راز چپیه

مشخصات کتاب

شابک:180000 ریال: 978-600-232-928-8

شماره کتابشناسی ملی:4620886

عنوان و نام پدیدآور:راز چپیه/ مولف سیدرسول سجادی نسب.

مشخصات نشر:تهران: سنجش و دانش، 1395.

مشخصات ظاهری:44ص.

موضوع:اسلام و سیاست -- ایران

موضوع:Islam and politics -- Iran

موضوع:جهاد -- جنبه های سیاسی

موضوع:Jihad -- Political aspects

موضوع:چفیه

موضوع:Chafieh*

رده بندی دیویی:297/4832

رده بندی کنگره:BP231/س287ر2 1395

سرشناسه:سجادی نسب، سیدرسول، 1354 -

وضعیت فهرست نویسی:فیپا

ص: 1

اشاره

ص: 2

ص: 3

ص: 4

ص: 5

اختلاف سلیقه یا مرز حق و باطل؟!

اشاره

چرا چپیه که نماد جهاد و استکبارستیزی است سالهابعد از جنگ تحمیلی هنوز زینت دوش سید و مولایمان خامنه ای دام عزه می باشد؟

در جواب این سوال نظریه ای مطرح می شود.باشد که در میدان اندیشه و نقد و نظربرای فرهیختگان و دلسوزان واقعی انقلاب حدیث اشارتی باشد و پیام ارادتی!

برای رسیدن به جواب به نکات ذیل دقت شود:

1-سرتاسر قران کریم و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله تاکید بر سازش ناپذیری و جدایی خط طاغوت از خط مومنین دارد.

2-اهل بیت علیهم السلام اگر روحیه استکبار ستیزی نداشتند هرگز شهید نمی شدند.

3-از بینات و بدیهیات سیره حضرت امام خمینی رحمه الله علیه عدم سازش با طاغوت(آمریکا) و تمییز بین اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی با شاخصه ی استکبار ستیزی است.

ص: 6

4-استکبارستیزی،جهان سلطه،دشمن و دشمن شناسی ،نفوذ دشمن و هوشیاری در مقابل نفوذ و مفاهیمی از این دست تقریبا از بیانات همیشگی سید و مولایمان خامنه ای دام عزه می باشد .

5-با وجود تمام موارد چهارگانه ی بالا هنوز در جامعه اسلامی ما کسانی هستند که مساله ای به این بداهت و اهمیت را نفهمیده اند و دل در گرو دشمن دارند و با پوشش اختلاف سلیقه سر سازش با دنیای طاغوت و استکبار را دارند و فکر می کنند می توانند از این درخت میوه ای برداشت کنند و مهمتر اینکه فکر می کنند روحیه سازش با طاغوت و استکبار ،روحیه ای اسلامی است که قرآن کریم آن را تایید می کند.در صورتی که نه تنها روحیه ی سازش با استکبار ،روحیه ی اسلامی نیست بلکه بر اساس آیات قرآن کریم روحیه ی اهل باطل و گمراهان می باشد.

در این مقال طاغوت واستکبار ستیزی را در آیات نورانی قرآن بررسی می کنیم تا:

اشاره

1-بدانیم راز چپیه به عنوان رمز جهاد و استکبار ستیزی بر دوش سید و مولایمان چیست؟

2-در جامعه اسلامی ،تکلیف سازش کاران با آمریکا و استکبار جهانی به عنوان اهل باطل و حزب شیطان روشن شود.

ص: 7

3-بدانیم روحیه ی انقلابی و استکبارستیزی روحیه اسلامی و الهی است و ربطی به اختلاف سلیقه ندارد.

4-سازشکاران و کسانی که دست دوستی به طاغوت می دهند نتوانند با نقاب ایمان،مومنین را بفریبند و اسباب نفوذ دنیای سلطه در جامعه ی اسلامی شوند.

5-مردم مومن و انقلابی در انتخابات های در پیش رو از نامزدهای موجود ، حزبِ قران را که شعار استکبارستیزی دارند انتخاب کنند نه حزب شیطان را.(هر چند اگر لباس اسلام به تن داشته باشند.)

بر سر سفره قرآن کریم می رویم تا دریابیم که روحیه استکبار ستیزی دربین مسئولان ،اختلاف سلیقه نیست بلکه نشانه گمراهی و نفاق است و استکبارستیزی خط بین اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی است و استکبارستیزی خط تمایز بین حق و باطل است:

1- از نشانه های مومنین،دشمنی یهود و مشرکین علیه آنهاست.

لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا ... (1)

[ای پیامبر] بتحقیق یهود و مشرکان را دشمن ترین مردم نسبت به مسلمانان خواهی یافت ...

ص: 8


1- -آیه 82 سوره مبارکه مائده

بر اساس مثل معروف:" تعرف الاشیاء باضدادها:هر چیزی در مقابل ضد خود بهتر جلوه کرده و شناخته می شود اگر در جامعه اسلامی که مومن و منافق همه ادعای تدین می کنند بخواهیم مومن واقعی را بشناسیم باید ببینیم چه کسی بیشترین دشمنی را با طاغوت(آمریکا و صهیونیسم) دارد و باید دقت کنیم شبکه های جهانی استکباری بیشتر به کدام گروه و جناح متمایل هستند و کدام گروه و اشخاص را مورد هجمه قرار می دهند.(1)

2- مرام نامه حزب پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم

مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ ...ً(2)

محمّد، پیامبر خداست و پیروان و همراهان او در برابر کافران سرسخت و نسبت به خودی های دینی و مسلمان، مهربانند.

(((کلام در این صدد است که مؤمنین به رسول خدا (ص) را توصیف کند، و" شدت" و" رحمت" که دو صفت متضاد است از صفات ایشان شمرده شده. و جمله" أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ" را مقید کرد به جمله" رُحَماءُ بَیْنَهُمْ" تا توهمی که ممکن بود بشود دفع کرده باشد، و دیگر کسی نپندارد که شدت و بی رحمی نسبت به کفار، باعث می شود مسلمانان به طور کلی و حتی نسبت به خودشان هم

ص: 9


1- -ترجمه قران از طاهره صفار زاده
2- -سوره الفتح (48): آیه 29

سنگدل شوند لذا دنبال" اشداء" فرمود" رُحَماءُ بَیْنَهُمْ" یعنی در بین خود مهربان و رحیمند. و این دو جمله مجموعا افاده می کند که سیره مؤمنین با کفار شدت و با مؤمنین رحمت است.))) (1)

منافقین همیشه در صددند خود را در لباس دیانت بپوشانند برای شناخت و تمییز منافق آیه فوق بهترین راهنماست.آیه فوق به تعبیری می فرماید حزب پیامبر صلی الله علیه و اله وسلم دو خصوصیت بارز دارد :

1- به شدت با کفار دشمنی دارند.

2- با هم کیشان خود مهربان هستند.

بنابراین اگر در جامعه ی اسلامی گروهی را دیدیم که نه تنها با کفار(به خصوص آمریکا و صهیونیسم) شدت دشمنی ندارند بلکه دل در گرو دشمن دارند و در صدد دوستی و آشتی با آنها هستند و برعکس دوستان را متهم می کنند باید بدون شک بدانیم که اینان باطل هستند و نباید در جامعه ما و در بین مسئولین مملکت اسلامی ما جایگاهی داشته باشند.

ص: 10


1- - المیزان ج 18 ص 446

3- دومین دلیل ارسال رسل دوری از طاغوت

وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَی اللَّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلالَةُ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ(1)

ما، در بین هر امّتی، پیامبری برانگیختیم [که به مردم بگوید:] «خدا را بپرستید و از شیطان و وسوسه های آن برحذر باشید.» در بین مردم کسانی هدایت الهی یافتند و کسانی سزاوار وانهاده شدن در گمراهی بودند، پس در زمین بگردید [و تاریخ را مطالعه کنید] تا دریابید که عاقبت تکذیب کنندگان [حقّ] چگونه بوده است ..

(((جمله" أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ"- بطوری که از سیاق بر می آید- بیان علت بعثت رسول است، و معنایش این است که حقیقت بعثت رسول جز این نیست که بندگان خدای را به عبادت خدا و اجتناب از طاغوت دعوت کند. (2)

آیه مبارکه فوق می فرماید دومین دلیل ارسال رسل دوری از طاغوت است.آیا کسی که امید به کمک طاغوت دارد و امیدوارست دنیای استکبار گرهی از جامعه اسلامی باز کند می تواند مسلمان واقعی و مومن به قران باشد؟ مسلما نمی تواند. در جامعه اسلامی ما

ص: 11


1- - سوره النحل (16): آیه 36
2- - المیزان جلد 12 ص 353

هر کس با پیام این آیه شریفه همراه نباشد نباید جایگاهی در بین مسئولین داشته باشد و مردم باید هوشیاران به قران تمسک پیداکنند و از چنین افرادی اعلام برائت کنند.

4- نشانه بندگان حقیقی خداوند دوری از طاغوت است.

وَ الَّذِینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ یَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَی اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْری فَبَشِّرْ عِبادِ (1)

و آنها که از پرستش بتها و اطاعت از عوامل کفر و شرک اجتناب ورزیدند و رو به خدا آوردند، برای چنین افرادی مژده ی نیکو مقرّر فرموده شده پس [ای پیامبر] به بندگان فرمانبردار من بشارت ده!.

(((تفسیر: بندگان حقیقی خدا

...در این آیات، قرآن از روش مقایسه بهره گیری کرده، و در مقابل مشرکان متعصب و لجوجی که سرنوشتی جز آتش دوزخ ندارند سخن از بندگان خاص و حقیقت جوی پروردگار به میان آورده، می گوید:" بشارت باد بر کسانی که از عبادت" طاغوت" اجتناب کردند و به سوی خدا بازگشتند" (وَ الَّذِینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ یَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَی اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْری).

با توجه به اینکه" بشری" در اینجا مطلق است همه گونه بشارت بر نعمتهای الهی اعم از مادی و معنوی را شامل می شود، اما این

ص: 12


1- - سوره الزمر (39): آیه 17

بشارت وسیع و گسترده مخصوص کسانی است که از پرستش طاغوت اجتناب ورزند، و به سوی خدا باز آیند که مجموع ایمان و اعمال صالح در همین جمله جمع است.)))(1)

مشکل اساسی دنیای اسلام در همه ادوار تاریخی تمییز حق از باطل استواین آیه به روشنی بیان می کند که اجتناب از استکبار و طاغوت و دل در گرو آنها نداشتن مهمترین نشانه بندگان حقیقی خداست و از این نمط روسیاهان را باید از مومنین باز شناخت.

5- در مقابل ظلم ظالم مشت جهاد یا دست مذاکره

وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیراً (2)

شما را چه می شود که در راه خداوند جهاد نمی کنید؟ برای کمک به آن زنان و مردان وکودکان مستضعف که [به استغاثه] می گویند:

«آفریدگار پروردگارا، ما را از این شهری که مردمش ستمگرند خارج ساز و از جانب خود برای ما سرپرست و یاوری معیّن فرما.».

ص: 13


1- - تفسیر نمونه، ج 19، ص: 411
2- - سوره النساء (4): آیه 75

(((کلمه، (مستضعفین) عطف شده بر موضع لفظ (اللَّه)، و به آیه این معنا را می دهد: که چرا در راه خدا نمی رزمید و چرا در راه نجات مستضعفین نمی جنگید،... و خلاصه کلام این که آیه شریفه به این دسته از مردم می فرماید اگر ایمان به خدایتان ضعیف است، حد اقل غیرت و تعصب که دارید، و همین غیرت و تعصب اقتضا می کند از جای برخیزید و شر دشمن را از سر یک مشت زن و بچه و مردان ضعیف کوتاه کنید.)))(1)

خداوند متعال با شناختی که از روحیه مستکبرین دارد تنها راه نجات مستضعفین را جهاد در راه خدا می داند و ما اهالی جامعه اسلامی باید بدانیم روحیه سازش گری و مسئولین سازش کار هرگز نمی توانند به داد محرومین برسند .

6-جنگ با طاغوت معیار شناخت مومن از کافر

الَّذِینَ آمَنُوا یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِیاءَ الشَّیْطانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعِیفاً (2)

آنها که ایمان دارند، در راه خدا جهاد می کنند ولی آنها که کافرند در راه شیطان [و پیروانش] می جنگند، پس علیه یاران شیطان بجنگید که نیرنگ شیطان بواقع سست است.

ص: 14


1- - المیزان جلد 4 ص 672
2- - سوره النساء (4): آیه 76

(((با این بیان شرافت و فضیلت مؤمنین بر کفار در طریقه زندگیشان معلوم شود، و روشن گردد که طریقه مؤمنین، به خدای سبحان منتهی می گردد، و تکیه مؤمنین بر جناب او است، ولی راه کفار به طاغوت منتهی می شود، و در نتیجه این روشنگری، مؤمنین به سوی قتال با کفار تحریک می شوند.))) (1)

در این آیه شریفه خصوصیت مومنین را جنگ با کفار بیان ی کند.بنابراین اگر در جامعه اسلامی کسی نه تنها سر دشمنی با کفار(آمریکا و صهیونیسم) را ندارد بلکه امید به آنها بسته است لیاقت و شایستگی حضور در جمع مسئولین مملکت را ندارد.

7-مومنین قدرت استکبار و طاغوت را ضعییف می دانند.

الَّذِینَ آمَنُوا یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِیاءَ الشَّیْطانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعِیفاً (2)

آنها که ایمان دارند، در راه خدا جهاد می کنند ولی آنها که کافرند در راه شیطان [و پیروانش] می جنگند، پس علیه یاران شیطان بجنگید که نیرنگ شیطان بواقع سست است.

ص: 15


1- - المیزان جلد 4 ص 765
2- - سوره النساء (4): آیه 76

براساس آیه شریفه فوق مومن باید قدرت طاغوت و استکبار را ضعیف بداند و در جامعه اسلامی ما مسئولینی که از ترس طاغوت با آنها طرح دوستی می ریزند نباید جایگاهی داشته باشند.

8- نظارت ،داوری و حکمیت طاغوت(آمریکا)

أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ یُرِیدُونَ أَنْ یَتَحاکَمُوا إِلَی الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ وَیُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُضِلَّهُمْ ضَلالاً بَعِیداً (1)

[ای پیامبر] آیا نمی بینی کسانی را که ادّعا می کنند که به کلام الهی که بر تو و بر پیامبران پیشین نازل شده ایمان دارند، امّا در عین حال داوری خود را به نزد حُکّام باطل می برند؟ در حالی که به مردم امر شده که آنها را نفی و انکار کنند، ولی شیطان می خواهد مردم را به گمراهی شدیدی بیندازد [لذا نافرمانی می کنند].

(( این آیه از اطاعت و پیروی و داوری طاغوت، نهی می نماید.

آیه فوق مسلمانانی را که برای داوری به نزد حکام می رفتند ملامت می کند، و می گوید:" ای پیامبر! آیا نمی بینی کسانی را که خود را مسلمان می پندارند و می گویند به تمام کتب آسمانی که بر تو و

ص: 16


1- - سوره النساء (4): آیه 60

انبیاء پیشین نازل شده است ایمان آوردیم، در عین حال داوری های خود را به نزد طاغوت می برند، در حالی که به آنها دستور داده شده که هرگز فرمان طاغوت را نبرند"؟! (أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ یُرِیدُونَ أَنْ یَتَحاکَمُوا إِلَی الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ).

سپس قرآن اضافه می کند:" مراجعه به طاغوت یک دام شیطانی است که می خواهد انسانها را از راه راست به بیراهه های دوردستی بیفکند" (وَ یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُضِلَّهُمْ ضَلالًا بَعِیداً).

ناگفته پیدا است که آیه فوق همچون سایر آیات قرآن یک حکم عمومی و جاودانی را برای همه مسلمانان در سراسر اعصار و قرون بیان می نماید، و به آنان اخطار می کند که مراجعه کردن به حکام باطل، و داوری خواستن از طاغوت، با ایمان به خدا و کتب آسمانی سازگار نیست، به علاوه انسان را از مسیر حق به بیراهه هایی پرتاب می کند که فاصله آن از حق، بسیار زیاد است، مفاسد چنین داوری ها در بهم- ریختن سازمان اجتماعی بشر بر هیچکس پوشیده نیست، و یکی از عوامل عقب گرد اجتماعات محسوب می شود. (1)

آیا در مسایل جهانی برای حل مشکلات بین المللی اعتماد و تکیه کردن بر آمریکا به عنوان شیطان بزرگ صحیح است؟

ص: 17


1- - تفسیر نمونه ص 447

آیا اگر مسئولین طاغوت بزرگ و شیطان بزرگ را کدخدا بدانند و برای گرفتن حق خود اورا حکم قرار دهند صحیح است؟

آیا این رفتار با آیات قرآن همخوان است؟

آیا مردم مسلمان ایران شایسته ی چنین مسئولانی هستند؟

آیا نباید به خود بیاییم و در انتخابات بر اساس معیار قرآن ،مسئولان قرآنی انتخاب کنیم؟

فاین تذهبون؟

9- در مقابل استکبار استقامت و صبر یا اظهار ضعف و نیاز

اشاره

وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکانُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ (1)

چه بسیار پیامبرانی که در التزام آنها، مردان دیندار و الهی در راه خداوند جنگیدند و هیچگاه در برابر مصائبی که ضمن جهادِ در راه خدا به آنها می رسید، ترسان و بیمناک نشدند و در برابر دشمن از خود ضعف و ذلّت نشان ندادند و تسلیم نشدند، و خداوند شکیبایان و استقامت کنندگان را دوست می دارد.

(((به دنبال حوادث احد آیه فوق با یادآوری شجاعت و ایمان و استقامت مجاهدان و یاران پیامبران گذشته مسلمانان را به شجاعت

ص: 18


1- - سوره آل عمران (3): آیه 146

و فداکاری و پایداری تشویق می کند و ضمنا آن دسته ای را که از میدان احد فرار کردند سرزنش می نماید و می گوید:

پیامبران بسیاری بودند که خدا پرستان مبارزی در صف یاران آنها قرار داشتند.

سپس رفتار و گفتار آنها را چنین شرح می دهد:
اشاره

آنان به یاری پیامبران خود برخاستند و از تلفات سنگین و جراحات سخت و مشکلات طاقتفرسایی که در راه خدا دیدند هرگز سست و ناتوان نشدند، آنها در مقابل دشمن هیچگاه تضرع و زاری و خضوع و کرنش نکردند و تسلیم نشدند (ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکانُوا) بدیهی است خداوند هم چنین افرادی را دوست دارد که دست از مقاومت بر نمی دارند (وَ اللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ))). (1)

آنچه مربوط به موضوع استفاده می شود آنکه:

1-در راه خداوند و مبارزه با طاغوت باید از ناملایمات نرنجید و اظهار عجز و ناتوانی نکنیم هرچند سختی ها طاقت فرسا باشد.

2- تمام گذشتگان امتحانِ مواجهه با طاغوت را داشته اند و ما باید مواظب باشیم در این امتحان سربلند بیرون بیاییم.

ص: 19


1- - نمونه جلد 3 ص 122

3-ما باید مواظب باشیم در انتخابات های در پیش رو انسان های بزدل، ترسو و راحت طلب انتخاب نکنیم چرا که آتش نفاق آنها ما را هم می سوزاند.

10- در مواجهه با کفار چه کنیم؟ قرآن چه می گوید؟

الف:

فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ کُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ فَخَلُّوا سَبِیلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ(1)

و چون ماههای حرام سپری شود، مشرکان را هر کجا یافتید بکُشید و آنها را دستگیر کنید و در محاصره قرار دهید و در هر کمینگاهی برای دستگیرکردنشان به کمین آنها بنشینید، امّا اگر توبه کردند و نمازگزار شدند و زکات پرداختند، آنها را در امورشان آزاد بگذارید همانا خداوند آن عفو کننده ی رحمگستر است ..

(((فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ" نشان دهنده برائت و بیزاری از مشرکین است و می خواهد احترام را از جانهای کفار برداشته و خونهایشان را هدر سازد، و بفرماید: بعد از تمام شدن آن مهلت دیگر هیچ مانعی نیست از اینکه آنان را بکشید نه حرمت حرم و نه احترام ماههای حرام، بلکه هر وقت و هر کجا که آنان را دیدید باید

ص: 20


1- - سوره التوبة (9): آیه 5

به قتلشان برسانید، البته این در صورتیست که کلمه" حیث" هم عمومیت زمانی را برساند و هم مکانی را که در این صورت قتل کفار بر مسلمین واجب است هر چند به آنان در حرم و حتی در ماههای حرام دست پیدا کنند.

و تشریع این حکم برای این بوده که کفار را در معرض فنا و انقراض قرار داده و به تدریج صفحه زمین را از لوث وجودشان پاک کند، و مردم را از خطرهای معاشرت و مخالطت با آنان نجات دهد.

بنا بر این، هر یک از جملات" فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ" و" و خذوهم" و" و احصروهم" و" وَ اقْعُدُوا لَهُمْ کُلَّ مَرْصَدٍ" بیان یک نوع از راهها و وسایل نابود کردن افراد کفار و از بین بردن جمعیت های ایشان و نجات دادن مردم از شر ایشانست.

اگر به آنان کسی دست یافت و توانست ایشان را بکشد باید کشته شوند، و اگر نشد دستگیر شوند و اگر این هم نشد در همان جایگاههایشان محاصره شوند و نتوانند بیرون آیند و با مردم آمیزش و مخالطه کنند، و اگر معلوم نشد در کجا پنهان شده اند، در هر جا که احتمال رود کمین بگذارد تا بدین وسیله دستگیرشان نموده یا به قتلشان فرمان دهد و یا اسیرشان کند.

و معنای آیه این است که: پس وقتی ماههای حرام تمام شد و چهار ماهی که ما مهلتشان دادیم و گفتیم" فَسِیحُوا فِی الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ

ص: 21

أَشْهُرٍ" سر رسید لا جرم مشرکین را به هر وسیله ممکن و هر راهی که برای از بین بردن ایشان نزدیک تر دیدید باید از بین ببرید، و آثارشان را نابود کنید، حال چه بکشتن باشد، یا دستگیر کردن، یا محاصره نمودن، و یا کمین نهادن پس هر جا ایشان را یافتید چه در حل و چه در حرم بقتل برسانید تا به کلی از میان بروند.

" فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ فَخَلُّوا سَبِیلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ" این آیه اشتراطی است در معنای غایت حکم سابق، و منظور از" توبه" همان معنای لغوی کلمه است، و آن عبارتست از بازگشت. و معنای آیه این است که: اگر با ایمان آوردن،

از شرک بسوی توحید برگشتند، و با عمل خود شاهد و دلیلی هم بر بازگشت خود اقامه نمودند به این معنا که نماز خوانده و زکات دادند، و به تمامی احکام دین شما که راجع است به خلق و خالق ملتزم شدند در این صورت رهایشان کنید.))) (1)

ب:

إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِی کِتابِ اللَّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ فَلا تَظْلِمُوا

ص: 22


1- - ترجمه المیزان، ج 9، ص: 204-205

فِیهِنَّ أَنْفُسَکُمْ وَ قاتِلُوا الْمُشْرِکِینَ کَافَّةً کَما یُقاتِلُونَکُمْ کَافَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ(1)

همانا شماره ی ماههای سال از آن روز که خداوند آسمانها و زمین را خلق فرمود، در کتاب علم خداوند دوازده ماه آمده است [از این دوازده ماه] چهار تای آن ماه حرام نام دارد این یک رسم و آیین استوار است، پس در این ماهها [بر اثر اقدام به جنگ] به خود ستم نکنید.

و [در غیر این ایّام] با مشرکان متّحداً و بصورت دسته جمعی پیکار کنید، همانگونه که آنها متّحد و بصورت دسته جمعی با شما پیکار می کنند و بدانید که خداوند پشتیبان پرهیزکاران است ..

" (((با مشرکان بطور دسته جمعی پیکار کنید همانگونه که آنها متفقا با شما می جنگند" (وَ قاتِلُوا الْمُشْرِکِینَ کَافَّةً کَما یُقاتِلُونَکُمْ کَافَّةً).

یعنی با اینکه آنها مشرکند و بت پرست و شرک سرچشمه پراکندگی است ولی با این حال در یک صف واحد با شما می جنگند، شما که موحدید و یکتا پرست و توحید آئین اتحاد و یگانگی است سزاوارتر هستید که وحدت کلمه را برابر دشمن حفظ

ص: 23


1- - سوره التوبة (9): آیه 36

کنید و در یک صف همچون یک دیوار آهنین در مقابل دشمنان بایستید.

سرانجام می گوید:" و بدانید اگر پرهیزگار باشید و اصول تعلیمات اسلام را دقیقا اجراء کنید خداوند پیروزی شما را تضمین

می کند زیرا خدا با پرهیزگاران است" (وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ).))) (1)

3-فرار از جهاد ممنوع حتی اگر دشمن از نظر نفرات و تجهیزات فراوان و شما در اقلیت قرار داشته باشید.

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا زَحْفاً فَلا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبارَ (2)

ای کسانی که ایمان آورده اید! چون در میدان جنگ، با یورش انبوه کافران روبرو شدید، [از ترس] پشت به آنها نکنید [و از مقابله ی با آنها دریغ نورزید].

وَمَنْ یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاَّ مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَیِّزاً إِلی فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ (3)

و هر کس در روز جنگ به آنها پشت کند، اگر به منظور عوض کردن سنگر یا پیوستن به گروهی از مسلمانان نباشد، خود را

ص: 24


1- - تفسیر نمونه، ج 7، ص: 407
2- - سوره الأنفال (8): آیه 15
3- - سوره الأنفال (8): آیه 16

مستوجب غضب الهی کرده است و جایگاه او جهنّم خواهد بود که بواقع بد بازگشتگاهی است!.

((( در آیات مورد بحث روی سخن را به مؤمنان کرده و یک دستور کلی جنگی را به آنها توصیه و تاکید می کند و می گوید" ای کسانی که ایمان آورده اید هنگامی که با کافران در میدان جهاد روبرو شدید به آنها پشت می کنید و فرار اختیار ننمائید" (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا زَحْفاً فَلا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبارَ)" لقیتم" از ماده" لقاء" به معنی اجتماع و روبرو شدن است ولی در بسیاری از موارد به معنی روبرو شدن در میدان جنگ آمده است.

" زحف" در اصل به معنای حرکت کردن به سوی چیزی است آن چنان که پاها به سوی زمین کشیده شود، همانند حرکت کودک قبل از آنکه راه بیافتد و یا شتر به هنگام خستگی که پای خود را به روی زمین می کشد سپس به حرکت لشکر انبوه نیز گفته شده است زیرا از دور چنان به نظر می رسد که گویی روی زمین می لغزند و به پیش می آیند.

در آیه فوق بکار بردن کلمه" زحف" اشاره به این است که هر چند دشمن از نظر نفرات و تجهیزات فراوان و شما در اقلیت قرار داشته باشید نباید از میدان مبارزه فرار کنید همانگونه که نفرات دشمن

ص: 25

در میدان بدر چند برابر شما بود و پایداری به خرج دادید و سرانجام پیروز شدید.

اصولا فرار از جنگ یکی از بزرگترین گناهان در اسلام محسوب می شود منتهی با توجه به بعضی از آیات قرآن، آن را مشروط به این دانسته اند که جمعیت دشمن حد اکثر دو برابر مسلمانان بوده باشد که بحث آن به خواست خداوند در همین سوره ذیل آیه 65 و 66 خواهد آمد.

به همین جهت در آیه بعد مجازات دردناک فرار کنندگان از میدان جهاد را با ذکر استثناهای آن شرح می دهد و می فرماید:" کسانی که به هنگام مبارزه با دشمن پشت به آنها کنند- مگر در صورتی که هدف کناره گیری از میدان برای انتخاب یک روش جنگی بوده باشد و یا بقصد پیوستن به گروهی از مسلمانان و حمله مجدد- چنین کسی گرفتار غضب پروردگار خواهد شد" (وَ مَنْ یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَیِّزاً إِلی فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ).

همانگونه که مشاهده می کنیم در این آیه دو صورت از مسئله فرار، استثناء شده که در ظاهر شکل فرار دارد اما در باطن شکل مبارزه و جهاد.

نخست صورتی است که از آن تعبیر به" مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ" شده" متحرف" از ماده" تحرف" به معنای کناره گیری از وسط به اطراف

ص: 26

و کناره هاست، و منظور از این جمله این است که جنگ جویان به عنوان یک تاکتیک جنگی از برابر دشمن بگریزند و به کناری بروند که او را به دنبال خود بکشانند و ناگهان ضربه غافل گیرانه را بر پیکر او وارد سازند و یا به صورت جنگ و گریز دشمن را خسته کنند که جنگ گاهی حمله و گاهی عقب نشینی به عنوان حمله مجدد است و به قول عربها" الحرب کر و فر" شکل دوم آن است که جنگجویی خود را در میدان تنها بیند و برای پیوستن به گروه جنگجویان عقب نشینی کند و پس از پیوستن به آنها حمله را آغاز نماید.

بهر حال دستور تحریم فرار از میدان نباید به شکل خشکی تفسیر شود که مانورها و تاکتیک های جنگی را از میان ببرد همان مانورهایی که سرچشمه بسیاری از پیروزیهاست.

و در پایان آیه می فرماید نه تنها فرار کنندگان گرفتار خشم خدا می شوند بلکه" جایگاه آنها دوزخ و چه بد جایگاهی است" (وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ

لذا در کتاب" عیون الاخبار" امام" علی بن موسی الرضا" ع در پاسخ یکی از دوستانش که از فلسفه بسیاری از احکام سؤال می کند در زمینه فلسفه تحریم فرار از جهاد می نویسد:" خداوند به این دلیل فرار از جهاد را تحریم کرده که موجب وهن و سستی در دین و تحقیر برنامه پیامبران و امامان و پیشوایان عادل می گردد و نیز

ص: 27

سبب می شود که آنها نتوانند بر دشمنان پیروز شوند و دشمن را به خاطر مخالفت با دعوت به توحید پروردگار و اجرای عدالت و ترک ستمگری و از میان بردن فساد کیفر دهند، بعلاوه سبب می شود که دشمنان در برابر مسلمانان جسور شوند و حتی مسلمانان بدست آنها اسیر و مقتول گردند و سرانجام آئین خداوند عز و جل بر چیده شود" «1» در میان امتیازات فراوانی که علی ع داشت و گاهی خودش به عنوان سرمشق برای دیگران به آن اشاره می کند همین مسئله عدم فرار از میدان جهاد است آنجا که می فرماید"

انی لم افر من الزحف قط و لم یبارزنی احد الا سقیت الارض من دمه

"!:" من هیچگاه از برابر انبوه دشمن فرار نکردم (با اینکه در طول عمرم در میدان های زیاد شرکت جستم) و هیچ کس در میدان جنگ با من روبرو نشد مگر اینکه زمین را از خونش سیراب کردم" «2» عجیب این است که جمعی از مفسران اهل تسنن اصرار بر این دارند که حکم آیه فوق مخصوص جنگ بدر بوده است و این تهدید و تشدیدی که در زمینه فرار از جهاد در آن بیان شده مربوط به جنگجویان بدر است، در حالی که نه تنها دلیلی در آیه بر اختصاص نیست بلکه مفهوم آیه یک مفهوم کلی در باره همه جنگجویان و همه مجاهدان است، قرائن دیگر در آیات و روایات نیز این موضوع

ص: 28

را تایید می کند (البته این حکم اسلامی شرائطی دارد که در آیات آینده از همین سوره بیان خواهد شد)(1)

11-بیان نکاتی در مورد سیاست خارجه از آیات 51 الی 54 سوره مائده نقل مستقیم از تفسیر شریف نور

اشاره

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصاری أَوْلِیاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ (2)

ای کسانی که ایمان آورده اید؟ یهودیان و مسیحیان را سرپرست و یاور نگیرید، (زیرا) بعضی از آنان یار و یاور بعض دیگرند و هر کس از شما که آنان را ولیّ خود قرار دهد پس قطعاً از آنان است. همانا خداوند، قوم ستمگر را هدایت نمی کند.

نکته ها:

ذکر یهود و نصاری در آیه، از باب نمونه است، و گر نه شکّی نیست که ولایت هیچ کافری را هم نباید پذیرفت.

از آیات دیگر قرآن استفاده می شود که بهره گیری از غذاهای غیر گوشتی اهل کتاب، یا ازدواج موقّت با آنان، یا داد و ستد و زندگی مسالمت آمیز با آنان جایز است. و هیچ یک از این مسائل به معنای سلطه پذیری آنان نیست.

ص: 29


1- - تفسیر نمونه، ج 7، ص:112- 113-114
2- - سوره المائده (5): آیه 51
پیام ها:

1- خداوند از بندگان مؤمنش، انتظارات خاصّی دارد. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا ...»(1)

2- تبرّی از دشمن، از شرایط ایمان است. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا ...»

3- اسلام، دین سیاست است و تنها به احکام فردی نمی پردازد. «لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصاری أَوْلِیاءَ»

4- وقتی یاری گرفتن از کفّار مورد نهی قرآن است، قطعاً در روابط و سیاست خارجی، پذیرش ولایت و سلطه اهل کتاب و کفّار ممنوع است. «لا تَتَّخِذُوا»

5- ولایت کفّار و دشمنان را نپذیریم، چون آنان تنها به فکر هم مسلکان خویشند.

«بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ»

6- با وجود اختلافات شدید میان یهود و نصاری، پیوندشان به خاطر نابودی اسلام است. «بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ»

ص: 30


1- - تفسیر نور، ج 3، ص: 104

7- کفّار تنها نسبت به تعهّدات میان خودشان وفادارند، ولی نسبت به تعهّدات با مسلمانان پایبند نیستند. «لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصاری أَوْلِیاءَ») ... ( «بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ» ...

8- آن دولت های اسلامی که ولایت و سلطه کفّار را پذیرفته اند، از کفّار محسوب می شوند. «فَإِنَّهُ مِنْهُمْ» (دوستی با هر کس و گروه، انسان را جزو آنان می سازد.)

9- نه کفّار را «ولیّ» خود گردانید و نه با آنان که ولایت کفّار را پذیرفته اند، رابطه ولایت داشته باشید. «فَإِنَّهُ مِنْهُمْ»

10- نتیجه ی پذیرش ولایت کفّار، قطع ولایت خداست. «فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ» 11 تکیه بر کفّار، ظلم است. «لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ»

فَتَرَی الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یُسارِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشی أَنْ تُصِیبَنا دائِرَةٌ فَعَسَی اللَّهُ أَنْ یَأْتِیَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَیُصْبِحُوا عَلی ما أَسَرُّوا فِی أَنْفُسِهِمْ نادِمِینَ (52) وَ یَقُولُ الَّذِینَ آمَنُوا أَ هؤُلاءِ الَّذِینَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمانِهِمْ إِنَّهُمْ لَمَعَکُمْ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فَأَصْبَحُوا خاسِرِینَ (53) (1)

ص: 31


1- - سوره المائدة (5): آیات 52 تا 53

(با آن همه توصیه به نپذیرفتن ولایت کفّار) بیماردلان را می بینی که در دوستی با آنان (کافران)، سبقت می گیرند (و در توجیه کارشان) می گویند: می ترسیم که حادثه ای بد برایمان پیش آید (و ما نیازمند کمک آنان باشیم) پس امید است که خداوند، پیروزی یا امر دیگری را از جانب خود (به نفع مسلمین) پیش آورد، آن گاه آنان از آنچه در دل پنهان داشته اند پشیمان شوند.

و کسانی که ایمان آوردند (هنگام پیروزی مسلمین و رسوایی منافقان با تعجّب، به یکدیگر) می گویند: آیا اینان همان هایی هستند که با تأکید، به خدا قسم می خوردند که ما با شماییم؟ پس (چرا کارشان به اینجا کشید؟) اعمالشان نابود شد و زیانکار شدند. (1)

نکته ها:
اشاره

بیماردلان کسانی هستند که نسبت به حقّانیّت پیامبر اکرم صلی اللَّه علیه و آله و یا برخی از معارف دینی در شک بوده و ایمانی ضعیف دارند.(2)

در مورد معنای آیه، سه احتمال وجود دارد:
اشاره

ص: 32


1- - تفسیر نور، ج 3، ص: 105
2- - تفسیر نور، ج 3، ص: 106
الف:

در هنگام پیروزی مسلمین و رسوایی منافقان، مؤمنان با تعجّب می گویند: آیا این یهود و نصاری بودند که سوگند جدّی بر یاری کردن شما مؤمنین خوردند؟

ب:

برخی از مؤمنین واقعی بعد از پیروزی به یکدیگر می گویند: آیا این بیماردلان بودند که با سوگند می گفتند ما با شما هستیم و دیدید که نبودند؟

ج:

این بیماردلان که سوگند یاد کردند ما با یهود و نصاری هستیم، آیا توانستند به شما اهل کتاب کمکی کنند؟

پیام ها:
اشاره

1 پیامبر اکرم صلی اللَّه علیه و آله شاهد تلاش های آشکار و شتابزده افراد سست ایمان برای پیوستن به یهود و نصاری است. «فَتَرَی الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یُسارِعُونَ فِیهِمْ»

2 نمونه ی روشن کسانی که از هدایت الهی محرومند، بیماردلانی هستند که با سرعت برای پیوستن به کفّار تلاش می کنند. «إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ») ... ( «الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» (حرف «فاء» نشانه آن است که ظالمین آیه قبل، بیماردلان این آیه هستند)

ص: 33

3 بیماردلان سست ایمان، با سرعت به سراغ طرح دوستی با دشمنان کافر می روند. «فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یُسارِعُونَ فِیهِمْ»

4 افراد سست ایمان و منافق، می خواهند که جزو کفّار باشند. «یُسارِعُونَ فِیهِمْ»، نه «الیهم».

5 در برابر نص و فرمان صریح خداوند نباید اجتهاد و مصلحت اندیشی کرد.

«لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ») ... ( «أَوْلِیاءَ») ... ( «یَقُولُونَ نَخْشی»

6 انگیزه ی پذیرش رابطه ی ذلّت بار با ابرقدرت ها، ضعف ایمان و وحشت از غیر خداست. «یَقُولُونَ نَخْشی»

7 مسلمانان، به پیروزی و گسترش اسلام و افشای منافقان امیدوار باشند. «فَعَسَی اللَّهُ أَنْ یَأْتِیَ بِالْفَتْحِ ...»

8 عزّت سیاسی، قدرت اقتصادی و پیروزی نظامی همه از طرف خدا و در دست اوست. «أَنْ یَأْتِیَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ»

9 با کفّار رابطه ولایت نداشته باشید، تا امدادهای غیبی خدا به سوی شما سرازیر شود. «لا تَتَّخِذُوا») ... ( «یَأْتِیَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ»

10 پایان نفاق و وابستگی به کفّار، حبط و رسوایی و شرمندگی است. «نادِمِینَ»

ص: 34

11 هر سوگندی نشانه ی صداقت نیست، فریب سوگندها را نخورید. (1)

«أَ هؤُلاءِ الَّذِینَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ، «إِنَّهُمْ لَمَعَکُمْ»

12 وابستگی به بیگانگان، مورد ملامت مؤمنان است. «وَ یَقُولُ الَّذِینَ آمَنُوا أَ هؤُلاءِ») ...

( «إِنَّهُمْ لَمَعَکُمْ»

13 نشانه ی خسران انسان، از بین بردن کارهای نیک است. «حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فَأَصْبَحُوا خاسِرِینَ»

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکافِرِینَ یُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ (2)

ای کسانی که ایمان آورده اید! هر کس از شما که از دین خود برگردد (به خدا ضرری نمی زند، چون) خداوند در آینده قومی را خواهد آورد که آنان را دوست دارد و آنان نیز خدا را دوست دارند. آنان نسبت به مؤمنان نرم و فروتن و در برابر کافران سرسخت و قاطعند، در راه خدا جهاد می کنند و از ملامت هیچ ملامت کننده ای

ص: 35


1- - تفسیر نور، ج 3، ص: 107
2- - سوره المائدة (5): آیه 54

نمی هراسند. این فضل خداست که به هر که بخواهد (و شایسته ببیند) می دهد و خداوند وسعت بخش بسیار داناست.

نکته ها:

در روایت است: چون این آیه نازل شد، پیامبر اکرم صلی اللَّه علیه و آله دست به شانه سلمان فارسی زد و فرمود: هموطنان تو مصداق این آیه اند. (1)

در آیات قبل، خطر سلطه کفار و منافقان مطرح بود، اینجا سخن از ارتداد است. شاید اشاره به این باشد که نفاق و دوستی و رابطه با کفّار و پذیرش سلطه آنان، به ارتداد می انجامد.

امام باقر علیه السلام درباره ی «یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ» فرمود: مراد علیّ علیه السلام و شیعیان اویند. (2)

در روایات شیعه و سنّی آمده است که پیامبر اسلام صلی اللَّه علیه و آله در جنگ خیبر، پس از ناکامی فرماندهان در فتح قلعه های دشمن فرمود: به خدا سوگند فردا پرچم را به دست کسی می دهم که خدا و رسول او را دوست دارند، او هم، خدا و رسول را دوست

ص: 36


1- - تفسیر نور الثقلین. تفسیر نور، ج 3، ص: 108
2- - تفسیر فرات کوفی، ص 123.

دارد و پیروزی را به ارمغان می آورد. آن گاه پرچم را به دست علی علیه السلام داد.(1)

پیام ها:

1 مؤمن باید به فکر عاقبت خود باشد، چه بسا مؤمنانی که مرتدّ شوند. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ»

2 رهبر روشن ضمیر، باید احتمال ارتداد و برگشت پیروان خود را بدهد. «مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ»

3 کفر یا ارتداد گروهی از مؤمنان، ضربه به راه خدا نمی زند. «فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ ...»

4 ارتداد، ثمره ی نداشتن معرفت و محبّت نسبت به دین و خداست. «یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ»

5 خداوند، نیازی به ایمان ما ندارد. «فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ»

6 در راه ایمان و شکستن سنّت ها و عادات جاهلی نباید از سرزنش ها و هوچی گری ها و تبلیغات سوء دشمن ترسی داشت و تسلیم جوّ و محیط شد.

«لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ»

ص: 37


1- - احقاق الحقّ، ج 3، ص 200

7 رفتار مسلمان، نرمش با برادران دینی و سرسختی در برابر دشمن است و هیچ یک از خشونت و نرمش، مطلق نیست. «أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکافِرِینَ»

8 فضل خدا تنها مال و مقام نیست، محبّت خدا و جهاد در راه او و قاطعیّت در دین هم از مظاهر لطف و فضل الهی است. «ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ»

9 دوستی متقابل میان بنده و خدا، از کمالات بشر است. «یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ»

10 با نوید جایگزینی دیگران، جلو یأس و ترس را بگیرید. «مَنْ یَرْتَدَّ») ... ( «فَسَوْفَ یَأْتِی») ... ( «وَ لا یَخافُونَ»

11 مؤمن واقعی کسی است که هم عاشق و هم محبوب خدا باشد. «یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ»

12 کسی که ایمان واقعی دارد، هرگز در برابر کافران احساس حقارت نمی کند.

«أَعِزَّةٍ عَلَی الْکافِرِینَ»

13 دلی که از محبّت خدا خالی شد بیمار و وابسته به کفّار می شود، ولی دلی که از مهر خدا پر است هرگز وابسته

ص: 38

نمی شود. «فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یُسارِعُونَ فِیهِمْ») ... ( «یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ») ... ( «أَعِزَّةٍ عَلَی الْکافِرِینَ»

14 اسلام رو به گسترش است، تنها به ریزش ها نگاه نکنیم به رویش ها نیز نگاه کنیم. «مَنْ یَرْتَدَّ») ... ( «یَأْتِی اللَّهُ»

15 پرچم اسلام را در آینده کسانی بدست خواهند گرفت که عاشق خدا و مجاهد و با صلابت باشند. «یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ») ... ( «أَعِزَّةٍ عَلَی الْکافِرِینَ یُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ»

16 جنگ روانی، در مؤمنین واقعی اثری ندارد. «لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ»

17 فضل خداوند، محدود نیست و به هر کس به قدر لیاقتش عالمانه عطا می کند.

«وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ»

18 اگر خداوند به شخصی لطفی کرد، آگاهانه است. «واسِعٌ عَلِیمٌ» (1)

12- نهی از دوستی با کفار

اشاره

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَکُمْ هُزُواً وَ لَعِباً مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ الْکُفَّارَ أَوْلِیاءَ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ (2)

ص: 39


1- - تفسیر نور، ج 3، ص: 110
2- - سوره المائدة (5): آیه 57

ای کسانی که ایمان آورده اید! از آنان که دین شما را به مسخره و بازی گرفته اند، چه اهل کتاب و چه کافران، دوست انتخاب نکنید و اگر ایمان دارید به جِدّ از عدم اطاعت خداوند بپرهیزید.

علت نهی از محبت کفار از زبان صاحب المیزان

از آیه شریفه می توان نهی محبت با کفار را استفاده کرد:

(((علت این نهی این بوده است که چون دوستی بین دو طایفه باعث اختلاط ارواح آنان است، و هرگز بین دو طایفه که یکی مقدسات و معتقدات دیگری را مسخره می کند دوستی و صمیمیت بر قرار نمی ماند، از این رو مسلمین باید دوستی کسانی را که اسلام را سخریه می گیرند ترک کنند، و زمام دل و جان خود را بدست اغیار نسپارند، وگرنه اختلاط روحی که لازمه دوستی است باعث می شود اینان عقاید حقه خود را ازدست بدهند.))) (1)

13- در مواجهه با مشرکان سرسختی نشان دهید

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذِینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّارِ وَ لْیَجِدُوا فِیکُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ (2)

ص: 40


1- - ترجمه المیزان، ج 6، ص: 38
2- - سوره التوبة (9): آیه 123

ای کسانی که ایمان آورده اید! با کافرانی که از نزدیکان شما هستند پیکار کنید و باید آنها شما را نسبت به خود سختگیر ببینند، و بدانید که خداوند حامی پرهیزکاران است.

(((...دستوری که در زمینه جهاد، در آیه فوق می خوانیم، دستور شدت عمل است، آیه می گوید دشمنان باید در شما یک نوع خشونت احساس کنند (وَ لْیَجِدُوا فِیکُمْ غِلْظَةً).

اشاره به اینکه تنها شجاعت و شهامت درونی، و آمادگی روانی برای ایستادگی و مبارزه سرسختانه با دشمن کافی نیست، بلکه باید این آمادگی و سر سختی خود را به دشمن نشان بدهید، و آنها بدانند در شما چنین روحیه ای هست، و همان سبب عقب نشینی و شکست روحیه آنان گردد، و به تعبیر دیگر وجود قدرت کافی نیست، بلکه باید در برابر دشمن نمایش قدرت داد.))) (1)

مردم مومن و متدین ما باید توجه داشته باشند که مسئولین سازش کار که با کفار سرسختی ندارند شایستگی حضور در جمع مسئولین مملکتی را ندارند.

14-چه کسی از طاغوت می ترسد؟

ص: 41


1- - تفسیر نمونه، ج 8، ص: 196

الَّذِینَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِیماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ (1)

و آنها همان [مؤمنانی] هستند که چون [برخی از] مردم به آنها گفتند: «سپاهی از کافران مکّه برای جنگ با شما گرد آمده اند، پس مراقب باشید و بترسید،» این هشدار بر عکس، بر ایمانشان افزود و گفتند: «حمایت خداوند ما را کافیست که او اعلا حامی [بندگان خویش] است.».

فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ (2)

و آنها با برخورداری از نعمت و لطف خداوند [با غنیمتهای جنگی] بازگشتند، در حالی که آسیبی به ایشان نرسیده بود و همچنان جویای رضایت خداوند بودند، و خداوند دارای کرم و رحمت عظیم است ..

إِنَّما ذلِکُمُ الشَّیْطانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیاءَهُ فَلا تَخافُوهُمْ وَ خافُونِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ (3)

ص: 42


1- - سوره آل عمران (3): آیه 173
2- - سوره آل عمران (3): آیه 174
3- - سوره آل عمران (3): آیه 175

این شیطان است که دوستانش را [از همراهی پیامبر در مقابله با دشمنان دین] می ترساند، از آنها نترسید از من [خداوند متعال] بترسید، اگر مؤمن هستید ..

بر اساس آیات فوق(آیه مبارکه 173 آل عمران) عکس العمل مومن هنگام اجتماع و هجوم کفار چیست؟شگفت آور نیست که ما مسئولینی برای جامعه اسلامی انتخاب کنیم که هنگام هجوم دشمن نه تنها به ایمان و توکلش تکیه نکند بلکه بترسد و به دشمن امتیاز بدهد و از این موضوع خرسند باشد و این نفاق را هنر سیاسی خود قلم داد کند.

براساس آیه مبارکه فوق( 175 آل عمران) مگر نه این است که کسانی که حرف از سایه جنگ و ترس از آن را در جامعه مطرح می کنند دوستان شیطان هستند؟آیا شایسته جامعه اسلامی است که دوستان شیطان زمام دار اداره جامعه اسلامی باشند؟

آیا نباید در انتخابات های در پیش رو براساس قرآن و اسلام عزیز انتخاب کنیم؟

ص: 43

15-آیا نمایش قدرت تسلیهاتی ، موشک ها و توانایی های نظامی صحیح است؟

وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرِینَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْ ءٍ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ (1)

و شما مسلمانان هر چه در توان دارید [در مقابله با دشمنان دین] همه را از نیرو و تجهیزات جنگی و اسبهای قوی و خوش نژاد مهیّا سازید تا بدان وسیله دشمنان خداوند و دشمنان خودتان و همچنین دشمنان دیگری که شما آنها را نمی شناسید و خداوند آنها را می شناسد، همگی را بترسانید و هر چه [برای تقویت نیروی جهاد] در راه خدا هزینه کنید تمام و کمال به شما عوض داده می شود و مورد ستم واقع نخواهید شد. (2)

چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است؟

آری چه حاجت به بیان است ولی فراموش نکنیم که به خاطر عدم دقت ما در انتخابات مسئولینی داریم که این امر بدیهی را نمی فهمند و سر دشمنی با عزت و ناموس مملکت و مردم دارند.آیا نباید در انتخاب مسئولین دقیق تر باشیم؟

ص: 44


1- - سوره الأنفال (8): آیه 60
2- - ترجمه صفارزاده، ص: 419

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109