گلبرگهای مهدوی: شامل 59 معرفت تحقیقی تحلیلی درباره حضرت مهدی (عج)

مشخصات کتاب

سرشناسه : مهری، محمدجواد، - 1326

عنوان و نام پدیدآور : گلبرگهای مهدوی: شامل 59 معرفت تحقیقی تحلیلی درباره حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)/ نویسنده محمدجواد مهری کرمانشاهی

مشخصات نشر : قم : مشرقین ، 1383.

مشخصات ظاهری : ص 286

فروست : (مباحثی پیرامون مهدویت، عصر غیبت و حکومت جهانی آن حضرت علیه السلام 2)

شابک : 964-5781-81-710000 ریال :

یادداشت : عنوان روی جلد: گلبرگ های مهدوی: حاوی 59 معرفت درباره حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف.

یادداشت : کتابنامه: ص. [281] - 286؛ همچنین به صورت زیرنویس

عنوان روی جلد : گلبرگ های مهدوی: حاوی 59 معرفت درباره حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف.

عنوان دیگر : 59 [پنجاه و نه] معرفت تحقیقی تحلیلی درباره حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

عنوان دیگر : گلبرگ های مهدوی: حاوی 59 معرفت درباره حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

موضوع : مهدویت -- پرسشها و پاسخها

موضوع : محمدبن حسن (عج)، امام دوازدهم، 255ق. - -- پرسشها و پاسخها

موضوع : محمدبن حسن (عج)، امام دوازدهم، 255ق. - -- احادیث

رده بندی کنگره : BP224/م92گ8 1383

رده بندی دیویی : 297/462

شماره کتابشناسی ملی : م 84-22436

ص: 1

اشاره

ص: 2

ص: 3

ص: 4

فهرست مطالب

سرآغاز سخن 11

فصل اوّل: حضرت مهدی در قرآن، روایات و سایر ادیان

آیا ممکن است زمین خالی از حجّت خدا و امام علیه السّلام باشد؟ 17

چرا باید امامِ زمان خود را بشناسیم؟.. 18

آیا یک کودک پنج ساله می تواند امام شود؟ 20

آیا در قرآن پیرامون حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آیه ای آمده است؟ 25

خصوصیّات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را در روایات بیان کنید؟ 28

نقدی بر روایت «اِسْمُهُ اِسْمی وَ اِسْمُ اَبیهِ اِسْمُ اَبی» 33

آیا عقیده به ظهور منجی به مسلمانان اختصاص دارد یا در سایرادیان هم ... 35.

آیا اعتقاد به حضرت و مسأله ظهور اختصاص به شیعیان دارد؟ 37

آیا به عقیده اهل تسنن حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف متولّد شده است یا نه؟ 39

آیا علمای اهل تسنّن پیرامون حضرت کتابی نوشته اند یا نه؟ 41

فصل دوم: حضرت مهدی در دوران غیبت

مراد از غیبت صغری و کبری چیست و از کجا آغاز شد؟ 47

مشخصات و صفات نوّاب اربعه 49

مقبولۀ عمر بن حنظله 55

توقیع حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف57

رسالت علماء در عصر انتظار. 59

ص: 5

فلسفۀ غیبت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چیست؟....... 65

امام غایب چه فایده ای برای مسلمانان دارد؟ 68

آیا پیش از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چنین اتّفاقاتی مانند غیبت و پنهان

شدن از دیدگاه مردم رخ داده است؟.. 72

آیا کسی حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف را در دوران کودکی­ و پیش از غیبت دیده است؟ 73

چرا امام عسگری فرزندش حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را از مردم مخفی می کرد؟ 74

آیا ممکن است حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تا به حال زنده بماند؟ 79

آیا در دوران غیبت کبری می توان با حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف ملاقات کرد و او را دید؟ 86

محل سکونت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف کجاست؟....... 88

الف) محل سکونت پیش از دوران غیبت.. 88

ب) محل سکونت در دوران غیبت صغری.. 89

پ) محل سکونت در دوران غیبت کبری.. 90

آیا محل سکونت حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف در کوه رضوی، ذیطوی،جزیره خضراء و یا سرداب مقدس است یا نه؟ 94

فصل سوم: ویژگی های منحصر به فرد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

چرا به حضرت مهدی قائم آل محمّد صلی الله علیه وآله گفته می شود؟ 101

آیا بردن نام اصلی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف حرام است یا نه؟ 101

ص: 6

علت بپا خاستن و قیام، هنگام شنیدن نام «قائم» چیست؟ 105

آیا دست بر سر گذاشتن هنگام نام حضرت ریشه روایی دارد ؟ 106

انتظار فرج چیست؟ 107

آیا دعاء برای تعجیل فرج حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تأثیر دارد یا نه؟ 111

آیا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هنگام ظهور جوان است یا پیر؟ 114

آیا میراث پیامبران گذشته نزد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف وجود دارد ؟ 115

آیا علامت و نشانه­ای از انبیاء و پیامبران سلف در حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف وجود دارد یا نه؟ 124

آیا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف همسر و فرزندی دارد یا نه؟ 1127

فصل چهارم: علائم و نشانه های ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

شرائط ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چیست؟....... 137

علائم و نشانه­های ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف کدامند؟ 142

الف) علائم حتمیّه 143

ب) علائم غیرحتمیّه 145

بین علائم حتمی پیش از ظهور و زمان ظهور حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف چه قدر فاصله است؟ 147

سُفیانی کیست؟ 148

کیفیّت صیحه و ندای آسمانی پیش از ظهور را بیان نمائید؟ 160

نفس زکیّه کیست؟. 163

سیّد حَسَنی کیست؟ 167

ص: 7

سیّد خراسانی و شُعیب بن صالح چه کسانی هستند؟ 169

یمانی کیست؟ 174

دجّال کیست؟ 177

جعفر کذّاب کیست؟ 184

شیصبانی کیست؟ 188

عوف سَلَمی کیست؟ 190

آیا وقت ظهور حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف مشخص و معلوم است یا نه؟ 191

فلسفۀ تعیین نشدن وقت ظهور حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف از جانب امامان علیهم السّلام

چه بوده ؟ 194

آیا روز، ماه و سال ظهور حضرت در روایات ذکرشده یا نه؟ 195

حضرت از کجا می فهمد که موقع ظهورش فرا رسیده است؟ 199

محل ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف کجاست؟ 201

هنگام ظهور حضرت چه افرادی و در چه مکانی با وی بیعت می کنند؟ 202

آیا هر کسی که ظهور حضرت را انکار کند کافر است یا نه؟ 206

مردم از کجا متوجّه می شوند که حضرت ظهورکرده است؟ 207

حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در هنگام ظهور با چه کسانی می جنگد؟ 208

آیا قبل از ظهور حضرت دو سوم مردم جهان کشته می­شوند؟ 214

حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در هنگام ظهور مساجدی را که تخریب و یا می سازد کدام است؟ 215

ص: 8

فصل پنجم: سیمای حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

آیا حکومت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف عالم گیر و جهانی است یا نه؟ 219

چگونه ممکن است کسی بتواند بوسیله شمشیر، به جنگ سلاحهای اتمی و مخرّب برود و سرانجام هم پیروز شود؟ 222

سرنوشت اهل کتاب و سایر کفّار در حکومت حضرت

چگونه می باشد؟ 224

آیا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف با اقلیّت های دینی و اهل کتاب بوسیله کتب خودشان حکم می­کند؟............ 230

آیا حضرت هنگام ظهور احکام نو و جدیدی می آورد؟ 230

محل حکومت و زمامداری حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف کدام شهر است؟ 234

حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چند سال حکومت می کند؟... 237

چه تحوّلاتی پس از ظهور حضرت و در حکومت وی بوجود می آید؟ 239

فصل ششم: خصال یاران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف یاران حضرت چند نفرند و دارای چه ویژگی­های هستند؟ 251

الف) یاران خاص آن حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف 251

ب) یاران مطلق آن حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف 254

پ) ویژگیهای یاران آن حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف 260

ت) محل سکونت یاران آن حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف 262

آیا ایرانیان در دوران ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نقشی دارندیا نه؟ 265

فصل هفتم: شهادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و رجعت

آیا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف کشته می شود یا نه؟.. 279

کیفیّت رجعت در زمان ظهور حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف را بیان بفرمائید؟ 281

ص: 9

معنای رجعت 284

رجعت از دیدگاه قرآن285

رجعت از دیدگاه روایات 290

چه کسانی رجعت خواهند کرد؟ 292

رجعت در چه زمانی واقع می شود؟ 305

هدف از رجعت، قبل از رستاخیز عمومی انسانها چیست؟ 306

آیا اعتقاد به رجعت از ضروریات دین است؟ 308

جواب برخی از آیات قرآنی که عقیده به رجعت را نفی می کنند؟ 310

آیا عقیده به رجعت از یهودیّت گرفته شده است یا نه؟ 312

مصادر تحقیق و پژوهش 315

تالیفات نگارنده 322

ص: 10

سرآغاز سخن

«به نام آنکه نامش حرز جان هاست»

سلام بر نمایندۀ خدا

سلام بر فرزند طه و محکمات!

سلام بر فرزند یش و ذاریات!

سلام بر فرزند طور و عادیات!

سلام بر یوسف فاطمه سلام الله علیها

سلام بر منتفم خون حسین علیه السّلام!

سلام بر درهم شکننده شوکت زورگویان!

سلام بر صاحب شمشیر برّان!

سلام بر عزت بخش دوستان و خوارکننده دشمنان!

سلام بر امید مظلومان و ستمدیدگان!

سلام بر فریاد رس بی کسان

سلام بر قطب عالم امکان!

سلام بر دادگستر جهان!

سلام بر مهدی!!!

و سلام بر نیمه شعبان روز میلاد یگانۀ دوران!

جانم به قربانت! ای پنهانی که از میان ما بیرون نیستی

ص: 11

جانم به قربانت! ای دور از نظری که از ما دور نیست

جانم به قربانت! ای آرمان هر مشتاقی که آرزویت کنند، از مردان و زنان با ایمانی که به یاد تو ناله از دل کشند.

تا کی سرگردان تو باشم، ای مولای من؟

و تا کی و به چه زبانی وصف تو گویم و راز دل کنم؟

گران است بر من که بر تو بگذرد، آنچه می گذرد، نه بر دیگران!

آیا کمک کاری هست که با او فریاد و گریه را طولانی کنم؟

آیا بی­تابی چون من هست، که چون به خلوت رود، در زاری و جزع کمکش کنم؟

آیا چشمی هست، که خار فراق در آن خلیده و گریان باشد، تا چشم پر خار من نیز یاریش دهد؟

آیا ای پسر احمد! بسویت راهی هست تا دیدارت کنم؟

و آیا روز جدائی ما به وعدۀ تو پیوست می شود تا بهره­مند گردیم؟

کی می شود که به سرچشمه های پر آبت در آئیم و سیراب شویم!

کی می شود که سیراب شویم از آب وصل تو، که تشنگی ما به درازا کشید!

کی می شود که صبح و شام را با تو به سر بریم و دیده روشن کنیم!

ص: 12

کی می شود که تو ما را ببینی و ما تورا ببینیم و پرچم نصرتت را برافراشته باشی و مردم آن را مشاهده کنند!

آیا می شود ببینیم آن روزی را که ما گرداگردت را گرفته و تو رهبر مردم باشی و زمین را پر از عدل و دادکنی و بچشانی به دشمنانت، خواری و کیفر را و نابود کنی سرکشان و منکران حق را و بزنی ریشۀ گردنکشان را و بَر کنی اساس ستمکاران را.

... و در این مجموعه، که با مدّد از عنایت خاتم اوصیاء حضرت قائم منتظر عجل الله تعالی فرجه الشریف تهیه و تدوین شده، سعی مان بر این بوده تا سؤالات و شبهاتی که در مجامع و محافل مذهبی و غیر آن، پیرامون مهدی باوری و آخرالزمان مطرح می شود، با روشی تحقیقی تحلیلی به صورت 59 گلبرگ مهدوی در دسترس شما قرار گیرد.

در 59 چه سرّیست؟

نام قشنگ، زیبا و دلربای «مهدی» به حروف ابجد 59 می شود.

آری در این دائره المعارف، جهت رفع تشنگی شیفتگان و تشنگان معرفت صاحب الزمان و ربیع الانام، 59 ظرف از معرفت وجود صاحبِ الصَّمْصام و بَقِیَّةِ الْعِتْرَة به حضور شما تقدیم گردیده است.

در پایان از یکایک دانشورانی را که از آثار ارجمندشان در جمع آوری

ص: 13

این دفتر بهره برده ام، آنانکه زنده اند همّت کریمانه شان را سپاس گویم و آنانکه در قید حیات نیستند از درگاه حضرت ربوبی برایشان طلب مغفرت و آمرزش دارم، امید است که مورد قبول درگاه الهی و عنایت حضرت ولی الله الاعظم روحی و ارواح العالمین له الفداء قرارگیرد(اللّهُمَّ اَعاذَنَا اللهُ مِنْ شُرورِ اَنْفُسِنا وَ سَیِّئاتِ اَعْمالِنا وَ وَفَّقْنا بِلِقآءِ مَوْلانا صاحِبَ الزَّمانِ عجل الله تعالی فرجه الشریف ).

قم مقدس عُشّ آل محمّد صلی الله علیه وآله

محمدجواد مُهری / 29/3/83

ص: 14

فصل اول: حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در قرآن، روایات و سایر ادیان

اشاره

ص: 15

ص: 16

ص: 17

ص: 18

(1)سؤال: آیا ممکن است زمین خالی از حجّت خدا و امام علیه السّلام باشد؟

جواب: آنچه از روایات متعدّده بدست می آید این است که هیچ گاه زمین بی امام نمی ماند، چرا که برای بشر مادی و خاکی امکان درک فیض بلاواسطۀ خداوند متعال ممکن نیست، لذا بشر در ادامۀ حیاتش محتاج به یک واسطه است که فیض را از مبدأ فیاض بگیرد و به نیازمندان برساند، آن واسطه باید کسی باشد که جنبۀ الهی و معنوی او قوی تر و بالاتر از جنبۀ جسمانی او باشد و او همان کسی است که در سیر کمالات به جایی رسیده است که قابلیت درک فیض را دارد که شیعه او را معصوم و منزّه از هر آلودگی دانسته و به عنوان حجّت خدا بر خلق می شناسد. و اینک چند روایت در این زمینه:(1)

1- امام باقر علیه السّلام فرمود:

چنانچه امام از زمین برگرفته شود، زمین با اهلش مضطرب گردد چنانکه دریا.

2- یکی از دو امام باقر یا صادق علیهاالسّلام فرمود:

خدا زمین را بدون امام وانگذارد و اگر چنین می کرد حق از باطل تشخیص داده نمی شد.

ص: 19


1- رک: اصول کافی ج1 ص251 به بعد غیبت نعمانی ص139- نهج­البلاغه ح147

3- امام صادق علیهاالسّلام فرمود:

همانا زمین در هیچ حالی از امام خالی نگردد، برای آنکه اگر مؤمنین چیزی (در اصول و فروع دین) افزودند، آنها را برگردانند و اگر چیزی کم کردند، برای آنها تکمیل کند.

4- امام صادق علیه السّلام فرمود:

زمین را حالی به حالی نگردد، جز آنکه برای خدا در آن حجتی باشد که حلال و حرام را به مردم بفهماند و ایشان را به راه خدا خواند.

(2)سؤال: در پاره ای از روایات آمده است که «هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است»حال پرسش این است که چراباید امام زمان خود را بشناسیم؟

(2)سؤال: در پاره ای از روایات آمده است که «هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است»،(1) حال پرسش این است که چراباید امام زمان خود را بشناسیم؟

جواب: آنچه از روایات بدست می آید این است که شناخت امام عصر خود، سبب کامل شدن ایمان، محفوظ ماندن از گمراهی و انحراف، باعث عبادت و پرستش و دینداری می شود، چرا که پس از معرفت و سپس اطاعت و پیروی از امام زمان، موارد مذکور در پی خواهد آمد و اینک به

ص: 20


1- ینابیع المودّه ص117- مهدی کیست ص9- محاسن برقی ص155- اصول کافی ج2 ص207 به بعد- مقصود از نداشتن پیشوا و امام این است که پیغمبر و امامی را که خدا در زمان او تعیین فرمود، نپذیرد و اطاعت او را بر خود واجب نداند و مراد به جاهلیّت حالتی است که اعراب پیش از آمدن اسلام داشتند، که خدا را نمی­شناختند و دین و شریعت را کنار گذاشته و به نژاد و تبار خویش می بالیدند و خودخواهی و گردنکشی و کارهای زشت دیگر در میان آنها رواج داشت.

چند روایت در این زمینه اشاره می کنیم:(1)

1- یکی از دو امام باقر و صادق علیهاالسّلام فرمود:

بندۀ خدا مؤمن نباشد تا آنکه خدا و رسولش و همۀ ائمه و امام زمانش را بشناسد و در امورش به امام زمانش رجوع کند و تسلیمش باشد.

سپس فرمود:

چگونه ممکن است کسی امام آخر را (که امام زمان اوست) بشناسد و امام اوّل را نشناسد. (از این جهت معرفت همه ائمه در ایمان شرط کند که طریق شناختن همه امامان یکی است و امام لاحق به نص امام

سابق شناخته گردد)

2- امام باقر علیه السّلام فرمود:

تنها کسی خدای عزّوجلّ را شناسد و پرستش کند که هم خدا را بشناسد و هم امام از ما خاندان را، و کسی که خدای عزّوجلّ را نشناسد و امام از ما خاندان را نشناسد، غیر خدا را شناخته و عبادت کرده و...

3- امام باقر علیه السّلام فرمود:

هر که دینداری خدای عزّوجلّ کند، بوسیله عبادتی که خود را در آن به زحمت افکند، ولی امام و پیشوائی که خدا معیّن کرده، نداشته باشد، زحمتش ناپذیرفته و خود او گمراه و سرگردان است و خدا اعمال او را

ص: 21


1- رک: اصول کافی ج1 ص 254 تا 262- معجم احادیث الامام المهدی ج4 ص148- مناقب آل ابی طالب ج1 ص301

مغبوض و دشمن دارد، حکایت او حکایت گوسفندی است که از چوپان و گله خود گم شده و تمام روز سرگردان می رود و برمی گردد و... بخدا سوگند! کسی که از این امّت باشد و امامی هویدا و عادل از طرف خدای عزّوجلّ نداشته باشد، چنین است گم گشته و گمراه است و اگر با این حال بمیرد با کفر و نفاق مرده است... .

4- امام موسی کاظم علیه السّلام فرمود:

امام حجّت بندگان است و هر که او را رها کند، گمراه می شود و هر که همراه او باشد، نجات می یابد و رستگار می شود.

5- پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

ای مردم! هر که بخواهد، در زندگی همانند من باشد و همانند من بمیرد، ولایت علی علیه السّلام را بپذیرد و از امامان پس از او پیروی کند.

(3)سؤال: آیا یک کودک پنچ ساله (یا چهار ساله)می تواند امام شود؟

(3)سؤال: آیا یک کودک پنچ ساله(1) (یا چهار ساله)(2) می تواند امام شود؟

جواب: اولاً، باید توجه داشته باشیم که پیامبران و امامان نظیر مردم

ص: 22


1- بنابر قولی که حضرت مهدی (عجّل الله فرجه) در نیمه شعبان سال 255 «ه-.ق» به دنیا آمد و در سال 260 «ه-.ق» پدرش امام حسن عسگری علیه السّلام به شهادت رسید و آن حضرت به مقام پر افتخار امامّت نائل شد (اصول کافی ج1 ص514- ارشاد مفید ص346- غیبت شیخ طوسی ص141- اعلام الوری ص418).
2- . بنا بر قولی که تولّد آن حضرت را سال 256 «ه-.ق» می دانند (کمال­الدین ص432-کشف الغمه ج3 ص227- دلایل الامامه ص271).

معمولی و عادی نیستند، تا بگوئیم باید به حدّ بلوغ برسند تا لایق مقام پیامبری و امامّت باشند، بلکه آنان از حیث آفرینش ممتازند و این امتیاز از همان اوان کودکی در وجود آن بزرگواران موجود است و هر زمانی خداوند صلاح بداند، چه قبل از بلوغ و چه بعد از بلوغ، آنان را به مقام شامخ نبوّت و امامت انتخاب می کند.

ثانیاً؛ مسأله صِغَر سن و رسیدن به مقام امامت در سن کودکی منحصر به حضرت مهدی نیست، بلکه پیامبران و امامان دیگر هم، در همان دوران صباوت و ایام کودکی به مقام نبوّت و امامت رسیدند از جمله: (حضرت عیسی(1)، حضرت یحیی(2)، حضرت امام جواد(3) و حضرت امام هادی(4)

و اینک به چند روایت در این زمینه اشاره می کنیم:

1- یزید کُناسی گوید: از امام باقر علیه السّلام پرسیدم که آیا عیسی بن مریم علیهاالسّلام زمانی که در گهواره سخن گفت؛ حجّت خدا بود بر اهل زمانش؟ فرمود:

ص: 23


1- سوره مریم/31
2- سوره مریم/12
3- . آن حضرت در 17 ماه رمضان سال 195 «ه-.ق» در مدینه متولّد شد و در 9 یا 10 سالگی به امامت رسید. (تاریخ تحلیلی و سیاسی اسلام ص243)
4- آن حضرت در نیمه ماه ذی الحجّه سال 212 «ه-.ق» در مدینه متولّد شد و در سال 220 «ه-.ق» در حالی که 8 ساله بود به امامت رسید (تاریخ تحلیلی و سیاسی اسلام ص259).

او آن زمان پیغمبر و حجّت غیر مرسل خدا بود،(1) مگر نمی شنوی گفتۀ خود او را که می­گوید: من بنده خدایم، خدا به من کتاب داده و پیغمبرم ساخته(2) و... ،

عرض کردم: در آن زمان و در همان حالی که در گهواره بود، حجّت خدا بود بر زکریا؟ فرمود:

عیسی در همان حال برای مردم آیت بود و رحمت خدا بود برای مریم، زمانی که سخن گفت و از جانب او دفاع کرد و پیغمبر بود و حجّت بر هر که سخنش را در آن حال شنیده، سپس سکوت نمود و تا دو ساله شد، سخن نگفت.

و حجّت خدای عزّوجلّ بر مردم، بعد از سکوت عیسی، تا دو سال زکریّا بود، سپس زکریا در گذشت و پسرش یحیی، کتاب و حکمت را از او وارث برد، در حالی که کودکی خردسال بود، مگر نمی شنوی گفته خدای عزّوجلّ را «ای یحیی کتاب را تورات با قوّت بگیر و ما حکم نبوّت را در کودکی به او دادیم».(3)

چون عیسی هفت ساله شد و خدای تعالی به او وحی فرستاد، از نبوّت و رسالت خود سخن گفت و بر یحیی و همه مردم حجّت گشت...(4)

ص: 24


1- یعنی در آن زمان مأمور به تبلیغ و دعوت نبود.
2- سوره مریم/31
3- همان/12
4- اصول کافی ج2 ص220

2- صفوان بن یحیی گوید: به امام رضا علیه السّلام عرض کردم، پیش از آنکه خدا ابی جعفر علیه السّلام(1)را به شما ببخشد، از شما دربارۀ (جانشینت) می پرسیدیم و شما می­فرمودید: خدا به من پسری عطا می کند، اکنون خدا او را به شما عطا کرد و چشم ما روشن گشت، اگر خدای ناخواسته برای شما پیش آمدی کند به که بگرویم؟ حضرت با دست اشاره به ابی جعفر علیه السّلام فرمود که در برابرش ایستاده بود، عرض کردم: قربانت! این پسر سه ساله است، فرمود:

هیچ زیانی به امامت او ندارد، همانا عیسی بن مریم علیه السّلام قیام به حجّت کرد، در حالی که سه سال داشت.(2)

ظاهر این روایت این است که: عیسی علیه السّلام در سه سالگی به رسالت مبعوث شده است، چنانچه سخن گفتن او، پس از ولادت و زمانی که در گهواره بوده صریح آیه قرآن کریم است.

و در روایتی که قبل از این ذکر شد، نبوّت او را در هفت سالگی بیان کرد. ممکن است مقصود این باشد که در هفت سالگی قیام به دعوت نموده، ولی آثار و علائم نبوّت قبلاً در او ظاهر شده است.

3- سهل بن زیاد از علی بن مهزیار نقل می کند که اسماعیل بن بزیع گوید: از حضرت امام محمّد تقی علیه السّلام راجع به امر امامت پرسیدم و گفتم: ممکن است امام از هفت سال کمتر داشته باشد؟ فرمود:

ص: 25


1- کنیه امام محمّد تقی علیه السّلام است.
2- اصول کافی ج2 ص109، 221 و 223

آری! کمتر از پنج سال هم می شود (اشاره به امام دوازدهم علیه السّلام دارد).

سهل گوید: علی بن مهزیار این حدیث را در سال 221 «ه-.ق» به من گفت.(1)

4- محمّد بن یحیی (با چند واسطه) از بعض اصحاب نقل می کند که به امام محمّدتقی علیه السّلام عرض کردم: مردم دربارۀ خردسالی شما سخن می­گویند (اعتراض دارند) فرمود:

همانا خدای تعالی به داود علیه السّلام وحی کرد که سلیمان را جانشین کند و او کودکی بود که گوسفند می­چرانید، عابدان و دانشمندان بنی اسرائیل او را نپذیرفتند، خدا به داود علیه السّلام وحی کرد که عصاهای معترضین و عصای سلیمان را بگیر و در خانه ای بگذار و با خاتمهای مردم مهرش کن، فردا عصای هر کس برگ­دار و میوه دار شد او جانشین است.

داود علیه السّلام این خبر را به آنها گفت (و چون فردا عصای سلیمان را سبز دیدند) گفتند: راضی شدیم و پذیرفتیم.(2)

ثالثاً؛ علاوه بر احادیث مذکور، ائمّۀ قبلی علیهم السّلام خبر داده بودند که سنّ حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف کمتر از سن سایر ائمّه علیهم السّلام است، همانطور که امام باقر علیه السّلام فرمودند:

حضرت صاحب الامر سن مبارکش از تمام ما کمتر و گمنام تر است.(3)

ص: 26


1- همان مدرک ص222
2- همان مدرک.
3- بحارالانوار ج51 ص38

و همچنین ابن حجر عسقلانی عالم متعصّب اهل تسنن می گوید:

امام حسن عسگری علیه السّلام پسری به جای ننهاد مگر (ابوالقاسم، محمّد، حجّت)(1)، و آن حضرت در موقع وفات پدرش امام حسن عسگری علیه السّلام پنج ساله بود؛ ولی خداوند در پنج سالگی حکمت به آن بزرگوار عطا فرموده بود.(2)

رابعاً؛ در بین افراد عادی، کسانی دیده می شوند که از حیث استعداد و حافظه، نابغه عصر خویش بوده اند مانند ابوعلی سینا، فاضل هندی، علاّمه حلّی،سیّد محمّد حسین طباطبائی، توماس یونگ دانشمند انگلیسی و...

حال چه استبعادی دارد که خداوند متعال حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را که حجّت حق و علت مُبقیۀ عالم است، در سن پنج سالگی منصوب گرداند و تحمل و ضبط احکام را به عهده اش واگذار کند؟(3)

(4)سؤال: آیا در قرآن مجید پیرامون حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آیه ای آمده؟

(4)سؤال: آیا در قرآن مجید پیرامون حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف(4) آیه ای آمده؟

جواب: در قرآن آیات بسیاری است، که برخی با دلالت روشن و برخی با بیان تفسیر و تأویل ائمه اطهار علیهم السّلام منطبق بر مهدی موعود و مصلح کل هستند، که ذیلاً به چند آیه اشاره می شود:

ص: 27


1- این سه کلمه اشاره به کنیه، نام و لقب حضرت مهدی (عجّل الله فرجه) است.
2- . صواعق محوقه ص114
3- برای آگاهی بیشتر در این زمینه رجوع کنید به کتب: دادگستر جهان ص123- سیمای آفتاب ص97 .
4- مهدی به فتح میم و کسر دال اسم مصدر هدایت است و به معنی راه یافته و هدایت شده می باشد (تاریخ شیعه و فرقه های اسلام ص124)

1- «وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُور مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ اَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحُونَ؛ در زبور بعد از ذکر- تورات- نوشتیم بندگان شایسته ام وارث حکومت زمین خواهند شد».(1)

در ذیل این آیه از امام باقر علیه السّلام نقل شده است که آن حضرت فرمود: مراد از آیه، حضرت قائم آل محمّد علیهم السّلام و یارانش می باشند.(2)

2- «هُوَ الَّذی اَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ؛ او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد تا آنرا بر همۀ آیینها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند».(3)

همین وعده عیناً در سوره صف، آیه 9 و با مختصر تفاوت در سوره فتح، آیه 28 تکرار شده است. از امام باقر علیه السّلام نقل شده که فرمودند: این پیروزی به هنگام قیام مهدی از آل محمّد علیهم السّلام خواهد بود، آنچنان که هیچ کس در جهان باقی نمی ماند، مگر اینکه اقرار به محمّد صلی الله علیه وآله خواهد کرد.(4)

3- «وَعَدَ اللهُ الَّذینَ امَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُواالصّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی

ص: 28


1- سوره انبیاء/105
2- معجم احادیث الامام المهدی ج5 ص262
3- سوره توبه/33
4- تفسیر برهان ج2 ص121

الْاَرْضِ...؛ خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، وعده می دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد...».(1)

در روایات می خوانیم که این آیه نیز به قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تفسیر شده است از جمله اینکه:

از امام سجاد علیه السّلام نقل شده:

این گروه به خدا قسم! همان پیروان ما هستند که خداوند بوسیلۀ مردی از خاندان ما این موضوع را تحقق می­بخشد و او مهدی این امّت است...(2)

و همچنین امام صادق علیه السّلام فرمودند:

این گفته خداوند (یعنی آیه شریفه) درباره قائم و یاران او نازل شده است.(3)

4- «اَلَّذینَ یَؤمِنُونَ بِالْغَیْبِ...؛ پرهیزکاران کسانی هستند که به غیب ایمان می آورند و...»(4)

در ذیل این آیه از امام صادق علیه السّلام نقل شده که فرمودند:

پرهیزکاران، شیعیان علی علیه السّلام هستند و غیب، حجّت غائب عجل الله تعالی فرجه الشریف است.(5)

ص: 29


1- سوره نور/55
2- المحجّه فیما نزل فی القائم الحجه ص151
3- همان مدرک ص148
4- سوره بقره/2
5- المحجّة فیما نزل فی القائم الحجة ص16

علاوه بر آیات مذکور، آیات فراوان دیگری در قرآن وجود دارد که به قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تأویل و تفسیر شده است.

مرحوم سیّد هاشم بحرانی رحمه الله از علمای بزرگ قرن یازدهم و دوازدهم «ه-.ق» کتابی به نام «المحَجَّة فیما نزل فی القائم الحجّه» در این زمینه نوشته است، وی صد و بیست آیۀ قرآن را آورده و در ذیل هر آیه، احادیثی در تأویل آیات نقل کرده و اخیراً این کتاب به نام «سیمای حضرت مهدی در قرآن» ترجمه شده است. و همچنین مرحوم علاّمه مجلسی رحمه الله در همین رابطه شصت آیه از آیات قرآن را با روایات مربوطه در جلد سیزدهم بحارالانوار(1)جمع آوری کرده، علاقمندان برای آگاهی بیشتر به این دو کتاب مراجعه کنند.

(5)سؤال: صفات و خصوصیّات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را در روایات بیان کنید؟

جواب: آنچه از روایات بدست می آید این است که خصوصیّات و صفات آن حضرت فراوان و متعدّد است و تمام این ویژگیها را حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی در کتاب «منتخب الاثر» در ضمن چهل و نُه باب جمع آوری کرده است.

و برای هر ویژگی، چندین روایت نقل نموده، سپس در حدّ اختصار، با

ص: 30


1- ترجمه بحارالانوار ج13 ص246 به بعد. (مهدی موعود)

اشاره به تعداد روایات هر باب، در کتاب «نوید امن و امان» آن ویژگیها و خصوصیّات را در ضمن چهل شماره، تنظیم نموده است، گرچه اصل روایات را در این کتاب نیاورده، ولی علاقمندان می توانند به کتاب منتخب الاثر مراجعه کنند.(1)

ما هم در اینجا طبق بیان کتاب نوید امن و امان آن خصوصیّات را ذکر می کنیم:(2)

1- مهدی از خاندان و ذریّه پیغمبر صلی الله علیه وآله است. (طبق 389 حدیث)

2- هم نام و هم کنیۀ پیغمبر اسلام صلی الله علیه وآله و شبیه ترین مردم به آن حضرت است. (48 حدیث)

3- در صفت، شمایل و قیافۀ آن حضرت. (21 حدیث)

4- از فرزندان امیرالمؤمنین علیه السّلام است. (214 حدیث)

5- از فرزندان حضرت زهرا علیهاالسّلام است. (192 حدیث)

6- از فرزندان حسن و حسین علیهاالسّلام است. (107 حدیث)

7- از فرزندان حسین علیه السّلام است. (185 حدیث)

8- نهمین فرزند از فرزندان حسین علیه السّلام است. (148 حدیث)

9- از فرزندان زین العابدین علیه السّلام است. (185 حدیث)

ص: 31


1- منتخب الاثر ص141 به بعد.
2- نوید امن و امان ص82

10- هفتمین فرزند از فرزندان امام باقر علیه السّلام است. (103 حدیث)

11- ششمین فرزند از فرزندان امام صادق علیه السّلام

است. (99 حدیث)

12- پنجمین فرزند از فرزندان امام موسی بن جعفر علیه السّلام است. (98 حدیث)

13- چهارمین فرزند از فرزندان امام رضا علیه السّلام است. (95 حدیث)

14- سومین فرزند از فرزندان امام محمّدتقی علیه السّلام است. (60 حدیث)

15- جانشینِ جانشین امام علی النقی علیه السّلام و پسر امام حسن عسگری علیه السّلام است. (146 حدیث)

16- اسم پدرش حسن علیه السّلام است. (147 حدیث)

17- مادرش سیّده کنیزان و بهترین ایشان است. (9 حدیث)

18- دوازدهمین امام و خاتم الائمّه است. (136 حدیث)

19- دارای دو غیبت است صغری و کبری. (10 حدیث)

20- غیبتش از بس طولانی خواهد شد که مردم ضعیف الایمان و کم معرفت، گرفتار شک و تردید می­شوند. (91 حدیث)

21- عمر بسیار طولانی دارد. (318 حدیث)

22- زمین را پر از عدل و داد کند،بعد از آنکه پر از ظلم و ستم شده باشد. (123 حدیث)

ص: 32

23- گذشت روزگار او را پیر نسازد و به سیمای جوانان باشد. (8 حدیث)

24- ولادتش مخفی و پنهان است. (14 حدیث)

25- دشمنان خدا را می کشد و زمین را از شرک و ظلم و ستم و حکومت دیکتاتوران پاک و به تأویل جهاد کند. (19 حدیث)

26- دین خدا را آشکار، اسلام را در تمام روی زمین گسترش دهد، فرمانروای روی زمین شود و زمین را خدا به وسیلۀ او زنده سازد. (47 حدیث)

27- مردم را به هدایت و قرآن و سنّت برگرداند. (15 حدیث)

28- دارای سنّت هایی از انبیاست که از آن جمله غیبت است. (23 حدیث)

29- با شمشیر قیام کند. (احادیث بسیار)

30- روش او روش پیامبر صلی الله علیه وآله باشد. (30

احادیث)

31- ظاهر نشود، مگر بعد از آنکه مردم در امتحانات و آزمایشهای سخت واقع شوند. (24 حدیث)

32- عیسی علیه السّلام نازل شود و در نماز به آن حضرت اقتدا کند. (25 حدیث)

ص: 33

33- پیش از ظهورش، بدعتها و ظلم و گناه و تجاهر به فسق و فجور، زنا، ربا، میگساری، قمار، رشوه، ترک امر به معروف و نهی از منکر و معاصی دیگر رایج شود، زنان مکشّفه و در کارهای مردان شرکت کنند، طلاق بسیار و مجالس لهو و لعب و غنا و آوازهای مطرب علنی شود. (37 حدیث)

34- هنگام ظهورش منادی آسمان به نام او و نام پدرش ندا کند که همه آن را بشنوند و ظهور آن حضرت را اعلام کند. (27 حدیث)

35- پیش از ظهورش نرخ ها بالا رود، بیماری ها زیاد، قحطی ظاهر و جنگ­های بزرگ بر پا شود و خلق بسیار از بین رود. (23 حدیث)

36- پیش از ظهورش نفس زکیّه و یمانی کشته شوند و در بیداء خسفی واقع شود و دجال و سفیانی خروج کنند و صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آنها را بکشد. (احادیث باب 6 و 7 از فصل ششم و باب 9 و 10 از فصل هفتم کتاب منتخب الاثر)

37- برکات آسمان و زمین بعد از ظهورش ظاهر شود و زمین معمور و آباد گردد و غیر خدا پرستش نشود و کارها آسان و خردها تکامل یابد. (احادیث باب 2، 3، 4، 11 و 12 از فصل هفتم کتاب منتخب الاثر)

38- سیصد و سیزده نفر اصحاب او در یک ساعت به محضرش حاضر

ص: 34

شوند. (25 حدیث)

39- ولادت و مشروح تفصیلات، تاریخ آن و بعضی از احوال مادر جلیله آن حضرت. (214 حدیث)

40- شرح بعضی از معجزات او در زمان حیات پدر بزرگوارش و غیبت صغری و کبری و نام جمع کثیری از کسانی که مشرّف به نعمت دیدار و لقای آن حجّت خدا شدند. (باب 2 و 3 از فصل سوم، باب 1 و 2 از فصل چهارم و باب 1 و 2 از فصل پنجم کتاب منتخب الاثر)

(6)سؤال: در روایات متعدّد، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله پس از خبر دادن به وجود و قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرموده: «اِسْمُهُ اِسْمی: نام او همنام من است»

(6)سؤال: در روایات متعدّد، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله پس از خبر دادن به وجود و قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرموده: «اِسْمُهُ اِسْمی: نام او همنام من است»(1)

و در برخی روایات فرموده: «کنیه او کنیه من است».(2)

امّا برخی از علمای اهل تسنّن در بعضی از روایات، در ادامۀ «اِسْمُهُ اِسْمی» جملۀ «وَ اِسْمُ ابیهِ اِسْمُ اَبی»(3)

را اضافه کرده اند.

بر این اساس امثال ابن حجر عسقلانی درصدد طعن بر عقیده شیعه برآمدند که شما می گویید مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف پسر امام عسگری علیه السّلام است صحیح

ص: 35


1- اثبات الهداه ج7 ص52
2- همان مدرک.
3- . سنن ابن داود ج4 ص106- مقدمۀ ابن خلدون فصل سوم از کتاب اوّل تاریخ الخلفاء ص272- یک روایت از یک راوی به نام زائده از عاصم، این را نقل کرده است.

نیست، زیرا امام حسن عسگری علیه السّلام هم نام با پدر پیامبر صلی الله علیه وآله نیست، زیرا نام پدر پیامبر صلی الله علیه وآله عبدالله است و نام امام عسگری، حسن است.

در حالی که طبق این روایت پدر امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باید هم نام با پدر پیامبر صلی الله علیه وآله باشد؟!

جواب: علمای شیعه و بعضی از علمای اهل سنّت توجیهاتی برای این حدیث نقل کرده اند از جمله اینکه:

اوّلاً؛ اصل جمله جعلی است، چون در دهها روایت دیگر «وَ اِسْمُ ابیهِ اِسْمُ اَبی» دنباله «اِسْمُهُ اِسْمی» نیامده است.(1)

ثانیاً؛ بر فرض جعلی نبودن روایت، نُسّاخ در حین نسخه­برداری اشتباه نوشته اند، زیرا حق این است که اصل لفظ «اَبی» در این عبارت «اِبْنی» است یعنی «نام او نام من است و نام پدر او نام فرزندم حسن است».(2)

ص: 36


1- عده ای مثل سنن ترمذی و مسند احمد، همین روایت را بدون «اسم ابیه اسم ابی» آورده اند و به قول گنجی شافعی و حافظ ابونعیم در مناقب المهدی نام 31 تن راوی که این حدیث را از عاصم نقل کرده اند آورده که هیچ یک، جمله «اسم ابیه اسم ابی» را ندارد، جز نقل زائده که آن یا عمداً یا اشتباهاً اضافه کرده است. (تاریخ تحلیلی و سیاسی اسلام ج2 ص303)
2- رک: نجم الثاقب ص110 به بعد- مهدی موعود ص303- سیمای آفتاب ص387

(7)سؤال: آیا عقیده به ظهور منجی عدالت گستر حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به مسلمانان اختصاص دارد یا در سایر ادیان و کتب آسمانی نیز چنین عقیده ای هست؟

جواب: اعتقاد به مهدی موعود اختصاص به مسلمانان ندارد، بلکه سایر ادیان و مذاهب آسمانی نیز در این عقیده با مسلمین شریکند، پیروان همۀ ادیان معتقدند که در یک عصر تاریک و بحرانی که جهان را فساد و بیدادگری و بی­دینی فرا گرفته، منجی جهان خواهد رسید و به واسطۀ نیروی فوق العادۀ غیبی، اوضاع آشفته جهان را اصلاح می کند و جهان را پر از عدل و داد خواهد ساخت البته هر ملّت و مذهبی او را با لقبی مخصوص می شناسند، زردشتیان او را بنام سوشیناس (نجات دهندۀ جهان)، جهودان بنام سرور میکاییلی، عیسویان بنام مسیح موعود، مسلمانان بنام مهدی منتظر می نامند، لکن هر ملتی آن نجات دهندۀ غیبی را از خودش می داند، زردشتیان او را ایرانی و از پیروان زردشت می دانند، یهودان از بنی اسرائیل و پیروان موسی می شمرند، عیسویان او را همکیش خودشان می دانند و مسلمانان او را از دودمان بنی هاشم وفرزند پیغمبرش می شمارند، در اسلام بطور کامل معرفی شده، ولی در سایر ادیان چنین نیست.

نکته قابل توجه این است که علائم و مشخصاتی که در سایر ادیان برای

ص: 37

آن نجات دهندۀ بزرگ ذکر شده، در مورد مهدی موعود اسلام یعنی فرزند بلافصل امام حسن عسگری علیه السّلام نیز قابل انطباق است، می توان او را از نژاد ایرانی شمرد، زیرا مادر امام سجاد علیه السّلام که جدّ امام نهان است، یک شاهزاده خانم ایرانی بوده بنام شهربانو دختر یزدگرد پادشاه ساسانی.

از دودمان و خاندان بنی اسرائیل نیز شمرده می شود، زیرا بنی هاشم و بنی اسرائیل هر دو از نسل حضرت ابراهیم علیه السّلام بوجود آمده اند، بنی هاشم از فرزندان اسماعیل هستند و بنی اسرائیل از اولاد اسحاق. پس بنی هاشم و بنی اسرائیل در واقع از یک خاندان محسوب می شوند، به عیسویان نیز نسبت دارد، زیرا بر طبق بعضی روایات مادر حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف یک شاهزاده خانم رومی بوده به نام نرجس، که زندگانی وی به صورت یک داستان شگفت انگیزی در کتاب ها دیده می شود و...(1)

ص: 38


1- دادگستر جهان ص66- برای آگاهی بیشتر در این زمینه رجوع کنید به کتب: خورشید مغرب ص 67- ادیان و مهدویّت ص17- سیمای آفتاب ص15

(8)سؤال: آیا اعتقاد به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و مسأله ظهور اختصاص به شیعیان دارد یا نه؟

جواب: مسأله مهدویّت از صدر اسلام، امری رایج و مورد توجه بوده، به گونه ای که در هر دوره ای منتظر ظهور مهدی موعود بوده اند و اینکه برخی کوته فکران برای حفظ مقام و موقعیّت خویش داستان غیبت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را جعلی دانسته و گویند اصل مهدویّت ریشه در اسلام ندارد و از ابداعات شیعه است.(1)

حرفی پوچ و بلا دلیل است زیرا که:

اوّلاً؛ مهدویّت مسأله اصیل اسلامی و متّخذ از قرآن و حدیث نبوی است، بلکه حتی صد سال قبل از ولادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بین مسلمانان و دیگر ادیان و مذاهب، پیشینه ای درخشان دارد، که در ضمن پاسخ به سؤالات مذکور در این مجموعه روشن می شود.

ثانیاً؛ افرادی کتابهای زیادی را قبل از ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در مورد غیبت وی به رشته تحریر در آورده اند که عبارتند از:

1- علی بن حسن بن محمّد طائی طاطری که از اصحاب امام موسی

ص: 39


1- احمد امین مصری صاحب کتاب «المهدی و المهدویّه» در صفحه 13 و 14 این کتاب صریحاً می گوید: فکر مهدویّت را شیعه در میان ایشان (اهل مغرب) انتشار داده است، این کلمه را بر زبان مردی ماهر، بنام عبدالله الشیعی نهاده است که وی مردم را به مهدی منتظر خوانده است (نقل از سیمای آفتاب ص24).

کاظم علیه السّلام و مردی فقیه و مورد اعتماد می باشد.(1)

2- علی بن عمر اعرج کوفی از اصحاب امام موسی کاظم علیه السّلام.(2)

3- ابراهیم بن صالح از اصحاب امام موسی کاظم علیه السّلام.(3)

4- حسن بن علی بن ابی حمزه که در عصر امام رضا علیه السّلام زندگی می کرد.(4)

5- عباس بن هشام ناشری اسدی، مردی جلیل القدر و مورد وثوق و از اصحاب امام رضا علیه السّلام بوده است.(5)

6- علی بن حسن بن فضال از اصحاب امام هادی و امام حسن عسگری علیهاالسّلام.(6)

7- فضل بن شاذان نیشابوری از اصحاب امام هادی و امام حسن عسگری علیهم السّلام .(7)

ثالثاً؛ با ضمیمه کردن سه مطلب، یعنی با توجه به ضرورت وجود امام

ص: 40


1- رجال نجاشی ص193
2- همان مدرک ص194
3- همان مدرک ص28
4- همان مدرک
5- همان مدرک ص215
6- همان مدرک ص195
7- همان مدرک ص 235

برای بقای نسل بشر(1)

و با توجه به تعداد ائمه علیهم السّلام که دوازده نفرند(2) و با توجه به یقینی بودن فوت یازده امام، غیبت امام دوازدهم امری حتمی و قطعی خواهد شد.(3)

بنابراین موضوع غیبت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف امر جدید یا ناشناخته ای نبوده است، تا آن را از ابداعات و اختراعات شیعه بدانیم.

(9)سؤال: آیا به عقیده اهل تسنّن حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف متولّد شده است یا نه؟

جواب: در مورد ولادت آن حضرت بین اهل تسنّن اختلاف­نظر وجود دارد، ولی گروه زیادی از علمای آنان مانند شیعه تصریح کرده اند که حضرت مهدی در سال 255 «ه-.ق» در سامرّا متولّد شد و او فرزند امام حسن عسگری علیه السّلام می باشد، نام بعضی از آنها چنین است:

1- ابن الصباغ مالکی می گوید:

ابوالقاسم محمّد بن الحسن در نیمۀ شعبان سال 255 «ه-.ق» در شهر سامرّا به دنیا آمد.(4)

ص: 41


1- اصول کافی، کتاب الحجه.
2- . غیبت شیخ طوسی ص96- کفایة الاثر ص320
3- دادگستر جهان ص 130
4- الفصول المهمّه ص 274

2- ابن حجر عسقلانی می گوید:

(بعد از احوال امام حسن عسگری) فرزندی جز ابوالقاسم که محمّد و حجّت نامیده می شود، باقی نگذاشت، آن کودک در هنگام وفات پدر پنج ساله بود.(1)

3- شعرانی می گوید:

مهدی فرزند امام حسن عسگری علیه السّلام است که در نیمه شعبان سال 255 «ه-.ق» متولّد شد، زنده و باقی خواهد ماند تا با عیسی علیه السّلام ظهور کند و اکنون که سنۀ 958 است، 703 سال از عمر شریفش می گذرد.(2)

4- گنجی شافعی می گوید:

چه امتناعی از زنده بودن مهدی وجود دارد، در حالی که عیسی و الیاس و خضر که از اولیای خدا هستند هنوز زنده می باشند و دجّال و ابلیس که دشمنان خدا می باشند هنوز زنده هستند، چه شده است که بر زنده بودن آنها اتفاق نظر دارند، اما زنده بودن مهدی را منکرند، من به گونه ای زنده بودن هر یک از آنان را بیان می کنم که برای هیچ عاقلی جای انکار زنده بودن مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باقی نماند.(3)

ص: 42


1- الصواعق المحرقه ص206
2- الیواقیت و الجواهر ج2 ص143
3- البیان فی اخبار صاحب الزمان ص521

سپس وی با دلایل زیبا و شیوایی سخنان افرادی که منکر زنده بودن حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند را رد می کند.

اما گروه دیگری از علمای اهل سنّت مانند ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغۀ خود، ذیل کلام مولی علیه السّلام که می فرماید: «بابی ابن خیرة الاماء».(1)

می نویسد: امامیه گمان می برند که منظور کلام حضرت، امام دوازدهم آنهاست که فرزند کنیزی به نام نرگس است، ولی اصحاب ما گمان دارند که وی مردی فاطمی است و در آینده از کنیزی متولّد می شود، او خواهد آمد و زمین را پر از عدل و داد خواهد نمود، پس از آنکه پر از ظلم و ستم شده باشد، او از ستمگران انتقام می گیرد و آنها را به شدیدترین عقوبت ها می رساند.(2)

(10)سؤال: آیا علمای اهل تسنّن پیرامون حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف کتابی نوشته اند یا نه؟

اشاره

جواب: علمای اهل تسنّن روایات فراوانی درباره آن حضرت در کتب خود جمع آوری و نقل کرده اند و بسیاری از آنها ادّعای تواتر آن روایات را

ص: 43


1- نهج البلاغه
2- شرح ابن ابی الحدید ج2 ص179

دارند،(1)

حال ما درسه قسمت به آنها اشاره می­کنیم:

الف: برخی از کتابهایی که به صورت مستقل درباره حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نوشته شده عبارتند از:

1- علامات المهدی، اثر جلال الدین سیوطی.

2- البیان فی اخبار صاحب الزمان، اثر محمّد بن یوسف گنجی شافعی.

3- مناقب المهدی، اثر ابونعیم اصفهانی.

4- عِقدُ الدّرر، اثر یوسف بن یحیی شافعی.

5- فتن و ملاحم، اثر حافظ نعیم بن حمّاد مروزی.(2)

6- البرهان فی علامات مهدی آخرالزمان، اثر علاّمه متقّی هندی.

7- القول المختصر، اثر احمدبن علی هیثمی.

8- المشربُ الْوَردی، اثر ملاسلطان حنفی.

9- فرائد فوائد الفکر، اثر مرعی بن یوسف حنبلی.

ص: 44


1- مقصود از خبر متواتر، خبری است که راویان آن در هر عصر، در حدّی هستند که توافق و اجتماعشان بر کذب بطور عادی محال باشد، لذا حدیث متواتر قطعی الثبوت است مخصوصاً رُوات احادیث حضرت مهدی (عجّل الله فرجه) به گونه ای هستند که اجتماعشان ابداً امکان نداشت، زیرا بعضی مکی و بعضی مدنی، کوفی، بصری، رازی، قمی، شیعی، سنی، اشعری و معتزلی بودند و بعضی در اوائل و عصر اوّل و بعضی در اعصار بعدی بودند (سیمای آفتاب ص26).
2- استاد علی کورانی نویسنده لبنانی می گوید: شاید کهن ترین کتابی که از اهل سنت درباره حضرت مهدی (عجّل الله فرجه) بدست ما رسیده است همین کتاب باشد که مؤلف آن از اساتید بخاری و دیگران بوده و از مصنّفان صحاح شش گانه به شمار می رود (عصر ظهور ص392).

10- تلخیص البیان فی علامات مهدی آخرالزمان، اثر ابن کمال پاشای حنفی.(1)

ب: برخی از کتابهایی که بخشی از مباحث خود را پیرامون آن حضرت اختصاص داده اند

ب: برخی از کتابهایی که بخشی از مباحث خود را پیرامون آن حضرت اختصاص داده اند(2)

عبارتند از:

1- الفصول المهمّه ص 273، اثر ابن الصباغ مالکی.

2- ینابیع الموده ص241، اثر قندوزی حنفی.

3- تذکره الخواص ص378، اثر سبط ابن الجوزی.

4- الصواعق المحرقه ص 205، اثر ابن حجر هیثمی.

5- نور الابصار ص186، اثر شبلنجی.

6- سنن ابوداوود ج4 ص107، اثرابوداوود.

7- سنن ابن ماجه ج2 ص1368، اثر ابن ماجه.

8- سنن ترمذی ج4 ص505، اثر ترمذی.

9- مطالب السؤل باب دوازدهم، اثر محمّد بن طلحه.

10- ذخائر العقبی ص136، اثر طبری.

ص: 45


1- برای آگاهی بیشتر در این زمینه رجوع کنید به: خورشید مغرب ص65.
2- برای آگاهی بیشتر در این زمینه رجوع کنید به: معجم احادیث الامام المهدی ج1-5.

ج: چند نفر از کسانی که ادعای تواتر آن روایات را دارند، ذیلاً به آنها اشاره می کنیم:

ج: چند نفر از کسانی که ادعای تواتر آن روایات را دارند، ذیلاً به آنها اشاره می کنیم:(1)

1- حافظ ابوعبدالله گنجی شافعی می گوید:

احادیث پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله دربارۀ حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به دلیل راویان بسیاری که دارد به حدّ تواتر رسیده است.(2)

2- ابن حجر عسقلانی شافعی می گوید:

اخبار متواتر رسیده است که مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از این امّت است و عیسی علیه السّلام از آسمان فرود خواهد آمد و پشت سر مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نماز خواهدخواند.(3)

3- قاضی محمّد شوکانی یمنی می گوید:

همه احادیثی که آورده ایم به حدّ تواتر می رسد، چنانکه بر مطلعان پوشیده نیست، بنابراین با توجه به همۀ احادیث مذکور، مسلّم گشت که احادیث رسیده درباره مهدی منتظر عجل الله تعالی فرجه الشریف متواتر است.(4)

ص: 46


1- حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی از بسیاری از علمای اهل تسنن، ادّعای تواتر اخبار در مورد وجود حضرت مهدی (عجّل الله فرجه) را نقل کرده است، برای آگاهی بیشتر در این زمینه رجوع کنید. به: منتخب الاثر ص3-6 (پاورقی)
2- البیان فی اخبار صاحب الزمان.
3- فتح الباری شرح صحیح بخاری.
4- رساله التوضیح فی تواتر ما جاء فی المنتظَر و الدجالِ و الْمَسیح.

فصل دوم: حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در دوران غیبت

اشاره

ص: 47

ص: 48

ص: 49

ص: 50

(11)سؤال: مراد از غیبت صغری و کبری چیست و از کجا آغاز شد؟

اشاره

جواب: آنچه از روایات استفاده می شود و عملاً واقع شده حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دو نوع غیبت دارد یکی کوتاه (غیبت صغری) و دیگری طولانی (غیبت کبری).(1)

الف) غیبت صغرای آن حضرت از سال تولّدشان یعنی نیمه شعبان 255 یا 256 «ه-.ق» شروع شد و تا سال 329 «ه-.ق» امتداد یافت که تقریباً هفتاد وسه ( یا هفتاد و چهار ) سال می شود.(2)

در این مدّت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از نظر مردم پنهان بود، ولی این غیبت فراگیر و عمومی نبوده، زیرا کسانی بودند که با امام تماس و ارتباط داشتند که به نایبان خاصّ امام مشهورند و مردم در کارهایشان به این نوّاب خاص مراجعه می کردند و نامه ها و حوایج شان را به وسیله این افراد به محضر آن حضرت می فرستادند و پاسخ را دریافت می نمودند.

در تعداد نوّاب خاص اختلاف است: سیّد بن طاووس در کتاب ربیع الشیعه اسامی آنان را بدین قرار ذکر کرده:

ص: 51


1- امام صادق علیه السّلام فرمود: قائم را دو غیبت خواهد بود یکی کوتاه و دیگری طولانی (اثبات الهداه ج7 ص69- بحارالانوار ج52 ص155).
2- البته برخی از مورّخین آغاز غیبت صغری را از سال 260 «ه-.ق» هنگام شهادت امام حسن عسگری علیه السّلام می دانند که در این صورت مدت غیبت صغری 69 سال می شود.

ابوهاشم داود بن القاسم، محمّد بن علی بن بلال، عثمان بن سعید، محمّد بن عثمان، عمر الاهوازی، احمد بن اسحاق، ابومحمّد الوجنای، ابراهیم بن مهزیار، محمّد بن ابراهیم.(1)

و شیخ طوسی رحمه الله وکلا را بدین اسامی معرفی نموده است:

از بغداد عمری و پسرش و حاجز، بلالی و عطار، از کوفه عاصمی، از اهواز محمّد بن ابراهیم بن مهزیار، از قم احمد بن اسحاق، از همدان محمّد بن صالح، از ری شامی و اسدی، از آذربایجان قاسم بن العلاء، از نیشابور محمّد بن شاذان.(2)

لیکن وکالت چهار نفر در بین شیعیان معروف است:

اوّل عثمان بن سعید، دوم محمّد بن عثمان، سوم حسین بن روح و چهارم علی بن محمّد سمری.

هر یک از آنها هم، در شهرهای مختلف نمایندگانی داشتند.(3)

ولی ظاهراً نمایندگان اصلی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف همین چهار نفر مشهور و معروفند و نمایندگان دیگر، یا نماینده این چهار نفر در شهرها بوده اند و یا اینکه بوسیله این چهار نفر امور مردم را به عرض امام می رساندند و یا به

ص: 52


1- رجال بوعلی ص312
2- اثبات الهداه ج7 ص294
3- بحارالانوار ج51 ص362

گفته صاحب اعیان الشیعه سیّد محسن امین رحمه الله سفارت این چهار نفر مطلق و عام بوده، ولی سفارت و نیابت دیگران در موارد خاص بوده است.(1)

مشخصات و صفات نوّاب اربعه به قرار ذیل است:

اشاره

مشخصات و صفات نوّاب اربعه به قرار ذیل است:(2)

1. ابو عَمرو، عثمان بن سعید عَمری:

او را امام هادی و امام حسن عسگری علیهاالسّلام به این مقام برگزیده بودند، وی ازطایفۀ بنی اسد است که او را اسدی نیز خوانده اند، امام عسگری علیه السّلام چون نام دراز او را بشنید، فرمود: در یک مرد این دو نام جمع نمی شود، بنابراین دستور داد کینۀ او را که ابوعمرو باشد بر هم زنند و وی را عَمری نامیدند، او را سمّان(3) نیز می خواندند، گویند به سبب مخفی داشتن امر سفارت تقیّه نموده، روغن فروشی می کرد، چنانکه شیعیان اموالی را برای امام حسن عسگری علیه السّلام می آوردند، به ابو عَمرو تسلیم می کردند و او از راه ترس و تقیّه، آن اموال را در داخل خیک روغن گذاشته، به خانۀ امام علیه السّلام می رسانید، وی مورد اعتماد امام هادی علیه السّلام نیز بود و آن حضرت به یاران

ص: 53


1- دادگستر جهان ص131 به بعد- سیمای آفتاب ص110- اعیان الشیعه ج4 ص16 به بعد.
2- برای آگاهی بیشتر در این زمینه رجوع کنید به کتب: بحارالانوار ج51 ص316 به بعد- غیبت شیخ طوسی ص216- الکنی و الالقاب ج3 ص268- کفایة الموحدین ج2 ص789- العبقری الحسان ج2 ص21- روزگار رهائی ج1 ص291- سرزمین آرزوها ص242 به قلم نگارنده تاریخ شیعه و فرقه های اسلام ص 137 به بعد.
3- یعنی روغن­فروش.

خود می فرمود: این ابوعَمرو مردی ثقه و امین است و هرچه به شما می گوید از جانب من است و آنچه را که به شما می رساند از جانب من می باشد، او در زمان امام عسگری علیه السّلام همچنین مورد وثوق امام بود، پس از رحلت امام عسگری علیه السّلام نایب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف شد و مکرر به خدمت آن امام می رسید، توقیعات حضرت صاحب الامر در خصوص امر و نهی و جواب سؤالات شیعه به توسط عثمان بن سعید و پسرش به ایشان می رسید، دوره نیابت پدر و پسر از سال 260 تا 304 یا جمادی الاولی سال 305 «ه-.ق» به طول انجامید، وی سرانجام در سال 300 «ه-.ق» وفات یافت و در خانه خودش در مرکز شهر بغداد، محلّۀ باب الشیخ نزدیک میدان خلّانی، بازار حرّاج به خاک سپرده شد که الان دارای ضریح و بارگاه و گنبد بوده و مورد توجه شیعیان و زائران عتبات عالیات است.(1)

2. ابوجعفر، محمّد بن عثمان عَمری:

چون پدرش درگذشت، به امر امام علیه السّلام به جای او نشست و واسطۀ بین حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و مردم گردید، در خبر است که توقیعی از طرف امام در تعزیّت وفات پدرش آمد و آن بر چند فصل بود که در یک فصل آن

ص: 54


1- تاریخ شیعه و فرقه های اسلام ص137 به بعد- سرزمین آرزوها به قلم نگارنده ص242 به بعد- سفینه البحار ج2 ص158

نوشته شده بود: «اِنّا لله وَ اِنّا اِلَیْهِ راجِعُون تَسْلیمًا لِاَمْرِهِ وَ رِضًا بِقَضآئِهِ وَبِفِعْلِهِ عاشَ اَبُوکَ سَعِیداً وَ ماتَ حَمیدًا فَرَحِمَهُ اللهَ وَ اَلْحِقْهُ بِاَوْلِیآئِهِ...»

ابوجعفر دختری به نام امّ کلثوم داشت و از وی روایت شده که پدرش چند جلد کتاب در فقه تصنیف کرده و همۀ مطالب آنها را از حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف و پدرش امام عسگری و جدش امام هادی علیهماالسّلام اخذ کرده بود، ام کلثوم گوید این کتابها پس از وی به نائب سوم، حسین بن روح رسید. همچنین از ام کلثوم روایت شده که ابوجعفر محمّد بن عثمان دل از دنیا برکنده و برای خود قبری کنده بود و منتظر مرگ خویش بود تا در سال 305 «ه-.ق» پس از 50 سال (یا چهل و چهار سال) نیابت دار فانی را وداع گفت. مرقد او در کنار پدر بزرگوارش در خانۀ خود، مورد زیارت شیعیان می باشد.(1)

3. ابوالقاسم ، حسین بن روح بن ابی بحر نوبختی:

ابوجعفر محمّد بن عثمان پس از خود به دستور امام علیه السّلام حسین بن روح را به جانشینی خویش برگزید، وی در ایّام امامت امام یازدهم نیز از اصحاب خاص او به شمار می رفت و به اصطلاح «باب» آن حضرت بود و قطعه ای از اخبار ائمه سابق علیهم السّلام را هم که از دیگران شنیده بود نقل می کرد.

ص: 55


1- همان مدارک- بحارالانوار ج51 ص351

ام کلثوم دختر ابوجعفر محمّد بن عثمان گوید: حسین بن روح از چند سال پیش از مرگ پدرم وکیل او بود و در امر املاک وی نظارت داشت و اسرار دینی را از جانب او به رؤسای شیعه می رسانید و از خواص و محارم وی به شمار می رفت، مرابت وثوق و دیانت و فضل او روز به روز مقام وی را در میان شیعه استوارتر می ساخت، تا اینکه از طرف پدرم به نیابت و سفارت منسوب گردید.

وی بعد از درگذشت محمّد بن عثمان، به عنوان نایب سوم امام غایب به دارالغیابۀ بغداد درآمد و در آنجا رسماً جلوس کرد و بزرگان شیعه گرداگرد او نشستند، «ذکاء» خادم محمّد بن عثمان با عصا و کلید و صندوقچۀ او به نزد حسین بن روح آمد و گفت ابوجعفر امر فرمود که چون مرا به خاک سپردی، این اشیاء را تسلیم او کن، این صندوقچه حاوی انگشتری های ائمّه علیهم السّلام است.

اوّل توقیعی که به دست حسین بن روح صادر شد، به تاریخ یکشنبه 24 شوال سال 305 «ه-.ق» بود، حسین بن روح از سال انتصاب خود به نیابت تا زمان حامد بن العبّاس (ربیع الاخر سال 311 «ه-.ق») در بغداد می زیست و منزل او محل رفت و آمد اُمراء و بزرگان مملکت بود و سپس از سال 312 تا محرم 317 «ه-.ق» به زندان افتاد و سرانجام در شعبان سال 326 «ه-.ق»

ص: 56

درگذشت و در محله نوبختیه شهر بغداد، داخل بازار سوق العطارین به خاک سپرده شد و الآن دارای صحن و سرا و گنبد و ضریح بوده و مورد زیارت شیعیان است.(1)

4. ابوالحسن علی بن محمّد سَمری:

حسین بن روح به دستور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف پیش از مرگ خود، سمری را به جانشینی خود برگزید، علی بن محمّد سمری مدت سه سال از شعبان سال 326 تا شعبان سال 329 «ه-.ق» نیابت و وکالت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را داشت.

ابن بابویه روایت کرده: ابومحمّد حسن بن مکتب گفت در سالی که شیخ ابوالحسن علی بن محمّد سمری وفات کرد، من در بغداد بودم، چند روز پیش از مرگ او، به نزد وی رفتم، ناگاه دیدم که توقیعی از امام علیه السّلام در آورد و به مردم نشان داد، متن آن بدین گونه بود:

«بسم الله الرحمن الرحیم، ای علی بن محمّد سمری! خداوند پاداش برادران دینی تو را در مصیبت مرگ تو بزرگ دارد، همانا تو از اکنون تا شش روز دیگر خواهی مُرد، پس کار خود را فراهم کن و دربارۀ نیابت و وکالت به هیچ کس وصیّت مکن! تا به جای تو بنشیند، زیرا غیبت کبری واقع گردید

ص: 57


1- خاندان نوبختی ص312 به بعد- بحارالانوار ج13 ص295- غیبت شیخ طوسی ص239 به بعد- سرزمین آرزوها به قلم نگارنده.

و من ظهور نخواهم کرد، مگر به فرمان خدای تعالی و آن پس از مدت درازی خواهد بود که دل ها را سختی و قساوت فرا گیرد و زمین از ستم و بیداد پر گردد...»

ابومحمّد احمد بن حسن المکتب گوید: ما از توقیع نسخه برداشته و از نزد اوبیرون رفتیم و چون روز ششم شد، او را مرگ فرا رسید، در هنگام نزع و جان کندن از او پرسیدند وصیّ و جانشین تو کیست؟ گفت: «خدا را امری است که باید آن را به اتمام برساند»، این سخن را بگفت و درگذشت و سرانجام در شهر بغداد بازار سوق الخفافین نزدیک مدرسه منتصریه به خاک سپرده شد.(1)

و بدین ترتیب امور نیابت خاصّه پایان پذیرفت و غیبت کبری آغاز گردید.

اشاره

ب) و غیبت کبرای آن حضرت از سال 329 «ه-.ق» شروع و تا زمان ظهور آن بزرگوار ادامه دارد، این همان غیبتی است که امام صادق علیه السّلام فرمود: به قدری طولانی می شود که گروهی می گویند مرده است و گروهی می گویندکشته شده است و گروهی می گویند رفته است، تنها عدّه معدودی

ص: 58


1- تاریخ شیعه و فرقه های اسلام ص141- عقیده الشیعه ص252 به بعد- غیبت شیخ طوسی ص256

باقی می مانند که به وجود آن حضرت عقیده دارند و ایمانشان ثابت و استوار است...(1)

در دوران غیبت کبری، مقام نیابت، وکالت و سفارت به وسیلۀ خود ائمّه علیهم السّلام بویژه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به فقیه جامع الشرایط تفویض شده است، لذا مخالفت با دستور نائب امام و ردّ حکم چنین پیشوائی، ردّ بر امام و بالتبّع ردّ بر پیامبر صلی الله علیه وآله و خدای سبحان است، این متن دین ما و عین روایات است که ذیلاً به دو روایت از آن روایات اشاره می کنیم:

1- مقبولۀ عمر بن حنظله:

1- مقبولۀ عمر بن حنظله:(2)

عمر بن حنظله می گوید؛(3) از امام صادق علیه السّلام درباره دو نفر از دوستانمان (یعنی شیعه) که نزاعی بینشان بود در مورد قرض یا میراث، و به قضات برای رسیدگی مراجعه کرده بودند، سؤال کردم که آیا این رواست؟ فرمود: هر که در مورد دعاوی حق یا دعاوی ناحق به ایشان مراجعه کند در حقیقت به طاغوت قدرت حاکمه ناروا - مراجعه کرده باشد و هرچه را که به حکم

ص: 59


1- بحارالانوار ج52 ص153- اثبات الهداه ج6 ص386
2- مقبوله: حدیثی است که علمای فقه و حدیث بدون توجه به صحت یا عدم صحت سند آن، مضمون آن را پذیرفته و بر طبق آن عمل کرده باشند.
3- (ابوصخر، عمربن حنظله عجلی کوفی) شیخ طوسی و برقی او را از اصحاب امامان باقر و صادق علیهماالسّلام شمرده اند، خود وی یکی از راویان مشهور است و بزرگان اصحاب مانند زراره، هشام بن سالم، عبدالله بن بکیر، عبدالله بن مسکان و صفوان بن یحیی... از وی روایت کرده اند و این برای وثاقت وی کافی است، علاوه بر این روایات یزید بن خلیفه دلالت بر مدح وی دارد (ولایت فقیه امام خمینی ص78).

آنها بگیرد، در حقیقت به طور حرام می گیرد، زیرا که آن را قدرتی گرفته که خدا دستور داده به آن کافر شود، خدای تعالی می فرماید: «یُریدُونَ اَنْ یَتَحاکَمُوا اِلَی الطّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا اَنْ یَکْفُروُا بِهِ.»

پرسیدم چه باید بکنند، فرمود: باید نگاه کنند ببینند، از شما چه کسی است که حدیث ما را روایت کرده و در حلال و حرام ما مطالعه نموده و صاحب­نظر شده و احکام و قوانین ما را شناخته است...

بایستی او را به عنوان قاضی و داور بپذیرند، زیرا که من او را حاکم بر شما قرار داده ام، اگر پس از مراجعه به آنان، آنها بر طبق نظر ما برای شان حکم کنند و طرفین دعوا حکم آنها را نپذیرند ما را رد کرده اند و حکم خدا را سبک شمرده اند و ردّ ما ردّ خدا است و چنین کسی مشرک به خداست.

از این حدیث به روشنی استفاده می شود که امام علیه السّلام، فقهاء را به عنوان نوّاب خود منصوب فرموده است(1) و بر عموم مسلمانان لازم است که از این فرمان امام علیه السّلام اطاعت نمایند.

ص: 60


1- اصول کافی ج1- وسائل الشیعه ج18 کتاب ابواب صفات القاضی باب 11 ح1
2- توقیع حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف:

2- توقیع حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف:(1)

اسحاق بن یعقوب نامه ای برای حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف می نویسد و از مشکلاتی که برایش رخ داده سؤال می کند و محمّد بن عثمان عمری، نماینده آن حضرت، نامه را می رساند، جواب نامه به خط مبارک صادر می شود که: «... وَ أَمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةُ فَارْجِعُوا فیها اِلی رُواتِ حَدیثنِا فَاِنَّهُمْ حُجَّتی عَلَیْکُمْ وَ اَنَّ حُجَّةُ الله...؛ در حوادث و پیشامدها به راویان حدیث ما رجوع کنید، زیرا آنان حجّت من بر شمایند و من حجّت خدایم...».(2)

منظور از حوادث واقعه که در این روایت آمده، مسائل و احکام شرعیه نیست، نویسنده نمی خواهد بپرسد، درباره مسائل تازه ای که برای ما رخ می دهد چه کنیم، چون این موضوع جزو واضحات مذهب شیعه بوده است و روایات متواتره دارد که در مسائل باید به فقهاء رجوع کنید.

زیرا در زمان ائمّه علیهم السّلام هم به فقهاء رجوع می کردند و از آنان می پرسیدند، کسی که در زمان حضرت صاحب عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد و با نوّاب اربعه

ص: 61


1- توقیع در لغت بمعنای نشان نهادن بر روی نامه است و نشان و دستخط پادشاه را بر فرمان یا نامه نیز توقیع گویند، نامه های معصومان، به خصوص آنهایی که از ناحیۀ مقدّسه امام زمان (عجّل الله فرجه) شرف صدور یافته و یکی از نوّاب اربعه آن را ابلاغ کرده، در کتابهای تاریخ و حدیث به توقیعات مشهور است.
2- کمال الدین ج2 ص484 باب توقیعات ح4- غیبت شیخ طوسی ص177- وسائل الشیعه ج18 ص110

روابط داشته باشد و به حضرت نامه بنویسد و جواب دریافت کند به این موضوع توجه دارد که در فرا گرفتن مسائل به چه اشخاص باید رجوع کند.

پس منظور از حوادث واقعه، پیشامدهای اجتماعی و گرفتاری هایی بوده که برای مردم و مسلمین روی می­داده است و به طور کلی و سربسته سؤال کرده، اکنون که دست ما به شما نمی رسد در پیشامدهای اجتماعی باید چه کنیم؟ وظیفه چیست؟ یا حوادثی را ذکر کرده و پرسیده در این حوادث به چه کسی رجوع کنید؟ حضرت فرموده اند:

که در حوادث و پیشامدها و مشکلات به رُوّات احادیث ما یعنی فقهاء، مراجعه کنید، آنها حجّت من بر شما می­باشند و من حجّت خدا بر شمایم.(1)

از این دو روایت به خوبی معمول می شود که در دوران غیبت کبری و نیابت عامه، فقهای عادل نماینده و نواب عام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند و مردم باید از آنها تبعیّت و اطاعت کنند.

عالمان دینی در سمت جانشینی پیامبر صلی الله علیه وآله و امامان معصوم علیهم السّلام از آغاز غیبت کبری دوازدهمین امام تاکنون با تحمّل رنج ها و سختی ها «تفقّه در دین» و نیل به مقام اجتهاد و نیز برقراری رابطه معنوی و پیوند ولایی با امام زمان خویش و تخلّق به اخلاق رسول الله صلی الله علیه وآله و الگوگیری از خط مشی

ص: 62


1- برای آگاهی بیشتر در این زمینه ؛ کتاب درسنامه ولایت فقیه اثر مؤلف را ملاحظه فرمایید.

عملی و زندگی زاهدانه و مجاهدانه امیرمؤمنان علیه السّلام توانسته اند، پاسداران امین و مخلصی برای اسلام عزیز، تکیه گاه مورد اعتماد برای پیروان مکتب اهل بیت

علیهم السّلام و پیشگامان جهاد و مبارزه با ستمگران، طاغوت ها و تجاوزگران به حریم اسلام و مرزهای مسلمانان در عرصه های فکری و فرهنگی و بلکه نظامی باشند.

بخشی از رسالت ها و ویژگی های عالمان دینی از این قرارند:

اشاره

بخشی از رسالت ها و ویژگی های عالمان دینی از این قرارند:(1)

1- مرزبانی از عقیده اسلامی

دشمنان عقیده و اندیشۀ اسلامی همواره به صورت فردی و گروهی می کوشیدند افکار و اذهان مردم را از اعتقادات و معارف حقۀ دین تهی کنند، این تلاش در دوران غیبت، ابعاد گسترده تری پیدا کرد، فقهای اسلام، شاخص ترین قشری بودند که در سنگر هدایت و ارشاد و تعلیم و تربیت به مرزبانی عقیدۀ اسلامی همت گماردند و در هر عصری با استفاده از جایگاه وعظ و خطابه، نوشتن کتاب ارزنده، تشکیل حوزه های بزرگ علمی و دری و بحث و مناظره با سران مخالفان و مکاتب الحادی، جوامع اسلامی و تشنگان حقیقت را از چشمه سارهای قرآن و سنّت معصومین علیهم السّلام سیراب

ص: 63


1- اقتباس از نهضت انتظار و انقلاب اسلامی ص82

نمود، شیاطین انس وراهزنان ایمان و عقیدۀ مسلمانان را از دستیابی به اهداف شوم خود مأیوس می کردند.

امام عسگری علیه السّلام در این زمینه از قول امام صادق علیه السّلام می فرماید:

علمای شیعیان ما مرزبانان مرزی هستند که شیطان و لشکریانش از آنجا قصد هجوم دارند، آنان شیاطین را از یورش به حریم شیعیان ما باز می دارند و نمی گذارند او و پیروان معاندش بر پیروان ما مسلّط شوند.(1)

و نیز در روایتی دیگر از زبان پدرش امام هادی علیه السّلام فرمود:

اگر بعد از غیبت قائم ما، عالمانی نباشند که از دین حمایت کنند و مردم را به سوی قائم ما فرا خوانند و شیعیان ناتوان را از وقوع در دام های شیطان و پیروان سرکش او برهانند، کسی باقی نمی ماند مگر آنکه از دین خدا بر می گردد، لیکن عالمان دینی زمان دلهای شیعیان ضعیف را در دست می گیرند و همچون سکّانداران کشتی، آنان را از خطرات و تهدیدها نجات می دهند، آنان

بهترین انسان ها در پیشگاه خداوند هستند.(2)

همچنین امام خمینی رحمه الله در مقام بیان این نقش عالمان دینی می فرماید:

تردیدی نیست که حوزه های علمیّه و علمای متعهّد در طول تاریخ اسلام و تشیّع، مهمترین پایگاه اسلام در برابر حملات، انحرافات و کجروی ها بوده-

ص: 64


1- بحارالانوار ج2 ص5
2- همان مدرک ص6

اند، علمای بزرگ اسلام در همۀ عمر خود، تلاش نموده اند تا مسائل حلال و حرام الهی را بدون دخل و تصرّف، ترویج نمایند.(1)

2- حفظ و گسترش علوم اسلامی

آنچه از علوم اسلامی (اعم از فقه، تفسیر، کلام، فلسفه، اخلاق و...) هم اکنون در اختیار ماست، حاصل تلاش ها و مجاهدت های اندیشمندان دینی در حوزه معرفت دینی است، عالمان دینی در این سنگر در دو محور ایفای نقش کردند.

نخست، مسائل علوم اسلامی را از سرچشمه­های اصیل آن (قرآن و سنت) بدون دخل و تصرّف، استخراج و تنظیم و سازماندهی موضوعی کردند

و دیگر، در حفظ و نگاهبانی از اصول و فروع آن از دستبرد تحریف گران و تفسیر به رأی کنندگان (که همواره می­کوشیدند نظرات فردی یا حزبی خود را به عنوان نظرات دینی در جامعۀ اسلامی عرضه کنند) نهایت سعی خود را به کار گرفتند.

بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در این زمینه می فرماید:

ص: 65


1- صحیفه نور ج21 ص88

«اگر فقهای عزیز نبودند، معلوم نبود امروز چه علومی به عنوان علوم قرآن در اسلام و اهل بیت علیهم السّلام به خورد توده ها داده بودند، جمع آوری و نگهداری علوم قرآن و آثار و احادیث پیامبر بزرگوار و سنّت و سیرۀ معصومین علیهم السّلام و ثبت و تبویب و تنقیح آنها در شرایطی که امکانات، بسیار کم بوده است و سلاطین و ستمگران در محو آثار رسالت، همۀ امکانات خود را به کار می گرفتند، کار آسانی نبوده است که بحمدالله امروز نتیجۀ آن زحمات را در آثار و کتب با برکتی همچون کتب اربعه(1)و کتابهای دیگر متقدّمین و متأخرین (در فقه و فلسفه، ریاضیات و نجوم و اصول و کلام و حدیث و رجال و تفسیر و ادب و عرفان و لغت و تمامی رشته های متنوّع علوم) مشاهده می کنیم.(2)

3- تکیه گاه محرومان

بیشتر عالمان دینی همچون سلف صالح خویش پیامبران و رهبران الهی، از میان قشرهای متوسط و محروم جامعه برخاسته و خود زندگی ساده ای داشته اند، از این رو با درد دردمندان آشنا بودند و محرومیّت ها و مشکلات آنان را به صورت عینی لمس کرده، همواره پشتیبان و تکیه گاه محرومان و مستضعفان بوده اند.

ص: 66


1- کافی، استبصار، تهذیب و من لایحضره الفقیه.
2- صحیفۀ نور ج21 ص88

تاریخ مبارزات شیعه گواه این واقعیّت است که فقهای گرانقدر، همواره در کنار مردم مسلمان طعم فقر و تنگدستی، زندان و شکنجه و اسارت را چشیده و در عرصه های خون و شهادت، الگوهای صادقی برای مردم بوده اند.

امام خمینی رحمه الله در این زمینه نیز می فرماید: صدها سال است که روحانیّت اسلام، تکیه گاه محرومان بوده است، همیشه مستضعفان از کوثر زلال معرفت فقهای بزرگوار سیراب شده اند، از مجاهدان علمی و فرهنگی آنان (که به حق، از جهاتی افضل از دِماء شهیدان است) که بگذریم، آنان در هر عصری از اعصار برای دفاع از مقدّسات دینی و میهنی خود مرارت ها و تلخی هایی متحمّل شده اند و همراه با تحمّل اسارت ها و تبعیدها، زندان و اذیّت ها و آزارها و زخم و زبان ها، شهدای گرانقدری را به پیشگاه مقدّس حق، تقدیم نموده اند.(1)

4- پرچمداری جهاد و شهادت

دشمنان اسلام بارها برای محو و نابودی این آیین آسمان دست به انواع توطئه های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی زده اند، اما هر بار نخستین قشری که در برابر آنها قد برافراشته و از اسلام حمایت کرده اند، فقها و عالمان دینی

ص: 67


1- همان مدرک ص89

بوده اند، رهبری نهضت های حق طلبانۀ شیعی در طول تاریخ اسلام، از قیام علیه سامانیان گرفته،(1) تا نهضت تنباکو وقیام پانزده خرداد، با فقهای بزرگ بوده است.

کمتر رخداد مهمی در تاریخ شیعی می­توان یافت که بدون حادثۀ خونین تمام شده باشد و در این راه به جز افراد با ایمان و سربازان با حمیّت، علمای بزرگی جان خویش را تقدیم کرده اند. عالمان شیعه در اثر تعلیمات پیشوایان دینی، با حضور در عرصه های جهاد و ستیز با ستمگران و طاغوت های زمان خویش، منشور «شهدای فضیلت» را رقم زدند و لازم بود این منشور جمع آوری و مکتوب گردد، تا آنکه علاّمه امینی رحمه الله بخشی از آن را در کتابی تحت عنوان «شهداء الفضیله» گرد آورد و در آن شرح حال 130 تن از برجسته ترین عالمان شهید شیعه را نوشت.

البته کتابهای فراوان دیگری پیرامون مجاهدت های عالمان دینی و نهضت های شیعی همچون سیّد جمال الدین اسدآبادی، نهضت تنباکو، جنبش مشروطیت، انقلاب عراق و صنعت نفت، مبارزات شیخ محمّد خیابانی و بالاخره انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی رحمه الله و یاران

ص: 68


1- اشاره به قیام ابومحمّد اطروش از فقهای بزرگ اسلام در قرن چهارم است. (شهیدان راه فضیلت ص24).

روحانی شهید آن بزرگوار، نوشته شده که تا اندازه ای کوشش های علمای شیعه در راه آزادی ملّت ها و تحقق آرمان های الهی را روشن کرده است.

(12)سؤال: فلسفۀ غیبت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چیست؟

جواب: هر چیزی در این عالم، از جمله غیبت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بی علت و بدون فلسفه نیست، چرا که خداوند حکیم کار عبث و بیهوده انجام نمی دهد، ولی آن علّت برای ما به تفصیل روشن نیست. همانطور که عبدالله بن فضل گوید از امام صادق علیه السّلام شنیدم که فرمود:

برای صاحب این امر، ناگزیر غیبتی است که اهل باطل را به شک می اندازد،

پرسیدم: فدایت گردم چرا؟ فرمود:

به خاطر چیزی که ما مجاز به کشف آن برای شما نیستیم.

پرسیدم: حکمت این غیبت چیست؟ فرمود:

همان حکمتی که در غیبت حجّت های گذشته الهی وجود داشت، در غیبت آن حضرت نیز وجود دارد، اما حکمتش ظاهر نمی­شود مگر پس از ظهور آن حضرت، چنانکه راز اقدامات خضر علیه السّلام یعنی شکستن کشتی و کشتن پسر و ساختن دیوار برای حضرت موسی علیه السّلام روشن نشد، مگر زمان جدا شدن آن دو از یکدیگر، ای پسر فضل! این موضوع، یکی از دستورات الهی و سرّی از اسرار خدا و غیبی از غیبت های اوست... و هرگاه خداوند را

ص: 69

حکیم دانستیم باید تمام افعال او را حکمیانه بدانیم، اگرچه راز آن برای ما روشن نباشد.(1)

پس علت اصلی غیبت جزء اسرار الهی است و جز ائمّۀ اطهار علیهم السّلام کسی از آن آگاهی ندارد، آن بزرگواران هم مأذون به بازگو آن نبودند، اما گاهی به برخی از حکمت های غیبت اشاره می کردند از جمله:

1- امتحان و غربال شدن مردم.

2- تنبیه مردم.

3- بیعت نکردن با ستمکاران.

4- بیم از کشته شدن.

... و ده ها حکمت دیگر.(2)

و اینک به چند روایت در این زمینه اشاره می کنیم:

1- جعفر جعفی از امام باقر علیه السّلام نقل می کند که به آن حضرت عرض کردم: فرج شما کی خواهد رسید؟ فرمود:

ص: 70


1- بحارالانوار ج52 ص91- اکمال الدین ج2 ص482
2- رک: منتخب الاثر ص330 به بعد- امامت و مهدویّت ج3 ص115- نجم الثاقب ص137

هیهات! هیهات! فرج نخواهد رسید تا شما غربال شوید (و سه بار تکرار فرمود) و افراد آلوده بروند و افراد پاک و مخلص باقی بمانند.(1)

2- امام باقر علیه السّلام فرمود:

اگر خداوند حضور ما را نزد مردمی کراهت داشته باشد، ما را از آنها جدا می سازد.(2)

2- زراره از امام صادق علیه السّلام نقل می­کند که آن حضرت فرمود:

ای زراره! قائم ما ناچار از این است که غیبت کند. عرض کردم چرا؟ فرمود: ازکشته شدن می ترسد و با دست به شکم خود اشاره کرد.(3)

4- سدیر صیرفی از امام صادق علیه السّلام نقل می کند که آن حضرت فرمود:

برای ما قائم ما دو غیبت می باشد که زمانش بطول می­انجامد.

صیرفی گوید عرض کردم چرا؟ آن حضرت فرمود:

خواست خداوند چنین است که سنّت های پیامبران نسبت به غیبتشان درباره او اجرا شود...(4)

ص: 71


1- اصول کافی ج2 ص194 به بعد- معجم احادیث الامام المهدی ج5 ص64- بحارالانوار ج52 ص113- غیبت شیخ طوسی ص26- الامامه التبصره ص130
2- بحارالانوار ج52 ص91
3- غیبت شیخ طوسی ص 202- غیبت نعمانی ص176- اصول کافی ج2 ص135- اثبات الهداه ج6 ص 437
4- همان مدارک ص90

5- موسی بن جعفر علیه السّلام فرمود:

هنگامی که پنجمین فرزند امام هفتم غائب شد، مواظب دین خود باشید، مبادا کسی شما را از دین خارج کند، ای پسرک من! برای صاحب الامر ناچار غیبتی خواهد بود، به طوری که گروهی از مؤمنین از عقیدۀ خود بر می گردند، همانا خداوندبوسیله غیبت، بندگانش را امتحان می­نماید.(1)

6- حسن به فضال از امام رضا علیه السّلام نقل می کند که آن حضرت فرمود:

گویا شیعیانم را می بینم که هنگام مرگ سوّمین فرزندم (امام عسگری) در جستجوی امام خود، همه جا را می­گردند اما او را نمی یابند.

عرض کردم: چرا یابن رسول الله؟ فرمود:

برای اینکه امامشان غایب می شود، عرض کردم چرا غایب می شود؟ فرمود: برای اینکه وقتی با شمشیر قیام نمود بیعت احدی، در گردنش نباشد.(2)

(13)سؤال: امام غائب چه فایده ای برای مسلمانان دارد؟

به عبارت دیگر امام که صدها سال غائب بماند، نه دین را ترویج کند، نه مشکلات جامعه را حل کند، نه پاسخ مخالفین را بدهد، نه امر به معروف و نهی از منکر کند، نه از مظلومین حمایت کند، نه حدود و احکام الهی را

ص: 72


1- همان مدارک
2- بحارالانوار ج51 ص152- اکمال الدین ج2 ص480

جاری سازد و نه مسائل حلال و حرام مردم راروشن سازد، وجود چنین امامی چه سودی دارد؟

جواب: روایاتی که در موضوع امامت وارد شده، وجود مقدّس امام را هدف اصلی نظام خلقت و غایت نوع و فرد کامل انسانیّت و رابطه بین عالم مادی و ربوبی می داند. و معتقد است که زمین هیچ گاه خالی از حجّت نخواهد بود، زیرا اگر امام روی زمین نباشد، نوع انسان منقرض خواهد شد و زمین اهل خود را فرو خواهد برد، امام صادق علیه السّلام در این رابطه فرمود «لَوْ بَقِیَتِ الْاَرْضُ بِغَیْرِ حُجَّهٍ لَساخَتِ بِاَهْلِها؛ اگر زمین خالی باشد از حجت، هر آینه با اهلش فرو رود».(1)

اگر امام نباشد، خدا به حدّ کامل شناخته و عبادت نمی شود ، اگر امام نباشد ، رابطه بین عالم مادی و دستگاه آفرینش منقطع می گردد، امام قلب عالم وجود و رهبر و مربی نوع انسان است.

امام سجّاد علیه السّلام نیز می فرماید:

ما پیشوای مسلمین و حجّت بر اهل عالم و سادات مؤمنین و رهبر نیکان و صاحب اختیار مسلمین هستیم، ما امام اهل زمین هستیم، چنانکه ستارگان امان اهل آسمان هستند، به واسطۀ ماست که آسمان بر زمین فرود نمی آید،

ض: 73


1- اصول کافی ج2 ص252

مگر وقتی که خدا بخواهد، بواسطۀ ما باران رحمت نازل و برکات زمین خارج می شود، اگر ما روی زمین نبودیم، اهلش را فرو می برد.

... و آنگاه فرمود:

از روزی که خدا آدم را آفریده، تا حال هیچ گاه زمین از حجّتی خالی نبوده است، ولی آن حجّت گاهی ظاهر و مشهور و گاهی غائب و مستور بوده است، تا قیامت نیز از حجّت خالی نخواهد شد و اگر امام نباشد، خدا پرستش نمی شود.

سلیمان می گوید: عرض کردم! مردم چگونه از وجود امام غائب، منتفع می شوند؟ فرمود:

همانطور که از خورشید پشت ابر انتفاع می برند.(1)

در حدیثی دیگر پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

آری به خداوندی که مرا به پیغمبری مبعوث گردانیده است، آنها از وجود او منتفع می شوند و از نور ولایتش در طول

غیبت بهره می­گیرند، چنانکه از آفتاب پشت ابر استفاده می برند.(2)

همچنین حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در این رابطه فرمودند:

ص: 74


1- ینابیع المودّه ج2 ص217
2- همان مدرک ج3 ص170

همانطور که از خورشید در وقتی که توسط ابرها پنهان شده بهره گیری می شود، از من نیز در زمان غیبتم به همان صورت بهره می برند و همانا من سبب آرامش و امنیّت مردم روی زمین هستم، چنانکه ستارگان امان اهل آسمانند.(1)

در این احادیث وجود مقدّس امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و انتفاع مردم از وی، تشبیه شده به خورشید پشت ابر و انتفاع مردم از آن.

وجه تشبیه از این قرار است که: در علوم طبیعی و فلکیّات ثابت شده است که خورشید مرکز منظومۀ شمسی می باشد، جاذبه­اش حافظ زمین و آن را از سقوط نگه می دارد، زمین را به دور خود چرخانده، شب و روز و فصول مختلف را ایجاد می کند، حرارتش سبب حیات و زندگی حیوانات و گیاهان و انسان است و نورش روشنی بخش زمین می باشد، در ترتّب این آثار بین اینکه ظاهر باشد یا پشت ابر، تفاوتی وجود ندارد، یعنی جاذبه و نور و حرارتش در هر دو حال موجود است، گرچه کم و بیش دارد، هنگامی که خورشید در پس ابرهای تیره پنهان است یا شبانگاه، جُهال گمان دارند که موجودات از نور و حرارت خورشید بی بهره اند، در صورتی که سخت در اشتباهند، زیرا اگر دقیقه ای نور و حرارتش به جانداران نرسد، یخ زده،

ص: 75


1- اکمال الدین ج2 ص485

هلاک می گردند و به برکت تأثیرات همان خورشید است که ابرهای تیره پراکنده می شوند و چهره حقیقی آن نمایان می گردد.

وجود مقدّس امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هم ،خورشید و قلب عالم انسانیّت و مربی و هادی تکوینی اوست و در ترتّب این آثار، بین حضور و غیبت آن بزرگوار تفاوتی نیست.(1)

(14)سؤال: آیا پیش از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چنین اتفاقاتی مانند غیبت و پنهان شدن از دیدگان مردم رخ داده است؟

جواب: موضوع غیبت منحصر به آن حضرت نیست، بلکه گروهی از پیامبران صلی الله علیه وآله که رهبر و راهنمای بشر بودند، غائب می شدند و در پس پردۀ غیبت برای مدتی به سر می بردند که عبارتند از:

حضرت ادریس، ابراهیم، یوسف، یونس، خضر، عزیر، الیاس، صالح، دانیال، موسی، عیسی، محمّد علیهم السّلام ، اصحاب کهف و...(2)

ص: 76


1- دادگستر جهان ص154 به بعد.
2- برای آگاهی بیشتر در این زمینه رجوع کنید به کتب: ده انتقاد و پاسخ ص56 به بعد- بحار الانوار ج5- الشیعه و الرّجعه ج1 ص329 به بعد- خورشید پنهان ص249 به بعد- المهدی ص155 به بعد- نوید امن و امان ص145 به بعد و...

و شیخ صدوق روایاتی در زمینه غیبت انبیای سلف مانند: ادریس، نوح، صالح، ابراهیم، یوسف و موسی علیهم السّلام آورده و برای تمام آنان نوعی غیبت اثبات کرده است.(1)

(15)سؤال: آیا کسی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را در دوران کودکی اش و پیش از غیبت دیده است یا نه؟

جواب: بله، آنچه از روایات بدست می آید، افراد زیادی آن حضرت را پیش از غیبت دیده اند، تا جایی که خیلی از

بزرگان در این زمینه کتابهای مستقلی نوشته اند.(2)

در اینجا به برخی از افرادی که حضرت را دیده اند اشاره می کنیم:

حکیمه خاتون دختر امام جواد و عمه امام حسن عسگری علیهم السّلام، احمد بن اسحاق قمی، یعقوب بن منقوش، سعد بن عبدالله اشعری، عقید خادم امام عسگری علیه السّلام، عمرو اهوازی، نسیم خادم امام عسگری علیه السّلام، ابوجعفر محمّد

ص: 77


1- اکمال الدین ص127-145
2- از جملۀ آنها مرحوم سیّدهاشم بحرانی است که کتابی به نام «تبصرة الولی فی من رأی القائم المهدی» نوشته است.

بن عثمان عمری، کامل بن ابراهیم مدنی، ابوسهل نوبختی، علی بن عاصم کوفی، طریف بن خادم، چهل نفر از شیعیان آن حضرت و...(1)

(16)سؤال: چرا امام عسگری فرزندش حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را از مردم پنهان و مخفی می کرد؟

جواب: چون خلفای بنی عبّاس به خصوص معتمد عبّاسی،(2) به شدّت در تعقیب و جستجوی آن حضرت بودند، تا به هر قیمتی شده، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را پیدا کرده و به قتل برسانند، لذا چاره ای جز غیبت و دوری از دسترس بودن آنها نبود، اکنون به چند روایت در این زمینه اشاره می کنیم:

1- امام صادق علیه السّلام به عده ای که به دیدارشان رفته بودند، فرمودند:

بنی امیّه و بنی عبّاس وقتی که متوجه شدند زوال ملکشان به دست توانای قائم ما خواهد بود، با ما دشمنی نمودند و شمشیرهای خود را برای کشتن ما به کار بردند.(3)

ص: 78


1- برای آگاهی بیشتر در این زمینه رجوع کنید به کتب: منتهی الآمال ج2 ص403- بحارالانوار ج51 ص5، 12، 346- اکمال الدین ج2 ص55- سرزمین آرزوها ص281- دلائل الامامه ص269- با خورشید سامرا ص288- اثبات الهداه ج7 ص352- احمد بن اسحاق قمی در دیار کرمانشاهان اثر مؤلف - غیبت شیخ طوسی- ارشاد مفید ص330- الکنی و الالقاب ج1 ص91- اصول کافی ج2 ص117-126
2- خلیفۀ دوران امامت امام حسن عسگری علیه السّلام و کودکی حضرت مهدی علیه السّلام.
3- غیبت شیخ طوسی ص106

2- ابوالادیان نقل می کند که خدمتکار امام حسن عسگری علیه السّلام بودم و نامه های آن حضرت را به شهرها می رساندم، روزی که آن بزرگوار مریض بود و با همان بیماری

از دنیا رفت، به خدمتش رسیدم، چند نامه نوشته، فرمود:

اینها را به مدائن ببر، و چون چهارده روز گذرد، روز پانزدهم وارد سامّرا می شوی، ناله و فریادی از خانۀ من می­شنوی و مرا می بینی که غسل می دهند.

ابوالادیان می گوید: عرض کردم! ای مولای من! وقتی که چنین شود پس چه کسی (جانشین شماست)؟ فرمودند:

کسی که جواب نامه هایم را از تو بخواهد او پس از من امام شماست.

عرض کردم: بیشتر آگاهم ساز، فرمود:

کسی که بر من نماز بخواند.

باز گفتم بیشتر آگاهم ساز، فرمود:

کسی که از محتوای همیان به شما اطّلاع بدهد او امام است.

آنگاه هیبت امام علیه السّلام مانع از آن شد که از آنچه در همیان است سؤال کنم، نامه ها را که به مدائن آوردم و جواب آنها را گرفتم و روز پانزدهم همانگونه که به من فرموده بود وارد سامرّا شدم، به ناگاه شیون از خانۀ امام

ص: 79

علیه السّلام بلند شد، وارد خانه که شدم دیدم او را در جای غسل قرار داده اند و جعفر کذّاب را بردر خانه دیدم و شیعیان اطراف او را گرفته تعزیّت و تسلیّت می گویند، با خود گفتم هرگاه این امام باشد امامت باطل می شود، چرا که من او را می شناختم که نبیذ می خورد و در خانه خود قمار می باخت و تار می نواخت، پیش او رفتم تسلیّت و تعزیّت گفتم، ولی او هیچ از من نپرسید سپس عقید بیرون آمد(1) و فرمود: ای مولای من! برادرت کفن شد برخیز و بر او نماز بخوان، آن گاه جعفر بن علی و شیعیان و سمّان و حسن بن علی نمایندۀ خلیفۀ معتصم معروف به «سلمه» همگی وارد شدند، وقتی همه وارد خانه شدیم، ناگاه دیدیم که نعش حسن بن علی علیه السّلام تجهیز شده است، جعفر بن علی پیش رفت که بر او نماز بخواند. همین که خواست تکبیر بگوید، پسری گندمگون که سرش موی کوتاهی داشت و دندانهای پیشین او گشاده بود، ردای جعفر را کنار زد و گفت:

عقب تر بایست ای عمو! من سزاوارترم که نماز پدرم را بخوانم.

جعفر عقب کشید، در حالی که صورتش از خشم متغیّر شده و رویش زرد گشته بود، آن پسر پیش آمد و نماز گذارد و در کنار قبر پدرش او را دفن کردند.

ص: 80


1- خادم امام عسگری علیه السّلام

آن گاه فرمود: ای بصری! جواب نامه ها را که با توست بیاور، جواب ها را به او تقدیم کردم و با خود گفتم: این دو دلیل، و فقط دلیل همیان مانده است، سپس به پیش جعفر بن علی رفتم و او می نالید. حاجز الوشا به او گفت: ای آقای من! این پسر کجاست، تا حجّت را بر او اقامه کنیم. گفت: سوگند به خدا! من او را ندیدم و نمی­شناسم.

ما نشسته بودیم که گروهی از قم رسیدند، پرسیدند: حسن بن علی علیه السّلام کجاست؟ از مرگ او که آگاه شدند، پرسیدند: پس صاحب عزا کیست؟ جعفر را نشان دادند، به او سلام عرض کردند، تسلیّت و تعزیّت گفتند و اظهار داشتند ما اموال و نامه هایی آورده ایم، آیا می گویی که این نامه ها از چه کسانی و این اموال چقدر است؟ برخاست و لباس هایش را حرکت داد و گفت: آیا انتظار دارید من غیب نیز بدانم.

سپس خادم آمد و گفت: شما نامه های فلان و فلان و همیانی که در آن هزار دینار است و ده دینار آن مطلاست آورده اید، نامه ها و اموال را به او تسلیم کردند و گفتند: آن کسی که تو را به این کار مأمور فرموده، همانا امام است.

ص: 81

جعفر بن علی پیش معتمد(1) آمد و جریان را برای او شرح داد، معتمد کسی را فرستاد، صیقل(2) را دستگیر کردند و آن پسر را از او خواستند، او انکار کرد و ادعا کرد که حامله است، تا بدین وسیله او را از فکر حضرت باز دارد، پس صیقل را به ابن ابی الشوارب که قاضی بود سپردند، پس از آن، مرگ ناگهانی عبیدالله بن یحیی بن خاقان(3) و خروج صاحب الزّنج در بصره، آنها را غافلگیر کرد و این گرفتاری سبب شد که دیگر به این زن آزار ندادند و از دست آنها رهایی یافت.(4)

3- امام حسن عسگری علیه السّلام فرمودند:

ستمکاران گمان کردند مرا می کشند و نسل امامت را قطع می کنند، آنان قدرت خداوند را چگونه یافته اند.(5)

ص: 82


1- خلیفه عباسی
2- نام دیگر مادر امام زمان (عجّل الله فرجه) است.
3- وزیر خلیفه.
4- . اکمال الدین ج2 ص150- مهدی کیست ص254- حق الیقین ص320
5- غ ص134

(17)سؤال: آیا ممکن است حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که در سال 255 «ه-.ق» متولّد شده، تا به حال که سال 1425 «ه-.ق» است زنده بماند؟

(17)سؤال: آیا ممکن است حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که در سال 255 «ه-.ق» متولّد شده، تا به حال که سال 1425 «ه-.ق» است زنده بماند؟(1)

جواب: اولاً؛ طبق آیات قرآن مجید معلوم می شود که عمر طولانی گرچه غیر عادی است، ولی امر محالی نیست، چون عالم از این افراد کمیاب داشته و دارد، حال به برخی از آیات اشاره می کنیم:

1- قرآن درباره شیطان می فرماید: «فَاِنّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ اِلی یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ؛ تو از مهلت یافتگانی- اما نه تا روز رستاخیز، بلکه تا روز و وقت معیّنی».(2)

2- قرآن درباره حضرت نوح علیه السّلام می فرماید: «فَلَبِثَ فِیِهِمْ اَلْفَ سَنَةٍ اِلَّا خَمْسِینَ عَاماً؛ و او در میان آنان نهصد و پنجاه سال، درنگ کرد».(3)

3- قرآن درباره حضرت عیسی علیه السّلام می فرماید: «وَ قَوْلِهِمْ اِنّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَی بن مَرْیَمُ رَسُولَ الله وَ...؛ و گفتارشان که ما مسیح بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم، در حالی که نه او را کشتد و نه به دار آویختند، لکن امر بر آنها مشتبه شد و کسانی که در مورد قتل او اختلاف کردند، از آن در

ص: 83


1- در حالی که هزار و صد و هفتاد سال از عمر شریفش می گذرد.
2- سوره حجر/37، 38
3- سوره عنکبوت/14

شک هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پیروی می کنند و قطعاً او را نکشتند، بلکه خدا او را سوی خود بالا برد و خداوند توانا و حکیم است.»(1)

4- قرآن درباره حضرت یونس علیه السّلام می فرماید: «فَلَوْ لا اَنَّهُ کانَ مِنْ الْمُسَبِّحِینَ لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ اِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ؛ و اگر او از تسبیح کنندگان نبود، تا روز قیامت در شکم ماهی می ماند.»(2)

این گونه آیات برای همۀ پیروان قرآن حجّت قطعی است و همچنین پیروان ادیان دیگر مثل یهود و نصاری از عمرهای طولانی جمعی از افراد بشر، مخصوصاً رهبرانشان خبر داده­اند و همه قائل به طول عمر، بلکه بقای حیات اشخاص، تا این زمان هستند.(3)

ثانیاً؛ مسأله طول عمر از مسلّمات تاریخ است، تا جایی که در اغلب کتبی که نویسندگان در مورد زندگی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نوشته اند، بابی به نام «مُعَمَّرین»(4) گشوده اند و اسامی کسانی که عمر طولانی داشته اند، بیان کرده اند و تعداد مُعمَّرین تاریخ آن قدر زیاد است که ذکر همۀ آنها نیاز به کتابی مستقل و مجزا دارد، که در اینجا به برخی از آنها اشاراتی داریم:

ص: 84


1- سوره نساء/157، 158
2- سوره صافات/143، 144
3- امامت و مهدویّت ج2 ص373
4- یعنی انسان دراز عمر، کسی که عمر طولانی کرده است.

آدم (930 سال)، شیث (912 سال)، انوش (960 سال)، قینان (920 سال)، مهلائل (700 سال)، لوط (732 سال)، ادریس (300 سال)، متوشالح (960 سال)، لَمَک (790 سال)، نوح (950 سال)،(1) ابراهیم (195 سال)، کیومرث (1000 سال)، جمشید (600 سال)(2) عمر بن عامر (800 سال)، عاد (1200 سال)، ذوالقرنین (1500 سال)، سلیمان (712 سال)، هود (670 سال)، طهورث (1000 سال)، ضحاک (1000 سال)، سام (600 سال) و...(3)

حال خوانندگان عزیز! وقتی افراد عادی که بسیاری از آنها، نه تنها دوستان خدا نبودند، بلکه دشمن خدا نیز بودند،(4) می توانند عمر طولانی داشته باشند، چگونه از عمر طولانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تعجب کنیم؟!!!

ثالثاً؛ امروزه در علم طب ثابت شده که عمر انسان به 70-80 سال نیست، بلکه تمام اعضای بدن انسان جدا جدا برای یک زندگی طولانی ساخته شده است و علت اصلی مرگ، حدوث اختلالاتی است که در همۀ اعضای رییسۀ بدن یا یکی از آنها رخ می دهد و تا آن اختلالات حادث نشود، مرگ

ص: 85


1- یا 2500 سال بنابر نقلی.
2- . یا 900 سال بنابر نقلی.
3- . برای آگاهی بیشتر در این زمینه رجوع کنید به کتب: دادگستر جهان ص200- مروج الذهب ج1 و 2- الشیعه و الرّجعه ج1 ص288 به بعد- ده انتقاد و پاسخ ص 62- راه حل ص36- بحارالانوار ج13 و 51 - المعمّرون و الوصایا- آثار الباقیه.
4- . بهترین شاهد خود شیطان است که تا روز قیامت زنده است.

فرا نمی رسد، آن اختلالات اگر قبل از سنین پیری و عمر طبیعی حادث شوند، انسان جوانمرگ می­شود، اما اگر از گزند حوادث محفوظ بماند، معمولاً و بر طبق جریان عادی، حدوث آن حوادث در سنین پیری حتمی است، ولی اگر فرد ممتاز پیدا شود که عمر درازی کرده، امّا به واسطۀ ترکیب جسمانی ویژۀ خویش و اجتماع سایر شرایط، در هیچ یک از اعضایش اختلالی رخ نداد، نَفْس طول عمر باعث مرگش نخواهد شد.(1)

همانطور که طبق نوشته مجله الهلال چاپ مصر، استعداد طول عمر را می توان تا 900 برابر افزایش داد.

1- فلوگر، فیزیولوژیست معروف می گوید: عمر طبیعی انسان 600 سال است.

2- بیکن، فیلسوف معروف انگلیسی آن را تا هزار سال می داند.

3- الکسیس کارل، جراح و متخصص پیوند اعضاء و فیزیولوژیست فرانسوی می نویسد: اگر ترکیبات غذایی ثابت باشد، اجتماعات سلولی تا بی نهایت به فعالیت خود ادامه می دهد، اگر از افزایش آنها جلوگیری شود، هیچ گاه پیر نخواهد شد.

ص: 86


1- دادگستر جهان ص182

4- بوفن: می گوید: اگر کسی در اثر بیماری نمیرد، تا 900 سال یا 1000 سال زنده می ماند.

5- دکتر منتشکوف شاگرد پاستور کاشف میکروب می­گوید: جسم انسان آمادگی دارد، تا بیش از سیصد سال در دنیا عمر کند، اغلب که در سن 70 یا 80 می میرند، اگر درست دقت شود، اعضای بدن آنان سالم است، منتهی یک عضو به خاطر کار و فعالیت دچار فرسودگی می­شود، عامل بزرگ مانع عمر طبیعی، به وجود آمدن میکروب در خون، امعاء و ریه است.

6- دکتر مورلن می گوید: تن آدمی کارخانه کاملی است، بنابر محاسبات ریاضی و طبیعی، بیش از یکصدسال به خوبی کار می کند.

7- دکتر جوکی طی مقاله ای تحت عنوان درازی حیات و زندگانی به عمر طولانی اشاره می کند و می­گوید: بسیاری از مرگ ها، ناشی از مسمومیّت است.

8- دکتر آه پوکر مولتن، طبیب مخصوص استالین می­گفت: پیری را می توان با معالجه و مواظبت، مثل امراض دیگر درمان کرد.(1)

ص: 87


1- تاریخ تحلیلی و سیاسی اسلام ص306- کتاب عمر دراز به نقل از منتظر جهان ص43

رابعاً؛ اگر کسی به کتب آسمانی مخصوصاً قرآن کریم آشنایی داشته باشد می­داند که کارهای خارق­العادۀ بسیاری در عالم واقع شده و معجزات بسیاری صادر گردیده که همگی حاکی از قدرت لایزال الهی است، از قبیل طوفان نوح،(1) سرد شدن آتش برای ابراهیم،(2) عصای موسی و تبدیل شدن آن به اژدها،(3) متولّد شدن حضرت عیسی،(4) سخن گفتن او در گهواره و کودکی(5) و امثال اینها.

اگر خداوند قادر است این کارهای خارق العاده را انجام دهد، قادر است حجّت و ولیّ خود حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را نیز سالهای متمادی نگه دارد.(6)

خامساً؛ روایات فراوانی داریم که غیر از آن حضرت، در بین انبیاء و اولیاء افرادی وجود دارند که تا هم اکنون زنده هستند و هزار سال از عمر شریفشان می گذرد که عبارتند از: حضرت ادریس، الیاس، خضر و عیسی علیهم السّلام،(7)

ص: 88


1- سوره هود/38-47
2- سوره انبیاء/69
3- سوره های قصص/32- طه/20- شعراء/32
4- سوره انبیاء/91
5- سوره مریم/27-34
6- سیمای آفتاب ص99
7- رک: الشیعه و الرجعه ج1 ص300- قصه های قرآن به قلم نگارنده.

همانطور که امام صادق علیه السّلام در این جهت می­فرماید: عبد صالح (خضر) به درستی که خداوند هرگز عمر او را طولانی ننماید تا اینکه نبوّتی برایش مقدّر کرده باشد و نه به جهت کتابی که بر او نازل شود و نه به جهت شریعتی که با آن شریعت پیامبر را نسخ کرده باشد و نه برای امامتی که بندگان را به پیروی از او ملزم کند و نه برای طاعتی که خداوند برای او فرض کرده باشد، بلکه چون خداوند می دانست که تقدیری در عمر حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف در ایام غیبت خواهد داشت و بسیاری از مردم این امر را انکار خواهند کرد، خواست تا عمر حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف را به درازی عمر عبد صالح (خضر) طولانی نماید، بدین جهت او را زنده نگاه داشت، تا دلیلی برای استدلال طول عمر حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف و ابطال حجّت منکران باشد.(1)

ص: 89


1- اعلام الوری، ص406

(18)سؤال: آیا در دوران غیبت کبری می توان با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ملاقات کرد و او را دید؟ اگر پاسخ مثبت است چگونه با مضمون توقیع آن حضرت که به آخرین نایب خود علی بن محمّد سمری نوشته و فرموده: «به زودی برخی از شیعیان من می آیند

(18)سؤال: آیا در دوران غیبت کبری می توان با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ملاقات کرد و او را دید؟ اگر پاسخ مثبت است چگونه با مضمون توقیع آن حضرت که به آخرین نایب خود علی بن محمّد سمری نوشته و فرموده: «به زودی برخی از شیعیان من می آیند که ادعای مشاهدۀ مرا می نمایند. آگاه باشید! هر که پیش از خروج سفیانی و رسیدن به صیحه آسمانی، ادعای مشاهده نماید، دروغگو و افترا زننده است»(1) سازگار است؟

جواب: اولاً؛ علماء به این روایت پاسخ هایی داده اند،(2) که بهترین پاسخ به تناسب حکم و موضوع و با استفاده از لفظ «مُفْتَرٍ» در روایت «اَلا فَمَنْ اِدَّعَی الْمُشاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفَیانی وَ الصَّیْحَةِ فَهُوَ کَذّابٌ مُفْتَرٍ...» این است که منظور صرف دیدار و ملاقات نیست، بلکه دیداری است همراه با ادّعای نیابت که مثلاً شخصی مدّعی نیابت خاصه می­شود و می گوید: من امام را مشاهده می کنم و امام زمان مرا همانند نُوّاب اربعه، نایب خاص خود قرار داده است.(3) حضرت فرمود:

چنین کسی نه تنها دروغ می گوید، بلکه افترا نیز می­بندد، چون به ما نسبت می دهد که ما او را نایب و وکیل خود قرار داده ایم.

ص: 90


1- منتهی الآمال ج2 ص508- بحارالانوار ج52 ص151 و ج51 ص361
2- برای آگاهی بیشتر به پاسخهایی که علماء داده­اند رک: بحارالانوار ج53 ص318 به بعد و ج52 ص151 به بعد.
3- رک: بحارالانوار ج13 ص142- عصر ظهور ص283

و اصل صدور روایت هم در مقام نیابت است که حضرت به علی بن محمّد سَمُری فرمود:

کسی را از جانب ما نصب مکن و دوران غیبت صغری و نیابت خاصه تمام شده است.

ثانیاً؛ بهترین دلیل بر امکان دیدار با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در دوران غیبت، وقوع و تحقق آن دیدار است که در طول تاریخ غیبت، بسیار کسانی بوده­اند که با امام خود دیدار و ملاقات داشته اند و تعدادشان به اندازه ای است که امکان دروغ و یا تبانی و توطئه بر این دروغ وجود ندارد، به تعبیر فنی ادّعای رؤیت از حدّ تواتر هم فراتر رفته و مدّعیان مشاهده نیز افرادی معمولی و یا لاابالی نیستند، بلکه افرادی چنین ادّعایی را داشته اند که اغلب تالی تِلْوِ معصوم بوده و مردم در امور دین شان به آنها اقتدا می کردند.(1)

ثالثاً؛ خداوند متعال در آیه 200 سوره آل عمران می­فرماید:

«یا اَیُّهَا الَّذینَ امَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا الله لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، صبوری کنید و استقامت ورزید و رابطه برقرار کنید و از خدا بترسید، باشد که رستگار شوید.»

ص: 91


1- سیمای آفتاب ص179- برای آگاهی بیشتر از این ملاقات ها رجوع کنید به کتب: العبقری الحسان بحارالانوار ج53- نجم الثاقب باب هفتم- ترجمه اثبات الهداه ج7 ص270 به بعد- دارالسلام- انوار النعمانیه ج2- کشف الغمّه فی معرفه الائمه ج3- الزام الناصب ج2 .

(سومین فرمان خداوند در این آیه شریفه این است که رابطه برقرار کنید، حال با چه کسی رابطه برقرار کنیم، در برخی از احادیث این گونه وارد شده که با امامان معصوم رابطه برقرار کنید.(1) و در یک حدیث و روایت جالب تری وارد شده است «رابِطُوا الْاِمام المنتظر؛ با حضرت مهدی رابطه برقرار کنید»،(2) راستی اگر ارتباط ممکن نبود آیا خدای منّان، فرمان به امر محال و غیرممکن می دهد.

پس حق این است که دیدار و ملاقات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در دوران غیبت کبری ممکن است.

(19)سؤال: محل سکونت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف کجاست؟

جواب: در پاسخ به این پرسش، باید بحث را در سه قسمت دنبال کنیم.

الف: محل سکونت پیش از دوران غیبت

حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در نیمه شعبان سال 255 «ه-.ق» در شهر سامرّا متولّد شد،(3) آن حضرت تا روز شهادت امام عسگری علیه السّلام در منزل پدرش سکونت داشت، حکیمه خاتون دختر امام جواد و عمّۀ امام حسن عسگری

ص: 92


1- «رٰابِطوُا عَلَی الْاَئمِة» و «رٰابِطُوا اِمامکم» ، بحارالانوار ج24 ص219 به بعد.
2- غیبت نعمانی. «وَ رٰابِطُوا مَعَ اِمٰامِکُم الْمُنْتَظَرِ» ، منتخب الاثر ص515
3- برای آگاهی بیشتر پیرامون سامرّا رک: سرزمین آرزوها ، به قلم نگارنده.

علیهم السّلام چند بار حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را پیش از شهادت پدرش در خانه امام عسگری علیه السّلام دیده بود و امام حسن عسگری علیه السّلام در یک از ملاقات ها احمد بن اسحاق قمی(1) با ایشان که در منزل آن حضرت بود، فرزند خود رابه او نشان داد.(2)

و همچنین یعقوب بن منقوش از امام عسگری B سؤال می کند: مولای من! بعد از شما، چه کسی به امامت می رسد، آن حضرت در جواب فرمودند:

پرده را کنار بزن! او نیز پرده را کنار زد و کودکی از پس پرده بیرون آمد و بر زانوی پدر نشست.(3)

ب: محل سکونت در دوران غیبت صغری

در این دوران که حدود 69 سال طول کشید، روایتی که دال بر مکان اقامت و سکونت آن حضرت باشد، در دست نیست. ولی به نظر می رسد با توجه به محل زندگی نوّاب اربعه در شهر بغداد، و اینکه آنها واسطه بین آن حضرت و مردم بودند، می توان حدس زد که محل سکونت حضرت مهدی

ص: 93


1- برای آگاهی بیشتر پیرامون احمد بن اسحاق قمی که در شهر سرپل ذهاب کرمانشاه مدفون است، به کتاب احمد بن اسحاق در دیار کرمانشاهان به قلم نگارنده رجوع کنید.
2- رک: کمال الدین ج2 ص384- بشاره الاسلام ص167
3- اثبات الهداه ج3 ص415- با خورشید سامرا ص290

عجل الله تعالی فرجه الشریف باید در جایی باشد که امکان دسترسی نایبانش با آن بزرگوار آسان باشد و آن کشور عراق است.(1)

همانطور که امام صادق علیه السّلام می فرماید:

برای حضرت قائم دو غیبت است، یکی کوتاه و دیگری طولانی، در غیبت نخست (صغری) کسی جای او را نمی داند، مگر شیعیان خاص او.(2)

ظاهراً مراد از شیعیان خاص، همان نوّاب اربعه باشد.

پ: محل سکونت در دوران غیبت کبری

آنچه از روایات استفاده می شود، این است که آن حضرت در این دوران، در مکان خاصی و در شهر معیّنی استقرار ندارند که از آنجا خارج نشوند و محل سکونت دائمی او باشد، بلکه حضرت برای انجام وظایف و تکالیفی که دارد به اماکن مختلف مسافرت می کند و از جمله شهرهایی که مسلماً حضرت به آنجا می روند و آن شهرها با قدوم او مزیّن می گردد، مکه معظّمه، مدینه طیّبه، نجف اشرف، کوفه، کربلا، کاظمین، سامرّا، مشهد، قم و بغداد می باشد و اماکن و مقاماتی که آن حضرت در آنجا تشریف فرما

ص: 94


1- از برخی روایات هم می توان استفاده کرد که خانه امام عسگری علیه السّلام (شهر سامرا) در دوران غیبت کبری محل سکونت آن حضرت بوده، بعضی از خلفاء هم این مطلب را می دانستند، لذا در روایت رشیق خادم است که معتضد، نشانی خانه و خادمی را که بر در آن ایستاده است به رشیق داد (سیمای آفتاب ص355- منتخب الاثر ص370).
2- بحارالانوار ج52 ص155

شدندمتعدّد است مانند: مسجد جمکران قم، مسجد کوفه، مسجد سهله، مقام حضرت مهدی در وادی السّلام نجف و...(1).

بعید نیست که اقامتگاه اصلی حضرت و یا جاهایی که بیشتر در آنجا رفت و آمد دارند، مکه و مدینه و عتبات عالیات باشد.(2)

حال به چند روایت که اشاره به محل سکونت و رفت و آمد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دارند اشاره می کنیم:

1- محمّد بن عثمان عمری می گوید، شنیدم از امام حسن عسگری علیه السّلام که می فرمود:

به خدا! صاحب این امر، همه ساله در موسم حج حاضر می شود، مردم را می بیند و می شناسد، آنها هم او را می بینند و نمی شناسند.(3)

2- روایت شده که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به ابراهیم بن مهزیار فرمود:

پدرم از من پیمان گرفته که در سرزمین پهناور و دوردست مسکن گزینم تا از نیرنگ های گمراهان و متمرّدان امت تازه به دوران رسیده و گمراه، نهان

ص: 95


1- برای آگاهی بیشتر در زمینه اماکن زیارتی عراق و جمکران رجوع کنید به کتب: سرزمین آرزوها و در کوی عاشقان به قلم نگارنده.
2- سیمای آفتاب ص352
3- بحارالانوار ج51 ص250- اکمال الدین ج2 ص440

و مصون باشم، این پیمان مرا بر فراز تلّ های بلند و ریگزارها و سرزمین های مورد اطمینان افکنده است.(1)

3- امام صادق علیه السّلام فرمود:

کسی بر محل سکونت امام زمان آگاهی نمی یابد، نه فرزندان او و نه شخصی دیگری، جز خدمتکار آن حضرت.(2)

4- امام صادق علیه السّلام فرمود:

صاحب این امر را غیبتی است، و ناگزیر در آن غیبت، عزلتی می باشد، بهترین منزلگاه وی مدینه است و در کنار سی تن از یارانش به سر می برد و با وجود آنان، اضطراب و نگرانی نیست.(3)

5- امام صادق علیه السّلام به ابوبصیر فرمود:

به ناچار صاحب الامر غیبت می کند و به ناچار در زمان غیبتش گوشه گیری می کند، چه خوب منزلی است مدینه...(4)

علاّمه مجلسی رحمه الله در ذیل این روایت می فرماید: همین جمله دلالت می کند که آن حضرت، بیش تر در مدینه و اطراف آن می باشد.(5)

ص: 96


1- با خورشید سامرا ص82
2- بحارالانوار ج52 ص153
3- همان مدرک ص157
4- بحارالانوار ج52 ص153- اصول کافی ج2 ص140
5- همان مدرک ص158

6- امام صادق علیه السّلام فرمود:

زمانی فرا رسد که مردم، امام خود را نبینند، امامِ آنها، در ایام حج آنها را می بیند، ولی آنها او را نمی توانند ببینند.(1)

7- امام صادق علیه السّلام می فرماید:

چگونه انکار می کند امّت، این را که خداوند متعال در مورد حجّت خود عملی را انجام دهد، همانگونه که دربارۀ یوسف انجام داد؟ به اینکه در بازارهایشان راه برود و روی فرش هایشان قدم بگذارد و در عین حال او را نشناسند، تا آنکه خداوند اجازه دهد که خود را به آنان معرفی نماید، آن چنان که به یوسف علیه السّلام اجازه داد، وقتی که گفت: آیا می دانید چه بر سر یوسف و برادرش آوردید و شما ناآگاه بودید، برادران گفتند: تو حتماًیوسف هستی؟! گفت: آری! من یوسفم و این هم برادرم می باشد.(2)

بنابراین نمی توانیم برای حضرت مکان خاصی را مشخص کنیم که حضرت در آنجا زندگی می کند، بلکه حضرت در بین مردم بوده و از مردم جدا و کنار نیست و او با ماست.

ص: 97


1- غیبت نعمانی ص204- اصول کافی ج2 ص136
2- بحارالانوار ج51 ص142

(20)سؤال: برخی از روایات و حکایات و نوشته ها، محل سکونت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را در دوران غیبت، کوه «رَضوی» یا «ذی طُوی»یا جزیره خضرا،یا سرداب مقدّس سامرّا می­دانند، آیا در این زمینه مدرک معتبری وجود دارد یا نه؟

(20)سؤال: برخی از روایات و حکایات و نوشته ها، محل سکونت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را در دوران غیبت، کوه «رَضوی» یا «ذی طُوی»(1) و یا جزیره خضرا،(2) یا سرداب مقدّس سامرّا می دانند، آیا در این زمینه مدرک معتبری وجود دارد یا نه؟

جواب: در پاسخ این پرسش باید بحث را در سه قسمت دنبال کنیم:

الف) آنچه که در دعای ندبه آمده است:

لَیْتَ شِعْری اَیْنَ اسْتَقَرَّتْ بِکَ النَّوی، بَلْ اَیُّ اَرْضٍ تُقِلُّکَ اَوْ ثَری، اَبِرَضْوی اَوْ غَیْرِها اَمْ ذی طُوی؛ ای کاش می­دانستم که در کدامین زمین قرار داری، آیا به کوه رضوی یا به ذی طوی؟ یا نه اینجا و نه آنجا؟

دلالت ندارد که محل سکونت حضرت در آنجاست، بلکه طبق کتب معاجم و تواریخ این دو مکان (ذی طُوی(3) و رَضْوی(4)) از اماکن مقدّس به شمار می­آیند. و ممکن است حضرت همانند سایر مکانهای مقدّس، سری به

ص: 98


1- رک: دعای ندبه تفسیر عیاشی ج2 ص56- بحارالانوار ج52 ص341
2- بحارالانوار ج52 ص160
3- «ذی طوی» موضعی است در داخل حرم، در یک فرسخی مکه، که از آنجا خانه های مکه دیده می شود، امروزه ممکن است داخل شهر مکه شده باشد، این مکان، محل نماز پیامبر صلی الله علیه وآله بوده که آن حضرت هر زمان به مکه تشریف می آورند در اینجا فرود می آمد و شب در آنجا توقف فرموده و نماز صبح را در آنجا می خواندند (سیمای آفتاب ص353 به نقل از مجمع البحرین، معجم البلدان، اخبار المکه المشرفه).
4- رَضْوی کوهی است مقدّس و مبارک، که از کوههای مدینه طیّبه و در نزدیکی یَنبَع قرار دارد و در مدح و فضل آن روایاتی وارد شده است (همان مدارک سابق).

این دو مکان هم بزند، ولی عبارت دعای ندبه هرگز دلالت ندارد که حضرت در یکی از این دو مکان زندگی می کند، زیرا؛

اولاً؛ این یک استفهام حقیقی نیست، بلکه به انگیزۀ بیان سوز و هجران و اظهار تأسف از فراق و حرمان از فیض حضورگفته شده است.

ثانیاً؛ از بعضی از عبارات دعای ندبه استفاده می­شود که حضرت در بین مردم است و همه جا هست و مکان خاصی ندارد مانند این جمله:

بِنَفْسی اَنْتَ مِنْ مُغَیِّبٍ لَمْ یَخْلُ مِنّا، بِنَفْسی اَنْتَ مِنْ نازِحٍ ما نَزَحَ عَنّا؛ به جانم قسم! که تو آن حقیقت پنهانی که دور از ما نیستی، به جانم قسم! که تو آن شخص جدا از مایی، که ابداً جدا نیستی.(1)

و آنچه در روایت امام باقر علیه السّلام آمده است که می فرماید:

صاحب الامر را غیبتی است در برخی از این صخره­ها و امام به ناحیه ذی طوی (که در درّه های مکه و مدخل های آن است) اشاره کرد، تا اینکه دو شب قبل از خروجش، غلام خود را می فرستد و...(2)

استاد کورانی نویسنده لبنانی گوید: ظاهراً مقصود از غیبت او در این روایات، غیبت در دوره کوتاهی است که قبل از ظهور واقع می شود.(3)

ص: 99


1- سیمای آفتاب ص353
2- بحارالانوار ج52 ص341
3- عصر ظهور ص307

ب) مطرح کردن جزیره خضراء به عنوان محل سکونت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، نشأت گرفته از روایتی است که علاّمه مجلسی رحمه الله(1) از علی بن فاضل مازندرانی نقل کرده که ایشان به جزیره ای به نام جزیره خضراء سفر می کند، گرچه در این جزیره موفق به دیدار با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نمی شود، اما وی از ملاقات هایی که با برخی داشته، چنین استنباط کرده است که این جزیره محل سکونت آن حضرت می باشد. در اینجا باید بگوئیم که خیلی از بزرگان سند این داستان را معتبر نمی دانند.(2) چون در اصل ماجرای علی بن فاضل تناقضاتی مشاهده می­شود و بر فرض چشم پوشی از همه اشکالات موجود در آن و صحت داستان،(3) طبق روایاتی که در سؤال قبل آوردیم،سکونت حضرت دائماً در آن جزیره نیست، بلکه آن حضرت یوسف وار و بطور ناشناس در بین مردم زندگی می کند.(4)

پ) و اینکه عده ای می گویند حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در سرداب سامرّا مخفی شده و محل سکونت آن حضرت همانجاست، در این زمینه فقط یک

ص: 100


1- بحارالانوار ج52 ص160
2- زیرا داستان از یک کتاب خطی ناشناخته نقل شده که خود مرحوم علاّمه مجلسی رحمه الله درباره­اش می نویسد: چون من این داستان را در کتب معتبر نیافتم، باب جداگانه ای را به آن اختصاص دادم (تا با مطالب کتاب مخلوط نشود). همان مدرک سابق.
3- اصل داستان جزیره خضراء را در کتاب نشانه­های شگفت آور آخر الزمان نگاشته ایم، خوانندگان محترم جهت آگاهی بیشتر به آنجا مراجعه کنند.
4- بحارالانوار ج52 ص154- اکمال الدین ج2 ص440- با خورشید سامرا ص82

روایت داریم، آن هم نمی گوید که حضرت در آنجا مخفی است و زندگی می کند، بلکه می گوید حضرت از آنجا خارج شده است.

در این روایت آمده: وقتی سپاه معتضد عباسی برای دستگیری امام آمد و دور خانه را محاصره کرده بودند، از سرداب صدای قرائت قرآن شنیدند، پس از دستور فرماندۀ لشکر برای ورود به سرداب، سربازها دیدند که شخص نورانی از خانه خارج شده و رفت. آنان به فرمانده شان گفتند: کسی که خارج شد صاحب خانه نبود؟ گفت: او را ندیدم چرا او را رها کردید؟ گفتند: ما گمان می کردیم تو او را می بینی (1)

بنابراین از این روایت هم، که نام سرداب در آن برده شد، تنها این مطلب فهمیده می شود که صدای قرائت قرآن امام از سرداب به گوش می آمد و دیگر اینکه سربازان دیدند که امام از سرداب خارج شده و آنان به او دست پیدا نکردند و فرمانده شان امام را ندیده است.(2)

و همچنین شیخ عباس قمی رحمه الله می گوید: به این سرداب شریف، در السنه و در کتب مزار جمله ای از متأخرین معروف است به سرداب غیبت، و در کتابهای مختصّه و ابواب متعلّقه به حالات شریفه ی حضرت ولی عصر

ص: 101


1- رک: منتخب الاثر ص371 به بعد، پاورقی شمارۀ 3
2- سیمای آفتاب ص355

عجل الله تعالی فرجه الشریف وجهی از برای آن یافت نشده و سببی برای نامیدن آن به این اسم معلوم نگشته است.(1)

ص: 102


1- کتاب سرزمین آرزوها به قلم نگارنده را ملاحظه فرمائید.

فصل سوم: ویژگی های منحصربه فردحضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

اشاره

ص: 103

ص: 104

ص: 105

ص: 106

(21)سؤال: چرا به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف قائم آل محمّد علیهم السلام گفته می شود؟

جواب: همین پرسش را صقر بن ابی دلف از امام جواد علیه السّلام می کنند که یابن رسول الله! چرا به وی قائم گفته می شود؟ فرمود:

چون قیام می کند، پس از آن که نام وی مرده باشد و بیشترین معتقدان به امامتش مرتد شده باشند.(1)

و در روایتی دیگر که از امام صادق علیه السّلام نقل شده آن حضرت فرمودند:

... و قائم خوانده شده است ، چرا که قیام به حق می­کند.(2)

(22)سؤال: آیا بردن نام اصلی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف حرام است یا نه؟

جواب: در بین علمای شیعه اختلاف نظر است، چرا که از طرفی روایاتی داریم که بردن نام اصلی آن حضرت (م.ح.م.د) را ممنوع دانسته، بلکه تصریح می کنند با القاب شریفه نام ببرند از جمله:

1- مفضّل بن عمرو جعفی از امام صادق علیه السّلام نقل کرده که آن حضرت فرمودند:

ص: 107


1- کفایه الاثر ص279
2- ارشاد مفید ص358- برای آگاهی بیشتر در این زمینه رک: علل الشرایع ص160- معجم الاحادیث الامام المهدی ج5

از نام بردن آن حضرت (م.ح.م.د) بر حذر باشید، بخدا سوگند! امام شما سالیانی از دیدگانتان پنهان خواهند شد...(1)

2- ریان بن صلت گوید: از حضرت رضا علیه السّلام شنیدم که چون راجع به قائم سؤال شد، فرمود: شخص دیده نشود و نام برده نشود.(2)

3- امام صادق علیه السّلام فرمود: نام صاحب الامر را جز کافر نبرد.(3)

4- امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود:

از رحمت خدا دور باد! کسی که نام مرا در اجتماع مردم ببرد.(4)

5- امیرالمؤمنین علی علیه السّلام در پاسخ عمر بن خطاب که پرسیده بود، نام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف چیست؟ فرمودند:

نام او را نمی توانم ببرم، چون پیامبر صلی الله علیه وآله از من پیمان گرفته و این نام در نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله به ودیعت گذاشته شده است.(5)

6- داود بن قاسم جعفری گوید، شنیدم امام هادی علیه السّلام می فرمود:

جانشین پس از من حسن است، حال شما چگونه خواهد بود نسبت به جانشین بعد از آن جانشین؟

ص: 108


1- بحار الانوار ج52 ص281
2- اصول کافی ج2 ص126
3- . همان مدرک.
4- بحارالانوار ج51 ص33
5- همان مدرک.

عرض کردم: برای چه! خدایم قربانت کند؟ فرمود:

زیرا شما خود او را نمی بینید و برای شما روا نیست که او را نامش یاد کنید.

عرض کردم: پس چگونه یادش کنیم؟ فرمود:

بگوئید حجّت از آل محمّد صلی الله علیه وآله.(1)

7- امام موسی کاظم علیه السّلام فرمود:

جایز نیست نامش را ببرید، تا خداوند او را ظاهر گرداند.(2)

علاّمه مجلسی رحمه الله در شرح این روایت می فرماید: این تحدید (یعنی تا خداوند او را ظاهر گرداند) به روشنی دلالت می کند که هرگز این نهی مربوط به دوران غیبت صغری نمی شود، که برخی به آن استناد کرده اند. (بلکه تا زمانی که ظهور نکندو زمین را پر از عدل و داد نفرماید، ذکر نامش روا نیست).

از طرف دیگر عده ای از علماء با استفاده از برخی روایات، ذکر نام آن حضرت را جایز دانسته و گویند حرمت نام بردن اسم صریح امام، در مورد تقیّه است، آنان می گویند این دستور برای حفظ جان و سلامت امام بوده و امروزه این تقیّه و ترس معنا ندارد، پس ذکر نام شریف حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف جایز است.

ص: 109


1- اصول کافی ج2 ص126
2- بحارالانوار ج51 ص32

از جمله روایتی است که مرحوم کلینی از ابوعبدالله صالحی نقل می کند که:(1)

«یکی از اصحاب ما شیعیان بعد از وفات امام حسن عسگری علیه السّلام از من خواست که راجع به اسم و مکان آن حضرت بپرسم، جواب آمد که اگر اسم را به آنها بگوئی، فاش می کنند و اگر مکان را بدانند نشان می دهند».(2)

از علتی که در این روایت ذکر شد، پیداست که نهی از بردن نام آن حضرت،مخصوص به زمان غیبت صغری بوده و برای این است که نامش در افواه نباشد و دشمنان در جستجوی او بر نیایند.

لذا برخی از فقهاء و دانشمندان از این روایت و توقیع امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف(3) که در زمان غیبت صغری صادر شده استفاده کرده و پس از آغاز دوران غیبت، نام بردن آن حضرت را جایز شمرده اند.

علاّمه اِربلی در این رابطه گوید: فتوای من این است که منع تلفظ به نام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از روی تقیّه بوده است، ولی اکنون اشکال ندارد، همان گونه شیخ حرّ عاملی در وسائل الشیعه اختیار کرده است.

ص: 110


1- ابوعبدالله صالحی از جملۀ نوّاب اربعۀ معروف نیست، پس ممکن است که سؤال او به توسط یکی از نوّاب اربعه بوده و یا خود او سفارت و نیابتی داشته باشد.
2- اصول کافی ج2 ص126
3- که در آن توقیع آمده: از رحمت خدا دور باد! کسی که نام مرا در میان مردم ببرد (اکمال الدین ج2 ص482).

نتیجه گیری: به نظر می رسد که دلیلی برای نهی از نام بردن صریح آن حضرت، جز تعبّد وجود نداشته باشد، چرا که قبلاً نام اصلی آن حضرت بصورت کنایه در روایات ذکر شده است.(1)

لذا ما شیعیان طبق روال معمول اکثر فقهاء و محدّثان و به جهت عمل به روایات و سنّت، جانب احتیاط را رعایت نموده و از یاد کردن نام اصلی آن حضرت(2)

خودداری کرده و باید با القاب شریفه نامش را ذکر کنیم. همانطور که علاّمه مجلسی رحمه الله در مرآت العقول می فرماید:

وَ لا رَیْبَ اَنَّ الْاَحْوَطَ تَرْکُ التَّسْمِیَةِ مُطْلَقًا؛ شکی نیست که احتیاط این است که تا آن حضرت غایب است نامش را نبرند.

(23)سؤال: علّت به پا خاستن و قیام، هنگام شنیدن نام «قائم» چیست؟

جواب: این عملِ شیعیان ریشه روایی دارد و اظهار ادب، تعظیم و احترام است، گرچه وجوبش معلوم نیست. و حتی در عصر امام صادق علیه السّلام این کار معمول بوده است، چنانکه از آن حضرت سؤال کردند: چرا هنگام شنیدن نام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف- قائم- از جای خود بر می خیزیم، حضرت فرمود:

ص: 111


1- نامیدن پدر آن حضرت را به کنیه «ابومحمّد» و همچنین کلام پیامبر صلی الله علیه وآله که «مهدی نام و کنیۀ مرا دارد» و تصریح به نام های دوازده امام در روایات متعدّد، به ما می فهماند که فرقی بین القاب آن حضرت و نام خاص «م.ح.م.د» نباشد (رک: اصول کافی ج2 ص126).
2- «م.ح.م.د».

صاحب الامر غیبتی دارد بسیار طولانی، از شدّت محبّتی که به دوستان خود دارد، هر کس وی را به لقب قائم (که مُشعِر است به دولت او و اظهار تأثّری است از غربت او) یاد کند، آن جناب هم نظر لطفی به او خواهد کرد، چون در این حال مورد توجه امام واقع می شود، سزاوار است از باب احترام به پا خیزد و تعجیل فرجش را از خدا بخواهد.(1)

و همچنین در روایت دیگری آمده است که: روزی در مجلس امام صادق علیه السّلام نام مبارک حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف برده شد و آن حضرت به جهت تعظیم و احترام، از جای برخاست.(2)

(24)سؤال: آیا دست بر سر گذاشتن هنگام نام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ریشه روائی دارد یا نه؟

(24)سؤال: آیا دست بر سر گذاشتن هنگام نام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف(3) ریشه روائی دارد یا نه؟

جواب: بله، ریشه مذهبی دارد و بدان سفارش شده است، چنانکه در روایتی نقل شده: وقتی نام «قائم» در مجلس امام رضا علیه السّلام برده شد، آن حضرت از جای برخاست و دو دست مبارکش را روی سرش گذاشت و فرمود:

ص: 112


1- دادگستر جهان ص125- منتخب الاثر ص505- الزام الناصب ج1 ص271
2- نجم الثاقب ص444
3- قائم

اَللّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ و سَهِّلْ مَخْرَجَهُ؛ خداوندا! در فرجش شتاب کن و راه ظهور و نهضتش را آسان گردان.(1)

این فعل امام علیه السّلام سندی است بر این تکلیف و وظیفه، گرچه وجوب آن معلوم نیست، ولی سزاوار است به جهت تعظیم و احترام، این سنّت ائمه علیهم السّلام حفظ شود.

(25)سؤال: انتظار فرج چیست؟

جواب: انتظار یا آینده نگری، به حالت کسی گفته می­شود که از وضع موجود ناراحت است و برای وضع بهتری تلاش می کند، برای مثال بیماری که انتظار بهبودی دارد یا پدری که در انتظار بازگشت فرزندش از سفر است، از بیماری یا فراق فرزند ناراحت می باشد و برای رفع این حالت می کوشد.

بنابراین، مسأله انتظار حکومت حق و عدالت مهدی و قیام مصلح جهانی در واقع مرکب از دو عنصر است: عنصر نفی و عنصر اثبات.

عنصر نفی، همان اعلام بیگانگی با وضع موجود و عنصر اثبات، خواهان وضع بهتر بودن است، اگر این دو جنبه در روح انسان به صورت ریشه دار

ص: 113


1- الزام الناصب ج1 ص271- منتخب الاثر ص505- مناقب آل ابی طالب، ج4 ص339- بحارالانوار ج51 ص30

نفوذ کند، سرچشمه دو رشته اعمال دامنه دار خواهد شد، این دو رشته اعمال عبارتند از: ترک هر گونه همکاری و هماهنگی با عوامل ظلم، فساد، جنگ و خونریزی، و مبارزه کردن با آنها از یک سو و خودسازی و خودیاری و جلب آمادگی های جسمی و روحی و مادی و معنوی برای شکل دادن به آن حکومت واحد جهانی و مردمی از سوی دیگر.(1)

خلاصه اینکه انتظار منجی از سویی عاملی برای پایداری و شکیبایی در برابر سختیها و مشکلات عصر غیبت و از سویی دیگر عاملی برای پویایی و تحرّک شیعیان و آماده باش همیشگی آنان است.

براساس تعالیم ائمه علیهم السّلام، منتظر باید هر لحظه آمادۀ ظهور باشد و زندگی خود را چنان سامان دهد که هر زمان ارادۀ خدا به ظهور تعلق گرفت، بتواند با سربلندی در پیشگاه حجّت خدا ظاهر شود، به عبارت دیگر انتظار ظهور حجّت در آینده ای نامشخص هم بیم دهنده و هم نویدبخش است، بیم دهنده است زیر منتظر با خود می­گوید شاید همین سال، همین ماه و یا همین روز، ظهور رخ دهد، پس باید آماده حضور در پیشگاه حجّت خدا و ارائۀ اعمال خود به آن حضرت باشیم و امیدبخش است، چرا که منتظر می اندیشد شاید در آینده ای نزدیک ظهور رخ دهد و سختیها و

ص: 114


1- سیمای آفتاب ص202

مشکلات او به پایان برسد و لذا باید پایداری و مقاومت ورزید و تسلیم جریانهایی نشد که در پی غارت سرمایه های ایمانی و اعتقادی اند.(1)

حال برای روشن تر شدن ارزش انتظار فرج حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و فضیلت منتظر به سراغ روایات ائمّه علیهم السّلام می رویم،(2)

و به برخی از آنها اشاره می کنیم:

1- پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

بهترین اعمال امت من انتظار فرج است.(3)

2- امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود:

کسی که انتظار دولت ما باشد، مانند کسی است که در راه خدا به خون خویش بغلتد.(4)

3- امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود:

منتظر فرج و گشایش باشید و از رحمت خدا مأیوس نشوید، یقیناً بهترین اعمال در نزد خدای بزرگ انتظار فرج است.(5)

ص: 115


1- برای آگاهی بیشتر در زمینه انتظار رجوع کنید به کتب: الشیعه و الرّجعه ج1 ص432- امامت و مهدویّت ج1 ص388 به بعد- دادگستر جهان ص249
2- علاّمه مجلسی در کتاب بحارالانوار ج52 ص122 به بعد، هفتاد روایت را در این باره ذکر کرده است. برای آگاهی بیشتر به آنجا مراجعه شود.
3- اکمال الدین ج2 ص357
4- همان مدرک ص358
5- بحارالانوار ج52 ص123

4- امام زین العابدین علیه السّلام فرمود:

ای ابا خالد! مردمی که در زمان غیبت امام علیه السّلام زندگی می کنند و معتقد به امامت و منتظر ظهور او هستند، افضل از مردم هر زمانی هستند.(1)

5- امام صادق علیه السّلام فرمود:

هر کس از شما بمیرد در حالی که منتظر این امر (ظهور حضرت مهدی) باشد همانند کسی است که با حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف در خیمه اش بوده باشد.

سپس چند لحظه ای درنگ کرده و آنگاه فرمود:

نه، بلکه مانند کسی است که در خدمت آن حضرت شمشیر بزند.

سپس فرمود:

نه به خدا، همچون کسی است که در رکاب رسول خدا صلی الله علیه وآله شهید شده باشد.(2)

6- شخصی از امام صادق علیه السّلام پرسید: چه می­گویید دربارۀ شخصی که دارای ولایت امامان است و انتظار ظهور حکومت حق را می کشد و در این حال از دنیا می­رود؟ امام فرمود:

او همانند کسی است که با قائم در خیمه او بوده است.

ص: 116


1- حلیه المتقین ص46 .
2- بحارالانوار ج52 ص126

سپس کمی سکوت کرد و فرمود:

مانند کسی است که با پیامبر اسلام در مبارزاتش همراه بود.(1)

(26)سؤال: آیا دعاء برای تعجیل فرج حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تأثیر دارد یا نه؟

جواب: روایاتی وجود دارد که امر به دعا برای تعجیل فرج و استغاثه به درگاه خداوند می کنند، اگر دعا اثر نداشت، امامان معصوم علیهم السّلام آن همه تأکید نمی کردند، از آن جمله خود حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در توقیع احمد بن اسحاق قمی می فرماید:

باب پرسشهای بی فایده را ببندید و خود را به رنج نیندازید و به اندازه آنچه شما را کافی است، بسنده کنید، هم چنین، برای تعجیل فرج، بسیار دعا کنید که گشایش کار شما در همین (دعای بسیار) است.(2)

و همچنین امام موسی کاظم علیه السّلام می فرماید:

خداوندا! تو را به نام پنهانت سوگند! بر محمّد و آل محمّد علیهم السّلام درود فرست و در فرج انتقام گیرنده، شتاب کن و وعدۀ او را تحقّق بخش.(3)

ص: 117


1- اثبات الهداه ج7 ص40
2- احتجاج طبرسی ج2 ص471
3- بحارالانوار ج102 ص111

این دعا و استغاثه ضمن اینکه اسباب نزدیک شدن فرج مولایمان حضرت صاحب الامرعجل الله تعالی فرجه الشریف را فراهم می کند، موجبات ارتباط مستمرّ و همیشگی ما با حجّت الهی را فراهم آورده و جلوی یأس و نومیدی را در دوران طولانی غیبت می گیرد، بنابراین شایسته است که همه منتظران امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف که امیدوارند در این زمانها شاهد ظهور آن حضرت باشند، بیش از پیش به دعا و توسّل برای تعجیل فرج روی آورند و آتش سوزان سینۀ خود را با خنکای دعاهای دلنشینی چون دعای عهد،(1) دعای ندبه،(2)

زیارت آل یاسین(3)

و دیگر ادعیّه و توسلات، آرامش بخشند تا خداوند رحمان بر همه ترحّم کند و ظهور پر برکت آن امام اِنس و جان را نزدیک سازد.

اکنون با بیان بخشی از دعاهایی که شیخ عبّاس قمی S در مفاتیح الجنان با عنوان «دعا در غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف» آورده است، پاسخ این سؤال را به پایان می بریم. با امید به این که خداوند همه ما را در دوران غیبت ثابت قدم بدارد و از فتنه ها و آشوبهای این زمان حفظ کند:

ص: 118


1- مفاتیح الجنان.
2- مفاتیح الجنان.
3- بحارالانوار ج53 ص171 و ج102 ص81

1- دعاء جهت سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُکَ علَیْهِ و عَلی ابآئِهِ فِی هذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِیها طَویلاً؛ خداوندا! برای ولیّت، حجت بن الحسن که صلوات تو بر او و پدرانش باد! در این ساعت و هر ساعتی، ولیّ و حافظ و راهبر و مددکار و راهنما باش، تا او را به آسانی در زمینت سکونت بخشی و برای سالیان طولانی مقتدا و بهره مند گردانی.(1)

2- امام صادق علیه السّلام فرمود: ای زراره! اگر زمان غیبت را درک کردی این دعا را بخوان:

اَللّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ؛ اَللّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ؛ اَللّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی؛ خدایاخودت را به من بشناسان، زیرا اگر خودت را به من نشناسانی، پیامبرت را نخواهم شناخت، خدایا پیامبرت را به من بشناسان، زیرا اگر پیامبرت را به من نشناسانی، حجتت را نخواهم شناخت، خدایا حجتت را به من بشناسان، زیرا اگر حجتت را به من نشناسانی، از دینم گمراه خواهم شد.(2)

ص: 119


1- منتهی الآمال ج2 ص487- مفاتیح الجنان.
2- در کوی عاشقان ص83 به قلم نگارنده.

(27)سؤال: آیا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هنگام ظهور، جوان است یا پیر؟

جواب: آنچه در روایات بیان شده، آن حضرت بزرگ سن و جوان منظر است. و اینک چند روایت در این زمینه:

1- عمر به خطاب از امیرالمؤمنین علیه السّلام سؤال می­کند؟ نام حضرت مهدی چیست؟ امام فرمودند:

اسمش را نمی برم، زیرا حبیبم رسول خدا صلی الله علیه وآله از من عهد گرفته است که تا ظهورش نامش را نگویم.

عرض کرد: اوصافش را برای من بیان کن. فرمود:

او جوانی است متوسط القامه و خوشرو و خوش موی و...(1)

2- اباصلت خادم امام رضا علیه السّلام می­گوید: به حضرت علی بن موسی الرّضا علیه السّلام عرض کردن نشانۀ قائم چیست؟ فرمودند:

یکی از علائم قائم ما این است که بزرگ سن و جوان منظر است، بطوری که بیننده خیال می کند او چهل سال یا کمتر دارد و تا فرا رسیدن مرگ، اثر پیری در او ظاهر نخواهد شد.(2)

3- امام باقر علیه السّلام فرمود:

ص: 120


1- اثبات الهداه ج7 ص414
2- همان مدرک ص221- اثبات الهداه ج7 ص398

... شباهتی که از یونس به متی در او هست، این است که بعد از کهنسالی در حالی که جوان است از غیبت ظهور می کند.(1)

4- امام حسن مجتبی علیه السّلام فرمود: آن گاه که مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به پا خیزد، مردمان او را انکار می کنند، چرا که با چهرۀ جوان به سوی آنان می آید و آنان گمان می کنند که باید چهرۀ پیر داشته باشد.(2)

به علاوه، تمام افرادی که محضر آن حضرت شرفیاب شده­اند، ایشان را با قیافه و چهرۀ جوان دیدار و زیارت کرده­اند.(3)

(28)سؤال: آیا میراث انبیاء و پیامبران گذشته نزد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف وجود دارد یا نه؟

جواب: بله، در روایات متعدّدی، از وجود داشتن میراث پیامبران گذشته در نزد آن حضرت سخن به میان آمده است از جمله: (علوم پیامبران و اوصیاء آنان، تورات و انجیل و کتب آسمانی دیگر، هفتاد و دو حرف اسم اعظم خداوند، پیراهن آدم، انگشتر سلیمان، لوح ها، سنگ و عصای موسی، پیراهن یوسف، تابوت سکینه، و پرچم، پیراهن، عمامه، شمشیر، کفش و

ص: 121


1- بحارالانوار ج51 ص218- منتخب الاثر ص285
2- ینابیع المودّه ج3 ص393
3- برای آگاهی بیشتر در این زمینه رجوع کنید به کتب: نجم الثاقب- منتخب الاثر- جنه المأوی- اصول کافی ج2 ص144.

چوبدستی رسول خدا صلی الله علیه وآله، صحیفۀ جامعه، مصحف فاطمه، جفر سفید و جفر سرخ).(1)

1- مفضّل گوید، امام صادق علیه السّلام فرمود:

همانا سلیمان از داود ارث برد و محمّد از سلیمان ارث برد و ما از محمّد ارث بردیم، علم تورات و انجیل و بیان آنچه در الواح موسی بود،نزد ماست...(2)

2- امام باقر علیه السّلام فرمود:

اسم اعظم خدا هفتاد و سه حرف است... و ما هفتاد و دو حرف از اسم اعظم داریم و یک حرف هم نزد خداست...(3)

3- امام باقر علیه السّلام فرمود:

شبی بعد از نماز عشاء امیرالمؤمنین علیه السّلام بیرون رفت و می فرمود: هَمْهَمَةً هَمْهَمةً (صدای مخصوصی است که در سینه بگردد و گرفتگی داشته باشد)

ص: 122


1- برای آگاهی بیشتر در این زمینه رجوع کنید به کتب: اصول کافی ج1 ص324 به بعد- الشیعه و الرجعه ج1 ص163 به بعد- غیبت نعمانی ص242- بحارالانوار ج52 ص391- بصائر الدرجات ص142 به بعد- معجم احادیث الامام المهدی ج3 ص386 به بعد- الزام الناصب ج2 ص164- اکمال الدین ج2 ص191- روزگار رهایی ص458
2- اصول کافی ج1 ص326
3- . همان مدرک ص334

و شب تاریک است، امام بر شما درآمده است، پیراهن آدم را پوشیده و انگشتر سلیمان و عصای موسی علیه السّلام را در دست دارد.(1)

4- امام باقر علیه السّلام فرمود

چون حضرت قائم در مکه قیام کند و خواهد متوجه کوفه شود، منادی اش فریاد کشد، که کسی خوردنی و آشامیدنی همراه خود بر ندارد، و سنگ حضرت موسی که به اندازه یک بار شتر است با آن حضرت است، در هر منزلی که فرود آیند، چشمه آبی از آن سنگ بجوشد که گرسنه را سیر و تشنه را سیراب کند و همان سنگ توشه آنهاست، تا هنگامی که در نجف به پشت کوفه فرود آیند.(2)

5- امام باقر علیه السّلام فرمود:

عصای موسی علیه السّلام از آنِ آدم بود که به شعیب رسید و سپس به موسی بن عمران رسید، آن عصا نزد ماست و اندکی پیش نزدم بود و مانند وقتی که از درختش باز شده، سبز است و چون از او سؤال شود، جواب گوید و برای قائم ما آماده گشته است، او با آن همان کاری که موسی می کرد، انجام دهد...(3)

ص: 123


1- . همان مدرک ص336
2- همان مدرک - روزگار رهائی ج1 ص458
3- همان مدرک ص335

6- سعید سمّان گوید، نزد امام صادق علیه السّلام بودم که دو مرد زیدی مذهب بر آن حضرت وارد شدند و گفتند: آیا در میان شما امامی که اطاعتش واجب باشد هست.(1)

فرمود:

نه! (امامی که مقصود شماست در میان ما نیست)

آن دو نفر گفتند: مردمان موثّق به ما خبر دادند که شما به آن فتوی دهی و اعتراف کنی و عقیده داری و آن خبر دهندگان فلان و فلان هستند که نام می بریم و ایشان دارای تقوی و کوشش در عبادتند و دروغ نگویند. امام صادق علیه السّلام در غضب شد و فرمود:

من به آنها چنین دستوری نداده ام.

چون آن دو نفر آثار غضب بر چهره امام دیدند، بیرون رفتند.

حضرت به من فرمود:

این دو نفر را می شناسی؟

عرض کردم: آری، اینها اهل بازار ما هستند و از طایفه زیدیّه می باشند و عقیده دارند که شمشیر پیامبر صلی الله علیه وآله نزد عبدالله بن حسن است فرمود:

خدای لعنتشان کند، دروغ می گویند، به خدا! که عبدالله بن حسن آن را ندیده، نه با یک و نه با دو چشمش و پدرش هم آنرا ندیده، جز اینکه ممکن

ص: 124


1- . مقصودشان اثبات امامت زید بن علی بن الحسین B بود.

است آنرا نزد علیّ بن الحسین دیده باشد، اگر راست می گویند، چه علامتی در دستة آن است؟ و چه نشانه و اثری در لبة تیغ آن است؟ همانا شمشیر پیغمبر نزد من است، همان پرچم و جوشن و زره پیغمبر نزد من است، اگر راست می گویند در زره پیغمبر صلی الله علیه وآله چه علامتی است؟ همانا انگشتر سلیمان بن داود نزد من است و طشتی که موسی، قربانی در آن انجام می داد نزد من است، همانا اسمی که نزد پیغمبر صلی الله علیه وآله بود و چون (در جبهه جنگ) آنرا میان مسلمانان و کفار می گذاشت، چوبة تیری از کفّار به مسلمین نمی­رسید، نزد من است و من آنرا می دانم، همانا آنچه را فرشتگان (از اسلحه برای پیغمبران سابق) آورده اند نزد من است و داستان سلاح در خاندان ما، همان داستان تابوت است،(1)

در بنی اسرائیل بر در هر خاندانی که تابوت پیدا می­شد، نشانه اعطاء نبوّت بود و سلاح به هر کس از ما خانواده رسد امامت به او داده می شود، همانا پدرم زره رسول خدا صلی الله علیه وآله را پوشید و دامنش اندکی به زمین می کشید و من آنرا پوشیدم همچنان بود و قائم ما کسی است که چون آن را پوشد به اندازه قامتش باشد ان­شاءالله.(2)

7- مفضّل بن عمر از امام صادق علیه السّلام نقل می­کند که آن حضرت فرمود:

ص: 125


1- تابوت سکینه در این زمینه ؛ کتاب قصه های قرآن به قلم نگارنده داستان حضرت یوشع علیه السّلام را ملاحظه فرمائید.
2- اصول کافی ج1 ص338

سوگند به خدا! ای مفضّل، گوئیا اکنون می بینم او را (حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف) که وارد می شود، در حالی که عمامه ای زردفام بر سر نهاده و کفش مخصوص پیامبر صلی الله علیه وآله را پوشیده و چوبدستی او را در دست گرفته و...(1)

8- امام باقر علیه السّلام فرمود:

مهدی هنگام نماز عشاء ظهور می کند، در حالی که پرچم رسول خدا صلی الله علیه وآله و پیراهن و شمشیر او را با خود دارد و...(2)

9- امام صادق علیه السّلام فرمود:

گویا من قائم را در نجف مشاهده می کنم، که زره پیامبر خدا صلی الله علیه وآله را به تن کرده و زره بر بدن او فشار می آورد، آن را تکان می دهد و زره بر تن او گشاد می­شود...(3)

10- ابوبصیر گوید: خدمت امام صادق علیه السّلام رسیدم و عرض کردم: قربانت!... شیعیان حدیث می کنند که پیغمبر صلی الله علیه وآله بابی از علم آموخت که از آن هزار باب علم گشوده گشت، فرمود:

ای ابا محمّد! پیغمبر صلی الله علیه وآله به علی هزار باب از علم آموخت که از هر باب آن، هزار باب گشوده می شد.

ص: 126


1- بشاره الاسلام ص267
2- ابن حماد ص95
3- بحارالانوار ج52 ص391

عرض کردم: به خدا که علم کامل و حقیقی این است، امام علیه السّلام ساعتی (برای اظهار تفکر) به زمین اشاره کرده و سپس فرمود:

آن علم است، ولی علم کامل نیست.

سپس فرمود:

ای ابامحمّد! همانا جامعه نزد ماست، اما مردم چه می­دانند جامعه چیست؟

عرض کردم: قربانت گردم جامعه چیست؟ فرمود:

طوماریست به طول هفتاد ذراع، پیغمبر صلی الله علیه وآله به املاء زبانی آن حضرت و دستخط علی علیه السّلام، تمام حلال و حرام و همه احتیاجات دینی مردم، حتّی جریمه خراش در آن موجود است.

سپس با دست به بدن زد و فرمود:

به من اجازه می دهی ای ابا محمّد؟

عرض کردم: من از آن شمایم، هرچه خواهی بنما. آنگاه با دست مبارک مرا نشگون گرفت و فرمود:

حتی جریمه این نشگون در جامعه هست.

و حضرت خشمگین به نظر می رسید، من عرض کردم: به خدا که علم کامل این است، فرمود: این علم است، ولی باز هم کامل نیست.

آنگاه ساعتی سکوت نمود، سپس فرمود:

ص: 127

همانا جفر نزد ماست، مردم چه می دانند جفر چیست؟

عرض کردم: جفر چیست؟ فرمود:

مخزنی است از چرم، که علم انبیاء، اوصیاء و علم دانشمندان گذشته بنی اسرائیل در آن است.

عرض کردم: همانا علم کامل این است. فرمود:

ولی علم کامل نیست.

باز ساعتی سکوت کرد، سپس فرمود:

همانا مصحف فاطمه سلام الله علیها نزد ماست، مردم چه می دانند مصحف فاطمه سلام الله علیها چیست؟

عرض کردم مصحف فاطمه سلام الله علیها چیست؟ فرمود:

مصحفی است سه برابر قرآنی که در دست شماست، بخدا حتّی یک حرف قرآن هم در آن نیست.

عرض کردم: به خدا علم کامل این است.

این هم علم است، ولی کامل نیست.

آنگاه ساعتی سکوت کرد...(1)

11- حسین بن ابی العلاء گوید شنیدم امام صادق علیه السّلام می فرمود:

ص: 128


1- همان مدرک ص344 به بعد.

همانا جفر سفید نزد من است.

عرض کردم: در آن چیست؟ فرمود:

زبور داود و تورات موسی و انجیل عیسی و صحف ابراهیم و حلال و حرام و مصحف فاطمه، و معتقد نیستم که در مصحف چیزی از قرآن باشد. در آن است آنچه مردم به

آن احتیاج دارند و ما به کسی احتیاج نداریم، حتی مجازات یک تازیانه و نصف تازیانه و یک چهارم تازیانه و جریمه خراش در آن هست و جفر سرخ هم نزد من است.

عرض کردم: در جفر سرخ چیست؟ فرمود:

اسلحه است و آن تنها برای خونخواهی گشوده می­شود و صاحب شمشیر (امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف) آنرا برای کشتن باز می کند...(1)

12- امام صادق علیه السّلام فرمود:

همانا نزد ما نوشته جاتی است که با وجود آنها نیازی به مردم نداریم (که از آنها چیزی بپرسیم) ولی مردم به ما احتیاج دارند، نزد ما کتابی است به املاء پیغمبر صلی الله علیه وآله و خط علی علیه السّلام، دفتری است که هر حلال و حرامی در آن است...(2)

ص: 129


1- همان مدرک ص347
2- همان مدرک ص349

(29)سؤال: آیا علامت و نشانه ای از انبیاء و پیامبران سلف در حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف وجود دارد یا نه؟

جواب: بله، در روایات متعددی، از نشانه های پیامبران گذشته در آن حضرت سخن به میان آمده است از جمله: (طولانی بودن عمر او مانند حضرت آدم و نوح، مخفی ماندن تولد او و دور بودن وی از مردم مانند تولد حضرت ابراهیم و موسی، اختلاف آرای مردم درباره وی مانند حضرت عیسی، فرج پس از گرفتاری و آزمایش الهی مانند حضرت ایوب، قیام با شمشیر مانند رسول خدا، ناشناس بودن وی در بین مردم مانند حضرت یوسف، جوان بودن آن بزرگوار مانند حضرت یونس علیهم السّلام).(1)

و اکنون چند روایت در این زمینه:

1- امام زین العابدین علیه السّلام فرمود:

قائم ما اهل بیت علیهم السّلام از هفت پیغمبر، سنّت مخصوص ایشان را با خود دارد، سنّتی از آدم و سنّتی از نوح و سنّتی از ابراهیم و سنّتی از موسی و سنّتی از عیسی و سنّتی از ایوب و سنّتی از محمّد علیهم السّلام .

ص: 130


1- برای آگاهی بیشتر در این زمینه رجوع کنید به کتب: اکمال الدین ج1 ص438- ج2 ص10، 20، 265- کافی ج1 ص271- اثبات الهداه ج7 ص157- غیبت نعمانی ص84- بصائر الدرجات ص114- بحارالانوار ج51 ص216-218، 224 و ج5 ص316- منتخب الاثر ص221- قصه های قرآن به قلم نگارنده اختصاص مفید ص207- الملاحم و الفتن ص100

امّا سنّتی که از آدم و نوح دارد طول عمر او است، از ابراهیم پنهانی تولّد و دوری از مردم را به ارث برده است، از موسی خوف و غیبت و از عیسی اختلاف عقیده مردم درباره وی، و از ایوب فرج پس از گرفتاری و از محمّد صلی الله علیه وآله قیام با شمشیر را به ارث برده است.(1)

2- محمّد بن مسلم ثقفی نقل می کند که به حضور ابوجعفر محمّد بن علی باقر علیهم السّلام رسیدم و می خواستم از قائم آل محمّد علیهم السّلام سؤال بکنم، او خود آغاز به سخن کرد و فرمود:

ای محمّد بن مسلم! قائم آل محمّد عجل الله تعالی فرجه الشریف به پنج پیغمبر شباهت دارد که عبارتند از: یونس بن متی و یوسف بن یعقوب، موسی، عیسی و محمّد علیهم السّلام. شباهتی که به یونس بن متی دارد، این است که بعد از کهنسالی در حالی که جوان است، از غیبت ظهور می کند و اما شباهتی که به یوسف دارد، غیبت او از عموم حتّی خواص، پنهان بودن از برداران و مجهول بودن او بر پدرش یعقوب پیامبر شباهت دارد، از لحاظ اینکه با وجود فاصلة نزدیک که بین او و پدر و خاندان و پیروان وجود داشته است، شباهتی که به موسی دارد، خوف دائمی و طول غیبت و مخفی بودن تولد و رنج شیعیان اوست، که پس از وی انواع گرفتاری و توهین خواهند دید، تا هنگامی که خدای

ص: 131


1- مهدی کیست ص105

عزّوجل اجازه ظهور وی را بدهد و او را یاری کند و بر دشمن پیروز گرداند.

امّا شباهتی که به عیسی علیه السّلام دارد، اختلاف عقیده ای است که دربارة این امام پیدا می شود و حتّی گروهی می گویند که اصلاً به دنیا نیامده و گروهی می گویند که کشته شده و به دار آویخته شده است و اما شباهتی که به جدّش محمّد مصطفی صلی الله علیه وآله دارد، برداشتن شمشیر و کشتن دشمنان خدای تعالی و دشمنان پیامبر صلی الله علیه وآله و همه ستمکاران و بت پرستان است و اوست که با شمشیر و ترس به مردم یاری می دهد و...(1)

3- همچنین امام باقر علیه السّلام فرمود:

آن نشانه ای که از محمّد صلی الله علیه وآله دارد، این است که سیره و روش آن حضرت را در پیش می گیرد و آثارش را تبیین می کند، سپس شمشیر بر شانه خود می گذارد و در هشت ماه دشمنان خدا را به قتل می­رساند.(2)

ص: 132


1- مهدی کیست ص108
2- بحارالانوار ج51 ص218

(30)سؤال: آیا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف همسر و فرزندی دارد یا نه؟

(30)سؤال: آیا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف همسر و فرزندی دارد یا نه؟(1)

جواب: در مورد اینکه در غیبت کبری برای حضرت صاحب الامر همسر و فرزندانی هست یا نه؟ دلیل قطعی بر وجود یا عدم وجود آن نداریم، لکن شواهدی هست که وجود همسر و فرزندان را اثبات می نمایند و آن عبارتند از:

1- قواعد کلی: احکام کلی شریعت محمّدی صلی الله علیه وآله ایجاب می­کند که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز مانند دیگر پیشوایان معصوم علیهم السّلام تشکیل خانواده داده، از سنّت جدّ بزرگوارش حضرت محمّد عجل الله تعالی فرجه الشریف پیروری نماید.

مرحوم محدّث نوری رحمه الله می فرماید: چگونه ترک خواهند نمود چنین سنّت عظیمة جدّ بزرگوار خود را، با آن همه ترغیب و تحریص، که در فعل آن، و تهدید و تخویف که در ترک آن شده است، سزاوارترین امّت در اخذ به سنّت پیامبر صلی الله علیه وآله، امام هر عصر است و تاکنون کسی ترک آن را از خصایص آن جناب نشمرده است.(2)

همچنین مرحوم شیخ علی اکبر نهاوندی رحمه الله در این زمینه می فرمایند: بالجمله بعد از اعتقاد به زندگی و غیبت آن بزرگوار، و استحباب تناکح و

ص: 133


1- اقتباس از سیمای آفتاب ص364 به بعد، با اندک تصرّف.
2- نجم الثاقب ص224

تناسل و منع از رهبانیّت و عُزوبت، لابد آن بزرگوار را عیال و اولاد خواهد بود و کثرت آن به سبب طول عمر، چنانکه عادت اقتضا می کند، باعث اختیار بلدی خاص است که خالی از غیر خواص باشد، تا آنکه ذکر آن حضرت، چنانکه مقتضای حکمت غیبت است مستور بماند و اولاد او هم به آسودگی خاطر زندگی کنند، پس گول این شبهات را مخور و انکار وجود بلاد و اولاد آن بزرگوار را افسانه شمر.(1)

در نتیجه: طبق این قواعد کلی، باید آن حضرت دارای همسر و فرزند باشد، همانطور که این دو بزرگوار اشاره فرمودند.

2- روایات: در رابطه با همسر یا همسران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تنها یک روایت است که سرنخی به دست می دهد و آن روایتی است که مرحوم کفعمی در مصباح نقل کرده است، براساس این روایت، همسر حضرت از نسل عبد العُزّی پسر عبدالمطلب می­باشد.(2)

... و در رابطه با اولاد آن حضرت، روایاتی هست که وجود آنها به روشنی اثبات می کند و این روایات ضمناً وجود همسر را نیز اثبات می کنند که عبارتند از:

ص: 134


1- العبقری الحسان ج2 ص134
2- نجم الثاقب ص225

روایت اوّل: سیّد بن طاووس رحمه الله می فرماید: روایتی با سندهای متّصل یافتم که حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را اولاد بسیار هست که در شهرهای کرانه دریا حاکم و والی هستند و در نیکی و بزرگواری، در رأس نیکان روزگار و در قلّه صفات ابرار و اخیار هستند.(1)

روایت دوم: روایت انباری است که مرحوم علاّمه مجلسی رحمه الله آن را در کتابش ذکر کرده است(2) و ما اجمالاً به آن اشاره می کنیم. داستان به این کیفیّت نقل شده که علی بن فتح الله کاشانی می­گوید، محمّد بن علی بن حسین علوی در کتابش از سعید بن احمد نقل کرده که گفت: حمزة بن مسیب در تاریخ هشتم ماه شعبان سال (544) برای من حکایت نمود که عثمان بن عبدالباقی در تاریخ هفتم جمادی الثانی سال (543) برایم حکایت کرد که احمد بن محمّد بن یحیی انباری در تاریخ دهم ماه رمضان سال (543) به من گفت: من به اتفاق چند نفر دیگر در خدمت عون الدین یحیی بن هبیره وزیر، حاضر بودیم، در همان مجلس مرد محترم و ناشناسی نیز حضور داشت، مرد ناشناس اظهار داشت، در یکی از سالها که بوسیله کشتی مسافرت می کردم، اتفاقاً کشتی راه را گم کرد و ما را به جزایر مرموزی برد

ص: 135


1- جمال الاسبوع ص 512
2- بحارالانوار ج53 ص213 به بعد- البته بسیاری از بزرگان از جمله مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانی در الذریعه ج5 ص106 و آیت الله امینی در دادگستر جهان ص 206 در این روایت تردید کرده اند.

که قبلاً از آنها بی خبر بودیم، ناچار از کشتی پیاده شدیم و داخل آن سرزمین گشتیم. (در اینجا احمد بن محمّد داستان شگفت انگیز آن سرزمین و کشور را از قول مرد ناشناس تفصیلاً نقل می کند مبنی بر اینکه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فرزندانی دارد که پنج تن از آنان به نام های طاهر، قاسم، ابراهیم، عبدالرحمن و هاشم که در آن کشورها سلطنت و حکومت می نمایند)

سپس در ذیل داستان می گوید: وزیر بعد از شنیدن آن حکایت، داخل اتاق مخصوص خویش شد و تمام ما را احضار کرده و گفت: تا من زنده هستم، حق ندارید داستان مذکور را برای احدی نقل کنید، ما هم تا وزیر در قید حیات بود، جریان را برای هیچ کس اظهار نکردیم.

روایت سوم: روایت علی بن فاضل مازندرانی است، که بحث جزیره خضراء را مطرح می کند.(1)

روایت چهارم: امام صادق علیه السّلام می فرماید: برای صاحب این امر، دو غیبت است، یکی از آنها به قدری طولانی می شود که برخی از مردم می گویند وفات کرده و برخی می گویند کشته شده و برخی می گویند آمده و رفته، جز تعدادی اندک از شیعیان، بر باور خود استوار نماند و کسی از

ص: 136


1- ما اصل داستان و دلایل صحت یا جعلی بودن آن را در کتاب نشانه­های شگفت آور آخر الزمان بطور مفصل توضیح داده ایم.

اقامتگاه او مطلّع نمی شود، حتی فرزندان او، جایگاه او را نمی دانند به جز کسی که متصدی امور اوست.(1)

روایت پنجم: محمّد بن مشهدی در کتاب مزار از امام صادق علیه السّلام نقل می کند که فرمود: گویا نزول قائم را با اهل و عیالش در مسجد سهله می بینم.(2)

روایت ششم: رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله در آخرین شب زندگی خود قلم و دواتی خواست، وصایای فراوانی املاء کرد و امیرالمؤمنین علیه السّلام نوشت، آنگاه وصایایی هم دربارة فرزندان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بیان فرمود و دستور داد که آن را امامان معصوم علیهم السّلام دست به دست به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف برسانند، او نیز هنگام وفات به پسرش تقدیم نماید.(3)

روایت هفتم: مرحوم شیخ حرّ عاملی رحمه الله در کتاب «الایقاظ من الهجعه» بابی را به بحث از دولت فرزندان مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اختصاص داده است.(4)

روایت هشتم: مرحوم علاّمه مجلسی رحمه الله بابی را به خلفاء و اولاد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اختصاص داده است.(5)

ص: 137


1- بحارالانوار ج52 ص153- غیبت شیخ طوسی ص103
2- نجم الثاقب ص225
3- بحارالانوار ج53 ص148- غیبت شیخ طوسی ص97
4- برای آگاهی بیشتر رک: الایقاظ من الهجعة ص 392-405
5- برای آگاهی بیشتر رک: بحارالانوار ج53 ص145 به بعد.

خوانندگان عزیز:

همانطور که ملاحظه فرمودید روایات بسیاری دلیل بر وجود فرزند برای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند، الاّ یک روایت که منافی و معارض با این روایات است و آن را امام رضا علیه السّلام نقل شده که فرمودند:

هر امامی باید فرزند داشته باشد، به جز حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که فرزند ندارد.(1)

ولی علماء و بزرگان شیعه مانند محدّث نوری،(2) شیخ طوسی،(3) و میرمحمّد میرلوحی معاصر علاّمه مجلسی S،(4)

این تنافی را رفع کردند، بدین بیان که امام زمان علیه السّلام مانند سایر ائمه علیهم السّلام پسر امام ندارد، نه آنکه اصلاً پسر ندارد.

بنابراین، از مجموع احادیث استفاده می شود که برای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرزندان بسیاری هست که همه از اولیاء و صلحاء و شرفا هستند، ولی سمت امامت ندارند، چرا که امام منحصر در دوازده نفر است.(5)

ص: 138


1- غیبت شیخ طوسی ص134- جزیره خضراء افسانه یا واقعیت ص221
2- نجم الثاقب ص226
3- . غیبت شیخ طوسی ص137
4- ریاض المؤمنین.
5- سیمای آفتاب ص367

3- دعاها: علاوه بر دو دلیل قبلی، برخی از دعاهای وارده از طرف معصوم علیه السّلام دلالت دارند بر اینکه برای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اهل و عیال و فرزندانی هست و در این دعاها تعبیر «وُلد، ذریّه، اهل بیت، آل بیت» بکار رفته، که همه اینها وجود همسر و فرزندان را برای آن حضرت اثبات می کنند، در این مورد دعا بسیار است از جمله:

الف) در آخرین فراز از صلواتی که از ناحیه مقدّسه صادر شده چنین می خوانیم: درود بی پایان خود را بر ولیّ امرت و اولیای عهدش و پیشوایان از اولادش نازل فرما و بر عمر و اجلشان بیفزا...(1)

ب) در ضمن دعایی که به هنگام وداع سرداب مقدّس وارد شده، چنین می خوانیم: صلوات و سلام خود را بر ولیّ امرت و اولیای عهدت و پیشوایان از فرزندانش بفرست.(2)

پ) در دعایی که امام رضا علیه السّلام تعلیم فرموده که در عصر غیبت خوانده شود، چنین آمده است: بار خدایا! به او دربارة خودش و اهلش و فرزندانش

ص: 139


1- غیبت شیخ طوسی ص107- بحارالانوار ج52 ص22- مصباح کفعمی ص448- جمال الاسبوع ص 504
2- بحارالانوار ج52 ص228

و امّتش و همة رعیّتش عطا فرما، آنچه را که دیده اش روشن و دلش مسرور گردد...(1)

ت) در فرازی از زیارت مخصوص حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف که روزهای جمعه وارد است چنین می خوانیم: ای مولای من! ای صاحب الزمان که درود خدا بر تو و اهل بیت تو باد، امروز روز جمعه است... صلوات خدا بر تو و بر اهل بیت پاک تو باد.(2)

ص: 140


1- همان مدرک ج95 ص332
2- نجم الثاقب ص224- جمال الاسبوع ص38

فصل چهارم: علائم و نشانه های ظهورحضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

اشاره

ص: 141

ص: 142

ص: 143

ص: 144

31)سؤال: شرائط ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چیست؟ و یا به عبارت دیگر مسلمانان در قبال نهضت آن حضرت چه وظیفه ای دارند و در چه صورتی می توان گفت مسلمین برای قیام جهانی و دشوار آن بزرگوار آمادگی دارند و در انتظار ظهور و تأسیس دولت نیرومند الهیّش روز

31)سؤال: شرائط ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چیست؟ و یا به عبارت دیگر مسلمانان در قبال نهضت آن حضرت چه وظیفه ای دارند و در چه صورتی می توان گفت مسلمین برای قیام جهانی و دشوار آن بزرگوار آمادگی دارند و در انتظار ظهور و تأسیس دولت نیرومند الهیّش روز شماری می کنند؟

جواب: آنچه از احادیث اهل بیت علیهم السّلام استفاده می­شود این که مهمترین وظیفه مسلمانان در زمان غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف این است که:

اولاً؛ در اصلاح نفوس خودشان کوشش و جدیّت کنند، به اخلاق نیک اسلامی آراسته شوند، به وظائف فردی خودشان عمل نمایند و احکام و دستورات قرآن را به کار بندند.

ثانیاً؛ احکام و برنامه های اجتماعی اسلام را استخراج کنند و در بین خودشان بطور کامل اجرا سازند، بواسطة اجرای برنامه های اقتصادی اسلام مشکلات اقتصادی خودشان را حل کنند و با فقر و بیکاری و تمرکز ثروتهای غیر مشروع مبارزه نمایند و با بکار بستن قوانین نورانی اسلام جلوی ظلم و ستم و بیدادگری را حتی المقدور بگیرند، بطور خلاصه احکام و برنامه های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و حقوقی و عبادی اسلام را به طور کامل در بین خودشان اجرا نمایند ونتائج درخشان آنرا عملاً در پیش جهانیان مجسّم سازند.

ص: 145

در تحصیل دانش و صنایع جدیّت نمایند و غفلت و سستی و عقب افتادگی سابق خودشان را جبران کنند، نه تنها خودشان را به کاروان تمدن بشری برسانند، بلکه از هر جهت بر جهانیان تقدم جویند، عملاً به جهانیان بفهمانند که احکام و قوانین نورانی اسلام می تواند مشکلاتشان را حل کند و سعادت دو جهانی آنان را تضمین نماید، با بکار بستن قوانین و برنامه های نورانی اسلام یک دولت نیرومند و مقتدر اسلامی به وجود آورند و به عنوان یک ملّت متمدّن و نیرومند و مستقل اسلامی در صفحة گیتی ظاهر شوند.

نیروی شرق و غرب را مهار کنند و مقام رهبری جهانیان را اشغال نمایند، در تقویّت نیروی دفاعی و تحکیم قوای نظامی و تهیة سلاح های جنگی تا سر حدّ قدرت بکوشند.

ثالثاً؛ طرح ها و برنامه های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی اسلام را استخراج کنند و به سمع جهانیان برسانند، ارزش و مزایای برنامه های خدایی را برای بشریّت به اثبات رسانند، افکار جهانیان را برای پذیرفتن قوانین خدایی آماده سازند، اسباب و مقدّمات حکومت واحد جهانی اسلام و مبارزه با ظلم و بیدادگری را آماده نمایند.

کسانی را که در این راه سعی و کوشش می نمایند و برای پیشبرد هدف مقدّس امام زمان و تهیه اسباب و مقدّمات نهضت و قیام آن بزرگوار جدیّت

ص: 146

می کنند، می توان منتظر فرج خواند و درباره شان گفت خودشان را برای ظهور و قیام مهدی دادگستر آماده می سازند، چنین افراد فداکار و کوشایی را می توان گفت مانند کسانی هستند که در میدان جنگ در خون خویش می غلطند.

اما افرادی که حل مشکلاتشان را از قوانین موضوعه بشری انتظار دارند، قوانین اجتماعی و سیاسی اسلام را به طور کلی نادیده گرفته اند، احکام اسلام را در مساجد و معابد محصور نموده، در بازار و اجتماعشان اثری از اسلام دیده نمی شود، انواع فساد و بیدادگری را مشاهده می کنند و به جز گفتن «خدا فرج امام زمان را نزدیک کند» عکس­العملی نشان نمی دهند: در علوم و صنایع کاسه لیس دیگرانند، اختلافات داخلی و پراکندگی در بینشان حکم فرماست، با اجانب می سازند، ولی با خودشان نمی سازند، دربارة چنین ملّتی نمی توان گفت: منتظر فرج آل محمّد علیهم السّلام و نهضت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشند، چنین افرادی برای تأسیس حکومت جهانی اسلام آمادگی ندارند، گرچه روزی صدها مرتبه بگویند: اَللّهُمَّ عَجِّل فَرَجَهُ الشَّریف.(1)

ص: 147


1- دادگستر جهان ص251 به بعد.

و اینک چند روایت در این زمینه:

1- امام صادق علیه السّلام فرمود:

خودتان را برای ظهور و نهضت قائم ما آماده سازید، و لو به ذخیره کردن یک تیر باشد.(1)

2- عبدالحمید واسطی می گوید به حضرت امام باقر علیه السّلام عرض کردم: ما به انتظاراین امر، از کسب و بازار هم دست کشیدیم؟ فرمود:

ای عبدالحمید! آیا گمان می کنی کسی که جانش را در راه خدا وقف نمود، خدا برایش گشایش قرار نمی­دهد؟ به خدا سوگند! خدا در کارهایش گشایش خواهد داد. خدا رحمت کند بنده ای را که امر ما را زنده بدارد.

عبدالحمید گفت: اگر پیش از قیام قائم مرگ من فرا رسد چه خواهد شد؟ فرمود:

هر یک از شما که بگوید: اگر قائم را درک کنم یاری اش می­نمایم مانند کسی است که در رکاب آن بزرگوار شمشیر می زند، بلکه مانند کسی است که در خدمت آن حضرت به شهادت نائل گردد.(2)

3- ابوبصیر می گوید: روزی امام صادق علیه السّلام به اصحابش فرمود:

ص: 148


1- بحارالانوار ج52 ص366
2- اکمال الدین ج2 ص357

آیا شما را خبر ندهم به چیزی که خدا اعمال بندگانش را جز به آن قبول نمی کند؟

ابوبصیر عرض کرد: بفرمایید. فرمود:

شهادت به یگانگی خدا و پیامبری محمّد صلی الله علیه وآله و اعتراف به دستورات خدا و دوستی با ما و بیزاری از دشمنان و تسلیم در مقابل ائمه علیهم السّلام و پرهیزکاری و جدیّت و آرامش و در انتظار قائم بودن.

سپس فرمود:

برای ما دولتی است که هر وقت خدا بخواهد، تأسیس خواهد شد، هر کس میل دارد که از اصحاب و یاران قائم ما باشد، باید در انتظار فرج باشد، پرهیزکاری را شیوه خاص خویش کند، به اخلاق نیک آراسته گردد و در همان حال در انتظار قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف به سر برد، اگر چنین بود و پیش از قیام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف مرگش فرا رسید، به اجر و ثواب کسانی که قائم را درک می کنند نائل خواهد گشت و...(1)

ص: 149


1- غیبت نعمانی ص106

(32)سؤال: علائم و نشانه های ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف کدامند؟

اشاره

جواب: آنچه از روایات استفاده می شود این است که علامتهای ظهور آن حضرت بر دو قسم است، چنانکه فضل بن یسار از امام باقر علیه السّلام روایت کرده است که فرمود:

نشانه های ظهور دو دسته است، یکی نشانه های غیرحتمی و دیگر نشانه های حتمی...(1)

منظور از نشانه های حتمی، آن است که تحقق و پدیدار شدن آنها بدون هیچ قید و شرطی، قطعی و الزامی خواهد بود، به گونه ای که تا آنها واقع نگردد، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور نخواهد کرد و اگر کسی پیش از واقع شدن این نشانه ها ادّعای ظهور نماید، ادّعای نادرستی کرده است.

و مراد از نشانه های غیرحتمی، اموری هستند که در صورت فراهم بودن شرایط، به عنوان نشانه پدید می آیند.(2)

ص: 150


1- غیبت نعمانی ص429. برای آگاهی تفصیلی به علائم ظهور رجوع کنید به کتب: بحارالانوار ج52 ص181 به بعد و ج53 ص182- روضه کافی ص36 به بعد- اثبات الهداه ج7 ص390 به بعد- کفایه الموحّدین ج2 ص839 به بعد- منتهی الآمال، زندگانی امام زمان ارشاد مفید ص344 به بعد- غیبت نعمانی- غیبت شیخ طوسی- المهدی ص186 به بعد- ترجمه ج13 بحارالانوار ص482
2- چشم به راه مهدی ص 262

الف) علائم حتمیّه

1- خروج سفیانی (که از نوادگان بنی امیّه است).

2- ندای آسمانی (که تمام مردم روی زمین آن را می­شنوند).

3- کشته شدن نفس زکیّه (در بین رکن و مقام، که از دوستان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است).

4- پیدا شدن دستی در آسمان.

5- فرو رفتن لشکر سفیانی در سرزمین بیداء.

6- طلوع خورشید از مغرب.

7- اختلاف بین بنی عبّاس در رابطه با حکومت.

8- خروج یمانی.

9- خروج دجّال.(1)

و اینک چند روایت در این زمینه:

1- فضل بن شاذان از ابی حمزه ثمالی چنین نقل می­کند که به امام باقر علیه السّلام عرض کردم: خروج سفیانی حتمی است؟ فرمودند:

ص: 151


1- رک: ارشاد مفید ج2 ص344- بحارالانوار ج52 ص249- غیبت شیخ طوسی ص267- غیبت نعمانی ص270- اثبات الهداه ص426- عقد الدرر ص49

آری، صیحة آسمانی نیز از علائم حتمی است و طلوع خورشید از مغرب حتمی است و اختلاف بین بنی عبّاس در رابطه با حکومت حتمی است و کشته شدن نفس زکیّه حتمی است و...(1)

2- عبدالله بن سنان از امام صادق علیه السّلام نقل می کند که فرمود:

ندای آسمانی حتمی است، خروج سفیانی حتمی است و کشته شدن نفس زکیّه حتمی است و پیدا شدن دستی در آسمان حتمی است و...(2)

3- حمران بن اعین از امام صادق علیه السّلام نقل می­کند که فرمود:

از علائمی که حتماً پیش از قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف در خارج محقّق شود، خروج سفیانی و فرو رفتن در زمین بیداء و کشته شدن نفس زکیّه و ندای آسمانی است.(3)

4- امام صادق علیه السّلام فرمود:

پیش از ظهور قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف پنج نشانه حتمی است؛ یمانی، سفیانی، صیحة آسمانی، قتل نفس زکیّه و فرو رفتن در بیابان.(4)

5- پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

ص: 152


1- نشانه های ظهور او ص111
2- اثبات الهداه ج7 ص423
3- مکیال المکارم ج2 ص185
4- اکمال الدین ج2 ص650

ده چیز است که پیش از قیامت حتماً به وقوع خواهد پیوست؛ سفیانی، دجّال، دابّه، خروج قائم و...(1)

ب) علائم غیر حتمیّه

براساس روایات وارده آنها بسیارند، بعضی ظاهر شده و بعضی هنوز واقع نشده و ما در اینجا به بعضی از آنها به نحو اجمال اشاره می کنیم:

1- خراب شدن دیوار مسجد کوفه.

2- جاری شدن نهری است از شط فرات در کوچه­های کوفه.

3- آباد شدن شهر کوفه است بعد از خراب شدن آن.

4- آب در آوردن دریای نجف.

5- جاری شدن نهری است از فرات به غرّی، که نجف اشرف باشد.

6- ظاهر شدن ستاره دنباله دار است در نزدیک ستارة جُدیّ.

7- ظاهر شدن قحطی شدید است قبل از ظهور آن حضرت.

8- وقوع زلزله و طاعون شدید است در کثیری از بلاد.

9- قتل پیوح است یعنی قتل بسیار که آرام نمی­گیرد.

10- خراب شدن مسجد بُراثا.

ص: 153


1- غیبت شیخ طوسی ص247- اثبات الهداه ج7 ص405

11- ظاهر شدن سرخی شدید است که در اطراف آسمان پهن می شود که همة آسمان را می گیرد.

12- ظاهر شدن آتشی است در سمت مشرق زمین که تا سه روز یا هفت روز در میان زمین و آسمان افروخته می شود که محل تعجّب و خوف باشد.

13- کثرت قتل و خونریزی است در کوفه از جهت پرچم­های مختلفه.

14- حرکت کردن پرچم های سیاه است از خراسان.

15- خراب شدن بصره.

16- کسوف خورشید در سیزدهم یا چهاردهم ماه رمضان.

17- کسوف خورشید در نیمه ماه رمضان و خسوف ماه در آخر همان ماه رمضان.

18- قیام یمانی و خروج مروانی.

19- آمدن باران شدید در ماه جمادی الثانی و ماه رجب که مثل آن هرگز دیده نشده است.

20- فرا گرفتن ظلمت کفر و فسوق و معاصی است تمام عالم را و...(1)

ص: 154


1- برای آگاهی بیشتر در این زمینه رجوع کنید به کتب: منتهی الآمال ج2 ص497- بحارالانوار ج52 ص275- الملاحم و الفتن ص46- غیبت شیخ طوسی ص268- غیبت نعمانی ص267- مکیال المکارم ج2 ص186 به بعد- الامام المهدی من المهد الی الظهور ص390- ارشاد مفید ص344 به بعد- نشانه های شگفت آور آخرالزمان به قلم نگارنده و...

(33)سؤال: بین علائم و نشانه های حتمی پیش از ظهور و زمان ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چه قدر فاصله است؟

جواب: آنچه از روایات بدست می آید این است که علائم حتمیه و ظهور آن حضرت در کمتر از یکسال اتفاق می­افتد، اکنون به دو روایت در این زمینه اشاره می کنیم:

1- محمّد بن مسلم از امام باقر علیه السّلام روایت می­کند که آن حضرت فرمودند: سفیانی(1) و قائم ما در یک سال قیام می کنند.(2)

2- امام صادق علیه السّلام فرمود:

بین قیام حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف و شهادت نفس زکیّه(3) بیش از پانزده شب نخواهد بود.(4)

ص: 155


1- خروج سفیانی طبق روایات، یکی از علائم حتمیّة پیش از ظهور است.
2- اثبات الهداه ج7 ص426- غیبت نعمانی ص267
3- شهادت نفس زکیّه از علائم حتمیّه پیش از ظهور است.
4- غیبت شیخ طوسی ص271- بحارالانوار ج52 ص341- ارشاد مفید ج2 ص350

(34)سؤال: سفیانی کیست؟

جواب: آنچه از روایات اهل بیت علیهم السّلام استفاده می شوداین است که پیش از قیام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف مردی از نسل ابوسفیان در منطقه شام خروج می کند و بخش گسترده ای از سرزمین های اسلام را به تصرف خویش در می آورد، هم اکنون در این زمینه چند بحث را دنبال می کنیم:

بحث اوّل: آیا سفیانی به معنای فرد خاصی است، یا اینکه این لفظ، کنایه از مظهر انحراف و طغیان علیه حق و حقیقت است و وجود چنین افرادی در هر زمان امکان پذیر می باشد، از بعضی روایات این مطلب کاملاً استفاده می شود.(1)

بنابر اینکه سفیانی فرد خاصی باشد، دربارة نام او در روایات به اختلاف سخن گفته شده، در بعضی از آنها به نام «عثمان بن عنبسه»(2) و در بعضی

ص: 156


1- ده انتقاد و پاسخ ص91
2- باید توجه داشت که فرزندان ابوسفیان پنج نفرند: عُتبه، معاویه، یزید، عنبسه و حنظله. آنچه میان شیعه معروف است، سفیانی از اولاد عنبسه پسر ابوسفیان است و در روایت دیگر که شیخ طوسی آن را نقل کرده، وی از فرزندان عُتبه پسر ابوسفیان است و در جایی دیگر نقل شده که او از فرزندان خالد پسر یزید پسر ابوسفیان است (بحارالانوار ج52 ص205 و 213). البته استاد کورانی نویسنده لبنانی گوید: ممکن است جدّش عنبسه یا عُتبه یا یزید از نسل معاویه پسر ابوسفیان باشد که در این صورت اشکال برطرف می شود (عصر ظهور ص117).

دیگر به نام «عبدالله»(1) و در برخی روایات دیگر تصریح شده که سفیانی چند نفرند.(2)

بحث دوم: درباره سیره سفیانی نیز اختلاف وجود دارد، در اکثر روایات از او به سوء سیره و روش ناپسند یاد شده، ولی در بعضی روایات دیگر از او به فردی یاد شده که دارای حُسن سیره خواهد بود و در آخر، خلافت را به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهد سپرد.(3)

و اینک چند روایت در این زمینه:

1- امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود:

ص: 157


1- مشهور نزد علمای اهل سنت این است که نام وی عبدالله پسر یزید است (ابن حماد ص75).
2- بی تردید سفیانی وعده داده شده که روایات موجود در منابع شیعه و سنّی بر آن دلالت دارد، یک نفر است، اما در برخی از روایات همچون نسخه خطی ابن حماد و غیر آن سخن از دو سفیانی به میان آمده، سفیانی اوّل و دوم و گاهی از بعضی روایات استفاده می شود که آنها سه نفرند، اما آنچه مورد نکوهش قرار گرفته و دست به شرارت و کارهای آنچنانی می زند، همان سفیانی دوم است، زیرا سفیانی اوّل پس از استیلا بر سرزمین شام و جنگ قرقیسیا، در جنگ عراق در برابر سپاه ایرانیان شکست می خورد و در اثر زخمی که بر او وارد می شود در راه بازگشت به شام از بین می رود و سفیانی دوم را جانشین خود قرار می دهد، تا مأموریت مهم او را ادامه دهد. ابن حماد روایت می کند: سفیانی روی می آورد و به جنگ بنی هاشم و هرکس از یاران پرچم های سه گانه و غیر آنان که با او به ستیز می پردازد و بر همة آنان چیره می شود، آنگاه روانه کوفه می شود و بنی هاشم به سوی عراق مهاجرت می کنند، سپس سفیانی در بازگشت از کوفه در نزدیکی شام به هلاکت می رسد و مرد دیگری از فرزندان ابوسفیان را جانشین خود می سازد که غلبه با اوست و بر مردم چیره می شود... و سفیانی مورد نظر همین است (عصر ظهور ص123).
3- ده انتقاد و پاسخ ص91. درباره حسن سیره و اینکه خلافت را به آن حضرت واگذار می کند، در بحث سوم به آن می­پردازیم.

فرزند هند جگرخوار از وادی یابس خروج می­کند، او مردی است چهارشانه و بدقیافه، دارای سری بزرگ، بر صورت او اثر آبله پیداست، وقتی او را می بینی، پنداری که یک چشم دارد، نامش عثمان و پدرش عنبسه است، او از فرزندان ابوسفیان است، وارد سرزمین قرار و معین می­شود و بر بالای منبر آنجا قرار می گیرد.(1)

2- امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود:

ای معاویه! مردی از فرزندان تو، بدخوی و ملعون و سبک مغز و ستمکار و واژگون دل و سختگیر و عصبانی است، خداوند رحمت و مهر را از قلب او برده است، دائی­های او همچون سگ خون آشام اند، گوئیا من هم اینک او را می­بینم، اگر می خواستم او را نام می بردم و توصیف می­کردم که او پسری چند ساله است، لشکری به سوی مدینه گسیل می دارد، آنها وارد مدینه می شوند و بیش از اندازه دست به کشتار و فحشاء می زنند، در این حال مردی پاک و پرهیزکار از آنها فرارمی کند، کسی که زمین را از عدل و داد سرشار خواهد ساخت، همانگونه که از ظلم و ستم لبریز شده است و من نام او را می دانم و می دانم که در آن روز، چند سال دارد و نشانه اش چیست.(2)

ص: 158


1- بحارالانوار ج52 ص205
2- نسخه ابن حماد ص75

3- امام باقر علیه السّلام فرمود:

اگر سفیانی را مشاهده کنی، در واقع پلیدترین مردم را دیده ای، وی دارای رنگی بور و سرخ و کبود است، هرگز سر به بندگی خدا فرو نیاورده...(1)

4- امام باقر علیه السّلام فرمود:

گویا من سفیانی را می بینم که در زمینهای سرسبز شما در کوفه اقامت گزیده و منادی او ندا می دهد، هر کس سر یک تن از شیعیان علی را بیاورد، هزار درهم پاداش اوست...(2)

بحث سوم: در اینکه می گویند سفیانی تسلیم امر آن حضرت شده و با وی بیعت می کند آیا صحت دارد یا نه؟

طبق برخی روایات، لشکر سفیانی وقتی به عزم نبرد با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به طرف

مکه معظّمه حرکت می کنند همین که به سرزمین بیداء(3) رسیدند، خداوند جبرئیل علیه السّلام را می فرستد و به او می فرماید: برو نابودشان کن، پس با پای خود به زمین می کوبد و خداوند همه آنان را در کام زمین فرو می برد و جز دو نفر از اهل جُهَیْنَه،(4) کسی از آنها زنده نمی ماند.(5) یک

ص: 159


1- بحارالانوار ج52 ص354
2- همان مدرک ص190
3- نزدیکی مکه
4- بنام های نذیر و بشیر (بحارالانوار ج53 ص10).
5- روزگار رهائی ص467

نفر از آنها به نام نذیر که جان سالم بدر برده به دمشق، آمده و خبر نابودی لشکر را به سفیانی می رساند، آنگاه اهل دمشق سفیانی را مجبور به بیعت با آن حضرت کرده و می­گویند باید به اطاعت او درآی وگرنه تو را می کشیم، وی محضر امام می رسد و با وی بیعت می کند، هنگام برگشت در میان قبیله اش او را پشیمان می کنند، سرانجام بیعت خود را پس می گیرد و با حضرت وارد جنگ می شود تا اینکه شکست می خورد.

و اینک چند روایت در این زمینه:

1- امام صادق علیه السّلام فرمود:

آنگاه در این موقع که حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف در مسجدالحرام و در کنار کعبه تشریف فرما هستند، مردی که صورتش به عقب برگشته است وارد می­شود و در حضور حضرتش می ایستد و عرض می کند: من بشیر هستم و یکی از ملائکه به من امر فرموده است که خدمت شما شرفیاب شوم و به هلاکت لشکریان سفیانی شما را بشارت دهم، آری همة آنها در سرزمین بیداء در زمین فرو رفتند، امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف می فرماید: جریان خودت و برادرت را بیان کن. عرض می کند: من و برادرم در لشکر سفیانی بودیم، که شهرها را از دمشق تا زوارء (بغداد) ویران کردیم و نیز شهر کوفه را، آنگاه به مدینه آمدیم و این شهر را نیز در هم کوبیدیم و منبر مسجد نبوّی را خُرد کردیم و

ص: 160

مرکبهای سواری خود را در روضة نبوّی بستیم و آنها آنجا را آلوده کردند، سپس از مدینه با سپاهی مجهّز که بیش از سیصد هزار نفر جمعیّت بود، به قصد خراب کردن خانة خدا یعنی کعبه حرکت کردیم و نیز کشتار مردم مکّه در برنامه کار ما بود، چون به سرزمین بیداء رسیدیم، لَختی در آنجا توقف

کردیم، ناگاه صدایی بلند شد که گفت: ای سرزمین بیداء! ستمگران را در کام خود فرو بر، و آنها را هلاک کن! دراین حال ، زمین شکافته شد و تمام جمعیت را در کام خویش فرو برد ، به خدا سوگند! جز من و برادرم کس دیگری نماند، نه تنها همه افراد نابود شدند، بلکه افسار مرکبی هم نماند، در این موقع فرشته ای نمایان شد و به صورت من و برادرم آنچنان کوبید که صورت ما این گونه که ملاحظه می­فرمایید به عقب برگشت و به برادرم دستور داد و فرمود: ای نذیر! برو و خبر هلاکت لشکریان و نیز خبر ظهور مهدی آل محمّد علیهم السّلام را به سفیانی که در دمشق است برسان و به او بگو خداوند در سرزمین بیداء تمام سپاهیانت را نابود کرد و آنان در دل زمین فرو رفتند و نیز به من فرمود: ای بشیر! برو به مکّه معظّمه و خودت را به حضور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف برسان و عرض کن بشارت باد! شما را که خداوند لشکر سفیانی را از بین برد (در سرزمین بیداء به زمین فرو رفتند) و در خدمت آن حضرت توبه کن، که او توبه ات را می پذیرد، آنگاه حضرت

ص: 161

قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف دست مبارکش را به صورت او می کشد و به حالت اوّل برمی­گردد، وی با آن حضرت بیعت می کند و همراه ایشان خواهد بود.(1)

2- امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود:

وقتی سفیانی لشکری به سوی مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می فرستد، در بیابان بیداء به هلاکت می­رسند و این خبر به اهل شام می رسد، آنها به خلیفه خود(2) می گویند مهدی ظهور نموده است، با او بیعت کن و به اطاعت وی درآی وگرنه تو را می کشیم، او عده ای را جهت بیعت نزد آن حضرت می فرستد... و مهدی از سوی دیگر حرکت می­کند تا در بیت­المقدّس فرود آید.(3)

بحث چهارم: مکان خروج سفیانی کجاست؟

(در مکان خروج او نیز در روایات اختلاف است، در بعضی از روایات «وادی یابس»(4) در فلسطین و بعضی دیگر «اردن» و در بعضی دیگر «یمن»

ص: 162


1- بحارالانوار ج53 ص10- به همین مضمون در غیبت نعمانی ص208 از امام باقر علیه السّلام نقل شده است.
2- طبق روایاتی که در بحارالانوار ج52 ص252 نقل شده است، «مردم شام از او اطاعت می کنند، به جز دسته ایی از پویندگان حق که خداوند آنها را از شرّ خروجِ همراه وی حفظ می کند». و کلمه خلیفه شاید اشاره به این است که اهل شام او را خلیفه خود می دانند، بخاطر سلطة فراگیر او در منطقه.
3- عصر ظهور ص154
4- بحارالانوار ج52 ص205- وادی یابس یعنی بیابان بی آب و علف و درّه خشک که بین مکه و شام است.

ذکر شده و در بعضی دیگر «خراسان» و در بعضی از روایات مکانهای دیگری بیان شده است.(1) و اینک چند روایت در این زمینه:

1- پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

مردی از شام به نام سفیانی خروج می کند...(2)

2- امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود:

فرزند هند جگرخوار از وادی یابس (درّه خشک- بیابان بی آب و علف) خروج می کند.(3)

3- پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

من شما را از هفت فتنه می ترسانم، که بعد از من در دنیای اسلام به وجود می آید... فتنة هفتم از شام بر می خیزد، که همانا قیام سفیانی است.(4)

4- پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

مردی که به او سفیانی گفته می شود در عمق دمشق خروج می کند، همة آنان که از او متابعت می کنند، در قبیله کلب هستند...(5)

بحث پنجم: سفیانی به چه جاهایی حمله می کند؟

ص: 163


1- ده انتقاد و پاسخ ص91
2- . نشانه­های ظهور او ص209
3- بحارالانوار ج52 ص205
4- الملاحم و الفتن ص21
5- مستدرک حاکم ج4 ص520

آنچه از روایات بدست می آید او به بسیاری از شهرها، از دمشق تا بغداد، کوفه، مدینه و مکه هجوم می برد و دست به کشتارهای وسیعی می زند.

و اینک چند روایت در این زمینه:

1- امام صادق علیه السّلام فرمود:

... وی (سفیانی) شش ماه کارزار می­کند، همین که بر پنج شهر دست یافت...(1)

2- پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

... در این موقع، سفیانی قیام می کند، در حالی که سیصد و شصت هزار در اختیار او هست، می آید تا به شهر شام می رسد و در بین راه تمام شهرها با او بیعت می کنند از جمله سی هزار تن از طایفة کلب با او بیعت می­نمایند، پس سفیانی لشکری به عراق می فرستد و در زوراء (بغداد)صد هزار تن از جمعیّت آن شهر را می­کشد، آنگاه از آنجا به سمت کوفه می رود و کوفه را خراب می کند... لشکر دیگری از جانب سفیانی به سمت مدینه حرکت می کند و سه روز آنجا را مورد تعدّی و تجاوز قرار می دهند، آنگاه به سمت مکه حرکت می کنند، تا اینکه به سرزمین بیداء (در نزدیکی مکّه) می رسند، جبرئیل علیه السّلام از طرف خداوند مأموریت پیدا می کنند و با اشاره به زمین،

ص: 164


1- بحارالانوار ج53 ص10

تمام این جمعیّت را فرو می برد، مگر دو نفر که خودشان را به سفیانی می رسانند و او را از هلاکت لشکریانش آگاه می سازند...(1)

3- امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود:

در این موقع سفیانی قصد حمله به خراسان دارد و مردم خراسان در طلب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به حرکت در می آیند و با سیّد هاشمی ملاقات می کنند، در حالی که پرچمهای سیاه در اهتزاز است، پیشاپیش سپاه، شعیب بن صالح قرار گرفته و در جایی به نام اصطخر، نبرد شدیدی در می گیرد، که لشکریان سفیانی از بین می روند...(2)

4- امام باقر علیه السّلام فرمود:

سپس سفیانی با ابقع روبرو می شود و با یکدیگر کارزار می کنند، سفیانی او و همراهانش و أصهب را به قتل می رساند، آنگاه هیچ تصمیمی جز حملة به عراق ندارد، سپاه خود را به قرقیسیا(3) رسانده و در آنجا وارد نبرد می شود، در

ص: 165


1- بحارالانوار ج52 ص248- و آن پنج شهر عبارتند از: دمشق، اردن، حمص، حلب، و قِنَّسرین. (عصر ظهور ص124).
2- اصطخر شهری قدیمی در جنوب ایران در منطقه اهواز است که در صدر اسلام آباد بوده است و آثار آن، نزدیک شهر نفت خیز مسجد سلیمان هنوز دیده می شود (عصر ظهور ص150 و 214- نشانه­های ظهور او ص 212).
3- قرقیسیا، شهر کوچکی است در نزدیکی مدخل نهر خابور در رود فرات و امروز خرابه های آن نزدیک شهر «دیرزورِ» سوریه قرار دارد و نزدیک مرزهای سوریه- عراق است و به مرزهای ترکیه- سوریه نیز نسبتاً نزدیک است (عصر ظهور ص 130).

این درگیری صد هزار نفر ستمگر کشته می شود... و سفیانی لشکری به تعداد هفتاد هزار نفر را به سوی کوفه گسیل می دارد.(1)

بحث ششم: مدّت فرمانروائی و خروج سفیانی از آغاز تا انجام چقدر طول می کشد؟

1- امام صادق علیه السّلام فرمود:

سفیانی از نشانه های حتمی ظهور است و خروج او از آغاز تا انجام پانزده ماه به طول می انجامد، وی شش ماه کارزار می کند، همین که بر پنج شهر(2) دست یافت، نُه ماه فرمانروایی می کند، بی آنکه روزی بر آن افزوده شود.(3)

3- امام باقر علیه السّلام فرمود:

... و این فتنه، نُه ماه به مدت بارداری زن طول می کشد و به خواست خدا بیش از آن نخواهد شد.(4)

3- امام صادق علیه السّلام فرمود:

از نشانه های حتمی ظهور خروج سفیانی در ماه رجب است.(5)

ص: 166


1- بحارالانوار ج52 ص237
2- پنج شهر یعنی شهرهای شام: دمشق، اردن، حمص، حلب و قِنَّسرین (عصر ظهور ص124).
3- بحارالانوار ج52 ص248- اثبات الهداه ج7 ص430
4- همان مدرک ص141- تاریخ غیبت کبری ص648
5- همان مدرک ص249

بنابراین همانطور که قبلاً گفتیم ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در شب دهم یا روز دهم ماه محرم می باشد و طبق این روایت که خروج سفیانی در ماه رجب است. خروج وی شش ماه قبل از ظهور آن حضرت خواهد بود.

بحث هفتم: عاقبت کار سفیانی به کجا ختم می شود؟

آنچه از روایات بدست می آید، این است که سرانجام سفیانی بدست یکی از سپاهیان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دستگیر می شود و وی را در کنار دریاچة طبریه (در شمال فلسطین) و یا در ناحیة ورودی قدس به قتل می رسانند، و این گونه به زندگی جنایت بار طاغوتی که در مدت پانزده ماه، دست به جنایاتی زده که دیگران در سالهای طولانی نمی توانند مرتکب آن شوند، پایان می دهند.

و اینک دو روایت در این زمینه:

1- امیرالمؤمنین علیه السّلام می فرماید:

خداوند بر سفیانی غضب می کند و بندگان خدا نیز به سبب خشم الهی بر او خشمگین می شوند، پرندگان با بالهای خود و کوهها با صخره ها و فرشتگان با صداهایشان بر آنها صدمه و آسیب می رسانند و ساعتی نمی­گذرد که خداوند تمام یاران سفیانی را هلاک می سازد و جز او (سفیانی) کسی از

ص: 167

دشمنان، در زمین باقی نمی ماند و امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف وی را دستگیر نموده و در زیر درختی که شاخه هایش بر دریاچة طبریه اشراف دارد به قتل می رساند.(1)

2- و در روایتی دیگر آمده است که:

یکی از فرماندهان سپاه مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بنام صیاح خود را به سفیانی رسانده، او را دستگیر می کند و هنگام نماز عشاء او را نزد مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می آورد، حضرت دربارۀ او با یاران خود به مشورت می پردازد و آنان قتل او را به مصلحت می دانند، آنگاه او را زیر سایۀ درختی که شاخه هایش آویخته است، مانند گوسفندی سر می برند.(2)

(35)سؤال: کیفیّت صیحه و ندای آسمانی پیش از ظهور را بیان نمائید؟

جواب: منظور از صیحه، ندایی آسمانی است که نام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را می برد و همه ساکنان زمین آن را با زبان خودشان عربی، فارسی و...- می شنوند. و اینک چند روایت در این زمینه:(3)

1- فضل بن شاذان از ابی حمزه ثمالی نقل می کند به امام باقر علیه السّلام عرض کردم : ... ندای آسمانی چگونه است؟ فرمودند:

ص: 168


1- عصر ظهور ص 337- الملاحم و الفتن ص123
2- الزام الناصب ج2 ص104
3- رک: نشانه های ظهور او ص111 و 125- مکیال المکارم ج2 ص186- غیبت نعمانی ص274، غیبت شیخ طوسی ص274- معجم احادیث الامام المهدی ج3 ص253- ارشاد مفید ج2 ص348

اوّل صبح منادی از آسمان ندا می کند که حق با علی علیه السّلام و شیعیان اوست، آخر وقت همان روز منادی فریاد می زند که حق با عثمان و پیروان اوست. از شنیدن صدای دوم، اهل باطل در شک می افتند.

2- امام باقر علیه السّلام فرمود:

... صیحۀ آسمانی حتماً در ماه رمضان است، زیرا ماه رمضان ماه خداست و این صیحه هم، صدای جبرئیل علیه السّلام است که از طرف خداوند برای این مردم فرستاده می شود، منادی از آسمان، حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف را به اسم صدا می کند، پس هر کسی که در مشرق و مغرب زمین است، این صدا را می شنود و به جهت ترسناک بودن این صدا، آن که در خواب است، بیدار می شود و هر که ایستاده است می نشیند و آن کسی که نشسته است بر می خیزد و سر پا می ایستد، خدا رحمت کند کسی که آن صدا را بشنود و عبرت بگیرد و عملاً این صدا را جواب بگوید، برای اینکه این صدا، صدای جبرئیل علیه السّلام است.

امام علیه السّلام فرمود:

صدای آسمانی در شب بیست و سوم ماه رمضان خواهد بود، برای شما تردیدی پیدا نشود، بشنوید و اطاعت کنید و در آخر روز ابلیس ملعون فریاد می زند: ای مردم! آگاه باشید، که فلانی مظلوم کشته شده است، برای اینکه

ص: 169

مردم در شک بیفتند و گرفتار امتحان بشوند، چه بسا اشخاصی که در آن روز به خاطر شنیدن این صدا سرگردان و در آتش غضب خداوند سرنگون خواهند شد، پس وقتی که در ماه رمضان صدا را شنیدید (اینکه قائم آل محمّد آمد) در آن شک نکنید و بدانید آن، صدای جبرئیل است و علامت حقانیّت آن صدا این است که حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف را به نام پدرش ذکر می کند، این صدا چنان فراگیر است که حتی دختران پرده نشین نیز آن را می­شنوند و پدر و برادر خود را ترغیب می کنند که از منزل بیرون بروید (و امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را یاری کنید)...

3- زراره می گوید به امام صادق علیه السّلام عرض کردم: آیا این صدا را افراد خاصّی می شنوند یا همگانی است؟ فرمود:

این صدا عمومی است، و هر کسی به زبان خودش آن را می شنود...(1)

ص: 170


1- منتخب الاثر ص450

(36)سؤال: نفس زکیّه، سیّد حسنی، سیّد خراسانی و شُعیب بن صالح، یمانی، دجّال، جعفر کذّاب، شیصبانی، و عوف سَلَمی چه کسانی هستند؟

جواب:

الف) نفس زکیّه

آنچه از روایات بر می آید این است که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در بیست و چهارم یا بیست و سوم ذی الحجّه یعنی پانزده شب، پیش از ظهور، جوانی از یاران و خویشان خود را جهت ایراد بیانیۀ خود به سوی اهل مکه اعزام می دارد، اما طولی نمی کشد، بعد از نماز در حالی که پیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و یا فرازهایی از آن را برای مردم می خواند، دشمنان به او حمله ور شده و به طرز وحشیانه ای وی را در داخل مسجدالحرام بین رکن و مقام به قتل می رسانند و این شهادت فجیع در آسمان و زمین اثر می گذارد.

خبرهای مربوط به شهادت این جوان نیک سرشت در مکّه، در منابع شیعه و سنّی بطور متعدّد و در منابع شیعه بیشتر است، که نام او را غلام (نوجوان) و نفس زکیّه نامیده است و برخی روایات نام وی را محمّد بن حسن ذکر کرده است.(1)

ص: 171


1- از امام باقر علیه السّلام روایت شده: نوجوانی از آل محمّد علیهم السّلام به نام محمّد بن حسن که معروف به نفس زکیّه است بین رکن و مقام در مسجد الحرام کشته می شود (بحارالانوار ج52 ص192- اثبات الهداه ج7 ص392).

1- از امیرمؤمنان! علی علیه السّلام روایت شده است که فرمود:

آیا نمی خواهید شما را خبر دهم از آخرین فرمانروای حکومت خاندان فلان؟

عرض کردیم: آری ای امیرمؤمنان! فرمود:

کشته شدن نفس بی­گناه در سرزمین حرم به دست گروهی از قریش، سوگند به خدائی که می­شکافد و جان­ها را می آفریند، بعد از این واقعه به جز پانزده شب، حکومتی برای آنان باقی نمی ماند.

پرسیدم: آیا پیش از این حادثه یا بعد از آن اتفاقی رخ می دهد؟ فرمود:

در ماه رمضان صیحۀ آسمانی که شخص بیدار را به وحشت و ترس می افکند و خوابیده را بیدار می سازد و دختران را از پشت پرده بیرون می آورد.(1)

2- در روایتی دیگر ابوبصیر از امام صادق علیه السّلام نقل کرده است که فرمود:

قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف به یاران خود می فرماید، ای دوستان من، اهل مکّه مرا نمی خواهند، ولی من برای اتمام حجّت، نماینده خود را به سوی آنان می­فرستم، تا آنگونه که شایستۀ من است بر آنها حجّت را تمام کند...

ص: 172


1- بحارالانوار ج52 ص234

از این رو یکی از یاران خود را فرا خوانده و به او می گوید به مکّه برو و این پیام را به مردم آن سامان برسان و بگو، ای مردم مکّه! من پیام آور فلانی به سوی شما هستم، که چنین می گوید:

ما خاندان رحمت و کانون رسالت و خلافت الهی و از سلالۀ محمّد صلی الله علیه وآله و از تبار انبیاء می­باشیم و از آن زمان که پیامبر ما به ملکوت اعلا پیوست تاامروز در حق ما ظلم شد و بر ما ستم ها رفت و حقوق مسلّم ما پایمال گردید، اینک ما از شما یاری می خواهیم و شما ما را یاری نمائید.

وقتی آن جوان این سخنان را ابلاغ می کند، بر او هجوم می آورند و او را بین رکن و مقام به شهادت می رسانند، او همان «نفس زکیّه» است، چون این خبر به اطّلاع امام می رسد، به یاران خود می فرماید: نگفتم به شما که اهل مکّه ما را نمی خواهند؟ یاران، حضرت را رها نمی­کنند، تا آنکه قیام می نماید و از کوه طوی(1) با سیصد و سیزده نفر به تعداد رزمندگان جنگ بدر، فرود می آید تا آنکه وارد مسجدالحرام شده و در مقام ابراهیم، چهار رکعت نماز می گذارد و آنگاه به حجرالاسود تکیه می دهد و پس از حمد و ستایش خدا و ذکر نام و یاد پیامبر صلی الله علیه وآله، لب به سخن می گشاید به گونه ای که کسی از مردم چنین سخن نگفته باشد.(2)

ص: 173


1- نام یکی از کوههای مکه و راههای ورود به آن است.
2- عصر ظهور ص312

3- پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خروج نمی کند مگر آنکه نفس زکیّه کشته شود و چون به شهادت رسید، اهل آسمان و زمین بر قاتلان او غضبناک شوند، آنگاه مردم نزد مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف درآیند و چونان عروسی که شب عروسی به خانه شوهر می برند گرداگرد او جمع شوند.(1)

البتّه در پاره ای از روایات آمده است که نوجوانی به نام نفس زکیّه در شهر مدینه به قتل می رسد، ولی باید توجه داشت که او آن نفس زکیّه ای که اندکی قبل از ظهور در شهر مکه کشته می شود نیست.

در این زمینه امام صادق علیه السّلام می فرماید: ای زراره! ناگزیر، در مدینه نوجوانی کشته می شود.

پرسیدم، فدایت شوم، مگر لشکر سفیانی او را به قتل نمی رسانند؟ فرمود:

نه، بلکه لشکریان خاندان فلانی وی را می کشند، نیروهای یاد شده در حالی که مردم نمی دانند برای چه آمده اند، وارد مدینه می شوند، آنگاه آن جوان را دستگیر نموده و به قتل می رسانند، وقتی آنان، آن جوان را از روی ستم و ظلم می کُشند، خداوند آنان را مهلت نمی دهد، پس در این هنگام چشم به راه فرج باشید.(2)

ص: 174


1- عصر ظهور ص313 به نقل از یوم الخلاص.
2- بحارالانوار ج52 ص147
ب) سیّد حَسَنی

آنچه از روایات بدست می آید؛ یکی از علائم ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خروج سیّد حَسَنی با یارانش برای یاری آن حضرت است. که از سرزمین دیلم (از بلاد گیلان) و قزوین قیام می نماید و با صدای بلند فریاد می کند که به فریاد آل محمّد صلی الله علیه وآله برسید که از شما یاری می طلبد، او دعوی باطل ندارد و ادعای مهدویّت یا نیابت امام زمان بودن را ندارد و مردم را به نفس خود دعوت نمی کند و از شیعیان مخلص ائمه و تابع دین حق است و در بین مردم مطاع و بزرگ و رئیس است و در گفتار و کردار، موافق با شریعت حقّه خاتم الانبیاء محمّد صلی الله علیه وآله است، در زمان او کفر و ظلم عالم را فرا گرفته و مردم از دست ستمگران و فاسقان در اذیّت و آزار به سر می برند، در چنین شرایطی سیّد حسنی

برای نصرت دین استغاثه می کند، پس مردم او را اجابت نمایند، خصوصاً گنج های طالقان که از طلا و نقره نباشند، بلکه مردان شجاع و قوی دل و مسلّح و مکمّل که بر سواری ها سوارند، در اطراف او جمع شوند و جمعیّت او روز به روز زیاد می شود، او مانند سلطان عادل در میان شان حکم و رفتار نماید و به تدریج بر اهل ظلم و طغیان غالب آید و از دیلم تا کوفه را از لوث وجود ستمگران و کافران پاک نماید و در بین راه خود در شهر قم توقف چهل روزه دارد و جنگ

ص: 175

سختی بینشان در می گیرد و کثیری از مردم قم کشته می شوند و سرانجام سیّد حسنی بر آنها غالب می شود، چون با اصحاب خود وارد کوفه شود و آن منطقه را تحت حکومت و سیطرۀ خود در آورد، به او خبر دهند که حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور کرده و از مدینه به کوفه تشریف آورده است، پس سیّد حسنی با اصحاب خود به محضر آن حضرت مشرّف می شوند و از آن حضرت مطالبۀ دلایل امامت و مواریث انبیاء را می نماید.

امام صادق علیه السّلام می فرماید:

به خدا سوگند! که آن جوان، آن حضرت را می شناسد و می داند که او بر حق است، لکن مقصودش این است که حقیقت را بر مردم و اصحاب ظاهر کند، پس آن حضرت دلایل امامت و مواریث انبیاء(1) را برای او ظاهر نماید و معجزاتی از او صادر شود، در آن هنگام، سیّد حسنی و اصحابش با آن حضرت بیعت خواهند کرد، مگر عدّه ای از طرفداران او که زیدی مذهب هستند، که همۀ دلایل و معجزات را حمل بر سحر نمایند، امام آنها را نصیحت می کند و تا سه روز مهلت می­دهد، چون موعظه در آنها اثر نمی کند، امر می­فرماید که همۀ آنها را گردن بزنند، حالِ آنان شبیه حالِ خوارج نهروان است که قبلاً در صفین جزء لشکر علی بن ابی طالب بودند و سپس

ص: 176


1- در سؤال 28 به طور مفصل ذکر شده است.

مخالفت کردند، در پایان سیّد حسنی به طرف مکّه می رود و مردم مکّه او را می کشند و سرش را به شام می فرستند...(1)

ج) سیّد خراسانی و شُعیب بن صالح

ج) سیّد خراسانی و شُعیب بن صالح(2)

آنچه از روایات استفاده می شود این است که این دو شخصیّت از یاران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بوده و مقارن ظهور آن حضرت از ایران ظاهر می­شوند و در نهضت ظهورش شرکت می جویند، بطور خلاصه نقش آن دو، چنانکه از منابع حدیث اهل سنّت و برخی از روایات شیعه روشن می شود این است که در آن زمان، ایرانیان درگیر جنگی نابرابر با دشمنان خویش اند و در اثر طولانی شدن آن جنگ، سیّد خراسانی را به عنوان سرپرستی امورشان انتخاب می نمایند، گرچه وی به این امر چندان رغبتی نشان نمی دهد، اما با اصرارِ زیادِ آنان، می پذیرد و زمانی که رهبری ایرانیان را پذیرفت، با ایجاد وحدت کلمه در صفوف نیروهای مسلّح ایرانی، سردار رشید خود شعیب بن صالح را به فرماندهی کل نیروهای مسلّح، تعیین می کند. وی همزمان با خروج سفیانی و یمانی ظاهر می شود و نیروهای خود را به سوی عراق اعزام

ص: 177


1- برای آگاهی بیشتر در این زمینه رجوع کنید به کتب: سیمای آفتاب ص388- منتهی الآمال ج2 ص337- مهدی موعود ص1163- بحارالانوار ج52 ص301 و ج53 ص15- جهان در آینده ص146 به بعد.
2- عصر ظهور ص266 به بعد.

می دارد که سپاهیان سفیانی را شکست می دهند و نیروهای مستقر در شامِ خود را پیش رانده و در همان زمان از دو جناح عراق و شام، آماده پیشروی بزرگ به سوی فلسطین و قدس می شوند و...

حال چند سؤال در اینجا مطرح می شود:

سؤال اوّل - آیا مراد از خراسانی در این روایات فرد معیّن و مشخصی است و یا اینکه تعبیر از رهبر ایران است که در زمان ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف وجود خواهد داشت؟

روایات منابع اهل سنّت به روشنی دلالت دارند بر اینکه آن شخصیّت از ذریّه امام مجتبی و یا امام حسین علیهماالسّلام است و از او به عنوان هاشمی خراسانی یاد شده(1) و صفات جسمی وی را که دارای صورتی نورانی و خال بر گونه راست و یا دست راست دارد، بیان کرده است.

سؤال دوم- آیا امکان دارد نام خراسانی و شعیب، دو نام سمبلیک و غیر حقیقی باشند؟

نسبت به خراسانی، روایات نام او را ذکر نکردند، بنابراین دلیلی ندارد که رمز باشد، بلی ممکن است بگوئیم نسبت ایشان به خراسان به این معنی نیست که حتماً اهل استان خراسان فعلی باشند، چون در صدر اسلام، نسبت

ص: 178


1- البته برخی از روایات شیعی تعبیر به خراسانی تنها نموده، نه هاشمی خراسانی.

دادن خراسان به مشرق زمین اطلاق می شده است که شامل ایران و سایر مناطق اسلامی متصل به آن که امروز تحت اشغال جمهوری های تازه استقلال یافته شوروی سابق است می شود، بنابراین شخص خراسانی اهل هر منطقه ای که از این محدوده باشد، نسبت او به خراسان صحیح است.

و اما نسبت به شُعیب بن صالح باید گفت که روایات ویژگی های او را ذکر نموده است که جوانی است گندم گونه و لاغر، دارای محاسنی کم پشت، صاحب بصیرت و یقین و اراده ای خلل ناپذیر و از جنگاوران بنام و ممتاز می باشد، او مردی است شکست ناپذیر، اگر کوه در مقابلش بایستد، آن را منهدم کرده و عبور می کند...

البته احتمال دارد که به جهت حفظ و ایمنی، نام او مستعار باشد، تا وعده الهی محقّق شود، برخی از روایات وی رااهل سمرقند(1) می داند، اما بیشتر روایات می گوید او اهل ری می باشد و با قبیله بنی تمیم نسبتی دارد و یا اینکه از یکی از بخش های بنی تمیم بنام «محروم» باشند و یا اینکه وی غلامی از بنی تمیم است.

به هر حال اگر این مطلب صحیح باشد، احتمال دارد وی در اصل اهل جنوب ایران باشد، زیرا آنجا هنوز عشایری از قبیله های بنی تمیم وجود

ص: 179


1- بحارالانوار ج52 ص213 به نقل از غیبت شیخ طوسی.

دارد، و یا اینکه از قبایل بنی تمیم که در صدر اسلام در استان خراسان ساکن شده اند باشند، که امروزه بیشتر آنان در مردم ایران هضم شده و فقط چند روستای کوچک نزدیک مشهد از آنان باقی است که با زبان عربی هم صحبت می کنند و یا اینکه رابطه خویشاوندی با آنان دارد.

سؤال سوم - زمان ظهور آن دو شخصیّت کی است؟

آنچه از روایات استفاده می شود، در سال ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و همزمان با خروج سفیانی و یمانی است. همانطوری که امام صادق علیه السّلام فرمودند: خروج خراسانی و سفیانی و یمانی هر سه در یک سال و در یک ماه و در یک روز است.(1)

و اینک چند روایت در این زمینه:

1- امام رضا علیه السّلام فرمود:

قبل از قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف پنج علامت دیده می­شود، خروج سفیانی، قیام یمانی، خروج مروانی، شعیب بن صالح و...(2)

2- امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود:

ص: 180


1- بحارالانوار ج52 ص210 البته در روایت دیگر آمده است که: فاصله خروج شعیب و بین سپردن زمان امور را به مهدی (عجّل الله فرجه) هفتاد و دو ماه می باشد (عصر ظهور ص232).
2- مکیال المکارم ج2 ص186- بحارالانوار ج52 ص233

در این موقع سفیانی از کوفه قصد حمله به خراسان را دارد و مردم خراسان در طلب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به حرکت در می آیند و با سیّد هاشمی ملاقات می کنند در حالی که پرچم های سیاه در اهتزاز است، پیشاپیش سپاه، شعیب بن صالح قرار گرفته و در جایی به نام اصطخر(1) نبرد شدیدی در می­گیرد که لشکریان سفیانی از بین می روند و...(2)

3- از محمّد بن حنفیّه نقل شده که فرمود: پرچم های سیاهی از بنی عبّاس خروج می کند، سپس پرچم های مشابه دیگری که حاملان آنها، کلاه های سیاه و لباس­های سفید بر تن دارند، پیشاپیش آنان مردی است بنام صالح، از قبیله بنی تمیم، طرفداران سفیانی را شکست می دهد تا اینکه در بیت المقدّس فرود آمده و زمینه ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را مهیّا می­نمایند، تعداد سیصد تن دیگر از شام به او می پیوندند، فاصله خروج او تا تقدیم زمام امور به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هفتاد و دو ماه می باشد.(3)

ص: 181


1- قبلاً پیرامون اصطخر توضیحاتی داده شد، به آنجا رجوع کنید.
2- الحاوی للفتاوی ص372
3- ابن حماد ص84

4- امام باقر علیه السّلام فرمود: ... تا اینکه خراسانی و سفیانی بر آنان (اهل عراق) خروج نموده و هر دو مانند دو اسب مسابقه، یکی از اینجا و دیگری از آنجا بسوی کوفه در حرکتند.(1)

5- امام باقر علیه السّلام فرمود: پرچم های سیاهی که از خراسان خروج می کنند؛ به سوی کوفه فرود می آیند و با ظاهر شدن حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف برای تجدید بیعت حضور ایشان می رسند.(2)

ت) یمانی

آنچه از روایات استفاده می شود این است که قبل از ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف انقلابی در یمن رخ می دهد که زمینه ساز ظهور آن حضرت است، نام رهبر آن در روایات معروف به یمانی می باشد و روایتی نام وی را حسن و یا حسین از نسل زید بن علی علیهماالسّلام یاد می کند. وی یکی از رهبران بر حق است که به حمایت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خروج می کند و با سفیانی می جنگد، قیام او یکی از علائم حتمیّه به شمار می آید.

یمانی در پی نبرد سفیانی با وی وارد عراق می شود، نیروهای یمنی و ایرانی (که به رهبری سیّد خراسانی و شعیب بن صالح عمل می کنند) جهت رویارویی با سفیانی وارد عمل می شوند و نقش نیروهای یمنی در نبرد با

ص: 182


1- بحارالانوار ج52 ص232
2- غیبت شیخ طوسی ص274

سفیانی، نقش پشتیبانی از نیروهای ایرانی است، زیرا از لحن اخبار چنین فهمیده می شود که طرف درگیر با سفیانی، مردم مشرق زمین یاران خراسانی هستند و گویا یمنی ها پس از یاری رساندن به آنان به یمن باز می گردند.(1) و اینک چند روایت در این زمینه:

1- عمر بن حنظله از امام صادق علیه السّلام نقل می کند که فرمود:

پیش از ظهور قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف پنج نشانه تحقّق پیدا می کند، صیحۀ آسمانی، خروج سفیانی، فرو رفتگی در بیداء، خروج یمانی، کشته شدن نفس زکیّه.(2)

2- امام صادق علیه السّلام فرمود:

خروج خراسانی و سفیانی و یمانی هر سه در یک سال و در یک ماه و در یک روز است، اما هیچ پرچمی هدایتگرتر از پرچم یمانی نیست، آری مردم را دعوت به حق می کند.(3)

3- امام صادق علیه السّلام فرمود:

خروج سفیانی و یمنی و خراسانی در یک ماه و یک روز و ترتیب آنها همچون رشتۀ مهره ها پشت سر هم خواهد بود، پریشانی و سختی از هر سو

ص: 183


1- عصر ظهور ص157 به بعد.
2- غیبت شیخ طوسی ص276- مکیال المکارم ج2 ص185- ینابیع الموده ص426- بحارالانوار ج52 ص204- در برخی روایات عبارت «و الیمانی من المحتوم» وجود دارد (غیبت نعمانی ص252).
3- بحارالانوار ج52 ص210

پدید می آید، وای بر کسی که با آنها مخالفت کند، در میان پرچم ها هدایت­کننده تر از پرچم یمانی وجود ندارد، چرا که پرچم حق است و شما را به سوی صاحبتان دعوت می کند، وقتی یمنی قیام کند فروش اسلحه به مردم حرام است و آنگاه که خروج کند بسوی او بشتاب، که پرچم او پرچم هدایت است و بر هیچ مسلمانی، سرپیچی از او جایز نیست و اگر کسی چنین کند از اهل آتش خواهد بود، زیرا که او مردم را به حق و به راه مستقیم دعوت می کند.(1)

4- در روایتی دیگر آمده است که:

آنگاه فرمانروائی از صنعاء بنام حسین یا حسن، قیام می­کند و با قیام او فتنه ها از میان می رود، خجسته و پاک ظاهر می شود و در پرتو او ظلمت از بین می رود و حق بعد از پنهان شدن، به وسیله او آشکار می گردد.(2)

5- و در پاره ای از روایات درباره حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آمده است که:

او از یمن و آبادی ای به نام کرعه خروج می کند. و حال آنکه در روایات ثابت و متواتر است که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از مکه و مسجدالحرام قیام می-

ص: 184


1- بشاره الاسلام ص93
2- همان مدرک ص187

کند، شاید منظور از این شخص، همان یمنی باشد که قیام خود را از این منطقه آغاز می کند.(1)

ث) دجّال

از جمله نشانه های ظهور، خروج دجّال است، ما در اینجا به همان روشی که به معرّفی سفیانی پرداختیم، دجّال و خصوصیّات او را مورد بررسی قرار می دهیم.

1- در کتاب های لغت ؛ دجّال به معنی کذّاب است و فعل آن را به معنی آب طلا و آب نقره دادن نوشته اند، دجّال را در زبانهای فرانسه و انگلیسی آنتی کریست نامیده­اند که به معنی دشمن و ضدّ مسیح است.(2) و در هر سه دین یهودیّت، مسیحیّت و اسلام مطرح شده است.

2- از روایات و منابع حدیثی به دست می آید که دجّال نام شخص خاصی نیست، بلکه عنوانی است برای افراد پر تزویر و حیله گر و پر مکر و حقّه باز که برای کشیدن توده های مردم به دنبال خود از هر وسیله ای استفاده می کنند و بر سر راه هر انقلاب سازنده ای که در ابعاد مختلف صورت می گیرد ظاهر می شوند.

ص: 185


1- عصر ظهور ص159
2- مهدی موعود ص 972. دجال به معنای کسی است که بسیار حیله گر و به اصطلاح امروز سیاست باز و سیاسی از نوع شیطانی آن است (نهایه ابن اثیر ج2 ص102- نهضت انتظار و انقلاب اسلامی ص126).

لذا پیامبر صلی الله علیه وآله در حدیثی می فرماید:

هر پیامبری بعد از نوح، قوم خود را از فتنۀ دجّال بر حذر داشت من نیز شما را بر حذر می دارم.(1)

مسلماً اگر دجّال نام شخص خاصّی بود و مربوط به آخرالزّمان، انبیای پیشین به مردم عصر خود نسبت به فتنۀ این چنین دجّالی که در آخرالزّمان ظاهر می شود و هزاران سال با آنها فاصله دارد هشدار نمی دادند.

و در برخی از روایات دیگر سخن از «دجّال ها» به میان آمده است و این احتمال را تقویّت می کند که دجّال نام شخص معیّنی نیست، بلکه هر کسی که با ادعاهای پوچ و بی اساس و با توسّل به حیله گری و نیرنگ درصدد فریب مردم باشد، دجّال است، چنانکه پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

قیامت بر پا نمی شود مگر آنکه سی نفر دجّال که خود را پیغمبر می پندارند ظاهر شوند.(2)

و در حدیث دیگر فرمود:

پیش از خروج دجّال، متجاوز از هفتاد نفر دجّال ظاهر خواهند شد.(3)

و همچنین امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود:

ص: 186


1- صحیح ترمذی ص42
2- سنن ا بی داوود ج2
3- مجمع الزوائد ج78 ص333

از دو دجّالی که از اولاد فاطمه سلام الله علیها به وجود می آیند بر حذر باشید. دجّالی هم از دجلۀ بصره خروج می کند که از من نیست و او مقدّمه دجال هاست.(1)

بر این اساس می توان گفت: ما دو نوع دجّال داریم؛ یکی همان دجّال حقیقی و واقعی که پس از همه دجّال­ها می­آید و در دروغگویی و حیله گری و مردم فریبی سرآمد است و دیگری گروهی شیّاد و دروغگویند که دست به فریبکاری و گمراهی مردم می زنند.

3- بنابر اینکه دجّال فرد خاصّی باشد، درباره نام او، خصوصیّات فردی و عقیده اش چنین گفته اند: وی در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله موجود بوده و نامش عبدالله یا صائد بن صید است، پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله و اصحابش به قصد دیدار او به خانه اش رفتند، او مدعی خدایی بود، عُمر خواست او را به قتل رساند، ولی پیامبر صلی الله علیه وآله مانع شد و تاکنون زنده است.(2)

او مردی است کافر، یک چشم بیشتر ندارد، آن هم در پیشانیش واقع شده و ماننده ستاره ای می درخشد، در پیشانی وی نوشته شده «کافر» است

ص: 187


1- الملاحم الفتن ص113
2- بحارالانوار ج52 ص193 به بعد- از قول تمیم الداری که ابتداء نصرانی بوده و در سال نهم هجری اسلام آورده حکایت کرده اند که گفته است: من دجّال را در یکی از جزائر مغرب دیدم که در غل و زنجیر بود (صحیح مسلم ج18 ص79).

بطوری که هرباسواد و بی سوادی آن را می خواند، کوهی از طعام و نهری از آب همیشه با اوست، بر الاغ سفیدی سوار می شود که هر گامش یک میل راه است، آسمان به دستور وی باران می دهد و زمین گیاه می رویاند، اختیار گنجهای زمین با اوست، مرده را زنده می کند با صدایی که تمام جهانیان می شنوند ندا می کند «من خدای بزرگ شما هستم که شما را آفریده، روزی می رسانم، به سوی من بشتابید».(1)

همچنین در روایتی دیگر آمده است که: او مردی چاق، سرخ رو، با موی مجعّد و اعور است، چشمش همچون دانۀ انگوری است که بر روی آب قرار گرفته باشد.(2)

و همچنین مفضّل از امام صادق از پدرانش از امیرالمؤمنین از رسول خدا علیهم السّلام روایتی نقل کرده که به شرح اعمال نابخردانه و باطل دجّال می پردازد از جمله آنکه: او ادعّای خدایی می کند و هفتاد هزار نفر یهود، زنا زاده و دائم الخمر و رامشگر و بازیگر و برخی از عرب ها و زن ها به او می گروند، از جمله کارهای او آزاد کردن زنا و هم جنس بازی به طور علنی است، همین طور یارانش انواع و اقسام زشتی ها را انجام می دهند، او بسیاری از

ص: 188


1- مهدی موعود ص 965- سنن ابی داود ج2 ص212- صحیح مسلم ج1 ص46 به بعد- بحارالانوار ج52 ص193 به بعد.
2- صحیح بخاری ج9، ح 1947

مناطق زمین را تسخیر می کند، گرچه به مکه و مدینه و حرم امامان دسترسی نخواهد یافت و پس از آنکه در طغیان و سرکشی افراط کرد و زمین از ستم او و یارانش لبریز شد، کسی که حضرت عیسی علیه السّلام پشت سرش نماز می­خواند (مهدی) او را خواهد کشت.(1)

4- مکان خروج دجّال کجاست و عاقبت کار او به کجا ختم می­شود؟

آنچه از روایات استفاده می شود، او در آخرالزمان از شهر اصفهان قریه یهودیّه خروج خواهد کرد(2) و سرانجام بدست حضرت عیسی بن مریم یا حضرت مهدی علیهم السّلام کشته می شود.(3)

رسول خدا صلی الله علیه وآله در این زمینه فرمودند:

... میان او (دجّال) و لشکر قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف جنگ واقع شود، بالاخره آن ملعون به دست مبارک حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف یا به دست عیسی بن مریم کشته شود.(4)

و در حدیثی دیگر فرمود:

دجّال در امّت من بیرون می شود در چهل روز، پس خداوند عیسی بن مریم را مأمور کرده، او را طلب می کند و از بین می برد.(5)

ص: 189


1- منتخب الاثر ص480
2- صحیح مسلم ج18 ص65 و مدارک سابق بحارالانوار و مهدی موعود.
3- حلیه المتقین ص53- طبق روایتی حضرت مهدی (عجّل الله فرجه) دجّال را در کُناسه کوفه به دار می زند (اثبات الهداه ج7 ص239).
4- منتهی الامال ج2 ص336
5- همان مدرک صحیح مسلم.

همچنین امیرالمؤمنین علیه السّلام در این رابطه فرمودند:

مهدی با یارانش از مکّه به بیت المقّدس می آیند و در آن مکان بین آن حضرت با دجّال و ارتش او، جنگ واقع می­شود، دجّال و ارتش او مفتضحانه شکست می خورند، به طوری که از اوّل تا آخر آنها به هلاکت می رسند و دنیا آباد می­شود و حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف عدالت و قسط را در جهان به پا می دارد.(1)

نتیجه گیری: باید توجّه داشت که ریشه داستان خروج دجّال در بین نصاری بوده و بعد از اسلام نیز احادیثی در کتب حدیث پیرامون وی مطرح شد.

حال بر فرض صحت اصل داستان، توصیفاتی که درباره اش شده مدرک قابل اعتمادی ندارد و بدون تردید با افسانه­هایی آمیخته شده که صورت حقیقی خود را از دست داده است.

اینک می توان چنین گفت: در آخرالزمان و نزدیک ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف شخصی پیدا خواهد شد که در دروغگویی و حقّه بازی سرآمد اقرانش می باشد و در دروغگویی بر تمام دجّال های گذشته برتری دارد، ادّعاهای پوچش گروهی را گمراه می کند، چنین جلوه می دهد که حیات و

ص: 190


1- اثبات الهداه ج7 ص239

آب و نام مردم به دست اوست، مردم به طوری اغفال می شوند که گمان می کنند آسمان و زمین در اختیار اوست، در دروغگویی کارش به جایی می رسد که کارهای خوب را بد و کارهای بد را خوب معرفی می کند، بهشت را جهنّم و جهنّم را بهشت جلوه می دهد، و کفرش بر هر بی سواد و با سوادی واضح است.

شایان ذکر است دلیل معتبری نداریم که صائد بن صید، دجّال موعود و از زمان رسول خدا صلی الله علیه وآله تا حال زنده باشد، زیرا علاوه بر اینکه سند حدیث ضعیف است، پیغمبر صلی الله علیه وآله نیز دربارۀ دجّال فرمود:

داخل مدینه و مکّه نمی گردد، در صورتی که صائد بن صید در این دو شهر وارد شده و در مدینه وفات نمود و گروهی از مردم شاهد مرگش بودند.(1)

بر فرض اینکه پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله صائد را دجال نامیده باشد، دجّال لغوی یعنی دروغگوست، نه دجّال موعود از علائم الظهور.

به عبارت دیگر، پیغمبر صلی الله علیه وآله صائد را ملاقات کرد و او را به عنوان یکی از مصادیق دجّال به اصحاب خویش معرفی کرد و چون بعداً از خروج دجّال در آخرالزّمان خبر داد، این دو مطلب سبب اشتباه مردم شد و گمان کردند، صائد که پیغمبر او را دجال نامیده، همان دجّالی است که باید در

ص: 191


1- بحارالانوار ج52 ص199

آخرالزّمان خروج کند و از همین موضوع، زنده مانده و عمر طویل را برایش نتیجه گرفتند.(1)

د) جعفر کذّاب

محدّث قمی در کتاب منتهی الآمال می نویسد:

فرزندان امام هادی علیه السّلام چهار پسر و یک دختر بودند که نام آنها بدین قرار است: 1- حسن 2- حسین 3- محمّد(2) 4- جعفر 5- علیّه.

در میان فرزندان امام هادی علیه السّلام جعفر انسان دروغگو و بدکرداری بود، بطوری که لقب کذّاب به خود گرفت، وی که بردار امام حسن عسگری و عموی امام زمان علیهماالسّلام بود، ادّعای امامت داشت و پس ازشهادت امام هادی علیه السّلام می گفت: امام مسلمین من هستم نه برادرم.

ابوحمزه ثمالی از ابوخالد نقل می کند که از علیّ بن الحسین علیه السّلام پرسیدم: امام بعد از تو کیست؟ فرمود: پسرم محمّد بن علی، اسمش در تورات باقر است که می شکافد علم را، او حجّت و امام بعد از من است و بعد پسرش جعفر علیه السّلام که اسمش در نزد اهل آسمان ها صادق است، گفتم:

ص: 192


1- دادگستر جهان ص 223 به بعد.
2- شرح حال سیّد محمّد را در کتاب سرزمین آرزوها نگاشته ایم، برای آگاهی بیشتر در این زمینه به آنجا مراجعه کنید.

چگونه او صادق نامیده شد با اینکه همه شما صادق هستید. فرمود: پدرم از پدرش نقل کرد که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود:

وقتی که فرزند پنجم من متولّد شد او را صادق بنامید، زیرا فرزند پنجم او کسی است به نام جعفر که به دروغ ادّعای امامت می کند و او نزد خدا جعفر کذّاب است، او ادّعای چیزی می کند که شایسته نیست و مخالف پدرش است و نسبت به برادرش حسادت می کند...

سپس علیّ بن الحسین علیه السّلام گریست و گفت: می بینم او حتماً طاغوت زمانش را برای تفتیش امر ولی الله و امام غایب ترغیب و تشویق می کند.

همچنین ابوالادیان می گوید: خدمتکار امام حسن عسگری علیه السّلام بودم و نامه های آن حضرت را به شهرها می رساندم، روزی که آن بزرگوار مریض بود و با همان بیماری از دنیا رفت به خدمتش رسیدم، چند نامه نوشته فرمود:

این ها را به مدائن ببر، و چون چهارده روز گذرد، روز پانزدهم وارد سامّرا می شوی، ناله و فریادی از خانه من می شنوی و مرا می بینی که غسل می دهند.

عرض کردم: ای مولای من! وقتی که چنین شود، پس چه کسی جانشین شماست؟ فرمودند:

کسی که جواب نامه هایم را از تو بخواهد، او پس از من امام شماست.

ص: 193

عرض کردم بیشتر آگاهم ساز! فرمود:

کسی از محتوی همیان به شما اطّلاع بدهد، او امام است.

آنگاه هیبت امام مانع از آن شد که از آنچه در همیان است سؤال کنم، نامه ها را که به مدائن آوردم و جواب آنها را گرفتم و روز پانزدهم، همانگونه که امام عسگری علیه السّلام به من فرموده بود، وارد سامرّا شدم، به ناگاه شیون از خانۀ امام بلند شد، وارد خانه شدم دیدم او را در جای غسل قرار داده اند و جعفر کذّاب را بر در خانه دیدم و شیعیان اطراف او را گرفته، تعزیّت و تسلیّت می گویند، با خود گفتم هرگاه این امام باشد، امامت باطل می­شود، چرا که من اورا می شناختم که نبیذ می خورد و در خانه خود قمار می باخت و تار می نواخت، پیش او رفتم و تسلیّت و تعزیّت گفتم: ولی او هیچ از من نپرسید، سپس عقید (خادم امام عسگری علیه السّلام)بیرون آمد و فرمود: ای مولای من! برادرت کفن شد ، برخیز و بر او نماز بخوان، آن گاه جعفر و شیعیان و سمّان و حسن بن علی نمایندۀ خلیفۀ معتصم معروف به «سلمه» همگی وارد شدند، وقتی همه وارد خانه شدیم، ناگاه دیدیم که نعش امام حسن عسگری علیه السّلام تجهیز شده است، جعفر پیش رفت که بر او نماز بخواند، همین که خواست تکبیر بگوید پسری گندمگون که سرش موی

ص: 194

کوتاهی داشت و دندانهای پیشین او گشاده بود، ردای جعفر را کنار زد و گفت:

عقب تر بایست ای عمو! من سزاوارترم که نماز پدرم را بخوانم.

جعفر عقب کشید، در حالی که صورتش از خشم متغیّر شده و رویش زرد گشته بود، آن پسر پیش آمد و نماز گذارد و در کنار قبر پدرش او را دفن کردند.

آن گاه فرمود: ای بصری! جواب نامه ها را که با توست بیاور، جواب ها را به او تقدیم کردم و با خود گفتم: این دو دلیل، و فقط دلیل همیان مانده است...

ما نشسته بودیم که گروهی از قم رسیدند، پرسیدند: حسن بن علی علیه السّلام کجاست؟ از مرگ او که آگاه شدند، پرسیدند: پس صاحب عزا کیست؟ جعفر را نشان دادند، به او سلام عرض کردند، تسلیّت و تعزیّت گفتند و اظهار داشتند ما اموال و نامه­هایی آورده ایم، آیا می­گویی که این نامه ها از چه کسانی و این اموال چقدر است؟ برخاست و لباس هایش را حرکت داد و گفت: آیا انتظار دارید من غیب نیز بدانم.

سپس خادم آمد و گفت: شما نامه های فلان و فلان و همیانی که در آن هزار دینار است و ده دینار آن مطلاست آورده اید، نامه ها و اموال را به او

ص: 195

تسلیم کردند و گفتند: آن کسی که تو را به این کار مأمور فرموده، همانا امام است.

جعفر پیش معتمد (خلیفه عباسی) آمده و جریان را برای او شرح داد، معتمدکسی را فرستاد، صیقل(1) را دستگیر کردند و آن پسر را از او خواستند، او انکار کرد و...(2)

ذ) شیصبانی

در مورد این شخص روایتی از کتاب غیبت نعمانی که از منابع درجه اوّل حدیث می باشد، از جابر بن یزید جعفی نقل شده است که گفت: از امام باقر علیه السّلام در مورد سفیانی سؤال کردم حضرت فرمود:

دسترسی به سفیانی پیدا نمی کنید، تا اینکه قبل از او شیصبانی در سرزمین عراق مانند آبی که از زمین بجوشد، ناگهان ظاهر می شود و خروج می نماید، او نمایندگان شما را به قتل می رساند و بعد از این ماجرا، در انتظار سفیانی باشید که حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز خروج می کند.(3)

در این روایت چند نکته یادآوری شده است:

ص: 196


1- نام دیگر مادر امام زمان (عجّل الله فرجه) است.
2- بحارالانوار ج50 ص332- فصول المهمّه ص307- تاریخ تحلیلی و سیاسی اسلام ص310- منتهی الآمال ج2- احتجاج طبرسی ج2 ص279- اکمال الدین ج2 ص475
3- بحارالانوار ج52 ص250 به نقل از غیبت نعمانی.

1- او به شیصبانی توصیف شده است که نسبت به شیصبان دارد و آن صفتی است که امامان علیهم السّلام از آن تعبیر به طاغوت ها و اشرار می نمایند، به گونه ای که در شرح قاموس زبیری آمده است، شیصبان در اصل نام ابلیس و مورچه نر می باشد.

2- اینکه او قبل از سفیانی خروج می کند، از روایت چنین برداشت می شود که بین او و سفیانی فاصله چندانی نیست و یا اینکه بلافاصله بعد از او سفیانی خروج خواهد کرد، بدلیل مفاد کلام امام باقر علیه السّلام که فرمود، بعد از او منتظر سفیانی باشید.

محل خروج وی عراق است که به آن نیز زمین کوفان گفته می شود و یا اینکه در شهر کوفه است، به هر حال خروج و یا انقلاب و یا حکومت او ناگهانی و غیرمنتظره است مانند آب که از زمین می جوشد، او انسانی است طغیان گر و خونریز که مؤمنان را به قتل می رساند و ظاهراً معنای جملۀ «و نمایندگان شما را می کشد» در کلام امام باقر علیه السّلام این است که مؤمنین عالی رتبه ای را که معمولاً پیشاپیش و در صدر هیئت نمایندگی حضور دارند، به شهادت می رساند.(1)

ص: 197


1- عصر ظهور ص189
ر) عوف سَلَمی

در مورد این شخص روایتی در کتاب غیبت شیخ طوسی که از منابع درجۀ اوّل حدیث، به شمار می رود وارد شده است، حذلم بن بشیر از امام زین العابدین علیه السّلام نقل کرده که گفت به علیّ بن الحسین علیه السّلام عرض کردم کیفیّت خروج حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را برایم توصیف نموده و دلایل و نشانه های ظهورش را به من بشناسان، حضرت فرمود:

قبل از ظهور او مردی به نام عَوف سَلَمی در سرزمین جزیره خروج می نماید که جایگاه او تکریت و محل قتل وی مسجد دمشق می باشد و بعد از آن شُعیب بن صالح از سمرقند(1) خروج می کند و آنگاه سفیانی ملعون که از ذریّه عُتبه پسر ابوسفیان است، از منطقه وادی یابس (بیابان خشک) خروج می نماید، که در هنگام خروج او

حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مخفی است و پس از آن خروج می نماید.(2)

ظاهراً عوف سلمی علیه حکومت سوریه قیام می کند و مدت کوتاهی قبل از سفیانی به سر می برد.

ص: 198


1- در مصادر روایتی شیعه مشهور است که شعیب بن صالح از اهالی ری است، ولی در متن این روایت او را اهل سمرقند می داند، شاید بگوئیم او اصالتا اهل سمرقند بوده است.
2- بحارالانوار ج52 ص213 به نقل از غیبت شیخ طوسی.

اما جزیره که مرکز جنبش و قیام اوست، نام منطقه­ای است در مرز عراق و سوریه، و جایگاه او قبل از قیام و حرکتش و همچنین بعد از شکست او و فرارش شهر تکریت خواهد بود که امروزه یکی از شهرهای معروف عراق است.

و آنچه که این مطلب را تأیید می کند این است که تکریت نزدیک منطقۀ حرکت او یعنی جزیره واقع شده است و روایت اشاره به این معنا دارد که او در مسجد دمشق کشته می شود یعنی در آنجا بوسیلۀ ترور به قتل می­رسد و یا اینکه در آن محل دستگیر و کشته می شود.(1)

(37)سؤال: آیا وقت ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مشخص و معلوم است یا نه؟

جواب: ظهور آن حضرت از جمله اموری است که وقتش معلوم نیست، لذا درروایات تعیین کنندگان وقت ظهور، دروغگو معرفی شده اند از جمله:

1- در روایتی که فضیل بن یسار از امام محمّد باقر علیه السّلام نقل کرده، آن حضرت در پاسخ این پرسش که «آیا برای این امر (برخاستن قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف) وقتی مشخص وجود دارد؟ فرمود:

کسانی که برای این امر وقت تعیین می کنند، دروغ می گویند.

(آن حضرت سه مرتبه، این سخن را تکرار کرد) و آنگاه فرمود:

ص: 199


1- عصر ظهور ص190

زمانی که موسی علیه السّلام قومش را برای رفتن به قراری که با پروردگار داشت، ترک کرد، به آنها وعده داد که تا سی روز دیگر بر می گردد، امّا زمانی که خداوند ده روز دیگر بر آن سی روز افزود، قومش گفتند: موسی خلاف وعده کرده، پس آن کردند که کردند...(1)

داستان ارتداد قوم موسی و گوساله پرست شدن آنها در پی تأخیر ده روزۀ حضرت موسی در تاریخ مشهور است.(2)

2- امام صادق علیه السّلام فرمود:

وقت گذاران دروغ می گویند، ما نه در گذشته برای ظهور وقت تعیین کرده ایم و نه در آینده می کنیم.(3)

3- امام رضا علیه السّلام بواسطه پدران بزرگوارش نقل می کند که به پیامبر صلی الله علیه وآله عرض شد: ای رسول خدا! آن قائم که از نسل شماست چه وقت ظهور می کند؟ آن حضرت فرمود:

ظهور او مانند قیامت است.

«تنها خداوند است که چون زمانش فرا رسد آشکارش می سازد، فرا رسیدن آن بر آسمانیان و زمینیان پوشیده است، جز به ناگهان بر شما نیاید».(4)

ص: 200


1- منتخب الاثر ص463- غیبت نعمانی ص294
2- برای آگاهی بیشتر در این زمینه کتاب قصه های قرآن به قلم نگارنده را ملاحظه فرمائید.
3- منتخب الاثر ص463- اصول کافی ج2 ص191
4- سوره اعراف/187- اکمال الدین ج2 ص373

4- عبدالرحمن بن کثیر گوید: خدمت امام صادق B نشسته بودم که مهزم وارد شد و عرض کرد: قربانت! به من خبر دهیداین امری که در انتظارش هستیم، کی واقع می­شود؟ فرمود:

ای مهزم! دروغ گفتند وقت گذاران و هلاک شدند شتاب کنندگان و نجات یافتند تسلیم شوندگان.(1)

5- امام صادق علیه السّلام در روایتی خطاب به محمّد بن مسلم می فرماید:

ای محمّد! هر کس برای تو خبری از ما درباره تعیین وقت (ظهور) نقل کرد، در تکذیب او درنگ نکن، زیرا ما (اهل بیت) برای هیچ کس، وقت ظهور را تعیین نکرده ایم.(2)

6- همچنین در توقیعی که از ناحیۀ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به سؤال های اسحاق بن یعقوب پاسخ داده شده آمده است:

اما آشکار شدن فرج، به اراده خداوند است و آنان که (برای ظهور) وقت تعیین می کنند، دروغ می گویند.(3)

ص: 201


1- اصول کافی ج2 ص191
2- غیبت نعمانی ص289
3- همان مدرک ص197

(38)سؤال: فلسفۀ تعیین نشدن وقت ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از جانب امامان معصوم علیهم السلام چه بوده است؟

جواب: در روایتی که از موسی بن جعفر علیه السّلام نقل شده، آمده است که آن حضرت در این زمینه فرمودند:

اگر به ما گفته شود این امر (ظهور قائم) تا دویست سال و یا سیصد سال دیگر واقع نمی شود، دلها سخت می شد و بیشتر مردم از اسلام بر می گشتند، امّا گفته اند: این امر چه با شتاب پیش می آید و چه نزدیک است! تا دلهای مردم الفت گیرد و فرج نزدیک احساس شود.(1)

بنابراین بر همه اهل قلم و سخن فرض است که تلاش خود را متوجّه اصل قضیّه انتظار فرج، منتظر نگهداشتن مردم، حفظ شادابی و سر زندگی انتظار در آنها و یادآوری وظایف منتظران کنند، و از نوشته ها و سخنانی که مردم را بدون دلیل به وقوع ظهور در وقت مشخصی امیدوار می­کند خودداری نمایند.

ص: 202


1- غیبت نعمانی ص259- اصول کافی ج2 ص193

(39)سؤال: آیا روز، ماه و سال ظهور حضرت مهدی در روایات ذکر شده است یا نه؟

جواب: آنچه از روایات بدست می آید در روز جمعه یا شنبه و در ماه محرّم و در سالهای فرد(1) همچنین یک یا سه یا پنج یا هفت و یا نُه قیام می کند. و اینک چند روایت در این زمینه:

1- امام صادق علیه السّلام فرمود:

قائم ما عجل الله تعالی فرجه الشریف اهل بیت علیهم السّلام در روز جمعه قیام می کند.(2)

2- امام باقر علیه السّلام فرمود:

حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف روز شنبه، روزی که امام حسین علیه السّلام به شهادت رسید، قیام می کند.(3)

3- امام باقر علیه السّلام فرمود:

گوئیا قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف را می بینم که در روز عاشورا، روز شنبه بین رکن و مقام ایستاده است، در حالیکه جبرییل علیه السّلام در مقابلش قرار گرفته است ندا می کند: اَلْبَیْیَعةُ لِلّهِ.(4)

ص: 203


1- ارشاد مفید ص353 به بعد.
2- بحارالانوار ج52 ص279
3- همان مدرک ص285
4- غیبت شیخ طوسی ص 453

4- امام باقر علیه السّلام فرمود:

مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هنگام نماز عشاء ظهور می کند، در حالی که پرچم رسول الله صلی الله علیه وآله و پیراهن و شمشیر او را با خود دارد و دارای نشانه ها و نور و بیان است، وقتی نماز عشاء را بجای آورد با صدای رسا و بلند خود...(1)

استاد کورانی نویسنده لبنانی می­گوید: در صورتی که روایت نسخه ابن حماد، ظهور آن حضرت را روز جمعه بعد از نماز عشاء بیان کرده بود، چگونگی جمع بین این دو روایت را ما اینگونه ترجیح می دادیم که ظهور امام عجل الله تعالی فرجه الشریف در دو مرحله انجام می شود و سلطۀ امام عجل الله تعالی فرجه الشریف بر حرم و مکّه شب دهم محرّم است که مقدّمۀ اعلان ظهور آن بزرگوار برای جهانیان در روز شنبه که روز عاشورا است خواهد بود.(2)

یعنی آغاز ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف غروب روز جمعه نُهم محرّم و سپس روز شنبه دهم محرّم تعیین می شود. و این جمع با روایاتی که می فرماید خداوند متعال در یک شب قیام آن حضرت را سر و سامان می دهد هماهنگی دارد، و اکنون روایات ذیل را ملاحظه فرمائید:

1- پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

ص: 204


1- نسخۀ خطی ابن حماد ص95
2- . عصر ظهور ص 321

مهدی از خاندان ما اهل بیت علیهم السّلام است و خداوند قیام وی را در یک شب سامان می دهد.(1)

2- و در روایتی دیگر آمده است که:

خداوند قیام او را در شبی سامان می دهد.(2)

3- مفضّل بن عمر از اصحاب امام صادق علیه السّلام می گوید: ای مولای من! محل ظهور مهدی شما کجاست و چگونه ظاهر می شود؟ فرمودند:

به تنهایی ظاهر می شود، به تنهایی وارد مسجدالحرام می شود، به تنهایی دست به دامن کعبه می زند، شب را به تنهایی در کنار بیت به سر می برد، چون مردم به خواب روند و شب فرا رسد جبرییل و میکاییل و صفوف فرشتگان بر او وارد شوند. جبرییل علیه السّلام به آن حضرت عرض می کند: ای آقای من! گفتارت مقبول و فرمانت مطاع است، پس آن حضرت دست به چهره اش کشیده و می­فرماید: «ستایش خداوند را که وعدۀ لطف و رحمتش را بر ما محقّق فرمود و ما را وارث همۀ سرزمین بهشت گردانید، تا هر جای آن را بخواهیم منزل کنیم، زیرا آن روز پاداش نیکوکاران بسیار نیکو خواهد بود».

ص: 205


1- بحارالانوار ج52 ص280
2- همان مدرک.

آنگاه امام بین رکن و مقام می ایستد و فریاد می زند: ای یاران مخصوص من وای کسانی که خداوند شما را برای نصرت و یاری من در روی زمین ذخیره کرده است! با حالت اطاعت نزد من حاضر شوید، صیحه و فریاد امام در شرق و غرب به گوش آنها می رسد و آن صدای ملکوتی را می­شنوند و به طرف امام حرکت می کنند و در چشم به هم زدنی بین رکن و مقام نزد امام حاضر می گردند، در این حال خداوند متعال به نور امر می کند که از زمین به آسمان به صورت عمودی بر آید و تمام ساکنان روی زمین را از پرتو خود روشن سازد، این نور مؤمنان را به شادی و سرور وا می دارد، زیرا از قیام قائم ما اهل بیت علیهم السّلام خبر ندارند، اما چون صبح شود آنها در محضر مقدّس و در فرمان امام عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار می­گیرند و تعداد آنها سیصد و سیزده نفر (به عدد اصحاب پیامبر صلی الله علیه وآله در روز جنگ بدر) است.(1)

ص: 206


1- بحارالانوار ج53 ص7 - برای آگاهی بیشتر در این زمینه رک: بحارالانوار ج52 ص279 به بعد- خصال صدوق ج25 ص394- غیبت شیخ طوسی ص453- ارشاد مفید ص 341- اکمال الدین ج2 ص653- تهذیب الاحکام ج4 ص333- اعلام الوری ص431 .

(40)سؤال: حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از کجا می فهمد که موقع ظهورش فرا رسیده است؟

جواب: اولاً؛ از روایاتی که در باب امامت وارد شده استفاده می شود که وجود مقدّس امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با عالم غیب در ارتباط است و در مواقع احتیاج، حقائقی را دریافت می کند و در بعضی روایات وارد شده که امام صدای ملک را می شنود، اما خودش را مشاهده نمی کند.(1)

بنابراین ممکن است خداوند متعال وقت ظهور را به وسیله الهام به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بفهماند، همانطور که امام صادق علیه السّلام فرمود:

یکی از ما امامی است پیروز، ولی مخفی، تا هنگامی که اراده خدا تعلق گرفت که آشکارش کند، در قلبش اثری می گذارد، پس ظاهر می شود و به امر خدا قیام می کند.(2)

و همچنین پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:

وقتی موقع ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرا رسد، خداوند شمشیر و پرچم آن حضرت را به صدا در می آورد، می گویند، ای دوست خدا! به پا خیز و دشمنان خدا را به قتل رسان.(3)

ص: 207


1- اصول کافی ج1 ص271
2- اثبات الهداه ج6 ص364- مهدی موعود ص262
3- بحارالانوار ج52 ص311

ثانیاً؛ در روایتی از امام صادق علیه السّلام آمده است که: خداوند قبل از وفات پیغمبر صلی الله علیه وآله مکتوبی بر او نازل کرد و فرمود:

ای محمّد! این است وصیّت من به سوی نجیبان و برگزیدگان از خاندانت.

پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله گفت: ای جبرییل! نجیبان چه کسانی هستند؟

فرمود: علی بن ابیطالب و اولادش.

بر آن مکتوب چند مُهر از طلا بود، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله آن را به امیرالمؤمنین علیه السّلام داد و دستور فرمود: که: یک مهر آن را بگشاید و به آنچه در آن است عمل کند.

امیرالمؤمنین علیه السّلام یک مُهر آن را گشود و به آن عمل کرد، سپس آن را به پسرش حسن داد او هم یک مهر را گشود و به آن عمل نمود... و تا قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف این چنین ادامه دارد.(1)

پس ممکن است که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وقت ظهور خویش را توسط این وصیّت مکتوبی که به عنوان دستورالعمل نزد ایشان است مطّلع شود.

ص: 208


1- اصول کافی ج1 ص279

(41)سؤال: محل ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف کجاست؟

جواب: آنچه از روایات استفاده می شود شهر مکه معظّمه است و اینک چند روایت در این زمینه:

1- مفضّل بن عمر از اصحاب امام صادق علیه السّلام از محل و کیفیّت ظهور آن حضرت سؤال کرد: ای مولای من! محل ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف شما کجاست و چگونه ظاهر می شود؟ فرمودند:

به تنهایی ظاهر می شود، به تنهایی وارد مسجد الحرام می شود، به تنهایی دست به دامن کعبه می زند، شب را به تنهایی در کنار بیت به سر می برد و...(1)

2- امام باقر علیه السّلام فرمود:

یاران پرچم های سیاه از خراسان به کوفه روی می آورند و چون مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در مکه ظهور نماید، گروهی را جهت بیعت نزد وی می فرستند.(2)

3- امام زین العابدین علیه السّلام فرمود:

ص: 209


1- بحارالانوار ج53 ص7
2- نسخه خطی ابن حماد ص88

مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از گردنۀ کوی طوی(1) با سیصد و سیزده مرد به عدد رزمندگان جنگ بدر، فرود می آید، تا آنکه وارد مسجد الحرام می شود و در مقام ابراهیم چهار رکعت نماز می گذارد و به حجرالاسود تکیه می زند...(2)

4- امام باقر علیه السّلام فرمود:

چون حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف در مکه قیام کند و...(3)

(42)سؤال: هنگام ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چه افرادی و در چه مکانی با آن حضرت بیعت می کنند؟

جواب: جبرییل و میکاییل و یاران خاصّ آن حضرت در شهر مکّه بین رکن حجرالاسود و مقام ابراهیم علیه السّلام با وی بیعت می کنند.(4)

و اینک به چند روایت در این زمینه اشاره می­کنیم:

1- امام باقر علیه السّلام فرمود:

با قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف براساس کتاب و سنّت خدا در مکّه بیعت می کنند...(5)

ص: 210


1- طوی ، یکی از کوههای مکه و راههای ورود به آن است.
2- بحارالانوار ج52 ص307
3- اصول کافی ج1 ص336
4- المهدی ص208-211
5- بحارالانوار ج52 ص308

2- امام زین العابدین علیه السّلام فرمود:

مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از گردنة کوه طوی با سیصد و سیزده مرد به عدد رزمندگان جنگ بدر، فرود می آید تا آنکه وارد مسجدالحرام می شود و در مقام ابراهیم چهار رکعت نماز می گذارد و به حجر الاسود تکیه می زند و پس از حمد و ثنای خدا و یاد و نام پیامبر صلی الله علیه وآله و درود بر او، لب به سخن می گشاید، به گونه ای که هیچ یک از مردم، چنان سخن نگفته باشد و نخستین کسانی که با او دست بیعت می دهند، جبرییل و میکاییل می باشند.(1)

3- امام صادق علیه السّلام فرمود:

خداوند سبحان آنان را در شب جمعه گرد هم می آورد و صبح جمعه جملگی در مسجدالحرام با آن حضرت دست بیعت و وفاداری می دهند و هیچکدام از آنان سرپیچی نمی کنند.(2)

4- پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

در بین رکن و مقام (کنار کعبة معظمه) با مردی از امّت من بیعت می شود...(3)

5- امام باقر علیه السّلام فرمود:

ص: 211


1- همان مدرک ص307
2- بشاره الاسلام ص210
3- فصول المهمّه ص70

... خداوند سیصد و سیزده تن یارانش را بدون وعدة قبلی گرداگرد وی جمع می نماید... آنها بین رکن و مقام با او بیعت می کنند و با آن حضرت عهد نامه ای است از رسول خدا صلی الله علیه وآله که فرزندان پیامبر صلی الله علیه وآله از اجداد طاهرینشان به ارث برده اند.(1)

6- امام باقر علیه السّلام فرمود:

چون قائم آل محمّد عجل الله تعالی فرجه الشریف بیرون آید خدا او را یاری کند به ملائکه، و اوّل کسی که با او بیعت کند محمّد صلی الله علیه وآله باشد و بعد از آن علی .(2)

7- امام باقر علیه السّلام فرمود:

... اولین کسی که با او بیعت می کند، جبرئیل است و سپس بیش از سیصد نفر با او بیعت خواهند نمود.(3)

8- امام باقر علیه السّلام فرمود:

سیصد و چند نفری که به شمارة اصحاب بدر خواهند بود، در بین رکن و مقام با مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بیعت خواهند کرد، این عده را مردمان نجیب مصر و

ص: 212


1- بحارالانوار ج52 ص238
2- حق الیقین، علاّمه مجلسی ص347
3- تفسیر عیاشی ج2 ص56- روایتی دیگر به همین مضمون از امام صادق علیه السّلام نقل شده است (روزگار رهائی ج1 ص506).

مردان دلاور شام و خوبان اهل عراق تشکیل می دهند و حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف آنچه را که خداوند بخواهد در دنیا خواهد بود.(1)

9- امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود:

حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف از یاران خود بیعت می گیرد و با ایشان شرط می کند که: زنا نکنند، سرقت ننمایند، به مسلمانی فحش ندهند، به هیچ منزلی هجوم نبرند، کسی را بدون حق نزنند، طلا، نقره، گندم و جو احتکارو ذخیره ننمایند، مال یتیم را نخورند، دربارة چیزی که علم ندارند شهادت ندهند، مسجدی را خراب نکنند، مایعات مست­کننده نیاشامند، خز و ابریشم نپوشند، کمربند طلا نبندند، قطع طریق ننمایند، راهی را خوفناک نکنند، با پسری لواط ننمایند، به چیز قلیل و اندک راضی باشند، بوی خوش استشمام نمایند، از نجاست دوری کنند، امر به معروف و نهی از منکر نمایند، لباس زبر و خشن بپوشند، در موقع خواب صورت خود را روی خاک بگذارند، در راه خدا آن طور که باید و شاید جهاد کنند.(2)

ص: 213


1- ستارگان درخشان ج14 ص47 به نقل از غیبت شیخ طوسی.
2- همان مدرک ص48 به نقل از الملاحم و الفتن.

(43)سؤال: آیا هر کسی ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را انکار کند کافر است یا نه؟

جواب: از آنجا که آن حضرت از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه وآله(1) و فرزندان فاطمه سلام الله علیها است.(2) وانکار او و ظهورش مستلزم انکار نبوّت و ردّ سخنان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله درباره او خواهد بود، انکار آن بزرگوار موجب کفر می شود، همانطور که جابر از پیامبر صلی الله علیه وآله نقل می کند که:

مَنْ اَنْکَرَ الْخُرُوجَ الْمَهْدِیّ فَقَدْ کَفَرَ؛ هر کس خروج حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را انکار نماید، کافر است.(3)

و همچنین ابوجعفر اسکاف نقل می کند که پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

مَنْ کَذَّبَ بِالْمَهْدی فَقَدْ کَفَر؛ کسی که مهدی را تکذیب کند ،کافر شده است.(4)

لذا محمّد بن مسلم از امام صادق علیه السّلام نقل می کند که فرمودند: اگر خبر غیبت صاحب الامر به شما رسید منکر آن نشوید.(5)

ص: 214


1- . مسند احمد ج1 ص84- الحاوی للفتاوی ج2 ص62- ینابیع الموده ص440
2- . القول المختصر ص96- حاشیه مسند احمد ص 30
3- امامت و مهدویّت ج2 ص315- لسان المیزان ج5 ص130- مهدی کیست ص49
4- عقد الدرر فی اخبار المنتظر ص157
5- اصول کافی ج2 ص137

(44)سؤال: مردم از کجا متوجه می شوند که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور کرده است؟

جواب: علاوه بر اینکه گفته شد علائم حتمیّه و ظهور آن حضرت در یکسال واقع می شود، خصوصاً پس از گذشت پانزده شب از کشته شدن نفس زکیّه آن حضرت ظهور می فرمایند، روایتی از عبدالله بن عجلان نقل می­کنند که ایشان گفتند: در خدمت امام صادق علیه السّلامشرفیاب بودیم، سخن از خروج حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف به میان آمد، عرض شد: ما چگونه از روز قیام آگاهی پیدا کنیم؟

فرمودند: سر از خواب بر می دارد کسی از شما در حالی که می بیند ورقه ای زیر سر او گذاشته اند، و روی آن نوشته شده «طَاعَةٌ مَعْرُوفَةٌ».(1)

ص: 215


1- مکیال المکارم ج2 ص198

(45)سؤال: حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در هنگام ظهور با چه کسانی می جنگد و دشمنان آن حضرت چه کسانی هستند؟

جواب: آنچه از روایات بدست می آید، با دشمنان خدا، دشمنان پیامبر صلی الله علیه وآله و امامان علیهم السّلام، به ویژه قاتلان جدّش ابی عبدالله علیه السّلام می جنگد و همه را از دم تیغ ذوالفقار گذرانده و به قتل می رساند،(1) و اینک چند روایت در این زمینه:

1- امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود:

آنگاه مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف امر می فرمایند مرکب های سواری بسازند و در کرانه عکّا، چهار صد کشتی ساخته می شود و به طرف طرطوس(2) به حرکت در می آیند و آنجا را فتح می کند و از طرطوس به سمت انطاکیه(3) می رود، آنجا را هم

ص: 216


1- برای آگاهی بیشتر در این زمینه رجوع کنید به کتب: بحارالانوار ج52 ص313 و 355 به بعد- کامل الزیارات ص63- معجم الاحادیث الامام المهدی ج5 ص229- عیون اخبار الرضا ج2 ص347- الزام الناصب ج2 ص164- ارشاد مفید ص342 به بعد- دلائل الامامه ص242- کفایه الاثر ص 153، 187- مختصر بصائر الدرجات ص190- الشیعه و الرّجعه ج1 ص160- حلیه المتقین ص50
2- از شهرهای بندری سوریه است.
3- انطاکیه یکی از شهرهای قدیم سوریه است که نیکاتور در سیصد سال قبل از میلاد مسیح آن را بنا کرده، این شهر در روزگار قدیم از حیث ثروت و علم و تجارت، یکی از سه شهر بزرگ کشور روم محسوب می شده، شهر انطاکیه تا حلب نود و شش کیلومتر و تا اسکندریه پنجاه و نه کیلومتر فاصله است، هم اکنون از نظر جغرافیایی جزء قلمرو کشور ترکیه است (قصه های قرآن ص 429 به قلم نگارنده).

فتح می کند و از انطاکیه به طرف قسطنطنیه(1) هجوم می آورد آن سرزمین را هم فتح می کند و به جانب بلاد روم(2)، حرکت می کند و همة آن کشورها را مسخّر می نماید.(3)

2- امام باقر علیه السّلام فرمود:

زمانی که حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف قیام کند، به طرف کوفه حرکت می کند و بیش از ده هزار نفر از آنجا بیرون می آیند که آنها را بتریّه می­گویند. سپس به آن حضرت عرض می­کنند: برگرد به همان مکانی که بوده­ای، ما نیازی به فرزندان فاطمه علیهم السّلام نداریم. سپس شمشیر را می کشد و همة آنها را می کُشد، بعد وارد کوفه می شود و تمام منافقین شکّاک و جنگجویان را می کُشد، تا خداوند راضی گردد.(4)

3- امام صادق علیه السّلام فرمود:

زمانی که قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف قیام کند... و دست طایفة بنی شَیْبَه را قطع می کنند و آن را بر درب کعبه می آویزند و این عبارت بردیوار کعبه نوشته می شود

ص: 217


1- . استانبول فعلی.
2- کشورهای غربی.
3- نشانه های ظهور او ص105
4- بحارالانوار ج52 ص338

«صاحبان این دستها که از بنی شیبه هستند به کعبه معظّمه خیانت نمودند (دزدهای کعبه هستند)».(1)

4- امام صادق علیه السّلام فرمود:

... سپس متوجه کوفه می شود و در آنجا فرو می آید و خون هفتاد قبیله از قبایل عرب را مباح می شمارد.(2)

5- امام صادق علیه السّلام فرمود:

سپس توقف کوتاهی می نماید، تا اینکه در رُمَیْلَه دَسْکَرَه،(3) شورشیانی از غیر عرب بر او خروج می کنند که تعداد آنها ده هزار نفر و شعارشان، ای عثمان! ای عثمان است، آنگاه حضرت مردی از عجم را فرا خوانده و شمشیرش را به او می سپارد و او آهنگ آن جماعت نموده و همه آنها را به قتل می رساند، به گونه ای که یک تن هم باقی نمی گذارد.(4)

6- ابا صلت هروی از امام رضا علیه السّلام سؤال می کند، ای فرزند رسول خدا صلی الله علیه وآله چه می گوئی دربارة این سخن امام صادق علیه السّلام که فرمودند:

ص: 218


1- روزگار رهائی ج1 ص517- الزام الناصب ج2 ص164
2- غیبت شیخ طوسی ص284
3- نام قریه ای است نزدیک شهر ابان از روستاهای بعقوبه در استان دیالی در عراق (معجم البلدان).
4- عصر ظهور ص205

اگر قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف خروج کند، نوادگان قاتلان امام حسین علیه السّلام را به سبب اعمال پدرانشان به قتل می رساند؟

امام رضا علیه السّلام فرمودند: همین است.

هروی می گوید گفتم: پس فرمایش خداوند که می­گوید:

وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ اُخْری؛ و هیچ گناهکاری گناه دیگری را متحمّل نمی شود!(1)

چه می شود، آن حضرت فرمود:

راست گفت خداوند در تمام گفته هایش! بدان که نوادگان قاتلان امام حسین علیه السّلام به اعمال پدرانشان راضی بودند و به این کار افتخار می کنند و هر که از چیزی راضی باشد، مثل آن است که خودش آن عمل را انجام داده است، اگر مردی در مشرق کشته شود و در مغرب زمین کسی پیدا شود که به کشته شدن او راضی باشد، آن شخص در نزد خداوند شریک قاتل است، پس اینکه می بینی حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف آن ها را می کشد، بدین سبب است که آنان به کارهای پدرانشان راضی می باشند.(2)

7- امام صادق علیه السّلام فرمود:

ص: 219


1- سوره انعام/164
2- بحارالانوار ج52 ص313

قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف در جریان نبرد خود با مسائلی روبرو خواهد شد که رسول خدا صلی الله علیه وآله با آن مواجه نشده است، چون زمانی که پیامبر صلی الله علیه وآله در بین مردم مبعوث گردید، آنان سنگ و چوب تراشیده «بت» را می پرستیدند، اما در زمان حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف مردم بر او می شورند و کتاب خدا را برای آن حضرت تأویل و تفسیر می کنند و به همین جهت با او می جنگند.(1)

8- امام صادق علیه السّلام فرمود:

چهار هزار از حاملان قرآن و پشمینه پوشان معروف به زیدیّه، از بیعت با آن حضرت خودداری می کنند و می گویند آمدن امام حسین علیه السّلام در این زمان، سحری عظیم است، پس هر دو سپاه در مقابل یکدیگر قرار می گیرند، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آنها را موعظه می­کند و سه روز به آنان مهلت می دهد، پس از پایان گرفتن مهلت، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دستور جنگ با آنان را صادر می کند.(2)

9- امام باقر علیه السّلام فرمود:

اما شباهت داشتن مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به جدّ گرامیش رسول خدا صلی الله علیه وآله قیام و ظهور او با شمشیر و کشتن دشمنان خدا و رسول او و ستمگران و طاغوت ها است،

ص: 220


1- همان مدرک ص363
2- مختصر بصائر الدرجات ص190- دلائل الامامه ص242

وی بوسیله شمشیر و ایجاد ترس در دل دشمنان پیروز می گردد و لشکریان او شکست نمی خورند.(1)

10- امام جواد علیه السّلام فرمود:

پیوسته به کشتن دشمنان خدا ادامه می دهد، تا خدای از وی خشنود گردد و او زمانی از خشنودی خدا آگاه می شود که در دل خود احساس ترحّم و دلسوزی کند.(2)

11- امام باقر علیه السّلام فرمود:

وقتی که صاحب این امر، به بعضی از احکام سنّت حکم کند و سخن بگوید، گروهی از مسجد بیرون آمده و آهنگ خروج بر او را دارند، وی به یارانش دستور می­دهد، حرکت کنید و آنها به جنبش درآمده وخود را در محلّه تمّارین(3) در کوفه به آنان می رسانند و آنها را به اسارت خویش در می آورند، آنگاه به امر آن حضرت، آنان را سر می بُرند و این آخرین گروهی است که بر قائم آل محمّد علیهم السّلام خروج می نمایند.(4)

ص: 221


1- . بحارالانوار ج51 ص218
2- همان مدرک ص157
3- خرمافروشان.
4- بحارالانوار ج52 ص345

(46)سؤال: آیا اینکه گفته می شود قبل از ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دو سوم مردم جهان کشته می شوند، ریشه روائی دارد یا نه؟

جواب: روایاتی وجود دارد که به این معنا اشاره کرده اند، اما این امر حتماً واقع می شود یا نه، علمش نزد خداست.

و اینک دو روایت در این زمینه:

1- امام صادق علیه السّلام فرمود:

این امر (قیام حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف) واقع نمی­شود، تا آنکه دو سوم مردم از بین بروند.

به حضرت عرض شد، اگر دو سوم مردم از بین بروند؛ پس چه کسی باقی می ماند؟ حضرت فرمود:

آیا دوست ندارید که در یک سوم باقی مانده باشید.(1)

2- امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود:

حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف قیام نمی­کند، مگر زمانی که یک سوم مردم کشته شوند و یک سوم دیگر بمیرند و یک سوم باقی بمانند.(2)

ص: 222


1- بحارالانوار ج52 ص207
2- عقد الدرر ص96

(47)سؤال: مساجدی را که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در هنگام ظهور تخریب و یا می سازد کدام است؟

جواب: آنچه از روایات بدست می آید مسجدالحرام را خراب کرده و بصورت اولیه خود در می آورد و مسجدی را هم در نجف می سازد که هزار درب دارد و اینک چند روایت در این زمینه:

1- ابی بصیر از امام صادق علیه السّلام نقل می کند که آن حضرت فرمودند:

زمانی که قائم قیام می کند مسجدالحرام را ویران می­کنند و آن را بصورت اوّلیه برمی گردانند و مقام حضرت ابراهیم علیه السّلام (جنب خانه کعبه) را نیز به جای اولش بر می گردانند و...(1)

2- امام صادق علیه السّلام فرمود:

در پشت کوفه «نجف» مسجدی بنا می نهد با هزار در، آن مسجد به خانه های کوفه در کنار دو نهرِ کربلا و حیره متصل می گردد، به گونه ای که اگر مردی بر اُستر تندرو خود سوار شده و آهنگ نماز جمعه نماید، آن را درک نخواهد کرد.(2)

3- امام باقر علیه السّلام فرمود:

ص: 223


1- ارشاد مفید ج2 ص358
2- غیبت شیخ طوسی ص280- بحارالانوار ج52 ص330

وقتی که جمعه دوم فرا می رسد مردم می گویند، ای فرزند پیغمبر خدا! نماز جمعه به امامت شما، برابر با نماز پشت سر رسول خدا صلی الله علیه وآله است و این مسجد گنجایش ما را ندارد، آنگاه امام نقشه و طرح مسجدی را با بنای مستحکم رسم می فرماید که دارای هزار در بوده و مردم را در خود جای می دهد.(1)

4- ابوبصیر از امام باقر علیه السّلام نقل می کند که آن حضرت فرمودند:

هنگامی که امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف قیام کند به کوفه رود و در آنجا چهار مسجد را ویران کند و مسجد کنگره داری در روی زمین نباشد، جز اینکه حضرت آن را خراب و هموار سازد و...(2)

ص: 224


1- بحارالانوار ج52 ص331
2- ارشاد مفید ج2 ص360

فصل پنجم: سیمای حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

اشاره

ص: 225

ص: 226

ص: 227

ص: 228

(48)سؤال: آیا حکومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف عالم گیر و جهانی است یا نه؟

جواب: روایات بسیاری وارد شده که حکومت آن حضرت فراگیر و جهانی است و خانه ای نمی ماند، مگر اینکه جزء منطقة تحت نفود تعالیم اسلام واقع شود و شهر و روستایی نماند، مگر آنکه صبح و شام در آن صدای اذان و شهادت به توحید و رسالت بلند شود.(1)

اکنون به چند روایت اشاره می­کنیم:

1- پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

... و حکومت فرزندم شرق و غرب عالم را فرا گیرد.(2)

2- پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

در جهان جز فرمانروایی اسلام وجود نخواهد داشت و زمین چون لوح سیمین خواهد شد.(3)

3- امام باقر علیه السّلام فرمود:

قائم به سبب پیدایش ترس (در دل دشمنان) پیروز می­گردد و به یاری شدن از ناحیة خدا تأیید می گردد و زمین برای او پیموده می شود، گنج های زمین برایش آشکار می گردد و فرمانروائی و سلطنت وی شرق و غرب جهان را

ص: 229


1- منتخب الاثر ص470 و 490
2- فرائد السمطین ج2 ص312
3- الملاحم و الفتن ص66

فرا می گیرد و خداوند دین خود را به وسیلة او بر تمام مکاتب جهان پیروز می گرداند...(1)

4- امیرالمؤمنین علی علیه السّلام در تفسیر آیة شریفة «هُوَ الَّذی اَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دینَ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّه وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ؛ او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همة آیین­ها غالب گرداند، هرچند مشرکان کراهت داشته باشند».(2) فرمود:

آیا خداوند مصداق این آیه را اکنون آشکار ساخته است؟ هرگز! سوگند به کسی که جانم در دست اوست، هیچ آبادی نمی ماند، مگر اینکه هر صبح و شام در آن شهادت به وحدانیّت خدا و رسالت محمّدی صلی الله علیه وآله بدهند.(3)

5- همچنین امام باقر علیه السّلام در تفسیر آیة شریفه فرمود:

کسی باقی نمی ماند مگر آنکه به رسالت محمّد صلی الله علیه وآله اعتراف و اقرار می کند.(4)

6- پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

ص: 230


1- بحارالانوار ج52 ص191
2- سوره توبه/33
3- المحجّه بحرانی ص86
4- تفسیر عیاشی ج2 ص87

اگر عمر دنیا تنها یک روز باقی باشد، خداوند مردی را بر می انگیزد که نام وی همچون نام من... و فتوحاتی نصیب او گردد و همة اهل زمین گویندة «لآ اِلهَ اِلاَّ اللهُ» شوند...(1)

7- امام باقر علیه السّلام فرمود:

گوئیا من یاران قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف را می بینم که بر شرق و غرب جهان احاطه پیدا کرده اند و همه چیز تحت فرمان آنهاست...(2)

8- امام باقر علیه السّلام فرمود:

خداوند برای او شرق و غرب زمین را فتح خواهد کرد.(3)

9- امام باقر علیه السّلام فرمود:

... و آن حضرت لشکریان خود را به سراسر جهان گسیل داشته و ستم و ستم پیشگان را از میان بر می دارد و همة سرزمین ها بواسطة او به عدالت و راستی و درستکاری در می آیند.(4)

10- امام صادق علیه السّلام فرمود:

ص: 231


1- عصر ظهور ص385 به نقل از بیان شافعی ص129
2- بحارالانوار ج52 ص327
3- همان مدرک ص291
4- عصر ظهور ص317 به نقل از نسخه خطی ابن حماد ص95

وقتی قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف ما قیام کند و جهان را مسخّر اراده و حکومت خود قرار دهد، در هر قسمتی و قاره ای از دنیا کسی را به عنوان نمایندگی از طرف خودش معیّن می فرماید و فرمان کارش را به این مضمون صادر می کند؛ برنامة قضایی تو در کف دست توست، پس هرگاه مشکلی پیش آید که حکم خداوند را در آن امر نمی دانی، به کف دستت نظر کن و آنچه را در کف دستت دیدی، همان تکلیف تو است و به آن عمل کن...(1)

11- امام باقر علیه السّلام فرمود:

آنگاه که امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف قیام کند، حکومت های باطل نابود می شوند.(2)

(49)سؤال: در روایات متعدّدی آمده است که «حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نشانه ای از پیامبر اسلام دارد و آن نشانه این است که با شمشیر قیام می کند و دشمنان خدا را به قتل می رساند»

(49)سؤال: در روایات متعدّدی آمده است که «حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نشانه ای از پیامبر اسلام دارد و آن نشانه این است که با شمشیر قیام می کند و دشمنان خدا را به قتل می رساند»،(3) حال جای سؤال است که چگونه ممکن است کسی بتواند بوسیله شمشیر، به جنگ سلاحهای اتمی و مخرّب و بمب های آنچنانی برود و سرانجام هم پیروز شود؟

جواب: اولاً؛ مقصود از خروج با شمشیر که در روایات به آن اشاره شده، مأموریت به جهاد و توسّل به اسلحه برای اعلای کلمه حق است، زیرا

ص: 232


1- نشانه های ظهور او ص158- الزام الناصب ج2 ص287
2- منتخب الاثر ص428
3- اکمال الدین ج2 ص350- بحارالانوار ج51 ص218، 244 و ج52 ص231، 333 به بعد.

شمشیر سَمبل مبارزه و جنگ است، نه آن که موضوعیّت داشته باشد، بنابراین قیام با شمشیر، کنایه از قیام با اسلحه و پیکار و جهاد و تعیین نوع مأموریت آن حضرت است و اینکه آن حضرت مأمور به مصالحه با کفار نیست، بدیهی است که حضرت با هر اسلحه ای که لازم باشد با کفار و ستمگران جهاد می­کند و از هر گونه اسلحه ای که در زمان آن حضرت متداوّل باشد استفاده می نماید، پس شمشیر رمز قدرت است و حضرت با سلاح روز با دشمنان می جنگند.

ثانیاً؛ از کجا معلوم که در زمان ظهور آن حضرت، این سلاح ها در اختیار بشر باشد، شاید در اثر حوادث و آشوبها و جنگ های جهانی نابود شوند(1) و سلاحی غیر از شمشیر وجود نداشته باشد.

ثالثاً؛ جنگ ها و کشتارهای بی رحمانه و بکارگیری سلاحهای این چنین، نتیجة جهل و ضلالت و بی خردی بشر است، ولی در عصر ظهور عقل مردم کامل می­شود و بر فرض هم که این گونه سلاح ها را در اختیار داشته باشند، آن را علیه یکدیگر بکار نمی گیرند و نیروهایی که باید آن سلاح ها را به کار گیرند به حقانیّت حضرت پی می برند، هرچند که

ص: 233


1- چون یکی از اموری که در روایات از آن خبر داده شده، جنگ های جهانی پیش از ظهور است که در اثر آن بیشتر شهرها ویران می شود و قهراً این سلاح ها نیز از بین می رود. (ارشاد مفید ص405- غیبت شیخ طوسی ص277- بحارالانوار ج52 ص235).

سردمدارانشان دستور بکارگیری آن سلاح ها را صادر کنند، ولی آنان اجرا نمی کنند، همانطور که در انقلاب اسلامی ایران همگان دیدند که ارتش تا دندان مسلّح طاغوت از فرمان فرماندهان سرپیچی نموده و سلاح ها را علیه انقلابیون بکار نگرفتند و طرفداران انقلاب با دست خالی و با شعار «الله اکبر» برارتش قوی پنجة شاه، پیروز شدند.

رابعاً؛ علاوه بر این ها، با تأئیدات الهی، کمکهای عالم بالا، به یاری آمدن ملائکه و... در زمان ظهور آن حضرت، این گونه سلاح ها از کار می افتد، یعنی غلبه حضرت بر جهان، ممکن است از طریق اعجاز باشد. بنابراین پیروزی حضرت امری طبیعی و عادی است.(1)

(50)سؤال: سرنوشت اهل کتاب (یهود، نصارا و...) و سایر کفار در حکومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چگونه می باشد؟

جواب: سایر کفار غیر از اهل کتاب، یقیناً در حکومت آن حضرت، جایی برای ادامه زندگی ندارند، طبق فرمودة قرآن «لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدّیٖنِ کُلِّهِ؛ تا آن را بر همة آیین ها غالب گرداند».(2) ندای توحید سراسر جهان را فرا خواهد گرفت، و به فرمودة امام باقر علیه السّلام:

ص: 234


1- سیمای آفتاب ص370 (با دخل و تصرف).
2- سوره توبه/33

جز دین محمّد دینی باقی نمی ماند.(1) لذا به آنها اسلام عرضه می شود، هر کس پذیرفت، نجات پیدا می­کند و هر کس نپذیرفت، کشته خواهد شد.(2)

اما نسبت به یهود و نصارا، از آیات قرآنی استفاده می­شود که آنها تا قیامت باقی هستند،(3) پس آنان در زمان حکومت آن حضرت نیز وجود دارند، هرچند ممکن است در اقلیّت باشند و صاحب اختیار و اقتدار نباشند، همانطور که در برخی از روایات تصریح به این معنا شده است از جمله:

ابوبصیر می گوید به امام صادق علیه السّلام عرض کردم: صاحب الامر با اهل ذمه یهود و نصارا چه خواهد کرد؟ حضرت فرمودند: مانند پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با آنان مصالحه می کند و آنها با کمال ذلّت جزیّه می­پردازند.(4)

و در مقابل روایاتی دیگر داریم که در عصر حکومت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، جز مسلمان، احدی روی زمین باقی نمی ماند از جمله:

1- امام باقر علیه السّلام فرمود:

خدا شرق و غرب جهان را برای صاحب الامر مفتوح می­کند، آنقدر جنگ می کند، تا اینکه جز دین محمّد صلی الله علیه وآله ، دینی باقی نمی ماند.(5)

ص: 235


1- بحارالانوار ج52 ص390
2- همان مدرک ص340- تفسیر عیاشی ج1 ص183
3- سوره های مائده/14 و 64 – آل عمران/55
4- بحارالانوار ج52 ص376- دادگستر جهان ص393
5- بحارالانوار ج52 ص390

2- ابن بکیر می گوید: از حضرت ابوالحسن امام کاظم علیه السّلام تفسیر آیة شریفة «وَ لَهُ اَسْلَمَ مَنْ فِی السَّمٰوٰاتِ وَ الْاَرْضِ طَوْعًا وَ کَرْهًا وَ اِلَیْهِ یُرْجَعُونَ؛ و تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند از روی اختیار یا از روی اجبار، در برابر فرمان او تسلیم اند و همه به سوی او بازگردانده می شوند»،(1) را پرسیدم؟ فرمود:

آیة مذکور در شأن قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف نازل شده است وقتی آن جناب ظاهر شد، دین اسلام را بر یهود و نصارا و صابئین و کفار شرق و غرب عرضه می دارد، پس هر کس با میل و اختیار اسلام بیاورد، او را به نماز و

زکات و سایر واجبات امر می کند و هر کس از قبول اسلام سر باز زند، گردنش را می زند، تا اینکه در شرق و غرب زمین، جز موحّد و خداپرست کسی باقی نمی ماند.

ابن بکیر می گوید: عرض کردم فدایت شوم! مردم جهان زیادتر از آنند که کشته شوند؟ فرمودند:

هرگاه خداوند کاری را اراده کند، زیاد را کم، و کم را زیاد می گرداند.(2)

و همچنین امام صادق علیه السّلام در تفسیر این آیة شریفه فرمودند:

هنگام قیام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف جایی روی زمین نمی ماند، مگر آنکه در آن شهادت به وحدانیّت خدا داده خواهد شد.(3)

ص: 236


1- سوره آل عمران/83
2- همان مدرک ص340- تفسیر عیاشی ج1 ص183
3- همان مدرک.

3- امام صادق علیه السّلام فرمود:

... تمام مذاهب از سراسر جهان پرچیده شود و تنها دین جهانی همة مردم دین مقدّس اسلام است.(1)

نتیجه گیری: روایت ابوبصیر با آیات قرآن مطابق و موافق بود، در اینکه اقلیّت های دینی در حکومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می مانند و با پرداخت جزیه در سایه حکومت اسلامی زندگی می کنند، ولی روایات بعدی مخالف قرآن بودند، در اینکه اهل کتاب در صورت عدم پذیرش و اختیار اسلام کشته و نابود می شوند.

بر اهل فن پوشیده نیست که در هنگام تعارض، روایات موافق با قرآن، مُقدم بر روایات مخالف هستند.(2)

بنابراین یهود و نصاری در عصر دولت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باقی خواهند ماند.

البته ناگفته نماند که روایات زیادی از منابع شیعه و سنی نقل شده مبنی بر اینکه هیچ کس از ملّت یهود و مسیحی نمی ماند، مگر آنکه قبل از مرگ،

ص: 237


1- . روزگار رهایی ص514
2- با استفاده از سیمای آفتاب ص384 به بعد.

به حضرت عیسی علیه السّلام ایمان خواهد آورد(1) و آن حضرت، پشت سر مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نماز می گذارد، از جمله:

1- امام باقر علیه السّلام فرمود:

پیش از قیامت- عیسی- به دنیا فرود می آید و هیچ کس از ملّت یهود و مسیحی نمی ماند، مگر آنکه قبل از مرگ به او ایمان آورند و آن حضرت پشت سر مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نماز می گذارد.(2)

2- پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

چگونه خواهید بود آنگاه که عیسی بن مریم در میان شما فرود آید و پیشوای شما از خود شما باشد.(3)

3- پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

سوگند به آنکه جانم در دست اوست، بطور یقین عیسی بن مریم علیهماالسّلام به عنوان داوری عادل و پیشوایی دادگر میان شما فرود خواهد آمد و صلیب را شکسته و خوک را می کشد و مالیات (جزیه) وضع می کند و آن قدر مال می بخشد که دیگر کسی نمی پذیرد.(4)

ص: 238


1- همة اهل کتاب قبل از مردنش (مردم حضرت عیسی) به او ایمان می­آورند و او در رستاخیز گواه بر آنهاست. سوره نساء/159
2- عصر ظهور ص341
3- بحارالانوار ج52 ص383
4- عصر ظهور ص341

و در روایاتی دیگر وارد شده که گروه اهل کتاب پس از بحث و استدلال با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به او ایمان آورده و تسلیم او می شوند، از جمله:

1- پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

تابوت سکینه(1) را از غاری در انطاکیه(2) و بخش هایی از تورات را از کوهی در شام بیرون آورده و بوسیلة آن کتاب با یهودیان به استدلال می پردازد و سرانجام بسیاری از آنها اسلام می آورند.(3)

2- پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

تابوت سکینه از دریاچة طبریه(4)، به دست وی آشکار می شود و آن را آورده و در پیشگاه او در بیت المقدّس قرار می دهند و چون یهودیان آن را مشاهده می نمایند، به جز اندکی، بقیة آنان ایمان می آورند.(5)

ص: 239


1- همان است که در فرموده خداوند متعال آمده است (سوره بقره/248)- کتاب قصه های قرآن به قلم نگارنده را ملاحظه فرمائید.
2- توضیح آن در سؤال 45 گذشت.
3- منتخب الاثر ص309- اسعاف الراغبین ص153
4- در شمال فلسطین.
5- الملاحم و الفتن ص57- عقد الدرر باب هفتم.

از مجموع این احادیث بدست می آید که اقلیّت های دینی در حکومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باقی می مانند و اغلب آنان دین اسلام رااختیار کرده و به آن حضرت ایمان می آورند.

(51)سؤال: آیا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف با اقلیّت های دینی و اهل کتاب بوسیله کتب خودشان حکم می­کنند، یا بوسیله کتاب مسلمین (یعنی قرآن)؟

جواب: از امام باقر علیه السّلام نقل شده است که فرمودند: وقتی قائم اهل بیت علیهم السّلام قیام کند... تورات و دیگر کتابهای الهی را از غاری در انطاکیه خارج می­سازد و بین یهودیان براساس احکام تورات و میان مسیحیان طبق احکام انجیل و بین اهل زبور بر پایة دستورات آن و بین مسلمانان براساس آیات قرآن داوری می کند...(1)

(52)سؤال: در بعضی از روایات گفته می­شود که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هنگام ظهور، احکام نو و جدیدی می آورد، آیا این بدان معنی است که آئینی غیر از آئین پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله می آورند؟

جواب: مراد از احکام نو و جدید، احکامی نیست که خارج از دستورهای قرآن و اسلام باشد، چون احکام اسلام از زمان پیامبرصلی الله علیه وآله بوده، بلکه منظور این است که با فاصله گرفتن مردم از اسلام و قرآن و یا با تأویل

ص: 240


1- بحارالانوار ج52 ص351- غیبت نعمانی ص125

و تفسیرهای غلط و تغییر و تحریف احکام دین بوسیله غرض ورزان و دنیا طلبان تاریخ، مردم در زمان ظهور آن حضرت، با تعالیم اسلام و قرآن و احکام دین کاملاً بیگانه خواهند بود و در نتیجه اسلام به گونه ای واژگونه نشان داده شده است که هنگام ظهور آن حضرت، این تصوّر می شود که آن بزرگوار احکام جدیدی را آورده است.

و اینک به چند روایت در این زمینه اشاره می کنیم:

1- امام صادق علیه السّلام فرمود:

هنگامی که قائم ظهور کرد، با امر جدید خواهد آمد، چنانکه رسول خدا صلی الله علیه وآله در آغاز اسلام مردم را به امر جدید دعوت می کرد.(1)

2- امام صادق علیه السّلام فرمود:

هنگامی که قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور کند با امر جدید و کتاب و رفتار و قضاوت جدید ظهور می­نماید...(2)

3- امام باقر علیه السّلام فرمود:

قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف با مأموریت جدید و قضاوت جدید قیام می کند، با اعراب به شدّت برخورد می کند و کارش چیزی جز شمشیر نیست...(3)

ص: 241


1- اثبات الهداه ج7 ص110
2- همان مدرک ص83
3- بحارالانوار ج52 ص354

4- امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود:

به خدا سوگند! مثل اینکه او را بین رکن و مقام می بینم که مردم با وی با کتابی نوین(1) بیعت می کنند، در حالی که این امر بر عرب سخت و دشوار است...(2)

5- امام صادق علیه السّلام فرمود:

چون قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف قیام نماید، مردم را از نو به اسلام دعوت می کند و آنان را به امری که متروک مانده است و عموم مردم از آن جدا شده و به گمراهی رفته اند، راهنمائی می کند و او از این جهت مهدی نامیده شده است که مردم را به سوی امری گم شده هدایت می کند و...(3)

6- امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود:

او هواپرستی را به خداپرستی باز می گرداند، پس از آنکه خداپرستی را به هواپرستی بازگردانده باشند، رأی ها و برداشت ها را به قرآن بازگشت می دهد، پس از آنکه قرآن را به رأی و برداشت خود بازگردانده باشند.(4)

7- امام صادق علیه السّلام فرمود:

ص: 242


1- مراد از کتاب نوین، قرآن است که متروک می گردد.
2- عصر ظهور ص96
3- همان مدرک.
4- نهج البلاغه خ138

... چون قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف ما به پا خیزد، مردم از کتاب خدا برای او دلیل می آورند و کتاب خدا (قرآن) را تأویل و توجیه می کنند...(1)

8- پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

دوازدهمی از فرزندانم به طوری غایب می شود که اصلاً دیده نمی شود و زمانی خواهد آمد که از اسلام جز اسمی و از قرآن جز رسم و اثری باقی نمی ماند، در آن هنگام خدا به وی اجازه خروج می دهدو به وسیله او اسلام را تقویّت کرده و تجدیدش می کند.(2)

9- پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

یکی از اهل بیت من قیام می کند و به سنّت و روش من عمل می کند.(3)

10- پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف از فرزندان من... مردم را به اطاعت من و دین من وادار می نماید و به قرآن دعوتشان می کند.(4)

ص: 243


1- غیبت نعمانی ص297
2- منتخب الاثر ص98
3- بحارالانوار ج52 ص347
4- اثبات الهداه ج7 ص52

(53)سؤال: محل حکومت و زمامداری حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف کدام شهر است؟

جواب: آنچه از روایات استفاده می شود مرکز حکومت آن حضرت شهر کوفه است.

و اینک چند روایت در این زمینه:

1- امام صادق علیه السّلام فرمود:

محل زمامداری او کوفه و مجلس قضاوت او مسجد جامع آن شهر و بیت المال و محل تقسیم غنیمت های مسلمانان، مسجد سهله و جایگاه استراحت و خلوتگاه او با خالق خویش در تپه های سفید غریّین(1) می باشد، به خدا سوگند! هیچ مؤمنی باقی نمی ماند مگر اینکه در آنجا و اطراف آنجا بسر می برد و در روایتی دیگر (و یا به آنسوی می آیند) و در روایت بعدی (بسوی آن می شتابند)...(2)

2- امام صادق علیه السّلام فرمود:

ص: 244


1- تپه های سفیدی که نزدیکی نجف قرار دارد.
2- بحارالانوار ج53 ص11

سپس متوجه کوفه می شود، در آنجا فرود می آید و خون هفتاد قبیله از قبایل عرب را مباح می شمارد.(1)

3- امام باقر علیه السّلام فرمود:

پرچم­های سیاهی که از خراسان خارج می شود، در کوفه فرود می آید و زمانی که مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظاهر شد جهت بیعت مجدّد، حضور آن بزرگوار شرفیاب می شوند.(2)

4- امام باقر علیه السّلام فرمود:

وارد کوفه می شود در حالی که سه جناح دارای پرچم ها، شهر را آشفته نموده اند و پس از آن زمینه ورود حضرت مهیّا و شهر کاملاً آماده پذیرش اوست، آن حضرت وارد شده و با قرار گرفتن بر فراز منبر، آغاز سخن می کند، به نحوی که مردم از شدّت گریه متوجه گفتار وی نمی­شوند.(3)

5- امام باقر علیه السّلام فرمود:

ص: 245


1- غیبت شیخ طوسی ص284
2- بحارالانوار ج52 ص217
3- ارشاد مفید ج2 ص362

قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف در روز لرزش زمین، در میان هفت سراپرده از نور وارد عراق می شود، بگونه­ای که مشخص نمی شود، امام در کدام یک از آنها حضور دارد، تا آنکه در کوفه فرود می آید.(1)

6- صالح بن ابی الاسود از امام صادق علیه السّلام نقل می کند که آن حضرت فرمود:

آگاه باش که مسجد (سهله) منزل حضرت ما (مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، آنگاه که با خاندانش بیاید.(2)

7- امام باقر علیه السّلام فرمود:

گویا حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف را می­نگرم که از مکّه به همراهی پنج هزار فرشته در حالی که جبرییل در سمت راست و میکاییل سمت چپ و مؤمنان پیش رویش هستند، به نجف و کوفه آمده و لشکر به شهرها می فرستد.(3)

ص: 246


1- یوم الخلاص ص267
2- ارشاد مفید ج2 ص355
3- همان مدرک ص354

(54)سؤال: حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چند سال حکومت می کند؟

جواب: مدت حکومت آن حضرت دقیقاً مشخص نیست و روایاتی که در این زمینه وارد شده، مختلف است از جمله: (40 روز، 5 سال، 7 سال، 8 سال، 9 سال، 10 سال، 19 سال، 20 سال، 40 سال و 309 سال) ذکر شده است.(1)

ولی آنچه از روایات بدست می آید در زمان ظهور آن حضرت روزها و سالها آنقدر طولانی است، که هر سال برابر با ده سال از سالهای الآن است، و همانطور که ابوبصیر از امام باقر علیه السّلام نقل می کند که آن حضرت در حدیثی طولانی فرمودند:

... و به این ترتیب هفت سال امامت می کند که هر سال برابر ده سال از سالهای شما است، سپس خداوند آنچه خواهد، انجام دهد.

عرض کردم: قربانت گردم! چگونه سالها دراز و طولانی شود؟ فرمود:

ص: 247


1- برای آگاهی بیشتر در این زمینه رجوع کنید به کتب: بحارالانوار ج52 ص291 و ج53 ص103- ارشاد مفید ج2 ص360- غیبت نعمانی ص331- الشیعه و الرّجعه ج1 ص224- ینابیع المودّه ص331- غایه المرام ص181 و 698- مهدی کیست ص57- کفایة الطالب ص492 به بعد- مهدی موعود ص1080- مهدی انقلابی بزرگ ص314- تاریخ شیعه و فرقه های اسلام ص133- المهدی ص88، 97، 218، 227، 233- عقیده الشیعه ص243

خداوند به فلک دستور دهد درنگ نموده و به کندی حرکت می کند و در نتیجه روزها و سالها دراز و طولانی شود.

سپس عرض کردم: مردم گویند اگر در گردش فلک تغییری پیدا شود، تباه شود؟ فرمود:

این گفتار بی دینان است، اما مسلمانان چنین نگویند، با اینکه خداوند ماه را برای پیغمبرش دو نیم کرد و پیش از آن خورشید را برای یوشع بن نون علیه السّلام برگرداند و از درازی روز رستاخیز خبرداده که آن روز مانند هزار سال شماست.(1)

هممچنین عبدالکریم حثعمی گوید به امام صادق علیه السّلام عرض کردم: امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف چند سال سلطنت می کند؟ فرمود:

هفت سال، و روزها برای آن جناب طولانی و دراز شود به طوری که هر سال از سالهای زمان او، برابر ده سال از سال های شما باشد و از این رو سالهای سلطنت او، هفتاد سال از سال های شما باشد و...(2)

ص: 248


1- ارشاد مفید ج2 ص360
2- همان مدرک ص355

(55)سؤال: پس از ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چه تحوّلاتی در دولت و حکومت آن حضرت بوجود می آید؟

جواب: آنچه از روایات متعدّد استفاده می شود این است که وقتی مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف ظاهر شد و در جنگ پیروز گشت و بر شرق و غرب جهان تسلّط یافت، تمام زمین به وسیلة یک حکومت جهانی اسلام اداره می شود، برای تمام بلاد و استانها، استانداران لایقی را با برنامة کار و دستورات لازم گسیل می دارد، به واسطة کوشش و جدیّت آنان، تمام زمین آباد و معمور می گردد، خود حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هم از دور، تمام حوادث و جریانات کشور پهناور و زمین را زیر نظر دارد و تمام نقاط زمین برایش مانند کف دستی می گردد، اصحاب و یارانش نیز از فاصله های دور، وی را مشاهده می نمایند و با او تکلّم می کنند.

عدل و دادش تمام زمین را فرا می گیرد، مردم با همه مهربان شده و با صدق و صفا زندگی می کنند، امنیّت عمومی همه جا را فرا می گیرد و کسی درصدد آزار دیگری نیست، وضع اقتصادی مردم بسیار خوب می شود، بطوری که مستحق زکات پیدا نمی شود، بارانهای نافع پی در پی می بارد، تمام زمین سبز و خرّم می گردد، برکات و محصولات زمین زیاد

ص: 249

می شود، اصلاحات لازم در امور کشاورزی به عمل می آید، توجه مردم به خدا زیاد می شود و گرد معاصی نمی گردند، دین اسلام، دین رسمی جهان شده، بانگ توحید از همه جا بلند می گردد، در امور راه سازی برنامه های جالبی را به مرحلة اجرا می گذارند، راههای اصلی را شصت ذراع قرار می دهند، تمام پنجره هائی را که به کوچه باز شده مسدود می سازد، از ایجاد مستراح و ناودان در کوچه مانع می شود، حتی مساجد مُشرِف و عالی را خراب می کند، پیش آمدگی های ساختمانها را نیز خراب می کند.

در عصر مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف عقول مردم کامل می گردد و سطح معلومات عمومی بالا می رود، به طوری که زنها در خانة خویش از عهدة قضاوت بر می آیند، ایمان مردم کامل می گردد و کینه از دلهایشان بیرون می رود، خلاصه در پرتو حکومت عدل آن حضرت، جهانی بوجود می آید که خالی از تبعیض ها، اختلاف­های طبقاتی و صف بندی های مفسده آفرین، جهانی خالی از جدایی ها و پراکندگی ها، خالی از جنگ و خونریزی ها و تجاوزها، پیشرفت های عظیم علوم، صنایع، اقتصاد و عدالت اجتماعی، ایجاد رفاه در زندگی مادی، احیای دوباره

اسلام و جهانی بودن آن حتی فراتر از حکومت سلیمان و ذوالقرنین علیهماالسّلام...(1)

ص: 250


1- برای آگاهی بیشتر در این زمینه رجوع کنید به کتب: منتخب الاثر ص472 به بعد- بحارالانوار ج52 ص313 تا 360- روزگار رهائی ص620 به بعد- منتهی الآمال ج2 ص769- امام مهدی از ولادت تا ظهور ص626 به بعد- عصر زندگی ص107 به بعد- دادگستر جهان ص319

و اینک چند روایت در این زمینه:

1- امام صادق علیه السّلام فرمود:

خداوند هر گونه بدعتی را بوسیلة او از بین خواهد برد و هر گمراهی را محو و هر سنتی را زنده خواهد ساخت.(1)

2- امام باقر علیه السّلام فرمود:

در روی زمین هیچ ویرانه ای نمی ماند، مگر اینکه آباد می گردد و هیچ معبودی جز خداوند متعال از بت و غیر آن نمی ماند، مگر اینکه دچار حریق گشته و می سوزد.(2)

3- امام باقر علیه السّلام فرمود:

هنگامی که قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف ما قیام کند، خداوند دستش را بر سر بندگان می گذارد و عقول

آنها را با آن کامل و افکارشان را پرورش داده، تکمیل می کند.(3)

4- امام صادق علیه السّلام فرمود:

ص: 251


1- عصر ظهور ص306 به نقل از اصول کافی ج1 ص412
2- همان مدرک ص316
3- بحارالانوار ج52 ص328. در برخی روایات آمده است که آن حضرت دستش را بر سر بندگان می گذارد و عقل ایشان کامل می گردد (منتخب الاثر ص483).

هنگامی که قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف ما قیام کند، خداوند آنچنان گوش و چشم شیعیان ما را تقویّت می کند که میان آنها و قائم نامه رسان نخواهد بود، با آنها سخن می گوید و سخنش را می شنوند و او را می بینند، در حالی که او در مکان خویش است (و شیعیان در جایی دیگر از جهان).(1)

5- امام صادق علیه السّلام فرمود:

علم و دانش بیست و هفت حرف است و بیست و هفت شعبه و شاخه دارد، تمام آنچه پیامبران الهی برای مردم آوردند دو حرف بیش نبود و مردم تاکنون جز آن دو حرف را نشناخته اند، اما هنگامی که قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف ما قیام کند، بیست و پنج حرف و بیست و پنج شاخه و شعبه دیگر آن را آشکار می کند و در میان مردم منتشر می سازد و دو حرف دیگر را به آن ضمیمه

می کند تا بیست و هفت حرف کامل منتشر گردد.(2)

6- امام صادق علیه السّلام فرمود:

مؤمن در زمان قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف در حالی که در مشرق است، برادر خود در مغرب می بیند و همچنین کسی که در مغرب است برادرش را در مشرق می بیند.(3)

7- امام باقر علیه السّلام فرمود:

ص: 252


1- منتخب الاثر ص483
2- . منتهی الآمال ج2 ص769
3- بحارالانوار ج52 ص391

هنگامی که قائم آل محمّد علیهم السّلام قیام می کند، خیمه های خودش را بر پا می سازد(1) و قرآن را به مردم یاد می دهد، همانطور که خداوند بر رسول گرامی صلی الله علیه وآله نازل فرمود، و مردم را با قرآن این طور آشنا می کند، آن روز برای آنهایی که قرآن را قبلاً حفظ کرده اند بسیار مشکل است.(2)

8- امام صادق علیه السّلام فرمود:

قائم ما عجل الله تعالی فرجه الشریف وقتی قیام کند، بین مردم همانند حضرت داوود علیه السّلام حکم می کند، احتیاج به شاهد و دلیل ندارد، خداوند احکام واقعی را به او الهام می کند، پس به علم واقعی حکم می کند و از هر چه که مردم در دلهای خود پنهان کرده­اند، آن حضرت خبر می دهد و...(3)

9- امام صادق علیه السّلام فرمود:

زمانی که قائم ما قیام نماید، زمین به نور الهی روشن و درخشان می گردد، به گونه ای که مردم از پرتو خورشید بی نیاز می شوند و عمر مردان در زمان حکومت او چنان طولانی می شود که برای هر مرد، هزار فرزند پسر متولّد شود که در آنها دختر نباشد، وی در نجف مسجدی می سازد که دارای هزار

ص: 253


1- گویا در شهر کوفه باشد همانگونه که در روایات آمده است، که محل حکومت آن حضرت شهر کوفه است (بحارالانوار ج53 ص11 به بعد).
2- نشانه های ظهور او ص112 به نقل از ارشاد مفید ج2 ص360
3- همان مدرک ص135

در است خانه های کوفه به نهر کربلا و به حیره متصل گردد، تا جائی که اگر کسی در روز جمعه در حالی که بر استری چابک لاغر سوار و آهنگ آن دیار نماید، تا نماز جمعه را درک کند موفق نمی شود.(1)

10- امام صادق علیه السّلام فرمود:

وقتی که کارها به صاحب این امر (مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف) برسد، خداوند هر نقطة فرو رفته ای از زمین را برای او مرتفع و هر نقطه مرتفعی را پائین می برد، آنچنان که تمام دنیا نزد او به منزلة کف دستش خواهد بود! کدام یک از شما اگر در کفت دستش مویی باشد آن را نمی بیند.(2)

11- پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

امّت من در زمان مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از چنان نعمتی برخوردار شوند که مانند آن را هرگز برخوردار نشده باشند، آسمان باران بر سر آنها فرو می ریزد و زمین هیچ گیاهی را نگاه نداشته ، مگر اینکه آن را می رویاند.(3)

ص: 254


1- بحارالانوار ج52 ص330- غیبت شیخ طوسی ص280
2- بحارالانوار ج52 ص328
3- عصر ظهور ص 364

12- پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

ساکنان آسمان و زمین از او خشنود می شوند، آسمان از ریزش باران قطره ای دریغ نکرده و زمین از رویش گیاهان

خودداری نمی کند به گونه ای که زندگان آرزو می کنند که کاش مردگان زنده می شدند.(1)

13- امام باقر علیه السّلام فرمود:

بدانید که ذوالقرنین در انتخاب دو ابر رام و سرکش مخیّر گردید و او ابر رام را برگزید و ابر سرکش برای دوست و محبوب شما (قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف) ذخیره گردید.

راوی گفت: سؤال کردم: ابر سرکش کدام است؟ امام علیه السّلام فرمود:

ابرای که در آن غرّش رعد و صاعقه و یا برق وجود داشته باشد که محبوب شما بر آن سوار گردد، بدانید که او بر ابر سوار گردیده و با این وسائل بالا می رود، وسائل آسمانها و زمین­های هفتگانه که پنج طبقه آن آباد و دو تای آن ویران است.(2)

14- امام صادق علیه السّلام فرمود:

وقتی که قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف قیام کند حکومت را براساس عدالت قرار می دهد و ظلم و جور در دوران او برچیده می شود و جاده ها درپرتو وجودش امن و امان

ص: 255


1- همان مدرک.
2- بحارالانوار ج52 ص321

می گردد،(1) و زمین برکاتش را خارج می سازد و هر حقی به صاحبش می رسد و در میان مردم همانند داود و محمّد علیهماالسّلام حکم و داوری می کند، در این هنگام زمین گنجهای خود را آشکار می سازد و برکات خود را ظاهر می کند و کسی موردی را برای انفاق و صدقه و کمک مالی نمی یابد، زیرا همة مؤمنان بی نیاز و غنی خواهند شد...(2)

15- امام باقر علیه السّلام فرمود:

وقتی قائم اهل بیت علیهم السّلام قیام کند (امکانات) را بطور مساوی تقسیم می نماید و در رعیّت عدالت را برقرار می سازد و ...(3)

16- امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود:

در عصر قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف انسان یک مُد می کارد و هفتصد مُد می گیرد، چنانکه مضمون آیة شریفة «کَمَثَلِ حَبَّةٍ اَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِأَةُ حبَّة وَ اللهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشآءُ؛ همانند بذری که هفت خوشه برویاند که در هر

ص: 256


1- در روایتی وارد شده که: زنی طبق طلا را بر سرش می گذارد و از عراق تا شام مسافرت می­کند و گام های خود را جز بر گیاهان نمی گذارد و بر سر او زیور است، بدون این که کسی معترّض او شود (منتخب الاثر ص473).
2- همان مدرک ص338
3- همان مدرک ص351

خوشه، یکصد دانه باشد و خدا آن را برای هر کس بخواهد دو یا چند برابر می کند».(1) می باشد.(2)

ص: 257


1- سوره بقره/261
2- عقد الدرر ص211

ص: 258

ص: 259

ص: 260

فصل ششم: خصال یاران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

اشاره

ص: 261

ص: 262

ص: 263

ص: 264

(56)سؤال: یاران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چند نفرند و دارای چه ویژگی هایی هستند؟

اشاره

جواب: آنچه از روایات بدست می آید این است که خداوند آن حضرت را بوسیلة نیروهای مختلفی (از جمله: مؤمنین، ملائکه و فرشتگان، رعب و ترس) یاری و نصرت می دهد و تعداد نیروهای حضرت از نظر انسانی منحصر در سیصد و سیزده نفر نیستند (این تعداد 313 نفر یاران مخصوص آن بزرگوار هستند که نهضت خود را با آنان آغاز می کند) بلکه تا نیروهای آن حضرت به ده هزار نفر نرسد، آغاز به جنگ نخواهد کرد.(1)

علاوه بر اینها عده ای دیگر که همراه حضرت عیسی علیه السّلام به زمین فرو می آیند(2) و همچنین عده ای که به برکت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از قبرها بر می خیزند، از یاران آن حضرت محسوب می شوند.(3)

الف) یاران خاص آن حضرت

آنها اوّل کسانی هستند که بعد از جبرییل علیه السّلام، با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بیعت می

کنند.(4) و حضرت در ابتدای ظهور انتظار آنان را می کشد و آنها در

ص: 265


1- منتخب الاثر ص475 به بعد.
2- معجم احادیث الامام المهدی ج1 ص528 به بعد.
3- بحارالانوار ج53 ص95- دلائل الامامه ص 248- ارشاد مفید ج2 ص365
4- بحارالانوار ج52 ص316

یک لحظه، از اطراف عالم خود را به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می­رسانند،(1) و پس از پیروزی و تشکیل حکومت واحد جهانی، حاکمان و فرمانروایان آن حضرت در مناطق مختلف هستند.(2) و تعدادشان هنگام ظهور 313 نفر است،(3) همانطور که علاّمة مجلسی رحمه الله در این زمینه می گوید: یاران حضرت مهدی هنگام ظهور سیصد و سیزده نفر هستند، بنابراین منافاتی ندارد که افراد دیگری بعد از ظهور آن حضرت به وی بپیوندند.(4)

و اینک به چند روایت در این زمینه اشاره می کنیم:

1- امام جواد علیه السّلام فرمود:

... یاران او به عدد اصحاب بدر سیصد و سیزده تن می­باشند و از دورترین نقاط جهان گرد او جمع می شوند، این فرموده خداوند است که «هر جا باشید خداوند همه شما را گرد هم می آورد که او بر هر چیز تواناست»،(5) چون این تعداد از مردم زمین گرد او جمع شوند، او ظهور می نماید و چون

ص: 266


1- همان مدرک ص310
2- همان مدرک ص326
3- همان مدرک ص316
4- حق الیقین ص352
5- سوره بقره/148

شمار یارانش به ده هزار رسد، به اذن خداوند خروج می نماید و پیوسته دشمنان خدا را به هلاکت می رساند...(1)

2- امام باقر علیه السّلام فرمود:

همانا قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف از راه کوه ذی طوی با سیصد و سیزده مرد به عدد رزمندگان جنگ بدر می آید...(2)

3- امام صادق علیه السّلام فرمود:

خداوند سیصد و سیزده تن یاران قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف را در همین مسجد شما (مسجدالحرام) جمع می کند و مردم مکه با دیدنشان می دانند که ایشان از اهل مکه و از آباء و اجداد آنها نیستند، شمشیرهایی بدست دارند که روی لبه آنها اسامی صاحبانشان و نام پدرشان و نسب آنها نوشته شده است.(3)

4- امام صادق علیه السّلام فرمود:

گویا قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف را بر بالای منبر کوفه می نگرم که یارانش سیصد و سیزده نفر مرد، به تعداد جنگ جویان مسلمان در جنگ بدر، اطرافش را گرفته اند، این یاران پرچم داران و حاکمان خدا بر مردم در زمین اند...(4)

ص: 267


1- بحارالانوار ج51 ص157
2- همان مدرک ص120
3- نشانه های ظهور او ص160
4- بحارالانوار ج25 ص326

ب) یاران مطلق آن حضرت

آنها طبق روایات وارده متعدده زیادند از جمله: حداقل ده هزار نیروی انسانی و حداکثر پانزده هزار، ملائکه و فرشتگان، جنّ، رعب و ترس، کسانی که از قبر برمی­خیزند، اصحاب کهف، خوانندگان دعای عهد و سوره بنی اسرائیل، زنان، حضرت الیاس، خضر، عیسی علیهم السّلام و همراهان وی...

و اینک به چند روایت در این زمینه اشاره می­کنیم که عبارتند از:

1- امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود:

او با تعداد دوازده هزار تن حداقل و پانزده هزار تن حداکثر، خروج می کند، ترس و وحشت پیشاپیش او راه می یابد، هر دشمنی که با وی برخورد کند، به فرمان خدا او را از پای در می آورد، شعار آنان بمیران، بمیران می باشد، و در راه خدا از سرزنش هیچ ملامت گری باک و هراس ندارند...(1).

ص: 268


1- عصر ظهور ص336 به نقل از بحارالانوار ج51 ص157

2- امام جواد علیه السّلام فرمود:

وقتی شماره لشکر او به ده هزار تن برسد به فرمان خدا خروج می نماید و پیوسته دشمنان خدا را از دم تیغ می­گذراند تا آنکه خداوند از او خشنود شود...(1)

3- پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

... در این موقع، مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ما به طرف شام حرکت می کند، در حالی که جبرییل علیه السّلام پیشاپیش او و میکاییل به دنبال او در حرکتند...(2)

4- امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود:

خداوند حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را با فرشتگان ، جنّ و شیعیان مخلص یاری می کند.(3)

5- امام باقر علیه السّلام فرمود:

گویا هم اینک حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف و یارانش را می بینم... که فرشتة جبرییل در سمت راست مهدی و میکاییل در سمت چپ حضرت حرکت می کنند و ترس و وحشت پیشاپیش سپاهیانش و پشت سر آنان به فاصلة یک ماه در

ص: 269


1- همان مدرک ص353
2- . نشانه های ظهور او ص81 به بعد.
3- ارشاد القلوب ص286

حرکت است و خداوند حضرتش را با پنج هزار فرشتة آسمانی یاری می کند.(1)

6- امام باقر علیه السّلام فرمود:

... وی بوسیلة شمشیر و ایجاد ترس در دل دشمنان پیروز می گردد و لشکریان او شکست نمی خورند.(2)

7- امام باقر علیه السّلام فرمود:

قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف به سبب پیداش ترس (در دل دشمنان) پیروز می گردد و به یاری شدن از ناحیة خدا تأیید می گردد و زمین برای او پیموده می شود و گنج های زمین برایش آشکار می گردد...(3)

8- پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند:

ای سلمان! تو او را درک خواهی کرد و همچنین هر که همانند تو باشد و هرکه چنین ولایت و معرفتی نسبت به او داشته باشد.(4)

9- امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود:

ص: 270


1- بحارالانوار ج52 ص343
2- بحارالانوار ج51 ص218
3- اثبات الهداه ج7 ص392- بحارالانوار ج52 ص191
4- دلائل الامامه ص237

رومیان به طرف ساحل دریا نزدیک غار اصحاب کهف روی می آورند و خداوند آن جوانان را با سگشان از غار بر می­انگیزد، دو نفر از آنها به نامهای ملیخا و خملاها هستند که هر دو تسلیم اوامر قائم می باشند.(1)

10- امام صادق علیه السّلام فرمود:

از پشت شهر کوفه (نجف) همراه قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف بیست و هفت مرد خارج می شوند، پانزده نفر از آنان جزو یاران حضرت موسی علیه السّلام

هستند، هفت نفر جزو اصحاب کهف هستند و یوشع بن نون، سلمان فارسی، ابودَجّانه انصاری، مقداد و مالک اشتر نیز جزو آنان هستند، پس اینها در خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به عنوان یاران و فرمانروایان حکومتش خواهند بود.(2)

11- امام صادق علیه السّلام به مفضّل بن عمر فرمود:

ای مفضّل! تو همراه چهل و چهار نفر زنده می شوی و همراه حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهی بود و تو در طرف راست قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهی بود و امر و نهی می کنی.(3)

12- امام صادق علیه السّلام فرمود:

ص: 271


1- بحارالانوار ج52 ص275
2- ارشاد مفید ج2 ص361
3- دلائل الامامه ص248

هر کس هر شب جمعه سوره بنی اسرائیل را بخواند، نخواهد مُرد تا قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف را درک کند و جزو یارانش قرار بگیرد.(1)

13- امام صادق علیه السّلام فرمود:

کسانی که چهل روز صبح دعای عهد را بخوانند، از یاوران قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف ما باشند واگر چنین کسی پیش از ظهور بمیرد، خداوند او را از قبر بیرون خواهد آورد، تا در خدمت آن حضرت باشد.(2)

14- مفضّل بن عمر از امام صادق علیه السّلام نقل می­کند که آن حضرت فرمودند: سیزده زن همراه قائم آل محمّد علیهم السّلام خواهند آمد.

عرض کردم: برای چه کاری؟ حضرت فرمود:

به مداوای مجروحان و سرپرستی بیماران خواهند پرداخت، همانگونه که همراه رسول الله صلی الله علیه وآله بودند.

عرض کردم. آنها را برایم نام ببرید؟ حضرت فرمود:

قنواء دختر رشید هجری، اُمّ ایمن، حبّابّة والبیّه، سمیّه مادر عمّار یاسر، زبیده، اُمّ خالد احمسیّه، امّ سعید حنفیّه، صیانة ماشطه، و امّ خالد جهنیّه.(3)

ص: 272


1- معجم احادیث الامام المهدی ج5 ص122
2- . بحارالانوار ج53 ص95
3- دلائل الامامه ص260 (البته پاره ای از روایات می گوید در میان یاران حضرت مهدی پنجاه زن وجود دارد، همانطور که از امام باقر علیه السّلام نقل شده است: سوگند به خدا! سیصد و اندی مرد می آیند و در میانشان پنجاه نفر زن هستند، در مکه اجتماع می کنند بی آنکه قبلاً وعده داده باشند، آمدنشان همچون ابرهای پاییزی است که با حرکات تند می آیند و در آن مرکز جمع می شوند (بحارالانوار ج52 ص223).

15- از گفت وگوی امام صادق علیه السّلام با حضرت الیاس پیامبر علیه السّلام در کنار خانه خدا، معلوم می­شود که وی از جمله پیامبرانی است که همراه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهد آمد، چون او در ضمن گفتگو شمشیر خود را به امام نشان داد، سپس نقاب از چهره کنار زد و اظهار داشت من الیاس هستم.(1)

16- امام رضا علیه السّلام فرمود:

... و در آینده، خداوند به وسیله او (خضر علیه السّلام) وحشت قائم ما را در ایام غیبتش به اُنس مبدّل خواهد کرد و یار آن حضرت در تنهایی خواهد بود.(2)

17- امام باقر علیه السّلام فرمود:

پیش از قیامت ، عیسی علیه السّلام به دنیا فرود می­آید و هیچ کس از ملّت یهود و مسیحی نمی ماند، مگر آنکه قبل از مرگ به او ایمان می آورد و آن حضرت پشت سر مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نماز می خواند.(3)

18- و در برخی از روایات دیگر آمده است که: عیسی علیه السّلام پس از آنکه به آسمان عروج کرد، در همان جا به سر می برد و تا ظهور امام زمان

ص: 273


1- . کافی ج1 ص242
2- معجم احادیث الامام المهدی ج4 ص167- بحارالانوار ج52 ص152
3- بحارالانوار ج52 ص383

عجل الله تعالی فرجه الشریف در آنجا است، وی همراه هشتصد مرد و چهار صد زن به زمین خواهد آمد. و او یکی از بزرگترین یاران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که از طرف خداوند، به عنوان وزیر دست راست آن حضرت رجعت خواهد کرد.(1)

پ) ویژگیهای یاران آن حضرت

1- امام صادق علیه السّلام فرمود:

زمانی که قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف ما قیام می کند، شمشیرهایی از آسمان فرود می آیند که خصوصیّتش این است که نام جنگجو و نام پدرش با قلم قدرت روی لبة آنها نوشته شده است.(2)

2- امام صادق علیه السّلام فرمود:

لشکریان آن حضرت اگر با کوه روبرو شوند، کوهها را در هم می کوبند و دل آنها را شکافته، مسیر خود قرار می­دهند.(3)

3- امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود:

یاران مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف جوان هستند و پیر در بین آنها نیست، مگر همچون سرمة چشم و نمک توشه، که ناچیزترین توشة مسافر نمک است.(4)

ص: 274


1- معجم احادیث الامام المهدی ج1 ص528 به بعد.
2- نشانه های ظهور او ص160
3- همان مدرک.
4- بحارالانوار ج52 ص334

4- امام باقر علیه السّلام فرمود:

... سپس او به همراه سیصد و سیزده مرد به شمار یاران بدر که همچون ابر پائیزی پراکنده اند و زاهدان شب و شیران روزاند، بدون قرار قبلی ظهور می کند.(1)

5- امام باقرعلیه السّلام فرمود:

قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف دارای سیصد و سیزده یاور است که این افراد از نژاد عجم هستند، بعضی از آنها در روز بر روی ابر سوار شده و راه می روند و با نام خود و نام پدر و خصوصیّات نَسب شان شناخته می شوند و بعضی از آنها در بستر خود خوابیده اند و بدون وعدة قبلی در مکه به حضور امام حاضر می شوند.(2)

6- امام صادق علیه السّلام فرمود:

هر یک از یاران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف برابر چهل نفر توانایی و قدرت دارند و دارای قلبی قوّی مانند پاره های آهن هستند...(3)

7- امام صادق علیه السّلام فرمود:

ص: 275


1- عصر ظهور ص317
2- بحارالانوار ج52 ص370
3- . همان مدرک ص327

خداوند سبحان آنان را در شب جمعه گرد هم می آورد و صبح جمعه جملگی در مسجدالحرام با آن حضرت دست بیعت و وفاداری می دهند و هیچ یک از آنان سرپیچی نمی کند.(1)

8- امام باقر علیه السّلام فرمود:

گویی می بینم که یاران قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف جهان را محاصره کرده اند و همه موجودات مطیع و فرمانبردار آنها هستند، حتّی درّندگان صحرا و چرندگان و پرندگان و موجودات مختلف عالم، فقط خشنودی آنها را می خواهند، حتی بعضی از نقاط زمین مباهات می کند بر بعضی دیگر و می گوید امروز یکی از یاران قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف بر روی من عبور کرد.(2)

9- پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

تعداد یاران قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف سیصد و سیزده نفر خواهد بود و هر یک از آنان در مقابل سیصد و سیزده نفر استقامت می نماید.(3)

ت) محل سکونت یاران آن حضرت

در پاره ای از روایات نام شهرهای محل سکونت یاران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در زمان ظهور آمده، که نام بسیاری از شهرهای ایران اسلامی نیز به

ص: 276


1- بشارة الاسلام ص210
2- الامامه و التبصره ص131
3- ستارگان درخشان ج14 ص56

چشم می خورد و اینک به برخی از شهرها از زبان امام صادق علیه السّلام اشاره می کنیم:

1- شهر طالقان، بیست و چهار نفر(1)

2- شهر حُلوان، دو نفر(2)

3- شهر اهواز، دو نفر

4- شهر طبرستان، نُه نفر

5- شهر طوس، پنج نفر

6- شهر قزوین، دو نفر

7- شهر همدان، چهار نفر

8- شهر نیشابور، هیجده نفر

9- شهر مرو، دوازده نفر

10- شهر قم، هیجده نفر

11- شهر کور کرمان، سه نفر

12- شهر اصطخر، دو نفر

13- شهر ری، هفت نفر(3)

ص: 277


1- در برخی از روایات آمده: شهر طالقان یک نفر.
2- حُلوان همان سرپل ذهاب فعلی است که در استان کرمانشاه میانه راه کربلا واقع شده و مرقد یکی از وکلای امام عصر (عجّل الله فرجه) به نام احمد بن اسحاق اشعری قمی در آنجا قرار دارد.
3- در برخی روایات آمده شهر ری یک نفر.

14- شهر قرمس، دو نفر

15- شهر کوفه، چهارده نفر

16- شهر مدائن، هشت نفر

17- شهر هرات، دوازده نفر

18- شهر شیراز، یک نفر

19- شهر دیلم، چهار نفر

20- شهر حلب، سه نفر

21- شهر حران، یک نفر

22- شهر جرجان، دوازده نفر

23- شهر بیروت، نُه نفر

24- شهر بصره، سه نفر(1)

ص: 278


1- برای آگاهی بیشتر در این زمینه رجوع کنید به کتب: دلائل الامامه ص307- بشاره الاسلام ص209- الزام الناصب ص200- ملاحم ابن طاووس ص146- چشم اندازی از حکومت مهدی (عجّل الله فرجه) ص 107

(57)سؤال: آیا ایرانیان در دوران غیبت و ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نقشی دارند یا نه؟

جواب: روایاتی که دربارة ایرانیان از لسان معصومین علیهم السّلام نقل شده، تحت عناوینی همچون (قوم سلمان، موالی، عجم، فرس، اهل خراسان، یاران پرچم های سیاه، اهل مشرق زمین، اهل قم، سرخ رویان، بنوالحمراء(1) و اهل طالقان) آمده است.

که مراد از این عناوین و عبارات بنابر نظر مورّخان و مفسرّان؛ مردم ایران هستند. و اینک به چند روایت در این زمینه اشارتی داریم:

1- پیامبر صلی الله علیه وآله آیة «وَ اِنْ تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَیْرَکُمْ ثمَّ لا یَکُونُوا اَمْثالَکُمْ؛ و هرگاه سرپیچی کنید، خداوند گروه دیگری را جای شما می آورد، پس آنها مانند شما نخواهند بود»(2) را قرائت فرمود: عرض کردند: یا رسول الله! اینها چه کسانی هستند، که اگر ما روی گردان شویم، جایگزین ما می شوند؟ پیامبر صلی الله علیه وآله با دست مبارک به شانة سلمان فارسی زد و سپس فرمود:

ص: 279


1- بنوالحمراء یعنی فرزندان سرخ رویان
2- سوره محمّد/38

او و طرفداران او، به خدایی که جانم در دست قدرت اوست، اگر ایمان بستگی به کهکشان ها داشته باشد، مردانی از فارس(1) به آن دست می یابند.(2)

2- امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمودند:

گویا چادرهای عجم را می­بینم که در مسجد کوفه برپا شده و در ایّام حکومت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف قرآن را همانگونه که نازل شده است، به مردم یاد می دهند.(3)

3- امام صادق علیه السّلام فرمود:

... سپس بین سران ارتش عرب و عجم دشمنی و اختلاف پیش می آید و اختلافات همچنان ادامه داشته، تا امارت و فرمانروائی به مردی از ذریّة ابوسفیان می رسد.(4)

4- از ابن عبّاس نقل شده که گفت: نزد پیامبر صلی الله علیه وآله صحبت از فارس(5) به میان آمد، حضرت فرمود:

فارس طرفداران و دوستداران ما اهل بیت علیهم السّلام هستند.(6)

ص: 280


1- ایرانیان.
2- . تفسیر المیزان ج18 ص250- تفسیر کشاف ج4 ص331
3- سفینه البحار ج2 ص165
4- الزام الناصب ج2 ص160
5- ایرانیان.
6- عصر ظهور ص227

5- از ابوهریره نقل شده که گفت: نزد پیامبر صلی الله علیه وآله سخن از موالی و عجم ها به میان آمد، حضرت فرمود:

سوگند به خدا! من بیش از شما (و یا بیشتر از بعضی شما) به آنها اعتماد دارم.(1)

6- پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

نزدیک است خداوند متعال اطراف شما را از عجم پر نماید، آنان چون شیرانی هستند که اهل فرار نیستند، طرفهای درگیر و دشمنان شما را می کشند...(2)

7- امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود:

وقتی سواران سفیانی به سوی کوفه رفتند، گروهی را به جستجوی اهل خراسان می فرستند و در این حال، اهل خراسان به طلب مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بیرون می آیند، آنگاه سیّد هاشمی با پرچم های سیاه در حالی که شعیب بن صالح در پیشاپیش آنها حرکت می­کند، با امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ملاقات می کند...(3)

8- امام باقر علیه السّلام فرمود:

ص: 281


1- . همان مدرک.
2- مسند احمد ج5 ص11
3- نشانه های ظهور او ص214

یاران پرچم های سیاه از خراسان به کوفه می آیند و در آنجا فرود می آیند و چون مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور کند گروهی را جهت بیعت به سوی او می فرستند.(1)

9- امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود:

آغاز ظهور او (قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف) از مشرق است، زمانی که این امر پیش آمد، سفیانی خروج می کند.(2)

10- پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند:

مردمی از مشرق زمین خروج می نمایند، که مقدّمات حکومت و سلطنت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را فراهم می نمایند.(3)

11- امام باقر علیه السّلام فرمود:

گویا می بینم گروهی از مشرق زمین خروج نموده، حق خود را از مخالفان می جویند، اما حقوق آنان را اداء نمی کنند، دیگر بار طلب حق می نمایند، باز هم حقوقشان استیفاء نمی شود، که در این مرحله شمشیر بر دوش نهاده و مقاوم می ایستند، با مشاهده این وضع از ناحیه مخالفین، خواسته های قبلی آنان در آستانه عملی شدن قرار می گیرد، که این بار خودشان نمی پذیرند، تا

ص: 282


1- بحارالانوار ج52 ص217- الملاحم و الفتن ص56
2- بحارالانوار ج52 ص252. (یعنی آغاز نهضت او از ناحیه مشرق است، به این معنا که ایرانیان زمینه ساز ظهور آن حضرت هستند).
3- بحارالانوار ج51 ص87

قیام نمایند و آنان پرچم هدایت را جز به صاحب شما نمی سپارند، کشته های آنان شهیدند و اگر من آن زمان را درک می کردم، خود را برای یاری صاحب آن امر نگاه می­داشتم.(1)

12- عفّان بصری از امام صادق علیه السّلام نقل می کند که فرمودند:

آیا می دانی که چرا این شهر را قم نامیده اند؟

گفتم: خدا و پیامبرش و شما آگاه ترید. فرمود:

قم نامیده شده چون اهل آن با قائم آل محمّد علیهم السّلام همراه می شوند و با او قیام می کنند و او را یاری می دهند و استوار خواهند بود.(2)

13- امام صادق علیه السّلام فرمود:

مردم قم یاران ما هستند.(3)

14- امام صادق علیه السّلام فرمود:

بلاها از قم و اهل آن دور شده است، بزودی زمانی خواهد رسید که قم و اهل آن حجّت بر مردم خواهند بود و این در زمان غیبت قائم ما و ظهور وی می باشد...(4)

ص: 283


1- بحارالانوار ج52 ص243
2- بحارالانوار ج60 ص214
3- همان مدرک.
4- همان مدرک ص213

15- امام صادق علیه السّلام فرمود:

اهل قم از ما و ما از آنان هستیم... آنان یاران قائم و بازگوکنندگان حقوق ما هستند، خداوندا! آنان را از شرّ هر فتنه ای نگهدار و از هر گزندی نجات بخش.(1)

16- صفوان بن یحیی از امام رضا علیه السّلام نقل می­کند که: روزی خدمت امام رضا علیه السّلام بودم، سخن از اهل قم و علاقة آنان نسبت به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به میان آمد، آن حضرت برای آنان طلب آمرزش کرد و فرمود:

خداوند از آنان خشنود باشد.

آنگاه فرمود: بهشت دارای هشت در است که یکی از آنها مخصوص اهل قم می باشد، آنان بهترین پیروان ما از بین شیعیان جهان هستند، خداوند سبحان محبّت و دوستی ما را در سرشت آنان قرار داده است.(2)

17- امام موسی کاظم علیه السّلام فرمود:

مردی از قم، مردم را به سوی خدا دعوت می کند، افرادی که گرد او جمع می شوند قلب هایشان همچون پاره های آهن است، که بادهای تند حوادث،

ص: 284


1- همان مدرک ص218
2- همان مدرک ص216

آنان را نمی لغزاند، از جنگ خسته نشده و نمی­ترسند، اعتماد آنان بر خداست و سرانجام کار از آن پرهیزکاران است...(1)

18- امام صادق علیه السّلام فرمود:

بزودی شهر کوفه از مؤمنان خالی می­گردد و به گونه­ای که مار در جایگاه خود فرومی رود، علم نیز، این چنین از کوفه رخت بر می بندد و از شهری به نام قم آشکار می شود و آن سامان معدن فضل و دانش می­گردد، به نحوی که در زمین کسی در استضعاف فکری به سر نمی برد، حتی نوعروسان در حجله گاه خویش. و این قضایا، نزدیک ظهور قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف ما به وقوع می پیوندد، خداوند سبحان قم و اهلش را برای رساندن پیام اسلام، قائم مقام حضرت حجّت می گرداند...(2)

19- امام صادق علیه السّلام فرمود:

خداوند بوسیلة شهر کوفه بر سایر شهرها استدلال می کند، همچنین به مؤمنان آن شهر با سایر مؤمنین و به شهر قم بر سایر شهرها و بوسیلة اهل قم بر جهانیان اعم از جنّ و انس، خداوند اهل قم را مستضعف فکری قرار نداده است، بلکه همواره آنان را موفّق و تأیید کرده است، سپس فرمود: دینداران در این شهر در مضیقة زندگی می باشند، اگر غیر این باشند، مردم

ص: 285


1- همان مدرک.
2- همان مدرک ص213

به سرعت به آنجا روی می آوردند و آنجا خراب می گردد و اهل آن تباه می شوند و آن گونه که باید نمی تواند بر سایر سرزمین ها حجّت باشد، زمانی که موقعیّت قم به اینجا برسد آسمان و زمین آرامش ندارد و ساکنان آنها لحظه ای باقی نمی مانند و بلا و گرفتاری از قم و اهل آن دفع گردیده است، بزودی زمانی خواهد رسید که قم و اهل آن حجّت بر مردم خواهند بود و این در زمان غیبت قائم ما عجل الله تعالی فرجه الشریف و ظهور وی می باشد.(1)

20- از امام صادق علیه السّلام سؤال شد منظور از آیة «بعَثْنا عَلَیْکُمْ عِبادًا لَنا اُوْلی بَأْسٍ شَدِیدٍ؛ گروهی از بندگان پیکارجوی خود را بر ضدّ شما بر می انگیزیم»(2) چه کسانی هستند؟ آن حضرت فرمود:

بخدا سوگند! آنان اهل قم هستند، بخدا سوگند! آنان اهل قم هستند، به خدا سوگند! آنان اهل قم هستند.(3)

21- عبایة بن عبدالله اسدی نقل می کند که روز جمعه­ای در محضر علی علیه السّلام نشسته بودم و ایشان بر فراز منبر نشسته بود و خطبه می خواند و

ص: 286


1- همان مدرک.
2- سوره اسراء/5
3- همان مدرک ص216

صعصعه بن صوحان نیز حضور داشت، اشعث بن قیس(1) نزد امیرالمؤمنین علیه السّلام آمد و از میان صفوف جماعت گذشت تا خود را به نزدیکی حضرت رساند، بعد رو به آن بزرگوار کرده و گفت: ای امیرمؤمنان! این سرخ رویان(2) که اطراف شما را گرفته­اند و نزدیک شما نشسته اند بر ما چیره شده اند...

در این لحظه حضرت کاملاً سکوت کرد و سرش را به زیر افکنده و با پای خود آرام به منبر می کوبید، ناگهان صعصعه بن صوحان که یکی از یاران باوفای حضرت بود،(3) گفت: ما را با اشعث چکار! امیر مؤمنان علیه السّلام درباره اعراب مطلبی را می فرماید که همیشه بر سر زبانها خواهد ماند و فراموش نمی گردد.

حضرت پس از درنگ اندکی، سر را بالا گرفته و فرمود:

کدام یک از این شکم پرستان بی شخصیّت مرا معذور می دارد و حکم به انصاف می کند، که برخی از آنها مانند الاغ در رختخواب خود می غلتد و

ص: 287


1- رئیس قبیله کنده و از سران منافقین و از جمله کسانی بود که در قتل امیرالمؤمنین علیه السّلام شرکت داشت دختر او جعده نیز همسر امام حسن مجتبی علیه السّلام بود که آن حضرت را بوسیلة زهر مسموم کرد و پسرش محمّد بن اشعث از جمله افرادی بود که در به شهادت رساندن اباعبدالله الحسین علیه السّلام سهیم بوده است.
2- ایرانیان.
3- برای آگاهی بیشتر پیرامون وی و برادرش زید بن صوحان کتاب «سرزمین آرزوها » به قلم نگارنده را ملاحظه فرمائید.

دیگران را از پند آموختن محروم می دارد، آیا مرا امر می کنی که آنان «ایرانیان» را طر کنم، هرگز! طرد نخواهم کرد، چون در این صورت از زمرة جاهلان خواهم بود، اما سوگند به خدایی که دانه را شکافت و بندگانش را آفرید، حتماً شما را برای برگشت مجدّد به آئین­تان سرکوب می کنند، همانگونه که شما آنان (ایرانیان) را در آغاز، برای پذیرش این آئین سرکوب نمودید.(1)

22- امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود:

خوشا به حال طالقان! خداوند متعال دارای گنج­هایی در آنجاست که نه از طلاست و نه از نقره، اما در آن خطّه، مردانی وجود دارند که خداوند را آنطورکه شایستة معرفت است شناخته اند و آنان یاران مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در آخرالزّمان می باشند.(2)

23- امام صادق علیه السّلام فرمود:

خدای متعال را گنج هایی است در طالقان که نه طلاست و نه نقره و پرچمی که از آغاز تاکنون باز نشده و به اهتزاز در نیامده است، این خطّه دارای مردانی است که قلبهای آنها مانند پاره های آهن محکم و نستوه می باشد، نسبت به ذات مقدّس خداوند تردیدی در آن قلب ها ایجاد نمی شود،

ص: 288


1- سفینه البحار ج2 ص693- شرح ابن ابی الحدید ج20 ص284
2- الحاوی للفتاوی ج2 ص82- کنزل العمال ج7 ص262. ینابیع المودّه ص449

شدیدتر از آتش اند، اگر به کوه حمله ور شوند، آن را از جای می کنند، با به دست داشتن پرچم ، آهنگ هر دیاری که نمایند آن را ویران و منهدم می سازند، بر اسب هایشان همچون عقاب سوارند، به عنوان تیمّن و تبرّک زین مرکب امام علیه السّلام را بوسه زده و با دست لمس می نمایند، آن بزرگوار را پروانه وار در وسط گرفته و به هنگام خطر، آن وجود مقدّس را با جان خود حفظ می کنند، شبها را با مناجات سپری می کنند و روز سواران کارزارند، آنان زاهدان شب وشیران روزاند، در اطاعت امام و رهبرشان مطیع تر از کنیزکان نسبت به مولای خویش اند، درخشندگی آنها مانند چراغهای پرنور است، مثل اینکه قلب هایشان چراغی از ایمان است، از بیم خدا می­هراسند، شهادت طلبند و آرزوی کشته شدن در راه خدا را دارند، شعار آنان خونخواهی سالار شهیدان حسین B است، هنگامی که به پیش می تازند رُعب و وحشتِ آنان به مسافت یکماه راه رفتن در قلبهای دشمنان جایگزین می شود، گروه گروه به سوی حضرت روانه می شوند، به واسطة این رادمردان، خداوند امامِ برحق (مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف) راپیروزمی گرداند.(1)

ص: 289


1- بحارالانوار ج52 ص207

ص: 290

ص: 291

ص: 292

فصل هفتم: شهادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و رجعت

اشاره

ص: 293

ص: 294

ص: 295

ص: 296

(58)سؤال: آیا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف کشته می شود یا نه؟

جواب: روایات در این زمینه دو گونه اند، برخی گویند آن حضرت فوت می کند و برخی دیگر تصریح به شهادت حضرت دارند.

1- از امام صادق علیه السّلام سؤال شد:... اوّلین کسی که رجعت خواهد کرد کیست؟ آن حضرت فرمود:

امام حسین علیه السّلام پس از حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف همراه یاران خود و هفتاد پیامبر برخواهد گشت، آنگاه حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف انگشتر خود را به امام حسین علیه السّلام می­دهد و از دنیا می رود، امام حسین علیه السّلام او را غسل می دهد و کفن و دفن می کند.(1)

2- در روایتی دیگر آمده است:

هنگامی که سال هفتاد به پایان می آید و مرگ حضرت فرا می رسد، زنی به نام سعیده و از طایفة بنی تمیم، ایشان را به شهادت می رساند، ویژگی آن زن این است

که مانند مردان محاسن دارد، او از بالای بام به هنگامی که

ص: 297


1- حق الیقین مجلسی ص352- مهدی موعود ص1220- بحارالانوار ج51 ص56- علاّمه مجلسی رحمه الله می گوید: اگر کسی گوید که امام حسین را کی غسل خواهد داد، جواب گوئیم که چون آن حضرت در این نشأه شهید در معرکه بود، احتیاج به غسل ندارد، یا ائمه بعد از آن حضرت که به دنیا برگردند، آن حضرت را غسل دهند و نماز خوانند بر او، تا به نفخ صور منتهی شود (حق الیقین ص350).

حضرت در حال عبور است، سنگی به سوی ایشان پرتاب می کند و آن حضرت را به شهادت می رساند، چون حضرت رحلت می کند، امام حسین علیه السّلام مراسم غسل، کفن و دفن آن حضرت را عهده دار می شود.(1)

ولی همانطور که امام حسن مجتبی علیه السّلام فرمود: هیچ یک از ما امامان نیست، جز آنکه مسموم و یا شهید می شود.(2)

می توان گفت روایاتی که بر شهادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دلالت دارد بر دیگر روایات ترجیح و برتری دارند.

و چون قائم آل محمّد صلی الله علیه وآله از دینا برود و یا شهید شود، چهل روز پس از آن قیامت برپا می گردد و مردگان از گورها به در آیند و برای حساب و جزای محشر آماده گردند و خداوند از آنچه واقع می شود، داناتر و ولیّ توفیق و صواب است.(3)

که برخی از علماء و بزرگان می­گویند شاید مراد از قیامت، رجعت باشد.(4)

ص: 298


1- شرح الزیاره ج3 ص53- تاریخ بعد الظهور ص881
2- . اعلام الوری ص349- بحارالانوار ج27 ص217
3- ارشاد مفید ج2 ص708- سلمان فارسی از پیامبر صلی الله علیه وآله نقل می­کند که فرمودند: بدانید که خیری در زندگانی بعد از او نیست و انتهای دولت او چهل روز قبل از قیامت خواهد بود (کفایه المهتدی فی معرفه المهدی ص307).
4- الایقاظ من الهجعه ص400

(59)سؤال: کیفیّت رجعت را در زمان ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بیان بفرمائید؟

اشاره

جواب: یکی از مباحثی که از دیر باز پیرامون آن سخن گفته شده و پیوسته مورد نقد و ایراد از یکسو، و پاسخگوئی و دفاع از سوی دیگر بوده، مسأله رجعت است،(1) بدین معنی که برخی از آیات قرآن شریف و روایات منقول از خاندان رسالت از بازگشت گروهی از انسانها به دنیا پیش از برپائی رستاخیز گزارش می دهند و پیروان آئین تشیّع نیز در پذیرش آن کمترین تردید به خود راه نداده، یقین به وقوع چنین رویدادی دارند.

بدین جهت در کتب عقاید و کلام به صورت مختصر و کوتاه از این عقیده سخن به میان آمده و در صورت لزوم به دلایل و شواهدی بر صحت آن اشاره شده است.

اینک به برخی از اقوال اکابر و بزرگان امامیّه در این زمینه اشاره ای داریم که عبارتند از:

ص: 299


1- . برای آگاهی بیشتر در این زمینه رجوع کنید به کتب: بحارالانوار ج53- حق الیقین شبّر ج2- تفسیر نمونه ج15- سفینه البحار ج1- اصل الشیعه و اصولها- عقاید الامامیه مظفر- عقاید صدوق- الشیعه و الرّجعه الذریعه الی تصانیف الشیعه ج1 ص90- حق الیقین مجلسی ص335 به بعد.

1- شیخ طوسی در تفسیر تبیان(1) و امین الدین طبرسی در تفسیر خود(2) و دیگر مفسرّان بزرگ شیعه S درباره رجعت سخن گفته اند و بنا به نوشته صاحب کتاب «الا یقاظ من الهجعه»: صحّت رجعت از نظر شیعیان امری مسلّم، قطعی و انکارناپذیر بوده و بیشتر دانشمندان یا همة آنان این واقعیّت را پذیرفته اند.(3)

2- مرحوم صدوق رحمه الله در کتاب اعتقادات خود، دربارة اعتقاد به رجعت می فرماید:

اعتقاد ما دربارة رجعت این است که حق است.(4)

3- علاّمه مجلسی رحمه الله پس از نقل روایات فراوان و ذکر اقوال بزرگان دربارة رجعت می گوید:

از دیدگاه ما (شیعیان) رجعت به گروهی از مؤمنان راستین و کافران فرو رفته در گرداب کفر و الحاد اختصاص دارد و کسی غیر از این دو گروه به دنیا باز نخواهد گشت.(5)

ص: 300


1- تفسیر التبیان ج8 ص120
2- تفسیر مجمع البیان ج4 ص235
3- الایقاظ من الهجعه باب دوم، دلیل پنجم.
4- الشیعه و الرّجعه ج2 ص248
5- بحارالانوار ج53 ص138

4- ... و مرحوم سیّد مرتضی رحمه الله از علمای بزرگ شیعه در قرن چهارم پیرامون رجعت چنین می گوید:

عقیدة شیعه امامیه چنین است که خدای متعال به هنگام ظهور امام زمان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف گروهی از شیعیان را که پیش از قیام آن حضرت از دنیا رفته اند، به دنیا باز می گرداند، تا آنان به پاداش یاوری و همراهی و درک حکومت آن وجود مقدّس نائل آیند، و نیر برخی از دشمنان حضرتش را زنده می کند تا از ایشان انتقام گیرد، بدین ترتیب که آشکاریِ حق و بلندی مرتبتِ پیروان حق را بنگرند و اندوهگین شوند.(1)

5- همچنین علاّمه مجلسی رحمه الله درباره روایات رجعت می­نویسد:

کسی که حقانیّت ائمه علیهم السّلام را باور کرده است، چگونه می تواند دربارة مسأله متواتری که از آنان نقل شده و نزدیک به دویست روایت صریح در این زمینه رسیده و بیش از چهل تن از ثقات و عالمان شیعه آنها را در کتب خود آورده اند، شک داشته و این عقیده را با دیدة تردید بنگرد؟ ... راستی اگر مسأله ای از این قبیل را نتوان از متواترات دانست، پس در کدامین موضوع می توان ادعای تواتر کرد.(2)

ص: 301


1- همان مدرک.
2- بحارالانوار ج53 ص122 به بعد.

حال به بررسی مباحثی که پیرامون مسأله رجعت وجود دارد می پردازیم:

الف) معنا و مفهوم رجعت

رجعت به فتح راء، اعتقاد شیعه است به بازگشتن بعضی از مردگان مظلوم، پیش از قیامت و انتقام گرفتن آنان از ظالمین خود.

بدین معنی که ایشان دیگر باره به دنیا باز می­گردند و زندگی را از سر می گیرند و این امر پس از ظهور حضرت مهدی آل محمّد علیهم السّلام واقع خواهد شد.

شیعه امامیه بر این عقیده متفق القولند که خداوند بعضی از مردگان را به صورتی که در این دنیا بودند، باز می­گرداند، این طایفه به دو گروه تقسیم می شوند، دسته ای که در این دنیا مظلوم بودند و رنج کشیدند، و دستة دیگر که ظالم و ستمکار بودند، در این مرحله دستة مظلوم از ظالمین انتقام می گیرند.(1)

به عبارت دیگر می گوئیم: بعد از ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و در آستانة رستاخیز گروهی از مؤمنان خالص و گروهی از کفّار و طاغوتیان شرور به این جهان باز می گردند، گروه اوّل مدارجی از کمال را طی می کنند و گروه دوم کیفرهای شدید می بینند.

ص: 302


1- تاریخ شیعه و فرقه های اسلام ص110

ب) رجعت از دیدگاه قرآن

در قرآن کریم آیات بسیاری وجود دارد که اهل بیت علیهم السّلام در روایات، از آنها رجعت در این امت را استفاده کرده اند، همچنین علمای امامیّه بوسیلة آنها رجعت را ثابت نموده اند،(1) لکن برای رعایت اختصار به نقل برخی از آنها اکتفا می­کنیم

آیة اوّل:

«وَ یَوْمَ نَحْشُر منْ کُلِّ اُمَّةٍ فَوْجًا مِمَّنْ یُکَذِّبُ بِٰایٰاتِنٰا فَهُمْ یُوزَعُونَ؛ روزی را که ما از هر امتی، گروهی را از کسانی که آیات ما را تکذیب می کردند محشور می کنیم و آنها را نگه می داریم تا به یکدیگر ملحق شوند».(2)

این آیه به روشنی گواه بر عدم حشر همة انسان ها دارد، مفسران درباره این نکته نیز اتفاق نظر دارند و در توضیحات خود گفته اند که لفظ «مِنْ»

ص: 303


1- البته یکی از دلائل امکان رجعت، وجود مواردی از بازگشت به دنیا در امم گذشته است، که قرآن برخی از آنها را در سوره های: بقره/55، 56، 72، 73، 243، 259، 260- آل عمران/49- اعراف/153- مائده/110- انبیاء/84 بیان فرموده است. از این آیات می­توان دریافت که بازگشت مردگان به دنیا امری است ممکن و قابل قبول که با سنتهای الهی مخالفت ندارد. برای آگاهی بیشتر در این زمینه رجوع کنید به کتب: تفسیر انوار التنزیل ذیل آیه 56 سوره بقره- تفسیر کشاف ج1- مفاتیح الغیب ج3- تفسیر المنار ج1- الدر المنشور ج1- جامع البیان ج1- تفسیر القرآن العظیم ج1- قصه های قرآن به قلم نگارنده.
2- سوره نمل/83

برای تبعیض آمده و بدین معنی است که از هر امّت، فقط گروهی محشور می گرداند.(1)

مرحوم طبرسی رحمه الله در تفسیر این آیه می فرماید:

بنابر روایات فراوان از ائمه علیهم السّلام، خداوند هنگام ظهور و قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف گروهی از شیعیان و پیروان را که از دنیا رفته­اند، زنده می­گرداند تا به ثواب یاری آن حضرت بشتابند و در دولتش اظهار شادمانی و سرور و خوشحانی بنمایند. همچنین خداوند عده ای از دشمنان خود را زنده می گرداند تا به وسیلة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از آنها انتقام گرفته شود... و هیچ عاقلی شک ندارد که این کار مقدور خداوند متعال، و غیر محال است و خداوند شبیه همین کار را در امّت های گذشته انجام داده و قرآن در

موارد متعددی در این باره سخن گفته است.(2)

همچنین علاّمه طباطبائی رحمه الله می گوید:

از ظاهر این آیه بر می آید که حشر جمعی از انسان ها در غیر روز بازپسین روی خواهد داد، چرا که سخن از حشر برخی از آنهاست و نه همة آنها...

ص: 304


1- رک: تفاسیر مفاتیح الغیب ج24 ص217- جامع البیان ج2 ص12- الدرّ المنثور ج5 ص117- تفسیر القرآن العظیم ج3 ص376
2- تفسیر مجمع البیان ج7 ص367

مؤید این سخن آن است که آیة مزبور و دو آیة پس از آن، بعد از ذکر «دابة الارض» و قبل از اشاره به «نفخ صور» و دیگر آیات مربوط به قیامت واقع شده است، و به هیچ وجه نمی توان پذیرفت که به یکی از رویدادهای قیامت قبل از بیان شروع و حوادث عمومی مربوط به آن اشاره گردد، توضیح اینکه: اگر حشر گروهی از انسان ها بعد از برپائی قیامت به وقوع خواهد پیوست، شایسته بود که پس از ذکر نفخ صور و حضور همة انسان ها در پیشگاه خدا سخن از این واقعه (حشر جمعی از انسان ها) به میان آید، بنابراین ظهور این آیه آن است که «حشر» مزبور یکی ازرویدادهای پیش از رستاخیز عمومی خواهد بود.(1)

همچنین ابوبصیر گفت: امام باقر علیه السّلام به من فرمودند:

مگر اهل عراق منکر رجعت هستند.

گفتم آری! فرمود:

آیا قرآن نمی خوانند «و روزی که از هر امّت دسته ای را برانگیزیم».(2)

و در روایت دیگری از امام صادق علیه السّلام درباره آیه یاد شده سؤال کردند، حضرت فرمود:

مردم دربارة آن چه می گویند؟

ص: 305


1- تفسیر المیزان ج51 ص435
2- بحارالانوار ج53 ص40

عرض کردم آنها می گویند آیه راجع به قیامت است. فرمود:

خداوند در قیامت از هر امتی دسته ای را زنده می گرداند و بقیه را به حال خود رها می سازد! این آیه قطعاً در مورد رجعت است و آیه مربوط به قیامت این است «جملگی آنها را محشور گردانیم، بی آنکه کسی را فرو گذاریم و...».(1)

آیة دوم:

«وَ حَرٰامٌ عَلیٰ قَرْیَةٍ اَهْلَکْنٰاهٰا اَنَّهُمْ لٰا یَرْجِعُونَ حتّی إذا فُتِحَتْ یَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ وَ هُمْ مِنْ کُلِّ حَدَبٍ یَنْسِلُونَ؛ و حرام است بر شهرها و آبادیهایی که (بر اثر گناه) نابودشان کردیم (که به دنیا باز گردند) آنها هرگز باز نخواهند گشت، تا آن زمان که یأجوج و مأجوج گشوده شوند و آنها از هر محل مرتفعی به سرعت عبور می کنند».(2)

علیّ بن ابراهیم قمی رحمه الله می گوید:

این آیه بزرگترین دلیل در باب رجعت است، زیرا احدی از مسلمانان انکار ندارند که در قیامت همه انسان ها بر می گردند، پس اینکه در این آیه گفته

ص: 306


1- همان مدرک ص50
2- سوره انبیاء/ 95، 96

می شود که گروهی بر نمی گردند، این مربوط به قیامت کبری نیست، بلکه مربوط به رجعت و قیامت صغری است.(1)

آیة سوم:

«وَ لَنُذیٖقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذٰابِ الأَدْنی دُونَ الْعَذٰابِ الْاَکْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ؛ به آنان از عذاب نزدیک (عذاب این دنیا) پیش از عذاب بزرگ (آخرت) می چشانیم، شاید بازگردند.»(2)

از این آیه استفاده می شود که منافقین و فاسفین دو نوع عذاب می شوند، یک عذاب ادنی و دیگر عذاب اکبر، عذاب ادنی برای این است که شاید از طغیان و عصیانشان برگردند.

حال این سؤال مطرح می شود که این عذاب ادنی در چه وقت است؟

علی بن ابراهیم قمی رحمه الله در تفسیر خود «الْعَذٰابِ

الأَدْنی» را به «عذاب الرْجْعَة» تفسیر کرده است. یعنی بعضی از معصیت کاران در رجعت باز می گردند، تا عذابشان را بچشند.

اساساً عذابی که مایه عبرت دیگران و بازگشت معصیت­کاران است، نمی تواند عذاب آخرت باشد، بلکه باید عذابی در دنیا باشد.(3)

ص: 307


1- بحارالانوار ج3 ص52
2- سوره سجده/21
3- سیمای آفتاب ص343

آیه چهارم:

«وَ لئِنْ قُتِلْتُمْ فٖی سَبیٖلِ الله اَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ الله وَ رَحْمَةٌ خَیْرٌ مِمّٰا یَجْمَعُونَ؛ اگر هم در راه خدا کشته شوید یا بمیرید (زیان نکرده اید، زیرا) آمرزش ورحمت خدا، از تمام آنچه آنها (در طول عمر خود) جمع آوری می کنند بهتر است».(1)

امام باقر علیه السّلام درباره این آیه از جابر پرسید: ای جابر! آیا می دانی که معنای «سبیل الله» چیست؟

جابر گفت: نه به خدا سوگند! جز اینکه از شما بشنوم، فرمود:

«سبیل الله راه علی و اولاد علی است، هر کس با ولایت وی کشته شود، در راه خدا کشته شده است و هر کس با ولایت او بمیرد، در راه خدا مرده است. هیچ مؤمنی از این امّت نیست، جز اینکه برای او قتل و مرگی هست، هر کدام از آنها کشته شود، یک بار دیگر بر می گردد تا بمیرد، و هر کدام از آنها بمیرد، بر می گردد تا کشته شود.(2)

پ) رجعت از دیدگاه روایات

در بسیاری از روایات، معصومین علیهم السّلام از زنده شدن گروهی از مردگان هنگام ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف سخن گفته اند، تا جائی که مرحوم علاّمه

ص: 308


1- . سوره آل عمران/157
2- تفسیر عیاشی ج1 ص202

مجلسی رحمه الله تعداد روایات مربوط به رجعت را نزدیک به دویست حدیث معرفی کرده و معتقد به تواتر آنها شده است،(1) همچنانکه شیخ حرّ عاملی(2) نیز معتقد به تواتر معنوی احادیث پیرامون رجعت گردیده است.(3)

و اینک به برخی از آنها اشارتی داریم:

1- امام صادق علیه السّلام فرمود:

از ما نیست، کسی که به رجعت ما ایمان نداشته باشد.(4)

2- امام صادق علیه السّلام فرمود:

هر کس به هفت موضوع اقرار کند، مؤمن است، یکی از آنها ایمان به رجعت می باشد.(5)

3- امام صادق علیه السّلام فرمود:

روزهای خدایی سه تا هستند، روز قیام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف، روز رجعت و روز قیامت.(6)

ص: 309


1- بحارالانوار ج53 ص122 به بعد.
2- الایقاظ من الهجعه، باب دوم، دلیل سوم.
3- متواتر به روایتی می گویند که شمار راویان آن به حدّی باشد که علم قطعی به صدور آن از پیامبر یا امام پیدا کنیم (به عبارت دیگر: احتمال آنکه گروهی از افراد آن را از پیش خود ساخته باشند نرود). و این بر دو قسم است (متواتر لفظی و متواتر معنوی). هرگاه لفظ در نقلهای مختلف آن، یکسان باشد، آن را متواتر لفظی گویند و اگر مفهوم آن با عبارات گوناگون نقل شود، متواتر معنوی خواهد بود.
4- الزام الناصب ج2 ص356
5- بحارالانوار ج53 ص121
6- همان مدرک ص63

4- امام صادق علیه السّلام فرمود:

پدیده رجعت همگانی نیست، بلکه به جمعی محدود اختصاص دارد و جزء مؤمنان راستین و مشرکان فرو رفته در منجلاب کفر و شرک، هیچ کس به دنیا باز نمی گردد.(1)

5- امام رضا علیه السّلام فرمود:

همانا رجعت حق است و در امم پیشین روی داده است، قرآن نیز از وقوع آن خبر می دهد و حال آنکه رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: در میان این امّت همه رویدادهای امّت های پیشین بدون کم و کاست و یا کمترین تفاوت به وقوع می پیوندد.(2)

ت) چه کسانی رجعت خواهند کرد؟

در اینکه چه کسانی هنگام ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف زنده و به دنیا بر می­گردند، به سه دسته از روایات برخورد می کنیم:

دسته ای از روایات به طور کلی دلالت بر بازگشت مؤمن خالص و کافر و مشرک خالص دارند.

و دسته ای دیگر از روایات نام اشخاص را به طور جداگانه ذکر نموده اند.

ص: 310


1- همان مدرک ص39
2- همان مدرک ص57

و دسته ای دیگر از روایات اوصاف کسانی را که رجعت خواهند کرد، ذکر می کند و اینک به برخی از آن روایات اشارتی داریم:

1- امام صادق علیه السّلام فرمود:

رجعت عمومی نیست، بلکه جنبه خصوصی دارد، تنها گروهی بازگشت می کنند که ایمان خالص یا شرک خالص دارند.(1)

2- امام صادق علیه السّلام هنگامی که آیه شریفه:

«وَ إِذْ أَخَذَ اللهُ میٖثٰاقَ النَّبِیِّینَ لَمٰا ءَاتَیْتُکُمْ مِنْ کِتٰابٍ وَ حِکْمَةٍ ثُمَّ جٰاءَکُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِمّا مَعَکُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ...؛ و هنگامی را که خداوند، از پیامبران و پیروان آنها پیمان مؤکّد گرفت که هرگاه کتاب و دانش به شما دادم، سپس پیامبری به سوی شما آمد که آنچه را با شماست تصدیق می کند، به او ایمان بیاورید و او را یاری کنید، سپس (خداوند) به آنها گفت: آیا به این موضوع اقرار دارید و بر آن پیمان مؤکّدبستید؟ گفتند: آری (اقرار داریم)، خداوند به آنها گفت: پس گواه باشید و من نیز با شما از گواهانم».(2)

ص: 311


1- بحارالانوار ج53 ص39
2- سوره آل عمران/81

را قرائت کرد فرمود: خداوند تمامی انبیاء و رسل را از زمان آدم تا خاتم علیهم السّلام به دنیا بر می گرداند تا همگی به پیامبر اسلام ایمان آورده و به علی علیه السّلام کمک نمایند.

راوی سؤال کرد، که کمک و یاری رساندن به علی علیه السّلام چه معنا دارد؟ حضرت فرمود:

در رکاب علی علیه السّلام و در پیشاپیش او می­جنگد.(1)

3- امام باقر علیه السّلام فرمود:

رسول خدا و علی علیهماالسّلام به زودی بر می گردند.(2)

4- پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:

... ای علی! در آخرالزمان خداوند تو را در بهترین صورت زنده می کند ووسیله ای در دست تو است که دشمنان را با آن علامت می نهی.(3)

5- امام صادق علیه السّلام فرمود:

منظور از وقت معلوم در آیه امهال شیطان که فرمود: «فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَریٖنَ اِلیٰ یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ؛ تو از مهلت یافتگانی- امّا نه تا روز رستاخیز، بلکه-

ص: 312


1- . بحارالانوار ج53 ص41
2- . همان مدرک ص39
3- همان مدرک ص52

تا روز و وقت معیّنی».(1) زمان رجوع و بازگشت امیرالمؤمنین علیه السّلام است که حضرت با اصحابش در یک طرف و ابلیس با یارانش در طرف دیگر در اراضی اطراف فرات به قتال و جنگ می پردازند، تا جای که عذاب الهی بر شیطان و اصحابش نازل می شود و رسول خدا صلی الله علیه وآله در پیش روی شیطان ظاهر می شود و شیطان می گریزد، ولی حضرت با شمشیری که در دست دارد بر کتف او می زند، او و یارانش هلاک می گردند، اینجاست که دیگر خدا پرستش می شود و احدی به خدا شرک نمی ورزد.(2)

6- امام صادق علیه السّلام فرمود:

اوّل کسی که زمین برای او شکافته می شود و به دنیا بر می گردد، حسین بن علی علیهماالسّلام است...(3)

7- جابر بن یزید جعفی از امام باقر علیه السّلام روایت کرده که آن حضرت فرمود:

به خدا قسم مردی از ما اهل بیت علیهم السّلام بعد از مرگش سیصد و نُه سال در جهان سلطنت می کند، عرض کردم: این چه وقت خواهد بود، فرمود: بعد از قائم، پرسیدم: قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف چقدر در عالم می ماند؟ فرمود: نوزده سال، آنگاه

ص: 313


1- سوره حجر/37، 38
2- همان مدرک ص42
3- همان مدرک ص39

منتصر و حسین علیه السّلام برای طلب خود و یارانش به دنیا بر می گردد و از پس او امیرالمؤمنین علیه السّلام رجعت می کند.(1)

8- امام صادق علیه السّلام فرمود:

امیرالمؤمنین را با فرزندش حسین علیهماالسّلام در زمین رجعتی است، وی با پرچم خود می آید، تا اینکه انتقام خود را از بنی امیّه و معاویه و اولاد معاویه و آنهاکه همراه آنان به جنگ آن حضرت آمده اند بگیرند...(2)

9- سعد بن عبدالله از امام صادق علیه السّلام روایت کرده است که آن حضرت فرمود:

شیطان «لعنت الله علیه» از خداوند سؤال کرد که او را مهلت دهد، تا روز قیامت که مردم زنده می شوند، حق تعالی ابا کرد و فرمود: که تو را مهلت دادم تا وقت معلوم، چون آن روز ظاهر می شود شیطان با جمیع پیروانش از روزی که خدا آدم را خلق فرموده تا آن روز، و حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام برگردد و این آخر برگشتهای آن حضرت است.

راوی گفت: مگر رجعت های بسیار خواهد کرد، فرمود:

بلی و هر امامی که در قرنی بوده باشد، نیکوکاران و بدکاران زمان او برگردند، تا حق تعالی مؤمنان را بر کافران غالب گرداند و مؤمنان از ایشان

ص: 314


1- . همان مدرک ص103
2- حق الیقین مجلسی ص345

انتقام بگیرند، پس چون آن روز ظاهر شود حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام برگردد با اصحاب و شیعیانش، ملاقات ایشان در کنار فرات واقع شود نزدیک به کوفه، پس قتالی واقع شود که هرگز مثل آن واقع نشده باشد، گویا می بینم اصحاب حضرت امیر علیه السّلام را که صد قدم از پس و پیش برگردند و پای بعضی در میان آب فرات داخل شود، پس ابری به زیر آید از آسمان که پر شده باشد از ملائکه، و رسول خدا صلی الله علیه وآله حربه ای از نور در دست داشته باشد و در پیش آن ابر آید، چون نظر شیطان بر آن حضرت افتد از عقب برگردد و اصحابش به او گویند اکنون که ظفر یافتی به کجا می روی؟ او می گوید: من می بینم آنچه را شما نمی بینید، من می ترسم از پروردگار عالمیان، پس حضرت رسول خدا صلی الله علیه وآله به او برسد و حربه را در میان دو کتفش بزند که او و اصحابش همه هلاک شود سپس بعد از آن، همة مردم خدا را به یگانگی بپرستند و هیچ چیز را با خدا شریک نگردانند و حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام چهل و چهار هزار فرزند از صلب او متولّد شود همه پسر، هر سال یک فرزند، پس در آن وقت، دو باغ سبز که حق تعالی در سوره الرّحمن فرموده در دو طرف مسجد کوفه به هم رسد.(1)

10- جابر از امام باقر علیه السّلام روایت کرده است که آن حضرت فرمود:

ص: 315


1- همان مدرک ص340

امام حسین علیه السّلام در صحرای کربلا پیش از شهادت فرمودند که جدّم رسول خدا صلی الله علیه وآله به من گفت: ای فرزند! تو را به سوی عراق خواهند برد، در زمینی که پیغمبران و اوصیای ایشان در آنجا یکدیگر را ملاقات کرده اند یا خواهند کرد و آن زمین را عمورا می گویند و در آنجا شهید خواهی شد و با تو جماعتی از اصحاب تو شهید خواهند شد که درد و الم و بریدن آهن به ایشان نخواهد رسید، چنانچه آتش را حق تعالی بر حضرت ابراهیم B سرد و سلام گردانید و همچنین آتش جنگ بر تو و اصحاب تو برد و سلام خواهد بود. پس بشارت باد شما را! و شاد باشید که ما به نزد پیغمبر خود می رویم، پس می مانیم در آن عالم، آنقدر که خدا خواهد، پس اوّل کسی که زمین شکافته می شود و از زمین بیرون می آید من خواهم بود، و بیرون آمدن من موافق می افتد با بیرون آمدن امیرالمؤمنین علیه السّلام و قیام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف ما، پس نازل می شوند بر من گروهی از آسمان از جانب حق تعالی که هرگز بر روی زمین فرود نیامده باشند، با جیرییل و میکاییل و اسرافیل و لشکرها از ملائکه فرود می آید محمّد و علی و من و برادرم و جمیع آنها که خدا برایشان منّت گذاشته از انبیاء و اوصیاء سوار شده بر اسبان خدائی ابلق از نور، که هیچ مخلوقی پیش از آن، بر آنها سوار نشده است، پس حضرت رسول صلی الله علیه وآله عَلَم خود را به دست می گیرد و حرکت می کند و شمشسر خود

ص: 316

را به دست قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف ما می دهد، سپس بعد از آن، آنچه خدا خواهد می نمائیم، پس حق تعالی بیرون می آورد از مسجد کوفه چشمه ای از روغن و چشمه ای از آب و چشمه ای از شیر، پس آنگاه حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام شمشیر حضرت رسول صلی الله علیه وآله را به من دهد و مرا به جانب مشرق و مغرب بفرستد، پس هر که دشمن خدا باشد خونش را بریزم و هربتی را که بیابم بسوزانم، تا آنکه به زمین هند برسم و جمیع بلاد هند را فتح کنم و حضرت دانیال و یوشع زنده شوند و بیایند به سوی حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام و گویند راست گفتند خدا و رسول او در وعده­ها که دادند، پس هفتاد نفر با ایشان بفرستد به سوی مصر که هر کس در مقام مقاتله در آید او را بکشند و لشکری به سوی بلاد روم بفرستند که آنجا را فتح کنند و...(1)

11- امام صادق علیه السّلام فرمود:

اوّل کسی که به دنیا بر می گردد امام حسین علیه السّلام، اصحاب او، یزید و اصحاب وی خواهند بود، پس همه ایشان را بکشد، همانطور که ایشان را کشته اند.(2)

12- امام صادق علیه السّلام فرمود:

ص: 317


1- همان مدرک ص343
2- . همان مدرک ص346

نخستین کسی که به دنیا رجعت می کند، حسین بن علی علیهماالسّلام است، به قدری حکومت می کند که از کثرت سن، ابروهایش روی دیدگانش می ریزد.(1)

13- امام صادق علیه السّلام فرمود:

من سؤال کردم از خدا که اسماعیل فرزند مرا بعد از من باقی بدارد، ابا کرد ولکن در باب او، حق تعالی منزلت دیگر به من عطا کرد که او اوّل کسی باشد که در رجعت بیرون آید، با ده نفر از اصحاب خود یکی از آنها عبدالله بن شریک عامری باشد و او علمدارش خواهد بود.(2)

14- امام باقر علیه السّلام فرمود:

گویا می بینم عبدالله بن شریک را که عمامة سیاهی در بردارد و علامت در میان دو کتفش آویخته و از دامن کوه بالا می رود و در پیش روی قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف ما با چهار هزار کس که در رجعت زنده شده اند و صدا به تکبیر بلند کرده اند.(3)

15- امام صادق علیه السّلام فرمود:

ص: 318


1- بحارالانوار ج53 ص46
2- حق الیقین مجلسی ص 346
3- همان مدرک.

... ای مفضّل! و الله که سید اکبر محمّد رسول الله صلی الله علیه وآله و صدیق اکبر امیرالمؤمنین علیه السّلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها و حسن مجتبی و حسین علیهماالسّلام شهید کربلا و جمیع ائمه هدی علیهم السّلام همگی زنده خواهند شد...(1)

16- امام صادق علیه السّلام فرمود:

... گویا می بینم ای مفضّل! آن روز را که ما گروه امامان نزد جدّ خود رسول خدا صلی الله علیه وآله ایستاده باشیم و به آن حضرت شکایت کنیم از آنچه بر ما واقع شد از امّت جفا کار بعد از وفات آن حضرت، و آنچه به ما رسانیده اند از تکذیب و ردّ گفته های ما و دشنام دادن و لعن کردن ما و ترسانیدن ما بکشتن و بیرون بردن خلفای جور ما را از حرم خدا و رسول به شهرهای ملک خود، و شهید کردن ما به زهر و محبوس گردانیدن ما. پس حضرت محمّد صلی الله علیه وآله گریان شود و بفرماید: ای فرزندان من! نازل نشده است بر شما، مگر آنچه به جدّ شما، پیش از شما واقع شده بود، پس ابتدا کند حضرت فاطمه سلام الله علیها و شکایت کند از... که فدک را از من گرفتند و هرچه دلیل

ص: 319


1- همان مدرک ص362

برایشان اقامه کردم، سود نداد و نامه ای که توبه من نوشته بودی برای فدک... از من گرفتند...(1)

مفضّل گوید: عرض کردم ای مولای من! جمعی از شیعیان شما هستند. قائل نیستند که شما و دوستان شما و دشمنان شما در آن روز زنده خواهید شد، فرمود:

مگر نشنیده اید سخن جدّ ما رسول الله صلی الله علیه وآله را و سخن ما اهل بیت علیهم السّلام را که مکرّر خبر داده­ایم از رجعت!! مگر نشنیده اید این آیه را «وَ لَنُذیٖقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَذْنیٰ دُونَ الْعَذاٰبِ الْأَکْبَرِ...؛ به آنان از عذاب نزدیک (عذاب دنیا) پس از عذاب بزرگ (آخرت) می­چشانیم...»(2). عذاب پست تر، عذاب رجعت است و عذاب بزرگتر، عذاب قیامت است.(3)

17- شیخ حسن بن سلیمان از کتاب خُطَب امیرالمؤمنین علیه السّلام خطبة طولانی اند را از آن حضرت روایت کرده است که آن حضرت در ضمن آن خطبه فرمودند:

ص: 320


1- اگر نبود کلام قدسی آن یگانه دوران و منادی وحدت حضرت امام خمینی S، خیلی از ناگفته های سیاهترین هفته تاریخ بعد از رحلت پیغمبر صلی الله علیه وآله و جنایات و ظلم هایی که به اهل بیت آن حضرت شد، مطرح می کردم ، اما چه کنم قلم به اینجا رسید که...
2- سوره سجده/21
3- حق الیقین مجلسی ص364 به بعد.

ضبط نمی کند احادیث ما را مگر قلعه های حصین یا سینه های امین یا عقل های متین زرّین.

سپس فرمود: ای عجب و کل عجب از آنچه واقع خواهد شد در میان ماه جمادی و رجب.

پس مردی از شرطة الخمیس پرسید این چه تعجّب است که می فرمائید؟ حضرت فرمود:

تعجّب نکنم از آن که مرده ای چند، زنده خواهد شد و شمشیر بر سر زنده­ها خواهند زد، به حق خداوندی که حبّه را شکافته و گیاه را بیرون آورده و خلایق را خلق فرموده، گویا می بینم ایشان را که در میان بازارهای کوفه راه می روند و شمشیرهای برهنه بر دوش گذاشته باشند و بزنند بر دشمنان خدا و رسول و مؤمنان و...(1)

18- مفضّل بن عمر از امام صادق علیه السّلام نقل می­کند که آن حضرت فرمود: سیزده زن همراه قائم آل محمّد علیهم السّلام خواهند آمد.

عرض کردم: برای چه کاری؟ حضرت فرمودند:

به مداوای مجروحان و سرپرستی بیماران پرداخت، همانگونه که همراه رسول الله صلی الله علیه وآله بودند.

ص: 321


1- همان مدرک.

عرض کردم: آنها را برایم نام ببرید. حضرت فرمود:

قنواء دختر رشید هجری، امّ ایمن، حبّابّة والبیّه، سمیّه عمّار یاسر، زبیده، امّ خالد احمسیّه، امّ سعید حنفیّه، صیانة ماشطه و امّ خالد جهنیّه.(1)

19- امام باقر علیه السّلام فرمود:

... چنین نیست، کسی که کشته شود با آن که در رختخواب مرده باشد، یکسان باشد و هر که در این دنیا کشته شود به ناچار برگردد تا مرگ را بچشد.(2)

و در برخی از روایات آمده است کسانی که چهل صبح، دعای عهد را بخوانند و یا مانند سلمان فارسی اهل ولایت و معرفت باشند، خداوند او را از قبر بیرون خواهد آورد، تا در خدمت آن حضرت باشد.(3)

20- امام صادق علیه السّلام فرمود:

ای مفضّل! تو همراه چهل و چهار نفر زنده می­شوی و همراه حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهی

بود و تو در طرف راست قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهی بود و امر و نهی می کنی.(4)

ص: 322


1- بحارالانوار ج53 ص29
2- همان مدرک ص95
3- دلائل الامامه ص260
4- رجال کشی ص402

21- امام صادق علیه السّلام فرمود:

از پشت شهر کوفه،(1) همراه قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف بیست و هفت مرد خارج می شوند، پانزده نفر از آنان جزو یاران حضرت موسی علیه السّلام هستند، هفت نفر جزو اصحاب کهف هستند، یوشع بن نون، سلمان فارسی، ابودجانه انصاری، مقداد و مالک اشتر نیز جزو آنان هستند، پس این ها در خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به عنوان یاران و فرمانروایان حکومتش خواهند بود.(2)

ث) رجعت در چه زمانی واقع می شود؟

آنچه از روایات ائمه معصومین علیهم السّلام استفاده می شود، رجعت پس از ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و در آستانه رستاخیز است که عدّه ای بر می گردند و به اصطلاح قیامت صغری رخ می دهد. همانطور که شیخ حرّ عاملی رحمه الله که یکی از بزرگان شیعه در قرن دهم است می گوید:

مراد از رجعت در نزد ما همانا زندگی بعد از مرگ و پیش از قیامت است و همین معنی است که از لفظ رجعت به ذهن خطور می کند و دانشمندان بر آن تصریح کرده اند.(3)

ص: 323


1- شهر نجف.
2- ارشاد مفید ج2 ص365
3- الایقاظ من الهجعه، باب دوم.

و همچنین فقیه و متکلّم توانای شیعه مرحوم شیخ مفید رحمه الله در این زمینه چنین می گوید:

خداوند شماری از امّت محمّد صلی الله علیه وآله را بعد از مرگشان و پیش از برپائی قیامت بر می انگیزد و این از خصوصیات مذهب آل محمّد علیهم السّلام می باشد و قرآن بر درستی آن گواهی می دهد.(1)

ج) هدف از رجعت، قبل ازرستاخیز عمومی انسان ها چیست؟

ممکن است انگیزه های مختلفی در این مشیّت حکیمانه خداوند وجود داشته باشد، ولی ما به سه مورد آن اشاره می کنیم:

1- رجعت به منظور مشاهدۀ عزّت اسلام و ذلّت کفر است، بدین معنی که بازگشت به دنیا در زمانی به وقوع می­پیوندد که دین خدا بر سراسر جهان حاکم شده، زمین و آنچه در آن است، در اختیار مؤمنان و خداجویان قرار گرفته و کفار و ستم پیشگان خوار و ذلیل گشته اند، بدیهی است که مشاهدۀ این مقطع حسّاس از زمان آرزوی هر انسان دینداری است و او را شادمان و خرسند می کند، همچنانکه تبهکاران و کافران را به رنج و خشم می افکند و آنان را افسرده می سازد، از این رو خدای مهربان گروهی از انسان های با ایمان و شماری از کافران را (که آنان در اوج ایمان و اینان در

ص: 324


1- بحارالانوار ج53 ص163- اوائل المقالات ص89

پست ترین مرحله کفر قرار داشته اند) در آن روزگار به جهان باز می گرداند، تا آنان از دیدن شکوه و عظمت اسلام و حاکمیّت مسلمانان به وجد آیند و اینان در اثر مشاهدۀ شوکت و قدرت پیروان دین خدا خشمگین شوند و دریابند که وعدۀ خدا حق بوده و کفر و باطل برای همیشه نابوده شده است.

2- گذشته از این ممکن است افراد با ایمان در این بازگشت به مقاماتی دست یابند که فقط در موقع سیطرۀ کامل اسلام، تحصیل آنها ممکن است، و همچنین می­توان گفت: گناهکاران و کفار که درزمان رجعت به دنیا باز می گردند، از سران و پیشتازان کفر بوده اند و جز ارتکاب پلیدی و زشتی، پایمال کردن حقوق انسان ها، کشتار بی گناهان، غصب اموال مظلومان و ستمگری بر مجروحان کار دیگری از آنان سر نزده است، بدین جهت بار دیگر به جهان طبیعت باز می گردند تا سزای دنیائی بسیاری از گناهان خود را ببینند و مجازات های الهی در حق ایشان انجام گیرد. درست است که عذاب کامل و نهائی اینگونه افراد در روز قیامت تحقّق می پذیرد، اما کیفرهای دنیوی خود نقشی اساسی در سازندگی و عبرت آموزی انسان ها دارند و نیز موجب خواری و ذلّت و سرافکندگی افرادی می شود که

ص: 325

روزگاری را با زورگوئی و ستمکاری و حق کشی به سر می بردند و کسی را یارای رویاروئی با ایشان نبود.(1)

3-چنین به نظر می رسد که بازگشت مجددّ این دو گروه به زندگی دنیا به منظور تکمیل یک حلقۀ تکاملی گروه اوّل

(مؤمنان) و چشیدن کفر دنیوی گروه دوم (کفار و مشرکان) است. به تعبیر دیگر گروهی از مؤمنان خالص که در مسیر تکامل معنوی با موانعی در زندگی روبرو شده اند و تکامل آنها ناتمام مانده است، حکمت الهی ایجاب می کند که سیر تکاملی خود را از طریق بازگشت به این جهان ادامه دهند، شاهد و ناظر حکومت جهانی حق و عدالت باشند و در بنای این حکومت شرکت جویند، چرا که شرکت در تشکیل چنین حکومتی از بزرگترین افتخارات است و به عکس، گروهی از منافقان و جباران سرسخت علاوه بر کیفر خاص خود در رستاخیز باید مجازات هائی در این جهان، نظیر آنچه اقوام سرکشی مانند فرعونیان و عاد و ثمود و قوم لوط دیدند، ببینند و تنها راه آن، رجعت است.(2)

چ) آیا اعتقاد به رجعت از ضروریات دین است به طوری که اگر کسی منکر آن شد کافر باشد؟

آیت الله العظمی مکارم شیرازی می گوید:

ص: 326


1- اقتباس از رجعت از دیدگاه عقل، قرآن و حدیث ص64
2- اقتباس از تفسیر نمونه ج15 ص559

شیعه در عین اعتقاد به رجعت، که آنرا از مکتب ائمّۀ اهل بیت علیهم السّلام گرفته است، منکران رجعت را کافر نمی­شمرد، چرا که رجعت از ضروریات مذهب شیعه است نه از ضروریات اسلام، بنابراین رشتۀ اخوّت اسلامی را با دیگران به خاطر آن نمی گسلد، ولی به دفاع منطقی از عقیدۀ خود ادامه می دهد.(1)

همچنین مرحوم کاشف الغطاء و علاّمه محمّدرضا مظفر U در پاسخ به احمد امین مصری به این جهت اشاره کرده­اند که شیعه بودن، ملازم با پذیرش رجعت نیست، به این معنا که اگر کسی منکر آن بود، شیعه نباشد.(2)

و علاّمه مجلسی رحمه الله در این زمینه می­گوید:

رجعت بعضی از مؤمنان و بعضی از کافران و نواصب و مخالفان، متواتر است.(3) و انکارش موجب خروج از دین تشیّع است نه خروج از دین اسلام، و رجعت امیرالمؤمنین و امام حسین علیهماالسّلام نیز متواتر است. بلکه از حضرت رسول صلی الله علیه وآله نیز متواتر است یا قریب به تواتر، و در سایر ائمه علیهم السّلام نیز احادیث صحیحه و معتبره بسیار وارد شده است، و اگر متواتر نباشد، به مرتبه ای رسیده است که اذعان باید کرد و انکار نباید کرد.

ص: 327


1- تفسیر نمونه ج15 ص561
2- رک: اصل الشیعه و اصولها- عقاید الامامیّه.
3- قبلاً معنی تواتر و اقسام آن را توضیح دادیم.

اما خصوصیّت های این رجعت ها معلوم نیست، که آیا با ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در یک زمان خواهد بود، یا بعد از آن خواهد بود، ولی از بعضی احادیث ظاهر می شود که به ترتیب زمان امامت رجعت خواهند کرد...(1)

ح) از ظاهر برخی آیات استفاده می شود که قرآن، عقیده به رجعت را نفی می کند

ح) از ظاهر برخی آیات استفاده می شود که قرآن، عقیده به رجعت را نفی می کند،(2) این مسأله با مباحثی که قبلاً ذکر کردیم چگونه قابل جمع است؟

اوّلاً؛ این آیۀ شریفه؛

«حَتَّیٰ إِذٰا جٰآءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّیٖ أَعْمَلُ صٰالِحاً فیٖمٰا تَرَکْتُ، کَلآ إِنَّهٰا کَلِمَةٌ هُوَ قٰآئِلُهٰا ...؛ آنها همچنان به راه غلط خود ادامه می دهند (تا زمانی که مرگ یکی از آنها فرا رسد، می گوید:

پروردگار من! مرا بازگردانید، شاید در آنچه ترک کردم) کوتاهی نمودم (عمل صالحی انجام دهم) ولی به او می گویند (چنین نیست! این سخنی است که او به زبان می­گوید) و اگر بازگردد کارش همچون گذشته است و...».(3)

درباره کسانی است که زندگی خود را با کفر و شرک گذرانده و هنگامی که مرگشان فرا رسیده از گذشتۀ خود پشیمان شده، آرزوی

ص: 328


1- حق الیقین مجلسی ص354
2- سوره های مؤمنون/99، 100- انبیاء/95
3- سورۀ مؤمنون/99، 100

بازگشت به دنیا و جبران کارهای ناروای خود را دارند و چنین گروهی با جواب منفی روبرو می شوند.

در حالی که قائلین به رجعت، هدف از این بازگشت را انجام عمل صالح نمی دانند و همانگونه که پیش از این توضیح داده شد، رجعت به عنوان پاداش دنیائی شماری از مؤمنان و کیفر این جهانی گروهی از کافران است. و بدیهی است که نفی بازگشت گروه اوّل، مستلزم نفی رجعت به این معنی نیست.

ثالثاً؛ در پاسخ آیۀ شریفه؛

«وَ حَرٰامٌ عَلیٰ قَرْیَةٍ أَهْلَکْنٰاهٰا أَنَّهُمْ لٰا یَرْجِعُونَ؛ و حرام است بر شهرها و آبادیهایی که (بر اثر گناه نابودشان کردیم) که به دنیا بازگردند، آنها هرگز باز نخواهند گشت.»(1)

باید گفت: که در این آیه بازگشت همه کافران ممنوع شمرده نشده، بلکه تنها از گروهی سخن می گوید که به عذاب الهی گرفتار و نابود شده اند، بنابراین با این آیه نمی توان بر ممنوع بودن بازگشت همۀ کافران و گناهکاران (هرچند به اجل طبیعی در گذشته باشند) استدلال نمود، پس

ص: 329


1- سوره انبیاء/95

هرگاه بازگشت کنندگان در رجعت از گروه دوم (کسانی که به اجل طبیعی مرده اند) باشند، هرگز این آیه مانع از بازگشت آنان نیست.

و همچنین آیۀ یاد شده فقط از کفار سخن می­گوید و دربارۀ رجعت دیگر انسانها سکوت کرده است، با توجه به این نکات معلوم می شود که استدلال به این آیات بر ممنوعیّت رجعت شگفت آور است. زیرا هدف از رجعت انجام عمل صالح و جبران گذشتۀ کافران و تبهکاران

نیست، بلکه آنان بدین جهت به دنیا بازگردانده می شوند که شکوه و عظمت مؤمنان را ببینند و سرافکنده بر گذشتۀ تاریک خود افسوس خورند، یا از مشاهدۀ این شوکت و جلال به خشم آیند.(1)

خ) آیا عقیده به رجعت از یهودیّت گرفته شده است یا نه؟

احمدامین مصری در کتاب فجرالاسلام خود می­گوید:

عقیدۀ به رجعت از یهودیّت وارد مذهب شیعه شده است(2) و این یک اصل اسلامی نیست.

اولاً؛ یک چنین نسبتی، آنهم بدون ارائه مدرک از روش تحقیق و آداب مناظره به دور سات، ما در مباحث گذشته دلائل رجعت را از آیات قرآن و احادیث متواتر بیان کردیم، آیا با وجود این دلایل مُتقن و محکم و غیر قابل

ص: 330


1- رجعت از دیدگاه عقل، قرآن و حدیث ص69 به بعد.
2- عقائد الامامیّه مظفر ص71

تردید، جا دارد که عقیدۀ رجعت را ساخته و پرداختۀ فکر یک یهودی مجهول الهویّه بنام عبدالله بن سباء بدانیم.

ثانیاً؛ اگر قول به رجعت از طریق عبدالله بن سباء منتشر شده است، پس خلیفه دوم که در لحظۀ مرگ پیامبر صلی الله علیه وآله بر عدم موت آن حضرت پافشاری می کرد و می گفت: او نمرده است، بلکه نزد پروردگار خود رفته و مانند موسی بن عمران علیه السّلام نزد قوم خود باز می گردد، او این عقیده را از چه کسی آموخته بود.

ثالثاً؛ وجود یک چنین مردی(عبدالله بن سباء ) که در اقطار کشور بزرگ اسلامی آزادانه می گشته و بذر فساد را در مجتمع آن روز می افشانده و در عین حال کوچکترین مزاحم و مخالفی برای او وجود نداشته است، خود از شگفتیهای تاریخ به شمار می رود، چگونه است که ابوذر صحابی بزرگ پیامبر صلی الله علیه وآله تنها به خاطر چند حملۀ حقّ، به فرمان حکّام وقت از شهری به شهری روانه می­گردد. و سرانجام به بیابان خشک رَبذه تبعید می­شود، اما فرزند سبا این یهودی فتنه انگیز بدون کمترین واهمه و نگرانی در سرزمین پهناور اسلامی به سیر و سیاحت پرداخته و عقاید نادرست خود را گسترش داده و مردم را به شورش و آشوب فرا می خواند،راستی آیا این خود گواهی بر افسانه ای بودن این مرد نیست؟ آنچه که تاریخ نگاران درباره

ص: 331

عبدالله بن سبا نوشته اند، گویای آن است که وی از نظر حکّام وقت «افسد المفسدین» بوده است، ولی در کمال آزادی به نشر اندیشه های باطل خود می پرداخته و هرگز کسی متعرّض وی نمی شده است و راستی این باور کردنی است؟

رابعاً؛ وجود چنین مرد افسانه ای از طریق مردی به نام «سیف بن عمرو بن تمیمی» در میان موّرخان و راویان پخش شده است. و دانشمندان علم رجال بر این قول متفقند که سیف بن عمرو تمیمی شخصی دروغ پرداز، حدیث ساز و متّهم به کفر و زندقه بوده و احادیث وی قابل اعتماد و استناد نیستند.(1).(2)

ص: 332


1- عبدالله بن سبا ج1 ص67- 71. اقوال صاحبان کتب رجال اهل سنّت را آورده است.
2- رجعت از دیدگاه عقل، قرآن و حدیث ص72

مصادر تحقیق و پژوهش

قرآن کریم

کلام خدا

نهج البلاغه

امیرالمؤمنین 

«آ»

آثار الباقیه

ابوریحان بیرونی

«الف»

اثبات الوصیّه

مسعودی

اثبات الهداة

شیح حرّ عاملی

احتجاج

شیخ طبرسی

احمد بن اسحاق قمی

محمّدجواد مهری

اختصاص

شیخ مفید

اسعاف الراغبین

ابن الصّبان

اصل الشیعه و اصولها

محمّد حسین کاشف الغطاء

اصول کافی

شیخ کلینی

اعلام الوری

شیخ طبرسی

اعیان الشیعه

سیّدمحسن امین

اکمال الدین و اتمام

النعمة

شیخ صدوق

الارشاد

شیخ مفید

الامام المهدی من المهد

الی الظهور

سیدمحمّد کاظم قزوینی

الامامة و التبصره

صدوق

الایضاح فی الامة

شیخ مفید

الایقاظ من الهجعة

شیخ حرّ عاملی

ص: 333

البیان فی اخبار صاحب­الزمان

گنجی شافعی

الحاوی للفتاوی

جلال الدین سیوطی

الذریعة الی تصانیف

الشیعه

آقابزرگ تهرانی

الزام الناصب

شیخ علی یزدی

الشیعه و الرّجعة

محمّدرضا طبرسی

الصواعق المحرّقه

ابن حجر هیثمی

العبقری الحسان

شیخ علی اکبر نهاوندی

الغدیر

علاّمه امینی

الفصول المهمة

ابن صباغ مالکی

القول المختصر

احمد بن علی هیثمی

الکنی و الالقاب

شیخ عباس قمی

المحجّة فیما نزل فی

القائم الحجّة

سیّد هاشم بحرانی

المعجم البلدان

یاقوت حمودی

المعمرون و الوصایا

ابی حاتم سجستانی

الملاحم و الفتن

سیّد بن طاووس

المهدی

آیت الله صدر

المهدی و المهدویه

احمد امین مصری

الیواقیت و الجواهر

شعرانی

امامت و مهدویت

صافی گلپایگانی

انوار نعمانیه

سیّد نعمت الله جزائری

«ب»

ص: 334

بحارالانوار

علامه مجلسی

بشارة الاسلام

سیّد مصطفی کاظمی

بصائر الدرجات

حسن بن صفّار

«ث»

تاریخ الامم و الملوک

طبری

تاریخ الخلفاء

جلال الدین سیوطی

تاریخ تحلیلی و سیاسی

اسلام

علی اکبر حسنی

تاریخ شیعه و فرقه های

اسلام

دکتر محمّد جواد مشکور

تاریخ غیبت کبری

سیّد محمّد صدر

تاریخ کامل

ابن اثیر

تاریخ الایات

شرف الدین نجفی

تبصرة الولی فی من رأی

القائم المهدی

سیّد هاشمی بحرانی

تفسیر الانوار التنزیل

ناصر بن عبدالله بیضاوی

تفسیر الدر المنثور

جلال الدین سیوطی

تفسیر القرآن العظیم

اسماعیل بن کثیر دمشقی

تفسیر المنار

محمّدرشید رضا

تفسیر المیزان

علاّمه طباطبایی

تفسیر برهان

سیّد هاشم بحرانی

تفسیر جامع البیان

محمّد بن جریر طبری

تفسیر عیاشی

محمّد بن مسعود بن

عیّاش

تفسیر کشاف

جارّالله زمخشری

ص: 335

تفسیر مفاتیح الغیب

فخر رازی

تفسیر نمونه

مکارم شیرازی

تهذیب الاحکام

شیخ طوسی

«ج»

جزیرۀ خضراء افسانه یا

واقعیت

علاّمّه سیّد مرتضی

جعفر عاملی

جمال الاسبوع

سیّد بن طاووس

جنة المأوی

محدّث نوری

«چ»

چشم به راه مهدی

جمعی از نویسندگان

«ح»

حضرت مهدی فروغ تابان

ولایت

محمّدی اشتهاردی

حق الیقین

علاّمه مجلسی

حق الیقین

شبّر

«خ»

خصال

شیخ صدوق

خورشید مغرب

محمّد حکیمی

«د»

دادگستر جهان

ابراهیم امینی

دارالسّلام

محدّث نوری

در کوی عاشقان

محمّدجواد مهری

دلائل الامامة

محمّد بن جریر طبری

ده انتقاد و پاسخ

شیخ مفید

ص: 336

«ر»

رجال

نجاشی

رجعت از دیدگاه عقل،

قرآن و حدیث

حسن طارمی

رجعت از دیدگاه عقل،

قرآن و حدیث

حسن طارمی

روزگار رهائی

کامل سلیمان

روضه کافی

شیخ کلینی

ریاض المؤمنین

سیّد محمّد میرلوحی

«س»

ستارگان درخشان

محمّدجواد نجفی

سرزمین آرزوها

محمّدجواد مهری

سفینة البحار

شیح عبّاس قمّی

سنن

ابی داود

سیمای آفتاب

حبیب اله طاهری

«ش»

شرح نهج البلاغه

ابن ابی الحدید

شیعه پاسخ می دهد

سیدرضا حسینی نسب

«ع»

عبدالله بن سبا

علاّمه عسگری

عصر ظهور

علی کورانی

عقاید

شیخ صدوق

عقاید الامامیه

علاّمه مظفّر

عقد الدرر فی اخبار المنتظر

مقدّسی شافعی

ص: 337

علل الشرایع

شیخ صدوق

«غ»

غیبت طوسی

شیخ طوسی

غیبت نعمانی

محمّد بن ابراهیم

نعمانی

«ف»

فرائد المسطین

جوینی خراسانی

«ک»

کشف الغمة فی معرفة

الائمه

علی بن عیسی اربلی

کفایة الاثر

حافظ علی بن الخزّاز

قمّی

کفایة الموحدین

سیداسماعیل طبری نوری

«م»

مجمع البیان

طبرسی

مجموعه کامل قصه های

قرآن

محمّد جواد مهری

مرآت العقول

علاّمه مجلسی

مستدرک الوسائل

محدّث نوری

مسند

احمد حنبل

مصباح کفعمی

شیخ ابراهیم کفعمی

معجم احادیث الامام

المهدی

جمعی از نویسندگان

مکیال المکارم

سید محمّد تقی موسوی

ملاقات با امام زمان

سیدحسن ابطحی

منتخب الاثر

صافی گلپایگانی

منتهی الآمال

شیخ عبّاس قمّی

ص: 338

مهدی انقلاب بزرگ

مکارم شیرازی

مهدی کیست

ابوطالب تجلیل

مهدی موعود

علی دوانی

«ن»

نجم الثاقب

محدّث نوری

نشانه های شگفت آور

آخرالزمان

محمّدجواد مهری

نشانه های ظهور او

خادمی شیرازی

نوید امن و امان

صافی گلپایگانی

«ی»

ینابیع الموده

قندوزی حنفی

یوم الخلاص

شیخ مفید

ص: 339

تالیفات نگارنده

اشاره

1. درسنامه ولایت فقیه ( بازشناسی اندیشه سیاسی اسلام در عصر غیبت و پاسخ به شبهات آن ).

2. گفتگوی افسران جوان با فرمانده (پیرامون جنگ نرم).

3. مجموعه مقالات جنگ نرم.

4. مجموعه کامل قصه های قرآن.

5. راهنمای کشف موضوعات نهج البلاغه.

6. ترجمه صحیفه سجادیه.

7. ترجمه رساله الحقوق امام سجاد.

8. کتابنامه صحیفه سجادیه.

9. گلبرگ های مهدوی.

10. نشانه های شگفت آور آخرالزمان.

11. وصایای امام علی به جهان بشریت.

12. سوغات مرگ (پیرامون مواد مخدر).

13. در کوی عاشقان (ترجمه زیارت ناحیه مقدّسه و جمکران).

14. پروانگان عاشق (پیرامون شهداء).

15. سرزمین آرزوها (پیرامون اماکن زیارتی عتبات عالیات).

16. در سرزمین وحی (پیرامون حج و عمره).

17.آثار و برکات نماز جمعه و جماعت.

ص: 340

18. فضایل و برکات نماز شب.

19. آثار و برکات روزه داری.

20. آفتاب شیراز (شرح حال حضرت احمد بن موسی شاهچراغ ).

21. گوهرهای معنوی.

22. نگین کرمانشاهان (شرح حال آیت الله سیّد مرتضی نجومی).

23. شیدای روح الله (شرح حال آیت الله حاج آقا مجتبی حاج آخوند).

24. خورشید خاوران (شرح حال فاضل تونی).

25. مقدس اردبیلی دوم در دیار کرمانشاهان (زندگانی ملا عبدالله بشروی و نواده اش استاد بدیع الزمان فروزانفر )

26. فرزندی از تبار زید شهید در دیار کرمانشاهان

27. پرچمدار معارف علوی در عصر قاجار ( شرح حال آقا محمد علی کرمانشاهی )

28. کریمه اهل بیت، حضرت معصومه.

29. پناه بی پناهان امام رضا .

30. راهبردهای دولت عدالت .

31. دختران، بهترین فرزندان.

32. جوانی، بهترین دوران زندگی.

33. سبک زندگی وبندگی ( بازشناسی سبک زندگی از منظر قرآن و سنت).

34. جهاد کبیراز منظر قرآن و سنت.

ص: 341

35. سند مظلومیت سید الشهداء.

36. رفتارشناسی تبلیغی پیامبر در قرآن و سنت.

37. بازشناسی مکتب بهداشتی درمانی اسلام.

38. جایگاه مسجد، بایدها و نبایدهای آن.

39. جایگاه عفاف و حجاب درقرآن وسنت.

40. تبار شناسی اهل حق و مبانی اعتقادی آنان.

41. لحظه های حضور در پنج شهر مقدس عراق.

42. لحظه های حضور در سرزمین وحی.

43. فقیه مبارز وانقلابی (آیت الله شهید حاج آقا بهاء الدین محمدی عراقی ).

44. سردار علم وعمل ( آیت الله العظمی شیخ حیدر قلی سردار کابلی).

45.نابغه ای عجیب (آیت الله العظمی حاج شیخ حسن علامی).

46. سیری در زندگانی خاندان جلیلی زنگنه کرکوکی در دیار کرمانشاهان.

47. پرچمدار مشروطه خواهی در دیار کرمانشاهان (آیت الله شیخ محمدمهدی فیض مهدوی).

48. سلسله سادات مرعشیه در دیارکرمانشاهان .

49. روستای سرماج کرمانشاهان(مرکز حکومت 50 ساله آل حسنویه).

50. رساله فی الخمس .

51. رساله فی الغناء والموسیقی.

ص: 242

52. رساله فی المهر.

53. رساله ذبح شرعی با ابزارنوین.

و اما مقالات

54. احمدبن اسحاق قمی در دیار کرمانشاهان.

55. مدیریت منابع انسانی و توسعه آن.

56. رفتارشناسی پیامبراسلام در تحکیم مبانی وحدت.

57. رفتارشناسی تبلیغی پیامبر در قرآن و سنت.

58. مفهوم و روش های خدمت رسانی خرسند ساز در نیروهای مسلح.

59. وظایف نویسندگان بسیجی در فرهنگ سازی اسلامی بسیجی در سطح جامعه.

60. شخصیّت، بینش و روش تاریخ نگاری ابوحنیفه دینوری.

61. جهانی شدن فرهنگ ایثار و شهادت.

62. مکان یابی دفن علی اصغر درمنابع فریقین هشت سده نخست اسلام.

63. موقعیت و بافت شهری ، قبیله ای مکه هنگام ظهور اسلام.

64. موقعیت و بافت شهری، قبیله ای مدینه هنگام ظهور اسلام.

65. شعرای شیعه و نقش آنان در گسترش تشیع.

ص: 343

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109