شکست تنهایی

مشخصات کتاب

سرشناسه : تقی راد، حامد، 1360 -

عنوان و نام پدیدآور : شکست تنهایی: یکصد بحث کوتاه در موضوع نماز ویژه ائمه جماعات مدارس دوره دوم متوسطه/ حامد تقی راد؛ کاری از مرکز تحصصی ستاد اقامه نماز.

مشخصات نشر : تهران: ستاد اقامه نماز، 1393.

مشخصات ظاهری : 279ص.: مصور، جدول.

شابک : دوره:978-964-537-100-3 ؛ 80000ریال:978-964-537-050-1

وضعیت فهرست نویسی : فاپا

یادداشت : کتابنامه:ص.277-279؛همچنین به صورت زیرنویس.

موضوع : نماز -- راهنمای آموزشی

شناسه افزوده : ستاد اقامه نماز

شناسه افزوده : ستاد اقامه نماز. مرکز تخصصی نماز

رده بندی کنگره : BP147/7/ت74ش8 1393

رده بندی دیویی : 297/35307

شماره کتابشناسی ملی : 3419138

ص: 1

اشاره

ص: 2

ص: 3

ص: 4

فهرست مطالب

مقدمه. 9

فصل اول

چرا ارتباط؟ چرا ارتباط با خدا؟ . 11

1.ارتباط .12

2.حقوق انسانها 15

3.آرامش 17

4.درد دل 19

5.گفت وگو با کدام خدا . 21

6.بهترین هم کلام..24

7.بهترین ارتباط 27

8.تن پروری و تنبلی (1) 30

9.تنبلی و تن پروری (2) 33

10.حواس پرتی از خود .35

11.زندگی سخت و بی روح 37

12.زیرآب زدن .40

13.رنگ خدا 42

14.فاصله 45

فصل دوم

چگونگی ارتباط با خدا . 49

15.گدای نابینا و روزنامه نگار 50

16.نماز واقعی 52

17.کمک به عشق .56

18.گرگ به نمازم زده است .58

19.خدای دیدنی 61

20.رانندة شاکی 63

21.نماز در آیین یهود از منظر قرآن 65

ص: 5

22.نماز مسیحیان 68

فصل سوم

چرا نماز؟ .71

23.ملاقات 72

24.بندگی مسیر پیروزی .74

25.قویترین مسکن 76

26.بهترین راه شناخت 78

27.از کوره دررفتن 80

28.نماز و دریادلی 83

29.نماز و سخاوت 85

30.نمازگزار و بخل! هرگز 87

31.سکوی پرواز 90

32.دوست همیشگی من 92

33.انسان الهی 95

34.نماز موجودی زنده 97

35.مددرسان بی نظیر 99

36.قهرمان توحید 101

37.چگونه صبور شویم؟ 103

39.وایتکس گناه 108

40.چرا هر روز نماز بخوانیم؟ .110

41.آب دریا را اگر نتوان کشید 113

42.لحظة آخر .115

فصل چهارم

راز نماز 117

43.حیا، راز نماز 118

44.رازدوستیابی 120

45.راز ولایت 122

46.استعانت 125

47.عزت یا ذلت .128

ص: 6

48.نماز تجلی بدهکاری ما .130

49.صبر زینب 132

50.عبادت بهجز خدمت خلق نیست 135

51.شیطان که رانده گشت بهجز یک خطا نکرد 137

52.خود بینی مایة هلاکت 140

53.نماز کارخانة انسانسازی .143

54.نماز حاجت 146

55.نماز غفیله .150

56.نماز شب . 153

57.نماز استغاثه به حضرت فاطمه 156

فصل پنجم

نماز صحیح و مقبول 161

58.بدعت. 162

59.عشق واقعی.164

60.نماز در تب 24 درجه 167

61.نماز آخر . 169

62.کلید فتح نماز . 172

63.حکم قرآنی وضو و ساختمان مغز 175

64.زمان ملاقات 178

65.تظاهر به عشق.180

66.علامت مؤمن .183

67.خوش صدایی در مؤذّنّ 185

68.اخلاص )1( 188

69.اخلاص )2( 190

70.شیطان نمی گذارد تا صبح نماز بخوانی 192

71.نماز ریایی چیست؟ 194

72.تاریخ انقضای نماز196

73.مسیر وحدت . 199

74.نخستین سخن 200

75.تأثیر الفاظ204

76.چرا نماز را به زبان عربی بخوانیم؟ 207

77.قرائت پیامبر اکرم 210

ص: 7

78.آواز خدا..212

79.بامبو و سرخس..215

80.تفکری بالنده در نماز 218

81."استاد علَم" ؛ "از این نبود سر علَم" 222

82.تسبیحات اربعه در نماز 226

83.اقامة نماز نه قرائت نماز 229

84.راز رکوع 231

85.کارهایت نقص ندارد .233

86.سجده بر یوسف .236

87.آثار طبی سجده.238

88.راز سجده بر خاک 241

89.سلام آخر 244

90.خوش بینی در معاشرت 246

91.برترین مساجد 248

92.مسجد شاکی 252

93.سنبل اتحاد.255

94.حفظ فاصله ها 258

95.نماز خوف .260

96.آشنایی با احکام نماز 262

97.تعقیب بی نظیر 265

98.تسبیحی بهتر از هر خدمتکار .268

99.قبولی نماز و خانواده.272

100.شیرینی نماز 275

کتابنامه 277

ص: 8

مقدمه

آنچه در پیش رو دارید، درسنامه هایی دربارة نماز است که بر پایة آیات و روایات نگاشته شده است .در این کتاب سعی شده علاوه بر کوتاه بودن درس ه-ا، مطال-ب آن ج-ذابیت و زیب-ایی خاصی برای جوانان و نوجوانان داشته باشد؛ لذا از تشبیهات و مثال های گوناگون و مسابقات و بیان داستانی هایی کوتاه و جذاب و مرتبط با روح نماز استفاده شده است.

در این کتاب، علاوه بر شناخت روح نماز یعنی ارتباط حقیقی عاشق و معشوق، با قدرت و استحکام بخشی و پیرو زمندی مافوق تصور نماز، آشنا خواهید شد .

نماز مهم ترین راه حل مشکلات و افسردگی های امروز جامعه است و از ای-ن رو اس-اس وپایة برنامة سعادت بشری معرفی شده است.

چگونه است در جامعة کنونی با وجود گستردگی ارتباط انسان ها با یکدیگر، یک ج-وان درمدرسه و دانشگاه، در جمع خانواده و دوستان و حتی در کن-ار ش-خص م-ورد علاق-ه اش، ب-ازاحساس تنهایی می کند؟

آیا این احساس تنهایی، ریشه در احساسات حلنشده یا مخفی نگهداشتن اسرار موجود در

زندگی یا احساس ناکامی و عدم موفقیت نسبت به دیگران یا احساس پوچی و بی هدفی است؟ چگونه است که امام کاظم(ع) با حضور در زندان های متعدد به دست ظالمان زمان خود و تحمل اذیت و آزار آنها در بدترین شرایط، نهتنها احساس تنهایی نمی کرد؛ بلک-ه م-ی فرم-ود :

"اللَّهُم إنِکّ َتَعْلَمُ أنَنَّی کُنْتُ أَسْألُکَ أ نْ تُفُّرغَنِی لِعِبَادَتِکَ اللَّهُم وَقَدْ فَعَلتَ فَلَکَ الْحَمْد"(1)؛ خ-دایا، ت-و خ-ودبهتر می دانی من به دنبال چنین فرصتی می گشتم تا با تو خلوت کنم و ت-و چن-ین فرص-تی رابرایم فراهم کردی؛ پس ستایش فقط برای توست.

ص: 9


1- محمدباقرمجلسی ،بحارالانوار،ج 48، ص 107.

شاهد بر این مطلب نقل احمدبن عبداﷲ از فضیل بن ربیع که یکی از زن-دان ب-ان ه-ای ام-ام

کاظم(ع) در بغداد است. فضیل می گوید: "لَمْ أجِدهُ فِی وَقْتٍ مِنَ الْأوْقَاتِ إِ َّلا عَلَی هَ-ذهِ الْحَال-َة"؛ ه-رساعت از شبانه روز که ناگهانی به سراغش می آیم، او را در حال نماز و عبادت می بینم .

پس اگر در زندگی خود، تنها هستیِ عالم را بشناس-یم و مس-یر دوس-تی و رفاق-ت ب-ا او رابپیماییم، قطعاً در هر زمان و مکانی و در سخت ترین شرایط و مشکلات، تنه-ای ی را شکس-ت خواهیم داد و به پیروزی و سعادت خواهیم رسید. به همین جهت ن-ام ای-ن مختص-ر، شکس-ت تنهایی قرار داده شد تا با عنایات الهی و استعانت از نماز و البته سرّ نم-از ؛ یعن-ی محم-د و آل محمد: بتوانیم به هدف از خلقتمان دست یابیم.

در پایان شایسته می دانم از دوست عزیز و گرامی حجت الاسلام محمد خدابخش دچ-انی که در امر تحقیق بنده را یاری نمودند، سپاسگزاری کنم .

والسلام علیکم و رحمةاﷲ و برکاته

حامد تقی راد

ص: 10

ص: 11

فصل اول:چرا ارتباط؟ چرا ارتباط با خدا؟

1. ارتباط

راهبرد جلسه

در این جلسه، مربی با طرح جدولی فقط به تعریف لفظ ارتباط می پردازد .

جذابیت اولیه

مربی از قبل جدولی را که در شکل زیر ترسیم شده، بر روی مقوای بزرگی طراحی می کند تا در زمان اجرا دچار وقفه نشود. یا اگر قصد ترسیم جدول بر روی تخته را دارد در حین ترسیم ،اولین سؤال را مطرح کند تا هنگام فکر کردن و پاسخ دادن دانش آموزان کشیدن جدول کامل شود .

دوستان گرامی ،ما یک جدول داریم که باید خانه های آن را با پاسخ سؤالهایی ک-ه ش-مامی دهید پر کنیم .سؤالات جدول:(1)

(نشاط)به معنای فرح و شادی می باشد؟

(سلیمان)نام فرزند حضرت داوود(ع)؟

(مهربان)معنای رحیم؟

بهترین اعمال در زمان غیبت امام زمان(عج)است؟ (انتظار)

"أفْضَلُ الاعمال الاِنْتِظاَرُالفْرَجِ مِنَ ﷲ "(2)؛ با فضیلت ترین اعمال انتظار فرج از خداوند متعال می باشد.

به جمع مرجع م یگویند؟ (مراجع)

آنچه پیامبر اکرم(ص) برای اتمام آن مبعوث شد؟ (اخلاق)

ص: 12


1- جدول ازسمت راست وازبالا به پایین شروع می شود
2- محمدباقرمجلسی ، بحارالانوار، ج 75، ص 208.

"إنِمَّاَ بُعِثْتُ لِأتُمَمِّ َ مَکاَرِمِ الْأخْلَا قِ"(1)؛ به تحقیق من مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را کامل کنم.

خودمانی آن می شود: آخر مرام و معرفت را به نمایش بگذارم.

حالا باید پیام جدول را پیدا کنیم. پیام آن در شکل اریب از قسمت بالای سمت چ-پ ب-ه قسمت پایین سمت راست می باشد که کلمه "ارتباط" میباشد .بچ-ه ه-ای گل-م، چ-ه کس-ی می داند ارتباط به چه معناست؟(2)

به تعامل و رابطة دوطرفه ای که انسان ها برای رفع نیازها و انگی-زه ه-ای خ-ود در زن-دگی ایجاد می کنند، ارتباط می گویند. ابزارارتباط عبارت اند از: استفاده از کلمات، حرکات، ح-الات،صداها و اعمالی که برای توصیف احساسات و بیان معانی و مفاهیم مورد نظر به ک-ار م-ی رود .یک-ی از مه-م ت-رین آث-ار ارتب-اط ، ایج-اد س-لامتی و آرام-ش در انس-ان م-ی باش-د . در سیره

ص: 13


1- میرزاحسین نوری، مستدرک الوسایل ، ج 11، ص 187.
2- مربی محترم پاسخ دانش آموزان رابشنود

معصومان: به همان اندازه که به داشتن ارتباط و تعامل تأکید شده، از قهر و ج-دایی نه-ی شده است. تمام روایاتی که مربوط به رفاقت، صلة رح-م ، دوس-تی ، آداب معاش-رت و نه-ی ازعداوت و دشمنی است نشان دهندة اهمیت این مطلب است، همانطور که پی-امبر اک-رم(ص) فرمودند: َّالرفِیقُ ثمُ الطَّرِیق"(1)؛ابتدا پیدا کردن رفیق [و ارتباط سالم] ،بعد پیمودن مسیر [رشد و تعالی] .ما نیز باید همان مسیر را طی کنیم تا در راه سعادت و انسانیت قرار بگیریم.

خدایا به ما کمک کن در ارتباط خوب و صحیح با دیگران موفق باشیم. آمین .

ص: 14


1- ابوجعفر برقی ، المحاسن ، ج 2، ص 357.

2.حقوق انسانها

راهبرد جلسه

در این جلسه به بررسی ارتباط که یکی از حقوق انسان ها نسبت به یکدیگر است، می پردازیم .

جذابیت اولیه

اگر یکی از دوستان شما در مدرسه دچار مشکلی بشود، شما چه می کنید؟ کمکش می کنید یا بی توجه از کنارش می گذرید؟ حتماً پاسخ شما این است که به دوستتان کمک می کنید. می دانی-د چ-را؟ چ-ون خدای متعال، زمینة ارتباط و عشق ورزی را حتی قبل از تولد ما فراهم کرده است. عشق مادر مت-رادف مراقبت، حمایت و پرورش کودک است. ارتباط ما با مادر اولین ادراک از عشق است .

پیوند با بحث

نیاز به ارتباط و دوستی، نه تنها یکی از نیازهای دنیوی ما اس-ت ، ک-ه در آ خ-رت ه-م یک-ی ازبهترین لذت ها و نعمتهای بهشتی، ارتباط و همنشینی با انبی-ا، ص-دیقان، ش-هد ا و ص-الحان خواهد بود .

"وَمَنْ یُطِعِ ﷲَ وَ َّ الرسُولَ فَأوُلئِکَ مَع الَّذینَ أَنْعَمَ ﷲُ عَلَیْهِمْ مِنَ النِّبِیینَ وَّ الص-دیقینَ وَالشُّ-هَداءِ وَّ الص-الِحینَ

وَحَسُنَ أوُلئِکَ رَ فیق-اً"(1). عجب رفقایی! بچه ها خو ش به حالشان .اینکه خ-دای متع-ال مؤمن-ان را برادر یکدیگر می خواند: "إِنمَّاَ الْمُؤْمِنُوَنَ إخِوَةٌ "(2) و می فرماید مؤمنان موظف اند به یکدیگر کم-ک کنند و حواسشان به هم باشد، همه به جهت این است ک-ه انس-ان، ب-رای عش-ق و محب-ت و

ص: 15


1- کسانی که خداواین پیامبررااطاعت کنند،کسانی خواهندبودکه همدم انبیاء وصدیقان وشهداوصالحان اند،که خداموردانعام شان قرارداده،وچه نیکورفیقانی"(نساء: 69).
2- "همه مومنان باهم برادرند"(حجرات: 10).

تعامل و تواصل خلق شده است.

امام حسین(ع) فرمود: پیامبر(ص) فرمود: "بهترین اعمال بعد از نماز، خ-وش ح-ال ک-ردن مؤمن است به کاری که حرام نباشد".(1)

آن حضرت روزی غلامی را دید که به سگی غذا می دهد. به او فرمود: چه م یکنی؟ گفت:

ای فرزند رسول خدا من اندوهگین هستم؛ با شاد کردن ای-ن س-گ، خواه-ان ش-ادی خ-ودم هستم .زیرا ارباب من مردی یهودی است، و من از همین اندوهگینم .

امام حسین(علیه السلام) نزد آن یهودی رفت و غلام را به دویس-ت دین-ار خری-د. یه-ودی پ-ول رانگرفت و گفت: این غلام فدای قدم های شما و این بوستان مال او، اگر اج-ازه بدهی-د مبلغ-ی پول هم به شما بدهم .

حضرت نپذیرفت؛ بلکه مبلغی به وی داد و یهودی هم آن پول را به غلام بخش-ید . آنگ-اه امام(علیه السلام) فرمود: غلام را آزاد کردم و همة این اموال را به او بخشیدم.

پس از این گفت وگو همسر آن یهودی که مجذوب محبت امام حسین(علیه السلام) شده بود، گفت:

من اسلام آوردم و مهریه ام را به شوهرم بخشیدم. شوهرش نیز گفت: من نیز اسلام را قب-ول کردم و این خانه را به همسرم بخشیدم.(2)

سود دنیا و دین اگر خواهی مای--ة هردوش--ان نکوک--اری اس--ت راحت بندگانِ حق جس-تن عین تقوی و زهد ودین داری است(3)

نتیجه گیری

مسیر رشد و تعالی ما انسان ها در گرو داشتن ارتباطی خوب و صمیمی با دیگران اس-ت . ه-م براساس نیازهای دنیوی و اجتماعی ما و هم براساس نیازهای اخروی و معنوی ما.

خدایا ،به ما کمک کن در ادای حقوق دیگران کوشا باشیم. آمین .

ص: 16


1- محمدباقرمجلسی ، بحارالانوار،ج 44،ص 76.
2- مصطفی زمانی وجدانی ، داستانها وپندها ، ج 3 ،ص 76.
3- ابن یمین فریومدی،دیوان،ص 343.

3. آرامش

راهبرد جلسه

در این جلسه با استفاده از تکنولوژی آموزشی بازی با کلمات در سطح بالا، به ایج-اد آرام-ش که یکی از آثار ارتباط است، می پردازیم .

جذابیت اولیه

دوستان خوبم ،دقت کنید تا این کلمه را بخوانید: "ام".

این کلمه چیست و به چه معنا می باشد؟(1) این کلمه "اُم" است به معنای مادر. چ-را م-ادر را مادر می نامیم؟ مادر به ریشة هرچیزی گفته م-ی ش-ود . م-ثلاً چ-را ب-ه س-وره حم-د ام الکت-اب می گویند؟ چرا به حضرت زهرا(س)"ام ابیها" می گویند؟ به مادر "اُم"می گویند؛ چون ریشة هر فرزندی از مادر نشأت گرفته و توسط او آبیاری شده و از گوشت و پوست و خون او رشد یافته است .به همین دلیل احترام او همیشه لازم است .خداوند در قرآن می فرماید: "فَلا تَقُ-لْ لَهم-ا أُف"(2). نتیجة زحمات مادر چیست؟

این روایت پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) است: "الْجَنةُتَحْتَ أقْدَامِ الْأمُهَ-ات"(3). مادر آنق-در اهمی-ت داردکه پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: " َّ السعِیدُ سَعِیدٌ فی بَطْنِ اُمُه والشَّقِی شَقِیٌ فِی بَطْنِ اُمُه".(4)

حالا برویم سراغ بازی با کلمات: دوستان خوبم به ابتدای کلمه"ام" حرف "را" را اض-افه

ص: 17


1- مربی محترم بعداز اظهارنظردانش آموزان بحث راادامه دهد.
2- به پدرومادرخوداف هم نگویید"(اسراء 23).
3- بهشت زیرپای مادران شماست"(میرزاحسین نوری، مستدرک الوسائل ج 15، ص 180).
4- "خوشبخت ، دررحم مادرش خوشبخت است وانسان پلیددرشکم مادرش پلیداست"(مهدی،حائری یزدی ، شرح کافی ، ج1، ص 206)

می کنیم که می شود(1)"رام". رام یعنی حرف گوش کن. مهم این است که م-ا رام چ-ه کس-یمی شویم و از حرف چه کسی تبعیت می کنیم .آیا رام شیطان می شویم که ه-ر ک-اری بگوی-دبدون چون و چرا انجام بدهیم؟ یا شیطان رام ما بشود مانند شیطان پیغمبر اکرم(ص) ک-ه رامایشان بود و فرمود: "شَیْطانِی أسْلَمَ ِبِیَدِی".(2)

حالا به سراغ مرحلة بعدی می رویم. اگر به ابتدای کلمة "رام" حرف "آ" را اض-افه کن-یم ، می شود "آرام". زمانیکه ما آرام باشیم قدرت تصمیم گیری و درست فکر کردن داریم.

حالا نوبت چیست؟ حرف بعدی. به آخر کلمة "آرام" ح-رف "ش-ین " را اض-افه م-ی کن-یم .

می شود "آرامش". کسی آرامش دارد ک-ه از درون دچ-ار اض-طراب و اس-ترس نباش-د. چن-ین شخصی با چنین روحیاتی می تواند آرام رفتار کند و تمام اعمالش رام خودش باش-د ؛ ب-ر خلاف انسانی که دچار استرس و اضطراب است و زمینة رفتار آرام و عاقلانه برایش فراهم نیست.

حالا بگویید ما از این بحث چه نتیجه ای می گیریم؟

زمانی که هرکدام از ما با مشکلی روبه رو می شویم و دچار اضطراب و استرس می شویم، با یک دوست صمیمی، معلم و هرکسی که به او اعتماد داشته باش-یم و بت-وانیم از او راهنم-ایی بگیریم ارتباط برقرار می کنیم تا با بیان مشکل و گرفتن راهنمایی صحیح بتوانیم مشکلمان را عاقلانه و با تدبیر حل کنیم. یکی از آثار مهم ارتباط، ایجاد آرامش و تسکین درونی ماست. به فرمودة خداوند متعال یکی از راه های ایجاد آرامش ازدواج اس-ت . "خَلَقَلَکُ-مْ مِ-نْ أنَفْسِ-کُمْ أزْواج-اً لِتَسْکُنُوا إلِیْها"(3)؛ خدای متعال برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنارشان آرامش یابید .این آیة شریفه به روشنی دلالت بر این مطل-ب دارد ک-ه دراث-ر ارتب-اط ص-حیح و س-الم آرامش به دست خواهد آمد؛ برخلاف ارتباطات ناصحیح و غیرعاقلانه .

در پایان از خدا می خواهیم که به ما آرامش عطا فرماید. آمین .

ص: 18


1- مربی محترم بعدازاظهارنظردانش آموزان بحث راادامه دهید.
2- "شیطان من به دست من تسلیم شده است" (ابن ابی جمهوراحسائی ، عوالی اللئالی، ج 4 ، ص 97).
3- روم: ٢١

4. درد دل

راهبرد جلسه

در این جلسه به یکی از دغدغه های فکری جوانان که "آیا خدا وجود دارد؟" و "اگر وجود دارد پس این همة مشکلات از کجاست؟" پاسخ می دهیم .

جذابیت اولیه

مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در بین کار گفت وگوی جالبی بین آنه-اصورت گرفت. آنها دربارة موضوعات و مطالب مختلف صحبت کردند. وقتی به موضوع "خدا" رسیدند. آرایشگر گفت: من باور نمی کنم خدا وجود داش-ته باش-د. مش-تری پرس-ید: چ-را ب-اورنمی کنی؟ آرایشگر جواب داد: کافی است به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد. به من بگو اگر خدا وجود داشت، این همه آدم مریض می شدند؟ بچه ها یتیم م-ی ش-دند؟ اگ-ر خ-دایی وجود دارد ،نباید درد و رنجی هم وجود داشته باشد. نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه م یدهد این همه درد و رنج وجود داشته باشد. مشتری لحظ های فکر کرد، ما جوابی نداد؛ چون نمی خواست جروبحث کند .آرایشگر کارش را که تم-ام ک-رد. مش-تری از پش-ت شیش-ه مردی را با موهای بلند، کثیف و ریش اصلاح نکرده دید. رو به آرایشگر کرد و گفت: به نظر من هیچ آرایشگری وجود ندارد. آرایشگر گفت: چرا چنین حرفی می زنی؟ من آرایش-گرم و هم-ین الان موهای تو را کوتاه کردم. مشتری گفت: نه؛ آرایشگرها وج-ود ندارن-د؛ چ-ون اگ-ر وج-ودداشتند هیچ کس مثل مردی که بیرون است ،با موهای بلند و کثیف پیدا نمی شد. آرایشگر که انگار متوجه اشتباهش شده بود گفت: نه بابا!آرایشگرها وجود دارند؛ موض-وع ای-ن اس-ت ک-ه مردم به آنها مراجعه نمی کنند. پس خدا هم وجود دارد؛ فقط مردم به او مراجع-ه نم-ی کنن-د و

دنبالش نمی گردند؛ برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد.

ص: 19

پیوند با بحث

"قال رسول اﷲ(ص):"یاَ عِبَادَ ّﷲِ أنَتُمْ کَالْمَرْضی

وَ َّ ﷲُ رَ ُّب الْعَالَمِینَ کَاَلطَّبِیبِ فَصَلَاحُ الْمَ-رْضی فِ-یماَ یَعْلَمُ-هُ الطَّبِیبُ وَ یُدَبرهُ ِبِهِ لَا فِیماَ یَشَهِیهِ الْمَرِ یض"(1)؛ پیامبر اکرم(ص) در سخنانی به یهودیان فرمودند: ای بندگان خدا، شما مانند بیماری هستید که نیاز به معالجه دارد و خدای عالمیان مانن-د پزش-ک است .پس صلاح مریض در آن چیزی است که پزشک می داند و برای آن تدبیر می کن-د ؛ ن-هآن چیزی که خودش مایل است و اشتها دارد.

نتیجه گیری

پس ما اگر مریض باشیم تا به طبیب مراجعه نکنیم و مشکلاتمان را با او در می-ان نگ-ذاریم، نباید توقع رفع مشکلات را داشته باشیم. بله خدای متعال از همة دردهای ما با خبر است و به همین دلیل نماز را به منزلة معاینه، معالجه و دیدار خصوصی خود قرار داده که روزی چند بار با او درد دل کنیم و مشکلاتمان را در میان بگذاریم.

خدایا، تو شفا دهنده ای؛ بیماریهای جسمی و روحی ما را شفا بده. آمین .

ص: 20


1- مستدرک الوسایل، ج ٣، ص ١٧٥  ١. میرزا حسین نوری

5. گفت وگو با کدام خدا

راهبرد جلسه

در این جلسه به تبیین این موضوع می پردازیم که خداوند متعال "أرحم الرَّ احمین" است. نه تنها نباید از او ترسید؛ بلکه بهترین دوست و همدم ما می باشد .

جذابیت اولیه

پیش از اینها فکر می کردم خان----ه ای دارد کن----ار ابره----ا

ط--لامث--ل قص--ر پادش--اه قص--ه ه--اخش--تی از الم--اس، خش--تی از

پایه های برجش از ع-اج و بلور سر تختی نشست باغرور

م--اه ب--رق ک--وچکی از ت--اج اوه-ر س-تاره پ-ولکی از ت-اج او

ه-ر س-تاره پ-ولکی از ت-اج اوم--اه ب--رق ک--وچکی از ت--اج او

اطل---س پی---راهن او آس---مان نق--ش روی دام--ن او کهکش--ان

رعد و برق شب ،طنین خندهاش س---یل و طوف---ان، نع---رة توفن---ده اش

دکم---ة پی--راهن او آفت--اب ب-رق تی-غ خنج-ر او ماهتاب

هیچکس از جای او آگاه نیس-ت هیچکس را در حضورش راه نیست

پیش از اینها خاطرم دلگیر ب-ود از خ--دا در ذه--نم ای--ن تص--ویر ب--ود

آن خدا بی رحم بود و خشمگین خان---ه اش در آس---مان، دور از زم---ین

ب--ود، ام--ا در می--ان م--ا نب--ود مهرب--ان و س--اده و زیب--ا نب--ود

در دل او دوستی جایی نداش-ت مهرب--انی ه--یچ معن--ایی نداش--ت

هرچه می پرس-ید م از خ-و د از خ-د ا از زم---ین از آس---مان از ابره---ا زود م--ی گفتن--د ای--ن ک--ار خداس--ت پرس وجو از کار او کاری خطاست با همین قصه دلم مشغول ب-ود خواب هایم، خواب دیو و غول ب-ود خواب می دیدم که غ-رق آتش-م در ده---ان اژده---ای سرکش---م

ص: 21

نی--ت م--ن، در نم--از و در دع--ا ت--رس ب--ود و وحش--ت از خش--م خ--دا

هرچه می کردم همة از ت-ر س ب-و د مث--ل از ب--ر ک--ردن ی--ک درس ب--ود تلخ، مثل خن-ده ای ب-ی حوص-له س--خت، مث--ل ح--ل ص--دها مس--ئله تا که یک شب دست در دس-ت پ-در راه افت--ادم ب--ه قص--د ی--ک س--فر

خان--ه ای دی--دیم، خ--وب و آش--نادر می--ان راه، در ی--ک روس--تا

گفت: اینجا خان-ة خ-وب خداس-ت زود پرسیدم پدر اینج-ا کجاس-ت؟

خانه اش اینجاست اینجا در زمین؟گفتمش پس آن خدای خش-مگی ن

ف-رشه-ایش از گل- یم و بوریاس- تگفت: آری خان-ة او ب-ی ریاس-ت

مث--ل ن--وری در دل آیین--ه اس--ت مهربان و ساده و بی کینه اس-ت

ن--ام او ن--ور و نش--انش روش--نی عادت او نیست خشم و دشمنی

مث--ل قه--ر مهرب--ان م--ادر اس--ت قهر او، از آشتی شیرین تر اس-ت

ای--ن خ--دای مهرب--ان و آشناس--ت تازه فهمیدم خدایم، ای-ن خداس-ت

از رگ گ--ردن ب--ه م--ن نزدی--کت--ردوستی، از من به من نزدیک تر

دوست باشم دوست، پاک و بی ریامی توانم بعد از این، با این خ-دا

ص--اف و س--اده مث--ل بلب--ل ح--رف زدمی توان درب-ارة گ-ل ح-رف زد

ب--ا الفب--ای س--کوت، آواز خوان--دمی توان تصنیفی از پرواز خوان-د

ب--ا زب--انی ب--ی الفب--ا ح--رف زدمی توان مثل علف ه-ا ح-رف زد

م--ی ت--وان ش--عری خی--ال انگی--ز گف--تمی ت-وان درب-ارة هرچی-ز گف-ت

پیش از اینها فکر می ک-ردم خ-دا (1)مث--ل ای--ن ش--عر روان و آش--نا

سؤال

به نظرشما کدام خدا، خدای واقعی است؟ خدایی که می شود با او راحت حرف زد یا خدایی که ارتباط با او سخت و بی فایده است .

ص: 22


1- قیصرامین پور

خدا در قرآن

قرآن کریم، او را اینگونه معرفی می کند:

"بسمﷲالرحمن الرحیم"(1) خدایی که همیشه و همه جا رحمت و مهربانی اش شامل حال همة بندگانش می باشد؛

"هو الَّذِی یَقْبَلُ ُّ التوبهَ عَن عِبَاده"(2)؛ خدا، کسی است که همیشه توبه بندگانش را پذیراست؛

"إنَّ ﷲَ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ "؛(3)خدایی که همیشه می بخشد و با مهربانی برخورد می کند؛

و امیرالمؤمنان(ع) خدای متعال را این گونه معرفی می کند: "یا مَ-نْ سَ-بَقَتْ رَحْمَتُ-هُ غَضَ-بَه"(4)؛ خدایی که رحمت، لطف و مهربانی اش، همیشه بر خشم و غضبش پیشی گرفته است.

خدایا ،به ما کمک کن تا آنگونه که هستی بشناسیمت.

ص: 23


1- ابتدای همۀ سوره ها .
2- شوری: ٢٥.
3- نحل: ١٨.
4- دعای کمیل

6. بهترین هم کلام

راهبرد جلسه

در این جلسه، به تبین این موضوع می پردازیم که عاشق و معشوق به دنبال فرصتی برای هم کلام شدن می گردند .این مطلب در قالب داستانی کوتاه و آیاتی از قرآن کریم ارائه می شود.

جذابیت اولیه

جذابیت اولیه (1)

کشتی در یک سفر دریایی در میان طوفان شکست و غرق شد. تنها دو مرد توانس-تند نج-ات پیدا کنند و شنا کنان خود را به جزیره کوچکی برسانند. آن دو هیچ چاره ای ندیدن-د ج-ز دع-اکردن و کمک خواستن از خداوند متعال. جالب اینکه، هر کدام ادعا می کردند هم کلامی بهت-رازخدا ندارد وخدا او را بیشتر دوست دارد و دعای او را زودتر اجابت خواهد کرد. تصمیم گرفتند که جزیره را به دو قسمت تقسیم کنند و هر کدام در قسمت خودش دست به دع-ا ب-ردارد ت-اببینند کدام یک زودتر به خواسته هایش می رسد. نخستین چیزی که هردو از خدا خواستند، غذا بود .ص-بح روز بع-د م-رد اول، می-وه ای را ب-الا ی درخت-ی در قس-مت خ-ودش دی-د و ب-ا آن گرسنگی اش را بر طرف کرد؛ اما سرزمین مرد دوم هنوز خالی از هر گیاه و نعمتی ب-ود . هفت-ه بعد دو جزیره نشین احساس تنهایی کردند .مرد اول دست ب-ه دع-ا برداش-ت و از خ-دا طل-به مسر کرد. روز بعد کشتی دیگری شکست و غرق شد و تنها نجات یافته آن یک زن بود که به طرف بخشی که مرد اول قرار داشت شنا کرد. در سمت دیگر مرد دوم هنوز هیچ همراهی نداشت .

بار دیگر مرد اول از خداوند طلب لباس و غذای بیشتری نمود. در روز بعد مثل اینکه جادو شده باشد، همة چیزهایی که خواسته بود برای او فراهم میشد .اما مرد دوم هنوز هیچ چی-ز

ص: 24


1- مربی داستان را با جذابیت بیان کند.

نداشت .سرانجام مرد اول از خدا طلب یک کشتی نمود تا او و همس-رش آن جز ی-ره را ت-رک کنند. صبح روز بعد مرد، کشت ی را که در قسمت او لنگر انداخته بود پیدا ک-رد و ب-ا همس-رش سوار کشتی شد و تصمیم گرفتند جزیره را بدون مرد دوم ترک کنند. با خودش فکر م-یک-رد که مرد دوم شایسته دریافت نعمت های الهی نیست چرا که هیچ کدام از درخواست ه-ا ی او از طرف پروردگار پاسخ داده نشده بود. هنگامی که کشتی آماده ترک جزیره بود مرد اول ن-دا یی از آسمان شنید: "چرا همراه خود را در جزیره تنها م یگذاری؟"

مرد اول پاسخ داد: نعمت ها تنها برای من است. من تنها کسی بودم که ب-را ی آنه-ا دع-اکردم، اما دعاهای او مستجاب نشد، پس سزاوار هیچ کدام نیست؛ ندا آمد: "تو اشتباه می کنی او تنها کسی بود که من دعاهایش را مستجاب کردم و الا تو نیز هیچ کدام از نعمت های م-رادریافت نمی کردی!"

مرد پرسید: مگر او چه دعایی کرده که من باید بدهکارش باشم؟ او دعا کرد که همه دعاهای تو مستجاب شود.

در مذهب عاشقان قرار دگ-ر اس-ت وی--ن ب--ادة ن--اب را خم--ار دگ--ر اس--ت هر علم که در مدرسه، حاصل گردد کار دگر است و عشق کار دگر است

دوستی پایدار

دوست، صدیق، خلیل و حبیب درست است که با هم فرق دارند، اما به دو نفری گفته می شود که بین آنها یک رابطة قلبی و تعلق خاطری وجود داشته باشد.

عزیزان من، تابه حال دوتا دوست صمیمی دیده اید؟

محبت حاکم بین دو دوست صمیمی ب-ه گون-ه ای اس-ت ک-ه هرک-دام ب-ه دنب-ال فرص-تی می گردند تا با هم صحبت کنند. نماز، قرارگاه عشقِ عاشق دل باخته حضرت حق ج-ل جلال-هاست. کسی نماز می خواند که عاشق باشد؛ چون عاشق دوست دارد ب-ا معش-وقش ه-م ک-لامباشد؛ مثل موسای کلیم: "وَکَلَّمَ ﷲُ موسی تکْلیما"(1)وقتی خدا از حضرت موسی(ع) پرس-ید : ای-ن

ص: 25


1- . "و خداوند متعال با حضرت موسی(ع) صحبت می کرد، صحبت کردنی" (نساء: .)١٦٤

چیست در دستانت؟" وَما تِلْکَ ِبِیَمینِکَ یا مُوسی"(1)حضرت موسی(ع) می توانست بگوید: "عص-ا " و دیگر ادامه ندهد؛ اما شروع می کند به توضیح و تفصیل دادن: "قالَ هِیَ عَصایَ أتَوَکَّ ؤُا عَلَیْها وَأهُش ِبِها عَلی غَنَمی وَ لِیَ فیها مَآِرِبِ أُخْری"(2)؛ این عصای من است. به آن تکی-ه م-یده-م . ب-ا آن ب-رای

گوسفندانم از درختان برگ می ریزم ،و خیلی کارهای دیگر [به کمکش راه می روم، دفع دشمن می کنم و...] انجام می دهم. حضرت موسی(ع) چون عاشق خدای متعال بود، همیشه به دنبال فرصتی می گشت تا با خدا بیشتر گفت وگو کند؛ چون خدا را از همه چی-ز و هم-ه ک-س بیش-تردوست داشت: " وَّ الذینَ آمَنُوا أَشَدحُبا َّ للِه ".(3) نماز، یعنی همکلامی با بهترین .

شما چقدر دوست دارید با خدا همکلام شوید؟

خدایا ،به ما توفیق بده تا از صحبت با تو لذت ببریم. آمین .

ص: 26


1- طه : 17.
2- طه: 18.
3- "کسانیکه خدای متعال را باور دارند، او را از همه چیز بیشتر دوست دارند" (بقره: ١٦٥

7. بهترین ارتباط

راهبرد جلسه

ارتباط با خداوند متعال در صدر تعالیم قرآنی قرار دارد و سرلوحة برنامة همة انبیا و اولیا، ایجاد ارتباط بین بنده و معبود بوده است.

در این درس به یاری خدا، سعی می کنیم با بهترین نوع ارتباط آشنا شویم.

جذابیت اولیه

مربی گرامی ،ابتدا سؤالات زیر را پشت سر هم و سریع از دانش آموزان بپرسد .

خلیل اﷲ، روح اﷲ، ذبیح اﷲ، حبیب اﷲ، لقب کدامی ک از انبیای عظام می باشد؟

در صورت متوجه نشدن دانش آموزان، به صورت واضح تر سؤالات را طرح ک-رده، از آن-ان پاسخ را بخواهد .

- خلیل اﷲ لقب کدام یک از انبیای عظام می باشد و به چه معناست؟ حضرت ابراهیم(ع)، دوست خدا.

- روح اﷲ لقب کدام یک از انبیای عظام می باشد و به چه معناست؟ حضرت عیسی(ع)به معنای نسیم الهی.

- ذبیح اﷲ لقب کدام یک از انبیای عظام می باشد و به چه معناست؟ حضرت اسماعیل(ع)، قربانی در راه خدا.

- حبیب اﷲ لقب کدام یک از انبیای عظام می باشد و به چه معناست؟ حضرت محمد(ص)، محبوب خدا .

دوستان من، همانطور که می بینید تمامی این القاب به کلمه "ﷲ"جلَّ جلاله اضافه شده است. این به معنای ارتباط عمیق و قوی بین بهترین ها با خدای متع-ال م-ی باش-د و بر اس-اسقوت و ضعف همین ارتباط، این القاب به انبیا نسبت داده شده است. ش-اهد ب-ر اینک-ه خ-اتم الانبیا(ص) محبوب خداوند متعال است ،این فرمایش است که: "أنَ-َّهُ سَ-یدُ الْأ َّوَلِ-ینَ وَالْآخِ-رِینَ وَأنَ-َّهُ سَیدُ الْأنَبَیاءِ وَالْمُرْسَلیِن"؛ شهادت می دهیم پیامبر اکرم(ص) آقا و سرور اول-ین و آخ-رین اس-ت وشهادت می دهیم آقا و سرور همة انبیا و پیامبران است .

ص: 27

علت این آقایی و بزرگی ارتباط عمیق و خالصانة ایشان است ،"عَبَدْ تَ ﷲَ مُخْلِصا حَتی أَتَ-َاکَ الْیَقِینُ" و اثر و نتیجة یک چنین ارتباط بی نظیری،" فَبَلغَﷲُ ِبِکَ أَفَمَحَ ِّ لِّ الْمُکَرمِینَ وَ أعْ لَی مَنَ-اِزِلِ الْمُقَرِبِینَ وَأرْفَعَ دَرَجَاتِ الْمُرْسَلیِنَ حَیْثُ لَا یَلْحَقُکَ لَاحِقٌ وَلَایَفُوقُکَ فَائِقٌ وَلَایَسْبِقُکَ سَا بِقٌ وَلَایَطْمَعُ فِی إدِرَاکِکَ طاَمِع"(1)می باشد .

همة ما در ارتباط هایمان این نکته را در نظر می گیریم، با کسی ارتباط بر ق-رار کن-یم ک-ه قوی و نیرومند، مهربان و با گذشت، ثروتمند و کریم، و مانند اینها باشد .

به نظر شما غیر از خدای مهربان کسی را سراغ دارید که همة این خصوص-یات را در ح-دکمال باشد؟

همانطور که دانستید، ارتباطی بهترین خواه-د ب-ود ک-ه ص-ادقانه و خالص-انه و خ-الی از هرگونه ناخالصی باشد .به همین علت خدای متعال، خلیل، حبیب ،روح و ذبیح را ب-ه خ-ودش نسبت داده است .

بیان داستان

در زمان حضرت موسی(ع) اهل شهر از معصیت جوانی فاسق به تنگ آمدند. زمانی گذش-ت .

ازجانب خداوند به موسی خطاب شد: "موسی ،او را از این دیار بیرون کن".

از آنجا بیرونش کردند او به شهر دیگری رفت و از آنجا هم بیرونش کردند. بر فراز کوهی رفت و طولی نکشید که در غاری مریض شد، کسی نبود از او پرستاری کن-د . ج-وان ص-ورت روی خاک نهاد و عرض کرد: "پروردگار من ،اگر مادرم بر بالینم حاضر بود، برای غریبی م-ن گریه می کرد .حال که پدر و مادر را از من جدا ساختی، رحمتت را از من قطع مکن و چنانچ-ه دل من به آتش فراق آنان سوخت، به آتش غضب خود مسوزان".

چون مناجاتش را پایان برد، ازجانب پروردگار به حور و غلمان خطاب شد:

"به صورت پدر و مادر و فرزندان او درآیید و بر بالینش حاضر شوید".

جوان چشم گشود .آنان را دید و خوشحال شد و از دنیا رفت.

ص: 28


1- شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان زیارت پیامبر اکرم (ص) از بعید. 

در همین زمان به موسی(ع) خطاب شد: "ای موسی، یکی از بندگان شایس-تة م-ا درفلان موضع وفات کرده، به سوی او برو و او را غسل بده و کفن کن و نماز بر او بخوان و دفنش کن".

موسی(ع) وارد غار شد، دید همان جوان فاسق است.

عرض کرد: "پروردگارا ،مگر این همان جوان فاسق نیست ک-ه ام-ر ک-ردی از ش-هربیرونش کنیم"؟

خطاب شد: "ای موسی، او را به سبب بازگشت و ندامتش بخشیدم، چ-را ک-ه م-ن، أرح-م الراحمین هستم".(1)

ای خوشا دور از نگاه این و آن ب--ی ری--ا، اش--ک ن--دامت ریخ--تن در روان دوست، پیش از آفتاب حل شدن، یک جا شدن، آمیختن(2)

ص: 29


1- سیدمحمود امامی ،ثمرات الحیوة، ج٣، ص٧٧٢.
2- خلیل ذکاوت (ساحل)

8. تن پروری و تنبلی

راهبرد جلسه

در این جلسه به تبیین این موضوع می پردازیم که برای ارتباط و دوستی با بزرگان باید همت و تلاشمان هم به همان اندازه بزرگ باشد؛ چراکه با تنبلی و تن پروری نمی شود به اهداف بزرگ و عالی دست پیدا کرد.

جذابیت اولیه

مربی گرامی عکس هایی از مقبرة نادر شاه در مش-هد مق-دس را ب-ه نم-ایش م-ی گ-ذارد و ازدانش آموزان می پرسد، چه کسی می داند این مجسمه و مقبره کیست و کجاست؟ بل-ه درس-ت حدس زدید؛ او نادر شاه بنی-انگ-ذار سلس-لة افش-اریه اس-ت. او دوازده س-ال ، از 1114ش. ت-ا1126ش .بر ایران حکومت کرد. پایتخت وی مشهد بود. جنگ های زیاد او اسباب شهرتش را فراهم کرد؛ به گونه ای که اروپاییان به او لقب "آخرین جهان گشای شرق" و "ناپلئون ایران" را داده اند .

هدف بزرگ، تلاش زیاد

نادر شاه افشار پادشاه مستبد و قدرت طلبی بود که به کشورگش-ایی بس-یار علاق-ه داش-ت و ب-رای سیطره بر ممالک جدید و تسخیر مرزها از هیچ کوششی فروگذاری نمی کرد؛ تا جایی که نوشته ان-ددر مسیر گسترش دایرة حکومتش تا مدت ها حتی فرصتی برای درآوردن کفش ه-ایش نداش-ت. او همیشه از سربازانش پیش می افتاد و اگر در استراحت گاهی مجبور به توقف می شد تا می توانست از استراحت کممی گذاشت و به سربازانش پیغام می داد که نادر رفت، وقت تلف نکنید .

کسانی که در زندگی هدفی را تعقیب می کنند و برای آن ارزش قائلاند به می-زان بزرگ-ی هدفشان برایش زحمت می کشند .

ص: 30

نادر شاه برای رسیدن به دنیای خودش آرام و قرار نداشت. دنیای او در مقابل تمام جهان چقدر است؟

حالا اگر ما هدفی بزرگتر از جهان را در نظر داشته باشیم، قطعاً رسیدن به آن با خوابیدن و بی حوصلگی سازگار نیست. بعضی برای رسیدن به این دنیا مسابقه می گذارن-د و ب-ه س-رعت مسیر را طی می کنند .قرآن کریم در چند آیه آنها را معرفی کرده و فرموده اس-ت : آنه-ا در راه کفر خود مسابقة دو سرعت گذاشت هاند .

"وَتَرَی کَثیراً مِنْهُمْ یُساِرِعِونَ فِی الْإثِمِ وَالْعُدْوانِ وَأَکْلهِ ُّ السحْتَ لَبِئْسَ م-ا ک-انُوُا یَعْمَل-ُون"؛(1) کس-انی را که بندة طاغوت شده و پا روی حق گذاشته اند، در حالی می بینی که برای رسیدن ب-ه گن-اه وظلم و خوردن حرام مسابقه می دهند .

سؤالی برای اندیشیدن

چه کسی می تواند بگوید از دنیا بزرگ تر کجاست؟ آفرین؛ درست جواب دادید . آخرت .

دنیا در مقابل آخرت خیلی خیلی کوچک است. همان طور که قرآن کریم ب-ه کس-انی ک-ه تصور کرده اند دنیا جای بزرگی است، و سفت و محکم به آن چسبیده اند، می فرماید: آیا به این اندازه راضی شده اید و توقعتان اینقدر کم است؟

"أرَضَیتُم بِالْحَیاةِ ُّالدنْیْا مِنَ الْآخِرةِ فَما مَتاعُ الْحَیاةِ ُّ الدنْیْا فِی الْآخِرةِ إِلاَّ قَلیل "؛(2)

کالای دنیا در مقابل آخرت خیلی کم است.علاوه بر اینکه خ-ود آخ-رت ه-م نس-بت ب-ه مراتب و طبقات بهشت، کوچکی و بزرگی دارد.به نظر شما بزر گتر از آخ-رت ه-م م-ی ت-وان تصور کرد؟

ص: 31


1- مائده: .٦٢
2- توبه: .٣٨

ص: 32

9. تنبلی و تن پروری

راهبرد جلسه

در این جلسه به تبیین این مطلب می پردازیم که هر انس-انی مت-دین ت-ر و ب-ه خ-دای متع-ال نزدیکتر است، از تنبلی دورتر و پرتلاش تر است

جذابیت اولیه

مربی، سه کارت به شکل کارت های زیر تهیه کند:

الْمؤمنُ هشَّاش بشَّاش ِالْمؤمنُ کالْجبل الرَّاسخ

سه نفر از دانش آموزان را دعوت می کنیم. به هرک-دام ی-ک ک-ارت م-ی ده-یم (1) و از آنه-امی خواهیم روبه روی سایر دانش آموزان بایستند. از دانش آموزان دیگر می خواهیم این روایت را بخوانند و درصورتی که صحیح خواندند، معنای آن را بیان کنند. پشت کارتها هم این روای-ترا می نویسیم: "المؤُمِنُ، کالْجَبَلِ َّ الراسِ-خ"؛ مؤمن مانند کوه استوار اس-ت . بع-د از توض-یح مختص-رِحدیث اول، از شرکت کننده ها می خواهیم کارت ها را برگردانند. باز از دانش آموزان می خ-واهیم روایت را بخوانند و معنا کنند

چگونه شاد باشیم؟

رفاقت با خدای متعال برخلاف آنچه ممکن است در ذهن ما باشد، ش-ادابی و ف-رح م-ی آورد،

ص: 33


1- جمله به صورت پراکنده بین دانش آموزان تقسیم شود.

"المؤُمِنُ هَشَاشٌ بَشَاشٌ "(1) اتفاقًاً بدون این ارتباط، هر انسانی دچار یأس و ن-ا امی-دی خواه-د ش-د؛چون احساس تنهایی و نداشتن یک تکیه گاه محکم در زندگی، انسان را تنبل و ب-ی انگی-زه و

تسلیم شرایط و حوادث می کند. پیغمبر اک-رم (ص) فرمودن-د : "أمَ-ا إِنِی أصَلی وَأنَ-َامُ وَأصُ-ومُ وَأُفْطِ-رُ وَأَضْحَکُ وَأبْکِی فَمَنْ رَغِب َعَنْ مِنْهَاجِی وَسُنتِی فَلَیْسَ منی"؛(2) من هم مانند ش-ما زن-دگی ع-ادی دارم؛

نماز می خوانم، می خوابم، روزه می گیرم، افطار می کنم، می خن-دم، گری-ه م-یک-نم . [پ-س ن-ه به جانب افراط می روم و نه به جانب تفریط، نه آنقدر عبادت می کنم که خسته شوم و نه آنقدر تنبلی که از دایرة بندگان خدا و عبادت کنندگان خارج شوم. شما هم مانند من باش-ید .] کس-ی که از روش و سنت من پیروی نکند از من نیست .

تنبلی یعنی عدم تمایل به فعالیت یا تلاش. انسان باخدا، انسانی باانگیزه است و در هجوم بلا و حوادث، مانند کوه می ایستد:(3)"الم-ؤمن کالجب-ل الراس-خ"و از پ-ا درنم-ی آی-د و راه خ-ود را می پیماید .به همین دلیل است که دنیا هیچ وقت به او زیانی نمی رساند .

نتیجه گیری

مؤمنان واقعی کسانی هستند که مانند پیغمبر اکرم و اهلبیت: به علت ارتب-اط ب-ا خداون-دقدیر، همیشه کوشا، امیدوار و پرتلاش اند و نه تنها اهل ک-ار و فعالی-ت هس-تند، ک-ه در انج-ام

کارها از یکدیگر نیز سبقت می گیرند:" وَ َّ الساِبِقُو نَّ الساِبِقُون؛ أوُلئِکَ الْمُقَربُون"؛(4) آنهایی که در دنیا به سوی خیرات و در آخرت به سوی مغفرت و رحمت سبقت می گیرند. سابقان هم-ان مقرب-ا ن درگاه خداوند متعال می باشند

خدایا ،ما را از کسالت و تنبلی دور کن. آمین .

ص: 34


1- میزراحسین نوری، مستدرک الوسائل، ج٨، ص١٢٣.
2- محمدبن یعقوب کلینی ،اصول کافی، ج٢، ص٥٨.
3- مربی به دانش آموزان بگوید کا رتها را برگردانید .
4- واقعه: .١١ _١٠

10.حواس پرتی ازخود

راهبرد جلسه

در این جلسه به تبیین این موضوع می پردازیم که بی توجهی به ظاهر بدن و جسم سبب بیمار شدن و از بین رفتن آن می شود؛همین طور بی توجهی به نفس و روح و رسیدگی نکردن به آن نیز موجب بیمار شدن آن می شود .

جذابیت اولیه

مربی با همراه داشتن مولاژ (اسکلت کمک آموزشی) مطالب ذیل را بیان کند:

یکی از کارهایی که بسیار مطلوب است و پزشکان توصیه می کنن-د، معاین-ة کام-ل ب-دن است .معاینة بدن توسط پزشک موجب می شود درصورت ایجاد کوچک ترین بیماری، به فک-ر مداوای آن برآییم. اهمیت این کار در مورد بیماری های جسمی روش-ن اس-ت و جال-ب این ک-ه بسیاری از ما تصور می کنیم دچار هیچ بیماریای نیستیم؛ درحالی که این تصور غلط، به دلی-ل عدم بررسی دقیق بدنمان می باشد .رئیس انجمن اورولوژی ایران با اشاره ب-ه اینک-ه اف-راد در صورت درد سنگ کلیه حتی در نیمه شب به اورژان-س مراجع-ه م-ی کنن-د . گف-ت : ول-ی ای-ندر صورتی است که سرطان ها از جمله سرطان پروستات هیچ علامت ویژه ای ن-دارد و م-ردانباید دراین زمینه با معاینه های دوره ای به فکر سلامتی خود باشند. وی افزود این درحالی است که برخی مردان در زمان مراجعه به مط-ب ه-ا، ن-ام بیم-اری پروس-تات را نم-ی دانن-د و آن راترموستات عنوان می کنند.

پیشنهادی بهتر

اما از این کار بهتر و دقیق تر این است که پیشگیری کنیم از ابتدا مراقبت کنیم و هر غذایی

ص: 35

را نخوریم تا دچار بیماری نشویم؛ چراکه "الْمَعدَةُ بَیْتُ کُلِّ دَاء"؛(1) معده خانة همة بیماریهاست .

همچنین قرآن کریم می فرماید: انسان باید به آنچه می خورد خوب دقت کند: "فَلْیَنْظُ-رِ الْإنِسْ-اُنُ إلِی طَعامِ هِ"(2)همانطوری که غذای جسم را باید با دقت بررسی و میل ک-رد ت-ا بیم-اری ایج-ادنشود، باید به قلب و نفس خود نیز توجه کنیم. اینکه به چه چیزی عادت می کند، از چه چیزی لذت می برد، با چه چیزی سیر می شود و با چه کسی مأنوس می شود .

نتیجه گیری

اگر کسی از خدای متعال دور شد و خدا را فراموش کرد، خودش را فراموش می کن-د و مانن-د

کسی است که از حال بدنش غافل می باشد. قرآن کریم می فرماید: " وَلا تکَونُوُا کَالَّذینَ نَسُ-وا َّ ﷲَ فَأنَسْاهُمْ أَنْفْسَهُم"؛(3) مانند کسانی که خدا را فراموش کرده ان-د نباش-ید .چ-را ک-ه آنه-ا در واق-ع

خودشان را فراموش کرده اند. پس فراموش کردن خدای متعال، یعنی بی توجهی به خود و عدم مراقبت از روح و نفس خودمان، که درنهایت موجب بیماری های عمیق روحی، ایجاد افسردگی و اضطراب در وجودمان خواهد شد.

دعای آخر

امام صادق(ع) در دعای روز عرفه عرضه می دارد: "اللهم إنی أعُوذُبِکَ مِن النِسْیان والکَسل"؛(4)

خدایا، پناه می برم به تو از فراموشی و تنبلی و کسالت.

ص: 36


1- محمدباقر مجلسی ،بحارالانوار، ج٩٥، ص٩٢.
2- عبس: ٢٤
3- حشر: ١٩
4- سیدبن طاووس ،اقبال الاعمال، ص٩٣

11. زندگی سخت و بی یروح

راهبرد جلسه

می خواهیم بدانیم چرا در بعضی مواقع، زندگی آنقدر سخت می شود که می گوییم: ای ک-اش اصلاً به دنیا نیامده بودم ،و بعضی مواقع آنقدر لذت بخش می شود که قصد صدها سال زندگی را در سر می پرورانیم!

جذابیت اولیه

مربی گرامی جدول زیر را که رمز آن "َضَنْک"(1)می باشد روی تخت-ه ی-ا روی مق-وای ب-زرگ طراحی می کند،و از دانش آموزان می خواهد با پاسخ به سه سؤال زیر، رم-ز ج-دول را ح-دس بزنند و بعد از آن معنای کلمه "َضَنْک" را بیان کنند.

ض ح ی

ن ی ت

ک ه ف

1. سوره ای که در نماز باید همراه سورة انشراح خوانده شود؟

ص: 37


1- ضنک" به معنی سختی و تنگی است. این کلمه همیشه به صورت مفرد به کار می رود و تثنیه و جمع و مؤنث ندارد.

2.نام میو ه ای که در قرآن به آن قسم خورده شده؟

3.غاری که در قرآن آمده و سگ آن معروف است؟

بعد از مشخص شدن رمز جدول و معنای آن، این آیة شریفه را روی تخته بنویسید:

"وَ مَنْ أعْرَض عَنْ ذِکْری فَإنِّ لهُ مَعیَشَةً َضَنْکا".(1)

دوستان خوب من کی می دونه معنای این آیة شریفه چیه؟

پیوند با بحث

گاه می شود درهای زندگی به روی انسان به کلی بسته م یشود، و دست به هر کاری می زند ب-امشکلی روبه رو می گردد. گاهی هم به عکس، مقدمات همة کارها فراهم اس-ت و ب-ن بس-ت وگرهی در کار نیست. حالت اول را به وسعت زندگی، و آن یکی را به ض-یق و تنگ-ی معیش-ت تعبیر می کنند. منظور از "معیشت َضَ-نْک"که در آیة بالا آمده نیز هم-ین ا س-ت . ممک-ن اس-ت،بعضی فکر کنند تنگی معیشت، به دلیل درآمد کم باشد؛ درحالیک-ه اف-رادی هس-تند، پ-ول و درآمدشان هنگفت است ،ولی بخل و حرص و آز، زندگی را بر آنها تنگ کرده. نه تنها دیگران از زندگی آنان لذتی نمی برند ،خودش-ان ه-م از آن هم-ه نعم-ت مح-روم هس-تند . ب-ه فرم-ودة امیرالمومنین(ع):

"همچون فقیران زندگی می کند و همانن-د اغنی-ا و ثروتمن-دان روز قیام-ت حس-اب پ-س می دهد".(2)

قرآن می فرماید: علت اصلی این مشکلات و سختی ها غافل شدن رویگردانی از خداست؛ چراکه یاد خدا مایة آرامش جان، تقوا و شهامت است. فراموش کردن او نیز مای-ة اض-طراب وترس و نگرانی است که سبب می شود همة از هم بترسند، هیچکس به دیگری اعتماد نکند، و رابطه ها و پیوندها بر محور منافع شخصی صورت گیرد. اصولاً تنگی زندگی بیش-تر ب-ه عل-ت کمبودهای معنوی و نبودن غنای روحی است. عدم اطمینان به آینده و ت-رس از ن-ابود ش-دن

ص: 38


1- و هرکس از یاد من روی گردان شود، زندگی [سخت و] تنگی خواهد داشت .
2- محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ش ١٥

امکانات موجود، و وابستگی بیش از حد به دنیا، مهمترین عوامل سخت و بی روح شدن زندگی است، درحالی که ایمان به خدا و دل به ذات پاک او بستن، ما را از همة نگرانی ها و سختی ها و مشکلات نجات خواهد داد.

نتیجه گیری

بچه ها با همة فقر و نداری، زمانی که دستشان در دس-ت ب-زرگ ترش-ان ق-رار دارد ، احس-اس دارایی و قدرت و آرامش می کنند. ما نیز اگر بخواهیم در دنیا و آخرت ب-ا هم-ة فق-ر و ن-داریذاتیمان؛ "أنْتُم الْفُقَ-راء إلی ﷲ"(1)از آرامش و قدرت و ثروت برخوردار شویم ،باید دس-تمان را دردست قدرت و ثروت و آرامش بی نهایت قرار دهیم .

الا مردمان جملگی ش-ما فقیری---د ب---ر درگ---ه کبری---ا ولی بینیاز است پروردگار ستوده صفات است آن کردگار (2)

ص: 39


1- فاطر:15
2- امید مجد.

12. زیرآب زدن

راهبرد جلسه

در این درس به دو صفت از صفات نمازگزاران می پردازیم که یکی از آنها را باید محافظ-ت ودیگری را ترک کنند.

جذابیت اولیه

کلمة زیرآب را چه کسی تا به حال شنیده و معنای آن چیست؟

زیرآب در لغت: مجرایی است در ته مخزن های آب که هنگام خالی ک-ردن آب، آن را ب-ازکنند.(1) مخرجی دربسته در ته خزانه یا حوض یا آبان بار که به چاهی یا مغاکی منتهی می شود تا آنگاه که خواهند، آن را باز کنند و آبدان از آب و لجن تهی شود.(2)

تا کمتر از صد سال پیش در خانه های قدیمی که لوله کشی آب تصفیه شده نب-ود زی-رآب معنی داشت .زیرآب در انتهای مخزن آب خانه ها بود، که ب-رای خ-الی ک-ردن آب، آن را ب-ازمی کردند .زیرآب به چاهی راه داشت تا با باز کردن آن لجن ته حوض از آن به چاه برود و آب پاکیزه وارد حوض شود. در همان زمان وقتی با کسی دشمنی داشتندبرای اینکه به او ض-ربه بزنند زیرآب حوض خانه اش را باز می کردند تا همة آب تمیزی را که در حوض دارد از دس-ت بدهد.صاحب خانه، وقتی خبردار می شد خیلی ناراحت می شد؛ چون بی آب می ماند. ای-ن ف-ردآزرده به دوستانش می گفت: "زیرآبم را زده اند".

این اصطلاح که زیرآبش را زدند ریشه از همین کار دارد.

ص: 40


1- محمدعلی جمال زاده، فرهنگ عامیانه.
2- علی اکبر دهخدا، لغت نامه.

حضرت موسی(ع) به خدا عرض کرد: "خدایا من هرجا می روم دچار مشکل می شوم. چ-رااین طور است؟"

خداوند فرمود: "در لشکر تو کسی است که زیرآب زنی می کند". گفت: "او را به من معرفی کن"، فرمود: "من از این کار بی زارم چگونه خودم این کار را انجام دهم؟"(1)در دعاهای بسیاری ما به خدا می گوییم خدایا تو نمی گذاری کارهای ب-د و زش-ت ف-اش ش-ود. س-تاریت یک-ی اززیباترین صفات خداوند متعال است: "یاَ عَلامَ الْغُیُوبِ یاَ غَفارَ ُّ الذنُوُبِ یاَسَ َّ تارَالْعُیُوب" .(2)

همة کسانی که با او رفیق شده اند ،همین خصوصیت را دارند. از عباد تها و س-جده ه-ایسیدالساجدین(ع) زیاد شنیده ایم؛ اما جالب است بدانیم که امام زی-ن العاب-دین (ع) در اث-ر ای-ن عبادات چه اخلاقی پیدا کرده بود. او که در عبادت در عصر خود شهرة آفاق شده بود. آن قدر سجده می کرد که به او سیدالساجدین م یگفتند. دراثر ارتباط با خداوند متع-ال ب-ین م-ردم ب-ه پرده پوشی معروف بود. یکی از آنها پناه دادن به خانوادة مروان بن حکم، در ماجرای قیام م-ردم مدینه(واقعة حرَّه) است .طبق تصریح منابع تاریخی در جریان واقعة حرّه و هجوم ش-امیان ب-ه مدینه، بسیاری از خانواده ها همسر و فرزندان خود را به خانة امام سجاد(ع) فرس-تادند و از آنحضرت پناه خواستند و در پناه آن حضرت تا پایان اشغال مدین-ه ب-ه دس-ت س-پاه م س-ِرِف درامنیت و سلامت به سر بردند و از تعرض شامیان در امان ماندند.(3)

نتیجه گیری

کسی که اهل ارتباط با خدای متعال باشد نه تنها اهل زیرآب زدن نیس-ت؛ بلک-ه در مواق-ع ل-زوم ازکسی که به او بدی کرده است، حمایت هم می کند. پیامبر اکرم(ص) در جریان فتح مکه دو ج-ا رامکان امن اعلام کردند. یکی خانة خدا و هر کسی که داخل آن باشد، و دیگری خان-ة ابوس-فیان و

هرکسی که داخل خانة او باشد.(4)این در حالی است که ابوسفیان دشمن خونین پیامبر اکرم(ص) بود .

ص: 41


1- محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج ١٣ ، ص ١٢
2- میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج ٢، ص 241
3- ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ١١ ، ص 245
4- احمدبن اسحاق یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج ٢، ص ٥٩

13. رنگ خدا

راهبرد جلسه

در این جلسه به تبیین این موضوع می پردازیم که اگر نگاهمان به زندگی، خدایی باشد و مانند اهل بیت: عین اﷲ بشویم آن زمان همه چیز را زیبا خواهیم دید و از زندگی مان ب-ه معن-ای واقعی لذت خواهیم برد.

جذابیت اولیه

جذابیت اولیه(1)

امشب هم مثل شب های پیش، از شدت درد خواب به چشمانش نمی آمد. پهلوبه پهلو می شد و سعی می کرد توجهی به سوزش چشمانش نکند؛ اما درد امانش را بریده بود. بیماری او ازنظ-رتمامی متخصصان آن دوران لاعلاج تشخیص داده شده بود؛ یعنی با اینهمه ثروت و مکنت هیچ امیدی به یک لحظه آرامش نداشت. صبح فردا قرار بود به دیدن یکی دیگر از پزش-کان متخصص برود، بلکه درمانی برای نجات از این بیماری بیابد. پزشک بع-د از معاین-ه ب-رای اونسخه ای عجیب پیچید و گفت : نباید به هیچ رنگی غیر از سبز نگاه کن-ی . عم-ل ب-ه توص-یه پزشک برای بیمار که ثروت فراوانی داشت امکان پذیر بود .در مدت کوتاهی در و دیوار قصر او به رنگ سبز درآمد. همچنین تمام وسایل حتی لباسهای خ-دمتگاران ه-م س-بز رن-گ ش-د.

هی چکس بدون پوشیدن لباس سبز حق رفت وآمد به قصر او را نداشت؛ تا جایی که اگر کس-ی خواستار دیدار با او بود باید از سرتا پا سبزپوش میشد. با سختگیری خدمت کاران در عمل ب-ه دستور پزشک بعد از مدتی حال او تغییر کرد و رو به بهبودی رف-ت . آن م-رد ثروتمن-د ب-رایتشکر از منجی اش، پزشک را به قصر خود دعوت کرد تا لط-ف او را جب-ران کن-د؛ ام-ا وقت-ی حکیم با لباس نارنجی وارد خانه شد خدمت کاران از ورود او به اتاق جلوگیری کردند و خواستار

ص: 42


1- داستان با زبانی خودمان و جوانپسند بیان شود.

سبزپوش شدن حکیم شدند. حکیم، با آرامش خواستة آنان را برآورده کرد و با لباس سبز وارد اتاق شد .در چشمان مرد به جای درد و افسردگی، شادی و سرزندگی موج می زد. با خوشحالی به حکیم گفت: گرچه تغییر تمام اطرافم به سبز، برایم بسیار مشکل ب-ود؛ ام-ا ره-ایی از ای-ن بیماری تمام دردسرها را شیرین کرده است. حکیم لبخندی زد و گفت: "ای مرد، اگر به جای این همه زحمت عینکی با شیشه سبز به چشمانت می زدی تمام جهان را سبز می دیدی!"

حالا بگویید عامل اصلی در بیماری این مرد چیس-ت؟ و چ-را م-رد ب-ه ج-ای عین-ک زدن اطرافش را تغییر داد؟(1)

نگاه ما به دنیا

نگاه ما به عالم از پشت عینکی است که به چشمانمان زده ایم. انسانها براساس دیدگاهش-ان به جهان، زندگی می کنند .کسی که آفرینش را خلاصه در این دنیا می بیند، طبیعی اس-ت ک-ه کوچکترین سختی را در دنیا تاب نیاورد؛ زیرا می خواهد همین روزها را در بهترین ش-رایط وبدون غم و غصه زندگی کند؛ اما اگر حقیقت این عالم را بدانیم، دیگر هیچ نقص و کمبودی را حس نخواهیم کرد؛ چراکه همة کاستی ها در چشم کسی است که فق-ط عین-ک نزدی-ک ب-ین دنیایی را به چشم خود زده است. لذا فقر، بیماری و مشکلات برای او سخت و غیرقابل تحمل است؛ اما برای کسی که خدابین است و عینک زیبای آخرت نگری را به چشم زده باش-د ه-یچ بلا و سختی ای، بی حکمت نیست؛ چون م یداند ازجانب حکیم علیم صادر شده است. راز جملة زینب کبری(س) در مجلس ابن زیاد همین است .

وقتی ابن زیاد به ایشان گفت: "هل رأیتِ صُنِعَ ﷲبِأخِیکِ "؛ دیدی خدا با برادرت چه کرد؟ فرمود: "مَا رَأَیتْ إِّلا جَمِیلا"(2)؛ من جز زیبایی چیزی ندیده ام .

نتیجه گیری

شاید همة ما به این مرد بیمار بخندیم که چرا از ابتدا به فکر عینک نیفتاد؛ اما جالب است که

ص: 43


1- . مربی عزیز اجازه بدهد چند تن از دانش آموزان به سؤالات پاسخ بدهند.
2- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ٤٥ ، ص ١

خودمان هم حاضریم همة اطرافیان را مجبور کنیم مطابق میل ما باشند. چرا؟ چون متکبریم و حاضر نیستیم زحمت تغییر را به خودمان بدهیم.

پروردگارا، به نگاهمان رنگ الهی بزن. آمین . 

ص: 44

14.فاصله

راهبرد جلسه

در این جلسه به این سؤال پاسخ می دهیم که چرا و چگونه بین م-ا و خداون-د متع-ال فاص-له ایجاد می شود؟

جذابیت اولیه

جذابیت اولیه(1)

گفت: "کسی دوستم ندارد. می دانی چقدر سخت است کسی دوستت نداشته باشد؟ تو برای دوست داشتن جهان را ساختی. حتی تو هم بدون دوست داشتن...!" خدا هیچ نگفت .

گفت: "به پاهایم نگاه کن! ببین چقدر چندش آور است. چشم ه-ا را آزار م-ی ده-م . دنی-ا راکثیف می کنم. آدم هایت از من می ترسند. مرا می کشند .برای اینکه زش-تم . زش-تی ج-رم م-ناست." خدا هیچ نگفت .

گفت: "این دنیا فقط مال قشنگهاست. مال گل ها و پروانه ها. مال قاصدک ها. م-ال م-ن نیست."

خدا گفت: "چرا، مال تو هم هست، دوست داشتن گل، دوست داشتن پروانه ی-ا قاص-دک کار چندان سختی نیست؛ اما دوست داشتن یک سوسک، دوست داشتن "ت-و " ک-اری دش-واراست .دوست داشتن کاری است آموختنی. هرکسی رنج آموختن را نمی برد .ب-بخش کس-ی راکه تو را دوست ندارد؛ زیرا که هنوز مؤمن نیست؛ زیرا که هن-وز دوس-ت داش-تن را نیاموخت-ه

ص: 45


1- مربی ابتدا داستان را با احساسات و لطافت خاصی بیان کند.

است .او ابتدای راه است. مؤمن همة را دوست دارد؛ زیرا هم-ة از م-ن اس-ت و م-ن زیب-ایم وچشم های مؤمن جز زیبا نمی بیند. زشتی در چشم هاست .در ای-ن دای-ره، هرچ-ه ک-ه هس-ت،نیکوست. آنکه بین آفریده های من خط کشید، شیطان بود. شیطان، مسئول فاصله هاست .

حالا، قشنگ کوچکم! نزدی کتر بیا و غمگین مباش."

قشنگ کوچک نزد خدا رفت و دیگر هیچ گاه نیندیشید که نازیباست.(1) آیا می دانید؟ چرا شیطان از جدایی لذت می برد؟

یکی از راه هایی که شیطان برای جدایی از آن استفاده می کند، کدام است؟به نظر شما شیوة مقابله با این کار شیطان چیست؟(2)

پیوند با بحث

دوستان من، چرا از پرس شهای من تعجب کردید؟ اجازه بدهید کم-ی بیش-تر توض-یح ب-دهم.

همة ما از یک جنس هستیم و همة مخلوق یک نفر می باشیم

"یا أ ّیَهَاَّ الناسُ إنِاَّ خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثْی وَجَعَلْناکُمْ شُعُوبا وَقَبائِلَ لِتَعارَفُوا إ نِّ أَکْرمَکُمْ عِنْ-دَ ﷲِ أتَقْ-اکُمْإ نِّﷲَ عَلیمٌ خَبیر."(3) تفاوت هایمان در خلقت، نمی تواند موجب فخرفروشی ما به یک-دیگر باش-د.

تنها چیزی که شخصی را بر دیگران برتری می دهد ،فضیلتی است که خ-ود او کس-ب ک-رده باشد؛ مانند: علم و عمل صالح، جالب اینکه صاحبان علم و عمل ص-الح وقت-ی واقع-اً ع-الم وعادل می شوند، هیچ چیز را محصول کار خودشان نمی بینند تا موجب فخرفروش-ی آنه-ا ش-ود:

إلِهِی لَا حَوْ لَ لِی وَلَا قُوةَ إِ َّ لا ِبِقُدْرَتِکَ وَلَا نَجَاةَ لِی مِنْ مَکَاَرهِ ُّ الدنْیَا إِ َّ لا بِعِصْمَتِک. (4) این دیدگاه، نگ-اه کس-ی است که با خدا زندگی می کند و این نگاه باعث می شود دشمنی و اختلاف ریش-ه ک-ن ش-ود وجای خود را به برادری و برابری بدهد.وَاذْکُرُوا نِعْمَتَّ ﷲِ عَل-َیْکُمْ إذِکُنْ-تُمْ أَعْ-داءً فَ-ألَّفَ ب-َیْنَ قُلُ-وبِکُمْ

ص: 46


1- عرفان نظرآهاری، بالهایت را کجا جا گذاشتی،ص 48
2- اجازه بدهید دانش آموزان اظهار نظر کنند. جواب سؤالات در پیوند با بحث بیان شده است.
3- ای مردم، ما شما را از مرد و زن آفریدیم، و شما را گروه گروه و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایی متقابل حاصل کنید. درحقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. بیتردید، خداوند دانای آگاه است" (حجرات: ١٣)
4- محمدباقر مجلسی ،بحارالأنوار،ج١٩، ص٣٤١، باب .٣٢

فَأصْبَحْتُمْ ِبِنِعْمَتِهِ إخِوانا.(1) نه تنها مؤمنان حس برادری پیدا میکنند؛ بلکه مؤمن حاضر نیس-ت ب-ه هیچ مخلوقی از مخلوقات محبوبش کوچکترین آسیبی برساند. "إنِمَّاَ الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأصْلِحُوا بَیْنَ أخَوَیْکُمْ وَاتقَّوا َّ ﷲَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُ-ون".(2)چراکه همة آنها را زنده می داند؛ چون از ناحیة زن-د ة پای-دار

آمده اند. شیطان از این همه همدلی و رفاقت سخت در عذاب است؛ زیرا دشمنی، بهترین بستر برای انجام گناهان است. برای همین عزم خود را جزم کرده تا دوستی ها را تبدیل به دش-منی کند .

إ َّنِمَّا یُرِیدُ الشَّیْطانُ أنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاء.(3)

خدایا ،مگذار شیطان بین ما و تو فاصله بیندازد. آمین .

ص: 47


1- و نعمت خدا را بر خود یاد کنید، آنگاه که دشمنان [یکدیگر] بودید، پس میان دلهای شما الفت انداخت، تا به لطف او برادران هم شدید" (آل عمران: .)١٠٣
2- در حقیقت مؤمنان با هم برادرند، پس میان برادرانتان را سازش دهید و از خدا پروا بدارید، امید که مورد رحمت قرار گیرید" (حجرات: ١٠)
3- همانا شیطان می خواهد میانِ شما دشمنی و کینه ایجاد کند، و شما را از یاد خدا و از نماز باز دارد" (مائدة: 91)

ص: 48

ص: 49

فصل دوم: چگونگی ارتباط باخدا

15. گدای نابینا و روزنامه نگار

راهبرد جلسه

در این جلسه ،دربارة اینکه ما با خدای متعال هرگونه که بخواهیم می ت-وانیم ص-حبت کن-یم،بحث خواهیم کرد؛ اما بهترین نوع ارتباط کلامی چیست؟

جذابیت اولیه

جذابیت اولیه(1)

روزی مرد نابینایی روی پله های ساختمان نشسته بود و کلاه و تابلویی را کنار پایش قرار داده بود. روی تابلو نوشته بود: من کور هستم؛ لطفًاً کمک کنی-د . روزنام-ه نگ-ار خلا ق-ی از کن-ار اومی گذشت؛ نگاهی به او انداخت. فقط چند سکه داخل کلاه ب-ود . او چن-د س-که داخ-ل ک-لاه انداخت و بدون اینکه از مرد اجازه بگیرد، تابلوی او را برداشت، آن را برگرداند و جمله دیگری روی آن نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و آنجا را ترک کرد. عصر آن روز، روزنامه نگار به آن محل برگشت و متوجه شد که کلاه آن مرد پر از اسکناس شده است. مرد نابینا از ص-دای قدم های او، خبرنگار را شناخت و درخواست کرد نوشتة تابلو را ب-رایش بخوان-د. روزنام-ه نگ-ارجواب داد: چیز خاص و مهمی نبود. من فقط نوشتة ش-ما را ب-ه ش-کل دیگ-ری نوش-تم؛ بع-دلبخندی زد و رفت. مرد نابینا هیچ وقت ندانست که او چه نوشته است.(2) روزنامه نگار روی تابلو نوشته بود: امروز یک روز بهار است؛ ولی من نمی توانم آن را ببینم!

پیوند با بحث

هرکسی برای برقراری ارتباط با دیگران راهی را انتخاب م-ی کن-د . ب-ی ش-ک بهت-رین راه

ص: 50


1- مربی با تسلط بر مطلب و بیانی شیوا و زیبا داستان را بیان کند .
2- مربی از دانش آموزان بخواهد که حدس بزنند آن جمله چه بوده است؟

ارتباط، کلام است. ما با سخن گفتن، آنچه را در قلبم-ان م-یگ-ذرد ب-ه ط-رف مقاب-ل انتق-ال می دهیم .پس باید بهترین جملات را انتخاب کرد. خداوند متعال خود مس-تقیم ب-ا م-ا س-خن

گفته و از پیامبر اکرم(ص) نقل قول نکرده است. "وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الهَوی، إ نِ هُوَ إِلاَّ وَحْ-یٌ ی-ُوحی"؛(1) پیغمبر اکرم از روی هوا و هوس صحبت نم یکند؛ به تحقی-ق آنچ-ه م-ی گوی-د وح-ی و ک-لام خداوند متعال است. حال اگر بخواهیم به بهترین وجه با خالق هستی درد دل کنیم، باید سراغ کسانی برویم که راه حرف زدن با او را بلد باشند و شیوه های برق-راری ارتب-اط را از آنه-ا ی-ادبگیریم و ما هم مانند آنان با محبوبمان ارتباط برقرار کنیم. تابه حال به این فکر کرده ای-د ک-ه چرا به مناجات های اهل بیت: مانند: دعای کمیل، دعای عرفه، ب-ا خداون-د متع-ال گ-وش می کنیم؟ مگر نه اینکه این جملات، سخنان خصوصی آنها با خداست!(2) درست ح-دس زدی-د.

اهل بیت: به این طریق می خواهند روش دوستی و تقویت رابط-ة م-ا ب-ا خ-دای مهرب-ان رانشان دهند تا ما بتوانیم خواسته ایمان را در بهترین قالب و به بهترین شیوه با محبو بمان در میان بگذاریم .

نتیجه گیری

با کمی دقت متوجه خواهیم شد نماز گنجینه ای از بهت-رین کلم-ات و زیب-اترین قال-ب ب-رای گفتگو است .که در آن هم با زبان و هم با عم-ل ب-ه بی-ان احساس-ات و خواس-ته ه-ای خ-ودمی پردازیم.

خدایا ،به ما کمک کن تا بهترین راه ارتباط با تو را پیدا کنیم. آمین

ص: 51


1- نجم: ٣ و ٤
2- مربی از دانش آموزان نظرخواهی کند.

16. نماز واقعی

راهبرد جلسه

در این درس با نماز واقعی یعنی همان نماز مقبول و آثار و برکات آن آشنا می شویم.

جذابیت اولیه

انسان برای پیمودن راه صحیح تکامل و سعادت باید ازی کسو، رابطة خود را با خدا و ازس-وی دیگر، با خلق خدا تقویت نماید. بهترین راه تقویت رابطه با خدا، نماز است. نماز یک ظ-اهر ی دارد ،که انجام آن موجب رفع تکلیف از ما می شود؛ اما اینگونه نماز خواندن به این معنا نیست که لزوماً موجب سعادت اخروی گردد. رسیدن به قرب الهی از طری-ق نم-از، مس-تلزم رعای-ت نکات خاصی است که با صرف عمل به تکلیف، آن هم ازروی عدم توجه به مفاهیم عملی آن ،محقق نم یگردد .

امام صادق(ع) در کلام نورانی خود با بیان حدیثی قدسی، برخی از شرایط قب-ولی نم-از را

یادآور می شوند: "یَا ابْنَ جُنْدَبٍ قَالَ َّ ﷲُ جَ-لَّ وَ عَ-ز فِی بَعْ-ضِ مَ-ا أَوْحَ-ی إنِمَّ-َا أقْبَ-ُلُ َّ الص-لَاةَ "؛ (1)ای جن-دب خداوند جلّ جلاله فرمود نماز کسی را می پذیرم که:

شرط اول: این است که نمازگزار در هنگام نماز، عظمت خدا را به یاد آورد و به این نکته توجه داشته باشد که هرچه بیشتر موفق به درک عظمت خدا گردد، خود را در برابر آن کوچک و ناچیز می شمارد؛ مِمنْ یَتَوَاَضَعُ لِعَظَمَتِی؛ در پیشگاه عظمت من خشوع می کند .

بیان داستان

در زمان پیامبر(ص)، زنی زندگی می کرد به نام "زینب عطَّ ارِه" که به شغل عطرفروشی اشتغال

ص: 52


1- محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج٥٧، ص٥٨٢.

داشت .آن زن عطرهای خوبی را که تهیه می کرد، ابتدا خدمت پیامبر(ص) می آورد، و حضرت نیز آنها را خریداری می کردند. آن زن یک روز از پیامبر اکرم(ص)خواست تا عظم-ت خ-دا رابرایش تشریح نمایند. حضرت فرمودند: "تونمی توانی عظمت خدا را درک کن-ی، مگ-ر اینک-ه ابتداً به عظمت مخلوقات خدا پی ببری."

پیامبر(ص) دربارة عظمت آفرینش آسمان و زمین فرمودند: "این زم-ین پهن-اور ب-ا تم-ام دریاها و کو هها و شهرهای بزرگی که دارد، نسبت به آسمان اول به مانند حلقه ای است که در یک بیابان بیکران افتاده باشد؛ همین طور نسبت آسمان اول به آسمان دوم تا برسد به آسمان هفتم، و آسمان هفتم نیز نسبت به عرش خدا ،همچون حلق های اس-ت در ی-ک بیاب-ان بس-یار وسیع".(1)

امروزه کیهان شناسان، کهکشان هایی را کش-ف ک-رده ان-د ک-ه میلیارده-ا س-ال ن-وری ب-اکهکشان ما فاصله دارند؛ یعنی کل منظومة شمسی با همة عظم-تش در براب-ر کهکش-ان راه شیری و نیز این کهکشان در برابر کهکشان های دیگر بسیار ناچیز هستند. حضرت ب-ه ز ین-ب عطاره فرمودند: "وقتی به این مسائل خوب بیندیشی، متوجه می شوی که تازه در برابر عظمت مخلوق خدا هیچ به حساب نم یآیی تا چه رسد به عظمت خدا!"

وقتی انسان با چنین دیدی به این مسائل بنگرد، خودش را در براب-ر عظم-ت ب-ی نهای-ت خداوند متعال بسیار کوچک و ناچیز به حساب می آورد و حالت تواضع برای او پیش می آید .

شرط دوم: وَ یَکُف نَفَسَهُ عَنِ الشَّهَوَاتِ مِنْ أجْلِی ؛ و خویش را از شهوات به خاطر من بازدارد .

یعنی نمازگزار به خاطر خدا از هوا و هوس های باطل خود دست بردارد؛ یعنی بگوید: خدایا ،برای اینکه تو را دوست دارم، دنبال شهوترانی و گناه نم یروم. همانطور که انسان به خاطر دوستان خود از برخی خواسته هایش صر ف نظر م یکند، به خ-اطر خ-دا ه-م، بای-د از ش-هوات نامشروع خود چشم بپوشد. بین نمازِ خوب خواندن و دنب-ال ش-هوات نامش-روع رف-تن نس-بت معکوس وجود دارد؛ به این معنا که انسان هرقدر نمازش را بهت-ر بخوان-د، ب-ه هم-ان می-زان از

ص: 53


1- محمدبن یعقوب کلینی ،اصول کافی، ج٨، ص٣٥١

شهوات نامشروع دور می شود و به عکس، هرچه بیشتر شهوت رانی کند، از نم-از دور م-ی ش-ود .

قرآن کریم دربارة برخی اقوام گذشته این مطلب را به زیبایی بیان فرموده و پ-س از ذک-ر ن-ام

تعدادی از انبیا می فرماید: "إذِا تُتْلَی عَلَیْهِمْ آیَاتُ ّالرحْمَن خَرواسُجدًا وَ بُکِیا"؛(1) هرگاه آیات رحمت ما بر آنها تلاوت شود، با گریه روی اخلاص بر خاک نهند. سپس در ادامه می فرماید: "فَخَلَفَ مِنْ

بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أضَاعُوا ّالصلاةَ وَاتبَّعُ والشَّهَواتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیا"؛(2) س پس جانش ین آن م ردم خداپرست، قومی شدند که نماز را ضایع کردند و از شهوت نفس پیروی کردند و اینها به زودی کیفر گمراهی را خواهند دید. انسان اگر بخواهد بداند چرا آنطور که بایدوشاید نم-ی توان-د درنماز با خدا انس بگیرد، باید ببیند چقدر به شهوات نامشروع و افکار باطل دل بسته است.

شرط سوم: وَیَقْطعُ نَهَارهُ بِذِکْرِی؛ و روزش را با یاد من سر کند. به این معنا، کسانی هستند که همیشه و در تمام حال به یاد خدا می باشند و هرگز از یاد خدا غافل نمی شوند: "رِجَالٌ َّ لا تُلُهِ-ی ِهِمْ تِجَارَةٌ وَلَابَیْعٌ عَن ذِکْرِ ﷲِ"؛(3) پاک مردانی که ه-یچ کس-ب و تج-ارتی آن-ان را از ی-اد خ-دا غاف-ل نمی گرداند .

شرط چهارم: وَلَا یَتَعَظَّمُ عَلَی خَلْقِی؛ و بر مخلوقات من تکبر نمی ورزد. ش-رط پ-نجم: وَ یُطْعِ-مُ الْجَائعِ ؛ و به گرسنگان غذا می دهد .

بیان داستان

معلَّی بنِ خُنَیس گوید: شبی بارانی امام صادق(ص) از خانه به قصد رفتن به ظلّة بن-ی س-اعده بیرون آمدند .من نیز دنبال آن حضرت بیرون آمدم. ناگاه چی-زی از دس-ت ام-ام زم-ین افت-اد.

عرض کرد: "خداوندا، آن چه افتاد به من برگردان!" من نزدیک رفتم و سلام کردم .

فرمود: معلّی تویی؟ - بلی، جانم فدایت!

ص: 54


1- مریم:.٥٨
2- مریم: ٥٩
3- نور

- دست به زمین بکش، هرچه به دستت آید، جمع کن .

- من دست بر زمین کشیدم؛ دیدم نان است که بر زمین ریخته شده است؛ جم-ع ک-ردم وبه حضرت دادم و عرض کردم: فدایت شوم، بگذار کیسة نان را به دوش گیرم و بیاورم.

- نه، من بر حمل آن سزاوارترم؛ لکن به تو اجازه می دهم که با من همراه شوی.

پس با امام(ع) به ظلّه بنی ساعده رسیدیم .در آنجا گروهی از فقرا در خواب بودند. امام در زیر لباس آنان یک یا دو عدد نان می گذاشت تا نان ها تمام شد و برگشتیم.

گفتم: فدایت شوم؛ اینها شیعه هستند؟

فرمود: "اگر شیعه بودند، حتی نمک خورش آنها را هم می دادم."(1) شرط ششم: وَ یکْ سو العاِرِی؛ و برهنگان را بپوشاند.

شرط هفتم: وَیَرْحَمُ الْمُصَابَ؛ و بر گرفتاران لطف نماید .

شرط هشتم: وَ یُؤْوِی الْغَرِیبَ ؛ و آوارگان را پناه دهد.(2)

ص: 55


1- شیخ عباس قمی ،منتهی الآمال، ج٢، ص٧٢١.
2- مربی گرامی، این هشت قطعه را در هشت مقوا جداگانه، و ترجم ههای آنها را نیز در هشت مقوای دیگر به صورت جداگانه می نویسد .که جمعاً شانزده قطعه می شود .پشت همۀ مقواها را به صورت نامنظم از یک تا شانزده عددگذاری می کند. بهترین حالت، استفاده کردن از خود دانش آموزان است. هرچند میتوان با آهن ربا و یا چسب بر روی تخته نیز آموزش داد. با استفاده از شانزده دانش آموز و دادن مقوا به هریک ،از آنها می خواهد مقواها را از سمت اعداد رو به دانش آموزان دیگر قرار دهند. از دیگر دانش آموزان که نشسته اند می خواهد دو عدد را به صورت تصادفی نام ببرند؛ مثًلاً عدد پنج و دوازده . مربی از دانش آموزان شمارۀ ٥ و ٢١ می خواهد تا مقواهای خود را برگردانند تا همه ببینند متن حدیث با ترجمۀ آن مطابقت دارد یا خیر.

17. عشق واقعی

راهبرد جلسه

در این جلسه به بیان این مطلب می پردازیم که عش-ق، تبعی-ت و اطاع-ت م-ی آورد، و عاش-ق واقعی به کسی گفته می شود که ج-ان خ-ویش را، ک-ه ب-ا ارزش ت-رین س-رمایه اس-ت در راه معشوقش بدهد. نماز زمانی تأثیرگذار است که عاشقانه باشد.

جذابیت اولیه

دوستان خوبم ،به این داستان توجه کنید:

می خواستند سرش را ببرن-د . خ-ودش ای-ن را م-ی دانس-ت . او معن-ی کاس-ة آب و چ-اقو رامی فهمید .با مادرش هم همین کار را کردند. آب-ش دادن-د و س-رش را بریدن-د. ترس-یده ب-ود .

گردنش را گرفته بودند و می کشیدند. قلب قرمزش تندتند می زد. کم-ک م-ی خواس-ت، فری-ادمی زد و صدایش تا آسمان هفتم بالا می رفت .فرش-ته آم-د و نوازش-ش ک-رد و گف-ت: چق-درقشنگ است اینکه قرار است خودت را ببخشی ت-ا زن-دگی ب-از ه-م ادام-ه پی-دا کن-د. آدم ه-اسپاسگزار تو هستند. قوت قدمهایشان از توست. تاب و توانشان هم. تو به قلب هایشان کمک می کنی تا بهتر بتپد؛ قلب هایی که بتوانند عشق بورزند .پس مرگ تو به عشق کمک می کن-د .

تو کمک می کنی تا آدم امانت بزرگی را که خدا بر شانه های کوچکش گذاشته است ب-ر دوش کشد .تو، گندم و نور؛ تو، پرنده و درخت ،همة کمک می کنید تا این چرخ بچرخد، چرخی ک-هنام آن زندگی است.

گوسفند آرام شد و اجازه داد چاقو گلویش را ببوسد. او قطره قطره بر خاک چکید؛ ام-ا ه-ر

ص: 56

قطره اش خشنود بود؛ زیرا به خدا، به عشق، به زندگی کمک کرده بود.(1)

پیوند با بحث

چه رابط های بین خدا و مخلوقات او وجود دارد؟

به چه دلیل کسی که عاشق خدا شده حاضر است خود را فدای معشوق کند؟

دوستان! وقتی کسی را دوست نداشته باشیم، اگر کوچکترین تقاضایی هم داشته باشد یا انجام نمی دهیم یا به سختی انجام می دهیم؛ اما اگر کسی را دوست داشته باشیم هر ک-اری رابا تمام وجود ،و تمام وکمال برایش انجام می دهیم .

نتیجه گیری

عاشق خدا در مسیر رضایت او از هیچ کاری دریغ نمی کند. نم-ا ز م-ا زم-انی نم-از اس-ت ک-ه عاشقانه باشد و زمانی عاشقانه است که اثر عملی آن در زندگی مان نمایان باش-د . ب-ه هم-ین

دلیل پیغمبر اکرم(ص) فرمودند: " لَاصَلَاةَ لِمَنْ لَمْ یُطِع الصلَاةَ وَطاَعَةُّ الص-لَا ةِ أنْ تَنْهَ-ی عَ-نِ الْفَحْشَ-اءِ وَالْمُنْکَر"(2)؛ نماز کسی که از نماز اطاعت نکند نماز نیست، و اطاعت از نماز یعنی پرهیز از خطا و معصیت الهی .

خدایا ،طعم عشقت را به ما بچشان. آمین .

ص: 57


1- عرفان نظرآهاری ،بالهایت را کجا جا گذاشتی، ص٦٣.
2- محمدباقر مجلسی ،بحارالانوار،ج٩٧، ص٨٩١، باب .١

18. گرگ به نمازم زده است

راهبرد جلسه

در این درس به این نکته می پردازیم که حب دنیا موجب می شود از صحبت و ه-م نش-ینی ب-اخداوند عزیز و مهربان لذت نبریم.

جذابیت اولیه

دوستان من، تا به حال جملة "گرگ به نمازم زده" را شنیده اید؟ کدام یک از شما می داند ک-هاین جمله به چه معناست؟

خوب گوش کنید. می خواهم یک داستان زیبا و جذاب برایتان تعریف کنم!

ابوذر می گوید: خدمت رسول خدا(ص) رسیدم. حضرت فرمود با گوسفندانت چه کردی؟ - ای رسول خدا، داستان شگفت انگیزی برای آنها اتفاق افتاده است!

- چه داستانی؟

- ای رسول خدا، زمانی که به نماز ایستاده بودم، ناگهان گرگی به گوسفندانم حمله کرد. با خودم گفتم پروردگارا، نمازم، گوسفندانم! کدام را دنبال کنم، شیطان به دل-م ان-داخت ک-ه ای ابوذر به چه فکر می کنی؟ اگر گرگ ها به گوسفندانت حمله کنند و تو در نماز باشی، تمام آنها را نابود می کنند و از بین می برند و چیزی برای زندگی تو در دنیا باقی نم یگذارند. به ش-یطان گفتم: توحید خدا و ایمان به اینکه خداوند متعال همه کارة این عالم است و ایمان به رس-الت رسولش(ص) و دوستی علی بن ابیطالب و امامان طاهرین: از نسل او و دشمنی دشمنانشان برای من باقی می ماند؛ هرچند که تمامی دنیایم از دستم برود .سپس مشغول نماز شدم، گرگ آمد و گوسفندی را به دهان گرفت و رفت .در همان حال که گرگ می رفت، ناگهان شیری به گرگ حمله کرد و او را دو نیم کرده و گوسفند را خلاص کرد و به گله برگرداند. س-پس ش-یر

ص: 58

فریاد زد ای ابوذر، به نمازت مش-غول ش-و ک-ه همان-ا خ-دای س-بحان م-را م-أمور نگه-داری گوسفندانت کرده است! من مشغول نماز شدم. تعجبی به من دست داد که جز خداوند متع-ال نم یداند. سپس شیر به سمت من آمد و گفت برو به سوی محم-د (ص) و از ط-رف م-ن ب-ه اوسلام برسان و به او خبر ده، که همراه و صحابه ات را خدا گرام-ی داش-ت. و ش-یری را ب-رای نگهداری گوسفندانش قرار داد. رسول خ-دا (ص) ش-ادمان ش-د و اطرافی-انش از ش-نیدن ای-ن داستان تعجب کردند.(1)

شعر

حکای-----ت کنن-----د از بزرگ-----ان دی-----ن ح-قی-ق-ت ش----ناس---ان عین الیقین ک-ه ص-احبدل-ی ب-ر پلنگی نشس-ت همی راند رهوار و ماری به دست

یک----ی گف----تش ای م----رد راه خ----دای ب--دین ره ک--ه رفت--ی م--را ره نم--ای چ---ه ک---ردی ک---ه درن---ده رام ت---و ش---د نگ-ین س-عادت ب-ه ن-ام ت-و ش-د بگف---ت ار پل---نگم زب---ون اس---ت و م---ار وگ--ر پی--ل و ک--رکس ش--گفتی م--دار ت---و ه-م گ---ردن از حک--م داور مپ--یچ که گردن نپیچد ز حکم تو هیچ مح---ال اس---ت چ---ون دوس---ت دارد ت---و را ک--ه در دس--ت دش--من گ--ذارد ت--و را(2)

نتیجه گیری

دوست عزیز، شیطان گرگصفت همیشه در کمین است. ما همیشه باید مراقب باشیم ت-ا ب-ه نمازمان نزند. اگر بندگی خالصانه انجام دهیم و تمام امور زن-د گی خ-ود را ب-ه دس-ت خداون-دمتعال بسپاریم، خدای متعال نیز همة امکانات عالم را در اختیار ما قرار خواهد داد.

اگ--ر ن--ه روی دل ان--در براب--رت دارم م--ن ای--ن نم--از حس--اب نم--از نش--مارم م--راد م--ن ز نم--از آن ب--ود ک--ه پنه--انی ح--دیث درد ف--راق ت--و ب--ا ت--و بگ--ذارم وگرنه این چ-ه نم-ازی ب-ود ک-ه م-ن ب-ا ت-و نشسته روی به محراب و دل بیازارم (3)

ص: 59


1- محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج ٨٤ ، ص
2- سعدی شیرازی، بوستان، دیباچه.
3- مولوی.

نماز یعنی باور، اعتماد. به چه کسی؟ به خداوند سبحان، خدایی که علیم و ق-دیر و حک-یماست .اگر ما از نمازمان لذت نمی بریم باید به ریشه های این تلخ مزاجی پی ببریم ت-ا بت-وانیم آنطور که بایدوشاید آن را درمان کنیم .

عیسی بن مریم(ع) دراین باره می فرماید: "صَاحِبُ ُّ الدنْیَا لَا یَلْتَذ ِبِالْعِبَادَةِ وَ لَا یَجِ-دُ حَلَاوَتَهَ-ا مَ-عَ مَ-ا یَجِدُ مِنْ حُب المْاَل "؛(1)کسی که با دنیا اُنس گرفته اس-ت و ح-ب م-ال در دل اوس-ت، از اُن-س وهمنشینی با خدا لذت نمی برد .

امیرالمؤمنین(ع)می فرماید: "کَیْفَ یجِدُلَذةَ الْعِبَادَة مَنْ لَا یَصُومُ عَ-نِ الهَ-وَی"؛(2) چگون-ه ممک-ن است کسی که به دنبال خواسته های دلش می باشد ،لذت و شیرینی عبادت و گفت وگو با خ-دارا درک کند؟

زمانی که حواس ما به خودمان پرت است و به دنبال خواسته های کوچک و ناچیز خودمان هستیم و توجه به هیچ چیز و هیچکس دیگری در اطرافمان نداریم، مسلمًاً بسیاری از نعمت ها و لذ تهای بی نظیر را که شیرینی و صفای بی نهایت دارند، از دست خواهیم داد.

خداوند متعال به حضرت داوود(ع)فرم-ود :"مَ-ا لِأوْلِیَ-ائِی وَالهَ-م ُّ بِال-دنْیَا إ َّنِّ الهَ-م ی-ُذْهِبُ حَ-لَاوَةَ مُنَاجَاتی مِنْ قُلُ-وبِهِم"؛(3) ای داوود، اولیای من از دنیازدگی دورند؛ به تحقی-ق دنی-ازدگی، ح-لاوت مناجات مرا از قلب های آنان می برد .

ص: 60


1- محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج٤١، ص٠١٣
2- عبدالواحد آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ج٤، ص٨٢.
3- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج٩٧، ص٣٤١.

19. خدای دیدنی

راهبرد جلسه

در این جلسه به این سؤال پاسخ می دهیم که آیا خدا را می توان دید؟

جذابیت اولیه

مردی با خود زمزمه کرد: خدایا، با من حرف بزن! یک سار شروع به خواندن ک-رد؛ ام-ا م-ردنشنید. مرد فریاد برآورد: خدایا، با من حرف بزن! آذرخش در آسمان غرید؛ مرد اعتنایی نک-رد .

مرد به اطراف خود نگاه کرد و گفت: تو کجایی؟ بگذار تو را ببینم! ستاره ای درخشید؛ اما م-ردندید. مرد فریاد کشید: خدایا یک معجزه به من نشان بده! کودکی متول-د ش-د؛ ام-ا م-رد ب-ازتوجهی نکرد! مرد در نهایت یأس فریاد زد: خدایا ،خودت را به من نش-ان ب-ده و بگ-ذار ت-و راببینم، از تو خواهش می کنم. پروانه ای روی دست مرد نشست، و او پروانه را پراند و به راهش ادامه داد .

سؤال

به نظر شما خدا دیده می شود؟ اگر دیده می شود ،چرا این مرد خدا را ندید؟ اشتباه او کجاست؟

خدای دیدنی

امیرالمؤمنین(ع) فرمود: "ما کُنْتُ أعبُدُرباً لم أره"(1)؛ من خدایی را که ندیده باشم عبادت نمی کنم.

چگونه ممکن است، دِرِ منزل شما به صدا درآید و شما یقین پیدا کنی-د ف-ردی پش-ت دراست، درحالی که او را نمی بینید؟ درواقع دیدن انواعی دارد .یکی از آنها دیدن با این دو چش-م

ص: 61


1- محمدبن یعقوب کلینی ،اصول کافی، ج١، ص٨٩ ح٦.

ظاهری است .نوع دیگر، ب-ا دو چش-م ب-اطنی، یعن-ی قل-ب و عق-ل اس-ت. ب-ه هم-ین دلی-ل

امیرالمؤمنان(ع) در ادامة روایت می فرماید: "وَیْلَکَ لَا تُدْرِکِهُ الْعُیُ-و نُ فِی مُشَ-اهَدَةِ الْأبْصَ-ا رِ وَلَکِ-نْ رَأتَ-ْهُ الْقُلُوبُ ِبِحَقَائِقِ الْإِیم-َان"؛ وای بر تو، خدا را با دو دیدة ظاهر نم یتوان دید؛ بلکه خدا را ب-ا چش-مدل، در نور ایمان و باور می توان مشاهده کرد .

هر گل نو، که شد چمن آرای ز اثر رنگ و بوی صحبت اوست(1)

البته به شرط آنکه گرد و غباری بر روی چشم دلمان نباشد که مانع از دیدن روی یار شود.

حالآنکه مرد قصة ما به دنبال خدایی بود که با دو دیدة سر بتوان آن را دید. غاف-ل از اینک-ه خدایی را که با دو دیدة ظاهر بتوان دید، از همة جهات محدود است، و محدود یعن-ی فقی-ر ونیازمند چگونه ممکن است خدای محدود و نیازمند، لایق پرستش باشد.

نتیجه گیری

در این دنیا به هر سمت نگاه کنیم، آیه و نشانهای از وجود خدای متعال را می ت-وان احس-اس کرد. "وَّ للِهِ الْمَشْر قِ وَ الْمَغْربِ فَأیْنما تُوَلُّوافَثَم وَجْهُّ ﷲِ إ َّنِّ ﷲَ واسِعٌ عَلیم"(2)؛ با نور ایمان و دی-دة قل-ب می توان او را دید و بلکه بالاتر، می توان او را حس کرد. "وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْل ِالْوَرید"؛(3) ما از رگ گردن به شما نزدیک تریم .پس ما برای حس کردن او نی-از ب-ه چش-م دل و ن-ور ایم-ان داریم .

خدایا ،چشم دل ما را باز کن تا تو را ببینیم. آمین .

ص: 62


1- حافظ شیرازی، دیوان.
2- مشرق و مغرب، از آن خداست، و به هر سو رو کنید، خدا آنجاست. همانا خداوند بینیاز و داناست" (بقرة: ١١٥)
3- ق : 16

20. رانندة شاکی

راهبرد جلسه

در این جلسه به تبیین اخلاص در عبادت به ویژه نماز می پردازیم .

جذابیت اولیه

هوا گرم بود، آنقدر که کمتر کسی در خیابان دیده می شد .قطرات عرق روی برگة آزمایش-ی که روی پایش گذاشته بود می چکید؛ ولی دستان خسته اش توان پاک کردن آنه-ا را نداش-ت.

ناامیدی تمام وجودش را فرا گرفته بود. می اندیشید بعد از عمری زحمت و تلاش، تنه-ا ثم-رةزندگی اش، خستگی می باشد .مجبور شده بود تمام پس انداز سالها تلاشش را ب-رای بیم-اری همسرش خرج کند؛ اما بدون نتیجه؛ چراکه لباس سیاهش را چند روزی بود از ت-نش درآورده بود .حالا برگة آزمایش نشان می داد فرزند کوچکش هم دچار بیماری سختی ش-ده اس-ت . ب-ادستان لرزان، دنده را عوض کرد و پایش را روی پدال گاز فشار داد و چشم به ج-اده دوخ-ت، می خواست آنقدر برود تا از افکارش پیشی بگیرد؛ اما اشک جلوی دی-دگانش را گرفت-ه ب-ود .

ناچار کنار جاده توقف کرد و سرش را روی فرمان گذاشت. دیگر طاقتش تمام شده بود. بلن-دگریه می کرد؛ اما آرام نمی شد .سرش را بالا گرفت و شروع به فریاد زدن کرد: "آخه، چرا من؟ دیگه نمی تونم تحمل کنم .مگه تو رحم نداری؟! خوشت میاد ببینی زجر م-ی کش-م . چ-را زورمی گی؟ اصلاً صدام رو می شنوی؟ پول و پله که به-م ن-دادی؛ پ-در و م-ادرم رو ه-م زود ازم گرفتی؛ تنها دلخوشیم زن و بچه ام بودند .چرا این کار رو باه-ام م-ی کن-ی؟ اص-لاً خ-ودم رو مریض کن، اما بچه ام؛ نه، نه!"

حالا از آن ماجرا یک سال گذشته است. شکر خدا حال فرزن-دش بهت-ر ش-ده اس-ت. در ی-ک شرکت، نیمه وقت مشغول بود و بقیة روز را با تاکسی اش که تازه اقساطش تمام شده بود، کار

ص: 63

می کرد .به اطراف نگاه می کرد تا مسافری پیدا کند که دید کنار خیابان آقایی س-رش را روی فرمان ماشینش گذاشته و نجوا می کند .به یاد دوران گذشتة سخت خودش افت-اد؛ ام-ا او م-ردجاافتاده ای شده بود و مشکلات کوچک زندگی در نظرش بی اهمیت بود و به خاطر رنج ه-ای کوچک، از کوره در نمی رفت .در نظر آشنایان، صبور، متین و عاقل تر ش-ده ب-ود. ای-ن را ه-م می دانست، یک مدتی است که دیگه با خدا خلوت نکرده، دیگه خبری از حرفهای خالصانه و شکایت با خدا نبود. با خدای سال گذشته به راحتی می توانست، بدون واسطه صحبت کند؛ ام-احالا...، نگاهی پرمعنا به رانندة ماشین انداخت و با خودش گفت: کاش قدر ای-ن لحظ-اتش رابداند!

یادخدا

أقِمِ الصلاةَ إ نِّ ّالصلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ ل-َذِکْرُﷲِ أَکْبَرُ وَ ّﷲُ یَعْل-َمُ م-ا تَصْ-نَعُون ؛(1)پ-س نم-از بگزار تا تو را از فحشا و منکر بازدارد؛ بلکه آنچه عاید تو می کند ب-یش از ای-ن ح-رف هاس-ت؛ چون مه متر از نهی از فحشا و منکر این است که نماز تو را به یاد خدا می ان-دازد . ذک-ر و ی-ادخدا بزرگترین خیری است که ممکن اس-ت ب-ه ی-ک انس-ان برس-د . ذک-ر خ-دا کلی-د هم-ة خوب ی هاست، و نهی از فحشا و منکر یکی از این خوبی هاست.(2)

نتیجه گیری

یکی از مهم ترین ثمرات نماز یاد خداست: أقِمِ ّالصلاةَ لِ-ذِکْری(3) پس اگر یاد خدا باشیم با هر زبان و حال و احوالی تأثیر مثبت خودش را خواهد داشت. هرچند که در درس ه-ای آین-ده توض-یح خواهیم داد که بهترین نوع ارتباط، ازنظر ظاهر و محتوا نماز است .

خدایا ،به ما توفیق عبادت خالصانه، اما مؤدبانه را عنایت کن. آمین .

ص: 64


1- عنکبوت: 45
2- سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ترجمۀ سیدمحمدباقر موسوی همدانی، ج ١٦ ، ص 135
3- طه: 14

21. نماز در آیین یهود از منظر قرآن

راهبرد جلسه

آیا به نظر شما ارتباط با خدای متعال به ویژه نماز مختص به دین اسلام است؟(1)

جذابیت اولیه

قرآن کریم متقن ترین منبعی است که از گذشته گان خبر م یدهد و در آن شواهدی دربارة نماز در ادیان گذشته بیان شده است. حضرت موسی(ع)هنگامی که اهل شهر س-رگرم ک-ار خ-ودبودند، وارد شهر شد. ناگهان دو مرد را دید که به جنگ و نزاع مشغولند. یک-ی از پی-روان او ودیگری از دشمنانش. آنکه از پیروان او ب-ود در براب-ر دش-منش از وی تقاض-ای کم-ک ک-رد . حضرت موسی مشت محکمی بر سینة مرد کافر زد و بر زمین افتاد و مرد.(2) خبر آن مرد قبطی در شهر پیچیده بود. حضرت موسی(ع) در شهر ترسان بود و هر لحظه در انتظار حادثه ای بود ،که ناگهان دید همان کسی که دیروز از او یاری طلبیده بود امروز فریاد می زند و از او دوب-اره کمک می خواهد. موسی(ع) به او گفت: "تو انسان ماجراجو و گمراهی هستی."(3) هنگامی که حضرت موسی(ع) خواست با کسی که دشمن هر دوی آنها بود درگیر شود و با قدرت مانع او گردد، فریاد دشمن موسی بلند شد و گفت: "ای موسی، می خواهی مرا بکشی همانگونه ک-هدیروز دیگری را کشتی!؟"(4)

در این هنگام یک حادثة غیرمنتظره موسی(ع) را از مرگ حتمی رهایی بخشید. م-ر دی از مرکز فرعونیان و کاخ فرعون بهسرعت خود را به موسی(ع) رساند و گفت: "ای موس-ی ، ای-نجمعیت برای کشتن تو به مشورت نشسته اند .فوراً از شهر خارج ش-و ک-ه م-ن از خیرخواه-ان

ص: 65


1- مربی گرامی از دانش آموزان نظرخواهی کند.
2- .وَدَخَلَ المَدینةَ عَلی حِینِ غَفْلةٍ مِنْ أهْلهِا فوَجَدَ فیها رجُلیْنِ یَقَتَلِانِ هذا مِنْ شیعَتهِ وَهذا مِنْ عَدُوهِ فاَسْتَغاثهُ الَّذی مِنْ شیعَتهِ عَلَی الَّذی مِنْ عَدُوهِ فَوَکَزهُ مُوسی فَقَضی لیعَهْ (قصص:١٥ )
3- فأَصْبحَ ِفی المَدینةِ خائِفاً یتَرَقّبُ فإِذاَ الَّذِی اسْتنَصَرهُ باْلأْمْسِ یسْتَصْرخُهُ قالَ لهُ مُوسی إنِّکَ لغَویِ مُبین (قصص: 18)
4- فلَمَآ أنْأرَادَأنَ یبَطِشَ ِبِالَّذِی هُوَ عَدُو لَّهُماَ قاَلَ یاَمُو سَی أتَرِیدُ أنَ تَقَتلُنِی کَماَ قتَلَتَ نَفَسً بِاْلأْمْسِ إنِ ترِیدُ إلِاَّ أنَ تَکَوَن جَباراً فِی اْلأْرَضِ وَ مَاترِیدُ أنَ تَکَون مِنَ المُصْلحِینَ (قصص: ١٩)

توام".(1) حضرت موسی(ع) با عجله و بدون هیچ باروبنه و خادم و مرکبی از شهر خارج شد.

زمانی که حضرت موسی(ع) به چاه آب مدین رسید، گروهی از مردم را در آنج-ا دی-د ک-ه چهارپایان خود را آب می دهند و در کنار آنان دو زن را دید که مراقب گوسفندان خویشان-د وبه چاه نزدیک نمی شوند. حضرت موسی(ع) به آن دو گفت: "کار شما چیست؟ چرا گوسفندان خود را آب نمی دهید؟!" گفتند: "ما آ نها را آب نمی دهیم تا چوپا نها همگی خارج شوند." حیا و عفت دختران مانع از این شده بود که داخل گروه مردان شوند و علت آمدن آنه-ا که-ن س-الی

پدرشان بود. فَسق ی لَهما ثُم تَولَّ ی إِلَی الظِّلِّ فَقالَ رب إِنِّی لما أَنْزَلْت إِلَی منْ خَیرٍ فَقیرٌ.(2)

حضرت موسی(ع)برای گوسفندان آن دو آب کشید و به آنها آب داد. سپس به زیر س-ایه رفت و به خدا عرض کرد: پروردگارا، هر نیکی و خیری بر من فرستی، به آن نیازمندم.

حضرت موسی(ع) آنقدر گرسنه بود که حتی یک نصفة خرما را هم غنیمت م-ی ش-مرد .

آن دختران که فرزندان حضرت شعیب(ع) بودند، برگشتند و داس-تان را ب-رای پدرش-ان بی-ان کردند. حضرت شعیب(ع) به یکی از دخترانش فرمود که نزد موسی(ع)رفت-ه، او را بی-اورد ت-امزد سقایت او را بدهد. دختر شعیب(ع) با حیا و عفت تمام به ن-زد موس-ی(ع) آم-د . او ب-ه آن دختر گفت: "من جلو شما راه می روم و شما از پشت سر مرا راهنمایی کنید؛ چراکه ما پس-ران یعقوب(ع) هستیم و به زنان نگاه نمی کنیم". (3) هنگامی که موسی(ع) ن-زد ش-عیب(ع) آم-د وسرگذشت خود را شرح داد، شعیب(ع) گفت: "نترس، از قوم ظالم نجات یافتی!" هنگامی ک-ه موسی(ع) مدتی را که به شعیب(ع) قول داده بود به پایان رس-انید ،(4) در راه رس-الت اله-ی ب-اهمسرش از وطن هجرت نمود و سر به بیابان گذاشت و در تاریکی و ظلمت شب، به طوفان و باران برخورد کرد و به سبب سختی ها و مشکلات فراوان دست خوش اضطراب و ناراحتی گشت.

پروردگار مهربان برای آرامش او به او وحی نمود که: "إِنَّنی أَنَااللَّه لا إِله إِلَّاأَنَا فَاعبدنی وَأَ ق-ِمِ

ص: 66


1- وَجاءَ رجُلٌ مِنْ أقَصَی المَدینةِ یسْعی قالَ یا مُوسی إنِ المَلأَ یأَتْمَرِونَ ِبِکَ لیِقْتلُوُکَ فاَخْرُجْ إنِیِّ لکَ مِنَ َّ الناصِحین (قصص: ٢٠)
2- قصص:.٢٤
3- فجَاءَتهُ إحِداهُما تمَشْی عَلَی اسْتحِیاءٍ قالتْ إنِ أبَی یدَعُوکَ لیِجَزِیکَ أجْرَ ما سَقَیْتَ لنَا فلَمَا جاءهُ وَقصَ عَلیَهِ ال قَصَصَ قالَ لا تخَفْ نجَوْتَ مِنَ الْقْمِ الظَّالمِین (قصص:٢٥ .)
4- قصص:.٢٩

الصلاةَ لذکْرِ ی"؛(1) همانا من اﷲ هستم و معبودی جز من نیست؛ پس مرا عبادت کن و نماز رابرای یاد من به پا دار .

نتیجه گیری

در این آیه پس از بیان عبادت خدای یکتا به حضرت موسی(ع) مسئله نماز و ارتباط خصوصی با خدای متعال یادآوری شده است. نماز نه تنها در زمان ما بلکه در زمان های گذشته نیز مای-ةآرامش و تسکین بوده، و از همین باب نه تنها در دین اسلام بلکه در ادیان و م-ذاهب گذش-ته نماز برنامه ای مشخص و مدون برای رشد انسانی بندگان بوده است.

ص: 67


1- طه:14

22. نماز مسیحیان

راهبرد جلسه

در این جلسه، نماز در دین مسیحیت را با تمام تحریف-ات ص-ورت گرفت-ه م-ورد بررس-ی ق-رارمی دهیم و به یکی از نقاط اشتراک آن با اسلام اشاره خواهیم کرد.

جذابیت اولیه

جذابیت اولیه(1)

نمازهای یومیه چیست؟ نام ببرید .به نمازهایی که هر روز، بای-د خوان-ده ش-ود، نم-از یومی-ه می گویند که عبارتاند از: نماز صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشا.

آیا میدانید عبادت روزانه و نماز، در همة ادیان وجود داشته است؟ شما خوب می دانید که در همة ادیان ازجمله مسیحیت، نماز وجود دارد؛ اما در طول تاریخ و دراثر تحریفهایی ک-ه دراین دین الهی صورت گرفته، نماز عمًلاً از زندگی مسیحیان حذف شده است و در دین فعل- ی مسیحیت، عملی شبیه نماز مسلمانان وجود ندارد؛ بلکه اعم-ال و رفت-اری وج-ود دارد ک-ه در قاموس کتاب مقدس در بخشی با عنوان "نماز و نی-ایش " آم-ده اس-ت ک-ه مقص-ود از نم-از،صحبت و گفت وگو با خدا و خواستن احتیاجات و اظهار تشکر و امتنان از محبت و الطاف حق تعالی م یباشد.(2) مسیحیان در کتابهایشان، کتاب مخصوصی برای نماز و نیایش دارند. آنها در روزهای یکشنبه و گروه دیگری از آنان، روز شنبه در کلیسا جمع می شوند و دعاهایی از کتاب زبور، مزامیر و پولس را می خوانند. مردمان معمولی برخلاف راهبان مسیحی، فقط به دو نم-ازصبح و شب می پردازند؛ اما راهبان مس- یحی ک-ه در کل یس-ا زن-دگ ی م- یکنن-د، ب-ه نمازه-ای هفت گانه و گاه بیشتر می پردازن-د . قبل-ة مس-یحیان، بی-ت اللح-م زادگ-اه حض-رت عیس-ی (ع) می باشد.(3) هرچند شاید اکنون ملتزم به قبله نباشند.

ص: 68


1- مربی گرامی صحبتش را با این سؤال آغاز کند.
2- جیمز هاکس ،قاموس کتاب مقدس، ترجمۀ اسماعیل صدیقی نوذری، ص٧٨٨.
3- سیدمصطفی حسینی دشتی، معارف ومعاریف، ج٨،ص٢٢٩

پیامبر در معراج

هنگامی که پیامبر اکرم(ص)به معراج رفت، خداوند به او فرمان داد تا به مسلمانان بگوید: باید در هر شبانه روز پنجاه رکعت نماز بخوانند؛ و چون موسی(ع) خدمت رسول اکرم مشرف شد به آن حضرت پیشنهاد کرد تا از خداوند درخواست تخفیف نمای-د . پیغمب-ر اک-رم(ص) از خداون-دمتعال درخواست تخفیف کرد. تا اینکه پنجاه نماز واجب به نمازهای پنج گانه رسید. زیدبنعلی فرزند امام سجاد(ع) از آن حضرت پرسید: چرا رسول خدا(ص) تقاضا نکرد تا مسلمانان در هر شبانه روز کمتر از پنج وعده نماز بخوانند؟ حضرت فرمود: رسول خدا(ص) به پنج نماز اکتفا کرد تا امتش با همین پنج نماز به ثواب و پاداش پنجاه نماز برسند؛ زیرا خداوند متعال خود فرموده است: " مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أمْثَالِهَا"؛(1) هرکس کار نیکی انجام دهد، ده برابر پاداش دارد.(2)

نتیجه گیری

ازآنجاکه فطرت همة انسان ها خداجوست، "فَأقِمْ وَجْهَ-کَ لِل-دینِ حَنیف-اً فِط-ْرَتَ َّ ﷲِ الَّت-ی فَط-َرَ َّ الن-اسَ َعلیه"؛(3) پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن. ای-ن فطرت-ی اس-ت ک-ه خداون-د،انسا نها را بر آن آفریده است. این نیاز فطری ،به ان-یس و م-ونس و معب-ود اس-ت ک-ه م-ا راب هسمت دعا و مناجات و ارتباط با خدای متعال هدایت می کند؛ اما این ارتب-اط بای-د براس-اسادب و حفظ شأن و منزلت طرفین باشد.

از این جهت، نماز که همان راه ارتباطی ما با خالق هستی است شکل و محتوای خ-اص خودش را دارد. به گونه ای که رضایت خدای متعال در آن می باشد .

خدایا، نماز کم ارزش ما را پربها و ارزش کن. آمین.

ص: 69


1- انعام:١٦٠
2- منهاج الشارعین، ص٦٧١.٤٧١
3- روم: ٣٠

ص: 70

ص: 71

فصل سوم: چرانماز؟

23. ملاقات

راهبرد جلسه

در این جلسه به بررسی این موضوع می پردازیم که چرا از بین انواع ارتباطات که ه-ر بن-ده ای می تواند با خداوند متعال داشته باشد، نماز بهترین نوع ارتباط معرفی شده است؟

جذابیت اولیه

مربی چند نفر از دانش آموزان را دعوت کند و از آنها بپرسد ت-ا ب-ه ح-ال ب-ا رئ-یس جمه-وری ملاقات خصوصی داشته اند؟ اگر روزی چنین اتفاقی برای آنها صورت بگیرد چه حس و ح-الی خواهند داشت؟

سال ها پیش، زمانی که به دبستان می رفتم، مدیر مدرسه برای من شخصیت بسیار بزرگی بود و احساس می کردم که کسی مانند او از این میزان شخصیت و احت-رام برخ-وردار نیس-ت .

روزی که به اتفاق مادرم برای کاری به او مراجعه کردیم، و او با من صحبت ک-رد، در خ-ودماحساس غرور کردم و به خود می بالیدم که با مدیر مدرسه بزرگترین مقام مدرسه هم صحبت شده ام. روزها و هفته ها این موضوع را به دوستان دیگرم می گفتم و به آن می بالیدم .

خدا بالاترین مقام

درواقع ما در نماز با کسی ملاقات و صحبت می کنیم که آنقدر بزرگ است که قابل توص-یف نیست: "ﷲ اکبر من ان یوصف"؛ خدا بزر گتر از آن است که وصف شود؛ و داناترین: "هُوَ َّ ﷲُ الَّذی لا إلِهَ إِلاَّ هُوَ عالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهادَةِ هُوَ ّالرحْمنُ َّ ال-رحیم "؛(1) اوست خ-دایی ک-ه ج-ز او ه-یچ معب-ودی

نیست .دانای نهان و آشکار است. او رحمان و رحیم است؛ و مهربانترین: "وَرَحْمَتی وَسِعَتْ کُ-لَّ َشَیْ ء"؛ رحمت من همه چیز را فرا گرفته است. طوری که هیچکس به دانایی، توانایی، مهربانی و بزرگی او نخواهد رسید. اگر در وقت نماز توجه به این صفات خداوند بی همتا داشته باش-یم از

ص: 72


1- حشر: ٢٢

اینکه با او هم کلام می شویم در خود احساس بزرگی، و ش-ور و ش-عف م-ی کن-یم ؛ و متعج-ب می شویم که چرا ازاینکه چنین همکلامی داریم، به خود نمی بالیم. کسی ک-ه "رب الْع-الَمینَ " است. کسی که " َّ الرحْمنِ َّ الرحیمِ " است. کسی که "مالِکِ یَوْمِ ِّ الدینِ " اس-ت . "ص-مد " اس-ت و درآخر "وَ لَمْ یَکُنْ لهُ کُفُواواً أحَدٌ" است؛ کفو و مانندی ندارد. "لَیْسَ کَمِثْل-ِهِ شَ-ئٌ " اس-ت . ب-ه نظ-ر ش-مابالیدن و افتخار کردن به کدام یک زیباتر است؟ ارتباط با ثروت و قدرت محدود یا با ث-روت وقدرت نامحدود؟

نتیجه گیری

نماز بهترین نوع ارتباط است؛ زیرا با این ارتباط خالق هستی برقرار می شود. درواقع کسی ک-ه نماز می خواند باید به این شأن و منزلتی که دراثر نماز خواندن و ارتباط با خداوند بی همتا برای او ایجاد شده است، به خود ببالد و نه روزها و هفته ها، بلکه سالها از این ملاقات تعریف کند.

خدایا ،شیرینی حضورت را در نماز به ما بچشان. آمین . 

ص: 73

24. بندگی مسیر پیروزی

راهبرد جلسه

در این جلسه به تبیین این موضوع می پردازیم که نماز به ما آموزش اطاعت و بندگی می دهد .

چراکه تنها راه پیروزی در زندگی، بندگی و اطاعت خداوند متعال است.

جذابیت اولیه

جذابیت اولیه(1)

در این جلسه نام چند نفر اباالفضل است؟

به این دوستان به دلیل داشتن این نام زیبا تبریک می گویم .حالا ب-ه ای-ن داس-تان توج-ه کنید:

بعدازظهر گرم تابستان، میدان جنگ، زنان وکودکان و سپاهیانی تشنه. نبرد بالا گرفته، و گرد و غبار مرگ و تباهی، همه جا را فراگرفته بود. امیر سپاه ،با ظاهری آرام و باشکوه چشم به میدان دوخته بود. او که مظهر قدرت و شجاعت بود و ضرب شمش-یر و زور ب-ازویش سراس-رسپاه دشمن را به لرزه می انداخت، دیگر نمی توانست شاهد تشنگی عزیزانش باشد. دس-ت ب-رسینه و با خضوع همیشگی اش وارد خیمه مولا و سرورش شد. از تنگی سینه و بی طاقتی خود سخن گفت و اجازة نبرد خواس ت.برادر به ب-رادر چش-م دوخ-ت. غی-رت و ص-داقت در ک-لام اباالفضل العباس(ع) موج می زد .او زور بازویی وصف ناشدنی و بیمانند داشت. اگ-ر ب-ه می-دانمی رفت ،قطعاً نتیجه چیز دیگری می شد؛ اما آنها که ب-رای نب-رد نیام-ده بودن-د؛ بلک-ه ب-رای اصلاح، آموزش ادب و درس مردانگی آمده بودند. پس مولا و سرورش اباعب-داﷲ (ع) فرم-ود :

صدای ناله و شیون کودکان را می شنوی؟ کار تو جنگ نیس-ت . ب-ه ف-رات ب-رو و ب-رای ای-ن

ص: 74


1- مربی محترم سخن خود را با این پرسش از دانش آموزان آغاز کند .

کودکان آب بیاور. لحظه ای بعد عباس مشک به دست سوار بر اسب به سمت فرات در حرکت بود و کودکانِ تشنه، مشتاق و چشم به راه عمو.

عشق واطاعت

درست است که عشق و محبت، باعث ایجاد رابط-ه م-ی ش-ود و رابط-ه و ش-ناخت، اطاع-ت وبندگی را در پی دارد؛ اما نماز به تنهایی نمادی کامل و زیبا از اطاعت محبوب است. همانطور که در تشهد نماز می خوانیم: اشهد أنَّ محمدامحمداً عبدهُ وهُرس-ول ؛ به این معنا که شهادت می دهم پیغمبر اکرم(ص) قبل از آنکه رسول خدا باشد، بنده و مطیع خدای متعال بوده اس-ت و ب-رای هم-ین اطاعت و بندگی محض است که لیاقت بالاترین رتبة رسالت را پیدا کرد، و اگ-ر ف-رد ق-وی وشجاعی مانند حضرت عباس(ع) با همة دلاوری و شجاعتش مطی-ع مح-ض س-رور و س-الارشهیدان بود؛ درسی است که از نماز آموخته بود. مسیر نماز همان مسیر اطاعت و بندگی است و این مسیر، مسیری است که قطعاً سعادت و پیروزی را به همراه خواهد داشت.

نتیجه گیری

نماز به انسانها هم مسیر بندگی و هم مسیر پیروزی و سعادت را می آموزد و باعث م-ی ش-ودکه ما در تمامی مراحل زندگیمان درست قدم برداریم و به هدف خلق-ت ک-ه هم-ان عب-ادت

است برسیم: "وَ ما خَلَقْتُ الْجِن وَ الْإِنسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُون"؛(1) من جن و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند [و از این راه، تکامل یابند و به من نزدیک شوند] .

خدایا ،به ما نیرویی بده تا در راه هدف خلقت گام برداریم. آمین

ص: 75


1- ذاریات: ٥٦

25. قویترین مسکِّن

راهبرد جلسه

در این جلسه به تبیین این موضوع می پردازیم که چرا نماز را برای ارتباط انتخاب کنیم؟

جذابیت اولیه

مربی گرامی یک جدول به شکل زیر رسم کند ،و سؤالات زیر را از دانش آموزان بپرسد. حرف ابتدایی جواب صحیح را داخل جدول قرار می دهد .

1.اولین پیامبر چه نام داشت؟ (آدم(ع)

2.مطلبی که به شما گفته می شود و می خواهند به کسی نگویی؟ (راز)

3.أشرف مخلوقات می باشد؟ (انسان)

4.رمز موفقیت پیامبر اکرم(ص) در رسالتش؟ (محبت)

5.کسی که به محض ریختن خونش بدون حساب و کتاب وارد بهشت می شود؟ (شهید)

آرامش

پیوند با بحث

ممکن است در ذهن هر بیداردل و صاحب اندیش های این پرسش مطرح شود که راستی چرا در دین اسلام این قدر بر این فریضة الهی تأکید شده است؟ مگر در نماز چه خاصیتی نهفته است که ما را به انجام آن دستور داده اند؟ می توان اینگونه پاسخ داد: یکی از برجسته ترین آثار نماز ،رسیدن به آرامش روحی و روانی است؛ زیرا نماز موجب زنده شدن یاد خدا در دلهاس-ت . ی-ادخدا ریشة تمام خوبی ها و زیبایی هاست. ی-اد خ-دا گنجین-ه ای اس-ت در دل ه-ا ی عاش-ق ک-ه شیرین ترین میوة آن، آرامش دل های ناآرام و پرتلاطمی است که در دریای غم و غص-ه دنی-افرو رفته و به دنبال آرامش و آسایش می گردن-د . خ-دا ی مهرب-ان پ-رده ازروی ای-ن حقیق-ت

ص: 76

برداشته و با صراحت اعلام می دارد: "ألَا ِبِذِکْرِ َّ ﷲِ تَطَمَئِن الْقُلُوب"؛(1) آگ-اه باش-ید، ی-اد خ-دا مای-ة آرامش دلهاست.

بزرگی هست در عالم، خدا نام که دل از یاد او م یگیرد آرام

نتیجه گیری

اگر جهان امروز دراثر غوطه ور شدن در دنیا دچار اضطراب و نگرانی شده است. تنها راه رهایی از این روان پریشی و به دست آوردن آرامش دائمی و واقعی، تکیه بر اقی-انوس ب-ی نهای-ت آرام هستی ،یعنی خداوند متعال است .و این امر با یاد و ذکر خداوند متعال ایج-اد م-ی ش-ود . نم-ازچیزی نیست جز یاد خدا: "أقِمِ الصلاةَ لِذِکْرِی"؛(2) نماز را برای یاد من به پا دار .

خدایا ،به ما توفیق بده که با نماز به آرامش برسیم. آمین .

ص: 77


1- رعد:28.
2- طه: ١٤

26.بهترین راه شناخت

راهبرد جلسه

در این جلسه به این سؤال جواب میدهیم که چرا نماز ،وجه و صورت دین معرفی شده اس-ت واین مطلب از چه اهمیتی برخوردار است؟

جذابیت اولیه

مربی گرامی عکسهای شمارة 1، 2 و 3 را به انداز های که برای عموم دانش آموزان قابل رؤیت باشد، تهیه می کند .

کدامیک از دوستان این افراد را می شناسد؟ تفاوت این افراد را از کجا تشخیص دادید؟

از کجا فهمیدید هر عکس متعلق به کیست؟

پیوند با بحث

مهم ترین چیزی که سبب تمایز انسان ها از یکدیگر می شود، چهرة آنان است. هر شخصی ب-اتفاوت چهره و خصوصیات خاصی که خدای متعال در او گذاشته ،از دیگران متمایز م-ی ش-ود .

دین هم صورت و قیافه دارد .

به نظر شما چهره دین چیست؟

آیا چهرة دین در لباس و پوشاک افراد است یا در ثروت و فقر؟

پیغمبر اکرم(ص)فرمودند "لکلِّ شَئٍ وَجْهٌ و وَجْ-هُ دِی-نِکُمُ الص-لاة"(1)؛ ب-رای هر چی-زی صورتی

ص: 78


1- قطب الدین راوندی، فقه القرآن، ج١، ص٩٧

است وصورت دین شمانمازاست .نمازچهره انسان دین دار راتشکیل می دهد

نتیجه گیری  

اگرکسی بخواهدخودش رادرمعرض ارزیابی قراردهد که چه اندازه درمسیرحق قدم برداشته است،بایدبه بررسی نماز خودبپردازدببیندزیبایی ظاهری ومهم ترازآن زیبایی باطنی نمازش به چه میزان است.وبه این مطلب که وجه نمازش چگونه

است، توجه کند.یعنی همان اعمال ورفتارازنمازوبعدازنماز.

خدایا، به مابصیرت عنایت فرما.آمین.

ص: 79

27. از کوره در رفتن

راهبرد جلسه

عصبانیت یکی از بزرگ ترین معضلات و مشکلات افراد و اجتماع امروز ماست. تنها راه درمان آن پیدا کردن آرامش درونی و تکیه و توکل بر باورهای راسخ قلبی است که هم-ة را در نم-ازمی توان یافت .

جذابیت اولیه

مربی گرامی از یکی از دانش آموزان که پانتومیم خوبی داش-ته باش-د دع-وت م-ی کن-د و از اومی خواهد ضربالمثل "از کوره در رفتن" را برای دانش آموزان دیگر بدون اس-تفاده از ص-دا وحرکت لب ها اجرا کند. اگر دانش آموزان نتوانستند ضرب المثل را حدس بزنند، از یکی دیگر از دانش آموزان که بتواند با پانتومیم این مفهوم را به دان-ش آم-وزان دیگ-ر انتق-ال ده-د دع-وت می شود. اگر دانش آموزان نتوانستند حدس بزنند، خود مربی بیان می کند و اگ-ر توانس-تند، ب-ه کسی که خوب اجرا کرده و کسی که خوب حدس زده، جایز های تعلق بگیرد .

سؤال: بچه ها معنای "از کوره در رفتن" چیست؟(1)

آفرین به شما دوستان باهوش خودم. این مَثَل درمورد افرادی به ک-ار م-ی رود ک-ه س-خت خشمگین شوند و حالتی غیرارادی و دور از عقل و منطق به آنها دست دهد .

ریشة این ضرب المثل چیست؟

کورة آهنگری در قدیم با زغال سنگ و زغال چوب روشن می شد و در عصر حاضر با ب-رق و نفت و گاز روشن می شود و برای جدا کردن آهن از سنگ آهن و گداختن آهن به کار می رود.

ص: 80


1- مربی گرامی اجازه بدهد دانش آموزان پاسخ های خود را بگویند .و درصورت بیان پاسخ صحیح آنها را تشویق کند.

در کوره، آهن را آنقدر حرارت می دهند که به صورت مذاب درآید و از آهن مذاب ش-ده ب-رای ساختن ابزار مورد نیاز زندگی استفاده می کنند .

برای گداختن آهن، رسم و قاعده این است که درجة حرارت کورة آهنگری را تدریجًاً ب-الا ببرند تا آهنِ سرد به تدریج حرارت گرفته و گداخته شود؛ چون بعضی از آهن ها خاصیتی دارند که اگر غفلتًاً و یک جا در معرض حرارت شدید و چند درجه قرار بگیرند، سخت گداخت-ه و ب-ا صدای مهیبی منفجر می شوند و از کوره درمیروند؛ یعنی به خارج پرتاب می شوند .

افرادی که سریع عصبانی می شوند اگر در مقابل حوادث غیرمترقبه قرار گیرند، آتش خشم و غضبشان چنان زبانه می کشد که مانند همان آهن گداخته از کورة اعتدال و عقل خارج شده ،و اعمالی غیرمنتظره و غیرعادی از آنها سرمی زند که پس از فروکش کردن و خاموش ش-دن این آتش سوزان از کردة خود پشیمان شده و اظهار ندامت می کنند. ازاین جهت به کسانی ک-ه عصبانی می شوند می گویند از کوره دررفته است؛ یعنی از حالت ع-ادی و تع-ادل خ-ارج ش-ده است.

چرا ما از کوره درمی رویم؟

این عصبانیت ها به این دلیل است که در وجود ما آرامش واقعی نیست. درون ما دچار تلاط-م است. ما ازلحاظ وسعت وجودی مانند حوض کوچکی می مانیم که وقتی سنگ کوچکی در آن می افتد به هم ریزد و آب از آن سرریز می شود .اگر دل ما و صبر و شکیبایی م-ا مانن-د دری-ای بیکران آرامشی داشته باشد که نه تنها با این سنگریزه ها مواج نمی شود؛ ک-ه ب-ا مش-کلات و بلاهای سخت تر از این نیز حرکتی غیرعاقلانه انجام نمی دهد .

راه درمان

هم نشینی با دریای بی کران و بی نهایت مهربانی، یعنی خدای متعال به انسان چن-ان وس-عتی می بخشد که دیگر دچار به هم ریختگی نشود و اضطراب و نگرانی نداشته باش-د ، و حت-ی درسخت ترین شرایط با تدبیر و عقل پیش برود. مانند امیرالمؤمنان(ع) که در جنگ خندق، زمانی

ص: 81

که عمربن عبدود آب دهان خود را به صورت مبارک حضرت ان-داخت ، ایش-ان ب-رای آم-وزش کنترل غضب و عصبانیت برخواستند و کمی قدم زدند و بعد آمدند او را کشتند،(1) تا ف-رق ب-ین جهاد در راه خدا و جلب رضای او، با جهاد ازروی کینه و غضب مشخص شود.

نتیجه گیری

امیرالمؤمنان(ع) چگونه این آرامش را به دست آوردن-د؟ تنه-ا راه کنت-رل غض-ب و عص-بانیت ه منشینی با بی نهایت آرامش، حلم و شکیبایی است. نماز مظهر همنشینی با اوست .

ای خدای قدیر، حب و بغض ما را در راه خودت قرار بده. آمین .

ص: 82


1- مطهربن طاهر المقدسی، آفرینش و تاریخ، ترجمۀ محمدرضا شفیعی، ج٢، ص701.

28. نماز و دریادلی

راهبرد جلسه

در این جلسه به تبیین این موضوع می پردازیم که ارتباط با خدا موجب سعة صدر و دری-ا دل-ی خواهد شد .

جذابیت اولیه

جذابیت اولیه(1)

بزر گترین مرجع تقلید شیعیان زمان خود بود، مورد توجه همة مردم. با لهجة شیرین اصفهانی به گونه ای با دیگران سخن می گفت که گویی با فرزندانش صحبت می کن-د . پیرم-ردی آرام ومهربان با کوهی از علم و دانش. معروف بود که امام زمان(عج) نیز به ایشان توجه خاص دارد. دوست و دشمن از محبت و هیبتش در شگفت بودند. آن شب، مانند شب های پیش در مسجد مشغول نماز جماعت بود که غوغایی ب-ه پ-ا ش-د .ص-دای گری-ه و ش-یون سرتاس-ر مس-جد را فر اگرفت. در مسجد ،جنازة بدون سر فرزند ایشان که ازنظر همة جانشینی شایسته ب-رای پ-دربود ،روی زمین رها شده بود. ایشان بااینکه فهمیدند چه اتفاقی افتاده، فرمودن-د : نم-از دوم رابخوانیم؛ بعد از نماز رسیدگی می کنیم .او که همیشه از نماز انرژی می گرفت با توج-ه خاص-ی گفتند: ِّ إیاکَ نَعْبُدُ وَ ِّ إیاکَ نَسْ-تَعِین.(2) بعد از پایان نماز ،مردم به ایشان خبر دادند: قاتل فرزندتان ب-ه دام افتاده است. سید فرمودند: آیا جز من، کسی ولی دم این فرزند است؟ ع-رض کردن-د: خی-رآقاجان. فرمودند: آیا کسی نسبت به فرزند من حقی دارد؟ عرض کردند: نه آقاجان.فرمودن-د : اگر بخواهم از قاتل پسرم بگذرم آیا کسی می تواند مانع من شود؟ با تعجب گفتند: نه آقا! پس فرمودند: من گذشتم! مگر نه اینکه بخشش از قصاص پسندیده تر اس-ت ؟ قات-ل پس-رم را ره-ا

ص: 83


1- مربی گرامی عکس عالم ربانی، سیدابوالحسن اصفهانی را به دانش آموزان نشان دهد و با این پرسش که کدامیک از شما این عالم بزرگ را می شناسد، داستان را بیان کند .
2- حمد: 5

کنید. خبر انتقام نگرفتن سیدابوالحسن اصفهانی در همه جا پیچید .از قبیلة قات-ل ک-ه از اه-ل سنت بودند، گرفته تا سفارت انگلستان که طراح اصلی این ماجرا بود ،همة را مبه-وت و وادار به اعتراف و شکست کرد؛ زیرا کاملاً طبیعی بود که اگر سید انتقام می گرفت، میان اهل سنت و شیعیان نزاع و درگیری روی می داد و درنتیجه ارتباط ایران با سفارت عثمانی تیره می شد و این به سود انگلستان بود.

تاریخچه ای کوتاه

مربی گرامی می تواند این تاریخچة کوتاه را در پشت عکس ایش-ان درج کن-د: سیدابوالحس-ناصفهانی از مراجع تقلید شیعه در سال 1284ق. در روستای "مدیسه" اصفهان ب-ه دنی-ا آم-د.

نسبش با 32 واسطه به موسی بن جعفر(ع) می رسد. سیدابوالحسن اصفهانی دراثر سانحه ای ب-ه زمین خورد و پس از بازگشت ب-ه ک-اظمین در ش-ب نه-م ذیحج-ة 1365ق. در 18 س-الگی درگذشت و در حرم علی بن ابی طالب(ع) دفن شد .

نتیجه گیری

نماز ،یعنی اتصال و ارتباط انسان به خداوند منان و این ارتباط، می تواند چنان وسعتی به انسان بدهد که به تدریج از صفات الهی همچون محبت و مهربانی بی نهایت، و عفو و گذشت از همة بد یها برخوردار شود.

خدایا ،به ما سعة صدر عنایت فرما. آمین.

ص: 84

29. نماز و سخاوت

راهبرد جلسه

در این جلسه به ارتباط نماز با سخاوت و بخشش می پردازیم .

جذابیت اولیه

جلسه را با یک حکایت زیبا شروع می کنیم:

تصمیم گرفتم سر از کار حاتم دربیاورم. از کجا این همه ثروت دارد؟ ای-ن چ-ه روحی-ه ای است که هر روز درِ خانه اش باز است. به عنوان مهمانی مثل هم-ة مهمان-ان وارد خان-ة ح-اتم شدم. تا غروب که مردم در رفت وآمد بودند من هم نشسته بودم. شب که شد به ح-اتم گف-تم:

آیا ممکن است امشب در منزل شما بخوابم؟ با خودم فکر می کردم از صبح تا الان ک-ه ح-اتم کار خاصی نکرده است که مستحق چنین ثروتی باشد؛ پس حتماً باید امشب بم-انم ؛ ش-اید درخانه خبری شد؛ اما باز هم تا موقع خواب خبری نشد. حاتم رختخ-وابش را آورد ک-ه در ات-اق مهمانان بیندازد. گفتم: اگر اشکالی ندارد من در اتاق شما و کنار شما بخوابم. م-ی خواس-تم ازکارش سر دربیاورم. در اتاق حاتم، خودم را به خواب زدم. با خود گفتم حاتم منتظر است م-نبه خواب بروم بعد به سراغ گنجش برود. ناگهان دیدم حاتم ت-ا خی-الش از خ-واب ب-ودن م-نراحت شد از جا برخاست. درست فکر کردم. الان می فهمم گنج و طلاهایش را کج-ا مخف-ی کرده است. ناگهان صدایش را می شنیدم که می گفت: خدایا مردم به در خانة من میآین-د و ازمن توقع کمک دارند. اگر تو مرا یاری ندهی، نمی توانم کاری انجام دهم. اینها را می گف-ت وآرامش پیدا می کرد. تازه فهمیدم حاتم گنجی را پیدا کرده که تمام شدنی نیس-ت؛ ب-ه منب-ع وسرچشمه ای زلال دسترسی پیدا کرده که تا بی نهایت امتداد دارد .

ص: 85

نماز و سخاوت

نماز، یعنی همنشینی با سخاوت و ثروت بی نهایت "أنا جلیسُ مَ-ن ذَکَ-رنی"،(1) و ای-ن خاص-یت مجالست و همنشینی است که در روحیات و اخلاق ما تأثیر می گذارد. همانط-ور ک-ه اگ-ر ب-ابدان بنشینیم، اخلاق بد آنها را می گیریم ." ِّ إیاکَ وَ مُصَ-احِبَةَ الْبَخِی-ل فَإن-َّهُ یُخّ-ذِلُک فِی مَالِ-ه أحْ-وَج مَ-ا تکُوُنُ إلیه"؛(2) با خوبان و بهترین ها نیز تأثیر خودش را می گذارد .

نتیجه گیری

تنها راه ثروتمند شدن و سخاوتمند شدن، یک چیز است و آن عمیق کردن رابطه و دوستی با خدواند متعال است. همانطور که در حدیث قدسی آمده: "یاَ ابْنَ آدَمَ أَنَاَ غَنِی لَا أفْتَقِرُ أطِعْنِی فِ-یماَ أَمَرْتک أَجْعَلْکَ غَنِیّا ً لَا تَفَتَقِ-رْ"؛(3) ای فرزندان آدم، من ب-ی نی-ازی هس-تم ک-ه ه-یچ وق-ت نیازمن-دنمی شوم، پس اطاعت مرا در آنچه گفته ام بکنید تا شما را نیز آنچنان غنی کنم که هیچ وق-ت نیازمند نشوید .

خدایا، ما را از غیر خودت بی نیاز کن. آمین .

ص: 86


1- شیخ حر عاملی ،وسائل الشیعه، ج٩، ص311.
2- "بپرهیز از رفاقت با بخیل؛ زیرا او تو را محروم می کند از مالش در وقتی که تو نهایت احتیاج را به او داری" (محمدبن- یقوب کلینی ،اصول کافی، ج٢، ص376)
3- محمدباقر مجلسی ،بحارالانوار، ج٩، ص376.

30. نمازگزار و بخل! هرگز

راهبرد جلسه

بی تردید برخی از اعمال، تأثیر عمیقی در رفتار و شخصیت انسان می گذارد و زندگی ایشان را دگرگون می کند .یکی از آن أعمال، نماز و مداومت بر این عمل عبادی است ک-ه ت-أثیرش ازبین رفتن بخل و خساست است .

جذابیت اولیه

ابوذر نقل می کند که روزی از روزها با رسول خدا(ص) در مسجد نماز می خواندم؛ س-ائلی وارد مسجد شد و از مردم تقاضای کمک کرد؛ ولی کسی چیزی ب-ه او ن-داد . او دس-ت خ-ود را ب-ه آسمان بلند کرد و گفت: خدایا، تو شاهد باش که من در مس-جد رس-ول ت-و تقاض-ای کم-ک کردم؛ ولی کسی جواب مساعد به من نداد. در همین حال علی(ع) که در حال رک-وع ب-ود ب-ا انگشت کوچک دست راست خود اش-اره ک-رد . س-ائل نزدی-ک آم-د و انگش-تر را از دس-ت آن حضرت بیرون آورد. پیامبر(ص) که در حال نماز بود این جریان را مشاهده کرد، هنگامی که از نماز فارغ شد، سر به سوی آسمان بلند کرد و چنین گفت: "خداوندا، برادرم موسی از تو تقاض-ا کرد که روح او را وسیع گردانی و کارها را بر او آسان سازی و گره از زبان او بگشایی تا مردم گفتارش را درک کنند، و نیز موسی درخواست کرد هارون را که برادرش بود وزی-ر و ی-اورش قرار دهی و به وسیلة او نیرویش را زیاد کنی و در کارهایش شریک سازی. خداوندا، من محمد ،پیامبر و برگزیدة توام. سینة مرا گشاده کن و کارها را بر من آسان ساز. از خاندانم علی را وزیر من گردان تا به وسیلة او، پشتم قوی و محکم گردد. ابوذر می گوید: هن-وز دع-ای پی-امبر (ص) پایان نیافته بود که جبرئیل نازل شد و به پیامبر(ص) گفت: بخ-وان . پی-امبر (ص) فرم-ود : چ-ه

بخوانم؟ گفت: بخوا ن "إنِمَّ اوَلیکَمَّ ﷲُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُ-ونَّ الص-لاةَ وَ یُؤْت-ُو نَّ الزک-اةَوَ

ص: 87

هُمْ راکِعُون"؛(1) سرپرست و ولی شما، تنها خداست و پیامبر او، و آنها که ایمان آورده اند؛ همانها که نماز را برپا می دارند، و در حال رکوع، زکات می دهند .

پیوند با بحث

به نظر شما علی(ع)این کار را به امر چه کسی انجام داد؟(2)

یکی از برکات نماز، این است که انسان را از تعلقات دنیوی بازمی دارد و به ملک-وت ع-الم می کشاند ."به تحقیق نماز فقط مناجات بین بنده و پروردگار است"(3) و وسیله ای برای رس-یدنبه همة خوبی ها ."نماز، کلید همة خوبی هاست."(4) مال و نعمت دنیا مانند نردبان اس-ت ک-ه ازآن هم می شود بالا رفت هم پایین؛ یکی از آفات آن، که اگر انسان از آن جان سالم به در برد سعادت ابدی برایش حاصل می شود، بخل است .

به نظر شما به چه کسی بخیل می گویند؟

بخیل به کسی گفته می شود که از هزینه های لازم و واجب زندگی نیز خودداری م-ی کن-د؛ اززکات و صدقه و کمک به دیگران و صلة رحم و همسایه و راحت گرفتن به خ-انواده و نظ-ایرآن ."کسانی که بخل می ورزند، و آنچه را خدا از فضل خویش به آنان داده، انفاق نم-یکنن-د ،گمان نکنند این کار به سود آنهاست؛ بلکه برای آنها شر است. به زودی در روز قیامت، آنچه را نسبت به آن بخل ورزیدند، همانند طوقی به گردنشان می افکنند. و میراث آسمان ها و زم-ین ،از آن خداست، و خداوند از آنچه انجام می دهید، آگاه است.(5)

ص: 88


1- مائده: 55
2- مربی گرامی اجازه دهد، دانش آموزان نظره ایشان را بیان کنند.
3- لأنّ المصلّی یناجی ربهّ، فلیست الصلاة إ لاّ النجوی( عبدﷲ جوادی آملی، أسرار الصلاة، ص83).
4- الصلاة مفتاح کل خیر (محمد محمدی ری شهری، الصلاة فی الکتاب والسنة، ص120).
5- وَلا یحْسَبَن الَّذینَ یبَخْلوُنَ بمِا آتاهُمُّ ﷲُ مِنْ فَضْلهِ هُوَ خَیْرالهُمْ بلَ هُوَ ٌّشَر لهُمْ سَیطُوقوُنَ ما بخِلوُا ِبِهِ یوْمَ القِیامَةِ وَللِهِ میراثُ السماواتِ وَاْلأْرَضِ وَﷲُ بمِا تعْمَلوُنَ خَبیر (آل عمران: 180)

نتیجه گیری

امیر المؤمنین(ع) با عمل خود، به ما آموخت که راز و واقعیت نماز انفاق و گذش-ت و دوس-ت داشتن دیگران است. مگر می شود کسی "أَشَدحُبا للِه"(1) باشد، ام-ا عی-ال ﷲ را دوس-ت نداش-ته باشد و نسبت به آنها بخل بورزد .

پیغمبر اکرم(ص) فرمودند:

"الْخَلْقُ کُلُّهُمْ عِیَالُﷲِ فَأحَبهُمْ إِلَیﷲِ عَزوَجَلَّ أنَفْعُهُمْ لِعِیَال-ِه"؛(2)هم-ة مخلوق-ات عی-ال خداون-دهستند؛ محبو بترین نزد خداوند نافع ترین آنها نسبت به عیال اﷲ است .

خدایا ،ما را اهل انفاق و گذشت قرار بده.آمین .

ص: 89


1- .بقره: .١٦٥
2- شیخ حر عاملی، وسایل الشیعة، ج16، ص344.

31. سکوی پرواز

راهبرد جلسه

در این جلسه به بررسی این موضوع می پردازیم که چرا ما انسان ها با نماز ت-ا اوج ب-ی نهای-ت پرواز نمی کنیم؟

جذابیت اولیه

یکی از آرزوهای بزرگ انسان پرواز بود. واین آرزو به واقعی-ت پیوس-ت، و انس-ان هواپیم-ا رااختراع کرد. مربی عکس های زیر را به دانش آموزان نشان دهد و دربارة ه-ر عک-س توض-یح مختصری بیان کند .آنچه بیشتر اهمیت دارد ارتفاع پرواز این هواپیماه است .

نماز و پرواز

شما روایات زیادی از نماز شنیده اید؛ اما دوتا از آنها خیلی تأثیرگذار است. یکی ،" الص-لاة معرَاجُ الْمُؤ مِن"؛(1) نماز، عروج و اوج پرواز مؤمن است و دیگری" الصلاة قُرْبَاَ نُ کُلِّ تقِی"؛(2) نماز، هر انسان با تقوایی را به مقصد می رساند؛ به این معنا که نماز بال پرواز آدمی اس-ت . تم-امی هواپیماه-ا ووسایل پروازی با همة پیچی-دگی، ق-درت و اوج پروازش-ان در براب-ر انس-ان ه-یچ ان-د . انس-ان موجودی است که می تواند از همه چیز و همه کس بیشتر و بهتر اوج بگیرد؛ اما اگ-ر بخواه-د واراده کند .

نتیجه گیری

خداوند متعال، انسان را برای پرواز کردن آفریده است نه ماندن و سقوط و س-کون ب-ه هم-ین

ص: 90


1- محمدباقر مجلسی ،بحارالأنوار، ج79، ص٣٠٣.
2- محمدبن یقوب کلینی، اصول کافی، ج ٣، ص ٢65

دلیل وسیلة مناسب آن را هم در اختیار او قرار داده، که نماز اس-ت . س-وخت ای-ن فض-اپیمای بی نظیر تقواست؛ یعنی پیروی از همة خوبی ها و زیبای یها و انجام ندادن همة بدی ها

خدایا، به ما بالهایی برای پرواز به سوی خود عنایت فرما. آمین

شکل شمارة(2) مشخصات 47SU_

طول بال ها 1.51 تا 8.61 متر. طول کل-ی 2.22 ال-ی

6.22 متر .

وزن خالی 00042 تا 00062 کیل-وگرم . ح-داکثر وزن

00043 کیلوگرم .

موت-ور پ-یشران دو دس-تگاهAL_37FU (گون-ه ای ازموتور 37-SU ). حداکثر سرعت در ارتفاعات 0052 کیلومتر بر ساعت .حداکثر سرعت در ارتفاعات پایین 0041 کیلومتر بر ساعت. سقف پ-رواز 00081 مت-ر .

حداکثر برد 0033 کیلومتر .شکل شمارة )1( 5F

در ژانویة 3691 هواپیمای F5A در نی-روی ه-وایی آمریکا به پرواز در آمد. بعد از آن اولین کش-ور ک-ه F5A را تحویل گرف-ت ای-ران ب-ود ک-ه در س-ال

3431 (5691) نیروی هوایی خود را با جت مافوق ص--وت 5F مجه--ز نم--ود و بع--د از آن عربس--تان سعودی و کشورهای آفریقای جنوبی. و F5E می-توان د در00051 پ ا 10.3 درج ه در ثانی ه بگ ردد.

ترکیه نیز F5A دریافت نمود .

طول: 12.22 متر.ارتفاع: 75 .4متر.وزن خالی: 4.7 تن.حداکثر سرعت:586نات با 4000پوند مهمات معادل تقریبی 1080 کیلومتر در ساعت ی-احدود 700 مایل در ساعت. موتور: یک موت-وره ب-اقدرت 9300 تا 11200 پوند، معادل41 کیلونی-وتن ساخت پرات اند ویتنی / توربوجت A408_P52J بدون پس سوز.ب-رد : 1700 گ-ره دری-ایی، مع-ادل3220 کیلومتر یا 2000 مایل. سقف پرواز: 12880 متر.نرخ اوج گیری: 34 متر بر ثانیه .

ص: 91

32. دوست همیشگی من

راهبرد جلسه

در این جلسه به تبیین این موضوع می پردازیم که نماز ی-ک تکلی-ف اجب-اری نیس-ت. چن-ین نگاهی باعث عدم ارتباط و بی روح بودن آن و درنتیجه قطع ارتباط با خداوند منان و ترک نماز می شود .

جذابیت اولیه

جنگ جهانی اول مثل بیماری وحشتناکی، تمام دنیا را گرفته بود. یکی از سربازان ب-ه مح-ض اینکه دید دوست تمام دوران زندگیاش در باتلاق افتاده و در حال دست و پنجه نرم کردن با مرگ است، از فرماندهاش اجازه خواست تا برای نجات دوستش برود و او را از ب-اتلاق خ-ارج کند .

فرمانده گفت: اگر بخواهی می توانی بروی؛ اما به این فکر کردهای که این کار ارزشش را دارد یا نه؟ دوستت احتماًلاً مرده و ممکن است تو حتی زندگی خودت را هم به خطر بیندازی!

حرفهای فرمانده، اثری نداشت. سرباز این طور تشخیص داد که باید به نج-ات دوس-تش برود. او به شکل معجزه آسایی توانست به دوستش برسد. او را روی شانه ه-ایش کش-ید و ب-ه پادگان رساند. فرمانده به سراغ آنها رفت. سربازی را که در باتلاق افتاده بود، معاینه کرد و ب-ا مهربانی و دلسوزی به دوستش نگاه کرد و گفت: من به ت-و گف-تم ممک-ن اس-ت ارزش-ش را نداشته باشد! خوب ببین این دوستت مرده! خود تو هم زخ مهای عمیقی برداشتی!

سرباز در جواب گفت: قربان، البته که ارزشش را داشت .

افسر گفت: منظورت چیست که ارزشش را داشت؟

سرباز جواب داد: چون زمانی که به او رسیدم، هنوز زنده بود و نفس می کشید. او حتی ب-ا

ص: 92

من حرف زد! من از شنیدن چیزی که گفت احساس رضایت قلبی می ک-نم . او گف-ت : دوس-ت عزیزم، می دانستم که تو هرطور شده به کمک من می آیی! از تو متش-کرم دوس-ت همیش-گی من!

پیوند با بحث

این دنیا، مانند دریای عمیقی است که اگر بخواهیم غرق نشویم، باید سوار کشتی نجات، یعنی تقوا، و محافظت و مراقبت از خودمان بشویم و درون این کشتی را از بار ایمان پر کرده، و در مسیر توکل و اعتماد به خدای یکتا حرکت کنیم .عقل را مسئول این کشتی کنیم و با نور علم مسیر را تشخیص داده و با صبر و شکیبایی سکان این کشتی را از دست ندهیم.§َیَا بُنَیَّ إِنَّ الدُّنْیَا بَحْرٌ عَمِیقٌ قَدْ غَرِقَ فِیهَا عَالَمٌ کَثِیرا [ فَلْتَکُن سَفِینَتُکَ فِیهَا تَقْوَی للهِّ وَحَشْوُهَان وَشِرَاعُهَا التَّوَکُّل وَ قَیِّمُهَا الْعَقْل وَدَلِیلُهَا الْعِلْم وَسُکَّانُهَا الصَّبْر (محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج ١، ص ١٥ ، کتاب العقل و الجهل).

نتیجه گیری

پس اگر به دنبال نجات خود از مهلکة دنیا هستیم، باید مسیر را با دوستی همیشگی و ص-ادقطی کنیم، و آن دوست ،غیر از خدای مهربان کس دیگری نمی تواند باشد .بهترین نوع رابط-ةما با او نیز از طریق نماز برقرار خواهد شد. پس تا گرفتار امواج سهمگین این دریای طوف-انی

ص: 93

نشده ایم دستمان را در دستان لطیف و مهربان الهی قرار دهیم و رابطه مان را بر قرار کنیم.

"عَجلُوا َّ ِبِالصلاة". باید شتاب کرد .

خدایا ،ما را در مسیر زندگی یاری کن. آمین . 

ص: 94

33. انسان الهی

راهبرد جلسه

در این جلسه به تبیین این موضوع می پردازیم که بهترین وسیله برای الهی شدن، رنگ و بوی الهی گرفتن و رسیدن به هدف آفرینش، نماز است.

جذابیت اولیه

دوستان خوب من، سلام. امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشید. ک-دامی-ک از ش-ما م-یدان-داطاعت به چه معناست؟ اطاعت و عبادت خدا چه فایده ای برای ما داره؟(1)

داستان خلقت انسان را شنیده اید؟ زمانیکه خداوند متعال می خواست انسان را خل-ق کن-د،به ملائکه اش گفت:

" إ ِّنِی جاعِلٌ فِی الْأرْضِ خَلیفَةً ".(2)

راستی چه کسی می داند خلیفه به چه معناست؟

خلیفه، یعنی جانشین خداوند متعال؛ یعنی ما بشویم جانشین خدا در زمین. چه کسی دوست دارد همةچیز را بلد باشد؟ علم غیب داشته باشد؟ چه کسی می خواهد همة ص-داهای ع-الم رابشنود؟ کدامیک از شما دوست دارد هروقت هرکجا که دوست دارد، در یک چشم به ه-م زدن برود؟ و خیلی نیازها و خواسته های دیگر مثل جاودانه شدن، ثروت و قدرت بی نهایت و همیشه مهربان بودن .

معلوم است که همة دوست دارند این قدرت و اختیار را داشته باشند. حال، سؤال این است

ص: 95


1- مربی محترم اجازه بدهد دانش آموزان نظر بدهند.
2- و چون پروردگارت به فرشتگان گفت: من می خواهم در زمین جانشینی بیافرینم بقرة:30)

آیا امکان پذیر است؟

علت اصلی خلقت انسان و قرار دادن بار سنگین امانت الهی بر دوش او،(1) چیزی ج-ز ای-ن نیست که انسان، قصد خلیفةاللهی دارد و برای رسیدن به این مقصد بلند که تا بی نهایت ادامه دارد، باید مسیر سختی را طی کند؛ اما کدام مسیر؟

خداوند متعال مسیر را نشان داده و فرموده است: "عَبْ-دِی أطِعْنِ-ی حَتّ-ی أجْعَلُ-ک مِ-ْثْلِی أوْ مَ-َثَلی ،أقُولُ لِلشَیء کُن فَیَکُون وتَقَول للشَّیء کُن فَیَکُون"؛(2) ای بندة من مسیر خدایی شدن اطاعت من است - در بایدها و نبایدها - تا تو نیز مانند من شوی و همانگونه که من چیزی را اراده م یکنم به وجود م یآید، تو نیز هر چه را اراده کردی به محض اراده، ایجاد شود.

همة ما این را خوب می دانیم که بزرگ ترین جل-وة اطاع-ت خداون-د متع-ال، نم-از اس-ت .

همانگونه که امیرالمؤمنان(ع) فرمودند: "أنَّ َکلَّ شَیْءٍ مِنْ عَمَلِکَ تَبَ-عٌ لِصَ-لَاتِک"؛(3) ب-ه راس-تی هم-ةاعمال ما تابع نماز ماست ."إْنْ قُبِلْتْ قُبِلَ ما سِ-واها، و إْنْ ردُتْ ر دُ مَ-ا سِ-واها"؛(4) اگ-ر نم-از پذیرفت-ه شود، سایر اعمال نیز مورد پذیرش قرار می گیرد؛ و اگر پذیرفته نشود، سایر اعم-ال نی-ز م-وردقبول قرار نم یگیرد. به راستی چرا نماز چنین عظمتی دارد؟

نتیجه گیری

اگر بخواهیم به هدف آفرینش یعنی خلیفة خدا شدن دست پیدا کن-یم ، مس-یر آن اقام-ة نم-ازواقعی است .

خدایا ،به ما کمک کن تا در مسیر آفرینش قدم برداریم. آمین .

ص: 96


1- انَّا عَرضَناَ اْلأْمَانةَ عَلَیَّ السماواتِ وَاْلأْرْضِ وَالجِبالِ فأَبَیْنَ أنْ یحْمِلنْهَا وَأشْفَقْنَ مِنهْا وَحَمَلهَا اْلإْنِسْانُ إنِّهُ کانَ ظلَوُماً جَهُولا (احزاب:٧٢ )
2- سیدمحمدحسین حسینی، صلاة الجمعه، ج١ . ص69.
3- شیخ حر عاملی ،وسائل الشیعه، ج٤، ص١٦١.
4- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج10، ص٣٩٣.

34. نماز موجودی زنده

راهبرد جلسه

در این جلسه به تبیین این موضوع می پردازیم که همة اعمال از جمله نماز باطنی زیبا یا زشت دارند .و بعد از مرگ قطعاً آنها را خواهیم دید.

جذابیت اولیه

کدام یک از شما بزرگواران معنای این روایت را می داند؟(1)

قال رسولاﷲ(ص): " إ نَّ حَراءَجَبَلٌ یُحِبنِی و أُ حِبهُ"؛(2) به تحقیق حرا ک-وهی اس-ت ک-ه م-ن را

دوست دارد و من نیز او را دوست دارم. مگر کوه می تواند دوست داش-ته باش-د؟! ج-واب ای-ن

سؤال را قرآن کریم داده است: "یُسَّبحُ ّللِهِ ما فِی َّ السماواتِ وَما فِی الأرْضِ لهُ الْمُلْکُ وَلهُ الْحَمْدُ وَهُ-وَ عَ-لی کُلِّ شَیْء قد یرٌ"؛(3) آنچه در آسما نها و در زمین است، خدا را[ به پاک بودن از هر عیب و نقصی ] می ستایند. فرمانروایی ویژة اوست .سپاس و س-تایش مخص-وص اوس-ت، و او ب-ر ه-ر ک-اری تواناست .همة اشیا در حال تسبیح و ستایش خداوند تبارک و تعالی هس-تند . پ-س اعم-ال م-اا زجمله نماز هم زنده است.

اعمال ما، همراه ما

نماز، زکات و تمامی اعمال خوب، موجوداتی حقیقی و زنده هس-تند ک-ه روح انس-ان را نق-شمی زنند؛ همراه انسان و با او محشورندو بعد از مرگ به کمک او می آیند؛ همانطور که ام-ام

ص: 97


1- مربی گرامی روایت را قبل از شروع کلاس روی تخته بنویسد
2- رشیدالدین میبدی ،کشف الاسرار و عدةا لابرار، ج٣،ص794
3- تغابن:1.

صادق(ع)فرمود:"إذِا دَخَلَ الْمُؤْمِنُ قَبْرهُ کَانَ-َتِ َّالص-لَاةُ عَ-نْ یَمِینِ-هِ وَ َّ الزکَ-َاةُ عَ-نْ یَسَ-ارهِ وَال-بر مط-لٌّ عَلَیْ-هِ وَ یَتَنَحی َّ الصبْرُ نَاَحِیَةً قَالَ فَإذِا دَخَلَ الْمَلَکَاِنِ َّ اللذَاِنِ یَلِیَاِنِ مُسَاءَلَتَهُ قَ-الَ َّ الص-بْرُ لِلص-لَاةِ وَ َّ الزکَ-اةِ وَالْبِر دُونکَ-ُمْ صَاحِبَکُمْ فَإِنْ عَجَزْتُمْ عَنْهُ فَأنَاَ دُون-َهُ"؛(1) هنگامی که مؤمن وارد قبر می شود اعمال نی-ک وی ب-راییاریاش اطراف او جمع م-ی ش-وند . نم-از از ط-رف راس-ت، زک-ا ت ازط-رف چ-پ، احس-ان ونیکی هایش بر سرش سایه افکنده، و صبر هم در کناری قرار گرفته است. هنگامی ک-ه آن دوملک و فرشته برای بازپرسی وارد قبر میشوند. صبر به نماز، زکات و احسان می گوی-د رفی-ق خود (میت) را یاری دهید .اگر ناتوان شدید من در کنار او برای یاریاش آم-اده هس-تم. بای-ددقت کنیم در این دنیا خودمان را چگون-ه س-اخته ای-م و چ-ه چیزه-ایی در ای-ن مزرع-ة دنی-اکاشته ایم؛ چراکه در آخرت، مهمان سفرة اعمال خودمان هستیم. قال رس-ول اﷲ (ص): " ُّ ال-دنیَا مَزْرَعَةُالآخِرَة"؛(2)دنیا مزرعة آخرت است .

نتیجه گیری

نمازهای ما موجوداتی زنده هستند. پس اگر انتظار داریم در آینده دست ما را بگیرند، بای-دبه گونه ای آنها را بسازیم که دارای اجزایی کامل داشته باش-ند ت-ا ق-درت دس-تگیری از م-ا راداشته باشند .

خدایا ،کمک کن تا اعمالمان را طوری انجام دهیم که در آخرت رفیق ما باشند. آمین .

ص: 98


1- شیخ حر عاملی ،وسایل الشیعه، ج٣، ص255.
2- ابن ابی جمهور احسائی ،عوالی اللئالی، ج١، ص267.

35. مددرسان بی نظیر

راهبرد جلسه

در این جلسه به تبیین این موضوع می پردازیم که نم-از بهت-رین ی-اری کنن-ده و اورژان-س درسختی ها و مشکلات است.

جذابیت اولیه

هرکدام از ما زمانیکه در زندگی روزانة خودمان با مشکلات و بلایایی روبه رو می ش-ویم، چ-ه حسی پیدا می کنیم؟ از دیگران چه انتظاراتی داریم؟ خداوند بی همتا دراینباره می فرماید:

"إنِّ الْإِنسْاَنَ خُلِقَ هَلُوعاً * إذِا مَسهُ الشَّر جَزُوعا * وَ إذِا مَس-هُ الْخَ-یْرُ مَنُ وع-ا إِلاَّ * الْمص-لّین الَّ-ذینَ هُ-مْ * عَلی صَلاتِهِمْ دائمِوُن"؛(1) همانا انسان ،حریص آفریده شده است؛ وقت-ی ش-ری ب-ه او برس-د فری-ادمی کشد و جزع م یکند ،و هرگاه خیر و نعمتی به او برسد، بخ-ل م-ی ورزد؛ مگ-ر نم-ازگزاران؛ افرادی که بر نماز خویش مداومت می کنند.

درواقع نمازخواندن موجب افزایش قدرت درونی ما می شود؛ زیرا وقتی آدمی با خدا سخن می گوید، و از او یاری می جوید، خداوند مهربان هم ب-ه دنب-ال اس-تمداد او ب-ه انس-ان کم-ک می رساند .همانطور که در قرآن کریم فرموده: "ادْعُونی أَسْتَجِبْ لَکُم"؛(2) مرا بخوانید تا اجابت کنم شما را .وقتی م-دد اله-ی ب-ه انس-ان رس-ید، ق-درتی در خ-ود احس-اس م-ی کن-د ب-ینظی-ر وتوصی فناپذیر. این قدرت ناشی از توکلی است که مؤمن در نماز به خداون-د ق-دیر پی-دا ک-رده است و درحقیقت خود را مانند قطرهای می بیند که با دریا پیوند خورده است.

ص: 99


1- معارج: 19 -.٢٣
2- غافر:.٦٠

قطرة دریاست اگر با دریاست ورنه او قطره و دریا، دریاست

نماز وسیلة یاری از خدا

نماز، نقش اورژانس را ایفا می کند، آن هم از ناحیه پزشکی قهار که عجز و ناتوانی، هرگ-زدر او راه ندارد. خداوند بی نیاز در کلام نورانی خود، سخن ما را تصدیق نم-وده و ب-ا ص-راحت اعلام می دارد .

"وَاسْتَعینُوا َّ ِبِالصبْرِ وَ ّالصلاةِ وَ إنِهَّا لَکَبیرةَ إِلاَّ عَلَی لْخاشِ-عین"(1)؛ از صبر و نماز ی-اری جویی-د [و ب-ااستقامت و مهار هوس های درونی و توجه به پروردگار، نیرو بگیری-د ] و ای-ن ک-ار، ج-ز ب-رای خاشعان، سخت است .انسان برخوردار از امدادهای الهی، فردی توان-ا و موف-ق و برخ-وردار از نشاطی مثالزدنی در عرصة زندگی است و همانن-د ک-وهی اس-توار در مقاب-ل طوف-ان ب-لا ومصیبت ایستادگی می کند.(2) مقربان درگاه الهی، که قلب و جان خود را به سرچش-م ة ف-یض ورحمت خدا گره زده اند و لیاقت دوستی با خدا را پیدا کرده اند، در فراز و نش-یب ه-ای زن-دگی،وقتی دچار غم و اندوهی م یشدند، با عشق و علاقه ای بی بدیل که ناشی از ایمان قلب-ی ب-ه خداوند بی همتاست، به نماز پناه می بردند. پیامبر اکرم(ص) هرگاه، غم و غصه ای، به سراغش می آمد، نماز می خواند .و با نماز، غم و اندوه را از روح و روان خود پاک می کرد.

نتیجه گیری

البته ناگفته نماند، هر نمازی آرام بخش نیست .نمازی این اثر معجزه آسا را دارد که در آن، دل با زبان همراه گشته ،انسان به هنگام نماز، با تمام وجود، خود را در محضر خداوند متعال ببیند و تمام توجه و حواس خود را به سوی آن قدرت بی همتا متمرکز نماید.

خدایا ،به ما توفیق بده تا هنگام مشکلات ،با نماز از تو یاری بجوییم. آمین .

ص: 100


1- بقرة:٤٥
2- المناقب، ج٢، ص347.

36. قهرمان توحید

راهبرد جلسه

در این جلسه به تبیین این موضوع می پردازیم که دراثر نم-از، ان-س و دوس-تی ب-ین خ-الق ومخلوق ایجاد می شود .نتیجة آن ایمان و ب-اوری راس-خ و نداش-تن اض-طراب و دله-ره در اوج مشکلات و سختی هاست .

جذابیت اولیه

همة شما داستان ابراهیم خلیل(ع) را شنیده اید .

حضرت ابراهیم(ع) قهرمان توحید بود. او از اینکه می دید مردم به ج-ای خ-دای یگان-ه، ک-ه همه چیز به دست اوست، دست به دامن سنگ، چوب و ساخته های دست خود م-ی ش-دند خیل-یناراحت می شد. مثل پدری مهربان که نمی تواند ببیند فرزندش برای رفع نیازهایش سراغ هرکس و ناکسی برود .سرانجام روزی که همة مردم برای انجام اعمال سنتی خود به بیرون از شهر رفته بودند ،تصمیم گرفت تلنگری به مردم بزند. به همین دلیل هم-ة ب-ته-ا ب-ه ج-ز ب-ت ب-زرگ را شکست .وقتی مردم برگشتند و این صحنه را دیدند، متوجه شدند تنها کسی ک-ه ممک-ن اس-ت دست به این کار زده باشد ابراهیم است. بالاخره حضرت ابراهیم(ع) محکوم به سوزاندن شد. او بر روی منجنیقِ آمادة پرتاب نشسته است؛ بدون ذرهای اضطراب و نگرانی؛ درحالیکه از هر سو دست یاری به سوی او دراز می شد؛ جنیان و ملائک و حتی فرش-تگان مق-رب. هم-ه ی-ک ص-دامی گفتند: می خواهی نجاتت دهیم؟ اما او که معلم توحید بود به همة آموخت، فقط از خ-دا بای-د کمک خواست و حاضر نبود به کسی دیگر غیر از خدا فکر کند. جبرئیل(ع) که او را می ش-ناخت عرض کرد لااقل از خدا بخواه که نجاتت دهد. جواب ابراهیم(ع) این بود: م-ن ب-ا خ-دا زن-دگی می کنم؛ از گذشته به یاد ندارم لحظه ای مرا تنها گذاشته باشد. چگونه فکر کنم از حال و اح-وال

ص: 101

من بی خبر است؟! خدایی که من می شناسم هیچ موجودی را فراموش نمی کن-د؛ بلک-ه ای-ن م-اهستیم که او را فراموش کرده ایم و با فراموش کردن او خودمان را از یاد برده ایم:

"وَلا تکُونُوُا کَالَّ ذینَ نَسُوا ﷲَ فَأنَسْاهُمْ أنَفْسَهُمْ أوُلئِکَ هُمُ الْفاسِقُون"(1)

پیوند با بحث

با نماز است که افکار و اعتقادات ما شکل زیبای خودش را به دست می آورد .در نم-از اس-ت ک-ه

می خوانیم: "إِ ّیاکَ نَعْبُدُ وَ إِیاکَ نَسْ-تَعینُ "،(2) حضرت ابراهیم(ع) به معنای واقعی کلمه این آی-ه را ب-اور

داشت و به همین دلیل در مشکلات و بلایا دچار اضطراب و نگرانی نشد؛ زیرا به علم و حکم-ت

خدای منان اطمینان داشت. "یا أ ُّیَهَا الَّ ذینَ آمَنُوا آمِنُواَّ ِبِاللهِ وَ رَسُولهِ "؛(3) ای کسانیکه ایمان آورده ای-د ، به خدا و رسولش ایمان بیاورید؛ یعنی به خدای قدیر و توانا اعتم-اد کن-یم. حض-رت اب-راهیم(ع) آن قدر به قدرت خدای متعال اطمینان داشت که حتی حاضر نبود نیاز خودش را در سختیه-ا دربرابر خدای متعال به زبان بیاورد و می فرمود: "حَسْی مِنْ سُؤالِی عِلمُپهُ بِحَ-الِی "؛(4) هم-ین ک-ه معش-وق من می داند من در چه شرایطی قرار دارم کفایت م-ی کن-د و دیگ-ر نی-ازی نیس-ت ک-ه بخ-واهم خواسته ام را به زبان بیاورم؛ چون من عاشق چیزی هستم که او دوست دارد.

نتیجه گیری

ازآنجایی که نماز ترکیبی از قول و فعل است ،و با توجه کردن ب-ه مع-انی و الف-اظ نم-از، نم-ازواقعی از ما موحد واقعی می سازد .مانند ابراهیم خلیل الرحمن(ع). موحدی که فق-ط و فق-ط ازخدای مهربان پیروی می کرد؛ موحدی که آرامش واقعی خود را تنها از او به ارمغان می گرفت .

خدایا ،به ما ایمانی عطا کن که بتوانیم تو را باور کنیم. آمین .

ص: 102


1- "و چون کسانی مباشید که خدا را فراموش کردند و او [نیز] آنان را دچار خودفراموشی کرد؛ آنان همان نافرمانانند" (حشر:19)
2- "تنها تو را م یپرستیم و تنها از تو یاری می جوییم" (حمد: ٥)
3- نساء: .١٣٦
4- محمدباقر مجلسی ،بحار الانوار، ج68، ص655، باب .٦٣

37.چگونه صبورباشیم؟

راهبرد جلسه

ای کسانی که ایمان آورده اید، از صبر و نماز کمک بگیرید: یا أ ُّ یَهَا الَّذِ ینَ آمَنُ-وا اسْ-تَعِینُواَّ ِبِالص-بْرِ وَ َّ الص-لاةِ (1)و با این دو نیرو (استقامت و توجه به خدا) به جنگ مشکلات و حوادث س-خت بروی-د که پیروزی از آن شماست؛ زیرا خداوند با صابران است :ا نَّ َّﷲَ مَعَ الصاِبِرِینَ. (2)

جذابیت اولیه

به عکس آنچه بعضی تصور می کنند،" صبر" هرگز به معنی تحمل بدبختی ها و تن دادن ذل-ت و تسلیم در برابر عوامل شکست نیست. صبر و شکیبایی به معنی پایداری و استقامت در براب-ر همة مشکلات و هر حادثة تلخی است؛ لذا بسیاری از علمای اخلاق برای صبر سه شاخه ذکر کرد هاند:

- صبر بر اطاعت (مقاومت در برابر مشکلاتی که در راه طاعت وجود دارد)؛ - صبر بر معصیت (ایستادگی در برابر انگیزه های گناه و شهوات سرکش و طغیانگر)؛

- صبر بر مصیبت (پایداری در برابر حوادث ناگوار و عدم خود باختگی و شکست روحی، و ترک جزع و فزع)

کمتر موضوعی را در قرآن می توان یافت که مانند صبر تک-رار ش-ده و م-ورد تأکی-د ق-رار گرفته باشد. در قرآن مجید حدود هفتاد بار از" صبر" سخن به میان آمده که بیش از ده مورد آن به شخص پیامبر(ص) اختصاص دارد. تاریخ مردان بزرگ گواهی می دهد مهم ترین عام-ل

ص: 103


1- بقره: ١٥٣
2- همان

پیروزی آنان استقامت و شکیبایی ب-وده اس-ت . اف-رادی ک-ه از ای-ن ص-فت ب-ی به-ره ان-د، در گرفتاری ها بسیار زود از پا درمی آیند. می توان گفت نقشی که این عامل در پیش-رفت اف-راد و جامع ه ایفا می کند، نه فراهم بودن امکانات می تواند داشته باشد و نه استعداد و هوش و مانن-دآنها. به همین دلیل در قرآن مجید روی این موضوع تأکید فراوان شده است. مانند آنج-ا ک-ه

می گوید: ِإِنَّما یوفَّی الصابِرُونَ َأَجرهم بِغَیرِحساٍبٍ.(1)

بیان داستان

حضرت نوح(ع) همچون حضرت لوط(ع) همسر بدی داشت. قرآن کریم در سورة مبارک-ة

تحریم می فرماید: َضَر بَ ﷲُ مَثَلاً لِلَّذینَ کَفَرُوا امْرَأتَ نُوُحٍ وَامْ-رَأتَ لُوطٍ کانَتَ-ا تَحْ-تَ عَبْ-دَیْن مِ-نْ عِبادِن-ا صالِحَیْنِ فَخانَتَاهُما فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُما مِنَ ﷲِ شَیْئاً وَقی لَادْخُلاَ َّ النارَمَعَ ال-داخِلین،(2)همسر نوح(ع) حتی ب-همردم می گفت: نوح(ع) - نعوذا باﷲ - دیوانه است.(3)

یک سال براثر نیامدن باران قحطی شد. جمع-ی از م-ردم تص-میم گرفتن-د ن-زد حض-رت نوح(ع) بروند و از او بخواهند دعا کند تا باران بیاید. آن حضرت در روستایی سکونت داش-ت .

آنها به آن روستا رفتند. به در خانه او رسیدند و در خانه را زدند. زن حضرت ن-وح(ع) از خان-ه بیرون آمد. آنها گفتند: نوح کجاست؟ آمده ایم از او بخواهیم دعا کند تا باران بیاید.

زن گفت: اگر دعای نوح مستجاب می شد، برای خود ما دعا می کرد که وض-ع زن-دگی م-اخوب شود .او اکنون به بیابان رفته تا هیزم جمع کند و بیاورد و بفروشد. او چنان مقامی ندارد که دعایش مستجاب گردد.

آنها به بیابان رفتند. ناگهان دیدند حضرت نوح(ع) هیزم را جمع کرده و به پشت گرفته، و بر شیری سوار شده و ماری به دست گرفته و آن مار را تازیانة خود در ران-دن ش-یر ق-رار داده

ص: 104


1- "صابران پاداش خود را بی حساب می گیرند" (زمر: 10)
2- خداوند برای کسانی که کافر شده اند به همسر نوح و همسر لوط مثلَ زده است. آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند؛ ولی به آن دو خیانت کردند و ارتباط با این دو [پیامبر] سودی به حالشان [در برابر عذاب الهی] نداشت، و به آنها گفته شد: وارد آتش شوید همراه کسانی که وارد می شوند (تحریم: 10)
3- محمدباقر مجلسی ،بحارالانوار، ج12، ص146.

است .

به نوح(ع) عرض کردند: دعا کن تا باران بیاید. قحطی همه جا را گرفته است .

نوح(ع) دعا کرد و باران خوبی آمد. آنها به نوح(ع) گفتند: تو که این گونه مستجاب ال-دعوه هستی، چرا در مورد زن خودت نفرین نمی کنی که مثلاً از خانه ات بیرون رود، و مجازات شود و پشت سر تو بدگویی نکند؟!

حضرت نوح(ع) در پاسخ فرمود: "ارزش و ثواب تحمل و صبر با چن-ین زن-ی، بهت-ر از آناست که با نفرین او را به مجازات برسانم."(1)

دوستان خوب من یک سئوال؛ چنین صبری را چگونه می توان به دست آورد؟(2)

آفرین به شما بچه های باهوش!یا أ ّیَهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَعینُواَّ بِالصبْرِ وَّ الصلاةِ إ َنِّ ﷲَ مَعَ الصاِبِرین.(3)

نماز و رابطة با خدای متعال سبب می شود انسان چنین شکیبایی صبری داشته باشد و هیچ راه دیگری وجود ندارد. لذا در حدیث می خوانیم:"کان علیٌ(ع)إذا اهاله امر فزع قام إلی الصلاة ثُم تَلَی هذه الایة اسْتَعِینُواَّ ِبِالصبْرِ وَ َّ الصلاة"؛(4)هنگامی که علی(ع) با مشکلی روبه رو می ش-د ب-ه نم-از برمی خاست و پس از نماز به دنبال حل مشکل می رفت و این آیه را تلاوت می فرمود: اسْتَعِینُوابِالصبْرِ وَ َّ الصلاةِ.

نتیجه گیری

از این موضوع هرگز نباید تعجب کرد؛ زیرا هنگامی که انسان در برابر حوادث س-خت و مش-کلات طاقت فرسا قرار می گیرد و نیروی خود را برای مقابله با آنها ناچیز می بیند، نیاز ب-ه تکی-ه گ-اهی دارد که از هر جهت، نامحدود و بی انتها باشد. نماز او را با چنین مبدائی مربوط می سازد و با اتکای ب-ر او می تواند با روحی مطمئن و آرام، امواج سهمگین مشکلات را درهم بشکند

ص: 105


1- محمدنبی بن احمد، تویسرکانی ،لئالی الاخبار، ج١، ص١١١.
2- مربی گرامی از دانش آموزان نظرخواهی کند..
3- بقره: .١٥٣
4- ناصر مکارم شیرازی ،تفسیر نمونه، ج١، ص520.

38. تمرکز ذهن

راهبرد جلسه

نماز یک امر عبادی است، و چون خداوند متعال به آن فرمان داده است آن را به جا می آوری-م؛اما این عبادت که جزو برنامة روزانة مسلمانان قرار گرفته، نمی تواند خالی از آثار مادی باش-د

در این درس به پرورش تمرکز ذهن به وسیلة نماز می پردازیم .

جذابیت اولیه

به نظر شما علت پایین بودن ضریب هوشی بعضی افراد چیست؟(1)

"فرق نوابغ و افراد عادی، در امکان تمرکز ذهن و قوای عقلانی است ن-ه در توانمن-دی وسایر صفات فکری".(2) ذهن متمرکز، قوی و نیرومند است و ذه-ن پراکن-ده ن-اتوان و ض-عیفاست. ذهن، در حالت تمرکز ظرفیتی بسیار قوی دارد؛ ام- ا هنگ-ام توج-ه ب-ه اش-یای مختل-ف پراکنده شده، نیرو و توان خود را از دست می دهد و هرچه به اشیای بیشتری متوج-ه ش-ود از توان آن بیشتر کاسته می گردد. هر عمل عبادی علاوه بر آنکه مقام و ارزش وی-ژة م-ذهبی و معنوی دارد، موجب تمرکز فکری و ذهنی ملموس و قابل توجهی می شود که هرکس می تواند آن را به تجربه بگذارد و ادراک کند .

"یا أ ّیَهَا الَّذینَ آمَنُوا إنِ تَتَقُواَّ ﷲَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرقْان-ا"؛(3) ای کس-انی ک-ه ایم-ان آورده ای-د ؛ اگ-ر از

مخالفت فرمان خدا بپرهیزید، برای شما وسیل های جهت جدا ساختن حق از باطل قرار می دهد .

ص: 106


1- مربی گرامی اجازه بدهد دانش آموزان نظرهای خود را بگویند.
2- عفیف عبدالفتاح ،روح الصلاة فی الاسلام، ص31.
3- انفال: ٢٩

[روش نبینی خاصی که در پرتو آن، حق را از باطل خواهید شناخت.](1) این روشن بینی و ق-درت تشخیص از تمرکز قوای ذهنی به دست می آید .

پیوند با بحث

دانشمندان می کوشند با کاهش بار فکری، انسان را از دگرگونی و اضطراب و تن شهای روحی نجات دهند. مهار این پراکندگی های فکری، شرط نخست دستیابی ب-ه نب-وغ، درای-ت و فه-م مسائل است .نماز، روزانه پنج نوبت فکر را در مدار تمرکز قرار می دهد و پرورش تمرک-ز آن راآسان می کند .برای همین در اسلام دستور داده شده از هر کاری که موجب پراکندگی ذهن و تمرکز در نماز می شود، پرهیز شود؛ مانند ایستادن در برابر در و پنجرة باز، آینه، هرگونه تصویر و تابلو .

نتیجه گیری

از این سخنان نتیجه می گیریم که نماز حقیقی بهترین وسیل ه برای پرورش توجه و تمرک-ز در انسان است؛ زیرا نمازگزار پیوسته و با تمام قدرت می کوشد تا ذهن خود را از تمامی آنچه غیر خداست منصرف و فقط به خدا متوجه کند و تمام نیروی فکری خود را در یکجا جمع کند تا نمازش با خشوع و حضور قلب خوانده شود. این برای او عادت می شود و در کارهای دیگرش هم می تواند قوای ذهنی خود را متمرکز کند؛ مانند زمان درس خواندن.

یک تمرین سخت

در آخر به کلامی از امیرالمؤمنین(ع) به منزلة یک تمرین مهم و اساسی، اشاره م-ی کن-یم ک-ه

فرمودند: "فکرْثَمُ تکَلَّمْ تسْلِمُ مِنَ الزللِ "؛(2) اگر ابتدا فکر کنیم و سپس صحبت کن-یم، همیش-ه ازلغزش و خطا سالم خواهیم ماند. چرا صحبت و تکلم؟ چون فعلی است که همة انس-ان ه-ا درهر شرایطی نیازمند به آن هستند .

ص: 107


1- ترجمۀ آیتﷲ مکارم شیرازی .
2- عبدالواحد آمدی ،غررالحکم و درر الکلم، ص58.

39. وایتکس گناه

راهبرد جلسه

در این جلسه، به این مطلب که نماز انسان را در برابر گناهان بیمه می کند و سیاهی گناهان را از آیینة دل می زداید، می پردازیم .

جذابیت اولیه

جذابیت اولیه(1)ابوعثمان می گوید: من با سلمان فارسی زیر درختی نشسته بودم. او شاخة خشکی را گرف-ت وتکان داد تا تمام برگهایش ریخت .سپس رو به من کرد و گفت: سؤال نکردی چرا این کار را کردم. گفتم: منظورت از این کار چه بود؟ گفت: این همان کاری بود که پیامبر(ص) انجام داد .

هنگامی که محضرش زیر درختی نشسته بودم. پیامبر(ص) این سؤال را از من ک-رد و گف-ت:

سلمان نمی پرسی چرا چنین کردم؟ من عرض کردم بفرمایید چرا؟

فرمود:"إنِّ الْمُسْلِمَ إذِا تَوَضَّأَ فَأحْسَنَ الْوُضُوءَ ثمُ صَلی َّ الصلَاةَ الْخَمْسَ تَحَاتَّت هذه خَطاَیاَهُ کَماَ تَحَاتَّتْ هَ-ذِهِ الْوَرَقُ ثمُ قَرَ أَ ،وَأقِمِ الصلاةَ طَرَفیِ النهاِرِ وَزُلَفاً مِنَ َّ اللیْلِ إنِّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ َّ السیئاتِ ذلِکَ ذِکْری لِلذاکِرینَ"؛(2)هنگامی که مسلمان، خوب وضو بگیرد، و نمازهای یومیه را به جا آورد، گناه-ان او م-ی ری-زد ؛ همانگونه که بر گهای این شاخه ریخت. سپس آیه اقم الصلاة... (3) را تلاوت فرمود .

در حدیثی دیگر ،یکی از یاران پیامبر(ص) به نام "ابی اُمامه" می گوی-د : روزی در مس-جد

ص: 108


1- مربی محترم می تواند یک شاخه را که برگ هایش خشک شده، در مقابل دانش آموزان بیاورد و همان کاری را که حضرت سلمان انجام داد، انجام دهد.
2- محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج79، ص319.
3- "در دو طرف روز، و اوایل شب، نماز را برپادار؛ چراکه حسنات، سیئات [و آثار آنها را] از بین می برند .این تذکری است برای کسانی که اهل تذکرند" (هود:١١٤ .)

خدمت پیامبر(ص) نشسته بودیم ،مردی آمد و عرض کرد: یا رسول اللَّه، من گناهی کرده ام که دارای حد است؛ آن حد را بر من اجرا کن. فرمود: آیا با ما نم-از خوان-دی؟ ع-رض ک-رد: آری .فرمود: خداوند گناهت را بخشید، و نیز از علی(ع) نقل شده که فرمود: با رس-ول خ-دا(ص) در مسجد در انتظار نماز بودیم که مردی برخاست و عرض ک-رد : ای رس-ول خ-دا، م-ن گن-اهی کرد هام. پیامبر(ص) روی خود را از او برگرداند .هنگامی که نماز تمام شد همان مرد برخاست و سخن اول را تکرار کرد. پیامبر(ص) فرمود: آیا با م-ا ای-ن نم-از را انج-ام ن-دادی؟ و ب-رای آنبه خوبی وضو نگرفتی؟ عرض کرد: بله، انجام دادم. پیامبر(ص) فرمود: این کفار ه و جریمة گناه توست!(1)

پیوند با بحث

شکی نیست ازلحاظ روحی و روانی هر گناه و عمل زشتی، یک نقطة تاریک و سیاهی در روح انسان ایجاد می کند که اگر ادامه پیدا کند و بر روی هم انباشته شود، ب-ه ص-ورت وحش-تناکی روح و روان انسان را نابود می کند؛ اما کار نیکی که از انگیزة الهی سرچشمه گرفته باش-د، ب-ه روح آدمی لطافت می بخشد و می تواند آثار گناه را بشوید و آن تیرگ یها را به روشنایی تب-دیل کند .

لَنُکَفرَنَّ عَنْهُمْ سَئاتِهِمْ وَ لَنَجْزِیَنهُ ْأحْسَنَ الَّذی کانُوُا یَعْمَلُون.(2)

نتیجه گیری

نمازهای یومیه مانند نهری زلال ،آثار سیاهی و کثیفی گناه را از وجود انسان پاک م-ی کن-د وانسان را در عالمی از معنویت و روحانیت که پیونده ای ایمانی او را با خدا محکم می سازد، قرار می دهد. نماز جوانه های عشق به خدا را در اعماق جان انسان شکوفا می کند و اراده را قوی و قلب را پاک می کند .

ص: 109


1- ناصر مکارم شیرازی ،تفسیر نمونه، ج٩، ص268.
2- "گناهان آنان را می پوشانیم [و می بخشیم] و آنان را به بهترین اعمالی که انجام می دادند، پاداش می دهیم (عنکبوت:٧ )

40.چراهرروز نمازبخوانیم؟

راهبرد جلسه

در این درس با این مطلب که نماز یومیه به چه معناست و چرا باید هر روز نماز بخوانیم، آشنا می شویم .

جذابیت اولیه

مربی گرامی جدول زیر را روی تخته رسم کند و با سؤالات زی-ر روای-ت پی-امبر اک-رم(ص) را کامل نماید .

1.حرف مشبه بالفعل که در عربی برای تأکید به کار می رود؟

2.نماز به عربی؟

3.ضمیر متصل مجروری "مفرد مذکر غایب" کدام است؟ (در خانة 3 و 5 قرار دهد).

4.مضارع مفرد مؤنث غایب از مادة "نهی"؟

5.در عربی به روز گفته می شود؟

یوماً6

ه5

ه3

تنهی4

صلاه2

إن َّ1

پیوند با بحث

به پیامبر(ص)عرض کردند فلان جوان که به مسجد می آید و پشت سر شما نماز م-ی خوان-د،

ص: 110

مرتکب گناه نیز می شود. پیامبر(ص) فرمود: بالاخره یک روز این نماز نجاتش می دهد.(1)

طبیب، نسخة بعضی بیماران را تمدید می کن-د ت-ا نتیج-ه بخ-ش باش-د ،و حت-ی از بعض-ی بیماری ها تا آخر عمر باید مراقبت کرد. نماز هم برای بازدارندگی از بیماری گناه و بهبودی آن باید استمرار داشته باشد.(2)

برخی مطرح می کنند که فلانی نماز می خواند؛ اما خیلی از کاره-ای زش-ت را ه-م انج-ام می دهد. در پاسخ می توان گفت: اگر این آدم نماز نمی خواند ،کارهای زشت بیش-تری مرتک-ب می شد .

از شخص عالمی پرسیدند: شما که می گویید مویز حافظه را زیاد می کند پس چ-را فلان-ی که مویز می خورد، این قدر حافظه اش کم است؟ عالم ج-واب داد : وقت- ی ک-ه م-ویز م-ی خ-وردحافظه اش چنین است، حال اگر مویز نمی خورد آن وقت چه می شد؟

امام رضا7 در فلسفة وجوب نماز می فرماید: "نماز واجب گردید که بن-ده، آق-ا و م-دبر وخال ق خود را فراموش نکند"؛(3) زیرا فراموش کردن خداوند متعال سرمنش-أ هم-ة اش-تباهات وخطاها می باشد. خدایی که اگ-ر بن-دهاش او را ص-دا بزن-د، م-ی فرمای-د : "بن-د ة م-ن، حاجت-ت چیست"؟(4) حال اگر بنده، خالق خود را فراموش کند چه می ش-ود؟ ام-ام رض-ا7 م-ی فرمای-د :

"پست و شقی م یگردد."5(5) دراین صورت فقط فکر رسیدن به اهداف پست و شوم خود است. به حقوق دیگران تجاوز می کند و مرتکب گناه و اشتباه می شود؛ اما اگر حداقل، روزی پنج مرتبه با خدای علیم و قدیر ارتباط برقرار کند، امام می فرماید: "او را از معاصی دور می کند و مانع از انواع فساد می شود."(6)

ص: 111


1- ان صلاته تنهاه یوماً (میرزا محمدمشهدی،کنز الدقایق، ج٧، ص534).
2- غلامعلی نعیم آبادی ،نماز زیباترین الگوی پرستش، ص٤٩-١٥.
3- المُداوَمَةِ عَلَی ذِکْرِ ﷲِ عَز وَجَلَّ ِبِاللَّیلِ وَ َّ النهَارِ لئِلَاَّ ینَسَی العَبْدُ سَیدهُ وَ مُدَبِّرهُ وَ خَالِقِه ( محمدباقر مجلسی ،بحار الانوار، ج82، ص261).
4- عبدی ما حاجتک (محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج٥٩، ص٩).
5- فیَبَطْرَ وَیطَغَی( صدوق، من لایحضره الفقیه، ج١، ص214).
6- وَیَکَون ذلَکِ فِی ذَکَرهِ لرِبِّهِ جَلّ وَعَزوَقیِاَمِهِ بیْنَ یدَیهِ زاَجِراً لهُ عَنِ المَعَاصِی وَمَانِعاً لهُ مِنْ أنَوَاعِ الْفَسادِ (همان.)

نتیجه گیری

اگر مسلمانی نماز می خواند و مرتکب گناهی می شود، نمی توانیم بگوییم نمازش مؤثر نیست و ب ه درد نمی خورد؛ بلکه آن دشمنی که در درون اوس-ت بس-یار ق-وی اس-ت و اگ-ر اه-ل نم-ازنمی بود، خیلی بدتر از اینها می شد .اینکه باید هر روز با خالق هستی رابطه داشته باشیم ب-رای دفع و رفع گناهان و اشتباهاتمان است.

ص: 112

41. آب دریا

راهبرد جلسه

راهبرد جلسه (1)در این جلسه به تبیین این موضوع می پردازیم که آیا اگر کسی نماز را به آن ش-کل ک-ه بای-دبخواند، نخواند، دیگر اصلاً نباید نماز بخواند؟

جذابیت اولیه

با یکی از آشنایان که اهل نماز نبود در حیاط خانه نشسته بودیم. وقت نماز شد. رفتم نمازم را خواندم و برگشتم. بدون مقدمه به من گفت: عزیز دلم تو که از نماز چیزی متوجه نمی ش-وی،پس چرا می خوانی؟

مدتی فکرکردم و همین طوری داشتم اطراف خانه را نگاه می کردم که چشمم ب-ه آبک-ش حصیری قدیمی کنار حیاط افتاد. به او گفتم: زحمت بکش با آن آبکش کنار حی-اط از ح-وض آب بیاور. خنده ای کرد و به تمسخر گفت: آدم عاقل، مگر با آبکش آب می آورند؟

با تبسم گفتم: خواهش می کنم. با حالتی مغرورانه رفت و آبکش را توی آب انداخت و بالا آورد. آب ها همة خالی شد. با لحنی پیروزمندانه گفت: می دانستم امکانپذیر نیست. ببین حتی یک قطره آب هم ته آبکش نمانده است. آبکش را گرفتم و با دقت زیادی بررسی کردم.

گفتم: بله، راست می گویی؛ اصلاً آبی توی آن نیست؛ اما به نظر می رسد تمیزتر شده است.

به نظر شما این استدلال صحیح است؟ آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چش-ید (2)

پیوند با بحث

هرکس براساس ظرف خود از دریا بهره می گیرد. مثل چش-م ة آب مع-دنی ک-ه ب-رای درم-اندردی مؤثر است .اگر نتوانم چشمه را مالک شوم، ظرف هایم را هم پر نکنم؟

ص: 113


1- مربی گرامی بهتر است این داستان را با یک ظرف آب و یک سبد به صورت ملموس برای دانش آموزان به نمایش بگذارد.
2- مولوی، مثنوی معنوی.

نماز و روزه های ما هم هرچند ناقص هستند؛ این دلیل نمی شود که ب-ه ط-ور کل-ی انج-امندهیم؛ لذا خداوند متعال همین روزه های معمولی ما را - که قطعاً آنچ-ه بای-د باش-د نیس-ت - راهی به سوی خودش می داند تا به بهانة آنها به ما عنایت کند و ما را ب-ا حق-ایق نم-از و روزه

آشنا کند."یا ایَّهأ ا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ ِّ الصیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّ-ذینَ مِ-نْ قَ-بْلِکُ لعَلَّکُ-مْ تتَقُ-ون "؛(1) ای کسانی که ایمان آوردید، روزه بر شما واجب شده، چنانکه بر گذشتگان واجب بوده است ک-ه شاید پرهیزگار شوید.

نتیجه گیری

اگر باز شیطان بگوید: تو که حقیقت نماز و عبادات را پیدا نکردی، پس چرا اص-لاً ب-ه خ-ودتزحمت می دهی؟ جواب می دهیم: بهترین راه برای دوستی با محبوب، آشنایی تدریجی اس-ت .

اگر من زود از حرف زدن با او خسته می شوم، پس همان قدر ه-م ک-ه ح-ال و حوص-له دارم وخسته نمی شوم حرف نزنم؟ مثلا من چون زود سیر می شوم پس اصلاً غذا نخورم؟

خدایا ،طعم شیرین عبادت و بندگی را به ما بچشان. آمین.

ص: 114


1- بقره: ١٨٣

42. لحظة آخر

راهبرد جلسه

در این جلسه می خواهیم بدانیم اگر آخ-رین لحظ-ات عمرم-ان باش-د، بهت-رین ک-اری را ک-ه می توانیم انجام بدهیم چیست؟

جذابیت اولیه

جذابیت اولیه(1)مدرس بر سر سجاده اش نشسته بود .انگار که در آن دمِ واپسین، سراس-ر زن-دگی اش را م-رورمی کرد. جان خسته اش، زخم تمام ضربه هایی را که در سراسر عمر خورده بود به یاد م-ی آورد .

بااینحال در چهر هاش طراوت و شادابی خاصی موج می زند؛ زیرا به خوبی م-ی دانس-ت آخ-رین ضربه که برای همیشه او را به دیار دوست می فرستد ،در حال فرود آمدن است. ص-دای اذان،مدرس را به خدا دعوت می کند. جهانسوزی(2) در استکانی چای می ریزد و استکان را به خَلَج(3) می دهد .خَلَج نیز گَرد پاکتی کوچک را در آن خ-الی م-ی کن- د.اس-تکان را در مقاب-ل م-درس می گذارد و به او می گوید: بخور. مدرس چای را در چند جرعه می نوشد و با خونسردی سریعاً به نماز می ایستد .رو به دوست و پشت به دشمنان زانو م یزند و به سجده می افتد. مدرس نماز مغرب را به پایان می برد؛ اما زهر هنوز اثر نکرده است. مدرس هنوز بر سجاده نشسته و ذک-رمی گوید. دژخیمان با تعجب و وحشت به او خیره شده اند .در برابرش احساس ناتوانی می کنند .

زهر را به او خورانده اند؛ اما تلخی زهر در کام و جان خودشان موج می زند. مس-توفیان (4) دیگ-ر

ص: 115


1- مربی گرامی عکس شهید مدرس را به دانش آموزان نشان دهد .
2- از افرادی که مأمور به قتل آیتﷲ مدرس بودند.
3- از افرادی که مأمور به قتل آیتﷲ مدرس بودند.
4- از افرادی که مأمور به قتل آیتﷲ مدرس بودند.

تحمل نمی کند. بلند شده ،مدرس را به زمین می اندازند. جهان سوزی و خلج نیز دست و پ-ایسید را می گیرند. مدرس ،با صدای بلند شهادتین خود را می گوید. عمامة مدرس را بر گردنش می پیچند و آنقدر می کشند تا پیکر نحیف و رنج کشیده اش سست می شود و ستاره بر آس-مان سجاده اش می افتد .

پیوند با بحث

اگر آخرین لحظات عمرمان باشد، دوست داریم در چه حالتی به دیار ب-اقی ک-وچ کن-یم؟ چ-ه فیض و لیاقتی از این زیباتر که در آخرین لحظات هم، با معشوق خود که تا چن-دی د یگ-ر درآغوش گرمش قرار گیریم همکلام باشیم. درواقع قبل از رسیدن اجل، خود با نماز و عبادت به پیشواز او برویم. همانند ابی عبداﷲ(ع) در شب عاشورا ک-ه فرم-ود: امش-ب را مهل-ت بگیری-د؛

"لَعَلَّنَا نُصَلی لِرَبنَا اللَّیْلةَ وَنَدْعُوهُ وَ نَسْتَغْفِرهُ فَهُوَ یَعْلَمُ أ ِّنَی کُنْتُ قَدْ أحِب َّ الصلَاةَ لهُ وَتِلاوة کتاِبه وکَثرْةَ ُّ الدعَاءِ وَالاِسْ-تِغفا رِ"؛(1) امید است در این شب نماز گزارده، با خدا نیایش کنیم و از او آمرزش بخ-واهیم،که او م یداند من بهراستی نماز و تلاوت قرآن و نیایش فراوان و استغفار را دوست می دارم .

نتیجه گیری

آخرین لحظات، یعنی اولین دقایق عشق بازی .برای کسی که عمری را با خدا بوده و او را باور کرده است، نه قدرت های زورگو م یتوانند او را از هدفش جدا کنند و نه زرق وبرق مادی دنیا .

خدایا ،آخرین عمل ما را بهترین عمل قرار ده. آمین.

ص: 116


1- محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج٤٤، ص391.

ص: 117

فصل چهارم: راز نماز

43. حیا، راز نماز

راهبرد جلسه

در این جلسه یکی از اسرار و آثار نماز و ارتباط با خداون-د من-ان را م-ی خ-وانیم . ایج-اد حی-ا ومصونیت از گناهان و اشتباهات، موضوع بحث امروز ما می باشد .

جذابیت اولیه

مربی گرامی برای جذابیت اولیه از تکنیک بازی با کلمات، استفاده می کند. به این ص-ورت ک-ه ابتدا کلمه "حی"راروی تخته می نویسد ."حی" به معنای زنده است و به کسی گفته می شود که نفس م یکشد، حرکت م یکند و فهم و شعور دارد .یکی از موجودات حی، شما دانش آموزان عزیز هستید .

مرحلة دوم: (حی + الف = حیا)، حیا ،یعنی شرمندگی و خجالت؛ مثلاً خجالت بکش-یم درهر زمان و مکانی دست به هرکاری بزنیم و از انجام دادن بعضی از کارهااحساس ش-رمندگی کنیم .به این احساس حیا می گویند .

مرحلة سوم: (الف + حیا = احیا)، احیا، یعن-ی زن-ده ک-ردن. اگ-ر هر ک-دام از م-ا بخ-واهیم فطرت مان زنده بماند و نفس تازه ای به انسانیت مان دمیده شود، بای-د حی-ا را در وجودم-ان احی-اکنیم .

بیان داستان

عمروعاص متفکر لشکر معاویه بود و با وجود او ش-هوت جنگج-ویی و عط-ش معاوی-ه ب-رای کسب قدرت ارضا می شد .سیاستمداری آگاه به مسائل جنگی که برای رس-یدن ب-ه اه-دافش همة ارزشها را زیر پا می گذاشت چه رسد به مردانگ-ی و م-رام. او در جن-گ ص-فین مقاب-ل حضرت علی(ع) رهبری سپاه معاویه را عهده دار بود و به پیروزی دل خوش کرده بود؛ اما بعد از مدتی شکست لشکر معاویه حتمی شد. تاآنجاکه او را مجبور به فرار کرد. او ناچار به بیاب-ان

ص: 118

گریخت. امیرالمؤمنان(ع) او را تعقیب کرد و عمروعاص به جایی رسید ک-ه دیگ-ر راه ف-راری برایش نمان-ده ب-ود. در ای-ن لحظ-ه تنه-ا چی-زی ک-ه انتظ-ارش را داش-ت م-رگ ب-ود؛ زی-راامیرالمؤمنان(ع)ف-ردی ب-اهوش، قدرتمن-د و ش-جاع ب-ود. ناگه-ان فک-ری ب-ه س-رش زد . او می دانست علی(ع) مظهر حیا و عف-ت اس-ت. پ-س لب-اسه-ایش را از ت-ن در آورد و برهن-ه روبه روی حضرت ایستاد. امیرالمؤمنین(ع) به سرعت روی برگرداند و از او دور شد؛ درحالی ک-ه می دانست اگر این کینه توز زنده بماند زهر خود را خواهد ریخت تا جایی که ممکن است جنگ معاویه را به نفع خود به پایان ببرد.

با حیا گفت او مرا و چشم من روشن بدو هرکه روشندیده تر شد بیشتر دارد حی-ا (1)

نتیجه گیری

امیرالمؤمنان(ع) برای ایجاد حیا تلاش می کرد و بی حیایی مسیر ایجاد حیا نیست؛ همانط-ور

که امام صادق(ع) فرمودند: "لا ایماَنَ لِمَنْ لا حَیَاءَ لهَ"؛(2) کسی که حیا ن-دارد ایم-ان ن-دارد. نم-از ، یعنی اعتقاد و ایمان به معبود هستی، و این ایمان و اعتقاد است که حیا را در وج-ود م-ا زن-دهمی کند. پس نمازی که برای ما حیا ایجاد نکند، احیاکنندة ما نخواهد بود .

خدایا، حیا و عفت ما را روزبه روز بیشتر کن. آمین .

ص: 119


1- سنایی غزنوی، دیوان، قصیدۀ پنجم.
2- . ٢. محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج ٢، ص ١٠6

44. رازدوست یابی

راهبرد جلسه

در این جلسه به بررسی این موضوع می پردازیم که نماز چگونه ما را ب-ه س-مت انتخ-اب دوست خوب و مناسب هدایت می کند

جذابیت اولیه

در کنار خطوط سیم پیام خ-ارج از ده دو ک-اج روییدن-د س---الیان دراز رهگ---ذران آن دو را چون دو دوست میدیدند یک-ی از روزه-ای پ-اییزی زی---ر رگب---ار و تازیان---ة ب---اد یکی از کاج ها به خ-ود لرزی-د خ--م ش--د و روی دیگ--ری افت--اد گفت: ای آش ناب بخش مرا خوب درحال من تأمل کن ریشه هایم ز خاک بیرون است چن--د روزی م--را تحم--ل ک--ن کاج همسایه گف-ت ب-ا تن-دی م---ردم آزار از ت---و بی---زارم دور شو دس-ت از س-رم ب-ردار م--ن کج--ا طاق--ت ت-و را دارم بین--وا را س--پس تک--انی داد ی--ار ب--ی رح--م و ب--ی م--روت او سیم ها پاره گشت و کاج افتاد ب-رزمین نق-ش بست قامت او مرک--ز ارتب--اط دی--د آن روز انتق-ال پی-ام ممک-ن نیست کرد عازم گروه پی جویی تا ببیند که عی-ب ک-ار از چیس-ت سیم بانان پس از مرمت س-یم راه تک---رار ب---ر خط---ر بس---تند یعنی آن کاج سنگدل را نی-ز ب--ا تب--ر تک--ه تک--ه بشکس--تند (1)

ص: 120


1- محمدجواد محبت.

پیوند با بحث

امام صادق(ع) فرمودند: "برادران خود را به دو خصلت آزم-ایش کنی-د. اگ-ر آن دو خص-لت راداشتند با آنها دوستی کنید و اگر نداشتند از ایشان دوری کنی-د . آن دو خص-لت، پایبن-دی ب-ه خواندن نماز در وقت خود و نیکی به برادران در سختی و آسایش است".(1)

امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: "من لم یحتمل زلل الصدیق مات وحیدا".(2)چه دوستی بهتر از خداوند منان که اینهمه خطا و لغزش را نادیده گرفته و در برخورد با ما به زشتی های ما توجه نکرده و فقط در برابر ما بزرگواری خویش را ملاک رفتارش قرار داده است؟

آیا می توان باور کرد کسی که نماز نمی خواند و دوس-تی خ-الق یکت-ا را نپذیرفت-ه اس-ت درحالی که او هیچ گونه بدی و نقصانی نداشته - با من، که پر از ایراد و کمبود و زشتی در رفتار و افکارم هستم، دوستی سالم و بدون غرض داشته باشد؟

تنها برادران و دوستانی دوستی شان صاف و ماندنی است که رفاقت خودش-ان را ب-ا مه-ر

پروردگار پیوند زده باشند. الْأخِلاءُیَوْمَئذِبَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُو إِلاالْمُتقِین.(3) و تنها این افراد هستند که می توانند به معنای واقعی برادر یکدیگر باشند: انمَّاَ الْمُؤمِنُوَنَ إخَوه.(4)

نتیجه گیری

پس اگر بخواهیم دوستی داشته باشیم که هم برای دنیا و هم برای آخرت ما مفید باشد، بای-دبه سراغ کسی برویم که دوستی خودش را با خالق متعال ثابت کرده باش-د؛ یعن-ی نم-ازخوان باشد. تنها دراین صورت است که دوستی با او پایدار خواهد ماند.

خدایا ،ما را از دوستان واقعی خود قرار ده. آمین .

ص: 121


1- محمد محمدی ری شهری ،میزان الحکمه، ح10679
2- کسی که نواقص دوستانش را تحمل نکند همیشه تنها خواهد ماند" (عبدالواحد آمدی ،غررالحکم و دررالکلم، ص430، ح 9623
3- دوستان در آن روز دشمن یکدیگرند، مگر پرهیزکاران" (زخرف:67)
4- به تحقیق مؤمنان با یکدیگر برادرند" (الحجرات: 10)

45. راز ولایت

راهبرد جلسه

در این جلسه به بررسی آنچه سبب شد امیرالمؤمنین (ع) ولی خدا و جانشین پیامبر اکرم(ص) باشد می پردازیم .

جذابیت اولیه

ابن عباس می گوید: روزی در کنار چاه زمزم نشسته ب-ود م و ب-رای م-ردم از ق-ول پی-امبر(ص) حدیث نقل م یکردم. دیدم مردی که عمامه ای بر سر داشت و ص-ورت خ-ود را پوش-انده ب-ودنزدیک آمد و هر مرتبه که من از پیامبر(ص) حدیث نق-ل م- یک-رد م او نی-ز ب-ا جمل-ة "ق-ال رسو لاللّه" حدیث دیگری از پیامبر(ص) نقل می نمود. او را قسم دادم تا خودش را معرفی کند .

او صورت خود را گشود و صدا زد: ای مردم، هرکس مرا نمی شناسد بداند م-ن اب-وذر غف-اری هستم. با این گوشهای خودم از رسول خدا(ص) شنیدم، و اگر دروغ می گویم ه-ر دو گوش-م کر باد؛ و با چشمان خود این جریان را دیدم و اگر دروغ می گویم هر دو چشمم کور ب-اد، ک-ه

پیامبر (ص) فرمود: "عَلِی قائِدُ البَررَةِ وَقاتِلُ الْکَفَرةِ مَنْصُورٌ مَنْ نَصَرهُ مَخُذُولٌ مَنْ خَذَلهُ "؛(1)، علی پیشوای نیکان، و کشندة کافران است. هرکس او را یاری کند، خدا یاریاش خواهد کرد، و ه-ر ک-سدست از یاریاش بردارد، خدا او را خوار خواهد کرد.

ابوذر اضافه کرد: ای مردم ،روزی از روزها با رسول خدا(ص) در مسجد نم-از م-ی خوان-دم ؛ سائلی وارد مسجد شد و از مردم تقاضای کمک کرد؛ ولی کسی چیزی ب-ه او ن-داد. او دس-ت خود را به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا ،تو شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاض-ای کمک کردم؛ ولی کسی جوابی به من نداد .در همین حال علی( که در حال رک-وع ب-ود ب-ه

ص: 122


1- محمدباقر مجلسی ،بحارالانوار، ج35، ص194.

انگشت کوچک دست راست خود اش-اره ک-رد. س-ائل نزدی-ک آم-د و انگش-تر را از دس-ت آن حضرت بیرون آورد. پیامبر 6 که در حال نماز بود متوجه جریان شد .هنگامی ک-ه از نم-ازفارغ شد، سر به سوی آسمان بلند کرد و چنین گفت: خداوندا ،برادرم موسی از تو تقاضا ک-ردکه روح او را وسیع گردانی و کارها را بر او آسان سازی و گ-ره از زب-ان او بگش-ایی ت-ا م-ردم گفتارش را درک کنند و نیز موسی درخواست کرد هارون را که برادرش بود وزی-ر و ی-اورش قرار دهی و به وسیلة او نیرویش را زیاد کنی و در کارهایش شریک سازی. خداوندا، من محمد پیامبر و برگزیدة توام.سینه ام را گشاده کن و کارها را بر من آسان ساز. از خاندانم علی را وزیر من گردان تا به وسیلة او پشتم قوی و محکم گردد.

ابوذر می گوید: هنوز دعای پی-امبر (ص) پای-ان نیافت-ه ب-ود ک-ه جبرئی-ل ن-ازل ش-د و ب-ه پیامبر(ص) گفت: بخوان. پیامبر(ص) فرمود: چه بخوانم؟ گف-ت : بخ-وان إنِمَّ-ا وَلّ-ِیکُمُ َّ ﷲُ وَرَسُ-ولهُ وَالَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُوَنَ َّ الصلاةَ وَ یُؤْتوُنَ َّ الزکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ(1).(2)

پیوند با بحث

شاید عده ای با شنیدن این داستان این سؤال برای شان ایجاد شود که مگر علی(ع) همان کسی نیست که در نماز چنان مجذوب پروردگار می شد که وقتی تیر از پایش بیرون کشیدند متوجه نشد؟ حالا چطور به سائل فقیر توجه می کند؟ برای علی(ع) حتی یک لحظه غفلت از خدا هم معنا ندارد؛ اما او که همة مخلوقات پروردگار را از خدا میداند ،توجه به مردم را جدا از توجه به خدا نمی داند و آیا اصلاً بدون رسیدگی به حال مردم حضور قلب محقق می ش-ود ؟ راز ولای-ت امیرالمؤمنین(ع) ازجانب خدای متعال این گونه نمازی است .این نماز حکایت از ارتباط عمی-ق بین عابد و معبود و عاشق و معشوق می کند .

نتیجه گیری

علی ونماز دویار جداناشدنی، دوآیت عظیم الهی و دو اقی انوس ب یک ران آکن ده از

ص: 123


1- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ٣٥ ، ص ١
2- مائدة: ٥٥

گل واژه های: قَدْ أفْلحَ الْمؤمنو نَ الَّذینَ هُمْ فی صَلاتِهِم خاشِعُونَ.(1)

خ--دا را چ--ون عل--ی روح نم--از اس--ت در رحم--ت ب--ه س--وی ش--یعه ب--از اس--ت عل-----ی آیین-----ة عش-----ق اله-----ی عل---ی مص---داق اعج---از نم---از اس---ت رک----وعش ش----اهد انف----اق ایش----ان نگاهش هر زمان مسکین نواز است

برو ای گدای مسکین در خانة علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را(2)

خدایا ،کمک کن تا همانند مولایمان در هر حال به نیازمندان کمک کنیم. آمین .

ص: 124


1- مؤمنون: ١و2
2- محمدحسین شهریار.

46. استعانت

راهبرد جلسه

در این درس به یکی از بزرگ ترین و قو یترین نیروهایی که خ-دای متع-ال ب-رای انس-ان ه-اطراحی کرده تا در زندگی روزمرة خود از آن به بهترین شکل کمک بگیرند و بتوانند به کمک آن پله های ترقی و رشد را طی کنند، می پردازیم .

جذابیت اولیه

مربی گرامی آیة شریفة "وَاسْتَعینُوا َّ ِبِالصبْرِ وَ َّ الصلاةِ وَإنِهَّا لَکَبیرَةٌ إِلاَّ عَ-لَی الْخاشِ-عین"؛(1) از ص-بر و نم-از یاری جویید و این کار جز برای خاشعان، گران اس ت، را در هفت کارت به شکل زیر بنویسد و از یک یا دوتا از دانش آموزان بخواهد تا این کلمات به هم ریخته را به صورت صحیح کنار ه-م چینش کنند .

بالصبرلَکَبیرَةٌ الصلاةانهاَالْخاشعین واستَعینُوا الاعلَی

مربی گرامی پشت هر کارت ترجمة آن کلمه را بنویسد. زمان یکه دانش آموزان عربی آیه را به طور صحیح چینش کردند، مربی بعد از قرائت صحیح آیه کارت ها را برگرداند و ترجمة آن را بیان کند .

ص: 125


1- بقرة: ٤٥

پیوند با بحث

شاید بسیاری از ما باور نکنیم که نماز بتواند مشکلات را برطرف کند .این باور که با انجام دو رکعت نماز می توان هم و غمی را برطرف ساخت و مشکلی را آسان نمود، فقط در افق افک-ارکسانی است که نگاهی عمیق و بلند به نماز دارند.

انسان در مسیر رسیدن به کمالات انسانی اش دشمنان فراوانی دارد که تلاش می کنن-د اوبه مقصد نرسد .در میان همة دشمنان، آنکه دشمنی اش بیشتر است، دشمن داخلی است. اگر ما به او چراغ سبز نشان ندهیم سایر دشمنان کمتر می توانند به اهدافشان برسند .

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: "أعْدَی عَدُوکَ نَفَسُکَ الَّتِی بیْنَ جَنْبَیْ-کَ"؛(1) دشمن ترین دشمنانت نفس اماره ای است که در میان دو پهلویت قرار دارد.

امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: "أَشْجَعُ َّ الناسِ مَنْ غَلبَ هَوَاه"؛(2) شجاع ترین مردم کسی است که بر تمایلات نفسانی خویش پیروز شود.

این طرفه حدیث، ع-ین احس-اس ب-ود رخشنده تر از دانة الم-اس ب-ود هرکس به هوای نفس خود چیره شود انصاف بده که اشجع الناس بود

نفس أماره همان غفلت و بی توجهی ما از خداوند متعال و بستن چشمانمان بر روی حق و حقیقت است. از این رو امیرالمؤمنین(ع) م-ی فرمای-د : "الَغَفْل-َةُ أُّ َضَر الأعْ-داء"؛(3) غفل-ت، از هم-ة دشمنان ضررش بیشتر است. غفلت از اینکه همه چیز دست خدواند متعال است. همانطور که

در تعقیب نماز مغرب و عشا می خوانیم: "اللَّهُمِ بِیَ-دِکَ مَقَ-ادِیرُ اللَّیْ-لِ وَ َّ النهَ-ا رِ وَمَقَ-ادِ یرُ ُّ ال-دنْیَا وَالْآخِ-ر ةِ وَمَقَادِیرُ الْمَوْ تِ وَالْحَیَاةِ وَمَقَادِیرُ الشَّمْسِ وَالْقَمَرِ وَمَقَادِیرُّالنصْرِ وَالْخِذْلَا نِ وَمَقَادِیرُ الْغِنَی وَالْفَقْر".(4)

نمازِ واقعی، انسان را از غفلت خارج می کند و بهترین کمک برای مؤمن می باشد. با چنین نمازی است که می توان عاشورا ساخت. در شب عاشورا، ابی عبداﷲ(ع) و اصحابش با استعانت

ص: 126


1- محمدباقر مجلسی ،بحارالانوار، ج67، ص64.
2- میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج ١٢ ، ص111
3- عبدالواحد آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص ٢٦٥
4- محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج٢، ص٥٤٥.

از نماز و پناه بردن به آن، قوی ترین و زیباترین و عاشقانه ترین نشاط و نیرو را داشتند. با چنین نیرویی بود که در روز عاشورا چنان حماسة جاودانی را آفریدند.

بیان داستان

به دنبال حرکت آی-ت اﷲ حس-ین قم-ی; ب-ه ش-هر ری ک-ه ب-ه منظ-ور اعت-راض نس-بت ب-ه جسارت های ضد مذهبی رضاخان صورت پذیرفت، مح-ل اقام-ت ایش-ان ک-ه در ج-وار ح-رم حضرت عبدالعظیم(ع) بود، محاصره شد .وی در یکی از شب ها به قصد زیارت به مأموری ک-ه نگهبان در باغ بود فرمود: در را باز کن تا ب-ه زی-ارت مش-رف ش-وم. م-أم ور از ب-از ک-ردن درخودداری کرد و به درخواست های مکرر او گوش نداد. آی-ت اﷲ قم-ی ; خط-اب ب-ه نگهب-ان فرمود: ما خود در را باز می کنیم و می رویم و احتیاجی به تو نداریم .سپس دو رکعت نماز به جا آورد و پس از آن دعایی خواند .در این هنگام در باغ خودبه خود باز شد و ایشان از ب-اغ خ-ارجشد و پس از ورود به حرم مطهر و انجام زیارت به باغ بازگشت.(1) در روایات آمده است:

قَالَ أَبِوعبداللَّ ه(ع): "إذِا أرَدَ تَ حَاجَةً فَصَلِّ رَکْعَتَیْنِ وَصَلِّ عَلَی مُحَمدٍ وَآلِه مُحَمدٍ اسَئلْ تُعْطهُ"؛(2) ام-ام صادق(ع) فرمودند: هنگام حاجت دو رکعت نماز بخوان و درود ب-ر پیغمب-ر و آل او بفرس-ت وحاجتت را بخواه که به تو داده می شود .

قال رسول ﷲ(ص): "أنَهَّ ُ کَا نَ إِذَا أَصَابَ أهْلهُ خَصَاصَةٌ قَالَ لهُمْ قُومُوا إلِی َّ الصلَا ةِ وَقَالَ ِبِهَ-ذَا أمَ-رَ رَ ّب "(3)؛ چون مشکلی به اهل خانواده می رسید، حضرت رسول(ص) برای رفع آن می فرمود: برخیزید و نماز بخوانید. بعد می فرمود: این دستور خدای من است.

ص: 127


1- عبدالرحمن باقرزاده ،کرامات علماء، ص164.
2- محمدبن یعقوب کلینی ،فروع کافی، ج٣، ص479.
3- میرزا حسین نوری ،مستدرک الوسائل، ج٢، ص٢٤٢.

47. عزت یا ذلت

راهبرد جلسه

نماز چنان اسرار و شگفتی های ظاهری و باطنی ای دارد که هرقدر بدان پرداخته شود، باز فضا برای طرح مباحث جدید وجود دارد. نمونه ای از آن، در این جلسه ب-رای دان-ش آم-وزان بی-ان خواهد شد .

جذابیت اولیه

مالک اشتر که از فرماندهان لشکر اسلام و فرمانده سپاه علی(ع) بود. روزی از ب-ازار کوف-ه عب-ور میکرد. پیراهنی از کرباس بر تن و عمامه ای از کرباس بر سر داشت. فردی که او را نمی ش-ناخت .

با مشاهدة آن لباس کمارزش، مالک را حقیر و خوار شمرد و ازروی اهانت پ-ارة کل-وخی را ب-ه وی زد. مالک اشتر این عمل زشت او را نادیده گرفت و بدون خشم و ناراحتی، ب-ه راه خ-ود ادام-ه داد .

بعضی که ناظر جریان بودند به آن مرد گفتند: وای بر تو! آیا دانستی چه کسی را مورد اهان-ت ق-رار دادی؟ جواب داد: نه. گفتند: این مرد مالک اش-تر فرمان-ده لش-کر امیرالم-ومنین (ع) اس-ت . م-رد از شنیدن نام مالک به خود لرزید و از کردة خویش سخت پشیمان شد. نمی دانست چ-ه کن-د . ق-دری فکر کرد. سرانجام تصمیم گرفت هرچه زودتر خود را به مالک برساند و از وی عذر خواهی کند، ت-اشاید از خطر مجازات رهایی یابد .به دنبال مالک رفت و او را در مسجدی دید که نماز م-ی خوان-د . صبر کرد تا نمازش تمام شد. خود را روی پاهای مالک انداخت و آنها را بوسید. مالک پرس-ید : ای-ن چه کاری است که می کنی؟ جواب داد: از عمل بدی که کرده ام پوزش می خواهم. مالک با گشاده -رویی و محبت به وی فرمود: خوف و هراسی نداشته باش. من هم به مسجد نیامدم، مگ-ر آنک-ه از پیشگاه الهی برای تو طلب آمرزش نمایم.(1)

ص: 128


1- محمدباقر مجلسی ،بحارالانوار، ج42، ص157.

حالا بگویید از این داستان چه نتیجه ای گرفتید؟

احسنت! چون نماز وسیلة ارتباط با خداوند عزیز و بی همتاست، باعث عزت انسان میشود: "مَنْ کانَ یرُیدُ العِزةَ فلَلِّهِ العِّزةُ جَمیعا"؛(1) پس هرکسی سربلندی می خواهد، سربلندی یکسره از آِنِ خداست .

هر آن کس که عزت نماید طلب بداند که عزت بود خ-اص رب (2)

کسی که نماز می خواند عزت و بزرگی را از خدا طلب میکند. برخلاف کسانی ک-ه چن-ین ارتباطی را ندارند و در برابر عزت حقیقی سر تعظیم فرود نمی آوردند و درنتیجه در برابر دنیا و دنیا پرستان خود را خوار و ذلیل می کنند؛ مانند عمربن سعد که امام حسین(ع) به او فرمودن-د :

اینها (یزیدیان) را رها کن و به ما بپیوند، که این کار برای تو بهتر است و تو را مقرب پیشگاه خدا کند. عمرسعد گفت: می ترسم خانه ام را خراب کنند. امام(ع) فرمود: اگرخراب کردن-د م-نآن را می سازم.عمرسعد گفت: می ترسم باغم را بگیرند.

امام(ع) فرمود: اگر گرفتند بهتر از آن را در بغیبغة حجاز که چشمة عظیمی است به تو می دهیم .

حمیدبن مسلم می گوید: من با عمرسعد دوست بودم .پس از جریان ک-ربلا ن-زدش رف-تم وپرسیدم حالت چطور است؟ گفت: از حالم مپرس، هیچ غایبی به خانه اش بازنگشته ک-ه مانن-دمن بار گناه را به خانه آورده باشد.(3)

همانطور که پیغمبر اکرم(ص) فرمودند: "تَرَکْ َّ الصلَا ةِ یُوِرِثِ ُّ ال-ذل"؛(4) کسی که نم-از را ت-رک کند نتیجه اش خواری و ذلت است. ترک نماز به صرف نخواندن ظاهر الفاظ نماز نیست؛ بلک-ه به اقامه نکردن و عمل نکردن به روح نماز است.

خدایا ،به ما عزت بده تا ذلیل بندگان نباشیم. آمین .

ص: 129


1- فاطر: .١٠
2- امید مجد، ترجمۀ منظوم قرآن کریم.
3- شیخ محمدمهدی حائری، معالی السبطین، ج١، ص304.
4- میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج12، ص334، باب 39، باب تحریم التظاهر بالمنکرات .

48.نمازتجلی بدهکاری ما

راهبرد جلسه

در این جلسه درصدد تبیین این موضوع هستیم که آیا خداوند متعال در برابر عبادات بن-دگان به آنان بدهکار می شود؟

جذابیت اولیه

صبر کدام پیامبر مثال زدنی است؟

درود بر شما! حضرت ایوب(ع) که بعد از دیدن آن همه بلا و سختی، صبور و شکیبا بود و به خداوند عزوجل عرض کرد: خدایا، اگر محکمه ای تشکیل شود، حاضرم با تو در آن محکمه مناظره کنم! خداوند فرمود: این دادگاه همین جاست ."هاَتَ حُجت-ک"؛ دلیل و حجت-ت را بی-اور[که من(خدا) به تو (ایوب) بدهکارم!]

ایوب گفت: خدایا کدام دوراهی برای من پیش آمد که من س-خت ت-رین و ب-دترین آن را انتخاب نکرده باشم؟ هرچه مال و فرزند داشتم از دستم رفت؛ اما دس-ت از ش-کر و حم-د ت-وبرنداشتم .تمام زراعتم آتش گرفت، تمام گوسفندانم هلاک شدند و از بین رفتند، باز دس-ت ازشکر و حمد تو برنداشتم .خداوند در جواب او فرمود: "مَنْ أقدَرکَ وَوَفقَک عَلی ذل-ک"؛ [ایوب، بندة صبور من] چه کسی به تو این قدرت و توان و توفیق را داد تا بتوانی در برابر این مش-کلات وسختی ها مقاومت کنی؟

حضرت ایوب(ع) گفت: "أنْ یاربی "؛(1) تو، ای پروردگار من.

ص: 130


1- محمدباقر مجلسی، بحار الانوارج12.ص 341

نتیجه گیری

خداوند قدیر و رحیم، خودش نعمت وجود را به ما عنایت کرده است: "فَإذِا سَویْتُهُ وَنَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی،(1)هُوَ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ طینٍ ثمُ قَضی أجَلا.(2) حالا اگر ما این نعمت را به خودش برگردانیم؛ مثلاً رزق و ثروتی را که داده است: َّ ﷲُ لَطیفٌ بِعِبادهِ یَرْزُقُ مَنْ یَش-اءُ وَهُ-وَ الْقَ-وِ ی الْعَزی-زُ ،(3) ب-ه ش-خص

دیگری قرض بدهیم، آیا طلبی از خدا خواهیم داشت؟ با این کار ،عناوینی مثل س-خاوت مندی ،صبوری، شجاعت و کرامت را به دست می آوریم .

پس ما با نماز خواندن نه تنها از خدای متعال که صاحب حقیقی تمام هستی ماست چیزی طلبکار نمی شویم؛ بلکه به این واسطه دراثر فضل و رحم-ت او ص-احب مکن-ت و ع-زت ه-م خواهیم شد تا بر بدهی های ما نسبت به او افزوده شود .

هرکه در بند تو شد بستة جاوید بماند پای رفتن ب-ه حقیق-ت نب-ود بن-دی را بندگان شکر خداوند بگوین-د ولی-ک چه توان گفت کرم های خداون-دی را (4)

خدایا ،توفیق عبادت خالصانه به ما عنایت کن. آمین .

ص: 131


1- پس چون او را درست و نیکو گردانم و از روح خود در او بدمم" (حجر: ٢٩)
2- .اوست که شما را از گلی مخصوص آفرید، سپس برای عمر شما مدتی مقرر کرد" (انعام: 2)
3- خدا به بندگانش بسیار مهربان و نیکوکار است، هرکه را بخواهد روزی می بخشد و او نیرومند و توانای شکست ناپذیر است" (شوری: 19)
4- سعدی شیرازی، بوستان.

49. صبر زینب(س)

راهبرد جلسه

به یقین، نماز نیز مانند هر عبادت دیگری اسرار فراوانی دارد که با علم به آنها، مس-یر رش-د وتعالی طی خواهد شد. صبر نیز از مهم ترین اسرار نم-از اس-ت ک-ه در ای-ن درس ب-ا آن آش-نامی شویم .

جذابیت اولیه

یک جدول به شکل زیر رسم کنید.

1.جمع مکسر قصه م یباشد؟

2.اگر هر گنهکاری بعد از گناه انجام دهد، مانند این است که گناه نکرده است؟

3.به جمع کسانی که روی حق و حقیقت، پرده انداخته باشند گفته می شود؟رمز جدول کلمه "صبر" است که در ستون وسط به صورت عمودی قرار دارد.

پیوند با بحث

حضرت زینب(س) در خانواد های به دنیا آمد که به طهارت و پاکی شهرت داشت؛ در خانواده ای

ص: 132

که آیة إنِمَّا یُریدُ ّﷲُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ ّالرجْسَ أهْلَ الْبَیْتِ وَیُطِهَرَکُمْ تَطَه-یراً(1)بر عصمتش ص-ح ه گذاش-ت؛ خانواد های که ملائکه، غبار در و دیوارش را به تبرک بر دیدگان می مالیدند و ب-ه آن مباه-ات م یکردند. به نظر شما چرا او را زینب نامیدند؟ باید گفت: هنگامی که عقیله بن-ی هاش-م متول-د شد، پیامبر(ص) در سفر بود. از این رو مادرش فاطمه(س) از علی(ع) خواست نامی ب-رای ای-ن نوزاد معین کند. اما علی(ع) امتناع نمود. و این امر را به بازگشت پیامبر(ص) واگذار کرد. وقتی آن حضرت از سفر برگشت ضمن ابراز خشنودی و خرسندی فرمود: فرزندان فاطم-ه فرزن-دان من هستند؛ ولی خداوند دربارة آن تصمیم می گیرد. بعد جبرئیل(ع) نازل ش-د و ض-من اب-لاغ سلاِمِ خداوند، گفت: باریتعالی می فرماید: نام این دختر را زینب بگذار که این ن-ام را در ل-وح محفوظ نوشته ام. آنگاه رسول خدا زینب(س) راگرفت و بوسید و فرمود: "توصیه می ک-نم ای-ن دختر را همة احترام کنند، که او مانند خدیجه است"؛ یعنی حضرت زینب(س) به س-ان خدیج-ه کبری(س) در راه سرافرازی اسلام همة مص-ائب و بلای-ا را تحم-ل خواه-د ک-رد و ب-ا ص-بر و استقامت و ایثار، موجب رشد و تعالی این دین مقدس خواهد شد .شاید از خود بپرسید، زین-ب کبری(س) این صبر و استقامت را چگونه آموخته است؟ م-ی گ-وییم از ج-دش رس-ول اﷲ(ص)، پدرش علی مرتضی(ع) و مادرش فاطمة زهرا(س). آنها این هم-ه ص-بر و ش-کیبایی را چگون-ه به دست آورده اند؟ می گوییم نماز و سجده بر خداوند حلیم، انسان را چنین می سازد: وَلَقَ-دْ نَعْلَمُ أنَکَّ َیَضِیقُ صَدْر کُ بمِا یَقُولُو نَ * فَسَبحْ ِبِحَمْدِ رَّبکَ وَکُنْ مِنَ َّ الساجِدِین.(2) از اینکه خدای متعال تس-بیح وسجده و عبادت را به کسی که از زخم زبان ها به تنگ آمده توصیه می کند، معلوم می شود که تسبیح و حمد و سجده و عبادت، در از بین بردن اندوه و سبک کردن مص-یبت، بس-یار م-ؤثراست. مراد از ساجدین در آیة شریفه، نمازگزاران می باشند و دستور، دس-تور ب-ه نم-از خوان-دن است نه تنها سجده، و اگر نماز را سجده نامیده به خاطر این است که سجده افضل اجزای نماز است.(3)

ص: 133


1- خدا فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند" (احزاب: 33)
2- و قطعاً م یدانیم که سینۀ تو از آنچه م یگویند تنگ م یشود. پس با ستایش پروردگارت تسبیح گوی و از سجده کنندگان باش" (حجر: 98- 97)
3- سیدمحمدحسین طباطبایی ،المیزان، ترجمۀ سیدمحمدباقر موسوی همدانی، ج12، ص288.

نتیجه گیری

بنابراین اگر قصد همیشه پیروز بودن در مسیر زندگی را داریم باید صبر پیشه کن-یم ؛ چراک-ه :

" وﷲُ یُحِب الصاِبِرین"؛(1) خدا صبرکنندگان را دوس-ت دارد . ازآنجاک-ه انبی-ا و اولی- ا، انس-انه-ای همیشه موفق و سعادتمند معرفی شده اند ،ما نیز برای کسب موفقیت باید مسیر آنها را در پیش بگیریم: فَاصْبِرْکَما صَبَرَ أوُلُوا الْعَزمِ مِنَ ُّ الرسُل.(2)

ص: 134


1- آل عمران: ١٤٦
2- پس صبر کن، هما نگونه که صاحبان عزم راسخ از فرستادگان خدا صبر کردند" (احقاف: 35)

50. عبادت به جز خدمت خلق نیست

راهبرد جلسه

عبادت به جز خدمت خلق نیست(1) در این جلسه به بررسی این موضوع می پردازیم که عبادات به ویژه نماز، زمانی مقب-ول درگ-اه خداوند متعال است که اثر و نتیجة عملی آن در انسان ایجاد شود و یکی از بهت-رین عب-اداتخدمت به دیگران است.

جذابیت اولیه

مربی شش کارت را آماده می کند و به شکل پراکنده کنار هم قرار می دهد .و از شش نف-ر ازدانش آموزان دعوت به همکاری می کند. کار تها را در اختیار دانش آم-وزان ق-رار م-ی ده-د . از دیگر دانش آموزان می خواهد تا چینش درست جمله را حدس بزنند.

خدمت عبادت نیست خلق به جز

بیان داستان

بیان داستان (2)یکی از بزرگان می فرمود: شبی در عالم رؤیا پدر و پدربزرگ و بقیة اجدادم، تا نسل پیامبر(ص) را در مجلسی با حضور خود پیامبر(ص) دیدم. همة دور ایشان حلقه زده بودند و من در مجلس دنبال پدر و پدربزرگم می گشتم .

ص: 135


1- سعدی شیرازی، بوستان.
2- مربی گرامی بعد از شنیدن پاسخ صحیح دانش آموزان داستان را تعریف کند.

ابتدا گمان کردم آنها به ترتیب ارتباط با پیامبر(ص) نشسته اند؛ اما این گون-ه نب-ود. س-پس فکر کردم شاید بهترتیب سن از دنیا رفتنشان نشسته اند؛ اما بعضی با ریش سفید ب-ا فاص-له ازپیامبر(ص) و بعضی جوان و نزدیک ایشان بودند .پ-س ب-ه ای-ن نتیج-ه رس-یدم کس-انی ک-ه مقرب ترند و نماز و عبادتهایشان را به موقع انجام می دادند نزدی-ک آن حض-رت هس-تند . در همین افکار بودم که پیامبر(ص) دس-تان مبارکش-ان را ب-ه دو ط-رف بلن-د ک-رده، روی ش-انةنزدیکترین ما گذاشتند و فرمودند:

هر کدام از ایشان که در زمان حیاتش بیشتر به مردم خدمت کرده اس-ت، ح-الا ب-ه م-ن نزدیکتر است .

از خواب که بیدار شدم به یاد این حدیث افتادم: "نزدیک ترین ش-ما در قیام-ت ب-ه م-ن،نزدی کترین شما به مردم است".(1)

پیوند با بحث

بعضی گمان می کنند این شعر که "عبادت به جز خدمت خلق نیست" اشتباه اس-ت؛ زی-را ک-ه فقط ظاهر نماز و نماز شب و اذکار را عبادت می دانند؛ درحالیکه به این نکته توجه ندارند ک-ه اگر کسی نمازگزار واقعی باشد، عاشق مخلوقات خدا هم میشود. درواقع کسی که نم-ی توان-دبه مردم خدمت کند، آنها را مانند پیغمبر اکرم(ص) دوست ندارد؛ همو ک-ه خداون-د درب-اره اش می فرماید:لَعَلَّکَ باخِعٌ نفَسَکَ ألَاَّ یَکُونُوُا مؤمنان.(2)

نتیجه گیری

نماز واقعی نمازی است که ثمره و نتیجة آن در خدمت گزاری و راه انداختن کار دیگ-ران ب-روزمی کند .

خدایا ،ما را از نمازگزاران واقعی قرار بده. آمین .

ص: 136


1- محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج ٧، ص ٣٠٣
2- "گویی می خواهی جان خود را از شدت اندوه از دست بدهی به خاطر اینکه آنهاایمان نمی آورند(شعرا :3)

51. شیطان که رانده گشت به جز یک خطا نکرد

راهبرد جلسه

در این درس به یکی از آثار بی اعتنایی و ترک نماز می پردازیم

جذابیت اولیه

جذابیت اولیه(1)شیطان که رانده گشت به جز یک خطا نک-رد خ ود را ب رای س جدة آدم رض ا نک رد ش--یطان ه--زار مرتب--ه بهت--ر ز ب--ی نم--از او سجده بر آدم و این ب-ر خ-دا نک-رد(2)

روزی حضرت فاطمه3 از پدر بزرگوارشان پرسیدند:(3) یا رسول اﷲ، کسی ک-ه نس-بت ب-ه نماز سستی کند، چه وضعیت و سرنوشتی دارد؟ پیامبر(ص) فرمودند: دخت-رم ه-رکس نم-از راسبک بشمارد، خداوند او را به پانزده بلا دچار می سازد. که شش تای آن مربوط به دنیا، سه تای آن مربوط به هنگام مرگ، سه تای دیگر مربوط به قبر و سه تا هم مربوط به قیامت است.

اما آن شش بلایی که در دنیا گریبان گیر او می شود.(4)اول: خداوند برکت را از عمرش می گیرد.(5)

ص: 137


1- مربی گرامی شش نفر از دانش آموزان را به همکاری دعوت کند.
2- محمدمهدی طهوری نیا .
3- أ َّ نَهَا سَألَتْ أبَاَهَا مُحَمدا ً(ص) فَقَالتْ یاَ أبَتَاَهْ مَا لمِنْ تهَاوَنَ بِصَلاَتِهِ مِنَ ِّ الرجَالِ وَ ِّ النسَاءِ قاَلَ یاَ فاَطِمَةُ مَنْ تهَاوَنَ بِصَلاَتهِ مِنَّ الرجَالِ وَ ِّ النسَاءِ ابتْلاَهُ ﷲُ ِبِخَمْسَ عَشْرَةَ خَصْلةَ سِت مِنهَا فِی دَارِ ُّ الدنیَا وَث-َلاَثٌ عِنْدَ مَوْتِهِ وَث-َلاَثٌ فِی قبْرهِ وَث-َلاَثٌ فِی القِیاَمَةِ إذِاَ خَرَجَ مِنْ قبْرهِ فأَ ّمَااللَّوَاتِی تصِیبهُ فِی دَارِ ُّ الدنیْاَ فَاْلأْوُلَی یرَفْعُ ﷲُ البَرَکَةَ مِنْ عُمُرهِ وَیرَفْعُ ﷲُ البَرَکَةَ مِنْ رِزقْهِ وَیمَحُو ﷲُ عَز وَجَلَّ سِیماَءَ َّ الصالحِینَ مِنْ وَجْهِهِ وَکُلُّ عَمَلٍ یعَمَلهُ َلاَ یؤُجَرُ عَلیْهِ وَلاَ یرَتْفِعُ دُعَاؤهُ إِلَی َّ السماَ ءِ وَ َّ السادِسَةُ لیْسَ لهُ حَظ فِی دُعَاءِ الصالحِینَ " (می رزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج٣، ص24).
4- مربی گرامی هرکدام از این شش مورد را بر روی کارت ها بنویسد .
5- مربی کارت را به صورت عربی بنویسد و از دانش آموزان بخواهد ترجمۀ آن را حدس بزنند.

یرْفَع اللَّه الْبرَکَةَ منْ عمرِه

دوم: خدا برکت را از روز یاش می گیرد.(1)

یرْفَع اللَّه الْبرَکَةَ منْ رِزقه

دوستان خوب کدام یک از شما می دانید برکت به چه معناست؟

آفرین به شما بچه های با هوش! برکت با زیادی و افزونی، فرق دارد! ممکن است، عم-ر وثروت کسی زیاد باشد؛ اما برکت نداشته باشد و برعکس ممکن است، عمر و ث-روت شخص-یکم باشد؛ اما برکت داشته باشد. درواقع برکت بهمعنای بجا و درست استفاده ک-ردن از عم-ر وثروت و هر چیزی است.

سوم: خداوند سیمای نیکوکاران را از او می گیرد .به این معنا ک-ه دیگ-ر آن دلنش-ینی وصفای باطنی که موجب جذابیت ظاهری نیز می شود را نخواهد داشت.

یمحو اللَّه سیماء الصالحینَ منْ وجهِه

روزی از پیامبر اکرم(ص)پرسیدند شما زیباتر هستید یا حضرت یوسف؟ پیغمبر اک-رم (ص) فرمودند: "کاَنَ یُوسُفُ (ع) أَحْسَنَ وَ لَکننی أمل-َح"؛(2) برادرم یوسف از من زیباتر بود اما من ملیح ت-ر [نمکی تر و تودلبروتر] هستم .

چهارم: هر عمل خوبی انجام دهد، نتیجه ای نخواهد داشت و مزدی نخواهد گرفت؛ زیرا

ص: 138


1- مربی بعد از شنیدن نظرهای دانش آموزان ترجمۀ صحیح را خودش بیان کند و برای توضیح بیشتر به شکل سؤال و جواب ادامه دهد .
2- محمدباقر مجلسی ،بحار الانوار، ج16، ص408.

رابطة خود را با صاحب کار و عمل خوب که خدای متعال است با قطع نماز، قطع کرده است .

کُلُّ عملٍ یعملُه لَا یؤْجرُ علَیه

پنجم: دعایش مستجاب نمی شود و بالا نم یرود؛ چراکه ملائکه باید دعای او را بالا ببرند و ملائکه بدون امر الهی کاری نمی کنند.(1) دعاکنن-ده ب-ا ت-رک نم-از درواق-ع رابط-ه و مس-یرهماهنگی خودش را قطع کرده است؛ نهاینکه مشکل ازجانب خدای متع-ا ل باش-د ؛ بلک-ه ای-ن بی تدبیری خودمان سبب مستجاب نشدن دعاهایمان می شود .

لَا یرْتَفع دعاؤُه إِلَی السماء

ششم: از دعای انسان های شایسته نیز سهم و بهره ای ندارد .بدیهی است که انسان های شایسته در حق همسایگان، دوستان و اقوام خود دعا می کنند. از همة بالاتر، وجود مقدس امام زمان(عج) در حق مؤمنان و شیعیان دعا می فرمایند؛ اما برطبق این حدیث ای-ن دعاه-ا ش-امل حال کسی که نسبت به نماز بی اعتناست، نم یشود .

لَیس لَه حظٌّ فی دعاء الصالحین

خدایا ،خودت هدایتمان کن. آمین .

ص: 139


1- " َّ السَلاَمُ عَلَی مَلاَئِکَةِ ﷲِ المُقِیمِینَ المُسَ ِّبحِینَ الَّذِینَ هُمْ ِبِأمْرهِ یعَمَلوُن؛ درود بر فرشتگان خدا که کنار قبر باقی مانده و تسبیح میگویند. آنانکه به امر پروردگارشان قیام کرده اند (صدوق ،من لا یحضره الفقیه، ج٢، ص605).

52. خودبینی مایة هلاکت

راهبرد جلسه

در این جلسه به این موضوع می پردازیم که خودبینی موجب هلاکت است و اگر بخ-واهیم درمسیر حق قرار بگیریم، قدم اول، پا روی نفس خود گذاشتن و تکبر را به دور انداختن است .

جذابیت اولیه

مربی ابتدا یک بادکنک را باد کند و درحالی که آن را نگه داشته است، این داس-تان را تعری-ف کند:

ادیبی بود بسیار دانا و عالم، که به قصد سفر، سوار کشتی شد. کشتیبانی توانا کش-تی رابه سوی دریای بیکران هدایت کرد. کشتی در میان امواج دریا پیش می رفت. مرد دانشمند که به کشتیبان چشم دوخته بود، قدمی جلو گذاشت و با غرور رو به او ک-رد و گف-ت: آی-ا ت-و ازادبیات چیزی م یدانی؟

کشتی بان گفت: نه از آن چیزی نمی دانم .

ادیب با تأسف سری تکان داد و گفت: پس نیمی از عمرت بر فناست.

ساعتی بعد، باد سختی وزیدن گرفت و کشتی را در گردابی افکند. کشتی گاه به چ-پ وگاه به راست کج می شد؛ دانشمند هراسان خود را به کشتی بان رساند و فریاد زد: ح-ا لا چ-ه باید کرد؟

کشتی بان گفت: آیا تو از شنا کردن چیزی می دانی؟ ادیب گفت: نه

کشتی بان گفت: "پس کل عمرت بر فناست؛ زیرا کشتی در حال غرق شدن است.

ادیب ماند و گرداب و عمری که داشت فن-ا م-ی ش-د ، و ص-دای کش-تی ب-ان در گوش-ش

ص: 140

می پیچید:

محو می باید نه نحو(1) اینجا ب-دان گر تو مح-وی (2) ب-ی خط-ر در آب ران(3) دوستان خوب من ،ادیب دچار چه بیماریای بود؟ م یتوانید بگویید منظور از کش-تی ب-ان وادیب و دریای طوفانی در این تمثیل مولوی چیست؟ براساس این داستان تنها راه نجات ما از طوفان این دنیا چیست؟

پیوند با بحث

گاهی آنقدر خودمان را بزرگ می بینیم که دیگر هیچ چیزی را نمی توانیم بینیم. مثل کسی که بادکنک بزرگی باد می کند؛ آنقدر که جلوی چشمان او را می گیرد.(4) تکبر مانند ای-ن بادکن-ک توخالی، توهمی بیش نیست. با تکبر، هیچ وقت نمی توانیم عاشق کسی ش-ویم؛ چ-ون عاش-ق اصلاً خودش را نمی بیند؛ اما متکبر، غیرخود را نم یبیند و همه چیز را برای خودش می خواه-د؛حتی دوستانش را! اگر مطابق امیال او بودند با آنها طرح رفاقت می ریزد و اگر نبودند دوستی-اش را به هم می زند؛ اما عاشق، خودش را وقف معشوق می کند .اصلاً برایش مهم نیست ک-ه از ناحیة معشوق چیزی نصیب او می شود یا خیر؟ چراکه محو تماش-ای معش-وق ش-ده اس-ت.

دیگر به جای "من" ، "تو" شده است .

پس یکی از راز های بزرگ نماز این است که تا قدم بر نفس خود نگذاریم دیدن معشوق و محبوب حقیقی غیرممکن است؛ چه برسد به رفاقت با او. انبیا: آمده اند به ما بگویند: ت-ا ازخودتان عبور نکنید و تکبر و غرور را از بین نبری-د، پ-ا در س-رای معش-وق نم-ی گذاری-د و ب-اخود خواهی در غرقاب دنیا هلاک می شوید .پس آن دریای طوفانی جایی غی-ر از ای-ن دنی-ای فانی نیست .

ص: 141


1- منظور ادبیات است.
2- منظور گم شدن و فنا شدن در ذات خداوند متعال است
3- مولوی، مثنوی معنوی.
4- مربی بادکنک را در این لحظه مقابل صورت خود نگهدارد

"وَإ نِ مِنْکُمْ إِلاَّ واِرِدِها کا نَ عَلی رَب کَحَتْ ماً مَقْضِیا * ثمُ نُنَج-ی الَّ-ذینَ اتقَّ-وْا"،(1) و آن کش-تی ام-ن و مطمئن جز کشتی سریع و وسیع اهلبیت: و مسیر حق نمی باشد .

حافظ از دست مده صحبت این کشتی نوح ورنه طوف-ان ح-وادث بب-رد بنی-ادت(2)

ص: 142


1- هیچ کس از شما نیست، مگر آنکه وارد جهنم می شود که بر پروردگارت حتمی و مقرر است. آنگاه کسانی را که تقوا پیشه کرده اند، از آن رهایی م یبخشیم" (مریم: 71-72)
2- حافظ شیرازی، دیوان.

53. نماز کارخانة انسان سازی

راهبرد جلسه

در این درس به توضیح کوتاهی راجع به این آیات شریفه می پردازیم: "إنِّ الْإنِسْاَنَ خُلِقَ هَلُوعا ً * إذِا مَسهُ الشَّر جَزُوع اًوَ إذِا مَسهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً * إ ّلا الْمُصَلِّینَ"؛(1) به یقین انسان، ح-ریص و ک-م طاق-ت آفریده شده است .هنگامی که بدی به او می رسد بی تابی می کند و هنگامی ک-ه خ-وبی ب-ه اومی رسد مانع دیگران می شود و بخل می ورزد؛ مگر نمازگزاران .

چرا کسی که نمازگزار است بخیل و کم طاقت نیست؟ (2)

پیوند با بحث

ارتباط نمازگزار با درگاه پروردگار متعال از طری-ق نم-از برق-رار م-ی ش-ود . نم-ازی ک-ه دراث-ره منشینی با خداوند متعال انسان را از فحشا و منکر بازمی دارد؛ نمازی که روح و جان انسان را پرورش م یدهد و سبب می شود او همواره به یاد خدا باشد و این توجه مستمر مانع از غفلت و غرور و فرو رفتن در دریای شهوات، و اسارت در چنگال شیطان و بخل و کم طاقتی و ه-وای نفس می شود. اصوًلاً هر کار خوبی زمانی در انسان اثر م یگذارد که دوام داشته باش-د ول-ذا درحدیثی از پیغمبر اکرم(ص) می خوانیم: إ نَّ احَب ا لأعمال إلی ﷲ ما دام و إ نْ قَ-لَّ "؛(3) محب-وب ت-رین اعمال نزد خدا چیزی است که مداومت داشته باشد، هرچند کم باشد .

ص: 143


1- معارج: ١٩ -23
2- مربی ابتدا نظر دانش آموزان را بشنود.
3- سیدمرتضی علم الهدی، تنزیه ا لانبیاء، ص ١٣٠

نمازگزار واقعی

مرد شامی تازه به مدینه رسیده بود و در کوچه های شهر قدم می زد. او متوجه سواری شد ک-ه از دور م یآمد ،و ره گذران سلامش نموده، به احترامش راه باز می کردند.

مسافر از آنان پرسید: این سوار کیست که این گونه گرامی اش می دارید؟!

گفتند: او حسن بن علی بن ابی طالب(ع) است .با شنیدن این نام، مرد چهره دره-م کش-ید وغضبناک به سوی سوار رفت! مقابل او ایستاد و شروع به سرزنش نمود. تا توانست ناسزا گف-تو بدگویی نمود و سخنان ناروا بر زبان جاری ساخت! آن سوار نورانی ابتدا س-کوت ک-رد و ب-ه انتظار ایستاد تا مرد مسافر سخنانش تمام شود. آنگاه به مهربانی لبخندی بر لب آورد و چنین فرمود: ای پیرمرد، به گمانم غریبی! گویا دچار اشتباهی شده ای! اگر حلالیت بطلبی تو را عف-وخواهیم کرد .اگر چیزی بخواهی عطایت می کنیم .اگر طالب رش-د و ه-دایت باش-ی ارش-ادت می کنیم .اگر مرکبی بخواهی آن را به تو می بخشیم .اگر گرسنه هستی غذایت می دهیم. اگ-ربرهنه باشی تو را می پوشانیم .اگر حاجت مندی حاجتت را روا می سازیم .اگر از وطن رانده ش-ده باشی پناهت می دهیم .اگر نیازی داشته باشی نیازت را برآورده می سازیم .اکن-ون بهت-ر اس-ت وسایلت را به خانة ما بیاوری و تا پایان سفرت با ما زندگی کنی؛ زیرا منزل ما وس-یع اس-ت واسباب رفاه و آسایش در آن فراهم است... .

جملات مهرآمیز امام ادامه داشت، و مروارید اشک پیدرپ-ی ب-ر گون-ه ه-ای م-رد ش-امیمی غلتید. سخن امام به پایان رسید .مرد شامی با چشمان اشک آلود گفت: شهادت می دهم تو خلیفة خدا بر زمین هستی و حقیقتاً خداوند بهتر می داند رسالت خود را در کدام خان-دان ق-راردهد. پیش از این، شما بزرگ ترین دشمن من بودید و پس از این دیدار کسی را بیشتر از شما دوست نمی دارم .

نتیجه گیری

آری ،مرد شامی که سالیان سال تحت تأثیر تبلیغات سوء بنی امیه زیسته بود، بنابر القائ-ات آن قوم پلید، اهلبیت: را دشمن می داشت و بر خود لازم می دانست که به آن بزرگواران ناسزا گوید؛ اما امام حسن مجتبی(ع) - کریم اهلبیت - قدم پیش نهاد و به نور ولای-ت و حکم-ت،

ص: 144

زنگار جهل مرد را زدوده، چراغ معرفت را در قلب او روشن ساخت. به او فهماند که امام خلیفة خداوند در بین بندگان بوده، هرآنچه مورد نیاز ایشان است اعم از نعمت های مادی و کم-الات معنوی در محضر او موجود است و باید از ایشان طلب کرد.

نماز است که به انسان چنین بردباری و حلمی را عطا می کند ،و این نماز است ک-ه ریش-ةبخل و کینه را در درون انسان می خشکاند و از بین می برد . 

ص: 145

54. نماز حاجت

راهبرد جلسه

هریک از ما در زندگی خود دچار مشکلات و سختی هایی هستیم و امیدواریم با لطف و محبت الهی هرچه زودتر برطرف بشود. آنچه در اینجا بررسی می کنیم، پیدا کردن مسیر صحیح برای رفع مشکلاتمان است.

جذابیت اولیه

دوستان خوب من، تابه حال دچار مشکل مالی سخت شده اید، یا کسی را دیده اید که دچ-اراین مشکل شده باشد؟ به نظر شما اگر ما در چنین شرایطی ق-رار بگی-ریم چ-ه راه حل-ی پی-دامی کنیم و اولین گزینه ای که به ذهنمان می آید چیست؟(1)

حضرت زین العابدین(ع) از کنار مردی که بر در خانة مرد دیگری نشسته بود عبور کرد. به آن مرد فرمود: برای چه جلو خانة این مرد ستم کار و جبار نشسته ای؟ آن مرد گفت: ب-ه عل-ت گرفتاری و سختی که در زندگی بر من وارد شده است.

امام(ع) فرمود: برخیز تا من تو را به درِی که بهتر از دِرِ خانة اوست و به سوی ارب-ابی ک-ه برای تو از او بهتر است ،راهنمایی کنم .

پس امام(ع) دست او را گرف-ت و ب-ه راه افتادن-د ت-ا ب-ه مس-جدالنبی(ص) رس-یدند . ام-ام زین العابدین(ع) به او فرمود: رو به قبله بایست و برای رضای خدا دو رکعت نماز بخوان و ب-ررسول خدا(ص) صلوات بفرست و این آیات را بخوان:

ص: 146


1- مربی گرامی اجازه بدهد دانش آموزان نظرهای خود را بیان کنند

آیات آخر سورة حشر(1)

"اگر این قرآن را به کوه نازل می کردیم، می دیدی که در برابر آن خاشع می ش-ود و از خ-وف خدا می شکافد! ما این مثال ها را برای مردم می زنیم، که شاید در آن بیندیشند! او خدایی است که معبودی جز او نیست، دانای آشکار و نهان است، و او رحمان و رحیم است! و خدایی است که معبودی جز او نیست؛ حاکم و مالک اصلی اوست؛ از هر عیبی منزه است؛ به کس-ی س-تم نم یکند؛ امنیت بخش است؛ مراقب همه چیز است؛ قدرتمندی شکست ناپذیر که ب-ا ارادة ناف-ذ خود هر امری را اصلاح می کند؛ و او شایستة عظیم شمردن است. خداوند پاک و منزّه است از آنچه شریک برای او قرار می دهند! او خداوندی است خ-الق، آفرینن-ده ای اس-ت ب-ی س-ابقه، و صورت گری بی نظیر، برای او نام های نیک است. آنچه در آسمان ه-ا و زم-ین اس-ت تس-بیح او می گویند و او عزیز و حکیم است."

شش آیة اول سورة حدید(2)

"آنچه در آسمانها و زمین است برای خدا تسبیح می گویند و او عزیز و حکیم است. مالکیت و حاکمیت آسمانها و زمین از آن اوست؛ زنده می کند و می میراند و او بر هرچیز تواناس-ت . اول و آخر و پیدا و پنهان اوست و او به هرچیز داناست. او کسی است که آسمان ه-ا و زم-ین را در شش روز [شش دورا ن] آفرید سپس بر تخت قدرت قرار گرفت و ب-ه ت-دبیر جه-ان پرداخ-ت .

آنچه را در زمین فرو می رود می داند، و آنچه را از آن خارج می شود می داند، و آنچه از آس-مان نازل می گردد و آنچه را به آسمان بالا می رود می داند. و هرجا باشید او با شماس-ت، و خداون-د نسبت به آنچه انجام می دهید بیناست. مالکیت آسمان ها و زمین از آن اوس-ت و هم-ة کاره-ا به سوی او بازمی گردد. شب را در روز قرار می دهد و روز را در شب و او ب-ه آنچ-ه در دل ه-ا و سینه ه است آگاه است."

ص: 147


1- حشر: 24 -21
2- حدید: 6-1

دو آیه از سورة آل عمران(1)

"بگو: بارالها، مالک حکومتها تویی به هرکس بخواهی، حکوم-ت م-ی بخش-ی و از ه-رکس بخواهی، حکومت را می گیری. هرکس را بخواهی، عزت می دهی و هرک-ه را بخ-واهی خ-وار می کنی. تمام خوبی ها به دست توست. تو بر هرچیزی قادری. شب را در روز داخل می کنی و روز را در شب، و زنده را از مرده بیرون می آوری و مرده را از زنده، و به هرکس بخواهی بدون حساب، روزی می بخشی".

و بعد از آن حاجتت را از خداوند منان بخواه.(2)

قرآن کریم در آیات آخر سورة حشر به هجده صفت از اوصاف الهی اشاره دارد که با بی-ان این اسماءالحسنی انسان را به عالم نورانی حق رهنمون می شود .در این آیات از نف-وذ عمی-ق قرآن کریم سخن به میان آمده است. به این بیان که اگر این آیات و نشانه ها بر ک-وه ه-ا ف-رودمی آمد به خود می آمدند و تکانی می خوردند؛ اما عجب از این انسان سنگدل، با این همه لطف و محبت الهی نسبت به او و نزول اینهمل از آیات نورانی، متوجه و متنبه نمی شود .

امام زین العابدین(ع) در ادامه فرمود: آیات سورة حدید را ک-ه تقریب-اً ب-ا بیس-ت ص-فت ازاوصاف الهی شروع می شود ،بخواند تا با دقت و تدبر لازم در آنها به بالاترین س-طح معرف-تنسبت به ذات اقدس الهی برسد. خداوندی که همة موجودات جه-ان ب-ه پ-اکی او از هرگون-ه عیب و نقص گواهی می دهند .خداوندی که مالکیت حقیقی و احاطه بر همة جهان در ق-بض قدرت اوست .خداوندی که زندگی و مرگ در دست اوست. خداوندی که ابدی و ازلی، خالق و قادر و عالم و حکیم است. خدایی که همیشه با ماست، و چگونه او با ما نباشد درحالیکه ما در به دنیا آمدن و زنده ماندنمان لحظه به لحظه به او متکی هستیم، و اوست که روح عالم هستی است .

در آخر آیات نورانی آل عمران را می خوانیم که بیانگر آن است که تمام خوبی ها و نیکی ها

ص: 148


1- آل عمران: 27-26
2- قطب الدین راوندی، الدعوات، ص37.

و برکات در دست خداوند متعال است. دلیل بر این مدعی إنِ-َّکَ عَ-لی کُ-ُ لِّ َشَیْءٍ قَدیرٌ(1) م-یباش-د .

زمانی که او بر همه چیز قادر است حکومت و عزت و خیرات نیز همة به دست اوست .

نتیجه گیری

به نظر شما دوستان من، ما در زمان برخورد با مشکلات به در خانة کدامیک باید برویم؟ سراغ کسانی که خودشان در فقر مطلق و در نیاز بی نهایت غر قاند یا کسی که خود بی نیاز است؟ َّ ﷲُ َّ الصمَد،(2) نماز حاجت، یعنی رو آوردن به در خانة مالک حقیقی؛ کسی که هم قادر اس-ت و ه-م علیم و حکیم؛ کسی که اگر ما واقعاً نیاز خود را به او عرضه کنیم پاس-خ خواه-د داد. ی-َا غِیَ-اثَ الْمُسْتَغِیثِ ینَ یوَ اَ مُجِ یبَ دَعْوَ ةِ الْمُضْطَ ِّ رین.(3)

ص: 149


1- .("به درستی که تو بر هر چیز توانایی" (آل عمران26)
2- توحید: ٢
3- محمدبن حسن طوسی ،تهذیب الاحکام، ج٣، ص114.

55. نماز غفیله

راهبرد جلسه

در این درس با نماز غفیله و داستان حضرت یونس(ع) آشنا خواهیم شد .

جذابیت اولیه

مربی گرامی بحث خود را با طرح سئوالات زیر شروع کند.

پیامبری که زیردریایی سوار شد؟ (حضرت یونس(ع)) پیامبری که به خاطر مردم مؤاخذه شد؟ (حضرت یونس(ع))

شاید وجه نامگذاری این نماز به غفیله این استکه در بین مغرب تا غایب ش-دن ش-فق، (1) فرصتی است که شیطان و لشکریانش از حال مردم غافل می ش-وند ؛ زی-را ای-ن دش-من قس-م خوردة انسان، در شبانه روز دو پست عوض می کند، پست شب که در هم-ین س-اعت اس-ت و پست روز که بین الطلوعین است و چون ساعت غفلت شیاطین در شب از روز کمتر است آن را به صورت مصغَّ ر بیان کرده اند.(2)

در قرآن کریم در سوره های یونس، انبیا، صافات و قلم، از حض-رت ی-ونس(ع) و نب-وت و مأموریت ایشان برای هدایت مردم سخن به می-ان آم-ده اس-ت . خداون-د متع-ال ب-ه حض-رت یونس(ع) وحی کرد که به شهر بزرگ نینوا برود تا مردم آن را به خدا دعوت نموده، از ظلم و ستم آنان جلوگیری کند. حضرت یونس(ع) به شهر نینوا رفت و سال ه-ا تبلی-غ دی-ن خ-دا راانجام داد؛ درحالیکه مردم دعوت او را نپذیرفتند. لذا حضرت یونس(ع) از درگاه خدا تقاض-ای

ص: 150


1- به روشنی بعد از غروب آفتاب در اول شب می گویند .
2- سیدعبدالحجت بلاغی ،حجة التفاسیر و بلاغ الاکسیر، ج٣، ص167.

عذاب کرد و خداوند متعال دعای او را مستجاب نمود حضرت یونس(ع) روز وقوع عذاب را به مردم خبر داد و خود در آن روز از نینوا خارج شد؛ درحالیکه از دست م-ردم نین-وا عص-بانی و

ناراحت بود: وَ ذَا ُّالنو نِ إذِذَهَبَ مُغاضِبا ً فَظَن أ نْ لَنْ نَقَدِرَ عَلَیْ-هِ.(1)"ن-ون " در لغ-ت ب-ه معن-ی م-اهی عظیم، یا به تعبیردیگر نهنگ یا وال است. بنابراین ذاالنون یعنی صاحب نهنگ، و انتخاب ای-ن نام برای حضرت یونس(ع) به سبب داستانی است که قرآن کریم به آن اشاره کرده است. ام-ا چون حضرت یونس(ع) در رفتن از شهر، دامن صبر را از کف داد و تا لحظات آخر ب-ه ارش-ادمردم نینوا نایستاد، مورد اعتراض الهی قرار گرفت. ازاینرو زمانی که حضرت یونس(ع) برای رفتن به شهری دیگر سوار بر کشتی شد، در میان راه دریا متلاطم گشت. چیزی نمان-ده ب-ود که همة اهل کشتی غرق شوند .

ناخدای کشتی گفت: من فکر می کنم در میان شما بندة فراری وجود دارد که باید به دریا افکنده شود، و یا گفت: کشتی زیاد سنگین است و باید ی-ک نف-ر را ب-ه قی-د قرع-ه ب-ه دری-ا بیفکنیم. به هرحال چند بار قرعه کشیدند و در هر بار به نام یونس درآمد! او فهمید در این کار سری نهفته است و تسلیم تقدیر شد. در همین هنگام مردم نینوا با مشاهدة آثار ع-ذاب اله-ی توبه کردند و از رفتار و ظلم خود به سختی پشیمان شدند. این توبه و پشیمانی به لطف خداوند سبب شد تا عذاب الهی از آنها برداشته شود و مورد رحمت و مغفرت پروردگار قرار گیرند .

هنگامی که حضرت یونس(ع) را به دریا افکندند، نهنگ عظیمی او را در کام خود فرو برد ،و خدا او را به صورت اعجازآمیزی زنده نگه داشت .سرانجام حضرت یونس(ع) متوجه شد ترک اولایی انجام داده، به درگاه خدا روی آورد و به تقصیر خود اعتراف نمود: فَنادی فِی الظُّل مُاتِ أ نْ لا إلِهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحانَکَ إ ّنِی کُنْتُ مِنَ ّالظالِمینَ .(2) خداوند متعال نیز دعای او را استجابت کرد: فَاسْتَجَبْنا لهُ

وَن َّ َجَیْناهُ مِنَ الْغَم وَکَذلِکَ نُنْجِی الْمؤمنین،(3) و او را از تنگنا نجات داد عنوَ دهُ مَفات حِ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُه-ا إِلاَّ هُوَ وَیَعْلَمُ ما فِی البَر وَالْبَحْر،(4) و به ماهی دستور داد او را به خشکی بیاورد، و بار دیگر، بر حض-رت

ص: 151


1- انبیاء87
2- همان: ٨٧
3- همان: ٨٨
4- انعام: .٥٩

یونس(ع) وحی نازل شد که برخیز و به نینوا برو و مردم آن را موعظ-ه ک-ن . آنگ-اه حض-رت یونس(ع) برخاسته، بر حسب فرمان خداوند به نینوا رف-ت و داخ-ل ش-هر ش-د و ب-ه موعظ-ه پرداخت، و مردم به او ایمان آوردند.(1)

پیوند با بحث

ما در نماز غفیله می آموزیم همه چیز به دست قدرت خداوند متعال است؛ خدایی ک-ه ع-الم ب-ه همة اسرار آفرینش و همة راه های آسمانی است، و ازهمین رو، همة حاجات و نیازهای خ-ود راباید از او بخواهیم:

اللَّهُم إ ّنِی أَسْألُکَ بمِفَاتحِ الْغَیْبِ الَّتِی لَا یَعْلَمُهَا إِّ لا أ نَتْ أنْتُصَلیَ عَلَی مُحَمدٍ وَآلِ مُحَمدٍ وَأ نْتَفَعَلَ بی کَذَا وَکَ-ذَا وَتَقَولُ َّ اللهُم أَنتَ وَ ُّ لِی نِعْمَتِی وَالْقَادِ رُ عَلَی طَلِبَتِی تَعْلَمُ حَاجَتِی فَأسْألُکَ بِحَق مُحَمدٍ وَآلهِ لمَا قَضَیْتَهَا لِی .(2)

نتیجه گیری

درنتیجه می آموزیم صبر و شکیبایی رمز همة موفقیت ه-ا و پی-روزی هاس-ت ؛ هم-ان ط-ور ک-ه امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: "إصْبِرْ تَظَفَرْ "؛(3) صبر کن ت-ا پی-روز ش-وی . ای-ن ش-یرینی موفقی-ت وپیروزی است که سختی و تلخی صبر را از بین خواهد برد.(4) این صبر است که پای-ه و اس-اس دین می باشد.(5)

ص: 152


1- ناصر مکارم شیرازی ،تفسیر نمونه، ج 13، ص: ٤٨٧
2- شیخ حر عاملی، وسائ لالشیعة، ج ٨، ص ١٢١
3- عبدالواحد آمدی ،غرر الحکم و دررالکلم، ح٢٣٢٢.
4- همان، ح4882.
5- محمدباقر مجلسی ،بحار الانوار، ج71، ص92.

56. نماز شب

راهبرد جلسه

در این درس با یکی از اسرار نماز شب آشنا خواهیم شد.

جذابیت اولیه

مربی گرامی این درس را با یک جدول ساده به شرح ذیل شروع می کند .

سؤالات(1)

نمازشب

1.اولین آیة سورة قلم چیست؟ (ن)

2.نام سور های که بهمعنای سفره گسترده و پر از خوراکی است؟ (مائده)

3.خدای متعال بعد از خلقت کدام موجود به خودش احسنت گفت؟ (انسان،تبارک ﷲ احس-ن الخالقین)

4.حیوانی که خدای متعال به او وحی (به معنای الهام غریزی) کرد؟ (زنبور ، وأوحی رب-ک الی النحل)

5.شبی که برتر از هزار شب است؟ (شب قدر)

ص: 153


1- مربی گرامی بعداز طرح سؤالات و بیان جواب صحیح آنها، حرف اول هر جواب را از سمت راست به چپ داخل جدول قرار دهد. رمز جدول "نماز شب" است.

6. نام دومین سورة مبارکة قرآن کریم؟ (بقره)

پیوند با بحث

رسول اکرم(ص) در جامعه ای عقب افتاده و دور از عق-ل و دان-ش، در براب-ر مردم-ی لج-وج و دشمنانی انبوه و مصمم، در طریق ساختن جامعه ای سالم و باایم-ان و پیش-تاز بای-د اس-تقامتمی کرد .فرمان این پایداری و مقاومت را خداوند برای رسولش ص-ادر م-ی کن-د : "فَاس-تَقِم کَ-َما اُمِرتَ"؛(1) پس همانگونه که فرمان یافته ای، استقامت کن.

استقامت رسول خدا(ص) زمینه های گوناگون ،اما با هدف واحد اجرای احکام الهی و جلب رضایت خداوند تبارک و تعالی بود .استقامت در برابر خراف-ه پرس-تی م-ردم. پای-داری در براب-ربت پرستی .استقامت در انجام رسالت اله-ی . اس-تقامت در راه تبلی-غ دی-ن. مقاوم-ت در براب-ردشمنی ها و تحمل سختی ها از جملة مواردی بود که پیامبر اکرم(ص) در برابر آن-ا ن ایس-تاد ومتحمل آزار و اذیت های بسیاری شد تاآنجاکه خود آن حضرت فرموده است:

"ما اوذیَ نبَی مِثَلَ ما اوذیت"؛(2) هیچ پیامبری به اندازة من مورد آزار قرار نگرفت.

اما این سختی چون در راه انجام رسالت الهی و محبوب و معشوق بود، تحمل آن هرگز بر پیامبر تلخ نبود؛ بلکه با کمال رضایت مشکلات را به جان می خرید .

امام علی(ع) دربارة پایداری و استقامت نبی گرامی اسلام (ص) در راه تبلیغ دین می فرماید:

" وَاشهَدُ أنَّ مُحَ َّ مداداً عَبدهُ وَرَسُولهُ، دَعَا الَی طاعَتِهِ، وَقاهَرَ اعداءهُ جِهاداهاداً عَن دِینِهِ، لایَثنِیهِ عَن ذلِکَ اجِتِماعٌ

عَلی تکَذیِبِهِ، وَالتِماسُ لِإطفاءِ نو رهِ"؛(3) گواهی م-ی ده-م ک-ه محم-د(ص) بن-د ه و فرس-تاد ة اوس-ت .

انسان ها را به اطاعت از خداوند دعوت فرمود و با دشمنان خدا در راه دین پیکار کرد و پی-روزشد و هیچ گاه هماهنگی دشمنانش در تکذیب و خاموش ساختن ن-ور او، وی را از کوش-ش درراه آیین و باورش بازنداشت .قرآن کریم با توجه به همة این مشکلات که بر س-ر راه ایش-ان

ص: 154


1- هود: 112
2- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ٣٩ ، ص55
3- ابن ابی الحدید ،شرح نهج البلاغه، خ.٢٣٦

بود، راهحلی را برای آسان شدن این سختی ها به او معرفی می کند .

خدای متعال در چند آیه(1) به پیامبر(ص) توصیه می کند از شب که مرکب خوبی است برای روز استفاده کن و با من مشکلات را در میان بگذار.

نماز در دل تاریکی شب زمانی که هیچ کس مزاحم حرفهای خصوصی ما نیست به ت-وآن قدر نیرو می بخشد که تحم-ل و اس-تقامتت را در ح-د ب-ی نهای-ت ب-الا م-یب-رد . ب-ه س-بب هماهنگی های شبانه است که پیامبر(ص) مورد خطاب قرار می گیرد در براب-ر آنچ-ه دش-منانمی گویند صابر و شکیبا باشد و از آنها دوری کند؛ اما دوری شایس-ته و جمی-ل: وَاصْ-بِرْ عَ-لی م-ا

یَقُولُوَنَ وَاهْجُرهْمْ هَجْراراً جَمِیلًا.(2)

و به این ترتیب در اینجا مقام "صبر" و "هجران" فرا م-ی رس-د ؛ چراک-ه در مس-یر دع-وت به سوی حق، بدگویی دشمنان و آزار آنان فراوان است و اگر باغبان بخواهد گلی را بچیند، باید در برابر زبان خار آن صبر و تحمل داشته باشد.

نتیجه گیری

به این ترتیب آیات فوق نسخة جامع و کاملی به پیامبر اسلام(ص) و تمام کسانی که در خط او گام برمی دارند می دهد که از عبادات شبانه و نیایش پروردگار در س-حرگاهان، م-دد بگیرن-د وسپس این نهال را با یاد خدا، و اخلاص و توکل، و صبر و هجران جمیل، آبیاری کنند.

ص: 155


1- اسراء:٧٩ ؛ آیات ابتدائی سورۀ مزمل.
2- مزمل:١٠

57. نماز استغاثه به حضرت فاطمه(س)

راهبرد جلسه

در این درس با یکی از زیباترین و عاشقانه ترین ارتباطات بین بنده و مولا آشنا می شویم و ب-ه بررسی روح نماز که جز از مسیر اهل بیت: به دست نمی آید، می پردازیم .

جذابیت اولیه

در یک عملیات مهم شبانه علیه دشمن متجاوز، هنگام پیشروی به میدانی از مین برخ-وردیم .

این برخورد برای ما بسیار غیر منتظره و سنگین بود؛ چون ازطرفی شناسایی نشده بود و شاید هم دشمن آنها را تازه کار گذاشته بود، و ازطرف دیگر اگر به موقع به سر ق-رار نم-ی رس-یدیم ،گروهی دیگر از بچه ها به وسیلة دشمن قیچی می شدند .

شرایط بسیار سخت و جانکاه بود. زمان نیز به تندی م-ی گذش-ت . م-ن فش-ار س-نگینی آن لحظات را هنوز هم بر سینه ام حس می کنم. بالأخره بنا شد که بچه ها داوطلبانه روی مین ه-ا بروند.

فرمانده ما، که هرچه از خوبی ها و دلاوری ها و کاردانی او و ایمان و عش-قش ب-ه فاطم-ه زهرا(س) بگویم، کم گفته ام، گفت: بچه ها،چند دقیقه ای صبر کنید، شاید راه دیگری هم باشد .

همة با ناباوری به او خیره شدند! چه راهی؟!

او این را گفت و سپس از بچه ها فاصله گرفته، کمی آن طرفتر به نماز ایستاد و دو رکعت نماز خواند؛ آنهم چه نمازی!! یکپارچه شور و عشق

رفقای او همه می دانستند او نماز توسل به فاطمه زهرا(س) را می خواند. عجب حالی داشت؛ مثل شمع می سوخت. پس از سلام نماز سر بر مهر گذاشته، ذکر "یا م-ولاتی ی-ا فاطم-ة أغیثین-ی" می گفت و با حالتی پرسوز، حضرت فاطمه(س) را به کمک می طلبید. استغاثة (فاطمه، فاطم-ه )

ص: 156

او تمامی بیابان را پر کرده بود. گویا تمامی هستی با او همنوا شده بود .

شبی فراموش نشدنی بود. هرکدام از بچه ها را که می دیدی، در گوشه ای اشک می ریختن-د و دعا می کردند. کمکم بچه ها متوجه فرمانده شدند و سعی داشتند به او نزدی کتر شوند. طولی نکشید که همة دور او حلقه زدند. دیگر در آن موقع شب و در سکوت و به-ت بیاب-ان، هم-راه اشک ماه، تنها نالة یک نفر به گوش میرسید؛ ناله فرمانده، که حضرت فاطمه(س) را مدام ب-ه کمک می طلبید .

کاش بودی و می دیدی که چگونه مثل ابر می بارید و چون ش-مع م-ی س-وخت . هم-ة ب-ه استغاثه های او گوش می دادند و اشک می ریختند. من جلوتر از همة بودم، دیدم گونه اش را بر روی خاک گذاشته و آنقدر اشک ریخته که تمامی صورتش غرق گل شده. آن چنان غرق در مناجات و توسل بود که حضور هیچکس را حس نمی کرد؛ گویی اصًلاً در این دنیا نیست. کمی آرام تر شد. آهسته چیزهایی زمزمه می کرد. ناگهان برای لحظاتی ساکت شد. من نگران ش-دم که شاید از حال رفته؛ اما هیبتی داشت که نتوانستم قدم جلو بگذارم. همة محو نگاه او بودیم ،که ناگهان سر از سجده برداشت و فریاد زد: "بچه ها، بیایید، بی بی راه را نشان داد! بی ب-ی راه را نشان داد"!!

بغض هایی که برای چند دقیقه ای در سینه ها متراکم شده بود، یک دفعه ترکید. همة زدن-د زیر گریه. نمی توانم حالت خود و بچه ها را در آن لحظه بیان کنم. آنقدر می دانم که بیدرنگ همة به دنبالش حرکت کردیم. من پش-ت س-ر او ب-ودم . ب-ه خ-دا قس-م، او آنق-در محک-م و ب اصلابت می دوید که گویی روز روشن است و جاده هموار. طولی نکشید که از میان م-ین ه-ا گذشتیم، بدون اینکه حتی یک نفر از ما خراشی بردارد. بعدها هر بار که از او م-ی پرس-یدم آن شب چه شد و چه دیدی؟ از جواب طفره می رفت؛ اما می گفت: "بچ-ه ه-ا ! فاطم-ه، فاطم-ه " و دیگر اشک مجالش نمی داد.(1)

ص: 157


1- عباس عزیزی، 360 داستان از فضایل ،مصائب و کرامات فاطمه زهرا (س)

پیوند با بحث

آنقدر در میزنم این خانه را تا ببینم روی صاحبخانه را

در روایت آمده، هرگاه حاجتی داری، دو رکعت نماز به جا آور و پس از سلام نماز س-ه ب-ار تکبیر بگو و پس از تسبیح حضرت زهرا(س) به سجده ب-رو و ص-د مرتب-ه "ی-ا م-ولاتی ی-ا فاطم-ة أغیثینی"بگو. سپس، جانب راست صورت را بر زمین بگذار و همان ذک-ر را ص-د مرتب-ه بگ-و ، سپس جانب چپ صورت را بر زمین بگذار و همان ذکر را صد مرتبه بگو، باز ه-م ب-ه س-جده رفته و صدوده مرتبة دیگر تکرار کن و حاجت خود را در نظر بگیر ،که اگر خدا بخواهد حاجتت برآورده می شود.(1)

خدای متعال منتی بر بندگانش گذاشته و آن اینکه راهی برای رسیدن بندگان ب-ه ق-رب و محبت خود باز کرده و آن راه، راه اهلبیت: است. اگر ما بخواهیم به ولی نعم-ت، خ-الق و محبوب و معشوق خود نزدیک شویم، منحصر ب-ه ولای-ت و محب-ت اه-لبی-ت : اس-ت . از

همینرو پیامبر رحمت(ص) فرمودند: أنَاَ مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَعلِی باَبهُ(2)

اگر در آیات شریفة قرآن کریم دقت کنیم این مطلب به خوبی روش-ن م-ی ش-ود؛ خداون-د

متعال می فرماید: "قُلْ لاأَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أجْر ااً إِلاَّ الْمَوَدةَ فِی الْقُ-رْبی"؛(3) بگو من از شما چیزی نمی خواهم جز دوستی اه-ل بی-ت :؛ یعن-ی حض-رت زه-را (س)، امیرالم-ؤمنین (ع)، ام-ام حس-ن و ام-ام حسین(ع) تا برسد به بقیة معصومین: که ائمة اطهار هستند .اگر بخواهیم به سعادت دنیا و آخرت برسیم مسیری جز چنگ زدن به این ریسمان الهی نداریم: وَاعْتَصِمُوا ِبِحَبْ لِ ﷲِ جَمِیعا ً.(4)

نتیجه گیری

اگر ما هر مقصدی را در نظر داشته باشیم برای رسیدن به آن باید مسیری را طی کنیم. زمانی که ما مقصدی چون سعادت دنیوی و راحتی آخرت یا جنت الأعلی و یا ق-رب اله-ی و فن-ای

ص: 158


1- شیخ عباس قمی ،مفاتیح الجنان، ص983.
2- میرزا حسین نوری ،وسائل الشیعه، ج27، ص34
3- .شوری: ٢٣
4- آل عمران: ١٠٣

فی اﷲ را مقصد خود قرار دهیم، باید برای رسیدن به آن مسیری را طی کنیم تا ب-ه س-ر منزل مقصود برسیم .آن مسیر جز مسیر اهلبیت عصمت و طهارت: نم یتواند چیز دیگری باشد؛

همانطور که در زیارت جامعة کبیره می خوانیم: مَ-نِ اعْتَصَ-مَ بِکُ-مْ فَقَدِ اعْتَصَ-مَ َّ ِبِ-اللهِ أنَ-ْتُمُ ِّ الصرَاطُ الْأقْوَم؛(1) همانگونه که مولی امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: أنَاَ صِرَ اطُ َّ ﷲِ الْمُسْتَقِیمُ وَعُرْوَتُهُ الْوُثقَی الَّتِ-ی لَا انْفِصامَ لَه.(2)

ص: 159


1- شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان
2- محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج ٨، ص ٧٠

ص: 160

ص: 161

فصل پنجم : نمازصحیح ومقبول

58. بدعت

راهبرد جلسه

در این جلسه به این مطلب می پردازیم که هر عبادتی، به ویژه نماز ش-کل و محت-وای خ-اص خودش را دارد و ما اجازه نداریم با آن سلیقه ای رفتار کنیم و آن را کم و زیاد کنیم.

جذابیت اولیه

مربی ابتدا آیة وَما کاَنَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلاَّ مُکاءً وَ تَصْدِیةَ فَذُوقُوا الْعَذابَ بمِ-ا کُنْ-تُمْ تکْفُ-رُون(1)را روی تخته بنویسد .برای ترجمة آیه، دو نفر از دانش آموزان را انتخاب کند. یکی س-مت راس-ت او ودیگری سمت چپ او بایستد. مرب-ی ب-رای دان-ش آم-وزان ترس-یم کن-د ک-ه در مقاب-ل کعب-ه ایستاده اند. یکی از دانش آموزان سوت بکشد و دیگری دست بزند. مُکاءً و تَصْدِیةَ ، یعنی سوت و دست زدن .اعراب در زمان جاهلیت نام این کار را عبادت گذاشته بودند.

پیوند با بحث

حضرت ابراهیم(ع) به دستور خدا کعبه را ساخت و آن را مکانی امن قرار داد. خداون-د در آی-ه

شریفه فرمود: وَ" إذِ جَعلنا الْبَیْتَ مَثابةَ لِلناِسِ وَأمْناً وَاتخَّذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهیمَ مُصَلی وَعَهِ-دْنا إلِی إِب-ْراهیمَ وَ إِسْماعیَلَ أَنْطَهرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفینَ وَالْعاکِفینَ وَ ّالرکعَّ ِالسجُودِ "؛(2) و چون خانة کعبه را برای مردم مح-ل

اجتماع و جای امنی قرار دادیم ،در مقام ابراهیم، نمازگاهی برای خود اختیار کنید، و به ابراهیم

و اسماعیل فرمان دادی مکه: خانه مرا برای طواف کنندگان و معتکفان ورکوع و

ص: 162


1- "[آنها که مدعی هستند ما هم نماز داریم] نمازشان نزد خانه [خدا] چیزی جز "سوت کشیدن" و "کف زدن" نبود، پس بچشید عذاب [الهی] را به سبب کفرتان" (انفال:٣٥ )
2- بقرة:١٢٥

سجو دکنندگان پاکیزه کنید. پس یکی از کارهایی که باید انجام م یشد نماز به شکل رک-وع وسجود بود؛ ولی آنقدر از سر و ته آن زدند و بر آن افزودند که به صورت سوت کشیدن و کف زدن درآمد؛ درصورتیکه عبادات توقیفی هستند؛ یعنی در عبادت خدا از نظر کیفیت و کمی-ت نباید اعمال سلیقه کرد؛ بلکه باید همانطور که برای ما بیان کرده اند بدون کم و زی-اد انج-امداد. آیت اﷲ بهجت; در یکی از جلسات درس خود فرم-وده ب-ود: "بعض-ی ه-م م-ی گوین-د :

حضرت صاحبالزمان را دیدیم که به صورت کاملاً متعارف نماز می خواند".(1)

نتیجه گیری

اگر در عباد تها هرکسی سلیقة خودش را دخالت دهد، به تدریج چی-زی از آب درمی آی-د ک-ه مصداق این شعر می شود:

بس که ببستند بر او برگ و ساز گر تو ببینی نشناسیش باز

نمازی که در زمان جاهلیت به شکل سوت کشیدن و کف زدن درآمد، یک مرتبه به وج-ودنیامد؛ بلکه اول یک گوشة آن را تغییر دادند، بعد گوش-ة دیگ-ر را؛ م-ثلاً اگ-ر ب-ه ش-ما آدرس مقصدی را بدهند و شما بر اساس میل خودتان بی حساب وکتاب، تغییراتی در آن اعمال کنی-د ، یا خیلی دیر به مقصد می رسید یا اصلاً نخواهید رسید. اگر در عبادات خصوصاً نماز که مس-یرنور می باشد، بخواهیم سلیقه ای رفتار کنیم ،یا دیگر آن اثری را که بای-د، نخواه-د داش-ت ی-ابسیار کمرنگ و بیتأثیر خواهد بود .

خدایا، ما را از بدعت گذاران در دین قرار مده. آمین .

ص: 163


1- محمدحسین رخشاد، در محضر بهجت، ج٣، ص93، ش1451.

59. عشق واقعی

راهبرد جلسه

نماز حضور عبد در محضر معبود است و زبان، نمایندة دل و جان. می خ-واهیم ب-دانیم چگون-ه بین زبان و دل یک رنگی و صمیمیت ایجاد کنیم تا نمازی با حضور قلب داشته باشیم.

جذابیت اولیه

روزی شخصی وسط راه در حال نماز خواندن بود. مجنون بدون اینکه متوجه او شود، پایش به مهر او خورد و عبور کرد. بین مرد و مهرش فاصله افتاد. مرد نم-ازش را قط-ع ک-رد و داد زد:

هی! چرا بین من و خدایم فاصله انداختی؟! مجنون به خود آمد و گفت: من ک-ه عاش-ق لیل-ی هستم، تو را ندیدم. تو که عاشق خدای لیلی هستی، چگونه مرا دیدی که ب-ین ت-و و خ-دایت فاصله انداختم؟!

پیوند با بحث

نماز اکسیری معجزه آسا برای ترقی و رسیدن به آرزوها و پر کشیدن به اوج آسمان هاست؛ ام-ا نه ظاهر نماز و نه الفاظ آن؛ بلکه روح و معنای آن .

داستان نماز و روحش همان داستان آب و اسم آب است .کسی با آوردن اسم آب سیراب نمی شود .آنچه ما را سیراب می کند خود آب است. در اهمیت حضور قلب همین بس که ام-ام

صادق(ع) فرمودند: مَا یُرْفَعُ لهُ إلا مَا أقْبَ-لَ عَلَیْ-هِ مِنْهَ-ا بِقَلْبِ-ه.(1) پیغمب-ر اک-رم(ص) فرمودن-د : "اگ-ر

بخواهیم نماز عارفانه ای بخوانیم باید در هر نماز خواندنمان اینگونه فکر کنیم که این آخرین نمازی است که در دنیا به ما فرصت داده شده. به گونه ای که بهشت را در مقابل، جه-نم را در

ص: 164


1- "همانا از نماز آن مقدار که با توجه قلبی بوده است، بالا برده می شود( "محمدباقر مجلسی ،بحار الانوار، ج84، ص28).

زیر پا، ملک الموت را در پشت سر، انبیا را در سمت راست، ملائکه را در سمت چپ و پروردگار را درحالیکه از حال و درون ما آگاه است از بالا می بینیم."(1) مسلماً دو رکعت نم-از ب-ا توج-ه، بهتر از تمام شب را به عبادت پرداختن است.(2)

راستی چگونه متوجه شویم در مقابل چه کسی میایستیم و چه م یگوییم؟

اهتمام به نماز اول وقت داشته باشیم و سعی کنیم تا اذان گفت-ه ش-د هرج-ا ک-ه هس-تیم در صورت امکان نمازمان را بخوانیم.

قبل از نماز حتمًاً اذان و اقامه را بگوییم تا خود را برای نماز مهیا کرده، ذهنمان را از ام-ور روزمره و مشغله های زندگی خالی کنیم.

قبل از نماز، همیشه به خودمان توجه دهیم ک-ه م-ی خ-واهیم در پیش-گاه خ-دای بزرگ-ی بایستیم که ما را میبیند و فراتر از آن را؛ او که همة عالم را آفریده و هستی به دست اوس-ت .

شنوا و دانا و مهربان است.

حتمًاً معنای اذکار و آیاتی را که در نماز می خوانیم، بدانیم.

بعد از نماز چند دقیقه ای بنشینیم و ارتباط خود را ادامه دهیم و کمی بیندیشیم .

نتیجه گیری

قَالَ َّ الصادِ قُ(ع): "الْقَلبُ حَرمَ َّ ﷲِ فَلَا تُسْکِنْ حَرمَّ ﷲِ غَیْرَ ﷲَّ "؛(3) قلب همة ما حرم و حریم الهی اس-ت؛

پس سزاوار نیست در حرم خدا، غیر خدا ساکن باشد. حضور قلب ،یعنی همان عروج مؤمن در نماز. درواقع دیگر در این دنیا حضور ندارد.

روزی در اطاقی که امام سجاد(ع)مشغول اقامة نماز بود، آت-ش س-وزی روی داد . ام-ام درحال سجده بود. عد های فریاد زدند: ای فرزند پیامبر، آتش! آتش! اما امام همچن-ان در س-جده مشغول راز و نیاز بود. جمعی آمدند و آتش را خاموش کردند. پس از آنکه نمازِ امام ب-ه پای-ان

ص: 165


1- شیخ عباس قمی ،سفینه البحار، ج٢، ص45
2- .أَبَاذَرٍّ رَکْعَتَا ن مُقْتَصَدَتَان فِی تَفَکُّرمِن قِیَامِ لَیْلَةٍ وَالْقَلْبُ سَاهٍ "( شیخ حر عاملی وسایل الشیعه، ج ٤، ص ٧٤  )
3- محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج ٦٧ ، ص ٢٥

رسید از او پرسیدند: چه چیز موجب گردید ک-ه ش-ما متوج-ه آت-ش و فریاده-ای م-ا نش-وید؟ فرمودند: آتش آخرت!(1)

ص: 166


1- وَقَعَ حَرِیقٌ فی بَیتٍهُ و فِیهِ سَاجِد فَجَعَلُوا یَقُولُون یَا ابْنَ رَسُو ل للهِ النَّارَ النَّارَ فَمارَفَعَ رَأْسَهُ حَتَّی أُطْفِئَتْ فَقِی ل لَهُ بَعْدَ قُعُودِه َمَا الَّذِی أَلْهَاک عَنْهَا قَالَ أَلْهَتْنِی عَنْهَا النَّارُ الْکُبْرَی (محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج ٤٦ ، ص ٨٠)

60.نمازدرتب 42دزجه

راهبرد جلسه

در این جلسه به بررسی این مطلب می پردازیم که نماز نباید در ه-یچ ش-رایطی ت-رک ش-ود وخدای متعال به گونه ای برنامه ریزی کرده است که در سخت ترین ش-رایط ه-م نم-از خوان-دن ممکن باشد.

جذابیت اولیه

دوستان خوب من، به نظر شما در چه زمان هایی نماز نخوانیم اشکال ندارد؟(1)

وقتی حضرت امام; در نجف اشرف تشریف داشتند، شخصی به ملاقات ایشان می رود و در طی این ملاقات، ماجرایی شگفت انگیز را مشاهده می کند که آن را این چنین نقل م یکن-د :

برنامة همیشگی امام; در نجف این بود که دو ساعت و نیم بعد از مغرب ب-ه بیرون-ی من-زل تشریف می آوردند تا کسانی که به زیارت ایشان می آمدند بتوانند به خدمتشان برس-ند . بع-د ازاین برنامه به حرم مطهر امیرالمؤمنین(ع) می رفتند .شبی حضرت امام; به تب ش-دید مب-تلاشدند. هرچه تلاش کردیم تا دکتری را پیدا کنیم، موفق نشدیم .ساعت دو و نیم شب دکتری را دیدیم و از وی خواهش کردیم حضرت امام; را معاینه کند. او پذیرفت ،و راهی منزل امام شدیم. وقتی وارد منزل شدیم، با خود گفتیم که حتماً آقا با وجود این کسالتی که دارد خوابیده است؛ ولی وقتی وارد اطاق شدیم با کمال تعجب، مشاهده کردیم که وی نشس-ته و مش-غول نماز شب است .صبر کردیم تا نماز ایشان تمام شد. بعد از نماز، دکتر، حضرت امام; را معاینه کرد و معلوم شد که ایشان تب 24 درجه داشتند!(2)

ص: 167


1- مربی گرامی اجازه بدهد دانش آموزان نظرهای خود را بیان کنند.
2- برگرفته از کتاب عطر خوش نماز، به کوشش فرامرز شعاع حسینی .

نتیجه گیری

آنچه باعث می شود إنِّ َّ الصلاةَ کانَ عَلَی المْؤمنان کِتاباً مَوْقُوتا،(1) نم-از در ه-یچ ش-رایط و م-وقعیتی ترک نشود:أوْ صَانِی َّ ِبِالصلاةِ وَ َّ الزکاةِ ما دُمْتُ حَیا،(2) مؤمن بودن انسان است و مؤمن عاشق وصال و دیدار با معشوقش است. زمانی که بزرگان و علمای ما به مستحبات و نواف-ل چن-ین اهمی-تمی دهند، یقیناً به واجبات و محرمات بیش از این توجه می کنند .

خدایا، به ما توفیق عمل به مستحبات به ویژه نماز شب را عنایت بفرما. آمین .

ص: 168


1- نساء:.١٠٣
2- مریم:٣١

61. نماز آخر

راهبرد جلسه

در این جلسه، شهادت امیرالمؤمنین علی(ع) در نماز را بی-ان م-ی کن-یم . امیرالم-ومنین (ع) در قبله گاه عاشقان به دنیا آمد و در محراب عارفان به شهادت رسید.

جذابیت اولیه

همه میدانید که حضرت علی(ع) در چه شبی و توسط چه کسی به شهادت رسید.

سه تن از خوارج به اسامی "عبدالرحمن بن ملجم"، "برک بن عبداﷲ" و "عمروبن بک-ر " در شبی دور هم جمع شدند و از گذشتة مسلمانان صحبت می کردند. در گفت وگو، به این نتیج-ه رسیدند که علت اینهمه خونریزی و برادرکشی، معاویه، عمروعاص و علی(ع) هس-تند و اگ-راین سه نفر از میان برداشته شوند، مسلمانان آسوده شده ،تکلیف خود را معین می کنن-د ! ای-نسه نفر با هم پیمان بستند و سوگند خوردند که هریک از آنها داوطلب کشتن یکی از این سه نفر باشد. ابن ملجم متعهد قتل علی(ع) شد. عمروبن بکر عهده دار کشتن عمروعاص گردید، و برک بن عبداﷲ نیز قتل معاویه را به گردن گرفت. هریک شمشیر خود را با سم مهلک، زهرآلود نمودند تا ضربتشان مؤثر واقع شود. نقشة آنها محرمانه و در مکه کشیده شد. برای اینکه ه-رسه نفر در یک زمان برنامة خود را انجام دهند، شب نوزدهم ماه رمضان را، که شب قدر است و مردم تا صبح در مساجد بیدار می مانند ،برای این منظور انتخاب کردند. هر یک از آنها برای انجام مأموریت به سوی مقصد روانه شد. عمروبن بکر برای کشتن عمروعاص به مصر رف-ت وبرک بن عبداﷲ برای قتل معاویه رهسپار شام شد. ابن ملجم نیز راه کوفه را پیش گرفت.

برک بن عبداﷲ در صف اول نماز و پشت سر معاویه ایستاد. وقتی معاویه سر به سجده نهاد ،برک شمشیر خود را فرود آورد؛ ولی دراثر دستپاچگی شمشیر او به جای فرق معاوی-ه ب-ر ران

ص: 169

وی اصابت نمود .معاویه زخم شدیدی برداشت و فوراً به کاخ خود منتقل و بستری شد. ضارب را که پیش او حاضر ساختند، معاویه گفت: تو چه جرئتی داشتی که چنین کاری کردی؟ برک گفت: امیر مرا عفو کن تا مژده ای به تو دهم. معاویه گفت: مقص-ودت چیس-ت؟ ب-رک گف-ت:

همین الان علی را هم کشتند .معاویه او را تا تحقیق این خبر زندانی نمود و چون ص-حت آن معلوم گردید او را رها کرد و به روایت بعضی (مانند شیخ مفید) همان وقت دستور داد گردن او را بزنند .

عمروبنبکر نیز در همان شب به مسجد رفت و در صف اول به نماز ایستاد؛ ام-ا آن ش-ب عمروعاص تب شدیدی داشت و نتوانست به مسجد برود و به پیشنهاد پسرش، قاضی شهر را برای ادای نماز جماعت به مسجد فرستاد. وقتی قاضی به سجده رفت، عمروب-ن بک-ر ب-ا ی-کضربه شمشیر او را از پا درآورد. هم همه و جنجال در مسجد بلند شد و نماز نیم-ه تم-ام مان-د وقاتل بدبخت دستبسته به چنگ مصریان افتاد .چون خواس-تند او را ن-زد عمروع-اص ببرن-د ، مردم وی را به عذا بهای هولناک عمروعاص تهدید م-ی کردن-د . عم-روبن بک-ر گف-ت : مگ-رعمروعاص کشته نشد؟ شمشیری که من بر او زده ام اگر از آهن هم باشد زنده نمی ماند! مردم گفتند: آن کسی را که کشتی قاضی شهر بود، نه عمروعاص! بیچاره عم-رو ب-ن بک-ر آن وق-ت فهمید که اشتباهی قاضی بی گناه را به جای عمروعاص کشته است. لذا از کثرت تأسف نسبت به مرگ قاضی و عدم اجرای مقصود خود گریه کرد و چون عمروعاص علت گریه را پرس-ید ، عمرو گفت: من به جان خود بیمناک نیستم؛ بلکه تأسف و اندوه من از م-رگ قاض-ی و زن-ده ماندن توست که نتوانستم مانند رفقای خود مأموریتم را انجام دهم. عمروعاص جریان را از او پرسید. عمروب نبکر مأموریت سرّی خ-ود و رفق-ایش را ب-رای او ش-رح داد. آنگ-اه ب-ه دس-تورعمروعاص گردن او را زدند. بدین ترتیب م-أمور ان قت-ل عمروع-اص و معاوی-ه نتوانس-تند ب-ه مقصود خود برسند و خودشان نیز کشته شدند.

ابن ملجم نیز در اواخر ماه شعبان سال چهلم ب-ه کوف-ه رس-ید و ب-دون اینک-ه کس-ی را از تصمیم خود آگاه کند، به منزل یکی از آشنایان خود رفت و منتظر رسیدن ش-ب ن-وزدهم م-اه مبارک رمضان شد. روزی به دیدن یکی از دوستان خود رفت و در آنجا زن زیبارویی ب-ه ن-ام قطام را که پدر و برادرش در جنگ نهروان به دست علی(ع) کشته شده بودند، مشاهده کرد و

ص: 170

در اولین برخورد دل از کف داد و فریفتة زیبایی ظاهری او گردید. از وی تقاضای ازدواج کرد .

قطام گفت: برای مهریه من چه خواهی کرد؟ گفت: هرچه تو بخواهی! قطام گفت: مه-ر م-نسه هزار درهم پول، یک کنیز ،یک غلام و کشتن علی بن ابی طالب است. ابن ملجم گفت: چه مهر سنگینی. قطام گفت: البته در حال عادی کسی نمی تواند علی را به قتل رساند. بای-د او را غافلگیر کنی تا آتش کینة مرا خاموش کنی و از وصالم کامیاب شوی، و گف-ت : م-ن نی-ز درانجام این کار تو را یاری می کنم و تنی چند به کمک تو می گمارم .شب نوزدهم م-اه مب-ارکرمضان فرارسید. ابنملجم و یارانش به مسجد آمدند و منتظر ورود علی(ع) شدند. علی(ع) به پشت بام مسجد رفت و اذان صبح را گفت و داخل مسجد شد و خفتگان را بیدار نمود. س-پسبه محراب رفت و به نماز نافلة صبح ایستاد و چون به سجده رفت، ابن ملجم با شمش-یر زه-رآلود درحالیکه فریاد میزد لله الحکم لا لک یا ع-لی؛ حکم برای خدا است نه ب-رای ت-و ای عل-ی!

ضربتی به سر مبارک آن حضرت فرود آورد.(1) امیرالمؤمنان(ع) ندای ف-زت ورب الکعب-ه(2)را س-ردادند .

نتیجه گیری

چطور می شود کسی که اهل نماز است، قاتل نمازگزار دیگر شود؟ اگر نمازگزار فقط به ظ-اهرنماز بسنده کند و از حقیقت آن غافل بماند و در هنگام نماز فقط دنبال ریا و خودنمایی باش-د،عاقبت چنین نمازی دوری از خداست؛ تا جایی که انسان،نه تنها با ظاهر نماز دیگران را فریب می دهد؛ بلکه برای رسیدن به خواسته هایش دست به هر اقدامی م-ی زن-د ؛ حت-ی اگ-ر کش-تن بهترین انسا نها باشد که از او أشْقَی الأشْقِیاء(3) بسازد .

خدایا ،ما را از نمازگزاران واقعی قرار بده. آمین .

ص: 171


1- علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب،ج ٢، ص ٤٢٤
2- محمدباقر مجلسی، بحار الانوار،ج ٢٠ ، ص ١47
3- همان ، ج 35،ص 105

62. کلید فتح نماز

راهبرد جلسه

بند های آمادة راز و نیاز با آفریدگار جهان هستی است که طهارت ظاهری و باطنی داشته باشد .

در این درس با وضو، که کلیدی برای ورود به گلستانِ سرسبز نماز و آغ-ازی ب-رای ورود ب-ه بهشت است، آشنا می شویم.(1)

جذابیت اولیه

"برای این به وضو دستور داده شده و آغاز عبادت است که بنده هنگامی که در پیش-گاه خ-دامی ایستد و با او مناجات م یکند، از آلودگ یها و نجاس تها پاک باشد و بندگی خود را در براب-راو به اثبات رساند. وضو سبب م یشود که آثار خواب و کسالت از انسان زایل گردد و قلب برای قیام در پیشگاه خدا، نور و صفا پیدا کند".(2)

وضو آثار جسمانی هم دارد. ازجمله اینکه سبب رفع بسیاری از بیمار یها به واسطة ریختن آب سرد روی نقاط حساس بدن می شود. جالب اینک-ه ، در دی-ن اس-لام نق-اط ط-ب س-وزنی مخصوصاً در وضو رعایت شده است؛ برای مثال، آقایان مستحب اس-ت آب را از پش-ت آرن-جبریزند و خان مها از قسمت جلو دست بریزند .با مطالعة طب سوزنی پی م-ی ب-ریم، نق-اط ط-ب سوزنی در آقایان و خانمها در بعضی از نقاط فرق می کند. بسیار جالب است ک-ه ب-ا تحری-ک نقاط طب سوزنی به وسیلة آب سرد در وضو، خط سیر چهارده نصف النهار را تحریک می کن-یم

ص: 172


1- الوضوء مفتاح الصلاة و الصلاة مفتاح الجنة (ابوالقاسم پاینده ،نهج الفصاحه، ح١٥٨٨)
2- امام رضا(ع): انما امر بالوضوء وبدء به لان یکون العبد طاهرا اذا قام بین یدی الجبار، عند مناجاته ایاه، مطیعا له فیما امره ،نقیا من الادناس والنجاسة، مع ما فیه من ذهاب الکسل، وطرد النعاس وتزکیة الفؤاد للقیام بین یدی (شیخ حر عاملی ،وسائل الشیعه، ج١، ص257).

و باعث سرحالی، شادابی، تسکین دردها، افزایش نیروی جسمانی و روحی، و معالجة بس-یاریاز بیماری ها می گردد. همچنین تمامی اعضای داخلی بدن را تقویت می کند ازجمل-ه : ری-ه ه-ا،رودة بزرگ، معده، قلب، کلیه ها و کبد .

در احادیث آمده بعد از وضو، بدن را با چیزی خشک نکنید و بگذارید خودش خشک شود.

دلیلش می تواند این باشد که بدن در برابر سرمایی که ح-س م-یکن-د، تغیی-ر ح-رارت ایج-ادمی کند، تا خشک شود .همین تحریکات حرارتی سبب باز شدن منافذ زیر پوس-ت م-یش-ود و اکسیژن بیشتری به بافت های پوست و مقداری هم به عضلات زیر پوست م-ی رس-د و باع-ث نیرو و نشاط می گردد.(1)

پیوند با بحث

پیش از حضور در پیشگاه معبود، باید صورت و دست های خود را شست وش-و داد و آم-ادة دی-دارشد .آنان که به طهارت و پاکیزگی در دنیا علاقه مندن-د س-عی دارن-د در طه-ارت ب-ه س-ر ببرن-د،همچنانکه در دنیا نورانی بوده ،چهرة تابناک دارند، در قیامت نیز در بین همة ام-ت ه-ا، ن-ورانی

هستند و پیغمبر اکرم(ص) با این نور امت خود را خواهد شناخت: إِّ نِی لَأعْرفِ أُمتِ-ی ی-َوْمَ القِیَامَ-ةِ ِبِآث-َاِرِ الوُضُوءِ وَقَالَ(ع) تَأَتِی أ ّمُتِی یوْمَ القِیاَمَةِ غُرّااً مُحَجلیِنَ مِنْ آثاَرِ الوُضُوءِ .(2)

وضو مانند محافظی قوی و یاری دلسوز در از بین بردن خطاها و اشتباهات ب-ه م-ا ی-اری می رساند. پیغمبر اکرم(ص) فرمودند: "إذِا توَضَّأَ َّ الرجُلُ الْمُسْلِمُ اجْتَمَعَتِ الْخَطاَیاَ فَوْقَ رَأْسِهِ فَإذِا قَامَ إِلَی َّ الصلَاةِ تَحَاتَّ عَنْهُ کَتَحَاتِّ وَرَقِ الشَّجَرِ "؛(3) زمانی که مسلمان وضو م-ی گی-رد تم-ام خطاه-ا ب-الای سرش جمع می شوند و همینکه به نماز می ایستد، آن اشتباهات مانند برگ درخ-ت ت-کت-ک

می ریزد و بخشیده می شود. ازهمین رو فرمودند: "الطَّهُورُ نِصْفُ الْإِیم-َان"؛(4) وض-و نیم-ی از ایم-ان است .

ص: 173


1- فیه من ذهاب الکسل، وطرد النعاس (همان.)
2- میزرا حسین نوری ،مستدرک الوسایل،ج ١، ص357.
3- همان
4- همان.

نتیجه گیری

وضو عبادتی است بی نظیر که علاوه بر آثار اخروی، آثار و برکات دنیوی فراوانی نیز دارد. وضو با این همه پاکی و طهارت کلید نماز و شروعی زیبا برای ورود به بهشت است؛ چراکه بهش-ت جای پاکان و پرهیزکاران است.  

ص: 174

63. حکم قرآنی وضو و ساختمان مغز

راهبرد جلسه

شگفتی های اسلام انتها ندارد و هرازگاهی پرده ای از اسرار آن کنار می رود .در ای-ن درس ب-ه یکی دیگر از شگفتی های آن می پردازیم .

جذابیت اولیه

"یاأیَها الَّذینَ آمَنُوا إذِا قُمْتُمْ إلِی َّ الصلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَأیْدِیَکُمْ إلِی الْمَرافِقِ وَامْسَحُوا ِبِرُؤُسِکُمْ وَأرْجُلَکُمْ إلِی الْکَعْبَیْن "؛(1) ای کسانی که ایمان آورده اید، هنگامی که خواستید به نم-از بایس-تید، ص-ورت و دست ها را تا آرنج بشویید و سر و پاهای خود را تا برجستگی پا مسح کنید. مربی گرامی ای-ن آیة شریفه را روی تخته بنویسد و ترجمة آن را برای دانش آموزان بیان کند. درصورت امکان ،تصویر بزرگ دستگاه عصبی تمام بدن انسان را برای دانش آموزان به نمایش بگذارد.

امروزه دانش نوروفیزیولوژی یا علم بررس-ی ک-ارکرد دس-تگاه عص-بی ب-ه پیش-رفت ه-ای چشم گیری نائل شده و هر روزه پیچیدگی های جدیدی را در مغز کشف می کند.(2)

از دیدگاه علم فیزیولوژی، مغز یک داستگاه فوق العاده پیش-رفته اس-ت. مغ-ز مانن-د رایان-ه شامل مسیرهای ورودی (راه های حسی)، بخش ذخی-رة اطلاع-ات (حافظ-ه) ، بخ-ش تحلی-ل اطلاعات و نتیجه گیری (تفکر) و مسیرهای خروجی (راه ه-ای حرکت-ی) م-یباش-د . اطلاع-اتدیداری، شنیداری، چشایی، لامسه و غیره از طریق ح-س وارد مغ-ز ش-ده، در حافظ-ه ذخی-ره می شوند و یا مورد تحلیل قرار می گیرند. آنگاه فرمانهای خروجی از طریق را ه های حرکتی به اعضا منتقل م یشوند و اعضا را وادار به عمل می سازد .

ص: 175


1- مائده: ٦
2- .ر.ک: سیدعلی مرعشی، حکم وضو و ساختمان مغز، مجلۀ بشارت، شمارۀ هفتم، ص39 - .٤٢

برای اینکه حواس پیکری(1) ادراک شوند باید به منطقة ویژه ای از قشر خاکستری مغ-ز ب-ه نام "قشر حسی" مخابره شوند .حس هر بخشی از بدن به قسمت خاصی از قشر حسی ارسال می شود. به عبارت دیگر، هر قسمت از قشر حسی به بخش معینی از بدن مرتبط است ک-ه اگ-رنقشة آنها را طراحی کنیم، دقیقًاً شکل یک آدمک به دست می آید ک-ه آن را "آدم-ک حس-ی" نامیده اند؛ برای مثال اگر دست آدمک حسی را در مغز تحریک کنیم آن شخص واقعاً احساس می کند که دستش تحریک شده است. این واقعیت درمورد همة اعضا صدق می کند .

نکتة دیگری که گفتنش لازم است، اینکه تناسب اندام های آدمک حس-ی ش-بیه ب-ه ی-کانسان واقعی نیست. آدمک حسی، صورت و دست هایی بس-یار ب-زرگ دارد، درح-الی ک-ه تن-ه،ران ها و ساق پاهای آن بسیار کوچک هستند. همچنین کف پای آدمک نیز ب-زرگ اس-ت. در آدمک حسی، اعضایی که بزرگ تر هستند، حساسیت بیشتری دارند. به همین دلیل اس-ت ک-ه حساسیت دست و صورت انسان به علت وجود گیرنده های حسی ف-راوان، ب-یش از پ-ا و تن-هاست؛ لذا دقت حسی این بخش ها بالاتر است .

اگر ما به نقشة دقیق آدمک حسی توجه کنیم، به راحتی درم-یی-ابیم ک-ه اعض-ای ب-زرگ آدمک حسی تقریباً همان اعضایی هستند که در هنگام وضو، شسته می شوند .

پیوند با بحث

سؤال: چه رابط های بین وضو و آدمک حسی وجود دارد؟

با توجه به نقشة آدمک حسی، روشن است که وقتی در جریان وضو، داخل دهان، صورت ،ساعدها، کف دست ها، جلوی سر و روی پاهای آدمک حسی، تحریک ش-وند، قس-مت اعظ-م قشر حسی، تحریک می شود و هوشیاری به سطح بالایی می رسد؛ درح-الی ک-ه فق-ط چی-زی،حدود 02% از سطح بدن مرطوب شده است. به عبارت دیگر، اگر برنامة وضو به گونة فعلی نبود و مناطق دیگری از بدن شسته می شدند، چنین اثری به دست نمی آمد .

ص: 176


1- به حواسی گفته می شود که در سرتاسر بدن وجود دارند و مختص به عضو خاصی نیستند، مانند لامسه، درد، حس سرما و گرما و امثال آنها .

جالب آنکه، برخی ظرافت های استحبابی وضو نیز، با این توجیه علمی مطابقت دارد؛ برای مثال:

وضو گرفتن قبل از مطالعه توصیه شده است.

وضو گرفتن قبل از خواب. هرچند ممکن است به نظر برسد که تحریک حسی مانع خواب می شود؛ اما تجربیات نشان می دهند که برای دستیابی به یک خواب راحت و عمیق، استحمام قبل از خواب مفید است، که وضو م یتواند جای آن را بگیرد.

مستحب است شخص، بعد از وضو گرفتن اعضای خود را خشک نکند، تا خودش خش-کشود .این امر سبب م یشود، مدت تحریک حسی طولانی شود.

وضو گرفتن با آب سرد، ارجح است؛ زیرا آب ولرم، کمتر از آب سرد تحریک حسی ایجاد می کند.

جالب آنکه ،شناسایی آدمک حسی، در سال 4591 میلادی، صورت گرفته است؛ درحالیکه

امام صادق(ع) حدود 1270 سال پیش فرمودند: "مَنْ ذَک-َرَ اسْمَ ﷲِ عَ-لَی وُضُ-وئِهِ فَکَأنَمَّ-َا اغْتَسَ-ل"؛(1) هرکس ذکر خداوند را به هنگام وضو بگوید، مانند این است که غسل کرده باشد.

همچنین پیغمبر اکرم(ص )فرمودند: "أ نَّ مَنْ تَوَضَّأ َفَذَکَرَ اسْمَ ﷲِ طهُرَ جَمِیعُ جَسَد هِ"؛(2)هرکس به هنگام وضو یاد خدا کند، تمام بدنش را پاک کرده است.

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله آموز صد مدرس ش-د (3)

ص: 177


1- شیخ حر عاملی ،وسائل الشیعه، ج١، ص423.
2- صدوق ،من لا یحضره الفقیه، ج١، ص50.
3- حافظ شیرازی، دیوان.

64. زمان ملاقات

راهبرد جلسه

در این جلسه می خواهیم بیان کنیم مناسب ترین وقت برای اقامة نماز چه زمانی است.

جذابیت اولیه

مربی ابتدا چند نفر از دانش آموزان را برای اجرای مس-ابقة پرس-ش و پاس-خ دع-وت کن-د. از دانشآموزان بپرسد اگر شخص مهمی مثل رئیس جمهوری یا رهبری بخواهد با شما ملاق-ات کند و تعیین زمان دیدار را به شما واگذار کند، شما چه زمانی را انتخاب می کنید؟ لطفاً اجازه بدهید دانش آموزان نظرات خودشان را بیان کنند.

زمان دیدار

مسلماً ما زمانی را که کاملاً خسته باشیم و حال حرف زدن نداش-ته باش-یم انتخ-اب... (اج-ازه بدهید دانش آموزان بگویند: نمی کنیم) یا زمانی را که عصبانی باشیم و حوصله نداش-ته باش-یم انتخاب... (باز دانش آموزان بلند بگویند: نمی کنیم) .پس نسبت به شرایط، زمان و مکانی که در آن قرار داریم سعی می کنیم بهترین وقت را برای صحبت و ملاقات و گفت گوی خودمانی ب-اایشان قرار بدهیم. چرا؟ چون می خواهیم با شخصیت مهم و قابل احترامی دیدار کن-یم؛ پ-س زمانی که می خواهیم نماز بخوانیم هم باید بهترین وقت را که از هر نظر سرحال هستیم برای گفت وگو با خدا قرار بدهیم.

"لا تَقَرَبُواَّ الصلاةَ وَ أنَتُمْ سُکاری"؛(1) در حال مستی به نماز نزدیک نشوید.

ص: 178


1- نساء: ٤٣

چون می خواهیم با مدیریت کل جهان آفرینش دیدار داشته باشیم و نی-ز م-ی خ-واهیم ب-اقدرت، علم، حکمت و ثروت بی نهایت هستی ملاقات داشته باشیم. ازهمین رو امی-ر الم-ؤمن ین علی(ع) فرمودند: "واجْعَلْ أفْضَلَ أوقَاتِکَ للصَلاة"؛(1) بهترین وقت را برای نماز قرار بده.

نتیجه گیری

هرکس که برای ما اهمیت خاصی داشته باشد، یا علاقه و محبت به او داش-ته باش-یم، س-عیمی کنیم در زمان دیدار با او بهترین حال و روحیه را داشته باشیم. ما تابه حال چق-در ب-ه ای-ن موضوع فکر کرده ایم که در حال نماز با چه کسی سخن می گوییم؟

خدایا ،به ما توفیق بده نمازی بخوانیم که تو می خواهی. آمین

ص: 179


1- سیدرضی ،نهج البلاغه، نامۀ ٥٣

65. تظاهر به عشق

راهبرد جلسه

در این جلسه سعی می شود با زبانی ساده ضمن بیان نکاتی جذاب، به اهمیت نم-اِزِ اول وق-ت پرداخته شود .

جذابیت اولیه

به این حکایت توجه کنید:

"خواجه منصور"، وزیر "سلطان طغرل" مردی بود دان-ا، لای-ق، باشخص-یت، خداپرس-ت ودرستکار .او در انجام وظایف دینی مراقبت کامل داشت و معمولاً همه روزه بعد از نم-از ص-بح،مدتی می نشست و دعا و ذکر می خواند و بعد از طلوع آفتاب، جامة وزارت می پوشید و به دربار می رفت .روزی سلطان طغرل، وزیر را قبل از طلوع آفتاب احضار کرد. مأموران ب-ه من-زل وی رفتند و او را در حال خواندن دعا دیدند. امر پادشاه را ابلاغ کردند .وزیر به گفتة آنه-ا ت-وجهی نکرد و همچنان به خواندن دعا ادامه داد. مأمورین بی اعتنایی او را بهانه کردن-د و ب-ه ع-رض پادشاه رساندند که وزیر نسبت به اوامر پادشاه، احترام نکرده است و ب-ا ای-ن س-خن، س-لطان طغرل را به سختی خشمگین کردند. وزیر پس از فراغت از عبادت، سوار بر مرک-ب ش-د و ب-ه دربار آمد. به محض ورود، شاه با تندی به وی گفت: "چرا دیر آمدی"؟ وزیر با کم-ال ق-وت وآرامش عرض کرد: "ای پادشاه! من بندة خداوندم و چاکر سلطان طغرل. تا از بندگی خدا فارغ نشوم نمی توانم به وظایف چاکری پادشاه قیام نمایم"! گفتار محکم و پر از حقیقت وزیر، ش-اه را سخت تحت تأثیر قرار داد. سلطان، عمل وزیر را تأیید کرد و ضمن تشویق او، سفارش کرد

ص: 180

همواره به این روش ادامه دهد و بندگی خدا را بر چاکری او مقدم دارد.(1)

چرا نماز اول وقت؟

چرا نمازمان را اول وقت بخوانیم؟(2) امیرالمؤمنان(ع) به محمدبن ابی بکر فرمود:

"مراقب وقت نمازت باش و آن را به هنگام بخوان؛ نه ب-ه دلی-ل بیک-اری، پ-یش از موق-ع بخوان و نه به سبب کاری، آن را از وقتش تأخیر انداز.(3) به نظر شما این جمله به چه معناست؟ دوستان خوب من، اگر تشنه یا گرسنه باشیم، چه می کنیم؟ زمانی که برنامة مورد علاقة ما از تلویزیون پخش می شود چه می کنیم؟ هنگام ملاقات با کسی که خیلی دوستش داریم چگونه رفتار می کنیم؟ عموماً در تمام این موارد خودمان را از قبل آماده می کنیم تا در زم-ان و وق-ت مخصوص بتوانیم بهره ای را که باید، ببریم. برای خوردن غذا زودتر سر سفره حاضر می شویم ،برای دیدن برنامة مورد علاقه، تلویزیون را زودتر روشن می کنیم و برای ملاقات با کسی ک-ه دوستش داریم زودتر آماده می شویم. ازآنجایی که نماز یعنی ق-رار ملاق-ات عاش-ق و معش-وق واقعی، پس این خیلی طبیعی است که بن-دة واقع-ی ه-یچ وق-ت س-اعت و ق-رار ملاق-اتش را

فراموش نکند و شامل این آی-ة ش-ریفه نباش-د ک-ه: "فَوَیْ-لٌ لِلْمُصَ-لِّین * الَّ-ذینَ هُمْ عَ-نْ صَ-لاتِهِ ساهُو نَ"؛(4) وای بر نمازگزاران، آنانکه دل از یاد خدا غافل دارند؛ یعنی کسانی که دروغ می گویند و تظاهر به عشق می کنند. اعلام مسلمانی، یعنی اطاعت و دوست داشتن خدای متعال؛ اما در وقت ملاقات و دیدار، گاهی میآیند و گاهی نمی آیند، یا گاهی زود می آیند و گاهی دیر!

نتیجه گیری

خواندن نماز در اول وقت، درواقع حکایت از حال درونی ما دارد که تا چه اندازه ب-ه ادعاه-ایی که داریم، پایبند هستیم و چه خوب می شود ما نیز مانند خداوند متعال در انجام خوبی ها عجله

ص: 181


1- مرتضی عطایی ،داستانهای نماز، ص48.
2- اجازه دهید دانش آموزان نظرهای خود را بگویند.
3- محمدمحمدی ری شهری ،میزان الحکمه، ج٧، ح3128.
4- ماعون: ٤ - ٥

داشته باشیم: قال رسول ﷲ(ص): "إ نِّ ﷲَ عَز وَجَلَّ یُحِب مِنَ الْخَیْرِ مَا یُعَجلُ".(1) البته نکته ای که نباید از آن غافل شد این است که این بحث، استثنائاتی هم دارد که بیان خواهد شد. إنشاءاﷲ .

خدایا ،به ما توفیق خواندن نماز اول وقت را عنایت فرما. آمین .

ص: 182


1- محمدبن یعقوب کلینی ،اصول کافی، ج٣،ص274.

66. علامت مؤمن

راهبرد جلسه

در این درس با یکی از صفات مؤمنان و علاوه ب-ر آن ب-ه ی-ک امتح-ان ب-ه ظ-اهر س-خت از خودمان می پردازیم .

جذابیت اولیه

دوستان خوب من، اگر شما مشغول کاری باشید که بسیار بسیار م-ورد علاق-ة شماس-ت و درهمان لحظه پدر یا مادر شما، شما را صدا بزنند، چه کار می کنید؟

آیا سریع دست از کار مورد علاقة خود برمی دارید و پاسخ آنان را می دهید؟ یا می گویی-د :

"صبر کن، کار دارم"!

آیت اﷲ بهجت;فرمود هاند: "همین نماز را که ما با تهدی-د و تازیان-ه و عقوب-ت جهنم-ی شدن در صورت ترک آن، انجام می دهیم، درحال یکه آقایان می فرمایند: از همه چیز لذیذتر نماز است .نماز جامی است از لذیذترین لذایذ که چنین شرابی خوش گوار در عالم وجود ندارد. حالِ انبیا: و اطرافیان آنها را ببینید، چگونه بوده است؟!

نماز، مهم ترین وقت ملاقات و حضور در محضر خداوند متعال است. چقدر مردم در مراتب معنوی با هم تفاوت دارند! خداوند متعال نماز را برای خضوع و خشوع ق-رار داده اس-ت؛ ول-ی چقدر متفاوت است نماز و حال کسی که حقیقتاً نمازگزار و در محضر پروردگار است با کس-یکه ادای نمازگزاران را درمی آورد و شبیه نمازگزاران است".(1)

دوستان خوب من، امام صادق(ع) در روایتی مفصل اوصاف مؤمنان را بی-ان ک-رده اس-ت،

ص: 183


1- محمدحسین رخشاد، در محضر بهجت، ص96.

یکی از مهم ترین آنها " وَصَلَاةٌ فِی شُغُلٍ"(1) است .

دوستان من، کدام یک از شما می داند معنای این روایت چیست؟(2)

احسنت؛ انسانی که خدا را باور دارد و عاشق اوست، بااینکه اشتغال به کار مهم-ی دارد، دروقت نماز، نمازش را می خواند و از اول وقت تأخیر نمی اندازد .

شاید بگویید مگر این چه امتیازی برای مؤمن است؟

می گوییم: اینکه انسان به واسطة شغل و کارش از نماز بازنماند درواق-ع مص-داق ای-ن آی-ة

شریفه است: "ِرِجالٌ لا تُلُهْیِهِمْ تِجارَةٌ وَلا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ َّ ﷲِ وَ إِقامِ َّ الص-لاة"؛ مردانی که نه تج-ارت و ن-هم عامل های آنان را از یاد خدا و بر پاداشتن نماز غافل نمی کند.(3)

قطعاً این غافل نشدن از یاد و ذکر خداوند متعال انگیزه و عشق و علاق-ة ف-وق الع-اده ای لازم دارد که به واسطة آن از بازار و گرمی کار مورد علاقه خود در وقت نماز، دست برداریم.

بله، دیگران هم حتماً نماز خود را می خوانند؛ ولی ممکن است ت-أخیر بیندازن-د و مواظ-ب اول وقت و وقت فضیلت آن نباشند. این به معنای میزان عشق و علاقة بنده به معبود یکت-ا وبی همتای خود می باشد .

نتیجه گیری

برای همین در اذان و اقامه گفته می شود: حَی عَلَی خَیْرِ الْعَمَل. "حَی " اسم فعلی است که معنای امری می دهد؛ یعنی "شتاب کن" ، "عجله کن" به سوی بهترین اعمال، و این شتاب و عجل-ه شکل نمی گیرد مگر از درون، عشق و علاقه ای که خداوند متعال خود در قل-ب م-ا ق-رار داده است، به جوشش درآید .

ص: 184


1- محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج٢، ص231.
2- مربی گرامی همین قسمت را روی تخته بنویسد و اجازه دهد دانش آموزان نظرهای خود را بیان کنند.
3- نور: ٣٧

67. مؤذن

راهبرد جلسه

در این جسله به بیان این نکته می پردازیم که یکی از خصوصیات مؤذن، خوش ص-دایی اس-ت که اگر با اخلاص همراه شود زیبنده تر است .

جذابیت اولیه

مربی عکس را در قطع بزرگ در منظر دانش آموزان قرار می دهد .دوستان خ-وبم، چ-ه کس-یایشان را می شناسد؟ بله ایشان آقای مؤذن زادة اردبیلی است که یک-ی از اذان ه-ای مع-روف وزیبا از ایشان می باشد. ایشان از سال 1326 اذان می گفت و اولین م-ؤذنی ک-ه در رادی-و اذان گفت، ایشان بود .مربی اگر بتواند قسمتی خیلی کوتاه از اذان ایشان را پخش کند بسیار جذاب خواهد شد .

بیان داستان

روزی روزگاری شهری بود که مؤذنی بسیار بدآواز داشت.، وقتی او اذان می گفت، خاص و عام دچار سر درد می شدند .کودکان، ترسان از خواب می پریدند و همة از آواز او در عذاب بودند ت-اروزی او با قافله ای عازم مکه شد. در میان راه به وادی کافران رس-یدند و در هم-ان ج-ا اردوزدند .مؤذن قصد کرد اذان بگوید. همة از او خواستند در سرزمین کافران اذان نگوید تا جن-گو دشمنی به وجود نیاید. مؤذن گوش نکرد ،و صدای اذان گوش خراشش در سراسر وادی کفر پیچید. هنوز لحظاتی از برخاستن صدای اذان او نگذشته بود که کافری ش-مع ب-ه دس-ت ب-ه آن سو آمد و با خود هدیه ای آورد، هدیه، حلوا و جامه ای لطیف بود. گفت: "مؤذنی که ص-دای او در دیار ما پیچید، کجاست که صدای اذان او راحت جان من بود"؟! همه با تعجب ب-ه ه-منگاه کردند .مرد کافر، که دلیل تعجب آنها را می دانست، گف-ت : "دخت-ری دارم ک-ه آرزوی-ش

ص: 185

مسلمان شدن بود، هرچه کردم، هرچه به او پندمی دادم، هر چه به او وعده می دادم، دس-ت ازاین ایمان و آرزو بر نم یداشت .من در عذاب بودم و هیچ چاره ای برایم باقی نمانده بود تااینکه صدای این مؤذن بلند شد. دخترم سؤال کرد که این آواز زشت چیست؟ خواهرش گفت: بانگ اذان و شعار مسلمانان است. او باور نکرد و از دیگران پرسید. همة به او همین جواب را دادند. او که به یقین رسیده بود این آواز زشت، شعار مسلمانان است، دست از مسلمانی کشید و من ،آسایش روح و روانم را یافتم و حالا برای تشکر از این مؤذن زشت آواز، هدیه ای آوردم .

چون بدیدش گفت این هدیه بپذیر چون مرا گشتی مجیر و دستگیر آنچه کردی با من از احس-ان و بر بندة تو گش-ته ام م-ن مس-تمر(1)

سؤال

- چرا اذان، شعار مسلمانان است؟

- به نظر شما چه چیز موجب شد با وجود اینکه همة مخالف اذان گفتن آن مؤذن بودند او باز اذان بگوید؟

- آیا تنها عامل تنفر مردم، صدای زشت او بود یا نکتة دیگری مطرح است؟- مؤذن پیامبر اکرم (ص) چه نام داشت؟

بانگ اذان، بانگ ندای عاشق و معشوق است که صدا می زند بیا وقت ملاقات ف-را رس-ید.

وقت دیدار دو دوست است و هنگام از نو نشستن، درد دل کردن. بیا که غصه هایت را گ-وش کنم، همة مشکلاتت را می دانم، راستی می دانی قبل از تو، همة آنهایی که مرا ب-اور کردن-د ودست در دست من گذاشتند به آرزوهایشان رسیدند. تو نیز به پا خیز؛ چراکه کاری بهتر از ای-ندر عالم وجود ندارد. پس بلند شو که زمان دیدار نزدیک است.

نتیجه گیری

هر روز شعار هر مسلمانی آن هم روزی چند بار این است: "من تنها نیستم". چه خ-وب اس-ت

ص: 186


1- مولوی، مثنوی معنوی.

که این شعار را یک خوش صدا آواز کند؛ اما فقط خوش صدایی مؤثر نیست؛ ب-اور داش-تن ای-ن شعار مهمتر است. مثل بلال، وقت دیدار که فرا می رسید نبی اکرم(ص) می فرم-ود : "أِرِحْنَ-ا ی-ابلال".(1)صدای اذان بلال، آرامش بخش بود؛ چون با اعتقاد اذان میگفت.

خدایا ،به ما توفیق بده تا دیگران را به دین اسلام دعوت کنیم. آمین .

ص: 187


1- محمدباقر مجلسی،بحار الانوار ج ٧٩ ص ١٩٣ باب 1

68 اخلاص (1)

راهبرد جلسه

در این جلسه با تعریف اخلاص و مسیر ایجاد آن آشنا خواهیم شد.

جذابیت اولیه

جوانی عاشق دختر پادشاهی شد .رنج این عشق او را بیچاره کرده بود. مرد زیرکی از ن-دیمان پادشاه که دلباختگی او را دید و جوان را ساده و خوش قلب یافت، به او گف-ت : پادش-اه اه-ل معرفت است، اگراحساس کند که تو بندة خوبی از بندگان خدا هستی؛ خ-ودش ب-ه س-راغ ت-وخواهد آمد .

جوان به امید رسیدن به معشوق در گوشه ای به عبادت و نیایش مشغول شد.

به طوری که اندک اندک مجذوب پرستش گردید و آثار اخ-لاص در او تجل-ی یاف-ت. روزی گذر پادشاه به او افتاد. احوال وی را جویا شد و دانست که جوان، بنده ای با اخلاص از بندگان خداست. همان جا از وی خواست تا برای خواستگاری دخترش بیاید!

جوان فرصتی برای فکر کردن خواست و پادشاه به او مهلت داد. هم-ین ک-ه پادش-اه از آنمکان دور شد، جوان وسایل خود را جمع کرد و به مکان نامعلومی رفت. ندیم پادشاه از رفت-اراو تعجب کرد و به جست وجوی او پرداخت تا علت این تصمیم را بداند. بع-د از م-دته-ا او ر ا یافت و گفت: تو در شوق رسیدن به دختر پادشاه آن گونه ب یقرار و ب یت-اب ب-ودی! پ-س چ-راوقتی پادشاه به سراغ تو آمد و ازدواج دخترش را از تو خواست، از آن فرار کردی؟ جوان گفت: اگر آن بندگی دروغین که به سبب رسیدن به معشوق بود، پادشاهی را ب-ه درخانة ما آورد، چرا قدم در بندگی راستین نگذارم تا پادشاه جهانیان را در خانة خویش ببینم؟ چشمی دارم همة پر از دیدن دوست با دیده مرا خوش است چون دیده در اوست

ص: 188

از دیده و دوست فرق کردن نت-وان ی ا دوست درون دیده یا دیدة دوست(1)به نظر شما تعریف اخلاص چیست؟ اگر بخواهیم مخلص شویم باید چ ه کار کنیم؟

اخلاص یعنی کاری را فقط برای محبوب و معشوق خود انجام دادن و خالص کردن عمل از هرگونه ریا، خودنمایی و شرک: "ان ﷲ لا یقب-ل م-ن العم-ل الا م-ا ک-ان خالص-ا لوجه-ه وابتغ-ی ب-ه وجهه".(2)

اگر بخواهیم مخلص شویم باید عاشق بشویم. این قدرت و عظمت عشق است که مانع از ورود غیرمعشوق به قل-ب عاش-ق م-ی ش-ود ؛ مانن-د امی-رالم-ؤمنین(ع) ک-ه در ش-رایط ع-ادی نمی توانستند تیر را به دلیل شدت درد از پای مب-ارکش خ-ارج کنن-د و در نم-از ب-دون این ک-ه حضرت متوجه بشود خارج کردند؛(3) چراکه او أشَ ُّ د حُباً لله4(4) است .خدای متع-ال را از هم-ه چی-ز وهمه کس بیشتر دوست دارد و عاشق و دلباختة خداست ،و این عشق او را از خود بی خود کرده است و از غیر یار غافل.

نتیجه گیری

اولین و اساسیترین پایة نماز اخلاص است. برای ایجاد اخلاص به عش-ق و دل ب-اختگی ب-ه محبوب واقعی نیاز است؛ چون تا عاشق نشویم خالص نمی شویم .

خدایا، ما را از مخلصین واقعی قرار بده. آمین .

ص: 189


1- ابوسعید ابوالخیر
2- "خداوند در میان اعمال جز عمل خالص را که برای رضای او باشد، قبول نمیکند" (عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، الترغیب و الترهیب، ج٣، ص225).
3- محمدباقر مجلسی ،بحار الانوار، ج41 ص15.
4- طه: ١٨

69. اخلاص(2)

راهبرد جلسه

در این جلسه به تبیین این موضوع می پردازیم که نماز بدون اخ-لاص درج-ة مقب-ولیتش ک-م است .

جذابیت اولیه

در ابتدای جلسه مربی مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی; را به دانش آم-وزان نش-ان م-یده-د ومی پرسد: این چه کتابی است و نویسندة آن کیست؟ پس از شنیدن پاسخ صحیح، حکایت ذیل را تعریف می کند .

ماه رمضان یکی از سالها با چند تن از رفقای آیت اﷲ شیخ عباس قمی از ایشان خ-واهش کردیم که در مسجد گوهرشاد نماز جماعت را اقامه کند. با اصرار فراوان ای-ن خ-واهش م-ا راپذیرفتند و چند روز نماز ظهر و عصر را در یکی از شبستان های آنجا اقامه کردند. روزبه روز بر جمعیت نمازگزاران افزوده می شد. هنوز ده روز نشده بود که اشخاص زیادی اط-لاع یافتن-د وجمعیت زیادی در جماعت شرکت می کردند .یک روز پس از اتمام نماز ظهر به من که نزدیک ایشان بودم، گفتند: من امروز نمی توانم نماز عصر بخوانم .رفتند و دیگر آن سال را برای نم-ازجماعت نیامدند! بعدها از ایشان علت ترک نم-از جماع-ت را س-ؤال ک-ردم. ایش-ان فرمودن-د :

حقیقت این است که در رکوعِ رکعت چهارم، متوجه شدم که صدای اقتداکنن-دگان ک-ه پش-ت سر من می گویند: یا ﷲ یا ﷲ، إ نَّ ﷲَ مَعَ الصا بِرین از محلی بسیار دور به گ-وش م-ی رس-د ؛ ای-ن توجه که مرا به زیادتی جمعیت متوجه کرد، در من شادی و فرحی ایجاد کرد و خلاصه خوشم

ص: 190

آمد که جمعیت این اندازه زیاد است؛ بنابراین من برای امامت نماز جماعت اهلیت ندارم.(1)

بیان لطیفه

یکی در مسجد مشغول نماز خواندن بود. در طرف دیگر مسجد هم چند نف-ر داش-تند ب-ا ه-م صحبت میکردند .این آقا که تمام حواسش به آنطرف مسجد بود، شنید که دارند از او تعریف می کنند و می گویند: عجب نماز با حالی، خوش به سعادتش، خداوند چه توفیق-اتی ب-ه او داده است. این بندة خدا کلی ذوق کرد و شروع کرد به آب و تاب دادن و با صوت زیب-ا نم-ازش راادامه داد. آنها هم همین طور به تعریف هایشان ادامه میدادند. دیگر نتوانست خودش را کنترل کند ،وسط نماز فریاد زد: تازه روزه هم هستم!

پیوند با بحث

اولین و مهم ترین واجب و رکن نماز، نیت است. منظور از نیت همان رعایت اخلاص در نم-ازاست .نماز ما زمانی روح و ماهیت دارد که پاک و بی ری-ا باش-د .ش-اید یک-ی از عل-ل نب-ودناخلاص این باشد که آنقدر که برای دیگران شأن و منزل-ت و بزرگ-ی قائ-ل هس-تیم، ب-رایخداوند متعال که صاحب جبروت و ملکوت است، قائل نیستیم: قل اللهم مالک الملک تؤتی الملک من تشاء و تنزع الملک ممن تشاءو تعز من تشاء و تذل من تشاء بیدک الخیر انک علی کل شئ قدیر.(2)

دوستان خوبم ،برای کسی که عاشق است اصلاً مهم نیست که کسی غیر از معشوق به او و کارهایش توجه می کند یا نه. حتی برعکس ،از اعماق وجودش می خواهد کارش ب-ا ص-فا وصداقت و اخلاص پیش برود و اگر احساس کند ته دلش آنگونه که باید نیس-ت، خ-ودش را سرزنش و تنبیه میکند؛ مانند این عالم جلیل القدر شیخ عباس قمی;.

خدایا، کمک کن تا نماز بااخلاص بخوانیم. آمین .

ص: 191


1- شیخ عباس قمی ،فوائد ال رضویه، ج١، ص162.
2- بگو: خدایا، ای مالک همۀ موجودات، به هرکه خواهی حکومت می دهی و از هرکه خواهی حکومت را می ستانی، و هرکه را خواهی عزت می بخشی و هرکه را خواهی خوار و بی مقدار می کنی .هر خیری به دست توست. یقیناً تو بر هر کاری توانایی" (آل عمران:٢٦)

70. شیطان نمی گذارد تا صبح نماز بخوانی

راهبرد جلسه

در این جلسه به بررسی عوامل ایجاد تمرکز و پرهیز از حواس پرتی در نماز می پردازیم .

جذابیت اولیه

سلام، خسته نباشید دوستان خوبم. امروز می خواهم برایتان داستانی تعری-ف ک-نم ک-ه تقریب-اًمطمئنم برای همة لااقل یک بار پیش آمده است. این ماجرا شما را هم مثل من به خن-ده درمی آورد! اما بعد از خندیدن قول بدهیم کمی فکر کنیم.

در روزگاران گذشته، بندة خدایی مقداری پول داشت که نمی دانست کج-ا پنه-انش کن-د.

بالأخره تصمیم گرفت پول ها را در گوشه ای زیر خاک دفن کند؛ اما از بخت بد، ج-ای کی س-ةپول را فراموش کرد. خیلی اینطرف و آنطرف زد؛ اما هرچه بیشتر م-ی گش-ت بیش-تر ناامی-دمی شد؛ تااینکه فکری به سرش زد .تصمیم گرفت سراغ بزرگ شهرش-ان ب-رود و از او کم-ک بگیرد .خدمت بزرگ شهر رسید و ماجرا را با سوز تمام تعریف کرد. آن بزرگ بع-د از ش-نیدن ماجرا تأملی کرد و گفت: من کلکی بلدم که با آن می توانی مشکلت را حل کنی. او رو به مرد کرد و گفت: برو امشب تا صبح نماز بخوان و مطمئن باش که گمشده ات را پیدا می کنی. مرد هم رفت و شب، شروع به خواندن نماز کرد؛ اما هنوز دو ساعت نگذشته بود که ناگهان وس-طنماز، جای پول ها را به یاد آورد .فوراً نمازش را تمام و شروع به دویدن کرد .بله، کیسه درست سر جایش بود و الحمدﷲ پول ها تمام و کمال موجود بود. ب-الأخره آن ش-ب گذش-ت و ف-رداخدمت آن بزرگ رسید و به او گفت: چه زود راهی که نشان دادی کارساز شد. من پ-ول ه-ا راپیدا کردم .آن بزرگ، لبخندی زد و گفت: می دانستم که شیطان نمی گذارد تو ت-ا ص-بح نم-از

ص: 192

بخوانی! چرا به شکرانة پیدا کردن محل پول هایت تا صبح نماز را ادامه ندادی؟(1)

پیوند با بحث

اولین چیزی که باید به آن فکر کرد و از آن خجالت کشید، حواس پرتی در نماز است. ما ه-م،مثل این آقا شاید بارها مشکلاتمان سر نماز حل شده باشد؛ اما این جای تأس-ف دارد . م-ن ازحضرت حق به دلیل این همه بی ادبی ام شرمنده ام. می دانید چرا؟ چون من خودم اصلاً خوش-م نمی آید وقتی دارم با کسی حرف می زنم، حواسش به من نباشد. به نظر ش-ما چق-در ب-ی ادب-یاست، وقتی با خداوند جهانیان، علیمِ حکیمِ عزیزِ قدیرِ بی همتا، ص-حبت م-ی کن-یم حواسمان جای دیگری باشد؟

نتیجه گیری

مهم ترین عاملی که سبب حواس پرتی ما در نماز می شود، کم توجهی و بی توجهی ما به ارزش نماز و کسی است که در نماز با او صحبت می کنیم .تا به حال دقت کرده اید، اگ-ر ب-ه چی-زی علاقه داشته باشیم، شب و روز ما را به خودش اختصاص می دهد. اگر نسبت به خالق مهربان نیز کمی عشق و علاقه داشته باشیم، آیا باز ممکن است، در نماز حواس پرتی داشته باشیم؟

خدایا، کمک کن نماز بدون حواس پرتی بخوانیم. آمین .

ص: 193


1- موسی، خسروی، پند تاریخ، ج ٥، ص 233

71. نماز ریایی چیست؟

راهبرد جلسه

در این جلسه به تعریف و زشتی ریا در نماز می پردازیم .

جذابیت اولیه

جذابیت اولیه(1)نماز چیست؟ مجالی برای خاراندن! مفاص--ل س--ر انگش--ت را فش--اراندن به یاد درد و بدهکاری و غم افتادن به ذهن خود همة را ی-ک ب-ه ی-ک ش-ماراندن در اوج کسب تمرک- ز، مگ-س اگ-ر آم-د ب--ه ی--اری س--ر و دس--ت و دم--اغ، تاران--دن! به وقت گف-تن م-د ال-ف -- والض-الین - به ف-یلم و س-ی دی و دی-ش، دل س-پاراندن همیشه بین ی-ک و دو، فجی-ع ش-کّیدن چاهار رکع-ت خ-ود را، دوت-ا گزاران-دن به هر طرف نظری، بلکه جفت گردد جور ک--ه در نم--از فراداس--ت، چش--م چاران--دن!

اگر که سوسک غریبی ب-ه جانم-از افت-اد دو پ--ای ق--رض نم--وده، ب--دان فراران--دن!

ریا کنیم و ریاست کنیم و خوش باشیم اگر شود که به مسجد دو چش-م باران--دن! (2)

ریا چیست؟

ریا یعنی کاری را برای غیر خدا انجام دادن و دیگران را در آن کار ش-ریک ک-ردن. از هم-ین

جهت امام صادق(ع) فرمودند:"کلُّ ِرِیاَءٍ شِرکْ إنِهَّ ُ مَنْ عَمِلَ لِّلناِسِ کاَنَ ثوَابهُ عَلَی ا ّلن-اِسِ وَ مَ-نْ عَمِ-َلَ للِهِ کَاَنَ ثوَابُهُ عَلَی َّ ﷲ "؛(3)تمامی ریاکاری ها شرک است .یقیناً کسی که عملی را ب-رای م-ردم انج-ام می دهد پاداش و جزای آن را هم باید از مردم بگیرد، و کسی که عمل خ-ود را ب-رای خداون-دمتعال انجام دهد، ثواب و پاداش آن بر عهدة خداوند متعال می باشد.

ص: 194


1- مربی محترم ابتدا با لطافت و احساسات شروع به شعر خواندن کند.
2- زهرا دری.
3- محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج ٢، ص ٢93

از این نماز غرض آن بود که م-ن ب-ا ت-و ح-دیث درد ف-راق ت-و ب-ازنگ-زارم وگرنه این چه نمازی بود که من ب- ی ت-و نشسته روی به محراب و دل به ب-ازارم (1)

نتیجه گیری

دوستان عزیز، به نظر شما این رفتار تا چه اندازه مؤدبانه است که من هنگام صحبت کردن ب-اشما اولاً توجه به شما نداشته باشم و بدتر از آن، در حضور شما کارهایی را برای جل-ب توج-ه دیگران انجام بدهم؟ آیا شما به من نمی گویید: خب، تو که دوست داری با دیگ-ری ص-حبت کنی و حواست پیش اوست، برو با او صحبت کن؟

خدایا ،اعمال ما را از ریا دور گردان. آمین .

ص: 195


1- مولوی

72.تاریخ انقضای نماز

راهبرد جلسه

امام حسن عسگری(ع) فرموده اند: "یُقِیمُوَنَ َّ الصلاةَ یَعْنِی بِإِتمْاَمِ رُکُوعِهَا وَ سُجُودِهَا وَ حِفْظِ مَوَاقِیتِهَ-ا وَ حُدُودِهَا وَ صِیَانَتِهَا عَما یُفْسِدُهَا أوْیَنْقُصُ-هَا"؛(1) رکوع و سجود را به تمامه انجام ده-یم و ب-ر اوق-ات

نمازمان مراقبت داشته باشیم و حدود نماز را حفظ کنیم و از نمازهایمان مراقبت ویژه ای داشته باشیم تا از فاسد شدن و ناقص شدن آن جلوگیری کنیم.

جذابیت اولیه

مربی گرامی ابتدا یک جدول مانند شکل زیر رسم کند و جدول را از راست به چپ پ-ر کن-د وبا بیان هر سؤال و دریافت پاسخ صحیح آن ،حرف اول هر پاسخ را در یک خانه قرار دهد.(2)

1.به شخصی می گویند که از اذان صبح تا اذان مغرب از خوردن و آشامیدن امس-اک می کند؟ (روزه دار)

2.حرف ندای مشترک را می گویند؟ (یا)

3.پیامبری که بدون پدر و مادر به دنیا آمد؟ (آدم(ع)رمز جدول کلمة "ریا" می باشد.(3)

ریا

ص: 196


1- محمدباقر مجلسی، بحار الانوارج18،ص 231
2- اجازه بدهید پاسخ ها را دانش آموزان بیان کنند.
3- مربی گرامی ابتدا رمز جدول را از دانش آموزان بپرسد که کدام کلمه است؟

پیوند با بحث

"ریا" ضد "اخلاص" است. از ریشه های ریا می توان به حب دنیا و فراموشی آخرت و اندیش- ه نکردن در پاداش های الهی و تأمل نکردن در آفت های دنیاپرستی اشاره کرد.

چه کسی از شما دوستان خوب می داند ریشة ریا در چیست؟

امام صادق(ع) فرمودند: " ِّ الریَاءُشَجَرةَ لَا تُثِرُ إِ ّلا الشِّرکَ الْخَفِی وَأصْ لهَا ِّ النفَاق"؛(1) ریاو ظاهرسازی درختی است که میوه ای جز شرک خفی ندارد و اصل و ریشة آن نفاق است.

و این ریا تاریخ انقضای هر عبادت و نیایشی است که موج-ب پ-وک ش-دن آن عب-ادت ازمفهوم و معنا خواهد شد .

داستان

مرحوم میرزا محمدتقی شیرازی; ازنظر علم سرآمد عصر خود بود و بعد از میرزای بزرگ; - آقا میرزا حسن شیرازی همان که حکم تحریم تنباکو را صادر کرد - محل رج-وع م-ردم ش-د. میرزای بزرگ غروب از دنیا رفت. خبر مرگش را به مرحوم میرزای کوچک دادند. یک وسوسه و خوشحالی از این ریاستی که به او می رسد در دل میرزای کوچک پیدا شد. خیل-ی ناراح-ت شد و شب تا صبح گریه کرد. دقایق پایانی مراسم ت-دفین ایش-ان را در س-رداب مطه-ر ام-ام زمان(عج) یافتند .دیدند از گریه زیاد چشم هایش باد کرده

گفتند: آقا ،بیایید نماز بخوانید. گفت: خیر ،من مرجع نیستم. گفتن-د : آق-ا ، م-ردم منتظرن-د .

گفت: خیر من مرجع نیستم؛ برای اینکه من در این جا، امام زم-ان (عج) را ب-ه پهل-وی شکس-ته مادرش زهرا(س) قسم دادم که این بار را روی دوش من نگذارد؛ زیرا دل-ی ک-ه ح-ب ریاس-ت داشته باشد، لیاقت این کار را ندارد، ولذا من مرجع نمی شوم .

بالاخره نشد و زیر بار نرفت و هرچه گفتند رساله بنویس، ننوشت.(2)

ص: 197


1- میزرا حسین نوری ،مستدرک الوسائل، ج١، ص107.
2- حسین مظاهری ،کنترل غرایز در زندگی انسان، ص١٦١.

نتیجه گیری

به ایمان هرکسی کاو پایبند است بدین تقوا عزیز و ارجمن-د اس-ت

خوشا مردی که راد و متقی ش-دن شد گر متقی، زشت و شقی شد

بودتقوا همان اکسیر اعظم عمل بسیار از آن باشد اگر ک-م (1)

ص: 198


1- محمدعلی انصاری ،نهج البلاغه منظوم، ج٠١، ص184.

73. مسیر وحدت

راهبرد جلسه

آیا تاکنون از خود پرسیده اید که چرا باید نماز را رو به قبل-ه بخ-وانیم؟ مگ-ر خ-دا درون کعب-ه است؟ او که مکان خاصی ندارد، پس چرا باید هنگام توجه به او، به سوی کعبه رو کنیم؟

جذابیت اولیه

از شگفتی های روح انسان، تأثیرگذاری و تأثیرپذیری درون و بیرون بر یک-دیگر و از یک-دیگر است. کاربرد این مسئله نیز بسیار وسیع است. از عبادات و مسائل تربیتی و سیاسی گرفت-ه ت-ا شخصیت فردی و اجتماعی و مسائل تهاجم فرهنگی و استقلال و هویت و خل-وص و نظ-م و غیره را دربر می گیرد که با چند مثا ل سعی می کنیم مسئله روش ن شود .

شما وقتی می ترسید، رنگ از چهره تان می پرد. وقتی خجالت م-یکش-ید، ع-رق ش-رم ب-ر چهره تان می نشیند و رنگتان سرخ می شود. وقتی تردی-د داری-د، گفتارت-ان سس-ت اس-ت و از صلابت لازم برخوردار نیست. وقتی یقین دارید، محکم و قاطع حرف م-یزنی-د . وقت-ی ب-رای کسی در دل خویش، احساس محبت و احترام دارید، آن را در رفتارتان ه-م ب-روز م-ی دهی-د .

وقتی غمگین و ناراحتید ،اشتهایتان از بین می رود و قیافه اتان هم گرفته است و حوصلة حرف زدن با کسی را ندارید. وقتی هم دلتان از حادثه ای و صحنه ای می سوزد، اش-ک از دی-دگانتان جاری می شود. به قول آن شاعر:

تا نسوزد دل، نریزد اشک و خون از دیده ها آتشی باید که خوناب کباب آید ب-رون(1) اینها و ده ها مثال دیگر، نشان می دهد که پدیده ها و حالاتی همچون: ترس، غ-م، ش-ک ،

ص: 199


1- حسان

یقین، شرم، عشق، رقت قلب، و شجاعت که همة درونیاند، در چهره و گفتار و رفت-ار انس-ان تأثیر می گذارند .

پیوند با بحث

رفتار یک مؤمن و منافق با یکدیگر یکسان نیست و اخلاق یک انسان عقیده مند و بی عقی-ده ،متفاوت است. همین جا این نتیجه را می توان گرفت که برای تغییر در ظاهر و دگرگون س-ازی رفتار بیرونی، باید به تغییر باطنی و درونی پرداخت؛ چراکه حالات ظاهری ما انسان ها، انعکاس اعتقادات، افکار و ویژگی های درونی ماست .

تأثیر ظاهر بر باطن

تأثیر دیگر، تأثیر ظاهر در باطن است. به این مثال دقت کنید:

وقتی لباس نو و تمیز می پوشید، احساس دیگری به ش-ما دس-ت م-ی ده-د . وقت-ی حم-ام می روید و خود را شست وشو می دهید، روحتان هم احساس شادابی می کن-د . وقت-ی س-وار ب-ر مرکبی راهوار یا ماشینی مدلبالا می شوید، نوعی احساس خودبرتربینی در شما پدید م-یآی-د .

وقتی در یک خانة مجلل و کاخ گونه زندگی کنید ،ممک-ن اس-ت روحی-ات ش-ما ه-م ک-م ک-م شاه گونه و متکبرانه شود. حالت شما، زمانی که لب-اس راحت-ی داخ-ل من-زل پوش-یدهای-د، ب-ا زمانی که لباس رسمی و بیرونی را در تن کرده اید، یکسان نیست. ی-ک ف-رد نظ-امی، اگ-ر ب-ا دمپایی و لباس شخصی و بدون کلاه و سلاح باشد حالتش با وقتی که لباس نظامی و پ-وتین و اسلحه دارد فرق می کند. معطر و آراسته بودن، روح را لطیف م-ی کن-د و آل-ودگی و تعف-ن و شلختگی ظاهری، در روح و روان اثر منفی می گذارد و نشاط را از بین م یبرد .

نتیجه گیری

ازآنجاکه ظاهر در باطن مؤثر است، گاهی می توان از راه ایجاد تغییرات بیرون-ی ب-ه تح-ولات درونی دست یافت. همانگونه که مثًلاً بعضی با تغییر دکور و آرایش وسایل منزل، دنبال تنوع و شادابی در زندگی و مقابله با افسردگی و دلمردگی می روند یا ب-ه وس-یلة ورزش ک-ه ن-وعی حرکت جسمی است، می کوشند در خودشان طراوت روانی پدید آورند .

ص: 200

جهت گیری ظاهری و ایستادن به سوی یک مکان جغرافیایی دل و جان را هم به هم-ان سمت می کشد و موجب می شود باطن انسان هم توحیدی و ابراهیمی شود. توج-ه ب-ه کعب-ه ،باعث می شود انسان از همة چیز سلب جهت کند و دل و بدن و فک-ر را متوج-ة ی-ک جه-ت سازد.(1)

امام صادق(ع) فرمودند: "آنگاه که به سوی قبله رو کردی، از تمام دنیا و شئون دنی-ایی وخلایق و امور مربوط به آنان مأیوس باش و قلب خود را از هر سرگرم کننده ای پاک کن و در درون، عظمت خدا را مجسم دار و به یاد آور ایستادن خ-ود را در پیش-گاه خ-دا، آن زم-ان ک-ه اعمال گذشتة هریک از انسا نها پیش روی آنان نهاده می شود".(2)

ص: 201


1- جواد محدّثی، رابطه درون و برون ص 34.
2- مولامحسن فیض کاشانی، محجة البیضاء، ج١، ص382.

74. نخستین سخن

راهبرد جلسه

پی بردن به همة اسرار احکام الهی در توان انسان ها نیست. تنها به مط-البی ک-ه ازجان-ب حض-رت حق و یا رسول مصدق(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت: تأیید شده باشد، م-ی ت-وان اعتم-ادکرد .با توجه به این مطلب، در این درس به بررسی گوشه ای از اسرار تکبیرةالاحرام می پردازیم .

جذابیت اولیه

دوستان من ،

1.بیشترین ذکری که در نماز تکرار می شود کدام ذکر است؟(1)

2.دومین رکن نماز چیست؟

پاسخ این پرسش ها "اﷲ اکبر" است .نخستین سخن ما در برابر خداوند متعال تکبیر است ،خدای من! تو بزرگ تر و برتر از هر توصیفی هستی. تو آنقدر عظیم و کریمی که نم-ی ت-وان بیان کرد. مگر می شود بی نهایت را توصیف کرد؟!

پیوند با بحث

ما با گفتن "اﷲ اکبر" وارد حریم محرم راز می شویم و خداوند متع-ال را تک-ریم و تعظ-یم کرده و داشتن هرگونه شریک را از او نفی می کنیم .

شما فکر می کنید سرّ بالا بردن دست ها در هنگام تکبیر چیست؟(2) یعن-ی دور ان-داختن هم-ة

دنیا و قدرت های پوشالی آن. امام رضا(ع) فرمودند: "إنِمَّاَ تُرْفَعُ الیَدَاِنِ َّ بِالتکْبِیرلِأنَّ َ رَفْعَ الیَدَیْنِ َضَرْبٌ مِنَ

الاِبتِهَالِ وَ َّ التبَتلِ وَ َّ التُّضَرعِ فَأحَب َّ ﷲُ عَز وَجَلَّ أَنْ یَکُوَنَ العَبْدُ فِی وَقْ-تِ ذِکْرهِ ل-َهُ مُتَبَتلًا مُتَّضَرعاً مُبْ-تَهِلًا وَلِأنَّ َ فِی

ص: 202


1- مربی گرامی نظرهای دانش آموزان را بخواهد .
2- این عمل مستحب است.

رَفْعِ الیَدَینِ إحِضَارَ ِّ النیةِ وَ إِقْباَلَ القْلبِ عَلَی مَا قَالَ "؛(1) بالا بردن دس تها هنگام تکبیر، نشان دهندة توجه و روی آوردن به آن چیزی که در نماز م-ی گوی-د (حض-ور قل-ب) .خداون-د متع-ال دوس-ت دارد،هما نطور که خودش بنده اش را دوست دارد، هنگامی که بنده اش می خواهد با او ص-حبت کن-دحالتی عاشقانه و خالصانه داشته باشد. از این رو تکبیرةالاح-ر ام، یعن-ی ح-رف دل ش-ما و متمرک-زکردن ذهن و دل خود به آنچه می خواهید بگویی-د . ام-ام ص-ادق(ع) درای-ن ب-اره ک-لام زیب-ایی

فرمودند: "فَإنِّ ﷲَ تَعَالَی إذِا اطَّلعَ عَلَی قَلبِ العَبْدِ وَهُوَ یُکبرُ وَفِی قَلْبِ عَارِضٌ عَنْ حَقِیقَةِ تکَبِیرهِ قَالَ ی-َا کَ-اذِبُ أَتَخْدَعُنِی وَعِزتِی وَجَلَالِی لَأحْرمِ نکَ حَلَاوَةَ ذِکْرِ "؛(2) ما در زمانی که تکبیر می گوییم، مانند شخصی هس-تیم

که در میدان جنگ به علامت اسارت، دست خود را بالا آورده .در این حال خداوند متعال به قلب و دل ما نظر می کند. می بیند که زبان و دل یکی نیست. این دوروی-ی و دو رنگ-ی و حیل-ه گ-ریسبب می شود ما لذت و شیرینی نام و یاد خدا را از دست بدهیم.

"ما جَعَلَ ﷲُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِه"؛(3) خداون-د متع-ال ب-رای ه-یچک-س دو دل در درون-ش نیافریده است. اگر ما با این اعتقاد که تنها خالق و معبود هستی خداوند متعال اس-ت ب-ه راز ونیاز در برابر او می ایستیم، پس جایی برای خودمان هم در قلبمان نمی ماند .

نتیجه گیری

اﷲ اکبر، بیش از ذکرهای دیگر در نماز تکرار می شود. به این معنا ک-ه خداون-د متع-ال برت-رین است و در واقع، کسی نمی تواند او را توصیف کند.

ای برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم وز هرچه گفته اند و شنیدیم و خوانده ایم مجلس تمام گشت و به آخر رسید عمر ما همچنان در اول وصف تو مانده ای-م (4)

ص: 203


1- شیخ حر عاملی ،وسائل الشیعه، ج٦، ح٠726.
2- محمدباقر مجلسی ،بحار الانوار، ج81، ص23
3- احزاب:4
4- سعدی شیرازی، گلستان، دیباچه.

75.تاثیرالفاظ

راهبرد جلسه

در این درس به این نکته می پردازیم که چرا در نماز حتماً باید این الفاظ و اذکار خاص را بیان کرد و به چه اندازه باید به معانی آنها توجه داشت.

جذابیت اولیه

مرد کری بود که می خواست به عیادت همسایة مریضش برود. با خود گفت: م-ن ک-ر هس-تم چگونه حرف بیمار را بشنوم و ب-ا او س-خن بگ-ویم؟ او م-ریض و ص-دایش ض-عیف اس-ت. او گف توگویی به شکل ذیل در ذهن خود آماده کرد:

من می گویم: حالت چطور است؟ او خواهد گفت: خوبم شکر خدا .

من می گویم: الحمدﷲ؛ چه خورده ای؟ او خواهد گفت: شوربا یا سوپ یا دارو.

من می گویم: نوش جان! پزشکت کیست؟ او خواهد گفت: فلان حکیم .

من می گویم: قدمش مبارک است، همة بیماران را درمان م-ی کن-د . م-ا او را م-ی شناس-یم طبیب دانایی است.

کر وقتی این پرسش و پاسخ را در ذهن خود آماده کرد. به عیادت همس-ایه رف-ت و کن-اربستر مریض نشست.

پرسید: حالت چطور است؟

ص: 204

بیمار گفت: دارم از درد می میرم!

کر گفت: خدا را شکر - مریض بسیار ناراحت شد.

کر گفت: چه م یخوری؟ بیمار گفت: زهر کشنده!

کر گفت: نوش جان - بیمار دیگر از عصبانیت خونش به جوش آمده بود.

کر پرسید: پزشکت کیست؟ بیمار گفت: عزرائیل!

کر گفت: قدمش مبارک است. همه بیماران را درمان میکند .

حال بیمار خراب تر شد. کر از خانة همسایه بیرون آمد و خوشحال بود که عیادت خوبی از مریض به عمل آورده است؛ درحالیکه بیمار ناله می کرد و فریاد م یزد: این همسایه دشمن من است.(1)

سؤال

به نظر شما زمانی که می خواهیم با کسی صحبت کنیم لازم است الفاظ را درست و بجا به ک-ارببریم؟

آیا توجه نکردن به معانی الفاظی که به کار می بریم ،تأثیری در روابط اجتماعی ما دارد؟

پیوند با بحث

شاید خیلی از الفاظ، معانی شبیه به هم داشته باشند؛ اما می بینیم که در جامعه ی-ک لف-ظ ب-ه یک معنا برای احترام به کار می رود و لفظ دیگر به همان معنا برای توهین. بر هم-ین اس-اس خدای متعال در قرآن کریم می فرماید:

"قُولُوا لِلناسِ حُسْنا"؛(2) با همة مردم به نیکی سخن بگویید.

ص: 205


1- محمود فتوحی، داستانهای مثنوی، دفتر اول، داستان هفتم.
2- بقرة: 83

علت آن را حضرت علی(ع) این گونه می فرمایند: " تکَلَّمُوا تعرفوا فإنَّ المرَءَ مَخْبُوءٌتحْتَ لِسانِهِ"؛(1) صحبت کنید تا شناخته شوید؛ چراکه هر شخصی در زیر زبانش پنهان شده است.

ما زمانی که صحبت می کنیم با طرز صحبت و به کارگیری الفاظ، شخصیت خودمان را ب-ه دیگران معرفی می کنیم و نشان م یدهیم چگونه فکر می کنیم .

قال امیرالمومنین(ع) : "اللِّسَاُنُ تَرَجُماَنُ الْعَقْلَ":(2) زبان بیان کننده عقل است .

تا مردسخن نگفته عیب و هنرش نهفته باش-د (3)

نتیجه گیری

به نظر شما زمانی که داریم با بهترین و مهربانترین خالق هستی، در نماز ص-حبت م-ی کن-یم چگونه باید صحبت کنیم؟ آیا نباید به درستی و زیبایی الفاظمان توجه کنیم؟ از این رو، زیبا ترین و کامل ترین الفاظ ممکن با بالاترین معانی عمیق را به ما آموزش داده اند تا در برابر تنها خالق هستی بیان کنیم و به سبب آن، وجود و روح خود را تعالی بخشیم.

خدایا ،به ما توفیق ده تا الفاظ نمازمان را با معرفت و شناخت کامل بیان کنیم. آمین .

ص: 206


1- عبدالواحد آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ح ٤٠٢٥
2- همان، ح ٤٠١٩
3- سعدی شیرازی، گلستان، باب اول.

76. چرا نماز را به زبان عربی بخوانیم؟

راهبرد جلسه

در این جلسه ،با یکی از علما و عرفای بزرگ آشنا می شویم و جواب این سؤال که چرا نماز را به زبان عربی می خوانیم، از زبان ایشان می شنویم .

جذابیت اولیه

جذابیت اولیه(1)دوستان خوب،چه کسی ایشان را می شناسد؟ احتمالاً شما ایشان را نمی شناسید؛ پ-س خ-ودم معرفی می کنم .این عکس متعلق به آقا رحیم ارب-اب، یک-ی از علم-ا و عرف-ای ب-زرگ، اه-ل"چرمهین" اصفهان است. در خانة پدر بزرگوارش آقا علی پناه ارباب ، در سال 1256 ش. متولد شد و در سال 1355 ش. فوت کرد .این عالم بزرگ در تقوا و معرفت کم نظی-ر ب-ود. وقت-ی ازایشان پرسیدند، پس از این همة عمر و عبادت آیا ادعایی هم دارید یا نه؛ ایشان فرمودن-د : در مسائل علمی هیچ ادعایی ندارم ؛ اما در مسائل شخصی خود دو ادعا دارم: یکی به عمرم غیبت نکردم و غیبت نشنیدم. دوم در طول عمرم چشمم، به نامحرم نیفتاد .

پیوند با بحث

حالا دوست دارید خاطرة شیرینی از ایشان بشنوید؟

عد های از جوانان جست وجوگر و کنجکاو بعد از مشورت و گفت وگ-و ب-ا ه-م، ب-ه ای-ن نتیج-ه رسیدند که نماز را به زبان فارسی بخوانند. والدین آنها از این موضوع آگاه شدند؛ ولی هرچه آنه-ا رانصیحت کردند، فایده ای نداش ت. آنها را نزد یکی از آقایان آن زمان بردند. آن آقا وقتی فهمید ای-ن جوانان به زبان فارسی نمازم یخوانند، به شیو ه ای نامناسب با آنها برخورد کرد. یک-ی از ای-ن اف-راد

ص: 207


1- مربی عکس حاج آقا رحیم ارباب را در قطعۀ بزرگ در معرض دید دانش آموزان ق رار دهد.

می گوید: این رفتار او باعث شد با علاقة بیشتری به کارمان ادامه دهیم. عاقبت به سفارش یک-ی ازوالدین، ما را به محضر حاج آقا رحیم ارباب بردند. ما حدود پانزده نفر بودیم. در هم-ان لحظ-ةاول ،چهرة نورانی و خندان وی ما را شیفتة خودش کرد. فکر کردیم ایشان با دیگران فرق می کند .

در ابتدا از همة ما پذیرایی کرد.سپس به وال-دین م-ا فرم-ود: ش-ما ک-ه ب-ه فارس-ی نم-ازنمی خوانید؛ پس فعًلاً تشریف ببرید و ما را با فرزندانتان تنها بگذارید .وقتی آنها رفتند، ب-ه م-ا فرمود: بهتر است شما یکی یکی خودتان را معرفی کنید و بگویید در چ-ه س-طح تحص-یلی ورشته ای درس می خوانید. آنگاه به تناسب رشته و کلاس ما، پرسش های علمی مطرح کرد و از درس هایی مانند جبر، مثلثات ، فیزیک ، شیمی و علوم طبیعی ،مسائلی پرسید که پاس-خ بیش-تر آنها را نمی دانستیم. هرکس نمی توانست جواب سؤال را بدهد، ایشان با مهربانی جواب صحیح سؤال را می داد. پس از آنکه همة ما را خلع سلاح کرد، فرمود: والدین شما نگران شده اند ک-ه شما نمازتان را به فارسی می خوانید، آنها نمی دانند من کسانی را می شناسم که - پناه بر خدا - اصًلاً نماز نمی خوانند. شما جوانان پاک و بااعتقادی هستید که هم اهل دین هستید و هم اهل همت. من در جوانی می خواستم مثل شما نماز را به فارسی بخوانم؛ ولی مشکلاتی پیش آم-دکه نتوانستم. اکنون شما به خواستة دوران جوانی من عمل کرده اید. آفرین به همت ش-ما ! در آن موقع نخستین مشکل من، ترجمة صحیح سورة حمد بود که لابد شما آن را حل کرده اید .

اکنون یکی از شما که از دیگران مسلط تر است بگوید "بسم اﷲ الرحمن الرحیم" را چگون-ه ترجمه کرده است. یکی از آن جوانان گفت: "به نام خداوند بخشندة مهرب-ان ". حض-رت ارب-اب لبخند زد و فرمود: گمان نکنم ترجمة درست بسم اﷲ چنین باش د .درمورد "بس-م " ترجم-ة "ب-هنام" عیبی ندارد؛ اما "اﷲ" قابل ترجمه نیست؛ زیرا اسم علَم (خاص) خداس-ت و اس-م خ-اص را نمی توان ترجمه کرد؛ مثًلاً اگر اسم کسی "حسن" باشد، نمی توان به او گفت "زیبا". کلمة "اﷲ" اسم خاص است؛ پس نمی توان آن را ترجمه کرد؛ باید همان را به کار ب-رد . خ-وب ، "رحم-ن " را چگونه ترجمه کرده اید؟ رفیق ما پاسخ داد: بخشنده، آقا رحیم ارباب فرمود: این ترجمه بد نیست ،ولی کامل نیست؛ زیرا "رحمن" یکی از صفات خداست که رحمت و بخشندگی او را برای هم-ة موجودات می رساند و این معنا در کلمة بخشنده نیست ."رحمن"، یعنی خدایی ک-ه در ای-ن دنی-اهم بر مؤمن و هم بر کافر رحم می کند و همة را شامل لطف و بخشندگی خود قرار می دهد .

ص: 208

در هرحال، ترجمة بخشنده برای "رحمن" ترجمة کاملی نیست.خوب، رحیم را چط-ور ترجم-ه کرده اید؟ رفیق ما جواب داد: "مهربان". حاج آقا ارباب فرمود: اگرمقصودتان از رح-یم م-ن ب-ودم -- چون نام ایشان رحیم بود - از این ترجمه بدم نم یآمد؛ اما چون رحیم کلمه ای قرآنی و نام پروردگار است، باید درست معنا شود. اگر آن را "بخشاینده" ترجمه کرده بودید،راهی به دهی می ب-رد؛ زی-رارحیم یعنی خدایی که در آن دنیا گناهان مؤمنان را عفو م یکند .پس آنچه در ترجم- ة "بس-م اﷲ " آوردهاید، بد نیست؛ ولی کامل نیست و اشتباهاتی دارد. م-ن ه-م در دوران ج-وانی چن-ین قص-دیداشتم، اما به همین مشکلات برخوردم و از خواندن نمازفارسی منصرف شدم. تازه ای-ن فق-ط آی-ة اول سورة حمد بود، اگر به دیگر آیات بپردازیم موضوع خیلی پیچیده تر می شود .

اما من معتقدم شما اگر باز هم بر این امر اصرار دارید، دست از نم-از خوان-دن فارس-ی ب-ر ندارید؛ زیرا خواندنش از نخواندن نماز به طور کلی بهتراست.در اینجا، همگی ش-رمنده از ویعذر خواهی کردیم و قول دادیم، ضمن خواندن نماز به زبان عربی، نمازهای گذشته را دوباره بخوانیم.ایشان فرمود: من نگفتم به عربی نماز بخوانید، هرطور دلتان می خواهد بخوانید. م-ن فقط مشکلات این کار را برای شما شرح دادم. حاج آق-ا ارب-اب، ب-ا تع-ارف می-وه و ش-یرینی،مجلس را به پایان برد. ما همگی دست مبارکش را بوسیدیم و در حالی که ما را بدرقه میکرد خداحافظی کردیم. بعد نمازها را اعاده کردیم و از کار جاهلانه خوددست برداشتیم.(1)

خدایا ،ما را پیرو علمای واقعی اسلام قرار بده. آمین.

آقا رحیم ارباب;

ص: 209


1- سایت اندیشه قم؛ مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات .

77. قرائت پیامبر اکرم(ص)

راهبرد جلسه

در این جلسه به مسئلة وسواس و راه علاج آن می پردازیم .

جذابیت اولیه

آقایی که وسواس شدیدی داشت، هنگام نماز خواندن، با هزار زحمت به آخر سورة حمد رسیده بود، می گفت: " لَاوَالْضْ، لاوَالْضْ، لَاوَالضْ"

یکی از دوستانش که این حالت را دید، گفت: مرض!

پیوند با بحث

وسواس به منزله یک بیماری، به این صورت است که ی-ک فک-ر م-زاحم و آزاردهن-ده ی-ا ی-ک احساس اجبار برای انجام کاری که آنهم به صورت ناخواسته و علیرغم میل بیمار اس-ت، ب-ه ذهن بیمار خطور می کند و مرتب تکرار می شود. بیمار سعی می کند در برابر آن فکر مقاوم-ت کند، بااینکه می داند این احساس اجبار، کار بیهوده و بی معنی است؛ ولی وادار می شود آن فکر را در ذهنش راه بدهد و مرتبًاً تکرار کند یا آن عمل را که احساس اجبار برای انجام آن هست تکرار کند.(1) این گونه وسواس ها در طهارت و عبادات موجب می شود مثلاً نمازگزار از باطن و حقیق-ت نماز فقط به ظاهر آن توجه کند و به جای توجه کردن به معنای نماز و کسب حضور قلب، ب-ه الفاظ و چگونگی تلفظ آن مشغول شود. اگرچه رعایت قرائت، از شرایط صحت نماز است، باید در حد اعتدال و تکلیف به آنها توجه کرد و به حضور قلب که حقیق-ت نم-از ب-ا آن معن-ا پی-دا می کند، بیشتر توجه کرد. هرچه توجه به این معنا زیادتر باشد، نماز کام-ل ت-ر خواه-د ش-د . در

ص: 210


1- دکتر مجید صادقی، روانپزشک، سایت سلامت http://www.salamat.ir.

روایتی از پیغمبر اکرم(ص) آمده است: "مَنْ توَغَ-َلَ فی اللَّحْ-ن، سُ-لبِ الخُشُ-وع"؛(1) ه-ر کس ب-یش از

اندازه در لحن و صوت و ادای مخارج حروف دقت کند، خشوع و حضور قلب و توجه باطنی او از بین خواهد رفت.

پیامبر اکرم(ص) با اینکه بیشترین و بالاترین مقدار حضور قلب و خشوع را داشتند، ولی نم-ازآن حضرت گویا به سهولت بود. بعضی هم می گوین-د : حض-رت ص-احبالزم-ان  را دی-دم ک-ه به صورت کاملاً متعارف و معمولی نماز می خواند.(2)

مهم ترین راه درمان وسواس که در منابع دینی ما نیز به آن اشاره ش-ده ،(3) ب-ی ت-وجهی ب-ه پیام ها و عدم پاسخدهی عملی به آن افکار مزاحم است. وس-واس در ص-ورتی ادام-ه و تش-دیدمی یابد که ما به نداهای درونی آن مبتنی بر تکرار عملی، با دقتی بالاتر پاس-خ عمل-ی ده-یم؛ درصورتی که می دانیم این افکار، ب یمورد و یا یک قضاوت غیرمنطقی و افراطی نسبت به امور هستند .برای مقابله با این حالت، بهترین راه بی اعتنایی به این پیام ها و ترتیب اثر ن-دادن ب-ه آنهاست. اگر مدتی این روش را حتی به کمک دیگران به کار ببندیم، ب-ه ط-ور قط-ع از ش-دتوسواسمان کاسته خواهد شد و آهسته آهسته سلامتی کامل به دست خواهد آمد .

نتیجه گیری

ما در نماز درعین قرائت صحیح، باید توجه خودمان را بیشتر معطوف به خض-وع و خش-وع در نماز کنیم .نباید مسیری را در پیش بگیریم که باعث استخفاف و سبک کردن نماز شود.

إنشاءاﷲ همانطور باشیم که امام صادق(ع) به ما فرمودند: "کُون وُا لَنَ-ا زَیْن-اً، وَ لَا تکُونُ-ُوا لَنَ-ا شَ-یْنا ً"؛(4)ای شیعیان ما ،کارهایی انجام دهید که موجب زینت و سربلندی ما شود، نه کاره-اییکه موجب خجالت و سرافکندگی ما اهلبیت شود .

خدایا، ما را از وسوسه های شیطان دور کن. آمین .

ص: 211


1- شیخ حر عاملی ،وسایل الشیعه،ج٣، ص329.
2- محمدحسین رخشاد، در محضر بهجت، ج٣، ص93، ش .١٤٥١
3- روحﷲ خمینی ،توضیح المسائل، ص٨٨.
4- محمدبن حسن طوسی، الأمالی، ص .٤٤٠

78. آواز خدا

راهبرد جلسه

در این جلسه به اهمیت تلاوت سورة حمد در نماز می پردازیم .

جذابیت اولیه

مربی محترم ابتدا جدولی به شکل زیر رسم کند و سؤالات را مطرح نماید تا دانش آموزان ب-ه آنها پاسخ دهند .پیام جدول، ستون آخر آن است.

1.نام پیامبری که پسرش با بدان بنشست خاندان بنوتش گم شد؟ (نوح)

2.روز به عربی؟ (یوم)

3.نام یکی از سوره های قرآن کریم که به معنای شهر است؟ (بلد)

نوح1

یوم2

بلد3

حالا به سراغ پیام جدول می رویم. به نظر شما پیام جدول چیست؟ (رمز جدول نام مبارک سورة حمد است) .

ص: 212

شعر

ب---از م---تن ش---عرم آواز خداس---ت ب---از فص---ل مثن---وی ب---ی انتهاس---ت ب---از بای---د در ثن---ایی ای---ن چن---ین حم-----دﷲ خوان-----د و رب الع-----المین ب----از در مهم----انی گ----لواژه ه----ا ی---اسه---ا، بابون---ه ه---ا، آلال---ه ه---ا ب--از در جش--ن اق--اقی ه--ای عش--ق رق--ص دلچس--ب قن--اری ه--ای عش--ق م-ی زنم دل را ب-ه دری--ای ب-لا "پل--ه پل--ه ت--ا ملاق--ات خ--دا" می توان ازنور حق بی تاب شد ن--ور اگ--ر نت--وان ، ت--وان مهت--اب ش--د م---ی ت---وان در حم---د رب الع---المین مس--ت ش--د از ج--ام ج--انس--وز یق--ین می توان در حم-د ح-ق ش-عری س-رود درس--پاس ب--ی ک--رانش ل--ب گش--ود حم--د تفس--یر تم--ام س--وره هاس--ت معن-- ی الف-- اظ پررم--زخداس-ت حم--د یعن--ی "ق--ل ه--و اللّ--ه اح--د" حمد یعن--ی از "بلد"ت--ا فی کب--د" حمد "رب اشرح لی" گفتن های ماست حم-د زین-ت بخ-ش ق-رآن خداس-ت حمد یعن-ی عش-ق آن محب-وب پ-اک نال---ه ه---ای عاش---قان س---ینه چ---اک حم---د یعن---ی آی---ة ق---الوا بل---ی حم--د یعن--ی "إِس--تَجِب" ه--ای خ--دا معن----ی "إنّ----ا إلَی----ه راجع----ون " از درون حم--د م--ی آی--دب--رون معن--ی اش--هاد حقانی--ت اس--ت حم--د اس--ت خلاص بع--د از نی--ت اس--ت "لم یلد"یک وصف و آن عرف-ان ت-و حم---د م---ی خ---وانیم در فرم---ان ت---و پ--ی س--پاران طری--ق آن ک--ه هس--ت حم-د م-ی نوشند از ج-ام "اَلَس-ت" زآنکه ما هم تشنگانی بی کسیم در طریق حمدحق همچون خسیم

بر م-دار حم-د م-ی ش-اید ک-ه زیس-ت چیست غیر از حمد خالق چیست، چیست؟ م--ن نم--ی دان--م س--زاوار ت--و چیس--ت مثن--وی ام درخ--ور حم--د ت--ونیس--ت ت-و ب-زرگ ب-ی نی-ازی، ب-ی نی-از ت---و حمی---دی ای ک---ریم س---رفراز (1)

ص: 213


1- علی شاهرخی فلسفی.

پیوند با بحث

ما باید در تمامی نمازها (واجب و مستحب) در رکعت اول و دوم، سورة مبارکة حمد را بخوانیم .

قَالَ رَسُولُ ﷲِ (ص):" لَا صَلَاةَ إِ َّلا ِبِفَاتِحَةِ الْکِتَ-اب"؛(1) هیچ نمازی نیست مگر آنکه سورة حم-د درآن خوانده شود .

اگر به معنای سوره توجه کنیم، متوجه میشویم که حقیقت کلام وحی این است که تنه-اتکیه گاه برای همة انسانها خداست و اگر بخواهیم هیچ وقت احساس تنهایی نکن-یم بای-د ب-اخواندن این سورة مبارکه، روزی چند بار به خودمان تذکر ده-یم ک-ه اﷲ معب-ودی اس-ت ک-ه خلایق در شناخت او حیران اند و او کسی است که "رحمن الدنیا والآخرة و رح-یمهما"(2) م-ی باش-د .

کسی که مربی و تربیت کنندة جهانیان و مالک و سرور روز قیامت است. زمانی که از همة م-اپرسیده خواهد شد در این روز، حکوم-ت و س-لطنت از آن کیس-ت؟ هم-ة پاس-خ خ-واهیم داد

خداوند یکتا و قهار: لِمَنِ الْمُلْکُ الْیَوْمَ َّ للِهِ الْواحِدِ الْقَهار.(3)

نتیجه گیری

با تفکر در معنا و مفهوم سورة مبارکة حمد خواهیم فهمید بهترین آواز برای صبحت با معب-ودمهربان، این سوره خواهد بود. ازاینرو نماز بدون این سوره نماز نخواهد بود.

خدایا ،به ما توفیق فهم معانی سورة حمد را عنایت فرما. آمین

ص: 214


1- میرزا حسین نوری ،مستدرک الوسائل، ج٤، ص357، باب ١ من ابواب القرائت .
2- عبد علی عروسی حویزی ،تفسیر نور الثقلین، ج١، ص14.
3- غافر: .١٦

79. بامبو و سرخس

راهبرد جلسه

در این درس به تفسیری کوتاه از آیة "الْحَمْدُ للِهِ رَ ِّب الْعالَمین"و کلمة "رب"،خواهیم پرداخت .

جذابیت اولیه

مربی گرامی صحبت های خود را با این سؤالات از دانش آموزان شروع کند .

- کدام سوره دو بار بر پیغمبر اکرم(ص) نازل شد؟ (حمد)- سوره ای که همتای قرآن است؟ (حمد)- سوره ای که جامع همة معارف قرآن است؟ (حمد)

- کدام سوره است که در همة نمازها چه واجب و مستحب باید خوانده شود؟ (حمد)- سوره ای که بین خدا و بندة خدا تقسیم شده است؟ (حمد)

- آیه "اْلْحمد للَّه رب الْعاَلَمین" چند بار در قرآن کریم آمده است؟ (شش بار)

همانطور که همة شما دوستان خوبم می دانید ،روزانه در نمازهای یومیه حداقل ده بار این سوره را می خوانیم .یکی از زیباترین آیات آن آیه "الْحَمْدُ للِهِ رَب الْعالَمین"(1) است .

تابه حال چقدر به معنای آن فکر کرد هاید؟

بیان داستان

روزی تصمیم گرفتم که دیگر همه چیز را رها کنم. شغلم را؛ دوستانم را؛ زندگی ام را!به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خدا صحبت کنم. به خدا گفتم: آی-ا م-ی ت-وانی دلیل-ی ب-رای ادام-ة زندگیام بیاوری؟ و جواب او مرا شگفت زده کرد!

ص: 215


1- حمد:٢

او گفت: آیا درخت سرخس و بامبو(1) را می بینی؟ پاسخ دادم: بلی .

فرمود: هنگامی که درخت بامبو و سرخس راآفریدم، به خوبی از آنها مراقبت کردم. به آنها نور و غذای کافی دادم. دیرزمانی نپایید ک-ه س-رخس س-ر از خ-اک ب-رآورد و تم-ام زم-ین رافر اگرفت؛ اما از بامبو خبری نبود. من از او قطع امید نکردم.

در دومین سال سرخس ها بیشتر رشد کردند و زیبایی خیره کنند ه ای به زمین بخشیدند؛ اما همچنان از بامبوها خبری نبود. من بامبوها را رها نک-ردم . در س-ال ه-ای س-وم و چه-ارم نی-زبامبوها رشد نکردند؛ اما من باز از آنها قطع امید نکردم.

در سال پنجم جوانة کوچکی از بامبو نمایان شد. در مقایسه با س-رخس ، کوچ-ک و کوت-اه بود؛ اما با گذشت شش ماه ارتفاع آن به بیش از صد فوت(2) رسید. پنج سال طول کش-یده ب-ودتا ریش ههای بامبو به اندازة کافی قوی شوند. ریشه هایی که آن را قوی می س-اخت و آنچ-ه رابرای زندگی نیاز داشت، فراهم می کرد.

خداوند در ادامه فرمود: آیا می دانی در تمامی این سال ها که تو درگیر مبارزه با سختی ها و مشکلات بودی درحقیقت ریشه هایت را مستحکم می ساختی؟ من در تمامی این م-دت ت-و رارها نکردم؛ همانگونه که بامبوها را رها نکردم.

ای دوست من! هرگز خودت را با دیگران مقایسه نکن .بامبو و سرخس دو گیاه متفاوت اند؛ درحالی که هر دو به جنگل زیبایی بخشیده اند. زمان تو نیز ف-را خواه-د رس-ید. ت-و نی-ز رش-دمی کنی و قد می کشی و به این عالم زیبایی می بخشی .

از او پرسیدم: من چقدر قد می کشم؟ در پاسخ از من پرسید: بامبو چقدر رشد می کند؟

ص: 216


1- خ-یِزَران یا بامبو که در زبان فارسی نی گفته می شود. گیاهی است چندساله از تیرۀ گندمیان. بامبو درخت نیست؛ بلکه علفی غول پیکر است. ساقه های نی در ردیف های متراکم رشد می کنند و می توانند تا ارتفاع چهل متر برسند .
2- صد فوت حدود سی متر است.

جواب دادم: هر چقدر که بتواند .

گفت: تو نیز باید رشد کنی و قد بکشی؛ هر اندازه که بتوانی .

پیوند با بحث

کلمة "رب" در اصل به معنی مالک و صاحب چیزی است که به تربیت و اصلاح آن می پردازد و کلمة "ربیبه" که به دختر همسر انسان گفته می شود، از همینجا گرفته شده اس-ت ؛ زی-را او هرچند از شوهر دیگری است؛ زیر نظر پدرخوانده اش پرورش می یاب-د ؛ مانن-د باغب-انی ک-ه ب-ا دلسوزی از درختان و گیاهان در باغ مراقبت می کند، آنها را آبیاری می کند و همة درختان را به یک اندازه دوست دارد؛ گرچه شیوة نگهداری انواع گیاهان با یکدیگر متف-اوت اس-ت . در آی- ة شریفة "الْحَمْدُ للِهِ رَب الْعالَمین" خدای مهربان خود را باغبان و پرورش دهن-دة عالمی-ان معرف-ی می کند و غیرممکن است حتی برای لحظه ای پرورده های خودش را فراموش کند، و م-ا تنه-ا کاری که باید انجام دهیم این است که به او اعتماد کنیم:

یا أ ّیَهَا ّالذینَ آمَنُوا آمِنُواَّ ِبِاللهِ وَرَسُولهِ وَالْکِتابِ الَّذی انزَلَ عَلی رَسُولهِ وَالْکِتابِ الَّذی أَنْزَلَ مِنْ قَبْل.(1)

کلمة "رب" به طور مطلق و بدون کلمة دیگر فقط به خداوند متعال گفته می شود، و اگر به غیر خدا گفته شود، حتماً به همراه یک کلم-ة دیگ-ر م-یآی-د : م-ثلاً م-یگ-وییم "رب ال-دار " (صاحب خانه) رب السفینة (صاحب کشتی) .

نتیجه گیری

امام سجاد(ع) فرمودند: "مَنْ قَالَ الْحَمْدُ للِهِ فَقَدْ أدَی شُکْرَ کلِّ ُ نِعْمَةٍ للِهِ عَزوَجَلَّ عَلَیْهِ؛" هرکس الْحَمْدُ للِهِ بگوید، به تحقیق شکر همة نعمت های الهی را ادا کرده و ب-ه ج-ا آورده اس-ت.(2) تنه-ا کس-ی حقیقت حمد الهی را به جا خواهد آورد که توجه کافی به مقام و منزلت رفی-ع مربی گ-ری "رب الْعالَمین" داشته باشد .

ص: 217


1- ای کسانی که ایمان آورده اید، به خدا و پیامبرش، و کتابی که بر او نازل کرده، و کتب [آسمانی] که پیش از این فرستاده است ،ایمان [واقعی] بیاورید (نساء: ١٣٦)
2- میزرا حسین نوری ،مستدرک الوسائل، ج٥، ص402.

80. تفکری بالنده در نماز

راهبرد جلسه

در این درس به تفکری کوتاه در آیة "مالکِ یَومِ ِّ الدین"(1) می پردازیم .

جذابیت اولیه

ما ازیکسو می بینیم جهان آفرینش، هم ازنظر عظمت و هم ازنظر نظم، ف-وق الع-اده وس-یع و

پرشکوه و اعجا بانگیز است. طبق بعضی از آیات قرآن کریم مانند: "إنِاَّ زَینا َّ السماءَ ُّ ال-دنْیْا ِبِزِینَ-ةٍ الْکَواکِبِ "؛(2) ما آسمان پایین را به زینت ستارگان آراستیم. آنچه ما از عالم بالا می بینیم و تمامی ستارگان و کهکشان ها همة جزء آسمان اول هستند. بنابراین آسمان ه-ای ش-شگان-ة دیگ-ر ، عوالمی هستند فوق آنها!(3)

اسرار این جهان به قدری است که به اعتراف دانشمندان ب-زرگ ، تم-ام معلوم-ات بش-ر دربرابر آن همچون یک صفحة کوچک است از یک کتاب بسیار بزرگ؛ بلکه همة آنچه را از این عالم می دانیم در حقیقت الفبای این کتاب است.

هریک از کهکشان های عظیم ای-ن ع-الم ش-امل چن-دین میلی-ارد س-تاره اس-ت و تع-دادکهکشان ها و فاصلة آنها آنقدر عظیم است که حتی محاسبة آن با سرعت نور که در یک ثانیه سیصد هزار کیلومتر راه را طی می کند وحشت آور است .

نظم و دقتی که در کوچکترین شیء این جهان به کار رفته ،همانند نظم و دقتی است که در عظی مترین شیء آن نیز دیده می شود، و انسان دراین میان، پیچی-ده ت-رین و عجی-ب ت-رین

ص: 218


1- حمد:4
2- صافات:6
3- ناصر مکارم شیرازی ،تفسیر نمونه، ج٢٢، ص٥٠٥.

موجودی است که ما می شناسیم؛ تاآنجاکه م یدانیم بسیاری از اسرار آفرینش راجع به او پنهان مانده است .این موجود عجیب، یعنی انسان ،در این عمر کوتاه خود در میان چه ناراحتی ه-ا ومشکلاتی بزرگ می شود؟ "لَقَدْ خَلَقْنَا الْإنِسْاَنَ فی کَبَد"؛(1) ما انسان را در رنج آفریدیم .

او هنوز دوران طفولیت را با همة رن جها و مشکلاتش پشت س-ر نگذاش-ته و نفس-ی ت-ازه نکرده، دوران پرغوغای جوانی با طوفان های شدید و کوبنده اش فرامی رسد و هنوز جای پ-ای خود را در فصل شباب محکم نکرده، دوران کهولت و پیری با وض-ع رق-ت ب-ارش در براب-ر اوآشکار می شود .

پیوند با بحث

آیا باور کردنی است که هدف این دستگاه بزرگ و عظیم، این اعجوبة خلقت که نامش انسان است ،همین باشد که چند روزی در این جهان بیاید و با رن جها و مشکلاتش زندگی را س-پری کند، مقداری غذا مصرف کرده، لباسی بپوشد، بخوابد و بیدار شود و سپس نابود گردد و هم-ةچیز پایان یابد؟!

اگر راستی چنین باشد، آیا آفرینش بیهوده نیست؟

آیا هیچ عاقلی این همه تشکیلات عظیم را برای هدفی به این کوچکی قرار می دهد؟!

فرض کنید ملیونها سال نوع انسان در این دنیا بماند و نسل ها یکی پس از دیگری بیایند و بروند، علوم مادی آنقدر ترقی کند که بهترین تغذیه و لباس و مسکن و عالی ت-رین درج-ة رفاه را برای بشر فراهم سازد، ولی آیا این خوردن و نوشیدن و پوشیدن، ارزش این را دارد که ای ن همة امکانات و مقدمات را برای آن فراهم کنند؟

با مطالعه ای کوتاه از گوشة این جهانِ باعظمت می توان به این حقیقت دست پیدا کرد که:

"وَ ما خَلَقْنَا َّ السماءَ وَ الْأرْضَ وَ ما بَیْنَهُما باطِلاً ذلِکَ ظَن الَّذینَ کَفَرُوا"؛(2) ما آس-مان و زم-ین و آنچ-ه را

میان آنهاست بیهوده نیافریدیم؛ بلکه این گمان و خیال پوچ کافران و کسانی است که پرده بر

ص: 219


1- بلد:4
2- ص: 27

روی حقیقت انداخته اند .

با کمی تفکر متوجه می شویم، همة این مق-دمات ب-رای ع-المی وس-یع ت-ر و گس-ترده ت-ر،جاودانی و ابدی، طراحی شده است. همانطور که پی-امبر اک-رم فرمودن-د : "ال-دنیا مزرع-ة الآخ-رة."(1) تنها وجود چنان جهانی است که می تواند به زندگی ما مفهوم و معنا بخش-د، و آن رااز هیچی و پوچی نجات دهد .همة اینها محصول لحظاتی تفکر در "مالِکِ ی-َوْمِ ِّ ال-د ین"(2) اس-ت .

ازاینرو در توصیفات سیدالساجدین، زین العابدین(ع) گفته اند: کاََنَ عَ ُّ لِی بْنُ الْحُسَیْنِ (ع) إذِا قَرَأَ مالِکِ

یَوْمِ الدینِ یُکَررهُ احَتی یَکَاَدَ أَنْ یمَوُ تَ.(3)

عبارت "یَوْمِ ِّ ال-د ینِ" در تمام مواردی که در قرآن استعمال شده، به معنی قیامت آمده اس-ت ؛ چنانکه در آیة 71 و 81 و 91 سورة انفطار با صراحت به این معنی اشاره شده است. این تعبیر متجاوز از ده بار در قرآن مجید بیان شده است .

نتیجه گیری

چرا این روز را روز دین معرفی کرده اند؟ به این دلیل است که آن روز، روز جزاست و "دی-ن " در لغت به معنی"جزا" می باشد، و روشن ترین برنامه ای که در قیام-ت اج-را م-ی ش-ود هم-ین برنامة جزا و کیفر و پاداش است. در آن روز پرده ازروی کارها کنار می رود و اعمال همة دقیقًاً مورد محاسبه قرار می گیرد و هرکس جزای اعمال خویش را چه خوب و چه بد می بیند.(4)

روز قیامت ،مالکیت و حکومت خداوند متعال به گونه ای آشکار می شود ک-ه اگ-ر در آن روز

سؤال شود: "لِمَنِ الْمُلْکُ الْیَوْمَ "(5) بدون درنگ هم-ة پاس-خ م-ی دهن-د : " َّ للِهِ الْواحِ-دِ الْقَه-ار".(6) آری ،

ص: 220


1- ابن ابی جمهور احسائی، عوالی اللآلی، ج١، ص267.
2- خداوندی که مالک روز جزا است" (حمد:٤ .)
3- امام سجاد(ع) هنگامی که به آیۀ مالکِ یوْمِ الدینِ" می رسید، آنقدر آن را تکرار می کرد که نزدیک بود روح از بدنش پرواز کند" (شیخ حر عاملی ،وسائل الشیعة، ج٦، ص١٥١).
4- ناصر مکارم شیرازی ،تفسیر نمونه، ج١، ص41.
5- غافر:١٦
6- همان

هنگامی که انسان به یاد صحنه های قیامت می افتد و خود را در آن روز تنها و بی پناه مشاهده می کند، درمی یابد که تنها قدرت نجات دهنده و صاحب اختیار در آن روز، خدای متعال اس-ت وفقط می توان از او کمک خواست و یاری طلبید.

ص: 221

81. "استاد علَم"! "از این نبود سر علَم"!

راهبرد جلسه

در این درس به دومین اصل مهم اسلام یعنی قیامت و رستاخیز می پردازیم و می گوییم: "مالِکِ یَوْمِ ِّ الدینِ "؛(1) خداوندی که مالک روز جزاست .

جذابیت اولیه

گویند خیاطی که از پارچه های مشتریان خود می دزدید، شبی صحرای محشر را در خواب دید که علَم سوزانی بالای سر او آورده ان-د ت-ا او را بس-وزانند. خی-اط متوج-ه ش-د ک-ه آن علَ-م ازپارچه هایی که او از مشتریان خود دزدیده است تهیه شده. چون از این خواب وحشتناک بی-دارشد، جریان را برای شاگرد خود تعریف نمود و از او خواهش کرد که در آینده هر موقع خواست از پارچه مشتریان بدزدد، با گفتن "استاد علَم" او را متوجه خوابش نماید. به این طری-ق م-دتی خیاط، از دزدیدن پارچة مشتریان خودداری نمود. تا روزی که یکی از مشتریان یک طاق شال زیبا و قیمتی برای تهیه لباس نزد او آورد. خیاط نتوانست از دزدیدن آن طاق ش-ال خ-ودداری نماید .

هنگامی که شاگرد او فریاد زد: "استاد علَم"! خیاط جواب داد: "از این نبود سر علَم"!(2) سیداشرف الدین حسینی معروف به "نسیم شمال" این داستان را چنین بازگو می کند:

در زم- ان ش-اه عباس کبی- ر ب--ود خی--اطی ن--ه مث--ل م--ا فقی--ر س--اکن ان--در کوچ--ة م--لا قل--ی ن---ام او اوس---تا نص---یر ب---امبولی بسکه اندر کار، چابکدس-ت ب-ود پیش چشم، از هر مت-اعی م-ی رب-ود

ص: 222


1- حمد: 4
2- مصطفی رحیمی نیا ،ضرب المثل های فارسی و اصطلاحات عامیانه، ص20.

اطلس وخارا و ماهوت فرنگ مخمل گلدار وشال رنگ رنگ

هرچه می دادندازشاه و گدا می ربودی زیر قیچی بی صدا نه فق-ط م-ی زد ز م-اهوت و ب-رک بلکه نگذشتی ز کرباس وقدک گر کسی ده متر اطلس م-ی خری-د او س--ه مت--رش را نم--ودی ناپدی--د گر قبا مال وزیروشاه بود آن قب--ا ی--ا تن--گ ی--ا کوت--اه ب--ود او قسم می خ-ورد پ-یش مش-تری ک--ه نم--ی دزدم از ای--ن رخ--ت زری باز می دزدیدمال هرکه بود چون که برآن کار عادت ک-رده ب-ود الغرض سی سال بی ترس و هراس کرد ض-ا یع خل-ق را رخ-ت و لب-اس یک شبی خوابید ب-ا ری-ش س-فید یک سیاهی را میان خواب دید دید اندر خ-واب روز محش-ر اس-ت هر طرف هنگامة شور و ش-ر اس-ت آت--ش دوزخ ش--راره م--ی کش--د م--رد و زن را در مغ--اره م--ی کش--د دی--د ناگ--ه در می--ان گی--ر و دار مال--ک دوزخ ش--د آن ج--ا آش--کار یک علم از آتش اندر دست داشت آمد و برشانة "اوستا" گذاشت ب--ود در آن بی--رقِ آت--ش فش--ان وصله های رنگ رنگ با نشان بیرقِ سنگین و سوزان نصف شب ج--ان اوس--تا را فکن--د ان--در تع--ب جست از ج-ا و ش-بانه توب-ه ک-رد تب گرفت و ل-رز ک-رد و نوب-ه ک-رد کرد جاری از دو چشمان آب را گفت با شاگرد خ-ود ای-ن خ-واب را اشک ریزان گفت: ای ش-اگرد م-ن چون تو هستی روز و شب برگرد من از برای رخت م-ال هر ک-ه هس-ت چون بگیرم در دکان قیچی به دست دفعت-اً ک-ن از علَ-م ی-ادآوری لیک ی-ک ط-وری نفهم-د مش-تری الغرض یک سال از ت-رس ع-ذاب ترک دزدی کرد آن عالی جناب تا ک-ه روزی پ-یش آورد مش-تری ترمه ای خوشرن-گ از ج-نس زری محرمانه گف-ت ب-ا وی نَفْ-س دزد این عجب شالی اس-ت اوس-تا ب-دزد خواست تا آن ش-ال را گی-رد قل-م گفت شاگردش که ای اوستا "علَم" محرمان--ه گف--ت ب--ا وی اوس--تاد ب--ارک اﷲ خ--وب آوردی ب--ه ی--اد لیک اندر آن علَم این رنگ نیست بهر این وصله خدا را جن-گ نیس-ت

ص: 223

زین جهت "اوستا علَم" شد ن-ام او ب--ود دزدی ک--ار ص--بح و ش--ام او

پیوند با بحث

ما روزانه در سورة مبارکة حمد از معاد که پایة هرگونه اصلاح اخلاق-ی و اجتم-اعی در وج-ود انسان است، یاد می کنیم .

جالب اینکه، در این سوره از بین تمامی صفات خدای متعال صفت مالکیت بیان شده است که نشان دهندة نهایت سیطره و نفوذ خدای متعال بر همه چیز و همه کس در روز قیامت است .روزی که همة انسان ها در آن دادگاه بزرگ برای حساب حاض-ر م-ی ش-وند و در براب-ر مال-ک حقیقی خود قرار می گیرند، تمام گفته ها و کارها و حتی اندیشه های خود را حاض-ر م-ی بینن-د .

هیچ چیز حتی به اندازة سر سوزنی نابود نشده و به دست فراموشی نیفتاده است .

.فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَ رةٍ خَیْراًیَر هُ * وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَ ّرةٍ ٍّشَرا یَرهُ.(1)

اکنون این انسان است که باید بار همة مسئولیت های اعمال خود را بر دوش کش-د . حت-ی در آنجا که خود انجام دهندة کاری نبوده؛ بلکه بنیانگذار سنت و برنامة خ-وب ی-ا ب-دی ب-وده است، باید سهم خویش را از مسئولیت آن بپذیرد.

اعتقاد به روز رستاخیز و ایمان به آن دادگاه بزرگ که همه چیز در آن به طور دقی-ق م-ورد محاسبه قرار می گیرد، اثر فوق العاده نیرومندی در کنت-رل انس-ان در براب-ر اعم-ال نادرس-ت و ناشایست دارد. یکی از مه مترین علل جلوگیری کردن نماز از فحشا و منکرات همین است که نماز انسان را به یاد مالک و صاحب روز قیامت و آن روز سرنوشت ساز می اندازد.(2)

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: "إ نَّ ﷲَ تعالی مَن عَلَی بفاتحة الکتاب إلی قوله و "مالِکِ یَوْ مِّ ال-د ینِ" قَ-الَ جِبْرئیل: مَا قَالهَا مُسْلِمٌ َّ إلا صَدقه ﷲ وأهلُ سَمائهِ"؛(3) جبرئیل امین عرضه داشت: مسلمانی آیة "مالِ-کِ

یَوْمِ ِّ ال-د ینِ" را نمی گوید ،مگر آنکه خداوند متعال و اهل آسمان حرف او را تصدیق می کنند. در

ص: 224


1- زلزله: 8-7
2- ناصر مکارم شیرازی ،تفسیر نمونه، ج١، ص38.
3- عبد علی عروسی حویزی ،تفسیر نور الثقلین، ج١، ص19.

روایت دیگری آمده است که:

" فَإذِا قَالَ مالِکِ [ یَوْ مِّ الدینِ ] قَالَ َّ ﷲُ عَزوَجَلَّ أُشْهِدُکُمْ کَمَاَ اعْترَ فَ بِأنَی أنَاَ المْاَلِ-کُ لِیَ-وْ مِّ ال-د ینِ لَأسَ-هلَن یَوْمَ الْحِسَابِ حِسَابهَ وَلَأتَقَبلَن حَسَنَاتهِ وَلَأتَجَاوَزَنَّ عَنْ سَ-یئَاتهِ"؛(1) هنگامی که بنده می گوی-د مالِ-کِ ی-َوْمِ الدینِ خداوند متعال می فرماید: من هم تصدیق می کنم آنچه را که بندة من به آن اعتراف کرد که مالک و همه کارة روز قیامت من هستم و به سبب همین در روز قیامت حساب او را آس-ان می گیرم و کارهای خوب او را می پذیرم و از گناهان او صرفنظر می کنم .

نتیجه گیری

در روایت آمده است: امام سجاد(ع) وقتی به این آی-ة ش-ریفه م-ی رس-ید آن ق-در آن را تک-رارمی کردند که نزدیک بود از دنیا بروند.(2)

این عمل امام سجاد(ع) نشان دهندة آن بود که رکن اساسی عصمت، طهارت و پاکی روح ،ایمان و اعتقاد راسخ به قیامت است.

ص: 225


1- میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج ٤، ص ٢٢٨
2- "کَانَ (ع) إذِاَ قرَأ َ مالکِ یوْمِ ِّ الدینِ یِّکُرهُا حَتی کاَدَ أنْ یمَوُتَ" (محمدبن یعقوب کلینی ،اصول کافی، ج٢، ص602).

82. تسبیحات اربعه در نماز

راهبرد جلسه

در این درس به این می پردازیم که تسبیحات اربعه مانند نردب-انی، مراح-ل اوج گی-ری و رش-دانسانیت انسان را به نمایش گذاشته است.

جذابیت اولیه

جذابیت اولیه(1)

1.سورهای که شناسنامة خدای متعال است؟ (توحید)

2.سورهای که عروس قرآن است؟ (الرحمن)

3.سورهای که شناسنامة امام زمان است؟ (قدر)

مربی گرامی باید از تعداد سؤالات بیشتری استفاده کند و از قبل مشخص کرده باش-د ک-ه حرف "الف" دو مورد در خانه های 4 و 6، حرف "با"ی-ک م-ورد در خان-ه ش-مارة 2، ح-رف"لام"دو مورد در خانه های 7 و 8، حرف "سین"یک مورد در خانة ش-مارة1، ح-رف "ح-ا" یک مورد در خانة شمارة 3، حرف "نون"یک مورد در خانة شمارة 5، حرف "ها" یک م-ورددر خانة شمارة 9 قرار گیرد.

ص: 226


1- جدول فوق نه خانه دارد که از راست به چپ پر میشود .با طرح چند سؤال و شنیدن جواب از دانش آموزان، از دانش آموزی که پاسخ درست داده بخواهید یک حرف از حروف الفبا را حدس بزند و در صورت بودن در جدول، حرف را در جدول قرار دهید.

پیوند با بحث

در نماز، علاوه بر ذکر رکوع و سجود، در رکعت سوم و چهارم نیز تسبیحات اربعه آم-ده اس-ت که طبق روایات شیعه و س-نی م-راد از باقی-ات الص-الحات در آی-ة 64 س-ور ة که-ف، هم-ین تسبیحات اربعه است.(1)چنانکه به فرموده علی(ع) ذکر حضرت ابراهیم(ع) به هنگ-ام س-اختن خانة کعبه ،سبحان ﷲ والحمد لله ولا اله الا ﷲ وﷲ اکبر بوده است.(2)

همة هستی، از آسمان های هفتگانه و زمین و آنچه بین آنهاست، تسبیحگوی خدایند.(3) چه جاندار چون پرنده و چه بی جان چون کوه(4) و رعد و برق،(5) آنه-م تس-بیحی آگاهان-ه و ازروی شعور! "کلٌّ ُ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبیحَه "؛(6) همة آنها از نماز و تسبیح خود، آگاه و باخبرند.

تسبیح فرشتگان به قدری گسترده است که پیامبر(ص) می فرمود: در آسمان ها یک وج-ب نیست، مگر آنکه فرشت های در حال نماز و تسبیح است.(7)

امام صادق(ع) می فرماید: هرگاه حضرت داود(ع)، زبور می خواند کوه و س-نگ و پرن-ده ای نبود جزآنکه هم آوای او می شدند.(8)

گر تو را از غیب چشمی ب-از ش-دبا ت-و ذرات جه-ان ه-مراز ش-د

نطق آب و نطق خاک و نطق گل هست محسوس حواس اهل دل

جمل---ة ذرات ع---الم در نه---ان با تو م-ی گوین-د روزان و ش-بان

ما س-میعیم و بص-یریم و هش-یم با شما نامحرمان م-ا خامش-یم(9)

ص: 227


1- سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج13، ص540.
2- شیخ حر عاملی ،وسائل الشیعه، ج٤، ص1207.
3- "یسَبحُ للِهِ ما فِی َّ السماواتِ وَما فِی اْلأْرَضِ المَلکِ الُّقْدوسِ العَزیزِ الحَکیم" (جمعه: 1)
4- "سَخرنْا مَعَ داوُدَ الجِبالَ یسَبحْن" (انبیاء: 79)
5- "وَیسَبحُ َّ الرعْدُ ِبِحَمْدِه" (رعد: 13)
6- نور: .٤١
7- محمدبن احمد انصاری قرطبی ،تفسیر قرطبی، ج٨، ص5581.
8- عبد علی عروسی حویزی ،تفسیر نور الثقلین، ج٣، ص٤٤٤.
9- مولوی، مثنوی معنوی

دسته ای گنجشک جیک جیک کنان از مقابل امام سجاد(ع) عبور کردن-د . حض-رت رو ب-ه اطرافیان کرده، فرمودند: "مرغان هر صبح، خدا را تسبیح گوین-د و ق-وت روزش-ان را مس-ئلت نمایند".(1)

نتیجه گیری

نماز نوعی عبودیت و معاشقه با خداوند متعال است. شاید سر آهسته خواندن ذک-ر تس-بیحات اربعه در رکعت سوم و چهارم نماز به همین علت باشد؛ یعنی ارتب-اط ب-ین عاش-ق و معش-وقآن قدر نزدیک است که با هم نجوا می کنند و حرف های درگوشی می زنند. ضمن آنکه زمین-ة

تفکر، با آهسته گفتن ذکر فراهم تر خواهد بود: "وَاذْکُرْ رَبکَ فی نَفَسِکَ تضرعاوَخیفَةً وَدُو نَ الْجَهْ-رِ مِ-نَ الْقَوْ لِ بِالْغُدُو وَالْآصالِ وَلا تکُنْ مِنَ الْغافِلینَ "؛(2) پروردگ-ارت را در دل خ-ود، ازروی تض-رع و خ-وف ،آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان، یاد کن و از غافلان مباش .

در این آیه ضمن دعوت به ذکر آرام و آهسته، در آخر آیه بیان می کند این نحوة ذکر باعث می شود جزو غافلین نباشیم .

خدایا، قلبی عطایم فرما که شوقش او را به تو نزدیک سازد

و زبانی که صدقش به سویت بالا آید و نظری که حقش موجب قرب درگاهت شود. آمین. (3)

ص: 228


1- سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج13، ص206.
2- اعراف: .٢٠٥
3- شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، فرازی از مناجات شعبانیه

83. اقامة نماز نه قرائت نماز

راهبرد جلسه

در این جلسه به تبیین موضوع اقامة نماز با استفاده از آیات و روایات و تفاوت آن با قرائت نماز می پردازیم .

جذابیت اولیه

مربی از دانش آموزان بخواهد راهی غیرتکراری برای ابراز عشق و علاقه بیان کنن-د .(1) ممک-ن است برخی از دانش آموزان این گونه بگوین-د : "ب-ا عف-و و گذش-ت، ب-ا گ-ل و هدی-ه دادن، ب-احر فهای دلنشین، با تحمل رنجها و...". اینها راه های جدید بیان عشق اند .

دوستان خوبم ،حالا به این داستان توجه کنید.

یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند، برای تحقیق به جنگل رفتن-د .

آنها وقتی به بالای تپه رسیدند با دیدن یک ببر بزرگ، درج-ا میخک-وب ش-دند. م-رد تفن-گ شکاری نداشت و آن دو از ترس، جرئت حرکت نداشتند. رنگ صورتشان پریده بود. بب-ر، آرام به سمت آنها حرکت کرد. همان لحظه مرد زیست شناس فریاد زد و ف-رار ک-رد و همس-رش راتنها گذاشت! بلافاصله ببر به سمت مرد دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش همسرش رسید .

هرکس این داستان را شنید، آن مرد را محکوم به بی وفایی کرد؛ چون همس-رش را تنه-اگذاشت؛ اما آن جوان گفت: آیا می دانید آن مرد در لحظه های آخر زندگ یاش چه می گفت؟ می گفت: عزیزم، تو بهترین مونسم بودی، از پسرمان خوب مواظبت کن.

ص: 229


1- مربی گرامی اجازه بدهد چند نفر از دانش آموزان نظرهای خود را بیان کنند

حالا راوی که پسر جوان آنان است، درحالی که اشک از گونه هایش جاری ب-ود ادام-ه داد:

همة زیست شناسان می دانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد یا ف-رارمی کند. این، صادقانه ترین و عاشقانه ترین راهی بود که پدرم برای ابراز عشق و علاقه اش ب-ه من و مادرم انتخاب کرد.

پیوند با بحث

همة آیات و روایات، ما را به اقامة نماز سفارش کرده اند، نه تلاوت و قرائت نماز .

"وَأقَیمُوا َّ الصلاةَ وَآتُوُا َّ الزکاةَ وَارْکَعُوا مَعَ َّ الراکِعین"؛(1) نماز برپا داری-د و زک-ات بپردازی-د و هم-راهرکوع کنندگان رکوع کنید. "إنِنَّی أَنَاَ ﷲُ لا إلِهَ إِ ّلا أَنَاَ فَاعْبُدْنی وَأقِمِ َّ الصلاةَ لِذِکْری"؛(2) همانا من خ-دایم که جز من معبودی نیست؛ پس مرا بپرست و نماز را برای یاد من برپا دار .طبق روایت شریف:

"الصلاة عَمُودُّالدین"؛(3) نماز ستون دین است. لذا ستون برپاداشتنی است نه خواندنی؛ چون نماز ،رابطة عاشق و معشوق بین خالق و مخلوق است، و اگر بخواهیم یک مصداق ات-م و اکم-ل ازبرپایی نماز معرفی کنیم می توانیم واقعة عاشورا و کربلای اباعبداﷲ الحسین(ع) را نام بب-ریم .

"أشْهَدُ أنکَّ َ قَد أقَمْتَ َّ الصلاة"؛(4) گواهی می دهم که تو نماز را به پاداشتی؛ نمازی که وضوی آن ب-اخون و سجده گاه آن گودی قتلگاه بود.

پس برپایی نماز براساس قرآن کریم، یعنی ترک فحشا و منکر؛ یعنی عمل به بایدها. فقط دراین صورت است که نماز، هم سعادت فردی و هم اصلاح اجتماعی را در پی خواهد داشت .

خدایا، ما را از اقامه کنندگان نماز قرار بده. آمین .

ص: 230


1- بقره :43
2- طه: 14
3- محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج ٨٢ ، ص ٢١٨
4- شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، زیارت امام حسین (ع)

84. راز رکوع

راهبرد جلسه

در این درس به بیان مختصری از واقعیت رکوع می پردازیم .

جذابیت اولیه

مربی گرامی در پنج قطعه کارت - مانند شکل - این آیه شریفه را بنویسد ."وَإذِا قیلَ لهُمُ ارْکَعُوا لایَرْکَعُو نَ"؛(1) و هنگامی که به آنان گویند رکوع کنید، رکوع نمیکنند. در پشت کار تها ترجم-ةآن را درج کند و به صورت پراکنده قرار دهد. سپس از دانش آم-وزان در مرت-ب ک-ردن جمل-ةعربی و ترجمه کمک بگیرد. مربی محترم می تواند این برنامه را به ص-ورت مس-ابقه نی-ز اج-راکند. دانش آموزان بعد از مرتب کردن جملة عربی آیه، کارت ها را برمی گردانن-د و مرب-ی ای-ن توضیح را می دهد .

وإِذا قیل لَهم ارکَعوالا یرْکَعون

وهنگامی گویندکه به آنان رکوع کنید رکوع نمی کنند

این آیه دربارة قوم "ثقیف" در وقتی که پیامبر(ص) آنان را امر به نماز نمود نازل شد. آنان گفتند: "ما منحنی و خم نمی شویم؛ این برای ما زشت و سبک است". پس پیامبر(ص) فرمود:

ص: 231


1- مرسلات: .٤٨

"در دینی که رکوع و سجود نباشد، خیری نیست".(1)

پیوند با بحث

رکوع به فرمودة امام صادق(ع) تجسم ادب بنده در برابر پروردگ-ار اس-ت.(2) أَب-ان ب-ن تَغْل-ب ازشاگردان امام صادق(ع) می گوید: خدمت امام شرفیاب شدم. حضرت در حال نماز بودند. تعداد اذکار امام در رکوع و سجده بالغ بر شصت بار بود!(3) یک-ی از مس-تحبات رک-وع آن اس-ت ک-ه انسان نمازگزار در حال رکوع، گردن خود را بکشد. شخصی از امیر المؤمنین(ع) س-ؤال ک-رد،اینکه شما در حال رکوع گردن خود را می کشید، به چه معناست؟ فرمودند: "به این معناست که خدایا من به تو ایمان آوردم و در راه ایمانم استوارم، حتی اگ-ر گ-ردنم زده ش-ود".(4) نم-ازگزارمی خواهد بگوید که ایمان من ایمان راسخی است و ریشه در اعماق دل و جانم دارد؛ نه تنها با مال و آبرویم حاضرم از آن دفاع کنم، که تا پای جان و زدن رگ گردنم هم ایستاده ام .

نتیجه گیری

"ای کسانی که ایمان آورد هاید، رکوع کنید و سجود به جا آورید و پروردگارتان را عبادت کنید و کار نیک انجام دهید؛ شاید رستگار شوید".(5) اگر قصد رستگاری و سعادت را داریم، مس-یر آن خضوع و خشوع در برابر خداوند بی همتاست و پیدا کردن راه صحیح خضوع را نیز باید از اهل آن، یعنی اهلبیت عصمت و طهارت: آموخت: وَارْکَعُوا مَعَ َّ الراکِعینَ .(6)

ص: 232


1- فضل بن حسن طبرسی ،مجمع البیان، ترجمۀ گروه مترجمان، ج26، ص219.
2- فی الرکوع ادب" (محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج ٨٥ ، ص ١٠٨
3- شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ٤، ص ٩٢٧
4- "فَقَالَ یاَ ابنْ عَم خَیْرِ خَلقِ ﷲِ مَا مَعْنَی مَد عُنُقِکَ فِی ُّ الرکُوعِ فَقَالَ تأَوِیلهُ آمَنتْ َّ ِبِاللهِ وَلوْ ضُرِبتَ عُنُقِی( "شیخ حر عاملی ،وسائل الشیعه، ج٦، ص325).
5- "یا أیَّهَا الَّذینَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّکُمْ وَافْعَلوُا الخَیْرَ لعَلَّ ُکُمْ تُفُحِونَ" (حج: ٧٧)
6- "رکوع کنید همراه رکوع کنندگان" (بقره:43)

85. کارهایت نقص ندارد

راهبرد جلسه

پس از عرضة یک دوره معارف و درخواست نیازها در پیشگاه لایزال، به خضوع می پ-ردازیم وبه حالت رکوع که به فرمودة امام صادق(ع) تجسم ادب خاص بنده در برابر پروردگار اس-ت ،(1) قرار می گیریم و او را می ستاییم. این ادب نه از روی نیاز بلکه نش-ان شایس-تگی رب اْلْع-اَلَمین است. اولیاءاﷲ، در حالت رکوع و سجود، ل-ذتی از ی-اد و ذک-ر خ-دا احس-اس م-ی کردن-د ک-ه نمی توانستند به زودی آن را ترک کنند.

جذابیت اولیه

ابان بن تَغْلب از شاگردان امام صادق(ع) می گوید: "خدمت حضرت شرفیاب شدم؛ درحالی که به نماز مشغول بودند. تعداد اذکار امام در رکوع و سجود، بالغ بر شصت بار بود"!(2)

حاج میرزا حسین حاج میرزا خلیل از علمای نجف - درحالیکه ناهار می خورد، فرم-ود :

"میدانید ناهار خوردن، برای من مثل چیست؟ مثل این است که کیسه ای را پر کنم. فع-لاً ازهیچ چیز لذت نمی برم به جز از نماز"! کلام ایشان با مقام مرجعیتی که داشته هیچ احتمال ریا-کاری در آن ندارد؛ ولی ما کاملاً به عکس ایشان از همه چیز لذت م-ی ب-ریم ب-ه ج-ز نم-از. در

روایت آمده است: "إذِا قَامَ الْمُصَلی إلِی َّ الص-لَاةِ نَزَلَ-ْتْ عَلَیْ-هِ َّ الرحْمَ-ةُ مِ-نْ أعْنَ-اِنِ َّ الس-ماَ ءِ إلِی أعْنَ-اِنِ الْأرْضِ وَحَفْتْ ِبِهِ الْمَلَائِکَةُ وَنَاَدَاهُ مَلَکٌ لَوْ یَعْلَمُ هَذَا الْمُصَلی مَا فِی َّ الصلَاةِ مَا انْفْتَلَ"؛(3) اگر نمازگزار م-ی دانس-ت،

ص: 233


1- "فی الرکوع ادب" (محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج ٨٥ ، ص ١٠٨
2- شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ٤، ص927
3- محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج ٣، ص ٢٦٥

که چگونه جلال الهی او را فرا گرفته، هرگز از نماز دست برنمی داشت.(1)

بیان داستان

دوستان خوب، داستان آن آهنگر را شنیده اید که پس از گذراندن جوانی پرشوروشر، تص-میم گرفت روحش را وقف خدا کند؟ سال ها با علاقه کار کرد، به دیگران نیکی کرد؛ ام-ا ب-ا تم-ام پرهیزگاری، در زندگی اش اوضاع خوبی نداشت؛ حتی مشکلاتش مدام بیشتر و بیشتر می شد!

یک روز عصر، که یکی از دوستانش به دیدنش آمده، و از وضعیت دش-وار او مطل-ع ش-ده بود، به او گفت: واقعًاً در عجبم! درست بعد از اینکه تصمیم گرفت های م-رد خ-داجویی بش-وی،زندگی ات بدتر و سخت تر شده است؟ نمی خواهم ایمانت را ضعیف ک-نم ؛ ام-ا ب-ا وج-ود تم-ام رنج هایی که در مسیر معنویت و رسیدن به خدا به خود داده ای، زندگی ات بهتر نشده که هیچ، بدتر هم شده!

آهنگر مکث کرد و بلافاصله پاسخ نداد .

سرانجام در سکوت، پاسخی را که می خواست یافت و گفت: در ای-ن کارگ-اه، ف-ولاد خ-امبرایم م یآورند و من از آن شمشیر می سازم. می دانی چطور این کار را انجام می دهم؟ اول تکة فولاد را به اندازة آتش جهنم حرارت می دهم تا سرخ شود. بعد با بی رحمی تمام، سنگین ترین پتک را برمی دارم و پشت سر هم به آن می زنم تا اینکه فولاد، شکلی را بگیرد که می خواهم .بعد آن را در آب سرد فرو می کنم؛ درحالی که تمام کارگاه را بخار آب فرا گرفته است. فولاد به سبب این تغییر ناگهانی دما، ناله می کند و رنج می برد ،و یک بار هم کافی نیست؛ باید این کار را آنقدر تکرار کنم تا به شمشیر مورد نظرم دست بیابم.

آهنگر مدتی سکوت کرد و سپس ادامه داد:

گاهی فولادی که به دستم می رسد، نمی تواند ای-ن عملی-ات را ت-اب بی-اورد و تحم-ل کن-د. حرارت، ضربات پتک و آب سرد، تمامش را ترک می اندازد. متوجه می شوم این فولاد، هرگز تیغة شمشیر مناسبی نخواهد شد. آنوقت است که آن را به میان انبوه زباله های کارگاه می اندازم.

ص: 234


1- محمدحسین رخشاد، در محضر بهجت، ج ٣، ص ١٥٢

باز مکث کرد و بعد ادامه داد:

می دانم که در آتش رنج و سختی فرو رفته ام؛ اما ضربات پتکی را که زندگی ب-ر م-ن وارد کرده است پذیرفته ام و گاهی به شدت احساس سرما می کنم؛ مانند همان فولاد آب دیده. تنه-ادعایی که می کنم این است: خدای من، از آنچه برای من خواسته ای صرف نظر نکن تا شکلی را که تو می خواهی، به خود بگیرم. به هر روشی که می پسندی ادامه بده تا هر مدت که لازم است؛ اما هرگز مرا به کوه فولادهای بی فایده پرتاب نکن!

نتیجه گیری

فقط کافی است باور کنیم که هرچه خدا برای ما در نظر می گیرد، بهترین اس-ت؛ زی-را کس-یزندگی ما را مدیریت می کند که در هیچ کارش نقصی وجود ندارد. م-ا ای-ن مطل-ب را در روزبارها و بارها در نمازمان بیان می کنیم و در رکوع و سجود خود می گوییم: "س-بحان ربی العظ-یم وبحمده وسبحان ربی الأعلی وبحمده"؛ یعنی ای خدای من، تو بی نظیر و بی مانندی، و هیچ نق-ص و عیبی در تو راه ندارد.

ص: 235

86. سجده

راهبرد جلسه

در این درس به تبیین این موضوع می پردازیم که سجده بر چه کسی صحیح است؟

جذابیت اولیه

برادران حضرت یوسف(ع) دراثر حسادت ،او را به چاه انداختند ،و خدای متعال او را نجات داد.

یوسف(ع) در خانة عزیز مصر رشد کرد و در امتحان سخت مبارزه با نفس در برابر زلیخ-ا ب-ه مدد الهی پیروز و عزیز مصر شد. پس از سال ها دوری از پدر و مادر و یازده برادرش، ب-الا خره برادران با ندامت و پشیمانی به دیدار یوسف(ع) آمدند. چون یوس-ف (ع) وارد ش-د ،"وَخَ-روا ل-هُ سُجد ااً"؛(1) آنها همگی پیش او سجده کردند.

نور الهی که از جمال بدیع و دلارام یوسف(ع) تبلور م یکرد آنها را خیره کرده بود و از خود بی خود ساخته بود؛ تا حدی که عنان از دست دادند و ب یاختیار به خاک افتادند.(2)

پیوند با بحث

مگر سجده بر غیر خدای متعال هم جایز است که حضرت یعقوب(ع) و برادران یوسف(ع) ب-ر او سجده کردند؟(3)

اصلاً سجده یعنی چه؟

ص: 236


1- یوسف: ١٠٠
2- سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج١١ ص337.
3- به کسی که پاسخ درست می دهد، جایزه ای بدهید .

پاسخ

سجده یعنی نهایت خضوع، خشوع و تذلیل؛(1) پس س-جده ش-ونده ه-م بای-د نهای-ت بزرگ-ی وعظمت و پاکی را داشته باشد که غیر از خداوند متعال کسی دارای ای-ن ع ظم-ت و بزرگ-ی وپاکی را ندارد. بنابراین سجده بر غیر خدای متعال درست نیست.

اگر حضرت یعقوب(ع) و پسرانش بر حضرت یوس-ف (ع) س-جده کردن-د و ی-ا در داس-تان حضرت آدم(ع) خدای متعال به ملائکه دستور داد به آدم سجده کنن-د ،ن-ه از ب-اب اطاع-ت وربوبیت آنها بود؛ بلکه آنها قبله گاه قرار گرفتند .همانند کعبه که کسی بر کعبه سجده نمی کند؛ بلکه به سمت کعبه سجده می کند. پس سجدة ملائکه و حضرت یعقوب برای ذات اقدس حق صورت گرفته است؛ همانگونه که امام صادق(ع) فرمودند: "فی قول ﷲ: وَخَروا له سجداً قال: ک-ان سُجُودُهم ذلک عبادة لله"؛(2) سجود آنها به منظور عبادت برای پروردگار بوده است.

امام رضا(ع) راجع به سجدة فرشتگان بر آدم فرمودند: "وکان سُ- جُودُ هم لله عزوج-ل عُبُّودی-ةً و لآدم إکْراما"؛(3) سجدة آنها عبودیت خداوند عزوجل و احترام به آدم(ع) بود .

نتیجه گیری

سجده به منزلة نهایت خضوع فقط در برابر خدایی جایز است که بی نهایت بزرگ و پاک است، و اگر ما در برابر اولیای خدا یا علما سجده می کنیم یا سجدة ملائکه بر آدم ابوالبش-ر (ع) و ی-اسجده یعقوب پیامبر(ع) بر حضرت یوسف(ع)، درواقع عبادت خدای متعال و اک-رام اولی-اءاﷲ است .علاوه بر اینکه این کار نشان دهندة عظمت اولیای خدا که از مخلصین هستند، می باشد .

خدایا ،ما را از ساجدین واقعی قرار بده. آمین .

ص: 237


1- حسین راغب اصفهانی، مفردات، الفاظ القرآن الکریم، ص233.
2- عبدعلی عروسی حویزی ،تفسیر نور الثقلین، ج٢، ص467.
3- صدوق ،عیون اخبار الرضا، ج١، ص263.

87. اثر طبی سجده

راهبرد جلسه

عجایب قرآن و دین مبین اسلام انتها ندارد و هرازگ-اهی ک-ه پ-رده ای از اس-رار آن برداش-ته می شود ،انگشت حیرت به دهان انسان های حقیق تجو می مان-د؛ زی-را کش-فیات بش-ری را درکتابی می بینند که قرن ها پیش نازل شده است. در این درس ب-ه یک-ی از آث-ار طب-ی س-جده می پردازیم .

جذابیت اولیه

رسول خدا(ص) به ابوذر فرموند: "ای ابوذر، هیچ کسی صورت و پیشانی بر قطعه ای از قطع-ات زمین نمی گذارد ،مگر اینکه آن قطعة زمین شهادت می دهد آن شخص در آن برای خدا سجده کرده و دعا و نماز خوانده و مناجات کرده است، و او را با ای-ن ش-هادت و گ-واهی، س-رافراز ومفتخر و بهشتی می کند".(1)

دوستان من، دقت کردهاید، بعضی مواقع که با هم دست می دهیم یا دس-ت ب-ه پارچ-ه ی-اشیء دیگری می زنیم ناگهان برق، دستمان را می گیرد؟ آیا شما هم تابه حال چنین تجرب های را داشته اید؟

بدن ما به طور مشخص روزانه مق-دار زی-ادی ام-واج الکترومغن-اطیس دریاف-ت م-یکن-د.

باای نحساب ما منبعی هستیم ک-ه مق-دار زی-ادی ام-واج الکترومغن-اطیس در خودم-ان ذخی-رهکرده ایم. به عبارت دیگر، ما با امواج الکترومغناطیس شارژ می شویم؛ بدون اینکه متوجه باش-یم !

و اگر در بعضی مواقع احساس سردرد و ناراحتی م-ی کن-یم ی-ا دچ-ار تنبل-ی در ک-ار و درد در

ص: 238


1- احمد حسینیا، نقش تربیتی نماز، ص166.

مکان های مختلف بدن می شویم به علت وجود این امواج است .

به نظر شما راه حل همة اینها چیست؟

یک دانشمند اروپایی تحقیقاتی را درمورد خارج کردن امواج الکترومغناطیسی که ب-ه ب-دنآسیب می رساند، انجام داده و به این نتیجه رسیده است که با گذاشتن پیش-انی ت-ان بیش-تر ازیک بار بر زمین، امواج الکترومغناطیس مضر بدن تخلیه خواهد شد؛ مانند ساختمان های بلن-د که احتمال برخورد سیگنال های الکتریکی مانند رعد و برق با آنها وج-ود دارد و ب-رای هم-ین به گونه ای طراحی می شوند که با زمین ارتباط داشته باشند تا امواج از طریق زمین تخلیه شود.

بنابراین سر را بر خاک بگذارید تا امواج الکتریکی مثبت تخلیه شود! آنچه این تحقی-ق رابیشتر شگفت انگیز می کند این جملة آن دانشمند است که: "بهتر است پیشانی تان را بر خ-اکبگذارید".

شگفت انگیزتر اینکه می گوید: "بهترین حالت ،حالتی است که رو به مرک-ز زم-ین باش-ید؛ چراکه در این حالت امواج الکترومغناطیس بهتر تخلیه خواهد شد". بیشتر تعجب خواهید ک-ردوقتی بدانید براساس اصول علمی ثابت شده که شهر مکه و خانة کعب-ه در س-ت مرک-ز زم-یناست؛ همانگونه که رسول اکرم(ص) فرمودند: سُمیَتِ الْکَعْبَةُ کَعْبَةً لِأنَهَّ َا وَسَطُ ُّ الدنْیَا.(1)

پیوند با بحث

بنابراین یکی از آثار طبی سجده در نماز، تخلیة ام-واج مض-ر از ب-دن اس-ت. خ-دای مهرب-ان همیشه از ما کارهایی را می خواهد که برا ی ما مفید و سودمند اس-ت . موض-وعات بس-یاری دراین عالم وجود دارد که دلیل و حکمت قطعی انجام آنها را نمی دانیم؛ اما دی-ر ی-ا زود ممک-ن است یک یا چندی از حکمت های شگفت آور و حیرت انگیز آن را پیدا کنیم. به هرحال ما بای-دبدانیم هرچه خداوند علیم و حکیم به ما فرموده ،برای ما بهترین است .

ص: 239


1- "کعبه را کعبه نامیدند برای اینکه کعبه وسط دنیا می باشد" (صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ٢، ص ١٩)

نتیجه گیری

ما بر خاک سجده نمی کنیم تا امواج الکترومغناطیس تخلیه شود؛ بلکه ب-رای اطاع-ت خداون-د قادر متعال سجده می کنیم و برای اینکه نهایت خضوع و خشوع خود را در برابر معبود خود به نمایش بگذاریم. ما به خدا اعتقاد و اطمینان داریم که همیشه هرچه می فرماید ،در آن معرفتی است .

از همین جهت امام صادق(ع)فرمودند: "لَا یَقْبَلُ َّ ﷲُ عَمَلًا إِلا بمِعَرفِةٍ "؛(1) خدای متعال عملی را که ازروی معرفت نباشد قبول نمی کند؛ برای اینکه او خالق هرچیزی است: "ذلِکُ-مُ ﷲُ رَ ّبکُ-ُمْ لا إلِهَ إِلاَّ هُوَ خالِقُ کلِّ ُ شَیْءٍ فَاعْبدُوهُ وَهو علی کلِّ ُ شَیْء وکیل"؛(2) آری، این اس-ت پروردگ-ار ش-ما؛ ه-یچ

معبودی جز او نیست. آفریدگار همه چیز است او را بپرستید، و او نگهبان و مدبر همة موجودات اس ت و اوست که بر هرچیزی آگاه است."هُ-وَ الَّ-ذی خَل-َقَ لَکُ-مْ م-ا فِی الْأرْضِ جَمیع-اً ث-ُم اسْ-تَوی إلِی َّ السماءِ فَسَواهُن سَبْعَ سَماواتٍ وَ هُوَ بِکلِّ ُ َشَیْءٍ عَل-یمّ"؛(3) او خدایی است که همة آنچه از نعمته-ا درزمین وجود دارد ،برای شما آفرید سپس به آسمان پرداخت و آنها را به ص-ورت هف-ت آس-مان مرتب نمود و او به هرچیز آگاه است .

با یافتن بعضی جنبه های علمی دستورهای الهی، کشف می شود که این دستورهای ب-رای همه، چه مسلمان چه کافر ،مفید و خوب است.

ص: 240


1- محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج١، ص٤٤.
2- انعام:.١٠٢
3- بقره:.٢٩

88. راز سجده برخاک

راهبرد جلسه

در این درس به تبیین این موضوع می پردازیم که چرا در نمازهایمان از مهر استفاده می کنیم .

جذابیت اولیه

یکی از علمای اهل تسنن، فارغ التحصیل دانشگاه الأزهر مصر، به ن-ام "ش-یخ محم-د مرع-یانطاکی" که اهل سوریه بود، براثر تحقیقات دامن هدار به مذهب تشیع گرایید و در کتابی به نام"لماذا أخْ ترَ تُ مَ ذْ هبَ الّشّیعه"علل گرایش خود را با بیان مدارک متقن ذکر نموده اس-ت . در ای- ن درس به یکی از مناظرات ایشان با دانشمندان اهل تسنّن دربارة سجده بر مهری که از ترب-ت حسینی(ع) است می پردازیم.

محمد مرعی در خانه اش بود، چند نف-ر از دانش-مندان اه-ل تس-نن ک-ه بعض-ی از آنه-ا ازدوستان سابق او در دانشگاه الأزهر بودند، به دیدار او آمدند. در آن دیدار یک-ی از د انش-مندان اهل تسنن پرسید: شیعیان بر تربت حسینی(ع) سجده م یکنند. آنها به همین علت که بر مهر تربت حسینی(ع) سجده م یکنند، مشرک هستند.

محمد مرعی گفت: سجده بر تربت، شرک نیست؛ زیرا شیعیان بر تربت برای خ-دا ی متع-ال ، سجده م یکنند؛ نهاینکه بر تربت صرف تربت بودنش سجده کنند. اگر به پندار شما - ب-ه ف-رض محال - در درون تربت چیزی وجود دارد که شیعیان به خاطر آن چیز، بر آن سجده می کنند، این شرک است. ولی شیعیان این گونه نیستند؛ بلکه آنها برای معبود خ-ود ک-ه خداون-د متع-ال باش-دسجده می کنند .نهایت اینکه هنگام سجده برای خدا، پیشانی را بر تربت حسینی(ع) می گذارند .

به عبارت روش نتر: حقیقت سجده، نهایت خضوع و خشوع در برابر خداوند متعال است؛ نه خضوع و خشوع در برابر مهر تربت.

ص: 241

یکی از دانشمندان گفت: أحسنت که تحلیل زیبایی نمودی؛ ولی این سؤال برای ما ب-اقی می ماند که چرا شما شیعیان اصرار دارید که بر تربت حسینی(ع) سجده نمایید؟ چرا بر س-ایرچیزها سجده نم یکنید؟ همانگونه که بر تربت سجده می کنید؟

محمد مرعی پاسخ داد: اینکه ما بر خاک سجده می کنیم، براساس حدیثی است که م-ورد

اتفاق همة فرقه های اسلامی اس-ت ک-ه پی-امبر اک-رم (ص) فرم-ود : "جُعِل-َتْ ِلِیَ الارَ ضُ مَسْ-جِداداً وَ طهُوراً"؛(1) زمین برای من سجده گاه و پ-اکیزه ق-رار داده ش-ده اس-ت. بن-اب راین ب-ه اتف-اق هم-ة مسلمانان، سجده بر خاک خالص جایز است؛ ازاینرو ما بر خاک سجده می کنیم .

یکی از آن دانشمندان به نام حمید گفت: چگونه مسلمانان بر این امر اتّفاق نظر دارند؟ محمد مرعی: "هنگامی که رسول خدا(ص) از مکه به مدینه هجرت کرد در همان آغاز، به ساختن مسجد دستور داد. آیا این مسجد فرش داشت؟" حمید: نه، فرش نداشت .

محمد مرعی: پس پیامبر(ص) و مسلمانان بر چه چیزی سجده می کردند؟ حمید: بر زمینی که از خاک فرش شده بود، سجده می کردند؟

محمد مرعی:بعد از رحلت پیامبر(ص) مسلمانان در عصر خلف- ای ث-لاث ب-ر چ-ه س-جده می کردند؟ آیا مسجد فرش داشت؟

حمید: نه، فرش نداشت، آنها نیز بر خاک زمینِ مسجد سجده می نمودند.

محمد مرعی گفت: بنابراین به اعتراف شما، پیامبر(ص) و همة مسلمانان در عصر او و دیگر زمان ها بر زمین سجده کرد هاند. به همین دلیل ،قطعاً سجده بر خاک صحیح است.

حمید: اشکال من این است که شیعیان تنها بر خاک سجده می کنند؛ آنهم خاکی که از زمینی گرفته و به صورت مهر در آورده اند؛ آن را در جیب خود می گذارند و بر آن سجده می کنند.

حمد مرعی: اولاً به عقیدة شیعه، سجده بر هر گونه زمین، خواه سنگف-رش باش-د و خ-واه زمین خاکی باشد، جایز است؛

ص: 242


1- شیخ حر عاملی ،وسائل الشیعه، ج٣، ص350.

ثانیاً نظر به اینکه شرط است محل سجده پاک باشد، پس سجده بر زمین نجس یا خ-اک آلوده درست نیست. ازاینرو قطعه ای از گل خشکیده به نام مهر را که از خاک پاک تهیه شده ،با خود حمل م یکنند تا در نماز بر خاکی که مطمئناً پاک و تمیز است سجده کنند، با علم ب-ه اینکه آنها سجده بر خاک زمین را که نجس بودن آن را نمی دانند، جایز می دانند.

حمید: اگر منظور شیعه سجده بر خاک پاک خالص است، چرا مق-داری از خ-اک را حم-ل نمی کنند و مهر حمل می کنند؟

محمد مرعی: ب ه دلیل اینکه حمل خاک موجب خاک آلودگی لباس می شود. شیعیان همان خاک را با آب می آمیزند و گل می کنند و سپس همان گل در قالب زیب-ا خش-ک م-یش-ود وبه صورت مهر درمی آید که دیگر حمل آن زحمت نداشته باشد و موجب خاک آلودگی لب-اس ودست نشود.

حمید:چرا شما بر غیر خاک، مانند حصیر، قالی، زیلو و مانند اینها سجده نمی کنید؟

محمد مرعی: گفتیم غرض از سجده، نهایت خضوع در برابر خداست. اکن-ون م-ی گ-و ییم ،سجده بر خاک، خواه خشکیده (مهر) و خواه نرم، دلالت بیشتری بر خضوع در برابر خ-دا دارد؛زیرا خاک، ناچیزترین اشیاست و ما بالاترین عضو بدن خود یعنی پیشانی را بر پایین ترین چیز یعنی خاک ،در حال سجده می نهیم تا با خضوع بیشتر خدا را عبادت کنیم. همچنین مستحب است در سجده، سر بینی خاکآلود شود تا دلالت بیشتر برای خض-وع داش-ته باش-د؛ بن-ابرا ین سجده بر قطع های از خاک خشکیده (مهر) بهتر از سجده بر سایر اشیایی است که س-جده ب-رآنها رواست؛ چراکه اگر انسان در سجده پیشانی خود را بر روی سجادة گران قیمت یا بر قطعة طلا و نقره و امثال آنها و یا بر قالی و لباس گرانبها بگ-ذارد، از تواض-ع و خض-وعش کاس-ته می شود و چه بسا هیچ گونه دلالتی بر کوچکی بنده در برابر خدا نداشته باشد.

نتیجه گیری

با این توضیح، آیا کسی که سجده بر خاک خشکیده (مهر) می کند تا تواض-ع و خض-وعش درپیشگاه خدا رساتر باشد، مشرک و کافر خواهد بود؟ ولی سجده بر چیزی مانند قالی و طلا که مخالف تواضع است، تقرب به خداست؟! هرکس چنین تصور کند، تصور باط-ل و ب-ی اساس-ی نموده است .

ص: 243

89. سلام آخر

راهبرد جلسه

در این جلسه با بخشی از فلسفه های سلام در نماز آشنا می شویم

جذابیت اولیه

س--لامی ب--ه زیب--ایی ی--اد ی--اران سلامی چو حالِ خوش میگساران س--لامی ب--ه گرم--ایِ داغ ج--دایی سلامی چو دلتنگ-یِ ب-ی ق-راران سلامی چ-و عط-رِ دل انگی-ز ب-اران س--لامی ب--ه ش--ادابی نوبه--اران سلامی به سرسبزیِ جنگل و دشت س لامی به زیبایی نام ایران(1)

سؤال

ما با تکبیرةالاحرام وارد نماز می شویم و با سلام و تحیت از نماز خارج می ش-ویم . چ-ه کس-ی می داند چرا آخر نماز به این شکل خاص سلام می دهیم؟ بله؛ احس-نت ، یک-ی از فلس-فه ه-ای سلام آخر نماز می تواند این باشد:

احسا س یگانگ ی و همدلی مسلمانان

نمازگزار وقتی در سلاِمِ نماز به همة مؤمنا ن و بندگا ن صالح و ب-ر خ-ودش س-لام م-ی ده-د،احساس می کند که تنها نیست و یکی از آحاد امت بزر گ اسلام است و با مردان خ-دا در ه-رجای زمین احساس هم بستگی می کند.

ص: 244


1- مربی گرامی این ابیات را با جذابیت و شور و حال بخواند

امان خواستن از خداوند متعال

واژة سلا م در میان دو معنا مشتر ک است؛ هم به معن-ای درود و تحی-ت اس-ت و ه-م ن-ام مقدس خداوند عزوجل.طب ق معنای او ل، معنای سلام ها ی نماز روشن اس-ت ؛ ول-ی براس-اس معنای دوم ، اشاره و کنایه از این است که نمازگزار ا ز خداوند متعال سلامتی و امنیت از عذاب دنیوی و اخروی را برا ی مؤمنان خواستار است؛ چنانکه ام-ام ص-ادق (ع) م-ی فرمای-د : "مَعْنی

السلا مِ فِی دُبُر کُلِ ّ صَلا ٍةٍ أ لامَان"؛(1) معنی سلا م در آخر هر نماز ی، ام-ان اس-ت ؛ یعن-ی اگ-ر نم-از رادرحالی ک ه قلبمان خاضع اس ت ب هجا ی آوریم، از بلاها ی آخر ت در امان خواهیم بود.(2)

جلب رحمت الهی

ما در "السلام علیکم ورحم ةﷲ وبرکات-ه" از خداوند متعال برک-ت و رحم-ت را ب-رای خ-ود و هم-ة بندگا ن خواستاریم .

ارتبا ط با فرشتگا ن

سلام، نوع ی ارتباط با فرشتگان و اظهار دوستی با آنان اس ت. در تعی-ین ای-ن مطل-ب ، از ام-ام صادق(ع) پرسیدند: چرا بعد از سلام ، نمازگزار باید رو به ط-رف راس-ت ب-رگردان-د، ن-ه چ-پ؟ فرمودند: ملکی که کارهای بد را می نویسد، در طر ف چپ است و چو ن نماز، هم-ه اش خ-و ب است و بدی در او نیست به طرف راست سلا م داده می شود، نه طر ف چپ.(3)

پیوند دوستی و محبت با دیگرا ن

سلام ، خواستن سلامتی ، امنیت ، خیر، برکت و سعادت اس ت. نمازگزار با سلا م دادن ، نشان می ده-دکه دوستدار و خیرخوا ه همة خوبا ن و نیکوکارا ن اس ت و هموار ه آرزو ی س-لامتی آن-ان را دارد. ای-ن مسئله باعث نزدیکی قلبها به هم ومستحکم تر شد ن دوستی ها و برادری هاست.

خدایا ،دوستی مؤمنان را مستحکم بفرما. آمین .

ص: 245


1- مصباح الشریعة ، ص٠٩، اسرار نماز، ص162.
2- محمدمحسنبنمرتضی، فیض کاشانی ،اسرار نماز، ص .١٦٢
3- صدوق، علل الشرایع، ج٢، ص359.

90. خوشبینی در معاشرت

راهبرد جلسه

در این جلسه به بیان این موضوع می پردازیم که نماز، باعث ایجاد روابطی دوستانه و صمیمی و دور از سوءظن های رایج می شود .

جذابیت اولیه

جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت: بین شما کسی هست که مسلمان باشد؟ همة با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکم فرما شد. بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت: آری من مسلمانم. جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا. پیرمرد به دنبال جوان به راه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند. جوان گلة گوسفندان را ب-ه پیرمرد نشان داد و گفت: می خواهم تمام آنها را قربانی و بین فقرا پخ-ش ک-نم و ب-ه کم-ک احتیاج دارم.پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان ش-دند و پ-س از م-دتی پیرم-ردخسته شد و به جوان گفت که به مسجد برود و شخص دیگری را برای کمک با خود بی-اور د.

جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید: آیا مس-لمان دیگ-ری در ب-ین ش-ماهست؟ افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان، پیرمرد را به قتل رسانده است، نگاهشان را به امام جماعت مسجد دوختند. امام جماعت رو به جمعیت کرد و گفت: چرا نگاه می کنی-د ؟ به عیسی مسیح قسم که با چند رکعت نماز خواندن کسی مسلمان نمی شود .

پیوند با بحث

یکی از واجبات نماز سلام است که از س-ه قس-مت؛ یعن-ی " َّ الس-لَامُ عَلَیْ-کَ أ یَّهَ-ا َّ النبِ-ی وَرَحْمَ-ةُ ﷲِ وَبَرَکَاتُهُ "و"َّ السلَا مُ عَلَیْنَا وَعَلَی عِبَادِ َّ ﷲِ َّ الصالِحِین"و" َّ السلَامُ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُ ﷲِ وَبَرَکَاتُ-ُه"تش-کیل ش-ده است. سلام یکی از نام های زیبای خداوند متعال است. سلام یعن-ی آرزوی امنی-ت و آس-ایش

ص: 246

برای شخصی که به او سلام می کنیم. در سلام آخر نماز ما به همة س-لام م-ی ده-یم ؛ یعن-ی می خواهیم بگوییم نتیجة این جلس های که با خدای رحمان داشتیم این است که مانند خود خدا رحمان شده ایم؛ یعنی ازجانب ما به هیچ ک-س آزار و اذیت-ی نخواه-د رسید. هم-ان ط-ور ک-ه

عبدا ﷲبن فضل می گوید:"سَألَتُ أبَاَعَبْدِ ﷲِ عَنْ مَعْنَی َّ التسْلِیمِ فِی َّ الصلَاة"؛ از امام صادق(ع) از معنای سلام در نماز پرسیدم. "فَقَالَ ّالتسْلِیمُ عَلَامَةُ الْأمْن"؛فرمود: سلام های نماز نشانة امنی-ت اس-ت.(1)متأسفانه بدگمانی افراد جامعه به یکدیگر و عدم اعتماد رایج در رفتارهای اجتماعی، دل ها را از هم دور کرده و موجب از بین رفتن آرامش و امنیت لازم در اجتماع شده است.

نتیجه گیری

یکی از بزرگ ترین درس های نماز و درواقع نتیجه و خلاصة این ارتباط معنوی با خداوند علیم و قدیر ایجاد امنیت و آرامش و آسایش برای خودمان و دیگران است. ما هم پایان ای-ن درسرا با جملة زیبای "َّ السلَامُ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُ ﷲِ وَبَرَکَاتُهُ" به همه اعلام می کنیم.

خدایا، ما را از سلام کنندگان واقعی قرار بده. آمین .

ص: 247


1- شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ٦، ص 418

91. برترین مساجد

راهبرد جلسه

در این درس با بزر گترین و مه مترین مساجد جهان اسلام آشنا می شویم .

جذابیت اولیه

مربی گرامی هرکدام از تصاویر مساجد زیر را در اندازه های بزرگ تهیه کرده، از دانش آم-وزان بخواهد نام آن مسجدها را بیان کنند. در پشت هر عک-س ن-ام مس-جد و می-زان ث-واب نم-ازخواندن در آن را با حروف بزرگ درج نماید.

مسجدالحرام امام باقر(ع) فرمود:

"مَنْ صَلی فِی الْمَسْجِدِ الْحَرَ امِ صَلَاةً مَکْتُوبةَ قَبِلَ ﷲُ ِبِهَا مِنْهُ کُلَّ صَلَا ةٍ صَلاهَا مُنْذُ ی-َوْ مَ وَجَبَ-تْ عَلَیْ-هِّ الص-لَا ةُ وَکلَّ ُ صَلَا ةٍ یُصَلِّیهَا إلِی أ نْ یمَتَ"؛(1)

کسی که یک نماز واجب در مسجدالحرام بخواند، خداوند تم-ام نمازه-ایی را ک-ه از آغ-از تکلیف تا پایان عمر می خواند، از او قبول می کند.

امام صادق(ع) نیز فرمود:

" َّ الصلَاةُ فِی الْمَسْجِدِ الْحَرَ امِ تَعْدِلُ مِائةَ ألْفِ صَلَا ةٍ"؛(2)

نماز در مسجدالحرام با صد هزار نماز [در غیر آن] برابر است.

ص: 248


1- صدوق ،من لا یحضره الفقیه، ج ١، ص228.
2- محمدبن یعقوب کلینی ،اصول کافی، ج ٤، ص526.

مسجدالنبی(ص)رسول اکرم(ص) فرمود:

"صَلَاةٌ فِی مَسْجِدِی هَذَا تَعْدِلُ عِنْدَ ﷲِ عَشْرَةَ آلَافِ صَلَاةٍ فِی غَیْرهِ مِنَ الْمَسَاجِدِ إِ لا الْمَسْجِدَ الْحَرَ امِ فَإِنَّ َالص-لَاةَ فِیهِ تَعْدِلُ مِائةَ ألْفِ صَلَا ةٍ"؛(1)

نماز در مسجد من با ده هزار نماز در مساجد دیگر برابر است؛ مگر مسجدالحرام ک-ه نم-از در آن با صد هزار نماز در مساجد دیگر برابر است.

رسو ل اللّه(ص)همچنین فرمود:

" الصلاةُ فِی الْمَسْجِدِ الحَرامِ مائةَ ألْف صلاةٍ و الصَلاةُ فِی مَسْجِدِ الْمَدِینةِ عشرة آلاف صَلاة"؛(2)

نماز در مسجدالحرام با صد هزار نماز و نماز در مسجد مدینه (مسجدالنب-ی ) مع-ادل ب-ا ده هزار نماز است. برخی از محدثان چنان نقل کرده اند که امام صادق(ع) در پای-ان ای-ن روای-ت فرموده است: "وأفْضَلُ مَوضِعٍ یُصَلی فیه مِنْه ما قَر بُ مِنَ الْقَبْرِ "؛(3)

باارزش ترین مکان ها در مسجدالنبی(ص)جایی است که به قبر پیامبر اک-رم (ص) نزدی-ک باشد.

مسجدالاقصی و مسجد کوفه امام باقر(ع) فرمود:

"الْمَسَاجِدُ الْأرْبَعَةُ الْمَسْجِدُ الْحَرَ امُ وَمَسْجِدُ َّ الرسُولِ(ص) وَمَسْجِدُ بَیْتِ الْمَقْدِسِ وَمَسْجِدُ الْکُوفَةِ یاَ أبَ-َاحَمْزةَ الْفَرِیضَةُ فیهَاف تَعْدِلُ حَجةً وَ َّ النافِلةَ تَعْدِ لُ عُمْرةَ "؛(4)

مساجد چهارگانه عبارتاند از: مسجدالحرام، مسجد رسول اللّه(ص)، مسجد بیت المق-دس و مسجد کوفه؛ ای اباحمزه، نماز واجب در مسجد کوفه با حج برابر است و نماز مستحب با عمره برابر است .

ص: 249


1- .شیخ حر عاملی ،الفصول المهمة فی أصول الأئمة - تکملة الوسائل، ج ٢، ص84.
2- میز را حسین نوری ،مستدرک الوسائل، ج٣، ص426.
3- همان .
4- صدوق ،من لا یحضره الفقیه، ج ١، ص233.

حضرت علی(ع) فرمود:"صَلَاةٌ فِی بَیْتِ الْمَقْدِسِ تَعْدِلُ ألْافَ صَ-لَاةٍ"(1)؛ نماز در بی-ت المق-دس ب-ا هزار نماز برابر است

امام صادق(ع) نیز می فرماید: " َّ الصلَاةُ فِی مَسْجِدِ الْکُوفَةِ ِبِألْفِ صَلَاةٍ"؛(2) نماز در مسجد کوف-ه ب-ا هزار نماز برابری می کند .

پیوند با بحث

پیامبر اکرم(ص) فرمود: "خَیْرُ الْبِقَاعِ الْمَسَاجِد"؛(3) بهترین مکان ها مساجد هستند .

دوستان عزیز من، به نظر شما چرا مساجد یکی از بهترین مکان ها هس-تن د؟(4) مس-جد تنه-ایک مکان مقدس برای عبادت، نماز، عزاداری و سایر فرایض نیست. از همان ابتدا هم نب-وده است. مسجد محیطی برای جمع شدن مسلمانان و هم فکری آنها در امور فردی و اجتماعی و کمک برای حل مشکلات یکدیگر و انجام امور اجتماعی است. در زمان پیامبر اکرم(ص) نی-ز مسجد همین کارکرد را داشته است. رسیدگی به امور مردم، پاسخ به پرسش ها و مسائل آنه-ا ،آموزش احکام اسلام، تقسیم بیت المال و تصمیم گیری های مهم دربارة مسائل آن زمان، همة و همة در مسجد صورت می گرفت. ازهمین رو مساجد بهترین مکان هاست؛ چراک-ه ایم-ان ب-ه خداوند متعال در عمل به نمایش گذاشته می شود .

ص: 250


1- همان .
2- شیخ هر عاملی، وسائ ل الشیعه، ج ٥، ص 260
3- همان ،ص 29
4- مربی گرامی اجازه بدهد دانش آموزان نظرهای خود را بیان کنند.

ص: 251

92. مسجد شاکی

راهبرد جلسه

در این درس به اهمیت مسجد و جایگاه ویژة آن در اسلام می پردازیم .

جذابیت اولیه

دوستان خوب من، کدام یک از شما می تواند یک ضربالمثل راجع به مسجد بیان کند؟ آفرین؛ "مؤمن مسجد ندیده"! کدامیک از شما دانش آموزان باهوش می داند که این ضربالمثل به چه معناست؟ "مؤمن مسجد ندیده"؛(1) به کسی گفته می شود ک-ه تظ-اهر ب-ه تق-دس و دی-ن داری می کند. درواقع آدمی است پر از غرور و تکبر و ریا که نه تنها با اخلاق ب-د و رفت-ار ناشایس-ت خود سبب شده دیگران از او دوری کنند ،که موجب بی احترامی و بی ارزش کردن ارزش ه-ا وباورهای دینی نیز شده است، که این خود خطایی بسیار بزرگ است.

مربی گرامی روایت گرانقدری را که از امام ص-ادق (ع) اس-ت ، در چه-ا ر بخ-ش ب-ر رویکارت های مقوایی به صورت جداگانه و ترجمة آن را در پشت آن کارت ها م-ی نویس-د و ب-رای بیان آن، چهار نفر از دانش آموزان را دعوت می کند .مربی روایت را به صورت پراکنده در اختیار آنها قرار می دهد و از دانش آموزان می خواهد در مدت زمان کوتاهی به شکل مرتب و ص-حیح کنار هم قرار بگیرند تا روایت مبارکه به شکل صحیح خوانده شود. بعد از خواندن متن عربی(2) آن از دانش آموزان می خواهد کار تها را برگردانند و ترجمة آن را می خواند و توضیح می دهد .

قال الصادق(ع):

ث-َلاَثَةَ یَشْکُونَ إلِی ﷲِ عَزوَجَلَّ ؛

ص: 252


1- مصطفی رحیمی نیا ،ضرب المثلهای فارسی و اصطلاحات عامیانه، ص184.
2- مربی ابتدا از دانش آموزان ترجمۀ آن را بپرسد.

سه چیز است که نزد خداوند عزوجل شکایت می کنند .

مَسْجِدٌ خَرَ ابٌ لَا یُصَلی فِیهِ أهْلهُ؛

مسجدی که متروکه مانده و در آن نماز نمی خوانند .

وَ عَالِمٌ بَیْنَ جُهالٍ؛

عالمی که بین افراد نادان قرار گرفته و از آن بهره ای نمی برند.

وَ مُصْحَفٌ مُعَلَّقٌ قَدْ وَقَعَ عَلَیْهِ الْغُبَارُ لَا یُقْرَأُ فِیهِ (1)؛

قرآنی که فقط بر سر طاقچة منزل قرار گرفته و خاک می خورد.

پیوند با بحث

مساجد در طول تاریخ و خصوصاً در صدر اسلام، علاوه بر محل عب-ادت و تش-کیل نمازه-ای جماعت، مکانی برای تشکیل جلسات بح-ث و درس، تعلیم-ات دین-ی و علم-ی، انج-ام ام-ور قضایی، حل و فصل اختلافات، رسیدگی به امور عمومی، دستگیری از مس-تمندان، نگه-داری بیت المال و غیره بوده است. بدینترتیب گسترة اجتماعی و سیاس-ی مس-اجد بس-یار چش-مگیر بوده، انبوهی از پیامهای اجتماعی و سیاسی از فراز آن منتشر می شد .

آنچه در روایت امام صادق(ع) در هر سه مورد: مسجد، عالم و قرآن کریم مورد توجه قرار گرفته ،این است که تمامی آنها می توانند مسیر سعادت جاودانة انسان را رقم بزنند، درحالیکه بدون استفاده در گوشه ای قرار گرفته اند، تاآنجاکه مساجد رو به خرابی نهاده، علما به انزوا رفته و قرآن کریم فقط به کتابی برای مراسم عزا و عروسی تبدیل شده است! این یعنی زن-دگی ای که نه لذت دنیوی دارد و نه سعادت اخروی.

نتیجه گیری

اگر بخواهیم در روزی که همة حقایق روشن می شود (یَوْمَ تُبْلَی السرائِر)،)،(2) ما جزو کسانی نباشیم که مسجد و عالم محل، و قرآن منزلشان از او شاکی می شوند، بلکه جزو کس-انی باش-یم ک-ه

ص: 253


1- محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج ٣، ص ٣٦٨
2- طارق: ٩

نامة عملشان در دست راستشان قرار گرفته، شادمان از کرده های خود هس-تند، واق-ع ش-ویم:

"فَأ ّمَا مَنْ أوُتیِ کِتَابهَ ِبِیَمِینِهِ * فَسَوْفَ یُحَاسَبُ حِسَاباً یَسِیراً * وَ یَنقَلبِ إلِیَ أَهْلهِ مَسرورا"،(1) باید با رون-ق بخشیدن به مساجدمان، پی-روی از ع-الم عام-ل محل-ه م-ان و ب-ه ک-ارگیری ق-رآن ک-ریم درزندگی مان، که چیزی جز مکارم اخلاق و حسن خلق محمدی(ص) نیست ،خود را به س-عادتو لذت دنیا و آخرت نائل کنیم.

ص: 254


1- انشقاق: 9-7

93. سنبل اتحاد

راهبرد جلسه

در این درس به توضیح و تفصیل یکی از مهمترین و بزر گترین عبادات که سمبلی از اتحاد و برادری و ی کدلی در بین مسلمانان است، یعنی نماز جماعت می پردازیم .

جذابیت اولیه

مربی گرامی ابتدا یک جدول ساده به شکل زیر رسم کند. این جدول از راست به چپ پر می شود .

نمازجماعت

1.کدام عبادت است که: إنِ قُبِلتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا و إْنْ ردُتْ ردُمَاسِوَاهَا؟(1) (نماز)

2.آیة شریفة وَارْکَعُوا مَعَ َّ الراکِعین(2) اشاره به کدام یک از عبادات است؟ (نماز جماعت)

نماز جماعت، یک حرکت توحیدی برای یکی شدن دل ها و یکرنگی و دوستی و محب-تبین مسلمانان است .این یک-ی ش-دن و اتح-اد فوای-د بس-یار زی-ادی در نیرومن-دی اس-لام ومسلمانان دارد و نمایشی زیبا از حقیقت دین و قرآن است.

دوستان خوب من، تابه حال دریاچة خزر را از نزدیک دیده اید؟(3)

ص: 255


1- "اگر قبول شود دیگر اعمال نیز قبول می شود و اگر قبول نشود دیگر اعمال نیز قبول نمی شود" (محمدبن یعقوب کلینی ،اصول کافی، ج٣، ص268).
2- و همراه رکوع کنندگان رکوع کنید [و نماز را با جماعت بگزارید]" (بقرة: ٤٣)
3- درصورت امکان مربی گرامی با همراه داشتن نقشۀ بزرگ ایران، یا دریاچۀ خزر، آن را به دانش آموزان نشان دهد .

کدامیک از شما می داند دریاچه، خصوصاً به این عظمت و بزرگی چگونه ایجاد می شود؟(1) بله آفرین؛ دریاچه از جمع شدن آب ها از نقاط مختلف در یک نقطه تشکیل می شود؛ مانند دریاچه خزر که از جمع شدن رودخانه ه-ای بزرگ-ی مانن-د ارس و ه-رات ، و آب چش-مه ه-ا وباران های وسیع و یکی شدن آنها با یکدیگر چنین دریاچة باعظمت و پرشکوهی ایج-اد ش-ده است که بزر گترین دریاچه جهان می باشد .

نماز جماعت هم مانند یک اقیانوس بی کران است و مثَل ه-ر ف-رد ک-ه در نم-از جماع-ت شرکت می کند مَثَل آن رود و چشمة زلال است که هرگز به تنهایی چنین عظمت و زیب-ایی و شکوهی نخواهد داشت. کسانی که در نماز جماعت حاضرند، ممکن است هر ک-دام نمازش-ان دارای فضیلت و نقصانی داشته باشد که به سبب اجتماع آنها با یک-دیگر، خ داون-د مهرب-ان آن قسمت از نماز هرکدام را که فاقد شرایط کافی ب-وده اس-ت، ب-ه س-بب توج-ه دیگ-ری قب-ولمی کند.(2)

نماز جماعت سمبلی از اتحاد و برادری، و دوستی و محبت مسلمانان در راه خداوند متع-ال است که فضیلت و عظمت این ارتباط دوستانه غیرقابل انک-ار اس-ت؛ هم-ان ط-ور ک-ه پی-امبرخدا(ص) فرمودند: "کسانی که در راه خدا با یکدیگر دوستی کنند، در روز قیامت در سایه س-ارعرش الهی و غرق در برکت اله-ی ق-رار دارن-د؛ درح-الی ک-ه ص-ورته-ای آنه-ا از خورش-یددرخشان تر است، و تمامی فرشتگان مقرب درگاه الهی و پیامبران به جایگاه و منزلت آنان نزد خدواند متعال غبطه می خورند و اهل قیامت از یکدیگر می پرس-ند : این-ان کیس-تند؟ ب-ه آن-ان خطاب می شود: آنان کسانی هستند که در دنیا به خاطر خ-دا ب-ا یک-دیگر دوس-ت بودن-د و ب-ه یکدیگر محبت می کردند." (3)

در کتاب مستدرک به نقل از کتاب انوار ابوعلی محمدبن همام روایت شده است که: حضرت

امام باقر(ع) فرمودند: حضرت رسول(ص) فرمودند: "هرکس برای رضای خدا به دی-دن ب-رادر

ص: 256


1- مربی گرامی اجازه بدهد دانش آموزان دریاچه را تعریف کنند.
2- میرزا جواد ملکی تبریزی ،اسرار الصلوة، ترجمۀ سیدعلی احمدی، ص540.
3- همان، ص541

ایمانی اش برود، خداوند متعال به وجود او به فرشتگانش مباهات م-ی کن-د و زم-انی ک-ه او رامی بیند، فرشته ای از آسمان خطاب به او می گوید: پاک شدی، و هنگامی که مشغول ص-حبت شود، خداوند متعال به دو فرشته اش می فرماید: عمل هفتاد پیامبر که عمرشان را صرف عبادت من کرده اند و خونشان در راه من بر زمین ریخته شده برای اوس-ت و هنگ-امی ک-ه ب-ا ب-رادرایمانی اش شوخی کرده و با او بخندد، خداوند متعال خطاب به آن دو فرشته می فرماید: شما را گواه می گیرم در روز قیامت که بعضی چهره ها سفید و بعض دیگر سیاه است، او را روس-فید وشاد و خندان گردانم".

نتیجه گیری

با کمی تأمل متوجه خواهیم شد که نماز جماعت، جامع همة این اتفاقات زیبا خواهد بود و این خود نشان از عظمت و اهمیت نماز جماعت دارد و ازهمین رو در روایات و سیرة معصومان:

بر آن بسیار توصیه شده است.

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: "مَنْ صَلی الْخَمْسَ فِی جَماَعَةٍ فَظُنوا بِهِ خَیْرااً".(1)

ص: 257


1- "کسی که نمازهای یومیۀ خود را به جماعت بخواند به او گمان خوب و خیر داشته باشید" (محمدبن یعقوب کلینی ،اصول کافی، ج٣، ص371).

94. حفظ فاصله ها

راهبرد جلسه

در این درس به موضوع حفظ و رعایت حریم انسان ها می پردازیم .

جذابیت اولیه

مربی گرامی دو نفر از دانش آموزان را برای کمک در آموزش دعوت کند. ی-ک عب-ا ب-ر دوش یکی از آنان قرار دهد. او نقش میرزای قمی; و دیگری نقش فتحعلی شاه را بازی کنند.

در حکایت نقل شده که فتحعلی شاه مبلغی را برای میرزای قم-ی; فرس-تاد و ایش-ان ردکرد.(1) فتحعلی شاه مبلغ را دو برابر کرد و دوباره برای میرزای قمی; فرستاد. باز هم میرزا رد کرد و باز هم فتحعلی شاه مبلغ را از آنچه بود دو برابر کرد و فرستاد و به میرزا گف-ت : هرچ-ه شما این را رد کنی ما آن را دو برابرش می کنیم و به شما برمی گردانیم .میرزای قمی که دی-داین گونه است این دفعه قبول کرد.

بعداً که خود فتحعلی شاه نزد میرزا آمده بود، میرزا به شاه فرموده بود: "با آن پول هایی که شما داده بودید برای شما یک خانه ای در آخرت درست کردیم؛ به این معنا که یک مسجد ساختیم." فتحعلی شاه گفت: پس برویم آنجا نماز بخوانیم. به آن مسجد رفتند و وضو گرفتند و نماز خواندند .فتحعلی شاه پهلوی میرزا ایستاده بود و همة سربازانش پشت می-رزا ایس-تاده بودن-د.

میرزا وقتی به سجده می رسید، می دید مهر فتحعلی شاه مطابق مهر میرزاس-ت، ب-رای هم-ین مهر شاه را عقب تر می برد. در رکعت بعد، دوباره فتحعلی شاه مهرش را به همان ترتی-ب ق-رار

ص: 258


1- مربی گرامی می تواند راجع به تقوی و پرهیز علمای بزرگ ما از دنیا و به دنبال دنیا نبودن آنان کمی توضیح دهد. نیز اینکه اینکه هیچ وقت نباید چشم ما به دست این و آن باشد.

می داد و بازهم میرزای قمی مهر او را عقب تر قرار م یداد، تا اینکه نماز تمام شد.

بعد از نماز میرزا فرمود: مأموم در نماز باید پشت امام و یا کمی عقب تر از امام باشد .

فتحعلی شاه گفت: من نماز خودم را خواندم و با شما جماعت نم-ی خوان-دم . فق-ط اینج-اایستادم تا سربازان به شما اقتدا کنند.

پیوند با بحث

نماز جماعت، نمایشی از وحدت و عشق و محبت مسلمانان به یکدیگر است. از این رو ه-م ازلحاظ ظاهری و هم از لحاظ باطنی باید این معنا و مفه-وم را برس-اند. ب-اطن آن هم-ان روح جمعی و دوست یابی و شناخت مشکلات یکدیگر و برطرف کردن آنهاست. و ظاهر آن نش-ان دهندة نظم و وحدت و نظافت و پیروی از امامت می باشد .اگر در نماز جماعت بای-د فاص-له ونظم رعایت شود می تواند برای این باشد که ما این جهات را در تمامی مراحل زندگی خود ب-ه کار ببندیم. باید در روابط فردی و اجتماعی خود فاصله ها را رعایت کنیم و هیچ گاه دچار افراط و تفریط نشویم .

دوستان خوب من، فاصلة بین امام و مأموم و بین خودشان نباید بیش از ی-ک گ-اِمِ ب-زرگ انسان معمولی باشد که در شرع، به مقدار مکانی که یک انسان معمولی هنگام سجده ک-ردن لازم دارد بیان شده است .

نتیجه گیری

یکی از مسائل مهم اجتماعی، حفظ حریم افراد جامعه از س-وی کس-انی اس-ت ک-ه جامع-ه را تشکیل می دهند؛ زیرا اینگونه است که جامعه برپا م-ی مان-د و ه-مگرای-ی و ه-مدل-ی در آن افزایش می یابد و انسجام اجتماعی تقویت می شود. بخش بزرگی از آموزه های وحیانی اس-لام به مسائلی اختصاص دارد که این پیوندهای اجتماعی را استوار کرده و پایه های آن را محک-م می کند. یکی از این آموز ه ها حفظ حریم فردی و اجتماعی است.

ص: 259

95. نماز خوف

راهبرد جلسه

در این جلسه به موضوع آشنایی با نماز خوف و شرایط آن می پردازیم و ای-ن نکت-ه ک-ه نم-ازجماعت از چه اهمیت بالایی برخوردار است.

جذابیت اولیه

شما همه خوب می دانید امام حسین(ع) در روز عاشورا به نم-از ایس-تادند. تع-دادی از ی-ارانش مانند سعیدبن عبداﷲ حنفی در حال دفاع از جان نمازگزاران ب-ه ش-هادت رس-یدند. چ-ه کس-ی می داند آن نمازی را که امام حسین(ع) در روز عاشورا خواندند چه نوع نمازی بود؟(1) احسنت، ابی عبداﷲ(ع) مانند پیامبر اکرم(ص) در داستان سفر به مکه، نماز خوف خواندند.

پیوند با بحث

هنگامی که پیامبر(ص) با عده ای از مسلمانان به ع-زم مک-ه وارد س-رزمین حدیبی-ه ش-دند وجریان به گوش قریش رسید. خالدبنولی-د ب-ه سرپرس-تی ی-ک گ-روه دویس-ت نف-ری ب-رای جلوگیری از حرکت مسلمانان به سوی مکه در کوه های نزدیک مکه مستقر شد. هنگام ظه-ربلال اذان گفت و پیامبر(ص) با مسلمانان ،نماز ظهر را به جماعت ادا کردند. خالد از مش-اهده این صحنه در فکر فرو رفت و به نفرات خود گفت: در موقع نماز عصر که در نظر آنه-ا بس-یارپرارزش است و حتی از نور چشمان خود آن را گرامی تر م یدارند ،باید از فرصت استفاده کرد و با یک حملة برقآسا و غافل گیرانه کار مسلمانان را یکسره ساخت. در ای-ن هنگ-ام آی-ة "وَإِذَا

کُنَتَ فِیِهِمْ فَأقَمْتَ لهُمُ َّ الصلاَةَ فَلْتَقُمْ طآَئِفَةٌ ِّ منْهُم معَکَ وَلْیَأخُذُواواْأَسْلِحَتَهُمْ فَإذِا سَجَدُواواْفَلْیَکُونوُاکُونُواْ مِن وَرآَئِکُمْ وَلْتَأتِ طآَئِفَةٌ أخْرَی لَمْ یُصَلُّ واواْ فَلْیُصَلُّ واواْ مَعَکَ وَلْیَأخُذُواحِذْرهَمْ وَأَسْ-لِحَتَهُمْ وَدالَّذِینَ کَفَ-رُوال-َوْ تَغَفلُ-وَنَ عَ-نْ

ص: 260


1- مربی گرامی اجازه بدهد دانش آموزان پاسخ صحیح را بدهند و در صورت امکان جایزه ای برای آن مشخص کند.

أَسْلِحَتِکُمْ وَأمْتِعَتِکُمْ فَیَمِیلُوَنَ عَلَیْکُم َّ میْلةَ وَاحِدَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إنِ کاَنَ بِکُمْ أذًی ِّ من مطَرأوْ کُنتُم َّ م-رْ أن َتَضُعواْ أَسْلِحَتَکُمْ وَخُذُوا حِذْرَکُمْ إنِّ ﷲَّ أعَّد لِلْکَافِرِینَ عَذَابًا ُّ مِهِینًا"(1)

نازل شد و دستور نماز خوف را که از هر حملة غافل گیرانه ای جلوگیری می کن-د ب-ه مس-لمانان داد و این خود یکی از نکات اعجاز قرآن است که قبل از اقدام دشمن، نقشه های آنها را نقشب-ر آب کرد؛ لذا گفته می شود خالدبن ولید با مشاهدة این صحنه ایمان آورد و مسلمان شد.(2)

نماز خوف چگونه است؟

نماز خوف این است که نمازهای چهاررکعتی تبدیل به دو رکعت شود .گروه اول یک رکعت را با امام می خوانند ،و امام پس از اتمام یک رکعت توقف می کند و آن گروه یک رکعت دیگر را به تنهایی خوانند و به جبهه جنگ بازمی گردند .سپس گروه دوم جای آنها را می گیرن-د و ی-ک رکعت نماز خود را با امام و رکعت دوم را به طور فرادی انجام می دهند.

نتیجه گیری

ما اگر در مواقعی مجبور به دفاع می شویم برای حفظ نماز و دین است. پس بای-د در جه-ادی که موجب فراموش شدن نماز می شود تأمل کرد .دیگر اینکه طریقة برگزاری نماز خوف حاکی از اهمیت بالای نماز جماعت است که در این شرایط با آن همه مش-کلات و س-ختیه-ا نم-ازخوف به جماعت ادا می شود؛ چراکه جنگ و جهاد ما برای حفظ اتح-اد و یک -دلی و یک رنگ-ی ماست .

خدایا، در همة حال ما را از نمازگزاران واقعی قرار بده. آمین .

ص: 261


1- و هنگامی که در میان آنها باشی و در میدان جنگ برای آنها نماز برپا کنی، باید دست های از آنها با تو [به نماز] برخیزند و سلاحهای خود را با خود برگیرند و هنگامی که سجده کردند [و نماز را به پایان رسانیدند] باید به پشت سر شما [به میدان نبرد] بروند، و آن دستۀ دیگر که نماز نخوانده اند و مشغول پیکار بوده اند ،بیایند و با تو نماز بخوانند و باید آنها وسایل دفاعی و سلاحهای خود را با خود [در حال نماز] حمل کنند؛ زیرا کافران دوست دارند که شما از سلاحها و متاعهای خود غافل شوید و یک مرتبه به شما هجوم کنند، و اگر از باران ناراحت هستید و یا بیمار [و مجروح] باشید مانعی ندارد که سلاحهای خود را بر زمین بگذارید؛ ولی وسایل دفاعی [مانند زره و خود] را با خود بردارید .خداوند برای کافران عذاب خوارکننده ای فراهم ساخته است" (نساء:١٠٢ )
2- ناصر مکارم شیرازی ،تفسیر نمونه، ج٤، ص100

96. آشنایی با احکام نماز

راهبرد جلسه

ازآنجا که بیان احکام عبادات به تنهایی ج-ذابیت زی-ادی ن-دارد س-عی ش-ده در قال-ب مس-ابقةاطلاعات عمومی، به بیان کوتاهی از احکام پرداخته شود.

جذابیت اولیه

مربی گرامی بر روی چهار قطعه مقوای متوسط به خط درشت گزینه های (ال-ف ) ت-ا (دال) را ،مانند شکل های زیر بنویسد، هر کدام از گزینه ها را با فاصله روی دیوار نصب کند و به تناسب جمعیت از بیست نفر از دانش آموزان برای شرکت در مسابقة اطلاعات عمومی دعوت کند .

هرکدام از سؤالات زیر را به صورت عمومی از همة دانش آموزانی ک-ه در مس-ابقه ش-رکت کرده اند بپرسد و از آنها بخواهد هرکدام گزینه ای را که گمان می کنند صحیح اس-ت ، انتخ-اب کنند و کنار گزینه ها بایستند .مسابقه را با افرادی که گزینة صحیح را انتخاب کرده ان-د ، ادام-ه دهد تا یک دانش آموِزِ برنده باقی بماند. مربی می تواند به تناسب سؤال ها و جوا بها توضیحات کوتاهی را هم بیان کند .

ص: 262

نمونه سؤالات

الف ب ج د

1. اگر مأموم زودتر از امام جماعت تکبیرةالاحرام بگوید نماز او چه حکمی دارد؟

ب) نمازش صحیح است.الف) نمازش باطل است.

د) نمازش را به صورت فرادی ادامه دهد .ج) نمازش را بهصورت جماعت ادامه دهد.

2. نمازی که رکوع و سجده ندارد؟

ب) نماز خوف الف) نماز صبح

د) نماز جمعه ج) نماز میت

3. نمازی که دو قنوت دارد؟

ب) نماز جمعه الف) نماز عید فطر

د) نماز لیلة الدفن ج) نماز عید قربان

4. اگر نمازهایی را که باید بلند بخوانیم، سهواً آهسته بخوانیم، نمازمان چه حکمی دارد؟الف) صحیح است. ب- باید اعاده کنیم .

ج) باطل است. د) باید سجدة سهو انجام دهیم.

5.نماز آیات چند رکوع دارد؟

الف) 01 رکوع ب) 21 رکوع ج) 5 رکوع د) 2 رکوع

6.اگر در هر نمازی شک کنیم که یک رکعت خوانده ایم یا دو رکعت، چه حکمی دارد؟الف) صحیح است. ب) مکروه است .

ج) بنا را بر دو می گذاریم و نماز را ادامه می دهیم. د) باطل است .

7. اگر نمازگزار در هنگام خواندن تشهد، شک کند که سجدة دوم را به جا آورده یا نه، باید چه کار کند؟الف) به شک خود اعتنا نکند. ب) نمازش باطل است.

ج) حرام انجام داده. د) به شک خود اعتنا بکند.

ص: 263

8. خواندن آیه ای که سجدة واجب دارد در نماز، نماز را........؟

الف) نورانی می کند. ب) باطل می کند .

ج) مباح می کند. د) حرام می کند .

9. دعا (نفرین) کردن علیه مؤمن در نماز چه حکمی دارد؟

الف) نماز صحیح است. ب) اشکالی ندارد .

ج) نماز باطل است. د) مکروه است .

01. نگه داشتن بچه و بغل کردن آن در هنگام نماز چه حکمی دارد؟الف) اشکال دارد. ب) حرام است .

ج) مکروه است. د) اشکال ندارد . 

ص: 264

97. تعقیب بی نظیر

راهبرد جلسه

در این جلسه، به یکی از اثرگذارترین و زیبا ترین تعقیبات بعد از نمازها که قرائت سورة توحی-دباشد، می پردازیم .

جذابیت اولیه

مربی گرامی دو یا سه نفر از دانش آموزان را برای شرکت در مسابقه دعوت کند و سؤالات زیر را از آنان بپرسد .

1.شناسنامة خداوند متعال کدام سوره است؟ (توحید)

2.نام یکی از سوره های قرآن کریم که یکی از اصول دین است؟ (توحید)

3.سورة 112 قرآن کریم چه نام دارد؟ (توحید)

4.نام های دیگر سورة توحید چیست؟ (اخلاص، صمد، اساس، برائت، جمال، معرفت، مانع ،نور، تفرید، تجرید، ولایت)(1)

5.کدام سوره معادل یک سوم قرآن است؟ (امام باقر(ع) فرمودن-د : س-ورة توحی-د براب-ر ب-ا یک سوم قرآن است)(2)

که هرگز ندارد نیازی به کس بگو او خدایی است یکتا و بس

نه زاد و نه زاییده ش-د آن ال-ه نه دارد شریکی خدا هیچ گ-اه (3)

ص: 265


1- محمدمهدی جامی ،درمان با قرآن، ص١٧١.
2- قطب الدین راوندی، الدعوات، ص118.
3- امید مجد.

در ادامه مربی گرامی داستان زیر را بیان کند:

عبداﷲبن سلام از دانشمندان یهود، وقتی آوازه و دعوت پیامبر را شنید، به مکه رفت تا او را ببیند و با نشانه هایی که از او در تورات آمده بود، تطبیق کند. وقتی نزد رسول خ-دا (ص) آم-د ،پیامبر(ص) از او پرسید آیا وصف وی را در تورات دیده است؟ و او را به خداوند سوگند داد که حقیقت را بگوید .

عبداﷲبن سلام، اندکی تأمل کرد و گفت: ای محمد، اول تو خدایت را برای من توص-یف کن تا تو را بهتر بشناسم؛ آنگاه آنچه را خواستی به تو می گویم. در این هنگ-ام س-ورة توحی-د نازل شد و پیامبر آن را برای عبداﷲبن سلام قرائت فرمود. عبداﷲنیز به پیامبری او یقین کرد و ایمان آورد؛ ولی از ترس، تا مدتی مسلمان شدن خود را از یهودیان پنهان م-ی ک-رد، ت-ا در فرصتی مناسب و در شرایطی اثرگذار، ایمان خود را آشکار کند تا ع-د ة بیش-تری از یهودی-ان مسلمان شوند. وقتی پیامبر از مکه به مدینه مهاجرت کرد، عبداﷲ اسلام خود را آشکار ساخت؛ گرچه از جمع یهودیان رانده شد و کسی از آنان به پیامبر(ص) ایمان نیاورد.(1)

پیوند با بحث

مرحوم کلینی; به سند معتبر از حضرت صادق(ع) روایت کرده اس-ت : هرک-ه ب-ه خ-دا و روز

قیامت ایمان دارد، باید بعد از هر نماز فریضه، خواندن سورة "قُ-لْ هُ-وَ ﷲُّ اَحَ-دٌ"را ت-رک نکن-د به درستی که هرکه آن را بخواند، خدا برای او خیر دنیا و آخرت را جمع کند و او و پدر و م-ادر او را می آمرزد، و هرکه از پدر و مادر او به هم رسید ه اند.(2) در بخش آخر، مربی گرامی می تواند آثار و برکات خواندن سورة توحید را بر روی کارت هایی در اندازه های 51×03 سانتی متر بنویسد و برای دانش آموزان یک به ی-ک نم-ایش داده، ب-رای هری-ک توضیحی بسیار مختصر بیان کند .که برخی از این آثار به شرح ذیل می باشد:(3)

ص: 266


1- ناصر مکارم شیرازی ،تفسیر نمونه، ج27، ص428. "با این توضیح که عبدﷲبن سلام را یکی از احتمالات بیان می کند ."
2- "عَنْ أبِی عَبْدِ ﷲِ (ع) قاَلَ مَنْ کانَ یؤُمِنُ ِبِاللّهِ وَالیَوْمِ اْلْآخِرِفلَاَ یدَعْ أنْ یَقَرأفِی دُبرِ الْفِیضَةِ بِقُلْ هُوَ ﷲُّ أحَدٌ فإِنَّهُ مَنْ قرَأهَا جَمَعَ ﷲُ لهُ خَیْرَ الدنیْاَ وَاْلْآخِرةِ وَغَفَرَ لهُ وَلوِالدِیهِ وَمَا وَلدَا" (محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج٢، ص622).
3- شیخ حر عاملی ،وسائل الشیعه، ج٦، ص٢٣٣؛ فضل بن حسن طبرسی ،مکارم الاخلاق، ص289 و٣٦٦ ؛ تفسیرالبرهان، ج٥،ص٧٩٨؛ طب الائمه، ص٢٤؛ قطب الدین راوندی ،الدعوات، ص293 و٢٩٥ ؛ محمدبن یعقوب کلینی ،اصول کافی، ج٢، ص394و 539 و٦١٩ ؛ صدوق ،ثواب الاعمال، ص129 و٣٤١ ؛ همان ،الخصال، ص٦٢٦؛ همان ،من لا یحضره الفقیه، ج١، ص٣١٥؛ محمدبن حسن طوسی ،مصباح المجتهد، ص٢٦١؛ فقه الرضا، ص138.

1.رفع فقروتنگ دستی

2. بخشش گناهان؛

3. شفادهندگی؛

4. استجابت دعا؛

5درمان تب؛

6. درد چشم؛.

7. درد دندان؛

8. امان از گناه؛

9. امنیت؛

10. برکت .

ص: 267

98.تسبیحی بهترازهرخدمتکار

راهبرد جلسه

در این درس به یکی از بهترین تعقیبات نماز، یعنی تسبیحات حضرت زهرا(س) که آثار فراوانی در رشد و تعالی زندگی دنیوی و اخروی انسان دارد، می پردازیم .

جذابیت اولیه

ستارگان، درخشان تر از همیشة تاریخ در آسمان مدینه پرتوافش-انی م-یکردن-د . ش-میم عط-ر محمدی(ص) در کوچه های مدینه پراکنده بود و یاس علوی، آنگاه که به معراج نماز میرفت ،نورش برای اهل آسمان می درخشید و بر چهرة اهل زمین نورافشانی م-ی ک-رد . در آن هنگ-ام حضرت زهرا3 عزیزترین عزیزان رسول خدا(ص) در خانة علی(ع) بود .

این بانوی بزرگوار آنقدر با آسیاب کار کرده بود که دستانش پینه بسته بود و آنقدر از چاه آب کشیده بود که آثار آن بر بدن مبارکش باقی مانده بود و به اندازه ای خانه را تمیز کرده بود که لباس هایش غبارآلود شده بود. فاطمه(س) از سختی کارهای خانه در زحم ت بسیار بود؛ ام-اهیچ نمی گفت. امیرالمؤمنین(ع) آنگاه که چنین دید، شنیده بود غلامانی را خدمت پیامبر(ص) آورده اند؛ به فاطمه(س) توصیه کرد، نزد پدر برو و خدمتکاری درخواست کن تا در ام-ور من-زل یار و همکارت باشد .

وقتی پیامبر(ص) از خواستة آنان آگاهی یافت، فرمود: "ای فاطمه، چیزی به تو عط-ا ک-نم که از خدمتکار و دنیا و آنچه در آن است، ارزشمندتر و بهتر باشد؛ بعد از نم-از 43 مرتب-ه "اﷲ اکبر" و 33 مرتبه "الحمد ﷲ" و 33 مرتبه "سبحان ا ﷲ" بگو و آن را با "لا ال-ه الَّ-ا اﷲ" خ-تم کن. این کار از چیزی که می خواهی بهتر است".

ص: 268

در آن لحظه که این هدیة آسمانی به فاطمه زهرا(س) عطا شد، فرمود: "از خ-دا و رس-ول خدا راضی شدم".(1)

پیوند با بحث

درک این هدیة بزرگ که رسولاﷲ(ص) به فاطمة زهرا3 عطا فرمود، بالاتر از طاقت و فهم غیرمعصوم است؛ به گونه ای که ما از وصف آن عاجزیم و فقط از سرچشمة گفتار معصومان:

است که تا انداز های می توان از آثار و برکات آن اطلاع یافت و بهره مند شد. تس-بیح حض-رت فاطمه(س) به سبب مداومت آن حضرت در انجام آن به ایش-ان منس-وب ش-ده اس-ت . درواق-ع تسبیح حضرت حق تعالی است و عبادتی برگزیده، که هرکس در سیر معنوی خ-ویش ب-ه ق-در طاقت و معرفتش از آن بهره می گیرد .

امام باقر(ع) می فرماید: "خداوند متعال با هیچ ستایشی، بالاتر از تسبیحات فاطمة زهرا(س) عبادت نشده است. اگر چیزی افضل از آن وجود داشت، رسول خدا(ص) آن را ب-ه فاطم-ه 3 عطا می کرد".(2)

انسان با گفتن "اﷲ اکبر" به نهایت عجز خود و ناتوانی اش ب-ه درگ-اه اله-ی باره-ا اق-رار می کند؛ چراکه خداوند متعال بزرگتر از آن است که بتوان او را وص-ف ک-رد : "ﷲُ أکْ-بَرُ مِ-نْ أْنْ یُوصَفَ ".(3)

"الحمدﷲ" کامل ترین و بافضیل تترین نوع شکرگزاری خداوند متعال است.

شخصی از حضرت علی(ع) پرسید: معنی "سبحان اﷲ" چیست؟ حضرت فرمود: "سبحان اﷲ" تعظیم مقام بلند و باعظمت خدا و منزه دانستن اوست از آنچه که مشرکان می پندارند، و زمانی که بنده این کلمه را می گوید، همة فرشتگان بر او درود می فرستند".(4)

ص: 269


1- علیرضا رجالی تهرانی ،اسرار و آثار تسبیح حضرت زهرا3، ص٩ و١٨١ ؛ عدنان زعفرانی، تسبیحات حضرت زهرا(س)، ص ٩ و21
2- محمدباقر مجلسی ،بحار الأنوار، ج43، ص٦.
3- محمدبن یعقوب کلینی ،اصول کافی، ج١، ص117.
4- صدوق، التوحید، ص312.

برخی از آثار تسبیحات حضرت زهرا(س)

بخشش همة گناهان

امام صادق(ع) می فرماید هرکس بعد از نماز واجب و قبل از اینکه پای راست را از بالای پای چپ بردارد، تسبیح فاطمه زهرا(س) را به جا آورد، تمام گناهان او آمرزیده می شود، و این تسبیح با "اﷲ اکبر" آغاز می شود.(1)

دوری شیطان

امام باقر(ع) می فرماید:هرکس که تسبیح حضرت فاطمه(س) را به جا آورد و پس از آن استغفار کند، مورد مغفرت خداوند متعال ق-رار م-یگی-رد ، و آن تس-بیح ب-ه زب-ان، ص-د مرتب-ه اس-ت ؛ درحالی که در میزان - نامة اعمال - هزار خواهد بود، و شیطان را دور کرده، خ-دای رحم-ان را خشنود می نماید.(2)

عنایت فرشتگان

هرگاه ما به بستر خواب می رویم، فرشته ای و شیطانی سرکش به سرعت به سوی ما می آید. آن فرشته به ما می گوید: روزت را به خوبی ختم کن و شب را به خ-وبی بگش-ا ، و ش-یطان ب-ه م-ا می گوید: روزت را به گناه ختم کن و شب را به گناه بگشا. پس اگر از فرشته اطاع-ت کن-یم و روز را با یاد خدا و شب را نیز با یاد او آغاز کنیم و تسبیحات حضرت زه-را (س) را بگ-وییم، آن فرشته، شیطان را از ما می راند، و شیطان دور می شود. آن فرشته تا زمانی که ما از خواب بیدار شویم، از ما محافظت می کند.(3)

ص: 270


1- محمدبن حسن طوسی ،تهذیب الاحکام، ج٢، ص105.
2- شیخ حر عاملی ،وسائل الشیعه، ج٤، ص1023.
3- سیدبن طاووس ،فلاح السائل، ص279.

نتیجه گیری

اگر بخواهیم در مسیر ایمان و اعتماد به خداوند یکتا و برای رش-د معن-وی خ-ود گ-امی بلن-د

برداریم، مسیر آن را قرآن کریم بیان کرده است: "یا أَ ّیهَا الذینَ آمَنُوا اذْکُ-رُواَّ ﷲَ ذِکْ-ْراًکَث-یرا،(1) ک-ه

نتیجة ذکر کثیر، فلاح و رستگاری و رسیدن به سعادت و خوشبختی اس-ت : "وَ اذْکُ-ُرُوا ﷲَ کَث-یراًلَعَلَّکُمْ تُفُلِحُ-و نَ"،(2) و براساس روایات یکی از مص-ادیق کام-ل ذک-ر کثی-ر، تس-بیحات حض-رت زهرا(س) است.(3)

ص: 271


1- احزاب:41
2- انفال:45
3- ‡عن ابی عبدالله (ع) قَالَ تَسْبِیح فَاطِمَة الزَّهْرَاءِ(س)مِنَ الذِّکْرِالکثیرا" ‡ الَّذِی قَالَ للهُّ عَزَّ وَجَل اذْکُرُوا للهَّ ذِکْراالکثیرا(محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج ٢، ص ٥٠٠

99.قبولی نمازوخانواده

راهبردجلسه

دراین درس به اهمیت خوش رفتاری ورعایت حقوق متقابل زن وشوهر، فرزند ووالدین ونیزهمسایگان می پردازیم، واینکه بی توجهی به آنها ، گاهی موردمقبول واقع نشدن عبادت می شود.

جذابیت اولیه

مربی گرامی روایت زیررابه صورت پازل درست نموده یکی ازدانش آموزان رابرای چینش آن دعوت می کند.دانش آموزان باید درمدت زمان سه دقیقه بتوانداین پازل راکامل کند.بعدازکامل شدن پازل، مربی به شرح وتوضیح روایت می پردازد.

قال الصادق (علیه السلام)

من نظرالی ابویه نظرماقت وهماظالمان له لم یقبل الله له صلاة

اصول کافی ج 2ص 349

ص: 272

طرز تهیة پازل

یک مقوا فوم برد در سایز 50×50 تهیه کنید و طرحی مانند شکل بالا و متن روایت را روی آن بچسبانید، و از نقاط نقطه چ-ین در ابع-اد01×01 ب-رش بزنی-د .پش-ت هری-ک از قطع-ه ه-ای ایجاد شده را به اندازة یک آهنربای کوچک خالی ک-رده ، آهنرب-ا را ب-ه آن بچس-بانید ت-ا قاب-ل استفاده بر روی تخته وایت برد باشد .

پیوند با بحث

دوستان خوب من، معنای این روایت چیست؟

آفرین به شما دانش آموزان باهوش، امام صادق(ع) فرموند: "نماز فرزندانی که با خشم ب-ه پدر و مادر خود نگاه می کنند، قبول نم یشود؛ گرچه والدین، نسبت به آنان کوت-اهی و ظلم-ی کرده باشند".

نماز مانند یک انسان کامل است. همانطور که انسان روح و جسم دارد، نم-از نی-ز روح و جسم دارد. همانطور که وسعت و عظمت روح انسان درجات متفاوت دارد، روح نماز نیز چنین است. چنانکه نبودن بعضی اجزای بدن موجب نابود شدن بدن می شود، در نماز نیز، با نبودن بعضی اجزای آن، نماز ب یمحتوا و ب یروح می شود؛ اما روح نماز عبارت اس-ت از ام-ور قلب-ی و معنوی که رأس آنها قصد قربت و خلوص نیت و حضور قلب م-ی باش-د . نتیج-ة آن خش-وع و خضوع و تعظیم معبود و رجا و امید به رحمت اوست .نمازگزار باید قلب خود را خالی از موان-ع قبول شدن نماز مانند کبر، عجب، حسد، نارضایتی والدین و س-ایر اخ-لاق ه-ای ب-د و اعم-ال ناپسند کند تا نماز، هم جسم سالم و هم روح کاملی داشته باشد.(1) ازهمین رو پیامبر اک-رم (ص) فرموند: "هرکس زن بدرفتار و اذیتکنند های داشته باشد، خداوند نماز و کارهای نی-ک آن زن را نمی پذیرد؛ مرد بداخلاق نیز چنین است".(2)

ص: 273


1- سیدعبدالحسین طیب، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ١، ص158.
2- شیخ حر عاملی ،وسائل الشیعه، ج14، ص116.

نتیجه گیری

نماز مقبول اگر به معنای نماز کارآمد و پرفایده و برخوردار ار اثر و نتیجه باشد، مس-لماً نم-ازیاست که نمازگزار به دنبال رضایت و خشنودی خداوند منان است. یکی از مهم ت-رین ع-واملی

که موجب قبولی نماز می شود، احترام به والدین است: وَقَضی رَبکَ ألَاَّ تَعْبُ-دُوا إِلاَّ إِ ّی-اهُ وَبِالْوال-ِدَیْنِ إحِسانا.(1) همچنین خوش خلقی: وَإنِکَّ َ لَعَلی خُلُقٍ عَظ-یم. (2) نماز مقبول، یعنی نماز زنده؛ نمازی ک-ه سبب می شود ما در امور فردی و اجتماعی، زیبا رفتار کنیم و از بدی ها دوری نماییم: إِ نَّ الصلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر.(3)

ص: 274


1- و پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید" (اسراء: 23)
2- و تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری" (قلم: 4)
3- نماز [انسان را] از زشتی ها و گناه بازمی دارد" (عنکبوت: 45)

100. شیرینی نماز

راهبرد جلسه

در این جلسه، دانش آموزان با راهی آشنا می ش-وند ک-ه بتوانن-د ش-یرینی و زیب-ایی عب-ادت وهمنشینی با خدای متعال را احساس کنند.

جذابیت اولیه

سلام، امیدوارم اوقاتی که با هم هستیم جزو اوقات به یادماندنی و تأثیرگذار زندگی مان باشد .

ببینم دوستان، چه کسی می داند این عکس کدام شخصیت است؟(1)

بله؛ استاد علامه طباطبایی; که در مرات-ب عرف-ان و س-یر و س-لوک معن-وی، و دع-ا ومناجات، نمونه بود. غالباً ذکر خدا را بر لب داشت. به مستحبات مقید بود. شبهای ماه مبارک رمضان تا صبح بیدار بود و مقداری مطالعه می کرد و بقیه را ب-ه دع-ا و قرائ-ت ق-رآن و نم-ازمشغول بود .یکی از شاگردان ایشان می گوید: یکی از شب های آخر عمر ک-ه خ-دمت ایش-ان بودم در بستر بیماری نشسته بود و با چشم های نافذش به گوشة اتاق نگاه میکرد؛ ولی یارای سخن گفتن نداشت. خواستم سخنی از او بشنوم و به یادگار داشته باشم؛ ولی چندان امیدی به پاسخ شنیدن نداشتم. عرض کردم: برای توجه به خدا و حضور قلب در نماز چه راهی را توصیه می فرمایید؟ به سوی من توجه کردند و با آهنگ بسیار ضعیف که ب-ه س-ختی ش-نیده م-ی ش-دفرمود: توجه، مراقبه، توجه، مراقبه، و این جمله را متجاوز از ده مرتبه تکرار کرد.(2)

دوش مرغی به صبح می نالید عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش یکی از دوس-تان مخل-ص را مگ--ر آواز م--ن رس--ید ب--ه گ--وش

ص: 275


1- مربی محترم عکس علامه طباطبایی; را به دانش آموزان نشان دهد .
2- ابراهیم امینی، یادنامۀ علامه طباطبایی، ص١٣١ - .١٣٣

گفت باور نداشتم ک-ه ت-و را بانگ مرغی چن-ین کن-د م-دهوش گفتم این شرط آدمیت نیست مرغ تسبیح گ-وی و م-ن خ-اموش(1)

پیوند با بحث

دوستان من، می دانید منظور از مراقبه و توجهی که علامه طباطبایی; فرمودند چیست؟ قطعاً همنشینی با بهترین دوستتان برای شما لذت و شیرینی خاص خودش را دارد؛ اما اگر در همین همنشینی، شما توجه لازم را نداشته باشید و به او نگاه نکنید و حرف هایش را گ-وش نکنی-د، لذتی را که باید نمی برید .اگر ما دوست داریم از عباداتمان و نم-از خوان-دنمان ل-ذت بب-ریم وشیرینی آن را حس کنیم، باید در طول روز به یاد او باشیم و خودمان را آمادة دیدار و ملاقات او کنیم .

امام صادق(ع) فرمودند: "طَلَبْتُ حَلَاوَةَ الْعِبَادَةِ فَوَجَدْتُهَا فِی تَرَکِ الْمَعْصِیَة"؛(2)

من به دنبال این بودم که شیرینی هم صحبتی با خدای متعال را حس کنم. به این نتیج-ه رسیدم که باید در طول روز کارهایی را که برای خودم ضرر دارد و او را ناراحت می کند، انجام ندهم؛ یعنی حواسم را به غیراو پرت نکنم.

اگر لذت ترک لذت بدانی دگر شهوت نفس، لذت نخ-وانی (3)

خدایا ،ما را موفق به مراقبه و توجه به خودت کن. آمین.

ص: 276


1- سعدی شیرازی ،گلستان، باب دوم .
2- میرزا حسین نوری ،مستدرک الوسائل، ج12، ص173.
3- سعدی شیرازی ،کلیات، مواعظ، غزلیات .

کتابنامه

1.قرآن کریم.

2.سیدرضی، نهج البلاغه، ترجمة فیض الاسلام، مؤسسة انتشارات فقیه، تهران، [بیتا.]

3.انصاری، محمدعلی ،نهج البلاغة منظوم، معارف اهل بیت:، قم، [بیتا.]

4.ابن ابی الحدید، عبدالحمیدبن هبةاﷲ، شرح نهج البلاغه،کتابخانه آیتاﷲ مرعشی، قم، [بیتا] .

5.ابن اثیر جزری، علیبنابیالکرم ،الکامل فی التاریخ، ، اساطیر، تهران، [بیتا.]

6.ابن بابویه قمی (صدوق)، محمدبنعلیبنحسین ،التوحید، جامعه مدرسین، قم، [بیتا.]

7.-------------------------------------------- ، عیون اخبار الرضا، انتشارات جهان، تهران، [بیتا] .

8.-------------------------------------------- ، من لایحضره الفقیه، اسلامی، قم، 8731 ق.

9.ابن شهرآشوب مازندرانی، رشیدالدین محمدبنعلی، مناقب آل ابیطالب، علامه، قم، 9731 ق.

10.ابنطاووس حسنی، رضی الدین علی بن موسی ،إقبال الأعمال، دار الکتب الإسلامیه، تهران، 7631 ش .

11.------------------------------------------ ، فلاح السائل، دفتر تبلیغات، قم [بیتا.]

12.احسائی،ابنابیجمهور ،عوالی الآلی، سید الشهداء، قم، 5041 ق .

13.امامی، سیدمحمود ،ثمرات الحیوة، مجمع ذخایر اسلامی، قم، [بیتا.]

14.انصاری قرطبی، محمدبناحمد ،تفسیر قرطبی، دار احیاء التراث، بیروت، [بیتا.]

15.باقرزاده، عبدالرحمن ،کرامات علما، دار الکتاب، قم، [بیتا.]

16.برقی،احمدبن محمدبن خالد، المحاسن، دار الکتب الإسلامیه، قم، [بیتا.]

17.بلاغی،سیدعبدالحجت، حجة التفاسیر و بلاغ الاکسیر، حکمت ، قم، [بیتا.]

18.تمیمی آمدی، عبدالواحدبن محمد ،غررالحکم و دررالکلم، دفتر تبلیغات اسلامی، قم [بیتا.]

19.جمال زاده، محمدعلی ،فرهنگ عامیانه، سخن، تهران، 2831 ش.

20.جوادی آملی،عبداﷲ ،أسرار الصلاة، دفتر تبلیغات اسلامی، قم [بی تا.]

21.حاجی،محمدمهدی ،درمان با قرآن، مؤسسة آموزشی پژوهشی امام خمینی;، قم، [بیتا.]

22.حائری، شیخمحمدمهدی ،معالی السبطین، صبح صادق، قم، [بیتا.]

23.حسینیا، احمد ،نقش تربیتی نماز، دنیای قلم، تهران 1376 ش.

24.حسینی دشتی،سیدمصطفی ،معارف و معاریف، چاپ دوم، قم، 1376 ش.

ص: 277

25.خسروی، موسی ،پند تاریخ، تهران، [بی جا]، [بی تا.]

26.دهخدا، علیاکبر ،لغتنامه، دانشگاه تهران، تهران، [بی تا.]

27.دیوان ابن یمین، سنایی، تهران [بی تا.]

28.دیوان اشعار سنایی، نگارستان، تهران، [بی تا.]

29.دیوان حافظ، فروغ، تهران، [بی تا.]

30.رابطه درون و برون، جواد محدثی.

31.راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ القرآن الکریم، دار القلم، دمشق، [بیتا.]

32.راوندی، قطب الدین ،الدعوات، ، مدرسه امام مهدی)عج)، قم، [بی تا.]

33.------------------ ، فقه القرآن اسلامی، قم، [بیتا.]

34.رجالی تهرانی، علیرضا ،اسرار و آثار تسبیح حضرت زهرا(س)، بلوغ، قم،1373 ش.

35.رحمتی شهرضا، محمد، نظر لطف بر دشمنان، کریمة اهل بیت:، قم، [بی تا.]

36.رحیم ینیا،مصطفی، ضرب المثل های فارسی و اصطلاحات عامیانه، گلپا، تهران، [بی تا] .

37.رخشاد،محمدحسین ،در محضر بهجت، سماء، قم، [بیتا.]

38.زعفرانی، عدنان، تسبیحات حضرت زهرا(س) ، معارف، تهران 1375 ش.

39.زمانی وجدانی،مصطفی، داستا نها و پندها، پیام آزادی، تهران 1368 ش.

40.سعدی شیرازی، شرفالدین مصلحبنعبداﷲ ،کلیات س-عدی ، تص-حیح محم-دعلی فروغ-ی، چ اول، معینی-ان،تهران، 1375 ش.

41.سمندری، مهدی ،اسرار الصلاة یا معراج عشق، مؤسسة بوستان کتاب، قم [بیتا.]

42.طباطایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ترجمة سیدمحمدباقر موسوی همدانی، جامعة مدرس-ین ح-وز ة علمی-ه ق-م ،

[بیتا.]

43.----------------------- ، المیزان فی تفسیر القرآن، جامعة مدرسین حوزه علمیه قم، [بیتا.]

44.طبرسی، ابوعلی الفضل بن حسن ،مجمع البیان، مترجمان علی کرمی، محمدرضا انصاری، فراهانی، تهران ،

[بیتا.]

45.-------------------------- ، مکارم الاخلاق، ترجمة ابراهیم میرباقری، فراهانی، تهران ،[بیتا.]

46.طوسی، محمدبنحسن ،تهذیب الاحکام، دار الکتب الاسلامیه، تهران، [بیتا.]

47.طیب، سیدعبدالحسین ،أطیب البیان فی تفسیر القرآن، اسلام، تهران [بیتا.]

48.عاملی، شیخ حر ،الفصول المهمة فی أصول الأئمة- تکملة الوسائل، ،مؤسسة معارف اسلامی امام رضا(ع).

49.--------------، وسائل الشیعه، مؤسسة آل البیت، قم، [بیتا] .

50.عبدالحسیب، میرمحمد ،منهاج الشارعین، ارمغان، قم، [بیتا.]

51.عروسی حویزی،عبدعلی ،تفسیر نور الثقلین، اسماعیلیان، قم، [بیتا.]

52.عزیزی،عباس، 360داستان از فضایل، مصائب و کرامات فاطمه زهرا(س)، سلسله، قم، [بی تا.]

ص: 278

53.عطائی، مرتضی، داستانهای نماز ،آموزش و پرورش، مشهد 1372 ش.

54.عفیف،عبدالفتاح، روح الصلاة فی الاسلام، دار العلم، قم، [بیتا] .

55.علم الهدی،سیدمرتضی ،تنزیه الانبیاء، شریف رضی، قم، [بیتا.]

56.فتوحی،محمود ،داستان های مثنوی، [بینا]، [بیجا، [بیتا.]

57.فیض کاشانی،محمدمحسن بن مرتضی ،اسرار نماز، فراهانی، تهران 1377 ش.

58.------------------------------- ،محجة البیضاء، جامعة مدرسین حوزة علمیه قم، [بیتا.]

59.قمی،شیخ عباس ،مفاتیح الجناح، مؤسسه اعلمی، بیروت، [بیتا.]

60.---------------- ، منتهی الآمال، هجرت، قم، [بیتا.]

61.---------------- ، فوائدالرضویه، [بینا]، تهران، 1327 ش.

62.---------------- ، سفینه البحار، اسوه، قم، 1414 ق.

63.کلینی، محمدبنیعقوب ،اصول کافی، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365ش.

64.-------------------- ، فروع کافی، اعتقادات، قم، [بیتا.]

65.مجلسی، محمدباقر ،بحار الانوار، مؤسسة الطبع و النشر، بیروت [بیتا.]

66.محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمة، دارالحدیث، بیروت، [بیتا.]

67.مسعودی، علیبنحسین ،مروج الذهب، علمی و فرهنگی، تهران ،5631 ش.

68.مشهدی، میرزا محمد ،تفسیرکنز الدقایق، وزارت ارشاد، تهران، [بیتا.]

69.مصباح الشریع ة، امام صادق(ع)، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، قم، [بیتا.]

70.مظاهری، حسین، کنترل غرایز در زندگی انسان، قلم، قم، [بیتا.]

71.مکارم شیرازی، ناصر ،تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیه، قم، 1374 ش.

72.مقدسی، مطهربن طاهر ،آفرینش و تاریخ، ترجمة محمدرضا شفیعی، آگه، تهران ،1374 ش.

73.ملکی تبریزی، میرزا جواد ،اسرار الصلوة، ترجمة علی احمدی، مستجار، تهران، [بیتا.]

74.میبدی،رشیدالدین ،کشف الاسرار و عدةالابرار، ، امیر کبیر، تهران، [بیتا.]

75.میر کیانی، محمد، قصه ما مثل شد، آستان قدس رضوی، مشهد، [بیتا] .

76.نظرآهاری، عرفان ،بال هایت را کجا جا گذاشتی، افق، تهران، 1385 ش.

77.نعیمآبادی، غلامعلی، نماز زیباترین الگوی پرستش، ستاد اقامة نماز، تهران، [بیتا.]

78.نوری،میرزاحسین ،مستدرک الوسایل، ، مؤسسة آل البیت، بیروت، [بیتا.]

79.هاکس، جیمز ،قاموس کتاب مقدس، ترجمة اسماعیل صدیقی نوذری، اساطیر، تهران، 1383 ش.

80.یعقوبی، احمدبن اسحاق ،تاریخ یعقوبی، علمی و فرهنگی، تهران، 1374 ش.

ص: 279

ص: 280

ص: 281

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109