حضرت زهرا سلام الله علیها در قرآن جلسه پنجم

مشخصات کتاب

منبر صوتی نوشتاری

حجت الاسلام و المسلمین حاج سید مجید نبوی

محل سخنرانی :

اصفهان: مسجد و حسینیه ی امیرالمومنین علیه السلام (ملک شهر)

موضوع سخنرانی :

حضرت زهرا سلام الله علیها در قرآن جلسه پنجم

سوال از نعمت اهلبیت علیهم اسلام

تاریخ سخنرانی :

فاطمیه 1437 سال 1395 شمسی

ایمیل سخنران : nabavi135@gmail.com

خطبه

اَعوذُ بِالله مِنَ الشیطان الرَّجیم

بسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحیم

اَلحَمدُلله ربِّ العالمین بارِی الخَلائِق الاَجمَعین جامِعِ الناس لِیَومٍ لارَیبَ فیه ، ثُمَ الصَلوهُ و السَلام عَلی سَیِدَنا و نَبیّنا اَبِی القاسِم مُحَمَّد صَلَّیَ الله عَلَیه وَ آلِهِ و َسَلّم و علی اَهلِ بَیتِهِ الطیبینَ الطاهرین المعصومین وَ لَعنَهُ الله عَلی اَعدائِهِم أجمَعین من الآن الی قیام یوم الدین .

آیه مورد بحث

قالَ الله ُ الحَکیم فی القرآن العظیم

ثُمَّ لَتُسئَلُّنَ یَومَئِذٍ عَنِ النَّعیم . (1)

اعلام صلوات

ایام فاطمیه است و متعلق است به صدیقه ی طاهره ، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها جهت عرض تسلیت به ساحت مقدس و منور قطب عالم وجود حضرت بقیه الله الاعظم، امام زمان ، روحی و ارواح العالمین لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفداء صلواتی ختم بفرمایید.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

مقدمه

مجلس به همین منظور تشکیل شده تا معرفی بیش تر نسبت به این بانوی بزرگوار حاصل بشود . شب های گذشته عرض کردیم که اگر قرار است کسی از فاطمه زهرا سلام الله علیها تعریف کند. همان بهتر که خالق و آفریننده اش از او تعریف کند . و زمانی که خداوند از او تعریف کند . حرفی بالاتر از ا و دیگر وجود ندارد .

ص: 1


1- سوره تکاثر آیه 8

گفتیم آیات قرآن بهترین وسیله برای شناخت حضرت زهرا سلام الله علیها است . هر شب آیه ای و یا آیاتی را مطرح کردیم . شب گذشته موضوعی را مطرح کردیم با عنوان ((سوال در فردای قیامت )) و گفتیم که فردای قیامت سوالاتی از تمام انسان ها می شود . و بر اساس قرآن حتی پیغمبران الهی مستثنی نیستند و همه باید به این سوالات پاسخ بدهند و خوبی این کار این است که خداوند متعال این سوالات را در قرآن مطرح کرده است .

که ما فردای قیامت غافل گیر نشویم. در این دنیا به ما گفته اند بروید این سوالات را بخوانید و در این دوره ی عمر خودت به فکر پاسخ این سوالات باشید .

سوالات فردای قیامت را عرض کردیم که مختلف است . اما آیه ای که شب گذشته مطرح کردیم سوال از ولایت و محبت حضرت زهرا سلام الله علیها و ولایت و محبت پدر و شوهر و فرزندان معصوم حضرت زهرا سلام الله علیها . امشب در ادامه بحث شب قبل آیه ای دیگر از قرآن کریم را مطرح می کنیم که باز دوباره سوال است.

روایت

اما این بار سوال از نعمت های پروردگار.

(( ثُمَّ لَتُسئَلُّنَ یَومَئِذٍ عَنِ النَّعیم )) فردای قیامت از شما سوال می شود راجع به نعمت ها . این آیه شریفه در سوره ی مبارکه ی تکاثر آمده است که بنا بر این است که روایات را از کتاب اهل سنت بگوییم . امشب هم روایتی را آماده کرده ام و آورده ام خدمت شما که ببینید حتی اهل سنت که این ها نسبت به جا نشینی امیر المومنین علیه السلام ، آن هم جانشینی بلافصل پیغمبر ، باز هم زیر بار نرفتند و قبول نکردند چطور در کتاب هایشان چه روایاتی آورده اند در ذیل این آیه ی شریفه :

ص: 2

( اَخرَجَ العَلّامه الالوسی) یکی از علمای اهل سنت ، ( قالَ و مِن روایَه العَیّاشی اِنَّ اَبا عَبدِالله علیه السلام قالَ لِابی حَنیفَهِ فِی الآیَهِ) امام صادق علیه السلام به ابو حنیفه در مورد این آیه ی شریفه فرمودند: ( من النَعیم عِندَکَ یا نُعمان؟ )

ابوحنیفه کیست ؟

یک بیوگرافی کوتاه از ابوحنیفه بگویم: ((یک مذهبی دارند که چهار فرقه ی اصلی هستند . یک فرقه ای که جمعیت آن ها هم بسیار بیش تر از بقیه فرقه ها ست. فرقه ی حنفی مذهب است .

فرقه های شافعی ،مالکی، حنفی و حنبلی دارند . این فرقه ی حنفی ، پیرو ابو حنیفه هستند به ابو حنیفه می گویند امام ، امام ابوحنیفه . این امام از کجا پیدا شد؟ می گویند آن زمانی که بین بنی امیه و بنی عباس جنگ بود، هشتاد سال بنی امیه حکومت کرده بودند. امام حسین را شهید کرده بودند و بعد پایه های حکومت بنی امیه متزلزل شد . حکومت بنی عباس با بنی امیه وارد جنگ شدند که چرا امام حسین علیه السلام را شما شهید کردید؟ چند سالی با هم درگیر بودند تا حکومت بنی امیه را از بین بردند و خودشان حکومت را به دست گرفتند . تمام این اتفاقات در زمان امام صادق علیه السلام افتاد و حضرت از این فرصت استفاده کردند و یک دانشگاه درسی را تاسیس کردند .

البته دانشگاه نه به عنوان این که ساختمانی داشته باشد بلکه در همان مسجد شروع کردند به درس خواندن . کم کم به گوش همه مردم در سراسر دنیا افتاد که یک نابغه ای در مدینه درس علمی می دهد ، نه اینکه بیاید از آیات قرآن و روایات بگوید بلکه علومی را امام صادق علیه السلام به ان اشاره می کردند که کاری به دین و مذهب نداشت . در رابطه با علم بود که به درد بشر می خورد . دانشمندان زیادی را از اطراف و اکناف دنیا جمع کرد در شهر مدینه . در کنار این ها شروع کرد مذهب شیعه را استدلالی چون هر کس می اید این آقا چقدر نبوغ دارد و هیچ اشتباهی در صحبت هایش نیست ، دنبال این بودند که مذهب و عقیده ی امام صادق علیه السلام چیست؟ اما صادق علیه السلام نیز همان عقیده خودش که شیعه بود را بیان می کردند . تا آمد حکومت بنی عباس محکم شود دیگر زوری علیه اهل بیت نبود . در آن فاصله حضرت کار خود را کردند و تمام دانشمندان دنیا چشم امیدشان به شهر مدینه و امام صادق علیه السلام بود. از یک موقعیت علمی خیلی جدی برخوردار بودند امام صادق علیه السلام تا جایی که می نویسند چهار هزار شاگرد داشتند ، چهار هزار عالم و دانشمند از اطراف و اکناف دنیا بیایند و در یک شهر این خودش یک مصونیتی برای امام صادق علیه السلام درست کرد . تا این که حکومت به دست منصور دو انیقی یکی از خلفای بنی عباس افتاد منصور دو انیقی چون دید نمی تواند یا امام صادق علیه السلام مبارزه کند و او را بکشد . آخر یک وزنه ی علمی و شناخته شده برای همه کس بوده حتی حکومت برایش لازم بود تا از امام صادق علیه السلام محافظت کنند . چکار می توانست بکند این منصور دوانیقی؟ آمد در بین شاگردان، کسی که خیلی درس خوان و زرنگ و حافظه ی خیلی خوبی داشت او را یواشکی خواست و گفت : من پول و همه چیز را در اختیار تو می گذارم فقط تو بیا در کنار مکتب امام صادق علیه السلام یک مکتب دیگر بزن که امام صادق تک نباشد و یکی هم در کنار او باشد و حرف های دیگری هم بزند . من همه جور تو را تامین می کنم . برای شما شاگرد می آورم . من هزینه می کنم تا شاگردان تو از شاگردان امام صادق علیه السلام بیش تر شود . این ابو حنیفه همان شخصی است . ابو حنیفه همان کسی است که در مقابل مکتب امام صادق علیه السلام مکتب درست کرد که به او می گفتند : امام ابو حنیفه که تعداد زیادی از اهل سنت طرفدار او هستند . این شاگرد امام صادق علیه السلام بود . بعد ابو حنیفه با حمایت دولتی شد این که الان هست.

ص: 3

ادامه ی روایت

امام صادق علیه السلام در یک جلسه ای ، کسی آمد و این آیه را خواند: ( ثُمَّ لَتُسئَلُّنَ یَومَئِذٍ عَن النَعیم) فردای قیامت درباره ی نعمتها از شما سوال می شود .

امام صادق علیه السلام از ابو حنیفه پرسیدند: (( این نعمت ها چیست که فردای قیامت خداوند بازخواست می کند ؟))

(قالَ القوت مِنَ الطَّعامَ و الماءِ البارد) ابو حنیفه گفت: ( من فکر کنم نعمتی که خداوند در فردای قیامت سوال می کند همان غذای است که خدا در این دنیا صبح و ظهر و شب به بندگانش می دهد و آب خنک. این دو نعمت را خداوند در فردای قیامت از بندگانش سوال می کند) مثلاَ این همه نعمت که دادم و خوردی چکار کردی؟ هنرت چه بود ؟ این همه صبحانه نهار و شام خوردی همه این ها نعمت های خداوند بودند .

( قالَ اَبو عَبدِالله علیه السلام ) امام صادق علیه السلام به او فرمودند : (( لَئِن اَو قَفَکَ الله بینَ یَدَیه حَتّی یَسئَلَکَ عن کُلِّ اکلَه او شَربَه شَرَبتَها لَیَطُولَنَّ وقوفَکَ بَینَ یَدَیه )) می دانی چه قدر باید در صحرای محشر بایستی و می دانی چه اندازه از این نعمت ها از تو سوال می شود که چقدر صبحانه و نهار و شام خوردی و چه قدر آب خنک خوردی ؟ و چه اندازه طول می کشد تا از تو سوال شود و در صحرای محشر باید بمانی ؟

( فَقالَ ابو حنیفه فَمَن النَعیم؟ ) ابو حنیفه گفت: (( پس اگر همه ی این ها نیست ما که دیگر نعمتی نمی شناسیم غیر از این ها . کدام نعمت است که خداوند در این آیه شریفه می خواهد به آن اشاره کند .))

ص: 4

امام صادق علیه السلام فرمودند : (( قالَ نَحنُ اَهلُ البَیت النَعیم)) آن نعمت ها، ما اهل بیت هستیم . که فردای قیامت وقتی شما سر پا ایستادید از شما می پرسد که ما علی علیه السلام را فرستادیم برای شما و شما با این نعمت چه کار کردید . من کسی را مانند حضرت زهرا سلام الله علیها برای شما فرستادم . شما با این نعمت الهی چه کردید من امام حسن علیه السلام را در بین شما قرار دادم . می دانید امام حسن مجتبی کیست؟ با این نعمت الهی چکار کردید . من امام حسین علیه السلام را فرستادم . با این نعمت الهی شما چکار کردید . تک تک اهل بیت نعمت های الهی بودند . بعد امام صادق ادامه دادند.(( اَنعم الله تعالی بِنا عَلیَ العِباد)) هر نعمت دیگری که شما بخواهید حساب کنید . حالا بقیه ی نعمت ها ، آن هوایی که نفس می کشید ، آن یک نعمت است . همان غذایی که توای ابو حنیفه گفتی و آن آب خنگ که تو گفتی و هر نعمت دیگر وَ إِن تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا (1)اگر بخواهی نعمت های خداوند را بشماری ، قابل شمارش نیست چون بی نهایت است . تمام این نعمت ها به واسطه ما اهل بیت به مردم داده شده است .

یعنی خداوند اول ما را داده بعد نعمت های دیگر را یعنی اگر بخواهد نعمتی به مردم برسد از طریق ما اهل بیت به آن ها برسد . این حرف خیلی محکم و متقن است . در سوره ی مبارکه ی حمد که هر شب و روز در نماز هایمان می خوانیم که می فرماید:

ص: 5


1- سوره إبراهیم آیة 34

((صراط الذّینَ اَنعمتَ عَلَیهم)) خدایا ما را به راه مستقیم هدایت کن راه کسانی که به ایشان نعمت داده ای . در تفسیر می گوید یعنی راه شیعیان . خداوند به شیعیان این نعمت را داده است . چه نعمتی ؟ نعمت ولایت اهل بیت و محبت اهل بیت . اصل نعمت ها این اهل بیت هستند . ریشه ی همه نعمت ها اهل بیت هستند . حالا اگر از دو زاویه نگاه کنیم هم خودشان نعمت هستند و هم این که هر نعمتی از طرف خدا به ما برسد به واسطه این اهل بیت است .

از کدام آیات در روایات به شما بگویم که این کلام امام صادق علیه السلام به عنوان یک عقیده برای من و شما ثابت شود . که وقتی من از خدا یک نعمتی را خواستم ، مستقیم بروم در خانه ی حضرت زهرا سلام الله علیها عقیده باید این جور شود و یا اگر نعمتی خواستم مستقیم به در خانه ی امام زمان عجل الله تعالی فرجه بروم و توسل به او پیدا کنم چون نعمت از طریق این ها به ما می رسد بعد حضرت فرمود:

(( وَ بنا اِئتَلَفوا بعد اَن کانوا اَعداءا )) به واسطه ی ما نعمت های الهی است که خداوند بین شما که دشمنی و تفرقه بود دوباره شما را دور هم جمع کرد .

(( و بِنا هداهُم الی الاِسلام )) به واسطه ما بود که شما هدایت شدید به سوی اسلام . اگر ما نبودیم نعمتی نبود در این عالم . "وَ النّعمَهُ الَّتی لا تَنقَطِع ." آن هم چه نعمتی ؟ نعمتی که هیچ گاه قطع نمی شود . . پشت سر هم نعمت . یکی از معانی آن همین است یعنی نعمت با برکت .(و الله تعالی سَائِلُهُم عَن حَقِّ النّعیم ) فردای قیامت تمام انسان ها را در صحرای محشر نگه می دارند و می گویند حق این نعیم را به جا آوردی یا نه ؟ خوب اهل بیت هم مثل همه نعمت های دیگر حقی دارند . آن هم چه حقی ( الَّتی اَنعم الله سبحانَهُ عَلَیهِم و هُوَ محمد صلی الله علیه و آله و سلم و عِترَته) آن کسی که به وسیله آنها خداوند به انسان ها نعمت می دهد پیغمبر است و عترت او. فقط توسط این ها به ما نعمت داده نشده است . روایات دیگری را ببینیم .

ص: 6

روایت

شخصی پیش امام صادق علیه السلام آمد . حضرت احوال ایشان را پرسیدند . آن شخص از اوضاع زندگی اش گله و شکایت داشت ، از شرایط اقتصادی از عیالباری و بیکاری و خرج زندگی حال و روز خوبی برای انسان باقی نمی ماند . چه حالی چه احوالی ! امام صادق علیه السلام دیدند : خیلی نا امید است فرمودن: تو که وضع خوبی داری چرا این قدر گله مند هستی و می نالی؟

به امام صادق علیه السلام گفت: (وضع من خوب است ؟)) کجا وضع من خوب است چه دارم که وضعم خوب باشد . حضرت فرموردند (بگو جدّ ما امیرالمومنین علیه السلام را دوست داری یا نه؟ گفت : ( سر و جانم فدای امیر المومنین باد) حضرت گفت : ( اگر کسی پیدا شد و گفت من تمام دنیا را به تو می دهم بیا این محبت علی علیه السلام را از دلت بیرون کن تو این کار را می کنی ؟ نگاهی به امام صادق کرد و گفت : خدا آن روز را نیاورد امکان ندارد که من همچون کاری را بکنم .حضرت شروع کردند به خندیدن و فرمودند : نگفتم تو ثروتمندی و وضع خوبی داری ، تو سرمایه ای داری که حتی حاضر نیستی آن را با دنیا معامله کنی دیگر نگویی بدبختم . چرا ؟چون تو نعمتی داری به نام ولایت و محبت . بالاترین نعمت . (1).

ص: 7


1- الانوار النعمانیة، ج 3، ص 294؛ نمونه هایی از ارزشهای اصیل و انسانی، ص 178. سید جزایری نقل کرده که مردی از مستمندان شیعه به حضور امام صادق (علیه السلام) آمده و از فقر و تنگدستی خود شکایت کرد. حضرت فرمود: انت من شیعتنا و تدعی الفقر؟! شیعتنا کلهم اغنیاء تو از شیعیان مایی و با این حال ادعای فقر و تنگدستی می کنی؟ شیعیان ما همه اغنیاء هستند. سپس فرمود: یا فلان ان لک تجارة قد اغنتک ای فلان برای تو تجارتی است که تو را بی نیاز گردانیده. عرض کرد. آن تجارت چیست؟ حضرت فرمود: اگر ثروتمندی به تو بگوید: من دنیا را پر از نقره به تو می دهم که از ولایت اهل بیت (علیه السلام) بیرون آیی و داخل ولایت غیر آنان شوی آیا چنین خواهی کرد؟ عرض کرد. نه یابن رسول الله، اگر چه دنیا را پر از طلا کنند و به من بدهند. امام فرمود: اذن لست فقیراً و انما الفقیر من لیس له ما لک. بنابراین تو فقیر نیستی. فقیر کسی است که آنچه تو داری نداشته باشد. آنگاه مالی را به او دادند

بی وفایی دنیا

فکر کردی آن کس که ثروت دنیا و ریاست دنیا را دارد این شخص چیزی دارد ؟ این هیچ چیزی ندارد وقتی از دنیا برود . شما همین رئیس جمهور جدید آمریکا را ببینید خوب از اول وضع اقتصادی خوبی داشته است در 130 کشور کارخانه دارد . با آن همه ثروتش تازه رئیس جمهور آمریکا شده است . یعنی از نظر ثروت و ریاست , تصور کن هنگام مردن کدام یک از این ثروت ها به درد او می خورد ؟ آیا ثروت و ریاست می تواند به داد او برسد ؟ مثل کسانی که قبل از او بودند و رفتند . اما اگر کسی مهر امیر المومنین علیه السلام را داشته باشد . آن چهره ی شاد امیر المومنین را قبل از مردن می بیند . در روایات داریم که خود امیر المومنین علیه السلام فرمودند به حارث همدانی که (یا حار همدان مَن یَمُت یَرَنی ) ای حارث همدانی هر کس بمیرد مرا می بیند (مِن مَومِنٍ اَو کافِرٍ یا منافِق قُبلا ) داستان محبت حارث همدانی به امیرالمومنین ع

ص: 8

ابن سیرین می گوید بعد از امیرالمومنین که در کوفه جو خفقان حاکم بود، شش نفر «فقیه» بودند که مردم از آن ها استفاده می کردند و نور می بخشیدند و اگر نه اولی، دومین آن ها حارث بوده است. حتی بعضی ازعلمای رجال مثل ابن داود می گوید «انه کان افقه الناس»، از همه دین شناس تر بوده است.

حارث همدانی یک روز به دیدار حضرت امیر میرود. حضرت به او میفرماید: «ما جائک»؟ «چه چیز تو را به اینجا کشاند؟»

میگوید: «حبّی لک یا امیرالمؤمنین»؛ «علاقه و محبتم به تو ای امیرالمؤمنین».

حضرت به او میفرماید: «یا حارث اتحبّنی؟»؛ «ای حارث آیا مرا دوست داری؟» بحث شیعه نیست ها! محبت است! جواب میدهد: «والله یا امیرالمومنین»، آری.

پس حضرت به او میفرماید: «اما لو بلغت نفسک الحلقوم رایتنی حیث تحب...»؛ پس بدان، موقعی که جانت به حلقوم رسید مرا بهگونهای که خوشایندت باشد میبینی؛

« ولو رایتنی وانا اذودالرجال عن الحوض ذود غریبه الابل لرایتنی حیث تحب، ولو رایتنی وانا مار علی الصراط بلوا الحمد بین یدی رسول الله لرایتنی حیث تحب»؛ سر کوثر که همه هستند من می آیم و تو را می بینم و جای سوم هم در پل صراط است که لوای حمد دست من است و می آیم و تو را می بینم.

شعر معروف سید حمیری هم اشاره به همین حدیث است:

ق_ول ع_لی لح_ارث عجب

کم ثم أعجوب_ه ل_ه حملا

یا حار همدان من یمت یرنی

من مؤمن أو مناف_ق قبلا

(همه من را می بینند. مومن به گونه ای که لذت می برد و دلشاد می شود و منافق دلتنگ و ناراحت)

ص: 9

یعرفنی طرف_ه وأعرف_ه

بنعت_ه واسم_ه وم_ا فعلا

وأنت عند الصراط تعرفنی

فلا تخف عثره ولا زللا

(من را می شناسد و من هم او را می شناسم) (تو هم من را می شناسی و نگران خطاهای کوچکت نباش)

أسقیک من بارد علی ظمأ

تخال_ه فی الح_لاوه العسلا

أقول للنار حین تعرض للعرض

دعی_ه ولاتقبل_ الرجلا

(موقعی که همه از تشنگی جانشان دارد می سوزد تو را با آب سیراب می کنم و تو خیال می کنی عسل است)(آتش جهنم زبانه می کشد که تو را بگیرد و من به آن می گویم که این مرد را رها کن! او ما را دوست دارد)

دعی_ه لا تقربی_ه إن ل_ه

حبلا بحب_ل الوصی متصلا

(که طنابی در دست دارد که آن سوی این طناب دست ولی خداست)

« ای که گفتی و من یمت یرنی

جان من فدای جمال دلجویت

کاشکی من به هر دمی صد بار

مردمی تا بدیدمی رویت»بالاخره مرا می بینید . آن کسی که اعمالش خوب باشد و محبت امیر المومنین را در سینه داشته باشد . امیر المومنین را با یک چهره شاد و خندان می بیند و حاضر است دوباره زنده شود و هزار بار زنده شود و بمیرد تا آن چهره را ببیند . این قدر زیباست . در روایات داریم که اگر خداوند هیچ نعمتی را به او ندهد الا همین چهره ی شاد و خندان امیر المومنین ، همین برای او کافی است . اما آن فرد منافق و کافر با چهره غضبناک حضرت علی رو به رو می شوند که اگر هیچ عذاب دیگری بر او نباشد همین غضب امیر المومنین برای او کافی است . نعمت واقعی این است . نعمتی که موقع شب اول قبر ، موقع صحرای محشر موقع آمدن در قیامت، آنجا به داد او برسد . این نعمت است . و الا این دنیا با تمام فراز و نشیب هایش روزی تمام می شود . که نعمت اصلی ، آن است که گفتیم .

ص: 10

خدا را قسم می دهیم به پیغمبر و آلش که روز به روز این نعمتش را بر ما بیشتر بفرماید و در دل نسل و ذریه ما محبت امیرالمومنین علیه السلام را بیشتر بفرماید .

روضه

السلام علیک یَا فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ یَا سَیِّدَتَنَا وَ مَوْلاتَنَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکِ إِلَی اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکِ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعِی لَنَا عِنْدَ الله

چه دارند جواب دهند کسانی که دستور دادند هیزم جمع کنند در خانه ی فاطمه ؟ وقتی روز قیامت سوال می شود نعمت فاطمه را به شما دادم با این نعمت الهی چه کردید؟ چه پاسخی دارند بدهند آن هنگامی که حضرت زهرا روز قیامت شکایت مند از آن ها در پیشگاه خدا .

می زد مرا مغیره و یک کس به او نگفت

زن را کسی مقابل شوهر نمی زند (1)

چه صحنه ای بود خدایا

دلم بهر علی می سوخت چون قنفذ مرا می زد

نگاه غربت او بیشتر می داد آزارم

گرفتم دامن مولای خود در چنگ و میگفتم

ص: 11


1- جز غم کسی به خانه من سر نمی زند اینجا که مرغ شوق دگر پر نمی زند در شهر خود غریبم و با درد آشنا در خانه ی غریب کسی سر نمی زند من دختر پیامبر و زان همه یکی دم از سفارشات پیمبر نمی زند می زد مرا مغیره و یک کس به او نگفت زن را کسی مقابل شوهر نمی زند بیش از خودم به حالت زینب دلم بسوخت مادر، کسی مقابل دختر نمی زند

بزن قنفذ که من دست از امامم برنمی دارم (1)

صلوات الله و سلامه علیک یا رسول الله و علی اهلبیتک المظلومین

دعا


1- سراپا دردم و، جان کندن دائم شده کارم نهادم چشم بر در، تا اجل آید به دیدارم به وقت راه رفتن آنچنان لرزد قدمهایم که دستی بر سرِ زانوست، دستی به دیوارم برو ای عُمر از دستم که من با مرگ، مأنوسم بیا ای مرگ، یاری کن که من از عُمر، بیزارم طرفدار علی بودم که بین آن همه دشمن نشد جز شعله آتش در آنجا کس طرفدارم گهی در خانه، گه بین در و دیوار، گه کوچه خدا داند چه آمد بر سرم! کشتند صدبارم گرفتم دامن مولای خود در چنگ و میگفتم بزن قنفذ که من دست از امامم برنمی دارم دلم بر شوهرم می سوخت چون قنفذ مرا می زد نگاه غربت او بیشتر می داد آزارم نگفتم راز خود با هیچکس، اما خدا داند نمی آید به هم از درد، یک شب چشم بیدارم

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109