سرشناسه : مکارم شیرازی، ناصر، - 1305
عنوان و نام پدیدآور : 600 مسئله کثیر الابتلاء: توضیح المسائل حضرت آیه الله العظمی مکارم شیرازی
مشخصات نشر : [قم]: مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، 1391.
مشخصات ظاهری : ص 160
شابک : 3000ریال ؛ 3000ریال
عنوان دیگر : توضیح المسائل
عنوان دیگر : خلاصه الاحکام
موضوع : فقه جعفری -- رساله عملیه
شناسه افزوده : مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)
رده بندی کنگره : BP183/9/م 7خ 8 1374
رده بندی دیویی : 297/3422
ص:1
بسمه تعالی
600 مسئله کثیر الابتلاء
مطابق با فتاوای حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی
ص:2
ص:3
ص:4
ص:5
پیشگفتار / 33
اخلاق / 37
1. نصیحت
2. استاد اخلاق
3. افکار و خیالات شیطانی
4. فکر گناه
5. گناهان قبل از بلوغ
6. توبه
7. توبه ناتمام
8. معنای غیبت
9. غیبت مسؤولین
10. برخی موارد جواز غیبت
11. جبران غیبت
12. دروغ مصلحتی
13. قهر کردن
استخاره / 39
14. استخاره
15. استخاره اینترنتی
16. تجدید استخاره
17. عمل به استخاره
ص:6
ادعیه و زیارات / 40
18. روش حلّ مشکلات
19. عدم استجابت دعا
20. اسم اعظم
21. دعا نویسی
22. ختم انعام
23. اسناد زیارت عاشورا
24. زیارت ناحیه مقدّسه
25. تکرار قسمت هایی از دعاها و زیارات
26. عریضه نویسی
ارث / 42
27. توارث
28. ارث نوادگان
29. محروم کردن از ارث
30. وصیّت به تساوی دختر و پسر در ارث
31. وصیّت به عدم تقسیم ارث تا زمان خاص
32. وارثان دیه جنین
33. فلسفه تنصیف ارث زنان
ازدواج و محرمیت / 44
34. ازدواج آسان
35. ازدواج سادات با غیر سادات
36. ازدواج با زنان اهل سنّت
37. ازدواج با مردان اهل سنّت
ص:7
38. ازدواج موقّت با زنان غیر مسلمان اهل کتاب (یهود ونصارا)
39. ازدواج با زنان فاحشه
40. ازدواج دختر باکره
41. ازدواج در عدّه
42. حرمت ازدواج خواهر مفعول بر فاعل
43. اذن پدر برای دختری که دسترسی به پدر ندارد
44. اذن پدر برای ازدواج مجدّد دختر باکره
45. مخالفت بی جهت پدر
46. عقد صغیره
47. اجازه زن برای ازدواج دوباره مرد
48. حکم نکاح موقّت
49. فلسفه ازدواج موقّت
50. دختری که بی اذن پدر عقد موقّت بسته
51. عقد موقّت طولانی مدّت
52. مَهرهای سنگین
53. عدول از بخشش مَهر
54. توافق بر مَهر کمتر از مهر ثبتی
55. حقّ حبس مهر
56. کاهش یا افزایش مهر بعد از عقد
57. شرط ضمن عقد نکاح
58. خروج زن از منزل بی اذن زوج
59. اشتغال زوجه در خارج از منزل
60. اجازه شوهر در پسانداز خرجی
61. اجازه شوهر در هزینه درآمد زن
62. چگونگی رابطه در دوران عقد
ص:8
63. محدوده ارتباط در دوران نامزدی
64. راه محرم شدن پسرخوانده
65. راه محرم شدن دخترخوانده
66. ازدواج با صغیره به قصد محرمیت
67. عقد موقّت دختر بچّه برای پدرِ پدر خوانده
68. محرمیّت ربیبه
69. محرمیّت زن و شوهر پس از وفات
70. تعدّد زوجات
71. فلسفه عدم جواز تعدّد شوهر
اهلبیت علیهم السلام / 53
72. ولایت تکوینی
73. عصمت پیامبران و امامان علیهم السلام
74. علم غیب ائمّه علیهم السلام
75. تصاویر منتسب به حضرات معصومین علیهم السلام
76. تشییع نمادین حضرت زهرا علیها السلام
77. همسر و فرزندان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
78. نامگذاری فرزند ائمّه اطهارعلیهم السلام
79. ازدواج اُمّ کلثوم با خلیفه دوم
80. دیدار با امام زمان(عج)
81. جزیره خضرا
82. زیارت امامزادگان
83. توسعه حرم
84. محدوده صدق تربت سیّدالشهدا علیه السلام
85. روش صحیح خوردن تربت امام حسین علیه السلام
ص:9
86. شبیه خوانی
87. لعن و توهین به خلفای اهل سنّت علیهم السلام
88. فلسفه تعدّد زوجات پیامبر صلی الله علیه و آله
بانک / 56
89. قوانین بانکی
90. حقوق کارمندان بانک
91. جوایز بانکها
92. وام گرفتن
93. مصرف وام برخلاف قرارداد
94. وظیفه کسی که وام را برخلاف قرارداد صرف کرده
95. وام گیرندگانی که ورشکست شده اند
96. خرید و فروش امتیاز وام
97. کارمزد
98. جریمه دیرکرد
99. شرط سپرده
100. سپرده بانکها
101. سپرده طلا
پزشکی / 58
102. مراجعه به پزشک غیرهمجنس
103. جرّاحی زیبایی
104. پیوند اعضا
105. خرید و فروش کلیه
106. انرژی درمانی
ص:10
107. شبیه سازی
108. مازوخیسم
109. هیپنوتیزم
110. تغییر جنسیّت
111. احکام شرعی مرگ مغزی
112. تجدید دستگاه های کسی که مرگ مغزی شده است
113. جلوگیری از انعقاد نطفه
114. اسقاط جنین
115. اسقاط جنین برای حفظ مادر
116. مادر جانشین
117. تلقیح نطفه بیگانه
118. روش تلقیح مجاز با نطفه بیگانه
119. استفاده از خوردنی های حرام به عنوان دارو
پوشش، نگاه و ارتباط / 62
120. فلسفه حجاب
121. حجاب زنان در برابر نامحرم
122. حجاب زنان در مقابل محارم
123. حجاب زنان در برابر زنان
124. پوشش کف و پشت پای زنان
125. سنّ تمییز و نحوه پوشش در برابر افراد ممیّز
126. پوشاندن موی مصنوعی و کلاه گیس
127. پوشاندن انگشتر و زینت های دیگر در برابر نامحرم
128. حدّ پوشش در خواستگاری
129. حجاب مردان در برابر نامحرم
ص:11
130. حجاب مردان در برابر مردان
131. لباس آستین کوتاه
132. پوشیدن لباس مختصّ زنان و مردان
133. طلا برای مردان
134. کراوات
135. فلسفه حرمت طلا و ابریشم برای مردان
136. دیدن فیلم و عکس نامحرم
137. تماشای مسابقات ورزشی برای بانوان
138. نگاه به زنان نامحرم در تلویزیون
139. تماشای تصاویر مبتذل
140. عطر زدن برای خانم ها در بیرون از منزل
141. صله رحم با بستگان گناهکار
142. چت کردن
143. گفتوگو با نامحرم در محلّ کار
144. گفتوگو ومراودات دختر و پسر
145. دوستی با نامحرم
146. دست دادن با نامحرم
آرایش و پیرایش / 67
147. آرایش زنان
148. سرمه کشیدن
149. اصلاح دختران
150. اصلاح و آرایش زنانه برای مردان
151. ریش تراشی
152. حداقلّ محاسن
153. تاتو کردن
ص:12
تقلید و بلوغ / 68
154. تقلید در زمان ائمّه علیهم السلام
155. نشانه های بلوغ
156. سنّ بلوغ دختران
157. وظیفه کسانی که تاکنون مرجع تقلید نداشته اند
158. وظیفه کسانی که مرجع تقلیدشان از دنیا رفته است
159. بقای بر تقلید میّت
حجّ و عمره / 70
160. استطاعت مالی در حج
161. مهر و استطاعت حج
162. واگذاری فیش حج
163. اعمال حج برای کودکان
164. قربانی حج در وضعیّت فعلی
165. حکم کسی که پس از مراجعه به وطن متوجّه شده طواف یا نماز طواف وی باطل بوده است
166. رنگ کردن مو و امثال آن برای کسی که به حج تمتّع می رود
167. استفاده مُحرم از ژل ضدّ عفونی
168. استفاده از دستکش شفاف برای زنان مُحرم
169. سعی در مسعای جدید
170. لبّیک پنجم
171. گفتن حاجی به معتمر
172. عمره دوم در یک ماه قمری
173. عمره به جا آوردن به نیّت خود و دیگران
174. رفتن به عمره با توجّه به اینکه برای آل سعود درآمد دارد
ص:13
حدود و دیات / 73
175. فلسفه تنصیف دیه زنان
176. بیمه دیه زن و مرد
177. ماه های حرام
178. دیه جنین
179. دیه جنین بر عهده کیست؟
180. سنگسار
181. اجرای حدود در ملأ عام
حقّ الناس و حقّ والدین / 74
182. روش جبران حقّ النّاس
183. ردّ مظالم
184. روش جبران حقوق غیر مالی مردم
185. تصرّف در املاک دیگران
186. حقّ الماره
187. اصلاحات اراضی
188. اشیاءِ گمشده
189. تنبیه بدنی فرزند
190. تنبیه بدنی دانشآموزان
191. محدوده نافرمانی از والدین
192. رضایت والدین جهت طلبگی
193. استفاده از اموال کسی که درآمد او شبهه ناک است
194. تصرّف در مال مخلوط به حرام
195. محدوده استفاده میهمان از اموال صاحبخانه
196. پارتی بازی
197. حقّ تألیف و حقّ اختراع
ص:14
198. استمرار حقّ تألیف و حقّ اختراع
199. کپی رایت
200. مصداق محارب
201. مستثنیات دَین
خمس / 79
202. روش محاسبه خمس
203. تصرّف در اموال کسی که خمس نمی دهد
204. پرداخت خمس به واجب النّفقه
205. خمس ارث
206. خمس باقیمانده مواد مصرفی
207. خمس پاداش بازنشستگی
208. خمس پسانداز مسکن و اتومبیل و جهیزیّه و مانند آن
209. خمس پول تو جیبی
210. خمس پول رهن منزل
211. خمس جهیزیّه
212. خمس سرقفلی
213. خمس سرمایه بورس و اوراق مشارکت
214. خمس سهام عدالت
215. خمس شهریه و مرجوعی
216. خمس طلا
217. زکات سکّه طلا
218. خمس طلب
219. خمس وام
220. خمس هدیه
221. روش محاسبه خمس هزینه حج و عمره کسانی که سال خمسی دارند
ص:15
222. روش محاسبه خمس هزینه حج و عمره کسانی که سال خمسی ندارند
223. روش محاسبه خمس هزینه حج و عمره کارمندان و کارگرانی که سال خمسی ندارند و زمان اوّلین دریافت حقوق را به یاد دارند
224. روش محاسبه خمس هزینه حج و عمره کارمندان و کارگرانی که سال خمسی ندارند و زمان دریافت اوّلین حقوق را به یاد ندارد
225. کسانی که مادر آنها سیّد است
226. مالیات جایگزین خمس نمی شود
227. همکاری با شریکی که خمس نمی دهد
خوردنی ها و نوشیدنی ها / 83
228. حجیّت آرم حلال
229. ماء الشّعیر
230. ماء الشعیر دارای الکل با درصد پایین
231. الکل موجود در غذا
232. شیرخوردن نوزاد از سینه زخمی مادر
233. پیدا شدن نجاست در غذای پخته شده
234. خون هایی که هنگام پختن غذاهای گوشتی خارج می شود
235. زدن لیوان آب به همدیگر مثل شراب خواران
236. سیگار
237. شکار لهوی و حرام
238. ماهیان ظاهراً خوراکی
239. علّت حرمت آبزیان حرام گوشت
240. مردن ماهی صیدشده در ظرف آب
241. نشانه های پرندگان حلال گوشت
242. گوشت بلبل
243. گوشت بوفالو
ص:16
244. گوشت طوطی، مرغ عشق، مرغ مینا
245. گوشت کلاغ و زاغ
246. گوشت قو
247. خوردن ملخ مرده
248. گوشت پنگوئن
249. گوشت زرّافه
250. گوشت کرگدن که گیاهخوار است
251. خوردن گوشت یا جگر خام
252. شکلات حاوی ژلاتین گاو
253. خون داخل تخم مرغ و شیر
خون های سه گانه / 86
254. کارهایی که بر حائض حرام است
255. زیارت امام زاده برای حایض
256. زیارت ائمّه علیهم السلام
257. قرائت قرآن در حال حیض
258. حرمت نزدیکی در ایّام حیض
259. نزدیکی کردن بعد از پاکی از حیض و قبل از غسل
260. لکّه بینی قبل از حیض
261. تجاوز خون از ده روز
262. خون های نامنظّم
263. طهر متخلّل
264. استفاده از قرص جلوگیری برای قطع عادت ماهیانه
265. استحاضه و خون های مشکوک
266. زنان فاقد رحم که یائسه نیستند
ص:17
267. یائسگی زنان سیّده و غیرسیّده
268. خون پس از یائسگی
رسانه / 90
269. ماهواره
270. شبکه استانی
271. حکم گوش دادن به رادیوهای بیگانه
272. اینترنت
273. فیس بوک
274. دیدن برنامه های طنز
275. کاریکاتور
روزه و اعتکاف / 91
276. رویت هلال
277. تشخیص ضرر برای روزه
278. افطار بدون ضرورت شرعی
279. تشنگی شدید
280. قضا و کفّاره روزه زن باردار و شیرده
281. کسی که نماز یا روزه قضا دارد
282. روزه بیمار و قضای آن
283. جنابت روزه دار
284. ملاعبه
285. مسواک زدن روزه دار
286. تزریق آمپول و سرم در حال روزه
287. سخن گفتن با نامحرم در حال روزه
288. عدم توانایی بر پرداخت کفّاره عمد
ص:18
289. فطره میهمان یکشبه
290. مصرف زکات فطره
291. شبهای قدر در سراسر کره زمین
292. اعتکاف در غیر مسجد جامع
293. اعتکاف مسافر در مدینه
294. قضای اعتکاف
طلاق و عدّه / 95
295. طلاق غیابی
296. طلاق در خارج از کشور
297. رعایت عدّه در صورت علم به عدم حمل
298. نفقه ایّام عدّه و اطاعت از شوهر
299. رعایت حجاب در عدّه
300. شروع عدّه وطی به شبهه
طهارت و نجاست / 96
301. درمان وسواس
302. واسطه ها در نجاست
303. غساله
304. ملاقات با نجاست در باطن
305. ملاقات با نجاست در داخل دهان
306. نجاست کفّار
307. نجاست محلّی که سگ از آنجا عبور کرده است
308. حکم فاضلاب
309. حکم اشیاءِ چرمی که مشتبه است
310. تطهیر بول با آب قلیل
ص:19
311. تطهیر موکت چسبیده به زمین
312. تطهیر فرش یا مکان نجس
313. تطهیر با ماشین لباسشویی
314. تطهیر موبایل نجسشده
315. وضو، غسل و تطهیر با آب دریاچه نمک
316. نجس شدن دریاچه نمک
عزاداری / 100
317. بهترین شیوه عزاداری
318. عزاداری امام حسین علیه السلام
319. مدّاحی های مطلوب
320. زبان حال
321. اشعار و الفاظ نامربوط
322. حمل علامت در عزاداری
323. طبل و سنج
324. موسیقی در عزا
325. نی زدن
326. قمه زنی
327. بالا و پایین پریدن
328. برهنه شدن
329. طشت گذاری و الوار کشی
330. استفاده از بلندگو
331. گریه بلند در عزاداری
332. پوشیدن لباس مشکی
333. کار کردن در روز عاشورا
334. نماز ظهر روز عاشورا
ص:20
335. روزه در محرّم و روزه عاشورا
336. آرایش کردن در ایّام عزاداری
337. حنا گذاشتن در ایّام عزاداری
338. سرمه کشیدن
339. عقد کردن در ایّام عزا
340. نزدیکی کردن در ایّام عزا
341. استفاده از تخمه و مانند آن در عزا
علم جفر، جن، روح و خرافات / 104
342. سِحر و جادو
343. چشم زخم
344. علم جفر
345. احضار روح
346. جنّ
347. احضار جنّ
348. اوراق شیخ احمد
349. چهارشنبه سوری
350. سیزده بدر
غسل و وضو / 106
351. شستن مرتبه دوم دست و صورت به هنگام وضو
352. بالا و پایین بردن النگوو ساعت و مانند آن در وضو
353. جوهر خودکار
354. کرم برای وضو
355. سرمه برای وضو
356. غسل کردن و وضو گرفتن با لاک
ص:21
357. وضو با موی مصنوعی
358. کاشت ناخن مصنوعی
359. خالکوبی
360. حکم تاتو لب و ابرو و غسل و وضو با آن
361. استفاده از آب بدون نصب کنتور
362. سلسل البول والریح شدید
363. وضو گرفتن قبل از وقت
364. چگونگی مسح بر موی ژل زده
365. مانع در وضو و غسل
366. نیّت در عبادات
367. جبیره تمام عضو
368. وضو و غسل جبیرهای
369. عوامل جنابت
370. ورود به مسجد برای حائض و جنب
371. لمس کسانی که به شکل کلمه مقدّس «الله» ایستاده اند
372. احتلام زنان
373. نشانه های منی
374. استبراءِ از بول
375. استبراءِ از منی
376. مبطلات غسل
377. کفایت یک غسل از تمام غسل هایی که بر ذمّه داشته
378. کسی که نمی دانسته غسل بر او واجب شده
379. کسی که ترتیب را هنگام غسل رعایت نکرده
380. غسل جنابت در ایّام حیض
381. شرم از غسل کردن
382. شک هنگام غسل
ص:22
383. غسل هایی که کفایت از وضو می کند
384. یک غسل با چندین نیّت
385. خشک بودن بدن قبل از غسل
386. زمان غسل جمعه
فِرق و ادیان / 114
387. معاشرت با غیر مسلمانان
388. معاشرت با اعضای فرقه ضالّه
389. صوفیّه
390. عرفان کیهانی
فلسفه احکام و مباحث کلامی / 115
391. مقایسه مقام اولیاءالله
392. رجعت
393. جهاد ابتدایی
394. ولایت فقیه
395. وحدت وجود
396. خلقت انسان
397. عالم ذر
398. فلسفه حکم ارتداد
399. تفاوت حکم مرتد ملی با مرتد فطری
400. چرا شهادت دو زن معادل شهادت یک مرد است
قرآن / 117
401. خواندن ترجمه قرآن
402. آیات سجده واجب
ص:23
403. رعایت حجاب هنگام قرائت قرآن
404. قرائت قرآن خواهران نزد مردان
405. تحریف قرآن
406. ضمیر مذکّر برای خدا
407. گردنبند اسامی مقدّسه
408. روش محو اسامی مقدّسه
409. افتادن موبایل، نوار و سی دی حاوی قرآن در چاه توالت
قوانین و بیتالمال / 119
410. رعایت قوانین کشور
411. استفاده از دفترچه بیمه دیگران
412. استفاده شخصی از بیت المال
413. اشتغال به کارهای شخصی در وقت کار
414. هدیه و پاداش دادن به کارکنان ادارات
415. دریافت هدایای ارباب رجوع
416. تقلّب در امتحانات
417. تقلّب در کنکور و آزمون های استخدامی
مسائل جنسی / 120
418. نزدیکی های حرام
419. نزدیکی در زمان استحاضه
420. التذاذ زن و شوهر از یکدیگر
421. رابطه جنسی غیرمتعارف
422. خوردن شیر همسر
423. استمنا و خودارضایی
ص:24
424. راه حلّ مشکل جنسی
425. خانه عفاف
مسجد / 122
426. مسجد مقدّس جمکران
427. استفاده از مسجد برای بسیج و کارهای فرهنگی دینی
428. استفاده از امکانات مسجد و حسینیّه برای عروسی و مانند آن
429. اجاره دادن وسایل مسجد
430. نوسازی و بازسازی مساجد
431. تخریب بنای مسجد
432. عقب نشینی مسجد
433. ورزش در مسجد و حسینیّه
434. اشیاء غیر قابل استفاده مساجد
435. پخش اذان و سایر برنامه ها از مسجد
معاملات و مسائل مربوط به آن / 124
436. حقیقت مضاربه
437. سود مضاربه
438. مضاربه با سودهای کلان
439. نمونه ای از قرارداد مضاربه
440. اوراق مشارکت
441. فارکس
442. گلدکوئست
443. خرید و فروش چک
444. خرید و فروش سهام
ص:25
445. مجسمه
446. خرید و فروش و نصب آنتن ماهواره
447. ساخت و خرید و فروش طلای مردانه
448. فروش لباس و انجام آرایش
449. کالاهای اسرائیلی
450. معامله پول با پول
451. معاملات آتی
452. مزایده های اینترنتی
453. معامله کالای قاچاق
454. اجاره بدون تعیین مدّت
455. اجاره طلا
456. رهن و اجاره
457. فروش نسیه یا اقساط با قیمت بیشتر
458. نرخ سود کالا و خدمات
459. محاسبه تورّم در دیون
460. بالابردن قیمت و اضافه کردن مهلت
461. بدهی و تورّم
462. برداشت از کارت های اعتباری با کسر کارمزد
463. بر هم زدن تقسیم مورد توافق
464. معنای احتکار
465. انبار کردن کالای غیر ضروری
466. وکالت در خرید
467. بازدید از سایتها و گرفتن اجرت
468. حقّ الزحمه ای که به واسطه خرید شرکتها و ادارات می دهند
469. بیمه عمر
ص:26
470. تعریف سرقفلی
471. حقّ کسب و پیشه
موسیقی و مجالس شادی / 133
472. موسیقی
473. آثار زیانبار موسیقی
474. خرید و فروش و نگهداری و تعلیم و تعلّم آلات موسیقی
475. گوش دادن به آواز زن
476. سرود دسته جمعی خواهران
477. سرود دستهجمعی مختلط
478. منظور از لهو و لعب
479. کف زدن
480. رقصیدن
481. شاباش
482. شرکت در مجالس آلوده به گناه
483. مجالس شادی مشروع
نذر / 135
484. صیغه نذر
485. نذر با کتابت
486. نذر برای ائمه
487. نذر روزه
488. نذر روزه در سفر
489. نذر روزه کسی که قضا یا کفّاره دارد
490. نذر زن
491. نذر فرزند
ص:27
492. نذر شمع
493. آجیل مشکل گشا
494. نذر سفره
495. نذرهای سنگین
496. نذر برای دیگران
497. از بین رفتن مورد نذر
498. عدم توانایی عمل به نذر
499. رجحان مورد نذر
500. میزان تأخیر در ادای نذر
501. تغییر نذر
502. تبدیل نذر نوشیدنی خنک به گرم
503. فراموشی نذر
504. اضافه نذورات
505. کفّاره نذر
506. در چند صورت نذر منعقد نمی شود
نماز و اذان / 140
507. راه حلّ سستی و کاهلی در نماز
508. حضور قلب در نماز
509. نماز به زبان عربی
510. نماز کسی که شراب خورده
511. خواندن نماز هنگام اذان
512. تکلیف فرد خواب، مجنون و بیهوش
513. انحراف از قبله در نمازهای گذشته
514. نماز و روزه در قطبین
515. نماز فرادا به هنگام نماز جماعت
ص:28
516. قنوت فارسی
517. شهادت ثالثه در نماز
518. سجده بر مُهر جرم گرفته
519. سجده بر مهر شکسته
520. جهر و اخفات نماز ظهر در روز جمعه
521. بستن چشمان در نماز
522. اضافه کردن «و عجّل فرجهم» در نماز
523. امامت غیر روحانی
524. اقتدا به امام جماعت مخالف حکومت اسلامی
525. اقتدا به امام جماعت ناشناس
526. امام راتب
527. تخلّفات امام جماعت
528. شرکت در نماز جماعت اهل تسنّن
529. جدا شدن از نماز جماعت
530. شیوه نماز دور کعبه به اعتقاد شیعه
531. دست دادن پس از نماز جماعت
532. چگونگی نماز قضا
533. ترتیب در قضای نمازها
534. قضای نماز و روزه والدین
535. قضای نمازها و روزه هایی که مقدار آن معلوم نیست
536. زمان بهجا آوردن نماز قضا
537. موارد وجوب نماز آیات
538. روش خواندن نماز آیات
539. زمان نماز آیات در وقت زلزله یا صاعقه
540. وقت نماز آیات هنگام خورشید یا ماه گرفتگی
ص:29
541. قضای نماز آیات
542. وظیفه حائض در مورد نماز آیات
543. تکرار عامل نماز آیات
544. نماز شب
545. راه توفیق نماز شب و قضا نشدن نماز صبح
546. تکرار برخی از الفاظ نماز
547. نماز اوّل وقت در روز جمعه
548. رسیدن به رکعت دوم نماز جمعه
549. فلسفه جهر و اخفات نمازها
550. فلسفه حجاب زنان در نماز
551. شهادت رابعه
ورزش های سالم و ناسالم / 149
552. شطرنج
553. پاسور، بیلیارد و تخته نرد
554. بولینگ
555. ورزش آیروبیک
556. قِمار و شرط بندی
557. جوایز مسابقات علمی، ورزشی و مانند آن
558. پیش بینی نتایج فوتبال
559. دوچرخه سواری و موتورسواری و اسب سواری بانوان
وطن و احکام مسافر / 150
560. حکم وطن
561. وطن پدری
562. اعراض عملی
ص:30
563. نماز و روزه در وطن سابق
564. نماز زوجه در وطن سابق
565. کثیر السّفر
566. معیار کثیر السفر
567. نماز و روزه دانشجویان و امثال آن
568. قصد ده روز در دو محل
وقف / 153
569. وقف از نظر شرع مقدّس
570. وقف معاطاتی
571. تغییر اوقاف
572. تبدیل مکان های موقوفه غیر مورد نیاز
573. تبدیل املاک موقوفه غیر قابل استفاده
574. تبدیل اجناس و اشیاءِ موقوفه
575. فروش قبرهای موقوفه
متفرقه و سایر مسائل به ترتیب حروف الفبا / 155
576. آموزش فلسفه
577. احیاءِ موات
578. استفاده از سلاح هسته ای
579. اعتبار تقویم های نجومی
580. پس گرفتن هدیه
581. پیامک صلوات
582. تعبیر خواب
583. تکدّی گری
ص:31
584. جواب سلام پیامک
585. حضور در کشورهای اسلامی و جنگ با دشمنانشان
586. خودکشی
587. درهم
588. دینار
589. سفره هفتسین
590. شهید کیست؟
591. دخل و تصرّف در صندوق صدقات
592. ظروف نانو نقره
593. عقیقه
594. عملیّات استشهادی
595. کمک به گدایانی که استحقاق آنها روشن نیست
596. لطیفه های قومی
597. مالک یارانه
598. مراسم عید نوروز
599. نامگذاری دختران به «الهه» و پسران به «رحمان» و«رحیم»
600. وظیفه طلّاب
* * *
ص:32
ص:33
یکی از دغدغه های انسان عاقل آن است که راه و رسم زندگی وروش مواجه با موضوعات مختلف را از کارشناسان امر سوال نماید و یا با تحقیق به روش مطلوب دست پیدا نماید.
هدف اصلی انسان رسیدن به سعادت است و راه سعادت مانند تمام راه های دیگر نیازمند راهنما است و طبیعتا راهنما باید از منبع اطلاعاتی کاملی برخوردار باشد. ما معتقدیم که خداوند حکیم انسان را خلق نمود و راه و رسم زندگی جاودان و سعادتمندانه را به وسیله فرستادگانش برای اوروشن ساخت.بشریّت همیشه مُحتاج تعالیم حَقّه الهی بوده، تا بتواند به آرامش برسد و مسیر تکامل را طی نماید و امروز پیمودن این راه فقط در پرتو فقه شیعی ممکن است و آنان که از پرتو فقاهت دور شدند، در ظلمت دنیا اسیر شیطان و شیطان صفتان گشته، دنیا و آخرت خود را تباه شده دیدند.
ص:34
مجموعه حاضر نظرات فقیه عالیقدر جهان تشیّع حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدّ ظلّه العالی) پیرامون ششصد مسئله موردنیازاست که به دستورمعظم له تهیه وتنظیم گردیده است.
از مهمترین دلایل گردآوری این مجموعه دستیابی آسان شما عزیزان به مسائل شرعی مورد نیاز می باشد، بدون مبالغه می توان گفت با مطالعه این کتاب پاسخ بسیاری از سؤالات شرعی را که در ذهن دارید به دست خواهید آورد. لازم به ذکر است گلچین شدن مطالب این کتاب از بین هزاران سؤال شرعی حاصل سال ها تجربه وبررسی کارشناسانه درموردنیازهای فقهی جامعه امروزبوده است.
جا دارد از تمام عزیزانی که در تهیّه این مجموعه یاریمان نموده اند به ویژه اعضای محترم «سامانه پیام کوتاه» دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدّ ظلّه العالی) خصوصآ حجت الاسلام محمد صادق غلامی و حجت الاسلام و المسلمین ابوالقاسم علیان نژادی تقدیر و تشکر نمایم؛ مشتاقانه منتظر راهنمایی ها، انتقادات و پیشنهادات خوانندگان محترم خصوصاً جوانان پویا وحقیقت جو هستیم.
در آخر عرضه می داریم، پروردگارا! هر چند عمل و کردار ما بندگان تو، ناچیز است، امّا کَرَم تو بی حدّ است، از ذات پاکت می خواهیم این اثر ناقابل را از ما بپذیری و پدر و مادر، خانواده، اساتید و دوستان و تمام کسانی که به گردن ما حقّی دارند و تمام آنهایی که در طول تاریخ خالصانه - در حدّ توان خود - برای خدا
ص:35
تلاش کردند، را در ثوابش شریک گردانی و حضرت مهدی فاطمه(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را از ما راضی و خشنود سازی.
وحید علیان نژاد
شب شهادت حضرت امام هادی علیه السلام
2 رجب 1433 - 4 خرداد 1391
ص:36
تصویر شماره (1)
ص:37
1. نصیحت : سعی کنید همواره به یاد خدا باشید و تا می توانید به مردم خدمت کنید و نمازها را اوّل وقت به جا آورید واز همنشینی با دوستان ناباب و شرکت در مجالس آلوده جدّاً بپرهیزید.
2. استاد اخلاق : ما درباره اشخاص قضاوت نمی کنیم، ولی می توانید از هر کس که مسائل اخلاقی برگرفته از قرآن و روایات را در اختیارتان می نهد استفاده کنید. همچنین می توانید از کتاب های خوب اخلاقی، از جمله کتاب «اخلاق در قرآن» بهره بگیرید.
3. افکار و خیالات شیطانی : این اوهام وخیالات که بی اختیار به ذهن انسان می رسد، گناه محسوب نمی شود. و برای رفع آن، مداومت بر ذکر «لا حول و لا قوّة إلّا بالله العلیّ العظیم» موثّر است.
4. فکر گناه : فکر گناه هرگاه منتهی به ارتکاب گناه نشود، گناه نیست، ولی بی شک آثار نامطلوبی بر روح انسان می گذارد.
5. گناهان قبل از بلوغ : برخی گناهان که قبح و زشتی آن از نظر عقلی واضح است بر او نوشته می شود؛ بنابراین، خوب است از همه آنها توبه کند.
ص:38
6. توبه : به طور جدّی از گناهان خود توبه و آنها را ترک کرده وبا اعمال نیک آینده گذشته را جبران کنید. إن شاءالله مشمول بخشایش الهی شوید.
7. توبه ناتمام : نباید توبه های ناتمام را بی اثر بدانیم و از اینکه توبه را می شکنیم ناامید نشویم و باز عزم را جزم کنیم و به درگاه واسعه اش باز آییم و توبه کنیم و چندان این کار را تکرار کنیم تا إن شاءالله به توبه بی بازگشت و ناگسستنی نایل شویم.
8. معنای غیبت : غیبت آن است که عیب پنهانی کسی را پشت سر او بگویند؛ ولی در مواردی که مسأله مهمّی مطرح باشد؛ مانند مشورت و اصلاح ذات البین و امثال آن استثنا شده است.
9. غیبت مسؤولین : غیبت هیچ کس جایز نیست و غیبت آن است که عیب پنهانی کسی را نزد دیگران که از آن اطّلاع ندارد بیان کند؛ امّا انتقادهای سازنده همراه با ادب و احترام اشکالی ندارد.
10. برخی موارد جواز غیبت : غیبت فقط در مواردی مانند دادخواهی در برابر ظلم هایی که به انسان شده و مشورت دادن ونهی از منکر که تنها از همین راه ممکن باشد جایز است.
11. جبران غیبت : در صورت امکان و عدم مفسده باید از غیبت شونده حلالیّت بطلبد، در غیر این صورت لازم است به قدری برای او کارهای خیر انجام دهد تا یقین به رضایت وی حاصل شود.
12. دروغ مصلحتی : دروغ مصلحتی آن است که دروغ، مصلحت
ص:39
مهم تری از راست گفتن داشته باشد؛ مانند دروغ گفتن برای آشتی دادن دو یا چند نفر. البتّه هرگاه با توریه(1)
امکان خلاصی از دروغ باشد، احتیاط واجب آن است که از این راه استفاده کنند.
13. قهر کردن : قهر کردن از نظر اسلام کار بسیار نامطلوبی است؛ به ویژه اگر به بهانه های کوچک باشد. در روایات آمده است که هر کدام از دو طرف در آشتی پیشقدم شود روز قیامت زودتر از دیگری وارد بهشت می شود.
14. استخاره : استخاره نوعی مشورت با خداوند است به این معنی که اگر انسان در انجام دادن یا ترک کردن کاری مردّد شود نخست درباره آن و آثار و لوازم و توابعش بیندیشد، اگر به نتیجه رسید طبق آن عمل می کند و گرنه با کارشناسان و افراد با تجربه وآگاه در مورد آن مشورت می کند اگر به نتیجه رسید طبق آن عمل می کند در غیر این صورت از طریق استخاره با خداوند مشورت کرده ومطابق آن عمل می کند.
15. استخاره اینترنتی : در صورتی که یک فرد حقیقی استخاره را انجام دهد و نتیجه اعلام شود یا نرم افزار طوری تنظیم شده باشد که آیات آغاز یکی از صفحات قرآن را بدون اطلاع قبلی منعکس کند، مانعی ندارد.
ص:40
16. تجدید استخاره : هیچ گاه تجدید استخاره درست نیست؛ مگراینکه مدّت قابل ملاحظه ای بگذرد یا شرایط مورد استخاره تغییر کند.
17. عمل به استخاره : عمل به استخاره واجب نیست، ولی سعی کنید مخالفت نشود؛ مگر اینکه مدّت قابل ملاحظه ای تأخیر بیندازد و بعد اقدام کند.
18. روش حلّ مشکلات : سعی کنید تمام نمازها، به ویژه نماز صبح را اوّل وقت به جا آورید و پس از نماز صبح دست راست را بر سینه نهاده، هفتاد مرتبه ذکر «یا فتّاح» بگویید، سپس 110 مرتبه صلوات بفرستید و گاه نیز ذکر «لا حول و لا قوّة إلّا بالله» را تکرار کنید، و هر روز هر چند به مقدار کم صدقه دهید. إن شاءالله این کار در رفع مشکلات شما موثّر است.
19. عدم استجابت دعا : سعی کنید نیّت خود را خالص کرده و از هرگونه گناه به ویژه استفاده از اموال حرام و مشکوک بپرهیزید و به لطف خداوند امیدوار باشید.
20. اسم اعظم : «اسم اعظم»(1)
تنها یک کلمه نیست، بلکه ایمان واخلاق و تقوای خاصّی باید با آن همراه باشد.
ص:41
21. دعا نویسی : نوشتن دعاهایی که از حضرات معصومین علیهم السلام رسیده و در کتابهای معتبر موجود است، اشکالی ندارد. ولی دعانویسی حرفه ای که شغل افراد سودجوست صحیح نیست.
22. ختم انعام : بی شک تلاوت سوره انعام و عمل به محتوای آن می تواند باعث حلّ مشکلات شود، ولی شایسته است هنگام تلاوت سوره، مطلقاً چیزی به آن نیفزایند و هرگاه که سوره تمام شد به سراغ دعاها یا توسّلات بروند.(1)
23. اسناد زیارت عاشورا : جناب علقمه از امام باقر علیه السلام زیارتی نقل کرده که هر جا از زیارت عاشورا و آثار و برکات آن سخنی گفته شده و یا می شود، مقصود همین زیارت است. این زیارت که می توان آن را از دور و نزدیک خواند آثار و برکات فوق العاده ای دارد که ما برای نشان دادن اهمّیّت آن به نکاتی اشاره می کنیم: سند این روایت اختصاص به علقمه ندارد بلکه به سه طریق دیگر نقل شده است: 1. محمد بن اسماعیل از صالح بن عقبه از مالک جهنی از امام باقر علیه السلام(2) . 2. محمّد بن اسماعیل از صالح بن عقبه از پدرش از امام باقر علیه السلام.(3)
3. روایت معروف صفوان از امام صادق علیه السلام.(4)
البتّه در اسنادی که به امام باقر علیه السلام منتهی می شود زیارت عاشورا بدون
ص:42
دعا نقل شده است، امّا در سند صفوان که به امام صادق علیه السلام منتهی می شود دعایی نیز برای بعد از زیارت ذکر شده که به اشتباه به «دعای علقمه» مشهور شده است، در حالی که صحیح این بود که به «دعای صفوان» نامگذاری می شد. و عدم ذکر نام خلفا برای جلوگیری از برخوردهای نامناسب است.
24. زیارت ناحیه مقدّسه : برخی اسناد زیارت ناحیه خوب است، از این رو می توان آن را قرائت کرد؛ ولی دو جمله از آن را احتیاطاً نخوانند: 1.«بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ، ناشِراتِ الشُّعُورِ عَلَی الْخُدُودِ»(1)
2.«تَنْهِشُهَاالذِّئابُ الْعادِیاتُ وَ تَخْتَلِفُ إِلَیْهَا السَّباعُ الضّارِیاتُ».(2)
25. تکرار قسمت هایی از دعاها و زیارات : لازم است دعاها وزیارات به همان صورتی که از حضرات معصومین علیهم السلام نقل شده خوانده شود و چیزی از خود بر آن نیفراییم.
26. عریضه نویسی : بهتر است که در وضعیّت فعلی به جای نوشتن عریضه، سحرگاهان بیدار شود و نماز شب بخواند، سپس به ساحت قدس آن حضرت توسّل جوید.
27. توارث : هرگاه دو نفر در یک حادثه فوت کنند و مشخص نباشد که کدامیک اوّل فوت کرده است از یکدیگر ارث می برند،
ص:43
بدین صورت که فرض می کنیم پدر قبل از فرزند فوت کرده و تمام اموالش را مطابق قانون ارث در میان ورثه شرعی اش، از جمله فرزندی که همراه او فوت کرده تقسیم می کنیم و سهم فرزند فوت شده به ورثه او (غیر از پدرش) می رسد. سپس فرض می کنیم که فرزند قبل از پدر فوت کرده واموال وی را مطابق قانون ارث در میان ورثه شرعی اش از جمله پدر وی که با او فوت کرده تقسیم می کنیم و سهم پدر به ورثه او (غیر از فرزند مذبور) می رسد وتفاوتی نمی کند که این موضوع در حادثه رانندگی باشد یا غرق شدن یا هر حادثه دیگر.
28. ارث نوادگان : با وجود پسران یا دختران میّت، نوادگان میّت ارث نمی برند، مگر اینکه پدر آنها (که فرزند میّت بوده) بعد از او فوت شده باشد که در این صورت سهم او به فرزندانش می رسد.
29. محروم کردن از ارث : محروم کردن برخی از ورثه از ارث، یا محروم کردن دختر از ارث در شرع مقدّس اسلام جایز نیست. ولی هر کس می تواند در حیات خود چیزی از اموال خود را به برخی فرزندان یا کسان دیگر ببخشد و به آنها تحویل دهد. در این صورت، مال آن شخص خواهد شد. یا وصیّت کند چیزی از ثلث مالش به او بدهند و هرگاه ببخشد و تحویل ندهد ملک آن کس نخواهد شد.
30. وصیّت به تساوی دختر و پسر در ارث : هرگاه این وصیّت به ضمیمه سایر وصایای میّت، بیش از ثلت اموال وی نباشد عمل به
ص:44
آن لازم است؛ یعنی اضافه سهم دختران از ثلث پرداخت می شود.
واگر اضافه بر ثلث باشد تنها به مقدار ثلث جایز است.
31. وصیّت به عدم تقسیم ارث تا زمان خاص : این وصیّت به انضمام سایر وصایای میّت، فقط در مورد ثلث اموال وی اثر دارد ودوسوم دیگر مطابق قانون ارث در میان ورثه تقسیم می شود.
32. وارثان دیه جنین : دیه جنین به پدر و مادرش می رسد وهرکدام از آنها که در سقط شرکت داشته از دیه ارث نمی برد وتمام آن به دیگری می رسد، و اگر هر دو در سقط شرکت داشته اند دیه به پدربزرگ و مادربزرگ پدری و مادری و برادارن و خواهران جنین می رسد و طبق قانون ارث تقسیم می شود و اگر آنها رضایت دهند مشکل حل می شود.
33. فلسفه تنصیف ارث زنان : چون غالبآ هزینه های زندگی بر دوش مردان است، و زنان مسولیّتی در برابر هزینه ها ندارند، ارث مردان دو برابر قرار داده شده است.(1)
34. ازدواج آسان : نخست به نامزدی مشروع (خواندن عقد ازدواج به صورت شرعی و قانونی، بدون مراسم عروسی) اقدام کنید که نیاز به تشریفات و تجمّلات وهزینه های سنگین ندارد
ص:45
سپس با فراهم شدن امکانات در اوّلین فرصت مراسم ازدواج وعروسی را به طور ساده وآبرومند برگزار کنید.
35. ازدواج سادات با غیر سادات : این کار شرعاً اشکالی ندارد ودر زمان حضرات معصومین علیهم السلام و طول تاریخ اسلام فراوان بوده است. ولی چنانچه در منطقه ای بر اثر عدم آگاهی مردم از حکم شرعی خطر درگیری باشد از آن صرف نظر کنید.
36. ازدواج با زنان اهل سنّت علیهم السلام ازدواج مردان شیعه با دختران وزنان اهل سنّت اشکالی ندارد.
37. ازدواج با مردان اهل سنّت علیهم السلام هرگاه برای مذهب زن یا فرزندان آینده اش خطر داشته باشد جایز نیست.
38. ازدواج موقّت با زنان غیر مسلمان اهل کتاب (یهود ونصارا): زن مسلمان نمی تواند به عقد مردان غیرمسلمان درآید ولی ازدواج مرد مسلمان با زنان اهل کتاب مانعی ندارد و اگر آن زنان به زبان عربی آشنا نباشند خواندن صیغه عقد به هر زبانی جایز است ولی باید به آنها تفهیم شود که عقد ازدواج در اسلام دو نوع است که یک نوع آن عقد موقّت است که در برابر آن هدیه و مَهر پرداخت می شود.
39. ازدواج با زنان فاحشه : بنابراحتیاط واجب، ازدواج با زنان فاحشه و همچنین زنانی که عدّه را رعایت نمی کنند حرام است.
40. ازدواج دختر باکره : بدون اجازه ولیّ دختر، جایز نیست. منظور از باکره دختری است که قبلاً شوهر نکرده، خواه عضو بکارت موجود باشد، یا نه.
ص:46
41. ازدواج در عدّه : ازدواج با زنی که در عدّه می باشد حرام وباطل است، اگر زن و مرد این مطلب را ندانند، در صورتی که عقد را خودشان خوانده باشند و در زمان عدّه دخول حاصل شده باشد موجب حرمت ابدی است؛ و اگر این مطلب را می دانستند حتی اگر دخول هم انجام نشده باشدموجب حرمت ابدی می شودواحتیاط آن است که درموردازدواج بازن شوهردارنیزهمین حکم رعایت شود.
42. حرمت ازدواج خواهر مفعول بر فاعل : مادر و خواهر ودختر پسری که لواط داده بر لواط کننده حرام است، خواه لواط دهنده بالغ باشد یا نابالغ، ولی اگر لواط کننده نابالغ باشد حرام نمی شود، همچنین اگر در دخول شک داشته باشد.
43. اذن پدر برای دختری که دسترسی به پدر ندارد: هرگاه به تصدیق بزرگ ترهای فامیل، خواستگار کفو و مناسب دختر باشد ودسترسی به پدر دختر نباشد می توانند با هم ازدواج کنند.
44. اذن پدر برای ازدواج مجدّد دختر باکره : اگر قبلاً با اذن پدر به عقد صحیح شرعی مردی درآمده، برای ازدواج مجدّد نیاز به اجازه پدر نیست؛ مشروط بر اینکه ازدواج دوم به مصلحت او باشد.
45. مخالفت بی جهت پدر : چنانچه به تصدیق بزرگ ترهای فامیل، خواستگار کفو و مناسب دختر باشد و پدر دختر بدون دلیل معقول مخالفت کند، اذن او ساقط است و آنها می توانند با هم ازدواج کنند. هرچندشایسته است درصورت امکان،رضایت پدردخترجلب شود.
46. عقد صغیره : هرگاه در آن زمان به مصلحت وی نبوده و پس از
ص:47
بلوغ و رشد هرگز رضایت نداده باطل است ونیاز به طلاق ندارد. ومعمولاً در زمان ما عقد صغیره به نفع وی نیست.
47. اجازه زن برای ازدواج دوباره مرد : در این باره نیاز به اجازه زن نیست؛ امّا اگر ضمن عقد، شرط خاصّی شده باید بر طبق آن عمل شود. در هر صورت چند همسری وسیله هوسبازی نیست، بلکه مربوط به ضرورت هاست و با شرایط سنگین و در حدود معیّنی مجاز شمرده شده و فلسفه روشنی دارد که اگر مطابق احکام اسلامی صورت پذیرد فواید آن به جامعه زنان بازمی گردد.
48. حکم نکاح موقّت : بی شک نکاح موقّت در شریعت اسلام جایز است، ولی نباید وسیله هوسبازی هوسبازان شود واحتیاط آن است تا ضرورتی نباشد اقدام به این کار نشود.
49. فلسفه ازدواج موقّت : ازدواج موقّت برای هوسبازی هوسبازان نیست، بلکه فسلفه روشنی دارد، از جمله رفع نیازهای جنسی مردانی که به سبب علل و عواملی امکان ازدواج دائم ندارند، یا مثلا همسرشان بیمار است و امکان برطرف کردن نیازهایشان از طریق عادی نیست.(1)
50. دختری که بی اذن پدر عقد موقّت بسته : در صورت امکان رضایت پدر را جلب کند در غیر این صورت، عقد آنها اشکال دارد و احتیاط واجب آن است که پسر باقیمانده مدّت را ببخشد و از همدیگر جدا شوند و اگر عقد دائم بوده او را طلاق دهد.
ص:48
51. عقد موقّت طولانی مدّت : چنانچه مدّت عقد موقّت چندان طولانی باشد که به طور متعارف تمام عمر زوج یا زوجه را شامل شود حکم عقد دائم را دارد.
52. مَهرهای سنگین : مَهرهای سنگین که نشان از سفاهت زوج می دهد، یا قرینه بر عدم قصد جدّی نسبت به آن است باطل است وتبدیل به مهرالمثل می شود، ولی اصل عقد در هر حال صحیح است.
53. عدول از بخشش مَهر : هرگاه بر ذمّه شوهر بوده و زوجه آن را بخشیده است قابل بازگشت نیست مگر اینکه بخشیدن به قصد ادامه زوجیّت بوده ولی زوج بخواهد او را طلاق دهد که در این صورت می تواند بازپس بگیرد. و هرگاه مَهر عین خارجی بوده. تنها در صورتی که مهر بدون تغییر مهمّی موجود باشد و بین زن وشوهر خویشاوندی نسبی نباشد عدول مانعی ندارد.
54. توافق بر مَهر کمتر از مهر ثبتی : در چنین موارد اگر ثابت شود که زن قول قطعی به شوهر داده و به آن عمل نکند نوعی تدلیس است و تبدیل به مهرالمثل می شود.
55. حقّ حبس مهر : در صورتی که رابطه زناشویی بین زن وشوهر انجام نشده و مهریه عندالمطالبه باشد و زن مطالبه کند شوهر باید بپردازد و اگر نپرداخت بنابر مشهور زن می تواند تمکین نکند؛ اما اگر برای دادگاه ثابت شود که شوهر توان پرداختن نقدی مهریه را ندارد آن را مطابق توان مالی زوج تقسیط می کند و زوجه با
ص:49
دریافت اوّلین قسط باید تمکین کند و گرنه ناشزه است و حقّ نفقه ندارد.
56. کاهش یا افزایش مهر بعد از عقد : مهر را پس از عقد نمی توان افزایش داد مگر اینکه در ضمن عقد خارج لازم صورت گیرد؛ ولی کاهش آن به معنای صرف نظر کردن زوجه از بخشی از حق خود مانعی ندارد.
57. شرط ضمن عقد نکاح : شرایط ضمن عقد نکاح بر دو قسم است: 1. شروطی که بیانگر صفات زوجین است، مثل اینکه شرط می شود زوج مهندس است یا سنّ او 25 سال است یا همسر ندارد یا ... اگر بعدآ خلاف این شروط ظاهر شود زوجه حق فسخ عقد نکاح را دارد. 2. شرایطی که غیر از صفات زوجین را در بر می گیرد، مثل اینکه گفته شود زوج خانه مستقل برای زندگی تهیّه می کند. در این دسته از شرایط اگر خلاف آن ظاهر شد (مثلاً در مورد بالا زوج در خانه پدر زندگی کند) زوجه حقّ فسخ عقد نکاح را نخواهد داشت. البتّه حاکم شرع می تواند او را مجبور کند به شرط خود عمل کند. این مطلب در مورد زوجه نیز صادق است.
58. خروج زن از منزل بی اذن زوج : زنان در مواردی بدون اجازه شوهر می توانند از منزل خارج شوند: 1. به جا آوردن واجبات (مانند حجّ واجب و صله رحم با پدر و مادر و برادر و خواهر وامثال آن به مقدار لازم) 2. فراگرفتن احکام اسلام مثل اینکه به مسجد بروند تا در آنجا احکام اسلامی را بشنوند 3. تهیّه کالای
ص:50
ضروری و لوازم منزل در صورتی که همسرانشان یا کس دیگری برای آنها انجام ندهد 4. رأی دادن در انتخابات یا شرکت در راهپیمایی های ضروری 5. مراجعه به طبیب.
59. اشتغال زوجه در خارج از منزل : بدون جلب رضایت زوج جایز نیست، مگر اینکه در ضمن عقد ازدواج یا عقد خارج لازم دیگری شرط کرده باشد، یا منافاتی با حقّ زوج نداشته باشد؛ مثل اینکه شوهر در زندان است و یا به مسافرت طولانی رفته است.
60. اجازه شوهر در پس انداز خرجی : هرگاه چیز اضافه از مخارج باشد و پس انداز کند باید با اجازه شوهر باشد.
61. اجازه شوهر در هزینه درآمد زن : اگر از درآمد خود هزینه می کند نیاز به اجازه شوهر ندارد مگر اینکه شرط خاصّی ضمن عقد شده باشد و در هر صورت خوب است چنان رفتار کند که موجب اختلاف نشود.
62. چگونگی رابطه در دوران عقد : اگر در ضمن عقد، شرط خاصّی نشده باید طبق عرف محل عمل کنند.
63. محدوده ارتباط در دوران نامزدی : اگر صیغه محرمیّت جاری نشده، تنها در حدّ گفت وگو در مورد ازدواج مجازند؛ البتّه با هماهنگی خانواده.
64. راه محرم شدن پسرخوانده : راه محرمیّت آن است که از شیر خواهر، یا مادر، یا زنِ برادر، یا خواهرزاده ها، یا برادرزاده های آن زنِ فاقد فرزند بخورد تا آن زن، خاله یا خواهر و یا عمّه یا خاله
ص:51
رضاعی آن پسر شود و محرم گردد. و اگر دوران شیرخوارگی پسربچّه گذشته باشد راه قابل ذکری برای محرمیّت او نیست.
65. راه محرم شدن دخترخوانده : اگر پدرِ پدر خوانده در حیات باشد می تواند عقد موقّت آن دختر را با اجازه حاکم شرع برای خود بخواند تا حکم زن پدر را پیدا کند و بر تمام پسران و نوه ها ونتیجه های پدرش محرم شود. و اگر خواهر، یا مادر، یا زن برادر، یا برادرزاده ها، یا خواهرزاده های پدرخوانده شیر داشته باشند، وآن بچّه شیرخوار باشد و از شیر آنها (با شرایط لازم) بخورد، حکم خواهرزاده، یا خواهر یا برادرزاده یا خواهرزاده رضاعی اش را پیدا می کند و محرم می شود.
66. ازدواج با صغیره به قصد محرمیت : نخست اصل عقد باید صحیح باشد تا آثار آن حاصل شود. به عبارت دیگر، اثر نمی تواند مصحّح موثّر باشد و محرمیّت اثر است. این مصداق «تقدیم ماحقّه التّأخیر»(1)
است. راه حل آن است که در این موارد عقد بخوانند با
مدّت زمان مثلاً هفت یا هشت سال که مفهوم پیدا کند و بعد زمان آن را ببخشند. در غیر این صورت عقد باطل است.
67. عقد موقّت دختر بچّه برای پدرِ پدر خوانده : هرگاه به مصلحت دختر بوده وهدف ایجاد محرمیّت باشد و جهات شرعی رعایت شود اشکالی ندارد.
68. محرمیّت ربیبه : ربیبه و فرزندان ربیبه هر چه پایین رود محرم
ص:52
هستند. علاوه بر آن، اگر زوجه بعد از طلاق ازدواج مجدّد کند وصاحب دختر شود با مرد اوّل مَحرم است و ربیبه او می شود. واین مطلب با آیه شریفه قرآن که می فرماید: (وَرَبائِبُکُمُ اللاَّتی فی حُجُورِکُمْ مِنْ نِسائِکُمُ اللاَّتی دَخَلْتُمْ بِهِنَّ)(1) منافات ندارد، زیرا «فی حجورکم» در آیه شریفه قید غالب است نه دائم، بنابراین مفهوم ندارد و بسیار ممکن است ربیبه اوّل هم در حجر زوج نباشد.
69. محرمیّت زن و شوهر پس از وفات : محرمیّت زوجین بعد از مرگ یکی از آن دو محدود می شود و فقط می تواند به سر و صورت او نگاه کند یا دست بزند، ولی احتیاط آن است که بدنش را عریان نکند و اگر ناچار است او را غسل میّت بدهد بهتر است از روی پیراهن باشد.
70. تعدّد زوجات : تعدّد زوجات وسیله هوسبازی نیست، بلکه مربوط به ضرورت هاست و با شرایط سنگین و در حدود معیّنی مجاز شمرده شده و فلسفه روشنی دارد که اگر مطابق احکام اسلامی صورت پذیرد فواید آن به جامعه زنان بازمی گردد.(2)
71. فلسفه عدم جواز تعدّد شوهر : موضوع مهم در ازدواج روشن شدن هویت فرزندان است و اگر فرض کنیم زنی دارای همسران متعدّد باشد هویّت فرزندان او هرگز روشن نخواهد شد. ممکن است این مشکل در برخی موارد نباشد ولی احکام تابع اکثریّت افراد است.
ص:53
72. ولایت تکوینی : منظور از ولایت تکوینی آن است که ولی به اذن خداوند بتواند خارق عادتی انجام دهد، مثل آنچه قرآن مجید در آیه 49 سوره آل عمران درباره حضرت مسیح علیه السلام بیان کرده است که مردگان را به اذن خدا زنده می کرد و بیماران غیر قابل علاج را به اذن خدا شفا می داد. و این مطلب درباره همه معصومین علیهم السلام صادق است.
73. عصمت پیامبران و امامان علیهم السلام : ما معتقدیم که پیامبران الهی وامامان علیهم السلام قبل از پیامبری و امامت و پس از آن معصوم بوده اند وهرگز گناه و خطا و اشتباهی از آنها سر نزده و نخواهد زد.(1)
74. علم غیب ائمّه علیهم السلام : اوّلاً علم غیب مدار تکلیف نیست. ثانیاً علم ائمّه علیهم السلام ارادی بود، یعنی اگر می خواستند بدانند می دانستند ودر بسیاری از موارد نمی خواستند.
75. تصاویر منتسب به حضرات معصومین علیهم السلام: چنانچه تصاویر نامناسبی نباشد و نسبت قطعی به آن بزرگواران ندهند اشکالی ندارد.
76. تشییع نمادین حضرت زهرا علیها السلام : بهتر است به جای این کارها جلسات عزای آن حضرت را پرشورتر برگزار کنند و به ویژه به شرح دو خطبه(2)
تاریخی آن حضرت بپردازند.
77. همسر و فرزندان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف): از
ص:54
برخی روایات وزیارتنامه های مربوط به آن حضرت استفاده می شود ایشان همسر و فرزندانی دارند امّا جزئیّات آن بر ما روشن نیست.
78. نامگذاری فرزند ائمّه اطهارعلیهم السلام به نام خلفا : این اسامی در آن زمان جزء اسامی معمول بوده است مانند اسم محمّدرضا که امروز برای فرزندان خود قرار می دهیم با آنکه اسم شاه مخلوع نیز بوده است.
79. ازدواج اُمّ کلثوم با خلیفه دوم : اوّلاً اصل این ازدواج از نظر تاریخی مسلّم نیست. ثانیاً بر فرض که قطعی باشد تنها عقد صورت گرفت و خلیفه پیش از عروسی از دنیا رفت. ثالثاً حضرت علی علیه السلام با میل و اختیار با این ازدواج موافقت نکرد، بلکه بر اثر فشارهای حکومت و اوضاع خاصّ آن زمان مجبور بر این کار شد.(1)
80. دیدار با امام زمان(عج) : دیدار با آن حضرت ممکن است، امّا کسانی که چنین توفیقی پیدامی کنندآن رابرای دیگران بازگونمی کنند.
81. جزیره خضرا : داستان جزیره خضرا دقیقآ روشن نیست، ولی امام عصر(عج) و یارانش به یقین در محلّی سکونت دارند.
82. زیارت امامزادگان : زیارت امام زادگانی که دارای سند معتبر هستند اشکال ندارد وزیارت بقیّه به قصد رجا مانعی ندارد. ولی اضافه کردن امام زاده جدید بدون مدرک ودلیل معتبر جایز نیست ونمی توان با خواب و امثال آن که باعث سوءِ استفاده افراد سودجو
ص:55
می شود، مقبره ای را امام زاده معرّفی کرد و برای آن گنبد وبارگاه ساخت.
83. توسعه حرم : اوّلاً هزینه صرف شده برای ساخت ضریح در مقایسه با کیفیّت بالای آن که سالیان طولانی سالم می ماند مبلغ زیادی نمی شود. ثانیاً اماکن مقدس و ضریح ها متعلّق به عموم است نه افراد خاص، پس هزینه ها به نفع عموم و برای استفاده عموم خواهد بود.
84. محدوده صدق تربت سیّدالشهدا (ع): روایات در این زمینه مختلف است.دربرخی هفتادذراع ودربرخی چهارمیل و در برخی دیگر پنج فرسخ آمده، شاید اینها اشاره به تفاوت درجات تربت است و احتیاط آن است که آنچه نزدیک به قبر است ودر اختیار قرار می گیرد استفاده شود، به ویژه در تغییراتی که برای قبر شریف صورت می گیرد مقداری تربت به دست می آید که اولویّت دارد.
85. روش صحیح خوردن تربت امام حسین (ع): آن است که اندکی (مثلاً به اندازه یک عدس) در مقداری آب حل کنند و افراد مختلف هر کدام کمی از آن را بنوشند.
86. شبیه خوانی : اگر امر خلاف شرع در آن نباشد (مانند روایات دروغین و استعمال آلات لهو و پوشیدن مردان لباس زنان و مانند آن) و موجب هتک مقدّسات نشود اشکالی ندارد.
87. لعن و توهین به خلفای اهل سنّت علیهم السلام: لازم است از کارهایی که موجب تفرقه صفوف و ایجاد شکاف بین مسلمانان می شود
ص:56
خودداری شود و همه مسلمین در برابر دشمنان اسلام متّحد شوند.
88. فلسفه تعدّد زوجات پیامبر (ص) : ازدواج های آن حضرت برای کامجویی نبود، بلکه غالبآ جنبه سیاسی داشت، یا به منظور شکستن سنّت های جاهلی، یا برای کاستن عداوت، یا طرح دوستی و جلب محبّت اقوام لجوج و متعصّب بود.(1)
89. قوانین بانکی : چون قوانین بانک ها به تصویب مجلس شورای اسلامی و تأیید شورای نگهبان رسیده صحیح است، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
90. حقوق کارمندان بانک : چون بانک ها درآمدهای حلال نیز دارند و کارمند نمی داند حقوقش از کدام نوع است گرفتن آن برای او جایز است؛ مشروط بر اینکه در جایی که کار حرام صورت می گیرد اشتغال نداشته باشد.
91. جوایز بانک ها : استفاده از جوایز بانک ها اشکالی ندارد.
92. وام گرفتن : وام گرفتن از بانک ها مانعی ندارد و در صورتی که طبق عقود شرعیّه باشد مبلغ اضافه ای را که می پردازند ربا نیست، ولی وام را برای هر کاری می گیرند باید مطابق قرارداد عمل کنند.
ص:57
93. مصرف وام برخلاف قرارداد : صرف مبلغ وام برخلاف آنچه در قرارداد آمده جایز نیست و چنانچه تخلّف شود وام مزبور صحیح نیست و مبلغ اضافه که می پردازد حکم ربا دارد.
94. وظیفه کسی که وام را برخلاف قرارداد صرف کرده : باید از این کار توبه کرده و آن را تکرار نکند ولی فعلاً وظیفه ای ندارد.
95. وام گیرندگانی که ورشکست شده اند : هرگاه ثابت شود وام گیرنده موفّق بر کار تجاری مورد توافق نشده و سودی به دست نیاورده، بانک حق ندارد بیش از اصل وام چیزی از او بگیرد.
96. خرید و فروش امتیاز وام : اگر این کار با مقرّرات بانکی که وام می دهد مخالفت نداشته باشد اشکالی ندارد.
97. کارمزد : منظور از کارمزد حقّالزحمه ای است که به کارمندان بانک یا صندوق قرض الحسنه و مانند آن به عنوان حقوق در مقابل زحماتی که برای حفظ حساب ها و سایر خدمات انجام می دهند داده می شود. و چنانچه مبلغ اضافی به همین نیّت گرفته شود وبرای حقوق، صرف کارمندان و سایر هزینه های بانک شود اشکالی ندارد و اضافه بر آن حرام است.
98. جریمه دیرکرد : جریمه دیرکرد شرعاً اشکال دارد؛ ولی بر بدهکاران لازم است بدهی خود را به وقتش بپردازند، وگرنه گناهکارند.
99. شرط سپرده : هر گاه این شرط برای اعطای تسهیلات بیشتربه سایرمتقاضیان وام باشد،نه صاحبان صندوق،اشکالی ندارد.
ص:58
100. سپرده بانک ها : اگر عقود شرعیّه را رعایت کنند، یا وکالت مطلقه به مسؤولین بانک داده شود که این عقود را رعایت کنند، سود حاصل حلال است.
101.سپرده طلا :هرگاه به بانک وکالت داده شود که به طور جدّ طلا را برای مشتری بخرد، سپس به وکالت از مشتری به طور جدّ طلای مزبوررابرای اوبفروشد وپول آن را به مشتری بدهد اشکالی ندارد.
102. مراجعه به پزشک غیرهمجنس : در صورت وجود پزشک همجنس و دسترسی به او، رجوع به پزشک غیرهمجنس در مواردی که موجب لمس یا نظر حرام شود جایز نیست.
103. جرّاحی زیبایی : هرگاه آمیخته با حرام یا ضرر مهمّ دیگری نباشدذاتاًاشکالی ندارد،ولی چنانچه مستلزم حرام (مانند لمس و نظر حرام) باشد، فقط در صورت ضرورت جایز است.
104. پیوند اعضا : هرگاه حفظ جان مسلمان یا حفظ عضو مهمّی از آن منوط به پیوند باشد جایز است.
105. خرید و فروش کلیه : برای مقاصد پزشکی جایزاست؛ ولی بهتر است پول را در مقابل اجازه برداشتن کلیه از شخص بگیرند نه در مقابل خود آن.
106. انرژی درمانی : انرژی درمانی ذاتاً اشکالی ندارد، ولی چنانچه مستلزم کار حرام باشد جایز نیست.
ص:59
107. شبیه سازی : این کار ذاتاً اشکالی ندارد، ولی چون آثار منفی اجتماعی و حقوقی دارد شرعاً جایز نیست؛ از این رو حتّی کسانی که پایبند به دین و شریعت نیستند به سبب مفاسد اجتماعی آن به مخالفت با آن پرداخته اند.
108. مازوخیسم : خودآزاری جنسی نوعی بیماری است ومبتلایان به آن باید به روانکاو مراجعه کنند تا درمان شوند.
109. هیپنوتیزم : برای مقاصد طبّی و مانند آن مانعی ندارد، ولی برای کشف امورپنهانی،یاخبرازگذشته وآینده و حال جایز نیست.
110. تغییر جنسیّت : ظاهر ساختن جنسیّت واقعی (در افراد دوجنسی که یک جنس آنها غلبه دارد) خلاف شرع نیست بلکه واجب است. ولی تغییر جنسیّت صوری و کاذب جایز نیست.
111. احکام شرعی مرگ مغزی : چون پزشکان تصریح می کنند این افراد، مانند کسی هستند که مغز او متلاشی شده یا سر از تنش جدا کرده اند که با وسایل تنفّس مصنوعی و تغذیه ممکن است تا مدّتی به حیات نباتی او ادامه داد، انسان زنده محسوب نمی شوند، در عین حال انسان کاملاً مرده هم نیستند؛ بنابراین، در احکام مربوط به حیات ومرگ باید تفصیل داد. مثلاً احکام مسّ میّت، غسل ونماز میّت و کفن و دفن درباره آنها جاری نیست، تا قلب از کار بیفتد وبدن سرد شود. اموال آنها را نمی توان در میان ورثه تقسیم کرد وهمسر آنها عدّه وفات نگه نمی دارد تا این مقدار حیات آنان نیز پایان پذیرد، ولی وکلای آنها از وکالت ساقط می شوند و حقّ
ص:60
خرید و فروش یا ازدواج برای آنها یا طلاق همسر از طرف آنان را ندارند و ادامه معالجات در مورد آنها واجب نیست و برداشتن برخی اعضا از بدن آنها هرگاه حفظ جان مسلمانی متوقّف بر آن باشد اشکالی ندارد، ولی باید توجّه داشت که اینها همه در صورتی است که مرگ مغزی به طور کامل و قطعی ثابت شود واحتمال بازگشت مطلقاً وجود نداشته باشد.
112. تجدید دستگاه های کسی که مرگ مغزی شده است : هرگاه مرگ مغزی او ثابت شود تجدید دستگاه ها لازم نیست.
113. جلوگیری از انعقاد نطفه : برای جلوگیری از انعقاد نطفه استفاده از هر وسیله مشروعی که بی ضرر باشد و باعث نقص مرد یا زن نشود (یعنی مرد یا زن برای همیشه از قابلیّت تولید مثل ساقط نگردد) ذاتاً مجاز است. ولی در حال حاضر کنترل جمعیّت جایز نیست، مگر اینکه واقعآ ضرورتی وجود داشته باشد.
114. اسقاط جنین : اسقاط جنین حرام است ولی هرگاه جنین در مراحل ابتدایی باشد و به صورت انسان کامل در نیامده باشد وباقیماندن جنین در آن حالت و سپس تولّد ناقص آن به تصدیق اهل اطّلاع متدیّن باعث عسر و حرج شدید برای پدر و مادر شود، پایان دادن به حاملگی جایز است و احتیاطاً باید دیه را بپردازند.
115. اسقاط جنین برای حفظ مادر : هرگاه از گفته متخصّصان متدیّن یقین یا خوف خطر یا ضرر مهمّی برای مادر حاصل شود، پایان دادن به حاملگی تا زمانی که روح دمیده نشده جایز است. و چون
ص:61
احتمال تعلّق دیه می رود احتیاط آن است که ورثه این کودک (غیر از پدر و مادر) با میل و رضای خود از آن صرف نظر کنند.
116. مادر جانشین : هر گاه نطفه زن و شوهری را در خارج از رحم با هم ترکیب کنند سپس به رحم زنی تلقیح شود این کار ذاتاً اشکالی ندارد ولی چون اغلب مستلزم نگاه و لمس حرام است تنها در موارد ضرورت جایز است.
117. تلقیح نطفه بیگانه : این کار شرعاً حرام و فرزند حاصل نامشروع است، ولی چنانچه نطفه زن و شوهری گرفته و در خارج رحم ترکیب، سپس به رحم زنی تلقیح گردد این کار ذاتاً اشکالی ندارد، ولی با توجّه به اینکه غالباً مستلزم لمس و نظر نامشروع است تنها در صورت ضرورت جایز است. و در هر حال فرزند متعلّق به صاحبان نطفه است، هر چند بر مادر جانشین وشوهرش نیز محرم است.
118. روش تلقیح مجاز با نطفه بیگانه : تنها راه استفاده از نطفه مرد بیگانه این است که مرد موقّتآ همسر خود را طلاق دهد و آن زن پس از عدّه به عقد موقّت مرد مورد نظر درآید(هر چند اصلاً همدیگر را نبینند) سپس نطفه آن مرد را بگیرند و در زمان عقد با تخمک زن ترکیب کنند و پس از بخشش باقیمانده مدّت عقد موقّت و تجدید عقد دائم با شوهر سابق، نطفه ترکیب شده را در رحم زن بکارند. فرزندی که متولّد می شود بر آن مرد و زن محرم است، ولی فقط از آن زن و صاحب نطفه ارث می برد.
ص:62
119. استفاده از خوردنی های حرام به عنوان دارو : تنها در صورتی جایز است که ضرورت قطعی پیدا کند و داروی منحصربه فرد باشد وجانشین دیگری نداشته باشد ولی غالباً چنین نیست.
120. فلسفه حجاب: فلسفه حجاب چیز پنهانی نیست، زیرا :
1. برهنگی زنان که طبعاً پی امدهایی همچون آرایش، عشوه گری و امثال آن همراه دارد، مردان - به ویژه جوانان - را در تحریک دائم قرار می دهد؛ تحریکی که سبب کوبیدن اعصاب آنها وایجاد هیجان های بیمارگونه عصبی و گاه سرچشمه امراض روانی می شود، مگر اعصاب انسان چقدر می تواند بار هیجان را بر خود حمل کند؟
2. آمارهای مستند نشان می دهد با افزایش برهنگی در جهان، آمار طلاق و ازهم گسیختگی زندگی زناشویی در دنیا پیوسته افزایش یافته است، چرا که: «هر آنچه دیده بیند دل کند یاد» و هر چه «دل» (در اینجا یعنی هوس های سرکش) بخواهد به هر قیمتی باشد به دنبال آن می رود و به این ترتیب، هر روز دل به دلبری می بندد و با دیگری وداع می گوید.
3. گسترش دامنه فحشا و افزایش فرزندان نامشروع از دردناک ترین پی امدهای بی حجابی است که نیاز به ارقام و آمار
ص:63
ندارد و ادلّه آن به ویژه در جوامع غربی کاملاً آشکار است، چندان عیان است که حاجت به بیان نیست.
4. موضوع ابتذال زن و سقوط شخصیت او در این میان نیز حائز اهمّیّت فراوان است که نیاز به ارقام و آمار ندارد.(1)
121. حجاب زنان در برابر نامحرم : بر زنان و دختران لازم است تمام بدن خود جز گردی صورت و دست ها تا مچ را در برابر دیدگان نامحرمان بپوشانند. و این مقدار به هر نوع لباس غیر زینتی که تنگ و چسبان نباشد پوشیده شود کافی است، هرچند چادر حجاب برتر است.
122. حجاب زنان در مقابل محارم : زنان و دختران می توانند در برابر محارم، سر و گردن و مقداری از سینه و دست ها و پاها را نپوشانند، امّا بقیه بدن را باید بپوشانند و جایز نیست به شکل نیمه عریان در برابر آنها ظاهر شوند.
123. حجاب زنان در برابر زنان : زنان می توانند در برابر زنان، جز عورتین بقیّه بدن رانپوشانند؛مگراین که مفسده خاصّی داشته باشد.
124. پوشش کف و پشت پای زنان : مچ پا و بالاتر از آن باید از دیدگان نامحرم پوشانده شود. نیز سزاوار است کف و روی پا را بپوشانند.
125. سنّ تمییز و نحوه پوشش در برابر افراد ممیّز : سنّ تمییز زمانی
ص:64
است که مسائل جنسی را درک کند و بچّه ها مختلف هستند وحجاب زن در برابر بچّه ممیّز احتیاط مستحب است.
126. پوشاندن موی مصنوعی و کلاه گیس : چون موی مصنوعی وکلاه گیس لباس زینتی است باید پوشیده شود.
127. پوشاندن انگشتر و زینت های دیگر در برابر نامحرم : پوشاندن زیورآلاتی که معمولاً در معرض دید نامحرم است، مانند انگشتر وحلقه ازدواج، چنانچه مفسده ای نداشته باشد واجب نیست؛ ولی غیر اینها را باید از دید نامحرم پوشاند.
128. حدّ پوشش در خواستگاری : اگر ممکن باشد این کار (دیدن دختر) را زنان محارم پسر انجام دهند. در غیر این صورت اگر پسر به خواستگاری رفته و گفت وگوهای مقدّماتی انجام شده و قصد ازدواج قطعی است، دختر می تواند با هماهنگی خانواده به مقدار لازم بدون حجاب (سر و صورت و گردن و مقداری از دست ها و بازو و مقداری از پاها) در برابر خواستگار ظاهر شود.
129. حجاب مردان در برابر نامحرم : مردان می توانند سر و گردن ومقداری از سینه و دست ها و پاها را در مقابل نامحرم نپوشانند، ولی بقیّه بدن را باید بپوشانند.
130. حجاب مردان در برابر مردان : مردان می توانند در برابر مردان دیگر (البتّه در جایی که زنان حضور ندارند) جز عورتین بقیّه بدن را نپوشانند؛ مگر اینکه مفسده داشته باشد.
131. لباس آستین کوتاه : پوشیدن لباس آستین کوتاه هرگاه تنگ
ص:65
وچسبان و آستین های آن خیلی کوتاه نباشد، اشکالی ندارد.
132. پوشیدن لباس مختصّ زنان و مردان : این کار در منزل اشکال ندارد، بلکه هرگاه هر کدام لباس های مخصوص دیگری را بپوشد و مفاسدی بر آن مترتّب نشود اشکالی ندارد، امّا اگر فسادانگیز باشد حرام است و در بیرون منزل به طور کلّی اشکال دارد.
133. طلا برای مردان : زینت به طلا برای مردان حتّی طلای سفید جایز نیست و نماز خواندن با آن باطل است، ولی استفاده از پلاتین که فلزّ دیگری است اشکالی ندارد.
134. کراوات : چون در حال حاضر و در کشور ما این کار شعار بیگانگان و همبستگی با آنها محسوب می شود، از آن اجتناب کنید. ولی پوشیدن آن در کشورهایی که جزئی از لباس مردم است، اشکالی ندارد.
135. فلسفه حرمت طلا و ابریشم برای مردان : زینت، جزئی از زندگانی زنان است و به همین علت اسلام اجازه استفاده زینت، حتّی طلا و لباس ابریشم (البتّه در حدّ معقول و به دور از اسراف) را به آنها داده و بر مردان حرام کرده است.
136. دیدن فیلم و عکس نامحرم : هرگاه صاحبان فیلم وعکس را بشناسد دیدن آن جایز نیست و اگر آنها را نشناسد ومنشأ فساد نشود جایز است.
137. تماشای مسابقات ورزشی برای بانوان : تماشای مسابقاتی نظیر کشتی و شنا و جز آن برای زنان از تلویزیون جایز نیست، ولی
ص:66
مسابقاتی نظیر فوتبال و والیبال و جز آن که قسمت عمده بدن بازیکنان پوشیده است جایز است، مشروط بر اینکه مفسده خاصّی نداشته باشد.
138. نگاه به زنان نامحرم در تلویزیون : چنانچه موجب فساد وانحراف نشود و عکس ها برهنه یا نیمه عریان نباشد، جایز است.
139. تماشای تصاویر مبتذل : نگاه کردن به چنین تصاویری حرام واز مصادیق اشاعه فحشا است و باید به طور جدّی از آن اجتناب شود.
140. عطر زدن برای خانم ها در بیرون از منزل : از این کار در روایت اسلامی نهی شده است(1) ، ولی چنانچه مقدار کمی برای از بین بردن
بوی عرق و مانند آن استفاده کنند مانعی ندارد.
141. صله رحم با بستگان گناهکار : هرگاه ادامه رابطه با آنها مفسده داشته باشد و یا ترک آن موجب نهی از منکر آنان شود می توان موقّتآ آن را ترک کرد. در غیر این دو صورت، باید در حدّ واجب صله رحم کرد، و در عین حال امر به معروف و نهی از منکر با زبان خوش فراموش نشود.
142. چت کردن : این کار با جنس مخالف اشکال دارد و غالباً پی امدهای منفی به همراه دارد، مگر اینکه مقدّمه ازدواج باشد که دراین صورت،به مقداری که برای ازدواج لازم است اشکالی ندارد.
ص:67
143. گفت وگو با نامحرم در محلّ کار : هرگاه جهات شرعیّه مراعات شود و به جز آن دو شخص ثالثی نیز وجود داشته باشد، یا امکان ورود دیگری بدون اجازه آنها باشد و سخنان عادی باشد اشکال ندارد.
144. گفت وگو ومراودات دختر و پسر : هرگاه به قصد ازدواج باشد به مقداری که برای ازدواج لازم است اشکالی ندارد؛ البتّه با رعایت شرایط و ضوابط شرعی.
145. دوستی با نامحرم : دوستی با نامحرم جایز نیست و باید به صورت جدّی از این کار پرهیز کرد.
146. دست دادن با نامحرم : دست دادن با نامحرم جایز نیست واگر آنها را با فرهنگ اسلام آشنا کنیم مشکل حل خواهد شد.
147. آرایش زنان : آرایش خفیف گردی صورت و دست ها تا مچ هرگاه منشأ مفسده نشود اشکالی ندارد، ولی از آرایش های تند یا مفسده انگیز باید پرهیز کرد.
148. سرمه کشیدن : در صورتی که ملایم باشد و آرایش تند محسوب نشود مانعی ندارد، مگر اینکه منشاءِ مفسده شود.
149. اصلاح دختران : اصلاح صورت برای دختران شرعاً حرام نیست،ولی چون برخلاف عرف وعادت است بهتراست پرهیزکنند.
ص:68
150. اصلاح و آرایش زنانه برای مردان : جایز نیست مردان خود را شبیه زنان کنند، ولی اصلاح جزیی و مرتّب کردن برخی قسمت ها که منظره خوشایندی ندارد اشکالی ندارد.
151. ریش تراشی : احتیاط در ترک آن است، ولی چنانچه قسمت چانه باقی بماند که گاه به آن «ریش پروفسوری» گفته می شود، کافی است. و جوانانی که محاسن آنها به صورت نامنظّم روییده می توانند آن را بتراشند تا به صورت کامل درآید.
152. حداقلّ محاسن : احتیاط آن است که باقیمانده به قدری باشد که صدق ریش بکند.
153. تاتو کردن : هرگاه آرایش تند محسوب نشود و منشاءِ فساد نگردد جایز است.
154. تقلید در زمان ائمّه علیهم السلام : تقلید از زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله به صورت ساده تر از امروز وجود داشته و اصحاب ائمّه علیهم السلام نیز بعضاً تقلید می کردند و بسیاری از اصحاب ائمّه از علمای محلّ خود تقلید می کردند.
155. نشانه های بلوغ : نشانه بلوغ یکی از سه چیز است: 1. پانزده سال قمری تمام در مرد و نُه سال قمری تمام در زن، 2. بیرون آمدن منی، 3. روییدن موی درشت بالای عورت.
156. سنّ بلوغ دختران : دختران با تمام شدن نُه سال قمری بالغ
ص:69
می شوند، ولی چنانچه قدرت بر انجام دادن برخی تکالیف مثل روزه را نداشته باشند بر آنها واجب نیست. و اگر تا ماه رمضان سال بعد قدرت بر قضای آن هم نداشته باشند، قضا ندارد، ولی برای هر روز باید فقیری را سیر کنند. در مورد ازدواج احتیاج به رشد جسمانی دارند و در مورد تصرّف در اموال، رشد کافی اقتصادی نیز لازم است.
157. وظیفه کسانی که تاکنون مرجع تقلید نداشته اند: وظیفه آنان این است که اکنون مطابق آنچه در ابتدای رساله آمده مرجع تقلید انتخاب کنند، سپس اعمال گذشته را با فتوای مرجع فعلی خود تطبیق دهند، آنچه مخالف فتوای اوست برای مرجعشان بنویسند تا حکم آن را بیان کند.
158. وظیفه کسانی که مرجع تقلیدشان از دنیا رفته است: هرگاه مرجع تقلید از دنیا برود مقلّدین او باید به مرجع زنده که او را اعلم از دیگران می دانند رجوع و تمامی مسائل خود را از او تقلید کنند. واگر بخواهند بر تقلید مرجع میّت باقی بمانند در مسائلی که به فتوای میّت عمل کرده اند مجازند و در مسائلی که عمل نکرده اند باید به فتوای مرجع زنده عمل کنند.
159. بقای بر تقلید میّت : بقاءِ بر تقلید میّت در مسائلی که عمل کرده جایز است و در مسائلی که عمل نکرده باید از مرجع زنده تقلید کند.
ص:70
160. استطاعت مالی در حج : در استطاعت برای حج علاوه بر داشتن هزینه رفت و برگشت، داشتن ضروریّات زندگی و آنچه در گذران زندگی به آن نیاز دارد شرط است؛ مثل خانه مسکونی (ملکی یا اجاره ای)، اثاث خانه، وسیله سواری و مانند آن؛ البتّه در حدّی که مناسب شأن او باشد و چنانچه عین آنها را ندارد پول یا معادل قیمت آن را داشته باشد.
161. مهر و استطاعت حج : هرگاه مهر حداقلّ به مقدار هزینه های حج باشد و مطالبه آن از شوهر مشکل خاصّی برای زن ایجاد نکند مستطیع محسوب می شود و باید برای دریافت آن وثبت نام حج اقدام کند.
162. واگذاری فیش حج : هرگاه حج بر کسی مستقر نشده باشد واکنون که نوبتش رسیده به علّت بدهی و مشکلات مالی قادر بر رفتن به حج نیست، می تواند فیش خود را مطابق قوانین حکومت اسلامی به دیگری واگذار کند.
163. اعمال حج برای کودکان : از طرف او نیّت می کند و لباس احرام به تن او می کند و لبّیک گفته، در طواف ها با خود برده و نماز به نیابت از او می خواند و او را در سعی همراه خود می برد و به هنگام تقصیر مقداری از موهای او را می چیند ولی اگر اسباب دردسر می شود او را مُحرم نکنید.
164. قربانی حج در وضعیّت فعلی : در وضعیّت فعلی که مسوولین
ص:71
حج می گویند گوشت قربانی؛ دستگاه های مجهّز نگهداری و سپس به دست نیازمندان می رسد (ولی تمام قربانی ها در خارج از منی صورت می گیرد) حجّاج محترم مخیّرند آنجا قربانی کنند یا پول قربانی را کنار گذاشته و بقیه اعمال را به جا آورده و پس از بازگشت در ماه ذوالحجه در وطنشان قربانی کنند.
165. حکم کسی که پس از مراجعه به وطن متوجّه شده طواف یا نماز طواف وی باطل بوده است: ترک محرّمات لازم نیست، اگر طواف نساء را درست انجام نداده باشد باید از رابطه با همسر بپرهیزد تا کسی به نیابت از او طواف نساء به جا آورد.
166. رنگ کردن مو و امثال آن برای کسی که به حج تمتّع می رود : رنگ کردن مو و امثال آن اشکالی ندارد مشروط بر اینکه قصدش زینت در حال حج نباشد.
167. استفاده مُحرم از ژل ضدّ عفونی : ژل ضدّ عفونی اگر معطّر نباشد مانعی ندارد.
168. استفاده از دستکش شفاف برای زنان مُحرم : اشکال دارد، ولی کفّاره ندارد.
169. سعی در مسعای جدید : اوّلاً مسعای جدید به یقین بین الجبلین است وسعی در آن صحیح است.
ثانیاً، نمی توان گفت به خاطر وضعیّت موجود کسی به عمره یا حج نرود؛ بلکه از ادلّه برمی آید که به هیچ وجه نباید حج و عمره بیت الله تعطیل شود و در این حالت طبق قاعده «المیسور لایترک
ص:72
بالمعسور» بر فرض خارج بودن مسعای جدید از بین دو کوه بازسعی صحیح است؛ کما اینکه فتوا داده ایم اگر افراد ناتوان نتوانند در طبقه اوّل سعی کنند، سعی آنها در طبقه دوم صحیح است، در حالی که طبقه دوم قطعاً بین دو کوه محسوب نمی شود.
توجّه: به یقین در صورت امکان، طبقه پایین مسعای جدید بر طبقات بالای مسعای قدیم و جدید مقدّم است.
170. لبّیک پنجم : چهار لبّیک واجب است و لبّیک پنجم واجب نیست، ولی چنانچه بگوید ضرری به احرام نمی زند.
171. گفتن حاجی به معتمر : حاجی کسی است که حجّة الاسلام (تمتّع) به جا آورده باشد ولی گفتن آن به معتمر نیز اشکالی ندارد.
172. عمره دوم در یک ماه قمری : هرگاه بخواهد در یک ماه قمری دو عمره به جا آورد، عمره دوم را به قصد رجا می تواند به جا آورد.
173. عمره به جا آوردن به نیّت خود و دیگران : هرگاه عمره واجب خود را به جا آورده باشد، در ماه قمری دیگر عمره به جا آوردن به نیّت خود و دیگران مانعی ندارد.
174. رفتن به عمره با توجّه به اینکه برای آل سعود درآمد دارد : احتیاط واجب است کسانی که نه حج به جا آورده اند و نه عمره وبرای عمره استطاعت دارند عمره به جا آورند، این موضوع مشکلی ندارد، امّا شایسته است زائران خریدهای خود را از آن کشور نکنند.
ص:73
175. فلسفه تنصیف دیه زنان : خون زن و مرد مومن هر دو محترم است، ولی چون دیه جبران خسارت مادّی است، نه پول خون و پر واضح است که خسارت حاصل از فقدان مردان در خانواده غالباً بیشتر از خسارت حاصل از فقدان زنان است، شارع مقدّس دیه مردان را دو برابر قرار داده است.(1)
176. بیمه دیه زن و مرد : منظور این است که اداره بیمه در قرارداد خود متعهّد می شود که در مقابل گرفتن حق بیمه مساوی در صورت تصادف، دیه مرد و زن را یکسان بپردازد و ارتباطی به مقدار دیه از نظر حکم شرع ندارد.
177. ماه های حرام : محرّم، ذوالقعدة، ذوالحجة ورجب، ماه های حرام هستند و دیه با شرایط خاصی در آن تشدید می شود.
178. دیه جنین : پیش از آنکه روح در جنین دمیده شود دارای پنج مرحله است: نطفه، علقه، مضغه، عظام، لحم. و دیه آن بنابر احتیاط واجب به شرح زیر است :
در بیست روز اوّل (که نطفه است) پانزده مثقال معمولی طلا ودر بیست روز دوّم (که علقه است) سی مثقال و در بیست روز سوم (که مضغه است) 45 مثقال و در بیست روز چهارم (که عظام است) شصت مثقال و در بیست روز پنجم ( که لحم است) تا زمانی
ص:74
که اعضا کامل شود و پیش از آنکه جنین در شکم مادر به حرکت درآید 75 مثقال و پس از دمیدن روح در پسر دیه کامل و در دختر نصف دیه کامل تعلّق می گیرد.
179. دیه جنین بر عهده کیست؟ دیه جنین بر کسانی است که در سقط دست داشته اند و چنانچه مادر با میل و اختیار خود را در اختیار طبیب قرار داده که سقط کند، نیمی از دیه بر عهده اوست وباید علاوه بر پرداخت دیه از گناه بزرگی که مرتکب شده اند به طور جدّی توبه کرده و با اعمال نیک آینده گذشته را جبران کنند.
180. سنگسار : در وضعیّت فعلی که محذورات مهمّی بر این امر مترتّب می شود می توان اعدام را به نحو دیگری انجام داد.
181. اجرای حدود در ملأ عام : اجرای حدود در ملأ عام در حال حاضر ضرورتی ندارد، بلکه اگر مستلزم هتک سمعه اسلام شود جایز نیست، مگر درمورد جرایمی که انعکاس وسیعی در جامعه داشته و اجرای علنی آن موجب کاهش جرایم شود.
182. روش جبران حقّ النّاس : در صورت امکان معادل حقّ او را به دستش برساند، یا به صورتی با هم مصالحه کنند و اگر این کار ممکن نیست به دست شخص ثالث، یا با حواله بانکی، یا با پست برایش ارسال کند. و چنانچه به او دسترسی ندارد به نیّت وی به فقرا صدقه دهد.
ص:75
183. ردّ مظالم : منظور حقوق النّاس قطعی یا احتمالی است که صاحب آن دقیقاً شناخته شده نیست، که با اجازه حاکم شرع صرف نیازمندان می شود.
184. روش جبران حقوق غیر مالی مردم : در صورت امکان از صاحبان حق حلالیّت بطلبید و اگر این کار ممکن نیست برای آنها کار خیر کنید تا از شما راضی شوند.
185. تصرّف در املاک دیگران : این کار بدون جلب رضایت مالک یا مالکان جایز نیست، مگر اینکه ضرورت مهمّی نهادهای اجتماعی داشته باشد که در این صورت باید قیمت آن به نرخ روز پرداخت شود.
186. حقّ الماره : در مورد حق الماره دو حالت است: 1. اگر باغ محصور باشد (حفاظ داشته باشد) وارد شدن و خوردن میوه آن بدون اجازه صاحبش حرام است. 2. اگر باغ محصور نباشد یا شاخه هایش بیرون آمده باشد جایز است هنگام عبور از کنار باغ ها از میوه آن به مقدار حاجت (نه بردن) بخورد، به شرط آن که به قصد این کار حرکت نکرده باشد و موجب افساد نگردد و احتیاط آن است که در صورت یقین به عدم رضایت مالک خودداری کند. البته در مورد درختانی که در معابر عمومی قرار دارد: استفاده از میوه هایی که در عرف و عادت محل برای همه مباح شده، مانند توت در بسیاری از مناطق، اشکالی ندارد، ولی غیر آن متعلّق به
ص:76
صاحبان آن است، و اگر ملک بیت المال باشد متعلّق به دولت است و باید طبق قوانین عمل شود.
187. اصلاحات اراضی : لازم است رضایت مالکان اصلی یا ورثه آنها را به دست آورند. و اگر دسترسی به آنها ندارند با حاکم شرع مصالحه کنند.
188. اشیاءِ گمشده : باید برای یافتن صاحبش به مدّت یک سال تلاش کنید، هرگاه در اثنا از یافتن صاحبش مأیوس شوید می توانید آن را به نیّت صاحب اصلی به فقیر صدقه دهید.
189. تنبیه بدنی فرزند : تا ضرورت قطعی نباشد باید از تنبیه بدنی خودداری کرد و در فرض ضرورت قطعی، باید طوری باشد که آسیبی به بدن نرسد.
190. تنبیه بدنی دانش آموزان : زدن دانش آموزان جایز نیست، مگر برای تربیت آنها لازم باشد و با اجازه ولیّ صورت گیرد وموجب جراحت و کبودی بدن نشود. و چون در وضعیّت فعلی آثار منفی آن بیشتر است، لازم است حتّی الامکان از آن صرف نظر شود.
191. محدوده نافرمانی از والدین : هرگاه با مسائل مهم وسرنوشت ساز فرزند بدون دلیل کافی مخالفت کنند، جلب رضایت آنها لازم نیست.
192. رضایت والدین جهت طلبگی : چون روحانیّون واجدِ شرایطِ موجود، پاسخگوی نیازهای داخل و خارج کشور نیستند
ص:77
وتحصیل علوم دینی برای کسانی که آمادگی دارند واجب عینی است، تحصیل رضایت والدین برای ورود به حوزه علمیّه لازم نیست، هرچند شایسته است در صورت امکان رضایت آنها جلب شود.
193. استفاده از اموال کسی که درآمد او شبهه ناک است: اگر یقین ندارید از پول حرام تهیّه شده، تصرّف در آن مانعی ندارد امّا اگر یقین دارید و صاحب آن را می شناسید باید به صاحبش برگردانید واگر صاحبش را نمی شناسید به شما اجازه می دهیم تصرّف کنید ومعادل آن را که تصرّف کرده اید به نیازمندان بپردازید و اگر تمکّن ندارید بر ذمّه بگیرید و هر وقت که توانستید، بپردازید.
194. تصرّف در مال مخلوط به حرام : هرگاه درآمدهای حلال هم دارد و نمی دانید آنچه در اختیار شما قرار داده از اموال حرام است یا حلال، تصرّف در آن اشکال ندارد.
195. محدوده استفاده میهمان از اموال صاحب خانه: استفاده به مقدار معمولی به دور از افراط و تفریط و در صورتی که علم به عدم رضایت صاحب خانه نباشد اشکال ندارد.
196. پارتی بازی : پارتی بازی (یعنی وساطت برای پیشرفت کار برخلاف قانون) جایز نیست و حقوقی که می گیرند اشکال دارد، ولی چنانچه این کار در حدّ معرّفی باشد و فرد بقیّه مراحل را طبق مقرّرات و قانون طی کند و باعث تضییع حقوق دیگران نشود اشکالی ندارد.
ص:78
197. حقّ تألیف و حقّ اختراع : ظلم و تعدّی به حقوق دیگران شرعاً حرام است ولی مصادیق حقّ (موضوعات) از عرف عقلا به دست می آید و عرفاً برای کسانی که سالیان طولانی هزینه می کنند و تلاش می کنند به یقین حقّی وجود دارد که نمی توانیم اجازه بدهیم دیگران از آن بی اجازه استفاده کنند.
198. استمرار حقّ تألیف و حقّ اختراع : پس از وفات صاحب اثر حقّ به ورثه او می رسد، ولی اگر به قدری زمان بگذرد (مثلاً هفتاد سال) که عقلا دیگر چنین حقّی برای ورثه قائل نیستند نیاز به کسب اجازه ندارد. و در صورت شک باید استصحاب وجود حقّ را جاری کنیم.
199. کپی رایت : جز با رضایت تولیدکنندگان اصلی آن جایز نیست، مگر از کفّار حربی باشند.
200. مصداق محارب : شرکت ها و سازمان هایی که به کافران در حال جنگ (سرد و گرم) با مسلمانان مثل آمریکا، اسرائیل وانگلیس کمک می کنند و یا به کار آنها راضی وخوشحال می شوند در حکم محارب هستند.
201. مستثنیات دَین : عبارت است از: خانه مسکونی، وسائل منزل، لباس، وسیله نقلیّه شخصی وامثال آن. سرمایه جزءِ مستثنیات دَین نیست، وطلبکار می تواند زیر نظر حاکم شرع آن را برای وصول طلب خود توقیف کند.
ص:79
202. روش محاسبه خمس : خمس منزل مسکونی و اسباب واثاثیّه منزل، و وسیله سواری (اگر دارید) را با شما مصالحه کردیم. بقیّه اموال و دارایی خود را محاسبه، بدهی های مربوط به آن را کسر کرده، خمس باقیمانده را یک جا یا به تدریج ارسال فرمایید.
203. تصرّف در اموال کسی که خمس نمی دهد : اگر یقین ندارید خانه یا غذای او از پول غیر مخمّس تهیّه شده، تصرّف در آن مانعی نداردواگریقین داریدبه شمااجازه می دهیم تصرّف کنید ومعادل خمس آنچه را که تصرّف کرده اید به سادات نیازمند بپردازید واگر تمکّن ندارید بر ذمّه بگیرید و هر وقت که توانستید بپردازید.
204. پرداخت خمس به واجب النّفقه : پدر، مادر، فرزندان (در صورت نیاز و عدم توانایی بر تهیّه نفقه) و زوجه، واجب النفقه انسان هستند و خمس را نمی توان به واجب النفقه داد.
205. خمس ارث : مال الارث خمس ندارد، هرچند سال ها بماند وهزینه نشود، ولی چنانچه ترقّی قیمت پیدا کند و پیش از سال خمسی هزینه نشود، ترقّی قیمت آن خمس دارد.
206. خمس باقیمانده مواد مصرفی : چنانچه مقدار باقیمانده، ارزش مالی داشته باشد یعنی این مقدار را در بازار بخرند و سال خمسی بر آن بگذرد خمس دارد. در غیر این صورت، پرداخت خمس آن واجب نیست امّا احتیاط آن است که خمس آن را نیز بدهد.
ص:80
207. خمس پاداش بازنشستگی : اگر چیزی از آن تا پایان سال خمسی که آن را گرفته زیاد بیاید خمس دارد.
208. خمس پس انداز مسکن و اتومبیل و جهیزیّه و مانند آن: چنانچه سال خمسی بر آن بگذرد باید خمس آن پرداخت شود، ولی چنانچه برای پرداخت خمس در زحمت باشید، مجازید خمس آن را به ذمّه گرفته و هر وقت توانستید بپردازید.
209. خمس پول تو جیبی : اگر این پول ها جزءِ نیازهای انسان باشد حتّی اگر صرفه جویی کرده باشد حکم نفقه را دارد و چنانچه چیزی از آن در پایان سال خمسی اضافه بیاید خمس دارد و اگر زاید بر نیاز باشد در حکم هدیه است و بنابر احتیاط واجب خمس دارد.
210. خمس پول رهن منزل : پول رهن منزل تا زمانی که در رهن است خمس ندارد، ولی هرگاه از رهن آزاد شود و دیگر برای آن جهت مورد نیاز نباشد، و تا پایان سال خمسی هزینه نشود خمس به آن تعلّق می گیرد.
211. خمس جهیزیّه : هرگاه تهیّه جهیزیّه، معمول و مورد نیاز است (مثلاً دختر در آستانه ازدواج است، یا تهیّه آن جز به صورت تدریجی میسّر نیست) خمس ندارد. در غیر این صورت، خمس آن واجب است. ولی چنانچه برای پرداخت خمس درزحمت باشید مجازید خمس آن را به ذمّه بگیرید و هر وقت توانستید بپردازید.
212. خمس سرقفلی : سرقفلی نوعی سرمایه گذاری است و در صورتی که توان داشته باشد باید خمس را بپردازد.
ص:81
213. خمس سرمایه بورس و اوراق مشارکت : چنانچه سال خمسی بر آن بگذرد باید خمس آن پرداخت شود، ولی چنانچه برای پرداخت خمس در زحمت باشید، مجازید خمس آن را به ذمّه بگیرید و هر وقت توانستید بپردازید.
214. خمس سهام عدالت : آن مقدار از سهام عدالت که متعلّق به خود شخص است در صورتی که قابل خرید و فروش باشد و سال خمسی بر آن بگذرد، خمس دارد.
215. خمس شهریه و مرجوعی : شهریه و مرجوعی خمس ندارد ودر روایتی آمده است که فرمودند: «لا خمس فی ما ادّی إلیک صاحب الخمس». در آنچه صاحب خمس (امام یا نائب امام) به تو می دهند خمس نیست.
216. خمس طلا : چنانچه مورد استفاده برای زینت بانوان نباشد، یا اضافه بر شأن و نیازشان باشد وسال خمسی بر آن بگذرد، خمس دارد؛ سکّه های بهار آزادی نیز فقط خمس دارد.
217. زکات سکّه طلا : طلا در روزگار ما که مسکوک به سکّه رایج معامله نیست زکات ندارد و فقط خمس دارد.
218. خمس طلب : هرگاه طلب قابل وصول باشد با گذشت سال خمسی مشمول خمس خواهد بود، در غیر این صورت جزءِ درآمدهای سال وصول محسوب می شود.
219. خمس وام : وام خمس ندارد مگر مقداری که اقساط آن پرداخت شده و معادل آن تا پایان سال خمسی موجود باشد.
ص:82
220. خمس هدیه : اگر هدیه تا پایان سال خمسی استفاده نشود، وسال خمسی بر آن بگذرد، بنابر احتیاط واجب خمس دارد.
221. روش محاسبه خمس هزینه حج و عمره کسانی که سال خمسی دارند : چنانچه بین سال خمسی برای حج یا عمره ثبت نام کرده اصل پول و سود آن خمس ندارد.
222. روش محاسبه خمس هزینه حج و عمره کسانی که سال خمسی ندارند : کسانی که سال خمسی ندارند و دارای سرمایه ای هستند که خمس آن را نپرداخته اند، باید خمس پولی را که برای حج یا عمره هزینه کرده اند و خمس سود آن را بپردازند.
223. روش محاسبه خمس هزینه حج و عمره کارمندان و کارگرانی که سال خمسی ندارند و زمان اوّلین دریافت حقوق را به یاد دارند: اگر زمان اوّلین دریافت حقوق را به یاد دارد سال خمسی بر اساس زمان دریافت اوّلین حقوق روشن می شود؛ چنانچه بر مبالغی که هزینه شده سال خمسی گذشته به اصل وسودآن خمس تعلّق می گیرد.
224. روش محاسبه خمس هزینه حج و عمره کارمندان و کارگرانی که سال خمسی ندارند و زمان دریافت اوّلین حقوق را به یاد ندارد: اگر زمان دریافت اوّلین حقوق را به یاد ندارند و از درآمد یازده ماه منتهی به ثبت نام هزینه کرده است (یعنی دوازده ماه تمام از زمان دریافت حقوق نگذشته باشد)به اصل وسودآن خمس تعلّق نمی گیرد واگر از ذخیره قبل از آن بوده، اصل و سود آن خمس دارد.
ص:83
225. کسانی که مادر آنها سیّد است : از جهاتی حکم سیّد دارند واز جهاتی ندارند؛ خمس نمی توانند بگیرند و از لباس مخصوص سادات نباید استفاده کنند، امّا از جهاتی شرافت سیادت وانتساب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و حضرت زهرا علیها السلام را دارند.
226. مالیات جایگزین خمس نمی شود : مالیات همچون سایر هزینه های زندگی (مانند هزینه برق و آب و تلفن و مانند آن) است، و مصرف آن با موارد مصرف خمس تفاوت دارد، و جایگزین خمس نمی شود.
227. همکاری با شریکی که خمس نمی دهد : چنانچه شما خمس سهم خود را بپردازید اجازه می دهیم به شراکت با او ادامه دهید، ولی امر به معروف و نهی از منکر را با زبان خوش فراموش نکنید.
228.حجیّت آرم حلال :هرگاه سبب اطمینان شودحجّت است واگر از بازار مسلمین و یا دست مسلمان بگیرید آن نیز حجّت است.
229. ماء الشّعیر : در تولید ماء الشّعیر بدون الکل دو روش وجود دارد: در یک نوع از ابتدا الکل تولید نمی شود و در نوع دیگر الکل تولید شده را بخار می کنند. در حالت اوّل اشکالی ندارد. ولی اگر الکل مست کننده تولید شود مایع موجود نجس است بنابر احتیاط وبا تبخیر الکل نجاست از بین نمی رود و هرگاه شک کنیم نوشابه موجود از کدام روش تهیّه شده، استفاده از آن مانعی ندارد.
ص:84
230. ماء الشعیر دارای الکل با درصد پایین : الکل به صورت کم در بسیاری از موادّ غذایی ممکن است وجود داشته باشد ولی چنانچه به طور طبیعی مست کننده نباشد، یا زیان آن اثبات نشود، حکم تحریم بر آن جاری نمی شود.
231. الکل موجود در غذا : ممکن است به طور طبیعی مقدار کمی الکل در برخی موادّ غذایی باشد که اگر مست کننده نباشد خوردن آن اشکالی ندارد، امّا اگر الکل را از خارج وارد موادّ غذایی کرده باشند استفاده از آن اشکال دارد.
232. شیرخوردن نوزاد از سینه زخمی مادر : اگر راهی برای تغذیه او جز این نباشد یا زحمت داشته باشد مانعی ندارد.
233. پیدا شدن نجاست در غذای پخته شده : اگر یقین دارد که نجاست هنگام پختن غذا در ظرف بوده، غذا نجس شده ونمی توان از آن استفاده کرد، ولی چنانچه احتمال می دهد بعداً افتاده، آن مقدار که یقین به سرایت دارد را جدا کند و بقیّه پاک است و جست وجو لازم نیست.
234. خون هایی که هنگام پختن غذاهای گوشتی خارج می شود : این خون ها نجس نیست و اگر جدا کردن آن از گوشت دشوار است، یا هنگام پخته شدن مستهلک می شود، خوردن آن مانعی ندارد.
235. زدن لیوان آب به همدیگر مثل شراب خواران : این کار تشبّه به شراب خواران است و اشکال دارد.
ص:85
236. سیگار : استعمال سیگار و تمام انواع دخانیات با توجّه به ضررهای فراوان آن که به تصدیق کارشناسان آگاه رسیده،حرام است.
237. شکار لهوی و حرام : اگر شکار کردن برای تفریح وخوشگذرانی باشد (هرچند گوشت آن را مصرف کنند) شرعاً حرام است.
238. ماهیان ظاهراً خوراکی : هرگاه به تشخیص اهل اطّلاع فلس نداشته باشد، حلال نیست.
239. علّت حرمت آبزیان حرام گوشت : پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روایتی که سنّی و شیعه قبول دارند به ما فرموده اند که بعد از من به قرآن و کلمات اهل البیت علیهم السلام عمل کنید و آن بزرگواران به ما فرموده اند جز ماهی فلس دار و میگو، سایر جانوران دریا حرام است.
240. مردن ماهی صیدشده در ظرف آب : خوردن آن اشکالی ندارد، امّا اجتناب از چنین ماهی بهتر است.
241. نشانه های پرندگان حلال گوشت : سه چیز در پرندگان نشانه حلّیّت است: 1. پرندگانی که بال می زنند و بال زدن آنها از صاف نگه داشتن بال ها بیشتر است گوشتشان حلال است. 2. داشتن چینه دان. 3. داشتن شاخک پشت پا.
242. گوشت بلبل : خوردن گوشت بلبل حلال است.
243. گوشت بوفالو : احتیاط در ترک خوردن گوشت آن است، زیرا ظاهرآ درنده است.
244. گوشت طوطی، مرغ عشق، مرغ مینا : احتیاط آن است که از گوشت آنها استفاده نکنند و فضله تمام پرندگان پاک است.
ص:86
245. گوشت کلاغ و زاغ : خوردن گوشت کلاغ و زاغ اشکال دارد.
246. گوشت قو : قو حلال گوشت است.
247. خوردن ملخ مرده : احتیاط در ترک آن است.
248. گوشت پنگوئن : پنگوئن حرام گوشت است.
249. گوشت زرّافه : زرافه حلال گوشت است.
250. گوشت کرگدن که گیاه خوار است : اگر جزءِ حیوانات درنده باشد حرام گوشت خواهد بود هرچند گیاه خوار باشد و با توجّه به تحقیقات انجام شده درنده است.
251. خوردن گوشت یا جگر خام : خالی از اشکال نیست، مگر برای درمان بیماری های خاص.
252. شکلات حاوی ژلاتین گاو : هرگاه در خارج از کشور تهیّه شده باشد (که ذبح شرعی نمی شود) جایز نیست.
253. خون داخل تخم مرغ و شیر : خون تخم مرغ و خون کمی که گاهی در شیر پیدا می شود، پاک است ولی نمی توان آن را خورد؛ بنابراین، اگر خون را جدا کنند باقی مانده را می توان استفاده کرد. امّا اگر عمداً به هم بزنند تا مستهلک شود خوردن آن اشکال دارد.
254. کارهایی که بر حائض حرام است : 1. تمام عبادت هایی که شرط صحّت آن وضو یا غسل یا تیمّم است. 2. کارهایی که بر جنب حرام است. 3. آمیزش جنسی و نزدیکی کردن به هنگام
ص:87
عادت، هم بر زن حرام است و هم برای مرد. 4. طلاق دادن زن در حالت حیض باطل و بی اثر است.
255. زیارت امام زاده برای حایض : زیارت امام زادگان مانعی ندارد ولی نباید وارد بخش هایی شود که مسجد است.
256. زیارت ائمّه علیهم السلام برای حائض : احتیاط واجب آن است که در حرم امامان توقّف نکند، ولی رفتن به رواق های اطراف ضریح مطهّر امامان علیهم السلام مانعی ندارد، امّا وارد حرم (محوطه اطراف ضریح) نشود.
257. قرائت قرآن در حال حیض : قرائت قرآن جز آیاتی که سجده واجب دارد(1) جایز است، هرچند خواندن بیش از هفت آیه کراهت
دارد. یعنی ثواب آن نسبت به زمانی که عادت نیست کمتر است، ولی خواندن دعاها و زیارت ها و انجام سجده و فرستادن صلوات و سایر اذکار به طور کلی مانعی ندارد.
258. حرمت نزدیکی در ایّام حیض : نزدیکی (دخول از پشت یا جلو) با همسر در ایّام عادت ماهیانه حرام است؛ امّا لذّت های دیگر مانعی ندارد.
259. نزدیکی کردن بعد از پاکی از حیض و قبل از غسل : اگر کاملاً پاک شده باشدوحتّی لکّه خون کمرنگی نبیند، آمیزش اشکال ندارد.
ص:88
260. لکّه بینی قبل از حیض : اگر لکّه بینی قبل از حیض، بیش از دو سه روز نباشد و در این مدت به طور مستمر در باطن خون باشد وبه خون حیض متّصل شود و مجموع لکّه ها و خون از ده روز بیشتر نباشد، حیض محسوب می شود. ولی اگر از ده روز بیشتر شود فقط خون هایی که شرایط حیض دارد حیض محسوب می شود و لکّه ها استحاضه است. امّا اگر بر اثر زخم و جرح یا عفونت باشد برای نماز فقط باید محلّ نجس تطهیر شود.
261. تجاوز خون از ده روز : اگر از ده روز بگذرد به مقداری که در ماه های قبل خون می دیده عادت ماهیانه قرار می دهد و بقیّه حکم استحاضه دارد و اگر از ده روز تجاوز نکند همه آن حیض محسوب می شود.
262. خون های نامنظّم : چنانچه عادت ماهیانه مرتّب دارد طبق آن عمل کند و اگر ندارد، خون هائی که نشانه های حیض دارد حیض است (به شرطی که از سه روز کمتر و از ده روز بیشتر نباشد وفاصله دو حیض کمتر از ده روز نباشد).
263. طهر متخلّل: هرگاه زن پیش از ده روز پاک شود و بداند که در باطن خون نیست، باید غسل کند و عبادت های خود را به جا آورد اگرچه یقین داشته باشد پیش از تمام شدن ده روز دوباره خون می بیند.
264. استفاده از قرص جلوگیری برای قطع عادت ماهیانه : هرگاه ضرر مهمّی نداشته باشد اشکالی ندارد و چنانچه لکّه هایی ببیند
ص:89
ولی سه روز اوّل متّصل و پی درپی نباشد حکم استحاضه را دارد.
265. استحاضه و خونهای مشکوک : هرگاه خون، علایم وشرایط حیض (مانند پیوستگی در سه روز اوّل) را نداشته باشد وبر اثر زایمان یا زخم و جرح یا عفونت نباشد در حکم استحاضه است.
266. زنان فاقد رحم که یائسه نیستند : در صورتی که رحم آنها را به طور کامل برداشته باشند خونی که می بینند عادت محسوب نمی شود و حکم خون زخم و مانند آن را دارد و برای نماز شستن آن خون ها کافی است و در صورت طلاق احتیاط این است که عدّه نگه دارد.
267. یائسگی زنان سیّده و غیرسیّده : اوّلاً این مسأله مربوط به خون های مشکوک است و اگر بعد از پنجاه سال خونی که می بیند تمام صفات حیض را داشته باشد حیض است. ثانیاً آنچه در روایات آمده زنان قرشی است نه مطلق سادات و بنی هاشم وقریش قبیله ای است از عرب؛ پس حکم شصت سالگی مخصوص زنانی است که عرب هستند و از قبیله قریش در حالی که در عرف، زنان سیّده ایرانی را عرب نمی گویند چه رسد به قریشی. و تفاوت است بین بنی هاشم یعنی از نسل هاشم بودن با از نژاد قریش و جزءِ قبیله قریش بودن. فی المثل کسی که جدّ اعلای وی ترک بوده ولی چندین پشت او فارس هستند به او ترک گفته نمی شود. تذکّر: آنچه در مورد قبیله قریش گفته می شود تعبّد نیست، بلکه طبیعت آنها این است که زنانشان تا شصت سالگی
ص:90
بارور می شوند و زنی که اجدادش عجم است و طبیعتش عوض شده احکام آنها در مورد او جاری نمی شود. البتّه اکنون هم در میان اعراب قبیله قریش موجود است.
268. خون پس از یائسگی : هرگاه خونی که پس از یائسگی می بینند تمام شرایط حیض را داشته باشد، عادت ماهیانه محسوب می شود و احکام حیض را دارد. و سنّ یائسگی مربوط به خون های مشکوک است.
269. ماهواره : چون غالب برنامه های آن فاسد است وآثار منفی در پی دارد و در هر خانه ای وارد شود غالباً از آن سوءِ استفاده خواهد شد، استفاده از آن جایز نیست.
270. شبکه استانی : دیدن شبکه های استانی از طریق ماهواره جایز نیست، ولی استفاده از امکانات مخابراتی جمهوری اسلامی که به همین منظور تولید شده اشکالی ندارد.
271. حکم گوش دادن به رادیوهای بیگانه : گوش دادن به رادیوهایی که اخبار دروغ منتشر و بین مردم ایجاد اختلاف می کنند جایز نیست.
272. اینترنت : چون اینترنت قابل استفاده صحیح وناصحیح است و مطالب خوب و بد دارد از ابزار مشترک محسوب می شود
ص:91
وچنانچه از آن استفاده های مشروع کنند اشکالی ندارد و خرید وفروش ابزار آن نیز جایز است.
273. فیس بوک : اگر از نظر حکومت اسلامی ممنوع باشد ومفاسد اخلاقی، اجتماعی و سیاسی به دنبال داشته باشد جایز نیست.
274. دیدن برنامه های طنز : هرگونه طنز و تقلید صدا و حرکات که موجب آزار یا اهانت به افراد شود شرعاً جایز نیست ونگاه کردن به آن نیز اشکال دارد.
275. کاریکاتور : هرگاه اهانت به صاحبان تصاویر نباشد اشکالی ندارد.
276. رویت هلال : در شهرهایی که از نظر افق با آن شهر هم افق، یا قریب الافق باشد، حجّت است. همچنین اگر در مناطق شرقی دیده شود برای مناطق غربی حجّت است.
277. تشخیص ضرر برای روزه : هر که می داند روزه برای او ضرر دارد باید روزه را ترک کند و اگر روزه بگیرد صحیح نیست. همچنین اگر یقین ندارد امّا احتمال قابل توجّهی می دهد که روزه برای او ضرر دارد؛ خواه این احتمال از تجربه شخصی حاصل شده باشد یا از گفته طبیب.
278. افطار بدون ضرورت شرعی : تنها راه افطار در چنین مواردی
ص:92
این است که قبل از ظهر به مقدار مسافت شرعی (بیست و یک و نیم کیلومتر) از شهر خارج شده و در آنجا افطار کند و برگردد.
279. تشنگی شدید : اگر روزه دار چندان تشنه شود که طاقت تحمّل آن را نداشته و یا ترس بیماری و تلف داشته باشد می تواند به اندازه ضرورت آب بنوشد، ولی روزه او باطل می شود و اگر ماه رمضان باشد باید بقیّه روز را امساک کند و بعدآ روزه را قضا کند.
280. قضا و کفّاره روزه زن باردار و شیرده : اگر روزه برای مادر ضرر داشته باشد و تا ماه رمضان سال بعد نتواند قضا کند قضا ندارد، ولی باید برای هر روز فقیری را سیر کند. امّا اگر برای بچّه ضرر داشته باشد هم قضا دارد و هم کفّاره (سیر کردن یک فقیر برای هر روز).
281. کسی که نماز یا روزه قضا دارد : کسی که روزه قضا دارد می تواند روزه استیجاری بگیرد امّا نمی تواند روزه مستحبّی بگیرد و نذر روزه او صحیح نیست. ولی اگر نماز قضا دارد می تواند نماز مستحبّی یا استیجاری بخواند.
282. روزه بیمار و قضای آن : هرگاه بر اثر عذر شرعی نتواند روزه بگیرد و همان عذر یا عذر شرعی دیگر که بلافاصله پس از آن عذر حاصل شده تا ماه رمضان سال بعد ادامه داشته باشد قضا ندارد، ولی باید برای هر روز فقیری را سیر کند. و اگر عذرش برطرف شود فقط قضای آن را به جا آورد و چنانچه تا ماه رمضان سال بعد قضای آن رابجانیاوردهم قضادارد و هم سیر کردن فقیر لازم است.
ص:93
283. جنابت روزه دار : اگر روزه دار با خود کاری کند که منی از او بیرون آید روزه اش باطل می شود، امّا اگر بی اختیار در حال خواب یا بیداری بیرون آید روزه باطل نمی شود.
284. ملاعبه : اگر روزه دار بدون قصد بیرون آمدن منی، مثلاً با همسر خود بازی کند، در صورتی که عادت نداشته باشد که به این مقدار بازی وشوخی منی از او خارج شود، ولی اتّفاقاً منی بیرون آید روزه اش صحیح است.
285. مسواک زدن روزه دار : مسواک کردن در حال روزه مانعی ندارد. ولی اگر رطوبت پیدا کند و مسواک را بیرون آورده و به دهان بازگرداند و رطوبت آن در آب دهان مستهلک نشود، جایز نیست وچنانچه با خمیر دندان مسواک کند باید دهان را بعد از آن کاملاً بشوید.
286. تزریق آمپول و سرم در حال روزه : تمام انواع آمپول های دارویی یا تقویتی که به صورت عضلانی تزریق می شوند ونیز تزریق عضلانی واکسن اشکالی ندارد ولی تزریق آمپول وسرم های وریدی (که در رگ تزریق می شوند) جایز نیست.
287. سخن گفتن با نامحرم در حال روزه : چنانچه گفت وگو با نامحرم از حدّ سخنان عادی فراتر رود و مفسده داشته باشد جایز نیست.
288. عدم توانایی بر پرداخت کفّاره عمد : کسی که قادر بر پرداخت کفّاره عمد نیست هر چند «مُد» که می تواند به فقرا اطعام کند و اگر
ص:94
نتواند باید هجده روز روزه بگیرد و اگر نتواند هر چند روز که می تواند به جا آورد و اگر نتواند استغفار کند و همین اندازه که در قلب بگوید «استغفرالله» کافی است و واجب نیست بعداً که قدرت پیدا کرد کفّاره بپردازد.
289. فطره میهمان یک شبه : فطره میهمان بر عهده صاحب خانه نیست، مگر اینکه برای چند شب میهمان او باشد به طوری که نان خور او محسوب شود.
290. مصرف زکات فطره : احتیاط واجب آن است که زکات فطره فقط صرف فقرا و نیازمندان شود و هزینه کردن در موارد دیگر اشکال دارد.
291. شب های قدر در سراسر کره زمین : شب یعنی قرار گرفتن سایه قسمتی از کره زمین بر روی قسمت دیگر؛ بنابراین، اگر شب قدر مثلا از مکّه شروع شود تا زمانی که این سایه تمام کره زمین را فرا گیرد شب قدر ادامه دارد. و در حقیقت شب قدر 24 ساعت طول می کشد و در تمام کره زمین یک شب است.
292. اعتکاف در غیر مسجد جامع : در مساجدی که مستمرآ در آن اقامه جماعت شود، حتی اگر یک وعده نماز به طور مستمر در آن برپا شود، می توان اعتکاف کرد. مانند مساجد بازار و یا برخی ادارات. همچنین اگر مسجد دانشگاه در تابستان تعطیل باشد اعتکاف در آنجا فایده ای ندارد و صحیح نیست که در این صورت اگر بخواهند معتکف شوند باید به نیت رجاء باشد.
ص:95
293. اعتکاف مسافر در مدینه : مسافر مدینه می تواند سه روز روزه مستحبّی آن شهر را در مسجدالنّبی معتکف شود.
294. قضای اعتکاف : اگر نذر معیّن باشد، اعتکاف را در هر روزی به هم زند باید قضا کند و اگر نذر غیر معیّن باشد باید بعداً به جا آورد. و در اعتکاف مستحب چنانچه روز سوم به هم بزند باید قضا کند ودر قضا باید مجدّداً سه روز معتکف شود.
295. طلاق غیابی : هرگاه برای حاکم شرع یا کسی که از حاکم شرع وکالت دارد ثابت شود که زن در عسر و حرج شدید است به شوهر او اتمام حجّت می کند که یا به خوبی با زن زندگی کند و حقّ وحقوق او را بپردازد و یا وی را طلاق دهد و چنانچه به هیچ کدام عمل نکرد، یا دسترسی به او نیست، حاکم شرع می تواند زن را طلاق دهد و زن پس از عدّه می تواند ازدواج کند و اگر مطلقاً آمیزشی صورت نگرفته عدّه لازم نیست.
296. طلاق در خارج از کشور : در قوانین برخی کشورها در طلاق تفاوتی نیست که درخواست متارکه از سوی زن باشد یا مرد. حال در این کشورها اگر زن بدون رضایت مرد طلاق گرفته است به نمایندگان خود که در خارج کشور گفته ایم به شوهر بگویند: اگر می خواهید به زندگی معقول با رعایت حقوق زن ادامه دهید واگر
ص:96
نمی خواهید خودتان مجدّداً طلاق بدهید. اگر راضی به هیچ کدام نشدند اجازه داده ایم طلاق را اجرا کنند و ولایت دارند.
297. رعایت عدّه در صورت علم به عدم حمل : عدّه حریم زوجیّت است و فلسفه و حکم آن منحصر به انعقاد نطفه نیست؛ به همین علّت، اگر مردی سال ها از زن خود جدا زندگی کند یا در مسافرت باشد و همسرش را طلاق دهد، رعایت عدّه بر زن مدخوله غیر یائسه واجب است.
298. نفقه ایّام عدّه و اطاعت از شوهر : در عدّه طلاق رجعی نفقه زن بر عهده شوهر است و همه احکام زوجیّت جاری است.
299. رعایت حجاب در عدّه : زنی که در عدّه رجعی است به منزله زنی است که در حال زوجیّت شوهر است و همان احکام را دارد.
300. شروع عدّه وطی به شبهه : ابتدای عدّه وطی به شبهه از زمان وطی است و عده وطی به شبهه احتیاطا به اندازه عده طلاق می باشد.
301. درمان وسواس : منشأ وسواس ناآگاهی و جهل به مسائل شرعی است و تنها راه حلّ آن آشنا شدن به احکام دینی وبی اعتنایی به وسواس است. وظیفه وسواسی آن است که مانند سایر
ص:97
مردم متدیّن عادی عمل کند (هرچند به نظر خودش کافی نباشد) وبیش از آن وظیفه ای ندارد و ما مسوولیّت اعمال او را برعهده می گیریم. اگر با دقّت به این دستور عمل کند در مدّت کوتاهی نجات پیدا خواهد کرد. برای موفقیّت وی در عمل به دستور این دعا می کنیم.
302. واسطه ها در نجاست : تا دو واسطه باعث انتقال نجاست می شود، نه بیشتر. یعنی اگر دست نجس مثلاً به دست دیگری بخورد آن هم نجس می شود و اگر آن به شیء سوم اصابت کند آن نیز نجس می شود، ولی اگر شیء سوم به چهارمی بخورد نجس نخواهد شد. به بیان دیگر، متنجّس اوّل و دوم سبب سرایت نجاست می شود ولی متنجّس سوم سبب سرایت نجاست نمی شود، هرچند خود آن نجس است.
303. غساله : هرگاه با آب چیزی را که نجس شده (با شرایطی که در رساله آمده) بشویند پاک می شود امّا اگر با آب قلیل باشد آبی که از آن جدا می شود و آن را «غساله» می گویند نجس است و اگر با آب لوله کشی یا آب کر بشویند چنانچه ذرّات نجاست در غساله نباشد پاک است.
304. ملاقات با نجاست در باطن : هرگاه چیزی مانند سوزن در داخل بدن با نجاستی مانند خون ملاقات کند نجس نمی شود، مشروط بر آنکه هنگام بیرون آمدن آلوده به خون نباشد. همچنین
ص:98
آب دهان و بینی هرگاه در داخل دهان و بینی با خون ملاقات کند نجس نمی شود.
305. ملاقات با نجاست در داخل دهان : احتیاط در این موارد، تطهیر است زیرا دهان جزءِ نیمه باطن محسوب می شود.
306. نجاست کفّار : کفّار نجس نیستند ولی چون از نجاسات ظاهری پرهیز نمی کنند برای کسانی که نیاز به معاشرت ندارند احتیاط آن است که آلوده به زندگی آنها نشوند.
307. نجاست محلّی که سگ از آن جا عبور کرده است: اگر یقین ندارید اجتناب لازم نیست و فقط در محل پای سگ پا نگذارید.
308. حکم فاضلاب : تصفیه داریم و استحاله. «تصفیه» آن است که موادّ داخل آب را با صافی جدا سازند مثل تصفیه خانه های آب؛ این غیر از استحاله است. «استحاله» تغییر ماهیّت است؛ مثل تغییر کلب به نمک. همچنین «انقلاب» نیست؛ مثل تبدیل خمر به سرکه (انقلاب تغییر ظاهر است و استحاله تغییر ماهیّت است). به هر حال، تصفیه خانه آب نجس را پاک نمی کند چون نه انقلاب است ونه استحاله؛ همان آب است و فقط جرم های داخل آن را گرفته اند. به تعبیر امروزی، انقلاب و استحاله تغییر شیمیایی است و تصفیه تغییر فیزیکی.
309. حکم اشیاءِ چرمی که مشتبه است : اشیاءِ چرمی خواه با ذبح اسلامی به دست آمده باشند یا ذبح غیر اسلامی پاک و خرید
ص:99
وفروش آن جایز است ولی نمی توان با آن نماز خواند؛ امّا گوشت و اجزای خوردنی باید حتماً ذبح اسلامی شود.
310. تطهیر بول با آب قلیل : در تطهیر بول با آب قلیل یک مرتبه کافی است ولی دو مرتبه شستن مستحب است.
311. تطهیر موکت چسبیده به زمین : با آب لوله کشی پاک می شود وباید کمی فشار داده شود و بهتر این است که غُساله آن با دستمال و امثال آن جمع شود.
312. تطهیر فرش یا مکان نجس : برای تطهیر مکان نجس ابتدا عین نجاست را برطرف نمایید؛ در مورد آب قلیل، مقداری آب روی آن قسمت بریزید به گونه ای که محل نجاست شده را در برگیرد و کمی آب را حرکت دهد و بعد با دستمالی آن آب را جمع کنید. بدین ترتیب آن قسمت پاک می شودامادستمال ودست وظرفی که دستمال در آن قرار می گیرد، نجس می باشد. و در مورد آب لوله کشی همین مقدارکه آب آنجارافرابگیردوکمی آب را حرکت دهد پاک می شود و بهتر این است که غُساله آن با دستمال و امثال آن جمع شود.
313. تطهیر با ماشین لباسشویی : ماشین های معمولی که یکی دو بار با موادّ شوینده لباس را می شوید و آخرین بار پس از زوال نجاست با آب خالص شست وشو می دهد و بعد آب را تخلیه می کند، لباس هایی که شسته پاک است و ماشین نیز پاک است.
314. تطهیر موبایل نجس شده : باید قاب آن را باز کرده وتطهیر کنند و یا برای آن جلد تهیّه کنند.
ص:100
315. وضو، غسل و تطهیر با آب دریاچه نمک: نمی توان وضو گرفت وغسل کرد و چیزی را با آن طاهر کرد.
316. نجس شدن دریاچه نمک : آب های مضاف اگر وسیع وگسترده باشد تمام آن نجس نمی شود.
317. بهترین شیوه عزاداری : تشکیل مجالس باشکوه و ذکر اهداف مقدّس امام حسین علیه السلام و تاریخ کربلا و تحلیل فرازهای آن و مراسم سوگواری و تشکیل دسته جات عزاداری باشکوه، توأم با شعارهای بیدارکننده وسازنده و توزیع جزوه و پوسترهای پرمحتوا واستفاده از پلاکاردها یا شعارهای جالب و جذّاب و روشنگر اهداف عزاداری حضرت سیّدالشهدا علیه السلام و مانند آن است.
318. عزاداری امام حسین علیه السلام : عزاداری خامس آل عبا علیه السلام از مهم ترین شعائر دینی و رمز بقای تشیّع است، ولی باید به گونه ای برگزار شود که موجب وهن مذهب نگردد و آسیبی به بدن وارد نشود و مدّاحان محترم از خواندن اشعار کفرآمیز یا آلوده به شرک یا مضامینی که در شأن حضرات معصومین علیهم السلام و پیروان آنان نیست خودداری ورزند. استفاده از آلات موسیقی مناسب مجالس لهو وفساد جایز نیست و برهنه شدن به هنگام عزاداری هرگاه در حضور زنان باشد حرام و اگر زنان نباشند اشکال دارد.
ص:101
319. مدّاحی های مطلوب : استفاده از مدّاحی مدّاحانی که از اشعار کفرآمیز و آمیخته با غلو یا خلاف واقع استفاده نکنند و سبک وآهنگ آنها مناسب مجالس لهو و فساد نباشد اشکالی ندارد.
320. زبان حال : منظور از زبان حال آن است که حالت آن بزرگواران چنین تعبیراتی را اقتضا می کند و این کار به دو شرط جایز است: نخست اینکه واقعاً این سخنان مناسب چنان حالتی باشد و دیگر اینکه معلوم باشد که زبان حال است نه زبان قال.
321. اشعار و الفاظ نامربوط : عزاداری خامس آل عبا علیه السلام از مهم ترین شعائر دینی است ولی باید از سخنان و اشعاری که متناسب با عزاداران اهل البیت علیهم السلام نیست جدّاً خودداری شود زیرا حضرت سیّدالشهدا از این گونه امور بیزار است.
322. حمل علامت در عزاداری : چون حمل علامت ها در کوچه وخیابان غالباً باعث مزاحمت برای مردم وآسیب برای حمل کنندگان می شود و بی شباهت به صلیب نصاری نیست، بهتر است از آن بپرهیزید.
323. طبل و سنج : استفاده از آلات موسیقی در مسجد و حسینیه به طور کلی جایز نیست و در غیر آن استفاده از طبل و سنج و نی در صورتی که آهنگ مناسب مجالس لهو و فساد نزنند، و به گونه ای نباشد که باعث ایذاء دیگران گردد جایز است ولی استفاده از سایر آلات موسیقی از جمله دف جایز نیست.
324. موسیقی در عزا : همه صداها و آهنگ هایی که مناسب مجالس
ص:102
لهو و فساد است حرام و غیر آن حلال است. حرمت گوش دادن به آهنگ های حرام در ایّام عزا بیشتر است و نیز مناسب است از گوش دادن به موسیقی های حلال که با این ایّام تناسب ندارد پرهیز شود.
325. نی زدن : هرگاه آهنگ مناسب مجالس لهو و فساد باشد جایز نیست.
326. قمه زنی : عزاداری خامس آل عبا علیه السلام از مهم ترین شعائر دینی و رمز بقاءِ تشیّع است و باید هرچه باشکوه تر برگزار شود، امّا لازم است از کارهایی که آسیب به بدن می رساند، یا موجب وهن مذهب می شود، جدّاً بپرهیزند.
327. بالا و پایین پریدن : عزاداری خامس آل عبا علیه السلام از افضل قربات است و چنین مجالسی باید مرکز نشر و گسترش معارف اهل بیت علیهم السلام باشد و از چنین کارهایی بپرهیزند.
328. برهنه شدن : برهنه شدن هنگام سینه زنی اگر در حضور نامحرم باشد حرام است و در غیر این صورت نیز چون سبب وهن است بنابر احتیاط باید ترک شود؛ ولی باز گذاشتن کمی از جلوی سینه برای سینه زنی یا کمی از پشت برای زنجیر زنی مانعی ندارد.
329. طشت گذاری و الوار کشی : این کار صحیح نیست و در منابع معتبر وارد نشده است.
330. استفاده از بلندگو : نباید بلندگوهای مجالس عزاداری برای همسایه ها مزاحمت داشته باشد؛ بنابراین، بلندگوها برای داخل مسجد تنظیم شود ولی برای پخش اذان اشکالی ندارد. البتّه صدای
ص:103
بلندگو به ویژه در مورد اذان صبح باید به گونه ای باشد که حال همسایگان رعایت شود.
331. گریه بلند در عزاداری : عزاداری خامس آل عبا علیه السلام از افضل شعائر اسلامی است و گریه خواه آهسته باشد یا بلند جزءِ این شعائر عظیم محسوب می شود، ولی فریاد کشیدن وصداهای غیر متعارف که موجب وهن است ترک شود.
332. پوشیدن لباس مشکی : پوشیدن لباس مشکی در ایّام شهادت جنبه تعظیم شعائر دارد و مستحبّ است.
333. کار کردن در روز عاشورا : حرام نیست، امّا مناسب است وقتی را برای شرکت در عزاداری اختصاص داد.
334. نماز ظهر روز عاشورا : مانند نمازهای دیگر است که می توان آن را به جماعت یا فرادی خواند، امّا بهتر است در صفوف به هم پیوسته حضور یافته، نماز را به جماعت بخوانند.
335. روزه در محرّم و روزه عاشورا : روزه گرفتن در ماه محرّم مستحبّ است امّا در روز عاشورا کراهت دارد.
336. آرایش کردن در ایّام عزاداری : اصلاح کردن اشکالی ندارد وآرایش برای همسر جایز است، ولی سزاوار است در شب ها وروزهای شهادت ائمّه علیهم السلام ترک شود.
337. حنا گذاشتن در ایّام عزاداری : چون حنا بستن نشانه شادی است بهتر است در ایّام عزاداری ترک شود.
338. سرمه کشیدن : سرمه کشیدن در ایّام عزاداری اشکالی ندارد.
ص:104
339. عقد کردن در ایّام عزا : عقد کردن در این ایّام اشکالی ندارد امّا جنبه های شادی در آن حذف شود و به اصل عقد که در آن عجله دارند اکتفا کنند.
340. نزدیکی کردن در ایّام عزا : نزدیکی کردن در ایّام عزا حرام نیست، امّا سزاوار است در شب و روز شهادت پرهیز شود.
341. استفاده از تخمه و مانند آن در عزا : این کار اشکالی ندارد امّا اگر در عرف محل انجام دادن آن را نشانه شادی می دانند بهتر است ترک شود.
342. سِحر و جادو : هرچند سحر و جادو به تصدیق قرآن مجید حقیقت دارد(1) ، ولی غالب آنچه را مردم سحر و جادو می دانند اوهام و خیالاتی بیش نیست. برای رفع آن هر روز پنج مرتبه آیة الکرسی بخوانید و به خود و اطرافیانتان بدمید و هر روز هر چند به مقدار کم صدقه بدهید و بر خدا توکّل کنید.
343. چشم زخم : چشم زخم در حقیقت نوعی انرژی موجود در چشم است که هر که دارای آن است می تواند از آن استفاده خوب یا بد کند؛ مانند چاقویی است که کسی به دست می گیرد. ولی بیشتر چشم زخم هایی که مردم می گویند خیالات است. برای رفع آن هر
ص:105
روز پنج مرتبه آیة الکرسی بخوانید و به خود و اطرافیانتان بدمید وهر روز هرچند به مقدار کم صدقه بدهید و بر خدا توکّل کنید.
344. علم جفر : چون علم جفر به طور کامل نزد غیر معصومین نیست و ناقص آن اثر چندانی ندارد، تأیید نمی شود و به دنبال آن نروید.
345. احضار روح : ارتباط با ارواح عقلا ممکن است، ولی این کار شرعاً جایز نیست و مفاسد فراوانی به بار می آورد.(1)
346. جنّ : موجودی است ناپیدا و مطابق آنچه در قرآن آمده حقیقت دارد(2) ، امّا بر خلاف پندار برخی عوام کاری به انسان ها
ندارد و آنچه در افواه مشهور است غالبآ زاییده خیالات است وکسانی که مبتلا به اوهام هستند لازم است هرگز به آن فکر نکنند واگر در هر روز پنج مرتبه آیة الکرسی(3) را بخوانند آرامش بیشتری
خواهند داشت.
347. احضار جنّ : این امر ممکن است ولی شرعآ جایز نیست وبسیاری از مدّعیان آن دروغگو یا خطاکارند.
348. اوراق شیخ احمد(4) : این مطالب اعتباری ندارد و عمل به
ص:106
دستورالعمل آن جایز نیست و سالیان دراز است که به طور مرموزی انجام می شود و بعید نیست دشمنان اسلام برای سست کردن عقیده مسلمانان دست به این کار زده باشند.
349. چهارشنبه سوری : چهارشنبه سوری از خرافات است ومسلمانان باید از آن بپرهیزند؛ ولی بسیاری از مراسم عید اموری عقلایی و مفید است.
350. سیزده بدر : نحسی عدد سیزده و روز سیزدهم فروردین از خرافات است، ولی گردش در طبیعت و دیدن آثار عظمت خلقت وتفریح سالم به دور از گناه مانعی ندارد.
351. شستن مرتبه دوم دست و صورت به هنگام وضو : احتیاط واجب ترک مرتبه دوم است، امّا مرتبه سوم و بیشتر حرام است. ومنظور از مرتبه اوّل آن است که تمام عضو را بشوید خواه با یک مشت آب باشد یا چندین مشت، هرگاه تمام شد یک مرتبه حساب می شود.
352. بالا و پایین بردن النگوو ساعت و مانند آن در وضو: این کار مانعی ندارد ولی باید نیّت کند که از بالا به پایین شسته شود.
353. جوهر خودکار : جوهر خودکارهای معمولی مانع رسیدن آب نیست.
ص:107
354. کرم برای وضو : چنانچه مانع رسیدن آب نباشد اشکالی ندارد. وکرم های معمولی مانع نیست.
355. سرمه برای وضو : در صورتی که غلیظ و مانع رسیدن آب نباشد مانعی ندارد.
356. غسل کردن و وضو گرفتن با لاک : در غسل باید تمام موانع برطرف شود و در وضو انگشتان دست باید از لاک پاک شود، ولی در انگشتان پا اگر یک انگشت (جز انگشت کوچک) خالی از لاک باشد و بر روی آن مسح بکشند، صحیح است.
357. وضو با موی مصنوعی : هرگاه مانع رسیدن آب به بدن نباشد اشکالی ندارد و اگر مانع باشد تنها در صورت ضرورت جایز است و در این صورت، حکم جبیره دارد مگر اینکه واقعآ کشت حقیقی باشد و جزءِ بدن شود. و در فرض اوّل در صورت تشرّف به حج باید یک کفّاره برای عمره و یک کفّاره برای حج بدهد.
358. کاشت ناخن مصنوعی : هرگاه ضرورتی برای این کار نباشد آن را ترک کنند و چنانچه ضرورت دارد وامکان جداسازی ناخن های مصنوعی به هنگام غسل و وضو نباشد، با آن وضو و غسل جبیره ای می گیرند.
359. خالکوبی : اگر همراه با تصاویر مبتذل و انحرافی نباشد وبرای بدن ضرر قابل توجّهی نداشته باشد حرام نیست و در هر حال وضو و غسل با آن اشکالی ندارد؛ امّا سزاوار است از این کار پرهیزشود.
ص:108
360. حکم تاتو لب و ابرو و غسل و وضو با آن : این کار در صورتی که آرایش تند محسوب نشود و منشأ فساد نگردد جایز است و در هر حال برای وضو و غسل اشکالی ندارد، زیرا چیزی نیست که روی پوست را بپوشاند. و اگر روی پوست باشد باید در صورت امکان به هنگام غسل و وضو برطرف شود.
361. استفاده از آب بدون نصب کنتور : اگر این کار بر خلاف مقرّرات باشد جایز نیست و وضو و غسل با آن اشکال دارد.
362. سلسل البول والریح شدید : وظیفه شما آن است که وضو بگیرید و فوراً مشغول نماز شوید و اگر در وسط نماز چیزی خارج شد اعتنا نکنید و نمازتان را بخوانید ان شاءالله صحیح است. حتّی اگر بین دو نماز فاصله زیادی نیندازید با همان وضو می توانید هر دو نماز را بخوانید.
363. وضو گرفتن قبل از وقت : اگر وضو را به نیّت نماز واجب بگیرد تنها در صورتی صحیح است که وقت نماز نزدیک باشد. (مثلا 10 تا 15 دقیقه قبل از اذان) امّا در هر زمانی می تواند وضو را به نیّت طهارت بگیرد و با آن نماز بخواند.
364. چگونگی مسح بر موی ژل زده : لازم است بیخ موها را که ژل ندارد مسح کند.
365. مانع در وضو و غسل : اگر مانع بسیار کوچک باشد (به اندازه یک عدس) وضو و غسل صحیح است و الّا باید مانع را برطرف کنند و دوباره وضو بگیرند و در غسل همان قسمت را به نیت غسل
ص:109
زیر آب بگیرند (نیاز به تکرار غسل نیست) و نمازهایی که در این مدت خوانده اند را قضا نمایند.
366. نیّت در عبادات : لازم نیست نیّت را به زبان بگوید یا از قلب خود بگذراند، همین اندازه که اگر از او بپرسند چه می کنی بداند، کافی است.
367. جبیره تمام عضو : هرگاه جبیره تمام صورت یا تمام یکی از دست ها را گرفته باشد باید بنابراحتیاط هم وضو بگیرد و هم تیمّم کند. در غسل نیز همین حکم جاری است.
368. وضو و غسل جبیره ای : هرگاه زخم یا دمل و شکستگی با پارچه یا گچ یا مانند آن بسته شده است، چنانچه باز کردن آن ضرر و مشقّت ندارد و آب برای آن مضر نیست، باید آن را باز کند ووضو بگیرد یا غسل کند. در غیر این صورت، اطراف زخم یا شکستگی را بشوید و احتیاط مستحب آن است که روی جبیره را نیز مسح کند و اگر جبیره، نجس است یا نمی شود روی آن دستِ تر کشید، پارچه پاکی بر آن ببندد و دستِ تر روی آن بکشد.
369. عوامل جنابت : انسان با دو چیز جُنُب می شود: اوّل جماع (ازپشت یا جلو)، دوم بیرون آمدن منی (در خواب باشد یا بیداری). وهرگاه جنب شود، باید برای نماز و کارهایی که طهارت در آن شرط است غسل کند، البته در مواردی که نزدیکی از پشت انجام شده و منی خارج نشده است علاوه بر غسل باید برای نماز وضو هم بگیرد.
ص:110
370. ورود به مسجد برای حائض و جنب : رفتن به مسجدالحرام ومسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله، هرچند از یک در داخل و از در دیگر خارج شود حرام است و توقّف کردن در مساجد دیگر و داخل شدن در مسجد برای گذاشتن چیزی در آن بر حائض و جنب حرام است امّا اگر از یک در داخل و از در دیگر خارج شود، یا برای برداشتن چیزی برود مانعی ندارد. رفتن به حسینیّه ای که در حکم مسجد نیست مطلقآ اشکالی ندارد.
371. لمس کسانی که به شکل کلمه مقدّس «الله» ایستاده اند : نیاز به وضو ندارد و ادّله از این امور منصرف است، هرچند بهتر است مراعات کنند.
372. احتلام زنان : هر رطوبتی که از بانوان خارج شود غسل ندارد، بلکه هرگاه زنان به اوج لذّت جنسی برسند و همزمان رطوبتی از آنها خارج شود (که غالباً همراه با سستی بدن است) رطوبت مذکور حکم منی دارد و باید غسل جنابت کنند، امّا در صورت شک وظیفه ای ندارند.
373. نشانه های منی : اگر رطوبتی از انسان خارج شود و نداند منی است یا رطوبت دیگر، چنانچه همراه با «جستن» و «شهوت» باشد آن رطوبت حکم منی دارد و اگر این دو نشانه، یا یکی از آنها را نداشته باشد حکم منی ندارد، ولی در زن و مریض لازم نیست با جستن بیرون آید بلکه اگر رطوبت هنگامی خارج شود که به اوج
ص:111
شهوت جنسی رسیده، حکم منی دارد و در صورت یقین به جنابت باید غسل کند وگرنه تکلیفی ندارد.
374. استبراءِ از بول : استبرا عمل مستحبّی است که مردان بعد از بیرون آمدن بول انجام می دهند، به این ترتیب که چند مرتبه (حدّاقل سه مرتبه) از بیخ آلت تا بالا دست می کشند و قسمت بالا را چند مرتبه فشار می دهند تا باقیمانده قطرات بول خارج شود. فایده این کار آن است که مجرا را از بول پاک می کند، یعنی اگر آب مشکوکی بعد از آن خارج شود پاک است و وضو را هم باطل نمی کند، امّا اگر استبراء نکرده باید وضو را اعاده کند و محل رابشوید.
375. استبراءِ از منی : استبرا از منی مخصوص مردان است که بعد از خروج منی بول می کنند تا ذرّات باقی مانده خارج شود. فایده این کار آن است که اگر رطوبت مشکوکی از او خارج شود و نداند منی است یا یکی از آب های پاک، غسل ندارد و اگر استبرا نکند واحتمال دهد ذرّات منی در مجری باقی بوده و همراه بول یا رطوبت دیگری خارج شده، باید دوباره غسل کند.
376. مبطلات غسل : اگر بعد از غسل کاری کند که سبب وجوب غسل شود (مانند مسّ میّت یا جنابت) باید غسل کند. ولی اگر کاری کند که وضو را باطل می کند کافی است برای نماز و کارهایی که نیاز به وضو دارد وضو بگیرد.
ص:112
377. کفایت یک غسل از تمام غسل هایی که بر ذمّه داشته : اگر بر کسی چند غسل واجب باشد هر گاه یک غسل واجب یا غسل مستحبّی که با دلیل معتبر ثابت شده انجام دهد کفایت می کند، هرچند بقیّه را نیّت نکند.
378. کسی که نمی دانسته غسل بر او واجب شده : اگر کسی نمی دانسته غسل بر او واجب شده باید نمازهایی را که از زمان وجوب غسل تا انجام دادن اوّلین غسل واجب، یا غسل مستحبّی که با دلیل معتبر ثابت شده (مثل غسل جمعه، غسل احرام، غسل شب های قدر و جز آن) انجام داده قضا کند. اگر نمی دانسته جنب یا حائض شده است روزه صحیح است و اگر جنب یا حائض بودن را می دانسته ولی حکم را نمی دانسته (که باید غسل کند) باید روزه را قضا کند ولی کفّاره ندارد.
379. کسی که ترتیب را هنگام غسل رعایت نکرده : با توجّه به استحباب رعایت ترتیب، غسل هایی که انجام داده صحیح است، ولی بهتر است از این پس ترتیب را رعایت کند.
380. غسل جنابت در ایّام حیض : با غسل جنابت در ایّام حیض از جنابت پاک می شود. همچنین غسل های مستحبّی را می تواند انجام دهد، امّا از کارهایی که بر حائض حرام است باید بپرهیزد. همچنین می تواند بعد از پاکی، هر دو را نیّت کرده و یک غسل کند.
381. شرم از غسل کردن : شرم و حیا مجوّز ترک غسل و اکتفا به
ص:113
تیمّم بدل از غسل نمی شود، مگر اینکه درحدّ عسر و حرج باشد. ودر هر حال اگر تا اواخر وقت نماز صبر کند و در زمانی که وقت برای غسل کردن نیست تیمّم بدل از غسل کند و نمازش را بخواند نمازش صحیح است، هر چند کار خلافی کرده است.
382. شک هنگام غسل : اگر در اجزاءِ آن شک کند باید برگردد ولی اگر بعد از فراغت از آنها باشد اعتباری ندارد.
383. غسل هایی که کفایت از وضو می کند : تمام غسل های واجب وغسل های مستحبّی که با دلیل معتبر ثابت شده (مثل غسل جمعه، غسل را حرام، غسل شب های قدر و جز آن) کفایت از وضو می کند.
384. یک غسل با چندین نیّت : اگر چند غسل واجب شده ویا بخواهید جز غسل های واجب غسل های مستحب را هم به جا آورید می توانید تمام آنها را نیّت کرده و یک غسل بکنید.
385. خشک بودن بدن قبل از غسل : خشک بودن بدن قبل از غسل لازم نیست، بنابراین می توان نخست بدن را شسته و تمیز کرد، سپس غسل کرد.
386. زمان غسل جمعه : بعد از اذان صبح جمعه تا ظهر روز جمعه است و در مورد قضای آن روایتی داریم که تا غروب روز شنبه می توان آن را قضا کرد.(1)
ص:114
387. معاشرت با غیر مسلمانان : در غیر موارد ضرورت باید از آنها اجتناب کرد، ولی کسانی که به کشورهای غیر اسلامی سفر می کنند یا در آنجا زندگی دارند لازم نیست از غیر مسلمین و حتّی از غذاهای غیر گوشتی آنها اجتناب کنند.
388. معاشرت با اعضای فرقه ضالّه : بی شک افرادی منحرف هستند و اساس مذهب ساختگی آنها از سوی دولت های استعماری انگلستان و آمریکا است، (1) و جزء کفّار حربی هستند وهیچ گونه
همکاری با آنها جایز نیست.
389. صوفیّه : عموم فِرق و گروه های صوفیّه انحرافاتی دارند از آنها اجتناب کنید؛ مگر اینکه بتوانید آنها را هدایت کنید.(2)
390. عرفان کیهانی : گروه های منحرف و غالباً سودجویی هستند که برای رسیدن به اهداف نادرست خود چنین مطالبی را درست کرده و برخی شان پول های نامشروع و هنگفتی از این راه به دست آورده اند.
ص:115
391. مقایسه مقام اولیاءالله : ادب و احترام ایجاب می کند که مقامات همه آنها را والا بدانیم و از مقایسه و برتری آنها بر یکدیگر بپرهیزیم و بگوییم همه در نزد خدا گرامی هستند.
392. رجعت : رجعت از عقاید معروف شیعه است و معنایش آن این است که پس از ظهور حضرت مهدی(عج) گروهی از مومنان خالص و کافران و طاغیان بسیار شرور به این جهان بازمی گردند. گروه اوّل مدارجی از کمال را طی کرده و گروه دوم معمولاً کیفرهای شدیدی می بینند.(1)
393. جهاد ابتدایی : جهاد ابتدایی در عصر معصومین علیهم السلام ظاهرآ نبوده و تمام جهادهای اسلام دفاعی و یا برای نجات مظلومان ورفع موانع تبلیغ اسلام بوده است. ولیّفقیه نیز فقط دستور جهاد دفاعی می دهد.
394. ولایت فقیه : معتقدیم که اداره شوون جامعه اسلامی باید از سوی خداوند که خالق همه انسان ها است اجازه داده شود (هرچند پذیرش مردم وسیله پیشرفت این هدف است) و نیز معتقدیم که ولیّ فقیه نماینده امام عصر علیه السلام در زمان غیبت است و در مسائل مربوط به حکومت باید از ولایت فقیه پیروی کرد.
395. وحدت وجود : وحدت وجود معانی متعدّدی دارد و آنچه
ص:116
به طورقطع باطل وبه عقیده همه فقهاموجب خروج از اسلام است این است که کسی معتقد باشد خداوند عین موجودات این جهان است و خالق و مخلوق و عابد و معبودی وجود ندارد، همان طور که بهشت ودوزخ نیز عین وجود اوست. لازمه این عقیده انکار بسیاری از مسلّمات دین است و هرگاه کسی ملتزم به لوازم آن بشودخارج ازاسلام است وغالب فقهای معاصراعمّ ازاحیاواموات این موضوع را پذیرفته، در حواشی عروه(1) به آن اشاره کرده اند.
396. خلقت انسان : هدف از آفرینش، تکامل انسان و مشمول فیض الهی شدن است.(2)
397. عالم ذر : منظور از عالم ذر همان عالم استعدادها و پیمان فطرت و تکوین و آفرینش است.(3)
398. فلسفه حکم ارتداد : چون ارتداد موجب تزلزل جامعه اسلامی می شود قیام بر ضدّ حکومت و جامعه اسلامی است، و سبب می شود اسرار جامعه اسلامی به دست دشمنان بیفتد، مجازات سختی برای آن در نظر گرفته شده است. ولی اگر شخص مرتدّ، مذهب خود را اظهار ندارد و بر ضدّ اسلام تبلیغ نکند کسی با او کاری ندارد.(4)
ص:117
399. تفاوت حکم مرتد ملی با مرتد فطری : مرتدّ فطری توبه اش به حسب ظاهر قبول نیست (هرچند در حقیقت نزد خدا قبول می شود) ولی مرتدّ ملّی توبه اش پذیرفته است.
400. چرا شهادت دو زن معادل شهادت یک مرد است : از جمله ادلّه آن است که زنان به سبب عواطف قوی، ممکن است تحت تأثیر قرار گیرند و مسیر صحیح را نپویند.(1)
401. خواندن ترجمه قرآن : خواندن ترجمه قرآن به تنهایی اشکالی ندارد امّا ثواب تلاوت قرآن را ندارد.
402. آیات سجده واجب : سوره هایی که آیه سجده دارد: سوره سجده (32)، آیه 15؛ سوره فُصِّلَت (41)، آیه 37؛ سوره نجم (53)، آیه 62؛ سوره عَلَق (96)، آیه 19.
403. رعایت حجاب هنگام قرائت قرآن : هنگام خواندن قرآن وادعیه و زیارات (در صورت عدم حضور نامحرم) رعایت حجاب واجب نیست، امّا خوب است به گونه ای باشد که ادب مناجات و حضور در برابر خداوند رعایت شود.
404. قرائت قرآن خواهران نزد مردان : اگر به صورت ساده یا به شکل ترتیل بخوانند اشکال ندارد، امّا با صوت اشکال دارد.
ص:118
405. تحریف قرآن : عموم محقّقان و علمای شیعه و اهل سنّت تحریف قرآن را نپذیرفته و معتقدند قرآن موجود همان قرآن نازل شده بر قلب مقدّس پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است. نسبت تحریف به شیعه دروغ محض است.(1)
406. ضمیر مذکّر برای خدا : ضمیر مذّکر در ادبیّات عرب اختصاص به جنس مذکّر ندارد، بلکه درباره موجودی که نه مذکّر است و نه مونّث، به کار می رود.
407. گردنبند اسامی مقدّسه : استفاده از چنین گردنبندهایی اشکالی ندارد، مشروط بر اینکه بدون وضو با بدن تماس مستقیم نداشته باشد. البته در مورد جنب و حائض و امثال آن حتی با داشتن وضو هم نباید با بدن تماس مستقیم داشته باشد. همچنین همراه داشتن آنها در دستشویی حرام نمی باشد هرچند بهتر آن است که از چنین کاری صرف نظر کند.
408. روش محو اسامی مقدّسه : می توان آنها را در جایی دفن کرد، یا به رودخانه ریخت، یا با رنگ و مانند آن محوشان کرد واز همه بهتر، تحویل دادن به مراکزی است که کاغذها را خمیر می کنند.
409. افتادن موبایل، نوار و سی دی حاوی قرآن در چاه توالت: اگر بتوانند باید آن را خارج کنند، ولی هرگاه ممکن نبود استفاده از آن مکان جایز است.
ص:119
410. رعایت قوانین کشور : از قوانین و مقرّرات حکومت اسلامی تخلّف نکنید.
411. استفاده از دفترچه بیمه دیگران : چون این کار مخالف ضوابط اداره بیمه است و با بیمه شده شرط می شود جایز نیست؛ هر چند اداره بیمه در ارائه برخی خدمات کوتاهی کند.
412. استفاده شخصی از بیت المال : این کار جایز نیست، مگر در مواردی که مقرّرات اجازه دهد، یا با اجازه مسؤولینی باشد که در این حیطه اختیارات قانونی دارند.
413. اشتغال به کارهای شخصی در وقت کار : چنانچه در آن ساعت وظیفه خاصّی نداشته باشید و این کار مخالف ضوابط اداری وکاری نباشد، اشکالی ندارد.
414. هدیه و پاداش دادن به کارکنان ادارات : هرگاه حقّی را باطل یا باطلی را حق کند، یا نوبت کسی ضایع شود جایز نیست. امّا اگر با رضایت دهنده پول باشد اشکالی ندارد. وچنانچه مجبور باشد برای گرفتن حقّ خود چیزی بپردازد برای دهنده جایز است ولی برای گیرنده جایز نیست.
415. دریافت هدایای ارباب رجوع : اگر جنبه رشوه داشته باشد حرام است و اگر جنبه رشوه نداشته باشد، بلکه هدیه ای بدون چشمداشتِ هرگونه کار خلافی بوده باشد مانعی ندارد، ولی باید خلاف مقرّرات موسّسه ای که در آن کار می کند نباشد.
ص:120
416. تقلّب در امتحانات : این کار حرام است جدّاً از آن توبه کرده، آن را تکرار نکنید و با اعمال نیک آینده گذشته را جبران کنید؛ ولی چنانچه در محدوده گسترده ای نبوده، ادامه کار و مدرک تحصیلی ومانند آن اشکالی ندارد.
417. تقلّب در کنکور و آزمون های استخدامی : هرگونه تقلّب در امتحانات شرعاً حرام است و اگر کسی در امتحان ورودی دانشگاه و مانند آن تقلّب کرده ولی بعدآ مراحل تحصیلی و شغلی را بدون تقلّب گذرانیده می تواند از مدرک تحصیلی خود و مزایای مترتّب بر آن استفاده کند، مشروط بر اینکه از کار خود جدّآ توبه کرده وهرگز سراغ چنین کارهایی نرود و با اعمال نیک آینده گذشته را جبران کند.
418. نزدیکی های حرام : نزدیکی با همسر در این اوقات حرام است: 1. ایّام عادت ماهیانه 2. در حال روزه ماه رمضان 3. در حال احرام 4. در حال اعتکاف 5. در استحاضه کثیره، مگر اینکه غسل های روزانه را انجام داده باشد. نزدیکی در سایر ایّام هرگاه ضرری برای زوج یا زوجه و یا جنین (در زنان باردار) نداشته باشد مانعی ندارد؛ هرچند سزاوار است در شب ها وروزهای شهادت ائمّه علیهم السلام پرهیز شود.
ص:121
419. نزدیکی در زمان استحاضه : نزدیکی در زمان استحاضه قلیله مانعی ندارد، امّا در استحاضه کثیره تنها در صورتی مجاز است که غسل های روزانه را انجام داده باشد.
420. التذاذ زن و شوهر از یکدیگر : زن و شوهر به هر صورتی که بخواهند می توانند از یکدیگر لذّت ببرند، ولی شایسته است از کارهایی که با کرامت انسانی سازگار نیست بپرهیزند.
421. رابطه جنسی غیرمتعارف : از این کار در زمان عادت ماهیانه پرهیز شود و در غیر این ایام نیز بدون رضایت زوجه حرام، و با رضایت وی کراهت شدید دارد، و بعضا منشا بیماری های گوناگونی می شود. و در صورتی که به اوج لذت جنسی نرسند، بنابر احتیاط واجب باید علاوه بر غسل جنابت برای نماز، وضو هم بگیرند.
422. خوردن شیر همسر : این کار شرعاً اشکالی ندارد.
423. استمنا و خودارضایی : خودارضایی از گناهان کبیره است وعوارض نامطلوبی در دنیا و عقوبت آخرت را به دنبال دارد، بکوشید آن را ترک کرده و با اعمال نیک آینده گذشته را جبران کنید.(1)
424. راه حلّ مشکل جنسی : اگر از عوامل تحریک، نظیر فیلم ها وکتاب ها و مجلّات و نشریّات فاسد و بدآموز و مجالس آلوده ودوستان ناباب و حتّی مناظر تحریک کننده اجتناب ورزید واوقات فراغت خود را با مطالعه و کار و مانند آن پر کنید و بر
ص:122
خداوند توکّل نمایید و هر روز مقداری ورزش کنید، إن شاءالله بر هوای نفس و وسوسه های شیطان غلبه خواهید کرد.
425. خانه عفاف : اگر این کار زیر نظر افراد مطمئن و با رعایت جهات شرعی و شوونات اسلامی و عرفی و اخذ مجوّز از مقامات ذی صلاح صورت گیرد کار خوبی است و ممکن است جلوی بسیاری از مشکلات ازدواج ها را بگیرد.
426. مسجد مقدّس جمکران : داستان مسجد مقدّس جمکران در بیداری اتّفاق افتاده و روایت آن در کتاب های معتبر نقل شده است. علمای بزرگ اهمیّت خاصّی برای این مسجد قائل بوده و هستند.(1)
427. استفاده از مسجد برای بسیج و کارهای فرهنگی دینی : این کار مانعی ندارد،مشروط براینکه مزاحمتی برای نمازگزاران ایجادنشود.
428. استفاده از امکانات مسجد و حسینیّه برای عروسی و مانند آن : این کار جایز نیست، مگر اینکه واقف به هنگام وقف چنین شرطی کرده باشد، یا عرف محل به هنگام وقف بر چنین استفاده هایی بوده باشد که در این صورت جایز است؛ مشروط بر اینکه مستلزم کار حرام نباشد.
429. اجاره دادن وسایل مسجد : این کار جایز نیست مگر اینکه هنگام وقف آن اشیا چنین چیزی شرط شده، یا این کار در محل
ص:123
متعارف بوده باشد که وسائل مسجد وقف عام است و واقف بر اساس عرف محل وقف کرده باشد.
430. نوسازی و بازسازی مساجد : نوسازی و بازسازی مساجد تنها در صورتی جایز است که این کار به نفع نمازگزاران بوده باشد.
431. تخریب بنای مسجد : اگر این کار برای تعمیر و توسعه وفراهم کردن امکانات بیشتر برای نمازگزاران باشد اشکالی ندارد.
432. عقب نشینی مسجد : ملحق کردن چیزی از مسجد به کوچه وخیابان جایز نیست و چنانچه بر خلاف این حکم شرعی ملحق کنند باید قیمت زمین الحاقی به نرخ روز گرفته و صرف توسعه ونیازهای مسجد شود.
433. ورزش در مسجد و حسینیّه : ورزش برای همگان، به ویژه جوانان و نوجوانان لازم است، ولی مناسب مساجد وحسینیّه ها نیست. باید مکان مناسب دیگری برای آن در نظر گرفته شود.
434. اشیاء غیر قابل استفاده مساجد : اگر به هیچ وجه در آن مسجد قابل استفاده نیست می توانند آن را بفروشند و اشیاءِ مشابه قابل استفاده خریداری کنند و اگر اشیاءِ مشابه لازم ندارد در سایر احتیاجات آن مسجد صرف شود.
435. پخش اذان و سایر برنامه ها از مسجد : پخش اذان به هنگام وقت نماز صبح، ظهر و مغرب از بلندگوی مساجد به صورت معتدل مانعی ندارد، امّا برای دیگر برنامه ها بلندگوها را برای داخل مسجد تنظیم کنند.
ص:124
436. حقیقت مضاربه : برای پی بردن به حقیقت مضاربه توجّه به سه نکته لازم است: 1. مضاربه در اصل مربوط به سرمایه گذاری یک نفر و تجارت نفر دیگر با آن سرمایه و سپس تقسیم سود حاصل طبق توافق قبلی است و چون غالباً برای تجارت مسافرت می کردند، مضاربه (ضَرْبِ در أرض به معنی سفر) نام گرفت. عدّه ای از فقها معتقد بودند مضاربه حتماً از طریق تجارت وباید با درهم و دینار باشد، ولی ما معتقدیم هیچ کدام از این امور شرط نیست و مضاربه به معنی سرمایه گذاری از یک سو و عمل از سوی دیگر است، چه تجارت باشد یا صنعت یا زراعت یا دامداری. با اسکناس باشد یا درهم و دینار و امثال آن.
2. سود حاصل از مضاربه دو نوع می تواند باشد: الف) درصدی را برای هر طرف معیّن کنند. ب) مبلغ مشخّصی برای صاحب سرمایه در نظر گرفته شود، به شرط اینکه سود حاصل از آن معامله چیزی بیشتر از مبلغ تعیین شده باشد، تا طرف دیگر هم سود ببرد. نکته: سرمایه گذار می تواند مبلغی را علی الحساب در ماه بگیرد ودر انتهای مضاربه یا زمان خاصّ دیگری به طور دقیق محاسبه کنند.
3. زیان در مضاربه (کم شدن اصل سرمایه) به شرط عدم تعدّی و تفریط عامل، مربوط به سرمایه گذار است؛ هر چند عامل نیز چون سودی از کارش به دست نیاورده زیان کرده است. در فرض سهل انگاری باید عامل زیان را جبران کند؛ بنابراین اگر سرمایه گذار زیان
ص:125
را نپذیرد مضاربه باطل است مگر اینکه در عقد خارج لازمی مانند بیع شرط کنند چنانچه سرمایه در مضاربه لطمه خورد، عامل آن را جبران می کند. مهم انجام دادن عقد خارج لازم به صورت واقعی وجدّی است. مثلاً جنسی را بخرد و در ضمن این خرید و فروش شرط کند که عامل زیان احتمالی از مضاربه را جبران می کند. بانک ها در عقد مضاربه برای تضمین سرمایه باید این گونه عمل کنند. یا طبق شرایط مضاربه ضرر سرمایه گذار است؛ ولی چون در موارد مختلف سرمایه گذاری می کنند می گویند امکان ضرر همزمان در تمام آنها وجود ندارد وسرمایه به خطر نمی افتد.
437. سود مضاربه : هرگاه مجموع سود حاصل بیش از سودی باشد که به صاحب سرمایه می پردازد، اشکالی ندارد، در غیر این صورت باید درصدی از سود را قرار دهند.
438. مضاربه با سودهای کلان : هرگاه طبق معاملات مشروع مانند مضاربه باشد مانعی ندارد، ولی چون چنین سودی در هیچ یک از معاملات رایج نیست، فعالیّت این گونه موسّسات به احتمال قوی کلاه برداری است و باید از آنها اجتناب کرد.
439. نمونه ای از قرارداد مضاربه : عامل:------- سرمایه گذار : ------ مبلغ سرمایه: ----------- است. عامل از سوی سرمایه گذار وکیل است تا مبلغ مورد توافق را در کار تجارت به کار گرفته و --- درصد سود حاصل را برای خود(عامل) برداشته و--- درصد باقیمانده را به سرمایه گذار بپردازد. در ضمن ماهیانه
ص:126
مبلغ ------ تومان به صورت علی الحساب از سوی عامل به سرمایه گذار پرداخت می شود و در پایان مدّت مورد توافق عامل سود قطعی را محاسبه کرده و با توجّه به سود مشخّص شده وپرداختی علی الحساب تصفیه حساب می کنند و یا در صورت مشقت در محاسبه و با توافق طرفین مصالحه می کنند. ضمنآ طی شرطی که ضمن عقد خارج لازم (معامله جداگانه) بین عامل وسرمایه گذار انجام شد عامل ضرر تجارت نسبت به سرمایه سرمایه گذار را به عهده می گیرد.
440.اوراق مشارکت :اگربه شکل مضاربه باشد و سودِ شرکت بیش از سودی باشد که به صاحب اوراق پرداخت می شود، مانعی ندارد.
441. فارکس : چون فارکس شرایط شرعیّه معاملات را ندارد جایزنیست.
442. گلدکوئست : فعّالیّت مرموز اقتصادی شرکت گلدکوئست وسایر شرکت های مشابه داخلی و خارجی مشروع نیست، وشبیه نوعی قِمار و لاتار است و شایسته نیست که آلوده آن شوید وکسانی که آلوده شده و سودی برده اند پول اوّلیه خود را از آن برمی دارند و بقیّه را به صاحبان اصلی آن می رسانند و اگر به آنها دسترسی ندارند به سایر مالباختگانی که در این طرح شرکت کرده و متضرّر شده اند می دهند. و اگر به آنها هم دسترسی ندارند به نیّت صاحبان اصلی به فقرا صدقه می دهند.(1)
ص:127
443. خرید و فروش چک : هرگاه چک مربوط به معامله ای باشد وسند بدهکاری محسوب شود (و چک دوستانه نباشد) خریدوفروش آن به کمتر یا بیشتر از مبلغ مندرج در آن مانعی ندارد.
444. خرید و فروش سهام : هرگاه سهام مربوط به کارخانه ها یا مراکز اقتصادی دیگر باشد که وجود خارجی دارد و مقدار سهم وقیمت آن کاملا روشن باشد مانعی ندارد.
445. مجسمه : ساخت، خرید، فروش و نگهداری مجسّمه بنابراحتیاط واجب حرام است، مگر در مواردی که جنبه اسباب بازی داشته باشد.
446. خرید و فروش و نصب آنتن ماهواره : آوردن این گونه وسایل به منازل که غالباً موجب فساد است جایز نیست و خرید و فروش ونصب آن حرام است.
447. ساخت و خرید و فروش طلای مردانه : ساختن و خرید وفروش طلای مخصوص مردان حرام است و اگر کسی حکم آن را نمی دانسته و خریده باید به طلاسازانی که آن را ذوب می کنند بفروشد.
448. فروش لباس و انجام آرایش : فروش لباس ها و انجام دادن آرایشهایی که جنبه مشترک دارد یعنی هم می تواند در منزل برای همسر و هم بیرون منزل برای غیر همسر انجام دهد جایز است ومسوولیّت به گردن کسانی است که از آن سوءِ استفاده می کنند.
ص:128
449. کالاهای اسرائیلی : اگر یقین دارید که سود آن شرکت ها متعلّق به صهیونیست ها و اسرائیل است خرید و فروش آن جایز نیست، ولی استفاده از آنچه قبلا بدون آگاهی تهیّه کرده اید مانعی ندارد.
450. معامله پول با پول : خرید و فروش ارزهای مختلف وهمچنین معامله نقدی اسکناس های کوچک و بزرگ یا نو و کهنه با تفاوت مختصر به خاطر استفاده از نو بودن اسکناس یا حجم کم پول بزرگ در مسافرت و مانند آن اشکالی ندارد.
451. معاملات آتی : در معاملات آتی مبلغی را می پردازند تا اولویّت داشته باشند در سال آینده مثلاً فلان جنس را بخرند، ولی در حال حاضر هیچ معامله ای نمی کنند و ممکن است در آینده هم نکنند. به عبارت دیگر، حقّ اولویّت خرید را می خرند که این مورد جزءِ حقوق قابل معامله در اسلام نیست؛ بنابراین، معاملات آتی باطل است و معامله فقط در زمانی که اقدام به خرید کنند محقّق می شود.
452. مزایده های اینترنتی : غالب اینگونه مزایده ها مانند بخت آزمایی است که برخی بدون حساب و کتاب به درآمد هنگفتی می رسند بی آنکه کاری کردن باشند و عدّه ای نیز محروم می شوند، بنابراین شرکت در آنها اشکال دارد.
453. معامله کالای قاچاق : هرگاه دولت از خرید و فروش این اجناس در بازار داخلی ممانعت نمی کند، مانعی ندارد.
ص:129
454. اجاره بدون تعیین مدّت : این مسأله در مثل مسافرخانه ها وهتل ها که معلوم نیست مسافر چند شب در آنجا اقامت خواهد کرد اتّفاق می افتد و دو صورت دارد: نخست اینکه قدر متیقّنی دارد، مثل اینکه در اجاره کردن خانه ممکن است قدر متیقّن یک سال باشد که در چنین مواردی تا میزان قدر متیقّن، اجاره صحیح است و بعد از آن باطل می شود. امّا اگر قدر متیقّنی وجود نداشته باشد (مثل آنچه در مورد مسافرخانه ها یا هتل ها روی می دهد) اجاره از اوّل باطل است ورجوع به اجرة المثل می شود.
455. اجاره طلا : هرگاه عین آن طلا را باز نگرداند اجاره مفهوم ندارد؛ بنابراین، راه صحیح این است که شخص خواهان اجاره، یک کیلو طلا از طلافروش به قیمت مثلاً یک میلیون و دویست هزار تومان در ذمّه خود خریداری کند و طلا را تحویل بگیرد وبدهی در ذمّه اوست، سپس یک کیلو طلا به صورت تحویل یک سال (سلف) به طلا فروش در مقابل یک میلیون تومان از آنچه در ذمّه اوست را بفروشد که در رأس سال یک کیلو طلا به او بدهد ودویست هزار تومان باقیمانده در ذمّه را نیز بپردازد.
456. رهن و اجاره : هرگاه رهن و اجاره به صورت زیر باشد صحیح است: مالک ملک خود را به مبلغ کمی اجاره دهد و در ضمن عقد اجاره شرط کند که مستأجر فلان مبلغ به او وام دهد وملک مورد اجاره در مقابل آن وام، رهن باشد.
ص:130
457. فروش نسیه یا اقساط با قیمت بیشتر : چون معمولاً قیمت در معامله نسیه یا اقساط گران تر است این کار اشکالی ندارد وربا محسوب نمی شود، ولی لازم است از اوّل نوع معامله مشخّص باشد.
458. نرخ سود کالا و خدمات : هرگاه حکومت اسلامی نرخ خاصّی را تعیین کرده باشد باید به همان شکل عمل شود، در غیر این صورت بستگی به توافق و تراضی طرفین معامله دارد. ولی سزاوار است مسلمانان انصاف را در هر حال رعایت کنند و به سود عادلانه قانع باشند.
459. محاسبه تورّم در دیون : چنانچه طلبکار می توانسته طلب خود رابگیردو برای دریافت طلب اقدام نکرده باید به همان قیمت قدیم طلب او پرداخت شود. ولی اگر بدهکار نمی پرداخته یا مانعی برای دریافت بوده باید با توجّه به نرخ رشد تورّم که هر سال از سوی بانک مرکزی اعلام می شود طلب او را بپردازد، زیرا ادای دَین وبرائت ذمّه امری است عرفی و عرف باید بگوید با پرداخت این مبلغ، بدهی پرداخت شده است. آیا مثلاً با پرداخت چند صد تومان که دستمزد یک هفته کارگری در سی سال قبل بوده عرف می گوید مزد کارگر پرداخت شده است؟ یا با پرداختن پنجاه تک تومانی مهر زنی که پنجاه سال قبل مهرش این مقدار بوده، اداءِ دَین شده است؟
460. بالابردن قیمت و اضافه کردن مهلت : این کار جایز نیست ومبلغ اضافه حرام است، ولی چنانچه جنس موجود باشد
ص:131
وخریدار نتواند در رأس مدّت قیمت را بپردازد فروشنده می تواند معامله را فسخ کرده و معامله جدیدی با قیمت بیشتر و مهلت زیادتر، البتّه با جلب رضایت مشتری منعقد سازد.
461. بدهی و تورّم : چنانچه بدهکار در موعد مقرّر بدهی خود را نپردازد و مدت قابل توجهی از سررسید آن بگذرد به گونه ای که در این مدّت تورم شدید بوده لازم است بدهی خود را با توجّه به نرخ متوسّط تورّم اجناس مختلف محاسبه و پرداخت کند. و می توان نرخ تورّم سال های مختلف را از بانک مرکزی گرفت.
462. برداشت از کارت های اعتباری با کسر کارمزد : هرگاه این کار مخالف مقرّرات مرکزی که کارت را در اختیار شما قرار داده نباشد و مبلغی که کسر می شود به مقدار کارمزد باشد (نه سودی که جنبه ربا دارد) اشکال ندارد.
463. بر هم زدن تقسیم مورد توافق : تقسیمی که با توافق همه افراد ذی نفع صورت گرفته را نمی توان بر هم زد، مگر با جلب رضایت همه آنان.
464. معنای احتکار : انبار کردن کالاهای ضروری و مورد نیاز مردم به قصد آنکه بتواند با قیمت بالاتر به فروش برساند؛ مشروط بر اینکه آن کالا به اندازه کافی در بازار وجود نداشته باشد.
465. انبار کردن کالای غیر ضروری : هرگاه در بازار به حدّ وفور پیدا شوداشکالی ندارد،ولی درغیراین صورت احتیاط درترک آن است.
ص:132
466. وکالت در خرید : اگر به عنوان وکیل باشد به هر قیمت که جنس را بخرد باید به همان قیمت بدهد و می تواند حقّالوکاله خود را دریافت کند. ولی اگر به صورت بیع باشد، به این عنوان که این جنس را هزار تومان به تو می فروشم، به هر مبلغی خریده می تواند هزار تومان بفروشد.
467. بازدید از سایت ها و گرفتن اجرت : چنانچه سایت های فاسد نباشد و متعلّق به کشورهای محارب نظیر اسرائیل وآمریکا نباشد ومفسده ای در پی نداشته باشد، و از بازدیدکنندگان پولی نگیرند وفقط به آنها جایزه یا حقّالزحمه بدهند، اشکالی ندارد.
468. حقّالزحمه ای که به واسطه خرید شرکت ها و ادارات می دهند : چنانچه خرید از آنجا به نفع شرکت یا اداره باشد و فروشنده از محلّ سود خود چیزی بپردازد و چیزی به قیمت اجناس در فاکتورها اضافه نکند اشکالی ندارد.
469. بیمه عمر : بیمه عمر به این معنا که قراردادی میان بیمه گذار وبیمه پذیر برقرار شود که هر ماه مثلاً فلان مبلغ بپردازد و در مقابل آن هر زمان بیمه گذار از دنیا رفت فلان مبلغ به صورت یکجا یا تدریجی به خانواده یا افراد خاصّی که مورد نظرند پرداخت شود ویا بعد از اتمام مدّت و قبل از فوت، کلّ مبلغ را به علاوه سود مضاربه به او بازگردانند مانعی ندارد.
470. تعریف سرقفلی : سرقفلی یعنی مستأجر غیر از اجاره مبلغی
ص:133
رابه مالک بپردازد تا مالک هر زمان (پس از پایان قرارداد فعلی اجاره) قصد اجاره ملک را داشت به صاحب سرقفلی به نرخ روز اجاره دهد و اگر بخواهد به دیگری اجاره دهد می تواند با رضایت مستأجر اوّل، سرقفلی ملک را به قیمت روز به مستأجر پس دهد سپس آن را به دیگری اجاره دهد. باید توجّه داشت ارزش سرقفلی مانند ارزش خود ملک یا اجاره آن، روز به روز ترقّی می کند.
471. حقّ کسب و پیشه : حقّ کسب و پیشه ریشه شرعی ندارد، ولی شایسته است در مورد آن بین مستأجر و مالک مصالحه شود.
472. موسیقی : همه صداها و آهنگ هایی که مناسب مجالس لهو وفساد است حرام و غیر آن حلال است و تشخیص آن با مراجعه به اهل عرف، یعنی افراد فهمیده متدیّن خواهد بود.
473. آثار زیانبار موسیقی : تشویق به مفاسد اخلاقی، غافل شدن از یاد خدا، تخدیر اعصاب و فرو بردن جامعه در غفلت و بی خبری، از جمله آثار زیانبار موسیقی حرام است.(1)
474. خرید و فروش و نگهداری و تعلیم و تعلّم آلات موسیقی : این کار در مورد آن دسته از آلات موسیقی که غالبآ با آن آهنگ های
ص:134
مناسب مجالس لهو و فساد نواخته می شود جایز نیست و در غیر آن اشکالی ندارد.
475. گوش دادن به آواز زن : گوش دادن به آواز زن برای مردان حرام است؛ ولی هرگاه آهنگ آن مناسب مجالس لهو وفساد نباشد و منع قانونی نیز نداشته باشد برای زنان اشکال ندارد.
476. سرود دسته جمعی خواهران : این کار در مکان های مخصوص به بانوان اشکالی ندارد، مشروط بر اینکه صدا و آهنگ آن مناسب مجالس لهو و فساد نباشد؛ امّا در جایی که مردان حضور دارند مطلقآ جایز نیست.
477. سرود دسته جمعی مختلط : هرگاه صدای بانوان در صدای مردان محو شود و صدا و آهنگ سرود، مناسب مجالس لهو و فساد نباشد اشکالی ندارد، در غیر این صورت جایز نیست.
478. منظور از لهو و لعب : منظور مجالسی است که برای عیّاشی وهوسرانی و بی بند و باری تشکیل شده است. به تعبیری دیگر، به مجالسی گفته می شود که نزد عرف متدیّن، مجلس گناه محسوب شود و موسیقی های مناسب چنین مجالسی حرام است؛ هر چند درمجلس عادی نواخته شود، یا به صورت فردی باشد.
479. کف زدن : مانعی ندارد، امّا در مساجد و حسینیّه ها ترک شود.
480. رقصیدن : فقط رقص زن برای شوهرش جایز است و بقیّه اشکال دارد. البتّه منظور رقص لهوی است، نه هرگونه حرکات منظّم و موزون.
ص:135
481. شاباش : اگر شاباش را در برابر رقص بدهند، اشکال دارد ودر صورتی که مفسده ندارد به صاحبان اصلی برگردانید و الا به فقراصدقه دهیدواگرخودتان نیازمندباشیدمی توانیداستفاده نمایید.
482. شرکت در مجالس آلوده به گناه : شرکت در مجلس گناه حرام است، ولی چنانچه ضرورت داشته باشد می توانید به مقدار ضرورت شرکت کنید، یا در قسمت هایی بنشینید که گناهی صورت نمی گیرد و مجلس گناه صدق نمی کند.
483. مجالس شادی مشروع : چنانچه از رقص و موسیقی حرام وکارهای نامشروع دیگر پرهیز شود و اشعار مناسب خوانده شود، یا نمایش های شاد مشروعی داده شود مانعی ندارد و بسیاری از متدیّنین در جلسات جشن ازدواج و دیگر مجالس شادی از این روش استفاده می کنند.
484. صیغه نذر : نذر در صورتی صحیح است که برای آن صیغه خوانده شود، خواه به عربی باشد یا زبان های دیگر؛ بنابراین، اگر بگوید چنانچه فلان حاجت من روا شود برای خدا بر من است که فلان مقدار پول به فقیر بدهم، نذر او صحیح است، بلکه اگر بگوید نذر می کنم اگر فلان حاجتم رواشود فلان کار خیر را انجام دهم، کافی است.
ص:136
485. نذر با کتابت : چنانچه صیغه شرعی نذر را بر زبان جاری نکرده، بلکه فقط با نوشتن نذر کرده باشد بنابراحتیاط واجب چنین نذری صحیح نیست و عمل به آن واجب نیست.
486. نذر برای ائمّه علیهم السلام : اگر چیزی برای حرم یکی از امامان یا امامزادگان نذر کند باید آن را به مصارف حرم برساند، از قبیل تعمیرات و فرش و روشنایی و خدّامی که خدمت می کنند ومانند آن، ولی اگر چیزی برای خود امام علیه السلام یا امامزاده نذر کرده بی آنکه نام حرم را ببرد، می تواند علاوه بر اموری که ذکر شد صرف مجالس عزاداری و سوگواری یا نشر آثار آن بزرگواران، یا کمک به زوّار آنها یا هر کار دیگری که نسبتی با آنها دارد بکند.
487. نذر روزه : هرگاه نذر کند روز معیّنی را روزه بگیرد، احتیاط واجب آن است که آن روز سفر نکند تا بتواند روزه خود را به جا آورد و چنانچه در آن روز مسافرت کند قضای آن روز بر او واجب است و احتیاط واجب آن است که کفّاره نیز بدهد.
488. نذر روزه در سفر : اگر نذر روزه کند ولی روز آن را معیّن نکند نمی تواند آن را در سفر به جا آورد، حتّی اگر نذر کند در سفرروزه بگیرد یا فلان روز را روزه بگیرد خواه در سفر باشد یا در وطن، این نذر هم صحیح نیست.
489. نذر روزه کسی که قضا یا کفّاره دارد : کسی که روزه قضا یا کفّاره دارد نمی تواند نذر روزه کند، مگر اینکه در مورد کفّاره کفّاره نقدی را انتخاب کرده باشد.
ص:137
490. نذر زن : نذر زن اگر مزاحم حقوق شوهر باشد بی اجازه اوباطل است و اگر مزاحم نباشد احتیاط مستحبّ است که با اجازه او باشد.
491. نذر فرزند : نذر فرزند احتیاج به اجازه پدر ندارد، مگر اینکه کار او مایه آزار پدر باشد که در این صورت نذر او صحیح نیست.
492. نذر شمع : چون در گذشته روشنایی اماکن وامامزادگان با شمع بوده و اکنون این مطلب از بین رفته، نذر شمع رجحانی ندارد.
493. آجیل مشکل گشا : نذرهایی که در مورد پخش آجیل مشکل گشاصورت می گیرداعتباری نداردوعمل به آن واجب نیست.
494. نذر سفره : اگر مثلا نذر کند که سفره حضرت ابوالفضل علیه السلام بیندازد و منظورش این باشد که در این سفره، موادّ غذایی خاصّی باشد و یا اعمال خاصّی انجام دهد؛ چنین نذری اعتبار شرعی ندارد و عمل به آن واجب نیست.
495. نذرهای سنگین : نذرهای مقطعی و محدود مانعی ندارد، ولی نذرهای سنگین و طولانی مکروه است چرا که مشکلات مهمّی در زندگی ایجاد می کند و اگر چندان سنگین باشد که رجحان شرعی نداشته باشد باطل است؛ مثلاً نذر کرده تمام عمرش را روزه بگیرد یا نذر کرده ده میلیون صلوات بفرستد، در چنین مواردی نذر منعقد نمی شود.
496. نذر برای دیگران : هیچ کسی نمی تواند با نذرکردن، کاری را بر دیگران واجب کند و چنین نذرهایی باطل است.
ص:138
497. از بین رفتن مورد نذر : هرگاه در نگهداری آن کوتاهی نکرده اید چیزی به عهده شما نیست.
498. عدم توانایی عمل به نذر : اگر کسی قادر به ادای نذر نباشد در این صورت باید تا جایی که توانایی دارد به آن عمل کند یا کاری که نزدیک و شبیه آن باشد را انجام دهد و اگر اصلا قادر به انجام دادن آن نیست از او ساقط می شود.
499. رجحان مورد نذر : «نذر» آن است که کار خیری را برای خدا برعهده خودقراردهد، همچنین ترک کاری که نکردن آن بهتراست. و در مورد کار مباحی که انجام دادن و ترک کردن آن از هر جهت مساوی است نذر صحیح نیست، ولی اگر انجام دادن یا ترک کردن آن از جهتی بهتر باشد و به همان منظور نذر کند صحیح است.
500. میزان تأخیر در ادای نذر : به مقداری که نگویند مسامحه در انجام دادن نذر می کند می تواند تأخیر بیندازد.
501. تغییر نذر : اگر صیغه نذر را خوانده باشد، هرچند به غیر زبان عربی، تغییر دادن آن جایز نیست و اگر نخوانده است مانعی ندارد.
502. تبدیل نذر نوشیدنی خنک به گرم : هرگاه نذر کرده مثلا شربت خنک بدهد و در زمان عمل به نذر هوا سرد شده است می تواند چیزی که مناسب با فصل است بدهد؛ مانند شیر گرم یا چای.
503. فراموشی نذر : در صورتی که نوع نذر را فراموش کرده باشد و یا شک بین چند مورد دارد و نمی تواند احتیاط کند و به تمام موارد عمل نماید، بین مواردی که احتمال می دهد قرعه می زند
ص:139
وطبق آن عمل می نماید. در صورت شک یا فراموشی مقدار آن، آن مقدار که یقینی است بجا می آورد.
504. اضافه نذورات : نذورات اضافه را طبق نزدیک ترین روش به آنچه نذر کرده اند صرف کنند.
505. کفّاره نذر : اگر کسی از روی اختیار به نذر خود عمل نکند گناه کرده و باید کفّاره بدهد و کفّاره نذر عبارت است از اطعام شصت فقیر، یا دو ماه پی در پی روزه گرفتن (که سی ویک روز آن را پشت سر هم به جا می آورد). امّا اگر شخصی نداند که اگر به نذر عمل نکند کفّاره دارد، در این صورت کفّاره از او ساقط می شود.
506. در چند صورت نذر منعقد نمی شود : در چند صورت نذری که برای آن صیغه خوانده شده، منعقد نمی شود: 1. مورد نذر از بین برود؛ مثل اینکه نذر کند در صورت برآورده شدن حاجتش به ازدواج فرد خاصّی کمک کند و زمانی که حاجتش برآورده شد، آن فرد ازدواج کرده باشد؛ در اینجا نذر منعقد نشده و لازم نیست به ازدواج فرد دیگری کمک کند. 2. در زمان عمل به نذر، مورد آن غیر مقدور باشد؛ مثل اینکه نذر کرده روزه بگیرد ولی هنگام ادای نذر بیمار شود و بعدآ هم توانایی برای انجام دادن آن پیدا کند، چنین نذری باطل است. 3. در زمان عمل به آن، نذر نامشروع شود ورجحانش را از دست بدهد؛ مانند نذری که حین العمل، موجب آزار پدر و مادر باشد. 4. انجام دادن نذر در اصل مطلوب باشد، ولی هنگام عمل مطلوب نباشد؛ مانند نذر شربت خنک در عاشورا
ص:140
که هرگاه عاشورا در زمستان واقع شود، شربت خنک مطلوب نیست. در این مورد، نذر نسبت به زمستان منعقد نیست ولی احتیاط، تبدیل نذر به چیزی است که مناسب با فصل است؛ مانند شیر گرم یا چای.
507. راه حلّ سستی و کاهلی در نماز : برای رسیدن به این هدف، رعایت امور زیر لازم است : 1. معرفت خداوند بزرگ که مانع توجّه به مسائل کم اهمیّت دنیوی می شود. 2. شناخت فلسفه و معنای نماز 3. آگاهی از عواقب ترک نماز و سستی در آن 4. انتخاب دوست مناسب و اهل نماز. 5. شرکت در نماز جماعت. 6. مداومت بر نماز اوّل وقت. 7. دوری از گناه. 8. انجام دادن مستحبّات. 9. تمرین و استمرار با برنامه ریزی مناسب.
508. حضور قلب در نماز : برای تحصیل حضور قلب رعایت امور زیر لازم است: 1. توجّه به معرفت خداوند بزرگ که مانع توجّه به مسائل کم اهمیّت دنیوی می شود. 2. تمرکز حواس و عدم توجّه به مسائل و کارهای پراکنده. 3. انتخاب محلّ مناسب. 4. دوری از گناه. 5. شناخت فلسفه و معنی نماز. 6. انجام دادن مستحبّات. 7.تمرین و استمرار.(1)
ص:141
509. نماز به زبان عربی : خواندن نماز به زبان واحد، رمز وحدت مسلمین است و یادگیری ترجمه آن، کار ساده ای است. اگر ساعتی وقت صرف آن کنید برای یک عمر کافی است.
510. نماز کسی که شراب خورده : شرب خمر حرام و از گناهان کبیره است و چنانچه در حال مستی باشد نمازش باطل است؛ ولی اگر مست نباشد باید دست و دهان خود را آب بکشد، وضو بگیرد و نماز بخواند؛ هر چند ثواب نماز او کمتر است.
511. خواندن نماز هنگام اذان : هنگام شروع اذان می توان نماز را شروع کرد امّا در مورد نماز صبح، احتیاط آن است که پنج دقیقه بعد از تمام شدن اذان، نماز را بخواند.
512. تکلیف فرد خواب، مجنون و بیهوش : معمولاً خواب اختیاری است ولی جنون اختیاری نیست امّا اغما نه جنون محسوب می شود و نه خواب. روایات متعدّدی داریم که اگر اغما در نیمی از روز باشد و قبل از آن نیّت کرده باشد احتیاط آن است که قضا کند امّا اگر در تمام روز باشد روزه از او ساقط می شود و اگر در تمام وقت نماز بی هوش باشد نمازش قضا ندارد.
513. انحراف از قبله در نمازهای گذشته : انحراف سهوی در صورتی که کمتر از 90 درجه بوده، نمازهای گذشته صحیح است وگرنه باید به تدریج قضا کنید. در مورد انحراف عمدی تنها تا پنج الی شش درجه مانعی ندارد و بیش از آن جایز نیست.
514. نماز و روزه در قطبین : در مورد روزه در مناطقی که روز یا
ص:142
شب آنها خارج از متعارف است (مثلاً بیش از هجده ساعت)، باید روزه خود را مطابق مناطق معتدل در آن زمان به جا بیاورد؛ مثلاً همان زمان را در تهران یا قاهره در نظر بگیرد که طول شب و روز چقدر است، زیرا آن مناطق طلوع و غروب و نصف النهار دارند، سپس با افق خود آن را تطبیق کند. به تعبیری دیگر، اگر در آن فصل از سال در منطقه معتدله مورد نظر، طول روز چهارده ساعت است، آنها هم چهارده ساعت روزه می گیرند به این معنا که از طلوع فجر آنجا شروع می کند و چهارده ساعت روزه می گیرد و در زمستان که روزهای منطقه معتدله مورد نظر مثلا دوازده ساعت است، باید از طلوع فجر آنجا شروع کند و دوازده ساعت روزه بگیرد (مطابق مثال بالا) و امّا در مورد نماز در جاهایی که روز زیاد کوتاه نیست، مطابق طلوع و غروب وظهر آن محل به جا آورد و اگر طول روز زیاد کوتاه باشد، مطابق آنچه در روزه نوشتیم عمل کند.
515. نماز فرادا به هنگام نماز جماعت : هرگاه هتک نماز جماعت یا توهین به امام جماعت محسوب شود، جایز نیست در غیر این صورت اشکالی ندارد.
516. قنوت فارسی : خواندن ذکر قنوت و اذکار دیگر نماز به غیر عربی اشکال دارد.
517. شهادت ثالثه در نماز : چون ائمّه معصومین علیهم السلام اجازه اضافه کردن شهادت ثالثه را نداده و خود نیز این کار را نمی کرده اند، این کار صحیح نیست و وظیفه ما در چنین موارد پیروی از دستورهای آن بزرگواران است.
ص:143
518.سجده برمُهرجرم گرفته :نماز خواندن بر روی مهری که رنگ آن تغییر کرده اشکال ندارد، امّا اگر جرم دارد باید برطرف شود.
519. سجده بر مهر شکسته : سجده بر مهر شکسته اشکال ندارد، امّا نباید اندازه آن کمتر از یک بند انگشت باشد.
520. جهر و اخفات نماز ظهر در روز جمعه : اگر در حضر نماز بخوانند بلند خواندن مستحبّ است و اگر در سفر باشد در صورتی مستحبّ است که با جماعت بخواند نه فرادی.
521. بستن چشمان در نماز : بستن چشمان در نماز مکروه است، ولی اگر راه حضور قلب منحصر به آن شود، مستحب بودن آن بعید نیست.
522. اضافه کردن «و عجّل فرجهم» در نماز : اشکالی ندارد، ولی گاه ترک شود تا تصوّر نشود جزءِ نماز است.
523. امامت غیر روحانی : هرگاه دسترسی به روحانی واجد شرایط نباشد، امامت غیر روحانی واجد شرایط امامت جماعت اشکالی ندارد، ولی اگر دسترسی به روحانی واجد شرایط باشد، احتیاط آن است که او را مقدّم بدارند.
524. اقتدا به امام جماعت مخالف حکومت اسلامی: لازم است با زبان خوش توأم با ادب و احترام او را ارشاد کرد.
525. اقتدا به امام جماعت ناشناس : هرگاه عدّه ای از مومنین ظاهرالصّلاح به وی اقتدا کرده باشند، یا در مساجد مهمّ شهر که بدون تحقیق با کسی نماز نمی خوانند اقامه جماعت می کند، می توان به او اقتدا و فضیلت نماز جماعت را درک کرد.
ص:144
526. امام راتب : امام راتب حقّ خاصّی بر مسجد پیدا نمی کند و در غیاب او می توان از امام دیگری استفاده کرد، ولی سزاوار است احترام امام راتب رعایت شود.
527. تخلّفات امام جماعت : باید با زبان خوب این مطلب را به او تذکّر داد تا إن شاءالله این کار را ترک کند.
528. شرکت در نماز جماعت اهل تسنّن : هرگاه به منظور ایجاد وحدت صفوف مسلمین باشد اشکالی ندارد و نماز صحیح است.
529. جدا شدن از نماز جماعت : بنابر احتیاط واجب، بدون عذر نمی توان از جماعت جدا شد و نیّت فرادا کرد، خواه از اوّل تصمیم بر این کار داشته باشد یا در اثناءِ نماز.
530. شیوه نماز دور کعبه به اعتقاد شیعه : به همین شکل کنونی (نماز استداره) خوانده می شود.
531. دست دادن پس از نماز جماعت : هرگاه این کار به قصد مطلوبیّت مطلقی که دارد، نه یک عمل عبادی بعد از نماز، انجام شود و گاه نیز آن را ترک کنند، اشکالی ندارد.
532. چگونگی نماز قضا : نماز قضا را باید به همان صورت که قضا شده به جا آورد. اگر شکسته قضا شده، شکسته و اگر به صورت تمام قضا شده، تمام به جا آورند. اگر نماز ظهر و عصر بوده آهسته، واگر صبح و مغرب و عشا بوده مردان بلند بخوانند.
533. ترتیب در قضای نمازها : رعایت ترتیب در قضای نمازها لازم نیست مگر در نماز ظهر و عصر از یک روز و همچنین مغرب
ص:145
وعشای مربوط به یک روز؛ بنابراین، می توان ابتدا تمام نمازهای صبح را قضا کرد، سپس نمازهای ظهر، سپس نمازهای عصر و پس از آن نمازهای مغرب و سپس نمازهای عشا.
534. قضای نماز و روزه والدین : بر پسر بزرگ تر واجب است نمازها و روزه هایی را که والدین بر اثر عذر شرعی ترک کرده وموفّق بر قضای آن نشده اند به جا آورد و نسبت به غیر آن وظیفه ای ندارد؛ مگر اینکه وصیّت کرده باشند که مطابق آن باید عمل کرد؛ هر چند در صورت امکان شایسته است فرزندان نسبت به آنچه بر آنها واجب نیست نیز اقدام کنند.
535. قضای نمازها و روزه هایی که مقدار آن معلوم نیست : آن مقدار که یقین دارد قضا شده به جا می آورد و در مورد مقدار مشکوک وظیفه ای ندارد.
536. زمان به جا آوردن نماز قضا : خواندن نماز قضا محدود به زمان خاصّی نیست ودرهر ساعتی از شبانه روز می توان آن را به جا آورد. البتّه باید درخواندن آن کوتاهی نشود، ولی واجب نیست آن را فوراً به جا آورد، مگر آنکه یک یا دو نماز قبل از آن قضا شده باشد که احتیاط واجب این است که پیش از نماز همان روز آن را قضا کند.
537. موارد وجوب نماز آیات : نماز آیات در چهار صورت واجب می شود: 1 و 2. گرفتن خورشید و ماه هرچند مقدار کمی از آنها بگیرد، خواه کسی بترسد یا نه. 3. زلزله، خواه کسی بترسد یا نه. 4.صاعقه و بادهای سیاه و سرخ و هرگونه حوادث خوفناک
ص:146
آسمانی در صورتی که اغلب مردم بترسند، بلکه برای حوادث خوفناک زمینی اگر موجب وحشت بیشتر مردم شود احتیاط واجب آن است که نماز آیات بخوانند.
538. روش خواندن نماز آیات : نماز آیات را به چند روش می توان خواند که دو روش آن به شرح زیر است: 1. بعد از نیّت و گفتن تکبیر و خواندن حمد، آیه های یک سوره را پنج قسمت کند ویک قسمت از آن را بخواند و به رکوع رود، بعد سر بردارد وقسمت دوم از همان سوره را (بدون حمد) بخواند و به رکوع رود وهمین طور تا پیش از رکوع پنجم سوره را تمام کند و بعد به رکوع رود ورکعت دوم را به همین صورت به جا آورد و بعد از سر برداشتن دو سجده کند و رکعت دوم را نیز مانند رکعت اوّل به جا آورد و در آخر تشهّد بخواند و سلام گوید.
2. بعد از نیّت، تکبیر بگوید و یک حمد وسوره کامل بخواند وبه رکوع رود و سر از رکوع بردارد، دوباره یک حمد و یک سوره کامل بخواند، باز به رکوع رود، تا پنج بار این کار را انجام دهد، بعد از سربرداشتن از رکوع پنجم دو سجده کند وبرخیزد و رکعت دوم را مانند رکعت اوّل به جا آورد و تشهّد بخواند و سلام دهد.
539. زمان نماز آیات در وقت زلزله یا صاعقه: هنگامی که زلزله یا صاعقه و مانند آن اتّفاق می افتد باید بلافاصله نماز آیات خواند واگر نخواند معصیت کرده و احتیاط مستحب آن است که تا آخر عمر هر وقت توانست بخواند.
ص:147
540. وقت نماز آیات هنگام خورشید یا ماه گرفتگی : وقت نماز آیات از وقتی است که شروع به گرفتن کرده و تازمانی که کاملًا باز نشده ادامه دارد، ولی احتیاط مستحب آن که است قبل از شروع به باز شدن نماز را بخواند.
541. قضای نماز آیات : هرگاه زلزله یا صاعقه و مانند آن اتّفاق افتد باید بلافاصله نماز آیات بخواند و اگر نخواند معصیت کرده واحتیاط مستحب آن است که تا آخر عمر هر وقت توانست بخواند.
542. وظیفه حائض در مورد نماز آیات : اگر در حال عادت ماهیانه یا نفاس، آفتاب یا ماه بگیرد و تا پایان مدّتی که خورشید یا ماه بازمی شود از خون حیض و نفاس پاک نشود، نماز آیات بر او واجب نیست و قضا هم ندارد.
543. تکرار عامل نماز آیات : هرگاه اموری که نماز آیات برای آنها واجب است مکرّر اتّفاق بیفتد واجب است برای هرکدام از آنها یک نماز آیات بخواند؛ مثل اینکه چند بار زلزله شود، یا گرفتن خورشید با زلزله همراه گردد، امّا اگر در بین نماز آیات این امور واقع شود همان یک نماز آیات کافی است.
544. نماز شب : نماز شب که پس از نیمه شب به جا آورده می شود مجموعاً یازده رکعت است که هشت رکعت آن تحت عنوان نافله شب به صورت چهار نماز دو رکعتی و دو رکعت دیگر به نام نماز شفع و یک رکعت به عنوان نماز وتر انجام می شود و آداب زیر در قنوت نماز وتر مستحبّ است :
ص:148
طول دادن قنوت، دعا برای چهل مومن، هفتاد بار استغفار، سیصد بار العفو. واگر کسانی نتوانند مستحبّات قنوت مزبور را به جا آورند می توانند قنوت آن را مانند نمازهای معمولی بخوانند؛ حتّی اگر کسانی وقت نداشته باشند یازده رکعت به جا آورند می توانند به همان سه رکعت نماز شفع و وتر اکتفا کنند.
545. راه توفیق نماز شب و قضا نشدن نماز صبح: چنانچه شب ها از غذای سبک تر و نوشیدنی های کمتر استفاده شود، وزودتر بخوابید و از ساعت زنگدار و مانند آن استفاده کنید، این توفیق إن شاءالله نصیبتان خواهد شد.
546. تکرار برخی از الفاظ نماز : هرگاه به حدّ وسواس نرسد اشکالی ندارد.
547. نماز اوّل وقت در روز جمعه : احتیاط آن است که تا پایان وقت نمازجمعه،نمازظهروعصربه صورت جماعت یافرادی ترک شود.
548. رسیدن به رکعت دوم نماز جمعه : اگر در رکعت دوم به جماعت اقتدا کرد، رکعت دوم نماز را خودش می خواند وبنابراحتیاط، قنوت بعد از رکوع رکعت دوم را نمی خواند.
549. فلسفه جهر و اخفات نمازها : چون در صدر اسلام مساجد وسیله روشنایی نداشت، مسلمانان موظّف بودند نمازهایی را که در تاریکی خوانده می شد (نماز صبح و مغرب وعشاء) بلند بخوانند، تا دیگر مسلمانان متوجّه آنان شوند و به صف جماعت ملحق گردند، ولی در مورد نماز ظهر و عصر نیاز به این کار نبود.
ص:149
وپس از آنکه مساجد به وسایل روشنایی مجهّز شد، سنّت مزبور به حال خود باقی ماند.
550. فلسفه حجاب زنان در نماز : زن باید مناسب ترین لباس را در مقابل خداوند بپوشد و مناسب ترین لباس زن، حجاب کامل است. به علاوه این کار سبب می شود که در موارد دیگر حجاب را فراموش نکند.
551. شهادت رابعه : شهادت رابعه نه در اذان و اقامه جایز است ونه در نماز و موجب بطلان نماز می شود.
552. شطرنج : چون امروزه یک نوع ورزش شناخته شده و آلت قمار محسوب نمی شود، بازی آن بدون برد و باخت مالی اشکالی ندارد.
553. پاسور، بیلیارد و تخته نرد : هر گاه آلات مزبور از آلتِ قمار خارج نشده باشد و نزد توده مردم محل به عنوان وسیله ورزشی یا تفریحی شناخته نشود، بازی با آن بدون برد و باخت مالی نیز اشکال دارد.
554. بولینگ : بدون برد و باخت مالی اشکالی ندارد.
555. ورزش آیروبیک : هرگاه همراه با آهنگ لهوی نباشد وحرکاتی شبیه به رقص نداشته باشد مانعی ندارد.
556. قِمار و شرط بندی : قمار مطلقاً حرام است و شرط بندی نیز
ص:150
جایز نیست، حتّی برای اعضای خانواده، مگر در مسابقات اسب سواری و تیراندازی، آن هم در بین مسابقه دهندگان، نه تماشاچیان یا دیگر افراد.
557. جوایز مسابقات علمی، ورزشی و مانند آن : هرگاه قراردادی در بین نباشد و جوایز را جایزه دهندگان از سوی خودشان به صورت افتخاری بدهند مانعی ندارد.
558. پیش بینی نتایج فوتبال : اگر از شرکت کنندگان پولی بگیرند وبه قید قرعه از محلّ پول های دریافتی جوایزی به برندگان بپردازند، این کار حرام است.
559. دوچرخه سواری و موتورسواری و اسب سواری بانوان : این کارها در محیط های مخصوص به بانوان اشکالی ندارد، مشروط بر اینکه سبب ضرر و زیانی نشود.
560. حکم وطن : در یکی از این سه حالت، آن جا در حکم وطن اوست، نماز و روزه کامل است و نیازی به قصد ده روز ندارد : 1.قصد داشته باشد برای مدّت طولانی در آنجا سکونت نماید (مثلا یکسال یا بیشتر). 2. هفته ای حداقل سه روز در مدت زمان حداقل دو سال در آنجا باشد. 3. تصمیم به اقامت برای مدت دو سال یا بیشتر داشته باشد و حداقل چهار ماه در سال (هر چند به صورت پراکنده) در آن جا باشد.
ص:151
561. وطن پدری : وطن پدر، وطن فرزند محسوب نمی شود، همچنین وطن شوهر برای زن؛ مگر این که در یکی از این سه حالت، که آن جا در حکم وطن او می شود و نماز و روزه کامل است و نیازی به قصد ده روز ندارد: 1. قصد داشته باشد برای مدّت طولانی در آنجا سکونت نماید (مثلا یکسال یا بیشتر). 2. هفته ای حداقل سه روز در مدت زمان حداقل دو سال در آنجا باشد. 3.تصمیم به اقامت برای مدت سه سال یابیشتر داشته باشد وحداقل چهارماه در سال (هر چند به صورت پراکنده) در آن جا باشد.
562. اعراض عملی : هرگاه شخصی قصد بازگشت به وطن سابق را برای سکونت مستمر داشته باشد، ولی عملا مدّت طولانی گذشته (مثلاً پنج سال) و هنوز بازنگشته، اعراض عملی حاصل شده ونماز و روزه اش در آنجا شکسته است. مگر اینکه سالی سه چهار ماه، هرچند به صورت پراکنده در آنجا سکونت داشته باشد.
563. نماز و روزه در وطن سابق : هرگاه از آنجا اعراض کرده، یعنی قصد ندارد برای سکونت مستمر به آنجا بازگردد، نماز و روزه در آنجا شکسته است، مگر اینکه هر سال، سه چهار ماه در آنجا اقامت داشته باشد.
564. نماز زوجه در وطن سابق : هرگاه زن قصد تبعیت از شوهر را در محلّ سکونت داشته باشد و زوج قصد رفتن به وطن زوجه برای سکونت مستمر نداشته باشد، نماز زوجه در وطن سابقش شکسته است؛ مگر اینکه پس از ازدواج هر سال سه یا چهارماه در آنجا سکونت داشته باشد.
ص:152
565. کثیر السّفر : در یکی از این چهار حالت، کثیرالسفر می شود ونماز و روزه اش در بین راه و مقصد کامل است: 1. در مدت زمان یک ماه، هر روز (هر چند بدون جمعه ها) رفت وآمد کند. 2. در مدت زمان 45 روز، 5 روز در هفته رفت وآمد کند. 3. در مدت زمان دو ماه و بیشتر، حداقل سه روز در هفته (یا 12 روز در ماه) رفت وآمد کند. 4. در مدت حداقل دو ماه و کمتر از دو سال، حداقل سه روز در هفته در جایی بماند.
566. معیار کثیر السفر : لازم نیست سفرها به یک مقصد یا به یک منظور باشد بلکه معیار، سفرهای متعدّد است؛ لذا چنانچه یک روز برای کار، روز دیگر برای تحصیل و روز سوم برای صله رحم به یک محل یا محل های متفاوت سفر کند کثیرالسفر محسوب می شود و نماز وروزه اش کامل است.
567. نماز و روزه دانشجویان و امثال آن : هرگاه قصد دارند برای مدّت طولانی در محلّی سکونت داشته باشند (مثلا یک سال یا بیشتر)، یا هفته ای حدّاقل سه روز به مدّت دو سال یا بیشتر در آنجا باشند، آنجا در حکم وطنشان خواهد بود و نیاز به قصد ده روز ندارند. ولی اگر آنجا نمی مانند، امّا در هفته حدّاقل سه روز رفت وآمد دارند و این کار برای مدّتی (حدّاقل دو ماه) ادامه دارد، نماز وروزه آنها در آن محل و بین راه تمام است.
568. قصد ده روز در دو محل : قصد اقامت در دو محل نزدیک به هم به فاصله سه الی چهار کیلومتر مانعی ندارد، ولی بیش از این تا قبل از بیست و یک و نیم کیلومتر (حدّ مسافت شرعی) تنها می تواند روزی یکی
ص:153
دو ساعت برود و برگردد(این گونه اقامت را چه از ابتدا قصد کند یا نه، تفاوتی ندارد)، مگر اینکه بعد از گذشتن ده روز یا بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتی به جایی که کمتر از چهار فرسخ است برود وبه محلّ اقامت خود بازگردد که در این صورت باید نماز را تمام بخواند.
569. وقف از نظر شرع مقدّس : وقف کار پسندیده و جزء باقیات الصّالحات است و ائمّه اطهارعلیهم السلام به وقف توجّه داشتند، ولی سابقه بدی که در عصر ما برای برخی موقوفات پیدا شده و از صورت اصلی خارج و خرید و فروش گردیده، باعث سلب اطمینان بعضی از مردم شده است. امیدواریم با برنامه ریزی صحیح برای حفظ موقوفات و صرف درآمد آن طبق نیّت واقف، این بدبینی برطرف واطمینان کامل ایجاد شود.
570. وقف معاطاتی : منظور از وقف معاطاتی آن است که مثلاً زمین مواتی را حصار کشی و آن را برای دفن اموات آماده کند، این گونه وقف ها درست است و وقف معاطاتی محسوب می شوند.
571. تغییر اوقاف : بعد از تحقّق وقف، املاک وقفی را نمی توان تغییر داد مگر اینکه ضرورتی ایجاب کند؛ مثلاً ملک موقوفه در آن شرایط هیچ فایده ای برای مصارف وقف نداشته باشد که می توانند آن را بفروشند و در جای دیگر ملک مناسبی بخرند و آن را بلافاصله وقف کنند.
ص:154
572. تبدیل مکان های موقوفه غیر مورد نیاز : چنانچه در حال و آینده نیاز به استفاده از آن مکان مطابق نیّت واقف نباشد (مثل آب انبار در زمان ما) می توان برای سایر کارهای عامّ المنفعه از آن استفاده کرد. و در صورتی که امکان استفاده از آن مکان نباشد می توانند آن را بفروشند و مکان دیگری خریده و از آن برای کارهای عام المنفعه استفاده کرد.
573. تبدیل املاک موقوفه غیر قابل استفاده : در صورتی که در حال و آینده به هیچ وجه قابل استفاده نباشد می توان آن را فروخت وزمین مناسب قابل استفاده ای خرید و آن را وقف کرد و مطابق نیّت واقف از درآمد آن استفاده کرد.
574. تبدیل اجناس و اشیاءِ موقوفه : در صورتی که قابل استفاده نباشد، و یا ادامه استفاده از آن سبب شود که در آینده نزدیک قابل استفاده نباشد، و یا بر اثر یک دست نبودن منظره ناخوشایندی داشته باشد، تبدیل آن به اجناس مشابه مورد نیاز جایز است.
575. فروش قبرهای موقوفه : فروش قبر در قبرستان های موقوفه جایز نیست، امّا متولّی قبرستان می تواند مبلغ مختصری بابت هزینه های نگهداری و خدماتی که در قبرستان به زوّار قبور ارائه می کند از اولیای میّت بگیرد. و در صورتی که زمین آنجا وقف قبرستان نشده باشد، بلکه وقف بر امامزاده باشد، گرفتن وجه به نفع امامزاده مانعی ندارد و در هر حال انصاف را باید رعایت کرد.
ص:155
576. آموزش فلسفه : فراگرفتن فلسفه برای کسانی که پایه های اعتقادی خود را محکم کرده اند، نه تنها ضرری ندارد بلکه کمک به پیشرفت فکری آنهاست، ولی باید آن را نزد استاد متعهّد ومورد اطمینان فرا گرفت.
577. احیاءِ موات : در زمان حکومت اسلامی، احیاءِ موات باید با اجازه حکومت باشد و نمی توان خودسرانه عمل کرد؛ بنابراین زمین های مواتی که در زمان حکومت طاغوت احیا شده تعلّق به احیا کنندگان است، امّا زمین هایی که در عصر حکومت اسلامی مخفیانه وبدون اجازه احیا می کنند مالک نمی شوند، چون اراضی موات جزءِ انفال محسوب می شود که از اموال امام است و زمانی که نائب امام مسلّط باشد نمی توان بدون اجازه او اقدام کرد.
578. استفاده از سلاح هسته ای : در مورد جنگ های اسلامی که معمولاً جنبه دفاعی دارد سفارشی شده است که از آزار رساندن به غیر نظامیان به ویژه کودکان و زنان و حتّی حیوانات ودرختان پرهیز شود و در مورد نظامیان نیز از کارهایی که باعث متلاشی شدن اندام آنها می شود خودداری کنند. بنابراین، استفاده از بمب های اتمی که جنبه کشتار جمعی دارد و مخالف بسیاری از دستوراهای اسلامی است ممنوع و حرام است.
579. اعتبار تقویم های نجومی : معمولاً تهیّه کنندگان این تقویم ها اهل خبره هستند و در مورد موضوعات شرعیّه؛ مثلاً «قمر در عقرب» سخنشان قبول است.
ص:156
580. پس گرفتن هدیه : اگر هدیه گیرنده از اقوام و خویشاوندان هدیه دهنده باشد نمی تواند آن را پس بگیرد، مگر اینکه شرط خاصّی در مقابل دادن هدیه کرده و یا هدیه مشروط به ادامه ازدواج و امثال آن بوده باشد و آن شرط حاصل نشود. امّا اگر از خویشاوندان نباشد در صورتی می تواند پس بگیرد که عین آن هدیه موجود باشد ومصرف نشده باشد و شرط خاصّی در مقابل دادن هدیه نکرده باشد.
581. پیامک صلوات : فرستادن صلوات بسیار مطلوب وانجام دادن آن به امید رسیدن به حاجت، خوب است امّا عمل به محتوای این نوع پیامک (ارسال به دیگری) واجب نیست.
582. تعبیر خواب : برای خواب های خود تعبیر خوب کرده و آن را برای هر کس نقل نکنید. در ضمن توجّه داشته باشید که خواب شرعا حجّت نیست.
583. تکدّی گری : هرگاه نیاز نداشته باشد این کار حرام است وتصرّف در پول حاصل از آن جایز نیست و سفر برای این کار سفر حرام محسوب می شود و باید وجوه حاصله را به صاحبانش بدهد و اگر نمی شناسد به افراد نیازمند بپردازد.
584. جواب سلام پیامک : چنانچه قصد جدّی برای سلام کردن داشته باشد باید به آن سلام پاسخ داد.
585. حضور در کشورهای اسلامی و جنگ با دشمنانشان : این کار نیاز به برنامه ریزی دقیق وکارشناسانه،باتوجّه به وضعیّت جهانی ومنطقه
ص:157
دارد.هرگاه این شرایط فراهم شد،مسؤولین اعلان خواهندکرد. ولی می توان ازطریق مالی،سیاسی،دعا،توسّل ومانندآن به آنهاکمک کرد.
586. خودکشی : خودکشی از گناهان کبیره است ومجازات شدیدی در جهان آخرت دارد و شخص مومن هرگز به آن فکر نمی کند و نشانه ضعف و ناتوانی ایمان است.
587. درهم : هر درهم معادل دو و نیم گرم نقره است.برای اطّلاع ازقیمت دقیق آن می توانیدبه زرگرهامراجعه کنید.
588.دینار :هردینار یک مثقال شرعی است و حدود دو و نیم گرم طلا. برای اطّلاع از قیمت دقیق آن می توانید به زرگرها مراجعه کنید.
589. سفره هفت سین : این مراسم جزءِ تشریفات نوروز است؛ البتّه مدرکی ندارد و ضرری به جایی نمی زند، پس استفاده از آن اشکالی ندارد.
590. شهید کیست؟ : شهید به معنی خاص که احکام ویژه ای دارد به کسانی گفته می شود که در میدان نبرد در راه اسلام به شهادت رسیده باشند، ولی تمام کسانی که در راه ادای وظیفه الهی به قتل می رسند شهید به معنی عام هستند و اجر شهید را دارند.
591. دخل و تصرّف در صندوق صدقات : هرگاه صندوق متعلّق به موسسه خاصّی نباشد و یا به شما اجازه این کار را داده باشند می توانید در آن تصرّف کنید.
592. ظروف نانو نقره : اگر عرفآ به آن نقره گفته شود از آن نمی توان استفاده کرد؛ مگر در حال ضرورت.
ص:158
593. عقیقه : (قربانی کردن گوسفند و مانند آن برای فرزند) برای کسی که توانایی دارد مستحبّ موکّد است.تقسیم و طبخ آن به هر صورت باشد مانعی ندارد هرچند در برخی روایات از آبگوشت نام برده شده و بهتر است پدر و مادر از گوشت آن نخورند. امّا دفن استخوان ها دلیل روشنی ندارد.
594. عملیّات استشهادی: هرگاه تنها راه دفاع از اسلام وکشورهای اسلام و حفظ جان مسلمانان باشد و راه دیگری وجود نداشته باشد، عملیّاتی که در مورد نظامی ها انجام می شود از باب ضرورت و به مقدار ضرورت جایز است.
595. کمک به گدایانی که استحقاق آنها روشن نیست : این کار اشکالی ندارد، ولی بهتر این است که انسان صدقات خود را به کسان یا موسّساتی بدهد که اطمینان از مصرف صحیح آن دارد.
596. لطیفه های قومی : هرگاه باعث ایذا یا هتک آن اقوام شود حرام است.
597. مالک یارانه : مربوط به کسی است که هزینه های زندگی مانند آب، برق، گاز و... را می پردازد.
598. مراسم عید نوروز : اوّلاً در برخی روایات نوروز عید مذهبی به شمارمی آمده(1) که حوادث تاریخی مطلوب یاپیروزی هایی درآن واقع شده،ولی چون اعتبار این روایات ثابت نیست نمی توان نوروز را به عنوان عیدمذهبی درنظرگرفت امّاعیدملّی ایرانیان وبرخی کشورهای
ص:159
اسلامی دیگر است، مانند بسیاری از اعیاد که در میان اقوام جهان مرسوم است وبدعت محسوب نمی شود.اساس این عیدملّی آغازبهار است که تحوّل مهمّی در عالم طبیعت وموجودات به وجود می آید.
ثانیاً به سبب این عید سنّت های حسنه و کارهای پسندیده ای، از جمله: دعا و توجّه به خداوند در آغاز سال، صله رحم، کنار گذاشتن کدورت ها، نظافت، مسافرت و تجدید قوا برای انجام دادن کار بهتر، کمک به نیازمندان در هفته احسان و نیکوکاری ومانند آن انجام می شود که آثار مثبتی دارد و از نظر اسلام مطلوب است. ولی باید از آمیخته شدن این امور مثبت با خرافات و گناهان خودداری کرد، از جمله شب چهارشنبه سوری است که هیچ مدرکی برای آن نیست و تفاوتی با سایر چهارشنبه ها ندارد و هر سال ضایعات فراوانی مانند نقص در بدن یا آسیب رسیدن به بیماران قلبی و عصبی و زنان باردار به وجود می آید که نمی توان این ها را نادیده گرفت و گفت این مراسم جزءِ آداب نیاکان است، زیرا مصداق سخن مشرکان در آیه شریفه (وَکَذلِکَ مَا أَرْسَلْناَ مِنْ قَبْلِکَ فِی قَرْیَةٍ مِنْ نَذِیرٍ إِلاَّ قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلَی أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلَی آثارِهِمْ مُقْتَدُون)(1) خواهد شد. و پریدن از روی آتش و تبادل سرخی وزردی و امثال آن قطعاً از خرافات است. همچنین روز سیزدهم فروردین که می تواند آثار مثبتی، از جمله گردش در طبیعت و دیدن
ص:160
آثار عظیم خلقت خداوند و تفریح سالم داشته باشد و نباید آن را با خرافاتی از جمله نحس دانستن آن و پایمال کردن زراعت مردم به این بهانه و ارتکاب گناهان آلوده کرد. با توجّه به نکات ذکر شده باید اعتدال را در مورد این عید در نظر گرفت؛ از طرفی نباید آن را به طور کامل نفی کرد زیرا آثار مثبت فراوانی دارد و نه هر چیز را که به نام عید نوروز انجام می شود پذیرفت. (وَکَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاس).(1)
599. نامگذاری دختران به «الهه» و پسران به «رحمان» و«رحیم» : نام الهه را باید عوض کنند ولی رحمان و رحیم اشکالی ندارد، امّا بهتر است عبدالرحمان و عبدالرحیم بگذارد.
600. وظیفه طلّاب : آن است که به خوبی درس بخوانند، ودرس های خود را مباحثه کنند، و در کنار دروس به مطالعه کتاب های اعتقادی و تفسیری و احکام بپردازند، و در حدّ توان به تبلیغ دین اشتغال ورزندو با عمل، مردم را به دین خوش بین سازند.
* * *