطلاعی در دست نیست. هیئت بازرگانی لهستان همچنین آمادگی خود

را برای افزایش روابط تجاری و توسعه پروژه های صنعتی و کشاورزی در ایران اعلام کرده است. (3)

این درحالی است که مطبوعات اقتصادی غرب وضع رو به وخامتی را درباره نفت ایران ترسیم می کنند. دراین زمینه، چند روز قبل {12/2/1359}، هفته نامه پترولیوم اینتلیجنس گزارش داد: برخلاف ادعای ایران مبنی بر اینکه این کشور مشتری هایی برای نفت خود با قیمت های بالا یافته است، بارگیری تانکرها در جزیره خارک از یک صد بار در ماه در سپتامبر گذشته به یک یا دو بار در هفته کاهش یافته است و صادرات نفت ایران را به حدود 500,000 بشکه در روز رسانده است. علی اکبر معین فر وزیر نفت ایران، گفته است که صادرات نفت این کشور در پایان ماه آوریل 000,300,1 بشکه در روز بوده که از میزان 000,700,1 بشکه در یک یا دو هفته جلوتر، کمتر است. این نشریه درمورد خدمه نگهداری دستگاه ها افزوده است: فقط 2 نفر از

ص: 655


1- روزنامه بامداد، 16/2/1359، ص12.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 15/2/1359، ص4.
3- روزنامه کیهان، 15/2/1359، ص4.

20 نفر خدمه نگهداری اینک در حوزه های نفتی ایران به کار مشغول اند و به دلیل کمبود شدید قطعات یدکی، فقط از 5 دستگاه حفاری استفاده می شود. مشکل دیگری که باعث فلج شدن کارها شده، نبود ارتباط تلفنی، تلکس و خدمات هوایی میان تهران و آبادان در هفته های اخیر است. به نوشته این نشریه، شرکت ملی نفت ایران قطعات یدکی و وسایل نگهداری را ازطریق لندن خریداری می کند، اما حجم این خریدها فقط 20 درصد سطح گذشته، می باشد.

گزارش این هفته نامه حاکی است که اقدام ایران به تعطیل کردن چهار ایستگاه رادیویی کشتیرانی در هفته گذشته، امر بارگیری نفت در بخش شمال خلیج فارس را برای عراق، کویت و منطقه جدایی عربستان کویت و ایران خطرناک تر ساخته است. (1)

در همین حال، عبدالسلام زقعار وزیر نفت لیبی، که در تهران به سر می برد، عصر امروز، در نشست مطبوعاتی و رادیویی تلویزیونی مشترکی با وزیر نفت ایران شرکت کرد. معین فر در این نشست گفت: تولید نفت خام ایران روزانه حدود 2 میلیون بشکه است که از این تعداد یک میلیون بشکه نیز صادر می شود. البته این کاهش تولید به دلیل مشکلات و فشار بعضی کشورها است. وی افزود: «تصمیم ما درهرحال بر این است که میزان تولید نفت خام خود را به همان میزان حداکثر 3 میلیون بشکه برسانیم، ولی اگر محاصره اقتصادی ازجانب امریکا که معتقدم موفق نخواهد شد، باعث شود که قطره ای نفت نتوانیم صادر کنیم مقدار یک میلیون بشکه در هرروز را برای مصارف داخلی خود حفظ خواهیم کرد و از این جهت هیچ گونه وحشتی نداریم.» معین فر آن گاه گفت: «فرض ما بر این است تمام کسانی که گوشه چشمی به امریکا دارند علیه ما توطئه کنند؛ با وجود این آمادگی کامل داریم و اعلام می کنیم هر کشوری که با ما روش خصمانه داشته باشد هر چقدر هم به فروش نفت احتیاج داشته باشیم به آن کشور صادر نخواهیم کرد.» (2)

296

در ششمین روز ماجرای سفارت ایران در لندن، تا نزدیکی نیمه شب به وقت تهران، به نظر می رسید امروز هم مثل روزهای قبل، بدون حادثه مهمی سپری می شود و بلاتکلیفی دیپلمات های ایرانی گرفتار گروگان گیران ادامه می یابد، اما برخلاف این تصور، ناگهان با حوادث پی در پی ماجرا به پایان رسید. سیر حوادث و گزارش های آن پایانی خونین را نشان داد که در آن از گروگان گیران، بجز یک تن که دستگیر شد، همه کشته شدند و از دیپلمات های ایرانی نیز یک نفر شهید(3) و 3 تن به شدت مجروح گردیدند.

روز ششم گروگان گیری به کلی متفاوت با پایان آن شروع شد. در ساعت 8:30 صبح، بخش عربی رادیو لندن اعلام کرد یکی از گروگان های سفارت ایران که روزنامه نگاری

سوری است،

ص: 656


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 45، 15/2/1359، ص2، نیویورک – خبرگزاری یونایتدپرس، 4 مه 1980.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 16/2/1359، ص1.
3- * بعداً معلوم شد که بجز گروگانی که قبل از حمله پلیس به شهادت رسید و به بیرون سفارت پرتاب شد، یک تن دیگر نیز پس از حمله پلیس به شهادت رسیده بود. بنابراین تعداد شهدا را باید درکل 2 تن ذکر کرد.

آزاد شد و این پنجمین گروگانی است که آزاد می شود. (1) از رادیو بغداد در ساعت 11، گفتاری پخش شد که در آن به صراحت اذعان گردید عاملان ترور آیت الله حسن شیرازی و اشغال سفارت،در یک مجموعه و راستا قرار دارند. در این گفتار فارسی آمده است: «سازمان انقلابی اسلامی که مسئولیت خود را از ترور حسن شیرازی یکی از عمال [امام] خمینی در بیروت در روز جمعه گذشته، اعلام کرده، همبستگی خود را با مسلمانانی که سفارتخانه رژیم [امام] خمینی را در لندن اشغال می کنند ابراز داشت، سازمان انقلابی اسلامی که طرف دار آیت الله العظمی شریعتمداری مرجع تقلید شیعیان جهان است طی تماس تلفنی با دفتر آژانس خبرگزاری فرانسه در بیروت تهدید کرد که اگر نیروهای پلیس انگلیس به سفارتخانه رژیم [امام] خمینی حمله ببرند این سازمان تمام سفارتخانه های انگلیس را درکشورهای جهان اسلامی منفجر خواهند ساخت، همچنین سازمان انقلابی اسلامی از ادامه بازداشت آیت الله العظمی شریعتمداری بر حذر ساخته و خواستار رهایی فوری ایشان گردید و تهدید نمود که سفارتخانه های رژیم [امام] خمینی در خارج در معرض هجوم سازمان قرار خواهد گرفت.» (2)

در ساعت 16:15، رادیو لندن در بخش فارسی خود، ضمن یادآوری آزادی 5 تن از گروگان ها تاکنون، اعلام کرد امروز، یکی از مقامات وزارت امور خارجه انگلیس با سفرای عرب در لندن ملاقات و مذاکره کرده است و قرار است مذاکرات بیشتری نیز دراین زمینه انجام شود. سخنگوی وزارت امور خارجه انگلیس ضمن اعلام این خبر افزود: استنباط می شود سفرای مزبور به ملاقات ها و مذاکرات خصوصی در بین خود می پردازند تا مشخص شود چه نقشی می توانند برعهده بگیرند. (3) رادیو قاهره نیز با اشاره به اینکه حادثه وارد ششمین روز شده است، افزود: نشانه ای از پایان این بحران در آینده نزدیک، در دست نیست. (4)

شب هنگام بی بی سی اعلام کرد: «پلیس لندن می گوید که آنها صدایی که شبیه تیراندازی بود ازطرف سفارت اشغال شده آن کشور شنیدند. دو یا سه صدای جداگانه شنیده شده، ولی هنوز درباره آنها توضیح داده نشده است. پلیس می گوید مشغول مذاکره با مردان مسلحی است که سفارت را اشغال کرده اند. پلیس همچنین منتظر نتیجه مذاکرات بین وزارت امور خارجه بریتانیا با سفرای عربی پیرامون حل این مسئله است.» (5)

سرانجام، حوالی نیمه شب، انفجاری بزرگ در سفارت رخ داد. برداشت محافل داخلی ایران این بود که گروگان گیران با نومیدی از اجابت خواسته هایشان، دست به انفجار و تخریب سفارت زده اند،(6) اما یک سخنگوی وزارت امور خارجه به خبرگزاری پارس گفت: دلیل انفجارهای سفارت ایران در لندن به گفته سرکنسول ایران در لندن، این بوده است که پلیس برای حمله خود قبلاً در مواضعی مواد منفجره کار گذاشته بوده و پس از آنکه اشغال کنندگان یکی از اعضای سفارت را به شهادت می رسانند تا بتوانند تهدیدهای تازه ای را عنوان کنند، پلیس با ایجاد انفجار به داخل سفارت هجوم می برد. (7)

ص: 657


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 46، 16/2/1359، ص7 ، بخش عربی رادیو لندن، 15/2/1359.
2- همان، ص8، بخش فارسی رادیو بغداد، 15/2/1359.
3- همان، صص 6 و 7، بخش فارسی رادیو لندن، 15/2/1359.
4- همان، ص15.
5- روزنامه جمهوری اسلامی، 16/2/1359، ص2.
6- همان.
7- همان.

حدود 15 دقیقه بعد از نیمه شب، بی بی سی اعلام کرد: «به دنبال یک سلسله انفجار و آتش سوزی و پس از آن دخالت پلیس، اشغال شش روزه سفارت ایران در لندن پایان یافت. ... هنوز از میزان دقیق تلفات آماری در دست نیست و معلوم نیست حادثه به چه دلیل آغاز شده و مسببین آن چه کسانی هستند. هم اکنون یک فروند هلیکوپتر بر فراز سفارت در پرواز است و اوضاع را زیر نظر دارد.» (1)

نیم ساعت بعد از نیمه شب، بنی صدر رئیس جمهوری، در یک پیام رادیویی مقاومت و فداکاری دیپلمات های ایرانی را در لندن ستود و از یک دیپلمات ایرانی که به شهادت رسیده است، به عنوان شهید جمهوری اسلامی تجلیل کرد. بنی صدر در این پیام گفت که «براساس تلفنی که از آقای اهدائی سرکنسول ایران در انگلستان داشته، بقیه گروگان ها سالم هستند، ولی 3 نفر از تروریست ها کشته و 2 نفر آنها مجروح شدند.» (2)

در ادامه، وزارت امور خارجه ایران اعلام کرد سرگرم برقراری تماس و کسب اطلاعات بیشتر درباره این حادثه و تعیین هویت دیپلمات شهید می باشد. وزارت امور خارجه تأیید کرد که 3 نفر از تروریست ها کشته و 2 نفر دیگر از آنها مجروح شدند و همچنین 19 دیپلمات ایرانی که سالم مانده اند اینک در بیمارستان هستند. (3)

ساعت 2 بعد از نیمه شب، اطلاعیه شماره یک وزارت امور خارجه منتشر و اعلام شد: «بر طبق آخرین گزارشات رسیده از لندن در ساعت 5 بعدازظهر به وقت لندن، تروریست ها اعلام کردند که هر نیم ساعت یک بار، یک نفر را خواهند کشت و با عملی کردن تهدید خود نفر اول را شهید نموده و به بیرون پرتاب می نمایند. باتوجه به این وضع، پلیس انگلستان با مشورت کنسولگری ایران تصمیم حمله به سفارت ایران را می گیرد. پلیس انگلستان از قبل نقاطی را برای ایجاد انفجار و ایجاد رعب در دل تروریست ها تعبیه نموده بود که به یکباره همه را منفجر و ازطریق هلیکوپتر نیز از بالا بر روی سفارت انفجار ایجاد می نماید و در چنین حالتی با سرعت بسیار وارد سفارت شده و در برخوردی که با تروریست ها پیدا می کند، 3 نفر از تروریست ها را کشته و یک نفر را زخمی و نفر پنجم را دستگیر می نماید و در همان حال نیز گروگان ها را به سرعت از در عقب سفارت خارج می نماید. نحوه و سرعت عمل پلیس انگلستان در این عملیات

{حمله پلیس انگلستان و پایان خونین اشغال سفارت ایران در لندن}

ص: 658


1- همان.
2- روزنامه بامداد، 16/2/1359، ص2.
3- همان.

قابل تقدیر بوده و به کنسولگری ایران در لندن مأموریت داده شده تا از پلیس انگلستان تشکر بنماید.

وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران» (1)

به این ترتیب، مسلم شد که حادثه اشغال سفارت ایران در لندن، پایان یافته است، اما به دلیل دیروقت بودن زمان وقوع حوادث به وقت تهران، آنچه درباره چگونگی واقعه و میزان تلفات و خسارات وارده اعلام گردید، طبعاً خبرهای اولیه بوده و نمی توانست دقیق باشد. بنابراین در پایان ششمین روز، هم مسئولان کشوری و هم دست اندرکاران انتقال مسئله به افکارعمومی، بایستی منتظر می ماندند تا گزارش های دقیق تری از جزئیات به دست آید.(2)

297

خبرهایی که از داخل عراق می رسد حاکی از وجود فضای رعب، تهدید و تطمیع و از سوی دیگر مقابله شدید با رژیم بعث است. در یک گزارش آمده است: «خبر رسیده به وسیله مأمور ویژه جنگ، حاکی است دولت عراق اخیراً به شدت برپانمودن هرگونه مراسم مذهبی در حرم امامان شیعه در کربلا و نجف [را] ممنوع و ازطریق امن العام در...(3) می توانند مراسم مذهبی به جا آورند.» (4)

گزارش دیگری حاکی است: «شورای فرماندهی انقلاب عراق تصویب نموده است که چنانچه اعضای حزب دعوت اسلامی ظرف دو هفته خود را به مقامات امنیتی عراق معرفی نموده و اطلاعاتی درمورد حزب مزبور دراختیار مقامات عراقی قرار دهند، از مجازات اعدام معاف خواهند شد.» (5) منبعی دیگر گزارش داده است که اخیراً 5 جوان فعال علیه حکومت در منطقه فاو سربه نیست شده اند. برخی شواهد تأییدنشده حاکی از این است که با بستن بلوک سیمانی به پا، آنان را در رودخانه انداخته اند. (6)

در این شرایط، نیاز رژیم به نیروی انسانی مطمئن خارجی بیشتر شده است؛ یک گزارش حاکی است که «از اول ماه جمادی الاول تاکنون، دولت عراق درحدود 2000 نفر از اتباع هند و مصر [را] به عراق دعوت و بیشتر آنها [را] در کادر پزشکی و کارگری مشغول کار نموده [است].» (7)

یادآوری می شود که هفته گذشته درباره وقوع کودتا در عراق و سرنگونی و حتی قتل صدام شایعات و خبرهایی منتشر شده بود. امروز آسوشیتدپرس از قاهره به نقل از خبرگزاری خاورمیانه، گزارش داد: کودتای نافرجامی که هفته پیش برای سرنگونی صدام روی داد به کشته شدن 137 نظامی و بازداشت تعداد زیادی افسران توپخانه منجر شد. با برخوردهای خونین که اتفاق افتاد، نیروهای وفادار به صدام حسین عاقبت توانستند کنترل اوضاع را به دست گیرند و کودتا به شکست انجامید. (8)

ص: 659


1- روزنامه کیهان، 16/2/1359، ص12.
2- * در کلِ خبرهای منتشرشده در این باب، ساعت ها برخی به وقت لندن و بعضی به وقت ایران ذکر شده است که حدود 4:30 ساعت تفاوت دارند.
3- ** کلمه در سند ناخوانا است.
4- سند شماره 033984 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از استانداری ایلام به وزارت کشور، 15/2/1359.
5- سند شماره 277244 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07{رکن2} به فرماندهی19 فرماندهی21 07 {رکن2}، 15/2/1359.
6- سند شماره 287268 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی19 فرماندهی21 07 {رکن2}، 6/3/1359.
7- سند شماره 033984 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: پیشین.
8- روزنامه اطلاعات، 15/2/1359، ص10.

298

تشدید فضای ضدایرانی در عراق روزافزون است و بدین ترتیب هم آثار بحران ها و مشکلات موجود در سایه این دشمن تراشی کم رنگ می شود و هم زمینه های لازم برای افزایش برخوردهای خصمانه با ایران فراهم می گردد. تبلیغ و اقدامات دراین زمینه هم در سطح افکارعمومی و هم در سطح نهادها و ارگان های رژیم عراق وجود دارد.

دراین زمینه خبرگزاری ها به نقل از نعیم حداد معاون رئیس جمهوری عراق، خبر دادند: «عراق برای برقراری کنترل کامل بر شط العرب به وسیله خود تلاش خواهد کرد.» (1) درعین حال، از حساسیت روی اروندرود خبرهای دیگری هم از داخل عراق می رسد؛ ازجمله اینکه ارتش عراق «به منظور کنترل کانال شط العرب این کانال را به چهار قسمت تقسیم و کلیه ترددها را زیر نظر گرفته است: 1. نهر خین تا آبادان 2. از آبادان تا بندر فاو 3. از بندر فاو تا لنگرگاه ترمینال 4. از لنگرگاه ترمینال.» (2)

علاوه براین، در ابلاغیه اخیر وزارت کشور به نیروهای انتظامی عراق هم آمده است:

«1. کلیه ایرانیان مقیم عراق حتی بازرگانان ایرانی را فوراً دستگیر و پس از یک بازجویی مختصر آنان را جهت اخراج از کشور به مراکز پلیس تحویل دهند.

2. این دستور در نقاط مرزی کشور بایستی ظرف امروز، اجرا گردد.

3. با کسانی که قصد فرار یا پافشاری دارند شدیداً مقابله و آنان را به قتل برسانند.

4.ایرانیانی که شناسنامه عراقی و یا زن ایرانی که با عراقی ها ازدواج کرده باشد و یا تعداد معدودی که شعب سازمان امنیت اسامی آنان را دراختیار دارد از این دستور معاف اند.» (3) درپی اجرای چنین ابلاغیه هایی است که به گزارش خبرنگار خبرگزاری پارس از ایلام، «طی دو روز گذشته، 278 نفر دیگر از خواهران و برادران رانده شده از عراق ازطریق مرزهای مهران و دهلران وارد ایران شدند.» (4)

در همین حال، دعاوی و اقدامات مقامات امنیتی و نظامی عراق نیز حاکی از تشدید فضای ضدایرانی در سطح غیرعام است. متن تعدادی از گزارش های واصله به مسئولان ایرانی که روشنگر این امر است در ادامه درج شده است:

o «مقامات عراقی مدعی اند که عده ای از عراقیان مخالف رژیم که طرف دار دولت ایران بوده و وابسته به جبهه ملی فلسطین می باشند با پاسپورت های سوری، لبنانی و فلسطینی به منظور خرابکاری وارد عراق خواهند شد. این عده عبارت اند از: 1. م. الف 2. ف.م 3. ب.ع ستوان یکم خلبان فراری از ارتش عراق 4. ابو... 5. ابو... فراری از ارتش عراق.»(5) (6)

ص: 660


1- اداره کل امور حقوقی وزارت امور خارجه، تحلیلی بر جنگ تحمیلی رژیم عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، تهران: وزارت امور خارجه، جلد دوم، 1373، ص5، به نقل از آسوشیتدپرس.
2- سند شماره 287148 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07{رکن2} به فرماندهی19 فرماندهی21 07 {رکن2}، 15/2/1359.
3- سند شماره 287243 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07{رکن2} به فرماندهی19 فرماندهی21 07 {رکن2}، 15/2/1359.
4- روزنامه جمهوری اسلامی، 15/2/1359، ص3.
5- * در سند، اسامی کامل آمده است.
6- سند شماره 287247 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07{رکن2} به فرماندهی19 فرماندهی21 07 {رکن2}، 15/2/1359.

o «مقامات لشکر7 پیاده ارتش عراق مدعی اند که: تعدادی از عناصر تعلیم دیده ایرانی در نظر دارند در فرصت های مناسب وارد خاک عراق شده و تأسیسات نظامی و پمپ بنزین ها و پل ها و سایر منابع حیاتی در استان سلیمانیه را مورد حمله قرار داده و خساراتی به بار آورند. دررابطه با این موضوع به کلیه یگان های مرزی دستور داده شد تا فوراً نسبت به افزایش تعداد گشتی های شبانه روزی اقدام نمایند. ... [از همین رو] اماکن حساس و فروشگاه های بزرگ تحت کنترل شدید مأمورین امنیتی عراق قرار گرفته است.» (1)

مقامات گردان4 گارد مرزی عراق مستقر در منطقه بصره به کلیه یگان های تابعه ابلاغ نمود طبق اطلاعات دقیقی که به دست ما رسیده است از کشور ایران مقادیر قابل توجهی اسلحه و مهمات به خاک عراق وارد تا به منظور عملیات خرابکارانه علیه دولت عراق به کار رود. ضمن هوشیاری کامل کلیه خودروها و افرادی که در مناطق مرزی عبور می کنند دقیقاً بازدید و افراد مشکوک را دستگیر نمایند. مقامات گارد مرزی عراق به کلیه یگان های تابعه ابلاغ نمود به منظور حفاظت از تأسیسات برق، تلفن و راه آهن مخصوصاً در شرق کشور که با ایران هم مرز هستیم، گشتی های سوار و پیاده تعیین تا درطول خطوط راه آهن و کابل های برق فشارقوی و تلفن مرتباً ایاب وذهاب نمایند و نیز متذکر گردیده حتماً افسران در این امر شرکت نمایند.» (2)

o «مقامات امنیتی ارتش عراق دستور دستگیری افراد مشروحه زیر را به جرم ایرانی بودن صادر نموده اند:

1. سرباز وظیفه م.ح.ف.ع تیپ31 نیروی مخصوص 2. سرباز وظیفه ف.م.ع تیپ116 گارد مرزی.» (3)(4)

o «مقامات لشکر2 ارتش عراق دستور دستگیری ستوان گارد مرزی م.ع(5) جمعی گردان79 تیپ116 گارد مرزی که ایرانی الاصل می باشد، صادر نموده است.» (6)

o «مقامات گارد مرزی استان بصره به کلیه یگان های تابعه ابلاغ نمودند به علت جو خاص حاکم بر کشور عراق کلیه مرخصی های اضطراری و نزدیک را هم لغو نمایند.» (7)

یادآوری می شود در تاریخی که بر نویسنده مشخص نیست {به دلیل ابهام در تاریخ سند مربوطه} سپاه درپیامی به ارتش با قید "طبق اطلاعات موثق" از اسارت «13 نفر از برادران ارتشی و سپاهی در زندان سلیمانیه عراق» خبر داده و پیشنهاد کرده بود که این 13 نفر با کسانی که درپی فرود اجباری هواپیمای عراقی دستگیر شده اند، معاوضه شوند. از این 13 نفر، 2 نفر پاسدار، 9 نفر درجه دار ارتش و 2 نفر سرباز ارتش هستند. (8)

ص: 661


1- سند شماره 287237 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی19 فرماندهی21 07 {رکن2}، 15/2/1359.
2- سند شماره 287240 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی19 فرماندهی21 07 {رکن2}، 15/2/1359.
3- سند شماره 287245 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی19 فرماندهی21 07 {رکن2}، 15/2/1359.
4- ** در سند، نام کامل افراد آورده شده است.
5- *** در سند نام کامل فرد آمده است.
6- سند شماره 287246 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی19 فرماندهی21 07 {رکن2}، 15/2/1359.
7- سند شماره 287240 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
8- سند شماره 050251 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه {مرکز فرماندهی} به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 15/2/1359.

299

امروز هم عراق به اقدامات ایذایی در مناطق مرزی ایران ازجمله حمله به پاسگاه ها و دیگر مراکز حاشیه مرز، ارسال سلاح به داخل ایران و مین گذاری در جاده ها ادامه داد.

طبق یک گزارش به استاندار خوزستان، امروز 2 تن از افراد مرتبط با عراق در یک مورد 600 قبضه و درمورد دیگر 400 قبضه سلاح جداگانه، در منطقه توزیع کردند. همچنین وجود 75 قبضه سلاح نزد یکی دیگر از عوامل عراق، گزارش شده است. (1)

در ساعت 2 بامداد امروز، عده ای مهاجم وابسته به عراق با سلاح سبک و آر.پی.جی7 به پاسگاه گمرک نو و نیز سنگرها و نگهبانی چاه شماره 8 نفت شهر حمله کرده و خساراتی به بار آوردند و البته با تحمل 3 کشته متواری شدند. (2)

در ساعت 3 بامداد امروز، مهاجمان مسلح با آر.پی.جی7، برنو، کلاشینکف و نارنجک انداز به مقر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شاخه کرند حمله کرده و سپس گریختند. براثر این حمله یک دستگاه لندرور آسیب دید و شیشه های ساختمان مقر سپاه شکست. (3) شب هنگام نیز در همین منطقه، به همین ترتیب به پاسگاه ژاندارمری سرمیل کرند حمله کردند که سپاه کرند به کمک شتافت و پس از دو ساعت تیراندازی متقابل، مهاجمان متواری شدند. (4)

در حوالی قصرشیرین، مین گذاری عوامل عراق همچنان تلفات برجا می گذارد.

امروز، به گزارش خبرنگار کیهان «یک شورلت استیشن که با 24 سرنشین در جاده ازگله به گرده نو در حرکت بود به یک مین اصابت کرد و منفجر شد. در این حادثه 5 نفر از سرنشینان اتومبیل کشته شدند و 10 نفر نیز مجروح شدند و به بیمارستان انتقال یافتند.» همچنین «یک جیپ شهباز نیز با 7 سرنشین بین گرده نو و هوان در جاده با مین اصابت کرد و 5 نفر کشته شدند.

این حادثه 2 مجروح داشت.» (5) همچنین به گزارش ژاندارمری: «در جاده احمدآباد پرویز حوزه گروهان قصرشیرین جیپ شماره 57817 کرمانشاه با تعداد 12 نفر سرنشین بین راه قصرشیرین و پرویز با مینی که توسط عوامل ضدانقلاب کار گذاشته شده بود برخورد و درنتیجه جیپ فوق منهدم و تعداد 11 نفر از سرنشینان آن دردم کشته می شوند و یک نفر مجروح می گردد.» (6)

در منطقه ایلام یک گزارش رسیده به استاندار که وی نیز مفاد آن را به وزارت کشور ارسال کرد،(7) از تجمع عشایر در مناطق مرزی حکایت داشت. براساس این گزارش، سران وابسته به عراق، این افراد را برای اقدامات ایذایی چون حمله به پاسگاه ها و مراکز مرزی یا مین گذاری در جاده ها، آماده می کنند. در گزارش تعداد آنها بیش از 500 تن ذکر شده و آمده است: سلاح هایی چون کلاشینکف، آر.پی.جی و انواع مین، دراختیار آنان قرار داده شده است. محل استقرار آنان، «در منطقه پاسگاه های عراقی از اطراف بدره تا پاسگاه های سیحه، معدور، کروی، گریشه، طارق، آبزیادی، قطیبه، دراخرما و شهابی» می باشد. در گزارش مذکور از این افراد با عنوان عشیره فردی به نام م.ر(8) یاد شده است. (9)

ص: 662


1- سند شماره 347424 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به استانداری خوزستان، 17/2/1359.
2- روزنامه بامداد، 17/2/1359، ص4.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 18/2/1359، ص4.
4- روزنامه کیهان، 17/2/1359، ص4.
5- روزنامه کیهان، 16/2/1359، ص3.
6- سند شماره 000661 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {مرکز فرماندهی رکن3} به دفتر ریاست جمهوری، 17/2/1359.
7- سند شماره 033983 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از استانداری ایلام به وزارت کشور، 17/2/1359.
8- * در سند نام کامل فرد آمده است.
9- سند شماره 319706 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از واحد بررسی های سیاسی سپاه ایلام به استاندار ایلام، 15/2/1359.

300

در سنندج باوجود موافقت با آتش بس برای جمع آوری اجساد، مهاجمان مسلح غیرقانونی آن را نقض کردند.

روزنامه انقلاب اسلامی وابسته به رئیس جمهور بنی صدر، دراین باره نوشت: «درپی اعلام آتش بس شش ساعته ازسوی ستاد مشترک ارتش به منظور جمع آوری اجساد از خیابان ها و کوچه های شهر سنندج ضدانقلاب بار دیگر با نقض آتش بس و حمله پیاپی به برادران نظامی و پاسدار که درحال کمک به اهالی مظلوم سنندج بودند چهره ضدانسانی و ضدمردمی خویش را نمایان ساخت. گزارشات واصله حاکی است که مهاجمین مسلح، مردم بی گناه را در خانه هایشان محبوس نموده و مانع از خروج آنها از خانه هایشان

و الحاق به برادران ارتشی و پاسدار می شوند. آنها به محض خروج اهالی از منازلشان آنها را به گلوله می بندند به جرم عدم تسلیم و سلطه پذیری مهاجمان به "جاش" [بودن] متهم و به مرگ محکوم می شوند! و 20 نفر از برادران نظامی و پاسدار را درحال رسیدگی به وضع اهالی و جمع آوری اجساد به ضرب گلوله مجروح می سازند.» (1)

از سوی دیگر، هفته نامه کار ارگان سازمان چریک های فدایی خلق نیز ادعا کرد: «علی رغم آتش بس شش ساعته برای جمع آوری اجساد، به دستور فرماندهان ارتش همچنان خمپاره ها به سوی شهر شلیک می شوند.» (2)

گزارش خبرنگار کیهان نیز حاکی است باوجود جمع آوری تعداد زیادی از اجساد کشته شدگان حوادث اخیر، مقررات آتش بس در این شهر رعایت نشده و تیراندازی در تمام ساعات دیروز، از سوی دو طرف بین نیروهای خودی و مهاجمان مسلح به طور پراکنده تا پاسی از شب ادامه یافته است. (3) دیگر گزارش ها هم از ادامه درگیری در سنندج در طول شب گذشته حکایت دارد. (4)

اظهارات مسئولان نظامی و دیگران نشان می دهد که امروز در شهر وخامت اوضاع ادامه دارد؛ ازجمله پیش ازظهر امروز، مشاور مطبوعاتی ریاست ستاد مشترک ارتش و مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفت وگوهای جداگانه ای با خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی خاطرنشان ساختند که نیروهای ارتش و سپاه هم اکنون بر اوضاع شهر تسلط دارند و از مواضع خود در مقابل حملات مهاجمان مسلح ضدانقلاب به شدت دفاع می کنند. (5) این درحالی است که ارتباط زمینی کرمانشاه به سنندج همچنان قطع است و از سه روز پیش نیز ارتباط تلفنی و تلگرافی با سنندج امکان پذیر نبوده است. (6) ازجمله عوامل فقدان ارتباط زمینی یادشده وضعیت گردنه صلوات آباد است که باید هرچه زودتر پاک سازی شود. ملاحظات خاص نظامی در ارتش و پاره ای دلایل دیگر، این امر را که قرار است برعهده نیروهای ارتشی باشد، با کندی روبه رو کرده است و این باعث اعتراض و واردکردن فشار ازطرف نیروهای سپاه شده است؛ امروز، سپاه پاسداران غرب کشور در تلفن گرامی به عملیات مرکز {رونوشت به نیروی زمینی ارتش} اعلام کرد: «پیرو گزارش قبلی طبق [اعلام] تیپ همدان در اجرای امریه مورخه 14/2/1359،

ص: 663


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 15/2/1359، ص1.
2- سازمان چریک های فدایی خلق ایران، هفته نامه کار، شماره 58، 24/2/1359، ص4.
3- روزنامه کیهان، 15/2/1359، ص1.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 15/2/1359، ص1.
5- همان.
6- روزنامه کیهان، 15/2/1359، ص1.

صادره از لشکر قزوین جهت پاک سازی صلوات آباد که در آن قید شده بنا به تشخیص فرمانده تیپ عمل شود، چهار روز است باتوجه به این بحران و فشاری که بر لشکر28 وارد شده است هنوز هماهنگ ننموده و با این عملیاتی که در منطقه نقش اساسی و حیاتی دارد ایشان خیلی عادی برخورد می نمایند و نظر دارد عکس هوایی صورت گیرد. نیروهای ضدانقلاب جنگ منظم نمی کنند و عکس برداری پارتیزان ها که عکس آن حداقل 24 ساعت بعد حاضر می گردد و چه لزومی دارد، نقل وانتقالات آنان چند ساعته است و تحرکشان با حرکت گردان زرهی تفاوت دارد. مستدعی است سریعاً دستور اکید و قاطع جهت انجام این مأموریت به تیپ گردد و بیش از این توقف جایز نیست.» (1)

دراین میان، نگرانی های دیگری نیز در نیروهای سپاه و برخی محافل درگیر، وجود دارد، ازجمله اینکه برخلاف حرکت و خط مشی اخیر بنی صدر در قبال کردستان، بازهم تزلزل هایی در اراده موجود برای حل مسئله، ایجاد شود. گفت وگوی تلفنی امروز روزنامه جمهوری اسلامی با مسئول روابط عمومی سپاه کرمانشاه، حاکی از وجود این نگرانی و تمایل قطعی به مخالفت با آن است بخشی از این گفت وگو بدین شرح می باشد:

« نظر شما درمورد هیئت سه نفری که از کردهای مقیم مرکز عازم سنندج شده اند، چیست و از فعالیت این هیئت خبر دارید؟

ما ازطریق شبکه سراسری صدای جمهوری اسلامی از این موضوع آگاهی پیدا کردیم و به هیچ عنوان با هرگونه مذاکره، چه توسط این هیئت یا هر گروه دیگر موافق نیستیم زیرا دیگر دادن تلفات بیش از این برای ما قابل تحمل نیست و چون جنگ کردستان جنگ حق و باطل است ما تنها راه حل حوادث کردستان را پاک سازی دشوار این منطقه دانسته و به راه خود با کمال قاطعیت ادامه می دهیم.» (2)

301

بجز سنندج، در نقاط دیگری نیز درگیری هایی وجود دارد که در آن میان اوضاع بانه وخیم تر از سایر مناطق است.

در پیام امروز مسئول سپاه بانه به تهران آمده است: «پادگان بانه فاقد همه چیز است. زخمی ها به علت تخلیه نشدن درحال ازبین رفتن [هستند] و در حمله هایی که به قله اربابا نمودیم عده زیادی از بین رفتند و بقیه به پادگان مراجعت [کردند]. ما احتیاج به نیرو و مهمات و آذوقه داریم؛ خیلی فوری نیاز داریم. 144 15/2/1359، مسئول سپاه رسولی.» (3)(4)

ص: 664


1- سند شماره 064041 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از ستاد سپاه پاسداران غرب کشور به عملیات مرکز، 15/2/1359.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 16/2/1359، ص5.
3- سند شماره 041252 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از بانه {مسئول سپاه} به مسئول سپاه پاسداران تهران، 15/2/1359.
4- * عین همین پیام با همین شماره 144 اما با خطی دیگر و در فرمی دیگر و با تاریخ 16/2/1359 ساعت 21، خطاب به جبروتی که همان مسئول سپاه تهران مورد خطاب در پیام 15/2/1359 می باشد، ارسال شده است. [سند شماره 39020 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از بانه {رسولی} به جبروتی، 16/2/1359]

در سردشت، درگیری های پراکنده از چند روز پیش شروع شده، اما تلفاتی نداشته است. (1) نکته مهم در گزارش فرمانده پادگان سردشت به استناد گزارش حسابدار شرکت ارک است، در این گزارش آمده است: «وسایل مشروحه زیر از شرکت ارک به سرقت رفته است: 14 تن مواد منفجره، 900 هزار چاشنی برقی، 5 بشکه باروت، 20 کیلومتر فتیله.» (2)

در پاوه، ساعت 9 صبح امروز، بازار و ادارات شهر در اعتراض به وقایع روز گذشته، به حالت تعطیل درآمد. (3) حدود ساعت 16:30 نیز دوباره شهر پاوه زیر آتش خمپاره قرار گرفت که به گزارش شهربانی یک نفر شهید و چندین تن زخمی شدند. (4)

در ارومیه، پاسگاه سپاه پاسداران این شهر مستقر در پل قویون نیمه شب، مورد هجوم قرار گرفت و در این درگیری 2 نفر از افراد سپاه به شهادت رسیدند. (5)

302

هرچند گروه های مختلف مارکسیستی درباره کردستان، اشتراک نظر بسیاری داشتند و امیدهای فراوانی به پیروزی فعالان محارب این خطه دارند، اما درعین حال هم در ایدئولوژی و هم در راهبرد و تاکتیک اختلافات مهمی بین آنها وجود دارد که با دقت در مواضع و حتی نحوه گزارش نشریات آنها از وقایع جاری، این اختلافات، مشهود است. به عنوان نمونه در ادامه از نشریه حزب توده گزارش گردهمایی در بوکان آورده می شود که نوع تعامل این حزب با ماجراهای کردستان و نظام را نشان می دهد و همچنین مواضع کاملاً متفاوت کومه له را بیان می کند. یادآوری می شود مواضع حزب دمکرات، درمیان مواضع حزب توده و کومه له، بیشتر نزدیک به مواضع حزب توده است، اما فشارهای روانی و رفتار محلی کومه له، عامل فشاری است که حزب دمکرات را از مواضع بینابینی حزب توده، دور می کند و برخلاف مشی سیاسی و ایدئولوژی آن حزب، درعمل به سمت نوعی تندروی از نوع کومه له سوق می دهد.

متن گزارش حزب توده از گردهمایی امروز بوکان و مفاد قطعنامه ای که دقیقاً منطبق با مواضع کنونی حزب توده می باشد، چنین است: «قطعنامه زیر توسط مردم سقز در تاریخ 15 اردیبهشت 1359 تهیه شده و برای امام خمینی رهبر انقلاب و رئیس جمهور بنی صدر، مخابره گردیده است که در آن آمده است:

بسم الله الرحمن الرحیم

در تاریخ 15/2/1359، مردم جنگ زده سقز در مسجد بازار بوکان اجتماع نموده و خواستار حل وفصل مسالمت آمیز مسائل کردستان می شوند. در این مراسم این مفاد درخواست شد:

1. تنفر و انزجار کامل خود را از دسیسه های امپریالیسم امریکا و رژیم های ارتجاعی منطقه، ازجمله رژیم فاشیستی بعث عراق دشمن شناخته شده خلق کرد و سرکوبگر جنبش های حق طلبانه خلق کرد در کردستان عراق، اعلام می داریم.

ص: 665


1- روزنامه کیهان، 15/2/1359، ص2.
2- سند شماره 041115 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سنندج به سپاه پاسداران انقلاب، 16/2/1359.
3- سند شماره 000669 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مدیرکل امور انتظامی به استانداری کرمانشاهان، 21/2/1359.
4- سند شماره 000655 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از وزارت کشور به ژاندارمری جمهوری اسلامی، 17/2/1359.
5- روزنامه اطلاعات، 18/2/1359، ص3.

2. ما مردم مسلمان و مبارز کردستان دوشادوش همه هم میهنان خود در انقلاب شکوهمند خلق های ایران سهیم بوده و اکنون نیز ضمن اعلام پشتیبانی از انقلاب ایران، رهبری انقلاب و رژیم جمهوری اسلامی ایران هرگونه توطئه ای علیه انقلاب ایران را محکوم و درجهت خنثی نمودن آنها آماده جانبازی می باشیم.

3. خلق کرد خواستار حل مسالمت آمیز مسئله کردستان بوده و... برای حل مسالمت آمیز مسئله کردستان بر مبنای پیام تاریخی 26 آبان ماه امام خمینی، از رهبر انقلاب، ریاست جمهوری ایران و شورای انقلاب اسلامی ایران استمداد می نماییم. ایمان راسخ داریم که اقدام قاطع و انقلابی دراین زمینه عرصه را بر ضدانقلاب و عوامل جنگ افروز تنگ خواهد نمود. طرح شش ماده ای پیشنهادی حزب دمکرات کردستان ایران، که مورد تصویب و موافقت ریاست جمهور نیز قرار گرفته است، شیوه صحیح برای حل مسئله بوده و خواستاریم که این طرح تأیید شده، هرچه زودتر رسماً اعلام شود.» (1)

در ادامه، حزب توده به گزارش و نقد نوع برخورد کومه له با این تجمع پرداخته و نوشته است: «گروهک جنگ افروز و ضدانقلابی کومه له که تلاش می ورزد به پیروی از اهداف شیطانی امپریالیسم امریکا، آتش جنگ را در کردستان افروخته نگاه دارد، درپی قطعنامه مردم سقز مبنی بر محکوم کردن ضدانقلاب و تقاضای صلح و مذاکره، در اعلامیه جنگ طلبانه ای، مشی ضدانقلاب و آتش افروزان را به عیان طرح و آشکار ساخته است. در متن اعلامیه خطاب به تهدیدکنندگان قطعنامه ازجمله آمده است: "شما در قطعنامه تان از امام و بنی صدر و شورای انقلاب برای سرکوب جنگ افروزان استمداد می کنید. ... شما با این حرف های خودتان به هتک حرمت جنبش مقاومت خلق کرد می پردازید. شما از رژیم تقاضا می کنید که برنامه خود را مبنی بر خلع سلاح کرد اجرا کند."» (2)

303

سپاه پاسداران در وضع دوگانه کنونی، علاوه بر مأموریت های درون مرزی مربوط به حفظ انقلاب در قبال تحرکات مسلحانه ضدنظام و اقدامات برون مرزی مربوط به پرکردن خلأ ارتشی نوسازی شده که هنوز براثر انقلاب فاقد آمادگی است، مأموریت های انتظامی نیز برعهده دارد؛ هم درزمینه آنچه مربوط به وظایف ژاندارمری است {خارج شهر} و هم درخصوص آنچه مربوط به وظایف شهربانی است {داخل شهر}. البته تنوع حرکات سپاه، به این موارد محدود نمی شود. به همین دلیل، ضرورت ارزیابی، کنترل و خودانتقادی جدی، برای سالم ماندن این تشکیلات بزرگ برآمده از انقلاب، در نزد غالب عناصر آن احساس می شود. ازاین رو، برخلاف نیروی نظامی و انتظامی رسمی باقیمانده از سابق، نوعی پویایی خودجوش و نه به صورت صرفاً الزام از بالا، درجهت تعیین مداوم حرکت سپاه، به صور مختلف وجود دارد. در ادامه، مثال هایی از تنوع اقدامات و تحرکات سپاه ذکر شده است.

ص: 666


1- روزنامه نامه مردم، 17/2/1359، ص1.
2- همان.

گزارش نزاجا به ستاد مشترک حاکی است: «برابر اطلاع واصله نیمه شب گذشته {14/2/1359}، بین تعدادی از قاچاقچیان و پاسدار[ان] در منطقه گلبافت {اسلام شهر} از توابع استان کرمانشاه، درگیری ایجاد و درنتیجه 3 نفر از پاسداران شهید و یک [نفر] زخمی و قاچاقچیان پس از بردن سلاح های نامبردگان متواری گردیده[اند].» (1)

روزنامه کیهان نیز امروز گزارش داد: میلیون ها تومان اسکناس ده هزار ریالی قاچاق که قرار بود به وسیله موتور لنج از جنوب ایران خارج شود با هشیاری مأموران سپاه پاسداران کشف شد. اصغر کاشانی رئیس اداره نشر اسکناس بانک مرکزی ایران، دراین زمینه گفت: به دنبال کشف تعداد زیادی اسکناس ده هزار ریالی قاچاق، بانک مرکزی تصمیم گرفته است که این اسکناس ها را از گردش خارج سازد و جلوی سوءاستفاده افراد ضدانقلاب که قصد داشتند هرطور شده به انقلاب اسلامی ضربه وارد سازند، گرفته شود. کاشانی اضافه کرد: تنها دو مورد اسکناس کشف شده 500 میلیون ریال بوده است که به صورت قاچاق از کشور خارج شده است. تاکنون آمار دقیقی درمورد خروج اسکناس های ده هزار

ریالی در دست نیست به همین جهت از امروز اسکناس های جدیدی ازسوی بانک مرکزی توزیع خواهد شد تا جایگزین اسکناس های قبلی شود. (2)

در گزارش شهربانی بهشهر به وزارت کشور هم آمده است: «بعد از سخنرانی آقای دکتر فخرالدین حجازی عده ای دست به راه پیمایی زدند و در جلوی دفتر سازمان مجاهدین خلق درگیری با پرتاب سنگ بین آنها و طرف داران سازمان مجاهدین ایجاد شد که مأمورین انتظامی با همکاری پاسداران از زدوخورد آنها جلوگیری کردند.» (3)

304

سپاه در شرایط کنونی، جایگاه بسیار مهمی در محافل مختلف عقیدتی و سیاسی هوادار نظام دارد. البته نوع ارتباط سپاه با اعضای برجسته شورای انقلاب و به خصوص شخص امام خمینی جایی برای حضور مؤثر محافل مزبور در سپاه باقی نمی گذارد. بااین همه امروز، نامه ای با امضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بدین شرح برای فرمانده سپاه ارسال شد:

«جناب آقای دوزدوزانی، فرمانده کل سپاه پاسداران

پس از سلام و تحیت حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای بنی فضل را به عنوان نماینده جامعه مدرسین به شما معرفی نموده تا درباره نابسامانی های جامعه موجود در بعضی از شهرستان ها مذاکره نموده تا صمیمانه در رفع آنها بکوشید.

با کمال احترام

جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» (4)

ص: 667


1- سند شماره 050252 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از نزاجا {مدیریت اطلاعات} به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 15/2/1359.
2- روزنامه کیهان، 15/2/1359، ص3.
3- سند شماره 050236 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی به وزارت کشور، 17/2/1359.
4- سند شماره 59834 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به فرمانده کل سپاه پاسداران، 15/2/1359.

305

اغلب یک طرف درگیری های شهرهای مختلف در وضعیت {دوگانه} کنونی را گروه های مخالف و بعضاً محارب و طرف دیگر آن را موافقان نظام جمهوری اسلامی، که خود را حزب الله می خوانند، تشکیل می دهند. در این میان، بلاتکلیفیِ نهادهای قانونی که هنوز هم استقرار قطعی نیافته و ناتوان اند گاهی آشکار است. دو گزارش مربوط به خرمشهر که در شماره امروز کیهان و نامه مردم {ارگان حزب توده} درج شده است و نیز اظهارات و اطلاعیه های مسئولان مربوط انعکاسی از این وضعیت است.

در گزارش مندرج در شماره امروز روزنامه کیهان آمده است: «به دنبال انفجار دو کتاب فروشی در خرمشهر، اطلاعیه ای ازسوی سپاه پاسداران خرمشهر انتشار یافت. متن اطلاعیه بدین شرح است:

در ساعت 2 بامداد 6/2/1359 و در ساعت 4:10 بامداد روز 8/2/1359، کتاب فروشی های نسیم و اعتماد خرمشهر به دست آتش افروزان منفجر گردید. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خرمشهر ضمن اعلام انزجار از این گونه اعمال ضدانسانی این اقدامات را در این شرایط حساس تشدید بحران های داخلی تلقی کرده و معتقد است زیان های جبران ناپذیری بر مبارزات ضدامپریالیستی خلق مسلمان ایران می زند و همچنین اعتقاد دارد این انفجارات به مثابه انحراف اذهان عمومی از اقدامات ضدانقلاب در منطقه خوزستان می باشد. لذا این سپاه، عاملین این گونه انفجارها را توطئه گر و آب به آسیاب ریزان ضدانقلاب می داند. بر این اساس است که با آنان به گونه ضدانقلاب برخورد می کند. سپاه پاسداران خرمشهر از کلیه برادران و خواهران عزیز خرمشهر تقاضا دارد چنانچه درباره عواملی که در این گونه بمب گذاری ها شرکت می کنند اطلاعی دارند، اطلاعات خود را دراختیار سپاه پاسداران خرمشهر قرار دهند.» (1)

در یک گزارش مندرج در شماره امروز روزنامه نامه مردم هم آمده است: «یکی از هواداران حزب توده ایران در فسا به جرم فروش کتاب های کمونیستی و روزنامه نامه مردم دستگیر شد! به دنبال این دستگیری، بیژن کشتکار، هوادار دستگیرشده حزب توده ایران در فسا، ضمن شکوائیه ای به دادستان شهرستان فسا به بازداشت غیرقانونی خود اعتراض کرد. حزب توده ایران ازطرف وزارت ارشاد ملی اجازه نامه رسمی انتشار نامه مردم ارگان مرکزی خود را دارد.» (2)

دراین حال امروز، مصطفی میرسلیم معاون سیاسی وزارت کشور و سرپرست شهربانی جمهوری اسلامی، در یک گفت وگوی اختصاصی با خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی گفت: «ما به مردم این مملکت که حزب الله را تشکیل می دهند احترام قائلیم و نیازمند همکاری آنها هستیم و از مردم می خواهیم که اجازه ندهند کسانی از این اسم مقدس {حزب الله} سوءاستفاده بکنند و آبروی ملت قهرمان ما را که حزب الله واقعی هستند ببرند.» وی یادآور شد: «درصورتی که

ص: 668


1- روزنامه کیهان، 15/2/1359، ص9.
2- روزنامه نامه مردم، 15/2/1359، ص6.

اجتماع یا راه پیمایی با مجوز کتبی وزارت کشور انجام می گیرد هیچ گونه دخالت [و] ممانعتی به عمل نیاورند و اگر خلافی از شرکت کنندگان {گروه های سیاسی} مشاهده شد، رسیدگی به آن تخلف را به عهده مقامات مسئول مملکتی و مأمورین انتظامی بگذارند.» وی افزود: «حزب الله اکثراً از مردم هستند که به مناسبت شعارهای نامناسب و اهانتی که ازسوی گروه های سیاسی به اصول و عقاید آنها می شود تحریک شده از خود عکس العمل نشان می دهند.» سرپرست شهربانی همچنین یادآور شد: «مسلماً عده ای از عناصر ضدانقلاب سعی می کنند که به این گونه درگیری و اغتشاش دامن بزنند تا حالت بی نظمی در جامعه شکل بگیرد و ارگان های مسئول دولتی مختل شود. همچنین احتمال دارد عده ای از همین عناصر ضدانقلاب در جمع گروه های سیاسی رفته و از دو سو موجب درگیری و تحریک مردم شوند، لذا آگاهی و هوشیاری باید ازطرف گروه های سیاسی و مردم، هردو صورت گیرد.» (1)

همچنین اطلاعیه ای که امروز، ازطرف دادستان کل انقلاب انتشار یافت، نمونه ای از کوشش های نه چندان موفق نهادهای رسمی برای فائق آمدن بر بغرنجی های کنونی ناشی از وضعیت دوگانه مذکور است. در این اطلاعیه آمده است: «درپی اخطار دادستانی کل انقلاب اسلامی ایران به چاپخانه و گراورسازها و زینک سازها مبنی بر دستگیری کسانی که هرنوع همکاری با نشریات دارند، باز مشاهده شده افراد سودجو دست از این عمل ضدانقلابی برنداشته اند، لذا دادستانی کل انقلاب عده ای از صاحبان چاپخانه را دستگیر و چاپخانه آنها را مهروموم کرده. مجدداً اخطار می کنیم اگر موارد مشابهی مشاهده گردد، شدیداً تحت تعقیب قانونی قرار خواهند گرفت و در دادگاه اسلامی مرکز محاکمه خواهند شد.» (2)

ضمیمه گزارش292: اظهارات دیرهنگام استاندار کرمان درباره هلیکوپتر امریکایی

بااینکه اطلاعیه رسمی تشکیلات مربوطه در استانداری کرمان، عامل مهم در برداشت اشتباه از قضیه هلیکوپتر امریکایی بود، اتفاقاً دقیق ترین اطلاعات راجع به این مسئله نیز در سطح علنی توسط شخص استاندار، البته پس از گذشت مدتی، بازگو شد.

روز بعد {16/2/1359}، شب هنگام استاندار کرمان در تماسی تلفنی با دفتر روزنامه جمهوری اسلامی توضیحاتی داد که کاملاً با اطلاعیه استانداری کرمان متفاوت بود. دراین باره روزنامه مزبور نوشته است: «مهندس زارع استاندار کرمان گفت: برای اولین بار روز دهم اردیبهشت، طبق مدارکی که از 2 هلیکوپتر امریکایی در بیابان های طبس به دست آمد، مشخص شد که یک هلیکوپتر امریکایی در 120 کیلومتری جنوب کرمان، مجبور به فرود اجباری شده است. درپی اعلام این خبر گروهی از مقامات استان و چند اکیپ تجسس از ارتش برای یافتن هلیکوپتر عازم منطقه شدند، ولی تا روز سیزدهم اردیبهشت، هیچ اثری از این هلیکوپتر به دست نیامد چون منطقه فرود جایی است که هیچ موجود زنده ای در آن یافت نمی شود. وی افزود این هلیکوپتر حداقل همراه 3 هلیکوپتر دیگر امریکایی در منطقه فرود آمده است زیرا که نشانه های

پایه های 3 هلیکوپتر دیگر در همان منطقه مشخص است و از نکات جالب توجه اینکه در قسمت های مختلف پوشش

ص: 669


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 16/2/1359، ص2.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 16/2/1359، ص12.

خارجی این هلیکوپتر آرم های متعددی از نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران جهت اغفال، تعبیه شده بود زیرا از این نوع هلیکوپترها و با خصوصیاتی کاملاً مشابه نیز در نیروهای سه گانه مسلح ایران موجود است. وی با اشاره به اینکه اولین بار یک عده عشایر بومی که با شتر از محل گذشته اند این هلیکوپتر را مشاهده و به سپاه پاسداران زه کلوک اطلاع داده اند، افزود کلیه شیشه های این هلیکوپتر شکسته بود و پایه های دو مسلسل کالیبر50 نیز در کنار دو پنجره دیده می شد. وی افزود: کلیه سیم های بخش های مختلف فنی و همچنین دستگاه های هیدرولیک این هلیکوپتر قطع شده بود و کاملاً مشخص می باشد که این کار توسط امریکایی ها انجام گرفته، زیرا افراد عادی به دلیل نداشتن آموزش کافی قادر به انجام قطع این دستگاه ها و سیم های ارتباطی قسمت های فنی آن نخواهند بود. وی افزود احتمالاً قطعاتی از این هلیکوپتر نیز توسط عشایر از جا درآمده است. استاندار کرمان در گفت وگوی خود با خبرنگار جمهوری اسلامی از کلیه عشایر غیور ایران که هلیکوپتر را مشاهده کرده اند خواست که اگر قطعاتی از هلیکوپتر دراختیار آنها قرار دارد، آنها را به نزدیک ترین مرجع ذی صلاح تحویل نمایند. وی در پایان افزود اولین فرود اجباری در این منطقه واقع شده است و دومین فرود اجباری امریکایی ها نیز در بیابان های طبس بوده است.» (1)

مهندس غلام عباس زارع استاندار کرمان، همچنین پیش ازظهر دو روز بعد {18/2/1359}، در یک تماس تلفنی با خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی ضمن توضیحات مشابهی افزود: «3 هلیکوپتر متجاوز امریکایی به محض احساس نقص فنی در این هلیکوپتر باهم فرود آمده و خلبان و سایر اسناد و مدارک و وسایل هلیکوپتر باقیمانده را با خود برده اند.» (2)

ص: 670


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 17/2/1359، ص4.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 18/2/1359، صص 1 و12.

ص: 671

ص: 672

روزشمار جنگ سه شنبه 16 اردیبهشت 1359 20 جمادی الثانی 1400 6 مه 1980

306

در امریکا پس لرزه های فاجعه ای که در طبس برای امریکایی ها رخ داد به صورت اقدامات و مواضع مقامات رسمی و مفسران و رسانه ها ادامه دارد و درباره جوانب مختلف مسئله بحث می شود،اما مهم ترین خبر اعلام سه روز عزای عمومی در امریکا با ارسال اجساد امریکاییان از تهران، افشای برخی اطلاعات مربوط به حادثه طبس و نیز اعلام نتیجه ارزشیابی کارشناسانه کنگره امریکا دراین باره است.

امروز، آسوشیتدپرس از واشنگتن گزارش داد: «جیمی کارتر رئیس جمهور امریکا، به احترام افراد ارتش این کشور که در عملیات نافرجام نظامی در ایران کشته شدند، سه روز عزای ملی اعلام کرد و در این سه روز پرچم های امریکا به حالت نیمه افراشته خواهند بود.» (1) به گزارش همین خبرگزاری از کلرادو، جودی پاول سخنگوی کاخ سفید، خبر داده است که از مدتی قبل دولت کارتر برای غافلگیری عملیات نجات، اقدامات چندی در انحراف افکارعمومی انجام داده بود. (2)

آسوشیتدپرس همچنین در گزارشی از نیویورک به نقل از مجله نیوزویک جزئیاتی دیگر از بخش فاش شده عملیات نجات گروگان ها را منتشر کرد. بنا بر این گزارش، دو هفته قبل از عملیات طبس، یک هواپیمای حمل ونقل سی130 بدون آنکه دیده شود، چندین ساعت را در محل فرود خود گذرانیده و خدمه آن علائم درخشانی را برای 6 فروند سی130 که قرار بود بعداً فرود آیند نصب کرده بودند. نیوزویک افزوده است این عده همچنین نمونه هایی از خاک را برای تعیین مقاومت آن دربرابر فرود هواپیمای حامل سوخت آزمایش کرده بودند. (3)

اما مهم ترین مطالب مربوط به طبس در امریکا، اعلام نتیجه اولین نشست کنگره این کشور به منظور یک ارزشیابی کارشناسانه است. این جلسه در کمیته نظامی سنای امریکا و به گزارش یونایتدپرس پشت درهای بسته برگزار شد. در این جلسه کلنل چارلز بک ویت فرمانده عملیات،

ص: 673


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 18/2/1359، ص2.
2- روزنامه بامداد، 16/2/1359، ص2.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 16/2/1359، ص4.

در مقابل اعضای کمیته امور نظامی سنا قرار گرفت تا درخصوص چگونگی شکست عملیات توضیح دهد. افراد دیگری که در اولین نشست بررسی شکست عملیات حضور داشتند عبارت بودند از: جیمز واگت سرهنگ نیروی زمینی و فرمانده عملیات نظامی،فیلیپ گاست سرهنگ نیروی هوایی و معاون ویژه، جیمز کیل کلنل نیروی هوایی به همراه ادوارد سیفرت کلنل نیروی دریایی و نیز تعدادی خلبان و کمک خلبان هلیکوپتر که در دشت طبس به طور مستقیم در عملیات نقش داشتند.

سناتور جان نیتس رئیس کمیته مذکور، گفته است کلیه افرادی که در امریکا و در خود محل عملیات، در اجرای این طرح دست داشته اند به همین ترتیب، در این کمیته مورد سؤال قرار خواهند گرفت.

{کلنل چارلز بک ویت فرمانده عملیات نجات در کمیته نظامی سنای امریکا به توضیح دلایل شکست عملیات طبس پرداخت. }

بنا بر گزارش مزبور، نتایج اولین نشست کنگره درمورد این عملیات نافرجام درقالب یک ارزشیابی بدین شرح ذکر شده است: افزایش احتمال مداخله شوروی؛ کاهش شانس پذیرش عملیات نظامی دیگر در منطقه در میان کشورهای عربی؛ تشدید موضع آیت الله خمینی و سایر روحانیون رادیکال؛ سوق دادن رهبران ایران به سوی گرایش به شوروی و اروپای شرقی برای مواجهه با تحریم اقتصادی امریکا و غرب؛ ایجاد تردید در میان سایر کشورهای منطقه غرب آسیا {به استثنای مصر و اسرائیل} درخصوص تمایل و حتی قابلیت امریکا برای اجرای عملیات نظامی موفق در منطقه؛ پیدایش اشکال در موضع گیری متحدان اروپایی امریکا و ژاپن برای تحریم شدید اقتصادی ایران.

در این ارزیابی، همچنین راه حل هایی پیشنهاد شده که از آن جمله می توان محاصره نظامی، تحریم اقتصادی و سیاسی را نام برد. در گزارش یونایتدپرس اضافه شده است: در تجزیه وتحلیلی که توسط عده ای از ناظران درباره راه حل های مذکور ارائه شده، گفته شده است یکی از کارهایی که می تواند رهایی گروگان ها را تضمین کند گردن نهادن به خواست های ایران است، اما «این عمل به نظر نمی رسد ازلحاظ سیاسی قابل اتکا برای امریکا باشد زیرا تاکنون در این نزاع بین دو کشور به میزان زیادی به پرستیژ امریکا لطمه خورده و هیچ بعید نیست اگر امریکا این کار را هم بکند، ایران بگوید حالا دیگر قبول نیست.» (1)

ص: 674


1- روزنامه کیهان، 16/2/1359، ص4.

307

بااینکه فضای غالب در امریکا به دلیل شکست عملیات نجات، درباره این عملیات فضایی منفی است، اما بعضی نظامیان دست اندرکار می کوشند با تشریح جزئیاتی از طرح و تبیین وضع کنونی به نوعی اعاده حیثیت کنند.

در کارولینای شمالی، یکی از خلبانان امریکایی که در طرح نافرجام عملیات نظامی امریکا شرکت داشت، در مصاحبه ای، که در روزنامه آبزرور انتشار یافت، تأکید کرد باوجود ازدست دادن 3 هلیکوپتر از 8 هلیکوپتر، نجات گروگان ها در تهران مشکل نبوده است. وی گفت او و چند خلبان دیگر مطمئن بودند که عملیات نجات را فقط با 5 هلیکوپتر می شد به انجام رساند. این خلبان چگونگی تصمیم گیری برای لغو عملیات را با تشریح صحنه وقایع طبس بازگو کرد و در آخر بازهم از این تصمیم گیری اظهار تأسف کرد. وی گفت در جریان عملیات سه فروند از هلیکوپترها معیوب شدند که این امر موجب نافرجام گذاشتن مأموریت گردید؛ زیرا طراحان این مأموریت معتقد بودند که لااقل 6 هلیکوپتر برای نجات گروگان ها مورد نیاز است. خلبان مذکور افزود درحالی که او در دشت تاریک ایران منتظر تجدید سوخت هلیکوپتر دی53 خود بوده، ناگهان مشاهده کرده است که یک هلیکوپتر دیگر بر روی تانکر هواپیمای سی130 سقوط کرده و تانکر منفجر شده است و 8 نفر از مأموران کشته شده اند.

وی گفت این انفجار و آتش سوزی مشابه حرکت آهسته فیلم سینما بود، سپس غبار و بعد جوشیدن سوخت و شعله و سرانجام قطعات هلیکوپتر به هوا بلند شد. پس از سقوط و آتش سوزی، خلبان مذکور کارکنان خود را گرد آورده و سوار یکی از هواپیماهای باقیمانده سی130 و آماده پرواز شده است. کارکنان این هواپیمای بزرگ موتورسیکلت ها، جیپ ها و همه چیز دیگر را بیرون ریختند تا جا برای همه باشد. سپس آنها به یکی از جزایر این کشور پرواز کرده اند.

وی ادامه داد: تأسف من این است که این مأموریت را به پایان نرساندیم، انجام دادن آن ساده و آسان بود. (1)

از سوی دیگر، آسوشیتدپرس به نقل از ساموئل ستراتون یکی از افراد شرکت کننده در جلسه مذکور سنا گزارش داد: بک ویت به اعضای کمیته گفته است اگر ما بدانیم که گروگان ها اکنون در چه جاهایی قرار دارند، دوباره به ایران رفته و عملیات را تکرار خواهیم کرد. (2)

308

امروز امریکا در عرصه تبلیغات و جنگ رسانه ای علیه ایران، یک گام بسیار مهم برداشت.

بنگاه سخن پراکنی بین المللی واشنگتن دی سی اعلام کرد: «از تاریخ اول ژوئن 1980 [11/3/1359]، برنامه فارسی رادیو صدای امریکا روی همان طول موج از 2 ساعت در روز به 8 ساعت، افزایش خواهد یافت. دولت امریکا با تصویب پیشنهاد کمیته ویژه هماهنگی به ریاست برژینسکی و اعطای سالیانه چندین میلیون دلار بیشتر به صدای امریکا که در کشور

ص: 675


1- روزنامه بامداد، 16/2/1359، ص1.
2- روزنامه کیهان، 16/2/1359، ص4.

شما بسیار محبوب است امکان افزایش برنامه را فراهم نمود. هدف ما از این برنامه این است که مردم ایران را از واقعیت حوادث سیاسی داخلی کشورشان آگاه نماییم، چون درحال حاضر یک چنین اطلاعاتی در ایران موجود نیست. ... با افزایش وقت برنامه ما می توانیم روشن فکران پذیرای تمدن غرب و جوانان ایرانی را از پیشرفت های فرهنگی، علمی، اقتصادی و غیره مطلع سازیم. محققاً سیاست رژیم آیت الله ها این است که آنها را از این پیشرفت ها دور نگه دارد و چیز موهومی به نام مذهب را جانشین آن نماید. ما مطمئنیم که رادیو صدای امریکا قادر خواهد بود به پیشرفت مردم ایران کمک نماید.» (1)

309

عرصه درگیری ایران و امریکا، دارای تنوع خاصی است که امروز در اصفهان و ژنو بروز داشت. افشاگری امروز استاندار اصفهان درمورد اقدامات خرابکارانه در پالایشگاه اصفهان و نیز غلبه امریکا بر ایران در اجلاس امروز سازمان بهداشت جهانی، دراین زمینه قابل ذکر است.

در اصفهان، محمدکاظم موسوی بجنوردی استاندار، در یک مصاحبه مطبوعاتی گفت: امریکا به هرصورت ممکن، درصدد ضربه زدن به ملت مسلمان ایران و منافع آن است. وی افزود: «دو روز قبل، تلکسی از امریکا به کارکنان خارجی شرکت فلور {پیمانکار و سازنده پالایشگاه اصفهان} مخابره گردید که در این تلکس دستور داده شده است کامپیوتر پالایشگاه را با بازکردن قطعات مشخص از کار بیندازند. در این تلکس که گویا روز شنبه سیزدهم اردیبهشت، مخابره شده از کارکنان شرکت فلور خواسته شده است که هر 4 عدد دیسک درایو و 2 قطعه حافظه کامپیوتر را از دستگاه باز کنند و ازطریق شرکت ایران دیکتال در تهران به کویت به آدرس شرکت ساختمانی کانارتردینک شماره 1322 کویت آقای عبدالکریم شاوا ارسال دارند و اگر ارسال قطعات مشکل باشد، شرکت ایران دیکتال می تواند قطعات را در تهران نگهداری کند و ماندن قطعات شرکت مذکور اشکالی ندارد.» استاندار اصفهان اضافه کرد: «قصد امریکایی ها این بوده است که با این عمل کامپیوتر پالایشگاه را فلج کرده و از کار بیندازند، ولی... کارکنان مسلمان پالایشگاه مطلع شدند و متن تلکس را دراختیار ما گذاشتند.» (2)

در ژنو امروز، سی وسومین اجلاس سازمان بهداشت جهانی برگزار شد. دکتر فاضل معاون پارلمانی وزارت بهداری و بهزیستی، در گزارش این اجلاس گفت: «غالب کشورهای اسلامی طی صدور قطعنامه ای خواستار شدند که مقر این سازمان در شرق مدیترانه باید از مصر به یکی از کشورهای آسیایی که وابستگی مستقیم به امپریالیزمِ امریکا و صهیونیزم اسرائیل نداشته باشد، انتقال یابد. هیئت نمایندگی ایران به ریاست دکتر معتمدی نیز طی قطعنامه ای مصراً پیشنهاد کرده که به علت عدم وابستگی ایران به ابرقدرت های

شرق و غرب،دفتر سازمان بهداشت جهانی در شرق مدیترانه، کشور ایران در نظر گرفته شود، ولی نمایندگان امریکا در این اجلاس در آخرین

ص: 676


1- اداره کل مطبوعات و رسانه های خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خلاصه بررسی مطبوعات جهان، 17/3/1359، ص33، 6 مه 1980.
2- روزنامه کیهان، 16/2/1359، ص2.

لحظات مزورانه کوشیدند که مخالفت خود را با انتقال مقر دفتر این سازمان از مصر اعلام دارند و پیشنهاد کردند که در یک دادگاه بین المللی مورد رسیدگی قرار گیرد. طبق قوانین سازمان بهداشت جهانی برای آخرین قطعنامه ارائه شده یعنی قطعنامه امریکا رأی گیری به عمل آمد و متأسفانه با 47 رأی موافق و 43 رأی مخالف مورد تصویب نهایی قرار گرفت.» (1)

310

در وضع کنونی رابطه ایران و امریکا، شوروی در تبلیغات ضدامریکایی ازطریق رسانه های رسمی خود و نیز ازطریق متحد و وابسته داخلی این کشور یعنی حزب توده، ازطریق حتمی و جدی شمردن و نزدیک نشان دادن اقدام نظامی امریکا، در تداوم و تشدید دشمنی های موجود می کوشد.

امروز رادیو مسکو گزارش داد: «دولت کارتر همچنان مقدماتی برای انجام عملیات مسلحانه جدید علیه ایران تمهید می کند. در یک لنگرگاه واقع در نزدیکی لس آنجلس بارگیری کشتی ها و پرکردن آنها از تانک و توپ و خودرو و زره پوش {آن.فی.بی} برای تسلیح 000,12 تن تفنگ دار دریایی آغاز می شود. پنتاگون اعلام کرد که سربازان از راه هوا به یکی از کشورهای مجاور ایران و دوست ایالات متحده امریکا منتقل خواهند شد. درعین حال، سرهنگ بک ویت که فرماندهی عمل اخیر مربوط به پیاده کردن دسانت امریکایی در ایران را به عهده داشت، به ضرورت تکرار این عمل اشاره نمود. وی در جلسه دربسته کمیسیون نیروهای مسلح در مجلس نمایندگان که به چگونگی این مداخله مسلحانه نافرجام رسیدگی می کند، بیاناتی ایراد کرد.» (2)

این درحالی است که رسانه های امریکایی اقدام نظامی جدید علیه ایران را در آینده نزدیک منتفی می دانند.

دراین زمینه نیویورک تایمز خبر داد که جیمی کارتر در آخرین روز وزارت ونس به وی اطمینان داده است که ایالات متحده در

آینده قابل پیش بینی برای آزادساختن گروگان های امریکایی در تهران به نیروی نظامی متوسل نخواهد شد. به نوشته این روزنامه، رئیس جمهوری امریکا شکست عملیات نجات ایالات متحده و مخالفت متحدان امریکا با یک محاصره نظامی را دلایل خودداری از توسل مجدد به نیروی نظامی دانست. (3)

در همین حال، گزارش های پی در پی روزنامه نامه مردم ارگان حزب توده نیز جهت گیری مشابهی دارد، در شماره امروز این روزنامه، دو گزارش خارجی که با بار تبلیغاتی آشکاری برای سازمان های روسی مشابه حزب توده همراه است، درج شده است. در یکی از این گزارش ها آمده است: نیروهای ترقی خواه امریکا و در رأس آنها حزب کمونیست این کشور قاطعانه سیاست تجاوزکارانه هیئت حاکمه امریکا را علیه جنبش رهایی بخش محکوم می کنند. گس هال دبیرکل حزب کمونیست امریکا، در اجتماع بزرگی که در نیویورک برپا شد اعلام کرد که عملیات نظامی اخیر علیه کشور مستقل ایران اقدامی تجاوزکارانه و جنگ طلبانه بوده است. وی تأکید

ص: 677


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 4/3/1359، ص12.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 47، 17/2/1359، ص10، بخش فارسی رادیو مسکو، 16/2/1359.
3- روزنامه بامداد، 17/2/1359، ص آخر.

کرد سیاست محافل حاکمه واشنگتن تهدیدی جدی برای صلح جهان است. گس هال ضمن اشاره به انقلاب افغانستان گفت که امپریالیسم امریکا تلاش می کرد درپی ازدست دادن پایگاه های تجاوزکارانه خود در ایران، افغانستان را زیر سلطه خود درآورد و این کشور را به پایگاه جدید خود تبدیل کند. (1)

گزارش دیگر نامه مردم حاوی جزئیات یک خبر سوخته و تکراری از حاشیه عملیات طبس است، اما طوری پایان یافته که گویا حمله دیگری به زودی در راه است. در این گزارش آمده است: «دوستان بحرینی حزب ما از جبهه آزادی بخش ملی بحرین اطلاع بسیار مهمی را بدین شرح برای ما فرستاده اند: عده ای امریکایی با چند هواپیما و هلیکوپتر روز چهارشنبه سوم اردیبهشت {یعنی دو روز پیش از تجاوز نظامی امریکا به ایران}، در پایگاه نظامی انگلیسی ها در مصیره نشستند. آنها شب، مهمان انگلیسی ها بودند و روز چهارم اردیبهشت {پنجشنبه غروب} از آنجا پرواز کردند. روز جمعه ششم اردیبهشت {روز تجاوز نظامی امریکا به ایران}، طرف غروب، همان هواپیماها بدون هلیکوپترها بازگشتند. قبلاً با دستپاچگی تعداد زیادی برانکارد و آمبولانس در فرودگاه آماده شده بود. سرنشینان هواپیماها همان امریکایی های دو روز پیش بودند که تعداد زیادی زخمی با خود داشتند. روز بعد، امریکایی ها زخمی هایشان را هم با خود بردند. در بین افسران انگلیسی گفت وگو بود که تا سه هفته دیگر امریکایی ها بازخواهند گشت.» (2)

311

درحالی که رابطه ایران و امریکا در وضعیت بحران قرار دارد و دشمنی دوطرف روزافزون به نظر می رسد، عراق در تبلیغات خود به اعلام مواضع ضدامریکایی و تخطئه جدی بودن حرکت ضدامریکایی ایران ادامه می دهد. دراین حال، هر دو روزنامه صبح جمهوری اسلامی و بامداد، به نقل سرمقاله ای از نیویورک تایمز پرداخته اند که در آن نشانه های یک تغییر اساسی در راهبرد امریکا درقبال عراق مشاهده می شود، تغییری که عراق هم باوجود ادامه مواضع ضدامریکایی خود در ظاهر، در تقابل با ایران منتظر آن است. دراین خصوص رادیو بغداد هم امروز، به تبلیغ علیه ایران و امریکا ادامه داد، اما درعمل در هنگامه درگیری شدید امریکا و ایران، عراق هم هرروز پرسروصداتر بر طبل جنگ می کوبد؛ این یعنی عراق کاملاً آمادگی قرارگرفتن در جبهه ای را دارد که دیگر متحدان منطقه ای امریکا {نظیر اردن، کویت، عربستان و...} اعضای اصلی آن هستند. هرچند این عضو جدید جبهه ضدایرانی امریکایی غرب آسیا از جنس اعضای اصلی آن نیست، ولی در دشمنی با ایران استعدادی بسیار بیشتر از سایرین دارد.

درهرحال، روزنامه های صبح، در تهران به نقل از یونایتدپرس در گزارشی یکسان چنین نوشتند: «مجله نیویورک تایمز طی سرمقاله ای در شماره اخیر خود تحت عنوان چشم امید به بغداد" می نویسد دلایل زیادی وجود دارد که ایالات متحده روابط بهتری با عراق برقرار سازد

ص: 678


1- روزنامه نامه مردم، 16/2/1359، ص8.
2- همان، ص1.

مشروط بر آنکه عراقی ها منافع امریکا را مورد تهدید قرار ندهند. نیویورک تایمز در قسمتی از این مقاله ادامه می دهد که به طورکلی واشنگتن باید با بغداد ارتباط برقرار کند و تا سرحد امکان نظر آنها را جلب نماید. نیویورک تایمز می نویسد پرزیدنت صدام حسین دیکتاتوری بی رحم و زیرک است، دیکتاتوری که نمی توان به او اعتماد کرد، ولی به رغم همه مسائل و مخالفت های عراق با امریکا که از جنگ 1967 اعراب و اسرائیل آغاز شد، باتوجه به اشتراک منافع عراق و امریکا در مبارزه با سیاست های بی پروای ایران، غرب به خصوص امریکا باید در جست وجوی برقراری روابط جدیدی با عراق باشد.» (1)

چند ساعت پس از انتشار این مطلب در تهران، رادیو بغداد در بخش فارسی خود گفتاری بدین شرح پخش کرد: «در استراحتگاه بدنام کمپ دیوید، جیمی کارتر فردا ملاقات هایی

با مشاوران بلندپایه خود و اعضای شورای امنیت ملی خواهد داشت تا مهم ترین مسائل روز را با آنان مورد بررسی قرار دهد. این ملاقات ها در میان موجی از گزارش ها

انجام می گیرد که درباره افزایش حضور نظامی هوایی، دریایی و زمینی امریکا در منطقه دور می زند و بستن قراردادهای تازه درباره اجاره کردن پایگاه های نظامی را در بر می گیرد. این پایگاه ها در مسیری قرار می گیرد که از شرق و غرب و جنوب ترکیه امتداد می یابد و از پایگاه تجاوزکارانه امریکایی صهیونیستی در اسرائیل و بعد مصر می گذرد و به سوی سواحل دریای سرخ و شاخ افریقا حرکت کرده و گرداگرد کرانه های دریای عرب و اقیانوس هند و دروازه های خلیج [فارس] و تنگه هرمز دور می زند.

کلیه این گزارش ها در یک محور دور می زند و آن این است که ایالات متحده امریکا مسئله [راه] حل نظامی را در نقشه های مرحله کنونی و زیر پوشش ساختگی که آن را گروگان جاسوسان در سفارت امریکا نام گذارده اند، بعید نمی داند درحالی که به خوبی آشکار است که هدف اساسی این راه حل تنها بسط سلطه گری بر خلق ها و کشورهای منطقه و غارت ثروت ها و درآمدهای طبیعی آنان است. به اضافه جلوگیری از روند آزادی بخش و استقلال طلبی آن خلق ها و کشورها و متلاشی شدن دستاوردهای سازندگی که هدفش تضمین نان و حیثیت رفاه در منطقه است به ویژه در کشورمان عراق.» (2)

312

در ادامه تحرکات دیپلماتیک اخیر دولت عراق، امروز، نعیم حداد معاون رئیس جمهوری این کشور، به اعلام مواضع در قبال امریکا و شوروی پرداخت.

نعیم حداد درمورد روابط عراق و شوروی گفت: ارتباط میان دو کشور بر پایه یک موافقت نامه دوستی و همکاری است. وی درعین حال به انتقاد تلویحی از شوروی پرداخت و افزود: عراق همچنان برای تأمین نیازهای نظامی تقریباً به اتحاد شوروی متکی است، ولی از سیاست های اتحاد شوروی از آنجا که عامل خطرناکی برای مردم غرب آسیا محسوب می شود، انتقاد می کند.

ص: 679


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 16/2/1359، ص12؛ و روزنامه بامداد، 16/2/1359، ص12.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 47، 17/2/1359، ص17، بخش فارسی رادیو بغداد، 16/2/1359.

ما از نقض اصولی که بر سر آن توافق کرده ایم، انتقاد می کنیم، به عنوان مثال، از توسل به زور و اشغال افغانستان و نیز موضع شوروی در قبال نبرد اعراب و اسرائیل انتقاد می کنیم. (1)

درمورد امریکا نیز نعیم حداد گفت که امپریالیسم امریکا همچنان دشمن اصلی اعراب است. وی این کشور را به حمایت مداوم از رژیم صهیونیستی، غارت نفت اعراب و حضور ننگین نظامی در منطقه خلیج فارس متهم ساخت.

آسوشیتدپرس در ادامه گزارش خود دراین باره یادآوری کرده است که عراق به دنبال جنگ 1967 اعراب و اسرائیل، مناسبات دیپلماتیک خود با ایالات متحده را قطع کرده است. (2)

313

رهبران فلسطینی که در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران، با شعف بسیار به نفع آن اعلام موضع می کردند، در وضعیت تیرگی روابط ایران و عراق، در موضع میانه ای که بیشتر مایل به عراق است، برای ایفای نقش درخور عنوان انقلاب فلسطینی می کوشند. دراین میان، یاسر عرفات رئیس سازمان آزادی بخش فلسطین که در مانورهای پیچیده ای می کوشد هرچه بیشتر از حمایت متحدان منطقه ای امریکا برخوردار شود و درعین حال، حمایت متحدان منطقه ای شوروی را نیز از دست ندهد، امروز، برای یک دیدار چندروزه وارد عراق شد.

وی هنگام ورودش به بغداد گفت در ملاقاتی که با صدام حسین رئیس جمهوری و رئیس شورای انقلاب عراق، خواهد داشت درمورد برخورد میان اعراب و مبارزه علیه امپریالیسم و صهیونیسم گفت وگو خواهد کرد. سلیم الزعنون عضو شورای مرکزی الفتح، عرفات را در این سفر همراهی می کند. به گزارش خبرگزاری فرانسه، سفر عرفات به عراق در چارچوب دیدار رهبر ساف از کشورهای خلیج فارس انجام می گیرد. عرفات پیش از سفر به عراق از کویت و عربستان سعودی دیدن کرده است. (3)

یادآوری می شود به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، سازمان آزادی بخش فلسطین به تازگی درحدود 50 تانک ساخت شوروی به دست آورده و این تانک ها در جنوب خاک لبنان که صحنه جنگ های متناوب بین فلسطینی ها با راست گرایان مسیحی و نیروهای متجاوز رژیم صهیونیستی است، مستقر شده اند. دراین میان، روزنامه های کویت به نقل از یاسر عرفات رهبر سازمان آزادی بخش فلسطین، نوشتند: بهای 50 تانکی را که دراختیار این سازمان قرار گرفته عراق پرداخت کرده است. (4)

در همین حال، در ایران، در پایان جلسه شورای انقلاب، صادق قطب زاده وزیر امور خارجه، خبرهای مربوط به احتمال میانجیگری سازمان آزادی بخش فلسطین بین ایران و عراق را رد کرد و گفت: «بارهاوبارها صریحاً اعلام کرده ایم که هیچ گونه میانجیگری توسط هیچ کس را بین ایران و عراق قبول نداریم. دولت جنایتکار عراق که مسئول همه این جنایت هاست باید از بین برود و دراین مورد هیچ تماسی گرفته نشده است.» (5)

ص: 680


1- همان، صص 1 و 2، کویت خبرگزاری آسوشیتدپرس، 6 مه 1980.
2- همان، ص1، کویت خبرگزاری آسوشیتدپرس، 6 مه 1980.
3- روزنامه بامداد، 17/2/1359، ص12.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 16/2/1359، ص2.
5- روزنامه کیهان، 17/2/1359، ص15.

314

درباره تحولات پایانی حادثه سفارت ایران در لندن در شب گذشته، امروز، مهم ترین موضوع چگونگی پایان گروگان گیری ازنظر خسارت انسانی بود. تا ساعاتی از ظهر گذشته، جزئیات حادثه در ابهام بود و خبرها از شهادت یکی از اعضای سفارت و مجروح شدن 3 تن دیگر حکایت می کرد، همچنین چگونگی تخریب سفارت و انفجارها در اقوال متفاوتی بازگو می شد.

از روزنامه های صبح، روزنامه جمهوری اسلامی در صفحه اول خود درقالب تیتر نوشت: «پس از یأس کامل از تسلیم ایران و نیز مقاومت دلیرانه فرزندان اسلام در سفارت ایران در لندن، به وسیله مزدوران سیا و اینتلیجنت سرویس سفارت ایران در لندن منفجر شد.» (1) و روزنامه بامداد نیز در تیتری در صفحه اول خود چنین آورد: «در ساعت 11:30 دیشب، بعد از بیرون انداختن یک جسد از محل سفارت، تروریست ها سفارت در لندن را منفجر کردند.» (2)

در تهران، روزنامه کیهان، که در اولین ساعات بعدازظهر منتشر می شود، به نقل از یک دیپلمات ایرانی که از خارج سفارت ناظر قضایا بوده است گزارش نسبتاً کاملی از حادثه درج کرد و نوشت: «تا ساعت 11:30 بعدازظهر دیروز، وضع به طور

معمولی پیش می رفت؛ یعنی مذاکره پلیس با مهاجمان سفارت ادامه داشت، اما در ساعت 11:30 شب، ناگهان بنا به دلایلی که هنوز روشن نیست مهاجمان پس از شهیدکردن یکی از برادران دیپلمات به نام سیدعباس لواسانی، جسد وی را به خارج از ساختمان پرتاب کردند. متعاقب این اقدام و خشونت مهاجمان، پلیس مجبور به دخالت مسلحانه شد. وی که خود از خارج سفارت ناظر بر عملیات پلیس بود افزود: درپی به شهادت رسیدن سیدعباس لواسانی صدای چند تک تیر

نیز شنیده شد. درست پنج دقیقه، پس از شنیدن صدای آخرین تک تیراندازی پلیس لندن یکی از اتاق های

طبقه دوم سفارت ایران را که مشرف به خیابان بود، منفجر کرد و به دنبال آن از کلیه راه های ورودی به یکباره وارد سفارت شد. پلیس با انفجار طبقات فوقانی سفارت توجه

مهاجمین را به خود جلب و از درهای طبقه همکف وارد ساختمان شد و درگیری آغاز گشت. در این درگیری 3 تن از مهاجمان کشته شدند، یک تن زخمی و 2 تن دستگیر شدند.(3) همچنین 3 تن از کارکنان سفارت ایران یعنی دکتر افروز کاردار سفارت ایران در لندن، از ناحیه پا مورد اصابت گلوله واقع شد. همچنین دکتر غرقی و یک تن دیگر که خوشبختانه حال هر سه رضایت بخش است. پس از عملیات پلیس کلیه گروگان ها به بیمارستان منتقل شدند.» (4)

در همین شماره کیهان پیام بنی صدر به تاچر درج شده که در آن از کوشش پلیس انگلیس که به نجات جان گروگان های سفارت ایران در انگلیس، بجز یک تن، منجر شد قدردانی گردیده است. متن پیام بنی صدر به این شرح است: «عالی جناب خانم مارگارت تاچر نخست وزیر کشور

ص: 681


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 16/2/1359، ص1.
2- روزنامه بامداد، 16/2/1359، ص1.
3- * درنهایت آمار صحیح در گزارش پلیس لندن ذکر شد که طبق آن فقط یک تن از گروگان گیران زنده مانده است. درج آنچه در گزارش رسانه های مختلف آمده است، به منظور ترسیم فضای موجود است و گزارش هر رسانه ارزش خبری خاص خود را دارد.
4- روزنامه کیهان، 16/2/1359، ص12.

پادشاهی انگلستان، با احترام مایلم بدین وسیله سپاس خود را از اقدامات پیگیر پلیس کشورتان ابراز دارم که در جریان گروگان گیری ناحق سفارت ایران در لندن مهارت خود را در مقابله با این امر نشان داد و جز یک تن جان همه فرزندان بسیار عزیز ما در این حادثه از گزند مصون ماند.

با درود رئیس جمهوری اسلامی ایران، ابوالحسن بنی صدر» (1)

صادق قطب زاده وزیر امور خارجه نیز در پایان جلسه شب هنگام شورای انقلاب گفت: درمورد استرداد مهاجمان سفارت ایران در لندن اقداماتی انجام شده است که بعداً به اطلاع خواهد رسید. (2)

روزنامه جمهوری اسلامی با تیتر معنی داری که پیش تر ذکر شد، در اطلاع رسانی این قضیه برخوردی متفاوت نشان داد و درواقع در نوعی اعلام موضع نوشت: «برابر گزارش های رسیده نیمه شب دیشب که اولین بار به وسیله رادیو بی بی سی اعلام شد سفارت ایران در لندن منفجر گردید. طبق همین گزارش ها چند تن در این انفجار کشته و مجروح گردیده اند. این انفجار به دنبال یأس کامل مزدورانی که با تبانی سیا و اینتلیجنت سرویس مأمورین سفارت ایران در لندن را به اسارت گرفته بودند از تسلیم، اتفاق افتاد. طی چند روز گذشته، باوجود خواست های متعدد مزدوران که به صورت مکارانه ای ازسوی مقامات انگلیسی و امریکایی پشتیبانی می شد با رد قاطع این خواست ها ازطرف ایران روبه رو شد.» این روزنامه در پایان افزوده است: «یادآور می شود ششمین روز ماجرای گروگان گیری درحال سپری شدن بود که این حادثه به وقوع پیوست.» (3)

روزنامه جمهوری اسلامی در صفحه آخر همین شماره در ستون حاشیه نویس، ضمن مطلبی با عنوان "همبستگی کامل" آورده است: «به گزارش خبرگزاری فرانسه، تروریست های قاتل آیت الله شیرازی در تماسی با این خبرگزاری همبستگی کامل خود را با تروریست های اشغال کننده سفارت ایران در لندن، اعلام کردند و اظهار داشته اند که اگر پلیس انگلیس برای آزادی گروگان های سفارت مداخله کند، آنها سفارتخانه های انگلیس را در سراسر جهان اسلام منفجر خواهند کرد. گفته می شود تروریست های داخل سفارت هم ضمن ارسال پیامی ضمن اعلام همبستگی کامل خود با قاتلین آیت الله شیرازی به آنها گفته اند ناراحت نباشید، تاچر با ماست:

گر نگهدار من آنست که من می دانم شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد!» (4)

حزب جمهوری اسلامی نیز دررابطه با شهادت سیدعباس لواسانی بیانیه ای صادر کرد که در آن آمده است: «حزب جمهوری اسلامی دررابطه با این رویداد لازم می داند

دولت انگلستان را که قبلاً از محاصره اقتصادی ایران به پیشنهاد امریکا و دخالت نظامی امریکا در ایران حمایت کرده بود به خاطر کوتاهی و سهل انگاری های مرموزش در جریان گروگان گیری در سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن سرزنش کند و بدین وسیله از آن دولت توضیح بخواهد. دولت انگلستان باید بداند که ملت ایران مصرانه خواستار تحویل باقیمانده تروریست ها به ایران است و هرگونه کوتاهی دراین زمینه را توطئه ای علیه انقلاب اسلامی ایران می داند.» (5)

ص: 682


1- همان، ص2.
2- روزنامه کیهان، 17/2/1359، ص17.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 16/2/1359، ص2.
4- همان، ص12.
5- روزنامه جمهوری اسلامی، 17/2/1359، ص6.

315

در لندن، گزارش بی بی سی از چگونگی ختم ماجرای سفارت ایران، روایتی حماسی از قضیه بود که با محور تبلیغ برای نوع اقدام پلیس تنظیم شده بود. بی بی سی در گزارش ساعت 16:15 خود از کشته شدن یک گروگان خبر داده و چگونگی حوادث را بعد از پرتاب جسد دیپلمات ایرانی به بیرون سفارت، چنین توصیف کرده است: «پلیس پیوسته گفته بود که خواستار پایان صلح آمیز این ماجراست و لذا دست به اولین اقدام تهاجمی نخواهد زد. سکوت چنان آرامش قبل از طوفان، سراسر اطراف سفارت را ناگهان فراگرفت. روزنامه نگاران، صدابرداران، عکاسان و فیلم برداران به طرف دوربین های قوی تلویزیونی هجوم بردند تا از نزدیک بدانند چه می گذرد و ناگهان انفجاری عظیم این سکوت را درهم شکست. ... در ظرف چند دقیقه، سفارت در شعله های آتش می سوخت. صدای شلیک تند گلوله از هر سو شنیده می شد و ماشین های آتش نشانی و آمبولانس ها آژیر می کشیدند و به طرف سفارت می آمدند و در ظرف چند دقیقه اعلام شد که اشغال سفارت پایان یافته است. در این جریان، سه اشغالگر سفارت به قتل رسید و یکی هم بعداً درگذشت و پنجمین نفر دستگیر شد و به صورتی باورنکردنی هیچ یک از این گروگان ها در این عملیات کشته نشدند.» (1)

اما گزارش رویتر حاوی جزئیات دقیق تری است و برای اولین بار به شهادت 2 گروگان اشاره کرده است.(2) در این گزارش که حاکی از تخریب بسیار وسیع سفارت می باشد،

آمده است: «به گزارش پلیس اسکاتلندیارد، جسد 3 تن از مهاجمین همچنان در میان ویرانه های

سفارت ایران قرار دارد. ضمناً جسد یکی از دو گروگان مقتول هم در داخل ساختمان سفارت است. ... سه تن از گروگان ها[ی]

مجروح ایران هم اکنون تحت مراقبت شدید پلیس در

بیمارستان... بستری می باشند. سخنگوی بیمارستان مذکور دراین رابطه اظهار داشت حال 2 تن از گروگان ها نامساعد است، ولی وخیم نیست. گروگان های مجروح مورد عمل جراحی قرار گرفته اند، حال سومین گروگان مجروح خوب گزارش شده است. ... درحالی که 16 ساعت، از واقعه انفجار سفارت می گذرد، هنوز پلیس نتوانسته است به داخل سفارت راه یابد. مأموران آتش نشانی در محل حضور دارند و احتمال ریزش سقف قسمت جلوی سفارت وجود دارد.» (3)

در گزارش ساعت 20 بی بی سی، پلیس لندن درباره پایان هیجان انگیز ماجرا توضیح بیشتری داده است: «ظاهراً اشغالگران از این خواسته خود که ایران باید 91 زندانی در خوزستان را آزاد کند صرف نظر کرده بودند و فقط می خواستند با هواپیما از بریتانیا به مقصد نامعلومی بروند. اکنون به نظر می رسد که قصد نداشتند که هیچ یک از گروگان ها را همراه خود ببرند، ولی مقامات بریتانیا حاضر به موافقت با این کار نشدند. حمله سربازان هنگامی صورت گرفت که 2 نفر از گروگان ها کشته شدند و جسد یکی از آنها از در ورودی سفارت بیرون انداخته شد. اشغالگران تهدید کرده بودند که هر نیم ساعت یکی از گروگان ها را خواهند کشت تازمانی که خواسته آنان

ص: 683


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 47، 17/2/1359، ص2، بخش فارسی رادیو لندن، 16/2/1359.
2- * بعداً معلوم شد دومین گروگانی که پس از حمله پلیس به دست گروگان گیران به شهادت رسید، صمدزاده بوده است.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 17/2/1359، ص12.

برآورده شود. در این حادثه فقط به 3 نفر از سربازان هنگ ویژه بریتانیا اندک آسیبی وارد آمد. ... تنها اشغالگری که از این حادثه جان سالم به دربرده در یکی از کلانتری های مرکز لندن تحت بازداشت است. خبرنگار بی بی سی می گوید که چون بین ایران و بریتانیا معاهده استرداد مجرم وجود ندارد، قضیه باید در دادگاه های انگلستان مورد رسیدگی قرار بگیرد.»

در همین حال، مقامات انگلیس از نحوه پایان یافتن ماجرای سفارت ایران در لندن، به عنوان یک امر مهم و موفق، اظهار خشنودی می کنند؛ ازجمله «ملکه انگلیس برای دولت این کشور پیام تبریکی فرستاده است و از نحوه مبارزه با اشغال سفارت ایران در لندن تمجید کرده است.» (1) همچنین به گزارش رویتر، لرد کارینگتون وزیر امور خارجه انگلستان، امروز در واشنگتن از اقدام پلیس برای آزادی گروگان های سفارت ایران در لندن دفاع کرد.(2) وی در یک مصاحبه تلویزیونی اظهار کرد: درمورد سفارت ایران ابتدا قصد نداشتیم به یک اقدام نظامی متوسل شویم، لیکن پس از اینکه مهاجمان 2 تن از گروگان های ایرانی را به قتل رسانیدند، تصمیم گرفتیم وارد عمل شویم و تأمل را جایز ندانستیم.(3) (4)

316

در بازتاب پایان خونین اشغال سفارت ایران در لندن، یک جنبه چشمگیر نزد مقامات و رسانه های غربی، کوشش برای مقایسه این ماجرا با اشغال سفارت امریکا در تهران است و ابراز امیدواری از اینکه این ماجرا بتواند بر حل مسئله گروگان های امریکایی تأثیر بگذارد، اما در تهران، فضای سیاسی و تبلیغی برعکس است.

در انگلستان امروز، به گزارش رادیو صدای امریکا، یک مقام بلندپایه دولت بریتانیا گفته امیدوار است که نجات گروگان های ایرانی در سفارت ایران در لندن که به نحوی موفقیت آمیز با تلاش کماندوهای انگلیسی آزاد شدند، دولت ایران را تشویق به آزادی گروگان های امریکا در ایران کند. مقام بلندپایه مذکور، وزیر مشاور کابینه انگلستان در امور خارجی است که در مصاحبه ای پس از هجوم کماندوهای انگلیسی به داخل سفارت ایران در لندن گفت: امیدوارم این عملیات کماندویی نه تنها به دولت ایران بلکه به همه کسانی که در ایران در امر گروگان نگه داشتن کارمندان سفارت امریکا دست دارند، بفهماند که مقررات مربوط به مصونیت دیپلمات ها و سفارتخانه ها جنبه ظاهری و تشریفاتی ندارد، بلکه یک موضوع مهم و جدی است. (5)

همچنین رادیو مونت کارلو {فرانسه} در بخش عربی خود گزارش داد: «پایان دادن به بازداشت گروگان ها در سفارت ایران در لندن با سرعت لازم و حداقل ممکن از تلفات جانی، آرامش

ص: 684


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 47، 17/2/1359، ص4، بخش فارسی رادیو لندن، 16/2/1359.
2- * ضمیمه دارد؛ ضمیمه اول: مشاهدات یک گروگان داخل سفارت از جزئیات 6 روز گروگان گیری سفارت ایران در لندن.
3- ** ضمیمه دارد؛ ضمیمه دوم: اسامی اشغالگران سفارت ایران در لندن.
4- روزنامه بامداد، 17/2/1359، ص2.
5- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 47، 17/2/1359، ص14، بخش فارسی رادیو صدای امریکا، 16/2/1359.

محافل دیپلماتیک لندن را برانگیخته است و این محافل پی برده اند که دولت مارگارت تاچر درطول پنج روز گذشته گروگان گیری در تماس دائم با مقامات سفارت ایران و عده ای از دیپلمات های عرب در لندن بوده است. برخی از این محافل عقیده دارند که بریتانیا هم اکنون می تواند میان تهران و واشنگتن برای خاتمه دادن به بحران گروگان های امریکایی میانجیگری کند به ویژه پس از اینکه پرزیدنت بنی صدر از مارگارت تاچر نخست وزیر بریتانیا، به خاطر قاطعیت در آن موضوع تشکر کرده است. بانو تاچر بعدازظهر امروز، در مجلس نمایندگان گفته است که شاید خاتمه دادن به حادثه سفارت ایران در لندن منافعی برای مسئله گروگان های امریکایی در ایران داشته باشد.» (1)

317

اقدامات ایذایی خرابکارانه عراق و عوامل آن در مناطق مرزی {جنوب تا شمال خطوط مرزی ایران با عراق} امروز هم ادامه یافت.

در جنوب، صبح امروز، در خط آهن اندیمشک اهواز، در فاصله دو ایستگاه بام دژ و آهودشت یک بمب که در کنار ریل کار گذاشته شده بود کشف و قبل از انفجار خنثی شد. قطار مسافری اکسپرس تهران خرمشهر که ساعت 7:05 به آستانه این محل رسیده بود، به موقع متوقف گردید و از خطر نجات یافت و پس از دو ساعت و نیم توقف، و خنثی شدن بمب، به راه خود ادامه داد. (2)

همچنین در بهبهان، راننده یک مینی بوس، وجود یک بمب را در این خودرو به سپاه اطلاع داد که قبل از انفجار خنثی شد. (3)

در اهواز، ساعت 9 شب، در پارک ملی واقع در خیابان منتظری در جنب چادر تبلیغات سپاه اهواز بمبی منفجر شد که خسارت یا تلفاتی نداشت. پیش از این هم در اقداماتی مشابه در مسجدسلیمان {در مرکز فرهنگی مسجدسلیمان} و خرمشهر {کنار دفتر فرهنگی توحیدی مرتبط با سپاه} مقادیری تی.ان.تی و یک مین ضدتانک، کار گذاشته شده بود که قبل از انفجار خنثی گردید. به نظر برخی تحلیل گران سپاه این سه حادثه با هم مرتبط اند. (4)

در دشت آزادگان حدود ساعت 22، پل بستان با آر.پی.جی و سلاح های کالیبر کوچک، مورد حمله قرار گرفت. این تهاجم که با مقاومت مأموران ژاندارمری مواجه شد دو ساعت و نیم طول کشید. یک سرباز ژاندارمری براثر اصابت گلوله به فکش مجروح و در بیمارستان شهید شد. براثر خسارت وارده به ترانسفورماتور برق کنار پل، برق قسمتی از پل بستان قطع شد، ولی به پل آسیبی نرسید. (5) به گزارش ژاندارمری در تعقیب مهاجمان یک نفر به نام ط.س فرزند ع(6) با یک قبضه سلاح کلاشینکف دستگیر شد که تحقیقات از وی ادامه دارد. (7)

ص: 685


1- همان، ص21، بخش عربی رادیو مونت کارلو، 16/2/1359.
2- سند شماره 292442 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن خبری، 19/2/1359؛ و روزنامه جمهوری اسلامی، 17/2/1359، ص4؛ و سند شماره 294200 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن3} به ژاجا {رکن3 دایره امنیت}، 16/2/1359؛ و روزنامه کیهان، 17/2/1359، ص1؛ و روزنامه اطلاعات، 17/2/1359، ص3.
3- سند شماره 292442 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص3.
4- سند شماره 057510 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از بررسی مناطق ایران به عملیات و دفتر روابط عمومی 18/2/1359.
5- سند شماره 295690 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی خوزستان {اهواز} به استاندار خوزستان، 17/2/1359؛ و روزنامه کیهان، 18/2/1359، ص12؛ و روزنامه بامداد، 18/2/1359، ص2.
6- * در سند نام کامل این فرد آمده است.
7- روزنامه کیهان، 18/2/1359، ص12.

در ایلام، در نخستین ساعات بامداد، دکل مخابراتی مانشت مورد حمله مسلحانه مهاجمان قرار گرفت. مهاجمان با تیراندازی متقابل محافظان دکل و با دخالت نیروهای ژاندارمری و سپاه و مردم چوار مواجه شدند و در تاریکی گریختند. (1)

در نفت شهر در ساعت 2 بامداد، حدود 90 نفر مهاجم از خاک عراق به پاسگاه گمرک نو و چاه شماره 8 نفت شهر حمله کردند و خساراتی وارد آوردند. این افراد پس از مواجهه با مدافعان گریختند. درگیری حدود دو ساعت ادامه داشت. (2)

از سوی دیگر، با تداوم تحرکات ایذایی عوامل عراق در غرب کشور، کنترل و مراقبت از این گونه اقدامات مشکوک نیز در دستور کار نیروهای خودی قرار گرفته است. دراین زمینه می توان به گزارش های داخلی امروز ژاندارمری اشاره کرد که براساس آن تحرک حدود 800 تن در دسته های 100 الی 200 نفری مشاهده شده است و علائمی از برنامه حمله به قصرشیرین از چهار نقطه کوره های گچ، پشت ساختمان سپاه، جاده نفت شهر و پشت آبادی محمودآباد با سلاح های خمپاره انداز و آر.پی.جی7 وجود دارد. (3) در گزارش دیگری درباره این حمله احتمالی هشدار داده شده است: «عراق قصد دارد به وسیله 3 پاسگاه عراقی که در مقابل پاسگاه ژاندارمری یکه شان واقع شده شهر قصرشیرین، منبع آب و نیروگاه برق این شهر به خصوص پاسگاه یکه شان را تخریب نماید.» (4) همچنین از تحرک 2 نفر از سران مهاجمان که گروه هایی 90 نفره دراختیار دارند به نام سلیمان و محمودی، گزارش هایی به ناحیه ژاندارمری کرمانشاه داده شده که براساس آن امروز، این 2 تن با افرادشان به عراق رفته و دستوراتی دریافت و تعدادی از آنان مراجعت کرده اند. (5)

در چنین شرایطی طبعاً میدان مناسبی برای تاخت وتاز اشرار غیرسیاسی فراهم می شود که درزمینه ایجاد ناامنی ها، مزید بر علت است. به طور مثال در اسلام آباد، شب هنگام، عده ای از اشرار به درمانگاه دایار حمله کردند و 3 نفر از کارکنان این درمانگاه به اسامی غلامرضا رحیمی بهداشت یار، فرمان دستمزد خدمتگزار و حق مراد قشقایی سرایدار را با خود به گروگان بردند. در بین راه سرایدار گروگان را چون قادر به حرکت نبود پس از گرفتن 5 هزار ریال وجه نقد، رها ساختند و 2 نفر دیگر را همراه خود بردند. این درمانگاه در منطقه کوزران سنجابی قرار دارد. (6)

318

هرچند امروز لشکر64 ارومیه با انتشار اطلاعیه ای اعلام کرد که «در منطقه سنندج، ارتش و سپاه پاسداران با یاری پروردگار جهان و همیاری مردم مسلمان کرد بر اوضاع کلی شهر مسلط و شهر درحال پاک سازی بوده و ضدانقلاب با به جای گذاشتن تعداد قابل توجهی خودرو و جنگ افزار درحال عقب نشینی است»،(7) اما وخامت اوضاع شهر کاملاً مشهود است.

در سطح رسانه ها، خبرنگار کیهان از سنندج گزارش داد که شب گذشته، در اطراف باشگاه افسران که نقطه داغ درگیری چند روز گذشته بود عناصر گروه های مسلح غیرقانونی مستقر در

ص: 686


1- روزنامه کیهان، 20/2/1359، ص2.
2- سند شماره 283448 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سرهنگ ستاد به فرماندهی ژاجا {رکن3 عملیات}، 16/2/1359؛ و سند شماره 276768 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از پایگاه 953 شهر نفت هنگ قصر به فرماندهی هنگ قصرشیرین {رکن2}، 16/2/1359؛ و سند شماره 283452 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به ناحیه کرمانشاه {رکن2 و رکن3}، 16/2/1359؛ و سند شماره 041124 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 16/2/1359.
3- سند شماره 283457 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به ناحیه کرمانشاه {رکن2}، 16/2/1359؛ و سند شماره 283451 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: به تهران {فرماندهی ژاجا رکن3}، 16/2/1359.
4- سند شماره 41281 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن2} دایره اطلاعات به دفتر ریاست جمهوری اسلامی، 23/2/1359.
5- سند شماره 041230 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 22/2/1359.
6- روزنامه کیهان، 20/2/1359، ص15.
7- روزنامه کیهان، 16/2/1359، ص12.

داخل شهر با بلندگو از پاسداران می خواستند که تسلیم شوند، اما با اعزام یک گروه کمکی از پاسداران، درگیری همچنان ادامه یافت. به گزارش وی، براثر درگیری و تیراندازی متقابل امروز تا شب، یک سرباز شهید و 6 سرباز و پاسدار دیگر مجروح شدند. فرودگاه سنندج نیز در معرض انفجار خمپاره و تیراندازی پراکنده قرار دارد. (1) خبرنگار خبرگزاری پارس در کرمانشاه نیز از قول مقامات آگاه گزارش داد: «در جریان وقایع اخیر کردستان 2 فروند هلیکوپتر در سنندج سقوط کردند که یکی از سرنشینان این 2 هلیکوپتر توانست خود را نجات دهد. از 3 تن خلبانان دیگر 2 هلیکوپتر اطلاعی در دست نیست.» (2)

در سطح نیروهای خودی و مسئولان امر نیز مکاتبات و مراودات امروز، نشان دهنده حدت اوضاع است؛ ازجمله بروجردی فرمانده عملیات غرب سپاه در تلفن گرامی به مرکز فرماندهی سپاه درخواست کرد: «به فرمانده کل قوا تلفن شود که به شیروخورشید سرخ مستقر در سنندج دستور اکید دهید که مجروحین باشگاه افسران را معالجه کنند. حال آنها بسیار وخیم و یکی از آنها به علت نرسیدن خون، امروز، شهید شد. خیلی سریع اقدام شود. بروجردی» محمد بروجردی به این پیام اکتفا نکرد و این تلفن گرام را به دفتر ریاست جمهوری نیز ارسال کرد. (3)

گزارشی دیگر نشان می دهد «در چند روز اخیر ازطریق جوانرود، دره ژاور و کوه آبیدر برای گروه های مسلح سنندج اسلحه و مهمات جدیدی رسیده است.» (4) و در یک گزارش هم آمده است: «برابر اطلاع رسیده، انبار مهمات و مواضع پدافندی دمکرات در راه سقز سنندج در 6 کیلومتری سنندج می باشد که دشمن از این منطقه برادران را زیر آتش می گیرد.» (5)

برای شکستن محاصره زمینی سنندج، پاک سازی و تصرف محورهای تدارکاتی و جلوگیری از ارسال سلاح و مهمات به این شهر ضروری است، همچنان که «مسافرین فراری از سنندج اظهار داشته اند چنانچه گردنه مروارید در محور کامیاران سنندج و گردنه صلوات آباد در محور... [ناخوانا] اشغال شوند، گروه های مسلح ضدانقلاب در منطقه تسلیم خواهند شد و تنها امید آنان به بازبودن راه کامیاران سنندج می باشد که تقویت ها تا نزدیکی فرودگاه سنندج رسیده و سپس از بیراهه به سنندج حمل می شود.» (6)

دراین حال، بالطبع پاک سازی مناطقی خارج از سنندج نیز ضروری است. ازجمله مناطقی که پاک سازی آن ضرورت دارد، دیواندره است که این کار پی در پی با تأخیر همراه می گردد. نیروهای سپاه زنجان که قرار است در این عملیات شرکت کنند، امروز، به عملیات تهران بازهم دراین زمینه {با شماره 464 و تاریخ 16/2/1359} پیامی بدین شرح ارسال کردند: در پیام قبلی {اشاره به نامه 462 که سپاه با ارتش برای پیشروی هماهنگی کرده} ابلاغ شده، ارتش هماهنگی و پیشروی نمی کند جهت اطلاع گزارش می شود و سریع جواب دهید. (7)

در تهران، در هامش نامه مذکور نوشته شد: «مراجعه شود به فرمانده کل قوا، باید با ارتش قبلاً هماهنگ شود.» بنابراین مرکز فرماندهی عملیات تهران در پاسخ عملیات سپاه زنجان اعلام

ص: 687


1- روزنامه کیهان، 17/2/1359، ص2.
2- روزنامه کیهان، 16/2/1359، ص12.
3- سند شماره 041109 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از ستاد عملیات غرب به مرکز فرماندهی، 16/2/1359.
4- سند شماره 057505 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه ای اطلاعاتی معاونت عملیات و اطلاعات نزاجا {مدیریت اطلاعات}، شماره 25، از 15/2/1359 تا 16/2/1359، ص1.
5- سند شماره 041113 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات همدان به اطلاعات تهران، 16/2/1359.
6- سند شماره 057505 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص1.
7- سند شماره 39019 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات زنجان به عملیات تهران، 16/2/1359.

کرد: «در جواب به پیام شماره 464/16/2/1359 طبق دستور فرمانده کل قوا هیچ گونه حمله ای به دیواندره صورت نگیرد تا اشکال های جزئی ارتش رفع گردد و کاملاً هماهنگی به وجود آید.» (1)

دراین حال، برخی خبرها که با قید «به قرار اطلاع» همراه است، حاکی است: «در درگیری های اخیر صدیق کمانگر زخمی و جلال نبوی(2) کشته شده و روحیه گروه های مسلح تضعیف گردیده است.» (3)

319

علاوه بر سنندج، در میان مناطق درگیر، بانه ازنظر وخامت اوضاع در صدر قرار دارد. در بانه و در ادامه محاصره پادگان این شهر، تلفن گرامی که روز قبل خطاب به مسئول سپاه پاسداران تهران ارسال شده بود، برای دومین بار امروز در ساعت 21، خطاب به جبروتی {همان مسئول سپاه پاسداران تهران} به عملیات سپاه در تهران ارسال گردید، متن این تلفن گرام تکراری که گویای وضعیت است بدین شرح می باشد: «به اطلاع می رساند پادگان بانه فاقد همه چیز است. زخمی ها به علت تخلیه نشدن درحال ازبین رفتن [هستند]. در حمله ای که به قله اربابا نمودیم به علت کوتاهی هوانیروز عده زیادی از بین رفته اند و بقیه به پادگان مراجعت نموده اند. ما احتیاج به نیرو، مهمات، آذوقه و دارو، خیلی فوری داریم. شماره 144 رسولی» (4)

در همین حال، گزارش فرمانده ژاندارمری از سرمایه گذاری عراق در این شهر حکایت می کند. براساس این گزارش: «2 نفر عراقی نزدیک پادگان بانه با پرسنل تیپ مستقر در مواضع داخل جنگل برخورد و در نتیجه مقاومت مسلحانه یکی از آنها کشته و نفر دیگر دستگیر گردیده است که در زندان پادگان بازداشت می باشد و نفر کشته شده کارت ارتش عراق و مبلغ هزار دینار عراقی به همراه داشته است.» (5)

گزارش سازمان چریک های فدایی خلق از وضع امروز بانه، هم به ترسیم اوضاع کمک می کند {و برعکسِ سنندج نشانه امیدواری این سازمان به وضع بانه است} و هم جایگاه این سازمان در جبهه محاربان و میزان دشمنی آن با نظام را نشان می دهد. در گزارش امروز نشریه کار ارگان این سازمان درمورد بانه چنین آمده است: «ارتش همچنان برای تسخیر تپه های اطراف شهر تلاش می کند.

امروز، چند فروند هلیکوپتر به قصد تسخیر دو تپه در اطراف بانه تعدادی ارتشی و پاسدار در این تپه ها پیاده می کنند. پیشمرگان دلیر کرد به محض اطلاع از این حرکت ارتش، جانبازانه به محل می شتابند، درگیری سختی بین ارتش و پیشمرگان پیش می آید. در این درگیری که یک ساعت به طول می انجامد، 11 نظامی کشته [شهید] و 10 تن دیگر به اسارت پیشمرگان درمی آیند.

تنها یک نظامی موفق به فرار می شود.

در این درگیری 3 تن از پیشمرگان به اسامی فائق بهرامی، محمد اسماعیل زاده و کاک طاهر محمودی [کشته می شوند]... علاوه بر این 3 تن، 2 پیشمرگه دیگر زخمی می شوند که حالشان رو به بهبود است.» (6)

ص: 688


1- سند شماره 39024 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرکز فرماندهی {عملیات} به سپاه زنجان {عملیات}، 16/2/1359.
2- * دو کادر سرشناس و مؤثر کو مه له درگیر در منطقه هستند.
3- سند شماره 057505 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص1.
4- سند شماره 39020 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از بانه به جبروتی، 16/2/1359.
5- سند شماره 57512 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی ژاجا به ریاست جمهوری، 20/2/1359.
6- سازمان چریک های فدایی خلق ایران، هفته نامه کار، شماره 58، 24/2/1359، ص4.

320

در پاوه، در اعتراض به ناامنی ناشی از خمپاره باران شهر از ارتفاعات، بازار و مغازه ها تعطیل است. (1)

صبح امروز حدود ساعت 7:30، و بار دیگر حدود ساعت 11، شهر هدف اصابت خمپاره قرار گرفت و عده ای زخمی شدند. دراین باره لشکر81 زرهی کرمانشاه، در مصاحبه با خبرگزاری پارس بر کمک نیروهای بعث عراق به مهاجمان تأکید کرد. (2) به گزارش خبرنگار خبرگزاری پارس، بعدازظهر هم مهاجمان مسلح از روستاهای اطراف پاوه با خمپاره و سایر سلاح ها شهر را هدف قرار دادند. بر پایه این گزارش، «در جریان شلیک یکی از خمپاره ها، یکی از پاسداران تهران و 2 تن از پاسداران بومی پاوه به درجه شهادت نائل آمدند و جمعاً 14 نفر مجروح شدند.» (3)

متن تلفن گرام ژاندارمری که در پایان روز ارسال شد و ستاد مشترک ارتش نیز آن را برای نیروی زمینی ارتش و سپاه ارسال کرد، چنین است: «روز جاری شهر پاوه زیر آتش شدید اسلحه سنگین مهاجمین واقع [شد]، نیروی موجود در پاوه قادر به پاسخ گویی به آن نیست. مراتب به لشکر81 اعلام و تقاضای... [کمک] شده است.

ازسوی ف. ژاجا سرتیپ مالک ساعت 21:30» (4) از سوی دیگر، از ساعات اولیه بامداد امروز، اقداماتی برای پاک سازی ارتفاعات غرب پاوه شروع شد. در ساعت 7 صبح، شهربانی پاوه گزارش داد: «یگان ارتش با هماهنگی سپاه پاسداران به طرف نوسود درحال پیشروی می باشد که یک نفر از افراد مهاجم با یک قبضه سلاح برنو دستگیر و یک عدد خمپاره انداز60 به دست نیروهای دولتی افتاد.» (5) در ساعت 9 صبح، طبق گزارش ژاندارمری تیراندازی دو طرف تا این ساعت به شدت ادامه یافته و واحدهای پیاده ارتش و نیروهای پاسدار به طرف ارتفاعات غرب پاوه درحال پیشروی هستند. (6)

بااین حال درعمل، موفقیت مورد انتظار به دست نیامد. خبر واصله به سپاه در ساعت 9:30 شب، گویای این امر است: «300 نفر از پاسداران پاوه در بین راه پاوه به نوسود در محاصره مهاجمان می باشند و درخواست هلیکوپتر شد که پرواز نمود، ولی به پاوه نرفت و فقط تا روانسر رفت و بدون عملیات بازگشته است.» (7) البته عملیات بدون دستاورد هم نبوده است به گزارش روابط عمومی سپاه کرمانشاهان، در جریان این درگیری ها «رهبر نیروهای مهاجمین مسلح در نوسود و اورامانات کشته شد. وی محمدامین نادری نام داشت که معروف به "حمه روش" بود و جسد وی به پاوه حمل شد.» (8)

321

در آذربایجان غربی امروز، ناآرامی ها و تحرکاتی در محدوده سلماس، میاندوآب و تکاب و در کنار آن اظهارات منتقدانه استاندار درخصوص محدودیت های اقتصادی شهرهای کردنشین استان، قابل ذکر است.

ص: 689


1- سند شماره 000670 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مدیر کل امور انتظامی به استانداری کرمانشاهان، 21/2/1359.
2- همان؛ و روزنامه کیهان، 17/2/1359، ص4.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 18/2/1359، ص4.
4- سند شماره 000653 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 16/2/1359؛ و سند شماره 041123 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 16/2/1359.
5- سند شماره 000565 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی جمهوری اسلامی به وزارت کشور، 17/2/1359.
6- سند شماره 041174 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از ژاجا {رکن3 دایره عملیات} به دفتر ریاست جمهوری، 18/2/1359؛ و سند شماره 000658 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران {رکن3 دایره عملیات} به دفتر ریاست جمهوری، 17/2/1359.
7- سند شماره 41110 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: مرکز بررسی مناطق ایران {منطقه3}، 16/2/1359.
8- روزنامه اطلاعات، 18/2/1359، ص3.

درباره سلماس در گزارش امروز منطقه عملیاتی غرب آمده است: «حدود یک صد نفر از فراریان اطراف قطور به سنارمامدی ملحق و در آبادی اوربان، یزدکان و کانیان مستقر شده اند و سنارمامدی در حضور جمعی اظهار داشته اگر پادگان سلماس و قوشچی را سقوط دهیم کارها درست می شود. ... سنارمامدی و ظاهر بدری و فیصل در [آبادی] کردینا تماس حاصل و احتمالاً قصد دارند دامنه عملیات را به سلماس و قوشچی و پاسگاه های منطقه هدایت نمایند. ... سنارمامدی در آبادی کردینا محل زندانی را تهیه نموده است.» در همین گزارش، درباره میاندوآب خبر داده شده است که «دهکده شورجه در منطقه میاندوآب، مورد تهاجم قرار گرفته و اهالی آن به گروگان گرفته شده و 12 نفر آنان موفق به فرار شده اند.» (1)

در گزارش دیگری درباره تکاب آمده است: «افراد دشمن اکثراً دمکرات هستند و مسلح می باشند و قصد حمله دارند و مردم دهات سخت ناراحت هستند و به مأمورین گشت سپاه ازطرف دمکرات ها تیراندازی شده است و مردمان منطقه را دستگیر و اعدام می کنند و مردم تکاب مقابل سپاه جمع شده و خواستار سرکوبی دشمن هستند.» (2)

در همین حال و در شرایطی که موضوع محاصره اقتصادی از مهم ترین محورهای تبلیغاتی گروه های مسلح غیرقانونی است، امروز، استاندار آذربایجان غربی از این مسئله انتقاد کرد. به نوشته بامداد، دکتر حقگو در گفت وگو با خبرنگار این روزنامه اظهار کرد: «شهرهای کردنشین آذربایجان غربی همچنان در مضیقه غذایی و دارویی به سر می برند. وی گفت اگرچه تاکنون مقدار زیادی آذوقه برای آنها فرستاده شده، اما کافی نبوده است. استاندار آذربایجان غربی افزود در برخی موارد مشاهده می شود که گروه هایی مانع رسیدن آذوقه به شهرهای کردنشین می شوند. حقگو از عواملی که سد راه رسیدن آذوقه و دارو به شهرهای کردنشین می شوند خواست تا به دلیل کمبود شدید سوخت و آذوقه در شهرهای بوکان، سردشت و دیگر شهرها مانع رفت وآمد وسائط نقلیه نشوند.» (3)

درمورد وضع شهر ارومیه پس از درگیری های پل قویون و درگیری های پراکنده شبانه، استاندار آذربایجان غربی گفت: «به زودی یک پاسگاه ژاندارمری یا واحد سپاه پاسداران در منطقه پل قویون مستقر خواهد شد تا کنترل اوضاع را دراختیار بگیرد.» (4)

322

درزمینه تحلیل و بررسی مسائل کردستان و ارائه آن به افکارعمومی، دو نمونه از آنچه امروز ازطریق رسانه ها انتشار یافته، ذکر می شود.

نکته قابل توجه درج مطالب برخی گروه ها در نشریات داخلی باوجود وضوح اقدامات مسلحانه آنان علیه حکومت است. البته سران حزب دمکرات می کوشند با حضور در رسانه های داخلی به نحوی پل های ارتباطی را حفظ کنند و بدون دادن امتیاز قابل توجه، مطالبات اصلی خود را دریافت کنند، اما نکته مهم تر اینکه در حین حضور رسانه ای نیز، محارب بودن انکار نمی شود.

ص: 690


1- سند شماره 057505 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص2.
2- سند شماره 041108 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرکز بررسی مناطق ایران به رئیس جمهوری و وزارت کشور، 16/2/1359.
3- روزنامه بامداد، 17/2/1359، ص1.
4- همان، ص3.

بخشی از گزارشی که در کیهان امروز دراین باره آمده چنین است: «جلیل گادانی عضو کمیته مرکزی حزب دمکرات کردستان ایران، صبح امروز، در تماسی با کیهان اعلام داشت که در شهرهای سنندج، سقز، مریوان و بانه درگیری همچنان ادامه دارد و قسمتی از کردستان شمالی نیز متشنج است. وی دراین مورد اضافه کرد براساس اطلاعاتی که رسیده است در این شهرها درگیری وجود دارد، اما به علت قطع برق و ارتباط تلفنی، ما از جزئیات و تعداد تلفات اطلاعی در دست نداریم. ... گادانی پیرامون اعزام هیئتی ازسوی حزب دمکرات کردستان به تهران گفت جناب رئیس جمهور اگر هرچه زودتر 6 اصل مورد قبول خود را اعلام کند و دستور آتش بس دهد هیئتی ازسوی حزب به تهران اعزام خواهد شد.» (1)

مندرجات شماره امروز روزنامه انقلاب اسلامی شامل اظهارات یکی از سران حزب دمکرات نیز چنین است: «احمد قاضی یکی از سران حزب دمکرات در مهاباد، طی یک تماس تلفنی درباره تحولات اخیر غرب کشور، جنگ و آتش بس مطالبی بیان داشت. وی گفت پیشمرگان حزب دمکرات هرگز سنگرهای خود را خالی نکرده اند و نمی کنند. به تازگی پیشمرگان حزب دمکرات 82 نفر از ارتشیان را در اطراف سردشت خلع سلاح کردند. ... وی درمورد شهر سنندج چنین گفت: سنندج درحال حاضر در دست پیشمرگان حزب دمکرات، چریک های فدایی خلق {شاخه اشرف} و گروه های زیادی از مردمی است که از تهران و سایر شهرستان ها آمده اند. وی درمورد آتش بس اظهار کرد که ما آتش بس کامل نداده ایم، صرفاً آتش بس موقت بوده که بتوانند اجساد را جمع آوری کنند. احمد قاضی اضافه کرد که دکتر قاسملو در روز کارگر گفت: ما سر جنگ با دولت نداریم،... و تا وقتی دولت بجنگد ما هم می جنگیم و احتمال زیاد دارد که جنگ های ما به صورت پارتیزانی درآید و همان طور که می دانید جنگ های پارتیزانی درازمدت است، نظر حزب دمکرات این است که مسائل کردستان از راه حل نظامی برخوردار نیست. بلکه مسئله کردستان از راه سیاسی حل شدنی است. احمد قاضی آن گاه گفت به همین منظور نمایندگان هیئت دولت که از سه روز پیش به مهاباد آمده بودند همراه با نمایندگان کردهای مرکز، با سران حزب دمکرات در مهاباد تشکیل جلسه دادند و طی آن قرار شد که آتش بس رعایت شود که این قطعنامه به امضای حزب دمکرات، چریک های فدایی خلق و کومه له رسید، لیکن شیخ عزالدین پای این قرارداد را امضا نکرد. نمایندگان دولت ساعت 2 بعدازظهر، بدون اینکه حزب دمکرات بفهمد با هلیکوپتر از مهاباد خارج شدند. وی در ادامه سخنان خود گفت رحیم سیف قاضی یکی از سران حزب دمکرات که اخیراً از روسیه برگشته در تهران با رئیس جمهور مذاکراتی داشته مبنی بر اینکه آتش بس رعایت شود، لیکن از آنجایی که رادیو اعلام آتش بس را پخش نکرد، جنگ مجدداً شروع شد. وی در پایان گفت هم اکنون جنگ در سقز، سنندج، پاوه و مریوان ادامه دارد، لیکن مهاباد آرام است. دیروز هم بین دمکرات ها و پاسداران ارومیه درگیری رخ داده که منجر به کشته [شهید] و زخمی شدن چند تن از پاسداران گردید.» (2)

ص: 691


1- روزنامه کیهان، 16/2/1359، ص2.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 16/2/1359، ص11.

323

باوجود تلاش بسیار مؤثر سازمان مجاهدین خلق برای مخفی نگاهداشتن بخش تسلیحاتی این سازمان و غیرمسلح اعلام کردن مراکز و دفاتر سازمان درعین عدم تصریح به مسلح نبودن خود سازمان، در ملایر نشانه ای از مسلح بودن سازمان بروز کرد که البته این از موارد بسیار استثنایی است. در ادامه، تلاش سازمان در راه خنثی کردن این موضوع و نیز تلاش شاخه ملایر سازمان پس از ذکر گزارش دو روزنامه رقیب جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی و نیز کیهان درج شده است.

درپی حوادث روز گذشته ملایر که درنتیجه آن ساختمان انجمن جوانان مسلمان ملایر و نیز دفتر نمایندگی روزنامه کیهان به آتش کشیده شد، روزنامه های امروز، گزارش هایی دراین باره درج کردند. روزنامه جمهوری اسلامی به نقل از خبرنگار خود نوشت: «از شخصی به نام رحمت الله افشاری که مسئول سازمان مجاهدین خلق در ملایر است 14 بمب ساعتی کشف شد. این بمب ها دیروز، از نامبرده کشف و خود وی نیز دستگیر و تحویل دادگاه انقلاب اسلامی شد، این بمب ها از تهران به ملایر آورده شده بود. درپی اطلاع مردم ملایر از این جریان، گروهی از آنان به عنوان اعتراض دست به راه پیمایی زده و در مقابل ساختمان سازمان مجاهدین خلق ملایر تجمع کردند و خواستار مجازات وی شده و به دادن شعارهایی علیه سازمان مجاهدین خلق پرداختند. در همین اثنا، میان مردم و اعضای این سازمان درگیری به وجود آمد که در نتیجه آن عده ای از دو طرف جراحاتی برداشتند و قسمتی از ساختمان سازمان مجاهدین خلق توسط مردم به آتش کشیده شد. برپایه همین گزارش، مردم سپس به طرف دفتر روزنامه کیهان در ملایر حرکت کرده و قسمتی از ساختمان دفتر این روزنامه [را] نیز به علت عضویت خبرنگار این روزنامه در سازمان مجاهدین خلق به آتش کشیدند.» (1)

روزنامه انقلاب اسلامی نیز به نقل از خبرنگار خود نوشت: «روز گذشته، تعدادی بمب دستی و سه راهی از یکی از اعضای مؤثر انجمن اسلامی جوانان مسلمان ملایر، به وسیله مأموران آگاهی شهربانی این شهر کشف گردید. به دنبال آن مردم ملایر با شعارهایی نظیر مرگ بر منافقین، جلوی ساختمان انجمن جوانان مسلمان اجتماع نمودند و محل دفتر کلیه کتاب ها و نوارهای سازمان مجاهدین را از بین بردند و ساختمان دفتر را تخلیه کردند. در این هنگام درگیری بین اعضای این سازمان و مردم صورت پذیرفت که طی آن تعدادی از هواداران سازمان مجاهدین زخمی و به بیمارستان اعزام و تعدادی از آنها نیز دستگیر شدند.» (2)

اما روزنامه کیهان به نقل از خبرگزاری پارس گزارش خود را درج کرد و در ادامه افزود: «گزارش خبرنگار خبرگزاری پارس حاکی است که دفتر روزنامه کیهان نیز به سبب عضویت خبرنگار این روزنامه در سازمان مجاهدین توسط مردم به آتش کشیده شد. برپایه این گزارش سپس مردم به سوی دادگستری حرکت کرده و خواستار اعدام رهبر مجاهدین خلق شاخه ملایر شدند.» (3)

درپی این حادثه، انجمن جوانان مسلمان ملایر در نامه ای خطاب به رئیس جمهور، بدون

ص: 692


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 16/2/1359، ص2.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 16/2/1359، ص10.
3- روزنامه کیهان، 16/2/1359، ص11.

هیچ اشاره ای به عدم وابستگی انجمن مزبور به سازمان مجاهدین خلق، علت حادثه را ادامه حرکت سرکوب گروه های سیاسی و نه تسلیحات مکشوفه اعلام کرد. اما سازمان روش تازه ای در برخورد با این موضوع در پیش گرفت، به این ترتیب که هم موضوع سلاح، بمب و سه راهی را غیرمرتبط با سازمان نشان داد و هم به طور اساسی در کاری ریشه ای تر، وابستگی و ارتباط انجمن مزبور را با سازمان نفی کرد. کیهان در شماره امروز خود، در ادامه گزارش یادشده از ملایر چنین نوشت: سخنگوی مجاهدین خلق ایران دررابطه با خبر مذکور اظهار کرد: «اولاً، سازمان مجاهدین هیچ گونه دفتری در ملایر ندارد. ثانیاً، فرد دستگیرشده به هیچ عنوان به مجاهدین خلق وابسته نیست. ثالثاً، از پیش اطلاع داشتیم که برخی دست های مشکوک تلاش می کنند تا با توطئه این رفتار را به مجاهدین نسبت داده، مردم را در مقابل آنها قرار دهند. البته یکی از موارد طرح برژینسکی برای سرکوب انقلاب ایران نیز دقیقاً همین مسئله یعنی وانمودکردن نیروهای اصیل انقلابی به عنوان مسئول خرابکاری می باشد. ... ضمناً مجاهدین خلق پیشاپیش برای فرد دستگیرشده، دادگاه علنی تقاضا می کنند تا در دادگاه مسئله برای توده مردم روشن شود.» (1)

یادآوری می شود این اولین بار است که ارتباط تشکیلاتی این گونه تشکل ها با سازمان نفی می شود که علامت حساسیت مسئله است. ازنظر سازمان هر مسئله ای که به نوعی زرادخانه سازمان را که برای روز موعود انبار می کند طرح کند و باعث پیگیری آن شود، باید پاک شود. دراین مورد، تکذیب سازمان درحالی است که نه تنها فعالان سیاسی، بلکه همه کسانی که اندک درنگی در مسائل روز دارند می دانند که نوع نام گذاری تشکل های وابسته به سازمان چگونه است؛ انجمن دانشجویان مسلمان، انجمن زنان مسلمان، انجمن کارگران مسلمان و... براین اساس، مسئله خیلی اهمیت دارد که چنین امر آشکاری نفی می شود. یک نکته مهم در توضیح قدرت تشکیلاتی سازمان اینکه امثال شخص مزبور می توانند واقعاً یک فرد غیروابسته به تشکیلات اصلی سازمان باشند که عملاً در چارچوب رفتاری مورد نظر سازمان قرار می گیرند. (2)

324

سازمان مجاهدین خلق با برنامه ریزی وسیع و مذاکرات بسیار پیگیرانه و متعدد به سمت انتخابات مرحله دوم مجلس می رود که روز جمعه آتی {19/2/1359}، برگزار می شود. سازمان در کل ایران 30 نفر و در تهران فقط یک نفر {مسعود رجوی} را در دور دوم می بیند. در میان 30 نفر بعضی چون موسی خیابانی و... از اعضای برجسته و کادرهای اصلی سازمان هستند که از تبریز و دیگر شهرها، به مرحله دوم رسیده اند، اما سیاست و تاکتیک رهبرسازی، آن هم از نوع کاریزماتیک آن

ص: 693


1- همان.
2- * انجمن جوانان مسلمان ملایر روز بعد در شیوه ای کاملاً متفاوت با نامه ارسالی به رئیس جمهور، با صدور اطلاعیه ای وابستگی خود را به سازمان مجاهدین خلق نفی کرد. این سازمان در روزهای بعد نیز در نشریه خود کوشید رابطه این انجمن و نیز رابطه شخص دستگیرشده را با سازمان نفی کند.

روی شخص رجوی با سرمایه گذاری نسبت به کل 30 نفر دیگر، بسیار متفاوت است.

امروز، در سرمقاله مجاهد با عنوان "ضرورت و اهمیت راه یافتن مجاهدین به مجلس" پس از نقل قول هایی از مسعود رجوی درباب انقلاب و تفرقه و امپریالیسم و... و بعد از یادآوری اینکه «ریشه همه قضایا را بایستی درزمینه سیاسی حول محور تفرقه نیروها جست وجو نمود. منظورمان از تفرقه در اینجا فقط در وجه انحصارطلبانه آن نیست، بلکه دقیقاً تفرقه گروه ها و نیروهای

انقلابی مختلف {چه مسلمان و چه غیرمسلمان} را نیز در نظر داریم»، آمده است: «بنابراین و البته به طور خیلی خلاصه و موجز و باتوجه به تعادل موجود نیروها در ایران فقط می توان به حضور عنصری در مجلس چشم امید دوخت که بتواند با تأمین حداقل حقوق اساسی دمکراتیک برای کلیه نیروها راه تداوم انقلاب را حتی المقدور باز نگه دارد. به عبارت ساده تر تنها حضور نمایندگانی از مجاهدین {که اکنون در معرض انتخابات مرحله دوم نیز هستند} می تواند امید دستیابی به یک قرار و توافق ملی و عمومی را برای همه نیروها زنده نگه دارد.» (1)

یادآوری می شود روز قبل، سازمان در سرمقاله ارگان خویش {مجاهد 56 15/2/1359} با عنوان "انتخابات و عمران عمومی کشور"، کوشیده بود این مطلب را تفهیم کند که اگر ما در مجلس نیاییم فعالیت بیرون مجلس، تهدیدآمیزتر خواهد بود. (2)

ضمیمه اول گزارش315: مشاهدات یک گروگان داخل سفارت از جزئیات 6 روز گروگان گیری سفارت ایران در لندن

مشاهدات یکی از گروگان های سفارت ایران در لندن، در طول 6 روز اشغال که در روزنامه کیهان مورخ 28/2/1359، منتشر شده است، به طور خلاصه در این ضمیمه آمده است. روزنامه کیهان نویسنده گزارش را از همکاران خود به نام وحید خباز معرفی کرده است. وی در چهارشنبه دهم اردیبهشت {30 آوریل}، روز شروع گروگان گیری به دنبال قرار ملاقاتی با دکتر افروز کاردار سفارت ایران در لندن، به سفارتخانه رفته بود که در ساعت 11:30 صبح، پس از شنیدن صدای مهیب به هم خوردن در و سپس شلیک یک گلوله متوجه حضور گروگان گیران می شود و همراه دکتر افروز که تکرار می کند: «بعثی ها حمله کردند.» سعی در فرار دارد که موفق نمی شود. گزارش وی تحت عنوان "من شاهد لحظه های مرگ بودم"، حاوی جزئیات جالب و بسیار مفیدی است که برای بررسی و تحلیل دقیق این حادثه ضروری به نظر می رسد {مثلاً کشتن گروگان گیران پس از تسلیم چه معنایی داشته است}. خلاصه ای از این گزارش چنین است:

چهارشنبه، 10 اردیبهشت، 30 آوریل 1980 در انتهای راهروی طبقه بالا اتاق کوچکی بود که یکی از گروگان گیران مرا به آنجا برد. در آن اتاق بود که برای اولین بار عده ای از گروگان ها را ملاقات کردم. 3 انگلیسی، 4 خانم ایرانی، 2 آقای پاکستانی و یک آقای ایرانی که من نیز به آنها اضافه شدم. بعد از مدتی اتاق را عوض کردند و به اتاق بزرگ تری که دفتر نام داشت وارد شدیم. در اینجا عده ای به نفرات قبلی اضافه شدند؛ ازجمله 4 آقای ایرانی و یک انگلیسی دیگر. «رهبر گروه که دیگر دوستانش او را عون می نامیدند، اعلامیه ای را می آورد که به زبان انگلیسی است و آن را برای گروگان ها می خواند: قبل از هر چیز از دولت و ملت انگلیس، به خاطر عملیاتی که در خاک آنها انجام

ص: 694


1- سازمان مجاهدین خلق ایران، نشریه مجاهد، شماره 57، 16/2/1359، صص 1 و 2.
2- سازمان مجاهدین خلق ایران، نشریه مجاهد، شماره 56، 15/2/1359، ص1.

می دهیم، عذرخواهی می کنیم. گروه سیاسی شهید ناصرالدین(1) یک تقاضا از دولت ایران و یک تقاضا از دولت انگلستان دارد. تقاضا از دولت ایران آزادی 91 زندانی که در زندان های مختلف ایران زندانی اند و تقاضا از دولت انگلستان دادن یک هواپیما به گروه بود. ضمناً اعلامیه متذکر می شود که عملیات تنها 24 ساعت به طول می انجامد.» وی اعلامیه را از پنجره به بیرون پرتاب کرد تا پلیس آن را بردارد.

پس از چند دقیقه، آقای دکتر افروز را که در نتیجه تلاش ناموفق برای فرار از سمت چپ صورتش خون جاری شده و ورم کرده بود به اتاق آوردند. خانم ها شدیداً شوکه شده بودند و یکی از آنها حال بسیار بدی داشت که ساعت 3 بعدازظهر، عون او را آزاد کرد. همان روز پس از بحث ها و صحبت هایی که میان گروگان ها و گروه درگرفت، بالاخره رهبر گروه موافقت کرد که ازطریق یک تلفن، مستقیماً با دفتر قطب زاده در وزارت امور خارجه تماس گرفته شود. در آن هنگام قطب زاده در ابوظبی بود و تنها یک کشیک در وزارت امور خارجه بود که قطب زاده را از ماجرا مطلع کرد. ساعت 9 شب تلفن زنگ زد. قطب زاده بود. عون به او خواسته گروهش را اعلام کرد، ولی قطب زاده {بعداً عون خودش اقرار کرد} به او می گوید: «هر کار دلتان می خواهد بکنید، ما اهمیتی به خواست شما و امثال شما نمی دهیم.» عون تهدید کرد که در صورت عملی نشدن خواسته هایش گروگان ها را می کشد و گوشی را گذاشت.

پنجشنبه، 11 اردیبهشت، اول مه 1980 «دیگر همه گروگان ها و اعضای گروه را می شناختم.

گروگان ها عبارت بودند از: 1. دکتر علی افروز 2. آقای نقی زاده 3. دکتر عزتی 4. آقای تقی کجوری 5. آقای محمد محب 6.آقای مقدم 7. آقای لواسانی 8. آقای فلاحی 9. آقای دادگر 10. آقای صمدزاده 11. خانم رویا کاغذچی 12. خانم زهرا زمردیان 13. خانم هاشمیان 14. خانم برومند 15. خانم گنجی. همه این افراد کارمندان سفارت بودند. من و آقای طباطبایی و آقای مه نورد نیز برای انجام کاری به سفارت آمده بودیم و تبرور جانسون افسر پلیس، هاریس، موریس، کریمر، مصطفی، فاروقی و دکتر گل که غیرایرانی بودند تنها به سفارت مراجعه کرده بودند. اعضای گروه عبارت بودند از: 1. عون رهبر گروه 2. فیصل 3. حسن 4. سلیم 5. شاکر 6. علی که تنها دو نفر اول، مسلسل های اتوماتیک یوزی به کار می بردند، ولی باقی دیگر تپانچه های خودکار به دست داشته و بلااستثنا همه شان نارنجک های قرمز رنگی در دست داشتند. ... ساعت 11 صبح بود. علی جوان ترین عضو گروه به افروز می گوید که جایش را عوض کند، ولی افروز اهمیت نداد. دوباره فریاد زد جایت را عوض کن. آقای افروز در جواب گفت: بزن بکش، که ناگهان جوانک تیری به طرف سقف اتاق شلیک می کند، افروز هم به سرعت جایش را تغییر می دهد.»

عون و گروهش پس از اعلام مهلت تا ساعت 12 ظهر به پلیس و سپس تمدید مهلت به مدت دو ساعت متوجه شدند که پلیس انگلستان قصد طول دادن قضیه را دارد. عون و فیصل برای حدود نیم ساعت به طبقه پایین رفتند و با پلیس ازطریق تلفن مذاکره کردند. سپس عون آمد و اعلام کرد: «ما تا ساعت 8 صبح فردا، به پلیس مهلت داده ایم تا برای ما یک هواپیما حاضر کرده و سه سفیر عراق، اردن، الجزایر نیز تا قبل از ساعت 8 صبح، به ملاقات ما بیایند.»

جمعه، 12 اردیبهشت، 2 مه 1980

هیچ یک از سفرا حاضر نشدند شخصاً به محل سفارت بیایند. ساعت 4 بعدازظهر، عون و فیصل با شتاب به طرف اتاق آمدند. «عون درحالی که سعی می کرد خونسردی خود را حفظ کند، گفت: رادیو ایران همین الآن اعلام کرد قطب زاده ازجانب شما {گروگان ها} پیام محرمانه ای داشته است مبنی بر اینکه گروگان ها حاضرند جان خود را در راه جمهوری اسلامی فدا کنند. به دنبال آن عون دستور می دهد اتاق را دوباره عوض کنیم» و دکتر عزتی را

ص: 695


1- * نام گروه، جنبش شهید محی الدین ناصر اعلام شده بود.

می خواهد که همراه او برود. دکتر عزتی بعد از 10 دقیقه، با حالتی دگرگون شده برمی گردد و می گوید: «عون به رئیس پلیس گفت اگر پیامی را که ما امروز صبح، به خبرنگار بی بی سی دادیم در اخبار ساعت 9 شب، اعلام نکنید دکتر عزتی را کشته و

جسدش را از پنجره بیرون می اندازیم.» نفس ها در سینه ها حبس شده بود. 5 دقیقه به ساعت 9، عون یکی از خانم ها که باردار بود را آزاد کرد مشروط بر اینکه اوضاع را برای پلیس تشریح کند و بگوید اگر اعلامیه را پخش نکنند، آنها یکی از گروگان ها را خواهند کشت. «ساعت نه و پنج دقیقه شب بود که فیصل و مصطفی به طبقه بالا آمدند و درحالی که مصطفی لبخند بر لب داشت فریاد زد: آنها اعلامیه ما را از رادیو اعلام کردند کلمه به کلمه. ناگهان اتاق از شادی منفجر شد. همه به طرف فیصل، شاکر، علی و حسن دویدند و آنها را مانند دوستان قدیمی در آغوش گرفته و می بوسیدند. همه وهمه از گروگان ها گرفته تا افراد گروه حتی رهبر گروه در آن لحظه بی اختیار گریه کردند و بلافاصله همه به نماز ایستادیم. بعد از نماز، عون دکتر گل پاکستانی را نیز آزاد می کند. حالا دیگر همه اسلحه ها کنار گذاشته شده و حرف ها همه حرف های مهربانانه و محبت آمیز بود.»

شنبه، 13 اردیبهشت، 3 مه 1980

ساعت 10 صبح، عون و فیصل با گروگان ها میزگردی تشکیل دادند و به بازگوکردن تاریخچه و سوابق سیاسی خودشان {که نیاز به تحلیل جداگانه و مفصل دارد} پرداختند. ساعت یک ونیم، بعد از نماز «ما متوجه شدیم که آنها با ماژیک مشغول نوشتن شعارهایی علیه آیت الله خلخالی و رفسنجانی و دکتر بهشتی شده اند. همچنین روی دیوار می نویسند: جاوید باد خلق عرب و شعارهای گوناگون دیگر، به طوری که تمام دیوارها سیاه شده بود.»

یکشنبه، 14 اردیبهشت، 4 مه 1980

ساعت 10 صبح، رادیو اعلام کرد هنوز سه سفیر اردن، کویت و الجزایر در محل وزارت امور خارجه در لندن مشغول تبادل نظرند. به خوبی محسوس بود که پلیس و دولت انگلستان قصد ادامه دادن موضوع را دارند تا صبر و طاقت را از اشغالگران بگیرند.

ساعت حدود 5:30، دکتر افروز گفت: روی دیوار پشت اتاقی که در آن بودیم با نوشتن شعار به امام توهین کرده اند. نقی زاده او را متوجه این مسئله می کرد که اگر این رابطه ای را که با زحمت با آنها ایجاد کرده ایم از دست بدهیم، دیگر امکان مصالحه وجود ندارد، ولی آقای افروز درحالی که گریه می کرد گفت: «من نمی توانم آن جمله را تحمل کنم، یا آن را پاک کنند یا با خون من دوباره بنویسند. ... به هر که می خواهند فحش بدهند آزادند، ولی به نائب امام زمان...؟ حداقل من نمی توانم آن را تحمل کنم.» و وقتی علی وارد اتاق شد همین جملات را به او گفت. فیصل وقتی در جریان موضوع قرار گرفت با عصبانیت و هیئت نخستین روز ورودش وارد اتاق شد و درحالی که گلنگدن اسلحه اش را با خشم می کشید، فریاد زد: «هر که ناراضی است بیاید بیرون» و بعد چند جمله رکیک دیگر. در اینجا آقای عباس لواسانی نیز با فریاد جملات افروز را تصدیق کرد و اتاق آشفته شد. تبرور افسر انگلیسی و چند گروگان دیگر به لواسانی و افروز اعتراض کردند و ازطرفی فیصل بود که قصد حمله به لواسانی و افروز را داشت. بالاخره قانون اسلحه پیروز شد و فیصل با ماژیک جملات ناخوشایندی را جلوی چشم ما با خط درشت نوشت. وقتی همه خواب بودند می شنیدم که افروز می گفت: «من همه آن شعارهایی را که بر روی دیوار نوشته اند، درود بر خمینی، می بینم.»

دوشنبه، 15 اردیبهشت، 5 مه 1980 ساعت 9 صبح، عون به پلیس تلفن کرد و گفت: اگر تا 45 دقیقه دیگر یکی از سفرای خواسته شده در اینجا نباشند و با ما مذاکره نکنند، ما یکی از گروگان ها را خواهیم کشت و جسدش را از پنجره به بیرون خواهیم

ص: 696

انداخت. پلیس جواب می داد که ما نمی توانیم در این زمان یکی از سفرا را احضار کنیم و عون به تهدید ادامه می داد. از رفتارشان به خوبی پیدا بود که می خواهند همه چیز را همان روز پایان دهند. پس از گذشتن یک ساعت، لواسانی را با خود به طبقه پایین بردند. فقط 15 دقیقه دیگر به پلیس فرصت داده شد. پلیس در این زمان مرتب با عون تماس می گرفت و شرایط قبلی را تکرار می کرد. پس از پایان یافتن 15 دقیقه، صدای شلیک سه گلوله را شنیدیم. عون به وسیله تلفن به پلیس گفت: ما یکی از گروگان ها را کشتیم و اگر تا 15 دقیقه دیگر یکی از سفرا را نیاورید یکی دیگر را خواهیم کشت. آقای نقی زاده و افسر تبرور، عون را قانع کردند که تا ساعت 5 به پلیس مهلت داده شود. پس از شلیک آن سه گلوله و بازنگشتن لواسانی و اقرار عون به کشتن لواسانی حالتی شبیه به مرگ تدریجی بر سفارت حاکم بود. آنها می خواستند با ایجاد این فرسایش پلیس و گروگان ها، راهی برای خودشان باز کنند.

تا ساعت 6 بعدازظهر، در تمام مدت پلیس با عون مذاکره می کرد و فریادها نشان می داد که مذاکرات برای گروه رضایت بخش

نیست. ساعت 6:10، دوباره صدای شلیک سه گلوله از طبقه پایین به گوش رسید. در ساعت 6:30، رادیو اعلام کرد که 2 نفر از تروریست ها جسد مردی را به بیرون در سفارت آوردند و به سرعت

به داخل بازگشتند. دیگر برای همه مسلم شده بود که آنها لواسانی را کشته اند. عون به پلیس اعلام کرد که اگر حمله ای

به سفارت شود آنها همه گروگان ها [را] کشته و ساختمان منفجر خواهد شد و خواست «تا یک اتوبوس تا 10 دقیقه دیگر جلوی در سفارت حاضر باشد. پلیس بلافاصله {با شگفتی هرچه تمام تر} قبول می کند و حتی نوع هواپیمایی را که گروه مایل است با آن پرواز کند نیز می پرسد. 10 دقیقه بعد، پلیس تلفن کرد که تنها می خواهد با عون رهبر گروه صحبت کند. عون، هاریس و تبرور را با خود به طبقه دوم برد.»

هنوز عون با پلیس تلفنی صحبت می کرد که ناگهان صدای انفجار مهیبی ساختمان را لرزاند. بقیه گروگان گیران «فریاد زدند: حمله کردند، حمله کردند و هر 4 نفر به داخل اتاق آمدند. فیصل بلافاصله به طرف افروز، صمدزاده، دادگر و دیگر گروگان ها که در سمت راست اتاق نشسته بودند شلیک می کند. شاکر هم شلیک می کرد، ولی تنها من می توانستم آتشی را که از لوله اسلحه هایشان بیرون می آمد ببینم. صمدزاده اولین کسی بود که مورد اصابت چندین گلوله قرار گرفت. من که لحظه به لحظه ناظر جریان گلوله هایی که از مسلسل های فیصل و شاکر و تپانچه سلیم به طرف صمدزاده و دادگر و افروز شلیک می شد بودم، شوکه شده و تنها روی زمین نشسته بودم و منتظر گلوله ای بودم که مرا نیز از پای درآورد. دقیقه ای به همین حالت می گذرد که ناگهان فیصل داد می زند: به انگلیسی بگو تسلیم، تسلیم. در این لحظه فیصل و سلیم و شاکر روی زمین نشستند و اسلحه ها و نارنجک ها و فشنگ هایشان را از پنجره بیرون انداختند. در این لحظه اولین مأمور انگلیسی با هیئتی فوق العاده متحیرکننده وارد اتاق شد. کاملاً شبیه به قورباغه بود، اسلحه فوق العاده عجیبی در دست داشت، به محض اینکه وارد اتاق شد فریاد زد: دراز بکشید، دراز بکشید و بعد فریاد زد: تروریست کیه؟ تروریست کدومه؟!

یکی از گروگان ها که من متوجه نشدم کیست فیصل و شاکر را نشان داد. مأمور بلافاصله فیصل را بلند کرد، روی دیوار چسباند و با اسلحه اش حدود 10 تا 12 تیر از سر تا پایین تنه اش به او شلیک کرد. دومین نفر شاکر بود که خودش فریاد زد: تسلیم، تسلیم. مأمور بلافاصله به طرفش دوید، سر او را میان بازوهایش گرفت و با اسلحه کمری سرش را متلاشی کرد. به قدری این صحنه رقت انگیز بود که قدرت هرگونه حرکتی را از من گرفته بود. حالا در اتاق 4 مأمور قورباغه ای شکل بودند که فریاد می زدند، بلند شو، بلند شو و بعد ازطریق راهرویی که مملو از دود و گاز اشک آور بود ما را مانند هندوانه به یکدیگر پاس می دادند به طوری که وقتی مرا به بیرون از سفارت آوردند دیگر نمی توانستم نفس بکشم. دوستانم را یکی پس از دیگری دیدم. صمدزاده و دادگر را که به طور جدی زخمی شده بودند، فقط صمدزاده و دادگر نبودند... حدود 15 دقیقه، به همان حال باقی ماندیم، سپس لیستی را که از قبل تهیه کرده بودند آوردند و تک تک گروگان ها را شناسایی کردند، همه

ص: 697

در محل حاضر بودند به غیراز لواسانی، دادگر، صمدزاده و افروز. تا پایان عملیات که جمعاً نیم ساعت به طول انجامید، به همان حال دراز کشیده باقی ماندیم و بعد با اتوبوسی که در محل حاضر بود، بلافاصله به بیمارستان رفتیم. دیگر همه باور کرده بودند که همه چیز تمام شده و خدای بزرگ بار دیگر قدرت لایزالش را نشان داده است. درود بر لواسانی شهید و برادر همراهم صمدزاده.» (1)

ضمیمه دوم گزارش315: اسامی اشغالگران سفارت ایران در لندن

دو هفته بعد از پایان خونین ماجرای اشغال سفارت ایران، در 3/3/1359، رادیو لندن گزارش داد: «پلیس لندن اسامی پنج مرد مسلح را که در طی حمله پلیس به سفارتخانه ایران کشته شده اند اعلام داشته است. اسامی این مردان مسلح که سفارتخانه ایران را تسخیر کرده بودند و آن را شش روز در تصرف خود داشتند طبق اعلامیه پلیس لندن چنین است:

1. عون علی محمد 2. شاکر عبدالله رضی 3. سمیر محمد حسین 4. شاکر سلطان سعید 5. مکی هارون علی 6. علی فوزی بداوی نژاد، دستگیر.» (2)

درباره ردیف ششم، یادآوری می شود دو روز بعد از پایان ماجرای سفارت ایران در لندن، روزنامه گاردین نوشت: تنها تروریستی که سالم توسط پلیس انگلیس دستگیر شده است، در انگلستان محاکمه می شود و مارگارت تاچر نخست وزیر انگلیس، مصمم است که در مقابل هرگونه تلاش دولت ایران برای استرداد این تروریست مقاومت کند. (3)

ص: 698


1- روزنامه کیهان، 28/2/1359، ص10.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 67، 4/3/1359، ص5، بخش فارسی رادیو لندن، 3/3/1359.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 50، 18/2/1359، ص3، لندن خبرگزاری آسوشیتدپرس، 7 مه 1980 {17/2/1359}.

ص: 699

ص: 700

روزشمار جنگ چهارشنبه 17 اردیبهشت 1359 21 جمادی الثانی 1400 7 مه 1980

325

تبعات حادثه طبس در امریکا قابل توجه است، براثر شکست عملیات طبس، بارها بر عدم تکرار حمله نظامی لااقل در کوتاه مدت و قبل از پاسخ قطعی روش های دیگر، تأکید شده است، ضمن اینکه تقسیم و پخش شدن گروگان ها در سراسر ایران هرگونه حمله و اقدام نظامی محدود و سریع برای آزادی آنان را به طور اساسی منتفی می کند؛ درعین حال برخی دست اندرکاران قضیه، به دفاع مستقیم یا غیرمستقیم از آنچه گذشت می پردازند که تا حدی طبیعی هم هست، اما امروز، گزارشی از شبکه خبری امریکایی ای.بی.سی پخش شد که تا حد زیادی خلاف انتظار و دور از امکان تحقق به نظر می رسد و بیشتر کوششی برای خروج دولت امریکا از انفعال در افکارعمومی در آن می تواند مطرح باشد.

به گزارش آسوشیتدپرس، امروز، شبکه مزبور اعلام کرد: به فاصله یک هفته پس از نخستین تجاوز ناکام امریکا به ایران، کارتر به پنتاگون {وزارت دفاع امریکا} دستور داده است تا طرح های تازه ای را برای دومین حمله تحت عنوان "نجات گروگان های امریکایی" تدارک کند. به گزارش مزبور، این شبکه امریکایی گفته است درحالی که مقامات دولت کارتر وجود چنین نقشه هایی را انکار نمی کنند، اما این نکته را روشن کرده اند که امیدوارند با آزادی گروگان های امریکایی نیازی به آن نداشته باشند. بااین حال، مقامات امریکایی معتقدند که جای جدید گروگان ها را می دانند و به محیط اطراف آن آشنا هستند و اعتقاد دارند که عملیات نجات جدید امکان پذیر است. مقاماتی که نخواسته اند نامشان افشا شود به شبکه ای.بی.سی گفته اند که متفرق کردن گروگان ها مفید بوده است زیرا پراکنده کردن گروگان ها معنی اش متفرق کردن نگهبانان آنها هم هست که درواقع به معنی ضعیف شدن عنصر خشن تری از میان دانشجویان پیرو خط امام است. ارتباط میان دانشجویان پیرو خط امام در نقاط مختلفی که گروگان ها را مستقر کرده اند ضعیف است و همین مسئله ضرورت زمان سنجی دقیق و چابکی بیش از حد نجات دهندگان را می کاهد و بالاخره شکست در یک عملیات به هیچ وجه شانس موفقیت در عملیات دیگری را ضعیف نمی کند. (1)

ص: 701


1- روزنامه کیهان، 18/2/1359، ص4.

326

بااینکه مسئله مهم این روزها در نزد همه گروه ها و جریان های سیاسی انتخابات است، اما مسئله مبارزه با امریکا و حواشی آن درهرحال و همیشه جذابیت های خاص خود را دارد، به خصوص باتوجه به نوع برخورد با آن که عاملی برای افزایش یا کاهش مشروعیت تلقی می شود. امروز، سازمان مجاهدین خلق و حزب کارگران سوسیالیست، برخی ابهامات موجود در حاشیه واقعه طبس مربوط به عوامل داخلی همدست امریکا را که قبلاً مطرح شده بود،(1) بازهم در نشریات خود مطرح کردند. روزنامه جمهوری اسلامی نیز از آیت الله خلخالی مطلبی دراین باره درج کرده است.

سازمان مجاهدین خلق در شماره امروز ارگان خود مجاهد با عنوان "رادارهای محلی که نقاط کور را می پوشانند کجا بودند" نوشت: «پس از درج مقاله "چند سؤال درباره تهاجم نظامی امریکا"، عده ای از برادران درجه دار نیروی هوایی با ما تماس گرفتند و اعلامیه زیر را دراختیار ما قرار دادند، در توضیح این مطلب گفتند: ... این اعلامیه را که به وسیله عده ای از برادران درجه دار ما انتشار یافته است نزد مسئولین بردیم، ولی با کمال تعجب هیچ گونه پاسخی دریافت نداشتیم. پس از چاپ مقاله مجاهد دراین زمینه مناسب دیدیم این اعلامیه را برای آگاهی مردم دلاور میهنمان دراختیار شما قرار دهیم تا در نشریه مجاهد به چاپ برسانید.»

این اعلامیه که با عبارت «به نام خداوند درهم کوبنده ستمگران. امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند. {امام خمینی} با درود به رهبر کبیر انقلابمان، خمینی بت شکن و با امید به پیروزی تمامی مستضعفین بر مستکبرین. ملت مبارز و قهرمان ایران، چو ایران نباشد تن من مباد» شروع شده است، توضیحاتی بدین شرح درمورد سؤالات مطرح شده در مقاله مندرج در مجاهد 14/2/1359، داده است: «روز چهارشنبه 5/2/1359، به پایگاه یکم شکاری {پایگاه مادر} که توپ های 23 میلی متری ما در آنجا مستقر بودند برای حفاظت و پاسداری از مرز هوایی فرودگاه و پایگاه دستور داده می شود که سریعاً توپ ها و رادارها را جمع کنید که درجه داران متخصص این دستگاه ها سؤال می کنند چرا؟ فرمانده گردان پدافند، سرگرد فریدون هراتیان اظهار می دارد که دستور از بالا آمده است، پرسنل درجه دار می گویند مگر می شود هواپیما و فرودگاه مهرآباد را بدون حفاظت گذاشت. آن سرگرد فرمانده یعنی هراتیان می گوید که من نمی دانم دستور داده اند توپ ها و رادارها باید جمع شود تا شما به مأموریت ویژه بروید. باتوجه به دستور فرمانده که می گوید اگر جمع نکنید تمرد حساب می شود و دادگاهی می شوید {یعنی بازهم اطاعت کورکورانه} پرسنل درجه دار با زور فرمانده دستگاه ها را جمع می کنند و در همان روز هم ما مطلع شدیم که این عمل در پایگاه های دیگر خارج از مرکز انجام شده است، پایگاه بابلسر و شیراز و ایستگاه رادار شهرآباد مشهد و... دراین رابطه باند فرودگاه تهران و پایگاه شکاری تا روز

ص: 702


1- * ازجمله در نشریه مجاهد شماره 55 مورخ 14/2/1359، مقاله ای با عنوان "چند سؤال درباره تهاجم نظامی امریکا" درج شد که در روزشمار 14/2/1359، آورده شده است.

یکشنبه 7/2/1359 که جمعه اش [5/2/1359]، حمله امریکا اتفاق افتاد بدون مراقبت گذاشته شد و اکثریت هواپیماهای ما هم بدون استتار در باند مانده بودند و دراین حال ما را به یاد بمباران هواپیماهای مصری انداخت که آنها را در باندهایشان بمباران کردند و نیروی هوایی آنها فلج شد، به هرحال تا روز یکشنبه که دو دستگاه توپ از پادگان آموزشی مهرآباد جنوبی آنجا بوده و مستقر کردند بدون رادار و روز دوشنبه یک دستگاه رادار هم به آنها دادند حالا ما از مسئولین ارتش و فرماندهان سؤال می کنیم که باتوجه به اینکه الآن روز چهارشنبه است 10/2/1359 و هنوز یک نفر از پرسنل به مأموریت ویژه کذایی نرفته اند چرا آن عمل را انجام دادید؟ آیا با برنامه روز جمعه امریکا ارتباطی ندارد؟» اعلامیه با این عبارت تمام شده است: «پیروز باد ایران زمین، نابود باد امپریالیسم امریکا و سرسپردگان داخلی آن، سرنگون باد حکومت مزدور عراق، پیروز [باد] مستضعفین.

درجه داران نیروی هوایی جمهوری اسلامی» (1)

امروز همچنین هفته نامه کارگر ارگان حزب کارگران سوسیالیست به تکرار برخی ابهامات پرداخت و نوشت: «پیش از این تهاجم ستاد نیروهای هوایی طی تلفن گرام شماره 82/71303، 4/2/1359 به گردان پدافند زمین به هوای پایگاه یکم به واحدهای مستقر در شهرهای بزرگ دستور می دهد که بی درنگ همه توپ های زمین به هوا و آتشبارهای مستقر در پایگاه ها را جمع آوری کنند. این دستور سبب می شود که بیشتر فرودگاه ها و پایگاه های مردم ایران در شب عملیات نور سبز، عاری از دفاع ضدهوایی باشند. ... و باز درخور توجه است که چراغ های ورزشگاه امجدیه که در کنار مرکز جاسوسی قرار دارد و گویا به عنوان محل فرود هلیکوپترهای امریکایی انتخاب شده بود، در شب عملیات تا صبح روشن بوده است و رادارهایی که می توانستند ورود هواپیماها و هلیکوپترهای امریکایی را گزارش کنند از یک هفته پیش از کار افتاده بوده [است].» (2)

از سوی دیگر، ابهام دیگری {بمباران منجر به شهادت منتظرقائم} در شیراز مطرح و جواب داده شد. خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی از شیراز گزارش داد: «آیت الله خلخالی که به شهر شیراز سفر کرده اند در یک گفت وگوی اختصاصی درمورد چگونگی بمباران هلیکوپترها گفت در زمانی که هواپیماهای ایران در آسمان بودند گیرنده های سپاه پاسداران درست کار نمی کرد و این اشکال باعث شهادت منتظرقائم شد. وی افزود که بعضی ها مسائل را بررسی نمی کنند و می گویند ارتش و سران آن با مهاجمین دست داشته اند،درصورتی که این طور نیست زیرا داخل هلیکوپترها دستگاه های فرستنده کار می کردند و به گمان اینکه ممکن است به مجرد رسیدن قوای نظامی به نزدیک هلیکوپترها بمب ها منفجر شوند، آقای رئیس جمهور دستور بمباران آنها را صادر کردند و به نظر من سران ارتش و به خصوص تیمسار باقری بسیار خوب کار می کنند و اگر سران ارتش با مهاجمین همکاری می کردند آنها صددرصد موفق بودند، اما دیدیم که با این وضع فجیع فرار کردند.» (3)

ص: 703


1- سازمان مجاهدین خلق ایران، نشریه مجاهد، شماره 58، 17/2/1359، صص 1 و 7.
2- حزب کارگران سوسیالیست، هفته نامه کارگر، شماره 57، 17/2/1359، ص2.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 17/2/1359، ص4.

327

حمایت صدراعظم آلمان غربی، نامه 50 تن از نمایندگان حزب کارگر در مجلس انگلستان و ابراز همکاری اقتصادی ژاپن با ایران، ازجمله موارد قابل ذکر در ادامه حمایت های دیپلماتیک از امریکا در قضیه گروگان گیری می باشد که با فشارهای رسانه ای پررنگ تر می شود.

امروز، هلموت اشمیت صدراعظم جمهوری فدرال آلمان، در مصاحبه ای با روزنامه اکسپرس از اینکه منازعه و بحران بین ایالات متحده امریکا و ایران به علت گروگان گیری تا نقطه ای گسترش یابد که به کارگیری وسایل نظامی نیرومندتر به عنوان یگانه گام ممکن بعدی مورد توجه قرار بگیرد، ابراز نگرانی کرد. به گزارش بخش فارسی رادیو کلن، اشمیت درعین حال گفت که او به روش میانه رو و معتدل پرزیدنت کارتر اعتماد دارد. در این مصاحبه وی خاطرنشان کرد که نگرانی او به این جهت شدید است که اتحاد جماهیر شوروی با کمال تأسف هیچ گونه گامی برای حل بحران ناشی از گروگان گیری برنمی دارد. دولت اتحاد شوروی بیشتر تلاش می کند تا از این بحران برای گسترش نفوذش در ایران استفاده کند. صدراعظم اشمیت در این مصاحبه گفت که برای همبستگی دولت جمهوری فدرال آلمان با ایالات متحده امریکا حدومرزی در اتحادیه آتلانتیک وجود ندارد. (1)

در همین حال، بیش از 50 تن از نمایندگان حزب کارگر در مجلس عوام انگلستان نامه ای برای دکتر بنی صدر رئیس جمهوری اسلامی ایران، فرستاده اند.

به گزارش خبرنگار سیاسی تایمز، این نمایندگان از کسانی هستند که در زمان شاه مخلوع با رژیم وی و طرز رفتارش با زندانیان سیاسی مخالف بودند. آنها در نامه خود خواستار آزادی گروگان های امریکایی شدند. رادیو لندن که گزارش مذکور را پخش کرد در ادامه یادآور شد که روزنامه تایمز به نقل از نامه این نمایندگان به رئیس جمهوری ایران افزوده است: ادامه توقیف گروگان های امریکایی نتیجه ای جز انحراف افکارعمومی از اعمال و سیاست های گذشته امریکا در ایران ندارد. (2)

همچنین مواضع ژاپن در این ماجرا قابل ذکر است که ازطرفی حامی جدی امریکا است و ازطرفی با ایران طوری برخورد می کند که با گرفتن زمان مناسب، کمترین خسارت های ممکن را متحمل شود. یک گزارش رویتر از توکیو حاکی است ژاپن می خواهد اقداماتش طوری باشد که رقبای دیگر حتی المقدور جایگزین آن نشوند. در گزارش رویتر آمده است: کارخانه میتسویی ژاپن پروژه 2/3 میلیارد دلاری مجتمع پتروشیمی ایران را به پایان خواهد رساند. یک سخنگوی این کارخانه ضمن اعلام خبر مذکور افزود: عملیات ساختمانی این پروژه که حدود 83 درصد کارش تمام شده بود، به دنبال انقلاب ایران متوقف شد و ما دوباره تصمیم گرفته ایم که کار تکمیل پروژه را دنبال کنیم. سخنگوی شرکت مزبور افزود: «ما ادامه کار را تا پایان این ماه از سر خواهیم گرفت و تا آن موقع حدود 300 مهندس و کارگر ژاپنی به محل اعزام خواهند شد. گفته می شود پروژه فوق که کارهای جزئی آن باقی مانده تا پایان سال جاری مسیحی به اتمام خواهد رسید.» سخنگوی میتسویی گفت: «اظهارات معین فر توجه ما را به خود جلب کرد و ما فکر کردیم پروژه ممکن است به کشور دیگر واگذار شود

ص: 704


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 50، 18/2/1359، ص11، بخش فارسی رادیو کلن، 17/2/1359.
2- همان، ص6، بخش فارسی رادیو لندن، 17/2/1359.

چراکه مجارستان هم اعلام آمادگی کرده بود.» رویتر افزوده است: «گفته می شود به دنبال تهدید ایران مبنی بر واگذاری کار به مجارستان یا یکی دیگر از کشورهای اروپای شرقی، ژاپن تصمیم گرفته است این پروژه را که بزرگ ترین پروژه مشترک خود با یک کشور خارجی است به اتمام رساند.» (1)

328

امروز، همراه با گزارش های حمایت آمیز از رفتار پلیس انگلیس، همچنین جنبه هایی از حادثه سفارت در لندن پخش شد که نشان می دهد اهداف دولت انگلیس از چگونگی حل مسئله از پیچیدگی های بازنشده ای برخوردار بوده است و این فرض را پیش می کشد که مقامات انگلیس عمداً می خواستند ماجرا را به وضعی برسانند که کشیده شد.(2)

در چارچوب اولین جنبه ذکرشده، گزارش آسوشیتدپرس از لندن حاکی است: «رونالد موریس یکی از پیشخدمت های سفارت ایران در لندن، گفت که مردان مسلح رانده شدگان عرب از جنوب ایران بودند و اگر عملیات نظامی برای نجات گروگان ها انجام نمی شد، آنها همه گروگان ها را می کشتند. او همچنین گفت در آخرین لحظات پلیس با اشغال کنندگان مشغول مذاکره درمورد هواپیما بود که اشغالگران ناگهان تصمیم خود را عوض کرده و به کشتار گروگان ها پرداختند.» (3)

اما در چارچوب دومین جنبه ذکرشده، یک گزارش رادیو لندن قابل ذکر است. این رادیو در بخش عربی خود گزارش داد: پلیس لندن از این موضوع پرده برداشته است که مردان مسلح اشغال کننده سفارت ایران در لندن پیش از حمله کماندوهای انگلیسی به ساختمان سفارت از تمام خواسته های خود صرف نظر کرده بودند بجز تأمین راه خروج آنها از کشور، اما مقامات انگلیسی آمادگی تأمین این راه خروج را نداشتند. پلیس لندن می گوید همین عامل باعث ناکامی مذاکرات با مردان مسلح شد. (4)

329

اعلام مواضع مقامات ایران و عراق در قبال یکدیگر، آشکارا تیره ترشدن روزافزون روابط دو کشور را نشان می دهد؛ تا جایی که هر دو طرف هرگونه میانجیگری را رد می کنند. نعیم حداد معاون رئیس جمهور عراق، که اخیراً تحرک دیپلماتیک قابل ملاحظه ای را بروز می دهد بار دیگر دعاوی عراق علیه ایران درمورد سه جزیره و اروندرود را مطرح کرد.(5)

ص: 705


1- روزنامه کیهان، 17/2/1359، ص13.
2- * مطالعه گزارش مشاهدات یکی از گروگان ها که در بخش ضمائم روزشمار 16/2/1359 درج شده است، توصیه می شود.
3- روزنامه بامداد، 18/2/1359، صص 1 و 3.
4- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 50، 18/2/1359، ص8، بخش عربی رادیو لندن، 17/2/1359.
5- ** جالب است که نعیم حداد، در یک تقلید آشکار از ایران و برای گرفتن ابتکارعمل، می کوشد شعار "نه شرقی، نه غربی" ایران را از انحصار ایران خارج کند و از مزایای آن برای عراق هم بهره بگیرد. وی در همین مصاحبه اتحاد شوروی و ایالات متحده را متهم کرد که درپی آن اند که با روش های مختلف کنترل حوزه های نفتی منطقه غرب آسیا را به دست گیرند. وی گفت: هدف اتحاد شوروی منحصر به اشغال افغانستان نبوده، بلکه به بهانه دفاع از خطرهایی که ازجانب ایالات متحده وجود دارد، درصدد اشغال دیگر کشورهاست. حداد افزود: روش روس ها نفوذ ازطریق احزاب کمونیست در پاکستان و دیگر کشورها و به دست آوردن قدرت در آنجاست. وی درمورد اهداف ایالات متحده گفت: راهبرد امریکا براساس ایجاد تشنج دائمی در این منطقه و توجیه حضور واشنگتن به بهانه های مختلف و برپایی پایگاه های نظامی در این منطقه است.

امروز، آسوشیتدپرس گزارش داد: حداد در مصاحبه با روزنامه السیاسه {چاپ کویت} گفت که وی برای حل وفصل اختلافات میان ایران و عراق پیشنهاد مذاکره مستقیم کرده است، لکن به عنوان ابراز حسن نیت، ایران باید ابتدا سه جزیره واقع در خلیج فارس را به اعراب مسترد دارد. حداد گفت: عراق متقاعد شده است که قدرت های خارجی وجود دارند که سعی می کنند برای جلوگیری از مواجهه عراقی ها با اسرائیل، سربازان این کشور را در مرز عراق و ایران مستقر سازند، لکن عراق چشم طمع به این سه جزیره یا دهانه راه آبی شط العرب {اروندرود} ندارد، ضمن آنکه درپی دامن زدن به تشنجات با ایران نیست، ولی اگر ایران طالب جنگ باشد از آن استقبال می کند. نعیم حداد افزوده است که عراق کوشش های میانجیگرانه را نه از روی تکبر، بلکه به دلیل انجام گفت وگوهای مستقیم، رد می کند. (1)

یادآوری می شود روز قبل نعیم حداد در مصاحبه با روزنامه کویتی الرأی العام اعلام کرده بود کشور متبوع او به درخواست از ایران برای تخلیه سه جزیره خلیج فارس که اهمیت راهبردی دارند، ادامه خواهد داد. به گزارش رویتر، وی اضافه کرد کشور او مترصد کسب کنترل این سه جزیره است و عراق این حق را دارد که کنترل این سه جزیره و بالطبع کنترل کامل شط العرب {اروندرود} را به دست آورد. (2)

همچنین حسن طوالبی یک سخنگوی وزارت اطلاعات عراق، در مصاحبه با روزنامه اماراتی الخلیج همین موضع را به این شکل تکرار کرد: دولت متبوع وی هرگونه میانجیگری بین عراق و همسایگانش را رد می کند و ترجیح می دهد که مستقیماً با آنها تماس بگیرد. وی افزود: نخستین شرط مذاکره با ایران تخلیه سه جزیره {تنب بزرگ، تنب کوچک و بوموسی} از نیروهای ایران و اصلاح چاپ خط مرزی ایران و عراق در شط العرب {اروندرود} است و ما هنوز منتظر پاسخ ایران به این دو مطلب هستیم. (3)

این گونه اظهارات درحالی است که حتی بعد از قضایای سفارت ایران در لندن نیز دولت عراق آشکارا به تبلیغ عربستان سازی در خوزستان و طرح دعاوی عرب گرایی در این خطه و به خصوص تشویق علنی اقدامات جنایتکارانه ای که تحت این عنوان انجام می شود، ادامه می دهد. رادیو بغداد در ساعت 12:30 امروز، اعلام کرد: «ملت عرب در استان عربستان [خوزستان] همچنان به مبارزات مسلحانه خود علیه افراد و تأسیسات [دولتی]... ادامه می دهد. این مبارزات به رغم اقدامات و تدابیر سرکوبگرانه رژیم فارسی درجهت پایان دادن به قیام ملت عربستان [خوزستان] که در راه کسب حقوق خود آغاز کرده اند کماکان ادامه دارد. رادیوی رژیم نژادپرست فارس شب گذشته {16/2/1359}، اعتراف کرد که هشت بمب آماده انفجار در خط آهن اهواز کشف شده است که انقلابیون عربستان [خوزستان] آنها را کار گذاشته بودند.» (4)

از سوی دیگر در ایران، امروز آیت الله بهشتی در جلسه هفتگی مصاحبه مطبوعاتی خود به سؤالات خبرنگاران داخلی و خارجی پاسخ گفت. به نوشته روزنامه اطلاعات: «دکتر بهشتی در

ص: 706


1- همان، ص3، کویت خبرگزاری آسوشیتدپرس، 7 مه 1980.
2- روزنامه بامداد، 17/2/1359، ص 12.
3- روزنامه اطلاعات، 18/2/1359، ص10.
4- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 50، 18/2/1359، ص15، بخش عربی رادیو بغداد، 17/2/1359.

پاسخ سؤالی مربوط به مسافرت یاسر عرفات به عراق و نقش میانجیگری وی گفت دررابطه با مسائل مطروحه بین ایران و عراق با روش ضدمردمی و خصمانه ای که دولت عراق پیش گرفته، هیچ نقطه مبهمی بین دولت ایران و دولت عراق وجود ندارد، همچنان که نقطه مبهمی میان ملت ایران و ملت عراق باقی نگذارده است. ملت عراق اعم از شیعه و سنی برادران ما هستند. برادرانی که باید کوشش کنند و ما آنها را یاری کنیم تا از شر حکومت تحمیلی عراق آسوده گردند.» (1)

330

درزمینه تحرکات نظامی در مرز ایران و عراق، گزارشی از تردد نیروهای پیاده و خودروهای ارتش، کانال کشی و سنگربندی های متعدد، ازجمله در منطقه مرزی پاسگاه های شیلات و نصریان {محدوده موسیان}(2) و نیز در حوالی میله 22 مرز و پاسگاه بجلیه(3) حکایت دارد. گزارش پاسگاه کیلومتر 25 خرمشهر نیز حاکی است که در ساعت 20:15 امروز، یک هواپیمای جنگی از خاک کشور عراق به ارتفاع تقریباً 17 هزار پایی بین این پاسگاه و شلمچه تا عمق 8 کیلومتری خاک ایران نفوذ کرده و سپس بازگشته است. (4)

از طرف دیگر، بنا بر ادعای مقامات مرزی استان بصره عراق امروز همچنین «یک فروند هواپیمای شکاری ایران در منطقه سیبه به حریم هوایی عراق تجاوز و پس از گشت زدن در نوار مرزی به طرف شلمچه ایران بازگشته است.» (5)

یادآوری می شود اخیراً گزارش مقامات مرزی عراق به ایرانیان از تجاوزها و تخطی های مرزی ایران، افزایش یافته است و نوعی گردآوری مدارک و اسناد از این کار استنباط می شود. ازجمله افراد گارد مرزی پاسگاه طیبه عراق اعلام کردند که امروز ساعت 10:30، «یک فروند قایق جنگی ایرانی که مجهز به مسلسل بوده مقابل پاسگاه مزبور توقف و با اشاره و علامات، چند دقیقه ای به مأمورین پاسگاه توهین نموده و سپس به طرف خرمشهر حرکت نموده اند.» (6)

امروز، یک تیراندازی متقابل نیز در پاسگاه کیلومتر 25 خرمشهر بین نیروهای مرزی دو کشور رخ داد. تیراندازی با سلاح کالیبر50 از خاک عراق به طرف پاسگاه مزبور شروع شد و با پاسخ گویی مأموران پاسگاه ادامه یافت. (7)

331

در ادامه تحرکات خرابکارانه عوامل عراق امروز، دست کم 4 مورد از این گونه تحرکات در اهواز گزارش شد.

دراین زمینه یک بمب ساعتی در کولر آبی گاراژی واقع در نزدیکی سه راه خرمشهر کشف و خنثی شد. (8) در ساعت 10 شب نیز «در یک گاراژ مسافربری واقع در منطقه کمپلو اهواز یک بمب تی.ان.تی که حاوی 5/3 کیلوگرم مواد منفجره بوده توسط اهالی منطقه کشف و در جوی آب انداخته و خنثی

ص: 707


1- روزنامه اطلاعات، 20/2/1359، ص2.
2- سند شماره 347428 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از واحد هماهنگی نیروهای انتظامی به فرماندهی سپاه پاسداران اهواز، 17/2/1359.
3- سند شماره 033979 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن2 دایره اطلاعات} به دفتر ریاست جمهوری اسلامی ایران {رکن2}، 17/2/1359.
4- سند شماره 347426 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ ژاندارمری آبادان به فرماندهی ناحیه اهواز، 17/2/1359.
5- سند شماره 287323 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی19 فرماندهی21 07 {رکن2}، 17/3/1359.
6- سند شماره 000682 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از منطقه سوم دریایی خرمشهر {عملیات و اطلاعات} به فرمانده گارد ساحلی، 24/2/1359.
7- سند شماره 33989 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی {مرزبانی} به نخست وزیری {دفتر امور انقلاب}، 20/2/1359؛ و سند شماره 287493 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از آبادان به رکن3 ژاندارمری کشور و رکن2 معاون اداری در امور مرزی، 18/2/1359.
8- سند شماره 292442 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن خبری {وقایع خوزستان}، 19/2/1359، ص1.

شد.» (1) در همین ساعت یک بمب ساعتی در محل نمایشگاه باغ ملی اهواز منفجر شد، اما خسارات واردشده جزئی بود و تلفات جانی نداشت. حدود نیمه شب نیز «سرنشینان یک دستگاه اتومبیل سواری ب.ام.و. پرتقالی رنگ درحال عبور از سه راه خرمشهر شهرستان اهواز یک بمب را از داخل اتومبیل به بیرون پرتاب [کردند] که دراثر خراب بودن چاشنی آن منفجر نشده و توسط مسئولین امر خنثی شد.» (2)

امروز همچنین به سپاه اهواز گزارش داده شد: «همه روزه تعدادی از ایرانیان ساکن سابله ازطریق هورالعظیم به پاسگاه سابله عراق رفته و اسلحه و مهمات دریافت و مراجعه می نماید. این عمل در چند ماه پیش شدت داشته، ولی اکنون کاهش یافته است، ولی تحویل سلاح در قبال خرابکاری ازطریق پاسگاه فوق به افراد ایرانی ادامه دارد.» (3)

از سوی دیگر، سپاه دزفول در اطلاعیه ای اعلام کرد: «واحد عملیات سپاه دزفول موفق گردید یک گروه شش نفری از عاملین شش انفجار مناطق مختلف مرزی را دستگیر نماید. اسامی گروه دستگیرشده عبارت اند از: هویلوش دبات فرزند جعلوش عامل اصلی انفجار قطار در ایستگاه سزاب و لوله های نفت شوش، حنوش دبات فرزند جعلوش رهبر گروه، عبدالحسین دبات معروف به عبیس فرزند حلوش عامل انفجار قطار در ایستگاه سزاب، جاسم چنانه فرزند محیس عامل انفجار لوله نفت گامش آباد دزفول و تنگه سینه در منطقه مرزی موسیان، رازی رویشدی فرزند عبدالله معروف به حیل حسن جاسوس و راهنمای گروه، حیل عبدالهی فرزند حسن یکی از اعضای گروه.» (4)

علاوه بر خوزستان، تحرکات عوامل عراق در مناطق دیگر نیز قابل ملاحظه است. در غرب کشور به گزارش ژاندارمری کرمانشاه امروز، «کلیه عشایر مسلح قلخانی که ازطرف مهاجمین تدارک می شوند به دستور خسرو بیگ داماد سردار جاف به عراق رفته و به نظر می رسد مأموریت حمله به آبادی های مرزی سرپل ذهاب و آبادی کدخدا حسن کومک به آنان واگذار شده باشد.» (5)

در تهران که انفجارهای اخیر باعث حساسیت روی تردد افراد شده است به نوشته روزنامه کیهان امروز، «دو عراقی که رفتار مشکوکشان توجه مأموران تجسس کلانتری13 تهران را به خود جلب کرده بود، در محدوده بازار تهران بازداشت شدند و در بازرسی از وسایل آنها تعداد 420 تیر فشنگ کلاشینکف کشف شد. با کشف فشنگ ها،

مأمورین این دو عراقی را که محمد خوشنام فرزند مجید و جمیل خوشنام فرزند مصطفی نام دارند به کلانتری اعزام کردند و تحقیق از آنان آغاز شد. مأموران پس از تحقیقات مقدماتی و تشکیل پرونده متهمین را با فشنگ های مکشوفه به دادسرای انقلاب اعزام کردند.» (6)

332

اقدامات و مطامع عراق در خوزستان و نیز به کارگرفتن افرادی چون بختیار و اویسی علیه جمهوری اسلامی ایران، در مطبوعات اروپایی نیز بازتاب دارد که هرچند به دلیل دشمنی با ایران، عمده نمی شود، ولی به هرحال به میزان قابل توجهی می توان چنین مواردی را مشاهده کرد.

ص: 708


1- همان.
2- همان.
3- سند شماره 347425 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از واحد هماهنگی نیروهای انتظامی به فرماندهی سپاه پاسداران اهواز، 17/2/1359.
4- روزنامه کیهان، 17/2/1359، ص1.
5- سند شماره 041230 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 22/2/1359.
6- روزنامه کیهان، 17/2/1359، ص4.

ازجمله یک بولتن وزارت ارشاد که با عنوان بررسی روزانه مطبوعات جهان منتشر می شود، در شماره امروز خود، مطلبی از فیگارو {چاپ پاریس} مورخ 2 مه 1980 {12/2/1359} ترجمه کرده که در ادامه آمده است، همچنین در تأیید مطالب مربوط به رابطه افرادی چون بختیار و اویسی با عراق، به اسناد داخلی اشاره شده است.

در مقاله فیگارو آمده است: درواقع تمام کسانی که رویای برانداختن رژیم {آیت الله} خمینی را در سر می پرورانند در بغداد گرد هم جمع شده اند، در یکی از جلسات اخیر آنها نخست وزیر سابق، یعنی بختیار نیز حضور داشت. رهبری نظامی این جنبش به عهده اویسی فرماندار سابق تهران و رهبری سیاسی آن به عهده پرویز ثابتی مدیر سابق ساواک است و تیمسار پالیزبان که اصلیت کردی دارد مسئولیت هماهنگی با شورش های کردستان را دارد. مصر مسئولیت مالی این سازمان را به عهده دارد و اشرف اخیراً چکی به مبلغ 5 میلیون دلار به این سازمان کمک کرده بود. (1)

درمورد حضور شاهپور بختیار در عراق، یک گزارش ژاندارمری نشان می دهد که همین امروز، نامبرده «به چهارکلا عراق آمده و برای فراریان ایرانی که در منطقه مزبور می باشند، سخنرانی نموده و به آنان نویدهایی داده است.» (2)

درمورد تیمسار اویسی نیز در گزارش یک پایگاه نظامی در دهلران که چند روز قبل {13/2/1359}، به مقامات بالاتر ارسال شد، آمده است: «اویسی معروف درحال حاضر در عراق سکونت دارد و مشغول استخدام متواریان ایرانی برای خرابکاری در ایران می باشد. نامبرده به کشور عربستان به طور پنهانی سفر کرده و به هر چریکی که استخدام می نماید ماهیانه 120 دینار عراق پول پرداخت می کند.» (3)

امروز همچنین رادیو مسکو از تحرک برخی سلطنت طلبان و اویسی علیه ایران خبر داد، اما حضور او در عراق را مسکوت گذاشت. این رادیو افزود: «مفسر ما می نویسد دشمنان دوآتشه انقلاب ایران و سلطنت طلبان و طرف داران شاه مخلوع که آرزوی برقراری مجدد حکومت سابق و سیادت امپریالیسم امریکا را دارند پیوسته از پشتیبانی امپریالیست های امریکا برخوردارند. بولتن نظامی استریجی ویک {چاپ واشنگتن} اطلاع می دهد که سرلشکر اویسی بی سروصدا و به طور پنهانی یک تیم نظامی تشکیل داده است و پایه هایی برای عملیات آینده علیه جمهوری [اسلامی] تهیه دیده است. جلاد خون آشام اویسی که به دستور شاه مخلوع خلق های ایران را غرق به خون کرده بود، در ایالات متحده امریکا به سر می برد و مقدمات حمله به انقلاب ایران را فراهم می سازد و زمینه ای برای برقراری مجدد حکومت سابق آماده می نماید.» (4)

{تیمسار غلامعلی اویسی}

ص: 709


1- اداره کل مطبوعات خارجی وزارت ارشاد، بولتن بررسی روزانه مطبوعات، 17/2/1359، به نقل از فیگارو، 2 مه 1980.
2- سند شماره 041230 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
3- سند شماره 287532 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به نزاجا {مدیریت اطلاعات}، 13/2/1359.
4- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 50، 18/2/1359، ص5، بخش فارسی رادیو مسکو، 17/2/1359.

333

برای ترسیم آخرین وضعیت سنندج، گزارش خبرنگار کیهان از مشاهدات امروز خود در این شهر و نیز دو گزارش ژاندارمری، در ادامه درج شده است.

در گزارش خبرنگار اعزامی کیهان آمده است: «درحالی که بیش از دو هفته از درگیری های خونین در سنندج می گذرد

مردم این شهر همچنان در وحشت و نگرانی به سر می برند و تیراندازی و درگیری میان گروه های مسلح منطقه و افراد ارتش و پاسداران در تمام ساعات دیشب، ادامه داشت.» در ادامه این گزارش وضع امروز شهر چنین ترسیم شده است: «صدای انفجار خمپاره گروه های مسلح [ضدانقلاب] و توپ های ارتش که در ارتفاعات و مواضع حساس شهر مستقر هستند همچنان سنندج را می لرزاند و فشار ارتش و پاسداران برای پاک سازی منطقه به خاطر اینکه مردم بی گناه کشته نشوند، قدم به قدم و بسیار با دشواری انجام می شود و هیچ نشانه ای در دست نیست که این درگیری ها و تیراندازی ها به زودی پایان یابد. ... صحنه درگیری بیشتر در اطراف استانداری و باشگاه افسران است و پیشروی پاسداران که با پشتیبانی واحدهای لشکر28 کردستان انجام می گردد، ازسمت راست فرودگاه سنندج تا سیصدمتری خیابان اقبال و پادگان تا اطراف خیابان استانداری نرسیده به مسجد جامع شهر و همچنین قسمتی از سمت راست محوطه رادیو تلویزیون است. درحالی که گروه های مسلح [ضدانقلاب] همچنان با سنگربندی در اطراف پل کمانگر و استانداری و در داخل خانه ها و سنگرهای بتونی تپه مشرف به پادگان و تپه های اطراف فرودگاه به مقاومت و تیراندازی متقابل مشغول هستند.»

در اشاره به وضع کلی شهر و پادگان ازنظر خواربار و تجهیزات، گزارش خبرنگاران اعزامی کیهان حاکی است: «کمبود آب و تا حدودی برق در داخل شهر سنندج و نبودن مواد سوختی و خواربار روزبه روز بیشتر، مردم سنندج را تحت فشار قرار می دهد و تمایل و یا حرکت بعضی از آنها برای کوچ به پادگان شهر، نشانگر این وضع است. در داخل پادگان سنندج نیز ارتباط تلفنی با شهر و شهرهای اطراف به کلی قطع است و امکان هیچ گونه ایاب وذهاب بدون وحشت از تیرخوردن برای هیچ کدام عملی نیست.»

درمورد آتش بس چند روز پیش: «علاوه بر اینکه آتش بس رعایت نشد، بلکه دراثر تیراندازی گروه های مسلح [ضدانقلاب] در اطراف منازل پادگان سنندج سه بچه کشته و مجروح شدند.» (1)

کیهان در گزارش دیگری آورده است: فشار اقتصادی ناشی از بسته بودن مغازه ها و ناامن بودن راه های خروجی و ورودی شهر وضعیت بسیار دشواری پدید آورده است. سپاه پاسداران نیز با محاصره شهر هرگونه راه کمک رسانی به گروه های مسلح را تا حدود زیادی بسته است. (2)

در همین حال، گزارش امروز ناحیه ژاندارمری کرمانشاه به نقل از درجه دارانی که از سنندج آمده اند، حاوی نکاتی بدین شرح است:

ص: 710


1- روزنامه کیهان، 18/2/1359، ص2.
2- روزنامه کیهان، 17/2/1359، ص2.

o «گروه های مختلف، شهر سنندج را منطقه بندی نموده و درحال حاضر ناحیه ژاندارمری سنندج و فرودگاه سنندج حوزه عملیاتی دمکرات ها و منطقه سمت جاده نو و لشکر سنندج حوزه فعالیت چریک های فدایی خلق و منطقه سمت جاده دهگلان و صلوات آباد حوزه فعالیت کومه له می باشد. به طورکلی تمام گروه ها مسلح هستند و در میان آنها دختران و زنان مسلح زیادی دیده می شوند و نیز تعدادی افراد غیربومی از سایر نقاط ایران به سنندج آمده و در میان اجساد تعداد زیادی جسد افراد غیرمحلی وجود دارد.»

o «ارتفاعات اطراف فرودگاه شهر سنندج تا شهربانی سمت جاده نو و سمت جاده همدان تا عباس آباد در دست گروه هاست.»

o «سلاح هایی که در دست گروه ها دیده شده: 1. بازوکا، 2. خمپاره انداز120 میلی متری، 3. آر.پی.جی7، 4. کلاشینکف، 5. تیربار کالیبر50، 6. تفنگ106 میلی متری، تفنگ121 و ژ3، برنو، یوزی و کلت می باشد.»

o «گردنه صلوات آباد و مروارید در محورهای سنندج و همدان و سنندج به کرمانشاه در دست [این] گروه ها می باشد و [آنها] مبادرت به تهیه استحکامات در این نقاط نموده و اتوبوس های عبوری را نیز بازرسی [می کنند].» (1)

334

در وضعیت ناامن کنونی سنندج، از مردمی که با گروه های غیرمذهبی مرزبندی دارند یا به طور اساسی غیرسیاسی و درپی امنیت خود هستند، عده کمی موفق به خروج از شهر یا رساندن خود به مراکز امن بسیار معدود شهر می شوند.

خبرنگاران کیهان به توصیف وضع عده ای قلیل پرداخته اند که امکان پناه یافتن پیدا کرده اند. در این گزارش که مربوط به فعالیت امروز خبرنگاران مزبور در سنندج می باشد، آمده است: «به قصد ملاقات و گفت وگو با پناهندگان سنندج به پادگان سنندج محل تجمع این عده که در منازل آسیب دیده پادگان سنندج هستند، رفتیم. در این نقطه که مشرف به پادگان سنندج است صدای تیراندازی مسلسل کلاشینکف گروه های مسلح با آتش متقابل پاسداران و سربازان، آنی قطع نمی شود. درحالی که ما به طور زیگزاگ به اتفاق فرمانده عملیات و چند تن از درجه داران و سربازان به سوی آن محل می رفتیم، دراثر انفجار خمپاره یکی از ما {خبرنگار اعزامی} از ناحیه دست و انگشتان مجروح شد که بلافاصله همکار مجروح ما را با آمبولانس به پادگان سنندج بردند و تحت درمان اولیه قرار گرفت. دراثر این حادثه دوربین همکارمان نیز شکست.» در ادامه گزارش خبرنگاران کیهان آمده است: «باوجوداین اتفاق ناگوار ما توانستیم با پناهندگان سنندج در طبقه اول یک بلوک آپارتمانی خالی و گلوله خورده گفت وگو کنیم. این عده که تقریباً 250

ص: 711


1- سند شماره 041126 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا4 مرکز فرماندهی به نزاجا، 17/2/1359.

نفر هستند در گفت وگویی ضمن اعلام خواسته های خود قطعنامه ای در 6 ماده تنظیم کردند.» در این قطعنامه از امام و دولت و سپاه و ارتش اعلام حمایت و از «گروه های مسلح وابسته در شهر سنندج که تحمیل کننده جنگ اخیر می باشند» اعلام انزجار شده و تأکید گردیده است: «با تمام وجود خواستار ممانعت از نفوذ مجدد گروه های مسلح جیره خوار اجنبی هستیم.» در آخر قطعنامه هم آمده است: «از مردم مسلمان سنندج که هنوز در شهر باقی مانده و گروه ها اجازه خروج آنها را نمی دهند، خواستاریم به هر طریق ممکن به ما بپیوندند تا پاک سازی شهر زودتر صورت گیرد.» (1)

از سوی دیگر، گروه های معارض مسلح، علاوه بر ایجاد رعب و انواع مانع تراشی درجهت جلوگیری از کوچ مردم به نقاط امن، به کار تبلیغاتی وسیعی نیز دست می زنند؛ ازجمله سازمان چریک های فدایی خلق مدعی شد: سپاه پاسداران مردم را در ازای دریافت مواد غذایی به تسلیم یا خروج از شهر تشویق می کند. (2)

335

امروز، 2 تن از فرماندهان ارتش و سپاه مستقر در سنندج، سرهنگ صدری فرمانده پادگان سنندج و محمد بروجردی فرمانده عملیات غرب مستقر در سنندج، در مصاحبه با خبرنگاران مطالبی درمورد این شهر مطرح کردند.

سرهنگ صدری فرمانده پادگان سنندج در گفت وگویی با خبرنگار اعزامی کیهان گفت: «چند قسمت از شهر توسط پاسداران پاک سازی شده، ولی به علت سنگربندی گروه های مسلح در مسجد جامع شهر ما نمی خواهیم و نمی توانیم در این محل پیشروی کنیم؛ زیرا برای پاک سازی این نقطه باید مسجد را بکوبیم که این کار درست نیست.» وی سپس با تکذیب خبر کشته شدن خود گفت: «این شایعه را گروه های مسلح راه انداخته اند و من همچنان به عنوان یک سرباز که معتقد به خلع سلاح گروه ها و مخالف با هرگونه مذاکره و آتش بس هستم در موضع خود ایستاده ام. این را اضافه می کنم که این گروه ها فقط قصد تجزیه و نقض استقلال و حاکمیت ملی را دارند درصورتی که دولت با طرح شش ماده ای آنها موافقت کند، پایه تجزیه کشور را در خاک کردستان ریخته است.» سرهنگ صدری شایعه بمباران شهر سنندج را نیز تکذیب کرد و افزود: «فانتوم های ارتش جمهوری اسلامی ایران فقط به درخواست من و برای انهدام سنگرهای دشمن در اطراف شهر سنندج و بالای تپه و کوه ها وارد عمل شدند و اعلام این موضوع که شهر سنندج بمباران شده است ابداً صحیح نیست.» وی پاک سازی شهر سنندج را مأموریتی برای سپاه پاسداران دانست و ضمناً گفت: «ما در این عملیات از آنها پشتیبانی می کنیم و می کوشیم که زمینه

ص: 712


1- روزنامه کیهان، 18/2/1359، ص2.
2- سازمان چریک های فدایی خلق ایران، هفته نامه کار، شماره 58، 24/2/1359، ص4.

پیشروی آنها را فراهم کنیم و تابه حال گروه های مسلح که از دمکرات ها، کومه له، چریک های فدایی خلق، ساواکی ها و گروه های زیادی از افراد غیربومی سنندج هستند، حدود 300 گلوله خمپاره به داخل پادگان پرتاب کردند که اگر ما می خواستیم به آنها جواب دهیم، شهر ویران شده بود.» فرمانده پادگان سنندج تأکید کرد: «ضدهوایی 40 میلی متری عراق در گردنه خان بانه و دره ازگله پای تپه رش مستقر شده و این اولین باری است که در جنگ کردستان گروه های مسلح به این سلاح ضدهوایی برای مقابله با پروازهای هلیکوپتر مجهز شده اند.» (1)

محمد بروجردی فرمانده عملیات سپاه پاسداران غرب مستقر در سنندج نیز در گفت وگویی

با خبرنگاران چگونگی وقایع اخیر کردستان و پیامدهای آن را تشریح کرد. وی درمورد اعزام مجدد پاسداران به سنندج گفت: به دنبال مذاکرات دولت در یک سال گذشته، نیروهای مسلح غیرمسئول در منطقه به سازماندهی پرداخته بودند. مقابل ستون های

اعزامی ارتش برای حفظ مرزها، ایستادند و در این مقطع از زمان که ما هیچ گاه درصدد خلع سلاح نیروهای غیرمسئول در منطقه نبودیم جنگ داخلی را تحمیل کردند. بروجردی افزود: وقتی مهاجمین پادگان لشکر28 سنندج، باشگاه افسران و فرودگاه را در محاصره داشتند به ما ابلاغ شد برای تقویت ارتش نیرو به منطقه اعزام داریم. لذا ازطریق هوا پاسداران انقلاب وارد فرودگاه و پادگان سنندج شدند و با تقویت باشگاه افسران سرانجام توانستیم این باشگاه را از محاصره نجات دهیم و نیروهای مستقر در باشگاه را تقویت کرده و از سقوط حتمی آن جلوگیری به عمل آوریم. وی درمورد رابطه فعلی سپاه و ارتش و هماهنگی این نیروها در منطقه گفت: هم اکنون یک ستاد مشترک تشکیل شده که با فرماندهی مشترک، عملیات ارتش در مواضع کلی انجام می گیرد و نیروهای سپاه پاسداران عملیات پاک سازی و

دستگیری ضدانقلاب را ادامه می دهند. بروجردی افزود: یکی از موجبات پیشرفت، همکاری برادران پیشمرگ مسلمان کرد می باشد که مواضع دشمن را خوب می شناسند و ما را در پیشرفت عملیات صمیمانه یاری می دهند. (2)

بروجردی همچنین درمورد این مطلب که حزب دمکرات و کومه له و چریک های فدائی شاخه کردستان در یک اطلاعیه که در سطح وسیع پخش شده خواستار آتش بس در کردستان شدند و شرط قبول آن را رعایت مقررات آتش بس ازسوی ارتش و پاسداران اعلام کردند، گفت: ما به طورکلی با این نظر مخالفیم زیرا در تمام دوران مذاکرات قبلی آنها توانستند تا حدود زیادی به تجهیز و تقویت مسلحانه خود بپردازند.

وی با اشاره به اینکه خلع سلاح گروه های مسلح غیرقانونی فوری ترین اقدام برای آتش بس است، گفت: مأموران ژاندارمری و شهربانی باید حافظ امنیت شهرهای کردستان شوند و تا وقتی که آنها در سطح منطقه مستقر نشوند، هیچ گونه مذاکره و آتش بس صحیح نیست.

ص: 713


1- روزنامه کیهان، 18/2/1359، ص2.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 18/2/1359، ص1.

بروجردی در پاسخ به این سؤال که سنگربندی گروه های مسلح غیرقانونی در داخل خانه ها و جنگ چریکی با پاسداران و ارتش ممکن است تا چه مدت طول بکشد، گفت: مشکل عمده در وضعیت کنونی این است که چنانچه ما مواضع و سنگرهای آنان را بکوبیم، عده زیادی از مردم که روی خانه های آنها سنگربندی انجام شده از بین می روند. (1)

بروجردی درمورد آتش بس چند روز پیش گفت: حزب دمکرات و شاخه کومه له و چریک های فدائی آتش بس را رعایت نکردند. این فرمانده عملیات سپاه سپس با اشاره به اینکه هدف، استقرار نظام عدل است و درجهت آن کوشش خواهد شد درمورد مواضع نیروهای مسلح غیرقانونی گفت: نیروی آنها به صورت پراکنده در شهر درآمده و عملیات آنها نیز غیرمنظم شده است و به طور کلی قدرت سلاح های سنگین گروه ها کاسته شده و مقداری از آن به دست نیروهای ارتش و پاسداران افتاده است. وی افزود: راه ها برای کمک رسانی به آنها بسته شده و مشکل عمده پراکندگی آنها در سطح شهر است. (2)

336

درحالی که درگیری در سنندج بدون برتری قاطع هیچ یک از دو طرف همچنان ادامه دارد، ایجاد هماهنگی و وحدت فرماندهی و عمل میان نیروهای مسلح متفاوت موجود یعنی نیروهای داوطلب و سپاه و ازطرفی نیروهای موظف ارتش که طبعاً هرکدام در فضای جداگانه ای به سر می برند، از معضلات است. به خصوص که فرمانده کل قوا بنی صدر است و در ذهنیت نیروهای سپاه درمورد وی مشکل اساسی وجود دارد و او را فردی می دانند که صرف نظر از مواضع سیاسی، در این گونه موارد، فردی بی اطلاع است و ذهن و ملاک تصمیم گیری های خود را دراختیار فرماندهان ارتشی قرار داده است که چندان توانایی و تمایلی به انجام روش ها و راه حل های مورد نظر سپاه ندارند. بااین همه بنی صدر در مقام فرماندهی کل قوا، روز گذشته، به اتخاذ تدابیری برای حل این معضلات دست زده است که امروز، درقالب دستورالعمل هایی از ستاد مشترک ارتش به کلیه نیروهای مسلح درگیر ازجمله سپاه، به صورت تلفن گرام هایی به شرح زیر ارسال شد:

متن تلفن گرام اول: «در جلسه شورای وزرای امنیتی روز 16/2/59، با توافق مقامات مسئول، ریاست جمهور فرمودند آقای ابوشریف و سرگرد شیرازی در منطقه لشکر28 حضور داشته باشند و زیر امر فرمانده لشکر عملیات هماهنگ نموده از اقدامات مستقل و موضعی بی نتیجه خودداری شود.(3) دستور فرمایید دراین مورد اقدام و مراتب را به لشکر ابلاغ نمایند که فعالیت ها با طرح ریزی قبلی و در زمان متناسب انجام شود که از تلفات بی نتیجه و تضعیف روحیه افراد جلوگیری شود.» (4)

ص: 714


1- روزنامه کیهان، 17/2/1359، ص2.
2- روزنامه کیهان، 18/2/1359، ص2.
3- * صرف همین یک دستورالعملی که افرادی چون ابوشریف و صیاد شیرازی را زیر امر لشکر28 قرار می دهد، خود گویای خالی بودن ذهن بنی صدر و ازطرفی از قبل محکوم به شکست بودن مدیریت وی است. به خصوص در فضای انقلابی کنونی که شخصیت و رفتار انقلابی غالب افراد مقدم بر شخصیت و رفتار سازمانی و قانونی آنان می باشد؛ مسلم است که این گونه دستورالعمل ها فقط واکنش و ذهنیت منفی درمورد وی را افزایش می دهد.
4- سند شماره 041145 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 17/2/1359.

متن تلفن گرام دوم: «در جلسه مورخه 16/2/1359 شورای وزرای امنیتی مقرر گردید:

1. محاصره شهر سنندج تکمیل و ترتیبی اتخاذ شود که مطمئناً از تقویت ضدانقلابیون در شهر ممانعت شود.

2. جاده کرمانشاه سنندج [با] زیر امر [قرار] گرفتن ژاندارمری کرمانشاه و سپاه پاسداران از وجود عناصر ضدانقلابیون پاک شود و با گماردن 7 پاسگاه از کامیاران تا سنندج که امکان دارد 3 پاسگاه آن به ژاندارمری و 4 پاسگاه به سپاه پاسداران محول شود و با گشت زنی و حملات ناگهانی به روستاهای اطراف جاده و پاک کردن از افراد مسلح غیرقانونی امکان رفت وآمد از راه زمین هرچه زودتر فراهم شود.

3. با برقراری ارتباط بین پاسگاه های مذکور واحدهای مستقر در کامیاران درخواست های کمک پاسگاه ها ازطرف واحد مزبور مورد اجابت شود.

4. با این ترتیب که وسایل پروازی نمی تواند برای مدت مدیدی تدارک از راه هوا را تأمین نماید اهمیت و فوریت امر تأکید می شود.» (1)

337

گردنه صلوات آباد که درحدود 15 کیلومتری سنندج به سمت دهگلان واقع شده یکی از نقاط سوق الجیشی و حساس در حوادث کردستان است که از چندی پیش دراختیار گروه های مسلح مخالف نظام قرار داشت و از این نقطه به ارسال کمک برای نیروهای خود در سنندج اقدام می کردند و نیز مانع ارتباط زمینی مناسب نیروهای دولتی با سنندج می شدند. پس از آنکه مدتی براثر ناهماهنگی بین ارتش و سپاه عملیات برای تصرف این گردنه به تعویق می افتاد، امروز، این گردنه در عملیاتی با نقش اصلی سپاه آزاد شد و نیروهای نظام در آن مستقر شدند. نکته اینکه حتی در اعلام این خبر نیز بازهم ناهماهنگی مشهود است.

ستاد مشترک ارتش در تلفن گرام خود به سپاه پاسداران اعلام کرد: «برابر اعلام نیروی زمینی، یگان های تیپ3 همدان در ساعت 10:30 مورخ 17/2/1359، راهداری گردنه صلوات آباد را اشغال نمودند.» (2) همچنین سپاه همدان که فرمانده عملیات خود را در این عملیات از دست داد گزارشی به این ترتیب به سپاه تهران ارسال کرد: در درگیری ساعت 2 بعدازظهر امروز، «در گردنه صلوات آباد که منجر به شهادت 2 نفر و مجروح شدن 3 نفر از افراد سپاه همدان شد، تمام ارتفاعات گردنه در دست سپاه قرار گرفته و درحال حاضر اوضاع آرام می باشد. {احتمال درگیری نیز هست}» در هامش پیام آمده است: «به رئیس جمهور اطلاع داده شد.» (3)

در تلفن گرام دیگری که امروز سپاه همدان به مرکز فرماندهی سپاه در تهران ارسال کرد اسامی 2 شهید و مجروحان این عملیات که همگی از اعضای سپاه همدان بودند، اعلام گردید که نام حسین شاه حسینی فرمانده عملیات این سپاه نیز جزء شهدا ذکر شده است. (4)

ص: 715


1- سند شماره 041150 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 17/2/1359.
2- سند شماره 041160 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به سپاه پاسداران، 18/2/1359.
3- سند شماره 041167 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از همدان به تهران {عملیات}، 18/2/1359.
4- سند شماره 41131 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه همدان به مرکز فرماندهی، 17/2/1359.

در همین حال، ژاندارمری نیز به دفتر ریاست جمهوری اعلام کرد: گزارش هنگ ژاندارمری همدان گویاست در ساعت 18 امروز، «ستونی مرکب از ارتش و ژاندارمری و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بدون تلفات گردنه صلوات آباد را واقع در 50 کیلومتری سنندج تصرف و هم اکنون پرسنل ژاندارمری در سرزمین نگهبانی خود مشغول حفظ امنیت می باشند و ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که به طرف سنندج به پیشروی ادامه می دادند به انگیزه [علت] تاریکی هوا امکان پیشروی وجود نداشته و پرسنل هم اکنون در گردنه صلوات آباد متوقف شده اند. ضمناً در این مأموریت 2 نفر از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهید و 3 نفر دیگر مجروح شده اند که توسط هلیکوپتر تخلیه گردیده اند.» (1)

338

علاوه بر سنندج، در دیگر مناطق کردنشین غرب کشور، درگیری و ناآرامی ادامه دارد که به خصوص در بانه و پاوه میزان وخامت اوضاع بیشتر است، تاجایی که در پیام امروز عملیات سپاه کرمانشاه به تهران آمده است: «لازم [است] جهت جلوگیری از سقوط بانه و مریوان و پاوه و تسخیر باینگان و پاک سازی و تعویض و تقویت سنندج و حرکت کامیاران ظرف 48 ساعت آینده 1000 نیرو اعزام شود.» (2) البته پاسخ این گونه درخواست ها ازطرف سپاه های مختلف کمبود نیرو است؛ ازجمله عملیات شیراز امروز، در پاسخ به تهران با اشاره به اعزام نیروهای قبلی به سنندج و ارومیه اعلام کرد نمی تواند نیرو بفرستد. (3)

در ادامه درگیری های مناطق کردنشین امروز در کرمانشاه، «یک بمب در یکی از گاراژهای کرمانشاه کشف و خنثی گردید.» (4)

در بیجار، درگیری های امروز، به مجروح شدن شدید 4 پاسدار انجامید.(5) (6)

در دیواندره که از مراکز تدارکاتی گروه های مسلح درگیر در سنندج است، گزارش رسیده به سپاه حاکی است: «درحال حاضر، تعداد 103 نفر از افراد مسلح از حزب کومه له در دیواندره مستقر هستند. ... [و] مظفر محمدی سرپرست افراد مزبور در دیواندره به طرف داران خود اعلام نموده که از شهر خارج شده و در معابر و مناطق کوهستانی به ستون های ارتشی دستبرد بزنند.» (7)

در مریوان، سازمان چریک های فدایی خلق از محاصره پادگان و دستگیری 68 ارتشی و 30 جاش {محلی های طرف دار نظام} خبر داد. (8)

ص: 716


1- سند شماره 041172 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از ژاجا {رکن3 دایره عملیات} به دفتر ریاست جمهوری، 18/2/1359.
2- سند شماره 041136 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات کرمانشاه به عملیات تهران، 17/2/1359.
3- سند شماره 041140 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات شیراز به عملیات تهران، 17/2/1359.
4- سند شماره 057509 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: مرکز بررسی مناطق ایران {منطقه3}، 17/2/1359.
5- * درباره وضعیت مجروحان درگیری امروز بیجار، دو روز بعد {19/2/1359}، پیامی ازسوی مرکز فرماندهی ژاندارمری به ستاد مشترک ارسال شد که گویای فقدان امکانات یا ناهماهنگی است. متن پیام به این شرح است: «دادستان انقلاب اسلامی بیجار اعلام نموده در درگیری روز 17/2/1359 سپاه پاسداران با مهاجمین تعداد 4 نفر پاسدار مجروح که در بیمارستان شهرستان بیجار موقتی بستری و چون امکان حمل مقدور نبود، لذا باتوجه به وضع وخیم مجروحین تقاضای اعزام یک فروند هلیکوپتر مقدور نگردیده و پاسخ داده شده درصورت امکان با آمبولانس به بیمارستان مجهز حمل گردد. خواهشمند است دستور فرمایید درصورت امکان اقدام مقتضی معمول دارند.» [سند شماره 41199 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به سماجا، 19/2/1359]
6- سند شماره 41199 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به سماجا، 19/2/1359.
7- سند شماره 041148 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به سپاه پاسداران، 17/2/1359.
8- سازمان چریک های فدایی خلق ایران، هفته نامه کار، شماره 58، 24/2/1359، ص4.

در ارومیه، بمبی در یک مینی بوس خالی از مسافر که درحال تردد در جاده های روستایی بود، منفجر شد. (1) همچنین در نیمه شب گذشته، قریه اشک سر هدف حمله حدود 400 نفر از عوامل حزب دمکرات قرار گرفت که با رسیدن کمک در ساعت 4 بامداد، مهاجمان عقب نشینی کردند. در این درگیری یکی از جوانمردان به نام خلیل مطهری شهید شد و 4 نفر از درجه داران به گروگان گرفته شدند(2) و 5 قبضه اسلحه از پاسگاه به یغما برده شد و یک دستگاه خودروی گاز66 و یک دستگاه اتومبیل متعلق به یکی از درجه داران نیز براثر اصابت گلوله آر.پی.جی7 منهدم شد. (3)

در سردشت از ساعت 18، پاسگاه ژاندارمری خُلته مورد هجوم قرار گرفت که درگیری تا بعد از نیمه شب ادامه یافت. (4) همچنین انفجار مین تلفاتی به بار آورد. (5)

در بانه، محاصره پادگان ادامه دارد. افراد سپاه از فرمانده ارتشی پادگان گلایه دارند و اظهار بدبینی می کنند و گزارش منفی راجع به وی می دهند. (6) درباره بانه، سپاه مراغه امروز ازطریق سپاه تبریز پیامی بدین شرح به عملیات تهران فرستاد: «طبق خبر رسیده از بانه وضع منطقه خیلی ناامیدکننده است، به نیرو نیاز است، ارتش فرمان آتش ندارد و به احتمال قوی به دست دمکرات ها خواهد افتاد.» از زخمی های بانه 5 تن دیروز به تهران اعزام شدند و امروز نیز تعداد نامعلومی زخمی از بانه به مراغه اعزام شده است. (7) دراین حال، مسئول پاسداران مستقر در بانه، امروز، اسامی یک مفقود و 4 شهید را که اجساد آنها تخلیه شده و بیش از 15 روز است که روی زمین مانده اند را اعلام کرد. (8)

درپی تداوم وخامت اوضاع بانه تا آخر وقت امروز، شب هنگام نیروی زمینی ارتش، اطلاعیه ای به این شرح صادر کرد:

«بسمه تعالی

هم وطنان مسلمان کردستان و مردم آرامش طلب

شهرستان بانه، اکنون که ضدانقلابیون و عوامل وابسته به اجنبی از این روش عملیاتی ارتش و سپاه پاسداران که روستاها و مردم غیرمسلح را مورد حمله قرار نمی دهند سوءاستفاده می کنند و با مستقرکردن سلاح های نیمه سنگین خود در محل زندگی و در بین شما به روی واحدهای مستقر در پادگان بانه تیراندازی می نمایند،

از شما تقاضا می شود آنان را از خود برانید و اجازه ندهید در پناه شما پادگان را زیر آتش قرار دهند و چنانچه در انجام این درخواست همکاری ننمایید و ضدانقلابیون را از روستا و شهر بانه بیرون نرانید واحدهای مستقر در پادگان برای دفاع از خود ناگزیر از تیراندازی متقابل خواهند شد که چنانچه شما محل خود را ترک نکنید ممکن است مورد اصابت گلوله قرار گیرید.» (9)

در پاوه، از شب گذشته، دوباره شهر با خمپاره و دیگر سلاح ها، از ارتفاعات مورد حمله قرار گرفت. یک گزارش سپاه حاکی است که 70 خمپاره به مرکز سپاه اصابت کرده و براثر آن 3 شهید و 14 مجروح برجا مانده است. (10) پاوه همچنان در وضع تعطیل قرار دارد(11) و گزارش های مختلف نیروهای سپاه و ژاندارمری به گروهان پاک سازی و خلع سلاح شده نوسود اشاره دارد که در خدمت مهاجمان مسلح ارتفاعات پاوه قرار گرفته اند. (12)

ص: 717


1- روزنامه کیهان، 18/2/1359، ص9.
2- * این درجه داران روز 1/3/1359، آزاد شدند. [سند شماره 63893 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از ژاجا {رکن3 عملیات} به دفتر ریاست جمهوری، 8/3/1359]
3- سند شماره 041143 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 17/2/1359.
4- سند شماره 041142 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 17/2/1359.
5- سازمان چریک های فدایی خلق ایران، هفته نامه کار، شماره 58، 24/2/1359، ص4.
6- سند شماره 041141 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات تبریز به عملیات تهران، 17/2/1359.
7- سند شماره 041137 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مراغه به عملیات تهران، 17/2/1359.
8- سند شماره 041122 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مسئول پاسداران مستقر در بانه به مرکز فرماندهی {عملیات}، 17/2/1359.
9- روزنامه انقلاب اسلامی، 18/2/1359، ص12.
10- سند شماره 41131 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین؛ و روزنامه کیهان، 17/2/1359، ص1.
11- روزنامه انقلاب اسلامی، 18/2/1359، ص11.
12- سند شماره 041134 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از عملیات کرمانشاه به عملیات مرکز، 17/2/1359.

339

در بازتاب مسائل کردستان، یک نکته قابل ذکر تفاوت فاحش فضای سیاسی اجتماعی داخل کشور با نوع بازتاب آن در رسانه های بیگانه است. دراین خصوص رادیو صدای امریکا در بخش فارسی خود، چنین تفاوت فاحشی را بروز داده و برخلاف فضای داخل، از ادبیات به شدت تبلیغاتی کاملاً متناسب با گروه های محارب و از خبرهای آشکارا نادرست استفاده کرده است. در ادامه نمونه ای از انعکاس مسائل کردستان در داخل و نمونه ای از گزارش صدای امریکا ذکر شده است.

روزنامه بامداد از تشییع جنازه ای که صبح امروز برگزار شد بدین نحو خبر داد: «جنازه 11 شهید از سپاه پاسداران که اخیراً در درگیری های کردستان به شهادت رسیده بودند از دانشگاه تهران تشییع شد. جمعیت انبوه مشایعت کننده که در ساعت 10 صبح، در دانشگاه تهران گرد آمده بودند با تشییع جنازه این 11 شهید یک بار دیگر با فریادهای خشم آلود خود توطئه های امریکا را محکوم کردند.» (1)

روزنامه جمهوری اسلامی جمعیت را ده ها هزار تن ذکر کرد و گزارش داد که انبوه مردم از اولین ساعات صبح در مسجد دانشگاه تهران و اطراف آن اجتماع کرده بودند و شعار می دادند: "ای پاسدار قرآن شهادتت مبارک" و "می کشم، می کشم آن که برادرم کشت". مردم شهدا را از دانشگاه تهران تا لانه جاسوسی تشییع کردند. (2)

امروز همچنین از بخش فارسی صدای امریکا این گزارش پخش شد: «منابع حزب دمکرات کردستان می گویند در حمله رزمندگان کرد به پادگان سنندج 150 نفر از نظامیان تحت فرمان دولت کشته [شهید] شده اند، از سپاه پاسداران انقلاب هم که برای تقویت پادگان سردشت رفته بودند، 15 نفر کشته [شهید] شده اند و رزمندگان کرد نیروهای دولتی و پاسداران را عقب رانده اند.» (3)

340

درباره دوره دوم انتخابات مجلس، گروه های کمونیستی فعال بجز گروه های ضدروسی، اغلب از کاندیداهای مجاهدین خلق در شهرستان ها و مسعود رجوی در تهران اعلام حمایت کردند.

حزب توده ایران اعلام کرد از آنجا که کاندیداهای حزب توده ایران در انتخابات مجلس شورای ملی در تهران، جزو کاندیداهای مرحله دوم قرار نگرفته اند، حزب توده ایران به پیروی از سیاست اصولی خود درباره اتحاد نیروهای خلق در مبارزه برای تثبیت و تحکیم و گسترش دستاوردهای انقلاب بزرگ مردم ایران، از شخصیت های زیرین که جزء نیروهای انقلابی به شمار می روند و دارای گرایش های گوناگون سیاسی و عقیدتی هستند، در مرحله دوم انتخابات مجلس شورای ملی در تهران پشتیبانی می کند: دکتر کاظم سامی کرمانی، مسعود رجوی، سیدمحمدکاظم موسوی بجنوردی. در شهرستان ها نیز سازمان های حزبی به پیروی از همین سیاست اصولی، از کاندیداهای شایسته در مرحله دوم انتخابات پشتیبانی خواهند کرد. (4)

سازمان چریک های فدایی خلق نیز در شماره امروز ارگان خود {نشریه کار} اعلام کرد: «مردم

ص: 718


1- روزنامه بامداد، 18/2/1359، ص1.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 18/2/1359، ص10.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 50، 18/2/1359، ص16، بخش فارسی رادیو صدای امریکا، 17/2/1359.
4- روزنامه نامه مردم، 16/2/1359، ص1.

آگاه و مبارز ایران، سازمان چریک های فدایی خلق ایران معتقد است در این شرایط حساس که میهنمان با تهدیدات و تجاوزات وسیع امپریالیستی و در رأس آن با دسیسه چینی های امپریالیسم امریکا مواجه است، موفقیت هریک از کاندیداهای ترقی خواه در انتخابات مجلس شورای ملی ایران، جبهه مبارزه علیه امپریالیسم امریکا، این دشمن اصلی خلق ما را تقویت خواهد کرد. بکوشیم با شرکت هرچه فعال تر در دور دوم انتخابات به جای کاندیداهای سازش کار لیبرال و افراطیون قشری، تا آنجا که ممکن است، کاندیداهای سازمان مجاهدین خلق ایران به مجلس راه یابند.» (1)

حزب کارگران انقلابی(2) نیز اعلام کرد: «کاندیداهای کارگری ضدامپریالیستی از شرکت در انتخابات دور دوم منع شده اند و به غیراز کاندیداهای احزاب و گروه های سرمایه داری تعدادی از کاندیداهای سازمان مجاهدین خلق نیز شرکت دارند. حزب کارگران انقلابی در این دور از کاندیداهای مجاهدین حمایت انتقادی می نماید. ... علی رغم همه انتقادات به مجاهدین، رأی به کاندیداهای مجاهدین خلق رأی عدم اعتماد به سیاستمداران سرمایه داری و قدمی در راه تبلیغ و ترویج وسیع تر نیاز به اتخاذ سیاست مستقل طبقاتی است.» (3)

حزب رنجبران ایران {کمونیست های چینی سه جهانی طرف دار خط بنی صدر} نیز با انتشار اعلامیه ای کاندیداهای مورد حمایت خود در تهران را به این شرح معرفی کرد: «دکتر محمد مبلغی اسلامی، دکتر کاظم سامی، سیدفتح الله بنی صدر، یدالله سحابی.» (4)

دراین حال، دفتر هماهنگی همکاری های مردم با رئیس جمهور {گروه پوششی حامیان بنی صدر}، بدون ذکر نام و با آوردن علائمی، افزوده شدن مسعود رجوی به لیست رأی دهندگان حامی رئیس جمهور را به طور تلویحی خواستار شد. در اعلامیه این دفتر آمده است: «ما در این فهرست 11 نفر را به شما معرفی کرده ایم؛ البته مسلم است که هر رأی دهنده باید 12 اسم را انتخاب کند. درمورد دوازدهمین کاندیدای دفتر ما از شما دعوت می کنیم که با درنظرگرفتن ضرورت بسیج همه نیروی خود آن کسی را که شایسته تر می دانید انتخاب کنید. به امید فعالیت و کوشش شما و فردای روشن برای جمهوری اسلامی ایران.» (5)

341

در کنار تحرکات گروه های چپ غیرمذهبی در حمایت از مجاهدین خلق، نوع دیگری از فعالیت ها در حمایت از این سازمان وجود دارد که ازنظر ارزشی و تأثیر بسیار مهم تر است. این نوع فعالیت، در سطح غیرعلنی ازطریق ارتباطات مورد نظر تشکیلات و درقالب مذاکرات مستقیم و غیرمستقیم با افراد سرشناس و مستعد ازطریق واسطه تراشی هایی صورت می گیرد که سازمان مجاهدین خلق، در آن تبحر بسیار دارد. امروز، در مطبوعات جلوه هایی از نتایج این گونه

ص: 719


1- سازمان چریک های فدایی خلق ایران، هفته نامه کار، شماره 57، 17/2/1359، ص3.
2- * حزب کارگران انقلابی، انشعابی از حزب کارگران سوسیالیست است که نشریه سوسیالیستی کارگر را منتشر می کرد.
3- حزب کارگران سوسیالیست، نشریه کارگر، 10/2/1359، ص4.
4- روزنامه بامداد، 17/2/1359، ص3.
5- روزنامه بامداد، 13/2/1359، ص2.

تحرکات بروز یافت. در شماره امروز بامداد یک مطلب که شکل آن بیشتر به رپرتاژآگهی شباهت داشت درج شد که قابل توجه است. این مطلب با عنوان "حمایت شخصیت های سیاسی از مسعود رجوی"، حاوی 4 اطلاعیه کوتاه است که 2 اطلاعیه آن چنین است:

«بسمه تعالی

در این موقع که ملت شرافتمند و قهرمان عزیز برای دور دوم انتخابات به پای صندوق ها می روند برای تأمین وحدت و حقوق گروه های اقلیت امیدوارم آقای مسعود رجوی که معرف جناح پرشوری از جوانان باایمان می باشد نیز به مجلس راه یافته، موفق به همکاری صادقانه با گروه های با حسن نیت ازطریق خدمت به خدا و خلق بشود.

16/2/1359، مهدی بازرگان»

«به نام خدا

مسعود رجوی مجاهد خستگی ناپذیر که سال ها تجربه مبارزه با طاغوت و امپریالیزم را در راه حق و برای استقرار حکومت عدل و تقوی در زندان های ساواک از سر گذرانده است، با صدها هزار رأی مردم حق طلب تهران به دور دوم انتخابات مجلس شورای ملی راه یافته است، اکنون بر شما همشهریان مبارز است که با رأی خود اعتماد قاطع خویش را به او برای ادامه مبارزه و دفاع از خواست های انقلابی مردم ایران در مجلس شورای ملی اعلام کنید.

دکتر علی اصغر حاج سید جوادی، مریم طالقانی، دکتر عبدالکریم لاهیجی، احمدعلی بابایی، دکتر منوچهر هزارخانی، دکتر حسن توانایان فرد، جلال گنجه ای، دکتر سیف الله رضایی، محمد مدیرشانه چی، ابوذر ورداسپی، ابوالفضل میرشمس شهشهانی، حسین نایب حسینی.» (1)

از سوی دیگر، برای مقابله با آثار منفی اعلام حمایت مذکور و نوع انتشار غیردقیق آن، آقایان عزت الله سحابی، حسن حبیبی و محمدمهدی جعفری در روزنامه های عصر امروز، بدین نحو به توضیح جنبه های مثبت این اقدام پرداختند:

«بسمه تعالی

چون در انتشار خبر و اطلاعیه آقای مهندس بازرگان درباره آقای مسعود رجوی ازطرف بعضی از روزنامه ها تغییراتی داده شده است و رعایت امانت آن طور که باید نشده است، خود را موظف می دانیم برای رفع سوءتفاهم هایی که ایجاد گردیده است چند نکته مهم را ذکر کنیم.

اطلاعیه آقای مهندس بازرگان هرچند نفیاً و یا اثباتاً تأییدی از گروه یا حزب خاصی نمی کرد با علم به سوءتفاهم ها یا سوءاستفاده های احتمالی بعضی از گروه ها صادر شد زیرا هدفش این بود که قدمی در راه تحقق وحدت برداشته شود و در قلب هایی که توطئه های دشمن تخم کینه کاشته است، دعوت به وحدت تخم محبت و دوستی بنشاند و امتی را که افراط های چپ و راست قطعه قطعه کرده است دعوت به خدمت خدا و خلق پیوند دهد و در این راه دفاع از حقیقت یک وظیفه شرعی است که مصلحت اندیشی و منافع فردی و گروهی را باید فدا کرد. به

ص: 720


1- روزنامه بامداد، 17/2/1359، ص9.

اعتقاد ما راه یافتن آقای مسعود رجوی به مجلس قدمی درجهت رفع اختلافات و ایجاد تفاهم و وحدت بین نیروی مسلمان و کمک به تحقق آرمان های انقلاب اسلامی که خواست امام است می باشد و لذا مانع از تحریک و تخریب و تصادم در جامعه خواهد گردید. درضمن بدون آنکه بخواهیم نفیاً یا اثباتاً درباره تفکرات و رویه سیاسی و اجتماعی ایشان اظهارنظری کرده باشیم این عمل فرصتی خواهد بود که ایشان ازطریق بیان روشن پیشنهادات خود به طرز آزاد مسالمت آمیز همکاری خود را در راه بسیج و سازندگی جامعه نشان دهد و قضاوت را به عهده مردم گذارند. امیدواریم تذکرات فوق نشانگر کوششی برای وحدت باشد و گروه های تحریک شده را برای دست یافتن به حقیقت به صبر و تقوی دعوت کرده باشد.» (1)

خود مهندس بازرگان نیز امروز اطلاعیه ای صادر کرد که در شماره امروز روزنامه بامداد درج شد و متن کامل آن بدین شرح است:

«بسمه تعالی

توضیح لازم: اطلاعیه ای که اینجانب روز گذشته، به منظور تعمیم وحدت و آرامش ملت داده بودم، متأسفانه دراثر انتخاب عناوین خاص و تغییراتی که بعضی از روزنامه ها داده اند، سوءتفاهم هایی را در اذهان هم وطنان عزیز به وجود آورده است.

لازم است توضیحاً اضافه نمایم که در آن اطلاعیه راجع به هیچ گروه سیاسی نفیاً یا اثباتاً تأییدی به میان نیامده و همچنین گفته نشده است به کسی رأی بدهید یا ندهید. آنچه علاقه مند بوده و هستم و مصلحت انقلاب و مملکت می دانم این است که با انتخابات مجلس، جنجال ها و درگیری های خیابانی به خواست خدا خاتمه یافته، بگذاریم گروه های

اقلیت سیاسی طرف دار قانون اساسی به تناسب جمعیت و طرف دارانشان نماینده به مجلس بفرستند تا نظریات و انتقادهای خود را آزادانه و با مسالمت ابراز دارند و دراثر حسن تفاهم و همکاری راهی برای خدمت به خدا و خلق باز شود.

تهران، 17/2/1359، مهدی بازرگان» (2)

342

ازنظر بنی صدر، یکی از مبرم ترین اهداف برای شکل گیری دولت وقت، انتخاب نخست وزیر است، ولی در شرایطی که هنوز مجلس تشکیل نشده، این کار با چالش هایی قانونی روبه رو است که طبعاً می تواند مورد استفاده جناحی نیز قرار بگیرد، درنتیجه این مسئله موضوع مهمی است.

بنی صدر صبح امروز، در گفت وگوی اختصاصی با کیهان در پاسخ به این پرسش که «آقای دکتر حبیبی در گفت وگویی بر ضرورت معرفی هرچه زودتر نخست وزیر و هیئت وزیران تا قبل از گشایش مجلس تأکید کرده اند، شما دراین مورد چه نظری دارید؟» گفت: «به نظر من معرفی نخست وزیر و هیئت وزیران بیش از گشایش مجلس ضرورت دارد و دراین زمینه گفت وگوهای زیادی شده است.» وی دراین مورد که آیا نظر رهبر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران

ص: 721


1- روزنامه کیهان، 17/2/1359، ص2.
2- روزنامه بامداد، 18/2/1359، ص2.

دراین باره کسب شده است، پاسخ داد: «البته این مسئله با تصویب امام انجام خواهد گرفت.» (1)

این درحالی است که روز گذشته، بنی صدر نامه ای به امام خمینی نوشت و در قسمتی از آن درباره انتخاب نخست وزیر پیشنهادهایی ارائه داد. متن این نامه که البته چند روز بعد، مطبوعاتی شد چنین است:

«بسمه تعالی

حضور مبارک حضرت آیت الله العظمی امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران دامت ظله العالی نظر به اوضاع کشور و مقابله قاطع با توطئه ها و حوادث، ضروری دید براساس گفت وگوهای مفصلی که حاج احمد آقا به عرض می رسانند، خواهان سه امر بشوم:

1. انتخاب نخست وزیر با تصویب امام.

2. قوای انتظامی دراختیار و به دستور عمل کنند.

3. دستگاه های تبلیغاتی باید برخلاف مصالح کشور و مخالف سیاست جمهوری اسلامی نباشد و آزادی آنان در حد قوانین اسلامی باید مراعات شود. اطمینان می دهد که باوجود همه مشکلات، درصورتی که وسایل کار در دسترس و به اختیار باشند، هیچ گونه خطری متوجه انقلاب اسلامی و کشور عزیز نخواهد شد.

ابوالحسن بنی صدر، 16/2/1359» (2)

یادآوری می شود امام خمینی امروز به نامه مذکور چنین پاسخ دادند:

«بسمه تعالی

موافقت شد.

روح الله الموسوی الخمینی» (3)

امروز همچنین، دکتر بهشتی عضو شورای انقلاب و رئیس دیوان عالی کشور و دبیرکل حزب جمهوری اسلامی، در مصاحبه مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی هفتگی خود که با حضور خبرنگاران داخلی و خارجی تشکیل شد، درزمینه کابینه ای که به زودی تشکیل خواهد شد، گفت: «به هرحال، ما باید سعی بکنیم همه مان که یک دولت نیرومند مورد اعتماد اکثریت نمایندگان مردم داشته باشیم، دولتی که بتواند با رئیس جمهور هم همکاری خوب داشته باشد و مورد اعتماد او هم باشد سعی خواهیم کرد یک چنین اعتماد مشترک را به وجود بیاوریم.» (4)

343

امروز، اولین گردهمایی مهم بعد از تعطیلی دانشگاه ها، درباره انقلاب فرهنگی در دانشگاه ملی برگزار شد. در این گردهمایی بنی صدر رئیس جمهور،موسوی اردبیلی عضو شورای انقلاب و دادستان کل کشور، مهندس بازرگان و حسن حبیبی وزیر فرهنگ و آموزش عالی، به بیان دیدگاه های خود درباره انقلاب فرهنگی پرداختند.

ص: 722


1- روزنامه کیهان، 17/2/1359، ص2.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 20/2/1359، ص2.
3- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی{ره}، صحیفه امام {مجموعه آثار امام خمینی(ره})، جلد12، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی{ره}، چاپ پنجم 1389، ص276.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 18/2/1359، ص3.

بنی صدر گفت: «وقتی ملتی پذیرفت که توانایی ابتکار ندارد، قوه متفکره او نمی تواند ابداع کند و ابداع، ویژه و هوش برتر اروپایی است خود به خود این چنین باوری آدمی را به تقلید کورکورانه از آنچه ابداع هوش برتر به وجود آورده است پیش می راند و آنهایی که می گفتند فرهنگ ما تا مغز استخوان باید غربی بشود، بر همین باور بودند. بنابراین اگر بخواهیم انقلاب فرهنگی کنیم، باید این ناباوری به خود و باور مطلق به هوش خلاق اروپایی را دگرگون سازیم و خود را به عنوان خلاق باور کنیم.»

آیت الله موسوی اردبیلی نیز گفت: «انقلاب فرهنگی یعنی آنچه از ما گرفته اند پس بگیریم و آنچه به صورت تحمیلی به ما داده اند، دور بریزیم. غرب در اصالت فرهنگی ما دخالت کرده و تازه ما را غربی نکرده بلکه آن چیزی که به ما داده است استعماری است و ما را از خود بیگانه کرده است. ما در جامعه خودمان این مسئله را با همه وجودمان حس می کنیم ما غربی فکر می کنیم، درس می خوانیم، می نویسیم، برنامه می ریزیم، غربی حزب درست می کنیم همه چیز غربی است ما باید تمام آنها را از بین ببریم.» وی افزود: «پس ما هم در کنار تمام خواهران و برادران دانشجو و دانش آموزان، طرف دار جدی انقلاب فرهنگی هستیم آن انقلاب فرهنگی که همه چیز را زیرورو می کند که همه مطالب ارزش های فرهنگی را که ریشه امپریالیستی دارد از بین برود و به فرهنگ اصیل اسلامی برگردد یعنی کار در کنار علم و علم در کنار عمل. انقلاب فرهنگی این نیست مدارس را به صورت سنتی بازگردانند بلکه باید با زیربنای اسلامی و دریچه دید اسلامی و آن فرهنگی که اباذرها، سلمان ها و عمارها را ساخت ما آن فرهنگ را می خواهیم بازگردانیم.»

مهندس بازرگان نیز در این گردهمایی گفت: «اولین نگرانی ما این است که دانشگاه ما طوری نباشد که دکتری تربیت کند که بالاخره بگوید برای معالجه بیماری به امریکا یا اسرائیل بروید یا مهندسی که بگوید برای تعمیر اتومبیل یا هواپیما باید متخصص خارجی بیاورید و دانشگاه ما طوری نباشد که بازهم ما را محتاج خارج کنند.» وی با ذکر چند نکته، آخرین نگرانی مورد نظر خود را چنین ابراز کرد: «نگرانی چهارم این است که تعلیمات ما با انقلاب اسلامی ما هماهنگی نداشته باشد و جوان های ما را مکتبی و مبارز و معتقد به خدا بار نیاورد.»

حسن حبیبی نیز در سخنان خود گفت: «پس از انقلاب 22 بهمن تاکنون، تغییراتی در چهره ظاهری جامعه ما رخ داده است، ولی این تغییرات ظاهری بدین معنی نیست که تغییرات در عمق نیز به همین نحو صورت گرفته باشد ازجمله در نظام های ارزشی این تغییرات نه تنها به وجود نیامده است بلکه از جهاتی نیز علائم نگران کننده وجود دارد؛ مثلاً براساس اطلاعات دریافت شده زندگی مصرفی تغییر نکرده است یا درزمینه مسائل آموزشی در تمامی سال گذشته موضوعاتی ازجمله تبدیل فوق دیپلم به لیسانس، یا تبدیل یک خانه به مدرسه و تأمین بودجه اش ازسوی دولت مطرح می شد و این نشان می دهد که نظام ارزشی گذشته تغییر نکرده است و این امر خود می تواند موجب اصلی انقلاب فرهنگی باشد و این یکی از ضرورت های انقلاب است.» (1)

ص: 723


1- روزنامه اطلاعات، 18/2/1359، ص10.

344

پس از اینکه بانک مرکزی ایران اعلام کرد اسکناس های ده هزار ریالی با عکس شاه مخلوع، از تاریخ 31/2/1359، بی اعتبار خواهد بود،(1) سیل ورود این اسکناس ها از خارج از مرزها به ایران سرازیر شده است تا قبل از ابطال در داخل به مصرف برسد. این پدیده از ارزش هزار تومانی در خارج از کشور به عنوان یک ارز قابل اعتماد حکایت می کند و نیز اینکه وابستگان رژیم گذشته و فراریان از انقلاب، علاوه بر ارزهایی که دراختیار داشته اند،هرچه توانسته اند اسکناس هزار تومانی نیز خارج کرده اند. نمونه های متنوعی از این مسئله در گزارش هایی بدین شرح ارائه شده است:

o گزارش واصله امروز، به اطلاعات سپاه آبادان، بندر بوشهر و بندر عباس: «برابر اطلاعات موثق مقادیر بسیاری ارز ازطریق کویت درحال ورود به کشور است که نمونه هایی از شیوه های ورود به قرار زیر است:

1. پول های هزار تومانی را در بسته بندی های ضدآب قرار داده و آنها را داخل مشگ گذاشته و آن را باد کرده در آب ها رها می کنند. یک نفر به وسیله نی زیر آب می رود و مشک را به ساحل هدایت می نماید.

2. به جای توتون سیگار وینستون اسکناس های هزار تومانی را لوله کرده و در بسته بندی های وینستون قرار می دهند.

3. پول ها را در بسته بندی های ضدآب قرار داده و به زیر لنج می بندند.» (2)

o گزارش امروز وزارت کشور به استانداری خوزستان: یک فروند لنج که در آن حدود هفتادمیلیون تومان در یک کمد جالباسی و چند قاب عکس جاسازی شده است، از کویت به طرف خرمشهر یا آبادان حرکت کرده است. (3)

o معاون هنگ ژاندارمری بوشهر: «افراد گارد ساحلی ژاندارمری بوشهر از دو فروند موتور لنج مبلغ 30 میلیون و 430 هزار ریال اسکناس ده هزار ریالی کشف و ضبط کردند. ... کلیه پول ها به اضافه سرنشینان موتور لنج تحویل دادسرای انقلاب اسلامی بوشهر شد.» (4)

o یک مقام دادستانی مستقر در فرودگاه مهرآباد: ساواکی های فراری در کشورهای کویت، بحرین،...،(5) قطر و عربستان به حجاج و مسافران ایرانی اسکناس های هزار تومانی خود را به قیمت 700 تا 500 تومان می فروشند. روز گذشته، در فرودگاه مهرآباد بازرسی از داخل جعبه های سیگار دانهیل دادالله اعلم یکی از کارمندان هواپیمایی سریلانکا که ازطریق بحرین و با پرواز کویت وارد تهران شده بود، 150 هزار تومان اسکناس های هزار تومانی به دست آمد. (6) امروز نیز حدود 750 هزار تومان اسکناس هزار تومانی از مسافری که با یکی از پروازهای عربی وارد تهران شده بود به دست آمد. (7)

o گروهان ساحلی خسروآباد {آبادان}: «از مسافرین ورودی پنج فروند موتور لنج... مبلغ 3 میلیون و 834 هزار تومان اسکناس ده هزار ریالی کشف گردیده.» (8)

ص: 724


1- سند شماره 287146 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به استانداری خوزستان، 17/2/1359.
2- سند شماره 042456 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اداره مرکزی اطلاعات و بررسی های سیاسی به اطلاعات سپاه آبادان بندر بوشهر بندرعباس، 17/2/1359.
3- سند شماره 287807 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از وزارت کشور به استانداری خوزستان، 17/2/1359.
4- روزنامه جمهوری اسلامی، 18/2/1359، ص5.
5- *... به جای کلمه ای ناخوانا آمده است.
6- روزنامه کیهان، 17/2/1359، ص16.
7- روزنامه کیهان، 18/2/1359، ص9.
8- سند شماره 287501 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از گارد ساحلی به ریاست رکن3 ژاندارمری، 18/2/1359.

o درجهت مقابله با این پدیده هشدارهای لازم به استانداری خوزستان(1) و سپاه های مناطق بندری(2) داده شد.

به همین مناسبت، شورای انقلاب، کمیسیون تخصصی برای این منظور تشکیل داده است که شب هنگام، جلسه ای برگزار کرد و در پایان آن علیرضا نوبری رئیس کل بانک مرکزی، خبر داد: «به منظور جلوگیری از قاچاق پول های

هزار تومانی به مدت پانزده روز، از حرکت موتور لنج ها در آب های جنوب کشور جلوگیری به عمل می آید.»

وی همچنین گفت: «لایحه مجازات قاچاقچیان ارز نیز امشب، به تصویب رسید که براساس آن برای قاچاقچیان پول مجازات های سنگینی در نظر گرفته شد.» نوبری افزود: «برای ایجاد تسهیلات جهت مسافرانی که قصد ورود به ایران را دارند ترتیبی داده شده تا این افراد همان مبلغ دوهزار تومان ارز مجاز را که برایشان در نظر گرفته شد به ایران وارد کنند.» (3)

ص: 725


1- سند شماره 287156 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از وزارت کشور به استانداری خوزستان، 16/2/1359.
2- سند شماره 042456 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 18/2/1359، ص1.

ص: 726

روزشمار جنگ پنجشنبه 18 اردیبهشت 1359 22 جمادی الثانی 1400 8 مه 1980

345

درزمینه بحران در روابط ایران و امریکا، امروز، تنها مسئله قابل توجه چگونگی پیگیری نه چندان جدی مصوبه اخیر پارلمان اروپا {7/2/1359}، درباب اولتیماتوم تحریم ایران، به وسیله بعضی کشورهای متحد امریکا ازجمله ژاپن و انگلستان است.

طبق مصوبه مذکور، از 17 ماه مه {27/2/1359}، چنانچه گشایشی در امر رهایی گروگان های امریکایی در تهران انجام نگیرد، مرحله جدیدی از تحریم های اقتصادی علیه ایران اعمال خواهد شد. در پیگیری مطلب یادشده، امروز، مقام های دولت ژاپن گفتند که این کشور برای اعمال فشار برای آزادی 53 گروگان امریکایی، درحال تدارک تحریم های اضافی علیه ایران است که مرحله دوم تحریم ها هماهنگ با کشورهای بازار مشترک اروپا به اجرا درخواهد آمد. به گزارش یونایتدپرس، درحال حاضر ژاپن هماهنگ با متحدان اروپایی خود مرحله مقدماتی مجازات را عملی کرده است که شامل کاهش تعداد کارکنان سفارت خود در تهران، برقراری مقررات اخذ ویزا برای توریست های ایرانی و متوقف کردن داوطلبانه صادرات به ایران ازطریق بازرگانان ژاپنی است. (1)

همچنین اعلام شد دولت بریتانیا در اجرای قطعنامه مذکور مشغول تهیه مقدمات تنظیم لایحه ای است تا طرح اعمال تحریم های گفته شده را به صورت قانونی درآورده و قابل اجرا

سازد. انتظار می رود این لایحه ظرف امروز و فردا، تسلیم پارلمان بریتانیا شود و بحث درباره آن تا هفته آینده به درازا کشد. به گفته یک مفسر بی بی سی، طبق برخی گزارش ها وزرای کابینه بریتانیا موافقت کرده اند از پارلمان درخواست نکنند که تحریم کلی و تمام عیار صادرات را تأیید کند، در این صورت درواقع بریتانیا قطعنامه جامعه اقتصادی اروپا را رعایت نکرده است؛ چون طبق این قطعنامه باید کلیه صادرات به ایران بجز مواد غذایی و دارو تحریم شود. به گزارش بی بی سی، دولت بریتانیا به صراحت اعلام کرده است که تصمیم گیری درمورد اعمال تحریم های اقتصادی علیه ایران با اکراه دولت انجام گرفته است، ولی این نکته تحت الشعاع لزوم پشتیبانی از امریکا

ص: 727


1- روزنامه اطلاعات، 20/2/1359، ص12.

بوده است و بریتانیا حتی برای متقاعدکردن سایر کشورهای جامعه اقتصادی اروپا درمورد اعمال تحریم علیه ایران و به مناسبت ثبات اتحاد ارز نقش مهمی را ایفا کرد.

به دلیل آثار منفی اعمال تحریم اقتصادی علیه ایران نظیر ازدست دادن درآمدهای صادراتی و نیز افزایش بیکاری در انگلستان، تعداد زیادی از نمایندگان پارلمان خارج از رهبری حزب اقلیت کارگر با این اقدام مخالف اند. دراین باره هیئت اجرایی کل حزب کارگر مخالفت خود را با اعمال تحریم علیه ایران اعلام کرده است. درضمن در میان رهبری پارلمانی حزب اقلیت یا به اصطلاح کابینه سایه، اختلافاتی وجود دارد. به نمایندگان وابسته به حزب کارگر اجازه داده شده است که هفته آینده وقتی لایحه برای شور در مجلس عوام مطرح می شود هرطور که مایل اند رأی دهند. تعدادی از نمایندگان خارج از رهبری محافظه کار نیز با اعمال تحریم علیه ایران مخالف اند. یکی از استدلال هایی که عموماً دراین مورد در بریتانیا به کار می رود این است که چنین اقداماتی ایران را به اجبار به اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای بلوک شرق نزدیک می کند. تا این لحظه قراردادهای تجارتی بین ایران و کشورهای بلوک شرق به امضا رسیده است و شوروی به روشنی مترصد است تا آنجا که امکان دارد از مسئله تحریم های اقتصادی و سیاسی علیه ایران بهره برداری سیاسی بکند.

مفسر بی بی سی درنهایت ابراز عقیده کرده است که باوجود مخالفت موجود در بریتانیا، انتظار می رود که علیه ایران تحریم های اقتصادی و سیاسی اعمال شود و این احتمالاً باعث سردی روابط بریتانیا و ایران خواهد شد. تحریم های جامعه اقتصادی اروپا قرار است از 17 ماه مه {27/2/1359}، آغاز شود. (1)

346

در انگلستان، مقایسه جوانب مختلف قضیه اشغال سفارت ایران در لندن، هنوز مورد بحث است؛ مقامات انگلیسی این ماجرا را با رویکرد توصیه به ایران، با اشغال سفارت امریکا در تهران مقایسه می کنند.

گزارش امروز آسوشیتدپرس از لندن، شامل اظهارات داگلاس هرد وزیر مشاور در امور خارجی انگلستان، دراین باره است. براساس این گزارش هرد گفت کشورش امیدوار است عملیات کماندویی نجات گروگان های سفارت ایران در لندن، ایران را به آزادساختن گروگان های امریکایی در تهران تشویق کند. وی افزود: من امیدوارم این اقدام موجب شود که طرف های مربوط در ایران به این مسئله فکر کرده و دریابند که مقررات مربوط به دیپلمات های سفارتخانه ها و از این قبیل، فقط یک مسئله تشریفاتی نیست. وی گفت که چگونگی ختم ماجرا، مناسبات ایران و انگلستان را بهبود بخشیده است. (2)

مسئله دیگر، سرنوشت تنها تروریست زنده مانده در این ماجرا است که مقامات ایرانی خواستار تحویل دادن او به دولت ایران شدند، اما انگلستان اعلام کرد که مصمم است او را در لندن و در

ص: 728


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 49، 19/2/1359، صص 7 4، بخش فارسی رادیو لندن، 18/2/1359.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 18/2/1359، ص4.

یک دادگاه انگلیسی محاکمه کند. درعمل، امروز، این فرد تحت حفاظت شدید پلیس در یک دادگاه حضور یافت. (1) رویتر ضمن اعلام خبر مذکور افزوده است: «فوزی [بداوی] نژاد مهاجم دستگیرشده در استان خوزستان متولد شده و در بندر به کارگری اشتغال داشته است. وی متهم است که ساعتی پیش از یورش موفقیت آمیز نیروهای ویژه به سفارت ایران در لندن، 2 تن از گروگان ها را به قتل رسانیده است.»(2) (3)

347

در ادامه تلاش عراق برای اجرای طرح عربستان سازی، امروز، یک روزنامه عراقی در بیروت توزیع شد و از قول یک تشکیلات تجزیه طلب ایرانی ناشناس به تروریست های سفارت ایران در لندن با عنوان "مبارزان عربستان"، ادای احترام کرد.

بااینکه این گونه تشکل ها معمولاً وجود ندارد و ساخته ذهن طراحان تبلیغات ضدایرانی عراق است، اما رویتر در گزارش مطالب این روزنامه {بغداد آبزرور مورخ 7 مه 1980}، گروه مذکور را دانشجویان عرب زبان ایرانی در عراق نامید که خواستار مجازات انگلستان به دلیل به قول ایشان مداخله کثیف این کشور برای پایان دادن به اشغال سفارت ایران در لندن شدند. این روزنامه عراقی نوشته است: اتحادیه دانشجویان عربستان {خوزستان} در عراق در بیانیه ا ی مداخله شریرانه نیروهای انگلستان و حمله آنان به ساختمان سفارت رژیم ایران در لندن را آن هم در زمانی که مذاکرات میان انقلابیون عربستان {خوزستان} و پلیس انگلستان جریان داشت، محکوم کردند. در این بیانیه از تمامی گروه های انقلاب عرب در عربستان {خوزستان} خواسته شد که نگذارند این اقدام تبعیض آمیز انگلستان بدون مجازات بماند و نیز گفته شد که در مقابل این اقدام جنایتکارانه، منافع انگلستان در هرجا جزای برابری خواهد دید. بیانیه مذکور افزوده است: این اقدام {در لندن} آخرین اقدام نخواهد بود، زیرا مردم عرب در عربستان {خوزستان} که اسلحه را به عنوان تنها وسیله اعاده حقوق ملیتشان انتخاب کرده اند اسلحه خود را در مقابل عناصر رژیم ایران و دست نشانده های آن در داخل و خارج ایران نگاه خواهند داشت. (4)

گزارش منابع داخلی ایران نیز از شدت این گونه تبلیغات در مناطق مرزی ایران حکایت می کند. در یک گزارش که امروز به استانداری خوزستان رسید، آمده است: «در چندماهه اخیر که اختلاف فی مابین عراق و ایران بالا گرفته دولت بعث عراق با شناختی که به زبان و فرهنگ عشایر استان خوزستان دارد برای منحرف کردن افکار آنها برنامه هایی ازطریق شبکه های تلویزیونی خود اجرا می نماید و با نمایش میتینگ های ساختگی و اجرای برنامه های مختلف علیه اهداف جمهوری اسلامی، مطالبی به زبان عربی ایراد می نماید. اجرای این برنامه ها نگرانی اهالی آبادان را

ص: 729


1- روزنامه بامداد، 20/2/1359، ص2.
2- * ضمیمه دارد؛ عاقبت فوزی بداوی نژاد تنها تروریست بازمانده از حادثه سفارت ایران در انگلستان.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 49، 19/2/1359، ص2، لندن – خبرگزاری رویتر، 8 مه 1980.
4- همان، بیروت – خبرگزاری رویتر 8 مه 1980 {18/2/1359}.

فراهم نموده، بدین لحاظ از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران شدیداً انتقاد دارند و دراین مورد نیز تلگرام هایی به مقامات مسئول مخابره نموده اند و خواستار پخش مستمر حقایق به زبان عربی گردیده اند تا بدین وسیله ملت مسلمان عراق و عشایر منطقه خوزستان که فارسی نمی دانند متوجه عوام فریبی دولت بعث عراق بشوند.» (1)

348

هم زمان با تبلیغات عربستان سازی، درعمل نیز اقدامات عراق در راستای مطامع این دولت در خوزستان ادامه دارد. گزارش های محرمانه منابع و مراکز نظامی و انتظامی محلی حاکی از این امر است.

یک بولتن که اختصاص به اخبار و وقایع خوزستان دارد، در شماره امروز خود به مسئولان یادآوری کرد: «عده ای از عشایر اطراف دشت میشان و خوین به کشور عراق رفت وآمد نموده و از دولت بعث عراق اسلحه و خواربار و پول دریافت و برای عراق کسب خبر می نمایند.» (2) بر روی تعدادی از عشایر مذکور، با ذکر نام تأکید خاصی شده است. در همین شماره بولتن گزارشی از پرداخت پول از وزارت کشور عراق به افرادی در ایران با عنوان جبهة التحریر، درج شده است. (3) در گزارش دیگر این بولتن، از اتمام دوره چریکی یک گروه 25 نفره در بصره، خبر داده شده است. منبعی که این خبر را ارسال کرده، همچنین به وابستگی عشیره ای این افراد و اینکه آنان با مأموریت بمب گذاری در اماکن پررفت وآمد شهرهای اهواز و خرمشهر و آبادان، راهی ایران شده اند، اشاره کرده است. (4)

یادآوری می شود امروز، منابع دیگر نیز از ورود عناصر وابسته به عراق به داخل ایران برای ایجاد انفجار و رعب، به مقامات مسئول گزارش دادند. گزارش امروز ستاد لشکر92 زرهی ازجمله این گزارش ها است. (5) در بعضی از این گزارش ها همچنین به فاصله های طولانی میان پاسگاه های خودی و بازبودن و امکان تردد راحت از مرزهای جنوبی ایران با عراق اشاره شده است که گاهی این فاصله ها تا 40 کیلومتر هم می رسد. (6)

در گزارشی دیگر، به استقرار افراد ایرانی جبهةالتحریر در برخی پاسگاه های مرزی عراق اشاره شده و نقش آنها در برقراری ارتباط با عناصر وابسته به عراق برای انتقال سلاح و مواد منفجره، تشریح شده است. این گزارش به دلیل اطلاعات مندرج در آن به کلیه مقام های سیاسی و نظامی و انتظامی استان ازجمله استانداری و فرماندهی سپاه ها و ژاندارمری های مختلف استان ارسال شده است. (7)

علاوه بر هشدارهای یادشده، یک گزارش حاکی است که شب هنگام «بمبی که در یک کیوسک خالی نزدیک کشتارگاه خرمشهر کار گذاشته شده بود منفجر و خسارت جزئی به پایه برق وارد ساخت، ولی خسارات جانی در بر نداشت.» (8) در گزارشی دیگر نیز آمده است: «به دنبال انفجارهای اخیر خوزستان 6 نفر از عاملان این انفجارات شناسایی و توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان دزفول دستگیر شدند که پرونده آنان ازطریق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دادگاه انقلاب تحت رسیدگی است.» (9)

ص: 730


1- سند شماره 347421 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی خوزستان {اهواز} به استاندار خوزستان، 18/2/1359.
2- سند شماره 292442 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن خبری، 19/2/1359، ص3.
3- همان، صص 5 و 6.
4- همان، صص 5 و 6.
5- سند شماره 347422 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به فرماندهی ناحیه ژاندارمری خوزستان، 18/2/1359.
6- سند شماره 347436 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به نزاجا مدیریت عملیات و اطلاعات {مدیریت اطلاعات}، 18/2/1359.
7- همان.
8- سند شماره 292442 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص1.
9- سند شماره 292442 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص1.

درباره این گونه اقدامات عراق، در منابع علنی نیز می توان بروزهایی مشاهده کرد؛ ازجمله خبرنگار کیهان از خرمشهر خبر داد: «سه مرد مسلح که قصد ورود به ایران از مرز شلمچه خرمشهر را داشتند توسط سپاه پاسداران دستگیر شدند... و از آنان 3 قبضه کلت، 300 فشنگ و چند قبضه کلاشینکف و مواد منفجره تی.ان.تی [و] 250 هزار تومان پول نقد به دست آمد.» (1)

349

علاوه بر جنوب که عراق تحرکات خاص خود را دارد و نمونه هایی از آن در گزارش قبلی ذکر شد، گزارش های متعددی که به مسئولان می رسد نشان می دهد «دولت بعث عراق در تمام نقاط نوار مرزی ایران و عراق، مبادرت به تقویت پاسگاه ها، سنگربندی، کانال کشی، تنظیم و شکل دادن به سیستم های اطلاعاتی در نوار مرزی، حفاظت پرسنل پاسگاه ها، مجهزکردن برخی از عشایر نوار مرزی و یک سری نقل وانتقالات نظامی در سطح پاسگاه ها نموده است.» (2)

دراین زمینه امروز، «هنگ ژاندارمری ایلام به استناد گزارش گروهان موسیان اعلام داشته است که در مقابل میله های مرزی 4922 و 5022 در یک کیلومتری نوار مرزی در داخل خاک عراق تعداد 20 الی 25 دستگاه چادر گروهی و تعدادی خودروی ارتشی مشاهده گردیده [است].» (3)

همچنین، سرگرد محمدجواد مؤذن نماینده وزارت دفاع ملی که در ایلام به سر می برد، اعلام کرد دولت بعثی عراق دو لشکر در نزدیکی مرز ایران مستقر کرده است و آنها در برخی نقاط حتی در یک کیلومتری مرز مستقر شده اند. وی همچنین گفت: استقرار دو لشکر عراق در مرزهای مقابل استان ایلام، احتمالاً برای سرگرم کردن نیروهای ارتش جمهوری اسلامی ایران در این منطقه و واردکردن ضربه از جای دیگر است. (4)

تحرکات عراق در مناطق مرزی غرب کشور، اشکال دیگری نیز دارد. گزارش ارسالی از عملیات ژاندارمری به دفتر ریاست جمهوری نمونه ای از این تحرکات است:

«1. گزارش هنگ ژاندارمری قصرشیرین گویا است: افرادی که چند شب قبل به قصرشیرین حمله نموده اند،120 نفر جاش عراقی به سرپرستی اسماعیل رشید بوده و 70 نفر شرطه عراقی همراه داشته و از ارتفاعات آق داغ به ایران وارد و در سر راه خود مقداری نان از اهالی محمودآباد گرفته اند. این متجاوزین به سوی سپاه پاسداران قصرشیرین تیراندازی نموده و مجدداً نیز قصد تهاجم دارند.

2. محمود نظری و 17 نفر مسلح و یک نفر افسر عراقی که همراه آنان بوده با یک دستگاه اتوبوس قدیمی عراق از خانقین به قریه علی مهر روبه روی قلعه سفید ایران وارد [شدند و] قصد مین گذاری در جاده قصرشیرین [را داشتند]، ولی در ساعت 3 بامداد مورخه 13/2/1359، موفق نشده و به قریه پرویزخان عراق مراجعت نموده اند. متجاوزین جاده پاسگاه پرویز را مین گذاری نموده و قصد دارند در سایر جاده ها که به پاسگاه پرویز ختم می شود مین گذاری نمایند.» (5)

ص: 731


1- روزنامه کیهان، 20/2/1359، ص5.
2- سند شماره 292442 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص3.
3- سند شماره 033987 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از استانداری ایلام و پشتکوه به معاونت امور سیاسی وزارت کشور، 18/2/1359.
4- روزنامه اطلاعات، 18/2/1359، ص12.
5- سند شماره 033986 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن 3 دایره عملیات} به دفتر ریاست جمهوری، 18/2/1359.

درارتباط با عوامل عراق امروز، در مطبوعات اعلام شد دادگاه انقلاب اسلامی کرمانشاه ابراهیم طیب را به جرم جاسوسی برای حکومت بعث عراق به حبس ابد غیرقابل بخشش محکوم کرد. در اطلاعیه دادگاه انقلاب اسلامی کرمانشاه آمده است: چون زمان بازداشت این جاسوس قبل از صدور بخشنامه شورای انقلاب بوده، لذا نامبرده به حبس ابد غیرقابل بخشش محکوم شده است. (1)

350

در گردنه صلوات آباد که به تازگی آزاد شده تا از این طریق محاصره زمینی سنندج شکسته شود، مقاومت هایی وجود دارد که در گزارش ساعت 9:15 بامداد امروز ارتش به سپاه، چنین انعکاس یافته است: «برابر اعلام نزاجا به علت مقاومت های پراکنده یگان ها، برقراری تأمین در گردنه صلوات آباد متوقف و ادامه عملیات متعاقباً اعلام می گردد. آمار تلفات شهید یک نفر پاسدار، مجروح 4 نفر پاسدار و یک نفر سرباز.» (2)

اما در نشریه خبر ارگان دفتر سنندج سازمان چریک های فدایی خلق، تحولات امروز، چنین انعکاس یافته است: «طبق اخبار رسیده یک ستون از ارتش... و پاسداران... ازطریق صلوات آباد به سنندج حرکت می نمایند که در گردنه صلوات آباد... تلفات سنگینی به آنها وارد آمد که درنتیجه چندین کشته و زخمی برجای نهاده و تعدادی از پیشمرگه ها نیز زخمی شده اند هم اکنون این ستون از صلوات آباد عبور کرده است.» (3)

351

بانه همچنان در وضع بحرانی به سر می برد و پادگان بانه همچنان در محاصره است و ازطریق تپه های مشرف تهدید می شود.

در گزارشی که امروز، از مراکز مربوط در سپاه تبریز به تهران ارسال شد، آمده است: «طبق اخبار رسیده از پاسداران زخمی که از بانه به مراغه اعزام شده اند وضع پادگان بانه بسیار وخیم و... به اظهار پاسداران و سربازان با این وضع پادگان سقوط خواهد کرد.» (4)

گزارش ارگان سازمان چریک های فدایی خلق درباره وضع امروز بانه، چنین است: «تپه اربابا در آغاز درگیری ها در بانه توسط پیشمرگان کرد تسخیر شد و از آن به بعد ارتش تلاش بسیار کرد تا تپه را از دست پیشمرگان درآورد چراکه ازنظر نظامی این تپه بسیار حائز اهمیت است. ... در این روز نیز ارتش بار دیگر به تپه اربابا حمله کرد که با برجای گذاشتن چندین کشته و زخمی ناچار به عقب نشینی به پادگان شد و دو ارتشی... نیز به اسارت پیشمرگان درآمدند.» (5)

امروز همچنین در روزنامه کیهان اطلاعیه ای از جهاد سازندگی بانه انتشار یافت که دقت در نکات مندرج در آن گویای وضع فعلی بانه است. در این اطلاعیه آمده است: «برادران و خواهران عزیز شهر بانه، چنانچه مطلع هستید جهاد سازندگی بانه بارها طی اطلاعیه هایی اعلام کرده است

ص: 732


1- روزنامه کیهان، 18/2/1359، ص1.
2- سند شماره 041165 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا2 {مرکز فرماندهی} به سپاه پاسداران، 18/2/1359.
3- سازمان چریک های فدایی خلق، نشریه خبر، {سنندج}، شماره 75، 19/2/1359.
4- سند شماره 041175 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از تبریز به تهران، 18/2/1359.
5- سازمان چریک های فدایی خلق ایران، هفته نامه کار، شماره 58، 24/2/1359، ص13.

که سازمانی است مستقل و به هیچ گروه و حزبی وابسته نبوده و نخواهد بود و فقط با مردم و برای مردم به دور از فعالیت های سیاسی و نظامی در عمران و آبادانی منطقه فعالیت خواهد کرد و عملاً در مدت 9 ماه گذشته این مسئله را ثابت کرده است. متأسفانه در چند روز گذشته، جهاد سازندگی بانه مورد حمله گروه های

مسلح قرار گرفت و اموال آن به غارت رفت و حدود سه هزار کارگر بیکار شدند و اکنون مدت پانزده روز است به علت قطع ارتباطات از افراد جهاد سازندگی که مشغول ساختمان مسجد جامع بودند هیچ گونه اطلاع دقیقی در دست نیست. بدین وسیله از مردم مسلمان بانه و کارگران عزیز و روحانیون متعهد و مسئولین شهر خواسته می شود افراد جهاد سازندگی را حداکثر تا 24 ساعت به هر طریق ممکن موقتاً ازطریق زمین یا هوا از منطقه خارج نمایند و اجازه ندهند فعالیت های جهاد سازندگی بانه با مسائل نظامی منطقه آمیخته گردد که عواقب وخیم آن به ضرر مردم و جهاد سازندگی منجر خواهد شد. ضمناً لازم به تذکر است که نپرداختن مزد کارگران فقط به علت بسته بودن بانک های بانه و قطع روابط زمینی بوده و به زودی مزد کارگران به وسیله هلیکوپتر به بانه خواهد رسید و با کمک شوراها و سرکارگران پرداخت می گردد.» (1)

352

از شب گذشته، درگیری در تعدادی از روستاهای شمال و شمال غربی تکاب، تلفاتی به بار آورده است. پافشاری سپاه در حفاظت از یک تن مواد منفجره، مسئله مهم این حوادث بود؛ دراین باره گزارش های متفاوتی که از شب گذشته تا عصر امروز، از تکاب به مراکز مربوط رسیده، حکایت از یک درگیری نسبتاً شدید در این شهر دارد. این گزارش ها که در ادامه و به ترتیب زمان وقوع، از شب گذشته تا عصر امروز، ذکر می شود نشان دهنده دو جهان به کلی متفاوت سپاه و دیگر نیروهای مسلح است.

ساعت 20 {شب گذشته}، تلفن گرام عملیات سپاه کرمانشاه به عملیات سپاه در تهران: «طبق اطلاع، سپاه تکاب در محاصره [است] و [به] ارتش دستور داده شود که به کمک آنها برود. از سپاه زنجان و تبریز به کمک آنها بروید هلیکوپتر از ارومیه بفرستید.» (2)

ساعت 22:50 {شب گذشته}، پیام رمز از عملیات زنجان به عملیات تهران: «وضع تکاب خیلی خراب است. چند نفر شهید و زخمی داده اند و در محاصره می باشند به نیرو احتیاج است، سریعاً جواب دهید.» (3)

ساعت یک بامداد امروز، تلفن گرام مرکز فرماندهی سپاه به ستاد مشترک ارتش: «برابر اطلاع واصله از تکاب وضع شهر خیلی خراب است. چند نفر شهید و مجروح داده و درحال حاضر در محاصره می باشد دستورات لازم [را] به کلیه واحدهای نظامی و انتظامی ابلاغ فرمایید.» (4)

ساعت 6:30 بامداد، تلفن گرام مرکز فرماندهی سپاه به ستاد مشترک: «برابر گزارشات رسیده شهرستان تکاب در محاصره کامل می باشد، باآنکه حملات بسیار شدیدی به آنجا می شود هیچ کمکی ارسال نگردیده است. سپاه تکاب از شروع درگیری تا این ساعت 9 شهید و 15 زخمی داشته است. تقاضا

ص: 733


1- روزنامه کیهان، 18/2/1359، ص11.
2- سند شماره 041123 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از عملیات کرمانشاه به عملیات تهران، 17/2/1359.
3- سند شماره 041138 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات زنجان به عملیات تهران، 17/2/1359.
4- سند شماره 041153 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه {مرکز فرماندهی} به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 18/2/1359.

می شود سریعاً دستور فرمایید نیروی ارتش در بیجار برای نجات شهر تکاب اقدام سریع بنماید.» (1)

ساعت 7:45 بامداد، تلفن گرام عملیات سپاه کرمانشاه به فرماندهی سپاه در تهران: «تکاب سخت در فشار و محاصره است تعداد مجروحین زیاد و به علت خونریزی شدید درحال شهیدشدن می باشند. در ساعت 6:30 صبح جاری درخواست هلیکوپتر [شد] که عملیات ارتش ارسال [کند]، لذا فرمانده عملیات حضور نداشت و افسر جانشین اعلام نمود که فقط ایشان باید دستور دهند و ساعت 7:30 می آیند.» (2)

این درحالی است که طبق «گزارش ناحیه ژاندارمری آذربایجان شرقی مستند به اعلام گروهان ژاندارمری میاندوآب»،(3) درگیری بایستی ساعت 2

بامداد، پایان یافته باشد. بر همین اساس، ستاد مشترک ارتش درپیامی به نیروی زمینی ارتش اعلام کرد: «در قریه حسن آباد

بین پاسداران انقلاب تکاب و مهاجمین درگیری ایجاد که یک گروه از مأمورین پاسگاه تکاب به کمک برادران پاسدار رفته و پس از چهار ساعت زدوخورد با مهاجمین 2 نفر پاسدار شهید و 9 نفر مجروح و تعداد 6 نفر از مهاجمین مسلح دستگیر و مهاجمین متواری گردیدند و از تلفات و مجروحین [مهاجمین] اطلاعی در دست نیست.» (4) گزارش مشابهی با امضای فرماندهی کل ژاندارمری برای دفتر ریاست جمهوری، دفتر امور انقلاب نخست وزیری،وزارت کشور و تیمسار ریاست ستاد مشترک ارتش ارسال شد که در آن آمده است: «درپی تقاضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بخشداری تکاب، به علت درگیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با مهاجمین در قریه حسن آباد یک گروه از پاسگاه تکاب و در ساعت 22 روز 17/2/1359، گروه کمکی در معیت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پس از 4 ساعت زدوخورد با مهاجمین تعداد 6 نفر از مهاجمین مسلح دستگیر شد. در این درگیری به قرار اطلاع، 2 نفر از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهید و 9 نفر مجروح شده اند.» (5)

اما برخلاف گزارش های مذکور، بازهم در ساعت 9:35، فرماندهی سپاه به ستاد مشترک پیامی به این شرح ارسال کرد: «طبق اخبار رسیده، اوضاع تکاب سخت آشفته است و مهاجمین شهر را محاصره کرده اند، جهت کمک به اهالی شهر و مردم آن احتیاج به 3 فروند [هلیکوپتر] 214 [214]، یک فروند کبرا و یک فروند جت رنجر شدیداً می باشد. دستورات لازم دراین مورد را سریعاً مبذول فرمایید.» (6)

حتی در ساعت 16، فرماندهی سپاه درپیامی به ستاد مشترک ارتش چنین اعلام کرد: «وضع زخمی های درگیری تکاب بسیار وخیم است. احتیاج به هلیکوپتر دارند برای حمل جنازه ها به تهران، زخمی ها در سه راه بیجار می باشند.» (7)

در همین ساعت، فرماندهی سپاه جزئیات دقیق تر حادثه را بدین صورت به اطلاع ستاد مشترک رساند: «به دنبال حمله مهاجمین به روستای غازان کندی که مردم آن فراری می شوند و وجود یک تن دینامیت در شرکت راه سازی امین آباد که امکان ازدست رفتن آن حتمی بود سپاه پاسداران وارد درگیری می شوند و در روستای امین آباد و حسن آباد درگیر شده که با حمله

ص: 734


1- سند شماره 041162 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه {مرکز فرماندهی} به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 18/2/1359.
2- سند شماره 041166 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از کرمانشاه {عملیات} به فرماندهی عملیات، 18/2/1359.
3- سند شماره 041170 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از ژاجا {رکن3 دایره امنیت} به دفتر ریاست جمهوری 18/2/1359.
4- سند شماره 041158 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 18/2/1359.
5- سند شماره 041170 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
6- سند شماره 041152 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه {مرکز فرماندهی} به سماجا 3 {مرکز فرماندهی}، 18/2/1359.
7- سند شماره 041179 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه {مرکز فرماندهی} به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 18/2/1359.

مهاجمین از روستاهای نبی کندی و احمد آباد و ساروق در محاصره قرار می گیرند و ازطرفی از دوراهی تکاب و قوجه نیز گروهی مهاجم حمله می نمایند، بارها درخواست کمک، نیرو و مهمات و پشتیبانی هوایی شده است، ولیکن نتیجه ای نداشته ایم.»(1) (2)

به این ترتیب، یا همه گزارش های مبنی بر محاصره شهر تکاب اغراق آمیز بوده است یا برعکس آنچه ژاندارمری درباره یک زد وخورد چهارساعته گزارش داده بود، حاکی از بی اطلاعی یا بی توجهی به این درگیری بوده است.

353

بجز سنندج و بانه که تناوبی از درگیری های مستمر و حالت توقف موقت، برقراری نوعی موازنه قوا را در آن نشان می دهد و علاوه بر تکاب که درگیری نسبتاً جدی شب گذشته تا عصر امروز در این شهر تبعاتی داشته است، در برخی نقاط کردنشین دیگر نیز امروز، درگیری هایی وجود داشت، ازجمله مهم ترین آن در پاوه، نوسود و نیز تا حدی در سردشت و در جاده سرو قابل ذکر است.

در پاوه دو روز است که ادارات دولتی و مغازه ها تعطیل است و اهالی درخواست کرده اند که هیئتی ازطرف دفتر امام یا رئیس جمهور با مأموریت بررسی وضعیت و تأمین امنیت شهر، اعزام شود. (3) فرماندار اورامانات دراین زمینه گفت: «مردم پاوه خاطرنشان کرده اند درصورتی که هیئتی به پاوه اعزام نشود، اعتصاب غذا خواهند کرد.» وی ضمن اشاره به حملات مکرر به پاوه اظهار کرد: «اخیراً دو خمپاره به محوطه دو مدرسه اصابت کرده که خوشبختانه تلفات نداشته است.» وی همچنین گفت که «توطئه بزرگی برای مردم پاوه چیده اند که انهدام پل بین قشلاق و قوری قلعه یکی از نشانه های این توطئه است.» (4)

از سوی دیگر، ماکویی استاندار کرمانشاهان، اعلام کرد: با رئیس جمهوری و رئیس ستاد مشترک ارتش تماس تلفنی گرفته شده و آنها اظهار کردند که اقدامات جانبی برای برقراری نظم و امنیت در منطقه اورامانات و پاوه انجام خواهد شد. وی افزود: به دنبال اقداماتی که لشکر81 زرهی کرمانشاه در منطقه به عمل آورد از امروز، آرامش به پاوه بازگشت. استاندار کرمانشاهان تأکید کرد: چنانچه وضع به همین شکل بماند جمعه آینده، انتخابات مرحله دوم در این منطقه انجام خواهد شد. (5) این درحالی است که حدود ساعت 3 بعدازظهر، چند خمپاره به سوی شهر پاوه شلیک شد که یکی از این خمپاره ها به مهمان سرای جهانگردی این شهر خساراتی وارد آورد. (6) به این ترتیب امروز، برگزاری انتخابات در حوزه انتخابیه پاوه، ازسوی ستاد انتخابات وزارت کشور تا بازگشت امنیت به منطقه به طور رسمی منتفی و متوقف اعلام شد. (7)

ص: 735


1- * روستاهای نام برده شده، واقع در شمال و شمال غربی تکاب هستند.
2- همان.
3- روزنامه بامداد، 18/2/1359، ص2.
4- روزنامه اطلاعات، 18/2/1359، ص3.
5- روزنامه کیهان، 20/2/1359، ص15.
6- روزنامه بامداد، 20/2/1359، ص11.
7- روزنامه اطلاعات، 18/2/1359، ص3.

درباره نوسود که عقبه مهاجمان پاوه محسوب می گردد، امروز، تلفن گرامی از ستاد مشترک به ژاندارمری ارسال شد. در این تلفن گرام چنین آمده است:

«1. [از] میدان نوسود که محل تجمع احزاب و گروه های مسلح می باشد جهت سخنرانی و کارهای عملیاتی و تبلیغاتی استفاده می نمایند.

2. در دوراهی نوسود پاوه تعدادی درحدود 5 نفر از افراد و گروه های مسلح وجود دارد که تردد و رفت وآمدها را کنترل می نمایند.

3. در پاسگاه درکی تعدادی درحدود 15 نفر مسلح و مجهز به سلاح های کالیبر سبک و آر.پی.جی می باشند که تردد و رفت وآمد را کنترل می کنند.

4. در پاسگاه دزلی تعدادی درحدود 40 الی 50 نفر افراد مسلح و مجهز به سلاح های مختلف وجود دارد و رفت وآمدها را کنترل می نمایند.» (1)

در سردشت که اغلب شب ها، مهاجمین مسلح اقدام به تیراندازی های پراکنده می کنند،(2) در ساعت 9 صبح امروز، پاسگاه کلته مورد هجوم قرار گرفت و دایره امنیت ژاندارمری در تلفن گرام فوری به دفتر ریاست جمهوری با ارسال این خبر، درخواست کرد برای جلوگیری از سقوط پاسگاه، نیروهای کمکی با 2 فروند هلیکوپتر ازطریق هنگ ژاندارمری سردشت به محل درگیری اعزام شوند. (3)

طبق اظهارات بعدازظهر امروز حقگو استاندار آذربایجان غربی، در تماس با خبرگزاری پارس، درگیری همچنان ادامه دارد. وی گفت: «در این حمله یک درجه دار به نام حمید رفیعی شهید و یک سرباز به نام داود حقانی به شدت مجروح شده است. افراد مستقر در پاسگاه به شدت به تیراندازی ها پاسخ داده اند.» (4)

امروز، در حادثه ای دیگر، پاسگاه ژاندارمری اشگه سو در جاده سرو، مورد هجوم مسلحانه قرار گرفت که به نوشته کیهان، در این حمله «خلیل مظهری جوانمرد ژاندارمری از طایفه هناره، شهید و 4 ژاندارم به گروگان گرفته شدند.» ضمناً براثر تیراندازی با آر.پی.جی7 به چند خانه در قریه اشگه سو آسیب رسید. (5)

354

مواضع و نیز خط مشی گروه ها و احزاب سیاسی و نوع حساسیت های آنان را می توان با مرور ارگان های خبری این تشکل ها دنبال کرد. از انبوه نشریات و بولتن های خبری امروز، برای نمونه مطالبی از هردو دسته موافقان و منتقدان نظام جمهوری اسلامی، در ادامه آورده شده است.

در میان مطبوعاتِ منتقدان، شماره امروز پیام جبهه ملی {ارگان جبهه ملی ایران} نامه ای را با عنوان "نامه سرگشاده سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات به رئیس جمهوری" درج کرده که در قسمتی از آن آمده است: «آقای رئیس جمهور، سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات به حکم رسالتی که در حفظ و گسترش آزادی قلم و بیان بر دوش خود احساس

ص: 736


1- سند شماره 041176 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به ژاجا، 18/2/1359.
2- روزنامه اطلاعات، 20/2/1359، ص3.
3- سند شماره 041171 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از ژاجا {رکن3 دایره امنیت} به دفتر ریاست جمهوری، 18/2/1359.
4- روزنامه بامداد، 20/2/1359، ص11.
5- روزنامه کیهان، 18/2/1359، ص9.

می کند، توجه عالی جناب را به خطر بزرگی جلب می کند که انحصاری شدن مطبوعات متوجه آینده کشور و درنتیجه حاکمیت ملی و وحدت کشورمان خواهد کرد و مصرانه از شما می خواهد پیش از آنکه دیر شود برای درهم کوبیدن این موج انحصارطلبی اقدام کنید.» (1)

همچنین نامه مردم {ارگان حزب توده}، در شماره امروز خود در ادامه پیگیری خبرهای مربوط به عراق و تلاش برای حساس کردن مسئولان کشور به این موضوع، نوشت: «دولت بعثی عراق به اشکال مختلف در منطقه توطئه می کند. یکی از جدیدترین اشکال این توطئه در شهرهای مرزی، فروش کبریت هایی است که روی آن عبارت "الخلیج العربی" دیده می شود.» (2) در این نشریه همچنین آمده است: «برابر اخبار رسیده از پالایشگاه آبادان، عوامل رنگارنگ امپریالیسم و ضدانقلاب داخلی درصددند که این مؤسسه مهم صنعتی کشور ما را به تحصن و اعتصاب بکشانند. در گذشته، کوشش های مکرر این عوامل براثر هشیاری کارگران به نتیجه نرسیده، ولی این بار ضدانقلاب با ماسک همدردی به میدان آمده و با سوءاستفاده از دستگیری 4 تن از اعضای شورای مرکزی پالایشگاه در کار است که کارگران زحمت کش را به تحصن وادارد. ... ما با احساس مسئولیت به کارگران آگاه و مبارز پالایشگاه هشدار می دهیم که در این شرایط حساس، تحصن و اعتصاب در صنعت نفت تنها امپریالیسم زخم خورده را شاد می کند. ما از مسئولین امر می خواهیم که با درک حساسیت لحظه، با احساس مسئولیت بیشتر عمل کنند و اگر مدارک و اسناد جدی دال بر مجرمیت بازداشت شدگان دارند، ازطریق رسانه های گروهی به اطلاع عموم برسانند و اگر نه، آنان را فوراً آزاد کنند و به گروه های خرابکار دستاویز تحریک ندهند.» (3)

در نشریات موافقان نظام، در شماره امروز یک نشریه تیراژ محدود که با عنوان بولتن خبری درخصوص وقایع شهرهای خوزستان منتشر می شود، آمده است: «به دنبال وقایع دانشگاه اخیراً از طرف سازمان چریک های فدایی خلق شاخه خوزستان اعلامیه ای پخش شده که در آن به ارگان های مملکتی، ارتش جمهوری اسلامی ایران، سپاه پاسداران و مقامات مملکتی از شورای انقلاب گرفته تا رئیس جمهور و مسئولین استان توهین کرده اند. همچنین به دنبال وقایع دانشگاه اخیراً دو اعلامیه ازطرف سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر پخش شده که در آن از رفیق احمد مؤذن و رفیق مهناز معتمدی که در جریانات اخیر دانشگاه کشته شده اند، تجلیل کرده اند.» (4)

همچنین در شماره امروز روزنامه جمهوری اسلامی {ارگان حزب جمهوری اسلامی}، مواضع دبیرکل این حزب دکتر بهشتی، در یک مصاحبه رادیو تلویزیونی چنین ذکر شده است: «من همیشه طرف دار حفظ آزادی فردی و اجتماعی هستم، چون معتقدم که این یکی از اصول عالی اسلام است منتها در موقع اجرا در موقع بحران ها نمی شود همان آزادی هایی را داشته باشیم که در مواقع عادی داریم و ما الآن واقعاً در یک حالت بحرانی هستیم به خاطر روابط سختی که در بیرون داریم و مسائلی که عوامل آگاه یا عناصر اغفال شده در داخل به وجود می آورند. پس طبعاً در شرایط امروز، نمی توانیم امیدوار باشیم که همه آن آزادی های مطلوب را بتوانیم رعایت کنیم و داشته باشیم.» (5)

ص: 737


1- جبهه ملی ایران، نشریه پیام جبهه ملی، شماره 13، 18/2/1359، ص4.
2- روزنامه نامه مردم، 18/2/1359، ص3.
3- همان، ص1.
4- سند شماره 292442 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص2.
5- روزنامه جمهوری اسلامی، 18/2/1359، ص3.

355

امروز پیام مهمی از اصفهان با امضای برادر سالک، به فرماندهی سپاه در تهران واصل شد که در آن با اشاره به گزارش های متعدد از سمیرم و وضع آن منطقه خواسته شده است «سریعاً خسروخان و ناصرخان قشقایی توسط دکتر بهشتی به تهران احضار شوند [و] درباره امنیت محل با آنها صحبت شود.» در ادامه هشدار داده شده است که «عدم توجه تهران سلب مسئولیت از اصفهان است.» (1)

356

فرخ رو پارسا وزیر آموزش و پرورش کابینه هویدا در رژیم سابق، سرانجام پس از 9 جلسه رسیدگی به پرونده اش در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی مرکز و بعد از برخی ابراز مخالفت ها و بحث ها، امروز اعدام شد.

خبر اعدام وی و 2 تن از محکومان غیرسیاسی و مجرمان عادی در شماره امروز روزنامه انقلاب اسلامی که بعدازظهر منتشر شد به این شرح درج شده است: «بانو اسفند فرخ رو پارسا همراه فاطمه صادقی و علی شجاعی سحرگاه امروز، در زندان اوین تیرباران شدند. دادستانی کل انقلاب اسلامی ایران صبح امروز، با انتشار اطلاعیه ای اعلام داشت: بانو اسفند فرخ رو پارسا وزیر اسبق آموزش وپرورش کابینه هویدا، به جرم غارت بیت المال و ایجاد فساد و اشاعه فحشا در وزارت مذکور و همکاری با ساواک و اخراج فرهنگیان مبارز از آموزش وپرورش و شرکت در تصویب قوانین ضدمردمی و وابسته کردن آموزش وپرورش به فرهنگ استعماری امپریالیسم، مفسدفی الارض تشخیص داده شد. فاطمه صادقی به جرم فریب دختران بی گناه و فروختن نوامیس جامعه و اشاعه فحشا مفسدفی الارض تشخیص داده شد. علی شجاعی به جرم اختفا و پخش هروئین و تریاک به اعدام محکوم گردید. نامبردگان فوق سحرگاه امروز، در محوطه اوین تیرباران شدند.» (2)

357

موضوع تعیین نخست وزیر و اعضای کابینه، قبل یا بعد از شروع کار اولین مجلس شورا، ازجمله مباحث مطرح شده میان جناح ها و شخصیت های حکومتی است. بنی صدر و حامیان وی به تشکیل هرچه سریع تر هیئت دولت با پشتوانه تصویب شورای انقلاب اصرار دارند و جناح مقابل نیز مصرانه خواهان تعویق این کار تا تشکیل مجلس است.

خبری که امروز، در روزنامه اطلاعات درج شد، نشانه ای از اهتمام رئیس جمهور و یاران وی بر تشکیل هرچه زودتر کابینه است. در این گزارش آمده است: «براساس گزارش منابع موثق تشکیل یک کابینه موقت، پیش از گشایش اولین مجلس شورای ملی در نظام جمهوری اسلامی قطعی شده است و هم اکنون مطالعات برای تعیین نخست وزیر و وزرای این کابینه جریان دارد. به قرار اطلاع، تشکیل کابینه موقت مورد موافقت مقامات عالیه کشور نیز قرار

ص: 738


1- سند شماره 042431 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اصفهان به تهران {فرماندهی}، 18/2/1359.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 18/2/1359، ص1.

گرفته است. در شایعاتی که پیرامون نامزدهای احتمالی پست نخست وزیری جریان دارد، نام عزت الله سحابی و سیداحمد مدنی بیش از دیگر افراد به گوش می خورد. ازطرفی دیروز، از قول رئیس جمهوری اعلام شد که گروهی از اعضای شورای انقلاب و دولت کنونی در کابینه موقت عضویت خواهند داشت.» (1)

همچنین روزنامه انقلاب اسلامی در شماره امروز خود نوشت: «مهندس مهدی بازرگان عضو شورای انقلاب، در گفت وگویی کوتاه پیرامون مسائل جاری به سؤالات خبرنگار انقلاب اسلامی پاسخ گفت. وی درباره گلایه دکتر بنی صدر درمورد عدم همکاری شورای انقلاب گفت: من به این سؤال پاسخ نمی گویم و شورای انقلاب ان شاءالله با ایشان همکاری می کند. بازرگان در پاسخ به این سؤال که نظرتان راجع به تشکیل کابینه قبل از تشکیل مجلس شورای ملی چیست گفت: البته من همواره از طرف داران این امر بوده ام و بارها به آقای بنی صدر گفته ام که به تنهایی بردوش کشیدن این همه بار، مشکل است.» (2)

از سوی دیگر، آقای هاشمی رفسنجانی از اعضای شورای انقلاب و از مؤسسان و اعضای شاخص حزب جمهوری اسلامی، که پیش ازظهر امروز، با امام دیدار کرد، در پایان این ملاقات در پاسخ به سؤال خبرنگار خبرگزاری پارس درمورد چشم انداز روابط اولین مجلس شورا با قوه مجریه، گفت: «خود مجلس را بسیار خوب می بینیم و به نظر من در خط امام و اسلام راستین حرکت خواهد کرد.» وی اضافه کرد: «دررابطه با قوه مجریه هم اشکالی نخواهیم داشت، چون قوه مجریه بدون نظر مجلس شکل نمی گیرد و طبعاً قوه مجریه ای خواهد بود که با مجلس سازگار است و با رئیس جمهوری هم تقریباً در همه زمینه ها اتفاق نظر داریم.» (3)

همچنین آیت الله موسوی اردبیلی دادستان کل کشور، عضو شورای انقلاب و عضو مؤسس حزب جمهوری اسلامی نیز درباره انتخاب نخست وزیر و کابینه توسط رئیس جمهور در زمان فعلی گفت: «من فکر نمی کنم چیز جالبی از آب درآید، زیرا مدت کار این دولت بسیار کم است، اگر آقای رئیس جمهور از حالا به فکر باشند تا وقتی که مجلس تشکیل شود و آن گاه کابینه خود را معرفی کنند، بهتر خواهد بود زیرا کابینه را باید مجلس تأیید کند. اگر کابینه ای با موافقت شورای انقلاب تشکیل بدهند، ولی ندانند که آیا مجلس با آن موافقت می کند یا موافقت نمی کند، زحمت فوق العاده ای است که برای یک کار مجهول انجام می شود.» (4)

{آیت الله موسوی اردبیلی دادستان کل کشور}

ص: 739


1- روزنامه اطلاعات، 18/2/1359، ص1.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 18/2/1359، ص1.
3- روزنامه بامداد، 20/2/1359، ص12.
4- روزنامه جمهوری اسلامی، 18/2/1359، ص11.

358

درحالی که هنوز بحث و کشاکش جناحی درمورد نحوه اجرای مرحله اول انتخابات مجلس ادامه دارد، موضوع تعیین نخست وزیر و کابینه قبل از تشکیل مجلس نیز به موضوعات منازعه جناحی افزوده شده است.

دراین میان، بخش فارسی رادیو کلن که اغلب جانب دارانه و گاهی با ادبیاتی کاملاً مشابه گروه های منتقد و مخالف نظام، به پخش خبر و گزارش و تفسیر می پردازد، امروز نیز در تفسیری درباره انتخابات و کابینه مطالبی را بیان کرد که در محافل مختلف مورد بحث است. در این تفسیر آمده است: «دور دوم انتخابات مجلس شورای ملی ایران برای تعیین بقیه کرسی های پارلمانی فردا جمعه، در تمامی نقاطی که کاندیداهای مجلس شورای ملی نتوانستند اکثریت را در دور اول انتخابات به دست بیاورند، آغاز خواهد شد. ... در دور دوم، انتخابات ایران در شرایطی آغاز می شود که معترضین به انتخابات در دوره اول در انتظار اقدامی جدی ازسوی بنی صدر در مخدوش اعلام نمودن بعضی از آرای به دست آمده بودند. درهرصورت با پیام آیت الله خمینی که دیشب، از رادیو ایران پخش شد وی در آن بار دیگر از مردم خواست که ضمن شرکت فعال در انتخابات به معتقدین حقیقی اسلام و کسانی که بدون تردید خواهان ادامه راه یک حکومت اسلامی هستند رأی بدهند، صورتی دیگر به خود گرفت. آیت الله خمینی در این اطلاعیه بار دیگر از مردم خواست که به احزاب چپ و حتی با کمال تعجب به کسانی که احتمال انحراف آنها از مسیر انقلاب می رود رأی ندهند، که با درنظرگرفتن تبلیغات حزب جمهوری اسلامی که در این روزها به خصوص شدت و حدت بی سابقه ای پیدا کرده است، درحقیقت تأییدی بر کاندیداهای این حزب محسوب می شود. ... از سوی دیگر، فعالیت طرف داران بنی صدر و نیروها و احزاب فعال ازجمله مجاهدین خلق برای کسب آرای بیشتر به نفع خود به خصوص در تهران ابعاد وسیع تری پیدا کرده است.

روز گذشته، دکتر سیدمحمد بهشتی دبیر و عضو شورای انقلاب در یک مصاحبه مطبوعاتی هشدار داد که کابینه آینده ایران بایستی مورد تأیید کسانی قرار گیرد که از اعتماد و اطمینان بیشتر مردم ایران برخوردارند که درنهایت منظور وی به طور مستقیم حزب جمهوری اسلامی بوده است که اعتقاد دارد پس از شکست سختی که کاندیدای این حزب جلال الدین فارسی، به علت نداشتن ملیت ایرانی در انتخابات ریاست جمهوری ایران از بنی صدر خورد، بایستی پست نخست وزیری و اکثریت اعضای کابینه به اعضای این حزب واگذار شود.

امروز، خبرگزاری های جهان اطلاع دادند که در میان کاندیداهای مقام نخست وزیری بیشتر از همه نام دریادار مدنی وزیر دفاع و فرمانده دریایی اسبق و استاندار خوزستان، مهندس عزت الله

ص: 740

سحابی وزیر مشاور و داریوش فروهر رهبر حزب ملت ایران و وزیر مشاور و عضو هیئت ویژه کردستان، به چشم می خورد. درهرصورت با برگزاری انتخابات دور دوم، معلوم خواهد شد که کفه توازن و قدرت به نفع چه جناح و حزبی در ایران به حرکت در خواهد آمد.» (1)

ضمیمه گزارش346: عاقبت فوزی بداوی نژاد تنها تروریست بازمانده از حادثه سفارت ایران در انگلستان

رادیو لندن در تاریخ 23/10/1359، گزارش داد که محاکمه فوزی بداوی نژاد امروز، در لندن آغاز شد. بداوی نژاد به اتهامات خود مبنی بر توطئه برای قتل، گروگان گیری به عنوان یک عمل غیرقانونی و حمل اسلحه غیرمجاز اقرار کرد، اما اتهام درمورد قتل را انکار کرد.

دادستان {کنت ریچاردسون} گفت که او مدارکی تسلیم دادگاه نخواهد کرد که نشان بدهد بداوی نژاد در این دو قتل شرکت داشته یا حتی در زمان قتل ناظر صحنه بوده است، اما هرکس که برای گروگان گیری توطئه و تهدید کند که گروگان ها را خواهد کشت مگر اینکه تقاضاهایش به جای آورده شوند، مسئول هرگونه قتلی است که صورت بگیرد چه خود در صحنه قتل حاضر باشد و چه نباشد. مدارکی تسلیم دادگاه خواهد شد تا نشان

داده شود که بعد از آنکه بعضی درخواست های گروگان گیران ازجمله آزادشدن 91 نفر زندانی در ایران پذیرفته نشد، بداوی نژاد در مذاکراتی که به منظور قتل اولین گروگان انجام گرفته، شرکت داشته است.

به گزارش خبرنگار بی بی سی: «دادستان ریچاردسون اعتراف نامه ای را که بداوی نژاد خطاب به پلیس نوشته است در دادگاه خواند. در این اعتراف نامه بداوی نژاد می گوید که او اهل خوزستان است و از آنجا به عراق فرار کرده بود. در عراق خبرهای رادیوی ایران را از فارسی به عربی برای دولت عراق ترجمه می کرد که ناگهان یک کارمند عالی رتبه عراقی به او اطلاع داد که همراه پنج نفر دیگر برای حمله به سفارتخانه ایران در لندن انتخاب شده است. سپس در آن یک ماه، قبل از پرواز به لندن او را در تیراندازی با مسلسل دستی و طپانچه و همچنین در چگونگی پرتاب نارنجک آموزش دادند. ضمناً نقشه سفارتخانه ایران در لندن به او نشان داده شد و به او گفته شد که دم سفارتخانه یک نفر پلیس انگلیسی ایستاده است او را بایست گروگان گرفت، اما نبایست آسیب رسانید. همه اعضای گروه خوزستانی بوده اند غیر از یک نفرشان؛ نفر هفتم که تابع عراق و از اعضای ارتش آن کشور بود. این مرد که سامی خوانده می شد همراه گروه به لندن آمد، اما در تسخیر سفارتخانه شرکت نداشت. ضمناً او به دام پلیس بریتانیا نیفتاد و فرار کرد.

بداوی نژاد در اعتراف نامه خود افزود که به او در عراق گفتند بریتانیا را به این دلیل برای حمله انتخاب کرده اند که تنها دمکراسی آزاد جهان است و با گروگان گیران در اینجا عادلانه رفتار خواهد شد و آنها را اعدام نخواهند کرد. او افزود که او را فریب داده اند و از کرده خود پشیمان است.» (2)

درباره عاقبت کار بداوی نژاد، 28 سال بعد، روز 14/2/1387، در سایت خبری تحلیلی تابناک، به نقل از روزنامه انگلیسی دیلی میل، گزارشی درج شد که نشان می داد: «تنها تروریستی که 28 سال پیش و در حمله نیروهای امنیتی انگلستان به سفارت ایران در لندن موفق به فرار شده بود، در آستانه آزادی و بازگشت به زندگی جدید در انگلیس است. ... در هفته های آینده، جلسه دادگاه برگزار خواهد شد که انتظار می رود در آن فوزی بداوی نژاد با عفو و آزادی روبه رو شده و به او پناهندگی هم داده شود.»

به نوشته دیلی میل «مقامات تهرانی خواستار استرداد او شده اند تا در تهران به اتهام قتل عمد 2 نفر محاکمه شود که مجازات او قصاص و مرگ خواهد بود. تهران به شدت هشدار

داده که این کار، باعث خواهد شد روابط تهران و لندن که البته هم اکنون نیز تیره است به شدت با مشکل روبه رو شود، چراکه قوانین انگلیس استرداد مجرمی که در کشور مورد نظر اعدام خواهد شد را برپایه موازین حقوق بشری، ممنوع

ص: 741


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 49، 19/2/1359، صص 7 و 8، بخش فارسی رادیو کلن، 18/2/1359.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 301، 24/10/1359، صص 6 و 7 ضمیمه، رادیو لندن، 23/10/1359.

می کند. محمدعلی حسینی سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، گفته است: آزادی یک تروریست، به هیچ وجه توجیه شده نیست و نشانه ای از رویه دوگانه انگلیس درباره مسئله تروریسم است.

گفتنی است، بداوی نژاد در سال 1981 به خاطر توطئه، قتل عمد، حبس غیرقانونی، داشتن سلاح گرم و دو فقره قتل غیرعمد به حبس ابد محکوم شده بود.»

در تاریخ 22 مهر 1387، تابناک گزارش داد: «صفری معاون اروپای وزارت امور خارجه کشورمان، با فراخواندن جفری آدامز سفیر انگلیس در تهران، به وزارت امور خارجه، مراتب اعتراض شدید جمهوری اسلامی ایران را مبنی بر تصمیم انگلیس به آزادی فوزی بداوی نژاد سردسته گروه مهاجمان تروریست، به آگاهی وی رساند. ... معاون اروپای وزارت امور خارجه همچنین بر درخواست پیشین کشورمان مبنی بر توقف این تصمیم غیرعادلانه و بازگرداندن تروریست مزبور به کشورمان تأکید کرد. جفری آدامز در این دیدار با تصریح بر اینکه فوزی بداوی نژاد بنا بر قوانین انگلیس یک تروریست است که دوره مجازات خود را گذرانده، اعلام داشت درخواست کشورمان را با بازتاب دادن به دولت متبوعش، مورد بررسی قرار می دهد.» (1)

در تاریخ 15 آبان 1387، خبرگزاری فارس گزارش داد که روزنامه دیلی میل {چاپ لندن} فقط چند روز پس از آزادی فوزی بداوی نژاد بعد از تحمل 28 سال زندان، چنین نوشته است: «بداوی نژاد که اخیراً با عفو مشروط از زندان آزاد شد از مسکن رایگان و ایمن در لندن همراه با مزایا و امکانات برخوردار شده و هر هفته چندصد پوند دریافت می کند. ... بداوی نژاد نه تنها به سرزمین مادری خود یعنی ایران دیپورت نشده، بلکه اکنون زندگی آرامی را در لندن سپری می کند. این درحالی است که تهران پیش از این بارها خواهان استرداد ... شده و... دستگاه قضایی بریتانیا تأیید کرده که فوزی بداوی نژاد تهدیدی برای جامعه محسوب نمی شود و درنهایت حکم به آزادی او داده است. یک منبع انگلیسی به دیلی میل گفته است: ... وی هیچ گونه آزاری ندارد و تنها اجازه ندارد که به مکان های خاص نظیر سفارت ایران نزدیک شود. او کاملاً اصلاح شده! و از افرادی که در این حادثه آسیب دیدند، عذرخواهی می کند!

... وی بدون پرداخت مالیات زندگی می کند. ... یک فرد نزدیک به دولت گفته است: بداوی نژاد واجد برخورداری از انواع مزایا شامل مسکن رایگان و جست وجو برای یافتن شغل است.» (2)

{فوزی بداوی نژاد تنها تروریستی که در حادثه اشغال سفارت ایران در لندن زنده ماند. }

ص: 742


1- سایت تحلیلی خبری تابناک، 14/2/1387، کد خبر: 10036، به نقل از روزنامه انگلیسی دیلی میل. {http://www.tabnak.ir}
2- سایت خبرگزاری فارس، 15/8/1387، به نقل از روزنامه دیلی میل.{http://www.farsnews.com}

ص: 743

ص: 744

روزشمار جنگ جمعه 19 اردیبهشت 1359 23 جمادی الثانی 1400 9 مه 1980

359

حدود دو هفته بعد از ماجرای طبس امروز، هارولد براون وزیر دفاع امریکا، در یک گزارش 22 صفحه ای به کنگره این کشور جوانبی از بخش های فاش نشده این قضیه را به طور رسمی اعلام کرد.

وی از این اقدام کماندوهای امریکایی با عنوان "مأموریتی که با تراژدی و همچنین شجاعت باورنکردنی مشخص می شود" نام برد و تصریح کرد که طوفان شن غیرمنتظره باعث سرگیجه و ازبین رفتن تعادل افراد بوده است. براون همچنین گفت: انفجار مهمات که به دلیل آتش گرفتن هلیکوپتر و هواپیمای باری صورت گرفت، به یکی دیگر از هلیکوپترها آسیب رساند و آن را از کار انداخت و خدمه سایر هلیکوپترها را مجبور کرد که آنها را ترک گفته و سوار هواپیمای سی130 شده و محل را ترک گویند. براون در گزارش خود افزود: در آن موقع زمان و سوخت به صورت عوامل عمده و حساس درآمده بود زیرا هواپیماهای باربری درحالی که موتورهایشان روشن نگه داشته شده بود، به مدت چهار ساعت در منطقه عملیات به سر می بردند. براون گفت: فرمانده عملیات حاضر در صحنه تصمیم گرفت که هلیکوپترها را نابود نکند، زیرا به نظر او منفجرکردن آنها می توانست اوضاع خطرناکی به وجود آورد که قبلاً پیش بینی نشده بود. وی ادامه داد: این اقدام می توانست صدمات فراوانی به هواپیماهای سی130 وارد کند و باعث مرگ بسیاری دیگر شود. یافتن و بیرون آوردن اسناد محرمانه از هلیکوپترها نیز بسیار خطرناک تشخیص داده شد و این خطری بود که هم برای خدمه هلیکوپترها و هم بالقوه برای تجدید سازمان تیم درصورتی که تعداد بیشتری کشته می شدند، وجود داشت. براون همچنین گفت: خدمه هلیکوپترها زمانی که در میان طوفان شن به طرف

منطقه عملیات می رفتند مثل آن بود که در داخل یک ظرف شیر سیاه قرار گرفته اند و سرگیجه های متناوب مانع آن می شد که ثبات خود را حفظ کنند. وی افزود: فرمانده

ص: 745

پرواز و هلیکوپتر دیگری که در کنارش حرکت می کرد با هلیکوپترهای خود در صحرا به زمین نشستند. فرمانده پرواز تصور می کرد که 6 هلیکوپتر دیگر نیز از او پیروی کرده و به زمین خواهند نشست و منتظر خواهند شد که طوفان شن برطرف شود، ولی هلیکوپترهای دیگر به راه خود ادامه دادند و در ابتدا سعی می کردند در کنار یکدیگر باقی بمانند، ولی بالاخره از یکدیگر جدا شده و هرکدام به تنهایی به سوی منطقه عملیات به راه خود ادامه دادند. 2 هلیکوپتر پیشتاز سپس در طوفان شن به پرواز خود ادامه دادند تا به محل عملیات برسند، ولی زمانی به محل رسیدند که اطلاع یافتند 3 هلیکوپتر از کار افتاده است و عملیات بایستی لغو شود. (1)

360

غافلگیری مطلق حادثه طبس باعث هوشیاری جدی در طیف وسیعی در ایران شده است، بااین حال در میان مسئولان ذی ربط که متعدد بوده و در موقعیتی جداگانه قرار دارند نوعی سرگردانی اطلاعاتی ناشی از گزارش های مختلف غیرقابل تأیید و تکذیب، به چشم می آید.

درحالی که دو روز قبل، اطلاعات {سپاه} کرمان در گزارش "جهت اطلاع" خود به اطلاعات سپاه تهران، به نقل از گزارشگر هوانیروز کرمان و ژاندارمری از مشاهده «یک شیء نورانی با صدای هلیکوپتر در دامنه کوه اختیارآباد کرمان» (2) خبر داده بود، امروز صبح، کمیته طبس در تماسی با سپاه گزارش داد: «دیشب ساعت 5/10، یک فروند(3) در دو کیلومتری منطقه پایین آمد. ساعت 2 تا 3، هشت فروند هواپیما یا هلیکوپتر که تشخیص داده نشد، با چراغ چشمک زن فرود آمده و ساعت 5/3 اطلاع حاصل شد و آماده و دستور دیگری نرسیده و از تهران اطلاع داده شد ساعت 5 صبح، 3 فروند فانتوم جهت شناسایی به منطقه رفتند، ولی تاکنون خبری نشده ارتباط با منطقه نداریم. 11 نفر از ژاندارمری و 8 نفر از طبس به منطقه رفته اند. در اطراف محل قبلی.» (4)

در ساعت 10 صبح، مرکز فرماندهی سپاه به رکن سوم ستاد مشترک ارتش اعلام کرد: «طبق مکالمات استانداری خراسان، تعداد هلیکوپترهای دیده شده در منطقه 9 فروند می باشد که از دستگاه های مخابراتی آنها امواج پارازیت پخش می شود که باعث ازکارافتادن کلیه دستگاه های بی سیم منطقه طبس شده است. آخرین خبر به وسیله بی سیم ستاد مرکزی سپاه پاسداران از استانداری خراسان بوده که آن هم خیلی ضعیف مکالمه شده[است].» (5)

هنگام ظهر آیت الله صدوقی امام جمعه یزد، در خطبه نماز جمعه اظهار کرد: به من خبر دادند دوباره 6 هواپیمای امریکایی به منطقه طبس آمده اند و از طبس به ژاندارمری یزد تلفن شده تا برای کمک به منطقه بروند، اما متأسفانه هیچ کس در هنگ ژاندارمری نبوده است. (6)

ص: 746


1- روزنامه اطلاعات، 20/2/1359، ص1.
2- سند شماره 042445 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات کرمان به اطلاعات تهران، 17/2/1359.
3- * در سند به همین شکل آمده است.
4- سند شماره 39010 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از کمیته طبس به سپاه، 19/2/1359.
5- سند شماره 042442 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه {مرکز فرماندهی}، به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 19/2/1359.
6- روزنامه انقلاب اسلامی، 20/2/1359، ص11.

در ساعت 15:40، مسئول واحد اطلاعات و تحقیقات مشهد به تهران اعلام کرد: از ساعت 5/3 صبح امروز، در جریان تجاوز هواپیماها بوده ایم و هم اکنون برابر اطلاع واصله در ساعت 3 بعدازظهر، تعداد 8 فروند هلیکوپتر در 20 کیلومتری پاسگاه سیار انتظامی در حرکت به طرف جنوب شرق دیده شده است. در ادامه، اقدام سریع مطالعه و تحقیق تقاضا شده است. (1)

در ساعت 16:25، دوزدوزانی فرمانده سپاه، به مرکز فرماندهی رکن سوم ستاد مشترک ارتش اعلام کرد: «طبق اظهارات مسئول کمیته طبس که بنا بر اظهارات کلیه پرسنل مستقر در محل و همچنین سرگرد امیر شقایقی نماینده لشکر77 خراسان، تعداد 8 فروند هلیکوپتر متجاوز در 20 کیلومتری پاسگاه سیار به طرف جنوب شرقی محل استقرار مورد تأیید است. ضمناً هواپیمای اکتشافی ایران از ساعت 30/5 تا 6 صبح، فقط سمت شمالی و مرکزی محل استقرار پاسگاه را شناسایی نموده است و از منطقه جنوب که محل مشکوک است شناسایی ننموده است و شناسایی با خودرو امکان پذیر نیست و نیاز به تعدادی هواپیما می باشد. قبل از وقوع هرنوع حادثه ای اقدام مقتضی صورت گیرد.» (2)

شب هنگام، سرلشکر شادمهر رئیس ستاد مشترک ارتش، دراین مورد گفت: ساعت 2 بامداد، اطلاع رسید که هواپیمای دشمن در منطقه طبس دیده شده است که بلافاصله هواپیماهای گشت به جست وجو پرداختند و چیزی مشاهده نکردند. این شایعات به جایی رسید که گفته شد 8 فروند هواپیما دیده شده است. اکیپ گشت مجدداً به جست وجو مشغول شدند، ولی هیچ گونه اثری از هواپیماهای دشمن در استان های خراسان و اصفهان دیده نشد. (3) وی که با خبرگزاری پارس گفت وگو می کرد، درنهایت کلیه خبرهای مربوط به رؤیت هواپیماها و هلیکوپترهای خارجی در استان های خراسان و اصفهان را بی اساس خواند و گفت: این اکاذیب و شایعات ازطرف ستون پنجم دشمن طرح ریزی می شود، تا توجه ارتش و مردم را به قسمتی از خاک وطن جلب کرده تا احیاناً از سویی دیگر بتوانند ضربه ای به کشور وارد سازند. وی در پاسخ به علت آماده باش ارتش گفت این وظیفه ارتش است که در این مقطع از زمان نیروهایش همیشه آماده باشند. سرلشکر شادمهر از مردم خواست که هوشیار باشند و به این شایعات توجهی نکنند. (4)

یادآوری می شود در نوع هشدارهای خطر اقدام نظامی امریکا، نوع برخورد مراکز سپاه و ارتش متفاوت است که این امر چالش هایی {نه چندان مهم} را درپی دارد.

مسئول روابط عمومی سپاه مشهد در گفت وگو با خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی، ضمن تأکید بر مشاهده عوامل امریکایی مسلح و غیرمسلح حدود ساعت 3

بامداد روز جمعه در محل سابق هجوم مهاجمان امریکایی در طبس و گزارش آن به نیروی هوایی مشهد و نیز تأیید نیروی هوایی مشهد، تأکید کرد: پیگیری لازم ازطریق ارتش دراین مورد انجام نشد،

ص: 747


1- سند شماره 041181 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از مشهد به تهران {اطلاعات و تحقیقات}، 19/2/1359.
2- سند شماره 041187 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه {مرکز فرماندهی} به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 19/2/1359.
3- روزنامه بامداد، 20/2/1359، ص1.
4- روزنامه اطلاعات، 20/2/1359، ص1.

باوجود اینکه ما به سپاه در تمام خراسان اعلام بسیج کردیم و نیروهای ما به علت کمبود لوازم پرواز و... نتوانستند زودتر از 7 تا 8 ساعت، به منطقه برسند و مسلماً در این مدت امریکاییان می توانستند نقل وانتقالات لازم را به عمل آورند. وی اضافه کرد: ما اخیراً موفق به دستگیری تنی چند ازجمله دو امریکایی مشکوک شده ایم که ایشان دارای کارت خبرنگاری از وزارت ارشاد ملی بوده اند.

وی درمورد تکذیب خبر دیده شدن امریکاییان و نیز اشیاء مشکوک توسط ارتش گفت: تکذیب های اینها برای ما خیلی مشکوک است و قاعده اش این است که اینها قبل از اینکه بخواهند تکذیب بکنند، با ما تماس بگیرند، عقیده ما را بشنوند و بعداً اگر نتوانستند ما را قانع کنند ما خودمان تکذیب می کنیم یا مشترکاً تکذیب می کنیم. این تکذیب های یک طرفه خودش دلیل می شود بر مشکوک بودن قضیه. (1)

361

اظهارات کارتر با مضمون تلویحی تداوم فشار غیرنظامی و تصریح تاچر بر غیرنظامی بودن فشارهای آتی و نیز رد پیشنهاد بنی صدر در پارلمان اروپا، مهم ترین مطالب امروز مربوط به روابط ایران و امریکا است.

امروز، کارتر رئیس جمهور امریکا، یک بار دیگر تأکید کرد: «تازمانی که گروگان های امریکایی آزاد نشوند، امریکا آرام نخواهد گرفت.» به گزارش رادیو امریکا، وی هشدار داد: «به رهبران ایران یادآور می شویم که استقلال و تمامیت ارضی کشورشان به علت سیاستی که در پیش گرفته اند در معرض خطر قرار گرفته و به انزوای جهانی ایران خواهد انجامید.» البته وی یادآور شد: «ما می کوشیم ازطریق مسالمت آمیز و اقدامات دسته جمعی با متحدان خود مقدمات آزادی گروگان ها را فراهم کنیم.» کارتر همچنین گفت: «ایالات متحده پس از حل مسئله گروگان ها مایل به برقراری روابط عادی با ایران است.» (2)

دراین حال، جدی ترین متحد امریکا درباره عدم برخورد نظامی به تصریح سخن گفت. رویتر از اسکاتلند در گزارش اظهارات امروز مارگارت تاچر نخست وزیر انگلیس، به نقل از وی اعلام کرد: غرب راهی ندارد جز اینکه ازطریق فشارهای سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی این ماجرا را محکوم کند. وی تصریح کرد: من اقدام نظامی را رد می کنم، زیرا فکر نمی کنم به نتیجه برسد و به علاوه آثار جانبی آن فاجعه آمیز خواهند بود. (3)

از سوی دیگر، به گزارش خبرگزاری فرانسه از پاریس، در جلسه امروز پارلمان اروپا که به ریاست خانم سیرون ری در لوکزامبورگ تشکیل شد، درخواست پرزیدنت بنی صدر درباره اعزام هیئتی به ایران برای کسب اطلاع از جزئیات حمله اخیر امریکا به ایران رد شد. (4)

ص: 748


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 23/2/1359، ص1.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 52، 20/2/1359، ص14، بخش فارسی رادیو صدای امریکا، 19/2/1359.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 21/2/1359، ص4.
4- روزنامه اطلاعات، 20/2/1359، ص12.

362

باتوجه به بحران به وجودآمده میان ایران و امریکا، همسایگی ایران با شوروی و مداخله نظامی شوروی در افغانستان، مسئله شوروی برای غرب به ویژه امریکا از حساسیت های بیشتری برخوردار شده است.

در همین رابطه امروز، جیمی کارتر در سخنرانی خود در فیلادلفیا اعلام کرد: اتحاد شوروی امکان دارد از افغانستان به عنوان یک پایگاه برای حمله به پاکستان استفاده کند. وی تأکید کرد هرگونه کوشش قدرت های خارجی در به دست آوردن کنترل خلیج فارس به مثابه حمله به منافع حیاتی امریکا تلقی شده و دراین صورت امریکا در اقدام نظامی علیه کشور مورد بحث، درنگ را جایز نخواهد دانست.

کارتر در قسمتی از سخنان خود خاطرنشان ساخت که ارتش سرخ شوروی پیوسته تسلط خود را بر افغانستان افزایش می دهد و سعی دارد این کشور را پایگاه تجاوزهای بیشتری قرار دهد. بدین ترتیب اگر جلوی ادامه تجاوز شوروی به افغانستان گرفته نشود، جهان با جدی ترین مبارزه طلبی پس از جنگ سرد روبه رو خواهد شد. (1)

یونایتدپرس نیز از لس آنجلس گزارش داد: برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر، گفت تسلط شوروی بر خلیج فارس و ایران به طور تغییرناپذیری می تواند توازن قدرت در جهان را برهم زند. برژینسکی که در جمع شورای امور جهانی در لس آنجلس سخن می گفت، چندین بار براهمیت ایران و افغانستان برای امنیت کشورهای غربی تأکید کرد. وی گفت: اگر این منطقه منفجر شود یا تحت سلطه یک قدرت متخاصم قرار گیرد، توازن قدرت در جهان نه تنها به طور عمده بلکه به طور تغییرناپذیری از بین خواهد رفت. (2)

در همین حال، بنا بر گزارش امروز بخش فارسی رادیو مسکو، ژوزف لونس دبیرکل پیمان ناتو، اظهار کرد: برخی کشورهای عضو پیمان ناتو در نظر دارند از امریکا در حوزه خلیج فارس پشتیبانی نظامی کنند. ژوزف لونس گفت که تصمیم نهایی دراین باره در اجلاس ویژه کمیته طرح ریزی ناتو گرفته خواهد شد که هفته آینده، کار خود را آغاز خواهد کرد. مفسر رادیو مسکو یادآوری کرد: این اظهارات پراکنده پس از گفت وگوی اخیر لونس با کارتر و دیگر مقامات بلندپایه امریکا ایراد شده است. (3)

363

درگیری های سنندج که 24 روز قبل، با ممانعت از عبور ستون ارتشی پایه گذاری شد، امروز درحالی ادامه یافت که درمجموع نیروهای ارتش و سپاه در موقعیتی برتر از نیروهای مسلح محلی و وابسته به گروه های محارب قرار دارند.

ص: 749


1- همان.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 21/2/1359، ص12.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 52، 20/2/1359، ص7، بخش فارسی رادیو مسکو، 19/2/1359.

به گزارش برخی شاهدان، به نظر می رسد گروه های مسلح غیرقانونی که از تنها راه ارتباطی خود یعنی راه کوهستان تغذیه و پشتیبانی می شوند، ازلحاظ مهمات تا حدودی در تنگنا قرار دارند زیرا تعداد تیراندازی های آنها روزبه روز کاهش می یابد. (1) البته نیروهای خودی نیز در مضیقه جدی قرار دارند. یک تلفن گرام که امروز به سپاه رسید، حاکی است: «برابر گزارش نزاجا، سپاهیان پاسدار انقلاب مأمور به سنندج به تعداد فعلی قادر به پاک سازی شهر سنندج نبوده و نیاز به تقویت دارند. دستور فرمایید سریعاً به اعزام تعداد پاسدار ورزیده و فعال به سنندج، نسبت به تقویت پاسداران موجود آن شهرستان اقدام نمایید.» (2)

در تلفن گرام دیگری که امروز از مرکز فرماندهی ستاد مشترک ارتش به فرماندهی نیروی زمینی ارسال شده، نوع نیازهای داوطلبان اعزامی چنین آمده است: «برابر اعلام سپاه پاسداران تعداد 200 قبضه اسلحه ژ3 همراه با هر قبضه، پنج عدد خشاب ژ3 مورد نیاز پاسداران اعزامی از اصفهان می باشد. چون این پرسنل برای انجام مأموریت محور کرمانشاه سنندج اعزام می شوند، دستور فرمایید نسبت به تأمین سلاح و مهمات مورد نیاز درصورتی که سپاه کرمانشاه خود قادر به تأمین نمی باشند، لشکر کرمانشاه اقدام و تأمین نمایند.

ف. سماجا سرلشکر محمدهادی شادمهر» (3)

سپاه با ارسال تلفن گرام دیگری به ارتش اعلام کرد: «طبق خبر واصله از سپاه کرمانشاه جهت پاک سازی منطقه کامیاران سنندج به پرسنل ژاندارمری نیازی نیست، لذا بایستی از وسایل مخابراتی و همچنین مهمات و خودروی آن سازمان بتواند استفاده کند. ظرف امروز، دستور لازم جهت تحویل وسایل اخذ تا اینکه سریعاً در منطقه اقدام گردد.

فرمانده سپاه پاسداران دوزدوزانی» (4)

از سوی دیگر، ازنظر راه ارتباطی و تدارک و تردد، نیروهای دولتی روزبه روز وضع بهتری می یابند. در گزارش امروز عملیات همدان به تهران و کرمانشاه آمده است: «5 گروه ده نفری در سیلوی سنندج مستقر هستند و تعدادی در وزارت راه و بقیه در گردنه های صلوات آباد و روستاها و در هر چند کیلومتری عده ای از افراد ارتش مستقر هستند و درحال حاضر اوضاع آرام است.» (5)

البته آرامش یادشده نسبی است و اجرای آتش از تپه های اطراف شهر ادامه دارد(6) و در داخل شهر نیز همچنان تشنج و درگیری موضعی و خانه به خانه مشاهده می شود. سخت ترین نقطه این درگیری ها در اطراف منازل سازمانی بیرون از شهر گزارش شده است. سنگر گروه های مسلح ضدانقلاب در تپه مشرف به این نقطه واقع است و تاکنون دو بار عملیات نظامی پاسداران و پیشمرگان مسلمان کرد برای فتح مواضع آنها در این نقاط بی نتیجه مانده است. در آخرین حمله به این تپه 20 سرباز و پاسدار زخمی و 6 تن شهید شدند، اما ارتش و پاسداران برای پاک سازی

ص: 750


1- روزنامه کیهان، 20/2/1359، ص2.
2- سند شماره 041185 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 19/2/1359.
3- سند شماره 042441 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 19/2/1359.
4- سند شماره 041191 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه {مرکز فرماندهی} به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 19/2/1359.
5- سند شماره 041188 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات همدان به تهران و کرمانشاه {عملیات}، 19/2/1359.
6- سازمان چریک های فدایی خلق ایران، هفته نامه کار، شماره 58، 24/2/1359، ص13.

این منطقه در تدارک حمله هستند. باشگاه افسران نیز در تیررس ضدانقلاب است و امکان خروج 17 مجروح از نیروهای خودی که در این باشگاه به سر می برند، وجود ندارد. در دیگر قسمت های شهر نیز چندین مغازه تخریب و اموال آن غارت شده است. (1)

بروجردی فرمانده سپاه پاسداران مستقر در سنندج، درباره چگونگی ترکیب نیروهای گروه های مسلح ضدانقلاب گفت: «سازماندهی نیروهای گروه های درگیر با کومه له است و پیشمرگان حزب دمکرات و چریک های فدایی خلق شاخه کردستان زیر نظر کومه له عمل می کنند. این گروه ها با سنگربندی در داخل خانه های مردم، امکان عملیات تعرضی و کوبیدن مواضع را تا حدودی از ما و نیروهای ارتش سلب کرده اند و ما نمی دانیم چه رفتاری را در پیش بگیریم.» وی اضافه کرد: «این گروه ها به زور خود را به مردم تحمیل کرده اند و ابتدا باید مزاحمت و فشار نظامی این گروه ها را از مسیر مردم کم کرد و بعد برای طرح آقای سحابی درمورد نظرخواهی از 36 میلیون ایرانی درباره کردستان اقدام کرد.» بروجردی سپس «دولت بازرگان را عامل تقویت و قدرتمندی گروه های مسلح در زمان مذاکرات هیئت ویژه دانست و گفت: اینها از فرصت مذاکره استفاده کرده و خود را سازماندهی نظامی کردند و به اینجا رسید که وضع منطقه کردستان به این موانع برخورد کرد.» (2)

امروز، لشکر28 کردستان اعلامیه ای منتشر کرد که نشان می دهد عملیات دولتی تشدید خواهد شد. در این اعلامیه آمده است:

«بسمه تعالی

اهالی محترم سنندج، ضدانقلابیون دست به آخرین تلاش های مذبوحانه خود زده اند و واپسین لحظه های عمر خویش را می گذرانند. به آنها اجازه فرار ندهید، آنها را دستگیر کرده و به نیروهای پاسدار و ارتش تحویل دهید و خود به پاک سازی شهر پرداخته و موانع را از خیابان ها بردارید. این گروه ها باعث بدبختی شما شده و شهرتان را به ویرانی کشیده اند، سزاوار نیست از چنگال قصاص عدالت بگریزند، به آنها رحم نکنید که بار دیگر شما را نابود خواهند کرد.

اذا جاء نصرالله و الفتح: وقتی که یاری خدا فرارسد و پیروزی عیان گردد می بینید که مردم دسته دسته در دین خدا وارد می شوند، پس خدا را شکر کنید و از گذشته خود استغفار نمایید که خداوند توبه پذیر است.» (3)

شب هنگام نیز نیروی زمینی ارتش اطلاعیه ای بدین شرح انتشار داد:

«بسمه تعالی

در این موقع که ضدانقلابیون و افراد مسلح غیرمجاز روزهای آخر کشتار و مقاومت خود را در سنندج می گذرانند، این مدعیان خدمت به خلق کرد و فدائیان خواستار سلامت و رفاه

ص: 751


1- روزنامه کیهان، 20/2/1359، ص2.
2- همان.
3- همان.

مردم کردستان شروع نموده اند به غارت اموال و اثاثیه خانه ها و مغازه های مردمی که از آنجا گریخته اند و در پناه ارتش می باشند. مردم شهر تقاضا دارند صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران و رسانه های گروهی با حضور در سنندج ناظر تیرباران مردم مسلمان و غارتگری آنها باشند.» (1)

364

درگیری های بیجار و دیواندره که اموری در حاشیه درگیری های سنندج محسوب می شوند، همچنان ادامه دارد. دراین باره امروز، دوزدوزانی فرمانده سپاه به ستاد مشترک ارتش پیام داد: «طبق خبر واصله سپاه و ارتش هماهنگی کرده و می خواهند از بیجار به طرف دیواندره پیشروی کنند و به هلیکوپتر احتیاج مبرم دارند.» (2)

در همین حال، امروز «ساعت پنج بعدازظهر، پاسداران مستقر در بیجار به اتفاق سربازان ارتشی برای شناسایی منطقه عازم قریه لوکه بودند که مورد حمله افراد مسلح واقع شدند. در این درگیری یک پاسدار به نام یدالله قاسمی شهید و 2 پاسدار دیگر زخمی شدند.» (3) گزارش رسیده به واحد عملیات سپاه حاکی است که در این درگیری همچنین «از مهاجمین 20 نفر کشته و چند قبضه تیربار، کالیبر50 و خمپاره و اتومبیل لندرور و مقداری مهمات به دست آمد.» (4)

365

بعد از سنندج، مهم ترین درگیری های امروز، به مربع سقز بانه سردشت مهاباد، مربوط است.(5)

در سقز، دو گزارش از دو منبع متفاوت مربوط به دو طرف درگیری، گویای وضع امروز این شهر است. به نوشته هفته نامه کار ارگان سازمان چریک های فدایی خلق: «درگیری های امروز، منجر به ویرانی تعدادی خانه و مجروح شدن عده ای [از] مردم... سقز شد. در جاده سقز بانه طی درگیری هایی که بین پیشمرگان کرد و ارتش رخ داد، تلفات سنگینی به این واحد ارتشی وارد آمد.» (6) در همین حال، گزارش ژاندارمری مربوط به آخرین ساعات همین روز حاکی است: «گروه های مسلح با سلاح سنگین به سوی پادگان سقز تیراندازی نموده و تعدادی از تأسیسات آسیب دیده اند.» (7)

در بانه، پادگان همچنان در محاصره مهاجمانی است که سازمان چریک های فدایی خلق آنان را پیشمرگان قهرمان کرد خواند. نشریه کار ارگان این سازمان دراین باره نوشته است: «روز قبل هلیکوپترهایی که به قصد رساندن مهمات به پادگان بانه در آسمان شهر به پرواز درآمده بودند، با مقابله و آتش پیشمرگان روبه رو شدند.» (8) یادآوری می شود این پادگان از حدود 15 روز پیش،

ص: 752


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 20/2/1359، ص2.
2- سند شماره 041192 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه مرکز فرماندهی به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 19/2/1359.
3- روزنامه کیهان، 22/2/1359، ص1.
4- سند شماره 042163 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از کرمانشاه به تهران {عملیات}، 20/2/1359.
5- * هرچند درگیری های این منطقه شدیدترین درگیری های مناطق غرب کشور نبود، اما به نوعی مهم ترین آنها محسوب می شد.
6- سازمان چریک های فدایی خلق ایران، هفته نامه کار، شماره 58، 24/2/1359، ص13.
7- سند شماره 057504 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه ای اطلاعاتی شماره 29، 20/2/1359 الی 21/2/1359، ص2.
8- سازمان چریک های فدایی خلق ایران، هفته نامه کار، شماره 58، 24/2/1359، ص13.

به دلیل اینکه یک قله مسلط به پادگان به دست گروه های مهاجم افتاده، زیر آتش قرار گرفته است تاجایی که فرود هلیکوپتر امکان پذیر نیست و عملاً پادگان به حالت محاصره درآمده است. گفته می شود اگر از این پادگان پشتیبانی نشود، حتماً سقوط خواهد کرد. البته جهاد سازندگی در بانه مشکلات رفاهی پادگان را تقریباً حل کرده است. (1)

در سردشت، پاسگاه مهم کلته بار دیگر مورد هجوم قرار گرفت. این درگیری درحالی تا ساعتی بعد از نیمه شب ادامه یافت که تعدادی فانتوم، در چند مرحله مواضع مهاجمان را کوبیدند و آنها را عقب راندند. همین اقدام، عامل مهم افزایش روحیه مقاومت در پاسگاه بوده است. از مدافعان پاسگاه 4 نفر شهید و عده ای به سختی مجروح شدند. گزارش ساعت 30 دقیقه بامداد هنگ ژاندارمری سردشت حاکی است: «تا این ساعت، درگیری بین مهاجمین و افراد پاسگاه کلته ادامه دارد و چون تقاضا گردیده بود که هر دو ساعت یک بار هواپیمای جت در اطراف پاسگاه مانور نموده و نسبت به کوبیدن اهداف مهاجمین اقدام نمایند به همین نحو ازطریق سماجا به نهاجا اعلام و عمل می گردد.» در این گزارش همچنین 3 فروند هلیکوپتر214 و تعدادی هلیکوپتر کبری درخواست شده است و در پایان هنگ ژاندارمری سردشت افزوده است: «نتیجه اقدامات بعدی متعاقباً اعلام خواهد شد.» (2)

در مهاباد، یک دستگاه خودروی حامل خواربار ارتش به دست افراد حزب دمکرات افتاد. (3) این درحالی است که نوعی محاصره اقتصادی علیه مناطق آلوده وجود دارد(4) و این گونه غنائم برای محاربان بسیار مغتنم است.

366

موضوع کردستان در عرصه تبلیغات نیز امری حساس است. در ادامه دو نمونه از گزارش نشریات گروه های مسلح غیرقانونی و نیروهای خودی درگیر ذکر شده است.

نشریه خبر مربوط به سازمان چریک های فدایی خلق شاخه سنندج، مدعی شده است که حدود 1400 نفر از سربازان که قرار بود به کردستان اعزام شوند از دستور فرماندهان خود سرپیچی کرده اند. (5) البته بخشی از این تبلیغات، خودبه خود نوعی اعتراف هم محسوب می شود. به عنوان مثال در همین نشریه آمده است: «براساس خبرهای واصله تعداد کشته و زخمی شدگان دشمن در سنندج 450 نفر پاسدار و 250 نفر ارتشی هستند. ضمناً ستون اعزامی به کردستان که روزهای اول جنگ توسط پیشمرگان قهرمان ضربه خورد، 70 نفر کشته، 40 نفر مفقود و 250 نفر زخمی به جای گذاشت.» (6)

از سوی دیگر، روزنامه انقلاب اسلامی در گزارشی از نماز جمعه امروز اصفهان، با اشاره به برگزاری نماز به امامت آیت الله طاهری و شرکت ده ها هزار تن از مردم، چنین نوشت: «آیت الله طاهری

ص: 753


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 27/2/1359، ص2.
2- سند شماره 041198 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از ژاجا {رکن3 عملیات مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 19/2/1359.
3- سند شماره 41186 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از ارومیه به تهران، 19/2/1359.
4- سازمان چریک های فدایی خلق ایران، هفته نامه کار، شماره 58، 24/2/1359، صص 13و 14.
5- سازمان چریک های فدایی خلق {سنندج}، نشریه خبر، شماره 75، 19/2/1359.
6- همان.

در خطبه های نماز به مسئله کردستان اشاره کرد و گفت حل این مسئله امروز کلید حل مسائل و مشکلات ایران و جمهوری اسلامی است. آیت الله طاهری یادآور شد که گروهک هایی در کردستان و حتی این روزها تحت عنوان اسلام می گویند چرا آدم کشی راه انداخته اید؟ باید از این بی انصاف ها سؤال کرد که چه کسی این آشوب را راه انداخته است؟ وی افزود: امام درپیام 26 آبان خود فرمودند "من عاجزانه از مردم تقاضا می کنم." این تقاضا به معنای چیست؛ جز این است که امام نمی خواستند خونریزی بشود.(1) اگر در مسئله کردستان اندک سستی به خرج داده شود آشوب کردستان منجر به تجزیه این استان و درنتیجه تشکیل یک اسرائیل کوچک در کردستان خواهد شد. باید مسئله کردستان خاتمه پذیرد زیرا آتش در کردستان به دست ما روشن نشده بلکه به وسیله فداییان، کومه له، دمکرات و درحقیقت مزدوران کارتر و صدام حسین روشن شده است.» (2)

(آیت الله طاهری امام جمعه اصفهان:

آشوب کردستان منجر به تجزیه این استان و درنتیجه تشکیل یک اسرائیل کوچک خواهد شد، باید مسئله کردستان خاتمه پذیرد. )

367

امروز در حوزه های انتخابیه ای که کاندیداها به اخذ رأی بالاتر از 50 درصد شرکت کنندگان در رأی گیری، موفق نشده بودند، دور دوم انتخابات مجلس برگزار شد. در اکثر شهرستان ها، محیط آرام و به دور از تنش بود،(3) اما در بعضی از حوزه ها چنین نبود.

میرسلیم معاون وزارت کشور، اعلام کرد که به دلیل شرایط خاص منطقه، انتخابات مجلس در شهرهای سنندج، سقز، بانه، مریوان، فیروزآباد فارس، نقده، سیرجان، ایذه، قروه، بندر لنگه و پاوه برگزار نشده است. انتخابات بخش بهار همدان و بویراحمد نیز به تعویق افتاده و حدود سه هفته دیگر برگزار خواهد شد. (4)

همچنین حقگو استاندار آذربایجان غربی، اعلام کرد: به دلیل فضای نامساعد در شهرستان های میاندوآب و ماکو، برگزاری انتخابات در این مناطق لغو شد. (5)

در خوی نیز برای منطقه قطور صندوق اخذ رأی ارسال نشد، درحالی که در سایر نقاط این شهرستان رأی گیری انجام شد. (6)

در کرمانشاه در آخرین لحظات شب گذشته، برگزاری دور دوم انتخابات این شهر به بعد موکول شد. (7) دراین حال، حزب دمکرات کردستان با انتشار اطلاعیه ای ضمن اعتراض به درگیر ی های کردستان، اعلام کرد در دور دوم انتخابات مجلس شرکت نخواهد کرد. (8)

ص: 754


1- * ضمیمه دارد؛ بخش هایی از پیام 26 آبان 1358 امام خمینی خطاب به مردم کردستان.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 20/2/1359، ص1.
3- همان.
4- روزنامه اطلاعات، 20/2/1359، ص3.
5- همان.
6- همان.
7- روزنامه کیهان، 20/2/1359، ص13.
8- روزنامه اطلاعات، 20/2/1359، ص3.

368

در وضعیت کنونی که به دلیل شرایط پس از انقلاب، غالب اختلافات جریان های سیاسی، به جای مجاری قانونی با اقدام مستقیم افراد حل وفصل می شود، نظام با مشکل عمده ای دراین زمینه روبه رو است. درواقع، علاوه بر بحران قومی کردی در مناطق غرب کشور، در سایر نقاط نیز نوعی بحران و بلاتکلیفی وجود دارد.

امروز، در زاهدان تعیین تکلیف کتابخانه مسجد جامع که دراختیار هواداران سازمان مجاهدین خلق است، به صورت درگیری خیابانی انجام شد. ژاندارمری ناحیه سیستان و بلوچستان گزارش داد: «بعد از اختتام نماز جمعه عده ای از مردم زاهدان به کتابخانه مسجد جامع شهر تهاجم و درپی آن عده ای از جوانان به اصطلاح جنبشی [به] اعتراض به این موضوع اقدام و بین جوانان و مردم درگیری حاصل و درنتیجه تعدادی از طرفین مجروح شدند. آلات به کاررفته چوب و چاقو بوده است.» (1) این درحالی است که «تحصن عده ای از دانشجویان و خانواده آنان در اعتراض به بازداشت تعدادی از دانشجویان دانشگاه زاهدان در ساختمان دادگستری کماکان ادامه دارد.» (2)

نمونه ای دیگر در بابل روی داد. دراین باره اطلاعیه "حزب توده ایران سازمان بابل" بدین شرح منتشر شد: «همشهریان مبارز، در ساعت 21 بعدازظهر روز پنجشنبه [جمعه] 19/2/1359، هنگامی که چهار نفر از هواداران حزب توده ایران در بابل مشغول نصب پوسترهای تبلیغاتی حزب به مناسبت شهادت خسرو روزبه عضو کمیته مرکزی حزب توده ایران، قهرمانان ملی ایران و نیز پوسترهای ضدامپریالیستی بودند، مورد حمله 9 نفر از افراد مسلح به چماق و چاقو واقع شدند و درنتیجه از تمام نقاط بدن زخم برداشتند و صدمه دیدند. عاملین این درگیری وابسته به گروهک ضدانقلابی و مائوئیستی سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر و دیگر گروهک های مائوئیستی بودند. آنها به بهانه اینکه گویا ما پوسترهای خود را روی پوسترهای آنها چسبانده ایم، بر سر رفقای ما ریختند و به این ترتیب منطق ضدانقلابی و ضدانسانی چماق و چاقو را به نمایش گذاشتند. آنها در پایان عملیات فاشیستی خود دربرابر این سؤال رفقای ما که آیا این منطق شماست؟ اظهار داشتند این یک اخطار ابتدایی بود. ما برای نابودی توده ای ها اسلحه هم به دست می گیریم!» (3)

نمونه دیگر که عمق و گستره جناح بندی غیررسمی، اما به شدت سرسختانه جریان های سیاسی درگیر در شرایط کنونی را نشان می دهد، ماجراهایی است که به تعویق انتخابات مرحله دوم کرمانشاه انجامید. در این ماجرا تقریباً تمامی نیروهای رسمی و غیررسمی شهر به نوعی درگیر ماجرا بودند. نکته مهم دیگر اقدامات سازمان یافته پیگیرانه ای است که ازسوی هردو طرف قضیه، پشت تحرکات مردمی، به شکل ناپیدا، ولی به شدت تعیین کننده وجود دارد. درواقع شهر و مطالبات و ملاحظات قانونی و انقلابی عرصه درگیری دو نوع سازماندهی و تشکیلات است که پشت صحنه و تاکتیک های همدیگر را به خوبی می شناسند، ولی درقالب و پوشش تحرکات اجتماعی آن را بروز می دهند.

ص: 755


1- سند شماره 041210 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 21/2/1359.
2- سند شماره 057503 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه ای اطلاعاتی شماره 30، 21/2/1359 تا 22/2/1359، ص2.
3- روزنامه نامه مردم، 21/2/1359، ص8.

ماجرا از روز چهارشنبه 17/2/1359 شروع شد. روزنامه اطلاعات پنجشنبه نوشت: روز چهارشنبه، گروهی از ساکنان کرمانشاه در مسجد معتضدی این شهر اجتماع کردند و خواستار لغو انتخابات شدند. این عده دیشب، به فرمانداری کرمانشاه رفتند و در آنجا متحصن شدند و صبح روز پنجشنبه، مانع از ورود استاندار کرمانشاهان، رئیس شهربانی، فرماندار کرمانشاه و دیگر کارکنان فرمانداری به ساختمان فرمانداری شدند. مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران کرمانشاه دراین باره گفت: هم اکنون فرمانداری در تصرف گروه متحصن است. وی افزود: اعتراض این افراد به راه یافتن 2 تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق به دور دوم انتخابات مجلس شورای ملی است. یکی از متحصنین نیز گفت: هدف از تحصن لغو انتخابات در کرمانشاه است و خواستار لغو انتخابات هستیم. این عده همچنین اجازه ندادند صندوق های رأی گیری که در فرمانداری نگهداری می شود، بیرون آورده شود. (1) اجتماع کنندگان در فرمانداری را بیشتر بازاریان، زنان و اقشار مختلف مردم تشکیل می دادند و نمایندگان آنها، همچنین 2 تن از مادران شهدا سخنرانی و اعلام کردند هدف ما احقاق حق شهادت در راه حق و ایمان به انقلاب اسلامی است. یکی دیگر از سخنرانان گفت: ما به شک افتاده ایم که نه تنها در انتخابات مرحله اول تقلب شده، بلکه حتی بدون اعلام نتیجه بررسی این تقلبات و بدون توجه به خواست عموم همچنان با انجمن نظارت قبلی و جایگزینی 2 تن از مستعفیان درصددند اعضای انجمن مذکور را بر ما تحمیل کنند. (2)

در ادامه ماجراهای صبح امروز {پنجشنبه}، حدود ساعت 13:55، اطلاعیه استانداری از صدای جمهوری اسلامی ایران مرکز کرمانشاه پخش شد مبنی بر اینکه عده ای از افراد مسلح فرمانداری را اشغال کرده اند، اما ساعتی بعد تکذیب این اطلاعیه از همان منبع اعلام شد. (3)

واکنش چشمگیر دراین میان، استعفای محمدعلی گرامی نوری فرماندار کرمانشاه، بود. وی در تلفن گرامی به وزارت کشور نوشت:

«بسمه تعالی

مقام محترم وزارت کشور، محترماً به اطلاع می رساند که ضمن محکوم کردن اشغال مسلحانه فرمانداری کرمانشاه ازطرف گروهی اغفال شده و به علت

دخالت افراد غیرمسئول در امور دولتی و عدم رعایت و توجه به موازین قانون در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی ازجانب منتقدین شهر، استعفای خویش را از پست فرمانداری کرمانشاه اعلام می دارم. ضمناً هرگونه پشتیبانی احتمالی از خود را سلب، پس از اعلام استعفا از گروه های فرصت طلب که منجر به تشنج و برهم زدن [امنیت] در سطح شهر شود شدیداً محکوم می نمایم.» (4) این درحالی است که بهروز ماکوئی استاندار، از اظهارنظر دراین باره خودداری و آن را به وقت دیگری موکول کرد. (5)

ص: 756


1- روزنامه اطلاعات، 18/2/1359، ص3.
2- روزنامه کیهان، 20/2/1359، ص13.
3- همان.
4- سند شماره 031773 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از کرمانشاه به وزارت کشور، 18/2/1359.
5- روزنامه کیهان، 20/2/1359، ص13.

در ساعت 17:30، روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کرمانشاه تلفنی بیانیه ای را دراختیار خبرگزاری پارس قرار داد. در این اطلاعیه آمده است: ساعت 13:55 امروز {پنجشنبه}، ازطرف استانداری ازطریق صدای جمهوری اسلامی مرکز کرمانشاه، اطلاعیه ای مبنی بر اشغال فرمانداری توسط گروهی مسلح خوانده شد که از اشغال کنندگان خواسته شده بود فرمانداری را تخلیه کنند. انتشار اعلامیه استانداری که با تحریک کردن مردم به منظور حمله به اجتماع کنندگان همراه بود، موجب ناراحتی اهالی در گوشه وکنار استان شد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی لازم دانست درارتباط با این مسئله نکاتی را مطرح کند:

1. مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شخصاً با اجتماع کنندگان در فرمانداری ملاقات کرد و مشاهده شد هیچ کدام از اجتماع کنندگان مسلح نیستند.

2. نشر این گونه اکاذیب آن هم ازطرف سازمان مسئول در شرایط فعلی فقط به سود ضدانقلاب است.

3. مردم کرمانشاه با هوشیاری که دارند خود جلوی حرکت غیرقانونی را خواهند گرفت.

4. شهر کرمانشاه از وجود گروه مسلح غیرقانونی مبرا بوده و کسی حق حمل سلاح غیرمجاز را ندارد. بدیهی است سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کلیه جریانات منطقه را زیر نظر گرفته و هر حرکت ضدانقلابی را در نطفه خفه خواهد کرد. (1)

در چنین وضعیتی کشف بمب در یک سینمای کرمانشاه،(2) نشان دهنده حدت اوضاع در شهری است که انتخابات در آن متوقف شده است. اطلاعات سپاه کرمانشاه به اطلاعات سپاه تهران گزارش داد: «صبح امروز، یک بمب در سینما شهرتماشای کرمانشاه توسط مردم کشف شد. این بمب که خوشبختانه عمل نکرده بود حدود 9 پوند ماده منفجره مخلوطی از تی.ان.تی و نیترات گلیسیرین داشت که چاشنی آن با فتیله کندسوز و یک فتیله آتش زا منفجر می شد.» (3)

سرانجام در آخرین روز قبل از انتخابات و در آخرین ساعات آن مسئله مورد مناقشه پایان یافت و «انتخابات کرمانشاه در آخرین لحظات شب جمعه به بعد موکول شد.» (4)

369

آخرین جناح بندی داخلی حکومتی در ایران {بنی صدر خط امام} که روزبه روز جنبه جدی تری به خود می گیرد، طبعاً مورد توجه رسانه ای چون بی بی سی است.

رادیو لندن در برنامه امروز خود، باتوجه به نتایج انتخابات مجلس و پیروزی قاطع جناح خط امام به جنبه ای از این جناح بندی بدین صورت پرداخته است: به نظر می رسد که اکنون برای رهبران غیرروحانی ایران کمی دیر شده که با ایجاد همبستگی و ائتلاف با یکدیگر به رقابت با حزب جمهوری اسلامی به رهبری روحانیون برخیزند. حزب جمهوری اسلامی از برتری

ص: 757


1- همان.
2- روزنامه کیهان، 20/2/1359، ص2.
3- سند شماره 041183 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات کرمانشاه به اطلاعات تهران، 19/2/1359.
4- روزنامه کیهان، 20/2/1359، ص13.

انتخاباتی گسترده تری نسبت به دیگران برخوردار است. نشانه هایی حاکی است که پرزیدنت بنی صدر و متحدانش سعی در ایجاد وزنه قدرتی دارند که بتواند به دستیابی به هدف دیرین بنی صدر که تمرکزدادن قدرت و اداره امور ایران است،

کمک کند. برای مثال، ابوالحسن بنی صدر می خواهد که قبل از اجلاس مجلس، نخست وزیر ایران را انتخاب کند و این اقدامی است که آیت الله خمینی مهر تأیید بر آن نهاده است. (1) منابع مطلع می گویند که دراین مورد با دریادار مدنی تماس گرفته شده است. مدنی در انتخابات ریاست جمهوری بعد از دکتر بنی صدر مقام دوم را احراز کرد. گفته می شود که دریادار مدنی شرایط سختی را برای قبول پست نخست وزیری مطرح کرده است. هنوز جزئیات این شرایط افشا نشده است، ولی در زمان انتخابات ریاست جمهوری او به طور خصوصی گفت که می خواهد نقش عمل روحانیون را تقلیل دهد. گزارش شده است که او گفته است روحانیون باید به مساجد بازگردند، اگر این یکی از شرایط او باشد بسیار نامحتمل است که آیت الله خمینی با انتصاب او برای نخست وزیری موافقت کند. (2)

رادیو لندن در قسمتی دیگر افزوده است: یکی از عوامل مهم در دستیابی به هدف های بنی صدر این است که وی و قطب زاده وزیر امور خارجه ایران، اختلافات خود را کنار گذاشته و متفقاً برای اهداف مشترک فعالیت کنند. یکی از بحران هایی که هم بنی صدر و هم قطب زاده علاقه مند به پایان آن هستند مسئله گروگان های امریکایی در سفارتخانه امریکا است. گرچه سرنوشت گروگان ها در دست مجلس آینده ایران است، اما بنی صدر امیدوار است بتواند دراین زمینه فشارهای لازم را بر مجلس ایران وارد آورد. بااین حال آیت الله بهشتی رهبر حزب جمهوری اسلامی، امید ناظران را برای دستیابی به نتیجه ای در آینده نزدیک نقش برآب کرده است، وی اظهار کرد که حدود 6 هفته طول خواهد کشید تا مجلس ایران بتواند مسئله گروگان ها را مورد بررسی قرار دهد. (3)

ضمیمه گزارش366: بخش هایی از پیام 26 آبان 1358 امام خمینی خطاب به مردم کردستان

امام خمینی در 26 آبان 1358، پیامی درباره مسائل کردستان ایراد کردند که مورد توجه عموم جریان های سیاسی قرار گرفت و از آن استقبال شد. در این پیام، امام پس از ذکر

این نکته که «گزارش های هیئت ویژه همان طور بود که متوقع از برادران و خواهران کُرد بود که هرگز خود را از اسلام و ایران جدا نمی دانند و آنچه بدخواهان به آنان نسبت می دهند چیزی جز افساد و توطئه گری نیست»، در 7 بند، تذکراتی خطاب به برادران و خواهران کرد، بیان کردند؛ ازجمله ضمن یادآوری این مسئله که «امروز هر اختلافی به نفع امریکا و دیگر اجانب است»، در بند2 گفتند: «اینجانب و همه ملت از ستم هایی که به شما برادران کُرد درطول حکومت استبدادی شده است و از تبعیض هایی که برخلاف اسلام بر شما روا داشته اند مطلع هستیم. لکن باید بدانید که این شما برادران نبودید که مورد ستم و ظلم واقع شدید؛ سایر برادران تُرک و لُر و عرب و بلوچ و فارس و ترکمن هم با شماها شریک بودند و همه محروم بودند از آنچه شما محروم بودید. ... لیکن آشفتگی ها به قدری زیاد است که اصلاح محتاج به زمان است، و من امیدوارم که برای همه ملت و برای شما برادران کُرد، وسایل رفاه حاصل شود.» ایشان، در بند4 این پیام افزودند: «از هیئت ویژه می خواهم که به مذاکرات خود با کمال حسن نیت ادامه دهند و با شخصیت های مذهبی و سیاسی و ملی و سایر قشرها تماس بگیرند تا تأمین

ص: 758


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 52، 20/2/1359، ص10، بخش فارسی رادیو لندن، 19/2/1359.
2- همان، ص11، بخش فارسی رادیو لندن، 19/2/1359.
3- همان، ص10، بخش فارسی رادیو لندن، 19/2/1359.

خواسته های آنان که خواست ما نیز هست، به طور دلخواه بشود و آرامش و امن که از بزرگ ترین نعمت های الهی است در منطقه برقرار گردد و شما برادران کُرد در کنار سایر برادران به طور رفاه و آسایش زندگی نموده و طمع اجانب برای همیشه از کشورمان قطع شود.»

در بند5 این پیام نیز آمده است: «اسلامِ بزرگ تمام تبعیض ها را محکوم نموده و برای هیچ گروهی ویژگی خاصی قرار نداده و تقوا و تعهدِ به اسلام، تنها کرامت انسان هاست و در پناه اسلام و جمهوری اسلامی، حق اداره امور داخلی و محلی و رفع هرگونه تبعیض فرهنگی و اقتصادی و سیاسی متعلق به تمام قشرهای ملت است، من جمله برادران کُرد که دولت جمهوری اسلامی موظف و متعهد به تأمین آن در اسرع وقت می باشد و مقررات و قوانین مربوط به آن به زودی ان شاءالله تعالی تدوین می شود.»

امام خمینی در بند آخر این پیام تقاضا کردند: «خواهران و برادران هم میهن در سراسر کشور، من دست خود را پیش شما دراز می کنم و از شما به خاطر خدا و اسلام و کشور، عاجزانه می خواهم که تمام توان خود را برای نجات کشورتان به کار برید و اسلحه های سردوگرم، یعنی قلم و بیان و مسلسل، را از نشانه گیری به روی یکدیگر منحرف و به سوی دشمن های انسانیت، که در رأس آن امریکاست، نشانه روید.» (1)

ص: 759


1- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی{ره}، صحیفه امام {مجموعه آثار امام خمینی(ره})، جلد12، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ پنجم 1389، صص 57 55.

ص: 760

روزشمار جنگ شنبه 20 اردیبهشت 1359 24 جمادی الثانی 1400 10 مه 1980

370

درمورد اقدام نظامی امریکا علیه ایران نظرهای متفاوتی در امریکا ابراز می شود.

امروز وارن کریستوفر معاون وزارت امور خارجه امریکا، اعلام کرد: جیمی کارتر با حسن نیت کامل و تاحدامکان قبل از دست زدن به هرگونه عملیات نظامی با اعضای کنگره مشورت خواهد کرد. (1) دراین حال، آسوشیتدپرس از نیویورک گزارش داد: ریچارد نیکسون رئیس جمهوری سابق امریکا، در یک مصاحبه تلویزیونی گفت جیمی کارتر به دلیل آنکه فقط حفظ جان گروگان ها را در نظر می گیرد رئیس جمهور قاطعی نیست. وی افزود حفظ جان گروگان ها برای ما کاملاً اهمیت دارد، اما لحظاتی است که طرف مقابل چون می داند برای حفظ جان آنها حاضر هستید هر قیمتی را بپردازید، شما را در فشار می گذارد. من مانند اسرائیلی ها فکر می کنم گروگان ها مانند سربازان امریکایی که حاضر هستند جان خود را در راه کشورشان فدا کنند، از هیچ گونه فداکاری دریغ نکنند. (2)

در همین حال، صدای امریکا به نقل از نیویورک تایمز، چنین نگاهی را همراه با نوعی طعن به رفتارهای ایران، تلویحاً رد کرد. به نوشته نیویورک تایمز مقایسه آنچه در ایران اتفاق می افتد و آنچه در لندن رخ داده، تفاوت میان روش دو کشور را روشن می کند. امریکا هنوز به سلامت جان گروگان ها پایبند است، درحالی که ایران اعلام کرد که گروگان های این کشور جزو شهیدان هستند. (3)

از سوی دیگر، رونالد ریگان نیز به نوعی غیرمستقیم مخالفت خود را با اقدام نظامی در ایران نشان داد. وی که نامزد حزب جمهوری خواه در انتخابات ریاست جمهوری آتی امریکا است، در یک سخنرانی انتخاباتی ضمن اشاره به تحولات ایران و منطقه، با بیان اینکه امریکا باید با تمام قوا از حکومت عربستان که ستون اصلی راهبرد امریکا در منطقه است، دفاع کند و مانع سقوط خاندان آل سعود شود، گفت: اگر اتحاد شوروی به ایران حمله کند عملاً کاری نمی شود کرد. (4) وی مشخص نکرد که چه نوع اقدامی درجهت مصون نگاه داشتن عربستان سعودی در مقابل حمله شوروی به عنوان یک رئیس جمهوری انجام می دهد، اما خاطرنشان کرد: من معتقدم که ما می توانیم هشدارهایی دراین مورد

ص: 761


1- روزنامه بامداد، 20/2/1359، ص1.
2- همان.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 51، 21/2/1359، ص21، بخش عربی رادیو صدای امریکا، 20/2/1359.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 21/2/1359، ص4.

بدهیم. (1) ریگان گفت: تمام متحدین، ژاپن و اروپای غربی بدون نفت عربستان سعودی ورشکسته خواهند شد. وی افزود: متحدین ما باید به ما بپیوندند، آنها بیش از ما در معرض خطر قرار دارند. (2)

ریگان همچنین در یک نشست مطبوعاتی در پاسخ به این سؤال که آیا اظهارات شما بدین معنا است که شما به عنوان یک رئیس جمهور کوششی برای جلوگیری از اشغال ایران توسط شوروی انجام نخواهید داد، گفت: ما چه کاری بیش از آنچه در افغانستان توانستیم انجام دهیم در ایران می توانیم بکنیم. مگر آنکه شما به فکر جنگ جهانی سوم باشید. وی گفت: اما من به صلح جهانی فکر می کنم. (3)

371

مقایسه ماجرای گروگان گیری در سفارت ایران در لندن توسط عوامل عراق با گروگان گیری امریکاییان در ایران، ازجمله مسائل مورد توجه در روابط ایران و امریکا است، اما امروز مواردی از تأکید بر تفاوت جنبه های مختلف این دو اقدام نیز مطرح شد.

روزنامه نیویورک تایمز نوشته است: تروریست هایی که سفارت ایران را در اشغال داشتند مورد نکوهش همه بودند درحالی که اشغال کنندگان سفارت امریکا در ایران، هزاران طرف دار دارند و هیچ گونه تشابهی در روش میان این دو کشور {ایران و انگلیس} که با حادثه مشابهی مواجه شدند، وجود ندارد. (4)

واشنگتن پست نیز با اشاره به چگونگی ختم ماجرای لندن افزود: این پایان با وضع سفارت امریکا در ایران تفاوت شدیدی دارد. (5) به نظر مفسر این روزنامه، حادثه سفارت امریکا در تهران خود باعث ایجاد انگیزه حادثه سفارت ایران در لندن بوده است. واشنگتن پست از قول مارگارت تاچر نخست وزیر بریتانیا، نوشته است: ایران با حمایت از تروریسمی که دیپلمات ها را گروگان می گیرد، دیگر تروریسم ها را نیز تشویق به این کار می کند.

چنانچه ایران قصد دارد قوانین بین المللی را برای مصونیت دیپلماسی رعایت نکند، یک امری است که برای همه بجز خود ایران روشن است.

روزنامه کریستین تایمز نوشت: همه جهان بریتانیا را به دلیل دفاع از یک قانون بین المللی برای جلوگیری از تجاوز به حرمت یک کشور دیگر ستایش کردند. ایران که خود بزرگ ترین کشوری است که اجازه تجاوز به حرمت سفارتخانه ها را داده است از این اقدام بریتانیا سپاسگزار بوده است، چیزی که تفاوت کار این دو کشور را روشن می کند، این است که کشور ایران خواسته های تروریست ها را که سفارت ایران را در اشغال خود درآورده بودند رد کرد، درحالی که از امریکا انتظار دارد که خواسته های خود را درمورد گروگان های امریکایی برآورده کند. (6)

از سوی دیگر، صادق قطب زاده وزیر امور خارجه ایران، در میان سفر خود به اروپای شرقی در فرودگاه آنکارا در مصاحبه ای درباره رابطه ایران و امریکا، با اشاره به اینکه حادثه سفارت ایران در لندن را با گروگان گیری دیپلمات های امریکایی در تهران نمی توان مقایسه کرد، افزود: تروریست ها در لندن به سفارت ایران حمله کرده بودند درحالی که دانشجویان در تهران به منظور مجازات جاسوسانی که در امور داخلی ایران دخالت می کردند دست به این اقدام زده اند. (7)

ص: 762


1- روزنامه اطلاعات، 21/2/1359، ص12.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 21/2/1359، ص4.
3- روزنامه اطلاعات، 21/2/1359، ص12.
4- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 51، 21/2/1359، ص21، بخش عربی رادیو صدای امریکا، 20/2/1359.
5- همان.
6- همان.
7- روزنامه بامداد، 20/2/1359، ص2.

372

نقش ترکیه در روابط امریکا با ایران، در توقف کوتاه وزیر امور خارجه ایران در فرودگاه آنکارا مثبت و مورد قبول توصیف شد. قطب زاده در اظهارات خود درمورد میانجیگری ترکیه نیز موضعی دوپهلو گرفت که نوعی ابراز اعتماد به ترکیه به شمار آمد.

قطب زاده که در این فاصله کوتاه با اکرم جیحون وزیر مشاور و کفیل وزارت امور خارجه ترکیه، ملاقات کرد به خبرنگاران گفت: ما مایلیم با ترکیه در کلیه زمینه ها

همکاری داشته و روابط خود را بیشتر توسعه دهیم. (1) وی درباره نقش ترکیه در روابط ایران و امریکا گفت اطمینان یافته است که درصورت کوشش مجدد برای نجات جان گروگان های امریکایی در تهران، پایگاه های ایالات متحده در ترکیه مورد استفاده قرار نخواهد گرفت. وزیر امور خارجه ایران گفت: ما از اینکه امریکایی ها دست به عملیات جدید بزنند بیمناک نیستیم، ما به دولت ترکیه اطمینان داریم. (2) یونایتدپرس با مخابره این خبر افزوده است: در ترکیه چندین پایگاه نظامی عمده وجود دارد، لکن مقامات رسمی این کشور خاطرنشان کرده اند که از هیچ یک از پایگاه های مذکور در عملیات نافرجام نجات گروگان های امریکایی استفاده نشده است. (3)

وزیر امور خارجه ایران درمورد احتمال میانجیگری ترکیه بین ایران و امریکا گفت: فعلاً درباره گروگان ها لزومی به میانجیگری نیست، ولی ما دراین مورد از ترکیه انتظار پشتیبانی داریم و کمک ترکیه را با خوشوقتی خواهیم پذیرفت. (4)

یادآوری می شود درحالی که قطب زاده اقدام به میانجیگری بین ایران و امریکا را به دلیل شرایط موجود ایران در یک کلام نفی و در کلام بعدی تأیید کرد، درمورد میانجیگری با عراق موضعی سرسختانه در پیش گرفت. وی دراین مورد تصریح کرد که {دررابطه با ایران و عراق} ما هیچ گونه میانجیگری را نمی پذیریم و نخواهیم پذیرفت، ما نمی توانیم با یک نوکر امپریالیسم وارد مذاکره شویم. (5)

373

در ادامه روند تحریم المپیک مسکو از سوی امریکا و برخی دوستانش، پاکستان نیز به طور رسمی به کشورهایی پیوست که در اعتراض به تجاوز نظامی شوروی به افغانستان، بازی های المپیک مسکو را تحریم کرده اند. (6)

دراین میان، ایران نیز باوجود مشکلاتی که در روابط با امریکا و متحدانش دارد به لحاظ تجاوز شوروی به یک کشور مسلمان به ناچار همسو با کشورهای تحریم کننده،در جرگه این کشورها قرار گرفته است، این امر موجب نارضایتی محافل ورزشی آماده اعزام به مسکو شده است. در زمره مخالفان تحریم که البته با اما و اگرهایی نظر خود را مطرح می کنند اشخاص و گروه های غیرورزشی نیز مشاهده می شوند؛ ازجمله دکتر مکری سفیر جمهوری اسلامی ایران در شوروی، در مصاحبه ای اختصاصی دراین مورد گفت: آن طور که مطلع هستید این بازی ها ازطرف مقامات شورای

ص: 763


1- همان.
2- روزنامه بامداد، 21/2/1359، ص12.
3- همان.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 20/2/1359، ص12.
5- سازمان صداوسیما، هفته نامه سروش، شماره 49، 20/2/1359، ص10.
6- روزنامه انقلاب اسلامی، 20/2/1359، ص2.

انقلاب تحریم شده، البته این تحریم ارتباطی با تحریم آقای کارتر و سادات ندارد، اگر ما در بعضی از موضوعات دارای یک جهت باشیم دلیل بر این نیست که ما دنباله روی آنها هستیم. من شخصاً معتقدم آنجایی که پای حفظ منافع ما در میان است باید قاطعانه ایستاد، ولی شرکت کردن در المپیک برای ما زیان فوق العاده ای نخواهد داشت، برای اینکه رفتن ورزشکاران ما به المپیک یک رابطه ورزشی و فرهنگی است و ما باید همیشه یک راه باریک را برای روابط خودمان با شوروی نگه داریم برای اینکه دلیل بر حسن نیت ما باشد. از شورای انقلاب تقاضا دارم که اگر به غیراز مسئله ای که من از آن مطلع هستم، چیز دیگری در میان نباشد، تجدیدنظری درمورد تصمیماتش بکند. (1)

374

هنوز تبعات اشغال سفارت ایران در لندن به صورت های مختلف وجود دارد. در برخی کشورهای اروپایی تهدید سفارت ایران ازسوی همان گروه اشغال کننده باعث اقدامات امنیتی و حفاظتی جدیدی شد.

دراین زمینه در بلژیک اقدامات امنیتی برای محافظت از جان دیپلمات های ایرانی در این کشور افزایش یافته است. (2) خبرگزاری فرانسه به نقل از روزنامه بلژیکی لوسوار، گزارش داد: افزایش اقدامات حفاظتی محافظت ها به این دلیل اعمال شده است که سرویس های مخفی بلژیکی درمورد تهدید سوءقصد علیه نمایندگی های دیپلماتیک ایران و لیبی در لوکزامبورگ، اطلاعاتی کسب کرده اند. به نوشته این روزنامه دو سفارتخانه ایران ازسوی اعضای گروهی که به سفارت ایران در لندن حمله کردند، تهدید شده اند. (3)

در انگلستان، پلیس این کشور در جست وجوی یک گروه ده نفری است که گفته می شود معمر قذافی برای کشتن مخالفان خود به انگلستان اعزام کرده است. یادآوری می شود اخیراً 2 تن از مخالفان رژیم قذافی در لندن ترور شدند. (4)

مقامات پلیس انگلیس همچنین معتقدند سفارت عراق در لندن مدت هاست تحت پوشش مصونیت سیاسی در کار قاچاق اسلحه دست دارد. درواقع ازطریق پست سیاسی سفارتخانه های عربی، سلاح به انگلستان حمل می شود و این نگرانی فزاینده ای در بریتانیا درخصوص چگونگی راهیابی این سلاح ها به کشور پدید آورده است. مقامات دولتی، پلیس و اعضای پارلمان انگلستان بیش ازپیش متقاعد شده اند که سلاح های مذکور در راه مقاصد تروریستی به کار گرفته می شوند. (5) دراین میان دو کشور عراق و لیبی بیش از سایر کشورهای عربی در معرض سوءظن هستند. (6)

گفتنی است موارد مذکور، مانع حمایت بی دریغ کشورهای غربی از دولت کنونی عراق نیست. به عنوان نمونه روزنامه لوموند در شماره اخیر خود گزارش داد: فرانسه تسلیحاتی به ارزش 3/3 میلیارد دلار به کشورهای عراق و عربستان سعودی خواهد فروخت و هم اکنون مذاکرات درباره انجام این معاملات تسلیحاتی در جریان است. هم زمان با افشای این معاملات ازسوی روزنامه لوموند، در پاریس اعلام شد که ایوان بورژه وزیر دفاع فرانسه، شنبه آینده عازم منطقه خلیج فارس خواهد شد. (7)

ص: 764


1- همان، ص4.
2- روزنامه اطلاعات، 21/2/1359، ص12.
3- روزنامه بامداد، 21/2/1359، ص12.
4- روزنامه بامداد، 20/2/1359، ص1.
5- همان.
6- همان.
7- روزنامه انقلاب اسلامی، 20/2/1359، ص4.

375

در وضع بحرانی عراق، بازار اعتراف گیری از دستگیرشدگان برضد ایران گرم است. روزنامه الجمهوریه در شماره امروز خود، اعترافات یکی از متهمان به خرابکاری روزهای اخیر در عراق را به نام عبدالحمید تامر عمران انتشار داد.

این روزنامه نوشت: عمران اعتراف کرده است عضو حزب سری الدعوه به رهبری امام محمدباقر صدر می باشد که اخیراً به وسیله مقامات امنیتی عراق کشف و منهدم شد. محمدباقر صدر دائماً در تماس با آیت الله خمینی بوده و به دستورات او عمل می کرده است. وی افزوده است امام باقر صدر یک عامل رژیم ایران و امپریالیسم امریکا است. عمران اعلام کرده است ما با عوامل ضدعراقی که در شمال عراق هستند قرار گذاشته بودیم اسلحه و مهمات دریافت کنیم و به اعضای حزب الدعوه کمک کنیم تا از مرز عبور کرده و برای آموزش عملیات خرابکاری عازم ایران شوند. (1)

علاوه براین، در عراق به طور پی درپی اعدام هایی نیز صورت می گیرد. در یک گزارش از مقامات امنیتی ایران آمده است که «تعداد شهدای عضو گروه های اسلامی که علیه حکومت بعث عراق فعالیت دارند و در نتیجه برخورد با مأمورین [به شهادت رسیده] یا توسط دادگاه های بعثی اعدام شده اند به حدود هزار نفر رسیده است.» (2) البته میزان مراقبت های سرکوبگرانه نیز شدید است و تحرکات مخالفان به شدت کنترل می شود. یک گزارش حاکی است وقتی دو روز قبل «یک بمب ساعتی به وسیله مأمورین گشتی خطوط لوله های نفتی در منطقه فاو در مقابل حوزه گروهان ژاندارمری خسروآباد کشف» شد، متعاقب آن تعدادی از کارگران شرکت نفت عراق که به نظر مأموران سازمان امن العام مشکوک بودند، دستگیر شده و تحت بازجویی قرار گرفتند. (3)

376

درباره وضع کنونی عراق تحلیلی با عنوان "در عراق هواداران سوسیالیسم علمی و مسلمانان مبارز متحداً علیه رژیم بعثی مبارزه می کنند" در شماره امروز روزنامه نامه مردم ارگان حزب توده، درج شده است که هرچند در چارچوب سیاست های فعلی حزب مبنی بر تبلیغ اتحاد مسلمانان انقلابی و کمونیست های روسی نوشته شده است، اما حاوی نکاتی مفید در بررسی اوضاع عراق بوده و نیز نشان دهنده تحلیلی از یک جریان سیاسی داخلی درمورد عراق می باشد.

قسمت هایی از این مقاله تحلیلی(4) چنین است: «یکی از دلایل عمده سیاست های خائنانه ای که رژیم بعثی عراق بعد از کودتای سال گذشته، که به برکناری البکر و اعدام عده ای از اعضای رهبری حزب بعث منجر شد، در قبال خلق های کشور خود و مجموعه جنبش ضدامپریالیستی خلق های عرب و منطقه ازجمله خلق ایران در پیش گرفته است، گرایش های انحصارطلبانه این حزب است که خود را یگانه نماینده واقعی مردم عرب می داند.

ص: 765


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 51، 21/2/1359، ص1، بغداد خبرگزاری فرانسه، 10 مه 1980.
2- سند شماره 287772 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی19 07 {رکن2}، 8/3/1359.
3- سند شماره 287582 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی19 هنگ آبادان {رکن2}، 17/3/1359.
4- * ضمیمه دارد؛ بخش های دیگری از گزارش تحلیلی ترویجی حزب توده درباره عراق.

رژیم بعثی عراق در داخل کشور تمام آزادی ها و حقوق دمکراتیک مردم را پایمال کرده است و از فعالیت تمامی احزاب و گروه ها چه مسلمان و چه کمونیست جلوگیری می کند.

سرکوب خلق و نقض حق خودمختاری آن، دستگیری و اعدام اعضای حزب کمونیست عراق و به تازگی دستور شورای رهبری انقلاب، مبنی بر صدور حکم اعدام علیه هرکسی که منتسب به حزب الدعوه {حزبی است متشکل از مسلمانان مبارز هوادار خط امام خمینی} باشد و برای افکار آن تبلیغ کند و یا به اجرای وظایف آن کمک نماید. {نقل از روزنامه الف باء وابسته به حزب بعث عراق} ازجمله اقداماتی است که می رساند حزب بعث عراق سیاست رژیم دیکتاتوری شاه مخلوع را در کشور خود در پیش گرفته و نیز نشان می دهد که این حزب در میان مردم عراق به کلی منفرد شده است.»

مقاله در پایان با تأکید بر اینکه در مبارزه علیه رژیم پهلوی، قطع نظر از عقاید مسلکی، اتحاد انقلابی وجود داشته است، به ذکر اتحاد همه نیروهای «جبهه نبرد مرکب از کمونیست ها، مسلمانان مبارز، افراد آزادی خواه اکثریت مطلق خلق کرد و...» پرداخته و نتیجه گرفته است که در عراق نظیر آنچه در ایران انقلابی بوده است، «از هم اکنون می توان گفت راهی را که رژیم صدام حسین در پیش گرفته است، همچون رژیم منفور پهلوی محکوم به شکست و فنا است.» (1)

377

امروز عمده ترین تحرکات عراق در نوار مرزی با ایران دو مورد تجاوز هوایی، شلیک پاسگاهی و یک مورد نقل وانتقال نیرو در غرب بوده است.

در آبادان، ساعت 4:20 بامداد، یک فروند هواپیمای متجاوز رؤیت شد که پس از شلیک چند تیر منطقه را ترک کرد. (2) در ساعت 20:30 امروز، حمله مسلحانه ای به مدت 30 دقیقه علیه گروهان ژاندارمری بستان انجام شد. (3) این حمله به ساختمان گروهان ژاندارمری و ساختمان های اطراف خسارت وارد کرد، اما تلفات جانی نداشت. (4)

بنا به اعلام لشکر81 زرهی در منطقه عمومی کرمانشاه، «نیروهای عراقی در نوار مرزی شیخ سله و سرتنگ نقل وانتقالاتی کرده و به کمک عوامل ضدانقلاب قصد حمله به اسکله و خانه شور و گرده نو را دارند.» (5)

یادآوری می شود روز گذشته نیز تحرکات ایذایی عراق نسبتاً محدود بود. در منطقه کرمانشاه از ساعت 24 تا ساعت یک بامداد، مناطق مرزی هوان، بندر جوق و دارخور با خمپاره زیر آتش قرار گرفت که تلفاتی نداشت. (6) شهربانی آبادان از پرواز یک هلیکوپتر عراقی در ساعت 4:15، بر فراز پالایشگاه آبادان خبر داد که با شلیک حدود 30 تیر به سمت آن متواری شده است. (7) مقامات ارتش نیز از پرواز یک فروند هواپیما در قلمرو هوایی آبادان خبر دادند که با تیراندازی پدافند هوایی فرودگاه آبادان متواری شده است. (8)

ص: 766


1- روزنامه نامه مردم، 20/2/1359، صص 1 و 7.
2- سند شماره 42169 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از شاجا به وزارت کشور، 20/2/1359.
3- سند شماره 41202 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا {مدیریت اطلاعات}، 20/2/1359.
4- سند شماره 057504 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه ای اطلاعاتی، شماره 29، معاونت عملیات و اطلاعات نزاجا {مدیریت اطلاعات}، از 20/2/1359 تا 21/2/1359، ص2.
5- سند شماره 042170 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 عملیات} به دفتر ریاست جمهوری، 20/2/1359.
6- روزنامه بامداد، 21/2/1359، ص2.
7- سند شماره 41200 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 19/2/1359.
8- سند شماره 287505 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از آبادان به اهواز {رکن3}، 19/2/1359.

378

در ادامه اخراج رانده شدگان عراقی امروز نیز 378 نفر دیگر از این افراد از مرزهای خسروی، سومار، مهران و دهلران وارد خاک ایران شدند و با ورود این عده جمع رانده شدگان به 32 هزار و 964 نفر رسید. (1)

یادآوری می شود جمهوری اسلامی ایران مانند گذشته، علاوه بر مواجهه با مشکلات عدیده درزمینه مسائل رفاهی، فرهنگی، اجتماعی، اشتغال و... ناشی از اقامت رانده شدگان عراق، با مشکل جدی امنیتی نیز مواجه است. امروز، رکن سوم ستاد مشترک ارتش در تلفن گرام به مراکز ذی ربط اعلام کرد: «برابر گزارش شخصی به نام سعید مالک [که] جزء معاودین عراقی است و در سال های گذشته به ایران معاودت نموده، او یکی از اعضای مؤثر حزب دعوت اسلامی و با آیت الله شیرازی تماس دارد. [فرد] یادشده گزارش نموده برابر اطلاعاتی که به دست آورده حزب بعث عراق اکثر مأمورین خود را از بین جوانان و مجردین انتخاب و در پوشش معاود برای انجام مأموریت ویژه به ایران اعزام می دارد و با تحقیقاتی که انجام شده تا حدودی مورد اشاره شده تأیید و لازم است [به] مسئولین اردوگاه ها هشدار داده شود که اهم فعالیت های خود را به روی این گزارش متمرکز نمایند.» (2)

379

سنندج همچنان صحنه درگیری است و جنگ خانه به خانه بار دیگر شدت گرفته است و شواهدی از تدارک ارتش و سپاه برای عملیات گسترده به منظور پاک سازی داخل شهر مشاهده می شود. (3) در اطلاعیه امروز لشکر28 کردستان دراین باره آمده است:

«بسمه تعالی

اهالی محترم سنندج، اکنون که چهره پلید ضدانقلاب بر همه کس روشن شده و از عمر آنها چیزی باقی نمانده لازم می دانیم مراتب ذیل را به اطلاع شما مردم شرافتمند سنندج برسانیم:

1. طبق اخبار رسیده مردم در شهر خودشان شروع به پاک سازی نموده اند.

2. گروه های مسلح غیرقانونی از محل های مختلف درحال گریز هستند به هر قیمتی شده از فرار آنها جلوگیری نمایید.

3. سیستم و وسایل ارتباطی ضدانقلابیون توسط نیروهای مبارز ارتش و پاسداران منهدم گردیده است.» (4)

این درحالی است که گروه های مسلح غیرقانونی با استقرار توپ ضدهوایی که ارتش آن را تأیید کرده است بعد تازه ای به جنگ در کردستان داده اند.

هرچند فرماندهان پادگان سنندج معتقدند توپ های ضدهوایی از خاک عراق با تلاش شیخ جلال برادر شیخ عزالدین آورده شده است، اما سران گروه های مسلح ضدانقلاب می گویند که این توپ ها را از پادگان مهاباد به غنیمت گرفته اند. (5)

ص: 767


1- روزنامه کیهان، 21/2/1359، ص1.
2- سند شماره 041206 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا {مرکز اطلاعات}، 20/2/1359.
3- روزنامه کیهان، 21/2/1359، ص11.
4- روزنامه کیهان، 20/2/1359، ص2.
5- روزنامه کیهان، 21/2/1359، ص11.

در این شرایط، واحد عملیات سپاه همدان به تهران اطلاع داد: «در سنندج، رادیو تلویزیون قطع است و فداییان خلق یک فرستنده رادیویی به کار انداخته اند به نام صدای خلق که در سنندج پخش می شود.» (1)

واحد عملیات سپاه کرمانشاه نیز با گلایه از کمبود نیرو اعلام کرد: «چرا بعد از یک سال خواب غفلت بیدار نشده اید، برای سنندج حداقل 2 هزار نفر پاسدار نیاز است اگر بخواهیم کشته بیهوده ندهیم اقدام فرمایید.» (2)

امروز همچنین متن مصاحبه ای از رئیس جمهور بنی صدر، منتشر شد که وی در پاسخ به این سؤال که «گفته می شود ارتش در کردستان تهاجم داشته است و تعداد کشته شدگان بیش از تعدادی است که اعلام شده، اصولاً ازنظر شما اوضاع کردستان چگونه است؟» چنین گفت: ما در کردستان درواقع با چند دولت می جنگیم و یک دولت و دو دولت نیست. ما در کردستان با امریکا می جنگیم، با بعث می جنگیم، با طرف دار شاه می جنگیم و با بسیاری دیگر از گروه ها هم می جنگیم و آنها همه در یک چیز مشترک هستند و آن این است که این انقلاب را نمی خواهند. (3)

اظهارات سرهنگ صدری فرمانده پادگان سنندج، در تکمیل اظهارات بنی صدر جالب توجه است. وی در پاسخ به این سؤال که چرا ارتش قادر به بستن مرز نیست، گفت: ما در مرزهای کردستان دارای قدرتی نیستیم که بتوانیم مرزها را کنترل کنیم. پادگان های ما در بانه و مریوان در موضع دفاع از خود به سر می برند و ژاندارمری نیز در تمام نوار مرزی کردستان خلع سلاح شده است. وی درمورد انگیزه اصلی درگیری در کردستان که اعزام یک ستون نظامی به سوی مرز بود، گفت: به شرف حرفه ای قسم که قصد ما از اعزام ستون به سوی مرز، تعویض آن با ستون مستقر در مرز بوده و هیچ گونه قصد سرکوبی نداشتیم و این موضوع فقط بهانه ای برای شروع جنگ بوده است. (4)

380

در پاوه که نام آن هنوز به عنوان یکی از مراکز عمده ایذا و تهدید بر سر زبان ها است، شلیک خمپاره از ارتفاعات اطراف ادامه دارد و امروز نیز از ساعت 15:30 تا ساعت 16، چند خمپاره به سوی مقرهای سپاه و ارتش شلیک شد. (5)

مین گذاری جاده ها نیز از دیگر اقدامات ایذایی است. (6) امروز نیز 2 دستگاه خودروی خدمات عمومی براثر برخورد با مین منهدم شدند و تلفاتی به بار آمد. (7)

بنا بر گزارش شهربانی به وزارت کشور، حدود ساعت 14:30 امروز، «یک دستگاه خودروی غیرنظامی کمپرسی تخلیه کن که از کرمانشاه عازم پاوه بوده، نزدیک قریه قشلاق با مین برخورد نموده که کمک راننده به نام لطیف بهرامی در دم کشته، راننده آن به نام محمد بهرامی زخمی و

ص: 768


1- سند شماره 042161 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از همدان به تهران {عملیات}، 20/2/1359.
2- سند شماره 042162 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از کرمانشاه به تهران {عملیات}، 20/2/1359.
3- روزنامه بامداد، 20/2/1359، صص 1 و 3.
4- روزنامه کیهان، 21/2/1359، ص11.
5- همان، ص9.
6- سند شماره 41288 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی {رکن3 دایره امنیت} به دفتر ریاست جمهوری، 22/2/1359.
7- سند شماره 041227 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا {مدیریت اطلاعات}، 21/2/1359.

در بیمارستان پاوه بستری گردید.» (1) چند دقیقه بعد، «مینی بوسی که با 20 سرنشین از پاوه راهی کرمانشاه بود در نزدیکی این محل با مین برخورد کرد و براثر این انفجار 4 نفر [از] سرنشینان مینی بوس کشته و 16 نفر دیگر مجروح شدند» (2) که حال 8 نفر از آنان وخیم است. (3)

در گزارش شهربانی که در آن به تلفات انسانی مربوط به نیروهای نظامی اشاره شده، آمده است که این خودرو «در نزدیکی قریه تازه آباد با مین برخورد که مینی بوس متلاشی، 3 نفر از سرنشینان آن در دم کشته و تعداد 10 نفر درجه دار شهربانی پاوه و یک نفر درجه دار ژاندارمری و یک درجه دار ارتش جزء پرسنل زخمی این حادثه می باشند که با هلیکوپتر به کرمانشاه تخلیه شدند.» (4) گفته می شود احتمال دارد این مین گذاری ها کار عوامل عراق باشد. (5)

در جنوب پاوه، باینگان نیز با ناآرامی هایی ناشی از حضور و فعالیت همان دسته از مهاجمان مسلح که در پاوه فعال اند، درگیر است. روز گذشته قبل از اقامه نماز، مهاجمان مسلح با گروگان گرفتن عده ای در مسجد جامع باینگان اعلام کردند که تا بازگشت افرادی که با سلاح خود به پاسداران انقلاب اسلامی پاوه تسلیم شده اند، آنها را در گروگان خواهند داشت. (6) به گفته مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران، چندی پیش عده ای از افراد مسلح در باینگان خود را به سپاه پاوه تسلیم کرده بودند. (7) مهاجمان تهدید کردند که درصورت معرفی نشدن تسلیم شدگان «از برگزاری نماز جمعه در این بخش جلوگیری کرده و زندگی تمام کسانی که خود را تسلیم کرده اند نابود کرده و زن و بچه های آنان را نیز به گروگان خواهند برد.» (8)

دراین حال، مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کرمانشاه در گفت وگویی با کیهان درمورد آخرین تحولات شهر پاوه گفت: نمایندگان مردم این شهر برای گفت وگو با رئیس جمهور عازم تهران شدند. هدف آنها از این سفر گزارش اوضاع منطقه و تقاضای ایجاد امنیت و پاک سازی سریع منطقه از عوامل بعث عراق است. (9)

381

علاوه بر سنندج که محور اصلی درگیری های کنونی غرب کشور است و پاوه که به دلیل سابقه فاجعه بار آن، تداوم ناآرامی ها در آن واجد اهمیت است، در دیگر مناطق غرب کشور نیز ناآرامی هایی با شدت زیاد و کم ادامه دارد.

در بانه، این دو گزارش حاکی از وخامت اوضاع است. در گزارش امروز رسولی مسئول پاسداران مستقر در بانه، به فرماندهی سپاه {دوزدوزانی و ابوشریف}، آمده است: «وضعیت ما به علت کمبود مهمات و آذوقه و نیرو در وضع بسیار بدی می باشد. تخلیه نشدن اجساد و حملات مهاجمین با سلاح های سنگین و سبک باعث شهیدشدن و مجروح شدن عده دیگری از پاسداران برادر شده چنانچه به افراد این پادگان کمک نشود، سرنوشت تلخی در انتظار افراد می باشد مانند پاوه.» (10)

ص: 769


1- سند شماره 41207 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی به وزارت کشور، 20/2/1359.
2- روزنامه کیهان، 21/2/1359، ص9.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 21/2/1359، ص4.
4- سند شماره 41207 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
5- روزنامه کیهان، 21/2/1359، ص9.
6- روزنامه کیهان، 22/2/1359، صص 1 و 12.
7- همان.
8- روزنامه انقلاب اسلامی، 22/2/1359، ص11.
9- روزنامه کیهان، 20/2/1359، ص15.
10- سند شماره 042164 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از مسئول سپاه پاسداران بانه به فرماندهی سپاه پاسداران مرکز، 20/2/1359.

در یک ابلاغیه مورخ امروز ستاد مشترک ارتش به فرماندهی نیروی زمینی نیز یادآوری شده است: «برابر اعلام ژاجا، سپاه پاسداران بانه به علت کمبود مهمات و تخلیه نشدن اجساد و حملات پی درپی مهاجمین و شهیدشدن عده دیگری از برادران پاسدار درحال حاضر در وضعیت بدی به سر می برند، چنانچه کمکی به افراد این پادگان نشود سرنوشت تلخی مانند پاوه در انتظار افراد می باشد.» (1) و در آخر با امضای «ر. سماجا سرلشکر محمدهادی شادمهر» چنین آمده است: «دستور فرمایید برابر مذاکرات نسبت به تقویت و تخلیه مجروحین اقدام لازم به عمل آید.» (2)

در سردشت، باتوجه به حملات شدید روز گذشته به پاسگاه کلته واقع در دوازده کیلومتری این شهر،(3) هنوز ابراز نگرانی ادامه دارد و حتی ژاندارمری درمورد احتمال قتل عام پرسنل پاسگاه درصورت عدم تقویت هشدار می دهد. (4) در همین حال، سپاه ارومیه به تهران اطلاع داد: «جلال طالبانی پایگاهی در بین سردشت و پیرانشهر مستقر کرده و حدود 50 ماشین وانت خواربار ازطرف کردهای مقیم پیرانشهر به این پایگاه فرستاده شده است.» (5)

از سوی دیگر، نامه ای که امروز، سازمان مرکزی تعاون روستایی به ستاد مرکزی سپاه ارسال کرد، نشانه ای از وضعیت شهر مهاباد است. در این نامه از قول مدیرعامل اتحادیه شرکت های تعاونی روستایی این شهرستان آمده است: «نظر به اینکه برنج ارسالی از سهمیه ای که بایستی به مصرف تغذیه روستاییان برسد تأمین شده و کشاورزان منطقه هم از اتحادیه و شرکت تعاونی خود انتظار تأمین مایحتاج اولیه خود را دارند و این سهمیه با مشکلات و زحمات فراوانی تهیه گردیده و ازطرفی وظیفه تعاونی های روستایی تأمین مایحتاج روستاییان به خصوص در مواقعی که کمبود کالاها احساس می شود، می باشد، خواهشمند است به واحد سپاه پاسداران مستقر در ارومیه دستور فرمایند تا نسبت به رفع هرگونه ممانعت از حمل برنج مذکور اقدام لازم معمول فرمایند. ضمن تشکر از همکاری آن ستاد لطفاً از نتیجه اقدامی که مبذول می فرمایند این سازمان را مستحضر فرمایند.»(6) (7)

در میاندوآب، شب هنگام، پاسگاه پلیس راه این شهر مورد حمله مسلحانه واقع شد که با تیراندازی متقابل صدمه ای وارد نیامد. (8)

در ارومیه نیز امشب مرکز سپاه با خمپاره هدف حمله مسلحانه قرار گرفت. افراد سپاه به آتش مهاجمان پاسخ دادند. (9)

ص: 770


1- سند شماره 041203 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا {معاونت عملیات و اطلاعات مدیریت اطلاعات}، 20/2/1359.
2- همان.
3- روزنامه بامداد، 21/2/1359، ص12.
4- سند شماره 057504 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص2.
5- سند شماره 042160 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ارومیه به تهران {اطلاعات}، 20/2/1359.
6- * در تاریخ 11/4/1359، دفتر هماهنگی مناطق ستاد مرکزی سپاه به وزارت کشاورزی {سازمان مرکزی تعاونی روستایی} جوابیه ای را بدین شرح ارسال کرد: «موضوع: ممانعت از ارسال برنج به مهاباد عطف به نامه مورخ 20/2/1359، اعلام می دارد سپاه پاسداران مهاباد تابه حال مانع ورود هیچ گونه مواد خوراکی به مهاباد نشده است و درحال حاضر افرادی از کمیته های ده جیران و نقده در جاده مستقر و کنترل جاده را در دست دارند و موضوع ذکرشده در نامه ارسالی ربطی به سپاه پاسداران ندارد. ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» [سند شماره 136622 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی {دفتر هماهنگی مناطق} به وزارت کشاورزی {سازمان مرکزی تعاون روستایی}، 11/4/1359]
7- سند شماره 136622 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی {دفتر هماهنگی مناطق} به وزارت کشاورزی {سازمان مرکزی تعاون روستایی}، 11/4/1359.
8- سند شماره 41217 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا {معاونت عملیات و اطلاعات مدیریت اطلاعات}، 21/2/1359.
9- روزنامه کیهان، 22/2/1359، ص12.

خوی هم ناآرام است. کوچری فرماندار خوی، به اتفاق عده ای از افراد نظامی و غیرنظامی از نوزدهم اسفندماه گذشته، به دست اشرار و مهاجمان مسلح به گروگان گرفته شده و هنوز آزاد نشده اند. (1) امروز، تیمسار سرتیپ ظهیرنژاد فرمانده کل ژاندارمری، وارد این شهرستان شد. وی با اشاره به توطئه های ضدانقلابیون و اشرار در منطقه قطور بار دیگر تأکید کرد باید گروگان ها بدون قیدوشرط آزاد شوند، در غیر این صورت، اشرار سرکوب خواهند شد. (2)

در همین حال، امروز در خوی یک درگیری مسلحانه نه چندان وسیع، روی داد. در رهال خوی افراد مسلح غیرقانونی با سلاح های سبک به سوی افراد سپاه حمله کردند. در حمله متقابل پاسداران، یکی از مهاجمان زخمی شد و یک اسلحه کمری به دست سپاه افتاد. (3)

382

علاوه بر مناطق غرب کشور، در سایر شهرهای ایران نیز گاهی تحرکات ایذایی مسلحانه انجام می گیرد که هرچند در عرصه ای نه چندان وسیع، اما به لحاظ اهمیت باعث هوشیاری مقامات مسئول می شود.

در تهران ساعت یک بامداد امروز، یکی از کارکنان جایگاه بنزین چهارراه کالج به نام سیدهاشم کشفی به مسئول جایگاه اطلاع داد که راننده یک اتومبیل هیلمن وارد محوطه شده و در قسمت جنوب جایگاه یک ظرف پلاستیک، که بیشتر رانندگان برای گرفتن بنزین از آن استفاده می کنند، قرار داده است و بدون اینکه سوخت گیری کند، خارج شده است ظرف مزبور حاوی بمبی بوده است که قبل از انفجار با تلاش مأموران خنثی شد. (4)

امروز همچنین یک نفر درحالی که 10 عدد بمب و یک عدد نارنجک دست ساز به همراه داشت، دستگیر شد. این شخص که جوانی 22 ساله می باشد، یکی از اعضای شاخه نظامی گروه بختیار است که در انفجارهای اخیر تهران و شهرستان ها دست داشته است. (5) روزنامه انقلاب اسلامی ارگان گروه بنی صدر، در ادامه خبر مزبور افزوده است: «اعضای این گروه خود را آماده همکاری با کماندوهای متجاوز امریکایی به ایران کرده بودند که پس از شکست مفتضحانه امریکا عملیات این گروه نیز خودبه خود لغو شد، اما پس از آن این گروه با استفاده از تجهیزات و مهمات از قبل آماده شده برای ایجاد رعب و وحشت و ایجاد نگرانی روانی دست به تخریب و ایجاد انفجار در نقاط مختلف ایران زدند. طی چند روز گذشته، مقامات مختلف مملکتی از دستگیری چند تن از اعضای آن خبر دادند، اما این برای اولین بار است که یکی از اعضای شاخه نظامی این گروه دستگیر می شود. به هنگام دستگیری از شخص نامبرده اعلامیه سازمان چریک های فدایی خلق و چند گروه دیگر چپی [نیز] به دست آمد.» (6)

در نجف آباد اصفهان، شب هنگام، «توسط موتورسواری یک بمب دستی به سوی دفتر حزب جمهوری اسلامی نجف آباد پرتاب شد که دراثر انفجار این بمب خساراتی به ساختمان حزب

ص: 771


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 21/2/1359، ص11.
2- همان.
3- روزنامه کیهان، 22/2/1359، ص12.
4- روزنامه بامداد، 21/2/1359، ص2.
5- روزنامه انقلاب اسلامی، 21/2/1359، ص11.
6- همان.

وارد آمد.» (1) روزنامه جمهوری اسلامی ارگان حزب جمهوری اسلامی، با اعلام این خبر آورده است: چند شب قبل نیز بمبی در اتومبیل یکی از افراد شرکت کننده در جلسه ای که به منظور هماهنگ نمودن راه پیمایی در حزب تشکیل شده بود، کار گذاشته شد که براثر انفجار این بمب اتومبیل پیکان وی به طورکلی نابود شد، ولی خوشبختانه به علت اینکه اتومبیل فاقد سرنشین بود به کسی آسیب نرسید. (2)

به موازات این گونه اقدامات، گزارش های هشدارگونه مختلف روزهای اخیر نیز بازگوکننده فضای کنونی ازنظر امنیتی و اقدامات خرابکارانه است؛ تلفن گرام ستاد مشترک ارتش مربوط به تهران حاکی است: «برابر اطلاع، عده ای در نظر دارند به منظور رعب و وحشت در کیوسک های تلفن و اماکن عمومی مبادرت به بمب گذاری نمایند.» (3)

سپاه پاسداران شیراز با انتشار اطلاعیه ای خطاب به عشایر و روستاییان استان فارس هشدار داد که ضدانقلاب و دشمنان اسلام و ایران هرروز توطئه جدیدی را تدارک می بینند و اکنون که زمان برداشت محصول فرارسیده است دست به آتش زدن خرمن ها می زنند. با تلاش شبانه روزی، مواظبت از مزارع را وظیفه شرعی و اسلامی خود تلقی کرده و با این کار از این توطئه رسوای عمال رژیم گذشته یعنی سوزاندن مزارع، که حتی ممکن است با استفاده از ناآگاهی بعضی برادران مسلمان صورت گیرد، جلوگیری کنند. (4)

اداره مرکزی اطلاعات و بررسی های سیاسی سپاه به واحد اطلاعات و تحقیقات سپاه پاسداران رشت اعلام کرد: «به واحد اطلاعات و تحقیقات سپاه پاسداران لاهیجان ابلاغ کنید که شرکت های ساختمانی را شناسایی کنند. خبر به دست آمده حاکی از آن است که بعضی از آنها مواد منفجره دراختیار بعضی از افراد می گذارند.» (5)

در تلفن گرام ستاد مشترک ارتش به وزارت کشور آمده است: «گزارش واصله از میاندوآب حاکی است حزب دمکرات تصمیم گرفته درصورت شکست، سد بوکان را منفجر نماید.» (6)

تلفن گرام ستاد مشترک ارتش {مربوط به تهران} حاکی است: «برابر اعلام شهربانی در تهران شایع است عده ای از دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران در محل دانشگاه مبادرت به ساختن نارنجک دستی می نمایند تا در مواقع ضروری از آنها استفاده نمایند.» (7)

383

ماجرای تخلیه دفاتر گروه ها در دانشگاه ها، هنوز با اخلال و چالش هایی همراه است. امروز دانشجویان دمکرات دانشگاه پلی تکنیک تهران {شاخه دانشجویی حزب توده}، اطلاعیه ای منتشر کرد که گویای این امر است.

روزنامه نامه مردم ارگان حزب توده، دراین باره نوشت: «به دنبال اعتصاب کارکنان دانشگاه پلی تکنیک تهران و خودداری بعضی از سازمان ها از تحویل دفاتر خود به مقامات مسئول،

ص: 772


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 24/2/1359، ص5.
2- همان.
3- سند شماره 041205 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا {معاونت عملیات و اطلاعات مدیریت اطلاعات}، 20/2/1359.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 20/2/1359، ص10.
5- سند شماره 042432 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اداره مرکزی اطلاعات و بررسی های سیاسی به واحد اطلاعات و تحقیقات سپاه پاسداران رشت، 16/2/1359.
6- سند شماره 041157 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به وزارت کشور، 18/2/1359.
7- سند شماره 041205 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.

دانشجویان دمکرات این دانشگاه ضمن صدور اطلاعیه ای به تاریخ 20 اردیبهشت، درمورد وضع حساس این دانشکده به مقامات مسئول هشدار دادند. در اطلاعیه دانشجویان دمکرات دانشگاه پلی تکنیک تهران آمده است: اینک در دانشگاه ما {پلی تکنیک} نیز وضع غیرعادی است. به دنبال تصمیم شورای انقلاب مبنی بر تعطیل دفاتر سیاسی دانشگاهی، نیروهای چپ رو و چپ نما از تحویل دفاتر خود به مقامات مسئول دولتی خودداری ورزیده اند. ... به خاطر این اقدام گروه های چپ رو و چپ نما، کارکنان دانشگاه دست به اعتصاب و قطع برق دانشگاه زده اند. این وضع ممکن است منجر به انحلال ترم کنونی شود و شورای مدیریت دانشگاه مسئولیت انحلال ترم را به عهده 6 تن از اعضای شورای دانشجویی گذاشته است. ما... هشدار می دهیم که به تعطیل کشاندن دانشگاه و رودررو قراردادن کارکنان دانشگاه و دانشجویان و ایجاد جنجال جدید در دانشگاه به نفع ضدانقلاب داخلی و امپریالیسم است.» (1)

384

امروز چهارمین و آخرین روز برگزاری نخستین گردهمایی انقلاب فرهنگی اسلامی بود که شب هنگام با تشکیل یک میزگرد پایان یافت. (2)

این میزگرد که مدیریت آن را احمد تاجیک از دفتر هماهنگی همکاری های مردم با رئیس جمهور و دکتر منصور دوستکام از دانشگاه ملی به عهده داشتند،(3) در تالار ابوریحان دانشگاه ملی برپا شد و در آن دکتر ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور، دکتر حبیبی وزیر فرهنگ و آموزش عالی، دکتر شریعتمداری،حجت الاسلام معادیخواه {به جای آیت الله موسوی اردبیلی}، مسعود رجوی، شمس آل احمد، طاهر احمدزاده و دکتر تکمیل همایون شرکت داشتند و هرکدام به ایراد سخنرانی پرداختند. (4)

در این میزگرد ابتدا بنی صدر رئیس جمهور، در سخنانی گفت: «یکی از اصول سلطه غرب بر ما اصل منع ابتکار است و اینکه غیراروپایی قادر به اندیشیدن و خلاقیت نیست. دیگر ضرورت انقطاع فرهنگی و سوم ضرورت بریدن از زمینه تاریخی و از آینده به صورت امری که ساخته نسل حاضر، یعنی انسان زیر سلطه بپذیرد که آینده او از پیش معین است و تنها مکتب غرب الگوی او می باشد.» وی افزود: «باید به جای انسان میمون مقلد، اصل را بر این بگذاریم که انسان موجودی مبتکر و خلاق است.» (5)

همچنین در این جلسه مسعود رجوی در سخنانی دیدگاه های خود را درمورد انقلاب فرهنگی بیان کرد. وی گفت: «ابتدا باید از مبارزات پرافتخار افرادی که دانشگاه ها را به صورت سنگری علیه اختناق درآوردند و آن را به شهادتگاه تبدیل کردند، یادآوری کنم و سپس از پیام امام خمینی رهبر کبیر انقلاب، در پیام نوروزی خود درباره دانشگاه ها که فرمودند سنگری برای درمان دردها و دریافتن راه حلی برای مشکلات بسازیم یادآوری کنم.» (6) وی سپس افزود: «من ترجیح می دادم

ص: 773


1- روزنامه نامه مردم، 22/2/1359، ص6.
2- روزنامه کیهان، 21/2/1359، ص12.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 21/2/1359، ص1.
4- روزنامه کیهان، 21/2/1359، ص12.
5- همان.
6- همان.

که امروز، در اینجا روش ها و راه های ریشه کن کردن امپریالیسم را مقدم قرار می دادیم تا زمینه بهتری برای بحث درباره انقلاب فرهنگی می داشتیم.» (1) رجوی ادامه داد: «تاوقتی که وابستگی های اقتصادی و سیاسی هنوز ادامه دارد امکان انقلاب فرهنگی بسیار ضعیف است.» (2) وی که پس از پایان وقت خود تقاضای وقت اضافه کرده بود، گفت: «طبق گزارشات مستند، که حتی در خارج از کشور هم انعکاس پیدا کرده، گفته شده که ماه خرداد، پس از بسته شدن دانشگاه ها نوبت تصفیه مجاهدین است و من از آقای رئیس جمهوری بنا بر مسئولیتی که دارند می خواهم که دراین مورد توضیح دهند.» (3)

در پایان جلسه، بنی صدر به جمع بندی و نتیجه گیری از صحبت های سخنرانان پرداخت. وی در ابتدای سخنان خود از جلال آل احمد، دکتر شریعتی و شهید مطهری به عنوان پرچم داران انقلاب فرهنگی یاد کرده و گفت: «به عنوان رئیس جمهور احترامات این جمهوری را تقدیم این مردان و تمام شهیدان می کنم.» (4) وی همچنین افزود: «خیلی چماق به این کله ما خورده است تاس نشده، اما پرمقاومت شده است. محیط های دانشگاهی بپذیرند که قدر مسلم ایدئولوژی حاکم بر دانشگاه باید موضوع بحث باشد، یک ملتی که با شعار الله اکبر؛ یعنی معنویت تمام، شروع کرده دانشگاهی دارد که اساس کلامش مادیت تمام است. ... گمان من این است که در مقام جمع بندی و به طور مختصر حق را به مسلمانان بدهید که نگران دانشگاهی باشند که پایه کارش را انکار معنی قرار داده است.» (5)

بنی صدر در بخشی دیگر از این سخنرانی گفت: «گفته شد که در خردادماه، با مجاهدین تسویه حساب می شود باید بگویم که این دعواها و چماق کشیدن ها همان چماق های ابهام است که شما بر سر همدیگر خرد می کنید.» در این هنگام رجوی گفت: «آقای بنی صدر، توجه داشته باشید چماق خردکردن متقابل نبوده است.» بنی صدر در پاسخ گفت: «بله، شما چماق زبانی به سر دیگران می شکنید، دیگران چماق چوبی.» (6)

بنی صدر همچنین به عنوان اولین گام درجهت ازبین بردن ابهام موجود در روابط اجتماعی پس از انقلاب به خصوص در درون دانشگاه، به مسعود رجوی پیشنهاد کرد که در یک جلسه مناظره در موضوع فرهنگ مادی، فرهنگ معنوی که در رابطه مستقیم با مسائل مطرح در سطح جامعه درمورد انقلاب فرهنگی و مفهوم آن است، شرکت کند. (7)

از سوی دیگر، در روزنامه جمهوری اسلامی، اطلاعیه ای ازسوی انجمن های اسلامی و سازمان دانشجویان مسلمان دانشگاه ها انتشار یافت. در بیانیه این افراد که بانی اصلی جریان لانه جاسوسی و انقلاب فرهنگی هستند، اعلام شد که این انجمن ها در برگزاری این گردهمایی نقشی نداشته و اطلاعی هم از اهداف تشکیل آن ندارند، لذا از شرکت در آن خودداری کرده اند. (8)

ص: 774


1- روزنامه اطلاعات، 21/2/1359، ص12.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 22/2/1359، ص7.
3- روزنامه اطلاعات، 21/2/1359، ص12.
4- روزنامه کیهان، 21/2/1359، ص12.
5- روزنامه انقلاب اسلامی، 23/2/1359، ص6.
6- همان.
7- روزنامه انقلاب اسلامی، 21/2/1359، ص12.
8- روزنامه جمهوری اسلامی، 22/2/1359، ص7.

385

به دنبال برگزاری مرحله دوم انتخابات اولین دوره مجلس و روشن شدن ترکیب آن، این روزها مسئله انتخاب نخست وزیر از موضوعات اصلی محافل سیاسی است. دراین حال، اعلام پذیرش درخواست های رئیس جمهور از امام خمینی، این گمانه را که تعیین نخست وزیر و تشکیل دولت قبل از تشکیل مجلس انجام گیرد، تقویت کرده است.

شماره امروز روزنامه بامداد ضمن درج یک گفت وگوی اختصاصی با بنی صدر به این مسئله پرداخته است. خبرنگار بامداد پرسید: «دولت چه زمانی معرفی می شود و ترکیب آن چگونه خواهد بود و آیا این دولت یک دولت وحدت ملی و ائتلافی است یا خیر؟» بنی صدر گفت: «دولتی که باید تشکیل شود، دولت رفع بحران است و باید بحران های موجود را حل کند و دولت وضع عادی نیست. این دولت باید ائتلاف استعدادها باشد، استعدادهایی که قادرند با وضعیت مقابله کنند تا بتوانند گره مشکلات مملکت را باز کنند. البته باید هم ترکیب خوبی از استعدادها باشد و هم محبوبیت عامه داشته باشد و اگر این دو رابطه را با هم جمع کنند یک دولتی خواهند شد که می تواند مشکلات را حل کند.» بنی صدر درمورد اینکه فرد خاصی برای نخست وزیری در نظر گرفته شده است یا نه، گفت: «افرادی در ذهن هستند که ازنظر من خیلی عالی هستند، ولی با بعضی از آن ضوابط مطابقت ندارند و بعضی ها کمتر ازنظر استعداد خوب هستند، ولی با آن ضوابط بیشتر جور هستند، اما باید کسی را پیدا کرد که جامعیت داشته باشد.» (1)

از سوی دیگر شب هنگام، در پایان جلسه شورای انقلاب، دکتر بهشتی درباره ضوابط انتخاب نخست وزیر گفت: «دراین مورد مقداری درباره ضوابط و معیارها بحث شد، ولی هنوز نتیجه روشنی نداده است.» (2) وی درباره زمان انتخاب نخست وزیر اظهار کرد: درحقیقت، شور فعلی یکی از دو نتیجه را خواهد داد یا اینکه ضرورت ایجاب می کند حالا نخست وزیر انتخاب شود که شورای انقلاب او را انتخاب خواهد کرد و امام هم تأیید خواهند کرد و اگر حالا هم ضرورت ایجاب نکند، دست کم برای آینده روشن است که این دوستان ما نظرشان با چه کسی موافق است و این یک مقداری برای رأی تمایل آینده مؤثر است. طبق قانون این حق برای مجلس محفوظ است که به کسی که شورای انقلاب و رئیس جمهور انتخاب کرده است، رأی تمایل و اعتماد بدهد یا ندهد؛ تلاش ما هم برای این است که شورای انقلاب و رئیس جمهور به تفاهم برسند، البته تفاهم و نه مصالحه. من این را به ملت اعلام می کنم که جو جلسه از همه طرف، جو یافتن صالح ترین و مناسب ترین شخص بود. جو معامله سیاسی به هیچ عنوان نبود. من از این جو بسیار راضی هستم. واقعاً همه با مطرح کردن معیارها و ضوابط تلاش می کردند انسب افراد را بیابند.

آیت الله مهدوی کنی دیگر عضو شورای انقلاب و سرپرست وزارت کشور و عضو شورای نگهبان نیز نظر خود را درمورد معرفی نخست وزیر قبل یا بعد از تشکیل مجلس چنین بیان کرد: اگر بتوانیم مجلس را زودتر تشکیل دهیم بهتر است که کابینه با رأی اعتماد مجلس تشکیل شود.

ص: 775


1- روزنامه بامداد، 20/2/1359، ص1.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 22/2/1359، ص2.

وی درمورد همکاری یا عدم همکاری شورای انقلاب با بنی صدر تاکنون، افزود: من فکر می کنم همدلی و همفکری موجود است و ناهماهنگی و عدم همکاری موجود نیست. (1)

دکتر حبیبی سخنگوی شورای انقلاب هم در پایان جلسه امشب این شورا، درباره انتخاب نخست وزیر

گفت: «دراین باره گفت وگوهایی شد، ولی به هرحال این مسئله باید با امام مطرح شود.» (2) وی همچنین با ابراز خوشحالی «از پذیرش مستدعیات آقای بنی صدر

ازسوی امام» گفت: «باتوجه به

اینکه بسیاری از وزرا وارد مجلس می شوند،

بایستی که فکری برای دولت کرد و این دولت به ترتیب

فعلی هیچ کاری از او ساخته نیست زیرا فکر نمی کند که مدت طولانی بر سر کار باشد.» (3)

مسئله ای که نه از قول منبع مشخص، بلکه به نقل از مقام های مطلع و موثق به آن پرداخته می شود، اسامی افراد احتمالی برای تصدی این پست است. در این گونه اظهارات برای تصدی نخست وزیری از دکتر سیداحمد مدنی، داریوش فروهر، صادق طباطبایی و عزت الله سحابی یاد می شود. عزت الله سحابی که موردی جدی دراین باره محسوب می شد، امروز، به طور رسمی تمایل قطعی خود به عدم پذیرش این پست را اعلام کرد. (4) وی گفت: «من در خود آمادگی پذیرش این پست را نمی بینم. من با کمال اعتقاد تا آنجا که در قدرت دارم می خواهم چه به دولت آقای بنی صدر و چه به دولت فعلی به هر صورتی که می توانم یاری دهم و با این گروه ها و نهادهای مختلف که هرکدام برای خود دولتی هستند و نخست وزیری که مجلس را پشت سر خود ندارد، چگونه می تواند تمام این مراکز قدرت را یکی کند و همه را زیر چتر دولت بیاورد و این مستلزم داشتن قدرتی است.» (5)

درباره سرانجام کار، به نوشته روزنامه بامداد یک مقام موثق مرتبط با بنی صدر،باتوجه به مسائل موجود، چنین گفته است: «چنانچه تا دو روز آینده، دکتر بنی صدر

رئیس جمهوری، موفق به انتخاب و معرفی نخست وزیر مورد نظر نشود، دو احتمال وجود خواهد داشت: اول اینکه دکتر بنی صدر تا تشکیل مجلس به طور موقت نخست وزیری را نیز شخصاً به عهده بگیرد و اقدام به تشکیل دولت کند یا اینکه انتخاب نخست وزیر و دولت موکول به بعد از تشکیل مجلس شود.» این مقام درمورد ترکیب دولت متذکر شد: «دولت مجموعه ای خواهد بود از چند وزیر دولت موقت بازرگان، چند تن از شخصیت های مؤمن و وفادار به حزب جمهوری اسلامی و گروهی از ملیون معتقد به جمهوری اسلامی که گروه اول و دوم اکثریت را در کابینه خواهند داشت و درمجموع ترکیب دولت به نحوی خواهد بود که مورد قبول تمامی گروه های معتقد به جمهوری و انقلاب اسلامی باشد.» (6)

386

اقدامات تلویحی و صریح مهندس بازرگان که خود در مرحله اول با رأی بالای 50 درصد برای نمایندگی مردم تهران انتخاب شد، در آستانه برگزاری مرحله دوم انتخابات مبنی بر مطرح کردن مسعود رجوی در رقابت های انتخاباتی و مصلحت دانستن ورود چنین افرادی به مجلس و ساختار

ص: 776


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 20/2/1359، ص3.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 22/2/1359، ص2.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 20/2/1359، ص3.
4- روزنامه بامداد، 21/2/1359، صص 1 و 2.
5- روزنامه انقلاب اسلامی، 20/2/1359، ص3.
6- روزنامه بامداد، 21/2/1359، ص2.

حکومتی برای تعدیل فشارهای جریان های مخالف و دیگر دلایل ذکرشده، باعث برآشفتن بسیاری شخصیت ها و جریان های طرف دار انقلاب اسلامی شده است، این عده معتقدند جریان هایی مثل مجاهدین خلق نه یک جریان سیاسی بلکه یک جریان برانداز محسوب می شود که درپی نفوذ بیشتر به ارگان حاکمیت نه برای کارکردن، بلکه برای پیشبرد بهتر توطئه های آتی، می باشند. البته در صف مدافعان نظام جریان های افراطی نیز دراین میان فعال اند که به طور اساسی با هرگونه تعامل با منتقدان و جریان هایی غیر از جریان اصلی انقلاب، مخالف اند و تنها راه را حذف کلی آنان می دانند.

امروز روزنامه اطلاعات گزارشی از تماس تلفنی آیت الله شیخ صادق خلخالی نماینده مردم قم در مجلس شورای ملی، درج کرد. خلخالی در این تماس به روزنامه اطلاعات گفته است: «جناب آقای مهندس بازرگان با مکتب مخصوصی که دارد و پیروی از سیاست گام به گام که می کند در هر مرحله ای و در هر فرصت مناسبی ضربه های

محکمی بر پیکر انقلاب اسلامی ایران زده است. من جمله ایشان اظهار داشتند که جمهوری دمکراتیک اسلامی باید به جای جمهوری اسلامی بوده باشد که با مخالفت صریح امام روبه رو شد. آوردن امثال نزیه و رحمت الله مراغه ای مقدم و امیر انتظام به روی کار و گذاردن آنان در پست های حساس یکی از کارهای ناجور آقای مهندس بازرگان بود که همگان دیدیم که آن دو با پرونده هایی که درباره آنها تشکیل شد، حکم دادستانی را کنار گذاشتند و از آن راهی رفتند که بختیار را به دست شاه حسینی ها فرار[ی] داده بودند که الآن هم در پاریس با بختیار دمخور و هم منقل شده اند تا به نفع امپریالیسم بین الملل و صهیونیسم جهان خوار علیه جمهوری اسلامی ایران توطئه می کنند. از کارهایی که آقای بازرگان انجام داد، یکی ملاقات با برژینسکی بود که منجر به سقوط ایشان شد. در همه گفته ها و نوشته های ایشان مخالفت با جمهوری اسلامی و دادگاه های جمهوری اسلامی موجود است که بر هیچ کس پوشیده نیست. من تأسف می خورم از اینکه چرا مردم تهران گول خورده اند و به ایشان رأی داده اند. اگر آقای بازرگان می خواست طرف داری از کسی بکند یا در آن مقاله کذائی شان علیه روحانیت مترقی و وکلای مجلس شورای اسلامی قلم فرسایی کنند پس چرا قبل از انتخاب، موضع خودشان را معین نکرده اند تا ملت ایران تکلیف خودش را با عناصر فرصت طلب روشن نماید. پس از اینکه آقایان موضع خود را مستحکم دیدند، از این گروه و آن گروه در کمال رندی حمایت می کنند که به خیال خام خود آنها را پشتیبان خود قلمداد کنند و در یک فرصت مناسب صدوهشتاد درجه تغییر جهت بدهند و حال آنکه گروه های چپ نما و نیز مجاهدین خلق آنچه را که از دست امثال بازرگان کشیده اند، از دست هیچ کس نکشیده اند.» (1)

در همین حال، شماره امروز روزنامه انقلاب اسلامی ارگان جریان بنی صدر، گزارش داد: «ازسوی رئیس جمهور، حجت الاسلام [آیت الله] خلخالی حاکم شرع و نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی، مأمور رسیدگی به امر مبارزه با مواد مخدر شد. به موجب حکمی که امروز،

ص: 777


1- روزنامه اطلاعات، 20/2/1359، ص11.

ازطرف رئیس جمهور صادر گردید حجت الاسلام خلخالی مأموریت یافت تا در امر مبارزه با قاچاق و مصرف مواد مخدر نظارت داشته و درجهت ریشه کن کردن عفریت اعتیاد در جامعه به ویژه در بین نسل جوان قاطعانه عمل نماید.» (1)

387

امروز، ازسوی امام خمینی سه حکم برای سه نفر صادر شد که دو حکم آن به اصل 110 قانون اساسی مستند گردیده است. متن احکام سه گانه به ترتیب درج در صحیفه امام بدین شرح است:

متن کامل حکم اول:

«بسم الله الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقای حاج سیدعلی خامنه ای، دامت افاضاته

برای تشکیل شورای عالی دفاع ملی بر مبنای اصل یک صدودهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران جناب عالی به عنوان مشاور از قِبَل اینجانب منصوب می شوید و چون ما در وضع استثنایی در این موقع هستیم، لازم است با کمال دقت و بررسی کامل گزارش جامع و دقیق در هر هفته از رویدادهای داخلی در ادارات مختلف ارتش برای اینجانب ارسال دارید.

20 اردیبهشت 1359

روح الله الموسوی الخمینی» (2)

متن کامل حکم دوم:

«بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای دکتر مصطفی چمران، ایده الله تعالی

برای تشکیل شورای عالی دفاع ملی بر مبنای اصل یک صدودهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، جناب عالی به عنوان مشاور ازطرف اینجانب منصوب می شوید و در این موقع چون در وضع استثنایی هستیم، لازم است هر هفته با بررسی کامل و با کمال دقت رویدادهای داخلی ادارات مختلف ارتش را برای اینجانب ارسال دارید.

به تاریخ 20 اردیبهشت ماه 1359

روح الله الموسوی الخمینی» (3)

{امام خمینی امروز در احکامی جداگانه آیت الله خامنه ای و دکتر مصطفی چمران را به سمت نماینده خود در شورای عالی دفاع منصوب کردند.}

ص: 778


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 20/2/1359، ص1.
2- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی{ره}، صحیفه امام {مجموعه آثار امام خمینی(ره})، جلد 12، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ پنجم 1389، ص281.
3- همان، ص282.

متن کامل حکم سوم:

«بسم الله الرحمن الرحیم

جناب مستطاب حجت الاسلام آقای حاج سیدمحمود دعایی، دامت افاضاته

از آنجا که مطبوعات کشور در ساختن جامعه نقش مؤثری را ایفا می نماید، جناب عالی را به خاطر شایستگی و لیاقتی که در اداره این گونه امور دارید به سرپرستی روزنامه اطلاعات که مربوط به مستضعفین است منصوب می نمایم و البته متوجه هستید که مطبوعات باید همیشه در خدمت اسلام عزیز و مردم و کشور باشند و آزادی ها درحدود قوانین مقدس اسلام و قانون اساسی به بهترین وجه تأمین شود. امید است به یاری خدا و با همکاری کارمندان متعهد، این روزنامه را در راه تحقق بخشیدن به آرمان های انقلاب اسلامی اداره نمایید. از خدای تعالی توفیق همگان را در این راه مسئلت دارم.

به تاریخ 20 اردیبهشت ماه 1359

روح الله الموسوی الخمینی» (1)

{انتصاب سیدمحمود دعایی به عنوان سرپرست روزنامه اطلاعات با حکم امام خمینی }

نکته قابل توجه اینکه «ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهوری نیز دررابطه با انتصاب حجت الاسلام سیدمحمود دعایی سرپرست جدید مؤسسه اطلاعات حکمی به عنوان

ایشان صادر کرد.» (2) در این حکم خطاب به آقای سیدمحمود دعایی آمده است: «به استناد موافقت امام با پیشنهاد سه ماده ای،(3) شما را به مدیریت مؤسسه اطلاعات منصوب می کنیم و برای آنکه محیط آزاد به معنای درست کلمه به وجود آید، لازم است روش های کنونی که یکسره بر تحریک و تخریب هستند، رها شوند و مطبوعات محل بازتاب اندیشه های راهیاب و انتقادها به معنای ارزیابی و جداکردن سره از ناسره بگردند. باتوجه به سابقه طولانی هم قدمی و آشنایی با روحیه شما، امیدوارم اداره روزنامه اطلاعات روشی در پیش بگیرد که روزنامه میدان برخوردهای گروهی و حاکمیت های دسته ای نشود و چنان کند که در اینجا محیط تفاهم در جامعه، عامل مؤثری

گردد و حتی المقدور بدون سانسور حقایق را همان طور که هستند، در دسترس عموم قرار دهد.

رئیس جمهور، ابوالحسن بنی صدر» (4)

تاریخ امضای حکم در روزنامه اطلاعات 20/2/1359، درج شده است. (5)

ص: 779


1- همان، ص283.
2- روزنامه اطلاعات، 21/2/1359، ص12.
3- * دررابطه با پیشنهاد سه ماده ای بنی صدر، به روزشمار 17/2/1359 رجوع شود.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 21/2/1359، ص2.
5- روزنامه اطلاعات، 21/2/1359، ص12.

388

روزنامه اطلاعات در شماره امروز خود از آخرین نتایج و بلاتکلیف ماندن یکی از اختلافات مربوط به انرژی اتمی بین ایران و فرانسه خبر داد.

متن گزارش روزنامه به نقل از خبرگزاری فرانسه بدین شرح است: «دادگاه تجدیدنظر پاریس روز گذشته، نتایج کار خود پیرامون درخواست ایران مبنی بر رفع توقیف حساب های ایران را که در ماه اکتبر گذشته، ارائه شده بود اعلام کرد. توقیف 9 میلیارد فرانک دارایی های ایران روز 24 اکتبر گذشته، توسط دادگاه بازرگانی پاریس برای شرکت های اوردیف و سوفیدیف موافقت شده و درخواست رفع توقیف این مبلغ به ویژه ازجانب دولت و سازمان انرژی اتمی ایران ارائه شده بود. اوردیف که ترکیبی از کمپانی های فرانسوی، بلژیکی، ایتالیایی و اسپانیایی درزمینه اتمی می باشد در نوامبر 1973، قرار بود یک کارخانه غنی سازی اورانیوم را در ایران تأسیس کند. این سازمان به دنبال متوقف شدن کارهای ساختمانی این مجتمع، دولت و سازمان انرژی اتمی ایران را از اینکه از سال 1978، از پرداخت مبلغ قرارداد طفره رفته است مورد سرزنش قرار داد. به همین جهت، دادگاه پاریس به اوردیف اجازه داد مبلغ 9 میلیارد فرانک اعتباری که دولت ایران دراختیار دولت فرانسه و سازمان انرژی این کشور گذارده است، توقیف کند.

از سوی دیگر، این دادگاه در 21 دسامبر 1979 [30/9/1358]، درخواست رفع توقیف ایران دراین زمینه و درخواست فرجام خواهی ایران را رد کرد. دادگاه تجدیدنظر حکم خود را روز نهم ژوئیه [18/4/1359]، اعلام می کند.»(1) (2)

ضمیمه گزارش376: بخش های دیگری از گزارش تحلیلی ترویجی حزب توده درباره عراق

در مطلبی با عنوان "در عراق هواداران سوسیالیسم علمی و مسلمانان مبارز متحداً علیه رژیم بعثی مبارزه می کنند" که در شماره امروز روزنامه نامه مردم {ارگان حزب توده}، درج شد، چنین آمده است: «حزب بعث عراق بعد از درک این امر که رشد انقلاب ضدامپریالیستی و خلقی ایران و تأثیر آن در عراق می تواند، به عنوان یک عامل خارجی، تضادهای داخلی آن کشور را به حد انفجار برساند، سیاست دشمنی و ستیزه را با انقلاب ایران، رهبر انقلاب امام خمینی و سایر نیروهای راستینی که از خط ضدامپریالیستی و خلقی امام خمینی پشتیبانی می کنند،ازجمله حزب توده ایران در پیش گرفته است. روزنامه الف باء در مقاله ای به قلم ابراهیم خلیل که دقیقاً نمایانگر ترس و وحشت حزب بعث از انقلاب ایران و امام خمینی است، تحت عنوان الف باء به طور اختصاصی نتیجه جلسه ای را که در شهر قم تشکیل شد، به تفصیل پخش می کند، لاطائلات زیر را به خورد مردم عراق می دهد: "یکی از وقایع اثبات شده در تحقیق و بازپرسی این است که در قم جلسه ای با شرکت [امام] خمینی و حزب الدعوه و نماینده ای از حزب کمونیست [عراق] تشکیل شده و ضمن آن نقشه همکاری و هماهنگی برضد انقلاب عرب در عراق تهیه شده است."... در مقاله دیگری در این روزنامه تحت عنوان "آیا بین حزب الدعوه و سایر گروه ها

همکاری وجود داشته است"، می خوانیم: "تماس و تعاون و هماهنگی میان دشمنان انقلاب به اثبات رسیده است. ازجمله همکاری بین عناصر حزب الدعوه با عناصر کمونیست فراری از وطن. یگانه چیزی که اینها را با همدیگر جمع می کند، همان است که [امام] خمینی و حزب توده را با هم

ص: 780


1- * یادآوری می شود اختلافات ایران و فرانسه بر سر اوردیف سال ها به طول انجامید و سرانجام در ترکیب با موضوعات مختلف ازجمله ماجراهای مربوط به گروگان گیری فرانسویان در لبنان به نحوی حل وفصل شد.
2- روزنامه اطلاعات، 20/2/1359، ص12.

جمع کرده است و همین علت است که فراریان حزب کمونیست عراق را در کنار رژیم [امام] خمینی قرار می دهد." مقالات این روزنامه که نظریات حزب بعث را منعکس می کند، بیانگر این امر است که رژیم عراق دشمنان خود را حزب کمونیست عراق، حزب الدعوه عراق، امام خمینی و حزب توده ایران می داند و همان گونه با کمونیسم دشمنی دارد که با اسلام راستین. ... سیاست رژیم بعثی عراق از یک سو اعدام انقلابیون کمونیست و مسلمان مبارز، دستگیری و شکنجه و آزار تمام میهن دوستان عراقی از هر قشر اجتماعی و قطع نظر از عقاید مسلکی و سیاسی و

مذهبی آنها و از سوی دیگر دشمنی با تمام جنبش های آزادی خواهانه و انقلابات ضدامپریالیستی منطقه ازجمله انقلاب ایران است. سیاست رژیم بعثی عراق ازطریق تجهیز گروه های ضدانقلابی در کردستان و خوزستان ایران به وسیله پول و اسلحه، ایجاد درگیری مرزی با ایران از نخستین روز پیروزی انقلاب ما، بهانه قراردادن ادعای پوچ برای ایجاد جنگ، تبلیغات وقیحانه علیه انقلاب و رهبر انقلاب، اخراج دسته جمعی ایرانیان مقیم عراق صورت می گیرد.» (1)

ص: 781


1- روزنامه نامه مردم، 20/2/1359، ص7.

ص: 782

روزشمار جنگ یکشنبه 21 اردیبهشت 1359 25 جمادی الثانی 1400 11 مه 1980

389

عوامل شکست امریکا در ماجرای طبس، همچنان در این کشور مورد بحث و گفت وگو است و دراین میان طوفان شن جایگاهی چشمگیر دارد.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، یک افسر نیروی دریایی امریکا که در عملیات مزبور شرکت داشته است در مصاحبه با روزنامه دیلی نیوز تأکید کرد شکست عملیات فقط به دلیل

طوفان شن بوده است. وی گفت: خدمه 8 هلیکوپتری که در عملیات امریکا برای آزادکردن گروگان های امریکایی در تهران، شرکت داشتند دارای اطلاعات کافی به ویژه درمورد شرایط جوی در صحرای ایران نبودند. بعدازظهر {قبل از شکست عملیات}، ما اطلاع پیدا کردیم که شرایط هوا بسیار عالی است و ما از دید کافی برای اجرای عملیات برخوردار خواهیم بود و بااین حال،هلیکوپترها کمتر از دو ساعت پس از ترک ناو هواپیمابر نیمیتز در طوفان شن سقوط کردند. افسر مزبور اضافه کرد: ما تا هشت متری زمین پایین آمدیم و سپس تا دوهزار و هفتصد متر صعود کردیم بدون اینکه بتوانیم از طوفان بگریزیم و به مدت سه ساعت و نیم با میزان دیدی در حد صفر حرکت کردیم. هلیکوپترها با یک ساعت تأخیر به محل ملاقات با هواپیمای سی130رسیدند و طوفانی به پا شده بود که خلبان ها نمی توانستند هواپیماهای باربری را ببینند.

این افسر متذکر شد که یک ماه قبل از اجرای عملیات، یک گروه مخصوص پنهانی وارد ایران شده و از خاک منطقه ای که قرار بود هشت هلیکوپتر و هواپیمای سی130 به آنجا اعزام شوند نمونه برداری کردند. بنا بر این نمونه، زمین باید به اندازه کافی از استقامت لازم برای فرود برخوردار می بود، اما درواقع هنگامی که ما فرود آمدیم شن به قدری عمیق بود که چرخ حداقل

ص: 783

دو تا از هلیکوپترها جدا شد. (1) وی با ابراز نفرت از اظهارات سرهنگ چارلز بک ویت فرمانده کماندوها که از تفنگ داران مأمور این عملیات به عنوان مشتی ترسوی بی لیاقت نام برده بود،(2) توضیح داد که نه خلبان ها، نه خدمه و نه شرایط هلیکوپترها علت شکست نبودند. (3)

این گونه بررسی ها و مجادلات بر سر علت شکست عملیات درحالی است که به گزارش خبرگزاری تاس، در امریکا احساسات ضد ایرانی به طور روزافزونی شکل می گیرد. دراین زمینه روزنامه بامداد نوشت: در شهر اوگدن یوتا، جمعی از اوباش به یک گروه از دانشجویان ایرانی که در کالج محلی سرگرم تحصیل هستند، حمله کردند و 3 تن از دانشجویان را به شدت کتک زدند. یکی از این دانشجویان که وضع خیلی وخیمی داشت به بیمارستان اعزام شد. پلیس این شهر اطلاعاتی دریافت داشته است مبنی بر اینکه افرادی تهدید کرده اند که اگر دانشجویان ایرانی در محوطه کالج ظاهر شوند، آنها را به ضرب گلوله از پای درخواهند آورد. (4)

390

در امریکا، امکان گسترش مانور نظامی این کشور در مقاطع مورد نیاز و اتکای آن به گسیل نیروهای ضربتی در حد وسیع، به طور جدی مورد نظر است.

نشریه انگلیسی آبزرور خبر داد: کارتر با یک طرح پنتاگون مبنی بر ایجاد یک واحد رزمی نظامی امریکایی در مصر موافقت کرده است. قدرت نظامی مورد نظر قادر است 50 هزار سرباز را در نقاط مختلف توزیع و مستقر سازد. هدف از اجرای این طرح ایجاد یک موجودیت نظامی غربی در منطقه غرب آسیا است. به موجب این طرح، مصر پایگاه اصلی خواهد بود و از این پایگاه تسهیلات هوایی و دریایی بندر مون پانا در کنیا و بندر بربره در سومالی تأمین خواهند شد. برای حضور نظامی امریکا در اقیانوس هند، دریای سرخ و منطقه خلیج فارس نیز از این پایگاه استفاده خواهد شد، علاوه براین تأسیسات نظامی پایگاه دیه گو گارسیا در اقیانوس هند توسعه خواهد یافت. (5) به گزارش خبرگزاری فرانسه، این طرح پنجاه هزار نفری امریکا باید به تصویب دیگر اعضای ناتو برسد. (6)

391

خبرگزاری آسوشیتدپرس امروز، از درج مطلبی در یک نشریه انگلیسی خبر داد که گوشه هایی از اقدامات شون مک براید و نیز جنبه هایی از ماجرای نامه تکذیب شده کارتر به امام خمینی را توضیح می دهد. طرح مک براید در ظاهر تشکیل دادگاهی شبیه نورنبرگ برای محاکمه شاه

ص: 784


1- روزنامه بامداد، 21/2/1359، ص1.
2- روزنامه اطلاعات، 21/2/1359، ص1.
3- روزنامه بامداد، 21/2/1359، ص1.
4- همان، ص12.
5- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 54، 22/2/1359، ص17، بخش عربی رادیو قطر، 21/2/1359.
6- روزنامه اطلاعات، 21/2/1359، ص1.

مخلوع بود؛ هم این طرح و هم نامه مزبور در فروردین گذشته خبرساز شده بود.(1)

از مضمون این گزارش برمی آید که نوعی ناهماهنگی یا رقابت بین قطب زاده و بنی صدر وجود داشته که باعث شکست اقدام هر دو نفر شده است.

ساندی تایمز از قول شون مک براید دیپلمات ایرلندی، نوشته است: در پایان ماه مارس، پیش نویس موافقت نامه ای سری برای آزادی گروگان های امریکایی در تهران رو به اتمام بود که وزیر امور خارجه ایران و جردن رئیس دفتر کاخ سفید که با یکدیگر مذاکرات محرمانه ای داشتند، کار را خراب کردند. مک براید که در مراحل اولیه بحران گروگان گیری چندین بار به ایران سفر کرده است، گفت: وی و لئونارد بودین وکیل نیویورکی که مشاور بانک مرکزی ایران نیز می باشد، در تهیه طرحی برای توافق با بنی صدر کمک کردند. سایروس ونس وزیر امور خارجه وقت امریکا، برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر، آیت الله خمینی رهبر انقلاب ایران و شورای انقلاب این کشور مذاکرات سری وی را مورد تأیید قرار داده بودند، اما دون ژوان ها یعنی جردن و قطب زاده همه چیز را برهم زدند.

نشریه مذکور که نسخه ای از این طرح را دریافت کرده، بدون انتشار آن، یادآور شده است: در این طرح خواسته شده است که دادگاهی با شرکت هفت وکیل شناخته شده در سطح بین المللی که ایران و امریکا به طور مشترک آنها را انتخاب می کنند، تشکیل شود و اظهارات و ادعاها درمورد جنایات شاه مخلوع و سوءاستفاده وی از قدرت در آنجا مطرح گردد. در طرح مذکور آمده است که شاه مخلوع در این به اصطلاح محاکمه، حضور نخواهد یافت.

به نوشته این نشریه، از سوی دیگر جردن و قطب زاده مذاکرات خیلی محرمانه خود را جدا از کوشش های بنی صدر، مک براید و لئونارد بودین انجام می دادند و مقامات عالی رتبه ایران و امریکا از مذاکرات این دو آگاه بودند. جردن و قطب زاده به طور سرّی در رم و موناکو ملاقات و پیش نویس نامه ای را تهیه کردند که پیشنهاد شد این نامه را جیمی کارتر برای آیت الله خمینی ارسال کند. قطب زاده پیش از موعد جزئیات نامه کارتر را در مطبوعات منتشر ساخت و تنها چیزی که قطب زاده از انتشار این نامه به دست آورد، تکذیب فوری آن ازسوی کاخ سفید بود و بعداً نیز کاخ سفید اعلام کرد نظریات مختلفی که از کاخ سفید به تهران ارسال شده ازسوی ایران بد تعبیر شده است. (2)

ص: 785


1- * پیشنهاد مک براید در فروردین 1359، مورد تأیید بنی صدر و شورای انقلاب قرار گرفت. [به صفحات 240، 295 و 425 جلد اول کتاب هفتم روزشمار جنگ ایران و عراق {قطع رابطه امریکا با ایران} مراجعه شود.] همچنین در فروردین 1359، قطب زاده نامه کارتر به امام خمینی را از کاردار سوئیس دریافت کرد و در 8/1/1359، به دست امام رساند. این نامه سپس ازسوی دفتر امام دراختیار صداوسیما قرار گرفت تا به اطلاع عموم برسد. [به همان، صص 307 299 و صص349 347 و صص 379 378 مراجعه شود.]
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 54، 22/2/1359، ص2، لندن خبرگزاری آسوشیتدپرس، 11 مه 1980.

392

درحالی که در چگونگی مبارزه علیه ایران برای ختم مطلوب ماجرای گروگان ها، جنبه نظامی در اقدامات امریکا رنگ باخته و بر جنبه های اقتصادی آن تأکید روزافزون وجود دارد، درعمل لااقل در کوتاه مدت،موفقیت چندانی نمی تواند نصیب امریکا شود. ذکر دو نمونه از آنچه امروز، در ایران و امریکا مطرح گردید تا حدی گویای این مطلب است.

در ایران، صادق قطب زاده وزیر امور خارجه، دراین باره به خبرنگاران گفت: پس از اینکه دولت امریکا تصمیم خود را مبنی بر تحریم اقتصادی ایران اعلام کرد، متجاوز از 1200 شرکت تجاری امریکایی در سراسر دنیا به نمایندگی های ما مراجعه کرده، آمادگی خود را برای انجام دادن معاملات تجاری با ایران اعلام کردند و به این ترتیب نشان دادند که تصمیم دولت امریکا را دراین مورد محترم و لازم الاجرا نمی دانند. باتوجه به این نکته محاصره اقتصادی توسط کشورهای اروپایی هم ما را نمی ترساند و شاید بهتر باشد که اروپا هم این محاصره را اعمال کند تا یک بار و برای همیشه افسانه محاصره اقتصادی از اعتبار بیفتد و دیگر نتواند به عنوان سلاحی برای خاموش کردن تقاضاهای حق طلبانه ملت ها به کار رود. (1)

در امریکا، گزارش امروز صدای امریکا دراین باره چنین است: «گزارش مطبوعات امریکا حاکی است که مساعی متحدان اروپایی امریکا در پشتیبانی از سیاست امریکا درارتباط با بحران گروگان گیری در ایران با موانع قانونی و اشکالات اقتصادی مواجه گردیده است. ... روزنامه های نیویورک تایمز و واشنگتن پست در شماره های امروز خود نوشته اند که... یکی از دشوارترین مسائل دراین زمینه وجود قراردادهای ساختمانی ایتالیا با ایران است که سه میلیارد دلار ارزش دارد و حدود هزار کارگر ایتالیایی در آن طرح های ساختمانی مشغول به کارند، درمورد واردات نفت ژاپن از ایران مقامات ژاپن می گویند موافقت آن کشور درمورد خرید نفت از ایران به بهای 35 دلار برای هر بشکه فقط شامل نفت هایی می شود که از اوایل ماه آوریل، بارگیری شده و اکنون توسط کشتی های نفتکش به سوی ژاپن درحال حمل شدن است. ضمناً مقامات فرانسوی گفته اند اگر دولت فرانسه قراردادهای جاری خود را با ایران لغو کند، در خود دادگاه های فرانسه قابل تعقیب است و باید خسارت پرداخت کند.

دولت بریتانیا نیز منافع اقتصادی بسیار زیادی در ایران دارد و مقامات بریتانیا در محافل خصوصی گفته اند که به کاربردن تحریم های اقتصادی علیه رژیم ایران توسط کشورهای اروپایی به آسانی امریکا نیست و این کار برای کشورهای اروپایی دشوارتر است. این روزنامه ها می نویسند که این امتناع ممالک اروپایی از اجرای تصمیمی که خودشان در ماه گذشته در لوکزامبورگ گرفته بودند، مقامات امریکا را اندکی ناراحت کرده است. گزارشات حاکی است که اقدام بعدی کشورهای اروپایی ممکن است در جلسه هفته آینده بازار مشترک اروپا در شهر ناپل در ایتالیا اعلام شود و اعضای بازار مشترک اروپا ممکن است تصمیم بگیرند که رژیم ایران را تدریجاً {نه دفعتاً} مورد تحریم اقتصادی قرار دهند.» (2)

ص: 786


1- روزنامه اطلاعات، 21/2/1359، ص1.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 54، 22/2/1359، ص8، بخش فارسی رادیو صدای امریکا، 21/2/1359.

از سوی دیگر، به گفته مقامات تجاری در ایران مقادیر زیادی لوازم اولیه و مواد غذایی به طرف بنادر جنوبی ایران سرازیر شده است، به حدی که مسئولان امر قادر به واردات این همه مواد نیستند. رادیو اسرائیل با اعلام این خبر افزود: «شرکت های بزرگ وارداتی سعی دارند هرچه بیشتر از مواد مزبور خریداری نمایند تا هنگام شروع مجازات های اقتصادی توسط بازار مشترک اروپا به اندازه کافی مواد داشته باشند.» (1)

393

امروز، در لندن جنبه های دیگری از ماجرای اشغال سفارت ایران مطرح شد یا از قول شاهدان و مطلعان بازگو گردید. ازجمله مشخص شد که علاوه بر 5 کشته و یک فرد دستگیرشده، در گروه اشغال کنندگان سفارت فرد دیگری نیز وجود داشته که رهبر گروه بوده و به طور نامعلومی ناپدید شده است.

به گزارش رویتر از لندن، پلیس انگلیس امروز، اعلام کرد پایگاه و محل اجتماع 6 مرد مسلحی که سفارت ایران در لندن را اشغال کرده بودند، پیدا کرده است و اکنون سرگرم یافتن نفر هفتم این گروه است. در گزارش ساندی تایمز آمده است نفر هفتم(2) پس از اطمینان از اینکه 6 نفر دیگر وارد سفارت ایران شدند، ناپدید گردیده است. (3)

رادیو اسرائیل نیز اعلام کرد: پلیس بریتانیا می گوید که تمام افرادی که در سفارت ایران تسلط پیدا کرده بودند، اتباع عراق بوده و رهبر آنها هنوز آزاد است. (4) به گزارش ساندی تایمز اشغالگران سفارت چنان به نتیجه کار خود اطمینان داشتند که یکی از آنها چمدان های خویش را قبلاً به بغداد فرستاده و نام و نشانی خود را هم ذکر کرده بود. (5)

دراین حال، گاردین متن مصاحبه با یکی از گروگان های سفارت را درج کرد. در این مصاحبه محمد فاروقی که خود سردبیر یک مجله اسلامی است و روز حمله به سفارت ایران در آنجا حضور داشته است، گفت: هنگامی که کماندوهای انگلیسی روز دوشنبه وارد سفارت ایران در لندن شدند از ما که جزو گروگان ها بودیم پرسیدند تروریست ها کدام اند؟ دو یا سه نفر با انگشت به سوی آنها اشاره کردند و کماندوها بدون پرسش و سؤال ده ها گلوله به بدن آنها شلیک کردند. وی اضافه کرد که دومین گروگانی که به دست تروریست ها کشته شد پس از حمله کماندوها به سفارت بود نه قبل از آنکه حمله کنند. او افزود که کماندوهای انگلیسی می توانستند تعداد بیشتری از تروریست ها را دستگیر کنند، ولی این کار را نکردند و حتی تروریستی را که روی زمین دراز کشیده بود دستور دادند بلند شود و همین که برخاست او را کشتند. (6)

ص: 787


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 52، 20/2/1359، ص4، بخش فارسی رادیو اسرائیل، 19/2/1359.
2- * ضمیمه دارد؛ گزارش بعدی رادیو لندن از نفر هفتم و ادعای عرب گرایی در حمله به سفارت ایران.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 21/2/1359، ص12.
4- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 54، 22/2/1359، ص16، بخش فارسی رادیو اسرائیل، 21/2/1359.
5- روزنامه کیهان، 21/2/1359، ص4.
6- همان.

394

نظر به اینکه عراق در اردوگاه کنونی جهان، دارای جایگاهی چپ و ضد امپریالیستی

تلقی می شود، برای توجیه بیشتر دشمنی خود با ایران، که سردمدار مبارزه با امریکا شده است، به ناچار باید این مزیت دشمن را کم رنگ جلوه دهد. ازاین رو به تقلید از برخی مخالفان داخلی {شدیدتر از همه مجاهدین خلق} که مبارزه ضد امریکایی عمیق تری از نظام طلب می کنند و عناصر اصلی آن را از ابتدای پیروزی انقلاب به عدم دشمنی کافی با امریکا و حتی همراهی با آن متهم می سازند، دستگاه تبلیغاتی عراق نیز به گمان کارایی، چنین محوری را برای تبلیغات انتخاب کرده است.

امروز، بخش فارسی رادیو بغداد در گفتاری اعلام کرد: «ایران ازلحاظ جغرافیایی و اقتصادی و استراتژیکی موقعیت بسیار مهمی را نسبت به امریکا اشغال می کند. ... اگرچه امریکا با سرنگونی شاه از در خارج شد، ولی در عهد زمامداری دارودسته خمینی مجدداً از پنجره وارد شده است. ... دارودسته خمینی سعی می کنند افکارعمومی داخل و خارج از ایران را گمراه کنند و این طور وانمود می کنند که گویا روند مناسباتشان با امریکا با روندی که در دوران شاه سابق وجود داشت، مغایر می باشد و بدین جهت به عده ای از عوامل پیرو این دارودسته سلطه گر دستور داده شد تا سفارت امریکا را اشغال نمایند و دست به گروگان گیری بزنند. این بود اولین انگیزه خیمه شب بازی سفارت امریکا. اما علت دوم آن در بیانات شیخ عزالدین حسینی رهبر مذهبی کردها منعکس می گردد، چه ایشان درپی اجرای خیمه شب بازی گروگان گیری اظهار داشت که هدف از آن تهیه زمینه برای ایالات متحده امریکاست تا حضور نظامی خود را در منطقه به بهانه نظارت بر عملیات اشغال سفارت افزایش دهد.» (1)

395

در مناطق مرزی کرمانشاه، علاوه بر تحرکات ایذایی و اجرای آتش نیروهای عراقی مستقر در مرز، مهاجمان مسلح محلی که ازسوی عوامل داخلی عراق ساماندهی می شوند، از دیگر مشکلات این منطقه است. فهرستی از مضمون گزارش های امروز که بعضی گزارش ماوقع و بعضی نوعی هشدار درباره احتمالات آتی است، در ادامه ذکر شده است.

گزارش شهربانی قصرشیرین: در یک درگیری در ساعت 9 صبح در نزدیکی سرخه دیزه، یک پاسدار مجروح شد. مهاجمان قصد گروگان گیری در جاده کرند سرپل ذهاب را داشتند که پاسداران با آنها درگیر شدند. (2)

گزارش ستاد مشترک ارتش از قصرشیرین: در یک درگیری جاده ای در ساعت 17:30، یک ژاندارم و یک پاسدار مجروح شدند. (3) مهاجمان با سدکردن جاده پاتاق سرچقای قصد گروگان گیری داشتند. (4)

ص: 788


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 54، 22/2/1359، ص6، بخش فارسی رادیو بغداد، 21/2/1359.
2- سند شماره 041248 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 22/2/1359.
3- سند شماره 057503 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه ای اطلاعاتی معاونت عملیات و اطلاعات نزاجا {مدیریت اطلاعات}، شماره 30، از 21/2/1359 تا 22/2/1359.
4- سند شماره 41254 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 22/2/1359.

گزارش هنگ ژاندارمری قصرشیرین: در یک درگیری در ساعت 19:30، در 7 کیلومتری پاسگاه بالاطاق، یک پاسدار که با مأموران ژاندارمری همکاری می کرد مجروح شد. زدوخورد مأموران گشتی پاسگاه با مهاجمان مسلح یک ساعت طول کشید و مهاجمان در تاریکی متواری شدند. (1)

گزارش گردان ژاندارمری اسلام آباد: در حمله مسلحانه با آر.پی.جی دیوار ساختمان سیلوی اسلام آباد آسیب دید. (2) این حمله نیمه شب صورت گرفت. (3) یادآوری می شود در اسلام آباد، روز گذشته نیز 4 گلوله آر.پی.جی به ساختمان یک درمانگاه واقع در قریه شیخ مصطفی در کوزران اسلام آباد شلیک شد. (4)

گزارش هشداردهنده هنگ قصرشیرین: سرپرست گروهی از مهاجمان مسلح حوزه اسلام آباد غرب به نام علی مراد ساکن آبادی دوروت گوران، امروز، تعداد زیادی کلاشینکف و آر.پی.جی7 را با 2 دستگاه وانت به آبادی مزبور برده و جاسازی کرده است. (5)

بخشی از گزارش امروز ناحیه ژاندارمری کرمانشاه: «تعداد 45 نفر مسلح به سرپرستی سلیم مهندی مأموریت حمله به دکل برف آباد گوا در حوزه اسلام آباد

غرب را دارد. ... تعداد 65 نفر به سرپرستی حاج علی رستمی برادر علی حسن خلاصه مأموریت حمله به پاسگاه چهارزیر را دارند. ... قرار است با سلاح آر.پی.جی7 به سپاه پاسداران سرپل ذهاب و منزل چند نفر حاجی تیراندازی نمایند. ... کدخدا محمود نظری که از سرپرستان مهاجمین چهارکلا عراق بوده هنگامی که با یک دستگاه اتومبیل تویوتا جهت شرکت در مراسمی می رفته اند به سبب واژگون شدن اتومبیل به اتفاق 5 نفر از همراهان کشته شده اند.» (6)

در قبال وضع موجود، نوعی ناهماهنگی و عدم تقسیم کار مشخص بین ارگان های نظامی به چشم می خورد. نامه اعتراض آمیز روز گذشته یکی از فرماندهان ژاندارمری مسئول در منطقه، حاکی از این امر است.(7) متن کامل نامه بدین شرح است:

«1. برابر نص صریح قانون اساسی ارتش مسئول حفظ و حدود کشور است و قصرشیرین نیز در مرز قرار گرفته است، ارتش وظیفه دارد اگر خود رأساً اقدام به تأمین آن نمی نماید، لااقل ژاندارمری را پشتیبانی نماید.

2. شخصاً در تاریخ 18/2/1359 از محل بازدید کردم. گزارش لشکر81 واهی است و دور از منطق است.

3. تیراندازی با سلاح سنگین خمپاره و حتی توپ از پاسگاه پل چفت عراق بوده که با قصرشیرین مسافتی بین 6 الی 8 کیلومتر [فاصله] دارد. تیراندازی با سلاح سبک از قبیل آر.پی.جی7 از داخل پارک شهر که حوزه شهربانی است انجام شده و با مقر سپاه پاسداران حدود 800 متر و با هنگ ژاندارمری 3 کیلومتر فاصله دارد.

ص: 789


1- سند شماره 41245 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 22/2/1359.
2- سند شماره 041272 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 23/2/1359.
3- سند شماره 41246 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 22/2/1359.
4- سند شماره 057504 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه ای اطلاعاتی معاونت عملیات و اطلاعات نزاجا {مدیریت اطلاعات}، شماره 29، از 20/2/1359 تا 21/2/1359، ص1.
5- سند شماره 042497 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 21/2/1359.
6- سند شماره 041230 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 22/2/1359.
7- * این نامه پاسخی اعتراض آمیز به نامه دیگری است. هدف از ارائه متن کامل این سند، صرف نظر از موضوع مورد مناقشه، توجه به نوع مواجهه دو نیروی ارتش و ژاندارمری درباره یک موضوع می باشد.

4. اگر منظور از پشت محل استقرار، مرزبانی باشد، مرزبانی دادگستری است که ساختمان آن بلندتر از مرزبانی است و امکان تیراندازی با سلاح تیر کشیده به هیچ وجه میسر نیست.

5. از پاسگاه پل چفت عراق 2 درخت داخل مرزبانی که از همه درخت ها بلندتر است شاخص قرار داده و موقع تیراندازی از آن استفاده می نماید.

6. ژاندارمری فاقد سلاح تیر منحنی با برد زیاد است، اگر ارتش انتظار دارد که با سلاح سبک موجود ژاندارمری از مرز دفاع نماید، بحثی است که از منطق دور است و باید گفت وجود توپخانه در ارتش برای چیست.

20/2/1359، سرهنگ ستاد اخیانی» (1)

396

اوضاع سنندج نشان می دهد که دو طرف در مرحله آمادگی برای درگیری های تعیین کننده قرار دارند.

امروز، از ستاد مشترک ارتش تلفن گرامی بدین شرح به نیروی زمینی ارتش مخابره شد: «سپاه پاسداران اعلام نموده است طبق مذاکرات انجام شده در شورای امنیت به لشکر کردستان ابلاغ شده است تدارکات نظامی نیروهای سپاه پاسداران در سنندج به عهده آن لشکر می باشد. دستور فرمایید دراین مورد اقدام لازم معمول نمایند.» (2)

امروز همچنین بنی صدر به عنوان رئیس جمهور و فرمانده کل نیروهای مسلح، به ابوشریف فرمانده عملیات سپاه، درباره سنندج مأموریت جدیدی داد. متن حکم بدین قرار است: «بسمه تعالی به برادر ابوشریف مأموریت داده می شود به عنوان نماینده رئیس جمهوری در سنندج ناظر بر امور زیر باشد:

1. هماهنگی کامل میان نیروهای مسلح ازلحاظ طرح عملیات و اجرای دقیق و قاطع آنها.

2. رفع فوری کمبودها ازلحاظ مهمات و مواد غذایی به وقوف رهنمود قرآن.

3. جلوگیری از اینکه زشتی عمل عناصر ضد انقلاب موجب عصبانیت و اعمال خشونت آمیز بشود.

{ابوشریف مسئول واحد عملیات سپاه با حکم بنی صدر با وظایف معین به سمت نماینده رئیس جمهوری در سنندج منصوب شد. }

ص: 790


1- سند شماره 283453 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سرهنگ ستاد اخیانی به ژاجا {رکن3 عملیات}، 20/2/1359.
2- سند شماره 041226 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا {معاونت عملیات و اطلاعات}، 21/2/1359.

4. کمک به مردم بی پناه در هرچه بدان نیاز دارند تا بلکه پس از استقرار نظم، دولت بتواند با پاسخ به توقعات مردم خود را به خواهران و برادران کرد از زبان خودشان معرفی کند.» (1)

از سوی دیگر، یک گزارش از ارتش حاکی است: «اخیراً حدود 2000 نفر از کردهای ایل شکاک {وابسته به اسماعیل سمیتقو} به کمک گروه های مسلح به سنندج و گردنه صلوات آباد وارد شده و به جنگ مشغول شده اند.» (2) همچنین شاهدان در منطقه خبر دادند که 600 تن پیشمرگ دمکرات برای کمک به کومه له وارد سنندج شده اند. (3) یادآوری می شود ماجرای سنندج عموماً زیر سلطه کو مه له که با حزب دمکرات دارای اختلاف است، قرار دارد. این خبر علامت احساس خطری است که هردو گروه کرده اند.

در همین حال، برای سهولت ارسال تدارکات و اعزام نیرو، پاک سازی محور ورودی از دیواندره در دستور کار قرار گرفته است. امروز ستاد مشترک در تلفن گرامی به سپاه اعلام کرد: «دستور فرمایید نسبت به تقویت سپاه پاسداران منطقه بیجار و نجف آباد اقدام نمایید. ضمن پاک سازی روستاهای اطراف محور بیجار و دیواندره نسبت به پاک سازی شهر مزبور نیز هرچه زودتر اقدام شود.» (4) بااین حال از بیجار خبر رسیده است منتظر 70 تن نیروی جدید هستند. درپیامی به واحد عملیات سپاه در تهران آمده است: «وضعیت بیجار متوسط است و به تعداد 70 نفر نیرو می خواهند و هنوز به طرف دیواندره حرکت نکرده اند.» (5)

397

در پاوه وضعی ناآرام وجود دارد و در حرکت به سمت شمال منطقه نیز در نوسود، مریوان، سقز، سردشت کم وبیش و بانه باشدت، این زنجیره ناآرامی تداوم دارد.

در پاوه، محاصره سپاه این شهر وضع وخیمی ایجاد کرده است تاجایی که مرکز فرماندهی سپاه در تهران به ستاد مشترک ارتش پیام داد: «طبق خبر واصله از سپاه [پاوه]، پاوه در محاصره می باشد و تعدادی زخمی داده، لذا برای جلوگیری از سقوط شهر احتیاج به پشتیبانی هوایی دارد.» (6)

سپاه پاوه در ساعت 21 نیز پیامی به مرکز فرماندهی عملیات، در تهران ارسال کرد که فرماندهی سپاه نیز رونوشت آن را برای ستاد مشترک ارتش فرستاد. متن پیام چنین است: «خواهشمندیم هرچه سریع تر جهت شکستن دیوار صوتی یک فروند هواپیمای فانتوم اعزام دارید چون سخت درگیر می باشیم.» (7) ستاد مشترک ارتش نیز در تلفن گرامی که به نیروی هوایی ارتش ارسال کرد، با ذکر درخواست سپاه افزود: «دستور فرمایید برابر درخواست سپاه پاسداران اقدام نمایند.» (8)

در نوسود، پادگان این شهر که چندی پیش به دست افراد مسلح حزب دمکرات خلع سلاح شده است، همچنان در کنترل آنهاست. (9)

در مریوان نیز پادگان شهر در معرض تهدید و محاصره نیروهای مهاجم است. (10)

در سقز، درگیری فقط در تک تیراندازی های متقابل خلاصه می شود و اکثر مردم، این شهر را تخلیه کرده اند. (11)

ص: 791


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 22/2/1359، ص1.
2- سند شماره 057503 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص2.
3- روزنامه کیهان، 22/2/1359، ص1.
4- سند شماره 041211 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به سپاه پاسداران، 21/2/1359.
5- سند شماره 041220 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از بیجار به عملیات تهران، 21/2/1359.
6- سند شماره 41222 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه {مرکز فرماندهی} به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 21/2/1359.
7- سند شماره 041224 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه {مرکز فرماندهی} به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 21/2/1359.
8- سند شماره 041208 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 به نهاجا، 21/2/1359.
9- روزنامه کیهان، 22/2/1359، ص1.
10- همان.
11- همان.

در سردشت، حملات متناوب به پاسگاه کلته همچنان ادامه دارد و به گفته حق گو استاندار آذربایجان غربی، تاکنون 7 یا 8 تن به شهادت رسیده اند. (1)

در بانه اما بحران، بسیار جدی است. در ساعت 7 صبح، در یک گزارش نوبه ای ارتش که برای مسئولان ذی ربط فرستاده می شود آخرین وضع پادگان محاصره شده بانه تا این ساعت به نقل از لشکر28 سنندج، چنین اعلام شد: «تیراندازی از همه طرف به سوی پادگان بانه اجرا می شود که ازطرف یگان مستقر در پادگان پاسخ داده می شود ضمناً مهمات و خواربار و سوخت پادگان به اتمام رسیده و... اجساد شهدا احتیاج سریع به تخلیه دارد.» (2)

در ساعت 19، به منظور پشتیبانی آتش و افزایش روحیه مدافعان مواجه با کمبود مهمات، 2 فروند هواپیما به کمک پادگان آمد. در گزارش مربوط به این اقدام آمده است: «2 فروند هواپیمای اف5 به منطقه اعزام و پس از تماس با افسر ناظر مقدم هیچ گونه درخواست پشتیبانی آتش نشده فقط افسر ناظر مقدم مطالب زیر را به خلبان هواپیما مخابره نموده است:

الف) کشته 16 نفر ب) زخمی 56 نفر پ) وضعیت پادگان ازنظر مهمات و غذا و روحیه مقاومت قرمز ت) پادگان تا بیش از 24 ساعت دیگر قدرت مقاومت ندارد و سقوط خواهد کرد. ث) یکی از افسران ناظر مقدم دراثر اصابت خمپاره زخمی و خودروی ان 151 غیرقابل استفاده شده و تنها وسیله تماس پی.آر.سی66 می باشد.» (3)

در ساعت 21:30، پیام تلگرافی خطاب به مرکز فرماندهی سپاه ابوشریف بدین شرح واصل شد:

«1. به علت محاصره بودن پادگان همواره به پادگان حمله می شود با خمپاره.

2. مجروحین عده ای از آنها تخلیه شده اند و تعدادی پاسدار مجروح باقی مانده اند. ...(4)

3. افراد جهاد سازندگی همگی در گروگان دشمن می باشند.

4. تقویت شدن دشمن به هرنوع تضعیف ماست، کمبود نیرو و مهمات و آذوقه، آب آشامیدنی.» در ادامه پیام درخواست حمله همه جانبه به مهاجمان شده و نیز با اعلام نام شهیدان، تقاضای فرود هلیکوپتر شنوک برای تخلیه شهیدان و مجروحان شده است. (5)

398

برخی مناطق استان آذربایجان غربی امروز، ناآرام بود که دراین میان ارومیه مرکز استان، بیشتر در معرض این ناآرامی ها قرار داشت.

در ساعت یک بامداد، سپاه ارومیه مورد هجوم مسلحانه با انواع سلاح های سبک، تیربار و بازوکا قرار گرفت. این حمله برای مهاجمان حاصلی نداشت. (6) آنان فقط در راه بازگشت از مرغداری بنیاد مستضعفان یک دستگاه پیکان به غنیمت گرفتند. (7) یادآوری می شود روز قبل هم در همین ساعت، پاسگاه

ص: 792


1- همان، ص12.
2- سند شماره 057504 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص1.
3- سند شماره 057503 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص1.
4- * در اینجا اسامی مجروحان ذکر شده است.
5- سند شماره 041215 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از مسئول پاسداران مستقر در بانه به مرکز فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 21/2/1359.
6- سند شماره 041212 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات ارومیه به عملیات تهران، 21/2/1359.
7- روزنامه جمهوری اسلامی، 22/2/1359، ص4.

ژاندارمری پل هوایی در ارومیه مورد هجوم قرار گرفته بود که این درگیری تا ساعت 4:30، ادامه داشت. (1)

پیش ازظهر امروز نیز یک جیپ حامل 7 نفر از پاسداران کمیته هنگام تعویض پست در راه کوه جم روی مین رفت و 4 تن از سرنشینان آن شهید و 2 تن مجروح شدند. (2)

در تکاب ناآرامی وجود نداشت، اما دراین حال تقاضای امروز، برای آذوقه و نیرو به خصوص آر.پی.جی7 و مهمات تفنگ106 و نیز 4 دستگاه سیمرغ، علامت آن است که وضع عادی هم نیست. (3)

در دوآب در ساعت 21:30، به پاسگاه رادار مستقر در کوه نقره حمله شد که چندین ساعت درگیری متقابل ادامه یافت. (4)

از سوی دیگر، اقدام قابل توجه لشکر64 ارومیه در قبال این اوضاع، صدور اعلامیه ای بدین شرح است: «بسم الله الرحمن الرحیم به ساکنین آبادی های زیر ابلاغ می گردد در مدت 24 ساعت، کلیه سلاح های موجود و پرسنل مشکوک {ضد انقلابی} را تا ساعت 16 روز دوشنبه مورخ 22/2/1359 جمع آوری و در مقابل رسید به اردوگاه بالانج تحویل نمایند. چنانچه ظرف این مدت در هریک از نقاط ذکر شده اشخاص مشکوک و مسلح غیرقانونی مشاهده یا دستگیر شوند کلیه مسئولیت ها متوجه آبادی های زیر خواهد بود: 1. آبادی تومتر 2. مام ابراهیم 3. کوکیا 4. قاسم لو 5. بالانج 6. بربران 7. سیلان 8. محمودآباد 9. مبارک آباد 10. شیطان آباد 11. آق بلاغ 12. حصار.» (5)

یادآوری می شود همین امروز ساعت 8 صبح، انفجار مین در حوالی یکی از روستاهای مذکور {تومتر، چهار کیلومتری پاسگاه بالانج} باعث شهادت 3 جوانمرد و مجروح شدن 4 تن دیگر شده است(6) که خود علامت بحرانی بودن وضعیت روستاهای اطراف دره قاسملو است.

399

درحالی که تبلیغات گروه های چپ مارکسیستی درباره مسائل کردستان، با جهت گیری به شدت ضد نظام، به طور وسیعی ادامه دارد،(7) جریان های دیگر اعم از هواداران جدی نظام یا منتقدان آن نیز به تناسب مواضع خود در این فضای تبلیغاتی، اعلام حضور می کنند.

امروز، نشریه پیام جبهه ملی {ارگان جبهه ملی ایران} خبری به این شرح درج کرد: جامعه اهل تسنن کرمانشاه در تلگرامی به رئیس جمهوری ایران خواستار دخالت دکتر سنجابی برای پایان دادن به وقایع خونین کردستان شدند. در این تلگرام آمده است: ما مصراً از جناب عالی

ص: 793


1- سند شماره 042167 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 عملیات} به دفتر ریاست جمهوری، 20/2/1359.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 22/2/1359، ص4؛ و روزنامه کیهان، 22/2/1359، ص12.
3- سند شماره 041221 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از تکاب به عملیات تهران، 21/2/1359.
4- سند شماره 41297 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از ژاجا {رکن3 دایره عملیات} به دفتر ریاست جمهوری، 24/2/1359.
5- روزنامه کیهان، 22/2/1359، ص12.
6- سند شماره 057503 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص2.
7- * البته دراین میان، مواضع حزب توده متفاوت است که در جای خود، در این کتاب آمده است. محور تبلیغات حزب توده کوبیدن مائوئیست های فعال در کردستان، مسکوت گذاشتن اقدامات و تحرکات کمونیست های غیرمائوئیست، بزرگ نمایی اقدامات گروه های سلطنت طلب و شعار عام ضدخشونت است. شعار اخیر، درعمل به طور اساسی برخوردهای نظام در کردستان را زیر سؤال می برد بدون آنکه آن را وظیفه حاکمیت در قبال تحرکات مسلحانه براندازانه قلمداد کند. همچنین توصیه به رعایت حقوق مردم کرد بدون جداکردن گروه های محارب نیز از ویژگی های تبلیغات حزب توده است، البته همانند انشعابیون حزب دمکرات که خود توده ای هستند، انتقادهای جدی متوجه رفتار مسلحانه حزب دمکرات می کند.

می خواهیم که در این شرایط حساس دستور قطع جنگ و خونریزی را صادر فرموده و درثانی به وسیله شخصیت هایی چون جناب آقای دکتر کریم سنجابی که خود از مردم کرد است در رفع غائله و نجات زنان و اطفال بی گناه کرد اقدام فرمایید. (1)

همچنین امروز، مطالبی از خبرنامه شماره 85 انجمن اسلامی کردهای مقیم مرکز در روزنامه انقلاب اسلامی انعکاس یافت. در این خبرنامه در مطلبی با عنوان "ناله هزاران" ضمن موضع گیری شدید علیه گروه های مارکسیست درگیر، به افشاگری اعمال وحشیانه آنان پرداخته شده است. بخش هایی از این مطلب بدین شرح می باشد: «طبق اخبار رسیده از سنندج چون نوکران امپریالیزم {کومه له، فدائی و دمکرات و پیکار} نابودی خود را قطعی می بینند، لذا دست به اعمال وحشیانه ای علیه جان و مال و ناموس مسلمانان کرد زده که ذیلاً به نظر می رسد.»(2) در ادامه این مطلب مواردی از قتل فجیع عده ای از مسلمانان کرد سنندج به دست گروه های یادشده، ذکر و سپس این سؤال مطرح شده است: «آیا اگر در ایران حکومت کمونیستی یا مارکسیستی و یا... بر سر کار آمده بود ما مسلمانان می توانستیم در کردستان بجنگیم؟ و هم زمان در میدان آزادی تهران میتینگ برگزار کنیم؟(3) و در خیابان های شهر آزادانه روزنامه و اطلاعیه پخش کنیم؟ و شب ها می توانستیم با آقای لنین یا استالین یا مارکس یا مائو در تلویزیون مناظره کنیم؟ و اهانت به مقدسات توده ها بکنیم و آخر هم بگوییم آزادی نیست. عجب رویی!» (4)

دراین میان، تشکیلاتی که با حمایت سپاه پاسداران به نام سازمان پیشمرگان مسلمان کرد در مناطق کردنشین فعال است و در درگیری های مختلف نیز در حد توان حضور دارد، در عرصه تبلیغات از حمایت روزنامه هایی چون جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی برخوردار است. روزنامه انقلاب اسلامی از ملاقات امروز صبح نمایندگان این گروه با امام خمینی خبر داد. در گزارش این روزنامه آمده است: «نمایندگان پیشمرگان کرد مسلمان به حضور امام خمینی رسیدند و با ایشان دیدار و گفت وگو کردند. امام خمینی در این دیدار طی سخنان کوتاهی فرمودند کردستان مال خود شماست و مردم دیدند گروه های سیاسی با مردم چه کردند. به مردم سفارش کنید که خودشان آنها را از منطقه بیرون کنند هم آنها و هم خود شما کمک کنید ان شاءالله وضع درست می شود.»(5) (6) به گزارش خبرنگار خبرگزاری پارس از اقامتگاه امام خمینی، «یکی از نمایندگان پیشمرگان کرد مسلمان در دیدار با امام گفت: ما تابه حال مبارزه کرده ایم و تا آخرین قطره خون خود نیز در کنار همه یارانمان در راه شما و اسلام عزیز آماده فداکاری هستیم و از دولت جمهوری اسلامی می خواهیم که ما را دربرابر گروه های ضد انقلاب تقویت کند.» (7)

ص: 794


1- جبهه ملی ایران، نشریه پیام جبهه ملی، شماره 14، 21/2/1359، ص1.
2- * ضمیمه دارد؛ ذکر بعضی اعمال و رفتارهای گروه های درگیر در کردستان به روایت انجمن اسلامی کردهای مقیم مرکز.
3- ** اشاره به برگزاری مراسم روز کارگر سازمان چریک های فدایی خلق در میدان آزادی که گزارش آن در روزشمار 11/2/1359، آمده است.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 21/2/1359، ص11.
5- *** عین این عبارت بعداً در صحیفه امام درج شد؛ فقط در آخر صحبت کوتاه امام عبارت «و موفق باشید» افزون بر متن روزنامه آمده است.
6- روزنامه انقلاب اسلامی، 22/2/1359، ص2.
7- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی{ره}، صحیفه امام {مجموعه آثار امام خمینی(ره})، جلد12، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ پنجم 1389، ص284.

400

در شرایط کنونی که هنوز نهادها و ارگان های نظام جدید یا کاملاً تأسیس نشده اند یا هنوز بی تجربه و ناتوان هستند، سپاه پاسداران در عمل عمده وظایف برزمین مانده آنها را برعهده دارد و این امر به خصوص در مناطق مستعد بحران و نواحی که مناسبات محلی بر روابط و ضوابط رسمی دولتی مقدم شمرده می شود، اغلب چالش هایی درپی دارد. دراین میان انگیزه های فوق العاده نیرومند افراد سپاه که از وضعیت انقلابی تازه گذشته، در آنها باقی مانده است نیز باعث می شود افراد برای حل ناهنجاری ها خود را طوری به آب وآتش بزنند که ناظران نتوانند قضاوت واحدی راجع به آنان داشته باشند. واقعه ای که امروز در یکی از روستاهای جیرفت اتفاق افتاد، یکی از وقایعی است که بروز آنچه گفته شد به حساب می آید. سه روایت متفاوت روزنامه جمهوری اسلامی، ستاد مشترک ارتش و استانداری کرمان از ماجرا در ادامه ذکر شده است.

گزارش روزنامه جمهوری اسلامی: «[امروز]، به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی جیرفت اطلاع داده می شود که گروهی از ضد انقلابیون در منطقه حاجی آباد رودبار قصد تخریب و آتش سوزی خرمن ها را دارند، لذا بلافاصله گروه ضربت سپاه پاسداران این شهرستان به منظور حفظ امنیت به این منطقه عزیمت می کنند و قبل از اقدام ضد انقلابیون به آنان فرمان تسلیم می دهند، ولی ضد انقلابیون مقاومت کرده و به سوی پاسداران آتش می گشایند. برپایه همین گزارش، در درگیری که بین طرفین روی می دهد 3 تن از ضد انقلابیون کشته و 6 تن از آنان زخمی و دستگیر می شوند و فرمانده عملیات گروه ضربت سپاه پاسداران از ناحیه کتف مورد اصابت گلوله قرار گرفته و زخمی می شود.» (1)

گزارش ستاد مشترک ارتش به مرکز فرماندهی سپاه: «برابر اعلام نیروی زمینی مستند به گزارش مرکز آموزش کرمان در عصر امروز در منطقه رودبار جیرفت بین سپاه پاسداران و یکی از سران عشایر جیرفت به نام دوران مالکی درگیری شدیدی رخ داد که درنتیجه دوران مالکی و 2 نفر دیگر از عشایر کشته و 6 نفر زخمی و 4 نفر اسیر گردیده اند و سرپرست عملیات سپاه پاسداران به نام گلزار زخمی شده است که هم اکنون جنازه کشته شدگان و زخمی ها در بیمارستان جیرفت می باشد.» (2)

گزارش استانداری کرمان به وزارت کشور: «به اطلاع می رساند ساعت 20:30 روز یکشنبه 21/2/1359، سپاه پاسداران انقلاب درحال پیگیری شکایت اتباع مظفرآباد بوده اند که تهدید به سوزاندن خرمن هایشان شده بود به خانه ای که گروهی در آن بوده اند مشکوک می شوند و دستور می دهند که تسلیم شوند. از داخل خانه تیراندازی می شود و آقای گلزاری فرمانده سپاه زخمی و سپاه پاسخ متقابل می دهد و درنتیجه 3 نفر از آنها که از عشایر رودبار هستند کشته و 6 نفر زخمی می شوند. امروز صبح ساعت 12، در دادگاه انقلاب اسلامی کرمان مسئله مطرح شد و گروهی جهت تحقیق عازم منطقه شدند. نماینده استانداری، ژاندارمری، سپاه پاسداران، دادگاه انقلاب در این گروه بودند. ساعت 19:30، جلسه تأمین استان تشکیل و مسئله مطرح و پیشگیری های لازم انجام شد، ضمناً 9 قبضه اسلحه از انواع مختلف از آن خانه به دست آمده است. درهرصورت

ص: 795


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 23/2/1359، ص4.
2- سند شماره 041233 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 22/2/1359.

فعلاً استانداری نمی تواند درمورد مقصر حادثه اظهارنظر کند تا بازرسی گزارش حادثه را اعلام نماید. لازم است دادستان جیرفت که بسیار جوان است و موقعیت محلی و زمانی را در نظر نمی گیرد، تعویض شود و سپاه پاسداران منطقه بیشتر توجیه شود تا زیر نظر استانداری کار کند. به محض رسیدن اطلاعات بیشتر تلفن گرام خواهد شد.

با احترام، استاندار کرمان غلامعباس زارع» (1)

401

پیامدهای انقلاب فرهنگی همچنان در جنبه های گوناگون بروز می کنند و جریان های مختلف با جهت گیری های متفاوت به این مسئله می پردازند. دراین میان خودبه خود مسائلی تازه از ماوقع درگیری های مزبور و تبعات آن طرح و فاش می شود. امروز، ازسوی حزب جمهوری اسلامی، حزب توده، حزب کارگران سوسیالیست {که جمعی تروتسکیست هستند} هر یک به طریقی اعلام موضع شد و نیز جزئیاتی مستند از درگیری های روز اول اردیبهشت دانشگاه تهران، توسط مدیریت مستعفی دانشگاه تهران در نامه مفصلی، اعلام گردید.

حزب جمهوری اسلامی درپیامی برای طلاب حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: «انقلاب اسلامی ما را خطری بزرگ تهدید می کند که از فقر فرهنگی و تهمت و افترا و با عرضه مکتب های انحرافی و التقاطی درصدد است نسل آینده ما را از اسلام بیگانه کند و این خطری است که امام امت آن را در دو قدمی انقلاب می بینند و درپیام نوروزی شان می فرمایند همه باید بدانید التقاطی فکرکردن خیانتی بزرگ به اسلام و مسلمین است که نتیجه و ثمره تلخ این نوع تفکر در سال های آینده روشن می گردد. تنها چاره و علاج این درد و تنها راه پیشگیری این خطر "انقلاب فرهنگی" است، انقلاب فرهنگی را نباید در درون سمینارها و میزگردها(2) جست وجو کرد آن هم سمینارهایی از بالای شهرنشینان فرنگ رفته که با عینک دمکرات مآبانه خود می بینند و از متن انقلاب و اسلام خالص فرسنگ ها فاصله دارند؛ انقلاب فرهنگی را باید از میان توده ها و از روستاهای دورافتاده آغاز کرد و آغازگران آن شما طلاب حوزه های علمیه هستید که باید به کمک دانشجویان مسلمان و متعهد دانشگاه ها به این رسالت عظیم تاریخی خود دست بزنید.» (3)

حزب توده نیز در شماره امروز ارگان خود نوشت: «مسئله دانشگاه ها در دو هفته ای که گذشت، در مرکز رویدادهای داخلی کشور قرار داشت. حادثه ای که با تحریم کلاس های درسی ازطرف گروهی از دانشجویان مسلمان دانشگاه آذرآبادگان و طرح انقلاب آموزشی و توسط آنان شکل گرفت، با سرعت برق وباد کلیه دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور را درنوردیده و با غریو و هیجان در سطح جامعه منعکس شد. در این اوضاع واحوال خطیر، هر درگیری داخلی، هر کشمکش

ص: 796


1- سند شماره 42428 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از استانداری کرمان به وزارت کشور، 22/2/1359.
2- * اشاره تلویحی به میزگرد انقلاب فرهنگی اسلامی در دانشگاه ملی که در چند روز اخیر با مدیریت جریان بنی صدر برپا شده است. گزارش آن در روزشمار 20/2/1359 آمده است.
3- روزنامه اطلاعات، 21/2/1359، ص2.

به موقع، هر سرگرمی که اذهان را از مسئله اصلی، خطر اصلی و دشمن اصلی منحرف کند، مستقیماً به نفع شیطان بزرگ و دیگر شیاطین همدست اوست. به این اصل حیاتی و محوری هماره باید توجه داشت. در مسئله دانشگاه ها نیز این اصل محوری و تعیین کننده نباید از نظر دور شود. ...» (1)

گروه تروتسکیستی موسوم به کارگران سوسیالیست نیز در شماره امروز ارگان خود کارگر، نوشت: «انجمن های اسلامی و سازمان دانشجویان مسلمان دانشگاه ها و مدارس عالی کشور که به وجودآوردن تغییر بنیادی در نظام آموزشی را هدف خود قرار داده اند و در این راه تاکنون با مخالفت شورای انقلاب، دولت، ریاست جمهوری و گروه های فرقه گرا چون مجاهدین خلق و فداییان خلق مواجه بوده اند، اخیراً دست به ابتکارعمل جالبی زده اند.

این انجمن ها در دانشگاه ها و مراکز آموزشی به طور داوطلبانه از دانشجویانی که موافق شرکت فعالانه در مبارزات ضد امپریالیستی هستند ثبت نام می کنند و آنان را در یکسری کلاس های آموزشی تعلیم داده و به نهادهای انقلابی چون جهاد سازندگی و جهاد سوادآموزی و ارتش بیست میلیونی اعزام می دارند. این عمل انقلابی را انجمن های اسلامی "جذب نیرو" نامیده اند.» (2)

امروز همچنین گزارش بسیار مفصلی ازطرف مدیریت سابق دانشگاه تهران با عنوان "مسئولیت این خونریزی ها به گردن این چهار گروه است" در روزنامه جمهوری اسلامی درج شد. این گزارش آنچه در روز اول اردیبهشت تا ساعاتی پس از نیمه شب، در دانشگاه تهران و حوالی آن روی داد را لحظه به لحظه دنبال کرده است و در آخر با انتقاد مختصری به تصمیم گیران قضیه ازجمله شورای انقلاب، چهار گروه دانشجویی وابسته به سازمان های کمونیستی یعنی سازمان های پیش گام، پیکار، مبارز و راه کارگر را مسئول خون های ریخته شده دانسته است. در گزارش مدیریت سابق دانشگاه تهران چنین آمده است: آنها با تبلیغ وسیع در سطح شهر وانمود می کردند از دانشجویان کشتار زیادی رخ داده و زخمیان بسیارند، درحالی که درعمل و در عالم واقع، کشتگان این 24 ساعت فقط 3 نفر بودند که هرسه آنها نیز از مردمی بودند که جلوی دانشگاه تجمع کرده و با گروه های مزبور درگیر شده بودند. این گزارش مفصل درواقع در ادامه استعفانامه سوم اردیبهشت این جمع و در تکمیل آن ذکر شده است.(3) (4)

402

دو نمونه گویا از نوع برخوردهای حزب توده، امروز، در ارگان این حزب درج شده است. این مطالب بیانگر ترویج خط مشی شوروی و نفی مخالفان آن ولو گروه های کمونیستی می باشد و در این راه حتی از افشای اقدامات کودکانه و نیز مخرب گروه های کمونیستی صرف نظر نکرده است.

نامه مردم در شماره امروز خود تحت عنوان "بازهم پیکار با طبقه کارگر"، به طعن سازمان

ص: 797


1- روزنامه نامه مردم، 21/2/1359، ص6.
2- حزب کارگران سوسیالیست، هفته نامه کارگر، 21/2/1359، ص3.
3- * ضمیمه دارد؛ متن کامل نامه مدیریت سابق دانشگاه تهران حاوی گزارش لحظه به لحظه از وقایع روز اول اردیبهشت دانشگاه تهران.
4- روزنامه جمهوری اسلامی، 21/2/1359، ص7.

مائوئیستی پیکار در راه آزادی طبقه کارگر پرداخته و نوشته است: سازمان پیکار با طبقه کارگر در اعلامیه شماره 73، به مناسبت روز اول ماه مه،ادعا می کند «کارگران هرروز بیشتر از هیئت حاکمه بریده و به سازمان های انقلابی کمونیست روی می آورند. ...»

این روزنامه در ادامه افزوده است: نشریه کار ارگان سازمان چریک های فدایی خلق، این ادعا را چنین افشا می کند و یکی از شاهکارهای پیکار را چنین شرح می دهد: در یک کارخانه، متعاقب تحصن چند تن از عناصر آگاه برای مقابله با توطئه کارفرما و اخراج 2 تن از کارگران جدید ناآگاه می بینیم که حرکت اعتراضی این چند نفر، حرکت اعتراضی توده کارگران را {البته در جبهه مقابلش} برمی انگیزد. گروهی از کارگران به عنوان اعتراض به تحصن این عده و برای اخراجشان دست از کار کشیده، جلوی دفتر جمع می شوند و کارگران متحصن را از کارخانه بیرون می کنند. کارگران در پشت شیشه های ناهارخوری روی کاغذهایی نوشته بودند، "ما برای اخراج شما متحدیم!!" کار ادامه می دهد که پیکاری ها بعد از اخراج از کارخانه و جداماندن از توده کارگران این گونه استدلال می کنند که «... اگر ما را اخراج کنند، لااقل خاطره ما در ذهن کارگران می ماند و همیشه می گویند عجب کارگران مبارزی بودند. ...» روزنامه حزب توده در آخر آورده است: «حالا بازهم بگویید که این تربچه ها بیخود اسمشان را گذاشته اند "سازمان پیکار با طبقه کارگر" و الکی ادعا می کنند که کارگران به آنها می پیوندند!» (1)

نمونه دیگر یادآوری سابقه عناصر مرکزیت سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر است که قبل از پیروزی انقلاب با مرکزیت مارکسیست شده سازمان مجاهدین خلق به تصفیه خونینِ بعضی مسلمان مانده های سازمان اقدام کرده بودند. در نامه مردم، این سابقه در قالبی طنز و با عنوان "ترور انقلابی" چنین یادآوری شده است:

«ترور انقلابی! رفیقی گفت، پیکار با طبقه کارگر نوشته است: توده ای ها که بعد از خواب سنگین چندین وچند ساله خود از قیام شکوهمند مردم ایران و به برکت آن از سوراخ هایشان بیرون خزیده اند، به هرکجا که پایشان برسد خرابکاری می کنند. از این آقایان نمی پرسید، خودشان کجا بودند؟ ظریفی گفت: سرگرم ترور انقلابی{!} شریف واقفی ها بودند و به انقلاب از این راه خدمت می کردند.» (2)

403

امروز، روزنامه اطلاعات از ابتکار جدید این روزنامه در دعوت از گروه های مختلف سیاسی برای تشکیل جلسه ای با عنوان "میزگرد وحدت" خبر داد که هدف از تشکیل آن جست وجوی ریشه های تفرقه و تشتت و ترسیم راه حلی بود که «در چشم انداز آن، همه نیروها در یک صف واحد زیر پرچم امام امت قرار گیرند و به مصاف با امپریالیسم جهانی برخیزند.» (3)

در این میزگرد که در تاریخ 17/2/1359، تشکیل شد از این گروه های سیاسی دعوت به

ص: 798


1- روزنامه نامه مردم، 21/2/1359، ص8.
2- روزنامه نامه مردم، 22/2/1359، ص8.
3- روزنامه اطلاعات، 21/2/1359، ص4.

عمل آمده بود: «حزب جمهوری اسلامی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، سازمان مجاهدین خلق ایران، سازمان چریک های فدایی خلق، حزب ملت ایران، حزب توده ایران، جنبش انقلابی مردم مسلمان ایران {جاما}، جنبش مسلمانان مبارز، نهضت آزادی ایران، جبهه ملی ایران، دفتر هماهنگی رئیس جمهوری با مردم.» (1)

قابل توجه است که جنبش مسلمانان مبارز در این جلسه شرکت نکرد. حزب جمهوری اسلامی نیز این دعوت را نپذیرفت. این حزب دلایل عدم شرکت خود در این میزگرد را این گونه توضیح داد: «به لحاظ آنکه روزنامه اطلاعات آشکارا در امتداد اهداف امپریالیسم و ضد انقلاب که خود در ضدیت کامل با وحدت ماست، گام برمی دارد {و مکرر، ازجانب نیروهای انقلابی اسلامی مورد خطاب قرار گرفته و توجهی ننموده است}، از شرکت در چنین جمعی خودداری نموده و خصوصاً این توجه را می دهد در مجمعی که گروه هایی آنارشیست چون فداییان خلق که هرگز به بلوغ سیاسی نرسیده و فریب کاری و ضدیت با خلق و انقلاب اسلامی آنان کاملاً مشهود است، چگونه می شود از وحدت عمل برای مبارزه با امپریالیزم گفت وگو نمود. ما در جنگ با شیطان زمان، تنها به خداوند و خلق اصیل انقلاب تکیه می کنیم و هرگز با ضد انقلاب، نشستی نخواهیم داشت و این بدان دلیل است که ما وحدت را جدا از وحدت ایدئولوژیک نمی دانیم، چگونه با اشخاصی که از بحث زیربنایی می گریزند، به بحث روبنایی بنشینیم.» (2)

همچنین سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با ارسال نامه ای به روزنامه اطلاعات، دعوت این روزنامه را رد کرد. این سازمان دلایل نپذیرفتن این دعوت را چنین اعلام کرد: اعتقادنداشتن به وحدت استراتژیکی جدای از وحدت ایدئولوژیکی، وابستگی مشخص برخی گروه های دعوت شده {حزب توده، جبهه ملی و...} به ابرقدرت شرق یا غرب، بی معنی بودن مذاکره بر سر منافع مردم با گروه هایی چون سازمان چریک های فدایی خلق که با دولت منتخب مردم می جنگند و سپاهیان را به قتل می رسانند و... .

این سازمان در پایان نامه خود نوشت: «به نظر ما چنین میزگردی با این کیفیت مدعوین و همچنین نحوه طرح سؤال ها انحرافی بوده و در این جهت است که تمام این گروه ها را که اغلب ضد انقلاب یا بعضاً در خطی غیر از خط انقلاب اسلامی هستند دوستان انقلاب جلوه دهد، این خود بی تردید از عدم اطلاع و یا از ساده لوحی دست اندرکاران ناشی می شود.» (3)

بنابراین، میزگرد با حضور نمایندگان هشت گروه سیاسی در دفتر روزنامه اطلاعات تشکیل شد و در آن عبدالعلی بازرگان از نهضت آزادی ایران، دکتر ناصر تکمیل همایون از حزب ملت ایران، مهدی عسکری از جنبش انقلابی مردم مسلمان ایران {جاما}، فرج الله میزانی {جوانشیر} از حزب توده ایران، عباس داوری از سازمان مجاهدین خلق ایران، فرخ نگهدار از سازمان چریک های فدایی خلق ایران، دکتر مسعود حجازی از جبهه ملی ایران و محمد مبلغی اسلامی از دفتر هماهنگی رئیس جمهور با مردم شرکت داشتند و هرکدام به ترتیب مطالبی ایراد کردند. (4)

ص: 799


1- همان.
2- همان.
3- همان.
4- همان.

404

درپی اعتراضات وسیع به اظهارنظر مهندس بازرگان درباره محسنات انتخاب شدن مسعود رجوی برای نمایندگی مجلس، امروز، روزنامه کیهان متن یک گفت وگوی اختصاصی با وی را درج کرد. روند این گفت وگو به نحوی درجهت تبرئه بازرگان از هم نوایی و هم مسلکی با سازمان مجاهدین خلق است؛ سازمانی که در ستیزی آشتی ناپذیر با نیروهای خط امام قرار دارد و روزبه روز نیز این فاصله و شکاف بیشتر می شود.

دراین حال، نوع برخورد بازرگان، برآشفتگی زیادی را طبعاً درپی داشت. مسئله قابل توجه دیگر تفاوت سنخ کار سازمان با نهضت آزادی به خصوص شخص بازرگان در جنبه های

مختلف است که ازنظر بسیاری، این نگاه بازرگان نوعی وادادگی دربرابر جریانی تلقی شد که هم در ایدئولوژی و هم در تاکتیک، از جدی ترین مخالفان نهضت آزادی به شمار

می رود. این تفاوت چه سال های قبل از انقلاب {که نهضت آزادی خاموش بود و سازمان در "جنبش مسلحانه" درحال تبدیل شدن به اسطوره بود} و چه بعد از آن درقالب آموزش های تشکیلاتی سازمان، به شکلی تحقیرآمیز علیه نهضت آزادی ابراز می شد. برعکس، این کار یک پیروزی بزرگ برای سازمان مجاهدین خلق بود که بدون دادن هیچ امتیازی، چنین امتیازی می گرفت.

دفاعیه امروز بازرگان از این نظر هم ضروری تشخیص داده شده بود که حتی بسیاری دوستداران بازرگان، این حرکت را اشتباه و بلکه ویرانگر و درجهت تخریب سابقه وی می دانستند و آن را یک خطای بزرگ می شمردند.

درهرحال، در ادامه بخشی از متن مصاحبه بازرگان در کیهان امروز که طبعاً به دلیل حضور دکتر ابراهیم یزدی در رأس کیهان، کاملاً درجهت تبرئه و تبلیغ برای بازرگان تنظیم شده، درج گردیده است. چکیده این مصاحبه بدین شرح است: «مهندس بازرگان در یک گفت وگوی اختصاصی با کیهان انگیزه انتشار دو اطلاعیه خود را درباره مسعود رجوی {یکی از رهبران مجاهدین خلق} و دیگری توضیحی بر اطلاعیه اول(1) را تشریح کرد. مهندس بازرگان در این گفت وگو تأکید کرد که دلیل اقدام من در دور دوم انتخابات اینکه من معتقدم و ضروری و حق می دانم که اختیار مملکت و حق دخالت در امور و نظارت ازطریق مجلس اختصاص به دسته خاص از ملت ولو اکثریت و افراد خیلی صالح نداشته باشد، بلکه همه گروه ها و قشرهای ملت برحسب عده و جمعیتشان و بر طبق اصل3 قانون اساسی جمهوری اسلامی در تعیین سرنوشت سیاسی مملکت مشارکت نمایند. منتها این بستگی دارد به اینکه این افراد و گروه ها بتوانند حمایت و اعتماد مردم را نسبت به خود جلب نمایند، نه از راه زور و تحریک.» (2)

405

در شرایطی که تیمسار اویسی از فرماندهان مؤثر ارتش شاه، بعد از فرار همچنان علیه نظام جمهوری اسلامی فعال است، امروز، روزنامه نامه مردم ارگان حزب توده، در گزارشی از آمادگی وی برای تدارک یک کودتا خبر داد.

ص: 800


1- * برای توضیح بیشتر درباره اطلاعیه بازرگان شامل ابراز امیدواری وی برای رأی آوردن مسعود رجوی در انتخابات مرحله دوم مجلس و نیز اطلاعیه دوم توضیحی وی، به روزشمار 17/2/1359 رجوع شود.
2- روزنامه کیهان، 21/2/1359، ص2.

متن گزارش به این شرح است: «اویسی در مصاحبه ای با فیگارو مگزین که سه شنبه گذشته، در پاریس منتشر شد اعلام کرد که آماده کودتا است. اویسی در این مصاحبه به طور عریان گفت که با سران درجه اول امریکا در تماس است. او گفت: منتظر هستیم که برای یک کودتا، پشتیبانی امریکا را داشته باشیم تا اقدام کنیم. درمورد ارتش، اویسی گفت: در ایران افسران زیادی از ارتش با ما هستند. افسرانی که ظاهراً در امریکا تعلیم می بینند نیز به ما پیوسته اند و آنهایی که در عراق، مصر و اسرائیل هستند همچنین. اویسی امکانات خود در ایران را چنین توصیف کرد: 3000 افسر و 80000 آدم معمولی که متشکل و مسلح هستند دراختیار ماست، علاوه برآن ما دارای 30 هلیکوپتر هستیم. درمورد ارتش جمهوری اسلامی او گفت: از 800 تانکی که ارتش دراختیار دارد، 30 25 عدد آنها اکنون قابل استفاده هستند. این روزنامه افزود: اویسی در جواب

سؤالی که در ایران چه نیرویی با ارتش اویسی می تواند مقابله کند، گفت که ازجمله ارتش 30000 نفری سپاه پاسداران می تواند مزاحمت هایی دربرابر ما به وجود آورد. درباره حزب توده ایران، اویسی گفت: حزب توده وابسته به [آیت الله] خمینی است و شدیداً از خمینی دفاع می کند.» نامه مردم در انتهای خبر از قول اویسی آورده است: «من این سرزمین را خوب می شناسم و به امکانات محلی کاملاً واقف هستم و درموقع مناسب امکان عمل خواهیم داشت.» (1)

یادآوری می شود بنی صدر در سرمقاله روزنامه انقلاب اسلامی به مطالبی اشاره کرده است که نشان می دهد بحث وقوع یک کودتا در آینده، در محافل مختلف به طرق

گوناگون رواج دارد. در این سرمقاله بنی صدر نوشته است: «دیشب، برادری برای من یادداشتی فرستاده بود به این شرح: یکی از دوستان از منابع موثق وزارت خارجه فرانسه کسب اطلاع کرده که آنها در گزارش خود در ارزشیابی اوضاع ایران به رئیس جمهوری خود ژیسکار دستن اطلاع داده اند که باوجود حرکتی که در داخل ایران این کشور را به سوی نوعی فاشیسم مذهبی سوق می دهد، امکان یک کودتای امریکایی در ایران فراهم می شود. منابع مطلع همچنین گزارش می کنند که در این عملیات حداقل 500 نفر از سران سیاسی و نظامی ایران در مرحله اول با یک یورش از بین خواهند رفت و شورش عمومی مردم که بدون تردید نیرومند خواهد بود {باتوجه به اینکه نیروهای ناراضی ملی و قشرهای تکنوکرات براثر تندروی های رو به تزاید جناح افراطی مذهبی به طرف معتدلین گرایش پیدا کرده است و با عملکرد صحیح عوامل خارجی در ایران خنثی نگه داشته خواهند شد و دربرابر خشونت نظامی نیروهای جدید ساکت خواهند شد} سرکوب خواهند شد به این ترتیب پیش بینی می شود بتوان این کشور را درصورت چنین اقدامی ازجانب ایالات متحده بعد از دو یا سه هفته بحران سخت داخلی به آرامش کشاند.» بنی صدر افزوده است: «از قرار اطلاع آقای قاسملو با یک روزنامه ایتالیایی مصاحبه کرده و گفته است: به هنگام پیشامد اشغال سفارت امریکا یا مرکز حکومت امریکا بر ایران، عده ای از افسران عالی رتبه به او مراجعه کرده و گفته اند، اگر با آنها کنار بیاید بعد از پیروزی به او خودمختاری خواهند داد. این افسران اخیراً نیز که امریکاییان به ایران تجاوز کرده بودند مراجعه و همان وعده را تکرار کرده اند.» (2)

ص: 801


1- روزنامه نامه مردم، 21/2/1359، ص1.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 22/2/1359، ص1.

ضمیمه گزارش393: گزارش بعدی رادیو لندن از نفر هفتم و ادعای عرب گرایی در حمله به سفارت ایران

در 4 خرداد 1359، در بخش فارسی رادیو لندن اعلام شد نفر هفتم و رهبر گروه حمله کننده به سفارت ایران که علی محمد نامیده شد، در مصاحبه ای با مجله زیر نظر محمد فاروقی گفته است: هدف از اشغال سفارت ایران این بود که توجه جهانیان را به نژادپرستی ضد عرب که در ایران اعمال می شود جلب کنند. علی محمد گفته است که رژیم جدید در ایران اعراب را استثمار کرده است و اینکه درمورد اعراب ایران در ادارات دولتی تبعیض قائل می شوند. علی محمد می گوید به دلیل اینکه دولت ایران مطبوعات را سانسور می کند اعراب قادر نیستند صدای خود را به گوش دنیا برسانند. (1) یادآوری می شود هدف اشغال سفارت ایران، آزادی زندانیان موسوم به خلق عرب اعلام شده بود که با مخالفت شدید ایران مواجه شد و شکست خورد.

ضمیمه گزارش399: ذکر بعضی اعمال و رفتارهای گروه های درگیر در کردستان به روایت انجمن اسلامی کردهای مقیم مرکز

در افشاگری جمعیت کردهای مقیم مرکز، در توضیح اعمال وحشیانه ای علیه جان و مال و ناموس مسلمانان کرد، چنین آمده است:

«1. باقیمانده مردم سنندج که قصد خروج از شهر سنندج را دارند به وسیله گروه های ضد انقلاب هدف گلوله قرار می گیرند و از خروج آنها به شدت جلوگیری می شود تا از آنان به عنوان سنگر جهت حمله به برادران ارتشی و پاسداران و پیشمرگان مسلمان کرد استفاده نمایند.

2. مسجد جامع را به سنگر تبدیل کرده و از آنجا با اسلحه سبک و سنگین به برادران ارتشی و سپاه پاسداران و پیشمرگان مسلمان کرد و مردم مسلمان حمله نمایند تا نیروهای مسلمان نیز متقابلاً تیراندازی کرده و مسجد تخریب شود و سپس بتوانند بوق و کرناهای داخلی و خارجی خود را به کار اندازند و بگویند ارتش و سپاه پاسداران مسجد را تخریب می کنند.

3. در چند روز اخیر، عده ای از مسلمانان مبارز کرد را دستگیر نموده و بدون بازجویی با منطق مارکسیسم استالینیسم آنها را اعدام کرده اند. از آن جمله این خلقی های طرف دار کارگر یکی از کارگران سنندجی را به نام معروف شبلی بیست وپنج ساله که نماینده کارگران سنندجی بوده همراه برادرش هادی شبلی به طرز فجیعی مثله کرده اند و شمس الله مشیر پناهی و علی غفوری و نعمت گچکار را اعدام کرده[اند].

ضمناً جنازه برادر علی غفوری را سوزانده اند. درمورد شهید معروف شبلی و برادرش ابتدا شاهرگشان را با چاقو پاره کرده تا از دیدن دست وپازدن آنها لذت ببرند، ولی دو برادر به طور مکرر داخل خون خود با صدای بلند الله اکبر می گویند. نوکران امپریالیزم عصبی شده و دهانشان را با چاقو درمی آورند. مجدداً در لحظات آخر باز از شنیدن الله اکبر خشمگین شده و آنها را تیرباران می کنند. ننگ بر بی منطقان، درود خدا بر شهدای اسلام» (2)

ضمیمه گزارش401: متن کامل نامه مدیریت سابق دانشگاه تهران حاوی گزارش لحظه به لحظه از وقایع روز اول اردیبهشت دانشگاه تهران نظر به حضور لحظه به لحظه نویسندگان نامه و نیز موضع انتقادی جدی آنان دربرابر مسئولان وقت که بر اهمیت مندرجات نامه افزوده است، متن کامل این نامه که بسیار حائز اهمیت است بدین قرار درج می شود:

«به نام خدا

به دنبال وقایع و زدوخوردهای اخیر دانشگاه تهران، در استعفانامه خود به تاریخ 3/2/1359، وعده کردیم که شرح وقایع و دلایل استعفای خود را به زودی به اطلاع امام و امت برسانیم. وظیفه خود می دانیم که ملت شریف و رزمنده ایران را در جریان واقعیت آنچه که گذشت قرار دهیم تا خود قضاوت کنند و مقصر را از بیگانه [بی گناه] بازشناسد.

در روز دوشنبه 1/2/1359 که بنا به تصمیم شورای انقلاب آخرین روز مهلت برای تخلیه دفاتر گروه های سیاسی در دانشگاه بود، از اولین ساعات بامداد، ساختمان دفتر دانشجویان پیش گام، هواداران سازمان پیکار، مبارز و راه کارگر واقع در خیابان 16 آذر، توسط افراد زیادی به صورت چند حلقه زنجیر محاصره و محافظت می شد و تعدادی هم پاسدار کمیته در خیابان حضور داشت.

ص: 802


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 68، 5/3/1359، ص14، بخش فارسی رادیو لندن، 4/3/1359.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 21/2/1359، ص11.

آنچه از دفتر ریاست دانشگاه واقع در طبقه پنجم سازمان مرکزی که مشرف به تمام صحنه بود مشاهده می شد حاکی از این بود که مقدار زیادی سنگ و چماق در زیر توده های کاغذ در کف خیابان 16 آذر استتار شده بود و ظاهراً توده های کاغذ برای آن بود که درصورت استفاده از گاز اشک آور با آتش زدن آنها گاز را خنثی کنند. استتار سنگ ها هنگامی آشکار می شد که جمع کنندگان، قطعات جدید سنگ را مرتباً به صحنه آورده و در زیر روزنامه ها پنهان می کردند.

در آن ساعات اول روز که هنوز از اجتماع مردم در آنجا خبری نبود، اینان با پلاکاردهایی مردم را به مقاومت در خیابان 16 آذر تشویق می کردند. ظاهر کاملاً رزمی که اعضا و هواداران این سازمان ها به خود گرفته بودند و دعوت علنی از مردم برای به اصطلاح مقاومت دربرابر تصمیم شورای انقلاب، خود از دلایل اجتماع تدریجی مردم در آنجا بود که با گذشت زمان بر تعداد آنها افزوده می شد. در اینجا ذکر این نکته لازم است که چون به این گروه ها تا پایان روز دوشنبه، فرصت داده شده بود مردم می بایست قاعدتاً تا پایان مهلت از حضور در محل خودداری نمایند، ولی مشهود بود که دست هایی در پس پرده گروه هایی از مردم را به حضور در محل تشویق می کرد و این دلیل دیگری بر اجتماع مردم در آن مکان بود. این صف آرایی و تهیه سنگ و چماق و دعوت از مردم برای به اصطلاح مقاومت کاملاً نشانگر آن بود که چهار گروه مزبور، آن روز مصمم بودند با ایجاد یک درگیری وسیع حادثه ای ناگوار بیافرینند و آن را به نام شورای انقلاب و رئیس جمهور ثبت کنند. ما که از طبقه پنجم سازمان مرکزی دانشگاه، شاهد همه وقایع و تمامی صحنه بودیم وقوع چنین درگیری خونین و ناگوار را پیش بینی و با تمامی وجود حس می کردیم.

به همین دلیل برای جلوگیری از این حادثه ناگوار تلاش بسیار کردیم. در تمام طول روز از یک سو با مقامات مسئول مرتباً تماس گرفتیم و از آنها خواستیم که با مستقرکردن تعداد کافی از پاسداران در مدخل خیابان های مختوم به دانشگاه راه را بر مردم ببندند تا در صحنه ای که اینان برای درگیری با خلایق تدارک دیده بودند مجتمع نشوند، و از سویی دیگر با تماس با سازمان دانشجویان پیش گام مصرانه از آنان خواستیم که هرچه زودتر نمایندگان خود را برای مذاکره نزد ما بفرستند تا شاید بتوانیم راه را بر بروز حادثه ببندیم. سازمان دانشجویان پیش گام وعده داد که نماینده خود را در ساعت 2 بعدازظهر، بفرستند. در جلوی اجتماع مردم، گروهی دربرابر صف آرایی این چهار سازمان

ایستاده و با فریاد "حزب فقط حزب الله، رهبر فقط روح الله" و شعارهایی دیگر، علیه آنان شعار می دادند. ضمناً مقامات مسئول به تماس و درخواست مستمر ما درمورد بستن راه های مختوم به دانشگاه برای جلوگیری از بروز درگیری، کوچک ترین اعتنایی نکردند تا آنکه در ساعت 1:45 بعدازظهر، یعنی 15 دقیقه قبل از وعده ملاقات ما با نمایندگان دانشجویان پیش گام، چند نفری در صف مقدم جبهه، یعنی مرز بین دو گروهی که در مقابل هم صف آرایی کرده بودند به جان هم پریدند که ناگهان اعضا و هواداران پیش گام، پیکار، مبارز و راه کارگر که از اوایل بامداد، صحنه نبرد را تدارک دیده بودند سنگ ها و چماق ها را از زیر توده های کاغذ درآورده و به جان طرف مقابل افتادند که آنان نیز شروع به پاسخ متقابل کردند و این چنین کارزار شروع شد. بلافاصله پس از خاتمه درگیری اعضا و هواداران پیش گام، پیکار، مبارز و راه کارگر شروع به سنگربندی در سرتاسر خیابان 16 آذر کردند و صف مقدم جبهه را به ابتدای خیابان، یعنی مدخل خیابان 16 آذر از خیابان انقلاب کشاندند و در مدت زمان کمی موزائیک های دور استخر محوطه ای را که محاصره کرده بودند کنده و به قطعات کوچک تر تقسیم کرده و در کف خیابان برای درگیری مجدد انباشتند. در همین فاصله، قسمتی از دیوار و نرده های دانشگاه را خراب کردند و قطعات صندلی های چوبی [نیمکت] محوطه دانشگاه را برای تهیه چماق از جای درآوردند. تعدادی از آنها در روی سقف باشگاه دانشگاه به جمع آوری سنگ مشغول شدند و حتی بنزین اتومبیل های دانشگاه را، لابد برای تهیه کوکتل مولوتف، کشیدند و خلاصه از تخریب هر آنچه امکان داشت برای سنگربندی و تهیه چماق خودداری نکردند. عصرهنگام که خبر درگیری در اطراف دانشگاه در شهر پخش شده بود گروه های مردم به سوی دانشگاه سرازیر شدند و با آنکه آگاهانه شعار می دادند: "توطئه فدایی درگیری، درگیری"، ولی کاملاً مشخص بود که صحنه درگیری با همان شیوه بعدازظهر می تواند تکرار شود و این بار با سنگربندی و تدارکی که این سینه چاکان خلق!! دیده بودند بسیار خون بارتر از بار پیش می شد، به خصوص که شب نزدیک بود. سازمان

ص: 803

دانشجویان پیش گام که قرار بود نمایندگان خود را در ساعت 2 بعدازظهر، برای مذاکره به دفتر مدیریت دانشگاه بفرستد از این کار

خودداری کرد. پس از تماس های

مجدد قول دادند که در ساعت 6

بعدازظهر، نماینده خود را برای مذاکره و تبادل نظر با مدیریت دانشگاه درمورد تخلیه دفاتر خود و جلوگیری از بروز حادثه فرستاده و این بار نیز همان طور که انتظار می رفت،

به قول خود وفا نکردند. بر ما مسلم شد که اینان قصد دارند تا آخرین لحظه این مهلت که بنا به دعوت رئیس جمهور مردم به دانشگاه خواهند آمد از فرصت استفاده کنند و با ایجاد درگیری و زخمی کردن و کشتن مردم و نیز خرابکاری در دانشگاه حادثه خون بار به وجود آورند و سپس با تبلیغات وسیع آن را به نام دولت و شورای انقلاب ثبت کنند.

بلافاصله پس از درگیری بعدازظهر، طبق برنامه قبلی تعدادی از آنها در سطح شهر، به ویژه خیابان های اطراف دانشگاه با قیافه های سراسیمه و آشفته و بلندکردن پلاکارد از مردم پنبه و پنیسیلین و خون و یخ طلب می کردند و چنین وانمود می کردند که کشتار وسیعی رخ داده و زخمیان بی شماری در دم مر گ اند و تعداد کشتگان را با ارقام دروغین اعلام می کردند، درحالی که طبق آمار منتشره 3 نفر در مدت این 24 ساعت، کشته شدند و البته تا آن لحظه با یاری مردم و پاسداران کسی کشته نشد، ولی عده ای به وسیله سنگ و چماق از طرفین مجروح شدند و قابل توجه است که کشته شدگان این 24 ساعت، هیچ کدام از این سینه چاکان خلق نبودند، بلکه همگی از مردمی بودند که در صف مقابل آنها ایستادگی می کردند. ساعت 6 بعدازظهر، بعد از بدقولی دانشجویان پیش گام درمورد فرستادن نماینده خود و نیز توجه نکردن مسئولین مملکتی به خواست ما مبنی بر بستن خیابان های مختوم به دانشگاه برای جلوگیری از اجتماع مردم و درنتیجه جلوگیری از درگیری، از آنجا که هرلحظه احتمال بروز حادثه خونین دیگری می رفت به ناچار به رئیس جمهور و شورای انقلاب مراجعه کرده و پس از شرح وقایع آن روز و انتقاد کوتاهی از مسئولان، مصرانه خواستیم که با فرستادن پاسدار و ماشین های بلندگودار مردم را از کسانی که در خیابان 16 آذر سنگر گرفته بودند، جدا کنند و با همین شیوه صفوف مردم در طول شب از آنان جدا شد و هیچ گونه درگیری به وجود نیامد. سؤال این است که چرا مسئولان، با همین شیوه درطول روز که ما مرتباً پیشنهاد می کردیم، از درگیری و خونریزی جلوگیری نکردند. لازم به تذکر و توجه است که مراجعه ما به رئیس جمهور و شورای انقلاب باعث شد که ترتیبی اتخاذ شود که آن شب از یک درگیری و خونریزی وسیع جلوگیری شود، والا غرض ورزی این گروه ها و بی توجهی مسئولان فاجعه بزرگی به بار می آورد.

در ساعت 22:15، 3 نفر به دفتر مدیریت دانشگاه مراجعه کرده و خود را نماینده چهار سازمان پیش گام، پیکار، مبارز و راه کارگر خواندند و از همه چیز سخن گفتند الا تخلیه

و تحویل دفاتر خود و بار دیگر بر ما مسلم شد که اینان مصمم اند تا آخرین دقیقه مهلت مسلحانه مقاومت کنند و خونریزی را ادامه دهند. در طول شب صدای تیراندازی از داخل و خارج دانشگاه ادامه داشت که دراین رابطه توجه به دو نکته بسیار مهم و ضروری است: اول اینکه صدای گلوله هایی که از خارج دانشگاه، محل استقرار پاسداران و توسط آنان شلیک می شد با صدای گلوله هایی که از داخل دانشگاه شلیک می شد عمدتاً متفاوت بود. دوم اینکه در ساعت 2 بامداد سه شنبه 2/2/1359، از دفتر دانشجویان پیش گام به ما تلفن زدند که تصمیم گرفته ایم دفتر خود را تخلیه کنیم و درست از همان لحظه صدای تیراندازی از درون دانشگاه قطع شد. باتوجه به اینکه پاسداران در خارج دانشگاه مستقر بوده و از هجوم مردم جلوگیری می کردند و در سیاهی کامل شب از مردم کسی در دانشگاه نبود و نیز باتوجه به دو نکته فوق، آشکار می شود که اعضا و هواداران این سازمان بودند که سرتاسر شب در داخل دانشگاه سنگر گرفته و تیراندازی می کردند تا پاسداران نیز پاسخ بدهند و در نیمه های شب، در دل مردم رعب و وحشت ایجاد کنند و همه چیز را به نام شورای انقلاب تمام کنند و چنین هم کردند.

در ساعت 4:30 بامداد، نمایندگان رئیس جمهور، کمیته و نمایندگان دانشجویان پیش گام به دفتر مدیریت دانشگاه آمدند تا برای چگونگی تخلیه و تحویل دفاتر مذاکره کنند و درخواست اصلی شان این بود که پاسداران برای خروج از آنها محافظت کنند تا مورد هجوم مردم واقع نشوند. بالاخره در نزدیکی های سپیده پس از جروبحث زیاد دفاتر آنان به نماینده دانشگاه تحویل شد که ایشان هنگام تحویل گرفتن در یکی از دفاتر دانشجویان پیش گام اسلحه دیده بود.

نکته ای که لازم است ملت عزیز ایران و امت اسلام به آن توجه کنند و از این جمله خود حدیث مفصل را

ص: 804

بخوانند این است که یکی از دو نفر نماینده دانشجویان پیش گام که در این جلسه حضور داشت آقای فرخ نگهدار بود. ایشان همان کسی است که در اوایل پیروزی انقلاب به نام نماینده سازمان چریک های فدایی خلق به تلویزیون می آمد و درحالی که پشت به مردم کرده بود حرف می زد. این شخص اولاً دانشجو نیست، ثانیاً یکی از سردمداران و رهبران سازمان چریک های فدایی خلق است که به نام نماینده دانشجویان پیش گام که هواداران سازمان چریک های فدایی خلق اند برای مذاکره و نحوه تخلیه و تحویل دفاتر آنان آمده بود. ملت رزمنده ایران باید از این دغل کاران که به نام دانشجو دفاتری را اشغال کرده و از امکانات و بیت المال مسلمین زیر پوشش فعالیت های دانشجویی استفاده می کنند، بپرسد و آنها را در دادگاه خدا و خلق محاکمه کنند که این چگونه سازمان دانشجویی است که در آخرین دقایق یکی از رهبران سازمان چریک های فدایی خلق را که دانشجو هم نیست برای مذاکره و تخلیه اتاق ها می فرستد و نیز از این دفاتر علیه خلق ستم کش ایران به عنوان ستاد عملیاتی چریک های فدایی خلق [استفاده می کنند] و به اقدامات تخریبی و مسلحانه دست می زنند و با تبلیغات مردم را می فریبند و جنگ روانی نیز ایجاد می کنند که مردم خون و وسایل زخم بندی و درمان بدهند که شورای انقلاب و دولت کشتار کرده است، درحالی که خودشان در دل سیاهی شب از درون دانشگاه به بیرون که محل اجتماع مردم [بود] تیراندازی و دانشگاه را به ویرانه ای تبدیل کردند.

پس از سپیده دم که آنان دانشگاه، خیابان 16 آذر و دفاتر خود را تخلیه کردند آنچه که در دانشگاه و ساختمان امور دانشجویی {محل دفتر آنان} مشاهده می شد انبوهی از خرابی و خرابکاری بود، گویی سپیده دمی بود پس از شبیخون قوم مغول به دانشگاه و خیابان 16 آذر. موزائیک های کنده شده از زمین، صندلی های شکسته تالار مولوی که در محوطه دانشگاه انباشته شده بود، مقدار زیادی یخ که با دروغ و تزویر از مردم جمع آوری کرده و در گوشه ای انباشته بودند، چراغ های شکسته محوطه دانشگاه، درها و شیشه ها و پنجره های خردشده باشگاه ویران شده دانشگاه، دستگاه صوتی نماز جمعه بود که نابود شده بود، میزهای رستوران های دانشگاه که برای سنگربندی در محوطه ریخته و ازبین برده بودند، قطعات بزرگ و کوچک سنگ و چوب و نرده های شکسته شده دانشگاه و... همه اینها خرابی هایی بود در محوطه دانشگاه که عمدتاً در طول شب ایجاد شده بود درحالی که از مردم یک نفر در آنجا حضور نداشت و همه به دست این فداییان سینه چاک خلق و از بیت المال خلق برای مقابله با تصمیم شورای انقلاب و رئیس جمهوری منتخب مردم.

باتوجه به شرح مختصر حوادثی که گذشت، از دید ما که شاهد و ناظر صحنه بودیم، علل آنچه به استعفای ما منجر شد چنین [است]:

1. علت اصلی حادثه که به تصمیم گیری شورای انقلاب برای تخلیه دفاتر گروه های سیاسی منجر گردید حاکمیت این گروه ها در دانشگاه است درحالی که عده معتنابهی از استادان دانشگاه فاقد دفتر کار هستند و در دانشکده ها کلاس درس کافی وجود ندارد.

گروه های سیاسی نزدیک به 180 اتاق را اشغال و به دفتر فعالیت های سیاسی خود تبدیل کرده اند، حتی در یکی از دانشکده ها دفتر ریاست دانشکده از اشغال اینان در امان نماند. حاکمیت گروه های سیاسی در دانشگاه امروز، فاجعه ای است که همه مسئولان و اکثریت قریب به اتفاق استادان از آن رنج می برند و هرروز به علت رقابت های سیاسی بین این گروه ها و نشناختن حدومرز برای خود، دامنه حاکمیت آنان گسترده تر می شود.

مدیریت موقت دانشگاه تهران در همان روزهای بازگشایی دانشگاه پس از انقلاب به گروه های سیاسی پیشنهاد کرد که دفاتر خود را تعطیل کنند و در عوض مدیریت دانشگاه ساختمانی را مانند همه دانشگاه های

دنیا به فعالیت های دانشجویی اختصاص خواهد داد و به هر دسته و انجمن دانشجویی فقط یک دفتر خواهد داد، ضمناً در دانشگاه هیچ حزب و سازمان و گروه سیاسی را به رسمیت نمی شناسند و فقط دانشجو و فعالیت های

دانشجویی را مجاز می داند.

هیچ یک از این گروه ها حاضر نشدند که با گروه دیگر حتی در طبقات مجزای یک ساختمان کار کنند، زیرا معتقد بودند که ساختمان در و راه پله

مشترک دارد و آنان حاضر نیستند از یک در وارد و خارج شده و از یک راه پله بالا بروند و همسایه یکدیگر باشند. حاکمیت این گروه های سیاسی لطمه بزرگ تر از این به دانشگاه وارد کرده است و آن اینکه شوراهای هماهنگی دانشکده ها را {که مرکب از نمایندگان استادان، دانشجویان و کارکنان است} به کلی از شکل و محتوای آکادمیک خارج کرده و به آنها شکل و محتوای سیاسی

ص: 805

داده است. نمایندگان دانشجویی در این شوراها به جای آنکه از کلاس ها و گروه های آموزشی دانشکده ها باشند تا به مسائل آکادمیک بپردازند از گروه های

سیاسی دانشجویان که هرکدام وابسته به یک سازمان و حزب سیاسی است انتخاب شده اند. به همین دلیل در 14 ماه گذشته این شوراها فقط به جنگ و دعوای سیاسی پرداختند. مثلاً برای تقسیم بندی دیوارهای دانشکده ها به منظور نصب اعلامیه های خود ساعت ها در شوراها بحث کرده اند،ولی کوچک ترین قدمی در راه اعتلای آموزش دانشکده ها برنداشتند و همه معیارهای آموزشی را به پای اهداف سیاسی خود قربانی کردند. برخی از آنان دربرابر این اعتراض که چرا باید گروه های سیاسی حدود 180 اتاق را در دانشگاه اشغال کنند پاسخ بدهند که دانشگاه برای دانشجو است و اگر شوراهای هماهنگی تصمیم بگیرند حتی همه اتاق ها هم باید به گروه ها اختصاص داده شود. ملاحظه

می شود علت العلل همه این حوادث حاکمیت این گروه هاست که تصمیم گیرنده اصلی آنان تماماً احزاب و سازمان هایی است که اینان بدان ها وابسته اند.

2. یکی از بزرگ ترین دلایل این اوضاع آشفته در دانشگاه ها این است که شورای انقلاب هیچ گونه قانون و ضابطه ای پس از انقلاب برای اداره دانشگاه ها و شوراهای آن و حدود اختیاراتشان تعیین و تصویب نکرد. دانشگاه ها نه می توانستند با قوانین قبلی کار کنند و نه قانون جدیدی در دست داشتند بدین سان دانشگاه ها را در خلأ رها کردند، سرپرستان دانشگاه ها و دانشکده ها فقط با روش ریش سفیدی به مدیریت پرداختند باآنکه دانشگاه تهران در اوایل تابستان 1358 لایحه پیشنهادی استقلال دانشگاه ها را پس از چند ماه تهیه و به دولت داد هنوز از تصویب و ابلاغ چنین لایحه ای خبری نیست.

3. ازبین بردن حاکمیت سیاسی گروه ها و جمع کردن دفاتر آنان که درحقیقت ستاد عملیاتی سازمان ها و احزابی است که اینان به آنها وابسته اند تصمیم به حقی است، زیرا با ادامه این وضع دانشگاه ها دانشگاه نخواهد شد، ولی ما معتقدیم که این تصمیم بسیار بی موقع و بی مطالعه و بدون مشورت با سرپرستان دانشگاه ها اتخاذ شد و منجر به آن چیزی شد که شرحش گذشت.

به عبارت دیگر در این حادثه خون بار بهانه را شورای انقلاب با تصمیم بی موقع خود به دست این گروه های سیاسی داد، ولی تقصیر استفاده از این بهانه کلاً به گردن این گروه هاست که مترصدند تا از کوچک ترین فرصت علیه انقلاب استفاده کرده و در روز روشن و نیز در دل شب تاریک، حرمت معبد مقدس علم را با رگبار گلوله های خود زیر پا بگذارند. چهار سازمان پیش گام، پیکار، مبارز و راه کارگر اگر دلشان برای خلق می سوخت و به آنچه می گویند معتقد بودند مانند بقیه گروه های سیاسی دفاتر خود را به موقع تخلیه کرده و تحویل می دادند تا قطره ای خون از بینی کسی نیاید. به همین دلیل است که مسئولیت این خونریزی ها را ما به گردن این چهار گروه می دانیم. آن کس که بهانه می آفریند مقصر است، ولی آن کس که از بهانه برای مقاصد شیطانی خود سوءاستفاده می کند خائن است.

4. حرف ما خطاب به شورای انقلاب این است که چرا با سرپرستان دانشگاه ها که منتخبین خود شما هستند درمورد تصمیماتی که می خواهید برای آنان بگیرید مشورت نمی کنید تا با این تصمیمات ناگهانی و بی موقع از پا درنیایند. تصمیم بجا، ولی بی موقع شورای انقلاب، آن هم بدون مشورت با ما، مسائل جدی و جدیدی برای ما به وجود آورد که پس از این حوادث دیگر قادر نیستیم در سنگر مدیریت دانشگاه مبارزه کرده و به انقلاب خدمت کنیم. این بود که ترجیح دادیم استعفا داده و به سنگر دیگری برای مبارزه و خدمت به انقلاب برویم و قضاوت کامل راجع به این مسائل را به عهده امام و امت می گذاریم.

کلام آخر ما این است که از نزدیک شاهد و ناظر بودیم که این گروه ها و سازمان هایی که برای خلق سینه می زنند چگونه در ظرف 24 ساعت یک کردستان کوچک در دانشگاه، یعنی بیخ گوش حکومت، زیر پوشش فعالیت های دانشجویی به وجود آوردند و همه جنایات خود را به نام شورای انقلاب و رئیس جمهور ثبت کردند. به شورای انقلاب و رئیس جمهور و مجلس آینده هشدار می دهیم که بدانند اینان به همین سادگی حوادث عظیم و گاه جبران ناپذیر با تکیه بر اسلحه و به نام خلق و علیه انقلاب می آفرینند. به هوش باشید، وگرنه این ماجراجویان و حادثه آفرینان، انقلاب را دربست بر باد خواهند داد. ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا وانصرنا علی القوم الکافرین.

مدیریت سابق دانشگاه تهران» (1)

ص: 806


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 21/2/1359، ص7.

ص: 807

ص: 808

روزشمار جنگ دوشنبه 22 اردیبهشت 1359 26 جمادی الثانی 1400 12 مه 1980

406

هنوز در امریکا گوشه هایی از عملیات به کلی سری طبس مطرح می شود که نشان می دهد این ماجرا ابعادی غیرقابل ذکر داشته است و دارد.(1)

یکی از رؤسای سابق بخش های سیاسی سازمان سیا به نام مایلز کوپلند، در گفت وگو با دیلی تلگراف بر جنبه هایی از این عملیات تأکید کرد که قابل تأمل است.(2) وی درباره نقش و جایگاه هواپیماهایی که در طبس فرود آمدند و گرفتار طوفان شن شدند، گفت: این هواپیماها و پرسنل آنها برای کمک کردن به خروج گروگان ها از ایران و برای فراهم ساختن پوشش نظامی برای عملیات به آنجا رفته بودند؛ عملیات نجات قرار بود در تهران و توسط مأموران داخلی در ایران انجام گیرد. من باتوجه به تجربیات شخصی که از چنان عملیاتی دارم معتقدم که حتی پیام کارتر که از رادیو تلویزیون پخش شد،(3) بخشی از این طرح جامع را تشکیل می دهد. این تصادف در وسط بیابان اتفاق افتاد و افراد اعزامی مأمور اجرای آن، آموزش های لازم را دیده بودند. ضرورت نداشت که کسی بلافاصله از آنچه اتفاق افتاده بود باخبر شود، اما باتوجه به حرفه ام، به نظر من

ص: 809


1- * نکته مهم اینکه از بین اخبار گفته نشده طرح، فقط به جنبه هایی از آن به طور تلویحی یا به تصریح اشاره می شود که مربوط به نیروهای ایرانی دخیل در طرح بوده است. به این ترتیب علاوه بر اینکه جنبه های گفته نشده طرح مسکوت می ماند، در ایران نوعی بدبینی و بی اعتمادی مخرب نیز به وجود می آورد. همچنین ابعاد طرح را در اذهان، به کمک عده ای ایرانی در تهران منحصر می کند. درحالی که چه بسا ابعادی بسیار بزرگ و غیرقابل تصور در این طرح به کلی سری وجود داشته است که از محدوده ایران و حتی منطقه فراتر طراحی شده بود. هرچند اکتفا به آنچه غیرمستقیم از طرح تصویر شده که دارای ابعاد محدودی است خودبه خود نوعی جهالت و نالایقی را به امریکایی ها نسبت می دهد، اما خسارت این امر از افشاشدن ابعاد طرح کمتر بوده است.
2- ** کوپلند اکنون بازنشسته است و نقش مشاور دارد و در عملیات طبس نیز از مشاوران بوده است.
3- *** منظور سخنرانی تلویزیونی کارتر درباره عملیات طبس در 5/2/1359 در ساعت 7 صبح به وقت امریکا {حدود 3:30 بعدازظهر به وقت تهران} است که به تفصیل در روزشمار 5/2/1359، آمده است.

دلیل ظاهرشدن بلافاصله کارتر بر روی صفحه تلویزیون این بود که ایرانیان اطمینان حاصل کنند مأموریت عملیات نجات کلاً متوقف شده و دیگر نباید به هیچ وجه نگران باشند.

شش روز قبل از اینکه کارتر اجازه عملیات را صادر کند، کوپلند طرح نجاتی را منتشر کرده بود که شباهت زیادی با آنچه بعداً اتفاق افتاد، داشت.(1) گزارش هایی در باره این طرح در سرتاسر امریکا انتشار یافت و به نظر می رسید که برخی درخواست اجرای آن را از مقامات مسئول داشتند. کوپلند گفت: در آن زمان وقتی وی سؤال کرد که آیا مخالفتی با طرح نجات او شده است، در پاسخ به وی گفته شد که مخالفتی با آن به عمل نیامده است. کارتر در پیام تلویزیونی خود اشاره کرد که پیاده شدن در صحرای طبس فقط قدم اولیه طرح بوده و هنوز نیروهای نظامی دستور آزادی گروگان ها را دریافت نکرده بودند. (2)

407

عصر امروز، وقوع حادثه ای در یک منطقه نفتی ایران در خلیج فارس، باعث شد چشم انداز تهدیدکننده ای درزمینه افزایش تنش در روابط ایران و امریکا، پدید آید.

گزارش فرمانده سپاه بندرعباس به نقل از هنگ ژاندارمری لاوان، حاکی است چند هلیکوپتر با پرتاب بمب هایی که نوع آن معلوم نیست، باعث شده قسمت بزرگی از آب دریا به صورت پودر درآمده و سپس به اطراف پاشیده شود و آتش بگیرد که شعله های آن هم اکنون به وسیله کارگران جزیره لاوان خاموش می شود. (3) این گزارش همچنین از مشاهده «یک فروند ناو خاکستری روشن در بیست کیلومتری سکوی نفتی» در ساعت 16:30 خبر داده است و در ادامه به «کشتی های دریایی {آمینیکو} در فاصله 120 کیلومتری جزیره لاوان» اشاره کرده است.

شب هنگام، بخشداری لاوان به وزارت کشور گزارش داد که عصر امروز، «سکوهای بهره برداری شرکت امیدکو {رستم} مورد حمله هلیکوپترهای ناشناس قرار گرفته است. در آب های اطراف سکوهای بهره برداری نفت امیدکو تعداد چند بمب آتش زا پرتاب و مشتعل شده است. آخرین اطلاعات واصله حاکی است تعدادی ناوچه های ناشناس که در اطراف سکوهای بهره برداری نفتی رستم بوده اند به طرف سکوهای بهره برداری شرکت نفت لاوان حرکت نموده اند و درحال حاضر، آتش خاموش و به علت تاریکی هوا هیچ گونه ناوچه ناشناس و هلیکوپتر دیده نمی شود. درحال حاضر، فرودگاه لاوان تحت کنترل افراد مسلح کمیته می باشد.» (4)

درنهایت «یک مقام آگاه در ستاد فرماندهی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران

ص: 810


1- * کوپلند در مصاحبه ای از طرحی ضربتی برای آزادکردن گروگان ها در عملیاتی کماندویی و غافلگیرکننده سخن گفته بود. پیش بینی شده بود که گاز بیهوش کننده در سفارت امریکا در تهران پخش شود و تعداد 3 فروند هلیکوپتر، با علائم هلیکوپترهای ایرانی در داخل محوطه سفارت فرود بیایند و گروگان ها را تخلیه و به پست کماندویی در صحرا ببرند. وی تأکید کرده بود که بدون مشورت با سیا این مصاحبه را انجام داده است.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 22/2/1359، ص2.
3- سند شماره 41250 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرمانده سپاه بندرعباس به فرمانده سپاه تهران، 22/2/1359.
4- سند شماره 41238 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از بخشداری لاوان به وزارت کشور، 22/2/1359.

دراین مورد اظهار داشت: درحوالی ساعت 6 عصر امروز، چند هلیکوپتر امریکایی از روی عرشه سه ناو امریکایی که در خلیج فارس مستقر می باشند پرواز کرده و در نزدیکی فضای منطقه چاه رستم در جنوب جزیره

لاوان در خلیج فارس به پرواز درآمدند. این مقام در ادامه افزود: از داخل این هلیکوپترها مایعی به صورت کف بر روی آب های منطقه چاه رستم ریخته شد که ایجاد حریق بر روی آب نمود که پس از مدتی آتش خاموش شد. وی افزود: به محض اطلاع از این حادثه چند فروند هواپیمای شکاری ازسوی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به منطقه اعزام شدند تا با حملات این هلیکوپترها مقابله و اطلاعات بیشتری را دراین زمینه کسب و گزارش نمایند.»(1) (2)

408

در موضعی متقابل در تهران تلاش های سیاسی و تبلیغاتی علیه رژیم بعث عراق، هرچند نه به صورت آنچه در عراق رایج است، شکل می گیرد. تجمع امروز رانده شدگان عراقی جلوی سفارت تونس در تهران برای بیان خواسته هایشان از اتحادیه عرب و نیز حضور جلال طالبانی دبیرکل اتحادیه میهنی کردستان عراق {رهبر گروه طالبانی} در تهران و مصاحبه وی با خبرنگار خبرگزاری پارس در تهران، نمونه هایی از این امر است.

امروز، در تهران «قریب 500 تن از برادران و خواهرانی که توسط رژیم فاشیستی بعث عراق از خاک آن کشور اخراج شده بودند در مقابل سفارت تونس در تهران تجمع نمودند.» بنا به گزارش خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی، «این گروه که همگی از اصل ونسب عراقی هستند و شناسنامه های خودشان نیز عراقی است به نشانه اعتراض به این ادعای پوچ دولت عراق که گفته بود اخراج شدگان از کسانی هستند که قاچاقی وارد عراق شده بودند و همچنین به نشانه اعتراض به تاراج و غارت مال واموالشان در عراق با نهایت آرامش در مقابل سفارت تونس در تهران تجمع و تحصن نمودند.»

یکی از متحصنین عراقی درمورد علت این تجمع گفت: «ما به عنوان نمایندگان 34 هزار اخراجی عراقی می خواهیم ازطریق این سفارت صدای مظلومانه خود را به گوش اتحادیه کشورهای عربی که دفتر مرکزی آن در تونس می باشد،برسانیم و بگوییم که اگر ما اخراجی هستیم، چرا مال واموالمان را پس نمی دهند.»

یکی دیگر از متحصنین عراقی گفت: «ما را به جرم اینکه از امام خمینی و دولت ایران پشتیبانی

ص: 811


1- * دو روز بعد، وزارت دفاع امریکا گزارش های مربوط به پرواز هلیکوپترهای امریکایی بر فراز سکوهای حفاری نفت ایران در خلیج فارس را رسماً تکذیب کرد. سخنگوی وزارت دفاع امریکا گزارش منابع ایرانی را دراین باره بی اساس خواند و تأکید کرد که هلیکوپترهای امریکایی در این منطقه فعالیت ندارند. خبرگزاری فرانسه که این خبر را مخابره کرده است، افزود: «علی اکبر معین فر وزیر نفت ایران، گفته بود که شکاری های ایران هلیکوپترهای امریکایی را مجبور کردند به عرشه ناوهای هواپیمابر در منطقه خلیج فارس بازگردند.» [روزنامه اطلاعات، 24/2/1359، ص12]
2- روزنامه بامداد، 23/2/1359، ص1.

می کردیم به فجیع ترین وضعی بیرون انداختند، اموال ما را به غارت بردند. به ما می گویند که شما عراقی نیستید درحالی که بسیاری از ما حتی تا 10 سال در عراق سرباز بوده ایم. بسیاری از ما هم اکنون پسرانمان در ارتش عراق سرباز هستند.»

فردی به نمایندگی از متحصنین نیز اظهار کرد: «ما تا روز جمعه شب وروز همین جا خواهیم بود. در حسینیه ها، در مساجد و در جاهای دیگر به سر می بریم تا بلکه سازمان اتحادیه عرب به حال ما فکری بکند و ما را از این وضعیت رقت بار نجات دهد.» متحصنین در پایان از اقدامات دولت ایران در استقبال از رانده شدگان عراقی تشکر کردند و خواستار رسیدگی و توجه بیشتر به این امر شدند. (1)

از سوی دیگر، در مصاحبه اختصاصی جلال طالبانی با خبرگزاری پارس وی هدف خود را از سفر به ایران و دیدگاه هایش را درباره انقلاب اسلامی ایران و تأثیر آن در منطقه و به خصوص عراق تشریح کرد.(2)

از وی سؤال شد: انقلاب اسلامی ایران در عراق به ویژه در منطقه کردنشین کشور شما، چه تأثیری داشته است؟ طالبانی پاسخ داد: انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی سراسر خاور میانه {غرب آسیا} را تکان داده و تأثیر وسیعی در جهان اسلام به ویژه در عراق که اکثریت ساکنان عرب آن شیعه هستند، به جا گذاشته است. تأثیر انقلاب اسلامی این بود که مردم عراق و برادران شیعه ما را در جنوب کشور بیدار کرد و آنها را تشویق به فعالیت و مبارزه کرد. همچنین اکراد عراق تشویق شدند که به مبارزه مسلحانه خود ادامه بدهند. به ویژه اینکه از پشت سر دیگر خطری متوجه آنها نیست، زیرا رژیم ارتجاعی شاه از پشت سر ناجوانمردانه به ما خنجر می زد. این خطر رفع شد و حالا به عکس انقلاب اسلامی ایران فضای تازه ای پدید آورد و اکراد ایرانی نیز که در کنار دیگر برادران ایرانی خود علیه رژیم شاهی قیام کردند، شروع به همدردی با برادران کرد خود در عراق کردند.

جلال طالبانی در ادامه گفت: انقلاب اسلامی ایران مردم را معتقد خواهد کرد که می توان طاغوت ها را سرنگون کرد. قبلاً این اعتقاد بود که رژیم قوی است و شاه و صدام حسین تکریتی، ارتش دارند و از پول های هنگفت برخوردارند و با داشتن دستگاه های سرکوبگر، نابودی آنها غیرممکن است. به همین خاطر مردم میل به انزوا و ناامیدی داشتند، اما انقلاب اسلامی ایران امید به پیروزی را زنده کرد. این انقلاب به مردم نیرو داد و یک روحیه انقلابی در دل اکراد و عرب ها در عراق به وجود آورد و تأثیر دیگر انقلاب اسلامی ایران این بود که ماهیت زشت و پلید رژیم صدام حسین تکریتی را برملا ساخت.

وی درباره اوضاع کلی عراق گفت: رژیم و دارودسته صدام حسین، اقلیتی بسیار کوچک هستند که با آتش و خون در عراق حکومت می کنند. اینان سیاست فاشیستی فجیعی علیه تمامی نیروها و احزاب و گروه ها و شهروندان عراق چه عرب، چه کرد، چه مسلمان، چه مسیحی، چه سنی و چه شیعه به کار می برند. در عراق آزادی مطبوعات، آزادی احزاب، آزادی سندیکاها مطلقاً وجود

ص: 812


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 23/2/1359، ص1.
2- * بخشی از این مصاحبه که به کردستان ایران و مسائل آن مربوط می شود در گزارشی جداگانه در همین روز آمده است.

ندارد. آنها مردم را هزار هزار بازداشت می کنند. انقلابیون را به طور دسته جمعی به جوخه های اعدام می سپارند. ده ها هزار نفر را آواره می کنند. ارتباط رژیم فاشیستی عراق با استعمار نو و استعمارگران امریکایی دیگر مسئله ای نیست که از دید کسی پنهان مانده باشد. ما رژیم صدام حسین تکریتی را رژیمی مزدور استعمار نو، وابسته به استعمارگران امریکایی می دانیم. این وابستگی ازطریق پوشش های مختلفی ازجمله ارتجاع سعودی، روابط بازرگانی و مناسبات نفتی مشهود است.

این رژیم در قبال ملت کرد عراق یک سیاست "شوونیستی" در پیش گرفته و آن را ازطریق عربی کردن مناطق نفت خیز کردنشین و کوچ دادن اکراد از مناطق خود اعمال می کند. براساس همین سیاست، آنها 1247 دهکده کردنشین را با خاک یکسان کردند، کشتزارها و جنگل ها را به آتش کشیدند و حتی چشمه های آب را با سیمان بستند.

این رژیم با مقاومت گسترده توده ای مواجه شده است. همه نیروها و احزاب ملی، همه اکراد، همه شیعیان مخالف این رژیم بوده و به مبارزه با آن برخاسته اند. اتحادیه میهنی کردستان عراق تقریباً چهار سال است که مبارزه مسلحانه خود را علیه این رژیم آغاز کرده که درعین حال بخشی از انقلابِ سرتاسری عراق به شمار می رود، زیرا چند حزب عراقی به نام تجمع ملی عراق هم اکنون در کنار ما با رژیم می جنگند. بعد از انقلاب اسلامی ایران و پیوستن برادران شیعه ما در مبارزه علیه رژیم فاشیستی عراق، دامنه مقاومت مردم عراق دربرابر این رژیم بسیار گسترش یافته است. حتی حزب کمونیست عراق که چند وزیر در هیئت حاکمه داشت، رژیم را ترک کرده و هم اکنون در کنار ما می جنگند.

بعد از برکناری احمد حسن البکر، در داخل خود حزب بعث نیز انشعاباتی رخ داد و صدام 22 تن از رهبران حزب را اعدام و صدها نفر دیگر را بازداشت کرد. (1)

409

باوجود اینکه عراق به طور سنتی ذیلِ اقمار شوروی قرار دارد، اما نظر به اهمیت ایران که هم مرز با شوروی است و نیز وقوع انقلاب ضدامپریالیستی در آن و همچنین طمع هایی که بلوک غرب به نقش عراق علیه نظام اسلامی ایران دارد، وضعیتی انتظارگونه برای شوروی در اتخاذ میزان حمایت از عراق ایجاد شده است. دراین حال، موضوع افغانستان هم مزید بر تعلقات نه شرقی، نه غربی ایران شده و فاصله بیشتری را بین ایران و شوروی به وجود آورده است. برعکس عراق، باوجود اعدام کمونیست های این کشور همچنان به تداوم دوستی با شوروی و اخذ کمک های به خصوص تسلیحاتی از آن کشور تأکید دارد. اظهارات امروز سفیر عراق در شوروی و مقارن آن اظهارات سفیر ایران در این کشور، به گونه ای گویای وضعیت یادشده است.

به گزارش یونایتدپرس از مسکو، امروز، عبدالرحمن الدوری سفیر جدید عراق در اتحاد شوروی، ضمن توهین به رهبر انقلاب اسلامی مدعی شد جمهوری اسلامی ایران سعی دارد عراق را از کشورهای سوسیالیست تحت رهبری اتحاد شوروی دور کند. وی افزود: «از زمان

ص: 813


1- روزنامه اطلاعات، 22/2/1359، ص10.

به قدرت رسیدن [آیت الله] خمینی، ایران و عراق چند درگیری مرزی داشته اند و [آیت الله] خمینی از عراقی ها دعوت کرده است که دولتشان را سرنگون کنند. الدوری که اواسط ماه آوریل به مسکو وارد شد، اضافه کرد که کشورش مایل به تقویت روابط با اتحاد شوروی است.» (1)

از سوی دیگر، دکتر محمد مکری سفیر جمهوری اسلامی ایران در اتحادیه جماهیر شوروی، امروز، تهران را به مقصد مسکو {محل مأموریت خود} ترک می کند. وی در گفت وگو با خبرنگار روزنامه اطلاعات درخصوص گفت وگویش با یکی از مقامات شوروی توضیحاتی داده که بخش هایی از آن بدین شرح است:

سؤال: شما در اخبار گفته بودید از شوروی تقاضا کرده اید به عراق اسلحه نفروشند، آیا در این گفت وگو این موضوع را هم مطرح کردید؟

مکری: بله. این را هم گفتم که کمک تسلیحاتی شوروی و دادن هواپیماهای میگ به عراق به زیان انقلاب ایران است. این سلاح ها، در میان جنگ طلبان و ضدانقلابیون غرب، جنوب و سایر نقاط ایران پخش می شود و رسیدن این سلاح ها به دست گروه های مختلف شایعه توافق دو ابرقدرت را درباره تقسیم مناطق نفوذ در اذهان مردم ایران تقویت می کند و او هم جواب هایی داد.

سؤال: چه جواب هایی؟

مکری: وی گفت که متأسف هستیم اختلاف ایران و عراق به نحوی توسعه می یابد که به سود هیچ کدام نیست و دراین مورد اظهار نگرانی کرد و افزود: ما با عراق یک قرارداد و یک رابطه صمیمانه پانزده ساله داریم و ما مایل نیستیم که روابط حسنه ما با یک کشور به زیان روابط ما با کشور دیگر تمام شود و براین اساس، تصور نمی کنم که تخریب روابط شوروی و عراق به نفع ایران باشد، زیرا تخریب این روابط محققاً عراق را بیشتر به غرب وابسته می کند و حتی اگر منبع تسلیحات عراق از شوروی قطع شود، عراق از منابع غربی تغذیه خواهد کرد و این مسلماً به سود ایران نیست.

سؤال: خوب این توضیحات شما را قانع کرد؟

مکری: نه، به او همین را گفتم. گفتم توضیحات جناب عالی نتوانست مرا قانع کند. گفتم دولت عراق یک دولت مردمی نیست و پایگاهی در میان مردم ندارد و صدام حسین این سلاح ها را برای کشتار مردم عراق و درجهت مخالفت با انقلاب اسلامی ایران به کار می برد. این دولت عراق است که با این سلاح ها به پاسگاه های مرزی ایران حمله می کند. هواپیماهایی که شوروی دراختیار عراق می گذارد فقط برای کوبیدن مرزهای ایران است و هیچ گاه در جنگ با اسرائیل به

{نقد سیاست ارسال سلاح به عراق در گفت وگوی محمد مکری سفیر ایران در شوروی با مقامات این کشور}

ص: 814


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 53، 23/2/1359، ص2، مسکو خبرگزاری یونایتدپرس، 12 مه 1980 {21/2/1359}.

کار گرفته نشده است. او باز استدلال کرد که به موجب قرارداد، باید به عراق هواپیما و اسلحه تحویل دهند و باز تکرار کرد که اگر ارسال اسلحه به عراق متوقف شود، عراق می تواند از منابع دیگر نیز اسلحه تهیه کند و تخریب روابط شوروی و عراق به نفع ایران نیست. مقام وزارت امور خارجه شوروی گفت شوروی تنها منبع تأمین اسلحه عراق نیست و دولت عراق از کشورهای غربی، نظیر فرانسه و آلمان فدرال نیز اسلحه می خرد و درصورتی که ارسال اسلحه شوروی به عراق متوقف گردد، عراق نه تنها

از سلاح های غربی صرف نظر نمی کند، بلکه حجم آن را هم افزایش خواهد داد. به علاوه ما از تمام رویدادهای عراق خوشحال نیستیم، مثلاً رفتار عراق با دوستان ایدئولوژیکی ما {اعدام کمونیست ها} مورد قبول ما نیست، ولی این امور جزو مسائل داخلی عراق است و ما در امور داخلی کشورها دخالت نمی کنیم. من مجدداً گفتم هنگامی که ایران ادعای ژاندارم منطقه بودن را داشت و با عضویت در پیمان سنتو اجازه می داد که پایگاه های جاسوسی در ایران علیه شوروی فعالیت کنند، دولت عراق ادعاهایی که امروز مطرح می کند نداشت و حالا که انقلاب ایران پیروز شده و طبعاً شوروی نیز از نتایج آن بهره مند شده است، شما دولتی را که امریکا می خواهد نقش ژاندارم منطقه را به آن محول کند تقویت می کنید. انقلاب ایران می تواند از خود دفاع کند، ولی چون مایلیم با شوروی همیشه روابط حسن هم جواری داشته باشیم، مایل نیستیم که دولت شوروی در دام نقشه های امریکا و دول غرب بیفتد و من به عنوان یک سفیر وظیفه خود می دانم که شما را از نقشه های امپریالیست ها آگاه کنم و امیدوارم که این موضوع با بی طرفی مورد مطالعه عمیق قرار بگیرد و اطمینان دارم که دراین مورد به نتایج مطلوبی خواهیم رسید. (1)

410

نیروهای عراق در مناطق مرزی و نیز در بعضی شهرهای مرزی ایران همچنان به انواع تحرکات علیه ایران ادامه می دهند.

گشتی های ایران در آن سوی اروندرود یک مقر جدید خمپاره 81 را با دو قبضه، همراه با دوربین سه پایه مشاهده کردند. (2)

در آبادان، ضدهوایی فرودگاه علیه پرواز بیگانه، یک بار در ساعت 3 بامداد،(3) و یک بار در ساعت 23، فعال شد و به اجرای آتش پرداخت. (4)

در اهواز، از استانداری خوزستان هشدار داده شد که «عده ای خرابکار در هنگام برداشت محصول گندم ازطریق مرز ایران و عراق وارد و قصد آتش زدن خرمن های گندم را دارند»، هدف این افراد از این حرکت بدبین کردن کشاورزان و بی اعتبارکردن دولت جمهوری اسلامی است، به این معنی که دولت قادر به ایجاد امنیت برای دهقانان و محصولات آنان در منطقه نیست. (5)

در ایلام و منطقه مرزی میانی، نصب دکل و برپایی چادرهایی که در آن افراد مسلح مستقر شده اند، به وسیله گروهان موسیان، مشاهده و گزارش شد. (6)

ص: 815


1- روزنامه اطلاعات، 22/2/1359، ص10.
2- سند شماره 000677 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرمانده گارد ساحلی ژاندارمری به رکن3 {عملیات}، 22/2/1359.
3- سند شماره 41237 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 22/2/1359.
4- سند شماره 287161 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی خوزستان {اهواز} به استاندار خوزستان، 24/2/1359.
5- روزنامه کیهان، 22/2/1359، ص2.
6- سند شماره 000680 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از استانداری ایلام به وزارت کشور، 22/2/1359.

امروز همچنین لشکر92 زرهی گزارشی به استانداری خوزستان داد که حاکی از رفتار خصمانه حکومت بعث عراق با ایران در همه عرصه های مقدور است. براین اساس، امروز، در تلویزیون عراق از خلبان و سرنشینان یک هواپیمای آموزشی که در ایران فرود آمده بودند و پس از دستگیری و بازجوییِ مرسوم، به عراق بازگردانده شده بودند، مصاحبه ای پخش شد. در این مصاحبه این افراد مدعی شدند که پاسداران جمهوری اسلامی ایران ضمن بدرفتاری با آنان، آنها را در زندان انفرادی محبوس کردند. (1)

411

منطقه عمومی کرمانشاه و قصرشیرین، علاوه بر مواجهه با گروه های مسلح درگیر در کردستان و نیز اقدامات عناصر عراقی، در معرض تحرکات ایذایی مهاجمان نیز قرار دارد که عموماً ازطریق عراق تدارک، تأمین، تحریک و حمایت می شوند؛ این منطقه امروز نیز با چنین مشکلاتی مواجه بود.

در نخستین ساعات بامداد، مهاجمان مسلح با سلاح های سبک و سنگین پادگان اسلام آباد را مورد حمله قرار دادند که با مقابله افراد ارتش و سپاه فرار کردند. (2)

از ساعت 22:30 شب قبل، در کنداب واقع در غرب جوانرود، درگیری مسلحانه ای بین پاسداران و مهاجمان روی داد که تا ساعاتی بعد از نیمه شب، ادامه داشت. به گزارش گروهان ژاندارمری پاوه، در این درگیری از نیروهای سپاه یک تن شهید و یک تن مجروح شد که به کرمانشاه منتقل شدند. (3)

در ساعت 17، انفجار خمپاره باعث کشته شدن 2 غیرنظامی در روستایی در غرب پاسگاه جوانرود شد. (4)

در ساعت 18 در منطقه باباجانی جوانرود، یک دستگاه تویوتا روی مین رفت و متلاشی شد و چندین تن مجروح شدند. (5) همچنین به گزارش روابط عمومی سپاه کرمانشاه بعدازظهر امروز، در منطقه شیروینه جوانرود، نیروهای پاسدار هدف حمله مسلحانه ای قرار گرفتند که تا شب ادامه داشت. مهاجمان سرانجام با تحمل تلفاتی به طرف عراق عقب نشینی کردند و از نیروهای سپاه نیز یک تن شهید و یک تن مجروح شد. دراین میان 2 کودک از اهالی نیز شهید شدند. (6)

شب هنگام، یک بمب در کنار در ورودی هتل آفتاب کرمانشاه {محل زندگی اکراد مهاجر} منفجر شد که براثر آن یک نفر زخمی شد؛ پس از انفجار بمب، تیراندازی پراکنده ای نیز روی داد. (7) دراین حال شهربانی کرمانشاه به ژاندارمری و سپاه اطلاع داد که «گروه های مسلح ضدانقلاب تعدادی اسلحه سنگین در تپه خان آباد مستقر و مهمات و تدارکات خود را در ساختمان عبدالله بیگ حیدری که در بالای این تپه است، ذخیره نموده است.» (8)

ص: 816


1- سند شماره 347511 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به استاندار خوزستان {معاونت سیاسی انتظامی}، 14/3/1359.
2- روزنامه اطلاعات، 23/2/1359، ص3.
3- سند شماره 41280 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به جانشین فرمانده ژاجا، 23/2/1359.
4- سند شماره 41263 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا {معاونت اطلاعات و عملیات مدیریت اطلاعات}، 23/2/1359.
5- سند شماره 041301 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 24/2/1359.
6- روزنامه کیهان، 23/2/1359، ص2.
7- سند شماره 41257 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات کرمانشاه به اطلاعات تهران، 23/2/1359.
8- سند شماره 041241 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 22/2/1359.

412

امروز در سنندج، تحرکات قوای دولتی با ابتکارعمل چشمگیری همراه بود و وضعیت به طور محسوسی به زیان شورشیان مسلح تغییر کرد. تکیه اصلی همچنان بر روی نیروهای داوطلب انقلابی است و نیروهای ارگان های نظامی رسمی مؤمن به اسلام و انقلاب نیز با انگیزه های شبیه آنان دست اندرکارند.

درحالی که مسئول هماهنگی عملیات سپاه و ارتش رحیم صفوی(1) است(2) و محمد بروجردی(3) در رأس نیروهای سپاه تهران و پیشمرگان مسلمان در سه راهی فیض آباد، عملیات تصرف مقرهای شورشیان را دنبال می کند،سرگرد علی صیاد شیرازی(4) در حوالی سیلو درحال پیگیری ساماندهی درست نیروهایی از تیپ3 زرهی همدان می باشد. (5) به این ترتیب، با استقرار نیروهای ارتش در تپه های حوالی سیلو، نیروهای سپاه همدان توانستند به منظور بازسازی در دالکان مستقر شوند و فقط 10 نفر از سپاه قروه در سیلو ماندند. (6)

مسئله قابل ذکر دیگر نوع آمادگی نیروهای انقلاب است که باوجود همه خطرها و موانع از شب قبل، به هر نحو ممکن در عمده مراکز مورد نظر مستقر شده اند و از اوایل روز، برای ورود به نقاط آلوده شهر و پاک سازی آن به دور از محافظه کاری های خاص نیروهای کلاسیک و صرفاً ملزم به انجام وظیفه رسمی، بدون تردید اقدام کردند.

(در سنندج تکیه اصلی بر نیروهای انقلابی است که انگیزه هایی فراتر از وظیفه رسمی و سازمانی دارند.

از سمت راست محمد بروجردی از سپاه، سرگرد علی صیاد شیرازی از ارتش و رحیم {سیدیحیی} صفوی مسئول هماهنگی عملیات سپاه و ارتش)

ص: 817


1- * وی در جنگ تحمیلی با عراق ازجمله فرماندهان اصلی سپاه بود و در سال 1376 مقام فرماندهی کل سپاه را احراز کرد.
2- سند شماره 041229 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سنندج به مرکز فرماندهی، 22/2/1359.
3- ** وی از قبل در مقام فرمانده عملیات غرب کشور قرار داشت، ولی در شرایط اخیر سنندج طبعاً تمرکز و استقرار او در این نقطه است.
4- *** وی در جنگ تحمیلی با عراق در مقام فرماندهی نیروی زمینی ارتش از فرماندهان اصلی جنگ بود و با فرمانده کل سپاه محسن رضایی، فرماندهی مشترک قرارگاه مرکزی و هدایت عملیات را بر عهده داشتند.
5- مجید نداف، 22 روز حماسه و ایثار در سنندج، تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه جامع امام حسین{ع}، 1389، ص467.
6- سند شماره 041228 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات همدان به عملیات تهران، 22/2/1359.

تحرکات امروز، درواقع تا آخرین ساعات روز قبل، آماده سازی شده بود. در محورهای عباس آباد و فیض آباد، گروه هایی از پاسداران اعزامی از تهران، قروه و پیشمرگان مسلمان کرد و... فاصله خود را با مراکز تجمع و خطوط مقاومت افراد مسلح گروه های غیرقانونی هرچه نزدیک تر کرده اند. در محور حسن آباد نیز با حضور فعال تر سرگرد صیاد شیرازی هلی برن نیروهای هوابرد در ارتفاع آبیدر کوچک و دامنه های آن، اجرا شده است. سنگرهای پراکنده ای که همچنان به سمت پاسداران مستقر در شریف آباد تیراندازی می کردند و از آنها تلفات می گرفتند، مورد تهدید قرار گرفته اند، به خصوص تپه های سه گانه حسن آباد به طور کامل تحت کنترل مدافعان انقلاب اسلامی درآمده است. البته ابتدا علی موحددانش همراه تعدادی دیگر هلی برن شدند تا بعد بتوانند ارتشی ها را نیز هلی برن کنند. (1) همچنین یک گروهان از پاسداران تهران به اتفاق پیشمرگان مسلمان کرد و تعدادی از پرسنل لشکر 28 تپه حاجی آباد را تصرف کرده اند. (2)

به این ترتیب با شرایط موجود در آغاز امروز، برتری چشمگیر نیروهای انقلاب نسبت به روزهای قبل حاصل شد و در پیشروی نیروها در محورهای مختلف، سهولت چشمگیری مشاهده گردید. دراین باره، سروان سیدحسام هاشمی در توصیف تحرکات این روز، در دست نوشته هایش یادآوری کرده است که در محور فرودگاه {بلوار پاسداران، شریف آباد، حسن آباد} رزمندگان اسلام تقریباً بدون درگیری، تپه مقابل {ضلع غربی تپه شهدا} را به طور کامل به تصرف درآورده و سپس از همان جا به سوی مرکز شهر شروع به پاک سازی کردند. حدود ساعت 11:00 بود که به میدان اقبال(3) رسیدند. (4) در میدان ورودی شهر از سمت شرق نیز پاسداران به فرماندهی علی موحددانش توانستند وارد محله حسین آباد شوند. (5)

به این ترتیب، فضای شهر به کلی نسبت به روزهای قبل، دگرگون شده است. به گونه ای که قبل ازظهر، ابوشریف {در مقام نماینده جدید بنی صدر در امور عملیات سنندج} در گفت وگو با خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی اعلام کرد: «شهر سنندج درحال حاضر در محاصره ارتش و سپاه است و تمام راه های شهر تحت کنترل شدید می باشد.» (6)

در بعدازظهر امروز، روال کار از قطعیت روند پاک سازی حکایت داشت؛ به گونه ای که در گزارش ژاندارمری کردستان به تصریح آمده است: پرسنل ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از بعدازظهر وارد شهر سنندج شده و مشغول پاک سازی محیط می باشند. (7)

البته پیشروی و پاک سازی یادشده، چندان آسان و خالی از خطر و تلفات نبود. تلفن گرامی که ساعت 14:20 امروز، به فرماندهی سپاه رسیده، بیانگر نوع و سختی کار است. متن این پیام که از بهداری مستقر در فرودگاه سنندج ارسال شده، چنین است: «به علت کثرت مراجعه مجروحین عملیات اعم از پاسدار و ارتشی و مردم عادی به این مرکز و نبودن امکانات کافی و بسته بودن

ص: 818


1- 22 روز حماسه و ایثار در سنندج، پیشین، ص458.
2- 22 روز حماسه و ایثار در سنندج، پیشین، ص459.
3- * نقطه مهمی در مرکز شهر که بعدها به میدان آزادی تغییر نام یافت.
4- 22 روز حماسه و ایثار در سنندج، پیشین، ص465.
5- 22 روز حماسه و ایثار در سنندج، پیشین، ص466.
6- روزنامه انقلاب اسلامی، 22/2/1359، ص12.
7- سند شماره 041300 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از ژاجا {رکن3 دایره عملیات} به دفتر ریاست جمهوری، 24/2/1359.

راه زمینی فرودگاه به پادگان سنندج نیاز مبرم به یک فروند هلیکوپتر مخصوص امداد پزشکی از پادگان سنندج به فرودگاه و کرمانشاه می باشد.

دکتر رازی، سپاه پاسداران»

پیامِ ساعت 17:30، رحیم صفوی با امضای مسئول هماهنگی عملیات سپاه و ارتش به مرکز فرماندهی سپاه در تهران نیز حاکی از تداوم پیشروی همراه با مشکلات و کمبودها است. در این پیام آمده است: «فعلاً درحال پیشروی هستیم. روحیه بچه ها خوب است و راه زمینی ازطریق همدان به سنندج باز شده است و پست های کنترل و بازرسی توسط سپاه دایر شده و ازنظر نیروی ورزیده باایمان و پاسدار و اسلحه و مهمات سنگین دچار کمبود می باشیم.» (1)

درعمل، تا قبل از تاریکی هوا، به گفته مسئول روابط عمومی ستاد عملیاتی غرب، محاصره باشگاه افسران شکسته شد و بیمارستان شهدا {بیمارستان اصلی شهر} به تصرف درآمد(2) و نیز در پاک سازی ها، تعدادی از مهاجمان مسلح درحین فرار یا درحال مقاومت دستگیر و به مسئولان اطلاعاتی سپرده شدند. (3)

گفتنی است هنگام پاک سازی و دستگیری افراد صحنه هایی پیش می آمد که نشان می داد حتی ازنظر دستگیرشدگان، نیروهای انقلاب با وجهه دینداری و تقید مذهبی و تعهد انقلابی شاخص هستند. یکی از شاهدان دراین باره نوشته است: «در پاک سازی، تعدادی از افراد مسلح و مشکوک دستگیر و به اطلاعات فرستاده شدند. ازجمله دستگیرشدگان 2 نفر دختر بودند. {این دو} به محض اینکه دستگیر شدند، ساک خود را به زمین زده و شیشه ویسکی که همراه داشتند، شکستند.» (4) شاهد دیگری در توصیف پاک سازی مناطق آلوده در این روز، آورده است: «گلوله خمپاره بود که می خورد داخل شهر و عده ای هم پا به فرار می گذاشتند. بعضی از بچه ها را دیدم می خواستند آنها را که در می رفتند بزنند که خود من با آنها درگیر شدم که نزنید احتمالاً اینها آدم های معمولی اند و شخصاً ناراحت بودم که نباید این کارها را بکنند.» (5)

درحالی که ادامه تردد عناصر مسلح غیرقانونی در داخل و خارج شهر، به خصوص ادامه ارتباط ازطریق جاده سقز(6) برقراری الحاق کامل بین محورهای حرکتی نیروهای انقلاب را ضروری ساخته بود، هنوز راه زمینی محور فرودگاه به پادگان گشوده نشده بود. بنابراین فرماندهان برای روز بعد، طرح ریزی و هماهنگی کردند(7) و قبل از غروب آفتاب، ناظران شاهد هلی برن هلیکوپترها پشت باشگاه {آبیدر} بودند. (8) این اقدام یکی از مقدمات عملیات فردا بود که قرار است پاک سازی شهر کامل گردد.

شب هنگام، لشکر28 کردستان اعلامیه ای خطاب به مردم سنندج انتشار داد که هرچند نمی توان از شائبه های تبلیغاتی و جنگ روانی آن برای تضعیف روحیه طرف مقابل صرف نظر کرد، اما به هرحال واقعیاتی از آخرین وضعیت سنندج را نیز دربردارد. متن اعلامیه مزبور بدین شرح است:

ص: 819


1- سند شماره 041229 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 23/2/1359، ص2.
3- 22 روز حماسه و ایثار در سنندج، پیشین، ص461.
4- 22 روز حماسه و ایثار در سنندج، پیشین، صص 465 و 466.
5- 22 روز حماسه و ایثار در سنندج، پیشین، ص463.
6- 22 روز حماسه و ایثار در سنندج، پیشین، ص467.
7- 22 روز حماسه و ایثار در سنندج، پیشین، ص466.
8- 22 روز حماسه و ایثار در سنندج، پیشین، ص463.

«بسمه تعالی

ضد انقلاب می گریزد

1. ضدانقلابیون و خائنین به تمامیت ارضی ایران وقتی از همه طرف ناامید شده اند به هر ترتیبی که شده می خواهند از شهر سنندج بگریزند. خوشبختانه با یاری خداوند متعال تعداد زیادی از آنها در ارتفاعات آبیدر و جاده سقز به وسیله نیروهای رزمنده ارتش جمهوری اسلامی ایران و پاسداران غیور دستگیر و پس از خلع سلاح به پادگان منتقل شده اند.

2. نیروهای ارتش و برادران پاسدار به پیشروی خود ادامه می دهند و مواضع اطراف شهر را از چهار طرف به تصرف درمی آورند.

3. بیمارستان شهدا به تصرف پاسداران انقلاب درآمده است.

4. مردم شرافتمند سنندج دیگر نهراسید، فتح و پیروزی به یاری خدای بزرگ به سوی شما آمده است. از زیرزمین ها به درآیید. برادران ارتشی و سپاه به استقبال شما می آیند. تعداد زیادی از ضدانقلابیون فراری دستگیر شده اند، پس مانده های ضدانقلابیون را خود دستگیر نمایید.

5. مردم رنج دیده سنندج هرچه زودتر شهر را پاک سازی کنید و با کمک سایر برادران و خواهران هم وطنمان ویرانی های ضدانقلاب را به آبادانی تبدیل نمایید، در آرامش و آسایش به پاک سازی و مرمت شهر بپردازید و شما ای پدران و مادرانی که دختران شما از شهرهای مختلف به سنندج رفته بودند که با ضدانقلابیون همکاری کنند، آنها درحال فرارند درحالی که دختران مسلح شما گریه کنان از آنها درخواست می کنند که فرار نکنند و آنها را تنها نگذارند ارتش و سپاه پاسداران به آنها اعلام نمود که نیروهای اسلامی آنها را پناه خواهند داد.» (1)

از طرف دیگر، رادیو لندن آخرین وضعیت عمومی و کلی سنندج را از زبان فردی که وی را سخنگوی عزالدین حسینی در مهاباد معرفی کرد، چنین تشریح کرد: وی تصریح می کند آخرین باری که از سنندج خبری به دست وی رسیده ساعت 10 شب، بوده است. درواقع وی وضع سنندج در این ساعت را بدین صورت توصیف می کند پیشمرگان حالت دفاعی دارند. نیروهای ارتشی بیمارستان اصلی شهر را دراختیار دارند. چریک های کرد مدرسه ای را دوباره تحت اختیار گرفتند. برای نیروهای دولتی بسیار مشکل است که چریک ها را کاملاً مغلوب کنند. هر کوچه و خیابان با کیسه های محتوی شن حائل بندی شده است. برای چریک ها در هنگام شب بسیار آسان است که در شهر حرکت کنند. تا آنجا که ما خبر داریم نقشه ای برای عقب نشینی چریک های کرد وجود ندارد. گروه های سیاسی در سنندج هشدار داده اند که هر دسته ای که می خواهد عقب نشینی کند باید سلاح های خود را به جای گذارد تا کسانی که مایل اند به جنگیدن ادامه دهند، از این سلاح ها استفاده کنند. (2)

در گزارش سازمان چریک های فدایی خلق از این روز،هرچند از پیروزی های بزرگ ادعایی قبل چندان خبری نیست، اما کار مقاومت گروه های درگیر در سنندج نیز تمام شده

بازگو نشده

ص: 820


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 23/2/1359، ص10.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 56، 24/2/1359، ص6، بخش فارسی رادیو لندن، 23/2/1359.

است. در نشریه کار ارگان این سازمان امروز، در توصیف سنندج چنین آمده است: «امروز، در درگیری های جاده حسن آباد و استانداری بیش از 5 تن از پاسداران کشته [شهید] و تعدادی مجروح شدند. امروز همچنین در کردی کرول بین نیروهای جنبش مقاومت و سپاه پاسداران درگیری پیش آمد که طی آن تعدادی از پاسداران کشته [شهید] و زخمی شدند.» به نوشته این نشریه در این درگیری 2 تن از این گروه کشته شده اند. (1)

413

امروز، روزی پرحادثه در سنندج درحالی سپری شد که موازنه قوایی که در بیش از 20 روز گذشته وجود داشت، تغییر یافت و پیروزی نیروهای جمهوری اسلامی در چشم اندازی مساعد قرار گرفت. هرچند درعمل و در صحنه واقعیات، هنوز برای اعلام قطعی پایان کار زود است و این نگرانی هنوز وجود دارد که تحولاتی غیرمنتظره جهت و روند کار را عوض کند، اما شب هنگام، چشم انداز پیروزی در حدی روشن است که در سطح تبلیغات دولتی آن را قطعی و کار را تمام شده اعلام کردند.

عصر امروز، در روزنامه انقلاب اسلامی از ابوشریف فرمانده عملیات سپاه، مصاحبه ای منتشر شد که حاکی از اطمینان از وضع برتر خودی در سنندج بوده و همچنین ازنظر طرح ابعادی که ذکر آنها به لحاظ سیاسی و اجتماعی ضرورت یافته است، قابل توجه می باشد. وی به تازگی با حکم بنی صدر به عنوان نماینده رئیس جمهوری در سنندج منصوب شده است؛ برای این انتصاب، بسیاری بیشتر جنبه های تبلیغاتی قائل هستند.

ابوشریف در بخشی از این مصاحبه گفت: «باتوجه به توطئه های متعدد و تحریک آمیز ضدانقلاب در سنندج ممکن بود احیاناً در این درگیری خشونت به کار رود و عده ای به ناحق مورد ظلم قرار گیرند. از این جهت آقای بنی صدر تأکید داشت که در مقابل تحریکات ضدانقلاب سعی شود خشونتی به کار نرود.» وی افزود: «عوامل ضدانقلاب در سنندج با کشتن سربازان، پاسداران و اعدام مسلمانان منطقه سعی در تحریک برادران ارتشی و سپاه دارد و احساسات آنان را به شدت جریحه دار می سازد.» ابوشریف یادآوری کرد: «در طول مذاکرات هیئت حسن نیت دولت و غفلت های چندماهه اخیر، ضدانقلاب فرصت را غنیمت شمرد و خیابان ها را با جوش دادن تیرآهن مسدود و شهر را سنگربندی و خود را ازلحاظ مهمات تجهیز کرده است، حتی ازطریق کانال های فاضلاب شهر، نیرو و مهمات حمل ونقل می نمایند.» ابوشریف همچنین خاطرنشان کرد: «ضدانقلاب که ازلحاظ خواربار و آذوقه در مضیقه قرار گرفته است به مغازه های شهر حمله و اموال مردم را به غارت می برد و از پیوستن مردم به برادران ارتشی و سپاه و پناهندگی آنان به پادگان به شدت جلوگیری کرده و آنان را به قتل می رسانند. حتی وابستگان مردمی را که در پادگان پناهنده هستند مورد تهدید و قتل قرار می دهند.» ابوشریف همچنین با اشاره به کل مسئله کردستان گفت: «درحال حاضر در کردستان، مسئله خلق کرد نیست، بلکه آنجا کانون کلیه مخالفین دولت اعم از چپ نماها، وابستگان رژیم بعث عراق،

ص: 821


1- سازمان چریک های فدایی خلق ایران، هفته نامه کار، شماره 59، 31/2/1359، ص9.

ایادی پالیزبان و سالار جاف است و قصد آنها این است که با تصرف و تجزیه، یک منطقه مرکزی برای ادامه فعالیت های خرابکارانه خویش علیه دولت جمهوری اسلامی ایران ایجاد نمایند.» (1)

از سوی دیگر مسئول روابط عمومی ستاد عملیاتی غرب از وضعیت امروز، بدین صورت به مطبوعات خبر داد: «طی درگیری هایی که پیش آمد بیش از دوسوم افراد گروه های مهاجم دستگیر و خلع سلاح شده و بقیه نیز باوجود کنترل شدید از شهر فرار کردند.» همچنین «از این به بعد، تنها درگیری های پراکنده ای به وقوع می پیوندند زیرا کلیه نقاط شهر در تصرف سپاه و ارتش است و می توان گفت که کار پاک سازی در سنندج تقریباً خاتمه یافته است.» (2)

درعین حال، جمع بندی خبرنگاران مطبوعات، در پایان امروز نیز قابل ملاحظه است: «کلیه سنگرهای گروه های مهاجم در سنندج تحت محاصره و تصرف ارتش و سپاه پاسداران و پیشمرگان کرد مسلمان درآمده است. ازطرفی کلیه راه های ورودی و خروجی سنندج تحت کنترل شدید نیروهای نظامی انقلاب است. امروز نیز درگیری در سنندج ادامه داشت و طبق آخرین گزارشات رسیده پیشروی نیروهای نظامی انقلاب در شهر و تصرف سنگرها و مواضع گروه های مهاجم به سرعت هرچه تمام تر درحالی که مهاجمین لحظه به لحظه و دسته دسته از مناطق درگیری می گریزند، ادامه دارد.» (3)

شب هنگام، مهم ترین خبر رسمی و رسانه ای نظام و انقلاب درباره وضع امروز سنندج در ساعت 22:05 با قطع برنامه اخبار سیمای جمهوری اسلامی ایران و پخش گزارش دفتر ریاست جمهوری چنین اعلام شد: «شهر سنندج به طورکلی پاک سازی شده و کنترل شهر در دست افراد ارتش و پاسداران است.» (4)

از سوی دیگر، سازمان چریک های فدایی خلق که هم در درگیری های مسلحانه کردستان و سنندج، از گروه های اصلی است و هم در سطح کشور، در تحرکات سیاسی و تبلیغاتی خود از میراث مشروعیت مبارزه با رژیم شاه هنوز استفاده می کند، بیانیه ای صادر کرد. مضمون این بیانیه نشان می دهد که واقعاً فرارسیدن دور پیروزی مدافعان انقلاب اسلامی و شکست حرکت مسلحانه گروه های مارکسیستی در سنندج، امری حقیقی و جدی است و این سازمان، طبق تجربه قبلی کوشید با تغییر در مواضع و رفتار جنگ طلبانه قبلی، در این روند اخلال ایجاد کند،(5) ازاین رو

ص: 822


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 22/2/1359، صص 1 و 12.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 23/2/1359، ص2.
3- همان.
4- همان.
5- * یادآوری می شود، بعداً معلوم شد که این گونه موضع گیری که در تضاد با رفتار قبلی سازمان است، درواقع بروز نوعی مبارزه داخلی است که منجر به انشعاب در این سازمان تحت عنوان اکثریت اقلیت شد. انشعابی که هریک دیگری را منشعب می خواند و هریک اصرار داشت که به تنهایی تداوم واقعی سازمان چریک های فدایی خلق است. اکثریت البته شامل بیشترین کادرهای جدی سازمان و کمیته مرکزی می شد، اما اقلیت نیز بعدها نشان داد پرتوان است و کمیته مرکزی را تجدیدنظرطلب و دورشده از راه سازمان می خواند. در عنوان نشریه کار مربوط به اکثریت، عبارت "ارگان سراسری سازمان چریک های فدایی خلق ایران" اضافه شد، اما نشریه کار مربوط به اقلیت، با همان لوگوی قبلی انتشار می یافت. درواقع هم زمان دو نشریه کار ارگان سازمان منتشر می شد. اکثریت به حزب توده نزدیک شد و مشخص گردید که نفوذ تئوریک حزب توده، عامل مهم این انشعاب بوده است. اقلیت بر مواضع جنگ طلبانه پافشاری کرد و در ادامه به سازمان مجاهدین خلق نزدیک شد. این انشعاب در خردادماه 1359، اعلام گردید و می توان گفت شکست حرکت جنگ طلبانه در سنندج به این انشعاب کمک بزرگی کرده است. جالب است که نظیر همین انشعاب اندکی بعد از انشعاب سازمان چریک ها، در حزب دمکرات کردستان نیز صورت گرفت که انشعابیون حزب مزبور نیز به حزب توده مرتبط و لااقل از نظرهای آن متأثر بودند.

در آستانه شکست در سنندج، از ضرورت قطع جنگ و کشتار و لزوم پرهیز از تفرقه که به سود امپریالیسم است، سخن گفته و از موضعی بالا، شورای انقلاب و شخص بنی صدر را مسئول عواقب عدم توقف جنگ در سنندج برشمرد و بر آتش بس تأکید مؤکد کرد. (1)

414

در شرایطی که نظام در درگیری های سنندج نقطه عطفی را پشت سر می گذارد، امروز، اظهاراتی در روزنامه کیهان درج شد که نشانه وجود فضاهای کاملاً جداگانه تحلیلی و حتی اطلاعاتی و خبری، در نزد بعضی دست اندرکاران قضیه کردستان است؛ تاجایی که یک مقام رسمی عهده دار مسائل کردستان، از آرامش سنندج در سه روز اخیر یاد کرد.

در گزارشی از کیهان امروز آمده است که مهندس صباغیان عضو هیئت ویژه(2) درمورد نقش این هیئت اظهار داشت: «هیئت ویژه نقش مشورتی دراین زمینه دارد، اما مسائل کار کردستان زیر نظر شخص رئیس جمهوری خواهد بود.» وی دراین مورد که نظر شما به عنوان کسی که دراین زمینه تجربه دارد چیست و آیا ابوشریف می تواند به مشکل کردستان خاتمه دهد، چنین گفت: «طبق اطلاعی که به ما رسیده در سه روز اخیر در سنندج آرامش برقرار شده است و حتی تیراندازی ازسوی طرفین صورت نگرفته است. دیروز تک تیراندازی هایی بوده که البته اهمیت چندانی نداشته است. به هرحال ما هم امیدواریم که آقای ابوشریف در این مأموریتی که بسیار هم حساس است موفق شوند.» (3)

ص: 823


1- سازمان چریک های فدایی خلق، هفته نامه کار، شماره 58، 24/2/1359، ص15.
2- * هیئت ویژه بررسی مسائل کردستان را دولت موقت تشکیل داد و به تأیید امام رسید. این هیئت بعدها در اظهارات نهادهای مختلف به هیئت حسن نیت مشهور شد. هاشم صباغیان در مصاحبه با نشریه چشم انداز ایران در ویژه نامه ای با عنوان "کردستان همیشه قابل کشف" درمورد این هیئت مطالبی بیان کرد که در بخشی از آن آمده است: «چشم انداز ایران: دقیقاً کی خودتان با مسئله کردستان برخورد مستقیم داشتید؟ هاشم صباغیان: اولین راهکار ما این بود که باید هیئتی با اختیار تام برود و مسائل کردستان را بررسی کند. چشم انداز ایران: این پیشنهاد شما بود؟ هاشم صباغیان: بله، در دوران مسئولیت وزارت کشور. بعد از بررسی ها، من و آقای مهندس سحابی، به این نتیجه رسیدیم و با کسانی که در آنجا آمده بودند صحبت کرده بودیم که باید یک هیئت با اختیارات به منطقه کردستان برود. بنابراین دولت برحسب نیاز آن منطقه، سه وزیر را تعیین کرد. یکی وزیر دفاع {چمران}، یکی وزیر کشور که بنده باشم و یکی هم وزیر برنامه وبودجه {آقای سحابی}، آقای فروهر هم به دلیل اینکه قبلاً با این هیئت ها رفته بود و آشنایی با این منطقه داشت انتخاب شده بود. ... در هیئت تشخیص داده شد که چون چمران قبلاً درگیر ماجرای پاوه بود {بعد از ماجرای پاوه بود} در جمع نباشد، بهتر است.» صباغیان در قسمت دیگری از این مصاحبه گفت: «مصوبه هیئت دولت این بود که اختیاراتش را به این هیئت داد. از آنجا که شورای انقلاب در آن مقطع نقش مجلس را داشت، این مصوبه هیئت دولت را تصویب کرد و امام نیز اختیارات خودش را به آیت الله اشراقی دادند. بنابراین، این هیئت ازسوی همه جناح ها تأیید شد و قدرت داشت؛ یعنی حرفی که ما آنجا می زدیم جنبه قانونی داشت. ... اسم واقعی هیئت، "هیئت ویژه حل مسائل کردستان" بود، ولی کردها آن را هیئت حسن نیت نامیدند. ما هم می گفتیم سوء نیتی در کار نیست که ما هیئت حسن نیت باشیم، اما آنها اصرار داشتند و ما در مصاحبه ها مرتب می گفتیم هیئت ویژه حل مسائل کردستان و آنها می گفتند هیئت حسن نیت.» [ماهنامه چشم انداز ایران {ویژه نامه کردستان}، جلد اول، "کردستان همیشه قابل کشف"، فروردین 1382، صص 53 و 55]
3- روزنامه کیهان، 22/2/1359، ص1.

415

جلال طالبانی رهبر یکی از دو گروه عمده کردهای عراق که به تازگی به تهران آمده است، در یک مصاحبه اختصاصی با خبرگزاری پارس به بیان دیدگاه هایش پرداخت که بخش عمده آن مرتبط با گروه های کرد درگیر در ایران بود. گروه وی اتحادیه میهنی کردستان عراق {انشعاب بزرگ از بارزانی ها} هم در مبارزه علیه دولت بعثی عراق و هم در ارتباط دوستانه با کردهای مسلح مخالف نظام جمهوری اسلامی، وضع و نقش قابل ملاحظه ای دارد. حضور وی در تهران، مقارن با اراده قطعی در حل وفصل نظامی مسئله کردستان، خود به خود می تواند حاکی از نقشی باشد که گروه های معارض کرد ایران، به دلیل حادشدن وضعشان از وی خواسته اند ایفا کند و آن ایجاد خلل مجدد در وحدتی است که اخیراً در نزد سران نظام در امر کردستان ایجاد شده است. در این مصاحبه، وی سه هدف را برای سفر به تهران ذکر کرد:

1. عادی کردن و تحکیم روابط میان انقلاب اسلامی ایران و انقلاب عراق که اتحادیه میهنی کردستان عراق نقش بزرگی در انجام آن دارد. عناصر ارتجاعی و مزدور و وابسته به استعمار می کوشند میان این دو انقلاب خرابکاری کنند. عادی کردن این روابط به نفع دوطرف است.

2. تبادل نظر با مقامات مسئول ایرانی درباره مسائل مشترک عراق و ایران و اوضاع خاورمیانه {غرب آسیا} و بررسی چگونگی متحدساختن نیروهای انقلابی منطقه در مقابل یورش استعمار به انقلاب های ایران، فلسطین و عراق.

3. توضیح درباره وقایع کردستان ایران و ارائه تصویری واقعی از این جریانات. با امید به یافتن یک راه حل سیاسی و مسالمت آمیز و پایان دادن به جنگ میان برادران در ایران، البته با مراعات اصل خودداری از هرگونه دخالت در امور ایران که همیشه به آن پایبند بوده و هستیم. (1)

به دلیل نگرانی اصلی ایران درزمینه مبارزات قومی کردها که مبادا قدیمی ترین اقوام ایرانی، با کار تشکیلاتی گروه ها، نفع خود را در جدایی از ایران و تشکیل "کردستان بزرگ" بدانند، سؤال زیر مهم ترین پرسش خبرنگار خبرگزاری پارس از طالبانی محسوب می شود. به گزارش روزنامه انقلاب اسلامی از وی سؤال شد: «اتحادیه میهنی کردستان عراق برای کسب خودمختاری در چارچوب جمهوری عراق مبارزه می کند، آیا کسب خودمختاری یک هدف مرحله ای یا استراتژیکی است؟ به کلام دیگر، آیا اکراد در چهار کشور ایران، عراق، ترکیه و سوریه، هدف درازمدتشان این نیست که یک کردستان آزاد مستقل ایجاد کنند؟»

طالبانی پاسخ داد: «نسل فعلی ما نمی تواند چیزی بیشتر از خودمختاری در چهارچوب جمهوری عراق که باید یک جمهوری دمکراتیک خلق باشد به دست آورد. ما به عنوان

انقلابیون واقع گرا و نه شاعران خیال پرداز معتقدیم که سیاست واقعی و منطقی سیاست به کاربردن "فن

ص: 824


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 22/2/1359، ص2.

ممکن ها" است. به نظر من امکان یکی شدن اکراد در یک کشور منفصل کرد، امری خیالی و در حکم عدم است.» طالبانی افزود: «سیر تحولی در شرق به نظر من درجهت متحدشدن ملل شرق است نه جداشدن آنها از هم. به همین دلیل است که من شخصاً با جداشدن کردستان عراق از این کشور یا جداشدن مناطق کردنشین ایران از جمهوری اسلامی ایران مخالفت می کنم.» وی ادامه داد: «دکتر بنی صدر گفته است که ما مخالف اصل خودمختاری نیستیم، حرفمان این است که چه کسی خودمختاری را بگیرد و کیفیت خودمختاری چگونه است.» (1)

وی همچنین گفت: به عقیده من باید از راه سیاسی و مسالمت آمیز این مشکل را حل کرد. جنگ میان اکراد ایرانی و برادران ارتشی و پاسداران یک جنگ برادرکشی است. درحالی که برادران باید هم پیمان یکدیگر باشند و یکدیگر را در آغوش بگیرند، به ویژه که ایران در معرض توطئه های استعمارگران امریکایی و توطئه های رژیم فاشیستی عراق قرار گرفته است. (2)

طالبانی بدون اینکه به طور مستقیم درباره حوادث کنونی غرب کشور ایران و عوامل به وجودآورنده آن حرفی بزند، اظهار کرد: «اگر تلاش های صادقانه ای ازسوی دو طرف مبذول شود، نظرم و امیدم این است که مشکل حل خواهد شد.» وی که نقش میانجی برای خود قائل است، افزود: «در خلال اقامتم در تهران و تماس با مقامات مسئول و سپس تماس هایی با برادران کرد، البته با آگاهی قبلی طرف مرکزی برایم روشن شد که زمینه فراهم است و خوش بینی وجود دارد و معتقدم که طرفین درجهت پایان دادن به جنگ برادرکشی حرکت می کنند و پیش بینی می کنم که به زودی به جنگ پایان داده خواهد شد و بازگشتی خواهد بود به منطق و عقل سالم و زبان گفت وشنود و رهاکردن زبان آتش و جنگ. این راه حل سیاسی و مسالمت آمیز و دمکراتیک به نفع انقلاب اسلامی ایران، کرد، فارس، ترک و همه ایرانیان خواهد بود، زیرا تمامی راه های نفوذ استعمار و رژیم فاشیستی عراق را خواهد بست، وحدت ملی ایران را استحکام خواهد بخشید و سپس الگوی خوبی به ملل اسلامی از شیوه برخورد جمهوری اسلامی با مشکلات ارائه خواهد داد، زیرا قدرت انقلاب در داده های آن است نه حرف و شعارهایش.» (3)

416

در میان شهرهای پیرامون سنندج، دیواندره به لحاظ تدارکات و پشتیبانی و نیز امکانات مربوط به محاصره شهر دارای جایگاه ویژه ای است و درگیری ها در آن، همچنان ادامه دارد. این شهر که بعد از بیجار، در مسیر زنجان به سنندج قرار دارد، به کانونی برای گروه های مسلح غیرقانونی و مرکزی برای جلوگیری از حرکت ستون های نظامی راهی سنندج، تبدیل شده است.

ص: 825


1- روزنامه اطلاعات، 22/2/1359، ص12.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 22/2/1359، ص2.
3- روزنامه اطلاعات، 22/2/1359، ص12.

یک گزارش از لشکر 16 زرهی قزوین، مبتنی بر گزارش های اخیر تیپ زنجان مستقر در بیجار، حاکی است: «اهالی دیواندره جهت جلوگیری از ورود ارتش به داخل شهر، کودکان خود را در مسیر قرار خواهند داد تا با متوقف کردن ستون پرسنل را مورد حملات شدید قرار دهند.» (1) بااین همه، یک تلفن گرام از ستاد مشترک ارتش به مرکز فرماندهی نیروی زمینی نشان می دهد که تیپ 2 زنجان از ساعت 8 صبح امروز، «تغییر مکان خود را برای تأمین دیواندره آغاز نموده است.» (2)

البته اوضاع خاصی که گروه های مسلح غیرقانونی در موقعیت هایی شبیه دیواندره ایجاد کرده اند،بالطبع باعث بی انگیزگی بیشتر آن دسته از نظامیانی شده است که صرفاً برای رفع تکلیف نظامیگری و بدون انگیزه های لازم دینی و انقلابی، در جریان اعزام ها قرار گرفته اند. این امر موجب کندی حرکت کلی نیروها شده است، البته با تدابیری ازجمله حضور نظامیان مؤمن انقلابی و باانگیزه و همراهی پاسداران تا حدی این مشکل رفع گردیده است؛ برای مثال در ساعت 11:20 امروز، تلفن گرامی از ستاد مشترک ارتش به عملیات سپاه پاسداران واصل گردید: «برابر گزارش نزاجا هنگام شناسایی فرمانده تیپ زنجان به اتفاق برادر ابوشریف از دیواندره باتوجه به شرکت افراد مسلح در شهر توافق شده است افراد بیشتری از سپاه پاسداران در عملیات تأمین و پاک سازی شهر در نظر گرفته و اعزام شوند که تاکنون دراین مورد اقدامی به عمل نیامده است.

دستور فرمایید برابر پیشگیری های لازم نسبت به اعزام و تقویت پاسدار در منطقه دیواندره به منظور انجام عملیات پاک سازی اقدام و نتیجه را اعلام دارند.

ر. سماجا سرلشکر شادمهر» (3)

یادآوری می شود که گروه های درگیر برای ایجاد اخلال در اعزام نیروها به سنندج، در دیواندره و حتی در بیجار هم دست به اقداماتی زده اند. به طور مثال، سازمان چریک های فدایی خلق، از انفجار یک مین در اطراف مقر ارتش خبر داد که براثر آن یک نظامی شهید و 2 نفر زخمی شدند. (4) تاریخ این انفجار روز گذشته ذکر شده است یعنی روزی که نیروهای زنجان برای حرکت به سوی دیواندره در بیجار مستقر بودند.

417

علاوه بر سنندج که مرکز درگیری ها است و بانه که محاصره پادگان آن ادامه و وضع بحرانی در آنجا وجود دارد، در دیگر نقاط غرب کشور نیز درگیری هایی وجود دارد.

در سقز، از نیمه شب گذشته تا ساعت 5 صبح امروز، پادگان و گروهان مالک اشتر مستقر در سقز از داخل شهر و از ارتفاعات، هدف تیراندازی با سلاح های سبک و سنگین قرار گرفت، اما با مقاومت مدافعان حمله مزبور خنثی شد. (5)

از ساعت 9 صبح امروز، بنا بر گزارش ژاندارمری: «افراد مهاجم در ارتفاعات کوره آهک واقع در 5 کیلومتری شاهین دژ با سپاه پاسداران درگیر و 4 نفر از اهالی را به گروگان گرفته که پس از نیم ساعت آنها را آزاد نموده اند که مأمورین پاسگاه با همکاری سپاهیان پاسدار در ارتفاعات

ص: 826


1- سند شماره 057503 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه ای اطلاعاتی معاونت عملیات و اطلاعات نزاجا {مدیریت اطلاعات}، شماره 30، از 21/2/1359 تا 22/2/1359، ص1.
2- سند شماره 041240 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا {مرکز فرماندهی}، 22/2/1359.
3- سند شماره 041242 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به سپاه پاسداران {عملیات}، 22/2/1359.
4- سازمان چریک های فدایی خلق ایران، هفته نامه کار، شماره 59، 31/2/1359، ص9.
5- سند شماره 41247 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 22/2/1359.

اطراف شاهین دژ سنگر گرفته و به آتش مهاجمین به شدت پاسخ می دهند.» (1) گزارش های بعدی گروهان میاندوآب از تداوم تیراندازی مهاجمان تا پایان روز حکایت می کند و اینکه «فعلاً ارتفاعات اطراف در تصرف حزب دمکرات بوده و راه تکاب به شاهین دژ بسته است.» (2)

حدود نیمه شب، پاسگاه ژاندارمری حیدرآباد جمعی گروهان نقده مورد حمله مسلحانه قرار گرفت، این حمله تلفاتی نداشت. (3)

مطابق گزارش ژاندارمری ارومیه، حمله ای که شب قبل به پایگاه رادار مستقر در کوه نقره انجام گرفته بود، در ساعت 4 بامداد امروز، با عقب نشینی مهاجمان پایان یافت. (4) از مدافعان یک جوانمرد(5) مجروح شد. (6) در متواری شدن مهاجمان پشتیبانی توپخانه مستقر در جلدیان مؤثر بوده است. (7)

در منطقه پل قطور، بازهم حمله مسلحانه ای رخ داد که این بار از نیمه شب دیشب تا یک بامداد امروز، ادامه یافت. بنا بر گزارش ژاندارمری: «مهاجمین با سلاح های مختلف از ارتفاعات پل هوایی قطور به شدت تیراندازی [می کردند] که با پاسخگویی مأمورین مهاجمین عقب نشینی [کرده] و به منظور پشتیبانی و بالابردن روحیه پرسنل از پادگان به ارتفاعات یک تیر توپ شلیک شده است.» (8)

418

در شماره 59 نشریه کار {ارگان سازمان چریک های فدایی خلق}، گزارشی درج شده است که نشان می دهد وضعیت استقرار حاکمیت نظام و نیز میزان توقعات و زیاده خواهی های گروه های مدعی مخالف آن، تا چه میزان است. حتی صرف درج هوادارانه این گزارش در ارگان یک گروه سیاسی، خود تأییدی است بر آنچه درباب وضعیت دوگانه {جنبشی ساختاری} کنونی، ذکر شد. در این وضعیت رفتارها نه براساس استقرار نظام، بلکه مقدم بر آن براساس گرایش های آرمان خواهانه موسوم به انقلابی گری، صورت می گیرد.

بنا به این گزارش امروز، در میاندوآب یک مراسم محاکمه و اعدام، خارج از حوزه اقتدار دولت و نظام انجام شده است. صرف نظر از اینکه دلیل اصلی اعدام چه بوده است این گزارش هم درجهت نمایش اقتدار گروه های مسلح مخالف نظام و هم در جنبه تظاهر به نوعی اصول گرایی مقدم بر تعلقات قومی و گروهی، با جهت گیری تبلیغاتی واضحی همراه است. متن کامل گزارش بدین شرح است: «امروز در شهر میاندوآب حدود 8000 نفر از اهالی شهرها و روستاهای مختلف گرد آمدند تا شاهد محاکمه 2 تن از پیشمرگان باشند. افراد فوق به جرم قتل یک هم وطن ترک میاندوآبی محاکمه و به اعدام محکوم شدند. حکم اعدام در ساعت 3 بعدازظهر در باغ خانه پیشاهنگی به اجرا درآمد. محاکمه توسط نیروهای سیاسی [و مسسلح غیرقانونی] کردستان {حزب دمکرات} صورت گرفت. طبق اطلاع رسیده افراد مزبور از پیشمرگه های حزب دمکرات بوده اند.» (9)

ص: 827


1- سند شماره 041249 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 22/2/1359.
2- سند شماره 041298 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 دایره عملیات} به دفتر ریاست جمهوری، 24/2/1359.
3- سند شماره 41313 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 25/2/1359.
4- سند شماره 041262 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا {معاونت اطلاعات و عملیات مدیریت عملیات}، 23/2/1359.
5- * عنوان عناصر محلی غیرنظامی است که با ژاندارمری با انگیزه های انقلابی یا انگیزه های شغلی، همکاری می کردند.
6- سند شماره 41297 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از ژاجا {رکن3 دایره عملیات} به دفتر ریاست جمهوری، 24/2/1359.
7- سند شماره 41255 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به ژاجا، 22/2/1359.
8- سند شماره 41312 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 25/2/1359.
9- سازمان چریک های فدایی خلق ایران، هفته نامه کار، شماره 59، 31/2/1359، ص9.

419

اعلام عمومی دادستانی انقلاب مبنی بر توقیف 40 نشریه ضدانقلابی که بدون پروانه منتشر می شدند، اعتراض برخی گروه های ذی ربط را درپی داشت.

امروز، حزب رنجبران ایران در اطلاعیه ای به تصمیم دادستان انقلاب اسلامی درباره توقیف نشریه خلق اعتراض کرد. در قسمتی از این اطلاعیه آمده است: این تصمیم شما نقض آشکار آزادی های مطرح در قانون اساسی جمهوری اسلامی می باشد. (1) در بخشی دیگر از اطلاعیه مذکور آمده است: نشریه خلق ارگان سیاسی تئوریک حزب رنجبران ایران بوده و نزدیک یک سال است که درخواست حق امتیاز آن در کمیسیون بررسی مطبوعات وزارت ارشاد اسلامی مورد بررسی است و نه تنها هیچ گونه نشانه ای از رد حق امتیاز آن در دست نیست، بلکه ما از وزارت ارشاد ملی گواهی رسمی برای انتشار خلق تا دادن امتیاز داریم. در قسمت دیگر اطلاعیه چنین آمده است: «رئیس جمهور بنی صدر می گوید باید آزادی باشد، رئیس جمهور انحصارطلبی را محکوم می کند، آن وقت دادستان انقلاب با یک گردش قلم، ده ها نشریه را توقیف می کند، آیا این حکایت از وجود چند مرکز قدرت و تصمیم گیری نمی کند.» (2) آیا بار دیگر سرگرمی جدیدی را به راه نمی اندازد تا ضدانقلاب، انحصارطلبان و چپ نماها از آن سوءاستفاده کرده و در این موقعیت خطیر انقلاب ما که احتیاج شدید به آرامش و تحکیم انقلاب است هرج ومرج را دامن زنند. (3)

یادآوری می شود روزنامه انقلاب اسلامی در همین شماره ای که اعتراضیه حزب رنجبران را چاپ کرده است، متنی نیز از قول صاحب امتیاز نشریه سوسیالیستی کارگر، درج کرده است. این متن، خبر روز قبل روزنامه انقلاب اسلامی مبنی بر ذکر نام نشریه کارگر در فهرست نشریات توقیف شده را این گونه تکذیب کرده است: «بدین وسیله اعلام می دارد که نشریه سوسیالیستی کارگر، که اینجانب صاحب امتیاز آن هستم و به سردبیری بابک زهرائی با داشتن پروانه رسمی انتشار به نام کارگر و با اجازه مقامات ذی صلاح مملکتی منتشر شده و می شود. ... خواهشمندم این اشتباه را در گزارش خبر تصحیح فرمایید. محمدکاظم ضیاء ابراهیمی {صاحب امتیاز}.» (4)

گفتنی است آیت الله قدوسی دادستان انقلاب اسلامی، در مصاحبه مطبوعاتی با خبرنگاران داخلی و خارجی کوشید هم با استدلال حقوقی و هم ازطریق استدلال انقلابی به این هجوم تبلیغاتی پاسخ دهد. وی گفت: «این نشریات توقیف شده که 42 نشریه هستند هیچ کدام پروانه انتشار ندارند. ... شما از این مردم یک رفراندوم بکنید ببینید چند نفر می گویند این روزنامه ها باید باشد. ... به طورکلی، کسی که خود را در خط امام و مسلمان بداند و دورویی کند یا مسلمان نداند و بخواهد علیه انقلاب توطئه کند، ما در مقابلش می ایستیم.»

وی افزود: ما قاطعانه در مقابل مقاله توطئه آمیز می ایستیم و «این کاری که می کنیم عکس العمل شدید مردم است و ما به خاطر

اینکه آرامش برقرار باشد، این کار را می کنیم. بعضی تماس می گیرند و می گویند اگر اینها را ترور کردیم، نگویید چرا.» وی در پاسخ به خبرنگاری که پرسید:

ص: 828


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 23/2/1359، ص3.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 53، 23/2/1359، ص1، تهران خبرگزاری پارس، 22/2/1359.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 23/2/1359، ص3.
4- همان.

قبلاً آقای میناچی اعلام کرده بودند که روزنامه کار اجازه انتشار ندارد، ولی دیدیم که با تیراژ زیاد هم چاپ می شود؛

آیا این توقیف ها شامل جمع کردن و توزیع هم می شود یا نه؟ گفت: «بله کاری که دادستانی می کند تصمیم دارد پای آن بایستد با شدت هم می ایستد. دو کار می شود یا دادستانی منحل خواهد شد یا این روزنامه ها تعطیل.» (1)

420

در شرایط کنونی، علاوه بر مناطقی نظیر کردستان که در وضع بحرانی قرار دارد، در برخی مناطق دیگر نیز ناآرامی هایی بروز می کند از آن جمله موارد مربوط به آبادان، اصفهان، فیروزآباد، بهشهر و سرانجام انزلی قابل ذکر است.

در آبادان صبح امروز، تحصن کنندگانی که از شب گذشته در اداره آموزش وپرورش، اقامت کرده بودند، اعلام کردند به جمع 200 نفری آنان، عده ای اضافه خواهند شد. ماجرا از این قرار بوده است: «از بعدازظهر روز گذشته، عده ای از دانش آموزان داوطلب ششم نظام قدیم که به دلیل تقلب، امتحانات [آنها] ازطرف اداره آموزش وپرورش متوقف گردید در محوطه اداره به حالت تحصن اجتماع نموده و مدعی هستند تا رسیدگی به خواسته هایشان مبنی بر ادامه امتحانات در حالت تحصن باقی خواهند ماند.» (2)

در اصفهان، «به دنبال مشاهده یک بمب بطری شکل که در دفتر مدرسه راهنمایی تحصیلی علیرضا عباسی اصفهان کار گذاشته شده بود، دانش آموزان به خارج از کلاس های درس گریختند و مدرسه به حال تعطیل درآمد. این بمب توسط اکیپ فنی سپاه پاسداران اصفهان خنثی شد. همچنین یک ساک دستی محتوی تعدادی دینامیت که آماده برای عمل بود و در مقابل یک گاراژ در خیابان دکتر فاطمی قرار داده شده بود، توسط پاسداران خنثی شد.» (3)

در فیروزآباد، براساس گزارشی که عصر امروز به شهربانی این شهر واصل گردید، تلفن گرام هشدارآمیز و پیشگیرانه ای به وزارت کشور ارسال شد که در آن آمده است: «اطلاع حاصل گردید که شخصی به نام کورش کرم پور و حسن طلایی اعلام راه پیمایی کردند. نظر به شناسایی اهالی و نامبردگان چون احتمال درگیری می رفت سعی شد با تذکر از کار جلوگیری شود، ولی برخلاف تذکرات شروع به درگیری نمودند که با کوشش مأمورین تظاهرکنندگان متفرق و اوضاع متشنج است. مسئول عواقب هرنوع پیشامد ناگوار اشخاص نامبرده می باشند. معاون انتظامی شاجا، سرهنگ وحید» (4)

در بهشهر در ادامه وضعیتی که پس از سخنرانی فخرالدین حجازی(5) رخ داد، در هفته اخیر نیز ناآرامی هایی روی داد که در چارچوب برخورد های رایج تشکل های مجاهدین خلق و مخالفان آنها، در شهرهای مختلف امری تکراری است. (6)

ص: 829


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 24/2/1359، ص2.
2- سند شماره 042410 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی به وزارت کشور، 22/2/1359.
3- روزنامه کیهان، 22/2/1359، ص12.
4- سند شماره 042412 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از شاجا به وزارت کشور، 23/2/1359.
5- * گزارش کامل این خبر در روزشمار 15/2/1359 آمده است.
6- سازمان مجاهدین خلق ایران، نشریه مجاهد، شماره 62، 22/2/1359، ص4.

در انزلی عصر امروز، تحرکات شهری به تحصن و اقامت شبانه معترضان جلوی پادگان نیروی دریایی انجامید. برابر اطلاع نیروی دریایی درحدود 200 نفر از اهالی بندر انزلی برای آزادی شخصی به نام بهرام گل آور که به دنبال درگیری،(1) چند روز قبل توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دستگیر شده بود، در جلوی پادگان نیروی دریایی انزلی اجتماع کردند.(2) (3) لازم به ذکر است که این شخص در داخل پایگاه بندر انزلی(4) از سوی حاکم شرع دادگاه انقلاب اسلامی محاکمه و زندانی شده بود.(5) (6)

421

تنوع مسئولیت های کنونی سپاه و حوزه گسترده ایفای نقش آن به تناسب وضعیت کنونی، ازجمله نکات قابل توجه است.

درحالی که نیروهای سپاه در عرصه بسیار وسیعی درگیر مسائل مختلف، از درگیری های نظامی کردستان و گنبد تا برخوردهای سیاسی تهران و دیگر شهرها و همچنین درگیر انواع نابسامانی های سیاسی هستند، نامه امروز دکتر قندی وزیر پست و تلگراف و تلفن به سپاه نمونه ای از این دست وظایف و توقعات است. در این نامه آمده است: «به طوری که اطلاع دارند مراکز مخابراتی کشور ازجمله نقاط حساس است که باید به طور مستمر زیر پوشش حفاظتی قرار گیرد و چون این مراکز در سطح کشور به خصوص در شهر تهران به صورت پراکنده واقع شده حفاظت این مراکز از عهده شرکت مخابرات به تنهایی خارج است. ... به همین جهت در نظر است واحدی به منظور حفاظت مراکز و

تأسیسات مخابراتی در شرکت مخابرات تشکیل و مسئولیت سرپرستی و نظارت بر امور افراد انتظامی را زیر نظر داشته باشد و چون تأسیسات شرکت مخابرات به طور کامل زیر پوشش حفاظتی قرار ندارد و نفرات فعلی مرکب از افراد سپاه پاسداران و گارد انتظامی ضرورتاً نیاز به کادر قوی تری دارد، لهذا به علت حادبودن موضوع و اهمیت فوق العاده ای که حفاظت شبکه مخابراتی کشور در بردارد، خواهشمند است نظر موافق آن سپاه را دایر بر اعزام نفرات مورد نیاز اعلام و دستور فرمایند ترتیبی اتخاذ شود که در شهرهای بزرگ نیز به نحوی که در تهران معمول خواهد شد با هماهنگی رئیس ستاد پاسداران و رئیس مخابرات افراد مورد نیاز برای حفاظت کاملاً مطمئن اختصاص داده شود.» (7)

422

این روزها مسئله انتخاب نخست وزیر که علاوه بر فرد انتخابی، بر سر زمان انتخاب آن هم اختلاف وجود دارد، به یکی از برخوردهای جناح های داخلی حکومت تبدیل شده است. مسئله این است که آیا برای تعیین نخست وزیر باید منتظر تشکیل مجلس ماند یا با مجوزی که بنی صدر از امام گرفته

ص: 830


1- سند شماره 041260 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به وزارت کشور، 23/2/1359.
2- ** نظر به اینکه معترضان، غیروابسته به گروه های معاند بودند و نیز مبنای اعتراضشان نه تنها در مخالفت با انقلاب و نظام جدید نبود، بلکه دغدغه های بخش هایی از نیروهای انقلاب را نمایندگی می کرد، اعتراض آنها خودبه خود نه به زور فیصله یافت و نه به درگیری های خشونت بار کشیده شد.
3- سند شماره 042413 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 23/2/1359.
4- سند شماره 041260 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
5- *** ضمیمه دارد؛ ادامه تحصن جوانان شهر در روایت مقامات نظامی و انتظامی بندر انزلی.
6- سند شماره 042413 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
7- سند شماره 060077 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: نامه وزیر پست و تلگراف و تلفن به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 22/2/1359.

است، نیازی به تشکیل مجلس نیست. دراین باره نظرهای متفاوتی از مواضع مختلف ابراز می شود.

روزنامه انقلاب اسلامی ارگان جریان بنی صدر، چکیده ای از آخرین وضعیت و آنچه در جریان است را چنین بازگو کرد: «درپی تفویض اختیارات جدید به رئیس جمهور، در محافل سیاسی مملکت فعالیت های جدیدی آغاز گردید. از سوی دیگر، رئیس جمهور اعلام نمود که در نظر دارد با تأیید امام خمینی، نخست وزیر تعیین نماید تا از وی و کابینه ای که تشکیل خواهد داد درجهت حل مسائل و مشکلات مملکت و پیاده کردن طرح های بازسازی ایران پس از انقلاب یاری جوید. با اعلام این مطلب در مجامع سیاسی و غیرسیاسی نام افرادی همانند مهندس عزت الله سحابی، دکتر مدنی، دکتر حبیبی، دکتر صادق طباطبائی و... بر سر زبان ها افتاد. ... ملاقات هایی صورت پذیرفت. مقامات آگاه اعلام داشتند که تا آخر روز یکشنبه نخست وزیر تعیین خواهد شد. یکشنبه نیز گذشت و تا ظهر امروز نیز هنوز از تعیین و معرفی نخست وزیر خبری نشده است. به دنبال فعالیت های چندروزه اخیر چنین به نظر می رسد که در امر تعیین نخست وزیر ازجانب رئیس جمهور مشکلی وجود دارد که میدان عمل آزاد را از وی گرفته است. حال رئیس جمهور تا چه حدی بتواند این قیدوبندهای سیاسی را کنار گذاشته و آزادانه عمل کند باید منتظر فردا و روزهای دیگر بود.» (1)

مهندس بازرگان نیز دراین باره که آیا شورای انقلاب به جای مجلس می تواند رأی تمایل به نخست وزیر بدهد، گفت: «به نظر من چون ما در یک حالت فترت و استثنایی به سر می بریم و شورای انقلاب درحال حاضر جایگزین مجلس می باشد و درخواست رئیس جمهور درمورد تشکیل کابینه به تصویب امام رسید، من هیچ مانعی نمی بینم که شورا به جای مجلس رأی تمایل به نخست وزیر بدهد.» وی در پاسخ این سؤال که «آقای دکتر بهشتی در پایان جلسه گذشته شورای انقلاب نظر دادند که حق رأی تمایل و رأی اعتماد برای مجلس محفوظ است، نظر شما چیست؟» گفت: «بر طبق قرار قبلی که با اعضای شورا داشتیم کار درستی نبود که نظر بخصوصی هر فرد بدهد چون شورا دارای سخنگو می باشد؛ درحال حاضر به جو شایعه سازی این عمل کمک می کند.» (2)

شب هنگام، در پایان جلسه مشترک شورای انقلاب و هیئت دولت، حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی عضو شورای انقلاب، درباره تعیین نخست وزیر به خبرنگاران گفت: در جلسه امشب، راجع به تعیین نخست وزیر مذاکره ای صورت نگرفت و مشکل می دانم که این روزها نخست وزیر تعیین بشود. وی افزود: علت این است که تشکیل مجلس نزدیک است و هر کسی که انتخاب بشود باید مجلس او را تأیید بکند مگر اینکه احساس بکنیم که درحال حاضر انتخاب نخست وزیر خیلی ضروری است. (3)

ضمیمه گزارش420: ادامه تحصن جوانان شهر در روایت مقامات نظامی و انتظامی بندر انزلی

گزارشی که روز بعد {23/2/1359}، از ستاد مشترک ارتش به سپاه ارسال شد از احتمال حمله به دادگاه انقلاب اسلامی واقع در شهربانی خبر داد. در این گزارش آمده است: «به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مستقر در انزلی مأموریت داده شود از ورود مردم شهر به پایگاه انزلی جلوگیری نمایند.» در بخش دیگری از این نامه

ص: 831


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 22/2/1359، ص12.
2- همان، ص1.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 23/2/1359، ص2.

آمده است: «پایگاه انزلی با موافقت چه مقامی اجازه داده است دادگاه انقلاب در داخل سربازخانه مستقر گردد. درحالی که شهر دارای دادگستری و اماکن مناسب زیادی می باشد و به هرحال ترتیبی داده شود که زندانی به شهربانی یا شهرستان رشت منتقل شود و شهربانی از دادگاه بخواهند قصد و فعالیت خود را در داخل شهر و محل مناسب دیگر دنبال نماید.» (1)

گزارش نیروی دریایی پایگاه انزلی حاکی است: «تاکنون سپاه پاسداران و ژاندارمری و شهربانی منطقه هیچ گونه اقدامی نسبت به متفرق نمودن این اجتماع ننموده و خود را کاملاً کنار کشیده اند. ضمناً در میان اجتماع کنندگان افرادی از پرسنل اخراجی سپاه پاسداران و ژاندارمری با لباس فرم دیده می شوند باتوجه به اینکه در شرایط فعلی امکان هرگونه برخورد و درگیری وجود دارد، خواهشمند است دستور فرمایید برای جلوگیری از درگیری پادگان انزلی با اجتماع کنندگان دستورات لازم به شهربانی و ژاندارمری برای کنترل جمعیت صادر شود.» (2)

دو روز بعد 24/2/1359 ستاد مشترک ارتش در گزارشی اعلام کرد: «تاکنون سپاه پاسداران کوچک ترین اقدامی به عمل نیاورده و حتی از روز گذشته تاکنون از ستاد خود خارج نشده اند و شهربانی بندر انزلی مجدداً در تاریخ 24/2/1359، اعلام نموده تحصن گروه افراطی و تندروی گروه مذهبی در مقابل دادگاه انقلاب و در داخل محوطه نظامی نیروی دریایی همچنان ادامه داشته و دادستان انقلاب و حاکم شرع نیز برخلاف خواسته متحصنین مصراً قصد تعقیب متهمین را داشته و تاکنون سپاه پاسداران بندر انزلی هیچ گونه مداخله ای نکرده اند. صبح روز جاری، به تحریکاتی که در سطح شهر وجود دارد رانندگان تاکسی به بهانه خرابی آسفالت خیابان دست از کار کشیده و قصد بستن پل بندر انزلی را داشتند که بلافاصله با مذاکراتی که با آنان انجام شد و تذکرات فوری به مسئولین شهرداری داده شد از اعتصاب نامبردگان جلوگیری به عمل آورد.» (3)

ص: 832


1- سند شماره 042413 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
2- سند شماره 041260 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
3- سند شماره 042454 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا {پست فرماندهی}، 24/2/1359.

ص: 833

ص: 834

روزشمار جنگ سه شنبه 23 اردیبهشت 1359 27 جمادی الثانی 1400 13 مه 1980

423

درحالی که قرار است از چند روز دیگر {17 ماه مه برابر 27 اردیبهشت} مرحله ای از تحریم های اقتصادی اروپا علیه ایران شروع شود، برخی مانورهای دیپلماتیک ایران در چارچوب سیاست "نه شرقی، نه غربی"، بالطبع علاوه بر امریکا در روابط با شوروی نیز نوعی چالش ایجاد می کند.

امروز، صادق قطب زاده وزیر امور خارجه ایران، در مصاحبه ای با روزنامه ایتالیایی لاریپابلیکا شوروی را تهدید کرد که اگر نیروهای خود را از افغانستان خارج نکند، ایران به شورشیان ضددولتی در این کشور کمک خواهد کرد. قطب زاده در این مصاحبه گفت: ما قبل از هر چیز می کوشیم مسکو را متقاعد سازیم که نیروهای خود را از افغانستان خارج کند. اگر تلاش های ما موفقیت آمیز نباشد، برای ما هیچ راه حلی باقی نمی ماند جز آنکه به مجاهدین افغانستان از هر راه ممکن کمک کنیم. وی تأکید کرد: رژیم ببرک کارمل برای ما نماینده قانونی مردم افغانستان نیست، بلکه فقط رژیمی است که با اشغال افغانستان به دست شوروی بر این کشور تحمیل شده است. این نشریه ایتالیایی از قول قطب زاده نوشت: وی در بلگراد یک ملاقات چند دقیقه ای با آندره گرومیکو وزیر امور خارجه شوروی، داشته است و در همین ملاقات کوتاه دریافته است که به دلیل مسئله افغانستان، روابط ایران و شوروی به بن بست رسیده است. (1)

به نظر بعضی، این گونه رفتارها باعث تزلزل اردوی غرب شده و موجب می گردد آنان به طور یکپارچه علیه ایران به رفتار خصمانه مشترک نرسند، اما

در تحلیلی دیگر فقدان ترس غرب از نزدیکی ایران و شوروی، امری منفی است و موجب تشدید فشارهای غرب علیه ایران می شود.

424

دستگاه دیپلماسی عراق زمینه سازی های سیاسی بین المللی برضد ایران را در دستور کار دارد و آن را با قوت و شدت دنبال می کند.

دراین زمینه شماره امروز المستقبل اظهارات احمد ظاهر الجیلانی، سفیر عراق در اسلام آباد را

ص: 835


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 56، 24/2/1359، ص1، رم خبرگزاری آسوشیتدپرس، 13 مه 1980.

درج کرد. وی مدعی شده است: عراق مسئولیت مطالبه جزایر عربی سه گانه ای را که ایران در زمان شاه اشغال کرده است به عهده می گیرد. سه جزیره تنب بزرگ، تنب کوچک و بوموسی به کشور امارات متحده عربی تعلق دارد و عراق از موضع ملی و ناسیونالیستی خود، آنها را مطالبه می کند. (1)

دراین حال، کشورهای حامی عراق به انحای مختلف، دربرابر این گونه مواضع، رفتار تشویق آمیز در پیش می گیرند. رویتر از پاریس گزارش داد: مقامات وزارت دفاع فرانسه اظهار امیدواری کردند در آینده نزدیکی چندین قایق سریع السیر موشک انداز، تجهیزات تدافعی ساحلی و سلاح های جنگی ضد زیردریایی به مبلغ 4/2 میلیارد دلار دراختیار عراق قرار دهند. مقامات فرانسوی همچنین اعلام کردند پیش از این، شوروی مهم ترین تهیه کننده سلاح برای عراق بود، اما اخیراً عراقی ها تصمیم گرفته اند برای تهیه هواپیما و هلیکوپتر و همچنین کشتی های جنگی به فرانسه روی آورند. گفته می شود عراق و عربستان دو تأمین کننده عمده نفت فرانسه، با حساس ترشدن اوضاع اخیر منطقه خلیج فارس است که قدم های تازه ای را برای خرید سلاح های فرانسه برداشته اند. (2)

از سوی دیگر، به دلیل نوپایی نظام جمهوری اسلامی و وضعیت خاص پس از فروپاشی انقلابی رژیم سابق، طبیعی است که در ایران برعکس عراق که ماشین دیپلماسی بسیار پرکار و فعالی دارد اساساً یکدستی نظرها و نظم در اعلام مواضع دیپلماتیک در قبال دیگر کشورها وجود نداشته باشد. امروز، روزنامه اطلاعات خبری درج کرد، که به نوبه خود نشانه ای از نبودن یکدستی

و تمرکز لازم در دستگاه دیپلماسی در وضع کنونی ایران است. این روزنامه نوشت: «مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران ستاد مرکزی ساعت 8:30 بامداد امروز {سه شنبه}، طی تماسی با روزنامه اطلاعات به خبرنگار ما گفت شهادت و مجروح شدن 4 تن از برادران اعضای سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن با نقشه قبلی بوده است و این توطئه توسط بقیه اعضای سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن و پلیس لندن اجرا گردید و این حادثه قابل پیگیری است و ما از مقامات مسئول مملکتی می خواهیم که هرچه زودتر به این مسئله رسیدگی کنند. وی ادامه داد ما در تعقیب این قضیه هستیم و طی تماسی که من در ساعت 11:30 دیشب، با اتحادیه انجمن اسلامی اروپا در لندن داشتم متوجه شدم شهادت مهندس عباس لواسانی و دکتر علی اکبر صمدزاده و 2 تن دیگر از برادران اعضای این سفارت که مجروح شده اند و هم اکنون بستری می باشند از روی نقشه قبلی بوده است، چون این 2 تن از برادران فعال این سفارتخانه بوده اند. وی گفت در هر کشوری قتل قابل تعقیب می باشد و شهادت این 2 نفر که توسط اعضای تصفیه نشده سفارتخانه و با همکاری پلیس لندن طرح ریزی شده بود قابل تعقیب می باشد و ما از شورای انقلاب و مقامات مسئول می خواهیم این قضیه را بررسی کنند چون ما درباره این حادثه مشغول تحقیق هستیم و به زودی درباره این توطئه و قتل این دو تن از برادران اعضای سفارتخانه به افشاگری خواهیم پرداخت.» (3)

یادآوری می شود در رقابت با دیپلمات های

عراق، کشوری چون لیبی که در رقابت دشمنانه با عراق و دوستی با ایران از نمونه های شاخص به شمار می رود، حتی در مواقعی که به تعریف

ص: 836


1- ستاد تبلیغات جنگ، ستیز با صلح، تهران: ستاد تبلیغات جنگ – شورای عالی دفاع جمهوری اسلامی ایران، چاپ دوم 1366، ص80.
2- روزنامه کیهان، 23/2/1359، ص4.
3- روزنامه اطلاعات، 23/2/1359، ص2.

و تمجید از انقلاب ایران می پردازد،

دربرابر دعاوی عرب گرایانه عراق، برخورد مطلوب ایران را بروز نمی دهد. امروز، عبدالسلام تریکی وزیر امور خارجه لیبی، در یک مصاحبه مطبوعاتی در کویت از دول عرب همسایه رژیم صهیونیستی خواست که مرزهای خود را به روی فداییان فلسطینی بگشایند. به گزارش خبرگزاری فرانسه وی همچنین گفت: به شکرانه انقلاب اسلامی ایران، این کشور به صورت یکی از متحدین کشورهای عربی درآمده درحالی که در زمان رژیم سابق ایران در خدمت صهیونیزم و امپریالیزم بود. عبدالسلام تریکی در پاسخ به سؤال {ادعای} خبرنگاران عرب درباره سه جزیره {بوموسی و تنب بزرگ و کوچک} که از سال 1971 در تصرف ایران است، با بیان اینکه زمان برای یادآوری چنین مسئله ای مناسب نیست، اضافه کرد: چرا زمانی که شاه خلیج فارس را قرق کرده بود صدای عرب ها بلند نشد. (1)

425

تحرکات امروز عراق در جنوب کشور، درقالب چند مورد تجاوز هوایی و بیشتر به شکل نقل وانتقال و تجهیز خطوط اول و دوم مرزی برای افزایش آمادگی نظامی و توان شناسایی از سرزمین ایران بود.

از نخستین ساعات بامداد امروز، سه بار به آسمان آبادان و خرمشهر تجاوز هوایی شد. این تجاوزات هوایی در ساعت 3:30 بامداد(2) و 4:15 صبح، هر دو بار به وسیله یک فروند هواپیما در آبادان(3) و در ساعت 5:30 به وسیله دو فروند هواپیما در خرمشهر انجام گرفت. (4) در پاسخ، پدافندهای مستقر در فرودگاه آبادان و پایگاه دریایی خرمشهر به اجرای آتش پرداختند. (5) علاوه براین، یک گزارش حاکی است: «5 فروند میگ21 از تاریخ 2/2/1359 در فرودگاه شعیبیه به صورت آماده باش صددرصد هستند و هر زمانی که مورد لزوم باشند، می توانند پرواز کنند.» گزارش دهندگان احتمال داده اند تجاوزات هوایی اخیر از این فرودگاه انجام گرفته باشند. (6)

علاوه بر تجاوز هوایی که به نظر سپاه خرمشهر بیشتر جنبه اکتشاف و شناسایی داشته است،(7) چند نمونه از گزارش های انتظامی و اطلاعاتی محلی به مسئولان ذی ربط، مربوط به وقایع امروز، بدین شرح است:

o در کلیه پاسگاه های مرزی عراق در استان بصره، یک دستگاه دوربین با لنز قوی نصب شده تا کلیه ترددهای مرزی و نقل وانتقالات نیروهای ایرانی را مشاهده کرده، به مدیریت شرطه بصره گزارش دهند و از آن طریق به لشکر بصره و سایر واحدهای ارتش منعکس گردد. (8)

o «در شناسایی مورخه 23/2/1359، روی شط العرب مشاهده گردید که عراقی ها در فدائیه مقابل حیرود واسر مقابل شلمچه معاویه در کنار ساحل 200 دید بانی جدید برقرار نموده و در هر پست دید بانی 3 نفر افراد گارد مرزی با استفاده از یک دستگاه دوربین روی سه پایه در پشت یک سنگر که با کیسه های شنی احداث گردیده به طور مداوم حرکات روی شط العرب [را

ص: 837


1- روزنامه بامداد، 25/2/1359، ص12.
2- سند شماره 287152 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی خوزستان {اهواز} به استاندار خوزستان، 23/2/1359.
3- روزنامه کیهان، 23/2/1359، ص1.
4- سند شماره 287160 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی خوزستان {اهواز} به استاندار خوزستان، 24/2/1359.
5- همان؛ و سند شماره 287152 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
6- سند شماره 287377 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سرپرست دفتر سیاسی و انتظامی به فرماندهی ناحیه ژاندارمری خوزستان – فرماندهی لشکر92 زرهی اهواز – فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران – واحد هماهنگی نیروهای انتظامی، 11/3/1359.
7- روزنامه کیهان، 23/2/1359، ص1.
8- سند شماره 034633 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن2 دایره اطلاعات} به دفتر ریاست جمهوری اسلامی ایران، 23/2/1359.

به] وسیله دوربین زیر نظر داشته و مشاهدات خود را به وسیله بی سیم گزارش می نمایند.» (1)

o «قرار است قریباً سه اسکله جدید جهت تخلیه و بارگیری کالاهای تجارتی که هرکدام 180 متر طول و 30 متر عرض دارد در بندر ابوالخصیب از توابع بصره احداث شود. ضمناً این اسکله ها به خطوط راه آهن متصل و مستقیماً کالاها به وسیله قطار به انبارها منتقل خواهد شد.» (2)

«اخیراً آسفالت جاده نظامی الفاو الی خور المنثینی در جنوب فاو به طول 10 کیلومتر و عرض 5 متر که 25 پل در مسیر آن قرار دارد به طور شبانه روز به وسیله کارشناسان و کارگران عراقی در دست احداث می باشد. ضمناً در خبر آمده است این جاده جهت تردد واحدهای نظامی مستقر در فاو و ام القصر بوده و به لحاظ ارتباط با شط العرب از اهمیت فوق العاده ای برخوردار می باشد. مضافاً به اینکه منطقه فاو مقابل حوزه گروهان ژاندارمری خسروآباد واقع است.» (3)

o خبر برون مرزی رسیده حاکی است: «در تاریخ 23/2/1359، فرمانده نیروی دریایی ام القصر منتقل و به جای وی عبدالکریم جابر حسن که از نزدیکان صدام حسین رئیس جمهوری عراق می باشد منصوب گردیده است. ضمناً در خبر آمده است نامبرده پس از ورود به منطقه، پرسنل نیروی هوایی را جمع آوری و ضمن سخنرانی دستورات شدید مراقبتی از منطقه آبی را به پرسنل گوشزد نموده است.» (4)

426

تحرکات ایذایی عراق هم در غرب و هم در جنوب، گاهی همراه با دخالت عوامل داخلی است. ازاین رو بخشی از توانایی اطلاعاتی خودی صرف شناسایی و معرفی این عوامل می شود. در ادامه مهم ترین تحرکات ایذایی امروز عراق و نیز اقدامات پیشگیرانه خودی، درج شده است.

در غرب کشور، درگیری در جوانرود که از 48 ساعت گذشته شروع شده بود، امروز ساعت 6 صبح، با عقب نشینی مهاجمان وابسته به عراق به سوی مرز و فرار آنان به عراق، پایان یافت. (5)

نیروی زمینی ارتش از حمل اسلحه از عراق به ایران که قرار است ازطریق تمرچین و اشنویه به کمک عوامل محلی به اسامی قلی علی پور و محمدعلی مردانی مشهور به مامنه صورت گیرد، خبر داد. (6)

اطلاعات سپاه کرمانشاه به اطلاعات سپاه در تهران گزارش داد: «برابر خبر واصله حامدبیک و انوربیک و برادرش محمدبیک که به تازگی از عراق برگشته اند با مقادیر زیادی مهمات از قبیل سلاح های سبک و سنگین و خمپاره و آر.پی.جی7 به منطقه کلاشی وارد شده اند. حامدبیک ازطرف دولت بعث مسئولیت گروه های مسلح را در منطقه به عهده گرفته [است].» (7)

اداره اطلاعات ژاندارمری در گزارشی به دفتر ریاست جمهوری از دستورالعمل و امکانات واگذارشده عراق به نیروهای سردار جاف و محمود نظری برای تخریب پل ها و تأسیسات مرزی ایران خبر داد. (8) این اداره همچنین گزارش های دیگری بدین شرح به دفتر مزبور ارسال کرده است:

ص: 838


1- سند شماره 286977 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی 19 07 {رکن2}، 22/3/1359.
2- سند شماره 287254 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی 19 07 {رکن2}، 23/2/1359.
3- سند شماره 287252 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی 19 07 {رکن2}، 23/2/1359.
4- سند شماره 287584 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی هنگ آبادان {رکن2}، 17/3/1359.
5- روزنامه انقلاب اسلامی، 24/2/1359، ص10؛ و روزنامه کیهان، 24/2/1359، ص16.
6- سند شماره 041358 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به ژاجا، 25/2/1359.
7- سند شماره 041275 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات کرمانشاه به اطلاعات تهران، 23/2/1359.
8- سند شماره 033994 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن2 دایره اطلاعات} به دفتر ریاست جمهوری اسلامی ایران، 23/2/1359.

o «عوامل مستقر سه پاسگاه عراق که در مقابل پاسگاه یکه شان ایران قرار گرفته اند قصد دارند به منبع آب و نیروگاه برق قصرشیرین [حمله] و به خصوص پاسگاه یکه شان را با سلاح های سنگین منهدم نمایند.» (1)

o «اخبار واصله حاکی است: قرار است یک گروه از ارتش عراق مستقر در پادگان قورتو به مختصات طول گرمک ایران واقع در آق داغ که قبلاً گردان ضربت در آنجا مستقر بود و خالی از افراد نظامی ایرانی می باشد به تصرف خود درآورده و مستقر گردند.» (2)

در جنوب نیز منابع لشکر92 زرهی از اقدامات خودی با نفوذ شیخ یک قبیله به نام شاکر خبر دادند که «با عدنان خیر الله وزیر دفاع کشور هدف در تماس است. وی... با کعبی که از نگهبانان چاه های نفت منطقه بیات است رابطه داشته و تابه حال مقادیر زیادی اسلحه کمری و کلاشینکف و مواد منفجره و فتیله از مرز وارد نموده و در منزل شخصی به نام یدالله خدایار ساکن آبادان جمع آوری و از این طریق بین خرابکاران ایرانی تقسیم نموده اند و انفجارات اخیر لوله های نفتی در منطقه احتمالاً توسط نامبردگان انجام گرفته است.» (3)

دراین حال امروز، اعلام شد که 400 میلیون ریال به حفاظت لوله های نفتی اختصاص یافته است. این اعتبار دراختیار استاندار خوزستان قرار می گیرد تا با استخدام افراد محلی از خرابکاری وابستگان و عوامل بعث عراق و انفجار در لوله های نفت جلوگیری شود. (4)

یادآوری می شود بخشی از عوامل عراق که موسوم به عناصر خلق عرب هستند، در جریان انفجارهای جنوب دستگیر و محاکمه شده اند، ولی بخشی از آنان راهی عراق و در آنجا ساکن گردیده اند. اخیراً در جریان موج اخراج ایرانی الاصل های عراق، «وزارت کشور عراق به کلیه مأمورین اجرایی و مقامات مسئول اخراج ایرانیان ابلاغ نموده است که افراد انقلابی ایران که درحال حاضر در عراق ساکن هستند از برنامه خروج ایرانیان مستثنی بوده و آنها مجازند در عراق اقامت نمایند منتهی باید اسامی آنها و محل اقامت نامبردگان و شغل آنها مشخص و به وزارت [امور] خارجه اعلام گردد.» (5)

427

نمونه ای از اقدامات ایذایی عوامل عراق در خوزستان امروز در اروند روی داد که در بررسی آن برخورد طلبکارانه مرزبان عراقی و ادعاهای وی قابل توجه است.

گزارش ژاندارمری خوزستان درباره ادعای مرزبان بصره چنین است: «هنگامی که دو نفر عراقی به نام های رحیم لقمه و عبدالحسین عراقی در قایق کوچکی در شط العرب در مقابل پاسگاه زیادیه عراق مشغول صید ماهی بوده اند ازطرف ایران به فاصله یک ربع ساعت به صورت رگبار شدید به دو نفر مورد بحث تیراندازی می شود که منجر به فوت رحیم لقمه و مجروح شدن عبدالحسین عراقی گردیده است. مرزبان مزبور ادعای اعتراض و پرداخت خون بها و رسیدگی به قضیه و شناسایی مسببین حادثه را [کرده] است.» در ادامه گزارش، این توضیحات به وسیله ستاد

ص: 839


1- سند شماره 41281 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن2 دایره اطلاعات} به دفتر ریاست جمهوری اسلامی ایران، 23/2/1359.
2- سند شماره 033996 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن2 دایره اطلاعات} به دفتر ریاست جمهوری اسلامی ایران، 23/2/1359.
3- سند شماره 287157 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به نزاجا {مدیریت اطلاعات}، 23/2/1359.
4- روزنامه کیهان، 23/2/1359، ص1.
5- سند شماره 287249 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی 19 07 {رکن2}، 23/2/1359.

لشکر92 اضافه شده است: «الزاماً به عرض می رسد عبدالحسین عراقی از ابتدای پیروزی انقلاب فعالیت هایی درمورد تحریک مقامات عراقی علیه ایران نموده است که تحت تعقیب مقامات انقلابی و مأمورین انتظامی می باشد.» (1)

اما در گزارش واحد اطلاعات و تحقیقات سپاه آبادان پس از توضیحات مقدماتی آمده است: «طبق اطلاع موثقی که از واحد تحقیقات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آبادان مبنی بر ورود اسلحه و مهمات و افراد خرابکار ازطریق مرز عراق به آبادان به واحد عملیات سپاه پاسداران، تحقیقات [و] اقدامات لازم دراین مورد معمول و دو اکیپ دریایی و واحد عملیات سپاه پاسداران در آب های ساحلی ... گمارده شدند ... تا اینکه ... بلم موتوردار مورد نظر که از قبل توسط برادران تحقیقات شناسایی شده بود و با دادن علامت کبریت برای عوامل داخلی شان ازطریق مرز عراق روانه مرز ایران می شود که پس از رسیدن به مرز ایران کنار خشکی ایستاده و قصد پیاده کردن مهمات و افراد خرابکار را داشت که برادران سپاه درجهت دستگیری مهاجمین وارد عمل [شده و] با تیراندازی متقابل افراد مهاجم روبه رو می شوند و برادران سپاه به آتش مهاجمین پاسخ داده که یکی از مهاجمین تیر خورده و به درون آب های ایران می افتد و کشته می شود که پس از تحقیقات مشخص شد نامبرده نامش مصطفی می باشد و دو تن دیگر از مهاجمین ازطریق خشکی اقدام به فرار می کنند که یکی از آنها دستگیر و دیگری مورد اصابت گلوله قرار می گیرد که شخص زخمی شده عبدالحسین مطوری معروف به عبدالحسین عراقی می باشد

که مدتی تحت تعقیب بوده و با دولت مزدور بعثی عراق همکاری می نماید و شخص دیگری که در قایق مانده بود با قایق اقدام به فرار می کند که توسط برادران پاسدار به طرف وی شلیک می شود و او نیز مورد اصابت گلوله قرار می گیرد، ولی فرار می نماید. در همان هنگام درگیری برادران پاسدار با گارد ساحلی تماس گرفته که برای آنها کمک بفرستد، ولی متأسفانه کمکی ازطرف گارد ساحلی به آنها نشد و قایق مهاجمین فرار نمود. از افراد مهاجم این مهمات کشف گردید: 1.خرج آر.پی.جی7 چهار عدد 2. موشک آر.پی.جی7 سه عدد 3. تفنگ کلاشینکف چهار عدد به شماره های... 4. کلت کالیبر42، 9 تیر 5. تعداد 2 عدد نارنجک روسی.» (2)

یادآوری می شود عبدالحسین عراقی از مشهورترین فعالان جریان موسوم به خلق عرب بوده و از بدو پیروزی انقلاب و به خصوص در درگیری های خرمشهر، چهره شناخته شده ای در میان عوامل عراق است. در یک گزارش دارای طبقه بندی از منابع مسئول، نامبرده بدین صورت معرفی شده است:

«1. عبدالحسین عدای معروف به عبدالحسین عراقی که قبلاً درجه دار نیروی دریایی عراق بوده در سال 1337، به علت همکاری با دولت ایران به وسیله مأمورین امنیتی عراق شناسایی و به ایران پناهنده گردیده که وی در جزیره مینو اسکان یافته است.

2. در زمان انقلاب اسلامی ایران دولت عراق وی را مورد عفو قرار داده و نامبرده را به کشور عراق دعوت نموده است.

ص: 840


1- سند شماره 347407 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به نزاجا {مدیریت اطلاعات}، 24/2/1359.
2- سند شماره 042417 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از واحد اطلاعات و تحقیقات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آبادان به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مرکز {واحد اطلاعات و تحقیقات}، 27/2/1359.

3. شخص فوق مدت 11 سال، در ایران به سر می برد و شناسایی کامل از تأسیسات و نقاط حساس کشور جمهوری اسلامی ایران دارد. نامبرده در سابق با اکثر قاچاقچیان و سارقین و افراد شرور آبادان تماس هایی داشته و اکثر عوامل جبهه به اصطلاح آزادی بخش خوزستان را می شناسد.

4. به محض ورود به کشور عراق توسط سازمان امن العام عراق به نامبرده مأموریت داده می شود که در القطعه مقابل آبادان اسکان یابد تا با افراد عرب زبانی که فعالیت های خرابکاری دارند تماس برقرار نماید و آنان را [برای] آموزش های چریکی و خرابکاری آماده سازد و به سازمان امن العام معرفی نماید.

5. عبدالحسین عدای با شخص دیگری به نام علی ملاحسین که ایرانی الاصل می باشد اسلحه و مهمات و مواد منفجره به متواریان ایرانی تحویل می دهد.

6. عبدالحسین عدای افرادی را که در عراق آموزش چریکی فرامی گیرند با بلم از مقابل جزیره مینو و سیبه عراق مقابل آبادان به خاک جمهوری اسلامی ایران نفوذ می دهد.» (1)

428

در سنندج، مهم ترین مواضع شهر در دست پاسداران و نیروهای ارتش است و الحاق نیروها پی درپی انجام می گیرد، به خصوص برای اولین بار ارتباط بین پادگان و فرودگاه از راه زمینی برقرار گردید. (2)

در بعدازظهر روز گذشته، گروه های مسلح درگیر افراد خود را از شهر خارج کردند، اما عده ای از آنان دستگیر شدند. (3) هرچند برخی مسئولان سپاه اعلام کردند «درحال حاضر کنترل شهر کاملاً در دست ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است»،(4) اما در جمع بندی که در ادامه درج شده، جزئیات دقیق تری دراین باره آمده است: «امروز، مدافعان انقلاب اسلامی موفق شده اند شهر را به طور کامل به محاصره خود درآورند حتی {توانسته اند} در بعضی از نقاط حاشیه شهر، از حلقه محاصره شهر به درون شهر نفوذ کنند و تعدادی از بنکه ها و مقرهای گروه های سیاسی مسلح را به تصرف درآورند، اما هنوز در قلب شهر و در محله های قدیمی و پرجمعیت، سلطه با افراد مسلح آشوبگر است که به نظر می رسد ارتباطشان با تشکیلات نظامی سازمان متبوع خود قطع شده یا اساساً برحسب انگیزه های شخصی هنوز شهر را ترک نکرده اند و سرگرم تیراندازی هستند.» (5) ازاین رو، پیش بینی می شود درگیری ها به صورت تک تیراندازی تا یک هفته دیگر ادامه داشته باشد. (6) حتی برخی مسئولان سپاه اذعان کردند: «امکان اینکه مجدداً به ما حمله شود، زیاد است چون شهر کاملاً پاک سازی نشده است.» (7) و اینکه «هنوز سنگرهایی که از بتون آرم [آرمه] ساخته شده و همچنین کانال های ارتباطی که برای جابه جایی افراد مسلح در شهر سنندج ایجاد شده است پابرجاست و تک تیراندازی هایی از داخل آنها صورت می گیرد.» (8)

در گزارش امروز نیروهای سپاه همدان که در پاک سازی شهر درگیر هستند، آمده است: «در مسجد شیخ سلیم واقع در میدان 17 شهریور سنندج، نزدیک در مسجد، بالاتر از در کوچک

ص: 841


1- سند شماره 287166 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی19 07 {رکن2}، 29/2/1359.
2- مجید نداف، 22 روز حماسه و ایثار در سنندج، تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه جامع امام حسین{ع}، 1389، ص473.
3- روزنامه کیهان، 23/2/1359، ص2.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 23/2/1359، ص10.
5- 22 روز حماسه و ایثار در سنندج، پیشین، ص472.
6- روزنامه جمهوری اسلامی، 24/2/1359، ص6.
7- روزنامه کیهان، 23/2/1359، ص2.
8- روزنامه انقلاب اسلامی، 23/2/1359، ص10.

قهوه ای رنگ داخل حیاط کوچک تعداد 20 الی 25 نفر مسلح می باشند که در این محل از مهمات حفاظت می نمایند.» (1) فروتن مسئول روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه، تصریح کرد: «بیشتر مردم مسلح هستند و ازاین رو کار پاک سازی تا حدودی مشکل است زیرا شناختن مردم مسلمان و متعهد که مسلح هستند از ضدانقلاب به آسانی مقدور نیست.» (2)

دراین حال، در اطلاعیه امروز لشکر28 کردستان گوشه ای از وضع کنونی و وضعیت عمومی مردم سنندج این طور ترسیم شده است:

«بسمه تعالی

o این موقع که پاک سازی شهر سنندج از عناصر ضدانقلاب و فریب خوردگان مسلح غیرقانونی در شرف پایان می باشد تقاضا می شود: 1. وزارتخانه های پست وتلگراف، آموزش وپرورش، دادگستری، کشور و شرکت مخابرات، پرسنل اداری، آموزشی و فنی خود [را] برای شروع به کار و رفع نیازمندی های مردم رنج دیده رو به آسایش رسیده سنندج اعزام دارند. 2. چون اهالی شهر ازنظر مواد غذایی، دارویی، خدمات پزشکی و امور بانکی و پرداخت های ریالی در زحمت می باشند سازمان های مسئول کمک های خواسته شده را که فوری می باشد از راه همدان غروه [قروه] به سنندج حمل نمایند.» (3)

شب هنگام، ابوشریف مسئول واحد عملیات ستاد مرکزی سپاه و نماینده رئیس جمهور در امور سنندج، قبل از ملاقات با رئیس جمهور به خبرنگاران درباره آخرین وضعیت این شهر گفت: «مهم ترین عملی که در سنندج انجام دادیم جلوگیری از خشونت بود زیرا ممکن بود که به علت خشم از ضدانقلاب عمل خشونت شود و همچنین با اسیران و کسانی که اسلحه خود را زمین می گذارند به خوبی رفتار می شود. همچنین مقدماتی فراهم شد تا آذوقه و دارو به کسانی که مدت ها در محاصره بودند برسد و از جیره سربازان و پاسداران بین محاصره شدگان تقسیم شد.» (4)

فروتن مسئول روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه نیز درمورد وضع خواربار و آذوقه گفت که ازنظر مواد غذایی چندان کمبودی وجود ندارد، ولی وضع بهداشت و درمان رضایت بخش نیست. (5)

عباس دوزدوزانی فرمانده کل سپاه هم در پایان جلسه امشب شورای امنیت ملی که با شرکت بنی صدر تشکیل شده بود، ضمن اشاره به رو به سامان بودن اوضاع، افزود: «امیدواریم در شرایطی که ما واقعاً از برداشتن سلاح منزجریم با کمترین خسارات جانی و مالی اوضاع کردستان در بقیه نقاط نیز به سامان برسد.» (6)

429

مسئله دیواندره که خودبه خود به سبب قرارگرفتن در شمال سنندج، اهمیت ویژه ای پیدا کرده است و آزادسازی آن موجب بازگشایی مسیر مهم زنجان بیجار سنندج می گردد، امروز، وارد مرحله تازه ای شد.

ص: 842


1- سند شماره 041277 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرکز فرماندهی عملیات به سپاه غرب کشور، 23/2/1359.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 23/2/1359، ص10.
3- روزنامه کیهان، 24/2/1359، ص16.
4- روزنامه اطلاعات، 24/2/1359، ص2.
5- روزنامه انقلاب اسلامی، 23/2/1359، ص10.
6- روزنامه کیهان، 24/2/1359، ص3.

در نخستین ساعت بامداد امروز {35 دقیقه بعد از نیمه شب گذشته}، ستاد مشترک ارتش به فرماندهی سپاه در تلفن گرامی اطلاع داد: «برابر گزارش نیروی زمینی، برابر تماس تلفنی سرهنگ پورمؤمنی فرمانده لشکر16 زرهی، ارتفاعات مشرف به دیواندره توسط یگان های لشکر16 اشغال گردید.» (1)

در ادامه باتوجه به برتری به دست آمده، لشکر16 زرهی قزوین با صدور اطلاعیه ای، به افراد مسلح حاضر در شهر یک اولتیماتوم 24 ساعته داد که از ظهر همین امروز، شروع می شد. متن اطلاعیه بدین شرح است:

«بسمه تعالی

این اخطار به افراد مسلح حاضر در شهر دیواندره است. شهر در محاصره کامل ارتش و سپاهیان پاسدار است. از شما خواهش می کنم سلاح خود را تحویل دهید و از تعقیب قانونی در امان باشید، مقاومت نکنید که کشته یا اسیر خواهید شد، آسایش و آرامش مردم بی گناه شهر را بر هم نزنید و آنها را سپر خود نسازید، اکنون که سرانجام کار برای شما روشن است، بیایید زندگی کنید و از سایه رحمت الهی و جمهوری اسلامی بهره مند گردید. به شما از ظهر روز سه شنبه 23 اردیبهشت ماه به مدت 24 ساعت، فرصت داده می شود که به سرانجام سنندج بیندیشید و از خونریزی جلوگیری کنید که ما شما را برادران و خواهران خود می دانیم و اگر ما را در این برخورد و خونریزی که رغبتی به آن نداریم مجبور کنید، ما با اکراه خواهیم پذیرفت، ولی با شهامت و شدت عمل خواهیم کرد، اگر نگاه کنید و دقت نمایید می بینید آنها که به اجنبی پیوند بسته اند، چگونه به فکر جان خود هستند و از مهلکه ها می گریزند و شما ای هم وطن فریب خورده، فدای اغراض آنها نشوید. از خداوند می خواهیم شما را بینا و واقف به حقایق امور سازد.» (2)

430

درحالی که وضع سنندج ازنظر فرماندهان سپاه رو به سامان می رود، وضع بانه همچنان نگران کننده است، تاجایی که فرمانده کل سپاه آن را به عنوان موضوعی بااهمیت، ذکر کرد.

عباس دوزدوزانی بعد از جلسه امشب شورای امنیت ملی دراین باره گفت: «باید بگویم الآن بانه از اهمیت ویژه ای برخوردار است و باید کوشش شود که از دست ضدانقلاب خارج شود.» (3) در این مصاحبه، وقتی گفته شد که «هنوز تعداد زیادی اجساد شهدا در کردستان بر زمین مانده [است]»، فرمانده سپاه اذعان کرد: «متأسفانه در بانه، چنین محدودیتی برای جمع آوری اجساد بوده و اجسادی از شهدای ما چندی است که در آنجا مانده است و ضدانقلاب با حرکات ضدانسانی خود مانع انتقال آنان شده است.» وی افزود: «ولی امروز،گزارش شده که

ص: 843


1- سند شماره 041268 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 23/2/1359.
2- روزنامه اطلاعات، 24/2/1359، ص3.
3- روزنامه کیهان، 24/2/1359، ص3.

اجساد را جمع آوری کرده اند.» هرچند این خبر تا حدی امیدوارکننده بود و حکایت از این داشت که اوضاع پادگان بانه تغییرات مطلوبی را پیش رو دارد، اما مطلب مندرج در نشریه خبری کومه له نشان دهنده وخامت اوضاع است. در این خبر که مربوط به آخرین ساعات امروز می باشد، آمده است: در ساعت 12 شب، پیشمرگان جنبش مقاومت به دنبال 20 روز محاصره پادگان بانه یورش جسورانه ای را با سلاح های سبک و آر.پی.جی به سوی پادگان آغاز کردند، سنگرهای مقدم را نابود کردند و سنگربه سنگر پاسداران و ارتشیان را عقب راندند و نیمی از پادگان را متصرف شدند. 20 نفر ارتشی و پاسدار کشته شده و 11 نفر به اسارت درآمدند و سلاح و مهمات بسیاری به دست پیشمرگان افتاد. پمپ بنزین پادگان را به آتش کشیده بیشتر تانک ها را از کار انداختند و پادگان در آستانه سقوط کامل قرار دارد. (1)

{عباس دوزدوزانی فرمانده کل سپاه }

431

هرچند مقامات سپاه اعلام می کنند بجز سنندج و بانه، دیگر شهرها «در وضعی نیستند که مسئله ساز باشند»،(2) اما درعمل وضعیت موجود اگرچه چندان تهدیدکننده نیست، اما به هرحال نگرانی هایی را درپی دارد.

در سردشت، درگیری در پایگاه کولته که از پنج روز پیش شروع شده است، ادامه دارد. سازمان چریک های فدایی خلق در گزارشی از وضعیت امروز سردشت ادعا کرد: «پایگاه کولته همچنان در محاصره نیروهای پیشمرگه خلق است. روحیه سربازان بسیار متزلزل است. در جریان زدوخوردی که امروز بین نیروهای نظامی مستقر در پادگان و پیشمرگان مسلح خلق روی داد یک پیشمرگه کشته و 3 پیشمرگه زخمی شدند. ... امروز همچنین در درگیری های پایگاه کولته 10 نفر {8 ژاندارم و 2 جاش} کشته شدند.» (3)

در مهاباد تلگراف امروز فرماندار این شهر گویای وضعیت است:

«وزیر محترم کشور، جناب آقای بنی صدر رئیس جمهور ایران 19 روز از محاصره شهر مهاباد می گذرد، به علت نبودن سوخت تمام دستگاه ها و ادارات دولتی کلاً راکد و کشاورزی درحال نابودی است، مردم سرگردان، تعیین تکلیف نمایید.

فرمانداری مهاباد، باباطاهری» (4)

ص: 844


1- سازمان کومه له، خبرنامه کومه له، شماره 40، 25/2/1359.
2- روزنامه اطلاعات، 24/2/1359، ص2.
3- سازمان چریک های فدایی خلق ایران، هفته نامه کار، شماره 59، 31/2/1359، ص9.
4- سند شماره 041277 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلگراف از مهاباد به تهران، 23/2/1359.

درباره نقده و اشنویه نیز پیام امروز ستاد مشترک به نیروی زمینی گویای بحران است. در این پیام آمده است: «برابر اطلاع واصله اخیراً آب زراعتی منطقه نقده که از رودخانه ای به نام درود تأمین و رود مزبور از منطقه اشنویه سرچشمه می گیرد توسط افراد کرد اشنویه به تلافی محاصره اقتصادی کردستان بسته شده و مسیر رودخانه منحرف گردیده است. ضمناً قرار است اهالی ترک نشین نقده با حمایت از ژاندارمری و جوانمردان محلی برای بازگردانیدن آب، مسلحانه وارد منطقه [شوند] و احتمال درگیری فراوان است.» (1)

در ارومیه، براثر انفجار مین در مسیر روستاهای دیدان و بارانداز از توابع ارومیه 2 کشاورز شهید و 5 تن دیگر به شدت زخمی شدند. به گزارش کیهان انفجار درحالی رخ داد که عده ای کشاورز با 2 تراکتور بین این روستاها در حرکت بودند که براثر آن سلطانعلی فتاحی اهل خرم آباد و علی رضوی اهل روستای بارانداز کشته و نقدعلی رضوی، سلیمان رجوی، فتح الله جنگی، علی جعفری و وهاب حاجی زاده به شدت زخمی و در بیمارستان شیروخورشید سرخ ارومیه بستری شدند. (2)

امروز همچنین لشکر64 ارومیه اطلاعیه ای بدین شرح درباره جمع آوری سلاح منتشر کرد:

«بسمه تعالی

پیرو اطلاعیه مورخ {21/2/1359} که به اهالی و ساکنین محترم آبادی های تومتر، کوچیا، قاسملو، مام ابراهیم، بربران سیلان، سنجر، باروژ، محمودآباد، شیطان آباد، مبارک آباد، و حصار آق بلاغ ابلاغ گردید که کلیه سلاح و مهمات خود را تا ساعت 4 بعدازظهر روز {22/2/1359}، تحویل و رسید اخذ نمایید، تعدادی از ساکنین آبادی های یادشده با همکاری صمیمانه با ارتش جمهوری اسلامی ایران، اسلحه و مهمات خود را به مقامات مسئول تحویل دادند که به همین علت ارتش جمهوری اسلامی ایران از همکاری و همیاری آنان سپاسگزاری و تشکر می نماید. برای آن تعداد از افرادی که اسامی آنان مشخص است و اسلحه و مهمات خود را تحویل نداده اند برای آخرین بار ابلاغ می گردد تا تاریخ {24/2/1359}، نسبت به تحویل آن اقدام نمایند. [دراین صورت] ارتش جمهوری اسلامی بدون هیچ گونه تعقیب قانونی با اهالی رفتار خواهد کرد. در غیر این صورت ارتش جمهوری اسلامی با تمام قدرت و شدت عمل مشغول جمع آوری اسلحه و مهمات در مناطق مورد نظر خواهد بود. در خاتمه، لشکر64 ارومیه از ساکنین اهالی محترم منطقه انتظار دارد در این امر مهم با ارتش جمهوری اسلامی همکاری نمایند.» (3)

432

درباب جهت گیری شخصیت ها و نهادهای مختلف در قبال کردستان، دو مورد به عنوان نمونه ای از اوضاع امروز، ذکر شده است.

در سرمقاله امروز روزنامه انقلاب اسلامی {ارگان جریان بنی صدر}

با عنوان "تجربه سنندج"

ص: 845


1- سند شماره 041267 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا {مدیریت اطلاعات}، 23/2/1359.
2- روزنامه کیهان، 24/2/1359، ص2.
3- روزنامه اطلاعات، 24/2/1359، ص3.

و به قلم وی آمده است: «یک انقلاب، انقلابی نظیر انقلاب ما که با اسلحه معنویت پیروز شده بود هیچ نمی خواست

در هیچ کجای کشور خود را ناگزیر از رویارویی مسلحانه ببیند. این امر موجب شده بود که گروه های مسلح خودکامه که به نظرشان هدف وسیله را توجیه می کند و انسانیت و معنویت مفاهیم پوچی هستند، این طور بپندارند که پرهیز از مقابله مسلحانه ازجمله همان ضعف های طبقاتی است و باید از آن سود بجویند. طی 15 ماه بارهاوبارها کوشیده شد از راه گفت وگو به حضرات حالی شود که یک ملت انقلابی را نمی توان از راه مقاومت مسلحانه آن هم برای هدفی که مشروع و درست نیست، وادار به تسلیم کرد. به آنها گفته شد شما هنوز هم که انقلاب ایران پیروز شده است، واقعیت و طبیعت و حقانیت آن را نمی شناسید. هنوز اسیر قالب های نظری ازاعتبارافتاده هستید، تحمیل جنگ در کردستان به مقابله خصم آلود طبقاتی در تمامی کشور منجر نمی شود، اما این گروه درپی شیفتگی به استالینیسم، درپی آن شدند که سنندج را به یک دژ بدل بسازند و چون از راه زور و قلدری کوشیده بودند مردم شهر را مرعوب و خانه ها را تصرف و به اشغال درآورند، گمان می بردند که وقت آن رسیده است که از راه کشاندن نیروهای مسلح به جنگ آنها را نابود کنند. پیش خود خیال کرده بودند که شکست دولت انقلاب اسلامی در سنندج، امر را نه تنها در سنندج، بلکه در کردستان و سپس ایران بر آنها که زور را تنها واقعیت می شناسند، مسلم خواهد کرد. ...» (1)

بنی صدر در ادامه سرمقاله کوشیده است پیروزی نظام در سنندج را ناشی از قاطعیت خود جلوه داده و با استفاده از این موقعیت به رقبای سیاسی و جناح دیگر حکومت هشدار بدهد. وی افزوده است: «از آنجا که وضع کشور به غایت حساس است به همه افراد، به همه گروه ها و احزاب اخطار می کنم که دست از رویه خودکامگی بردارند و اگر چنین نکنند همه پرسی خواهم کرد. باید دوران حکومت ژ3 و چماق پایان پذیرد و کشور به سازندگی روی بیاورد.» (2) یادآوری می شود این گونه سخن گفتن شگرد بنی صدر است؛ وی رقیبان جناحی خویش را در عداد مخالفان نظام طوری ترسیم می کند که هم آنان را زیر سؤال ببرد و هم درصورت لزوم با تظاهر به اینکه منظور وی رقبا نبوده است خود را از اتهام تفرقه افکنی تبرئه کند.

از سوی دیگر امروز، وزارت امور خارجه نیز با انتشار اطلاعیه ای اعلام کرد رئیس خبرگزاری آلمان در تهران را به دلیل دادن گزارش نادرست از بحران کردستان، از ایران اخراج کرده است. به نوشته مطبوعات در بخشی از اطلاعیه وزارت امور خارجه درمورد بمباران کردستان آمده است: «براساس تصمیم وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، به آقای مارتین پندل رئیس خبرگزاری آلمان فدرال، دستور داده شد که هرچه زودتر ایران را ترک کند. این تصمیم ازطرف اداره کل مطبوعات خارجی وزارت ارشاد ملی به ایشان ابلاغ گردید. علت این تصمیم تلگرام اعتراض آمیزی بود که ازطرف کاردار سفارت جمهوری اسلامی ایران در بن نسبت به وی به وزارت امور خارجه فرستاده شد. براساس گزارشی که آقای پندل به آلمان مخابره کرده

ص: 846


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 23/2/1359، ص1.
2- همان.

بود، نیروهای دولتی جمهوری اسلامی ایران متهم شده بودند که در استان کردستان از بمب های آتش زای ناپالم استفاده کرده اند و تعداد کسانی که براثر سوختگی مجروح شده اند به شدت افزایش یافته است. به گفته آقای پندل این بمب ها در شهرهای سنندج، سقز، بانه و پاوه به کار رفته و نیروهای ارتش این بمب ها را از هلیکوپترها به پایین پرتاب کرده اند. پندل همچنین گزارش داده بود نیروهای ارتش از دارو و مواد غذایی فقط برای خود استفاده می کنند و از رسیدن این مواد به مردم این مناطق جلوگیری می نمایند. آقای پندل این مطالب را از قول یک سخنگوی حزب دمکرات کردستان مخابره کرده بود. با تماسی که با مسئولین ارتش جمهوری اسلامی ایران گرفته شد، خبر این خبرگزاری را بیشتر به شوخی تلقی کردند. مخصوصاً درمورد بمب های ناپالم که امکان پرتاب آن ازطریق هلیکوپتر به هیچ وجه مقدور نیست. خبر ارسالی آقای پندل از رسانه های گروهی آلمان پخش و احتمالاً موجبات سوءتفاهمی را نسبت به برداشت مردم آلمان از انقلاب جمهوری اسلامی ایران فراهم کرده است.» (1)

433

بررسی پیامدها و بازتاب حوادث کردستان در نشریات گروه ها، علاوه بر اینکه مواضع آنان را نشان می دهد، برخی نکات تحلیلی و خبری را نیز دربردارد. در ادامه مواضع متنوع حزب توده، حزب رنجبران و جمعیت کردهای مقیم مرکز که درواقع سخنگوی گروه های درگیر در کردستان است، بازگو می شود.

روزنامه نامه مردم {ارگان حزب توده} در صفحه اول شماره امروز خود ذیل تیتری درشت با عنوان "ملاقات اویسی با نماینده شیخ عزالدین حسینی" آورده است: «بنا به گفته یکی از مسئولین ستاد عملیاتی سپاه پاسداران در کردستان، نماینده شیخ عزالدین حسینی اخیراً با اویسی، ازهاری و سردار جاف ملاقات و گفت وگو کرده است. از محتوای این گفت وگو که به دنبال تشدید حملات نیروهای بعثی عراق و عوامل ضدانقلاب وابسته به امپریالیسم امریکا علیه ایران صورت می گیرد، اطلاعی در دست نیست.» (2) یادآوری می شود حزب توده در بازتاب حوادث غرب کشور اغلب رفتار سلطنت طلبان و نیز گروه های مائوئیستی چون کو مه له و شخصیت هایی چون عزالدین حسینی را ذکر و محکوم می کند، اما درمورد بقیه یا سکوت کرده یا به نحوی آن را توجیه می کند، این حزب مطابق همین روش امروز خبری منتشر کرد که نشان می دهد در روزهای اخیر در جلسات امثال اویسی و پالیزبان، کومه له هم شرکت فعال داشته است. در این گزارش آمده است: «طبق اطلاعی که تازه به دست آورده ایم در اردیبهشت ماه 59 و در نزدیکی دهی به نام حلبچه در عراق، در کنار یک منطقه نظامی و در یک ساختمان از بتن پیش ساخته، شیخ عثمان نقشبندی نماینده قاسملو و صدیق کمانگر نماینده کومه له با اویسی، پالیزبان و اشرف ملاقات می کنند. در این ملاقات مسئله هماهنگی کلیه نیروها برای سرنگون کردن جمهوری اسلامی ایران، مورد بحث قرار می گیرد و اویسی به شیخ عثمان اعلام می کند که برای هر مزدور 6000 تومان می پردازد.» (3)

ص: 847


1- روزنامه بامداد، 24/2/1359، ص12.
2- روزنامه نامه مردم، 23/2/1359، ص1.
3- روزنامه نامه مردم، 2/6/1359، ص1.

گروه مائوئیستی حزب رنجبران که برخلاف گروه مائوئیستی کومه له مشی مسالمت آمیز در پیش گرفته و در جناح بندی حکومتی نیز برعکس حزب توده از جناح بنی صدر حمایت می کند، در شماره امروز ارگان خود نشریه رنجبر نوشته است: «باند کیانوری درحالی که می کوشد دارودسته های وابسته به روس را در کردستان تطهیر کرده و آنها را صلح طلب جا بزند، آتش حمله خود را بر روی نیروهایی متمرکز ساخته که اگرچه دچار انحرافات شدید چپ روانه هستند، اما نیروهایی غیروابسته به بیگانه می باشند. ازجمله این نیروها کومه له {سازمان انقلابی زحمت کشان کردستان ایران} قرار دارد که ازطرف حزب توده، وابسته به بعث و امریکا معرفی می شود. به نظر ما کومه له، سازمانی است که از میان روشنفکران و زحمت کشان مبارز کردستان بیرون آمده است، سازمانی است با گذشته مبارزاتی علیه رژیم شاه و رژیم عراق و دارای موضع مخالف دو ابرقدرت امریکا و شوروی.»(1) (2)

جمعیت کردهای مقیم مرکز که نقش پوشش سیاسی تبلیغاتی گروه های محارب کردستان در تهران را برعهده دارد، شبیه گروه های مسلح غیرقانونی، با مشاهده وضعیت اخیر سنندج، بیانیه ای درباره وقایع سه هفته اخیر در کردستان و سوابق مبارزات کردها علیه رژیم پهلوی در راه کسب حقوق خود انتشار داده و ضمن استمداد از مردم برای پایان دادن به جنگ در کردستان خواستار حل مسالمت آمیز مسئله کردستان ازطریق مذاکره و تأمین خواسته های قانونی خلق شده است. در این بیانیه همچنین با اشاره به جریان حوادث در کردستان و رابطه آن با حضور نظامی امریکا در قلب ایران و توطئه های امپریالیسم جهان خوار علیه انقلاب ایران هشدار داده شده است که اگر جنگ ادامه یابد و در کردستان صلح برقرار نشود، امکان هرگونه توطئه دیگری برای امپریالیسم امریکا و عوامل آن در ایران بیشتر خواهد شد. (3)

درباره درگیری های کردستان، نوع برخورد گروه های چپ غیرمذهبی {کمونیستی}، قابل ملاحظه است. بخشی از آنان به طور مستقیم درگیر ماجرا هستند و اساساً طرف برخوردهای مسلحانه محسوب می شوند. این عده در نشریات علنی خود نیز این طرف داری مستقیم را پنهان نمی کنند و با شدیدترین مواضع، درگیربودن در یک جنگ مسلحانه تمام عیار با نظام جدید را به رخ می کشند و در افکارعمومی این نکته جلب توجه می کند که درعین حال، در مناطق دیگر، توقع فعالیت سیاسی مسالمت آمیز دارند. نمونه بارز آن، سازمان چریک های فدایی خلق است که با شرکت در برخورد مسلحانه کردستان و دیگر رفتارها و مواضع براندازانه(4) نوعی مجوز برخوردهای خشن و درواقع

ص: 848


1- * رنجبران که به شدت مدعی حمایت از بنی صدر، امام و نظام است، در اینجا نتوانسته از اصول قطعی خویش عدول کند و به دفاع از کومه له پرداخته است که به خصوص در روزهای اخیر مستقیم در درگیری های مسلحانه، مقابل بنی صدر قرار دارد.
2- حزب رنجبران ایران، نشریه رنجبر، شماره 51، 23/2/1359، صص 1 و 6.
3- روزنامه بامداد، 24/2/1359، ص2.
4- ** ادبیات خبرهای کردستان مندرج در نشریه کار {ارگان این سازمان} که در کتاب حاضر نیز مطالبی از آن نقل شده است، گویای این گونه مواضع می باشد.

متقابل را به هواداران وسیع نظام جدید می دهد و البته همواره از این مسئله شاکی است. این سازمان توقع دارد در سنندج و بانه از قهرمانی های پیشمرگه های خود و متحدانش بنویسد که فلان تعداد جاش {پیشمرگ مسلمان} و پاسدار و... را کشته اند، ولی مثلاً در تبریز نظیر یک سازمان سیاسی به پخش اعلامیه و فروش نشریه بپردازد. نوع آمادگی و سازماندهی هواداران نیز مبتنی بر طلبکاری و پاکی مطلق سازمان و زشتی و دغل کاری و بدهکاری مطلق هواداران نظام است. (1)

434

در کنار دغدغه های اصلی سپاه طبق معمول و به تناسب وضعیت یک تشکیلات انقلابی، سپاه با درگیری های چندی روبه رو است.

شب هنگام، در کرمانشاه یک اکیپ 9نفره از سپاه پاسداران کرمانشاه برای دستگیری گروهی که دست به سرقت های مسلحانه می زدند با داشتن حکم دادستانی عازم یکی از روستاهای تابع ماهیدشت کرمانشاه شدند. در جریان این مأموریت یکی از پاسداران شهید و عبدالله شیرازی که یکی از هسته های اصلی مبارزات مسلحانه منطقه بود، زخمی و با تشکیل پرونده به دادسرای کرمانشاه تحویل داده شد. (2) گفتنی است پاسدار شهید آیت شعبانی نام داشت و از نیروهای انقلابی منطقه بود. در اطلاعیه روابط عمومی سپاه کرمانشاه وی الگوی تقوا و ایمان معرفی شده که «مدتی برای رویارویی با جهان خواران به فلسطین و جنوب لبنان مهاجرت کرد.» (3)

حوالی نیمه شب نیز، یک درگیری در مرز بازرگان رخ داد. درگیری پاسداران با مهاجمان حدود سه ساعت طول کشید، اما تلفاتی نداشت. (4)

نمونه ای دیگر از دغدغه های سپاه از گزارش فرمانده سپاه سراب هویداست که براساس آن ستاد مشترک ارتش به وزارت کشور اعلام کرد: «قرار است تعدادی از طرف داران حزب جمهوری خلق مسلمان به طرف داری از آیت الله شریعتمداری از تبریز به سراب آمده و با طرف داران حزب جمهوری اسلامی ایران درگیری پیدا نمایند.» (5)

435

امروز، ملاقاتی دوساعته بین مسعود رجوی و بنی صدر انجام گرفت که خبر آن فقط درحد اظهارات رجوی در گفت وگو با خبرگزاری پارس نشر یافت. حتی روزنامه ارگان بنی صدر، صرفاً از قول خبرگزاری پارس اظهاراتی از رجوی درج کرد بدون آنکه کوچک ترین توضیح یا نقل قولی ازطرف بنی صدر یا دست اندرکاران روزنامه را با آن همراه کند.

مطابق آنچه در سطح علنی و عادی قابل طرح است، نکات مطرح شده ازسوی بنی صدر، اغلب

ص: 849


1- سند شماره 041282 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از تبریز به تهران {اطلاعات}، 24/2/1359.
2- روزنامه کیهان، 24/2/1359، ص16.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 24/2/1359، ص10.
4- همان، ص11.
5- سند شماره 041259 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به وزارت کشور، 23/2/1359.

اظهاراتی حق به جانب و حتی سؤالاتی بدون پاسخ است، ولی در پشت صحنه و در عرصه های غیرشفاف و پیچیده سیاسی کنونی، مسائلی مطرح است که نه به آسانی قابل طرح است و نه برای عامه مردم قابل فهم؛ نمونه ای از این بغرنجی و پیچیدگی همین ملاقات دوساعته امروز مسعود رجوی با بنی صدر(1) است که بالطبع آنها که پیگیر روند تحرکات هستند، آن را با نگرانی دنبال می کنند و این ملاقات از نظرشان معنی دار است. چنانچه مضمون جلسه و جهت گیری نهایی آن قابل ارائه در سطح مردم و کادرهای انقلاب بود، حتماً بنی صدر، آن را خود طرح می کرد و به گونه ای توان رهبری و قوت خویش را حتی در مهار تشکل هایی مثل مجاهدین خلق به رخ می کشید، اما جلسه فقط ازسوی رجوی بازگو شد که درزمینه فضاسازی و بیان کردن آنچه باید گفت و نگفتن آنچه نباید گفت، چهره شناخته شده ای است و به خصوص درزمینه نوع تهدیدکردن مظلومانه و درعین حال قدرتمندانه استاد است.

رجوی به خبرگزاری پارس درباره مسائل مطرح شده در این جلسه گفت: «من به رئیس جمهوری گفتم براساس خواست های ضدامپریالیستی امام و براساس وعده ها و قول های خود شما مبنی بر تضمین آزادی ها، تا حالا بخش بسیار وسیعی از نیروها به رغم همه فشارها و تضییقات، جراحت ها و شهادت ها مثل خود ما پیوسته دعوت به آرامش و صبر و بردباری را پذیرفته اند و واکنشی نشان نداده اند. ازاین رو، به ویژه باتوجه به اختیاراتی که شما از امام گرفتید انتظار این است که از این پس به طور یک طرفه و فقط از امثال ما رعایت اجرای قانون و حفظ آرامش را نخواهند، بلکه قانون با کمال قاطعیت و به طور همه جانبه و درمورد همه اجرا شود، به علاوه در شرایط موجود و با این نتایج انتخابات آیا دیگر قابل توجیه است که باز می شنویم در ماه های آتی بازهم تصفیه مجاهدین در مدنظر عده ای است که طبیعتاً عواقب وخیم آن بر هیچ کس پوشیده نیست؟ در اینجا رئیس جمهوری گفتند: در مقابل هرگونه سرکوب آزادی ها و قانون شکنی بی تفاوت نخواهند نشست و قاطعانه موضع خواهند گرفت. ... من همچنین گفتم اوضاع کلی کشور ایجاب می کند که دررابطه با تهاجم نظامی امپریالیست ها همه درگیری های داخلی موقوف شود و همگی بیاییم لااقل به طور مرحله ای هم که شده به دشمن اصلی بپردازیم. ... رئیس جمهوری نسبت به حل مشکلات کشور بسیار خوش بین هستند و به خصوص تضمین آزادی های سیاسی و فعالیت آزاد گروه های سیاسی را که از اولی ترین خواست های انقلاب ما هست در چهارچوب قانون اساسی مورد تأکید قرار دادند.» (2)

یادآوری می شود روزنامه انقلاب اسلامی بخشی از اظهارات رجوی را آن هم به نقل از خبرگزاری پارس منتشر کرد، اما قسمت هایی از مطالب وی ازجمله تهدیدات ضمنی رجوی که حتی در روزنامه اطلاعات درج شد را حذف کرد. (3)

ص: 850


1- * دو جریان که از سال قبل مخالف یکدیگر بودند، ولی به تدریج به هم نزدیک شدند، تاجایی که 14 اسفند 1359، نمایش وحدت دادند و در تابستان 1360، با فرار مشترک به پاریس تمایلات براندازی مسلحانه خود را علنی کردند.
2- روزنامه اطلاعات، 24/2/1359، ص2.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 24/2/1359، ص12.

ص: 851

ص: 852

روزشمار جنگ چهارشنبه 24 اردیبهشت 1359 28 جمادی الثانی 1400 14 مه 1980

436

تحرکات سیاسی و تبلیغاتی امریکا و ایران علیه یکدیگر، امروز، هم در امریکا و هم در ایران، در بالاترین سطح مسئولان دو کشور ادامه یافت.

در امریکا، کارتر ضمن نوعی اظهار امیدواری اعلام کرد متحدان اروپایی کشورش، تصمیم گرفته اند که اگر تا 17 ماه مه {27 اردیبهشت}، پیشرفتی در تلاش برای آزادکردن گروگان های امریکا به دست نیاید، برنامه تحریم اقتصادی ایران را به مرحله اجرا درآورند. وی گفت: مسئولان اروپایی به طور مستقیم به ما اطلاع داده اند که به تعهدات خود درمورد تحریم اقتصادی ایران عمل خواهند کرد و ما فکر می کنیم که متحدین ما این کار را انجام دهند. البته کارتر این سخنان را پس از یک گفت وگوی 20 دقیقه ای با وزیر امور خارجه امریکا، که عازم اروپا بود، اظهار کرد. (1)

این درحالی است که فعالیت امروز ماسکی در اروپا خود نشانه این است که امریکا هنوز خیال چندان راحتی درمورد متحدان اروپایی اش ندارد. ماسکی در جلسه امروز وزرای دفاع و امور خارجه کشورهای عضو پیمان ناتو در بروکسل سخنرانی کرد و گفت: ایالات متحده امریکا از کشورهای متحدش انتظار دارد که به منظور رهایی گروگان های امریکایی در ایران به یک رشته اقدامات اقتصادی و سیاسی دراین میان بپیوندند. (2)

دراین حال، رادیو امریکا در ساعت 22:30، اعلام کرد: سازمان پیمان آتلانتیک شمالی امروز، نگرانی شدید خود را از اقدام غیرقانونی دولت ایران ابراز داشت. در این خبر به بخش هایی از بیانیه این سازمان که در آن «از دولت ایران خواسته شده است به فوریت نسبت به آزادساختن و سالم بازگردانیدن گروگان های امریکایی اقدام کند»، اشاره شد. (3) این خبر نشان می داد ماسکی پاسخی نسبتاً مساعد و البته درحد معمول گرفته است.

به گزارش خبرگزاری فرانسه از بروکسل، متن اعلامیه ای که به دنبال گردهمایی امروز وزرای دفاع و امور خارجه کشورهای عضو ناتو در بروکسل، درباره ایران انتشار یافت از این قرار است:

ص: 853


1- روزنامه اطلاعات، 24/2/1359، ص10.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 55، 25/2/1359، ص4، بخش فارسی رادیو لندن، 24/2/1359.
3- همان، ص6، بخش فارسی رادیو صدای امریکا، 24/2/1359.

«وزرا و نمایندگان بلژیک، کانادا، دانمارک، جمهوری فدرال آلمان، ایسلند، ایتالیا، لوکزامبورگ، هلند، نروژ، پرتغال، ترکیه، انگلستان و امریکا که روز چهاردهم مه {24/2/1359}، در بروکسل گرد هم آمدند، درمورد توقیف و ضبط غیرقانونی پرسنل و دارایی دیپلماتیک امریکا در ایران که تجاوز آشکار به حقوق بین المللی محسوب می شود، اظهارنگرانی شدید می کنند. آنها همچنین تأکید کردند که این اعمال تنها ثبات در منطقه جنوب غربی آسیا را به خطر می اندازد. وزرا و مسئولین مذکور درنتیجه پیامی برای مقامات ایرانی ارسال داشتند و خواستار آزادی فوری و توأم با سلامتی گروگان های امریکایی شدند.» (1)

در ایران، آیت الله دکتر بهشتی عضو مؤثر شورای انقلاب و رئیس دیوان عالی کشور که درواقع رهبری جناح رقیب بنی صدر در حاکمیت را برعهده دارد، امروز، در یک نشست مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی با حضور خبرنگاران داخلی و خارجی به سؤالات آنان درباره مسائل مختلف ازجمله گروگان ها پاسخ داد. به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی از وی سؤال شد: «آیا شما می گویید پس از تشکیل مجلس، مسائلی چون انتخاب نخست وزیر، انقلاب فرهنگی و... به خاطر اهمیت بیشتر زودتر بررسی خواهند شد و سپس مسئله گروگان ها؟» دکتر بهشتی در پاسخ گفت: «اینها مسائلی بسیار مهم هستند که می بایست بررسی شوند، مجلس بایستی ابتدا مشکلات دولت جدید را حل نماید و سپس در اولین فرصت مسئله گروگان ها را بررسی خواهند نمود.» یک خبرنگار خارجی پرسید: «مسئله گروگان ها باری است بر دوش دولت ها و آنها می خواهند برای حل آن تحریم اقتصادی نمایند. ممکن است توضیحی بدهید، در این شرایط فکر می کنید صلاح باشد که گروگان ها در بازداشت باقی بمانند؟»

دکتر بهشتی پاسخ داد: «تحریم کمک خواهد نمود به ملت ما تا زودتر به روی پای خود بایستد، این می تواند به سود کشور ما باشد و درنتیجه ما می توانیم روش جدید اقتصادی برای خود طرح نماییم و ما از درون این تحریم اقتصادی می توانیم خود را بشناسیم، این به ما کمک خواهد نمود تا سیاست های خارجی دیگر خود را منطقی تر سازیم. در آینده بله مشکلاتی خواهد بود که به وسیله این تحریم ایجاد خواهد شد، اما هر جامعه زنده و هوشیاری می بایست آماده باشد برای تحمل این مشکلات فکرش را به کار ببرد و برای یافتن راه حل این مشکلات، تحریم اقتصادی مهم نیست برای ما، ولی مسئله نگه داشتن گروگان ها چیز دیگری است، ملت مسئول است تا درباره این تصمیم بگیرد و هر مشکل حاصل را حل نماید.» (2)

در همین حال، رئیس جمهور بنی صدر، امروز در گفت وگو با صداوسیما، برخوردی تندتر با مسئله امریکا نشان داد، وی ضمن بررسی مسائل کردستان و ارتش گفت: همین امروز صبح، از امریکا یک کسی که به اطلاعاتی دست یافته بود به من تلفن کرد و گفت که 96 امریکایی را اینها در مناطقی پیاده کرده اند و قرار است تا دو هفته دیگر خرابکاری هایی بکنند و شلوغی هایی در شهرهای ایران به وجود بیاورند. 2 هلیکوپتر به بختیاری آمده و برای کردها هم اسلحه آورده است و 19 ایرانی که سال ها در امریکا بوده اند روانه ایران شده اند برای اجرای این کار. اینها

ص: 854


1- روزنامه بامداد، 25/2/1359، ص3.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 25/2/1359، ص7.

اطلاعات است و مقاماتی که مسئولیت امنیت کشور را دارند و حالا باید از یک رهبری طبق موافقت امام پیروی بکنند،(1) باید دنبال آن بروند و آن را پیدا کرده و خنثی سازند.(2) (3)

امروز، بنی صدر با صدور حکمی سیداحمد سلامتیان را به عنوان دبیرکل گردهمایی بین المللی بررسی مداخلات امریکا در ایران، منصوب کرد. به نوشته روزنامه بامداد، «براساس این حکم به سلامتیان مأموریت داده شد به عنوان دبیرکل این گردهمایی وظایف لازم را درمورد برگزاری گردهمایی مزبور به عهده گیرد. این گردهمایی که بنا بر رهنمود امام خمینی و دستور رئیس جمهوری از دوازدهم تا پانزدهم خردادماه در تهران تشکیل خواهد شد، وظیفه دارد دخالت های امریکا در ایران را مورد بررسی قرار دهد. براساس حکم رئیس جمهوری سازمان ها، وزارتخانه ها و ادارات مربوط موظف اند همکاری لازم را درمورد برگزاری این گردهمایی انجام داده و تسهیلات مقتضی را در انجام مأموریت دبیرکل گردهمایی فراهم سازند. دبیرکل این گردهمایی درمورد چگونگی کار گردهمایی به خبرگزاری پارس گفت: براساس رهنمود امام و دستوری که پیرو آن آقای بنی صدر دادند، مقرر شده بود که در این گردهمایی کوشش شود هرچه وسیع تر نمایندگان دولت ها، سازمان ها، احزاب و گروه های مختلفی که بتوانند در کشورهای خودشان دارای نفوذی باشند و ماهیت مداخلات امریکا را به همه مردم خودشان بشناسانند به ایران دعوت شوند. بنابراین ضابطه ای که تابه حال به کار رفته این بوده که دعوت ها هرچه بیشتر وسیع تر باشد.»

سلامتیان توضیح داد: «اساس کار گردهمایی این است که ایران بتواند ادعانامه خود را علیه مداخلات 25 سال گذشته امریکا و جنایاتش در ایران و

{احمد سلامتیان (ردیف پایین سمت راست} با حکم بنی صدر به عنوان دبیرکل گردهمایی بین المللی بررسی مداخلات امریکا در ایران منصوب شد.)

ص: 855


1- * یکی از مشکلات بنی صدر این است که نیروهای انقلاب پس از یک دوران شیفتگی به وی، به کلی از وی ناامیدند، تاجایی که حتی سفارش امام نیز آنها را به تبعیت مورد نظر بنی صدر، وادار نمی کند. در اینجا بنی صدر می خواهد از آخرین حمایت های امام از وی استفاده و این مشکل خود را حل کند.
2- ** در واکنش به این اظهارات بنی صدر رادیو امریکا روز بعد {25/2/1359}، اعلام کرد: «در واشنگتن، سخنگوی ریاست جمهوری امریکا گفت هیچ گونه حقیقتی در این موضوع وجود ندارد و چنین اتهامی بی اساس است.» [خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 58، 26/2/1359، ص9، بخش فارسی رادیو صدای امریکا، 25/2/1359]
3- روزنامه بامداد، 25/2/1359، ص3.

جاسوسی هایی که در کشور ما کرده است و مداخلات نظامی اخیرش به نحو احسن به اطلاع مردم دنیا برساند. به ترتیبی که با این سیاستی که امریکا شروع کرده در جهات مختلف علیه جمهوری اسلامی و علیه انقلاب اسلامی ایران تبلیغ کند که به خیال خودش می تواند انقلاب ما را نزولی کند و دوستانش را نسبت به آن مردد کند و دشمنانش را به آن مصمم تر کند، با این سیاست مقابله کنیم و کاری کنیم که انقلاب اسلامی تمام دوستان بالقوه خودش را نسبت به مداخلات امریکا آگاه کند و به دنبال آن بتواند همبستگی مردم سراسر جهان را در دفاع از انقلاب و ما و مبارزه با امپریالیزم امریکا جلب کند.»

احمد سلامتیان در پایان اشاره کرد: «طرحی که من دارم و امیدوارم در اجرای آن موفق شوم این است که چون این گردهمایی در روزهای 12، 13، 14 و 15 خرداد تشکیل می شود و برای انتخاب این تاریخ ما منظوری داشتیم، چون سالگرد قیام خونین 15 خرداد 1342 است؛ یعنی سالگرد یکی از خونین ترین مداخلات و جنایات امریکا در ایران و سالگرد شروع قیام عظیم ملت ایران است که منجر به انقلاب اسلامی شد و در مراسم سالگرد آن مردم ایران بار دیگر تصمیم، اراده و قاطعیت خودشان را نشان خواهند داد و ما می خواهیم نمایندگان افکارعمومی جهان شاهد باشند که مردم ما تا چه حد در راه مبارزه با هر طاغوتی اگر این طاغوت ابرقدرت هم باشد مصمم هستند.» (1)

437

به دنبال حضور غافلگیرکننده امریکاییان در طبس و درپی گزارش های متعدد مبنی بر رؤیت اجسام پرنده مشکوک در نقاط مختلف کشور، ستادی در وزارت کشور به منظور پیگیری و بررسی مسائل مذکور، تشکیل شده است. امروز، ستاد مشترک ارتش، در نامه ای به وزارت کشور ضمن طرح یک پیشنهاد، اصل رؤیت اجسام مزبور را به نحوی زیر سؤال برد. متن کامل پیام که رونوشت آن برای فرماندهی سپاه نیز ارسال شد، چنین است:

«1. درپی مشاهدات شیئی پرنده در هفته اخیر در تهران و شهرستان ها چنین استنباط می گردد که ممکن است عملیاتی ازطرف دشمن در شرف تکوین بوده و یا ستون پنجم دشمن جهت فرسودگی پرسنل و وسایل مخصوصاً کم کردن آمادگی نیروی هوایی دست به چنین کاری می زند.

2. دررابطه با این جریان کمیسیونی در اداره سوم تشکیل که پس از بررسی همه جانبه چنین نتیجه گیری شد که:

الف) [در] ستادی که در وزارت کشور جهت پیگیری و بررسی مسائل فوق تشکیل شد از وجود پرسنل متخصص مخصوصاً افسران نیروی هوایی استفاده گردد.

ب) اشخاصی که تلفناً اخبار را به ستاد می دهند شناسایی شده و عنداللزوم با تلفن های معکوس صحت وسقم گزارش کننده را بررسی و درصورت کذب مطالب، علت و انگیزه چنین اقداماتی مورد تجزیه وتحلیل قرار گیرد.» (2)

ص: 856


1- همان.
2- سند شماره 042453 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا {اداره سوم مرکز فرماندهی} به وزارت کشور، 24/2/1359.

یادآوری می شود همین امروز هم در تلفن گرامی از فرماندهی ژاندارمری به دفتر ریاست جمهوری اعلام شده است: «گزارش واصله از ناحیه ژاندارمری هرمزگان مستند به گزارش هنگ عباسی و گروهان ژاندارمری قشم حاکی است ساعت 11:40 دقیقه جاری، یک فروند هواپیمای ناشناس بدون صدا، خاکستری رنگ که در فاصله حدود 700 متری پاسگاه درگهان به حالت آرام از بالای کوه در پرواز بوده مشاهده [و] جریان به وسیله هنگ مزبور به پایگاه نهم شکاری بندرعباس اعلام گردید.» (1)

438

در حالی که روابط ایران و امریکا در بحران جدی قرار دارد، برخی مسائل مربوط به ابرقدرت شوروی نیز نگرانی های مربوط به روابط خارجی را افزایش می دهد. محور اصلی ایجاد این نگرانی، مسئله افغانستان است که در اشغال ارتش شوروی و تحت حاکمیت رژیم وابسته به آن قرار دارد. تحرکات ضدروسی گروه های اسلام گرا در افغانستان مورد حمایت آشکار و پنهان ایران است. بسیاری از مبارزان افغانی در ایران دفاتر علنی و رسمی دارند.

در این شرایط، شهربانی خراسان از تجاوز هواپیماهای شوروی در ساعت 10 صبح امروز، خبر داد. براساس این گزارش: «تعداد 2 فروند هواپیمای شوروی در نوار مرزی ایران و افغانستان نزدیک به 10 کیلومتر به حریم هوایی ایران تجاوز و پس از نیم ساعت پرواز در فضای ایران به افغانستان مراجعت نموده است»،(2) اما خبر تکمیلی را ساعت 20:42، فرماندهی سپاه به ستاد مشترک بدین شرح اعلام کرد: «برابر اطلاع رسیده از تایباد {طیبات} در ساعت 10 روز جاری، 2 فروند هواپیمای روسی بر فراز خاک ایران به پرواز درآمده و تا نزدیک تایباد فیلمبرداری کرده است. طبق همان گزارش حدود 1000 دستگاه تانک روس در مرز ایران و روسیه در شمال خراسان به طرف ایران در حرکت می باشند. {تایباد در شمال شرقی ایران است}.»(3) (4)

یادآوری می شود ازنظر حمایت از مبارزان افغان و نیز حضور آنان در کشور، ایران و پاکستان وضع تقریباً مشابهی دارند. ازاین رو امروز، دولت افغانستان مذاکره درخصوص روابط دوجانبه و نیز مسئله عقب نشینی نیروهای شوروی از خاک افغانستان را به پاکستان و ایران پیشنهاد داد. به گزارش خبرگزاری تاس از کابل، دولت افغانستان پیشنهاد مذاکرات دوجانبه به هریک از این دو کشور را برای برقراری روابط دوستانه با آنها داده است.(5) (6)

ص: 857


1- سند شماره 041299 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 24/2/1359.
2- سند شماره 307632 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از واحد مخابرات سپاه مشهد به فرماندهی سپاه مشهد {بخش مرزی واحد اطلاعات}، 25/2/1359.
3- * پرانتزها از متن سند است.
4- سند شماره 041287 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه {مرکز فرماندهی} به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 24/2/1359.
5- ** خبرگزاری فرانسه در ادامه گزارش مذکور از مسکو، از اسلام آباد نیز گزارش داد: دولت پاکستان پیشنهاد افغانستان را برای مذاکره جداگانه با این کشور رد و اعلام کرد که هرنوع مذاکره تازمانی که نیروهای شوروی افغانستان را ترک نکنند، امکان پذیر نیست.
6- روزنامه بامداد، 27/2/1359، ص12.

دولت انگلیس نیز پیشنهادی از دولت افغانستان دریافت کرده است که براساس آن دولت انگلیس باید قبل از عقب نشینی نیروهای شوروی {درباره امنیت و تمامیت ارضی افغانستان} تضمین سیاسی به دولت افغانستان بدهد. لندن این پیشنهاد را رد و از آن به شدت انتقاد کرده است. (1)

از سوی دیگر، امروز، منابع مبارزان افغان گفتند: مجاهدین اسلامی و گروه های مبارز ممکن است دولت در تبعید افغانستان را تشکیل دهند. به گزارش آسوشیتدپرس از اسلام آباد، امکان تشکیل دولت افغانستان در نشست سران قبایل 28 استان افغان که اخیراً در پیشاور برگزار شد، مورد بحث وبررسی قرار گرفته است. (2)

به این ترتیب در روابط ایران و شوروی نیز نوعی بحران بر سر افغانستان تداوم خواهد داشت.

439

نشریه السفیر از اشغال مسلحانه سفارت ایران در لندن گزارش جدیدی، به قلم مخبر خود که جزء گروگان های سفارت بوده است، منتشر کرد؛ در این گزارش مطامع و اقدامات عراق و وابستگان آن در امر عربستان سازی در خوزستان، به نحو روشنی بازگو شده است.

گزارش امروز آسوشیتدپرس از بیروت دراین باره بدین شرح است: «رهبر اشغالگران سفارت ایران در لندن، پیش از حمله موفقیت آمیز نیروهای ویژه انگلستان در مصاحبه ای به خبرنگار روزنامه چپ گرای السفیر که در گروگان اشغالگران بود، گفته است برای کسب خودمختاری خوزستان، گروگان گیری و حملاتی از این قبیل ادامه خواهد یافت. مصطفی کرکوتی مخبر السفیر یک روز پیش از حمله کماندوهای انگلیسی، توسط مهاجمین آزاد شد. وی در تماس های بین مهاجمین و پلیس اسکاتلندیارد انگلستان نقش مترجم را داشت. رهبر مهاجمین که سه نام مستعار عون، سلیم و شمعون را برای خود انتخاب کرده بود و در جریان حمله کماندوهای انگلیسی کشته شد، گفته است که وی و همراهانش متعلق به یک سازمان سیاسی به نام "سازمان سیاسی خلق عربستان" می باشند. ... دولت بعثی عراق که با رژیم آیت الله خمینی دشمنی می ورزد این استان را عربستان می نامد و از مبارزه ساکنان عربستان [خوزستان] برای کسب خودمختاری حمایت می کند. رهبر مهاجمین گفته است اشغال سفارت ایران [در لندن] ... بخشی از مبارزه قهرآمیز ما برای کسب خودمختاری و تغییر نام خوزستان به عربستان است که از مهم ترین اهداف ما به شمار می روند.

السفیر به نقل از رهبر مهاجمین نوشته است این جنبش خواستار تجزیه و تصرف منابع نفتی استان نیست. اصولاً مسئله خودمختاری نفت را شامل نمی شود و مسائل اقتصادی و امور خارجی را دولت مرکزی باید هدایت و رهبری کند. وی گفته است که 27 سال دارد و در یک خانواده مرفه خوزستانی متولد شده و پس از اتمام تحصیلاتش در رشته زبان از دانشگاه تهران وارد فعالیت های سیاسی شده است. وی مدعی شد که در زمان شاه مخلوع توسط ساواک دستگیر و شکنجه شده است. وی معتقد بود که در زمان شاه ایرانی کردن عربستان آغاز شد و شاه 85 درصد از 3 میلیون

ص: 858


1- همان.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 25/2/1359، ص16.

سکنه این استان را بی سواد نگاه داشته بود. وی گفت یک کمیته مرکزی 30 نفری من جمله خود وی پس از سقوط شاه برای کسب خودمختاری به نحو مسالمت آمیز با رژیم [آیت الله] خمینی مذاکره کرده است، لیکن این مذاکرات به جایی نرسیده است. وی افزود پس از برخوردهایی که در تاریخ 29 ماه مه 1979 [8/3/1358]، در خرمشهر روی داد(1) سازمان وی تصمیم گرفت علیه رژیم [آیت الله] خمینی به مشی مسلحانه روی آورد. وی مدعی شد که در جریان این زدوخوردها، 220 نفر از تظاهرکنندگان مخالف دولت کشته و 6000 نفر زخمی شدند.» (2)

440

رژیم عراق که علاوه بر سرکوب بی رحمانه حزب الدعوه و تشکل های اسلامی نظیر آن، سرکوب حزب کمونیست عراق و نیز اخراج قاطعانه ایرانی الاصل های عراق را دنبال می کند، درعین حال از تداوم ابراز چپ گرایی و نوعی اسلام گرایی نیز غافل نیست. سه گزارش که درپی آمده، به ترتیب بیانگر سه جنبه یادشده است:

بقایای حزب کمونیست عراق که از سرکوب جان به دربرده و به خارج کشور گریخته اند، هفته گذشته چهل وششمین سالگرد تأسیس این حزب را در سوئد جشن گرفتند. در پیام سازمان حزب توده ایران در سوئد که «خطاب به حزب برادر، حزب کمونیست عراق» فرستاده شده، آمده است: «سازمان حزب توده ایران در سوئد، چهل وششمین سالگرد تأسیس حزب برادر، حزب قهرمان کمونیست عراق را که در شرایط بسیار دشوار خفقان مبارزه می کند، گرامی می دارد. ... مردم ایران و حزب طبقه کارگر، حزب توده ایران از مبارزات مردم عراق به رهبری نیروهای مترقی و پیشرو علیه رژیم دیکتاتوری و ضدملی صدام حسین پشتیبانی می کنند.» (3)

دراین حال امروز، نمایندگان رانده شدگان از عراق که در محل سفارت تونس در تهران تحصن کرده اند در تلگرامی به دبیرکل اتحادیه عرب، خواستار رسیدگی به وضع بستگان خویش در عراق شدند. در این تلگرام آمده است:

بعضی از خانواده های ما بیش از دویست سال در عراق ساکن بوده اند و اکنون دولت عراق، تمامی اموال آنها را مصادره و جوانان ما را که بین 20 تا 28 سال سن دارند، به نظام اجباری برده و آنها را از خانواده هایشان جدا کرده است. در ادامه این تلگرام اضافه شده است: ما از دبیرکل اتحادیه عرب خواستاریم به وضع برادران ما در عراق رسیدگی شود و از اجحاف و ظلمی که به خانواده ها و بستگان ما روا می شود، جداً جلوگیری به عمل آید. متحصنین اعلام کردند: تا رسیدگی جدی به وضعشان به تحصن خود ادامه خواهند داد. (4)

همچنین امروز، خبرگزاری پان عرب از توکیو گزارش داد: «به دعوت دکتر شوقی فوتاکی رئیس کنگره اسلامی ژاپن یک هیئت عراقی به ریاست نوری فیصل الشهیر وزیر اوقاف عراق، برای انجام دیداری

ص: 859


1- * برای اطلاع بیشتر از جزئیات حوادث خوزستان ازجمله در هشتم و نهم خرداد سال 1358، رجوع شود به: حسین یکتا، کتاب دوم روزشمار جنگ ایران و عراق {بحران در خوزستان}، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، چاپ اول، زمستان 1377.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 55، 25/2/1359، صص 2 و 3، بیروت خبرگزاری آسوشیتدپرس، 14 مه 1980 {24/2/1359}.
3- روزنامه نامه مردم، 24/2/1359، ص6.
4- روزنامه اطلاعات، 24/2/1359، ص10.

از ژاپن وارد توکیو شدند. الشهیر در فرودگاه توکیو اظهار داشت هدف از این دیدار تقویت مناسبات دوستانه عراق با مسلمانان ژاپن و حمایت از آنان است. وی افزود: صدام حسین رئیس جمهوری عراق برای ساختمان یک مسجد جدید در توکیو مبلغ 250 هزار دلار به کنگره مسلمان ژاپنی کمک خواهد کرد. دیدار هیئت عراقی از ژاپن تا 22 ماه مه [1/3/1359]، به طول خواهد انجامید.» (1)

441

امروز نیز پیگیری تحرکات عراق درمورد تقویت و تأسیس استحکامات مرزی و شناسایی عراق، در گزارش های متعدد به مقامات مسئول ارسال شد.

گزارش اصغر ابراهیمی استاندار ایلام، به معاونت سیاسی وزارت کشور به استناد اعلام ژاندارمری موسیان از اقدام امروز نیروهای عراقی به مرمت جاده فرعی مجاور میله های مرزی 20/22 و 19/22 به وسیله کریدر و تقویت پاسگاه بازرگان با استقرار 2 دستگاه کریدر، 2 دستگاه نفربر و 2 دستگاه خودرو دیگر حکایت دارد. (2)

در گزارش گردان ساحلی خسروآباد به فرماندهی پس از بررسی های متعدد به وسیله قایق در اروندرود چنین آمده است: «روبه روی کشتی سوخته و کمی پایین تر استحکامات بتونی زیادی دیده شده و دو عدد سنگر بتونی مجهز نیز در لبه ساحل تعبیه شده که به احتمال قوی در داخل آنها سلاح ضدهوایی کار گذاشته شده است و پرسنلی هم به حالت آماده باش در محل به سر می برند. همچنین اطراف محل مذکور تعدادی پایه دیده شده و احتمالاً پایه ها مربوط به دوربین می باشد. ... روبه روی نهر عبود در شطیط، 2 عدد سنگر بتونی و چند نمونه استحکامات نظامی تعبیه شده که پرسنل نظامی در آن مستقر شده اند. ... روبه روی شطیط بالاتر از اسکله 28 به طرف آبادان در قسمت اداره بندر کشور هم جوار 2 عدد سنگر تعبیه شده است. ... یک محور جاده خاکی روبه روی شطیط احداث شده که به نظر می رسد از بصره تا فاو ادامه داشته باشد.» (3)

شهربانی آبادان درگزارشی از تجاوز هوایی یک فروند هواپیمای عراقی در ساعت 22:50 و بازگشت آن به عراق براثر شلیک ضدهوایی فرودگاه آبادان خبر داد. (4)

گزارش ژاندارمری خوزستان به اداره کل انتظامی وزارت کشور نیز حاکی است: «یک ایستگاه تقویت کننده تلویزیونی به تازگی در مقابل منطقه سعیدیه دولت بعثی عراق احداث نموده که برنامه های فرستنده میان بصره و کانال بغداد را تقویت و در سراسر منطقه پخش می نماید.» (5)

442

درحالی که گزارش منابع موثق خودی، هرروزه از تحرکات و تقویت و تأسیس استحکامات مرزی عراق حکایت دارد، عراق حتی به یک مورد تقویت سنگرهای مرزی ازسوی ایران رسماً اعتراض می کند. توجه به مضمون ابلاغیه امروز ستاد مشترک به اداره مرزبانی ژاندارمری و سابقه قضیه، گویای خصلت

ص: 860


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 55، 25/2/1359، ص3، توکیو خبرگزاری پان عرب، 14 مه 1980 {24/2/1359}.
2- سند شماره 34005 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از استانداری ایلام و پشتکوه به وزارت کشور، 29/2/1359.
3- سند شماره 685 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از گردان ساحلی خسروآباد به فرمانده گارد ساحلی خسروآباد {رکن3}، 24/2/1359.
4- سند شماره 41351 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی به وزارت کشور، 25/2/1359.
5- سند شماره 033999 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مسئول امور انتظامی خوزستان به وزارت کشور {اداره کل انتظامی}، 24/2/1359.

بهانه جویانه عراق است که با احساس برتری مطلق و از موضع قدرت با این گونه اقدامات برخورد می کند.

در ابلاغیه مزبور آمده است: «باتوجه به متن نامه به شماره بازگشتی فوق به مرزبان خانقین، پاسخ داده شود که اجرای کلیه موارد پروتکل سرحدات ایران و عراق دوجانبه بوده و ازطریق هردو کشور بایستی رعایت گردد. با نگرش به اینکه تمامی نوار مرز ایران ازطرف آن دولت با تقویت کلی مورد تهدید قرار گرفته و اکثر اوقات مورد حمله و زیر آتش خمپاره و مسلسل های مأمورین دولت مزبور نیز قرار می گیرد، [آیا] احداث یک سنگر در منطقه قصرشیرین مخالف قرارداد می باشد؟[!]» البته در آخر ابلاغیه شرط احتیاط هم رعایت شده و آمده است: «علی هذا خواهشمند است مقرر فرمایید حتی الامکان سعی گردد تا از دادن هرگونه فرصت به منظور سوءاستفاده آنان خودداری گردد.» (1)

سابقه اعلامیه یادشده، برمی گردد به نامه مورخ 18/2/1359 اداره مرزبانی ژاندارمری که با موضوع "ادعای مقامات عراقی" به دفتر ریاست جمهوری ارسال شده است. متن کامل نامه بدین شرح است: «گزارش مرزبان قصرشیرین گویا است مرزبان خانقین طی شرحی اعلام داشتند که یکی از سنگرهای مرزداران ایرانی که در داخل خاک ایران قرار گرفته به خط مرز نزدیک بوده مغایر پروتکل امنیت سرحدی بین ایران و عراق می باشد، لذا خواستار برچیدن آن شده است. متعاقب آن این موضوع از مجرای سیاسی مطرح گردید.

چگونگی پاسخ وزارت امور خارجه به آگهی واصله گویاست که پروتکل امنیت در سرحدات ایران و عراق مورخ 23/2/1354، ناظر بر جلوگیری از رخنه عوامل خرابکار به داخل خاک طرفین متعاهدین می باشد و در آن منعی برای ایجاد استحکامات نظامی که احتمالاً می تواند برای جلوگیری از رخنه عوامل خرابکار مؤثر باشد دیده نمی شود، چنانچه بین مقامات نظامی ایران و عراق درخصوص احداث سنگر و سایر ابنیه نظامی درحدود مرز توافق جداگانه ای به عمل آمده، آگهی شود که مراتب به همین نحو به مرزبان قصرشیرین ابلاغ شد. گزارش مجدد مرزبان قصرشیرین گویاست که مرزبان خانقین طی شرحی مجدداً اعلام داشته است {خواهشمند است هرچه سریع تر سنگر مذکور که مخالف قراردادهای منعقده بین طرفین می باشد و محل خطری برای عراق و منطقه مجاور است، رفع نمایند. درصورت عدم رفع آن در این روزها ناچار متوسل به وسایل دفاع از جان خود خواهیم شد} به مرزبان قصرشیرین ضمن تأکید نظر قبلی وزارت امور خارجه آگهی شد که به مرزبان مقابل متقابلاً بدون اینکه وارد جریان بشود اعلام دارد سنگرهای خود را که در مرز استقرار نموده اند، جمع آوری نمایند. به نظر می رسد مقامات عراقی موضوع احداث سنگر مذکور که در داخل قلمرو ایران واقع است [را] مستمسک تجاوز احتمالی در منطقه مورد نظر قرار دهند. دراین مورد دستورات مراقبتی صادر شد.

فرمانده ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران، سرتیپ ظهیرنژاد ازسوی سرتیپ مالک» (2)

ص: 861


1- سند شماره 60499 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اداره دوم ستاد مشترک {مدیریت اطلاعات} به ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران {اداره مرزبانی}، 24/2/1359.
2- سند شماره 60499 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران {اداره مرزبانی} به دفتر ریاست جمهوری، 18/2/1359.

443

حمله مهاجمان متکی و وابسته به عراق در منطقه عمومی کرمانشاه و قصرشیرین، امروز هم ادامه یافت.

گزارش امروز مرکز فرماندهی ژاندارمری به دفتر ریاست جمهوری حاکی است: «منابع آب شهرک مهدیه سرپل ذهاب کرمانشاه در قسمت سراب قره بلاغ و همچنین سه دستگاه موتور آبرسانی در نزدیکی این منابع با مواد منفجره و گلوله آر.پی.جی7 منهدم و خساراتی نیز به ساختمان های منابع وارد شده است.» (1)

همچنین به گفته سرهنگ اخیانی فرمانده ناحیه ژاندارمری کرمانشاهان، مهاجمان مسلح در 24 ساعت گذشته به 4 پاسگاه سرفیروزآباد، ماهیدشت، کوزران و سراب نیلوفر حمله کردند که با تیراندازی شدید مأموران مجبور به عقب نشینی شدند. وی افزود در این درگیری ها گروهی از مهاجمان کشته یا مجروح شدند. (2)

به گزارش دکتر کاظمی مدیرعامل بهداری و بهزیستی کرمانشاه، در حمله مهاجمان مسلح به 3 درمانگاه اسلام آباد غرب به نام های شیخ مصطفی، قوچمی و دادیار، 2 درمانگاه براثر انفجار مواد منفجره از بین رفتند و دو کارمند بهداری به گروگان گرفته شدند. در این حمله 50 نفر شرکت داشتند. وی افزود: پزشک درمانگاه دایار موفق به فرار شده و اکنون در اسلام آباد است، اما به علت نداشتن امنیت شغلی حاضر به بازگشت به محل کار خود نیست. (3)

444

در سنندج از حدت اوضاع کاملاً کاسته شده و وضعیت به سرعت رو به بهبود است، اما هنوز تا وضعیت عادی فاصله زیادی وجود دارد.

امروز، امتیاز و ابتکارعمل چشمگیر گروه های مسلح غیرقانونی در سنندج، امکان خروج از رخنه موجود نیروهای خودی در شمال شرقی، سمت جاده سقز است. (4) درواقع، گروهی که در شهر درگیر کار تشکیلاتی بودند، این امتیاز را داشتند که به وسیله تشکیلات، قبل از به دام افتادن خارج شوند. بالطبع عده ای هم در لایه های پایین تشکیلات یا هواداران عادی قربانی می شدند که به خصوص ازنظر گروه هایی چون کومه له که روش و بینش آن مبتنی بر بی رحمی و دامن زدن به تضاد و نفرت پایه گذاری شده است، امری منفی هم نبود و به اصطلاح باعث تعمیق و تداوم جدی تر مبارزه می شد. به این دلیل تا همین چند روز قبل، ماندن در شهر توجیه، توصیه و تشویق می شد. سازمان چریک های فدایی خلق، در نشریه شاخه سنندج این سازمان با نام خبر، شماره 76 مورخ 20/2/1359، نوشته است: در جلسه مشترک، نیروهای سیاسی شهر {کومه له، دمکرات، فدائی} به این نتیجه رسیده اند که تا پیروزی با چنگ ودندان،از شهر دفاع خواهند کرد و این تصمیم دربرابر کسانی است که «شایع کرده بودند پیشمرگه ها شهر را ترک می کنند. براین اساس، به هواداران سازمان چریک های فدایی خلق در سنندج اعلام می داریم زیر

ص: 862


1- سند شماره 41292 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 24/2/1359.
2- روزنامه اطلاعات، 24/2/1359، ص12.
3- روزنامه کیهان، 24/2/1359، ص3.
4- مجید نداف، 22 روز حماسه و ایثار در سنندج، تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه جامع امام حسین{ع}، 1389، ص479.

نظر سازمان با رهنمودهای سازمان و با هماهنگی و همکاری با حزب دمکرات کردستان ایران و کومه له به مقاومت پرداخته تا به آخر پیش خواهیم رفت. ... باید سرسخت و مقاوم، در تمامی جبهه ها و با تمامی اشکال اصولی به مبارزه برحق خود ادامه دهیم.» (1)

همان گونه که پیداست گروه ها شکست راهبرد و تاکتیک خود را نمی پذیرند و هریک به نوعی آن را توجیه می کنند تا زمینه برای تحرکات آتی از دست نرود. برای مثال کومه له در یکی از نشریات وابسته(2) چنین توجیه و ادعا کرده است: «پیشمرگه های کرد در تاریخ 24/2/1359... از شهر خارج گردیدند تا مبارزه خود را در جبهه ای دیگر ادامه دهند. دولت این تغییر شیوه جنگ را به حساب پیروزی خود گذاشته و برای آن جشن گرفت. مبارزه خلق با ضدخلق همیشه به یک شکل نبوده و نیست.» (3) این سازمان در مطلب دیگری آورده است: «با تقویت وسیع نیروهای دشمن، امکان حفظ شهر دیگر متضمن خسارات بسیاری است. ... نیروهای پیشمرگ که در شهر در یک حالت تدافعی به سر می برند، می توانند با رفتن به کوه به یک نیروی تعرضی تبدیل گردند. نیروهای پیشمرگ با عقب نشینی از شهر، بار دیگر ابتکارعمل را به دست می گیرند و... عقب نشینی مبتکرانه آخرین شکستی است که در این جنگ بر نیروهای ارتش و پاسدار وارد می آید.» (4) وضعیت سنندج به گونه ای است که هنوز ارسال تجهیزات و نیروهای رزمنده ضرورت دارد. در ساعت 18:50 امروز، ستاد مشترک ارتش به فرماندهی نیروی هوایی اعلام کرد: «دستور فرمایید با هماهنگی سپاه پاسداران، نسبت به حمل 8 تن مهمات و 40 نفر از تهران به سنندج اقدام شود.» (5) این ابلاغ با قید "آنی"، در پاسخ به درخواست قبلی سپاه، صادر شد.

درعین حال اکنون برای پاسداران و ارتشیان، مهم تر از پاک سازی و کشف بنکه ها و مراکز باقیمانده گروه ها،وضع عمومی شهر و اوضاع مردم است و دراین باره امنیت گروه های امدادی و امدادرسانان اهمیت دارد. به عنوان مثال در ساعت 13:50 امروز، مرکز فرماندهی عملیات سپاه در تهران به عملیات سپاه همدان ابلاغ کرد: «یک ستون حامل دارو و آذوقه ازطریق تهران همدان عازم سنندج می باشد. با هماهنگی با شیروخورشید همدان برای اسکورت این ستون از همدان به سنندج اقدام نمایید.» (6)

قابل ذکر است همین امروز، تلفن گرامی بدین شرح از سرپرستی جمعیت شیروخورشید سرخ {دکتر سامی} به فرماندهی سپاه ارسال شد: «برادر دوزدوزانی فرمانده محترم سپاه، به قرار گزارش واصله از سنندج از گروه امدادی و درمانی جمعیت شیروخورشید سرخ که از دو هفته قبل برای خدمات امدادی و درمانی به سنندج اعزام شده بودند و مدیرعامل جمعیت مزبور از دیروز، هیچ گونه خبری در دست نیست که اسباب نگرانی شدید فراهم کرده است. تمنا دارم دستور فرمایند ازطرف فرماندهی سپاه پاسداران وضع این افراد روشن و نتیجه را اعلام فرمایند.» (7) در پایان اسامی چند تن از پزشکان همراه گروه مزبور بدین ترتیب ذکر شده است: دکتر ملک زاده، دکتر بوجاری و دکتر قاسم آل علی.

ص: 863


1- همان، ص481.
2- * نشریه جنبش مقاومت خلق کرد، شماره 3، 17/3/1359
3- همان، ص481.
4- همان، ص482.
5- سند شماره 041291 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا {مرکز فرماندهی} به نهاجا {پست فرماندهی}، 24/2/1359.
6- سند شماره 041304 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرکز فرماندهی {عملیات} به سپاه همدان {عملیات}، 24/2/1359.
7- سند شماره 042450 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سرپرستی جمعیت شیروخورشید به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 24/2/1359.

بااین همه، ارسال کمک ها ادامه دارد؛ ازجمله به گزارش خبرگزاری پارس، امروز، جمعیت شیروخورشید سرخ کرمانشاه یک تیم پنج نفره از امدادگران این جمعیت را برای کمک و دادن خدمات درمانی به مصدومان و مجروحان راهی سنندج کرده است. همچنین «محموله یک کامیون دارو، ارسالی ازسوی جمعیت شیروخورشید سرخ ایران برای بیمارستان صحرایی مستقر در سنندج و سایر مراکز درمانی با هواپیما به این شهر فرستاده شد.» (1)

در همین زمینه، در اطلاعیه مشترک لشکر28

کردستان و سپاه پاسداران مستقر در سنندج که امروز انتشار یافت، آمده است: «مردم شریف سنندج اینک که سلطه گروه های خودکامه مسلح در شهر شما پایان یافته و ضدانقلاب ناچار به پذیرش رسوایی و فرار گشته است خوشحالیم که به اطلاع شما برسانیم ستاد هماهنگی امداد ارتش و سپاه پاسداران از امروز چهارشنبه 24/2/1359، فعالیت خویش را آغاز نموده و تاکنون مواد غذایی به چهارصد خانواده رسانیده و این کمک رسانی همچنان ادامه دارد. همچنین از صبح 25/2/1359 پنجشنبه از ساعت 9 صبح، درمانگاه امداد جهت پذیرش کلیه بیماران جنب باشگاه افسران کار خود را شروع می کند.» (2)

445

امن شدن راه زمینی زنجان به سنندج و از این نظر حل مسئله دیواندره، امری ضروری و مرتبط با موضوع سنندج است. دراین باره در پیامی که ساعت 16:40 امروز از سپاه زنجان به تهران مخابره شد، آمده است: «دیواندره هم اکنون در دست ارتش و سپاه پاسداران می باشد و مردم ازطرف حزب ها تهدید شده اند و دیروز، دکان ها را به حالت تعطیل درآورده بودند و مهاجرین در اطراف دیده شده اند. وضعیت شهر متوسط می باشد.» (3)

بیجار نیز از آسیب های واردشده در این ایام مصون نمانده است و سر راه عبور ستون های ارتش و دیگر نیروها، اخلال های جدی از قبیل انفجار مین صورت گرفته است. به این ترتیب، امروز، اداره مرکزی اطلاعات و بررسی های سیاسی سپاه به اطلاعات سپاه بیجار اعلام کرد: «اسامی کلیه کارمندان دولت در منطقه، اعم از آموزگار و غیره را که به طور مستقیم و غیرمستقیم با افراد ضدانقلاب همکاری دارند، با ذکر مشخصات کامل در اسرع وقت تهیه و به این اداره ارسال فرمایید.» (4)

446

وضع بحرانی بانه، امروز هم حتی با شدت و وخامت بیشتر ادامه یافت.

در نخستین ساعات بامداد امروز، این پیام از فرماندهی سپاه به ستاد مشترک ارسال شد: «طبق اطلاع رسیده وضع بانه خراب است و چند سنگر خودی به دست ضدانقلاب افتاده و پادگان درحال سقوط می باشد. درخواست می شود سریعاً اقدامات لازم جهت پشتیبانی هوایی به وسیله فانتوم صورت گیرد.» (5) خبر مندرج در نشریه کار درباره بانه، درواقع تکمیل خبر مذکور است:

ص: 864


1- روزنامه بامداد، 25/2/1359، ص3.
2- همان.
3- سند شماره 041283 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از زنجان به تهران {عملیات}، 24/2/1359.
4- سند شماره 041303 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اداره مرکزی اطلاعات و بررسی های سیاسی به اطلاعات سپاه بیجار، 24/2/1359.
5- سند شماره 041289 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه {مرکز فرماندهی} به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 24/2/1359.

«نیروهای پیشمرگه به درون پادگان راه یافته اند. امروز، نیروهای جنبش مقاومت موفق شدند تعدادی از سنگرهای داخل پادگان را به تصرف درآورند.» (1)

در ساعت 13:25، این پیام با امضای رسولی مسئول پاسداران بانه به سپاه کرمانشاه ارسال گردید: «شب گذشته، ازطرف دشمن به ما حمله بسیار سختی شد که قسمتی از پادگان سقوط کرد و عده ای کشته و زخمی و گروگان داشته ایم. بدین وسیله به تمامی مسئولین اعلام خطر می کنیم که ما پرسنل پاسدار و ارتش، فاقد نیرو و مهمات کافی هستیم و آمادگی رزمی حملات دیگر دشمن را نداریم. برای آخرین بار به تمام مسئولین هشدار می دهیم و خدا را شاهد می گیریم که باعث تمام اتفاقات فوق اهمال کاری مسئولین مربوطه می باشد شاید این آخرین تلگراف از آخرین سنگر متعلق به پاسدار و ارتشی در بانه باشد.» (2)

دقایقی بعد، پیامی بدین شرح با عنوان "اعلام خطر" با امضای مسعود، از پادگان به سپاه رسید: «درگیری به حدی شدید بود که تمامی مواضع، زیر آتش سلاح سنگین و سبک دشمن قرار داشت به ویژه در سمت شمال ازطرف شهر و شرق به طوری که تا این لحظه 7 نفر شهید و 7 نفر مجروح و تعدادی که متعاقباً به عرض می رسد مفقودالاثر [شده اند]، همان طوری که بارها گزارش شد کلیه سلاح با کمبود و مهمات و پرسنل با روحیه متزلزل از پادگان حفاظت و کسانی مانند فرماندهی غرب و لشکر28 و فرماندهی سقز در وضعیت قرار ندارند و چون وقت تلف کردن و قضاوت نادرست سبب ایجاد این همه مصیبت و فاجعه می گردد برای آخرین بار به آگاهی می رسانم چنانچه در اسرع وقت نیروی کمکی کافی و مهمات سبک و سنگین برای کلیه پرسنل نرسد امیدی به نگهداری پادگان نیست.» (3)

447

افزون بر سنندج و بانه، که از مراکز اصلی درگیری های کنونی است، در سایر نقاط کردنشین نیز به طور پراکنده، درگیری ها و اخلالاتی وجود دارد.

در پاوه، پرتاب خمپاره از ارتفاعات به شهر ادامه یافت که براثر آن 3 نفر مجروح و راهی بیمارستان شدند. (4)

در نقده، دو بمب منفجر شد. یکی از بمب ها ساعت یک بامداد هنگامی که یکی از مأموران شهربانی درصدد خنثی کردن آن برآمد، منفجر شد؛ در این انفجار پای مأمور شهربانی آسیب دید. بمب دیگر در ساعت 9 بامداد، منفجر شد که براثر آن تعدادی زخمی شدند. (5)

در میاندوآب، ساعت یک بامداد، پلیس راه مورد حمله مسلحانه قرار گرفت که با تیراندازی متقابل خسارات و تلفاتی به بار نیامد. (6)

دراین حال، درمورد تحرکات و تردد افراد مشکوک، ستاد مشترک ارتش بنا بر اعلام نیروی زمینی به ژاندارمری خبر داد که امروز قرار است «تعداد 70 خانواده از افراد کومه له که مدتی در عراق، منطقه اربیل، ساکن می باشند وارد پیرانشهر شوند و در خانه های خود سکونت نمایند و سرپرستی این کار را ملازاده سلطان که به طور سببی با عزالدین حسینی منسوب می باشد عهده دار است.» (7)

ص: 865


1- سازمان چریک های فدایی خلق ایران، هفته نامه کار، شماره 59، 31/2/1359، ص9.
2- سند شماره 041302 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از مسئول پاسداران بانه به سپاه پاسداران کرمانشاه، 24/2/1359.
3- سند شماره 041305 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از بانه به سپاه پاسداران، 24/2/1359.
4- سند شماره 41293 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 24/2/1359.
5- روزنامه بامداد، 25/2/1359، ص3.
6- سند شماره 41294 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 24/2/1359.
7- سند شماره 041358 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به ژاجا، 25/2/1359.

448

در دو مصاحبه مهم رادیو تلویزیونی که امروز انجام شد، مسئله کردستان، موضوع اصلی بود. رئیس جمهور در مصاحبه خود ضمن ترسیم خطوط کلی نوع برخورد نهایی با قضیه، جمعه آینده را روز شهدای کردستان اعلام کرد. ابوشریف نیز در مصاحبه ای از روند قضایا در کردستان که به قضایای اخیر سنندج انجامید، تاریخچه ای تقریباً مفصل و جمع بندی به نسبت دقیقی ارائه کرد.

بنی صدر گفت: «من گمان می کنم پیروزی اساسی را خود مردم سنندج و کردستان به دست آورده اند. ... منهای تمایل خود مردم به این زودی قابل آزادشدن نبود و اکثریت قاطع مردم سنندج فهمیدند که اینها راست نمی گویند چون ما که آنجا قصد جنگ نداشتیم و خود اینها جنگ را تحمیل کردند. ... هنوز مجلس کار خودش را شروع نکرده و بحمدالله ما در ناحیه ترکمن صحرا و در ناحیه غرب کشور خصوصاً استان کردستان به استقرار مجدد حاکمیت دولت یا موفق شدیم یا نزدیک شدیم و امیدواریم که این حاکمیت را مستقر کنیم. آیا این منافات دارد با خودمختاری به معنای اسلامی کلمه که مردم هر محل خودشان امور خودشان را تصدی کنند. به نظر من نه، این منافات ندارد و شش ماده ای را که پیشنهاد شده بود با اصلاحات آن پذیرفتیم و آقای فروهر را هم مسئول کردیم که این را تعقیب کند و شرایط اجرای آن را فراهم بیاورد و مردم کردستان می توانند مطمئن باشند که ما به وعده های خودمان عمل خواهیم کرد. بودجه کلانی هم برای عمران آنجا گذاشتیم و عمران آنجا را هم امیدواریم بلافاصله از فردا یا پس فردا شروع کنیم. ... در کردستان اگر عامل خارجی دخالت نمی کرد هیچ خونی از دماغی ریخته نمی شد. پس اگر کسانی در کردستان هستند که می خواهند عمل کنند اینها به مردم دروغ می گویند که اگر بگویند دولت به مردم کردستان کمتر توجه دارد و دل می سوزانند تا دولت عراق یا غیرعراق، پس اسلحه ها را بگذارند زمین به میان مردم بروند، تبلیغ کنند، مردم به آنها رأی بدهند و در حدی که قانون معین می کند اختیار کارها را در دست بگیرند. ... ما یک طرحی باید برای بستن مرز به اجرا بگذاریم این طرح تنظیم شده و ما منتظر بودیم که در کردستان اینها بدانند که ما با قاطعیت عمل می کنیم و ما زیر بار اینکه هر بازی آنها دلشان خواست دربیاورند، نمی رویم. ...

در اینجا باید از شهامت، کاردانی و سلحشوری سربازان، نظامیان و پاسداران و خود مردم کرد که با دلاوری و شهامت و قاطعیت قابل تقدیسی ایستادگی و مقاومت کردند و خیال مردم را آسوده کردند سپاسگزاری کرد و این طور نیست که دولت ضعیف است، بلکه ما می خواستیم نشان بدهیم که تمایل شدید داریم تا مسائل کشور از راه گفت وشنود و صلح وتفاهم حل بشود. ازاین رو باید از آنها صمیمانه سپاسگزاری کرد و شهدای آنها شهدای اسلام [و] ایران هستند و من روز جمعه را روز شهدای کردستان اعلام می کنم و از همه مردم، از ائمه جماعت و امام جمعه ها در همه شهرها دعوت می کنم که در این روز از شهدای کردستان که قربانی این توطئه ها شده اند از کرد و غیرکرد ارج بگذارند.» (1)

ص: 866


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 25/2/1359، ص7.

ابوشریف نیز در مصاحبه رادیو تلویزیونی عصر امروز خود در محل سپاه، درباره وضع دشمن و تاکتیک های آنها و عملکردشان در منطقه و همچنین وضعیت فعلی سپاه پاسداران و ارتش و تاریخچه کردستان مطالبی را بیان کرد و در خاتمه به سؤالات خبرنگاران درمورد مسائل مختلف پاسخ گفت. وی اظهار کرد: «جریانات اخیر کردستان رابطه مستقیمی با جریانات درگیری های تابستان گذشته دارد. همان طوری که می دانید در تابستان گذشته بعد از حمله ضدانقلاب به پاوه و مریوان به فرمان امام سپاه به منطقه رفته و شهرها و پادگان هایی که دراختیار ضدانقلاب بود آزاد شد و متعاقب آن دیدید که هیئت حسن نیت ازطرف دولت مأمور رسیدگی به مسئله می شود و نتیجه کار آنها این می گردد که به تقاضای گروه های سیاسی بعضی از نمایندگان مردم، سپاه پاسداران از منطقه خارج بشود و امنیت منطقه را به ژاندارمری و شهربانی و در بعضی از جاها به ارتش واگذار نماید. به دنبال این جریان، سپاه پاسداران از شهرهای بانه، سقز، بوکان، پیرانشهر، خارج شد و در بقیه شهرها عملیات نظامی را متوقف کرد و در مقر خود باقی ماند. به دنبال مذاکراتی که در اواخر سال گذشته انجام یافت قرار بر این شد که سپاه از شهر سنندج نیز خارج و به داخل پادگان سنندج انتقال پیدا کرده و مواضع خود را در شهر تحویل ارتش نماید. باتوجه به اینکه سپاه کراراً به مقامات دولتی تذکر می داد که در طول مذاکرات، ضدانقلاب اقدام به تدارک و سازماندهی و سنگربندی می نماید و لازم است درضمن مذاکرات از این قبیل اقدامات جلوگیری شود، ولی متأسفانه نه تنها اقدامی دراین مورد صورت نگرفت، بلکه پاسگاه هایی را هم که مجدداً ژاندارمری در منطقه ایجاد کرده بود یکی پس از دیگری توسط ضدانقلاب خلع سلاح گشت و به دنبال آن یک واحد از ستون ارتش در شهر نوسود با تمام تجهیزات بدون درگیری خلع سلاح گشت و باتوجه به اینکه ارتش هیچ اقدامی در منطقه به عمل نیاورده و گلوله ای به طرف کسی شلیک نکرده بود، حزب دمکرات با جسارت کامل واحد ارتش را خلع سلاح کرده و به امام نامه می نویسد که حزب دمکرات این کار را کرد و به دنبال آن از حرکت ستون ارتش به طرف پادگان سنندج در شهر جلوگیری می شود که ستون بالاجبار حرکت خود را از خارج شهر شروع می کند، ولی متأسفانه عناصر ضدانقلاب که در مذاکرات خود نقل وانتقالات ارتش را در تمام مناطق ایران تأیید کرده بودند، درعمل درحالی که مرزهای غربی و جنوبی ایران ازطرف دولت بعث عراق مورد هجوم قرار می گیرد و از داخل نیز خاک ما مورد تجاوز نیروی هوایی امریکا قرار می گیرد، این عناصر ضدانقلاب برخلاف تمام تعهدات خود از پشت به ارتش جمهوری اسلامی ایران خنجر زد[ند].» (1)

وی پس از اشاره مختصری به حمله آخر فروردین 1359 به ستون ارتشی و شهادت و مجروح شدن صدها تن از نیروهای ارتش، گذشته را یادآوری کرد و گفت: «اما بعد از اینکه سپاه از شهر سنندج خارج شد، رادیو و تلویزیون و خانه جوانان و باشگاه افسران که مقرهای اصلی سپاه بود به لشکر سنندج واگذار گشت. در طول یک ماه گذشته، ضدانقلاب در شهر سنندج

ص: 867


1- همان، ص12.

خود را برای یک جنگ طولانی تدارک نمود و تمام خیابان های شهر را سنگربندی کرد و ازطریق کانال های فاضلاب ایجاد مجاری به طرف

سنگرها و ایجاد سنگرهای سرپوشیده و کشیدن تیرآهن به وسط خیابان ها و جوش دادن آنها در تمام شهر راه بندان ایجاد کردند و واحدهای ارتش مستقر در باشگاه افسران و تلویزیون و فرودگاه را محاصره نمودند. آب را بر روی آنها قطع کردند و حملات خود را با اسلحه های سنگین و خمپاره به طرف پادگان شروع نمودند و قصد داشتند که پادگان سنندج را اشغال کرده و اسلحه و مهمات آن را به غارت ببرند و مرتب با بلندگوهای خود در شهر صدا می کردند به زودی پادگان سقوط می کند. در یک چنین شرایطی، سپاه پاسداران وارد شهر می شود و درگیری از فرودگاه شروع می گردد.

از آنجایی که ضدانقلاب از قبل خود را کاملاً مهیا کرده بود و در سنگرها موضع گرفته بود، در روزهای اول بیش از صد نفر از برادران ارتشی و پاسدار به درجه شهادت رسیدند، ولی بعد از کمی پیشروی و اتخاذ تاکتیک های فنی ازطریق محاصره شهر و مسدودکردن راه تدارکاتی ضدانقلاب کوشیدیم تا از خونریزی بیشتر جلوگیری شود، ولی ضدانقلاب با فشار بر مردم و جلوگیری از خروج آنها از شهر و تبلیغات شدید مبنی بر اینکه پادگان به زودی سقوط می کند و پاسداران روحیه خود را از دست داده اند می کوشید که از پناه آوردن مردم به پادگان و پاسداران جلوگیری کند، ولی از آنجا که ضدانقلاب برای ادامه عملیات نظامی ازنظر آذوقه و مهمات در مضیقه بود و برای تأمین آذوقه، مغازه های بسته مردم را غارت کرده و به زور وارد منازل مردم گشته و از آنها طلب نان می کردند و به خصوص اینکه اغلب آنها غیرکرد بوده و لباس کردی بر تن کرده بودند و وقتی که به در خانه مردم می رفتند و به زبان فارسی صحبت می کردند،مردم از آنها وحشت کرده و در را می بستند و آنان به زور وارد منزل می گشتند.

همه این اعمال سبب شد که در هفته گذشته، تظاهراتی علیه حزب دمکرات و کومه له و چریک های فدایی خلق در سنندج برپا شود که بیش از 1000 نفر در این تظاهرات شرکت کردند و شعار می دادند "زنده باد امام" که تظاهرات توسط احزاب متلاشی گشت و اسف بارترین این اعمال قتل عام مخالفین کرد و پیش نمازهای محل بود که جنازه های

آنان را پیشمرگان مسلمان کرد شناسایی کرده و در محل دفن نمودند و از همه فجیع تر اینکه به مردم کرد بی گناهی که به پادگان پناه می آوردند گاه وبیگاه از خانه های مشرف

به پادگان به محل استقرار آنها تیراندازی کرده و تنی چند از کودکان و زنان را مورد اصابت قرار دادند و در این روزهای آخر، چون در درگیری ها خیلی تلفات داده بودند به دهات اطراف شهر رفته و جوانان ده را به زور مسلح می کردند و با خود می بردند.» ابوشریف در پایان گفت: «بعد از پاک سازی شهر سنندج، عملیات پاک سازی را به خارج از شهر منتقل خواهیم کرد. دشمن مهمات سنگین خود را تخریب کرده است، ولی مقداری سلاح سبک به دست آمده است و عده زیادی از مهاجمان فراری دستگیر شده اند که بعد از تکمیل پرونده آنها را محاکمه خواهیم کرد. این عده بیش از 100 نفر می باشند. ما چندین بار اعلام کردیم که اگر اسلحه را زمین بگذارید در پناه ما خواهید بود.» (1)

ص: 868


1- همان، ص12.

449

سپاه طبق معمول، امروز نیز بجز مأموریت های حاد و اصلی خود، در عرصه های متفاوتی درگیر بود.

به گزارش خبرنگار کیهان از یزد، شخص ناشناسی وجود یک بمب دستی در زیر اتومبیلی که در کوچه فرخی یزدی واقع در خیابان دکتر مصدق یزد توقف کرده بود را به پاسداران اطلاع داد. پاسداران پس از کشف و خنثی کردن بمب، دو جوان را در همین رابطه دستگیر کردند. (1)

نامه امروز سالک فرمانده سپاه اصفهان، به اطلاعات سپاه تهران نیز جنبه ای دیگر را نشان می دهد. در این نامه آمده است: «قرار است 164 کیلو هروئین و 5/2 تن تریاک به مبلغ 70 میلیون ریال در سپاه کوه به پاسداران قسمت مواد مخدر فروخته شود. باتوجه به تجربه مأموریت قبلی... مثل قبل احتیاج به 2 هلیکوپتر کبری وجود دارد در غیر این صورت [مسئولیت] خطرات متوجه مسئولین می باشد.» (2)

یادآوری می شود این اقدام درحقیقت یک معامله صوری بود که با هدف دستگیری قاچاقچیان طراحی شده بود.

گزارش ناحیه ژاندارمری خوزستان نیز از یک درگیری خبر می دهد که در ساعت 17 امروز، بین پاسداران قریه مجریه و 9 نفر ضدانقلاب که احتمالاً از همان قریه می باشند، رخ داد. براساس این گزارش، تعداد 3 نفر از اهالی دستگیر و یک قبضه اسلحه کلاشینکف نیز به دست آمد. (3)

450

مسئله انتخاب نخست وزیر، به عنوان یکی از جلوه های اختلافات جناحی در وضع کنونی مطرح است.

امروز، روزنامه جمهوری اسلامی ارگان حزب جمهوری اسلامی، در صفحه اول خود با تیتر درشت نوشت: "انتخاب نخست وزیر به تعویق افتاد." این روزنامه سپس از قول یکی از اعضای شورای انقلاب، بدون آنکه نامی از او بیاورد، افزود: «شب گذشته، یکی از اعضای شورای انقلاب درمورد نتیجه نهایی و تصمیم گیری شورای انقلاب برای انتخاب نخست وزیر گفت این موضوع تا زمان تشکیل مجلس شورای اسلامی معوق خواهد بود. وی افزود مشکلات موجود فعلاً امکان انتخاب نخست وزیر را نمی دهد. او گفت فاصله زیادی تا زمان تشکیل مجلس باقی نمانده است و شورا پس از بررسی و بحث دراین مورد به این نتیجه رسید که تا زمان تشکیل مجلس صبر کنیم.» (4) اما این روزنامه در صفحه آخر همین شماره خود با درج تیتر کمی متفاوت "تاکنون بررسی جهت انتخاب نخست وزیر به نتیجه نرسیده است"،نوشت: «به دنبال گفت وگوی تعیین نخست وزیر ازسوی رئیس جمهوری و شورای انقلاب، حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی روز گذشته، در گفت وگوی اختصاصی با خبرنگار سرویس سیاسی ما درباره علت به تعویق افتادن تعیین نخست وزیر اظهار داشت که هنوز روشن نیست، چون هنوز روی فردی تصمیم نگرفته ایم، اما درمورد افراد مختلف بحث شده است که مصلحت نیست گفته شود. چون [زمان تشکیل] مجلس نزدیک است شاید [برای] انتخاب نخست وزیر ضرورت اقتضا نکند، زیرا چند هفته ای

ص: 869


1- روزنامه کیهان، 24/2/1359، ص13.
2- سند شماره 042452 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اصفهان به تهران {اطلاعات}، 24/2/1359.
3- سند شماره 41405 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری {رکن3 دایره امنیت} به دفتر ریاست جمهوری، 28/2/1359.
4- روزنامه جمهوری اسلامی، 24/2/1359، صص 1 و 2.

به تشکیل مجلس باقی نمانده است، اما احتمال دارد برای همین چند هفته نیز چنانچه توافق شد نخست وزیر انتخاب شود. وی درباره اینکه آیا این مسئولیت به عهده آقای بنی صدر قرار می گیرد، گفت باید از خودشان بپرسید، ولی فکر نمی کنم ایشان بتواند آن زحمت را متحمل بشوند. شب گذشته حجت الاسلام رفسنجانی گفته بود تعیین نخست وزیر احتمالاً به بعد از تشکیل مجلس موکول می شود و تاکنون بررسی های شورای انقلاب دراین باره به نتیجه نرسیده است. احتمال می رود تا آخر این هفته نتیجه قطعی روشن گردد.» (1)

از سوی دیگر، این موضوع در مصاحبه مطبوعاتی امروز دکتر بهشتی رئیس دیوان عالی کشور، بازهم مطرح شد. وی دراین باره گفت: فکر می کنم مسئله توافق شورای انقلاب دراین زمینه مسئله دشواری نباشد. مسئله اساسی این است که آیا تعیین یک نخست وزیر در آستانه شروع کار مجلس ازنظر اصولی کار صحیحی هست یا نه. به خصوص که تعیین این نخست وزیر همراه با تأیید خاص امام باشد، این نگرانی هست که مبادا این روی رأی آزاد نمایندگان مردم در مجلس اثر بگذارد. از طرف دیگر، یک نخست وزیر که الآن سر کار می آید بعداً می خواهد وزرایش را انتخاب کند و بعد شروع به کار بکند، برنامه و کارش را چگونه تنظیم خواهد کرد، آیا از همین حالا او اطمینان خواهد داشت که مجلس به او و برنامه اش رأی اعتماد خواهد داد یا این اطمینان را ندارد و دراین صورت، چقدر می تواند در کارش موفق باشد. بنابراین اینها مسئله اساسی است که طبعاً نباید بدون توجه کافی به این نکات در یک چنین مسئله مهمی تصمیم گرفت(2) وگرنه مسئله توافق اعضای شورای انقلاب و رئیس جمهور روی یک نفر مسئله چندان دشواری نیست.

در بخش دیگری از این مصاحبه از دکتر بهشتی سؤال شد «فکر می کنید سرنوشت این مسئله در آینده چه خواهد شد؟» وی پاسخ داد: «بسیار برایم پیش بینی آن دشوار است، چون درهرحال دو روزی که تأخیر می افتد معنایش این است که در یک شرایطی تازه هستیم، بدین معنا که هرقدر به آغاز کار مجلس نزدیک تر می شویم، اقدام به این کار ناموجه جلوه می کند.»

رئیس دیوان عالی کشور در

(مخالفت با پیشنهاد بنی صدر درمورد انتخاب زودهنگام نخست وزیر هاشمی رفسنجانی: چون تشکیل مجلس نزدیک است، شاید انتخاب نخست وزیر ضرورت نداشته باشد.

بهشتی: وقتی تعیین این نخست وزیر با تأیید امام باشد، این نگرانی هست که مبادا این روی رأی آزادانه نمایندگان مردم در مجلس اثر بگذارد. )

ص: 870


1- همان، ص12.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 25/2/1359، ص1.

پاسخ به این سؤال که «آیا شما به عنوان حزب جمهوری اسلامی نخست وزیر را برای پیشنهاد به مجلس انتخاب کرده اید؟» گفت: «بی شک حزب خودش نامزدهایی خواهد داشت که درحال حاضر نمی توان از آنها نام برد.» (1)

خبرنگاری در یک سؤال جهت دار پرسید: «این سؤال در اذهان پیش آمده است که چرا در این مقطع زمانی که مشکلات مهم تری داریم آقای رئیس جمهوری مسئله نخست وزیر را عنوان کرده اند. آیا به این معناست که رئیس جمهور نگران این مسئله هستند که اگر نخست وزیر در زمان مجلس تعیین شود، مورد تأیید مجلس قرار نگیرد؟ این سؤال برای اکثر مردم مطرح است و این تضاد ریاست جمهور و حزب جمهوری اسلامی را نشان می دهد. اگر ممکن است دراین زمینه توضیحی بفرمایید.»

دکتر بهشتی در پاسخ گفت: «من در گفت وگوهایی که در شورای انقلاب داشتیم تضادی نیافتم. من خوشبختانه احساس کردم که هم ما، هم دوستان در حزب جمهوری اسلامی، هم سایر اعضای شورای انقلاب، هم آقای بنی صدر تلاش می کردیم، معیارها و ضوابط لازم برای انتخاب نخست وزیر آینده را مشخص کنیم. اتفاقاً بحث خیلی روشن و قاطعی را خود من درباره این معیارها مطرح کردم و موقعی که این بحث مطرح بود، جلسه بسیار حالت خوبی داشت حالت جست وجو، اینکه آنچه که واقعاً صحیح است همان را بیابیم و همان شب بود وقتی بیرون آمدم، گفتم جو جلسه بسیار مطلوب به نظر آمد. در ادامه بحث ها و مذاکراتی که در این یکی، دو روز داشتیم برای من چیزی با این آهنگ به چشم نمی خورد و امیدوار هم هستم که چنین چیزی نباشد. نه اینکه هست و به چشم من نمی خورد، امیدوارم که اصلاً نباشد چون مملکت ما الآن سخت نیازمند است که هم آقای بنی صدر توجه داشته باشند که بر طبق قانون اساسی، مجلس شورا نقش بنیادی دارد و رئیس جمهور باید هماهنگ با مجلس باشد، هم مجلس شورا بداند که بر طبق قانون اساسی قرار نیست که به عنوان یک ارگانی باشد که همیشه دررابطه با رئیس جمهور آهنگ مخالفت داشته باشد. چه آقای بنی صدر و چه نمایندگان مجلس، چه حزب جمهوری اسلامی و چه سازمان های دیگر امروز، خودشان را موظف بدانند برای تداوم این انقلاب و برای حل این مسائل و مشکلات مردم، صمیمانه کار بکنند. ... اما اینکه آقای بنی صدر خواسته باشند این را به عنوان یک راهی برای پیشگیری از اعمال نظر آزاد نمایندگان اکثریت در مجلس مورد استفاده قرار دهند، بنده امیدوارم که چنین چیزی نباشد و من نشانه ای بر این نیافتم. به خصوص که ما در این جلسات احساس می کردیم که خود ایشان هم علاقه مند بودند و صمیمانه می کوشیدند که نقطه نظر دوستانی را که از حزب جمهوری اسلامی هستند خوب بدانند و یک وجه جمعی به دست بیاید، یعنی چیزی به دست بیاید که همه روی آن به یک نظر مشترک برسند و نیافتم که ایشان می خواستند به راهی برخلاف نظر حزب جمهوری اسلامی بروند. من این را نیافتم، بازهم تکرار می کنم و می گویم من نیافتم. نمی خواهم با دگم و جزم مطلبی را بگویم که بیش از معلومات و آگاهی ام حرف زده باشم. لازم می دانم من این را نیافتم و این برداشتی

ص: 871


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 25/2/1359، ص7.

را که دارم به اطلاع ملت برسانم و ملت عزیز ما این احساس را داشته باشد که ما می کوشیدیم با همکاری و تفاهم میان همه عناصر تصمیم گیرنده، ملت و مملکت و انقلاب به سمت کمال و سعادت خیر معنوی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی امت اسلام جلو برود.» (1)

451

در شرایطی که با طرح مسائلی چون سرنوشت گروگان های امریکایی، انتخاب نخست وزیر و... و جدی شدن موضوع و منوط شدن تعیین تکلیف آنها به تصمیم نمایندگان مردم، ضرورت تشکیل نخستین مجلس شورا و به خصوص ترکیب نمایندگان آن، روزبه روز حساسیت بیشتری پیدا می کند، امروز، نتایج مرحله دوم انتخابات تهران(2) که بار سیاسی خاصی دارد و درواقع نشانه ای از وزن سیاسی جریان های فعال کنونی و نیز جلوه و نماد اصلی جهت گیری های مجلس است در مطبوعات اعلام شد.

به نوشته روزنامه کیهان: «از مجموع یک میلیون و 599067 کارت که کامپیوتر آنها را صحیح تشخیص داده و آرای آنها را استخراج کرده، نام کاندیداها به ترتیب اکثریت بدین شرح اعلام می شود:

1. محسن مجتهد شبستری 662,159,1 رأی 2. گوهرالشریعه دستغیب 960,249 رأی 3. دکتر علی [اکبر] ولایتی 858,305 رأی 4. دکتر کاظم سامی 819,186 رأی 5. دکتر یدالله سحابی 817,869 رأی 6. دکتر محمدباقر حسینی لواسانی 792,149 رأی 7. دکتر محمدهادی نجف آبادی 774,678 رأی 8. عبدالمجید معادیخواه 768,820 رأی 9. حبیب الله عسگراولادی مسلمان 764,338 رأی 10. محمدکاظم موسوی بجنوردی 730,775 رأی 11. مهندس هاشم صباغیان 692,633 رأی 12. مهدی شاه آبادی 684,722 رأی.

سخنگوی انجمن نظارت بر انتخابات گفت 12 نفر بالا حائز اکثریت و نمایندگان منتخب مردم تهران در دور دوم انتخابات مجلس شورای ملی اسلامی می باشند. آرای بقیه افراد بدین شرح می باشد:

13. احمد مولائی 624,186 رأی 14. دکتر سیف الله وحید دستجردی 619,663 رأی 15. مهندس محمد توسلی حجتی 618,924 رأی 16. فتح الله بنی صدر 609,172 رأی 17. محمدرضا توسلی 609,027 رأی 18. مهندس عبدالعلی بازرگان 581,730 رأی 19. اسدالله لاجوردی 559,053 رأی 20.دکتر فرشته هاشمی 551,631 رأی 21.مسعود رجوی 375,762 رأی 22.محمد مبلغی اسلامی 247,611 رأی 23.سعید امانی همدانی 191,648 رأی 24.سیدرضا زواره ای 117,962 رأی.» (3)

ص: 872


1- همان.
2- * اسامی 18 تن از منتخبین مرحله اول که بالای 50 درصد رأی آورده اند، در جلد اول کتاب هفتم روزشمار جنگ ایران و عراق {قطع رابطه امریکا با ایران}، آورده شده است.
3- روزنامه کیهان، 24/2/1359، ص3.

452

آیت الله خلخالی پیش ازظهر امروز، در یک تماس تلفنی با خبرگزاری پارس از سمت نظارت بر امر مبارزه با قاچاق مواد مخدر که چند روز پیش ازسوی رئیس جمهور به وی ابلاغ شده بود استعفا کرد. متن استعفانامه وی به این شرح است:

«بسمه تعالی

تصمیم داشتم طبق موازین شرعی و قانونی ریشه مواد مخدر و گردانندگان باند قاچاق را در اسرع وقت از بیخ وبن برکنم و به مدد الهی قدرت آن را داشتم و در مذاکرات با آقای رئیس جمهور محترم و آقای میرسلیم و سایر مقامات مسئول چه کتباً و چه شفاهاً این کار به اینجانب محول شده بود، ولی متأسفانه معلوم می شود که دست هایی در کار است که نمی خواهند وضع این کشور سامان بگیرد و لذا اعلام می دارم که اینجانب از این تاریخ به بعد، هیچ گونه سمتی راجع به مواد مخدر ندارم و از این سمت استعفا می دهم، ولی کمافی السابق مطیع و منقاد اوامر رهبر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی، می باشم که هر دستوری ازطرف معظم له صادر شود کمافی السابق با تمام وجود حاضر به انجام آن خواهم بود.

24/2/1359، صادق خلخالی» (1)

لازم به ذکر است که دیروز ازسوی دکتر بنی صدر رئیس جمهوری، اطلاعیه ای درمورد حدود و وظایف حجت الاسلام خلخالی درباره مأموریت اخیر ایشان انتشار یافته بود. متن اطلاعیه به این شرح است:

«بسمه تعالی

نظر به مراجعه دادستان کل کشور و دادستان انقلاب به رئیس جمهوری و پرسش از حدود وظایف حجت الاسلام خلخالی در مأموریت اخیر اشعار می دارد که مشارالیه به هیچ وجه وظیفه قضایی ندارد و اصولاً رئیس جمهوری نمی تواند وظیفه قضایی تفویض کند. بنابراین، مأموریت ایشان محدود به نظارت اجرایی در امر [مبارزه با] قاچاق و تحقیق و پیگیری و تشکیل پرونده و تفویض آن به مقامات ذی صلاح قضایی است.

رئیس جمهوری، ابوالحسن بنی صدر» (2)

به دنبال انتشار این اطلاعیه، آیت الله خلخالی دیشب، در تماسی با خبرگزاری پارس گفت: «اینجانب برای قضاوت شرعی در دادگاه های انقلاب اسلامی ایران انجام وظیفه کرده ام و کمافی السابق انجام وظیفه خواهم نمود و این حکمی است که ازطرف امام به اینجانب داده شده و مقام ریاست جمهوری حکمی را که به من داده است مربوط به قضاوت نیست و خود ایشان فرموده اند که من نمی توانم به کسی حکم قضاوت بدهم. روی این اصل... در جلسه روز 22/2/1359، در وزارت کشور راجع به مسئله مواد مخدر تصمیماتی گرفته شد و به دنبال همین

ص: 873


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 25/2/1359، ص2.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 24/2/1359، ص3.

تصمیمات از صبح روز چهارشنبه 24/2/1359، در زندان قصر به پرونده های متهمین درجه یک رسیدگی و حکم شرعی درباره آنها صادر خواهم کرد و دراین باره به هیچ یک از افراد متهم درجه یک تخفیف قائل نخواهیم شد. چون اگر در حق آنها ارفاقی کنیم، این خیانت به ملت ایران است. وی اضافه کرد ما تصمیمات لازم را اتخاذ خواهیم کرد و از هیچ یک از گروه های مافیایی، سیا، موساد، ساواک، گانگستری و ضدانقلاب که در رأس آنها واردکنندگان و پخش کنندگان مواد مخدر قرار دارند باک و هراسی نخواهیم داشت.» وی همچنین گفت: «همان طوری که کراراً تأکید و اعلام کرده ام وظیفه خود می دانم که از آقای رئیس جمهور حمایت کنم و مسلماً دست های نفاق افکنانه ای وجود دارد که می خواهد میان افراد فعال تفرقه بیندازد، ولی ما با تصمیم خود توطئه ها را خنثی خواهیم کرد.» (1)

به هرحال، در سطح علنی مشخص نشد که چرا آقای خلخالی باوجود اظهارات محکم شب گذشته، امروز قبل ازظهر، به جای رفتن به زندان قصر برای اجرای گفته هایش، اعلام استعفا کرد.

453

در شرایطی که بخشی از ارتش درگیر مسائل کردستان است و به شدت ازطرف گروه های کمونیستی تحت فشارهای چندجانبه است، امروز، از دو جهت کاملاً متضاد {حسن نزیه در پاریس و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در داخل} به نحوی آشکار زیر سؤال رفت.

در پاریس یکی از کادرهای مؤثر و سابقه دار و موجه دولت موقت که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی عهده دار یک مقام حساس؛ یعنی در رأس امور نفت بود و سپس در فرانسه به فراریان انقلاب پیوست، امروز مصاحبه مفصلی انجام داد که خبرگزاری های مختلف آن را پوشش خبری دادند. وی ضمن این مصاحبه، علاوه بر ذکر برخی مطالب غیرمنتظره، ارتش را به صراحت به عنوان یک نیروی کودتاگر علیه نظام جدید مطرح کرده است.

به گزارش خبرگزاری فرانسه از پاریس حسن نزیه مدیرعامل سابق شرکت ملی نفت ایران، در پاریس اعلام کرد جناح مخالف تبعیدی ایران به زودی تجمع و در قیام ملت علیه رژیم کنونی ایران نقش مثبتی ایفا خواهد کرد. وی در یک مصاحبه مطبوعاتی گفت: طرح ایجاد دفتر هماهنگی جناح مخالف تبعیدی درحال مطالعه است. نزیه ضمن تجلیل از شهامت و میهن پرستی شاپور بختیار نخست وزیر سابق ایران که او نیز در فرانسه به سر می برد، هرگونه همکاری را با ژنرال اویسی، یکی از مهم ترین رهبران نظامی رژیم سابق که متهم به قتل عام در ایران است، تکذیب و اظهار کرد ملت ایران به اقدام نظامی که ازجانب ژنرال اویسی طرح ریزی شده باشد، نیازی ندارد. به نظر حسن نزیه اختلافات موجود در حکومت فعلی، به ویژه میان حزب جمهوری اسلامی از

ص: 874


1- همان، ص12.

یک سو و ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهوری، از سوی دیگر، همراه با نارضایتی روزافزون ملت از حکم فرمایی افراد ناوارد و بی تجربه در امور مملکتی و نیز وضع اسفناک اقتصادی ایران، سبب سقوط رژیم تهران خواهند شد.

نزیه همچنین از حزب توده به شدت انتقاد کرد و آن را متهم به همکاری با خارجیان ساخت. او گفت: اینها مأموران کمونیست هستند که زیر نقاب اسلام به نفع خارج عمل می کنند و در صنایع نفتی ایران خرابکاری کرده، سعی نموده اند این صنایع را فلج سازند. درمورد صنایع نفتی ایران نزیه نظریه بسیار بدبینانه ای را، چه ازنظر تولید و چه ازنظر فروش، ارائه داد و گفت که پس از کناره گیری وی به علت مدیریت ناوارد مذهبیون تلفاتی در کادرهای نفتی به وجود آمده است. نزیه افزود: اگر این وضع ادامه پیدا کند، ایران به زودی مجبور خواهد شد برای مصرف داخلی خود نفت وارد کند. درمورد احتمال تماس با رهبران کنونی ایران، حسن نزیه گفت خواهان تماس با مذهبیونی که اطراف آیت الله خمینی را گرفته اند نیست و افراد غیرمذهبی نیز مانند آقای بنی صدر هرگز جرئت نخواهند کرد با او تماس بگیرند زیرا از سرزنش می هراسند. (1)

همچنین به گزارش آسوشیتدپرس از پاریس، حسن نزیه در این نشست مطبوعاتی گفت: دیر یا زود ایرانیان به پا خواهند خاست و رژیم آیت الله خمینی را سرنگون خواهند کرد. نزیه که به حالت تبعید در پاریس زندگی می کند مدعی شد اوضاع در ایران اینک بدتر از زمان شاه شده است. نزیه گفت به اعتقاد وی افراد زیادی در نیروهای مسلح ایران آماده قیام هستند، اگرچه وی هیچ تماسی با نظامیان ایران ندارد، ولی به گفته خودش اطمینان دارد. نظامیان ایران رهبرانی دارند که برای عمل آماده اند.

نزیه در پاسخ به این سؤال که آیا مخالفان رژیم ایران به گرد شاپور بختیار که او نیز در پاریس است جمع خواهند شد، گفت احتمال دارد جناح مخالف شامل گروه های متعددی باشد. نزیه گفت رژیم فعلی ایران به غلط گمان می کند که انقلاب ایران یک انقلاب مذهبی برای نجات اسلام بود. اسلام در ایران هرگز در خطر نبوده است و برای نجات خود نیازی به انقلاب نداشته است. وی افزود در طول 25 سالی که برای حقوق بشر در ایران مبارزه می کرده است به خاطر نمی آورد با گروه زیادی از انقلابیون مذهبی

که امروز قدرت را در ایران در انحصار خود دارند برخورد کرده باشد. وی گفت: آنچه امروز به نام اسلام در ایران رخ می دهد درواقع تجاوز به روح و معرفت این ملت بزرگ است. (2)

در تهران، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بیانیه ای انتشار داد که روزنامه جمهوری اسلامی آن را در سه ردیف در صفحه اول به صورت تیتر اصلی چاپ کرد. در این بیانیه که روزنامه جمهوری اسلامی، با عنوان درشت "آماده باش! با طرح کودتای امریکایی مقابله کنیم" آن را در نیم صفحه اول خود انتشار داد، ازجمله آمده است: «مردم مسلمان و انقلابی، براساس اطلاعات

ص: 875


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 58، 26/2/1359، صص 2 و 3، پاریس خبرگزاری فرانسه، 14 مه 1980 {24/2/1359}.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 55، 25/2/1359، صص 1 و 2، پاریس خبرگزاری آسوشیتدپرس، 14 مه 1980 {24/2/1359}.

موثقی که به ما رسیده، امریکای جهانخوار با تکیه بر ستون پنجم خود {ایادی مزدور داخلی} و با همکاری فراماسونری، صهیونیزم بین المللی، اینتلجنت سرویس، موساد و... درصدد تهاجم نظامی جدیدی است. بدین معنی که توطئه شکست خورده اش در طبس در ابعاد وسیع تری ادامه یافته، احتمالاً توسط عمالش در درون ارتش {که متأسفانه بعضاً تا فرماندهی سطوح بالا نیز نفوذ کرده اند}،ساواکی های فراری و مخفی {که اینها نیز متأسفانه احیای شبکه کرده اند!}

و... درصدد برپانمودن یک کودتای داخلی است، این کودتا ممکن است تحت عنوان "دفاع از انقلاب اسلامی"، "مارکسیستی و دست چپی" یا "ملی و دفاع از استقلال و تمامیت ارضی ایران" باشد. این کودتا به اصطلاح به آشوب و هرج ومرج در سراسر کشور خاتمه می دهد، سران انقلاب و به خصوص پیروان مشی امام و احتمالاً تعدادی از مردم روشن فکر و بیدار را از دم تیغ می گذراند،مسئله کردستان را حل می نماید.

بحران ها را در سیستان و بلوچستان، خوزستان، آذربایجان و گنبد حل می کند و درنهایت استقلال، امنیت و تمامیت ارضی ایران به دست مزدوران امریکایی به ارمغان می آورد!

البته دراین میان محاصره اقتصادی پایان یافته و حملات نظامی بعث عراق نیز قطع می گردد. این "حکومت مترقی" درصورتی که کودتا! به اصطلاح "مارکسیستی" یا "ملی" باشد، چون احتمالاً دستش به خون رهبران انقلاب و مردم آلوده خواهد بود، بلافاصله با یک کودتای دیگر دست راستی به شیوه "اندونزی" سرنگون می شود!... تأکید می کنیم که ما شرایط کنونی را همچنان که در بیانیه "نگاهی به توطئه نظامی امریکا" مفصلاً شرح داده ایم، همانند شرایط 25 تا 28 مرداد 32 ارزیابی کرده، هرلحظه امکان اجرای نقشه های ویرانگری را توسط اجانب و ایادی داخلی شان می دهیم. البته ما با اتکا به یاری خدا و با پشتوانه ایمان، هوشیاری و فداکاری شما مردم شرافتمند و شهادت طلب، یقین داریم که این نقشه ها حتی درصورت عمل دقیق نیز راه به جایی نخواهد برد و با خشم توده های مسلمان سرکوب و نابود خواهد گردید، اما برای آگاهی مردم و به دلیل حساسیت اوضاع، چون ازطرف مسئولین امر تاکنون اقدام جدی دراین جهت صورت نگرفته است، رهنمودها و پیشنهادات خود را با شما در میان می گذاریم:

الف) هشدار و رهنمود به مردم انقلابی: از هرنوع تفرقه و تشتت پرهیز کرده... درصورت عدم وجود و یا عدم امکان ارتباط با کمیته ها، هسته های محلی در مساجد تشکیل داده و زیر نظر معتمدین و معتقدین به انقلاب و امام با هسته های مشابه در سایر مناطق ارتباط منظم و حتی الامکان ارگانیک برقرار نمایند.

ب) هشدار و رهنمود به پرسنل مسلمان و انقلابی نیروهای مسلح {اعضای انجمن های اسلامی و سایر مسلمانان متعهد}:

ص: 876

1. مراقب تحولات مشکوک در ارتش بوده و مرتباً آنها را به مقامات مورد اعتماد خود گزارش دهید و از اینکه اقدام عاجلی صورت نگیرد، مأیوس نگشته و به تلاش خود ادامه دهید.

2. حتی الامکان فعالیت های خود را به طور مخفی انجام داده، تا از چشم فرماندهان ناصالح به دور ماند.

3. آمادگی مقابله با کودتا را در ارتش به وجود آورده و با برادران همفکر خود در دیگر پادگان ها {از هر طریق که ممکن است} ارتباط و هماهنگی ایجاد کنید.

ج) هشدار به سپاه، کمیته ها و ستاد بسیج درمورد حفظ آماده باش کامل و متشکل کردن و مسلح نمودن حساب شده مردم و هشدار و پیشنهاد به مسئولین اجرایی: بیش از این مردم را از اوضاع واحوال بی اطلاع نگذارید، همچون امام امت به مردم و نیروی دشمن شکنشان ایمان داشته باشید و... دستگیری و مجازات ساواکی ها و مهره های رژیم سابق که بی شک از دست های مشخص و سازمان یافته امریکا در داخل کشورند... از هرنوع اختلاف و تفرقه بپرهیزند! خصوصاً روی سخن ما با آن دسته از اعضای شورای انقلاب و ارگان های اجرایی است که در خط همه جانبه امام نبوده و همواره حتی هنگام تهاجم نظامی امریکا نیز خرده حساب های شخصی خود را تسویه می کنند، می باشد. مسلح کردن مردم ازطریق سپاه کمیته ها و ستاد بسیج ملی.

د) هشدار به نیروهای چپ و منحرف: شما اگر به راستی و به قول خودتان تضاد اصلی را با امریکا می دانید، اینک این گوی و این میدان! پشت سر مردم و رهبری انقلاب عمل کرده و در این مراحل حساس از هرنوع تخریب، کارشکنی، توطئه و تضعیف رهبری انقلاب و ارگان های اجرایی {به خصوص نهادهای مردمی و انقلابی} بپرهیزید تا ننگ ابدی در تاریخ برای خود به جای نگذاشته و چون حزب توده پس از 28 مرداد 32 بیش از این خود را به لجن آلوده نکنید. درست عمل کردنتان صرفاً به نفع خود شماست. ... به امید پیروزی نهایی انقلاب اسلامی بر شیطان بزرگ.

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، 24/2/1359» (1)

454

در صفحه اول شماره امروز نشریه مجاهد {ارگان سازمان مجاهدین خلق} در کنار عکسی از تجمع ضدامریکایی، ضداسرائیلی طرف داران سازمان در واشنگتن به مناسبت سالروز انعقاد قرارداد کمپ دیوید، اطلاعیه ای با عنوان "اعلامیه دانشجویان طرف دار سازمان در سالروز عقد قرارداد کمپ دیوید" درج شده است. در این اطلاعیه آمده است:

ص: 877


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 25/2/1359، ص2.

«به نام خدا و به نام خلق قهرمان فلسطین و به نام همه خلق های تحت ستم دنیا

در سالروز عقد قرارداد کمپ دیوید ما طرف داران سازمان مجاهدین خلق ایران این به اصطلاح

قرارداد را با شدت هرچه تمام تر

محکوم می نماییم. هم اکنون در فلسطین اوج مبارزات مداوم ضدامپریالیستی و ضدصهیونیستی خلق علیه امریکا عکس العملی وسیع در سطح بین المللی به جریان انداخته است. صهیونیزم جنایتکار و مرتجعین وابسته به آن غافل از موج آگاهی خلق ها که حرکتی را همچون سیلی خروشان برای معدوم کردن پایگاه های توخالی آنان به پیش می راند، در لحظات آخر به کوششی بی ثمر

متوسل گشته است. ... امریکا و دست نشاندگانش

سادات و بگین در زباله دان

تاریخ مدفون خواهند گشت. ما بر ضرورت پیوندی هرچه مستحکم تر میان انقلاب ما و حرکت های

آزادی بخش جهان تأکید نموده و می گوییم که رمز پیروزی در مبارزه آزادی بخش،

ایجاد جبهه ای ضدامپریالیستی و ضدصهیونیستی در درون و برون مرزهامان می باشد.

ما ایرانیان در پشتیبانی از مبارزه و خواسته های فلسطین استوار ایستاده و حمایت های

مالی و نظامی خود را از انقلاب فلسطین به طور روزافزون افزایش خواهیم داد. ... این انقلاب فلسطین بود که برای اولین بار اسلحه در دستمان نهاد و هنوز نبرد ما و شما با امپریالیسم و صهیونیزم ادامه دارد. به امید روزی که همدیگر را در بیت المقدس

ملاقات کنیم، وقتی که ارتجاع در منطقه محو گشته باشد، همان طور که برادر مجاهدمان مسعود رجوی متذکر گشت که ما مجاهدین خلق همواره خود را دست پروردگان انقلاب

فلسطین حساب می کنیم. ... امروز ایران، فردا فلسطین، زنده باد مجاهدین خلق ایران.» (1)

ص: 878


1- سازمان مجاهدین خلق ایران، نشریه مجاهد، شماره 64، 24/2/1359، صص 1 و 2.

ص: 879

ص: 880

روزشمار جنگ پنجشنبه 25 اردیبهشت 1359 29 جمادی الثانی 1400 15 مه 1980

455

اینکه انگلستان در بین کشورهای اروپایی جدی ترین متحد امریکا محسوب می شود،به خصوص در وضعیت کنونی که فقدان یکدستی نظرها و بی نظمی در اعلام مواضع دیپلماتیک وجود دارد، زمینه ای برای نوع تبلیغات برخی رسانه های ایران فراهم ساخته است که در ماجرای سفارت ایران در لندن، انگلستان را مقصر و حتی به نوعی همدست اشغالگران سفارت معرفی کنند. امروز، در مطبوعات اعلام شد که سفارت انگلیس در تهران با صدور اطلاعیه ای این گونه اتهامات را تکذیب کرده است.

در اطلاعیه سفارت انگلیس در تهران آمده است: «به طوری که سفارت انگلیس متوجه شده در بعضی محافل و منابع اتهاماتی به دولت و پلیس انگلیس مبنی بر اینکه آنها به طریقی در سازماندهی و حمله وحشیانه به سفارت ایران و اشغال این سفارت در تاریخ 30 آوریل {10 اردیبهشت} توسط گروهی تروریست شرکت داشته، وارد شده است. اعمال بهتر از لغات حقایق را نشان می دهد و سفارت امیدوار بوده است که این حقیقت که یک نفر پلیس انگلیسی و دو نفر تبعه دیگر انگلیسی نیز توسط تروریست ها به گروگان گرفته شدند و اینکه مقامات انگلیسی هر کوششی را به منظور آزادی و سلامتی تمام گروگان ها انجام داده و در روز 6 مه تصمیم قاطعانه مبنی بر آزادی گروگان ها و به محاکمه کشیدن تروریست ها اتخاذ نمودند، اتهامات بی اساس را درمورد همکاری انگلیس در این وقایع تأسف بار رد می نماید. متأسفانه باوجود اینکه کوچک ترین مدرکی دال بر این اتهامات وجود ندارد، این اتهامات بی اساس هنوز ادامه دارد. این سفارت ضمن تقدیم تسلیت خود به خانواده و دوستان شهید عباس لواسانی و شهید علی اکبر صمدزاده و همچنین مردم ایران که در نتیجه شهادت این دو نفر توسط تروریست ها دو فرزند شجاع و وفادار را از دست داده اند، این نکته را روشن می سازد که دولت انگلستان شدیداً حمله تروریستی را به سفارت ایران و اتهامات دایر بر اینکه مقامات انگلیسی به طریقی در تحریک این واقعه دخالت داشته اند، محکوم می نماید.» (1)

ص: 881


1- روزنامه بامداد، 25/2/1359، ص12.

دراین حال، واکنش روزنامه جمهوری اسلامی ارگان حزب جمهوری اسلامی، دراین مورد جالب توجه است. این روزنامه امروز نوشت: «به دنبال انتشار اخبار مربوط به دخالت اینتلیجنت سرویس و سیا در طرح فاجعه آمیز اشغال مسلحانه سفارت ایران در لندن موجی از اعتراض ایران و محافل سیاسی کشورهای انقلابی جهان را فراگرفت. باتوجه به دامنه قوت این اخبار که حکایت از دخالت جنون آمیز دولت انگلستان در ضرب وجرح نمودن ایرانیان مقیم انگلستان و به خصوص دخالت آگاهانه و با نقشه قبلی دولت انگلیس در شهادت شهید عباس لواسانی و شهید علی اکبر صمدزاده داشت سفارت انگلستان تکذیب نامه را منتشر کرد. در این تکذیب نامه هیچ گونه دلیل قانع کننده ای مبنی بر عدم دخالت انگلستان در این فاجعه مصیبت آمیز ارائه نشده است.» (1)

456

گزارش مسئولان مربوط در خوزستان نشان دهنده تداوم فعالیت های ایذایی و خرابکارانه عوامل وابسته به عراق در این منطقه است.

امروز، در گزارشی متکی به «خبر واصله از تیپ 2 زرهی دزفول» چنین آمده است: «شخصی به نام ع(2)... که از مأمورین مخفی سپاه پاسداران دزفول می باشد، اطلاع داده اشخاص زیر که از افراد خاطی منطقه و از یاران حطه معروف می باشند در سال های گذشته به عراق متواری شده اند اخیراً با گرفتن اسلحه و مهمات از دولت بعث عراق برای خرابکاری به ایران وارد گشته، این افراد توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مستقر در دوسلق دستگیر شده اند. بستگان این افراد که درحدود 40 الی 50 نفر هستند در بیشه های شوش مخفی و قسم یاد کرده اند اگر این اشخاص محاکمه و اعدام شوند در منطقه دست به اغتشاش توأم با خرابکاری بزنند.» (3) در آخر این گزارش اسامی 4 تن از دستگیر شدگان ذکر شده است.

همچنین «برابر گزارش مرزبانی خرمشهر: 1. افراد سپاه پاسداران برحسب اطلاع قبلی وسیله مخبر محلی در کنار شط نخلستان قریه شطیط راه بندی نموده

و به محض ورود قایق موتوری که دارای 6 نفر سرنشین بوده به رگبار بستند درنتیجه یک نفر از سرنشینان قایق کشته و یک نفر مجروح و 4 نفر دیگر متواری و در داخل نخلستان شطیط مبادرت به تیراندازی با سپاه پاسداران می نمایند. 2. نفر مجروح از موقعیت استفاده نموده و قایق را به طرف کشور عراق حمل می کند. 3. سپاه پاسداران به کمک ناوچه گارد ساحلی موفق به کشف 3 قبضه اسلحه آر.پی.جی 7 و 3 عدد موشک مربوطه و 4 قبضه کلاشینکف و 2 عدد نارنجک جنگی می گردند. 4. پیگیری درمورد افراد فراری همچنان ادامه داشته که مقارن ظهر روز 25/2/1359، موفق به دستگیری آنان می گردند پس از تحقیقات مقدماتی بیان داشته اند شش نفر بودیم که یک نفر کشته و یک نفر مجروح [شد] و

ص: 882


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 25/2/1359، ص1.
2- * نام کامل این فرد در سند آمده است.
3- سند شماره 347440 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به استانداری خوزستان {معاونت سیاسی انتظامی}، 25/2/1359.

قایق ما دارای دو عدد موتور تندرو بود که شخص مجروح آن را به خاک کشور مقابل برده است.» (1)

در همین حال، گزارش منابع خبری با قید "صحت دارد" نشان می دهد «تعداد 225 نفر چریک از آبادی های گنجینه و سیدمحمود و عبد نور» که «در جنوب باغسای آموزش چریکی دیده اند» امروز به کرکوک، موصل و سلیمانیه اعزام شده اند. همچنین «حدود 200 نفر چریک و درجه دار و افسر کماندو ازطریق سلیمانیه با لباس کردی به ایران نفوذ داده شده اند.» (2)

882

تحرکات مرزی و تجاوز هوایی عراق امروز هم ادامه یافت.

ستاد عملیاتی مشترک غرب به عملیات نیروی زمینی ارتش گزارش داد: «برابر اطلاع قرار است فردا 26/2/1359، یگان های مشروحه زیر وابسته به توپخانه لشکر 8 عراق جهت انجام یک سری عملیات رزمی در خط اول جبهه در منطقه خانقاه نزدیک حاج عمران انجام دهند {روبه روی پیرانشهر} 20 آتشبار از گردان 16 هویتزر، یک آتشبار از گردان 83 توپخانه صحرایی، یک دسته از آتشبار 34، یک آتشبار از گردان 5 ضدتانک، 2 دسته از آتشبار 4 سبک، یک دسته از آتشبار13 سبک.» (3)

امروز، همچنین اطلاعات سپاه کرمانشاه در گزارشی به تهران اعلام کرد: «اخیراً سلاح های جدید نظیر تانک در چهارکلا عراق دیده شده که طلایی رنگ هرکدام یک دستگاه جیپ سفید رنگ نسبتاً بزرگ به دنبال خود می کشند به نظر می رسد دستگاه مخصوص پرتاب موشک باشد از روبه رو یک صفحه ای نیز در جلوی آن نصب است.» (4)

به گزارش شهربانی آبادان، تجاوز هوایی آخرین ساعات شب گذشته، در ساعت 4 صبح امروز نیز تکرار شد که با شلیک تیر هوایی توپخانه مستقر در فرودگاه، هواپیمای متجاوز به عراق بازگشت. (5)

سپاه خرمشهر هم گزارش داد: ساعت 4:13 بامداد امروز، 3 هواپیمای اکتشافی از مرز عراق وارد حریم هوایی ایران شدند، اما پایگاه دریایی و دژبانی خرمشهر با اسلحه های کالیبر 50 آنها را به گلوله بستند و درنتیجه فضای ایران را ترک کردند. ساعت 7 صبح امروز نیز مجدداً 2 فروند هواپیمای خارجی روی نوار مرزی شلمچه به پرواز درآمدند. گزارش یک مقام سپاه حاکی است اماکن حساس خرمشهر تحت کنترل شدید سپاه پاسداران و دیگر مأموران انتظامی قرار گرفته تا امکان پیاده شدن نیروهای خارجی میسر نشود. (6)

همچنین گزارش امروز سپاه به ستاد مشترک ارتش حاکی از تجاوز هوایی یک فروند میگ عراقی در ساعت 30 دقیقه بامداد، بر روی چاه های نفتی نفت شهر و در ساعت 1 بامداد، بر روی پاسگاه خان لیلی است. (7)

ص: 883


1- سند شماره 347413 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از لشکر92 زرهی {رکن2} به نزاجا {مدیریت اطلاعات}، 29/2/1359.
2- سند شماره 287363 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی لشکر92 زرهی خوزستان {رکن2}، 4/4/1359.
3- سند شماره 041306 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از ستاد عملیاتی مشترک غرب به نزاجا {معاونت عملیات و اطلاعات مدیریت عملیات}، 25/2/1359.
4- سند شماره 041310 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات کرمانشاه به اطلاعات تهران، 25/2/1359.
5- سند شماره 287163 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی خوزستان {اهواز} به استاندار خوزستان، 25/2/1359.
6- روزنامه کیهان، 25/2/1359، ص2.
7- سند شماره 041316 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه {مرکز فرماندهی} به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 25/2/1359.

458

تحرکات ایذایی مهاجمان وابسته به عراق که با حمایت مستقیم و آشکار ارتش این کشور همراه است، امروز هم در قصرشیرین، سرپل ذهاب، ازگله و نفت شهر رخ داد.

در قصرشیرین، دقایقی قبل از نیمه شب، مهاجمان با سلاح های سبک و سنگین از قسمت غرب نوار مرزی ایران و عراق به شهر حمله کردند. (1) در ساعت 00:30، مهاجمان توانستند به سه نقطه در جنوب قصرشیرین با خمپاره 60 و آر.پی.جی7 حمله کنند(2) که در طول آن سه گلوله آر.پی.جی به بالای ساختمان نیروگاه برق قصرشیرین اصابت کرد، اما خسارت چندانی به بار نیاورد. (3) همچنین دیوار ساختمان شرکت نفت فروریخت و شیشه هایش شکست. (4) در این حملات که با خمپاره، آر.پی.جی و کلاشینکف صورت گرفت،(5) دیوار ساختمان دبستان مهدی زاده و منزل شخصی به نام رسول نیز مورد اصابت قرار گرفت و خسارات مالی به بار آمد. (6) حملات تا ساعت 1:30 بامداد، ادامه یافت و سرانجام با تیراندازی متقابل، مهاجمان عقب رانده شدند. (7)

نکته قابل توجه اینکه با شروع حمله مذکور «پاسگاه یکه شان نیز هم زمان اعلام کرد که ازطریق کشور مقابل با سلاح های سنگین به طرف پاسگاه تیراندازی می شود.» (8) به گزارش ناحیه ژاندارمری کرمانشاه «ازطرف غرب قصرشیرین ازسوی کشور مقابل با سلاح های سنگین و سبک به طرف پاسگاه یکه شان تیراندازی و مأمورین پاسگاه متقابلاً به آتش آنها جواب داده که مأمورین کمکی به پاسگاه مزبور اعزام و این درگیری تا ساعت 2:15 مورخه 25/2/1359، ادامه [داشته است.]» (9) پس از حمله عراق به پاسگاه مزبور به گزارش گروهان ژاندارمری قصرشیرین «گروهان [مزبور] نیز بلافاصله گروه هایی را به نقاط مختلف اطراف شهر قصرشیرین اعزام می کند که از نفوذ احتمالی عوامل ضدانقلاب به داخل شهر قصرشیرین جلوگیری شود.» (10)

علاوه بر حمله یادشده، برابر اعلام شهربانی قصرشیرین، حدود ساعت 6 صبح روز جاری، براثر آتش خمپاره عده ای مهاجم در دشت ذهاب، پسر بچه ای به نام محمود از ناحیه سینه مجروح و در بیمارستان بستری شد. (11)

در ساعت 11:30 نیز یک دستگاه نفربر در جاده گرده نو به ازگله، روی مین رفت و براثر انفجار آن 10 نفر مجروح شدند. (12) این نفربر متعلق به تیپ ابوذر سرپل ذهاب و حامل 15 سرنشین بود که برای رساندن آذوقه به منطقه می رفت و در 15 کیلومتری گرده نو دچار حادثه شد. در ساعت یک بعدازظهر هم یک نفربر دیگر تیپ ابوذر که برای کمک رسانی به نفربر منفجر شده عازم منطقه بود در سه کیلومتری گرده نو با یک مین ضدتانک برخورد کرد و منفجر شد. از 30 نفر سرنشین این دو نفربر 12 نفر زخمی شدند که 3 نفر سرپایی معالجه و بقیه با هلیکوپتر به بیمارستان منتقل شدند. (13)

حادثه ای دیگر در ساعت 22:40، روی داد. به گزارش هنگ ژاندارمری قصرشیرین: «در 3 کیلومتری شمال شرقی پاسگاه چوغاحمام [چقاحمام] لوله نفت واقع در مسیر جاده نفت شهر به دست عده ای ناشناس منفجر و موجب آتش سوزی می گردد. مأمورین ژاندارمری با کمک

ص: 884


1- سند شماره 41352 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی به وزارت کشور، 25/2/1359.
2- سند شماره 41286 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا {مرکز فرماندهی}، 25/2/1359.
3- سند شماره 041339 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 25/2/1359.
4- سند شماره 41286 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
5- سند شماره 277223 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به ناحیه {رکن 3}، 25/2/1359.
6- سند شماره 41352 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
7- سند شماره 041339 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
8- سند شماره 277223 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ،پیشین.
9- سند شماره 41388 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا {مدیریت اطلاعات}، 26/2/1359.
10- سند شماره 277223 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
11- سند شماره 41353 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از شهربانی به وزارت کشور، 25/2/1359.
12- سند شماره 41345 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی به وزارت کشور، 25/2/1359.
13- روزنامه کیهان، 27/2/1359، ص2.

کارکنان نفت آتش را مهار و اقدامات برای تعمیر آن جریان دارد و هم زمان با این انفجار به پاسگاه چوغاحمام [چقاحمام] نیز به وسیله عراقی ها حمله می شود که با عکس العمل مأمورین [مواجه]، و در این درگیری صدمه به پرسنل وارد نشده است.» (1)

459

در سنندج، تکاپوی نیروهای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، در دو جنبه تحکیم و تعمیم امنیت در شهر و رفع نابسامانی های عمومی در جنبه های اجتماعی، معیشتی، بهداشتی و... ادامه دارد. نیروهای مسلح انقلاب اعم از پاسداران و نیروهای ارتش، هرچند مسئولیت مهمی در توزیع «سیل کمک های مردمی و دولتی به مردم از جنگ رهاشده» و نیز تلاش برای «ساماندهی مراکز و سازمان های اداری شهر» (2) برعهده دارند، اما این مانع و نافی و رافع مسئولیت اصلی آنان نیست و هنوز تهدید تا حد خطر مرگ، با گلوله های تیراندازان ناشناس و پنهان در زوایای شهر وجود دارد. این خطر علاوه بر ارتشیان و پاسداران، برای تمام نیروها اعم از رزمنده و امدادگر و... که داوطلبانه راهی سنندج شده اند جدی است.(3)

رحیم صفوی مسئول هماهنگی عملیات سپاه و ارتش در سنندج، در ساعت 11:12 امروز، در پیامی به مرکز گزارش داد: هرچند «محورهای اصلی شهر در اختیار پاسداران و ارتش می باشد»، ولی «به دستور عزالدین [حسینی] عده ای از گروه های مسلح با سلاح های سنگین به روستاهای اطراف فرار کرده و عده ای به عنوان نیروی ضربت در شهر باقی مانده اند.» (4) وی در ادامه "احتیاجات فوری و ضروری" را به این شرح درخواست کرده است:

«اعزام 5000 نفر پاسدار با تجهیزات کامل جهت پاک سازی خانه های شهر و تعویض نیروهای فرسوده و تقویت پست های مراقبتی شهر، اعزام یک گروه قوی اطلاعات و تحقیقات، تشکیل دادسرا و دادگاه انقلاب در محل. به کارانداختن فوری دستگاه رادیو تلویزیون و مخابرات با

ص: 885


1- سند شماره 41367 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا {مدیریت اطلاعات}، 26/2/1359.
2- مجید نداف، 22 روز حماسه و ایثار در سنندج، تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه جامع امام حسین{ع}، 1389، ص493.
3- * یکی از رزمندگان سپاه تهران {عزیز محمدی} جزئیات و مشاهداتی از حوادث امروز سنندج را بازگو کرده که در بخشی از آن آمده است: «یک آدم معتاد را گیر آورده بودند که قرار بود دو نفر را ببرد منطقه ای که سران گروه ها آنجا بودند. ازقضا گفتند تو باید یکی از آن دو نفر باشی. یکی دیگر هم برادر نوری نژاد بود. کرکره مغازه ها را پایین کشیده و سوراخ کرده بودند و از داخل آنها تیر می زدند. ما هم متوجه نمی شدیم از کجا تیر می آید. من و نوری نژاد ریش هایمان را با ماشین یک زدیم با یک پیراهن چهارخونه و شلوار لی و یک جفت کتانی، سبیل ها را هم که بلند شده بود کوتاه نکردیم. با یک کلاه و یک عینک خودمان را شبیه چپی ها کردیم و رفتیم محله اصلی گروه ها {قطارچپان}. بعدازظهر بود، یک سری خانه ها را به ما نشان داد. من داشتم قشنگ دقت می کردم که خانه ها و کوچه ها در ذهنم بماند. یک مرتبه دیدم آن بنده خدا و آقای نوری نژاد {نیستند} و آنها را گم کردم. {با خود گفتم} ای بابا در این شهر غریب بچه ها هم که نیستند، بالاخره اگر تکی گیرم بیاورند اسلحه هم ندارم. ... ولی قیافه ام خیلی شبیه چپی ها بود، کاری نکردند و با ترس و لرز وارد خیابان اصلی شهر شدم. رفتم داخل یک بقالی که سؤال کنم شهر کدام طرف است، یکی از برادرها آمد داخل که شیر بخرد. این برادر سپاهی که داشت شیر می خورد، یک مرتبه دیدم از پشت سرش یک تیر درست خورد به سرش. همان جا افتاد و درجا شهید شد. هرچی نگاه کردم که ببینم از کجا بود، معلوم نشد.» [مجید نداف، 22 روز حماسه و ایثار در سنندج، تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه جامع امام حسین{ع}، 1389، ص497]
4- سند شماره 041318 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات سنندج به فرماندهی سپاه مرکز، 25/2/1359.

مسئولین غیربومی، اعزام یک واحد تبلیغات و روابط عمومی با وسایل کافی.» (1)

درخواست های دیگر که مرتباً به مرکز سپاه در تهران ارسال می شود حاکی از تداوم و حدت نسبی بحران است؛ ازجمله در ساعت 13:35، این پیام از عملیات غرب ارسال شد: «به اطلاع می رسد تمام واحدها به علت درگیری احتیاج فوری زیاد به مهمات دارند فوری برایمان بفرستید. افراد اعزامی از اصفهان برای عملیات کامیاران سنندج را بدون تجهیزات فرستاده اید، لشکر کرمانشاه و ارتش هم آنها را تجهیز نمی کند، فوراً مهمات و تدارکات بفرستید.» (2) همچنین یک ساعت بعد پیامی دیگر به مرکز ارسال شد: «تعداد 4 دستگاه سیمرغ، 3 دستگاه جیپ آهو، 4 دستگاه لندرور و 4 دستگاه پیکان جهت استفاده در پست های مراقبتی شهر و ادامه عملیات [لازم] می باشد. خواهشمند است برای جلوگیری از هرگونه اتفاق سوئی و آسیب پذیری واحدهای مستقر در شهر دستورات لازم را جهت اعزام فوری خودروها صادر فرمایید.» (3)

در شماره امروز خبرنامه ای که هواداران سازمان چریک های فدایی خلق آن را منتشر می کنند،وضع سنندج چنین توصیف شده است: «تاکنون 57 تن از پیشمرگان جنبش مقاومت خلق کرد در درگیری ها شهید شده اند که 29 نفر آنان از پیشمرگان حزب دمکرات و 11 نفر از پیشمرگان سازمان چریک های فدایی خلق و 18 نفر دیگر از کومه له و گروه های راه کارگر و پیکار و رزمندگان بوده اند. یکی از ناظران عینی نیز از اوضاع سنندج می گوید ارتش در سراسر نقاط شهر سنندج مستقر است و از 8 شب تا 6 صبح حکومت نظامی برقرار است. ماشین ها به شدت کنترل می شود و از آب و برق خبری نیست و ارتش اجازه خروج به اتومبیل ها نمی دهد و تاکنون 1000 نفر دستگیر شده اند که به پادگان سنندج منتقل شده و از روی عکس هایی که در راه پیمایی ها گرفته شده مورد شناسایی قرار می گیرند. ... مواد غذایی بسیار کم است.» (4)

با این همه، مهم ترین موضوع امروز، مسئله مدفون شدگان بود. امروز، طبق تلفن گرامی که ستاد عملیات غرب کشور به تهران مخابره کرد، «جنازه 74 سرباز و 70 درجه دار و استوار در بیمارستان سنندج در زیر خاک ها کشف شد.» (5) انتشار این گونه مسائل دلخراش در مطبوعات بالطبع خالی از چاشنی تبلیغات و احساسات نیست، اما درمورد گزارش خشک داخلی مقامات مسئول به یکدیگر دراین باره که حاوی مطالب مشابهی است، نمی توان چنین نظر داد. البته بعداً خبرهای کمی متفاوت درباره مدفون شدگان سنندج انتشار یافت، اما تاکنون فقط ازسوی گروه های مسلح درگیر ضدانقلاب، در این موارد مطالبی منتشر شده است. برای نمونه در تاریخ 12/2/1359، سازمان چریک های فدایی خلق شاخه سنندج، درخبرنامه خود نوشته بود: «48 جنازه پاسداران و نظامیانی که در بیمارستان {شهدا} بودند، با کمک کارکنان به خاک سپرده شدند.» یا کومه له دو روز قبل {23/2/1359}، خبر داده بود که «تعداد 92 جسد در منازل و کوچه ها توسط مردم دفن شدند.»(6) (7)

ص: 886


1- همان.
2- سند شماره 041355 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از مرکز عملیات غرب به مرکز تهران، 25/2/1359.
3- سند شماره 041319 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات سنندج به فرماندهی {سپاه مرکز}، 25/2/1359.
4- گروهی از هواداران سازمان چریک های فدایی خلق، نشریه خبرنامه، شماره 13، 28/2/1359، ص2.
5- سند شماره 041365 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفنگرام از ستاد عملیات غرب کشور به ستاد مرکزی تهران، 26/2/1359.
6- * ضمیمه دارد؛ مشاهداتی درباره مدفون شدگان سنندج.
7- 22 روز حماسه و ایثار در سنندج، پیشین، ص505.

460

اوضاع بانه به شدت وخیم است و پادگان این شهر در آستانه سقوط قرار دارد.

امروز، مسئول سپاه پاسداران بانه در پاسخ به درخواست تشریح وضعیت روز گذشته فرماندهی نیروی زمینی ارتش، چنین گزارش داد:

«1. آمار شهر بانه 50000 نفر می باشد که حدود 40000 نفر کوچ کردند و بقیه در دهات اطراف اشرار را ازنظر تدارکات کمک می نمایند. باتوجه به گزارش رکن2 نیرو تاکنون درحدود 2000 نفر آموزش دیده به منطقه وارد شده اند.

2. دشمن به علت نزدیک بودن به مرز دارای سلاح سنگین 120 م.م و احتمالاً توپ و بقیه سلاح غارت شده از یگان ارتش می باشد.

3. در پادگان بانه بیش از 4 بلوک ساختمان وجود ندارد که برابر اجرای آتش سنگین دشمن منهدم گردیده، کلیه پرسنل در مواضع اطراف پادگان مستقر [هستند] بجز پرسنل مخابراتی و بیمارستان. بنابراین هرگونه قضاوتی دور از منطقه عملیاتی براساس قیاس شخصی است و.... ف بانه» (1) پیام مذکور برای «سپاه ابوشریف، سپاه کرمانشاه، سپاه سنندج، لشکر 28 و سپاه تهران جبروتی» نیز رونوشت شده است.

فرمانده بانه امروز، در پاسخ دیگری که به ستاد مشترک و گیرندگان رونوشت پیام ارسال کرد اقدام پادگان برای تصرف مجدد ارتفاعات مشرف به پادگان را عملی ندانست. در این پیام آمده است: «طرح قله اربابا با نیروی داخل پادگان یک بار انجام گرفته که به علت نرسیدن امکانات هوایی کشته و مجروح زیادی دادند و فعلاً با مهمات و امکانات فعلی پادگان قادر به انجام عملیات دوباره نیست. زخمی های اعزامی گواهی هستند. ف بانه» (2) رونوشت پیام برای «سپاه ابوشریف، سپاه کرمانشاه، سپاه سنندج، لشکر سنندج، سپاه تهران و ف نزاجا معاونت عملیات و اطلاعات» ارسال شده است.

امروز همچنین پیام های متعددی درباره بانه به مقامات مختلف ارسال شد که همگی نشانه وخامت اوضاع این شهر است؛ ازجمله در ساعت 12:36، عملیات سپاه کرمانشاه به عملیات سپاه در تهران چنین پیام داد: «بانه درحال سقوط است. مهمات ندارند. زودتر بفرستید تفنگ ژ3 و فشنگ و برنو و خمپاره هرچه سریع تر.» (3)

در ساعت 19:25، مرکز فرماندهی سپاه در تهران به ستاد مشترک تلفن گرامی بدین شرح مخابره کرد: «پیرو مذاکرات حضوری جهت بمباران هوایی تپه مشرف به پادگان بانه، پس از گذشت قریب به 10 روز کمافی السابق پادگان ازطرف آن تپه مورد فشار می باشد، لذا مجدداً تقاضا می گردد درمورد بمباران هوایی تپه مذکور و استقرار نیرو اقدامات لازم صورت پذیرد.» (4)

ساعت 21:10، در پیامی از بانه به فرماندهی نیروی زمینی ارتش اعلام شد: «به علت نرساندن امکانات برای پادگان بانه دشمن چنان جسارت پیدا کرده است که چندین شب متوالی است که همواره از همه طرف پادگان را مورد هجوم قرار می دهد. تاکنون عده ای زیاد کشته و مجروح شده اند. به خدا سوگند یاد

ص: 887


1- سند شماره 041437 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مسئول سپاه پاسداران بانه به ستاد مشترک، 25/2/1359.
2- سند شماره 041354 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مسئول سپاه پاسداران بانه به ستاد مشترک، 25/2/1359.
3- سند شماره 041317 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات کرمانشاه به عملیات مرکز، 25/2/1359.
4- سند شماره 041315 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه {مرکز فرماندهی} به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 25/2/1359.

می کنیم که حتی مهمات سلاح ژ3 نیز تمام شده و فقط مقداری در سنگرها موجود است.» (1) در پیامی مشابه نیز آمده است: «افسران ناظر مقدم ما نیز رفته و دستگاه بی سیم که تماس با هواپیما برقرار می شود خراب گردیده است و ما نمی توانیم از کمک هوایی استفاده کنیم. اقدام فوری لازم ف بانه.» (2)

پیام های یادشده برای ریاست ستاد مشترک، مسئول سپاه پاسداران ابوشریف، دفتر امام خمینی، دفتر ریاست جمهوری، دفتر سپاه در تهران، دفترخانه {دبیرخانه} شورای انقلاب، سپاه کرمانشاه و تیپ سقز نیز رونوشت شد.

این رنج نامه نیز شب هنگام، از بانه ارسال شد: «در درگیری های بانه به علت عدم رساندن مهمات و امکانات به وسیله مسئولین مربوط، افراد زیادی از پاسداران شهید شده اند. شهیدان راه آزادی عبارت اند از...» در ادامه نام 9 شهید و 3 گروگان ذکر شده است. (3)

از سوی دیگر، در یکی از منابع خبری سازمان چریک های فدایی خلق درباره وضع امروز بانه چنین آمده است: «5

هلیکوپتر بر فراز شهر بانه به پرواز درآمدند که یکی از آنها مورد اصابت گلوله قرار گرفت و سرنگون شد. 2

هلیکوپتر نیز که در نزدیکی پادگان بانه فرود آمده بودند توسط پیشمرگان مورد حمله قرار گرفته و خلبانان آنان دستگیر شدند. این دو هلیکوپتر سالم به تصرف پیشمرگان درآمده است.» (4)

461

علاوه بر سنندج و بانه شهرهای متعددی در مناطق کردنشین درگیر تحرکات مسلحانه و ایذایی بزرگ و کوچک است، ازجمله می توان به جوانرود، پاوه، نقده، ارومیه و نیز سردشت و اشنویه، اشاره کرد.

امروز، در جوانرود وضعیتی بحرانی ایجاد شد. «برابر گزارش ناحیه ژاندارمری کرمانشاه در ساعت 13:00 مورخه 25/2/1359، عده ای از پاسداران جوانرود که قصد عزیمت [به] خانه شور [را] داشتند در نزدیکی قلقه با افراد مهاجم درگیر و درنتیجه 8 نفر از پاسداران غیربومی خلع سلاح و 2 نفر پاسدار بومی به گروگان برده شده اند و 2 دستگاه خودروی پاسداران به آتش کشیده شده و سلاح و مهمات زیر به وسیله مهاجمین به غارت رفته است:

1. خمپاره انداز82 میلی متری 1 قبضه با تعدادی مهمات مربوطه. 2. تفنگ ژ3، 8 قبضه و فشنگ ژ3، 800 تیر. 3. تیربار ام.ژ3 یک قبضه و 3000 تیر فشنگ ام.ژ3.» (5)

این پایان کار نبود، در خانه شور درگیری با برتری مهاجمان مسلح و در فشار قرارگرفتن پاسداران ادامه یافت تاجایی که در ساعات 15:30 تا 16:30، چندین پیام بین ارگان های ذی ربط ردوبدل شد؛ مرکز فرماندهی سپاه به ستاد مشترک در ساعت 15:30، این تلفن گرام را مخابره کرد: «برابر اطلاع رسیده وضع خانه شور خیلی خراب است. ارتش هلیکوپتر نمی دهد. دسته پیاده مستقر در جوانرود حرکت نمی کند. با این وضع [باید] یا هلیکوپتر بپرد یا دسته پیاده جوانرود یا تیپ زرهی سرپل حرکت کند و پاسداران را پشتیبانی نماید، در غیر این صورت، تمام سلاح های موجود را منفجر کرده و عقب نشینی خواهیم کرد.» (6)

ص: 888


1- سند شماره 041325 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از بانه به فرمانده نزاجا، 25/2/1359.
2- سند شماره 041359 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از بانه به فرماندهی نزاجا، 25/2/1359.
3- سند شماره 041324 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از بانه به مسئول سپاه مرکز، سپاه تهران، پادگان امام خمینی و سپاه سقز، 25/2/1359.
4- گروهی از هواداران سازمان چریک های فدایی خلق، نشریه خبرنامه، شماره 13، 28/2/1359، ص3.
5- سند شماره 041371 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از ژاجا {مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 26/2/1359؛ و سند شماره 41379 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از: ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 26/2/1359.
6- سند شماره 041340 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه {مرکز فرماندهی} به سماجا {مرکز فرماندهی}، 25/2/1359.

در ساعت 16 همین پیام برای دفتر ریاست جمهوری رونوشت شد. در ساعت 16:30 نیز مجدداً مضمون همین پیام را عملیات سپاه کرمانشاه خطاب به عملیات سپاه در مرکز و نیز به ریاست جمهوری و نیروی زمینی ارتش تکرار کرد که حاکی از تداوم وخامت اوضاع است. (1)

در ساعت 18:15، مضمون پیام مذکور را نیروی زمینی ارتش به فرماندهی لشکر 81 زرهی مخابره و اضافه کرد: «برابر اعلام سپاه پاسداران و ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی اوضاع جوانرود خراب است و اظهار نموده اند که هیچ گونه پشتیبانی از دسته پیاده مستقر در جوانرود به عمل نیامده است و پاسداران درخواست نموده اند اگر کمکی انجام نشود سلاح های خود را منفجر نموده و عقب نشینی نمایند، لذا دستور فرمایید مراتب را بررسی نموده چگونگی را گزارش نمایید و سپاهیان پاسدار [را] باتوجه به امکانات موجود پشتیبانی نمایید.» (2)

در پاوه، خمپاره باران شهر از ارتفاعات، امروز با پنج بار پرتاب خمپاره ادامه یافت. همچنین در ساعت 20، پرسنل سپاه و ژاندارمری مستقر در نوریاب پاوه، با سلاح های سبک و سنگین به شدت هدف حمله قرار گرفتند. (3)

در نقده، اتومبیل حامل 4 تن از جوانمردان پاسگاه دوآب جلدیان در بین راه پاسگاه و رادار روی مین رفت که به گزارش شهربانی یک تن {اهل نقده} شهید(4) و 3 تن به سختی مجروح شدند. (5)

در ارومیه و در روستای آلاگوز واقع در شش کیلومتری شهر، یک تراکتور روی مین رفت و خسارت دید. (6)

از سردشت، گزارشی در خبرنامه سازمان چریک های فدایی خلق درج شده که حاکی از تداوم بحران در پاسگاه کلته سردشت و پایانی ناخوشایند برای آن است. در این گزارش آمده است: «پاسگاه [کلته] در سر راه مهاباد سردشت و پاسگاه ملاشیخ بعد از چند روز محاصره و به دنبال درخواست فرمانده پادگان سردشت برای کسب نظر و تصمیم گیری از مرکز به تصرف پیشمرگان درآمد و انبار مهمات آن منفجر شد. شورای شهر سردشت قبلاً از نیروهای سیاسی خواسته بود که به ارتش اجازه دهند ظرف 24 ساعت، پاسگاه را تخلیه کنند که این درخواست مورد قبول واقع شد. اول یک مینی بوس درحالی که پرچم سفید داشت به پاسگاه آمد و سپس سه مینی بوس پاسدار و نظامیان با سلاح های سبک خود از پاسگاه خارج شدند. مقدار زیادی مهمات به دست پیشمرگان جنبش مقاومت کردستان افتاد و محل آن منفجر شد.» (7)

ظهر امروز نیز تلفن گرامی درباره اشنویه، با امضای سرتیپ امین داری به عملیات سپاه در تهران واصل شد: «برابر اطلاع حزب دمکرات کردستان از دولت بعث عراق درخواست نموده است که جاده اشنویه [را] به خاک عراق متصل نماید و ضمناً تعداد چند دستگاه گریدر و بلدوزر اداره راه پیرانشهر هم اکنون مشغول احداث جاده اشنویه به عراق می باشد. [با این تذکر که] دستور فرمایید دراین مورد بررسی و نتیجه را گزارش نمایند.» (8)

ص: 889


1- سند شماره 041328 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات کرمانشاه به ریاست جمهوری، 25/2/1359.
2- سند شماره 041314 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از نزاجا {معاونت عملیات و اطلاعات مدیریت اطلاعات} به فرماندهی لشکر81 زرهی، 25/2/1359.
3- سند شماره 041341 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 25/2/1359.
4- * مراسم تشییع پیکر این شهید {غلامعلی سلیمانی} در نقده با اندوه اهالی برگزار شد و در مراجعت از قبرستان، جمعیت خشمگین، دفتر سازمان مجاهدین خلق در نقده را به آتش کشیدند. [روزنامه جمهوری اسلامی، 27/2/1359، ص4]
5- سند شماره 41349 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی به وزارت کشور، 25/2/1359.
6- سند شماره 041347 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی به وزارت کشور، 25/2/1359.
7- گروهی از هواداران سازمان چریک های فدایی خلق، نشریه خبرنامه، شماره 13، 28/2/1359، ص3.
8- سند شماره 041338 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از ستاد عملیات مشترک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی {عملیات}، 25/2/1359.

462

در شرایط کنونی درگیری های مسلحانه کردستان، مشخص شده است که پاسخ حسن نیت "هیئت حسن نیت"، تصرف مسلحانه شهرها و غارت پادگان ها {به تقلید از روزهای 21 و 22 بهمن 1357} و حمله به ستون های ارتشی عازم مرز بوده است. در مقابله با وضع یاد شده، اکنون که فقط زبان خشونت، کارایی داشته و قابل فهم است، امروز، جلیل گادانی عضو کمیته مرکزی حزب دمکرات، با دعوت به آتش بس و مذاکره {البته بازهم با تأکید بر پیش شرط های همیشگی و قبلی حزب} بازگشت به دوران حسن نیت را خواستار شد.

وی صبح امروز در گفت وگوی تلفنی با کیهان درمورد اظهارات دیروز رئیس جمهور در رادیو و تلویزیون گفت: موارد اصلاحی شش اصل قابل قبول رئیس جمهور اگر با پیشنهادهای اصولی و ایرادات منطقی توأم باشد، مورد قبول حزب دمکرات قرار خواهد گرفت و امیدواریم این شش اصل هرچه زودتر رسماً اعلام شود.

وی درمورد ادامه مذاکرات اظهار کرد: قبل از هر مذاکره ای دولت باید در سراسر کردستان اعلام آتش بس کند و حزب دمکرات نیز دراین مورد هنوز به قرارداد آتش بس قبلی خود معتقد است و مایل است که گروه های سیاسی کردستان و دولت به طور هم زمان اعلام آتش بس کنند تا محیط و جو متشنج کنونی برای مذاکره مساعد شود.

گادانی افزود: آقای فروهر نیز باید وظیفه تاریخی خود را با حسن نیت کامل انجام دهد و موافقت مقامات برای برقراری آتش بس را اعلام کند و بعد از این کار یا خود به همراه هیئتی به کردستان سفر کند یا از حزب دمکرات و نمایندگان مردم کرد دعوت کنند که برای مذاکره به تهران بروند.

وی همچنین گفت: ما بارها اعلام کرده ایم اگر مسئله خودمختاری حل شود، عناصر وابسته و کسانی که متهم به همکاری با امپریالیسم هستند در منطقه کردستان به دست خود مردم نابود خواهند شد زیرا خلق کرد مدافع راستین تمامیت ارضی ایران است و قاطعانه با هرنوع تجاوز خارجی مقابله و از خاک ایران دفاع خواهد کرد. (1)

دراین حال، بولتن طبقه بندی شده کردستان در مطبوعات خارجی که برای مقامات خاصی ارسال می شود، امروز، از قاسملو دبیر کل حزب دمکرات مطالبی درج کرد. این مطالب که از لوموند نقل شده است، جنبه ای دیگر از دیدگاه های حزب دمکرات و درواقع تکمیل اظهارات گادانی را نشان می دهد. در این مقاله آمده است: «عبدالرحمن قاسملو به زبان فرانسه بسیار روان {وی استاد زبان کردی در دانشگاه سوربن در سال های 1978 1977 بوده است} اظهار می دارد که تا همین اواخر، ما در موقعیت خاصی قرار داشتیم؛ یعنی در موقعیت نه جنگ

ص: 890


1- روزنامه کیهان، 25/2/1359، ص3.

نه صلح، اوضاع وخیم و قابل انفجاری بود، ولی اکنون هم در جنگ هستیم و هم در صلح. در اینجا در شهر مهاباد صلح کامل وجود دارد، ولی در سنندج اوضاع جنگ حکم فرماست. قاسملو درمورد احتمال انجام مذاکرات تأکید می کند که کردها همیشه آماده مذاکره هستند، ولی مع ذلک نباید فراموش کرد که آنها ابتدا خواستار خودمختاری می باشند و هر زمانی که خودمختاری به آنها داده شود، یافتن راه حل بسیار آسان خواهد بود. ... در چنین شرایطی ما نیز خود را برای جنگ آماده می سازیم. در طول روز ما مشغول مذاکره و تلفن کردن به تهران هستیم و هنگام شب به جنگ می پردازیم و تاکتیک ما بسیار ساده است: جنگ پارتیزانی؛ یعنی همه جا باشیم و هیچ جا نباشیم. اگر دولت تصمیم بگیرد جنگ کاملی را آغاز کند ما به طرف کوهستان ها خواهیم رفت و در آنجا ما آسیب ناپذیر هستیم. کوه های کردستان همیشه از ما محافظت کرده و محافظت نیز خواهد کرد.» (1)

(عبدالرحمن قاسملو:

در طول روز ما مشغول مذاکره و تلفن کردن به تهران هستیم و هنگام شب به جنگ می پردازیم.)

463

دادگاه انقلاب نظیر هر ارگان انقلابی دیگر در وضعیت کنونی که دوگانگی انقلاب نظام به قوت وجود دارد پرمشغله است و در جنبه های متعدد و مختلفی لاجرم بایستی فعال باشد. سه نمونه که در ادامه آمده مربوط به مندرجات مطبوعات امروز و گویای مطلب است.

به گزارش روابط عمومی دادستانی کل انقلاب، «دادگاه انقلاب اسلامی گنبد پس از رسیدگی به پرونده معلمین و کارمندان آموزش وپرورش که عضو ستاد خلق ترکمن بوده اند و در اغتشاشات گنبد دخالت داشته اند رأی خود را صادر کرد: 1. محمد آخوندی رئیس حزب رستاخیز سابق، 2. شیوا رویگران، 3. محمد قلی عزیزی بیک مرادگری، 4. آشور محمد شید محمدلی، 5. آی محمد آی محمد، 6.پروین دخت طباطبائی. براساس رأی صادره این شش نفر محکوم به اخراج از آموزش وپرورش شهرستان گنبد شدند و مهناز مداح، حکیم شمالی، طاهر طالبی، عبدالجمیل طالبی، مشد مزدوجی، کوچک گر، اراز قرنجیک، سیدباقر میرحیدری، حمید ضیائی، آناتوریک، قربان بردیخانی، تقی نام گرجی و کلثوم رنجبر، این سیزده نفر نیز محکوم به تبعید به شهرستان های یزد، اصفهان، کاشان، رفسنجان، قم، شاهرود و جهرم شدند.» (2)

ص: 891


1- بولتن کردستان در مطبوعات خارجی، 25/2/1359، صص 13 و 14، لوموند {چاپ پاریس}.
2- روزنامه کیهان، 25/2/1359، ص2.

همچنین در اطلاعیه دادگاه انقلاب اسلامی تبریز تأکید شده است که هرگونه راه پیمایی در شهر باید با اجازه این دادگاه برگزار شود. در قسمتی از این اطلاعیه آمده است: برای جلوگیری از توطئه امریکا و وابستگان داخلی آن هرگونه راه پیمایی و تظاهرات بدون مجوز قانونی ممنوع می شود و از همشهریان محترم انتظار دارد هرگونه همکاری را درمورد معرفی عناصر ضدانقلاب با دادگاه انقلاب اسلامی تبریز به عمل آورند. (1)

اطلاعیه دادستانی کل انقلاب نیز حاکی است: «از قرار مسموع عوامل فریب خورده و ایادی امپریالیسم امریکا که از همه جا دست خود را کوتاه و شکست ضدانقلاب را قطعی دیده اند، تلاش گسترده ای را برای آتش زدن خرمن ها شروع کرده اند، لذا بدین وسیله به کلیه دادگاه ها ابلاغ می شود با لزوم دقت و پیگیری برای شناخت عوامل این توطئه، چون این گونه افراد از مصادیق روشن مفسد می باشند اجرای حکم محکومین به اعدام دراین مورد نیازی به تأیید مرکز و ارسال پرونده به تهران را ندارد. دادستان ها موظف اند احکام شرعی دادگاه ها را بلافاصله به اجرا گذاشته و مراتب را به همگان اطلاع دهند.

دادستان کل انقلاب جمهوری اسلامی ایران، علی قدوسی» (2)

464

در کیهان امروز مصاحبه ای با خسرو قشقایی تحت عنوان "مسئله گروگان ها به میدان تاخت وتاز برای کسب قدرت تبدیل شده است" درج شده که در آن مواضع تندی علیه وضع جاری اعلام گردیده است.(3)

به نوشته کیهان: «خسرو قشقایی که در دور اول انتخابات به نمایندگی مردم اقلید برگزیده شده است در پاسخ سؤالی درباره گروگان ها گفت به نظر من اساساً بایستی کار گروگان ها در همان مراحل اولیه حل وفصل می شد و به اینجا نمی کشید. ... متأسفانه کار گروگان ها دراثر مرور زمان از مسیر اصلی خود خارج شد و به میدان تاخت وتاز درجهت کسب قدرت تبدیل گردید.» خسرو قشقایی در ادامه این مصاحبه، اظهار کرد: «به عقیده من، خودمختاری با تجزیه طلبی از زمین تا آسمان فرق دارد و خودمختاری را حق سراسر کشور می دانم، نه تنها کردستان، بلکه استان های دیگر هم باید خودمختار شوند. ... خطرناک ترین اثر در سیاست عمومی به خصوص بعد از انقلاب تصمیم گیری در پشت درهای بسته است. ... استقلال این نیست که ما به تمام دنیا اعلان جنگ بدهیم. ... بزرگ ترین عملی که باید در سیاست خارجی درحال حاضر انجام داد این است که به عرب گرایی نپردازیم، چون اعراب سیاست به خصوصی دارند که به هیچ وجه به مزاج ما سازگار نیست. ما بایستی به فکر منافع خود باشیم و درعین حال سعی کنیم که به اسلام و نیروی سوم در

ص: 892


1- روزنامه بامداد، 25/2/1359، ص2.
2- روزنامه کیهان، 25/2/1359، ص2.
3- * همان گونه که پیداست عنوان این مطلب جهت گیری کلی آن را نشان می دهد.

جهان کمک کنیم.»

قشقایی پس از انتقاد از دخالت مراکز قدرت متعدد در امر زمین و کشاورزی و اینکه این امر باعث شده کشاورزی سیر قهقرایی بیشتری پیدا کند، افزود: «چون خودم زمین ندارم این حرف ها را می زنم. اگر می خواهیم از وابستگی اقتصادی رهایی یابیم اول باید راهی برای زنده کردن کشاورزی سالم پیدا کنیم.»

{خسرو قشقایی منتخب مرحله اول انتخابات مجلس از اقلید }

روزنامه کیهان در بخشی دیگر از این مصاحبه آورده است: «قشقایی درمورد تشکیل فراکسیون در مجلس و شرکت خود در آن گفت زمانی که همه اعضای مجلس از یک واحد فراکسیونی تشکیل شده باشد، به نظر من فراکسیون در مجلس معنی نخواهد داشت و من فعلاً چنین تصمیمی ندارم. خسرو قشقایی که در زمان نخست وزیری دکتر مصدق عضو کمیسیون خارجی مجلس بوده پیرامون امور سیاست خارجی ایران گفت کشتی طوفان زده انقلاب را باید با کنارگذاردن اختلافات داخلی به ساحل نجات آورد و یک آن نباید تصور کنیم که در قرن بیستم، بدون سیاست خارجی می توان خود را به ساحل نجات برسانیم. چون دنیای امروز دنیای ارتباطات است، نه دنیای انزوا. سیاست خارجی خود را باید طوری تنظیم کنیم که از اختلافات ابرقدرت ها استفاده ببریم نه اینکه ابرقدرت ها از اختلافات ما استفاده کنند و حالا هم همین سیاست را دنبال خواهیم کرد. وی در پایان این گفت وگو اظهار امیدواری کرد که حداقل نمایندگان در مجلس با هم تفاهم داشته باشند زیرا در سایه وحدت و تفاهم می توانیم اسم خدمت گزار بر روی خود بگذاریم نه اینکه بخواهیم ازطریق انتقاد غیراصولی خود را وجیه الملّه کنیم.»(1) (2)

ضمیمه گزارش459: مشاهداتی درباره مدفون شدگان سنندج درباره مدفون شدگان چند نمونه از مشاهدات شاهدان عینی در ادامه ذکر می شود. اولین نمونه، مشاهدات یکی از رزمندگان است که در اولین روزهای حضور در سنندج، 13 تن از همراهانش در مسیرهای آلوده شهر، ناپدید شده بودند. وی می نویسد: «سرانجام بعد از بیست روز با حمله نیروهای خودی از خارج و ما از داخل، شهر آزاد شد و من تازه متوجه شدم که آن 13 نفر در روز اول درگیری به شهادت رسیده اند. ... سرانجام قبرستان را پیدا کردیم،... گودالی به صورت طولی حفر کرده بودند و شهدای ما و کشتگان خودشان را در آنجا

ص: 893


1- * ضمیمه دارد؛ افشاگری دانشجویان مسلمان عشایر فارس در پاسخ به اظهارات قشقایی.
2- همان، ص14.

مدفون کرده بودند، خاک ها را کنار زدیم، با صحنه عجیبی روبه رو شدیم، به جنازه های آنها کرم افتاده بود، ولی اجساد شهدا سالم بود. شهید کرمی را از چهره شناختیم، این شهدا نزدیک 18 روز در آن محل مدفون شده بودند. آنها را به لشکر آوردیم و همراه دیگر شهدای این یک ماه درگیری، با هواپیما به تهران و از آنجا 34 نفر از این بچه ها که از اصفهان بودند به اصفهان فرستاده شدند. ما سه نفر هم که باقیمانده بچه های سپاه مبارکه بودیم، نمی توانستیم اجساد شهدا را رها کنیم. با خود عهد کرده بودیم که جنازه ها را به پدر و مادرشان برسانیم، ازاین رو همراه آنها به اصفهان آمدیم. پیکر شهید مصطفی کرمی سرانجام توسط پدر همسرش غسل و کفن شد و با همان لباس هایی که به شهادت رسیده بود، برای بار دوم در گلستان شهدای روستای درچه کلماران به خاک سپرده شد، اگر اصرار ما نبود تاکنون قبر این بچه ها مخفی می ماند.» (1)

رزمنده دیگری نوشته است: «بعد از رفتن بچه ها شروع به تحقیق پیرامون قریب به 20 برادر پاسداری کردم که در بین راه پادگان به باشگاه، جا مانده بودند. در همین رابطه، پس از تلاش های فراوان بالاخره به یک پزشکیار ارتشی رسیدم که در گروگان ضدانقلاب مجبور به انجام خدمات پزشکی برای آنان شده بود. از او دراین مورد

سؤال کردم و او اظهار بی اطلاعی کرد. پس از کمی فکرکردن از او سؤال کردم که آیا یادت نمی آید یک بار تعداد زیادی جنازه دفن کرده باشند؟ وی جواب داد چرا، یادم می آید حدود 30 جنازه بود که... بعد از حدود 20 دقیقه کندن زمین، اولین جنازه پیدا شد. یک درجه دار نیروی زمینی بود. از دومین جنازه به بعد بچه های ما بودند که مشخص بود زنده زنده به زیر خاک رفته اند. چهره هایشان قابل شناسایی نبود و اکثراً آنها را از محتویات جیب ها و وصیت نامه هایشان می شناختیم. برنامه تجسس با آمدن لودر سریع تر انجام شد و تا ساعت 4 عصر، طول کشید. ما در این مدت بدون اینکه گذشت وقت را بفهمیم یکسره مشغول درآوردن اجساد پاک برادرانمان بودیم و مجموعاً 48 جسد بیرون آوردیم که در بینشان تعداد زیادی پاسدار، یک خلبان هوانیروز که تیرباران شده بود و سرهنگ نصرت زاد بودند. آخرین وداع را با شهدایمان کردیم و برایشان دعا نمودیم و به روی بدن هایشان گلاب ریختیم و روی تابوت هایشان شاخه های گل چسباندیم. بعداً با چندین ماشین آنها را به فرودگاه بردیم و به هواپیمایی که در انتظار بود، منتقل کردیم.» (2)

ضمیمه گزارش464: افشاگری دانشجویان مسلمان عشایر فارس در پاسخ به اظهارات قشقایی خسرو قشقایی که بعد از شکست جنبش ملی، از فعالان جنبش دانشجویی خارج کشور محسوب می شد، مدتی سردبیر باختر امروز، ارگان جبهه ملی خارج کشور بود، گرایشی که به تدریج رنگ چپ گرفت و در آن حل شد و از عرصه خارج گردید. قشقایی بعد از پیروزی انقلاب به ایران آمد و در منطقه نفوذ خانواده خویش به فعالیت سیاسی پرداخت.

نامه ای با امضای "دانشجویان مسلمان عشایر فارس" در پاسخ به اظهارات قشقایی برای روزنامه کیهان ارسال شد، ولی رونوشت آن در روزنامه جمهوری اسلامی 3/3/1359، درج گردید. در این نامه که نوعی افشاگری برای خسرو قشقایی محسوب می شود، اساس انتخاب شدن وی از اقلید زیر سؤال رفته و انتخابات اقلید مخدوش تلقی شده است، اما بیشتر بر خان و فئودال بودن وی تأکید گردیده و اینکه وی منتخب خوانین و فئودال ها و ساواکی های فراری است نه منتخب مردم محروم اقلید و روستاهای آن و به عنوان استدلال در اثبات این موضوع به راه پیمایی هایی که علیه وی بوده است و نیز شکایات و تلگرافات عدیده از مردم مسلمان و جوانان منطقه و... که به دفتر ریاست جمهوری و وزارت کشور واصل شده و مدارک زنده سپاه علیه وی و... اشاره شده است.

در ادامه نامه مذکور در نقد آرای وی آمده است: «آقای قشقایی در قسمتی از مصاحبه اش اعلام کرده است که باید به تمام استان ها خودمختاری بدهند. آقای نامبرده مفهوم خودمختاری و چگونگی آن را روشن نکرده است، قابل سؤال است که خودمختاری را از همان نوع حکومت خان خانی پدر و گذشتگان خود می داند؟ اگر چنین است فعلاً با برقراری حکومت خان خانی در استان فارس به خصوص در منطقه فیروزآباد فارس با زیر چتر خود گرفتن ساواکی های فراری و عده ای چماق به دست خودمختاری را عملاً کسب کرده است و به آرزوی خود نیز رسیده است. ... درمورد زمین، خان اظهارنظر کرده است که چون خودم زمین ندارم این

ص: 894


1- 22 روز حماسه و ایثار در سنندج، پیشین، صص 501 و 502.
2- 22 روز حماسه و ایثار در سنندج، پیشین، صص 502 و 503.

حرف ها را می زنم. جای سؤال است، آقای قشقایی با نداشتن زمین چگونه مراتع قشلاقی طایفه شش بلوکی را به نورچشمی خود به نام هدایت نیک بخت فروخته است و مردم زحمت کش و مسلمان عشایر شش بلوکی را سخت تحت ستم و فشار قرار داده است؟ چگونه با نداشتن زمین از کلیه دامداران به استضعاف کشیده شدگان قشقایی و عشایر جنوب از هر رأس در سال گذشته {1358}، بین 100 تا 150 ریال حق الزحمه دریافت کرده است؟ چگونه با نداشتن زمین، زمین های مزروعی اطراف فیروزآباد فارس ازجمله مبارک آباد را به این و آن فروخته است و در متن قرارداد فروش کلمه صلح کردم را بنویسند؟ و...

آقای قشقایی در مصاحبه اش پیشنهاد کرده است که "بزرگ ترین عملی که باید در سیاست خارجی درحال حاضر انجام داد این است که به عرب گرایی نپردازیم" اما درمورد عرب گرایی توضیح بیشتری نداده است، ولی آنچه معلوم است هدف خان از ذکر عبارت عرب گرایی مخالفت صریح و روشن با ملت مسلمان و مبارزین قهرمان فلسطین است، زیرا نامبرده در گردهمایی سراسری خوانین جنوب و ساواکی های فراری که در دی ماه 1358 در منطقه افرز از توابع فیروزآباد به سرکردگی خود و برادرش ناصر قشقایی و صدور قطعنامه در یکی از موارد قطعنامه صریحاً از دولت جمهوری اسلامی و شورای انقلاب خواسته بودند که هیچ نوع کمکی به فلسطین نکنند. ...

نسبت به مسائل کشاورزی اظهارنظر شده است که دراثر تعدد مراکز قدرت کشاورزی سیر قهقرایی طی کرده و موجب اخلال در امر اصلاحات ارضی شده است. دراین مورد

موانع را نهادهای انقلابی از قبیل سپاه پاسداران و جهاد سازندگی قید کرده است. کشاورزان مستضعف و عشایر جنوب سؤالاتی برایشان مطرح است که آیا آقای خسرو قشقایی و ایادی شان اصلاً با مسئله اصلاحات ارضی موافق هستند؟ آیا درموقع مطرح شدن برنامه استاد رضا اصفهانی همین آقای قشقایی و هوادارانش نبودند که به عنوان مخالفت

می خواستند راه پیمایی مسلحانه انجام دهند؟ آیا نامبرده نبودند که به کلانتری های طوایف ایل قشقایی گفته بودند زراعت های مسیر راه ایل رو را بچرانید؟ آیا همان برادران قشقایی نیستند که در فیروزآباد و جنوب حکومت تشکیل داده اند و مانع از حاکمیت دولت جمهوری اسلامی در آن منطقه شده اند؟ آیا همین ها نیستند که تاکنون مانع از تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فیروزآباد شده اند؟ پس چه شده است که آقای قشقایی برای کشاورزی دلسوزی می کنند و دم از تعدد مراکز قدرت می زنند؟ به نظر می رسد که آنچه که حقیقت است عوام فریبی می باشد.»

نامه با دعوت خسرو قشقایی به مناظره و سپس با این شعار تمام می شود: «درود بر رهبر کبیر انقلاب امام خمینی، نابود باد فئودالیزم و پایگاه های آن.» (1)

ص: 895


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 3/3/1359، ص4.

ص: 896

روزشمار جنگ جمعه 26 اردیبهشت 1359 1 رجب 1400 16 مه 1980

465

شرکت صادق قطب زاده وزیر امور خارجه ایران در گردهمایی وزرای امور خارجه کشورهای اسلامی و کوشش برای طرح مسئله امریکا که به جهت گیری

مطلوب ایران در این گردهمایی منجر شود، مهم ترین اقدامات امروز ایران درارتباط با امریکا محسوب می شود، ولی شواهد نشان دهنده تحقق این مقصود نیست.

وزیر امور خارجه ایران ساعت 22:30 امشب، برای شرکت در گردهمایی مزبور وارد اسلام آباد شد. (1)

وی که در فرودگاه مهر آباد قبل از عزیمت در پاسخ به خبرنگاران اعلام کرده بود مسئله جنایات امریکا در ایران را در گردهمایی اسلامی اسلام آباد مطرح خواهد کرد(2) و یقین دارد این گردهمایی حمله و تجاوز نظامی امریکا به قصد آزادی گروگان ها در ایران را محکوم خواهد کرد، در فرودگاه اسلام آباد، درمورد نحوه طرح مسئله بحران ایران و امریکا ازطرف ایران در این گردهمایی، گفت: مسئله ممکن است به دو صورت مطرح شود، یکی اینکه ما مسئله را طرح خواهیم کرد و دیگر آنکه دیگر کشورها مطرح کنند. درمورد دوم ما فعلاً نمی توانیم اظهارنظر بکنیم. آنچه برای ما مطرح است و ما در آنجا طرح خواهیم کرد درحقیقت رسیدگی به مداخلات سیاسی و نظامی امریکا در ایران می باشد و ما مسئله را از این جنبه بیان خواهیم کرد، برای اینکه علت بحران همین مسائل است و آنچه بعداً اتفاق افتاده معلول است. قبل از رسیدگی کامل به علت نمی توان به معلول رسیدگی کرد. قطب زاده افزود: قطعنامه ای برای محکوم کردن اقدامات امریکا در ایران تسلیم این گردهمایی خواهد شد. (3)

ص: 897


1- روزنامه کیهان، 28/2/1359، ص4.
2- * یادآوری می شود قطب زاده پیش ازظهر روز گذشته، با امام خمینی دیدار کرد. به نوشته روزنامه اطلاعات: «در این دیدار که در اقامتگاه امام انجام گرفت صادق قطب زاده گزارشی از چگونگی تشکیل گردهمایی فوق العاده غیرمتعهدها در ایران برای رسیدگی به تجاوز امریکا به ایران و وضع خارجی کشور تسلیم امام کرد. وی همچنین در این دیدار نظر امام خمینی را درمورد گردهمایی اسلامی پاکستان استفسار کرد.» [روزنامه اطلاعات، 27/2/1359، ص1]
3- روزنامه بامداد، 27/2/1359، ص9.

در همین حال امروز، آقاشاهی وزیر امور خارجه و رئیس هیئت نمایندگی پاکستان در گردهمایی وزرای امور خارجه کشورهای اسلامی، در یک نشست مطبوعاتی گفت: تلاش برای آزادساختن گروگان های امریکایی در اذهان هیئت های نمایندگی شرکت کننده در گردهمایی به مقیاس وسیعی وجود دارد. شرکت کنندگان در گردهمایی درعین حال که مایل به یافتن راه هایی برای حل مسئله گروگان ها هستند با اقدام نظامی و اعمال مجازات علیه ایران مخالف اند. آقاشاهی در پاسخ این پرسش که آیا گردهمایی قادر خواهد بود در مسئله ایران،امریکا و مداخله نظامی شوروی در افغانستان به توافق عمومی برسد، گفت: عقاید متفاوت اند، اما همه هیئت ها اولویت را بر حفظ وحدت در طیف کشورهای اسلامی قرار داده اند. (1)

466

باتوجه به اینکه طبق گمانه زنی ها، طرح مسئله ایران و عراق در گردهمایی اسلام آباد ازطرف عراق قطعی است و با درنظرگرفتن توانایی های دیپلماسی عراق و بافت سیاسی حاکم بر کشورهای شرکت کننده در این گردهمایی، پیش بینی می شود ایران مشکل زیادی در مقابله با دیپلماسی عراق در این گردهمایی داشته باشد.

خبرنگار خبرگزاری پارس در آستانه برگزاری گردهمایی وزیران امور خارجه کشورهای اسلامی در اسلام آباد پاکستان، مصاحبه ای با صادق قطب زاده وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، انجام داد و در آن با اشاره به این موضوع، درباره نوع برخورد ایران سؤال کرد. قطب زاده در پاسخ گفت: «ما مواضع خود را نسبت به کشور عراق بیان خواهیم کرد. ما همیشه نظر کشورمان درمورد عراق را اعلام کرده ایم. دولت عراق یک حکومت جنایتکاری است که برخلاف نظر مردم عراق در این کشور حکومت می کند. این دولت یک عامل امپریالیسم جهانی و صهیونیسم بین الملل است و درحقیقت دست آنها در خلیج فارس است و این دولت تاکنون مرتکب جنایات بی شماری شده است. خفقان و کشتار در عراق به حد نهایت رسیده است. این کشور متأسفانه در امور داخلی ما هم دخالت می کند، به حریم مرزی ما تجاوز می کند و خرابکار به ایران می فرستد. ما همه این مسائل را در گردهمایی اسلامی مطرح خواهیم کرد.»

قطب زاده درباره میانجیگری سازمان آزادی بخش فلسطین میان ایران و عراق بار دیگر تأکید کرد: «این موضوع به هیچ وجه صحت ندارد، ما هیچ گونه میانجیگری را نمی پذیریم

و بارها هم این مسئله را اعلام کرده ایم. اصلاً این مسئله برای ما مطرح نیست. ما تصمیم خود را درمورد عراق گرفته ایم و این تصمیم هم قاطع و نهایی است.» (2) یادآوری می شود قطب زاده قبل از عزیمت به اسلام آباد، در فرودگاه مهرآباد نیز در جواب به این سؤال که آیا خبری درزمینه تمایل به میانجیگری یک مقام ثالث میان ایران و عراق در این گردهمایی به وی رسیده است، گفت: «من بارها موضع ایران در قبال مسئله عراق [را] اعلام کرده ام و بار دیگر نیز می گویم که حکومت عراق یک حکومت جنایتکار است و مسلماً سازش با این چنین حکومتی در قاموس ما نیست.» (3)

ص: 898


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 28/2/1359، ص4.
2- روزنامه بامداد، 27/2/1359، ص9.
3- همان

467

درحالی که عوامل عراق در داخل ایران به اقدامات ایذایی و خرابکارانه ادامه می دهند، در عراق نیز در سطح تبلیغات علیه ایران نوعی مشابه سازی صورت می گیرد.

روز گذشته، خبرگزاری عراق اعلام کرد مطبوعات این کشور اعترافات یک عامل مزدور ایرانی عضو حزب اسلامی الدعوه، به نام احمد عزیز را همراه با عکس او انتشار داده اند. در این گزارش که خبرگزاری فرانسه نیز به نقل از خبرگزاری عراق آن را درج کرد، آمده است: «احمد عزیز اعتراف کرده است حزب الدعوه مأموریت داشته، برای قتل مقامات عراقی و انهدام بعضی از مؤسسات دولتی مطالعات لازم را انجام داده و گزارشی برای مقامات ایرانی تهیه کند. وی همچنین اعتراف کرده است سلاح هایی نظیر هفت تیر، نارنجک و سلاح های بی صدا را که از ایران دریافت کرده است میان سلول های حزب توزیع کرده است.» در گزارش اضافه شده است: «هفته گذشته نیز اعترافات یک مزدور دیگر ایرانی در عراق انتشار یافته بود.» (1)

علاوه بر آنچه برای تبلیغات طراحی می شود،

مقامات عراقی به شدت کسانی را که عوامل ایران یا ایرانیان می خوانند، تحت مراقبت دارند به گونه ای که در مواردی این مراقبت منجر به دستگیری این افراد می شود. دراین زمینه منابع برون مرزی ایران از یک مورد دستگیری در روز جاری خبر داده اند به این شرح که «غیرنظامی مختار داود سلمان از اهالی استان بصره به اتهام فعالیت سیاسی

و اسلامی به وسیله مأمورین سازمان امن العام دستگیر و در بازرسی از منزل وی تعدادی از عکس های امام خمینی و نشریات و اعلامیه علیه حزب بعث کشف که همراه نامبرده جهت تحقیق به بغداد ارسال شده است.» (2)

گزارشی به استانداری خوزستان نیز از صدور یک ابلاغیه هشدارآمیز در «تیپ 99 احتیاط مستقر در قره داغ از توابع سلیمانیه» حکایت دارد. (3) براساس این گزارش که به اداره کل انتظامی وزارت کشور نیز ارسال شد امروز، تیپ نامبرده «به کلیه یگان های تابعه ابلاغ نموده است تا ایرانیان دستگیر شده را با مراقبت کامل به بغداد اعزام و تحویل دژبان کل نمایند.» (4)

از سوی دیگر، رادیو صوت الجماهیر عراق در بخش عربی خود گزارش داد: «شب گذشته، در یک لوله نفت در استان کرمانشاه انفجاری رخ داد و یک آتش سوزی

وسیعی به وجود آورد. خبرگزاری ایران گزارش داد که این آتش سوزی تا بامداد امروز، ادامه داشته است.» (5) خبرگزاری پارس دراین باره گزارش داده بود، ساعت 22:40 پنجشنبه شب، در 24 کیلومتری نفت شهر واقع در چقاحمام، خط لوله نفت شهر کرمانشاه منفجر و دچار آتش سوزی شد که تا ساعت 10 بامداد، عملیات اطفای حریق ادامه داشت. (6) نکته مهم در این خبر این است که یک گروه وابسته به عراق که قبلاً در بیروت به ترور مخالفان دولت عراق (آیت الله

شیرازی) اقدام کرده بود در تماسی با خبرگزاری فرانسه(7) مسئولیت این انفجار را برعهده گرفت. سخنگوی این سازمان که خود را به

ص: 899


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 58، 26/2/1359، صص 1 و 2، بغداد خبرگزاری فرانسه، 15 مه 1980 {25/2/1359}.
2- سند شماره 287598 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به کمیته هماهنگی، 17/3/1359.
3- سند شماره 287590 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به استانداری خوزستان {معاونت سیاسی انتظامی}، 14/3/1359.
4- سند شماره 034224 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از استانداری خوزستان به وزارت کشور {اداره کل امور انتظامی}، 24/4/1359.
5- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 57، 27/2/1359، ص12، بخش عربی رادیو صوت الجماهیر، 26/2/1359.
6- روزنامه بامداد، 27/2/1359، ص2.
7- * خبرگزاری فرانسه قبلاً نام گروهی را که مسئولیت ترور آیت الله شیرازی را به عهده گرفته بود، "جنبش آزادی ملی ایران سازمان ژوئن سرخ" اعلام کرده بود.

چند نام ازجمله "سازمان انقلابی اسلامی" معرفی کرده در تماس تلفنی با دفتر خبرگزاری فرانسه در بیروت، مقامات ایرانی را تهدید کرد که این گونه عملیات ها علیه نهادهای ایرانی افزایش خواهد یافت. به گزارش خبرگزاری فرانسه، این سازمان هنگام قتل امام شیرازی {روحانی عراقی ضدبعث مستقر در بیروت} خود را معرفی و از عاملان گروگان گیری سفارت ایران در لندن نیز اعلام حمایت کرده بود. این سازمان از سوی دیگر تأیید کرده بود که هواداران آیت الله خلخالی را در لبنان ربوده و آنها را کشته است، چون مقامات ایرانی به خواست های این سازمان پاسخ مساعد نداده بودند. (1)

468

علاوه بر سه مورد تجاوز هوایی عراق در استان کرمانشاه محدوده پاسگاه گمرک نو،(2) در نفت شهر در ساعت 13:15 (3) و در آبادان ساعت 23:40 ،(4) اقدام مهم دیگر عراق تحرک ایذایی در قصرشیرین به واسطه مهاجمان محلی بود.

نیمه شب، بین مهاجمان مسلح و پاسداران در محل کارخانه برق قصرشیرین در داخل شهر درگیری مسلحانه پیش آمد. در این حمله به ساختمان کارخانه مذکور صدماتی وارد شد. شدت درگیری در این شهر بی سابقه بود و صدای انفجار و تیراندازی به طور مداوم در سطح شهر به گوش می رسید. به گفته فرمانده ناحیه ژاندارمری کرمانشاه، مهاجمان مسلح به آر.پی.جی7 و خمپاره انداز هم زمان به چهار نقطه سپاه پاسداران، مرزبانی، قرنطینه و پاسگاه ژاندارمری حمله کردند. ولی باوجود شدت درگیری موفق نبودند. (5)

دراین حال، یک گزارش از اطلاعات ژاندارمری حاکی است که همین امروز، «حدود یک صد نفر از افراد به سرپرستی شخصی به نام رتمان الیاسی معروف به رتمان گچ، از پایگاه بیلوله عراق خارج و در کوه های اطراف دالاهو مستقر گردیده اند و قصد دارند در شب های آینده به سرپل ذهاب حمله نمایند.» براساس این گزارش همچنین امروز، «حدود 300 نفر به سرپرستی علی احقری و علی حسن خلاصه از منطقه چهارکلا و عراق خارج و در منطقه دالاهو به منظور حمله به نقاط حساس شهرستان قصرشیرین و سرپل ذهاب مستقر گردیده اند.» (6)

469

سنندج با کندی، ولی به گونه ای غیرقابل برگشت به سوی آرامش می رود. گزارش کیهان، فضای عمومی شهر را توصیف کرده است.

به گزارش کیهان، خبرنگار ویژه این روزنامه که صبح امروز، وارد سنندج شد گزارش های مفصلی از شهر ارسال کرده است. وی در گزارشی از لحظه ورود خود به فرودگاه سنندج و بازدید از خیابان های اصلی و فرعی این شهر آورده است: «گاه گاه صدای شلیک خمپاره هایی به گوش می رسید که از پشت تپه های اطراف شهر توسط عناصر آشوبگر که شهر را تخلیه کرده اند شلیک

ص: 900


1- روزنامه بامداد، 28/2/1359، ص12.
2- همان، ص3.
3- سند شماره 41441 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از استانداری کرمانشاه به وزارت کشور، 29/2/1359.
4- سند شماره 41421 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 27/2/1359.
5- روزنامه کیهان، 27/2/1359، ص1.
6- سند شماره 034013 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن2 دایره اطلاعات} به دفتر ریاست جمهوری، 1/3/1359.

می شد. ... به دنبال ماه ها زدوخوردهای خونین، شهر قیافه ای جنگ زده دارد. در پادگان سنندج که در نقطه مقابل فرودگاه نسبت به شهر است تعدادی از زخمی ها بستری هستند و جمعی از افراد وابسته به گروه های مسلح در بازداشت به سر می برند. ... شهر جنگ زده سنندج اکنون نیاز به دوباره سازی و آبادانی دارد. در نقاطی خارج شهر جنازه ها بر روی هم ریخته شده اند که در میان آنها کسانی دیده می شوند که مشخص است زخم گلوله های آنها کاری نبوده و می توانستند که نجات یابند، اما گروه های مسلح آنها را همراه کشته شدگان بر روی هم ریخته بودند. درنتیجه تعداد زیادی از این کشته شدگان کسانی هستند که دچار خفگی شده اند. بیمارستان شهر نیز از زخمی های جنگ پر است. از میان خانه هایی که متعلق به گروه های کومه له، فداییان، دمکرات ها و سایر گروه ها بوده و اکنون تخلیه شده است مقدار زیادی داروهای مخفی شده به دست آمده است.»

کیهان همچنین افزوده است: «خبرنگاران اعزامی کیهان به سنندج که اولین گروه خبرنگاران مطبوعات هستند که موفق شدند از راه زمینی به سنندج عزیمت کنند ... گزارشی از اوضاع شهر درپی تحولات اخیر فرستادند. در این گزارش آمده است: ما {خبرنگاران} ابتدا از کرمانشاه تا کامیاران را به راحتی و بدون زحمت پیش رفتیم، اما از کامیاران تا سنندج در چند نقطه افراد مسلح حزب دمکرات، کومه له و چریک های فدائی را دیدیم که راه ها را کنترل می کردند و از مسافران بازدید به عمل می آوردند. در یک کیلومتری فرودگاه و مدخل ورودی شهر نیز پاسداران و سربازان جاده را حراست می کنند.

خبرنگاران اعزامی کیهان در تشریح وضع کلی شهر به دنبال 22 روز درگیری شدید مسلحانه می نویسند: ما از بیشتر محله ها و خیابان ها و مراکز حیاتی شهر بازدید کردیم. مرکز رادیو تلویزیون، ساختمان بهداری، باشگاه افسران، شهرداری، استانداری و تعداد زیادی از ساختمان های خیابان شاپور، شریف آباد، اقبال و صفورآباد و چند خیابان و محله دیگر تخریب شده و غیرقابل سکونت هستند.» (1)

درواقع باوجود قطعیت استقرار سیطره نظام بر شهر، هنوز ناامنی هایی ناشی از تداوم تحرکات مسلحانه وجود دارد. در ساعت 6:30 صبح، براثر اصابت خمپاره به فرودگاه، یک نفر مجروح و یک دستگاه خودروی زیل منهدم شد. (2) همچنین تکرار این حمله از دهکده حسن آباد باعث شهادت یک درجه دار و یک سرباز گردید. (3) یادآوری می شود شب گذشته نیز تعدادی خمپاره از ارتفاعات اطراف به نقاطی از شهر ازجمله فرودگاه پرتاب شده بود. (4)

در این فضای ناایمن، حتی بیمارستان از مراکز خطر محسوب می شود. ساعت 9 صبح امروز، پیامی با این مضمون به ستاد مرکزی سپاه ارسال شد: «دیروز جنازه 74 سرباز و 70 درجه دار و استوار در بیمارستان سنندج در زیر خاک ها کشف شد.» (5) درپی این پیام ساعت 21:40 امشب، ستاد مشترک ارتش با ارسال تلفن گرامی به مرکز فرماندهی سپاه اعلام کرد: «به قرار اطلاع واصله، بیمارستان شهدا در سنندج که محل درمان ضدانقلابیون می باشد در محاصره برادران سپاه می باشد. دستور فرمایید ضمن خودداری از درگیری چگونگی را اطلاع دهند.» (6)

ص: 901


1- روزنامه کیهان، 27/2/1359، ص2.
2- سند شماره 57513 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه ای اطلاعاتی معاونت عملیات و اطلاعات نزاجا {مدیریت اطلاعات} شماره 35، 28/2/1359، ص1.
3- سند شماره 57506 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه ای اطلاعاتی معاونت عملیات و اطلاعات نزاجا {مدیریت اطلاعات} شماره 34، 25/2/1359 تا 27/2/1359، ص1.
4- روزنامه کیهان، 27/2/1359، ص2.
5- سند شماره 41365 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد عملیات غرب کشور به ستاد مرکزی تهران، 26/2/1359.
6- سند شماره 041387 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به سپاه پاسداران، 26/2/1359.

پیام دیگری که دقایقی بعد ارسال شد نیز حاکی از خطیربودن وضعیت سنندج است. برطبق این پیام «برادر بروجردی از سنندج به کرمانشاه اطلاع داده و شدیداً خواستار نیرو شده و ما در کرمانشاه 170 نفر نیرو داریم که می توانیم آنها را به سنندج اعزام کنیم.» (1)

470

امروز که پیش تر ازسوی بنی صدر روز بزرگداشت شهدای کردستان اعلام شده بود، فضای عاطفی، روانی و تبلیغاتی در غالب شهرهای کشور از حوادث اخیر کردستان به خصوص سنندج و اخبار مربوط به شهادت افراد، متأثر بود. به خصوص با ورود بعضی از اجساد قطعه قطعه شهدا، تشییع جنازه آنان در برخی شهرها به شدت علیه گروه های مسلح درگیر در کردستان تشدید می شد. دراین میان، مراسم نماز جمعه مرکزیت این تکاپوها بود. در ادامه به مراسم بسیار مهم و تأثیرگذار سنندج، تبریز و تهران اشاره شده است.

در سنندج، خبرنگار ویژه کیهان که صبح امروز، با هواپیما وارد فرودگاه سنندج شده، آورده است: «برای اولین بار پس از ماه ها، مردم سنندج توانستند مانند سایر هم وطنان خود در دیگر شهرهای کشور نماز جمعه را به جای بیاورند. درحالی که صحن و حیاط مسجد جامع {که به شدت آسیب دیده است} از نمازگزاران پر شده بود، امام جمعه سنندج ضمن سپاس خدا گفت: خوشا به حال ما که بعد از مدت ها دوباره بانگ الله اکبر از اینجا شنیده می شود و ما باز می توانیم به مسجد بیاییم، زیرا در طول این چند ماه، مسلمانی و اعلام مسلمان بودن جرمی بود که جزایش مرگ می توانست باشد. امام جمعه در قسمتی دیگر از خطبه اش گفت: اما همان طور که خدا فرموده است صرف گفتن مسلمان بودن کافی نیست و ما هم نباید اجازه دهیم تا دوباره وضع گذشته که در آن مسلمان بودن کافی جرم است به این ناحیه برگردد، آنها هم که برای ماه ها این منطقه را صحنه آشوب کردند با اسلام جنگ دارند و مخالف اسلام هستند. امام جمعه آن گاه از امام خمینی تشکر کرد و گفت این صلح و صفا که اکنون به دست آورده ایم به خاطر وجود امام خمینی است. پس از پایان نماز جمعه، نمازگزاران به شعاردادن پرداختند و فریاد می زدند: "الله اکبر، خمینی رهبر"،"درود بر خمینی، سلام بر کاک احمد" و... در این هنگام خبرنگار ما برای مصاحبه با امام جمعه نزد او رفت و هنگامی که قصد داشت از او سؤال کند چرا عزالدین حسینی... همین که مردم اطراف امام جمعه نام عزالدین حسینی را شنیدند همگی فریاد زدند: مرگ بر عزالدین، مرگ بر عزالدین و امام جمعه پاسخ داد: من از عزالدین پرسیدم آیا دولت مخالف اسلام است یا نه؟ اگر دولت مخالف با اسلام است ما هم با آن خواهیم جنگید و اگر این طور نیست، پس ما چطور می توانیم با کسانی که مخالف اسلام هستند، متحد شویم و علیه دولت اسلامی بجنگیم.» (2)

همچنین گزارش خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی حاکی است که «در پایان، شرکت کنندگان

ص: 902


1- سند شماره 041366 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه غرب به مرکز فرماندهی عملیات، 26/2/1359.
2- روزنامه کیهان، 27/2/1359، ص2.

در نماز جمعه (1) با دادن شعارهایی دست به تظاهرات زدند آنان شعار می دادند "درود بر خمینی، سلام بر کاک احمد"؛ "حزب فقط حزب الله، رهبر فقط روح الله"؛ "ما همه سرباز توایم خمینی، گوش به فرمان توایم خمینی"؛ "نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی"؛ "صل علی محمد رهبر ما، خمینی، کاک احمد"؛ "خلق فدایی نمی خواد، کرد جدایی نمی خواد"؛ "اسلام پیروز است، کمونیست نابود است"؛ "ای پاسدار قرآن خدا نگهدار تو، بمیرد بمیرد دشمن خونخوار تو"؛ "پاسدار، ارتشی، دشمنت را می کشیم".» (2)

در تبریز که مراسم نماز جمعه در میدان امام خمینی این شهر برگزار شد، رئیس جمهور،سخنران قبل از خطبه ها بود. بیشتر مطالب سخنرانی بنی صدر،مربوط به مسائل کردستان و سنندج بود. وی در این سخنرانی گفت: «با همه کوششی که دشمنان ما به کار بردند تا بگویند در کردستان شیعه با سنی می جنگند موفق نشدند. در کردستان استقلال و آزادی و اسلام با کفر و وابستگی و استبداد روبه رو شد و روبه رو است. امروز، به مناسبت روز شهیدان، سربازان، افسران، پاسداران کردهای مسلمان که قربانی ستمگران شده اند "شریعتی" در وجود آنها زنده می شود(3) و آنها در وجود ملت بزرگ ما زنده می شوند. تا این ملت برجاست، شما سربازان، پاسداران، افسران که در آنجا بدن تو را قطعه قطعه کردند و... تو برای جمهوری و برای این انقلاب حر شدی و من تو را در حضور این ملت به درجه سرتیپی مفتخر می کنم، اما این افتخار کم است برای کسی که حر می شود و در میدان شرف و افتخار می میرد و با چنان دلاوری می میرد و می پذیرد که روح او آزاد بماند و روح او با پایندگی ایران پایدار بماند. ... امروز، روح شهیدان بر فکر پلید آنها می خندد که گمان می کنند می توانند انقلاب ما را از پای درآورند. این خواست خداست که انقلاب ما نه تنها در مرزهای کشور ما بلکه در سراسر جهان پیروز بگردد و پیروز هم می شود. ... همه پاسداران، سربازان و افسران در هر جایی که ضدانقلاب و دشمنان استقلال ما به اسلحه دست بزنند، موظف اند که این اسلحه را خاموش کنند. ... همه آنهایی که دربرابر حاکمیت دولت ایستاده اند و مانع استقرار این جمهوری شده اند بشنوند که ما، هم قانون اساسی را اجرا می کنیم و هم به آنچه که امام و ملت ما در جریان انقلاب بیان کرده اند و پذیرفته اند عمل می کنیم و می خواهیم آنهایی که مسلحانه دربرابر این ملت ایستاده اند اسلحه را بر زمین بگذارند و بر این دولت گردن نهند و ما تا استقلال حاکمیت دولت به فرزندان این ملت فرمان دادیم و این فرمان هنوز به قوت خود باقی است و آنها به پاک سازی ادامه خواهند داد. ... اگر حرف حساب دارید، این میکروفون و رادیو تلویزیون و مطبوعات به جای اینکه بروید دروغ و تهمت بنویسید و برچسب بزنید و اسلحه بگیرید و توطئه کنید اگر راست می گویید بیایید بحث کنیم و اگر نیامدید بدانید که شما ابوجهل های زمان هستید و ابوجهل های این زمان سرنوشتشان هم مرگ در قلمرو اندیشه و مکر و مرگ تن است.»

ص: 903


1- * ضمیمه دارد؛ گزارش تفصیلی از مراسم اولین نماز جمعه سنندج بعد از درگیری های اخیر.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 27/2/1359، ص1.
3- ** اشاره به سالگرد خروج دکتر علی شریعتی از کشور.

بنی صدر در ادامه سخنانش گفت: «ما برای بحث آماده ایم. به شما گفتیم اگر شما چماق را بر زمین بگذارید از این طرف کسی چماق برنخواهد داشت [گفتند] خیر اینها حزب اللهی هستند و اینها هستند که چماق به دست می آیند و اجتماعات ما را به هم می زنند. گفتیم اتاق های دانشگاه را از چماق کی پر کرده بود؟ این جوان های دختر و پسر غیرکرد که خیابان های سنندج را به سنگر تبدیل کرده بودند کار که بود؟ وقتی ما آمدیم و به شما گفتیم که آماده ایم حق را بپذیریم شما چه مانعی دارد که اسلحه را به زمین بگذارید و در یک محیط آزاد و پاکی که در دنیا بی نظیر است زندگی کنید؟... ما می خواهیم به شما پند و اندرز بدهیم و بگوییم از شهدا شرم کنید و از این فرزندان زنان و مردان کرد و غیرکرد که به خاک وخون می افتند شرم کنید و از این ملت انقلابی شرم کنید. چرا روش برادری را که روش اسلامی ما است و سنت فرهنگی ما است نمی پذیرید؟ چه کسی به شما گفته است وقتی اسلحه به دست گرفتید ما تسلیم می شویم؟ هیچ چنین چیزی نیست ما تا اسلحه به دست کسی است گفت وگو نمی کنیم و هیچ چیزی را نمی پذیریم. ما آنچه را که این ملت، آذربایجان، کردستان، خوزستان، کرمان، خراسان، گیلان و مازندران می خواهند نمی توانیم نه بگوییم، زیرا منتخب این ملت هستیم و چیزی را غیر از اینکه این ملت تصویب کند نمی خواهیم و نمی توانیم بخواهیم. ... به شما می گوییم دست از برادرکشی بردارید و اگر دست برنداشتید تمام این ملت در کردستان و در همه جا با آخرین نفر شما خواهد جنگید.» (1)

اما بزرگ ترین و تأثیرگذارترین مراسم امروز، نماز جمعه تهران بود. پس از نماز نیز تشییع جنازه شهدای سنندج در راه پیمایی وسیعی به سمت لانه جاسوسی انجام شد. برخی از شعارهایی که در این مراسم سر داده شد چنین است: "دمکرات، کومه له، فدایی، سه جاش امریکایی"؛(2) "عزالدین حسینی اعدام باید گردد، مذاکره با کفار تحریم باید گردد." در مقابل لانه جاسوسی نیز دانشجویان پیرو خط امام با این شعار به استقبال شهدای سنندج آمدند: "امریکا، امریکا، مسئول این جنایت، شهیدان، شهیدان، دیدار در قیامت."(3)

روزنامه جمهوری اسلامی مراسم نماز جمعه امروز تهران را که به امامت آیت الله خامنه ای برگزار شد به طور مبسوط بازتاب داد. مسائل مربوط به کردستان مهم ترین مطالب مطرح شده در خطبه های نماز جمعه بود که بخشی از آن بدین شرح است: «ملت اسلام بداند در کردستان جنگ، جنگ اسلام و کفر است. در کردستان دو کفر، کفر مارکسیستی و کفر امریکایی با اسلام می جنگد. کفر مارکسیستی به گمان خود و به اصطلاح خود می خواهد تضادهای درونی این رژیم را تشدید کند تا رژیم جمهوری اسلامی نابود شود و هر رژیمی روی کار بیاید برای او مهم نیست. او فضایی می خواهد که در آن رشد کند و فضای اسلامی فضای رشد اندیشه های الحادی مارکسیسم نیست. کفر امریکایی که به وسیله چهره های ظاهراً معمم و روحانی در کردستان ترویج می شود،می خواهد این رژیم ساقط شود تا اسلام نابود شود و امریکا دوباره برگردد. در کردستان جنگ، جنگ اسلام و کفر است، آن کسانی که به نام خلق سخن گفتند، آن

ص: 904


1- همان، ص2.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 27/2/1359، ص6.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 28/2/1359، ص3.

شیخ گمراهی که به نام خلق در کسوت اسلام سخن گفت بداند نقشه آنها برای ما افشا شده است. برای ملت افشایش می کنیم. باید بدانید در جنگ کردستان هرکس در مقابل دولت جمهوری اسلامی می ایستد کمک به کفر جهانی یا کفر مارکسیستی یا کفر امریکایی می کند، اول ماهیت جنگ کردستان را لازم است مردم بدانند. آن بدبختی که در کسوت نظامیان و مایه ننگ برادران عزیز نظامی می گوید مسئله کردستان برای من حل نشده است، گوش دهد تا مسئله کردستان برای او حل شود. در کنار ستایش و سپاس عظیمی که از زبان امام و امت خطاب به برادران ارتشی و پاسدار خواهم کرد و مستقلاً از این برادران نام خواهم برد، باید نفرت خود را از آن عناصر تنبل و ضعیف و خائن و مزدور اعلام کنم. در خیابان های تهران یا در پادگان ها راه بیفتید و شعار علیه جمهوری اسلامی بدهید، برای شما حل شده است! در کردستان بروید سلاحتان را {چهل نفر جوان گردن کلفت}تحویل دشمن بدهید برای شما حل شده است! اما با دشمن خدا و خلق، با مزدوران امریکا و مارکسیسم در منطقه بجنگید، با ایادی کفر مقابله کنید حل شده نیست؟!... متوجه شدید که ما چقدر شهید دادیم؟ این شهیدان تابه حال خونشان هدر نرفته است و امروز پیروز شده ایم. سنندج که دمکرات ها، کومه له ها، و چریک های فدایی خلق و دیگر گروه های فاسد آن را به صورت قلعه جنگی درآورده بودند دراختیار ارتش مسلمان هاست،دراختیار سپاهیان پاسدار و نظامیان مسلمان است آن چنان که آنها به خاطر اینکه نماز جمعه برقرار نشود شرکت کنندگان در نماز جمعه را علامت می گذاشتند و سپس یا می کشتند یا تعقیب می کردند و خانه آنها را بمب گذاری می کردند. امروز، هرکس آزادانه می تواند بگوید من مسلمانم، این پیروزی است. دشمن قصد داشت سنندج را پایگاه اصلی خود قرار بدهد. در سنندج مانند یک قلعه جنگی با بتون آرمه سنگر درست کردند، خیابان ها را بستند، چگونه توانستند این کارها را بکنند، شش ماه فکر ما را به مذاکره گرم کردند، شش ماه جوانان پاسدار و نظامیان غیور گفتند زحمات ما را هدر ندهند، توجهی نشد، فرصت داده شد که ضدانقلاب و عوامل امپریالیسم بتوانند سنندج را یک شهر اسلامی کردنشین متعلق

(آیت الله خامنه ای در نماز جمعه امروز تهران:

در کردستان دو کفر، کفر مارکسیستی و کفر امریکایی با اسلام می جنگد. آن کسانی که به نام خلق سخن گفته و آن شیخ گمراهی که به نام خلق در کسوت اسلام سخن گفت بداند نقشه آنها برای ما افشا شده است.)

ص: 905

به برادران عزیز کرد ما و متعلق به میهن ما، تبدیل به یک استالینگراد بکنند، اخلاق استالینی را هم در آنجا پیاده کنند. ای شرم بر شما باد مزدوران بیگانه، ای افرادی که لباس کردی پوشیدید و در سنگر خودآموز بردید که دو کلمه کردی یاد بگیرید، ای مزدوران شرم بر شما باد. شما دم از آزادی می زنید. شما در دانشگاه تهران در مرکز کشور اسلامی روزنامه پخش می کنید. فحش نامه پخش می کنید. آخرش هم می گویید اختناق است! آن وقت خودتان در گوشه ای از همین کشور اسلامی، مسلمانان را به جرم نمازخواندن می کشید، ای ننگ بر شما! این ملت والله از شما نخواهد گذشت. این ملت اوضاعی را که شما به بار آوردید فراموش نخواهد کرد. کردستان را به این صورت می خواستند از بین برند. الآن هم شهر بانه در محاصره است. اجازه بدهید برادران و خواهرانم من از زبان شما به آن پرسنل نظامی که در داخل پادگان بانه پانزده روز است که مردانه می جنگد درود بفرستم. ... برادران نظامی و پاسدار بروید و زودتر کار را یکسره کنید. برادران پیشمرگ کرد مسلمان سلام بر شما، بروید کار بانه را یکسره کنید. ...

ملت مسلمان با این خون ها این موفقیت ها را به دست می آورد و اجازه نمی دهد باز بر روی خون شهیدان بنشینند، با شیخ گمراه کرد و یا رفقای بدبخت همفکرش مذاکره کنند. با کی مذاکره می کنید؟ اینها نماینده مردم کردستان نیستند. کردستان مانند خراسان است کردستان مانند اصفهان است و آذربایجان است و فارس است. کردستان همانند همه استان های ایران است، هرجور بقیه استان ها اداره می شود آنجا هم باید اداره بشود. ... بعثی ها، اسرائیلی ها، امریکایی ها بدانند که مزدورانشان در منطقه دیگر کاری نمی توانند بکنند، صحیح است دولت اسلامی برود و با مزدوران امپریالیست ها مذاکره کند؟! این منطقی است؟ با خلق خودش که دولت مذاکره ای ندارد! شما چه موقع دیدید که دولت اسلامی با مردم مذاکره کند؟ با مردم خراسان، اصفهان، با مردم شیراز، مذاکره چیست؟ مردم فرزندان این خانه ای هستند که سرپرست آن دولت است. یک چیزی را می خواهند و دولت موظف است بدهد، اگر دولت نتواند خواهد گفت نمی توانم، فردا می دهم. دعوا و اوقات تلخی ندارد. ... ای دولت جمهوری اسلامی به کردستان برس! کردستان گرسنه است. کردستان را رژیم جبار پهلوی گرسنه نگه داشت،گرسنه با شلاق! ما شلاق نمی خواهیم داشته باشیم باید شکمشان هم گرسنه نماند، به کردستان برسید. ای جهاد سازندگی به کردستان برس! برادران سپاه پاسدار در کردستان با مردم با عطوفت و مهربانی رفتار کنید، مبادا با آنها تند حرف بزنید. اینها یک سال است که زیر فشار ستم دشمنان این جمهوری می باشند و چند ماه است که فشار شدیدی را تحمل می کنند. با آنها با محبت، با مدارا و با نوازش رفتار کن! دشمن این جمهوری و دشمن اسلام

جوان یک خانه را به زور از خانه کشیده بیرون. این را ما اطلاع داریم، جوان ها را به زور مسلح می کردند، اگر جوان مسلح نمی شد و در سنگر نمی رفت او را تهدید می کردند، این جوان را از این خانه کشاندند بیرون، بردند در سنگر، بعد همان جوان کشته شده و شما با این خانواده چگونه رفتار می کنید. این خانواده یک خانواده داغدار است، باید با او با عطوفت و محبت عمل کنید.

ص: 906

امروز، دولت ایران و ملت ایران موظف اند نسبت به کردستان عزیز، کردستان محروم، کردستان داغدار، کردستان جنگ زده و کردستان مصیبت زده نهایت محبت و عطوفت را بکنند.» (1)

بعد از نماز و بعد از راه پیمایی بزرگی که در تشییع جنازه شهدای سنندج انجام شد، در جلوی لانه جاسوسی ابوشریف مسئول واحد عملیات سپاه و نماینده رئیس جمهور در امور سنندج، سخنرانی کرد. وی در بخشی از سخنان خود گفت: «استعمارگر امریکا متوجه کردستان شد و در آنجا تحت پوشش حمایت از خلق کرد جنگ را شروع کرد و در این جنگ افسران مزدور فراری رژیم شاه مخلوع، ساواکی ها و چپ نماهای امریکایی شرکت داشتند. ... در مریوان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکیل شد، اما افراد مزدور پالیزبان و ساواکی ها و افراد بعث عراق آنها را محاصره نمودند و خلع سلاح کردند و تعدادی از آنها را کشتند و عده ای را به اسارت بردند و سر آنها را از بدن جدا کردند بعد از آن به شهر پاوه حمله بردند و بیمارستان را محاصره نمودند و 25 نفر برادران پاسدار که مجروح شده بودند و در بیمارستان بستری بودند را اعدام کردند و در این موقع است که امام این پیر غرنده و پرصلابت و مرد عمل و قاطعیت به خشم می آید و دستور می دهد که ارتش و سپاه به کردستان اعزام شوند و ضدانقلاب را سرکوب کنند. سپاه و ارتش به ندای رهبر پاسخ گفت و تمام مناطق شهری کردستان را پاک سازی کرد و آخرین شهر یعنی مهاباد به دست سپاه افتاد، اما براثر سیاست های غلط دولت موقت و خوردن فریب و نیرنگ آتش بس و مذاکره با دشمنان اسلام دوباره آنها مواضع خود را تقویت نمودند. ما بارها گفتیم که خروج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از کردستان با ورود ضدانقلاب به منطقه مصادف خواهد بود. ...

جنگ ما در کردستان به خاطر کردستان نبوده و نیست جنگ ما بین مارکسیست های امریکایی و مردم مسلمان است و تا نابودی عوامل کفر و مزدوران امریکایی به جهاد مقدس مسلحانه خود ادامه می دهیم و قاطعانه اعلام می داریم هرنوع مذاکره با کفار و عوامل رژیم قبلی را محکوم می نماییم، اعلام آتش بس به دشمن به منزله تدارک جنگ دیگری علیه نیروهای مسلمان است. آتش بس را تحت هیچ عنوان نمی پذیریم.» (2)

471

در پیامد قضایای اخیر سنندج که صحنه سیاسی کشور را تحت الشعاع قرار داده است، پیش ازظهر امروز، سرهنگ صدری فرمانده لشکر 28 کردستان با امام خمینی ملاقات کرد.

وی در گزارشی از وضع کردستان گفت: «به لطف امام و سربازان اسلام سنندج را از لوث کفار پاک کردیم، ما سنندج را پاک سازی کردیم، البته مهاجمین تفنگ هایشان را زمین گذاشتند و تعدادی از آنها فرار کردند که در تعقیب آنها در روستاها هستیم و در شهرهای دیگر هم برنامه ریزی کرده ایم که برویم آنجا را درست بکنیم. آنها تمام نیروهایشان را در سنندج جمع کرده بودند و تمام فعالیت اصلی شان در سنندج بود. تقریباً آن طور که برآورد کرده ایم ده هزار نفر بودند که از شهرهای مختلف

ص: 907


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 27/2/1359، ص6.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 28/2/1359، ص3.

و جاهای دیگر آمده بودند و تمام امیدشان سنندج بود که خوشبختانه به یأس تبدیل شد.» (1)

امام خمینی نیز به ترتیب بر ضرورت تصفیه اشرار، وحدت ارتش و سپاه و تبعیت ارتش از فرمانده کل قوا {بنی صدر} بدین صورت تأکید کردند: «من امیدوارم که به خواست خدا و همت ارتش و پاسداران، کردستان به زودی تصفیه و درست شود. من از فداکاری های شما برای کشور خود و برای اسلام تشکر می کنم. حال که اشرار را از آنجا راندید، باید توجه به این معنا داشته باشید که آنان شما را رها نخواهند کرد. من به شما ارتشیان دلیر و سپاه پاسداران و شورای انقلاب و فرمانده کل قوا هشدار می دهم، که اشرار باید از کردستان تصفیه شوند. آنان کردستان را به فساد کشیدند و مردم کردستان را به طرز وحشتناکی اذیت و آزار کردند. آنان مردم را غارت کردند و همه را کشتند. دیگر نباید به اینها مهلت داد. باید منطقه درست پاک سازی شود تا دست آنها کوتاه و امیدشان قطع شود. البته مسئله مهم این است که ارتش و پاسداران و ژاندارمری ما با یکدیگر هم زبان و هم پیمان باشند و مهم تر اینکه در عمل با هم هماهنگی داشته باشند، زیرا در هماهنگی است که پیروزی میسر می شود، باید سران با هم تفاهم داشته باشند که بحمدالله دارند. باید سلسله مراتب محفوظ باشد. باید اطاعت بی چون وچرا انجام گیرد، ولی درست مثل صدر اسلام. اطاعت بدون هیچ اغماضی باید باشد و محبت و دوستی و برادری هم باید باشد. حضرت امیر علیه السلام رئیس کل قوا بودند، ولی نسبت به سایر افراد ارتش اسلام هم عطوفت داشتند. هر گز در سپاه اسلام تحمیل نیست. یعنی درست یک عده برادر هستند که در کنار هم برای خدا می جنگند که یکی فرمانده و دیگری فرمان بردار است و تخلف از دستور فرمانده جایز نیست. باید نظم کاملاً رعایت شود. باید فرماندهان به سربازان بفهمانند که همه با هم برادریم، و همه با هم می خواهیم کاری را انجام دهیم، ولی ارتش هم باید از فرمانده کل قوایش که آقای بنی صدر است اطاعت کند.» (2)

بعد از سخنان امام مجدداً سرهنگ صدری گفت: «باید به عرض حضرت امام برسانم که سربازان اسلام افتخار برای کشور هستند. حضرت امام، طبقه سرباز واقعاً جان فشانی کردند، لخت می شدند بدون لباس می گفتند ما می خواهیم برویم طبق فرمان اماممان شهید بشویم، تااین حد فداکاری می کردند. رفتند و دشمن را شکست دادند و تعداد زیادی از افسران بیش از حد انتظار فداکاری کردند. همکاری بین پاسداران و ارتش تا آنجایی که من هستم مطلقاً حرفی نیست در حدی است که آنچه را که بخواهند ما می کنیم، اصلاً فرقی بین ارتش و پاسداران نیست.» (3)

472

در مسیر راه زمینی زنجان سنندج، معضل دیواندره که مدت ها از موانع عمده ارسال تدارکات زمینی به سنندج بود چند روزی است که ظاهراً حل شده است، اما درواقع مشکلات آن در جنبه های مختلفی ادامه دارد. ازجمله تعدادی از روستاهای اطراف هنوز در حیطه اقتدار گروه های مسلح غیرقانونی است که با قدرت بر اهالی عملاً حکومت می کنند.

ص: 908


1- روزنامه اطلاعات، 27/2/1359، ص2.
2- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی{ره}، صحیفه امام {مجموعه آثار امام خمینی(ره})، جلد12، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ پنجم1389، صص 294 و 295.
3- روزنامه اطلاعات، 27/2/1359، ص2.

درمورد دو روستا واقع در غرب و شمال غربی دیواندره امروز در ساعت 18، تلفن گرامی از ستاد مشترک ارتش به سپاه ارسال شد که در آن آمده است: «چون افراد مسلح ضدانقلاب درحدود 300 نفر در ارتفاعات دیواندره و آبادی های نیریز خاتون و ابراهیم آباد سقز می باشند و 50 نفر سپاهی پاسدار برای پاک سازی منطقه کافی نیست. دستور فرمایید نسبت به اعزام لااقل 100 نفر پاسدار باتجربه اقدام نمایند تا با کمک ارتش آبادی های نامبرده محاصره، شناسایی و پاک سازی شوند و توجه داشته باشند پیشروی واحدهای ارتش مستلزم پاک سازی موانع موجود است.» (1)

دراین میان، این مسئله که روستاییان در معرض ظلم و ستم و زورگویی افراد مسلح غیرقانونی هستند(2) و نیز کمبود نیرو برای حل ناامنی روستاهای اطراف در ذهن اهالی شهر که از حضور گروه های مسلح غیرقانونی آسیب دیده اند نیز وجود دارد، ولی استفاده از نیروی داوطلبان شهر خود مستلزم دقت {برای جلوگیری از نفوذ} و توان سازماندهی و تدارک است. ازاین رو امروز ساعت 21، ستاد مشترک ارتش به ژاندارمری، نیروی زمینی ارتش و نیز سپاه پیام داد: «چون اهالی دیواندره تقاضای اسلحه نموده اند تا به کمک پاسداران و ارتش نسبت به پاک سازی روستاهای اطراف همکاری نمایند دستور فرمایید دراین مورد بررسی و اقدام نمایند.» (3)

دراین حال مشکلات مربوط به نفوذ گروه ها در ارتش یا هواداری برخی عناصر غیروابسته که از عمق نیات و اهداف این گروه ها مطلع نیستند، خود در افزایش مشکلات مزید بر علت است. نامه ای که احد رضایی مسئول عملیات سپاه زنجان به مرکز فرماندهی سپاه ارسال کرده است، علاوه بر توصیف آخرین وضعیت دیواندره به این مسئله نیز اشاره دارد. در این نامه آمده است: «اطلاعات دقیقی که رسیده اکثر نیروهای دیواندره تشکیل شده از گروه های کومه له و فدایی و کم وبیش دمکرات نیز وجود دارد، به طوری که پس از به دست افتادن شهر دیواندره به پاسداران، نیروی ضدانقلاب شهر را ترک کرده و به دهات اطراف پراکنده شده اند و روستاییان منطقه را تحت فشار قرار می دهند و مشغول تدارک و سازماندهی و تجدید قوای خود هستند. ... در جلسه ای که با فرماندهی لشکر 16 زرهی قزوین و فرمانده تیپ 2 زنجان در دیواندره انجام شد و {البته این جلسه با حضور تعدادی از افسران و درجه داران مؤمن به انقلاب انجام شد} شناسایی و آگاهی که افسران مؤمن از بقیه فرماندهان داشتند و مخالفت علنی فرماندهان با اقدام ارتش جهت جلوگیری از ظلم و ستم به روستاییان ازطرف ضدانقلاب دیده شد، به طوری که فرمانده عملیات ارتش به نام سرگرد م(4) با سخنرانی خود در بین مردم و ارتش و سپاه چنین وانمود کرد که حزب کومه له و فداییان با ما برادرند و ما برای سرکوبی اینها نیامده ایم. ... در تیپ 2 زرهی زنجان به طوری که مکرر مشاهده شده است و خود پرسنل مؤمن به انقلاب می گویند جوی به وجود آمده که بعضی از آنها اگر با سپاه همکاری نزدیک داشته باشند، امکان ترور این درجه داران

ص: 909


1- سند شماره 041391 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 26/2/1359.
2- سند شماره 041444 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات سپاه زنجان به مرکز فرماندهی، 26/2/1359.
3- سند شماره 41386 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به ژاجا {پست فرماندهی}، 26/2/1359.
4- * در سند نام کامل آمده است.

و افسران مؤمن به انقلاب هست به طوری که خود برادران پاسدار شاهد جریان بودند که یکی از درجه داران تیپ 2 زنجان با سپاه جهت پاک سازی منطقه رفته بود و ضربه ای به

ضدانقلاب نیز وارد شده بود. پس از پایان این مأموریت برای این درجه دار تشکیل دادگاه خلقی ازطرف پرسنل چپی تیپ زرهی انجام شده بود و تهدید به مرگ کرده بودند که با پشتیبانی برادران پاسدار فعلاً این خطر از درجه دار مزبور رفع شد. ...

وضع راه دیواندره و سنندج پاک سازی نشده و طبق اطلاعات رسیده و شناسایی انجام شده کاملاً افراد ضدانقلاب در جاده ها پراکنده و مستقر هستند و هیچ گونه عبور و مروری انجام نمی شود.» (1)

473

پادگان بانه بعد از روزها همچنان در محاصره است و وخامت اوضاع این شهر در حدی است که در محافل علنی نیز مطرح می شود؛ ازجمله در نماز جمعه امروز تهران به طور رسمی و علنی به این مسئله اذعان شد.(2)

در صحنه عمل، گزارش هنگ سقز حاکی است: «روز جاری مهاجمین از جوانب مختلف با سلاح های سبک و سنگین به طرف پادگان بانه و گروهان ژاندارمری به شدت تیراندازی و درحال حاضر پادگان سخت درگیر و مأمورین پادگان با تمامی قدرت به آتش آنان جواب می دهند.» (3) گزارش یادشده را فرماندهی ژاندارمری در ساعت 23:45، به دفتر ریاست جمهوری ارسال کرد با ذکر این عبارت که «چگونگی و نتیجه حاصله متعاقباً اعلام خواهد شد.»

در گزارش لشکر 28 نیز آمده است:

1. در درگیری های مورخه 25 و 26/2/1359، پادگان بانه، 11 سرباز شهید و یک درجه دار و 3 سرباز مجروح شده اند که به منظور سرکوبی مهاجمان مسلح از ساعت 1:25 روز 26/2/1359 تا ساعت 6:00 همان روز، 5 سورتی پشتیبانی هوایی انجام گردیده است.

2. یک فروند از هلیکوپترهایی که در مورخه 25/2/1359، از سقز به بانه پرواز کرده بودند مورد اصابت گلوله قرار گرفته و یک فروند دیگر دچار نقص فنی شده است.

3. سرگرد...(4) و 7 نفر پرسنل دیگر بدون مجوز با هلیکوپتر از بانه خارج شده اند. (5)

حوالی نیمه شب نیز این تلفن گرام با امضای فرمانده پادگان بانه برای دفتر امام و رونوشت آن به سپاه پاسداران ارسال شد: «توجه: اعلام خطر؛ پادگان بانه در چند نقطه آسیب پذیر و درحال سقوط و دیگر نیرویی در پادگان برای مقابله وجود ندارد. ... فرمانده پادگان بانه.» در هامش این سند نوشته شده است: «به سماجا گفته شد. جواب هواپیما فرستاده شد.» (6)

در گزارش لشکر 28 نیز مواردی مربوط به وقایع امروز بانه بدین شرح آمده است: «حمله

ص: 910


1- سند شماره 041444 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
2- * در گزارش های قبل همین روز ذکر شد.
3- سند شماره 41369 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 26/2/1359.
4- ** در سند نام فرد آمده است.
5- سند شماره 57506 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
6- سند شماره 39025 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از پادگان بانه به دفتر امام، 26/2/1359.

گروه های مسلح به پادگان بانه ادامه داشته و در ساعت 4:30 همان روز دراثر ترکش خمپاره دشمن 2 نفر سرباز شهید و 2 نفر مجروح گردیده اند و عمل بارریزی با دشواری صورت گرفته است. ... گزارش پادگان بانه حاکی است نفراتی از عناصر مسلح به صورت انفرادی درحال حرکت به طرف گردنه خان و جاده سقز دیده شده اند.» (1)

474

تحرکات مسلحانه و ایذایی غرب کشور امروز در مریوان، پاوه، شاهین دژ، نقده و میاندوآب ادامه یافت.

در مریوان، به پادگان چند بار با خمپاره انداز و دیگر سلاح ها حمله شد. انتقال یک شهید و 4 مجروح از مریوان به کرمانشاه(2)، نشانه تلفات ناشی از این حمله است.

در پاوه بازهم مناطق مختلف شهر از ارتفاعات با خمپاره مورد حمله قرار گرفت. (3) مسجد جامع پاوه، ازجمله این نقاط بود و به همین دلیل نماز جمعه امروز، در این مسجد برگزار نشد. (4) به گفته مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پاوه، امروز سیزدهمین روزی است که به سبب این درگیری ها مغازه های شهر تعطیل است. (5) علاوه بر خسارات حملات روز جاری، خبرگزاری پارس خبر داد یک نفر از سه مجروح روز سه شنبه هفته گذشته، به نام زهرا بهرامی هفده ساله که در بیمارستان پاوه بستری بود، امروز به شهادت رسید. (6)

در شاهین دژ، بازهم از حدود نیمه شب گذشته، حمله مسلحانه به شهر و مقر سپاه شروع شد که تا ساعت 3:30 بامداد امروز، ادامه یافت. در این حمله چند گلوله خمپاره به اطراف پمپ بنزین اصابت کرد. (7) به منظور مقابله با این وضعیت، امروز ساعت 13:50، دوزدوزانی فرماندهی سپاه، این پیام را برای ستاد مشترک ارتش ارسال کرد: «تقاضا می شود جهت تأمین برادران پاسدار مراغه برای پشتیبانی نیروهای مستقر در شاهین دژ که هر شب مورد حمله عناصر ضدانقلاب واقع می شوند اقلام مشروحه زیر را که امکان تأمین ازطرف پادگان مراغه وجود دارد اقدامات لازم صورت گیرد.

1. سلاح سنگین با مهمات مربوطه {تفنگ106 دو قبضه}؛ 2. بی سیم با برد بلند؛ 3. جیپ جهت نصب سلاح های سنگین {2 دستگاه}.» (8)

در ساعت 21، ستاد مشترک با ذکر درخواست یادشده، پیامی بدین شرح برای عملیات نیروی زمینی ارتش ارسال کرد: «دستور فرمایید که موضوع فوق را بررسی و اقدام نمایند، ضمناً چنانچه حرکت ستون میاندوآب به زودی انجام شود به سپاه پاسداران محل اطلاع داده شود که مهاجمین را درگیر داشته باشند تا با یک عمل غافلگیرانه از فرار و پخش آنان جلوگیری شود.» (9)

در نقده، متأثر از شهادت یک جوانمرد در روز گذشته، فضایی ناآرام ایجاد شد. در تلفن گرام ستاد مشترک به ژاندارمری آمده است: «طبق اعلام شهربانی نقده تعدادی از جوانان قسمت ترک نشین شهر پس از تشییع جنازه غلامعلی سلیمانی با دادن شعارهایی علیه فدائی، دمکرات به محله کردنشین حمله و سپس در خیابان ارتش با حالت عصیان به کتاب فروشی حنیف

ص: 911


1- سند شماره 57513 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص2.
2- سند شماره 57513 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص2.
3- سند شماره 41374 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 26/2/1359.
4- روزنامه جمهوری اسلامی، 27/2/1359، ص1.
5- روزنامه بامداد، 27/2/1359، ص2.
6- روزنامه بامداد، 28/2/1359، ص3.
7- سند شماره 41370 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 26/2/1359.
8- سند شماره 41364 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه {مرکز فرماندهی} به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 26/2/1359.
9- سند شماره 41390 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا {مدیریت عملیات}، 26/2/1359.

حمله و نشریات مجاهدین خلق را به آتش کشیده چون امکان دارد در روزهای آتی امکان این درگیری باشد و نیروی فعلی پلیس نیز قادر به برقراری نظم نباشد دستور

فرمایید مقامات مسئول به نیروهای مسلح محلی اعم از ژاندارمری، سپاه پاسداران و مجاهدین گروه های پاک سازی دستورات لازم جهت همکاری با پلیس در این گونه موارد صادر نمایند.» (1)

در میاندوآب، بازهم نیروهای مستقر در پلیس راه، نیمه شب، مورد حمله قرار گرفتند و تیراندازی متقابل تا حدود 3 بامداد امروز، ادامه یافت. (2)

475

مین گذاری جاده ها، اقدامی ساده و کم هزینه و درعین حال، به خصوص ازنظر ایجاد فضای ناامنی و رعب پربازده است، ازاین رو مسئله مین گذاری به یکی از مسائل عمده این روزها تبدیل شده است.

ساعت 17 امروز، یک دستگاه کمپرسی در جاده قدیمی حیدرآباد نقده روی مین رفت و منهدم شد. در گزارش ژاندارمری به دفتر ریاست جمهوری درباره این حادثه آمده است: «نظر به اینکه امکان دارد در محل دیگری از این جاده مین گذاری شده باشد، از لشکر ارومیه درخواست شده تا با اعزام کارشناس نسبت به بازدید و پاک سازی جاده مذکور اقدام نمایند.» (3)

امروز همچنین ستاد مشترک ارتش هشدار داد: «حزب کومه له [و] دمکرات پس از تخلیه شهر سقز اطراف شهر را مین گذاری و عده ای از ضدانقلابیون در زیرزمین ها جهت ضربه زدن مخفی شده است.» (4) این هشدار بر مبنای خبری است که روز گذشته، اطلاعات سپاه ارومیه به اطلاعات عملیات سپاه در تهران ارسال کرده و از مین گذاری اطراف سقز و تحرک مخفیانه در تونل زیرزمینی این شهر به وسیله پیشمرگان کومه له و دمکرات خبر داده بود. (5)

همچنین ستاد مشترک ارتش امروز، با امضای سرلشکر شادمهر رئیس ستاد مشترک، خطاب به «گیرندگان: 1. نیروی زمینی 2. نیروی هوایی 3. نیروی دریایی 4. ژاندارمری 5. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 6.شهربانی» این پیام را ارسال کرد: «رویدادهای اخیر و اطلاعات واصله حاکی است اکنون که ضدانقلابیون از تفاوت های موضعی و تهاجم به پادگان ها نتیجه ای نگرفته اند و در موقعیت نامساعدی می باشند درصدد مین گذاری در جاده ها و نقاط حساس منطقه غرب می باشند به طوری که استحضار دارند جنگ با مین یکی از بزرگ ترین مشکلاتی که واحد متحرک را در محظور قرار خواهد داد و موجب تضعیف روحیه و تقلیل کارایی واحدها می شود و سرعت واحدها را مواجه با خطرات و اشکالات می نماید در این موقع است که بایستی واحدهای مهندسی رزمی با کلیه امکانات مسیرها را قبل از حرکت و عبور واحدها پاک سازی نمایند و واحدها به هر اثر کوچکی که احتمال مین گذاری در آن منطقه باشد مشکوک باشند.

ر. سماجا سرلشکر شادمهر» (6)

ص: 912


1- سند شماره 41389 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به ژاجا، 26/2/1359.
2- سند شماره 41375 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 26/2/1359.
3- سند شماره 41378 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 26/2/1359.
4- سند شماره 041385 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به ژاجا، 26/2/1359.
5- سند شماره 41321 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات ارومیه به اطلاعات و عملیات مرکز، 25/2/1359.
6- سند شماره 41384 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نیروهای زمینی و هوایی و دریایی، ژاندارمری، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شهربانی، 26/2/1359.

476

در وضعیت وجود بحران میان ایران و امریکا، هرگونه موضع گیری ایران راجع به شوروی بالطبع اهمیت زیادی دارد. امروز بازهم وزیر امور خارجه ایران نشان داد که مسئله افغانستان برای ایران از بهره برداری از اختلافات دو ابرقدرت اهمیت بیشتری دارد.

صادق قطب زاده درمورد پیشنهاد افغانستان مبنی بر مذاکره با ایران و پاکستان گفت: دولت کنونی افغانستان نمی تواند به نام مردم این کشور صحبت کند. بنابراین نخست باید ارتش شوروی از افغانستان خارج شود تا ما بتوانیم با دولتی که مردمی باشد مذاکره کنیم. درحال حاضر، معلوم نیست دولت افغانستان حکومت می کند یا شوروی، ولی آنچه مسلم است شوروی در آن کشور حکومت می کند وگرنه لزومی به حضور نیروهای نظامی این کشور نبود و چنین به نظر می رسد که مذاکره باید با خود روسیه انجام گیرد. (1)

درباره موضوع مذاکره یاد شده در سخنان قطب زاده، خبری که در ساعت 20:45 امشب، از رادیو لندن پخش شد قابل توجه است. در این برنامه خبری اعلام شد: رژیم کابل پیشنهاد کرده که با ایران و پاکستان گفت وگوهایی در راه عادی ساختن روابط دوطرف به عمل آورد و چنانچه ایران و پاکستان و ایالات متحده امریکا حدود مرزهای افغانستان را تضمین نمایند، امکان دارد نیروهای شوروی خاک آن کشور را تخلیه نمایند و افغانستان به صورت کشور بی طرفی درآید، اما وزیر امور خارجه امریکا گفت که این پیشنهاد فقط ظاهرسازی است. وزارت امور خارجه انگلستان هم گفت که این پیشنهاد یک اشکال اساسی دارد و آن این است که باید ابتدا تخلیه نیروهای شوروی اجرا شود و اوضاع موجود {اشغال} تقبیح گردد. مفسر رادیو لندن افزود: «به میان کشیدن پای پاکستان و ایران و ایالات متحده در تضمین حدود مرزهای افغانستان درواقع بدان معناست که این کشورها درواقع رژیم کابل را به رسمیت می شناسند و این درست همان چیزی است که شوروی می خواهد.» (2)

درهرحال موضع ایران در سخنان امروز وزیر امور خارجه انعکاس یافت؛ وی گفت: «ما در این کنفرانس [وزرای امور خارجه کشورهای اسلامی] حضور نیروهای شوروی در افغانستان را محکوم خواهیم کرد، زیرا حضور این نیروها برای ما غیرقابل قبول است.» (3)

آقاشاهی وزیر امور خارجه پاکستان، نیز گفت: به رغم این تصورات که برخی اعضای هوادار شوروی در گردهمایی مانند سوریه، لیبی و سازمان آزادی بخش فلسطین خواهند کوشید تا گردهمایی را به اتخاذ موضعی نرم تر در قبال افغانستان ترغیب کنند، درباره خروج کامل نیروهای شوروی از افغانستان وحدت نظر کامل وجود دارد. (4)

ضمیمه گزارش470: گزارش تفصیلی از مراسم اولین نماز جمعه سنندج بعد از درگیری های اخیر در فضایی نظیر موقعیت کنونی سنندج که بعد از روزها درگیری شدید از دست گروه های مدعی مسلح آزاد شده است، برگزاری نماز جمعه با مشکلاتی عدیده روبه رو است و تمهیدات خاص خود را می طلبد.

نویسنده کتاب 22 روز حماسه و ایثار در سنندج که خود از محققان و مطلعان قضایای کردستان در سال های اول پیروزی

ص: 913


1- روزنامه بامداد، 27/2/1359، ص9.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 57، 27/2/1359، ص3، بخش فارسی رادیو لندن، 26/2/1359.
3- روزنامه بامداد، 27/2/1359، ص9.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 28/2/1359، ص4.

انقلاب است، پس از ذکر مراسم بعضی شهرهای ایران به سنندج پرداخته و نوشته است: «اما نماز جمعه در مرکز بحران، یعنی شهر نسبتاً آرام گرفته سنندج در فضایی متفاوت تر درحال برگزاری است. در میان نمازگزاران قشری از متدینین که حداقل چهار جمعه بلکه ماه ها را سپری کرده و موفق به برپایی و شرکت در نماز جمعه نگردیده اند و اینک با حفظ موضع بی طرفی شان نسبت به طرفین جنگ چنین توفیقی را مغتنم شمرده اند، به چشم می خورند. اگر چه این اولین نماز جمعه ای است که پس از سقوط حاکمیت جریانات مارکسیستی منعقد می گردد و هنوز ابر ناامیدی از آسمان شهر رخت برنبسته است، اما قشر مسلمان و متعصب مذهبی شهر، به رغم خطرات جانی احتمالی ازسوی گروه ها، چنین فرصتی را به فال نیک می گیرند و با شرکت در مراسم نماز، مجدداً اعتماد نسبی شان را به حاکمیت جمهوری اسلامی و فاتحان سنندج ابراز می کنند. قشر وفادار و در رأس آنها پیشمرگان مسلمان کرد با شیفتگی هرچه تمام تر در این مراسم حضور یافته و بی شک شوق وذوق زایدالوصفی وجود ایشان را فرا گرفته است، زیرا اغلب، ماه هاست که در مهاجرت به سر برده و اساساً از حضور در دیارشان محروم بوده اند.

اما در پیشاپیش قشر سوم نمازگزاران غیربومی، محمد بروجردی است که اهمیت حضور در این مراسم را مؤکداً به رزمندگان سپاه گوشزد می کند. او در اینجا نیز بخش مهمی از جامعه سنندجی را که زنان و دختران مسلمان هستند، نادیده نمی گیرد.

یکی از دانشجویان دختر اعزامی از تهران، لانه جاسوسی امریکا، می گوید: "حضور در نماز جمعه یکی از کارهای مهم ما بود که باید با لباس کردی می رفتیم و پشت سرشان نماز می خواندیم. حتی از لهجه کردی استفاده می کردیم. بالاخره ما باید با این مردم دوست می شدیم، بااینکه کردی بلد نبودم، ولی وقتی با لهجه شان صحبت می کردم خیلی خوششان می آمد."

یکی دیگر از این دانشجویان [دختر] که به دلیل تسلط به زبان کردی، نسبت به هم رزمان خود نقش فعال تری ایفا کرده است از اولین نماز جمعه سنندج خاطره ای را نقل می کند که بیانگر حال وهوای این لحظات است: "در راه اندازی نماز جمعه می خواستیم بگوییم که همه چیز عادی شده است، وقتی رسیدیم به مسجد چون ته جیب مانتوهای هرکدام از ما نارنجک بود، اصلاً چون مثل نقل ونبات بود فراموش کرده بودیم نارنجک همراهمان است. یکی از خانم های انتظامات که کرد بود کیف من را که گشت یک دفعه فریاد کشید: نارنجک، نارنجک، این نارنجک دارد، تو بازداشتی،..."مدیریت و نقش فعال محمد بروجردی در این مراسم و استمرار حضور او در سنندج و سخنرانی اش قبل از نماز جمعه هفته بعد، گویا حاوی این پیام است که همه این سختی ها و محنت ها و شهادت ها و جراحت ها برای برپایی

{نگاه محمد بروجردی به مسجد جامع و اهمیت نماز جمعه و نقش پررنگ وی در برگزاری اولین نماز جمعه بعد از ماه ها غربت مسلمانان سنندج }

ص: 914

نماز بوده است و برای او بی شک مسرت بخش و غرور آفرین است که صحن و حیاط مسجد جامع {سنندج که به شدت صدمه دیده است} از نمازگزاران پر شده و بانگ الله اکبر در اطراف مسجد و داخل شهر آنی قطع نمی شود.

فرمانده عملیات سپاه کردستان، از اینکه به نماز جمعه سنندج پوشش خوب تلویزیونی داده نشد و آن چنان که باید آن را منعکس نکردند، ابراز تأسف می کند. این حضور مردمی در شرایطی است که به زعم خبرنگار کیهان شهر هنوز حالت جنگ زده دارد و مردم از امکانات رفاهی بی بهره اند و فاقد آب و برق و تلفن می باشند. اما شرکت دو وزیر بهداری و پست وتلگراف همراه برخی دیگر از مقامات اجرایی کشور و نیز حاکم شرع کردستان که هرسه قبل از خطبه ها به ایراد سخنرانی می پردازند، نویدبخش بسیج منابع و امکانات جدید برای بازسازی شهر و تحکیم هرچه بیشتر امنیت است.» (1)

ص: 915


1- مجید نداف، 22 روز حماسه و ایثار در سنندج، تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه جامع امام حسین{ع}، 1389، صص 517 و 518.

ص: 916

روزشمار جنگ شنبه 27 اردیبهشت 1359 2 رجب 1400 17 مه 1980

477

امروز 17 ماه مه، طبق قرار قبلی، اجلاس وزیران امور خارجه 9 کشور عضو جامعه اقتصادی اروپا شروع به کار کرد. در این اجلاس باید برای اجرای مصوبه اجلاس قبلی این وزیران، که 23 آوریل گذشته {3/2/1359} در لوکزامبورگ تشکیل شد، تصمیم گیری شود. در اجلاس مزبور مقرر شده بود چنانچه تا 17 ماه مه {27/2/1359}، پیشرفتی درزمینه مسئله گروگان ها حاصل نشود، تحریم اقتصادی نیز بر دیگر تدابیر در نظر گرفته شده افزوده شود.(1)

وزیران امور خارجه 9 کشور عضو جامعه اقتصادی اروپا امروز، گفت وگوهای خود را درباره تحریم اقتصادی مشترک ایران در ناپل آغاز کردند. به گزارش خبرگزاری فرانسه از بروکسل در گفت وگوهای ناپل مسئله جلوگیری از صدور کالاهای بازرگانی به استثنای دارو و مواد غذایی، خودداری از امضای قراردادهای جدید و متوقف ساختن قراردادهای جاری تا آزادشدن گروگان های امریکایی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. این درحالی است که ایتالیا، انگلیس، فرانسه و آلمان غربی مایل اند بسیاری از قراردادهای مهم خود با ایران را حفظ کنند.

بااینکه مجلس اعیان انگلیس دیروز، لایحه تحریم اقتصادی ایران را تصویب کرد و به این ترتیب لایحه مذکور جنبه قانونی پیدا کرد،(2) به گزارش آسوشیتدپرس وزیران امور خارجه سه کشور مهم غربی یعنی آلمان غربی، فرانسه و انگلیس امروز، ادموند ماسکی وزیر امور خارجه امریکا را مطلع ساختند که بازار مشترک اروپا مجازات های اقتصادی علیه ایران را به طور کامل به کار نخواهد بست. آنها به طور دقیق برای ماسکی روشن نساختند که چگونه می خواهند مجازات هایی را که ماه گذشته، تصویب کرده بودند اجرا کنند. سه وزیر امور خارجه مذکور باوجود درخواست پرزیدنت جیمی کارتر مبنی بر اتخاذ روش های خشن علیه ایران به اطلاع

ص: 917


1- * در روزشمار 3/2/1359، گزارشی از اجلاس مزبور آمده است.
2- روزنامه اطلاعات، 27/2/1359، ص12.

ماسکی رساندند که به اعتقاد آنها اعمال فشار تجاری کمکی به آزادی گروگان ها نخواهد کرد. (1)

مفسر خبرگزاری فرانسه به نقل از محافل اروپایی در بروکسل گفت: «احتمالاً میزان اقدامات اقتصادی علیه ایران بسیار محدود خواهد بود و این چیزی است که موجب یأس امریکا خواهد شد. ... زیرا ادموند ماسکی وزیر امور خارجه امریکا، هفته گذشته، به دفعات درمورد اهمیتی که امریکا برای تحریم های اقتصادی علیه ایران قائل است، تذکر داده بود. ... این اقدامات عبارت اند از قطع روابط تجاری {به استثنای مواد غذایی و دارویی} و امتناع از امضای قراردادهای جدید و تعلیق قراردادهای جاری {به استثنای قراردادهای خدماتی}... اما همان طور که روی جنکینز دبیر کمیسیون اروپایی، برای ادموند ماسکی توضیح داد اعمال تحریم درمورد قراردادهای جاری مشکلات عظیمی را به بار خواهد آورد.» (2)

در واکنش به این گونه تردیدها، هودینگ کارتر سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا، اعلام کرد که امریکا هیچ دلیلی برای به تأخیرانداختن تحریم های اقتصادی خود علیه ایران نمی بیند. او گفت ایران هیچ اقدامی برای نجات جان گروگان ها انجام نداده است. (3)

در همین حال، ادموند ماسکی وزیر امور خارجه امریکا، کوشید اختلاف نظر امریکا و اروپا را عمده نشان ندهد، وی گفت: متحدان اروپایی امریکا راجع به تعریف مجازات ایران دچار مشکلاتی شده اند، اما وی معتقد است که اروپا از مبارزه اقتصادی امریکا برای آزادی گروگان ها حمایت می کند. ماسکی با بیان اینکه متحدان اروپایی امریکا روحیه حمایت از امریکا را دارند، ولی یک رشته مشکلات فنی و غیرفنی در تعریف مجازات ها وجود دارد، افزود هیچ گونه انتقادی از روش اروپاییان ندارد. رویتر ضمن این گزارش یادآوری کرده است: در جریان مسافرت ماسکی به اروپا رهبران کشورهای عضو بازار مشترک به او گفتند نباید انتظار داشته باشد که کشورهایشان مجازات کاملی علیه ایران اعمال کنند. (4)

ژاپن متحد غیراروپایی امریکا نیز به نوعی الگوی اروپا را تأیید کرد. در گزارش آسوشیتدپرس از توکیو آمده است: دولت ژاپن به این نتیجه رسیده است که برای اعمال محدودیت های جدید اقتصادی علیه ایران، به زمان بیشتری نیاز دارد. ماسایوشی اوهیرا نخست وزیر ژاپن، به خبرنگاران گفت پس از تصمیم جامعه اقتصادی اروپا درمورد محدودیت های جدید، کابینه او دوباره تشکیل جلسه خواهد داد. منابع آگاه دولتی در ژاپن گفتند ژاپن همگام با اروپا درمورد اعمال هرنوع محدودیت جدیدی اقدام خواهد کرد. یادآوری می شود سابورو اوکیتا وزیر امور خارجه ژاپن نیز امروز، برای شرکت در اجلاس وزیران امور خارجه کشورهای عضو جامعه اقتصادی اروپا وارد ناپل شد. (5)

478

هم زمان با اجلاس وزیران امور خارجه کشورهای عضو جامعه اقتصادی اروپا امروز، خبرگزاری ها از تحرک دیگری درخصوص مسئله گروگان ها خبر دادند.

به گزارش یونایتدپرس از سازمان ملل متحد، امروز، یک سخنگوی این سازمان اعلام کرد که کورت والدهایم دبیر کل سازمان ملل، ظرف ده روز آینده،هیئتی را برای گفت وگو درباره

ص: 918


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 27/2/1359، ص12.
2- روزنامه بامداد، 27/2/1359، ص1.
3- همان.
4- روزنامه اطلاعات، 28/2/1359، ص11.
5- روزنامه اطلاعات، 27/2/1359، ص12.

ازسرگیری مذاکرات راجع به آزادی گروگان های امریکایی به تهران اعزام خواهد کرد. (1) به نظر مفسر یونایتدپرس درواقع «والدهایم پس از رایزنی های بسیار با دولت های ایالات متحده و ایران که به عقیده وی هردو طرف تمایل خود را به حل وفصل بحران گروگان ها ازطریق مذاکره نشان داده اند، به ابتکار تازه خود روی آورده است.» (2)

به گفته سخنگوی مزبور، ادیب داوودی حقوق دان سوری برای این کار در نظر گرفته شده و قرار است وی با سفر به تهران درخصوص ازسرگیری کار کمیسیون تحقیق سازمان ملل و به پایان رساندن آن با مقامات ایرانی گفت وگو کند. (3)

479

در گزارش های خبرگزاری های غربی همچنان مطالب مربوط به حواشی اشغال سفارت ایران در لندن به چشم می خورد که این گونه گزارش ها در مطبوعات ایران نیز بازتاب می یابد.

امروز، خبرگزاری فرانسه از لندن گزارش داد: به دنبال انفجار یک بمب در هتل کوئینز گاردن لندن که موجب کشته شدن یک نفر شد، اسکاتلندیارد اظهار کرد ایرانی هایی که عامل و قربانی انفجار روز شنبه در هتل کوئینز گاردن لندن بوده اند، احتمالاً از اهالی خوزستان هستند که با رژیم ایران مخالف اند و به همان گروه مهاجمان تعلق دارند که عامل گروگان گیری در سفارت ایران در لندن بودند. به گفته مسئول هتل، مردی که براثر این انفجار کشته شد چهار روز پیش به هتل آمده و بارها با یک دوست ایرانی خود ملاقات کرده است. (4)

در گزارش دیگری که آسوشیتدپرس از لندن ارسال کرده نیز آمده است: افسران اسکاتلندیارد گفتند فوزی بداوی نژاد، فرد عربی که متهم به کشتن 2 تن از گروگان های سفارت ایران در لندن است چندین بار تهدید به مرگ شده است. این افسران در یک دادگاه لندن که برای رسیدگی به اتهامات وی تشکیل شده است گفتند بداوی نژاد ازطریق نامه و تلفن به مرگ تهدید شده است و اگر با قید ضمانت آزاد شود پلیس به هیچ وجه نمی تواند سلامتی وی را تضمین کند. فوزی بداوی نژاد به کشتن دو گروگان، توطئه برای قتل سایر گروگان ها و حمله و بازداشت غیرقانونی آنها متهم است. (5)

480

دولت عراق همچنان درجهت تشدید فضای دشمنی با ایران پیش می رود.

دراین زمینه، خبر واصله از لشکر 92 زرهی حاکی است: «دولت عراق به کلیه کدخدایان قرا دستور داده است مشخصات کلیه کسانی که ایرانی الاصل بوده یا به نحوی با ایرانیان در ارتباط می باشند گزارش نمایند تا نسبت به مصادره اموال و اخراج آنان از عراق اقدام گردد.» (6) درعمل نیز در 48 ساعت گذشته، جمعاً 652 نفر دیگر ازطریق مناطق مرزی غرب کشور از عراق به خاک ایران رانده شدند. (7)

ص: 919


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 28/2/1359، ص2.
2- روزنامه اطلاعات، 28/2/1359، ص12.
3- همان.
4- روزنامه بامداد، 28/2/1359، ص12.
5- روزنامه بامداد، 27/2/1359، ص12.
6- سند شماره 34001 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مسئول امور انتظامی خوزستان به وزارت کشور {اداره کل انتظامی}، 27/2/1359.
7- روزنامه انقلاب اسلامی، 28/2/1359، ص10.

همچنین امروز، منابع ایرانی خبر دادند: «مدیریت سازمان امنیت و استخبارات و پلیس و فرماندهی حزب بعث در بصره به کلیه مراکز تابعه خود در سرتاسر نوار مرزی ابلاغ نموده که به طور شبانه روز به گشت و نگهبانی خود افزوده و به مراقبت کامل بدون وقفه ادامه داده و هر جاسوس ایرانی یا عراقی که علیه عراق و به سود ایران کار می کند و وارد مرزهای عراق بشود بلافاصله دستگیر و تحویل نمایند.» (1) در پایان گزارش مزبور چنین نتیجه گیری شده است: «به علت گسترش واحدهای عراقی در مرز این کنترل بیشتر و رفت وآمد به کلی قطع و بی نهایت دشوار است.»

دراین حال، تشدید فضای پلیسی در داخل عراق نیز ادامه دارد. یک گزارش از داخل بصره مربوط به امروز، حاکی است که به دستور مأموران امنیتی و انتظامی بصره افرادی که در نظر دارند در مساجد اقامه نماز کنند فقط مجاز هستند که در مسجد واقع در منطقه السیف {بخش قدیم بصره} نماز بگزارند. (2)

481

افزون بر اقدامات نظامی عراق در مناطق مرزی جنوب و غرب کشور، ایجاد ناامنی به طرق مختلف توسط عوامل عراق همچنان ادامه دارد.

خوزستان به سبب هم مرزی با عراق و اشتراکات فرهنگی قبیله ای اهالی آن با ساکنان مناطق مرزی عراق، همواره یکی از کانون های اصلی فعالیت های ضدانقلابیون ایرانی وابسته به عراق و نیز عوامل اعزامی رژیم این کشور است. یکی از مشکلات اهالی استان خوزستان این است که هرازگاهی به شکل های مختلف با اقدامات خرابکارانه این افراد روبه رو هستند. بنا به گزارش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اهواز، بعدازظهر امروز، 100 خرمن گندم کشاورزان زحمت کش واقع در 80 کیلومتری اهواز {مسجدسلیمان} به دست چند مزدور به آتش کشیده شد. (3) درارتباط با این آتش سوزی اطلاعیه ای ازطرف سپاه اهواز صادر شد که در آن آمده است: «ما یک بار دیگر ضمن پشتیبانی کامل از حقوق مستضعفین و جانبازی در راه تحقق آرمان های آنان به این عناصر سرسپرده اخطار می کنیم که تا زمین را از وجود این خائنین پاک ننماییم از پای نخواهیم نشست.» (4)

یادآوری می شود مقابله قطعی با نفوذ عناصر یادشده مستلزم تجهیز و بسیج نیروهای زیادی در سطح بومی است که به دلیل ارتباط وسیع با عوامل عراقی، خود این کار معضلات عدیده ای همراه دارد، بااین همه،این امر مورد توجه نیروهای بومی سپاه قرار دارد. امروز، واحد تحقیقات و اطلاعات دشت آزادگان درخواستی بدین شرح به واحد اطلاعات و تحقیقات سپاه اهواز ارسال کرد: «باتوجه به اینکه موقعیت کنونی مرز دشت آزادگان با عشایر مرزنشین عراق که مرتب درحال درگیری می باشد و عشایر مرزنشین همیشه و همه وقت آماده همه نوع کمک می باشند و مرتب از کمبود فشنگ به مسئولین مراجعه نموده و خواستار این نوع یاری هستند. ازطرف سپاه

ص: 920


1- سند شماره 347402 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی19 فرماندهی21 07 {رکن2}، 27/2/1359.
2- سند شماره 034127 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن2 دایره اطلاعات} به نخست وزیری، 28/3/1359.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 28/2/1359، ص5.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 28/2/1359، ص11.

پاسداران سوسنگرد واجب و به طور لزوم می توان به هر وسیله که شد فشنگ کلاشینکف یا برنو به تعداد زیاد تهیه و به آنان در قبال دریافت رسید و مصرف کردن آن در مواقع ضروری تحویل نماید. لذا هرچه سریع تر در این امر اقدام لازم را مبذول فرمایید که منجر به بروز حوادث دیگر نخواهد شد. ضمناً برحسب اطلاع واصله فشنگ کلاشینکف به اندازه فراوان در لشکر یا در ناحیه ژاندارمری اهواز موجود است.» (1)

پیام امروز فرماندهی لشکر 92 به استانداری خوزستان از اقدامات دیگری برای جلوگیری از تردد و نفوذ عوامل عراق حکایت دارد. در این پیام آمده است: «با ارسال یک برگ کالک پیوست حاوی مطالب لازم جهت چگونگی ایجاد جاده و تکمیل شبکه سیم خاردار در نوار مرز به استحضار می رساند ایجاد جاده از منطقه سوبله تا طلایه [طلائیه] قدیم بایستی برآمده باشد و بین جاده مذکور و باتلاق های هورالعظیم حداقل 200 متر نی بری و منطقه پاک گردد. ایجاد این جاده به علت وجود باتلاق ها بهتر است که در اواخر تابستان تا قبل از شروع باران های موسمی معمولاً اوایل دی ماه است شروع گردد، زیرا در این زمان از سال، اغلب باتلاق های واقع در مسیر جاده خشک می شود و سهولت انجام کار را ممکن می سازد، واضح است که پس از ایجاد جاده در نوار مرز سایر اقدامات کنترلی لازم نیز ازطرف سازمان های مربوطه انجام خواهد شد و آنچه مشکل به نظر می رسد ایجاد جاده در مسیر پیشنهادی و تکمیل شبکه سیم خاردار است. سایر اقدامات تأمینی لازم به موازات پیشرفت کار اساسی فوق ازطریق سازمان های مسئول انجام گردد.

فرمانده لشکر 92 زرهی، سرهنگ ستاد فرزانه» (2)

در غرب کشور، گزارش امروز شهربانی کرمانشاه از وجود وضعی غیرعادی در قصرشیرین در طول شب گذشته، حکایت می کند. مطابق این گزارش «بعضی تلویزیون های

ساکنین قصرشیرین تصویر زنده پادگان سرپل ذهاب و شکل رفت وآمدهای این پادگان را پخش و تا ساعت ها پس از بامداد نیز برنامه های تلویزیون بغداد را نشان داده [اند].» تحلیل شهربانی در ادامه بدین قرار است:

«به نظر می رسد که عوامل ضدانقلاب با تغییراتی در دستگاه ها و دکل های تقویتی بین راه یا احتمالاً با نصب فرستنده های نامرئی درحدود پادگان مذکور فعالیت هایی را کنترل می نمایند.» (3)

گزارش دیگری از شهربانی قصرشیرین مربوط به درگیری شبانه در ساعت 22، است. براساس این گزارش «در هوان منطقه دشت ذهاب بین مهاجمین و پاسداران مستقر در آن محل درگیری شدیدی رخ داده که یک نفر جوانمرد به نام رمضان کشته و یک پاسدار به نام جوان محمد اهل یزد به سختی مجروح [شده] که تحت درمان قرار می گیرد.» (4) خبرگزاری پارس وقوع این درگیری را بین مهاجمان مسلح عراقی از یک طرف و پاسداران انقلاب اسلامی و فداییان امام خمینی از سوی دیگر در منطقه مرزی تپه رش گزارش داده است که ضمن آن یکی از فداییان امام خمینی شهید و یک پاسدار انقلاب مجروح شده است. (5)

ص: 921


1- سند شماره 189935 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از واحد تحقیقات و اطلاعات سپاه دشت آزادگان به دایره تحقیقات و اطلاعات سپاه پاسداران اهواز، 27/2/1359.
2- سند شماره 347404 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از لشکر92 زرهی {رکن2} به استاندار خوزستان {مدیریت سیاسی انتظامی}، 27/2/1359.
3- سند شماره 34003 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از استانداری کرمانشاهان به دفتر معاونت امور اداری و مالی، 27/2/1359.
4- سند شماره 41402 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی به وزارت کشور، 28/2/1359.
5- روزنامه بامداد، 29/2/1359، ص3.

482

در منطقه قصرشیرین که عوامل رژیم عراق فعال اند اتفاقی رخ داد که در نوع خود کاملاً بی سابقه بود. گوسفندانی که از روز قبل، سرقت آنها شروع شده بود تا ساعات اولیه بامداد امروز، پس از درگیری هایی به عراق برده شدند.

گزارش ناحیه ژاندارمری حاکی است: «تعدادی از مهاجمین به نام قیاده موقت(1) به آبادی تنگاب نو مراجعه به نام اینکه برای همکاری با آنها آمده اند

اهالی را اغفال و پس از صرف شام با ترس و ارعاب یک هزار رأس گوسفند آبادی را به سرقت می برند. پاسگاه ژاندارمری محل پس از اطلاع از جریان امر و درگیری و تیراندازی که چهار ساعت ادامه داشته، مهاجمین را متواری و جوانمرد سهراب فتحی جمعی پاسگاه تنگاب نو به شهادت می رسد.» رکن سوم ژاندارمری در گزارش به دفتر ریاست جمهوری افزوده است: «چگونگی را از مسئول قیاده موقت استعلام، ضمن تکذیب خبر، جریان واقعه را یادداشت [کرد] که از رابطین خود بپرسد و چون امکان دارد مهاجمین به نام قیاده موقت وارد آبادی ها بشوند، به ناحیه کرمانشاه دستور داده شد دقیقاً موضوع را رسیدگی و واقعیت را روشن نمایند.» (2)

بااینکه مشخص نیست در این ماجرا واقعاً سوءاستفاده بارزانی ها مطرح بوده است یا عده ای مهاجم وابسته به عراق به نام آنها مرتکب این کار شده اند، در مطبوعات اعلام شد: عده ای از مهاجمان مسلح عراقی با عنوان کمک کردن به اهالی تنگاب نو وارد این منطقه شدند و ساعت 2 بامداد، قصد دستبرد داشتند. (3)

هم زمان با سرقت گوسفند از آبادی تنگاب نو در آبادی گرصدف(4) نیز به طور مشابهی این کار انجام شد. شروع ماجرا طبق گزارش ژاندارمری به دفتر ریاست جمهوری به ساعت 14 روز قبل {26/2/1359}، برمی گردد. در این ساعت طبق گزارش مزبور «23 نفر با لباس کردی وارد قریه گرصدف حوزه پاسگاه ولدکشته [می شوند] با تهدید از اهالی نان می خواهند، سپس مبلغ 272 هزار تومان پول شمس الله عزیزی کدخدای ده و 2 قبضه اسلحه پران شکاری و یک قبضه اسلحه کمری با 1123 احشام اهالی را(5) به سرقت و در ساعت 20 روز 27/2/1359، در موقع عبور به خاک عراق با مأمورین پاسگاه ولدکشته درگیر که جوانمرد اسماعیل فتحی شهید و سارقین ضمن فرار، احشام را نیز به کشور عراق می برند. از تلفات احتمالی سارقین اطلاعی در دست نیست، ولی 2 نفر از سارقین به نام های منصور نظری و...(6) هر دو ساکن قریه گرصدف شناسایی

ص: 922


1- * عنوان افراد بارزانی، یکی از دو گروه عمده کرد عراقی است که با دولت بعث مبارزه می کنند.
2- سند شماره 041445 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 دایره عملیات} به دفتر ریاست جمهوری، 29/2/1359.
3- روزنامه اطلاعات، 28/2/1359، ص3؛ و روزنامه بامداد، 28/2/1359، ص3.
4- ** تنگاب نو از روستاهای تابعه قصرشیرین در 5/7 کیلومتری جنوب شرقی خسروی و کنار رودخانه الوند است. گرصدف نیز از آبادی های تابعه قصرشیرین واقع در 12 کیلومتری جنوب خسروی و کنار همان رودخانه است. [فرهنگ جغرافیایی ایران {آبادی ها}، جلد 5، استان 5 {کردستان و کرمانشاهان}، انتشارات سازمان جغرافیایی کشور، صص 95 و 395]
5- *** عبارت "با 1123 احشام اهالی را..." عین سند است.
6- **** نام دوم در سند ناخوانا بود.

[شدند].» (1) درباره این ماجرا در گزارش گروهان ژاندارمری قصرشیرین آمده است: «تعدادی مأمور به کمک پاسگاه ولدکشته اعزام و معلوم می گردد سارقین مسلح تعدادی گوسفند متعلق به قریه گرصدف را سرقت و قصد خروج آن را از نزدیکی های پاسگاه ولدکشته به عراق را دارند که ضمن زدوخورد مأمورین با عناصر مسلح، جوانمرد اسماعیل فتحی سراب شهید و از سارقین یک عدد گلوله آر.پی.جی 7 سالم و تعدادی پوکه کلاشینکف به جا می ماند.» (2)

در حاشیه این ماجرا، گزارش ژاندارمری که حاوی گله مندی از ارتش و تقاضای امکانات می باشد، قابل توجه است: «ستوان دوم رستمی افسر رابط هنگ با واحد نظامی مستقر در خِرِناصرخان گزارش کرده است هنگام درگیری از واحد نظامی تقاضای اعزام نفربر زرهی و آتش پشتیبانی کرده است، ولی واحد مزبور به درخواست او توجه نکرده درنتیجه مهاجمین عراقی موفق شده اند گوسفندان را از مرز خارج کنند. استدعا دارد نسبت به ابلاغ دستورات پشتیبانی واحد ارتش در این قبیل وقایع ازطریق مجاری ذی ربط اقدام که چنانچه من بعد مأمورین ژاندارمری درگیر شدند از آنها پشتیبانی شود. در غیر این صورت مقرر فرمایند تعداد 4 دستگاه نفربر زرهی دراختیار هنگ بگذارند تا به موقع خود رأساً اقدام مقتضی معمول و نیازی به پشتیبانی واحد مزبور نباشد.» (3)

483

درحالی که درگیری های مسلحانه طولانی اخیر، آثار ملی سراسری نیز همراه دارد که عمده آن نفی شدید هرگونه مذاکره و راه حل های غیرنظامی است، در سنندج، در کنار برخی اقدامات نظامی تکمیلی، محور اصلی کار نیروهای سپاه و ارتش، رسیدگی به اوضاع عمومی شهر و رفع نابسامانی های مربوط به ارزاق و... است. پیام های ارسالی سپاه سنندج برای تهران، حاکی از اهتمام این نیرو برای هدف مزبور است.

امروز در ساعت 10:37، پیامی به تدارکات سپاه در تهران ارسال شد که حاوی این درخواست بود: «نان 2000 کیلو، قیمه بادمجان 500 جعبه، 3 تن ماهی، 500 جعبه کبریت، 10 کارتن قند، 2000 کیلو پنیر، 5 حلب مربا، 10 قوطی میوه.» (4) همچنین در ساعت 10:40 بار دیگر پیامی بدین شرح به سپاه مرکز و دفتر ریاست جمهوری ارسال شد: «کنسرو لوبیا و قیمه 1000 کارتن، روغن نباتی 50 هزار قوطی، نان 30 هزار نفر، تاید 30 هزار نفر، خرما 2000 بسته، شیرخشک 110000 نفر، برنج 30 هزار نفر، سیب و پیاز 110 هزار نفر، سیگار هر مقدار.» (5)

در کنار این گونه تلاش ها تعویض نیروها و جایگزین کردن نیروهای تازه نفس نیز مطرح است. در ساعت 11 امروز، مرکز فرماندهی عملیات سپاه پیامی را برای سپاه سنندج برادر بروجردی، با این مضمون ارسال کرد: «جهت تعویض 100 نفر از نفرات را با سپاه کرمانشاه در ظرف روز جاری، هماهنگ کنید.» (6)

ص: 923


1- سند شماره 041442 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 دایره امنیت} به دفتر ریاست جمهوری، 29/2/1359.
2- سند شماره 283462 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به تهران فرماندهی ژاجا {رکن3}، 27/2/1359.
3- همان.
4- سند شماره 41426 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات سنندج به سپاه مرکز {تدارکات و عملیات}، 27/2/1359.
5- سند شماره 41425 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه سنندج به سپاه مرکز {عملیات} و دفتر ریاست جمهوری، 27/2/1359.
6- سند شماره 41419 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرکز فرماندهی {عملیات} به سپاه سنندج {برادر بروجردی}، 27/2/1359.

به دنبال پیگیری های انجام شده در ساعت 14:50، ستاد مشترک ارتش به پست فرماندهی نیروی هوایی ارتش ابلاغ کرد: «دستور فرمایید یک فروند هواپیمای سی130 به منظور انتقال 100 نفر از سنندج به کرمانشاه ضمن هماهنگی با سپاه پاسداران دراختیار سپاه پاسداران ظرف روز جاری، قرار دهند.

ر. سماجا سرلشکر شادمهر» (1)(2)

امروز همچنین خبری در صفحه اول روزنامه انقلاب اسلامی درج شد که یک استثنا در بازتاب رسانه ای خبرهای سنندج به شمار می آید. متن خبر چنین است: «38 تن از پرسنل نظامی پادگان سنندج که در درگیری های اخیر این شهر با ضدانقلابیون علیه ارتش و پاسداران همکاری می کردند دستگیر و با یک فروند هواپیمای سی130 به تهران فرستاده شدند. در بین دستگیر شدگان یک سرگرد و 2 سروان دیده می شدند و بقیه آنان از افسران جزء و ارشد و درجه داران باسابقه می باشند. همچنین 4 نظامی خائن که در این درگیری ها 2 فروند هلیکوپتر را منهدم کرده اند جزء دستگیرشدگان هستند. نظامیان دستگیر شده در اوج درگیری های سنندج چند افسر، درجه دار و سرباز ازجمله سرگرد عباس سرپرست را به شهادت رسانیده اند. به گزارش خبرنگاران اعزامی ما از سنندج به نقل از روابط عمومی لشکر 28 سنندج در درگیری های اخیر سنندج 70 تن از پرسنل این لشکر شهید و 352 نفر دیگر مجروح شده اند. مسئول روابط عمومی لشکر تعداد تلفات مهاجمین را ده برابر نیروهای نظامی ذکر کرد و افزود علاوه بر پرسنل نظامی خائنی که دیروز به تهران فرستاده شدند،بیش از 50 دختر و پسر جوان که در درگیری های سنندج دستگیر شده بودند هم اکنون در بازداشت لشکر به سر می برند.» (3)

قضایای اخیر سنندج، حواشی بی شماری دارد که نمونه ای از آن در تلفن گرام امروز رئیس ستاد مشترک ارتش به سپاه تهران مشاهده می شود؛ در این تلفنگرام حفاظت خانواده یک فرمانده ارتشی فعال در سنندج از سپاه خواسته شده است: «برابر اعلام نیروی زمینی مستند به تماس تلفنی خانم سرهنگ صدری فرمانده لشکر28 سنندج، رفت وآمد مشکوکی اطراف منزل خانواده نامبرده مشاهده شده و خانواده افسر مزبور شدیداً در نگرانی به سر می برند. مراتب جهت آگاهی و هرگونه اقدام لازم اعلام می گردد. ضمناً آدرس منزل نامبرده تهران پارس خیابان... پلاک... می باشد.(4)

ر. سماجا سرلشکر شادمهر» (5)

ص: 924


1- سند شماره 41424 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نهاجا {پست فرماندهی}، 27/2/1359.
2- * ذیل سند درج شده است: «سعید اقدام: رونوشت به هماهنگی نیرو اقدام شد سعید»
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 27/2/1359، ص1.
4- ** در سند نشانی دقیق آمده است.
5- سند شماره 041432 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 27/2/1359.

484

اگر چه وضعیت سنندج ملاکی برای تشخیص نوع برخوردها به دست داده که براساس آن هرگونه مذاکره و مماشات محکوم می گردد، اما درعین حال اقداماتی که ازبین بردن اساسی ریشه های اختلاف و زمینه های اجتماعی و عقیدتی برخوردهای خشن سیاسی را مورد توجه قرار می دهد، نیز طرح می شود.

در این زمینه خبرنگار خبرگزاری پارس هنگام بازگشت آیت الله منتظری از ملاقات امروز عصر خود با امام خمینی گفت وگوی کوتاهی با وی انجام داد که گزارش آن در روزنامه انقلاب اسلامی چنین درج شده است: «حضرت آیت الله منتظری فقیه مجاهد به حضور امام خمینی رهبر و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران رسید و با ایشان ملاقات و مذاکره کرد. حضرت آیت الله منتظری در پایان این دیدار در پاسخ سؤال خبرنگار خبرگزاری پارس درمورد مسائل مطرح در حضور امام گفتند پیشنهاد تأسیس یک دانشگاه اسلامی در مناطق سیستان و بلوچستان یا کردستان که بیشتر برادران اهل سنت در آنجا زندگی می کنند مطرح شد تا در این دانشگاه فقه بر مبنای پنج مذهب که عبارت از مذاهب اربعه اهل سنت و نیز مذهب جعفری و اثنی عشری است تدریس شود تا از این راه زمینه بیشتری برای تفاهم و وحدت ایجاد شود که پیشنهاد مورد تأیید امام امت قرار گرفت و ایشان پذیرفتند.» (1)

در کنار آنچه ذکر شد، نوع تأکید بر صحت رفتار اخیر نظام در سنندج نیز قابل ملاحظه است. در گزارش این روزنامه از اظهارات آیت الله منتظری، همچنین آمده است: «نظر به اینکه بارها ازطریق مذاکره و رفتن هیئت حسن نیت به کردستان به تجربه برای ما ثابت شده است که دیگر مذاکره و اعزام هیئت حسن نیت به منطقه جز اینکه آنها دراثر اتلاف وقت مواضع خود را مستحکم کنند و به حملات خود به برادران مسلمان کرد ما بیفزایند سود دیگری ندارد، لذا نظر من این است که دیگر به هیچ وجه برای مذاکره جایی باقی نمانده و نیروهای پاسدار و ارتش و ژاندارمری که تاکنون بسیاری شهید و زخمی داده اند باید همچنان با قاطعیت به کار خود که عبارت است از پاک سازی منطقه ادامه دهند.» (2)

485

تداوم قاطعیت در پاک سازی کامل منطقه کردستان، درواقع انعکاس برداشت عمومی و سراسری در واکنش به اتخاذ مشی مسلحانه در کردستان ازسوی گروه های مسلح غیرقانونی است. نکوهش اقدام مسلحانه این گروه ها در کردستان حتی در شماره امروز روزنامه نامه مردم ارگان حزب توده مشاهده می شود.

در ستون طنز این روزنامه در مطلبی تحت عنوان "پس اسلحه چی؟" آمده است: «گروهک ضدانقلابی و مائوئیستی پیکار طی اعلامیه ای از همه خواسته است تا با آگاه کردن خلق، با افشای اقدامات ضدخلقی رژیم، با بسیج امکانات پزشکی و درمانی و غذایی و ارسال آنها به کردستان، به یاری خلق رزمنده بشتابیم. {پیکار 5/2/1359}

ص: 925


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 28/2/1359، ص3.
2- همان.

رفیقی سؤال می کرد، پس اسلحه چی می شه؟ بدون اسلحه و مهمات که نمی شود با رژیم ضدخلقی جنگید. ظریفی لبخند زنان پاسخ داد: اونش با عراق و امریکا. ...» (1)

البته آنچه در سطح توده ای ها جریان دارد بسیار تندتر از موضع مذکور است؛ تاجایی که گریبان خود این گروه را هم، {به دلیل شهرت کمونیستی و سابقه آن} می گیرد. گزارشی دیگر از نشریه حزب توده، نمونه ای از این مطلب است: «روز شنبه بیست وهفتم اردیبهشت، در جریان مراسم تشییع جنازه 5 نفر از پاسداران انقلاب اسلامی که در حوادث کردستان شهید شدند، عده ای از عناصر معلوم الحال، با دادن شعارهایی علیه نیروهای مترقی به دفتر فروش نشریات حزب توده ایران در گلپایگان حمله کردند و پس از پاره کردن نشریات، اشیای موجود را به آتش کشیدند. این عناصر سپس به مرکز فروش نشریات سازمان چریک های فدایی خلق حمله بردند و آنجا را به ویرانه تبدیل کردند. این عوامل مخرب ضدانقلاب همچنین قصد حمله به مرکز فروش نشریات سازمان مجاهدین خلق را داشتند که با هوشیاری سپاه پاسداران توطئه آنها خنثی شد.» (2)

در بانه همچنان وخامت اوضاع ادامه دارد. تلفن گرام یک گروهبان ارتشی به سپاه و درخواست کمک برای نجات بانه و مدافعان آن آخرین وضعیت بانه را نشان می دهد. در این تلفن گرام آمده است: «در بانه 40 شهید و 50 گروگان و 80 زخمی داریم که هیچ نوع کمکی به بانه نمی شود. مسئولین ارتش می گویند مقاومت کنید، ولی سربازهایی که 45 روزه آنجا رفته اند الآن چهار ماه است که آنجا هستند، روحیه افراد همه خراب است. ... در آنجا آب برای خوردن نیست، و نان برای خوردن نیست. پادگان 25 روز است که در محاصره است. رادیو هیچ چیز نگفته و نمی گوید راجع به بانه. از ستاد ارتش نامه آمده که جسدها را خاک کنید. ما خاک نکردیم بعد دوباره نامه آمد که چرا خاک کردید، ولی خوشبختانه ما خاک نکرده بودیم. از ارتش هرچه کمک می خواهیم کمک نمی کنند و فقط می گویند مقاومت کنید. تو را به خدا شما یک فکری بکنید. شما که یک نهاد انقلابی هستید. بچه ها هم چشم امیدشان به شماست تو را به خدا به داد بچه ها در پادگان بانه برسید.» (3)

از سوی دیگر، تلاش ها برای تغییر وضعیت ذکرشده ادامه دارد. در گزارش نشریه کار ارگان سازمان چریک های فدایی خلق درمورد وضع امروز بانه آمده است: «پادگان همچنان بین پیشمرگان و نظامیان تقسیم شده و جنگ سنگربه سنگر در داخل پادگان بانه جریان دارد، تیپ زرهی که قصد دارد برای جلوگیری از سقوط پادگان بانه عازم این شهر شود، هنوز به مقصد نرسیده است.» (4)

ص: 926


1- روزنامه نامه مردم، 27/2/1359، ص8.
2- روزنامه نامه مردم، 30/2/1359، ص7.
3- سند شماره 41428 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از گروهبان لشکر77 خراسان به مرکز فرماندهی سپاه، 27/2/1359.
4- سازمان چریک های فدایی خلق ایران، هفته نامه کار، شماره 59، 31/2/1359، ص15.

487

علاوه بر سنندج و بانه، در دیگر مناطق کردنشین نیز وضع عادی وجود ندارد، دراین زمینه می توان به تداوم درگیری ها و تحرکات ایذایی امروز در جوانرود، پاوه، مریوان، شاهین دژ، میاندوآب و نیز به اوضاع غیرعادی و شکننده سقز و نوسود اشاره کرد.

درباره وضع جوانرود در پیام ساعت 9:10 سپاه غرب به مرکز فرماندهی سپاه چنین آمده است: «یک استوار و 2 پاسدار را دشمن گروگان گرفته است و 2 مین در منطقه منفجر شده است. خواهشمندیم یک هلیکوپتر برای پاک سازی منطقه جوانرود بفرستید.» (1)

در پیگیری این درخواست، دوزدوزانی فرمانده سپاه در ساعت 11:30، به ستاد مشترک ارتش پیام داد: «بدین وسیله درخواست می شود جهت پشتیبانی از نیروهای موجود در جوانرود به وسیله یک فروند هلیکوپتر کبری اقدامات لازم صورت گیرد. بدیهی است که با سپاه کرمانشاه هماهنگ گردد.» (2)

در پاوه، به گزارش خبرنگار خبرگزاری پارس از کرمانشاه ساعت یک بامداد امروز، افراد مسلح حزب دمکرات به قصد بستن جاده کرمانشاه پاوه به روستای تازه آباد حمله کردند و پاسداران انقلاب اسلامی با آنها درگیر شدند.

پس از یک ساعت درگیری در ساعت 2 بامداد، گروه ضربت سپاه پاسداران، افراد پیشمرگان مسلمان کرد و گردان زرهی مستقر در شهر پاوه به یاری پاسداران درگیر با مهاجمان در تازه آباد شتافتند و در این درگیری که تا ساعت 4 بامداد، ادامه داشت مهاجمان مسلح با متحمل شدن 3 کشته متواری شدند. گزارش دیگری نیز حاکی است: «دو تیم از رزمندگان گروه ضربت سپاه و یک تیم از پیشمرگان مسلمان کرد به روستای گلال که محل رفت وآمد افراد مسلح حزب دمکرات بود حمله کردند و این روستا را از وجود عناصر مسلح پاک کردند.»

همچنین در گزارشی دیگر آمده است: ساعت 11:30 امروز، یک بار دیگر عناصر سرسپرده عوامل بعث عراق با خمپاره اندازهای 120 میلی متری شهر پاوه را مورد هجوم قرار دادند. این حملات تا نخستین ساعات شب، همچنان ادامه داشت. (3)

علاوه براین، در ساعت 18:30 امروز، «تپه شمالی پادگان مریوان مورد هجوم مهاجمین قرار گرفته درنتیجه یک نفر از پرسنل زخمی شده است.» (4)

در شاهین دژ، از حدود نیمه شب تا ساعت 3:30 بامداد امروز، «مهاجمین با خمپاره انداز و توپ106 به طرف پاسداران و مأمورین مستقر در پاسگاه شاهین دژ تیراندازی [کردند] که جواب داده شد، تلفات جانی وجود نداشته [است].» (5) بهرنگ فرماندار میاندوآب نیز اعلام کرد براثر این حمله به باغ ها و مزارع اطراف شاهین دژ خساراتی وارد شده، اما تلفات جانی به بار نیامده است. (6)

در میاندوآب نیز تیراندازی متقابل نیروهای گروهان میاندوآب و مهاجمان از ساعت 3 تا 5 بامداد امروز، ادامه یافت. (7)

درمورد وضع امروز سقز هم در گزارش نشریه کار آمده است: «پاسداران نمی توانند از مواضع خود که یک ماه قبل در آن مستقر شده اند، به جلو پیشروی نمایند. ... دراثر اصابت گلوله خمپاره،

ص: 927


1- سند شماره 41422 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه غرب به مرکز فرماندهی، 27/2/1359.
2- سند شماره 041427 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه {مرکز فرماندهی} به سماجا {مرکز فرماندهی}، 27/2/1359.
3- روزنامه بامداد، 29/2/1359، ص3.
4- سند شماره 98130 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه ای اطلاعاتی معاونت عملیات و اطلاعات {مدیریت اطلاعات}، شماره 37، از 29/2/1359 تا 30/2/1359، ص2.
5- سند شماره 41429 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 عملیات مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 27/2/1359.
6- روزنامه کیهان، 28/2/1359، ص1.
7- سند شماره 41429 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.

شرکت اتوبوس رانی اطمینان در سقز آتش گرفته و ماشین های داخل آن سوخته است.» (1)

درباره نوسود، پیام هشدارآمیزی از تهران برای سپاه غرب ارسال شد که حاکی است: «برابر اخبار واصله مقادیر زیادی اسلحه و مهمات از منطقه نوسود به وسیله بنز خاور که نام راننده اش عزت می باشد به چشمه در وارد و به دهات اطراف منتقل می شود.» (2)

488

در افکارعمومی و نیز در محافل مذهبی آشکار و پنهان طرف دار نظام و همچنین در نگاه اکثر قریب به اتفاق مسئولان کنونی نظام، سازمان مجاهدین خلق از متحدان اصلی گروه های مسلح ضدنظام که در کردستان فعال اند محسوب می شود که فقط برای جذب نیروی بیشتر و آمادگی بهتر برای مبارزه مسلحانه، امروز مشی سیاسی پیشه کرده است و برای همین هم مسئله تحویل سلاح و غیرنظامی شدن خود را با لطایف الحیل مسکوت می گذارد، بااین حال، سازمان مذکور از اینکه به سان یک تشکل سیاسی آزاد قلمداد نمی شود، نهایت بهره برداری تبلیغاتی را می برد. به تازگی تاکتیک نزدیکی به رئیس جمهور در جناح بندی کنونی نیز به روش های سازمان افزوده شده است.

امروز نشریه مجاهد ارگان این سازمان در یک جمع بندی درباره انتخابات نوشت: «ضمن انتخابات {چه مرحله اول و چه مرحله دوم} به پیروزی های بسیار بزرگی دست یافتیم. البته اگر معنی پیروزی به دست آوردن کرسی باشد خیر، اما اگر پیروزی را امروز، در راستای روشنی و روشنگری صفوف و جبهه بندی های مختلف ببینیم آری،...» این نشریه در ادامه ضمن اشاره به مشارکت مردمی در انتخابات، مسئولان نظام را انحصارطلب خوانده است. (3)

همچنین امروز هیئت تحریریه نشریه مجاهد نامه ای سرگشاده برای بنی صدر ارسال کرد که متن آن چنین است:

«آقای دکتر بنی صدر، ریاست جمهوری و ریاست شورای انقلاب محترماً به رغم تمام تأکیدات شما مبنی بر موقوف داشتن روش های نفاق افکنانه در رادیو و تلویزیون که تاکنون جز افزایش تشنج و تبلیغ درگیری و خشونت مفید فایده ای نبوده است، ازهم رادیو در پایان سرویس خبری ساعت 2 بعدازظهر شنبه 27/2/1359، سمپاشی های بسیار زننده ای علیه روزنامه مجاهد به عمل آورد. سپس عصر همین روز بار دیگر دروغ هایی دررابطه با درگیری های غرب کشور به مجاهدین خلق ایران نسبت داد. بدیهی است از آنجا که این طرز برخورد معنایی جز پدیدآوردن زمینه برای هرچه محدودترکردن آزادی های قانونی ندارد و به راستی که دیگر حوصله ما از این روش های شریرانه به سر آمده و اقدام بسیار عاجلی را دراین باره انتظار داریم.

همچنین می دانید که تلویزیون درست در شب روز ماقبل انتخابات حتی برخلاف دستور اکید وزیر کشور، برنامه های موهن دیگری را که بحق یادآور شوهای تلویزیونی رژیم گذشته بود علیه

ص: 928


1- سازمان چریک های فدایی خلق ایران، هفته نامه کار، شماره 59، 31/2/1359، ص15.
2- سند شماره 041418 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اداره مرکزی اطلاعات و بررسی های سیاسی به مرکز اطلاعات و بررسی های سیاسی غرب کرمانشاه، 27/2/1359.
3- سازمان مجاهدین خلق ایران، نشریه مجاهد، شماره 66، 27/2/1359، صص 1 و 2.

مجاهدین خلق ایران به نمایش گذاشت که بیش ازپیش مؤید نیات ضدانقلابی برخی گردانندگان معلوم الحال این دستگاه علیه وحدت و تفاهم ملی مردم میهن ماست.

علی هذا چنانچه اقدام ممانعت کننده قاطعی دراین باره صورت نگیرد جای این سؤال باقی است که وقتی حرمت قوانین و دستورات رسمی را خود مسئولان نگاه نمی دارند، شما چگونه می توانید از سایرین احترام مقررات و نظامات موجود را طلب نمایید.

هیئت تحریریه روزنامه مجاهد، 27/2/1359» (1)

489

سپاه پاسداران به طور طبیعی در داخل تشکیلات با مشکلات ناشی از مرحله گذار در پدیده انقلاب روبه رو است و درعین حال، گسترش اساسی خود ازجمله دراختیارگرفتن سازمان بسیج را نیز مد نظر دارد. سپاه در شرایط فعلی بیشتر درقالب یک تشکل ایدئولوژیک سیاسی نظامی انقلابی و شناور است تا یک نهاد رسمی نظامی با وظایف قانونی معین و محدود. درواقع به جای انضباط ناشی از سلسله مراتبی از قوانین و فرماندهی مشخص، انگیزه ها و ایمان فردی افراد است که درقالب تکلیف به تشخیص خود، در مجموعه ای به نام سپاه جمع شده اند تا از انقلاب اسلامی پاسداری کنند. ازاین رو هرروزه از گوشه وکنار سپاه اختلافاتی که ناشی از تفاوت برداشت ها در انجام تکلیف انقلابی است بروز می کند. این مشکل باید به تدریج و در روند شکل گیری یک نهاد موظف رسمی قانون مدار و البته سراسری رفع شود و راه حل سریعی برای آن وجود ندارد. در ادامه، به دو نمونه از این گونه مشکلات که امروز انعکاس یافته، اشاره شده است.

اولین مورد بخشی از یک خبر است که در کیهان امروز، چاپ شد: «استان مرکزی خبرنگار کیهان: به دنبال دستور رئیس جمهور درباره آزادی 11 نفر از عوامل فئودال ها و تصمیم به استعفای گروهی از پاسداران ساوه به عنوان اعتراض به ابطال انتخابات مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران ساوه، این شهر را به صورت آرامش قبل از طوفان توصیف کرد.» (2)

نمونه دوم، گزارشی از دفتر هماهنگی استان های سپاه درخصوص بررسی وضع سپاه در مناطق مختلف است. این گزارش امروز، به وسیله مرکز بررسی مناطق ایران منطقه4 که از زیرمجموعه های دفتر مزبور می باشد، تهیه و ارائه شده است: «طبق آخرین خبر واصله از خرم آباد: شب گذشته، ریاست دادگاه انقلاب آقای محمد محمدی با فرمانده سپاه به پادگان سپاه رفتند و ریاست دادگاه دستور دستگیری و اخراج برادر پورزاد فرمانده آموزشی را صادر نمودند، ولی در مقابل پاسداران هیچ توجهی به گفته و دستور ریاست دادگاه نمی دهند و به همین منظور جلسه ای با شرکت فرمانده سپاه تشکیل می گردد و بعد از آن جلسه مصمم به اخراج فرمانده عملیات برادر سعیدی و 45 نفر دیگر از پاسداران می گردند. وضع داخلی سپاه ناآرام است چون پاسداران طرف دار برادر سعیدی و هاشم پورزاد می باشند.» (3)

ص: 929


1- سازمان مجاهدین خلق ایران، نشریه مجاهد، شماره 68، 29/2/1359، ص1.
2- روزنامه کیهان، 27/2/1359، ص2.
3- سند شماره 136849 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش مرکز بررسی مناطق ایران {منطقه4}، 27/2/1359.

از سوی دیگر، گسترش درجهت زیر بال وپرگرفتن بسیج و ارتش بیست میلیونی از اهداف اصلی سپاه است، درحالی که در شرایط کنونی، حرکت رسمی بسیج و تجهیز ارتش بیست میلیونی مستقل از سپاه، برنامه ریزی شده و به تدریج و البته با کندی درحال شکل گیری است و در کنار آن، سازمان توانمند سپاه به وسیله نیروهای ورزیده انقلابی داوطلب، درعمل سازماندهی اصلی تشکیل ارتش بیست میلیونی را نه به عنوان وظیفه رسمی قانونی، بلکه به عنوان یک تکلیف انقلابی برعهده گرفته و انجام می دهد. نامه امروز سپاه به شورای انقلاب، با امضای «ستاد هماهنگی آموزش و سازماندهی ارتش بیست میلیونی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی»، خود تبلوری از این موضوع است. در این نامه آمده است: «پس از فرمان امام دایر بر تشکیل ارتش بیست میلیونی، جهت هماهنگ کردن فعالیت های سپاه پاسداران و ارتش و دیگر ارگان های نظامی و انتظامی، ستادی به نام ستاد بسیج ملی تشکیل شده و اساسنامه ای توسط نمایندگان سپاه پاسداران، وزارت کشور و ارتش جمهوری اسلامی تنظیم گشت و جهت تصحیح و تصویب به شورای انقلاب فرستاده شد. متأسفانه ستاد بسیج هیچگاه تحقق واقعی نیافت و تنها سپاه پاسداران بود که امر آموزش و سازماندهی ارتش بیست میلیونی را در سراسر کشور با برنامه های تدریس شده و تشکیلاتی منضبط به عهده گرفت و با پیشرفت هایی که در این امر حاصل شده است هم اکنون حفاظت و امنیت جنوب تهران و بعضی از شهرهای مهم مخصوصاً در هنگام شب توسط افراد ارتش بیست میلیونی تأمین می شود. آنچه اخیراً به نام قانون تشکیل سازمان بسیج ملی تدوین شده و به شورای انقلاب فرستاده شده است به دلایل زیر مورد تأیید این ستاد نمی باشد و درصورتی که اصلاح نشود ما قادر به همکاری نخواهیم بود.» پس از 6 بند توضیح، اضافه شده است: «برای عرض توضیحات بیشتر نماینده این ستاد در هر موقع که تعیین فرمایند خدمت خواهد رسید.» (1)

490

امروز، یازدهمین گردهمایی وزیران امور خارجه کشورهای اسلامی در اسلام آباد پاکستان، به طور رسمی شروع شد.

پیش از آغاز رسمی این اجلاس، صادق قطب زاده وزیر امور خارجه ایران، درباره موضوع مذاکرات کمیته قدس که صبح امروز، تشکیل شد به خبرنگاران ایرانی گفت: «در این جلسه تمام فشار روی شورای امنیت و سازمان ملل بود که برای مسئله فلسطین از این طریق اقدام شود و حتی درمورد مطلبی که خود فلسطینی ها پیشنهاد داده بودند. ما صریحاً گفتیم که به آنها [سازمان ملل] نمی شود امیدی بست و دو سه نکته را صریحاً اعلام کردیم که اولاً قبل از اینکه افکارعمومی جهان را بخواهیم درمورد مسئله قدس روشن کنیم باید کشورهای اسلامی افکار

ص: 930


1- سند شماره 58085 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد هماهنگی آموزش و سازماندهی ارتش بیست میلیونی سپاه پاسداران به شورای انقلاب، 27/2/1359.

مردم خود را نسبت به قدس روشن کنند و به هرحال باید در سیستم تعلیم وتربیت خودشان مسئله قدس را چنان عنوان کنند که بیت المقدس و آزادی بیت المقدس به عنوان آرزو و کمال هر انسان مسلمان در هر نقطه دنیا باشد.» قطب زاده افزود: «در این جلسه پیشنهاد شد که دوباره به سازمان ملل مراجعه کنیم و ما گفتیم البته چون ما با شما هستیم، این کار را خواهیم کرد و کمک هم می کنیم، ولی آنها قدس بیت المقدس را از ما گرفتند و به ما فقط یک مشت قطعنامه دادند، ما تا کی می خواهیم دنبال این قطعنامه ها بدویم؟ چرا دنبال آزادی واقعی بیت المقدس و فلسطین نمی رویم؟ حرف ما این بود که باید قاطع بود و تا آنجایی پیش برویم که با تمام کشورهایی که سفارتخانه هایشان را به بیت المقدس می برند، قطع رابطه بکنیم و این اجناس اروپایی ها و امریکایی ها را نخریم و باتوجه به فشارهای اقتصادی اینها را به زانو درآوریم.»

قطب زاده بار دیگر بر پیاده کردن راهبرد "نه شرقی، نه غربی" تأکید کرد و گفت: «اگر ما موفق شویم این استراتژی را در اینجا پیاده کنیم، به نظرمان موفقیت بسیاری را به دست آورده ایم.» (1)

ص: 931


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 28/2/1359، صص 4 و 10.

ص: 932

روزشمار جنگ یکشنبه 28 اردیبهشت 1359 3 رجب 1400 18 مه 1980

491

اجلاس وزیران امور خارجه عضو بازار مشترک اروپا با محوریت تحریم ایران امروز، با صدور بیانیه ای به کار خود پایان داد. وزیران امور خارجه کشورهای عضو بازار مشترک اروپا در پایان اجلاس خود در ناپل به طوررسمی اعلام کردند که از روز پنجشنبه {1/3/1359}، تحریم های اقتصادی علیه ایران آغاز خواهد شد،(1) البته تحریم ها، قراردادهای قبل از گروگان گیری را دربرنمی گیرد. (2) درواقع این محدودیت ها به معنای تعلیق تمام قراردادهایی است که پس از چهارم نوامبر گذشته {13 آبان 1358} با ایران منعقد شده است. (3)

در بیانیه امروز ناپل آمده است: «وزیران امور خارجه 9 کشور بازار مشترک اروپا، امروز، در بیانیه ای که در ناپل انتشار دادند خاطرنشان ساختند که در اجلاس روزهای هفدهم و هجدهم ماه جاری خود در ناپل، اوضاع ناشی از بازداشت گروگان های امریکایی در ایران را مورد بررسی قرار داده و این بازداشت را به منزله تجاوزی به حقوق بین المللی دانسته اند. وزیران امور خارجه بازار مشترک اروپا همچنین گزارش های رسیده از ایران را مطالعه و حصول یک تحول مهم یعنی انتخابات پارلمان ایران که شاید منجر به آزادی گروگان ها شود را ملاحظه کرده اند، ولی از طرف دیگر عدم هرگونه پیشرفت درجهت آزادی گروگان ها را احساس می کنند، لذا وزیران یاد شده اجرای فوری اقدامات گنجانده شده در قطعنامه دهم ژانویه گذشته شورای امنیت(4) را تصویب

ص: 933


1- روزنامه بامداد، 29/2/1359، ص1.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 61، 29/2/1359، ص3، بخش فارسی رادیو لندن، 28/2/1359.
3- همان، ص3، ناپل خبرگزاری فرانسه، 18 مه 1980 {28/2/1359}.
4- * در این قطعنامه که با وتوی شوروی مواجه شد، امریکا تحریم اقتصادی کامل ایران را درخواست کرده بود. به گزارش خبرگزاری فرانسه از سازمان ملل: «به موجب این پیشنهاد امریکا تا وقتی که همه گروگان های امریکایی آزاد شوند و خاک ایران را ترک کنند، باید نسبت به ایران و اتباع این کشور، مقررات تحریم اقتصادی کامل درباره فروش یا دادن هرگونه محصول و مواد اولیه به ایران به استثنای مواد غذایی و دارویی و وسایلی که کاملاً جنبه پزشکی دارند به اجرا درآید. این تحریم همچنین شامل حمل ونقل دریایی، زمینی، راه آهن و هوایی این گونه کالاها خواهد شد. در قطعنامه پیشنهادی امریکا، تحریم اعطای هرگونه وام و اعتبار و تسهیلات مالی به ایرانی ها و سازمان های ملی ایران پیش بینی شده است. امریکا در این قطعنامه همچنین از کشورهای عضو سازمان درخواست کرده است که از امضای هرگونه قراردادهای جدید برای انجام برنامه های صنعتی ایران خودداری کنند و کشورهای عضو باید درعین حال اعضای میسیون های دیپلماتیک ایران را در کشورهای خود به حداقل کاهش دهند.» به گزارش یونایتدپرس وزیر امور خارجه امریکا امکان وتوی شوروی را با قید "به احتمال زیاد" پیش بینی کرده و افزوده بود: «امریکا مجازات اقتصادی کاملی علیه ایران اعمال خواهد کرد. حتی اگر اتحاد شوروی قطعنامه شورای امنیت برای تحریم جهانی ایران را وتو کند.» وی همچنین «امکان مسدودکردن راه های دریایی ایران توسط ناوگان امریکا برای پشتیبانی از مجازات اقتصادی علیه ایران را منتفی ندانست.» یادآوری می شود در آن شرایط، بر سر اشغال افغانستان، تحریم اقتصادی امریکا علیه شوروی نیز درحال انجام بود. ازاین رو در همین گفت وگو، ونس اظهار کرده بود که «مجازات اقتصادی امریکا علیه اتحاد شوروی ممکن است مدت زیادی ادامه پیدا کند.» [روزنامه اطلاعات، 22/10/1358، ص12]

کرده اند که البته اجرای این اقدامات براساس شرایط و راه هایی که به طور دسته جمعی مشخص شده صورت خواهد گرفت. آنها همچنین تعلیق اجرای قراردادهای امضاشده با ایران از چهارم نوامبر 1979، یعنی تاریخ بازداشت گروگان ها را تصویب کرده اند.»

رادیو مونت کارلو {فرانسه} نیز در بخش عربی خود گزارش داد: «در بیانیه فوق اضافه شده است که وزیران بازار مشترک به استناد ماده 224 معاهده رم به مشورت های خود ادامه خواهند داد و از تصمیم دبیر کل ملل متحد دایر بر تقاضا از ادیب الداودی عضو کمیسیون تحقیق بین المللی، جهت بازگشت به تهران برای ادامه تماس های خود با دولت ایران استقبال کرده اند. وزیران بازار مشترک اروپا در پایان بار دیگر پایبندی خود به احترام و استقلال ایران و همچنین حق ملت ایران در تعیین سرنوشت خود را تأکید کرده اند.» (1)

در واکنش به این بیانیه، حسن قدیری سخنگوی سفارت ایران در رم، به جامعه اقتصادی اروپا هشدار داد که اگر اروپا دست به مجازات های اقتصادی علیه ایران بزند، ایران این اقدام را به عنوان اعلام خصومت تلقی خواهد کرد و این امر تأثیر زیادی در روابط کنونی و آینده این کشورها با ایران خواهد داشت. قدیری گفت مجازات های اقتصادی ما را وادار به تسلیم نخواهد کرد و در درخواست ما برای استرداد شاه مخلوع تغییری نخواهد داد. (2)

علیرضا نوبری رئیس کل بانک مرکزی ایران نیز در مصاحبه ای دراین باره اظهار کرد: گرچه این گونه اقدامات بعضی از عملیات های خارجی بانک ها و ترتیبات مربوط به واردات کشور را با مشکل مواجه خواهد کرد، اما در هردو مورد یعنی چه درزمینه روابط بازرگانی خارجی کشور و چه درمورد روابط بانکی خارجی پیش بینی هایی شده و امکاناتی به وجود آورده ایم که مانع از لطمه زدن به اقتصاد ایران و ملت ایران خواهد شد. حتی اگر کشورهای بازار مشترک و ژاپن بخواهند اقدامی درزمینه مسدودکردن حساب های خارجی بانک مرکزی انجام دهند، که این احتمال درحال حاضر زیاد نیست، دارایی های بانک مرکزی در اروپا و در خارج از کشورهای بازار مشترک متجاوز از سی درصد از کل دارایی های خارجی ماست که از ذخائر خارجی بسیاری از کشورهایی که بیش از دو برابر ما جمعیت دارند بیشتر است. به فرض بسیار بعید حتی اگر همه کشورهای اروپا شامل کشورهای بی طرف اقدامی علیه ایران با مسدود کردن دارایی های ما انجام دهند، بازهم حدود سی درصد دیگر از دارایی های ما در خارج از

ص: 934


1- همان، ص18، بخش عربی رادیو مونت کارلو، 28/2/1359.
2- روزنامه اطلاعات، 28/2/1359، ص12.

اروپا و در نقاط امنی نگهداری می شود که از هرگونه اقدام خصمانه علیه ایران، مصون است. (1)

وی در این مصاحبه همچنین درباره رابطه ریال با ارز خارجی مطالبی را اعلام کرد که در مطبوعات با تیتر درشت "رابطه ریال با دلار قطع شد" انعکاس یافت. ازجمله روزنامه اطلاعات در توضیح این تیتر نوشت: امروز رئیس کل بانک مرکزی ایران در مصاحبه ای قطع رابطه ریال با دلار را اعلام کرد. وی ضمن تشریح تحولات بنیانی سیاسی و اقتصادی که به دنبال انقلاب اسلامی ایران تحقق یافته، ضرورت دگرگونی در سیستم تعیین نرخ ارز در ایران را مورد تأکید قرار داد و گفت: باتوجه به این ضرورت، بانک مرکزی ایران از چندی پیش لزوم تغییر رابطه ریال با دلار و تجدیدنظر در نظام نرخ ارز ایران را شروع کرده است. از تاریخ اول خردادماه 1359، نرخ ریال ایران مستقیماً براساس تغییرات نرخ واحد حق برداشت مخصوص S.D.R تعیین می شود و براین اساس و برمبنای نرخ ارزهای عمده واحد حق برداشت مخصوص که همه روزه ازجانب مراجع بین المللی اعلام می گردد، نرخ ریال کلیه ارزهای عمده محاسبه و ازطرف بانک مرکزی ایران رسماً اعلام می گردد. (2)

یادآوری می شود مصاحبه رئیس بانک مرکزی ایران قبل از انتشار بیانیه تحریم انجام شد و درواقع با پیش بینی نتیجه اجلاس این مواضع و تصمیمات اعلام گردید.

از سوی دیگر، جیمی کارتر رئیس جمهوری امریکا، از تصمیم 9 کشور اروپایی برای تحریم اقتصادی ایران اظهار رضایت کرد. وزارت امور خارجه امریکا نیز در اطلاعیه ای اعلام کرد که امریکا با رضایت از تصمیم قاطع جامعه اقتصادی اروپا مبنی بر اعمال تحریم های اساسی علیه ایران استقبال می کند. (3)

492

گزارش های مختلف حاکی است چالش فعلی ایران و عراق، به صورت هایی متنوع و حتی خارج از مرزهای دو کشور، در منطقه خود را نشان می دهد.

شامگاه امروز، «بمبی در یک شرکت حمل ونقل عراقی در بیروت منفجر گردید که خسارات فراوانی به ساختمان محل شرکت وارد آورد.» (4) به گزارش رویتر «این انفجار که در بخش مسلمان نشین بیروت صورت گرفت تازه ترین حادثه در یک سلسله انفجارهایی بود که در ساختمان های مؤسسات ایرانی و عراقی در بیروت رخ داده است.» رویتر افزوده است: «از ماه گذشته تاکنون، بمب هایی در دفتر هواپیمایی ملی ایران، دفتر هواپیمایی عراق و مرکز تجارتی عراق در بیروت منفجر شده است.» (5) به گفته مفسر رادیو اسرائیل، «ناظران معتقدند که این مرحله ای دیگر از جنگی می باشد که چندی است بین ایران و عراق در بیروت انجام می گیرد.» (6)

دراین حال، روزنامه الثوره ارگان حزب حاکم عراق در شماره امروز خود جنبش سیاسی مذهبی امل را متهم کرد که ازطرف رژیم ایران تحریک می شود و «نظیر دولت اسرائیل، در توطئه تقسیم لبنان براساس مذهب» شرکت می کند. به گزارش خبرگزاری فرانسه: «این روزنامه می نویسد طرح

ص: 935


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 29/2/1359، ص12.
2- روزنامه اطلاعات، 28/2/1359، ص2.
3- روزنامه بامداد، 30/2/1359، صص 1 و 3.
4- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 62، 30/2/1359، ص6، بخش فارسی رادیو اسرائیل، 29/2/1359.
5- روزنامه اطلاعات، 30/2/1359، ص10.
6- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 62، 30/2/1359، ص6، بخش فارسی رادیو اسرائیل، 29/2/1359.

ایران با اعزام نیرو به لبنان به بهانه ساختگی جلوگیری از خطر توسعه طلبی صهیونیسم آغاز شد و پس از آن مسئولین رژیم ایران یکی بعد از دیگری به لبنان آمدورفت کردند و آخرین آن صادق قطب زاده وزیر امور خارجه این کشور بود. الثوره می افزاید اکنون سازمان امل با دریافت اسلحه و مهمات به صورت یک نیروی نظامی سازمان یافته

درآمده است. ارگان حزب بعث حاکم در عراق می نویسد: [امام] خمینی در لبنان سه هدف دارد: ازطرفی به سازمان امل چنان وزنه سیاسی نظامی داده شود که کلیه طرف های ذی نفع و نیز سازمان آزادی بخش فلسطین آن را به حساب آورند و در مرحله دوم تشکیل یک دولت جدید مذهبی و بالاخره استفاده از برگ برنده لبنان در هر زمان.» (1)

منابع امنیتی عراق نیز از تشکیل یک سازمان سری ضدعراقی مرتبط با ایران در کویت خبر دادند. بخشنامه امروز وزارت دفاع عراق انعکاسی از این امر است که البته چاشنی تبلیغی خاص عراقی ها را به همراه دارد. در گزارش امروز لشکر 92 زرهی به استانداری خوزستان آمده است: «وزارت دفاع عراق طی بخشنامه ای به کلیه یگان های نظامی گارد مرزی و ارتش خلق اعلام نموده است که یک شبکه ضدانقلابی مرکب از افراد کشورهای عراق، ایران، فلسطین در کویت تشکیل گردیده که هدف آن در مرحله نخست ترور صدام حسین رئیس جمهور و در مرحله بعد ازبین بردن ارتش و ایجاد هرج ومرج در عراق می باشد. در این بخشنامه از کلیه فرماندهان خواسته شده است که به عناصر اطلاعاتی خود هوشیاری لازم را داده که سریعاً کلیه افراد شبکه مزبور شناسایی شده و دستگیر گردند.» (2)

از سوی دیگر، اجلاس وزیران امور خارجه سازمان کنفرانس اسلامی نیز عرصه تقابل دو کشور ایران و عراق است، علاوه بر اقدامات و مواضع رسمی دیپلماتیک، شکوائیه رانده شدگان عراقی بخشی از این تقابل را نشان می دهد. روزنامه انقلاب اسلامی گزارش داد: عراقی های تبعیدی در نامه ای به کنفرانس اسلامی پاکستان خواست های خود را مطرح کردند. در این نامه آمده است: «به نام 34 هزار عراقی مسلمان تبعیدی که به جمهوری اسلامی ایران تبعید شده اند با شما سخن می گویم و گمان نمی کنم که مصیبت بزرگ 34 هزار نفر تبعیدی بی گناه که از شهر و خانه و زندگانی خود تبعید شده اند نظر شما را جلب نکند. این 34 هزار نفر که از عراق بدون هیچ گناهی تبعید شده اند، ایرانی نیستند. اینها غالباً عراقی اصیل هستند، که آبا و اجداد آنها در سرزمین عراق زندگانی کرده اند و یقیناً برای شما هیچ اشکالی ندارد اگر چند نفری را ازطرف کنفرانس برای بازدید اردوگاه های ما در جمهوری اسلامی ایران بفرستید تا از نزدیک از مدارکی که ما داریم و عراقی بودن ما را ثابت می کنند اطمینان حاصل کنند. ... اموال منقول و غیرمنقول ما را چگونه مصادره کرده اند ما را تا هشت کیلومتر[ی] مرزهای ایران به وسیله بارکش های ارتش رساندند و از آنجا با پای پیاده زن و بچه و پیر و جوان به سمت مرزهای ایران رفتیم و دراین بین تعدادی از زن ها و بچه ها و افراد مریض و بی گناه مردند. ... بیش از 2 هزار نفر از جوانان ما را حزب بعث تحت نظر نگاه داشته است و غالباً خانواده ها یک یا دو جوان یا بیشتر در داخل عراق زندانی دارند. آنچه بیشتر موجب تأسف و تأثر ماست، سکوت دستگاه های تبلیغاتی جهانی و اسلامی و عربی است که از مصیبت

ص: 936


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 61، 29/2/1359، ص2، بغداد خبرگزاری فرانسه، 18 مه 1980 {28/2/1359}.
2- سند شماره 347444 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به استانداری خوزستان {معاونت سیاسی انتظامی}، 28/2/1359.

34 هزار مسلمان عرب هیچ یادی نمی کنند و این مصیبت کم نظیر را کاملاً نادیده گرفته اند. شاید برای ما قابل قبول باشد که دستگاه های تبلیغاتی آشکارا چنین سکوتی را پیش گیرند، ولی رادیو و دستگاه های ارتباط جمعی جهان اسلام و جهان عرب برای چه؟ آقایان وزرای محترم، ما در این نامه از شما به نام اسلام... می خواهیم که مسئله 34 هزار مسلمان عراقی را جدی تلقی کنید.» (1)

493

فعالیت عراق در مناطق مرزی ایران به دو صورت اقدامات ایذایی توسط عوامل داخلی و نیز تحرکات نظامی امروز هم ادامه یافت.

یک خبر برون مرزی حاکی است: «بنا به دستور رژیم بعثی عراق قرار است کلیه ایرانیانی را که از ایران فرار نموده و درحال حاضر در پادگان های استقبال آن کشور اسکان داده شده اند، به منظور فراگیری جنگ های چریکی و طرز استفاده از جنگ افزارهای مختلف و همچنین دیدن دوره های خرابکاری به پادگان ها و مراکز نظامی در استان سلیمانیه اعزام گردند.» (2)

در یک تلفن گرام هشدارآمیز از ستاد مشترک نیز اعلام شد: «به قرار اطلاع، دولت بعث عراق به عده ای از مهاجمین ایرانی که در عراق به سر می برند مأموریت داده که مزارع گندم و سایر محصولات منطقه ذهاب و بشویه و احیاناً دشت کرند غرب را به طورکلی به آتش بکشند، لیکن تاریخ اجرای این کار هنوز معین نشده است، ضمناً به طوری که شنیده شده تعداد زیادی گربه جمع آوری و قرار بر این است که با بستن گوی های نمدی به گربه ها و آغشته نمودن آنها به بنزین و آتش زدن آنها گربه ها را به داخل مزارع رها نموده تا محصولات را به آتش بکشند.» (3)

در کرمانشاه، پیش ازظهر امروز، یک بار دیگر مین گذاری جاده ها قربانی گرفت. براساس گزارش اطلاعات سپاه، «در مسیر گرده نو ازگله، در منطقه دارزنگنه، به علت برخورد با مین یک دستگاه ماشین خاور منفجر شد و دو نفر از سرنشینان من جمله راننده ماشین کشته و 2 نفر دیگر زخمی شدند.» (4)

در همین حال، در بخشی از گزارش خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی درمورد خرمشهر آمده است: «چندین شب متوالی است که هواپیماهای ناشناس بر فراز آسمان خرمشهر و آبادان پرواز می کنند و پاسداران و نیروهای ارتش که در مرز مستقر هستند به روی آنها آتش می گشایند. این هواپیماها که گفته می شود از نوع جنگنده های میراژ هستند در ارتفاع زیاد پرواز می کنند و آزادانه اوضاع و نقل وانتقالات ارتش و پادگان ها و مراکز مهم این دو شهر را ارزیابی می کنند باوجوداینکه پایگاه هوایی وحدتی دزفول اعلام کرده است ظرف مدت سه دقیقه قادر است برای مقابله با هواپیماهای خارجی به پرواز درآیند، اما معلوم نیست در چند شب گذشته، چرا اقدامی انجام نداده اند. براساس همین گزارش، تهاجم هواپیماهای ناشناس در ساعت 4:20 دقیقه بامداد، انجام می گیرد.» (5)

در اروندرود نیز گزارش های گارد ساحلی ایران از احداث سنگرهای بتونی متعدد ازجمله سنگر ضدهوایی، سنگر برای نصب دوربین و نیز احداث جاده خاکی جدید بین فاو و بصره، حکایت می کند. (6)

ص: 937


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 28/2/1359، ص4.
2- سند شماره 347442 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی خوزستان {اهواز} به استاندار خوزستان، 28/2/1359.
3- سند شماره 041397 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا {معاونت اطلاعات و عملیات}، 28/2/1359.
4- سند شماره 40242 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از کرمانشاه {اطلاعات} به تهران، 29/3/1359.
5- روزنامه انقلاب اسلامی، 28/2/1359، ص1.
6- سند شماره 000689 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از گارد ساحلی ژاجا {رکن3} به فرماندهی منطقه سوم دریایی، 28/2/1359.

علاوه براین، در جزیره مینو، قایق های گشتی عراق اقداماتی تحریک کننده انجام می دهند. در گزارش مرزبانی خرمشهر، نمونه ای از این گونه اقدامات که مربوط به امروز می باشد، چنین بازگو شده است: «سرنشینان قایق گشتی عراق در جزیره مینو به سواحل ایران نزدیک شده و به مأمورین مستقر در جزیره مینو فحاشی و توهین نموده و متواری می گردند.»(1) (2)

494

سنندج از سیطره گروه های مسلح غیرقانونی خارج شده، اما هنوز ذیل حاکمیت نظام قرار ندارد و تلاش برای عادی شدن اوضاع شهر هم در جنبه های اجتماعی و عمومی و هم در جنبه نظامی، ادامه دارد.

گزارش خبرنگاران روزنامه انقلاب اسلامی درباره وضعیت امروز سنندج چنین است: «سنندج کاملاً آرام است و تنها شب ها فرودگاه این شهر مورد حمله مهاجمین قرار می گیرد. ادارات، مدارس و بیشتر مغازه ها همچنان تعطیل است. به گزارش خبرنگاران اعزامی ما از سنندج طی سه شب گذشته، مهاجمین چندین بار فرودگاه سنندج را زیر آتش خمپاره گرفتند که باعث شهادت و مجروح شدن 6 سرباز و درجه دار گردید. براساس آخرین اطلاع رسیده از ستاد عملیاتی سپاه پاسداران مستقر در سنندج، شهربانی این شهر امروز، خلع سلاح و منحل خواهد شد و یکی از مسئولین سپاه دراین مورد به خبرنگار ما گفت شهربانی سنندج در درگیری های اخیر این شهر نقش خنثی داشت و کاری انجام نداده است. براساس همین گزارش امروز، 31 نفر از دختران جوانی که طی درگیری های اخیر دستگیر شده اند برای محاکمه به تهران اعزام خواهند شد. در میان این دختران جوان تعداد زیادی غیربومی شناسایی شده اند. نکته قابل توجه اینکه فریده قریشی یکی از اعضای مؤثر کادر مرکزی سازمان چریک های فدایی خلق شاخه کردستان در بین دستگیرشدگان است.»(3) (4)

اما در گزارشی دیگر وضع مغازه ها به گونه ای متفاوت توصیف و به جنبه های دیگری نیز پرداخته شده است و این نشان می دهد خبرنگاران مختلف برای گزارش به دامنه محدود مشاهدات خود متکی هستند. در این گزارش آمده است: «شهر سنندج آرام بود و اکثر قریب به اتفاق مغازه های شهر باز و مردم رفت وآمد عادی خود را داشتند. افراد سپاه و ارتش در اکثر نقاط شهر مستقر است و شهر را کاملاً تحت کنترل خود دارند و از سویی پاک سازی شهر همچنان ادامه دارد و

ص: 938


1- * این گونه برخوردها اتفاقی نیست و کاملاً برنامه ریزی شده است. چند روز بعد هم «گشتی های عراقی در نوار مرز پاسگاه حدود ضمن توهین به گشتی ها و انقلاب اسلامی ایران مبادرت به شلیک دو تیر هوایی می کنند که برادران پاسدار نیز با یک تیر هوایی پاسخ گویی می نمایند.» فرمانده ژاندارمری ذیل گزارش این حادثه به وزارت امور خارجه افزوده است: «دستور داده شده درمورد اعمال خلاف مأمورین عراقی به مرزبان مقابل اعتراض گردد.» [سند شماره 34038 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران {اداره مرزبانی} به وزارت امور خارجه {اداره اول سیاسی}، 11/3/1359]
2- سند شماره 34038 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران {اداره مرزبانی} به وزارت امور خارجه {اداره اول سیاسی}، 11/3/1359.
3- ** خبر دستگیری فریده قریشی بعداً در مطبوعات تکذیب شد.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 28/2/1359، صص 1 و 12.

تصویر

{نقشه آزادسازی شهر سنندج}

ص: 939

امور و ورود و خروج افراد از سنندج کاملاً کنترل می شود. نیروهای ارتش مواضع خود را در اطراف شهر تقویت کرده و آرامش کامل در شهر برقرار است.» (1)

از سوی دیگر، گزارش نشریه کار حاکی است: «در اطراف سنندج جنگ هنوز ادامه دارد، در طول شب نیز درگیری ها در شهر شدت می یابد. مردم شهر به ویژه زنان از تفتیش خانه ها به وسیله پاسداران جلوگیری می کنند.» (2) در گزارش ارتش نیز درباره وضع امروز سنندج آمده است: «پاک سازی در شهر به وسیله سپاه پاسداران و نیروهای ارتشی همچنان ادامه دارد و در شب مورخه 28/2/1359، تیراندازی ها پراکنده و چند شلیک خمپاره به طرف فرودگاه صورت گرفته که با آتش متقابل دفع شده است.» (3)

گزارش های ارتش همچنین از وجود ناامنی جدی در اطراف سنندج حکایت دارد؛ براساس این گزارش ها «حدود 1000 نفر از گروه های مسلح در گردنه مروارید و 150 نفر در سه راهی دهگلان مستقر و کلیه رفت وآمدها را تحت کنترل داشته و افراد نظامی را به گروگان می گیرند.» و نیز: «برابر اطلاع واصله، استوار یکم صالح باغبانی که در گروگان افراد مهاجم بوده روز 28/2/1359، شهید گردیده است.» همچنین: «گزارش ژاندارمری حاکی است که حدود 70 نفر از گروه های مسلح به پاسگاه دزلی حمله نمودند که درنتیجه مقاومت عناصر ژاندارمری 2 نفر از افراد مزبور کشته شده اند.» (4)

دراین حال تلاش برای رفع نابسامانی های اجتماعی و عمومی ادامه دارد. تلفن گرام ساعت 12:05 امروز عباس دوزدوزانی فرمانده سپاه به ستاد مشترک ارتش، گوشه ای از این تلاش را نشان می دهد. در این تلفن گرام آمده است: «درخواست می شود جهت ترابری 9 تن مواد غذایی از تهران به سنندج به وسیله یک فروند هواپیمای سی130 اقدامات لازم در ظرف روز جاری، صورت گیرد. کلیه موارد قبل از ساعت 16 در پایگاه یکم شکاری آماده بارگیری می باشد.» (5)

دیگر ارگان ها نیز دراین زمینه فعال اند، ازجمله ارسال کمک های دارویی و غذایی جمعیت شیروخورشید سرخ به شهر سنندج ادامه دارد. به گزارش جمعیت شیروخورشید سرخ کرمانشاه، تاکنون علاوه بر ارسال دارو و نیازهای درمانی و پزشکی، 16 تن مواد غذایی برای توزیع بین اهالی سنندج حمل و به جمعیت شیروخورشید سرخ این شهر تحویل داده شده است. همچنین صبح امروز، یک تیم هشت نفره از امدادگران به سرپرستی مسئول امداد جمعیت شیروخورشید سرخ کرمانشاه برای خدمت رسانی هرچه بیشتر در امور درمانی و رفاهی عازم شهر سنندج شد. (6)

لشکر 28 سنندج نیز که در ستاد هماهنگی امداد سپاه و ارتش بالطبع فعال است امروز، به اقدام دیگری برای عادی سازی اوضاع شهر دست زد و «کلیه رؤسای ادارات به لشکر احضار و از آنان خواسته شد که در روز 29/2/1359، تمام ادارات را دایر نمایند.» (7)

ص: 940


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 29/2/1359، ص12.
2- سازمان چریک های فدایی خلق ایران، هفته نامه کار، شماره 59، 31/2/1359، ص15.
3- سند شماره 113284 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه ای اطلاعاتی معاونت عملیات و اطلاعات نزاجا، شماره 37، از 30/2/1359 تا 31/2/1359، ص2.
4- سند شماره 57506 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه ای اطلاعاتی معاونت عملیات و اطلاعات نزاجا، شماره 36، از 28/2/1359 تا 29/2/1359، ص1.
5- سند شماره 041393 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه {مرکز فرماندهی} به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 28/2/1359.
6- روزنامه انقلاب اسلامی، 29/2/1359، ص1.
7- سند شماره 113284 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص2.

495

روند حوادث سنندج، علاوه بر منطقه در سطح ملی نیز فضایی متفاوت با قبل ایجاد کرده است. تبعات و بازتاب حوادث این شهر حاوی نکات قابل ملاحظه ای است که نمونه هایی از آن در ادامه آمده است.

امروز در مدرسه عالی شهید مطهری {مسجد سپهسالار سابق واقع در میدان بهارستان تهران}، جمعیتی انبوه و بسیار خشمگین در مراسم تشییع جنازه 25 تن از شهدای کردستان شرکت کردند.(1) در گزارش روزنامه جمهوری اسلامی از این مراسم آمده است: «دوزدوزانی فرمانده سپاه پاسداران طی سخنانی گفت ما در آغاز از ملت رشید ایران عذرخواهی می کنیم که تاکنون نسبت به مسئله کردستان کوتاهی شده است و قول می دهیم که از این پس تکرار نشود. ما اینجا به همه تصمیم گیرندگان و سران کشور که تاکنون کوتاهی نموده اند اخطار می کنیم که اگر از این پس درمورد اقدامات اصلاحی و انقلابی کوتاهی کنند و انقلابی عمل ننمایند، ما افراد سپاه پاسداران تا آخرین نفر و آخرین قطره خون در مقابل ضدانقلابیون و عمالشان پایداری خواهیم کرد.» (2)

{حضور مردم در مدرسه عالی شهید مطهری (مسجد سپهسالار سابق} برای تشییع 25 تن از شهدای کردستان)

امروز همچنین سرگرد مصطفی ملاحیدر به عنوان مسئول جمع آوری اجساد شهدای سنندج در مصاحبه با روزنامه اطلاعات اسامی 18 نفر از شهدایی که به پزشکی قانونی تهران منتقل شده اند را اعلام کرد. وی همچنین خبر داد جسد 8 شهید گمنام {مجهول الهویه} به پزشکی قانونی انتقال یافته است. ملاحیدر گفت: 30 الی 40 جنازه دیگر که در سنندج جمع آوری شده به زودی به تهران انتقال داده خواهد شد. (3) در میان اجساد شهدای موجود در پزشکی قانونی که ملاحیدر از آنها نام برد، 2 تن از فرماندهان ستون اعزامی که در اواخر فروردین ماه مورد هجوم مسلحانه قرار گرفته بود، وجود دارد. این دو تن ستوان یکم مصطفی یداللهی و سرهنگ ایرج نصرت زاد

بودند که به اتفاق دو افسر دیگر از لشکر 28، مسئولیت اعزام ستون مزبور را برعهده داشتند. در گزارش مندرج در روزنامه اطلاعات شهادت نصرت زاد که در حمله غافلگیرانه به ستون مزبور و به نحوی دردناک رخ داده

ص: 941


1- * نگارنده خود شاهد صحنه بوده است.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 29/2/1359، ص2.
3- روزنامه اطلاعات، 28/2/1359، ص11.

است از زبان ملاحیدر چنین توصیف شده است:(1) «در این عملیات 4 تن از برادران ارتشی شهید و سرهنگ نصرت زاد از ناحیه ران چپ مورد اصابت گلوله قرار می گیرد و مجروح می شود. ... مهاجمین وی را به اسارت گرفتند و او را با خود به پایگاهشان بردند. ... علائم و مشخصاتی که روی بدن شهید سرهنگ نصرت زاد باقی مانده است، نشان می دهد، هنگامی که سرهنگ نصرت زاد در زندان مهاجمین اسیر بود،مهاجمین او را به شدیدترین وجه ممکن شکنجه کرده اند، به طوری که گردن، فک و شانه شهید زیر لگد خرد شده است. ...» سرگرد ملاحیدر افزود: در آخرین لحظات جانبازی درحالی که از هرسو او را هدف رگبار مسلسل قرار داده بودند، وی ازطریق بی سیم این پیام را برای پرسنل لشکر 28 فرستاد: «من سرهنگ ستاد ایرج نصرت زاد، به علت زخمی شدن و جراحات وارده در آخرین لحظات عمر سربازی خویش نکاتی را برای هم رزمان بازگو می نمایم: من سرهنگ ستاد ایرج نصرت زاد، جانم فدای ایران، درود به رهبر انقلاب، جاوید باد ارتش جمهوری اسلامی ایران، زنده باد فرماندهان گردان تیپ یک. خداحافظتان. نصرت زاد» (2)

در کنار این گونه بازتاب ها، گروه های دست اندرکار درگیری مسلحانه سنندج نیز بیکار نیستند، ولی حوزه مانور آنها به دلیل مراقبت ها، محدود و اغلب با اقداماتی ناموفق همراه است. به عنوان مثال در گزارشی از سرپرست سپاه تایباد آمده است: «یکشنبه 28 اردیبهشت، طی مجوزی که معاون فرمانداری تایباد {ن.ب}(3) ضدانقلاب که همدست فداییان خلق است به آنها داده بود برای نمایشگاه عکس عزالدین حسینی و کشته های ترکمن صحرا و کردستان که بنا بود با این کار احساسات مردم را علیه سپاه پاسداران و دیگر ارگان های انقلابی تحریک کنند سپاه دخالت کرده و نمایشگاه برچیده شد.» (4)

این اطلاعیه نیز امروز، ازسوی وزارت کشور صادر شد: «هرگونه تجمع سیاسی گروه ها [با] عناوینی نظیر یادبود شهدای کردستان در دانشگاه تهران بدون مجوز ازطرف وزارت کشور می باشد و تظاهراتی که ازطرف برخی از گروه های سیاسی برای روز دوشنبه 29/2/1359، اعلام شده است غیرقانونی است. بر مردم آگاه و مبارز تهران است که به منظور جلوگیری از توطئه ها و درگیری های اجتماعی و هماهنگی با قوای انتظامی از شرکت در این تظاهرات جداً خودداری کنند.» (5)

یادآوری می شود ساعت 6:40 امروز، وزارت کشور به سپاه با قید "جهت پشتیبانی" اعلام کرد: «طبق اطلاع واصله چند دستگاه اتوبوس حامل افراد کومه له و فدائی برای مراسم فردا 29/2/1359، در دانشگاه از مهاباد وارد تهران شده اند، ساعت حرکت پنج و نیم صبح بوده است. مراتب جهت هماهنگی و اقدامات قاطع اعلام می گردد.» (6)

تبعات ناشی از وضع سنندج بسیار گسترده است و راه های جدیدی در مناسبات کادرها و هواداران نظام با گروه های درگیر گشوده است. به طورمثال روزنامه اطلاعات امروز، گزارش داد: «ازسوی آیت الله صادق خلخالی درزمینه انتخابات شهرستان مهاباد اطلاعیه ای صادر شد. در قسمتی

ص: 942


1- * ضمیمه دارد؛ مطالبی درباره سرهنگ ایرج نصرت زاد یکی از شخصیت های تأثیرگذار در مقطع آغازین درگیری های سنندج.
2- همان.
3- ** در سند نام کامل آمده است.
4- سند شماره 307620 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از واحد مخابرات به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خراسان، 12/3/1359.
5- روزنامه انقلاب اسلامی، 29/2/1359، ص2.
6- سند شماره 41414 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از وزارت کشور به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 28/2/1359.

از این اطلاعیه با اشاره به جو حاکم بر شرایط انتخاباتی مهاباد آمده است: انتخابات مهاباد تحت فشار و اختناق فداییان خلق، کومه له، و دمکرات ها صورت گرفته و 85 درصد کردستان و اطراف مهاباد که مسلمان و معتقد به دین و دیانت می باشند، نتوانستند در انتخابات شرکت کنند. روی این اصل انتخاب آقای غنی بلوریان ازنظر اینجانب باطل می باشد و ایشان حق ورود به مجلس را ندارند. در اطلاعیه آیت الله خلخالی همچنین گفته شده [است]: آقای غنی بلوریان در عملیات کشت وکشتار سپاه پاسداران و ارتشیان در سردشت و بانه با فاروق کیخسروی و سایر سران کومه له و فداییان خلق شرکت داشته و ازنظر دادگاه های انقلاب مجرم درجه یک می باشد و مانند قاسملو و عزالدین و جلال الدین باید به کیفر اعمال خود برسد. آقای غنی بلوریان با ساواک همکاری می کرده و پس از خروج از زندان آلت دست آنان در مهاباد بود و گزارشات سری برای آنها رد می کرد. این شخص با سابقه ضد خلق و ضد اسلام و همکاری با ساواک و شرکت در قتل نمی تواند به مجلس راه یابد.»(1) (2)

496

از آثار و تبعات جنگ اخیر سنندج، مطرح شدن قضیه ای درمورد ارتش است که می تواند با عوارض منفی شدیدی در روند مثبت بازسازی و شکل گیری نیروهای مسلح در نظام جدید همراه باشد و آن برخورد جدی و قاطع با مسئله نفوذ گروه های درگیر در ارتش است.

بعد از گزارش روز گذشته روزنامه انقلاب اسلامی مبنی بر دستگیری 38 تن از نظامیان خائن در قضیه سنندج، امروز نیز این روزنامه به نقل از خبرنگار خود در اصفهان گزارش داد: 15 نفر از پرسنل هوانیروز اصفهان به اتهام اغتشاش و تحریک پرسنل پایگاه دستگیر و در دادگاه ویژه نظامیان محاکمه شدند. (3)

روزنامه جمهوری اسلامی نیز ضمن درج این خبر، در ذیل مصاحبه ای با فخرالدین حجازی، با عنوان "فخرالدین حجازی جزئیات تمرد بعضی از خلبان ها را بیان داشت" آورده است: «متأسفانه معلوم شد که برخی عناصر چپ توسط بعضی از پرسنل در داخل پایگاه نفوذ کرده و ناراحتی ها و تشنجاتی به وجود آوردند. ... ابتدا به عنوان اینکه به مسائل حقوقی و استخدامی آنها رسیدگی شود، ستوان یارها و بعضی دیگر پرسنل را در سالنی جمع کردند و مسائل رفاهی را پیش کشیده

ص: 943


1- * آیت الله خلخالی در عرصه های متنوع و متفاوتی فعال است و از نمادهای بارز وضعیت دوگانه {جنبشی ساختاری} کنونی است. وی عضو قوه مقننه در دست تأسیس و عضو مؤثر قوه قضائیه است. خلخالی طبعاً با محافل روحانی نیز مرتبط است. نوع رابطه بنی صدر با وی و نیز سمت وی درزمینه مبارزه با مواد مخدر، خود عرصه ای نامعلوم و پیچیده است. آخرین وضعیت وی در عرصه مبارزه با مواد مخدر در رسانه های داخلی و خارجی، موضوعی مورد بحث است. روزنامه بامداد با عنوان "آیت الله خلخالی به مبارزه با مواد مخدر ادامه خواهد داد" نوشت: آیت الله خلخالی در گفت وگو با خبرگزاری پارس «درمورد آن قسمت از سخنانش در روزنامه دیلی تلگراف که استعفایش از ستاد مبارزه با مواد مخدر یک تاکتیک بوده زیرا امام خمینی با استعفای وی مخالفت خواهد کرد، گفت یک استعفای واقعی بوده ولی آقای بنی صدر رئیس جمهوری از قبول آن استعفا امتناع نموده است. بنابراین وی همچنان در سمت سرپرست ستاد مبارزه با مواد مخدر و قاضی محاکمات انجام وظیفه خواهد کرد.» [روزنامه بامداد، 27/2/1359، ص12]
2- روزنامه اطلاعات، 28/2/1359، ص2.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 28/2/1359، ص2.

بودند، ولی بعد جو سالن را به کلی عوض کرده و عده ای روی صندلی ها ایستاده و می گفتند ما به کردستان نمی رویم و حاضر به برادر کشی نیستیم و اطاعت کورکورانه را نمی پذیریم و موجب شد که بعضی از خلبان ها از دستور فرماندهان تمرد کردند و چون موقعیت نامناسبی پیش آمده بود و بعضی می گفتند کسی باید بیاید و مسئله را برای ما توجیه کند، این بود که دوستان احساس کردند که من به اصفهان بیایم و من این کار را کرده و محاکمه متهمان را بررسی کردم و متأسفانه به این نتیجه رسیدیم که بعضی از فداییان خلق ارتباطی با گروهی اندک از پرسنل پیدا کرده اند من جمله یکی از اعضای پرسنل هوانیروز که دارای یک چادر دکه مانندی در خارج شهر بوده از آن چادر با فداییان خلق ارتباط داشته و اعلامیه های آنها را می گرفته و در داخل پایگاه پخش می کردند. ...»

آقای حجازی در جواب پرسش خبرنگار درمورد وضعیت داخلی هوانیروز و کلاً نیروهای مسلح درحال حاضر، گفت: «من سخنان مفصلی را ایراد نمودم و آنها را از آنچه که در کردستان می گذرد، آگاه کردم و گفتم که در کردستان هم عوامل کمونیسم و هم صهیونیسم و باقیمانده ارتجاع طاغوتی سابق حضور دارند، بنابراین جنگ ما یک جنگ برون مرزی است و ما برادران مسلمان کرد را نمی کشیم، بلکه خائنین که در لباس کردی هستند را نابود می کنیم. بنابراین انقلاب ما در مخاطره است و ما باید با تمام نیرو با آنها بجنگیم و ارتش باید پیشاپیش حرکت کند و با قربانی هایی که داد رسالت خودش را نشان داده و محبوبیت فراوانی در نزد امام و امت کسب کرده است و من اضافه کردم که هیچ گونه مذاکراتی نباید با دشمن صورت گیرد بلکه باید به سرعت پیش برویم و آنها را تا درون مرز عراق تعقیب کنیم و خوشبختانه دیدیم که تمام ارتشیان با فریادهای بسیار نیرومند اعلام همکاری کردند.» (1)

497

امروز، علاوه بر بانه که در وضع شدیداً بحرانی قرار دارد و درواقع در همان وضعیت قبل به سر می برد(2) و پاوه که وخامت اوضاع در آن بیشتر از دیگر نقاط است، در برخی نقاط دیگر غرب کشور ازجمله کامیاران، باینگان و مریوان نیز تحرکات ایذایی ادامه یافت. علاوه براین قسمت هایی از آذربایجان غربی مثل نقده و بخش هایی از ارومیه هم ناآرام بود.

گزارش واصله در ساعت 22:30 به دفتر ریاست جمهوری مستند به گزارش هنگ ژاندارمری سقز حاکی است: «درحال حاضر، در جاده های سردشت و سقز و آبادی بوئین خودروهای زیادی به سوی شهر بانه در حرکت اند ضدانقلابیون با خمپاره120 میلی متری و موشک5/3 اینچ و اسلحه سبک به شدت به پادگان [بانه] تیراندازی می نمایند.» (3)

از سوی دیگر «در ساعت 4 صبح روز جاری، در ارتفاعات جنوبی پاوه بین مهاجمین و نیروهای انقلابی {سپاهیان پاسدار و پیشمرگان کرد مسلمان}

درگیری ایجاد» شد. (4) ابعاد درگیری وسعت یافت تاجایی که در ساعت 13:10، سپاه کرمانشاه در تلفن گرامی به تهران اعلام کرد:

ص: 944


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 28/2/1359، ص5.
2- سند شماره 041415 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه کرمانشاه به تهران، 28/2/1359.
3- سند شماره 34634 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 28/2/1359.
4- سند شماره 41404 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری اسلامی، 28/2/1359.

«وضعیت پاوه درحال حاضر خطرناک است و راه های ارتباطی قطع و جاده ها ناامن هستند. از همه طرف شهر را زیر آتش گرفته اند و تقاضای هلیکوپتر شده است که اطراف پاوه کوبیده شوند مخصوصاً ارتفاعات را. ضمناً هوانیروز ازلحاظ هلیکوپتر و هواپیما به ما کمک نمی کند، قبلاً باز یک تلفن دراختیار می گذاشتند، ولی حالا می گویند باید از تهران دستور بگیرند.»(1) (2)

در ساعت 15:10، مرکز فرماندهی سپاه به ستاد مشترک پیام داد: «وضعیت پاوه بسیار خطرناک می باشد، تمام راه های ارتباطی قطع و جاده ها مملو از ضدانقلاب است، شهر پاوه از همه طرف کوبیده می شود. درخواست هلیکوپتر جهت کوبیدن ارتفاعات گردیده است.» (3) در ساعت 17:15 ستاد مشترک به نیروی زمینی ابلاغ کرد: «دستور فرمایید 1. یگان های مستقر در پاوه چگونگی وضعیت پاوه را سریعاً گزارش نمایند. 2. درمورد درخواست سپاه پاسداران اقدام به موقع به عمل آورید.» (4)

در ساعت 19:25، ژاندارمری به دفتر ریاست جمهوری و ریاست ستاد مشترک و وزارت کشور، ضمن گزارش مختصر شروع درگیری از ساعت 4 صبح، یادآوری کرد «واحدهای مستقر در پاوه نیز با آتش پشتیبانی نیروهای درگیر را تقویت نموده اند. ... [و] درگیری هنوز ادامه دارد.» (5)

در کامیاران، بمبی در دبیرستان شبانه روزی این شهر منفجر گردید که تلفات جانی نداشت، اما شدت انفجار به حدی بود که قسمتی از ساختمان این دبیرستان خراب شد و تمامی شیشه های آن شکست. (6)

حدود نیمه شب، به دفتر ریاست جمهوری خبر رسید که «با پشتیبانی واحدهای نظامی نیروهای انقلابی موفق شدند جنوب و شمال باینگان را تصرف نمایند. شایع شده تعدادی از مهاجمین کشته شده اند.» (7)

در مریوان، ساعت 4 بامداد امروز، «مهاجمین به تپه های شمال پادگان مریوان حمله نمود[ه] که با به جاگذاشتن یک کشته و 2 زخمی در ساعت 8 همان روز درگیری خاتمه یافته است.» (8)

دراین حال امروز، امام جمعه مریوان به اتفاق شخصی به نام رستمی به عراق رفت. شهربانی کرمانشاه فرد مزبور را «امین بیگ رستمی فئودال مریوان که بعد از انقلاب با حزب کومه له همکاری دارد» معرفی کرده است. (9)

در نقده، به گزارش ژاندارمری، «مهاجمین از تپه دیدبان حوزه نقده به طرف پاسگاه بچندلو تیراندازی [کردند] مأمورین به آنان پاسخ داده اند این درگیری تلفات نداشته است.» (10) این حمله ساعت 3 بامداد، انجام شد.

گزارش ژاندارمری درمورد ارومیه نیز حاکی است: «حدود 200 نفر از افراد حزب دمکرات به سرپرستی ملارسول از بلندی های اطراف به پایگاه گروهان پاک سازی ارومیه تیراندازی [کردند که] متقابلاً نیز به آنان پاسخ [داده شد این درگیری] تلفات جانی نداشته [است].» (11)

در ارومیه همچنین ساعت 23:15 شب گذشته، عده زیادی از مهاجمان به پایگاه دزگیر

ص: 945


1- * طبق هامش سند، به اطلاع ستاد مشترک رسید.
2- سند شماره 041415 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
3- سند شماره 041401 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه {مرکز فرماندهی} به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 28/2/1359.
4- سند شماره 041394 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا {معاونت عملیات و اطلاعات}، 28/2/1359.
5- سند شماره 41404 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
6- روزنامه انقلاب اسلامی، 28/2/1359، ص11.
7- سند شماره 041407 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 28/2/1359.
8- سند شماره 113284 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص2.
9- سند شماره 041513 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 30/2/1359.
10- سند شماره 41520 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 29/2/1359.
11- سند شماره 41450 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 29/2/1359.

حمله کردند. به گزارش ژاندارمری، مهاجمان از اشرار و نیروهای حزب دمکرات بودند. بنا بر این گزارش، درگیری تا 5 بامداد امروز، ادامه یافت و درطول آن «2 نفر از مهاجمین کشته و 6 نفر زخمی شدند و تعدادی اسلحه شامل تفنگ57 ، ژ3، کلت کمری و نارنجک همراه با مهمات مربوطه از مهاجمین به غنیمت گرفته شد.» روابط عمومی ژاندارمری تعداد مهاجمان را در مطبوعات 600 تن اعلام کرده است. (1)

498

در مسئله گروگان های قطور که در اسفندماه گذشته رخ داده بود، امروز، تحول عمده ای صورت گرفت.

گزارش امروز فرماندهی ژاندارمری حاکی است که روز گذشته، از 13 نفر گروگان واقعه قطور، 10 نفر آزاد شده اند. در این گزارش ضمن درج اسامی آزادشدگان آمده است: «بدون هیچ گونه قیدوشرط آزاد شدند و سروان مقدسی فرمانده عملیاتی قطور پرسنل مذکور را پس از رهایی به پاسگاه تحویل نموده است.» در ادامه اضافه شده است: «با نگرش به اینکه هیچ گونه تعهدی درمورد آزادی گروگان ها به اکراد داده نشده و اکراد با حسن نیت از دستور تمکین نموده اند ایجاب می نماید برای جلب اعتماد آنان آقای ملاحمید شجاعی که ازطرف لشکر 64 ارومیه دستگیر [شده است]، در قبال این حسن نیت اکراد در هرکجا که به سر می برد ظرف 24 ساعت، دراختیار ستون عملیاتی هنگ ژاندارمری ماکو مستقر در خوی قرار داده شود که به خانواده اش تحویل گردد تا بتوان هدف های آتی را قدم به قدم به مرحله اجرا گذاشت. ضمناً 3 نفر از گروگان ها به اسامی 1. آقای کوچری فرماندار خوی 2. آقای رحیمی منشی فرماندار 3. ستوان دوم قلی نوسی تاکنون آزاد نشده اند که اقداماتی درمورد رهایی آنان در جریان است.

ضمن به استحضار رسانیدن موارد فوق چون مسئله حائز اهمیت و ملت ایران هنوز به انتظار تعیین تکلیف این گروگان ها و آخرین وضعیت آنان می باشند، ایجاب می نماید برای اثبات حسن نیت دولت و تشویق و ترغیب عناصری که از دستورات تمکین و پیش قدم می شوند ظرف امشب، در اخبار رسانه های گروهی و رادیو تلویزیون آزادی تعداد 10 نفر مشروحه بالا درج و به آگاهی ملت ایران برسد.» (2)

انعکاس این خبر درست برعکس پیشنهاد تحلیلی یادشده، انجام گرفت. روزنامه انقلاب اسلامی از آزادی «10 نفر از 13 نفری که 69 روز قبل به وسیله مهاجمین به گروگان گرفته شده بودند» خبر داد و در ادامه نوشت: «معاون سیاسی استانداری آذربایجان غربی و نیز سرپرست فرمانداری خوی در تماس های جداگانه ای با خبرگزاری پارس ضمن تأیید این خبر گفتند 3 تن دیگر از گروگان ها که یکی از آنان فرماندار خوی می باشد اکنون آزاد نشده اند.

ارتش برای آزادی این 3 تن و اجرای برنامه های خود در منطقه قطور به اشرار و ضدانقلابیون مهلت بسیار کوتاهی داده است و در پایان این مهلت نسبت به اجرای برنامه های خود اقدام خواهد کرد.» (3)

ص: 946


1- روزنامه کیهان، 30/2/1359، ص11.
2- سند شماره 041411 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران {رکن3 دایره عملیات} به دفتر ریاست جمهوری، 28/2/1359.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 29/2/1359، ص11.

499

بااینکه مسئله سنندج، موضوع کردستان را در رأس توجهات و حساسیت های عامه قرار داده است، هنوز مسئله دانشگاه ها نیز از مسائل روز است.

نشریه پیام جبهه ملی {ارگان جبهه ملی ایران} در شماره امروز خود مخالفت شدید خود را با تعطیلی دانشگاه ها اعلام کرد. (1)

از سوی دیگر، بنا بر گزارش مندرج در شماره امروز روزنامه انقلاب اسلامی، ازسوی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، جامعه اسلامی دانشگاهیان، دفتر تحکیم وحدت {انجمن های اسلامی و سازمان های دانشجویان مسلمان دانشگاه ها و مدارس عالی کشور} و جماعت تحکیم وحدت طلاب و دانشجویان در حوزه علمیه قم، اطلاعیه ای انتشار یافت که در آن آمده است: اساسی ترین مشخصه انقلاب اسلامی بعد مکتبی و فرهنگی آن و اصیل ترین سرفصل انقلاب طبق تصریح امام 19 دی 1356، همان روزی است که پیوند روحانی دانشجو با خون امضا شد. اینک هم زمان با مطرح شدن انقلاب فرهنگی، در حوزه علمیه قم مجامع مشترکی با دانشجویان مسلمان دانشگاه ها تحت عنوان "حوزه، دانشگاه، انقلاب فرهنگی" از روز چهارشنبه 31 اردیبهشت ماه به مدت سه روز، برگزار خواهد شد. در این برنامه ها طلاب حوزه های علمیه میزبان دانشجویان عزیز خواهند بود. باشد که این حرکت فتح بابی در طریق وحدت اسلامی و اصیل دو قشر روحانی و دانشگاهی بوده و بدین طریق این دو پایگاه فرهنگی و فکری جامعه طبق آرزوی دیرینه امام و امت به وحدت درجهت تحقیق و تبلیغ مکتب انسان ساز اسلام نائل آیند. جزئیات برنامه در اطلاعیه بعدی اعلام خواهد شد. (2)

500

شماره امروز نشریه رنجبر {ارگان حزب رنجبران ایران} مطلبی در نقد مخالفان بنی صدر در جناح بندی کنونی درج کرده که در آن آمده است: «انحصار طلبی اکنون با به دست آوردن درصد قابل توجهی از آرای مجلس دل خوش کرده و به همین علت تن به همکاری و وحدت نمی دهد. گرایش انحصارطلبی به جای پندگرفتن همچنان تنگ نظر باقی می ماند و تا آنجا پیش می رود که تنها فراکسیون خود را در خط امام می داند و حتی حاضر است برای توجیه خود تنها کمتر از نیمی از شرکت کنندگان در انتخابات مجلس را در خط امام قلمداد کند، اما تن به وحدت بزرگ تر ندهد.» (3)

یادآوری می شود در وضعیت کنونی که گروه های کمونیستی در برخورد با نظام از تنوع مشی برخوردارند، گروه های مائوئیستی به دو دسته عمده قابل تقسیم اند: دسته اول در برخورد با نظام مشی مسلحانه را انتخاب کرده اند، گروه شاخص این دسته کومه له است. در مرحله بعد سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر قرار می گیرد که فقط در کردستان دست به سلاح برده است و در دیگر نقاط گونه ای آنارشیسم خصمانه بروز می دهد. دسته دوم گروه های مائوئیستی، جریانی است که مانند حزب توده مشی مسالمت آمیز را برگزیده است، اما در جناح بندی کنونی نظام برخلاف حزب توده خود را به

ص: 947


1- جبهه ملی ایران، نشریه پیام جبهه ملی، شماره 17، 28/2/1359، ص1.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 28/2/1359، ص3.
3- حزب رنجبران ایران، نشریه رنجبر، شماره 53، 28/2/1359، ص1.

جریان بنی صدر نزدیک نشان می دهد. این جریان شامل چندین گروه ازجمله سازمان انقلابی {منشعب از حزب توده و گروه عدالت} است که بعد از انقلاب درقالب تشکیلاتی حزب رنجبران متمرکز شده اند. مطلب یاد شده نمونه ای از موضع گیری های مختلف این گروه درباره جناح بندی کنونی است.

جهت گیری دیگر این گروه علیه سایر گروه های کمونیستی غیرچینی به خصوص حزب توده است. نشریه عدالت ارگان یکی از گروه های تشکیل دهنده حزب رنجبران، در آخرین شماره خود تحت عنوان "کبوتر با کبوتر باز با باز" به طورتلویحی سازمان مجاهدین خلق را روسی خوانده و به سرزنش شدید مطرح کنندگان مسعود رجوی در انتخابات پرداخته است. بخشی از این مطلب چنین است: «حزب توده که ستون پنجم امپریالیسم روسیه در ایران است به چه جهاتی یا کدامین مجموعه مصالحی از آقای رجوی در انتخابات پشتیبانی کرده است یا سازمان چریک های فدائی که هدف خود را سرنگونی جمهوری اسلامی قرار داده اند چه وجه تشابهی در آقای رجوی دیده اند یا حزب کمونیست کارگران و دهقانان که علناً دشمنی سازش ناپذیر خود را با رهبر انقلاب اعلام کرده است به چه دلیل از آقای رجوی حمایت کرده اند. در این شکی نیست که گروهک های وابسته ای نظیر حزب توده تحت عنوان تاکتیک از هیچ عملی روی گردان نیستند، ولی زمانی که خود مجاهدین در ارگان خود روزنامه مجاهد، اعلامیه حزب توده را مبنی بر پشتیبانی از رجوی چاپ می کند دیگر نمی توان ادعا کرد که این تاکتیک حزب توده برای خدشه دارکردن چهره انقلابی و مستقل آقای رجوی است. شمایی که به خاطر یک پشتیبانی خشک وخالی نوکران روس بخشی از روزنامه خود را به حزب توده می بخشید، اگر مملکت در دست شما بود به ازای این پشتیبانی آیا بخشی از مملکت را به آنان نمی بخشیدید؟» (1)

گروه های دیگری نیز وجود دارند که ازنظر انتخاب تاکتیک و مشی بین دسته اول {سازمان پیکار} و دسته دوم {حزب رنجبران} در نوسان اند و البته وزن چندانی هم در جناح بندی گروه های فعال امروز ندارند. یک گزارش مندرج در شماره امروز رنجبر اشاره ای به این امر دارد: "کمیته نبرد" یکی از گروه های کوچک خط سه که پس از انقلاب با پخش شب نامه به فعالیت پرداخته بود اخیراً پیوستن خود را به سازمان رزمندگان راه آزادی طبقه کارگر اعلام کرد. همچنین بخشی از گروه کوچک تر "مبارزین آزادی خلق ایران" نیز که اخیراً خود چند دسته شده است به رزمندگان پیوستند. این گروه ها عمل خود را در ایجاد یکی از قطب های ایدئولوژیک در جنبش کمونیستی ایران برای پیشبرد امر مبارزه ایدئولوژیک با بقیه، دستیابی به تئوری انقلابی و وحدت با یکدیگر دانستند. (2)

501

منطقه سمیرم در استان اصفهان، با حضور مجدد ناصرخان و خسروخان قشقایی در منطقه، به سمت وضعیت بحرانی پیش می رود. انتخاب خسرو قشقایی برای نمایندگی مجلس نه تنها از اختلافات میان وی با مسئولان نظام نکاسته است، بلکه روزبه روز به خصوص در برخورد با سپاه و نیروهای مذهبی انقلابی

ص: 948


1- نشریه عدالت، شماره 51، 23 تا 30/2/1359، ص2.
2- حزب رنجبران ایران، نشریه رنجبر، شماره 52، 28/2/1359، ص2.

منطقه که نوعی گرایش چپ ضدخانی و ضدفئودالی دارند این وضعیت حدت بیشتری می یابد.

در پیام امروز فرماندهی سپاه اصفهان به فرماندهی سپاه در تهران، آمده است: «پیرو پیام... 18/2/1359 (1) و مذاکرات قبلی جهت پیش بینی درگیری در پادگان سمیرم مدتی است که خان های منطقه در کوه های اطراف سپاه سنگر بندی کرده و با مردم و سپاه درگیر که درنتیجه 2 نفر از برادران زخمی شده اند. هرچه سریع تر اقدامات لازم جهت کنترل و سرکوبی ناصرخان و خسروخان قشقایی و اطرافیانشان به خصوص حسین خان زکی پور به عمل آید.» (2)

ساعتی بعد مسئول تدارکات سپاه اصفهان، پیرو پیام مذکور پیام دیگری بدین شرح به تهران ارسال کرد: «پیرو پیام شماره... [قبلی] درگیری در پادگان سمیرم نیاز مبرمی به 5 دستگاه سیمرغ وانت از نوع بلند جهت حرکت در کوهستان و ضمناً با کمبود اسلحه و مهمات روبه رو می باشیم. با سرهنگ فروزان تماس حاصل شد و صورت نیازمندی ها به ایشان داده شد و قول همکاری دادند. خواهشمند است هرچه سریع تر صورت مزبور را تأیید [کنید] تا اقدام گردد.» (3)

502

از صبح امروز، هم اندیشی سه روزه کمیته های سراسر کشور با حضور آیت الله مهدوی کنی سرپرست کمیته مرکزی و تیمسار ظهیرنژاد فرمانده ژاندارمری و سرپرست ستاد بسیج ملی، کار خود را آغاز کرد.(4)

برنامه سه روزه این هم اندیشی، «بررسی و هماهنگی کار کمیته های سراسر کشور با سایر ارگان های انقلابی و دیگر نهادها» اعلام شده است. ضمناً قرار است درمورد مشکلات و نارسایی موجود در کمیته ها بحث و گفت وگو شود(5) و طرح احتمالی ادغام کمیته ها و کلانتری ها مورد بررسی قرار گیرد. (6)

در اولین روز گردهمایی، آیت الله مهدوی کنی سرپرست وزارت کشور و سرپرست کمیته مرکزی، در سخنانی بر ضرورت اطاعت کمیته ها از کمیته مرکزی و تبعیت نیروهای کمیته از سیاست های کلی دولت تأکید کرد و به طرح نقایص و انتقادات کنونی و نیز راه حل های مورد نظر و درنهایت چشم انداز آینده پرداخت. وی گفت: «چرا کمیته ها اشکالاتی که در کارشان هست

ص: 949


1- * به پیام مزبور در روزشمار 18/2/1359، اشاره شده است.
2- سند شماره 041413 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اصفهان به تهران {فرماندهی}، 28/2/1359.
3- سند شماره 041412 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اصفهان به تهران {عملیات}، 28/2/1359.
4- ** با فروپاشی نهادهای نظامی و انتظامی رژیم گذشته در 22 بهمن 1357، در تمام محلات تهران کمیته های انقلاب به طور خودجوش تشکیل شد. نظر به اینکه مساجد عمده ترین و عام ترین مراکز برپایی تظاهرات در دوران انقلاب بود، کمیته های مزبور به طور طبیعی در مساجد شکل گرفت و به تناسب توانایی روحانی مسجد و کادرهای انقلابی محل، کمیته مربوط وسعت و قوت پیدا کرد. هم زمان با بازسازی شهربانی و ژاندارمری و ارتش ایفای نقش کمیته ها ادامه یافت، ولی به تدریج به سمت نظم و انضباط بیشتر پیش رفت. در ادامه، برخی نارسایی ها و اقدامات خودسرانه عناصر کمیته، انتقاداتی را موجب شد و نیز رشد روزافزون سپاه و تحرک آن در جنبه های مختلف، موجب ایجاد فضایی شد که پیشنهاد انحلال یا ادغام کمیته ها را به طور جدی مطرح می کرد. به خصوص بی تجربگی برخی روحانیون مسئول در کمیته ها و متقابلاً هنر تشکیلاتی و تبلیغاتی گروه های مخالف، صحنه هایی ایجاد می کرد که قابل دفاع نبود. باوجود این مشکلات ضرورت تداوم بقای کمیته ها، امری بدیهی بود؛ بنابراین بایستی برای اصلاح نقایص آن کار می شد. هم اندیشی سه روزه کنونی اقدامی در این مسیر و برای رسیدن به این هدف است.
5- روزنامه جمهوری اسلامی، 29/2/1359، ص6.
6- روزنامه کیهان، 29/2/1359، ص3.

نباید بپذیرند؟ چرا ما حاضر نیستیم عیب های خود را بپذیریم؟ من به برادران روحانی خود عرض می کنم که قدری به خود بیایند تا شاید کارها درست شود؛ چرا که عمل ما به نحوی بوده است که این موضوع منشأ سوءاستفاده دشمن شده است.» (1) وی یادآور شد: «ما باید با جوانان و فکر نسل جوان تا حدودی تفاهم داشته باشیم، در غیر این صورت نمی توان به زور جوانان را به مسجد کشاند. جوان کار می خواهد و اگر به او کار ندهیم می رود دنبال کارهای دیگر.» (2)

آیت الله مهدوی کنی افزود: «درمورد آینده کمیته ها هم بسته به نحوه کارکرد شماست. شما اگر خوب کار کنید، مردم شما را نگه خواهند داشت و برای ادامه کار کمیته ها این مراکز باید سازماندهی جدیدی پیدا کند، باید افراد آموزش سیاسی نظامی و پلیسی ببینند و مؤدب باشند و عملشان باید برای مردم نمونه باشد.» (3)

سرپرست وزارت کشور همچنین گفت: «وقتی که به فلان مأمور می گوید بروید جلوی گروگان گیری در کارخانه را بگیرید، می گوید نخیر ما با کارگر مبارزه نمی کنیم

آقا شما مبارزه با توطئه می کنید نه با کارگر و این توطئه علیه کارگر است. آن وقت به آن آقای پاسدار می گوییم تعطیل کارخانه نه به خاطر احقاق حق آن کارگر است، بلکه به خاطر تعطیل شدن کارهای تولیدی و صنعتی این مملکت است و دراثر خراب شدن اینها ما زمینه های یک کودتای استبدادی را فراهم بکنیم مثلاً شیلی و پس فردا که ملت ما کار نداشت بعد ناگزیر همه دستشان را دراز می کنند و می گوید دوباره محمدرضا برگردد. آیا می خواهید زمینه این فراهم بشود. اینکه ما داد می زنیم این است نه اینکه ما طرف داری از سرمایه می کنیم.» (4)

وی اضافه کرد: «تازمانی که افراد و گروه ها سلاح در دست دارند نمی توان کمیته ها را منحل کرد.» (5) آیت الله مهدوی کنی افزود: «جریانات اخیر نشان داد که این طور نیست که کمیته ها جمع شوند و امام فرمودند کمیته ها باید باشند. تازمانی که افراد غیر و دشمن مسلح هستند، نباید ملت مسلمان را خلع سلاح کرد.» (6)

سرپرست کمیته مرکزی سپس با بیان اینکه «در پیامی که فیدل کاسترو برای من توسط دکتر یزدی فرستاد گفته است شما چگونه می خواهید کمیته ها را جمع کنی، ما اکنون پس از 11 سال کمیته های انقلابی را جمع نکردیم»،(7) تأکید کرد: «باتوجه به اینکه در قانون اساسی اشاره ای به کمیته ها نشده است دوام کمیته ها با وضعی که دارند امکان پذیر نیست، لذا ما درصدد هستیم که فکری به حال کمیته ها کنیم و با تشکیل این سمینار راه حلی برای بهبود بیشتر آن ارائه دهیم.» (8)

در پایان، آیت الله مهدوی کنی گفت ازسوی رئیس جمهور و دیگران پیشنهادهایی درمورد کمیته ها داده شده است که در قالب سه پیشنهاد کلی بررسی خواهد شد. (9)

503

رضا اصفهانی معاون وزارت کشاورزی، در یک مصاحبه مطبوعاتی درمورد مسائل کشاورزی نظیر آب، وام و غیره مطالبی را بیان کرد. مهم ترین مسئله مورد بحث وی، بالطبع متناسب با حساسیت های روز، موضوع معروف به "بندِ ج" بود. بندِ ج، یکی از بندهای چهارگانه مربوط به

ص: 950


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 29/2/1359، ص3.
2- روزنامه کیهان، 29/2/1359، ص3.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 29/2/1359، ص6.
4- همان.
5- روزنامه انقلاب اسلامی، 29/2/1359، ص3.
6- روزنامه جمهوری اسلامی، 29/2/1359، ص6.
7- همان.
8- روزنامه کیهان، 29/2/1359، ص3.
9- روزنامه جمهوری اسلامی، 29/2/1359، ص6.

تقسیم بندی زمین های کشاورزی است که در طرح موسوم به اصلاحات ارضی اسلامی، بعد از انقلاب وجود دارد و راجع به آن اختلافات شرعی و غیرشرعی عدیده ای مطرح و دامن زده شده است. بخش هایی از گزارش روزنامه اطلاعات از مصاحبه وی بدین شرح است:

«رضا اصفهانی درباره رعایت جنبه های اسلامی در طرح اصلاحات ارضی گفت اصولاً این طرح همان طور که اطلاع دارید به خاطر انقلابی بودنش با یک سلسله مخالفت های

زیاد مواجه شد، این مخالفت ها نشان می داد که چقدر فئودال ها نسبت به منافع خودشان احساس خطر کرده بودند. فئودال ها سعی کردند با زدن برچسب کمونیستی به طرح، موانعی بر سر راه اجرای آن ایجاد کنند غافل از آنکه طرح باتوجه به نظرات عالیه اسلام و با همفکری مدرسین بزرگ حوزه علمیه قم همچون آیت الله منتظری و آیت الله مشکینی تهیه شده و همچنین در شورای انقلاب که ارگان قانونی مورد تأیید امام است به تصویب رسیده است که مخالفت با طرح مخالفت با دولت محسوب می شود. وی افزود: علاوه براین در هیئت های اجرا کننده طرح نماینده حاکم شرع حضور دارد تا بر اجرای صحیح و اسلامی طرح نظارت کند. رضا اصفهانی یادآور شد: زیر این طرح قبل از تصویب در شورای انقلاب توسط آیت الله منتظری، آیت الله مشکینی و دکتر بهشتی به عنوان تأیید، امضا شده و اجرای آن بلامانع تشخیص داده شده است. بنابراین چنین طرحی نمی تواند غیراسلامی باشد.» در ادامه گزارش روزنامه آمده است: «رضا اصفهانی درمورد زمین هایی که مشمول تقسیم اراضی خواهد شد، گفت این زمین ها به چهار دسته تقسیم می شوند: 1. زمین های موات و مراتع 2. زمین های مصادره شده 3. زمین های بایر 4. زمین های دایر. وی افزود زمین های نوع اول و نوع دوم متعلق به دولت جمهوری اسلامی است و دولت با رعایت مصالح جامعه و حدود و نیاز و توانایی اشخاص این زمین ها را تقسیم خواهد کرد. درمورد اراضی بایر دولت با رعایت ضوابطی به صاحبان آنها اولویت می دهد تا به عمران آن بپردازند و اگر اقدام نکردند، زمین ها را دراختیار خود می گیرد و بین دهقانان واجد شرایط تقسیم می کند. و اما در زمین های دایر، اگر مالک خود شخصاً به کار کشاورزی مشغول باشد، تا سه برابر مقداری که در عرف محل برای تأمین زندگی کشاورز و خانواده او لازم است زمین دراختیار او می ماند و اگر شخصاً به کشاورزی در آنها اشتغال ندارد و مبلغ درآمد دیگر کافی برای تأمین زندگی خود و خانواده اش ندارد تا دو برابر مقدار مزبور دراختیار او می ماند و در غیر این صورت، کلیه زمین های او مشمول تقسیم خواهند شد. رضا اصفهانی اضافه کرد در تقسیم اراضی دایر بهای زمین های مازاد که مشمول تقسیم می شوند پس از کسر بدهی های مالک به بیت المال پرداخت خواهد شد که این بدهی ها با درنظرگرفتن این مسائل محاسبه می شود اول اینکه مالک حقوق مردم را به صورت فردی ضایع نکرده باشد، دوم اینکه حقوق گروهی [را] فدای منافع فردی خود نکرده باشد و همچنین موجب زیان برای عده ای نشده باشد. رضا اصفهانی یادآور شد با درنظرگرفتن مسئله عرف محل در طرح اصلاحات ارضی، بزرگ مالکی از بین خواهد رفت. وی گفت در عرف محل زمین بزرگ به زمینی گفته می شود که سه برابر زمینی باشد که کشاورز و

ص: 951

خانواده اش برای رفع نیاز های خود و خانواده باتوجه به محیط زندگی احتیاج دارد.»

روزنامه اطلاعات افزوده است: «رضا اصفهانی درمورد هیئت های هفت نفری گفت اولاً بر اجرای اصلاحات ارضی یک ستاد مرکزی که در تهران تشکیل می شود نظارت خواهد کرد که این ستاد از افراد زیر تشکیل شده است: 1. یک نماینده تام الاختیار[وزارت] کشاورزی 2. یک نماینده تام الاختیار وزارت کشور 3. یک نماینده تام الاختیار جهاد سازندگی 4. یک نماینده تام الاختیار دادگستری 5. حاکم شرع. ... رضا اصفهانی یادآور شد هم اکنون هیئت های هفت نفری در بیشتر استان ها تشکیل شده و تقسیم زمین آغاز شده است. وی افزود این طرح هشتاد درصد وی [رضا اصفهانی] را راضی می کند و با طرح اولیه تفاوت هایی دارد و تغییراتی در طرح داده شده است. ... رضا اصفهانی گفت: لایحه اصلاحات ارضی اسلامی که جایگزین لایحه احیای اراضی دولت موقت شده است، جنبه قانونی دارد و با دقت و قاطعیت به اجرا گذاشته خواهد شد.» (1)

504

اعضای شورای فرماندهی سپاه پاسداران امروز، در منطقه دربند تهران با امام خمینی ملاقات کردند. امام خمینی درباره آنچه به عنوان کودتا،(2) این روزها شایع است با بی اعتنایی برخورد کردند و آن را درصورت وقوع هم بی اهمیت و ناموفق شمرده و توضیح دادند که مقدمه یک کودتای موفق این است که ملت خواب بوده یا نظیر افغانستان دولتی مخالف مردم باشد. متن کامل سخنان امام خمینی بدین شرح است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

با قاطعیت باید عمل کرد، هیچ کس نباید اظهار یأس کند، هرکس اظهار یأس کند نمی داند ایران در چه وضعی است. انقلاب ما با کودتا فرق دارد، ایران مثل افغانستان نیست. مردم ایران باید بدانند که حتی فکر کودتا در مغز احدی امکان ندارد وارد شود، زیرا به محض اینکه این خیال در سرش بیاید اول خودش نابود می شود. مگر ملت ما خواب است؟ کودتا مقدماتی می خواهد که یکی از آنها خواب بودن ملت است و دیگر اینکه ارتشی می خواهد که آلت دست باشد، نه ارتش ایران که اکثریت قریب به اتفاقش همراه و همدل ملت است. با چهار نفر مخالف که نمی شود کودتا کرد. این از شایعات دشمن است و عده ای هم ساده اند و گول خورده اند. ملت ما تمام خائنین رژیم سابق را به جزایش رسانده و آنها را بیرون کردند، اگر کسی در ذهنش این مسئله بیاید، ملت ما با چنگ ودندان آنان را خرد می کنند.

الحمد لله ارتش و سپاه و ملت همه باهم اجازه نمی دهند که کسی علیه خودشان قیام کند، سی وپنج میلیون جمعیت است. به حرف های ابلهانه عده ای که در اتاق های دربسته حرف می زنند، گوش ندهید. من اطمینان می دهم که این ملت آسیب پذیر نیست. روزی سفیر شوروی آمد پیش من و گفت افغانستان از ما کمک خواسته است و ما می خواهیم وارد افغانستان شویم، من گفتم البته می شود افغانستان را

ص: 952


1- روزنامه اطلاعات، 28/2/1359، ص12.
2- * ضمیمه دارد؛ بروزهایی از شیوع خبرهای مربوط به کودتا در داخل و خارج کشور.

گرفت، ولی بدانید که نمی توانید دوام بیاورید. تا ملت چیزی را نخواهد نمی شود کاری کرد. حالا فهمیده اند، ولی پایشان گیر کرده است و مسئله همان طور که من گفتم خواهد شد. دولت افغانستان غاصب است و موافق خارجی هاست و مخالف مردم است، ولی در ایران دولت و ملت و ارتش و سپاه همه وهمه از هم می باشند. امریکا آمدن و نظامی پیاده کردن همان، مردم آنان را ازبین بردن همان. و اکنون هم باید بداند که قضیه ایران غیر از افغانستان است، در ایران همه مردم باهم هم صدا هستند.

درهرصورت من از ارتش و سپاه و ژاندارمری تشکر می کنم و امیدوارم همه شما با هم همکاری کنید و بدانید که اگر شهید بشوید موفقید، و اگر هم بر دشمن پیروز بشوید، موفقید. این سرّ پیروزی صدر اسلام است. دشمنان شما نمی توانند این چنین فکر کنند، چون جانشان را دوست دارند و دنبال مال و غنیمت هستند. لشکر روم و ایران را عده ای از اهل ایمان با سلاح های شکسته و با تجهیزات کمشان و تعداد قلیلشان شکست داده اند. ان شاء الله موفق و مؤید باشید.»(1) (2)

505

امام خمینی به دلیل بیماری قلبی از قم به تهران انتقال یافته بودند، اما پس از بهبود، به علت کثرت مراجعات دولتمردان و ضرورت های ناشی از وضعیت خاص کنونی، اقامت ایشان در تهران و دخالت در اموری که قبلاً گمان می رفت در سیر عادی جلو خواهد رفت، امری ناگزیر شد.

امام بعد از مدتی اقامت در خانه ای در منطقه دربند، در ساعت 10 امشب، به خانه ای در جماران واقع در جنب حسینیه جماران، نقل مکان کردند. گزارش خبرنگار کیهان دراین باره چنین است: در ساعت 10 امشب، «امام خمینی رهبر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران به اقامتگاه جدید خویش که منزل بسیار کوچک و ساده ای در جماران است، نقل مکان کردند. در مسیر راه مردم جماران که بی صبرانه انتظار امام امت را داشتند با فریاد درود بر خمینی و الله اکبر مقدم رهبر انقلاب را گرامی داشتند و در چندین محل قربانی کردند. رهبر انقلاب پس از ورود به اقامتگاه جدید و کمی استراحت به حسینیه مجاور اقامتگاه رفتند و مستقبلین را مورد تفقد قرار دادند. در این مراسم حجت الاسلام موسوی خوئینی ها نماینده مجلس شورای ملی، ضمن

ص: 953


1- * در بازتاب سخنان امروز امام خمینی، روز بعد بخش فارسی رادیو لندن از قول خبرنگار خود، تحلیلی را پخش کرد که در آن آمده است: «بالاترین مقام کشور با ردکردن امکان کودتا به شایعات مربوط به آن وجهه ای داده است. در جراید گزارش هایی [راجع] به تجاوز به قلمرو هوایی ایران فرودگاه های سری امریکایی حضور دشمن در تمام مرزها منتشر شده است. در تهران انفجار بمب صورت می گیرد. در خوزستان خرابکاری ادامه دارد، سفارتخانه ایران در لندن اشغال می شود. در کردستان آتش جنگ شعله ور است. مقامات ایرانی این رویدادها را زیر سر جاسوس های امریکایی، عمال عراق، پشتیبانان آخرین نخست وزیر رژیم شاه یعنی شاپور بختیار و ضدانقلابیون می دانند. اعضای یک گروه اسلامی افراطی اعلامیه هایی بین مردم توزیع کرده اند و در آن توضیح داده اند که در صورت کودتا چه باید بکنند. این اعلامیه ها وارد جزئیات مفصلی شده اند. حتی پرزیدنت بنی صدر گفته است که او خبر دارد که 96 تن از عمال امریکایی به داخل ایران رخنه کردند و اضافه کرد که اگر اتفاقی بیفتد مقصر را ارتش ندانید.» [خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 62، 30/2/1359، ص12، بخش فارسی رادیو لندن، 29/2/1359] یادآوری می شود بی بی سی به اعلامیه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی درباره کودتا اشاره دارد که روز 24/2/1359 منتشر شد.
2- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی{ره}، صحیفه امام {مجموعه آثار امام خمینی(ره})، جلد12، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ پنجم 1389، صص 303 و 304.

خوشامد به امام خمینی، گفت: ... بااینکه به نظر من اقامتگاه قبلی با همه نیاز مبرمی که به آن محل بود، محلی ساده و چیزی بیش از حد معمول نبود و به اصطلاح امروز منزل طاغوتی نبود، ولی باز هم معلم بزرگ انقلابمان و رهبرمان باتوجه به اینکه بسیاری از افراد ملت ما هنوز مسکن لازم به حد نیاز را ندارند، بسیاری از فرزندان ایشان در زاغه ها، حلبی آبادها و در حصیرآبادها زندگی می کنند، حضرت امام نمی توانستند در آن منزل زندگی کنند، تأکید فرمودند که باید حتماً منزلی با حداقل امکان و بسیار معمولی باشد، ... لذا این منزل تهیه شد.» (1)

بخش هایی از اولین سخنرانی امام خمینی در حسینیه جماران بدین شرح است: «من مدتی است که به این نزدیکی با عزیزان و دوستانم مواجه نشده ام و امشب، بسیار مسرور هستم که با برادران و خواهران خودم در اینجا مواجهم. من از زحمت اهالی این محل جماران تشکر می کنم که زحمت زیادی کشیدند، درصورتی که من خدمتی به آنها نکردم. امیدوارم خداوند همه آنها را از همه بلیات حفظ کند و از شر شیاطین خصوصاً شیطان بزرگ حفظ کند. ... چنانچه گفته می شود که دولت امریکا می خواهد نظامی بیاورد و این مملکت را به خاک وخون بکشد، باور نکنید اولاً و ثانیاً اگر بیاید، خواهد سزای خودش را ببیند. ما از محاصرات اقتصادی و محاصرات نظامی و دخالت های نظامی ابرقدرت ها نمی ترسیم.» (2)

(محل اقامت جدید امام خمینی در جنب حسینیه جماران

حجت الاسلام موسوی خوئینی ها: معلم بزرگ انقلابمان تأکید فرمودند باید حتماً منزلی با حداقل امکان و معمولی باشد، لذا این منزل تهیه شد.)

امام خمینی در بخش دیگری از سخنانشان گفتند: «تکلیف ما این است که در مقابل ظلم ها بایستیم، تکلیف ما این است که با ظلم ها مبارزه کنیم، معارضه کنیم، اگر توانستیم آنها را به عقب برانیم که بهتر، و اگر نتوانستیم به تکلیف خودمان عمل کردیم. این طور نیست که ما خوف این را داشته باشیم که شکست بخوریم. اولاً که شکست نمی خوریم، خدا با ماست و ثانیاً، بر فرض اینکه شکست صوری بخوریم شکست معنوی نمی خوریم و پیروزی معنوی با اسلام است، با مسلمین است، با ماست.» (3)

ضمیمه گزارش495: مطالبی درباره سرهنگ ایرج نصرت زاد یکی از شخصیت های تأثیرگذار در مقطع آغازین درگیری های سنندج

در زمان حرکت ستون اعزامی به سنندج در اواخر فروردین 1359 که با اقدام گروه های مسلح غیرقانونی به ویژه کومه له به آغازی برای جنگ در سنندج تبدیل شد، سرهنگ ایرج نصرت زاد فرمانده تیپ 1 لشکر 28

ص: 954


1- روزنامه کیهان، 29/2/1359، ص3.
2- صحیفه امام، پیشین، صص 305 و 306.
3- صحیفه امام، پیشین، ص306.

سنندج بود. آنچه سرگرد ملاحیدر هم قطار نصرت زاد گفت و در متن گزارش آمد، شاید ظاهراً کمی اغراق آمیز به نظر بیاید، اما درواقع قضیه نصرت زاد فراتر از آنچه ذکر شد با مضامینی چون شجاعت، ایثار، شکنجه، مظلومیت و قهرمانی همراه است. در کتاب 22 روز حماسه و ایثار در سنندج که نه به همت ارتشی ها بلکه به قلم یک سپاهی، مجید نداف، نوشته شده حضور نصرت زاد بسیار پررنگ و برای ذهن خواننده غیرقابل عبور است. مواردی از این حضور و تأثیر شگرف، به نقل از کتاب یادشده در اینجا ذکر می شود:

«در فضایی آکنده از تبلیغات و جنگ روانی گروه ها علیه فرمانده لشکر 28 و تلاش مؤثر آنها در مرعوب ساختن وی و فرمانده ستون متوقف شده،نصرت زاد داوطلبانه پیش قدم شد تا ستون را تحت فرماندهی و هدایت خود به حرکت درآورد. بنابراین جناب سرهنگ نصرت زاد مأموریت یافت که راهی برای عبور ستون از کنار سنندج {بدون ورود به شهر} شناسایی کند. نامبرده با عناصر خود به شناسایی ادامه داد و راه خاکی کنار رودخانه قشلاق را که به سه راهی سقز منتهی می شود و تأسیسات سد قشلاق نیز در حوالی آن محور بود، پیشنهاد کرد. سه راهی سقز و تأسیسات سد قشلاق توسط گردان116 تیپ 1 حفاظت می شد. شب که سرهنگ نصرت زاد از آخرین شناسایی خود مراجعت کرده بود، هوا سرد بود، در اتاق فرمانده لشکر مشغول گرم کردن خود به وسیله بخاری علاءالدین بود. او که با پوتین به داخل نهر آب رفته بود جوراب ها و مقداری از شلوارش خیس شده بود. ازاین رو مشغول خشک کردن آنها بود و مرتب تأکید می کرد که فردا تکلیف را یکسره خواهیم کرد و هرطور شده ستون را از همین راهی که شناسایی شده عبور خواهیم داد. از صحبت ها و حرکات نامبرده تصمیم و اراده قوی مشهود بود.» (1)

{حضور پررنگ و تأثیرگذار ایرج نصرت زاد، در مقطع آغازین درگیری های سنندج }

در بخش دیگری از این کتاب آمده است: «نصرت زاد فرمانده تیپ یکم از لشکر28 کردستان بود که تاکنون چندبار فراتر از حیطه مسئولیت خویش ظاهر شده بود. در زمانی که بسیاری از افسران غیرداوطلبانه و بالاجبار در ناحیه کردنشین ایران حضور پیدا می کردند او داوطلبانه هم زمان با ورود چهل نفر دیگر از نظامیان انقلابی پا در صحنه خونین کردستان گذاشت و همواره در کانون توجهات خودی و دشمن قرار داشت. غیرت و شرافت او در لابه لای سطوری که قاتلان او تقریر کرده اند شفاف تر و بیش از این سطور نمایان است. اگرچه عمق کینه مهاجمان مسلح نسبت به او بسیار زیاد و به این دلیل بود که او در شرایط حساس مجبور به دخالت داوطلبانه در تعاملات سازش کارانه نمایندگان دولت گردیده، بدون واهمه و بی پروا سلسله مراتب را پشت سر می گذاشت و رشته های خیانت به منافع ملی را پنبه می ساخت. ... او پس از چهار روز ممانعت گسترده از ستون کشی نظامی توسط گروه ها زمینه ای فراهم ساخت تا سنندج، بلکه کردستان ایران از بحران خارج شود. معلوم نبود با همه شداید و ضعف و قوت های معمول در روز یکشنبه 31/1/1359، غیر از آنچه رخ داد چه اتفاقی می افتاد، ولی قدر مسلّم به لحاظ ترافیک مذاکرات و بده بستان های سیاسی هیچ امیدی به حل مسالمت آمیز توأم با حفظ کیان نظام نبود. جمهوری اسلامی خطرات زیادی را پیش رو داشت. اقدام داوطلبانه نصرت زاد موجب شد قبل از تحکیم و توسعه کامل حاکمیت مارکسیستی توسط گروه ها در شهرهای بزرگ کردستان و حمایت گسترده تر کشورهای بیگانه از آنها از ریشه دوانیدن آنها جلوگیری شود. ...

این مسئله که برون رفت از شرایط سخت سیاسی نظامی آن زمان جز با ایثار و جان فشانی نصرت زاد میسر نبود در اعتراف گونه های قاتلان او نیز مشهود است. تحلیل های بعدی فرمانده کل نظامی کومه له نشان می دهد حرکت دادن ستون توسط نصرت زاد {به مثابه زمینه های ورود سایر نیروهای انقلابی در صحنه} چهره اردوگاه خودی را از انفعال به فعال تغییر و ضعف های خودی را به اردوگاه مقابل انتقال داد. ...

می توان گفت در کمینگاه جاده قشلاق، گروه های مسلح غیرقانونی فقط از بابت گذشته و حال از نصرت زاد انتقام نمی گرفتند، بلکه به لحاظ آینده ای که پیش روی آنها قرار گرفته بود نیز بغض و کینه شان را خالی کردند.

ص: 955


1- مجید نداف، 22 روز حماسه و ایثار در سنندج، تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه جامع امام حسین{ع}، 1389، ص117.

درواقع با صبر و درایت نصرت زاد و سایر مدافعان انقلاب اسلامی بعد از او گروه ها به خاطر مقاومت کور دربرابر جمهوری اسلامی بی آینده شدند و این دستاورد کمی نبود که مهاجمان مسلح به راحتی از آن عبور کنند. ...

نصرت زاد در آخرین لحظاتی که در محاصره مهاجمین زیر رگبار گلوله و آتش خمپاره آنها قرار داشت و فقط به همراه یکی دو نفر مجروح منتظر شهادت بود، همان روحیه و عکس العمل را از خود نشان داد که در جریان صلح تحمیلی طی چهار ماه قبل از آن در سنندج از خود بروز داده بود. او چون هیچ مشروعیت و اعتباری برای عناصر مسلح گروه ها قائل نبود و از باج خواهی گروه ها و باج دهی به آنها در رنج و مشقت روحی به سر می برد، از اولین روز خروج اجباری سپاه پاسداران از کردستان و سنندج به نحوی از انحا و بدون هیچ ترس و واهمه ای این اعتقاد و برداشت خود را به ظهور می رساند. در آن روزی که پاسدارها غریبانه و گریان هریک کوله پشتی خود را به دست گرفته به طرف هلیکوپتر می رفتند... نصرت زاد یکسره به بچه های پاسدار پیوست و یک یک آنها را در آغوش گرفت. با این کار کمی از شدت اندوه آنها کاسته شد. حداقل یک نفر بود که از رفتن آنها خوشحال نبود. ...

علائم و آثار موجود روی بدن شهید سرهنگ نصرت زاد، نشانگر این بود که وی هنگام اسارت به شدیدترین وجه شکنجه شده، به طوری که گردن، فک و شانه او زیر لگد خرد شده بود. مهاجمین پس از دادن شکنجه های فراوان او را به شهادت رسانده و جنازه شهید را در بیابان های سنندج رها کردند. ...

ستیزه جویان کومه له به آن همه آزار و اذیت و کشتن سبعانه ایرج نصرت زاد که در زمان شهادت لباس اسارت به تن داشت اکتفا نکردند و پیکرش را در روز بعد درحالی که سر

و دست او از عقب خودروی وانت آویزان شده بود در میان شهر گرداندند و به این شکل به سرور و قدرت نمایی پرداختند، غافل از آنکه انعکاس این خبر و تشدید هجمه های جسورانه مهاجمین به مراکز مهم سنندج، انگیزه های دفاع و مقابله با آشوبگران را در تهران برانگیخت و سرآغاز تصمیمات امنیتی جدیدی در منطقه سنندج و کل ناحیه کردنشین ایران گردید. ...

طبق یک گزارش دیگر عناصر ضدانقلاب، همچنین بلوز سرتیپ نصرت زاد را برروی چوب دستی آویزان کرده و در خیابان های شهر به گردش درآوردند تا به زعم خود روحیه مردم را تقویت کنند.» (1)

در گزارش دیگری از کتاب آمده است: «فرمانده ضدانقلاب خم شد و چانه نصرت زاد را گرفت و فشار داد و گفت در چه حالی فرمانده؟ مرا می شناسی؟ من سرتیپ یحیوی، یادت می آید؟ نصرت زاد آب دهانش را گرد کرد و به صورت یحیوی انداخت. نشست کنار نصرت زاد و گفت ببین سرهنگ، من و تو نان ونمک شاهنشاه را خورده ایم. اشتباه کرده ای، گولت زده اند، مغزت را شستشو داده اند، باشد قبول دارم. اگر به سربازهای پادگان بگویی دست از مقاومت بردارند و تسلیم شوند به شرافتم قسم می خورم خودت و خانواده ات را صحیح وسالم بفرستم به یک کشور اروپایی.

تو از شرافت حرف می زنی نمک به حرام؟ تویی که به کشور و مردمت خیانت می کنی! من هم قسم خورده ام تا آخرین قطره خونم از کشورم دفاع کنم.

یحیوی بلند شد. لگدی به شکم خونی نصرت زاد کوبید و رو به جوانک گفت کارش را تمام کن. نصرت زاد گفت مرا بکش فقط بگذار وصیتم را به سربازانم بگویم. یحیوی تف کرد رو به زمین و گفت حیف از تو. حیف از تکاوری مثل تو! بی سیم آوردند. نصرت زاد گوشی را گرفت: عقاب، عقاب! عقاب، عقاب، شاهین! عقاب به گوشم. من سرهنگ ستاد ایرج نصرت زاد در آخرین لحظات عمر سربازی خویش چند نکته برای هم رزمانم وصیت می کنم...» (2)

ضمیمه گزارش 504: بروزهایی از شیوع خبرهای مربوط به کودتا در داخل و خارج کشور اخیراً بعضی گروه های اسلامی طرف دار نظام {ازجمله سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی} هشدارهایی به ارتشی های مؤمن به انقلاب داده اند و شواهدی بر طرح ریزی یک کودتا در محافل مختلف و نیز در منابع حزب توده ابراز می شود.

در خارج کشور نیز این قضیه رسانه ای شده است. به گزارش خبرگزاری فرانسه از لندن، هفته نامه ساندی تایمز {چاپ لندن} در شماره امروز خود نوشت: تبعیدی های ایران در فرانسه، انگلیس و امریکا درصدد توطئه ای برای برقراری رژیم سلطنتی و به وجودآوردن یک حکومت نظامی مرکب از 7 ژنرال در ایران هستند. این توطئه را ارتشبد غلامعلی اویسی طرح ریزی کرده است و تاکنون درحدود 7 هزار افسر به وی پیوسته اند. مخارج این توطئه ازجانب چند کشور عربی مثل عربستان سعودی، عراق و مصر و همچنین چند کمپانی صنعتی تأمین می شود و هدف آن اشغال ایران ازطریق عراق و به دست گرفتن کنترل کشور توسط

ص: 956


1- همان، صص 131 127.
2- همان، ص170.

یک نیروی 90 هزار نفری می باشد. چند تن از این تبعیدیان اعلام کرده اند که این عمل ضدانقلابی بسیار خونین خواهد بود و به ویژه هدف از این کار سرکوبی کمونیست ها است. پاریس نقطه مرکزی این هماهنگی تبعیدیان ایرانی است و اخیراً مبالغ هنگفتی توسط بازرگانان ایرانی، اعضای خانواده شاه مخلوع، کشور های غربی و حتی کشورهای افریقای جنوبی و اسرائیل به پایتخت فرانسه سرازیر شده است. (1)

رادیو لندن نیز این گزارش را در بخش فارسی خود بازگو کرد و افزود: «اما سؤال اینکه اینها چرا آشکارا از طرح خود سخن می گویند آنها دلیلشان این است که می خواهند حمایت دیپلماتیک و معنوی ممالک غربی را به دست آورند. مرکز اصلی مخالفت با حکومت آیت الله خمینی شهر پاریس است که شاپور بختیار آخرین نخست وزیر رژیم شاه و ژنرال آریانا یکی از فرماندهان ارتش سابق ایران در آن اقامت دارند. هفتة گذشته شاپور بختیار در خانه خود در پاریس که به شدت تحت محافظت قرار دارد گفت که با گروه مزبور تماس داشته و ژنرال اویسی را ملاقات کرده است، اما همکاری خود را با او به کلی تکذیب کرد. در مقاله ساندی تایمز چنین آمده است که این گروه به حمایت بختیار نیاز دارند و او ظاهراً حاضر است با آنان همکاری کند هرچند در برخی موارد با آنان مخالفت هایی داشته باشد.» (2)

ص: 957


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 62، 30/2/1359، صص 2 و 3، لندن خبرگزاری فرانسه، 18 مه 1980 {29/2/1359}.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 61، 29/2/1359، ص4، بخش فارسی رادیو لندن، 28/2/1359.

ص: 958

روزشمار جنگ دوشنبه 29 اردیبهشت 1359 4 رجب 1400 19 مه 1980

506

مصوبه روز گذشته وزیران امور خارجه کشورهای عضو بازار مشترک اروپا در ناپل مبنی بر مجازات های اقتصادی ایران، دو ویژگی قابل توجه دارد: اول اینکه این مصوبه بر قطعنامه ای استوار است که در روز دهم ژانویه {20/10/1358}، ازطرف امریکا به شورای امنیت سازمان ملل پیشنهاد(1) و با وتوی اتحاد جماهیر شوروی مواجه شده بود. (2) ویژگی دوم که اهمیت بیشتری دارد ابعاد و پیامدهای آن است که بدین صورت می باشد: «در پیامد این تحریم روابط سرمایه ای با ایران قطع می شود، هرنوع ترانسپورت و حمل ونقل کالا از راه هوایی، زمینی و به وسیله کشتی به ایران ممنوع می شود و از دادن هرگونه اعتباری به شرکت ها و کارخانه ها جهت صدور اجناس به ایران خودداری می گردد، صدور مواد غذایی و دارویی از این مقررات مستثنی شده است، به غیر از آن درمورد تحریم ها نیز محدودیت هایی پیش بینی شده است که از شدت و سنگینی عواقب آن تا حدودی می کاهد، مثلاً قراردادهایی که تا قبل از بروز گروگان گیری در تهران یعنی روز چهارم نوامبر سال 1979 با ایران منعقد شده اند مشمول این تحریم نخواهند بود و قراردادهایی هم که بعد از آن تاریخ میان ایران و کشورهای عضو جامعه اروپایی منعقد شده اند باید اجرا یا عدم اجرای مفاد آن به نظر مقامات دولت های مربوطه رسانده شده و مورد تصویب آنان قرار بگیرد. این محدودیت نیز به نوبه خود آزادی عمل هریک از کشورها را تا حدودی تأمین می کند و آن هم به این جهت که عواقب تحریم های اقتصادی علیه ایران برای کشورهای عضو جامعه اروپایی به مراتب از عواقب ناشی از آن برای امریکا سنگین تر است.» (3)

در واکنش به این مصوبه در آلمان، هانس دیتریش گنشر وزیر امور خارجه آلمان فدرال،

ص: 959


1- * درباره این قطعنامه، در روزشمار 28/2/1359 توضیح داده شده است.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 62، 30/2/1359، ص4، بخش فارسی رادیو کلن، 29/2/1359.
3- همان.

امروز، اظهارعقیده کرد که مجازات های اقتصادی مزبور قبل از هر چیز دارای ارزش سیاسی است. هدف از این کار مجازات به آن صورتی که تصور می شود نیست بلکه آزادی گروگان های امریکایی در یک مهلت مقرر است. (1)

در انگلستان، دولت این کشور در نشست فوری خود تصمیم گرفت که تحریم های انگلستان درمورد ایران شامل قراردادهای منعقد شده از تاریخ چهارم نوامبر 1979 {13 آبان 1358}، بشوند و بسیاری از نمایندگان محافظه کار در مجلس عوام انگلستان از این تصمیم به شدت انتقاد و دولت مارگارت تاچر را متهم به دروغگویی در مجلس عوام کردند، زیرا وی ابعاد اقدامات علیه ایران را مشخص نکرده بود. حزب کارگر انگلستان و سایر نمایندگان محافظه کار گفتند که تحریم ها باید فقط از زمانی که کشورهای عضو جامعه اقتصادی اروپا به آن رأی مثبت داده اند یعنی 17 ماه مه انجام شود. (2)

در امریکا، سخنگوی وزارت امور خارجه این کشور گفت که امریکا ترجیح می داد مجازات های تعیین شده، قراردادهای قبلی را هم دربرمی گرفت. وی اضافه کرد که درعین حال امریکا مشکلات پیش روی جامعه اروپا درپی تعیین این مجازات ها را نیز درک می کند. (3)

در ایران ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور، گفت که محکوم کردن ایران و شرکت در تحریم اقتصادی علیه آن یک حرکت بی ثمر است که هیچ نتیجه مثبتی به بار نخواهد آورد. به جای آن کشورهای اروپایی باید پیشنهادهای اساسی در پیش گذارند و با میانجیگری به حل آن کمک کنند. حجت الاسلام دکتر باهنر عضو شورای انقلاب نیز در یک گفت وگوی اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری پارس گفت: «من اصلاً این نوع تحریم ها را برای انقلاب لازم می دانستم، زیرا اگر ما می خواستیم با وضعی عادی کارمان را ادامه بدهیم فکر می کردیم حتماً با این نوع روابط سیاسی و اقتصادی باید ادامه حیات بدهیم و تصور نمی کردیم جامعه ما می تواند به صورت دیگری زندگی کند. این ضربه ها لازم است و اصلاً تحریم اقتصادی برای ما خدمت و فرصت مناسبی است، زیرا ما می توانیم تجربه کنیم و ببینیم آیا می توانیم سطح تولید را بالا ببریم و نیازهای غذایی مان را رفع کنیم. درزمینه مسائل صنعتی تا حدی تلاش کنیم روی پای خود بایستیم.» (4)

دراین حال، گزارش خبرگزاری فرانسه، نظیر بسیاری از تفسیرهای خبرگزاری ها و رسانه های جهان، از کم اثربودن مصوبه فوق علیه ایران حکایت دارد. در این گزارش آمده است: «مذاکراتی که توسط قطب زاده وزیر امور خارجه ایران، انجام شده تدارکات ایران را درصورت محاصره کامل ازجانب کشورهای غربی تضمین می کند و سوئیس و اسپانیا نیز پذیرفته اند که در این محاصره شرکت نکنند و ایتالیا قول داده است که در جامعه اقتصادی اروپا موضع بسیار معتدلی داشته باشد. از سوی دیگر، کویت، امارات عربی و ابوظبی طرحی را برای کمک اقتصادی به

ص: 960


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 31/2/1359، ص12.
2- روزنامه بامداد، 31/2/1359، ص3.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 62، 30/2/1359، ص16، بخش عربی رادیو لندن، 29/2/1359.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 29/2/1359، ص3.

ایران تهیه کرده اند که احتیاجات این کشور را به مواد غذایی و دارویی و مواد اولیه تأمین می کند. در خاتمه، جمهوری دمکراتیک آلمان، چکسلواکی و رومانی متعهد شده اند که درصورت توقف برنامه های عمرانی ای که غربی ها در ایران آغاز کرده اند، این برنامه ها را به پایان رسانند.» (1)

507

از آنجا که به نظر می رسد مصوبه اروپایی جدید تحریم ایران نتواند مقاومت ایران را بشکند، در محافل مختلف، پیشنهاد هایی برای آزادی مسالمت آمیز گروگان ها مطرح و تحلیل می شود.

خبرگزاری فرانسه از پاریس از قول یک منبع کاملاً آگاه از طرحی خبر داد که «به محض افتتاح مجلس ایران ارائه خواهد شد.» طبق این طرح، «گروگان ها در سه مرحله آزاد خواهند شد. در اولین مرحله 3 نفر امریکایی که در وزارت امور خارجه هستند آزاد می شوند. در مرحله دوم، یعنی هنگام شروع مذاکرات بین ایران و امریکا درباره 15 میلیارد دلار مورد اختلاف، 40 نفر دیگر آزاد می گردند و در مرحله سوم 10 نفر دیگر که ازنظر ایرانیان جاسوس هستند، هنگام امضای یک قرارداد صلح و بی طرفی بین تهران و واشنگتن آزاد می شوند.»

این منبع اضافه کرد که سفر اخیر قطب زاده به فرانسه، سوئیس، ایتالیا و کشورهای حوزه خلیج فارس برای آماده کردن همین طرح صورت گرفته است.(2) همین منبع گفت که الجزایر و سوریه هم اکنون مشغول کار روی ایجاد یک کمیسیون اسلامی برای بررسی جزئیات طرح هستند. درعین حال، تشکیل یک کمیسیون متشکل از عده ای کارشناس برای میانجیگری درباره اختلافات مالی ایران و امریکا به عهده سوئیس و الجزایر گذاشته شده است. (3)

یادآوری می شود پس از قطع رابطه امریکا با ایران {فروردین 1359}، سوئیس به عنوان حافظ منافع امریکا در ایران و الجزایر به عنوان حافظ منافع ایران در امریکا تعیین شده است.

508

درپی قطع رابطه امریکا با ایران، امروز مشخص شد که امریکا نه تنها ویزای جدید به ایرانی ها نمی دهد، بلکه ویزاهای قبلی هم ازنظر اعتبار با مشکلاتی روبه رو است. از سوی دیگر آنچه در محافل سیاسی "چراغ سبز" اتحاد جماهیر شوروی آن هم از نوع معتبر آن خوانده می شود، امروز، بروزی واضح و آشکار داشت که درعین حال، سردی مقامات ایران نیز یک بار دیگر آشکار گردید.

ص: 961


1- روزنامه بامداد، 30/2/1359، ص3.
2- * به دلیل فضای ضدامریکایی خاص کنونی که هرگونه مذاکره و راه حل مبتنی بر آن هم ازطرف بسیاری مدافعان به شدت سرزنش می شود و هم فضای تبلیغاتی مناسبی برای مخالفان نظام فراهم می آورد، مطرح شدن رسانه ای این گونه اقدامات با سکوت و نه تأیید یا تکذیب مقامات مواجه است.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 62، 30/2/1359، ص1، پاریس خبرگزاری فرانسه، 19 می 1980 {29/2/1359}.

درمورد ویزا و تقاضاهایی که برای ورود به امریکا ازطرف ایرانیان وجود دارد، امروز، اریک لانگ سفیر سوئیس در ایران در نامه ای به کیهان اطلاعیه این سفارت را دررابطه با عدم صدور ویزای ورود به امریکا ارسال کرد. متن اطلاعیه سفارت سوئیس در ایران به این شرح است: «سفارت سوئیس در تهران که حافظ منافع دیپلماتیک و کنسولی ایالات متحده امریکا در ایران می باشد، پس از تماس با مقامات ذی صلاح امریکا به درخواست های متعددی درباره صدور ویزای ورود به ایالات متحده امریکا ذیلاً پاسخ می دهد.

1. به موجب قوانین امریکا، ویزای ورود به قلمرو ایالات متحده امریکا صرفاً باید توسط کارمندان مربوطه دولت امریکا صادر شود. بالنتیجه، متقاضیان ویزای ورود به امریکا نباید درخواست هایشان را به قسمت منافع امریکا در سفارت سوئیس تسلیم دارند، بلکه آنها باید درخواست هایشان را به یکی از سفارتخانه ها یا کنسولگری های ایالات متحده امریکا در خارج از ایران بدهند.

2. کلیه ویزاهای ورود به قلمرو ایالات متحده امریکا که قبل از هجدهم فروردین ماه 1359،(1) برابر با هفتم آوریل 1980، برای اتباع ایرانی صادر شده است باطل بوده و برای ورود به قلمرو امریکا نمی باشد مگر آنکه معتبربودن آن پس از تاریخ هجدهم فروردین 1359، در یکی از سفارتخانه ها یا کنسولگری های ایالات متحده امریکا در خارج از ایران تأیید شده باشد.

3. مقامات امریکا درباره اعطای ویزای ورود به اتباع ایرانی متذکر شده اند که سفارتخانه ها و کنسولگری های ایالات متحده امریکا در خارج از ایران صرفاً به درخواست های مربوط به موارد بشردوستانه ممکن است ترتیب اثر دهند.» (2)

از سوی دیگر امروز، سه پیام از عالی ترین مقامات شوروی به ایران واصل شد؛ برژنف رهبر شوروی {صدر هیئت رئیسه شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی}، دو پیام برای امام خمینی و بنی صدر ارسال کرد که تفاوت دو پیام مزبور ازلحاظ اهمیت، بسیار معنی دار بود. وزیر امور خارجه شوروی نیز پیامی برای قطب زاده فرستاد.

متن کامل پیام برژنف به امام خمینی بدین شرح است:

«حضرت آیت الله روح الله الموسوی الخمینی رهبر جمهوری اسلامی ایران

تهران- ازطرف هیئت رئیسه شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و شخص خودم به مناسبت شصتمین سالگرد برقراری روابط سیاسی بین کشورهای ما به آن حضرت و مردم دوست جمهوری اسلامی ایران تبریک می گویم. اتحاد شوروی در روابط خود با ایران همواره بر اصول سیاست خارجی لنین یعنی برابری حقوق، احترام به حق حاکمیت، تمامیت ارضی و عدم مداخله در

ص: 962


1- * آخرین روز وجود رابطه سیاسی بین دو کشور ایران و امریکا.
2- روزنامه کیهان، 29/2/1359، ص2.

امور داخلی یکدیگر تکیه کرده و می کند. مردم شوروی نسبت به مبارزه عادلانه مردم دلیر ایران علیه دسیسه های امپریالیسم و استعمار به خاطر

حق مالکیت بر ثروت های طبیعی خود و تأمین حق مالکیت، استقلال و تمامیت ارضی میهن خود احترام فراوان و حسن نظر قائل است. اظهار اطمینان می نمایم که روابط اتحاد شوروی و ایران در آینده نیز در راه دوستی، حسن هم جواری و همکاری متقابلاً مفید پیش خواهد رفت.

لئونید برژنف، مسکو، کرملین، 19 ماه مه سال 1980» (1)

متن کامل پیام برژنف به بنی صدر نیز بدین قرار است:

«جناب آقای ابوالحسن بنی صدر

رئیس جمهوری اسلامی ایران

تهران به مناسبت شصتمین سالگرد برقراری روابط سیاسی بین اتحاد شوروی و ایران تبریکات خود را به شما، آقای رئیس جمهور، ابراز می دارم.

لئونید برژنف، مسکو، کرملین، 19 ماه مه سال 1980» (2)

{پیام های معنی دار لئونید برژنف رهبر شوروی به مقامات ایران و تفاوت چشمگیر جایگاه امام خمینی و بنی صدر ازنظر وی}

متن کامل پیام آندره گرومیکو به قطب زاده چنین است:

«جناب آقای صادق قطب زاده

وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران

تهران شصتمین سالگرد برقراری روابط سیاسی بین اتحاد شوروی و ایران را به شما، آقای وزیر، تبریک می گویم.

آ. گرومیکو، مسکو، 19 ماه مه 1980» (3)

در چارچوب آنچه ذکر شد {چراغ سبز بلوک شرق و تکرار برخورد سرد مقامات ایران}، خبری که امروز ارگان حزب توده درمورد بیانیه پیمان ورشو درج کرد نیز قابل ملاحظه است. در این مطلب با عنوان "اعضای پیمان ورشو پشتیبانی خود را از حق ملت ایران برای تعیین سرنوشت اعلام و اقدام تجاوزکارانه امریکا علیه ایران را محکوم کردند"، آمده است: «رهبران هفت کشور عضو پیمان ورشو {اتحاد شوروی، بلغارستان، جمهوری دمکراتیک آلمان، چکسلواکی، رومانی، مجارستان و لهستان} در اجلاس کمیته سیاسی مشورتی این پیمان در ورشو، بیانیه مهمی منتشر کردند که خلاصه آن به شرح زیر است.» (4)

{پیام تبریک آندره گرومیکو وزیر امور خارجه شوروی به همتای ایرانی خود به مناسبت شصتمین سال برقراری روابط سیاسی بین اتحاد شوروی و ایران}

ص: 963


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 31/2/1359، ص12.
2- همان.
3- همان.
4- روزنامه نامه مردم، 29/2/1359، ص6.

در ادامه مطلب بخش هایی از بیانیه مربوط به مسائل جهانی به خصوص درباره پیمان ناتو، مسائل غرب آسیا و... ذکر شده و ازجمله درخصوص موضع اعلام شده در این بیانیه در قبال ایران آمده است: «کشورهای پیمان ورشو پشتیبانی کامل خود را از حق ملت ایران برای تعیین مستقلانه سرنوشت خود، بدون هیچ گونه مداخله خارجی اعلام کردند و اقدام تجاوزکارانه امریکا را علیه ایران قاطعانه محکوم ساختند. کشورهای پیمان ورشو این اقدام را زورگویی خشن و نقض حاکمیت یک کشور مستقل تلقی کردند و ضمن تأکید به احترام به مقاوله نامه های وین اعلام کردند که با هیچ بهانه ای نمی توان نقض حاکمیت و اعمال فشار را توجیه کرد. مشکل کنونی در روابط ایران و امریکا باید براساس دوری جستن از هرگونه اقدام جنگی و توسل به زور حل شود. کشورهای پیمان ورشو در بیانیه خود نقش مؤثر کشورهای غیرمتعهد را در راه صلح مورد تأیید قرار دادند.» (1)

از سوی دیگر، رادیو لندن، اظهارات تازه بنی صدر درمورد شوروی را چنین انعکاس داد: «درمورد اثرات تحریم اقتصادی رئیس جمهوری ایران گفت وی ترجیح می دهد که هرگونه محدودیت و زیان اقتصادی را تحمل کند تا اینکه کشورش را در دامان شوروی بیندازد.»(2) (3)

509

بعد از مانور هشت ساعته روز گذشته امریکا در حوالی تنگه هرمز و به دنبال دعاوی عراق درباره سه جزیره، مانور امروز نیروی دریایی ایران در تنگه هرمز و جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک و بوموسی، خودبه خود نوعی پاسخ جدی محسوب می شود.

مانور امروز «بزرگ ترین مانور مشترک نیروهای ارتش جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب به حساب می آید که در حضور دکتر بنی صدر به عنوان رئیس جمهور و فرمانده کل قوا در آب های خلیج فارس و دریای عمان برگزار شد. این مانور سومین مانور نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب اسلامی است. مطابق آنچه اعلام گردیده است این مانور برای نشان دادن آمادگی هر چه بیشتر، در مقابل تهدیدات بیگانگان و حفظ منافع ملی و استراتژیکی جمهوری اسلامی است که توسط یگان های شناور و تکاوران دریایی نیروی دریایی و یگان های نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی در آب های خلیج فارس در تنگه هرمز و جزایر تنب بزرگ و کوچک و بوموسی انجام شد.» (4)

یادآوری می شود ناخدا گلستانه فرمانده پایگاه دریایی بندرعباس، امروز در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری پارس ضمن اظهار بی اطلاعی از مانور هشت ساعته نیروی دریایی امریکا در مدخل دهانه

ص: 964


1- همان.
2- * در کنار این موضع گیری، نحوه انعکاس اظهارات جناحی بنی صدر در رادیو لندن نیز جلب نظر می کند. در ادامه گزارش رادیو لندن آمده است: «بنی صدر در این مصاحبه آیت الله بهشتی رهبر حزب جمهوری اسلامی را مورد حمله قرار داد. وی افزود که مصمم است مرکز قدرت خودکامه در ایران را از بین ببرد. بنی صدر گفت که این مراکز کوشش می کنند یک دیکتاتوری فاشیستی و ارتجاعی جدید را برقرار سازند، درحالی که آن را به صورت حکومت ایده آل اسلامی جلوه گر می کنند.» [روزنامه بامداد، 29/2/1359، ص12]
3- روزنامه بامداد، 29/2/1359، ص12.
4- روزنامه بامداد، 30/2/1359، صص 1 و 3.

تنگه هرمز، گفت: ناوگان دریایی امریکا درحدود سیصد مایلی تنگه هرمز است، ولی تعدادی از کشتی های این ناوگان در خلیج فارس تا بحرین و بعضی از شیخ نشین ها جابه جا می شوند، درکل حرکات آنها در دریا زیر نظر هواپیماهای نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران است. (1)

این درحالی است که تیمسار شادمهر رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، در گفت وگویی با خبرگزاری پارس مانور اخیر نیروی دریایی امریکا را در تنگه هرمز فقط یک ژست پس از محاصره اقتصادی ایران ازسوی امریکا خواند و اعلام کرد که هدف از این مانور ترساندن ما می باشد. وی درمورد محل اجرای مانور که تنگه هرمز گزارش شده است، گفت: به نظر من این موضوع نمی تواند درست باشد، زیرا اگر امریکا چنین مانوری را در تنگه هرمز انجام دهد، راه تردد ده ها کشتی نفتکش و تجاری خارجی را در دو سوی تنگه خواهد بست و مطمئناً این مانور در آب های بین المللی دریای عمان اجرا می شود.

یادآوری می شود که صبح دیروز، خبرگزاری فرانسه در گزارشی اعلام کرده بود نیروی دریایی امریکا از ساعت یک بعدازظهر به مدت8 ساعت در مدخل تنگه هرمز به اجرای مانور خواهد پرداخت. (2) خبرگزاری ژاپنی کیودو نیز گزارش داد: طبق یادداشتی که نیروهای امریکا در ژاپن به مقامات توکیو داده اند، یک مانور تیراندازی بعدازظهر 28/2/1359، در تنگه هرمز واقع در مدخل خلیج فارس برگزار شده است. این مانور از ساعت 1 تا 9 بعدازظهر به وقت محلی اجرا شد. (3)

510

در یازدهمین اجلاس وزیران امور خارجه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی، عرصه ای برای ارائه مواضع نه شرقی نه غربی ایران ایجاد شد و عراق نیز در رقابت با ایران به سرزنش تبلیغاتی دو ابرقدرت پرداخت تا موضع استقلالی خویش را نمایش دهد. اجلاس امروز همچنین عرصه ای برای بروز چالش کنونی ایران و عراق بود.

صادق قطب زاده وزیر امور خارجه ایران که باتوجه به بافت این اجلاس به نظر نمی رسد در تسری دادن مواضع ضدامریکایی ایران به گردهمایی، به توفیق چندانی دست یابد، در گفت وگویی با خبرنگاران و نمایندگان مطبوعات ایران خاطرنشان ساخت که مسئله تهاجم امریکا به ایران جزء دستور جلسه گردهمایی است و قطعنامه هایی دراین مورد به تصویب خواهد رسید. قطب زاده در پاسخ این سؤال که آیا کشورهای اسلامی موضع هماهنگی برای رفع اثر تحریم اقتصادی امریکا علیه ایران اتخاذ خواهند کرد یا خیر، پاسخ داد: محکوم ساختن اقدام امریکا ازسوی کشورهای اسلامی خود حاکی از موضع هماهنگی این کشورها در قبال این مسئله است. وی گفت: ما انتظار داریم که خط نه شرقی و نه غربی در سیاست کلی این گردهمایی پیاده شود و سپس بتوانیم مواضع قاطعی راجع به مسائل اساسی بگیریم. بالطبع پاره ای اختلافات بین برخی از کشورهای عربی به چشم می خورد که مایل نیستیم بی جهت داخل این گونه اختلافات شویم. (4)

ص: 965


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 29/2/1359، ص11.
2- همان.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 29/2/1359، ص2.
4- همان، ص4.

این درحالی است که میزبان گردهمایی یعنی پاکستان، از طرف داران دخالت بیشتر امریکا در منطقه محسوب می شود. امروز، رادیو قاهره گزارش داد: «ژنرال ضیاءالحق رئیس جمهوری پاکستان، از ایالات متحده امریکا خواست که توجه بیشتری به منطقه خلیج [فارس] و جنوب شرق آسیا مبذول دارد و نفوذ خود را در این دو منطقه حساس از جهان به کار گیرد. رئیس جمهوری پاکستان خاطرنشان کرد، شوروی به این علت در افغانستان دست به دخالت نظامی زد که امریکا قدرت خویش را در افغانستان نشان نداد و درواقع جا را برای شوروی خالی کرده بود. ژنرال ضیاءالحق در پایان تأکید کرد که ایالات متحده امریکا باید موجودیت خود را به طور قاطع بیشتر ثابت کند و نشان دهد که یکی از دو ابرقدرت جهان است.» (1)

از سوی دیگر، به گزارش خبرگزاری فرانسه، عراق نیز امروز، از هردو ابرقدرت به سبب سلطه جویی ازطریق دخالت در امور کشورهای کوچک به شدت انتقاد کرد. حامد علوان وزیر مشاور در امور خارجی عراق، حین سخنرانی در جلسه کنفرانس اسلامی، دخالت نظامی شوروی در افغانستان را خطرناک و غیرعادلانه خواند و اضافه کرد از این رویدادها در افغانستان برای موجه جلوه دادن دخالت قدرت های غربی در کشورهای اسلامی بهره برداری می شود. وزیر عراقی از تلاش های ایالات متحده برای بازیابی نفوذ خود در این منطقه تحت پوشش دخالت شوروی در افغانستان اظهار تأسف کرد. (2)

علاوه بر رقابت یادشده، یکی دیگر از رویدادهای اجلاس مزبور چالش و درگیری لفظی میان نمایندگان ایران و عراق بود، به این ترتیب که میان آقایان قطب زاده وزیر امور خارجه ایران و حامد علوان جبوری وزیر مشاور در امور خارجی عراق، مشاجره لفظی شدیدی درگرفت. وزیر امور خارجه ایران گفت: عراق روش خصمانه ای علیه انقلاب ایران در پیش گرفته است و عملاً در مرزهای ایران و عراق اقدام به عملیات تجاوزگرانه ای کرده که تلفات جانی فراوان و خسارات مالی بسیار زیادی درپی داشته است و هم زمان با این عملیات خصمانه گروهی کرد را تحریک کرده است تا در داخل ایران دست به عملیات خرابکارانه بزنند و از سوی دیگر تاکنون 35 هزار نفر را تحت عنوان ایرانی بودن از عراق اخراج کرده است.

حامد علوان الجبوری در پاسخ گفت: حملات وزیر امور خارجه ایران علیه عراق نادرست است و ناشی از عدم احساس مسئولیت است، زیرا در داخل ایران دولت و قدرت مسئولی وجود ندارند و درواقع یک نوع آشوب در این کشور حکم فرماست. وی اضافه کرد: عراق بارها به ایران پیشنهاد حسن نیت داده است و هنوز هم حاضر به حسن نیت است و هرگاه رژیم موجود ایران روح شوونیستی خود را رها سازد و دست از سیاست توسعه جویی که ناشی از سیاست شاه سابق است بردارد، عراق همواره خواستار حسن هم جواری با ایران است و پیشنهاد حسن نیت را به قوت خود باقی نگه داشته است. وزیر مشاور در امور خارجی عراق ایران را دعوت کرد که از سیاست خطرناک و اشتباه خویش که بر پایه این امر استوار است که ایران پاسدار اسلام است، دست بکشد و آرزوی امپراطوری فارس را دنبال نکند. (3)

ص: 966


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 62، 30/2/1359، ص17، بخش عربی رادیو قاهره، 29/2/1359.
2- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 64، 1/3/1359، ص1، اسلام آباد خبرگزاری فرانسه، 19 مه 1980.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 62، 30/2/1359، ص7، بخش عربی رادیو اسرائیل، 29/2/1359.

511

درمورد مسئله رانده شدگان عراقی که همچنان ورود آنان به ایران با مشکلات عدیده همراه است، علاوه بر مسئله مقابله با نفوذ عناصر بعثی و جاسوس که بسیار مهم تلقی می شود، می توان به مسائل رفاهی و معیشتی و نیز اسکان آنان اشاره کرد.

امروز، ستاد لشکر92 خوزستان به استانداری، گزارش داد: «برابر اطلاع واصله از نزاجا در بین معاودین که قرار است از عراق وارد شوند شخصی به نام خوئیر ابوبستانی اهل نجف رئیس سندیکا و عضو حزب بعث عراق، وجود دارد.» (1)

مسائل عام رفاهی نیز جنبه ای دیگر از این مشکلات است. روز گذشته «محمدکاظم موسوی بجنوردی استاندار اصفهان با انتشار اطلاعیه ای از مردم اصفهان خواست تا شغل و مسکن برای رانده شدگان در نظر بگیرند. وی از کسانی که آمادگی کمک در این راه را دارند خواست تا خود را به دفتر روابط عمومی استانداری اصفهان معرفی کنند.» (2)

از سوی دیگر، جمعی از این رانده شدگان که در سفارت تونس متحصن شده اند تحت عنوان جنبش رانده شدگان عراقی نامه ای سرگشاده به امام خمینی نوشتند که در آن آمده است: حکومت بعث که هر روز توطئه هایش برضد اسلام و امت مسلمان ابعاد تازه تری به خود می گیرد از ارتکاب هر اقدام جنایتکارانه ای فروگذار نمی کند. ما عراقی های رانده شده تحصن خود را در سفارت تونس اعلام می داریم، آرزومندیم که آن حضرت به یاری و همگامی معنوی و مادی رانده شدگان بشتابند و در رسواساختن توطئه های رژیم بعث درمورد برادران و خواهران رانده شده عراقی، در سازمان اتحادیه عرب، سازمان کنفرانس اسلامی منعقد در پاکستان و سازمان ملل متحد، ازطریق وزارت امور خارجه ایران اقدام فرمایید. روزنامه انقلاب اسلامی با درج این خبر افزوده است: «متحصنین در دو نامه دیگری که در یکی به دکتر بنی صدر رئیس جمهور و در دیگری آیات عظام آیت الله گلپایگانی، نجفی مرعشی، حسین علی منتظری، سیدمحمد شیرازی و سیدعبدالله شیرازی فرستاده اند خواهان حمایت و کمک نسبت به جنبش رانده شدگان عراقی شدند.» (3)

یادآوری می شود ورود رانده شدگان عراقی به ایران همچنان ادامه دارد. روز گذشته، خبرگزاری پارس از غرب کشور گزارش داد: «طی 48 ساعت گذشته جمعاً 652 نفر از رانده شدگان ازطریق مرزهای غرب کشور به ایران وارد شده اند که با ورود این گروه، جمع رانده شدگان به 35184 نفر رسیده است.» (4)

512

در ادامه تحرکات ایذایی عراق در غرب کشور، امروز در ساعت 20:30، ازسوی پاسگاه الشهداء عراق به طرف گشتی های پاسگاه انجیره و نی خضر با سلاح های سنگین تیراندازی شد. در گزارش واقعه آمده است: «ضمناً گروهان در گزارش خود اضافه نموده است که ازطرف پاسگاه های این

ص: 967


1- سند شماره 347161 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به استانداری خوزستان، 29/2/1359.
2- روزنامه کیهان، 29/2/1359، ص2.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 29/2/1359، ص12.
4- روزنامه کیهان، 28/2/1359، ص2.

گروهان هیچ گونه تیراندازی به آنها نشده است.» و سپس پیشنهاد شده است: «مقرر فرمایند ازطریق مرزبانی سومار شدیداً به موضوع اعتراض نمایند. ... سرهنگ ستاد لکی» (1)

خبرگزاری پارس نیز از یک تبادل آتش بین مأموران عراقی و گشتی های پاسگاه شورشیرین خبر داد که ساعت 8 بعدازظهر، رخ داده است. (2) امروز همچنین یک فروند هواپیمای عراقی در ساعت 11:25، به حریم هوایی نفت شهر تجاوز کرد. (3) یادآوری می شود روز 26/2/1359 ساعت 13:15 و روز 27/2/1359 ساعت 11:22 نیز آسمان نفت شهر مورد تجاوز هوایی یک فروند هواپیمای عراقی قرار گرفته بود. (4)

در جنوب کشور نیز تحرکات ایذایی عوامل عراق ادامه دارد. به دنبال انفجار دو روز قبل پل یزدنو در منطقه سوسنگرد،(5) امروز، «سه نفر به اسامی د و ح(6) که شخص سوم شناخته نشده است» دستگیر شدند. به گزارش ژاندارمری خوزستان این افراد «قصد انفجار پاسگاه یزدنو را داشته اند و به همین منظور با خود مواد منفجره حمل می کرده اند. مواد منفجره در دست آنها منفجر و هر سه نفر مجروح شده اند و درحال حاضر دراختیار گروهان سوسنگرد و تحت نظر هستند.» (7)

همچنین در جریان تعقیب و مراقبت های اطلاعاتی در منطقه امروز، گزارشی به هنگ ژاندارمری سوسنگرد رسید که براساس آن فردی که ایادی وی در انفجار دو روز قبل پل یزدنو دست داشته اند، شناسایی شده است. در گزارش مربوطه «ح شهرت ک فرزند س ساکن هویزه که داماد م(8) می باشد رابطه مستقیم با سران جبهه تحریر خوزستان دارد و اسلحه و مواد منفجره توسط وی بین ضدانقلابیون تقسیم می شود و این گونه مواد منفجره به شهرهای خرمشهر، آبادان و روستاهای حیادر و البقربه فرستاده می شود.» (9)

امروز، منابع اطلاعاتی همچنین گزارش قبلی مبنی بر اینکه «اداره رادیو و تلویزیون بصره توسط 60 نفر از عوامل ساواک منحله ایران» انجام می شود را تکذیب و بدین صورت اصلاح کردند: «تعدادی از اعضای ساواک در هتل شط العرب در منطقه الجمهوریه اقامت و تعدادی دیگر نیز در اداره مخابرات عراق که یک سازمان اطلاعاتی می باشد و جنب ساختمان رادیو و تلویزیون بصره واقع است مشاهده شده اند.» (10)

از سوی دیگر، در این زمینه که عراق فضای جنگی علیه ایران را با برنامه های مختلف در اذهان نیروهایش تشدید می کند، امروز خبر رسید: «فرمانده نیروی هوایی عراق به کلیه رادارهای مرزی واقع در مرز بین ایران و عراق دستور داده است که هرگونه پرواز هواپیماهای جنگی ایران در منطقه را فوراً به فرودگاه کوت گزارش دهند تا هواپیماهای مستقر در پایگاه کوت بتوانند هواپیماهای ایرانی را وادار به فرود در نزدیک ترین فرودگاه عراق بنمایند.» (11)

ص: 968


1- سند شماره 282815 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ایلام به کرمانشاه {رکن2}، 29/2/1359.
2- روزنامه بامداد، 31/2/1359، ص3.
3- سند شماره 41451 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 29/2/1359.
4- سند شماره 41441 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از استانداری کرمانشاهان به وزارت کشور، 29/2/1359.
5- سند شماره 295688 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری خوزستان {رکن2} به فرمانده هنگ ژاندارمری سوسنگرد {رکن2}، 29/2/1359.
6- * در سند نام کامل دو فرد آمده است.
7- سند شماره 295689 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری خوزستان {رکن2} به فرمانده ژاندارمری سوسنگرد {رکن2}، 29/2/1359.
8- ** در سند اسامی کامل آمده است.
9- سند شماره 295688 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
10- سند شماره 287307 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به دفتر هماهنگی، 29/2/1359.
11- سند شماره 287805 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 {رکن2} به فرماندهی هنگ آبادان {رکن2}، 29/2/1359.

513

از فعالیت های ضد رژیم بعثی عراق، معمولاً ازطریق منابع مرتبط با نیروهای رسمی نظامی و انتظامی گزارش هایی می رسد که بعضی با قید «احتمالاً صحت دارد» همراه می شود. درواقع این گونه اخبار بیشتر به جنبه تبلیغی و برخی «گزارش کار» آغشته است. در مطبوعات نیز چنین اخباری انعکاس می یابد. البته واکنش رسمی رژیم عراق نشان می دهد این گونه اخبار بی پایه نیست.

در یک گزارش پایگاه آبادان برای ستاد لشکر92 زرهی اهواز که این ستاد هم آن را برای مقامات بالاتر ارسال کرد از یک زدوخورد که به تاریخ امروز، رخ داده چنین حکایت شده است: «در یک درگیری بین مبارزین کرد و عوامل بعثی در شمال عراق کردها به دفتر حزب بعث در کرکوک حمله نموده و 15 تن از افراد بعثی را کشته و سلاح های

آنها را به غنیمت گرفته و بدون دادن تلفات به پایگاه های خود مراجعت نموده اند.

درحال حاضر، کردها شدیداً با دولت عراق مشغول مبارزه می باشند و به طوری که شایع است تاکنون 180 نفر از نظامیان پادگان های شمال عراق به جنبش کردها پیوسته اند.» (1)

همچنین در اخبار برون مرزی ژاندارمری به دفتر ریاست جمهوری دو گزارش آمده که هردو مربوط به امروز است:

o «یک واحد از پیشمرگان حزب دمکرات کردستان عراق در منطقه بارزان به مواضع نیروهای عراقی حمله و خسارت زیادی به آنها وارد ساخته اند.» (2)

o «ساعت 19:00 مورخه 19/5/1980 [29/2/1359]، پیشمرگان حزب دمکرات عراق در استان دهوک به مواضع نیروهای عراقی حمله و ضمن انهدام سنگرها عده ای از پرسنل را به قتل رسانده اند.» (3)

روزنامه اطلاعات نیز در شماره امروز خود نوشت: حزب الدعوه الاسلامیه عراق در اطلاعیه ای فعالیت های خود را در ماه آوریل و مه ذکر کرد. در 22 آوریل 1980 {2/2/1359}، گروه شهید ابوعارف موفق شدند رهبر عملیات گارد ملی استان ناصریه را به قتل برسانند. انفجار در شرکت نفت امریکایی القرنه، مین گذاری لوله های گاز منطقه الجمهوریه بصره، حمله به خانه مسئول حزب بعث منطقه بنی منصور استان بصره و مین گذاری جایگاه شرکت نفت امریکایی از اقدامات دیگر این حزب است. (4)

امروز همچنین یک گزارش برون مرزی با قید "صحت دارد"، توسط پایگاه آبادان داده شده است که هرچند مربوط به گذشته است، اما نوع خبر و ایرانی خواندن مظنونان که بیشتر آنان نام عراقی دارند، قابل ملاحظه است. متن گزارش چنین است: «خبر رسیده گویاست در تاریخ 7/2/1359، ازطرف مقامات امنیتی کشور عراق دستور دستگیری ایرانیان مشروحه زیر صادر و به کلیه مراکز پلیس و امنیتی دستور داده شده که درصورت دستگیری آنان را تحت الحفظ به سازمان امنیت تحویل نمایند 1. عبدالامیر جیون شغل کارمند وزارت کشور در استان میسان 2. منعم جیون شغل خیاط 3. جاسم جیون شغل پیمانکار در بخش تکریت 4. محمدکاظم صبری 5. سلمان احمدحقی 6. محمدعلی عبودی» (5)

ص: 969


1- سند شماره 287749 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی {رکن2} به نزاجا {مدیریت اطلاعات}، 18/3/1359.
2- سند شماره 034075 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن2 دایره اطلاعات} به دفتر ریاست جمهوری اسلامی ایران، 17/3/1359.
3- همان.
4- روزنامه اطلاعات، 29/2/1359، ص2.
5- سند شماره 287410 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07{رکن2} به فرماندهی هنگ آبادان {رکن2}، 29/2/1359.

514

عمده تحولات غرب کشور امروز به باینگان {از بخش های پاوه} مربوط می شود. بعد از دو روز درگیری، در ساعت 16:15 امروز، سپاه پاوه در تلفن گرامی به مرکز خبر داد: «باینگان به دست [سپاه] پاوه افتاد. کومه له و دمکرات در اطراف پراکنده شدند و قصد حمله دارند. هلیکوپتر کبری بدهید. درضمن پاسدارها می خواهند پیشروی کنند، وگرنه محاصره خواهیم شد.» (1)

در پاسخ مرکز فرماندهی سپاه به سپاه پاوه، این پیام ارسال شد: «به ستاد مشترک اطلاع داده شود که به پشتیبانی منطقه یک دستور بدهد که هر موقع هلیکوپتر و وسایل دیگر لازم شد مستقیماً بدهند چون که هر موقع ما از آنها امکانات خواستیم آنها می گویند باید ستاد مشترک به ما دستور بدهد. برای این موضوع ازطریق سرگرد شیرازی و برادر رحیم هماهنگی و اقدام شود.»(2) (3) در گزارش شهربانی، باینگان مقر مهاجمین خوانده شده که «پاسداران انقلاب و پیشمرگان کرد با هماهنگی ارتش» به پاک سازی آن اقدام کرده اند. (4)

درباره این عملیات مسئول روابط عمومی سپاه کرمانشاه در گزارش خود، مواردی را بدین شرح ذکر کرد: «بخش باینگان از حدود شش ماه پیش، توسط عوامل بعث عراق و دمکرات ها کنترل می شد و ضدانقلابیون با احداث پل فلزی و تدارکاتی از کشور عراق اسلحه و مهمات دریافت می کردند. ... بعد از حدود دو روز درگیری، این بخش همراه روستاهای... [نام پنج روستا ذکر شده] توسط سپاه پاسداران و پیشمرگان مسلمان کرد و یگان های مستقر در پاوه [ارتشی] دراختیار سپاه پاسداران قرار گرفت و از وجود ضدانقلابیون پاک سازی شد. ... آنها 18 کشته به جای گذاشتند و 4 نفر را هم دستگیر کردیم و بقیه فرار کردند. ... مقادیر زیادی اسلحه ضبط کردیم و راه ارتباطی و تدارکاتی مهاجمین نیز قطع شد. ... پیشمرگان همچنین توانستند مواضع پرتاب خمپاره به سوی شهر پاوه را که مدت ها شهر را در معرض خطر قرار داده بود در هم بکوبند... در این درگیری ها یکی از پیشمرگان مسلمان کرد به نام حسین ویسی شهید شد.» (5)

ص: 970


1- سند شماره 041440 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه پاوه به مرکز فرماندهی، 29/2/1359.
2- * در هامش سند این عبارت به چشم می خورد: «برادر رحیم و جناب سرگرد شیرازی اقدام فرمایید.» و در سطر بعد آن آمده است: «کپی این به سرگرد شیرازی داده شده/ بهرام». یادآوری می شود پیام ساعت 9:50 روز بعد که از سپاه به ستاد مشترک ارسال شده، نشان می دهد، سرعت در کار موردنظر تحقق نیافته است. پیام مزبور بدین شرح می باشد: «به قرار اطلاع واصله منطقه باینگان به تصرف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمده و افراد کومه له و دمکرات به اطراف پراکنده شده اند و احتمال حمله های گوناگون می رود. جهت پاک سازی اطراف و همچنین پیشروی احتیاج به هلیکوپتر کبری می باشد.» [سند شماره 041532 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه {مرکز فرماندهی} به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 30/2/1359]
3- سند شماره 041444 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از معاونت فرماندهی غرب به ستاد مشترک، 29/2/1359.
4- سند شماره 041514 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 30/2/1359.
5- روزنامه کیهان، 1/3/1359، ص2.

515

در سنندج، اولویت با امور عمومی شهر است، اما جنبه های امنیتی همچنان جدی است.

گزارش خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی از وضعیت امروز سنندج حاکی است: «شهر سنندج در آرامش کامل است و هیچ گونه برخورد و درگیری پیش نیامده، منتها خسارات وارده به شهر و بیمارستان شهدا و ادارات دولتی بیش از حد معمول می باشد. مردم در حالت عادی به سر می برند و به کار روزانه مشغول اند. پاک سازی در نقاط مختلف شهر شروع شده و ادارات و واحدهای ضربتی جهاد سازندگی، مشغول فعالیت های عمرانی می باشند،... گروه جهاد سازندگی از روز اول ورود مشغول مرمت بیمارستان شهدا شده اند که دراین رابطه قرار شد که وسایل مورد نیاز هرچه زودتر به منطقه اعزام شود.» (1)

دراین حال بازدید فعالان سیاسی و هیئت های مربوط به خدمات گوناگون از شهر سنندج ادامه دارد. امروز، به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی، «حجت الاسلام هادی غفاری همراه هیئتی ازطرف بهداری با مسئولیت مهندس صمدیان از قسمت جهاد سازندگی و بهسازی و نیز هیئتی ازطرف رئیس جمهور وارد سنندج شدند و از اوضاع منطقه و خسارات وارده بر آن و وضعیت مردم سنندج بازدید کردند و از وضعیت ارتش و سپاه مطلع گشتند.» (2)

از سوی دیگر، امور امنیتی نیز مورد توجه است، درعین حال حفظ تعادل و پرهیز از افراط و تفریط در قبال اقداماتی که علیه نظام و مسلمانان سنندج انجام شده است، موجب می شود که نیروها خود دست به کاری نزنند. براین اساس، عملیات سپاه سنندج امروز به تهران پیام داد: «باتوجه به وضع فعلی سنندج و مسئله پاک سازی نیاز مبرم و خیلی فوری به یک گروه تحقیق و دادرسی می باشد برای خون شهدا سریعاً اقدام فرمایید. امضا یاحی» (3)

516

علاوه بر پاوه {بخش باینگان} و سنندج، بانه، سقز و میاندوآب موارد قابل ذکر تحولات و درگیری های امروز غرب کشور هستند. دراین میان بانه حساس ترین وضعیت را دارد.

در بانه حدت وشدت مشکلات در پیام های ارسالی از مراکز مختلف، واضح است و اوضاع قبل همچنان به صورتی تکراری ادامه دارد.

بخشی از تلفن گرام مسئول پاسداران مستقر در سقز حاکی است: «وضع کلی پادگان بانه فوق العاده اسفناک می باشد، کلیه پرسنل در شرایط بدی به سر می برند و به آذوقه و مهمات نیاز شدیدی دارند، روحیة افراد اعم از پاسدار و نظامی صفر است. به جهت مشکلات ذکرشده پادگان درحال سقوط است.» (4)

ص: 971


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 30/2/1359، ص3.
2- همان.
3- سند شماره 041443 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات سنندج به سپاه مرکز {عملیات}، 29/2/1359.
4- سند شماره 041439 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از مسئول پاسداران مستقر در سقز به مرکز فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مرکز، 29/2/1359.

متن کامل پیام مسئول پاسداران بانه در ساعت 20:20 چنین است: «حملات دشمن شدید، مهمات و آذوقه تمام، پادگان آسیب پذیر شده اجساد تخلیه نشده... و در چند روز اخیر هیچ نوع کمکی نشده، روحیه افراد متزلزل شده است. شدیداً به کمک فوری احتیاج می باشد. جهت جلوگیری از سقوط پادگان» (1)

در گزارش نوبه ای ارتش از وضع امروز بانه آمده است: «صبر پرسنل پادگان بانه به سر آمده و مرتباً فرماندهان را تهدید می نمایند و مهمات به کلی خاتمه یافته، ضمناً در ساعت 22 روز 29/2/1359، مهاجمین با سلاح های سنگین ازجمله تفنگ106 و خمپاره انداز120 م م از جوانب مختلف به پادگان حمله نموده که به علت نبودن مهمات هیچ گونه اقدامی مقدور نبوده و تقاضای پشتیبانی هوایی نموده و اضافه کرده اگر اقدامی صورت نگیرد، کلیه پرسنل قتل عام خواهند شد. لذا در سه نوبت پشتیبانی هوایی انجام شد.» (2)

این درحالی است که جنبه تهدید در شرایط کنونی رو به افزایش است. گزارش لشکر64 ارومیه حاکی است: «تعدادی از افراد حزب دمکرات مسلح به سلاح های کلاشینکف و آر.پی.جی7 و ضدهوایی ازطریق راه های کوهستانی به طرف بانه حرکت نموده اند.» (3)

در سقز ساعت 2 بامداد امروز، پادگان ژاندارمری و گروهان مالک اشتر مستقر در سقز مورد حمله مسلحانه قرار گرفت، ولی به آن پاسخ داده شد. (4)

بااین حال، گزارش مسئول پاسداران مستقر در سقز از وضع امروز، بدین شرح است: «سقز، تعداد 23 نفر پاسدار دارد، روحیه نسبتاً خوب است، تنها نگرانی به خاطر بانه است، احتیاج مبرم به برادران پاسدار جهت پاک سازی شهر می باشد، هرچه سریع تر نیرو اعزام شود، البته با امکانات و تجهیزات کافی هرچه تأخیر شود، شهر سقز بیشتر تقویت می شود و ضدانقلاب فرصت بیشتری برای مین گذاری و غیره پیدا می کند.» (5)

در میاندوآب نیمه شب گذشته، مقر سپاه و پلیس راه مورد حمله مسلحانه قرار گرفت. درگیری و تیراندازی متقابل تا ساعت 4 صبح، ادامه داشت، ولی صدمات جانی به بار نیامد. (6)

517

درحالی که در فضای سیاسی کشور افکارعمومی به شدت معطوف به مسئله کردستان است، تجمع سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر و نامه ارسالی مولوی عبدالعزیز از علمای اهل سنت به امام خمینی و بنی صدر، دو نوع از بازتاب های مربوط به کردستان از نوع انتقادی است.

سازمان پیکار اعلام کرده بود که برای بزرگداشت کشته های خود در کردستان بعدازظهر امروز، تجمعی در دانشگاه تهران برگزار می کند. این مراسم ازسوی وزارت کشور غیرقانونی و بدون مجوز اعلام شد. شواهدی نیز در دست بود که نیروهایی برای شرکت در این مراسم از شهرهای کردنشین عازم تهران هستند که در روزشمار روز قبل به آن اشاره شد.

ص: 972


1- سند شماره 041439 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از بانه به مرکز فرماندهی سپاه مرکز، 29/2/1359.
2- سند شماره 98130 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه ای اطلاعاتی معاونت عملیات و اطلاعات نزاجا، شماره 37، از 29/2/1359 تا 30/2/1359، ص1.
3- همان، ص2.
4- سند شماره 34006 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 29/2/1359.
5- سند شماره 041439 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
6- روزنامه کیهان، 30/2/1359، ص3.

گزارش خبرنگار کیهان حاکی است که در ساعت 5 بعدازظهر، «اعضا و طرف داران سازمان پیکار در محوطه دانشگاه تهران اقدام به برگزاری میتینگی نمودند که با مخالفت گروهی که شعارهایی علیه گروه های چپ می دادند روبه رو شدند و مراسم چندین بار توسط این گروه قطع شد. پس از مدتی پرتاب سنگ به سوی شرکت کنندگان در این میتینگ آغاز شد و کار به درگیری کشیده شد که طی آن 9 نفر مجروح شدند و به بیمارستان های امام خمینی و دکتر شریعتی منتقل شدند. گروه مخالف برپایی میتینگ در پایان از دانشگاه به خیابان آمده و تعدادی از کتاب های کیوسک های کتاب فروشی های مقابل دانشگاه را پاره کرد.» (1)

در گزارش روزنامه نامه مردم ارگان حزب توده نیز آمده است: «گروهک های مائوئیستی پیکار، رزمندگان و چند گروهک دیگر، علی رغم ممنوعیت برگزاری تجمع ازسوی وزارت کشور، در جلوی دانشکده حقوق دانشگاه تهران اجتماع کردند. سخنرانان این گروهک ها با یک سری سخنرانی علیه جمهوری اسلامی ایران به تحریک اجتماع کنندگان پرداختند. درنتیجه عده ای به نام حزب الله با گروهک های مائوئیستی به نزاع پرداختند و هر دو طرف با سنگ و شلاق و زنجیر به جان هم افتادند که در نتیجه این درگیری چند نفر مجروح برجای ماند. با پراکنده شدن گروهک های مائوئیستی، به اصطلاح حزب اللهی ها به تعقیب آنها پرداختند و به محض رسیدن به دبیرخانه کمیته مرکزی حزب توده ایران عناصر شناخته شده ضدانقلابی با شعار "حزب فقط حزب الله" {که در بین آنها به روال همیشگی چهره چند نفر از مائوئیست ها، که برای رفقای ما شناخته شده است دیده می شد} به دبیرخانه حمله کردند. آنها به پاره کردن پوسترهای حزبی و شکستن تابلوی اعلانات، دریدن پرده ای از تصویر رفیق شهید خسرو روزبه که به مناسبت بزرگداشت روزبه بر سردر دبیرخانه کمیته مرکزی آویخته بود، پرداختند. در این موقع گروهی از پاسداران رسیدند، ولی این گروه گستاخی را به جایی رساندند که بدون توجه به حضور پاسداران مسلح که برای پراکنده ساختن عناصر شناخته شده ضدانقلابی در جلوی دبیرخانه کمیته مرکزی حزب توده ایران اجتماع کرده بودند، به تخریب ادامه دادند. پاسداران فقط سعی بر جلوگیری از ورود آنها به دبیرخانه را داشتند. مهاجمان پس از ناسزاگویی به حزب توده ایران متفرق شدند.

ما ضمن تشکر از پاسداران که مانع ورود مهاجمان به دبیرخانه شدند، متعجب و متأسفیم که چگونه پاسداران، مانع عملیات خرابکارانه و تحریک آمیز مهاجمان در جلوی دبیرخانه نشدند. ما از مقامات مسئول می خواهیم که با قاطعیت بیشتر جلوی این گونه تهاجمات... را که فقط به سود ضدانقلاب [است] بگیرند.» (2)

دراین حال، کیهان نامه مولوی عبدالعزیز رهبر مذهبی اهل تسنن در استان سیستان و بلوچستان به امام خمینی و بنی صدر را منتشر کرد: «من اطمینان دارم که هر آتش فتنه و نفاق و برادرکشی که در ایران اتفاق می افتد قلب شما را عمیقاً متأثر می کند. هم اکنون در کردستان برادرکشی جریان

ص: 973


1- همان، ص2.
2- روزنامه نامه مردم، 30/2/1359، ص7.

دارد. اگرچه ممکن است این جنگ را ضدانقلاب و دشمنان اسلام به ما تحمیل کرده باشند، ولی نتیجه آن که برادرکشی مسلمانان، دهاء محترمه و هتک اعراض مسلمین است به نفع

اسلام و مملکت نمی باشد.

مخصوصاً در زمان حاضر که در محاصره امپریالیست ها و دشمنان خارجی هستیم باید همه با یکدیگر متحد بوده و متفقاً علیه بیگانگان مبارزه نماییم. مسلمین چه شیعه و چه سنی و چه فارس یا کرد و بلوچ و غیره باید در یک سنگر برای دفاع از اسلام پیکار کنند. من از آن حضرت درخواست می نمایم تا دستور فرمایید به هر وسیله که ممکن است راه حلی پیدا شود تا این برادرکشی که برای آینده ایران بدفرجام خواهد بود، پایان یابد. ... اعتلای اسلام و دفع فتنه آتش افروزان را از خدای بزرگ خواهانم. مولوی عبدالعزیز ملازاده تهران» (1)

518

درحالی که شرایط کنونی، راه حل نظامی را برای بحران کردستان الزامی کرده است، در سطح بالای مسئولیت این امر، ابعاد دیگر قضیه نیز مورد توجه است. یادداشت دکتر جمشید حقگو استاندار آذربایجان غربی که با عنوان "انحصارطلبی و تنگ نظری ما را از واقعیت های کردستان دور نگه داشته است" امروز در روزنامه کیهان منتشر شد، نمودی از این امر است.

در این یادداشت حقگو راه حل مسئله کردستان را «برخورد واقع بینانه از دیدگاه سیاسی، جامعه شناسی،روانشناسی و تاریخی با مسئله» دانسته و از افراد غیرمسئولی که بحران کردستان را جنگ کرد و مسلمان قلمداد کرده اند به انتقاد پرداخته است. در این تحلیل آمده است: «ناراحتی و عدم رضایت در کردستان سابقه طولانی دارد که از زمان دیکتاتوری رضاخان و ادامه وحشت بار آن در زمان محمدرضا به اوج خود می رسد که در طول این مدت آنچه مسلم است، [این است که] هیچ وقت آن طور که بایدوشاید این مردم را به حساب نیاوردند و در یک وضع عقب ماندگی در فقر و استیصال نگه داشتند و درنتیجه ایجاد عقده های انباشته شده ای نمود که هرگز سعی در گشوده شدن آنها نگردید و از طرف دیگر بی سوادی و فقر فرهنگی و به خصوص ناآگاهی اسلامی همه دست به دست هم داده و زمینه را برای شوراندن این مردم علیه حکومت جمهوری اسلامی ایجاد کرد و حس بیگانگی و روح ملی گرایی

{از راست به چپ هاشم صباغیان عضو هیئت ویژه بررسی مسائل کردستان (موسوم به حسن نیت} و جمشید حقگو استاندار آذربایجان غربی)

ص: 974


1- روزنامه کیهان، 29/2/1359، ص2.

افراطی و طرح مسئله خودمختاری به طور افراط آمیز هم از همین نقطه نشئت می گیرد. برخورد واقع گرایانه با این مشکل ایجاب می کند که مسئله را از هم بشکافیم. یک طرف قضیه توده مردم کرد و به طور کلی اهل تسنن است که تا حال بین آنها و توده های مردم ایران شکافی ایجاد شده که به نظر من علت العلل ناراحتی ها همین جاست و تا وقتی این شکاف پر نشود و جدایی ها بین مردم از بین نرود مسئله حل نخواهد شد. طرف دوم قضیه عده قلیلی هستند با نیت سوء و احیاناً وابسته به ماوراء مرزها که از این شکاف و وجود محیط مساعد اختلاف و جدایی مردم سوءاستفاده کرده و با طرح مسائل ذهنی باعث انحراف افکارعمومی و درنتیجه ایجاد اغتشاش و ناامنی و مسائل فاجعه آمیزی که اینک مبتلا به آن هستیم می شوند. آنچه مسلم است دررابطه با این عده قلیل باید با قاطعیت عمل کرد و حساب اینها را از توده مردم مستضعف جدا نمود. توده مردم کرد ملتی است اصیل و دارای سنن و تاریخ و زبان و مذهب خاص خود که نادیده گرفتن این واقعیت باعث عمیق تر شدن شکاف و ایجاد زمینه بیشتر برای فعالیت های ضدانقلاب است.»

وی در ادامه، شناخت مردم کرد و مشکلات آنها و نیز شرایط زیستی و تاریخچه زندگی شان را اساسی ترین قدم برای حل شکاف موجود بین شیعه و سنی خوانده و افزوده است: «ما باید تسنن را درعمل به رسمیت بشناسیم و باید متوجه باشیم که تقریباً سراسر مرزهای ما را اهل تسنن تشکیل می دهند. ... ما که تابع کتاب خدا و سنت رسول و ائمه اطهار هستیم بیاییم بررسی کنیم که پیامبر در بدو تشکیل جامعه اسلامی در مدینه در رویارویی با این نوع مشکلات چه روشی را اتخاذ نمود و "لقد کان لکم فی رسول الله اسوۀ حسنه" باید بگویم هدف ما از حکومت حفظ قدرت نیست بلکه ادامه راه و حرکت انقلاب و نهضت اسلامی است.»

وی در بخش دیگری از یادداشت خود نوشته است: «ما در آذربایجان به هر ترتیبی که شده احترام و اعتقاد مردم را نسبت به دولت و ارکان رسمی و مقامات مسئول محلی جلب کرده ایم تا برای حل مسائل خود به دولت امیدوار باشند، ولی امروز می بینید، متأثر از اوضاع واحوال سنندج یک رشته کارهای غیرمسئولانه از قبیل سخت گیری در ارسال مواد حیاتی، آرامش نسبی شهرها را به خطر می اندازد و مردم عادی را به عصیان وامی دارد. ... اخیراً به دنبال درگیری در سقز، مردم آن اکناف و اطراف به بوکان پناهنده شدند و دراثر ازدحام جمعیت از یک سو و بسته بودن راه ها از سوی دیگر، مردم ازلحاظ کمبود آذوقه و فقدان بیمارستان مجهز و نبودن آب گرم و خوابیدن آمبولانس ها به خاطر نبودن سوخت و تعطیل نانوایی ها و نبودن مواد کافی دارویی در مضیقه قرار گرفته بودند. نماینده ای ازطرف استانداری به این شهر اعزام شد، گسیل این نماینده آن چنان شوق وشعفی در مردم ایجاد کرده بود که روح خوش بینی و اعتماد به دولت را دگرباره در آنها زنده کرد. باید به این مسئله دقیقاً توجه شود. چرا وقتی در سقز جنگ و درگیری است مثلاً پیرانشهر در مضیقه قرار می گیرد یا چرا سردشت که به صورت جزیره آرام در میان تلاطم طوفان های کردستان قرار گرفته است، توسط افراد غیرمسئول در

ص: 975

فشار و کمبود ارزاق عمومی بیفتد که ضدانقلاب هوس به هم زدن آرامش آن را نماید. ... مسئله دیگر در کردستان مرزهای باز کشور است به خصوص درمورد مرز عراق باید فکر اساسی نمود. البته لازم به یادآوری است که تهدیدات ماورای مرزها تابعی است از تحریکات داخلی؛ بنابراین تهدید خارجی وقتی کاری است که ما در داخل هنوز نتوانسته باشیم به وضع کلی خود انسجام بخشیم و هنوز تعدد مراکز تصمیم گیری و تشتت قوا و خودکامگی های غیرمسئولانه ادامه داشته باشد. درمورد مرز ترکیه باید دقت کنیم که دچار سرنوشت مرز عراق نگردد و اجازه داده نشود که رابطه ایران و ترکیه که خودمان در منطقه برای توسعه آن بسیار کوشیده ایم به هم بخورد، ولی متأسفانه علی رغم این ضرورت کسانی هستند که به انحای مختلف می خواهند در این روابط خللی ایجاد کنند.»

وی در پایان برای خروج از بحران کردستان پیشنهاد داده است: «خلاصه نظرات من همان است که چند ماه پیش بعد از جریاناتی که در کردستان پیش آمد به عرض امام و دولت رساندم و آن اینکه بیاییم برای پرشدن آن شکافی که در اول این سخن بدان اشارت رفت، عموم مردم را برای به راه انداختن یک کاروان صلح و دوستی بسیج کنیم. دراین رابطه من از تمام مردم و علما و روحانیون می خواهم که دسته دسته به شهرهای کردنشین سفر کنند و در مقابل مردم و رهبران مذهبی این نواحی را به مراکز تجاری و مذهبی مملکت دعوت نمایند. بدین وسیله مذاکره و مصالحه مابین توده مردم انجام گیرد که شکاف فی مابین از میان برود و دولت و مؤسسات وابسته با تمام امکانات و ارتش با تجهیزات مهندسی و نیروی سازنده خود برای عمران شهرها و روستاها بشتابند و دولت اسلامی هرچه زودتر نقش ارشادی و امامت خود را در مناطق یادشده ایفا کند. بدین معنی که اسلام در این مناطق به معنی واقعی کلمه عملاً و اقداماً به مردم عرضه شود و مساجد و منابر دگرباره بعد از یک سال که عملاً تعطیل بود، دائر گردد و علما و فضلای اسلامی چه تشیع و چه تسنن نقش خلاق و رسالت پیامبرگونه خود را ایفا نمایند. خساراتی که به هر نحو به این مردم وارد شده تا آنجا که ممکن است ترمیم گردد. کینه ها و عداوت ها و اختلافات نژادی و زبانی که همه ریشه طاغوتی دارند از بین برود.» (1)

519

حساسیت عامه در قبال تحرکات ضدنظام و هوشیاری عمومی در قبال بمب گذاری و اطلاع رسانی به موقع موارد مشکوک، عامل مهم خنثی شدن این گونه اقدامات و جلوگیری از ضربه زدن به نظام جدید در موارد متعددی است.

امروز، یک بمب قوی که در داخل جوی مقابل بانک ملی شعبه شرکت مخابرات واقع در خیابان دکتر شریعتی کار گذاشته شده بود، با هوشیاری مردم کشف و خنثی گردید. به گزارش کیهان، این بمب که قدرت عمل بسیار وسیعی داشت در ساعت 9:30 صبح، توجه چند تن از رهگذران را به خود جلب کرد. آنها بلافاصله جریان را به مأموران کلانتری 4 تهران اطلاع دادند و مأموران پس از حضور

ص: 976


1- همان، ص10.

در محل و احراز اینکه این بمب قوی است به وسیله اکیپ خنثی کننده، بمب را خنثی کردند. (1)

علاوه بر تهران، در دیگر شهرها هم وضع مشابهی وجود دارد. به گزارش خبرنگار بامداد از قم، پنجشنبه شب گذشته {25/2/1359}، به دنبال گزارش تلفنی رئیس شرکت نفت قم به کلانتری این شهر مبنی بر مشاهده جعبه مشکوکی در محوطه جایگاه پمپ بنزین واقع در خیابان امام، مأموران کلانتری در محل حاضر و با همکاری رئیس شهربانی و رئیس پلیس و مأموران، بمب را که در داخل جعبه ای جاسازی شده بود کشف و خنثی کردند. این پمپ بنزین جنب انبار شرکت ملی نفت قم قرار گرفته است. (2)

اخیراً شهربانی جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد: در یک ماه گذشته، حدود 50 بمب که ازسوی عوامل امپریالیسم جهانی به سرکردگی امریکا در مناطق مختلف تهران کار گذاشته شده بود به همت مأموران متخصص شهربانی جمهوری اسلامی ایران خنثی و از بروز حوادث جان خراش جلوگیری شد. (3)

520

تلاش های آشکار و پنهان سازمان مجاهدین خلق در نزدیک شدن به بنی صدر و قرارگرفتن به عنوان مدافع جریان وی در جناح بندی کنونی حاکمیت، همچنان بروز می یابد.

امروز، روزنامه انقلاب اسلامی ارگان جریان بنی صدر، نامه ای از سازمان را درج کرد.(4)

روزنامه انقلاب اسلامی دیروز هم پیام دیگری را از همین سازمان درج کرد. این روزنامه نوشت: «مجاهدین خلق ایران با انتشار اطلاعیه ای اعلام کرده است که تنها مسئولیت دفاتری که مورد تأیید سازمان می باشد می پذیرد. در قسمتی از این اطلاعیه آمده است برای جلوگیری از ادامه کار توطئه گران علیه نیروهای انقلابی و من جمله مجاهدین خلق باتوجه به

قوانین موجود هرچه سریع تر به اعلام جرم ها و شکایت های مجاهدین خلق در این زمینه ها رسیدگی نموده و نتایج را به اطلاع مردم برسانند. همچنین باید متذکر شویم که مسئولین دفاتر رسمی مجاهدین خلق نیز در هر کجا که باشند موظف اند تا در اسرع وقت و همراه با ارائه اسناد و مدارک در هر مورد لازم به عموم مردم و نیز به مسئولین و مأمورین رسمی توضیح داده و حتی تا آنجا که در توانشان باشد همچنان که تا امروز نشان داده اند با تمام قوا درصورت وجود یک توطئه واقعی ضدمردمی مأمورین را درجهت کشف عوامل توطئه یاری دهند.» (5)

شماره امروز یک نشریه کمونیستی نیز به این مسئله {نزدیکی تدریجی بنی صدر و سازمان}

ص: 977


1- روزنامه کیهان، 30/2/1359، ص11.
2- روزنامه بامداد، 27/2/1359، ص2.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 28/2/1359، ص2.
4- * این نامه، قبلاً در نشریه مجاهد چاپ شده است و در این کتاب نیز در روزشمار 27/2/1359 آورده شد. البته متن مجاهد کامل تر است و در متن چاپ شده در روزنامه انقلاب اسلامی، برای گرفتن تندی های آن تغییرهایی داده شده و بخش هایی حذف شده است.
5- روزنامه انقلاب اسلامی، 28/2/1359، ص3.

پرداخته است. نشریه حقیقت ارگان اتحادیه کمونیست های ایران در شماره امروز خود تحت عنوان "کشمکش و وحدت در هیئت حاکمه" با اشاره به موانع انتخاب نخست وزیر آورده است: بنی صدر که از یک سو به طور سرکوبگرانه درپی ایجاد نظم و امنیت کذایی یا به عبارت بهتر سرکوب نیروهای کمونیستی و مبارزات توده ای مردم است، از سوی دیگر در مبارزه و کشمکش با حزب جمهوری بر سر غلبه بر قدرت است و می خواهد نیروهای دیگر را نیز زیر چتر و برنامه های خود درآورد و به این دلیل سعی دارد تا از تضاد واقعی که بین سازمان مجاهدین خلق و حزب جمهوری موجود است به نفع دعوای خود با حزب جمهوری اسلامی سود جوید و قصد دارد تا تضاد مجاهدین و حزب جمهوری اسلامی را بر تضاد خود با حزب منطبق کند. وی می خواهد مجاهدین را بر روی سیاست خود بکشاند و خطر در اینجاست. (1)

521

امام خمینی در محل جدید استقرار خود و از تریبون حسینیه جماران امروز، دو بار در پاسخ به مراجعان مشتاق به ایراد سخنرانی پرداختند. دسته اول فرماندهان کمیته های انقلاب در تهران و شهرستان ها بودند که ضمن برنامه گردهمایی اخیرشان امروز، به ملاقات عمومی امام در حسینیه جماران آمدند و دسته دوم اهالی محل جدید امام یعنی مردم جماران و نیز دیگر مردم شمیرانات بودند.

امام خمینی در جمع فرماندهان کمیته ها به مسئله خودجوشی سپاه و کمیته از دل انقلاب و سپس به ذکر هشدارهایی برای تداوم سلامت آنان پرداخته و گفتند: «از ویژگی هایی که انقلاب اسلامی ایران داشت به مجرد اینکه پیروز شد تمام افرادی که در اطراف این کشور، جوانانی که در اطراف این کشور بودند، چه قشر روحانی و چه دانشگاهی و چه سایر قشرها برای خودشان یک احساس وظیفه کردند، بدون اینکه یک سازمان مرکزی در اول باشد. هر گروهی در هرجا که بودند به طور خودرو از متن ملت کأنّه جوشیدند و سازمان هایی را ایجاد کردند، مثل کمیته ها که آقایان از اجزا و سرپرستان آن هستند، مثل سپاه پاسداران. این طور نبود که از اول سپاه پاسداران یا کمیته ها را یک مرکزی باشد که آن مرکز همه را دعوت کرده باشد و التیام داده باشد، بلکه احساس یک وظیفه انسانی اسلامی بود که همه برای اسلام و برای کشور اسلامی خدمتگزار باشند. این یکی از ویژگی هایی است که برای این نهضت و برای این انقلاب بود و از ویژگی های اسلام است.» (2)

ایشان در قسمتی دیگر هشدار دادند: «امروز، همه ما، همه شما، همه ملت، همه قشرها و خصوصاً قشرهایی که در خدمت انقلاب هستند و مشغول فعالیت هستند، مسئولیت بزرگ دارند، مسئولیت حفظ انقلاب اسلامی و حفظ آبروی اسلام و آبروی انقلاب اسلامی. اگر خدای نخواسته در قشر روحانی، چه آنهایی که در کمیته ها هستند و چه آنهایی که در مدارس هستند و چه آنهایی که در شهرستان ها هستند، اگر خدای نخواسته یک کار اشتباهی واقع بشود، این طور نیست که بگویند فلان فرد این کار را کرده است، به جامعه روحانیت نسبت می دهند، می گویند آخوندها این طورند.

ص: 978


1- اتحادیه کمونیست های ایران، نشریه حقیقت، شماره 70، 29/2/1359، ص1.
2- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی{ره}، صحیفه امام {مجموعه آثار امام خمینی(ره})، جلد12، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ پنجم 1389، ص307.

آنهایی که غرض دارند، آنهایی که می خواهند روحانیت را بشکنند و اصل هدفشان اسلام است و می خواهند اسلام را بشکنند و چون اینها را قشری می دانند که خدمتگزار اسلام اند و اینها نگهدار اسلام اند،به اینها حمله می کنند. اگر یک بهانه ای روحانیت دست اینها بدهد،اسباب این می شود که یک مطلب کوچک را بزرگ بکنند، آن هم اگر از یک نفر صادر شده باشد، به مطلق روحانیون نسبت بدهند. اگر در این کمیته های شما خدای نخواسته، یک امری واقع بشود که برخلاف موازین اسلامی است، می گویند که آخوندها کمیته ها را گرفته اند و مشغول کارهای مثلاً خلاف هستند، نمی گویند که فلان آدم این طوری است، می گویند روحانیت این طوری است.» (1)

رهبر انقلاب در ملاقات مردم جماران و شمیران با ایشان، درخصوص رسالت جهانی انقلاب اسلامی و شروط تحقق آن خاطرنشان کردند: «ما در بین راه هستیم و باید راه طولانی را طی کنیم و آن راه طولانی این است که بیرق اسلام را در همه قطب های زمین به اهتزاز درآوریم. من امیدوارم که موفق شویم و با همت و اتکال به خدای تبارک وتعالی، این راه طولانی را به آسانی طی کنیم و مهم این است که از آمال شخصی، گرفتاری های شخصی، خواست های شخصی دست برداریم. به خواست های اسلام و به خواست های بلندپایه قرآن کریم، دنبال خواست های بزرگ خدای تبارک وتعالی باشیم، و اطاعت اوامر خدای تبارک وتعالی را بکنیم که ما را دعوت به اتحاد، دعوت به اجتماع فرموده است و دعوت به اخلاص و دعوت به فعالیت برای پیشبرد اسلام فرموده است.» (2)

در ادامه، امام خمینی به یکی از موضوعات امنیتی داخلی وقت یعنی انفجار در اماکن عمومی اشاره کردند: «باید همه شماها متوجه باشید که این اشخاصی که مفسده می کنند، انفجار ایجاد می کنند در بازار مسلمین، انفجار ایجاد می کنند، در لوله های نفت که مال مستمندان است انفجار ایجاد می کنند در جاهایی که گروه های زیادی از مسلمان ها هستند، اینها در اصل مفسدفی الارض هستند و باید با تمام قدرت آنها را سرکوب کرد و دادگاه ها در هرجا باشد این طور اشخاص را باید محکوم به مرگ کنند. اینها حیاتشان جز زحمت برای جامعه و جز تفرقه اندازی و جز خوردن مال مردم و ایران را به اغتشاش کشیدن برای اینکه باز ابرقدرت ها تسلط به ما پیدا کنند، هیچ کار دیگر ندارند.» (3)

ص: 979


1- همان، صص 309 و 310.
2- همان، ص313.
3- همان، ص315.

ص: 980

روزشمار جنگ سه شنبه 30 اردیبهشت 1359 5 رجب 1400 20 مه 1980

522

در مسئله تحریم اقتصادی ایران، مهم ترین مسئله امروز که ناراحتی امریکا را درپی داشت، تجدیدنظر انگلستان در چگونگی اجرای مصوبات اجلاس اخیر ناپل بود. برعکس انگلستان، استرالیا از تحریم استقبال و ایران همراه با بی اعتنایی به تلاش هایی برای محدودکردن تحریم اقدام کرد.

در انگلستان، «پس از یک بحث شدید در مجلس عوام بریتانیا هیئت دولت بریتانیا تصمیم گرفت تا تحریم بازرگانی درمورد ایران را فقط شامل حال پیمان های

جدید دولت بریتانیا با ایران سازد.» (1) به گزارش رادیو لندن، «هنگامی که در مجلس عوام دولت قصد خود را برای بحث اقدامات تحریم اقتصادی و عطف به ماسبق؛ یعنی قراردادهایی که در چهارم نوامبر گذشته تاکنون امضا شده اعلام کرد، از هر سوی مجلس صدای خشم و اعتراض فوری بلند شد. مجلس عوام هیچ گاه مایل نبود لوایحی را با عطف به ماسبق به تصویب برساند. دراین مورد بیشتر اعضای مجلس گفتند که وقتی هفته پیش، آنها برای اعمال تحریم علیه ایران رأی مثبت دادند، به آنها توضیح داده نشد که در لایحه عطف به ماسبق شده است. بنابراین خانم تاچر برای آنکه در پارلمان شکست نخورد رأی خود را عوض کرد و اعلام داشت که فقط قراردادهای جدید مشمول مقررات

{مارگارت تاچر سرسخت ترین هم پیمان کارتر در اروپا مجبور شد براثر فشار مجلس عوام، تصمیم دولت انگلستان درباره تحریم ایران را تعدیل کند.}

ص: 981


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 63، 31/2/1359، ص11، بخش فارسی رادیو کلن، 30/2/1359.

تحریم اقتصادی خواهند شد.» (1) در گزارش رادیو لندن همچنین آمده است: «دولت بریتانیا فقط بیست وچهار ساعت پس از آنکه همراه با هم قطاران خود در بازار مشترک اروپا تصمیم گرفته بود علیه ایران تحریم های اقتصادی معمول دارد، اکنون تصمیم خود را عوض کرده است. قرار بود تحریم اقتصادی ایران شامل کلیه قراردادهایی بشود که پس از چهار نوامبر یعنی روزی که امریکایی ها را در ایران به گروگان گرفته اند بسته شده اند، اما پس از آنکه نمایندگان مجلس عوام بریتانیا به این موضوع اعتراض کردند، دولت تصمیمش عوض شد و اعلام کرد که این تحریم فقط مشمول قراردادهایی خواهد شد که پس از تصویب لایحه مربوط به آن امضا شده اند. امروز عصر، در مجلس عوام یک جلسه شور فوق العاده دراین باره صورت گرفت. بنابراین گرچه ممکن است بانو تاچر و دولتش علاقه زیادی داشته باشند که همبستگی خود را با امریکا نشان دهند، اما در این راه با مشکلاتی مواجه شده و موفقیت زیادی کسب نکرده اند.» (2)

در ادامه، رادیو لندن تحلیل یکی از مفسران خود را دراین باره بدین صورت بازگو کرد: «کاملاً واضح است که درمورد عاقلانه بودن اعمال تصمیم های سیاسی و اقتصادی علیه ایران شک وتردید قابل ملاحظه ای وجود دارد و این شک وتردید هم در حزب محافظه کار زمامدار وجود دارد و هم در حزب اقلیت، یعنی حزب کارگر. عده زیادی از اعضای پارلمان معتقدند که به طورکلی اعمال تحریم سیاست اشتباهی است. آنها می گویند چنین اقدامات اقتصادی احتمالاً در متقاعدکردن ایرانی ها برای رهایی گروگان های امریکایی مؤثر واقع نخواهد شد و برعکس اعمال تحریم محتمل است که رویه ایران را نسبت به غرب سرسختانه تر کند و احتمالاً رهبران ایران را به سوی اتحاد جماهیر شوروی براند.» (3)

به نظر مفسر مزبور «این تغییر رویه ممکن است از شکست خانم تاچر در مجلس عوام جلوگیری کرده باشد، ولی از نقطه نظر روابط او با هم پیمانان خود بسیار ناراحت کننده است. اگر امریکا تاکنون از شدت و حدود تحریم های اقتصادی و سیاسی که در ناپل مورد توافق قرار گرفت ناخشنود است [با] عقب گرد اخیر سیاست خانم تاچر، به شدت

ناخشنودی امریکا افزوده خواهد شد. به ویژه چون خانم تاچر در اروپا سرسخت ترین پشتیبان مشی کارتر بوده است.» (4)

به سخنان مفسر رادیو لندن می توان اظهارات طعنه آمیز یک مقام آلمانی را افزود. گزارش رادیو کلن دراین باره حاکی است: «وزیر اقتصاد آلمان فدرال گفت این تصمیم متأسفانه در ردیف اقداماتی قرار دارد که درمورد آن ازسوی بریتانیا شور و هیجان زیادی نشان داده می شود، ولی درعمل دررابطه با آن اقدام مؤثری صورت نمی گیرد.» (5)

در همین حال به گزارش رویتر، اندرو پیاک وزیر امور خارجه استرالیا، اعلام کرد استرالیا تمام صادرات خود را به ایران بجز مواد غذایی و دارو متوقف کرده است. به این ترتیب صادرات پشم،

ص: 982


1- همان، صص 5 و 6، بخش فارسی رادیو لندن، 30/2/1359.
2- همان، ص5، بخش فارسی رادیو لندن، 30/2/1359.
3- همان، ص5، بخش فارسی رادیو لندن، 30/2/1359.
4- همان، ص6، بخش فارسی رادیو لندن، 30/2/1359.
5- همان، ص11، بخش فارسی رادیو کلن، 30/2/1359.

پارچه، فولاد و ماشین آلات استرالیا به ایران متوقف خواهد شد. در هفت ماهه نخست سال جاری، ارزش صادرات مواد مذکور به ایران 6/17 میلیون دلار بود. (1)

از سوی دیگر در ایران علی اکبر معین فر وزیر نفت، امروز درزمینه اختلالاتی که ممکن است تحریم اقتصادی کشورهای عضو بازار مشترک اروپا برای صنعت نفت ایجاد کند، گفت: «این تحریم هیچ اثری ندارد، صنعت نفت ایران ازنظر تهیه قطعات یدکی هیچ مشکلی ندارد چون تحریم اقتصادی در مراحل مختلف صورت گرفت، ما از این فرصت ها استفاده کردیم و قطعات یدکی مورد نیاز خود را به تدریج سفارش دادیم به طوری که حداقل تا یک سال دیگر لوازم یدکی در انبارهای خود موجود داریم. به طورکلی می شود گفت که تحریم هیچ گونه اثری روی صنایع نفت نخواهد داشت.» (2)

همراه با ادامه ابراز بی اعتنایی، تلاش برای محدودکردن آثار تحریم نیز ادامه دارد. دراین زمینه می توان به سفر مدیر کل بانک مرکزی ایران به اتریش و بعضی کشورهای اروپای شرقی اشاره کرد. به گزارش رادیو لندن، وی با رهبران اروپای شرقی برای افزایش فروش نفت تولیدی ایران نیز مذاکره خواهد کرد.

سفرهای نوبری به اروپای شرقی در هاله ای از مسائل محرمانه قرار دارد، ولی ظاهراً دو هدف کلی را می توان از آن برداشت کرد: اول، تضمین معاملات پولی کافی برای بانک های ایران و دوم، فروش هرچه بیشتر نفت به کشورهای اروپای شرقی.

علاوه بر کشورهای بلوک کمونیسم، مقامات کشور اتریش نیز تأیید کرده اند که ملاقاتی بین آقای نوبری با صدراعظم کرایسکی انجام گرفته است. اتریش به دلیل بی طرفی در طرح اعمال مجازات های اقتصادی علیه ایران شرکت ندارد.

مدیر کل بانک مرکزی ایران به رومانی نیز سفر خواهد کرد. رومانی به تدریج به صورت یکی از عمده ترین خریداران نفت ایران درمی آید. این کشور اکنون روزانه یک صد هزار بشکه نفت از ایران خریداری می کند.

یکی از مشکلاتی که در سر راه ایران برای عقد قراردادهای فروش نفت به کشورهای اروپای شرقی وجود دارد، نحوه پرداخت آن خواهد بود. کشورهای بلوک شرق ترجیح می دهند این گونه معاملات براساس قراردادهای پایاپای انجام گیرد، ولی دولت ایران درحال حاضر محتاج پول نقد است. (3)

(معین فر وزیر نفت:

قطعات مورد نیاز را سفارش داده ایم. تحریم هیچ اثری روی صنایع نفت نخواهد داشت. )

ص: 983


1- روزنامه بامداد، 31/2/1359، ص3.
2- روزنامه کیهان، 30/2/1359، ص2.
3- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 63، 31/2/1359، ص5، بخش فارسی رادیو لندن، 30/2/1359.

523

امروز، صادق قطب زاده در اجلاس وزیران امور خارجه سازمان کنفرانس اسلامی به ایراد نطق پرداخت و مواضع جمهوری اسلامی ایران را در قبال مسائل مهم منطقه و نظام بین الملل ازجمله فلسطین، امریکا، شوروی، افغانستان و عراق اعلام کرد. وی وضع کنونی فلسطین را فاجعه خواند و عادی شدن رابطه مصر با رژیم صهیونیستی و موافقت نامه کمپ دیوید را محکوم کرد و صهیونیسم و رژیم اشغالگر قدس را نماینده امپریالیسم امریکا خواند.(1) وزیر امور خارجه ایران همچنین درخواست کرد این گردهمایی، تجاوز امریکا علیه ایران را محکوم کند.

قطب زاده در سخنان خود گفت: «این اولین بار است که به عنوان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در کنفرانس دول اسلامی شرکت می کنم،مشخصه عضویت دول در این کنفرانس همانا پیوند و علائق اسلامی است که ما را به همبستگی فرا می خواند و این امر که ایران یک جمهوری اسلامی است، احترام و رعایت این مشخصه را به ویژه لازم می گرداند. امت اسلامی وجه اشتراکی است که ما را در اینجا گرد هم آورده است و درست به همین دلیل ما نباید از آنچه که در گردهمایی بین المللی به صورت سنت برآمده است، تبعیت نموده و صرفاً خود را با تصویب یک سلسله قطعنامه های زهدآمیز دلخوش کنیم. ... ده ها سال است که ایران قربانی مطامع امپریالیسم... است...(2) در سال های اخیر ما گرفتار دخالت های مستقیم امریکا در امور داخلی خود شدیم که در نتیجه آن ایران به صورت کشوری دست نشانده درآمد. دراین مورد کافی است به نقش امریکا در تحمیل رژیم دیکتاتوری شاه مخلوع بر ملت ایران اشاره کنم؛ از این لحاظ امریکا در زمان اختناق با...(3) ایران شریک بوده که نتیجه آن جز چپاول منابع طبیعی و انسانی ما نبوده است. سوابق طولانی مقاومت مردم ایران علیه ظلم که با انقلاب شکوهمند اسلامی به اوج خود رسید و رژیم جنایتکار شاه مخلوع را واژگون ساخت، اما بار دیگر این کشور شاهد امپریالیسم امریکا به صورت تجاوز نظامی به خاک مقدس خود شد. کلیه شواهد حاکی از آن است که این دخالت نظامی امریکا درحقیقت جزئی از یک طرح بزرگ که برای انهدام جمهوری اسلامی نوپای ما بوده است و نه آن طوری که ادعا شده است عملی برای آزادساختن گروگان هایی که در سفارت سابق امریکا در ایران نگهداری می شدند. مشیت الهی بر این قرار گرفت که این طرح بی ثمر بماند. بارها گفته ایم که گروگان ها از رفتاری انسانی برخوردارند و تصمیم درمورد سرنوشت آنها ازطریق عادلانه و دمکراتیک اتخاذ خواهد شد. مع هذا امریکا مسئله گروگان ها را دستاویزی برای حمله به ایران ساخت. ... ما پیشنهاد کردیم تجاوز امریکا علیه ایران در دستور

ص: 984


1- * اظهارات قطب زاده راجع به رژیم صهیونیستی و فلسطین در همین روزشمار آمده است.
2- ** دو... از متن روزنامه است.
3- *** در روزنامه دو کلمه ناخوانا است.

مذاکرات این کنفرانس قرار گیرد و طرح قطعنامه را دراین رابطه تهیه نموده ایم از همکارانم تقاضا می کنم اجماعاً تجاوز امریکا علیه ایران را محکوم کنند.» (1)

یادآوری می شود در طرحی که برای حل اختلاف ایران و امریکا امروز در کمیسیون سیاسی گردهمایی اسلامی پاکستان تهیه شد، هرگونه توسل به زور، تهدید، مداخله یا تحریم اقتصادی علیه ایران ازسوی یک یا چند دولت به صورت فردی یا جمعی محکوم گردید. این طرح پس از تشویق ایران به یافتن راه حلی سریع و اسلامی برای مسئله گروگان های امریکایی، از امریکا می خواهد که فرصت دهد و شرایط لازم را برای دولت ایران تأمین کند تا این دولت بتواند راه حل این مسئله را پیدا کند. (2)

524

در ادامه چالش میان عراق و ایران، امروز در تهران عده ای از رانده شدگان عراقی هنگام ظهر دفتر سازمان ملل متحد در تهران را اشغال کردند. در ژنو دبیر کل اتحادیه عرب از ادامه این بحران اظهار نگرانی کرد و در اسلام آباد پاکستان، قطب زاده به توضیح و محکوم کردن سیاست خائنانه و خصومت آمیز دولت بعثی عراق پرداخت.

در تهران، رانده شدگان عراقی که در دفتر سازمان ملل تجمع کرده اند، در نامه ای به دبیر کل سازمان ملل متحد خواسته های خود را چنین عنوان کردند:

«1. تشکیل یک کمیسیون بین المللی و اعزام آن به ایران جهت رسیدگی به وضع تبعیدی های عراقی.

2. جلوگیری از تبعید عراقی های دیگر به خاک ایران.

3. آزادی هزارها جوان عراقی که بدون محاکمه در زندان های رژیم بعث عراق در بازداشت به سر می برند.

4. تضمین سلامت افراد خانواده تبعیدی های عراقی که هنوز در عراق زندگی می کنند.

5. بازگشت تمام تبعیدی های عراق به کشور خود.

6. بازپس دادن کلیه دارایی های تبعیدی های عراق که بی دلیل و به طور غیرقانونی مصادره شده است.» (3)

این افراد در یک تماس تلفنی با خبرنگار خبرگزاری پارس گفتند که تاکنون هیچ پاسخی از کورت والدهایم دبیر کل سازمان ملل متحد، دریافت نکرده اند. آنان همچنین اعلام کردند تازمانی که دبیر کل سازمان ملل متحد خواسته های مزبور را برآورده نسازد، دفتر نمایندگی سازمان ملل را ترک نخواهند کرد. (4)

در ژنو، شاذلی قلیبی دبیر کل اتحادیه عرب، از مشکلات فعلی میان ایران و عراق اظهار نگرانی کرد. وی خطاب به خبرنگاران گفت: من شخصاً برای جلوگیری از افزایش این بحران و تبدیل شدن آن به یک درگیری سخت درحال کار هستم. (5)

در اسلام آباد و در اجلاس وزیران امور خارجه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی، قطب زاده وزیر امور خارجه ایران، در نطق خود گفت: «باید توجه ها را به این حقیقت تلخ

ص: 985


1- روزنامه کیهان، 30/2/1359، ص2.
2- روزنامه بامداد، 31/2/1359، ص1.
3- روزنامه کیهان، 1/3/1359، ص13.
4- روزنامه جمهوری اسلامی، 31/2/1359، ص2.
5- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 63، 31/2/1359، ص2، ژنو خبرگزاری فرانسه، 20 مه 1980 {30/2/1359}.

جلب نمایم که دشمن بین کشورهای مسلمان نیز وجود دارد. رهبری بعث عراق به مجرد اینکه جمهوری اسلامی ایران به وجود آمد، یک سیاست خائنانه و خصومت آمیزی پیش گرفت؛ حکومت دیکتاتوری بعث ابتدا دست به یک مبارزه تبلیغاتی علیه انقلاب اسلامی ما زد. این خصومت بعداً به تجاوزهای نظامی علیه پاسگاه های مرزی ما تبدیل شده که در اوج خود باعث کشته شدن افراد و ویرانی بسیار گردید. رهبری بعث همچنین به عنوان قسمتی از این مبارزه تجاوزکارانه اقدام به اخراج ایرانیان در عراق نموده و تابه حال تعداد 35 هزار نفر از افراد بی گناه را با روش های غیرانسانی و برخلاف تمام اصول اخلاقی اسلام از خانه های خود بیرون رانده است. اغلب کسانی که به وسیله دولت بغداد اخراج شده اند افرادی هستند که اجداد آنها نسل های گذشته به عراق مهاجرت کرده بودند. اغلب آنها تابعیت عراق را اکتساب کرده و به سختی می توانند یک کلمه فارسی صحبت کنند. رژیم عراق اخیراً یکی از بزرگ ترین متفکرین اسلامی عصر ما را به قتل رسانیده است. رژیم عراق حتی از پایان دادن به زندگی خواهر روشن ضمیر و مؤمن این متفکر نیز که خود بانویی اصیل و بزرگوار بود، مضایقه ننموده. گناه آنها این بود که حاضر نشده اند به انقلاب ایران اعتراض کنند. به خاطر این عمل و بی رحمی های دیگر دولت بغداد علیه مسلمانان و سنت اسلام، احساس کردیم که هم به خاطر افکارعمومی دو کشور و هم به خاطر خدای بزرگ ملزم هستیم که موقعیت خود را روشن سازیم. ما دو راه را می توانستیم دنبال کنیم یا از جنایت های عراق چشم پوشی کنیم یا در مقابل آنها بایستیم. ما راه دوم را انتخاب کردیم.» (1)

525

در ادامه اقدامات ایذایی عوامل عراق در غرب و جنوب کشور، امروز، عده ای از مهاجمان به نیروهای نظامی و جوانمردان ژاندارمری مستقر در ازگله حمله کردند. در گزارش مربوطه ضمن ذکر اسامی رهبران مهاجمان به تجمع حدود 360 نفر دیگر از مهاجمان در آبادی تشت آستر اشاره شده و اسامی سرپرستان آنان {ازجمله اکبر روایی معروف} نیز آمده است. (2)

در موسیان نیز حدود نیمه شب، تأسیسات نفتی عین خوش مورد حمله قرار گرفت. با رسیدن نیروهای کمکی از پاسگاه های نزدیک به محل درگیری، مهاجمان متواری شدند. (3)

در همین حال، مراکز اطلاعاتی از احتمال حمله به کارخانه برق و منبع آب قصر شیرین خبر دادند. طبق یک گزارش این حمله به رهبری شخصی به نام سعداله از عوامل داخلی عراق صورت خواهد گرفت. (4) اما گزارشی دیگر حاکی است این حمله با سلاح های سنگین و به دست «عوامل مستقر در سه پاسگاه عراق که در مقابل پاسگاه یکه شان قصرشیرین ایران قرار گرفته اند»، انجام خواهد شد. (5) یادآوری می شود این حمله درصورت وقوع، سومین حمله به قصرشیرین خواهد بود. (6)

دراین میان، دو خبر منتشر گردید که برای مدافعان نظام روحیه بخش است: خبر اول اینکه یک تیم پزشکی گروگان گرفته شده، توانستند سالم از چنگ مهاجمان فرار کنند. دراین باره فریدون

ص: 986


1- روزنامه کیهان، 30/2/1359، ص2.
2- سند شماره 63550 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نیروی زمینی {معاونت عملیات و اطلاعات}، 1/3/1359.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 1/3/1359، ص12.
4- سند شماره 276773 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از قصرشیرین به ناحیه 05، 30/2/1359.
5- سند شماره 277177 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی 05 به قصرشیرین، 30/2/1359.
6- سند شماره 276773 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.

آشنا مسئول کمیته پزشکی جهاد سازندگی کرمانشاه، توضیح داد که وقتی یک گروه پزشکی وابسته به جهاد سازندگی کرمانشاه با یک دستگاه اتومبیل بلیزر و داروی کافی عازم روستاها بودند در گردنه های هانی بره مورد حمله گروه های مسلح واقع و به گروگان گرفته شدند. در این حمله اتومبیل بلیزر آنان آتش گرفت و کاملاً سوخت. این 3 تن که یکی پزشک و 2 نفر پزشکیار هستند با تهدید مهاجمان مسلح عازم عراق بودند که بعد از سه شبانه روز راه پیمایی آنها توانستند از چنگ مهاجمان بگریزند و به اسلام آباد پناه ببرند. (1)

خبر دیگر تسلیم شدن یک دسته هشت نفره از مهاجمان به سپاه بود. حجت الاسلام پرتوی مسئول روابط عمومی سپاه کرمانشاه، دراین باره گفت: این گروه که از افراد وابسته به گروه اکبر روایی {یکی از گروه های گروگان گیر منطقه اورامانات} بودند و سلاح های مختلف مانند کلاشینکف و برنو داشتند، دو روز پیش، با تمام مهمات و سلاح های موجود خود را تسلیم سپاه پاسداران جوانرود کردند. وی افزود: به ما اطلاع دادند که گروه های بیشتری از این گونه افراد که براثر تبلیغات ضدانقلابیون فریب خورده بودند، به زودی به طرف ملت بازخواهند گشت و خود را به سپاه پاسداران معرفی می کنند. (2)

در جنوب، کار ترمیم لوله دوم گاز مارون، ماهشهر و آبادان که قبلاً به دست عوامل وابسته عراق منفجر شده بود، پایان یافت و بهره برداری مجدد از آن آغاز شد. (3) همچنین دادسرای انقلاب اسلامی آبادان و خرمشهر در اطلاعیه ای اعلام کرد عاملان انفجار در بازار کویتی ها، سینما سهیلا و بازار ساحلی آبادان به همت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دستگیر شدند. گفتنی است محاکمه این عده به زودی آغاز می شود. (4)

526

در سنندج حرکت به سمت روال عادی شهر و در کنار آن تداوم پاک سازی به خصوص در روستاهای اطراف و جاده های مواصلاتی ادامه دارد.

در آخرین گزارش ارتش که ساعت 7 صبح امروز، ارسال شد چنین آمده است: «برابر گزارش لشکر28 سنندج، برابر اطلاع واصله اشخاص مشروحه زیر در آبادی کرجو [از توابع سنندج] مستقر و مشغول فعالیت می باشند. دکتر خلقی، اکبر فرید فرشی، صدیق کمانفر، دختر سرتیپ معدوم نیازمند با 100 نفر تفنگ دار. ضمناً در 24 ساعت گذشته، وضع شهر آرام و پاسداران با پشتیبانی ارتش به پاک سازی شهر ادامه می دهند، برق و تلفن قسمت اعظم شهر مرمت و مورد بهره برداری است. منبع آب شهر نیز مرمت و قابل بهره برداری شده است. عده زیادی از گروه های مسلح در دهات اطراف سنندج مستقر و برابر گزارش های واصله درحال تجدید سازمان می باشند.» (5)

امروز همچنین به گزارش خبرنگار انقلاب اسلامی: «ستاد مشترک ارتش و پاسداران طی اطلاعیه ای که از رادیو سنندج خوانده شد از کلیه مغازه داران خواستند تا کلیه مغازه های خود را تا ساعت 2 بعدازظهر

ص: 987


1- روزنامه کیهان، 30/2/1359، ص11.
2- روزنامه کیهان، 31/2/1359، ص12.
3- روزنامه کیهان، 30/2/1359، ص3.
4- همان.
5- سند شماره 98130 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه ای اطلاعاتی معاونت عملیات و اطلاعات نزاجا، شماره 37، از 29/2/1359 تا 30/2/1359، صص 1 و 2.

31/2/1359، باز نمایند و در غیر این صورت ارتش و پاسداران خود مبادرت به این کار خواهند کرد.»(1) (2)

دراین حال، اکنون پاک سازی جاده کرمانشاه سنندج که از کامیاران می گذرد، مهم ترین مسئله است که مشکلاتی به همراه دارد. ساعت 16:55 امروز، ستاد مشترک ارتش به فرماندهی ژاندارمری اعلام کرد: «در کمیسیون وزرای امنیتی هماهنگ گردید به منظور

پاک سازی محور کرمانشاه سنندج 300 نفر پاسدار و 150 نفر ژاندارم زیر امر لشکر 81 زرهی قرار گیرند و به همین منظور مراتب به لشکر 81 زرهی ابلاغ گردید. همچنین در گزارش قید گردید برابر اعلام لشکر81 کرمانشاه، ژاندارمری کرمانشاه آمادگی واگذاری 150 نفر ژاندارم را ندارد. سپاه پاسداران کرمانشاه نیز تاکنون 300 نفر پاسداران ذکر شده بالا را زیر امر لشکر قرار نداده ضمن اینکه لشکر 81 علاوه بر 300 نفر، درخواست نموده 120 نفر پاسدار دراختیار گذاشته شود. تأخیر در بازگشایی راه کرمانشاه سنندج به هیچ وجه مصلحت نیست و عدم همکاری با ارتش عوارض سوئی را در بر خواهد داشت.» (3)

نگرانی یاد شده بی مورد نیست. برای مثال در ساعت 18 امروز، واحد عملیات سپاه سنندج به مرکز گزارش داد: «بین تونل کامیاران و سنندج افراد ضدانقلاب عکس امام را بین جاده گذاشته و مسلمانان را هنگام عبور چه شخصی و چه نظامی اعدام می کنند به اسم پاسدار.» (4)

ابلاغیه ستاد مشترک ارتش به نیروی زمینی تصمیم نهایی را مشخص کرد؛ متن این ابلاغیه که براساس آن شروع پاک سازی به چند روز بعد موکول شده، چنین است: «دستور فرمایید باتوجه به وضعیت موجود، آموزش گروه رزمی 178 را سریعاً انجام و عمل پاک سازی محور کرمانشاه سنندج را حداکثر از صبح روز 3/3/1359، شروع و نتیجه را گزارش نمایید.» (5)

527

برای تصرف قله اربابا مشرف بر پادگان بانه و شکستن محاصره این پادگان، بامداد امروز، عملیاتی ناموفق اجرا شد.

خبرنامه کومه له که در مهاباد منتشر شد اعلام کرد: ساعت 6 صبح امروز، نیروهای چترباز برای کمک به افراد پادگان بانه در منطقه اربابا پیاده شدند که درگیری شدید بین آنان و پیشمرگان کرد ادامه دارد. (6) به دنبال این خبر، با پرس وجوی مطبوعات، یک مقام مطلع در ستاد مشترک ارتش تأیید کرد که به منظور تقویت پادگان بانه به آن منطقه نیرو اعزام شده است. (7) شرح ماجرا در گزارش پادگان سقز چنین بازگو شده است:

«الف) در ساعت 6 روز 30/2/1359، عملیات با اعزام 4 فروند 214 و 4 فروند کبرا آغاز گردید بدین ترتیب که 2 فروند 214 تعداد 19 نفر به اتفاق سرهنگ علی اصغر نورا در قله پیاده نموده

ص: 988


1- * علت پافشاری بر بازکردن مغازه ها، مقابله با تهدید ضدانقلاب درمورد انفجار مغازه ها درصورت بازکردن بود. به روزشمار 31/2/1359 رجوع شود.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 31/2/1359، ص1.
3- سند شماره 041958 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به ژاجا، 30/2/1359.
4- سند شماره 41957 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات سنندج به سپاه مرکز {عملیات}، 30/2/1359.
5- سند شماره 041531 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به نزاجا، 30/2/1359.
6- روزنامه بامداد، 31/2/1359، ص1.
7- همان.

و یک فروند شامل 11 نفر در پادگان بانه فرود اجباری نموده و یک فروند دیگر به علت اصابت گلوله با یک شهید و یک زخمی به سقز مراجعت نموده است. از عملیات پیاده شدن نیروهای مزبور دو گزارش مغایر دریافت شده است:

1. برابر تلگراف واصله از بانه از تعداد افراد پیاده شده در قله 16 نفر دستگیر و 8 نفر شهید شده اند که با تعداد 19 نفر اعزام شده مغایرت دارد. 2. برابر پیامی که از بی سیم اکراد استراق سمع شده از افراد پیاده شده در قله یک سرهنگ و 14 نفر از پرسنل نوهد دستگیر و 6 نفر شهید شده اند.

ب) درحال حاضر ارتباط سقز با بانه قطع و از شب گذشته نیز هرگونه ارتباطی با بانه قطع شده است.

پ) یک فروند هلیکوپتر 214 در ساعت 6:40 روز 30/2/1359، به علت نقص فنی موتور در قسمت جنوبی پادگان بانه دچار سانحه شده که خلبانان تخلیه و هلیکوپتر در محل باقی مانده است.

ت) یک فروند هلیکوپتر 214 در ساعت 7:30 روز 30/2/1359، در قسمت جنوبی پادگان بانه به علت اصابت گلوله دچار سانحه گردیده، خلبان هلیکوپتر را به پادگان سقز هدایت و از ناحیه پا مصدوم، خلبان دوم مجروح شده است. دو فروند هلیکوپتر 214 که در قسمت غربی سقز قرار گرفته قادر به پرواز نمی باشند که ازطریق هوانیروز اقداماتی درمورد تخلیه آنان شده است.

در ساعت 4 و 7:30 روز 30/2/1359، چهار فروند کبرا و یک فروند 214 تعداد 20 هزار تیر فشنگ ژ3 و 2هزار تیر 7/12 و مقداری جیره و نان به بانه اعزام و پس از ریختن مهمات خلبان جامانده و یک درجه دار تیپ نوهد و یک گروهبان زخمی را تخلیه نمودند.

یک فروند هلیکوپتر ذکرشده در بند الف که با 11 سرنشین در بانه فرود اجباری نمود تعداد 6000 تیر ژ3، 3000 تیر 7/12، 12 موشک آر.پی.جی 7، 12 گلوله خمپاره 60 م.م و 20 نارنجک جنگی و 24 نارنجک تفنگی در بانه پیاده نموده در این فرود اجباری ستوان یکم کیومرث کیانی از ناحیه پا زخمی شده است.» (1)

خبر دیگری حاکی است در ساعت 20:30، «سرباز وظیفه نیکخو مورد اصابت ترکش خمپاره عناصر مسلح متجاسر قرار گرفته و از ناحیه سر مجروح گردیده است.» (2) این خبر نشان می دهد پادگان همچنان مورد هجوم و تهدید است.

528

در پاوه، میاندوآب و بخش هایی در ارومیه و ماکو، درگیری های پراکنده نظیر روزهای قبل ادامه دارد.

در پاوه، کوهستان ها و روستاهای اطراف که مرکز تجمع مهاجمان و خمپاره اندازان به این شهر است، صحنه درگیری های پراکنده می باشد. در نوریاب {واقع در 4 کیلومتری شمال غرب پاوه} امروز، پرسنل ژاندارمری و پاسداران مستقر در ساعت 2 نیمه شب، مورد حمله مسلحانه قرار گرفتند که این درگیری ساعت ها طول کشید. (3)

ص: 989


1- سند شماره 113284 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه ای اطلاعاتی معاونت عملیات و اطلاعات نزاجا، شماره 37، از 30/2/1359 تا 31/2/1359، صص 1 و 2.
2- سند شماره 42495 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 31/2/1359.
3- سند شماره 41516 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 30/2/1359.

در همین حال، طبق گزارش واصله «پیشمرگان مسلمان کرد شاخه پاوه پس از یازده ساعت درگیری، روستاهای چیلانه علیا و سفلی و میرا اولی و لاوان را که محل استقرار مهاجمین مسلح بود از وجود این عناصر پاک کردند. این گزارش به نقل از روستائیان حاکی است که تلفات مهاجمین مسلح 4 نفر است که اجساد آنها را به باینگان بردند. از سوی دیگر، پاسداران انقلاب اسلامی مستقر در پاوه ازطریق کوه های زردوئی و بلائی به عملیات پاک سازی ادامه می دهند. فرماندار اورامانات نیز عملیات پاک سازی روستاهای میرا اولی و لاوان را مورد بازدید قرار داد. هدف از این عملیات سرکوبی عناصری است که از چندی قبل شهر پاوه را زیر آتش خمپاره قرار داده اند و تاکنون براثر آتش خمپاره آنها عده ای از افراد بی گناه و کودکان این شهر به شهادت رسیده اند.» (1)

به گفته پرتوی مسئول روابط عمومی سپاه کرمانشاه، «پاسداران و پیشمرگان مسلمان کرد کماکان مشغول پاک سازی منطقه هستند و میدان نفوذ و عملیات مهاجمین را هرلحظه تنگ تر می سازند و آنها را وادار به عقب نشینی می کنند.» (2)

در حوالی سیلوانا از توابع ارومیه، از ساعت 1:40 بامداد امروز، به پایگاه دزگیر حمله مسلحانه شد که تا ساعت 5 بامداد، تیراندازی متقابل ادامه یافت. (3)

در میاندوآب، از ساعت 3 تا 3:30 بامداد، تیراندازی متقابل نیروهای سپاه و مهاجمان مسلح روی داد. مهاجمان وارد شرکت تعاونی هولاسو شدند و یک دستگاه تراکتور را با خود بردند.(4) (5) نیمه شب نیز حمله مسلحانه ای به میاندوآب صورت گرفت که حدود یک ساعت، طول کشید. (6)

این تلفن گرام ستاد مشترک بیانگر حساسیت منطقه،(7) است: «برابر گزارش 195 مستند به گزارش یگان مستقر در میاندوآب، دمکرات ها و کومه له در قریه ساری قمیش و قریه مولا فعالیت می نمایند و جاده میاندوآب به بوکان را کنترل و ایجاد مزاحمت می نمایند.» (8)

در ماکو، راهزنان مسلح در پانزده کیلومتری این شهر، 7 دستگاه اتومبیل باری را متوقف کردند و پول نقد و وسایل رانندگان را به سرقت بردند.(9) (10)

529

امروز هم نظیر بسیاری روزها، سازمان مجاهدین خلق چه در تهران و چه در شهرستان ها خبرساز بود. هرچند بجز گروه هایی که در ماجرای کردستان به طور مستقیم درگیر حادترین اقدامات هستند، دیگر گروه ها نیز در عرصه سیاسی کنونی کشور فعال اند و موضوع مباحث و درگیری های سیاسی قرار می گیرند، اما عمده ترین آنها، سازمان مجاهدین خلق است. این سازمان پیگیرانه درپی

ص: 990


1- روزنامه کیهان، 30/2/1359، ص4.
2- روزنامه کیهان، 31/2/1359، ص12.
3- سند شماره 34011 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 31/2/1359.
4- * در گزارش ژاندارمری به دفتر ریاست جمهوری درباره این واقعه اضافه شده است: «ضمناً جاده تکاب به شاهین دژ مسدود می باشد.»
5- سند شماره 042492 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 عملیات} به دفتر ریاست جمهوری، 31/2/1359.
6- سند شماره 63558 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 عملیات} به دفتر ریاست جمهوری، 1/3/1359.
7- ** ضمیمه دارد؛ ضمیمه اول: گزارشی درباره موقعیت میاندوآب و حساسیت آن.
8- سند شماره 41510 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به ژاجا، 30/2/1359.
9- *** ضمیمه دارد؛ ضمیمه دوم: گزارشی از وضعیت ماکو درزمینه تحرکات سیاسی و جایگاه آن.
10- روزنامه کیهان، 30/2/1359، ص1.

مطرح کردن خود به عنوان یک جریان سیاسی است و درعین حال بدون پذیرش خلع سلاح، موضوع داشتن سلاح و کنار نگذاشتن مشی مسلحانه را به انحاء مختلف مسکوت می گذارد و از آن طفره می رود. اتفاقاً آن قدر مسائل متنوع درارتباط با این سازمان وجود دارد که سازمان می تواند با پرداختن به آن در منظر هواداران خود کاملاً در جایگاه یک سازمان سیاسی {و نه یک سازمان شبه نظامی که عرصه براندازی را برای خویش مهیا می کند} که حقوق آن رعایت نمی شود، قرار بگیرد و وقت و ذهن آنها را به گونه ای پر کند که شکاف بیشتری با نظام حس کنند و آمادگی بیشتری برای یک درگیری آشتی ناپذیر و براندازانه پیدا کنند. ازجمله، بعد از اقدام اخیر دادستانی انقلاب درزمینه توقیف نشریات گروه های کمونیستی و برخی دیگر از نشریات دارای مواضع مشابه، سازمان به نقد این مسئله پرداخت و در کنار آن علیه نشریه ای که با عنوان منافق با لوگویی شبیه نشریه مجاهد و در ضدیت با سازمان مجاهدین خلق منتشر می شود، به دادستانی انقلاب شکایت کرد. سازمان امروز نامه ای به دادستان انقلاب دراین زمینه نوشته که در آن آمده است:

«آقای قدوسی دادستان انقلاب،

محترماً خوشوقتیم که پس از قریب به 10 ماه که طی آن ده ها شکایت نامه در موارد مختلف برایتان ارسال داشته ایم، اکنون به تاریخ سه شنبه 30 اردیبهشت ماه، روابط عمومی دادستانی به امضای آقای روح الله

حسینیان به یکی از شکایت نامه های ما پاسخ می گویند. درعین حال بسیار تأسف انگیز است که آقای روح الله حسینیان به جای پرداختن به اصل مطلب، در نامه خود آشکارا دست به تحریف حقایق زده. اجازه بدهید مقدمتاً بپرسیم که آیا مطلب اصولی عنوان شده

ازجانب مجاهدین مبنی بر

دفاع از آزادی های قانونی را این گونه تعبیرنمودن منصفانه و اسلامی است. ... ملاحظه می فرمایید که اعلامیه آقای روح الله

حسینیان هیچ ربطی به مطلب حقی که مجاهدین عنوان نموده اند ندارد. الا اینکه ایشان بخواهد با طرح مسئله توهین به رهبر هر حقی را ناحق جلوه دهد و ازقضا، اعتراض ما نیز دقیقاً متوجه همین شیوه هاست.

شیوه هایی که از همه ارزش های

مورد احترام توده مردم برای سرپوش گذاشتن بر عملکردهای

ناصواب استفاده می شود اگر این طور نیست وجداناً بگویید که چرا آقای حسینیان تلاش می کند تا مستقیم و غیرمستقیم مجاهدین را دربرابر امام وانمود سازد. اینجاست که وقتی می بینیم خود امام گفته اند که "اسلام بیشتر از هر چیز به آزادی عنایت دارد" مجاهدین خلق نمی خواهند از اعتراض به روش هایی که آنها را برخلاف اسلام و شخص امام یافته اند خودداری کنند و آیا چنین شیوه هایی خود آشکارا گواه نقض حریم آزادی های قانونی نیست؟ به خصوص که دیدیم علی رغم شکایت های رسمی ما علیه نشریه بدون پروانه منافق {که با تقلید آرم نشریه مجاهدین نیز منتشر می شود} در اعلامیه های دادستانی هیچ سخنی از آن نبود و هنوز هم نیست، لکن روابط عمومی دادستانی انقلاب بازهم در جوابیه امروزش به جای اعلام توقیف نشریه ضدانقلابی منافق آن را از قیاس مع الفارق با مسئله مذموم توهین به امام نادیده می گیرد و رد می شود. اکنون آقای قدوسی با عطف توجه به

ص: 991

مراتب فوق از جناب عالی انتظار داریم که: اولاً، اطرافیان خود و به ویژه آقای روح الله حسینیان را نصیحت فرمایید که به جای پراکندن بذرهای تهمت و افترا و جدایی قدری هم متوجه وظایف قانونی شان گردند. ثانیاً، تکلیف ما با نشریه غیرقانونی و بدون امتیاز موضوع شکایتمان چیست؟ ثالثاً، زمان رسیدگی به انبوه شکایاتی که تاکنون درباره تجاوزات مسلحانه و غیرمسلمانانه ای که علیه آزادی های قانونی مجاهدین خلق ایران اعمال شده است، تقدیم داشته ایم، کی فرا می رسد؟ به ویژه که استحضار دارید در قبال هزاران حمله و هجومی که علیه ما طی ماه های اخیر به عمل آمده و شهدا و مجروحان و مصدومان بسیاری برای ما به جا گذاشته است، پیوسته از دادستان انقلاب و شخص شما تقاضای رسیدگی و تشکیل دادگاه علنی نموده ایم.

با تشکر و امید رسیدگی هرچه بیشتر، 30/2/1359، مجاهدین خلق ایران» (1)

نامه روح الله حسینیان که سازمان به آن اشاره کرده است، امروز صبح در روزنامه بامداد درج شده بود و واکنش سریع سازمان را درپی داشت، این امر علامت اهمیتی است که این گونه برخوردها برای سازمان دارد. در نامه حسینیان آمده بود: «نشریه مجاهد چهارشنبه 24/2/1359، اعتراض نامه ای تحت عنوان آقای قدوسی دادستان کل انقلاب به چاپ رساند که لازم است دراین مورد توضیحاتی برای روشن شدن اذهان مردم بدهیم: آقایان مجاهدین خلق شما چگونه به خود جرئت می دهید از نشریاتی که بی شرمانه به رهبر انقلاب توهین می کنند دفاع کنید، اگر از این نشریات و محتوای آنها اطلاع دارید گمان می کنم که کسی که یک جو شرف اسلامی داشته باشد مدافع این گونه هجویات نباشد و اگر اطلاع از نوشته هایش ندارید دفاع ناآگاهانه هم درخور کسی که خود را مسلمان می داند نیست.

آقایان مجاهدین خلق از اینکه ما این نشریات را ضدانقلابی خوانده ایم شدید به شما بر خورده است و ناراحت شده اید آیا هنگامی که روند کلی یک جامعه درحال دگرگونی تکاملی است اگر گروه هایی برخلاف مسیر کلی این جامعه حرکت کنند آیا این بجز یک عمل ضدانقلابی است؟ پس معنی ضدانقلابی چیست؟ آقایان مجاهدین خلق، چگونه به خود اجازه می دهید نشریه ای صریحاً امام را ضدانقلاب یا مدافع حقوق مستکبرین و ضایع کننده مستضعفین می خواند و هزاران توهین دیگر... توقیف این گونه نشریات را محدودکردن آزادی بدانید، اگر معنی آزادی یعنی به استهزاگرفتن مقدسات یک امت، اگر معنی آزادی یعنی توهین به رهبر و ناجی یک امت، از شما عذر می خواهیم که جلوی آزادی را گرفتیم.

آقایان مجاهدین خلق چطور شده برای نشریه دو برگی منافق که علیه شما مقاله می نویسد یا به قول خودتان با شما ضدیت هیستریک دارد این همه دادوفریاد به راه انداخته اید که چرا ما این نشریه را توقیف نمی کنیم،ولی توقیف نشریه ای که با امام ضدیت زیربنایی دارد خلاف آزادی و شما به دفاعش قیام می کنید، منظورتان چیست؟

روابط عمومی دادستانی کل انقلاب

روح الله حسینیان» (2)

ص: 992


1- سازمان مجاهدین خلق ایران، نشریه مجاهد، شماره 70، 31/2/1359، صص 1 و 4.
2- روزنامه بامداد، 30/2/1359، ص12.

سازمان مجاهدین خلق، با این تذکر طعنه آمیز که «این نامه را اگرچه دادستانی انقلاب تاکنون برای مجاهد نفرستاده است، ولی ما آن را از روزنامه بامداد عیناً می آوریم» (1) نامه مزبور را در نشریه مجاهد درج کرد.

دراین حال برخوردهایی که از یکشنبه گذشته {28/2/1359}، در اراک، بر سر تخلیه محل سازمان شروع شده است(2) امروز، به اوج رسید. روز گذشته، درگیری ها به نقطه ای رسیده بود که گمان می رفت راهی رسمی برای حل وفصل آن پیدا شود. گزارشی که در ساعات اولیه بامداد امروز به دفتر ریاست جمهوری رسید حاکی است: «برابر گزارش گروهان ژاندارمری اراک از ساعت 18 مورخه 29/2/1359، بر سر تخلیه دفتر مجاهدین خلق در اراک بین عده ای از اهالی و افراد سازمان مزبور درگیری ایجاد که مأمورین شهربانی و ژاندارمری و کمیته جهت متفرق کردن آنان دخالت و در این درگیری تعدادی از مأمورین با پرتاب سنگ توسط منازعین مجروح گردیده اند. شورای تأمین شهر دراین رابطه تشکیل و قرار شد:

1. با اجتماع کنندگان مذاکره و ترتیب متفرق شدن آنان داده شود و سپس اعضای سازمان مجاهدین را با دلایل و نصایح وادار به تخلیه و ترک محل مذکور نمایند.

2. نیروهای انتظامی در محل قرارگاه های خود آماده باشند تا چنانچه برای حفظ امنیت شهر نیازی به وجود آنان بود اقدام شود.» (3)

اما درعمل، قضایا به نحو دیگری پیش رفت. گزارش واصله در ساعت 21:40 امروز، به وزارت کشور چنین است: «برابر اعلام شهربانی اراک در ساعت 20 امشب، عده ای حدود یک هزار نفر به محل سازمان مجاهدین خلق حمله که عده ای از بیرون و داخل به یکدیگر سنگ و آجر پرتاب می کردند. مردم محل سازمان را به آتش کشیدند که مأمورین آتش نشانی با کمک مأمورین انتظامی مشغول اطفاءحریق هستند. در این جریان 3 نفر زخمی که سطحی بود و فعلاً محل سازمان دراختیار مأمورین انتظامی و مردم می باشد.» (4)

530

علاوه بر سازمان مجاهدین خلق که در سطح کشور حتی در مقایسه با گروه های درگیر در کردستان، بالاترین نقش را در تشدید بحران مشارکت(5) کنونی دارد، گروه های دیگر نیز کم وبیش فعال اند.

به گزارش نشریه کار ارگان سازمان چریک های فدایی خلق، امروز «یازدهمین گردهمایی شوراهای روستایی ترکمن صحرا نخستین بار پس از جنگ تحمیلی بهمن ماه،(6) روز سه شنبه 30 اردیبهشت 1359، در روستای آق دگیش برگزار گردید.» نشریه کار افزوده است: «در این گردهمایی

ص: 993


1- سازمان مجاهدین خلق ایران، نشریه مجاهد، شماره 70، 31/2/1359، ص4.
2- همان، صص 1 و 4.
3- سند شماره 042171 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 30/2/1359.
4- سند شماره 041511 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 30/2/1359.
5- * بحران مشارکت از ویژگی های دوران گذار است و وجود آن در وضعیت دو گانه طبیعی است.
6- ** منظور درگیری های مسلحانه گنبد است که به وسیله سازمان چریک های فدایی خلق در پوشش خلق ترکمن ایجاد شد.

که مصادف با یک صدمین روز شهادت 3 تن از اعضای شوراهای روستایی [بود]... مسئله برداشت محصول مورد بررسی قرار گرفت و چند تن از اعضای اتحادیه سراسری رهنمودهای اتحادیه را پیرامون چگونگی برداشت محصول و حفظ و حراست از آن به روستاییان یادآور شدند.»

این نشریه در ادامه آورده است: «[یکی از اعضای اتحادیه سراسری] ضمن تأکید بر ضرورت همکاری هرچه بیشتر مردم با شوراها و اتحادیه های روستایی ترکمن صحرا در هنگام برداشت محصول، از همه جوانان روستا، محصلین و معلمین خواست تا مثل همیشه در کنار زحمت کشان و همراه با آنان با توطئه ها و جنگ افروزی های زمین داران بزرگ و خرابکاری آنها در امر برداشت محصول مقابله نمایند. ... در خاتمه پیام گردهمایی شوراهای ترکمن صحرا به خلق قهرمان کُرد قرائت گردید. یکی از اعضای خانواده شهدا ضمن اشاره به سابقه مبارزاتی آنان، درمورد علل جنگ های تحمیلی فروردین و بهمن ماه ترکمن صحرا سخنانی ایراد نمود. ... و کلیه شرکت کنندگان برای تجلیل از اعضای شهید شورای روستایی آق دگیش دسته جمعی به خانه های آنان رفتند.» (1)

در دانشگاه پلی تکنیک تهران نیز سازمان طوفان، که یک گروه کمونیستی منشعب از توده و طرف دار مشی "انور خوجه" رهبر حزب کمونیست آلبانی است، در اعتراض به روند کنونی قضایا در کردستان و در دفاع از خلق کرد، مراسمی برگزار کرد. روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: «این میتینگ به اعتراض قاطعیت دولت در سرکوبی ضدانقلاب و مزدوران اویسی و بختیار و چپ های امریکایی برگزار گردید.» (2)

روزنامه نامه مردم {ارگان حزب توده} در شماره امروز خود خبر داد: «اخیراً دادستانی انقلاب اسلامی سیستان و بلوچستان اسامی 94 نفر از ساواکی های این استان را فاش کرده است. در اطلاعیه ای که دراین زمینه توسط دادستانی انقلاب اسلامی سیستان و بلوچستان انتشار یافته اسامی 94 نفر مندرج است. این اقدام بجا، ضرور و مسئولانه دادستانی انقلاب اسلامی سیستان و بلوچستان مورد تأیید حزب توده ایران و کلیه نیروهای مترقی و انقلابی است. حزب توده ایران در تاریخ 20 تیر 1358، یعنی زمانی که ازجانب نیروهای سازش کار و عوامل مشکوک تلاش می شد تا تیغ تیز دادگاه های انقلاب به کندی گراید، به مقامات مسئول کشور هشدار داد که "ساواکی ها را از زندان ها آزاد می کنند، هزاران مأمور ساواک که آزادانه در میان مردم می گردند و اسامی رمز آنها هم کشف شده است، باید افشا شوند."،(3) اما با کمال حیرت و تأسف دادستانی انقلاب اسلامی سیستان و بلوچستان کوشیده است تا از این عمل صحیح درعین حال برای حمله و بهتان زنی به حزب توده ایران استفاده کند.» در ادامه حزب توده اعتراض کرده که چرا دادستانی انقلاب یادآور شده است 2 تن از این 94 تن سابقه عضویت در حزب توده را داشته اند و در اعلامیه خود نوشته است: «حزب توده ایران با "شعار

فریبنده ای مثل اسامی ساواکی ها را افشا

ص: 994


1- سازمان چریک های فدایی خلق ایران، هفته نامه کار، شماره 61، 14/3/1359، ص10.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 3/3/1359، ص6.
3- * این مطلب در شماره 38 نشریه نامه مردم درج شده بود.

کنید" می کوشد تا مردم را فریب دهد، اما باید بداند که مردم را نمی شود با شعار فریب داد.»

حزب مزبور با ذکر فهرست طویلی از رفتار و مواضع خود در حمایت از انقلاب و امام خمینی و یادآوری مبارزات در رژیم سابق افزوده است: «این نیز واقعیت انکارناپذیری است که در تاریخ پر فرازونشیب و افتخارآمیز حزب توده ایران، بودند عناصر ناپایدار متزلزل و کم مایه ای که در مدتی کوتاه به جانب حزب توده ایران آمدند، ولی در مقابل سختی ها و دشواری های راه سترگ حزب توده ایران راه آزادی و سعادت مردم رنج دیده کشور ما جا زدند، خود را به دشمن فروختند، خیانت کردند و خود به دشمنان سوگندخورده حزب توده ایران بدل شدند. کسی که بخواهد راه حزب توده ایران را با راه این خائنان و مرتدان مخلوط کند، چه بخواهد چه نخواهد به آرمان انقلاب بزرگ استقلال طلبانه، آزادی خواهانه و عدالت طلبانه مردم ایران که همانا آرمان حزب توده ایران است، توهین روا داشته و به آن زیان زده است.

ای بسا روحانی نمایانی نیز بودند که سال ها در خدمت رژیم پهلوی و ریزه خوار خوان یغما و جنایت آن، مردم را فریب دادند و آنها را به اطاعت و تکریم از این رژیم جنایت پیشه و منفور فراخواندند، ولی هیچ کس، مگر آنکه غرض چشمانش را نابینا ساخته باشد، نمی تواند راه آنها را با راه امام خمینی ها،طالقانی ها و روحانیون مبارز، مترقی و ضدامپریالیستی که در راه پیروزی انقلاب ایران جان فشانی ها کردند مخلوط کند، حساب راه و مشی انقلابی و مردمی یک حزب، یک سازمان، یک جنبش از حساب رفیقان نیمه راهی که به ورطه خیانت درغلطیده اند، جداست. این واقعیت از آفتاب روشن تر است و باید باشد.» در پایان این مطلب آمده است: «دادستان انقلاب اسلامی سیستان و بلوچستان بدون ارائه هیچ گونه سند و مدرکی، 2 تن از عناصر ساواکی را به حزب توده ایران منتسب دانسته است. حزب توده ایران بدین وسیله اعلام می دارد که غلامحسین

رفعت فرزند مصطفی و فتحعلی صفا کیش فرزند فرضعلی، هیچ گونه ارتباطی با حزب توده ایران ندارند.»(1) (2)

531

مواضع ضدصهیونیستی مطرح شده در آرمان های انقلاب اسلامی ایران، همچنان در رفتار و بیانات مسئولان نظام و تحرکات سیاسی جمهوری اسلامی، تداوم خود را نشان می دهد. ازجمله سخنان امروز امام خمینی در تهران و صادق قطب زاده در گردهمایی وزیران امور خارجه کشورهای اسلامی در پاکستان و نیز فعالیت های ضداسرائیلی ایران در این گردهمایی، دراین باره قابل ذکر است.

مشروح سخنان امام خمینی در دیدار امروز با شیخ محمد مهدی شمس الدین

ص: 995


1- * یادآوری می شود به علت همکاری عده زیادی از اعضای حزب توده با ساواک در رژیم گذشته و استفاده ساواک از افراد این حزب در نفوذ به گروه های مارکسیستی مبارز وقت ازجمله نفوذ به سازمان مجاهدین خلق در ضربه شهریور 1350، حزب توده ازطرف جریان های مختلف طرف دار نظام و نیز گروه های مارکسیستی به شدت مورد هجوم است و عبارت "لیست ساواکی ها را منتشر کنید" از این حزب در نشریات مختلف گروه ها به صورت یک طنز سیاسی استفاده می شود.
2- روزنامه نامه مردم، 30/2/1359، ص2.

{نایب رئیس مجلس اعلای شیعیان لبنان} و اعضای کادر مرکزی جنبش امل، شاخه نظامی حرکۀالمحرومین لبنان چنین است: «من از سال های طولانی راجع به اسرائیل و راجع به جنایات او همیشه در خطبه ها، در نوشته ها، گوشزد کرده ام به مسلمین که این یک غده سرطانی است در یک گوشه ممالک اسلامی و این طور نیست که اکتفا بکند به همان قدس و اینها، اینها بنایشان بر این است که پیش بروند، یعنی اینها تابع سیاست امریکا هستند. امریکا هم آمالش فقط یکجا نیست، چنانچه همه ابرقدرت ها می خواهند همه ممالک را تحت سیطره قرار بدهند، اگر بتوانند. لبنان را ما یک جزئی از ایران می دانیم، برای اینکه ما و آنها اصلاً جدا نیستیم، ما آنها هستیم و آنها ما هستند. آقای صدر [امام موسی صدر] یک مردی است که من می توانم بگویم او را بزرگ کرده ام. [او] به منزله یک اولاد عزیز است برای من و من امیدوارم که ان شاءالله ایشان با سلامت برگردند به محل خودشان و بسیار مورد تأسف است که ایشان را ما الآن نمی بینیم در بین خودمان.

اصلاً باید مسلمین بیدار بشوند. امروز، روزی نیست که مسلمان ها هرکدام یک گوشه ای زندگی تنهایی بکنند و خودشان بین خودشان در هر کشوری یک زندگی خاص به خود داشته باشند، نمی شود این معنا. در یک همچو زمانی که سیاست های ابرقدرت ها بلعیدن همه جاست، مسلمین باید بیدار بشوند.» (1)

امام خمینی در بخش دیگری از سخنان خود افزودند: «مسلمین باید یکپارچه بشوند و با ابرقدرت ها مقابله کنند و هیچ ابرقدرتی هم نمی تواند با آنها مقابله کند. ما الآن با جمعیت کمی که داریم، ما 35 میلیون جمعیت داریم درصورتی که حریف های ما میلیارد جمعیت دارند، ما با جمعیت کم عازم این شدیم که مقابله کنیم و هیچ هم بنا نداریم به اینکه پیروز بشویم. ما بنا داریم به تکلیف عمل کنیم. ما مکلفیم که با ظلم مقابله کنیم. در پاریس هم که می آمدند به من بعضی خیراندیشان و اشخاصی که ملتفت قضایا نبودند می گفتند که نمی شود دیگر امکان ندارد، دیگر شما یک فکری مثلاً بکنید که یک تنازلی بکنید، من به آنها می گفتم ما تکلیف داریم ادا می کنیم، می شود و نمی شود برای ما مطرح نیست. ما مکلفیم ازطرف خدای تبارک وتعالی که با ظلم مقابله کنیم، با این آدم خوارها و با این خونخوارها مقابله کنیم. ما به آن اندازه ای که قدرت داریم مقابله می کنیم، اگر پیروز شدیم که خوب الحمد لله و اگر پیروز هم نشدیم الحمد لله که به تکلیف عمل کردیم. مسلمین باید خودشان را مکلف بدانند، گمان نکنند که اگر پیروز نشدند، نیستید پیروز. اگر معنویات ما محفوظ بشود، گرایشمان به قرآن محفوظ باشد، چه شهادت برای ما حاصل بشود که نیل بزرگی است و چه پیروز بشویم ما الحمد لله در همه جاها پیروز هستیم و احدَی الحُسنَیَین برای ماست، ان شاءالله. ما امیدواریم که یک روزی با جناب عالی، با آقای سید موسی صدر، سلمه الله تعالی، در قدس با هم نماز بخوانیم ان شاءالله. ما مأیوس نیستیم، مسلمین باید با قدرت پیش بروند.» (2)

صادق قطب زاده نیز در سخنرانی امروز خود در اجلاس وزیران امور خارجه سازمان کنفرانس اسلامی گفت: «کانون منازعه اعراب و اسرائیل همانا مسئله فلسطین است. بدون حل موفقیت آمیز

ص: 996


1- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی{ره}، صحیفه امام {مجموعه آثار امام خمینی(ره})، جلد 12، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ پنجم 1389، صص 318 و 319.
2- همان، صص 321 و 322.

مسئله فلسطین نمی توان امید به دستیابی به صلحی پایدار در خاور میانه داشته باشیم. موافقت نامه کمپ دیوید این صلح ملهم از امریکا ضربه دیگری علیه فلسطین و جهان اسلام است. مبارزه در راه آزادی فلسطین باید ازسوی همه امت مسلمان انجام گیرد. برای مبارزه با غاصبان صهیونیسم باید یک جبهه متحد اسلامی تشکیل گردد و تنها در این صورت است که مبارزه ما از مرزهای ملی و نقادی فراتر رفته و درخور این آرمان بزرگ خواهد شد.» (1)

یادآوری می شود روز قبل، ایران درمورد طرح پیشنهادی سوریه مبنی بر «صدور یک قطعنامه در پشتیبانی از مبارزات ملت فلسطین و محکوم کردن اعمال اسرائیل» چند پیشنهاد بدین شرح ارائه کرد: «اول، باید قبل از هر چیز لیست از کشورهای دوست اسرائیل تهیه شود. دوم، سالانه ده درصد از صادرات و واردات کشورهای مسلمان عضو کنفرانس به کشورهای دوست اسرائیل کاسته شود. سوم، کشورهای عضو سرمایه های مالی و غیرمالی خود را ظرف یک سال از این کشورهای طرف معامله با اسرائیل خارج کنند. چهارم، با کشورها و اشخاص تبعه این کشورها قطع معامله کنند. پنجم، نام هر کشوری که سه بار متوالی در لیست یاران اسرائیل قرار گیرد مورد تحریم کامل کشورهای مسلمان عضو کنفرانس قرار گیرد.» (2)

همچنین وقتی در جلسه کمیته قدس نماینده سازمان آزادی بخش فلسطین ضمن تسلیم طرحی تقاضای تشکیل جلسه شورای امنیت و اتخاذ مجازات علیه رژیم صهیونیستی را کرد، صادق قطب زاده گفت: «به عقیده هیئت نمایندگی ایران، این طرح ضعیف است، ولی از آنجا که طرح ازجانب {پی.ال.او} ارائه شده، ایران از آن پشتیبانی خواهد کرد.» در طرح پیشنهادی مزبور آمده است: «درصورت عدم تمکین اسرائیل به تصمیم شورای امنیت اجلاس فوق العاده وزیران خارجه اسلامی برای اخذ تصمیم ظرف سه ماه برگزار شود.» (3)

این درحالی است که شب هنگام صدای جمهوری اسلامی ایران در بخش اخبار خود اعلام کرد: «سخنگوی کنفرانس اسلامی در پاکستان دیروز گفت سازمان آزادی بخش فلسطین از کنفرانس اسلامی خواسته است رژیم ببرک کارمل رئیس جمهور افغانستان را به رسمیت بشناسد، سخنگوی کنفرانس اسلامی گفت: نماینده سازمان آزادی بخش فلسطین این تقاضا را در کنفرانس وزیران خارجه در اسلام آباد مطرح ساخته است. عضویت افغانستان در کنفرانس اسلامی ژانویه گذشته، درپی مداخله شوروی در افغانستان به حال تعلیق درآمد.» (4)

از سوی دیگر، ایران میزبان شیخ محمد مهدی شمس الدین از علمای مشهور لبنان و نایب رئیس مجلس اعلای شیعیان این کشور است. وی که به دعوت رئیس جمهوری برای شرکت در گردهمایی جنبش های آزادی بخش جهان به تهران آمده است درباره تشکیل یک جبهه ضدامپریالیستی ضدصهیونیستی از بیروت تا خراسان که ازسوی یاسر عرفات مطرح شده است گفت: ما برای این هدف تلاش می کنیم. به عقیده ما شیوه ای که تاکنون برای مقابله با صهیونیزم در فلسطین و در سراسر جهان اسلام به کار گرفته شده بی فایده بوده تشکیل این جبهه به عقیده

ص: 997


1- روزنامه کیهان، 30/2/1359، ص2.
2- همان، ص1.
3- روزنامه کیهان، 29/2/1359، ص9.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 31/2/1359، ص1.

ما گام درستی برای مقابله با این تجاوز است. وی که در رأس هیئتی از جنبش امل به تهران آمده است، خاطرنشان کرد: «اگر رهبران مسلمان واقع گرا و منطقی باشند و از آنها جبهه بزرگی شکل بگیرد و به مقابله با منافع صهیونیزم در سراسر جهان برخیزند و امام خمینی که صفات رهبری را دارد و از شناسایی جهان اسلام به این رهبری برخوردار است در رأس این تصمیم باشد به عقیده من صهیونیزم به ویژه در فلسطین سقوط خواهد کرد.»

وی درمورد گردهمایی وزیران امور خارجه کشورهای اسلامی در پاکستان و اینکه آیا موضوع جنوب لبنان در این گردهمایی مطرح می شود، با اشاره به اینکه «من نسبت به این کنفرانس ها حسن نیت ندارم»، گفت: «مسئله جنوب لبنان یا ازطریق جنگ همه جانبه علیه صهیونیزم و بنا بر یک تسلیم واحد اسلامی ازسوی رهبران همه کشورهای اسلامی برای مقابله همه جانبه با صهیونیزم در فلسطین حل می شود یا ازطریق عدم تشویق اوضاعی که در پایان منجر به ازدست رفتن جنوب و تبدیل آن به گروگان جدیدی مثل سینا و جولان و کرانه غربی در دست صهیونیزم می شود.» (1)

532

باوجود اینکه در تحلیل های غربی ها گرایش ایران به سوی شوروی از تهدیداتی تلقی می شود که باید در طراحی فشار به ایران لحاظ گردد، ایران همچنان مسئله افغانستان را به عنوان موضوع مهمی در اتخاذ موضع دربرابر شوروی در نظر دارد.

امروز، در اجلاس اسلام آباد قطب زاده وزیر امور خارجه ایران، دراین باره گفت: «افغانستان قربانی دیگر توسعه طلبی اخیر ابرقدرت ها شده است، دخالت نظامی اتحاد شوروی در افغانستان نقض آشکار حقوق بین المللی است که با بی اعتنایی کامل نسبت به حق حاکمیت و تمامیت ارضی افغانستان صورت پذیرفت. ما افغانستان را به دلیل آنکه مسلمان است و همسایه ما و یک کشور غیرمتعهد می باشد گرامی می داریم. اتحاد شوروی منشور سازمان ملل را که خود از اعضای بنیان گذار آن بوده آشکارا نقض نموده است. ملت افغانستان در پرتو اسلام به عنوان قانون زندگی با شجاعت و پایداری دربرابر نیروهای متجاوز مقاومت کرده است. ملت افغان تقریباً با دست خالی با حضور نظامی شوروی در سرزمین خود مخالفت می ورزد، از روستایی ایالت بدخشان تا نوجوان کابل همه دربرابر جدیدترین تسلیحات روسی مقاومت می کنند بدون آنکه در تعهداتشان نسبت به این استقلال و تمامیت ارضی وطنشان تغییری حاصل شود. با درنظرگرفتن شدت جنبش مقاومت افغانستان، مسخره است معتقد باشیم که حضور شوروی طبق خواست های ملت افغان می باشد. تلاش برای تحمیل اجباری یک نظام حکومتی به ملتی که سنت های خود را گرامی می دارد و ارزش های روحانی خویش را محترم می شمارد، روح سوسیالیسم را بی اعتبار می سازد. اگر روسیه واقعاً خواستار آن است که دولتی دوست در جنوب کشور خود داشته باشد

ص: 998


1- روزنامه بامداد، 29/2/1359، ص12.

تحقق این امر ازطریق تجاوز نخواهد بود، در این صورت انسان ممکن است حقاً بپرسد بالاخره شوروی مرز امنیت خود را تا کجا ادامه خواهد داد. از اعضای کنفرانس تقاضا می کنم که همراه ما تجاوز شوروی به افغانستان را یکسره محکوم سازند. از اتحاد شوروی می خواهیم که از ماجراجویی که تنها درجهت تضعیف ثبات جهان و منطقه است دست بردارد. باید به ملت افغان فرصت داد تا آزادانه تقدیر و سرنوشت خود را تعیین کنند.» (1)

533

امروز، یک اتفاق نادر در مرز ایران و افغانستان روی داد. گزارش واصله به فرماندهی سپاه خراسان حاکی است که «2 هلیکوپتر روسی 8 کیلومتر به خاک ایران تجاوز کردند و با راکت و کالیبر50 یکی از دهات را به رگبار بستند و یک نفر از اهالی را به نام علی محمدی به شهادت رساندند.» (2)

روابط عمومی ژاندارمری دراین باره اعلام کرد: «برابر اعلام مرزبانی ساعت 11 مورخ 30/2/1359، دو فروند هلیکوپتر در شمال پاسگاه چاه قلعه، حدود 5 کیلومتر به خاک ایران تجاوز و مبادرت به تیراندازی نمودند که درنتیجه یک نفر غیرنظامی کشته و دو موتور سیکلت به آتش کشیده شد. مجدداً هلیکوپترها به سمت پاسگاه مرزی تیراندازی کردند که مأمورین پاسگاه متقابلاً به سوی آنان آتش گشودند که هلیکوپترهای متجاوز ناچار به خاک خود مراجعت می کنند. مرزبان ایران دراین مورد به مرزبان مقابل اعتراض و درخواست نمودند که جهت ملاحظه آثار تجاوز محل را بازدید کنند. دراین زمینه اقدامات قانونی معمول گردید.» (3)

شب هنگام، موسوی گرمارودی مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور، دراین باره گفت: «اولاً، از ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران که به علت استقرار در مرزها نخستین آگاهی است که باید شاهد این حادثه باشد تا این ساعت، 8:30 بعدازظهر، هنوز گزارشی نرسیده است و اخبار موجود دراین زمینه تنها براساس گزارش شهربانی طایبات [تایباد] است. ثانیاً، باید یادآوری کرد که اصولاً این گونه تجاوزهای غیرعمدی در همه مرزهای بحرانی قابل پیش بینی است. ثالثاً، در متن گزارش موجود یادآوری شده است که هلیکوپترها در تعقیب رزمندگان افغانی بوده اند و تا حدودی به خاک ایران تجاوز کرده اند. بنا بر این گزارش، فردی که کشته شده است افغانی بوده است نه ایرانی.» (4)

یادآوری می شود تجاوز هلیکوپترهای روسی از مرز افغانستان به ایران هرچند به طور استثنایی و اندک، سابقه داشته است، ولی اقدام به تیراندازی مطرح نبوده است. به طور مثال در روز 26/2/1359، ابوشریف فرمانده عملیات سپاه در تلفن گرامی به ستاد مشترک ارتش اعلام کرده بود: «طبق گزارش رسیده از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان زابل حاکی است که ساعت 10:15 روز جاری، 2 فروند هلیکوپتر که آرم ستاره سرخ بر روی بدنه آنها بود تا نزدیکی های شهر زابل حدود 50 کیلومتر به نوار مرزی ایران تجاوز نموده است و در حوالی ده دوست محمد با سقف پرواز 200 متر گشت زده و مجدداً از مرز خارج گردیده است.» (5)

ص: 999


1- روزنامه کیهان، 30/2/1359، ص2.
2- سند شماره 307620 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از واحد مخابرات به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خراسان، 12/3/1359.
3- روزنامه کیهان، 1/3/1359، ص3.
4- روزنامه انقلاب اسلامی، 31/2/1359، صص 1 و 2.
5- سند شماره 041020، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی {مرکز فرماندهی} به سماجا3 {مرکز فرماندهی}، 6/2/1359.

ضمیمه اول گزارش528: گزارشی درباره موقعیت میاندوآب و حساسیت آن امروز از دفتر نظارت و ارزشیابی سپاه گزارشی به فرماندهی تسلیم شد که ضمن آن درباره میاندوآب و بررسی اینکه چرا مرتباً این شهر مورد هجوم مسلحانه قرار می گیرد، توضیحاتی بدین شرح آمده است:

o «ازلحاظ موقعیت استراتژیک این شهر ازطرف جاده مهاباد حداکثر تا 2 کیلومتری و ازطرف جاده بوکان تا 5 کیلومتری {تا سویگل تپه} و ازطرف زرینه رود نیز تا 2 کیلومتری با دمکرات ها فاصله دارد که ورودی جاده های مهاباد و بوکان توسط سپاه کنترل می شود.

o گردان توپخانه از لشکر 11 مراغه مجهز به موشک های کاتیوشا در ورودی شهر میاندوآب مستقر است که نقش پشتیبانی را ایفا می کند.

o در پنج کیلومتری جاده میاندوآب بوکان تپه ای به نام سویگل تپه واقع است که ازنظر نظامی دارای اهمیت حیاتی است و جدیداً نیروهای سپاه در آنجا مستقر شده اند که در اطراف این تپه روستاهای کردنشین که دراختیار کامل دمکرات ها است قرار دارد.

o 50 نفر از افراد اعزامی از قزوین و زنجان به طور نوبتی از تپه حفاظت می کنند و جاده میاندوآب بوکان را نیز کنترل می کنند.

o باتوجه به حساسیت و موقعیت منطقه و احتمال حمله به سویگل تپه، نیاز به وجود سلاح هایی نظیر آر.پی.جی و خمپاره81 و کالیبر50 احساس می شود.

o منطقه حالت جنگی کامل دارد و احتمال اینکه مورد هجوم واقع شود زیاد است.

موقعیت سپاه:

o سپاه در میاندوآب بیشتر نقش هماهنگ کننده نیروهای اعزامی به مناطق حساس نظیر شاهین دژ و سویگل تپه و بکتاش باروق را دارد که دراین زمینه خوب کار کرده است.

o باتوجه به وضعیت ناهنجاری که دادگاه انقلاب و کمیته میاندوآب دارد موضع گیری های شدیدی بین سپاه و این ارگان ها ایجاد شده ضمناً کمیته یک بار توسط آقای صادق خلخالی منحل اعلام شده، ولی هنوز فعالیت دارد و وجود عناصر فاسد در این کمیته موجب بروز مسائل حادی در منطقه گشته است. ...

o بااینکه تحقیقات و اطلاعات می توانند در کسب خبر از روستاهای مجاور که اغلب دراختیار دمکرات ها است نقش فعالی را ایفا کند به علت نبودن پرسنل تعلیم دیده و با دید کافی هیچ فعالیتی دراین زمینه انجام نگرفته است.

o درزمینه تدارکات خود میاندوآب مشکل چندانی نیست، ولی این سپاه با تدارکات موجود قادر به تغذیه سپاه شاهین دژ که در موقعیت بسیار نامناسبی قرار دارد نیست.

o قدرت جذب پرسنل سپاه بسیار کم است به طوری که از 170 نفر سپاهی موجود فقط 10 نفر از خود میاندوآب می باشند و این اشکال به واسطه کارنکردن روابط عمومی و تبلیغات سپاه بوده است و بیشتر افراد از روستاها جذب شده اند که نتیجتاً اکثراً بی سواد هستند و تعدادی نیز دارای سن های بالایی می باشند.

o سیستم مخابرات میاندوآب دارای اشکالات فنی است به طوری که مکالمات آنها ازطریق موج اف ام رادیو و تلویزیون پخش می شود. ...

o در 35 کیلومتری میاندوآب {جاده مراغه میاندوآب} بخش ملکان واقع است که سپاه میاندوآب انبار مهمات خود را در یک ساختمان متعلق به یک شرکت راه سازی دایر نموده است و به لحاظ نزدیکی محل فوق به دمکرات ها حفاظت و امنیت پاسگاه احتیاج به دقت و مراقبت بیشتری دارد.» (1)

ضمیمه دوم گزارش528: گزارشی از وضعیت ماکو درزمینه تحرکات سیاسی و جایگاه آن

در گزارش امروز دفتر نظارت و ارزشیابی سپاه به فرماندهی، درباره ماکو آمده است:

o «اکثر گروه های سیاسی به ویژه گروه های چپ در منطقه فعالیت دارند و بیشتر هوادارانشان مسن می باشند.

o به سبب عدم کنترل نوار مرزی مواد غذایی و لوازم صنعتی توسط اکثر مردم شهر از ایران به ترکیه خارج می شود و درعوض اسلحه و مشروبات و مواد مخدر وارد می شود.

o منطقه وسیعی در شمال شهرستان ماکو (پلدشت و تمامی روستاهای بخش اغگل قره تپه و قره قویون و

ص: 1000


1- سند شماره 060518 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از نظارت و ارزشیابی به فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، صص 4 و 5، 30/2/1359.

شوط تا سد ارس) روستاهای کردنشینی هستند که در کنترل گروه های سیاسی درگیر در کردستان هستند.

o اخیراً در بخش پلدشت پول و سلاح زیادی توسط هلیکوپتری که از مرز وارد شده بین سران عشایر کرد نشین پخش شده که مدارک آن در سپاه با کد موجود است.

o جوانان حزب سلامت ترکیه از نوار مرزی این منطقه که کاملاً بدون کنترل است جهت آموزش وارد ایران می شوند و جذب سپاه مناطق می شوند.

o به علت ویژگی خاص کوه های اطراف، شهر و سپاه ازنظر حفاظتی آسیب پذیر است. ...

تدارکات:

ازلحاظ تدارکات در وضعیت خوبی قرار دارند، لکن فاقد سلاح هایی نظیر خمپاره انداز و کالیبر 50 می باشند. ...

تحقیقات و اطلاعات:

به سبب نداشتن تخصص و آموزش لازم، افراد دررابطه با حساسیت منطقه ازجهت اطلاعاتی فعالیت چندانی نداشته اند.

آموزش:

کیفیت آموزش افراد نیز ضعیف می باشد.» (1)

ص: 1001


1- سند شماره 060583 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از نظارت و ارزشیابی به فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، صص 1 و 2، 30/2/1359.

ص: 1002

روزشمار جنگ چهارشنبه 31 اردیبهشت 1359 6 رجب 1400 21 مه 1980

534

امروز، مهم ترین مسئله مربوط به روابط ایران و امریکا، بازتاب تصمیم انگلستان در امر تحریم ایران در سطح رسانه های جهان است. نظر به اینکه انگلستان جدی ترین متحد امریکا در اروپا و دولت محافظه کار تاچر نیز از این نظر مطمئن ترین دولت های کنونی است، برخورد مماشات آمیز این دولت با مسئله تحریم ایران که برخلاف تصمیم اولیه دولت تاچر صورت گرفت، بازتاب وسیعی داشته است.

در انگلستان، مطبوعات این اقدام را به شدت تأیید کردند. روزنامه های دیلی تلگراف، تایمز، گاردین و دیلی میرور، هرکدام به نحوی از موضعی تأیید آمیز به بررسی این مسئله پرداختند. (1)

در خارج از انگلستان، رادیو اسرائیل اعلام کرد: «مقامات واشنگتن از تصمیم بریتانیا که مجازات های اقتصادی را علیه ایران از تاریخ ماه نوامبر گذشته، اجرا نخواهد کرد بسیار خشمگین شده اند.» این رادیو افزود: «پس از اینکه بریتانیا تصمیم گرفت قراردادهای اقتصادی امضا شده با ایران را لغو نسازد، ژاپن نیز تصمیم گرفت مجازات های اقتصادی را علیه ایران باطل گذارد.» (2)

روزنامه پراودا {ارگان دولت شوروی} نیز در شماره امروز خود نوشت: محدودبودن اقداماتی که ازسوی 9 کشور اعلام شده است، نشان دهنده تفاوت های شدید بین روش های ایالات متحده و متحدان اروپای غربی اش در قبال مسئله ایران می باشد.

واشنگتن با قطع روابط تجاری و اقتصادی خود با تهران آشکارا تلاش می کند که ایران را به زانو درآورد درحالی که کشورهای بازار مشترک، روابط اقتصادی بسیار گسترده خود با ایران را حفظ می کنند و در مقابل به ویژه نفت دریافت می کنند که سخت به آن احتیاج دارند. (3)

از سوی دیگر، دکتر غلامعلی افروز کاردار ایران در لندن، بدون اعتنا به این گونه مماشات انگلیس، با اصل موضوع تحریم برخورد کرد. وی در مصاحبه ای در پاسخ به این سؤال که تحریم اقتصادی انگلیس چه تأثیری در ایران خواهد داشت گفت: اولاً، این کار دولت انگلیس برای تنبیه ایران نیست، بلکه به دلیل رضایتمندی امریکای جهان خوار

صورت می گیرد، دولت انگلیس اگر واقعاً کشوری مستقل و آزادی خواه

ص: 1003


1- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 64، 1/3/1359، صص 3 و 4، بخش های فارسی و عربی رادیو لندن، 31/2/1359.
2- همان، ص11، بخش فارسی رادیو اسرائیل، 31/2/1359.
3- روزنامه جمهوری اسلامی، 1/3/1359، ص16.

است و نمی خواهد شریک جرم امریکا باشد به جای تشکیل اجلاسی از سران و وزرای امور خارجه کشورهای عضو بازار مشترک برای بحث درباره چگونگی اعمال فشار اقتصادی علیه ایران، بهتر است در جلسات و مذاکرات خود جهت بازگرداندن شاه مخلوع به عنوان یک جنایتکار اقدام کند. (1)

اما دکتر بهشتی رئیس دیوان عالی کشور و عضو شورای انقلاب نیز درباره تحریم اقتصادی بازار مشترک اروپا علیه ایران و اینکه آیا انعطاف بازار مشترک ناشی از حسن نیت آنها بوده یا چیز دیگر، گفت: «خواسته اند تا حداقل نشان بدهند که صددرصد هم نوکر امریکا نیستند، 50 درصد نوکر هستند.» (2)

535

با فرا رسیدن دویستمین روز ماجرای تسخیر لانه جاسوسی امریکا، هنوز این قضیه تازه مانده و در مباحث حول آن دیدگاه های مختلفی ابراز می شود. در ادامه دیدگاه دو صاحب نظر داخلی و خارجی دراین باره آمده است:

دکتر منصور فرهنگ که درحال حاضر سفیر و نماینده دائم ایران در سازمان ملل است و چند روزی است که برای شرکت در گردهمایی بین المللی رسیدگی به تجاوز نظامی امریکا، در تهران به سر می برد، در گفت وگو با خبرنگار سیاسی کیهان، درباره اصل عمل گروگان گرفتن امریکاییان در ایران گفت: «مسئله گروگان ها از دیدگاه قانونی و معنوی قابل دفاع نیست، اما به عنوان یک واقعیت سیاسی که از خشم حقانی مردم سرچشمه می گیرد کاملاً قابل فهم است. یعنی امریکایی که سال ها ما را استثمار کرده باید درک کند که این خشم مردم است که سبب می شود تا دست به چنین عملی بزنند. هرچند که این عمل ازنظر قانونی قابل دفاع نباشد، اما عکس العمل طبیعی ملتی است نسبت به ظلم، اما ببینیم چگونه می توانیم مسئله را که به هرحال پیش آمده در چارچوب هدف های معنوی و سیاسی و اقتصادی خود حل کنیم. نظری که دکتر یزدی دراین مورد داده و بارها نیز تکرار کرده است نظر درستی است و ما باید امریکا را محاکمه کنیم نه گروگان ها را. چون گروگان ها نماینده امریکا نیستند و بجز درمورد چهار یا پنج نفر آنها که اسنادی در دست است، بقیه کارمندان دون پایه و عده ای مأمورین حفاظتی می باشند که از طبقات محروم امریکا هستند. بنابراین ما نمی توانیم آنها را به عنوان افراد نمایندگان امپریالیسم بدانیم.»

فرهنگ در پاسخ به این سؤال که آیا دولت ایران تاکنون شکایتی درمورد حمله نظامی امریکا به ایران که مغایر با تمام قوانین بین المللی است، تسلیم سازمان ملل کرده است یا خیر، گفت: از آنجا که دررابطه با مسئله گروگان ها مشروعیت شورای امنیت را رد کرده بودیم، شکایت به شورای امنیت درخصوص تجاوز نظامی امریکا به ایران باید با تغییر موضع ایران درباره مسئله گروگان ها توأم باشد، از آنجا که دولت ایران چنین تغییر موضعی را مصلحت ندید، لذا ما فقط به ارسال نامه اعتراض به دبیر کل سازمان ملل اکتفا کردیم که وی نیز جواب نامه اعتراض ما را داد. البته این مکاتبه با شکایت رسمی تفاوت فاحش دارد.

ص: 1004


1- روزنامه کیهان، 31/2/1359، ص12.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 1/3/1359، ص16.

وی همچنین درمورد مسئله شرکت اروپا در تحریم خاطرنشان کرد: «امریکا دشمن انقلاب ما است و دلیل دشمنی امریکا هم روشن است. ما در اینجا با استفاده از ایدئولوژی اسلامی و ارزش های ملی و بومی خودمان زمینه امیدوار کننده ای برای رشد سیاسی و اقتصادی یافته ایم.

البته هنوز در آغاز راهیم و مسلماً مشکلاتی در پیش داریم، ولی باید توجه داشت که ما اولین کشور خاور میانه هستیم که به معنی واقعی کلمه انقلاب کرده ایم و می خواهیم مملکتی داشته باشیم که آزادانه تصمیمات سیاسی و اقتصادی بگیرد و امکان به وجودآمدن یک جامعه برخوردار از آزادی و عدالت را میسر سازد. این تبلیغات اسلامی نیست که امپریالیسم را به وحشت انداخته، پاکستان و عربستان هم تبلیغات اسلامی می کنند. بلکه این مردمی بودن و ضدامپریالیست بودن انقلاب اسلامی ما است که امریکا را می ترساند. یعنی ما می خواهیم تصمیمات خود را بر مبنای منافع خودمان بگیریم و امریکا نمی خواهد چنین بدعتی گذاشته شود و از هیچ تزویر و دسیسه ای برای شکست دادن کوشش فخرآور ما فروگذار نیست. امریکا از راه های مختلف برای تضعیف انقلاب اسلامی ایران استفاده کرده است منتها گروگان گیری بهانه فریبنده ای به دست دستگاه های تبلیغاتی امپریالیسم داده که افکارعمومی مردم امریکا و حتی اروپا را علیه ما بسیج کنند.... اروپایی ها در این تحریم نمی خواهند شرکت کنند، چون برخلاف منافع آنهاست... اما از آنجا که مسئله گروگان ها برای مردم اروپا چه ازنظر قانونی و چه ازنظر انسانی غیرقابل قبول است، لذا امریکا توانسته است که با تبلیغات وسیع و حسابگرانه افکارعمومی اروپا را علیه ایران تجهیز کند.... بدین دلیل است که کشورهای اروپایی علی رغم منافع خودشان تا حدی ناچار به انجام این کار شده اند.» (1)

از سوی دیگر، امروز در فیگارو {چاپ فرانسه} از آنی کرگل با نگاهی متمایل به چپ تحلیلی درج شد که تا حدودی با آنچه در خبر پیش آمده متفاوت است، این تحلیل بدین شرح است: «همچنان که از ابتدای امر حدس زده می شد،گروگان گیری این امکان را می دهد که مسیر انقلاب ایران را که از 18 ماه پیش ترسیم شده است درجهت صحیح خود هدایت کرد. این مسیر با دو روش به جهت صحیح خود هدایت می شود. از یک طرف لیبرال های طرف دار بازرگان حذف می شوند و بدین ترتیب وحدت لیبرال ها با مذهبیون که مشخصه مرحله اول انقلاب بود، جای خود را به وحدت مارکسیست ها با مذهبیون که مشخصه مرحله نوین انقلاب است، می دهد. از طرف دیگر، حادثه گروگان گیری ترتیب و اولویت ارزش های بنیادی را که جنبش انقلابی به ارمغان آورده بود دگرگون می کند، بدین معنا که شعار مذهبی "الله اکبر" تحت الشعاع شعار استراتژی "مرگ بر امپریالیسم امریکا" قرار می گیرد.... کسانی که عمل گروگان گیری را طرح ریزی کرده بودند بدون شک خود پیش بینی نکرده بودند که این عمل

ممکن است وسیله ای چنین مؤثر از کار درآید. آنها به زعم خود این شایستگی را داشتند که قدرت و کارایی این عمل را درک کرده و درحالی که با علاقه مفرط به ادامه آن مبادرت می کردند نتایجی را از آن به دست آورند.... عمل گروگان گیری لیبرال های ایرانی را در داخل و امریکا را در خارج مهار کرد. امریکا دم به تله ای داد که تمام متخصصین شانتاژ

ص: 1005


1- روزنامه کیهان، 31/2/1359، ص11.

آن را آرزو می کردند. امریکا نتوانست این راز را مخفی نگه دارد که آزادی اتباعش از همه چیز مهم تر است. این ادعا با خصلت این گونه اعمال مطابقت دارد، ولی به امریکا کمک چندانی نکرد که آبرومندانه از این دام خلاص شود. باتوجه به این امر که همین امریکا طبق سنت دیگری هرگز حاضر نخواهد شد تاوان این گروگان گیری را {تحویل دادن شاه} بپردازد.» (1)

535

تحرکات امروز عراق بجز یک مورد تقویت پاسگاهی عمدتاً به تلاش عوامل داخلی آن در غرب کشور مربوط است.

مشاهدات مأموران هنگ ژاندارمری ایلام حاکی از استقرار 2 دستگاه جیپ و یک دستگاه خودروی گاز در مقابل پاسگاه چیلات ایران و تعداد 7 دستگاه نفربر زرهی، یک دستگاه بلدوزر زرد رنگ با دستگاه های سنگ شکن، 4 دستگاه چادر نظامی و 2 دستگاه توپ در پاسگاه چیلات عراق می باشد. (2)

انفجار یک لوله نفت در بین راه نفت شهر و قصرشیرین(3) ازجمله اقدامات امروز عوامل عراق است. ابتدا در ساعت 20، در پنج کیلومتری پاسگاه چغاحمام {گروهان خان لیلی}، صدای انفجاری به گوش رسید که بنابر اعلام ژاندارمری، «اقدامات احتیاطی به گروهان ژاندارمری خان لیلی ابلاغ و به مسئولین شرکت نفت جهت اطفاءحریق اعلام گردید.» (4) سپس در ساعت 23، مطابق گزارش شهربانی نفت شهر «خطوط لوله نفت شهر به پاطاق در 25 کیلومتری حوالی پاسگاه ژاندارمری چغاحمام به وسیله عناصر مخرب منفجر و باعث آتش سوزی و قطع ارسال نفت به پاطاق گردید.» (5)

تهاجم دیگر در محدوده گروهان ژاندارمری موسیان و پاسگاه چیلات صورت گرفت. در ساعت 00:30 دقیقه تا ساعت 3:30 بامداد امروز، یک یونیت نفتی هدف حمله قرار گرفت. در این هجوم کمپ کارگران شرکت نفت آسیب دید. گزارش های ژاندارمری از مقاومت پرسنل ژاندارمری با کمک افرادی از عشایر اطراف حکایت می کند. (6)

نکته قابل توجه تلفن گرام استانداری ایلام به معین فر وزیر نفت و میرسلیم معاون سیاسی اجتماعی وزارت کشور، دراین زمینه و اظهار گلایه مندرج در آن است. در این تلفن گرام پس از تکرار گزارش ژاندارمری اضافه شده است: «بااینکه پرسنل پاسگاه مذکور [چیلات] برای سرکوبی مهاجمین تا آخرین تیر فشنگ خود را خالی می نمایند و با عشیره زیاد فداکاری و ازخودگذشتگی قابل تقدیری نشان می دهند، در عوض با سردی و بی تفاوتی مسئولین و کارمندان شرکت نفت روبه رو می شوند به طوری که حتی از دادن آب آشامیدنی به آنها خودداری نموده اند. با عرض مراتب فوق و اینکه پرسنل گروهان موسیان همواره بایستی به محض کوچک ترین حادثه در اسرع وقت به کمک مسئولین شرکت نفت بشتابند لازم است که بیشتر به وضع رفاهی آنها چه ازلحاظ غذا و وسایل رفاهی توجه شود. متمنی است مقرر فرمایند یک دستگاه بی سیم و بی سیم چی و همچنین یک دستگاه خودرو آماده و نیز 2 دستگاه کابینت کولردار موجود شرکت

ص: 1006


1- اداره کل مطبوعات و رسانه های خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نشریه بررسی روزانه مطبوعات جهان، 11/3/1359، صص 22 و 23، فیگارو {چاپ پاریس}، 21 مه 1980 {31/2/1359}.
2- سند شماره 034021 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از استانداری ایلام به معاونت امور سیاسی وزارت کشور، 3/3/1359.
3- سند شماره 063555 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه نفت شهر و قصرشیرین به ستاد عملیاتی غرب، 1/3/1359.
4- سند شماره 063560 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا2 {مرکز فرماندهی} به نیروی زمینی {معاونت عملیات و اطلاعات}، 1/3/1359.
5- سند شماره 063548 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 1/3/1359.
6- سند شماره 283734 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرزبانی دهلران به تهران {ستاد مشترک رکن2}، 31/2/1359؛ و سند شماره 283732 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرزبانی دهلران به تهران {ستاد مشترک رکن2}، 31/2/1359.

نفت باتوجه به گرمای طاقت فرسای موسیان به منظور استراحت نگهبانانی که بایستی در شب بیدار باشند و به گشت بپردازند در مرکز گروهان ژاندارمری موسیان مستقر نمایند تا پرسنل ژاندارمری با دلگرمی بیشتری به حفاظت از تأسیسات نفتی اقدام نمایند. ضمناً به پرسنل شرکت نفت توجه داده شود تا در چنین مواقعی با آغوش باز از هم وطنان و محافظین خود استقبال نمایند.» (1)

537

در سنندج، اوضاع عمومی با سرعتی نه چندان چشمگیر، به سمت عادی شدن پیش می رود. علت کندی، وجود مقاومت ها و اقدامات ایذایی پراکنده به خصوص در جاده اصلی کرمانشاه به سنندج است.

امروز، دربرابر استانداری بمبی منفجر شد که به گزارش خبرنگار انقلاب اسلامی براثر آن «یک کارگر کشته و 2 تن زخمی شدند.» (2) به گزارش خبرنگار همین روزنامه: «اکثر مغازه ها به ویژه نانوایی ها و قصابی ها باز و مردم طبق معمول در رفت وآمد هستند. هیچ فرد مسلحی در شهر دیده نمی شود. نیروهای ارتش ارتفاعات اطراف شهر را در تصرف خود دارند و افراد سپاه پاسداران و پیشمرگان مسلمان کرد مشغول توزیع مواد غذایی و دارویی بین اهالی شهر هستند. اکثر ادارات دولتی که توسط مهاجمین به آتش کشیده شده است پاک سازی می شود. پیشمرگان مسلمان کرد همچنان پاک سازی را ادامه می دهند. تعداد متهمین و دستگیر شدگان در زندان پادگان افزایش یافته است و احتیاج شدید به قاضی شرع می باشد تا برای محاکمه متهمین دادگاه تشکیل شود. آموزش وپرورش سنندج که خود یکی از کانون های فساد و ضدانقلاب در سنندج بوده است، کاملاً تعطیل است.» (3)

دراین حال، یک گروه پزشکی داوطلب از بیمارستان حجتیه اصفهان برای انجام خدمات درمانی و پزشکی وارد سنندج شد و کار خود را آغاز کرد. این گروه پزشکی شامل 2 جراح، یک طبیب، یک ماما، 2 تکنسین بیهوشی، 3 تکنسین اورژانس و یک بهیار است. کار توزیع مواد غذایی بین مردم شهر سنندج نیز با همت جمعیت شیروخورشید ادامه دارد و مرکز درمانی و بهداشتی جمعیت با کوشش گروه های اعزامی کار خود را آغاز کرده است. (4)

درخواست امروز واحد تدارکات سپاه مستقر در سنندج، گوشه ای دیگر از نیازهای کنونی شهر را نشان می دهد، متن درخواست چنین است: «جوراب،حوله، کمربند، بند پوتین، فانسقه، حمایل، خودکار آبی، ماژیک قرمز ریز و درشت، مهر برای کتابخانه اسلام سنندج استان کردستان ارسال دارید.» (5)

علاوه براین، از مصاحبه معاون عملیات سپاه مستقر در سنندج که در شماره امروز روزنامه جمهوری اسلامی درج شد، می توان جنبه هایی از اوضاع کنونی شهر را دریافت. وی به سؤالات متعدد روزنامه، مفصل پاسخ داده و گفته است: «ما جهت پاک سازی شهر با اجازه گرفتن از صاحب خانه، خانه ها را می گردیم البته روزهای اول به ترتیب خانه به خانه می گشتیم، ولی درحال حاضر چنانچه گزارشی نسبت به کسی یا خانه ای به ما برسد باتوجه به جوانب مسئله و شناسایی قبلی آن طوری عمل می کنیم که اشکالی پیش نیاید و تا حالا این عمل عکس العمل منفی در بین مردم نداشته [است]. ...

ص: 1007


1- سند شماره 034015 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از استاندار ایلام به وزیر نفت، 1/3/1359.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 1/3/1359، ص12.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 31/2/1359، ص12.
4- روزنامه کیهان، 31/2/1359، ص12.
5- سند شماره 041974 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سنندج {تدارکات} به تهران {تدارکات}، 31/2/1359.

درحال حاضر حدود 200 نفر از بچه های جهاد هستند که تاکنون یکی دو تا از بیمارستان هایی که بلااستفاده بود را جهت مورد استفاده قرارگرفتن، آماده کرده اند همچنین مخابرات و رادیو تلویزیون را دراختیار و به راه انداخته اند. ... قریب 300 الی 400 جسد مسلمانان در اطراف سیلوی سنندج هست که می کشتند و به آنجا می بردند. ... از طرفی دیگر همین سه روز پیش به علت عدم تسلط کامل سپاه و ارتش توسط عناصر مزدور سه برادر را که فامیلشان نمکی است، به جرم مسلمان بودن اعدام کردند و الآن هم گاهی اوقات از ارتفاعات شهر یا بعضی از منازل خمپاره شلیک می کنند. ... خیلی از جوان ها از شهر خارج شده اند و احتمالاً الآن در ارتفاعات هستند، ولی از کسانی که در شهر مانده اند اکثرشان با ما موافق اند،اما به علت همان جو رعب و وحشتی که قبلاً اشاره کردم باعث شده که مردم تماسشان با ما کم شود، ولی به هرحال ما اطلاعات لازم را در محل های خلوت تر، از مردم کسب می کنیم.... دو جسد از هواداران مجاهدین در اینجا هست که مدارک نشان می دهد از تهران آمده بودند، البته این مطلب را ما از محل زندگی شان و مدارکی که از جیب آنان به دست آورده ایم نشان یافتیم همچنین در نیمی از محل هایی را که ما جهت پاک سازی می گردیم کتاب های مجاهدین وجود دارد.... آقای موسوی جهت فراهم نمودن زمینه برای شروع محاکمه دستگیر شدگان درگیری ها[ی] اخیر به سنندج آمد و هم اکنون در قسمت تحقیقات سپاه مشغول بررسی این مسئله می باشد. ...

براساس تهدیدات عناصر ضدانقلاب مبنی بر اینکه هرکس مغازه اش را باز کند آن را منفجر می کنیم ما هم جهت خنثی کردن این مطلب چنین اطلاعیه ای صادر کردیم.(1)... عده ای از صاحبان مغازه به علت شکسته شدن شیشه های مغازه شان و همچنین خارج شدن از شهر در طی درگیری و عدم بازگشت آنان تاکنون به سنندج مغازه آنها بسته است، ولی کسانی که خود در شهر هستند تا حالا مغازه های خود را گشوده اند و می توان گفت اکثر مغازه ها باز است. ... کارهایی که ما فعلاً درحال انجامش هستیم به راه انداختن اداره های دولتی و تصفیه عناصر فاسد، دستگیری عناصر و مسببین درگیری های اخیر و به طورکلی کوشش و تلاش جهت بازگرداندن حالت عادی و عمومی شهر و همچنین پاک سازی راه های ورودی شهر خصوصاً جاده کرمانشاه به سنندج هستیم.» (2)

538

حل مسئله ناامنی ناشی از تحرکات ایذایی و مسلحانه در جاده های منتهی به سنندج، به خصوص در جاده اصلی کرمانشاه به سنندج که از مراکز مستعدی چون دیواندره و کامیاران می گذرد، از مهم ترین عوامل عادی شدن وضعیت سنندج محسوب می شود.

در ادامه دستورالعمل های قبلی مبنی بر پاک سازی این مسیر که قرار است از 2/3/1359، آغاز گردد،(3) امروز از مرکز فرماندهی عملیات سپاه در تهران این پیام به ستاد عملیات غرب ارسال

ص: 1008


1- * منظور اطلاعیه ای است که از رادیو خوانده شد و در روزشمار 30/2/1359 به آن اشاره شده است.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 1/3/1359، ص4.
3- ** نمونه ای از دستورالعمل های مذکور در روزشمار 30/2/1359، ذکر شده است.

شد: «طبق قرار قبلی در کمیسیون وزرای امنیتی به منظور پاک سازی محور کرمانشاه – سنندج، 300 نفر پاسدار و 150 نفر ژاندارم لازم بود زیر [نظر] فرماندهی لشکر 81 زرهی قرار گیرند از آنجا که ژاندارمری حاضر به تأمین فوق نشد و سپاه هم اکنون هیچ گونه اقدامی دراین باره نکرده است، لذا درخواست شده است {ازطریق سماجا} که سپاه علاوه بر 300 نفر، 120 نفر هم اضافه تأمین کند تا هرچه زودتر جاده کامیاران سنندج پاک سازی گردد.

مسئول ستاد کلاهدوز» (1)

دراین حال، مشکلات عدیده ای ازجمله مسئله نیروی داوطلبِ جایگزین، بروز می یابد که باتوجه به اینکه بخش عمده ای از توان کنونی در حل مسائل، متکی به نیروهای داوطلب است موضوعی واجد اهمیت تلقی می شود. در پیام امروز فرمانده سپاه کامیاران به سپاه کرمانشاه آمده است: «احتیاج به نیرو داریم. سریعاً اقدام شود، 30 نفر از یزد و سمنان در کامیاران بودند که بدون اجازه رفته اند.»(2) (3)

امروز همچنین این پیام در ساعت 13:00 از دیواندره به کرمانشاه ارسال شد: «احتیاج شدید به نیرو داریم، سریعاً اعزام کنید.» (4) پیام امروز سپاه زنجان به تهران نیز مؤید وجود مشکل کمبود نیرو در دیواندره است. متن پیام چنین است: «تعداد 32 نفر از برادران زنجانی فقط در دیواندره مستقر هستند و وقت مأموریت آنها نیز تمام شده و پاک سازی منطقه نیز به علت نبودن افراد انجام نشده، ضمناً سپاه با ارتش و افسران مؤمن با اجازه فرمانده تیپ هماهنگی کرده که درصورت بودن نیروی کافی سپاه به پاک سازی بپردازند و سپاه ازلحاظ نگهبانی و هم ازنظر تدارکاتی خیلی در مضیقه هستند. سپاه بیجار تدارک نمی کند {ازلحاظ غذا و وسایل نقلیه}.» (5)

از سوی دیگر، سپاه کرمانشاه که مرکزی برای توزیع نیازهای ذکر شده از کامیاران و دیواندره است امروز، در تلفن گرامی به تهران اعلام کرد: «اینجا درحدود 7 روز است که نه مهمات داریم و نه تدارکات، برادران خانی و حاج طهماسبی را فرستاده ایم و هیچ اقدامی نشده است اگر چنین باشد ما نمی توانیم کار کنیم.» (6)

یادآوری می شود گردنه صلوات آباد به عنوان گلوگاه دیگری در جاده همدان به سنندج مطرح بوده است که قبلاً مورد پاک سازی قرار گرفته و امروز گزارش آن در روزنامه جمهوری اسلامی درج شد که حاوی اطلاعاتی از این پاک سازی است. به گزارش خبرنگار این روزنامه از همدان، نیروهای سپاه قروه موفق به پاک سازی دو منطقه و تصرف گردنه صلوات آباد در محور قروه سنندج شدند. در این عملیات یک دستگاه کامیون کابین دار مجهز به دستگاه های پیچیده که دراختیار سازمان چریک های فدایی خلق بوده است از ضدانقلابیون به دست آمد. دستگاه های مدرن مخابراتی مذکور قادر به تماس با کشورهای خارجی و قابل حمل ونقل می باشند. منطقه گنجی و دهگلان و پس از آن گردنه صلوات آباد در محور قروه سنندج پاک سازی گردید و تعداد زیادی سلاح و مهمات و خودرو به دست پاسداران افتاد. (7)

ص: 1009


1- سند شماره 041981 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرکز فرماندهی {عملیات} به ستاد عملیات غرب، 31/2/1359.
2- * در هامش نسخه ای از این پیام که برای مرکز فرماندهی سپاه ارسال گردیده، نوشته شده است: «از فرمانده سپاه یزد و سمنان توضیح خواسته شود و ضمناً جایگزین آنان اعزام گردد. امضا»
3- سند شماره 041967 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از کامیاران به کرمانشاه، 31/2/1359.
4- سند شماره 041965 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از دیواندره به کرمانشاه، 31/2/1359.
5- سند شماره 041979 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از زنجان به تهران {عملیات}، 31/2/1359.
6- سند شماره 041968 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از کرمانشاه به تهران، 31/2/1359.
7- روزنامه جمهوری اسلامی، 31/2/1359، ص2.

539

خبرهای مندرج در مطبوعات حاکی از موفقیت چشمگیر مربوط به تحرک جدیدی در حل مسئله بانه است، اما در صحنه عمل، باوجود اقدامات جدید، وضع بحرانی گذشته ادامه دارد.

روزنامه کیهان در شماره امروز خود، در تیتر صفحه اول نوشت: "محاصره پادگان بانه شکست" در متن این خبر آمده است: «گزارش های رسیده از بانه حاکی است که در اطراف پادگان این شهر درگیری همچنان ادامه دارد. در همین حال، یک مقام مطلع در ستاد مشترک ارتش در تهران در گفت وگویی اعلام کرد که روز گذشته، ستاد مشترک به منظور تقویت پادگان بانه به آن منطقه نیرو اعزام داشته است.» در ادامه این گزارش بعد از اشاره به اخبار دیگر مناطق کردستان آمده است: «صبح امروز، یک مقام موثق در ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران در گفت وگویی با کیهان اعلام کرد که به دنبال اعزام نیروهای کمکی به پادگان بانه این پادگان از محاصره درآمد. این مقام افزود که عملیات شکست محاصره به وسیله هلیکوپترهای اعزامی انجام شد که مواضع دشمن در اطراف پادگان را در هم کوبیدند. در این عملیات تعدادی از نیروهای ضدانقلابیون دستگیر و بعضی از آنها فرار کردند و اکنون این پادگان تقویت شده است.» (1)

در عرصه عمل، ساعت 15:30، ستاد مشترک ارتش به ژاندارمری خبر داد: «تعدادی از افراد حزب دمکرات کردستان مسلح به سلاح های کلاشینکف و آر.پی.جی7 و اسلحه ضدهوایی ازطریق کوهستان به طرف بانه حرکت نموده اند.» (2) قبلاً هم خبرهای رسیده تا ساعت 7 صبح، حاکی از این بود که «تعداد زیادی از مهاجمین به سمت بانه حرکت و در قهوه خانه کوئیج در 2 کیلومتری بانه تجمع و قصد دارند هنگام تاریکی تقسیم بندی شده و حرکت نمایند.» (3)

همچنین گزارشی که ژاندارمری در ساعت 19:25، به دفتر ریاست جمهوری ارسال کرد، حاکی است: «1. تعداد 35 نفر افسر و درجه دار نیروی مخفی [مخصوص] که تعداد 20 نفر در کوه اربابا و 15 نفر در پادگان بانه پیاده شده بودند تاکنون از سرنوشت 20 نفر اطلاعی در دست نیست و برای اشغال مواضع داخلی و سرکوبی مهاجمین مستقر در اطراف بانه به انگیزه قطع ارتباط مشخص نگردیده است.(4) 2. اغلب ارتفاعات بانه همچنان در اشغال ضدانقلابیون بوده و تیپ ژاندارمری بانه باوجود مشکلات زیاد از موجودیت خود نهایت تلاش و دفاع را می نمایند.» (5)

در گزارش بعدی اوضاع بعدازظهر تا شب، چنین ذکر شده است: «1. ... مهاجمین با سلاح های سبک و خمپاره 120 و تفنگ 106 و آر.پی.جی 7 پادگان و گروهان ژاندارمری بانه [را] زیر آتش گرفتند که پرسنل خودی با پشتیبانی هلیکوپتر های کبری به آتش ضدانقلابیون پاسخ و 2 نفر از پرسنل تیپ مجروح گردیدند. 2. ضدانقلابیون با نصب بلندگو در شهر و در نزدیکی پادگان اعلام می کردند

اگر ارتش کوه اربابا را از ما گرفت شهر دراختیار ماست. 3. تاکنون وضع کوه اربابا و

ص: 1010


1- روزنامه کیهان، 31/2/1359، ص12.
2- سند شماره 041985 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به ژاجا، 31/2/1359.
3- سند شماره 113284 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه ای اطلاعاتی معاونت عملیات و اطلاعات نزاجا، شماره 37، از 30/2/1359 تا 31/2/1359، ص2.
4- * به هم ریختگی عبارت از سند است. منظور این است که پیاده شدن نیروها برای سرکوبی مهاجمان بوده و بی اطلاعی از وضع آنها، به دلیل قطع ارتباط است.
5- سند شماره 042494 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 عملیات} به دفتر ریاست جمهوری، 31/2/1359.

پرسنل پیاده شده روی کوه به انگیزه [به دلیل] قطع تماس روشن نگردیده است.» (1)

در ساعت 22:40، مرکز فرماندهی سپاه به ستاد مشترک تلفن گرامی بدین شرح زد: «طبق خبر واصله از بانه {ازطریق سپاه مراغه} وضعیت پادگان بانه بسیار خطرناک است و طبق اظهار برادر رسولی مسئول پادگان بانه 50 درصد نیروها شهید و بقیه نیز روحیه آنها ضعیف شده، اگر کمک نرسد پادگان سقوط خواهد کرد. خواهشمند است هرچه زودتر اقدامات لازم به عمل آید.» (2)

در ادامه، دقایقی بعد از نیمه شب تلگراف سیار فرمانده گروهان ژاندارمری بانه خبر داد: «هم اکنون هواپیما[ها]ی فانتوم روی پادگان ظاهر شده اند تک تیراندازی ادامه دارد، ولی در مدت یک ساعت گذشته، در زیر آتش شدید سلاح های سنگین مهاجمین قرار داشته ایم که به آتش آنان پاسخ داده شده، ولی احتمال خطر ظرف امشب، وجود دارد. جسدهای موجود تاکنون تخلیه نشده... و اثر نامطلوبی در روحیه پرسنل به جا گذارده است. مقرر فرمایید درمورد شکستن حلقه محاصره و تخلیه اجساد اوامر مقتضی صادر، نتیجه را ابلاغ دارند.» (3)

540

سقز و مهاباد ازجمله شهرهایی هستند که در حاکمیت گروه های مسلح غیرقانونی قرار دارند و درعین حال نیروهای مسلح نظام نیز در آنجا حضور دارند. امروز، علائمی از تدارک احتمالی نظام برای پاک سازی سقز و تحرکات دیگری مربوط به مهاباد مشاهده شد.

در ساعت 15:25، ستاد مشترک ارتش در پیامی به مرکز فرماندهی سپاه اعلام کرد: «چون به زودی بایستی سقز پاک سازی شود دستور فرمایید به طور موقت 100 نفر پاسدار [به] پادگان سقز اعزام دارند که با همکاری و هماهنگی پادگان نسبت به پاک سازی شهر اقدام نمایند.» (4)

پیام مذکور به اضافه این دستورالعمل برای نیروی زمینی ارتش جهت آگاهی ارسال شده است: «جهت آگاهی و پیروی موضوع فوق ضمناً چون شناسایی مستلزم عملیات زمینی بلافاصله می باشد علی هذا دستور فرمایید از لشکر برنامه زمانی اجرای پاک سازی تنظیم و به موقع درخواست شناسایی هوایی نماید.» (5)

ساعتی بعد، کلاهدوز رئیس ستاد سپاه، به سپاه کرمانشاه پیام داد: «طبق اطلاع رسیده شهر سقز تقریباً خالی شده، پیشمرگ ها فراری و تصرف شهر آسان می باشد. با ستاد سنندج بایستی هماهنگی به وجود آید تا اقدام شود.» (6) یادآوری می شود روز قبل سپاه میاندوآب در پیامی به کلاهدوز اطلاع داده بود که «نیرو اعزام کنید. وضع سقز مساعد، شهر تقریباً خالی شده، پیشمرگان فراری و تصرف شهر آسان می باشد، سریعاً اقدام شود.» (7)

درباره مهاباد، امروز اداره مرکزی اطلاعات و بررسی های سپاه به واحد اطلاعات سپاه تبریز اعلام کرد: «طبق اطلاع واصله قرار است ضدانقلاب در کردستان ازطریق تبریز به مهاباد و ارومیه به مهاباد تدارک و پشتیبانی شوند. بدین وسیله مقرر می شود که کلیه اتومبیل های حامل دارو بازرسی

ص: 1011


1- سند شماره 063564 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا {رکن3 عملیات} به دفتر ریاست جمهوری، 1/3/1359.
2- سند شماره 041964 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سپاه {مرکز فرماندهی} به سماجا2 {مرکز فرماندهی}، 31/2/1359.
3- سند شماره 063565 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران {رکن3 دایره عملیات} به دفتر ریاست جمهوری، 1/3/1359.
4- سند شماره 041342 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفن گرام از سماجا3 {مرکز فرماندهی} به سپاه پاسداران، 31/2/1359.
5- همان.
6- سند شماره 041982 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرکز فرماندهی عملیات به سپاه کرمانشاه، 31/2/1359.
7- سند شماره 041956 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از میاندوآب {تبریز} به سپاه مرکز {عملیات}، 30/2/1359.

درصورتی که متعلق به سازمان های دولتی نبوده آنها را ضبط و به بهداری سپاه تحویل تا ترتیب انتقال آنها به منطقه داده شود.» (1)

امروز همچنین در ساعت 18:00، حزب دمکرات اجتماع بزرگی در مهاباد برگزار کرد. گزارش شهربانی مهاباد از این قرار است: «ازطرف حزب دمکرات میتینگی در میدان شهیدان مهاباد برگزار گردید. در این میتینگ که عده کثیری از اهالی شهر و سایر مناطق کردستان شرکت داشتند دکتر قاسملو سخنرانی کرد، نامبرده در این سخنرانی اشاره به وقایع شش ماه اخیر کردستان کرد و درمورد طرح 26 ماده[ای] هیئت نمایندگی خلق کرد و طرح شش ماده ای حزب دمکرات و نیز درگیری اخیر کردستان بیاناتی ایراد و سپس جنگ در داخل شهرها [را] محکوم و چنین ادعا کرد بااینکه دولت راه مذاکره را بسته است ما همیشه برای مذاکره حاضریم چون معتقد به جنگ و برادرکشی نیستیم و از فرمایشات رئیس جمهور که فرمودند مردم کرد سلاح ها را مخفی کنند و ببینند حق آنها را خواهیم داد یا خیر(2) استقبال و آن را منطقی تلقی نموده و آمادگی حزب دمکرات را برای مناظره تلویزیونی اعلام می کنیم.»(3) (4)

شب هنگام، اتفاقی نادر در این شهر روی داد که علت و هدف آن روشن نگردید. ماجرا این گونه بود که سینما امید یکی از دو سینمای مهاباد، دچار حریق شد و باوجود فعالیت سه ماشین آتش نشانی، پنج ساعت، در آتش سوخت. به گزارش خبرنگار کیهان: «حریق که از ساعت 10 شب چهارشنبه، آغاز شده بود تا ساعت 3 بامداد، ادامه داشت. علت حریق و میزان خسارات وارده هنوز معلوم نشده است. دررابطه با آتش سوزی این سینما 2 نفر دستگیر شدند و بازجویی از آنان ادامه دارد.» (5)

541

آنچه امروز قاسملو در مهاباد تحت عنوان ضرورت مذاکره مطرح کرد، نوعی واکنش به روند اخیر قضایا در سنندج است و بجز وی افراد دیگری نیز آن را مطرح می کنند. تجربه تلخ مذاکره

(عبدالرحمن قاسملو در میتینگ حزب دمکرات مدعی شد:

بااینکه دولت راه مذاکره را بسته است، ما همیشه برای مذاکره حاضریم.)

ص: 1012


1- سند شماره 041980 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اداره مرکزی اطلاعات و بررسی های سیاسی به واحد اطلاعات سپاه تبریز، 31/2/1359.
2- * البته صحبت های بنی صدر راجع به استفاده نکردن از سلاح در مطالبات، به معنای خلع سلاح و بی نتیجه بودن سلاح بود نه مخفی کردن آن. قاسملو عمداً این اشتباه را مرتکب شده است تا تأثیر اساس حرف بنی صدر را خنثی کند.
3- ** ضمیمه دارد؛ نگاهی به آخرین وضعیت شهر مهاباد در گزارش به فرماندهی سپاه.
4- سند شماره 062493 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 31/2/1359.
5- روزنامه کیهان، 3/3/1359، ص2.

در گذشته و سوءاستفاده شدید گروه های مسلح غیرقانونی از فرصتی که از این طریق به دست آوردند، تقریباً کلیه نیروهای هوادار نظام را به بی فایده و مضربودن مذاکره رسانده است.

در شماره امروز روزنامه جمهوری اسلامی، مصاحبه با فردی که "معاون فرماندهی عملیات سپاه پاسداران مستقر در سنندج" معرفی شد، درج گردید. وی در پاسخ به این سؤال که «چنانچه دولت در ادامه جنگ بخواهد هیئتی جهت مذاکره معرفی کند، عکس العمل شما در قبال آن چیست؟» گفت: «حدود سه روز پیش هیئتی ازطرف سپاه پاسداران مستقر در سنندج به حضور رئیس جمهور رفت و صریحاً به ایشان گفتند که سپاه پاسداران با هیچ گونه مذاکره ای کنار نخواهد آمد، بلکه همان طوری که آیت الله منتظری گفته اند ما جهت پاک سازی کامل منطقه تا آخرین قطره خون خود استقامت می کنیم.ضمناً اگر به این حرف ما توجه نشود و احتمالاً مذاکره ای صورت بگیرد، ما بدون توجه به آن راه خود را ادامه می دهیم.» (1)

در شماره امروز همین روزنامه، مصاحبه ای نیز با سرهنگ صدری فرمانده لشکر 28 سنندج، درج شده است. وی درمورد وضعیت گروه های مسلح درگیر در سنندج که اکنون از شهر خارج شده اند و ممکن است دست به تحرکات مسلحانه در بانه یا مناطق دیگر بزنند، گفت: «اینها را تعقیب خواهیم کرد تا مرزها را به طور کامل ببندیم و ممکن است حملاتی پراکنده داشته باشند. ضمناً پادگان بانه مواضعش مستحکم شده و نه اینکه سقوط کرده و تقویت شده، تجربه ثابت کرده همان طوری که حضرت آیت الله العظمی منتظری فرمودند مذاکره به معنی شکست است. مذاکره کردن یعنی تقویت گروه ها و نابودی مردم.» (2)

دراین حال اظهارات امروز آیت الله بهشتی رئیس دیوان عالی کشور و عضو مؤثر شورای انقلاب، نشان می دهد که فراتر از هرگونه بحث راجع به مذاکره، تصمیماتی تعیین کننده درباره قضایای کردستان اخذ شده است. اتفاقاً در جناح بندی کنونی نظام، دراین باره بیشتر از سایر قضایا تفاهم وجود دارد. به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی دکتر بهشتی رئیس دیوان عالی کشور و عضو شورای انقلاب، طبق برنامه هر هفته در مصاحبه مطبوعاتی به سؤالات خبرنگاران داخلی و خارجی پاسخ گفت.

در این نشست مطبوعاتی خبرنگار روزنامه اطلاعات سؤال کرد: «چندی قبل حزب دمکرات کردستان طرح شش ماده ای برای کردستان ارائه داد و دولت هم این طرح را پذیرفت، ولی چرا تاکنون اجرا نشده؟ اصولاً سیاست دولت در قبال مسائل کردستان چیست؟ استدعا می کنم این را پاسخ دهید و قضایای کردستان چگونه می خواهد خاتمه پیدا کند؟»

دکتر بهشتی پاسخ داد: «شما از هر ایرانی و هر ایرانی مقیم در مناطق کردنشین، برادران و خواهران کرد که به راستی با تجزیه طلبی مخالف باشند بپرسید که بالاخره در کردستان چه باید بشود، جواب روشن است، جواب این است که در کردستان باید سلاح بر زمین گذاشته شود. سلاح به دولت تحویل داده شود و دولت موظف است برای مردم کردستان همه گونه اقدامات

ص: 1013


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 1/3/1359، ص4.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 31/2/1359، ص5.

سودمند را انجام دهد و به مردم منطقه همان اختیاراتی را که مردم استان ها و مناطق دیگر دارند بدهد. یک وقت است مردم کردستان اختیاراتی بیش از آنچه مردم یزد، مردم کرمان، مردم خراسان دارند می خواهد، در اینجا سؤال است چرا؟ مگر فرقی هست. یک وقتی همان را می خواهند پس اگر همان اختیارات را بخواهند باید سؤال از دولت و مسئولان مملکت شود که چرا به آنها چنین اختیاراتی نمی دهند، اگر بیش از آن بخواهند از آنها باید سؤال شود که چه می خواهند و چرا و به چه دلیل می خواهند؟ تمام مردم یک کشور دربرابر قانون باید قانون مساوی داشته باشند. ما معتقد هستیم که برادران و خواهران کرد مثل تمام خواهران و برادران دیگر مناطق ایران باید حقوق مساوی و حقوق کافی داشته باشند. بنابراین باید واقعاً شرایط عمومی یک کشور را دید تا ببینیم دررابطه با دادن اختیارات محلی هرچه بیشتر به مردم هرجا برای اداره خودشان، تا کجا می توانیم پیش برویم، چه مقدار امکانات داریم، آنها چه امکاناتی دارند و در چه شرایطی هستیم. در کردستان هم باید همان طور عمل شود. من معتقد هستم مسئله کردستان ازنظر دولت خیلی روشن است مسئله کردستان و وضع کردستان باید به همان صورت باشد که وضع استان یزد، وضع استان کرمان هست بنابراین وقتی به آن صورت درآمد هیچ مشکلی برای دولت و برای مردم کردستان نخواهد بود.»

خبرنگار مذکور در ادامه پرسید: «پس طرح خودگردانی چه می شود؟»

دکتر بهشتی پاسخ داد: «این خود گردانی را بیش از آنچه مردم یزد دارند، هست یا به همان اندازه؟ اگر این خودگردانی واقعاً خوب و مفید است باید به مردم یزد هم داده شود و اگر این خودگردانی در شرایط کنونی مفید نیست چرا به مردم کردستان داده شود؟ من فکر می کنم مردم کردستان دوست دارند با سایر ملت ایران دارای حقوق مساوی باشند.»

خبرنگار پرسید: «آیا زبان و فرهنگ و قومیت نمی تواند عاملی برای جداعمل کردن درباره کردستان باشد؟»

دکتر بهشتی در پاسخ گفت: «هر قومی زبان خودشان را دارند مگر مردم آذربایجان، آذربایجانی صحبت نمی کنند، مگر لر هم برای خودش قومیت ندارد؟ گیلک هم دارد، خراسانی هم قومیت دارد حتی در یک شهر، در یک استان شما می بینید، جاهایی هست که زبان خاص خود را دارند، آیا کسی می خواهد این خصوصیات را از آنها بگیرد بله اینها را می توانید بگویید که یزد این فرق را دارد که زبانشان فارسی است و در مدارسشان فقط فارسی تدریس می شود، در کردستان کردی هم تدریس شود، البته شکی نیست زبان آنها، فرهنگ آنها، سنن آنها باید محترم شمرده شود و این آزادی و انواع آن به ایشان داده شده و این حق را در قانون اساسی هم داریم.» (1)

یادآوری می شود دکتر بهشتی ظهر دیروز، در محل مقر سپاه گفته بود: «ما تا پاک سازی کامل در منطقه غرب هیچ صلحی را نخواهیم پذیرفت.» (2)

ص: 1014


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 1/3/1359، ص16.
2- روزنامه انقلاب اسلامی، 31/2/1359، ص2.

542

درحالی که در مسئله کردستان، چشم انداز حل مسئله به نفع نظام تا حدی روشن شده است، گزارش های تحلیلی سپاه حاوی هشدارهایی درباره مناطق دیگر ازجمله گنبد و جیرفت کرمان است.

واحدهای اطلاعات سپاه در بهشهر، ساری، گرگان و گنبد، امروز این پیام را از مرکز دریافت کردند: «طبق اطلاع واصله از منبع موثق، ضدانقلاب درصدد تدارک یک جنگ همه جانبه در منطقه گنبد علیه حکومت جمهوری اسلامی هستند و از قرار معلوم از سراسر کشور اسلحه و مهمات خود را به منطقه سرازیر نموده اند و درصدد شناسایی و سازماندهی هستند. دراین رابطه برادران سپاه باید هشیاری خود را بالا برده تا بتوانند به موقع ضدانقلاب را سرکوب کنند.» (1) در این پیام شکست ضدانقلاب در کردستان، از دلایل این قضیه اعلام شده است.

در جیرفت، درگیری ایجاد شده امروز از نوعی دیگر و به عبارتی غیرسیاسی بود. این درگیری با حمله مسلحانه به یک مقر سپاه در ساعت 5:20 بامداد، شروع شد. به گزارش ستاد مشترک ارتش در این حمله «افراد قنبر ناروئی با عده ای مسلح پاسداران مستقر در کشمیران را واقع در...(2) جیرفت محاصره و به روی آنان و ساکنین محل تیراندازی می نمایند. براثر تیراندازی متقابل پاسداران، اشرار عقب نشینی و متواری می شوند. درنتیجه یک زن کشته و یک دختربچه مجروح می گردد که یک اکیپ از پاسگاه قلعه گنج و یک اکیپ از پاسگاه ژاندارمری سفرحان به محل وقوع حادثه اعزام گردیده اند.» (3)

در گزارش سپاه بندرعباس آمده است: «پس از هماهنگی با سپاه کرمان تعداد 15 نفر پاسدار به منطقه مذکور به سرپرستی برادر حسن ذاکری اعزام شدند. تاریخ اعزام 31/2/1359 ساعت 12 شب.» (4) این درحالی است که سپاه کرمان نیز در ساعت 23:45، اعلام کرده بود: «ما نیرو به منطقه فرستادیم، ولی به علت کمبود از بندرعباس هم کمک خواستیم که آنها هم امشب فرستاده اند.» (5)

بااین حال، احتمال دامن زدن به این ماجرا و توسعه نابسامانی در این منطقه ازنظر سپاه کرمان وجود دارد. گزارش امروز این سپاه به تهران علامتی از این نگرانی است: «دو اتومبیل اسلحه از کرمانشاه به مقصد عشایر جیرفت حرکت کرده است منابع محلی گزارش می دهند که در دو روز آینده احتمال حمله مسلحانه ازطرف دو قبیله ای که به تازگی متحد شده اند به سپاه جیرفت یا فهرج وجود دارد. یکی از اتومبیل ها مینی بوس سبز رنگ به شماره... و اتومبیل دوم نیز خاور است. یک ماشین استیشن خاکستری رنگ نیز اسکورت آنها می باشد.» (6)

ص: 1015


1- سند شماره 041961 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اداره مرکزی اطلاعات و بررسی های سیاسی به واحدهای اطلاعات سپاه ساری، بهشهر، گرگان و مشهد، 31/2/1359.
2- * کلمه در سند ناخواناست، منطقه ای در حوالی جیرفت است.
3- سند شماره 041970 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا مرکز فرماندهی به ژاجا، 31/2/1359.
4- سند شماره 063553 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از بندرعباس به تهران {عملیات}، 1/3/1359.
5- سند شماره 041984 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از کرمان به تهران {عملیات}، 31/2/1359.
6- سند شماره 041973 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از کرمان به تهران {اطلاعات}، 31/2/1359.

543

امروز، طبق اعلام قبلی، اجلاس سه روزه "حوزه، دانشگاه، انقلاب فرهنگی" در قم آغاز شد. این اجلاس ازسوی سه تشکل مشهور جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، جامعه اسلامی دانشگاهیان، دفتر تحکیم وحدت {انجمن های اسلامی و سازمان ها و دانشجویان مسلمان دانشگاه ها و مدارس عالی کشور} و تشکل جدیدالتأسیس "جماعت تحکیم وحدت طلاب و دانشجویان" برپا شده است.

به گزارش روزنامه انقلاب اسلامی، «صبح امروز {31/2/1359}، طلاب حوزه علمیه همراه با مردم قهرمان قم با شور و هیجانی خاص و با نقل و گلاب از دانشجویان انجمن اسلامی که به این شهر آمده اند، استقبال کردند. دانشجویان ابتدا در میدان امام خمینی قم تجمع کرده و پس از آن همراه با مستقبلین به طرف مدرسه فیضیه راه پیمایی کردند و شعارهایی چون "فیضیه، دانشگاه، دو سنگر انقلاب"؛ "دانشجو، روحانی، میثاقتان الهی است" می دادند. پس از اتمام راه پیمایی در مکان هایی که برایشان در نظر گرفته شده بود مستقر شدند.» (1)

در گزارش روزنامه جمهوری اسلامی نیز آمده است «قم شاهد یکی از پرهیجان ترین و مقدس ترین روزهای خود بود.... راه پیمایانی که شامل اعضای انجمن های اسلامی و سازمان های دانشجویان مسلمان و اساتید مسلمان دانشگاه ها بودند، در صف های منظم از مقابل مجتمع آموزش عالی قضایی قم تا مدرسه فیضیه راه پیمایی کردند و این درحالی بود که مدرسین حوزه عملیه قم، طلاب، دانشجویان و سایر اقشار و [مردم] مبارز قم به استقبال برادران و خواهران دانشجوی مسلمان خود آمده بودند.»

در میدان امام، ورودی شهر قم، دکتر عبدالله جاسبی به نمایندگی ازطرف اساتید مسلمان و یکی از دانشجویان و یکی از طلاب حوزه علمیه چند سخنرانی کوتاه ایراد کردند. (2)

اجلاس مزبور ساعت 5 بعدازظهر، به طور رسمی شروع به کار کرد. به گزارش خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی، در شروع برنامه پس از برگزاری نماز جماعت و تجمع در مدرسه فیضیه، پیام انجمن اسلامی دانشجویان قم و سپس پیام برادران دانش آموز انجمن اسلامی قم و پیام مدرسه علمیه رسالت خوانده شد و پس از قرائت پیام نوروزی امام خمینی، شیخ محمد یزدی از اساتید حوزه علمیه و نماینده مردم قم در مجلس شورای ملی مطالبی درمورد انقلاب فرهنگی بیان کرد. وی در قسمتی از سخنان خود گفت: فرهنگ اسلامی طرز تفکر و نوع اندیشیدن است که زندگی انسان براساس آن نوع تنظیم می شود و انسان آن طور زندگی می کند که فکر می کند. با سخنرانی یکی از دانشجویان برنامه اولین روز گردهمایی پایان یافت. (3)

به گزارش خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی، در برنامه امروز، یکی از طلاب حوزه علمیه قم مقاله هشدار را قرائت کرد. این مقاله درمورد سوءاستفاده منافقین و معاندین اسلام از صداقت برادران بود. (4)

ص: 1016


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 1/3/1359، صص 1 و 11.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 1/3/1359، ص7.
3- روزنامه انقلاب اسلامی، 1/3/1359، صص 1 و 11.
4- روزنامه جمهوری اسلامی، 1/3/1359، ص7.

544

جناح بندی کنونی حاکمیت، به تدریج و به آرامی به دوقطبی بنی صدر بهشتی تبدیل می شود.

این امر درواقع مطابق مشی سازمان مجاهدین خلق است که به جای جناح خط امام، شخص بهشتی و پشت سر وی حزب جمهوری اسلامی مخاطب تبلیغاتی باشد. تحت تأثیر مستقیم و غیرمستقیم سازمان، بنی صدر نیز به تدریج به چنین جهتی سوق داده می شود و دراین میان جناح بنی صدر در سطح رسانه، شدت برخوردهای تبلیغاتی را در دستور کار دارد، ولی جناح مقابل درعمل {به طور مثال در انتخاب نخست وزیر} استواری نشان می دهد و در تبلیغات ملایم است، مصاحبه امروز دکتر بهشتی بروزی از این وضعیت است.

روزنامه انقلاب اسلامی ارگان هواداران بنی صدر نوشت: «دکتر بهشتی در پاسخ این سؤال که نظر شما درمورد اظهارات اخیر رئیس جمهور درمورد شما چیست؟ گفت: برای من این طور نقل کرده اند که آقای بنی صدر در یک گفت وگویی گفته اند که این سمپاشی های رادیوهای بیگانه است که به منظور تفرقه اندازی و جدایی افکنی از این مطالب منتشر می کنند. فکر می کنم که آقای بنی صدر و همه دوستان ما حساسیت شرایطمان را درک می کنند و می دانند که حتی کمترین جمله ای که بویی از این گونه مطالب خلاف از آن به مشام برسد وسیله و دستاویزی خواهد بود برای دشمنان داخلی و خارجی پیروزی انقلابمان. به هرحال امید من این است که آقای بنی صدر و مجلس و همه دوستان دیگر بتوانند با وحدت نظر و اتفاق کامل مسئولیت هایشان را برای شتاب بخشیدن برای پیشرفت این انقلاب در خط اصیل اسلامی و در خط اصیل استقلال و رعایت کامل شعار نه شرقی، نه غربی پیش ببرند.» (1)

به نوشته مطبوعات، ارگان جناح مقابل بنی صدر یعنی روزنامه جمهوری اسلامی در همین مصاحبه سؤال کرد: «این تصور در اذهان است که امام با خواسته رئیس جمهور برای انتخاب نخست وزیری موافقت کرده است، ولی چگونه شورای انقلاب دراین مورد به نتیجه نرسیده است؟»

دکتر بهشتی پاسخ داد: «هیچ کس مخالفت اصلی ندارد، امام موافقت کردند که ایشان می توانند قبل از اینکه مجلس اعتبارنامه هایش

را تنظیم کند و آماده بشود فردی را با وزرایش انتخاب بکنند و شورا تا آماده شدن مجلس {که اختیارات مجلس را دارد} عین آن نقش را به عهده بگیرد. بنابراین این تابع این است که ایشان بتوانند چنین فردی را با وزرایش انتخاب بکنند و شورا هم تصمیم بگیرد چون مسئله مهم این است که اگر این نخست وزیر و وزرا طوری

{بنی صدر در مقام فرماندهی کل قوا قرار گرفته ولی در مقابله با جناح رقیب به ویژه در مسئله انتخاب نخست وزیر، روز به روز خود را ضعیف تر و محدودتر می بیند.}

ص: 1017


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 1/3/1359، ص3.

انتخاب نشوند که تقریباً 90 درصد به کار آینده شان مطمئن باشند چطور می توانند الآن کاری انجام بدهند؟ چطور می توانند نقشی به عهده بگیرند؟ درواقع این است که انتخاب یک نخست وزیر و یک دولت در این شرایط به طوری که هم حالا مورد تأیید شورای انقلاب و تصویب امام باشد چون در شرایط کنونی باید این طور باشد و هم بعد از دو سه هفته ازطرف مجلس بتواند رأی اعتماد بگیرد که این کار پیچیده ای است و کار ساده ای نیست.» (1)

545

مطالبی که شاهپور بختیار در مصاحبه با نشریه فرانسوی پاری ماچ مطرح کرده است، شفاف سازی نوع برخوردهای عراق را همراه دارد. اهمیت مسئله، بازگویی نقش عراق در تحرکات مسلحانه غرب کشور و نیز در تحریک و سازماندهی ارتشیان فراری برای تدارک کودتا یا اقدام نظامی دیگری علیه جمهوری اسلامی از زبان یکی از متحدان عراق و دشمنان نظام جمهوری اسلامی است.

بختیار پس از بازگشت از بغداد، در مصاحبه ای با نشریه فرانسوی پاری ماچ در پاسخ به پرسش خبرنگار درباره اینکه «در سفر اخیر خود به عراق به چه مسائلی برخورد کرده [است]؟» گفت: «عراقی ها خواستار ذره ای از خاک ایران نیستند، ولی می خواهند دربرابر ملاهایی که قصد صدور انقلاب ایران به کشورشان را دارند به مقابله برخیزند و به همین دلیل است که عراقی ها کردهای ایرانی را مسلح می کنند و به تحریک قبایل مرزنشین ایران می پردازند.»

وی در ادامه افزود: مطمئن باشید اگر انقلاب دیگری در ایران صورت بگیرد منشأ آن از عراق خواهد بود، زیرا تاکنون بیش از یک هزار افسر ایرانی در عراق تجمع کرده اند و بی شک اجتماع آنها در عراق برای ماهیگیری از شط فرات نیست.

پاری ماچ همچنین نوشته است: شاهپور بختیار کوچک ترین وحشتی از ارتش ایران ندارد و معتقد است که دیگر در ایران ارتشی در کار نیست. (2)

546

در شماره امروز ژون آفریک {چاپ پاریس}، مصاحبه ای با نورالدین کیانوری دبیر کل حزب توده با عنوان "چگونه می توان مارکسیست اسلامی بود" درج شده است. مصاحبه درواقع نوعی جدل یا دیالوگ با کیانوری است که آیا یک مشی صحیح انتخاب کرده است یا غلط؟ به همین دلیل مصاحبه با عبارت "خواهیم دید، بله خواهیم دید" پایان یافته است. در این مصاحبه کیانوری آرزوی خود را مبنی براینکه بتواند در جبهه متحد انقلابی از اعضا و ارکان باشد و درنهایت رهبری

ص: 1018


1- روزنامه جمهوری اسلامی، 1/3/1359، ص16.
2- روزنامه نامه مردم، 31/2/1359، ص1.

آن را برعهده بگیرد، بیان کرده است. مصاحبه کننده که فرد مطلعی است به نیروی شوروی اشاره کرده که درصورت احراز شرایط مطلوب تحت عنوان دفاع از دمکراسی به حمایت حزب توده وارد عرصه خواهد شد، اما کیانوری اصلاً این فرض را تأیید یا رد نکرده است. متن مصاحبه به نقل از بولتن داخلی بررسی روزانه مطبوعات جهان که توسط وزارت ارشاد ملی تهیه می شود، چنین است:

«مجله ژون آفریک: جانب داری شما نسبت به آیت الله خمینی و نظام اسلامی او که خواهان برقراری آن در ایران است باعث تعجب است. مذهب و مارکسیسم ازنظر علمی با یکدیگر مغایر هستند.

نورالدین

کیانوری: حزب کمونیست ایران جزمی نیست. این حزب سیاست خود را بر مبنای واقعیت های نهضت انقلاب ایران اجرا می کند.

واقعیت این است که کلیه طبقات مردم ایران که دارای احساسات مذهبی واحدی هستند طرف دار انقلاب هستند. تنها یک اقلیت جزئی که مستقیماً به دربار وابسته بوده مخالف انقلاب است. این انقلاب مذهبی است، ولی محتوای آن با کلیه ایده هایی که ما همواره به نشر آن پرداخته ایم مطابقت دارد و همچنین انقلابی است دمکراتیک، ضدامپریالیست و مردمی. دمکراتیک ازاین رو که سلطنت را واژگون ساخت و نظام تازه ای را بنا نهاد. نظامی که امکان زیستن در هر حزب و گروهی را می دهد. صفت ضدامپریالیستی این انقلاب در آن است که امریکا را دشمن شماره یک ایران به شمار می آورد و این راهی است که حزب توده از سی ونه سال پیش دنبال کرده و هرگز از آن خودداری نکرده است و بالاخره مردمی بودن انقلاب ازاین روست که دگرگونی اساسی به نفع ستم دیدگان همراه داشته است. این انقلاب سرمایه های عظیم 80 در صد صنایع مراکز خصوصی را ملی کرد. درحقیقت انقلاب ایران به منزله قطع رابطه های قدرت بین طبقات می باشد و این به زیان طبقه بورژوازی و به نفع طبقه زحمت کش است. شکل مذهبی این انقلاب مسئله اساسی نیست. این محتوای اجتماعی آن است که اهمیت دارد.

ژون آفریک: مع هذا قانون اساسی ایران که شما به آن رأی داده اید، منشاء اسلامی دارد.

کیانوری: تکرار می کنم، این محتوا است که اهمیت دارد. قوانین ابدی نیستند آنها قابل تغییرند. درهرصورت قانون اساسی جنبه های مثبت دارد و ما برای تغییر جنبه های منفی آن مبارزه خواهیم کرد. مانند حقوق ملی گرایان، حقوق زنان و به خصوص وظایف رهبری پس از امام خمینی.

ژون آفریک: باوجوداین [آیت الله] خمینی به شما اعتماد ندارد، او در کتابش برای یک دولت اسلامی می نویسد: "ما هرگز با مارکسیست ها همکاری نخواهیم کرد من به طرف دارانم دستور داده ام که چنین کاری نکنند. من می دانم که آنها روزی از پشت به ما خنجر خواهند زد. ..."

کیانوری: ما واقع بین هستیم. فیلسوف نیستیم که در کتاب ها درپی کشف مطالب باشیم. تا

ص: 1019

امروز، [امام] خمینی آنچه را ما آرزو داشته ایم انجام داده است. ما به مشارکت مارکسیست ها و روحانیون ترقی خواه در بطن یک نهضت انقلابی معتقدیم. مردانی چون ناصر، قذافی یا حافظ اسد که انقلابیون مسلمان هستند در ابتدا به شدت مخالف کمونیست ها بودند، ولی زندگی آنها را به راهی کشاند که موضع خود را تغییر دادند. مبارزه علیه امپریالیسم منجر به اتحاد آنها شد.

تجربه بهترین معلم انسان می باشد. انقلابیون مسلمان و متعهد بالاخره با مارکسیست ها همکاری می کنند. ما به این قانون اعتقاد داریم.

ژون آفریک: بنابراین شما به منافع دمکراتیک تشکیلات کنونی معتقد هستید، ولی آیا به یک اقدام شدید ازجانب احزاب و گروه های مذهبی علیه حزب توده، فکر نمی کنید؟

کیانوری: ما احتمال انحصارطلبی ازجانب جنبش های مذهبی افراطی تشکیلات سیاسی را در نظر داریم. کاملاً امکان آن وجود دارد، ولی تصور می کنم که به اندازه کافی نیروهای قدرتمند در مرکز جنبش های مذهبی وجود داشته باشد که معتقد به آزادی فکر و عمل که امروزه در ایران وجود دارد، باشند. ما به سهم خود برای ایجاد یک جبهه واحد مبارزه می کنیم و هدف استراتژیکی ما تشکیل یک جبهه مردمی، دمکراتیک و ضدامپریالیستی است که کلیه سازمان های مذهبی یا سایر سازمان ها را که خواهان شرکت در آن هستند یک جا جمع کنند و حزب کمونیست ما، توده، که بهترین مبلغ آزادی ملت ایران است می تواند رهبری این جبهه را به عهده داشته باشد.

ژون آفریک: یعنی وضعیتی که از آن طریق شما روزی نیروهای شوروی را برای دفاع از دمکراسی در ایران فرا خواهید خواند؟

کیانوری: ما دلایل خود را نه بر مبنای فرضیات بلکه بر مبنای واقعیت ها ارائه می کنیم. ما واقع بین هستیم.

ژون آفریک: تاکنون ثابت شده که امپریالیسم و مذهب بنا به تعالیم خود مارکسیست ها، متحدانی علیه مارکسیست هستند، ولی گفته شما عکس این حقیقت را بیان می کند، این یک معجزه است؟

کیانوری: همین طور است.

ژون آفریک: خواهیم دید.

کیانوری: بله، خواهیم دید. ...» (1)

{نورالدین کیانوری}

ص: 1020


1- اداره کل مطبوعات و رسانه های خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نشریه بررسی روزانه مطبوعات جهان، 5/3/1359، صص 11 و 12، مجله ژون آفریک {چاپ پاریس}، 21 مه 1980 {31/2/1359}.

547

در مرزهای ایران و افغانستان تحرکاتی انجام می گیرد که هرچند چشم انداز چندان حادی نشان نمی دهد، اما به دلیل جدیدبودن، علامتی از نارضایتی دولت افغانستان و درواقع دولت شوروی به شمار می رود. امروز برای دومین روز متوالی، 2 فروند هلیکوپتر افغانی حدود 300 متر به حریم فضایی جمهوری اسلامی ایران تجاوز کردند. (1) دراین باره گزارش فرماندهی ژاندارمری به نقل از گزارش مرزبانی تایباد حاکی است: «در ساعت 13:35 روز جاری، 2 فروند هلیکوپتر ازطرف خاک افغانستان از محل گرگ آباد روی میله 15 مرزی و پاسگاه های هشتادان و مطهری پرواز با تیراندازی پاسگاه مطهری مواجه و بازگشت نموده، ولی در نوار مرزی درحال گشت می باشند.» (2) معاون ناحیه ژاندارمری خراسان به خبرنگار خبرگزاری پارس در مشهد گفت: به دنبال این تجاوز ازسوی مرزبان تایباد دراین زمینه به مرزبانان افغانستان شدیداً اعتراض شد. (3) فرمانده ژاندارمری نیز اعلام کرد: «ازطریق مرزبانی دستورات مراقبتی لازم به پاسگاه های مرزی ابلاغ شده است.» (4)

یادآوری می شود قطب زاده وزیر امور خارجه ایران، درپی تجاوز روز گذشته هلیکوپترهای افغانی به خاک ایران گفت: «این عمل ازطرف شوروی در افغانستان صورت گرفته و به این ترتیب خواسته اند ما را از موضع گیری در یازدهمین کنفرانس وزیران خارجه کشورهای اسلامی که در اسلام آباد جریان دارد، بترسانند.» قطب زاده افزود: «مسلماً اینها اشتباه می کنند زیرا این امر ما را در تصمیم گیری جدی تر خواهد کرد.» (5) وی اعلام کرد: ایران دعوت به شرکت در یک کمیته عالی وزرای امور خارجه اسلامی برای حل این مشکل را خواهد پذیرفت. به نظر ایران این کمیته می تواند با کابل تماس بگیرد. بنا بر گزارش های رسیده، کنفرانس اسلامی به طور غیررسمی با تشکیل چنین کمیته ای

موافقت کرده است. البته قطب زاده تأکید کرد ایران به شرطی حاضر به برقراری تماس با رژیم کابل است که این دولت به عنوان یکی از طرف های ذی نفع مانند مجاهدین افغانی و نه به عنوان دولت قانونی افغانستان در مذاکرات شرکت کند. وی افزود: دولت ایران رژیم ببرک کارمل را یکی از طرف های ذی نفع می داند نه دولت قانونی افغانستان. (6)

در همین حال، دکتر بهشتی یک مقام مؤثر دیگر در ایران، در پاسخ این سؤال که «دولت افغانستان خواسته بود که در کنفرانس وزرای امور خارجه اسلامی پذیرفته بشود، موضع دولت ایران دراین باره چیست؟» گفت: «دولت ایران معتقد است که حکومت فعلی افغانستان یک حکومت تحمیلی و دست نشانده بیگانه است و دولت ایران با شرکت این گونه حکومت ها که دست نشانده تحمیلی بیگانه اند در این کنفرانس ها موضع مخالف دارد.» (7)

ص: 1021


1- روزنامه انقلاب اسلامی، 1/3/1359، ص1.
2- سند شماره 041989 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران {رکن3 مرکز فرماندهی} به دفتر ریاست جمهوری، 31/2/1359.
3- روزنامه کیهان، 1/3/1359، ص1.
4- سند شماره 041989 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
5- روزنامه بامداد، 31/2/1359، ص2.
6- روزنامه اطلاعات، 1/3/1359، ص12.
7- روزنامه جمهوری اسلامی، 1/3/1359، ص16.

548

سرنوشت امام موسی صدر و تشکیل کمیسیونی برای تحقیق در این قضیه و سرانجام آن، در شماره امروز نشریه فارین ریپورت {چاپ لندن}، به صورت گزارشی درباره ایران، مورد توجه قرار گرفته است. این گزارش هرچند به موضوعی خارج از مرزهای ایران مربوط است، بااین حال مورد علاقه بسیاری از فعالان سیاسی ایران است.

در این گزارش آمده است: «یک کمیسیون تحقیق که ازسوی شورای انقلاب ایران تشکیل شده بود به تازگی گزارش خود را به پایان رسانیده است. در این گزارش آمده است امکان دارد لیبیایی ها موسی صدر، امام شیعیان لبنان را که دو سال قبل به طور مرموزی ناپدید شد به قتل رسانده باشند. در این کمیسیون مقامات برجسته ایران از قبیل حسن حبیبی سخنگوی شورای انقلاب، ابراهیم یزدی وزیر پیشین امور خارجه و صادق طباطبائی سرپرست ادارات نخست وزیری {و همچنین رئیس سازمان اطلاعاتی کشور} و خواهرزاده امام موسی صدر شرکت دارند.

این کمیسیون به کمک سازمان های امنیتی ایتالیا، فرانسه، سوریه و الجزایر و سازمان های فلسطینی اعلام کرد که اظهارات لیبیایی ها با واقعیت منطبق نیست.

لیبیایی ها همیشه ادعا کرده اند که موسی صدر در تاریخ 31 اوت 1978، با پرواز شرکت هواپیمایی آلیتالیا، طرابلس را به قصد رم ترک نموده است، اما این کمیسیون دریافته است که بلیت هواپیمای وی در روز اول سپتامبر، به دست مقامات فرودگاه لیبی ممهور شده است. در این روز، 2 نفر که خود را امام و مشاورش معرفی کردند با آلیتالیا از طرابلس عازم رم شدند، لیکن شاید به علت شتاب زدگی در این کار اشتباهات زیادی مرتکب شدند. این 2 نفر اثاثیه امام گم شده را به هتلی در فرودگاه رم بردند، اتاق گرفتند و دیگر هرگز به چشم نخوردند، کمیسیون تحقیق دریافته است که اشیایی از چمدان ها گم شده و در نوشتن برچسب روی اثاثیه، خط امام را جعل کرده اند. ... نتایج تکان دهنده ای که این کمیسیون ایرانی بدان دست یافته است در ضمیمه ای محرمانه مندرج می باشد. این ضمیمه نشان می دهد که امام موسی صدر و همراهانش در تاریخ 31 اوت، توسط مأموران امنیتی لیبی ربوده شده و به یکی از اردوگاه های نظامی این کشور در 40 کیلومتری جنوب طرابلس انتقال داده شده و وی را در یک دادگاه نظامی

{کمیسیون تحقیق سرنوشت امام موسی صدر اعلام کرد: ادعای لیبیایی ها درمورد ورود وی به ایتالیا واقعیت ندارد. }

ص: 1022

برق آسا محاکمه کردند. ... هفته گذشته، مدیر دفتر شرکت هواپیمایی آلیتالیا در طرابلس ازسوی مقامات لیبیایی به جرم جاسوسی دستگیر شد. منابع ایتالیایی اظهار داشتند که این دستگیری با عملیات ترور لیبیایی ها در رم در ارتباط بوده است، لیکن به نظر می رسد که لیبیایی ها از سازمان های امنیتی ایتالیایی به خاطر همکاری با کمیسیون ایرانی، انتقام می گیرند.» (1)

549

موضوع نفت و قیمت آن و نیز نقش ایران دراین باره، از موضوعات مهم اخیر به خصوص پس از مطرح شدن تحریم اقتصادی است. ایران، بعد از انقلاب اسلامی که خود این پدیده از عوامل مهم رونق بازار نفت بوده است در زمره آن دسته از کشورهای عضو اوپک که خواهان تولید کمتر با قیمت بالاتر هستند، قلمداد می شود، اما امروز به گزارش خبرگزاری فرانسه، در محافل نفتی لندن گفته شد بهای نفت ایران به دلیل خودداری این کشور از افزایش بهای نفت خام خود در روند کنونی افزایش بهای این ماده، از کویت ارزان تر شده است. این محافل استدلال کرده اند که نفت کویت درحال حاضر با افزودن 5/5 دلار نرخ سورشارژ به بهای هر بشکه نفت که 5/19 دلار فروخته می شود به 35 دلار بالغ می شود. هرچند بهای نفت ایران به طور متوسط 37/35 دلار است، لیکن این کشور 60 روز به مشتریان خود اعتبار می دهد، درصورتی که مدت اعتبار کویت 30 روز است. به علاوه کیفیت نفت سبک ایران نسبت به نفت کویت بهتر است. (2)

یادآوری می شود اخیراً چهار کشور عراق، کویت، امارات و ونزوئلا که از تولید کنندگان نفت وابسته به سازمان اوپک می باشند، قیمت نفت صادراتی خود را افزایش داده اند. اندونزی، لیبی و الجزایر نیز قبلاً قیمت نفت خود را افزایش داده بودند، امیرنشین قطر در خلیج فارس نیز قیمت نفت صادراتی خود را بشکه ای 2 دلار گران کرد. به این ترتیب، درحال حاضر 8 کشور از مجموع 13 کشور عضو این سازمان قیمت های جدیدی را برای نفت خود تعیین کرده اند.(3) (4)

ص: 1023


1- اداره کل مطبوعات و رسانه های خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نشریه بررسی روزانه مطبوعات جهان، 22/3/1359، صص 21 19، نشریه گزارش خارجی {چاپ لندن}، 21 مه 1980 {31/2/1359}.
2- روزنامه جمهوری اسلامی، 3/3/1359، ص9.
3- * در توضیح این مسئله، اظهارات علی اکبر معین فر وزیر نفت ایران، که بعدها در روزنامه جمهوری اسلامی درج شد، مفید است. وی دراین باره گفت: «این افزایش قیمت کشورها... درحقیقت در دنباله افزایش قیمتی است که ما از اول آوریل به روی قیمت نفت خود دادیم و به طوری که می دانید بعضی از این کشورها حتی اینک افزایش قیمت نفت خود را به تاریخ های قبلی تسری داده اند و برای نفت هایی که از اول آوریل فروخته اند مبلغ اضافی را دریافت می دارند. ... در حقیقت این اقدام حقانیت تصمیم ایران را در اول آوریل، که ما نرخ های خود را در آن تاریخ 5/2 دلار افزایش دادیم اثبات می کند و نشان می دهد که تصمیمات ما چقدر منطقی و پخته بوده است با این فرق که ما اخلاقاً خود را ملزم می دانیم که در هر موقع که تصمیم به اضافه کردن قیمت نفت گرفتیم قیمت را از همان تاریخ اجرا کنیم نه اینکه عطف به ماسبق کنیم.» وی در پایان افزود که ما هر زمان صلاح بدانیم صریح و روشن و از همان موقع قیمت نفت را افزایش می دهیم، ولی در شرایط فعلی قصد چنین کاری را نداریم. [روزنامه جمهوری اسلامی، 3/3/1359، ص9]
4- خبرگزاری پارس، نشریه گزارش های ویژه، شماره 64، 1/3/1359، ص11، بخش فارسی رادیو اسرائیل، 31/2/1359.

ضمیمه گزارش540: نگاهی به آخرین وضعیت شهر مهاباد در گزارش به فرماندهی سپاه روز گذشته، دفتر نظارت و ارزشیابی سپاه ضمن گزارش های متعدد گزارشی از وضعیت مهاباد به فرماندهی سپاه تسلیم کرد. در این گزارش آمده است:

«وضعیت منطقه:

ازلحاظ موقعیت جغرافیایی در محور شهرهای پیرانشهر نقده سردشت قرار دارد و مرکز ارتباطی اکثر شهرهای کردستان است. منطقه کاملاً کوهستانی است و روستاهای اطراف ارتباط تدارکاتی دمکرات ها است. ارتباط زمینی با مهاباد از سه راهی نقده که حدود 25 کیلومتر فاصله است قطع می باشد و ارتباط با سپاه و پادگان با هلیکوپتر صورت می گیرد. شهر و حومه آن کاملاً در کنترل نیروهای مسلح گروه های سیاسی است. چون مهاباد مغز تشکیلات گروه های درگیر در کردستان است حزب دمکرات علی رغم میل باطنی اش عملاً از درگیرشدن مهاباد خودداری می کند و حتی سنگرهای بتونی را در شهر جمع کرده اند و از هجوم گروه های دیگر نظیر کومه له به سپاه و ارتش جلوگیری می کند و مسئولین ارتش در مهاباد این را به حساب همکاری حزب دمکرات با سپاه و ارتش تلقی کرده اند. به هیچ وجه پاسداران نمی توانند در شهر رفت وآمد کنند درصورتی که این محدودیت برای ارتش و ژاندارمری مستقر در مهاباد وجود ندارد. دمکرات ها آشکارا ارتش و سپاه را زیر نظر دارند و با لندرورهای مسلح و بی سیم دار فرود هلیکوپترها و ورود و خروج افراد را شناسایی می کنند. در بعضی از تپه های مجاور پادگان، ارتش تانک و توپ مستقر کرده است. طبق اطلاعات واصله از مهاباد مقادیر زیادی آذوقه که ازطرف مردم جمع آوری کرده اند، ازطریق بوکان به مناطق جنگی نظیر سنندج اعزام می شود. دمکرات ها فعلاً در مضیقه سوختی قرار دارند و این به جهت کنترل ماشین ها توسط سپاه در داخل جاده های منتهی به مهاباد می باشد. قاسملو در یکی از سخنرانی های اخیر خود در مهاباد گفته در تلافی محاصره اقتصادی مهاباد قادر هست که توسط عواملش تمامی پمپ بنزین های ایران را منفجر کند، لکن به جهت حسن نیت از این کار [خودداری کرده است].» (1)

ص: 1024


1- سند شماره 060583 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از نظارت و ارزشیابی به فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 30/2/1359، ص8.

ص: 1025

ص: 1026

گزارش روزشمار {فشرده اهم مطالب}

روزشمار جنگ ایران و عراق

کتاب هفتم: طبس تا سنندج

ص: 1027

گزارش روزشمار 1/2/1359

ادامه بررسی اقدام نظامی امریکا علیه ایران برای حل مسئله گروگان ها در دو سطح آشکار و سری؛ اعلام نظر موافقان و مخالفان در سطح علنی {ریچارد نیکسون رئیس جمهور اسبق امریکا، هانس دیتریش گنشر وزیر امور خارجه آلمان فدرال، سابورو اوکیتا وزیر امور خارجه ژاپن، دن شومردن ژنرال اسرائیلی و تحلیل واشنگتن پست}؛ به طورکلی چشم انداز روشنی درباب تهدید نظامی و به خصوص انجام کوتاه مدت آن ترسیم نمی شود؛ تصمیم قطعی برای اجرای عملیات نجات گروگان ها در سطح سری؛

1. مخالفت سایروس ونس وزیر امور خارجه امریکا با کارتر و با عملیات نجات گروگان ها به استعفای وی منجر شد.

2. مواضع کشورها در حمایت از امریکا یا ایران، محکوم کردن گروگان گیری تهران در قطعنامه پارلمان اروپا در استراسبورگ؛ اظهارات داگلاس هرد سخنگوی وزارت امور خارجه انگلیس؛ اعلام مواضع غیردوستانه آلمان غربی بنابر گزارش رادیو کلن؛ اطلاعیه سفارت ایران در آلمان غربی و درعین حال مذاکرات هیئت تجاری ایران به سرپرستی معاون وزارت بازرگانی با دولت این کشور.

3. اظهارات معین فر وزیر نفت ایران، درباره مقوله نفت در موضوع تحریم اقتصادی ایران: به هر کشوری که از امریکا حمایت کند و در تحریم اقتصادی علیه ایران شرکت کند نفت نخواهیم فروخت؛ تزلزل ژاپن در نحوه برخورد با ایران و کوشش امریکا برای رفع تردیدهای ژاپن؛ برنامه نفتی درازمدت در خود امریکا برای ایجاد یک سیستم ذخیره نفت.

4. تلاش مسئولان ایران برای تقویت اراده عمومی درجهت مقاومت علیه اقدامات امریکا، ازجمله افشای یک سند توطئه امریکا علیه ایران با امضای برژینسکی {مربوط به سال قبل} توسط بنی صدر رئیس جمهور، در مصاحبه رادیو تلویزیونی.

5. برگزاری گردهمایی علیه امریکا و عراق در آنکارا ازسوی سفارت ایران؛ حمله مسلحانه به دفتر هواپیمایی و کنسولگری ایران در استانبول؛ اطلاعیه وزارت امور خارجه ایران دراین باره و مربوط دانستن این اقدام ایذایی به عراق.

ص: 1028

6. موضوع میانجیگری بین ایران و عراق ازسوی فلسطین {سخنان یاسر عرفات} و بنگلادش {اظهارات یک سخنگوی وزارت امور خارجه این کشور}.

7. مشاهداتی از تجهیز نظامی عراق درزمینه تسلیحات و نیروی انسانی به وسیله کشورهای مختلف؛ گزارشی از تشکیل شورای ارتش عراق و ورود مستشارانی از اردن و طراحی نقشه های حمله هوایی به تأسیسات مهم نظامی ایران؛ تأکید عراق بر بازستاندن سه جزیره عربی بنا بر گزارش خبرگزاری رسمی عراق.

8. انفجار در آبادان و گزارش اعزام خرابکاران از عراق به ایران؛ معرفی ایران به عنوان مسئول اقدامات خرابکارانه در عراق ازسوی خبرگزاری عراق؛ اقدامات توطئه آمیز مأموران امنیتی عراق در تصفیه مخالفان صدام؛ تحرکات ایذایی گروه های مخالف دولت صدام در کردستان عراق.

9. تلاش سپاه خرمشهر در مقابله با اقدامات عراق؛ نامه های محمدعلی جهان آرا مسئول سپاه خرمشهر، در توضیح تهدیدها و کمبودها.

10. تلاش برای افزایش آمادگی عمومی برای مقابله با تهدیدات عراق در ایلام در اعلامیه ابراهیمی استاندار ایلام؛ خبرهای دیگری دال بر فقدان زمینه های لازم برای بسیج و آمادگی عمومی در ایلام.

11. فعالیت مهاجمان وابسته به عراق در مناطقی از غرب کشور؛ درگیری نیروهای سپاه پاسداران با عده ای از مهاجمین در ازگله و نیز درگیری در تنگه هوان.

12. شروع دور تازه درگیری های مسلحانه بین وفاداران جمهوری اسلامی و مخالفان آن در غرب کشور با توقف اجباری یک ستون نظامی ارتش در سنندج و ممانعت آشکار گروه های مسلح غیرقانونی از تحرک و تردد نیروهای نظامی رسمی حکومتی؛ اظهارات سرهنگ صدری؛ اطلاعیه ستاد مشترک ارتش؛ اظهارات یک سخنگوی دفتر چریک های فدایی خلق در سنندج و نیز سیدعلی یک سخنگوی حزب دمکرات؛ قابل توجه بودن ضایعات و تلفات دوطرف درگیری؛ خبر شهادت سرهنگ نصرت زاد فرمانده تیپ1 لشکر28 سنندج و تکذیب آن ازسوی نیروهای مسلح غیرقانونی.

13. کشیده شدن تبعات ممانعت از انتقال ستون نظامی به داخل شهر سنندج؛ تبدیل سه نقطه رادیو تلویزیون، باشگاه افسران و فرودگاه سنندج همراه با پادگان لشکر به مرکز درگیری، تیراندازی و انفجار؛ اظهارات یک سخنگوی حزب دمکرات؛ پخش اعلامیه لشکر28 سنندج از رادیو و اظهارات فلاحی فرمانده نیروی زمینی؛ ادامه ناآرامی ها و تعطیلی کامل در سنندج درحالی که ستون نظامی در 18 کیلومتری شهر درصدد ادامه حرکت به سمت دیواندره است.

14. حساسیت در مسیرهای منتهی به سنندج؛ گزارش های مختلف از درگیری و میزان تلفات در گنجی، قروه و دهگلان ازجمله حمله حزب دمکرات به سپاه قروه.

15. درگیری در نقاطی بجز سنندج، ازجمله در بخش هایی از استان های کرمانشاه، کردستان و آذربایجان غربی؛ گزارش هایی از پاوه و روستاهای اطراف، نوسود، سقز، بانه و اشنویه.

16. اجتناب از تبلیغات قوم گرایی کرد و ترک در برگزاری مراسم سالگرد حادثه نقده با همکاری مردم و ارگان های دولتی.

17. نمونه هایی از تنوع عرصه های مختلف فعالیت سپاه در سطح کشور: اطلاعیه سپاه گرگان درزمینه تخریب برخی از مزارع به دست عوامل فئودال های این شهر؛ هشدار به سپاه چابهار درمورد بارگیری یک لنج حامل اسلحه؛ پیام به سپاه کرمانشاه درمورد احتمال تخریب پل

ص: 1029

جوانشیر؛ مجادله رسانه ای سپاه و روزنامه مجاهد درمورد کنترل تلفن ها، سلب اعتماد و امنیت اجتماعی؛ شورش زندانیان در زندان همدان و محول شدن مسئله به سپاه.

18. اعتراض دکتر سنجابی به بنی صدر درمورد انتخابات درگز، به دنبال اعلام ارتباط و همکاری ابوالفضل قاسمی {دبیرکل حزب ایران} با ساواک و رد صلاحیت وی و اظهارات آیت الله مهدوی کنی سرپرست وزارت کشور دراین باره.

19. گزارش روزنامه بامداد از سخنان بازرگان در گردهمایی بررسی مسائل امنیت ملی؛ اظهارات بازرگان درمورد ارتش و جهاد اسلامی.

20. مواضع، اقدامات و اطلاعیه بنی صدر درباره حوادث دانشگاه ها، پخش پیام وی از رادیو و درخواست تخلیه خیابان های اطراف دانشگاه؛ مصاحبه رادیو تلویزیونی و اخطار شب هنگام بنی صدر به اجتماع کنندگان داخل دانشگاه تهران در پیامی خطاب به مردم تهران.

21. تشکیل جلسه شورای انقلاب هم زمان با درگیری های دانشگاه تهران و تصمیم درمورد حضور اعضای این شورا و هیئت دولت در دانشگاه در روز بعد و تدوین نظام جدید آموزشی برای سال تحصیلی آینده؛ سخنان حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی دراین باره.

22. تحرکات، درگیری ها و عدم تحویل دفاتر برخی گروه ها ازجمله دانشجویان پیش گام {شاخه دانشجویی سازمان چریک های فدایی خلق} و دانشجویان هوادار سازمان پیکار در دانشگاه های تهران و شهرستان ها {مشهد، تبریز، کرمانشاه، اهواز، آبادان، رشت، ارومیه، زنجان، اراک، گرگان، سمنان، بابل، بابلسر، آمل، لنگرود، ملایر، آباده و شاهرود}.

23. تجمع، درگیری و راه پیمایی در شیراز در ادامه حوادث مربوط به دانشگاه شیراز؛ شروع با تجمع عده ای در مقابل دانشکده پزشکی دانشگاه شیراز و حاد شدن مسائل در ادامه به صورتی فراتر از یک درگیری دانشجویی؛ صدور پیام ازسوی آیت الله دستغیب و آیت الله ربانی شیرازی دراین باره.

24. دانشگاه تهران، نقطه اصلی درگیری های دانشگاهی اخیر، ازجمله مقاومت سازمان های چریک های فدایی خلق برای ازدست ندادن یک پایگاه مهم؛ تمرکز نیروهای دانشجویان پیشگام و پیکار و... در خیابان 16 آذر و تجمع و زدوخوردهای خونین در محدوده دانشگاه تهران که به کشته و زخمی شدن عده ای منجر شد؛ دیدار 3 تن از اعضای شورای سرپرستی دانشگاه تهران با رئیس جمهور؛ ادامه درگیری ها تا ساعاتی از نیمه شب و درنهایت تخلیه مشروط دفاتر گروه ها.

25. راه پیمایی از حسینیه ارشاد تا اقامتگاه موقت امام خمینی در خیابان دربند به دعوت دانشجویان وابسته به انجمن های اسلامی و سازمان های دانشجویان مسلمان سراسر کشور؛ سخنان امام خمینی درباره اصلاح دانشگاه ها در این تجمع.

ضمیمه گزارش4: طرح مسئله اختلافات جناحی در حاشیه بازگو کردن یادداشت سال گذشته برژینسکی.

ضمیمه گزارش12: گفت وگوی فرماندهان سپاه راجع به سنندج در جلسه بررسی و تحلیل مسائل کردستان.

ضمائم کلی روزشمار 1/2/1359

ضمیمه اول روزشمار 1/2/1359: بازتاب تشنج های کنونی روابط ایران و امریکا در رسانه های جهان.

ص: 1030

ضمیمه دوم روزشمار 1/2/1359: سخنرانی نیوسام در نشست مرکز مطالعات کشورهای همسایه خلیج فارس.

ضمیمه سوم روزشمار 1/2/1359: بازتاب روابط کنونی ایران و عراق در رسانه های جهان.

گزارش روزشمار 2/2/1359

26. سخنان کارتر و دیگر مقامات {جردن و هویزر} در پیشبرد پروژه غافلگیری؛ ترسیم اقدام نظامی امریکا دورتر از آنچه روز قبل تعیین شده است و درعین حال زمینه سازی کارتر برای آن؛ اختصاص بخشی از سخنرانی بنی صدر در دانشگاه تهران به این مقوله که امریکاییان خواب حمله مسلحانه نبینند.

27. ابراز امیدواری کارتر درمورد خودداری خانواده های گروگان های امریکایی از سفر به ایران در حاشیه زمینه سازی وی برای اقدام نظامی و درعین حال حضور والدین جوان ترین گروگان امریکایی در تهران برای ملاقات با وی؛ تماس روابط عمومی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام مستقر در لانه جاسوسی با صداوسیما و توضیح درباره ابراز رضایت این خانواده از ملاقات با پسرشان؛ اظهار ناخشنودی مقامات امریکا از سفر این خانواده.

28. آغاز اجلاس وزرای امور خارجه کشورهای عضو بازار مشترک اروپا در لوکزامبورگ برای تصمیم گیری درباره تحریم اقتصادی ایران و چگونگی حمایت از امریکا؛ پیشنهادهای انگلیس ازجمله قطع خرید نفت از ایران، تعلیق موافقت نامه های اقتصادی کشورهای عضو با ایران و قطع صادرات به این کشور بجز دارو و مواد غذایی و... ؛ تعیین مهلت برای ایران و تصمیم کشورهای عضو بر به مرحله عمل درآوردن برنامه جمعی تحریم اقتصادی چنانچه ایران تا 17 ماه مه {27 اردیبهشت} برای رهایی گروگان ها اقدامی نکند.

29. نمونه رفتار اقتصادی کشورهای بلوک شرق در اتخاذ مواضعی متفاوت با غربی ها؛ همسویی ایران با دیگر کشورها در تحریم المپیک مسکو در دفاع از مقاومت افغانستان علیه اشغال این کشور به دست شوروی.

30. قطع صدور نفت ایران به ژاپن {از روز قبل} بر سر اختلاف در قیمت و مقارن با حضور نماینده این کشور در اجلاس لوکزامبورگ به قصد همراهی با حرکت آتی کشورهای اروپایی؛ تدارک امریکا برای جبران قطع صدور نفت ایران به ژاپن؛ ابراز تمایل امارات متحده عربی برای جبران کمبود نفت کشورهایی که ایران صدور نفت خود را به آنها قطع کرده است؛ مواضع متفاوت لیبی.

31وضع ویژه عربستان سعودی از متحدان اصلی امریکا در صف بندی منطقه ای: نوعی رقابت {همراه با دشمنی} ایدئولوژیک با دولت جدید ایران؛ مطرح شدن جریانی با نام سازمان انقلاب اسلامی جزیرۀ العرب در بعضی مطبوعات و محافل ایران و تبلیغ و ترویج برای آن ازجمله برگزاری نشست مطبوعاتی که گزارش آن در شماره امروز روزنامه جمهوری اسلامی درج شد. گزارشی از وضع عربستان سعودی، کارهای انقلابی و علنی شدن مسئله نارضایتی ها در این کشور.

32. افزایش تیرگی در روابط ایران و عراق؛ انتشار دوباره دعاوی مقامات عراق در سخنان طه یاسین رمضان معاون نخست وزیر عراق، درباره سه جزیره و وضع خوزستان ایران؛

ص: 1031

گزارش هایی از منابع ملی مرتبط با ایران از کوشش مقامات عراقی در بسط دشمنی با ایران؛ وحدت نظر مقامات ایران در نوع برخورد با عراق ازجمله در مواضع بنی صدر {در مصاحبه با هفته نامه المجله} و قطب زاده {با رد مورد میانجیگری}.

33. تحرکات و تعرضات پراکنده ارتش عراق در مرز ایران درقالب تیراندازی با سلاح سنگین، حفر سنگر، تقویت پاسگاه مرزی و اعزام نیرو؛ تصمیم عراق مبنی بر احضار به خدمت افراد ذخیره برای بار چهارم.

34. تحرکات ایذایی عراق و مهاجمان داخلی وابسته در نواحی مرزی ایران؛ ازجمله حمله به پاسگاه درمله در نواحی مرزی کرمانشاه و درگیری نیمه شب در ازگله و انفجار در خطوط لوله نفت شهر به پاطاق در ناحیه چقاحمام؛ گزارش احتمال مین گذاری در جاده ها و حمله به پاسگاه ها.

35. بمب گذاری و اقدامات ایذایی عوامل عراق در مناطق عمومی ایران؛ انفجار بمب در مقابل یک چلوکبابی در تهران؛ به گلوله بستن اتومبیل حامل پاسداران در پنج کیلومتری خرمشهر؛ اعلام خبر دستگیری یکی از عاملان انفجار لوله نفت در منطقه گاومیش به دست سپاه دزفول؛ دستگیری 3 تن حامل سلاح و مهمات توسط مأموران ژاندارمری گروهان خسروآباد؛ فعالیت جاسوسی عراق ازسوی عوامل وابسته به جبهۀ التحریر در خوزستان.

36. تداوم اخراج کسانی که اقوام ایرانی دارند {حتی آنهایی که تابعیت و شناسنامه عراقی گرفته اند} از عراق و رسیدن آمار معاودین به بیش از بیست وپنج هزار نفر؛ مشکلات مربوط به نفوذ عوامل بعثی، رفع نیازهای رانده شدگانی که به بستگان خود تحویل داده نشده اند و در اردوگاه ها هستند.

37. اعلام قطعیت شهادت آیت الله سیدمحمدباقر صدر و خواهرش؛ اعلام سه روز عزای عمومی و یک روز تعطیل عمومی؛ بیانیه شورای انقلاب، وزارت امور خارجه ایران، آیت الله منتظری و امام خمینی دراین باره؛ درخواست گروهی از هواداران آیت الله صدر برای پخش رسمی خبر شهادت وی از صداوسیما.

38. ادامه درگیری ها در سنندج؛ درگیری های شدید در اطراف باشگاه افسران و ساختمان رادیو تلویزیون و فرودگاه سنندج؛ اظهارات سخنگوی دفتر شیخ عزالدین و اطلاعیه نیروی زمینی ارتش درمورد شدت و ادامه درگیری در طول روز جاری؛ درخواست ارتش مبنی بر تخلیه خانه های اطراف باشگاه و رادیو تلویزیون سنندج؛ گزارش های مختلف از وضعیت جنگ زده و متشنج شهر سنندج؛ ابراز تمایل تاکتیکی گروه های مسلح غیرقانونی به پایان درگیری تا پایان امروز و پذیرفتن مشروط آن در اطلاعیه ستاد مشترک ارتش ضمن مزدور بیگانه و خودفروخته خواندن طرف مقابل.

39. اشتراک نظر اخیر مسئولان نظام و دست اندرکاران ذی ربط درمورد ضرورت قاطعیت در حل مسئله گروه های مسلح غیرقانونی در جلسه شورای امنیت ملی، ازجمله در اظهارات فلاحی فرمانده نیروی زمینی ارتش، ابوشریف فرمانده عملیاتی سپاه، ظهیرنژاد فرمانده ژاندارمری؛ سخنان امروز بنی صدر در دانشگاه تهران دررابطه با کردستان.

40. ادامه تحرکات و درگیری های پراکنده در دیگر مناطق کردنشین بجز سنندج، ازجمله سقز و

ص: 1032

پاوه، درگیری جزئی در حوالی بیجار و نیز شاهین دژ که عرصه درگیری مهم تری بود.

41. اجتماع میلیونی مردم تهران در خیابان های اطراف دانشگاه تهران به دعوت قبلی رئیس جمهور و شورای انقلاب؛ سخنرانی بنی صدر درباره مسائل اخیر دانشگاه ها؛ راه پیمایی جمعیت در پایان مراسم به سمت لانه جاسوسی؛ سپاسگزاری بنی صدر از برقراری آرامش و استقرار حاکمیت دولت در تخلیه دانشگاه ها در یک پیام رادیویی خطاب به ملت ایران.

42. تعیین تکلیف نهایی و تخلیه دفاتر در دیگر دانشگاه های تهران {پلی تکنیک، تربیت معلم و دانشگاه ملی}؛ اطلاعیه شورای دانشجویان دانشگاه فارابی مبنی بر بازگشایی هرچه زودتر این دانشگاه.

43. نزدیک شدن وضعیت دانشگاه در شهرستان ها به وضعیت نهایی موردنظر نظام ازجمله در شیراز، اصفهان، تبریز، ارومیه، همدان، بابل، سمنان، قائم شهر، کرمانشاه، زاهدان، اهواز و آبادان؛ ضایعات و خسارات انسانی حوادث امروز دانشگاه گیلان: تقویت موقعیت موافقان فعال نظام در رشت با ورود چهره هایی چون هادی غفاری، تداوم وخامت اوضاع تا شب و قطع اخبار سراسری و حضور انصاری استاندار گیلان، هادی غفاری و ابوالحسن کریمی دادستان انقلاب اسلامی گیلان در تلویزیون.

44. اعلام موضع گروه ها و جریان های مختلف درباره حوادث دانشگاه ها؛ گزارش تلاش سازمان مجاهدین خلق برای رد اشکالات وارد به این سازمان درمورد تحویل ندادن سلاح؛ مواضع دیگر گروه ها در حوادث اخیر: راه کارگر، اتحادیه کمونیست های ایران، حزب توده، حزب ملت ایران، شاخه دانشجویی حزب جمهوری اسلامی و جریان وابسته به بنی صدر.

45. بازگویی صف بندی و عملکرد جناح های حکومتی درباره مسئله گروگان های امریکایی در ایران در شماره امروز روزنامه فرانس سوار {چاپ پاریس}.

ضمیمه گزارش30: نمونه ای از چالش های رابطه حسنه ایران و لیبی.

ضمیمه گزارش32: نمونه هایی از تبلیغات عراق علیه ایران.

ضمیمه گزارش38: متن کامل اطلاعیه ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران.

ضمیمه گزارش41: گزارش چهار روزنامه انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی، کیهان و نامه مردم از تجمع امروز دانشگاه تهران.

گزارش روزشمار 3/2/1359

46. اقدامات امریکا علیه ایران، افزایش فشارهای سیاسی و اقتصادی در سطح آشکار و پیگیری اقدام نظامی در سطح پنهان؛ اعلام نهایی تصمیمات اجلاس لوکزامبورگ؛ واکنش ها در ایران: واکنش آیت الله بهشتی در مصاحبه مطبوعاتی درباره مسائل ایران و امریکا؛ برداشت رایج در ایران از قول روزنامه کیهان؛ تشکیل جلسه کارتر، ونس و برژینسکی و بررسی عملیات نظامی در دست اقدام علیه ایران.

47. گزارش مندرج در روزنامه های ایران درباره طرح ضربتی برای نجات گروگان های امریکایی در ایران و جزئیات آن از قول مایلز کوپلند متخصص سابق سیا در امور ایران.

48. تحرکات عوامل و متحدان امریکا {امارات، عربستان سعودی، دانمارک و ژاپن} برای خنثی کردن تهدیدات متقابل ایران در موضوع نفت.

ص: 1033

49. حمایت نکردن و حتی انتقاد بعضی کشورها و محافل دوست امریکا از افزایش فشارهای سیاسی و اقتصادی امریکا علیه ایران؛ اظهارنظر حبیب شطی دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی، شیخ عیسی بن سلمان آل خلیفه امیر بحرین و یک سخنگوی وزارت امور خارجه اتریش.

50. اعلام خبر امضای موافقت نامه اقتصادی ایران و شوروی درباره صدور تجهیزات صنعتی و مواد غذایی به ایران و واکنش رسانه های خارجی.

51. مواضع دوگانه دو نیمه یمن {یمن شمالی یا جمهوری یمن به مرکزیت صنعا و یمن جنوبی یا جمهوری دمکراتیک خلق یمن به مرکزیت عدن} یکی در جانب داری از عراق و دیگری در حمایت از ایران؛ برقراری روابط دیپلماتیک بین ایران و یمن جنوبی.

52. وضعیت داخلی عراق: اجرای محدودیت جدید برای خارجیان مقیم عراق؛ اعمال فشار بر مخالفان دولت در این کشور و عزل و نصب در رده های نظامی؛ گزارش احتمال وقوع کودتا در عراق ازسوی اطلاعات ژاندارمری ایران؛ تحرکاتی در رفع حوائج عمومی شهری در مناطق دوردست هم مرز با ایران ازسوی دولت عراق.

53. پیام تسلیت مسعود بارزانی رهبر یکی از جریان های کرد مطرح در عراق به امام خمینی و رئیس جمهور و نیز پیام آیت الله گلپایگانی به مناسبت شهادت آیت الله سیدمحمدباقر صدر.

54. تحرکات مرزی عراق علیه ایران: گزارش هایی از تقویت پاسگاهی عراق در خطوط مرزی با ایران.

55. اقدامات ایذایی عراق ازطریق عوامل داخلی {مهاجمان} در مناطق مرزی غرب و جنوب کشور؛ دستگیری 3 تن از فعالان تحرکات ایذایی؛ اجرای حکم اعدام صادره از دادگاه انقلاب اسلامی دزفول درباره یکی از عوامل انفجار لوله های نفت؛ گزارش رادیو بغداد از فعالیت های ایذایی مسلحانه در خوزستان.

56. ابلاغیه رئیس ستاد مشترک ارتش حاوی تدبیر کلی عملیات نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب کشور؛ تفاوت تصویری که از نوع همکاری سپاه و ارتش ترسیم شده است: سپاه بیشتر یک تشکل انقلابی با اتکا به عنصر داوطلب است؛ گزارشی از ستاد مشترک ارتش درجهت ناکارآمد معرفی کردن نیروهای سپاه.

57. شرح ادامه درگیری های خونین و وضع امروز شهر سنندج؛ بیانیه نیروی زمینی ارتش و مضمون سه بیانیه نیروهای سپاه مستقر در سنندج؛ اظهاراتی مبنی بر تمایل به آتش بس ازطرف نیروهای مسلح مخالف نظام؛ گزارش هایی مبنی بر پذیرش مشروط خروج از شهر توسط ارتش و رد کامل آتش بس ازسوی سپاه؛ اظهارات غنی بلوریان از اعضای رده بالای حزب دمکرات کردستان ایران و کریم حسامی یکی از مسئولان حزب دمکرات؛ گزارش های داخلی ارتش و سپاه از وضعیت کردستان، نگهداری دهگلان و مناطق اطراف، مشروط بر تصرف گردنه صلوات آباد {تنها راه سوق الجیشی و گلوگاه سنندج}.

58. درگیری ها و تحرکات ایذایی مسلحانه در پاوه و بخش هایی از آذربایجان غربی {ارومیه، سیلوانا، اشنویه، نقده، شاهین دژ، پیرانشهر، مهاباد و تکاب}.

59. بازتاب وقایع اخیر کردستان در رادیو لندن و خبرگزاری آسوشیتدپرس.

60. مصاحبه مطبوعاتی آیت الله بهشتی درباره حوادث اخیر کردستان و حوادث دانشگاه ها:

ص: 1034

«می گویند حمله همه جانبه ای علیه کردستان شروع شده است. ... این جمله برای من خیلی سنگین است ما حتی یک حمله علیه کردستان نداشته ایم. ...»

61. کشیده شدن فعالیت ها و اعلام مواضع به سطح شورای مدیریت در برخی دانشگاه ها {دانشگاه تهران، دانشگاه مشهد، علم وصنعت، تربیت معلم و دانشگاه آزاد ایران}.

62. گزارش درگیری های جزئی در ادامه تحولات اخیر دانشگاه ها در برخی مناطق {تبریز، خاش، لنگرود، آغاجاری، امیدیه و دانشگاه منابع طبیعی گرگان}.

63شرح حوادث رشت و وضعیت بحرانی این شهر: به جای ماندن 7 کشته و شمار زیادی مجروح؛ ورود نیروها و هواداران گروه های چپ از دیگر شهرها؛ درگیری و آتش سوزی در رشت؛ پخش پیام استاندار گیلان از رادیو و دعوت از مردم برای حضور در خیابان و ختم غائله و درنهایت برقراری آرامش نسبی در عصر بنا بر گزارش داخلی سپاه و...

64. بیانیه سازمان چریک های فدایی خلق در نکوهش مسئولان و کوشش برای کاهش تأثیر شکست خود دررابطه با حوادث اخیر دانشگاه ها.

65. ارسال تلفن گرام از وزارت کشور برای سپاه مبنی بر مراقبت از مراسم سازمان مجاهدین خلق در روز کارگر در ترمینال خزانه.

ضمیمه گزارش57: متن کامل اطلاعیه نیروی زمینی ارتش.

ضمیمه گزارش60: نمونه ای از اختلافات جناحی بنی صدر و حزب جمهوری اسلامی درپی سرمقاله طعن آمیز روزنامه انقلاب اسلامی علیه حزب.

ضمیمه گزارش61: متن استعفای شورای سرپرستی دانشگاه تهران.

ضمیمه گزارش63: گزارش بعدی استاندار گیلان از حوادث امروز رشت.

گزارش روزشمار 4/2/1359

66. ادامه دو فضای متفاوت در امریکا درباره ایران؛ تحلیل خطر شوروی برای ایران و ابراز امیدواری برای حل مسئله گروگان ها توسط مقامات ایران در سطح علنی و راهی شدن هلیکوپترهای امریکایی از عرشه ناو هواپیمابر نیمیتز {در 30 مایلی ساحل ایران} به سوی صحرای طبس در سطح سری؛ وضعیت صبر و انتظار در ایران درمورد مسئله گروگان ها و اظهارات امروز بنی صدر.

67. تصمیمات جدید کشورها ازجمله کانادا در همسویی با امریکا و درجهت تحقق تحریم های سیاسی و اقتصادی ایران؛ تقلیل دیپلمات های ژاپنی حاضر در ایران؛ ابراز بی تفاوتی وزیران دارایی کشورهای جهان سوم در اجلاس صندوق بین المللی پول در هامبورگ پس از حمله نوبری رئیس بانک مرکزی ایران به مجازات های اقتصادی امریکا؛ اظهارات نوبری درباره خارج کردن وجوه ایران از بانک های اروپایی؛ تحلیل روزنامه تایمز از وضعیت کنونی ایران و امریکا.

68سرزنش ایران و جمعیت های عرب دوست آن توسط صدام حسین و تکرار دعاوی دولت عراق درباره عربی بودن خوزستان؛ ادعای وی مبنی بر آموزش ایرانیان برای خرابکاری در عراق توسط بعضی کشورهای عربی؛ اظهارات توهین آمیز صدام درباره امام خمینی و بنی صدر که گویا درصدد لشکرکشی به عراق اند، در تشدید فضای دشمنی در عراق علیه

ص: 1035

ایران؛ فرمان صدام مبنی بر اخراج اعضای سازمان جبهه خلق برای آزادی فلسطین به رهبری جرج حبش و بسته شدن دفتر این سازمان در بغداد؛ گزارش درگیری هایی در داخل عراق در ابراز مخالفت با دولت این کشور.

69. افزایش توفیق عراق در جذب دولت های عرب وابسته به امریکا: تعریف و تمجید صریح از عراق و توجیه مطامع رژیم آن در اظهارات امروز امیر بحرین، ضمن صحبت از تفاهم مسئولان ایران با بحرین؛ بروز واکنش ها به شهادت آیت الله صدر در بحرین.

70. ادامه تحرکات و انتقالات ارتش عراق در مرزهای ایران: تغییر مکان یک گردان مکانیزه عراق به طرف منطقه بمو {مقابل پاسگاه باویسی ایران}؛ انتقال سلاح ضدتانک و توپخانه خودکششی همراه خدمه به منطقه مرزی خانقین؛ تجاوز یک فروند هواپیمای عراقی ازطریق جزیره مینو به حریم فضایی ایران و بازگشت آن پس از تیراندازی پاسداران مستقر در فرودگاه آبادان.

71. اقدامات ایذایی چشمگیر عوامل عراق در مناطق مرزی ایران به خصوص در منطقه عمومی سرپل ذهاب، قصرشیرین و جاده های منتهی به آن؛ حملات به پاسگاه ژاندارمری باویسی؛ درگیری اکیپ های گشتی با مهاجمان در مسیر جاده بالاطاق؛ خنثی کردن دو مین در جاده نفت شهر به قصرشیرین حدود پاسگاه خان لیلی؛ درگیری با کردهای مخالف رژیم صدام در منطقه ازگله دشت ذهاب؛ گزارش ستاد مشترک از ورود و تحرک عوامل عراق زیر نظر ارتشبد اویسی به منظور اقداماتی نظیر انفجار دکل ها، مین گذاری، حمله به پمپ بنزین ها و خلع سلاح نیروهای ژاندارمری و پاسگاه های آن.

72. ادامه وضع بحرانی در سنندج: هیچ یک از دوطرف نشانه ای از عقب نشینی بروز نمی دهند؛ سپاه درحال برداشتن اولین قدم ها در راه به فعلیت درآوردن توانایی های انقلابی و اعتقادی خود: صدور حکم دوزدوزانی فرمانده کل سپاه برای سیدرحیم صفوی به عنوان رابط عملیاتی سپاه و ارتش در غرب کشور؛ ادامه اعزام نیروهای سپاه به سنندج؛ تدابیری برای افزایش فشار بر گروه های مسلح در سنندج و مقابله با آنان؛ وضعیت امروز شاهین دژ و تکاب: "تکاب در فشار است"؛ گزارش عقب نشینی افراد مهاجم ازطریق راه سنندج قروه، نیاز به تصرف گردنه صلوات آباد توسط نیروهای ارتش و سپاه؛ لزوم حمایت و پشتیبانی از دهگلان ازطریق قروه و به همت سپاه همدان.

73. مصاحبه ابوشریف فرمانده عملیات سپاه، راجع به رویدادهای اخیر سنندج: آتش بس و مذاکره فریب و خدعه ای بیش نیست، گروه های مخالف در داخل کشور با خارج از مرز در ارتباط هستند.

74. ناآرامی ها در محدوده ارومیه، پل قطور، دره قاسملو، نجف آباد بیجار، مریوان و پاوه؛ هجوم افراد مسلح به ستونی از ژاندارمری که برای تعویض پایگاه هوایی پل قطور عازم این منطقه بودند؛ مورد تهاجم قرارگرفتن 50 نفر از پرسنل لشکر64 ارومیه که برای استحمام به ارومیه آمده بودند هنگام بازگشت به محل مأموریت خود و شهادت 2 نفر؛ تیراندازی های شدید در حوالی دره قاسملو؛ درگیری ها در روستای نوبهار حوالی نجف آباد بیجار؛ گزارش همراهی 3 نفر از پاسداران شهربانی مریوان با گروه های ضدانقلاب؛ گزارش تداوم درگیری ها در پاوه.

75. ادامه ناآرامی ها و تنش ها در رشت و اهواز علی رغم فروکش کردن بحران موجود در دانشگاه ها.

ص: 1036

76. اعلام موضع و نظر سازمان ها و گروه ها {ازجمله سازمان مجاهدین خلق، جنبش مسلمانان مبارز، جاما، توفان، حزب توده و نیز عده ای از دانشجویان هوادار گروه ها در خارج کشور} درباره شرایط جدیدی که درمورد دانشگاه ها پیش آمده است.

77. ملاقات چند تن از اعضای شورای انقلاب با امام و گفت وگو درباره مسائل دانشگاه ها؛ مصاحبه هاشمی رفسنجانی: «امام روی تغییر نظام آموزشی تأکید کردند و درمورد استعفای سرپرستان دانشگاه تهران فرمودند: این آقایان خود مسئول این نابسامانی های دانشگاه هستند اگر هم استعفا نمی دادند باید برکنار می شدند.»؛ اظهارات بنی صدر در مصاحبه با خبرنگار سی.بی.اس امریکا: «تهدید شد تثبیت».

78. برگزاری مراسمی با عنوان "سالروز کشتار ارامنه به دست ترکان عثمانی" در کلیسای سنت سرکیس واقع در خیابان کریمخان زند تهران و راه پیمایی و تجمع ارامنه؛ مسئله امکان وقوع حمله به سفارت ترکیه در تهران مزید بر مشکلات و مشغله های عدیده سپاه است.

ضمیمه اول گزارش66: گزارش رادیو امریکا از اظهارات سخنگوی وزارت امور خارجه این کشور.

ضمیمه دوم گزارش66: یادداشت های برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر درباره روند حوادث شب اول عملیات طبس.

گزارش روزشمار 5/2/1359

79. آغاز مرحله ای حساس در عملیات نجات از نیمه شب گذشته و سرانجام عجیب و غیرقابل پیش بینی عملیات در صحرای طبس.

80. شروع امروز در ایران با غافلگیری کامل و تداوم این غافلگیری به صورت غفلت و بی اطلاعی از آنچه رخ داده است و رخ خواهد داد، تا ساعت ها؛ بازتاب عمومی انتشار خبر شکست عملیات در صحرای طبس؛ شادمانی مردم از شکست امریکا در سطح وسیع؛ صدور سه اطلاعیه توسط ستاد مشترک ارتش دراین باره؛ بازدید هوایی بنی صدر از بقایای آثار عملیات امریکا و گفت وگوی رادیو تلویزیونی وی دراین باره.

81. چگونگی اعلام شکست عملیات نجات برای افکارعمومی توسط دولت امریکا؛ سخنرانی تلویزیونی کارتر درباره عملیات طبس: عملیات نجات بلافاصله پس از گروگان گیری در سفارت امریکا در 4 نوامبر گذشته طرح ریزی شده بود؛ مصاحبه مطبوعاتی هارولد براون وزیر دفاع امریکا.

82. پیام رهبران کاخ سفید برای کشورهای متحد امریکا و توضیح درباره عملیات شب قبل؛ ملاقات ونس با سفرای کشورهای متحد و دوست امریکا؛ اظهارات سخنگوی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی {ناتو} در بروکسل.

83. بازتاب شکست عملیات نجات گروگان ها در داخل ایالات متحده؛ واکنش برخی مقامات سیاسی و نیز خانواده گروگان های امریکایی در مخالفت با این اعلام؛ در ایران حادثه طبس در پرده ابهام است، اظهارات تیمسار سرتیپ ظهیرنژاد فرمانده ژاندارمری ایران در گفت وگوی اختصاصی با خبرگزاری پارس.

ص: 1037

84. اقدام غیرمعمول امریکا با اعلام خبری درباره عملیات نافرجام طبس: یکی از هلیکوپترهایی که در ایران به جا مانده است حاوی مدارک سری است؛ بمباران هلیکوپترهای جامانده امریکایی حاوی اسناد در ساعت 6:30 بعدازظهر و 10:30 شب با تعدادی فانتوم و شهادت محمد منتظرقائم فرمانده سپاه یزد.

85. اعلام مواضع امروز مقامات ایرانی، صادق قطب زاده و منصور فرهنگ، در قبال اقدام نظامی امریکا درقالب الفاظ قاطع، ولی نه چندان تهدیدآمیز؛ پیام شب هنگام امام خمینی خطاب به ملت ایران، تعیین مشی برخورد در حال و آینده با مسئله گروگان ها.

86. ابهام یا بی اطلاعی مسئولان ایران در نیمه اول امروز از واقعه طبس که به عنوان نمونه در خطبه های نماز جمعه امروز تهران و در سخنرانی قبل از خطبه های تیمسار فلاحی فرمانده نیروی زمینی ارتش و مصطفی چمران سرپرست وزارت دفاع، بروز یافت.

87. تلاش جریان ها و گروه های مختلف سیاسی برای صدور بیانیه و اطلاعیه ولو در آخرین ساعات امروز: اطلاعیه سازمان مجاهدین خلق، سازمان چریک های فدایی خلق، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی{ضمن بیان سوابق شهید منتظرقائم} و دانشجویان مسلمان پیرو خط امام مستقر در لانه جاسوسی امریکا.

88. اعلام موافقت دولت جمهوری اسلامی ایران بنا به تصویب شورای انقلاب با تعیین سفارت سوئیس در تهران به عنوان حافظ منافع دیپلماتیک و کنسولی دولت ایالات متحده امریکا در ایران.

89. مطرح شدن همکاری با امریکا یا نوعی دخالت توسط کشورهایی چون ترکیه، عمان، بحرین، یونان، آلمان غربی، پرتغال، ایتالیا، انگلیس، شوروی، رژیم اشغالگر قدس و مصر در عملیات طبس و تکذیب همه این کشورها بجز مصر.

90. موضع گیری کشورهای مختلف جهان در قبال واقعه طبس متناسب با نقش منطقه ای و جهانی خود: ابراز نگرانی برخی همراه با انتقاد کشورهای متحد امریکا {انگلیس، آلمان غربی، فرانسه، سوئیس، دانمارک و ژاپن}؛ همدردی همراه با اظهار تأسف ازسوی هند؛ سرزنش شدید توسط شوروی؛ بیانیه والدهایم {دبیرکل سازمان ملل متحد}: ابراز نگرانی، دعوت دوطرف به خویشتن داری و یافتن راه حل مسالمت آمیز؛ اظهار نگرانی محافل دیپلماتیک ناتو در بروکسل ازجمله اظهارات جوزف لامس دبیرکل ناتو: «باید منتظر عکس العمل بسیار شدیدی ازجانب ایران بود.»

91. سخنرانی قبل از خطبه های نماز جمعه تهران در فضای سیاسی اجتماعی معطوف به قضیه شهادت آیت الله صدر و اعتراض به رژیم عراق؛ سخنرانی فلاحی در ذکر فداکاری های ارتشیان، مسئله عراق، مرزهای ایران و مسائل غرب کشور؛ سخنرانی دکتر چمران درمورد آیت الله صدر، عراق و نقش میانجیگری بعضی دولت های منطقه: «بین ملت ما و صدام حسین خط خون کشیده شده است»؛ گزارش روزنامه نامه مردم از این مراسم.

92. تحرکات مرزی و اقدامات ایذایی عراق در مرزهای ایران در تنگاب نو، ولدکشته، جاده شیخ صله و خان شور، گرده نو و قره بلاغ؛ اقدام افراد مسلح عراقی به آتش زدن لوله های نفت بیات واقع در بخش مرزی موسیان؛ پرواز یک هواپیمای شناسایی عراق در آبادان ازطریق جزیره مینو؛ تجهیز پاسگاه های عراق در مرز ایران.

ص: 1038

93. تحرکات اطلاعاتی و اقدامات خرابکارانه عوامل عراق در جنوب و غرب؛ وقوع انفجار در مقابل کتاب فروشی در خرمشهر؛ صدور حکم اعدام برای یکی از عوامل عراق توسط دادگاه انقلاب اسلامی دزفول و اجرای این حکم.

94. گزارش های مختلف از ادامه درگیری ها در سنندج؛ درهم شکستن محاصره باشگاه افسران توسط سپاه و تغییر در موازنه درگیری های شهری، به سود نظام؛ شروع اعزام گروه های امداد و درمان به سنندج.

95. اقدام حزب دمکرات به واردکردن 2 تراکتور اسلحه از مسکو.

96. اظهارات بنی صدر در اهواز {قبل از دریافت خبر حمله طبس}: تأکید بر موضع قطعی نظام در حل مسئله کردستان، اشاره به تهدید قاسملو و... .

97. درگیری های پراکنده، تحرکات ایذایی و مسلحانه در دیگر مناطق: قروه، مریوان، پاوه، نجف آباد بیجار، بانه، سقز، تکاب، سردشت، مهاباد و ارومیه.

98. وضعیت عادی {پس از چند روز درگیری} در رشت و اهواز و برگزاری نماز جمعه با حضور عده زیادی از مردم با جهت گیری حمایت مردمی از نظام؛ سخنرانی استاندار گیلان، حجت الاسلام هادی غفاری و آیت الله لاهوتی امام جمعه رشت؛ حضور و سخنرانی بنی صدر در مراسم نماز جمعه اهواز.

99. صدور بیانیه و ارائه تحلیل وضعیت توسط طرف های درگیر و گروه های مختلف {سازمان مجاهدین خلق و انجمن های اسلامی و سازمان های دانشجویان مسلمان دانشگاه ها و مدارس عالی کشور} درباره حوادث دانشگاه ها.

100. صدور بیانیه و دستورالعمل درون گروهی حزب جمهوری اسلامی، درباره نوع برخورد با بنی صدر.

101. سه مطلب گویای مواضع از روزنامه حزب توده و یک مقاله از حزب رنجبران در تقابل با حزب توده و دیدگاه های آن.

102. گزارش سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در ارزروم ترکیه از مصاحبه خبرنگار روزنامه ترجمان با آیت الله شریعتمداری در قم.

ضمیمه اول گزارش79: توضیحاتی درباره اختلاف تعداد هواپیماهای ذکرشده در منابع مختلف.

ضمیمه دوم گزارش79: یادداشت های برژینسکی از روز غم انگیز؛ وضع طبس و انعکاس آن به کاخ سفید.

ضمیمه سوم گزارش79: هویت کشته شدگان و مجروحان امریکایی در واقعه طبس طبق اعلام وزارت دفاع امریکا.

ضمیمه اول گزارش81: گزارش مهم تلویزیونی جیمی کارتر درباره عملیات طبس به روایت رادیو امریکا.

ضمیمه دوم گزارش81: گزارش رادیو امریکا از مصاحبه مطبوعاتی هارولد براون وزیر دفاع امریکا، درباره عملیات طبس.

ضمیمه گزارش84: دو گزارش تحلیلی داخلی و خارجی درباره بمباران هلیکوپترهای امریکایی.

ص: 1039

ضمیمه گزارش85: مشروح پیام امروز امام خمینی درباره حادثه طبس.

ضمیمه گزارش87: متن کامل اطلاعیه امروز دانشجویان مسلمان پیرو خط امام درباره حادثه طبس.

ضمیمه گزارش89: خبرهای بعدی مبنی بر استفاده امریکا از پایگاه های نظامی عمان و کوشش این کشور برای خنثی کردن آثار آن.

ضمیمه گزارش98: گزارش خبرگزاری پارس از اعزام آیت الله لاهوتی به رشت به عنوان نماینده رئیس جمهور برای حل درگیری های رشت، مواضع نامبرده و برخی حواشی آن.

گزارش روزشمار 6/2/1359

103. ابتکار ایران در تعدد مراکز نگهداری گروگان ها بعد از ماجرای طبس و درجهت انفعال امریکا درزمینه اقدامات عملی بعدی؛ انتشار یک صدو سیزدهمین اعلامیه دانشجویان مسلمان پیرو خط امام؛ بررسی امکان اقدامات آتی توسط دولت امریکا.

104. نامه هیئت نمایندگی امریکا در شورای امنیت سازمان ملل برای ریاست این شورا: حق مسلم و دفاع از خود دانستن اقدام نظامی برای نجات جان گروگان ها؛ اظهارات رئیس مجمع عمومی سازمان ملل متحد و صادق قطب زاده دراین باره.

105. افسردگی و ناراحتی رئیس جمهور امریکا از شکست عملیات نجات در ایران و منتفی شدن سفرهای داخلی وی در آستانه انتخابات؛ وجود وضع مشابه کارتر در بسیاری دیگر از نخبگان امریکا طبق نوشته های سایروس ونس.

106. سرزنش رئیس جمهور امریکا به صراحت یا به تلویح توسط عده ای از مقامات امریکایی ازجمله اعضای مجالس قانونگذاری امریکا؛ اظهارات هنری کیسینجر، ریچارد نیکسون و جان آندرسن؛ کوشش برنامه فارسی رادیو امریکا در دفاع از کارتر؛ اظهارات سناتور رابرت برد رهبر اکثریت در سنای امریکا.

107. دو نمونه از بیانات ایرادشده در حاشیه بخش اعلام نشده و مکتوم مانده طرح مربوط به عملیات طبس: فاش کردن مطالبی در گزارش روزنامه واشنگتن پست و اظهارات یک عضو پارلمان ژاپن.

108. اظهارنظر و اعلام موضع عده ای از شخصیت های سیاسی کشورهای متحد امریکا {فرانسه، انگلستان، آلمان غربی، ایتالیا، استرالیا، اسرائیل، ترکیه و ژاپن} درباره حوادث اخیر پیش آمده در روابط امریکا و ایران.

109. مواضع دولت های مخالف امریکا {ویتنام، لیبی، سازمان آزادی بخش فلسطین و سوریه} درمورد حوادث اخیر پیش آمده در روابط امریکا و ایران؛ اظهارات شاذلی قلیبی دبیرکل اتحادیه عرب و عبدالعزیز حسینی وزیر مشاور در نخست وزیری کویت.

110. بازتاب اقدام نظامی ناموفق امریکا در طبس و موضع گیری های مختلف رسانه های گروهی جهان.

111. تظاهرات ضدامریکایی و به نفع ایران در اعتراض به اقدام امریکا در طبس در چند نقطه جهان ازجمله در لبنان، بحرین، پاکستان، انگلستان و آلمان غربی.

ص: 1040

112. اعلام خبر مراجعت سفرای ژاپن و انگلستان به تهران، این افراد پیش تر به کشورهایشان فراخوانده شده بودند. 8 تکنسین انگلیسی که در سیستم هدایت کشتی ها کار می کردند ایران را ترک کرده اند.

113. اظهارات صادق قطب زاده در آستانه سفر به سوریه: اگر قرار بر این باشد در مرزهای ما مین گذاری کنند و صدور نفت ما را به دنیا متوقف نمایند، هیچ دلیلی ندارد که ما بگذاریم نفت دیگری از خلیج فارس به دنیا صادر شود؛ ورود قطب زاده به دمشق؛ شرکت در مراسم ختم آیت الله صدر؛ فعالیت های غیرعلنی قطب زاده درطول این سفر: گزارش های غیررسمی از تماس وی با رابطان خود و پیام به امریکاییان که نه او و نه امام خمینی درپی انتقام جویی از گروگان ها نیستند.

114. محکومیت اقدام امریکا و تحلیل رفتار آن در ایران؛ اطلاعیه ستاد مرکزی "بسیج ملی جمهوری اسلامی ایران"؛ بیانیه آیت الله العظمی گلپایگانی؛ پیام مسعود بازرانی؛ اظهارات آیت الله مهدوی کنی و تیمسار فلاحی؛ بانگ "الله اکبر" مردم ایران بر بالای بام ها همراه با شعارهای ضدامریکایی.

115. اظهارنظر راجع به موضوع بمباران وسایل جامانده امریکایی ها در طبس، ازسوی بعضی مقامات در امریکا و ایران.

116. استفاده جناحی بنی صدر در کنار تلاش برای حل معضلات عدیده داخلی و خارجی که با آن مواجه است: استفاده از "فرصت" برای در یک کاسه قراردادن کلیه مخالفان در سرمقاله امروز بنی صدر با عنوان "معنی تجاوز".

117. اظهارات بنی صدر در نشست مطبوعاتی امروز درباره حادثه طبس، سیاست ایران در قبال عمان و تنگه هرمز، اجساد باقیمانده امریکاییان، کردستان، سیاست ایران در برخورد با دولت های یاری کننده امریکا در قضیه طبس. بنی صدر: «من به عنوان رئیس جمهور باید ایجاد تفاهم بکنم و... حالا اگر بعضی ها بودند که در قلوبشان مرض بود و به هیچ وجه تن به همکاری ندادند، البته مضایقه ای از معرفی آنها نخواهد شد»؛ حضور مادر یکی از گروگان های امریکایی در جریان مصاحبه مطبوعاتی در کنار بنی صدر، سپاسگزاری از مردم ایران و شخص بنی صدر و ابراز تأسف از حمله نظامی امریکا.

118. تبلیغات شدید و حتی خارج از عرف و نزاکت رسانه ای و دیپلماتیک علیه شخص امام خمینی در عراق، در چارچوب فضاسازی ضدایرانی در این کشور؛ اظهارات امروز صدام حسین؛ حضور آیت الله منتظری در منزل آیت الله سیدمحمد شیرازی و گفت وگو با وی درباره مسائل جاری ایران و عراق.

119. پرداختن به قضیه شهادت آیت الله صدر هم زمان با محکوم کردن اقدام نظامی امریکا؛ روزنامه جمهوری اسلامی: «ایران در سوگ آیت الله صدر گریست»؛ ادامه درگیری قبلی بین جریان حاکم بر روزنامه جمهوری اسلامی و جریان حاکم بر خبرگزاری پارس و وزارت ارشاد: «وزارت ارشاد شریک جرم در شهادت آیت الله صدر است.»

120. بیروت، عرصه درگیری موافقان و مخالفان دولت صدام حسین: انفجار در یکی از مراکز رژیم عراق در این شهر. بیانیه گروهی با عنوان جبهه آزادی بخش بحرین علیه عراق؛ ورود

ص: 1041

اعضای جبهه خلق برای آزادی فلسطین به بیروت درپی اخراج آنها از عراق.

121. خبر عجیب کیهان و گزارش داخلی سپاه از ورود غیرمجاز سفیر موریتانی در عراق به خاک ایران ازطریق مرز شلمچه و دستگیری وی با هشیاری سپاه پاسداران؛ اظهار بی اطلاعی وزارت امور خارجه از این موضوع.

122. ادامه تحرکات ایذایی عراق در خوزستان درقالب ایجاد انفجار و نیز نفوذ و فعال کردن عناصر مستعد خرابکاری؛ 2 انفجار {در فلکه راه آهن و در یک کتاب فروشی} در خرمشهر؛ تحصن افرادی تحت عنوان "دیپلمه های بیکار" در شادگان و دادن شعارهایی به نفع صدام حسین. گزارشی از درنظرگرفتن حقوق ماهیانه برای اعضای جبهه آزادی بخش خوزستان توسط وزارت کشور عراق. گزارش هایی از تطمیع و ارسال افراد ازسوی عراق برای خرابکاری در ایران.

123. ادامه ورود رانده شدگان عراق به مناطق مرزی ایران: ورود 1031 نفر در 24 ساعت گذشته؛ آمار کلی رانده شدگان.

124. تحرکات پاسگاهی، نظامی و اطلاعاتی ارتش عراق در نوار مرزی ایران: استقرار تجهیزات نظامی و دید با نی {در قلعه یهودی، گرگ، واصلیه و...}؛ ورود یک کشتی روسی حامل محموله نظامی به بندر ام القصر.

125. گزارش هایی با جهت گیری متفاوت از ژاندارمری و سپاه درباره وضع پاسگاهی و خطوط مرزی ایران؛ نصب عکس امام موسی صدر و دادن شعار توسط پاسداران؛ گزارش سپاه از حفاظت ضعیف نیروها از مرزها.

126. گزارش هایی از ادامه درگیری ها، تحرکات و درخواست نیرو در سنندج؛ برتری چشمگیر نیروهای دولتی نسبت به طرف مقابل؛ صدور بیانیه توسط پاسداران مستقر در سنندج.

127. دو دسته خبر متفاوت درباره خروج مردم از سنندج و وضعیت این شهر ضمن درگیری گروه های مسلح غیرقانونی با نیروهای سپاه و ارتش.

128. درگیری ها در دیگر مناطق کردستان: بانه و سقز، مهم ترین کانون های درگیری مناطق کرد نشین بعد از سنندج؛ گزارش فرمانده پادگان بانه: «تعدادی کشته و مجروح که به علت عدم تخلیه آنها اجساد دچار عفونت [شده] و جان مجروحان در خطر است، جان پرسنل از تشنگی به لب رسیده و مهمات، سوخت و جیره غذایی رو به اتمام است»؛ وضعیت فوق العاده در بوکان تحت تأثیر وضعیت سقز.

129. تحرکات ایذایی و درگیری های پراکنده در مناطقی دیگر از کردستان، آذربایجان غربی و حتی کرمانشاه. گزارش ها از کرمانشاه، باینگان، پاوه، مریوان، شاهین دژ، میاندوآب و ارومیه.

130. دستور ریاست جمهوری و شورای انقلاب مبنی بر دایر شدن کلاس های درس دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی و تشکیل بعضی کلاس ها با حضور تعداد کمتر از معمول دانشجویان؛ وضعیت امروز دانشگاه ملی ایران، دانشگاه علم وصنعت، پلی تکنیک، دانشکده مهدی رضایی و دانشگاه تهران؛ وضع نامرتب کلاس ها در مراکز آموزش عالی مهم شهرستان ها {دانشگاه های تبریز، مشهد، اصفهان، صنعتی اصفهان و گیلان}؛ بقایا و آثار ناآرامی های روزهای قبل اهواز، اجتماع خانواده های دستگیرشدگان اهواز در اطراف دادگاه انقلاب، اعلامیه دادگاه انقلاب: در چند روز آینده تکلیف دستگیرشدگان معلوم می شود.

ص: 1042

131. اعلام دیدگاه ها و مواضع مسئولان هم زمان با ایجاد آرامش و فروکش کردن تدریجی بحران در دانشگاه ها: مصاحبه بعدازظهر امروز رئیس جمهور بنی صدر و اطلاعیه آیت الله مهدوی کنی سرپرست کمیته انقلاب اسلامی.

132. اعلام موضع و پرداختن به وضع اخیر دانشگاه ها توسط جریان های مختلف چون روزنامه انقلاب اسلامی ارگان هواداران بنی صدر، روزنامه نامه مردم ارگان حزب توده و سازمان مجاهدین خلق.

133. دو نمونه از تحرکات دانشجویان ایرانی در خارج از کشور؛ تظاهرات حدود 250 دانشجوی چپ گرای ایرانی در برلن غربی و تظاهرات 60 دانشجوی ایرانی در سفارت ایران در وین.

ضمیمه گزارش103: متن کامل یک صدو سیزدهمین اطلاعیه دانشجویان مسلمان پیرو خط امام.

ضمیمه گزارش113: گزارش پیر سالینجر خبرنگار معروف امریکایی از تماس تلفنی قطب زاده با رابط های فرانسوی و امریکایی و شرایط و زمینه های آن.

ضمیمه گزارش114: متن کامل دومین نامه و پیام مسعود بارزانی، رئیس حزب دمکرات کردستان عراق در محکومیت اقدام امریکا.

ضمیمه گزارش 115: اظهارات یک فرد نظامی درباره نقش شوروی در انهدام پرنده های امریکایی.

گزارش روزشمار 7/2/1359

134. تهدید نظامی ایران توسط دو مقام عالی رتبه امریکا {هارولد براون و برژینسکی} و درعین حال منتفی اعلام کردن اقدام سریع نظامی امریکا ازسوی یک مقام کاخ سفید؛ حکم امام خمینی به بنی صدر «برای دعوت از کشورهای مختلف جهان برای رسیدگی به جرایم امریکا در حمله نظامی به ایران»: امام خمینی امریکا را با عنوان "جهان خوار" و رژیم امریکا را "آدم خوار" یاد کرد؛ محکوم کردن امریکا ازسوی وزیر امور خارجه ایران در یک مصاحبه مطبوعاتی در دمشق؛ ابراز قاطعیت در قبال امریکا و گروگان ها توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام با صدور دو اطلاعیه دراین باره.

135. انتقال اجساد سوخته امریکاییان از طبس به تهران و نمایش آن در تلویزیون؛ قراردادن اجساد در "لانه جاسوسی"؛ پیام سپاه یزد دراین باره: تأکید بر شرکت وسیع عوامل داخلی در بخش های فاش نشده طرح و ضرورت تحقیق جدی درباره بمباران هلیکوپترها؛ تشییع جنازه محمد منتظر قائم فرمانده سپاه یزد که در طبس به شهادت رسیده بود؛ اطلاعیه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی دراین باره.

136. اظهارنظر شخصیت های متفاوت {عزت الله سحابی، صادق طباطبایی، منصور فرهنگ و آیت الله خلخالی} درباره حادثه طبس.

137. حساسیت زیاد در ایران روی قضیه بمباران هلیکوپترهای جامانده در طبس و جوانب آن؛ از 5 هلیکوپتر باقیمانده از حضور کماندوهای امریکایی در نزدیکی طبس، 3 فروند به وسیله نیروی هوایی منهدم شده است؛ مصاحبه مطبوعاتی آیت الله خلخالی: از مقامات می خواهیم به مردم جواب بدهند و مردم را قانع کنند. تحلیل موضوع در ارگان حزب توده؛ توجه خاص

ص: 1043

رسانه های خارجی به مسئله عوامل داخلی همدست امریکا؛ گفت وگوی کیهان با فرمانده نیروی هوایی ارتش در همین زمینه.

138. حساسیت درزمینه حفاظت از ساختمان محل استقرار گروگان های امریکایی، نمونه هایی از گزارش ها از هرگونه تحرک مشکوک؛ تیراندازی شب هنگام عده ای ناشناس در محدوده لانه جاسوسی.

139. زمینه سازی برای نزدیکی ایران به بلوک شرق و متحدان آن، هرچند نه چندان جدی، در واکنش به فشارهای امریکا؛ اظهارات معین فر وزیر نفت و صدر وزیر بازرگانی، دراین باره؛ پیام فیدل کاسترو رهبر انقلاب و رئیس حکومت کنونی کوبا به امام خمینی.

140. اجلاس سران 9 کشور عضو بازار مشترک اروپا در لوکزامبورگ؛ یونایتدپرس: در جریان اجلاس عالی بازار مشترک اروپا نشانه ای دال بر انتقاد از کارتر وجود ندارد.

141. ادامه اعلام مواضع و اظهارنظر مقامات کشورهای مختلف در قبال حادثه طبس؛ اظهارات وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی، وزیر امور خارجه آلمان فدرال، نخست وزیر ژاپن و وزیر امور خارجه ترکیه، تماس سفیر پاکستان با موسوی گرمارودی مشاور مطبوعاتی و فرهنگی رئیس جمهور و تقدیم متن بیانیه شدیداللحن سخنگوی اداره امور خارجه پاکستان علیه امریکا؛ اظهارات یاسر عرفات رهبر سازمان آزادی بخش فلسطین؛ بیانیه جبهه اسلامی آزادی بخش بحرین؛ اظهارات شاذلی قلیبی دبیرکل اتحادیه عرب؛ گزارش رادیو لندن از مواضع دبیرکل گروهی با عنوان "سازمان کنگره اسلامی" که از کوشش نظامی امریکا برای آزادی گروگان ها ابراز نگرانی و انزجار کرده است.

142. اعلام موضع گروه ها و جریان های سیاسی مختلف داخل کشور: حزب جمهوری اسلامی، جنبش انقلابی مردم مسلمان ایران {جاما گروه دکتر سامی}، جنبش مسلمانان مبارز {گروه دکتر پیمان}، گروه سیاسی ایران امروز، حزب رنجبران ایران، سازمان چریک های فدایی خلق ایران، حزب توده ایران، سازمان مجاهدین خلق ایران و تشکل های وابسته این سازمان ازجمله انجمن دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران، درباره حادثه طبس و جوانب آن.

143. رواج وسیع خبرهای مربوط به کودتا علیه صدام و اخباری مبنی بر کشته شدن وی؛ ابراز خوشحالی صادق قطب زاده وزیر امور خارجه ایران هنگام شنیدن خبر کشته شدن صدام درحین انجام یک مصاحبه مطبوعاتی در سوریه؛ تأکید سازمان پیکار اسلامی عراق بر اینکه صدام حسین توسط اعضای این سازمان ترور شده است؛ تکذیب این خبر ازسوی خبرگزاری رسمی عراق و سفیر عراق در سازمان ملل: گزارش های مربوط به کشته شدن رئیس جمهور عراق یک دروغ ایرانی است؛ گزارش شهربانی کرمانشاه مبنی بر شنیده شدن صدای تیراندازی با سلاح های سنگین از داخل خاک عراق؛ شادی اهالی مرزنشین قصرشیرین درپی شنیدن خبر کودتا در بغداد و کشته شدن شوهر خواهر صدام حسین.

144. مواردی از وضع داخلی عراق: فراگیر شدن فضای رعب و سرکوب توسط دولت بعث، گزارش هایی حاکی از اعدام افراد و حتی اعدام های گروهی و دسته جمعی هم زمان با تبلیغات برنامه ریزی شده حکومت بعث؛ وجود مقاومت و تحرکات علیه حکومت، تحرکات دیگری از قبیل بمب گذاری ها که عراق برخی از آنها را به عوامل ایرانی نسبت می دهد؛

ص: 1044

موضع حزب کمونیست عراق در قبال شهادت آیت الله صدر.

145. ادامه اخراج ایرانیان و شیعیان از عراق؛ اخیانی فرمانده ناحیه ژاندارمری کرمانشاه: جمع رانده شدگان به 28458 نفر رسید؛ مشکلات ناشی از نفوذ عوامل دولت عراق در پوشش معاودین.

146. ادامه تحرک، برخوردهای ایذایی، نقل وانتقال، تدارک و تجهیز و... عراق در مرزهای جنوب و غرب ایران.

147. اقدام عراق به تجاوز هوایی به خاک ایران؛ فرود اجباری یک هواپیمای عراقی در خاک ایران در 60 کیلومتری پایگاه وحدتی دزفول و انتقال یک خلبان و 6 سرنشین

آن به تهران؛ ورود و سپس فرار 2 فروند جنگنده نیروی هوایی عراق از محل سقوط هواپیمای مذکور.

148. گزارش هایی از ادامه اقدامات عراق علیه ایران ازطریق عوامل خود در خوزستان؛ اسکان تعدادی از ایرانیان فراری به خاک عراق که از این کشور تقاضای پناهندگی سیاسی نموده اند.

149. آرامش نسبی موقت در ادامه حوادث کردستان: مراکز مهم این شهر نیز چون استانداری، باشگاه افسران، فرودگاه، رادیو و تلویزیون و جهاد سازندگی در کنترل سپاه پاسداران قرار دارد؛ این شهر با کمبود مواد غذایی مواجه است.

150. سقوط یک فروند هلیکوپتر کبری ارتش و اسارت خلبانان آن به دست افراد وابسته به گروه کومه له؛ گزارشی از دریافت کلیه مکالمات هلیکوپترها ازطریق ضدانقلابیون با دراختیارداشتن گیرنده موج FM.

151. اظهارات و اعلام نظر شیخ عزالدین حسینی و یک عضو مرکزیت حزب دمکرات درباره وضع و حوادث سنندج و از سوی دیگر اطلاعیه های ارتش و سپاه و اظهارات سخنگوی ستاد مرکزی سپاه، صباغیان و بنی صدر دراین باره.

152. فضای امروز قم، کاشان، رفسنجان و ارومیه تحت تأثیر تشییع جنازه شهدای درگیری های کردستان.

153. پس از سنندج، جدی ترین درگیری های مناطق بحرانی کردنشین مربوط به بانه است؛ محاصره پادگان این شهر و گلوله باران و خمپاره باران مواضع نیروهای سپاه و ارتش مستقر در آن.

154. تحرکات ایذایی، نقل وانتقال نظامی و درگیری در دیگر مناطق کردنشین ازجمله نقده، میاندوآب، تکاب، پیرانشهر و سقز.

155. درج متن مصاحبه قبلی روزنامه انقلاب اسلامی با احمد مفتی زاده {لیدر اسلام گرایی در سنندج و قطب قدرت مقابل مارکسیست ها} با عنوان: "مفتی زاده چرا ترک دیار کرد، آیا ترک سنگر مبارزه بود یا یک هجرت اسلامی".

156تبعات و بازتاب حوادث اخیر دانشگاه ها؛ اهواز: امروز شهر مجدداً وضع طبیعی خود را از دست داد؛ تهران: گفت وگوی رئیس دانشگاه ملی ایران؛ خبرهای تصمیم گیری شورای انقلاب در جلسه شب هنگام این شورا: دانشکده ها و دانشگاه هایی که باز می شوند باید در روز 14 خرداد ترم امسال خود را به پایان برسانند، در شرایطی که هنوز کلاس های دانشگاه ها به طور مرتب تشکیل نمی شود.

ص: 1045

157. حزب توده در اذهان عمومی بیشتر روسی است تا ایرانی، اما می کوشد تا به نظام و در جناح بندی آن به جناح خط امام نزدیک شود؛ ذکر دو گزارش از روزنامه این حزب با جهت گیری حمایت از روسیه و در ادامه 2 درگیری {مختصر} که به وسیله حزب، با جهت گیری تبلیغاتی لازم گزارش شده است.

158. اطلاعیه ستاد برگزاری مراسم روز جهانی کارگر در دعوت از کلیه شوراهای اسلامی کارخانجات به منظور مشارکت و بهتر برگزارنمودن مراسم روز جهانی کارگر؛ تحرکات کارگری در پالایشگاه آبادان در آستانه روز کارگر.

159. گزارش روزنامه بامداد از تحولاتی در امر تعیین قضات و حکام شرع دادگاه های انقلاب و اطلاعیه دفتر آیت الله منتظری درمورد استعفای اعضای شورای این دفتر.

ضمیمه گزارش140: گزارش امروز رادیو امریکا از مواضع کشورهای اروپایی که مؤید ناخرسندی آنان از اقدام اخیر امریکا است و پاسخ وزیر دفاع امریکا.

ضمیمه گزارش147: تفاوت اطلاعات در منابع گوناگون درباره حادثه سقوط هواپیمای عراقی در ایران.

گزارش روزشمار 8/2/1359

160. ادامه تصمیم سازی و تصمیم گیری در امریکا و ایران؛ گزارش کارتر به کنگره درباره عملیات طبس، خروج کارتر از کاخ سفید و واشنگتن و پرواز به سان آنتونیو برای ملاقات با مجروحان حادثه طبس؛ مصاحبه بنی صدر با رادیو فرانسه درمورد حل بحران روابط ایران و امریکا و مسئله گروگان ها؛ قطب زاده در مصاحبه با خبرنگاران در مقر شورای عالی شیعیان لبنان در بیروت: موضع ایران درمورد استرداد گروگان ها تغییری نکرده؛ اظهارات دکتر محمدجواد باهنر در مراسم شکرگزاری به مناسبت شکست توطئه امریکا در وزارت آموزش وپرورش؛ انتشار یک صدو شانزدهمین اطلاعیه دانشجویان مسلمان پیرو خط امام.

161. اعلام علنی استعفای ونس وزیر امور خارجه امریکا و دلیل آن {مخالفت با عملیات طبس}؛ متن استعفانامه وی و جواب کارتر به آن؛ اظهارات قطب زاده درباره این استعفا.

162. گزارش آیت الله مهدوی کنی سرپرست وزارت کشور درباره تشکیل هیئت ویژه ازطرف شورای انقلاب برای بررسی انهدام اسناد سری جامانده در طبس: حجت الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی و آیت الله خامنه ای و دکتر چمران مأمور بررسی این موضوع شدند.

163. اعلام مواضع ایران مبنی بر مقاومت دربرابر تهدید به تداوم و توسعه تحریم اقتصادی؛ مصاحبه علیرضا نوبری رئیس بانک مرکزی ایران با روزنامه آلمانی اشپیگل و اظهارات صادق قطب زاده در بیروت؛ اعلام مواضع حمایت آمیز از ایران ازسوی مقامات هند و الجزایر.

164. نوع برخورد شوروی با مسئله تیرگی روابط ایران و امریکا و نیز نوع برخورد احتمالی ایران با شوروی در مقابل امریکا؛ گزارش هایی از نوع چینش نظامیان شوروی در افغانستان و نزدیک مرز ایران. مکری سفیر ایران در شوروی: فقط به نیروهای خود تکیه داریم و به هیچ سرباز خارجی اجازه ورود به خاک ایران را نخواهیم داد؛ حمایت ارگان حزب جمهوری اسلامی از تحریم المپیک مسکو و از سوی دیگر ذکر نمونه هایی از دوستی های کشورهای بلوک شرق با ایران در ارگان حزب توده.

ص: 1046

165. اعلام مواضع و تحلیل گروه ها و سازمان ها {جبهه ملی، حزب ملت، جاما، جمعیت عدالت، اتحاد ملی زنان، سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر، حزب کارگران انقلابی و...} درباره امریکا و حمله اخیر آن به ایران.

166. تکذیب وقوع کودتا در بغداد و ترور صدام ازسوی مقامات سیاسی و نه رسانه های عراق؛ تأکید یک سخنگوی سازمان پیکار اسلامی عراق بر ترور صدام؛ ظاهر شدن صدام برای دومین روز متوالی دربرابر عموم در عراق.

167. خبرها درمورد فرود اجباری یک هواپیمای عراقی در خوزستان.

168. کشته و مجروح شدن ده ها تن درپی وقوع انفجارهای مهیب در 3 نقطه تهران: سینما نادر، داروخانه ای در خیابان ناصرخسرو و میدان امام خمینی {توپخانه سابق}؛ ذکر نام گروه های مختلف به عنوان عوامل این انفجارات؛ درخواست میرسلیم معاون وزارت کشور و سرپرست شهربانی، از مردم درمورد حفظ هوشیاری و اظهارات وی درمورد اجرای طرح های ضربتی در نقاط مختلف شهر؛ تحلیل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و نیز سازمان مجاهدین خلق دراین باره؛ اطلاعیه های روابط عمومی کمیته مرکزی انقلاب اسلامی و شهربانی.

169. گزارش هایی از داخل عراق که از ادامه تشنجات داخلی به خصوص در مناطق شیعه نشین حکایت می کند؛ ادامه ورود رانده شدگان به ایران؛ اعتراض به رژیم بعث در خارج از عراق؛ گزارش نشست مطبوعاتی امروز سازمان پیکار اسلامی عراق.

170. اظهارات دکتر محمد مکری سفیر ایران در مسکو درمورد ارسال اسلحه از شوروی به عراق که علاوه بر وضعیت کنونی افغانستان یکی از موانع ارتقای روابط ایران با اتحاد شوروی است.

171. تجهیز و تدارک، تحرکات مرزی و اقدامات ایذایی عراق علیه ایران.

172. گزارش ها از وضع امروز سنندج: اثری از آرامش، حتی نسبی، در شهر نیست، طرف مقابل نیاز به امداد و کمک فوری دارد؛ تبلیغات علنی گروه های درگیر در شهر.

173. سردرگمی هیئت ویژه کردستان در چگونگی اعلام مواضع؛ گفت وگوی صباغیان عضو هیئت ویژه کردستان با خبرنگار کیهان؛ اعلام اسامی و تشییع جنازه شهدای روزهای اخیر ارتش.

174. وضعیت امروز سقز و بانه به عنوان مهم ترین مناطق درگیری های کنونی کردستان در کنار سنندج؛ درگیری های شدید در سقز و محاصره پادگان بانه؛ حمله مهاجمان به نیروهای مستقر در ربط در سردشت.

175. درگیری ها و تحرکات ایذایی پراکنده ازجمله در جوانرود، پاوه، مریوان، دیواندره، تکاب، شاهین دژ، میاندوآب و سیلوانای ارومیه.

176. وضع نه چندان عادی درپی حوادث دانشگاه ها: تکرار مواضع معترضانه شورای مدیریت سابق دانشگاه تهران و تحرکات آموزشی در پاره ای مراکز آموزش عالی کشور.

177. اطلاعیه علی قدوسی دادستانی کل انقلاب درجهت کنترل فعالیت تبلیغاتی گروه های مخالف نظام.

178. حکم امام خمینی به ابراهیم یزدی به عنوان سرپرست جدید مؤسسه کیهان؛ گفت وگوی امروز یزدی با این روزنامه.

ضمیمه گزارش175: گزارشی از سازمان پیشمرگان مسلمان کرد.

ص: 1047

گزارش روزشمار 9/2/1359

179. ادامه مشی سابق به وسیله دولت های ایران و امریکا و اقدامات و فعالیت های شدید، اما نه چندان تعیین کننده و پیروزی بخش؛ حمایت نیکسون از اقدام کارتر؛ اقدامات بنی صدر در پیگیری خواسته امام خمینی مبنی بر تشکیل اجلاس بین المللی برای رسیدگی به جرایم امریکا؛ پیام بنی صدر برای فیدل کاسترو.

180. دیدار اسقف کاپوچی {که برای تحویل جنازه های کماندوهای امریکایی به تهران آمده است} با بنی صدر؛ بررسی سفارت سوئیس برای چگونگی انتقال اجساد به امریکا؛ انتقاد کارتر از به نمایش گذاشتن اجساد امریکاییان ازسوی ایران؛ تحریم و تأخیر در کار 2 هواپیمای ایران ازسوی کارکنان فرودگاه هیتروی لندن به دلیل اهانت ایران به اجساد مهاجمان امریکایی.

181. فقدان جمع بندی و تحلیل دقیق از حادثه طبس در میان نیروهای ذی ربط، باوجود گذشت چهار روز از وقوع آن و اظهارات مختلف دراین باره.

182. حادثه هوایی در آسمان دریای عمان و انعکاس آن با عنوان "درگیری هوایی ایران و امریکا".

183. حمایت برخی از کشورها، سازمان های جهانی و جریان های غیر دولتی از نقش ضدامپریالیستی جمهوری اسلامی؛ اقدام امارات و عراق درزمینه خنثی کردن تدابیر ضدتحریم ایران.

184. بازدید قطب زاده وزیر امور خارجه ایران از کویت در ادامه سفرهای وی در منطقه و مذاکره با مقامات کویتی؛ سوءقصد عوامل عراق به قطب زاده در کویت و آماده باش کویت برای شناسایی عاملان.

185. ادامه اقدامات ایذایی و تحرکات مرزی عراق؛ فعالیت های عراق درخصوص مخازن نفتی نوار مرزی غرب کشور.

186. انفجارات، درگیری ها و تحرکات عوامل عراق در ایران؛ پیگیری امر شناسایی و دستگیری عاملان این اقدامات عراق توسط مراکز نظامی و انتظامی.

187. عاقبت ماجرای فرود اجباری هواپیمای عراقی در خاک ایران: مسئله ای که به بحران آفرینی بینجامد مطرح نبوده است؛ تفاهم دو کشور در عودت هواپیما و حل مسئله.

188. ادامه ورود رانده شدگان عراق: جمع رانده شدگان به 30 هزار نفر رسید. اخبار برون مرزی از بازداشت فرزندان رانده شدگان در عراق و نیز مصادره اموال رانده شدگان به نفع کارشناسان و مستشاران مصری.

189. ادامه اعتراضات علیه رژیم عراق درپی شهادت آیت الله صدر: تظاهرات در پاکستان، نامه حزب سوسیالیست متحد کردستان عراق به امام خمینی.

190. تناقض و ابهام در موضع دو جریان عمده کرد عراقی مخالف رژیم صدام در قبال ایران و مسائل کردستان؛ اظهارات جلال طالبانی در تهران درباره موضع وی در قبال جمهوری اسلامی ایران و پیام وی به بنی صدر.

191. گزارش ادامه درگیری ها در سنندج و وضعیت متشنج در شهر؛ انتشار سه اطلاعیه ازسوی ستاد مشترک ارتش و درخواست از مردم برای خروج از شهر و حرکت به طرف پادگان؛ اطلاعیه سپاه مستقر در سنندج.

192. اراده هواداران نظام بر حل نهایی تحرک مسلحانه گروه های مسلح ضدانقلاب؛ تلگرام

ص: 1048

شورای شهر مهاباد به امام خمینی و بنی صدر: طرح شکایات مردم کرد و درخواست آتش بس ضمن اصرار بر خواسته های قبلی حزب؛ تلگرام ملا محمد ربیعی از علمای اهل تسنن کرمانشاه به رئیس جمهور؛ اظهارات دکتر بهشتی درباره موانع حل مسالمت آمیز مسئله سنندج؛ موافقت شب هنگام بنی صدر با پیشنهاد آتش بس حزب دمکرات: متن اطلاعیه درخواست آتش بس حزب دمکرات و اطلاعیه مشاور رئیس جمهور؛ مواضع حزب توده در حمایت از آتش بس.

193. ناآرامی در دیگر مناطق بجز سنندج، وضعیت دیواندره، مریوان، بانه، سقز، بوکان، پیرانشهر، اشنویه و مهاباد؛ تقاضای حقگو استاندار آذربایجان غربی، از همه گروه ها برای رساندن کمک های غذایی و دارویی به شهرهای مختلف.

194. هنوز در پاره ای دانشگاه ها نوعی اعتراض و نیز بقایای تحرکات علیه ستادهای گروه ها مشاهده می شود؛ ادامه اعتصاب کارکنان مسلمان و انجمن اسلامی کارمندان دانشگاه پلی تکنیک؛ بیانیه کارکنان مسلمان دانشگاه صنعتی شریف؛ خبرها از مراکز دانشگاهی در شیراز، مشهد، اهواز و گیلان.

195. تبعات انفجارهای دیروز تهران: دستگیری مظنونان، تشکیل گروه ضربت برای مراقبت و تدابیری در آموزش مقابله با این گونه حوادث. اظهارات بنی صدر درباره شبکه ضدانقلاب که در توطئه امریکا دست داشته اند و عوامل انفجار در تهران.

196. صدور اعلامیه و اعلام موضع ازسوی سازمان چریک های فدایی خلق و حزب جمهوری اسلامی درباره انفجار های دیروز تهران.

197. تدارک جریان های مذهبی برای برگزاری مراسم روز جهانی کارگر؛ اطلاعیه شماره 7 ستاد برگزاری مراسم روز کارگر.

198. نمود برخوردهای دشمنانه حزب رنجبرانِ چینی با حزب توده روسی در شماره امروز رنجبر؛ مطلبی از ارگان حزب توده درباره وظیفه مبرم انقلابی همه انقلابیون ایران.

199. اظهارات گوهرالشریعه دستغیب عضو مرکزیت حزب جمهوری اسلامی و کاندیدای دور دوم انتخابات مجلس در مصاحبه با روزنامه این حزب درباره استقلال اقتصادی، سیاست خارجی و... .

ضمیمه اول گزارش179: گزارش مفصل یونایتد پرس از واشنگتن درباره سخنان امروز کارتر.

ضمیمه دوم گزارش179: متن کامل بیانیه بنی صدر خطاب به امام خمینی.

ضمیمه گزارش190: متن کامل پیام جلال طالبانی به امام خمینی.

ضمیمه گزارش192: متن کامل تلگرام شورای شهر مهاباد به امام خمینی و رئیس جمهور و درخواست آتش بس همراه تأکید بر خواسته های حزب دمکرات.

گزارش روزشمار 10/2/1359

200. یک ژنرال امریکایی درمورد واقعه طبس: ما از کمک شایان از خارج از محوطه سفارت برخوردار بودیم؛ اعلام رسمی خروج کلیه امریکایی های مرتبط با ماجرای طبس از ایران؛ پاسخ مبهم دکتر بهشتی درمورد پیگیری عوامل مرتبط با حادثه طبس؛ درخواست جهاد سازندگی یزد از امام برای پیگیری موضوع شهادت محمد منتظرقائم.

ص: 1049

1. انتخاب ادموند ماسکی به عنوان وزیر امور خارجه جدید امریکا پس از استعفای سایروس ونس. بازتاب گسترده استعفای ونس در خود امریکا و در سراسر جهان به دلیل ارتباط آن با حمله ناموفق کماندویی امریکا به ایران.

2. اعلام دیدگاه ها و مواضع درمورد امریکا ازسوی بنی صدر، معین فر، دکتر بهشتی، ارتش و بسیج؛ نامه بنی صدر به یاسر عرفات و دعوت از وی برای شرکت در همایش رسیدگی به جرایم امریکا در حمله نظامی به ایران.

3. گزارش هایی از منابع خارجی درمورد ماجرای طبس در مطبوعات داخلی.

4. ورود قطب زاده وزیر امور خارجه ایران به قطر و سفر وی به امارات در ادامه سفر یک هفته ای به 5 کشور عربی منطقه و گفت وگو با مقامات این کشورها؛ بازتاب تأثیر سفر قطب زاده به کویت: اظهارات وزیر امور خارجه کویت و تفسیر روزنامه الاخبار از ترور قطب زاده در کویت به عنوان تلافی اعلام خبر دروغ توطئه کودتا در عراق و ترور صدام حسین.

5. تحرکات دیپلماتیک عراق برای نزدیکی به غرب؛ ادعای مجدد رادیو بغداد در همدستی امریکا با ایران.

6. اشغال مسلحانه سفارت ایران در لندن و حواشی آن؛ اشغال کنندگان چند مرد عرب زبان و خواستار آزادی 91 زندانی در عربستان {استان خوزستان} هستند.

7. ادامه تعرضات پراکنده مرزی عراق در غرب کشور؛ حمله به پاسگاه های تنگاب نو، گرده نو، گمرک نو و چاه شماره 8 نفت شهر.

8. سازماندهی و حمایت عراق از عناصر غیرسیاسی ولی قانون شکن برای حمله و تحرکات خرابکارانه در ایران؛ پانوراما {چاپ ایتالیا}: زاهدی و اویسی اخیراً همراه اشرف پهلوی به بغداد رفته اند.

9. تحرکات عراق در مرز این کشور با ایران ازجمله در فاو؛ افتتاح فرودگاه فاو توسط برزان حسین برادر صدام حسین؛ نصب دکل حفاری در نزدیکی مرز ایران.

10. بازتاب مطبوعاتی مسائل مربوط به رانده شدگان؛ خطر نفوذ عوامل اطلاعاتی عراق در بین معاودین.

11. ابلاغ برخی اقدامات احتیاطی علیه تحرکات احتمالی ایران ازسوی مقامات ارتش عراق.

1. جنگ تبلیغاتی عراق علیه ایران در آستانه فرارسیدن روز جهانی کارگر به رغم تبلیغات وسیع برای هرچه بهتر برگزار کردن مراسم روز اول ماه مه در ایران؛ اعلامیه کمیته مرکزی حزب توده به مناسبت جشن اول ماه مه.

2. ابهام در اجرا و تعبیرات متفاوت از آتش بس در سنندج؛ دکتر بهشتی: «مسئله آتش بس اصولاً در یک جامعه تعبیر خوبی نیست ما به عنوان مسئولان مملکت هرگز راضی نیستیم در هر گوشه این مملکت آتشی برپا باشد»؛ اظهارات عزت الله سحابی درمورد چگونگی پایان دادن به درگیری های موجود در غرب کشور؛ اظهار نارضایتی نیروهای مسلح از مماشات مجدد با نیروهای مسلح غیرقانونی در عمل و نیز در اطلاعیه ارتش و سپاه مستقر در سنندج؛ سخنگوی حزب دمکرات: ارتش هنوز آتش بس اعلام نکرده است؛ تبلیغات خارج از کشور توسط طرف درگیر در کردستان: پیام شیخ عزالدین حسینی رهبر مذهبی اکراد به دبیرکل سازمان ملل و صلیب سرخ بین الملل.

ص: 1050

3. افزودن بر شدت درگیری ازسوی طرف مقابل دولت، هم زمان با درخواست آتش بس؛ درگیری ها در سقز، بانه، پاوه، نجف آباد بیجار، اشنویه و کامیاران.

4. فشارهای داخلی و خارجی بر تصمیم گیران دولت به منظور ایجاد تزلزل در ادامه کوشش برای استقرار حاکمیت و امنیت مورد نظر آن در کردستان؛ درخواست چند تن از وکلای فرانسوی از بنی صدر؛ مطلب سازمان مجاهدین خلق دراین باره.

5. اطلاعیه امروز سپاه پاسداران درباره اعلام اخیر سازمان مجاهدین خلق مبنی بر اینکه تمامی نیروهای خویش {میلیشیا چریک نیمه وقت} را برای مبارزه با امریکا تحت فرماندهی سپاه قرار می دهد. اختلاف سپاه و سازمان مجاهدین خلق در مبانی عقیدتی و خط مشی سیاسی عمیق تر از آن است که بتوانند به اقدام مشترک بپردازند، ولو این اقدام مبارزه با امریکا باشد، تأکید بر بی اعتمادی سپاه نسبت به سازمان، سپاه حرکات این سازمان را مبتنی بر ملاک های مکتبی اسلام ندانسته و آن را در شمار گروه هایی که در کردستان با آنها درگیر است محسوب کرده است.

6. متن توافقنامه و اعلام اسامی ائتلاف بزرگ انتخاباتی در روزنامه جمهوری اسلامی؛ اظهارات آیت الله مهدوی کنی درباره مسئله تقلب و تخلف در دور اول انتخابات مجلس.

1. ضمیمه گزارش202: گفتاری از رادیو امریکا درباره وضعیت صدور نفت ایران.

گزارش روزشمار 11/2/1359

2. تداوم تیرگی در روابط ایران و امریکا: قرائت پیام امام خمینی از تریبون مراسم روز جهانی کارگر؛ اعلام مواضع بنی صدر در مراسم روز جهانی کارگر در اصفهان دراین باره؛ تحلیل ها از تغییر وزیر امور خارجه امریکا.

3. تداوم توجه رسانه ها به موضوعات مربوط به عملیات طبس.

4. حضور اعضای هیئت نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد در خاک امریکا فرصتی برای رسانه های امریکایی است: گفت وگوی یکی از شبکه های تلویزیونی امریکا با منصور فرهنگ سفیر ایران در سازمان ملل، درباره گروگان گیری در تهران و نیز در سفارت ایران در لندن، پذیرش شاه مخلوع، رهبری معنوی امام خمینی و...

5. ادامه سفرهای منطقه ای وزیر امور خارجه ایران: قطب زاده در امارات متحده عربی و ملاقات با مقامات امارات و سفرای الجزایر، لبنان و عربستان؛ بازتاب هایی از اختلاف بر سر مسئله سه جزیره در امارات؛ تکرار دعاوی عراق بر سر سه جزیره در سخنان طه یاسین رمضان.

6. دومین روز اشغال سفارت ایران در لندن؛ تهدید اشغالگران به کشتن گروگان ها و انفجار سفارت؛ تظاهرات گروهی از دانشجویان ایرانی دربرابر سفارت ایران در لندن؛ پاسخ قطب زاده به تهدید گروگان گیران: «اگر قطره ای خون از بینی هریک از اعضای سفارت جمهوری اسلامی ایران بریزد، همان تعداد از زندانیانی که مهاجمین تقاضای آزادی آنان را دارند محاکمه صحرایی و سپس اعدام خواهند شد.»؛ نوع برخورد علنی عراق با قضیه سفارت ایران در لندن گویای وجود انسجام بین این جریان و دیگر جریان های ایذایی ضدایرانی است که ازسوی عراق سازماندهی می شود.

ص: 1051

7. تعابیر و برداشت ها از اشغال سفارت ایران در لندن: تلاش عده ای در ایران برای اشغال سفارت انگلیس در تهران، بیانیه کورت والدهایم دبیرکل سازمان ملل، تقبیح هرگونه حمله به دیپلمات های هر کشور خارجی توسط سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا، خبر رادیو اسرائیل و بیانیه مطبوعاتی شاپور بختیار.

1. اعزام افراد برای خرابکاری و ترور و تحرکات امنیتی عراقی ها در کشورهای عربی.

2. اخباری از استفاده سازمان امنیت عراق از ساواکی های فراری و برخی عناصر موسوم به خلق عرب، برضد ایران.

3. اقدام عراق به تقویت نیروهای مرزی خود، برای مقابله با تحرک مخالفان داخلی و ایجاد انگیزه و تحریک علیه ایران.

4. تحرکات ایذایی چشمگیر عراق در منطقه قصرشیرین ازطریق حمله به روستاها، تیراندازی و اجرای آتش با سلاح های سنگین بر روی پاسگاه های مرزی.

5. استمرار درگیری ها در سنندج: فعلاً هیچ یک از دوطرف قادر به تسلط کامل بر شهر نیستند، ولی برای تقویت و تجهیز در تحرک و تکاپو هستند.

6. درگیری های حساس در سقز، بانه، شاهین دژ، پاوه، مریوان و قطور.

7. نمونه هایی از گله مندی در سطوح میانی بین ارتش و سپاه؛ خطر آسیب تفرقه و اختلاف بین سپاه تازه تأسیس شده و همراهان ارتشی آن.

8. صف آرایی جریان های سیاسی در مراسم روز جهانی کارگر؛ چهار جریان متفاوت در تهران: جریان مدافع نظام، سازمان مجاهدین خلق، سازمان چریک های فدایی خلق و حزب توده.

9. برگزاری مراسم روز جهانی کارگر ازسوی نیروهای هوادار نظام و خط امام: تظاهرات و تجمع در مقابل لانه جاسوسی، سخنرانی موسوی خوئینی ها و قرائت قطعنامه.

10. برگزاری مراسم روز جهانی کارگر توسط سازمان مجاهدین خلق و درگیری در ترمینال خزانه؛ بزرگ ترین دستاورد مراسم برای سازمان در تیتر اصلی روزنامه مجاهد: «توطئه ترور مسعود رجوی خنثی شد».

11. تجمع سازمان چریک های فدایی خلق در میدان آزادی به مناسبت روز جهانی کارگر؛ درگیری در خیابان آزادی تا هنگام غروب.

12. حواشی و برخوردها در مراسم حزب توده به مناسبت روز جهانی کارگر؛ برنامه راه پیمایی طوری طراحی شده بود که درعین استقلال، به معنای مرزبندی با جریان خط امام {مراسم جلوی لانه} نباشد.

1. درباره حوادث امروز در ترمینال خزانه و میدان آزادی، مهدوی کنی در گفت وگو با روزنامه اطلاعات گفت: «شناسایی رهبران گروه های حمله کننده به میتینگ ها آغاز می شود.»

2. برگزاری مراسم روز جهانی کارگر در کلیه شهرستان ها؛ سخنرانی ابوالحسن بنی صدر در مراسم روز کارگر در اصفهان؛ سخنرانی فخرالدین حجازی، تشییع جنازه یکی از شهدای کردستان و حمله به ستاد حزب توده و سازمان مجاهدین خلق در قائم شهر؛ زدوخورد و خشونت خیابانی در کرمانشاه.

ص: 1052

گزارش روزشمار 12/2/1359

3. تبعات حادثه طبس: انتقال یک جسد سوخته و یک هلیکوپتر سالم امریکایی بازمانده از حادثه به تهران و اعزام عده ای از گروگان های امریکایی به مشهد.

4. اظهارنظر مقامات و شخصیت ها در ایران در تداوم بازتاب واقعه طبس ازجمله اظهارات امام خمینی در ملاقات با فرماندهان سپاه با ایشان.

5. پایان تحرک دیپلماتیک اخیر ایران در منطقه با سفر چندساعته قطب زاده به بحرین و بازگشت وی به تهران.

6. سومین روز اشغال سفارت ایران در لندن: اظهارنظر مقامات ایران؛ گزارش پلیس انگلستان از ارسال محرمانه پیام گروگان های سفارت به ایران؛ تظاهرات و تحصن در اطراف سفارت و ارسال پیام برای تحصن کنندگان ازسوی قطب زاده.

7. بازتاب اشغال سفارت ایران در لندن در رسانه های جهان.

8. حضور چشمگیر ایرانیان، به خصوص دانشجویان ایرانی، در مقابل سفارت ایران در لندن به منظور محکوم کردن اشغال و حمایت از انقلاب ایران.

9. تحرک خونین عوامل عراق در لبنان علیه مخالفان رژیم بعث: شهادت سیدحسن شیرازی در بیروت.

10. اعلام رسمی پایان ماجرای توقیف 6 عراقی که به طور غیرمجاز با یک هواپیما، در جنوب ایران فرود آمده بودند.

11. ذکر مواردی از اقدامات ایذایی عراق علیه ایران با استفاده از عوامل وابسته ایرانی و نیز تحرکات ضدحزب بعث در عراق.

1. ادامه تحرکات ایذایی عراق و نقل و انتقالات آن در مرز با کمک مهاجمان داخلی وابسته، به خصوص در غرب کشور.

2. ادامه درگیری و پاک سازی در سنندج با برتری نیروهای مسلح نظام؛ صدور اعلامیه مشترک ازسوی سپاه پاسداران مستقر در سنندج و لشکر28 کردستان؛ گزارش وضع کنونی سنندج در پیام دفتر ریاست جمهوری؛ جمع بندی 15 روز اخیر در اطلاعیه لشکر28 کردستان.

3. درگیری های سقز.

4. درگیری های سردشت، میاندوآب، پاوه و مریوان.

5. ناآرامی در پاره ای از شهرها {علاوه بر مناطق کردنشین} که حاصل تقابل گروه ها و جریان های مدافع و مخالف نظام در وضعیت دوگانه کنونی است؛ ازجمله بروجرد، گنبد کاووس، نوشهر، رودسر، اسکو و مشهد؛ کشف یک بمب ساعتی در مقابل خانه دکتر محمود روحانی نماینده مجلس خبرگان از مشهد.

6. نمایش قدرت مردمی بسیج با رژه روحانیون مسلح عضو بسیج در مقابل امام خمینی.

7. ضمیمه گزارش239: نصایح امروز امام خمینی به فرماندهان سپاه.

ص: 1053

گزارش روزشمار 13/2/1359

8. اعزام گروهی ازطرف فرماندهی سپاه جیرفت به باتلاق جازموریان برای بررسی وضعیت یک هلیکوپتر امریکایی که در راه رسیدن به طبس دچار حادثه شده و سقوط کرده بود؛ قرار است روز بعد اجساد سوخته امریکاییان توسط اسقف کاپوچی به صلیب سرخ بین المللی تحویل داده شود.

9. سقوط یک جت جنگنده اف14 نیروی دریایی امریکا در نزدیکی ساحل ایران و کشته شدن 2 خلبان آن؛ انتقاد هنری کیسینجر از کارتر به دلیل نحوه برخورد با بحران ایران.

10. درخواست ایران از کورت والدهایم دبیرکل سازمان ملل متحد، درمورد تحقیق درباره اقدام نظامی اخیر امریکا در طبس.

11. شرکت قطب زاده در نشست مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی و گزارش دستاوردهای سفر منطقه ای خود.

1. پایان چهارمین روز ماجرای گروگان گیری در سفارت ایران در لندن، بدون تعیین تکلیف قطعی؛ قطب زاده: اگر انگلیس نتواند این ماجرا را حل وفصل کند، خودمان ابتکارعمل را در دست خواهیم گرفت؛ آزاد شدن 2 نفر از گروگان ها: یک خانم باردار و یک تبعه پاکستان؛ درخواست گروگان گیران مبنی بر میانجی شدن سفرای الجزایر، اردن، عراق و نماینده ای از صلیب سرخ.

2. درج یک نامه و یک پیام از مقامات انگلیسی به قطب زاده و بنی صدر درباره حادثه سفارت ایران در لندن در مطبوعات امروز ایران؛ نامه صادق قطب زاده حاوی گزارشی دراین باره است و در پیام نخست وزیر انگلیس به بنی صدر آمده است: «این اقدام عملی تروریستی و نقض مصونیت هیئت دیپلماتیک محسوب می شود که دولت انگلیس این اقدام را تنفرآور و خلاف اصول دانسته و قاطعانه با آن مقابله می کند. امیدوارم این مسئله به سرعت حل شود و می توانم به شما اطمینان بدهم سلامتی جان کسانی که در خطر هستند قویاً مورد توجه است.»

3. وجود نوعی جناح بندی در مقاومت فلسطین درمورد رابطه عراق و ایران.

4. راه پیمایی در تهران و ملاقات مراجع با آیت الله سیدمحمد شیرازی در قم درپی ترور آیت الله سیدحسن شیرازی؛ اقدام فریب کارانه عوامل عراق، برای نسبت دادن ترور آیت الله شیرازی به طرف داران آیت الله شریعتمداری و بازتاب آن؛ بیانیه آیت الله سیدمحمد شیرازی درباره برادرش.

5. با ورود 95 نفر دیگر ازطریق مرزهای سومار و خسروی، جمع رانده شدگان تا صبح روز قبل، به بیش از 30 هزار نفر رسید؛ تأثر مردم و مأموران عراقی از وضعیت رانده شدگان.

6. تحرکات و نقل وانتقالات مرزی عراق در مرزهای ایران.

7. تحرکات ایذایی {حمله مسلحانه، بمب گذاری، آتش زدن خرمن ها و...} در غرب و جنوب ایران توسط عوامل عراق.

8. ادامه درگیری های سنندج با برتری نسبی نیروهای نظام؛ گزارش خبرنگاران مطبوعات از وضعیت امروز شهر سنندج؛ سخنان بنی صدر درباره سنندج پس از ملاقات با امام خمینی؛ تشریح وضع کنونی و خط مشی آتی در اعلامیه مهم ستاد مشترک ارتش، فرصت آتش بس چندساعته برای جمع آوری اجساد.

ص: 1054

1. اخباری از درگیری های پراکنده ایذایی در پاوه، میاندوآب و ارومیه.

2. طرح وسیع مسائل کردستان در سطح تبلیغات رسانه ای هم زمان با تلاش نظامی گروه های مسلح غیرقانونی برای خنثی کردن حاکمیت دولت؛ گزارشی از ملاقات هیئت نمایندگی خلق کرد با هیئت اعزامی از تهران و گزارش بی بی سی از وضعیت کردستان.

3. ترسیم وضعیت کنونی حزب توده {حمایت همراه با انتقاد و توقع حمایت قانونی از نظام} با درج گزارشی از این حزب و نیز گزارش هشدارآمیز سپاه نوشهر درباره دفتر این حزب در چالوس.

4. ذکر حاشیه ها و پیامد های حوادث اخیر دانشگاه ها در گیلان، شیراز و تهران.

5. فراخوان عمومی ستاد بسیج ملی و دعوت به تشکیل گروه های مقاومت در سطح شهرها و روستاها؛ اطلاعیه ستاد مشترک ارتش در مقابله با تهدیدات احتمالی خارجی و برای ایجاد آمادگی و آموزش عمومی.

گزارش روزشمار 14/2/1359

6. نمود تشتت و سردرگمی در اظهارات مقامات ایرانی {ازجمله منصور فرهنگ و مصطفی چمران} درباره روابط ایران و شوروی.

7. دو نمونه از بازتاب ها درباره اقدام نظامی امریکا در طبس؛ خبرگزاری فرانسه: سازمان سیا معتقد است حتی درصورت موفقیت عملیات نجات 60 درصد گروگان ها در ایران کشته می شدند؛ رادیو مسکو: خرابکاران می بایست در لباس پاسداران انقلاب در تهران ظاهر می شدند.

8. تغییر در مواضع قبلی هنری کیسینجر درمورد ضرورت کاربرد زور علیه ایران و حمایت از ونس وزیر امور خارجه مستعفی امریکا.

9. ابراز مطالب مختلف توسط مقامات کشورها و دبیرکل سازمان ملل متحد درباره برکناری سایروس ونس، نشان دهنده اهمیت نقش و جایگاه وی در دیپلماسی امریکاست.

درج گزارش بسیار مفصل در شماره امروز نشریه مجاهد با عنوان: "چند سؤال درباره تهاجم نظامی امریکا" در شرایطی که همه گروه ها و جریان های سیاسی ایران، مبارزه ضدامریکایی را علامت حیات و مشروعیت می دانند و تحرکات سازمان مجاهدین خلق دراین زمینه مصرانه ترین و تبلیغاتی ترین آن است، این سازمان این مسئله

1. را به صورت یک سلاح تهاجمی علیه دست اندرکاران نظام درزمینه نخواستن یا نتواستن انجام رسالت ضدامریکایی آنان به کار می گیرد.

2. بروز حساسیت در رفتار نیروهای نظامی ایران درخصوص امکان حضور غافلگیرکننده نیروهای امریکایی.

3. موضع کوبا به عنوان یکی از کشورهای بلوک شرق در قبال ایران، افغانستان و فلسطین؛ سفر هیئت شش نفری کوبایی به تهران و تسلیم پیام فیدل کاسترو به رئیس جمهور؛ گزارش پرس تراست خبرگزاری هند از کمک ایرانیان شیعه به مبارزان افغانی.

4. پنجمین روز ماجرای گروگان گیری سفارت ایران در لندن: اقدامات دوطرف ایران و عراق، همراه با جنگ روانی و تبلیغات؛ نامه قطب زاده به کارکنان سفارت؛ اعلام آمادگی سفرای برخی کشورهای عربی {ازجمله عراق} در لندن، برای میانجیگری.

ص: 1055

5. تبعات ترور آیت الله شیرازی. وضع غیرعادی و تعطیل در قم به دلیل تشییع جنازه وی.

6. اقدامات ارتش عراق درجهت احراز نوعی آمادگی در قبال ایران.

7. گزارش های واصله به مسئولان مربوط یا رسانه ها از ادامه تحرکات مرزی عراق.

8. گزارش ها از اقدامات ایذایی خرابکارانه رژیم عراق در جنوب تا شمال نواحی مرزی ایران و عراق.

9. وضعیت امروز شهر سنندج؛ اجرای هرچند ناقص آتش بس چندساعته اعلام شده توسط ارتش.

10. گزارش هایی از ناهماهنگی و برخی اختلافات میان ارتش و سپاه که از مشکلات موجود در مسئله سنندج است.

11. گزارش ها از درگیری های امروز بانه و دیواندره؛ ادامه مقاومت مدافعان پادگان بانه باوجود محاصره و فشار؛ تلاش مدافعان نظام برای حل مسئله دیواندره.

12. وضع غیرعادی در دیگر مناطق غرب کشور: مریوان، پاوه، سردشت، شاهین دژ، بوکان، مهاباد، پیرانشهر و ارومیه {حرکت موفق ستون نظامی و عبور از دره قاسملو؛ درگیری بین مأموران حفاظت از پل قطور و افراد مسلح}.

1. بازتاب وسیع درگیری های کردستان در سایر نقاط ایران: گزارش مطبوعات از شیراز و بروجرد و نامه سرگشاده «انجمن فارغ التحصیلان دانشگاه علم وصنعت ایران» به امام خمینی.

2. تحرکات ایذایی افراد و گروه ها، ازجمله عوامل عراق یا ایرانیان وابسته به آنان و گروه های سلطنت طلب به تناسب دوره گذار کنونی در بوشهر، تهران، تبریز و قصرشیرین. اظهارات آیت الله مهدوی کنی درباره بمب گذاری در تهران؛ تدابیر راه آهن دولتی ایران و شهربانی به دنبال بمب گذاری های اخیر.

3. معضل تعیین تکلیف در خیابان به جای تعیین تکلیف در نهادهای قانونی، به رغم اینکه نظامی قانونی مستقر است به تناسب وضعیت دوگانه {جنبشی ساختاری} کنونی؛ اظهارات میرسلیم معاون سیاسی وزارت کشور و سرپرست شهربانی درباره درگیری های اخیر ترمینال خزانه و میدان آزادی؛ تحلیلی از ارگان جبهه ملی ایران؛ گزارش حزب توده از حمله افرادی تحت عنوان حزب الله به مراکز سیاسی و کتاب فروشی های اصفهان؛ محکوم کردن تعرض به اجتماعات توسط حزب جمهوری اسلامی شاخه اصفهان.

4. ادامه مسائل مربوط به تعطیلی دانشگاه ها؛ تأکید مسئولان بر تخلیه ستاد گروه ها و ذکر تحرکات برخی کارکنان و اساتید دانشگاهی دراین باره.

5. مجادله مطبوعاتی روزنامه های انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی بر سر تخلیه ساختمان شاخه دانشجویی سازمان مجاهدین خلق در خیابان 16 آذر با انتشار اطلاعیه های دفتر اطلاعات و روابط عمومی دانشگاه تهران و امور عمومی دانشگاه تهران.

6. انتقادات آیت الله صادق روحانی و نیز اعلام خارج نشدن از کشور به صورت داوطلبانه و برای رعایت مصالح کشور.

ص: 1056

گزارش روزشمار 15/2/1359

7. بروز تشویش چندساعته در سطحی وسیع، درپی اطلاعیه استانداری کرمان و اعلام خبر مشاهده 4 هلیکوپتر و تحرک نظامی دیگر امریکایی ها؛ اظهارت یک سخنگوی وزارت دفاع امریکا دراین باره.

حساسیت در ایران بر روی هرگونه تحرکی که بتواند به امریکایی ها منتسب شود؛ ازجمله گزارش کیهان از مشاهده یک جیپ امریکایی در اطراف لانه جاسوسی؛

1. گزارش خبرگزاری فرانسه از آزادی 3 خبرنگار که در اطراف لانه جاسوسی بازداشت شده بودند.

2. ادامه تحلیل و بررسی های حمایت آمیز یا انتقادی درباره اقدام کارتر علیه ایران در امریکا.

3. صف بندی اردوگاهی جهان، در منازعه امریکا و ایران در دو عرصه سیاسی و اقتصادی {نفت}.

4. ششمین روز ماجرای سفارت ایران در لندن: آغاز روز بدون بروز حادثه ای مهم و فیصله یافتن خونین ماجرا با شهادت 2 نفر از گروگان ها و آزادی بقیه آنان در پایان روز.

5. گزارش ها از عراق حاکی از وجود فضای رعب، تهدید و تطمیع و از سوی دیگر مقابله شدید با رژیم است.

6. تشدید فضای ضدایرانی در عراق و ایجاد زمینه های لازم برای افزایش برخوردهای خصمانه با ایران.

7. ادامه اقدامات ایذایی عراق در مناطق مرزی ایران با حمله به پاسگاه ها و دیگر مراکز حاشیه مرز، ارسال سلاح به داخل ایران و مین گذاری در جاده ها.

8. گزارش های دو طرف درگیر از وضعیت امروز شهر سنندج، دو طرف یکدیگر را باوجود رعایت آتش بس چندساعته روز گذشته، متهم می کنند؛ فقدان ارتباط زمینی کرمانشاه با سنندج و ضرورت پاک سازی گردنه صلوات آباد؛ ابراز نارضایتی مسئول روابط عمومی سپاه کرمانشاه از مذاکره با گروه های مسلح غیرقانونی درگیر در سنندج: دیگر دادن تلفات بیش از این برای ما قابل تحمل نیست.

9. اوضاع بسیار وخیم در بانه. مسئول سپاه بانه: «پادگان بانه فاقد همه چیز است. زخمی ها به علت تخلیه نشدن درحال ازبین رفتن و جنازه ها متعفن شده اند»؛ گزارش هایی از سردشت، پاوه و ارومیه.

10. اختلافات هم در ایدئولوژی و هم در راهبرد و تاکتیک بین گروه های مختلف مارکسیستی درباره مسائل کردستان: متن گزارش حزب توده از گردهمایی امروز مردم آواره سقز در بوکان و نقد نوع برخورد کومه له با این تجمع.

1. ضرورت ارزیابی، کنترل و خودانتقادی جدی در سپاه باتوجه به تنوع وظایف سپاه اعم از نظامی، انتظامی و... ذکر مثال هایی از تنوع اقدامات و تحرکات و بیان یک نمونه از ارزیابی های داخلی سپاه پاسداران.

2. نامه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به فرمانده سپاه و معرفی حجت الاسلام والمسلمین بنی فضل به عنوان نماینده خود برای مذاکره درخصوص نابسامانی های جامعه.

3. یک طرف درگیری ها در وضعیت {دوگانه} کنونی، در شهرهای مختلف را گروه های مخالف

ص: 1057

و محارب و طرف دیگر آن را موافقان نظام جدید که اغلب خود را حزب الله می خوانند تشکیل می دهند؛ دو گزارش از دو روزنامه کیهان و نامه مردم مربوط به خرمشهر و فسا؛ اظهارات میرسلیم درباره حزب الله؛ اطلاعیه دادستان کل انقلاب و اخطار به صاحبان چاپخانه ها.

4. ضمیمه گزارش292: اظهارات دیرهنگام استاندار کرمان درباره هلیکوپتر امریکایی.

گزارش روزشمار 16/2/1359

5. اعلام سه روز عزای عمومی در امریکا توسط کارتر با قطعی شدن ارسال اجساد امریکاییان از تهران؛ تداوم اعلام مواضع مقامات رسمی، مفسران و رسانه ها درپی واقعه طبس؛ اعلام نتیجه نشست کنگره امریکا دراین باره و توضیح فرمانده عملیات نجات به اعضای کمیته امور نظامی سنا.

6. تلاش نظامیان دست اندرکار در عملیات نجات برای خنثی کردن فضای منفی به وجودآمده در امریکا پس از شکست عملیات.

7. اقدام تبلیغاتی و رسانه ای امریکا علیه ایران با افزایش زمان پخش برنامه فارسی رادیو صدای امریکا از 2 ساعت به 8 ساعت در روز: «ما می خواهیم مانع جدایی کامل مردم ایران با تمدن غرب شویم و همچنین با تلاش های [آیت الله] خمینی جهت سوق دادن کشور به سوی قرون وسطی مقابله نماییم.»

8. تنوع عرصه درگیری بین ایران و امریکا: اقدامات خرابکارانه در سیستم کامپیوتر پالایشگاه اصفهان و غلبه امریکا بر ایران در اجلاس سازمان بهداشت جهانی در ژنو.

1. تلاش شوروی برای نزدیک نشان دادن اقدام نظامی مجدد امریکا ازطریق رسانه های رسمی خود و نیز ازطریق متحد داخلی این کشور، حزب توده، درحالی که رسانه های امریکایی اقدام نظامی تازه علیه ایران را در آینده نزدیک منتفی می دانند.

2. تلاش عراق در گرفتن وجهه ضدامریکایی و تخطئه جدی بودن حرکت ضدامریکایی ایران درعین افزایش روزافزون دشمنی ایران و امریکا.

3. اظهارات نعیم حداد معاون رئیس جمهوری عراق و اعلام مواضع در قبال امریکا و شوروی در ادامه تحرکات دیپلماتیک اخیر دولت عراق.

4. سفر یاسر عرفات رئیس سازمان آزادی بخش فلسطین به عراق در چارچوب دیدارهای وی از کشورهای منطقه خلیج فارس؛ رد احتمال میانجیگری سازمان آزادی بخش فلسطین بین ایران و عراق ازسوی صادق قطب زاده.

5. جزئیات چگونگی پایان یافتن غائله گروگان گیری در سفارت ایران در لندن و حواشی آن به نقل از مطبوعات؛ نامه بنی صدر به مارگارت تاچر و قدردانی از پلیس انگلستان؛ بیانیه ضدانگلیسی حزب جمهوری اسلامی درمورد شهادت لواسانی.

6. روایت حماسی بی بی سی از چگونگی ختم ماجرای سفارت ایران در لندن؛ اظهارات وزیر امور خارجه انگلستان درباره توسل به اقدام نظامی برای آزادی گروگان ها.

7. بازتاب وسیع چگونگی پایان اشغال سفارت ایران در لندن، کوشش مقامات و رسانه های غربی در مقایسه این ماجرا با اشغال سفارت امریکا در تهران.

ص: 1058

8. ادامه اقدامات ایذایی خرابکارانه عراق و عوامل آن در جنوب تا شمال خطوط مرزی ایران با عراق؛ خنثی کردن بمب در خط آهن اندیمشک اهواز و نیز در بهبهان و گزارش های دیگری از اهواز، دشت آزادگان، ایلام و نفت شهر؛ کنترل و هوشیاری دربرابر تحرکات مشکوک در دستور کار نیروهای ایرانی است.

9. تداوم وخامت اوضاع سنندج با وجود اینکه لشکر64 ارومیه اعلام کرده بر اوضاع کلی شهر مسلط است و پاک سازی آغاز شده است؛ ضرورت پاک سازی مناطق خارج از سنندج ازجمله دیواندره.

10. وخامت اوضاع در بانه و ادامه محاصره پادگان این شهر؛ سرمایه گذاری عراق در بانه.

1. گزارش هایی از درگیری ها و وضعیت امروز شهر پاوه؛ تعطیل بازار و مغازه ها در اعتراض به ناامنی.

2. ناآرامی ها و تحرکات در آذربایجان غربی، ازجمله در محدوده سلماس، میاندوآب و تکاب؛ اظهارات منتقدانه حقگو استاندار آذربایجان غربی، درخصوص محدودیت های اقتصادی شهرهای کردنشین استان.

3. دو نمونه تحلیل و بررسی مسائل کردستان: گزارش روزنامه کیهان از تماس جلیل گادانی عضو کمیته مرکزی حزب دمکرات کردستان ایران با این روزنامه و گزارش روزنامه انقلاب اسلامی از جزئیات تماس احمد قاضی یکی از سران حزب دمکرات با دفتر این روزنامه.

4. بروزی نادر از مسلح بودن سازمان مجاهدین خلق در ملایر، باوجود تلاش سازمان برای مخفی نگه داشتن بخش تسلیحاتی آن؛ تلاش سازمان مجاهدین خلق برای خنثی کردن این موضوع و اعلام عدم وابستگی و ارتباط انجمن جوانان مسلمان ملایر با این سازمان.

5. برنامه ریزی وسیع و مذاکرات پیگیرانه سازمان مجاهدین خلق در آستانه انتخابات مرحله دوم مجلس و سرمایه گذاری خاص روی شخص رجوی؛ درج سرمقاله امروز مجاهد با عنوان "ضرورت و اهمیت راه یافتن مجاهدین به مجلس". اشاره مستقیم سازمان به فعالیت تهدیدآمیزتر بیرون از مجلس چنانچه سازمان به مجلس راه نیابد.

6. ضمیمه اول گزارش315: مشاهدات یک گروگان داخل سفارت از جزئیات 6 روز گروگان گیری سفارت ایران در لندن.

7. ضمیمه دوم گزارش315: اسامی اشغالگران سفارت ایران در لندن.

گزارش روزشمار 17/2/1359

8. تبعات ماجرای طبس در امریکا، کوشش برای خروج از انفعال، انتشار خبر طراحی حمله نجات دیگر.

9. تداوم نشر حواشی مبهم حادثه طبس در ایران ازطریق گروه های مجاهدین خلق و کارگران سوسیالیست؛ اظهارات آیت الله خلخالی درمورد خرابی گیرنده های سپاه و شهادت محمد منتظرقائم حین بمباران هلیکوپترها در طبس.

1. حمایت صدراعظم آلمان غربی از امریکا، اشمیت: برای همبستگی دولت جمهوری فدرال آلمان با ایالات متحده امریکا حدومرزی در اتحادیه آتلانتیک وجود ندارد؛ نامه 50 تن از نمایندگان حزب کارگر در مجلس انگلستان به بنی صدر و تقاضای آزادی گروگان ها به گزارش

ص: 1059

خبرنگار سیاسی تایمز، این نمایندگان از کسانی هستند که در زمان شاه مخلوع با رژیم وی و طرز رفتارش با زندانیان سیاسی مخالف بودند، آنها در نامه خود خواستار آزادی گروگان های امریکایی شدند؛ ادامه همکاری اقتصادی ژاپن با ایران در عین حمایت کردن از امریکا.

2. پخش گزارش های حمایت آمیز از رفتار پلیس انگلیس در لندن، همچنین ذکر جنبه هایی از حادثه سفارت که این فرض را پیش می کشد که مقامات انگلیس عمداً می خواستند ماجرا را به وضع موجود برسانند.

3. تیره تر شدن روزافزون روابط فی مابین ایران و عراق: مقامات هردو کشور هرگونه میانجیگری را رد می کنند؛ طرح دعاوی عراق درمورد سه جزیره و اروندرود در اظهارات نعیم حداد؛ آیت الله بهشتی: «هیچ نقطه مبهمی بین دولت ایران و دولت عراق وجود ندارد.»

4. ادامه تحرکات نظامی مرزی عراق؛ گزارش ها از تردد پیاده و خودروهای ارتش، کانال کشی، سنگربندی های متعدد، تجاوز هوایی و تیراندازی متقابل پاسگاهی حکایت می کند.

5. ذکر 4 مورد اقدام خرابکارانه عوامل عراق در خوزستان؛ گزارش هایی از تحرکات عوامل عراق در کرمانشاه و تهران.

6. اذعان فیگارو {چاپ پاریس} به رابطه افرادی چون بختیار و اویسی با عراق؛ گزارش رادیو مسکو از تحرک برخی سلطنت طلبان و اویسی علیه ایران.

7. ترسیم وضعیت امروز شهر سنندج در گزارش ژاندارمری و مشاهدات یک خبرنگار؛ خبرنگار کیهان: هیچ نشانه ای در دست نیست که این درگیری ها و تیراندازی ها به زودی پایان یابد؛ گزارش ژاندارمری: گروه های مختلف، شهر سنندج را برای تفکیک حوزه فعالیت دمکرات ها، کومه له و چریک های فدایی خلق منطقه بندی کرده اند. تمام گروه ها مسلح هستند و در میان آنها دختران و زنان مسلح زیاد و نیز تعدادی افراد غیربومی دیده می شوند که از سایر نقاط ایران به سنندج آمده اند.

1. وضعیت پناهندگان سنندجی در پادگان سنندج.

2. مصاحبه 2 تن از فرماندهان ارتش و سپاه مستقر در سنندج با خبرنگاران؛ سرهنگ صدری فرمانده پادگان سنندج: «اعلام این موضوع که شهر سنندج بمباران شده است ابداً صحیح نیست»؛ محمد بروجردی فرمانده عملیات سپاه پاسداران غرب مستقر در سنندج: در این مقطع از زمان که ما هیچ گاه درصدد خلع سلاح نیروهای غیرمسئول در منطقه نبودیم جنگ داخلی را تحمیل کردند. مشکل عمده در وضعیت کنونی این است که چنانچه ما مواضع و سنگرهای گروه های مسلح را بکوبیم عده زیادی از مردم که این سنگربندی در داخل و روی خانه های آنها انجام شده است از بین می روند.

3. تدابیر بنی صدر برای حل معضل ایجاد هماهنگی میان نیروهای مسلح متفاوت موجود یعنی نیروهای داوطلب سپاه و نیروهای موظف ارتش.

4. گردنه صلوات آباد که از نقاط سوق الجیشی و حساس در حوادث کردستان است، امروز، در عملیاتی با نقش اصلی سپاه آزاد شد.

5. ادامه درگیری و ناآرامی، در دیگر مناطق کردنشین غرب کشور: کرمانشاه، دیواندره، مریوان، ارومیه، سردشت، بانه و پاوه.

ص: 1060

6. ذکر نمونه ای از تفاوت نحوه بازتاب مسائل کردستان در فضای سیاسی اجتماعی داخل کشور {خبری از روزنامه بامداد} با نوع بازتاب آن در رسانه های بیگانه {خبر بخش فارسی صدای امریکا}.

7. اعلام حمایت عمده گروه های کمونیستی فعال {بجز گروه های ضدروسی} از کاندیداهای مجاهدین خلق در شهرستان ها و مسعود رجوی در تهران برای دور دوم انتخابات مجلس؛ درخواست تلویحی دفتر هماهنگی همکاری های مردم با رئیس جمهور {گروه پوششی حامیان بنی صدر} درخصوص افزوده شدن مسعود رجوی به لیست رأی دهندگان حامی رئیس جمهور.

درج 4 اطلاعیه کوتاه در روزنامه بامداد که بیشتر به رپرتاژآگهی شباهت داشت ذیل مطلبی با عنوان "حمایت شخصیت های سیاسی از مسعود رجوی"، تلاش عده ای از مشاهیر مربوط به نهضت آزادی {عزت الله سحابی، حسن حبیبی و محمدمهدی جعفری} برای مقابله با آثار منفی اعلام حمایت مذکور و نوع انتشار غیردقیق آن؛ توضیح

1. خود مهندس بازرگان با صدور اطلاعیه ای که در آن آمده است: «...راجع به هیچ گروه سیاسی نفیاً یا اثباتاً تأییدی به میان نیامده و همچنین گفته نشده است به کسی رأی بدهید یا ندهید. آنچه علاقه مند بوده و هستم و مصلحت انقلاب و مملکت می دانم این است که با انتخابات مجلس، جنجال ها و درگیری های خیابانی به خواست خدا خاتمه یافته [است].»

2. نامه سه ماده ای بنی صدر به امام خمینی و سه درخواست از ایشان درباره: انتخاب نخست وزیر، تحت امرداشتن قوای انتظامی و مراعات آزادی دستگاه های تبلیغاتی در حد قوانین اسلام؛ موافقت امام خمینی با درخواست بنی صدر؛ اظهارات دکتر بهشتی درمورد کابینه ای که به زودی تشکیل می شود.

3. اولین گردهمایی مهم بعد از تعطیلی دانشگاه ها درباره انقلاب فرهنگی با حضور بنی صدر، موسوی اردبیلی، بازرگان و حبیبی.

4. سیل ورود اسکناس های ده هزار ریالی از خارج از مرزها به ایران پس از اعلام بانک مرکزی ایران درمورد بی اعتبار بودن آنها؛ تشکیل جلسه کمیسیون تخصصی شورای انقلاب برای این مسئله.

گزارش روزشمار 18/2/1359

5. نوع پیگیری ژاپن و بریتانیا درمورد مصوبه اخیر پارلمان اروپا علیه ایران، درزمینه تحریم و در حمایت از امریکا.

6. ادامه بازتاب ها و حواشی مسئله اشغال سفارت ایران در لندن در سطح مقامات انگلیسی؛ سرنوشت تنها تروریست زنده مانده از گروگان گیران سفارت ایران در لندن.

7. تداوم تبلیغ عربستان سازی عراق در ادامه حمله به سفارت ایران در لندن به صورت های مختلف: توزیع یک روزنامه عراقی در بیروت در تجلیل از مبارزان عربستان؛ گزارش شهربانی خوزستان از اجرای برنامه های مختلف علیه اهداف جمهوری اسلامی در تلویزیون عراق، باتوجه به شناخت دولت بعث از زبان و فرهنگ عشایر استان خوزستان.

8. اقدامات عملی برای عربستان سازی خوزستان ازسوی عراق و عوامل آن؛ گزارش تحرکات خرابکارانه عراق در ایران: ورود غیرمجاز از مرزها، بمب گذاری، انتقال سلاح و... .

ص: 1061

1. تحرکات عراق در تمامی نواحی مرزی با ایران: تقویت و تجهیز پاسگاه ها، استقرار لشکر و چادرهای گروهی، حمله و تیراندازی در قصرشیرین و مین گذاری؛ صدور حکم حبس ابد برای یک متهم به جاسوسی برای عراق.

2. مقاومت و درگیری در گردنه صلوات آباد پس از آزادسازی آن؛ گزارش ارگان دفتر سنندج سازمان چریک های فدایی خلق از عبور ستون ارتشی از گردنه صلوات آباد.

3. ادامه وضع بحرانی در بانه، گزارش ها و نیز درخواست جهاد سازندگی بانه حاکی از تداوم وخامت اوضاع در این شهر است.

4. گزارش هایی حاکی از محاصره، درگیری و به طورکلی وضعیت بحرانی در تکاب و روستاهای اطراف آن.

5. درگیری در دیگر مناطق کردنشین ازجمله پاوه، نوسود و تا حدی در سردشت و جاده سرو.

6. ذکر نمونه هایی از مواضع هردو دسته موافقان و منتقدان حاکمیت کنونی ایران: ارگان جبهه ملی ایران، ارگان حزب توده، یک بولتن خبری درخصوص وقایع شهرهای خوزستان و ارگان حزب جمهوری اسلامی.

7. پیامی از اصفهان با امضای برادر سالک علیه خسرو و ناصر قشقایی.

8. صدور حکم و اعدام فرخ رو پارسا تنها زن کابینه هویدا در رژیم سابق به همراه 2 تن از محکومان غیرسیاسی و مجرمان عادی.

9. اختلاف مقامات در موضوع تعیین نخست وزیر و اعضای کابینه، قبل یا بعد از تشکیل مجلس: مواضع بنی صدر، بازرگان، هاشمی رفسنجانی و موسوی اردبیلی.

10. تفسیر جانب دارانه رادیو کلن از انتخابات مجلس شورای ملی و نیز هیئت دولت آتی ایران.

11. ضمیمه گزارش346: عاقبت فوزی بداوی نژاد تنها تروریست بازمانده از حادثه سفارت ایران در انگلستان.

گزارش روزشمار 19/2/1359

12. اعلام جوانبی از بخش های فاش نشده واقعه طبس در گزارش 22 صفحه ای هارولد براون وزیر دفاع امریکا.

1. حساسیت در ایران پس از غافلگیری مطلق حادثه طبس و سردرگمی مسئولان ذی ربط؛ گزارش هایی از مشاهده هلیکوپترها در طبس؛ تکذیب این خبر توسط سرلشکر شادمهر رئیس ستاد مشترک ارتش؛ اظهارات مسئول روابط عمومی سپاه مشهد درمورد عدم پیگیری لازم ازسوی ارتش درمورد حضور هلیکوپترها و مشکوک خواندن این قضیه.

2. مهم ترین مطالب امروز مربوط به روابط ایران و امریکا: اظهارات کارتر با مضمون تلویحی تداوم فشار غیرنظامی، تصریح تاچر بر غیرنظامی بودن فشارهای آتی و رد پیشنهاد بنی صدر در پارلمان اروپا.

3. حساسیت غرب و به ویژه امریکا بر روی شوروی باتوجه به بحران به وجودآمده میان ایران و امریکا و مداخله نظامی شوروی در افغانستان: بخشی از اظهارات کارتر، برژینسکی و دبیرکل پیمان ناتو.

ص: 1062

4. ادامه درگیری ها در شهر سنندج: در دو طرف نشانی از پیروزی یا شکست قطعی مشاهده نمی شود؛ بروجردی: «سازماندهی نیروهای گروه های درگیر با کومه له است و پیشمرگان حزب دمکرات و چریک های فدایی خلق شاخه کردستان زیر نظر کومه له عمل می کنند.»؛ اعلامیه لشکر28 کردستان نشان می دهد که عملیات دولتی تشدید خواهد شد؛ در اطلاعیه نیروی زمینی ارتش، افراد مسلح غیرمجاز که روزهای آخر کشتار و مقاومت خود را در سنندج می گذرانند، سرزنش شدند که به غارت اموال و اثاثیه خانه ها و مغازه های مردمی که گریخته اند و در پناه ارتش می باشند، پرداخته اند.

5. درگیری های بیجار و دیواندره.

6. درگیری های مربع سقز بانه سردشت مهاباد، مهم ترین درگیری ها بعد از سنندج.

7. دو نمونه از مطالب مندرج در نشریات دو طرف درگیر در کردستان: نشریه خبر مربوط به سازمان چریک های فدایی خلق شاخه سنندج و روزنامه انقلاب اسلامی ارگان هواداران بنی صدر {با اشاره به سخنان آیت الله طاهری امام جمعه اصفهان}.

8. برگزاری دور دوم انتخابات اولین دوره مجلس شورای ملی؛ در برخی حوزه های انتخابیه انتخابات مرحله دوم برگزار نشد و به تعویق افتاد؛ اطلاعیه حزب دمکرات کردستان و اعلام عدم شرکت در انتخابات.

1. سه نمونه از بروزهای وضعیت {دوگانه جنبشی ساختاری} در زاهدان، بابل و کرمانشاه؛ ماجرای تحصن در کرمانشاه و مسائلی که به تعویق انتخابات مرحله دوم این شهر انجامید.

2. بروزهایی از جناح بندی داخل حکومتی ایران {بنی صدر خط امام} در رادیو لندن، ازجمله درمورد انتخاب نخست وزیر و آزادی گروگان های امریکایی.

3. ضمیمه گزارش366: بخش هایی از پیام 26 آبان 1358 امام خمینی خطاب به مردم کردستان.

گزارش روزشمار 20/2/1359

4. ابراز نظرهای متفاوت در امریکا درمورد اقدام نظامی این کشور علیه ایران ازجمله اظهارات نیکسون و ریگان دراین باره.

5. مقایسه ماجرای گروگان گیری در سفارت ایران در لندن با گروگان گیری امریکاییان در ایران در روزنامه های نیویورک تایمز و واشنگتن پست؛ قطب زاده وزیر امور خارجه ایران: حادثه سفارت ایران در لندن را با گروگان گیری دیپلمات های امریکایی در تهران نمی توان مقایسه کرد.

6. تأیید تلویحی قطب زاده درباره میانجیگری ترکیه بین ایران و امریکا و نفی سرسختانه میانجیگری این کشور بین ایران و عراق.

7. پیوستن پاکستان به کشورهای تحریم کننده المپیک مسکو؛ انتقاد مکری سفیر ایران در شوروی، از تحریم المپیک مسکو ازسوی ایران.

8. تبعات اشغال سفارت ایران در لندن: اقدامات امنیتی و حفاظتی جدید در سفارتخانه های ایران در بلژیک و لوکزامبورگ؛ فعالیت پلیس انگلستان در مقابله با تحرکات عوامل لیبی و عراق در این کشور که تحت پوشش مصونیت سیاسی، سلاح به انگلستان حمل می کنند

ص: 1063

و این سلاح ها در راه مقاصد تروریستی به کار گرفته می شود؛ بازتاب رسانه ای روزافزون حمایت کشورهای غربی از دولت کنونی عراق ازجمله فروش سلاح ازطرف فرانسه به عراق.

9. سرکوب شدید مخالفان رژیم عراق در این کشور: مراقبت های سرکوبگرانه، اعتراف گیری برضد ایران و اعدام ازسوی حزب بعث.

10. تحلیل حزب توده از اوضاع کنونی عراق.

1. تجاوز هوایی، شلیک پاسگاهی و نقل وانتقال نیرو در غرب، عمده ترین تحرکات امروز عراق در نوار مرزی با ایران است.

2. مسئله رانده شدگان عراق و مشکلات امنیتی نفوذ حزب بعث؛ تعداد رانده شدگان امروز به 32964 نفر رسید.

3. ادامه درگیری ها در سنندج: شدت گرفتن جنگ خانه به خانه، تدارک ارتش و سپاه برای عملیات گسترده برای پاک سازی؛ استقرار توپ ضدهوایی ازسوی گروه های مسلح ضدانقلاب؛ بنی صدر در مصاحبه مطبوعاتی: «ما در کردستان درواقع با چند دولت می جنگیم و یک دولت و دو دولت نیست.»؛ سرهنگ صدری: به شرف حرفه ای قسم که قصد ما از اعزام ستون به سوی مرز تعویض آن با ستون مستقر در مرز بوده است.

4. ادامه تحرکات ایذایی در پاوه به صورت پرتاب خمپاره و مین گذاری؛ گروگان گرفتن عده ای در مسجد جامع باینگان؛ مسئول روابط عمومی سپاه کرمانشاه: نمایندگان پاوه برای گفت وگو با رئیس جمهور عازم تهران شده اند.

5. وضعیت و درگیری های غرب کشور در بانه، سردشت، مهاباد، میاندوآب، ارومیه و خوی.

6. تحرکات ایذایی پراکنده در سایر نقاط ایران، ازجمله بمب گذاری و آتش زدن خرمن ها.

7. گزارش حزب توده از عدم تخلیه دفاتر برخی گروه ها در دانشگاه پلی تکنیک.

8. بخش هایی از صحبت های مسعود رجوی و رئیس جمهور بنی صدر، در آخرین روز نخستین گردهمایی انقلاب فرهنگی اسلامی؛ بنی صدر: «حق را به مسلمانان بدهید که نگران دانشگاهی باشند که پایه کارش را انکار معنی قرار داده است. ... گفته شد که در خردادماه، با مجاهدین تسویه حساب می شود. باید بگویم که این دعواها و چماق کشیدن ها همان چماق های ابهام است که شما بر سر همدیگر خرد می کنید؛ رجوی: آقای بنی صدر توجه داشته باشید چماق خرد کردن متقابل نبوده است؛ بنی صدر: بله شما چماق زبانی به سر دیگران می شکنید دیگران چماق چوبی.

مسئله انتخاب نخست وزیر و دیدگاه های متفاوت بنی صدر، آیت الله بهشتی، آیت الله مهدوی کنی و دکتر حبیبی دراین باره؛ اظهارنظر قطعی بنی صدر و ابراز تردید

1. دیگران درباره تعیین نخست وزیر و تشکیل دولت قبل از تشکیل مجلس؛ اعلام غیررسمی اسامی چهره های احتمالی برای احراز این پست.

2. انتقاد شدید آیت الله خلخالی از مهندس بازرگان که هردو در مرحله اول با رأی بالای 50 درصد برای نمایندگی انتخاب شده بودند، به دلیل مطرح کردن مسعود رجوی در رقابت های انتخاباتی؛ حکم بنی صدر به آیت الله خلخالی به عنوان مأمور رسیدگی به امر مبارزه با مواد مخدر.

ص: 1064

3. صدور احکام سه گانه ازسوی امام خمینی برای آیت الله سیدعلی خامنه ای و دکتر مصطفی چمران به عنوان مشاور امام در شورای عالی دفاع و برای حجت الاسلام سیدمحمود دعایی و انتصاب وی به سرپرستی روزنامه اطلاعات؛ اقدام معنی دار بنی صدر درپی حکم امام: صدورحکم سرپرستی روزنامه اطلاعات برای دعایی.

4. گزارش خبرگزاری فرانسه از روند اختلاف انرژی اتمی ایران با دو شرکت اوردیف و سوفیدیف و رد درخواست عدم توقیف دارایی های ایران در دادگاه تجدیدنظر پاریس؛ این دادگاه حکم خود را روز نهم ژوئیه، اعلام می کند.

5. ضمیمه گزارش376: بخش های دیگری از گزارش تحلیلی ترویجی حزب توده درباره عراق.

گزارش روزشمار 21/2/1359

6. تداوم افشاگری و بررسی ها در امریکا درمورد عوامل شکست این کشور در صحرای طبس؛ بروز احساسات ضدایرانی در امریکا.

7. طرح پنتاگون مبنی بر ایجاد یک واحد رزمی نظامی 50 هزار نفری امریکایی در منطقه و جهان با مرکزیت مصر و پذیرش آن ازسوی کارتر.

8. ذکر طرح شون مک براید دیپلمات ایرلندی، در تشکیل دادگاهی شبیه نورنبرگ برای محاکمه شاه مخلوع و افشای جنبه هایی از ماجرای نامه تکذیب شده کارتر به امام خمینی و برملاشدن جزئیاتی از رقابت بنی صدر و قطب زاده در حل مسئله گروگان ها در گزارش ساندی تایمز، مطابق مضمون این گزارش نوعی ناهماهنگی یا رقابت بین قطب زاده و بنی صدر وجود داشته که باعث شکست اقدام هر دو نفر گردیده است.

دو نمونه در باب تحریم اقتصادی ایران؛ قطب زاده وزیر امور خارجه: شاید بهتر باشد که اروپا هم این محاصره را اعمال کند تا یک بار و برای همیشه افسانه محاصره

1. اقتصادی از اعتبار بیفتد. اعتراف صدای امریکا به ضعف این کشور در پیش بردن تحریم اقتصادی علیه ایران.

2. جزئیات بیشتر از گروه حمله کننده به سفارت ایران در لندن: نفر هفتم که رهبر گروه بوده ناپدید شده است؛ یکی از گروگان های سفارت در مصاحبه با گاردین: کماندوهای انگلیسی می توانستند تعداد بیشتری از تروریست ها را دستگیر کنند، ولی آنها را کشتند.

3. تبلیغات عراق مبنی بر همدستی ایران و امریکا، تقلیدی ناشیانه از برخی گروه های مخالف داخلی.

4. تحرکات مسلحانه مهاجمان وابسته به عراق در منطقه کرمانشاه، قصرشیرین و اسلام آباد.

5. سنندج در آستانه تحرکات تعیین کننده و همچنان در ناآرامی؛ حکم بنی صدر به ابوشریف به عنوان نماینده رئیس جمهوری در سنندج؛ ضرورت پاک سازی محور ورودی سنندج از دیواندره.

6. وضعیت ناآرام در پاوه؛ زنجیره ناآرامی در نوسود، مریوان، سقز و سردشت کم وبیش و در بانه باشدت، تداوم دارد.

7. ناآرامی در آذربایجان غربی، ارومیه، تکاب و... ؛ صدور اعلامیه تهدیدآمیز لشکر64 ارومیه.

ص: 1065

8. حضور جبهه ملی و انجمن اسلامی کردهای مقیم مرکز در فضای تبلیغاتی مربوط به درگیری های کردستان؛ ملاقات برخی اعضای سازمان پیشمرگان مسلمان کرد با امام خمینی.

9. درگیری منجر به تلفات نیروهای سپاه پاسداران در جیرفت و اعلام نظرهای متفاوت درباره آن.

10. دیدگاه های حزب جمهوری، حزب توده، کارگران سوسیالیست و نیز مدیریت سابق دانشگاه تهران درباره حوادث اخیر دانشگاه.

11. دو جنبه مکمل از برخوردهای حزب توده: دفاع از شوروی در خارج و انتقاد از مائوئیست ها در داخل.

1. تشکیل میزگرد وحدت در دفتر روزنامه اطلاعات با هدف «جستجوی ریشه های تفرقه و تشتت» با دعوت از گروه های سیاسی؛ جنبش مسلمانان مبارز، حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با دلایلی متفاوت دعوت این روزنامه را رد کردند و میزگرد با حضور عبدالعلی بازرگان از نهضت آزادی، ناصر تکمیل همایون از حزب ملت ایران، مهدی عسکری از جنبش انقلابی مردم مسلمان ایران {جاما}، فرج الله میزانی {جوانشیر} از حزب توده، عباس داوری از سازمان مجاهدین خلق، فرخ نگهدار از سازمان چریک های فدایی خلق، مسعود حجازی از جبهه ملی و محمد مبلغی اسلامی از دفتر هماهنگی رئیس جمهور با مردم تشکیل شد و هرکدام مطالبی ایراد کردند.

2. توضیحات بازرگان در گفت وگو با روزنامه کیهان درباره طرح مسئله حمایت از مسعود رجوی در انتخابات و دلایل آن.

3. گزارش روزنامه نامه مردم ارگان حزب توده از آمادگی اویسی برای تدارک یک کودتا در ایران؛ سرمقاله امروز ابوالحسن بنی صدر نشان می دهد که بحث وقوع کودتای احتمالی در محافل مختلف رواج دارد.

4. ضمیمه گزارش393: گزارش بعدی رادیو لندن از نفر هفتم و ادعای عرب گرایی در حمله به سفارت ایران.

5. ضمیمه گزارش399: ذکر بعضی اعمال و رفتارهای گروه های درگیر در کردستان به روایت انجمن اسلامی کردهای مقیم مرکز.

6. ضمیمه گزارش401: متن کامل نامه مدیریت سابق دانشگاه تهران حاوی گزارش لحظه به لحظه از وقایع روز اول اردیبهشت دانشگاه تهران.

گزارش روزشمار 22/2/1359

7. پرداختن به گوشه هایی از عملیات سری طبس در امریکا؛ اظهارات مایلز کوپلند درباره نقش طوفان شن.

8. چشم انداز تهدید جدی تر در روابط ایران و امریکا با هجوم هلیکوپترها از ناوهای امریکایی به مناطق نفتی ایران؛ دو روز بعد، این واقعه ازسوی امریکا تکذیب شد.

1. تجمع رانده شدگان عراقی در مقابل سفارت تونس در تهران و طرح شکایت از عراق به اتحادیه عرب؛ حضور جلال طالبانی در تهران.

ص: 1066

2. وضعیت انتظار برای شوروی در قبال عراق و ایران؛ اظهارات سفیران عراق و ایران در شوروی؛ انتقاد دکتر مکری از اقدام شوروی به فروش سلاح به عراق: شما دولتی را که امریکا می خواهد نقش ژاندارم منطقه را به آن محول کند تقویت می کنید؛ عبدالرحمن الدوری سفیر جدید عراق در اتحاد شوروی: رژیم فاشیست فارس ها در ایران سعی دارد عراق را از کشورهای سوسیالیست تحت رهبری اتحاد شوروی دور کند. عراق مایل به تقویت روابط با اتحاد شوروی است.

3. تحرکات نیروهای عراق در مرزهای ایران؛ مصاحبه ضدایرانی سرنشینان هواپیمای عراقی که اخیراً توقیف و سپس بازگردانده شده بود.

4. درگیری های منطقه عمومی کرمانشاه: تحرکات مهاجمان وابسته به عراق در قصرشیرین، جوانرود و... .

5. نقطه عطف درگیری های سنندج: پیشرفت چشمگیر با ورود نیروهای انقلابی هوادار نظام به شهر و آغاز پاک سازی باوجود کمبودها، نیاز به الحاق کامل محورهای حرکتی این نیروها؛ اطلاعیه لشکر28 کردستان، اظهارات سخنگوی عزالدین حسینی در مهاباد و گزارش سازمان چریک های فدایی خلق از کردستان.

6. روز پرحادثه در سنندج، محاصره و تصرف سنگرهای نیروهای مسلح غیرقانونی و کنترل شهر به دست ارتش و سپاه در ساعات پایانی روز؛ اظهارات ابوشریف در مصاحبه با روزنامه انقلاب اسلامی؛ بیانیه سازمان چریک های فدایی خلق در آستانه شکست در سنندج و تأکید بر ضرورت قطع کشتار و پرهیز از تفرقه؛ هرچند درعمل و در صحنه واقعیات، هنوز برای اعلام قطعی پایان کار زود است، با قطع اخبار ساعت 10 تلویزیون دفتر ریاست جمهوری اعلام کرد: «سنندج به طورکلی پاک سازی شده و کنترل شهر در دست افراد ارتش و پاسداران است.»

7. بی اطلاعی عمدی یا سهوی از آنچه می گذرد در اظهارات عضو هیئت ویژه کردستان در کیهان امروز؛ صباغیان: در سه روز اخیر در سنندج آرامش برقرار شده است و حتی تیراندازی ازسوی دو طرف صورت نگرفته است.

1. اظهارات طالبانی رهبر یکی از دو گروه کردهای عراق مبنی بر ضرورت توقف درگیری های کردستان؛ وی توضیح درباره وقایع کردستان ایران و ارائه تصویری واقعی از این جریانات را از اهداف سفر خود به تهران ذکر کرد.

2. وضعیت دیواندره که به کانونی برای گروه های مسلح غیرقانونی و مرکزی برای جلوگیری از ستون های نظامی راهی سنندج تبدیل شده است؛ مزاحمت ها در بیجار، در مسیر سنندج.

3. گزارش هایی از سقز، شاهین دژ، میاندوآب، نقده، ارومیه و منطقه پل قطور.

4. بروز آشکار وضعیت دوگانه {جنبشی ساختاری} در مراسم محاکمه و اعدام خودسرانه حزب دمکرات در میاندوآب، که بنا بر گزارش سازمان چریک های فدایی خلق افراد اعدامی از پیشمرگان این حزب بوده اند.

5. واکنش گروه ها در قبال اعلام عمومی توقیف روزنامه ها به وسیله دادستان انقلاب؛ مصاحبه مطبوعاتی قدوسی دادستان کل انقلاب اسلامی، در پاسخ به هجوم تبلیغاتی این قضیه.

ص: 1067

6. اغتشاشات و ناآرامی در شهرهای مختلف ایران: آبادان، اصفهان، فیروزآباد، بهشهر و انزلی؛ تحصن و اقامت شبانه معترضان در مقابل پادگان نیروی دریایی انزلی.

7. نمونه ای از تنوع و وسعت حوزه مسئولیت های سپاه: درخواست وزیر پست و تلگراف و تلفن از سپاه برای حفاظت از تأسیسات مخابراتی.

8. ماجرای انتخاب نخست وزیر قبل یا بعد از تشکیل مجلس: اظهارات گروه بنی صدر، مهندس بازرگان و حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی دراین باره.

9. ضمیمه گزارش420: ادامه تحصن جوانان شهر در روایت مقامات نظامی و انتظامی بندر انزلی.

گزارش روزشمار 23/2/1359

10. مانورهای دیپلماتیک ایران در چارچوب سیاست نه شرقی، نه غربی؛ صادق قطب زاده: اگر شوروی نیروهای خود را از افغانستان خارج نکند، ایران به شورشیان ضددولتی در این کشور کمک خواهد کرد.

اظهارات سفیر عراق در اسلام آباد درباره سه جزیره؛ رفتار تشویق آمیز کشورهای حامی عراق نظیر فرانسه؛ تحرکات دیپلماسی قوی عراق و در مقابل آن عدم یکدستی

1. دیدگاه ها و مواضع دیپلماتیک در ایران به دلیل وضعیت خاص پس از انقلاب؛ موضع لیبی در قبال ایران.

2. تحرکات ایذایی عراق در جنوب: تجاوز هوایی، تجهیز خطوط دفاعی عراق، افزایش توان شناسایی و... .

3. گزارش هایی از تحرکات ایذایی عوامل مستقیم و غیرمستقیم عراق در غرب و جنوب کشور؛ اختصاص بودجه 400 میلیون ریالی برای حفاظت از لوله های نفتی؛ ابلاغ وزارت کشور عراق و مستثنی کردن افراد انقلابی ایران از برنامه خروج ایرانیان از عراق.

4. نمونه ای از اقدامات ایذایی عوامل عراق در خوزستان: شناسایی و تیراندازی پاسداران به قایق حامل تجهیزات در اروندرود و زخمی شدن عبدالحسین عراقی از فعالان جریان موسوم به خلق عرب.

5. تسلط پاسداران و نیروهای ارتش بر مهم ترین مواضع شهر سنندج؛ برقراری ارتباط بین پادگان و فرودگاه از راه زمینی؛ الحاق نیروهای خودی، ادامه پاک سازی و تداوم نوعی مقاومت در گروه های مسلح غیرقانونی؛ اظهارات مقامات نظامی درباره آخرین وضعیت سنندج.

6. تسلط بر ارتفاعات دیواندره و ایجاد چشم انداز روشن برای نیروهای دولتی؛ اطلاعیه لشکر16 زرهی قزوین و اخطار به افراد مسلح شهر.

7. وخامت اوضاع در بانه و وضع نگران کننده در این شهر باوجود ایجاد امکان حمل اجساد شهدا در روز جاری.

8. درگیری های شهرهای مختلف کردنشین بجز سنندج و بانه: گزارش ها از سردشت، مهاباد، نقده، اشنویه و ارومیه.

9. دو نمونه از جهت گیری ها در قبال مسائل کردستان: سرمقاله بنی صدر در روزنامه انقلاب اسلامی با عنوان "تجربه سنندج" و اطلاعیه وزارت امور خارجه درمورد اخراج رئیس خبرگزاری آلمان از ایران.

ص: 1068

10. بررسی پیامدها و بازتاب حوادث کردستان در ارگان گروه ها: اتحادیه کمونیست ها، حزب توده، حزب رنجبران و جمعیت کردهای مقیم مرکز.

1. تنوع وظایف و درگیری های سپاه: تعقیب سارقان مسلح در کرمانشاه و گزارش فرمانده سپاه سراب از احتمال درگیری طرف داران آیت الله شریعتمداری با طرف داران حزب جمهوری اسلامی.

2. گزارش ها از ملاقات مسعود رجوی با بنی صدر و انعکاس مشکوک آن فقط درحد اظهارات رجوی و اشاره مختصر روزنامه انقلاب اسلامی {ارگان بنی صدر} به آن.

گزارش روزشمار 24/2/1359

3. تحرکات سیاسی مقامات امریکا و ایران {جیمی کارتر، ادموند ماسکی، دکتر بهشتی و ابوالحسن بنی صدر} علیه طرف مقابل؛ حکم بنی صدر به سلامتیان به عنوان دبیرکل گردهمایی بین المللی بررسی مداخلات امریکا در ایران و اظهارات سلامتیان دراین باره.

4. تشکیل ستاد بررسی گزارش های مربوط به اجسام پرنده مشکوک و زیرسؤال بردن اصل این خبرها؛ گزارش ژاندارمری هرمزگان از مشاهده یک هواپیما در این منطقه.

5. تهدیدات عملی ایران ازجانب شوروی در مرز افغانستان با ایران؛ حمایت ایران و پاکستان از مبارزان افغان؛ بحران در روابط ایران و شوروی بر سر مسئله افغانستان.

6. گزارش نشریه السفیر درباره مواضع صریح اشغال کنندگان سفارت ایران در لندن، به قلم مخبر خود که یکی از گروگان ها بوده است.

7. سرکوب کمونیست ها، اسلام گراها و ایرانی ها به دست رژیم عراق و درعین حال ابراز اسلام گرایی ازسوی این رژیم.

8. گزارش هایی درمورد تحرکات عراق در مرز این کشور با ایران با تقویت و ایجاد استحکامات، شناسایی و تجاوز هوایی.

9. هم زمان با تقویت استحکامات مرزی در عراق، اعتراض تهدیدآمیز عراق به ایجاد یک سنگر ایرانی در مرز قصرشیرین و اقدامات نیروهای ایرانی درپی این اعتراض.

10. ادامه حملات مهاجمان وابسته به عراق در کرمانشاه، سرپل ذهاب و اسلام آباد.

1. آشکار شدن شکست گروه ها در سنندج و جایگزینی توصیه به عقب نشینی مبتکرانه به جای شعار دفاع با چنگ و دندان از شهر؛ امکان خروج تشکیلاتی عناصری از گروه های مسلح غیرقانونی از سنندج؛ فروکش کردن اقدامات نظامی خودی با کم شدن تهدید و شروع اقدامات عمومی رفاهی و غیرنظامی.

2. وضعیت و تدابیر امنیتی دیواندره و بیجار در مسیر سنندج.

3. وضع بسیار بحرانی در بانه، تلفات بسیار، نفوذ مخالفان به بخشی از پادگان و تهدید جدی سقوط آن.

4. درگیری های پراکنده شهرهای کردنشین علاوه بر سنندج و بانه. وضعیت امروز پاوه، نقده و میاندوآب؛ ترددهای مشکوک و خبر بازگشت و سکونت 70 خانواده از کومه له در پیرانشهر.

5. دو مصاحبه مهم تلویزیونی درباره کردستان: ابوالحسن بنی صدر و اعلام جمعه آینده به عنوان "روز شهدای کردستان"، ابوشریف و صحبت از آنچه که سال گذشته در کردستان گذشت.

ص: 1069

6. سه نمونه از وظایف متنوع سپاه در وضعیت کنونی ایران: خنثی کردن بمب، معامله صوری با فروشندگان مواد مخدر و درگیری با ضدانقلاب.

7. دو عنوان خبری {تیتر} در یک شماره روزنامه جمهوری اسلامی و درارتباط با مسئله انتخاب نخست وزیر: "انتخاب نخست وزیر به تعویق افتاد" در صفحه اول و "تاکنون بررسی جهت انتخاب نخست وزیر به نتیجه نرسیده است" در صفحه آخر. مصاحبه مطبوعاتی آیت الله بهشتی و ابراز نگرانی از اینکه موافقت امام با انتخاب نخست وزیر در این زمان، روی رأی آتی نمایندگان مجلس اثر بگذارد و نیز تأکید بر تلاش رئیس جمهور و اعضای شورای انقلاب برای انتخاب بهترین راه.

8. اعلام نتایج مرحله دوم انتخابات تهران در مطبوعات.

9. اطلاعیه بنی صدر درمورد حدود و وظایف مأموریت اخیر صادق خلخالی، استعفای وی پس از تأکید بر قاطعیت در امر مبارزه با مواد مخدر.

10. زیرسؤال رفتن ارتش از دو جهت متضاد: اظهارات نزیه در پاریس و بیانیه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در تهران.

1. اطلاعیه ضدامریکایی، ضداسرائیلی سازمان مجاهدین خلق به مناسبت سالروز عقد قرارداد کمپ دیوید.

گزارش روزشمار 25/2/1359

2. تکذیبیه سفارت انگلیس در تهران مبنی بر عدم دخالت این کشور در ماجرای سفارت ایران در لندن؛ واکنش بهانه جویانه روزنامه جمهوری اسلامی: «در این تکذیب نامه هیچ گونه دلیل قانع کننده ای مبنی بر عدم دخالت انگلستان در این فاجعه مصیبت آمیز ارائه نشده است.» اینکه انگلستان، جدی ترین متحد امریکا محسوب می شود، زمینه ای برای این نوع تبلیغات فراهم کرده است.

3. تداوم فعالیت های ایذایی و خرابکارانه عوامل وابسته به عراق در خوزستان.

4. تحرکات مرزی و تجاوز هوایی عراق به ایران.

5. اقدامات مسلحانه مهاجمان وابسته به عراق در قصرشیرین، سرپل ذهاب، ازگله و نفت شهر.

6. تکاپوی نیروهای انقلاب در سنندج برای تحکیم و تعمیم امنیت در شهر و اقدامات رفاهی؛ مسئله مدفون شدگان موضوع مهم امروز سنندج.

7. وخامت اوضاع در بانه، تلفات بسیار و خطر سقوط پادگان محاصره شده این شهر.

8. درگیری ها در شهرهای مختلف ازجمله در جوانرود {خانه شور}، پاوه، نقده، ارومیه، سردشت و اشنویه.

9. تلاش حزب دمکرات در دعوت به آتش بس در عین حفظ قدرت، اظهارات رهبران حزب دراین باره؛ جلیل گادانی عضو کمیته مرکزی: قبل از هر مذاکره ای دولت باید در سراسر کردستان اعلام آتش بس کند؛ عبدالرحمن قاسملو دبیرکل: «کردها همیشه آماده مذاکره هستند، ولی ابتدا خواستار خودمختاری می باشند. در طول روز ما مشغول مذاکره و تلفن کردن به تهران هستیم و هنگام شب به جنگ می پردازیم. تاکتیک ما بسیار ساده است، جنگ پارتیزانی یعنی همه جا باشیم و هیچ جا نباشیم.»

ص: 1070

گرفتاری های متنوع دادگاه انقلاب: صدور حکم اخراج و تبعید برای برخی کارکنان آموزش وپرورش گنبد، اعلام ممنوعیت راه پیمایی بدون مجوز در اطلاعیه

1. دادگاه انقلاب اسلامی تبریز و اطلاعیه دادستانی کل انقلاب درباره برخورد با عوامل آتش زدن خرمن ها.

2. اعلام مواضع خسرو قشقایی در مصاحبه با روزنامه کیهان درباره مسئله گروگان ها، زمین و کشاورزی، خودمختاری و....

3. ضمیمه گزارش459: مشاهداتی درباره مدفون شدگان سنندج.

4. ضمیمه گزارش464: افشاگری دانشجویان مسلمان عشایر فارس در پاسخ به اظهارات قشقایی.

گزارش روزشمار 26/2/1359

5. ورود صادق قطب زاده وزیر امور خارجه ایران به پاکستان برای شرکت در گردهمایی وزرای امور خارجه کشورهای اسلامی؛ توقع ایران از گردهمایی اسلام آباد برای اتخاذ موضعی منفی درباره امریکا موضع و وجود شواهدی برخلاف آن.

6. اعلام مواضع قاطع ایران در قبال عراق در اظهارات وزیر امور خارجه ایران در پاکستان؛ اظهارات قطب زاده در رد پذیرش میانجیگری سازمان آزادی بخش فلسطین بین ایران و عراق.

7. تبلیغات عراق علیه ایران با این مضمون که ایران برضد این کشور کار ایذایی می کند هم زمان با اقدامات خرابکارانه عوامل عراقی علیه ایران؛ مراقبت جدی عراق برای دستگیری عوامل ایران.

8. سه مورد تجاوز هوایی عراق به خاک ایران؛ تحرکات ایذایی عراق ازطریق عوامل محلی این کشور در قصرشیرین و سرپل ذهاب.

9. سنندج به کندی رو به آرامش می رود: گزارش هایی از وضعیت امنیت، امداد، کشف اجساد، درخواست نیرو و... ؛ گزارش های مفصل خبرنگار روزنامه کیهان از مشاهداتش در شهر.

10. فضای عاطفی، روانی و تبلیغاتی سراسر کشور ناشی از حوادث اخیر کردستان در روز بزرگداشت شهدای کردستان؛ گزارش سه نماز جمعه مهم سنندج، تبریز و تهران و سخنرانی های بنی صدر، آیت الله خامنه ای و ابوشریف.

11. ملاقات سرهنگ صدری فرمانده لشکر28 کردستان با امام خمینی.

1. تداوم معضل دیواندره به صورت حضور افراد مسلح غیرقانونی در روستاها، کمبود نیرو و وجود نفوذی های گروه های ضدانقلاب در ارتش.

2. تداوم محاصره پادگان بانه و بازهم اتمام حجت پرسنل پادگان، این بار با دفتر امام خمینی.

3. تحرکات مسلحانه و اقدامات ایذائی در مریوان، پاوه، شاهین دژ، نقده و میاندوآب.

4. طرح مسئله مین و مین گذاری در جاده ها به عنوان اقدامی ساده و کم هزینه با تأثیر ایذایی زیاد؛ هشدار و دستورالعمل ستاد مشترک دراین باره.

5. اشتراک مواضع ایران و پاکستان در مسئله اشغال افغانستان به دست شوروی؛ اظهارات قطب زاده درمورد پیشنهاد افغانستان مبنی بر مذاکره با ایران و پاکستان نشان داد که مسئله افغانستان برای ایران از بهره برداری از اختلافات دو ابرقدرت اهمیت بیشتری دارد.

6. ضمیمه گزارش470: گزارش تفصیلی از مراسم اولین نماز جمعه سنندج بعد از درگیری های اخیر.

ص: 1071

گزارش روزشمار 27/2/1359

7. شروع اجلاس وزرای امور خارجه کشورهای عضو جامعه اقتصادی اروپا برای اجرایی کردن تصمیم های مربوط به تحریم ایران، بروز تزلزل به خصوص در سه کشور مهم و تأثیرگذار انگلیس، فرانسه و آلمان غربی و واکنش هودینگ کارتر سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا؛ حضور ژاپن در این اجلاس برای همسویی با دولت های غربی.

8. اعلام شروع تحرک جدید ازسوی سازمان ملل درباره گروگان های سفارت امریکا در ایران ازطریق اعزام نماینده به ایران و مذاکره برای آزادی گروگان ها.

9. ادامه بازتاب حواشی اشغال سفارت ایران در لندن در رسانه های غربی که در مطبوعات ایران نیز بازتاب می یابد. خبرگزاری فرانسه: درانفجار یک بمب در هتل کوئینز گاردن لندن یک نفر که احتمالاً از اهالی خوزستان است و به همان گروه حمله کنندگان به سفارت ایران تعلق دارد کشته شد؛ آسوشیتدپرس از لندن: افسران اسکاتلندیارد گفتند فوزی بداوی نژاد چندین بار تهدید به مرگ شده است.

1. تشدید فضای دشمنی با ایران در عراق و نیز تشدید فضای پلیسی و امنیتی در این کشور.

2. سوءاستفاده عوامل عراق از اشتراکات فرهنگی قبیله ای برخی ساکنان خوزستان و مشکلات ناشی از آن برای اهالی این استان و نمونه ای از راه حل ها؛ وضع غیرعادی و درگیری در قصرشیرین.

3. اتفاقی بی سابقه در قصرشیرین: اقدام مهاجمان به ایجاد درگیری، ربودن دام ها از دو روستا و گریختن به عراق.

4. اهتمام ارتش و سپاه در رفع نیازهای عمومی سنندج در کنار تداوم اقدام نظامی؛ گزارش روزنامه انقلاب اسلامی از دستگیری 38 تن از پرسنل نظامی پادگان سنندج که با ضدانقلابیون همکاری می کردند.

5. اظهارات آیت الله منتظری درباره پیشنهاد احداث دانشگاهی در مناطق سنی نشین به امام خمینی و تأکید بر صحت رفتار اخیر نظام در سنندج.

6. نکوهش اقدام مسلحانه گروه ها در روزنامه ارگان حزب توده.

7. تداوم وخامت اوضاع در بانه و تقاضای گروهبان ارتشی از سپاه برای حل مسئله.

8. درگیری ها و تحرکات در دیگر مناطق کردنشین ازجمله در جوانرود، پاوه، مریوان، شاهین دژ، میاندوآب، سقز و نوسود.

9. تحرکات سیاسی و غیرنظامی سازمان مجاهدین خلق از دو طریق، یکی در جمع بندی انتخابات و دیگری با نامه به رئیس جمهور.

10. سپاه در شرایط فعلی بیشتر درقالب یک تشکل ایدئولوژیک سیاسی نظامی انقلابی و شناور است تا یک نهاد رسمی نظامی با وظایف قانونی معین و محدود، بنابراین بیشتر از انضباط ناشی از یک سلسله مراتبی از قوانین و فرماندهی مشخص، انگیزه ها و ایمان فردی افراد درقالب تکلیف و مسئولیت انقلابی است که رفتار را شکل می دهد، ازاین رو طبیعی است که اختلافات ناشی از تفاوت برداشت ها در انجام تکلیف انقلابی بروز کند. دو نمونه از

ص: 1072

این گونه مشکلات امروز انعکاس یافته است؛ درعین حال سپاه در مواجهه با مشکلات طبیعی ناشی از مرحله گذار در پدیده انقلاب، گسترش اساسی سازمان خود، ازجمله دراختیارگرفتن سازمان بسیج را نیز مدنظر دارد.

1. مواضع ایران درباره فلسطین در آغاز گردهمایی وزرای امور خارجه کشورهای اسلامی در پاکستان.

گزارش روزشمار 28/2/1359

2. پایان اجلاس وزیران امور خارجه کشورهای عضو بازار مشترک اروپا در ناپل، صدور بیانیه و اعلام آغاز تحریم اقتصادی ایران از اول خرداد 1359؛ اظهارات علیرضا نوبری رئیس کل بانک مرکزی ایران درباره تدابیر ایران، قبل از انتشار بیانیه تحریم؛ ابراز رضایت کارتر از تصمیم اجلاس بازار مشترک اروپا.

3. تسری چالش ایران و عراق در کشورهای منطقه، لبنان، کویت و اجلاس وزرای امور خارجه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی در پاکستان؛ نامه معاودین عراقی به این اجلاس.

4. ادامه فعالیت عراق در مناطق مرزی ایران درقالب اقدامات ایذایی ازطریق عوامل داخلی و نیز تحرکات نظامی در مناطق مرزی غرب و جنوب ایران؛ گزارش هایی از آموزش چریکی به فراریان ایرانی، بمب گذاری، خرمن سوزی، مین گذاری، تجاوز هوایی، احداث سنگر و جاده و تحریک مأموران مرزی ایران.

5. سنندج از سیطره گروه های مسلح غیرقانونی خارج شده، ولی هنوز ذیل حاکمیت نظام قرار ندارد؛ گزارش های مختلف از تلاش دولتی ها برای عادی شدن شهر هم در جنبه های اجتماعی و عمومی و هم در جنبه نظامی؛ گزارش های ارتش و نیز گزارش نشریه کار حاکی از تداوم درگیری و ناامنی در اطراف سنندج است.

6. تبعات و بازتاب های گسترده حوادث سنندج در سطح ملی و تشدید فضای ضدگروه های مسلح غیرقانونی؛ اظهارات دوزدوزانی فرمانده سپاه و سرگرد ملاحیدر درباره اجساد جمع آوری شده در سنندج؛ فعالیت های گروه های مسلح درگیر در سنندج و تلاش برای بازتاب قضایا به سود خود ازجمله برپایی نمایشگاه عکس و گردهمایی یادبود شهدا؛ اطلاعیه آیت الله خلخالی درباره ابطال نتیجه انتخابات مهاباد و لغو انتخاب غنی بلوریان.

7. مسئله نفوذ گروه های درگیر در ارتش از تبعات جنگ اخیر سنندج است: دستگیری 15 نفر از پرسنل هوانیروز به اتهام اغتشاش در پایگاه؛ اظهارات فخرالدین حجازی دراین باره.

1. تداوم بحران در بانه، وخامت اوضاع در پاوه و درگیری هایی در کامیاران، باینگان، مریوان، نقده و بخش هایی از ارومیه.

2. آزادی گروگان های قطور و نمونه ای از تحلیل و انعکاس این قضیه.

3. اعلام موضع و تحلیل گروه ها و ارگان های مختلف درباره مسئله دانشگاه ها.

4. بیان نمونه هایی از مواضع مائوئیست ها به نقل از نشریه رنجبر ارگان حزب رنجبران ایران و نشریه عدالت با درج مطالبی علیه حزب جمهوری اسلامی، حزب توده و مسعود رجوی.

5. وضعیت بحرانی در منطقه سمیرم با حضور مجدد ناصرخان و خسروخان قشقایی.

ص: 1073

6. آغاز هم اندیشی سه روزه کمیته های سراسر کشور؛ طرح انتقادات، تحلیل ها و چشم انداز آینده در سخنرانی آیت الله مهدوی کنی سرپرست کمیته مرکزی.

7. مصاحبه مطبوعاتی رضا اصفهانی معاون وزارت کشاورزی درمورد مسائل کشاورزی نظیر آب، وام و نیز تقسیم اراضی اسلامی و "بندِ ج".

8. ملاقات شورای فرماندهی سپاه با امام خمینی، اظهارات امام درباره بی اهمیتی و عدم موفقیت کودتای احتمالی و هرگونه حمله نظامی امریکا و نیز بازگوکردن ملاقات قبلی با سفیر شوروی: «من گفتم البته می شود افغانستان را گرفت، ولی بدانید که نمی توانید دوام بیاورید. تا ملت چیزی را نخواهد نمی شود کاری کرد.»

9. نقل مکان امام خمینی از خانه ای واقع در دربند به جماران. ذکر بخش هایی از اولین سخنرانی امام خمینی در حسینیه جماران.

10. ضمیمه گزارش495: مطالبی درباره سرهنگ ایرج نصرت زاد یکی از شخصیت های تأثیرگذار در مقطع آغازین درگیری های سنندج.

11. ضمیمه گزارش504: بروزهایی از شیوع خبرهای مربوط به کودتا در داخل و خارج کشور.

گزارش روزشمار 29/2/1359

یک ویژگی مهم مصوبه تحریم اقتصادی ایران که در اجلاس اخیر وزیران امور خارجه کشورهای اروپایی در ناپل به تصویب رسید، کاهش محدودیت های پیش بینی شده است: قراردادهای قبل از گروگان گیری شامل این تحریم نخواهند بود و

1. اجرا یا عدم اجرای مفاد قراردادهای بعد از آن هم باید به نظر مقامات دولت های مربوطه رسانده شود و مورد تصویب آنان قرار بگیرد؛ دیدگاه مقامات و موضع گیری کشورهای مختلف ازجمله آلمان فدرال، انگلیس، امریکا، ایران و... پس از صدور این مصوبه.

2. تشریح طرح آزاد کردن گروگان های امریکایی در سه مرحله ازسوی خبرگزاری فرانسه و به نقل از یک منبع کاملاً آگاه.

3. قطع صدور ویزا برای ایرانیان ازسوی امریکا؛ درج متن دو پیام با تفاوتی معنی دار که ازسوی برژنف رهبر شوروی، برای امام خمینی و بنی صدر ارسال شد؛ ارسال پیام تبریک ازسوی وزیر امور خارجه شوروی برای قطب زاده به مناسبت سالگرد برقراری رابطه سیاسی بین دو کشور؛ درج بیانیه پیمان ورشو در نامه مردم، ارگان حزب توده؛ اعلام موضع سرد بنی صدر در قبال شوروی.

4. مانور نیروی دریایی ایران در تنگه هرمز و سه جزیره در پاسخ تلویحی به مانور یا ادعای مانور روز گذشته امریکا در این منطقه و دعاوی عراق درباره سه جزیره.

5. تأکید وزیر امور خارجه ایران بر بررسی مسئله تهاجم نظامی امریکا در اجلاس وزیران امور خارجه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی در پاکستان، هرچند توفیقی برای وی در این راه پیش بینی نمی شود؛ رقابت عراق با ایران در نمایش سیاست نه شرقی، نه غربی؛ بروز چالش میان نمایندگان ایران و عراق در این اجلاس.

6. رانده شدگان عراقی و مشکلات امنیتی و رفاهی آنان؛ ارسال نامه ازسوی معاودین به امام خمینی، بنی صدر و مراجع تقلید؛ تداوم ورود رانده شدگان به ایران.

ص: 1074

7. درگیری های پاسگاهی با عراق در غرب و تجاوز هوایی این کشور به نفت شهر؛ تحرکات عوامل عراق در جنوب و هم زمان تشدید فضای جنگی علیه ایران با تحریک نیروهای عراقی.

8. نمونه هایی از نوعی گزارش کار نیروهای رسمی نظامی و انتظامی ایران از فعالیت برضد رژیم بعثی در عراق.

9. تحولات امروز در غرب کشور: آزادسازی بخش باینگان در پاوه و درهم کوبیدن مراکز پرتاب خمپاره به شهر پاوه.

10. گزارش ها از وضعیت امروز شهر سنندج که به سمت عادی شدن پیش می رود.

1. گزارش تحولات و درگیری ها در بانه، سقز و میاندوآب؛ تداوم بحران شدید در بانه.

2. واکنش ها علیه روال جاری کردستان: برگزاری تجمعی در دانشگاه تهران برای بزرگداشت شهدای سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر در درگیری های کردستان؛ گزارش کیهان و نامه مردم از این تجمع؛ نامه مولوی عبدالعزیز از علمای اهل سنت به امام خمینی و بنی صدر.

3. اظهارات حقگو استاندار آذربایجان غربی، در روزنامه کیهان با عنوان "انحصارطلبی و تنگ نظری ما را از واقعیت های کردستان دور نگه داشته است."

4. بروزهایی از حساسیت و هوشیاری عمومی در قبال بمب گذاری ها در اماکن عمومی ازجمله در تهران و قم.

5. درج دو نامه از سازمان مجاهدین خلق در روزنامه انقلاب اسلامی و تحلیل نشریه حقیقت ارگان اتحادیه کمونیست های ایران از نزدیکی بنی صدر و سازمان مجاهدین خلق.

6. سخنان امام خمینی راجع به خودجوشی اقشار در تشکیل سپاه پاسداران و کمیته ها و شروط تداوم سلامت آن در جمع فرماندهان کمیته های انقلاب در تهران و شهرستان ها؛ دیدار مردم جماران با امام خمینی و بیانات ایشان درمورد رسالت جهانی انقلاب اسلامی و شروط تحقق آن.

گزارش روزشمار 30/2/1359

7. تجدیدنظر انگلستان در چگونگی اجرای مصوبه ناپل در تحریم ایران: تحریم فقط شامل قراردادهایی خواهد شد که پس از تصویب لایحه مربوط به آن امضا شده اند و عطف به ماسبق نمی شود؛ اظهارات یک مقام آلمان غربی درباره تصمیم انگلستان؛ قطع صادارت استرالیا به ایران؛ اظهارات معین فر وزیر نفت ایران، درباره بی تأثیر بودن تحریم ها روی صنعت نفت؛ تلاش برای محدود کردن آثار تحریم با سفر نوبری مدیرکل بانک مرکزی ایران به اتریش و بعضی کشورهای اروپای شرقی.

سخنرانی صادق قطب زاده در اجلاس وزیران امور خارجه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی و اعلام مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال مسائل مهم

1. ازجمله فلسطین، امریکا، شوروی، افغانستان و عراق؛ طرح این اجلاس برای حل اختلاف میان ایران و امریکا.

2. ادامه چالش بین ایران و عراق: اشغال دفتر سازمان ملل متحد در تهران توسط رانده شدگان عراقی؛ ابراز نگرانی دبیرکل اتحادیه عرب در ژنو؛ سخنان قطب زاده درمورد محکوم کردن اقدام عراق در اخراج ایرانی الاصل ها از این کشور در اجلاس پاکستان.

ص: 1075

3. اقدامات ایذایی عوامل عراق در غرب و جنوب ایران؛ گزارش هایی از احتمال حمله دوباره به قصرشیرین؛ فرار یک تیم پزشکی گروگان گرفته شده که به عراق برده می شدند، از چنگ مهاجمان؛ تسلیم شدن یک دسته هشت نفره از گروه اکبر روایی، یکی از گروه های گروگان گیر منطقه اورامانات با مهمات و سلاح به سپاه.

4. اوضاع سنندج به سمت عادی شدن می رود و درعین حال پاک سازی به خصوص در اطراف جاده ها و روستاها ادامه دارد؛ ضرورت احراز آمادگی برای شروع پاک سازی جاده کرمانشاه سنندج که از کامیاران می گذرد حداکثر از چهار روز دیگر.

5. حمله ناموفق هوانیروز به قله اربابا برای شکست محاصره پادگان بانه.

6. درگیری های امروز در پاوه، میاندوآب، ارومیه و ماکو.

7. نامه سازمان مجاهدین خلق به قدوسی دادستان انقلاب، انتقاد از اعلامیه دادستانی با امضای روح الله حسینیان و تکرار درخواست توقیف نشریه منافق؛ روح الله حسینیان در پاسخ به اعتراض نامه سازمان مجاهدین خلق: «اگر معنی آزادی یعنی توهین به رهبر و ناجی یک امت، از شما عذر می خواهیم که جلوی آزادی را گرفتیم»؛ درگیری در اراک بر سر تخلیه دفتر سازمان مجاهدین خلق.

8. گزارش کار ارگان سازمان چریک های فدایی خلق از یازدهمین گردهمایی شوراهای روستایی ترکمن صحرا؛ میتینگ سازمان کمونیستی طوفان در دانشگاه پلی تکنیک تهران؛ اعتراض حزب توده به دادستان انقلاب اسلامی سیستان و بلوچستان به دلیل منتسب دانستن 2 تن از عناصر ساواکی به این حزب.

مواضع ضداسرائیلی ایران در کلام امام خمینی و صادق قطب زاده و فعالیت های ایران در گردهمایی وزیران امور خارجه کشورهای اسلامی در اسلام آباد در همین زمینه؛ تقاضای سازمان آزادی بخش فلسطین از اجلاس سازمان کنفرانس اسلامی مبنی بر به رسمیت شناختن کارمل رئیس جمهور افغانستان؛ اظهارات شمس الدین از علمای لبنان

1. درباره وحدت جهان اسلام و طرح عرفات درباره تشکیل یک جبهه ضدامپریالیستی ضدصهیونیستی از بیروت تا خراسان.

2. اعلام موضع ایران درمورد مسئله حضور نظامی شوروی در افغانستان؛ صادق قطب زاده در اجلاس سازمان کنفرانس اسلامی: «دخالت نظامی اتحاد شوروی در افغانستان نقض آشکار حقوق بین المللی است.»

3. تجاوز 2 فروند هلیکوپتر روسی از مرز افغانستان به ایران و کشته شدن یک نفر.

4. ضمیمه اول گزارش528: گزارشی درباره موقعیت میاندوآب و حساسیت آن.

5. ضمیمه دوم گزارش528: گزارشی از وضعیت ماکو درزمینه تحرکات سیاسی و جایگاه آن.

گزارش روزشمار 31/2/1359

6. بازتاب تصمیم انگلستان درباره اینکه تحریم ایران عطف به ماسبق نمی شود در داخل این کشور، امریکا، شوروی و ایران.

7. گذشت دویست روز از تسخیر لانه جاسوسی، بیان دو موضع متفاوت دراین باره: منصور فرهنگ نماینده ایران در سازمان ملل و آنی کرگل مفسر چپ گرای فیگارو.

ص: 1076

8. تقویت پاسگاهی عراق در مرز ایران و ادامه تحرکات ایذایی عوامل عراق در مناطق مرزی؛ حمله به تأسیسات نفتی ایران و انفجار در لوله نفت.

9. ادامه عادی سازی وضعیت سنندج با ارائه خدمات عمومی و تداوم پاک سازی؛ اظهارات معاون عملیات سپاه مستقر در سنندج دراین باره.

10. تصمیم ها و مشکلات موجود بر سر راه پاک سازی جاده مهم کرمانشاه سنندج که از مراکز مستعدی چون دیواندره و کامیاران می گذرد؛ درج اطلاعاتی از پاک سازی اخیر گردنه صلوات آباد در روزنامه جمهوری اسلامی.

11. بهبود وضع بانه در عرصه تبلیغات رسانه ای و تداوم وضع بحرانی و خطر در این شهر در عرصه عمل.

1. تحرکات نظام در سقز و مهاباد که درعین حضور کمرنگ نیروهای مسلح نظام در حاکمیت گروه های مسلح غیرقانونی قرار دارند؛ سخنرانی قاسملو در تجمع افراد حزب دمکرات در مهاباد و آتش سوزی در سینما امید این شهر.

2. تفاهم نیروهای مدافع نظام بر سر حل مسئله سنندج؛ اظهارات معاون فرماندهی عملیات سپاه پاسداران مستقر در سنندج، سرهنگ صدری و آیت الله بهشتی درباره مذاکره بر سر مسائل کردستان.

3. هشدارها و اقدامات سپاه درزمینه تحرکات سیاسی در گنبد و تحرکات غیرسیاسی در جیرفت.

4. استقبال طلاب و مردم از دانشجویان و آغاز اجلاس سه روزه "حوزه، دانشگاه، انقلاب فرهنگی" در قم با شرکت دانشگاهیان و روحانیون.

5. بروز شدت در برخوردهای تبلیغاتی ارگان بنی صدر و در آن سو استواری جناح مقابل درعمل و ملایمت آنان در عرصه تبلیغات؛ اظهارات آیت الله بهشتی درباره صحبت اخیر رئیس جمهور درمورد وی و نیز مسئله انتخاب نخست وزیر.

6. مصاحبه شاپور بختیار با نشریه پاری ماچ بعد از بازگشت از عراق و اشاره وی به همدستی عراق در کودتای احتمالی آتی در ایران.

7. مباحثه با نورالدین کیانوری دبیرکل حزب توده در نقدوبررسی و توجیه مناسبات کنونی این حزب با اسلام گرایان درقالب مصاحبه ژون آفریک با وی؛ کیانوری: «این انقلاب مذهبی است، ولی محتوای آن با کلیه ایده هایی که ما همواره به نشر آن پرداخته ایم، مطابقت دارد.»

8. تجاوز دوباره 2 فروند هلیکوپتر افغانی به حریم فضایی جمهوری اسلامی ایران و اظهارنظر مقامات ایران راجع به دولت این کشور.

9. گزارش فارین ریپورت {چاپ لندن} از کار گروه تحقیق ایرانی و سرنوشت امام موسی صدر.

10. افزایش قیمت نفت ازسوی 8 کشور عضو اوپک و توضیحات معین فر وزیر نفت ایران، درباره خودداری این کشور از افزایش بهای نفت خام خود.

11. ضمیمه گزارش540: نگاهی به آخرین وضعیت شهر مهاباد در گزارش به فرماندهی سپاه.

ص: 1077

ص: 1078

نمایه {فهرست راهنمای موضوعی}

اشاره

اشخاص 1080

مکان ها 1096

سایر اسامی و اصطلاحات 1114

ص: 1079

اشخاص

آبان، ابا {وزیر اسبق امور خارجه اسرائیل}:172

آخوندی، محمد {رئیس حزب رستاخیز سابق و عضو ستاد خلق ترکمن}: 891

آدامز، جفری {سفیر انگلیس در تهران}: 742

آذرنوش، رضا {شهید}: 264، 433

آذری قمی {آیت الله}: 96

آریانا، بهرام {ارتشبد، از سران ارتش محمدرضا شاه}: 957

آشنا، فریدون {مسئول کمیته پزشکی جهاد سازندگی کرمانشاه}: 987

آقاشاهی {وزیر امور خارجه پاکستان}: 898، 913

آقامرادی، مرتضی {پاسدار، شهید}: 591

آل احمد، جلال: 103، 774

آل احمد، شمس {از اعضای اولیه شورای انقلاب فرهنگی}: 92، 103، 773

آلادپوش، حسن {از اعضای مارکسیست سازمان مجاهدین خلق}: 148

آلبرت، رنه {رئیس جمهور سیشل}: 63، 417

آلعلی، قاسم {پزشک همراه جمعیت شیروخورشید سرخ}: 863

آناتوریک {عضو ستاد خلق ترکمن}: 891

آی محمد، آی محمد {عضو ستاد خلق ترکمن}: 891

آیت، حسن: 319

آیزنستات، ساموئل: 180

آئین زاده، عزیز : 618

آئین زاده، جمشید {رئیس کمیته انقلاب اسلامی شاهیندژ}: 264، 618

ابراهیم الشاوی {سفیر عراق در انگلیس}: 584، 607، 633، 634

ابراهیم خلیل: 780

ابراهیم طیب {جاسوس}: 732

ابراهیمی {پاسدار، شهید}: 557

ابراهیمی، ابراهیم {سرباز، شهید}: 641

ابراهیمی، اصغر {استاندار ایلام}: 133، 134، 308، 442، 613، 860،

ابرهه {فرمانروای حبشیِ یمن}: 38

ابطحی، سیدمحمد {حجت الاسلام}: 441

ابوشریف {عباس آقازمانی، مسئول واحد عملیات سپاه پاسداران و نماینده بنیصدر در سنندج}: 65، 66، 117، 192، 197، 248، 265، 266، 278، 314، 315، 371، 714، 373، 376، 377، 434، 500، 536، 591، 640، 769، 790، 792، 818، 821، 823، 826، 842، 866، 867، 868، 887، 888، 907، 999

ابومیذر {سخنگوی رسمی سازمان آزادی بخش فلسطین}: 629

ابهری، کاظم {مدیریت موقت دانشگاه تهران}: 251

اتابک {معاون سیاسی استانداری آذربایجان غربی}: 316، 504

احمد جبریل {رهبر جبهه خلق برای آزادی فلسطین}: 367

احمد حسن البکر {رئیس جمهور سابق عراق}: 813

احمد ظاهر الجیلانی {سفیر عراق در اسلام آباد}: 43، 835

احمد عزیز {عضو حزب الدعوه عراق}: 899

احمدزاده، طاهر {استاندار سابق خراسان}: 103، 385، 576، 773

ص: 1080

احمدقاضی {از سران حزب دمکرات در مهاباد}:691

اخیانی {سرهنگ، فرمانده ناحیه ژاندارمری کرمانشاه}: 369، 420، 461، 556، 595، 790، 862، 900

ادریس بارزانی {از سران حزب دمکرات کردستان عراق}: 262، 263

ادریسیان، غلامعلی {رئیس دانشگاه مشهد}: 507

ادیب الداودی {حقوقدان سوری و عضوکمیسیون تحقیق سازمان ملل}: 919، 934

اردلان، حسن {عضو هیئت پیگیری خودمختاری کردستان}: 619

ارکسن، حیرتین {وزیر امور خارجه ترکیه}: 296، 343

ازهاری، غلامرضا {ارتشبد}: 847

اسانگ، س.م {وزیر دارایی نیجریه}: 258

استالین، جوزف: 794

استاندار بصره: 531

استاندار بوشهر: 574

اسدی، مصیب {گروگان ضدانقلاب}: 618

اسعد زهیر {ژنرال، فرمانده نیروی هوایی عربستان}: 187

اسماعیل رشید {سرپرست جاشهای عراقی در قصرشیرین}: 731

اسماعیل زاده، محمد {پیشمرگ، شهید}: 688

اسماعیل سمیتقو {از سران شورشی معاصر رضاخان}: 791

اشراقی، شهاب الدین {آیت الله، نماینده امام در هیئت حسن نیت کردستان}: 823

اشرف قوریال {سفیر مصر در واشنگتن}: 284

اشمیت، هلموت {صدراعظم آلمان}:171، 301، 704

اشنویی، سیدمحمد {پاسدار، شهید}: 431

اصفهانی، رضا {معاون وزارت کشاورزی}: 576، 895، 950، 951، 952

اعلم، دادالله {از کارمندان هواپیمایی سریلانکا}: 724

افروز، غلامعلی {کاردار سفارت ایران در لندن}: 22، 607، 610، 681، 694، 695، 696، 697، 698، 1003

افروز، نیکو {همسر غلامعلی افروز}: 607

افشاری، رحمت الله {مسئول سازمان مجاهدین خلق در ملایر}: 692

امام خمینی {آیت الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران}: 26، 27، 28، 29، 39، 41، 45، 50، 54، 61، 64، 65، 67، 85، 88، 89، 92، 96، 98، 101، 106، 107، 108، 109، 113، 115، 140، 145، 149، 162، 163، 164، 168، 174، 193، 194، 195، 198، 201، 204، 205، 207، 211، 214، 216، 217، 218، 219، 231، 234، 235، 259، 271، 289، 290، 293، 294، 303، 305، 306، 311، 317، 321، 323، 328، 329، 331، 335، 337، 352، 353، 354، 360، 364، 365، 366، 373، 386، 387، 391، 393، 396، 402، 407، 408، 409، 410، 411، 413، 414، 418، 425، 438، 441، 452، 453، 454، 455، 459، 461، 467، 468، 474، 475، 476، 482، 483، 487، 495، 496، 497، 500، 506، 514، 515، 520، 522، 531، 532، 533، 534، 539، 540، 545، 548، 550، 552، 562، 563، 565، 566، 571، 573، 574، 575، 581، 582، 584، 587، 588، 597، 598، 605، 610، 611، 616، 625، 633، 642، 645، 655، 657، 665، 666، 667، 674، 696، 702، 709، 712، 721، 722، 739، 740، 754، 758، 759، 765، 766، 773، 775، 776، 777، 778، 779، 780، 781، 784، 785، 788، 794، 796، 798، 801، 802، 811، 812، 813، 814، 830، 831، 848، 858، 859، 867، 868، 873، 875، 876، 877، 895، 897، 899، 902، 903، 907، 908، 921، 925، 930، 943، 944، 947، 950، 951، 952، 953، 954، 957، 962، 967، 972، 973، 976، 978، 979، 988، 991، 995، 996، 998، 1016، 1017، 1018، 1019، 1020

امام موسی صدر: 216، 371، 461، 996، 1022

امام جمعه پیرانشهر: 434

امام جمعه مریوان: 945

امامیکاشانی، محمد {حجت الاسلام، سرپرست دفتر تبلیغات امام در تهران و مدرسه عالی شهید مطهری}: 211، 508

امانی همدانی، سعید: 872

امیر شارجه: 548

امیر کویت: 489، 490، 604

امیر مکه: 187

امیرانتظام، عباس {سخنگوی دولت موقت}:321، 777

امینداری {تیمسار، جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش}: 136، 140، 889

امینزاده، جمشید {شهید}: 433

اندرسون، جان {عضو مجلس نمایندگان امریکا و نامزد ریاست جمهوری}: 339

انصاری، علی {استاندار گیلان}: 91، 209، 210، 211، 247، 248، 251، 316، 317، 575، 620

انور خوجه {رهبر حزب کمونیست آلبانی}: 994

انور سادات {رئیس جمهور پیشین مصر}: 216، 299، 300، 354، 387، 415، 570، 764، 878

انوربیگ {مزدور عراقی}:837

اوکیتا، سابورو {وزیر امور خارجه ژاپن}: 21، 122، 301، 302، 344، 918

اونیل، توماس {سخنگوی مجلس نمایندگان امریکا}: 37، 547

ص: 1081

اوهیرا، ماسایوشی {نخست وزیر ژاپن}: 122، 227، 344، 404، 918

اویسی، غلامعلی {تیمسار، از فرماندهان مؤثر ارتش محمدرضا شاه}: 263، 331، 530، 643، 708، 709، 800، 801، 847، 874، 956، 957، 994

ایشی باشی، ماساجی {یکی از اعضای پارلمان ژاپن}: 36، 342

باباطاهری {فرماندار مهاباد}: 619، 844

بابائی، احمدعلی: 720

بازرگان، عبدالعلی {از اعضای نهضت آزادی}: 799، 872

بازرگان، مهدی {نخستوزیر دولت موقت و عضو شورای انقلاب}: 26، 143، 144، 410، 720، 721، 722، 723، 739، 751، 776، 777، 800، 831، 1005

باغبانی، صالح {استواریکم، شهید}: 940

باقری، امیربهمن {سرلشکر، فرمانده نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران}: 287، 328، 400، 486، 703، 862

باک، ریچارد {سروان نیروی هوایی امریکا}: 325

باکری، حمید {فرمانده سپاه ارومیه}: 557، 618

بال، جرج {معاون وزیر امورخارجه سابق امریکا}: 525

باوسن، روبرت {نماینده دمکرات امریکا}: 287

باهنر، محمدجواد {عضو کمیسیون فرهنگی شورای انقلاب و از اعضای اولیه شورای انقلاب فرهنگی}: 92، 270، 449، 646، 960

بایرز، جوزف {گروهبان هوایی}: 325

باینگانی، ناصر {پاسدار، شهید}: 378

بائومن، رابرت {نماینده مجلس نمایندگان امریکا}: 399

بحرانی، عبدالحسین {از عوامل خرابکار عراقی}: 614

بختیار، شاپور {آخرین نخستوزیر رژیم سابق ایران}: 48، 331، 397، 459، 525، 553، 590، 643، 708، 709، 771، 777، 874، 875، 957، 994، 1018

بخشدار بوکان: 433

بخشدار موسیان: 307

بخشی، مهدی {از مسئولان نیروهای اعزامی سپاه ارومیه به سنندج}: 557

بدیع زادگان، علی اصغر: 109، 213

براتعلی، تراب {مدیریت موقت دانشگاه تهران}: 251

براتی، بازحیاطه {شهید}: 538

براون، ریچارد {کاردار سفارت امریکا در اسرائیل}: 299

براون، هارولد {وزیر دفاع امریکا}: 40، 257، 272، 281، 283، 287، 298، 324، 325، 327، 391، 392، 399، 403، 442، 482، 628، 745

برد، رابرت {رهبر اکثریت دمکرات در سنای امریکا}: 277، 337، 340، 341

بردیخانی، قربان {عضو ستاد خلق ترکمن}: 891

البرز، پرویز {رئیس دانشگاه گیلان}: 152، 380، 381

برزان حسین {برادر صدام}: 59، 369، 530

برژنف، لئونید {صدر هیئت رئیسه شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی}: 962، 963

برژینسکی، زبیگنیو {مشاور امنیت ملی کارتر} : 24، 26، 30، 31، 32، 98، 128، 129، 167، 202، 224، 225، 257، 272، 276، 277، 300، 322، 324، 335، 358، 391، 410، 450، 462، 481، 513، 521، 628، 654، 675، 693، 749، 777، 785

برگر {مخبر صدای امریکا}: 224

بروجردی، محمد {فرمانده سپاه سنندج و فرمانده عملیات غرب}: 73، 74، 77، 169، 373، 465، 536، 687، 712، 713، 714، 751، 817، 865، 902، 914، 915، 923

برومند {از گروگان های سفارت ایران در لندن}: 695

بستوله، محمد: 596

بکویت، چارلز {فرمانده کماندوهای امریکایی در طبس}: 39، 324، 325، 673، 674، 677، 784

بگین، مناخیم {نخست وزیر رژیم صهیونیستی}: 172، 299، 354، 387، 570، 629، 878

بلوریان، غنی {از اعضای اصلی حزب دمکرات کردستان ایران}: 239، 240، 943

بلوف، پاین {از کشته شدگان امریکایی در طبس}: 325

بن، تونی {رهبر جناح چپ حزب کارگر انگلیس}: 301

بن گوریون، داوید: 172

بنی اسدی {فرماندهی سپاه جیرفت}: 601، 652

بنی صدر، ابوالحسن {رئیس جمهور ایران و فرمانده کل نیروهای مسلح}: 24، 29، 35، 44، 45، 47، 56، 64، 65، 66، 69، 82، 83، 84، 89، 90، 98، 99، 100، 101، 102، 103، 104، 105، 106، 108، 109، 110، 117، 128، 129، 130، 142، 144، 145، 146، 147، 151، 152، 153، 160، 167، 168، 181، 189، 190، 197، 198، 200، 201، 203، 207، 210، 211، 214، 215، 217، 218، 219، 235، 241، 243، 245، 249، 250، 251، 256، 260، 271، 280، 312، 313، 315، 317، 320، 322، 327، 328، 330، 354، 356، 357، 358، 359، 360، 361، 362، 363، 373، 379، 380، 383، 387، 391، 393، 397، 400، 408، 426، 427، 429، 431، 437، 438، 448، 451، 452، 455، 459، 468، 474، 475، 483، 484، 487، 496، 497، 500، 501، 505، 509، 514، 515، 516، 522، 528، 532، 533، 534، 536، 538، 542، 545، 548، 550، 565، 573،

ص: 1082

574، 609، 616، 619، 632، 633، 645، 646، 655، 658، 663، 664، 665، 666، 681، 682، 685، 687، 688، 691، 692، 693، 703، 704، 714، 715، 719، 721، 722، 723، 735، 736، 737، 738، 739، 740، 748، 758، 768، 769، 771، 773، 775، 776، 777، 778، 779، 790، 793، 796، 797، 801، 803، 804، 806، 821، 823، 825، 828، 830، 831، 844، 845، 846، 848، 849، 850، 854، 855، 866، 870، 871، 873، 875، 890، 892، 903، 904، 908، 928، 929، 943، 947، 948، 950، 953، 960، 962، 963، 964، 967، 971، 972، 973، 977، 978، 1012، 1013، 1017

بنی صدر، سیدفتح الله: 719، 872

بنی فضل {حجت الاسلام، نماینده جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در سپاه}: 667

بوجاری {پزشک همراه جمعیت شیروخورشید سرخ}: 863

بودین، لئونارد {وکیل نیویورکی و مشاور بانک مرکزی ایران}: 785

بورژو، کریستین: 386، 387

بورژه، ایوان {وزیر دفاع فرانسه}: 764

بورگه {از بانیان کمیسیون حقوق بشر}: 215

بهرامی، حسین {عامل عراق}: 234

بهرامی، حمید {استاندار سیستان و بلوچستان}: 574

بهرامی، زهرا {شهید}: 911

بهرامی، فائق: 688

بهرامی، لطیف {شهید}: 768

بهرامی، محمد: 768

بهرنگ {فرماندار میاندوآب}: 199، 433، 618، 927

بهشتی، سید محمدحسین {آیت الله، رئیس دیوان عالی کشور و دبیر شورای انقلاب}: 23، 30، 82، 95، 96، 102، 104، 105، 107، 108، 224، 242، 243، 244، 501، 520، 522، 523، 524، 534، 696، 706، 722، 737، 738، 740، 758، 775، 831، 854، 869، 870، 871، 951، 964، 1004، 1013، 1014، 1017، 1021

بیرانوند {حجت الاسلام، شهید ترور}: 94، 642

بیگوند، اسحاق: 192

پارسا، فرخ رو {وزیر آموزش وپرورش کابینه هویدا}: 738

پاک بین، فتانه {مدیر دبیرستان ملایر}: 155

پالیزبان {سپهبد، از سران ارتش شاه در غرب و مسئول هماهنگی شورشهای کردی}: 643، 709، 822، 847، 907

پاول، جودی {سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید}: 30، 183، 224، 272، 281، 521، 673

پایدار، محمود {پاسدار، شهید}: 596

پرتوماه، مظفر {مشاور رئیس جمهور}: 501، 502

پرتوی {حجت الاسلام، مسئول روابط عمومی سپاه کرمانشاه}: 309، 502، 537، 577، 664، 756، 769، 970، 987، 990

پناهی {ستوان سوم، شهید}: 262

پناهی {سرهنگ}: 457

پندل، مارتین {رئیس خبرگزاری آلمان فدرال}: 846، 847

پنینو، میشل {سخنگوی اتحادیه دمکرات های فرانسه}: 342

پواریه، ژان ماری {سخنگوی کاخ الیزه}: 301

پورزاد، هاشم {از پرسنل سپاه لرستان}: 929

پورمحمدی، حیدرعلی {پاسدار، شهید}: 240

پورمؤمنی {سرهنگ، فرمانده لشکر16 زرهی قزوین}: 237، 640، 843، 865، 909

پونیاتروسکی، میشل {سفیر سیار فرانسه}: 171

پهلوی، اشرف {خواهر محمدرضا پهلوی}: 530

پهلوی، رضاشاه : 974

پهلوی، محمدرضا {شاه مخلوع ایران}: 23، 24، 41، 42، 43، 128، 172، 174، 180، 182، 187، 217، 232، 256، 261، 279، 293، 331، 350، 356، 361، 362، 394، 405، 413، 449، 461، 482، 483، 523، 524، 530، 538، 547، 548، 549، 563، 582، 588، 704، 709، 724، 766، 784، 785، 788، 836، 837، 848، 858، 859، 875، 907، 934، 950، 956، 957، 974، 984، 1004، 1005

پیاک، اندرو {وزیر امورخارجه استرالیا}: 982

پیرحسینی، حسن {از نزدیکان بنی صدر}: 280

پیرویسی، عنایت الله {پاسدار، شهید}: 431

پیکاک، اندرو {وزیر امور خارجه استرالیا}: 343

پیمان، حبیب الله {رهبر گروه جنبش مسلمانان مبارز}: 26، 405

تاجیک، احمد {از دفتر هماهنگی همکاری های مردم با رئیس جمهور}: 773

تاچر، مارگارت {نخست وزیر انگلیس}: 22، 57، 58، 297، 300، 342، 609، 628، 681، 685، 698، 748، 762، 960، 981، 982، 1003

تبت، محمد {رئیس دایره سیاسی وزارت امورخارجه ایران}: 490

ترنر، ویلیام {رئیس سازمان جاسوسی امریکا} : 30، 32، 225، 257، 272، 277، 325

تریام {رئیس مجلس امارات}: 43، 548

تقوی، حاج شیخ علی {حجت الاسلام، امام جمعه اسکو}: 596

تقی زاده، عبدالصمد {رئیس دانشگاه ملی}: 204، 438

تکمیل همایون، ناصر {عضو حزب ملت ایران}: 103، 773، 799

ص: 1083

توانائیان فرد، حسین: 720

توتل، ویلیام {خلبان امریکایی}: 448

توسلی حجتی، محمد: 872

توسلی، محمدرضا: 872

تهرانی، شیخ علی: 385

تیزرو، یوسف: 433

تیم، باربارا {مادر گروهبان هرمینتون از گروگان های امریکایی}: 182، 183، 363

ثابتی، پرویز {مدیر سابق ساواک}: 709

جاسبی، عبدالله {نماینده اساتید مسلمان در گردهمایی انقلاب فرهنگی}: 1016

جاسم جیون: 969

جاسم چنانه {فرزند محیس، عامل انفجار لوله گامشآباد دزفول و تنگ سینه موسیان}: 708

جاکوبی {خبرنگار مجله اشترن}: 509

جانسون، تبرور {افسر پلیس سفارت ایران در لندن}: 695، 696، 697

جانسون، دیوی {گروهبان امریکایی}: 325

جانسون، لیندون {رئیس جمهور اسبق امریکا}: 182

جبروتی {مسئول سپاه پاسداران تهران}: 537، 664، 688، 887

جحیهان عقیبی {رهبر قیام مردم مکه علیه رژیم سعودی}: 188

جرج حبش {رهبر جبهه خلق برای آزادی فلسطین}: 260

جردن، همیلتون {رئیس ستاد کاخ سفید و مشاور خصوصی کارتر}: 180، 215، 272، 386، 387، 785

جعفر یوسف {عامل عراق}: 420

جعفری، علی: 845

جعفری، محمدمهدی: 720

جکسون، هنری {سناتور امریکایی}: 284، 285

جلال طالبانی {رهبر اتحادیه میهنی کردستان عراق}: 64، 65، 354، 472، 496، 497، 514، 515، 530، 555، 770، 811، 812، 824، 825

جمال عبدالناصر {رئیس جمهور سابق مصر}: 187، 1020

جمیل خوشنام {فرزند مصطفی}: 708

جنتی، احمد {حجت الاسلام، امام جمعه اهواز و حاکم شرع خوزستان}: 151، 208، 313، 437

جنکینز، روی {دبیر کمیسون اروپایی جامعه اقتصادی اروپا}: 918

جنگی، فتح الله: 845

جونز {ژنرال، رئیس ستاد ارتش امریکا و هدایتکننده عملیات طبس}: 225، 257، 272، 273، 324، 325

جهان آرا، محمدعلی {مسئول سپاه خرمشهر}: 132، 133

جهان بین، رضا: 252، 508

جیحون، اکرم {وزیر مشاور و کفیل وزارت امور خارجه ترکیه}: 763

چرچ، فرانک {رئیس کمیته روابط خارجی سنای امریکا}: 392، 393

چمران، مصطفی {وزیر دفاع}: 29، 46، 47، 65، 197، 218، 291، 304، 305، 306، 451، 625، 626، 776، 823

حاج سیدجوادی، علی اکبر: 720

حاج علی رستمی {عامل عراق در حمله به چهارزبر}: 789

حاجی طهماسبی {از نیروهای سپاه کرمانشاه}: 1009

حاجی زاده، وهاب: 845

حاجی صادقی، کریم: 266

حافظ اسد {رئیس جمهور سوریه}: 352، 532، 1020

حاکم شرع دادگاه انقلاب اسلامی بندر انزلی: 830

حاکم شرع کاشان: 431

حامد علوان الجبوری {وزیر مشاور در امور خارجی عراق}: 42، 966

حامدبیگ {مزدور عراقی}: 471، 477، 837

حبیب شطی {دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی}: 228

حبیبی، حسن {وزیر فرهنگ و آموزش عالی و سخنگوی شورای انقلاب}: 92، 103، 251، 270، 438، 459، 720، 721، 722، 723، 773، 776، 831، 1022

حجازی، فخرالدین: 520، 575، 576، 667، 829، 943، 944

حجازی، مسعود {عضو جبهه ملی ایران}: 799

حسامی، کریم {از مسئولان حزب دمکرات کردستان ایران}: 240

حسن {از گروگان گیران سفارت ایران در لندن}: 695، 696

حسن طوالبی {سخنگوی وزارت اطلاعات عراق}: 47، 706

حسن فرزند علی {پیشمرگ، شهید}: 477

حسنی، ذوالفعلی {پاسدار، شهید}: 618

حسنی، غلامرضا {حجت الاسلام، دادستان انقلاب اسلامی و امام جمعه ارومیه}: 207

حسینی لواسانی، سید محمدباقر: 541، 872

حسینی، جلال الدین {از رهبران کرد}: 72، 767، 943

حسینی، عزالدین: 68، 72، 195، 377، 426، 427، 537، 691، 767، 788، 847، 865، 885، 902، 904، 942، 943

حسینی، محمدعلی {سخنگوی وزارت امور خارجه ایران}: 336، 590، 742

حسینیان، روح الله {روابط عمومی دادستانی کل انقلاب اسلامی}: 991، 992

حقگو، جمشید {استاندار آذربایجان غربی}: 141، 206، 503، 505، 689، 690، 736، 754، 792، 974

ص: 1084

حکیم، سید محمدباقر {آیت الله}: 461

حکیم، سیدمحسن {آیت الله}: 461

حنوش دبات {فرزند جعلوش، رهبر گروه خرابکاری مناطق مرزی}: 708

حنیف نژاد، محمد: 109، 213

حیدر مهدی حسین {از مخالفان دولت عراق}: 419

حیدربیگی، احمد {سرهنگ، معاون تحقیقات و کشف جرائم همدان}: 142

حیدری، رشید {شهید}: 641

حیدری، رضا {پیشمرگ، شهید}: 240

حیدری، عبدالله بیگ {از عوامل ضدانقلاب}: 816

حیل عبدالهی {جاسوس}: 708

خادمی {آیت الله}: 205

خالویی علم آبادی، اصغر: 431

خامنه ای، سیدعلی {آیت الله، عضو شورای انقلاب و امام جمعه تهران}: 270، 291، 304، 451، 581، 582، 583، 779، 904، 905

خانی {از نیروهای سپاه کرمانشاه}: 1009

خباز، وحید: 694

خدایار، یدالله {از عوامل عراق}: 839

خسروبیگ {داماد سردار جاف}: 708

خسروشاهی، سیدهادی {حجت الاسلام، نماینده امام در وزارت ارشاد ملی}: 485

خسروی، علی {استواردوم، گروگان}: 559

خلخالی {صادقی گیوی}، محمدصادق {آیت الله، نماینده قم در مجلس}: 182، 395، 396، 397، 398، 484، 485، 696، 702، 703، 778، 873، 874، 900، 942، 943، 1000

خلقی {از فعالان ضدانقلاب در سنندج}:987

خمینی، سیداحمد {حاج احمدآقا}: 106، 722

خوشکام، محمدعلی: 433

خویی، سید ابوالقاسم {آیت الله}: 41

خوئیر ابویستانی {ازمعاودین عراقی و عضو حزب بعث}: 967

خیابانی، موسی {عضو کمیته مرکزی سازمان مجاهدین خلق}: 693

دادستان انقلاب اسلامی بیجار: 716

دادستان انقلاب اسلامی خوزستان: 234

دادستان انقلاب اسلامی سیستان و بلوچستان: 995

دادستان انقلاب اسلامی کرمانشاه: 577

دادستان جیرفت: 796

دادستان فسا: 668

دادستان کل امریکا: 182

دادگر {از گروگان های سفارت ایران در لندن}: 695، 698

دانش منفرد {استاندار فارس}: 507

داوری، عباس {از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق}: 566، 799

دایان، موشه {وزیر امور خارجه اسبق اسرائیل}:172

دباد، صالح {جاسوس}: 234

درویش {معاون فرمانده عملیات غرب}: 315، 471

دستغیب، سیدعبدالحسین {آیت الله، امام جمعه شیراز}: 91، 157

دستغیب، گوهرالشریعه: 512، 541، 872

دستمزد، فرمان {خدمه درمانگاه دایار}: 686

دشتبان، هادی: 596

دعایی، سیدمحمود {سرپرست روزنامه اطلاعات}: 779

دمیرل، سلیمان {نخست وزیر ترکیه}: 296، 343

دوبره، میشل {نخست وزیر پیشین فرانسه}:342

دوزدوزانی، عباس {فرمانده کل سپاه پاسداران}: 71، 211، 263، 264، 268، 401، 667، 734، 738، 747، 750، 752، 769، 842، 843، 844، 856، 863، 864، 911، 927، 940، 941، 1012، 1024

دوستکام، منصور {از اساتید دانشگاه ملی}: 773

دونالدسون، سام {گزارشگر کاخ سفید}: 284

دیویس، روت {دستیار وزیر انرژی امریکا}: 127

ذاکری، حسن {سرپرست نیروهای اعزامی سپاه بندرعباس به جیرفت}: 1015

رابین، اسحاق {نخست وزیر پیشین رژیم صهیونیستی}: 172

رادپناه، کیکاووس {شهید}: 538

رازی {مسئول بهداری فرودگاه سنندج}: 819

رازی رویشدی {معروف به حیلحسن فرزند عبدالله، جاسوس}: 708

راستی، حسین {حجت الاسلام}: 441

ربانی املشی {از اعضای اولیه شورای انقلاب فرهنگی}: 92

ربانی شیرازی {آیت الله}: 91، 157

ربیعی، ملامحمد: 500، 501

رتمان الیاسی {رتمان گچ}: 900

رجوی، سلیمان: 845

رجوی، مسعود {رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران}: 101، 103، 154، 565، 566، 693، 694، 718، 719، 720، 721، 773، 774، 776، 800، 849، 850، 872، 878، 948

رحیم لقمه: 839

رحیمی {منشی فرماندار خوی}: 946

رحیمی، غلامرضا {بهداشت یار درمانگاه دایار}: 686

رحیمی، ملاصالح:141

ص: 1085

رستگار {از نیروهای سپاه مستقر در کردستان}: 170

رستمی {افسر رابط هنگ قصرشیرین با واحد نظامی خِرناصرخان}: 923

رستمی، اسماعیل {ستوان یارسوم، شهید}: 432

رستمی، امین بیگ {فئودال مریوانی مرتبط با کومه له}: 945

رسول {از اهالی قصرشیرین}: 884

رسولی {مسئول سپاه پاسداران بانه}: 664، 688، 717، 769، 865، 887، 972، 1011

رضایی {فرمانده سپاه قصرشیرین}: 556، 637

رضایی، احد {مسئول عملیات سپاه زنجان}: 909

رضایی، اکبر {استواریکم، شهید}: 642

رضایی، سیف الله: 720

رضایی، محسن {مسئول اطلاعات سپاه پاسداران}: 169، 170، 171، 817

رضایی، مهدی {از مؤسسان سازمان مجاهدین خلق}: 148

رضوی، علی: 845

رضوی، محمدرضا {پاسدار، شهید}: 240

رضوی، نقدعلی: 845

رفعت اسد {برادر رئیس جمهور سوریه}: 532

رفعت، غلامحسین {از اعضای حزب توده}: 995

رفیعی، حمید {درجه دار شهید}: 736

رفیق ماهر {رئیس سابق دفتر جبهه خلق برای آزادی فلسطین در بغداد}:610

رفیق دوست، محسن {مسئول واحد تدارکات سپاه پاسداران}: 113، 560، 561

رنجبر، کلثوم {عضو ستاد خلق ترکمن}: 891

روایی، اکبر {از گروه های گروگان گیر اورامانات}: 986، 987

روبرت، دیوید {کاردار سفارت انگلیس در ابوظبی}: 609

روحانی، سیدصادق {آیت الله}: 331، 635، 648

روحانی، سیدمحمد: 331

روحانی، سیدمهدی {برادر آیت الله روحانی}: 331

روحانی، محمود {نماینده مشهد در مجلس خبرگان}: 596

رودکی، نبی {از نیروهای سپاه مستقر در کردستان}: 169، 170

روزبه، خسرو {عضو کمیته مرکزی حزب توده ایران}: 755، 973

روزن، باربارا {همسر یکی از گروگان های امریکایی}: 285

رویگران، شیوا {عضو ستاد خلق ترکمن}: 891

رهبر عملیات گارد ملی ناصریه: 969

ری، سیرون {رئیس کمیته پارلمان اروپا در لوکزامبورگ}: 748

ریچاردسون، کنت {دادستان انگلیسی}: 57، 741

ریگان، رونالد {رقیب جمهوری خواه کارتر در انتخابات ریاست جمهوری امریکا}: 339، 761، 762

رئیس بانک صادرات شعبه طالقانی تبریز: 643

رئیس پالایشگاه نفت آبادان: 440

رئیس دانشگاه صنعتی اصفهان: 380

رئیس شرکت نفت قم: 977

رئیس شورای شهر پیرانشهر: 504

رئیسی، حشمتالله {عضو شورای مرکزی سازمان چریک های فدایی خلق}: 568

زابلوکی، کلمنت {رئیس کمیته مسائل خارجی مجلس نمایندگان امریکا}: 285

زارع، غلام عباس {استاندار کرمان}: 653، 669، 670، 796

زارعی، ماشاالله {پاسدار، شهید}: 431

زاهدی، اردشیر {ژنرال، از سران ارتش شاه}: 331، 530

زاید بن سلطان آل نهیان {شیخ، رئیس امارات متحده عربی}: 526

زرالوند، محمدرضا {سرباز شهید}: 595

زکی پور، حسین خان {از نیروهای ناصرخان قشقایی}: 949

زمردیان، زهرا {از گروگان های سفارت ایران در لندن} : 695

زندی، ابوالفضل {پاسدار، شهید}: 431

زوارهای، سیدرضا: 872

زهرایی، بابک {رهبر حزب کارگران سوسیالیست و سردبیر نشریه کارگر}: 828

ژیسکار دستن {رئیس جمهور فرانسه}: 215، 301، 342، 403، 527، 801

سالار جاف : 822

سالک {فرمانده سپاه اصفهان}: 738، 869، 949

سالینجر، پیر {خبرنگار و سازنده برنامه تلویزیونی امریکا در بند}: 352، 386

سامیکرمانی، کاظم {سرپرست جمعیت شیروخورشید سرخ}: 76، 269، 405، 407، 718، 719، 863، 872

ستارزاده، اسدالله {پاسدار، شهید}: 314

ستاری، محمود {معاون دانشکده پزشکی دانشگاه همدان}: 206

ستراتون، ساموئل {سناتور امریکایی}: 675

سحابی، عزتالله {عضو شورای انقلاب و سرپرست سازمان برنامه وبودجه}: 66، 108، 396، 535، 574، 720، 739، 741، 751، 776، 823، 831

سحابی، یدالله: 718، 872

سخنگوی اداره امور خارجه پاکستان: 404

سخنگوی انجمن نظارت بر انتخابات: 872

سخنگوی پلیس انگلیس {اسکاتلندیارد}: 528

سخنگوی جبهه خلق برای آزادی فلسطین: 367

ص: 1086

سخنگوی جهاد سازندگی خرم آباد: 420

سخنگوی حزب جمهوری: 541

سخنگوی حزب دمکرات کردستان: 536، 537

سخنگوی دانشجویان کمونیست ایرانی: 350

سخنگوی دفتر ریاست جمهوری ایران: 62، 416

سخنگوی دولت هند: 302

سخنگوی ریاست جمهوری امریکا: 855

سخنگوی ژنرال هویزر: 180

سخنگوی سازمان انقلاب اسلامی عربستان: 188

سخنگوی سازمان پیکار اسلامی عراق: 63

سخنگوی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی {ناتو}: 284

سخنگوی سازمان کنفرانس اسلامی در پاکستان: 997

سخنگوی سازمان مجاهدین خلق ایران: 693

سخنگوی سپاه پاسداران ارومیه: 618

سخنگوی سپاه پاسداران خرمشهر: 368، 636

سخنگوی ستاد مرکزی سپاه: 422، 428، 471، 615

سخنگوی ستاد مشترک ارتش: 278

سخنگوی سفارت پاکستان در تهران: 295

سخنگوی ناوگان آتلانتیک: 603

سخنگوی نخست وزیر رژیم صهیونیستی: 172

سخنگوی والدهایم {دبیرکل سازمان ملل}:628

سخنگوی وزارت امور خارجه ویتنام: 344

سخنگوی وزارت دفاع امریکا {پنتاگون}: 298، 811

سرپرست امور عمومی دانشگاه تهران: 647

سرپرست دانشگاه شیراز: 157

سرپرست سپاه تایباد: 942

سرپرست فرمانداری خوی: 946

سرپرست فرمانداری دشت آزادگان: 423

سرپرست، عباس {سرگرد، شهید}: 924

سردار جاف: 493، 837، 847

سردارزاده، اسدالله {پاسدار، شهید}: 267

سرکنسول ایران در لندن: 657، 658

سروش، عبدالکریم {از اعضای اولیه شورای انقلاب فرهنگی}: 92

سعد آل عبدالله {ولیعهد و نخست وزیر کویت}: 130، 490

سعداله {از عوامل عراق}: 986

سعدون حمادی {وزیر امور خارجه عراق}: 462

سعید مالک {از معاودین عراقی}: 767

سعیدی {حجت الاسلام، از مسئولان سپاه پاسداران قم}: 431

سعیدی {مسئول عملیات سپاه لرستان}: 929

سفیر اردن در انگلیس: 633، 634، 696

سفیر الجزایر در انگلیس: 633، 696

سفیر امریکا در ژاپن: 122

سفیر انگلیس در ابوظبی: 610

سفیر ایران در کویت: 296

سفیر پاکستان در ایران: 404

سفیر ژاپن در واشنگتن: 185

سفیر سوریه در انگلیس: 634

سفیر عراق در سازمان ملل: 417

سفیر عراق در کویت: 417

سفیر کویت در انگلیس: 634، 696

سفیر لبنان در امارات: 548

سفیر موریتانی در عراق: 368

سلامتیان، احمد {دبیرکل گردهمایی بررسی مداخلات امریکا در ایران}: 855، 856

سلمان احمد حقی: 969

سلیم {از گروگان گیران سفارت ایران در لندن}: 695

سلیم احمد سلیم {رئیس مجمع عمومی سازمان ملل}: 336

سلیم الزعنون {عضو شورای مرکزی الفتح}:610، 680

سلیم مهتدی {عامل حمله به دکل برف آباد گوا در اسلام آباد غرب}: 789

سلیمان {از عوامل عراق در قصرشیرین}: 686

سلیمانی، غلامعلی: 889، 911

سمیر محمد حسین: 698

سنار مامدی {از سران کومه له}: 690

سنجابی، کریم {دبیرکل جبهه ملی ایران}: 142، 143، 793، 794

سنگی {گروهبان دوم، مسئول نیروهای بانه}: 537

سیدعلی {از مسئولان حزب دمکرات}: 136

سیف قاضی، رحیم {از سران حزب دمکرات مقیم روسیه}: 691

سیفرت، ادوارد {کلنل نیروی دریایی}: 674

شاباد، تئودور {کارشناس امریکایی در امور اقتصادی شوروی}: 229

شادمهر، محمدهادی {سرلشکر، رئیس ستاد مشترک ارتش}: 117، 141، 142، 161، 197، 235، 236، 237، 264، 268، 278، 287، 328، 376، 468، 486، 577، 639، 652، 734، 735، 747، 750، 770، 826، 888، 912، 924، 965

شاذلی بن جدید {رئیس جمهور الجزایر}: 452، 487

ص: 1087

شاذلی قلیبی {دبیرکل اتحادیه عرب}: 23، 346، 405، 859، 985

شافر، جیمز {سرگرد امریکایی}: 325

شاکرسلطان سعید: 698

شاکرعبدالله رضی {از گروگان گیران سفارت ایران در لندن}: 695، 696، 697

شامیر، اسحاق {وزیر امورخارجه رژیم صهیونیستی}: 299، 343، 403

شاه آبادی، مهدی {حجت الاسلام}: 541، 872

شاه حسینی، حسین {فرمانده عملیاتی سپاه همدان}: 715، 777

شائوچی، لئو : 168

شبلی، معروف {از مسلمانان مبارز کرد}: 802

شبلی، هادی {از مسلمانان مبارز کرد}: 802

شجاعی، علی: 738

شجاعی، ملاحمید: 946

شریعتمداری، سیدکاظم {آیت الله}: 323، 611، 657، 849

شریعتمداری، علی {از اعضای اولیه شورای انقلاب فرهنگی}: 92، 103، 773

شریعتی، احسان: 385

شریعتی، علی {دکتر}: 88، 103، 385، 774، 903

شریف واقفی، مجید {از سران اسلام گرای سازمان مجاهدین خلق}: 798

شعار، جعفر {رئیس دانشگاه تربیت معلم تهران}: 203

شعبانی، آیت {پاسدار، شهید}: 849

شفیعی، فریدون {پاسدار، شهید}: 267

شقایقی، امیر {سرگرد، از نیروهای لشکر77 خراسان}: 747

شمالی، حکیم {عضو ستاد خلق ترکمن}: 891

شمخانی، علی {از مسئولان سپاه پاسداران خوزستان}: 170

شوشتری {از نیروهای سپاه مستقر در کردستان}: 169

شوقی فوتاکی {رئیس کنگره اسلامی ژاپن}: 859

شومردن، دن {ژنرال امریکایی}: 122

شهابی، نعمت {آموزگار، شهید}: 641

شهردار تهران: 218، 573

شهریاری {سرهنگ، معاون ناحیه ژاندارمری کرمانشاه}: 193، 612

شهریور، ناصر {پاسدار، شهید}: 431

شیخ شاکر {از سران قبایل عرب منطقه بیات}: 839

شیخ صدام شیخ حامد: 554

شیخ عمر {فرمانده مهاجمان تکاب}: 472

شیخ الاسلامی {سخنگوی عزالدین حسینی}: 195، 820

شیدمحمدلی، آشورمحمد {عضو ستاد خلق ترکمن}: 891

شیرازی، سید محمدحسن {آیت الله، از رهبران نهضت تنباکو}: 611

شیرازی، سیدحسن {آیت الله، از علمای مخالف صدام در بیروت و مدیر جامعه علمای لبنان}: 54، 589، 611، 635، 657، 682، 899، 900

شیرازی، سیدصادق {آیت الله، برادر سیدحسن شیرازی}: 635

شیرازی، سیدعبدالله {آیت الله، }: 849، 967

شیرازی، سیدمحمد {آیت الله، برادر سیدحسن شیرازی }: 365، 462، 611، 635، 767، 967

شیرازی، سیدمحمدتقی {آیت الله، از رهبران استقلال عراق}: 54، 612

صادق وزیری، صارم الدین {سخنگوی کردهای مقیم مرکز}: 436

صادق، ابوالقاسم {مدیرکل مطبوعات خارجی وزارت ارشاد ملی}: 509

صادقی، فاطمه: 738

صالح فرزند حسن {مزدور عراقی}: 308

صباح الاحمد الجابر الاحمد الصباح {نخست وزیر و وزیر امور خارجه کویت}: 526، 606

صباغیان، حسین {مدیریت موقت دانشگاه تهران}: 251

صباغیان، هاشم {عضو هیئت ویژه کردستان}: 426، 429، 467، 468، 823، 872، 974

صدام حسین {رئیس جمهور و رئیس شورای انقلاب عراق}: 45، 46، 47، 50، 51، 54، 55، 59، 60، 62، 63، 64، 65، 127، 130، 131، 132، 174، 175، 194، 195، 232، 234، 235، 259، 260، 303، 305، 306، 352، 354، 364، 365، 366، 367، 369، 387، 415، 416، 417، 418، 420، 456، 462، 494، 495، 497، 515، 527، 530، 531، 549، 550، 570، 575، 583، 659، 679، 754، 766، 812، 813، 814، 837، 859، 860، 936

صدر، بنت الهدی {خواهر آیت الله محمدباقر صدر}: 193، 312

صدر، رضا {وزیر بازرگانی ایران}: 402

صدر، سید محمدباقر {آیت الله}: 45، 46، 54، 59، 60، 61، 193، 194، 195، 231، 232، 261، 262، 291، 303، 304، 305، 306، 312، 313، 352، 365، 366، 367، 371، 418، 420، 494، 495، 515، 584، 589، 611، 635، 765

صدری {سرهنگ، فرمانده لشکر28 سنندج}: 117، 135، 712، 713، 768، 907، 908، 924، 1013

صدوقی {آیت الله، امام جمعه یزد}: 395، 746

صفاکیش، فتحعلی {از اعضای حزب توده}: 995

صفری {معاون اروپای وزارت امور خارجه ایران}: 742

صفوی، سیدرحیم {یحیی صفوی، هماهنگ کننده عملیات سپاه و ارتش در غرب}: 70، 71، 74، 168، 169، 170، 171، 263، 264، 536، 817، 819، 885، 970

ص: 1088

صلاح الدین ایوبی {حاکم ایوبی شامات و مصر}: 434

صمدزاده، علی اکبر {از شهدای سفارت ایران در لندن}: 683، 695، 697، 698، 836، 881، 882

صمدیان {مهندس، نماینده جهاد سازندگی و بهسازی در سنندج}: 971

صمیمی {سرهنگ، رئیس شهربانی استان کرمانشاه}: 207، 417

صیاد شیرازی، علی {سرگرد، از فرماندهان ارتش مستقر در کردستان}: 71، 74، 117، 263، 264، 817، 818، 970

ضیاء ابراهیمی، محمدکاظم {صاحب امتیاز نشریه کارگر}: 828

ضیاء الحق {ژنرال، رئیس جمهور پاکستان}: 966

ضیائی، حمید {عضو ستاد خلق ترکمن}: 891

طارق میخائیل یوحنا عزیز {معاون نخست وزیر عراق}: 63، 456

طالبی، طاهر {عضو ستاد خلق ترکمن}: 891

طالبی، عبدالجمیل {عضو ستاد خلق ترکمن}: 891

طالقانی، سیدمحمود {آیت الله}: 566، 995

طالقانی، سیدمرتضی {پاسدار، شهید}: 431

طالقانی، مریم: 720

طاهری اصفهانی، سیدجلال {آیت الله، امام جمعه اصفهان}: 67، 753، 754

طباطبایی، صادق {سرپرست اداره نخست وزیری و رئیس سازمان اطلاعاتی کشور}: 108، 396، 397، 776، 831، 1022

طباطبائی، پروین دخت {عضو ستاد خلق ترکمن}: 891

طریق المؤید {وزیر اطلاعات بحرین}: 349

طلایی، حسن {از عوامل اغتشاش در فیروزآباد}: 829

طه عبدالکریم {وزیر نفت عراق}: 488، 527

طه یاسین رمضان {معاون نخست وزیر و عضو شورای انقلاب عراق}: 42، 43، 189، 549

ظاهر بدری {از سران ضدانقلاب در سلماس}: 690

ظهیرنژاد، قاسمعلی {تیمسار، فرمانده کل ژاندارمری و سرپرست ستاد بسیج ملی}: 65، 197، 247، 285، 286، 371، 433، 442، 457، 503، 734، 771، 857، 861، 949

عبدالامیر جیون {کارمند وزارت کشورعراق}: 969

عبدالحسین دبات {عبیس، عامل انفجار قطار در ایستگاه سزاب}: 708

عبدالحسین عدای {معروف به عبدالحسین عراقی}:840، 841

عبدالحسین مطوری {معروف به عبدالحسین عراقی}: 839، 840

عبدالحلیم خدام {وزیر امور خارجه سوریه}: 23، 345، 351

عبدالحمید تامر عمران {از متهمان خرابکاری در عراق}: 61، 765

عبدالرحمن الدوری {سفیر جدید عراق در شوروی}: 813، 814

عبدالسلام تریکی {وزیر امور خارجه لیبی}: 837

عبدالسلام زقعار {وزیر نفت لیبی}: 656

عبدالعزیز آل سعود {پادشاه عربستان سعودی}: 187

عبدالعزیز حسینی {وزیر مشاور در نخست وزیری کویت}: 23، 346

عبدالکریم جابر حسن {فرمانده جدید نیروی دریای ام القصر}: 838

عبدالکریم شاوا { صاحب شرکت ساختمانی کانارتردینک در کویت}: 676

عبدالکریم شیخ علی {وزیر امور خارجه پیشین عراق}: 59، 132،

عبدالکریم عاشور {از مخالفان رژیم عراق}: 461

عبدالمطلب {جد پیامبر اسلام}: 38

عثمان الحمید {رئیس ستاد ارتش عربستان}: 187

عدنان خیرالله {وزیر دفاع عراق}: 59، 636، 839

عزتی {از گروگان های سفارت ایران در لندن}: 695، 696

عزیزی بیک مرادگری، محمدقلی {عضو ستاد خلق ترکمن}: 891

عزیزی، شمس الله {کدخدای ده ولدکشته}: 922

عسکری، مهدی {عضو جنبش انقلابی مردم مسلمان ایران؛ جاما}: 799

عسگراولادی مسلمان، حبیب الله: 512، 541، 872

عسگری زیارت {معاون اداری و مالی عالی منابع طبیعی گرگان}: 153

علوی {دریادار}: 321

علی احقری {از عوامل خرابکار عراق}: 900

علی حسن خلاصه {از عوامل خرابکار عراق}: 900

علی خلف {خبرنگار روزنامه العربی عراق}: 531

علی مراد {ساکن آبادی دوروت گوران}: 789

علی ملاحسین {از عوامل خرابکار عراق}: 841

علی ناصر محمد {رئیس جمهور یمن جنوبی}: 296

علی، فوزی بداوی نژاد {از گروگان گیران سفارت ایران در لندن}: 57، 695، 696، 729، 741، 742، 919

علی آبادی، پرویز {رئیس اداره آموزش وپرورش قائمشهر}: 207، 317

علی پور، قلی {عامل عراقی در اشنویه}: 838

علیخانی {سرگرد، از فرماندهان ژاندارمری کرمانشاه}: 639

عنانی، شاکر {از عوامل خرابکار عراق}: 234، 614

عنانی، یاسین {از عوامل خرابکار عراق}: 234

عون علی محمد {سلیم، شمعون، رهبر گروه جنبش محیالدین ناصر؛ حملهکننده به سفارت ایران در لندن}: 695، 696، 697، 802، 858

عیسی بن سلمان آل خلیفه {امیر بحرین}: 228، 261، 583

غازی دیراوی {فرماندار سابق فاو}: 419

غرضی، سیدمحمد {استاندار خوزستان}: 133، 368، 419، 554، 637، 662، 724، 725، 839، 899

غرقی {از اعضای سفارت ایران در لندن}: 681

ص: 1089

غفاری، هادی {حجت الاسلام، رئیس دادگاه انقلاب اسلامی شهسوار}: 91، 152، 209، 210، 211، 251، 316، 597، 971،

غفوری فرد، محمدحسن {استاندار خراسان}: 149، 150، 360، 422، 507

غفوری، علی {از شهدای سفارت ایران در لندن}: 802

فارسی، جلال الدین {کاندیدای حزب جمهوری و از اعضای اولیه شورای انقلاب فرهنگی}: 92، 740

فاروقی {از گروگان های سفارت ایران در لندن}: 695

فاروقی، محمد: 57، 787، 802

فاضل {معاون پارلمانی وزارت بهداری و بهزیستی}: 676

فاضلیان، سیدرضا {حجت الاسلام، امام جمعه همدان}: 206

فام وان دونگ {نخست وزیر ویتنام}: 655

فانفانی، امنیتوره {رئیس مجلس سنای ایتالیا و رئیس پیشین مجمع عمومی و شورای امنیت}: 343

فتاحی {معاون بازرگانی خارجی وزارت بازرگانی}: 184

فتاحی، سلطانعلی {شهید}: 845

فتحی سراب، اسماعیل {جوانمرد، شهید}: 922، 923

فتحی، سهراب {جوانمرد، شهید}: 52، 922

فراحی، تقی {مدیرعامل هواپیمایی ملی ایران}: 484

فراهانی {جانشین فرمانده سپاه پاسداران همدان}: 138

فرج پور، فاطمه {عامل اسیدپاشی به امام جمعه اسکو}: 596

فرزانه {سرهنگ، فرمانده لشکر92زرهی خوزستان}: 134، 308، 422، 921

فرماندار اورامانات: 735، 990

فرماندار بوشهر: 643

فرماندار خرم آباد: 421، 612

فرماندار خرمشهر: 308

فرماندار سنندج: 430

فرمانده پادگان سردشت: 665، 889

فرمانده پادگان قوشچی: 618

فرمانده پایگاه وحدتی دزفول: 423

فرمانده ژاندارمری بانه: 688، 910

فرمانده ژاندارمری خراسان: 1021

فرمانده ژاندارمری خرمشهر: 938

فرمانده ژاندارمری سقز: 910

فرمانده سپاه پاسداران بندرعباس: 810

فرمانده سپاه پاسداران چابهار: 632

فرمانده سپاه پاسداران خراسان: 999

فرمانده سپاه پاسداران خرم آباد: 929

فرمانده سپاه پاسداران سراب: 849

فرمانده سپاه پاسداران سقز: 865، 971، 972

فرمانده سپاه پاسداران سمنان: 1009

فرمانده سپاه پاسداران کامیاران: 1009

فرمانده سپاه پاسداران کرمانشاه: 499

فرمانده سپاه پاسداران یزد: 1009

فرمانده گروهان ژاندارمری بانه: 1011

فرمانده گروهان ژاندارمری خسروآباد: 492

فرمانده لشکر81 زرهی کرمانشاه: 889، 1009

فرمانده ناحیه ژاندارمری خوزستان: 192، 442

فرمانده نیروی دریایی ارتش: 421

فرمانده نیروی دریایی ام القصر: 837

فرمانده نیروی هوایی امریکا: 341

فرمانده نیروی هوایی عراق: 59، 968

فروتن {مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران؛ ستاد مرکزی}: 311، 663، 757، 769، 836، 842

فروهر، داریوش {رهبر حزب ملت ایران، وزیر مشاور در دولت موقت و عضو هیئت ویژه کردستان}: 92، 143، 468، 741، 776، 823، 866، 890

فرهنگ، منصور {سفیر و نماینده دائم ایران در سازمان ملل}: 24، 289، 396، 397، 547، 548، 603، 604، 625، 1004

فرهودی {رئیس دانشگاه ارومیه}: 153

فرید فرشی، اکبر {از فعالان ضدانقلاب در سنندج}: 987

فلاحی {از گروگان های سفارت ایران در لندن}: 695

فلاحی، ولی الله {تیمسار، فرمانده نیروی زمینی ارتش}: 29، 65، 66، 134، 135، 137، 192، 197، 250، 265، 291، 304، 305، 313، 314، 315، 355، 372، 374، 375، 432، 434، 750، 770، 887

فلسفی {حجت الاسلام}: 574

فی بین {خبرنگار مجله اشترن}: 509

فیروزان، مهدی {از اعضای سازمان مجاهدین خلق}: 249

فیصل {از سران ضدانقلاب در سلماس}: 690

فیصل {از گروگان گیران سفارت ایران در لندن}: 695، 696، 697

فیصل الجویش {رهبر جنبش اخوان علیه حکام سعودی}: 187

قابوس بن سعید {سلطان مسقط و عمان}: 173، 330

قادری، پرویز {پاسدار، شهید}: 559

قاسملو، عبدالرحمن {رهبر حزب دمکرات کردستان ایران}: 312، 313، 467، 691، 801، 847، 890، 891، 943، 1012، 1024

ص: 1090

قاسمی، ابوالفضل {دبیرکل حزب ایران}:142، 143

قاسمی، یدالله {پاسدار، شهید}: 752

قاضی، رحیم {عضو کمیته مرکزی حزب دمکرات کردستان}: 427، 502

قاوانی نساری، حاجی عبود: 234

قبادی {تیمسار، فرمانده لشکر77 خراسان}: 581

قدوسی، علی {دادستان کل انقلاب اسلامی}: 474، 669، 828، 873، 892، 991، 992

قدیری، حسن {سخنگوی سفارت ایران در رم}: 934

قدیمی {استوار شهربانی}: 575

قرنجیک، اراز {عضو ستاد خلق ترکمن}: 891

قریشی، فریده {عضو کادر مرکزی سازمان چریکهای فدایی خلق}: 938

قشقایی، حقمراد {سرایدار درمانگاه دایار}: 686

قشقایی، خسروخان {عضو کمیسیون خارجی مجلس در کابینه مصدق}: 738، 892، 893، 894، 895، 948، 949

قشقایی، ناصرخان: 738، 895، 948، 949

قطب زاده، صادق {وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی ایران}: 26، 41، 42، 43، 47، 53، 54، 55، 62، 181، 190، 215، 288، 289، 336، 351، 352، 386، 387، 394، 406، 416، 449، 451، 452، 489، 490، 526، 527، 528، 548، 550، 554، 583، 584، 586، 603، 604، 605، 606، 607، 609، 610، 634، 680، 682، 695، 758، 762، 763، 785، 786، 835، 897، 898، 913، 930، 931، 936، 960، 961، 962، 963، 965، 966، 984، 985، 995، 996، 997، 998، 1021

قلی نوسی {ستواندوم؛ شهید}: 946

قندی، محمود {وزیر پست و تلگراف و تلفن}: 114، 218، 830،

کاپوچی، هیلاریو {اسقف سابق اورشلیم و نماینده پاپ}: 484، 602

کاتلر {از مشاوران کارتر}: 324

کارت {خبرنگار مجله اشترن}: 509

کارتر، جیمی {رئیس جمهور امریکا}: 22، 23، 29، 30، 31، 33، 34، 37، 39، 98، 100، 121، 123، 124، 171، 172، 173، 175، 179، 180، 181، 182، 202، 224، 225، 255، 258، 272، 273، 275، 276، 277، 278، 279، 281، 282، 283، 284، 289، 290، 293، 294، 298، 300، 302، 303، 306، 322، 324، 325، 326، 327، 328، 330، 335، 336، 337، 338، 339، 340، 341، 342، 344، 346، 347، 348، 349، 350، 353، 355، 358، 363، 385، 386، 392، 393، 397، 398، 400، 403، 404، 406، 409، 415، 439، 347، 348، 448، 449، 450، 455، 481، 482، 484، 488، 494، 513، 520، 521، 523، 524، 525، 545، 546، 547، 563، 570، 575، 588، 603، 628، 629، 652، 654، 673، 677، 679، 701، 704، 748، 749، 754، 761، 764، 784، 785، 809، 810، 853، 917، 935، 982

کارتر، هودینگ {سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا}: 21، 22، 172، 185، 255، 521، 918، 960

کاردار انگلیس در ابوظبی: 608

کاردار سفارت الجزایر در ابوظبی: 548

کاردار سفارت ایران در ابوظبی: 550

کاردار سفارت ایران در بن: 846

کاردار سفارت ایران در لندن: 550

کاردار سفارت سوئیس در تهران: 785

کاردار سفارت عربستان در ابوظبی: 548

کاردار سفارت لیبی در تهران: 216

کارمل، ببرک {رئیس جمهور کمونیست افغانستان}: 633، 835، 997، 1021

کارینگتون {لرد، وزیر امور خارجه انگلیس}: 300، 301، 342، 350، 609، 654، 684

کاسترو، فیدل {رئیس جمهور و رهبر انقلاب کوبا}: 402، 453، 632، 633، 950

کاشانی، اصغر {رئیس اداره نشر اسکناس بانک مرکزی ایران}: 667

کاظمی {مدیرعامل بهداری و بهزیستی کرمانشاه}: 862

کاظمی، ناصر {فرماندار پاوه}: 139، 378

کاغذچی، رویا {از گروگان های سفارت ایران در لندن}: 695

کالزیک، یسکو {سخنگوی وزارت امور خارجه یوگسلاوی}: 488

کجوری، تقی {از گروگان های سفارت ایران در لندن}: 695

کرایسکی {صدراعظم اتریش}: 983

کرکوتی، مصطفی {مخبر روزنامه السفیر}: 858

کرگل، آنی {تحلیل گر فیگارو}: 1005

کرمپور، کورش {از عوامل اغتشاش فیروزآباد}: 829

کرمی، مصطفی {شهید}: 894

کریستوفر، وارن {مشاورکارتر و معاون ونس}: 276، 324، 325، 450، 521، 761

کریمر {از گروگان های سفارت ایران در لندن}: 695

کریمی {سروان، ارتشی فراری}: 51، 191

کریمی، ابوالحسن {دادستان انقلاب اسلامی گیلان}: 91، 209، 210، 211، 251، 575، 620

کریمی، جعفر {حجت الاسلام}: 441

کشتکار، بیژن {از اعضای حزب توده فسا}: 668

کشفی، سیدهاشم: 771

ص: 1091

کفیل وزارت امور خارجه امارات: 526

کلاهدوز، یوسف {مسئول ستاد کل سپاه پاسداران}: 401، 1009، 1011

کلمبو، امیلیو {دبیر اجرایی جامعه اقتصادی اروپا}: 122

کمانگر، صدیق {از کادرهای سرشناس و مؤثرکومه له}: 688، 847، 987

کندی، ادوارد {سناتور، رقیب دمکرات کارتر در انتخابات ریاست جمهوری}: 339، 628

کوپلند، مایلز {متخصص سابق سازمان سیا در امور ایران}: 226، 809، 810

کوچری {فرماندار خوی}: 771، 946

کوچک گر {عضو ستاد خلق ترکمن}: 891

کوسکی، لوهی {دبیرکل سازمان قهرمانان صلح فنلاند}: 488

کیانوری، نورالدین {دبیر اول کمیته مرکزی حزب توده}: 215، 321، 511، 571، 848، 1018، 1019، 1020

کیانی، کیومرث {ستوان یکم}: 989

کیخسروی، فاروق {از سران ضدانقلاب کردستان}: 943

کیسینجر، هنری {وزیر امورخارجه اسبق امریکا}:182، 338، 603، 627

کیل، جیمز {کلنل نیروی هوایی}: 674

کیلمور، سریان {معاون وزیر امور خارجه انگلیس}: 301

کیه زا، جولیته: 328

گادانی، جلیل {عضو کمیته مرکزی حزب دمکرات کردستان ایران}: 691، 890

گاست، فیلیپ {سرهنگ نیروی هوایی و معاون ویژه}: 674

گچکار، نعمت: 802

گرامی نوری، محمدعلی {فرماندار کرمانشاه}: 756

گراهام، جان {خلبان امریکایی کشته شده در طبس}: 603

گراهام، سرجان {سفیر انگلیس در تهران}: 350، 608، 609

گرومیکو، آندره {وزیر امور خارجه شوروی}: 302، 835، 962، 963

گریور، بونی {همسر یکی از گروگان های امریکایی}: 285

گل {دکتر، از گروگان های سفارت ایران در لندن}: 695، 696

گل آور، بهرام: 830

گلدامایر {نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی}: 172

گلدواتر، بری موریس {سناتور، کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری1964}: 182

گلزار {سرپرست عملیات سپاه جیرفت}: 795

گلستانه {ناخدا، فرمانده پایگاه دریایی بندرعباس}: 964

گنجه ای، جلال: 720

گنجی {از گروگان های سفارت ایران در لندن}: 695

گنشر، هانس دیتریش {وزیر امور خارجه آلمان فدرال}: 122، 301، 342، 403، 959

گیتی {دبیر سفارت ایران در لندن}: 609

لاجوردی، اسدالله: 512، 541، 872

لامس، جوزف {دبیرکل ناتو}: 303

لانگ، اریک {سفیر سوئیس در ایران}: 484، 962

لاهوتی {آیت الله، امام جمعه رشت}: 316، 317، 330، 331، 508، 575

لاهیجی، عبدالکریم: 720

لکی {سرهنگ}: 968

لنین، ولادیمیر: 794

لواسانی، سیدعباس {از شهدای سفارت ایران در لندن}: 681، 682، 695، 696، 697، 698، 836، 881، 882

لوبرانی، آروی {رئیس پیشین هیئت نمایندگی اسرائیل در تهران}: 172

لونس، ژوزف {دبیرکل پیمان ناتو}: 284، 749

لویس، هارلد: 325

لیفوتینر {از مشاوران کارتر}: 273

ماذن {سرگرد}: 640

مارکس، کارل: 794

ماریام، هایله {رئیس شورای دولتی نظامی موقت اتیوپی}: 487

ماسکی، ادموند {وزیر امور خارجه امریکا}: 21، 450، 521، 546، 654، 853، 913، 917، 918

ماکاسی، کارل {وکیل خانواده هرمینتون}: 182

ماکویی، بهروز {استاندار کرمانشاه}: 63، 378، 577، 735

مالک {سرتیپ، معاون فرمانده کل ژاندارمری}: 689، 861

مالکی، دوران {از سران عشایر جیرفت}: 795

مالمیرکا، ایزیدور {وزیر امور خارجه کوبا}: 632، 633

ماندیل، والتر {از نزدیکان کارتر}: 30، 225، 272

مانع سعید العتیبه {وزیر نفت امارات متحده عربی}: 186، 227، 488

مائو {تسه تونگ، رهبر کمونیست چین}: 322، 794

مبلغی اسلامی، محمد: 719، 799، 872

متحدین، محبوبه {از اعضای مارکسیست سازمان مجاهدین خلق}: 148

متوسلیان، احمد {از نیروهای سپاه مستقر در کردستان}: 170

مجتهد شبستری، محسن {حجت الاسلام}: 541، 872

مجد {حجت الاسلام، مسئول ارتش بیست میلیونی}: 524، 597، 598

محب، محمد {از گروگان های سفارت ایران در لندن}: 695

محرر {حجت الاسلام، رهبر مذهبی ترک ها}: 141

محسن، سعید: 109، 213

محمد بنجوی {سفیر الجزایر در سازمان ملل}: 303

محمد حماد {فرمانده نیروی زمینی عربستان}: 187

ص: 1092

محمد خرام الشواطی {وزیر اقتصاد یمن شمالی}: 189

محمد خوشنام {فرزند مجید}: 708

محمد فرزند عبدالقادر: 477

محمدبیگ {مزدور عراقی}: 837

محمدحسین نصرالله جلاد: 462

محمدعلی عبودی: 969

محمدکاظم صبری: 969

محمدمهدی شمس الدین {نایب رئیس مجلس اعلای شیعیان لبنان}: 996، 997

محمدی، عزیز {عضو سپاه تهران}: 885

محمدی، علی {شهید}: 999

محمدی، محمد {رئیس دادگاه انقلاب اسلامی خرم آباد}: 929

محمدی، مظفر {سرپرست نیروهای کومه له در دیواندره}: 716

محمود {مجروح در دشت ذهاب}: 884

محمودی {از عوامل عراق در قصرشیرین}: 686

محمودی، طاهر {از عوامل ضدانقلاب}: 688

مختار داود سلمان: 899

مداح، مهناز {عضو ستاد خلق ترکمن}: 891

مدرس، سیدحسن {از روحانیون بزرگ دوره مشروطه}: 512

مدنی، سیداحمد {دریادار، فرمانده اسبق نیروی دریایی ارتش و استاندار خوزستان}: 108، 170، 739، 740، 758، 776، 831

مدیر دفتر شرکت هواپیمایی آلیتالیا در طرابلس: 1023

مدیرشانه چی، محمد: 720

مدیرعامل اتحادیه شرکت های تعاونی روستایی مهاباد: 770

مرادی {روحانی، شهید}: 575، 576

مرادی، احمد: 557

مرادی، حسن: 471، 477

مرتضی {پاسدار، شهید}: 557

مردانی، محمدعلی {مامنه}: 837

مرزبان بصره: 839

مرزبان خانقین: 58، 861

مرزبان دهلران: 531

مرزبان قصرشیرین: 861

مرعشی نجفی، سید شهاب الدین {آیت الله العظمی}: 431، 611، 635، 967

مزدوجی، مشد {عضو ستاد خلق ترکمن}: 891

مسعود بارزانی {رهبر حزب دمکرات کردستان عراق}: 60، 64، 231، 232، 261، 307، 354، 387، 495، 496، 591، 824، 922

مسیر نورعلی {از نیروهای ضد رژیم عراق}: 456

مسئول امداد جمعیت شیروخورشید سرخ کرمانشاه: 940

مسئول تدارکات سپاه اصفهان: 949

مسئول حزب بعث در کربلا: 462

مسئول حزب بعث منطقه بنی منصور بصره: 969

مسئول روابط عمومی سپاه پاوه: 911

مسئول روابط عمومی سپاه ساوه: 929

مسئول روابط عمومی سپاه مشهد: 747

مسئول روابط عمومی ستاد ارتش: 652

مسئول روابط عمومی ستاد عملیاتی غرب: 74، 819، 822

مسئول روابط عمومی لشکر28 سنندج: 924

مسئول کمیته انقلاب اسلامی علمدار: 620

مسئول واحد اطلاعات و تبلیغات مشهد: 747

مشاور رئیس جمهور امریکا در امور دفاعی: 172

مشاور مطبوعاتی ریاست ستاد مشترک ارتش: 663

مشکین فام، شکرالله: 385

مشکینی، علی {آیت الله}: 441، 951

مشیرپناهی، شمس الله: 802

مصدق، محمد {دکتر}: 482، 512، 893

مصطفی {از گروگان های سفارت ایران در لندن}: 695، 696

مصطفی زاده، معصوم: 618

مطهری، مرتضی {آیت الله}:103، 365، 533، 597، 774

مظهری، خلیل: 717، 736

معادیخواه، عبدالمجید {حجت الاسلام}: 103، 541، 773، 872

معاون سیاسی استانداری آذربایجان غربی: 946

معاون سیاسی استانداری لرستان: 369

معاون عملیات سپاه مستقر در سنندج: 77، 78، 1007، 1013

معاون فرمانداری تایباد: 942

معاون لشکر77 خراسان: 399

معاون ناحیه ژاندارمری خراسان: 1021

معاون وزارت بازرگانی ایران: 125

معاون وزارت کشور : 645

معاون وزیر امور خارجه انگلیس: 298

معاون هنگ ژاندارمری بوشهر: 724

معتمد وزیری {عضو هیئت پیگیری خودمختاری کردستان}: 619

معتمدی {رئیس هیئت نمایندگی ایران در اجلاس بهداشت جهانی}: 676

معتمدی، مهناز: 737

معمر قذافی {رهبر لیبی}: 216، 764، 1020

ص: 1093

معین فر، علی اکبر {وزیر نفت ایران}: 126، 127، 172، 218، 401، 440، 522، 655، 656، 811، 983، 1006، 1023

مفتی زاده، احمد {امام جمعه سنندج و از رهبران اسلامگرای کرد}: 434، 435، 902، 903

مقدسی {فرمانده عملیاتی قطور}: 946

مقدم {از گروگان های سفارت ایران در لندن}: 695

مقدم {از نیروهای ارتش شاه}:321

مقدم مراغه ای، رحمت الله: 777

مک براید، شون {دیپلمات ایرلندی}: 784، 785

مک میلان، چارلز {از کماندوهای کشته شده امریکایی در طبس}: 325

مک هنری، دونالد {رئیس هیئت نمایندگی امریکا در سازمان ملل}: 336

مکارم شیرازی، ناصر {حجت الاسلام}: 441

مک اینتاش، لیندی {از کماندوهای کشتهشده امریکایی در طبس}: 325

مکری، محمد {سفیرجمهوری اسلامی ایران در شوروی}: 185، 453، 463، 763، 814

مک گیل، جانی {گروگان امریکایی}: 285

مکی هارون علی {از گروگان گیران سفارت ایران در لندن}: 698

ملاحیدر، مصطفی {سرگرد، مسئول جمع آوری شهدای سنندج}: 941، 942، 955

ملارسول {از سران حزب دمکرات در ارومیه}: 945

ملازاده سلطان {از منسوبین عزالدین حسینی}: 865

ملازاده، عبدالعزیز {مولوی، رهبر مذهبی اهل سنت در سیستان و بلوچستان}: 972، 973، 974

ملک زاده {پزشک همراه جمعیت شیروخورشید سرخ}: 863

ملکوتی {معاون دانشکده کشاورزی زنجان}: 153

ملکوتی، خسرو {حجت الاسلام}: 441

ملکه انگلیس: 684

ملکی، محمد {مدیریت موقت دانشگاه تهران}: 251

منتظرقائم، محمد {فرمانده شهید سپاه پاسداران استان یزد}: 27، 34، 35، 287، 293، 327، 394، 395، 396، 397، 399، 400، 411، 451، 520، 575، 630، 703

منتظری، حسینعلی {آیت الله، از مراجع تقلید}: 45، 194، 365، 441، 925، 951، 967، 1013

منتظری، محمد {حجت الاسلام}: 63، 456، 462

منعم جیون: 969

موحد دانش، علی {از نیروهای فعال در سنندج}: 818

مورر، توماس {رئیس سابق ستاد مشترک امریکا}: 526

موریس، رونالد {از پیش خدمت های سفارت ایران در لندن}: 695، 705

موسوی {از تحقیقات سپاه سنندج}: 1008

موسوی اردبیلی {آیت الله، عضو شورای انقلاب و دادستان کل کشور}: 103، 107، 722، 723، 738، 739، 773، 873

موسوی بجنوردی، محمدکاظم {استاندار اصفهان}: 541، 676، 718، 872، 967

موسوی خوئینی ها، سیدمحمد {حجت الاسلام، سخنگوی دانشجویان پیرو خط امام}: 90، 219، 562، 563، 564، 953

موسوی گرمارودی، علی {مشاور مطبوعاتی و فرهنگی رئیس جمهور}: 404، 999

موسوی گلپایگانی، سیدمحمدرضا {آیت الله العظمی، از مراجع تقلید}: 24، 231، 232، 353، 611، 635، 967

موکرجی، پراناب {وزیر بازرگانی هند}: 452

مولائی، احمد {حجت الاسلام}: 541، 872

مویزر، بیل: 547

مهدوی کنی، محمدرضا {آیت الله، سرپرست وزارت کشور و کمیته مرکزی انقلاب اسلامی}: 107، 143، 354، 356، 357، 360، 381، 451، 459، 509، 541، 561، 571، 572، 643، 646، 775، 949، 950

مهدیان پور {از نیروهای سپاه مستقر در کردستان}: 169

مهریار {رئیس دانشگاه شیراز}: 507

مؤذن، احمد: 737

مؤذن، محمدجواد {سرگرد، نماینده وزارت دفاع ملی در ایلام}: 731

مؤمن، شیخ محمد {حجت الاسلام}: 441

میتران، فرانسوا {رهبر حزب سوسیالیست فرانسه}:342

میرحیدری، سیدباقر {عضو ستاد خلق ترکمن}: 891

میرزایی، فرج الله {جوانشیر، عضو حزب توده ایران}: 799

میرسلیم، مصطفی {معاون سیاسی وزارت کشور و سرپرست شهربانی جمهوری اسلامی ایران}: 95، 308، 376، 458، 459، 509، 644، 668، 669، 754، 873، 1006

میرشمس شهشهانی، ابوالفضل: 720

میلر، دان {افسر مطبوعاتی، سخنگوی پلیس اسکاتلندیارد}: 551، 552، 585

میناچی، ناصر {وزیر ارشاد ملی در دولت موقت}: 829

نادر رستم {از نیروهای طرف دار طالبانی در بیله سور}: 530

نادری، محمدامین {از سران مهاجم در نوسود معروف به حمه روش}: 689

ناروئی، قنبر: 1015

ناصر السعید {رهبر سازمان اتحاد خلق جزیرۀ العرب}: 188

ناصر فخررجی: 371

نام گرجی، تقی {عضو ستاد خلق ترکمن}: 891

ص: 1094

نایب حسینی، حسین: 720،

نایب زاده، محمدعلی {سرباز، شهید}: 432

نایف حواتمه {رهبر جبهه دمکراتیک برای آزادی فلسطین}: 260

نبوت مهر {راننده بیمارستان صحرایی جمعیت شیروخورشید سرخ}: 375

نبوی، جلال {از کادرهای سرشناس و مؤثرکومه له}: 688

نجف آبادی، محمدهادی: 872

نخست وزیر هلند: 403

نخعی، هادی {نویسنده}: 80

نداف، مجید {از نیروهای اعزامی سپاه به کردستان}: 79، 955

نزیه، حسن {رئیس شرکت نفت ایران در دولت موقت}:321، 777، 874، 875

نصرت زاد، ایرج {سرهنگ، فرمانده تیپ1 لشکر28 سنندج}: 78، 79، 136، 894، 941، 942، 954، 955، 956

نظری، محمود: 731، 789، 837

نظری، منصور {مزدور عراقی}: 922

نعمتی، علی: 433

نعیم حداد {معاون رئیس جمهور عراق}: 41، 46، 47، 61، 660، 679، 680، 705، 706

نقشبندی، شیخ عثمان {نماینده قاسملو}: 847

نقشوندی، شیخ علی {از عوامل حزب دمکرات}: 315

نقی زاده، عیسی {دبیر دوم سفارت ایران در انگلیس}: 552، 585، 695، 696، 697

نگهدار، فرخ {عضو شورای مرکزی سازمان چریکهای فدایی خلق}: 568، 799، 805

نمکی {برادران، گروگان} : 1009

نوبری، علیرضا {رئیس بانک مرکزی ایران}: 258، 259، 451، 452، 725، 934، 935، 983

نورا، علی اصغر {سرهنگ ارتشی}: 988

نوروزی {از نیروهای سپاه در گردنه صلواتآباد}: 467

نوری فیصل الشهیر {وزیر اوقاف عراق}: 62، 859، 860

نوری، حسین {حجت الاسلام}: 441

نوری نژاد {از نیروهای سپاه سنندج}: 885

نیازمند {سرتیپ معدوم}: 987

نیتس، جان {سناتور امریکایی، رئیس کمیته امور نظامی سنا}: 674

نیرومقام، رسول {مسئول امور تغذیه دانشکده پزشکی دانشگاه شیراز}: 507

نیک بخت، هدایت {از وابستگان ناصرخان قشقایی}: 895

نیکخو {سرباز}: 989

نیک روش {رئیس دانشگاه صنعتی پلی تکنیک تهران}: 148، 203، 379، 506

نیکسون، ریچارد {رئیس جمهور اسبق امریکا}: 121، 122، 182، 338، 339، 482، 762

نیوسام، دیوید {معاون وزارت امور خارجه امریکا}: 173

واتسون، جان {خلبان امریکایی کشته شده در طبس}: 603

وادا، تسوتومو {سفیر ژاپن در تهران}: 350

واگت، جیمز {سرهنگ نیروی زمینی و فرمانده عملیات نظامی}: 674

والدهایم، کورت {دبیرکل سازمان ملل}: 26، 68، 232، 303، 336، 342، 403، 405، 406، 483، 514، 537، 553، 603، 604، 628، 918، 919، 934، 985، 1004

والف، جیمز {رئیس اکثریت مجلس نمایندگان امریکا}: 339

وایات، آرتور {کاردار سفارت انگلستان در تهران}: 350

وحید {سرهنگ، معاون انتظامی شاجا}: 829

وحید دستجردی، سیفالله: 541، 872

وحیدی، سیدمحمد {آیت الله}: 38، 483

ورداسبی، ابوذر: 720

وزیر اقتصاد آلمان فدرال: 982

وزیر انرژی دانمارک: 227

وزیر آموزش وپرورش: 449

وزیر دفاع دانمارک: 284

وزیر دفاع یونان: 296، 297

وزیر مشاور در امور خارجه امارات متحده عربی: 526، 548

وزیر مشاور کابینه انگلیس در امور خارجی: 684

وزیر نفت و دارایی قطر: 526

ولایتی، علی اکبر: 541، 872

الون، ایگال {وزیر اسبق امور خارجه رژیم صهیونیستی}:172

ونس، سایروس {وزیر امورخارجه مستعفی امریکا}: 29، 121، 123، 124، 185، 258، 272، 273، 276، 284، 325، 337، 343، 358، 450، 451، 481، 513، 520، 521، 546، 627، 628، 629، 677، 785، 934

ویسی، حسین {پیشمرگ، شهید}:970

ویلاسون {واسطه میان ایران و امریکا دررابطه با گروگان ها}: 387

ویلالون، هکتور {قاضی آرژانتینی}: 215

هادی، محمدعلی: 541

هاروی، جان {گروهبان امریکایی}: 325

هاریس {از گروگان های سفارت ایران در لندن}: 695، 697

هاشمی رفسنجانی، اکبر {حجت الاسلام، عضو شورای انقلاب و از مؤسسان حزب جمهوری}: 55، 79، 81، 92، 108، 147، 218، 270، 451، 584، 696، 831، 869، 870

ص: 1095

هاشمی نجف آبادی {حجت الاسلام، مسئول روابط عمومی بسیج}: 598

هاشمی، سیدحسام {از فرماندهان ارتش در کردستان}: 818

هاشمی، سیدمحمد {از عوامل خرابکار عراق}: 234، 614

هاشمی، سیدهاشم {از عوامل خرابکار عراق}: 234، 614

هاشمی، فرشته: 872

هاشمیان {گروگان سفارت ایران در لندن}: 695

هال، گس {دبیرکل حزب کمونیست امریکا}: 677، 678

هدایت {از نیروهای سپاه مستقر در کردستان}: 169، 170

هراتیان، فریدون {فرمانده گردان پدافند پایگاه یکم شکاری}: 702

هرتزبرگ، هندریک: 180

هرد، داگلاس {سخنگوی وزارت امور خارجه انگلیس}: 21، 57، 124، 125، 657، 728

هرزوک، حیم {رئیس سابق دستگاه جاسوسی نظامی رژیم صهیونیستی}: 343

هرمینتون، کنس کرین {گروهبان، از گروگان های امریکایی}: 181

هرنوزلدو، پروفیلو {رئیس شورای امنیت سازمان ملل}: 336

هریسون، جفری {ستوان یکم هوایی}: 325

هزارخانی، منوچهر: 720

هلمز، جرج {تفنگ دار امریکایی}: 325

همایون، حمید: 584

همایون، داریوش {صاحب امتیاز روزنامه منحله آیندگان}: 584

هوبز {خبرنگار مجله اشترن}: 509

هوشیار {سرهنگ، فرمانده ارتشی مستقر در نجف آباد بیجار}: 640

هویزر {ژنرال امریکایی}: 180

هویلوش دبات {فرزند جعلوش، عامل انفجار لوله نفت شوش}: 708

یاحی، رسول {عملیات سپاه سنندج}: 971

یاسر عرفات {رهبر سازمان آزادی بخش فلسطین}: 23، 47، 130، 190، 345، 404، 453، 522، 545، 610، 680، 707، 997

یتی، لسلی {سرگرد دریایی امریکایی}: 325

یحیوی {سرتیپ، از فرماندهان کومه له}: 79، 955، 956

یداللهی، مصطفی {ستوانیکم، از شهدای ارتشی سنندج}: 941

یزدی، ابراهیم {وزیر امور خارجه سابق و سرپرست روزنامه کیهان}: 474، 475، 476، 583، 800، 950، 1004، 1022

یزدی، محمد {از اساتید حوزه علمیه و نماینده قم در مجلس}: 1016

یونسی، ابراهیم {عضو هیئت پیگیری خودمختاری کردستان}: 619

مکان ها

آبادان: 131، 152، 208، 424، 442، 491، 576، 636، 656، 660، 730، 766، 815، 829،837، 839، 840، 841، 937، 968، 987

آباده: 155

آذربایجان: 217، 876، 876، 904، 906، 975، 1014

آغاجاری: 246

آفریقای جنوبی: 957

آق بلاغ: 241، 316

آلبانی: 172

آلمان شرقی: 125، 184

آلمان غربی {آلمان فدرال}: 21، 34، 121، 125، 171، 183، 185، 186، 227، 229، 270، 283، 295، 297، 301، 342، 349، 403، 415، 488، 570، 815، 847، 854، 917، 963

آمل: 90، 154

آنکارا: 129، 343، 344

ابوظبی: 55، 488، 526، 548، 550، 609، 610، 695، 960

اتریش: 228، 270، 983

اراک: 153، 993

ارتفاع آبیدر {سنندج}: 687، 818، 820

ارتفاع اختیارآباد {کرمان}: 746

ارتفاع پژوه {ارومیه}: 472

ارتفاع جم {ارومیه}: 793

ارتفاع ساوان: 477

ارتفاع شیخ محمدصادق {سنندج}: 425

ارتفاع غوره {ارومیه}: 472

ارتفاع نقره: 793، 827

ارتفاعات آق داغ: 557، 636، 731

ارتفاعات اربابا {بانه}: 140، 432، 469، 470، 558، 640، 664، 688، 732، 887، 988، 1010

ارتفاعات بلائی: 990

ارتفاعات تسمل گانبند {سیلوانا}: 241

ارتفاعات جولان: 998

ارتفاعات دالاهو: 900

ارتفاعات زردوئی: 990

ارتفاعات کوره آهک {شاهین دژ}: 826

ص: 1096

اردن: 40، 130، 462، 678، 695

اردوگاه بالانج {ارومیه}: 793

اردوگاه بروجرد: 193

اردوگاه بهرام {خرم آباد}: 369، 420

ارکانزاس: 325

ارمنستان غربی: 270

ارومیه: 67، 153، 206، 240، 241، 266، 267، 316، 373، 379، 431، 432، 504، 557، 575، 618، 641، 690، 716، 717، 770، 792، 793، 845، 888، 889، 944، 945، 989، 990، 1011

اروندرود {شط العرب}: 42، 46، 47، 48، 61، 130، 371، 614، 660، 706، 815، 837، 838، 839، 937

اروندکنار: 421، 424، 614

ازگله {کرمانشاه}: 134، 191، 262، 233، 493، 884، 986

اسپانیا: 186، 392، 960

استادیوم ورزشی مندلی: 613

استالینگراد: 906

استان آذربایجان غربی: 80، 139، 235، 240، 241، 378، 430، 502، 559، 689، 690، 792، 944، 974

استان العماره: 613

استان المثنی: 420

استان ایلام: 133، 464، 731

استان بصره: 45، 189، 420، 707، 837، 899

استان خراسان: 524، 747، 748، 857، 904، 906، 997، 1014

استان خوزستان: 43، 44، 48، 49، 50، 51، 55، 57، 95، 100، 131، 174، 189، 192، 234، 259، 260، 358، 368، 369، 422، 424، 442، 456، 458، 491، 528، 529، 540، 549، 553، 554، 583، 586، 590، 608، 668، 706، 708، 729، 730، 737، 741، 781، 839، 858، 876، 882، 904، 919، 920

استان دهوک: 969

استان سلیمانیه: 60، 369، 532، 555، 661

استان سیستان و بلوچستان: 44، 216، 217، 601، 876، 925، 973، 994، 995

استان فارس: 772، 894، 906

استان کردستان: 28، 29، 64، 65، 66، 67، 68، 71، 79، 80، 82، 83، 84، 86، 89، 94، 97، 98، 99، 100، 109، 111، 118، 134، 135، 138، 139، 158، 167، 168، 169، 191، 197، 198، 200، 217، 219، 235، 237، 238، 242، 243، 249، 263، 265، 280، 286، 290، 291، 293، 304، 305، 310، 311، 312، 317، 329، 357، 361، 362، 378، 385، 393، 408، 412، 414، 425، 426، 427، 429، 430، 431، 432، 434، 435، 467، 468، 469، 471، 472، 475، 496، 501، 502، 505، 515، 516، 520، 524، 534، 535، 536، 537، 538، 539، 540، 564، 568، 571، 573، 575، 583، 593، 595، 616، 618، 619، 626، 642، 664، 665، 666، 687، 690، 691، 709، 712، 713، 715، 717، 718، 752، 753، 754، 758، 767، 768، 781، 793، 794، 806، 812، 816، 821، 823، 824، 829، 830، 843، 845، 846، 847، 848، 854، 866، 867، 874، 876، 890، 892، 902، 903، 904، 905، 907، 908،

913، 915، 925، 926، 928، 942، 943، 947، 953، 955، 956، 972، 973، 974، 975، 976، 990، 993، 994، 1001، 1010، 1011، 1012، 1013، 1014، 1015، 1024

استان کرمان: 601، 904، 1014

استان کرمانشاه: 434، 464، 899، 900، 922

استان گیلان: 91، 211، 620

استان لرستان: 369، 421

استان مازندران: 904

استان میسان: 969

استان ناصریه: 969

استان یزد: 1014

استراسبورگ: 124

استرالیا: 125، 126، 343، 392، 410، 981، 982، 983

اسرائیل {رژیم اشغالگر قدس}: 41، 47، 122، 172، 175، 216، 232، 295، 298، 299، 301، 306، 343، 397، 403، 410، 522، 604، 612، 629، 674، 676، 679، 680، 706، 723، 801، 814، 935، 957، 984، 996، 997

اسکاتلند: 748

اسکله بصره: 421

اسکله قشله: 370

اسکو: 596

اسلام آباد {پایتخت پاکستان}: 349، 686، 789، 816، 857، 858، 862، 897، 898، 930، 985، 998

اسلام آباد غرب: 51، 789، 862، 987

اشنویه: 67، 171، 240، 241، 502، 504، 516، 538، 838، 845، 888، 889

اصفهان: 168، 170، 205، 373، 449، 533، 545، 573، 676، 738، 747، 750، 829، 886، 891، 894، 906، 943، 944، 948، 967

اغگل قره تپه {ماکو}: 1000

ص: 1097

افغانستان: 41، 42، 173، 185، 228، 272، 298، 346، 347، 362، 439، 449، 453، 463، 489، 626، 632، 633، 654، 678، 680، 705، 749، 762، 763، 813، 835، 857، 858، 898، 913، 934، 952، 953، 966، 984، 997، 998، 999، 1021

اقامتگاه موقت امام خمینی {خیابان دربند}: 88، 89، 162، 163، 386، 794، 897

اقلید: 892، 893، 894

اقیانوس آرام: 172

اقیانوس هند: 172، 173، 174، 295، 355، 448، 679، 784

الجزایر: 53، 216، 405، 487، 553، 634، 695، 961، 1022، 1023

الرمیثه: 364

المنصوریه: 262

امارات متحده عربی: 43، 53، 186، 349، 410، 488، 526، 548، 604، 605، 836، 960، 1023

ام الرصاص: 370

ام القصر: 838

امان {پایتخت اردن}: 43

امریکا {ایالات متحده}: اکثر صفحات

امیرآباد: 379

انتبه: 283، 301

اندونزی: 213، 410، 1023

اندیمشک: 486

انگلیس {بریتانیا، انگلستان}: 21، 22، 34، 40، 54، 57، 119، 125، 165، 172، 183، 186، 236، 269، 270، 283، 295، 297، 298، 300، 301، 342، 346، 349، 350، 367، 527، 551، 552، 570، 584، 585، 586، 587، 588، 606، 607، 608، 612، 634، 654، 657، 682، 683، 684، 694، 695، 696، 705، 727، 728، 729، 741، 762، 764، 786، 854، 858، 881، 882، 917، 956، 960، 981، 982، 1003

اوتاوا: 258

اورامانات: 516، 689، 987

اوگاندا: 226

اوگدن یوتا: 784

اوهایو: 325

اهواز: 44، 50، 62، 91، 130، 151، 208، 216، 217، 235، 242، 268، 280، 312، 317،380، 381، 414، 436، 437، 442، 474، 486، 533، 545، 584، 685، 708، 730، 815، 920

ایتالیا: 171، 175، 224، 295، 297، 343، 786، 854، 917، 960، 961، 1022

ایذه: 486، 754

ایستگاه آهودشت {خوزستان}: 685

ایستگاه بام دژ {خوزستان}: 685

ایستگاه رادار شهرآباد {مشهد}: 702

ایستگاه راه آهن تهران: 644

ایسلند: 854

ایلام: 371، 442، 660، 662، 686، 815

باباهادی: 591

بابل: 153، 206، 755

بابلسر: 154

باتلاق جازموریان: 601

باجگیران: 493

باشگاه افسران سنندج: 66، 69، 70، 71، 72، 136، 137، 195، 196، 197، 238، 250، 265، 308، 309، 311، 425، 428، 430، 465، 466، 499، 615، 616، 686، 687، 710، 713، 751، 819، 864، 867، 868، 901

باغ گل سرخ کاخ سفید: 225

بانکوک: 181

بانه: 67، 140، 171، 191، 240، 305، 309، 313، 315، 375، 376، 377، 378، 427، 430، 432، 433، 469، 470، 471، 493، 501، 502، 503، 516، 537، 558، 639، 640، 688، 691، 716، 717، 732، 733، 735، 752، 753، 754، 768، 769، 791، 792، 826، 843، 844، 847، 849، 864، 865، 867، 887، 888، 906، 910، 926، 943، 944، 971، 972، 989، 1010، 1011، 1013

باویسی: 190

باینگان {پاوه}: 192، 378، 716، 769، 944، 945، 970، 971، 990

بجلیه {عراق}: 492

بحرین: 53، 173، 261، 295، 296، 299، 349، 350، 524، 554، 583، 604، 655، 724، 965

بدخشان {افغانستان}: 998

بدره: 554، 662

برازجان: 574

برف آباد گوا: 789

برلن غربی: 385

بروجرد: 94، 595، 642

بروکسل: 21، 284، 295، 303، 853، 854، 917، 918

بستان: 49، 192

ص: 1098

بصره: 59، 61، 233، 424، 457، 493، 494، 531، 590، 661، 730، 838، 860، 920، 937

بعلبک: 262

بغداد: 20، 40، 51، 63، 64، 130، 131، 132، 175، 189، 230، 262، 417، 424، 456، 457، 461، 490، 494، 495، 530، 586، 590، 610، 678، 709، 787، 921، 1018

بکتاش باروق {میاندوآب}: 1000

بلژیک: 186، 764، 854

بلغارستان: 132، 172، 963

بلوار کشاورز {تهران}: 203

بن {پایتخت آلمان غربی}: 415

بندر ابوالخصیب: 838

بندر البکر: 592

بندر ام القصر: 370

بندر انزلی: 212، 829، 830، 832

بندر بربره {سومالی}: 784

بندر جوق: 766

بندر چابهار:630

بندر عسلویه: 632

بندر لنگه: 754

بندر مصیره: 629

بندر مطرح: 330

بندر مون پانا {کنیا}: 784

بندرعباس: 652، 724، 1015

بنگلادش: 47، 130، 132، 190

بوستون: 330

بوشهر: 574، 643، 724

بوکان: 171، 200، 375، 377، 378، 469، 502، 503، 516، 594، 619، 641، 665، 690، 867، 975، 1024

بوموسی: 43، 47، 174، 189، 549، 706، 836، 837، 964

بویراحمد: 754

بهار {همدان}: 754

بهبهان: 685

بهداری بوعبور: 492

بهداری مچری: 492

بهشهر: 829، 1015

بیات: 492

بیت المقدس {قدس}: 299، 345، 527، 606، 878، 931، 996

بیجار: 74، 198، 199، 314، 716، 734، 752، 791، 825، 826، 842، 864

بیرجند: 33، 280

بیروت: 45، 130، 188، 260، 345، 349، 366، 367، 416، 449، 452، 528، 589، 611، 612، 635، 657، 899، 900، 935، 997

بیله سور: 530

بیمارستان 572 شیراز: 642

بیمارستان آیت الله طالقانی {تهران}: 457، 577

بیمارستان اکباتان {همدان}: 138

بیمارستان امام خمینی {تهران}: 159، 161، 203، 268، 247، 577، 973

بیمارستان امام خمینی {همدان}: 138

بیمارستان امدادی {بوکان}: 377

بیمارستان بیجار: 716

بیمارستان پاوه: 378، 769، 911

بیمارستان پای کورشه گران: 377

بیمارستان حجتیه {اصفهان}: 78، 1007

بیمارستان دکتر شریعتی {تهران}: 973

بیمارستان دکتر محمد مصدق {زاهدان}: 208

بیمارستان رشت: 247

بیمارستان سینا {تهران}: 457

بیمارستان شهدا {سنندج}: 76، 136، 239، 819، 820، 886، 901، 971

بیمارستان شیروخورشید {آمل}: 154

بیمارستان شیروخورشید سرخ {ارومیه}: 845

بیمارستان فخریه {ملایر}: 155

بیمارستان قانع {سنندج}: 498

بیمارستان قصرشیرین: 52، 307، 529، 556، 591

بیمارستان مصدق {مشهد}: 149

بین النهرین: 364

پادگان آموزشی مهرآباد جنوبی: 703

پادگان ابوغریب: 230

پادگان التاجی: 230

پادگان الرشید {بغداد}: 490

پادگان بانه: 315، 375، 376، 432، 433، 470، 502، 503، 639، 640، 664، 688، 732، 792، 844، 887، 888، 906، 910، 911، 926، 927، 944، 971، 972، 988، 989، 1010، 1013

پادگان پاوه: 376

پادگان پیرانشهر: 504

ص: 1099

پادگان پیردر: 190

پادگان جلولا: 190

پادگان سرپل ذهاب: 921

پادگان سردشت: 171، 377، 470، 718

پادگان سقز: 170، 198، 239، 469، 558، 752، 988، 1011

پادگان سلماس: 690

پادگان سمیرم: 949

پادگان سنندج: 72، 238، 239، 311، 710، 711، 718، 767، 819، 867، 886، 901، 924

پادگان عماره: 491

پادگان قورتو: 839

پادگان مراغه: 911

پادگان مریوان: 472، 927، 945

پادگان منظریه: 485

پادگان مهاباد: 72، 767

پادگان نظامی ابوذر: 52، 307

پادگان نیروی دریایی: 212، 830

پاریس: 121، 215، 301، 302، 331، 386، 448، 509، 625، 748، 764، 777، 780، 801، 836، 850، 874، 875، 957، 961، 996

پاسگاه آبزیادی {عراق}: 662

پاسگاه آق بلاغ {ارومیه}: 641

پاسگاه ازگله: 422، 463

پاسگاه الشهدا {عراق}: 967

پاسگاه انتظامی آب شروب {ارومیه}: 641

پاسگاه انجیره: 967

پاسگاه بازرگان: 860

پاسگاه بالاطاق: 262، 789

پاسگاه باویسی {ایران}: 262، 530

پاسگاه بجلیه {عراق}: 613، 707

پاسگاه بچندلو {نقده}: 241، 945

پاسگاه برج احمدی: 591

پاسگاه پرویز: 591، 637، 731

پاسگاه پل چفت {عراق}: 557، 789، 790

پاسگاه پله کانه {عراق}: 421

پاسگاه پلیس راه میاندوآب بوکان: 472

پاسگاه تکاب: 199، 734

پاسگاه تک تک مشکی: 421

پاسگاه تنگاب: 191

پاسگاه تنگاب نو: 307، 370، 463، 529، 557، 922

پاسگاه چاه قلعه: 999

پاسگاه چاه نفت موسیان: 421

پاسگاه چقاحمام: 884، 885، 1006

پاسگاه چک سرخ: 421

پاسگاه چهارزبر: 789

پاسگاه چیلات {ایران}: 464، 1006

پاسگاه چیلات {عراق}: 555، 636، 1006

پاسگاه خان لیلی: 262، 883

پاسگاه خرنوبیه عراق: 371

پاسگاه خسروی: 557

پاسگاه خین: 308

پاسگاه دراجی [دوراجی] {عراق}: 233، 464

پاسگاه دراخرما: 662

پاسگاه دربندجوق: 557، 591

پاسگاه درکی: 736

پاسگاه درگهان: 857

پاسگاه درمله، دروله: 51، 191

پاسگاه دزلی {عراق}: 736، 940

پاسگاه دوآب جلدیان: 889

پاسگاه دویرج: 555، 590

پاسگاه دهلران: 421

پاسگاه رباط خان: 285

پاسگاه رشیدیه: 464

پاسگاه روستای نجف آباد: 538

پاسگاه رهب: 464

پاسگاه زیادیه: 839

پاسگاه ژاندارمری اشگه سو: 736

پاسگاه ژاندارمری برچک: 651

پاسگاه ژاندارمری حیدرآباد: 827

پاسگاه ژاندارمری خلته: 717

پاسگاه ژاندارمری رباط کور: 630، 631

پاسگاه ژاندارمری سرمیل {کرند}: 662

پاسگاه ژاندارمری سفرحان {جیرفت}: 1015

پاسگاه ژاندارمری هخامنش: 423، 442، 443

پاسگاه ژاندارمری یکه شان: 686

ص: 1100

پاسگاه سابله {عراق}: 637، 708

پاسگاه سپاه پاسداران ارومیه: 665

پاسگاه سراب نیلوفر: 862

پاسگاه سرتک: 493

پاسگاه سرفیروزآباد: 862

پاسگاه سعدونی: 234

پاسگاه سعیدیه: 4664

پاسگاه سنجوق: 591

پاسگاه سیحه: 662

پاسگاه شاهین دژ: 199، 559، 927

پاسگاه شرهانی: 492

پاسگاه شلمچه: 234، 464

پاسگاه شورشیرین: 421

پاسگاه شهابی: 662

پاسگاه شیب: 464

پاسگاه شیخ صله: 463

پاسگاه صفریه: 464

پاسگاه طارق: 662

پاسگاه طاووسیه: 555

پاسگاه فرخ پی: 234

پاسگاه فرخ ولی: 614

پاسگاه فکه: 464، 555

پاسگاه قطیبه: 662

پاسگاه قلعه سفید: 490

پاسگاه قلعه گنج: 1015

پاسگاه قلعه یهودی: 370، 463، 529، 557

پاسگاه کروی: 662

پاسگاه کلته {سردشت}: 641، 736، 753، 792، 889

پاسگاه کوزران: 862

پاسگاه کهنه نو: 191

پاسگاه کیلومتر 25 خرمشهر: 707

پاسگاه گرده نو: 529

پاسگاه گرکنی: 191

پاسگاه گرگ {عراق}: 370

پاسگاه گریشه: 662

پاسگاه گمرک نو {نفتشهر}: 491، 529، 592، 613، 662، 686

پاسگاه مؤمنی: 133، 555

پاسگاه ماهیدشت: 862

پاسگاه مطهری: 1016

پاسگاه معدور: 662

پاسگاه ملاشیخ: 889

پاسگاه نصریان: 636، 707

پاسگاه نفت شهر: 639

پاسگاه نی خزر: 421، 967

پاسگاه ولدکشته: 307، 557، 922، 923

پاسگاه هشتادان: 1016

پاسگاه یکه شان: 307، 557، 591، 839، 884، 986

پاطاق: 191، 1006

پاکستان: 295، 349، 404، 410، 451، 494، 608، 627، 632، 705، 749، 763، 857، 897، 913، 966، 967، 995، 997، 1005

پالایشگاه آبادان: 422، 440، 737، 766

پالایشگاه اصفهان: 676

پالایشگاه نفت الدوره بغداد: 419

پاوه: 139، 191، 198، 199، 240، 266، 267، 314، 378، 471، 538، 558، 595، 618، 641، 665، 689، 691،

716، 717، 735، 736، 754، 768، 769، 770، 791، 823، 847، 865، 888، 889، 911، 927، 944، 945، 970، 971، 989، 990

پایگاه آبادان: 420، 969

پایگاه ارتش در ربط: 377

پایگاه الشهدا: 421

پایگاه انزلی: 830، 831، 832

پایگاه انگلیسی دیه گو گارسیا {اقیانوس هند}: 297، 784

پایگاه اوکی ناوا {ژاپن}: 37، 341، 342

پایگاه بابلسر: 702

پایگاه بیلوله {عراق}: 900

پایگاه جفیر {منامه}: 405

پایگاه دریایی خرمشهر: 837

پایگاه دزگیر: 241، 990

پایگاه دوم کوشک نصرت: 630

پایگاه دهلران: 134، 491، 613، 637

پایگاه رامشتاین {آلمان غربی}: 324

پایگاه سوم پشتیبانی نیروی هوایی: 376

پایگاه شیراز: 702

پایگاه غنا {مصر}: 299

ص: 1101

پایگاه فوردبراگ:627

پایگاه کوت: 968

پایگاه کولته: 844

پایگاه لاخس {پرتغال}: 297

پایگاه ناتو {ترکیه}: 296

پایگاه نظامی انگلیسی ها در مصیره: 678

پایگاه نهم شکاری {بندرعباس}: 486، 652، 857، 952، 1015

پایگاه وحدتی {دزفول}: 422، 423، 442، 443، 937

پایگاه هوایی الشعیبه: 59، 233، 530

پایگاه هوایی مسیره: 330

پایگاه یکم شکاری {پایگاه مادر}: 702

پرتغال: 185، 295، 297، 854

پکن: 439، 466، 498

پل ابوفلفل: 492

پل بستان: 685

پل داری زنگنه: 493

پل دواب {نوسود}: 471

پل ذهاب: 422

پل قطور {ارومیه}: 266، 641

پل قویون [قیوم] {ارومیه}: 241، 665، 618، 690

پل نهرحد: 492

پل یزدنو {سوسنگرد}: 968

پلدختر: 433

پلدشت {ماکو}: 1000، 1001

پیرانشهر: 240، 305، 432، 433، 434، 502، 504، 516، 538، 641، 770، 865، 867، 883، 975، 1024

تأسیسات نفتی عین خوش: 986

تالار اجتماعات دانشکده پزشکی دانشگاه تبریز: 81

تایباد {طیبات}: 857، 999، 1021

تبریز: 81، 150، 170، 205، 246، 394، 435، 477، 533، 643، 693، 733، 849، 902، 903، 1011

تپه حاجی آباد: 818

تپه ربط: 470

تپه روسی {سنندج}: 239

تپه میرآباد {اشنویه}: 241

تپه ناصرخان: 556

تپه های تک تک مشکی: 464

ترکمن صحرا: 44، 216، 217، 540، 866، 942، 993، 994

ترکیه: 168، 242، 270، 295، 296، 323، 324، 343، 377، 451، 532، 679، 763، 824، 854، 975، 1001

ترمینال پارک خزانه: 645

تکاب: 199، 240، 241، 264، 265، 315، 433، 471، 472، 689، 690، 733، 734، 735، 827

تل زعتر: 311

تل آویو: 172

تمرچین: 838

تنب بزرگ: 43، 47، 174، 189، 549، 706، 836، 837، 964

تنب کوچک: 43، 47، 174، 189، 549، 706، 836، 837، 964

تنسی: 603

تنگاب: 490

تنگستان: 643

تنگه هرمز: 174، 360، 394، 679، 964

تنگه هوان: 134

توکیو: 62، 185، 301، 341، 344، 350، 704، 859، 860، 918، 965

تونس: 23، 344، 346، 811

تهران: 23، 24، 26، 30، 31، 32، 33، 34، 35، 36، 37، 38، 43، 44، 46، 48، 51، 54، 56، 64، 73، 76، 90، 99، 114، 122، 130، 131، 138، 141، 143، 146، 147، 163، 169، 172، 181، 183، 185، 192، 200، 203، 205، 215، 224، 226، 228، 229، 230، 237، 239، 240، 245، 247، 256، 257، 258، 264، 265، 268، 272، 273، 275، 276، 277، 279، 280، 281، 282، 283، 287، 288، 301، 303، 314، 315، 319، 323، 324، 326، 328، 331، 335، 337، 339، 341، 344، 347، 350، 353، 356، 368، 369، 374، 379، 386، 392، 394، 395، 397، 399، 401، 403، 404، 406، 423، 427، 436، 438، 442، 453، 457، 458، 459، 465، 467، 472، 482، 483، 484، 485، 486، 489، 496، 508، 509، 510، 512، 519، 522، 529، 536، 537، 541، 545، 546، 548، 556، 561، 562، 563، 566، 573، 581، 582، 583، 586، 587، 590، 593، 602، 603، 604، 606، 607، 609، 610، 611، 612، 618، 619، 620، 625، 628، 635، 639، 643، 646، 651، 652، 653، 655، 656، 659، 664، 673، 675، 676، 679، 681، 685، 687، 689، 691، 692، 693، 708، 715، 716، 717، 718، 724، 727، 732، 733، 734، 738، 740، 741، 742، 746، 747، 750، 762، 768، 769، 770، 771، 772، 776، 777، 785، 791، 794، 809، 811، 814، 818، 819، 824، 825، 830، 838، 846،

ص: 1102

848، 855، 856، 864، 875، 883، 885، 886، 887، 891، 894، 902، 912، 914، 919، 923، 924، 928، 930، 934، 938، 941، 942، 945، 949، 952، 953، 956، 959، 961، 964، 972، 977، 978، 985، 990، 997، 998، 1003، 1004، 1008، 1009، 1010، 1015

تیله کوه: 530

جاده احمدآباد پرویز: 662

جاده ازگله گرده نو:662

جاده اشنویه عراق: 889

جاده اهواز خرمشهر: 133

جاده بیجار دیواندره: 267

جاده پاتاق سرچقای: 788

جاده تکاب شاهین دژ: 199، 990

جاده سرپل ذهاب قصرشیرین: 52، 307

جاده سقز بانه: 752، 911

جاده سقز بوکان: 503

جاده سنندج کامیاران: 538، 1009

جاده شلمچه کوشک: 490

جاده شیخ صله خان شور: 307

جاده قدیم حیدرآباد نقده: 912

جاده قم تهران: 485

جاده کرمانشاه پاوه: 927

جاده کامیاران سنندج: 505

جاده کرمانشاه سنندج: 77، 78، 715، 988، 1007، 1008

جاده کرمانشاه قصرشیرین: 486

جاده کرند سرپل ذهاب: 788

جاده گرده نو باویسی: 422

جاده گرده نو ازگله: 884

جاده مراغه میاندوآب: 1000

جاده مریوان نوسود: 471

جاده مهاباد بوکان: 1000

جاده مهاباد میاندوآب: 379، 1000

جاده میاندوآب بوکان: 990، 1000

جاده نظامی الفاو خور المنثینی: 838

جاده نفت شهر قصرشیرین: 262

جاده نوسود پاوه: 140

جاده همدان سنندج: 1009

جراحیه: 492

جزیره خارک: 542، 655

جزیره کرت یونان: 296

جزیره لاوان: 810، 811

جزیره مینو: 262، 307، 422، 636، 840، 841، 938

جلدیان: 827

جلفا: 620

جم جم {اشنویه}: 241

جمهوری یمن: 230

جنوب لبنان: 998

جوانرود: 467، 471، 687، 816، 838، 888، 889، 927، 987

جورجیا: 325

جهرم: 891

جیرفت: 113، 601، 651، 652، 795، 1015

چابهار: 114، 141

چالوس: 620

چاه شماره 8 نفت شهر: 592، 662، 686

چاه های نفت منطقه بیات: 839

چغاحمام {چقاحمام}: 51، 191، 233، 899

چکسلواکی: 961، 963

چهارراه گلوبندک: 612

چهارکلا: 234، 789

چهل دختر: 505

چین: 168، 410، 562

حاج عمران: 883

حاجی آباد: 279، 280

حجریه: 232

حسن آباد ده کل: 265

حسینیه ارشاد: 88، 162، 163

حسینیه جماران: 953، 954، 978، 979

حلبچه: 847

حوزه علمیه قم: 796

حیرود واسر: 837

خانقاه پاوه: 139

خانقین: 262، 731

خان لیلی: 51، 192، 233

خانه شور {کرمانشاه}: 233، 766، 888

خرم آباد: 845، 929

ص: 1103

خرمشهر: 95، 132، 152، 192، 307، 308، 368، 493، 590، 668ف 685، 707، 708، 730، 731، 837، 840، 859، 883، 937، 968، 987

خسروآباد: 636

خط لوله گاز مارون ماهشهر آبادان: 987

خط آهن اندیمشک اهواز: 685

خلیج خوک ها: 23، 349، 404

خلیج فارس: 20، 37، 41، 43، 47، 122، 171، 173، 174، 180، 216، 261، 288، 289، 291، 294، 300، 302، 330، 349، 350، 351، 394، 449، 487، 488، 489، 522، 526، 527، 546، 548، 584، 604، 605، 610، 614، 656، 679، 680، 706، 749، 764، 784، 810، 811، 837، 898، 961، 964، 965، 966، 1023

خوابگاه خواهران عضو انجمن اسلامی دانشگاه گیلان: 508

خوی: 754، 771، 946

خوین: 730

خیابان 16 آذر {تهران}: 647

خیابان امام خمینی {گنبدکاووس}: 596

خیابان طالقانی {تهران}: 643

خیابان کمربندی {ارومیه}: 618

خیابان کنزینگتون: 587، 588

خیابان مسجد قبا: 592

دادگاه پاناما: 256

دارالرحمه شیراز: 642

دارخور: 766

داروخانه شمس: 457

دالکان: 817

دامغان: 310

دانشکده حقوق دانشگاه تهران: 973

دانشکده پزشکی دانشگاه تبریز: 150

دانشکده پزشکی دانشگاه شیراز: 156، 205

دانشکده حقوق دانشگاه تهران: 86، 159

دانشکده خلیج فارس دانشگاه جندی شاپور: 152

دانشکده صمدیه لباف بابل: 153، 206

دانشکده علوم دانشگاه ملی {تهران}: 621

دانشکده فنی دانشگاه تهران: 86، 772

دانشکده کامپیوتر حسن آباد، مدرسه عالی کامپیوتر {تهران}: 149

دانشکده منابع طبیعی گرگان: 246

دانشکده مهدی رضایی {مدرسه عالی بازرگانی سابق}: 148، 379

دانشکده نفت آبادان: 152

دانشگاه آذرآبادگان: 796

دانشگاه ارومیه: 206

دانشگاه اصفهان: 380

دانشگاه اهواز: 151، 208، 268، 312، 317، 474

دانشگاه بلوچستان: 91، 207

دانشگاه پلی تکنیک تهران: 203، 379، 505، 646، 772، 944

دانشگاه پنجاب: 349

دانشگاه تبریز: 79، 80، 81، 82، 144، 205، 246، 380

دانشگاه تربیت معلم: 148، 149، 203، 379، 382، 473

دانشگاه تهران: 46، 65، 85، 86، 87، 88، 89، 90، 91، 99، 145، 146، 147، 158، 159، 160، 162، 181، 198، 200، 201، 203، 204 ، 205، 209، 217، 245، 251، 303، 306، 379، 473، 647، 648، 718، 796، 797، 802، 805، 806، 858، 942، 972، 973

دانشگاه جندی شاپور اهواز: 208، 507

دانشگاه خالد: 365

دانشگاه زاهدان: 208، 755

دانشگاه سوربن: 890

دانشگاه شیراز: 90، 91، 155، 156، 157، 205، 384، 505، 507، 621

دانشگاه صنعتی آریامهر {دانشگاه صنعتی شریف}: 505، 506، 646

دانشگاه صنعتی اصفهان: 280

دانشگاه علامه طباطبایی: 148

دانشگاه علم وصنعت: 82، 148، 379

دانشگاه فارابی: 204

دانشگاه گیلان: 91، 92، 152، 209، 210، 246، 247، 252، 317، 380، 508، 620، 621

دانشگاه متحدین، مدرسه عالی دختران {دانشگاه الزهرا}: 148، 646

دانشگاه مشهد: 380، 507

دانشگاه ملی {شهید بهشتی}: 148، 204، 379، 621، 773، 796

دانشگاه نفت {آبادان}: 208

دانمارک: 183، 184، 227، 301، 854

دبستان مهدی زاده {قصرشیرین}: 884

دبیرستان اقبال لاهوری {آباده}: 155

دبیرستان امام خمینی {آمل}: 154

دبیرستان انقلاب {ملایر}: 90، 155

دربندبلوله عراق: 530

درگان: 601

درگز: 142، 143

ص: 1104

درمانگاه دایار: 686، 862

درمانگاه شیخ مصطفی: 862

درمانگاه قوچمی: 862

دره ازگله: 713

دره ژاور {کردستان}: 687

دره سوسنگرد: 442

دره قاسملو: 266، 267، 312، 504، 538، 641، 793

دره قطور {ارومیه}: 641

دره قیزکرپی {شاهین دژ}: 199

دره ماه داغی {ارومیه}: 472

دره خان {ارومیه}: 641

دریای خزر: 229، 453

دریای سرخ: 679، 784

دریای عرب: 679

دریای عمان: 327، 355، 486، 964، 965

دریای مدیترانه: 296

دزفول: 96

دشت آزادگان: 423، 685، 920

دشت ده آب {قصرشیرین}: 422

دشت ذهاب: 262، 884، 921

دشت کرند غرب: 937

دشت میشان {میسان}: 531، 730

دشتستان: 643

دمشق: 54، 62، 352، 394، 416، 527

دوآب: 793

دوراهی تکاب قوجه: 735

دوراهی نوسود پاوه: 736

دوسلق: 882

دولتو: 312، 538

ده کلوت: 653

دهگلان: 69، 138، 139، 240، 265، 314، 538، 715، 1009

دهلران: 369، 424، 461، 491، 494، 530، 613، 636، 660، 709، 767

دهلیم: 556

دهلی نو: 452

دیری فارم: 230

دیواندره: 74، 471، 472، 502، 639، 640، 687، 716، 752، 825، 826، 842، 843، 864، 908، 909، 910، 1008، 1009

دیوانیه: 490

راژان {ارومیه}: 241، 267، 316، 432

رأس الخیمه: 43، 549

راولپندی: 461، 494

رباط بادام: 279، 280

رباط پشت بادام: 278

رباط خان: 278، 279، 280، 399، 581

ربط: 377، 641

رشت: 91، 92، 152، 209، 210، 211، 212، 247، 248، 251، 268، 316، 317، 330، 331، 380، 508، 533، 575، 832

رفسنجان: 67، 431، 891

رم {ایتالیا}: 484، 785، 1022، 1023

رودبار جیرفت: 795

رودخانه الوند: 922

رودخانه درود: 845

رودخانه صبحانیه: 464

رودخانه قشلاق: 955

رودزیا: 171

رودسر: 596

روستای آران {سنندج}: 466

روستای آغاجاری: 200

روستای آق دگیش {ترکمن صحرا}: 993، 994

روستای آق بلاغ {ارومیه}: 793، 845

روستای آلاگوز {ارومیه}: 889

روستای ابراهیم آباد {دیواندره}: 909

روستای ابراهیم آباد {سقز}: 909

روستای احمدآباد {تکاب}: 735

روستای اشک سر: 171

روستای اشگه سو {آذربایجان غربی}: 736

روستای اعداع {کرمانشاه}: 464

روستای البقربه {سوسنگرد}: 968

روستای امین آباد {تکاب}: 734

روستای اوربان {سلماس}: 690

روستای بارانداز {ارومیه}: 845

روستای بالانج {ارومیه}: 793

روستای بربران {ارومیه}: 793، 845

روستای بند {ارومیه}: 267

ص: 1105

روستای بوئین {بانه}: 944

روستای بین کوره: 234

روستای پارا {میاندوآب}: 618

روستای پرویز {قصرشیرین}: 637

روستای پرویزخان {عراق}: 731

روستای تازه آباد {پاوه}: 139، 769، 927

روستای تشت آستر: 986

روستای تنگاب نو {کرمانشاه}: 52، 190، 922

روستای تورگه میان {باینگان}: 192

روستای تومتر {ارومیه}: 793، 845

روستای چشمه نزار {جوانرود}: 477

روستای چوریک {سنندج}: 467

روستای چیلانه سفلی{پاوه}: 990

روستای چیلانه علیا {پاوه}: 990

روستای حسن آباد {تکاب}: 734، 901

روستای حصار {ارومیه}: 793، 845

روستای حیادر {سوسنگرد}: 968

روستای خانقاه {پاوه}: 538

روستای درچه کلماران {اصفهان}: 894

روستای دوریسان {پاوه}: 538

روستای دیدان {ارومیه}: 845

روستای رشیند {سنندج}: 467

روستای زیران {جوانرود}: 477

روستای ساروق {تکاب}: 735

روستای ساری قمیش {میاندوآ ب}: 990

روستای سعیدیه {ایران}: 464

روستای سیدمحمود: 883

روستای سیلان {ارومیه}: 793، 845

روستای شطیط: 882

روستای شورجه {میاندوآب}: 690

روستای شیخ مصطفی {اسلام آباد}: 789

روستای شیطان آباد {ارومیه}: 793، 845

روستای عبدالله میر {خوزستان}: 492

روستای عبدنور: 883

روستای علی مهر {عراق}: 731

روستای غازان کندی {تکاب}: 734

روستای قاسم لو {ارومیه}: 793، 845

روستای قزل قیش {شاهین دژ}: 241

روستای قشلاق {پاوه}: 735، 768

روستای قلاتان {نقده}: 504

روستای کرجو {سنندج}: 987

روستای کانیان {سلماس}: 690

روستای کدخدا حسن کومک: 708

روستای کردینا: 690

روستای کوچیا، کوکیا {ارومیه}: 793، 845

روستای گاگل {مریوان}: 467

روستای گلال {پاوه}: 559، 618

روستای گرصدف {قصرشیرین}: 52، 922، 923

روستای گرمک {کرمانشاه}: 464

روستای گزین {قصرشیرین}: 422

روستای گلال، گلان {پاوه}: 378، 538، 927

روستای گنجی {قروه}: 138، 139

روستای گنجینه: 883

روستای لاوان {پاوه}: 990

روستای لوکه {بیجار}: 752

روستای مؤمن آباد {رفسنجان}: 431

روستای مام ابراهیم {ارومیه}: 793، 845

روستای مبارک آباد {ارومیه}: 793، 845

روستای محمودآباد: 559، 686، 793، 845

روستای مزیدی {پاوه} : 139، 267، 378، 559

روستای مولا {میاندوآب}: 990

روستای میرآباد {سردشت}: 559

روستای میرآباد {نقده}: 312

روستای میرا اولی {پاوه}: 990

روستای نبی کندی {تکاب}: 735

روستای نجف آباد {بیجار}: 199

روستای نوبهار {بیجار}: 267، 314

روستای نوریاب {پاوه}: 139، 240، 538

روستای نیریز خاتون {دیواندره}: 909

روستای ویرا: 538

روستای ویره کوه {سنندج}: 467

روستای یزدکان {سلماس}: 690

روسیه: 605، 691

رومانی: 961، 963، 983

ص: 1106

رهال: 771

زابل: 999

زامبیا: 171

زاهدان: 94، 207، 486، 574، 755

زرباطیه: 233

زرینه رود: 1000

زلاندنو: 392

زنجان: 153، 168، 237، 733، 825، 826، 842، 1000

زندان اوین: 738

زندان بعقوبه {عراق}: 54

زندان سلیمانیه {عراق}: 661

زندان عادل آباد {شیراز}: 156

زندان قصر: 874

زوریخ: 602

زه چلود {سیستان و بلوچستان}: 601

زیمبابوه: 171

زیوه: 241

ژاپن: 21، 62، 126، 127، 171، 172، 184، 185، 186، 227، 229، 256، 258، 301، 302، 339، 344، 350، 392، 401، 404، 410، 483، 488، 514، 542، 570، 603، 674، 704، 705، 727، 762، 786، 860، 918، 934، 965، 1003

ژنو: 676، 985

سابله: 708

ساختمان انجمن جوانان مسلمان ملایر: 691

ساختمان جهاد سازندگی: 92، 247، 252

ساختمان حزب توده اراک: 153

ساختمان دادگاه آبادان: 234

ساختمان دانش سرای عشایری: 156

ساختمان دفتر دانشجویان پیش گام {تهران}: 802

ساختمان رادیو تلویزیون بصره: 968

ساختمان رادیو تلویزیون سنندج: 136، 137، 195، 196، 425، 430، 499

ساختمان سازمان مجاهدین خلق ملایر: 692

ساختمان سپاه پاسداران شاهین دژ: 559

ساختمان ستاد جهاد سازندگی: 246

ساختمان مرکز بهداشت سابق دانشگاه تهران: 86، 159

ساختمان مرکزی دانشگاه تبریز: 81

ساری: 576، 1015

سان آنتونیو: 448، 484

ساوه: 929

سد ارس: 1001

سد بوکان: 772

سد قشلاق {سنندج}: 955

سد مهاباد: 500

سراب قامیش: 135

سراب قره بلاغ: 862

سراب: 849

سرپل ذهاب: 52، 233، 262، 422، 493، 708، 884، 900

سرتنگ: 766

سرخ دیزه: 788

سردشت: 170، 171، 240، 305، 315، 375، 377، 378، 469، 470، 471، 558، 559، 641، 665، 690، 691، 717، 735، 736، 752، 753، 770، 791، 792، 844، 888، 943، 944، 1024

سفارت الجزایر در واشنگتن: 294

سفارت امریکا در بیروت: 129، 611

سفارت امریکا در تهران {لانه جاسوسی}: 24، 36، 58، 89، 90، 162، 182، 202، 214، 219، 232، 250، 279، 289، 290، 301، 306، 322، 326، 329، 337، 341، 348، 383، 384، 386، 392، 394، 395، 397، 398، 407، 410، 440، 451، 482، 485، 511، 519، 547، 548، 561، 562، 563، 564، 569، 570، 582، 627، 643، 653، 654، 684، 718، 728، 762، 774، 788، 801، 810، 907، 914، 984

سفارت امریکا در قاهره: 299

سفارت امریکا در لندن: 350

سفارت انگلیس در تهران: 297، 553، 606، 881

سفارت ایران در آنکارا: 129

سفارت ایران در ابوظبی: 526، 550

سفارت ایران در بغداد: 331

سفارت ایران در بن: 125

سفارت ایران در توکیو: 258

سفارت ایران در لندن: 54، 55، 56، 57، 528، 529، 547، 549، 550، 551، 552، 553، 583، 584، 585، 586، 587، 588، 606، 607، 608، 609، 610، 633، 634، 635، 656، 657، 658، 659، 681، 682، 684، 685، 694، 698، 705، 706، 728، 729، 741، 762، 764، 787، 836، 858، 881، 882، 900، 919، 953

سفارت ایران در مسکو: 185

ص: 1107

سفارت ایران در وین: 270، 385

سفارت بلژیک در بغداد: 462

سفارت ترکیه در تهران: 270

سفارت تونس در تهران: 811، 859، 967

سفارت سوئیس در تهران: 294، 484، 962

سفارت سوریه در تهران: 113، 560

سفارت عراق در تهران: 62، 416

سفارت عراق در کویت: 490

سفارت عراق در لندن: 764

سفارت کوبا در تهران: 632

سفارت لیبی در تهران: 415

سفارت مصر در تهران: 415

سقز: 67، 135، 140، 198، 240، 242، 293، 309، 315، 375، 376، 377، 378، 427، 430، 433، 434، 469، 471، 501، 502، 503، 516، 534، 537، 558، 594، 595، 619، 640، 665، 666، 691، 752، 754، 791، 826، 847، 865، 867، 910، 912، 927، 928، 944، 971، 972، 975، 989، 1011

سلماس: 689، 690

سلیمانیه: 308، 555، 613، 883

سمنان: 153، 207، 1009

سمیرم: 738، 948

سنگاپور: 336

سنندج: 17، 18، 67، 68، 69، 70، 71، 72، 73، 74، 75، 76، 77، 78، 79، 89، 94، 101، 105، 116، 118، 134، 135، 137، 138، 139، 140، 161، 168، 169، 170، 195، 196، 197، 198، 200، 217، 237، 238، 239، 240، 242، 250، 263، 264، 265، 304، 305، 308، 309، 310، 311، 312، 313، 314، 315، 319، 361،

372، 373، 374، 375، 377، 378، 425، 426، 427، 428، 430، 431، 432، 433، 434، 461، 465، 466، 467، 468، 469، 471، 496، 497، 498، 499، 500، 501، 502، 503، 504، 516، 534، 535، 536، 537، 538، 557، 560، 592، 593، 594، 595، 615، 616، 617، 638، 639، 642، 663، 664، 686، 687، 688، 691، 710، 711، 712، 713، 714، 715، 732، 735، 749، 750، 751، 752، 753، 754، 767، 768، 769، 790، 791، 794، 802، 817، 818، 819، 820، 821، 822، 823، 825، 826، 841، 842، 843، 844، 846، 847، 848، 849، 862، 863، 864، 865، 866، 867، 868، 885، 886، 888، 891، 893، 900، 902، 903، 904، 905، 907، 908، 910، 913، 914، 915، 923، 924، 925، 927، 938، 940، 941، 942، 943، 947، 954، 955، 956، 971، 975، 987، 1007، 1008، 1012، 1013، 1024

سوئد: 859

سوئیس: 301، 514، 960، 961

سوریه: 53، 54، 62، 130، 216، 260، 298، 299، 349، 351، 416، 489، 532، 584، 824، 913، 961، 997، 1022

سوسنگرد: 420، 457، 968

سومار: 369، 420، 461، 612، 767

سویگل تپه {مهاباد}: 1000

سه جزیره { جزایر سه گانه، سه جزیره عربی، جزایر خلیج فارس}: 42، 43، 46، 47، 48، 130، 174، 188، 216، 230، 837

سه راه شهید محسن کاشانی، شاه عباس سابق {مشهد}: 596

سه راهی دهگلان: 940

سه راهی دیواندره: 267

سه راهی سقز: 955

سه راهی فیض آباد: 817

سه راهی قصرشیرین به ملاوی: 486

سه راهی نقده به مهاباد: 1024

سیبه عراق: 841

سیرجان: 754

سیلوانا {ارومیه}: 240، 241، 471، 472، 990

سینما رکس: 576

سینما شهر تماشای کرمانشاه: 757

سینما نادر: 457

شادگان {اهواز}: 369، 491

شارجه: 43، 549

شاهرود: 155، 505، 891

شاهین دژ: 198، 199، 200، 240، 241، 264، 378، 433، 471، 472، 558، 559، 641، 826، 827، 911، 927، 1000

شرهانی: 464

شریف آباد: 592، 818

شط علی: 423

شطیط: 130، 860

شعیبه: 491

شلمچه معاویه: 837

شلمچه: 370، 493، 707، 731

ص: 1108

شمیرانات: 978، 979

شوروی: 26، 31، 41، 42، 122، 124، 128، 166، 171، 173، 175، 184، 185، 228، 229، 234، 255، 259، 271، 295، 296، 298، 299، 302، 322، 323، 341، 342، 343، 347، 362، 364، 387، 439، 449، 451، 452، 453، 463، 489، 525، 526، 548، 555، 562، 575، 610، 625، 626، 633، 674، 677، 679، 680، 704، 705، 728، 749، 761، 762، 763، 764، 813، 814، 815، 835، 836، 848، 857، 858، 898، 913، 933، 934، 959، 961، 962، 963، 966، 982، 984، 997، 998، 999، 1020، 1021

شوش: 486، 882

شوط {ماکو}: 1001

شهر الرمیثه: 456

شهرک مهدیه {سرپل ذهاب}: 862

شیخ سعد: 613

شیراز: 90، 147، 155، 157، 169، 205، 237، 533، 573، 621، 631، 642، 703، 716، 906

شیلی: 213، 547، 949

صحرای سینا: 998

صخراک: 370

صلوات آباد: 240، 664، 711

صنعا: 230

صور: 262

صیدا: 262

طبس: 17، 18، 19، 20، 23، 24، 25، 29، 31، 32، 33، 34، 35، 37، 38، 39، 118، 257، 272، 275، 277، 278، 279، 280، 281، 284، 285، 287، 290، 291، 292، 293، 298، 303، 313، 324، 326، 327، 328، 329، 330، 335، 337، 341، 346، 347، 355، 356، 357، 358، 365، 385، 387، 391، 394، 395، 396، 397، 398، 399، 403، 405، 407، 409، 447، 448، 449، 451، 482، 484، 485، 511، 519، 520، 525، 546، 582، 602، 603، 626، 629، 630، 653، 654، 669، 670، 673، 674، 675، 701، 702، 746، 747، 710، 810، 856، 876

طرابلس {لیبی}: 1022، 1023

طلائیه: 49

عباس آباد {سنندج}: 711

عدن: 230

عراق: اکثر صفحات

عربستان سعودی: 40، 53، 127، 173، 186، 187، 188، 227، 348، 364، 410، 420، 554، 610، 656، 678، 680، 709، 724، 761، 762، 764، 836، 956، 1005

علی غربی: 464، 613

عماره: 131، 419، 494

عمان: 53، 173، 295، 296، 330، 360، 362، 554، 627، 629

عنانچه: 492

فاو: 370، 421، 530، 659، 660، 765، 838، 860، 937

فدائیه: 837

فرانسه: 21، 34، 40، 121، 171، 175، 183، 184، 215، 283، 301، 342، 403، 488، 527، 538، 570، 586، 626، 655، 764، 780، 786، 815، 836، 874، 917، 956، 957، 961، 1022

فرودگاه آبادان: 262، 637، 837

فرودگاه آنکارا: 762، 763

فرودگاه اسلام آباد: 897

فرودگاه بغداد: 63، 417

فرودگاه توکیو: 62، 860

فرودگاه دمشق: 351

فرودگاه زاهدان: 485

فرودگاه سنندج: 69، 70، 134، 135، 136، 137، 168، 169، 195، 197، 238، 250، 311، 375، 425، 428، 430، 499، 616، 687، 710، 711، 713، 818، 868، 900، 901، 902، 938

فرودگاه شعیبیه: 837

فرودگاه شیرینو: 632

فرودگاه کوت: 59، 968

فرودگاه لاتینا {رم}: 297

فرودگاه لاوان: 810

فرودگاه لیبی: 1022

فرودگاه مهرآباد: 181، 336، 485، 581، 583، 584، 702، 724، 897، 898

فرودگاه نظامی فاو: 59، 530

فرودگاه هیتروی {لندن}: 484، 485

فرودگاه یزد: 395، 581

فسا: 668

فلسطین: 23، 112، 216، 232، 260، 311، 345، 364، 495، 515، 610، 632، 637، 849، 878، 895، 930، 931، 936، 984، 996، 997، 998

ص: 1109

فلوریدا: 325، 395، 603

فوردبراگ {کارولینای شمالی}: 395، 627

فهرج {کرمان}: 1015

فیروزآباد {فارس}: 754، 829، 894، 895

فیلادلفیا: 749

قائم شهر: 207، 575، 576

قادسیه: 637

قاهره: 300، 399، 627، 659

قروه: 69، 138، 139، 240، 265، 314، 754، 818، 1009

قره داغ {سلیمانیه}: 419، 899

قره قویون {ماکو}: 1000

قره کورپوسی: 264

قزوین: 242، 267، 533، 1000

قصرشیرین: 51، 52، 58، 63، 233، 234، 262، 416، 417، 418، 422، 490، 493، 529، 556، 557، 613، 643، 662، 686، 731، 788، 789، 816، 861، 862، 884، 900، 921، 922، 986

قطر: 349، 490، 526، 604، 724، 1023

قفقاز: 453

قلانی بمو: 190

قلعه سفی: 591

قلعه سفید: 731

قلقله: 888

قم: 46، 54، 63، 67، 231، 303، 310، 323، 331، 365، 394، 431، 435، 441، 456، 485، 533، 611، 612، 630، 635، 780، 891، 953، 977، 1016

قوری قلعه: 735

قوشچی: 379، 690

قهوه خانه کوئیج: 1010

کارخانه برق قصرشیرین: 900، 986

کتابخانه اسلامی سنندج: 1007

کمپ کارگران شرکت نفت: 1006

کابل: 453، 913، 998

کاخ پذیرایی سبمان: 490

کاخ سفید: 26، 30، 31، 32، 33، 34، 35، 37، 124، 180، 182، 224، 272، 275، 276، 277، 281، 283، 301، 303، 324، 325، 327، 337، 339، 346، 347، 392، 407، 409، 448، 450، 513، 546، 547، 626، 654، 785

کاخ نخست وزیری: 459

کارخانه غنی سازی اورانیوم: 780

کارخانه میتسویی ژاپن: 704

کارخانه نساجی مازندران: 575

کارولینای جنوبی: 325، 448

کارولینای شمالی: 325، 395، 675

کاشان: 67، 310، 431، 891

کاظمین: 419، 461، 637

کامیاران: 77، 78، 199، 242، 538، 576، 715، 716، 886، 901، 944، 945، 988، 1008، 1009

کانادا: 184، 258، 410، 854

کانال بغداد: 860

کانی گوهر: 477

کپنهاک: 227، 303

کتابخانه دانشگاه تهران: 142

کتاب فروشی برهانی: 620

کربلا: 419، 461، 531، 659

کردستان عراق: 64، 129، 132، 231، 387، 495، 665، 825

کرکوک: 132، 261، 308، 883

کرمان: 285، 533، 651، 652، 669

کرمانشاه {باختران}: 51، 63، 91، 114، 139، 141، 150، 151، 170، 191، 207، 235، 314، 372، 374، 376، 378، 426، 433، 490، 500، 560، 576، 577، 593،

636، 637، 639، 641، 662، 663، 667، 687، 716، 750، 754، 755، 756، 757، 766، 768، 769، 788، 816، 819، 849، 862، 901، 902، 911، 924، 927، 937، 987، 1009، 1015

کرملین {کاخ ریاست جمهوری شوروی}: 466، 498، 963

کره شمالی: 125

کلات روخرناسخان: 591

کلانتری 13 تهران: 643، 708

کلانتری 19 تهران: 569

کلانتری 4 تهران: 976

کلیسای سنت سرکیس:270

کنارک: 141

کنداب: 816

کنسولگری امریکا در تبریز: 573

کنسولگری امریکا در مونیخ: 488

کنسولگری امریکا در هامبورگ: 350

ص: 1110

کنسولگری ایران در استانبول: 129

کوبا: 402، 632

کوت {عراق}: 464، 490، 491

کوزران {اسلام آباد}: 686، 789

کوی سنجق: 132

کویت: 23، 40، 53، 130، 346، 489، 490، 526، 527، 532، 553، 554، 584، 604، 605، 606، 610، 635، 656، 676، 678، 680، 724، 837، 936، 960، 1023

کویر لوت: 23، 278، 404، 405

کهنوج: 652

گاومیش آباد {کوت عبدالله}: 492

گاوداری ارتش در آذربایجان غربی: 241

گردنه خان {بانه}: 713، 911

گردنه دارساوین {سردشت}: 170

گردنه صلوات آباد {سنندج}: 265، 314، 374، 467، 557، 663، 687، 715، 716، 732، 750، 791، 1009

گردنه مروارید {باختران}: 170، 711، 940

گردنه هانی بره {کرمانشاه}: 987

گرده نو: 766، 884

گرگان: 153، 1015

گرمک {ایران}: 839

گلپایگان: 926

گنبد؛ {گنبد کاووس}: 82، 86، 158، 249، 568، 577، 876، 993، 1015

لانک بیچ کالیفرنیا: 325

لبنان: 23، 53، 54، 262، 349، 366، 404، 489، 553، 584، 589، 611، 612، 680، 849، 900، 935، 936، 996

لس آنجلس: 325، 677، 749

لندن: 53، 55، 56، 57، 183، 186، 367، 528، 549، 552، 553، 585، 586، 606، 607، 608، 633، 634، 656، 658، 659، 684، 685، 696، 705، 728، 729، 741، 742، 761، 762، 764، 787، 858، 919، 1023

لنگرگاه ترمینال 4: 660

لنگرود: 154، 246

لوکزامبورگ: 21، 122، 183، 184، 223، 403، 748، 764، 786، 854، 917

لویطه: 614

لهستان: 655، 963

لیبی: 23، 53، 186، 216، 344، 453، 553، 764، 836، 913، 1022، 1023

لیسبون: 171

ماکو: 754، 989، 1000

ماهشهر: 439، 440

ماهیدشت: 849

مبارک آباد {فارس}: 895

مجارستان: 705، 963

مجتمع پتروشیمی ایران: 704

مجتمع تکنولوژی تهران: 149

محله شریف آباد: 615

محمودآباد: 556، 731

محور عباس آباد: 818

محور فیض آباد: 818

مدرسه اولیا: 492

مدرسه پوجمیه: 492

مدرسه حمید: 492

مدرسه عالی بابلسر: 438

مدرسه عالی بهداشت: 207

مدرسه عالی شهید مطهری {مسجد سپهسالار}: 432، 941

مدرسه عالی طبیعی گرگان: 153

مدرسه علمیه رسالت {قم}: 1016

مدرسه فیضیه قم: 1016

مدرسه راهنمایی تحصیلی علیرضا عباسی {اصفهان}: 829

مدیترانه: 172، 676

مراغه: 439، 593، 732، 911

مراکش: 216

مرز خسروی: 193، 369، 420، 461، 767

مرز شلمچه: 133، 367، 368

مرز قوره تو: 234

مرکز تجارتی عراق در بیروت: 935

مریوان: 170، 266، 314، 378، 427، 467، 471، 472، 501، 502، 558، 559، 595، 640، 691، 716، 754، 768، 791، 907، 911، 927، 944

مسافرخانه شمس العماره: 458

مسجد موزه: 635

مسجدسلیمان: 486، 920

مسکو: 172، 229، 260، 312، 521، 547، 625، 763، 814، 835، 857، 963

مسیره {بندری در عمان}: 296

مشهد: 33، 46، 149، 150، 169، 280، 303، 380، 533، 581، 596،

ص: 1111

631، 633، 1021

مصر: 36، 256، 260، 295، 297، 299، 300، 324، 341، 361، 397، 410، 627، 629، 659، 674، 676، 677، 679، 709، 784، 801، 956، 984

مظفرآباد {کرمان}: 795

معامر {ساحل اروندرود}: 370

معدن زغال سنگ سرچشمه در خراسان: 534

مقر سازمان ملل متحد: 23، 344

مقر سپاه پاسداران پاوه: 139

مقر سپاه پاسداران تازه آباد: 139

مقر ستاد مرکزی دانشجویان پیش گام: 86

مکزیک: 227

ملایر: 110، 155، 692، 693

ملکان: 1000

مله بخار: 240

منامه: 583

منبع آب قصرشیرین: 986

منطقه افروز {از توابع فیروزآباد}:895

منطقه الجمهوریه {بصره}: 968، 969

منطقه الزبیر {عراق}: 592

منطقه السیبه {عراق}: 369

منطقه السیف {بخش قدیم بصره}: 920

منطقه الشعیبیه {عراق}: 592

منطقه ام القصر {عراق}: 592

منطقه باباجانی {جوانرود}: 816

منطقه بارزان {عراق}: 969

منطقه بشویه {کردستان}: 937

منطقه بمو: 262

منطقه بنی منصور {بصره}: 969

منطقه تاسلاجه {عراق}: 613

منطقه تنومه: 59، 233

منطقه چاه رستم {جزیره لاوان}: 811

منطقه چهاردوری {شاهین دژ}: 200

منطقه چهارکلا {عراق}: 900

منطقه چهارکلات {کرمانشاه}: 636

منطقه حاجی آباد {رودبار}: 795

منطقه خانقاه {حاج عمران}: 883

منطقه خرناصرخان: 923

منطقه دارزنگنه {کرمانشاه}: 937

منطقه دزدک {قصرشیرین}: 591

منطقه دوکان {عراق}: 613

منطقه ذهاب: 493، 937

منطقه زردویی {باینگان}: 192

منطقه سابله {ایران}: 637

منطقه سعیده: 491

منطقه سعیدیه {عراق}: 860

منطقه سوبله: 49، 921

منطقه سیبه {عراق}: 707

منطقه شاهرود: 235

منطقه شلمکان {ارومیه}: 379

منطقه شیروینه {جوانرود}: 816

منطقه طلائیه قدیم: 921

منطقه طیب: 421

منطقه قره بلاغ {کرمانشاه}: 52، 307

منطقه قره داغ {عراق}: 613

منطقه قصرشیرین: 591

منطقه قطعه: 230

منطقه قطور: 558، 559، 754، 771، 827

منطقه قطور: 690، 946

منطقه قلعه دزه {عراق}: 613

منطقه قیزکورپی {شاهین دژ}: 433

منطقه کشمیران {جیرفت}: 1015

منطقه کاریزه {عراق}: 613

منطقه کامیاران سنندج: 750

منطقه کانی سور {عراق}: 613

منطقه کلچک: 651، 652

منطقه گلبافت {اسلام شهر}: 667

منطقه گنجی: 139

منطقه ماؤوت: 613

منطقه مرزی تپه رش: 921

منطقه مرزی خسروی: 556، 612، 922

منطقه مرزی گرده نو: 52، 307

منطقه مرزی هوان: 766

منطقه نفتی طرار: 491

منطقه یاغساعی:613

ص: 1112

موسیان: 52، 307، 371، 421، 424، 464، 491، 492، 530، 707، 986، 1007

موصل: 261، 308، 883

موناکو: 785

مهاباد: 240، 315، 426، 427، 433، 501، 502، 504، 515، 516، 619، 641، 691، 752، 753، 770، 844، 891، 907، 942، 943، 988، 1011، 1012، 1024

مهران: 192، 369، 371، 461، 464، 491، 494، 660، 767

میاندوآب: 97، 200، 378، 379، 433، 471، 472، 504، 595، 618، 689، 690، 754، 770، 772، 827، 865، 911، 912، 927، 971، 972، 989، 990، 1000

میثه: 63

میدان آزادی {تهران}: 592، 645

میدان امام خمینی {قم}: 635

میدان بهارستان {تهران}: 941

میرآب:558

میله: 707

نائین: 581

ناپل {ایتالیا}: 21، 184، 786، 917، 918، 933، 959، 982

ناحیه رباط خان: 627

ناصریه: 261

نبطیه: 262

نجف: 46، 230، 232، 305، 331، 366، 419، 461، 531، 637، 659

نجف آباد {اصفهان}: 449، 771

نجف آباد {بیجار}: 266، 267، 538، 640، 791

نروژ: 854

نفت شهر: 51، 233، 371، 592، 639، 686، 884، 899، 900، 968

نقده: 140، 141، 240، 241، 433، 461، 754، 845، 865، 888، 911، 944، 945، 1024

نمایشگاه باغ ملی اهواز: 708

نورنبرگ: 784

نوریاب پاوه: 889، 989

نوسود: 140، 191، 428، 430، 471، 689، 735، 736، 791، 867، 927، 928

نوشهر: 596

نهر خین: 133، 424، 660

نهر سعدونی: 234

نهر عبود: 614، 860

نهر عنبر: 492، 493

نیروگاه برق قصرشیرین: 839، 884

نیویورک: 23، 344، 397، 625، 673، 677، 761

واشنگتن: 20، 25، 30، 31، 32، 33، 34، 37، 98، 111، 123، 171، 172، 179، 180، 185، 215، 224، 225، 226، 255، 256، 257، 272، 275، 276، 281، 283، 284، 287، 298، 302، 325، 341، 346، 348، 355، 356، 391، 392، 447، 448، 450، 482، 513، 521، 547، 548، 553، 628، 673، 678، 679، 684، 685، 705، 855، 877، 961، 1003

واصلیه: 370

وان {ترکیه}: 242

ورامین: 630

ورزشگاه امجدیه {شهید شیرودی}: 630، 703

ورشو {پایتخت لهستان}: 963

ولدکشته {قصرشیرین}: 191

ونزوئلا: 1023

ویتنام: 23، 344، 455، 522، 655

ویرجینیا: 448

هامبورگ: 171، 259، 350

هانوی: 344

هایدپارک: 588

هتل آفتاب کرمانشاه: 816

هتل انترناسیونال: 589

هتل شط العرب: 968

هتل کوئینزگاردن لندن: 919

هتل کنتینانتال: 509

هرات: 453

هلسینکی: 488

هلند: 186، 854

همدان: 114، 141، 206، 242، 442، 750، 754، 863، 1009

هندوستان {هند}: 402، 452، 659

هنگ کنگ: 452، 655

هورالعظیم: 232، 423، 443، 456، 637، 708، 921

هوشقوره: 234

هویزه: 490، 968

یزد: 278، 395، 396، 397، 399، 449، 574، 581، 591، 869، 891، 921، 1009

یمن جنوبی: 216، 230

یمن شمالی: 230

یوگسلاوی: 488

یونان: 295، 296، 297، 324

ص: 1113

سایر اسامی و اصطلاحات

آپوکولار {گروه جدایی طلب کرد}: 242

آتش بس: 67، 68، 73، 196، 239، 266، 361، 427، 466، 499، 500، 501، 502، 515، 534، 535، 537، 618، 619، 638، 662، 666، 691، 710، 712، 713، 714، 823، 890، 907

آموزش وپرورش اروندکنار: 492

آموزش وپرورش آبادان: 829

آموزش وپرورش سنندج: 78، 1007

آموزش وپرورش شهرستان گنبد: 891

اتحاد خلق جزیره العرب: 188

اتحاد ملی زنان: 454، 455

اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا: 415، 836

اتحادیه انجمن های اسلامی شهر ری: 541

اتحادیه آتلانتیک: 704

اتحادیه پزشکان کرد اروپا: 68

اتحادیه دانشجویان عربستان {خوزستان}: 729

اتحادیه روحانیون اشنویه و حومه: 67

اتحادیه عرب: 811، 812، 967

اتحادیه کمونیست های ایران: 102، 213

اجلاس جهانی علیه امریکا: 522

اجلاس سه روزه حوزه، دانشگاه، انقلاب فرهنگی در قم: 1016

اجلاس صندوق بین المللی پول در هامبورگ: 258

اجلاس کشورهای عضو جامعه اقتصادی اروپا در لوکزامبورگ: 21، 30، 124، 183، 184، 185، 223، 403، 786، 917

اجلاس ناپل: 21، 22، 981، 982

اجلاس وزرای امور خارجه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی در اسلام آباد {یازدهمین دوره}: 41، 42، 897، 898، 930، 965، 967، 984، 985، 995، 996، 998، 1021

اجلاس وزیران امور خارجه 9 کشور عضو جامعه اقتصادی اروپا: 21، 917، 918، 933

اجلاس ویژه کمیته طرح ریزی ناتو: 749

اخوان المسلمین {جنبش}: 188

اداره اطلاعات ژاندارمری: 838

اداره رادیوتلویزیون بصره: 968

اداره سوم ستاد مشترک ارتش: 237

اداره سیاسی وزارت کشور: 192

اداره کل انتظامی وزارت کشور: 860، 899

اداره کل راه وترابری آذربایجان غربی: 199

اداره کل مطبوعات خارجی وزارت ارشاد ملی: 846

اداره گذرنامه عراق: 230

اداره مرزبانی ژاندارمری کل کشور: 58، 371، 531، 860، 861

اداره مرکزی اطلاعات و بررسی های سیاسی سپاه: 426، 486، 531، 772، 864، 1011

ارتش جمهوری اسلامی ایران: 25، 27، 33، 34، 45، 46، 53، 65، 66، 68، 69، 71، 72، 73، 74، 76، 78، 98، 117، 118، 119، 129، 137، 139، 144، 168، 170، 174، 195، 196، 197، 198، 217، 226، 233، 235، 236، 237، 238، 239، 241، 242، 250، 260، 263، 264، 265، 266، 278، 279، 280، 288، 291، 293، 304، 308، 309، 310، 311، 313، 314، 315، 329، 353، 355، 356، 361، 370، 371، 372، 374، 375، 376، 378، 379، 385، 398، 400، 409، 410، 411، 425، 426، 427، 428، 429، 430، 432، 465، 466، 467، 468، 470، 471، 472، 483، 494، 496، 498، 500، 501، 502، 504، 521، 525، 528، 535، 536، 537، 538، 548، 556، 560، 574، 592، 593، 601، 615، 616، 622، 630، 637، 638، 651، 652، 661، 663، 669، 687، 688، 703، 710، 712، 713، 714، 715، 716، 717، 731، 732، 733، 734، 737، 747، 748، 749، 750، 751، 752، 753، 766، 767، 768، 769، 789، 790، 791، 792، 800، 801، 802، 816، 817، 818، 820، 822، 825، 826، 841، 843، 847، 854، 863، 865، 867، 868، 874، 876، 877، 884، 885، 886، 887، 888، 889، 906، 907، 908، 909، 923، 924، 925، 926، 930، 937، 938، 940، 942، 943، 944، 946، 952، 953، 964، 970، 971، 972، 987، 988، 1008، 1009، 1010، 1018، 1024

ارتش امریکا: 36، 37، 260، 342، 409، 524، 620، 673

ارتش رژیم صهیونیستی {اسرائیل}: 174، 299

ارتش سرخ شوروی: 45، 173، 260، 749، 857

ارتش عراق: 20، 46، 52، 58، 59، 60، 61، 62، 174، 190، 194، 233، 261، 262، 305، 307، 308، 419، 422، 461، 463، 464، 490، 495، 530، 532، 556، 613، 636، 660، 661، 812، 837، 839

استانداری ایلام: 442، 613، 1006

استانداری خراسان: 422، 746

استانداری خوزستان: 49، 234، 369، 419، 554، 637، 724، 725، 729، 815، 816، 899، 921، 936

استانداری کرمان: 112، 669، 795

استانداری کرمانشاه: 577

استانداری گیلان: 317

اسکادران های انقلاب عربی در عربستان: 549، 552

اصحاب فیل: 38

اطلاعات ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران: 132، 200، 230

ص: 1114

اطلاعات سپاه پاسداران تهران: 757

اطلاعات سپاه پاسداران کرمانشاه: 499، 757

المپیک مسکو: 185، 439، 489، 763

انتخاب نخست وزیر: 106، 107، 109، 721، 722، 775، 776، 830، 831، 854، 869، 870، 871، 872، 978، 1017، 1018

انتخابات ریاست جمهوری آتی امریکا: 761

انتخابات ریاست جمهوری ایران: 93، 104، 251، 542، 740، 758

انتخابات مجلس: 323، 719، 721، 757، 947، 948

انجمن اسلامی دانش آموزان: 155، 1016

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم: 204

انجمن اسلامی دانشجویان قم: 1016

انجمن اسلامی دانشجویان: 82، 83، 84، 87، 90، 91، 148، 149، 154، 163، 204، 243، 247، 269، 271، 294، 318، 774، 797، 876، 947، 1016

انجمن اسلامی دانشگاه گیلان: 508

انجمن اسلامی کارکنان و کارمندان دانشگاه تبریز: 380

انجمن اسلامی کارگران اصفهان: 547

انجمن اسلامی کارمندان دانشگاه پلی تکنیک: 505

انجمن اسلامی کردهای مقیم مرکز: 794، 802

انجمن اسلامی مدرسه عالی اراک: 153

انجمن اسلامی مدرسه عالی فنی سمنان: 153

انجمن اسلامی معلمان: 541

انجمن اسلامی هواپیمایی ملی ایران {هما}: 485

انجمن جوانان مسلمان ملایر {شاخه ملایر سازمان}: 110، 111، 692، 693

انجمن حقوق دانان مسلمان {وابسته به سازمان مجاهدین خلق}: 455

انجمن دانشجویان مسلمان {شاخه دانشجویی سازمان مجاهدین خلق}: 85، 87، 111، 147، 148، 153، 159، 203، 246، 621، 646، 647، 648، 693، 774، 797

انجمن دانشجویان مسلمان پلی تکنیک: 414

انجمن دانشجویان مسلمان دانشگاه تربیت معلم: 414

انجمن دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران: 414

انجمن دانشجویان مسلمان دانشگاه ملی: 455

انجمن زنان مسلمان: 111، 692

انجمن فارغ التحصیلان دانشگاه علم وصنعت ایران: 642

انجمن کارکنان مسلمان شرکت سهامی کارخانجات خانه سازی ایران: 414

انجمن کارکنان مسلمان گمرک ایران: 414

انجمن کارگران مسلمان: 111، 693

انرژی اتمی: 780

انقلاب به اصطلاح کشاورزی: 548

انقلاب فرهنگی: 27، 81، 84، 87، 91، 95، 103، 147، 149، 157، 163، 164، 201، 218، 245، 250، 269، 270، 280، 291، 318، 331، 359، 381، 383، 437، 473، 507، 568، 575، 722، 723، 773، 774، 796، 854، 947

اوپک: 186، 488

ایل امامی: 191

ایل شکاک: 791

ایل قشقایی: 895

اینتلیجنت سرویس {سازمان جاسوسی انگلیس}: 28، 118، 412، 414، 681، 682، 876، 882

بارزانی ها {حزب دمکرات کردستان عراق، قیاده موقت}: 52، 64، 307، 463، 495، 922

بازار مشترک اروپا: 22، 23، 30، 122، 124، 126، 171، 184، 223، 224، 403، 521، 603، 727، 786، 787، 917، 918، 933، 934، 959، 982، 983، 1003، 1004

بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران: 667، 724، 935، 983

بخشداری تکاب: 734

بخشداری لاوان: 810

بسیج: 115، 116، 522، 524، 598، 622، 929، 930

بلوک شرق: 23، 125، 184، 230، 300، 401، 402، 451، 452، 453، 574، 828، 963، 983

بلوک غرب: 230، 574، 813

بند ج {یکی از بندهای چهارگانه مربوط به تقسیم بندی زمین های کشاورزی}: 951

بنگاه سخن پراکنی بین المللی واشنگتن دی.سی: 23، 675

بنیاد الهادی: 541

بیانیه ناپل: 22

بنیاد مستضعفین: 577، 648، 792

پارلمان اروپا: 124، 727، 748

پارلمان انگلیس: 553، 764

پارلمان ژاپن: 341

پدافند هوایی فرودگاه آبادان: 766

پروتکل امنیت سرحدی بین ایران و عراق: 861

پروتکل قرارداد همکاری های اقتصادی میان اتحاد جماهیر شوروی و ایران: 229

پزشکی قانونی تهران: 468

پلیس انگلستان {اسکاتلندیارد، پلیس لندن}: 55، 56، 57، 549، 551، 552، 553، 585، 606، 609، 634، 657، 658، 659، 681، 682، 683، 695، 698، 705، 729، 741، 764، 787، 836، 858، 881، 919

ص: 1115

پلیس راه آهن ایستگاه رازی: 559

پلیس راه آهن: 559

پلیس شلمچه {عراق}: 554

پلیس کرمانشاه: 151

پلیس کویت: 490

پناهندگی سیاسی: 425

پنجمین گردهمایی سالانه مرکز مطالعات کشورهای همسایه خلیج فارس: 173

پولیت بورو دفتر سیاسی حزب کمونیست شوروی: 173

پیشمرگان حزب دمکرات {پیشمرگان کرد}: 73، 97، 135، 138، 139، 140، 239، 242، 265، 374، 375، 377، 378، 427، 432، 465، 498، 499، 502، 505، 538، 558، 688، 691، 732، 751، 752، 792، 794، 820، 822، 827، 843، 862، 863، 864، 886، 889، 904، 905، 912، 926، 969، 988

پیشمرگان مسلمان کرد {پیشمرگان کرد مسلمان}: 74، 77، 78، 139، 183، 199، 200، 233، 264، 314، 471، 472، 476، 477، 537، 559، 640، 713، 750، 794، 802، 817، 818، 849، 868، 906، 914، 927، 944، 970، 990، 1007، 1011

پیشنهاد سه ماده ای بنی صدر: 779

پیمان سنتو: 815

پیمان ناتو: 21، 124، 172، 284، 295، 303، 749، 784، 853، 964

پیمان ورشو: 963، 964

تجمع ملی عراق: 813

تحریم اقتصادی ایران {حصر، محاصره اقتصادی، مجازات اقتصادی}: 19، 22، 23، 30، 80، 126، 167، 171، 183، 184، 223، 224، 228، 229، 232، 272، 284، 294، 301، 306، 329، 338، 343، 348، 392، 393، 402، 404، 407، 442، 451، 452، 453، 455، 489، 503،

504، 513، 516، 522، 655، 656، 674، 682، 690، 727، 728، 753، 786، 787، 835، 854، 876، 917، 918، 933، 934، 935، 954، 959، 960، 964، 965، 981، 982، 983، 985، 1003، 1004، 1023، 1024

ترور {تروریستی}: 20، 53، 54، 58، 59، 63، 121، 125، 131، 271، 419، 320، 456، 460، 461، 462، 489، 527، 545، 554، 565، 584، 586، 589، 597، 606، 607، 609، 610، 611، 612، 622، 635، 636، 656، 682، 762، 764، 787، 798، 881، 899، 909، 936، 981، 1023

تفنگ داران دریایی امریکا: 32، 279، 354، 483

تلویزیون باواریا: 654

تیپ1 سنندج: 170

تیپ116 گارد مرزی عراق: 555، 661

تیپ15 ارتش عراق: 261

تیپ17 زرهی لشکر10 ارتش عراق: 490

تیپ2 زرهی دزفول: 882

تیپ2 زرهی زنجان: 826، 909، 910

تیپ2 سقز: 434

تیپ3 زرهی همدان: 74، 715

تیپ31 نیروی مخصوص: 661

تیپ55 هوابرد شیراز: 70، 169، 642

تیپ84 خرم آباد: 118

تیپ ابوذر سرپل ذهاب: 884

تیپ بانه: 537

تیپ رزمی زنجان: 237

تیپ سقز: 594، 888

تیپ گارد جمهوری عراق: 59، 636

تیپ نوهد ارتش: 989

تیپ همدان: 663

تیم دلتا {امریکا}: 395

تیم عملیات نور آبی {امریکا}: 395

تئوری سه جهانی مائو: 322

جامعه اروپا: 125

جامعه اسلامی دانشگاهیان: 380، 947، 1016

جامعه اقتصادی اروپا: 183، 185، 300، 728، 918، 934، 960

جامعه اهل تسنن کرمانشاه: 793

جامعه روحانیت بوشهر: 643

جامعه روحانیت مبارز اهواز: 438

جامعه روحانیت مبارز تبریز: 81

جامعه روحانیت مبارز تهران: 541

جامعه روحانیت مبارز سمنان: 207

جامعه علمای لبنان: 589

جامعه مدرسین حوزه علمیه قم: 667، 947، 1016

جبهه اسلامی آزادی بخش بحرین: 54، 367، 405، 655، 678

جبهه آزادی بخش فلسطین: 404

جبهه به اصطلاح آزادی بخش خوزستان: 369، 554، 841

جبهه پایداری: 216، 610

جبهه دمکراتیک برای آزادی فلسطین: 260

جبهه رهایی بخش فدرال ایران: 458

جبهه ملی ایران: 143، 454، 645، 736، 793، 799، 894، 947

جبهه ملی فلسطین: 660

جبهه التحریر {سازمان التحریر}: 49، 131، 192، 193، 492، 554، 730، 968

جریان موسوم به خلق عرب: 234، 235، 840

جلسه امنیت ملی امریکا: 255

ص: 1116

جماعت تحکیم وحدت طلاب و دانشجویان در حوزه علمیه قم: 947، 1016

جمعیت شیروخورشید سرخ ایران: 73، 76، 78، 311، 375، 377، 593، 863، 864، 940، 1007

جمعیت عدالت {گروه مائوئیستی عدالت}: 454، 455، 948

جمعیت کردهای مقیم مرکز: 619، 802، 847، 848

جمعیت ملی استادان دانشگاه های ایران: 383

جناح بندی لیبرال خط امام {بنی صدر بهشتی}: 82، 99، 105، 357، 757، 1017

جنبش انقلابی مردم مسلمان ایران {جاما، گروه دکتر کاظم سامی}: 269، 405، 407، 454، 455، 799

جنبش آزادی ملی ایران {سازمان ژوئن سرخ}: 589، 899

جنبش توده های عرب: 529

جنبش توده های مسلمان انقلابی عراق: 462

جنبش دانشجویان مسلمان {هواداران جنبش مسلمانان مبارز}: 148، 162

جنبش دانشجویی خارج کشور: 894

جنبش سیاسی مذهبی امل {جنبش امل}: 935، 996، 998

جنبش صلح سوئیس: 488

جنبش مبارزان مسلمان عرب: 529، 552

جنبش مجاهدین خلق: 155

جنبش مردمی عربستان: 552

جنبش مسلمانان مبارز {گروه دکتر پیمان}: 26، 150، 246، 269، 405، 407، 621، 797، 799، 802، 803، 804، 806

جنبش معلمان مسلمان بابل: 153

جنبش مقاومت افغانستان: 998

جنبش مقاومت خلق کرد: 863

جنبش ملی: 894

جنگ جهانی دوم: 272

جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل {جنگ 1967}: 20، 41، 679، 680

جهاد سازندگی بانه: 732، 733

جهاد سازندگی خرم آباد: 193

جهاد سازندگی کرمانشاه: 987

جهاد سازندگی یزد: 520

جهاد سازندگی: 66، 92، 247، 248، 425، 535، 753، 792، 797، 895، 906، 952، 971، 1008

جهاد سوادآموزی: 797

چریک های فدایی خلق شاخه لنگرود: 154

حادثه طبس {عملیات نجات، عملیات طبس، عملیات امریکا در طبس، عملیات نظامی نافرجام امریکا در کویر لوت}: 18، 23، 24، 25، 29، 32، 33، 35، 36، 37، 38، 39، 40، 99، 100، 121، 122، 123، 124، 125، 179، 257، 258، 272، 275، 276، 277، 279، 281، 282، 283، 284، 288، 293، 295، 296، 297، 298، 299، 300، 301، 302، 325، 326، 327، 329، 336، 337، 339، 340، 341، 344، 348، 357، 358، 365، 392، 396، 403، 404، 405، 447، 448، 449، 450، 451، 482، 513، 519، 520، 525، 546، 547، 581، 601، 602، 603، 626، 654، 655، 673، 675، 677، 678، 701، 702، 745، 746، 783، 809، 810

حزب الدعوه الاسلامیه عراق: 61، 62، 365، 419، 456، 532، 659، 765، 766، 767، 780، 781، 858، 899، 969

حزب امام خمینی: 456

حزب ایران: 143

حزب بعث عراق: 45، 46، 60، 61، 188، 189، 195، 303، 367، 418، 419، 461، 462، 495، 515، 555، 612، 765، 766، 767، 780، 781، 813، 899، 920، 936، 967

حزب توده ایران: 25، 27، 60، 86، 94، 149، 150، 158، 200، 213، 216، 218، 246، 269، 270، 306، 320، 321، 322، 322، 383، 399، 405، 408، 410، 411، 420، 439، 440، 453، 511، 515، 533، 534، 561، 563، 569، 570، 571، 596، 619، 620، 643، 665، 666، 668، 677، 718، 737، 755، 765، 772، 780، 781، 793، 796، 797، 798، 800، 801، 822، 847، 848، 858، 875، 925، 926، 947، 948، 963، 973، 994، 995، 1018، 1019، 1020

حزب جمهوری اسلامی: 26، 84، 102، 103، 104، 105، 107، 109، 213، 214، 243، 249، 250، 251، 304، 319، 320، 405، 406، 449، 510، 512، 533، 541،

562، 645، 682، 722، 739، 740، 757، 771، 772، 776، 796، 799، 849، 869، 871، 874، 882، 978، 1017

حزب جمهوری خلق مسلمان: 620، 849

حزب جمهوری خواه امریکا: 482، 761

حزب دمکرات امریکا: 482

حزب دمکرات عربستان: 188

حزب دمکرات کردستان ایران: 68، 71، 72، 73، 75، 97، 135، 136، 138، 139، 140، 148، 199، 200، 240، 241، 242، 264، 265، 266، 311، 312، 314، 315، 374، 426، 428، 429، 430، 433، 466، 472، 499، 500، 501، 502، 504، 535، 536، 537، 619، 690، 691، 713، 714، 717، 718، 753، 754، 772، 793، 822، 827، 847، 862، 863، 867، 868، 889، 890، 901، 909، 911، 912، 927، 943، 945، 946، 970، 972، 1000، 1010، 1012، 1013، 1024

حزب رنجبران ایران: 26، 320، 322، 405، 408، 511، 719، 791، 828، 847، 848، 947، 948

حزب سلامت ترکیه: 1001

ص: 1117

حزب سوسیالیست کردستان عراق: 132

حزب کارگر انگلستان: 704، 728، 960، 982

حزب کارگران انقلابی: 454، 455، 719

حزب کارگران سوسیالیست: 702، 703، 719، 796، 797

حزب کمونیست ایتالیا: 297

حزب کمونیست امریکا: 677

حزب کمونیست شوروی: 37، 547

حزب کمونیست طرف دار مسکو در فرانسه: 342

حزب کمونیست عراق: 60، 62، 188، 260، 420، 766، 780، 781، 813، 858

حزب کمونیست کارگران و دهقانان ایران: 270، 948

حزب رزگاری {رستگاری}: 311، 472

حزب کمونیست کره شمالی: 125

حزب کومه له {سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران}: 66، 71، 73، 75، 78، 79، 135، 136، 140، 264، 266، 311، 313، 314، 322، 361، 374، 426، 428، 429، 470، 472، 499، 502، 503، 505، 535، 538، 558، 619، 641، 665، 666، 691، 711، 713، 714، 716، 751، 754، 791، 794، 844، 847، 848، 862، 863، 868، 886، 891، 904، 905، 909، 912، 942، 943، 945، 947، 954، 956، 988، 990، 1024

حزب ملت ایران: 214، 454، 455، 799

حزب الله: 94، 95، 96، 242، 243، 572، 668، 669، 803، 903، 973

حرکت اخوان: 187، 188

حوزه علمیه قم: 667، 796، 947، 951، 1016

خانه کارگر: 561، 562

خط امام: 19، 27، 82، 100، 102، 103، 107، 168، 320، 383، 384، 411، 439، 475، 476، 561، 569، 757، 800، 828، 947، 1017

خط لوله نفت شهر کرمانشاه: 899

خطوط لوله نفت ماهشهر: 492، 614

خطوط لوله نفت شهر به پاطاق: 191، 1006

خلع سلاح عمومی: 71، 263، 266، 308، 309، 310، 374، 428، 574

خودمختاری {خودگردانی}: 501، 529، 553، 824، 825، 858، 866، 890، 891، 892، 894، 975، 1014

دادستانی انقلاب اسلامی سیستان و بلوچستان: 994

دادستانی کل انقلاب اسلامی: 738، 828، 829، 892، 991، 993

دادسرای انقلاب اسلامی آبادان: 614، 987

دادسرای انقلاب اسلامی بوشهر: 724

دادسرای انقلاب اسلامی کرمانشاه: 849

دادسرای انقلاب اسلامی: 708

دادگاه انقلاب اسلامی تبریز: 596، 892

دادگاه انقلاب اسلامی خرمشهر: 308

دادگاه انقلاب اسلامی دزفول: 234

دادگاه انقلاب اسلامی شهسوار: 597

دادگاه انقلاب اسلامی کرمان: 795

دادگاه انقلاب اسلامی کرمانشاه: 732

دادگاه انقلاب اسلامی گنبد: 891

دادگاه انقلاب اسلامی مرکز: 669، 738

دادگاه انقلاب اسلامی: 50، 97، 210، 234، 312، 381، 439، 440، 643، 692، 730، 777، 795، 831، 832، 873، 885، 891، 929، 994، 1000

دادگاه بازرگانی پاریس: 780

دادگاه پاناما: 256، 361

دادگاه ویژه نظامیان: 943

دادگاه های انقلاب خوزستان: 96

دانشجویان پیشگام {سازمان پیشگام، شاخه دانشجویی سازمان چریک های فدایی خلق}: 85، 86، 87، 147، 148، 149، 150، 153، 159، 161، 162، 203، 204، 205، 207، 208، 246، 252، 405، 437، 438، 621، 797، 803، 804، 805، 806

دانشجویان پیکار: 159، 161، 621

دانشجویان دمکرات {شاخه دانشجویی حزب توده}: 159، 270، 621

دانشجویان دمکرات دانشگاه پلی تکنیک تهران {شاخه دانشجویی حزب توده}: 772، 773

دانشجویان راه کارگر: 159

دانشجویان مسلمان پیرو خط امام تبریز: 150

دانشجویان مسلمان پیرو خط امام: 35، 39، 81، 83، 85، 87، 88، 148، 162، 180، 182، 201، 250، 289، 294، 319، 327، 329، 330، 325، 357، 380، 383، 384، 385، 386، 387، 391، 394، 399، 400، 401، 410، 415، 449، 561، 562، 563، 565، 571، 621، 904، 947، 1016

دانشجویان مسلمان عشایر فارس: 893، 894

دایره امنیت ژاندارمری: 614، 736

دبیرخانه کمیته مرکزی حزب توده: 569، 973

دفاع ضدهوایی مشهد: 631

دفتر اطلاعات و انتشارات روابط عمومی وزارت کشور: 142

دفتر اطلاعات و روابط عمومی دانشگاه تهران: 647

دفتر امام: 500، 735، 785، 888، 910

دفتر امور انتظامی وزارت کشور: 249

دفتر امور انقلاب نخست وزیری: 734

دفتر انجمن جوانان مسلمان کرمانشاه [شاخه تحت پوشش سازمان مجاهدین خلق برای فعالیت هواداران]: 151

دفتر آژانس خبرگزاری فرانسه در بیروت: 657

دفتر آیت الله منتظری: 441

ص: 1118

دفتر بنگاه خبری عراق: 367

دفتر تبلیغات اسلامی قصرشیرین: 643

دفتر تحکیم وحدت: 82، 947، 1016

دفتر تیمسار شادمهر فرمانده ستاد مشترک ارتش: 278

دفتر جنبش اسلامی هدی: 207

دفتر حزب بعث در کرکوک: 969

دفتر حزب توده در کرمانشاه: 207

دفتر حزب جمهوری اسلامی در اهواز: 438

دفتر دبیرخانه هیئت ویژه کردستان: 468

دفتر روابط عمومی استانداری اصفهان: 967

دفتر ریاست جمهوری: 51، 60، 74، 99، 138، 144، 146، 211، 230، 233، 324، 432، 433، 457، 464، 465، 490، 500، 502، 503، 555، 592، 593، 594، 613، 637، 687، 716، 731، 734، 736، 822، 838، 857، 861، 862، 888، 889، 894، 910، 912، 922، 923، 944، 945، 969، 990، 993، 1010

دفتر سازمان بهداشت جهانی در شرق مدیترانه: 676

دفتر سازمان چریک های فدایی خلق در سنندج: 135، 138، 732

دفتر سازمان ملل متحد در تهران: 985

دفتر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تهران: 888

دفتر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قصرشیرین: 63، 417

دفتر ستاد مرکزی بسیج: 353

دفتر سیاسی حزب دمکرات کردستان عراق: 231، 387

دفتر سیاسی حزب سوسیالیست متحد کردستان عراق: 495

دفتر سیاسی و انتظامی استانداری خوزستان: 208، 234

دفتر سیدعزالدین حسینی در بوکان: 377

دفتر شاپور بختیار نخست وزیر پیشین: 459

دفتر فرهنگی توحیدی: 685

دفتر مجاهدین خلق در اراک: 993

دفتر مرکزی صداوسیمای جمهوری اسلامی: 416

دفتر نخست وزیری: 233

دفتر نظارت و ارزشیابی سپاه: 1000، 1024

دفتر نمایندگی روزنامه کیهان در ملایر: 692

دفتر هماهنگی طرح های انقلاب فرهنگی: 473

دفتر هماهنگی مناطق ستاد مرکزی سپاه {دفتر هماهنگی استان های سپاه}: 770، 929

دفتر هماهنگی همکاری های مردم با رئیس جمهور {گروه پوششی بنی صدر}: 719، 799

دفتر هواپیمایی پان امریکن: 350

دفتر هواپیمایی عراق: 935

دفتر هواپیمایی ملی ایران در استانبول: 53، 129

دفتر هواپیمایی ملی ایران: 935

دفترخانه {دبیرخانه} شورای انقلاب: 888

دولت موقت بازرگان: 26، 776، 874

دیوان عالی کشور: 722

رادیو صدای امریکا: 23، 24، 35، 675، 676

رادیو مرکز همدان: 138

رادیوتلویزیون آلمان غربی در مونیخ: 654

راه آهن دولتی ایران: 644

رژیم پهلوی: 46، 515، 766، 995

رکن2 ارتش: 887

رکن2 ژاندارمری: 233، 555

رکن2 ستاد لشکر92: 134، 492، 493

رکن2 ناحیه ژاندارمری خوزستان: 492

رکن3 ژاندارمری: 241، 493، 922

رکن3 ستاد مشترک ارتش: 369، 530، 560، 565، 566، 746، 767

رکن3 سماجا {مرکز فرماندهی}: 200، 203، 373، 486، 614، 652

رکن سوم دایره امنیت ژاجا: 614

روابط عمومی استانداری خوزستان: 474

روابط عمومی استانداری کرمان: 651، 653

روابط عمومی دادستانی کل انقلاب: 991، 992

روابط عمومی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام مستقر در لانه جاسوسی: 182، 401

روابط عمومی ژاندارمری: 946، 999

روابط عمومی سازمان دانشجویان مسلمان دانشگاه تبریز: 150

روابط عمومی سپاه پاسداران ارومیه: 199

روابط عمومی سپاه پاسداران بیجار: 314

روابط عمومی سپاه پاسداران پاوه: 911

روابط عمومی سپاه پاسداران ساوه: 929

روابط عمومی سپاه پاسداران کرمانشاه: 373، 689، 757، 816، 849، 987

روابط عمومی سپاه: 112، 311، 372، 539

روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: 535، 836

روابط عمومی کمیته مرکزی انقلاب اسلامی: 460

روحانیون مبارز عراق: 462

روز بزرگداشت شهدای کردستان: 866، 902

روز جهانی کارگر {روز اول مه}: 44، 249، 439، 440، 510، 511، 532، 533، 545، 550، 561، 562، 563، 564، 565، 566، 567، 568، 569، 570، 571، 573، 574، 576، 577، 691، 794

ژاندارم خلیج فارس: 187

ص: 1119

ژاندارمری ارومیه: 827

ژاندارمری ایلام: 233

ژاندارمری آذربایجان شرقی: 734

ژاندارمری آذربایجان غربی: 242

ژاندارمری جمهوری اسلامی {ژاجا}: 51، 52، 53، 65، 91، 114، 117، 133، 138، 190، 191، 197، 199، 200، 208، 211، 233، 235، 240، 241، 246، 247، 263، 264، 266، 285، 304، 315، 316، 328، 329، 368، 371، 379، 398، 423، 427، 432، 433، 442، 458، 464، 465، 469، 470، 483، 490، 491، 495، 502، 527، 557، 559، 591، 592، 594، 614، 622، 636، 639، 641، 652، 662، 666، 685، 686، 689، 690، 708، 710، 713، 715، 716، 717، 731، 735، 736، 746، 750، 752، 768، 769، 770، 789، 790، 795، 816، 826، 827، 832، 845، 867، 884، 889، 900، 908، 909، 910، 911، 912، 922، 923، 940، 945، 946، 953، 969، 972، 986، 989، 990، 993، 999، 1006، 1009، 1010، 1024

ژاندارمری خسروآباد: 192، 234

ژاندارمری خوزستان: 308، 442، 839، 860، 869، 968

ژاندارمری سعدونی: 614

ژاندارمری سنندج: 711

ژاندارمری کردستان: 592

ژاندارمری کرمانشاه: 191، 307، 471، 557، 592، 595، 612، 686، 710، 715، 789، 884، 888

ژاندارمری گیلان: 211

ژاندارمری ناحیه تبریز: 199

ژاندارمری ناحیه سیستان و بلوچستان: 755

ژاندارمری یزد: 746

ژاندارمری پل هوایی در ارومیه: 793

سازمان امن العام عراق: 421، 554، 590، 659، 765، 841، 899

سازمان امنیت بصره: 320، 554

سازمان امنیت و استخبارات عراق: 61، 308، 531، 554، 614، 660، 920

سازمان انرژی اتمی ایران: 780

سازمان انقلاب اسلامی جزیرۀ العرب: 186، 188

سازمان انقلابی اسلامی: 657، 900

سازمان آزادی بخش فلسطین {ساف}: 47، 130، 216، 344، 345، 387، 404، 489، 610، 629، 680، 898، 913، 936، 997

سازمان بسیج ملی: 115، 116، 597

سازمان بهداشت جهانی: 676، 677

سازمان بی.بی.سی: 551

سازمان پیکار اسلامی عراق: 63، 416، 461

سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر {گروهک پیکار}: 73، 83، 85، 86، 87، 88، 147، 148، 149، 162، 200، 203، 204، 207، 208، 247، 252، 322، 374، 417، 454، 455، 456، 462، 474، 510، 531، 636، 737، 755، 794، 797، 798، 802، 803، 804، 806، 886، 925، 947، 948، 972، 973

سازمان جبهه خلق برای آزادی فلسطین: 260، 367، 610

سازمان جوانان عراق: 493

سازمان جوانان مجاهد: 292، 414

سازمان جوانان و دانشجویان دمکرات ایران: 270، 455

سازمان چریک های فدایی خلق {فداییان}: 29، 72، 73، 75، 81، 83، 84، 85، 86، 88، 91، 97، 135، 139، 148، 149، 158، 161، 162، 200، 201، 205، 207، 209، 246، 247، 248، 249، 252، 268، 293، 294، 311، 312، 314، 315، 374، 409، 428، 431، 437، 472، 474، 510، 511، 535، 558، 561، 567، 568، 571، 575، 576، 577، 596، 619، 620، 640، 641، 663، 688، 691، 711، 712، 713، 714، 716، 718، 719، 732، 737، 751، 752، 753، 754، 768، 771، 794، 797، 798، 799، 803، 805، 820، 822، 827، 844، 848، 862، 868، 886، 888، 889، 901، 904،

905، 909، 911، 926، 942، 943، 944، 948، 993، 1009

سازمان چریک های فدایی خلق شاخه اشرف: 691

سازمان چریک های فدایی خلق شاخه کردستان: 73، 713، 886

سازمان دانشجویان پیشگام تبریز: 150

سازمان دانشجویان مسلمان دانشگاه تبریز: 380

سازمان دانشجویان مسلمان دانشگاه شیراز: 156

سازمان دانشجویی منتخب دانشجویان: 203

سازمان راه کارگر: 83، 87، 88، 162، 200، 213، 797، 802، 803، 804، 806، 886

سازمان رزمندگان راه آزادی طبقه کارگر: 948

سازمان سیا: 28، 32، 38، 128، 269، 272، 279، 294، 329، 397، 407، 408، 409، 412، 482، 483، 626، 681، 682، 809، 874، 882

سازمان سیاسی خلق عرب در عربستان: 529، 552، 554، 858

سازمان شهرسازی فاو: 419

سازمان صلیب سرخ جهانی {کمیته بین المللی صلیب سرخ}: 68، 484، 514، 537، 602، 608، 633، 634

سازمان طوفان {توفان، گروه کمونیستی}: 269، 994

سازمان عفو بین المللی: 68

سازمان عمل انقلابی: 456

سازمان فجر اسلام: 541

ص: 1120

سازمان کنفرانس اسلامی {اجلاس ملل اسلامی/ کنگره اسلامی}: 47، 81، 130، 405، 603، 913

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی: 48، 293، 459، 799

سازمان مجاهدین خلق: 25، 27، 28، 36، 41، 48، 67، 83، 84، 85، 86، 88، 90، 94، 101، 102، 103، 109، 110، 111، 112، 114، 118، 148، 149، 151، 154، 158، 162، 207، 213، 246، 249، 251، 268، 269، 292، 293، 294، 311، 317، 318، 337، 367، 384، 396، 405، 412، 413، 414، 440، 473، 539، 540، 541، 561، 562، 565، 566، 567، 571، 572، 620، 629، 647، 667، 692، 693، 702، 719، 740، 755، 756، 774، 777، 788، 797، 798، 799، 800، 829، 850، 874، 875، 877، 878، 912، 926، 928، 929، 948، 953، 956، 977، 978، 990، 991، 992، 993، 995، 1008، 1017

سازمان مرکزی تعاون روستایی: 770

سازمان ملل متحد: 23، 232، 289، 303، 336، 344، 346، 393، 396، 447، 603، 625، 628، 918، 930، 931، 933، 936، 967، 1004

سازمان موساد: 118، 461، 874، 876

سازمان های دانشجویان مسلمان کشور: 162، 163

سالروز کشتار ارامنه به دست ترکان عثمانی: 271

ساواک: 28، 48، 142، 143، 269، 292، 321، 412، 414، 548، 738، 874، 877، 943، 968، 994، 995،

سپاه ارومیه: 241، 316، 504، 538، 557، 618، 770، 912

سپاه اصفهان: 288، 829

سپاه اهواز: 131، 685، 708، 920

سپاه ایلام: 133، 442، 531

سپاه آبادان: 131، 724

سپاه بندرعباس: 651، 1015

سپاه بیجار: 314، 864، 1009

سپاه پاسداران استان یزد: 293

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: 27، 29، 34، 35، 49، 52، 65، 66، 67، 69، 70، 71، 72، 73، 74، 75، 76، 77، 78، 96، 114، 115، 118، 119، 133، 134، 136، 137، 139، 141، 142، 157، 161، 168، 170، 195، 197، 199، 200، 208، 210، 212، 217، 235، 236، 237، 239، 240، 241، 246، 247، 248، 249، 263، 264، 266، 267، 268، 271، 272، 278، 287، 288، 292، 293، 304، 308، 309، 310، 311، 312، 313، 315، 316، 329، 330، 353، 367، 368، 371، 372، 373، 374، 375، 376، 378، 381، 394، 395، 398، 399، 401، 411، 412، 416، 423، 426، 427، 428، 429،

431، 432، 443، 457، 460، 465، 466، 470، 471، 472، 483، 486، 491، 498، 499، 500، 501، 502، 504، 508، 509، 510، 531، 535، 536، 538، 539، 540، 556، 557، 560، 561، 577، 591، 592، 593، 594، 596، 598، 615، 616، 619، 621، 622، 630، 638، 641، 651، 652، 653، 661، 662، 663، 664، 665، 666، 667، 685، 686، 687، 689، 690، 703، 710، 712، 713، 714، 715، 716، 717، 718، 730، 732، 733، 734، 737، 746، 747، 748، 749، 750، 752، 757، 767، 770، 771، 790، 794، 795، 796، 801، 802، 816، 817، 818، 819، 821، 822، 830، 831، 838، 840، 841، 843، 844، 849، 864، 867، 868، 869، 877، 882، 883، 889، 894، 895، 900، 901، 906، 907، 908، 909، 910، 911، 912، 914، 923، 924، 926، 929، 930، 938، 940، 941، 942، 943، 945، 948، 949، 952، 953، 956، 970، 971، 972، 978، 987، 990، 1000، 1001، 1007، 1008، 1009، 1013، 1014، 1024

سپاه پاسداران بانه: 770

سپاه پاسداران غرب کشور: 663، 927، 928

سپاه پاسداران پاوه: 139، 140، 199، 559، 769، 791، 832، 970

سپاه پاسداران تبریز: 200، 717، 732، 733

سپاه تکاب: 265، 733

سپاه پاسداران تهران: 74، 466، 715، 770، 817، 964، 869، 885، 886، 887، 923، 924

سپاه پاسداران جوانرود: 987

سپاه پاسداران جیرفت: 795، 1015

سپاه خرم آباد: 118

سپاه پاسداران خرمشهر: 95، 132، 368، 371، 668، 837، 883

سپاه پاسداران خوزستان: 268

سپاه پاسداران دزفول: 96، 708، 730، 882

سپاه پاسداران دشت آزادگان: 131، 464

سپاه پاسداران دهلران: 442

سپاه پاسداران رشت: 92، 247، 248

سپاه پاسداران زابل: 999

سپاه پاسداران زنجان: 315، 687، 733، 864، 1009

سپاه پاسداران زه کلوک: 670

سپاه پاسداران سرپلذهاب: 789

سپاه پاسداران سنندج: 373، 923

سپاه پاسداران سوسنگرد: 921

سپاه پاسداران شاهین دژ: 559، 1000

سپاه پاسداران شیراز: 157، 772

سپاه پاسداران طبس: 278

سپاه پاسداران علمدار: 620

سپاه پاسداران قروه: 139، 817، 1009

سپاه پاسداران قصرشیرین: 591، 731

ص: 1121

سپاه پاسداران کامیاران: 1009

سپاه پاسداران کرمان: 601، 652، 746، 1015

سپاه پاسداران کرمانشاه: 139، 199، 238، 240، 315، 465، 466، 471، 638، 716، 733، 734، 750، 838، 849، 865، 883، 888، 889، 923، 927، 944، 988، 1009

سپاه پاسداران کرند: 662

سپاه پاسداران گرگان: 114، 141

سپاه پاسداران گنبد: 577

سپاه پاسداران مبارکه: 894

سپاه پاسداران مراغه: 717، 1011

سپاه پاسداران مهاباد: 770

سپاه پاسداران میاندوآب: 432، 1000، 1011

سپاه پاسداران نفت شهر: 491

سپاه پاسداران نوشهر: 620

سپاه پاسداران همدان: 138، 142، 240، 265، 311، 314، 472، 715، 817، 841، 863

سپاه پاسداران یزد: 395

ستاد 6 سپاه پاسداران: 653

ستاد انتخابات وزارت کشور: 735

ستاد برگزاری مراسم روز جهانی کارگر {کمیته برگزاری جشن اول ماه مه}: 440، 510، 561، 562، 563، 569، 570، 571

ستاد بسیج ارتش بیست میلیونی: 509، 930

ستاد بسیج ملی: 115، 621، 622، 623، 877

ستاد خلق ترکمن: 891

ستاد دانشجویان پیشگام: 162

ستاد ژاجا {ژاندارمری جمهوری اسلامی}: 614

ستاد عملیات غرب کشور: 76، 192، 265، 496، 536، 886، 1008

ستاد عملیات نیروی زمینی ارتش: 631

ستاد عملیاتی سپاه پاسداران در کردستان: 847، 938

ستاد عملیاتی سپاه پاسداران رشت: 210

ستاد عملیاتی شهربانی: 212، 262

ستاد عملیاتی غرب کشور: 372، 426، 594، 883

ستاد عملیاتی مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران: 535، 640

ستاد فرماندهی نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران: 487، 810

ستاد لشکر64 ارومیه: 432، 686، 793

ستاد لشکر92 زرهی: 369، 532، 730، 840، 967، 969

ستاد مبارزه با مواد مخدر: 943

ستاد مجاهدین خلق: 385، 576

ستاد مرکزی بسیج ملی جمهوری اسلامی ایران: 353

ستاد مرکزی حزب توده: 247، 576

ستاد مرکزی دانشجویان پیشگام: 159

ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی {ستاد فرماندهی سپاه}: 132، 141، 249، 267، 432، 536، 632، 638، 642، 746، 770، 901، 1011

ستاد مرکزی نیروی هوایی: 422، 423

ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی: 32، 58، 73، 77، 113، 114، 117، 118، 135، 141، 142، 161، 162، 192، 196، 200، 217، 236، 241، 247، 248، 262، 263، 264، 267، 268، 278، 279، 280، 314، 315، 316، 328، 356، 376، 377، 387، 400، 401، 426، 427، 463، 466، 468، 469، 486، 487، 494، 498، 524، 557، 559، 577، 581، 590، 594، 614، 615، 616، 623، 631، 632، 638، 639، 640، 652، 663، 667، 689، 714، 715، 716، 733، 734، 735، 736، 752، 770، 772، 788، 790، 791، 795، 826، 831، 832، 843، 845، 849، 856، 860، 863، 864، 865، 883، 888، 889، 901، 909، 911، 912، 924، 926، 927، 937، 940، 945، 970، 987، 988، 990، 999، 1010، 1011، 1015

ستاد هماهنگی امداد سپاه و ارتش: 940

ستاد هماهنگی آموزش و سازماندهی ارتش بیست میلیونی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: 115، 930

سرویس کمک های دریانوردی خاورمیانه {موناس}: 350، 351

سماجا: 200، 203، 373، 486، 614، 652، 753، 770، 826، 910، 924، 1009

سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات: 736

سومین مانور نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب: 964

سی وسومین اجلاس سازمان بهداشت جهانی: 676

شاخه نظامی حرکه المحرومین لبنان: 996

شرکت امیدکو {رستم}: 810

شرکت اوردیف: 780

شرکت ایران دیکتال در تهران: 676

شرکت آرامکو: 173

شرکت ترانسپورت: 458

شرکت تعاونی هولاسو: 990

شرکت راه سازی امین آباد: 734

شرکت ساختمانی کانارتردینک: 676

شرکت سوفیدیف: 780

شرکت صنعت نفت آبادان: 576

شرکت فلور {پیمانکار و سازنده پالایشگاه اصفهان}: 676

ص: 1122

شرکت مخابرات: 842

شرکت مسافربری ترانسپورت شمس العماره: 457، 458

شرکت ملی نفت ایران: 127، 185، 656، 874

شرکت ملی نفت عراق و انگلیس: 59، 530

شرکت ملی نفت قم: 977

شرکت مهدیه سرپل ذهاب: 862

شرکت نفت الینجاع {بین راه کرکوک و کوی سنجق}: 132

شرکت نفت ایران: 556، 1006، 1007

شرکت نفت امریکایی القرنه: 969

شرکت نفت عرب و امریکا: 173

شرکت نفت قصرشیرین: 884

شرکت نفت لاوان: 810

شرکت هواپیمایی آلتالیا: 1022، 1023

شرکت هواپیمایی عراق: 54، 367

شرکت هواپیمایی ملی ایران {هما}: 484

شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی مرکز: 738

شورای ارتش عراق: 130

شورای اسلامی هواپیمایی ملی ایران: 485

شورای امنیت سازمان ملل متحد: 47، 336، 342، 343، 393، 406، 603، 930، 933، 959، 997، 1004

شورای امنیت ملی: 65، 123، 124، 190، 195، 225، 450، 679، 842، 843

شورای انقلاب اسلامی: 26، 45، 55، 65، 83، 84، 85، 86، 88، 91، 96، 105، 107، 108، 109، 115، 144، 145، 146، 147، 148، 150، 151، 152، 153، 154، 164، 166، 167، 193، 194، 197، 200، 201، 202، 203، 204، 210، 214، 215، 218، 224، 243، 244، 245، 249، 270، 271، 291، 292، 294، 303، 306، 320، 323، 379، 380، 381، 382، 383، 385، 406، 407، 408، 425، 431، 437، 438، 440، 449، 451، 459، 467، 473، 507، 522، 523، 524، 525، 534، 560، 565، 572، 584، 585، 598، 605، 606، 642، 646، 647، 667، 680، 682، 722، 725، 732، 737، 738، 739، 763، 764، 773، 775، 776، 785، 797، 802، 803، 804، 805، 806، 823، 831، 836، 869، 870، 871، 877، 895، 908، 930، 1013، 1017، 1018، 1022

شورای انقلاب عراق: 462

شورای آموزشی دانشگاه صنعتی شریف: 506

شورای بازار مشترک اروپا: 301

شورای تأمین اراک: 993

شورای تأمین رشت: 211

شورای حزب جمهوری اسلامی: 104

شورای دانشجویان و دانشگاهیان دانشگاه تهران: 87

شورای دانشگاه آزاد ایران: 245

شورای دانشگاه تربیت معلم: 245

شورای دانشگاه شیراز: 157

شورای دانشگاه علم وصنعت: 245

شورای دانشگاه مشهد: 245، 507

شورای دفتر آیت الله منتظری: 441

شورای روستایی آق دگیش: 994

شورای رهبری انقلاب {عراق}: 766

شورای سرپرستی {مدیریت} دانشگاه تهران: 87، 159، 160، 245، 251، 270

شورای سرپرستی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران: 270

شورای شهر سردشت: 889

شورای شهر مهاباد: 500، 515، 516

شورای عالی دفاع: 778

شورای عالی ستاد انقلاب فرهنگی: 17، 92

شورای عالی شیعیان لبنان در بیروت: 449

شورای فرماندهی انقلاب عراق: 659

شورای فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: 952

شورای مدیریت سابق دانشگاه تهران: 473

شورای مرکزی پالایشگاه آبادان: 737

شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی: 512

شورای مرکزی سازمان چریک های فدایی خلق: 568

شورای ملی عراق: 260

شورای وزرای امنیتی: 117، 714، 715

شهربانی اراک: 993

شهربانی ارومیه: 241

شهربانی آبادان: 131، 422، 576، 637، 766، 860، 883

شهربانی برازجان: 574

شهربانی بروجرد: 94، 595

شهربانی بندر انزلی: 832

شهربانی بهشهر: 667

شهربانی بیجار: 314

شهربانی پاوه: 139، 240، 471، 595، 641، 689، 769

شهربانی جمهوری اسلامی: 63، 65، 66، 91، 114، 141، 142، 149، 154، 155، 156، 162، 197، 203، 205، 207، 211، 212، 246، 250، 267، 272، 304، 310، 314، 315، 368، 459، 460، 466، 483، 491، 497، 509، 559، 565، 575، 576، 577، 591، 595، 596، 616، 622، 636، 639، 644، 666، 711، 713، 768، 769، 772، 829، 831، 832، 865، 867، 938، 970، 977

ص: 1123

شهربانی خراسان: 857

شهربانی خوزستان: 308، 368، 590

شهربانی رشت: 211، 212، 247، 575

شهربانی ساری: 576

شهربانی سنندج: 938

شهربانی شاهرود: 155

شهربانی شیراز: 156

شهربانی طایبات [تایباد]: 999

شهربانی قصرشیرین: 262، 591، 788، 921

شهربانی کرمانشاه: 52، 63، 151، 190، 417، 466، 538، 556، 615، 816، 921، 945

شهربانی گنبدکاووس: 577، 596

شهربانی لنگرود: 154

شهربانی مریوان: 267

شهربانی ملایر: 155

شهربانی مهاباد: 315، 1012

شهربانی نفت شهر: 63، 191، 417، 613، 1006

شهربانی نقده: 911

صادرات نفت ایران: 401، 655

صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران: 98، 99، 134، 137، 270، 278، 386، 565، 623، 645، 664، 730، 752، 785، 822، 854

صداوسیمای مرکز اهواز: 437، 443

صدای مرکز کرمانشاه: 756

صلح: 144، 295، 404، 487، 488، 501، 522، 666، 762، 848، 891، 902، 956، 976

صندوق بین المللی پول: 258، 259

صهیونیزم بین المللی: 876

طالبانی ها {اتحادیه میهنی کردستان عراق/ اتحادیه وطنی کردستان}: 64، 354، 496، 514، 515، 555، 811، 813، 824

طایفه شش بلوکی {فارس}: 895

طرح 26 ماده ای هیئت نمایندگی خلق کرد: 1012

طرح 6 ماده ای پیشنهادی حزب دمکرات کردستان ایران: 515، 516، 666، 712، 1012، 1013

طرح اقتصاد جنگی: 522

طرح شون مک براید: 784

طرح موسوم به اصلاحات ارضی اسلامی: 951

طوفان شن: 39، 284، 654، 745، 746، 783، 809

عربستان سازی: 50، 729، 730

عملیات گروگان گیری فرودگاه انتبه در اوگاندا: 122، 226، 301

فاجعه سینما رکس آبادان: 461

فاجعه هفتم تیر 1360: 148

فالانژهای مسیحی: 311

فراماسونری: 118، 876

فرمانداری خرمشهر: 308

فرمانداری قصرشیرین: 556

فرمانداری کرمانشاه: 756

فرمانداری مهاباد: 619، 844

قاچاق اسکناس ده هزار ریالی: 724، 725

قانون اساسی: 105، 187

قانون تشکیل سازمان بسیج ملی: 115

قانون کار: 565

قرارداد 1975 الجزایر: 44، 189

قرارداد کمپ دیوید: 111، 112، 877، 878، 984، 997

قرارگاه ارتش: 139

قرارگاه لشکر یک پیاده مکانیزه ارتش عراق: 490

قطار مسافری اکسپرس تهران خرمشهر: 685

قطعنامه شورای امنیت برای تحریم جهانی ایران: 934

قوه قضاییه: 93، 441، 943

قیام خونین 15 خرداد 1342: 856

قیام مردم شرقیه: 188

قیام مکه مکرمه: 187، 188

کاخ پذیرایی سبمان {کویت}: 490

کادر پرستاری دانشکده پزشکی دکتر محمد مصدق: 384

کارگران پیشرو {گروه}: 577

کانال تلویزیونی بغداد: 860

کانون توحیدی اصناف: 414

کانون دانش آموزان ایران: 455

کمیته امداد دفتر دانشجویان پیشگام: 161

کمیته امور نظامی سنای امریکا: 673، 674

کمیته انرژی سنای امریکا: 127

کمیته انقلاب اسلامی آبادان: 614

کمیته انقلاب اسلامی ده جیران: 770

کمیته انقلاب اسلامی میاندوآب: 1000

کمیته انقلاب اسلامی نقده: 770

کمیته انقلاب اسلامی: 142، 161، 200، 510، 877، 949، 950، 978، 979، 993

کمیته برنامه ریزی دفاعی ناتو: 296

کمیته پزشکی جهاد سازندگی کرمانشاه:987

کمیته خدمات نظامی سنای امریکا: 654

ص: 1124

کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان امریکا: 179، 393

کمیته سنای امریکا: 172

کمیته طبس: 746

کمیته عملیاتی امام خمینی اهواز: 438

کمیته قدس سازمان کنفرانس اسلامی: 930، 997

کمیته مرکزی انقلاب اسلامی: 381، 382، 460، 949

کمیته مرکزی حزب توده ایران: 26، 27، 321، 533

کمیته مرکزی حزب دمکرات کردستان ایران: 427، 501، 502

کمیته نبرد: 948

کمیته ویژه هماهنگی دولت امریکا: 23، 675

کمیسیون بررسی مطبوعات وزارت ارشاد اسلامی: 828

کمیسیون تحقیق سازمان ملل: 919

کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل: 68، 215

کمیسیون خارجی مجلس: 893

کمیسیون سیاسی گردهمایی سازمان کنفرانس اسلامی در اسلام آباد: 985

کمیسیون نیروهای مسلح در مجلس نمایندگان امریکا: 677

کمیسیون وزرای امنیتی: 1009

کمیسیون هفت نفری وزارت کشور: 143

کنفدراسیون سی.ای.اس: 129

کنفرانس وزیران امور خارجه کشورهای اسلامی: 130

کنگره امریکا {مجلس نمایندگان}: 127، 175، 255، 277، 338، 340، 392، 447، 482، 513، 673

کنگره مسلمانان ژاپنی: 62، 860

کودتا در عراق: 659

کودتا: 62، 63، 527، 547، 800، 801، 877، 952، 956

کودتای 1974 شیلی: 24، 547

کودتای 28 مرداد 1332 {1953}: 24، 213، 547، 548، 876، 877

گارد جاویدان رژیم گذشته: 558

گارد ساحلی ایران: 937

گارد ساحلی آبادان {اروندرود}: 133، 371

گارد ساحلی بندر خرمشهر: 132، 133، 882

گارد ساحلی جنوب: 234، 421

گارد ساحلی خسروآباد: 130، 636، 860

گارد ساحلی ژاندارمری بوشهر: 724

گارد ساحلی ژاندارمری: 614

گارد مرزی استان بصره: 555، 661

گارد مرزی پاسگاه طیبه عراق: 707

گارد مرزی عراق: 936

گردان116: 955

گردان185 قزوین: 641

گردان2 ولی عصر{عج}: 170

گردان4 گارد مرزی عراق: 661

گردان79 تیپ116 گارد مرزی: 661

گردان پدافند زمین به هوای پایگاه یکم: 631

گردان توپخانه از لشکر11 مراغه: 1000

گردان زرهی مستقر در پاوه: 927

گردان ژاندارمری اسلام آباد: 789

گردان ژاندارمری خرمشهر: 555

گردهمایی اسلام آباد: 47

گردهمایی بررسی جرائم امریکا: 514

گردهمایی بررسی مسائل امنیت ملی: 143

گردهمایی بین المللی بررسی مداخلات امریکا در ایران: 855

گردهمایی جنبش های آزادی بخش جهان در تهران: 997

گردهمایی فوق العاده غیرمتعهدها در ایران برای رسیدگی به تجاوز امریکا به ایران: 897، 1004

گردهمایی وزرای دفاع و امور خارجه کشورهای عضو ناتو در بروکسل: 853

گروگان گیری {ماجرای اشغال لانه جاسوسی امریکا، ماجرای گروگان گیری سفارت ایران در لندن}: 20، 22، 23، 24، 26، 29، 30، 32، 33، 34، 35، 36، 37، 38، 51، 56، 57، 58، 82، 83، 87، 88، 90، 92، 99، 121، 122، 124، 162، 171، 179، 180، 181، 182، 183، 184، 202، 214، 215، 219، 223، 224، 226، 228، 232، 250، 256، 258، 278، 279، 282، 286، 289، 290، 295، 300، 301، 302، 303، 306، 322، 329، 343، 346، 348، 350، 354، 357، 358، 360، 362، 363، 383، 384، 386، 387، 391، 392، 393، 394، 395، 397، 398، 400، 401، 403، 404، 405، 407، 410، 440، 442، 447، 448، 449، 451، 452، 453، 481، 483، 485، 488، 489، 513، 519، 523، 524، 528، 547، 553، 581، 582، 585، 586، 587، 603، 606، 610، 625، 626، 627، 628، 633، 653، 675، 677، 679، 684، 685، 701، 704، 718، 727، 728، 748، 758، 761، 762، 763، 774، 783، 785، 786، 788، 801، 809، 810، 853، 854، 872، 892، 897، 898، 904، 907، 914، 917، 918، 919، 933، 959، 960، 961، 984، 985، 1004، 1005

گروگان گیری فرانسویان در لبنان: 780

گروه اکبر روایی {یکی از گروه های گروگان گیر در اورامانات}: 987

گروه بختیار {شاخه نظامی}: 771

گروه سیاسی ایران امروز: 405، 408

گروه سیاسی شهید ناصرالدین {جنبش شهید محی الدین ناصر}: 633، 695

ص: 1125

گروه شهید ابوعارف {عراق}: 969

گروه ضربت خرم دین: 459

گروه ضربت سپاه پاسداران: 927

گروه نظامی عماربن یاسر: 416، 417

گروهان بوستان: 442

گروهان خان لیلی: 191، 192، 1006

گروهان خسروآباد {گروهان ساحلی خسروآباد آبادان}: 234، 491، 724

گروهان ژاندارمری اراک: 993

گروهان ژاندارمری آبادان: 231

گروهان ژاندارمری بانه: 376، 1010

گروهان ژاندارمری برچک: 651

گروهان ژاندارمری بستان: 766

گروهان ژاندارمری پاوه: 816

گروهان ژاندارمری خان لیلی: 1006

گروهان ژاندارمری خرمشهر: 59، 233، 464

گروهان ژاندارمری خسروآباد: 465، 765، 838

گروهان ژاندارمری دهلران: 442

گروهان ژاندارمری قشم: 857

گروهان ژاندارمری قصرشیرین: 923

گروهان ژاندارمری کهنوج: 652

گروهان ژاندارمری موسیان: 1006، 1007

گروهان ژاندارمری میاندوآب: 241، 734

گروهان ژاندارمری صالح آباد: 233

گروهان سوسنگرد: 968

گروهان سومار: 639

گروهان قصرشیرین: 191، 192، 262، 529، 662

گروهان مالک اشتر: 826، 972

گروهان موسیان: 731، 815، 1006

گروهان میاندوآب: 827، 927

گروهان نقده: 827

گروهان هرمزگان: 443

لایحه احیای اراضی دولت موقت: 952

لایحه اصلاحات ارضی اسلامی: 952

لایحه پیشنهادی استقلال دانشگاه ها: 806

لایحه تحریم اقتصادی ایران: 917

لایحه نیروهای جنگ مصوب 1973: 392، 393

لشکر16 زرهی قزوین {ارتش}: 142، 557، 640، 664، 826، 843، 909

لشکر2 ارتش عراق: 661

لشکر28 سنندج ارتش: 73، 117، 137، 170، 310، 374، 427، 498، 560، 592، 593، 617، 638، 664، 710، 713، 714، 751، 767، 790، 792، 818، 819، 842، 864، 865، 907، 910، 924، 941، 942، 955، 987، 1013

لشکر6 زرهی ارتش عراق: 262

لشکر64 ارومیه: 267، 316، 432، 504، 641، 845، 912، 946، 972

لشکر7 پیاده ارتش عراق: 60، 532، 636، 661

لشکر8 عراق: 883

لشکر81 زرهی کرمانشاه: 140، 417، 433، 442، 556، 591، 595، 689، 735، 750، 766، 789، 886، 889، 1009

لشکر92 زرهی ایران: 59، 370، 554، 636، 816، 839، 919، 921، 936

لشکر اهواز: 442

لشکر بصره: 837

لوله دوم گاز مارون: 987

لوله نفت در بین راه نفت شهر و قصرشیرین: 1006

لوله نفت در منطقه گاومیش: 192

لوله نفت سلیمانیه: 60، 591

لوله نفتی ماهشهر آبادان: 491

لوله های گاز منطقه الجمهوریه بصره: 969

لوله های نفت بیات: 52، 307

ماجرای تنباکو: 54

مبارزان عربستان: 729

مبارزین آزادی خلق ایران: 948

مجاهدین اسلامی عراق: 54، 554

مجاهدین افغانستان: 835، 858، 1021

مجلس اعلای شیعیان: 589

مجلس اعیان انگلیس: 917

مجلس انقلاب بعثی: 365

مجلس اول {مجلس قانون گذاری، نخستین مجلس شورای ملی}: 106، 107، 108، 109، 738، 739، 872

مجلس سنای امریکا: 338، 340، 628، 673، 674، 675

مجلس شورای اسلامی: 116، 184، 574، 597، 776، 777، 800، 806، 831، 866، 869، 870، 871، 893، 947، 948، 1017، 1018

مجلس عوام انگلیس: 22، 301، 728، 960، 981، 982

مجمع امور بین المللی اردن: 549

محاصره دریایی ایران: 184

مراسم افتتاح تأسیسات گاز طبیعی در جبل علی: 227

مرحله اول انتخابات اولین دوره مجلس قانون گذاری: 93، 541، 740، 756، 892، 893، 928

ص: 1126

مرحله دوم انتخابات اولین دوره مجلس: 106، 107، 512، 541، 693، 694، 718، 720، 735، 740، 741، 754، 755، 756، 775، 776، 800، 872، 928

مرزبانی تایباد: 1021

مرزبانی خرمشهر: 190، 938

مرزبانی سومار: 968

مرزبانی قصرشیرین: 529

مرزبانی مهران: 464

مرکز اسناد انقلاب اسلامی: 142

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس {مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ}: 17، 119

مرکز آموزش کرمان: 795

مرکز بازرگانی عراق: 367

مرکز حفاظت اطلاعات ارتش: 369، 370

مرکز صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در تهران: 386

مرکز عملیات سپاه: 192، 477

مرکز فرماندهی رکن سوم ستاد مشترک ارتش: 747

مرکز فرماندهی ژاندارمری: 716، 988

مرکز فرماندهی سپاه: 141، 556، 560، 715، 733، 746، 795، 887، 888، 909، 927، 945، 970، 1009، 1011

مرکز فرماندهی ستاد مشترک ارتش: 750

مرکز فرماندهی عملیات سپاه: 923، 1008

مرکز فرماندهی نیروی زمینی: 826

مرکز فرهنگی مسجدسلیمان: 685

مرکز مطالعات کشورهای همسایه خلیج فارس در دانشگاه جرج تاون امریکا: 173

معاودین عراقی {رانده شدگان}: 193، 767

معاونت سیاسی وزارت کشور: 860

مقاوله نامه های وین: 964

منشور سازمان ملل متحد: 326، 998

مؤسسه اطلاعات: 779

مؤسسه کیهان: 474، 476

میانجیگری: 46، 47، 99، 130، 190، 306، 342، 343، 348، 584، 604، 610، 633، 634، 680، 705، 706، 763، 898

ناو هواپیمابر آیزنهاور: 448

ناو هواپیمابر کانستالیشین: 448

ناو هواپیمابر نیمیتز: 30، 31، 39، 255، 256، 257، 272، 327، 447، 602، 603، 627، 783

ناوگان دریایی امریکا: 965

ناوگان ششم امریکا: 404

نخستین گردهمایی انقلاب فرهنگی اسلامی در تالار ابوریحان دانشگاه ملی: 103، 773

نقشبندیه: 472

نماز جمعه اصفهان: 753

نماز جمعه اهواز: 317

نماز جمعه پاوه: 769، 911

نماز جمعه تبریز: 903

نماز جمعه تهران: 32، 33، 67، 277، 278، 279، 291، 303، 304، 306، 318، 382، 904، 905، 910

نماز جمعه زاهدان: 755

نماز جمعه سنندج: 76، 77، 902، 903، 913، 914، 915

نهضت آزادی ایران: 143، 799، 800

نهضت زنان مسلمان: 541

نهمین جلسه کمیسیون دائمی همکاری اقتصادی شوروی و ایران {کمیسیون شوروی و ایران}: 229

نیروهای آزادی بخش عربستان: 131

نیروهای بارزانی: 307

نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی {نداجا}: 211، 235، 268، 304، 581، 830، 912، 964

نیروی دریایی امریکا: 174، 325، 395، 783، 964، 965

نیروی دریایی بندر خرمشهر: 133

نیروی دریایی پایگاه انزلی: 830، 832

نیروی دریایی رژیم صهیونیستی: 404

نیروی دریایی عراق: 421، 840

نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی {نزاجا}: 117، 118، 195، 235، 236، 238، 250، 264، 268، 304، 355، 369، 373، 375، 376، 419، 434، 649، 470، 472، 486، 594، 638، 640، 663، 667، 689، 715، 717، 732، 734، 750، 751، 790، 795، 826، 838، 843، 845، 865، 883، 909، 911، 912، 924، 945، 967، 988، 1011

نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی {نهاجا}: 32، 33، 35، 117، 235، 264، 279، 280، 287، 293، 304، 327، 328، 356، 376، 396، 398، 400، 423، 442، 443، 457، 485، 486، 494، 536، 581، 623، 630، 639، 652، 670، 703، 753، 791، 811، 912، 923، 964، 965

نیروی هوایی امریکا: 325، 395، 399، 867

نیروی هوایی عراق: 423

نیروی هوایی مشهد: 747

واحد اطلاعات و تحقیقات سپاه پاسداران اهواز: 920

ص: 1127

واحد اطلاعات و تحقیقات سپاه پاسداران آبادان: 840

واحد اطلاعات و تحقیقات سپاه پاسداران تبریز: 1011

واحد اطلاعات و تحقیقات سپاه پاسداران دزفول: 192

واحد اطلاعات و تحقیقات سپاه پاسداران دشت آزادگان: 920

واحد اطلاعات و تحقیقات سپاه پاسداران رشت: 772

واحد اطلاعات و تحقیقات سپاه پاسداران لاهیجان: 772

واحد اطلاعات و عملیات تهران: 499

واحد تدارکات سپاه مستقر در سنندج: 1007

واحد عملیات سپاه دزفول: 708

واحد عملیات سپاه سنندج: 971، 988

واحد عملیات سپاه کرمان: 653

واحد عملیات سپاه کرمانشاه: 500، 768، 1011

واحد عملیات سپاه همدان: 467، 768

واحد عملیات ستاد مرکزی سپاه در تهران: 138، 638، 752، 791

واحد نظارت و ارزشیابی ستاد مرکزی سپاه: 371

وزارت ارشاد ملی: 174، 195، 366، 509، 668، 709، 748، 828، 846، 1019

وزارت امور خارجه اتریش: 228

وزارت امور خارجه انگلستان: 56، 350، 609، 610، 657، 913

وزارت امور خارجه ایران: 26، 36، 45، 53، 56، 129، 194، 271، 283، 341، 368، 406، 407، 415، 422، 509، 528، 531، 590، 657، 658، 659، 696، 742، 846، 861، 938، 961، 967

وزارت امور خارجه امریکا: 125، 128، 255، 284، 338، 347، 439، 487، 545، 546، 553، 935

وزارت امور خارجه پاکستان: 295

وزارت امور خارجه ترکیه: 343

وزارت امور خارجه ژاپن: 350

وزارت امور خارجه شوروی: 815

وزارت امور خارجه عراق: 457، 839

وزارت امور خارجه فرانسه: 301، 801

وزارت امور خارجه کانادا: 258

وزارت آموزش وپرورش: 449، 738، 842

وزارت پست وتلگراف: 842

وزارت دادگستری: 842، 952

وزارت دفاع اسرائیل: 299

وزارت دفاع امریکا {پنتاگون}: 32، 36، 128، 277، 325، 341، 341، 519، 653، 701، 784، 811

وزارت دفاع عراق: 58، 190، 936

وزارت دفاع فرانسه: 836

وزارت صنایع و تجارت بین المللی ژاپن: 185

وزارت علوم: 646

وزارت فرهنگ و اطلاعات عراق: 131، 462

وزارت فرهنگ و آموزش عالی ایران: 438، 473

وزارت کشاورزی: 770، 952

وزارت کشور عراق: 58، 61، 190، 193، 425، 554، 730، 839

وزارت کشور: 95، 115، 142، 155، 156، 192، 203، 205، 212، 249، 271، 272، 356، 368، 369، 370، 376، 422، 426، 442، 466، 470، 491، 554، 559، 565، 571، 591، 615، 636، 645، 660، 662، 667، 669، 724، 734، 735، 756، 768، 772، 775، 810، 823، 829، 842، 849، 856، 873، 894، 930، 942، 945، 952، 972، 973، 993

همه پرسی قانون اساسی: 93، 101

هنگ ژاندارمری ایلام: 731، 1006

هنگ ژاندارمری آبادان: 422، 465، 555

هنگ ژاندارمری بوشهر: 724

هنگ ژاندارمری سردشت: 736، 753

هنگ ژاندارمری سقز: 376، 432، 594، 944

هنگ ژاندارمری سوسنگرد: 443، 968

هنگ ژاندارمری قصرشیرین: 556، 613، 731، 789، 884

هنگ ژاندارمری لاوان: 810

هنگ ژاندارمری ماکو: 946

هنگ ژاندارمری همدان: 716

هنگ سقز: 502، 594، 910

هنگ ویژه بریتانیا: 684

هواپیمای میگ25: 626

هواپیمایی سریلانکا: 724

هوانیروز ارتش: 239، 304، 315، 401، 688، 746، 894، 943، 944، 945، 989

هیئت نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد: 24، 676

هیئت ویژه بررسی مسائل کردستان {هیئت حسن نیت}: 65، 66، 67، 69، 71، 135، 168، 197، 198، 239، 250، 263، 265، 425، 429، 467، 468، 500، 501، 535، 537، 751، 758، 821، 823، 867، 890، 925

هیئت تجاری ایرانی: 125

هیئت تحریریه روزنامه مجاهد: 102، 929

هیئت نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد: 547

هیئت نمایندگی امریکا در شورای امنیت سازمان ملل: 336

هیئت هفت نفری در طرح اصلاحات ارضی اسلامی: 952

هیئت رئیسه شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی: 962

یازدهمین گردهمایی شوراهای روستایی ترکمن صحرا: 993، 994

ص: 1128

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109