اعتکاف

مشخصات کتاب

سرشناسه:جلالی طلب، محمدعلی، 1354 -

عنوان و نام پدیدآور:اعتکاف/ محمدعلی جلالی طلب.

مشخصات نشر:قم: بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود( عج)، 1392.

مشخصات ظاهری:423ص.؛ 14/5×21/5س م.

شابک:978-600-7120-02-6

وضعیت فهرست نویسی:فیپا

موضوع:اعتکاف

رده بندی کنگره:BP188/2/ج8الف6 1392

رده بندی دیویی:297/354

شماره کتابشناسی ملی: 3241601

ص: 1

اشاره

اعتکاف

Ÿ مؤلف: محمدعلی جلالی طلب

Ÿ ناشر: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)

Ÿ نوبت چاپ: اول/ تابستان 1392

Ÿ شابک: 978- 600-7120-02-6

Ÿ شمارگان: هزار نسخه

Ÿ قیمت: 10000 تومان

تمامی حقوق© محفوظ است.

* قم: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)، مرکز تخصصی مهدویت/ خیابان شهدا/ کوچه آمار (22)/ بن بست شهید علیان/ ص.پ: 119- 37135/ همراه: 09109678911/ تلفن: 37749565 و 37737801 (داخلی 117و116)/37841130 (فروش)/ 37841131 (مدیریت)/ فاکس:37737160 و 37744273

* تهران: بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود4/ تلفن: 88959049/ فاکس: 88981389/ ص.پ:355-15655

www.mahdi313.com

با قدردانی و تشکر از همکارانی که در تولید این اثر نقش داشته اند:

اعضای محترم شورای کتاب حجج اسلام مجتبی کلباسی، محمدصابر جعفری، مهدی یوسفیان، محمدرضا فؤادیان و آقایان احمد مسعودیان (مدیر داخلی)، عبدا… شریفی (مدیر فروش)، مرتضی دانش طلب (مدیر مالی)، عباس فریدی (طراح جلد و صفحه آرا) و کلیه کسانی که ما را یاری نمودند.

مدیر مسئول انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)

 حسین احمدی

09278-4

فهرست

راهنما

مقدمه

فصل اول-تعریف اعتکاف

1-مفهوم لغوی اعتکاف

2-مفهوم اصطلاحی اعتکاف

3-مفهوم اعتکاف از دیدگاه علما

3-اعتکاف در قرآن

4-اعتکاف در معنای لغوی در متون ادب فارسی

فصل دوم-اعتکاف در سیره انبیاء و اولیاء الله قبل از اسلام

1-حضرت ابراهیم علیه السلام

2-حضرت سلیمان علیه السلام

3-حضرت موسی علیه السلام

4-حضرت الیاس علیه السلام

5-حضرت زکریا علیهما السلام

6-حضرت مریم علیها السلام

6-1-رهبانیّت

6-2-تفاوت رهبانیّت و اعتکاف

1)اعتکاف خاستگاه شرعی دارد نه سلیقه ای

2)اعتکاف متفاوت با تحریم طیّبات

3)اعتکاف متفاوت با انزوا

4)اعتکاف و جایگاه محوری مسجد

5)اعتکاف، عمل پسندیده امّا موقّت

6-3-مفاسد رهبانیت از دیدگاه آیت ا... مکارم شیرازی

7-دوران جاهلیت و قبل از بعثت

فصل سوم-اعتکاف در سیره معصومین و بزرگان اسلام و ایران معاصر

1-سیره پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلام

ص:2

1-1-حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم

1-1-1-روایاتی از اهل سنت

1-2-امیرالمومنین علی علیه السلام

1-3-امام حسن علیه السلام

1-4-امام حسین علیه السلام

1-5-امام سجاد علیه السلام

1-6-امام صادق علیه السلام

1-7-امام کاظم علیه السلام

1-8-امام رضا علیه السلام

2-سیره عارفان و عالمان

2-1-سیّد بن طاووس رحمة الله

2-2-مقدّس اردبیلی رحمة الله

2-3-شیخ بهایی رحمة الله

2-4-شیخ لطف الله میسی عاملی اصفهانی رحمة الله

2-5-ملّا حسینقلی همدانی رحمة الله

2-6-آیت الله حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی رحمة الله

2-7-حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی رحمة الله

2-8-آیت ا... سید ابوالحسن اصفهانی رحمة الله

2-9-آیت الله سید علی قاضی طباطبائی رحمة الله

2-10-آیت الله شیخ علی قمی رحمة الله

2-11-کاشف الغطا رحمة الله

2-12-آیت الله ناصری

2-13-علمای تاثیرگذار در ترویج اعتکاف در ایران معاصر

2-14-آیت الله العظمی خامنه ای

2-15-آیت الله العظمی میرزا جواد تبریزی

2-16-آیت الله العظمی صافی گلپایگانی

2-17-آیت الله العظمی مکارم شیرازی

2-18-آیت الله العظمی جوادی آملی

ص: 3

فصل چهارم:آداب،احکام و شرایط اعتکاف

وجوب به جا آوردن اعتکاف

1)نذر، عهد، و قسم

2)شرط ضمن عقد

3)اجاره

4)سومین روز اعتکاف

اقسام اعتکاف

1-اقسام اعتکاف از لحاظ مستحب و واجب بودن

1-1-واجب معیّن

1-2-واجب غیر معیّن(موسّع)

1-3-مستحّب

2-اقسام اعتکاف از لحاظ اصالتی و نیابتی بودن

2-1-اصالتاً(برای خود)

2-2-نیابتاً

2-2-1-به نیابت از مردگان

2-2-2-به نیابت از زندگان

شرایط صحّت اعتکاف

1-ایمان

2-عقل

2-1-اعتکاف کودک ممیّز

3-نیّت و قصد قربت

3-1-قصد قربت

3-2-قصد وجه

3-3-وقت نیّت

3-4-ماندن در مسجد

3-5-شرط رجوع یا عدول

3-5-1-صیغه نذر یا نیت اعتکاف مشروط(دارای شرط رجوع)

3-6-عدول از نیّت اعتکاف

ص:4

1)عدول از اعتکافی به اعتکاف دیگر

2)عدول از نیابت شخصی به نیابت شخص دیگر

3)عدول از اعتکاف اصالتی به اعتکاف نیابتی

4-روزه

4-1-مبطلات روزه

1)افطار اجباری در اعتکاف

2)مصادف شدن اعتکاف با عید فطر یا قربان

4-2-چه روزه ای را میتوان در اعتکاف گرفت؟

1)روزه استیجاری در اعتکاف

2)روزه قضا در اعتکاف

3)روزه مستحبی در اعتکاف، در صورت داشتن روزه واجب

4-3-اعتکاف بیمار

4-4-روزه در سفر

4-5-نذر روزه در سفر

4-6-نذر روزه و اعتکاف در حین سفر

4-7-روزه قضا در سفر

4-8-اعتکاف در سفر

4-8-1-احکام اعتکاف در مسجدالحرام و مسجدالنبی(ص)

5-مدّت اعتکاف

5-1-اعتکاف ناپیوسته

5-2-شروع اعتکاف پس از طلوع فجر

5-3-محدوده روز در اعتکاف

5-4-اضافه نمودن بخشی از روز، به اعتکاف

5-5-اعتکاف به صورت تلفیقی

5-6-اعتکاف یک ماهه

6-حضور در مسجد جامع

6-1-تعدد مساجد جامع

6-2-غیر عادل بودن امام جماعت مسجد جامع

ص:5

6-3-اعتکاف در غیر مسجد جامع

6-4-اعتکاف در غیر مسجد

6-5- تعریف مسجد جامع

1)مساجد جامع متروک

2)اعتکاف در مسجد جمکران

3)تشخیص عدم داشتن شرایط مسجد، پس از اعتکاف

4)احراز جامعیت مسجد

6-6-اعتکاف در دو مسجد

6-7-اعتکاف در محل یا فرش غصبی

6-8-اعتکاف در مکان معینی از مسجد

6-9-محدوده مسجد

7-اجازه از صاحب اجازه

7-1-اجازه والدین

7-2-اجازه زن از شوهر

7-3-اجازه صاحب کار

8-پیوستگی توقف

8-1-موارد مجاز خروج معتکف از مسجد

1)اداء شهادت و گواهی دادن در دادگاه

2)عیادت مریض

3)تشییع جنازه

4)انجام سایرکارهای ضروری یاشرعی که مصلحتی درآن نهفته باشد

5)بدرقه و استقبال مسافر

8-2-حکم خروج معتکف جهت :

1) شرکت در نمازجمعه بعنوان امام یا ماموم

2) شرکت در نمازجماعت به عنوان امام یا ماموم(غیر مسجدالحرام)

3) رفتن سر کلاس

4) رفتن محل کار

5) برای وضو و غسل مستحّبی و مسواک زدن

ص: 6

6) تلفن زدن به خانواده در موارد غیر ضروری و امور متعارف

7) دیدار با خانواده در بیرون و در حیاط مسجد

8) استحمام درسرویس بهداشتی مسجدخارج ازمسجد

9) برای شستن دندانها و دستها

10)جهت وضوی مستحّبی،شستن ظرف یادست ومسواک زدن درمسجد

11) زیارت حضرت رضا و معصومه علیهما السلام جهت معتکف نزدیک حرم

12) صرف غذا در سالن غذاخوری محوطه مسجد

13) خرید نیازمندیهای سایر معتکفین مثل افطاری و سحری

14) خرید و فروش

15)شرکت درمراسم و راهپیمائی های مهّم مانند روز قدس، 22بهمن

16)آوردن غذا و وسایل و شستن لباس و ظروف

17)ازاله خون از بدن

18)گرفتن وضوی واجب

19)متفرقه

8-3-ملاک ضرورت و میزان خروج مجاز از مسجد

8-4-مواردی که واجب است، معتکف ازمسجد خارج شود

8-4-1-انجام غسل واجب مانند جنابت

8-4-1-1-محل انجام غسل واجب

1)اگر غسل کردن در مسجد مانع داشته باشد

2) اگر غسل کردن در مسجد مانع نداشته باشد

8-4-2-پرداخت بدهی

8-4-3-انجام کار واجب دیگری که لازم باشد از مسجد خارج شود

8-5-خارج نشدن از مسجد در صورت وجوب خروج

8-6-اموری که معتکف در بیرون از مسجد باید رعایت کند

8-7-طولانی شدن خروج از مسجد در موارد مجاز

محرّمات اعتکاف

1-لذّت های جنسی

2-بوئیدن عطر و هر بوی خوش و گیاه معطر

ص:7

2-1-بوییدن بوی خوش توسط فرد فاقد حس بویایی

2-2-استفاده از مواد بهداشتی، آرایشی و خوراکی های معطر

2-3-استعمال عطر جهت نماز و مسجد

2-4-بطلان اعتکاف در صورت بوییدن بوی خوش

3-مجادله و مناقشه

4-مبطلات روزه

5-خرید و فروش

5-1-موارد مجاز خرید و فروش در اعتکاف

5-2-گرفتن و دادن قرض در اعتکاف

5-3-عقود دیگر در اعتکاف

حکم محرّمات اعتکاف

1-لذّتهای جنسی

2-مبطلات روزه

3-معامله

4-شمّ طیب

5-مجادله

حکم محرّمات اعتکاف در صورت انجام سهوی یا از روی جهل مبطلات اعتکاف

1-از بین رفتن صحّت اعتکاف

2-محرمّات اعتکاف

قطع اعتکاف

1)واجب معین 122

2)واجب موسع

3)مستحب

تکلیف معتکف پس از قطع یا باطل شدن اعتکاف

قطع روزه

قضای اعتکاف

1)زمان ادای قضای اعتکاف

2)قضای اعتکاف معتکف فوت شده

ص:8

نذر اعتکاف

1)چگونگی خواندن صیغه نذر اعتکاف

2)عدم وفا به نذر اعتکاف

3)نذر اعتکاف در شهر خاص

4)انجام اعتکاف نذری در ماه رمضان

5)نذر اعتکاف جهت حاجات

احکام خاصّ بانوان

1)خوردن قرص ضدبارداری جهت شرکت در اعتکاف

2)آرایش نمودن

3)طلاق

4)وظیفه حائض در اعتکاف

برخی اعمال مباح در اعتکاف

برخی مستحبات و مکروهات اعتکاف

متفرقه

1)جنب شدن قبل از اعتکاف

2)تعریف عرف

3)برخی احکام اعمال امّ داود

فصل پنجم: زمان، اعمال، آداب و ادعیه اعتکاف

زمان اعتکاف

فضیلت ماه رجب

اعمال مشترک ماه رجب

1-غسل

2-نماز

2-1-شصت رکعت نماز

2-2-ده رکعت نماز

2-3-دو رکعت نماز

2-4-نماز حضرت سلمان

2-5-چهار رکت نماز

ص:9

2-6-سی رکعت نماز

2-7-نماز شب

2-8-نماز جعفر طیّار

3-روزه

4-دعا

4-1-دعایی است از امام سجّاد علیه السلام

4-2-دعاهایی از امام صادق علیه السلام

4-3-دعاهایی از امام زمان

5-استغفار

6-تهلیل

7-خواندن سوره توحید

8-خواندن زیارت امام حسین علیه السلام

فضیلت و اعمال اختصاصی ایام البیض ماه رجب

1-اعمال اختصاصی شب سیزدهم

2-اعمال اختصاصی روز سیزدهم

3-اعمال اختصاصی شب چهاردم

4-فضیلت و اعمال اختصاصی شب پانزدهم

5-فضیلت و اعمال اختصاصی روز پانزدهم

6-اعمال ام داود (دعای استفتاح)

6-1-ام داود کیست؟

6-2-تعلیم دعا به امّ داود توسط امام صادق علیه السلام

6-3-مراحل اعمال امّ داود

فضیلت ماه مبارک رمضان

1-اعتکاف در ماه رمضان

فصل ششم-مسجد و اعتکاف

کلیات و تعریف مفاهیم مسجد

1-تعریف لغوی مسجد

2-تعریف اصطلاحی و عرفی مسجد

ص:10

3-تعریف مصطلح شرعی مسجد

تاریخچه ساخت مسجد

آیات قرآن در خصوص مسجد

مسجد در کلام معصومین علیهم السلام

1-مسجد در کلام حضرت محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم

2-مسجد در کلام حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام

3-مسجد در کلام امام حسین علیه السلام

4-مسجد در کلام امام باقر علیه السلام

5-مسجد در کلام امام صادق علیه السلام

6-مسجد در کلام امام موسی کاظم علیه السلام

7-مسجد در کلام امام رضا علیه السلام

توصیه هائی در خصوص مسجد و اعتکاف

1-رعایت آداب و اعمال حضور در مسجد در آیات و روایات

1-1-آیات قرآن کریم

1-2-روایاتی از معصومین

1-2-1-توصیه هایی مربوط به ورود و خروج به مسجد

1-2-2-برخی اعمال توصیه شده در مسجد

فصل هفتم-برخی مناسبتهای ایام البیض ماه رجب

وقایع روز سیزدهم

1-ولادت امیرالمومنین علیه السلام

1-1-جریان تولد حضرت علی علیه السلام در کعبه معظّمه

1-2-برخی منزلت های امیرالمومنین علیه السلام در قرآن

1-2-1-آیه لیله المبیت (بقره: 207)

1-2-2-آیه ولایت (مائده: 55)

1-2-3-آیه سقایه الحاج(توبه: 19-22)

1-3-برخی منزلتهای امیرالمومنین علیه السلام در روایات

2-ولادت امام علی النقی علیه السلام

3-شهادت شیخ فضل الله نوری رحمة الله

ص:11

وقایع روز پانزدهم

1-وفات حضرت زینب علیها السلام

1-1-فضائل حضرت زینب علیها السلام

1)علم

2)حلم و صبر وصف ناشدنی

3)شجاعت

4)فصاحت و بلاغت

2-شهادت حضرت امام صادق علیه السلام

3-تغییر قبله

4-ازدواج حضرت علی با حضرت فاطمه علیهما السلام

فصل هشتم-توصیه هایی به معتکفین

مراقبتهای قبل از اعتکاف

1-آمادگی درونی و بیرونی معتکف

1-1-گرفتن حلالیّت از اطرافیان و رفع کدورتها

1-2-اداء حقوق مالی و دینی

2-داشتن حضور قلب

3-آگاهی کامل از احکام اعتکاف و مطالعه دقیق آنها

4-تنظیم برنامه

5-گذاشتن شرط رجوع

6-آماده کردن وسائل مورد نیاز در اعتکاف

7-هدیه کردن ثواب اعتکاف

8-گذراندن مرحله اوّل سیر عرفانی اعتکاف(سیر من الخلق الی الحق)

8-1-منزل بیداری(یقظه یا توجّه)

8-2-منزل توبه

8-2-1-چگونگی توبه

8-3-منزل تقوا

8-4-منزل تخلیه

8-5-منزل تحلیه

ص:12

8-6-منزل تجلیه

مراقبتهای هنگام اعتکاف

1-تنظیم برنامه روزانه

2-اخلاص در انجام عبادات

3-حضور قلب در اعتکاف

4-نظارت و مراقبت

5-رعایت حرمت و احکام مسجد

6-تلاش در دستیابی به هدف نهایی اعتکاف(وصول کمال)

7-به جا آوردن نماز در وقت فضیلت

8-محاسبه نفس

9-تفکّر و اندیشه

9-1-محورهای اصلی تفکر

9-2-برخی از موارد تفکر و نتایج آن

10-ترک گناه و توبه از آن

11-انجام عاشقانه عبادات مستحبی

12-اقامه نماز جماعت و نمازهای مستحبی

12-1-نماز جعفر طیّار

13-اقامه نماز شب

13-1-آثار نماز شب

1)برخی آثار دنیوی نماز شب

2)برخی آثار معنوی نماز شب

3)برخی آثار پس از مرگِ نماز شب

13-2-کیفیّت نماز شب

13-3-وقت نماز شب

13-4-برخی روشهای بیدار شدن برای نماز شب

14-انجام تعقیبات بعد از نماز

15-قرائت قرآن کریم

16-دائم الوضو بودن

ص:13

17-گنجاندن برنامه های آموزشی، مطالعه و جلسات علمی

18-رعایت حال دیگر معتکفین

19-احسان و همکاری در اعتکاف

20-صرف افطار و سحری به صورت دسته جمعی

21-چگونگی اطلاع از اخبار جامعه

22-سادگی در انتخاب نوع غذا

23-انجام نرمش صبحگاهی

24-تمرین حضور در مسجد

25-رعایت پاکی

26-توصیه های بهداشتی ویژه معتکفین

27-رعایت اصول تغذیه در اعتکاف

28-پرهیز از امور دنیوی

29-پرهیز از زیاده روی در شوخی

30-عدم انجام کارهای لغو

31-پرهیز از زیاده روی در خواب

32-حتی الامکان استفاده نکردن از تلفن همراه

33-خاطره نویسی

34-مطالعه شرح حال بزرگان معنوی

35-انس با خوبان و مشورت با علما در این فرصت مناسب

36-تصمیم گیری برای مسائل کلان زندگی

37-شکرگذاری به درگاه خداوند

38-شناخت آسیب شناسی اعتکاف

39-رعایت آداب اعتکاف مهدوی و معتکفین منتظر

40-گذراندن مرحله دوّم سیر عرفانی اعتکاف(سیر من الحق الی الحق) 40-1-صُمت و دوری از پرگویی و کلام لغو

40-2-جوع

40-3-سحرخیزی

40-4-عُزلت

ص:14

40-5-ذکر و تسبیح

1)مرتبه اوّل: ذکر لفظی

2)مرتبه دوّم: ذکر قلبی

3)مرتبه سوّم: ذکر عملی

40-6-دعا

40-6-1-از خدا چه بخواهیم؟

مراقبتهای بعد از اعتکاف

1-ارزشیابی و جمع بندی

2-آوردن یادگاری و سوغاتی

3-شکرگذاری

4-حفظ انس خود با مسجد

5-حفظ دوستان

6-گذراندن مرحله سوّم سیر عرفانی اعتکاف(سیر من الحق الی الخلق)

6-1-حفظ آثار و دستاوردهای معنوی

6-2-خدمت به خلق

6-3-تبلیغ عملی و گسترش فرهنگ اعتکاف

6-4-دیگرسازی، بعد از خودسازی

فصل نهم-توصیه هائی به متولیان اعتکاف

1-آموزه های بهداشتی

2-آموزه های فرهنگی و مدیریتی

3-گسترش فرهنگ اعتکاف

4-شناخت برخی آسیب های وارده بر عملکرد متولیان اعتکاف

4-1-تبدیل اعتکاف به مراسمی مشابه سمینار

4-2-عدم حضور بزرگان و مسئولین در اعتکاف

4-3-آمار معتکفین

فصل دهم-فلسفه و آثار اعتکاف

1-برخی از آثار فردی اعتکاف

1-1-گریز از غفلت و روزمره گی

ص:15

1-2-تمرین عملگرایی

1-3-تمرین انقطاع از غیر

1-4-ایجاد آرامش روانی در معتکف

1-5-پیشگیری از بدی ها و دوری از آتش جهنم

1-6-زمینه ساز اخلاص و انس با خدا

1-7-زمینه ساز توجه قلبی به خدا

1-8-زمینه ساز خودشناسی و دستیابی به توانایی و کمال

1-9-زمینه ساز پاکی و عاقبت نیکو

1-10-زمینه ساز توبه و بخشش گناهان

1-11-زمینه ساز استقامت در عبادت و تفکّر

1-12-فراهم نمودن زمینه برای تامّل و تفکّر در درون

1-13-رسیدن به آثار خلوتگزینی و پرهیز از اجتماع زدگی

1-14-تقویت اراده

1-15-تحوّل درونی و فرصتی برای خدایی شدن

1-16-رهایی از تعلقات مادّی

1-17-تنظیم کننده حقوق اجتماعی معتکف

1-18-انس با خوبان و یافتن دوستانی اهل معنا

1-19-بهره گیری از اندیشه ها و تجربیات معنوی و اخلاقی بزرگان

1-20-تضعیف مادّی گرایی و تعلقات مادی

1-21-دستیابی به گنجینه هایی از رحمت خاصّ خدا

1-22-توفیق تلاوت بیشتر قرآن و بهره مندی از برکات آن

1-23-ذکر و یاد خدا و چشیدن شیرینی آن

1-24-جلب محبّت خدا و تحصیل بهشت الهی و تقرب به او

1-25-انس با معنویات

1-26-دوری از غفلت

1-27-افزایش تواضع و فروتنی

1-28-تجمیع ثواب اعمال عبادی و دریافت پاداش بسیار

1-29-میهمان شدن بر خدا درخانه اش

ص:16

1-30-برآورده شدن حاجت ها و دریافت پاداش بی پایان

1-31-بهره گیری از آثار نماز

1-32-بهره گیری از آثار روزه

2-برخی آثار اجتماعی اعتکاف

2-1-نوسازی معنوی جامعه و مقاوم سازی اندیشه فرهنگی

2-2-کاهش جرم و فساد

2-3-درمان ناهنجاری ها و لغزش های فردی و اجتماعی

2-4-تاثیر اعتکاف در کاهش بلایای عمومی

2-5-مقابله با تهاجم فرهنگی و دفاع از ارزشها

2-6-دعوت به خوبی ها

2-7-سنتی نیکو برای جامعه

فصل یازدهم-عبادات همسان اعتکاف از جنبه ثواب

1-حل مشکلات و برآورده کردن حاجات دیگران

2-همنشینی با علما

3-زیارت سیدالشهدا

فصل دوازدهم-اعتکاف پرتوی از حجّ و ماه مبارک رمضان

1-مقایسه اعتکاف با حجّ و ماه مبارک رمضان

1-1-از جنبه محرّمات

1-2-مهمان خدا بودن

1-3-از جنبه هدف

1-4-از جنبه ثواب

1-5-از جنبه خودسازی

1-6-از جنبه جامعیت

2-جملات ادبی

فصل سیزدهم-اعتکاف در آینه شعر و نثر

1-اعتکاف در آینه شعر

2-اعتکاف در آینه نثر

2-1-نجوای اعتکاف

ص:17

2-2-جملات ادبی

3-3-قطعه های ادبی

3-3-1-مهمانی

3-3-2-راهی برای انس با خدا

3-3-3-پایان اعتکاف

3-4-خاطرات

3-4-1- خاطره ای از آیت الله نجم الدین طبسی

3-4-2-سقف آبی مسجد

3-4-3-غریبه آشن

3-4-4-اعتکاف در غربت

3-4-5-چرا اعتکاف؟

3-4-6- دنیایی از نور و صفا

لغتنامه

منابع

چکیده

سیر مطالعاتی کتاب براساس فرصت زمانی مطالعه

ص:1

راهنما

1-معنی کلماتی که ذیل آن خط کشیده شده، در لغت نامه آمده است.

2-در پایان کتاب، چکیده ای آورده شده است که توصیه ﻣﻲشود در صورت کمبود وقت، حتماً مطالعه شود.

3-لوح فشرده این کتاب در اختیار خوانندگان عزیز قرار ﻣﻲگیردتا در زمینه فعالیّتهای پژوهشی، انشاءاللهبتواند راه گشا باشد.

4-چاپ و تکثیر مطالب، با ذکر منبع بدون اشکال است.

5-کلیه مطالبی که راجع به احکام اعتکاف از آیات عظام امام خمینی، بهجت، تبریزی، خامنه ای، سیستانی، صافی، فاضل، مکارم و نوری همدانی در دسترس بوده است، در این مجموعه گردآوری شده است.

6-متن اصلی این کتاب، براساس نظرات حضرت امام خمینی است و در هر موردی که نظر یکی از مراجع با نظر ایشان مغایر باشد، روی همان مورد شماره ای قرار گرفته و در پاورقی طبق همان شماره، عبارتِ مغایر، ذکر شده است.

7-در این کتاب به ناچار نام مراجع به اختصار، ذکر گردیده است؛ لذا از ارواح مقدّسۀ مراجع گذشته رضوان اللّه علیهم و ساحت مقدّس مراجع حاضر أدام اللّه ظلّهم عذرخواهی می شود.

8-غالباًاز ویرایش فتاوا و نقل به معنی آنها،خودداری شده است مگر در بعضی موارد که مضرّ به معنی نبوده است.

ص:2

مقدمه

اعتکاف، دارویی شفابخش

ما در قرنی زندگی ﻣﻲکنیم که عصر شکوفایی علم و صنعت، عصر رایانه و... نامیده شده؛ امّا برخلاف همه پیشرفت ها، بشر مضطرب و سرگردان است، حتّی مسلمانان نیز آرامش را در غیر آنچه خدا قرار داده، ﻣﻲجویند. مردم به دنبال دارویی شفابخش هستند که بتوانند ازاضطراب نجات یابند. آرامش را تنها در دستورات الهی و سنّت های معصومین باید جُست.

هرچند در بین مسلمانان افرادی، عرفان دینی را با ریاضت های هندی و

توصیه های روح شناسی اروپایی، آمیخته اند و معجونی مسموم درست کرده و به خورد جوانان مضطرب ﻣﻲدهند. این خود، دردی است که به دردهای اجتماع ما اضافه شده و آنان را از خدا و دیندور کرده است. چرا به جای روی آوردن به این مسایل، گمشده خود را در قرآن و مسیر اهل بیت علیهم السلام ﻧﻤﻲجوییم؟

چند عبادت داریم که خود جامع عبادات هستند. معتکف، توفیق انجام چندین عمل صالح را توأماً دارد. اینراه، راه میانبُر در رسیدن به خداست.

از سنّت های اسلامی که پس از پیروزی انقلاب احیا گردید، اعتکاف است. اعتکاف از سنّت های پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه و بسیاری از پیامبران پیش از اسلام بوده است که دارای اهمیّتو آثار فردی - اجتماعی بسیاری است.

برخی گمان ﻣﻲکنند که اعتکاف، گوشه گیری از اجتماع و نوعی انزوا و فرار ازمسئولیت های اجتماعی است و معتکف وارد عالم بیخیالی درمورد اطرافش ﻣﻲشود. در صورتی که اسلام سکونت طولانی درعبادتگاه ها و دوری ازجوامع را نفی، و مسلمانان را به شرکت درفعالیّت های اجتماعی تشویق کرده

ص: 3

است. اعتکاف، سنّت همان پیامبرانی است که طلایه دار

مسئولیت های اجتماعی بودند.

در اعتکاف ﻣﻲتوان خدایی بودن در همه کارها را تمرین کرد و فرصت مناسبی است تا انسانی که در پیچ و خم مادیّات گم شده، وجودش را باز یابد و دل از غیر خدا رها کند و روح بندگی را درخود زنده کند.

اعتکاف یک ضرورت است زیرا هر مسلمان باید حداقل در هر سال یک نوبت، محیطی را فراهم نماید تا درآن به فکر و محاسبه اعمال خود بپردازد.

اشتغال انسان به کار و زندگی، گاه موجب غفلت و سبب فراموشی توجّه به خودسازی ﻣﻲشود. کسانی که پُرمشغله هستند و غرق دنیای اقتصاد و سیاست و غیره هستند، باید گاهی از کار، زندگی و دلبستگی های مادّی، فاصله بگیرند و تنظیم فکر و عمل، با معیارهای الهی را تمرین کنند.

آنها که مسؤولیتهای بزرگتری دارند، بیش ازدیگران، به اعتکاف و خودسازی نیاز دارند؛ لذا ﻣﻲبینیم که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پس از هجرت، همه ساله معتکف ﻣﻲشود و به همه رجل سیاسی-اجتماعی درس معنویت گرایی ﻣﻲدهد.

در ایران سالیانه صدها هزار نفر در مساجد معتکف میشوند و لازم است جهت مسائل مختلف اعتکاف، کتب و جزوات لازم در اختیار متولیان امر اعتکاف و معتکفین قرار گیرد. هرچند خوشبختانه ده ها کتب در این زمینه چاپ شده است لکن هیچکدام جامعیت لازم را نداشته است. لذا حقیر را بر آن داشت، تا به گردآوری این مجموعه اقدام نمایم.

لازم میدانم از مراجع تقلید آیات عظام خامنه ای، جوادی آملی، سیستانی، صافی، مظاهری، مکارم و نوری همدانی و دفاتر آیات عظام امام خمینی، بهجت، تبریزی،فاضل لنکرانی تقدیر به عمل آید.

ص:4

فصل اول: تعریف اعتکاف

1- مفهوم لغوی اعتکاف

اقبال به چیزی، به صورتی که چهره از آن برنگردد. اقبال به چیزی به طوری که از آن منصرف نشد.(1)

رویارویی و زندانی کردن، اقبال به چیزی به طوری که از آن منصرف نشد.(2)

اقبال به چیزی، به صورتی که مواظبت ﻣﻲشود تا چهره از آن برنگردد. ماندگار شدن بر چیزی یا مکانی و پایبند شدن به آن مکان. حبس شدن و ماندن در اطراف چیزی و دور زدن حول آن.(3)

روی آوردن بر چیزی و ثبات بر آن به صورت بزرگداشت و تعظیم.(4)

نگه داشتن خود از کارهای عادی روزمره.(5)

دور زدن حول چیزی، زندانی کردن، نگه داشتن و توقف کردن.(6)

اقبال به چیزی، به صورتی که چهره از آن برنگردد. ماندن اطراف چیزی.(7)

بازداشتن از چیزی، بند نمودن کسی برکاری، دور چیزی را گرفتن، کناره گیری از مردم، منزوی شدن، مشغول کاری شدن، سرگرم شدن، خود را بند کردن و بازداشتن و گوشه نشین شدن، مقیم شدن در جایی، اقبال و روی


1- کتاب العین، ج1، ص205.
2- معجم المقاییس اللغه، ج4، ص108.
3- لسان العرب، ج9، ص255.
4- راغب الاصفهانی، مفردات الفاظ القرآن الکریم، ج2، ص632.
5- المصباح المنیر، ج2، ص424.
6-  مجمع البحرین، ج5، ص103.
7- التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج8، ص201.

ص: 5

آوردن، ملازمت نمودن به چیزی برسبیل تعظیم، ملازم مکانی شدن، اقامت در مسجد، محبوس کردن.(1)

ماندن در جایی و گوشه گیری نمودن.(2)

اقبال به چیزی و پایبند بودن بر آن، همراه با احترام به آن.(3)

اقامت و ملازمت جایی، حبس و وقف خود در مکانی، در مسجد مقیم شدن برای عبادت و بازداشتن خود را از خروج به غیر ضرورت از مسجد، اقامت داشتن و احتباس، مصدر باب افتعال از عکف، پیوستگی بر چیزی داشتن و حبس کردن، درنگ کردن و ادامه دادن. پیوستگی کردن بر چیزی (زمخشری). انتظار چیزی کشیدن، خود را بازداشتن، گوشه نشین شدن (منتهی الارب، ناظم الاطبا). باز ایستادن از چیزی، گوشه نشینی در مسجد (غیاث اللغات).(4)  

2- مفهوم اصطلاحی اعتکاف

اقامت سه روز یا بیشتر در مسجد به قصد عبادت یا قربت با شرایط مخصوص.(5)

3- مفهوم اعتکاف از دیدگاه علما

امام خمینی رحمة الله: ماندن در مسجد و درنگ در آن به قصد اینکه با آن، بندگی خدا نماید و نیّت عبادت دیگری غیر از ماندن در مسجد لازم نیست به آن ضمیمه شود، اگرچه احتیاط مستحّب است.(6)


1- ترجمه المنجد، ج2، ص1327.
2- فرهنگ ابجدی، ص620.
3- قاموس قرآن، ج5، ص29.
4- لغت نامه دهخدا.
5- نجفی، محمّد حسن، جواهر الکلام، ج17، ص 159/راغب الاصفهانی، مفردات الفاظ القرآن الکریم، ماده عکف/طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ماده عکف.
6- ترجمه تحریر الوسیله، ج1، ص344 .

ص: 6

آیت الله العظمی صافی: توقّف در مسجد با این قید که در این توقّف قصد و نیّت تعبّد و بندگی را داشته باشد. احوط آن است که نیّت عبادت دیگری مانند نماز و روزه و... غیر از اعتکاف را نیز، ضمیمه کند.

آیت الله العظمی مکارم: توقّف و ماندن در مسجد به قصد قربت. تنها، ماندن در مسجد، بدون قصد، اعتکاف محسوب ﻧﻤﻲشود.(1)

شهید مطهّری: نوعی عبادت که انسان سه روز یا بیشتر در مسجد مقیم ﻣﻲشود و پا بیرون ﻧﻤﻲگذارد و هر سه روز، روزه ﻣﻲگیرد.(2)

4- اعتکاف در قرآن

کلمه اعتکاف از ریشه «عَکَف» است که با عناوینی چون: عاکفون، عاکفین، عاکف به معنای عبادت کنندگان در راه خدا و مقیمان در خانه او و کسانی که در عبادت و پرستش بت ها توقّف نموده اند، در 9 آیه قرآن آمده است:

بقره 125 و 187، اعراف 138، طه 91 و 97، انبیاء 52، حجّ 25، شعرا 71، فتح 25

1) بقره 125: «و (به خاطر بیاورید) هنگامی که خانه کعبه را محل بازگشت و مرکز امن و امان برای مردم قرار دادیم. و (برای تجدید خاطره،) از مقام ابراهیم، عبادتگاهی برای خود انتخاب کنید. و ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که: خانه مرا برای طواف کنندگان و مجاوران و رکوع کنندگان و سجده کنندگان، پاک و پاکیزه سازید».

2) بقره 187: «...در حالی که در مساجد به اعتکاف پرداخته اید، با زنان آمیزش نکنید».


1- استفتاءات جدید، مکارم شیرازی،ج 2، ص 157س451/تفسیر نمونه، ج 1، ص653 (بقره: 187) .
2- مطهری مرتضی، کتاب علوم اسلامی، ص94.

ص: 7

3) اعراف 138: «و بنی اسرائیل را (سالم) از دریا عبور دادیم؛ (ناگاه) در راه خود به گروهی رسیدند که اطراف بت هایشان، با تواضع و خضوع، گرد آمده بودند[اعتکاف کرده بودند]. (در این هنگام، بنی اسرائیل) به موسی گفتند: «تو هم برای ما معبودی قرار ده، همان گونه که آنها معبودان (و خدایانی) دارند. [موسی] گفت: شما جمعیّتی جاهل و نادان هستید».

4) طه 91: «ولی آنها گفتند: [بر آن معتکف ﻣﻲشویم] ما همچنان گرد آن

ﻣﻲگردیم (و به پرستش گوساله ادامه ﻣﻲدهیم) تا موسی به سوی ما بازگردد».

5) طه 97: « (موسی) گفت: برو، که بهره تو در زندگی دنیا این است که (هرکس به تو نزدیک شود) بگویی: با من تماس نگیر! و تو میعادی (از عذاب خدا) داری، که هرگز تخلّف نخواهد شد. (اکنون) بنگر به این معبودت که پیوسته آنرا پرستش ﻣﻲکردی[بر او اعتکاف داشتی]؛ و ببین ما آن را نخست ﻣﻲسوزانیم؛ سپس ذرّات آن را به دریا ﻣﻲپاشیم».

6) انبیاء 52: «آن هنگام که به پدرش (آزر) و قومش گفت: «این مجسمه های بی روح چیست که شما همواره آنها را پرستش ﻣﻲکنید[برای آنها، معتکف شده ید]؟!».

7) حجّ25: «...مسجد الحرام، که آن را برای همه مردم، برابر قرار دادیم، چه کسانی که درآنجا زندگی ﻣﻲکنند[عاکفین] یا از  نقاط دور وارد ﻣﻲشوند...».

8) شعرا 71: «[پدر و قوم حضرت ابراهیم در پاسخش] گفتند: بت هایی را

ﻣﻲپرستیم، و  همه روز ملازم عبادت آنهاییم [بر آنها معتکف میشویم]».

9) فتح25: «آنان کسانی هستند که کافر شدند و شما را از (زیارت) مسجدالحرام و رسیدن قربانی هایتان به قربانگاه، بازداشتند».

چند نکته از آیات نه گانه فوق:

ص: 8

1-اعتکاف در 2 آیه، در معنای مثبت و در 7 آیه در معنای منفی به کار رفته است.

2-در آیات فوق، اعتکاف به معنای عبادت و پرستش همراه با مجاورت و تداوم است و شامل پرستشی که ویژگی فوق را نداشته باشد، ﻧﻤﻲشود.

3-فقط در یک مورد از آیات فوق (آیه 187 سوره بقره)، اعتکاف در معنای اصطلاح شرعی به کار رفته و به یکی از احکام فقهی آن اشاره شده است.(1)

5- اعتکاف در معنای لغوی در متون ادب فارسی

بر بالین یحیی

 معتکف بودم.

 (گلستان سعدی)

بتی داشت بانوی مصر از رخام

بر او معتکف بامدادان و شام

 (بوستان سعدی)

زین دامگه اعتکاف بگشای

بر عجز خود اعتراف بنمای

 (نظامی)

رستنی در کشیده سر به زمین

نامیه گشته اعتکاف نشین

 (نظامی)

گه نعره زنان معتکف صومعه بودیم

گه رقص کنان گوشه خمار گزیدیم

 (عطار)

عشق تو کاندر میان من شد معتکف

کی فراموشش کنم گر من فراموش آمدم

 (عطار)

گربه در سوراخ ار آن شد معتکف

 که از آن سوراخ او شد معتلف

 (مولوی)

کعبه همچون شاه زنبوران میان جا معتکف

عالمی گردش چو زنبوران غریوان آمده

کعبه که قطب هدی است، معتکف است ازسکون

خودنبودهیچ قطب منقلب ازانقلاب

پسری کارزوی جان پدر بود، گذشت

تا ابد، معتکف خاک پسر باد، پدر

این ابر بین که معتکف اوست آفتاب وین

آفتاب کابر کرم سایبان اوست

گر ز درت غایب است جسم طبیعت پذیر

معتکف صدر تست جان طریقت گزین


1- برخی فقها همچون صاحب جواهر رحمة الله و صاحب حدائق رحمة الله معتقدند که اعتکاف در آیه 125 سوره بقره نیز در معنای مصطلح به کار رفته است. (جواهر الکلام، ج 17، ص 160 و نیز تفسیر شریف لاهیجی، اطیب البیان، مواهب الرحمن) . برخی آن را به «مقیمین» و «ساکنین» (معنای لغوی) تفسیر کرده اند مانند: تفسیرهای مخزن العرفان، عاملی، نمونه، جوامع الجامع و التبیان. برخی، هر دو را در آیه احتمال داده اند مانند: منهاج الصادقین و الجوهر الثمین.

ص: 9

سالهاشد تا دل جان پاش از رق پوش من

معتکف وار اندر آن زلف سیه دارد وطن

وآن عمرخواردریا وآن روزه دارآتش

چون معتکف برهمن،نه قوت ونه منالش

معتکفان حرم غیب را

نیست به از خامه تو، دیده بان

 (خاقانی)

هرکه با نرگس سرمست تو درکار آید

 روز وشب، معتکف خانه خمار آید

حبل الله است معتکفان را دو زلف او

 هم روز عید و هم شب قدر اندر او نهان

 (خواجوی کرمانی)

تا کی به تمنای وصال تو یگانه

اشکم شود از هر مژه، چون سیل روانه

خواهد به سرآید شب هج_ران ت_و ی_ا ن_ه

ای تی_ر غم_ت را دل عش_اق نشان_ه

جمعی به تو مشغول تو غایب ز میانه

رفتم به در صومع_ه عابد و زاه_د

دیدم همه را پیش رُخت، راکع و ساجد

در میکده، رهبانم و در صومعه عابد

گه معتکف دیرم وگه ساک_ن مسج_د

یعنی که ترا میطلبم خانه به خانه

 (شیخ بهایی)

صبح امید که بد معتکف پرده غیب

گو برون آی که کار شب تار آخر شد

آن پریشانی شب های دراز و غم دل

همه در سایه گیسوی نگار آخر شد

باورم نیست ز بد عهدی ایّام، هنوز

قصه غصه که در دولت یار آخر شد

ساقیا لطف نمودی قدحت پر می، باد

 که به تدبیر تو، تشویش خمار آخر شد

در شمار ارچه نیاوردکسی حافظ را

شکرکان محنت بی حد وشمار آخرشد

 (حافظ)

کسی به زیر فلک دست برقضا دارد

که اعتکاف به سر منزل رضا دارد

مریض شوق، کی اندیشه دوا دارد

شهید عشق، کجا فکر خون بها دارد

 (بسطامی)

ص: 10

فصل دوم:اعتکاف در سیره انبیاء و اولیاء الله قبل از اسلام

اشاره

اعتکاف در ادیان دیگر هم وجود داشته است و آیه 125سوره مبارکه بقره را به آن اشاره گرفته اند.(1) مراسمی شبیه به اعتکاف در میان بعضی از مومنان به شرایع سابق بوده است و در زندگی حضرت مریم علیها السلام و زکریا علیه السلام آثاری از آن دیده ﻣﻲشود.(2)

برخی از بزرگان دین، مانند علّامه حلی رحمة الله به مشروعیت اعتکاف در ادیان پیشین تصریح نموده اند.(3) مشخص نیست که این عبادت، از چه زمانی آغاز و کیفیّت و شرایط آن در بدو شکل گیری چگونه بوده است.

اصل اعتکاف در مفهوم عام آن، یعنی خلوت گزینی برای عبادت خداوند، سیره انبیا و اولیاء الهی قبل از اسلام بوده است، اگرچه ممکن است در اسلام،

پاره ای از احکام و شرایط آن تغییر کرده باشد. در کتب مقدّسی چون تورات و انجیل، ﻣﻲتوان علامات و اشاراتی بر مراسم یا عباداتی ملازم با خلوت نشینی و جدایی از اجتماع، پیدا کرد. قرآن کریم نیز به رهبانیّت و اعتزال انبیاء اشاره کرده است.(4)

در ذیل این فصل، اشاره ای به اعتکاف در سیره پیامبران و مومنین قبل از اسلام ﻣﻲشود:


1- آیت الله بهجت (استفتاءات، ج 2 ص 437) .
2- آیت الله مکارم (استفتاءات جدید، ج 2، ص 157) .
3- تذکره الفقها، ج1، ص284.
4- ذلِک بِاَنَّ مِنهُم قِسّییسِنَ وَ رُِهباناً وَ اَنَّهُم لا یَستَکبِِرونَ (سوره مائده، آیه 82) .

ص: 11

1-حضرت ابراهیم علیه السلام

حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل علیهما السلام مامور شدند تا خانه خداوند را برای طواف کنندگان و نمازگزاران و معتکفین پاک کنند.(1) این آیه بیانگر وجود عبادتی به نام اعتکاف، در شریعت ابراهیم علیه السلام و نیز اهمیّت اعتکاف ﻣﻲباشد.

2-حضرت سلیمان علیه السلام

حکومت برای حضرت سلیمان علیه السلام وسیله ای برای خدمت به خلق بوده و هیچگاه نتوانست آن بنده خالص خدا را فریب دهد.

«ایشان با وجود مُلک عظیمش، لباس پشمی ﻣﻲپوشید و شب ها تا صبح به عبادت و گریه ﻣﻲپرداخت. مرحوم طبرسی میگوید: حضرت سلیمان علیه السلام در مسجد بیت المقدس اعتکاف ﻣﻲکرد و آب و خوراک برای آن حضرت فراهم میشد و او درآنجا به عبادت ﻣﻲپرداخت. حتّی مرگ سلیمان علیه السلام در همانجا و در حال اعتکاف اتفاق افتاد».(2)

3-حضرت موسی علیه السلام

حضرت موسی علیه السلام با آنکه مسؤولیت سنگین رهبری امّت را به دوش داشت، برای مدتی آنان را ترک و برای خلوت با خدا به کوه طور شتافت. او در پاسخ به پرسش خدا که فرمود: «ای موسی! چه چیز سبب شد که از قومت پیشی گیری، و (برای آمدن به کوه طور) عجله کنی؟ گفت: «پروردگارا! آنان در پی من هستند؛ و من به سوی تو شتاب کردم، تا از من خشنود شوی» (طه83 و 84).

«و با موسی، سی شب وعده گذاشتیم، سپس آن را با ده شب (دیگر) تکمیل نمودیم...» (اعراف142). از این آیه فهمیده ﻣﻲشود که حضرت موسی علیه السلام 40


1- سوره بقره آیه 125.
2- بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج14، ص83 و141.

ص: 12

شب از قومش دوری کرده است و پس از مناجات، به سوی قوم خود برگشته است که حکایت از نوعی اعتکاف در کوه طور ﻣﻲباشد.

ابن ادریس حلّی از علمای شیعه معتقد است که حضرت موسی علیه السلام در مدّت چهل روزی که برای گرفتن کتاب آسمانی به کوه طور عزیمت کرده بود، روزه گرفته و در حال اعتکاف بود.(1) همچنین در تورات بر عباداتی همراه با خلوت نشینی و جدایی ازاجتماع اشاره شده است.

4-حضرت الیاس علیه السلام

داستانی از اعتکاف حضرت الیاس در ماه مبارک رمضان، در بیت المقدس در جلد13بحارالانوار (ط-بیروت)، صفحه403 نقل شده است.

5-حضرت زکریا علیهما السلام

حضرت زکریا علیه السلام از کسانی بود که سرپرستی معتکفین در بیت المقدس را به عهده داشت. حضرت مریم علیها السلام از جمله معتکفینی بود که تحت سرپرستی حضرت زکریا علیه السلام  قرار داشت.

6-حضرت مریم علیه السلام   

اشاره

بیت المقدس از جاهایی بود که همواره عده زیادی از مردم، در آن معتکف ﻣﻲشدند. بزرگ این گروه، زکریا علیه السلام   بود.

«...[خداوند] کفالت او [مریم] را به زکریا سپرد. هر زمان زکریا وارد محراب او ﻣﻲشد، غذای مخصوصی درآنجا ﻣﻲدید. از او پرسید:«ای مریم! این را از کجا آورده ای؟!» گفت: «این از سوی خداست. خدا به هرکس بخواهد، بی حساب روزی ﻣﻲدهد».(2)


1- بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج86، ص38.
2- سوره آل عمران ،آیه37.

ص: 13

رزقی که همواره نزد مریم بوده، رزق معمولی و عادی نبوده است. چنانکه بعضی گفته اند: هر وقت زکریا به مریم سر ﻣﻲزد، میوه زمستانی را در تابستان و میوه تابستانی را در زمستان نزد او ﻣﻲدید.(1)

«[مریم] در مکانی در طرف شرقی مسجد (بیت المقدس) از کسان خود کناره گرفت. میان خود و آنها حجابی (پرده ای) افکند[تا خلوتگاهش از هرنظر برای عبادت آماده باشد]. پس ما روح خود را به سوی او فرستادیم و او در شکل انسانی بی عیب و نقص، بر مریم ظاهر شد».(2)

کلمه حجاب به معنای هرچیزی است که چیزی را از غیر بپوشاند و از این کلمه چنین بر ﻣﻲآید که گویا مریم خود را از اهل خویش پوشیده داشت تا قلبش برای اعتکاف و عبادت فارغ تر باشد.(3) طبق آیات فوق، حضرت مریم علیها السلام آن گاه که به افتخار ملاقات با فرشته الهی نایل آمد، از مردم بریده بود و در خلوت به سر ﻣﻲبرد تا فارغ از هرگونه دغدغه به راز و نیاز با خدا بپردازد.

6-1-رهبانیّت

«راهب» به کسی ﻣﻲگویند که از خدا ﻣﻲترسد و در اصطلاح به

صومعه نشینان مسیحی گفته ﻣﻲشود. جمع عربی آن «رهبان» و «رهابین» و مصدرش «رهبانیّت»، به معنای ترس است.(4) معادل فارسی «راهب»، ترسا بوده است که بعد به عموم مسیحیان گفته ﻣﻲشده است.


1- طباطبایی، سید محمّد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج3، ص184 ذیل آیه 37 سوره آل عمران.
2- سوره مریم ،آیات16و17.
3- طباطبایی، سید محمّد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج14، ص 34.
4- مجمع البحرین.

ص: 14

«رهبانیّت» در اصطلاح، به معنی خلوت نشینی، گوشه گیری و پرهیز از دنیا و به دنبال کار نرفتن، سرکوب تمایلات جسمانی مثل میل جنسی و تحریم ازدواج و تمام اوقات را صرف پرداختن به عبادت و امور اخروی، همچون خدمت به مریضان صعب العلاج است.

گرچه در مذاهب مختلف، رهبانیّت وجود دارد؛ امّا راهبان بودایی و مسیحی شناخته شده تر هستند. رهبانیّت در مسیحیت، در ظاهر، شبیه به اعتکاف است. قرآن در آیه 27 سوره حدید به طور ضمنی آن را تأیید ﻣﻲنماید: «در دل پیروانش (عیسی علیه السلام) رأفت و رحمت و رهبانیّتی قرار دادیم که خود آنان بدعتش را ن_ه_اده ب_ودند (ابداع کرده بودند) و ما بر آنان واجب نکرده بودیم، امّا منظور آنان هم جز رضای خدا نبود، امّا آن_ط_ور که باید، رعایت آن رهبانیّت [خود ساخته] را نکردند و در نتیجه کسانی که از ایشان ایمان آورده بودند، اجرشان را دادیم و بسیاری از ایشان فاسق شدند».

در ای_ن گفتار، اشاره ای است به اینکه آن رهبانیّتی که یاران مسیح از پیش خود ساختند، هر چند خداوند تشریعش نکرده بود، ولی مورد رضایت خدای تعالی بوده است، ولی آن طور که باید همان رهبانیّت خود ساخته را حفظ نکردند و از حدود آن تجاوز کردند.(1)

از جمله بدعت های مسیحیان در زمینه رهبانیّت، تحریم ازدواج برای مردان و زنان تارک دنیا و منشور انزوای اجتماعی و انتخاب صومعه های دور افتاده برای عبادت و زندگی در محیط دور از اجتماع است.

روزی پیامبر به ابن مسعود فرمودند: «ﻣﻲدانی رهبانیّت از کجا پیدا شد؟» عرض کرد: خدا و پیامبرش آگاه ترند. فرمودند: «بعد از عیسی علیه السلام، جمعی از


1- طباطبایی، سید محمّد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه 27 سوره حدید.

ص: 15

جبّاران ظهور کردند و مؤمنان سه مرتبه با آنها پیکار کردند ولی شکست خوردند. پس به بیابان ها متواری شدند و به انتظار ظهور پیامبری که عیسی علیه السلام وعده اش را داده بود، در غارها به عبادت مشغول گشتند. بعضی از آنها بر دین خود باقی ماندند و بعضی راه کفر پیش گرفتند». سپس فرمودند: «آیا ﻣﻲدانی رهبانیّت مردم من چیست؟» عرض کرد: خداوند و رسولش آگاه ترند. فرمودند: «هجرت و جهاد و نماز و روزه و حجّ و عمره».(1) باید توجّه داشت که زهد اسلامی به معنای سادگی زندگی و حذف تجملات و اسارت نیافتن در چنگال مال و مقام است و هیچ ارتباطی با رهبانیّت ندارد؛ زیرا رهبانیّت به معنای جدایی و بیگانگی از اجتماع است و زهد به معنای آزادگی و وارستگی، در عین اجتماعی زیستن است».(2)

6-2-تفاوت رهبانیّت و اعتکاف

1)اعتکاف خاستگاه شرعی دارد نه سلیقه ای

از آیه فوق معلوم ﻣﻲشود که رهبانیّت عبادتی است که پایه گذاری آن از سوی مسیحیان بوده که برای قرب به خدا به آن عمل ﻣﻲکردند و از تعالیم حضرت مسیح علیه السلام نبوده است و حال آنکه اعتکاف یک عبادت در دین ﻣﻲباشد.

در اسلام رهبانیّت نهی شده است و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در این رابطه فرمودند: «لا رهبانیة فی الاسلام».(3)

اسلام، رهبانیّت را نوعی انحراف و تلقی عوامانه از خدایی شدن معرفی کرده است؛ امّا اعتکاف را فرصتی برای بازگشت به خویش و خدای خویش قرار داد


1- بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج14، ص277.
2- تفسیر نمونه، ج23ص384/آیت الله مکارم شیرازی، قرآن وشرح آیات منتخب، ص541.
3- مستدرک الوسائل، ج14، ص155.

ص: 16

تا کسانی که از جنجالهای زندگی مادّی خسته ﻣﻲشوند، بتوانند چند صباحی با خدا خلوت کنند و جان خود را با خالق هستی ارتباط دهند و خود را برای صحنه های جهاد در راه خدا آماده سازند و همیشه با یاد خدا تلاش کنند و خود را در محضر پروردگار ببینند.

2)اعتکاف متفاوت با تحریم طیّبات

از طرف خداوند دستور داریم مبنی بر اینکه باید همّت انسان صرف امور اخروی باشد و به اموری بپردازد که درآخرت به کارش بیاید و از طرفی به مسلمانان توصیه شده است که بهره خود را از دنیا فراموش نکنند و خانه مناسب تهیّه کنند و دنبال کسب حلال بروند، لباس خوب بپوشند و غذای مناسب بخورند. تحصیل مکارم اخلاق، راز نبوّت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، و عبادت، اساس دین اسلام شمرده شده است. امام صادق علیه السلام ﻣﻲفرمایند: «از ما نیست کسی که دنیا را برای آخرت ترک کند و آخرتش را برای دنیا».(1)

گروهی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تصمیم گرفتند برای تقرّب و نزدیک شدن به خدا، از برخی از امور حلال مانند خوابیدن در شب، خوردن گوشت، خوردن غذا در روز، زناشویی و... خودداری کنند. هنگامی که این خبر به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسید، ایشان ناراحت شدند و فرمودند: «چرا برخی از مردم چیزهای حلال و پاکیزه را بر خود حرام کرده اند؟ آگاه باشید که من شب ها ﻣﻲخوابم و زناشویی ﻣﻲکنم و در روز غذا ﻣﻲخورم. پس هرکس از سنّت من روی گرداند، از من نیست». خداوند نیز آیه «کُلوا مِمّا رَزَقَکُمُ اللهُ حَلالاً طَیِّباً»(2) را نازل فرمود. بدینوسیله خداوند و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به همه اعلام فرمودند که اسلام، دین


1- من لا یحضره الفقیه، ج3، ص156.
2- از نعمتهای حلال و پاکیزه ای که خداوند به شما روزی داده است، بخورید. ( مائده 87) .

ص: 17

رهبانیّت و انزوا نیست؛ بلکه تمام امیال و خواسته های بشر بر اساس حکمت و مصلحت است و خداوند از طریق دین، این امیال و خواسته ها را تعدیل کرده و در راه درست و صحیح قرار داده است.(1)

3)اعتکاف متفاوت با انزوا

اعتکاف نوعی آمادگی برای تلاش و کوشش اجتماعی در مسیر رضایت الهی است، در حالی که رهبانیّت، چنین اهدافی ندارد.

حضور در میان اجتماع بزرگی از مسلمانان که هدفی جز نزدیکی پروردگار و خودسازی اخلاقی ندارند، باعث ایجاد روحیه تعاون و دعوت به خودسازی همگانی دارد.

از دیگر ابعاد اجتماعی این اتّفاق بزرگ، این است که سعی در افزایش قدرت رویارویی مومنین با فرهنگ های تحریف شده بیگانه دارد؛ درحالی که قوام رهبانیّت به انزوا و گوشه گیری و دور بودن از مردم است.

4)اعتکاف و جایگاه محوری مسجد

در اسلام، مسجد جایگاه خاصّی دارد و از تفاوت های رهبانیّت و اعتکاف حضور در مسجد جامع است؛ برخلاف رهبانیّت که گاه دور از مردم انجام

ﻣﻲگیرد.

5)اعتکاف، عمل پسندیده امّا موقّت

اسلام، اعتکاف را عملی پسندیده می شمارد، اما به طور موقّت، نه دایم؛ یعنی مستحب می داند که فرد چند روز از سال را به اعتکاف بپردازد و از مسجد جامع شهر بیرون نیاید؛ امّا موافق آن نیست که فردی بیشتر عمر خود را در مسجد به


1- قرآن کریم و شرح آیات منتخب، ترجمه حضرت آیت الله مکارم شیرازی ص122.

ص: 18

سر برد و از آن بیرون نیاید؛ همچنین موافق نیست فردی به جای تلاش برای تأمین معاش و حیات مادّی و معنوی، شبانه روز به اعتکاف بنشیند.

از این رو در رهبانیّت این شرایط حالت دایمی پیدا می کند و هدف متعالی در آن منظور نمی شود.

6-3-مفاسد رهبانیّت از دیدگاه آیت الله مکارم شیرازی

6-3-مفاسد رهبانیّت از دیدگاه آیت الله مکارم شیرازی(1)

رهبانیّت به حکم اینکه برخلاف اصول فطرت و طبیعت انسان است مفاسد زیادی به بار ﻣﻲآورد؛ از جمله:

1) رهبانیّت با روح مدنی بالطبع بودن آدمی، ﻣﻲجنگد و جوامع انسانی را به انحطاط و عقب گرد ﻣﻲکشاند.

2) رهبانیّت نه تنها سبب کمال نفس و تهذیب روح و اخلاق نیست؛ بلکه گاه منجر به انحرافات اخلاقی، تنبلی، بدبینی، غرور، عُجب و خود برتربینی و مانند آن ﻣﻲشود و به فرض که انسان بتواند در حال انزوا به فضیلت اخلاقی برسد، فضیلت محسوب ﻧﻤﻲشود، فضیلت آن است که انسان در دل اجتماع بتواند خود را از آلودگی های اخلاقی برهاند.

3) ترک ازدواج که از اصول رهبانیّت است، نه فقط کمالی ﻧﻤﻲآفریند؛ بلکه موجب پیدایش عقده ها و بیماری های روانی ﻣﻲگردد.

7-دوران جاهلیّت و قبل از بعثت

پیش از بعثت، در میان گروهی از مردم حجّاز از جمله پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و اجداد بزرگوارشان که معتقد به دین حنیف حضرت ابراهیم علیه السلام بودند؛ اعتکاف به عنوان یک عبادت، رایج بود و آنها گاهی در جاهای خلوت دور از


1- سلوک (ویژه نامه اعتکاف) / احمد یوسفی صراف، آستان قدس رضوی، تیرماه 1388.

ص: 19

مردم مانند کوه ها و بیابان ها به عبادت خدا ﻣﻲپرداختند و جز جهت نیازهای ضروری، از آن خارج نمی شدند.(1) محل اعتکاف پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، غار حرا بود.

عمر بن خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گفت: «در دوران جاهلیّت نذر کرده بودم شبی را در مسجد الحرام اعتکاف کنم، حضرت فرمودند: «به نذر خود وفا کن».(2)

امیرالمومنین علیه السلام ﻣﻲفرماید: «پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در هر سال مدّتی را [جهت عبادت] در غار حراء(3) ﻣﻲگذراند. تنها من او را مشاهده ﻣﻲکردم و کسی جز من او را

ﻧﻤﻲدید».(4)

در تاریخ آمده است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قبل از تولد حضرت فاطمه علیها السلام، موظف شد، مدّت چهل روز از حضرت خدیجه علیها السلام فاصله بگیرد و به اعتکاف بپردازد.

شبی در حالی که محمّد صلی الله علیه و آله و سلم معتکف کوی دوست بود، صدایی شنید. آری جبرئیل از آسمان ها جواب همه پرسش های پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را در دفتری از نور به زمین آورده بود. دفتری که نسخه شفا بخش همه بود: «ای مردم! اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است؛ و درمانی برای آنچه در

سینه هاست».(5)


1- دکتر جواد علی، کتاب المفصل فی تاریخ العرب، ج6، ص509
2- صحیح بخاری، ج2، ص256/سنن دارقطنی، ج2، ص179باب الاعتکاف.
3- کوه حراء یا جبل النور در شش کیلومتری شمال شرقی مکّه است. در ارتفاع 160 متری دامنه جنوبی آن غاری وجود دارد که محل عبادت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بوده و ایشان روزهایی از سال، به ویژه ماه رمضان را در آنجا به سر ﻣﻲبردند و آیات آغازین قرآن درآنجا بر حضرت نازل شد.
4- نهج البلاغه (ترجمه دشتی) ، ص 399، خطبه قاصعه.
5- سوره یونس، آیه57.

ص: 20

فصل سوّم: اعتکاف در سیره و کلام معصومین و علما

1- سیره پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیه السلام 

اشاره

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و جانشینان آن حضرت، الگوی مسلمانان هستند و کردار و گفتارشان، برای پیروانشان حجّت است. باید دید این بزرگواران با اعتکاف و خلوت با خداوند چگونه برخوردکرده اند. در برخی نقل های ذیل، مقصود اعتکاف مصطلح نیست؛ بلکه مراد خلوت نمودن، جهت عبادت است.

1-1-حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم

اشاره

بعد از هجرت، پیامبر فرصتی دوباره ﻣﻲیابد تا به اعتکاف روی آورد.

این بار اعتکاف را در مسجد النبی پی ﻣﻲگیرد. محل اعتکاف ایشان نزدیک یکی از ستون ها به نام اسطوانه السّریر (ستون تخت) بود که این نقطه هنوز هم وجود دارد. در کنار این ستون، تختی برای استراحت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قرار ﻣﻲدادند.(1)

ظاهراً اعتکاف در بدو ورود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به مدینه تشریع شد. از بعضی روایات استفاده ﻣﻲشود که این عبادت در مکّه تشریع شده بود، زیرا جنگ بدر در سال دوم هجرت رخ داد و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به خاطر حضور در جنگ موفق به اعتکاف نشد و در سال بعد یعنی ماه رمضان سال سوم هجرت، بیست روز معتکف شد که ده روز آن قضای سال قبل و ده روز دیگر برای همان سال بود و در حدیثی که در ذیل از حضرت علی علیه السلام   نقل خواهد شد، ذکر ﻣﻲشود که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دو سال قبل از جنگ بدر معتکف ﻣﻲشده است.(2)


1- سمهودی، علی بن احمد وفاء الوفاء باخبار المصطفی، ج2، ص 44.
2- در برخی روایات اهل سنّت، اعتکاف آن حضرت در دهه اول ماه شوّال نیز نقل شده است. (السنن الکبری، ج 4، ص318 ،315،322/صحیح بخاری، ج2، ص259) . برخی معتقدند قضای اعتکافی بوده که در ماه رمضان موفق بر انجام آن نشده است (تفسیر القاسمی، ج 3، ص 463) . امّا در منابع شیعه، اعتکاف رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تنها در ماه رمضان، نقل شده است. حتّی در سال وقوع جنگ بدر که موفق بر اعتکاف نشدند، قضای آن در ماه رمضان سال بعد به جا آورده شد.

ص: 21

امیرالمومنین علیه السلام  : «چون دهه آخر ماه رمضان فرا ﻣﻲرسید، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای عبادت مهیّا ﻣﻲشد و از خانه بیرون می آمد و در مسجد اعتکاف ﻣﻲنمود و شب ها را تا صبح بیدار بود و عبادت ﻣﻲکرد و هرشب بین نماز مغرب و عشا غسل مینمود».(1)

امیرالمومنین علیه السلام : «پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سالی در دهه اوّل ماه مبارک رمضان و در سال بعد در دهه دوّم ماه رمضان معتکف شد و در سال سوّم [اعتکاف] وقتی از جنگ بدر بازگشت، اعتکافش را قضا کرد، پس درخواب دید که شب قدر در دهه آخر ماه مبارک رمضان است وگویا حضرت در آب و گل سجده کرده است. وقتی بیدار شد، به خانه بازگشت و مردم هم با او بودند. شب بیست و سوّم ماه رمضان باران آمد. وقتی صبح شد، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نماز خواند و مردم در صورت آن حضرت گِل مشاهده کردند. از آن هنگام پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم همیشه در دهه آخر ماه رمضان معتکف ﻣﻲشد، تا اینکه رحلت فرمود».(2)

امیرالمومنین علیه السلام: «در هنگام اعتکاف، از سقف مسجد باران بر سر و روی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ﻣﻲریخت، به طوری که آثار گِل و لای، در جایگاه سجده پیامبر


1- علّامه طباطبایی، سنن النبی صلی الله علیه و آله و سلم با ترجمه فارسی، ص230/اقبال بالاعمال الحسنه، ج1، ص72 .
2- مستدرک الوسائل، ج7، ص 466/مشابه این روایت درصحیح بخاری ج2ص756 آمده است.

ص: 22

آشکار ﻣﻲشد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در تمام شرایط سخت و علیرغم امکانات اندکی که مسلمانان داشتند، هر ساله مراسم اعتکاف را به جای ﻣﻲآوردند».(1)

امام صادق علیه السلام: «رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در ماه رمضان سال اوّل هجرت، در دهه اوّل در مسجد اعتکاف کرد و سال بعد در دهه دوّم اعتکاف نمود ولی پس از آن همیشه در دهه سوّم ماه رمضان اعتکاف نمود».(2)

امام صادق علیه السلام: «وقتی دهه آخر ماه رمضان فرا ﻣﻲرسید، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در مسجد معتکف ﻣﻲشد. در مسجد، خیمه ای مویین (پشم شتر یا بز) برای ایشان برپا ﻣﻲشد تا در آن به عبادت بپردازد. حضرت کمرش را برای عبادت ﻣﻲبست. عبادتی فراتر از عبادت های روزهای قبل، و بستر خوابش را بر می چید[ایشان چنان مشتاق اعتکاف بود که هنگام اعتکاف با بستر خواب خداحافظی ﻣﻲکرد تا هر چه بیشتر با خدا راز و نیاز کند]. پرسیدند: از زنان نیز کناره گیری ﻣﻲکرد؟ امام علیه السلام فرمود: از زنان، عزلت (مصاحبت و همنشینی) اختیار ﻧﻤﻲفرمود».(3)


1- بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج33، ص550 (جواب امیرالمومنین علیه السلام به محمّد بن ابی بکر در زمانی که والی ایشان در مصر بود.)
2- دعائم الاسلام، ج1، ص286/کافی (ط-اسلامیه) ، ج4، ص175/من لا یحضره الفقیه، ج2، ص189/وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج10، ص534کتاب الاعتکاف/مستدرک الوسائل، ج7، ص560/بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج16، ص274.
3- کافی (ط-اسلامیه) ، ج4، ص 175/من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص184/وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج10، ص545/شبیه این روایت در بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج16، ص273 و الاستبصار، ج2، ص130 آمده است.

ص: 23

امام صادق علیه السلام: «جنگ بدر در ماه رمضان سال دوّم هجرت اتفاق افتاد، لذا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در آن سال اعتکاف ننمود. لذا، در سال بعد 20 روز اعتکاف نمودند، 10 روز برای همان سال و 10 روز برای قضای سال قبل».(1)

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «ده روز اعتکاف، در ماه رمضان، معادل دو حجّ و دو عمره است».(2)

1-1-1-روایاتی از اهل سنّت

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «معتکفی که کلیه گناهان را ترک کند، به او همچون کسی که همه کارهای پسندیده را انجام داده، پاداش ﻣﻲدهند».(3)

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «هرکس از روی ایمان و حسابگری (به خاطر خدا) معتکف شود، گناهان گذشته او بخشیده ﻣﻲشود».(4)


1- کافی (ط-اسلامیه) ، ج4، ص 175/مستدرک الوسائل، ج7، ص560/من لا یحضره الفقیه، ج2، ص184/وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج10، ص533 کتاب الاعتکاف/بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج16، ص274.
2-  .من لا یحضره الفقیه، ج2، ص188/عوالی اللئالی، ج3، ص146/بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج94، ص129/در مستدرک الوسائل جلد 7، ص559 و دعائم الاسلام، ج1، ص286 همان فضیلت در مورد اعتکاف در دهه آخر ماه رمضان، از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است و در روایات سومی همان فضیلت برای اعتکاف یک ماه کامل ماه رمضان بیان شده است. شاید تفاوت در میزان ثواب به دلیل میزان اخلاص و آگاهی انجام دهندگان آن متفاوت است، شخصی که از اخلاص بالاتر و آگاهی و معرفت بیشتری برخوردار است، ارزش و ثواب عبادت او نیز افزونتر خواهد بود.
3- کنزالعمّال، ج8، ص531، ح24012.
4- کنزالعمّال، ج 8، ص530، ح 24007.

ص: 24

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «هرکس به نیّت قرب الهی معتکف شود، خداوند بین او و آتش، سه خندق ایجاد میکند که فاصله هر یک از دیگری بیش از مسافت بین مشرق و مغرب است».(1)

ابی کعب: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در دهه آخر ماه رمضان اعتکاف ﻣﻲنمود، ایشان یک سال به خاطر مقارن شدن مسافرت با اعتکاف موفق به اعتکاف نشد، لذا سال بعد 20 روز معتکف شد.(2)

ابوهریره: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در هر ماه رمضان ده روز معتکف ﻣﻲشد و در آخرین ماه رمضان عمر شریفش 20 روز معتکف بود.(3)

زهری: از هنگام هجرت به مدینه، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هرگز اعتکاف را ترک نکرد تا وفات نمود.(4)

عایشه: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم همواره در دهه آخر ماه رمضان معتکف ﻣﻲشد تا جان به جان آفرین تسلیم کرد.(5)

عایشه: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وقتی ﻣﻲخواست معتکف شود، نماز صبح را ﻣﻲخواند، سپس وارد محل اعتکافش ﻣﻲشد و در حال اعتکاف از مریض عیادت ﻣﻲکرد. زمانی که دهه آخر ماه رمضان فرا ﻣﻲرسید، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دامن همّت به کمرمی بست [به تعبیری کنایه است از دوری گزیدن از زن ها] و شب های آنرا احیا ﻣﻲکرد و اهل


1- کنزالعمّال، ج8، ص532، ح24019.
2- السنن الکبری (البیهقی) ، ج4، ص314/ مشابه این روایت درکنزالعمّال، ج7، روایت 18091 آمده است.
3- السنن الکبری (البیهقی) ج4ص314/صحیح بخاری، ج2، ص760.
4- درر المنثور، ج1، ص202.
5- السنن الکبری (البیهقی) ، ج4، ص315/صحیح بخاری، ج2، ص255/سنن دارالقطنی، ج2، ص179به نقل از ابوهریره.

ص: 25

خانه را نیز بیدار می نمود. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در دهه آخر ماه مبارک رمضان چنان تلاشی [در عبادت] ﻣﻲکرد که در غیر آن چنین تلاشی ﻧﻤﻲکرد.(1)

انس بن مالک: پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم زمانی که مقیم بود، ده روزآخر رمضان را معتکف ﻣﻲشد و زمانی که دهه آخر رمضان را مسافر بود، سال آینده بیست روز معتکف ﻣﻲشد.(2)

1-2-امیرالمومنین علی علیه السلام  

راز و نیاز او با خدا در خلوت، حقیقتی انکارناپذیر است. صدای مناجات عاشقانه و ناله های جانسوز شبانه اش، درگوش تاریخ پیچیده است.

امیرالمومنین علیه السلام : «معتکف باید همیشه درمسجد باشد و به ذکر خدا، تلاوت قرآن و خواندن نماز مشغول باشد و در مورد دنیا به سخن نپردازد و مشغول سرودن و خواندن شعر نشود و از خرید و فروش پرهیز کند. در تشییع جنازه حاضر نشود و بیماری را عیادت نکند و با زنی خلوت نکند. از گفتار زشت و ناسزا بپرهیزد و با کسی مجادله نکند و هرقدر ازگفتگو با مردم دوری کند، برایش بهتر است».(3)

1-3-امام حسن علیه السلام   

ایشان به جدّ خویش، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، تأسی ﻣﻲکردند و معتکف ﻣﻲشدند.


1- کنزالعمّال، ج7، ص86 و 87، روایت 18088تا 18092.
2- السنن الکبری (البیهقی) ، ج4، ص314/مشابه این روایت در کنزالعمّال، ج7، ح18091 آمده است.
3- بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج94، ص130/دعائم الاسلام، ج1، ص287/مستدرک الوسائل، ج7، ص564 و 567.

ص: 26

 امام حسن علیه السلام در مسجد معتکف بودند که مردی به حضور حضرت رسید و عرض کرد: ای فرزند رسول خدا! فردی طلبی از من دارد که ﻣﻲخواهد به خاطر آن مرا زندانی کند، کمکم کن. حضرت فرمود: به خدا قسم، پولی که بتوانم با آن بدهی تو را بپردازم در اختیار ندارم. عرض کرد: پس با او صحبت کنید [تا مهلت دهد و مرا زندانی نکند]. حضرت کفش های خود را پوشید که همراه او برود. عرض شد: ای فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آیا فراموش کرده ای که در حال اعتکاف هستی؟ فرمود: فراموش نکرده ام؛ لکن از پدرم شنیدم که از جدّم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل کرده که ایشان فرمودند: «هر کس در راه برآورده شدن حاجت برادر دینی اش تلاش کند، گویا نه هزار سال خداوند را عبادت کرده است در حالی که روزها، روزه بوده و شب ها به نماز ایستاده است».(1)

1-4-امام حسین علیه السلام

ایشان نیز، به سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تاسی جسته و معتکف ﻣﻲشدند.(2) 

شایسته است در اینجا از فضیلت زیارت سیدالشهداء علیه السلام ذکری به میان آید. امام رضا علیه السلام ﻣﻲفرمایند:«هرکس که [قبر مطهر] امام حسین علیه السلام را در دهه آخر ماه رمضان زیارت کند و در جوار قبر آن حضرت معتکف شود، گویا در جوار قبر رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم معتکف شده است و کسی که در کنار قبر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم اعتکاف کند، این کار ارزشمندتر از حجّ و عمره ای است که بعد از حجّ واجب انجام میشود».(3) (به صفحه جایگزین اعتکاف مراجعه شود).


1- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج10، ص550/شبیه این روایت در مستدرک الوسائل، ج7، ص 565 آمده است.
2- کافی (ط-اسلامیه) ، ج2، ص198.
3-  .اقبال بالاعمال الحسنه، ج1، ص358/بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج95، ص151.

ص: 27

1-5-امام سجّاد علیه السلام

ایشان الگوی کاملی برای افراد خواستار عبادت خالصانه، ﻣﻲباشند.

امام سجّاد علیه السلام به نقل از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «هر کس ده روز آخر ماه رمضان را معتکف شود، گویا حجّ و عمره ای به جا آورده است».(1)

1-6-امام صادق علیه السلام

ایشان مانند نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در مسجد النبی معتکف ﻣﻲشدند.

امام صادق علیه السلام به نقل از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «ده روز اعتکاف در ماه رمضان، برابر با دو حجّ و دو عمره است».(2)

امام صادق علیه السلام: «اعتکافی نیست، مگر در بیستم ماه رمضان».(3)

امام صادق علیه السلام: «اعتکاف جز در مسجد جامع نیست».(4)

امام صادق علیه السلام: «اعتکاف نیست مگر در هر مسجد جامعی که امام عادل، نماز را اقامه کند».(5)

امام صادق علیه السلام: «در مسجدی که نماز جمعه با امامت و خطبه اقامه ﻣﻲگردد، اعتکاف جایز است».(6)

1-7-امام کاظم علیه السلام


1- درر المنثور، ج1، ص202/تفسیر ثعلبی، ج2، ص82.
2- من لایحضره الفقیه، ج 2ص188 (2101) /وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ج10، ص534.
3- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج10، ص534 (کتاب الاعتکاف) .
4- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج10، ص538 (کتاب الاعتکاف) .
5- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج10، ص538 (کتاب الاعتکاف) .
6- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج10، ص538 (کتاب الاعتکاف) .

ص: 28

امام کاظم علیه السلام مشتاقانه از خدا درخواست ﻣﻲکرد که جایگاهی خلوت، جهت راز و نیاز به او عطا شود. در زندان عبادت های او، همه را تحت تأثیر قرار ﻣﻲداد و همیشه مشغول خواندن قرآن و نماز و سجده های طولانی بود.(1)

امام کاظم علیه السلام به نقل از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «اعتکاف در ماه مبارک رمضان، ثوابش برابر با دو حجّ و دو عمره ﻣﻲباشد».(2)

1-8-امام رضا علیه السلام

امام رضا علیه السلام: «هر شب اعتکاف در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، معادل یک حجّ و یک عمره است».(3)

امام رضا علیه السلام: «هر شب اعتکاف در ماه رمضان، معادل یک حجّ است... ».(4)

2- سیره عارفان و عالمان

2-1-سیّد بن طاووس رحمة الله (589-664ق)

2-1-سیّد بن طاووس رحمة الله (589-664ق)(5)


1- ایشان درسجده دعا ﻣﻲکرد: «قَبُحَ الذّنبُ مِن عَبدِک فَلیَحسُنِ العَفوُ وَ التَّجاوُزُ مِن عِندِک» و دعای دیگر «اللهُمَّ اِنّی اسئَلُکَ الرّاحَةَ عِندَ المَوت وَ العَفوَ عِندَ الحِسابِ». (ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج3، ص 433/بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج48، ص 108) .
2- من لایحضره الفقیه، ج2، ص188/بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج94، ص129.
3- بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج95، ص151.
4- اقبال بالاعمال الحسنه، ج1، ص358/بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج95، ص151.
5- ایشان از دانشمندانی است که در اثر پرهیزکاری، بارها توفیق شرفیابی به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را داشته است. کتاب اقبال الاعمال از آثار ایشان است. آیت الله حسینقلی همدانی درباره ایشان، ﻣﻲفرمایند: «در میان امّت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم و از رهپویان معصومین علیهم السلام کسی چون او در علم مراقبه به دنیا نیامده است». آیت الله بهجت ﻣﻲفرمایند: «طلبه ای که کتاب های سیّد را ندیده باشد، مثل این است که هیچ ندیده است». «هرکس اقبال سیّد بن طاووس را نداشت، اساتید ما او را رفیق خود ﻧﻤﻲشمردند. هر مقدار از اقبال را که مطالعه کردنی است مطالعه و هر مقدار که عمل کردنی است، به هر اندازه حال دارید، عمل کنید». «در هر حال به نظر بنده، سیّد بن طاووس در معنویات و تعبّدیات، اوّل اوّل است». هرگاه از آیت الله بهجت درخواست دستورالعمل ﻣﻲشد، ﻣﻲفرمودند: «اقبال، اقبال، اقبال. مطالعه و عمل به اقبال سیّد کافی است و انسب از کتاب اقبال سراغ ندارم».

ص: 29

سیّد بن طاووس خطاب به معتکفان ﻣﻲفرماید: «بدان که کمال اعتکاف آن است که انسان، عقل و دل و اعضایش را وقف اعمال صالح کند. معتکف باید فکر و جان و اعضای خود را با مراقبه، مهار، و کارهایی که روزه دار را به کمال روزه ﻣﻲرساند، به جا آورد؛ بلکه دقّت و مراقبت معتکف، باید به مراتب بیشتر از روزه دار باشد زیرا او هم روزه دار است و هم معتکف. هر معتکفی خود را ملزم نموده است که با تمام وجود به خدا روی آورد و رویگردانی و غفلت از حق را یکسره کنار نهد. بنابراین هر گاه معتکف، نور عقل و جانش را به غیر خدا مشغول کند، یا عضوی از اعضای بدنش را در کاری که طاعت پروردگار نیست به کار گیرد، به همان میزانی که غفلت نموده یا کوتاهی کرده، از حقیقت و کمال اعتکاف خود کاسته است».(1)

2-2-مقدّس اردبیلی رحمة الله (م993ق)

عالم بزرگ مولی احمد بن محمد اردبیلی مشهور به مقدّس اردبیلی نیز با تأسی از معصومین علیهم السلام اعتکاف را برپا ﻣﻲداشت.(2)


1- اقبال بالاعمال الحسنه، ج1، ص 357/بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج95، ص150.
2- ایشان سخاوتی مثال زدنی داشت، حتی خوراک منزل خود را بین فقرا تقسیم ﻣﻲکرد و برای خود سهمی مثل آنها بر ﻣﻲداشت. در یکی از سال های قحطی و گرانی که چنین کرد، همسرش به او اعتراض کرد و با تندی به او گفت: در چنین سالی تو اولاد خود را فقیر ﻣﻲگذاری تا ناچار شوند از دیگران کمک بخواهند ولی ایشان چیزی نفرمود و برای اعتکاف به مسجد کوفه رفت و معتکف شد. روز دوّم اعتکاف بود که شخصی مقداری گندم و آرد اعلا به خانه ایشان آورد و گفت: صاحب منزل اینها را برای شما فرستاده و خودش در مسجد کوفه معتکف است. مقدس اردبیلی رحمة الله بعد از اعتکاف که به خانه آمد. همسرش گفت: آذوقه ای که به وسیله آن مرد عرب برای ما فرستاده بودی، بسیار عالی بود. مقدس اردبیلی رحمة الله که چیزی نفرستاده بود، متوجه شد که این عنایتی از جانب خداوند و از اثر اعتکاف در مسجد کوفه و اعمال آن بوده است. پس حمد و ثنای الهی را به جای آورد و خداوند را از این لطف و عنایتش سپاسگزاری کرد. خداوند با این عمل به دیگران فهماند، کسی که برای مریم علیها السلام در حال اعتکاف و برای فاطمه زهرا علیها السلام آذوقه ﻣﻲفرستد، مؤمن به درگاه خویش را هم فراموش ﻧﻤﻲکند و با او نیز همان معامله را ﻣﻲکند که با این بزرگواران نموده است. (قمی، شیخ عباس، فوائد الرضویه، ص 23)

ص: 30

ایشان ﻣﻲفرمایند: « مبادا کسی گمان کند که اعتکاف، مقدّمه است برای عبادتی دیگر. کسی که با طهارت وارد مسجد می شود و روزه می گیرد و قصد می کند که قربةً الی الله اعتکاف کند این خود، عبادت است؛ نه اینکه اعتکاف شرط و مقدّمه برای عبادتی دیگر باشد. اعتکاف عبادت مستقلّ است. همان گونه که هر یک از حجّ، عمره، روزه و نماز عباداتی مستقل هستند».(1)

2-3-شیخ بهایی رحمة الله (953-1030ق)

ایشان اهتمام ویژه ای به امر اعتکاف، در ایران داشت. او در کنار شیخ لطف الله به ترویج این سنّت همت گمارد. شیخ لطف الله، درباره شیخ بهایی

ﻣﻲگوید: «شیخ بهایی نیز در برپایی مراسم اعتکاف، نقش داشته است». شیخ لطف الله در پاسخ به شبهه ای که پیرامون خیمه زدن در مسجد برای اعتکاف، مطرح شده به روش شیخ بهایی، که برجسته ترین عالم آن زمان بوده استناد کرده و ﻣﻲگوید: «شیخ اجل اعظم اکرم، خاتمة المجتهدین، شیخ بهاء الملة و


1- مجمع الفائدة و البرهان، ج5، باب اعتکاف، ص 351.

ص: 31

الدین، در اصفهان و غیر اصفهان این کار را انجام داده است». شیخ بهایی که خود از عالمان عامل و دلداده معنویت و معرفت بود، با شور و عشق به این سنّت روی آورد و از خلوت اعتکاف بهره ها جست. شعر معروف «گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد» هم از اوست. (به صفحه 10 مراجعه شود.)

2-4-شیخ لطف الله میسی عاملی اصفهانی رحمة الله (م1032ق)

2-4-شیخ لطف الله میسی عاملی اصفهانی رحمة الله (م1032ق)(1)

این عالم سخت کوش به برپایی سنّت اعتکاف، اهتمامی ویژه داشت. چنان که بر اثر تلاشهای خستگی ناپذیر او، اعتکاف سنتی رایج و زنده گردید.

کوشش های فراوان ایشان در زمینه اعتکاف با عکس العمل منفی برخی روبرو ﻣﻲشود. آنان شبهاتی پیرامون اقدامات شیخ مطرح کردند. شیخ به تدوین رساله ای عربی به نام «رساله ماءِ الحیاة و صافی الفرات فی رفع التوهمات و دفع واهی الشبهات» دست ﻣﻲزنند که از آن به «رسالة الاعتکافیة» یاد میشود. شیخ در این رساله آورده است: «من پیرو آثار پیامبر و عترت پاک اویم و در گفتار و کردار، دنباله رو آنها هستم. یکی از سنّت های اسلامی که نزد همگان اعم از شیعه و سنی معروف و مشهور است، اعتکاف است. برپایی آن به ویژه در دهه آخر ماه مبارک رمضان، یک عبادت است. من به این سنّت اسلامی در همه جا و به ویژه در قزوین و اصفهان، عمل کردم و برادران دینی را نسبت به برپا داشتن آن تشویق نمودم، تا اینکه به یاری خداوند، اعتکاف به صورت سنتی رایج و زنده در آمد و حسنه ای جاریه در میان اهل ایمان شد».(2)


1- ایشان هم عصر عالم بزرگ، شیخ بهایی است. شاه عباس اول، مسجد شیخ لطف الله را در اصفهان به نام این عالم بزرگ و برای اقامه نماز توسط ایشان ساخت.
2-  مجله اشارات، تیر1387،شماره110/میراث اسلامی ایران (دفتر اول) ،رساله الاعتکافیه، ص316.

ص: 32

2-5-ملّا حسینقلی همدانی رحمة الله (1239-1311ق)

2-5-ملّا حسینقلی همدانی رحمة الله (1239-1311ق)(1)

ایشان مردی زاهد و متصوف و متوجه بودند... ایشان و نیز شاگردانشان غالباً در شب های تابستان، شب های چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه در خدمت آن جناب در مسجد سهله اعتکاف ﻣﻲکردند و در قنوت نماز، صدای ایشان به تضرّع و ابتهال بلند ﻣﻲشد.(2)

2-6-آیت الله حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی رحمة الله (1230-1326)

2-6-آیت الله حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی رحمة الله (1230-1326)(3)

ایشان هر سال، دهه آخر ماه رمضان را در مسجد کوفه معتکف بودند.(4)

2-7-حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی رحمة الله (1279-1361ق)

ایشان در اصفهان متولد شد و در آنجا هرساله چند اربعین، درکوه های زفره به ریاضت و تزکیه نفس ﻣﻲپرداختند.

همچنین در مساجد و بقاع متبرک مانند مسجد لنبان و مقبره علی بن سهل اصفهانی و محمّد بن یوسف معدان بناء و بابا رکن الدین و مزار استاد خود، حاجی محمّد صادق و همچنین کوه صفه که محل عبادت استاد ایشان بود، به اعتکاف و عبادت مشغول ﻣﻲشدند.(5)


1- میرزا جواد آقا ملکی تبریزی درباره ایشان ﻣﻲفرماید : «استادی بزرگ، اهل عمل و اخلاق داشتم و مانند او را در وصول به مقامات ندیده ام». (مجله خلق، مهر و آبان، سال1386، شماره 1)
2- امین الشرع خویی، میرزا ابوالقاسم، تذکرة المعاصرین.
3- ایشان از شاگردان شیخ انصاری رحمة الله و صاحب جواهر رحمة الله و یکی از رهبران سه گانه جنبش مشروطه بود که پس از میرزای شیرازی از مراجع بزرگ به شمار ﻣﻲرفت. آیت الله محمد علی شاه آبادی (1363-1292ق) استاد امام خمینی، سیّد علی قاضی و شیخ احمد کاشف الغطاء (م1344ق) از شاگردان ایشان ﻣﻲباشند.
4- مختاری، رضا، سیمای فرزانگان، ص162 و 249.
5- مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بی نشانها، ص 24.

ص: 33

2-8- آیت الله سیّد ابوالحسن اصفهانی رحمة الله (1277-1365ق)

2-8- آیت الله سیّد ابوالحسن اصفهانی رحمة الله (1277-1365ق)(1)

آیت الله بهجت ﻣﻲفرمایند: «سیره آیت الله العظمی اصفهانی رحمة الله بر این بود که در ایّام البیض ماه رجب، به مسجد کوفه تشریف ﻣﻲبردند و عمل «امّ داود» را به جا ﻣﻲآوردند». (2)

2-9-آیت الله سیّد علی قاضی طباطبایی رحمة الله (1285-1366ق)

ایشان در مسجد کوفه و مسجد سهله حجره داشت و بعضی از شب ها را به تنهایی در آن بیتوته ﻣﻲکرد و به شاگردان خود نیز توصیه ﻣﻲفرمود که بعضی از شب ها را به عبادت در مسجد کوفه و یا مسجد سهله به سر برند.(3)

2-10-آیت الله شیخ علی قمی رحمة الله (1283-1371ق)

2-10-آیت الله شیخ علی قمی رحمة الله (1283-1371ق)(4)

ایشان با وجود اشتغالات علمی، در مسجد کوفه معتکف ﻣﻲشدند.(5)

2-11-کاشف الغطا رحمة الله (1294-1373ق)

ایشان ﻣﻲفرمایند: «در اعتکاف، مستحّب است بر عبادات، مانند تلاوت قرآن، دعا، نماز، تعلیم و تعلّم، ذکر، تعزیه، مدح اهل الله، قضای حوایج مومنین، خدمت به معتکفین، اصلاح بنای مسجد، جارو نمودن مسجد...».(6)


1- از اساتید ایشان ﻣﻲتوان آخوند خراسانی را نام برد. ایشان حدود 25 سال مرجعیت مطلق عالم تشیّع را به عهده داشت. آیات عظام حکیم، میلانی، میرزا هاشم آملی ازشاگردان ایشان بوده اند.
2-  .اقتباس از درس معظم له، تاریخ 24/9/81 به نقل از استادشان.
3- حسینی تهرانی، سید محمّد حسین، مهر تابان، ص19.
4- ایشان پس ازگذراندن مقدمات حوزوی به نجف هجرت کرد و از محضر آخوند خراسانی، میرزا حسین خلیلی، ملا حسینقلی همدانی، آقارضا همدانی و سید مرتضی کشمیری و. . . بهره گرفت. از شاگردان ایشان ﻣﻲتوان آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی را نام برد.
5-  .امین، محسن، مستدرکات اعیان الشیعه، ج3، ص 153.
6- الجناحی جعفر، معروف به کاشف الغطاء، کشف الغطاء، ص337.

ص: 34

2-12-آیت الله ناصری

ایشان از سال 1355 ه. ش. در ایّام البیض ماه رجب از اصفهان به قم ﻣﻲآمد و در مسجد امام معتکف ﻣﻲشد. آن زمان تعداد اندکی معتکف بودند، امّا شور و حال معنوی عجیبی موج ﻣﻲزد. یکی از معتکفان، آیت الله اصفیایی، پدر آقای فاطمی نیا بود. بعد ازچند سال، از طرف آیت الله گلپایگانی رحمة الله برای دیدار با معتکفان آمده بودند. وقتی افراد شمارش شدند، 313 نفر حضور داشتند. این تفألی به خیر بود و به معتکفان، از اینکه تعدادشان به تعداد اصحاب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بود، نشاطی وصف ناشدنی دست داد.

2-13-علمای تاثیر گذار در ترویج اعتکاف در ایران معاصر

مساجد شهرهای مشهد، قم، اصفهان، شیراز و بسیاری دیگر از شهرها، خاطره حضور پر نور نیایش گران و معتکفان «ایام البیض» ماه رجب و دهه آخر ماه رمضان را در سینه دارد. سنّت اعتکاف در طول تاریخ کم و بیش در ایران اسلامی، برپا ﻣﻲشده ولی از پیشینه آن در ایران، قبل از دوران صفویه، چیز زیادی در دست نیست. آن چه به صورت مستند وجود دارد برپایی این سنّت الهی در دوران صفویه ﻣﻲباشد که به همّت بلند شیخ لطف الله میسی و شیخ بهایی، در دو پایتخت صفویه، یعنی قزوین و اصفهان صورت گرفته است. پس از آمدن آیت الله عبد الکریم حائری یزدی به شهر مقدس قم و تأسیس حوزه علمیه قم توسط ایشان، سنّت الهی اعتکاف، رنگ و بوی دیگری به خود گرفت. این سنّت الهی که در طی چند قرن، بعد از دوران شیخ لطف الله و شیخ بهایی، نوساناتی به خود گرفته بود، تولدی جدید یافت.

ص: 35

عالم ربّانی میرزا مهدی بروجردی (1300-1389ق) در سده اخیر پایه گذار این سنّت حسنه در شهر قم بود. او از ملازمان و کارپردازان و مشاوران آیت الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی بود. وی به علت ایجاد جو خفقان رضاخانی به تنهایی در مسجد امام حسن عسکری علیه السلام   معتکف ﻣﻲشد و هیچ کس همراه او نبود. بعدها یکی دیگر از علما به او ملحق شد و پس از چندی، پای دیگران نیز به این سنّت کشیده شد؛ به حدی که آیت الله بروجردی درس هایی از حوزه علمیه را جهت شرکت طلاب در مراسم اعتکاف، تعطیل کردند. رفته رفته این سنّت محمدی  صلی الله علیه و آله و سلم به دیگر شهرهای ایران سرایت کرد.(1)

تأکید کننده به احیای اعتکاف در قم، پس از آیت الله العظمی حائری یزدی شاگردان آن بزرگوار، مثل آیت الله العظمی گلپایگانی بودند. از آن زمان همه ساله در مسجد امام حسن عسکری علیه السلام قم، اعتکاف برپا ﻣﻲشود. اعتکاف به همین صورت بین خواصّ برگزار ﻣﻲشد و بیشتر بر محور طلّاب دور ﻣﻲزد و مردم تقریباً از این موهبت یا بی خبر بودند یا حدّاقل اینکه استقبال نداشتند.

در سال های قبل از انقلاب، مراسم اعتکاف، قدری رنگ و بوی سیاسی هم به خود گرفته بود؛ زیرا در اعتکاف، از آیت الله میرزا علی مشکینی که از شخصیت های انقلابی و طرفدار امام خمینیv بود، دعوت ﻣﻲشد. در

سخنرانی ها گاه مطالبی علیه رژیم پهلوی مطرح ﻣﻲشد و معتکفان برای امام خمینی که در آن زمان، از سوی رژیم، به نجف اشرف تبعید شده بود، دعا ﻣﻲکردند که این برای رژیم، بسیار ناخوشایند بود. (2)ولی به برکت انقلاب اسلامی، اعتکاف از حالت قشری درآمد و همگانی شد. اینکه بعد از انقلاب از


1- تبریزی، محمّد زمان، فرائد الفوائد، ص 63.
2- مجله اشارات، تیر1387شماره110/ .www.Hawzah.com

ص: 36

قم به سایر شهرهای کشور توسعه پیدا کرد، به پیشنهاد خدمتگزاران اعتکاف قم و به ابتکار مقام معظم رهبری مدظله العالی بود.(1)


1- ابتکار مقام معظم رهبری چه بود؟«ستاد امکاناتی نداشت و مردم نیز از وجود آن بی اطلاع بودند یک نامه ساده نوشته شد به مقام معظم رهبری و در جیب حقیر بود. من همیشه در اندیشه بودم که امکان دارد، اعتکاف فراگیر بشود؟ نشستم این را ترسیم کردم روی کاغذ و از محضر مبارک آقا، بعد از اینکه ولایت امری مسلمین را به عهده گرفتند، خواهش کردم با توجّه به اینکه اعتکاف دارای برکات متکثّر است و نیاز جامعه است و شما نگران شبیخون فرهنگی هستید، از موهبت اعتکاف خیلی باید بهره برد. آنجا پیشنهاد کردم که اعتکاف به سر انگشت مبارک شما توسعه پیدا کند و سه تا پیشنهاد خاص کردم: یکی اینکه صدا و سیما دراین رابطه مردم را آشنا بکند، یکی اینکه ائمه جمعه از تریبون های نماز جمعه تبلیغ بفرمایند و یکی اینکه خودشان به نحوی از اعتکاف یاد کنند و دستی بر سر معتکفین بکشند. این نامه در جیبم بود. یک روز جلو حرم حضرت معصومه علیها السلام برخورد کردم با مسوول دفتر مقام معظم رهبری، ایشان مرا ﻧﻤﻲشناخت. ولی من به ایشان عرض کردم که نامه ای برای مقام معظم رهبری در مورد گسترش اعتکاف نوشته ام. فرمودند: پیشنهادی داری؟ گفتم: «بله». فرمودند: «ﻣﻲشود، بنویسی» گفتم: «در جیبم حاضر است». فرمودند: «بده به من، دادم به ایشان». همانجا مطالعه کردند و شاید با ذهنیتی که از قبل داشتند، فرمودند که مطمئن باش اقدام خواهد شد. خیلی برای من جالب بود یک هفته بعد، از صدا و سیمای تهران مرا خواستند جهت راهکارهای تبیین اعتکاف. من وقتی رفتم صدا و سیما، مسوولین چهار شبکه عرایض بنده را شنیدند و همگی برآن شدند که در رابطه با اعتکاف وظیفه شان را انجام بدهند. در همین اثنا مسوول دبیرخانه ائمه جمعه، آیت الله رسولی محلاتی، مرا خواستند و گفتند که ما از طرف آقا مأمور شدیم، که طرح اعتکاف قم را بررسی کنیم و پیشنهاد شما را کاربردی کنیم. مقاله ای آماده شد و توسط دبیرخانه به ائمه جمعه سراسر کشور ارسال شد و این کم کم نهادینه شد و همه ائمه جمعه همه ساله قبل از اعتکاف، به اشاره مقام معظم رهبری، اعتکاف را تبلیغ ﻣﻲکنند و خود مقام معظم رهبری در پیام نوروزی همان سال وقتی که خواستند ازجبهه معنوی کشور یاد کنند، مثال خاصّشان اعتکاف بود و حتی سال بعد در بین معتکفین مسجد جمکران قم حاضر شدند و با معتکفین نماز صبح اقامه فرمودند و این سرآغاز توسعه اعتکاف و فرهنگ اعتکاف بود». (گزیده ای از مصاحبه با مسوول ستاد اعتکاف قم، خادم المعتکفین سیّد علیرضا تکیه ای)

ص: 37

این عبادت که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی حالت فراگیر و عمومی نداشت، در چند ساله اخیر در میان جمع کثیری از صالحان و نیکان از اقشار گوناگون اجتماعی به ویژه دانشجویان و طلاب، متداول گردیده است و مساجد بسیاری از شهرهای ایران و جهان اسلام پذیرای مهمانان خدا در ایام البیض ماه رجب و ماه رمضان است.

2-14-آیت الله العظمی خامنه ای

«در سال گذشته دیدیم که جوانان، حتّی جوانان دانشجو، اعتکاف ﻣﻲکنند و تعداد اعتکاف کنندگان، زیاد بود. بنابراین جوانان ما به معنویات توجّه

 کرده اند.(1) در ایام اعتکاف در ماه مبارک رجب، در بسیاری از مساجد سراسر کشور، جوانان ما، زنان و مردان از قشرها و سنین مختلف، رفتند و در مسجد ماندند؛ سه روز روزه گرفتند و با خدا مأنوس شدند. بعد از آن هم با گریه و اشک و آه، مسجد را وداع گفتند و بیرون آمدند، تا برای سال آینده آماده شوند. عزیزان من! این برای یک جامعه، علامت خوبی است. «الّذینَ إنْ مَکّنّا هُمْ فِی الأرْضِ أقامُوا الصّلوةَ» علامت یک حکومت الهی، علامت یک حرکت صحیح و دارای جهت گیری صحیح است. این را جدّی بگیرید و تقویت کنید.(2)

بهترین جوانان، آنهایی هستند که صاحب فکر و با اندیشه باشند. همین دانشگاه تهران ما، همین مسجد دانشگاه، شاهد عبادت و راز و نیاز و نماز جماعت و اعتکاف و روزه داریِ برجسته ترین جوانان این مملکت است... قاعدتاً و غالباً در


1- پیام به مناسبت آغاز سال1375.
2- دیدار با طلاب و مردم قم به مناسبت 19 دی ماه 19/10/1375.

ص: 38

میان دانشجویان، این طور کسانی به صورت وافر پیدا ﻣﻲشوند؛ البته در بین غیر دانشجویان هم اینطور جوانان خوب هستند، ولی در زمان قدیم، زمان ما که جوان بودیم، در میان دانشجویان، در دانشگاه تهران و بعضی دانشگاه های دیگر و در همه ایران، شاید هزار نفر اعتکاف ﻧﻤﻲکردند. در قم که مرکز دین و عبادت بود، شاید چند صد نفر طلبه اعتکاف می کردند. معمول نبود؛ مردم دور بودند.(1)

رجب، ماه خودسازی است. رجب، ماه صفا دادن به دل و طراوت بخشیدن به جان است؛ ماه توسّل، خشوع، ذکر، توبه، خودسازی و پرداختن به زنگارهای دل و زدودن سیاهی ها و تلخی ها، از جان است. دعای ماه رجب، اعتکاف ماه رجب، نماز ماه رجب، همه، وسیله ای است برای اینکه ما بتوانیم دل و جان خود را صفا و طراوتی ببخشیم؛ سیاهی ها، تاریکی ها و گرفتاری ها را از خود دور کنیم و خودمان را روشن سازیم. این فرصت بزرگی است برای ما؛ به خصوص برای کسانی که توفیق پیدا ﻣﻲکنند در این ایّام اعتکاف کنند.(2)

خوشا به حالتان معتکفین عزیز! پدیده اعتکاف یکی از رویش های انقلابی است. ما اوّل انقلاب این چیزها را نداشتیم. اعتکاف همیشه بود. زمان جوانی ما وقتی ایّام ماه رجب فرا ﻣﻲرسید، در مسجد امام قم، آن هم فقط قم؛ در مشهد من اصلاً اعتکاف ندیده بودم، شاید پنجاه نفر، صد نفر فقط طلبه، اعتکاف ﻣﻲکردند. این پدیده عمومی؛ اینکه ده ها هزار نفر در مراسم اعتکاف شرکت کنند، آن هم اغلب، همه جوان، جزو رویش های انقلاب است. من یک وقت عرض کردم که انقلاب ما ریزش دارد، امّا رویش هم دارد؛ رویش ها بر ریزش ها غلبه


1-  .نماز جمعه تهران 12/10/76.
2- نماز جمعه تهران 28/5/1384.

ص: 39

دارند. پس خوشا به حالتان معتکفین عزیز! توصیه من این است که در این سه روزی که شما در مسجد هستید، تمرین مراقبت از خود بکنید. حرف که ﻣﻲزنید، غذا که ﻣﻲخورید، معاشرت که ﻣﻲکنید، کتاب که ﻣﻲخوانید، فکر که ﻣﻲکنید، نقشه که برای آینده ﻣﻲکشید، در همه این چیزها مراقب باشید رضای الهی و خواست الهی را بر هوای نفستان مقدم بدارید؛ تسلیم هوای نفس نشوید. تمرین این چیزها در این سه روز، ﻣﻲتواند درسی باشد برای خود آن عزیزان و برای ماها که اینجا نشسته ایم و با غبطه نگاه ﻣﻲکنیم به حال جوانان عزیزمان که در حال اعتکاف هستند. با عملِ خودتان به ما هم یاد بدهید.(1)

اگر یک انسان سطحی و ظاهربین، آن پسر یا آن دختر را با آن لباس، فرض بفرمایید، مشاهده کند، خیال ﻣﻲکند این اصلاً خدا را ﻧﻤﻲشناسد، نه، اینطور نیست. جوانهای ما دل در گرو حقیقت دارند، دلهایشان نرم و نورانی است. هیچ وقت در این کشور در طول سال های گذشته، از دوران جوانی و نوجوانی، ما به یاد نداریم که در ماه رمضان، در مساجد کشور یا در مسجد گوهرشاد مشهد، مردم بیایند اعتکاف بکنند. در ایام البیض سه روزِ متعارف ماه رجب یا ماه شعبان، ما تعداد معدودی در قم دیده بودیم که اعتکاف ﻣﻲکردند؛ آن هم غالباً طلبه ها. در غیر آن معمول نبود. امروز در ایّام اعتکاف، دانشگاه ها و مساجد و سرتاسر کشور و مساجد جامع، مملوّ از معتکفین است؛ علاوه برآن، در دهه آخر ماه رمضان، جمعیت عظیمی مشغول اعتکاف بودند. چه کسانی؟ پیرمردها؟ پیرزنها؟ نه، همین جوان ها، جوانترین ها. این دیگر در دنیا


1-  .نمازجمعه تهران 28/5/1384.

ص: 40

نظیر ندارد. این نسل جوان امروز ماست. امروز گرایش به دین و ارزش های انقلابی، وجه غالب جامعه است.(1)

ما اهل معنویتیم، اهل توسّلیم، اهل توجّهیم، اهل ذکریم؛ خدا را شکر. فضای جامعه ی ما، مالامال از توجه به خداست.... این جوان های عزیز ما در جلسات قرآن، در جلسات ذکر و دعا، در جلسات توسل، آنچنان حضور نورانی ای دارند که انسان لذّت ﻣﻲبرد. در روزهای آینده، همین مراسم اعتکافی که جوانان ما راه می اندازند، پدیده ی شگفت آوری است.(2)

من همین جا به مسوولین مربوط- در این امور اعتکاف ها- یک سفارشی بکنم: اگرچه که اجتماع هزاران نفر در جاهای مختلف یک فرصت خوبی است و شنیده ایم بعضی از مسوولین مساجد، در این فرصت ها برنامه های جمعی ای می گذارند که مثلًا افراد، بیشتر استفاده بکنند؛ لکن من ﻣﻲخواهم عرض بکنم این برنامه های جنبی مراکز اعتکاف، جوری نباشد که با خلوت هرکدام از معتکفین منافات پیدا کند. این اعتکافی که جوان ها انجام می دهند، در واقع دارند با خدا خلوت می کنند. اعتکاف بیشتر یک کار فردی است؛ ایجاد یک ارتباط با خداست. جوری نشود که برنامه های جمعی این مراکز اعتکاف، حال خلوت و حال ارتباط فردی و قلبی با خدا را در افراد ضعیف بکند یا بگیرد. مجال بدهند؛ وقت بگذارند؛ بگذارند این جوان ها قرآن بخوانند، نهج البلاغه بخوانند، صحیفه ی سجادیّه بخوانند. به خصوص من در این ایام اعتکاف، صحیفه سجادیه را توصیه می کنم. این صحیفه سجادیه واقعاً کتاب معجزنشانی است...از این معارف موجود در دعاهای حضرت علی بن حسین علیه السلام در صحیفه


1- دیدار با مردم گرمسار 21/8/85.
2- از بیانات ایشان در بیست و دومین سالگرد امام خمینی  رحمة الله 14/3/1390

ص: 41

سجادیه، استفاده کنند؛ بخوانند؛ تأمل کنند. ماه رجب است، ماه عبادت است، ماه توسل به پروردگار است، ماه تضرع است؛ و در این راه، ماه تشبه به

امیرالمؤمنین است. با خدا ارتباطمان را قوی کنیم تا در میدان های زندگی بتوانیم با اراده ی محکم، با قدم استوار و با ذهن روشن، وارد هر میدانی بشویم.(1)

[خطاب به معتکفین] شایسته است که مؤمنان بدین نکته توجّه داشته باشند که دایم و در همه حالات در محضر خداوند هستند، لذا هیچیک از اوامر و نواهی الهی را عصیان نکنند. خداوند همه را به مرضات خود موفق بدارد».(2)

2-15-آیت الله العظمی میرزا جواد تبریزی

ایشان در سنین جوانی هنگامی که در قم مشغول تحصیل بودند، علاوه بر شب زنده داری و توسل، با عده ای از طلاب معتکف می شدند، و شیرینی آن روزها را تا آخرین لحظات عمر خود احساس می کردند و آن روزها را بهترین دوران زندگی خود می دانستند و می فرمودند:

«قبل از رفتن به نجف، در قم ساکن بودیم، طلاب مقید به شرکت در اعتکاف بودند و بسیاری از موفقیت ها ثمرة همان شب زنده داری، توسل و دعا بود. اشخاص... در این مدت برای سازندگی و غلبه بر نفس امارة خود تلاش کنند. اعتکاف، فرصتی است الهی جهت رسیدن به کمال و کسب درجات معنوی... انسان اگر خالصانه در اعتکاف و شب زنده داری، چند روزی را بگذراند و خود را از لذّت های دنیوی دور کند احساس سبکی و آرامش خواهد کرد. عزیزانی که موفق به حضور در مراسم اعتکاف، شب زنده داری می شوند،


1- دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت میلاد حضرت علی  علیه السلام26/4/87.
2- توصیه ایشان به معتکفین27/3/90.

ص: 42

زیاد توسل کنند، در این مجالس بیشتر حالت التماس و گریه داشته باشید و مجالس را با ذکر، دعا، و بیان فضایل اهل بیت علیهم السلام بگذرانید».

با توجه به اینکه ایشان ایام بیض [ماه رجب جهت اعتکاف]، سه روز را تعطیل می کردند، بعضی دوستان به ایشان عرض می کردند: همة طلاب که به اعتکاف نمی روند، سه روز درس را تعطیل نکنید! معظم له می فرمودند: «این سنت حسنة اعتکاف باید ترویج و تقویت شود و ما درس را تعطیل می کنیم تا علاوه بر روشن شدن اهمیت این روزها، خود هم ثوابی برده باشیم و ان شاء الله این کار در نامه اعمال ثبت شود».(1)

2-16-آیت الله العظمی صافی گلپایگانی

«معتکف از خط لذّت حضور در درگاه پروردگار، بیشتر بهره ﻣﻲبرد و سراسر وجودش سرشار از روحانیّت و معنویّت گشته و در اقیانوس های بیکران رحمت و لطف خدا شناور گردیده و در این ضیافت الهی از موائد رحمانی و خوان گسترده آسمانی بهره مند ﻣﻲشود.

گوارا باد برکسانی که با خلوص نیّت و شعور به فقر و نیاز به خداوند متعال، این برنامه مقدّس را انجام ﻣﻲدهند و سلام برمعتکفین که با دلی پاک برای سلامتی و تعجیل فرج موفور السرور بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه دعا ﻣﻲکنند و رضایت و خشنودی قلب مقدّس آن عزیز دوران را برهمه دنیا و لذات آن مقدم ﻣﻲدارند. طوبی لهم».


1- اعتکاف، شب زنده داری و توسل از دیدگاه فقیه مقدس آیت الله العظمی، میرزا جوادتبریزی1.

ص: 43

سلام بر ماه مبارک رجب، سلام بر رجبیّون،...سلام بر شما عزیزانی که ندای «أین الرجبیّون» را لبیک گفته، و بر سر سفره رحمت خداوند متعال نشسته و از نعمت های بیکران آن بهره مند ﻣﻲشوید. بر خود ببالید و به این سعادت بزرگ افتخار نمایید، و شکر خدای منّان را به جا آورید. کدام لذّت دنیایی را ﻣﻲتوان با این لذّات حالات خوش معنوی، مقایسه نمود؟ کجایند آنان که به فکر عیش و نوش مادّی و تفریح های غیر سالم همراه با گناه و لذّات زودگذر دنیا هستند. اَینَ المُلوک و این ابناء المُلوک؟...آیا ﻣﻲتوان لحظه های پرفیض و با نشاط سحر و افطار شما معتکفین را با زمان دیگران مقایسه نمود؟...«ای کسانی که به خدا و پیامبر ایمان آورده اید، به خداوند و پیامبر او پاسخ بگویید آنگاه که شما را ﻣﻲخوانند تا حیات و زندگی واقعی را به شما هدیه کنند».(1)

آری، این است حیات حقیقی و این است زندگی سرشار از معنویّت و روح پاک و تهذیب نفس و تقرّب به خداوند متعال، خود را برای انجام وظایف و تکالیف الهی آماده ﻣﻲکنیم...عزیزان! این اوقات گرانبها را غنیمت داشته و برای خود و دیگران و برای نجات ممالک اسلامی از دشمنان اسلام و سربلندی مسلمانان جهان دعا کنید، و فرج حضرت بقیة الله الأعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف را از خداوند متعال مسالت نمایید... از همه شما التماس دعا دارم.»(2)

2-17-آیت الله العظمی مکارم شیرازی

«سه روز به خانه خدا پناه بردن، از همه چیز و همه کار دل بریدن و روزه داشتن و شب و روز به یاد خدا بودن، عبادت کردن و تلاوت قرآن و سرانجام در خویشتن فرو رفتن و خودسازی کردن و به اصلاح امور خود و رفع کاستی


1- سوره انفال، آیه 24.
2- پیام آیت العظمی صافی گلپایگانی به مناسبت ایام اعتکاف در ماه مبارک رجب.

ص: 44

ها پرداختن، برنامه سازنده عجیبی است برای آنها که قدر آن را بشناسند و حق آن را ادا کنند.(1)

در دنیای پر غوغای مادّی، که جاذبه ها به سوی مادیّت است، بر قلب و روح انسان زنگار ﻣﻲنشیند. زنگاری از غفلت و دوری از خدا که اگر با نیایش و عبادت برطرف نگردد، ممکن است روحانیّت و معنویّت را از وجود انسان برچیند و اینکه در روایات اسلامی نماز تشبیه به نهر آب پاکیزه ای شده که انسان در هر شبانه روز پنج بار خود را در آن شستشو ﻣﻲدهد، اشاره به همین نکته است. در میان عبادات، «اعتکاف» ویژگی خاصی دارد و از جهاتی شبیه به مراسم حجّ و احرام است که انسان را به جهانی مملوّ از روحانیّت و معنویّت سوق ﻣﻲدهد. در محیط یک مسجد جامع سه روز ماندن، روزه گرفتن و به عبادت پرداختن و در خودسازی کوشیدن و به غیر خدا نیندیشیدن، تحوّل عظیمی در روح انسان پدید ﻣﻲآورد که صفا و نورانیّت آن بی نظیر است. به حمدالله در سال های اخیر اعتکاف از سوی قشر جوان و مخصوصاً دانشجویان عزیز مورد استقبال واقع شده و لذّت و آثار این عبادت روحانی را دریافته اند و ما این استقبال عظیم را به آنها تبریک ﻣﻲگوییم. امیدواریم جوانان عزیز ما، مخصوصاً دانشجویان، در این امر که وسیله مؤثری برای قرب پروردگار است، نیز نسبت به دیگران پیشگام باشند و از نتایج معنوی آن کاملاً بهره مند شوند.

اعتکاف یک برنامه مهّم خودسازی است که انسان را در مدّت چند روز به کلّی از مظاهر مادّی دنیا جدا ﻣﻲسازد، و در یک عالَم روحانی و معنوی غرق ﻣﻲکند و او را به نگریستن مجدد به برنامه های اخلاقی و خودسازی و توبه از گناه و محاسبه و مراقبه وا ﻣﻲدارد و در مجموع یک تولّد ثانوی محسوب


1- سایت معظم له (بیانیه ایشان به مناسبت فرارسیدن ایام اعتکاف1384) .

ص: 45

ﻣﻲشود و شایسته است، مسلمانان از آن بهره گیرند و این سنّت اسلامی را زنده نگه دارند».(1)

2-18-آیت الله العظمی جوادی آملی

«در فضیلت اعتکاف همین بس که معادل طواف خانه خدا قرار گرفته و همتای رکوع و سجود به شمار آمده است، همچنین در فضیلت دو تن از انبیاء آمده که آنان مأمور شدند تا کعبه و حریم آنرا از لوث وجود بت و بت پرستی تطهیر کنند تا عبادت کنندگان درکنار قبله و حرم الهی به طواف، اعتکاف، رکوع و سجود بپردازند.(2)

شخص روزه داری که براساس آیه شریفه «و لا تباشروهن و انتم عاکفون فی المساجد» از لذایذ جنسی حلال و مانند آن پرهیز کند، یقیناً از حرام نیز

چشم پوشی ﻣﻲکند، کسی که به فکر آن نیست تا غرایز خود را از هر راهی هر چند حلال ارضاء کند، قهراً صفای ضمیر و طهارت روحی، بهره او ﻣﻲشود. این انسان با صافی ضمیر و طهارت روح، توان آن را دارد که با ذات اقدس اِله، مناجات کند، چون هم نماز دارد، هم روزه دارد و هم در مسجد و در خانه کسی است که میهمانان خود را ناامید برﻧﻤﻲگرداند. پس دعای بنده روزه دار نمازگزار و معتکف، یقیناً مستجاب است. خداوند متعال به همگان نزدیک است، امّا به روزه داران، داعیان، نمازگزاران و میهمانان خود که

ضیوف الرحمان هستند، نزدیکتر است. پس انسان معتکف از چند جهت به خدا نزدیک است. روزه اش مایه قرب اوست، چون آن را قربة الی الله انجام ﻣﻲدهد، نمازش مایه قرب اوست چون «الصّلاة قربان کلّ تقیّ»، حضورش در مسجد مایه


1- استفتاءات جدید، ج 2، ص 157.
2- جوادی آملی، عبدالله، حکمت عبادات، ص 181.

ص: 46

تقرّب اوست، چون در خانه کسی است که بندگان روزه دار و صالح خود را ناامید بر ﻧﻤﻲگرداند. اعتکاف او هم به خودی خود، ابزار تقرّب اوست.

خداوند متعال معتکفان آستان قدس و ساحت جلال و جبروت خود را ناامید بر ﻧﻤﻲگرداند و اگر معتکف، به دعا هم مشغول باشد، این هم سبب تقرّب او به خداوند است. این عناصر محوری پنجگانه (نماز، روزه، دعا، حضور در مسجد، اعتکاف) را دارد و بهترین حال را برای دعا پیدا ﻣﻲکند.

شایسته است که معتکف در چنین حالی، اوّلاً ظهور ولیّ ذات اقدس اله، بقیة الله ارواحنا فداه را مسالت دارد، آنگاه بقا و دوام نظام، صیانت و عظمت مقام معظم رهبری، بقای حوزه و دوام آن، رشد و تعالی روحی حوزه و صیانت و عظمت مراجع تقلید و صیانت و عظمت امّت اسلامی و نجات مسلمانان محروم در شرق و غرب عالم را از ذات اقدس اله درخواست کند....

دعاهای کلّی همیشه مستجاب نیست، چون استجابت آنها متوقّف بر وجود شرایطی است. دعاهای کلّی و وسیع از روح وسیع، سرچشمه ﻣﻲگیرد. روح

وسیعی که نه تنها به بارگاه عرش الهی رسیده باشد، بلکه از آن نیز گذشته باشد.

قلب مومن عرش خداست و قلب ولیّ خدا، کرسی خداست. چنین

قلب هایی اگر دعا کنند، قطعاً مستجاب است زیرا آن عناصر پنجگانه که گذشت، به خوبی زمینه استجابت دعا را فراهم ﻣﻲکند.

خواهران و برادران در پیشگاه ذات اقدس پروردگار، دعای کلّی و وسیع و جامع داشته باشند تا سراسر جهان اسلام از گزند استکبار و دیگران نجات پیدا

ص: 47

کند. هم نظام اسلامی از شرّ ابرقدرت ها رهایی یابد و هم ملل اسلامی از سلطه ستمگران نجات یابند».(1)

انسان در حال اعتکاف، وقتی خلوت کرد و او را عبادت کرد و با او مذاکره و زمزمه کرد، می یابد که آنچه در جهان خلقت است همه اش حجاب است؛ یا حجاب درون و یا حجاب بیرون و این حجاب ها آیت و علامت و نشانه اند. هم حجاب های ظلمانی را و هم حجاب های نورانی را باید برطرف کرد. این همان تقرب الی اللّه است. وقتی که یک معتکف به خود آمد و جهان را با این منظر دید و عینک قرآن را بر چشم گذاشت، و از منظر قرآن به عالَم و آدم نگاه کرد، می بیند همه این میناگری ها کار اوست. ما سعی و کوشش و هدف

والای مان در اعتکاف این باشد که به دل آرام و دل آرایمان برسیم، آنگاه بسیاری از مسایل برای ما حل می شود. اولاً لذت ما، فوق لذت های دیگران خواهد بود، ثانیاً هرگز از آلودگی لذت نمی بریم، ثالثاً دیگر کسی به ما نخواهد گفت رانت خواری نکن، ربا خواری نکن، دروغ نگو، غیبت نکن، چون بوی بد این عَفِن ها را استشمام می کنیم، این ها فایده ی اعتکاف است».(2)


1- مجله خیمه، شهریور 83، شماره15/.www.Hawzah.com
2- برگرفته از پیام سال 1385 آیه اللَّه جوادی (دامت برکاته) به دانشجویان معتکف.

ص: 48

فصل چهارم: آداب، احکام و شرایط اعتکاف

اشاره

اعتکاف در اصل شرع اسلام، مستحب است و گاهی انجام آن واجب

می شود.(1) در اعتکاف، انجام برخی کارها حرام است. عدم آگاهی از مسایل اعتکاف، چه بسا سبب شود فرد در انجام عملی مستحب، دچار گناه شود.

وجوب به جا آوردن اعتکاف

به جا آوردن اعتکاف با داخل شدن تحت یکی از عناوین ذیل، از حالت مستحبی خارج شده و واجب ﻣﻲشود:(2)

1)نذر، عهد و قسم: شخصی نذر کند یا با خدا عهد ببندد یا قسم بخورد که چند روز معتکف شود.

2)شرط ضمن عقد: مثلاً هنگام قرارداد اجاره منزل، صاحبخانه شرط کند که مستاجر هر سال، سه روز معتکف شود و مستاجر نیز این شرط را بپذیرد.(3)

3)اجاره:(4) مثلاً فردی اجیر شود، با دریافت مزد، از طرف میّت، معتکف شود.


1- امام خمینی (ترجمه تحریر الوسیلة، ج1، ص345) /سیستانی (دفتر) /صافی (دفتر) /نوری (دفتر) / العروة الوثقی (ج2، ص246) .
2- امام خمینی (ترجمه تحریر الوسیلة، ج1، ص345) /بهجت (وسیلة النجاة، ص 330) / فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص13) /مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص161، س476) /العروة الوثقی (ج2، ص246) .
3- امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ص585) .
4- مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص161س476) : ظاهراً مانعی ندارد، هرچند عبادات استیجاریّه غیر از حجّ در روایات اسلامی وارد نشده است.

ص: 49

4)سومین روز اعتکاف: کسی که دو روز، اعتکاف کند، اعتکاف روز سوّم بر او واجب است.

اقسام اعتکاف

1-اقسام اعتکاف از لحاظ مستحب یا واجب بودن

1-1-واجب معیّن: وقت مشخص داشته باشد؛ مثلاً فرد نذر کند از 13 تا 15 ماه رجب، معتکف شود.

1-2-واجب غیر معیّن (موسّع): وقت انجام آن وسعت دارد؛ مثلاً فرد نذر کند که امسال، سه روز معتکف شود.

1-3-مستحب

2-اقسام اعتکاف از لحاظ اصالتی یا نیابتی بودن

اشاره

2-1-اصالتاً (برای خود)

2-2-نیابتاً

اعتکاف را تنها به نیابت از یک نفر ﻣﻲتوان انجام داد و اعتکاف به نیابت از بیش از یک نفر، صحیح نیست ولی ﻣﻲتوان اعتکاف را به نیّت خود به جا آورد و ثواب آن را به چند نفر [زنده یا مرده] هدیه نمود.(1)

اقسام اعتکاف نیابتی

1- امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ص587، م3) /بهجت (استفتائات، ج 2، ص440/جامع المسائل، ج 2، ص44و46) /تبریزی (استفتائات جدید، ج1، ص152) /خامنه ای (دفتر) / سیستانی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ص483) /صافی (هدایة العباد، ج1،م1400) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص43) /مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص160س470) /نوری (التعلیقة علی العروة الوثقی) /العروة الوثقی (ج2، کتاب الاعتکاف، م3) .

ص: 50

2-2-1-به نیابت از مردگان: انسان می تواند اعتکاف را به نیابت از میّت، انجام دهد.(1)

2-2-2-به نیابت از زندگان: اعتکاف به نیابت از فرد زنده، بنابراحتیاط، به قصد رجاء صحیح است.(2)

در نیابت از زندگان که رجائاً انجام می شود، آیا ﻣﻲتوانند روزه اعتکاف را به نیابت از همان شخص بگیرند؟

مثل خود اعتکاف، رجائاً ﻣﻲتوانند به نیابت از همان شخص روزه بگیرند.(3)


1- امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ص587، م3) /بهجت (استفتائات، ج 2، ص440/جامع المسائل، ج 2، ص44و46) /تبریزی (استفتائات جدید، ج1، ص152) /خامنه ای (دفتر) / سیستانی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ص483) /صافی (هدایة العباد، ج1،م1400/دفتر) / فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص43) /مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص160س470) / نوری (التعلیقة علی العروة الوثقی) /العروة الوثقی (ج2، کتاب الاعتکاف، م3) .
2- امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ص585) /سیستانی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص478) /نوری (التعلیقة علی العروة الوثقی) بهجت (استفتائات، ج 2، ص440، م3125) : صحت اعتکاف به نیابت از فرد زنده محل تأمل است تبریزی (رساله احکام بانوان، ص178) /نوری (دفتر) : اعتکاف به نیابت از فرد زنده اشکال دارد. صافی (دفتر) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص43) : اعتکاف به نیابت از فرد زنده، محل اشکال است. بلی به قصد رجاء اشکال ندارد. مکارم (استفتائات جدید، ج2ص160س470/اعتکاف عبادتی کامل، ص70) : ﻣﻲتوان اعتکاف را به نیابت از شخص زنده انجام داد ولی احتیاط این است که قصد اهدای ثواب کند. اعتکاف از سوی معصومین علیهم السلام دلیل معتبری ندارد مگر اینکه به قصد رجاء انجام گیرد.
3- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص50) : و همان گونه که در طواف به نیابت احیاء، نماز طواف را نیز به نیابت از همان احیاء می خوانند (چون به تبع طواف و نماز طواف است و مستقل نیست) و صحیح است.[گرچه روزه به نیابت از انسان زنده صحیح نیست ولی روزه گرفتن در اعتکاف مانند نماز برای طواف است که به تبع عمل دیگر لازم ﻣﻲشود و مستقل نیست.همچنان که طواف و نماز آن، به نیابت از زنده صحیح است (با آنکه نماز هم به نیابت از زنده مشروع نیست) اعتکاف و روزه آن نیز صحیح است زیرا که اعتبار روزه در آن تبعی است.]

ص: 51

آیا شخص می تواند برای اعتکاف، اجیر شود؟ اگر صحیح است، روزه اعتکاف را به نیّت چه کسی بگیرد؟

اجیر شدن برای اموات اشکالی ندارد و روزه آن را طبق اجاره، می تواند به نیابت همان میّت که به نیابتش معتکف می شود، بگیرد. اجیر شدن به نیابت زندگان مشکل است هرچند رجائاً مانعی ندارد. بنابراین روزه آن را نیز رجائاً و به نیابت او بگیرد، اشکال ندارد.(1)

چنانچه به نیابت از غیر، معتکف بشوند، آیا باید روزه اعتکاف را به نیابت از همان شخص که به نیابتش اعتکاف کرده اند، بگیرند یا لازم نیست؟

بلی لازم است.(2)

شرایط صحّت اعتکاف

اشاره

برای صحّت اعتکاف، «هشت» شرط ذکر شده است: (3)

1-ایمان؛ 2-عقل؛ 3-نیّت و قصد قربت؛ 4-روزه؛ 5-مدّت اعتکاف؛ 6-مکان اعتکاف ؛ 7-اجازه صاحب اجازه؛ 8-ماندن مستمر در مسجد.

1-ایمان

1-ایمان:(4) اعتکاف غیر مسلمان باطل است.(5) گذشته از اینکه وقوف غیر مسلمان در مسجد اشکال دارد.


1- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص49) .
2- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص49) .
3-  .امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ص585/ترجمه تحریرالوسیله، ج1، ص345) / بهجت (وسیلة النجاة، ص330) /مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص70) /نوری (دفتر) . سیستانی (دفتر/منهاج الصالحین، ج1، ص341) : به جای ایمان، اسلام ذکر شده است.
4- امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ص586) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص17) . بهجت (جامع المسائل، ج 2، ص 38و56) : ایمان شرط صحت اعتکاف است. اگرمعتکف مرتد شود اعتکاف باطل ﻣﻲشود، اعتکاف وقتی معتبر است که همراه با اسلام باشد. سیستانی (دفتر/منهاج الصالحین، ج1، ص341) : [ایمان شرط صحت اعتکاف نیست، هرچند در استحقاق ثواب مؤثر است]. شرط صحت اعتکاف، مسلمان بودن معتکف است. مکارم (العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص82/اعتکاف عبادتی کامل، ص71) : ایمان شرط صحّت اعتکاف نیست، هرچند شرط قبول اعتکاف است. اگر معتکف مرتد شود اعتکاف باطل ﻣﻲشود گرچه توبه کند.
5- خامنه ای (سایت) .

ص: 52

2-عقل

اشاره

 اعتکاف فرد مجنون [یا دیوانه] باطل است.(1) آنان که دارای جنون ادواری هستند[بعضی اوقات در حال جنون و دیگر اوقات سالم هستند] اگر در حال سلامت معتکف باشند، اعتکافشان صحیح است ولی در وقت جنون باطل است و اعتکاف شخص مست و مانند او از افراد فاقد عقل، صحیح نیست.(2)

هر عاملی مانند بیهوشی و مستی که موجب از کار افتادگی عقل شود، اعتکاف را باطل می کند.(3)

 هرگاه معتکف به هر علّتی از هوش برود یا بنابر ضرورت وی را بیهوش کنند، اعتکافش چه حکمی دارد؟


1- سیستانی (دفتر) .
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص345) /بهجت (جامع المسائل، ج2، ص38/وسیلة النجاة، ص330) /خامنه ای (سایت) /صافی (استفتائات، ج2، ص236/دفتر) /مکارم (العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص82/اعتکاف عبادتی کامل، ص71) /العروة الوثقی (ج2، ص247) .
3- بهجت (جامع المسائل، ج2، ص38) /خامنه ای (سایت) . مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص72) : اعتکاف کسی که مست شده یا به هر دلیل از نعمت بی بدیل عقل محروم است، صحیح ﻧﻤﻲباشد.

ص: 53

گرچه بسیاری از فقها اغما را با جنون یکسان دانسته اند ولی با توجّه به تفاوت مهمی که این دو با هم دارد حکم جنون بر اغماء جاری نمی شود.(1)

2-1-اعتکاف کودک ممیّز

اعتکاف کودک ممیّز صحیح است و بلوغ شرط اعتکاف نیست.(2)

3-نیّت و قصد قربت

3-1-قصد قربت

3-1-قصد قربت:(3) اعتکاف از اعمال تعبّدی است. اگر بدون قصد قربت و اخلاص و با انگیزه های غیر الهی، مانند خودنمایی و ریا انجام شود، باطل

می شود.(4)

بعد از مشخص کردن اینکه می خواهد اعتکاف نماید، قصد قربت و اخلاص لازم است. از آغاز تا پایان اعتکاف، باید با نیّت و قصد قربت باشد.(5)

اگر در قطع کردن اعتکاف تردید کنم، آیا نیّت آن از بین ﻣﻲرود و در نتیجه اعتکاف باطل می شود؟ آیا لازم است که نیّت مستمر باشد؟


1- مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص106) .
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص347) /بهجت (استفتائات، ج 2، ص449، س3165/وسیلة النجاة، ص332) /تبریزی (دفتر) /خامنه ای (سایت) /سیستانی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص487، م27) /صافی (استفتائات، ج2، ص238، م1404/دفتر) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص43) /مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص161س472/سایت) /نوری (العروة الوثقی، ج2، کتاب الاعتکاف، م27) /العروة الوثقی (ج2، کتاب الاعتکاف، م27) .
3- امام خمینی (نجاة العباد، ص171) /بهجت (جامع المسائل، ج2، ص38/وسیلة النجاة، ص 330) / فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص17) /مکارم (العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص82/اعتکاف عبادتی کامل، ص72) .
4- خامنه ای (سایت) .
5- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص 345) /خامنه ای (سایت) /سیستانی (دفتر) .

ص: 54

نیّت اعتکاف باید تا پایان روز سوّم ادامه پیدا کند.(1)

اگر از معتکف سوال شود که آیا جزو معتکفین است، بهتر است پنهان کند یا آشکار کند؟

آشکار کردن مانعی ندارد، مگر اینکه برای ریا باشد.(2)

آیا اعلام عمومی اعتکاف در محافل، با اخلاص منافات دارد؟

اعلام اعتکاف اگر برای تشویق مردم باشد، مانعی ندارد.(3) 

3-2-قصدِ وجه

 یعنی فرد در موقع نیّت، تعیین می کند که عمل را به صورت واجب یا مستحب به جا ﻣﻲآورد.

مانند سایر عبادات لازم نیست که در اعتکاف واجب، قصد وجوب کند و در اعتکاف مستحب قصد استحباب نماید [یعنی لازم نیست در نیّت خود واجب یا مستحب بودن اعتکافی که به جا ﻣﻲآورد، را تصریح کند].(4)

اگر چه سومین روز در اعتکاف مستحبی، واجب می شود و بهتر است که از آغاز نیّت، ملاحظه وجوب روز سوّم را بکند بلکه در روز سوّم نیّتش را [به قصد وجوب] تجدید نماید.(5)


1- خامنه ای (سایت) .
2- خامنه ای (سایت) .
3- خامنه ای (سایت) .
4- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص 345) /بهجت (وسیلة النجاة، ص330) / خامنه ای (سایت) /صافی (دفتر) /مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص160، س467) /نوری (دفتر) .
5- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص 345) . بهجت (وسیلة النجاة، ص 330) /صافی (استفتائات، ج2، ص237) /مکارم (العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص82) /نوری (دفتر) : و تجدید نیّت روز سوم احتیاط مستحب است.

ص: 55

کسی که بخواهد در نیّت اعتکاف، قصد وجه کند، در اعتکاف واجب، نیّت واجب بودن و در اعتکاف مستحب نیّت مستحب بودن می کند.

آیا روز سوّم اعتکاف واجب یا مستحب، نیّتی غیر از نیّت دو روز اوّل دارد؟ روز سوّم، کامل کردن اعتکاف است و نیّت خاصی ندارد.(1)

اگر از روی اشتباه جهت اعتکاف واجب، نیّت مستحبی نماید یا بالعکس، تکلیف چیست؟

اشکال ندارد.(2)

در صورتی که اعتکاف های متعددی بر عهده داشته باشد، باید علاوه بر قصد قربت، در نیّت خود معیّن کند که کدام یک از اعتکاف ها را به جا ﻣﻲآورد.(3)

3-3-وقت نیّت

 در آغاز اعتکاف، قبل از طلوع فجر روز اوّل است [یعنی آغاز روزه] و تأخیرش جایز نیست(4) [لذا کسی که دیرتر از آن زمان به مسجد برسد، آن روز نمی تواند اعتکاف را شروع کند]. جایز است که از اوّل شب یا در بین شب، به مسجد برود و اعتکاف را شروع کند و از همان زمان نیّت اعتکاف


1- خامنه ای (سایت) .
2- بهجت (استفتائات، ج 2، ص441، م3128/جامع المسائل، ج 2، ص 51) /تبریزی (رساله احکام بانوان، ص179، م279) /صافی (دفتر) /فاضل (اعتکاف واحکام آن، ص50) / مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص160، س469/اعتکاف عبادتی کامل، ص73) / نوری (دفتر) /العروة الوثقی (ج2، ص247) .
3- مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص72) .
4- خامنه­ای (سایت) /فاضل (اعتکاف واحکام آن، ص17) /مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص160س468) .

ص: 56

کند،(1) بلکه احتیاط مستحب آن است که شب اوّل را نیز در اعتکاف داخل کند و از اوّل شب نیّت کند.(2)

کسی که به قصد معتکف شدن وارد مسجد می شود، امّا تا اذان صبح خواب بوده و نیّت اعتکاف نکرده، آیا اعتکافش صحیح است؟ بلی.(3)

3-4-ماندن در مسجد

 برای تحقق اعتکاف، ماندن در مسجد، به قصد اینکه با آن، بندگی خدا نماید، به تنهایی کافی است و لازم نیست نیّت عبادت دیگری [مانند قرائت قرآن و دعا] غیر از ماندن در مسجد، به آن ضمیمه شود،(4) اگر چه احتیاط مستحب است.(5)


1- تبریزی (رساله احکام بانوان، ص179، م278) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص341، م1068/التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص480) /نوری (التعلیقة علی العروة الوثقی/استفتائات) / العروة الوثقی (ج2، ص247) . مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص160س468) : وقت نیّت قبل از اذان صبح است ولی مانعی ندارد که نیّت در قلب از قبل بوده باشد (ﻣﻲتوان شب، قبل از خواب نیّت کند. مشروط به آنکه این نیّت در اعماق ذهنش باقی بماند) .
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص345) /بهجت (استفتائات، ج 2، ص440، م3127/وسیلة النجاة، ص 331) /صافی (استفتائات، ج2، ص 237) صافی (دفتر) : و اکتفا به نیّت اول شب مشکل است مگر اینکه نیّت اول شب تا فجر ادامه داشته باشد.
3- خامنه ای (دفتر) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص42) /نوری (دفتر) .
4- بهجت (استفتائات، ج 2، ص439، م3122/وسیلة النجاة، ص330) : قصد عبادت هم لازم است.
5- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیله، ج1، ص345/نجاة العباد، ص170/التعلیقة علی العروة الوثقی، ص585) /تبریزی (رساله احکام بانوان، ص178و273) /خامنه ای (دفتر) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص341/دفتر) /صافی (هدایةالعباد، ج1، ص236، م1400/دفتر) /مکارم (استفتائات جدید، ج2، ص157، م451) /نوری (دفتر) /العروة الوثقی (ج2، ص245) .

ص: 57

آیا عبادات بر معتکف واجب است یا صِرف ماندن در مسجد کافی است؟

عبادات مستحب، فی نفسه بر معتکف واجب نیست.(1)

3-5-شرط رجوع یا عُدول
اشاره

3-5-شرط رجوع یا عُدول:(2) معتکف می تواند هنگام نیّت کردن [یا خواندن صیغه نذر در اعتکاف نذری]، شرط کند که اگر برایش عذری [عرفی یا شرعی] پیش آید، حتی در روز سوّم، بتواند دست از اعتکاف بردارد، اگر چه عذرش معمولی یا بی اهمیّت باشد. اگر به طور عموم هر عذری را شرط کند در تمام موارد می تواند بیرون رود و اگر عذر خاصّی را شرط کند، در خصوص همان مورد می تواند بیرون برود.(3)


1- خامنه ای (سایت) .
2- روایات: امام صادق علیه السلام: «شایسته است معتکف هم هنگام نیّت، مانند مُحرِم که شرط و استثنا ﻣﻲگذارد، شرط و استثنا بگذارد. تا آنجا که برایت حادثه ای از جانب خداوند نسبت به تو نازل شد، خداوند تو را از اعتکافت آزاد نماید». (الاستبصار، ج2، ص129/وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج10، ص553) امام صادق علیه السلام: «پدرم فرمودند سزاوار است معتکف اعتکاف خود را استثنا کند، پس بگوید «اَللّهُمَ اِنّی اُریدُ الاِعتِکافُ فِی شَهری هذا فَاِعَنِّی عَلَیهِ فَاِن اِبتَلَیتَنِی فِیهِ بِمَرَضٍ او خَوفٍ فَاَنَا فِی حِلٍّ مِن الِاعتِکافِ» (خدایا من اعتکاف در این ماه را قصد کردم پس کمکم کن و اگر در این ماه مرا به بیماری یا ترسی مبتلا کردی، من بتوانم اعتکافم را رها کنم) پس فرمود اگر از این موارد به او چیزی برسد، قطع اعتکاف حلال است». (مستدرک الوسائل، ج7، ص567)
3-  .امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص349) /بهجت (استفتائات، ج 2، ص440، م3123/وسیلة النجاة، ص 335) /تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص295، م1074) / خامنه ای (دفتر) /سیستانی (دفتر) /صافی (دفتر) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص15) / مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص86/استفتاءات جدید، ج 2، ص 164) /نوری (دفتر) / العروة الوثقی (ج2، الاعتکاف، م40) .

ص: 58

با چنین شرطی، افراد هر وقت مایل بودند می توانند اعتکاف خود را به هم بزنند و روزه خود را افطار نمایند و اگر خواستند، از مسجد خارج شوند، هر چند روز سوّم باشد؛ و در این صورت، قضا نیز واجب نمی باشد.

کسی شرط کند، اگر کاری برایش پیش آمد اعتکاف را  به هم بزند، آیا می تواند در روز سوّم اعتکاف را به هم بزند؟ آیا قضای آن لازم است؟

بلی برای او جایز بوده [و قضا لازم نیست] و گناه مرتکب نشده است.(1)

شرط دست برداشتن از اعتکاف، بدون هیچ پیشامد (عذری)، ممنوع است.(2)

اگر این شرط را قبل از نیّت [یا نذر] یا بعد از نیّت ذکر کند، اعتبار ندارد.(3)


1- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص349) /خامنه ای (دفتر) /سیستانی (دفتر) / مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص164، س492) /نوری (دفتر) .
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص349) /خامنه ای (دفتر) . سیستانی (منهاج الصالحین الاعتکاف، م1074/دفتر/التعلیقة علی العروة الوثقی، ص490، م40) / مکارم (العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص93/اعتکاف عبادتی کامل، ص86/سایت) : بنابر احتیاط واجب ممنوع است. بهجت (استفتائات، ج 2، ص440، م3123/وسیلة النجاة، ص335، م1207) /تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص295، م1074) /صافی (دفتر/هدایة العباد، ج1، ص240، م1416) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص15/التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص80، م40) / نوری (التعلیقة علی العروة الوثقی، الاعتکاف، م40/ (دفتر) : جایز است.
3- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیله، ج1، ص350) /بهجت (وسیلة النجاة، ص 335) / سیستانی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص490) /صافی (استفتائات، ج2، ص240، م1416) / فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص15) /مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص87) /نوری (دفتر) .

ص: 59

اگر شرط رجوع را در وقت نیّت شرط کند و بعد از آن، شرط را ساقط کند، [شرط رجوع] علی الظاهر ساقط نمی شود.(1)

در چه مواردی ﻣﻲتوان در نیّت، شرط شکستن اعتکاف نمود؟

برای معتکف جایز است شرط کند، هر چند که [آن] عارض از عذرهای عرضی و عادی باشد. می تواند به خاطر پیش آمدهای عادی [از قبیل آمدن شوهر از سفر] اعتکافش را بشکند.(2)

اینکه «معتکف می تواند در نیّت خود شرط کند که اگر عذری برایش پیش آمد، از اعتکاف دست بکشد حتّی در روز سوم»، عذر در اینجا کدام عذرها را شامل می شود؟ آیا عذر فقط عذر شرعی و عقلانی است؟ هر عذری که حین شرط مدّ نظر بوده است یا عرفاً عذر، مانع از استمرار اعتکاف شود.(3)

براساس روایات، گذاشتن این شرط مستحب است.(4)

معتکف نمی تواند شرط کند که منافیات اعتکاف[آنچه با اعتکاف منافات دارد] مانند همبستر شدن یا حق عدول به اعتکاف دیگر را داشته باشد.(5)


1- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیله، ج1، ص349) /تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص296، م1075) / سیستانی (منهاج الصالحین، ص343، م1075) /صافی (استفتائات، ج2، ص240، م1416) . صافی (دفتر) /مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص87) : ظاهر این است که حکم شرط ساقط ﻧﻤﻲشود. هرچند احتیاط است که آثار سقوط شرط را جاری کند، یعنی روز سوم را نیز در اعتکاف بماند. بهجت (وسیلة النجاة، ص 335، م1207/جامع المسائل، ج2، ص51) : ساقط ﻣﻲشود.
2-  .امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیله، ج1، ص349) /خامنه ای.
3- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص47) .
4- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج10، ص553.
5- مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص86) .

ص: 60

همانطور که جایز است هنگام نیّت اعتکاف، رجوع را شرط کند، گذاشتن شرط رجوع در نذر نیز جایز می باشد؛ در واقع اعتکاف مشروط، نذر ﻣﻲشود.

3-5-1-صیغه نذر یا نیّت اعتکاف مشروط (دارای شرط رجوع)

کسی که اعتکاف را نذر می کند، می تواند در صیغه نذر خود شرط کند که اگر عذری پیش آید(1) دست از اعتکاف نذری بردارد به این صورت که بگوید: «برای خدا بر من است که اعتکاف نمایم؛ به شرط آنکه اگر فلان عذر پیش آمد،(2) بتوانم دست از اعتکاف بردارم».[لله عَلَیَّ اَن اَعتَکَف بِشرط ان یکون لی الرجوع عند عروض کذا] پس از این (وقتی آن عذر پیدا شد) می تواند دست از اعتکاف بردارد و دست برداشتن از اعتکاف گناه ندارد و مخالفت با نذر نیست و قضاء هم ندارد.(3) احتیاط [واجب] ترک نشود به اینکه این شرط را در حال شروع اعتکاف هم تکرار کند و اگر این شرط را قبل از نیّت اعتکاف یا بعد از آن ذکر کند، اعتبار ندارد.(4)


1- بهجت (وسیلة النجاة، ص 335) /تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص295، م1074) / صافی (دفتر) /هدایة العباد، ج1، ص240، م1416) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص15/التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص80، م40) /نوری (التعلیقة علی العروة الوثقی، الاعتکاف، م40) : یا بدون هیچ عذری.
2- بهجت (وسیلة النجاة، ص 335) /تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص295،م1074) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص15) /نوری: یا هرچند عذری برایم پیش نیاید.
3- بهجت (دفتر) /خامنه ای/صافی (دفتر) . سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص345، م1076) : اگر شخصی در نذر اعتکاف، رجوع را شرط کند یعنی اعتکاف را مشروط، نذر کند، رجوع و بازگشت برای او جایز است اگرچه در زمان شروع اعتکاف برای ادای نذر، رجوع را شرط نکرده باشد.
4- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیله، ج1، ص349) /صافی (استفتائات، ج2، ص240، م1416) مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص87) : البته این شرط در صورتی صحیح است که معنایش نذر اعتکاف مشروط باشد.

ص: 61

صحّت اشتراط رجوع از اعتکاف در نذر، محل تامل بلکه محل منع است. بلی، نذر اعتکاف مشروط، صحیح است.(1)

3-6-عُدول از نیّت اعتکاف
1)عدول از اعتکافی به اعتکافی دیگر

عُدول از اعتکافی به اعتکافی دیگر جایز نیست و فرقی نیست که هر دو واجب باشد[مثلاً از اعتکاف استیجاری به نذری]، یا هر دو مستحب، [مثلاً از اعتکاف برای خود به اعتکاف نیابتی تبرّعی] یا یکی واجب و دیگری مستحب، [مثلاً از ابتدا به نیّت اعتکاف نذری در مسجد مانده و روز دوّم نیّت را از نذر به استحباب، برگرداند].(2)

شخصی که قضای اعتکاف سال گذشته بر عهده او ﻣﻲباشد و در وسط اعتکاف امسال یادش می آید، آیا می تواند نیّت اعتکاف خود را به قضا برگرداند؟ خیر، تغییر نیّت اعتکاف، در بین آن جایز نیست.(3)

2)عدول از نیابت شخصی به نیابت شخص دیگر

عدول از نیابت شخصی به نیابت شخص دیگر جایز نیست.(4)


1- صافی (دفتر) .
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص347) /بهجت (جامع المسائل، ج 2، ص 51/وسیلة النجاة، ص332/جامع المسائل، ج 2، ص44) /خامنه ای (سایت/دفتر) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص341/دفتر) /صافی (استفتائات، ج2، ص238) /مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص73) /نوری (دفتر) .
3- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص45) /نوری (دفتر) .
4- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص347) /بهجت (جامع المسائل، ج 2، ص 51/وسیلة النجاة، ص332) /خامنه ای (سایت/دفتر) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص341/دفتر) / صافی (استفتائات، ج2، ص238) /مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص73) /نوری (دفتر) .

ص: 62

3) عدول از اعتکاف اصالتی به اعتکاف نیابتی

اگرقصد کند که اعتکاف را برای خودش انجام دهد، پس از شروع نمی تواند نیّت را برگرداند و به نیابت از دیگری تمام کند؛ همچنان که عکس آن نیز جایز نیست.(1)

4-روزه

اشاره

 اعتکاف بدون روزه صحیح نیست(2) لذا اعتکاف مسافری که روزه برایش جایز نیست و نمازش شکسته است، اعتکاف زن حایض و نفساء (زائو)[ به دلیل جایز نبودن روزه و نیز جایز نبودن توقّف در مسجد]، اعتکاف در روز عید قربان و عید فطر که روزه در آن حرام است، باطل ﻣﻲباشد.(3)

4-1-مبطلات روزه
اشاره

«نُه» چیز روزه را باطل می کند؛ لذا اعتکاف در اثر انجام آنها باطل می شود:


1-  .امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص347) /بهجت (جامع المسائل، ج 2، ص 51/وسیلة النجاة، ص332) /خامنه ای (دفتر) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص341) / صافی (استفتائات، ج2، ص238) /مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص73) /نوری (دفتر) .
2- روایات: امام صادق علیه السلام (کافی (ط-اسلامیه) ، ج4، ص176/وسائل الشیعه (آل البیت) ، ج10، ص536) امام رضا علیهم السلام از امیرالمومنین علیه السلام نیز این روایت را نقل فرموده اند (وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج10، ص536/بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج94، ص128) .
3- امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ص586) /بهجت (وسیلة النجاة، ص331/دفتر) / خامنه ای (سایت) /سیستانی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص480/دفتر) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص17) /مکارم (العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص82) .

ص: 63

1-خوردن و آشامیدن 2-جماع 3-استمناء 4-دروغ بستن به خدا و پیامبر و جانشینان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم 5-رساندن غبار غلیظ به حلق 6- فرو بردن تمام سر در آب

 7-باقی ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح 8-اماله کردن با چیز روان 9-قِی کردن

1)افطار اجباری در اعتکاف

اگر معتکف مبتلا به مرضی شود که مجبور به افطار روزه است، چه باید بکند و حکم اعتکاف او چیست؟

اعتکاف بدون روزه صحیح نیست، لذا با افطار روزه، اعتکاف باطل می شود.(1)

2)مصادف شدن اعتکاف با عید فطر یا قربان

اگر نذر کند سه روز معیّن و یا بیشتر را اعتکاف کند، اگر روز سوّم در عید واقع شد، نذر او از اصل باطل است(2) و قضای آن بر او واجب نیست؛ چرا که نذر او منعقد نشده است و لیکن قضای آن، موافق با احتیاط است.(3)

اگر شخصی دو روز قبل از عید، اعتکاف را شروع کند [یا روزی شروع کند که عید بین ایام اعتکاف واقع شود] اعتکافش صحیح نیست، هرچند به هنگام شروع غافل از این مساله بوده است.(4)


1-  .خامنه ای (سایت) .
2- بهجت (جامع المسائل، ج 2، ص 46/دفتر) /صافی (دفتر) /نوری (دفتر) : اگر نذر کند سه روز معیّن را اعتکاف کند، اگر یکی از سه روز در عید واقع شد، نذر او از اصل باطل است.
3- امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص588) /سیستانی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص484) /فاضل (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص74) /مکارم (العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص86) /العروة الوثقی، ج2، ص251.
4-  .امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ص586) /تبریزی (استفتائات جدید، ج1، ص153) / سیستانی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص481) /فاضل (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص71) / نوری (دفتر) /العروة الوثقی ( ج2، ص247) . مکارم (العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص82/سایت) : البتّه یک استثنا وجود دارد، و آن روزه استیجاری است، که قناعت کردن به آن مشکل است.

ص: 64

4-2-چه روزه ای را ﻣﻲتوان در اعتکاف گرفت؟
اشاره

لازم نیست که روزه برای اعتکاف باشد، بلکه روزۀ غیر اعتکاف هم کفایت می کند، چه [روزه] واجب باشد، چه مستحب، خواه برای خودش انجام دهد و خواه از دیگری به عهده گرفته باشد[مانند روزه قضای ماه رمضان، نذر، استیجاری و...]، بدون اینکه فرقی بین اقسام اعتکاف و انواع روزه باشد؛ حتّی صحیح است که اعتکافی را که نذر کرده یا برای انجام آن اجیر شده است، در ماه رمضان انجام دهد. اگر اعتکاف در روزهای معینی را نذر کند و روزۀ نذر هم به گردنش باشد، اگر روزۀ نذری را در ایّام اعتکاف بگیرد، مجزی است. معتکف می تواند اعتکافی را که نذر کرده یا برای انجام آن اجیر شده است در ماه رمضان انجام دهد.(1)


1- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیله، ج1، ص345، التعلیقة علی العروة الوثقی، ص587) / تبریزی (استفتائات جدید، ج1، ص155) /خامنه ای (سایت) /سیستانی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص483/دفتر) /صافی (استفتائات، ج2، ص237/دفتر) /نوری (دفتر) /العروة الوثقی (ج2، ص250) . مکارم (استفتائات جدید، ج2، ص162) : لازم نیست روزه برای اعتکاف باشد، بلکه ﻣﻲتواند روزه ماه مبارک رمضان یا روزه قضا و مانند آن را به جا آورد، ولی روزه استیجاری مشکل است.  فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص45 و 49) : اما اگر به نیابت از غیر، معتکف شوند، باید روزه اعتکاف را به نیابت از همان شخص بگیرند. بهجت (وسیلةالنجاة، ص331) : اما اگر به نیابت از غیر، معتکف شوند، بنابر احتیاط واجب باید روزه اعتکاف را به نیابت از همان شخص بگیرند.

ص: 65

آیا ﻣﻲتوان روزه روز سوم اعتکاف را که واجب ﻣﻲشود، از روزه قضا حساب کرد یا خودش واجب جداگانه ای است؟

اگر روزه قضا هم باشد، مانعی ندارد.(1)

در اعتکاف ماه رمضان، نیّت روزه باید چگونه باشد؟

روزه باید به نیّت روزه ماه مبارک رمضان گرفته شود.(2)

1)روزه استیجاری در اعتکاف

آیا هر روزه ای حتّی استیجاری جهت اعتکاف کافی است؟

کفایت می کند.(3)

2)روزه قضا در اعتکاف

آیا ﻣﻲتوان در ایّام البیض[اعتکاف]، روزه قضاء عن ما فی الذمه گرفت؟ اشکال ندارد.(4)


1- العروة الوثقی (ج2، کتاب الاعتکاف، م4) .
2-  .صافی (دفتر) .
3- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص 345) /بهجت (وسیلة النجاة، ص 331/جامع المسائل، ج 2، ص45) /تبریزی (استفتائات جدید، ج 1، ص155) /خامنه ای (دفتر) /سیستانی (دفتر) /صافی (استفتائات، ج2، ص237) /نوری (دفتر) /العروة الوثقی (ج2، ص250) مکارم (استفتائات جدید، ج2، ص162، س481/سایت) : روزه استیجاری مشکل است[بنابر احتیاط واجب کفایت نمی کند]. فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص 49) : کفایت روزه استیجاری برای معتکف محل اشکال است. (روزه اعتکاف باید به نیّت کسی باشد که اعتکاف به نیّت او انجام ﻣﻲگیرد. چنانچه به نیابت از غیر، معتکف شوند، باید روزه اعتکاف را به نیابت از همان شخص که به نیابتش اعتکاف کرده اند، بگیرند.)
4- مکارم/سیستانی (دفتر/سایت) .

ص: 66

آیا در قضای اعتکاف، ﻣﻲتوان نیّت روزه های اعتکاف را به نیّت روزه های قضای ماه مبارک رمضان گرفت؟ بلی، مانعی ندارد.(1)

3)روزه مستحبی در اعتکاف، در صورت داشتن روزه واجب

کسی که روزۀ قضا یا روزۀ واجب دیگری دارد(2)، نمی تواند روزۀ مستحبی بگیرد(3) و رعایت احتیاط که هیچ روزه واجبی به گردن او نباشد- مانند روزه کفّاره یا غیر آن- ترک نشود.(4)

آیا کسی که قضای روزه ماه رمضان بدهکار است، می تواند نذر کند و روزه نذر به جا آورد؟

ﻧﻤﻲتواند.(5)

اگر شخصی نذر کند که در ایّام معینی معتکف شود و روزه نذری یا استیجاری نیز برعهده او باشد و نذر اعتکاف به این گونه بوده است که روزه به


1- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص45) .
2- سیستانی: کسی که روزۀ قضای ماه رمضان دارد ... .
3- امام خمینی، بهجت، تبریزی، خامنه ای، سیستانی، صافی، مکارم، نوری (توضیح المسائل (محشی-امام خمینی) ، ج 1، ص 885، م 1563) . فاضل: کسی که روزۀ قضا دارد، نمی تواند روزۀ مستحبّی بگیرد و اگر روزۀ واجب دیگری دارد، بنا بر احتیاط واجب نمی تواند روزۀ مستحبّی بگیرد .. بهجت: کسی که روزۀ قضا دارد، نمی تواند روزۀ مستحبی بگیرد. [پایان مسأله]
4- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیله، ج1، ص333) .
5- امام خمینی (استفتائات، ج1، ص336، م77) .

ص: 67

خاطر اعتکاف باشد، کفایت از روزه نذری یا اجاره ای نمی کند.[نمی تواند روزه در ایّام اعتکاف را، به نیّت روزه نذری یا اجاره ای بگیرد.] (1)

آیا شخصی که احتمال ﻣﻲدهد روزه قضا دارد، می تواند روزه مستحبی بگیرد و اگر برای روزه مستحبی مانند اعتکاف نذر کند، چطور؟

اشکالی ندارد.(2)

کسی که معتکف شده و روزه هایش را به نیّت اعتکاف گرفته و اعتکافش مستحبی است و روزه واجب به عهده دارد،حکم اعتکاف و روزه هایش چیست؟ اگر روزه واجب دارد، نمی تواند به نیت روزه مستحبی روزه بگیرد و روزه او با این نیّت باطل است و اعتکاف او فاسد می شود.(3)

کسی که معتکف شده و روزه هایش را به نیّت اعتکاف گرفته و اعتکافش واجب است و روزه واجب به عهده دارد،حکم اعتکاف و روزه هایش چیست؟

باید نیّت روزه های قضای خود را بنماید و اعتکاف او صحیح است.(4)

4-3-اعتکاف بیمار

کسی که در حین اعتکاف، مریض شود (و قبلاً هم شرط رجوع نکرده باشد)، ﻣﻲتواند روز سوم اعتکاف خود را به هم بزند؟ 


1- امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص588) /العروة الوثقی (ج2، ص251)
2- مکارم (استفتائات جدید، ج1، ص94، م289) .
3- خامنه ای (دفتر) /نوری (دفتر) . فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص45) : اعتکاف او باطل است. البته اگر فراموش کرده که روزه واجب دارد، روزه و اعتکافش صحیح است.
4- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص46) .

ص: 68

مرضی که موجب بطلان صوم است، موجب بطلان اعتکاف نیز هست و لو روز سوّم باشد.(1)

معتکفی که روز اوّل حالش بد است و تصمیم میگیرد فردا روزه نگیرد، ولی روز دوّم حالش خوب ﻣﻲشود، آیا به اعتکافش خللی وارد شده است؟ خیر.(2)

آیا بیمار و کسی که روزه برایش ضرر دارد، می تواند معتکف شود و اگر در حال اعتکاف باشد و روزه نگیرد، ثوابی ﻣﻲبرد؟

اعتکاف اشخاصی که روزه برایشان ضرر دارد، باطل است.(3)

کسی که هر روز احتیاج به آمپول دارد، ﻣﻲتواند اعتکاف کند و به جهت آن از مسجد خارج شود؟

احتیاط واجب است(4) که روزه دار از استعمال آمپولی که به جای غذا به کار می رود خودداری کند، ولی تزریق آمپولی که عضو را بی حس می کند یا به


1- صافی (دفتر) .
2- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص46) .
3- مکارم (استفتائات، ج3، ص108) . امام خمینی/تبریزی/صافی/مکارم/نوری (توضیح المسائل محشی امام خمینی، ج1، ص967، م1744) : نباید روزه بگیرد و اگر روزه بگیرد صحیح نیست.[لذا نمی تواند معتکف شود.] فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص41) : اعتکاف بدون روزه صحیح نیست ولی ماندن در مسجد ثواب دارد، به خصوص اگر مشغول عبادت و دعا باشد. بهجت (استفتائات، ج 2، ص451) /سیستانی (سایت) : نمی تواند معتکف شود و ثواب اعتکاف هم ﻧﻤﻲبرد
4- فاضل (توضیح المسائل، م993) -العروة الوثقی مع التعلیقات الفاضل، ج2، ص78) : واجب است تبریزی وسیستانی وصافی (توضیح المسائل، م1585) /نوری (توضیح المسائل، م1573) :احتیاط مستحب

ص: 69

جای دوا استعمال می شود اشکال ندارد- و ﻣﻲتواند جهت تزریق آن از مسجد خارج شود.(1)

4-4-روزه در سفر

مسافر می تواند در موارد ذیل نیز روزه بگیرد:

اولاً- اگر روزه در سفر را نذر کرده باشد.

ثانیاَ- در مدینه برای طلب حاجت، سه روز ﻣﻲتواند، روزه بگیرد.(2)

4-5-نذر روزه در سفر

اگر غیر روزۀ ماه رمضان، روزۀ معین دیگری بر انسان واجب باشد بنا بر احتیاط واجب(3) نباید در آن روز مسافرت کند و اگر در سفر باشد باید قصد کند


1- امام خمینی (توضیح المسائل، ص242، م1576-التعلیقة علی العروة الوثقی، ص590، م30) / بهجت (توضیح المسائل، م1284-وسیلة النجاة، ص332، م1194) /خامنه ای (اجوبة الاستفتائات، ص160، س767) . مکارم (توضیح المسائل، م1339) : احتیاط واجب است که روزه دار از استعمال آمپولی که به جای غذا یا دوا به کار می رود خودداری کند، ولی تزریق آمپولی که عضو را بی حس می کند اشکال ندارد- و ﻣﻲتواند جهت تزریق آن از مسجد خارج شود.
2-  .امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ص565) /تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص278) / سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص332) /صافی (دفتر/هدایة العباد، ج1، م1354) /فاضل (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص45) /العروة الوثقی (ج2، ص214، شرائط صحة الصوم) . نوری (دفتر) : چنانچه در حضر (غیر سفر) نذر کند که روز معینی را در سفر روزه بگیرد، باید آنرا در سفر روزه بگیرد و نیز اگر نذر کند روز معینی را چه مسافر باشد یا نباشد، روزه بگیرد، باید آن روز را اگرچه مسافر باشد، روزه بگیرد. مسافر ﻣﻲتواند برای خواستن حاجت، سه روز در مدینه روزه مستحبی بگیرد و بنابراحتیاط واجب، آن سه روز، چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه باشد.
3- تبریزی: مثلًا نذر کرده باشد روز معیّنی را روزه بگیرد، بهتر آن است که تا ناچار نشود در آن روز مسافرت نکند. و اگر در سفر باشد چنانچه ممکن است قصد کند که ده روز در جایی بماند و آن روز را روزه بگیرد. ولی ظاهر آن است که سفر جایز است و قصد اقامه واجب نیست و در صورتی که روزه نگیرد لازم است روزۀ آن روز را قضا کند. صافی: مثلًا نذر کرده باشد روز معینی را روزه بگیرد، بنا بر احتیاط مستحب تا ناچار نشود، در آن روز مسافرت نکند و اگر در سفر باشد چنانچه ممکن است بنا بر احتیاط مستحب قصد کند که ده روز در جایی بماند و آن روز را روزه بگیرد. فاضل: مثل این که نذر کند روز معینی را روزه بگیرد، می تواند در آن روز مسافرت نماید هم چنین است در تنگی وقت اگر قضاء ماه رمضان به عهده اش باشد. سیستانی: چنانچه به اجاره یا مانند آن واجب شده باشد یا روز سوم از روزهای اعتکاف باشد نمی تواند در آن روز مسافرت کند و اگر در سفر باشد چنانچه ممکن است باید قصد کند که ده روز در جایی بماند و آن روز را روزه بگیرد ولی اگر روزۀ آن روز به نذر واجب شده باشد، ظاهر آن است که سفر در آن روز جایز است و قصد اقامت واجب نیست، هر چند بهتر آن است که تا ناچار نشود مسافرت نکند و اگر در سفر است قصد اقامت نماید ولی اگر به قسم یا عهد واجب شده باشد بنا بر احتیاط واجب مسافرت نرود و اگر در سفر بود قصد اقامت کند. مکارم: بنا بر احتیاط واجب نباید در آن روز مسافرت کند، حتّی اگر در سفر است باید در جایی قصدِ توقفِ ده روز کند و آن روز را روزه بگیرد. نوری: مثلًا نذر کرده باشد روز معینی را روزه بگیرد، بنا بر احتیاط واجب تا ناچار نشود، نمی تواند در آن روز مسافرت کند و اگر در سفر باشد چنانچه ممکن است باید بنا بر احتیاط لازم قصد کند که ده روز در جایی بماند و آن روز را روزه بگیرد

ص: 70

که ده روز در جایی بماند و آن روز را روزه بگیرد ولی اگر نذر کرده باشد روز معینی را روزه بگیرد می تواند در آن روز مسافرت نماید.(1)

اگر نذر کند روزه(2) بگیرد و روز آن را معین نکند، نمی تواند آن را در سفر به جا آورد. ولی چنانچه نذر کند که روز معینی را در سفر روزه بگیرد(3) باید آن


1- امام خمینی، بهجت، خامنه ای، نوری، تبریزی، فاضل، سیستانی، مکارم و صافی (توضیح المسائل محشی، ج 1، ص 951، م1716) .
2- سیستانی: مستحبی.
3- مکارم: یا نذر کند روز معینی را چه مسافر باشد چه نباشد روزه بگیرد، احتیاط واجب آن است که آن روز را اگر چه مسافر باشد روزه بگیرد. بهجت: مسافر نمی تواند در سفر روزه بگیرد، مگر این که روزه گرفتن در سفر را نذر کرده باشد، که در این صورت روزه گرفتن صحیح است، و بنا بر احتیاط واجب روزۀ مستحبی را در سفر به نیت رجاء باید گرفت، مگر در مدینۀ مشرفه که بنا بر روایت، مسافر می تواند برای برآورده شدن حاجت سه روز روزه بگیرد

ص: 71

را در سفر به جا آورد و نیز اگر نذر کند روز معینی را چه مسافر باشد یا نباشد، روزه بگیرد باید آن روز را اگر چه مسافر باشد، روزه بگیرد.(1)

4-6-نذر روزه و اعتکاف در حین سفر

آیا در حین مسافرت می شود روزه [یا اعتکاف] در سفر را نذر کند؟

اگر قصد ده روز کنید، ﻣﻲتوانید در اعتکاف شرکت کنید؛ ولی نذر روزه [یا اعتکاف] در حین مسافرت جایز نیست.(2)


1- امام خمینی، تبریزی، سیستانی، فاضل، صافی، مکارم، نوری (توضیح المسائل محشی، ج 1، ص 951، م1717) .
2- امام خمینی،تبریزی، صافی و نوری (دفاتر-مناسک حج (محشی) ، ص616، س1344) / مکارم (سایت) . بهجت (استفتائات، ج2، ص386) /خامنه ای و سیستانی (دفاتر-مناسک حج (محشی) ، ص 616، س1344) : ﻣﻲتوانید حتی در همان سفر نذر روزه کنید و در اعتکاف شرکت نمایید. مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص 162، س475و482/اعتکاف عبادتی کامل، ص107) : اشکال دارد و بدون قصد ده روز ﻧﻤﻲتوان در سفر معتکف شد ولی اگر نذر کرد، احتیاط آن است که به نذرش عمل کند. فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص48) : بنابر احتیاط ﻧﻤﻲتوان در غیر وطن، نذر روزه در سفر را کرد.

ص: 72

مسافری که در شهرش نذر اعتکاف یا نذر روزه در ایّام البیض را نکرده است، آیا می تواند در حال مسافرت نیّت کند؟ چنین شخصی چگونه در شهر دیگر می تواند معتکف شود؟

خیر، بنابر احتیاط نمی تواند در غیر وطن نذر روزه در سفر را بکند ولی می تواند با اقامت ده روز معتکف شود.(1)

شخصی برای درک فضیلت اعتکاف در مشهد مقدّس بعد از رسیدن به مشهد بدون قصد اقامت، نذر کرده سه روز روزه بگیرد آیا چنین نذری صحیح است؟ صحیح نیست.(2)

4-7-روزه قضا در سفر

مسافری که نیّت نذر اعتکاف کرده است، آیا می تواند روزه های اعتکاف را به نیّت روزه های قضای ماه مبارک رمضان بگیرد؟ خیر. اگر [در وطن] نذر کنند در سفر روزه بگیرند، روزه صحیح است ولی قضاء محسوب نمی شود.(3)

4-8-اعتکاف در سفر
اشاره

آیا می توان برای شرکت در مراسم اعتکاف به شهر دیگری که بیش از چهار فرسخ با ما فاصله دارد مسافرت کرد و اعتکاف در صورت سفر، صحیح است؟ اگر قصد اقامت ده روز و یا نذر روزه در سفر نباشد، روزه در سفر صحیح نیست و با عدم صحّت روزه، اعتکاف هم صحیح نیست.(4)


1- صافی (دفتر) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص48) .
2- صافی (دفتر) .
3- امام خمینی (استفتائات، ج1، ص321) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص47) .
4- خامنه ای (استفتائات) .

ص: 73

حکم اعتکاف مسافر در مساجد مدینه، کوفه، مسجدالحرام، سهله و مشاهد مشرفه بدون نذر روزه و قصد اقامت چیست؟ در هر مکانی که روزه صحیح نیست، اعتکاف هم صحیح نیست.(1)

آیا مسافر می تواند معتکف شود؟ اگر بتواند روزه بگیرد مثلاً روزه در سفر را نذر کرده باشد یا در مدینه که جایز است، مسافر برای طلب حاجت سه روز روزه بگیرد، اعتکافش مانعی ندارد.(2)

من علاقه زیادی دارم که در مراسم اعتکاف در مرکز استان شرکت کنم ولی چون در شهرستان زندگی می کنم و اگر بخواهم به مرکز استان بروم باید نماز خود را شکسته بخوانم، آیا از این نظر مشکلی نخواهم داشت؟ کسی که بخواهد در سفر معتکف شود، می تواند نذر کند که در سفر روزه بگیرد و می تواند اعتکاف نماید.(3)

اگر کسی بخواهد در خارج از شهر خود اعتکاف کند، برای مثال در مکّه مکرمه و از ساکنین مکّه نباشد و قصد ده روز هم نکند، آیا نذر کافی است و صیغه آن چیست؟ نذر روزه در سفر مانعی ندارد و با این نذر، روزه و اعتکافش


1- صافی (دفتر) .
2- بهجت (استفتائات، ج2، ص441، م3129/دفتر) /تبریزی (رساله احکام بانوان، ص179، م280) /خامنه ای (دفتر) /نوری (دفتر) مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص161س475/اعتکاف عبادتی کامل، ص107) : در صورتی که قصد ده روز کند مانعی ندارد، در غیر این صورت اشکال دارد. صافی (دفتر) : اگر بتواند روزه بگیرد مثلاً روزه در سفر را نذر کرده باشد یا در مدینه که جایز است، مسافر برای طلب حاجت سه روز روزه بگیرد، اعتکافش مانعی ندارد.
3- خامنه ای.

ص: 74

صحیح است ولی احتیاط آن است که نذر، قبل از شروع مسافرت باشد و صیغه آن عبارت است از «لِلّهِ عَلَیَّ اَن اَصُومَ فِی سَفَری الی کذا».(1)

کسی که نذر کند سه روز را روزه بگیرد می تواند با همین نیّت در شهر دیگری اعتکاف کند و قصد ده روز را نکند؟ اگر نذر کند سه روز در سفر روزه بگیرد، مانعی ندارد.(2)

شخصی نذر کرده سه روز روزه مستحبی در سفر بگیرد، آیا می تواند درمکّه یا مشهد وغیر آن که مسافر است، اعتکاف کند و سه روز روزه نذری را بگیرد؟ بلی، اگر در وطن نذر کرده که در سفر سه روز روزه بگیرد، می تواند در سفر، در هر شهری که مسجد جامع وجود دارد، اعتکاف کند و روزه ها را بگیرد.(3)

کسی که نذر اعتکاف کند، می تواند با همین نیّت در شهر دیگری اعتکاف کند و قصد ده روز را نکند؟

اگر نذر کند سه روز در سفر روزه بگیرد، مانعی ندارد.(4)

آیا کسی می تواند نذر کند که در شهری دیگر معتکف شود؟

مانعی ندارد (باید روزه اش در آنجا صحیح باشد و نذر اعتکاف در شهر دیگر، نذر روزه نیست).(5)


1- خامنه ای (سایت) .
2- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص48) .
3- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص50) .
4-  .فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص48) .
5- تبریزی (رساله احکام بانوان، ص179، م281) /مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص 158) /نوری (دفتر)

ص: 75

معلّمی که فقط نه ماه تحصیلی کار می کند و محل کارش شیراز است، آیا می تواند در فصل تعطیلی کار در شیراز، اعتکاف کند یا حکم مسافر را دارد؟

اگر در کمتر از هر ده روز، یک سفر دارد، مانعی ندارد وگرنه قصد اقامت ده روز، لازم است.(1)

آیا در سفر حرام ﻣﻲتوان اعتکاف کرد؟ با تحقق اعتکاف به قصد قربت و حصول سایر شرایط اعتکاف صحیح است.(2)

شخصی نذر کرده در ایّام البیض ماه رجب، در مسجد مقدّس جمکران معتکف شود و نذر کرده در فرض مسافرت، روزه هم بگیرد. آیا نذرش منعقد است؟ آیا اعتکاف او صحیح است، هرچند مسافر باشد؟

در فرض سوال، اعتکاف صحیح است.(3)

4-8-1-احکام اعتکاف در مسجدالحرام و مسجدالنبی صلی الله علیه و آله و سلم

خروج معتکف از مسجدالحرام، جهت نماز جماعت، در مکّه جایز است.(4)


1- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص46) .
2- صافی (دفتر) . نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص96، م275) : بلی ﻣﻲتوان.
3- صافی (دفتر) . مکارم (استفتائات جدید، ج2، ص162) : خالی از اشکال نیست ولی احتیاط آن است که به این نذر عمل کند.
4- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیله، ج1، ص348) . سیستانی (دفتر) : فردی که در مکّه معتکف شده باشد ﻣﻲتواند برای نماز جماعت یا فرادا، از مسجد خارج شود و در هر جای مکّه که ﻣﻲخواهد نماز بخواند. صافی (هدایة العباد، ج1، ص239، م1412) : و جایز است در خانه خود نیز نماز گذارد چرا که مکّه تماماً حرم الله است.

ص: 76

اگر معتکف در مسجد النبی صلی الله علیه و آله و سلم و مسجد الحرام جُنُب شود باید با تیمّم خارج شود و ﻧﻤﻲتوان در آنجا غسل جنابت به جا آورد.(1)

بسیاری از زائران خانۀ خدا خواهان اعتکاف در مسجد الحرام هستند. با توجّه به فرصت معنوی و تأثیر فراوان روحی و روانی آن و لزوم روزه جهت اعتکاف، آیا می توانند پس از حضور در مکۀ با نذر، به اعتکاف بپردازند؟ ﻣﻲتوانند برای روزه نذر کنند و در این صورت اعتکاف مانع ندارد.(2)

فردی قصد اعتکاف در مسجدالحرام را دارد، آیا می تواند قبل از اذان صبح در تنعیم مُحرم شود و بقیۀ اعمال را در حال اعتکاف انجام دهد، با توجّه به اینکه محل سعی جزو مسجد نیست؟

می تواند مُحرم شود و خروج از مسجد برای انجام سعی، مانع ندارد.(3)


1- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیله، ج1، ص47) /بهجت (استفتائات، ج 2، ص450، م3166) امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیله، ج1، ص47) : مگر آن که زمان خروج، کوتاه تر یا مساوی زمان توقف برای تیمّم باشد، که در این صورت بنابر اقوی باید بدون تیمّم خارج شود.
2- (مناسک حج (محشی) ، ص 616، س1344) . بهجت (استفتائات، ج2، ص386/دفتر) : مانعی ندارد. خامنه ای: ﻣﻲتوانند برای روزه نذر کنند و در این صورت اعتکاف مانع ندارد. تبریزی: چنانچه نذر روزه در مکّه نماید تا روزه در سفر صحیح باشد، ﻣﻲتوان معتکف شود. سیستانی: اگر نذر کنند که در سفر روزه بگیرند، اشکال ندارد. صافی: صحت نذر روزه بعد از ورود به مکۀ مکرمه مورد اشکال است. فاضل: ظاهر آن است که صحّت روزه در سفر با نذر در وطن محقّق می شود. مکارم: بدونِ نیّت اقامۀ ده روز روزه گرفتن و اعتکاف کردن، اشکال دارد. نوری: نمی توانند مگر این که در وطن، نذر روزه کرده باشند.
3- (مناسک حج (محشی) ، ص 616، س1345) . بهجت (دفتر) /خامنه ای/مکارم (استفتاءات جدید، ج 2، ص 164، س495) سیستانی: می تواند ولی لازم است اعمال را تا زمانی تأخیر بیاندازد که سعی او پس از پایان اعتکاف باشد، ولی چنانچه صبر کردن تا آن موقع سخت باشد می تواند از عنوان حاجت ضروری استفاده نماید و از مسجد جهت انجام سعی خارج شود. صافی: احرام او صحیح است و خروج از مسجد برای سعی مضرّ به اعتکاف نیست و اگر احتیاط نماید و اعمال عمره را بعد از اعتکاف بجا آورد بهتر است. فاضل: مانعی ندارد لکن سعی نماید تا عمل سعی را زودتر به پایان رساند.

ص: 77

روزه روز سوم ایام اعتکاف در مسجد الحرام، چه حکمی دارد؟

اگر مسافر باشد و قصد اقامت ده روز در مکه نماید و یا نذر کرده باشد که در سفر روزه بگیرد، بر او واجب است بعد از اینکه دو روز روزه گرفت، اعتکاف خود را با روزه روز سوم کامل کند ولی اگر قصد اقامت و یا نذر روزه در سفر نکرده باشد، روزه او در سفر صحیح نیست و با عدم صحّتِ روزه، اعتکاف هم صحیح نیست.(1)

5-مدّت اعتکاف

اشاره

5-مدّت اعتکاف(2)


1- خامنه ای (اجوبه الاستفتائات، ص173، س833/سایت) .
2- روایات: امام صادق علیه السلام: «دوره اعتکاف، کمتر از سه روز نخواهد بود و هرکس معتکف شود، باید روزه بگیرد». (الاستبصار، ج2، ص128/کافی (ط-اسلامیه) ، ج4، ص177) امام صادق علیه السلام: «هرکس سه روز اعتکاف کرد، [روز چهارم] ﻣﻲتواند از مسجد خارج شود ولی اگر دو روز دیگر [بعد از آن سه روز] باقی ماند، دیگر از مسجد خارج نشود تا اینکه سه روز دیگر را کامل کند». (کافی (ط-اسلامیه) ، ج4، ص178/وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج10، ص544) امام صادق علیه السلام: «هرگاه شخص یک روز اعتکاف کند، حتی اگر شرط نکرده باشد، ﻣﻲتواند از مسجد خارج شود و قطع اعتکاف کند و اگر دو روز بماند و شرط نکرده باشد، ﻧﻤﻲتواند، خارج شود و اعتکاف را فسخ کند تا اینکه سه روز را تمام کند». (الاستبصار، ج2، ص129/کافی (ط-اسلامیه) ، ج4، ص177)

ص: 78

اعتکاف نباید کمتر از سه روز پیوسته با شب های مابین باشد اما بیشتر از سه روز مانعی ندارد [گرچه آن زیاده، قسمتی از یک روز یا قسمتی از یک شب باشد](1) و حداکثر ندارد. اگر کسی کمتر از سه روز و دو شب مابین آنها را برای اعتکاف نیّت کند یا حضور یابد اعتکاف باطل است[مثلا نذر کند سه روز بدون شب ها معتکف شود].(2) بعد از هر دو روز، سومین روز آن واجب است؛ مثلا اگر پنج روز اعتکاف کند، روز ششم واجب است.(3)

باید روزهای اعتکاف متصل باشد و دو شب وسط در اعتکاف داخل است. اگر کسی نذر کند سه روز منفصل و یا بدون شب های وسط معتکف شود، نذرش باطل است. اگر نذر کند یک روز یا دو روز را به شرط آنکه زیادتر نشود، معتکف شود، نذرش باطل است؛ البته اگر مقیّد نکند که زیادتر از یک یا دو


1- امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ص586) : اینکه آن زیاده، قسمتی از یک روز یا قسمتی از یک شب باشد، جای تردید است.
2- مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص162، س478) /نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص95، م268) : و اعتکاف بیش از سه روز هم جایز است، ولی هر گاه دو روز اضافه کند، بنابر احتیاط واجب روز سوّم را هم بر آن بیفزاید. ولی بخشی از یک روز یا بخشی از یک شب اشکال دارد. بهجت (وسیلة النجاة، ص 331/جامع المسائل، ج 2، ص 39/دفتر) /صافی (استفتائات، ج2، ص237/دفتر) : و اگر پنج روز اعتکاف کند، روز ششم واجب است علی الاقوی و بنابر احتیاط مستحب اگر هشت روز اعتکاف کند، روز نهم واجب ﻣﻲشود.  
3- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص346) /خامنه ای (سایت) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص341/دفتر) /تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص293) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص14)

ص: 79

روز نباشد، صحیح است و واجب است یک روز یا دو روز را بر آنچه نذر کرده، بیفزاید.(1)

5-1-اعتکاف ناپیوسته

آیا در تحقق اعتکاف، سه روز ناپیوسته کافی است؟

کافی نیست.(2)

5-2-شروع اعتکاف پس از طلوع فجر

اگر شخصی بعد از طلوع فجر و لو با چند دقیقه تاخیر به مسجد برسد، آن روز جزو اعتکاف به حساب نمی آید. چنانچه قبل از مغرب روز سوم، اعتکاف را قطع کند، افزون بر آن که کار حرامی کرده، اعتکاف نیز باطل است [مگر آنکه شرط رجوع گذاشته باشد].(3)

5-3-محدوده روز در اعتکاف

منظور از روز در اعتکاف چیست؟

از اوّل طلوع فجر[هنگام اذان صبح] تا مغرب [برطرف شدن سرخی طرف مشرق که بعد از غروب آفتاب پدید ﻣﻲآید که عرفاً مغرب گفته می شود] است.(4)


1- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص347) /بهجت (وسیلة النجاة، ص 333/جامع المسائل، ج2، ص45و46) /صافی (استفتائات، ج2، ص238/دفتر)
2- مکارم (استفتائات، ج2، ص162)
3- خامنه­ای (سایت) .
4- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص 346) /تبریزی (استفتائات جدید، ج1، ص154، م742) / خامنه ای (سایت/دفتر) /صافی (استفتائات، ج2، ص237) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص17) / نوری (دفتر) . بهجت (استفتائات، ج 2، ص442) /مکارم (استفتائات جدید، ج2ص162) : روز، از اوّل طلوع فجر تا غروب آفتاب است. سیستانی (دفتر) : روز، از اول طلوع فجر تا بنابر احتیاط واجب مغرب است. مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص162، س479/اعتکاف عبادتی کامل، ص75) : روز، از اوّل طلوع فجر تا غروب آفتاب است و احتیاط است که تا اذان مغرب محاسبه شود.

ص: 80

5-4-اضافه نمودن بخشی از روز به اعتکاف

 داخل کردن شب اوّل و شب چهارم در اعتکاف لازم نیست، هر چند جایز است.(1)

اعتکاف بیشتر از سه روز، به صورتی که آن زیاده، بخشی از یک روز یا شب باشد، چه حکمی دارد؟

مانعی ندارد.(2)

اگر نذر کند که روز رسیدن فلانی اعتکاف کند، نذر او باطل است- اگرچه بنا براحتیاط، روزی که احتمال ورود او را می دهد، معتکف شود و اگر آمد، باید اعتکاف آن روز را تمام کند و دو روز دیگر به آن ضمیمه کند و رجائاً معتکف شود- مگر اینکه بداند او قبل از طلوع فجر می رسد. اگر نذر کند روز


1- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص 346) /بهجت (وسیلة النجاة، ص 331) /صافی (استفتائات، ج2، ص237) /مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص75) .
2- امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ص586) : اگرچه جای تردید است. تبریزی (رساله احکام بانوان، ص180، م283) بهجت (استفتائات، ج 2، ص441/سایت) : در جایی که اعتکاف سه روز باشد، صحت تلفیق، محل تامّل و اشکال است و اگر بیشتر باشد و از اوّل نیّت آن را داشته است، تلفیق جایز است. مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص162، س478) : ولی بخشی از یک روز یا بخشی از یک شب اشکال دارد.

ص: 81

بعد از رسیدن فلانی، اعتکاف کند، نذر او صحیح است و واجب است دو روز دیگر بر آن ضمیمه کند.(1)

معتکفی که یک ساعت قبل از اذان مغرب برایش کار ضروری پیش می آید و باید از مسجد خارج شود، اگر در هنگام اذان مغرب روز سوّم در مسجد نباشد، آیا اعتکاف او صحیح است؟

اگر مجوّز خروج داشته باشد، مانعی ندارد.(2)

معتکفی که یک ساعت قبل از اذان مغرب برایش کار ضروری پیش می آید و حدود 5 یا 10دقیقه قبل از اذان روز سوّم کار او تمام شود، آیا باید خود را به مسجد برساند؟

بلی.(3)

5-5-اعتکاف به صورت تلفیقی

اینکه اعتکاف سه روز بطور تلفیق باشد، یعنی مثلاً از ظهر روز اوّل شروع کند تا ظهر روز چهارم، اشکال دارد.(4)


1- امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ص588) . نوری (دفتر) : ن_ذر او صحیح است. باید روزهایی که احتمال ورود فلانی را ﻣﻲدهد معتکف شود و در روزی که فلانی آمد باید اعتکاف آن روز را تمام کند و دو روز دیگر به آن ضمیمه کند.
2- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص54) .
3- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص54) .
4- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص 346) /بهجت (استفتائات، ج 2، ص442/وسیلة النجاة، ص331/دفتر) /خامنه ای (سایت) /سیستانی (دفتر) /صافی (هدایةالعباد، ج1، ص237) /مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص108) /نوری (حاشیه العروة الوثقی) /العروة الوثقی (ج2، ص248) .

ص: 82

اگر معتکف نیّت چهار روز اعتکاف کند، آیا روز چهارم هم جزو اعتکاف است یا اینکه باید شش روز را تکمیل کند تا روز چهارم به حساب آید؟

روز چهارم داخل در اعتکاف نیست ولی اگر پنج روز اعتکاف کند واجب است روز ششم را کامل کند.(1)

5-6-اعتکاف یک ماهه

کسی که نذر کند به مقدار یک ماه معتکف شود، جایز است متفرق، معتکف شود یعنی سه روز، سه روز، معتکف شود مگر اینکه نذر یک ماه بین الهلالین کرده باشد که در این صورت، پی در پی بودن واجب است.(2)

اگر نذر کند یک ماه اعتکاف کند همین که بین هلال ماه اوّل و دوّم را اعتکاف کند کافی است، اگرچه ماه، ناقص[بیست و نه روز] باشد ولی اگر کمتر بود،(3) بنابر احتیاط واجب باید یک روز به آن اضافه کند[تا اعتکافش سه روز، سه روز صحیح باشد].(4)


1- خامنه ای (سایت) .
2- امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص588) ، بهجت (استفتاءات، ج 2 ص 448/جامع المسائل، ج 2، ص 47) /العروة الوثقی (ج2، ص252) .
3- بهجت (استفتائات، ج 2، ص 448/جامع المسائل، ج 2، ص 47/دفتر) : لازم نیست یک روز به آن اضافه کند، هرچند احوط است.
4- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص347/التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص588) / صافی (استفتائات، ج2، ص238) . مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص163، س486) : با تمام شدن ماه وظیفه تمام ﻣﻲشود.

ص: 83

اگر کسی نذر کند سه روز یا بیشتر معتکف شود داخل کردن شب اوّل در اعتکاف واجب نیست، برخلاف اینکه اگر نذر کند یک ماه را معتکف شود، شب اوّل هم جزو همان یک ماه است.(1)

اگ_ر کسی نذر کند به مقدار یک ماه معتکف شود، آیا ﻣﻲتواند

اعتکاف های یک روزه به طور متفرق بگیرد؟

ﻣﻲتواند ده اعتکاف سه روزه، به طور متفرق انجام دهد و چنانچه نذر کند سی اعتکاف ایجاد کند باید سی بار یک روزه معتکف شود و به هر یک از آن روزها دو روز دیگرضمیمه ک_ن_د ک_ه مجموع ایام اعتکاف نود روز ﻣﻲشود.(2)

اگ_ر ک_س_ی ن_ذر ک_ن_د م_اه شعبان را از اول تا آخر معتکف شود اما به دلیل ابری بودن یا محبوس بودن، ابتدا و انتهای ماه راتشخیص ندهد، تکلیف چیست؟

روزی را که شک دارد که آخر ماه رجب است یا اول ماه شعبان بنا ﻣﻲگذارد بر این که از ماه رجب اس_ت و اعتکاف آن روز لازم نیست و روزی را که شک دارد آخر ماه شعبان است یا اول ماه رمضان بنا ﻣﻲگذارد بر اینکه آخر ماه شعبان است و باید آن روز را هم معتکف شود.(3)

6-حضور در مسجد جامع

اشاره

6-حضور در مسجد جامع(4)

احتیاط مستحب است که اعتکاف در یکی از مساجد چهارگانه (مسجد الحرام، مسجد النبی، مسجد کوفه و مسجد


1- امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ص588) /بهجت (استفتائات، ج 2، ص 448، م3158/جامع المسائل، ج2، ص46) /نوری (دفتر) مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص163س485) : شب اول جزو اعتکاف نیست.
2- امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ص588) /نوری (دفتر) .
3- نوری (دفتر) .
4- روایات: امام صادق علیه السلام: «اعتکاف نیست مگر با روزه در مسجد جامع». (کافی (ط-اسلامیه) ، ج4، ص176) امام صادق علیه السلام: «اعتکاف تنها در مسجد الحرام و مسجد النبی صلی الله علیه و آله و سلم و مسجد جامع جایز است». ( وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج10، ص541/بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج94، ص128) امام صادق علیه السلام: «جز مسجدالحرام، مسجد النبی صلی الله علیه و آله و سلم و مسجد کوفه و مسجد جامع را محلّ اعتکاف نمی دانم». (مستدرک الوسائل، ج7، ص562) به امام صادق علیه السلام عرض شد که نظر شما درباره اعتکاف در یکی از مساجد بغداد، چیست؟ فرمودند: «جز در مسجد جامعی که امام عادلی در آنجا اقامه جماعت کرده باشد، اعتکاف مکن و باکی نیست که در مسجد کوفه و بصره و مسجد مدینه و مسجد مکّه اعتکاف کنی». (من لایحضره الفقیه، ج2، ص184/کافی (ط-اسلامیه) ، ج4، ص176) .[مبحث عدالت امام جماعت مسجد جامع، شاید به خاطر مسایل سیاسی و حاکم جبار آن دوره بوده است].

ص: 84

بصره)باشد. اعتکاف(1)در مسجد جامع شهر صحیح است و اعتکاف در سایر مساجد، مثل مسجد بازار صحیح(2) نیست. اگر مسجد جامع در شهری متعدد باشد، میتوان یکی از آنها را انتخاب نمود. یک اعتکاف در دو مسجد، جایز نیست(3)


1- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص346/نجاة العباد، ص170) : بنابر احتیاط واجب رجائاً.
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیله، ج1، ص346) : جائز.
3- امام خمینی (تحریرالوسیلة، ج1، ص346/نجاة العباد ص170) /بهجت (استفتائات، ج 2، ص442و443/وسیلة النجاة، ج1، ص331/جامع المسائل، ج 2، ص 39) /تبریزی (استفتائات جدید، ج1، ص154) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص343) /صافی (استفتائات، ج2، ص237/دفتر) /فاضل (العروة الوثقی، ج2، ص72/اعتکاف و احکام آن، ص16) /مکارم (استفتائات جدید، ج2، ص158) /نوری (هزار و یک مسأله فقهی، ج2، ص96، س270) /العروة الوثقی (ج2، ص248) خامنه­ای (سایت) : از مساجد نیز فقط مسجدالحرام، مسجدالنبی، مسجد کوفه و مسجد بصره را برای اعتکاف برگزیند؛ و در غیر این صورت در هر مسجدی به قصد رجاء مانعی ندارد. اعتکاف در هر مسجدی حتی غیر از مسجدهای چهارگانه تا هنگامی که بر آن مکان اسم مسجد صدق کند، جایز است، مشروط بر این که به قصد رجا باشد یعنی به امید این که مطلوب خداوند واقع شود و مختص به مسجد جامع نیست. سیستانی (دفتر) : مشروعیت اعتکاف در غیر مسجد جامع ثابت نیست بلکه آنچه از ظاهر روایات معتبر فهمیده ﻣﻲشود اختصاص اعتکاف مشروع به مسجد جامع ﻣﻲباشد لکن چون ادله قطعی و یقین آور نیست لذا اعتکاف در سایر مساجد، غیر مسجد جامع رجائاً و بدون قصد ورود، اشکال ندارد امّا اعتکاف در جایی که مسجد نیست مثلا حسینیه یا فقط نمازخانه است صحیح نیست. فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص39) : و در صورتی که در مسجد جامع شهر جا نباشد در سایر مساجدی که سه وعده نماز جماعت با جمعیت معتنابه خوانده می شود می توان به قصد رجاء معتکف شد.

ص: 85

6-1-تعدّد مساجد جامع

اگر مسجد جامع در شهر متعدد باشد، حکم اعتکاف چیست؟ در صورت تعدّد، اختیار دارد در هر یک از آن مساجد اعتکاف نماید.(1)

آیا در مسجد جامع روستا اعتکاف صحیح است هر چند روستاها به هم نزدیک باشند؟

اعتکاف باید در مسجد جامع باشد و در مساجد جامع روستا هم صحیح است و لو روستاها به هم نزدیک باشند.(2)

6-2-غیر عادل بودن امام جماعت مسجد جامع

1- امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص586) /خامنه ای (دفتر) /بهجت (استفتائات، ج 2، ص443) /تبریزی (استفتائات جدید، ج1، ص154) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص341) / صافی (هدایةالعباد، ج1، ص236) /فاضل (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص72/اعتکاف و احکام آن، ص16) /مکارم (استفتائات جدید، ج2، ص159/اعتکاف عبادتی کامل، ص112) /نوری (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، الاعتکاف،السادس) /العروة الوثقی (ج2، ص248) . فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص16) : ولی انتخاب آنکه بیشتر محل عبادت مردم باتقوا و باورع است و یا جمعیت نماز جماعتش زیادتر است، رجحان دارد.
2- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص36) .

ص: 86

اگر امام جماعت مسجد جامع عادل نباشد، اعتکاف در آنجا جایز نیست؟ خیر، عدالت امام جماعت مسجد در صحت اعتکاف شرط نیست.(1)

6-3-اعتکاف در غیر مسجد جامع

آیا اعتکاف در غیر مسجد جامع، مثل نمازخانه ها رجائاً اشکال دارد؟

جایز نیست.(2) (به صفحه 94 و پاورقی آن مراجعه شود.)

اعتکاف در مساجد دانشگاه های کشور چه حکمی دارد؟

در صورتی که گروه های خارج از دانشگاه هم برای اقامه نماز از مناطق مختلف به مسجد دانشگاه ﻣﻲآیند، اعتکاف در آن جایز است.(3)

اعتکاف در مساجد دانشگاه هایی که در ایّام تعطیلی نماز جماعت آن تعطیل است، چه حکمی دارد؟

هرگاه چند ماه نماز جماعت درآن تعطیل شود، اعتکاف درآن اشکال دارد.(4)


1- خامنه ای (سایت/دفتر) . سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص343/دفتر) : در زمانی که امامت مسجد جامع اختصاص به فرد غیر عادل داشته باشد، بنابر احتیاط واجب اعتکاف در آن صحیح نیست.
2- امام خمینی (تحریرالوسیلة، ج1، ص346، نجاة العباد، ص170) /بهجت (استفتائات، ج 2، ص442و443/ وسیلة النجاة، ج1، ص331/جامع المسائل، ج 2، ص 39) /تبریزی (استفتائات جدید، ج1، ص154) / صافی (استفتائات، ج2، ص237/دفتر) /فاضل (العروة الوثقی، ج2، ص72/اعتکاف و احکام آن، ص16) / مکارم (استفتائات جدید، ج2، ص158) / العروة الوثقی (ج2، ص248) .
3- مکارم (استفتائات جدید، ج2، ص158، س457) . بهجت (استفتائات، ج2، ص443) /صافی (دفتر) : صحیح نیست و مسجد جامع شهر به حساب نمی آید
4- مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص112) .

ص: 87

نظر به استقبال کم نظیر اقشار مختلف و آثار و برکات معنوی و تربیتی اعتکاف و ظرفیّت محدود مساجد، آیا ﻣﻲتوان به حکم ضرورت در دیگر مساجد چون مسجد محل، بازار و دانشگاه ها اعتکاف را برگزار نمود؟

خیر، اعتکاف را در سایر ایّام سال مثل ماه رمضان برگزار کنید. در صورتی که در مسجد جامع شهر جا نباشد در سایر مساجدی که سه وعده نماز جماعت با جمعیت معتنابه خوانده می شود ﻣﻲتوان به قصد رجاء معتکف شد.(1)

آیا بنا بر اضطرار و عدم ظرفیّت مساجد شهر ﻣﻲتوان در مصلّای شهر که محل اقامه نماز جمعه ﻣﻲباشد، اعتکاف را برگزار نمود؟

خیر، اعتکاف را در سایر ایّام سال مثل ماه رمضان برگزار کنید.(2)

حکم اعتکاف در صورتی که مسجد جامع را برای تجدید بنا خراب کنند و یا جا برای اعتکاف در مسجد جامع نباشد چیست؟

اعتکاف در مساجد دیگر که در سال حداقل یکی دو بار اهالی شهر در آن نماز می خوانند مانعی ندارد، و اعتکاف در حسینیه صحیح نیست.(3)

با توجّه به استقبال زیاد مشتاقین به اعتکاف و عدم ظرفیت مساجد جامع برای انجام این امر، نظر حضرتعالی در مورد اعتکاف در سایر مساجد چیست؟ اعتکاف باید در مسجد جامع باشد. در تمام مساجد معروف شهر که به طور مرتب در آن اقامه جماعت می شود، اعتکاف جایز است.(4)

آیا در تهران بزرگ، در مسجد جامع هر محلّه، ﻣﻲتوان اعتکاف کرد؟


1- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص39) .
2- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص40) .
3- تبریزی (استفتائات جدید، ج 2، ص 140) .
4- مکارم (اعتکاف عبادتی کامل،ص111و114/سایت) .

ص: 88

یکی از شرایط صحت اعتکاف این است که در مسجد جامع باشد لذا در مسجد بازار و محله، اعتکاف صحیح نیست مگر صدق کند که مسجد جامع است. در صورتی که در مسجد جامع شهر جا نباشد در سایر مساجدی که سه وعده نماز جماعت باجمعیت معتنابه خوانده ﻣﻲشود،ﻣﻲتوان به قصد رجاء معتکف شد.(1)

در لزوم رعایت مکان اعتکاف، فرقی بین مرد و زن نیست و زنان ﻧﻤﻲتوانند در خانه و مسجد محل خود اعتکاف کنند.(2)

6-4-اعتکاف در غیر مسجد

اگر منطقه ای دارای مسجد نباشد، آیا امکان برگزاری اعتکاف درمکان های دیگری چون حسینیّه، زینبیّه و یا مهدیّه وجود دارد؟ خیر، جایز نیست.(3)

آیا اعتکاف در جوار مرقد امام رضا علیه السلام و نیز امامزاده ها صحیح ﻣﻲباشد؟ صحیح نیست.(4)

اعتکاف شیعه، در عبادتگاه های دیگر اهل کتاب یا مسجد مخالف، چه حکمی دارد؟

اعتکاف درعبادتگاه اهل کتاب صحیح نیست و امّا در مسجد جامع اهل تسنّن صحیح است.(5)

6-5-تعریف مسجد جامع
اشاره

1- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص37/جامع المسائل فارسی، ج 1، ص 160) . صافی (دفتر) : اگر خصوصیات مسجد جامع را داشته باشد، ﻣﻲتوان اعتکاف کرد.
2- امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ص590، م26) /بهجت (جامع المسائل، ج 2، ص 49) /العروة الوثقی (ج2، الاعتکاف، م26) .
3- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص40) .
4- خامنه ای (سایت) .
5- صافی (دفتر) .

ص: 89

مسجد جامع مسجدی است که در شهر برای اجتماع همه اهل شهر بنا شده است، بدون اینکه اختصاص به گروه و قشر خاصی داشته باشد و قشرهای مختلف شهر در آن شرکت دارند [بر خلاف مسجد محل و مسجد بازار که قشر خاصّی در آن شرکت ﻣﻲکنند].(1)


1- امام خمینی (توضیح المسائل محشی، ج 1، ص513) /تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص294) . خامنه ای (اجوبه الاستفتائات، ص81، س401) : مسجدی است که در شهر برای اجتماع همه­ اهل شهر بنا شده است بدون اینکه اختصاص به گروه و قشر خاصی داشته باشد. (مسجدی که برای اجتماع زیادی از اهالی آنجا ساخته شده و اختصاص به گروه خاصی یا اهالی محله ای نداشته باشد) . فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص16و37و39/جامع المسائل، ج 1، ص 160) : مسجدی که در آن عموم مردم رفت و آمد دارند و اجتماعات عمومی در آن زیاد است و به صورت مرتّب در آن مسجد با حضور قشرهای مختلف مردم، نماز جماعت برپا ﻣﻲشود و اختصاص به گروه خاصی ندارد. در طول سال دایر و رفت و آمد درآن جریان دارد بر خلاف مسجد محل و مسجد بازار. مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص110) : مسجدی که به طور مرتب در آن نماز جماعت برگزار ﻣﻲگردد و یک وعده نیز کفایت می کند. مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص 158، س456) : مسجدی است که قشرهای مختلف شهر در آن شرکت می کنند. بهجت (استفتائات، ج 2، ص443/سایت) : مسجدی که اکثر اهالی شهر در آن جا نماز ﻣﻲخوانند هرچند از آن محل هم نباشند. سیستانی (دفتر) : مسجد جامع شهر، مسجدی است که اختصاص به محله یا منطقه خاص یا گروه خاصی نداشته باشد و محل اجتماع و رفت و آمد مردم مناطق و محلات مختلف شهر باشد. صافی (دفتر) : مسجدی است که برای گروه خاصی ساخته نشده است در مقابل مسجد بازار و امثال آن، که در آنها معظم اهل بلد جمع ﻧﻤﻲشوند و آماده برای اجنماع آنها هم نشده است و ممکن است مساجد جامع متعدد باشند و نیز نزدیک هم باشند.

ص: 90

در شرق تهران (جنب دانشگاه امام حسین علیه السلام)ساکنیم که درمحدوده چند شهرک مسکونی قرار گرفته است. هر یک از این شهرک ها دارای یک نمازخانه و یکی از این شهرک ها دارای مسجد ﻣﻲباشد. حال با عنایت به اینکه این مجموعه مسکونی فاقد مسجد جامع ﻣﻲباشد، آیا ﻣﻲتوان در مسجد فوق الاشاره (که محور برنامه های عبادی همه این شهرک ها است) اعتکاف نمود؟

مسجد جامع همین است و ﻣﻲتوانند در آن اعتکاف کنند.(1)

1)مساجد جامع متروک

برخی از مسجدهای جامع در شهرها، در قدیم مرکزیّت و جامعیّت داشته و فعلًا به حالت نیمه متروک درآمده و جامعیّت خود را از دست داده اند هر چند هنوز به آن مسجد جامع اطلاق می شود و در عوض مسجدهای بزرگ با مرکزیّت بیشتری ساخته شده است، آیا اعتکاف در اینگونه مساجد

جدید التأسیس، بدون عنوان مسجد جامع صحیح است؟

ملاک، زمان حال است و اگر مسجدی از جامع بودن خارج شده باشد، دیگر ﻧﻤﻲتوان در آن اعتکاف کرد.(2)

مسجد معروف و جامعی تا چند سال پیش محل اقامه نماز جمعه بود، امّا حالا دیگر محل اجتماع اقشار مختلف مردم نمی باشد و معمولاً کسانی که در آن حوالی زندگی یا کار ﻣﻲکنند، در آنجا اقامه نماز ﻣﻲکنند آیا آن مسجد، مسجد جامع محسوب می شود و آیا اعتکاف در آن صحیح است؟


1- خامنه ای.
2- خامنه ای/فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص38و39) /مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص111نقل به مضمون) . بهجت (استفتائات، ج 2، ص443، م3139/سایت) : باید عنوان مسجد جامع صدق کند.

ص: 91

ملاک آن است که فعلاً مسجد جامع تلقّی شود.(1)

2)اعتکاف در مسجد جمکران

مسجد جمکران در حال حاضر از مساجد جامع محسوب است و اعتکاف در آن صحیح است.(2)

آیا اعتکاف در زیر زمین مسجد جمکران، که از آن جهت نمازهای یومّیه و نماز آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف استفاده می شود و البته به صورت مرتّب نماز جماعت ندارد، جایز است؟

اشکال ندارد.(3)

اگر اعتکاف در زیرزمین مسجد جمکران جایز باشد، درصورتی که بین طبقه پایین و بالا درب ورودی باشد، آیا ﻣﻲتوان اعمال را در طبقه بالا و استراحت را در طبقه پایین انجام داد، یا هر دو عمل باید در یک مکان باشد؟ اشکال ندارد.(4)

آیا حیاط مسجد جمکران حکم مسجد دارد؟

ظاهراً حکم مسجد را ندارد.(5)

3)تشخیص عدم داشتن شرایط مسجد، پس از اعتکاف

اگر در جایی اعتکاف کند به اعتقاد آنکه مسجد جامع است و بعد معلوم شود که مسجد نبوده یا جامع نبوده، اعتکاف باطل است.(6)


1- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص38) .
2- صافی (جامع الاحکام، ج 1، ص144، س 514) /مکارم (استفتائات، ج2، ص159، م460) . بهجت (استفتائات، ج 2، ص443/دفتر) : اعتکاف صحیح نیست، چون مسجد جامع شهر نیست.
3- صافی (دفتر) /مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص 159، س460) .
4- صافی (دفتر) /مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص 159) .
5- صافی (دفتر) /مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص159س465) .
6- امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ص590) /مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص82) /صافی (دفتر) .

ص: 92

هرگاه اعتکاف واجب خود را در مسجد به جا آورد، سپس بفهمد اعتکاف در آنجا صحیح نبوده، اعتکافش چه حکمی دارد؟

چنین اعتکافی واجب نبوده و کفایت از نذر و امثال آن نمی کند.[باطل است](1)

4)احراز جامعیت مسجد

لازم است که معتکف احراز کند مکان اعتکاف، مسجد جامع است. «مسجد بودن» یا «جامع بودن» آن را، از راه های ذیل ﻣﻲتوان فهمید: (2)

1)خود انسان یقین کند (علم وجدانی خود)یا بین مردم مشهور باشد به طوری که ازگفته آنان یقین پیدا می شود. (شیاع)(3)


1- مکارم.
2- امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ص590) /بهجت (جامع المسائل، ج2، ص49/استفتائات، ج 2، ص443) /تبریزی (دفتر) /سیستانی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص487) /فاضل (العروة الوثقی مع تعلیقات، ج2، ص77) /العروة الوثقی (ج2، ص254) بهجت (استفتائات، ج 2، ص443) : مسجدیّت یا جزئیت برای آن به علم یا شیوع مفید علم یا اطمینان یا به بیّنه یا به حکم حاکم شرع ثابت می شود و در خبر دادن عادل واحد تأمّل است. نوری (دفتر) : به علم، اطمینان، اشتهار بین اهل بلد و نیز به بینه و بلکه به خبر عدل و ثقه هم ثابت ﻣﻲشود و ه_مچنین در صورتی که حاکم در مورد ترافع، حکم به مسجد بودن مکانی بکند، مسجد بودن آن ثابت ﻣﻲشود.
3- مکارم (العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص89، م24/اعتکاف عبادتی کامل، ص81) : با بیّنه شرعی هم حاصل شود. سیستانی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص487) : یا اطمینان حاصل شود.

ص: 93

2)دو نفر عادل بگویند.(1)

3)اگر دو نفر در جامع بودن مسجدی اختلاف داشته باشند، با حکم حاکم نیز معلوم می شود.(2)

6-6-اعتکاف در دو مسجد

اعتکاف باید در یک مسجد انجام گیرد، بنابراین انجام آن در دو مسجد جایز نیست، اگرچه به هم متّصل باشند، مگر آنکه یک مسجد حساب شوند.(3)

چنانچه مسجد دارای طبقه پایین و بالا باشد، آیا اعتکاف در آنها صحیح است؟ آیا ﻣﻲتوان در حین اعتکاف از طبقه همکف به طبقه پایین یا بالا رفت؟

اعتکاف در همه جای مسجد جامع صحیح است و جابجا شدن ذکر شده در سؤال، اشکال ندارد.(4)


1- مکارم (العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص89، م24/اعتکاف عبادتی کامل، ص81) : یک نفر عادل هم بگوید کفایت می کند.
2- مکارم (العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص89، م24/اعتکاف عبادتی کامل، ص82) : با حکم حاکم شرع معلوم ﻧﻤﻲشود.
3- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص348) /تبریزی (استفتائات، ج1، ص157) /سیستانی (دفتر) / صافی (استفتائات، ج2، ص238/دفتر) /نوری (دفتر) /العروة الوثقی (ج2، الاعتکاف، ص253، م18) . بهجت (استفتائات، ج 2، ص 449/وسیلة النجاة، ص333) : وحدت مسجد (یک مسجد بودن) شرط است، مگر در صورت اتصال زمین دو مسجد به یکدیگر که ﻣﻲتوان در هرکدام معتکف شود، هر چند در نیّت یکی را معین کرده است. مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص159، س462) : بهتر است که تمام مدّت، اعتکاف در یک مسجد باشد ولی در دو مسجد متّصل به هم نیز مانعی ندارد.
4- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص41) .

ص: 94

آیا اگر معتکفی از محیط اعتکاف خوشش نیاید می تواند در وسط اعتکاف، اعتکافش را به مسجد دیگری انتقال دهد؟

خیر، اعتکاف باید در یک مسجد انجام شود.(1)

6-7-اعتکاف در محل غصبی یا مشخص شده توسط دیگری

هرگاه کسی در مسجد جا گرفته و دیگری جایش را بگیرد[غصب کند] و در آنجا به قصد اعتکاف بماند، هرچند گناه کرده است ولی بعید نیست اعتکافش باطل نشود[اعتکافش باطل نیست].(2)


1- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص38) .
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص349/التعلیقة علی العروة الوثقی، ص591، م32 ) . بهجت (استفتائات، ج 2، ص444/وسیلة النجاة، ج1، ص 335، م1205) : اجازه از فرد اوّل لازم است و در صورتی که او را از آن مکان رانده و وی از آنجا اعراض کرده (منصرف شده) و به جای دیگر رفته، بنابراقوی اعتکاف او صحیح است، همچنین اگر به جای دیگر نرفته ولی مکان منحصر در این جای غصب شده نیست که در این صورت نیز اعتکاف صحیح ﻣﻲباشد اما اگر امکان اعتکاف منحصر در مکان غصب شده باشد و آن فرد نیز از آن مکان اعراض ننموده باشد[ترک نکرده باشد]، اعتکاف باطل است. خامنه ای (دفتر) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص40/التعلیقة علی العروة الوثقی ج2، ص78، م32) : کار حرامی مرتکب شده ولی اعتکاف او صحیح است. سیستانی (منهاج الصالحین الاعتکاف، ج1، ص345، م1077/دفتر) : اعتکاف باطل ﻧﻤﻲشود. تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص296، م1077) /صافی (استفتائات، ج2، ص239، م1414) : بنابر احتیاط واجب باطل است. مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص82/ العروة الوثقی مع التعلیقات (ج2، ص91، م32) : بطلان اعتکاف مورد اشکال است. [به احتیاط واجب اعتکافش باطل نیست]. نوری (دفتر) /العروة الوثقی (ج2، ص256، م32) : باطل است.

ص: 95

اگر مسجد به خاک یا آجر غصبی فرش شده باشد، اگر پرهیز از آن ممکن باشد، واجب است پرهیز نماید و اگر معصیت کرده و پرهیز نکند، صحّت اعتکاف بعید نیست. اگر پرهیز ممکن نباشد، بنابر احتیاط واجب باید از اعتکاف در آن اجتناب کند. ظاهراً اعتکاف با پوشیدن لباس غصبی یا با حمل شیء غصبی باطل نمی شود.(1)

اگر معتکف عمداً بر فرش غصبی بنشیند، معصیت کرده است ولی اعتکاف باطل نمی شود.(2)


1- امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ص591) . بهجت (جامع المسائل، ج 2، ص52) : اگر مسجد به خاک یا آجر یا فرش غصبی، فرش شده باشد، واجب است پرهیز نماید و اگر پرهیز نکند، با عدم انحصار مکان غصبی، صحّت اعتکاف احتمال قوی دارد. اگر پرهیز ممکن نباشد، باید از اعتکاف در آن اجتناب کند وگرنه اعتکافش باطل است. اعتکاف با پوشیدن لباس غصبی یا با حمل شیء غصبی باطل نمی شود. مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص161، س473/اعتکاف عبادتی کامل، ص114) : غصبی بودن لباس ضرری به اعتکاف ﻧﻤﻲزند ولی اگر آجر و خاک مسجد غصبی باشد، اعتکاف روی آن اشکال دارد.
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیله، ج1، ص349) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص345/دفتر) /نوری (دفتر) . صافی (استفتائات، ج2، ص239/دفتر) : به احتیاط واجب، اعتکافش باطل است. اگر واجب است، اعتکاف را تمام کند و آن را به جا آورد. (اگر بعد از اکمال دو روز بود، احتیاط کند به اینکه اعتکاف را به آخر برساند و نیز اگر اعتکاف مثلا با نذر یا عهد واجب شده ولو در روز اول باشد، احتیاط این است که اعتکاف را تمام کند.) مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص82) : اگر بر روی سجاده غصبی معتکف شود، بدون شک اعتکافش باطل میشود.

ص: 96

نشستن بر مکان غصبی از روی فراموشی یا ناآگاهی از حکم شرعی(1) یا با اکراه یا اضطرار،(2) سبب بطلان اعتکاف نیست.(3)

اگر جای کسی را که معتکف بوده غصب کند، فرموده اند اعتکاف او باطل است، حال اگر جاهل بود یا عامد بود و حال پشیمان شده و جای خود را عوض کند، اعتکاف او صحیح است یا خیر؟ در صورت عمد آیا کفاره دارد یا خیر؟ اعتکاف صحیح است و کفّاره هم ندارد.(4)

آیا گذاشتن وسایل یا نوشتن نام و امثال آن موجب سبقت در محلی از مسجد می شود؟


1- مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص82) : مشروط بر اینکه جاهل قاصر باشد.
2- بهجت (جامع المسائل، ج 2، ص52/دفتر) : اکراه یا اضطرار مورد تامل و احتیاط است.
3- امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ص591) /بهجت (جامع المسائل، ج 2، ص52/وسیلة النجاة، ص335) /سیستانی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص488) /صافی (هدایةالعباد، ج1 ص239/دفتر) /مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص82) /العروة الوثقی (ج2، ص256) .
4- خامنه ای/فاضل. تبریزی: چنانچه غافل بوده اعتکافش صحیح است و اگر جاهل متردّد بوده یا عامد بوده اعتکافش صحیح نیست، لکن کفاره ندارد. سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص345، م1077) : عمداً هم اگر باشد اعتکاف صحیح است. صافی (دفتر) : چنانچه جاهل بوده، اعتکاف صحیح است و اگر عامد بوده پس اگر بعد از غصب و جلوس به عنوان اعتکاف پشیمان شده، اعتکاف باطل است ولی کفّاره ندارد هرچند احوط است و اگر به عنوان اعتکاف، تصرّف در مکان مغصوب نکرده بلکه فقط شخص ذی حق را از مکان خود کنار زده و خودش هم در مکان دیگر اعتکاف نموده هرچند فعل حرامی مرتکب شده اما اعتکافش باطل نیست.

ص: 97

بلی می شود.(1)

6-8-اعتکاف در مکان معیّنی از مسجد

اگر معتکف در نیّت خود محل خاصی از مسجد را برای اعتکاف خود معیّن کند، نیّتی که کرده لغو است و لازم نیست حتماً درآنجا معتکف شود.(2)

معتکف مکان معیّنی از مسجد را برای اعتکاف اختیار کرده است، آیا در اثنای آن می تواند جای خود را عوض کند و در مکان دیگری از همان مسجد اعتکاف را ادامه دهد؟

بلی، می تواند.(3)

6-9-محدوده مسجد

پشت بام ها و سرداب ها و محراب های مساجد [و هرچه به سبب توسعه مسجد به آن قسمت افزوده شده] جزو مساجد است مگر آنکه بدانیم، جزو مسجد نیستند.[ و در صورت شکّ، این مکان ها، حکم مسجد را دارد.](4)


1- بهجت. صافی (دفتر) : برحسب مورد فرق می کند و مجرد نام یا گذاشتن وسیله به نفسه علامت سبقت به آن مکان برای عبادت نیست. بلی، گاهی تناسب زمان یا مکان یا غیر اینها نشانه سبقت برای عبادت است. مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص113) : هرگاه صدق کند که آنجا را اشغال و ذخیره کرده برای دیگران جایز نیست.
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص348) /بهجت (وسیلة النجاة، ص334) /تبریزی (استفتائات جدید، ج1، س765، ص157) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص342) /صافی (استفتائات، ج2، ص239) /مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص159، س464/اعتکاف عبادتی کامل، ص81) /نوری (دفتر) /العروة الوثقی (ج2، ص254، م21) .
3- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص40) .
4- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ص348/التعلیقة علی العروة الوثقی، ص589) /بهجت (استفتائات، ج 2، ص 449/وسیلة النجاة، ص334/جامع المسائل، ج 2، ص40و49) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص343) /العروة الوثقی (ج2، ص254) . بهجت (استفتائات، ج 2، ص 449/وسیلة النجاة، ص334/جامع المسائل، ج 2، ص40و49) /صافی (هدایة العباد، ج1، ص239/دفتر) : و اگر شکّ داشته باشید در اینکه آنچه افزوده شده به قصد مسجدیّت بوده یا نه، مسجد محسوب ﻧﻤﻲشود. مکارم (استفتاءات جدید، ج 2، ص 158 و 159) : اعتکاف در شبستان و سرداب و صحن مسجد جایز است؛ مگر در مواردی که جزو مسجد نیست، یا ظاهر حال چنین باشد، و در موارد شکّ حکم مسجد بر آنها جاری نمی شود. آنچه مشکوک است [مثل بام، سرداب و مقداری که به مسجد افزوده شده]، حکم مسجد را ندارد و اعتکاف در آن جایز نیست؛ ولی اگر مسجد، یعنی محلّ نمازگزاران را توسعه دهند، جزو مسجد محسوب می شود. نوری (دفتر) : بر مکان مشکوک (شک داریم جزو مسجد است یا نه، مثل بام وسرداب و آن قسمت هایی که به مسجد افزوده شده) حکم مسجد بار ﻧﻤﻲشود و اعتکاف در آن جایز نیست.

ص: 98

به جز سه مکان فوق، اگر محلی را شک کند که جزو مسجد است یا نه، حکم مسجد بر آن جاری نیست و اعتکاف در آنجا صحیح نیست.(1)

چیزهایی که به مسجد افزوده می شود، مثل راهرو (دالان) و دهلیز تا وقتی که نداند جزو مسجد است، از مسجد حساب نمی شود.(2)


1- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیله، ج1، ص348/التعلیقة علی العروة الوثقی، ص590) / بهجت (استفتائات، ج2، ص449) /صافی (دفتر) /مکارم (استفتائات جدید، ج2، ص159، س463) . سیستانی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص486) : اگر نشانه ای برمسجد بودن آن وجود نداشته باشد.
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ص348) /بهجت (استفتائات، ج2، ص449، جامع المسائل ج2، ص40/وسیلة النجاة، ص334) . صافی (هدایة العباد، ج1، ص239) : و خانه های تابع مسجد و اماکن اضافه شده به آن و امثال اینها که تا مسجد بودن آنها معلوم نشده در حکم مسجد نیست. مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص81) : مگر آنکه ظاهر حال (نشانه ای) دلالت داشته باشد که جزو مسجد است.

ص: 99

حیاط حکم مسجد را ندارد مگر آنکه به عنوان مسجد وقف شده باشد.(1)

اصل بر این است که قسمت های مختلف مسجد حکم مسجد دارد، یا باید مسجد بودن هر قسمت ثابت شود؟

عرف شهرها در این مسأله با هم مختلف است مثلاً در برخی از شهرها حیاط مسجد جزو مسجد نیست و در بعضی از شهرها جزو است. باید به عرف محل مراجعه کرد.(2)

آیا پشت بام مسجد تابع مسجد است یا بستگی به وقف کننده دارد؟

پشت بام مسجد به حکم مسجد است مگر اینکه احراز شود که هنگام وقف مسجد، پشت بام از وقف خارج شده است.(3)

آیا اعتکاف روی بام مسجد جامع صحیح است؟ آیا در اثنای اعتکاف ﻣﻲتوانند برای دعا یا استراحت روی بام مسجد توقّف کنند؟

بلی، ﻣﻲتوانند و صحیح است.(4)

آیا در حال اعتکاف ﻣﻲتوان در صحن و حیاط مسجد توقّف کرد؟


1- صافی (دفتر) .
2- مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص170) .
3- خامنه ای (سایت) .
4- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص41) .

ص: 100

اگر صحن و حیاط مسجد به گونه ای است که درآن نماز ﻣﻲخوانند و عرفاً مسجد محسوب می شود[صیغه مسجدیّت برآن خوانده شده]، ﻣﻲتوان درآن توقّف کرد وگرنه حکم مسجد را ندارد و نباید در آن توقّف کرد.(1)

حکم رفتن به حیاط بیرونی که ملحق به مسجد است چیست؟

رفتن به جاهایی که در حکم مسجد است [در آن نماز ﻣﻲخوانند و صیغه مسجدیت برآن خوانده شده]، اشکال ندارد امّا رفتن به خارج از مسجد جایز نیست مگر مواردی که خروج از مسجد به خاطر آنها جایز باشد.(2)

در اعتکاف رفتن به حیاط مسجد، آبدارخانه، دفتر مسجد و دیگر قسمت ها چه حکمی دارد؟

خروج از مسجد بدون ضرورت، برای معتکف جایز نیست.(3)

7-اجازه از صاحب اجازه

اشاره

اجازه گرفتن از کسی که نسبت به فرد معتکف ولایت دارد یا حقی از او با انجام اعتکاف ضایع ﻣﻲشود، در صحت اعتکاف شرط است.(4)

7-1-اجازه والدین

 جهت صحّت اعتکاف فرزند، در صورتی که موجب اذیّت آنها شود، اجازه والدین لازم است.(5)


1- فاضل (جامع المسایل، ج1، ص160/اعتکاف و احکام آن، ص38) .
2- خامنه ای (سایت) /فاضل (جامع المسائل، ج1، ص160) .
3- صافی (جامع الاحکام، ج1، ص144) /مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص115) .
4- خامنه ای (سایت) .
5- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص346) /بهجت (وسیلة النجاة، ص 332) /خامنه ای (سایت) / صافی (هدایةالعباد، ج1، ص237) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص43) /مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص83) /نوری (التعلیقة علی العروة الوثقی) /العروة الوثقی (ج2، ص249) بهجت (جامع المسائل، ج 2، ص40) : در اعتکاف مستحب. سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص343/دفتر) /تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص294) / صافی (هدایةالعباد، ج1، ص237) : اجازه والدین در صحت اعتکاف فرزند در صورتی که از ناحیه­ شفقت و مهربانی والدین موجب اذیت آنها شود، لازم است. نوری (دفتر) : در اعتکاف فرزند اجازه­ والدین لازم نیست.

ص: 101

اگر اعتکاف فرزند سبب اذیت پدر و مادر نشود، اجازه آنها معتبر نیست،(1) هرچند احتیاط مستحب باید از آنها اجازه بگیرد.(2)

اگر یکی از والدین، فرزند را نهی کند و مخالفت فرزند سبب اذیت وی شود، بنابر اقوی اعتکاف فرزند باطل است.(3)

7-2-اجازه زن از شوهر

 اگر زنی بخواهد معتکف شود و اعتکاف با حق شوهر تعارض داشته باشد، باید از شوهر اجازه بگیرد.(4)


1- بهجت (وسیلة النجاة، ص 332) /تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص294) .
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص346) /خامنه ای (دفتر) /سیستانی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص482/دفتر) /صافی (دفتر/هدایة العباد، ج1 ص237) /فاضل (العروة الوثقی مع تعلیقات، ج2، ص 72) /مکارم (العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص84/ اعتکاف عبادتی کامل، ص83) /نوری (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج1 احکام الاعتکاف م9) /العروة الوثقی (ج2، ص249) . مکارم (استفتائات جدید، ج2، ص160، س471/احکام بانوان، ص123) : اولاد بالغ احتیاج به اجازه­ ولی ندارند.
3- صافی (هدایةالعباد، ج1ص237) .
4- امام خمینی (ترجمه تحریر الوسیلة، ج1، ص346/نجاة العباد، ص171) /مکارم (استفتائات جدید، ج2، ص160، س471 و963) : بنابر احتیاط واجب. بهجت (وسیلة النجاة، ج1، ص332/استفتائات، ج2، ص442) /تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص294/استفتائات جدید، ج1، ص154) /خامنه ای/سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص343/دفتر) /صافی (هدایةالعباد، ج1، ص236، م1402) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص42و44) /نوری (التعلیقة علی العروة الوثقی، شرائط االاعتکاف، السابع) بهجت (جامع المسائل، ج 2، ص40) : در اعتکاف مستحب نوری (دفتر) : اگر خروج زن از منزل جایز باشد، اعتکاف او مشروط به اذن[شوهر] نیست لکن باید منافی با حق شوهر نباشد. سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص343/دفتر) : و اگر توقف زن در مسجد بدون اجازه شوهر حرام باشد (مثل موردی که زن بدون اجازه از منزل خارج شده باشد) ، اعتکافش باطل است.

ص: 102

اجازه شوهر، جهت صحت اعتکاف زن، درصورتی که منافات با حق شوهر نداشته باشد لازم نیست [هر چند احتیاط مستحب این است که اجازه بگیرد].(1)

اگر مردی به همسرش اجازه اعتکاف دهد، ولی در روز سوّم پشیمان گردد، تکلیف زن چیست؟

زن اعتکاف را تا آخر ادامه ﻣﻲدهد.(2)


1- امام خمینی (ترجمه تحریر الوسیلة، ج1، ص346/التعلیقة علی العروة الوثقی، ص586) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص44و42) . بهجت (استفتائات، ج 2، ص442/وسیلة النجاة، ص332، م1193) /تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص294، م1069) /مکارم (استفتائات جدید، ج2، ص160س471و963) : بنابر احتیاط واجب [اجازه] لازم است. خامنه ای (دفتر) /صافی (استفتائات، ج2، ص237، م1402) : اگر منافات با حق شوهر ندارد اذن نیاز نیست ولی به هر حال جهت خروج از منزل اذن شوهر لازم است. پس اگر بدون اذن او خارج شود و به مسجد برای اعتکاف برود، از این جهت اعتکافش باطل است. نوری (التعلیقة علی العروة الوثقی، شرائط االاعتکاف، السابع) : و اگر روزه مستحبی باشد، باز هم بنابر احتیاط واجب لازم است.
2- مکارم (احکام بانوان، ص123/اعتکاف عبادتی کامل، ص 115/استفتائات، ج3،ص 106،س308/سایت) .

ص: 103

آیا زن می تواند با امر شوهرش، روز سوم اعتکاف خود را بشکند؟ و اگر شوهر او را مجبور به این کار کند، آیا برعهده شوهر کفّاره می آید یا خیر؟

اگر با تمام شرائط صحت، اعتکاف را شروع کرده، با درخواست شوهر نمی تواند روزه سوم را رها کند و کفاره ندارد.(1)

7-3-اجازه صاحب کار

 اگر کسی طبق قراردادی در استخدام دیگری است[مانند برخی کارگران و کارمندان، باید مدتی را در اختیار فرد یا سازمانی باشد] در صورتی که قرارداد به گونه ای است که منفعت اعتکاف را نیز در بر ﻣﻲگیرد [یعنی اعتکاف با عمل به اجاره منافات دارد]، ﻧﻤﻲتواند بدون اجازه صاحب کار، به اعتکاف برود.(2)

این در صورتی است که فرد به طورکلی مالکیت وقت و منافع خود را به دیگری واگذار کرده باشد امّا در جایی که تنها قراردادی برای انجام کار معینی بسته شده، اگر به آن عمل نکنند و به اعتکاف بپردازد هرچند به خاطر وفا نکردن به عهد گناهکار است، امّا برخی فقها اعتکافش را صحیح میدانند.


1- نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص95، م264) /صافی (دفتر) .
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص 346) /بهجت (وسیلة النجاة، ج1،ص 332، م1193) /تبریزی (دفتر) /خامنه ای (سایت) /سیستانی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، 482) /صافی (هدایة العباد، ج1، م1402) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص44) /مکارم (العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص84) /نوری (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج1، الاعتکاف، السابع) . صافی (هدایة العباد، ج1، ص237) : اجیر اگر طوری اجیر شده باشد که مالک عمل خود نباشد، برای اعتکاف نیاز به اذن شخص اجیر کننده دارد ولی اگر بدون اذن او اعتکاف کند، این گناه او[ترک وفا به آنچه بر آن اجیر شده است] موجب بطلان اعتکافش نمی شود، نهایتاً اعتکافش ضد آن چیزی است که بر او واجب شده است. بهجت (جامع المسائل، ج 2، ص40) : در اعتکاف مستحب

ص: 104

شخصی اجیر است و می خواهد اعتکاف کند، آیا باید از صاحب کارش اجازه بگیرد؟

اگر در روزها و ساعات معیّن اجیر شده و اعتکاف او مانع از عمل به اجاره است، بدون اذن صاحبکار اعتکاف صحیح نیست و باید اذن بگیرد.(1)

8-پیوستگی توقّف

اشاره

8-پیوستگی توقّف(2)

باید وقوف درمسجد، به طور مداوم و پیوسته باشد. اگر معتکف با اراده، در غیر موارد مجاز، از مسجد خارج گردد، اعتکافش چه عالم به حُکم باشد و چه جاهل(3) باطل می شود ولی اگر در صورت فراموشی بیرون رفت(4) یا به اجبار(5) مسجد را ترک نماید، اعتکافش صحیح است.(6)


1- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص44) .
2- روایات: امام صادق علیه السلام: «معتکف، مگر برای حاجتی [ضروری] از مسجد خارج ﻧﻤﻲشود». (تهذیب الاحکام، ج4، ص291/وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج10، ص541/من لا یحضره الفقیه، ج2، ص185) امام صادق علیه السلام: «معتکف باید خارج نشود، مگر برای نماز جمعه یا تشییع جنازه یا قضای حاجت». (کافی (ط-اسلامیه) ، ج4، ص178) امام صادق علیه السلام: «برای معتکف سزاوار نیست که جز برای حاجتی ناگزیر، از مسجد جامع خارج شود و چون خارج شود، باید ننشیند تا بازگردد و زن نیز بر همین گونه است». (من لایحضره الفقیه، ج 2، ص185) امام صادق علیه السلام: «اگرمعتکف، بیمار یا حائض شود، به خانه رود و چون شفا یافت و پاک شد، به مسجد باز گردد و روزه بگیرد[اعتکاف را ازسر گیرد]». (من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 187)
3- تبریزی: بنابر احتیاط واجب. خامنه ای (دفتر) : اگر در جهل خود مقصر نباشد، اشکال ندارد.
4- سیستانی (دفتر) /تبریزی (احکام بانوان، ص181/استفتائات جدید، ج1، ص154، س746) /نوری (دفتر) : اعتکاف باطل ﻣﻲشود. صافی (استفتائات، ج2، ص238/دفتر) /مکارم (استفتاءات جدید، ج 2، ص 164، س493) / نوری (دفتر) : اعتکافش بنابر احتیاط واجب باطل ﻣﻲشود (احتیاط این است که اگر روز سوم است، ادامه دهد و اگر واجب بوده، بعداً قضا کند) .
5- صافی (دفتر) : بعید نیست صورت اکراه، ملحق به موارد ضرورت باشد که اعتکاف باطل نباشد.
6- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیله، ج1، ص346) /بهجت (جامع المسائل، ج 2، ص41) /خامنه ای (دفتر/سایت) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص343/دفتر) /صافی (دفتر) /مکارم (العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص84) /نوری (دفتر) /العروة الوثقی (ج2، ص249) .

ص: 105

8-1-موارد مجاز خروج معتکف از مسجد

1)ادای شهادت وگواهی دادن در دادگاه(1)

2)عیادت مریض:(2) اگر ارتباطش با مریض به حدّی است که عرفاً عیادتش جزو اموری که ناچار از آن است، به حساب آید.(3)

3)تشییع جنازه(4)


1- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ص348) /بهجت (استفتائات، ج 2، ص444/وسیلة النجاة، ص334) / خامنه­ای (سایت) /صافی (استفتائات، ج2، ص239) /مکارم (استفتاءات جدید، ج 2، ص 164، س494ا/ اعتکاف عبادتی کامل فصل، ص84) /نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص97، م283) / العروة الوثقی (ج2، ص255) . سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص342) : اشکال دارد، مگر اینکه از ضرورت های عرفی معتکف، به حساب آید.
2- بهجت (وسیلة النجاة، ص334) /صافی (هدایةالعباد، ج1، ص239) /مکارم (استفتاءات جدید، ج 2، ص 164) /العروة الوثقی (ج2، ص255) . خامنه­ای (سایت) : بیماری که با او مرتبط است.
3- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ص348) .
4- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ص348) /بهجت (استفتائات، ج 2، ص444/وسیلة النجاة،ص334) / خامنه­ای (سایت) /صافی (استفتائات، ج2، ص239/دفتر) /مکارم (استفتاءات جدید، ج 2، ص 164) / العروة الوثقی (ج2، ص255) . سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص341/دفتر) /نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص97، م278/دفتر) : معتکف ﻣﻲتواند برای تشییع جنازه، اگر از ضرورت های عرفی معتکف به حساب آید، و تجهیز میّت مانند غسل و نماز و دفن میّت از مسجد بیرون برود.

ص: 106

آیا برای رفتن به تشییع جنازه هنگام اعتکاف وقت مشخصی است؟ اگر معتکف یکی ازدوستانش را دید، آیا می تواند چند دقیقه را با او سپری کند؟ حکم رفتن زیر سایه در این هنگام (چه در ماشین یا غیر آن)چیست؟

وقت مشخصی ندارد و رفتن به تشییع جنازه اگر آنقدر طولانی نشود که باعث محو صورت اعتکاف شود، اشکال ندارد و درصورت امکان، واجب است که زیر سایه ننشیند و احتیاط مستحب است که زیر سایه حرکت نکند.(1)

4)انجام سایرکارهای ضروری: که عقلًا [انجام تزریقات ضروری] یا شرعاً [غسل واجب] و یا عرفاً [رفتن به دستشویی] بیرون رفتن از مسجد برای آن لازم باشد، چه از کارهای واجب باشد و چه از کارهای مستحب، چه مربوط به امور دنیا و چه آخرت، چه ترک آن زیانی داشته باشد و چه نداشته باشد.(2)


1- خامنه ای (سایت) .
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ص348) /نوری (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج1، الاعتکاف، م30) . فاضل (العروة الوثقی مع تعلیقات، ج 2، ص 78، م30) : ضروریات عرفی یا شرعی از امور واجب یا راجحه، چه دنیوی باشد و چه اخروی، به مصلحت خودش باشد یا دیگری. مکارم (العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص90، م30/استفتائات جدید، ج 2، ص 164، س494) : ضروریات عرفی یا شرعی از امور واجب یا راجحه، البته نه هر امر راجح (مستحبی) ، چه دنیوی باشد و چه اخروی، به مصلحت خودش باشد یا دیگری. تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص294، السادس) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص343، السادس) : خروج از مسجد، برای ضروریات عرفی، جایز است. بهجت (استفتائات، ج 2، ص444/جامع المسائل، ج 2، ص41/وسیلة النجاة، ج1، ص334، م1203) / صافی (هدایةالعباد، ج1، ص239/دفتر) : ضابطه کلی در خروج موقّت از مکان اعتکاف این است که هر جا خارج شدن از مسجد به حکم عقل و یا شرع و یا به حکم عادت، از امور واجبه و یا راجحه شمرده شد، حال چه راجح دنیوی باشد و چه اخروی و چه اینکه ترک خروج موجب ضرری بشود و چه نشود. خامنه ای (سایت) : از روی ضرورت چه ضرورت عقلی یا شرعی یا عرفی خارج شدن از مسجد، اشکال ندارد. البته در تمام کارها باید به حد لازم آن اکتفا کند. بنابر احتیاط واجب باید نزدیک ترین راه را انتخاب کند و بیش از مقدار نیاز، بیرون مسجد نماند و ننشیند و احتیاط مستحب این است که زیر سایه حرکت نکند و در صورت امکان، نباید زیر سایه بنشیند.

ص: 107

چنانچه ایّام اعتکاف مصادف با کارهای مهّمی شود که فقط با حضور خود شخص انجام آن امکانپذیر است، مانند شرکت در جلسه کنکور یا امتحان، مصاحبه جهت گزینش، دفاع از پایان نامه، ثبت نام حجّ و مانند آن، که زمان آن هم قابل تجدید نیست، آیا برای این امور می تواند از مسجد خارج گردد؟

در صورتی که حکم ضرورت عرفی را داشته باشد، خارج شدن به مقدار محدودکه منافات با صدق اعتکاف نداشته باشد، مانعی ندارد.(1)


1- مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص118) .

ص: 108

چنانچه معتکف، امام جماعت مسجدی یا معلم و دبیر و استاد، یا مهندس ناظر بنای عظیمی باشد، آیا می تواند جهت اقامه نماز جماعت یا تدریس در ساعات خاصی از روز یا نظارت برحسن اجرای کار در وقت معیّنی از زمان اعتکاف، از مسجد خارج شود و پس از اتمام کار بلافاصله بازگردد؟  

برای اعتکافش اشکال دارد.(1)

به هنگام اعتکاف، از فوت یکی از دوستان یا بستگان دور یا نزدیک مطلع شدم. امّا خبر زمانی رسید که وی را دفن کرده بودند، و فرصت شرکت در تشییع جنازه از دست رفته بود، آیا ﻣﻲتوانم در مراسم ختم ایشان شرکت کنم؟  اشکال دارد.(2)

عروسی یکی از بستگان نزدیک، مقارن با اعتکاف من شده است. اگر در عروسی او شرکت نکنم دلخور شده، و ممکن است کدورت خانوادگی ایجاد شود. در چنین فرضی خروج از مسجد چه حکمی دارد؟

چنین فرضی از قبیل ضرورت است و شرکت محدود در آن مانعی ندارد.(3)

5)بدرقه و استقبال مسافر(4)

8-2-حکم خروج معتکف جهت

1)شرکت در نماز جمعه به عنوان امام یا ماموم: جایز است.(5)


1- مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص116) .
2- مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص116) .
3- مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص116) .
4- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص348) /بهجت (وسیلة النجاة، ص 334) مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص116) /نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص97، م278) : اگر [ارتباط با وی در حدی باشد که] ضرورت عرفی داشته باشد. خامنه­ای (سایت) : که با معتکف در ارتباط باشد.
5- بهجت (استفتائات، ج 2، ص444/وسیلة النجاة، ص334/جامع المسائل، ج 2، ص44) /خامنه ای (دفتر) / سیستانی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص488، م30/دفتر) /صافی (هدایةالعباد، ج1، ص239، م1412/دفتر) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص51/جامع المسائل فارسی، ج 1، ص 160، س619) / مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص 164، س494) /نوری (استفتائات، ج2، س276) . تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، الاعتکاف، السادس) : بنابر احتیاط واجب جایز نیست. نوری (هزارو یک مساله فقهی، ج2، ص98، م286) :تمیتواند مگرآنکه حضورش ضرورت داشته باشد

ص: 109

2)شرکت در نماز جماعت به عنوان امام یا ماموم (غیر از مکّه):(1) به احتیاط واجب جایز نیست.(2)

3)رفتن به کلاس جهت تعلیم یا تعلّم:  اشکال دارد.(3)

آیا اعتکاف، در صورت خروج از مسجد برای شرکت در امتحان پایان ترم دانشگاه، باطل است؟


1- امام صادق علیه السلام: «معتکف در غیر مکّه، نماز را جز در مسجدی که معتکف است، به جا ﻧﻤﻲآورد». (کافی (ط-اسلامیه) ، ج4، ص177)
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ص348) /سیستانی (دفتر) /نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص97، م277) . خامنه ای/صافی (هدایةالعباد، ج1، ص239/دفتر) /فاضل (العروة الوثقی مع تعلیقات فاضل، ج2، ص78) / مکارم (العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص90) : جایز نیست. بهجت (جامع المسائل، ج 2، ص 44) : جایز نیست مگر در ذیق وقت.
3- امام خمینی (دفتر) /تبریزی (دفتر) /خامنه ای (دفتر) /سیستانی (سایت ) /صافی (جامع الاحکام، ج1، ص144، س515/دفتر) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص51) /مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص116) / نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص97، م276) . بهجت (دفتر) : ظاهراً مشکل است که جایز باشد.

ص: 110

چنانچه ضرورت عرفی باشد ﻣﻲتواند ولی نباید مدت خروجش طولانی گردد، به گونه ای که صورت اعتکاف از بین برود.(1)

با توجه به اینکه دانشجو هستم و یکی از امتحانات پایان ترم اینجانب در ایام اعتکاف واقع شده و اگر آنرا نگذرانم از درس و تحصیل عقب مانده و خسارت جدی به سبب کار به اینجانب وارد می شود. آیا جائز است برای دادن امتحان از اعتکاف خارج شده و مجددا به مسجد ورود پیدا کنم؟ این کار حدود یک ساعت زمان لازم دارد؟

در فرض سوال اگر امتحان مذکور ضروری باشد به قدر ضرورت می تواند از محل اعتکاف خارج شود.(2)

4)رفتن به محل کار: برای کار و شغل نباید خارج شود.(3)

آیا کارمندان و معلمین ﻣﻲتوانند معتکف شوند و سرکلاس و محل کار خود رفته و سپس به مسجد برگردند؟

جایز نیست.(4)

5)برای وضو و غسل مستحبی و مسواک زدن: اشکال ندارد ولی باید به قدر حاجت اکتفا کند و طول ندهد.(5)


1- سیستانی (دفتر) .
2- نوری (سایت) .
3- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص51) .
4- صافی (دفتر) .
5- بهجت/خامنه ای (سایت) . فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص51و54و57/جامع المسائل فارسی، ج 1، ص 160) : مانعی ندارد ولی تلاش کنند این امور با سرعت انجام شده و هرچه سریعتر به مسجد برگردند. فقط برای وضوی مستحّب جایز نیست. مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص 165، س496/اعتکاف عبادتی کامل، ص120) : برای وضو و غسل مستحّبی و برای مسواک زدن به عنوان مقدمه وضو اشکالی ندارد. صافی (دفتر) : اگر ضرورت داشته باشد، اشکال ندارد. سیستانی (دفتر/سایت) : محل اشکال است و جایز نیست. تبریزی (احکام بانوان، ص178) : معتکف ﻧﻤﻲتواند برای انجام غسل مستحبی از مسجد خارج شود. نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص97، م282) : جایز نیست.

ص: 111

اگر در مسجد برای مسواک زدن و وضوی مستحبی شیر آب و ظرفشویی باشد. در اینصورت معتکف می تواند برای انجام دادن آنها ازمسجد خارج شود؟

نمی تواند.(1)

آیا با بودن آب در مسجد می توان جهت وضو به خارج مسجد رفت ؟

در فرض مذکور، معتکف نباید از مسجد خارج شود.(2)

در صورت وجود شیر آب و ظرفشویی در داخل مسجد برای مسواک زدن و وضوی مستحبی و از طرفی منع تولیت مسجد به خاطر رعایت نظافت، آیا برای انجام امور مذکور معتکف می تواند از مسجد خارج شود؟

مسجد متولّی ندارد و متعلق به عموم مسلمین است. بنابراین کسی حقّ منع ندارد و اگر با این حال منع کردند، خروج به مقدار ضرورت برای امور مذکور اشکال ندارد.(3)

چنانچه معتکف جهت تجدید وضو یا استحمام ناچار باشد از مسجد خارج شود و فاصله حمام و وضوخانه مسجد تا حمام و دستشویی منزلش یکی باشد، آیا می تواند برای انجام کارهای فوق به منزلش برود؟


1- صافی (دفتر) .
2- خامنه ای.
3- صافی (دفتر) .

ص: 112

تفاوتی نمی کند.(1)

آیا رفتن به حمّام نزدیک محلّه، جهت انجام مستحبات اعتکاف، خروج از اعتکاف محسوب، و موجب ابطال آن ﻣﻲشود؟ رفتن به منزل نزدیک مسجد جهت حمّام استحبابی چطور؟

هر دو اشکال دارد.(2)

6)تلفن زدن به خانواده در موارد غیر ضروری و امور متعارف: در موارد ضروری اشکالی ندارد و در موارد غیر ضروری اگر امور مستحبی را در بر بگیرد و طول هم نکشد اشکالی ندارد.(3)

7)دیدار با خانواده در بیرون از مسجد: در بعضی موارد اشکالی ندارد، مثل رسیدگی امور خانواده و دیدن فرزندان که عدم دیدار باعث مفسده و اشکالاتی می شود.(4)


1- مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص121) .
2- مکارم (سایت) .
3- خامنه ای. مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص 165، س496/اعتکاف عبادتی کامل، ص120) : اشکال دارد. صافی (دفتر) /تبریزی: جایز نیست. فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص 58) : اگر ضرورت دارد و طول نکشد، مانع ندارد امّا اگر ضرورت ندارد یا به قدری طول بکشدکه صورت اعتکاف به هم بخورد، نباید خارج شود.
4- خامنه ای. بهجت (استفتائات، ج 2، ص445) : در حد چند دقیقه اشکال ندارد. مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص 165، س496) : اشکال دارد مگر اینکه حیاط مسجد جزو مسجد باشد. صافی (دفتر) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص56) : ممنوع است.

ص: 113

8)استحمام در سرویس بهداشتی مسجد خارج از مسجد: اشکال ندارد ولی باید به قدر حاجت اکتفا کند و طول ندهد.(1)

9)برای شستن دندانها و دست ها: ملحق به خارج شدن از مسجد برای تجدید طهارت را دارد.(2)

10)جهت وضوی مستحبی، شستن ظرف یا دست و مسواک زدن در مسجدی که حوضش شلوغ است و این کارها سبب کثیفی محیط مسجد می شود یا حوض ندارد: جایز نیست.(3)

11)زیارت حضرت رضا و معصومه علیهما السلام جهت معتکف مساجد نزدیک حرم: می تواند زیارت کند، به حدی که صورت اعتکاف محو نشود.(4)

12)صرف غذا در سالن غذاخوری محوطه مسجد: به مقدار ضرورت جایز است.(5)

13)خرید نیازمندیهای سایر معتکفین مثل افطاری و سحری

هیات برگزاری اعتکاف که متشکل از تعدادی از معتکفین است، وظیفه خدمت به معتکفین و فراهم کردن نیازمندی های آنها را بر عهده دارد؛ لذا باید


1- خامنه ای (سایت) .
2- خامنه ای (سایت) .
3- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص55) .
4- بهجت (استفتائات، ج 2، ص 449) .
5- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص37) . مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص117- استفتائات جدید، ج 2، ص160س466) : اگر محوطه مسجد جزو مسجد نیست نباید از مسجد خارج شوند- ولی اگر صرف غذا در داخل شبستان ها ایجاد مشکلاتی کند معتکفین می توانند به حکم ضرورت، غذا را در صحن مسجد صرف کنند. صافی (دفتر) : جایز نیست.

ص: 114

نیازمندی های معتکفین مثل افطاری و سحری را بخرد، آیا این مساله به اعتکاف آنها ضرر نمی رساند؟

خارج شدن از مسجد برای خرید چیزهای ضروری مثل غذا وغیره اگر در ضمن آن، نیازمندیهای خود را نیز تهیّه ﻣﻲکنند، اشکال ندارد.(1)

14)خرید و فروش: در صورتی که باعث خارج شدن از مسجد می شود مشروط به این است که در حال اعتکاف به آن نیاز داشته باشد.(2)

آیا معتکف می تواند جهت اخذ سهمیه دولتی (در صورتی که در غیر آن ممکن نباشد و به آن محتاج باشند) از مسجد خارج شود؟ آیا این معامله محسوب می شود؟

چنانچه با توکیل هم ممکن نباشد، اشکال ندارد.(3)

15)شرکت در مراسم و راهپیمایی های مهّم مانند روز قدس و 22 بهمن: احتیاط آن است که شرکت نکند و اشکال دارد.(4)


1- خامنه ای (سایت) . فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص52) : در مقام ضرورت و عدم امکان توکیل (وکیل نمودن شخص دیگر) در ضمن آن که نیازمندیهای خود را نیز تهیّه می کند، اشکال ندارد.
2- خامنه ای (سایت) . فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص52) : در صورت ضرورت، خروج اشکال ندارد.
3- صافی (دفتر) .
4- مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص118/سایت) . نوری (هزارویک مساله فقهی، ج2، ص98، م286) : تمیتواند مگرآنکه حضورش ضرورت داشته باشد صافی (دفتر) : ممنوع است.

ص: 115

16)آوردن غذا و وسایل و شستن لباس و ظروف:(1) چنانچه بتواند کسی را برای این کارها بگمارد خودش نمی تواند از مسجد خارج شود(2)، در غیر این صورت به مقدار ضرورت می تواند خارج شود.(3)

کسانی که مشکل خاصّی از نظر تغذیه دارند، آیا ﻣﻲتوانند جهت آوردن غذا از محل اعتکاف خارج شده، مجدداً باز گردند؟

خارج شدن از مسجد، جهت ضرورت شرعی و عرفی مانع ندارد.(4)

آیا شستن لباس به عمد یا غیرعمد در بیرون از مسجد موجب بطلان اعتکاف می شود؟ آیا کار حرام انجام داده است؟

ملاک ماندن در بیرون از مسجد است، نه لباس شستن و اگر بیرون رفت، احکام بیرون رفتن از مسجد را دارد.(5)

آیا در هنگام اعتکاف، بیرون رفتن از مسجد برای خوردن و سیگار کشیدن جایز است؟ و اگر خیر، آیا خوردن در داخل مسجد جایز است؟

خروج برای تهیه غذای مورد نیاز و یا غذا خوردن در بیرون و استعمال دخانیات در صورت ضرورت به مقدار ضرورت اشکال ندارد. همانطور که غذا خوردن در داخل مسجد فی حد نفسه منعی ندارد.(6)


1- صافی (دفتر) : خروج برای ضرورات عرفی و شرعی مانعی ندارد.
2- نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص97، م279) .
3- تبریزی (استفتائات جدید، ج2، ص140، س659) /مکارم.
4- خامنه ای. مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص121/سایت) : در صورت ضرورت مانعی ندارد. سیستانی (دفتر) : خروج معتکف از مسجد برای آوردن وسایل مورد احتیاجش در فرضی که ﻣﻲتواند فرد غیر معتکفی را برای آوردن آن وسایل مامور نماید، جایز نیست.
5- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص53) .
6- خامنه ای (استفتائات) .

ص: 116

17)ازاله خون از بدن

قسمتی از بدن درحال اعتکاف خونی شده است، آیا ازاله آن در بیرون مسجد ضرورت دارد؟

تاخیر در ازاله خون مانعی ندارد بلکه به احتیاط واجب باید وقتی که برای ضرورتی مثل قضای حاجت خارج می شود تطهیر نماید.(1)

شخصی از لثه هایش خون ﻣﻲآید، آیا ﻣﻲتواند دهان خود را در یک ظرف بشوید و بعد آن را در بیرون از مسجد دور بریزد و یا تسریع در این امر واجب است و یا شستن دهان باید در بیرون از مسجد صورت بگیرد؟

اگر موجب تنجیس مسجد ﻧﻤﻲشود، مانعی ندارد.(2)

18)گرفتن وضوی واجب

اگر مکان هایی برای وضو و شستن دستها و دندان ها در خارج از مسجد فراهم شده باشد، آیا واجب است مکان خاصی در داخل مسجد تهیّه شود تا معتکف از مسجد خارج نشود؟

صرف نیاز به خروج از مسجد برای طهارت و نظافت برای جواز خروج کافی است و تهیّه مکانی در داخل مسجد واجب نیست.(3)

19)متفرقه


1- تبریزی (استفتائات جدید، ج2، ص140، س660) . صافی (دفتر) : اگر نمی خواهد فعلا نماز بخواند، تطهیر فوری ضرورت ندارد. نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص95، م264) : ازاله ضرورت فوری ندارد و فقط باید هنگام نماز، بدن و لباس پاک باشد.
2- صافی (دفتر) .
3- خامنه ای (سایت) .

ص: 117

معتکف وقتی برای توالت و یا گرفتن وضو به خارج مسجد ﻣﻲرود گاهی اتفاق ﻣﻲافتدکه تقریبا ده دقیقه یا بیشتر در صف نوبت ﻣﻲایستد.آیا این عمل ضرری به اعتکاف ﻣﻲزند. با فرض اینکه رفع حاجت ضروری است و یا اینکه اگر بعداً وضو بگیرد، از نماز جماعت یا نماز اوّل وقت باز ﻣﻲماند؟ آیا در آن مدّت می تواند کارهایی را انجام دهد، مثلا ظرف بشوید؟

اگر خروج برای گرفتن وضو یا توالت ضروری باشد و به غیر از اینکه درصف نوبت بایستد، راه دیگری نباشد اشکال ندارد لکن در آن مدّت اشتغال به کار دیگر برخلاف احتیاط است و باید ترک شود.(1)

آیا معتکف میتواندجهت کمک به ستمدیده ومظلومی ازمسجدخارج شود؟

اگر فرد دیگری نتواند وظیفه او را انجام دهد، مانعی ندارد.(2)

آیا معتکف می تواند با امر والدین، برای انجام کاری ازمسجد خارج شود؟

اگر اعتکاف وی مستحبی باشد روز اول ودوم می تواند.(3)

شخصی مسئول پخش اذان در یک مسجدی است بطوری که غیر از او کسی دیگر برای این کار نیست، آیا در حال اعتکاف می تواند در اوقات اذان از مسجد خارج شود و اذان را پخش کند و برگردد؟

در فرض سؤال مانعی ندارد.(4)


1- صافی (دفتر) . سیستانی (دفتر) : خروج از محل اعتکاف برای وضوی نماز واجب اداء، جایز است هر چند، وقت نماز داخل نشده باشد و خارج شدن برای وضوی نماز واجب قضاء در صورتی که وقت قضاء وسعت داشته باشد، محل اشکال است. چنانچه شرایط برای وضو گرفتن در خود مسجد فراهم باشد فرد معتکف ﻧﻤﻲتواند به خارج از مسجد برای وضو گرفتن برود.
2- نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص97، م284) .
3- نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص98، م285) .
4- نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص98، م287) .

ص: 118

خروج معتکف برای استماع سخنان واعظ در یک مسجد دیگر (جامع یا غیرجامع) چه حکمی دارد؟

جایز نیست.(1)

8-3-ملاک ضرورت و میزان خروج مجاز از مسجد

ملاک ضرورت و حاجت برای خارج شدن از مسجد چیست؟ مثلاً معتکف برای غسل واجب از مسجد خارج می شود، آیا می تواند برای صابون زدن قدری تاخیر نماید؟

به مقدار انجام غسل می تواند خارج شود و تاخیر برای صابون زدن و امثال آن اشکال دارد و در راه نباید توقّف کرد ولی دویدن لزومی ندارد.(2)

آیا برای معتکف خروج از مسجد اگر کم باشد مثل چند قدم، اشکال دارد؟ خروج از مسجد برای معتکف جایز نیست چه کم باشد یا زیاد.(3)

بیشترین حدّی که معتکف برای کار ضروری می تواند در بیرون از مسجد باشد و در اعتکافش خللی وارد نشود، چند ساعت ﻣﻲباشد؟

عرفی است و مقداری که عرفاً صدق اعتکاف نکند، مبطل است حتّی اگر ضرورت باشد.(4)

آیا خیس کردن لباس یا دوش گرفتن در بیرون از مسجد بر اثر گرما یا عرق کردن، ضرورت محسوب می شود؟


1- صافی (دفتر) .
2- تبریزی (استفتائات جدید، ج2، ص137، س638) .
3- تبریزی (استفتائات جدید، ج2، ص137، س639) .
4- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص53) .

ص: 119

خیر، مگر اینکه موقعیّت حادّی باشد که بدون آن احتمال خطر جانی یا ضرر قابل توجهی باشد.(1)

8-4-مواردی که واجب است، معتکف از مسجد خارج شود

8-4-1-انجام غسل واجب: طبق شرایط ذیل که بیان ﻣﻲشود.

8-4-1-1-محل انجام غسل واجب

اگر بر معتکف غسل واجب شود:(2)

1)اگر غسل کردن در مسجد مانع داشته باشد[غسل کردن مستلزم توقف در مسجد با جنابت یا مستلزم آلوده کردن مسجد است یا غسل جنابت در مسجد الحرام و مسجدالنبی] باید خارج شود و اگر خارج نشود اعتکافش باطل می شود زیرا توقّف جنب در مسجد حرام است.[هرچه با حال جنابت در مسجد توقف شود، جزو اعتکاف نیست].(3)


1- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص55) .
2- نوری: چ_ن_ان_چ_ه مکث او در مسجد حرام نباشد _ مثل مستحاضه و کسی که غسل مس میت بر عهده او ﻣﻲباشد _ اگر بتواند در مسجد غسل کند و موجب تلویث مسجد نباشد باید در مسجد غسل کند و الا ب_ای_د در خ_ارج م_س_جد غسل کند لکن برای غسل مستحب ﻧﻤﻲتوان از مسجد خارج شد و چنانچه مکث در مسجد حرام باشد مثل جنب اگر زمان غسل کردن در مسجد اکثر از زمان خروج ن_باشد و بتواند در مسجد غسل کند _ و موجب تلویث مسجد نباشد _ باید در مسجد غسل کند و الا باید خارج شود و در خارج از مسجد غسل کند.
3- امام خمینی (نقل به معنی از رساله نجاة العباد، ص172، ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص349) / بهجت (استفتائات، ج 2، ص447و 450/وسیلة النجاة، ص334، م1204، جامع المسائل، ج 2، ص 41) / تبریزی (استفتائات جدید، ج1، ص 155) /خامنه ای (دفتر) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص344، م1073/دفتر) /فاضل (العروة الوثقی مع تعلیقات، ج2، ص73، الثامن) /مکارم (العروة الوثقی مع تعلیقات، ج2، ص90، م31 و ص84، الثامن) /نوری (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج1، الاعتکاف، الثامن و احکام الاعتکاف، م9) . صافی (هدایةالعباد، ج1، ص239، م1413/دفتر) : جایز نیست در مسجد غسل کند و واجب است بدون تیمم از مسجد خارج شود و اگر در مسجدالحرام و یا مسجدالنبی باشد، فورا تیمم کند و خارج شود.

ص: 120

2)اگر غسل کردن در مسجد مانع نداشته باشد[غسل کردن مستلزم توقف و معطلی در مسجد با جنابت یا مستلزم آلوده کردن مسجد نیست و نیز عدم غسل جنابت در مسجد الحرام و مسجدالنبی]،(1) بنابر احتیاط [مستحب] در مسجد غسل کند. اگر چه برای غسل کردن، بیرون رفتن جایز است.(2)


1- بهجت (استفتائات، ج2، ص447/جامع المسائل، ج2، ص334) : در صورت لزوم غسل، اگر خروج از مسجد ممکن است و زمان بیرون رفتن کمتر از زمان غسل کردن در مسجد است، بیرون مسجد غسل کند. تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص295، م1073) : جایز نیست از مسجد خارج شود. تبریزی (احکام بانوان، ص181، م290) : چنانچه مکث در مسجد حرام باشد مثل جنب، اگر زمان غسل کردن در مسجد بیشتر از زمان خروج نباشد، باید در مسجد غسل کند. سیستانی (منهاج الصالحین، ص343، م1073/دفتر) : بنابراحتیاط واجب جایز نیست ازمسجد خارج شود. مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص161، س474) : غسل جنابت را ﻧﻤﻲتوان در مسجد انجام دهد زیرا توقف در مسجد در حال جنابت حرام است ولی غسل های دیگر اشکالی ندارد مشروط بر اینکه در جایی باشد که مزاحمتی برای نمازگزاران ایجاد نکند. صافی (هدایة العباد، ج 1، ص238، م1413و1403/دفتر) : صحیح است در مسجد غسل کند. (اگر امکان غسل در مسجد، به مدت زمان غسل در بیرون مسجد وجود داشته باشد.)
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص347، رساله نجاة العباد، ص172) .

ص: 121

تاخیر غسل جنابت، حرام است و موجب بطلان اعتکاف می شود ولی تاخیر غسل واجب مس میّت، موجب بطلان اعتکاف نمی شود.(1)

غسل[جنابت] کردن در مسجد الحرام و مسجد النبی جایز نیست. در صورت جُنب شدن در این دو مسجد فوراً تیمم کند و بلافاصله خارج شود.(2)

8-4-2-پرداخت بدهی: اگر نتواند در مسجد آن را بپردازد.

اگر معتکف مدیون باشد و برای پرداخت دِین از مسجد خارج شود، اعتکافش چه حکمی دارد؟

اشکال ندارد.(3)

خروج از مسجد جهت ادای دین و وفای به عهد چه حکمی دارد؟

خروج از مسجد برای مطلق کارهای ضروری و راجح مانعی ندارد.(4)

8-4-3-انجام واجب دیگری که لازم باشد از مسجد خارج شود: مانند زنی که دچار عادت زنانگی شود.(5) هرگاه معتکف به سبب بیماری نتواند در مسجد بماند، باید بیرون برود.

8-5-خارج نشدن از مسجد، در صورت وجوب خروج

1- صافی (دفتر) . نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص99، م290) : با تأخیر غسل واجب مثل غسل جنابت یا مسِّ میت در حالِ اعتکاف، اعتکاف باطل نمیشود ولی ماندن جنب در مسجد حرام است؛ البته در صورتی که عمداً با حال جنابت صبح کند اعتکاف باطل می شود.
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیله،ج1، ص347، نجاة العباد، ص172) /بهجت (استفتائات،ج2، ص450) / صافی (هدایةالعباد، ج1، ص238) .
3- مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص 164 س491/اعتکاف عبادتی کامل، ص119)
4- صافی (دفتر) .
5- العروة الوثقی (ج2، ص250) .

ص: 122

کسی که خارج شدن از مسجد بر او واجب شده باشد، برای پرداخت قرض یا برای واجب دیگری که بدون بیرون رفتن ممکن نباشد، ولی خارج نشود، هرچند گناه کرده است ولی اعتکاف باطل نیست مگر کسی که با حال جنابت در مسجد توقّف کند.(1)

8-6-اموری که معتکف در بیرون از مسجد باید رعایت کند

8-6-اموری که معتکف در بیرون از مسجد باید رعایت کند(2)

1)بیش از مقدار ضرورت بیرون مسجد ماندن، جایز نیست.(3)

2)نشستن زیر سایه جایز نیست مگر در حال ضرورت و احتیاط [واجب] عدم نشستن حتی در زیر آفتاب است مگر به مقدار ضرورت.(4)


1- امام خمینی (التعلیقة علی العروه الوثقی، ص591) /بهجت (استفتائات، ج2، ص446/جامع المسائل، ج 2، ص 52) /صافی (دفتر) /مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص84) /العروة الوثقی (ج2، ص256) .
2- روایات: امام صادق علیه السلام: «چون از مسجد خارج شوی زیر سایه منشین تا برگردی». (کافی (ط-اسلامیه) ، ج4، ص178، وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج10، ص550) .
3- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص348) /بهجت (وسیلة النجاة، ص 334) /خامنه ای (سایت) / سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص343) /صافی (هدایةالعباد، ج1، ص239/دفتر) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص52) /مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص85) /نوری (دفتر)
4- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ص348) /بهجت (وسیلة النجاة، ج1، ص334) / خامنه ای (سایت/دفتر) /سیستانی (منهاج الصالحین، ص343، م1072/دفتر) /صافی (دفتر/هدایة العباد، ج1، ص239/دفتر) /فاضل (العروه الوثقی مع تعلیقات، ج2، ص79، م35) /نوری (دفتر) . مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص85) : در صورت امکان نباید در زیر سایه ای بنشیند بلکه مطلقا در جایی ننشیند. زیر سایه ایستادن اشکالی ندارد. تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص295، م1072: بنابر احتیاط واجب در بیرون مسجد ننشیند و اگر اضطرار به نشستن پیدا کرد، در صورت امکان در سایه ننشیند. نوری (دفتر) : در بیرون مسجد ننشیند و اگر اضطرار به نشستن پیدا کرد، در صورت امکان در سایه ننشیند.

ص: 123

3)احتیاط[مستحب] ترک زیر سایه راه رفتن است.(1)

4)بنابراحتیاط واجب نزدیکترین راه [از لحاظ زمانی،نه مسافتی] انتخاب شود.(2)

معتکف احتیاج به طهارت پیدا می کند و مجبور است خارج مسجد برود، اگر طهارت در نزدیک ترین محل، مستلزم توقّف زیاد در خارج مسجد باشد، می تواند به جایی دیگر برود که زمان کمتری معطل می شود؟ مانعی ندارد.(3)

کسی که برای کار ضروری از مسجد خارج می شود و دو راه را برای رسیدن به مقصد خود دارد، آیا ارجحیتی بین این دو راه وجود دارد؟

الف: مسیر راه در زیر سایه نیست ولی راه طولانی تر از راه دوّم است.


1- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1،ص348) /خامنه ای (سایت) /صافی (هدایةالعباد، ج1، ص239/ دفتر) /فاضل (جامع المسائل، ج1، ص160/اعتکاف و احکام آن، ص52) /العروة الوثقی (ج2، ص256) . سیستانی (التعلیقة علی العروه الوثقی، ج2، ص92، م35/دفتر) /تبریزی (منهاج الصالحین، الاعتکاف، م1072) /مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص85/التعلیقة علی العروه الوثقی، ج2، ص92، م35/سایت) / نوری (دفتر) : زیر سایه راه رفتن اشکال ندارد. بهجت (وسیلة النجاة، ص334، جامع المسائل، ج2، ص43/دفتر) : احتیاط واجب ترک زیر سایه راه رفتن است.
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ص348) /خامنه ای (سایت/دفتر) /سیستانی (منهاج الصالحین، ص343/دفتر) /صافی (هدایةالعباد، ج1، ص239/دفتر) /فاضل (العروة الوثقی مع تعلیقات، ج2، ص79، م35) /العروة الوثقی (ج2، ص256) /نوری (دفتر) . بهجت (وسیلة النجاة) ، ص 334: نزدیک ترین راه را انتخاب کند. مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص85) : انتخاب نزدیکترین راه واجب نیست، مگر آنکه اختلاف دو راه بسیار زیاد باشد.
3- تبریزی (رساله احکام بانوان، ص178، م272) /نوری.

ص: 124

ب: مسیر راه در زیر سایه است ولی راه کوتاه تر از راه اوّل است.

مسیر کوتاه تر را انتخاب کند.(1)

8-7-طولانی شدن خروج از مسجد در موارد مجاز

اگر خارج شدن در موارد مجاز به قدری طول بکشد که دیگر عرفاً صورت اعتکاف به هم بخورد، اعتکاف باطل خواهد شد.(2)

کسی از مسجد بیرون ﻣﻲرود، موقع بازگشت هرچه در ﻣﻲزند، در را باز ﻧﻤﻲکنند و بیرون ماندن از مسجد، چهار ساعت طول ﻣﻲکشد، آیا اعتکافش باطل می شود؟

اگر عرفاً صورت اعتکاف به هم بخورد، اعتکاف فاسد می شود.(3)

8-8-ایجاد مانع جهت ادامه اعتکاف

اگر فرد در مسجدی اعتکاف کند و مانعی از ادامه ماندن در آن مسجد پیش آید که نتواند اعتکاف را تمام کند، مثل خرابی یا ترس، اعتکاف باطل می شود


1- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص56) .
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ص349) /بهجت (استفتائات، ج 2، ص445/وسیلة النجاة، ص332/جامع المسائل، ج 2، ص40) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص344/دفتر) /صافی (هدایةالعباد، ج1، ص240) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص53) /مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص 163 س490) / العروة الوثقی (ج2، ص257، م36) .
3- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص56) .

ص: 125

و ﻧﻤﻲتوان در مسجد جامع دیگری، ادامه دهد.(1) ادامه اعتکاف بعد از برطرف شدن مانع در همان مسجد نیز، صحیح نیست.(2)

محرّمات اعتکاف

اشاره

از وجوه تمایز اعتکاف در اسلام و سایر ادیان، محرّمات اعتکاف، یعنی اموری که بر معتکف حرام است، می باشد که عبارتند از:

1-لذّتهای جنسی

 تمتع از همسر با آمیزش یا(3)لمس و بوسه از روی شهوت و بنابراحتیاط واجب استمناء، هرچند ازراه حلال، مانند بازی یا نظر به همسر، چه در شب و چه در روز اعتکاف را باطل می کند و فرقی بین مرد و زن نیست.(4)

«در حالی که در مساجد معتکف هستید، با زنان آمیزش نکنید». (بقره: 187)

نگاه شهوانی به همسر اشکال ندارد، هرچند احتیاط ترک آن است.(5)


1- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص348) /بهجت (وسیلة النجاة، ص333) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص343) /صافی (هدایةالعباد، ج1، ص239/دفتر) /مکارم (العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص88، م19) /العروة الوثقی (ج2، ص254، م19) . مکارم (العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص88، م19) : مگر آنکه دو مسجد متصل به هم باشند.
2- صافی (دفتر) .
3- سیستانی (منهاج الصالحین، ج1،ص345/دفتر) /بهجت (استفتائات،ج 2، ص450/وسیلة النجاة، ص 336) /مکارم (استفتائات جدید، ج2، ص166، س502/اعتکاف عبادتی کامل، ص89) : بنابر احتیاط واجب .
4- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص350) /بهجت (وسیلة النجاة، ص336/استفتائات، ج 2، ص450) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص345) /صافی (هدایةالعباد، ج1، ص240) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص26) /مکارم (استفتائات جدید، ج2، ص166، س502 و 504/اعتکاف عبادتی کامل، ص89) .
5- امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ص593) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص 26) / سیستانی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص491، احکام الاعتکاف/دفتر) /صافی (دفتر) /مکارم (العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص94/اعتکاف عبادتی کامل، ص89) /العروة الوثقی (ج2، ص259) . خامنه ای (دفتر) : نگاه شهوت انگیز موجب بطلان اعتکاف ﻧﻤﻲشود. نوری (دفتر) : نگاه شهوانی به همسر اشکال ندارد.

ص: 126

صحبت تلفنی از روی شهوت با همسر اشکال ندارد.(1)

اگر معتکف عادت داشته باشد که در حال استمتاع یا راه دادن بعضی فکرها، خود به خود از او منی خارج می شود. اگر با این کارها منی از او خارج شود چه حکمی دارد؟ اگر عادت نداشته باشد و منی بیرون بیاید چطور؟ اگر عادت داشته باشد ولی منی بیرون نیاید، چه حکمی پیدا می کند؟

اگر تعمّدی در بین نباشد و بی اختیار باشد، اشکال ندارد.(2)

اگر معتکف عادت به این داشته باشد که اگر فکر کند، جنب می شود، و اگر در اعتکاف به فکری فرو رفت و بعد از حرکت منی خارج نشد و جذب شد، حکم اعتکاف او چگونه است؟

چنانچه احتمال خروج منی را بدهد، روزه اش باطل و اعتکافش نیز باطل می شود.(3)


1- صافی (دفتر) .
2- صافی (دفتر) . نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص99) : اگر عادتش این باشد که با استمتاع از بعضی فکرها، منی از او خارج می شود و منی خارج شود، اعتکاف و روزه باطل است. اگر به قصد بیرون آمدن منی کاری انجام دهد، روزه و اعتکاف باطل است، چه منی خارج شود یا خارج نشود.
3- تبریزی (استفتاءات جدید، ج 2، ص140) .

ص: 127

2-بوییدن عطر و هر بوی خوش و گیاه معطّر همراه با لذت

اشاره

2-بوییدن عطر و هر بوی خوش و گیاه معطّر همراه با لذت(1)

بوییدن بوی خوش و گیاه معطّر از روی لذّت حرام است ولی اگر معتکف بوی عطریات را حس کند ولی از بوییدن عطریات لذّت نبرد، بوییدن اشکال ندارد.(2)

2-1-بوییدن بوی خوش توسط فرد فاقد حس بویایی

کسی که حس بویایی ندارد مشمول این حکم[حرمت بوییدن عطر و ریحان] نیست.(3)


1- روایات: امام صادق علیه السلام: «معتکف بوی خوش استشمام نمیکند و از گیاهان خوشبو لذت نمی برد و خرید و فروش ﻧﻤﻲکند». (الاستبصار، ج2، ص129/من لایحضره الفقیه، ج2، ص186/کافی (ط-اسلامیه) ، ج4، ص178) .
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیله، ج1، ص350/التعلیقة علی العروة الوثقی، ص593، احکام الاعتکاف) /بهجت (وسیلة النجاة، ص 336) . سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص346/دفتر) : بوییدن عطریات مطلقاً چه از بوییدنش لذّت ببرد و چه لذّت نبرد، جایز نیست و بوییدن گیاهان خوشبو در صورتی که از بوییدن آن لذّت ببرد جایز نیست و اگر از بوییدن آن لذت ﻧﻤﻲبرد اشکال ندارد. صافی (دفتر) : نسبت به عطریات، اعتبار تلذّذ در حرمت، محل تامّل است ولی در مورد گل ها بعید نیست حرمت مخصوص به مورد التذاذ باشد. مکارم (استفتاءات جدید، ج 2، ص 165، س499) : بوییدن عطریّات و بوهای خوش، هرچند به قصد لذّت نباشد، برای معتکف حرام است. فاضل (العروة الوثقی مع تعلیقات، ج2، ص81، احکام الاعتکاف/اعتکاف و احکام آن، ص26) : بنابر احتیاط واجب جایز نیست.
3- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ص350) /خامنه ای (سایت) /صافی (دفتر) /فاضل (العروة الوثقی مع تعلیقات، ج2، ص81، احکام الاعتکاف) .

ص: 128

آیا استفاده از کِرِم، پماد یا صابون بودار برای معتکفی که حسّ بویایی ندارد، اشکال دارد؟

اشکالی ندارد.(1)

بوییدن بوهای خوش و اشیای معطّر برای معتکفی که بر اثر سرماخوردگی و مانند آن، بوها را به خوبی تشخیص ﻧﻤﻲدهد، چه حکمی دارد؟

اگر به هیچ وجه بو را تشخیص ندهد، اشکال ندارد.(2)

2-2-استفاده از مواد بهداشتی، آرایشی و خوراکی های معطّر

آیا معتکف می تواند از مواد شوینده خوشبو مانند صابون (مایع یا جامد)، شامپو، خمیردندان خوشبو استفاده نماید؟

شمّ طیب حرام است.(3)

اگر کسی صورتش را با صابون بودار بشوید، آیا باید جلوی تنفسش را بگیرد؟

خیر، امّا اگر بوی آن شدید است، باید آن بو را برطرف کند.(4)


1- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص60) .
2- مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص124) .
3- خامنه ای. سیستانی (دفتر) : مانعی ندارد. فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص63) : اگر صدق بوی خوش و استعمال عطر کند، حرام است و بنا بر احتیاط، سبب بطلان اعتکاف نیز می شود ولی اعتکاف را تمام و اگر واجب بوده، اعاده نماید. مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص 123) : بنابر احتیاط [واجب] پرهیز کند.
4- فاضل (اعتکاف واحکام آن، ص61) .

ص: 129

اگر فردی برای اینکه مطمئن شود که صابون او بو ﻣﻲدهد یا نه، صابونش را بو کند و صابون او بودار باشد، آیا اعتکافش باطل می شود؟ آیا کارحرام انجام داده است؟

خیر باطل نمی شود و برای آزمایش هم حرام نیست.(1)

چون غالب مواد آرایشی بانوان دارای بوی خوش است، آرایش نمودن زن معتکف چه حکمی دارد؟

اشکال دارد.(2)

استفاده از غذاها، میوه ها، مواد شوینده و لوازم آرایشی معطّر، دستمال کاغذی های معطّر و هر چیز معطّر هرچند جزو عطریات و بوی خوش به شمار نرود، برای معتکف چه حکمی دارد؟

در صورتی که عرفاً جزو عطریات محسوب نشود مانعی ندارد، ولی بهتر پرهیز از آن است.(3)

آیا خوردن آدامسهایی با طعمهای تند و بودار در اعتکاف اشکال دارد؟

اگر صدق بوی خوش واستعمال عطر کند، حرام است.(4)

2-3-استعمال عطر جهت نماز و مسجد

اگر معتکف جهت استحباب استفاده از عطر، در نماز خود را معطّر کند (نه برای لذّت بردن از بوی آن)، آیا مرتکب عمل حرام شده است؟

ظاهرا اگر بوییدن صادق نباشد، حرام نیست.(5)


1- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص61) .
2- مکارم (احکام بانوان، ص124) .
3- مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص123) .
4- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص62) .
5- بهجت (استفتائات، ج 2، ص446) .

ص: 130

در مساجد معمولاً عطر ﻣﻲزنند و گریزی از آن نیست وظیفه معتکف چیست؟

عمداً استنشاق نکند.(1)

بعضی از غیرمعتکفین که به مسجد ﻣﻲآیند، عطر زده اند. استشمام آن برای معتکف چه حکمی دارد؟

اگر شمِّ طیب صدق نکند، اشکال ندارد.(2)

2-4-بطلان اعتکاف در صورت بوییدن بوی خوش

آیا بو کردن عطر و گلاب، اعتکاف را باطل می کند؟

بنابر احتیاط واجب باطل می شود. (اگر با تلذّذ باشد بنابر احتیاط واجب، در صورت وجوب اعتکاف، آن را تمام کند و سپس قضا کند.)(3)


1- مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص123/سایت) .
2- خامنه ای. سیستانی (دفتر) : استشمام بوی عطر آنان جایز نیست ولی احساس بوی عطر ظاهراً مانعی ندارد و لازم نیست بینی خود را بگیرد.
3- بهجت (استفتائات، ج2، ص450) /صافی (دفتر) . تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص297، م1080) : بطلان اعتکاف محل اشکال است (هرچند بر معتکف حرام است، لکن اگرمعتکف در روز سوّم این کار را کرده، باید اعتکافش را تمام کند) سیستانی: باطل می کند. فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص62) : رسیدن عطر به بینی بنابر احتیاط واجب، اعتکاف را باطل می کند ولی اگر بی اختیار باشد، حرام نیست.

ص: 131

آیا بوییدن عرقیات بودار مثل گلاب و عرق نعنا یا خوردن آن یا رسیدن بوی آن به مشام هنگام افطار در اعتکاف، باعث بطلان اعتکاف می شود؟ آیا کار حرام انجام داده است؟

بلی حرام بوده و بنا بر احتیاط واجب اعتکاف را باطل می کند ولی اعتکاف را تمام و اگر واجب بوده، اعاده نماید.(1)

اگر بوی عطری که دیگران استعمال کرده اند به مشام معتکف برسد، آیا باید از رسیدن بو به بینی، جلوگیری کند؟

بلی.(2)

اگر معتکفی در فرض سابق، از رسیدن بو به بینی جلوگیری نکرده و طبیعتاً از آن بو لذّت برده، آیا اعتکافش باطل است؟ آیا کار حرامی انجام داده است؟

اگر بو نکرده، اعتکاف او باطل نیست ولی اینکه جلوگیری نکرده، کار حرامی مرتکب شده و باید توبه کند.(3)

 معتکفی به تصوّر اینکه بوییدن عطر فقط در حال روزه در اعتکاف، اشکال دارد، بعد از افطار بوی عطر را استشمام کرده است.آیا این کار باعث بطلان اعتکاف می شود؟ آیا کار حرام انجام داده است؟

اگر ﻧﻤﻲدانسته مرتکب حرام نشده ولی بنابراحتیاط واجب اعتکافش باطل شده است. درعین حال اعتکاف را تمام کند و اگر واجب بوده، مجدداً انجام دهد(4)


1- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص63) .
2- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص60) .
3- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص60) .
4- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص61) .

ص: 132

کسی که قبل از اعتکاف به لباسهایش عطر زده است، آیا برای اعتکاف باید لباسش را عوض کند؟

در صورتی که موجب بوییدن بوی خوش شود، باید عوض کند.(1)

3-مجادله و مناقشه

 در امر دنیوی یا دینی اگر به خاطر غلبه کردن بر طرف مقابل و اظهار فضیلت باشد حرام است ولی اگر به خاطر اظهار حق و برگرداندن طرف از خطا باشد، اشکالی ندارد. معیار تشخیص آن قصد و نیّت شخص است. در این امور فرقی بین روز و شب نیست.(2)

امام باقر علیه السلام: «معتکف، مجادله ﻧﻤﻲکند».(3)

اگر مباحثه علمی در حال اعتکاف به جرّ و بحث منجر شود، آیا موجب باطل شدن اعتکاف است؟

اگر برای غلبه بر خصم و امر باطل باشد جایز نیست و اگر به قصد اظهار حق و ردّ کردن فرد مقابل از خطا باشد، مانعی ندارد.(4)

4-مبطلات روزه

 در حال روزه، معتکف باید از مبطلات روزه اجتناب نماید. بعضی از این مبطلات با محرّمات اعتکاف مشترک هستند.


1- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص62) .
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص350) /بهجت (استفتائات، ج 2، ص446/وسیلة النجاة، ص 336) /خامنه ای (سایت) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص346) /صافی (هدایةالعباد، ج1، ص240) / فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص26) /مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص 165، س501) .
3- کافی (ط-اسلامیه) ج4، ص178.
4- بهجت (استفتائات، ج2، ص446) .

ص: 133

5-خرید و فروش

اشاره

5-خرید و فروش(1): خرید و فروش و بنابر احتیاط واجب انواع تجارت مانند صلح، اجاره و معاوضه بر معتکف حرام است، مگر ضرورتی پیش آید [و نتواند وکیل بگیرد]، ولی معامله باطل نیست.(2)

در عدم جواز معامله برای معتکف، بین معامله نقد و نسیه فرق نیست.(3)

اگر معتکف در معامله پول ندهد و نسیه بخرد یا بفروشد (مثلاً اسمش را روی کاغذ مخصوص می نویسد) و یا برای معامله نائب بگیرد، یا پول را به دست خود فروشنده ندهد، یا مستقیماً از دست خریدار پول نگیرد (مثل اینکه صندوق مخصوصی برای اینکار گذاشته باشند)اعتکاف چه حکمی پیدا می کند؟

اگر عرفاً صدق بیع و شرا نماید، اشکال دارد.(4)  

آیا خرید و فروش (جنس ضروری و غیر ضروری)در اعتکاف باعث بطلان اعتکاف می شود؟ آیا کار حرام انجام داده است؟


1- روایات: امام باقر علیه السلام: «معتکف، حق ندارد بخرد و بفروشد و وارد معامله شود». (کافی (ط-اسلامیه) ، ج4، ص178/من لا یحضره الفقیه، ج2، ص186/الاستبصار، ج2، ص129)
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص350) /بهجت (استفتائات، ج 2، ص 447/وسیلة النجاة، ص336) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص346) /صافی (هدایةالعباد، ج1، ص240/دفتر) / فاضل (العروة الوثقی مع التعلیفات، ج2، ص95) /نوری (دفتر) / العروة الوثقی (ج2، ص259، احکام الاعتکاف) . مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص 166، س500/اعتکاف عبادتی کامل، ص90) : خرید و فروش، بلکه مطلق تجارت، با نبودن ضرورت برای معتکف، بنابر احتیاط واجب حرام است.
3- تبریزی (استفتائات جدید، ج2، ص139) .
4- نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص96، م273) .

ص: 134

خرید و فروش بدون ضرورت از محرّمات اعتکاف است و بنابر احتیاط، انجام آن موجب بطلان اعتکاف می شود.(1)

5-1-موارد مجاز خرید و فروش در اعتکاف

اگر جهت خوردن و نوشیدن نیاز به خرید و فروش باشد و نتواند وکیل بگیرد و نقل و انتقال بدون خرید و فروش [مانند هدیه یا قرض گرفتن] هم ممکن نباشد، در این صورت خرید و فروش مانعی ندارد.(2)

آیا معتکف می تواند در شرایط اضطرار، خرید و فروش نماید؟

در صورتی که ناچار باشد مانعی ندارد.(3)

آیا معتکف می تواند خودش اقدام به خرید کند، ضروری یا غیر ضروری؟


1- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص63) .
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیله، ج1، ص350) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص346/دفتر) / صافی (دفتر) /مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص91) . بهجت (وسیلة النجاة، ص 336/دفتر) : ولی بنابر احتیاط، رعایت اقتصار را بکند. اگر توکیل یا نقل به غیر ممکن باشد، احتیاط واجب آنها را اختیار کند. فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص26) : اگر برای غذا و نیازهای روزانه ناچار باشد و نتواند کسی را وکیل در خرید کند، ﻣﻲتواند به مقدار حاجت خرید کند و حرام نیست.
3- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیله، ج1، ص350) . بهجت (وسیلة النجاة، ص 336) /تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص296) /مکارم (العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص95) : جهت خوردن ونوشیدن، در صورت اضطرار و عدم امکان توکیل یا نقل به غیر بیع (به شخص دیگری وکالت دهد تا از طرف او خرید و فروش کند یا به غیر از خرید و فروش، مثلاً با بخشش نقل و انتقال کنند) ، خرید و فروش اشکالی ندارد.

ص: 135

اگر برای خرید نیازمندی های اعتکاف باشد فی نفسه مانعی ندارد و جایز نیست معتکف خودش اقدام به خرید و فروش کند مگر در مواردی که در حال اعتکاف به آنها نیاز دارد.(1)

موارد ضروری که خرید و فروش درآنها برای معتکف جایز است، چیست؟ مواردی که در هنگام اعتکاف برای خودش و نفقه خانواده اش به آن نیاز دارد.(2)

آیا جایز است که معتکف، کسی را برای خرید چه ضروری و چه غیر ضروری وکیل نماید؟

اگر برای خرید نیازمندی های هنگام اعتکاف باشد، اشکال ندارد، امّا در غیر آن موارد، اگر وکیل کردن در هنگام اعتکاف باشد اشکال دارد.(3)

آیا ﻣﻲتوان به کسی پول داد تا ازمسجد خارج شود و برای معتکف خرید کند؟ آیا بین خرید جنس ضروری و غیرضروری فرق است؟

مانعی ندارد. مباشرت در خرید و فروش حرام است امّا وکالت دادن درآن اشکال ندارد.(4)

آیا پول دادن به حمامی برای استحمام در طول اعتکاف اشکال دارد؟ اجرت دادن حمامی در حال اعتکاف، اشکال ندارد.(5)


1- خامنه ای (سایت) .
2- خامنه ای (سایت) .
3- خامنه ای (سایت) .
4- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص63) . مکارم (استفتائات جدید، ج3، ص107) : آنچه ضروری است مانعی ندارد مانند لوازم مورد نیاز، شامپو و خمیر دندان
5- خامنه ای/مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص122) .

ص: 136

پول دادن به افراد جهت تهیّه بعضی احتیاجات و نیازمندی ها، مثل خمیر دندان، شامپو، آیا در حکم خرید و فروش و مبطل اعتکاف است؟

اشکال ندارد.(1)

اگر معتکف بعد از اعتکاف، نیاز به کالایی داشته باشد. آیا جایز است که در هنگام اعتکاف آن را تقاضا کند و گرفتن کالا، بعد از اعتکاف باشد؟

اگر باعث خارج شدن از مسجد نشود، صرف قرار گذاشتن بدون عقد خرید، اشکال ندارد.(2)

اگر معتکف در معامله ای پول نپردازد بلکه جنس را نسیه بخرد یا نسیه بفروشد یا برای معامله نایب بگیرد، یا پول را به دست خود فروشنده ندهد، یا مستقیماً پول از دست خریدار نگیرد، اعتکاف چه حکمی پیدا می کند؟

خرید و فروش، بلکه مطلق تجارت، با نبود ضرورت برای معتکف حرام است ولی اگر دیگری را نایب بگیرد اشکالی ندارد.(3)

5-2-گرفتن و دادن قرض در اعتکاف

معتکف از کسی طلبکار است، آیا می تواند طلب خویش را بازستاند؟

مانعی ندارد.(4)

دادن و گرفتن قرض در حال اعتکاف، چه حکمی دارد؟

اشکال ندارد.(5)


1- خامنه ای/مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص123) : آنچه ضروری است، مانعی ندارد.
2- خامنه ای (سایت) .
3- مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص122) .
4- مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص 122/سایت) .
5- صافی (دفتر) .

ص: 137

5-3-عقود دیگر در اعتکاف

آیا اجرای دیگر عقود و ایقاعات [به جز معاملات] در هنگام اعتکاف جایز است؟

مانعی ندارد.(1)

حکم انجام محرّمات اعتکاف به صورت عمد

انجام محرّمات اعتکاف سه پیامد منفی به دنبال دارد:

الف)گناه، پس باید فوراً توبه نموده و از خداوند طلب گذشت نماید.

ب)بطلان اعتکاف و لزوم قضای آن در برخی موارد.

ج)کفّاره (در جماع)

1-لذّت های جنسی: جماع و(2)لمس و بوسه از روی شهوت و بنابر احتیاط واجب استمناء، هرچند از راه حلال، مانند بازی با همسر، چه در شب و چه در روز اعتکاف را باطل می کند و فرقی بین مرد و زن نیست.(3)

با انجام جماع در اعتکاف واجب (اعتکافی که از ابتدا واجب بوده یا روز سوّم اعتکاف مستحب)کفاره واجب می شود و همچنین در اعتکاف مستحب بدون دست برداشتن از اعتکاف، بنابر احتیاط واجب کفّاره واجب می شود؛ امّا


1- خامنه ای (سایت) . نوری (دفتر) : هر عقدی که برای سود بردن باشد، اشکال دارد.
2- بهجت (استفتائات، ج 2، ص 450و446/وسیلة النجاة، ص 336) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص345/دفتر) /مکارم (استفتائات جدید، ج2، ص166، س502) : بنابر احتیاط واجب.
3- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة،ج1،ص350) /بهجت (وسیلة النجاة،ص336/استفتائات،ج 2، ص450) /خامنه ای (سایت) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص345) /صافی (هدایةالعباد،ج1، ص240/ دفتر) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص26و59) /مکارم (استفتائات جدید، ج2، ص166، س502 و 504) / نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص99، م289/دفتر) .

ص: 138

اگر با دست برداشتن از اعتکاف جماع کند، کفاره ندارد، اگرچه احتیاط مستحب است.(1)

معتکف اگر از روی سهو هم جماع کند، اعتکافش باطل است.(2)

حرمت جماع از سه جهت است:

1-مکان اعتکاف؛ 2-روزه؛ 3-خود اعتکاف

2-مبطلات روزه: باطل کننده اعتکاف است. اگر روزه باطل شود، اعتکاف هم باطل می شود.(3)

3-معامله: [در موارد غیر ضروری] بنابر احتیاط واجب باطل کننده اعتکاف است.(4)

4-شمّ طیب: بوییدن عطریّات و بوی خوش همراه با لذت اعتکاف را باطل می کند.(5)


1- امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ص595) .
2- امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ص594) /خامنه ای/صافی (هدایةالعباد، ج1، ص241) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص27) .
3- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص351/التعلیقة علی العروة الوثقی، ص586) / صافی (دفتر) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص26) /مکارم (اعتکاف عبادتی کامل فصل احکام، ص125/استفتائات جدید، ج2، ص166) /نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص99، م289) / العروة الوثقی (ج2، ص247، الرابع) .
4- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص351/ التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص594) / فاضل (اعتکاف و احکام آن، 27) /نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص99، م289) . بهجت (استفتائات، ج 2، ص 447) : بنابر احتیاط باطل کننده اعتکاف است به معنای مراعات احتمال صحّت و بطلان هر دو.
5- سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص346) /نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص99، م289) . امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص594، م3) /صافی (دفتر) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، 62) : بنابر احتیاط واجب. بهجت (جامع المسائل، ج2، ص54/استفتائات، ج 2، ص 450و446) : اگر با لذت باشد بنابر احتیاط اعتکاف را باطل می کند و احتیاط واجب در صورت وجوب اعتکاف، آن است که آن را تمام کند و سپس قضا نماید. مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص 165، س499) : هرچند به قصد لذّت نباشد.

ص: 139

5-مجادله: به قصد غلبه بر طرف مقابل و اظهار فضیلت، اعتکاف را باطل می کند.(1)

به جز مبطلات روزه، سایر محرّمات، اختصاص به روز ندارد بلکه در شب نیز، باید از آنها پرهیز نمود.(2)

اگر معتکف شرط رجوع کرده باشد چنانچه یکی از محرّمات را انجام دهد، قضای اعتکاف و از سر گرفتن آن، لازم نیست.(3) 


1- سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص346، م1080) /مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص125) / نوری (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، احکام الاعتکاف، م3) . تبریزی (منهاج الصالحین الاعتکاف، ج1، ص297، م1080) : اعتکاف را باطل ﻧﻤﻲکند. امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص594، م3) /بهجت (وسیلة النجاة، ج1، ص336، م1208و1210) /خامنه ای (سایت) /صافی (هدایة العباد، ج1، ص241، م1423) /فاضل (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص95، م3) : بنابر احتیاط واجب باطل ﻣﻲکند.
2- امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص594/ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص351) / بهجت (وسیلة النجاة، ص 336) /مکارم (استفتاءات جدید، ج 2، ص 165) .
3- سیستانی (دفتر) .

ص: 140

واجب بودن اجتناب از محرّمات (به جز جماع) در اعتکافی که واجب معیّن [یا روز سوم اعتکاف] نیست، بنابر احتیاط واجب است.(1)

آیا به جز جماع و مبطلات روزه، انجام دیگر محرّمات اعتکاف[استمناء، بوییدن عطریات و بوهای خوش، معاملات با نبودن ضرورت، جدال به قصد اظهار فضیلت] به صورت عمدی، باعث بطلان اعتکاف می شود؟

لمس کردن و بوسیدن از روی شهوت و جماع کردن، اگرچه از روی سهو باشد، اعتکاف را باطل می کند. سایر محرمات اعتکاف را اگر عمداً یا سهواً مرتکب شود و نیز در مورد لمس کردن و بوسیدن با شهوت که از روی سهو باشند، بنابر احتیاط واجب [اعتکاف را باطل می کند]. (2)


1- تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص279) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص346/دفتر) .
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص351) . بهجت (استفتائات، ج 2، ص 450/وسیلة النجاة، ص 336/جامع المسائل، ج2، ص54) /صافی (هدایةالعباد، ج1، ص242/دفتر) : انجام محرمات اعتکاف حتی سهواً، هر چند روزه را باطل نکند، بنابر احتیاط اعتکاف را باطل می کند ولی در غیر جماع، ترک احتیاط به احتمال صحت و بطلان نشود به اینکه [اعتکاف را] تمام کند و قضا یا اداء کند. خامنه ای (دفتر) : در ارتکاب سایر محرمات عمداً یا سهواً در غیر از جماع، بنا بر احتیاط واجب باید اعتکاف را به پایان برساند و آن را قضا یا اداء کند.  فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص59) :اگر معتکف محرّمات اعتکاف (به جز جماع و مبطلات روزه) را مرتکب شود، بنابر احتیاط[واجب] اعتکاف باطل است. [جماع، حتی سهواً اعتکاف را باطل ﻣﻲکند]  احتیاط آن است که اعتکاف را تمام کنند و اگر واجب بوده، آن را مجدداً انجام دهند. سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص346، م1080/دفتر) /مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص125) / نوری (دفتر) : انجام محرّمات اعتکاف [جز جماع و مبطلات روزه] مبطل اعتکاف است. تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص297، م1080) : محرمات اعتکاف (به جز مبطلات روزه و جماع) اعتکاف را باطل ﻧﻤﻲکند.

ص: 141

حکم محرّمات اعتکاف در صورت انجام سهوی یا از روی جهل

اگر معتکف یکی از محرّمات اعتکاف (به جز جماع و لمس و بوسه از روی شهوت) را سهواً انجام دهد، آیا اعتکاف او باطل است؟

بنابر احتیاط واجب، اعتکاف باطل است(1) لذا باید احتیاط کند. بنابراحتیاط واجب، اعتکاف واجب را اداء یا قضا نماید.(2)

کسی که ﻧﻤﻲدانسته مثلاً فلان کار در اعتکاف حرام است و آن کار را انجام دهد، آیا کار حرام انجام داده است؟

اگر ﻧﻤﻲدانسته، عقاب ندارد.(3)

آیا کسی که ﻧﻤﻲدانسته مثلاً فلان کار باعث بطلان اعتکاف می شود و آن کار را انجام دهد، آیا اعتکاف او باطل می شود؟

بلی، باطل می شود.(4)

مبطلات اعتکاف


1- خامنه ای (دفتر) : ارتکاب محرمات از روی فراموشی یا بدون قصد و توجّه موجب بطلان روزه و بطلان اعتکاف ﻧﻤﻲگردد ولی انجام جماع ولو سهواً موجب بطلان اعتکاف ﻣﻲشود. در ارتکاب محرمات عمداً یا سهواً، در غیر از جماع، بنابراحتیاط واجب، باید اعتکاف را به پایان برساند و آن را قضا [یا ادا] کند. تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص297، م1081) /سیستانی (منهاج الصالحین ، ج1، ص346، م1081/دفتر) / فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص27) /نوری (دفتر) : اعتکاف باطل نیست.
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص351) /بهجت (وسیلة النجاة، ص 337) /صافی (هدایةالعباد، ج1، ص241/دفتر) /مکارم (العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص96) .
3- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص60) .
4- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص60) . سیستانی (دفتر) : در صورتی که جاهل مقصّر بوده، اعتکافش باطل ﻣﻲشود و اگر جاهل قاصر بوده، اعتکافش صحیح است و حکم سهو را دارد.

ص: 142

برخی از امور اعتکاف را باطل می کند که به برخی در ذیل اشاره می شود:

1-از بین رفتن صحّت اعتکاف: سبب بطلان اعتکاف می شود. مانند:

1)مرتد شدن: گرچه توبه کند.(1)

2)خروج عمدی: اگر معتکف از مسجد در غیر موارد مجاز و نیز خروج معتکف در موارد مجاز اگر به قدری طول بکشد که صورت اعتکاف به هم بخورد، اعتکاف را باطل می کند.(2)

3)مبطلات روزه: اگر در روز واقع شود، اعتکاف را باطل می کند.(3)

2-محرّمات اعتکاف: که در «حکم محرّمات» بیان شده است.

قطع اعتکاف

1-واجب معین: اگر اعتکاف واجب معیّن باشد، قطع آن جایز نیست.(4)

2-واجب موسع: دو روز اوّل قطع جایز و پس از دو روز، جایز نیست.(5)

3-مستحب: (6) دو روز اوّل قطع جایز و پس از دو روز، جایز نیست.(7)


1- امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ص587، م1) /بهجت (جامع المسائل، ج 2، ص56) / سیستانی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص483) /مکارم (العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص85) / نوری (دفتر) /العروة الوثقی (ج2، ص250، م1) .
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ص349و346) /صافی (دفتر) /العروة الوثقی (ج2، ص249و257) .
3- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ص351) /صافی (دفتر) /بهجت (استفتاءات، ج 2، ص450) / نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص99، م289) .
4- امام خمینی (ترجمه تحریر الوسیلة، ج1، ص347) /بهجت (استفتائات، ج 2، ص447/وسیلة النجاة، ص333) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1،346) /صافی (هدایةالعباد، ج1، ص238/دفتر) /مکارم.
5- امام خمینی (ترجمه تحریر الوسیلة، ج1، ص347) /بهجت (استفتائات، ج 2، ص447/وسیلة النجاة، ص333) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1،346) /صافی (هدایةالعباد، ج1، ص238/دفتر) .
6- روایت: امام باقر علیه السلام :«اگر کسی معتکف شود و از اعتکافش یک روز گذشته باشد، ﻣﻲتواند از مسجد خارج شود و اعتکاف خود را فسخ کند، گرچه شرط و استثنا نگذاشته باشد اما اگر از اعتکافش دو روز گذشته باشد وشرط و استثنا نگذاشته باشد، ﻧﻤﻲتواند اعتکافش را فسخ کند و باید روز سوم را نیز معتکف بماند». (کافی (ط-اسلامیه) ، ج4، ص177) .
7- امام خمینی (ترجمه تحریر الوسیلة، ج1، ص347) /بهجت (استفتائات، ج 2، ص447/وسیلة النجاة، ص333) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1،346) /صافی (هدایةالعباد، ج1، ص238/دفتر) / مکارم (استفتائات، ج2، ص161) /نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص100، م291) .

ص: 143

اگر اعتکاف واجب موسع یا مستحب باشد تا قبل از تکمیل دو روز[غروب روز دوم] می تواند آن را قطع کند ولی اگر اعتکاف را تا غروب روز دوّم رها نکرد، بر او واجب است که روز سوّم را بماند[مگر شرط رجوع کرده باشد].(1)

آیا ﻣﻲتوان اعتکاف را به هم زد و در اثنا از مسجد خارج شد؟

اگر واجب باشد یا روز دوّم تا مغرب اعتکاف کرده است، نمی تواند آن را به هم بزند و اتمام واجب است و الّا مانعی ندارد.(2)

مسافری که نیّت نذر اعتکاف کرده، در روز سوّم اعتکاف برایش کاری پیش آمده است، آیا می تواند به شهرش برگردد؟ حکم اعتکافش چیست؟ آیا باید قضای اعتکاف را به جا آورد؟ آیا کفاره دارد؟

اگر ضرورت داشته باشد، مثل سایر افراد می تواند اعتکاف را ترک کند ولی باید آن را قضا کند و کفاره ندارد. امّا چنانچه کار ضروری ندارد، نباید اعتکاف را ترک کند.(3)


1- امام خمینی (ترجمه تحریر الوسیلة، ج1، ص347) /بهجت (استفتائات، ج 2، ص 447/وسیلة النجاة، ص333) /خامنه ای/سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص346) /صافی (هدایةالعباد، ج1، ص238) / مکارم (العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص85، م5) /العروة الوثقی (ج2، ص251، م5) .
2- فاضل (اعتکاف واحکام آن، ص58) .
3- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص47) .

ص: 144

اگر کسی اعتکاف را نذر کند و مشغول اعتکاف شود ولی در ایّام اعتکاف مریض شود یا ضرورتی پیش آید، مثل فوت نزدیکان، آیا می تواند اعتکاف را بر هم بزند؟ و اگر بر هم بزند، کفّاره دارد؟ در اعتکاف مستحبی چطور؟

در صورتی که ضرورتی پیش آید، می تواند اعتکاف را به هم بزند، در صورتی که روز سوّم باشد. اگر به عنوان نذر باشد، باید قضا کند ولی کفّاره ندارد.(1)

اگر نذر کند چهار روز معتکف شود، و پیوستگی آن چهار روز را شرط ننماید و روز چهارم برخلاف نذرش از اعتکاف خارج شود وظیفه اش چیست؟ باید مجدداً اعتکاف چهار روز را به جا آورد.(2)

تکلیف معتکف پس از قطع یا باطل شدن اعتکاف

1-اگر اعتکاف واجب معیّن باشد،(3)واجب است، قضاء کند.(4)


1- مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص 163، س487) . تبریزی: در صورتی که حرجی باشد می تواند به هم بزند. نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص100، م292) : در صورتی که ادامه اعتکاف برای او مشقت دارد، ﻣﻲتواند آن را به بزند.
2- مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص 163، س488) . نوری (دفتر) : باید اعتکاف آن روز را به جا آورد و دو روز دیگر به آن ضمیمه کند.
3- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص351) /خامنه ای (دفتر) : باید آن را تمام کند و سپس قضاء کند. تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص297، م1082) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص346، م1082/دفتر) : بنابر احتیاط.
4- بهجت (جامع المسائل، ج 2، ص 48/وسیلة النجاة، ج1، ص 337، م1210) /خامنه ای (دفتر) / صافی (هدایةالعباد، ج1، ص241، م1424) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص26) /مکارم (العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص96/استفتائات جدید، ج2، ص167/اعتکاف عبادتی کامل، ص93) /نوری (التعلیقة علی العروة الوثقی، احکام الاعتکاف، م5) /العروة الوثقی (ج2،ص260، م5) .

ص: 145

2-اگر اعتکاف واجب غیر معیّن باشد، واجب است، دوباره به جا آورد.(1)

3-اگر اعتکاف مستحب باشد، و قبل از اتمام روز دوّم باطل شود چیزی بر او نیست و اگر بعد از دو روز باطل شده باید(2) قضاء کند. بلکه مشروع بودن قضای آن محل اشکال است.(3)


1- بهجت (وسیلة النجاة،ج1، ص337، م1210) /خامنه ای (دفتر) /صافی (هدایةالعباد، ج1، ص241، م1424) /فاضل (العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص83، م5) /نوری (التعلیقة علی العروة الوثقی، احکام الاعتکاف، م5) /العروة الوثقی (ج2، ص260، م5) . امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ص351) : و اگر این امر در روز سوّم بوده باید آن را تمام کند و بعد اعتکاف را از سر بگیرد. اگر در حال اعتکاف عمداً یا سهواً جماع کند، اگر واجب غیر معیّن باشد، باید آن را از سر بگیرد. خامنه ای (دفتر) : اگر محرمات در دو روز اول واقع شده، اعتکاف را از سر بگیرد و اگر در روز سوم بوده، تمام کند و سپس از سر بگیرد مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص 93/استفتائات جدید، ج2، ص167) : و اگر واجب غیر معیّن بوده و این امر در روز سوم بوده نیز باید قضا کند.
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ص351) : آن را تمام کند و سپس بهجت (وسیلة النجاة، ج1، ص 337، م1210) /خامنه ای (سایت/دفتر) : قضاء کند. سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص346، م1082) /تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص297، م1082) : بنابر احتیاط واجب قضاء کند. نوری (دفتر) : بنابر احتیاط واجب آن را تمام کند و سپس قضاء کند.
3- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ص351) /خامنه ای (دفتر) /صافی (هدایةالعباد، ج1، ص241، م1424) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص27/التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص83، م5) /مکارم (العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص96، م5) .

ص: 146

اگر فردی اعتکاف مستحب را در روز سوّم رها کرد، وظیفه اش چیست؟ باید قضای آن را به جا آورد.(1)

اگر در نیّت یا نذر اعتکاف شرط رجوع کرده باشد، قضا یا ادای آن واجب نیست.(2)

قطع روزه

در باطل کردن روزه ماه رمضان و نذر معیّن باید کفّاره بدهد و همچنین در قضای ماه رمضان اگر بعد از ظهر افطار کند، ولی در اقسام دیگر روزه- چه واجب باشد، چه مستحب، چه قبل از ظهر افطار کند یا بعد از ظهر- کفّاره واجب نیست.(3)

جایز است افطار نمودن روزه غیر معیّن را پیش از زوال، چه قضای شهر رمضان باشد یا غیر آن و لکن در قضای ماه رمضان بعد از زوال حرام است، بلکه کفاره، لازم ﻣﻲشود علی الاقوی، ولی کفّاره آن، «ده مسکین طعام دادن» است؛


1- مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص93) /نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص101، م294و295) : و بنابراحتیاط مستحب کفاره هم بدهد.
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص351) /صافی (هدایةالعباد، ج1، ص241) /نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص100، م293) / العروة الوثقی (ج2، ص258) .
3- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیله، ج1، ص328) . بهجت (جامع المسائل، ج2، ص28) : حرام است افطار کردن روزه واجب معیّنِ، بلکه در بعضی از آنها کفاره واجب ﻣﻲشود، مثل روزه ماه رمضان و نذر معیّن و قضای رمضان و روزه اعتکاف در صورت وجوب آن.

ص: 147

و با عدم تمکّن، «سه روز روزه» است. اما [افطار کردن] نذر مطلق و مندوب، جایز است، چه بعد از زوال و چه پیش از زوال.(1)

قضای اعتکاف

1)زمان ادای قضای اعتکاف

در مواردی که قضای اعتکاف واجب می شود واجب نیست، فوراً قضای آن را به جا آورند. اگر چه احتیاط[مستحب] است(2) ولی تأخیر آن به طوری که بی اعتنایی به واجب شرعی شود، جایز نیست.(3)

اگر قضای اعتکاف به علت بطلان، واجب باشد و ده روز پایانی ماه رمضان تمام شود. آیا جایز است برای درک فضیلت، قضای اعتکاف را در ماه رمضان آینده به جا آورد یا اینکه باید فوراً قضا نماید؟ قضا در هر ماهی که خواست اشکال ندارد، مگر اینکه نذر کرده باشد که در ماه خاصی اعتکاف نماید. (4)

2)قضای اعتکافِ معتکفِ فوت شده

هر گاه [شخص] در اثنای اعتکافی که به نذر و مثل آن یا سپری شدن دو روز اول اعتکاف، واجب شده بمیرد، قضای آن بر ولیّ او واجب نیست هر چند احتیاط است(5) و اگر روزه را در حال اعتکاف نذر کرده باشد، باید ولیّ، آن [اعتکاف] را قضاء کند.(6)


1- بهجت (جامع المسائل، ج2، ص28) .
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص351) /مکارم (استفتائات جدید، ج2، ص167، س507) /العروة الوثقی (ج2، ص260، م6) .
3- سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص346، م1082/دفتر) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص44) .
4- خامنه ای (سایت) .
5- سیستانی (دفتر) /مکارم (استفتائات جدید، ج2، ص167، س509/اعتکاف عبادتی، ص93) .
6- امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ص594، م7) /صافی (دفتر) . العروة الوثقی (ج2، ص261، م7 ) : و بر ولیّ، قضاء غیر از نماز و روزه واجب که از میّت فوت شده، واجب نیست و وجوب قضاء اعتکاف بر او در اینصورت از باب مقدمه قضاء روزه است. بهجت (استفتائات، ج 2، ص 452/جامع المسائل، ج 2، ص 56) : ظاهر، وجوب قضای روزه است، اگر به غیر اعتکاف واجب شده است و همچنین وجوب قضای روزه و اعتکاف است اگر روزه در حال اعتکاف را نذر کرده بود و تمکّن از قضا داشته و انجام نداده تا مرده است. اما اگر روزه برای اعتکاف واجب شده، پس وجوب قضای آن بر ولی، محلّ اشکال است.

ص: 148

نذر اعتکاف

1-چگونگی خواندن صیغه نذر اعتکاف

نذر، التزام به کاری است برای خدای متعال به گونه ای مخصوص؛ و به مجرد نیّت منعقد نمی شود، بلکه حتماً باید با صیغه باشد.(1)

به قصد قربت، صیغه(2) نذر اعتکاف به عربی یا فارسی خوانده ﻣﻲشود. به طور مثال جهت سه روز نذر اعتکاف در ماه رجب خوانده ﻣﻲشود: «ِللهِ عَلَیَّ اَن


1- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج2، ص124) .
2- و «صیغه» چیزی است که مفاد آن قرار دادن فعل یا ترکی بر ذمّه اش برای خدای متعال است، به این که بگوید: «لِلَّه (برای خدا) بر من است که روزه بگیرم» ... و آیا در صیغه، گفتن «لِلَّه» به خصوص، معتبر است یا ...غیر از این لفظ از اسم های مختص خدا کفایت می کند؟ ظاهر دومی است و بعید نیست که به آنچه که- از هر لغتی- هم معنی و مرادف گفته مذکور باشد خصوصاً برای کسی که عربی را خوب نمی داند منعقد شود و اگر بر قول او: «بر من است چنین ...» اکتفا شود منعقد نمی شود اگرچه در قلبش معنی «لِلَّه» را قصد کرده باشد و اگر مثلًا بگوید: «نذر کردم برای خدا که روزه بگیرم» یا «برای خدا بر من است نذر روزه یک روز»، منعقد نمی شود با اشکالی که دارد، پس ترک احتیاط نشود. (امام خمینی، ترجمه تحریر الوسیلة، ج 2، ص 124) .

ص: 149

اَعتَکَفَ شَهرَ رَجَب ثَلاثَةَ اَیّام» یا «برای خدا به گردن من باشد که سه روز از ماه رجب را اعتکاف کنم» و اگر صیغه خوانده نشود، نذر منعقد ﻧﻤﻲگردد.(1)

2-عدم وفا به نذر اعتکاف

اگر کسی از روی اختیار[و نه فراموشی، جهل، اضطرار یا اکراه] به نذر خود عمل نکند، گناه کرده و باید کفّاره بدهد. کفّاره [تخلف از] نذر عبارت است از اطعام شصت فقیر، یا دو ماه پی در پی روزه گرفتن، یا یک بنده آزاد کردن.(2)

شخصی نذر کرده معتکف بشود، اگر عمداً و بدون عذر اعتکاف خود را بشکند، آیا کفاره نذر بر عهده اش می آید یا کفاره اعتکاف و یا کفاره جمع؟

اگر به غیر جماع، اعتکاف خود را باطل کند، فقط کفاره تخلّف از نذر واجب است، که همانند کفاره باطل کردن روزه ماه مبارک رمضان است.(3)

اگر کسی نذر کند ایّام معینی را معتکف باشد و از آن ایّام معین، تخلف نماید (یک روز یا بیشتر)، آیا قضاء بر او واجب است؟

قضا بر او واجب است.(4) (به صفحه...مراجعه شود)

3-نذر اعتکاف در شهر خاص

آیا ﻣﻲتوان نذر کرد که در شهر خاصی معتکف شد؟

مانعی ندارد.(5)


1- امام خمینی و سیستانی و فاضل و مکارم (توضیح المسائل محشی-امام خمینی، م2641) / خامنه ای (استفتاء،س1060و1100) /نوری (توضیح المسائل، م2639) .
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج2، ص132/توضیح المسائل، م 2654) /مکارم (توضیح المسائل، م2286) /نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص95، م268) .
3- نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص95، م269) .
4- بهجت (استفتائات، ج 2، ص 448) .
5- صافی (دفتر) /مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص 159، س458) .

ص: 150

4-انجام اعتکاف نذری در ماه رمضان

آیا اعتکاف نذری را ﻣﻲتوان در ماه رمضان انجام داد؟

مانعی ندارد، مگر اینکه نیّت او غیر ماه رمضان باشد.(1)

5-نذر اعتکاف جهت حاجات

اگرکسی نذر کند که برای حصول حاجات مادّی یا معنوی معتکف شود، چه حکمی دارد؟

نذر اعتکاف به عنوان شکرانه قضای حوایج مانعی ندارد.(2)

کفّاره اعتکاف

کفّاره اعتکاف(3)

اگر اعتکاف واجب را به واسطه جماع باطل کند، هرچند در شب باشد، باید


1- بهجت (وسیلة النجاة، ص 331) /صافی/مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص109) .
2- مکارم (استفتائات جدید، ج 2، ص 162س484) .
3- روایات: از امام صادق علیه السلام سؤال شد که آیا شخص معتکف جماع می کند؟ فرمودند: «اگر چنین کند کفّاره ظهار به او تعلّق ﻣﻲگیرد». (الاستبصار، ج2، ص130/تهذیب الاحکام، ج4، ص291/ کافی (ط-اسلامیه) ، ج4، ص179/وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج10، ص546) از امام صادق علیه السلام درباره معتکفی که با همسرش در شب ماه رمضان مجامعت داشته، سوال شد، فرمودند: «بر معتکف [یک]کفاره واجب ﻣﻲشود» سپس ﻣﻲپرسند اگر در روز مجامعت کرده باشد. امام علیه السلام ﻣﻲفرمایند: «دو کفّاره واجب ﻣﻲشود». (تهذیب الاحکام، ج4، ص 292/من لایحضره الفقیه، ج2، ص188/وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج10، ص547) به امام صادق علیه السلام عرض شد: بانوئی با اجازه همسرش معتکف ﻣﻲشود و در حین اعتکاف باخبر ﻣﻲشود که شوهرش از سفر بازگشته است، لذا از مسجد به خانه ﻣﻲرود و همبستر ﻣﻲشود.تکلیف او چیست؟ امام فرمودند: «در صورتی که قبل از پایان دوره سه روزه از مسجد خارج شده باشد و در موقع نیّت اعتکاف، شرط و استثنائی نکرده باشد، [بدون اینکه قصد کند اعتکاف را قطع نماید، بیرون رفته است، با اینکه حتی با عدم شرط قطع اعتکاف در زمان نیّت، ﻣﻲتوانسته اعتکاف را قطع کند] باید کفّاره بدهد و کفاره او کفّاره ظهار است». (کافی (ط-اسلامیه) ، ج4، ص177/من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 185/وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج10، ص 548)

ص: 151

کفّاره بدهد [کفّاره اعتکاف مختص به جماع است] و در سایر محرّمات کفّاره واجب نیست. اگرچه احتیاط استحبابی است.(1)

بنابر احتیاط واجب، در اعتکاف مستحب بدون دست برداشتن از اعتکاف، اگر جماع کند، باید کفّاره بدهد.(2)

کفّاره اعتکاف، مانند کفّاره روزه ماه رمضان است که بین امور سه گانه مخیّر است. اگرچه احتیاط مستحب است که مانند کفاره ظهار ترتیبی باشد [لذا باید یک بنده آزاد کند، در صورت ناتوانی 60 روز، روزه بگیرد و در صورت ناتوانی 60 فقیر را سیر نماید].(3)


1- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص351) /بهجت (استفتائات، ج 2، ص 451/وسیلة النجاة، ج1، ص337، م1211) /تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص297، م1084) /خامنه ای (دفتر) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص347، م1084/دفتر) /صافی (هدایةالعباد، ج1، ص241، م1426/دفتر) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص28) /مکارم (العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص97، م9/استفتائات جدید، ج2، ص168س510) /نوری (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج1، احکام الاعتکاف، م9) /العروة الوثقی (ج2، ص261، م9) .
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص351) . صافی (دفتر) : در اعتکاف مستحب اگر بعد از تکمیل دو روز باشد، بنابر احتیاط کفّاره دارد و قبل از آن، وجوب کفّاره معلوم نیست.
3- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص351) /بهجت (استفتائات، ج 2، ص 451/وسیلة النجاة، ص 337، م1211/جامع المسائل، ج 2، ص 55) /تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص297، م1084) / سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص347، م1084/دفتر) /صافی (هدایةالعباد، ج1، ص241، م1426) / فاضل (العروة الوثقی مع تعلیقات، ج2، ص84، م9) /مکارم (العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص97، م9) / نوری (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج1، احکام الاعتکاف، م9) /العروة الوثقی (ج2، ص261، م9) .

ص: 152

وجوب کفّاره به خاطر باطل شدن خود اعتکاف است نه برای باطل شدن روزه، به همین جهت فرقی ندارد که جماع در شب واقع شود یا در روز. البته اگر در روز ماه رمضان واقع شود، دو کفّاره واجب می شود، چنان که اگر در ماه رمضان (در حال اعتکاف) به غیر جماع، روزه را باطل کند، فقط کفّاره ماه رمضان واجب است.(1)

اگر اعتکاف واجب [غیر معیّن] با جماع در روز ماه رمضان یا قضای ماه رمضان وقتی بعدازظهر باشد، باطل شود، باید دو کفاره بدهد یکی برای اعتکاف و دیگری برای افطار روزه و اگر در ایّام معیّن از ماه رمضان نذر اعتکاف کرده و در روز آن را باطل کند، باید سه کفاره بدهد کفاره اعتکاف و کفاره افطار روزه و کفاره شکستن نذر.(2)

اگر مرد معتکف همسر معتکفه اش را به جماع در روز ماه رمضان وادار کند، احتیاط مستحب آن است که چهار کفاره بدهد هر چند بعید نیست که سه کفاره کفایت کند. و اگر در شب زن معتکفه اش را وادار به جماع کند دو کفاره اعتکاف بر مرد است. هرگاه زن معتکفه به اختیار، در جماع روز ماه


1- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص351و352) /صافی (هدایةالعباد، ج1، ص241) / مکارم (استفتائات جدید، ج2، ص168) .
2- امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ص595، م10) /بهجت (استفتائات، ج 2، ص 451/جامع المسائل، ج 2، ص 57) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص347، م1084) / صافی (هدایةالعباد، ج1، ص241/دفتر) /تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص298، م1084) /العروة الوثقی (ج2، ص261، م10) . مکارم (استفتائات جدید، ج2، ص168) : مگر اینکه زمان برای ادای نذر او باقی باشد که در این صورت کفّاره نذر تعلّق نخواهد گرفت.

ص: 153

رمضان، اطاعت مرد کند بر هر کدام از مرد و زن دو کفاره است و در جماع شب بر هر کدام یک کفاره است.(1)

اگر در ماه مبارک رمضان، اعتکاف کنیم و روزه روز سوّم اعتکاف را نگیریم یعنی یک روز، روزه ماه مبارک را نگرفتیم و یک روز، روزه روز سوّم اعتکاف، آیا دو کفّاره جمع بر ما واجب می شود یا یک کفاره؟

یک کفّاره، مگر اینکه با جماع روزه را باطل کند که دو کفّاره دارد(2)

احکام خاصّ بانوان

اشاره

زنان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گاهی همراه با آن حضرت و حتّی پس از وفات ایشان در مسجد معتکف ﻣﻲشدند.

امام صادق علیه السلام ﻣﻲفرمایند: «اعتکاف زن، مانند اعتکاف مرد است».(3)

1)خوردن قرص ضدبارداری جهت شرکت در اعتکاف

آیا زن ها هم ﻣﻲتوانند معتکف شوند؟ اگر در روزهای عادت قرص بخورند و معتکف شوند، چه صورت دارد؟

بلی، مصرف قرص برای جلوگیری از عادت اگر ضرر نداشته باشد، مانعی ندارد و اعتکاف آنان صحیح است.(4)


1- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص350، التعلیقة علی العروة الوثقی، ص595، م10) / صافی (هدایةالعباد، ج1، ص241) /بهجت (وسیلة النجاة، ص 337) /سیستانی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ج2، ص495، م10/منهاج الصالحین، ج1، ص347) /مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص94/العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص97) /العروة الوثقی (ج2، ص261، م10) .
2- مکارم (سایت) .
3- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج10، ص549.
4- صافی (دفتر) /فاضل (جامع المسائل، ج2، ص183/اعتکاف و احکام آن، ص16) /بهجت (استفتائات، ج 2، ص 452) /همه مراجع (دفاتر) . مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص114) : بلی، مانعی ندارد ولی برای این کار رضایت شوهر را جلب کند.

ص: 154

2)آرایش نمودن

آرایش نمودن زن معتکف، چه حکمی دارد؟

اشکال دارد.(1)

3)طلاق

اگر زنی را که معتکف است، طلاق رجعی دهند، تکلیفش چیست؟ اعتکافش باطل می شود، و باید برای ادامه عدّه به خانه شوهر برود زیرا زن در مدّت عدّه طلاق رجعی، نباید از خانه شوهر خارج شود.(2)

4)وظیفه حایض در اعتکاف

اعتکاف، روزه و توقف در مسجد، بر حایض حرام است.(3)

توقف در مسجد بر حائض حرام است [لذا اگر خانمی به هنگام اعتکاف عادت ماهانه شود، باید فوراً از مسجد خارج شود و به اعتکاف خود خاتمه دهد].(4)


1- مکارم (احکام بانوان، ص124، س426) .
2- بهجت (جامع المسائل، ج 2، ص53) /صافی (دفتر) /مکارم (استفتائات جدید، ج2، ص166/احکام بانوان، 124، س427) . صافی (دفتر) : و اگر اعتکافش واجب موسع بوده، باید بعد از خروج از عده استیناف کند و اگر واجب معیّن بوده پس اگر تعیّن از جهت وقوع طلاق در روز سوم اعتکاف باشد، بعید نیست مخیر باشد بین اتمام اعتکاف و خروج پس از آن و بین ابطال اعتکاف و خروج فوری و اگر تعیّن از جهت اجاره و نذر و شبه آن باشد باید خارج شود.
3- امام خمینی (رساله نجاة العباد، ص35، تحریرالوسیله، ج1، ص62) .
4-  . امام خمینی، بهجت، تبریزی، خامنه ای، سیستانی، صافی، فاضل، مکارم، نوری (توضیح المسائل محشی-امام خمینی، ج1، ص300، م513) .

ص: 155

زن مستحاضه ای که غسل بر او واجب است. در صورتی که غسل های واجب خود را انجام ندهد، مضرّ به صحت اعتکافش نیست.(1)

با شروع (طروّ) حیض و لو در روز سوم، اعتکاف باطل می شود و [اعتکاف مستحب] قضاء ندارد و اگر از قبل اعتکافی به سبب نذر بر او واجب شده قضاء آن را می تواند در هر مسجدی و در هر زمانی به جا آورد مگر آنکه در نذر، اعتکاف در مسجد خاص و زمان خاصی را ملحوظ داشته باشد که در این صورت باید طبق همان نذر خود عمل کند.(2)

آیا مستحاضه کثیره یا متوسطه می تواند معتکف شود؟

مانعی ندارد.(3)

آیا مستحاضه (کثیره یا متوسطه)هر بار بعد از خروج ضروری از مسجد باید برای ورود به مسجد غسل کند؟

خیر همین که اغسال یومیّه را برای نمازها انجام دهد، کفایت می کند.(4)

آیا مستحاضه کثیره یا متوسطه برای روزه گرفتن و نماز صبح باید جداگانه غسل کند؟

همان غسل های واجب کفایت می کند ولی بنا براحتیاط واجب، باید غسل نماز مغرب و عشای شبی که می خواهد فردای آن را روزه بگیرد، به جا آورد.(5)


1- سیستانی (دفتر) .
2- خامنه ای (استفتائات) .
3- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص43) .
4- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص58) .
5- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص58) .

ص: 156

کسی که در روز سوّم اعتکاف حیض شود و در نیّت خود شرط نکرده است که اگر عذری پیش آید، دست از اعتکاف بکشد. آیا قضا یا کفّاره اعتکاف بر او واجب است؟ آیا قضای روزه روز سوّم بر او واجب است؟

خیر، کفّاره و قضا ندارد. اگر مطلق اعتکاف (نه در خصوص آن سه روز) بر او واجب بوده، مثل اینکه نذر مطلق کرده باشد، باید آن را قضا کند.(1)

جهت اطلاع از نظرات سایرمراجع به صفحه... مراجعه شود.

حکم اعتکاف زنی که حیض یا استحاضه بر او عارض شده است، چیست؟ چه در روز اوّل یا دوّم یا سوم؟ آیا قضا بر او واجب است؟

با حایض شدن حتّی اگر در ساعات آخر روز سوّم باشد، اعتکاف باطل می شود ولی در صورت استحاضه شدن اگر به وظیفه مستحاضه نسبت به روزه اش عمل کند، اعتکاف صحیح است.(2)

 حکم اعتکاف زنی که شک در حیض یا استحاضه دارد، چه در روز اوّل یا دوّم یا سوّم چیست؟ آیا قضا بر او واجب است؟

اگر حالت قبلی او پاک بودن است، به شکّش اعتنا نکند.(3)

خانمی به واسطه نذر معین یا غیر معیّن یا اعتکاف مستحبی، معتکف شده است. اگر روز دوّم یا سوّم حایض شود، وظیفه اش چیست؟


1- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص48) . سیستانی (دفتر) : قضای اعتکاف بنابر احتیاط واجب لازم ﻣﻲباشد مگر اینکه شرط رجوع کرده باشد.
2- خامنه ای (سایت) .
3- خامنه ای (استفتائات) .

ص: 157

اگر اعتکاف واجب معیّن (نذر معین) باشد، قضای آن واجب است.(1)[ در هنگام به جا آوردن، نیّت قضا کند.]

اگر اعتکاف واجب غیر معیّن (نذر غیر معیّن) باشد، واجب است بعد از برطرف شدن عذر، اعتکاف را از اوّل شروع کند (اعاده یا اداء کند).(2)[نیّت اداء کند.]

اگر اعتکاف مستحب باشد اگر روز اوّل یا دوّم حایض شود چیزی بر او نیست و اگر روز سوّم حایض شود، قضای آن واجب است.(3)[مگر اینکه از اوّل اعتکاف شرط رجوع کرده باشد.]

آیا غسل های استحاضه، شرط صحت اعتکاف است؟


1- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیله، ج1، ص351) /بهجت (دفتر) /صافی (هدایة العباد، ج1، ص241) /فاضل (احکام الواضحه، ص271/العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص83، م5) /مکارم (العروة الوثقی مع تعلیقات، ج2، ص96، م5) /نوری/العروة الوثقی (ج2، ص260، م5) . سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص346، م1082) /تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص297، م1082) : بنا بر احتیاط واجب است.
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیله، ج1، ص351) /بهجت (دفتر) /تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص297، م1082) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص346، م1082) /صافی (هدایة العباد، ج1، ص241) /فاضل (احکام الواضحه، ص271/العروة الوثقی مع التعلیقات، ج2، ص83، م5) /مکارم (العروة الوثقی مع تعلیقات، ج2، ص96، م5) /نوری/العروة الوثقی (ج2، ص260، م5) .
3- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیله، ج1، ص351) : بلکه مشروع بودن قضای آن محل اشکال است. بهجت (دفتر) /صافی (هدایة العباد، ج1، ص241) /العروة الوثقی (ج2، ص260، م5) /مکارم (العروة الوثقی مع تعلیقات، ج2، ص96، م5) سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص346، م1082) /تبریزی (منهاج الصالحین، ج1، ص297، م1082) : بنا بر احتیاط واجب است. خامنه ای/فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص48) : قضا آن لازم نیست.

ص: 158

شرط صحت اعتکاف نیست، مگر غسل هایی که در صحت روزه معتبر هستند.(1)

خانمی می خواهد معتکف شود ولی ﻣﻲداند قبل از سه روز حیض می شود اعتکافش چه حکمی دارد؟ جایز نیست.(2)

برخی اعمال مباح در اعتکاف

اشتغال به امور مباح دنیوی مانند خیاطی، نقاشی، مطالعه و...اشکال ندارد،(3) هر چند احتیاط مستحب ترک این امور [و توجّه به عبادات] می باشد.(4)

انسان می تواند، در حال اعتکاف، بنشیند، بایستد، بخوابد یا راه برود.

آیا ازدواج یا طلاق و جاری کردن صیغه عقد به هنگام اعتکاف جایز است؟

اشکالی ندارد.(5)

آیا گفتگو در مورد چیزهای مباح، هنگام اعتکاف جایز است؟

اشکال ندارد.(6)

آیا جایز است دانشجویان معتکف درسهای دانشگاهی خود را مرور کنند؟

اشکال ندارد.(7)

پماد چرب کننده یا مرطوب کننده پوست، آیا اعتکاف را باطل می کند؟ آیا کار حرام انجام داده است؟


1- خامنه ای (استفتائات) .
2- بهجت (استفتائات، ج1، ص303) .
3- مکارم (استفتائات جدید، ج2، ص166، س500) .
4- امام خمینی (التعلیقة علی العروة الوثقی، ص593) /بهجت (وسیلة النجاة، ص 336) /سیستانی (منهاج الصالحین، ج1، ص346، م1078) /صافی (هدایةالعباد، ج1، ص240) .
5- صافی (دفتر) /مکارم (استفتائات جدید، ج3، ص107/اعتکاف عبادتی کامل، ص122و127/سایت) .
6- خامنه ای (سایت) .
7- خامنه ای (سایت) .

ص: 159

خیر، نه حرام است و نه اعتکاف را باطل می کند.(1)

بعضی از معتکفین در برخی از اوقات، که حال مناسبی برای دعا و اعمال مستحبی ندارند، به مباحثات علمی، یا سیاسی، یا اقتصادی، یا اجتماعی، یا شغلی، یا حزبی و مانند آن ﻣﻲپردازند، این کار چه حکمی دارد؟

اشکالی ندارد، هر چند بهتر، پرداختن به عبادت و یا لااقل پرداختن به مباحثات دینی است.(2)

ملاقات و صحبت کردن معتکفین با خواهران و نیز با خانواده (مادر، خواهر و همسر) چه حکمی دارد؟

مجرّد[فقط] صحبت کردن با زن، در حال اعتکاف منع شرعی ندارد.(3)

آیا اعتکاف به صورت خانوادگی جایز است؟

مانعی ندارد.(4)

گفتگو با تلفن همراه در هنگام اعتکاف چه حکمی دارد؟

در صورتی که ضرری به اعمال اعتکاف نزند مانعی ندارد، ولی بهتر ترک آن در غیر موارد ضرورت است.(5)

برخی مستحبات و مکروهات اعتکاف


1- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص61) .
2- مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص124) .
3- سیستانی (سایت) /خامنه ای. مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص123/سایت) : [در مسجد] اشکالی ندارد.
4- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص42) .
5- مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص127) . سیستانی (سایت) : مانعی ندارد.

ص: 160

بنابر احتیاط [مستحب] معتکف، باید از چیزهایی که مُحرِم اجتناب ﻣﻲکند(1)اجتناب نماید لیکن بنابر اقوی اجتناب لازم نیست، مخصوصاً پوشیدن لباس دوخته و برطرف کردن موی بدن و خوردن گوشت شکار و عقد نکاح، که تمام این ها برای او جایز است.(2)

آیا شانه زدن و ناخن گرفتن در حال اعتکاف کراهت دارد؟

اگر بدانند شانه زدن موجب ریختن مو می شود احتیاط مستحب است که شانه نزنند؛ همچنین احتیاط مستحب آن است که در حال اعتکاف ناخن نگیرند.(3)

کندن (اصلاح) مو در حال اعتکاف چه حکمی دارد؟


1- 1- شکار حیوانات صحرایی و خوردن گوشت آنها 2-اجرای عقد نکاح 3-پوشیدن لباس دوخته 4-سرمه کشیدن 5-نگاه درآینه 6-پوشیدن هرچیزی که روی پا را بپوشاند 7-فسوق (دروغ، فحش و مفاخره) 8-کشتن حشرات 9-پوشیدن انگشتر به منظور زینت (اگر منظور استحباب و ثواب بردن باشد اشکال ندارد) 10-مالیدن روغن به بدن هرچند که بوی خوش نداشته باشد.11-برطرف کردن موی بدن (حتی یکدانه مو) 12-پوشاندن سر برای مردان 13-پوشاندن و نقاب آویختن زن به صورت 14-سایه برگرفتن (در سایه رفتن) برای مردان 15-گرفتن ناخن و چیدن آن 16-بیرون کردن خون از بدن هر چند که بوسیله خاراندن و مسواک کردن و امثال آن باشد 17-کشیدن دندان 18-کندن و بریدن درخت و بوته ای که در حرم روئیده باشد.19-همراه داشتن اسلحه 20-جدال موارد21تا24 همان مبطلات اعتکاف است.
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیلة، ج1، ص350) /بهجت (وسیلة النجاة، ص 336) /صافی (هدایةالعباد، ج1، ص240) .
3- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص59) . تبریزی: بنابر احتیاط مستحّب این امور ترک شود. صافی (دفتر) : شانه زدن و گرفتن ناخن اشکال ندارد، اگرچه اولی ترک است. نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص95، م265) : شانه زدن مانعی ندارد.

ص: 161

اشکال ندارد اگرچه احوط و اولی، ترک است البته اصلاح صورت اگر تراشیدن ریش باشد، حرام است.(1)

در آینه نظر کردن معتکف چه حکمی دارد؟

مانعی ندارد.(2)

اگر کسی حشرات موذی داخل مسجد را بکشد اعتکافش چه حکمی پیدا می کند و اگر در این حال، مسجد را نجس کرده باشد چه طور؟

کشتن حشرات موذی در مسجد اشکال ندارد ولی اگر مسجد نجس شود باید آن را تطهیر نماید.(3)

با عنایت به اینکه در اعتکاف، گفتن شعر نهی شده است، آیا خواندن اشعار مذهبی خللی در اعتکاف ایجاد می کند؟

خواندن اشعار، مبطل اعتکاف نیست.(4)

اظهار فضل بدون مجادله برای شوخی، آیا باعث بطلان اعتکاف می شود؟ آیا کار حرام انجام داده است؟

خیر حرام نیست، بلکه مکروه است.(5)


1- صافی (دفتر) .
2- نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص95، م265) . صافی (دفتر) : حرام نیست، اگرچه اولی ترک است.
3- نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص96، م274) / صافی (دفتر) .
4- خامنه ای. مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص122/سایت) : این کار خللی به اعتکاف وارد ﻧﻤﻲکند.
5- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص59) .

ص: 162

متفرقه

1)جنب شدن قبل از اعتکاف

کسی که شب قبل از اعتکاف در مسجد حاضر شده و نیاز به غسل پیدا کرده ولی به خاطر عدم امنیّت نمی تواند به خارج از مسجد برای غسل برود، آیا می تواند تیمّم کند و معتکف شود و در زمانی که دسترسی به آب پیدا کرد، از مسجد خارج شود و غسل کند؟ اگر جواب مثبت است، آیا چنین کسی برای اعتکاف و روزه و نماز صبح باید سه تیمّم جداگانه کند؟

اگر اعتکاف بر او واجب معیّن باشد، مانعی ندارد و یک تیمم کافی است و الّا جایز نیست.(1)

کسی که دسترسی به آب ندارد و باید برای نماز صبح تیمّم کند، آیا می تواند قبل از اذان صبح تیمّم کند و معتکف شود و در زمانی که دسترسی به آب پیدا کرد، از مسجد خارج شود و غسل کند؟

اگر اعتکاف بر فرد واجب معیّن نباشد، جایز نیست و الا مانعی ندارد.(2)

2)تعریف عُرف

گاهی در جواب استفتائات ما را به عرف ارجاع ﻣﻲدهید. مراد از عرف چیست؟ چه کسی می تواند آنرا تشخیص دهد؟ اگر در تشخیص آن اختلاف شود چه باید کرد؟

مراد از عرف، نظر عرفی خود مکلف است.(3)

آیا غسل روز 15رجب برای معتکف واجب است؟


1- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص57) .
2- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص57) .
3- خامنه ای (سایت) .

ص: 163

خیر.(1)

اگر اعتکاف در همسر اثر منفی بگذارد، با توجّه به استحباب اعتکاف کدام لازم تر است؟ رسیدگی به همسر یا اعتکاف؟

تا هنگامی که اعتکاف شوهر مستلزم ترک نفقه ی واجب زن نشود، اشکال ندارد.(2)

آیا طّلاب و دانشجویان در ایّام تحصیل ﻣﻲتوانند معتکف شوند؟ کدام افضل است؟

هرگاه اعتکاف به درس آنها لطمه نزند، اشکالی ندارد.(3)

آیا در اعتکاف صحبت کردن و خندیدن اشکال دارد؟

صحبت کردن و خندیدن مانعی ندارد.(4)

با توجّه به اینکه مستحب است میهمان بدون جلب رضایت میزبان، روزه مستحبی نگیرد، آیا میهمان بدون اجازه میزبانش می تواند معتکف شود؟  آری.(5)

در بعضی از مساجد اعتکاف در بخش بالایی (طبقه بالا) مسجد برگزار می شود، لذا نماز جماعت آقایان در آن بخش که در طبقه پایین آن خواهران اقامه نماز جماعت ﻣﻲکنند چه حکمی دارد؟ اشکال ندارد.(6)


1- فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص43) .
2- خامنه ای (سایت) .
3- مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص127) .
4- صافی (جامع الاحکام، ج1، ص144/دفتر) /مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص115) .
5- مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص115) .
6- خامنه ای. مکارم (استفتائات، ج3، ص92، س272) : در صورتی که بین آنها حجابی باشد، مانعی ندارد.

ص: 164

3)برخی احکام اعمال امّ داود

آیا اعمالی که معتکفین در سیزده تا پانزده رجب به جا ﻣﻲآورند (نظیر اعمال امّ داود)جزو اعمال اعتکاف است، چنانچه کسی در ماه رمضان هم معتکف شود باید آنها را به جا آورد یا از اعمال مخصوص ایّام البیض محسوب می شود؟

اعمال امّ داود در اعتکاف شرط نیست بلکه مربوط به ایّام البیض است. هر چند انجام آن در حال اعتکاف بهتر ﻣﻲباشد.(1)

اعمال ام داود بعد از اذان ظهر شروع می شود لکن در مراسم اعتکاف در بعضی مساجد به جهت داشتن برنامه سخنرانی و نوحه خوانی اعمال را دو ساعت قبل از اذان ظهر شروع کردند و به این عنوان که کل اعمال مستحب است بنابر این فرقی نمی کند که قبل از اذان یا بعد از اذان باشد.آیا پاسخ فوق صحیح است و این کار شرعاً صحیح بوده است؟

اگر رجائاً به عنوان ثواب انجام شده باشد، مانع ندارد.(2)

آیا ﻣﻲتوان برای غسل امّ داود از مسجد خارج شد؟

به صفحه.... مراجعه شود.


1- مکارم (اعتکاف عبادتی کامل، ص127) .
2- صافی (دفتر) .

ص: 165

فصل پنجم: زمان، اعمال، آداب و ادعیه اعتکاف

اشاره

فصل پنجم: زمان، اعمال، آداب و ادعیه اعتکاف(1)

زمان اعتکاف

در هر زمانی که انسان بتواند، حداقل سه روز در مسجد بماند و روزه بگیرد، اعتکاف نیز صحیح است. چون اعتکاف بدون روزه محقق ﻧﻤﻲشود، ایامی که روزه آن مستحب است، زمان مناسبی برای اعتکاف است و ثواب آن افزون تر خواهد بود.

با فضیلت ترین اوقات اعتکاف، ماه مبارک رمضان و بهترین اوقاتِ ماه رمضان، دهه آخر آن است.(2)

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در مدینه در ماه مبارک رمضان معتکف ﻣﻲشدند. دهه آخر ماه مبارک رمضان جهت اعتکاف، آن قدر مورد تاکید است که امیرالمومنین علیه السلام زمان دیگری را برای این عبادت سزاوار ﻧﻤﻲداند.(3)

فقهای اسلام، اعمّ از شیعه و اهل سنّت اعتکاف در ماه مبارک رمضان را سفارش کرده اند. در بررسی از کتب فقهی از شیعه و اهل سنّت که در دسترس بود، در خصوص فضیلت اعتکاف در ماه رجب، مطلبی یافت نشد.

دلیلی خاصّ بر استحباب اعتکاف در ماه رجب نیافتیم.(4) اینکه مرسوم شده در ایّام البیض ماه رجب، اعتکاف ﻣﻲکنند، ظاهراً به دلیل اعمال امّ داود و فضیلت و سفارش زیاد روزه داشتن و دعا و برآورده شدن حاجات در این ایّام است. لازم به ذکر است که معصومین علیهم السلام از اعتکاف در غیر ماه رمضان منعی نفرموده اند، هرچند که اعتکاف در ماه مبارک رمضان را ارج ﻣﻲنهیم و توصیه ﻣﻲشود که اگر مقدور بود، خوانندگان از این سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بی بهره نمانند.


1- با توجه به فضیلت هایی که برای اعمال این ماه بیان شده، لازم به ذکر است که اهدای ثواب شرایطی دارد و بخشش خداوند به طور مثال شامل گناهانی مانند کفر یا حق الناس ﻧﻤﻲشود.
2- امام خمینی (ترجمه تحریرالوسیله، ج1، ص344) /بهجت (استفتاءات، ج2، ص439) /خامنه ای /صافی (دفتر) /فاضل (اعتکاف و احکام آن، ص18) نوری (هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص96، م271) . مکارم (استفتاءات جدید،ج 2، ص158) : در ماه مبارک رمضان و ماه رجب فضیلت بیشتری دارد.  در برخی از احادیث اهل سنّت، نسبت به اعتکاف در ماه شوال اشاره شده است.
3- «لا اعتکاف الا فی العشر الاواخر من شهر رمضان » (الاستبصار، ج2، ص127) . مشابه این روایت از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده است (وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج7، ص398/کافی (ط-اسلامیه) ، ج4، ص176) .
4- خامنه ای.

ص: 166

فضیلت ماه رجب

این ماه از ماه های حرام است که جنگ درآن جایز نیست و حتّی در زمان جاهلیّت هم این مطلب شهرت داشته است. شب اوّل آن، از چهار شبی (شب اوّل رجب، شب نیمه شعبان، شب عید فطر و شب عید قربان) است که بر زنده نگه داشتن آن به عبادت و دعا تأکید شده است و نیمه این ماه، از محبوب ترین روزها نزد خداوند است. بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در بیست و هفتم این ماه واقع شده است. سیر الی الله به راحتی امکان پذیر نیست و در حالت عادی بسیار مشکل است، ولی نزول باران رحمت الهی در ماه رجب، راه را هموار ﻣﻲکند.

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «خداوند در آسمان هفتم، فرشته ای را قرار داده است که به او «داعی» گفته ﻣﻲشود. هنگامی که ماه رجب ﻣﻲآید، این فرشته در هر شب تا صبح ﻣﻲگوید: «خوشا به حال تسبیح کنندگان خدا! خوشا به حال فرمانبرداران خدا». خداوند ﻣﻲفرماید: «همنشین کسی هستم که با من همنشینی کند. فرمانبردار کسی هستم که فرمانبردارم باشد. بخشنده خواهان بخشایش هستم. ماه، ماه من، بنده، بنده من و رحمت، رحمت من است. هرکس در این ماه مرا بخواند، او را اجابت کنم و هرکس از من بخواهد، به او عطا کنم و هرکس از من هدایت خواهد، او را هدایت کنم. این ماه را رشته ای بین خود و بندگانم قرار دادم که هرکس آنرا بگیرد، به من ﻣﻲرسد».(1)

امیرالمومنین علیه السلام:: «ماه رجب ماه من و ماه شعبان ماه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ماه رمضان ماه خداست».(2)

امام صادق علیه السلام: «هنگامی که قیامت فرا رسد، منادی از عرش ندا ﻣﻲکند: کجایند رجبیّون [آنها که ماه رجب را گرامی داشتند]؟ پس عده ای از مردم

ﻣﻲایستند، در حالی که صورتشان برای اهل محشر ﻣﻲدرخشد و بر سرشان تاج پادشاهی گذاشته شده است. آنگاه امام صادق علیه السلام ثواب های زیادی نام بردند(3) و بعد فرمودند: این اجر و پاداش کسی است که مقداری از [ماه] رجب، هر چند یک روز از اوّل یا وسط و یا آخرش را روزه گرفته باشد».(4)


1- اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص 174/مستدرک، ج7، ص 535.
2- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج10، ص480.
3- هر کدام از آنها را هزار مَلَک از طرف راست و هزار ملک از طرف چپ همراهی ﻣﻲکنند. ملائکه به او ﻣﻲگویند: «ای بنده خدا! کرامت خداوند عزوجل گوارای تو باد» پس ندایی از جانب خداوند ﻣﻲرسد: «ای بندگان و کنیزان من، قسم به عزّت و جلالم که امروز جایگاه شما را نیکو ﻣﻲدارم و پاداشی بس بزرگ به شما ﻣﻲدهم و غرفه هایی از بهشت به شما عطا ﻣﻲکنم که از زیر آن نهرها جاری است. شما برای همیشه در آن خواهید بود و این جزای خوبی برای عمل کنندگان است. شما با روزه خود این ماه را که من حرمتش را واجب دانسته بودم، بزرگ شمردید. ای ملائکه من، بندگان و کنیزان مرا وارد بهشت کنید.»
4-  . شیخ صدوق، فضائل الاشهر الثلاثه، ص 31.

ص: 167

امام کاظم علیه السلام: «رجب، نام نهری در بهشت است که از شیر سفیدتر و از عسل شیرین تر است. هرکس یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، از آن نهر

ﻣﻲآشامد».(1)

امام کاظم علیه السلام: «ماه رجب، ماه عظیمی است که خداوند حسنات و نیکی ها را در آن دو چندان و گناهان را محو ﻣﻲکند».(2)

امام رضا علیه السلام به نقل از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «ماه رجب را اصب ﻣﻲگویند زیرا که رحمت خداوند در این ماه بر بندگان نازل ﻣﻲشود».(3)

اعمال مشترک ماه رجب

اشاره

چون در کشور ما اعتکاف معمولاً در ایّام البیض ماه رجب نیز برگزار ﻣﻲشود، در این فصل، اعمال این ماه بیان شده است.

اعمال ماه رجب بر دو قسم است: اعمالی که توصیه شده است در تمام ماه رجب انجام شود «اعمال مشترک» نامیده ﻣﻲشود و اعمالی که توصیه شده است در روز یا روزهای خاصی از ماه رجب مانند «ایّام البیض»انجام شود، «اعمال اختصاصی» نامیده ﻣﻲشود.

1-غسل

شستن بدن ازکثافات، ﻣﻲتواند زمینه صفای روحانی را فراهم ﻣﻲآورد و بدن که همراه روح است، باید آلودگی نداشته باشد تا روح سبکبال تر به منزل


1- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج10، ص 473/تهذیب الاحکام، ج4، ص306، روایت924/قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان.
2- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج10، ص 473.
3- عیون اخبار الرضا (ع) ، ترجمه آقا تجفی، ج2، ص306.

ص: 168

مقصود برسد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «هرکس که در اوّل، وسط و آخر ماه رجب غسل کند، از گناهانش خارج ﻣﻲشود، مانند روزی که از مادرش متولد شده است».(1)

2-نماز

تمام نمازهای مستحّبی به جز نافله شب که یک رکعت است، باید همانند نماز صبح، دو رکعتی خوانده شوند و پس از سلام نماز، دو رکعت بعدی آغاز ﻣﻲشود. (به صفحه 257 مراجعه شود.)

در ماه رجب نمازهایی وارد شده است که در ذیل به برخی، اشاره ﻣﻲشود:

2-1-شصت رکعت نماز: هر شب دو رکعت و در هر رکعت یک مرتبه حمد، سه مرتبه کافرون و یک مرتبه توحید و بعد از سلام نماز، دست ها را بالا ببرد و بگوید: «لا إِلهَ إِلا اللهُ وَحدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ المُلکُ وَ لَهُ الحَمدُ یُحیِی وَ یُمِیتُ وَ هُوَ حَیُّ لایَمُوتَ، بِیَدِهِ الخَیرُ وَ هُوَ عَلی کُلَّ شَیء قَدِیرُ، وَ إِلَیهِ المَصِیرُ وَ لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ اِلّا بِالله العَلیَّ العَظِیمِ، اَللّهُمَ صَلِّ عَلی مُحمّد وَ عَلی آلِ محمّد، النَّبِیِّ الامَّیَّ وَ آلِهِ» سپس دست ها را به صورت بکشد.(2)

2-2-ده رکعت نماز: در یک شب از ماه رجب، ده رکعت نماز گذارده

ﻣﻲشود، در هر رکعت حمد و کافرون یک مرتبه و توحید 3 مرتبه.(3)


1- اقبال بالاعمال الحسنه، ج2، ص628.
2-  .پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «هرکس در ماه رجب[این] شصت رکعت نماز را بخواند، خداوند دعایش را مستجاب و ثواب شصت حج و شصت عمره را به او عطا ﻣﻲفرماید». (اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص 179/وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج8، ص95/قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان) .
3- پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «هرکس در شبی از شبهای ماه رجب، ده رکعت نماز بخواند و در هر رکعت حمد و کافرون و توحید را سه مرتبه تلاوت کند، خداوند تمام گناهان گذشته او را ﻣﻲآمرزد و برای هر رکعت، ثواب شصت سال عبادت ﻣﻲنویسد و در مقابل هر سوره ای که خوانده، قصری از لوءلوء در بهشت به او عطا ﻣﻲکند و ثواب کسی که در آن سال مشغول نماز، روزه، حج، عمره و جهاد در راه خدا بوده، برایش ﻣﻲنویسد و در هر روز از آن سال تا سال آینده یک حج و یک عمره برای او ﻣﻲنویسد و هنوز از نماز فارغ نشده است که خدا او را ﻣﻲآمرزد. هنگامی که از نماز فارغ شد، مَلِکی از زیر عرش ندا ﻣﻲدهد که ای ولیّ خدا! عملت را از سر بگیر. به تحقیق که خدا تو را از آتش جهنّم آزاد کرد و او را از نمازگزاران آن سال ﻣﻲنویسند و اگر درآن سال بمیرد، شهید از دنیا رفته است و خدا دعای او را مستجاب ﻣﻲکند و حوائج او را برآورده ﻣﻲسازد و نامه اعمالش را به دست راست او ﻣﻲدهد و صورتش را نورانی ﻣﻲکند و خداوند بین او و آتش جهنّم، هفت خندق فاصله ﻣﻲاندازد». (اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص 179/قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان)

ص: 169

2-3-دو رکعت نماز: در هر دو رکعت نماز صد مرتبه سوره توحید.(1)

2-4-نماز حضرت سلمان علیه السلام:(2) پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «سلمان! در روز اوّل ماه رجب، ده رکعت نماز به جا ﻣﻲآوری، در هر رکعت، حمد یک مرتبه، توحید سه


1- پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «هرکس در شبی از شبهای ماه رجب، صد مرتبه سوره توحید را در دو رکعت بخواند، مانند کسی است که صد سال در راه خدا روزه گرفته و خدا صد قصر در جوار یکی از پیامبران به او عطا ﻣﻲکند». (اقبال بالاعمال الحسنه، ج3،ص180/قمی، شیخ عباس،مفاتیح الجنان)
2- سلمان فارسی علیه السلام ﻣﻲگوید: روز آخر ماه جمادی الثانی محضر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شرفیاب شدم. آن حضرت فرمودند: «سلمان! تو از ما اهل بیت هستی. آیا ﻧﻤﻲخواهی تو را از چیزی آگاه کنم؟» عرض کردم: «بله، ﻣﻲخواهم یا رسول الله، پدر و مادرم به فدای شما باد». رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «ای سلمان! هیچ مرد و زن مومنی در ماه رجب سی رکعت نماز نگزارد که در هر رکعتش، حمد را یک بار و سوره توحید و کافرون را هر یک سه مرتبه بخواند، مگر اینکه خداوند هرگناهی را که در خردسالی یا بزرگسالی مرتکب شده، از او محو ﻣﻲکند و ثواب کسی که تمام ماه را روزه گرفته، به او ﻣﻲدهد و تا سال آینده نزد خدا از نمازگزاران محسوب ﻣﻲشود و هر روز عمل شهیدی از شهدای بدر برایش بالا ﻣﻲرود و به ازای هر روزه ای که ﻣﻲگیرد، عبادت یک سال برای او نوشته ﻣﻲشود و هزار درجه بالا ﻣﻲرود و اگر تمام ماه را روزه بگیرد، خداوند او را از آتش نجات ﻣﻲدهد و بهشت را برای او قرار ﻣﻲدهد. ای سلمان! اینها را جبرئیل علیه السلام به من خبر داد و گفت: ای محمّد! این علامتی است برای جدایی شما از منافقان، چرا که آنان این نماز را ﻧﻤﻲخوانند». سلمان ﻣﻲگوید: عرض کردم: «یا رسول الله! مرا از چگونگی خواندن آن و زمان آن آگاه کن». سلمان ﻣﻲگوید: «وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حدیث را تمام کرد، من به سجده افتادم و گریه کردم و برای شنیدن این حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شکر خدا را به جا آوردم». (اقبال الاعمال (ط-قدیمه) ، ج2، ص637/مصباح المتحجد، ج2، ص818) .

ص: 170

مرتبه، کافرون سه مرتبه و بعد از هر نماز، در حالی که دست ها را بلند ﻣﻲکنی، بگو: «لا اِلهَ اِلّا اللهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، لَهُ المُلْکُ وَ لَهُ الحَمْدُ یُحیی وَ یُمیتُ، و هُوَ حَیٌّ لایَموُتُ بِیَدِهِ الخَیرُ، وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ. اَلّلهُمَّ لامانِعَ لِما اَعْطَیْتَ، و لا مُعْطیَ لِما مَنَعْتَ، وَ لا یَنْفَعُ ذالجَدِّ مِنْکَ الجَدُّ». آن گاه دست ها را به صورت بکش. در روز نیمه رجب نیز، همان ده رکعت را بخوان و فقط بعد از «کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ» بگو: «اِلهاً واحِداً اَحَداً فَرداً صَمَداً، لَمْ یَتَّخِذْ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً» سپس دست ها را به صورت بکش. در آخر ماه رجب همان ده رکعت را با همان کیفیّت بخوان و فقط بعد از «کُلِّ شَیءٍ قَدیر» بگو: «وَ صَلَّی اللهُ عَلی محمّد و آلِهِ الطّاهِرینَ، وَ لاحَولَ و لا قُوَّةَ اِلّا بِاللهِ العَلّیِ العَظیمِ». پس دست ها را به صورت بکش و حاجتت را از خداوند بخواه».(1)


1- پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: همانا خداوند دعایت را مستجاب ﻣﻲکند و بین تو و جهنّم هفت خندق فاصله ﻣﻲاندازد که هر خندق، فاصله بین زمین و آسمان است و برای هر رکعت، ثواب یک ملیون رکعت ﻣﻲنویسد و همچنین دوری از آتش و عبور از صراط، برای تو نوشته ﻣﻲشود. (مصباح المتحجد، ج2، ص818)

ص: 171

2-5-چهار رکعت نماز: رکعت اوّل بعد از حمد، صد مرتبه آیة الکرسی و در رکعت دوّم بعد از حمد، دویست مرتبه توحید را بخواند.(1)

2-6-سی رکعت نماز: در هر رکعت بعد از حمد، کافرون یک مرتبه و توحید سه مرتبه را بخواند.(2)

2-7-نماز شب: کیفیّت این نماز در صفحه 257 آمده است.

2-8-نماز جعفر طیّار: کیفیّت این نماز در صفحه 252 آمده است.

3-روزه

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «هرکس که سه روز از ماه رجب را روزه بگیرد، خداوند برای هر روز او، ثواب یک سال روزه را ﻣﻲنویسد».(3)

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «کسی که دو روز از ماه رجب را روزه بگیرد، خداوند آن قدر کرامت به او عطا ﻣﻲکند که وصف کنندگان اهل آسمان و زمین ﻧﻤﻲتوانند آن کرامت را وصف کنند و به اندازه اجر و پاداشی که به ده نفر از راستگویان که در تمام عمر داده است به او عنایت ﻣﻲکند و به همان مقداری که صادقان و راستگویان در روز قیامت شفاعت ﻣﻲکنند، او نیز شفاعت ﻣﻲکند و با راستگویان، محشور و داخل بهشت ﻣﻲشود و از رفیقان آنها خواهد بود».(4)


1- پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «هرکس یک روز از ماه رجب روزه بگیرد و [این] چهار رکعت نماز را بخواند، نمیرد تا اینکه جایگاهش را در بهشت ببیند و یا دیگران جایگاهش را ببینند. (اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص200/قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان)
2- الاقبال بااعمال الحسنه، ج3، ص177/قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان.
3- اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص 192.
4- اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص 219.

ص: 172

امیرالمومنین علیه السلام:: «هرکس یک روز از ماه رجب را در اوّل یا وسط یا آخر آن، روزه بگیرد، گناهانش بخشیده ﻣﻲشود».(1)

امام باقر علیه السلام: «هرکس سه روز از ماه رجب را روزه بگیرد، به او گفته ﻣﻲشود، گناهان گذشته و آینده ات بخشیده شد».(2)

امام رضا علیه السلام: «کسی که روز اوّل ماه رجب را از روی رغبت و امید ثواب، روزه بگیرد، خداوند بهشت را بر او واجب ﻣﻲکند و کسی که روزی از اواسط ماه را روزه بگیرد، به تعداد قبایل «رَبیعه» و «مُضر»(3)، حق شفاعت پیدا ﻣﻲکند وکسی که روزی از اواخر ماه را روزه بگیرد، خداوند او را از پادشاهان بهشت قرار ﻣﻲدهد و از پدر، مادر، پسر، دختر، عمو، عمه، دایی، خاله، آشنایان و همسایگانش شفاعت ﻣﻲکند، هر چند مستحق آتش شده باشند».(4)

امام کاظم علیه السلام: «هرکس یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، آتش جهنّم یک سال راه، از او دور ﻣﻲشود و هرکس که سه روز از ماه رجب را روزه بگیرد، بهشت بر او واجب ﻣﻲشود».(5)

البته ثوابی که برای روزه بیان شد، فقط برای پرهیز از خوراکی ها نیست بلکه باید از خواهش های نفسانی نیز چشم پوشید وهم جوارح و هم جوانح روزه باشند. به صفحات 243 و 314 مراجعه شود.


1- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج10، ص478/فضائل الاشهرالثلاثه، ص38.
2- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج10، ص473/بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج94، ص32.
3- این دو قبیله شامل مجموعه ای از قبایل ﻣﻲشوند، مثلاً قریش از قبایل زیر مجموعه مضر است.
4- اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص191.
5- اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص 191.

ص: 173

4-دعا

اشاره

در ماه رجب دعاهایی از ائمه علیهم السلام نقل شده است. برخی در روزی خاصّ و برخی در همه روزها خوانده ﻣﻲشود. (به صفحه 276 مراجعه شود.)

در ذیل برخی از دعاهایی که هر روز خوانده ﻣﻲشود، ذکر شده است:

4-1-دعایی از امام سجّاد علیه السلام

«یَا مَنْ یَمْلِکُ حَوَائِجَ السَّائِلِینَ وَ یَعْلَمُ ضَمِیرَ الصَّامِتِینَ لِکُلِّ مَسْأَلَةٍ مِنْکَ سَمْعٌ حَاضِرٌ وَ جَوَاب ٌعَتِیدٌ. اَللَّهُمَّ وَ مَوَاعِیدُکَ الصَّادِقَهُ وَ أَیَادِیکَ الْفَاضِلَهُ وَ رَحْمَتُکَ الْوَاسعَةُ فَأَسْأََلُکَ أَن ْتُصَلِّیَ عَلَی محمّد وَ آلِ محمّد وَ أَن ْتَقْضِیَ حَوَائِجِی لِلدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ إِنَّکَ عَلَی کُلّ ِشَیْ ء ٍقَدِیرٌ».(1)

4-2-دعاهایی از امام صادق علیه السلام

1)«بنویس بسم الله الرّحمن الرّحیم و بعد ازنمازهای یومیّه بگو: «یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ، یا مَنْ یُعْطِی الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ، یا مَنْ یُعْطیِ مَنْ سَئَلَهُ، یا مَنْ یُعْطیِ مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً، اَعْطِنی بِمَسْئَلَتی اِیّاکَ جَمیعَ خَیْرِ الدُّنیا وَ جَمیعَ خَیْرِالاخِرَهِ وَ اصْرِفْ عَنّی بِمَسْئَلَتی اِیّاکَ جَمیعَ شَرِّ الدُّنیا وَ شَرِّ الاْخِرَةِ، فَاِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ ما اَعْطَیْتَ وَ زِدْنی مِنْ فَضْلِکَ یا کَریمُ».

 آنگاه حضرت دست چپش را بلند کرد و محاسن شریفشان را گرفت و این دعا را خواند. در حالی که با تضرّع و التجا، انگشت سبابه دست راستش را به سمت چپ و راست حرکت ﻣﻲداد(2)، چنین فرمود: «یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ یا


1-  .اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص158/ عاملی کفعمی، ابراهیم بن علی، بلد الامین، ص 178/ قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان.
2- در روایات به حکمت این حرکت اشاره شده است که «خدایا من ﻧﻤﻲدانم جزو اصحاب یمین هستم یا جزو اصحاب یسار. من حیرانم که بهشتی هستم یا جهنّمی»

ص: 174

ذَاالنَّعْمآءِ وَالْجُودِ یا ذَاالْمَنِّ وَالطَّوْلِ، حَرِّمْ شَیْبَتی عَلَی النّارِ». در روایت دیگری آمده که حضرت دستش را بر محاسنش گذاشت و آن را بر نداشت تا پشت دستش پر از اشک شد.(1)

2)«خابَ الوافِدونَ عَلَی غَیْرِکَ وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلّا لَکَ وَ ضَاعَ الْمُلِمُّونَ إِلّا بِکَ وَ أَجْدَبَ الْمُنْتَجِعُون َإِلّا مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَکَ، بابُکَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبِینَ وَ خَیْرُکَ مَبْذُول ٌلِلطَّالِبِینَ وَ فَضْلُکَ مُبَاحٌ لِلسَّائِلِینَ وَنَیْلُکَ مُتَاحٌ لِلْآمِلِینَ وَرِزْقُکَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصَاکَ وَحِلْمُکَ مُتَعَرِّضٌ لِمَنْ نَاوَاکَ، عَادَتُکَ الْإِحْسَانُ إِلَی الْمُسِیئِینَ وَ سَبِیلُکَ الْإِبْقَاءُ عَلَی الْمُعْتَدِینَ اللَّهُمَّ فَاهْدِنِی هُدَی الْمُهْتَدِینَ وَ ارْزُقْنِی اجْتِهَادَ الْمُجْتَهِدِینَ وَ لاتَجْعَلْنِی مِنَ الْغَافِلِینَ الْمُبْعَدِینَ وَاغْفِرْلِی یَوْمَ الدِّینِ».(2)

3)«اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ صَبْرَ الشَّاکِرِینَ لَکَ وَ عَمَلَ الْخَائِفِینَ مِنْکَ وَ یَقِینَ الْعَابِدِینَ لَکَ، اللَّهُمَّ أَنْتَ الْعَلِیّ ُالْعَظِیمُ وَ أََنَا عَبْدُکَ الْبَائِسُ الْفَقِیرُ وَ أَََنْتَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ وَ أَنَا الْعَبْدُ الذَّلِیلُ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی محمّد وَ آلِ محمّد وَامْنُنْ بِغِنَاکَ عَلَی فَقْرِی وَ بِحِلْمِکَ عَلَی جَهْلِی وَ بِقُوَّتِکَ عَلَی ضَعْفِی یَا قَوِیُّ یَا عَزِیزُ، اَللَّهُمَّ صَلّ ِعَلَی محمّدٍ وَ آلِ محمّدٍ الْأَوْصِیَاءِ الْمَرْضِیِّینَ، وَ اکْفِنِی مَا أَهَمَّنِی مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ».(3)


1- محمّد ذکوان، معروف به سجّاد (او را سجّاد گفته اند، زیرا درسجده هایش بسیار گریه میکرد، به گونه ای که بر اثر گریه زیاد نابینا شد) ﻣﻲگوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: فدایت شوم ماه رجب است. دعایی را به من بیاموزید که خداوند به سبب آن، به من نفع رساند. ایشان این دعا را تعلیم فرمودند. ( اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص 211/قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان)
2- اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص 209/قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان.
3- یونس بن ظبیان ﻣﻲگوید: در ماه رجب، نزد امام صادق علیه السلام بودم که معلی بن خنیس عرض کرد: ای مولایم! دعایی را به من تعلیم دهید که جامع تمام دعاهای موجود درکتب شیعه باشد. ایشان این دعا را تعلیم فرمودند و فرمودند: ای معلی! به خدا قسم، این دعا آنچه را که از زمان حضرت ابراهیم علیه السلام تا زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بوده، در بردارد. (اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص210)

ص: 175

4-3-دعاهایی از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

1)«بسم الله الرّحمن الرّحیم اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِمَعانی جَمیعِ ما یَدْعُوکَ بِهِ وُلاةُ اَمْرِکَ، الْمَاْمُونُونَ عَلی سِرِّکَ، الْمُسْتَسِرُّونَ بِاَمْرِکَ، الْواصِفُونَ لِقُدْرَتِکَ، الْمُعْلِنُونَ لِعَظَمَتِکَ اَسئَلُکَ بِما نَطَقَ فیهِمْ مِنْ مَشِیَّتِکَ، فَجَعَلْتَهُمْ مَعادِنَ لِکَلِماتِکَ، وَ اَرْکاناً لِتَوْحیدِکَ، وَ آیاتِکَ وَ مَقاماتِکَ، الَّتی لاتَعْطیلَ لَها فی کُلِّ مَکانٍ، یَعْرِفُکَ بِها مَنْ عَرَفَکَ لا فَرْقَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَها اِلاّ اَنَّهُمْ عِبادُکَ وَ خَلْقُکَ، فَتْقُها وَ رَتْقُها بِیَدِکَ بَدْؤُها مِنْکَ وَ عَوْدُها اِلَیْکَ، اَعْضادٌ وَ اَشْهادٌ وَ مُناةٌ وَ اَذْوادٌ وَ حَفَظَةٌ وَ رُوّادٌ فَبِهمْ مَلاَََََتَ سَماَئَکَ وَ اَرْضَکَ حَتّی ظَهَرَ [اَنْ] لا اِلهَ إلاّ اَنْتَ فَبِذلِکَ اَسْئَلُکَ وَ بِمَواقِعِ الْعِزِّ مِنْ رَحْمَتِکَ وَ بِمَقاماتِکَ وَ عَلاماتِکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی محمّد وَ آلِ محمّد وَ اَنْتَ زیدَنی ایماناً وَ تَثْبیتاً یا باطِناً فی ظُهُورِهِ وَ یا ظاهراً فی بُطُونِهِ وَمَکْنُونِهِ، یا مُفَرِّقا ًبَیْنَ النُّورِ وَ الدَّیْجُورِ یا مَوْصُوفاً بِغَیْرِکُنْهٍ وَ مَعْرُوفاً بِغَیْرِ شِبْهٍ حادَّ کُلِّ مَحْدُودٍ وَ شاهِدَ کُلِّ مَشْهُودٍ، وَ مُوجِدَ کُلِّ مَوْجُودٍ، وَ مُحْصِیَ کُلِّ مَعْدُودٍ وَ فاقِدَ کُلِّ مَفْقُودٍ، لَیْسَ دُونَکَ مِنْ مَعْبُودٍ، اَهْلَ الْکِبْرِیاءِ وَ الْجُودِ. یا مَنْ لا یُکَیَّفُ بِکَیْفٍ وَ لایُؤَیَّنُ بِاَیْنٍ یا مُحْتَجِباً عَنْ کُلِّ عَیْنٍ، یا دَیْمُومُ یا قَیُّومُ وَ عالِمَ کُلِّ مَعْلُومٍ، صَلِّ عَلی عِبادِکَ الْمُنْتَجَ بینَ وَ بَشَرِکَ الْمُحْتَجِبینَ وَ مَلائِکَتِکَ الْمُقَرَّبینَ وَ الْبُهَمِ الصّافّینَ الْحافّینَ، وَ بارِکْ لَنا فی شَهْرِنا هذَا الْمُرَجَّبِ الْمُکَرَّمِ وَ ما بَعْدَهُ مِنْ الاَشْهُرِالْحُرُمِ وَ اَسْبِغْ عَلَیْنا فیهِ النِّعَمَ وَ اَجْزِلْ لَنا فیهِ الْقِسَمَ وَ اَبْرِرْ لَنا فیهِ الْقَسَمَ بِاسْمِکَ الاَعْظَمِ الاَجَلِّ الاَکْرَمِ الَّذی وَضَعْتَهُ عَلیَ النَّهارِ فَاَضاءَ وَعَلَی اللَّیْلِ فَاَظْلَمَ وَ اغْفِرْ لَنا ما تَعْلَمُ مِنّا وَ ما لا نَعْلَمُ وَ اعْصِمْنا مِنَ الذُّنُوبِ خَیْرَ الْعِصَمِ وَ اکْفِناکَ

ص: 176

وافِی قَدَرِکَ، وَ امْنُنْ عَلَیْنا بِحُسْنِ نَظَرِکَ، وَ لاتَکِلْنا اِلی غَیْرِکَ وَ لاتَمْنَعْنا مِنْ خَیْرِکَ وَ بارِک لَنا فیما کَتَبْتَهُ لَنا مِنْ اَعْمارِنا، وَ اَصْلِحْ لَنا خَبیئَةَ اَسْرارِنا و اَعْطِنا مِنْکَ الاَمانَ وَ اسْتَعْمِلْنا بِحُسْنِ الایمانِ وَ بَلِّغْنا شَهْرَ الصِّیامِ وَ ما بَعْدَهُ مِنَ الاَیّامِ وَ الاَعْوامِ یاذَاالْجَلالِ وَ الاِکْرامِ». (1)

2)«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِالْمَوْلُودَیْنِ فی رَجَبٍ، محمّد بْنِ عَلیِّ الثّانی وَ ابْنِهِ عَلِیِّ بْنِ محمّد الْمُنْتَجَبِ وَ اَتقرّب بِهِما اِلَیْکَ خَیْرَ الْقُرَبِ، یا مَنْ اِلَیْهِ الْمَعْرُوفُ طُلِبَ، وَ فیما لَدَیْهِ رُغِبَ، اَسئَلُکَ سُؤالَ مُعْتَرِفٍ [مُقْتَرِفٍ] مُذْنِبٍ قَدْ اَوْبَقَتْهُ ذُنُوبُهُ وَ اَوْثَقَتْهُ عُیُوبُهُ وَطالَ عَلَی الْخَطایا دُؤُوبُهُ وَ مِنَ الرَّزایا خُطُوبُهُ، یَسْئَلُکَ التَّوْبَهَ وَحُسْنَ الاوْبَةِ وَ النُّزُوعَ مِنَ الْحَوْبَهِ وَ مِنَ النّارِ فَکاکَ رَقَبَتِهِ وَ الْعَفْوَ عَمّا فی رِبْقَتِهِ فَاَنْتَ مَوْلایَ اَعْظَمُ اَمَلِهِ وَثِقَتِهِ. اَللّهُمَّ و اَسئَلُکَ بِمَسائِلِکَ الشَّریفَةِ وَ وَسائِلِکَ الْمُنیفَهِ اَنْ تَتَغَمَّدَنی فی هذَا الشَّهْرِ بِرَحْمَةٍ مِنْکَ واسِعَةٍ وَ نِعْمَةٍ وازِعَةٍ وَ نَفْسٍ بِما رَزَقْتَها قانِعَةٍ اِلی نُزُولِ الحافِرَةِ وَمَحَلِّ الاْخِرَةِ وَ ما هِیَ اِلَیْها صائِرَةٌ».(2)

3)«اَللّهُمَّ یا ذَاالْمِنَنِ السّابِغَةِ وَ الآلاءِ الْوازِعَةِ و الرَّحْمَةِ الْواسِعَةِ وَ الْقُدْرَةِ الْجامِعَةِ وَ النِّعَمِ الْجَسِیمَةِ وَ الْمَواهِبِ الْعَظِیمَةِ، وَ الاَیادِی الْجَمیلَةِ و الْعَطایَا الْجَزیلَةِ یا مَنْ لا یُنْعَتُ بِتَمْثیلٍ وَ لایُمَثَّلُ بِنَظیرٍ، وَ لا یُغْلَبُ بِظَهیرٍ، یا مَنْ خَلَقَ فَرَزَقَ وَ اَلْهَمَ فَاَنْطَقَ، وَ ابْتَدَعَ فَشَرَعَ، وَ عَلا فَارْتَفَعَ، وَ قَدَّرَ فَاَحْسَنَ، وَ صَوَّرَ فَاَتْقَنَ، وَ احْتَجَّ فَاَبْلَغَ، وَ اَنْعَمَ فَاَسْبَغَ، وَ اَعْطی فَاَجْزَلَ، وَ مَنَحَ فَاَفْضَلَ. یا مَنْ سَما فِی الْعِزِّ فَفاتَ خَواطِرَ الاَبْصارِ، وَ دَنا فِی


1- این توقیع از ناحیه امام زمان  عجل الله تعالی فرجه الشریف به محمّد بن عثمان بن سعید رحمة الله رسیده است. (اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص 214/قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان) .
2- شیخ طوسی رحمة الله به نقل ازحسین بن روح نوبختی رحمة الله و ایشان از امام زمان علیه السلام این دعا روایت کرده است. (اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص215/قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان)

ص: 177

الُّطْفِ فَجازَ هَواجِسَ الاَفْکارِ، یا مَنْ تَوَحَّدَ باِلْمُلکِ فَلا نِدَّ لَهُ فی مَلَکُوتِ سُلْطانِهِ وَتفَرَّدَ بِالْکِبرِیاءِ وَ الآلاءِ، وَ فَلا ضِدَّ لَهُ فی جَبَرُوتِ شَاْنِهِ. یا مَنْ حارَتْ فی کِبْرِیاَءِ هَیْبَتِهِ دَقایِقُ لَطایِفِ الاوْهامِ، وَانْحَسَرَتْ دُونَ اِدْراکِ عَظَمَتِهِ، خَطایِفُ اَبْصارِ الاَنامِ، یا مَنْ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِهَیْبَتِهِ، وَخَضَعَتِ الرِّقابُ لِعَظَمتِهِ وَ وَجِلَتِ الْقُلُوبُ مِنْ خیفَتِهِ. اَسئَلُکَ بِهذِهِ الْمِدْحَهِ الَّتی لاتَنْبَغی اِلّا لَکَ وَ بِما وَاَیْتَ بِهِ عَلی نَفْسِکَ لِداعیکَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ وَ بِما ضَمِنْتَ الاِجابَةَ فیهِ عَلی نَفْسِکَ لِلدّاعینَ، یا اَسْمَعَ السّامِعینَ وَ یا اَبْصَرَ المُبصِرینَ وَ یا اَنظَرَ النّاظِرینَ وَ یا اَسْرَعَ الْحاسِبینَ وَ یا اَحکَمَ الحاکِمینَ وَ یا اَرحَمَ الرّاحِمینَ صَلِّ عَلی محمّد خاتَمِ النَّبِیّینَ وَ عَلی اَهْلِ بَیْتِهِ الطّاهِرینَ الاَخیارِ وَ اَن تَقْسِمَ لی فی شَهْرِنا هذا خَیْرَ ما قَسَمْتَ وَ اَنْ تَحْتِمَ لی فی قَضائِکَ خَیرَ ما حَتَمْتَ وَ تَخْتِمَ لی بِالسَّعادَةِ فیمَنْ خَتَمْتَ وَ اَحْیِنی ما اَحْیَیْتَنی مَوْفُوراً وَ اَمِتْنی مَسْرُوراً وَ مَغْفُوراً وَ تَوَلَّ اَنْتَ نَجاتی مِنْ مَسائِلَةِ الْبَرْزَخِ، وَ ادْرَءْ عَنِّی مُنْکَراً وَ نَکیراً، وَ اَرِ عَیْنی مُبَشِّراً وَ بَشیراً وَ اجْعَلْ لی اِلی رِضْوانِکَ وَ جِنانِکَ مَصیراً وَعَیْشاً قَریراً وَ مُلْکاً کَبیْراً وَ صَلّیَ اللهُ عَلی محمّد وَآلِهِ بُکْرةً وَ اَصیلاً یا اَرْحَمَ الرّاحمینَ»(1)

5-استغفار

1) صد مرتبه بگوید: «اَستَغفِرُ اللهَ الَّذی لا اِلهَ اِلّا هُوَ، لا شَریکَ لَهُ وَ اَتوبُ اِلَیهِ» و بعد صدقه دهد.(2)


1- درکلمات این دعا اختلاف وجود دارد و در اینجا روایت از محمّد بن ابی رواد رواسی نقل شده است. (اقبال بالاعمال الحسنه، ج3ص212/ قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان)
2- پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «کسی که در ماه رجب صد مرتبه بگوید: «اَستَغفِرُ اللهَ الَّذی لا اِلهَ اِلّا هُوَ لا شَریکَ لَهُ وَ اَتوبُ اِلَیهِ» و بعد از آن صدقه دهد، خداوند عاقبتش را به رحمت و آمرزش ختم ﻣﻲکند و کسی که چهارصد مرتبه این استغفار را بگوید، خداوند اجر صد شهید برایش ﻣﻲنویسد و هنگامیکه روز قیامت خدا را ملاقات کند، خداوند به او ﻣﻲفرماید: تو به پادشاهی من اقرار کردی و برمن منّت نهادی. اینک هرچه ﻣﻲخواهی، به تو عطا ﻣﻲکنم، چرا که مقتدری غیر از من نیست.» (اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص 216)

ص: 178

2) هر صبح و شب هفتاد مرتبه بگوید: «اَستَغفِرُالله و اَتوبُ الَیهِ» و بعد دستها را بلند کند و بگوید: «اَلّلهُمَّ اغْفِرلی و تُبْ عَلَیَّ».(1)

ثمره استغفار، مغفرت الهی و پاک شدن از آلودگی های روحی است. تا روح انسان از گناه تطهیر نشود، همنشینی با اولیاء الله و بهره بردن از عبادت ذات حق، میسّر ﻧﻤﻲشود. استغفار، قلب را صاف و آیینه حقّ بین و آماده دریافت فیوضات الهی ﻣﻲکند. در روایات آثار زیادی چون دفع بلا، روزی فراوان و رفع غم و غصه برای استغفار بیان شده است.(2) در ماه رجب، تأکید زیادی بر استغفار شده است. (به صفحه 237 مراجعه شود.)

6-تهلیل

ذکر «لا اله الاّ الله» همان کلمه توحید است و آن را تهلیل گویند.(3)

گفتن هزار مرتبه ذکر «لا اله الاّ الله» در ماه رجب.(4)


1-  .«کسی که در ماه رجب استغفار و توبه کند و هر صبح و شب هفتاد مرتبه بگوید: «اَستَغفِرُالله و اَتوبُ الَیهِ» و بعد دستهایش را بلند کند و بگوید: «اَلّلهُمَّ اغْفِرلی و تُبْ عَلَیَّ ». اگر در ماه رجب از دنیا برود، در حالی مرده که خداوند از او راضی و خشنود است و آتش جهنّم به برکت ماه رجب او را لمس نکند» (اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص217/قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان)
2-  .محمّدی ری شهری، محمّد، میزان الحکمه، ج3، ص2273.
3- تهلیل سه مرحله دارد: تهلیل تکوینی، تهلیل اعتقادی و تهلیل لفظی. تهلیل تکوینی دلالت ذات موجودات بر وجود خداوند و شهادت آنها به وحدانیت اوست. تهلیل اعتقادی، ایمان و اعتقاد قلبی به وحدانیّت خداوند است. تهلیل لفظی یعنی گفتن «لا اله الا الله» و یا هر لفظ دیگری که بر این معنا دلالت کند. (تجلیل ابوطالب، ارزشها و ضدّ ارزشها در قرآن، ص113)
4- پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «کسی که در ماه رجب، هزار مرتبه لا اله الاّ الله بگوید، خداوند صد هزار حسنه برای او ﻣﻲنویسد و صد شهر در بهشت برای او بنا ﻣﻲکند.» (اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص216/ قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان)

ص: 179

7-خواندن سوره توحید

سوره اخلاص، سمبل توحید است.

1) خواندن ده هزار مرتبه سوره توحید در ماه رجب.(1)

2) خواندن هزار مرتبه سوره توحید در ماه رجب.(2)

3) خواندن صد مرتبه سوره توحید در ماه رجب.(3)


1- پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «کسی که در عمرش در ماه رجب، ده هزار مرتبه سوره توحید را با نیّت خالص بخواند، روز قیامت در حالی وارد محشر ﻣﻲشود که هیچ گناهی ندارد و همانند روزی است که از مادر متولد شده است. پس هفتاد مَلِک به استقبال او ﻣﻲآیند و او را به بهشت بشارت ﻣﻲدهند.» (اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص217)
2- پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «کسی که هزار مرتبه سوره توحید را بخواند، روز قیامت با عمل هزار پیامبر و هزار مَلِک وارد ﻣﻲشود و هیچ کس از او نزدیک تر به خدا نیست، مگر کسی که این سوره را بیشتر خوانده باشد و اگر این عمل در ماه رجب انجام شود، ثواب آن مضاعف ﻣﻲشود.» (اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص217)
3- پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «کسی که صد مرتبه سوره توحید را بخواند، خدا بر او، اولاد، اهل و همسایگان او برکت نازل ﻣﻲکند و کسی که این عمل را در ماه رجب انجام دهد، خدا دوازده قصر در بهشت برایش بنا ﻣﻲکند که به دُرّ و یاقوت مُزیّن است و یک میلیون حسنه برای او ﻣﻲنویسند. پس خدا ﻣﻲفرماید: «بنده ام را ببرید و آنچه را که برایش مهیا کرده ام، به او نشان دهید». پس ده هزار قهرمان که همه آنها مُوکَّل خانه های او در بهشت هستند، ﻣﻲآیند و درهای یک میلیون قصر از دُرّ و یک میلیون قصر از یاقوت سرخ را برای او باز ﻣﻲکنند که همه این قصرها به قدری مُزیّن به دُرّ و یاقوت و زیورآلات است که توصیف کنندگان از وصف آنها عاجزند و هیچکس غیر از خدا به آنها احاطه ندارد. پس هنگامی که بنده، این نعمت ها و پاداش ها را ﻣﻲبیند، مدهوش و متحیر ﻣﻲشود و ﻣﻲگوید: این نعمت ها برای کدامیک از انبیا است؟ گفته ﻣﻲشود: اینها برای توست، چون سوره توحید را خوانده ای». (اقبال بالاعمال الحسنه، ج3،ص 217)

ص: 180

8-خواندن زیارت امام حسین علیه السلام 

فضیلت و اعمال اختصاصی ایّام البیض ماه رجب

اشاره

امام صادق علیه السلام: «به این امّت (مسلمانان) سه ماه، عطا شده که به هیچ یک از

امّت ها عطا نشده و آنها، ماه رجب و ماه شعبان و ماه رمضان است و نیز سه شب، به این امّت عطا شده که به هیچ یک از امّت ها عطا نشده و آنها، شب سیزدهم و شب چهاردهم و شب پانزدهم از هر ماه است و همچنین به این امّت سه سوره، عطا شده که به هیچ یک از امّت ها عطا نشده و آنها عبارتند از: سوره های یس، ملک، توحید. پس کسی که این سه امر (سه ماه رجب، شعبان، رمضان و سه شب ایّام البیض و سه سوره یس، ملک، توحید) را جمع کند، پس

با فضیلت ترین چیزهای اعطا شده به این امّت را جمع کرده است». از امام سوال شد: چگونه بین آنها ﻣﻲتوان جمع کرد؟ حضرت فرمود: «در هر یک از

شب های ایّام البیض سه ماه (رجب، شعبان و رمضان) نمازی به جا آورد. به

این گونه که در شب سیزدهم دو رکعت نماز بخواند و در هر رکعت بعد از حمد سه سوره یس، تبارک و توحید را بخواند و در شب چهاردهم چهار رکعت نماز (به دو سلام) و در شب پانزدهم شش رکعت (به سه سلام) به همان کیفیّت به جای آورد. هرکه این نماز را در این سه شب بخواند، فضیلت این سه ماه را درک کرده است و همه گناهان او غیر از شرک به خدا آمرزیده ﻣﻲشود».(1)

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «کسی که سه روز از ماه رجب را روزه بگیرد و شب های سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم آن را به عبادت قیام کند، قسم به خداوندی که مرا به حقّ،


1- اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص 230.

ص: 181

به پیغمبری مبعوث کرد، از دنیا خارج ﻧﻤﻲشود، مگر با توبه نصوح و خداوند در برابر روزه هر روز او، هفتاد گناه از او را ﻣﻲبخشد و هفتاد حاجت او را روز قیامت، هفتاد حاجت او را هنگامی که وارد قبر ﻣﻲشود، هفتاد حاجت در هنگام خروج از قبر، هفتاد حاجت در زمان سنجش اعمال و هفتاد حاجت او را هنگام عبور از صراط برآورده ﻣﻲسازد. روزه هر روز او همانند آزادی هفتاد نفر از فرزندان حضرت اسماعیل علیه السلام ، هفتاد هزار بار ختم قرآن و هفتاد سال حراست از مرزهای اسلام و بنای هفتاد پُل در راه خداست. همچنین از هفتاد نفر از اهل بیتش که مستوجب آتش جهنّم باشند، شفاعت خواهد کرد و برای او در بهشت فردوس، هفتاد هزار شهر بنا ﻣﻲشود که در هر شهری، هزار قصر و در هر قصری، هزار حوریه و برای هر حوریه، هزار خدمتکار است».(1)

امام صادق علیه السلام: «کسی که ایّام البیض از ماه رجب را روزه بگیرد، خداوند متعال برای او در ازای هر روز، پاداش روزه داری و شب زنده داری یک سال را ﻣﻲنویسد و در روز قیامت در جایگاه ایمن شدگان از آتش ﻣﻲایستد».(2)

1-اعمال اختصاصی شب سیزدهم

1-اعمال اختصاصی شب سیزدهم(3)

1)دو رکعت نماز و در هر رکعت: حمد، یس، مُلک، توحید یک مرتبه.(4)

2)دو رکعت نماز: رکعت اوّل حمد و عادیات، رکعت دوّم حمد و تکاثر.(5)


1- اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص 233.
2- اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص233.
3- اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص230.
4- اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص 230/قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان.
5- پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «کسی که در شب سیزدهم ماه رجب ده رکعت نماز بخواند به صورتیکه در رکعت اول سوره حمد و عادیات و در رکعت دوّم سوره حمد و تکاثر را بخواند و بقیه رکعت ها را نیز به همین شکل تمام کند، خدا گناهانش را ﻣﻲآمرزد و اگر عاقّ والدین هم باشد خداوند از او راضی ﻣﻲشود و (در قبر) نکیر و منکر به او نزدیک ﻧﻤﻲشوند و او را ﻧﻤﻲترسانند و بر پل صراط همچون برق، سریع عبور ﻣﻲکند و نامه اعمالش را به دست راستش ﻣﻲدهند و میزان اعمالش سنگین ﻣﻲگردد و در بهشت، هزار شهر به او عطا ﻣﻲشود». (اقبال بالاعمال الحسنه ج3، ص229)

ص: 182

2-اعمال اختصاصی روز سیزدهم

2-اعمال اختصاصی روز سیزدهم(1)

روزه: جهت عمل امّ داود باید روز سیزدهم و دو روز بعد از آن را روزه گرفت.

3-اعمال اختصاصی شب چهاردهم

3-اعمال اختصاصی شب چهاردهم(2)

1) چهار رکعت نماز در هر رکعت حمد، یس، مُلک، توحید یک مرتبه.(3)

2) سی رکعت نماز در هر رکعت حمد، توحید و آیه آخر سوره کهف یک مرتبه.(4)

4-فضیلت و اعمال اختصاصی شب پانزدهم

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «وقتی شب نیمه رجب فرا ﻣﻲرسد، خداوند به خزانه داران دیوان بندگان و نویسندگان اعمال انسان ها امر ﻣﻲکند: «در نامه های عمل بندگان من نظر کنید و هرگناه و بدی که یافتید، آن را محو و به نیکی تبدیل کنید».(5)


1- اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص230.
2- اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص230.
3- اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص 230/قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان.
4- پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «کسی که در شب 14 ماه رجب سی رکعت نماز در هر رکعت یک مرتبه حمد و توحید و آیه آخر سوره کهف را بخواند، قسم به خدایی که جانم در دست اوست، اگر گناهانش بیش ازستارگان آسمان باشد، از نماز فارغ ﻧﻤﻲشود، مگر اینکه پاک شده باشد و مثل این است که همه کتب آسمانی را قرائت کرده باشد» (اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص 231) .
5-  .اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص232.

ص: 183

سیّد بن طاووس رحمة الله: «وقتی شب پانزدهم رجب فرا رسید، سزاوار است کسی که خدا و رسولش را تصدیق ﻣﻲکند، در طول این شب مراقبه کامل کند و توجّه داشته باشد که خدا بر او منّت نهاده و وی را به اصلاح نفس در این شب موفّق ساخته و عبادت را نصیبش کرده است. همواره حضور قلب داشته باشد و خود را در برابر خداوندی بداند که مالک اوّلین و آخرین و در ظاهر و باطن، حاضر و همنشین است. به گونه ای مراقبت کند و حضور قلب داشته باشد که لذّت انس حضور نزد او و گفتگو با او را بیابد و زمانی که طلوع فجر روز پانزدهم فرا رسید، اعمال نیک خود را خالصانه به خداوند عرضه بدارد و اعمالش را به امامی که درآن روز مهمان او و آنروز مختص به اوست، تسلیم کند و به واسطه او و مقام قُربش، به خدا توسّل جوید و نقصان های اعمال خود را برطرف کند که با توجّه به آن بزرگوار، اعمالش کامل ﻣﻲشود و به آرزوهایش خواهد رسید».(1)

برخی از اعمال این روز عبارتند از:(2)

1) غسل

2) احیای آن به عبادت

3) زیارت امام حسین علیه السلام 

4) خواندن 6 رکعت نماز و در هر رکعت: حمد، یس، مُلک، توحید یکمرتبه.

5) خواندن 30 رکعت نماز و در هر رکعت: حمدیک مرتبه، توحید ده مرتبه.(3)


1- اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص 235.
2- اقبال الاعمال،ج3، ص235/قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان.
3- پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «کسی که در شب پانزدهم رجب، سی رکعت نماز بخواند و در هر رکعت حمد یک مرتبه و توحید را ده مرتبه بخواند، از نماز خارج ﻧﻤﻲشود، مگرآنکه خدا ثواب هفتاد شهید را به او عطا ﻣﻲکند و روز قیامت درحالی وارد محشر ﻣﻲشود که برای جمعیّتی همانند جمعیّت بین مکّه و مدینه نورافشانی ﻣﻲکند و برائت و آزادی از آتش و نفاق به او عطا و عذاب قبر از او برداشته ﻣﻲشود». در روایتی ثواب های دیگری برای این نماز شمرده شده است که عبارتند از: رهایی از آتش، ثواب چهل شهید در عوض هر رکعت، اعطای دوازده نور در مقابل هر آیه، بنای دوازده شهر از مشک و عنبر برای قرائت سوره توحید در هر بار (اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص 234)

ص: 184

6)خواندن 12رکعت نماز و در هر رکعت: حمد، توحید، فلق، ناس، آیةالکرسی و قدر هرکدام چهار مرتبه. بعد از سلام چهار مرتبه بگویید: «اَللهُ اَللهُ رَبّی، لا اُشرِکُ بِهِ شَیئاً وَ لا اَتَّخِذُ مِن دونِهِ وَلیّاً». بعد هرچه ﻣﻲخواهی از خدا بخواه.(1)

5-فضیلت و اعمال اختصاصی روز پانزدهم رجب

حضرت آدم علیه السلام به خداوند عرض کرد: «خدایا! چه روزهایی را بیشتر دوست داری؟» خداوند به او فرمود: «ای آدم! محبوب ترین اوقات پیش من روز نیمه رجب است. ای آدم! در این روز با قربانی و مهمانی کردن و روزه و دعا و استغفار و گفتن «لا اله الاّ الله» به من تقرّب بجوی. ای آدم! مشیّت من بر این تعلّق گرفته که یکی از فرزندانت را که مهربان، کریم، دانا، بردبار و بزرگ است و از رذایل اخلاقی و خشونت و تندخویی به دور، به پیامبری برانگیزم و روز نیمه رجب را به او و امّتش اختصاص دهم. در این روز چیزی از من


1- (اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص 232 به روایت از امام صادق علیه السلام /مفاتیح الجنان، اعمال شب نیمه رجب) . همچنین این نماز به طریقه دیگر در مصباح المتحجد، ج2 ص806 نیز آمده است: خواندن دوازده رکعت نماز در هر رکعت: سوره حمد و توحید یک مرتبه، چون از نماز فارغ شدی، ﻣﻲخوانی: سوره های حمد، ناس، فلق، توحید، آیه الکرسی، هرکدام چهار مرتبه. بعد چهار مرتبه ﻣﻲگویی: سُبحانَ اللهِ و الْحَمْدُ لِلّهِ و لا الهَ اِلّا اللهُ وَ اللهُ اَکبَر (تسبیحات اربعه) سپس ﻣﻲگویی: «اَللهُ اَللهُ رَبّی لا اُشْرِکُ بِهِ شَیئاً و ما شآءَ اللهُ لا قُوَّهَ اِلّا بِاللهِ الْعَلّیِ الْعَظیمِ. » آنگاه هر چه ﻣﻲخواهی از خدا بخواه.

ص: 185

ﻧﻤﻲخواهند، مگر آنکه به آنها عطا ﻣﻲکنم و از من بخشش گناهان را ﻧﻤﻲخواهند، مگر آنکه ﻣﻲبخشم. روزی از من ﻧﻤﻲخواهند، مگر آنکه به آنها روزی ﻣﻲدهم. از من ﻧﻤﻲخواهند جلوی لغزش آنها را بگیرم، مگر آنکه این کار را انجام ﻣﻲدهم. از من طلب رحمت و مهربانی ﻧﻤﻲکنند، مگر آنکه به آنها رحم ﻣﻲکنم. ای آدم، کسی که نیمه رجب را روزه بگیرد و به یاد من باشد و [قلب] او خاشع باشد و خود را از آلودگی نامشروع حفظ کند و از اموالش صدقه دهد، پاداشی جز بهشت ندارد. ای آدم! به فرزندانت بگو خود را در ماه رجب از گناه حفظ کنند زیرا [جزای] گناه در این ماه، بزرگ است.(1)

برخی از اعمال این روز، عبارتند از:(2)

1) غسل

2) زیارت امام حسین علیه السلام(3)

داخل صحن شریف شو و سه مرتبه بگو: «الله اکبر» و در نزد قبر منوّر بایست و بخوان:


1- اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص235.
2- قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان.
3-  .این زیارت را شیخ مفید در مزار نقل کرده که از زیارات مخصوصه نیمه رجب است که آن را به سبب غفلت عامه مردم از فضیلت آن، «غفیله» ﻣﻲگویند. در زیارت امام حسین علیه السلام اسراری نهفته است. در اکثر مناسبت ها بر زیارت این امام تأکید شده است. از امام رضا علیه السلام سوال شد در چه ماهی امام حسین علیه السلام زیارت شود؟ فرمودند: «در نیمه ماه رجب و نیمه ماه شعبان». سیّد بن طاووس ﻣﻲفرماید: امام رضا علیه السلام نیمه رجب را در کنار نیمه شعبان آورده، چون فضیلتهایی که برای زائر در نیمه شعبان در روایات آمده، زیاد است، ﻣﻲتوان نتیجه گرفت زیارت نیمه رجب هم، شأن و مرتبه والایی دارد. (اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص236)

ص: 186

«اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا آلَ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا صَفْوَةَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا سَادَةَ السَّادَاتِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا لُیُوثِ الْغَابَاتِ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا سُفُنَ النَّجَاةِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَاعَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ عِلْمِ الْأَنْبِیَاءِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ آدَمَ صَفْوَهِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ نُوحٍ نَبِیِّ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ إِسْمَاعِیلَ ذَبِیحِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ مُوسَی کَلِیمِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ عِیسَی رُوحِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ محمّدٍ حَبِیبِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ محمّدٍ الْمُصْطَفَی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ خَدِیجَةَ الْکُبْرَی اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا شَهِیدُ ابْنَ الشَّهِیدِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا قَتِیلُ ابْنَ الْقَتِیلِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ وَ ابْنَ وَلِیِّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا حجّةَ اللَّهِ وَ ابْنَ حجّتِهِ عَلَی خَلْقِهِ أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ رُزِئْتَ بِوَالِدَیْکَ وَ جَاهَدْتَ عَدُوَّکَ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ تَسْمَعُ الْکَلامَ وَ تَرُدُّ الْجَوَابَ وَ أَنَّکَ حَبِیبُ اللَّهِ وَ خَلِیلُهُ وَ نَجِیبُهُ وَ صَفِیُّهُ وَ ابْنُ صَفِیِّهِ یَا مَوْلایَ زُرْتُکَ مُشْتَاقاً فَکُنْ لِی شَفِیعا إِلَی اللَّهِ یَا سَیِّدِی وَ أَسْتَشْفِعُ إِلَی اللَّهِ بِجَدِّکَ سَیّدِ النَّبِیِّینَ وَ بِأَبِیکَ سَیّدِ الْوَصِیِّینَ وَ بِاُمِّکَ فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ أَلا لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلِیکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ ظَالِمِیکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ سَالِبِیکَ وَ مُبْغِضِیکَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی سَیِّدِنَا محمّدٍ وَ آلِهِ الطیّبینَ الطَّاهِرِینَ».

آن گاه قبر مطهّر را ببوس و متوجّه شو به سوی علی بن الحسین علیه السلام  و آن جناب را زیارت کن و بگو:

«اََلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ وَ ابْنَ مَوْلایَ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلِیکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ ظَالِمِیکَ إِنِّی أَتقرّب إِلَی اللَّهِ بِزِیَارَتِکُمْ وَ بِمحبّتکُمْ وَ أَبْرَأُ إِلَی اللَّهِ مِنْ أَعْدَائِکُمْ وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ».

پس روبروی قبور شهدا بایست و بگو: «اَلسَّلامُ عَلَی الْأَرْوَاحِ الْمُنِیخَةِ بِقَبْرِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا طَاهِرِینَ مِنَ الدَّنَسِ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا مَهْدِیُّونَ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَبْرارَ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ عَلَی الْمَلائِکَةِ الْحَافِّینَ

ص: 187

بِقُبُورِکُمْ أَجْمَعِینَ جَمَعَنَا اللَّهُ وَ إِیَّاکُمْ فِی مُسْتَقَرِّ رَحْمَتِهِ وَ تَحْتِ عَرْشِهِ إِنَّهُ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ وَ السَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ».(1)

3) خواندن نماز حضرت سلمان. (به صفحه162مراجعه شود.)

4) خواندن چهار رکعت نماز و بعد از سلام دست ها را باز کند و بگوید:(2)

«اَللّهُمَّ یا مُذِلَّ کُلِّ جَبّارٍ؛ وَ یا مُعِزَّ الْمُؤْمِنینَ اَنْتَ کَهْفی حینَ تُعْیینِی الْمَذاهِبُ؛ وَ اَنْتَ بارِئُ خَلْقی رَحْمَةً بی وَ قَدْ کُنْتَ عَنْ خَلْقی غَنِیّاً وَ لَوْ لارَحْمَتُکَ لَکُنْتُ مِنَ الْهالِکینَ وَ اَنْتَ مُؤَیِّدی بِالنَّصْرِ عَلی اَعْدائِی وَ لَوْ لا نَصْرُکَ اِیّایَ لَکُنْتُ مِنَ الْمَفْضُوحینَ یا مُرْسِلَ الرَّحْمَةِ مِنْ مَعادِنِها وَ مُنْشِئَ الْبَرَکَةِ مِنْ مَواضِعِها یا مَنْ خَصَّ نَفْسَهُ بِالشُّمُوخِ وَ الرَّفْعَهِ فَاَوْلِیاءُهُ بِعِزِّهِ یَتَعَزَّزُونَ یا مَنْ وَضَعَتْ لَهُ الْمُلُوکُ نیرَ الْمَذَلَّةِ عَلی اَعْناقِهِمْ فَهُمْ مِنْ سَطَواتِهِ خائِفُونَ اَسئَلُکَ بِکَیْنُونِیَّتِکَ الَّتِی اشْتَقَقْتَها مِنْ کِبْرِیائِکَ وَ اَسئَلُکَ بِِکِبْرِیائِکَ الَّتِی اشْتَقَقْتَها مِنْ عِزَّتِکَ وَ اَسئَلُکَ بِعِزَّتِکَ الَّتِی اسْتَوَیْتَ بِها عَلی عَرْشِکَ، فَخَلَقْتَ بِها جَمیعَ خَلْقِکَ فَهُمْ لَکَ مُذْعِنُونَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی محمّد وَ اَهْلِ بَیْتِهِ».

5) خواندن پنجاه رکعت نماز: در هر رکعت حمد، توحید، فلق، ناس یک مرتبه.(3)


1- بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج98، ص346.
2- امام صادق علیه السلام به نقل از امیرالمومنین  علیه السلام: «قسم به آنکه دانه را شکافت وکعبه را نصب و بنا کرد و بادها و نسیم ها را آفرید، این دعا نزد هیچ گرفتاری از اهل زمین خوانده نشود، مگر آنکه خداوند بلا و گرفتاری او را برطرف کند». (اقبال بالاعمال الحسنه، ج 3، ص 237)
3- پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «کسی که در نیمه رجب، هنگامی که خورشید بالا آمد، پنجاه رکعت نماز بخواند و در هر رکعت سوره حمد و سپس سوره توحید و فلق و ناس را یک مرتبه بخواند، از گناهانش بیرون ﻣﻲآید، مثل روزی که از مادر متولد شده است و هیچ گناهی ندارد. او با شهدا محشور و با انبیا داخل بهشت ﻣﻲشود، دچار عذاب قبر و تنگی و تاریکی آن ﻧﻤﻲشود و از قبر بیرون ﻣﻲآید، در حالی که صورتش از نور ﻣﻲدرخشد». (اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص239)

ص: 188

6-اعمال امّ داود (دعای استفتاح)

اشاره

علّامه مجلسی رحمة الله فرمود: عمده اعمال نیمه رجب، دعای امّ داود است که

ابن بابویه و شیخ طوسی و سیّد بن طاوس رحمة الله به سندهای معتبر آن را روایت کرده اند. امام صادق علیه السلام  بعد از تعلیم آن به امّ داود، ﻣﻲفرماید: «آنچه را گفتم، حفظ کن و مواظب باش [به غیر اهلش تعلیم نده] که مبادا در امر باطلی به کار برده شود، چون در این دعا، اسم اعظم خدا است که اگر خدا به آن اسم خوانده شود، دعایش به اجابت ﻣﻲرسد و اگر از او به وسیله این اسم چیزی درخواست شود، عطا ﻣﻲشود [هر چند رسیدن به آن سخت باشد] و اگر جنّ و انس دشمنان تو باشند، خداوند شرّ آنها را از تو دور ﻣﻲکند و آنها در برابر [تو] تسلیم ﻣﻲشوند».(1)

6-1-امّ داود کیست؟

امّ داود، فاطمه (حبیبه)، دختر عبداله بن ابراهیم بن الحسین، دایه و مادر رضاعی امام صادق علیه السلام است که آن حضرت را با شیر داود شیر داده بود و به

«ام خالد بربریه» شهرت داشت و جدّه صالحه سیّد بن طاووس است. داود، فرزند حسن و نوه امام حسن مجتبی علیه السلام و برادر رضاعی امام صادق علیه السلام   است.(2)

6-2-تعلیم دعا به امّ داود توسط امام صادق علیه السلام

1- اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص 249.
2- مکاتیب الائمه، ج4، ص269.

ص: 189

منصور دوانیقی جمعی از آل ابیطالب از جمله داود و عبدالله بن الحسن را زندانی کرد. منصور دو فرزند عبدالله (محمّد و ابراهیم) که در مدینه خروج کرده بودند به شهادت رسانید و داود را زندانی کرد.

امّ داود ﻣﻲگوید: من از داود خبری نداشتم و او در عراق زندانی بود. پیوسته به درگاه الهی تضرّع ﻣﻲکردم و از برادران ایمانی ﻣﻲخواستم که برای برآورده شدن حاجتم، دعا کنند ولی با وجود اصرار در دعا، از اجابت آن خبری نبود. گاه خبر به من ﻣﻲرسید که داود را کشته اند و گاه ﻣﻲگفتند که او را با پسر عموهایش، در زیر عمارت، زنده گذاشته اند. روز به روز، مصیبت من زیادتر و اندوهم بیشتر ﻣﻲشد تا جائی که از غم او گداختم و پیر شدم و از ملاقاتش ناامید گردیدم. روزی برای عیادت امام صادق علیه السلام که مریض بود، به محضرشان شرفیاب شدم. از احوالش پرسیدم و برای او دعا کردم. آن حضرت به من فرمود: «ای امّ داود! داود چه ﻣﻲکند؟» چون نام داود را شنیدم، گریستم و عرض کردم: ای آقای من! مدّت مدیدی است که از او خبری ندارم و او در عراق زندانی است و من از ملاقات او قطع امید کرده ام و از شما التماس دعا دارم. او برادر رضاعی شماست.

حضرت فرمودند: «چرا از دعای استفتاح غافلی؟ دعای استفتاح دعایی است که با آن درهای آسمان باز ﻣﻲشود و دعای خواننده آن در همان ساعت به اجابت ﻣﻲرسد و برای کسی که آن را بخواند، پاداشی جز بهشت نیست».

امّ داود عرض کرد: ای فرزند راستگویان، چگونه باید این دعا را خواند؟

امّ داود ﻣﻲگوید: بعد از آنکه این دعا را همانطور که امام فرموده بود، خواندم، شب در عالم رویا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ملائکه وانبیا علیهم السلام را دیدم، در حالی که آن حضرت

ص: 190

ﻣﻲفرماید: ای امّ داود! بر تو و دوستانت بشارت باد، حاجتت برآورده ﻣﻲشود و خداوند فرزندت را حفظ ﻣﻲکند و او را به تو باز خواهد گرداند.

امّ داود میگوید: از خواب بیدار شدم. مقدار زمانی که یک مَرکب سریع السیر فاصله بین عراق تا مدینه را طی کند، طول کشید که ناگهان دیدم داود وارد شد. ازحالش پرسیدم.

او جواب داد: من در زندان بسیار تنگی محبوس بودم و غل و زنجیر بر بدنم سنگینی ﻣﻲکرد. این حال تا نیمه رجب ادامه داشت. شب خوابیدم و گویا زمین برایم تنگ شده بود، اما شما را دیدم که بر سجاده نماز نشسته ای و مردانی که سرهایشان در آسمان و پاهایشان در زمین است، اطراف تو به تسبیح خداوند مشغول هستند. یکی از آنان خوشرو و خوشبو و دارای لباس پاک و نظیفی بود که من گمان کردم، جدّم رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است. ایشان به من اشاره کرد و فرمود: «ای فرزند زن صالح! بشارت باد بر تو، خداوند دعای مادرت را در حق تو مستجاب کرد». من از خواب بیدار شدم و دیدم که فرستاده منصور در زندان ایستاده است. او مرا از زندان آزاد کرد و نزد منصور برد. منصور دستور داد غل و زنجیر را از بدنم جدا کنند و به من نیکی کرد. همچنین دستور داد تا ده هزار درهم به من بدهند. سپس مرا بر مرکب راهواری سوار کردند و من به سرعت خود را به مدینه رسانیدم.

امّ داود گفت: من داود را خدمت امام صادق علیه السلام بردم. حضرت فرمود: «سبب خلاص تو آن بود که منصور، امیرالمؤمنین علیه السلام را در خواب دید که به او فرمود: فرزند مرا رها کن و اگر نکنی، تو را در این آتش می اندازم؛ چون نظر

ص: 191

کرد، دریای آتشی در زیر پای خود دید. پس از آنکه از خواب بیدار شد، از کرده خود پشیمان گردید و تو را رها کرد».(1)

6-3-مراحل اعمال امّ داود

6-3-مراحل اعمال امّ داود (2)

1) ایّام البیض ماه رجب را روزه بگیر.

2) نزدیک ظهر روز پانزدهم، غسل کن و لباس نظیف بپوش.

3) نافله ظهر و نماز ظهر را بخوان. (قنوت، رکوع و سجده ها را نیکو انجام ده).

4) دو رکعت نماز بخوان و بعد صد مرتبه بگو: «یا قاضیَ حوائج السّائلین».(3)


1- بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج 94، ص 44/اعمال السنین و الشهور، باب 26، باب عمل خصوص لیلة النصف من رجب و یومها/اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص241.
2- بعد از آنکه امّ داود از امام صادق علیه السلام  خواست تا آداب این عمل را بیان کند، آن حضرت فرمود: «امّ داود، ماه رجب نزدیک است. این همان ماهی است که دعا در آن مستجاب ﻣﻲشود، ماه خداست. در این ماه سه روز ایام البیض را روزه بگیر و روز پانزدهم هنگام زوال غسل کن و لباس تمیز بپوش و نافله ظهر و نماز ظهر را به جا آور، قنوت و رکوع و سجده های آن را نیکو انجام ده؛ سپس دو رکعت نماز بخوان و بعد از آن صد مرتبه بگو: «یا قاضیَ حوائج السّائلین». پس نافله عصر و نماز عصر را به جا آور. (در روایت دیگری آمده است که در هر رکعت از نافله عصر بعد از حمد، سه مرتبه توحید و یک مرتبه سوره کوثر خوانده شود) . سعی کن کسی بر تو وارد نشود و با تو سخن نگوید و تو را مشغول نسازد. پس رو به قبله بنشین و صد مرتبه حمد، صد مرتبه توحید و ده مرتبه آیه الکرسی را بخوان. بعد سوره های انعام، اسراء، کهف، لقمان، یس، الصافات، حم السجده، حم عسق و حم الدخان، فتح، واقعه، ملک، قلم و از سوره انشقاق تا آخر قرآن را بخوان و اگر برایت ممکن نیست، سوره توحید را هزار مرتبه بخوان. شیخ مفید فرمودند: اگر خواندن این سوره ها برای کسی ممکن نیست، حمد را صد مرتبه و آیه الکرسی را ده مرتبه وسوره توحید را هزار مرتبه بخواند. سیّد بن طاووس ﻣﻲفرماید: اگر برای کسی به دلیل عذری مثل مسافرت این هم ممکن نیست، صد مرتبه سوره توحید کافی است. (اقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص242)
3- این نکته در مصباح المتهجد شیخ طوسی، ج2، ص807 و مفاتیح الجنان ذکر نشده است.

ص: 192

5) نافله عصر و نماز عصر را بجا آور.

6)رو به قبله، درمکان خلوت که با کسی صحبت نشود سوره های زیر را بخوان:

1- حمد100 مرتبه؛ 2- اخلاص100 مرتبه؛ 3- آیة الکرسی10 مرتبه

نام سوره

شماره سوره

شماره صفحه

نام سوره

شماره سوره

شماره صفحه

انعام

6

128

شوری (حم عسق)

42

483

اسراء (بنی اسرائیل)

17

282

دخان

44

496

کهف

18

293

فتح

48

511

لقمان

31

411

واقعه

56

534

یس

36

440

ملک (تبارک)

67

562

صافّات

37

446

قلم (ن)

68

564

فصّلت (حم سجده)

41

477

انشقاق تا آخر قرآن

84تا114

589تا 604

بعد از خواندن این سوره ها، همانطور رو به قبله، دعای استفتاح را بخوان:

«بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحیم صَدَقَ اللهُ الْعَظیمُ، اَلَّذی لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ،

بنام خدای بخشنده مهربان درست فرمود خدای بزرگی که معبودی جز او نیست زنده و پاینده،

ذوُالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ،اَلرَّحْمنُ الرَّحیمُ، اَلْحَلیمُ الْکَریمُ،اَلَّذی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ

صاحب جلالت و بزرگواری، بخشنده و مهربان، بردبار و کریم است آنکه مانندش چیزی نیست

وَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ، اَلْبَصیرُ الْخَبیرُ، شَهِدَ اللهُ اَنَّهُ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ، وَ الْمَلائِکَةُ

 شنوا و دانا و بینا و آگاه است، گواهی میدهد خدا که معبودی جز او نیست و فرشتگان و دانشوران،

واُولواالْعِلْمِ،قائِماً بِالْقِسْطِ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ العَزیزُ الْحَکیمُ، وَ بَلَّغَتْ رُسُلُهُ الْکِرامُ،

که برپادارنده عدالت است و خدایی جز اوکه عزیز و حکیم است، نیست، و رساندند پیامبران بزرگوارش آنرا به مردم

واَنَا عَلیَ ذلِکَ مِنَ الشّاهِدینَ، اَلّلهُمَّ لَکَ الحَمدُ وَ لَکَ الْمَجْدُ، وَ لَکَ العِزُّ

ص: 193

ومن براین مطلب گواهی دهم. خدایا از آن تو است ستایش و از آن تو است مجد و از آن تو است عّزت و

ولَکَ الْفَخْرُ، وَ لَکَ الْقَهْرُ، وَ لَکَ النِّعْمَةُ، وَ لَکَ الْعَظَمَةُ، وَ لَکَ الرَّحْمَةُ،

خاصّ تواست افتخار و شایسته تو است قهر و ازآن تو است نعمت و از آن تو است عظمت و از آن تو است رحمت و

وَ لَکَ الْمَهابَةُ، وَ لَکَ السُّلْطانُ، وَ لَکَ بَهاءُ وَ لَکَ الاِْمْتِنانُ، وَ لَکَ التَّسبیحُ،

 از آن توست هیبت و از آن توست سلطنت و از آن توست ابهّت و از آن توست نعمت بخشی و پاکی

ولَکَ التَّقْدیسُ، وَ لَکَ التَّهْلیلُ، وَ لَکَ التَّکْبیرُ، وَ لَکَ ما یُری، وَ لَکَ ما لا

و از آن تو است پاکیزگی و ازآن تو است یکتایی و از آن تو است بزرگی، و ملک تو است آنچه دیده شود و آنچه

یُری،وَ لَکَ مافَوْقَ السَّمواتِ الْعُلی، وَ لَکَ ما تَحْتَ الثَّری، وَ لَکَ الاَرَضُونَ

دیده نشود و از آن تو است آنچه بالای آسمانهای بلند است و از تو است آنچه زیر زمین است و از تو است زمینهای

السُّفْلی، وَ لَکَ الاخِرَةُ وَ الاولی، وَ لَکَ ما تَرضی بِهِ مِنَ الثَّّناءِ وَ الْحَمْدِ

زیرین و از آن تو است دنیا و آخرت، و مخصوص تو است آن حمد و ثنای ما را که تو بپسندی،

وَ الشُّکرِ وَ النَّعْماءِ، اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی جَبْرَئیل اَمینِکَ عَلی وَحْیِکَ، وَالْقَوِیِّ

آنچه نعمت است نیز از تو است. خدایا درود فرست بر جبرئیل، امین بر وحی تو و نیرومند

عَلی اَمْرِکَ، و المُطاعِ فی سماواتِکَ، وَ مَحالِّ کِراماتِکَ، اَلمُتَحَمِّلِ

در کار تو و آن کس که در آسمان ها و جایگاه های کرامت هایت فرمانش برند، آن کس که برساند

لِکَلِماتِکَ، اَلنّاصرِ لِاَنبیائِکَ، اَلمُدَمِّرِ لِاَعْدائِکَ، اَللّهمَّ صَلِّ عَلی میکائیلَ

سخنانت را، یاور پیامبرانت و سرنگون کننده دشمنانت. خدایا درود فرست بر میکائیل

مَلَکِ رَحْمَتِکَ وَ المَخلوقِ لِرَأْفَتِکَ وَ المُسْتَغْفرِ المُعینِ لِاَهْلِ طاعَتِکَ،

فرشته رحمتت و آفریده شده برای رحمتت و آمرزش خواه و کمک کار فرمانبرانت

اَللّهمَّ صَلِّ عَلی اِسرافیلَ حاملِ عَرشِکَ، وَ صاحِبِ الصُّورِ، المُنتَظِرِ لِاَمْرِکَ

خدایا درود فرست بر اسرافیل حمل کننده عرشت و صاحب صور، آنکه چشم به راه دستور تو است،

اَلوَجِلِ المُشْفِقِ مِنْ خیفَتِکَ، اَللُّهمَّ صَلِّ عَلی حَمَلَةِ العَرشِ الطّاهِرینَ، وَ عَلیَ

ص: 194

بیمناک است از ترس تو، خدایا درود فرست بر حاملین پاکیزه عرش و بر

السَّفَرةِ الکِرامِ البَرَرَةِ الطَّیِّبینَ، وَ عَلی مَلائِکَتِکَ الکِرامِ الکاتِبینَ، وَ عَلی

سفیران گرامی و آن نیکان پاک و بر فرشتگان بزرگوار نویسنده و بر

مَلائِکَةِ الجِنانِ و خَزَنَةِ النِّیرَانِ وَ مَلَکِ المَوْتِ و الاَعْوانِ، یا ذَاالْجَلالِ و

فرشتگان بهشت و نگهبانان دوزخ و فرشته مرگ و یارانش، ای صاحب جلالت و

الاِکْرامِ، اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی اَبینا آدَمَ بَدیعِ فِطرَتِکَ، الَّذی کَرَّمْتَهُ بِسُجودِ

بزرگواری، خدایا درود فرست بر پدر ما آدم، پدیده خلقت که گرامیش داشتی به سجده کردن توسط

ملائِکَتِکَ، و اَبَحتَهُ جَنَّتَکَ اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی اُمِّنا حَوّاءَ الْمُطَهَّرَةِ مِنَ الرِّجْسِ،

فرشتگانت و مباح کردی بر او بهشتت را. خدایا درود فرست بر مادر ما حواء که از پلیدی پاک

اَلْمُصَفّاتِ مِنَ الدَّنَسِ الْمُفَضَّلَةِ مِنَ الِاِنْسِ الْمُتَرَدِّدَةِ بَیْنَ مَحالِّ الْقُدُسِ، اَلّلهُمَّ

 و ازآلودگی مصفّا گشت و بر آدمیان برتری داشت و رفت و آمد کرده در میان جایگاههای قدسیان. خدایا

 صَلِّ عَلی هابیلَ و شَیْثٍ و اِدریسَ و نوحٍ، و هودٍ و صالحٍ، وَ اِبراهیمَ و

درود فرست بر هابیل و شیث و ادریس و نوح و هود و صالح و ابراهیم و

اِسْماعیلَ، وَ اسحقَ وَ یَعقوبَ، وَ یوسُفَ و الاَسْباطِ، وَ لوطٍ و شُعَیْبٍ و

 اسماعیل و اسحاق و یعقوب و یوسف و اسباط و لوط و شعیب و

اَیّوبَ وَ موسی وَ هارونَ وَ یوشَعَ، و میشا و الْخِضْرَ، وَ ذِی الْقَرْنَیْنِ و یونُسَ،

ایّوب و موسی و هارون و یوشع و میشا و خضر و ذی القرنین و یونس و

و اِلْیاسَ و الْیَسَعَ، و ذِی الْکِفْلِ وَ طالوتَ وَ داوُدَ و سُلَیْمانَ و زَکَرِیّا و شَعْیا،

الیاس و یسع و ذاالکفل و طالوت و داود و سلیمان و زکریا و شعیا و

و یَحْیی و تُورَخَ، وَ مَتّی و اِرْمِیا و حَیْقُوقَ و دانِیالَ و عُزَیْرٍ و عیسی و

یحیی و تورخ و متی و ارمیا و حیقوق و دانیال و عزیر و عیسی و

شَمْعونَ و جِرجیسَ و الْحَواریّینَ و الاَتْباعِ وَ خالِدٍ و حَنْظَلَةَ و لُقْمانَ، اَلّلهمَّ

ص: 195

شمعون و جرجیس و حواریّون [عیسی] و پیروانش و خالد و حنظله و لقمان. خدایا

صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ بارِکْ عَلی

درود فرست بر محمّد و آل محمّد و رحمت فرست بر محمّد و آل محمّد و برکت فرست بر

مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، کَما صَلَّیْتَ وَ رَحِمْتَ وَ بارَکْتَ عَلی اِبراهیمَ وَ آلِ

محمّد و آل محمّد، چنانچه درود فرستادی و رحمت و برکت فرستادی بر ابراهیم و آل

اِبراهیمَ، اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ، اَلّلهمَّ صَلِّ عَلی الاَوْصِیاءِ وَ السُّعَداءِ وَ الشُّهَداءِ وَ

ابراهیم که براستی تویی ستوده و بزرگوار. خدایا درود فرست بر اوصیا و اهل سعادت و شهیدان و

اَئِمَّةِ الْهُدی اَلّلهمَّ صَلِّ عَلی الاَبْدالِ و الاَوْتادِ و السُّیّاحِ وَ الْعُبّادِ و الْمُخْلِصینَ

امامان راهنما. خدایا درود فرست بر ابدال و اوتاد و سیاحتگران و پرستش کنندگان و مخلصان

وَ الزُّهّادِ وَ اَهْلِ الجِدِّ وَ الاِْجْتِهادِ وَ اخْصُصْ مُحَمَّداً وَ اَهْلَ بَیْتِهِ بِاَفْضَلِ

و پارسایان و اهل جدّیت و کوشش و مخصوص گردان محمّد و خاندانش را به بهترین

صَلَواتِکَ وَ اَجْزَلِ کَراماتِکَ، وَ بَلِّغْ روحَهُ وَ جَسَدَهُ مِنّی تَحِیَّةً و سَلاماً و زِدْهُ

درودهایت و فراوانترین کرامتهایت و به روح و جسدش برسان از جانب من تحیّت و سلامی،

فَضْلاً وَ شَرَفاً وَ کَرَماً، حَتّی تُبَلِّغَهُ اَعْلی دَرَجاتِ اَهْلِ الشَّرَفِ مِنَ النَّبِیّینَ وَ

 فضل و شرافت و بزرگواریش را فزون کن به حدی که او را به اعلی درجه اهل شرافت از پیامبران و

الْمُرْسَلینَ وَ الاَفاضِلِ الْمُقّرَّبینَ اَلّلهمَّ وَصَلِّ عَلی مَنْ سَمَّیْتُ وَ مَنْ لَمْ اُسَمِّ مِنْ

رسولان و فاضلان مقربت برسانی. خدایا درود فرست بر هرکس که من نام بردم و هرکه را که من نام نبردم از

ملائِکَتِکَ، وَ اَنْبیائِکَ وَ رُسُلِکَ و اَهْلِ طاعَتِکَ، و اَوْصِلْ صَلَواتی اِلیهِمْ وَ

فرشتگان و پیامبران و رسولان و فرمانبردارانت و درودهای مرا برسان بر ایشان و

اِلی اَرواحِهِم، وَ اجْعَلْهُم اِخْوانی فیکَ وَ اَعْوانی عَلی دُعائِکَ، اَللّهُمَّ اِنّی

بر ارواحشان و آنان را برادران من در دین و کمک کارانم در دعای به درگاهت قرار ده. خدایا من

اَسْتَشْفِعُ بِکَ اِلَیْک وَ بِکَرَمِکَ اِلی کَرَمِکَ، و بِجودِکَ اِلی جودِکَ، وَ

ص: 196

شفیع گردانم تو را پیش خودت، و کرمت را پیش کرمت، و جودت را پیش جودت، و رحمتت را

بِرَحمَتِکَ اِلی رَحْمَتِکَ و بِاَهْلِ طاعَتِکَ اِلَیْکَ وَ اَسئَلُکَ اَللّهُمَّ بِکُلِّ ما

پیش رحمتت و اهل طاعتت را پیش درگاهت، و از تو خواهم خدایا به هر چه

سَئَلَکَ بِهِ اَحَدٌ مِنْهُم، مِنْ مَسئَلةٍ شَریفَةٍ غَیرِ مَردودَةٍ، وَ بِما دَعَوْکَ بِهِ مِنْ

یکی از آنها به وسیله آن تو را خواسته از سؤالهای شریفی که برنگشته و به آنچه تو را خوانده اند از

دَعْوَةٍ مُجابَةٍ غَیرِ مُخَیَّبَةٍ، یا اللهُ یا رَحمنُ یا رَحیمُ، یا حَلیمُ یا کَریمُ، یا عَظیمُ

دعای پذیرفته شده ای که به نومیدی نکشیده ای. ای خد ا، ای بخشاینده، ای مهربان، ای بردبار، ای کریم، ای بزرگ،

یا جَلیلُ، یا مُنیلُ یا جَمیلُ، یا کَفیلُ یا وَکیلُ یا مقیلُ یا مُجیرُ، یا خَبیرُ یا مُنیرُ،

ای باجلالت، ای بخشنده، ای زیبا، ای سرپرست، ای وکیل، ای گذشت کننده، ای پناه ده، ای آگاه، ای روشنی ده،

یا مُبیرُ یا مُنیعُ، یا مُدیلُ یا مُحیلُ، یا کَبیرُ یا قَدیرُ یا بَصیرُ یا شَکورُ یا بَرُّ یا

ای نابود کن، ای والا مقام، ای چرخاننده، ای جابجا کننده، ای بزرگ، ای توانا، ای بینا، ای شکرپذیر، ای نیکوکار، ای

طُهْرُ، یا طاهِرُ یا قاهِرُ، یا ظاهِرُ یا باطنُ، یا ساتِرُ یا مُحیطُ، یا مُقْتَدِرُ یا حَفیظُ،

پاک، ای پاکیزه، ای قاهر، ای پیدا، ای پنهان، ای پرده پوش، ای احاطه دار، ای با اقتدار، ای نگهبان،

یا مُتَجَبِّرُ یا قَریبُ، یا وَدودُ یا حَمیدُ، یا مَجیدُ یا مُبدِئُ، یا مُعیدُ یا شَهیدُ یا

ای دارای بزرگی، ای نزدیک، ای محبوب همه، ای ستوده، ای بزرگوار، ای پدیدآورنده، ای بازگرداننده، ای گواه، ای

مُحسِنُ یا مُجْمِلُ، یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا قابِضُ یا باسِطُ، یا هادِی یا مُرسِلُ، یا

احسانبخش، ای نیکوبخش، ای نعمت بخش، ای زیاده بخش، ای گیرنده، ای گشایش ده، ای راهنما، ای فرستنده، ای

مُرشِدُ یا مُسَدَّدُ، یا مُعطی یا مانِعُ، یا دافِعُ یا رافِعُ، یا باقی یا واقی، یا خَلاّقُ یا

ارشادکننده، ای محکم کننده، ای دهنده، ای منع کننده، ای دفع کننده، ای بالابرنده، ای باقی، ای نگهدار، ای آفریننده، ای

وَهّابُ یا تَوّابُ یا فَتّاحُ یا نَفّاحُ یا مُرتاحُ، یا مَنْ بِیَدهِ کُلُّ مِفتاحٍ، یا نَفّاعُ یا

 بسیار بخشنده، ای توبه پذیر،ای گشاینده، ای زیاده بخش ای رحمتبخش،ای که بدست اوست هرکلید، ای سود رسان

رَؤُفُ یا عَطوفُ یا کافی یا شافی، یا مُعافی یا مُکافی، یا وَفیُّ یا مُهَیْمِنُ، یا

ص: 197

ای مهربان، ای با عطوفت، ای کفایت کننده، ای درمانبخش، ای بهبودیبخش، ای پاداش دهنده، ای با وفا، ای نگهبان، ای

عَزیزُ یا جَبّارُ، یا مُتَکَبَّرُ، یا سَلامُ یا مُؤمِنُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ، یا نورُ یا مُدَبَّرُ یا

با عزّت، ای جبّار، ای بزرگوار، ای سلامت بخش، ای ایمنی بخش، ای یکتا، ای بی نیاز، ای نور، ای مدّبر، ای

فَرْدُ یا وِتْرُ، یا قدُّوسُ یا ناصِرُ یا مونِسُ یا باعثُ، یا وارِثُ یا عالِمُ، یا حاکِمُ

یگانه، ای تنها، ای پاکیزه، ای یاور، ای همدم، ای برانگیزنده، ای ارث برنده، ای دانا، ای حکم کننده،

یا بادی، یا مُتَعالی یا مُصَوَّرُ یا مُسَلِّمُ یا مُتَحَبَّبُ یا قائِمُ یا دائِمُ یا عَلیمُ یا

ای آغاز کننده، ای برتر، ای صورتبخش، ای سلامتبخش، ای دوستی ورز، ای قائم بکار خلق، ای جاویدان، ای دانا، ای

حَکیمُ، یا جَوادُ یا بارئُ، یا بارُّ یا سارُّ، یا عَدْلُ یا فاصِلُ، یا دَیّانُ یا حَنّانُ، یا

فرزانه، ای بخشنده، ای آفریننده، ای نیکوکار، ای شادی بخش، ای دادگستر، ای جدا کننده، ای جزا ده، ای احسانبخش

مَنّانُ یا سَمیعُ، یا بَدیعُ یا خَفیرُ، یا مُعینُ [مُغیّرُ] یا ناشِرُ یا غافِرُ یا قَدیمُ، یا

ای نعمت بخش، ای شنوا، ای پدیدآورنده، ای پناه ده، ای یاور، ای نشر دهنده، ای آمرزنده، ای قدیم، ای

مُسَهَّلُ یا مُیَسَّرُ یا مُمیتُ یا مُحیی یا نافِعُ یا رازِقُ، یا مُقْتَدِرُ یا مُسبَّبُ یا مُغیثُ

آسان کننده ای هموارکننده، ای میراننده، ای زنده کننده، ای سودده، ای روزی ده، ای مقتدر،ای سبب ساز،ای فریادرس

یا مُغْنی یا مُقْنی یا خالِقُ یا راصِدُ یا واحِدُ یا حاضِرُ، یا جابِرُ یا حافظُ یا

ای بی نیازکننده، ای دارایی دهنده، ای آفریننده، ای نگهبان، ای یگانه، ای حاضر، ای جبران کننده، ای نگهدار، ای

شَدیدُ یا غیاثُ، یا عائِدُ یا قابِضُ یا مَنْ عَلا فَاسْتَعْلی، فَکانَ بِالمَنْظَرِ الاَعْلی،

استوار، ای فریاد رس، ای ثروت دهنده، ای گیرنده، ای کسی که والایی و برتری و به دیدگاه اعلایی،

یا مَنْ قَرُبَ فَدَنا و بَعُدَ فَنَای، و عَلِمَ السَّرَّ وَ اَخْفی، یا مَن اِلیهِ التَّدبیرُ و لَهُ

ای که نزدیکی و بسیار نزدیک و دور است و بسیاردور، ای دانای سِرّ و نهان، ای که تدبیر امور با او است و از او است

المَقادیرُ، وَ یا مَنِ العَسیرُ عَلیهِ سَهْلٌ یَسیرٌ، یا مَن هُوَ عَلی ما یَشآءُ قَدیرٌ، یا

اندازه ها و ای که دشوار برای او سهل و آسان است، ای که بر هر چه بخواهد توانا است، ای

مُرسِلَ الرّیاحِ، یا فالِقَ الاِصباحِ یا باعِثَ الاَرواحِ، یا ذَاالْجودِ وَ السَّماحِ، یا

ص: 198

فرستنده بادها، ای شکافنده سپیده صبح، ای برانگیزاننده ارواح، ای صاحب جود و سخاوت، ای

رآدَّ ما قَد فاتَ، یا ناشِرَ الاَمواتِ یا جامِعَ الشَّتاتِ، یا رازِقَ مَنْ یَشآءُ بِغَیرِ

برگرداننده آنچه ازدست رفته،ای زنده کننده مردگان،ای گردآورنده پراکنده ها،ای روزی ده بیحساب به هرکه خواهی

حِسابٍ، و یا فاعِلَ ما یَشاءُ کَیْفَ یَشاءُ، وَ یا ذَاالجَلالِ وَ الِاکْرامِ، یا حَیُّ یا

و ای انجام دهنده هر چه خواهی به هرطور که خواهی، و ای صاحب جلالت و بزرگواری، ای زنده، ای پاینده،

قَیّومُ یا حَیّاً حینَ لا حَیَّ، یا حَیُّ یا مُحْییَ المَوْتی، یا حَیُّ لا اِلهَ اِلّا اَنتَ، بَدیعُ

ای زنده در هنگامیکه زنده ای نبود، ای زنده، ای زنده کننده مردگان، ای زنده ای که معبودی جز تو نیست، پدید آرنده

السَّمواتِ و الاَرْضِ، یا اِلهی و سَیَّدی صَلِّ عَلی محمّدٍ و آلِ محمّدٍ وَ ارْحَم

آسمانها و زمین، ای معبود من و آقای من، درود فرست بر محمّد و آل محمّد و رحمت فرست بر

محمّداً وَ آلَ محمّدٍ، وَ بارِکْ عَلی محمّدٍ و آلِ محمّدٍ،کَما صَلَّیْتَ و بارَکْتَ

محمّد و آل محمّد و برکت ده بر محمّد و آل محمّد، چنانچه درود فرستادی و برکت دادی و

و رَحِمْتَ عَلی اِبْراهیمَ و آلِ اِبراهیمَ، اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ، وَ ارْحَمْ ذُلیّ وَ

رحمت فرستادی بر ابراهیم و آل ابراهیم که براستی تویی ستوده و بزرگوار و رحم کن به خواری من و

فاقَتی وَ فَقْری، وَ انْفِرادی وَ وَحْدَتی و خُضوعی بَینَ یَدَیکَ و اعْتِمادی

بیچارگیم و نداریَم و تک و تنهاییم و فروتنیم در برابرت، و اعتمادی

عَلَیکَ و تَضَرُّعی اِلَیکَ، اَدْعوُکَ دُعاءَ الخاضِعِ الذَّلیلِ، اَلخاشِعِ الخائِفِ،

که بر تو دارم، و زاریم به درگاهت، تو را میخوانم، خواندن شخص فروتنِ خوار، خاشعِ ترسان

المُشفِقِ البائِسِ، الْمَهینِ الحَقیر، اَلجآئِعِ الفَقیر، اَلعائِذِ المُستَجیرِ، اَلمُقِرَّ بِذَنْبهِ،

هراسان پریشان، بی مقدار کوچک، گرسنه فقیر، پناهنده پناه خواه، معترف به گناه،

اَلمُستَغْفِرِ مِنهُ، اَلمُسْتَکینِ لِربَّهِ، دُعاءَ مَنْ اَسْلَمَتْهُ ثِقَتُهُ، و رَفَضَتْهُ اَحِبَّتُهُ، وَ

آمرزش خواه ازگناه، درمانده به درگاه خدایش، خواندن کسیکه یاران امینش او را واگذار ده و دوستانش رهایش کرده

عَظُمَتْ فَجیعَتُهُ، دُعآءَ حَرِقٍ حَزینٍ، ضَعیفٍ مَهینٍ، بائِسٍ مُسْتَکینٍ بِکَ

ص: 199

ودردجانسوزش بزرگ گشته، خواندن دلسوخته غمگین ناتوان بی مقدار پریشان درمانده، ای که به تو

مُستَجیرٍ، اَللّهُمَّ و اَسئَلُکَ بِاَنَّکَ مَلیکٌ، وَ اَنَّکَ ما تَشآءُ مِنْ اَمْرٍ یَکونُ و اَنَّکَ

پناه آورده، خدایا از تو خواهم چون تویی فرمانروا و تو چنانی که هر کاری را بخواهی میشود و تویی

عَلی ما تَشاءُ قَدیرٌ و اَسْئَلُکَ بِحُرْمَةِ هذا الشَّهْرِ الْحَرامِ، وَ الْبَیْتِ الْحَرامِ، وَ

که بر هرچه بخواهی توانایی و از تو خواهم به حرمت این ماه حرام و خانه حرام (کعبه) و

الْبَلَدِ الْحَرامِ، وَ الرُّکْنِ وَ الْمَقامِ وَ الْمَشاعِرِ الْعِظامِ،وَ بِحَقِّ نَبیِّکَ مُحمّدٍ عَلَیْهِ و

 شهر حرام (مکه) و رکن و مقام و مشعرهای بزرگ (جاهای مناسک حجّ) و به حق پیامبرت محمّد علیه و

الِهِ السَّلامُ، یا مَنْ وَهَبَ لِادَمَ شَیْثاً، وَ لِاِبْراهیمَ اِسْماعیلَ وَ اِسْحاقَ، وَ یا مَنْ رَدَّ

آله السلام، ای که شیث را به آدم بخشیدی و اسماعیل و اسحاق را به ابراهیم دادی و ای که

یوسُفَ عَلی یَعْقوبَ، وَ یا مَنْ کَشَفَ بَعْدَ الْبَلآءِ ضُرَّ اَیُّوبَ، یا رآدَّ موسی

یوسف را به یعقوب برگرداندی و ای که پس از مبتلا شدن ایّوب، ناراحتی ا ش را برطرف کردی، ای که موسی

عَلی اُمِّهِ، وَ زآئِدَ الْخِضْرِ فی عِلْمِهِ، وَ یا مَنْ وَهَبَ لِداودَ سُلَیْمانَ، وَ لِزَکَریّا

را به مادرش برگرداندی و افزون کردی دانش خضر را. ای که دادی به داود سلیمان را و به زکریا،

یَحْیی و لِمَرْیَمَ عیسی، یا حافِظَ بِنْتِ شُعَیْبٍ، وَ یا کافِلَ وَلَدِ اُمِّ موسی،

یحیی را و به مریم عیسی را. ای نگهدار دختر شعیب، ای سرپرستی کننده فرزند مادر موسی،

اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی محمّدٍ وَ آلِ محمّدٍ، وَ اَنْ تَغْفِرَلی ذُنُوبی کُلَّها،

و از تو خواهم که درود فرستی برمحمّد وآل محمّد و گناهانم رابیامرزی و

تُجیرَنی مِنْ عَذابِکَ، وَ تُوجِبَ لی رِضْوانَکَ، وَ اَمانَکَ وَ اِحْسانَکَ، و

مرا در پناه گیری از عذاب خود و مرا مستوجب خوشنودی و ایمنی و احسان و

غُفْرانَکَ و جِنانَکَ، وَ اَسئَلُکَ اَنْ تَفُکَّ عَنّی کُلَّ حَلْقَةٍ بَیْنی وَ بَیْنَ مَنْ

آمرزش و بهشتت قرار دهی و از تو خواهم که باز کنی برایم هرحلقه ای که میان من و میان

یُؤْذینی، وَ تَفْتَحَ لی کُلَّ بابٍ، و تُلَیِّنَ لی کُلَّ صَعْبٍ وَ تُسَهِّلَ لی کُلَّ عَسیرٍ،

ص: 200

آزار کننده من است و بگشایی به رویم هر دری را و نرم کنی برایم هر دشواری را و آسان کنی برایم هر مشکلی را

و تُخْرِسَ عَنّی کُلَّ ناطِقٍ بِشَرٍّ، و تَکُفَّ عَنّی کُلَّ باغٍ و تَکْبِتَ عَنّی کُلَّ عَدُوٍّ

و لال کنی از من زبان هر بدگو را و بازداری از من هر زورگو را و خوار کنی دشمنان

لی و حاسِدٍ، و تَمْنَعَ مِنّی کُلَّ ظالِمٍ، وَ تَکْفِیَنی کُلَّ عائِقٍ یَحوُلُ بَیْنی وَ بَیْنَ

و حسودان مرا و باز داری از من هر ستمگری را و کفایت کنی از من هر مانعی را که میان من و

حاجَتی وَ یُحاوِلُ اَنْ یُفَرِّقَ بَینی وَ بَینَ طاعَتِکَ، وَ یُثَبَّطَنی عَنْ عِبادَتِکَ، یا

حاجتم حائل شود و بخواهد که میان من و اطاعت تو را جدایی اندازد و از پرستش تو بازم دارد، ای

مَنْ اَلْجَمَ الجِنَّ الْمُتَمَرَّدینَ، وَ قَهَرَ عُتاةَ الشَّیاطینِ، وَ اَذَلَّ رِقابَ المُتَجَبَّرینَ،

که مهار کردی جنّیان نافرمان را و مقهور ساختی، شیاطین سرکش، و گردن گردنکشان را به خواری کشاندی و

وَ رَدَّ کَیْدَ المُتَسَلَّطینَ عَنِ الْمستَضعَفینَ اَسئَلُکَ بِقُدْرَتِکَ عَلی ما تَشاءُ وَ

باز گرداندی نقشه های شوم، مسلط شدگان را از ناتوانها. از تو خواهم به حق قدرتت بر هر چه خواهی و

تَسهیلِکَ لِما تَشآءُ کَیْفَ تَشآءُ اَنْ تَجْعَلَ قَضآءَ حاجَتی فیما تَشآءُ».(1)

آسان کردنت هر چه را به هر نحو که خواهی، که قرار دهی، برآوردن حاجتم را در هر چه خواهی.

بعد از دعا، به سجده برو و گونه هایت را بر خاک بگذار و بگو:

«اَلّلهُمَّ لَکَ سَجَدْتُ و بِکَ امَنْتُ فَارحَمْ ذُلّی وَفاقَتی، وَ اجْتِهادی وَ

خدایا برای تو سجده کردم و به تو ایمان آوردم. پس ترّحم کن به ذّلت و خواری و فقرم و جدّیت و

تَضَرُّعی، وَ مَسْکَنَتی وَ فَقْری اِلَیکَ یا رَبَّ».

تضرّع  و مسکنت  و فقرم که به درگاه تو است  ای  پروردگار.


1- اقبال بالاعمال الحسنه، ج3ص241.

ص: 201

سعی کن از چشمانت اشک جاری شود، هر چند که به اندازه سر مگسی یا سرسوزنی باشد و این خود نشانه استجابت دعاست. سیّد بن طاووس ﻣﻲفرماید: «اگر با این همه احتیاطات و عبادات، باز هم اشکی از چشمت جاری نشد و قلبت خاشع نگردید، برای قساوت قلبت کاری کن و از خدا بخواه که گناهانت را ببخشد و مرض روحت را درمان کند».(1)

فضیلت ماه مبارک رمضان

اشاره

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم [در استقبال از ماه رمضان]: «ای مردم، ماه با برکت و رحمت و آمرزش خداوند، به سوی شما رو کرده، ماهی که نزد خدا بهترین ماه ها و روزهایش بهترین روزها و شب ها و لحظاتش بهترین لحظه هاست. ماهی که درآن به مهمانی خدا دعوت شده اید و از شایستگان کرامت خدا گردیده اید، در آن نَفَس هایتان تسبیح، خوابتان عبادت، عملتان مقبول و دعایتان مستجاب است».(2)

1-اعتکاف در ماه مبارک رمضان

اعتکاف، معجونی از نماز و قرائت قرآن و دعا است. اگر این معجون در ظرف سرشار از معنویّت ریخته و تناول شود، داروی هر دردی خواهد بود. ماه مبارک رمضان بهترین ظرف برای این امر است. در سیره اولیای دین مخصوصاً پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، ﻣﻲبینیم که به اعتکاف در ماه رمضان اهمیّت ﻣﻲدادند و اگر این سنّت از ایشان به دلیلی فوت ﻣﻲشد، درصدد جبران آن درسال آینده برﻣﻲآمدند. اعتکاف در دهه اوّل و دوّم ماه رمضان فضیلت دارد، امّا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به دهه آخر ماه اهمیّت بیشتری ﻣﻲداد و آن را به اعتکاف ﻣﻲگذراند. (جهت مشاهده روایاتی در این رابطه، به صفحه 28 مراجعه شود.)


1- اقبال بالاعمال، ج3، ص 250.
2-  .شیخ صدوق، فضائل الاشهر الثلاثه، ص 77.

ص: 202

فصل ششم: مسجد و اعتکاف

1-کلیّات و تعریف مفاهیم مسجد

اشاره

برای انجام عبادت بزرگی چون اعتکاف، مکانی چون مسجد ﻣﻲباید که در عظمت شأن آن هیچ شبهه ای وجود ندارد و ظرفی لازم است تا گنجایش معنای مظروف را داشته باشد. تنها مسجد است که ﻣﻲتواند گنجایش و ظرف مکانی این عبادت بزرگ را دارا باشد در واقع مسجد، سکوی پرواز و اعتکاف،

بال های پرواز معتکف ﻣﻲباشند.

در اسلام، همه زمان ها و مکان ها از ارزش مساوی برخوردار نیستند. برخی از زمان ها نظیر ماه های رجب، شعبان، رمضان نسبت به سایر ماه ها از برتری خاصی برخوردارند. همچنین برخی از اماکن نیز، نسبت به سایر مکان ها، برتری دارند مانند: مسجد الحرام، مسجدالنبی، مساجد جامع و....

مسجد، جماعت و فعالیّت های عبادی، سه ضلع تشکیل دهنده مثلث هدایت و کمال اهالی مسجد ﻣﻲباشد. اگر چه مساجد دارای کارکردهای مختلف و نقش های متعدّدی ﻣﻲباشند ولی اصلی ترین کارکرد مسجد، بُعد عبادی و معنوی آن است که این مکان را ارزش ﻣﻲبخشد.

1-1-تعریف لغوی مسجد

 مسجد به معنی سجده گاه و مکان سجده است که بر محل عبادت و نماز اطلاق ﻣﻲشود (اسم مکان، مشتق از ریشه ثلاثی مجرّد سجد). اینکه چرا از ریشه سجد گرفته شده است ظاهراً به این دلیل است که سجده، شریف ترین و مهم ترین ارکان نماز است و به آن بیش از دیگر افعال نماز تاکید شده است.

ص: 203

1-2-تعریف اصطلاحی و عرفی مسجد

مسجد مکانی است که خاصّ عبادت مسلمانان است ولی در قرآن، به معابد اهل کتاب نیز، اطلاق شده است.(1)

1-3-تعریف مصطلح شرعی مسجد

مسجد به مکانی معیّن و موقوف، برای نماز اطلاق شده است. سابقه کاربرد اصطلاح «جامع» و اطلاق آن بر مسجد اصلی شهر، به دوره خلفا باز ﻣﻲگردد و گویا کاربرد اصطلاح مسجد جماعت (جامع)، در فرمان خلیفه دوم به والیان خود، زمینه ساز رواج اصطلاح جامع بوده است. او دستور داد در مراکز حکومتی، پس از فتح سرزمین های جدید تنها یک مسجد جماعت برپا شود و از اقامه نماز جمعه در روستاهای اطراف جلوگیری شود تا سبب وحدت گردد و نماز جمعه در آنجا برگزار شود.(2)

2-تاریخچه ساخت مسجد

مسجد به معنای اصطلاحی آن، که خاصّ مسلمانان ﻣﻲباشد و اوّلین بار بعد از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، روز دوشنبه 12ربیع الاول همزمان با ورود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به قبا (دو فرسخی مدینه) پایه گذاری گردید. آن حضرت در طول چند روزی که در انتظار رسیدن حضرت علی علیه السلام بودند. این مسجد را برای قبیله بنی عوف ساختند.(3)


1- سوره کهف آیه 21؛ سوره اسری آیه 1.
2- مقریزی، احمد بن علی، السلوک لمعرفة دول الملوک، تصحیح زیاده، محمد مصطفی، ج2، ص246/www. wikifeqh.ir.
3- وقتی حضرت آدم علیه السلام   از بهشت به زمین هبوط کرد، خداوند به او فرمود: «من به همراه تو خانه ای را فرستادم تا پیرامون آن طواف کنی، آن چنان که ملائکه پیرامون عرش طواف ﻣﻲکنند و کنارش نماز بخوانی، آنگونه که درکنار عرش خوانده ﻣﻲشود وقتی زمان طوفان نوح فرا رسید، این خانه به آسمان برده شد...تا زمانی که خدا آنجا را برای ابراهیم علیه السلام   سکنی قرار داد و جایگاه خانه را به او نشان داد و ابراهیم علیه السلام آن خانه را تجدید بنا کرد. (www. labbaik.ir)  لذا اول خانه ای که برای مکان عبادت مردم بنا شده خانه مکّه است و سپس هر یک از ادیان الهی معابد خاص خویش را به وجود آورده اند (کنیسه، کلیسا، آتشکده و. . .) .

ص: 204

3-آیات قرآن در خصوص مسجد

توبه 18: «مساجد خدا را تنها کسی آباد ﻣﻲکند که ایمان به خدا و روز قیامت آورده و نماز را برپا دارد و زکات را بپردازد و جز از خدا نترسد. امید است چنین گروهی از هدایت یافتگان باشند».

توبه 108: «هرگز در آن [مسجد به عبادت] نایست! آن مسجدی که از روز نخست بر پایه تقوا بنا شده، شایسته تر است که در آن [به عبادت] بایستی، در آن، مردانی هستند که دوست ﻣﻲدارند پاکیزه باشند و خداوند پاکیزگان را دوست ﻣﻲدارد».

4-مسجد در کلام معصومین علیهم السلام

4-1-مسجد در کلام حضرت محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم

1- «بشارت باد به نور درخشان در روز قیامت، برای کسانی که در

شب های تاریک، قصد رفتن به مساجد کنند».(1)

2- «کسی که کلامش قرآن باشد و مسجد خانه اش، خداوند خانه ای در بهشت برایش مهیّا سازد». (2)

3- «سیاحت و گردش امّتم، در مسجد بودن و به انتظارِ فرا رسیدنِ وقت نماز، پس از نماز است».(3)


1- مستدرک الوسائل، ج3، ص364.
2- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج5، ص198.
3- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج3، ص389.

ص: 205

4- «اگر دیدید شخصی مرتّب به مسجد، رفت وآمد ﻣﻲکند، به ایمان وی شهادت دهید زیرا خدا ﻣﻲفرماید: تنها کسانی مساجد خدا را آباد ﻣﻲکنند که به خدا ایمان داشته باشند».(1)

5- «هرگاه گروهی در مسجد، جلسه ای بر پا کنند تا قرآن تلاوت کنند و آن را به یکدیگر آموزش دهند، آرامش الهی برآنان فرود ﻣﻲآید و رحمت پروردگار آنان را فرا ﻣﻲگیرد. خداوند نام چنین کسانی را در نزد فرشتگان و مقرّبان بارگاهش به بزرگی و عظمت یاد ﻣﻲکند». (2)

6- «خداوند ﻣﻲفرماید: خانه های من در زمین همان مساجد است که برای اهل آسمان ﻣﻲدرخشند، آن گونه که ستارگان برای اهل زمین ﻣﻲدرخشند. خوشا به حال آنان که مساجد را خانه خویش قرار داده اند. خوشا به حال بنده ای که خود را در خانه اش پاک و تمیز کند آن گاه در خانه من به زیارتم بیاید، آگاه باشید که بر زیارت شونده لازم است که زائر خویش را محترم شمرده و به وی احسان نماید. کسانی را که در دل تاریکی شب به سوی مساجد گام برﻣﻲدارند به نوری درخشان در روز قیامت، بشارت دهید».(3)

7- «خداوند ﻣﻲفرماید: محبوب ترین خانه ها نزد من مساجدند و محبوب ترین افراد اهل مسجد نزد من کسانی هستند که از همه زودتر وارد مسجد ﻣﻲشوند و از همه دیرتر از آن خارج ﻣﻲشوند».(4)

8- «خداوند در معراج به من فرمود: هرکس ادعا نمود من خدا را دوست


1- مستدرک الوسائل، ج3، ص362.
2- مستدرک الوسائل، ج3، ص363.
3- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج1، ص381/مستدرک الوسائل، ج3، ص360.
4-  .مستدرک الوسائل، ج3، ص434.

ص: 206

ﻣﻲدارم، دوستدار من نیست مگر اینکه... مسجد را خانه خویش قرار دهد...».(1)

9- «مساجد خانه متّقیان است. خدا رحمت و راحت در کارها و عبور  بر صراط را برای آنان که مساجد را خانه خود قرار داده اند، ضمانت نموده است».(2)

10- «ای ابوذر! خدا ﻣﻲفرماید: محبوب ترین بندگان نزد من کسانی هستند که به خاطر من به یکدیگر محبّت و دوستی ﻣﻲکنند و دل هایشان با مساجد پیوند دارد و در سحرگاهان به استغفار ﻣﻲپردازند. آنان کسانی هستند که اگر به اهل زمین عقوبتی متوجّه سازم به خاطر آنها عقوبت را از ایشان باز ﻣﻲدارم».(3)

11- «هر شب فرشته مرگ ندا دهد: ای خفتگان در خاک! نسبت به چه کسی غبطه ﻣﻲخورید؟ مردگان گویند: ما به مؤمنانی غبطه ﻣﻲخوریم که در مساجد نماز ﻣﻲخوانند، در حالی که ما نماز ﻧﻤﻲخوانیم و زکات ﻣﻲدهند، در حالی که ما زکات ﻧﻤﻲدهیم».(4)

12- «من در میان شما دو چیز گرانقدر یعنی کتاب خدا و خاندانم را به جای گذاشته ام. هرکس که عترتم را دوست داشته باشد باید قرآن را نیز دوست بدارد و دوستدار قرآن باید دوستدار مسجد هم باشد زیرا مسجد محضر و خانه خدا است که خود، فرمان به برپایی آنها داده و آنرا مبارک گردانیده است. مساجد، فرخنده و اهلش نیز فرخنده اند. مساجد و اهل آن هردو آراسته و


1- ارشادالقلوب، ج1، ص205/جواهر السنیة فی احادیث القدسیة، ص401.
2- مستدرک الوسائل، ج3، ص362/کنز العمال، ج 7، ص659.
3- بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج74، ص86.
4- ارشاد القلوب، ج1 باب13ص53.

ص: 207

محفوظند. اهل مسجد هنوز در حال نمازند که خدا حوائجشان را رفع ﻣﻲنماید. آنان در مسجدند و خدا پشتیبان و یاور آنهاست».(1)

13- «هرکس به قصد نماز جماعت به مسجد برود، برای هر یک قدمش، به او هفتاد هزار حسنه و هفتاد هزار درجه دهند و اگر در این حالت بمیرد، خداوند هفتاد هزار فرشته بر او مأمور کند تا در قبر، مونس و همدم او باشند و برای او تا روزی که برانگیخته شود، استغفار کنند».(2)

14- «کسی که به سوی مسجد حرکت کند تا در نماز جماعت شرکت کند، در مقابل هر گامی که [به سوی خانه خدا] برﻣﻲدارد هفتاد هزار حسنه [برایش نوشته ﻣﻲشود] و [مقام] او درجاتی بالا برده ﻣﻲشود و اگر در آن حال فوت نماید، خداوند برایش هفتاد هزار فرشته را وکیل ﻣﻲکند تا او را در قبر کمک کنند و بشارت دهند و در تنهایی مونس او باشند و برایش طلب آمرزش کنند تا برانگیخته شود».(3)

15- «شش خصلت است که هرکس درآن حال بمیرد، خداوند ضمانت نموده که او را در بهشت داخل کند: یکی از آن موارد، شخصی است که وضو را  نیکو  به جا آورد و به سوی مسجد حرکت کند و در راه، مرگش فرا رسد».(4)

16- «هفت طایفه هستند که خداوند آنان را در روزی که هیچ سایه رحمتی جز سایه او نیست، مورد لطف و عنایت خویش قرار ﻣﻲدهد...طایفه سوّم کسانی


1- مستدرک الوسائل، ج3، ص 355.
2- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج8، ص287.
3- من لایحضره الفقیه، ج4، ص17/وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج8، ص287/مکارم الاخلاق، ص432.
4- مستدرک الوسائل، ج3، ص364.

ص: 208

هستند که وقتی از مسجد خارج ﻣﻲشوند قلب های آنان همچنان دلبسته و علاقه مند به مسجد است تا آن گاه که مجدداً به مسجد برگردند».(1)

17- «مساجد، مکان هایی مبارک و مسجدیان سعادتمند و خوشبخت هستنند، مساجد و اهل آنها مزیّن به صفای معنوی هستند. اهل مسجد زمانی که در نماز هستند، از طرف خدا حفاظت ﻣﻲشوند و خدا نیازمندی های آنها را برآورده ﻣﻲسازد، آنان در مسجد هستند و خدا به دنبال مشکل گشایی از آنها است».(2)

18- «ای ابوذر! خوشا به حال پرچمداران روز قیامت که پرچم ها را به دوش برگرفته و پیش از دیگران به بهشت وارد ﻣﻲشوند. آنان همان کسانی هستند که در سحر و دیگر اوقات در رفتن به مساجد، بر دیگران پیشی ﻣﻲگیرند».(3)

19- «در مساجد، انسان های ثابت قدمی وجود دارند که ملائکه با آنان همنشین و مأنوس هستند. هنگامی که از مسجد غایب ﻣﻲشوند، ملائکه سراغشان را ﻣﻲگیرند، در هنگام بیماری از آنان عیادت ﻣﻲکنند و چون درکارها به کمک احتیاج داشته باشند، آنان را یاری ﻣﻲدهند».(4)

20- «مساجد، بازاری از بازارهای آخرت است. از کسانی که به آن وارد ﻣﻲشوند، با مغفرت پذیرایی ﻣﻲشود و هدیه آنان بهشت است».(5)


1- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج5، ص199/خصال، ج2، ص343.
2- مستدرک الوسائل، ج3، ص355.
3- مستدرک الوسائل، ج3، ص433/بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج74، ص78/مکارم الاخلاق، ج3، ص433.
4-  .بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج80، ص373.
5- مستدرک الوسائل، ج3، ص361/بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج81، ص4/ الامالی (الطوسی) ، ص 139.

ص: 209

21- «خداوند به عدد هر نفسی که ﻣﻲکِشی و در مسجد نشسته ای،

درجه ای در بهشت به تو پاداش ﻣﻲدهد».(1)

22- «کسی که یک شب چراغی را در مسجد برافروزد، خدا گناهان هفتاد سال او را ﻣﻲآمرزد و ثواب عبادت یکسال را برایش ﻣﻲنویسد و شهری [در بهشت] به او عطا کند و اگر از یک شب تجاوزکند، خدا در برابر هر شب، ثوابی را که به یکی از پیامبران خویش ﻣﻲدهد به او عطا فرماید و اگر چراغ افروختن مسجد به ده شب رسید، کسی نتواند پاداشی راکه وی نزد خداوند دارد، بر شمارد و اگر این کار به یک ماه رسید، خداوند بدن او را بر آتش حرام ﻣﻲکند».(2)

23- «ﻣﻲخواهید شما را به کارهایی که خدا به سبب آن، گناهان را از بین برده و درجات انسان را افزون ﻣﻲکند، راهنمایی نمایم؟

1) وضو گرفتن در شدّت سختی سرما؛ 2) فراوان به مساجد رفتن؛ 3) پس از خواندن نماز، در انتظار نماز بعدی بودن». (3)

24- «کسی که مسجدی را به این انگیزه که یاد خدا در آن شود، بنا نهد،

خانه ای در بهشت برای او ساخته ﻣﻲشود».(4)

25- «قدم برداشتن به سوی مسجد اطاعت از خداوند و پیامبر اوست و هرکس از خدا و رسولش اطاعت کند، خدا او را همراه صدّیقین و شهدا داخل بهشت


1- بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج74، ص85/مکارم الاخلاق، ص467/وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج4، ص117.
2-  .بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج80، ص377.
3-  .ارشادالقلوب ترجمه رضایی، ج1، ص432.
4- روضه الواعظین، ج2، ص337.

ص: 210

خواهد کرد و همنشین [حضرت] داود علیه السلام  است و مثل او پاداش ﻣﻲگیرد».(1)

26- «در قیامت سه کس [به خداوند] شکایت ﻣﻲکنند: قرآن، مسجد و عترت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، قرآن شکایت ﻣﻲکند: خدایا! مرا تحریف (تفسیر نادرست) کردند و پاره پاره نمودند (به برخی از دستوراتم عمل کردند و برخی را رها نمودند)، مسجد ﻣﻲگوید: خداوندا! مرا تعطیل و ضایع نمودند. عترت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ﻣﻲگویند: خداوندا! ما را کشتند و طرد نمودند و کنار زدند. آنگاه این سه، آماده مخاصمه با مرتکبین اعمال فوق ﻣﻲشوند. خداوند ﻣﻲفرماید: من خود با آنها مخاصمه ﻣﻲکنم[و جزایشان را خواهم داد]».(2)

27- «دعوت مؤذن را پذیرفتن، توفیق و رحمت الهی است و پاداش آن بهشت ﻣﻲباشد و کسی که این دعوت را پاسخ نگوید در روز قیامت با وی ستیز خواهم نمود. خوشا به حال آنان که ندای دعوت کننده به سوی خدا را پاسخ گفته و به سوی مسجد حرکت کنند؛ و تنها مومنینی در بهشت ساکن خواهند بود که به سوی مسجد گام برﻣﻲدارند».(3) 

28- «به هنگام نزول بلا وآفت، اهل مساجد سالم و محفوظ ﻣﻲمانند».(4)

29- «محبوب ترین اماکن شهرها نزد خدا، مساجد آن شهر است».(5)

30- «مساجد، محل جلوس پیامبران است».(6)


1-  .مستدرک الوسائل، ج3، ص365.
2- بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج80، ص368/خصال، ج1، ص175.
3-  .بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج81، ص154.
4- مستدرک الوسائل، ج3، ص356/نهج الفصاحه، حدیث 682.
5- نهج الفصاحه، ص167، حدیث 71.
6- مستدرک الوسائل، ج3، ص363.

ص: 211

31- «همانا مجلس مومن، مسجد است».(1)

32- «مساجد، نورهای الهی هستند».(2)

33- «مسجد، خانه هر پرهیزگاری است».(3)

4-2-مسجد در کلام امیرالمؤمنین علی علیه السلام

1- «کسی که حرمت مسجد را نگاه دارد، روز قیامت خدا او را با چهره ای شادمان ملاقات ﻣﻲکند و نامه [اعمالش] را به دست راستش ﻣﻲدهد».(4)

2- «نشستن در مسجد، برای من بهتر از نشستن در بهشت است؛ زیرا در بهشت خود را خوشنود ﻣﻲسازم و در مسجد پروردگارم را».(5)

3- «از طلوع فجر تا طلوع خورشید در مسجد نشستن، روزی را زیادتر از تلاش برای کسب آن، به تو ﻣﻲرساند».(6)

4- «مساجد، مجالس پیامبران است و انسان را از شیطان در امان نگه ﻣﻲدارد».(7)

5- «پیشرو کسی است که قبل از اذان داخل مسجد ﻣﻲشود، میانه رو کسی است که بعد از اذان داخل مسجد ﻣﻲشود و ستمکار کسی است که بعد از بر پایی نماز، وارد مسجد ﻣﻲشود».(8)


1- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج5، ص236/ کنزالعمّال، ج7، ص654.
2- مستدرک الوسائل، ج3، ص448.
3- کنزالعمّال، ج7، ص650، حدیث 20736/شرح فارسی شهاب الاخبار، ص23.
4- بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج80، ص381.
5- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج5، ص199.
6-  .وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج6، ص461/خصال، ج2، ص611.
7- کنز العمال، ج8، ص319، حدیث 23097.
8- مستدرک الوسائل، ج3، ص434، شماره3940.

ص: 212

6- «نماز در مسجد اعظم (ظاهراً مسجد جامع) برابر با 100 نماز و در مسجد قبیله (ظاهراً مسجد محلّه) برابر با 25 نماز و در مسجد بازار برابر با 12 نماز و نماز در خانه [که به تنهایی انجام ﻣﻲدهد] معادل یک نماز است».(1)

4-3-مسجد در کلام امام حسین علیه السلام

«کسی که پیوسته به مسجد برود یکی از منافع هشت گانه نصیبش خواهد شد: برادران مفید و با ارزشی پیدا ﻣﻲکند. با علم و دانش تازه، آشنا ﻣﻲشود. عقاید خود را با دلیل، محکم و استوار ﻣﻲسازد. کلمات و سخنانی که موجب هدایتش شود، ﻣﻲشنود. رحمت الهی شامل حالش ﻣﻲگردد. مواعظی که او را از فساد و گناه جلوگیری کند، ﻣﻲشنود. به خاطر حیا و آبروی خویش، ترک گناه ﻣﻲنماید. به خاطر ترس الهی، مرتکب عمل خلافی ﻧﻤﻲشود».(2)

4-4-مسجد در کلام امام باقر علیه السلام

«هرکس صدای اذان را بشنود و بدون عذر و علت، در نماز جماعت شرکت نکند، نماز او پذیرفته نخواهد شد».(3)

4-5-مسجد در کلام امام صادق علیه السلام  

1- «یکی از توفیقات زیر نصیب [هرکدام از] اهل مسجد ﻣﻲشود: یا اینکه موفق به دعایی ﻣﻲشود که خداوند به برکت همان دعا او را به بهشت ﻣﻲبرد یا اینکه دعایی ﻣﻲکند که خداوند به سبب آن، بلای دنیا را از وی دور ﻣﻲکند و یا اینکه دوست و برادری پیدا ﻣﻲکند که از او در مسیر خدا استفاده ﻣﻲکند».(4)


1- من لا یحضره الفقیه، ج1، ص353.
2-  .بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج81، ص3.
3- گزیده کافی، ج2، ص283.
4- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج3، ص477.

ص: 213

2- «هرکس به سوی مسجدی حرکت کند، در برابر هرگامی که بگذارد، زمین تا طبقات هفتگانه اش برایش تسبیح خداوند را خواهد گفت».(1)

3- «مردی به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمد و پرسید: در میان اهل مسجد برترین آنها چه کسی است؟ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: آنان که بیش از دیگران به یاد خدا هستند».(2)

4- «کسی که سخن و گفتارش قرآن و مسجد خانه اش باشد، خداوند در بهشت خانه ای برای او بنا ﻣﻲکند».(3)

5- «خواندن نماز جماعت در خانه برابر با 24 نماز فرادا است و خواندن نماز جماعت در مسجد برابر با 48 نماز فرادا است یعنی ثواب نماز جماعت در مسجد دو برابر نماز جماعت در خانه است».(4)

6- «بر حضور در مسجد، مواظبت کنید، چرا که مساجد، خانه های خدا در زمین است. کسی که با حالت طهارت وارد مسجد شود، خداوند او را از گناهانش تطهیر ﻣﻲنماید و نامش را در زمره زائرین خویش ﻣﻲنویسد».(5)  

4-6-مسجد در کلام امام موسی کاظم علیه السلام   

1- ایشان از پدر بزرگوارش نقل فرمود: «کسی که در منزلش وضو بگیرد و مویش را شانه کند و خود را معطّر نماید سپس از خانه بدون عجله و با آرامش و وقار بیرون آید و به طرف مسجد برود در حالی که میل به جماعت مسلمین دارد، قدمی از زمین بر ﻧﻤﻲدارد و ﻧﻤﻲگذارد مگر آنکه یک حسنه برایش نوشته و


1- تهذیب الاحکام، ج3، ص255.
2- کافی (ط-اسلامیه) ، ج3، ص478.
3- مستدرک الوسائل، ج3، ص358/الجعفریات، ص31.
4-  .وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج5، ص240/الامالی (للطوسی) ، ص696.
5- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج1، ص380/بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج80، ص384.

ص: 214

یک گناه از او محو شود و یک درجه به خدا نزدیک شود تا زمانی که داخل مسجد شود. [آنگاه که] نماز را با امام جماعت شروع کند، ازطرف خدا مغفرت و بهشت بر او واجب ﻣﻲشود، قبل از اینکه امام سلام نماز را بدهد».(1)

2- از امام کاظم علیه السلام سؤال شد: آیا جایز است، در سمت قبله مسجد، قرآن و یا چیزی مانند ذکر خداوند نوشته شود؟ امام علیه السلام   فرمود: «اشکال ندارد».(2)

4-7-مسجد در کلام امام رضا علیه السلام    

«بهشت و حوریان بهشتی مشتاق کسی هستند که مسجد را تمیز نماید و یا آلودگی های آن را بگیرد».(3)

5-توصیه هایی در خصوص مسجد و اعتکاف

اشاره

ضروری است معتکف با آگاهی از آداب و شرایط حضور در مسجد و مراعات کامل آنها، بهره و حظّی وافر از اعتکاف به دست آورد. مسجد، خانه خداست و کسی که قصد اقامت در مسجد دارد، باید بداند که میهمان خداست.

اینجا دیگر سخن از آداب خانه نیست، سخن از حضور صاحبخانه است، لذا معتکف باید اوّلاً به این افتخار، متوجّه و مسرور باشد. ثانیاً وقتی خود را میهمان چنان میزبانی دید، ادب حضور را رعایت نماید.

5-1-رعایت آداب و اعمال حضور در مسجد در آیات و روایات

5-1-1-آیات قران کریم

1- اعراف31 : «ای فرزندان آدم! زینت خود را در هنگام رفتن به هر مسجدی، با خود بردارید...».


1-  .الاصول السته العشر (ط-دارالشبستری) ، ص46.
2- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج5، ص216.
3-  .مستدرک الوسائل، ج3، ص 385.

ص: 215

2- بقره114: «کیست ستمکارتر از آن کس که از بردن نام خدا در مساجد او جلوگیری کرد و سعی در ویرانی آنها نمود؟! چنین کسانی ﻧﻤﻲتوانند، جز با ترس و وحشت، وارد این [کانون های عبادت] شوند. بهره آنها در دنیا رسوایی است و در آخرت، عذاب عظیم [الهی]!».

3- جن18: «مساجد مخصوص [پرستش ذات یکتای] خداست، پس نباید با خدا احدی غیر از او را پرستش کنید».

5-1-2-روایاتی از معصومین
1- 5-1-2-توصیه هایی مربوط به ورود و خروج به مسجد

1- پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «هنگامی که یکی از شما به مسجد وارد ﻣﻲشود، باید پای راست را مقدم داشته و بگوید: بسم الله و علی الله توکّلت و لاحول و لاقوة الا بالله و هنگام خروج پای چپ را مقدم داشته و بگوید: بسم الله اعوذ بالله من الشیطان الرجیم سپس فرمودند: یا علی، کسی که اینگونه وارد مسجد شود، خدا نمازش را قبول ﻣﻲکند و در برابر هر رکعت نماز که به جا آورده است، فضیلت صد رکعت نماز را به وی عطا ﻣﻲکند و اگر بدین کیفیّت خارج شود خدا گناهانش را ﻣﻲآمرزد و در مقابل هرگامی یک درجه و صد حسنه به وی عطا ﻣﻲنماید».(1)

2-امیرالمومنین علیه السلام : «هرکس ﻣﻲخواهد به مسجد داخل شود با آرامش و با طمأنینه وارد شود، چون مساجد خانه های خدا و محبوب ترین محل ها در نظر او است».(2)


1-  .مستدرک الوسائل، ج3، ص392.
2- من لا یحضره الفقیه، ج1، ص240.

ص: 216

3-امیرالمومنین علیه السلام : «دعای ورود به مسجد: بسم الله و بالله، السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته».(1)

4-امیرالمومنین علیه السلام  : «هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وارد مسجد ﻣﻲشدند، ﻣﻲفرمودند: الّلهم افتَح اَبوابَ رَحمَتِکَ و چون خارج ﻣﻲشدند، ﻣﻲفرمودند: اللهم افتَح لی اَبوابَ رِزقِکَ».(2)

5-فاطمه علیها السلام : «پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در وقت ورود به مسجد، صلوات فرستاده و دعا ﻣﻲکردند: خدایا! گناهانم را ببخش و درهای رحمت خویش را بر من بگشا. و هنگام خروج از مسجد نیز صلوات فرستاده و ﻣﻲفرمودند: خداوندا! گناهانم را مورد آمرزش خویش قرار ده و درهای رزق و روزی خویش را بر من بگشا».(3)

6-امام باقر علیه السلام : «هنگامی که وارد مسجد شدی و ﻣﻲخواهی در آن بمانی، با طهارت داخل شو و چون به مسجد رسیدی رو به قبله کن و خداوند را بخوان و حاجتت را از او درخواست کن و در لحظه ورود به مسجد بسم الله الرحمن الرحیم بگو و خدا را ستایش کن و بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم درود (صلوات) فرست».(4)

7-امام صادق علیه السلام : «هنگامی که به درب مسجد رسیدی این را بدان که قصد پادشاه بزرگی را کرده ای که جز پاکان به بارگاه او راه ﻧﻤﻲیابد و جز راستگویان و درستکاران اجازه محضر او را ﻧﻤﻲیابد.... بدان که او ﻣﻲتواند با شما با عدالت، یا با بخشش خویش رفتار کند. اگر با فضل و مهربانی اش، با شما رفتار کند نتیجه اش این ﻣﻲشود که طاعات شما را ﻣﻲپذیرد و ثواب فراوان ﻣﻲبخشد و اگر


1- مستدرک الوسائل، ج3، ص389.
2- مستدرک الوسائل، ج3، ص389.
3- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج5، ص247/بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج81، ص22.
4-  . تهذیب الاحکام، ج3، ص263/وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج5، ص245.

ص: 217

بخواهد با شما به عدالت رفتار کند و به اندازه ای که شایسته آن هستی به تو ببخشاید، نتیجه اش این ﻣﻲشودکه در هر صورت محرومی و عبادت هایت را هر چند بسیار باشند، ﻧﻤﻲپذیرد بنابراین هنگامی که در برابر خداوند حاضر ﻣﻲگردی به ناتوانی و کوتاهی و نیازمندی خود نسبت به او، اعتراف کن زیرا شما قصد پرستش او را داری و ﻣﻲخواهی با او مانوس گردی. نهان خود را به او بگو و بدان که او خدایی است که بر همه نهان ها و آشکارها آگاه است و همچون نیازمندترین بندگان در نزدش باش. قلبت را از چیزهایی که تو را از یاد خدا باز ﻣﻲدارند و بین تو و خدایت حجاب ایجاد ﻣﻲکنند، پاک کن، زیرا خدا تنها خالص ترین و پاک ترین دل ها را قبول ﻣﻲکند. بنگر که نامت در کدامین دفتر ثبت ﻣﻲشود؟ اگر شیرینی و لذت راز و نیاز و هم صحبتی با او را حسّ کردی و از جام رحمت و کرامتش نوشیدی، بدان که خداوند به تو روی آورده و خواسته ات را اجابت کرده و شایسته خدمتش شده ای، پس وارد مسجد شو زیرا به تو اجازه و امان، داده شده است. در غیر اینصورت همانند بیچاره ای بی پناه که کاری از دستش بر ﻧﻤﻲآید، بایست و بدان که اگر خدا بداند که تو از صمیم قلب به او پناه آورده ای هیچگاه تو را از بارگاه خویش ﻧﻤﻲراند و با نگاه محبّت و مهربانی و لطف به شما ﻣﻲنگرد و توفیق انجام اعمالی را که مورد رضا و خشنودی اش است به تو ﻣﻲدهد. زیرا خداوند،

بخشنده ای بزرگوار است و دوست دارد با بندگانی که مضطرّ شده اند و به او روی آورده اند و خوشنودی او را ﻣﻲطلبند، به کرامت رفتار کند؛ زیرا خود فرمود: اَمَّن یُجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السّوء(1)».(2)


1- آیا کسی هست که اگر مضطری او را بخواند اجابت کند. (نمل:62)
2- مصباح الشریعه، ص130/بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج80، ص373.

ص: 218

8-امام عسکری علیه السلام : «دعای ورود به مسجد: به نام خدا و با خدا و از خدا و به سوی خدا؛ و برترین نام های نیکو از آن خدا است. من بر خدا توکّل نمودم و هیچ مانعی از معصیت و توانی بر عبادت، جز به توفیق الهی نیست. خداوندا! بر محمّد و آلش درود فرست و درهای رحمت و توبه به سوی خودت را بر من بگشا و درهای عصیان و سرکشی را بر من ببند. مرا از زائرین و آبادکنندگان مساجد خویش و آنان که در شب و روز با تو به مناجات ﻣﻲپردازند و در نمازهایشان خشوع ﻣﻲورزند قرار ده و شیطان و لشکریانش را از من دور نما».(1)

9-پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «هنگامی که داخل مسجد شدی... منشین تا دو رکعت نماز تحیّت به جا آوری...».(2)

10-پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «چون به بوستان های بهشت رسیدید، از نعمت های آن بهره جویید، پرسیدند: بوستان های بهشت چیست؟ گفتند: مساجد. پرسیدند:

 نعمتهایش چیست؟ فرمودند: سبحان الله و الحمد لله و لا اله الاّ الله و الله اکبر».(3)

11-امام صادق علیه السلام : «هنگام ورود وخروج به مسجد، بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم درود فرست».(4)

12-پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «هنگامی که کسی اراده خروج از مسجد ﻣﻲکند، سپاهیان شیطان پیرامونش گرد آیند، چون زنبورها که پیرامون ملکه گرد آیند؛ پس چون به


1- «بِسمِ الله وَ بِالله وَ مِنَ الله وَ اِلی اللهِ وَ خَیرُالاَسماءِ کُلِّها، لِلّهِ تَوَکَّلتُ عَلی اللهِ وَ لا حَولَ وَ لا قُوَّهَ اِلّا بِاللهِ. اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافتَح لی اَبوابَ رَحمَتِکَ وَ توبَتِکَ وَ اَغلق عَنّی اَبوابَ مَعصیتِکَ وَ اجعَلنی مِن زُوّارِکَ وَ عُمّارِ مَساجِدِکَ وَ مِمَّن یُناجیکَ بِاللَّیلِ وَ النَّهارِ وَ مِنَ الَّذینَ هُم فی صَلاتِهِم خاشعون وَ ادحَر عَنّیِ الشّیطانَ الرَّجیمَ وَ جُنودَ اِبلیسَ اَجمَعینَ...» (مصباح المتحجد، ج1، ص32) .
2- مکارم الاخلاق، ص297/ به نقل از امیرالمومنین علیه السلام   (مستدرک الوسائل، ج3، ص395) .
3- کنزالعمّال، ج7، ص651، حدیث 20739.
4- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج5، ص246.

ص: 219

در مسجد ﻣﻲرسید [و ﻣﻲخواهید خارج شوید] بگویید: خدایا از شیطان و سپاهیانش به تو پناه ﻣﻲبرم که در این صورت ضرری به شما نتوانند، رسانید».(1)

13-امام صادق علیه السلام : «هنگامی که یکی از شما نماز واجب را به جا آورد و قصد خروج از مسجد را دارد، کنار در مسجد بایستد و این دعا را بخواند: خداوندا! مرا دعوت نمودی و من نیز دعوت تو را اجابت کردم و نمازی را که بر من واجب نمودی به جا آوردم. اینک همانگونه که خود فرمان داده ای در زمین تو حرکت ﻣﻲکنم و از تو ﻣﻲخواهم از فضل خویش به من توفیق بندگی و دوری ازآنچه که تو را به خشم ﻣﻲآورد، عطا فرمایی و از رحمت خویش، رزق کافی را به من ارزانی داری».(2)

2- 5-1-2-برخی اعمال توصیه شده در مسجد

1-پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «هنگامی که به در مسجد ﻣﻲرسید، کفش هایتان را بررسی کنید».(3)

2-امیرالمومنین  علیه السلام : «مساجد را در هر روز هفته، خوشبو و معطّر کنید».(4)

3-امیرالمومنین  علیه السلام: «مستحّب است کسی که در مسجد ﻣﻲنشیند، رو به قبله باشد».(5)

4-امام عسکری علیه السلام : «هنگام رو به قبله کردن بگو: خداوندا! من به تو روی آورده و رضایت و پاداش تو را ﻣﻲطلبم. به تو ایمان آوردم و بر تو توکّل کردم. خداوندا! به گوش های دلم توان شنیدن ذکر و یادت را عنایت کن و قلبم را بر


1- کنزالعمال، ج7، ص660.
2- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج5، ص247.
3- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج5، ص229.
4- بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج80، ص381.
5-  .بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج80، ص380.

ص: 220

دینت و دین پیامبرت استوار بدار و بعد از هدایت، دچار گمراهی مگردان و از جانب خویش رحمتی بر من عطا فرمای، چرا که تو بسیار بخشنده ای».(1)

5-امام حسن علیه السلام هنگام نماز بهترین لباس های خود را ﻣﻲپوشیدند. به ایشان عرض شد: ای فرزند رسول خدا! چرا بهترین لباس هایتان را هنگام نماز ﻣﻲپوشید؟ فرمودند: «خدا زیباست و زیبایی را دوست میدارد. من هم برای پروردگارم خود را زیبا ﻣﻲکنم. خدا فرموده است: زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد، با خود بردارید.(2) من هم دوست دارم بهترین لباسم را بپوشم».(3)

6-امام صادق علیه السلام : «آنگاه که در مشکلات، اندوه شما را فرا گیرد، چه چیز مانع از آن است که وضو گرفته و در مسجد، دو رکعت نماز به جا آورده و خدا را بخوانید. آیا سخن خدا را نشنیده اید که ﻣﻲفرماید: از صبر و نماز، یاری جویید(4)».(5)

7-پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «هر نشستی در مسجد لغو و بیهوده است مگر برای سه چیز:

1) خواندن نماز و قرآن  2) ذکر و یاد خدا    3) پرداختن به مسایل علمی».(6)

8-از امام صادق علیه السلام پرسیده شد: دو نفر به مسجد وارد ﻣﻲشوند و در یک زمان به نماز ﻣﻲایستند. یکی بیشتر به تلاوت قرآن ﻣﻲپردازد و دیگری بیشتر دعا ﻣﻲکند


1- «اَلّلهُمَّ اِلَیکَ تَوَجَّهتُ وَ مَرضاتَکَ طَلَبتُ و ثوابَکَ ابتَغَیتُ وَ بِکَ آمَنتُ وَ عَلَیکَ تَوَکَّلتُ. اَلّلهُمَّ افتَح مَسامِعَ قَلبی لِذِکرِکَ وَ ثَبِّت قَلبِی عَلی دینِکَ ودینِ نَبیِّکَ وَ لا تُزِغ قَلبِی بَعدَ اِذ هَدَیتَنی وَ هَب لی مِن لَدُنکَ رَحمَه اِنَّکَ اَنتَ الوَهّابُ» (مستدرک الوسائل، ج3، ص390) .
2- سوره اعراف آیه 31 : «خُذوا زینَتَکُم عِندَ کُلّ مَسجِد».
3-  .وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج4، ص455.
4- سوره بقره آیه 45 : «وَ استَعینُوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلَوة وَ اِنَّها لَکَبیرَهُ اِلاّ عَلی الخاشعینَ».
5-  .وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج8، ص139.
6- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج4، ص118/مکارم الاخلاق، ص467.

ص: 221

و هر دو در وقت معیّنی از مسجد، خارج ﻣﻲشوند، کار کدامیک از این دو برتر است؟ امام علیه السلام فرمود: «عمل هر دو دارای فضیلت است». راوی ﻣﻲگوید: ﻣﻲدانم که هر دو عمل، نیکو و دارای فضیلت است [ولی ﻣﻲخواستم بدانم عمل کدامیک برتر است؟] امام علیه السلام فرمود: «دعا، برتر است. آیا نشنیده ای که خداوند ﻣﻲفرماید: مرا بخوانید تا (دعای) شما را اجابت کنم. به یقین کسانی که از عبادت من تکبر ﻣﻲورزند، به زودی با ذلت وارد دوزخ ﻣﻲشوند.(1) آنگاه امام علیه السلام سه مرتبه فرمود: سوگند به خدا، دعا مهمتر است».(2)

9-از امام صادق علیه السلام سؤال شد: «کدامیک افضل است: انسان در اوّل وقت نماز بخواند یا زمانی که مسجد امام جماعت دارد، نماز را تأخیر اندازد تا نمازجماعت بخواند؟ فرمودند: نماز را تأخیر بیندازد و با اهل مسجد نماز بخواند».(3)

10-امام صادق  علیه السلام: «در جاهای مختلف مساجد، نماز به جا آورید، چون جای جای زمین، درقیامت برای کسی که برآن نماز خوانده باشد، شهادت ﻣﻲدهد».(4)

11-پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شانه های نمازگزاران را در نماز جماعت منظم ﻣﻲکرد و ﻣﻲفرمود: «مساوی و منظم باشید، نامنظم و جدا از هم نباشید که قلب های شما از همدیگر جدا ﻣﻲشود».(5)


1- سوره غافر، آیه60.
2- مستدرک الوسائل، ج5، ص32/بحارالانوار (ط-بیروت) ،ج90، ص292/دعائم الاسلام، ج1، ص166.
3- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج8، ص308.
4- بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج80، ص384/الامالی (للصدوق) ، ص359.
5- مستدرک الوسائل، ج6، ص507.

ص: 222

12-امام صادق علیه السلام : «پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: [در نمازجماعت] صف های خود را منظم کنید وکتف ها را موازی هم قراردهید؛ مبادا شیطان برشما چیره شود».(1)

13-از امام صادق علیه السلام در مورد سخن خداوند که ﻣﻲفرماید: «زینت خود را در هر مسجد به همراه داشته باشید». سؤال شد. امام علیه السلام فرمودند: «از جمله آن

زینت ها، شانه کردن مو برای هر نمازی است».(2)

14-پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «هر کس چیزی را که موجب آزار و اذیّت مردم است، از مسجد بیرون ببرد، خداوند در بهشت خانه ای برایش ﻣﻲسازد».(3)

15-امام صادق علیه السلام : «کسی که مسجد را جارو ﻣﻲکند، خدا، پاداش آزادکردن بنده ای را برایش ﻣﻲنویسد و اگر از این مسجد به اندازه خاشاکی که در چشم ﻣﻲرود، غبار برگیرد، خدا دو بهره از رحمتش را به وی عطا ﻣﻲفرماید».(4)

16-پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «ای ابوذر کسی که دعوت خداوند را اجابت کند و در آبادانی مساجد، نیکو تلاش کند ثواب آن از جانب پروردگار، بهشت است. ابوذر پرسید: مساجد را چگونه آباد کنیم؟ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: در آنجا با صدای بلند سخن نگویند، حرف باطل و سخن نادرست نزنند و خرید و فروش نکنند. ای ابوذر! تا در مسجد هستی از لغو (بیهوده گویی) بپرهیز و اگر رعایت نکردی روز قیامت جز خویشتن را ملامت و سرزنش مکن».(5)


1- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج8، ص423/ مستدرک، ج6، ص507.
2- من لا یحضره الفقیه، ترجمه غفاری، ج1، ص174.
3- کنزالعمال، ج7، ص649، حدیث 20726.
4- بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج80، ص383.
5-  .مکارم الاخلاق، ص467/ بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج80، ص370.

ص: 223

17-پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «هنگامی که پانزده خصلت در بین امتّم رایج شود بلا بر آنان نازل خواهد شد... از جمله خصلت ها آن است که در مسجد صدا را بلند کنند».(1)

18-پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «برای هر چیزی آفتی است و آفت مسجد قسم خوردن (گفتن لا والله و بلی والله) درآن است».(2)

19- پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «بیست خصوصیت باعث به وجود آمدن فقر ﻣﻲشود...یکی عجله کردن در خروج از مسجد است».(3)

20-از مباحات و مفاخره مردم به یکدیگر در مساجد، نهی شده است.(4)

21-پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «کسی که از مسجد عبور ﻣﻲکند و درآن نماز ﻧﻤﻲخواند، جفاکار است».(5)

22-پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «کسی که صدای اذان را در مسجد بشنود و بی علّت از مسجد خارج شود منافق است، جز اینکه قصد برگشت به مسجد را داشته باشد».(6)

23-پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «کسی که بدون عذر در مسجد نماز جماعت نمی خواند نمازش کامل نیست...و کسی که نسبت به جماعت مسلمین بی توجّه است، از عدالت ساقط و دوری کردن از او واجب است».(7)

24-امام باقر علیه السلام : «پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در مسجد فرمود: فلانی برخیز...تا اینکه پنج تن را به این صورت جدا نمود، آنگاه فرمود: از مسجد خارج شوید و تا هنگامی که زکات


1- تحت العقول، ترجمه کمره ای، ص52/بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج74، ص157.
2- مستدرک، ج3، ص382/ کنزالعمال، ج7، ص669.
3- مستدرک الوسائل، ج3، ص446.
4- کنزالعمال، ج7، ص669، حدیث20832.
5- مستدرک الوسائل، ج3، ص433.
6-  .الامالی (للصدوق) ترجمه کمره ای، ص501.
7- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج8، ص317.

ص: 224

ﻧﻤﻲدهید در مسجد ما نماز به جا نیاورید».(1)

25- امیرالمومنین علیه السلام : «نوباوگان و دیوانگان را از ورود به مسجد، منع کنید».(2)

26-امیرالمومنین علیه السلام : «پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از اینکه حدود در مساجد اقامه شود و همچنین از اینکه سلاح در قبله گاه مساجد آویزان شود، نهی فرمودند».(3)

27-از امام کاظم علیه السلام سؤال شد: آیا جایز است شمشیر را در مسجد، آویزان نمود؟ فرمودند: «در قبله جایز نیست. امّا در سمت راست یا چپ قبله، مانع ندارد».(4)

28-از امام صادق علیه السلام در مورد مساجدی که دارای نقاشی و تصویر است سؤال شد. امام علیه السلام فرمود: «این کار را خوش نمی دارم ولی این امر به شما ضرری

نمی زند، اگر عدل برپا بود ﻣﻲدیدید که در این زمینه چگونه عمل ﻣﻲشد».(5)

29-امام صادق علیه السلام : «کسی که غذاهایی که بوی بد ایجاد ﻣﻲکند (سیر، پیاز، تره)، را خورده است، به مسجد نزدیک نشود (داخل مسجد نشود)».(6)

30-امام کاظم  علیه السلام: «در مسجد بر جنازه ها، نمازگزارده نمی شود».(7)

31-پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «مساجد را از نجاسات، دور نگه دارید».(8)


1- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج9، ص24.
2- دعائم الاسلام، ج1، ص149.
3- مستدرک الوسائل، ج3، ص370.
4- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج5، ص213.
5- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج5، ص215.
6- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج5، ص226/تهذیب الاحکام (تحقیق خرسان) ، شیخ مفید، ج9، ص96/مشابه این حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در رابطه با «سیر» نقل شده است. (مستدرک الوسائل، ج3، ص377)
7-  .الاستبصار، ج1، ص474.
8- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج5، ص229.

ص: 225

32-امام باقر علیه السلام : «حائض و جُنُب ﻧﻤﻲتوانند داخل مسجد شوند مگر حین عبورکردن. خدا ﻣﻲفرماید: در حال جنابت [داخل مسجد] نشوید مگر در حال عبور تا غسل کنید».(1)

33-از امام صادق علیه السلام سؤال شد: «آیا جُنُب و حائض ﻣﻲتوانند چیزی را از مسجد بردارند؟ فرمودند: آری، ولی نمی توانند چیزی را در مسجد بگذارند».(2)

34-پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «هرکسی برای احترام مسجد، آب دهانش را فرو برد و در مسجد نیندازد، خداوند آن را در بدنش به قدرت و توانایی تبدیل ﻣﻲکند و به پاداش این کار، برای او حسنه ای ﻣﻲنویسد و گناهی را از او ﻣﻲآمرزد و این آب دهان بر هر دردی [که در بدن او است] برخورد کند، آن را شفا ﻣﻲبخشد».(3)

36-پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: «باید که مسجد از آب بینی و خلط سینه پاک شود، چنان که یک قطعه پوست در آتش پاک ﻣﻲشود».(4)

37-امیرالمومنین علیه السلام : «کسی که احترام مسجد را حفظ کند و از انداختن اخلاط در آن خودداری نماید، در روز قیامت، با شادمانی و در حالی که کتاب اعمالش را در دست راست دارد، خدا را ملاقات ﻣﻲکند. مسجد، هنگامی که کسی درآن خلط می اندازد، از شدّت ناراحتی به خود ﻣﻲپیچد. همان گونه که اگر یکی از شما را با چوب خیزران بزنند، از شدّت درد به خود می پیچید».(5)


1- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج2، ص207/مستدرک الوسائل، ج1، ص459.
2- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج2، ص213/کافی (ط-اسلامیه) ، ج3، ص51.
3- وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ، ج5، ص223.
4- مستدرک الوسائل، ج3، ص376.
5-  .بحارالانوار (ط-بیروت) ، ج80، ص381/مستدرک الوسائل، ج3، ص376.

ص: 226

فصل هفتم: برخی مناسبت های ایّام البیض ماه رجب

وقایع روز سیزدهم

1-ولادت امیرالمومنین علیه السلام

اشاره

ولادت ایشان در روز جمعه 13رجب، دوازده (یا ده) سال قبل از بعثت (سی سال بعد از عام الفیل) ﻣﻲباشد.

1-1-تولّد حضرت علی علیه السلام در کعبه معظّمه

1-1-تولّد حضرت علی علیه السلام در کعبه معظّمه(1)


1- جمعه بر فاطمه بنت اسد علیها السلام درد عارض شد. او نزد خانه کعبه رفت و گفت: «پروردگارا! من به تو و پیامبران و کت