وصیت های مادر هجده ساله در بستر شهادت

مشخصات کتاب

سرشناسه : کاظمی نایینی، سیدرضاموسی، 1347 -

عنوان و نام پدیدآور : وصیت های مادر هجده ساله در بستر شهادت/سیدرضاموسی کاظمی(نایینی).

مشخصات نشر : قم: انتشارات حضرت عباس(ع)، 1394.

مشخصات ظاهری : 112 ص.

شابک : 978-600-2611-39-0

وضعیت فهرست نویسی : فیپا

موضوع : فاطمه زهرا (س)، 8؟ قبل از هجرت - 11ق. -- وصیتنامه.

موضوع : فاطمه زهرا (س)، 8؟ قبل از هجرت - 11ق.

رده بندی کنگره : BP27/3 /و6 ک2 1394

رده بندی دیویی : 297/973

شماره کتابشناسی ملی : 4149486

ص: 1

اشاره

ص: 2

ص: 3

وصیّتهای مادر هجده ساله

در بستر شهادت

حجت الاسلام دکتر سید رضا موسی کاظمی (نایینی)

بهمن 1394ش _ ربیع الثانی 1437ق

ص: 4

شناسنامه

نام کتاب: وصیتهای مادر هجده ساله در بستر شهادت

مؤلّف: سید رضا موسی کاظمی نایینی

ناشر: انتشارات حضرت عباس علیه السلام

نوبت چاپ: اول/ اسفند 1394 - چاپ : نگارش - شمارگان: 3000

قیمت : 2200 تومان

مرکز پخش:

قم، خ ارم، پاساژ قدس، زیرزمین، پ 1، انتشارات الغدیر.

تلفن: 37748515 – تلفکس 37747824

«کلیه حقوق برای مؤلف محفوظ است»

ص: 5

تقدیم به پیشگاه:

پدر عزیز سیّدة النّساء، حضرت محمّد صلی الله علیه و آله

و اوّل شهی_دۀ راه ولایت، حضرت فاطمه علیهاالسلام

و همسر شهیدش حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام

و یازده فرزند نورانی آن دو عزیز علیهم السلام

ص: 6

قابل توجه محبّان حضرت زهرا علیهاالسلام

از آنجا که نشر معارف اهلبیت علیهم السلام یکی از راههای تقرب به خدا و اظهار محبت به آن عزیزان خداست، و وصیتهای حضرت زهرا علیهاالسلام از همان معارف ناب و بسیار ارزشمند و دارای مضامین سیاسی و اخلاقی است و هر مسلمان ، خصوصاً هر شیعه ای باید از آن آگاه باشد، بر همه ما لازم است که این سخنان گرانقدر را در حدّ وُسع در سراسر عالم نشر دهیم، تا فریاد مظلومیت آن عزیز را به همه برسانیم .لذا هر کس که بانی خرید و نشر این کتاب گرانقدر (به صورت تعداد) و هدیه آن به مشتاقان باشد، حقیر(مؤلّف کتاب) آماده ام با تخفیف زیاد دراختیار وی گذارم. تلفن تماس :09125528961

ص: 7

ص: 8

مقدمه:

بسم الله الرحمن الرحیم

حمد و سپاس خداوند متعال را که پروردگار جهانیان است و سلام و صلوات بر سیّد و مولای ما، حضرت محمد صلی الله علیه و آله و اهلبیت ایشان، خصوصاً حضرت مهدی و لعنت خداوند بر همۀ دشمنان ایشان تا روز قیامت.

یکی از اموری که هر مسلمانی باید نسبت به آن اهتمام داشته باشد، وصیت کردن است. اگرچه وصیت مستحب است، ولی گاهی به حد وجوب نیز می رسد و آن جایی است که حق الله و حق الناس بر گردن انسان باشد.

در اهمیت وصیت همین بس که، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «هر که وصیت کرده، بمیرد گویا شهید از دنیا رفته است».(1)


1- وسائل الشیعة، ج 13، ص 352.

ص: 9

و «کسی که وصیت ناکرده از دنیا برود مرگ او چونان مرگ جاهلی است».(1)

نظر به چنین سفارش و تاکیدی که به ویژه نسبت به پرهیزکاران در این باره وارد است :«کُتِبَ عَلَیْکُمْ... آلْوَصِیَّةُ... حَقّاً عَلَی الْمُتَّقِینَ»(2) و نیز به دلیل عدم اطلاع انسان از زمان مرگ خویش، سزاوار نیست مسلمان بدون وصیت سر بر بالین خواب گذارد.

معصومین علیهم السلام خود نیز در این امر مهم سرآمد بوده اند.

از جمله این عزیزان خدا، حضرت فاطمه علیهاالسلام می باشد که در آخرین روزهای زندگی چندین وصیت داشته و بر هر شیعه ای لازم است، اطلاع اجمالی از این سخنان گهربار داشته باشد.


1- وسائل الشیعة، ج 13، ص 352.
2- سوره مبارکه بقرة، آیه 180.

ص: 10

و اما آنچه باعث جمع آوری وصیتهای آن حضرت در این مجموعه شد اینکه؛ کتابی که به صورت مستقل، جامعِ این وصایا بوده و در دسترس مشتاقان باشد، یافت نشد.

در این کتاب فقط متن وصایای فردی، سیاسی و مالی حضرت زهرا علیهاالسلام که به صورت کتبی و شفاهی به علی علیه السلام وصیت شده است، همراه با ترجمه آورده می شود. وصیتهایی که تا قیامت، مظلومیت آن پاره تن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را فریاد می کند؛ تا انسانهای باوجدان در سراسر عالم بدانند، در 75 یا 95 روز بعد از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بر سر این امانتِ الهی چه آوردند، که به ناچار برای روشن شدن اذهان عمومی چنین وصیتهایی فرمود.

البته شرح و توضیح و تحلیل این وصیتها به اهل آن واگذار می شود.

ص: 11

در پایان از شما خواننده عزیز درخواست عاجزانه دارم، این وصیتها را کلمه به کلمه و با دقت مطالعه کرده و علت چنین وصیتهایی را در کتب مربوط به آن عزیز دنبال کنید.

در پایان از خداوند عزیز و غفار عاجزانه خواستارم که این سعی قلیل را مورد قبول درگاهش قرار داده، شفاعت آن بانوی بهشتی را شامل حال همه شیعیان و محبین آن عزیز و حقیر سراپا تقصیر بفرماید.

وَآخِرُ دَعْوانا اَنِ الْحَمْدُ ِللهِ رَبِّ الْعالَمِینَ.

ملتمس دعای خیر شما در حیات و ممات

طلبة عُشِّ آل محمد صلی الله علیه و آله «قم»

سید رضا موسی کاظمی نایینی

ربیع الثانی 1437ه_ .ق.بهمن 1394ه_ .ش.

شماره همراه: 09125528961

آدرس سایت:www.mousakazemi.com

پست الکترونیک: etrat92@ymail.com

ص: 12

شناسنامه حضرت فاطمه علیهاالسلام

نام: فاطمه علیهاالسلام - لقب: زهراء علیهاالسلام - کنیه: اُمّ ابیها

پدر: محمّد صلی الله علیه و آله - مادر: خدیجه علیهاالسلام

محل ولادت: مکّه معظّمه

تاریخ ولادت:20 جمادی الثانی، سال 5 بعثت

تاریخ شهادت: 13 جمادی الاول

یا 3 جمادی الثانی سال 11ه_ .ق.

سن: 18 سال - مرقد مطهر: مدینة النبی

علت شهادت: ضربات و صدمات وارده بر آن حضرت

قاتل: حزب شیطان (لعنة الله علیهم)

ص: 13

وصیت های غیر مالی (مکتوب)

(فردی و سیاسی)

مکتوب (وصیتنامه)

ص: 14

وصیت های حضرت فاطمه علیهاالسلام

حضرت فاطمه علیهاالسلام در آخرین روزهای زندگی به خاطر صدمات و ضرباتی که توسط دشمنان بر ایشان وارد شده بود، دائماً بستری و بر غم از دست دادن پدر و بی یاوری امامش گریان بود؛ ایشان چند نوبت وصایای مهم خود را به صورت مکتوب (وصیتنامه) و غیر مکتوب(شفاهی) به اطلاع همسر عزیزش امیرالمؤمنین علیه السلام رسانده، که به دو دسته غیر مالی (فردی و سیاسی) و مالی تقسیم می شود.

در این مختصر، متن و ترجمه این وصیتها بدون هیچ شرح و توضیحی، جهت اطلاع مسلمانان عالم عموماً و شیعیان جهان خصوصاً خواهد آمد.

ص: 15

1.وصیت های مکتوب (وصیتنامه)

وصیتنامه حضرت زهرا علیهاالسلام

در باره غسل و کفن و دفن و تشییع

هنگامی که حضرت فاطمه علیهاالسلام از دنیا رفت، علی علیه السلام بسیار بی تابی نمود و گریه و زاری شدیدی کرد. وی امام حسن و امام حسین علیهما السلام را برداشت و با هم وارد اتاقی شدند که جنازه حضرت زهرا علیهاالسلام در آن جا بود؛ امیرالمؤمنین علیه السلام جامه را از روی حضرت فاطمه علیهاالسلام عقب کشید، رقعه ای نزد آن حضرت بود، چون برداشت و قرائت کرد ، دید نوشته است:

ص: 16

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

هذا ما أَوْصَتْ بِهِ

فاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ الله صلی الله علیه و آله .

أَوْصَتْ وَهِیَ تَشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلاَّ اللهُ وَأنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَأنَّ الْجَنَّةَ وَالنّارَ حَقٌّ وَأنَّ السّاعَةَ آتِیَةٌ لا رَیْبَ فیها وَأنَّ اللهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی القُبُورِ .

ص: 17

بنام خداوند بخشاینده مهربان

این وصیتنامه فاطمه دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله است ، وصیت کرد و حال اینکه به یگانگی خدا شهادت می دهد و اینکه محمد صلی الله علیه و آله بنده و رسول خدا است و اینکه بهشت حق است و دوزخ حق است و در وجود قیامت شک نیست و خدا مردگان را مبعوث می کند.

ص: 18

یا عَلیُّ أنَا فاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ زَوَّجَنی اللهُ مِنْکَ لأکُونَ لَکَ فِی الدُّنیا وَالاخِرَةِ ، أنْتَ اَوْلی بی مِنْ غَیْری حَنِّطْنی وَغَسِّلْنی وَکَفِّنی بِاللَّیْلِ وَصَلِّ عَلَیَّ وَادْفِنّی بِاللَّیْلِ وَلا تُعْلِمْ أحَداً وَاَسْتَوْدِعُکَ الله وأقْرَأُ عَلی وُلْدیَ السَّلامَ إلی یَوْمِ الْقِیامَةِ.(1)


1- بحارالانوار، ج 43، ص 214.

ص: 19

یا علی من فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله هستم که خدا مرا همسر تو قرار داد تا در دنیا و آخرت با هم باشیم و تو از دیگران به من شایسته تر هستی ، مرا شب حنوط کن و غسل بده و کفن کن و در شب بر من نماز گزار و به خاک بسپار و به احدی اطلاع نده ، تو را به خدا می سپارم و به فرزندانم تا روز قیامت سلام می فرستم .

ص: 20

ص: 21

وصیت های غیر مالی (شفاهی)

اشاره

(فردی و سیاسی)

غیر مکتوب (شفاهی)

ص: 22

2.وصیت های غیر مکتوب(شفاهی)

وصیت یکم

وصیت حضرت فاطمه علیهاالسلام به علی علیه السلام

در باره ازدواج و تشییع جنازه

حضرت زهرا علیهاالسلام هنگامی که احساس کرد که مرگش نزدیک شده امیرالمؤمنین علیه السلام را طلبید . وقتی که علی علیه السلام کنار بستر او حاضر شد خطاب به ایشان فرمود : یَابْنَ عَمَّ إنَّهُ قَدْ نعیتُ إلی نَفسی وَإنَّنی لا أری ما بی إلّا انَّنی لاحِقَةٌ بِأبی ساعَةً بَعْدَ ساعَةٍ ، أنَا اُوصیکَ بِأشْیاءَ فی قَلْبی.

قالَ لَها عَلیٌ علیه السلام اُوصینی بِما أحْبَبْتِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ فَجَلَسَ عِنْدَ رَأسِها وَأخْرَجَ مَنْ کانَ فِی

ص: 23

الْبَیْتِ ثُمَّ قالَتْ: یَابْنَ عَمِّ ما عَهِدْتَنی کاذِبَةً وَلا خائنَةً وَلا خالَفْتُکَ مُنْذُ عاشَرْتَنی.»

ای پسر عمو خبر مرگ به من رسیده و آنگونه که درمی یاب_م پس از ان_دک زم_انی به پ_درم مل_حق می شوم ، آنچه را در دل دارم به تو وصیّت می کنم . علی علیه السلام فرمود : ای دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله آنچه دوست داری وصیت کن ، آنگاه علی علیه السلام کنار سر حضرت فاطمه علیهاالسلام نشست و به آنان که در خانه بودند، فرمود بیرون بروند . سپس حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود : ای پسر عمو از روزی که با من زندگی کردی ، از من دروغ و خیانت ندیدی و هیچگاه با تو مخالفت ننمودم .

ص: 24

علی علیه السلام فرمود : نه هرگز ، تو آگاهتر ، و نیکوکارتر و گرامی تر و خوف تو در پیشگاه خدا ، بیشتر از آنست که تو را به عنوان مخالفت از خویش سرزنش کنم ، فراق تو برای من بسیار سخت است ولی چه باید کرد که چاره ای برای مرگ نیست ، سوگند به خدا مصیبت رسول خدا صلی الله علیه و آله را بر من تازه کردی و فراق و فقدان تو ، بسیار برای من بزرگ و دشوار است . « اِنّا للهِ واِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ » . ما از آنِ خداییم و بسوی او باز می گردیم .

از مصیبتی که بسیار جانکاه و جگر سوز و غم آور است . در این مصیبتی که تسلیت و آرامش ندارد و حادثه جانسوزی است که جبران ناپذیر است .

ص: 25

سپس ساعتی با هم گریه کردند و حضرت علی علیه السلام سر حضرت فاطمه علیهاالسلام را به سینه اش چسبانید و فرمود : « آنچه می خواهی وصیت کن که همانا مرا آنگونه می یابی که به نیکی به وصیت تو عمل کنم و امر تو را بر خود مقدّم می دارم » .

قالَتْ:

جَزاکَ اللهُ عَنّی خَیْرَ الْجَزاءِ یَابْنَ عَمَّ رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه و آله

حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود :

ای پسرعمو خداوند به تو جزای خیر عنایت فرماید؛ سپس چنین وصیت کرد:

ص: 26

اُوصِیکَ أوَّلاً:

أنْ تَتَزَوَّجَ بَعْدی أمامَة فَإنَّها تَکُونُ لِوُلْدی مِثْلی فَإنَّ الرِّجالَ لابُدَّ لَهُمْ مِنَ النِّساءِ.

ثُمَّ قالَتْ :

اُوصیکَ یَابْنَ عَمِّ أنْ تَتَّخِذَ لی نَعْشاً فَقَدْ رَأیْتُ الْمَلائِکَةَ صَوَّروُا صُورَتَهُ.

ص: 27

بعد از من با خواهرزاده ام ، اَمامه دختر زینب ازدواج کن ، پس بدرستیکه او برای فرزندانم مانند من است ، پس همانا مردان چاره ای نیست برای ایشان از زنان.(احتیاج به ازدواج دارند)

سپس فرمود وصیت می کنم تو را؛ ای پسر عمو اینکه برایم تابوتی بساز ، پس به تحقیق ملائکه را دیدم که تابوت را برایم توصیف کردند .

ص: 28

ثُمَّ قَالَتْ أُوصِیکَ أَنْ لَا یَشْهَدَ أَحَدٌ جِنَازَتِی مِنْ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ ظَلَمُونِی وَ أَخَذُوا حَقِّی فَإِنَّهُمْ أَعْدَائِی وَ أَعْدَاءُ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ أَنْ لَا یُصَلِّیَ عَلَیَّ أَحَدٌ مِنْهُمْ وَ لَا مِنْ أَتْبَاعِهِمْ وَ ادْفِنِّی فِی اللَّیْلِ إِذَا هَدَأَتِ الْعُیُونُ وَ نَامَتِ الْأَبْصَار.(1)


1- روضة الواعظین و بصیرة المتعظین؛ ج1، ص 151.

ص: 29

سپس فرمود :

وصیت می کنم تو را ، اینکه هیچیک از کسانی که به من ظلم کردند و حقّ مرا گرفتند بر سر جنازه ام حاضر نباشند ، پس همانا ایشان دشمنان من و دشمنان رسول خدا صلی الله علیه و آله هستند ، و مبادا هیچیک از آنها بر من نماز بخوانند و پیروان آنها نیز حاضر نشوند و مرا هنگام شب دفن کن ، وقتیکه چشمها در خواب فرو رفته است .

ص: 30

وصیت دوم

وصیت حضرت در باره

تشییع جنازه کنندگان، زمان دفن و مخفی ماندن قبرش

از امام صادق علیه السلام روایت شده، که حضرت زهرا به علی علیه السلام فرمود:

إِذَا تُوُفِّیتُ لَا تُعْلِمْ أَحَداً إِلَّا أُمَّ سَلَمَةَ وَ أُمَّ أَیْمَنَ وَ فِضَّةَ وَ مِنَ الرِّجَالِ ابْنَیَّ وَ الْعَبَّاسَ وَ سَلْمَانَ وَ عَمَّاراً وَ الْمِقْدَادَ وَ أَبَاذَرٍّ وَ حُذَیْفَةَ ... وَ لَا تَدْفِنِّی إِلَّا لَیْلًا؛

ص: 31

وَ لَا تُعْلِمْ أَحَداً قَبْرِی.(1)

وقتی وفات کردم به هیچ کس اطلاع نده؛ مگر امّ سلمه و امّ ایمن و فضّه [از زنان] و از مردان دو فرزندم [حسن و حسین علیهما السلام ]، و عبّاس، سلمان، عمّار، مقداد، اباذر و حذیفه ... و مرا دفن نکن مگر در شب و قبر مرا به هیچ کس اطلاع نده.


1- دلائل الامامة طبری، ص 44؛ بحارالانوار، ج 78، ص 310.

ص: 32

وصیت سوم

وصیت حضرت به علی علیه السلام در باره زیارت قبرش

او در لحظه های واپسین زندگی به امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود: یا اَبَاالْحَسَنِ لَمْ یَبْقَ لِی اِلاّ رَمَقٌ مِنَ اَلْحَیاةِ وَ حَانَ زَمانُ الرَّحِیلِ وَالْوِداعِ فَاسْتَمِعْ کَلامِی فَاِنَّکَ لا تَسْمَعُ بَْعدَ ذلِکَ صَوْتَ فاطِمَةَ ابَداً اوُصیکَ یَا اَبَاالْحَسَنِ اَنْ لا تَنْسَانِی وَ تَزُورَنی بَعدَ مَمَاتِی.

ص: 33

ای اباالحسن! برای من لحظه ای بیش از زندگانی نمانده است و زمان کوچ و خداحافظی فرارسیده است. سخنان مرا بشنو؛ زیرا پس از این صدای فاطمه را هرگز نخواهی شنید. ای اباالحسن! تو را وصیّت می کنم که مرا فراموش نکنی و پس از وفاتم همواره مرا زیارت کنی. (1)


1- کتاب زهرة الریاض کوکب الدری، ج1، ص 253.

ص: 34

وصیت چهارم

وصیت حضرت فاطمه علیهاالسلام به علی علیه السلام در باره

تجهیز و بعد از دفن و سفارش نسبت به فرزندان

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ: إِنَّ فَاطِمَةَ علیهاالسلام لَمَّا احْتُضِرَتْ أَوْصَتْ عَلِیّاً علیه السلام فَقَالَتْ:

إِذَا أَنَا مِتُّ فَتَوَلَّ أَنْتَ غُسْلِی وَ جَهِّزْنِی وَ صَلِّ عَلَیَّ وَ أَنْزِلْنِی قَبْرِی وَ أَلْحِدْنِی وَ سَوِّ التُّرَابَ عَلَیَّ

ص: 35

امام صادق علیه السلام از پدرانش روایت کرده است؛ حضرت فاطمه علیهاالسلام هنگام احتضار به امیرالمؤمنین علیه السلام وصیت کرد که :

وقتی از دنیا رفتم، خودت مرا غسل بده و کفن کن و نماز بر جنازه ام بخوان و در قبر بگذار و لحد مرا بچین و خاک بر قبرم بریز؛

ص: 36

وَ اجْلِسْ عِنْدَ رَأْسِی قُبَالَةَ وَجْهِی فَأَکْثِرْ مِنْ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ وَ الدُّعَاءِ فَإِنَّهَا سَاعَةٌ یَحْتَاجُ الْمَیِّتُ فِیهَا إِلَی أُنْسِ الْأَحْیَاءِ وَ أَنَا أَسْتَوْدِعُکَ اللَّهَ تَعَالَی وَ أُوصِیکَ فِی وُلْدِی خَیْراً.ثُمَّ ضَمَّتْ إِلَیْهَا أُمَّ کُلْثُومٍ فَقَالَتْ لَهُ : إِذَا بَلَغَتْ فَلَهَا مَا فِی الْمَنْزِلِ ثَمَّ اللَّهُ لَهَا.(1)


1- بحارالانوار، ج79، ص 27.

ص: 37

و سپس بالای سر، مقابل صورتم بنشین و بسیار قرآن بخوان و دعا کن ، زیرا آن هنگام ساعتی است که میّت به اُنس با زنده ها نیاز دارد و من تو را به خدا می سپارم و وصیت می کنم که با فرزندانم به نیکی رفتار کنی. سپس دخترش ام کلثوم را به سینه اش چسبانید و به علی علیه السلام فرمود: وقتی که این دختر به حدّ بلوغ رسید، اثاثیه خانه از آن او باشد و خداوند پشتیبان او باشد .

ص: 38

وصیت پنجم

وصیت حضرت فاطمه در باره

ازدواج علی علیه السلام و سفارش نسبت به فرزندان

یَابْنَ عَمِّ إنّی أجِدُ الْمَوْتَ الَّذی لابُدَّ وَلا مَحیصَ عَنْهُ وَأنَا أعْلَمُ أنَّکَ بَعْدی لا تَصْبِرُ عَلی قِلَّةِ التَّزْویجِ فَإنْ أنْتَ تَزَوَّجْتَ إمْرَأَةً إجْعَلْ لَها یَوْماً وَلَیْلَةً وَاجْعَلْ

لِاَوْلادی یَوْماً وَلَیْلَةً؛

ص: 39

ای پسر عمو همانا من، مرگ را که چاره ای از آن نیست می یابم و می دانم که بعد از من باید ازدواج کنی، پس اگر ازدواج کردی برای همسرت شبانه روزی را قراردهی و برای فرزندانم نیز شبانه روزی را قرار بده.

ص: 40

یا أبَا الْحَسَنِ وَ لاتُصِحْ فی وُجُوهِهِما فَیُصْبِحانِ یَتیمَیْنِ غَریبَیْنِ مُنْکَسِرَیْنِ فَاِنَّهُما بِالْاَمْسِ فَقَدا جَدَّهُما وَالْیَومَ یَفْقِدانِ اُمَّهُما فَالْوَیْلُ لاُِمَّةٍ تَقْتُلُهُما وَتَبْغِضُهُما .(1)


1- بحارالانوار، ج 43، ص 178.

ص: 41

ای اباالحسن بر فرزندانم فریاد نزنی، چرا که آنها یتیم و غریب و شکسته دل خواهند شد. پس همانا آنها دیروز جدّشان را از دست دادند و امروز مادرشان را از دست می دهند، پس وای بر امّتی که آنها را بکشند و نسبت به آن بغض بورزند.

ص: 42

وصیت ششم

وصیت حضرت فاطمه علیهاالسلام به اَسماء

در باره غسل ایشان

قالَتْ:

یا أسْماء إذا أَنَا مِتُّ فَاغْسِلْنی أنْتِ وَعَلیُّ بْنُ أبی طالب علیه السلام وَلا تُدْخِلْنی عَلَیَّ أحَداً. (1)


1- عوالم العلوم، ج 11، ص 1057.

ص: 43

حضرت فاطمه علیهاالسلام به اسما فرمود:

ای اسماء وقتی من از دنیا رفتم تو و علی علیه السلام مرا غسل دهید و هیچ کس را در کنار جنازه من راه ندهید.

ص: 44

وصیت هفتم

وصیت حضرت فاطمه علیهاالسلام به علی علیه السلام

در باره فرزندان و تجهیز حضرت

عن التبر المذاب(1) ، ذکر فی کتاب العقائد هذا الخبر، فمحصله:

إنَّهُ لَمَّا اشْتَدَّ الْمَرَض بِسَیِّدَةِ النِّسَاءِ«علیها السّلام» دَخَلَ عَلِیٌّ «علیه السّلام» وَ عِنْدَهَا وَلَدَاها وَ تَحْتَ رَأْسِهَا مُخَدَّةٌ مِنْ جِلْدِ کَبْشٍ وَ فِرَاشُهَا مِنْ وَبَرِ جَمَلٍ وَ لِسَانُهَا، لاتَفْتُرُ عَنْ ذِکْرِ رَبِّهَا.


1- البته این وصیت غیر مشهور بوده و در کتب روایی معروف نیامده است.

ص: 45

از کتاب تبر المذاب خبری نقل شده است که:

بیماری سَیّدة خانمها - حضرت فاطمه علیهاالسلام - شدّت یافت، علی علیه السلام وارد (خانه) شد و دو فرزندش ( امام حسن و امام حسین علیهما السلام ) نزد او بودند؛ در حالی که زیر سر آن حضرت بالشتی از پوست گوسفند و بسترش از پشم شتر بود و زبانش از ذکر پروردگارش آرام نمی گرفت.

ص: 46

فَقالَتْ:

یَا ابْنَ عَمِّی وَ یَا بَابَ مَدِینَةِ عِلْمِ النَّبِیّ وَ یَا زَوْجِی فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ یَا صَاحِبَ السُّلالَةِ الطّاهِرَةِ، أُوصِیکَ مِنْ بَعْدِی بِحِفْظِ هَذَیْن الْوَلَدَیْنِ، فَهُمَا قُرَّتَا عَیْن الرَسُولِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْه وَ آلِهِ وَ کَفَاهُمَا مَا لَقِیَاهُ مِنْ فِرَاقِ جَدِّهِمَا

ص: 47

پس عرض کرد: ای پسرعمویم و ای درِ شهر علم پیامبر، و ای همسرم در دنیا و آخرت، و ای صاحب سُلالة پاک؛ به تو وصیت می کنم: نسبت به این دو فرزندم(حسن و حسین علیهما السلام ) که آن دو نور چشم رسول صلی الله علیه و آله بوده و برای ایشان بس است، آنچه که به آن رسیده اند از فراق جدشان؛

ص: 48

وَ عَنْ قَرِیبٍ یَفْقِدانِ أُمَّهُمَا، وَ لا تَمْنَعْهُمَا مِنْ زِیَارَةِ قَبْرِی فَإنَّ قَلْبِی مَعَهُمَا.ثُمَّ اعْلَمْ یَا ابْنَ عَمِّی:

إنِّی رَاضِیَةٌ عَنْکَ، فَهَلْ أنْتَ رَاضٍ عَنّی؟ خَدَمْتُکَ بِقَدْرِ جُهْدِی وَ طَاقَتِی وَ أَعَنْتُکَ عَلَی دُنْیَاکَ مِقْدارَ قُوَّتی؛ طَحَنْتُ الشَّعیرَ بِالنَّهارِ،

ص: 49

و ب_زودی م_ادرش_ان را ه_م از دست می دهند و آن دو را از زیارت قبرم ممانعت نکن، زیرا که قلب من با آن دو است.

سپس بدان ای پسر عمویم، قطعاً من از تو راضیم، آیا تو هم از من راضی هستی؟ تا توانستم به اندازة توانم به تو خدمت کردم و به اندازة نیرو و قوّتم تو را نسبت به امور دنیایی ات یاری کردم، هنگام روز جو آرد کردم،

ص: 50

وَ اسْتَقَیْتُ بِالْقِرْبَةِ بِاللَّیْلِ، وَ بَعْدَ ذَلِکَ فَإنّی أَعْتَرِفُ بِالتَّقْصِیرِ فِی حَقِّکَ فَسَامِحْنِی، فَإنَّ أَمَامَنَا عَقَبَةٌ لا یَقْطَعُهَا إلاالْمُحِقُّونَ(الْمُخَفِّفُونَ).

فَبَکی عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلام وَ قَالَ: یَا بِنْتَ الْمُصْطَفَی وَ یَا سَیِّدَةَ النّساء، رُوحِی لِرُوحِکَ الفِدَاء یَا بِنْتَ البَشِیرِ النَّذِیر وَ مَنْ أُرْسِلَ رَحْمَةٌ لِلْعَالَمِینَ. فَلَمّا عَرَفَتِ الرّضَا مِنَ الْمُرْتَضَی قَالَتْ:

ص: 51

و شبانگاه با مشک آب کشیدم و بعد از این همه، به کوتاهی درحق تو اعتراف می کنم. پس قطعاً در پیش روی ما گردنه ای است که جز سبکباران آن را طی نمی کنند.

در این هنگام علی علیه السلام گریه کرد و فرمود: ای دختر مصطفی و ای خانمِ زنان، جان من فدای جان تو باد. ای دختر بشارت دهنده و بیم دهنده و کسی که به عنوان رحمتی برای جهانیان فرستاده شد.

پس هنگامی که حضرت زهرا علیهاالسلام از خشنودی حضرت مرتضی علیه السلام آگاه شد، عرض کرد:

ص: 52

إذَا فَرَغْتَ مِنْ أمْرِی وَ وَضَعْتَنِی فِی قَبْرِی، فَخُذْ تِلْکَ الْقَارُورَة وَ الْحُقَّةَ وَ ضَعْهُمَا فِی لَحْدِی.

فَقَالَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلام: یَا سَیَّدَةَ النِّسَاء! مَا الَّذِی فِی هَذِهِ الْقَارُورَةِ؟

قَالَتْ: یَا أبَا الْحَسَن، إنّی سَمِعْتُ أبِی یَقُولُ: «إنَّ الدَّمْعَةَ تُطْفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ؛

ص: 53

هنگامی که از امر (تجهیز) من فارغ شدی و مرا داخل قبر گذاشتی، پس آن شیشه و بسته را بگیر و در قبرم بگذار؛ علی علیه السلام فرمود: چه چیزی داخل این شیشه است؟

حضرت زهرا علیهاالسلام فرمود: ای ابالحسن، از پدرم شنیدم که می فرمود: : اشک ، خشم خداوند را خاموش می کند.

ص: 54

وَ إنَّ الْقَبْرَ لا یَکُونُ رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّةِ إلا أنْ یُکُونَ الْعَبْدُ قَدْ بَکَی مِنْ خِیفَةِ اللّهِ»، وَ قَدْ عَلِمَ الْعَزِیزُ الْجُبّارُ إنّی بَکَیْتُ خَوْفاً بِهَذِهِ الدُّمُوع الَّتی فِی الْقَارُورَةِ عِنْدَ الأسْحارِ وُ جَعَلْتُهَا ذَخِیرَةً فِی قَبْرِی، أجِدُهَا یَوْمَ حَشْرِی.

ص: 55

و همانا قبر باغی از باغهای بهشت نخواهد بود، مگر اینکه بنده از خوف خدا گریه کند و خداوند عزیز و جبار می داند که من با این اشکها که در شیشه است، در سحرگاهان از خوف خدا گریه کردم و ذخیره قبرم قرار دادم تا روز حشرم آن را بیابم.

ص: 56

فَبَکَی عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلام، فَجَعَلَتْ فَاطِمَةُ عَلَیْها السَّلام تَأخُذُ مِنْ دُمُوعِهِ وَ تَمْسَحُ بِهِ وَجْهَهَا، ثُمَّ قَالَتْ:

یَا أبَا الْحَسَن، لَوْ بَکَی مَحْزُونٌ فِی أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لَرَحِمَ اللّهُ تَعَالَی تِلْکَ الأُمَّةَ، وَ إنَّکَ لَمَحْزُونٌ- یَا ابْنَ عَمِّی- لِفِرَاقِی؛

ص: 57

پس حضرت علی علیه السلام گریست ، حضرت فاطمه علیهاالسلام از اشکهای آن حضرت گرفته وبر چهره خود کشیده و گفت : ای ابالحسن ! اگر غمگینی در بین امت محمد صلی الله علیه و آله گریه کند، خداوند آن امت را مورد رحم و بخشش خود قرار می دهد. و تو غمگینی در فراق من ای پسر عمو !

ص: 58

وَ دَمْعَةُ الْمَحْزُونَ إذَا وَقَعَتْ عَلَی الأمَّةِ خَصَّهَا اللّهُ بِالرَّحْمَةِ، فَکَیْفَ إذَا وَقَعَتْ عَلَی أُمَّةٍ، وَ قَدْ مَسَحْتُ وَجْهِی بِهَا طَمَعاً لِلرَّحْمَةِ، فَإنّی أمَةُ اللّهِ وَ بِنْتُ رَسُولِ اللّهِ وَ أَخَذَتْ بِالْبُکَاء.

فَبَکَی الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ علیهما السلام .

ص: 59

و اشک محزون هنگامی که بر امتی واقع شود، خداوند آن امت را مخصوص به رحمتش قرار می دهد و من اشک چشم تو را به صورت می کشم تا مشمول رحمت خدا شوم. من کنیز خدا و دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله هستم. و در این هنگام حضرت فاطمه علیهاالسلام شروع به گریه کرد و حسن و حسین علیهما السلام هم گریه کردند.

ص: 60

ثُمَّ سَأَلَهَا عَلِیٌّ علیه السلام مَا فِی هَذِهِ الْحُقَّةِ فَفَتَحَهَا فَإِذَا فِیهَا حَرِیرَةٌ خَضْرَاءُ وَ فِی الْحَرِیرَةِ وَرَقَةٌ بَیْضَاءَ فِیهَا أَسْطُرٌ مَکْتُوبَةٌ وَ النُّورُ یَلْمَعُ.

قَالَتْ: یَا أبَا الْحَسَن، لَمّا زَوَّجَنی مِنْکَ أبِی، کَانَ عِنْدِی فِی لَیْلِ الزَّوَاجِ قَمِیصَان: أحَدُهُمَا جَدِیدٌ وَ الآخَرُ عَتِیقٌ مُرَقَّعٌ.

ص: 61

سپس حضرت علی علیه السلام از حضرت فاطمه علیهاالسلام سؤال کرد: چه چیزی در این بسته است؟

پس علی علیه السلام آن را بازکرد؛ در آن حریری سبز رنگ بود و در آن حریر سبز، ورقۀ سفیدی بود، که در آن چند سطر نوشته شده بود و نور از آن درخشش داشت.

عرض کرد: ای ابوالحسن، وقتی پدرم مرا به شما تزویج کرد، در شب ازدواج من دو جامه داشتم که یکی نو و دیگری کهنه بود.

ص: 62

فَبَیْنَمَا أنَا عَلَی سَجَّادَةٍّ إذْ طَرَّقَ الْبَابَ سَائِلٌ وَ قَالَ:

یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَعْدِنَ الْخَیْرِ وَ الْفُتُوَّةِ جَرَتْ الْعَادَةُ فِی النَّاسِ یَقْصُدُونَ بُیُوتَ الْأَعْرَاسِ لِأَنَّهَا لاَ تَخْلُوا مِنْ الطَّعَامِ لِمَنْ حَضَرَ مِنْ الْخَاصِّ وَ الْعَامِّ وَ إِنْ کَانَ عِنْدَکُمْ قَمِیصٌ خَلقٌ فَإِنِّی بِهِ جَدِیرٌ لِأَنِّی رَجُلٌ فَقِیرٌ یَا أَهْلَ بَیْتِ مُحَمَّدٍ فَقِیرُکُمْ عَارِی الْجَسَدِ.

ص: 63

و در شب زفاف بر سجادۀ عبادت خود نشسته بودم که ناگاه سائلی در زد و گفت:

ای اهل بیت نبوت و منبع خیر و جوانمردی؛ در بین مردم مرسوم است که شب عروسی به در خانه های عروس ها می روند، چون در آن خانه ها برای هر کسی که از عام و خاص (از مردم) حاضر باشد، غذا حاضر است. اگر جامۀ کهنۀ دارید من به آن سزاوارم، چون فقیرم. ای أهل بیت محمد صلی الله علیه و آله فقیرِ شما برهنه است.

ص: 64

فَعَّمَدَتْ إِلَی الْقَمِیصِ الْجَدِیدِ فَدَفَعْتُهُ إِلَیْهِ وَ لَبِسْتُ الْقَمِیصَ الْخَلْقَ. قَالَتْ یَا أَبَا الْحَسَن! فَلَمَّا أَصْبَحْتُ عِنْدَکَ بِالْقَمِیصِ الْخَلْقِ دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله عَلَیَّ فَقَالَ یَا بُنَیَّة أَ لَیْسَ قَدْ کَانَ لَکِ الْقَمِیصُ الْجَدِید فَلِمَ لاَ تَلْبِسِیه؟

فَقُلْتُ: یَا أَبَتِ تَصَدَّقْتُهَا لِسَائِلٍ

ص: 65

پس قصد کرد لباس نو را، پس من آن جامه نو را به او دادم و خودم لباس کهنه را پوشیدم. ای ابا الحسن نزد تو بودم تا اینکه رسول خدا صلی الله علیه و آله نزد من آمد و فرمود: فرزندنم، تو جامه نو داشتی، چرا نپوشیدی؟

عرض کردم: پدر جان به سائلی صدقه دادم.

ص: 66

فَقَالَ نِعْمَ مَا فَعَلْتَ وَ لَوْ لَبِسْتِ الْجَدِیدَ لِأَجْلِ بَعْلکِ وَ تَصَدَّقْتِ بِالْعَتِیقِ لَحَصَلَ لَکِ بِالْحَالَیْنِ التَّوْفِیقُ. قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ بِکَ اهْتَدَیْنَا وَ اقْتَدَیْنَا إِنَّکَ لَمَّا تَزَوَّجْتَ بِأُمِّی خَدِیجَة وَ أَنْفَقْتَ جَمِیعَ مَا أَعْطَتْکَ فِی طَاعَةِ الْمَوْلَی حَتَّی أَفْضَت بِکَ الْحَالُ إنْ وَقَفَ بِبَابِکَ بَعْضُ السَّائِلِینَ.

ص: 67

پدرم در جواب فرمود: چه خوب کاری کردی؛ ولی اگر نو را برای شوهرت می پوشیدی و جامۀ کهنه را می دادی در هر دو صورت برای تو توفیق حاصل بود. من عرض کردم: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله ، به واسطه شما هدایت یافتیم و در این عمل اقتدا به شما کردیم.

هنگامی که شما با مادرم خدیجه علیهاالسلام ازدواج کردی و همه آنچه را که به شما داد در راه اطاعت از خدا انفاق کردی تا اینکه سائلی درِ خانه آمد؛

ص: 68

فَأَعْطَیْتَهُ قَمِیصَکَ وَالْتَحَفْتَ بِالْحَصِیرِ حَتَّی نَزَلَ جَبْرَئِیلُ بهذه الآیة: « وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً ».(1)

فَبَکَی النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله ثُمَّ ضَمَّنِی إِلَی صَدْرِهِ فَنَزَلَ جَبْرَئِیلُ وَ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ یُقْرِؤُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ اقْرَأْ عَلَی فَاطِمَةَ السَّلَامَ


1- سورة الإسراء، الآیة 29.

ص: 69

و شما پیراهن خود را به سائل دادی و خود را به حصیر پوشاندی؛ تا اینکه حضرت جبرئیل این آیه را آورد:

« وبیش از حد دست خود را مگشا تا مورد سرزنش قرار گیری و تهیدست بنشینی»

پس رسول خدا صلی الله علیه و آله گریست و مرا به سینۀ خود چسبانید، پس آنگاه جبرئیل نازل شد و عرض کرد: خداوند به تو سلام می رساند، و می گوید به فاطمه علیهاالسلام سلام برسان،

ص: 70

وَ قُلْ لَهَا تَطْلُبُ مَا شَاءَتْ وَ لَوْ طَلَبَتْ مَا فِی الْخَضْرَاءَ وَ الْغَبْرَاءَ وَ بَشّرْهَا إنِّی اُحِبُّهَا.

فَقَالَ لِی بُنَیَّة أَنَّ رَبَّکَ یُسَلِّمُ عَلَیْک وَ یَقُولُ لَک اُطْلُبِی مَا شِئْتِ.

فَقُلْتُ: یَا أَبَتَاهْ قَدْ شَغَلَنِی لَذَّةُ خِدْمَتِهِ عَنْ مَسْأَلَتِهِ لا حَاجَة لِی غَیْرُ النَّظَرِ إِلَی وَجْهِهِ الْکَرِیمِ فِی دَارِ السَّلَامِ.

ص: 71

و بگو هرچه می خواهد بخواهد، از آن چه در خضراء و غبراء است [کنایه از این که هر چه بخواهد من به او عطا می کنم] و به او بشارت بده که دوستش دارم.پس پدرم به من فرمود: فرزندم، همانا پروردگارت بر تو سلام می کند و به تو می گوید: هر چه می خواهی، درخواست کن. پس من عرض کردم: پدر جان، لذت خدمت به خدا مرا از درخواستِ حاجت بی نیاز نموده است. و تنها حاجتم نظر به وجه بزرگوار او در دار السلام است.

ص: 72

فَقَالَ: یَا بُنَیَّة اِرْفَعِی یَدَیْکِ؛

فَرَفَعْتُ یَدِی وَ رَفَعَ یَدَیْهِ

وَ قَالَ: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِأُمَّتِی

وَ أَنَا أَقُولُ: آمِینَ.

فَجَاءَ جَبْرَئِیلُ بِرِسَالَةٍ مِنْ الْجَلِیلِ قَدْ غَفَرْتُ لِعُصَاةِ أُمَّتِکَ مِمَّنْ فِی قَلْبِهِ مَحَبَّة فَاطِمَةَ وَ أبیها وَ بَعْلِهَا وَ بَنِیهَا علیهم السلام .

ص: 73

پس پدرم فرمود: فرزندم، دستهایت را بلند کن! چون دستهایم را بلند کردم، ایشان نیز دستهای خود را بلند کرد و فرمود: «پروردگارا امتم را بیامرز» و من نیز آمین گفتم. آنگاه جبرئیل نامه ای از خداوند جلیل آورد که خداوند فرموده: گناهانِ گنهکاران از امت تو را آمرزیدم؛ آنانکه در قلبشان محبت به فاطمه علیهاالسلام و پدرش و شوهرش و فرزندانش علیهم السلام داشته باشند.

ص: 74

فَقَالَ صلی الله علیه و آله : أُرِیدُ بِذَلِکَ سِجِلًّا فَأَمَرَ اللَّهُ جَبْرَئِیلَ أَنْ یَأْخُذَ سندسةً خَضْرَاءَ وَ سندسةً بَیْضَاءَ وَ کَانَ فِیهِمَا:«کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلَی نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ» وَ شَهِدَ جَبْرَئِیلُ وَ مِیکَائِیلُ وَ شَهِدَ الرَّسُولُ وَ قَالَ یَا بُنَیَّة یَکُونُ هَذَا الْکِتَابُ فِی هَذِهِ الْحُقَّة فَإِذَا کَانَ یَوْمُ وَفَاتِکَ فَعَلَیْکِ بِالْوَصِیَّةِ أَنْ یُوضَعَ فِی لَحْدِکِ؛

ص: 75

پس پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: در این باره نوشته ای می خواهم. در این حال خداوند به جبرئیل امر کرد که بگیرد حریر سبز و حریر سفیدی را که در آن(نوشته شده): «پرودگارتان بر خودش مقرر کرد رحمت را». و جبرئیل و میکائیل و پدرم شاهد شدند و پدرم به من فرمود: فرزندم، این نوشته در این ظرف است. هنگامی که وفات تو فرا رسید، وصیت کن که در قبرت گذاشته شود.

ص: 76

فَإِذَا قَامَ النَّاسُ فِی الْقِیَامَةِ وَ انْقَطَعَ الْمُذْنِبُونَ وَ سَحِبَتْهُمُ الزَّبَانِیَة إِلَی النَّارِ فَسَلِّمِی الْوَدِیعَةَ إِلَیَّ حَتَّی أَطْلُبَ مَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیَّ وَ عَلَیْکِ فَأَنْتِ وَ أَبُوکِ رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ.(1)


1- الکوکب الدری: ج1، ص251، عن التبر المذاب، الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهراء، ج 15، ص 114.

ص: 77

پس هنگامی که مردم در قیامت قیام کردند و گنهکاران قطع امید کردند و مأموران دوزخ آنها را به سوی آتش می کشند، پس امانت رابه من برگردان تا طلب کنم آنچه را که خداوند بر من و تو ارزانی کرده است طلب کنم، پس تو و پدرت رحمتی برای جهانیان هستید.

ص: 78

ص: 79

وصیت های مالی

اشاره

ص: 80

ب) وصیت های مالی

چقدر خوب است، که انسان مؤمن برای زندگی آخرت خویش پس اندازی داشته باشد و باقیات الصالحاتی باقی گذاشته تا ثواب آن بعد از مرگ هم به حسابش واریزشده و در این سفر بی پایان به عنوان زاد و توشه از آن بهره گیرد.

حضرت فاطمه علیهاالسلام در روزهای پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله ، در مورد اموال موقوفه و شخصی خویش وصایایی داشت و بسیاری از اموالی را که از رسول خدا صلی الله علیه و آله دریافت کرده بود، وقف کرد.

در اینجا سه وصیت، از وصیتهای مالی آن حضرت ذکر می شود.

ص: 81

وصیت اول

وصیّت حضرت فاطمه علیهاالسلام در باره حیطان سَبعه.(1)

محمد بن یعقوب بن علی بن ابراهیم از پدرش از ابن ابی نجران از عاصم بن حمید از ابی بصیر نقل

می کند که گفت :


1- حیطان سبعه: باغ های هفت گانه ای بود که اطراف آن دیوار کشیده شده بود. در تاریخ آمده است که مخیرق یهودی از احبار یهود بنی نضیر بود که اسلام آورد و در جنگ احد شهید شد. او هفت بوستان و باغش را برای پیامبر صلی الله علیه و آله وصیت کرد که عبارت بودند از دلال، برقه، صافیه، مشیب، مشربه ام ابراهیم، اعواف، حسنی. پیامبر صلی الله علیه و آله در سال هفتم هجری آنها را وقف نمود و مخصوص حضرت فاطمه علیها السلام قرار داد. حضرت زهرا سلام علیها السلام هنگام وفات، آن باغها و تمام در آمد آنها را به علی علیه السلام بخشید.

ص: 82

امام باقر علیه السلام به من فرمود: آیا وصیت حضرت فاطمه علیهاالسلام را برایت بخوانم؟ گفتم: آری. پس جعبه یا سبد کوچکی را آورد و نوشته ای را از آن خارج کرد و آن را خواند:

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

هذا ما أوْصَتْ بِهِ فاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله . أوْصَتْ بِحَوائِطِهَا السَّبْعَةِ؛اَلْعَواف وَالدّلال وَالْبُرْقَة وَالمثیب وَالْحُسْنی وَالصّافِیَة وَما لاُِمِّ إبْراهیم إلی عَلیِّ بْنِ أبیطالِب علیه السلام

ص: 83

بنام خداوند بخشاینده مهربان

این وصیتی است که دختر پیامبر صلی الله علیه و آله فاطمه به آن وصیت نموده است . وصیت کرد به باغهای هفتگانه که عبارتند از : 1 _ عَواف _ 2 _ دلال 3 _ بُرْقَه 4 _ مثیب 5 _ حُسنی 6 _ صافیه

7 _ مَشربه اُمّ ابراهیم (تا وقف باشند)

و تولیت آن را به امیرالمؤمنین علیه السلام واگذار نمودم.

ص: 84

فَإن مَضی عَلیٌّ فَإلَی الْحَسَنِ ، فَإنْ مَضَی الْحَسَنُ فَإلَی الْحُسَیْنُ ، فَإنْ مَضَی الْحُسَیْنُ فَإلَی الاَکْبَرِ مِنْ وُلْدی شَهِدَ اللهُ عَلی ذلِکَ وَالْمِقْدادُ بْنُ الأسْوَدِ وَالزُّبَیْرُ بْنُ الْعَوام وَکَتَبَ عَلیُّ بْنُ أبی طالبٍ . (1)


1- کافی، شیخ کلینی، ج7، ص 48، حدیث 5؛ بحارالنوار، ج 43، ص 235.

ص: 85

و پ_س از وف_اتِ ع_ل_ی علیه السلام وص_ی_ت می کنم به فرزندم حسن علیه السلام و پس از او به حسین علیه السلام و پس از او به بزرگترین فرزندانم _ فرزندان ارشد _ و خداوند بر این وصیت گواه است و همچنین مقداد و زبیر گواهی می دهند و این وصیت را علی بن ابی طالب علیه السلام نوشت .

ص: 86

وصیت دوم

وصیّت حضرت فاطمه علیهاالسلام در باره أُمُّ العِیال (1)

حضرت فاطمة زهرا علیهاالسلام ، اُمُّ العیال را نیز وقف فقرا و سادات کرد.

اُمُّ العیال، بیست هزار نخل داشت و میوه هایی چون لیمو و پرتقال و ... در آن کشت می شد. در کتاب های عامه و خاصه در باره این موقوفة حضرت چنین آمده است:


1- چشمه ای است که به برکت آن روستایی بزرگ در کنارش ساخته شد. این روستا در 170 کیلومتری مدینه منوره و 56 کیلومتری شرق «سقیا» قرار دارد.

ص: 87

«أمُّ الْعِیِالُ صَدَقَةُ فاطِمَة بِنْت رَسُولِ الله صلی الله علیه و آله »

ام العیال صدقه فاطمه دختر رسول خداست. حضرت فاطمه علیهاالسلام برای آن هم وصیت نامه خاصی نوشت؛ زیرا این منطقه از اهمیت والایی برخوردار بود. اُمُّ العیال امروز هم دارای چشمه های پر آب و سرشار است و از مناطق سرسبز و ییلاقی به شمار می رود.(1)


1- معجم معالم الحجاز، عاتق بن غیث البلادی، ج 6، ص 194.

ص: 88

وصیت سوم

وصیّتنامه مالی دیگری از حضرت فاطمه علیهاالسلام

عن اَبِی جَعْفَر علیه السلام قَالَ:

إنَّ فاطِمَةَ بِنْت رَسُولِ الله صلی الله علیه و آله کَتَبَتْ هَذَا الْکِتَاب

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

هذا ما کَتَبَتْ فاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ فی مالِها إنْ حَدَثَ بِها حادِثٌ تَصَدَّقَتْ بِثَمانینَ أوْقِیَة (1)


1- اوقیة، واحد پول است و هر اوقیة چهل درهم است.

ص: 89

از امام باقر علیه السلام روایت شده که فرمود:

همانا حضرت فاطمه علیهاالسلام دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله این نوشته را نوشت.

به نام خداوند بخشاینده مهربان

این است آنچه که فاطمه علیهاالسلام دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله در باره مالش نوشت؛ وقتی که در باره وی اتفاقی افتاد؛(ازدنیا رفت) صدقه می دهد هشتاد اوقیه را؛

ص: 90

تُنْفِقُ عَنْهَا مِنْ ثِمَارِهَا الَّتِی لَهَا کُلَّ عَامٍ فِی کُلِّ رَجَبٍ بَعْدَ نَفَقَةِ السَّقْیِ وَ نَفَقَةِ المغل [الْعَمَلِ] وَ أَنَّهَا أَنْفَقَتْ أَثْمَارَهَا الْعَامَ وَ أَثْمَارَ الْقَمْحِ عَاماً قَابِلًا فِی أَوَانِ غَلَّتِهَا وَ أَنَّمَا أَمَرَتْ لِنِسَاءِ مُحَمَّدٍ أَبِیهَا خمس [خَمْساً] وَ أَرْبَعِینَ أُوقِیَّةً وَ أَمَرَتْ لِفُقَرَاءِ بَنِی هَاشِمٍ وَ بَنِی عَبْدِ الْمُطَّلِبِ بِخَمْسِینَ أُوقِیَّة.

ص: 91

انفاق می کند آن را از میوه هایش که برای آنست هر سال در ماه رجب بعد از(کسر) هزینه آبیاری و هزینه کار و اینکه او انفاق کرد میوه های امسال را و ثمرات خوشه ها را در سال آینده در هنگام بدست آوردن درآمد آن و اینکه امر کرد نسبت به (انفاق به) زنان پدرش، حضرت محمد صلی الله علیه و آله چهل و پنج اوقیه و امر کرد نسبت به فقیران بنی هاشم و بنی عبدالمطلب پنجاه اوقیه؛

ص: 92

کَتَبَتْ فِی أَصْلِ مَالِهَا فِی الْمَدِینَةِ أَنَّ عَلِیّاً علیه السلام سَأَلَهَا أَنْ تُوَلِّیَهُ مَالَهَا فَیَجْمَعَ مَالَهَا إِلَی مَالِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله فَلَا تُفَرَّقَ وَ تلیه [یَلِیَهِ] مَا دَامَ حَیّاً فَإِذَا حَدَثَ بِهِ حَادِثٌ دَفَعَهُ إِلَی ابْنَیَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ علیهما السلام فَیَلِیَانِهِ وَ إِنِّی دَفَعْتُ إِلَی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ؛

ص: 93

نوشت در باره اصل مالش در مدینه، اینکه علی علیه السلام درخواست کرد از او، تولیت مالش را بعهده بگیرد، پس مال حضرت زهرا علیهاالسلام را با مال رسول خدا صلی الله علیه و آله جمع کند، سپس جدایی نیندازد و بعهده بگیرد مادامی که زنده است، پس اگر برای او اتفاقی افتاد، آن (اموال) را به دو پسرانم حسن و حسین علیهما السلام بپردازد، و تولیت آن را بعهده می گیرند و من به علی بن ابیطالب علیه السلام پرداختم،

ص: 94

عَلَی أَنِّی أُحَلِّلُهُ فِیهِ فَیَدْفَعُ مَالِی وَ مَالَ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله ،لَا یُفَرِّقُ مِنْهُ شَیْئاً یَقْضِی عَنِّی مِنْ أَثْمَارِ الْمَالِ مَا أَمَرْتُ بِهِ وَ مَا تَصَدَّقْتُ بِهِ فَإِذَا قَضَی اللَّهُ صَدَقَتَهَا وَ مَا أَمَرْتُ بِهِ فَالْأَمْرُ بِیَدِ اللَّهِ تَعَالَی وَ بِیَدِ عَلِیٍّ یَتَصَدَّقُ وَ یُنْفِقُ حَیْثُ شَاءَ لَا حَرَجَ عَلَیْهِ فَإِذَا حَدَثَ بِهِ حَدَثٌ دَفَعَهُ إِلَی ابْنَیَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ؛

ص: 95

بنابر اینکه من اجازه می دهم به او در مورد (اموال) بپردازد مال من و مال محمد صلی الله علیه و آله را؛ جدایی نمی اندازد از آن چیزی را، از طرف من حکم می کند در باره ثمرات مال، آنچه را امر کردم به آن و آنچه را صدقه دادم ،پس هنگامی که حکم کرد خدا صدقة او را و آنچه را امر کردم به آن، پس کار دست خداوند تعالی است و به دست عل_ی علیه السلام ، هر گونه خواست صدقه می دهد و انفاق می کند، سختی بر او نیست، پس هنگامی که اتفاقی برای او افتاد به دو پسرم حسن و حسین علیهما السلام می پردازد آن را؛

ص: 96

الْمَالَ جَمِیعاً مَالِی وَ مَالَ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله فَیُنْفِقَانِ وَ یَتَصَدَّقَانِ حَیْثُ شَاءَأ وَ لَا حَرَجَ عَلَیْهِمَا وَ إِنَّ لِابْنَةِجُنْدَبٍ یَعْنِی بِنْتَ أَبِی ذَرٍّ الْغِفَارِیِّ التَّابُوتَ الْأَصْغَرَ وَ یُعْطِیهَا فِی الْمَالِ مَا کَانَ وَ نَعْلَیَّ الْأَدَمِیَّیْنِ وَ النَّمَطَ وَ الْجُبَّ وَ السَّرِیرَ وَ الزَّرِیبَةَ وَ الْقَطِیفَتَیْنِ وَ إِنْ حَدَثَ بِأَحَدٍ مِمَّنْ أَوْصَیْتُ لَهُ قَبْلَ أَنْ یُدْفَعَ إِلَیْهِ فَإِنَّهُ یُنْفَقُ فِی الْفُقَرَاءِ وَ الْمَسَاکِینِ؛

ص: 97

همه اموال مال من و مال محمد صلی الله علیه و آله است، انفاق می کنند و صدقه می دهند هرگونه که خواستند. وسختی بر آن دو نیست و همانا برای دخترجندب یعنی دختر ابوذر غفاری است آن صندوقچه کوچک و اموالی که در آن است و کفش های چرمی، فرش، لباس، تخت، متکا و روانداز مخمل؛ و اگر برای یکی از آنهایی که برایشان وصیت کردم، قبل از اینکه مال به او پرداخت شود اتفاقی افتاد، پس انفاق شود به فقرا و مساکین؛

ص: 98

وَ إِنَّ الْأَسْتَارَ لَا یَسْتَتِرُ بِهَا امْرَأَةٌ إِلَّا إِحْدَی ابْنَتَی غَیْرَ إنَّ عَلِیّاً یَسْتُرُ بِهِنَّ إنْ شاءَ ما لَمْ یَنْکَحْ وَإنَّ هذا ما کَتَبَتْ فاطِمَةُ فی مالِها وَقَضَتْ فیهِ وَاللهُ شَهیدٌ وَالْمِقْدادُ بنُ الأسْوَدُ والزُّبَیْرُ بْنُ العَوامِ وَعَلیُّ بْنُ أبی طالبٍ، کَتَبْتُها وَلَیْسَ عَلی عَلِیٍّ حَرَجٌ فیها فِعْلٌ مِنْ مَعْرُوفٍ .(1)


1- بحارالانوار، ج 100، ص 184.

ص: 99

و همانا پرده ها را هیچ زنی نباید استفاده کند، مگر یکی از دو دخترم، مگر علی علیه السلام که اگر خواست بوسیله آنها می پوشاند ، مادامی که ازدواج نکرده است؛ و همانا این است آنچه که فاطمه علیهاالسلام در مورد مالش نوشت و حکم کرد در آن و خداوند و مقداد بن اسود و زبیر بن عوام و علی بن ابیطالب علیه السلام گواه هستند.

نوشتم آن را و سختی بر علی علیه السلام نیست در آنچه انجام دهد از هر کار پسندیده ای.

ص: 100

ص: 101

خاتمه: علّت برخی وصیت ها از زبان حضرت زهرا علیهاالسلام

ص: 102

علّت برخی وصیت ها از زبان حضرت زهرا علیهاالسلام

از حضرت زهرا علیهاالسلام نقل شده است که علت برخی از وصیتها را چنین بیان می فرماید:

« لا تُصَلّی عَلَیَّ اُمَّةٌ نَقَضَتْ عَهْدَ اللهِ وَعَهْدَ أبی رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله فی أمیرِ المؤمِنینَ علیه السلام وَظَلَمُوا لی حَقّی وَأخَذُوا اِرْثی وَحَرَّقُوا صَحیفَتی اللَّتی کَتَبَها لی أبی بِمُلْکِ فَدَک وَکَذَّبُوا شُهُودِی؛

ص: 103

اینکه:

آنها امتی بودند که پیمان خدا و پیامبرش را در ولایت و رهبری علی علیه السلام شکستند و نادیده گرفتند .

اینکه: آنها نسبت به حق من ظلم روا داشتند و ارث مرا غاصبانه تصرف کردند و سند مالکیت فدک را از دست من ربودند و به آتش کشیدند .

اینکه: آنها گواهان و شاهدانِ مرا تکذیب کردند،

ص: 104

وَهُمْ وَاللهِ جَبْرَئیلُ وَمیکائیلُ وَأمیرُ المؤمِنینَ علیه السلام وَاُمُّ أیْمَنْ ، وُطِّنَتْ عَلَیْهِمْ فی بُیُوتِهِمْ وَأمیرُ المؤمِنینَ یَحْمِلُنی وَمَعی الْحَسَنُ وَالْحُسَیْنُ علیهما السلام لَیْلاً وَنَهاراً إلی مَنازِلِهِمْ وَأذْکُرُهُمْ بِاللهِ وَرَسُولِهِ ألَّا تَظْلِمُونا وَلا تَغْصِبُونا حَقَّنَا الَّذی جَعَلَهُ اللهُ لَنا؛

ص: 105

سوگند به خدا که گواهان من حضرت جبرئیل و میکائیل و امیرالمؤمنین علیه السلام و ام ایمن بودند .

اینکه آنها در روز یاری و حمایت از ما ، در خانه های خود خزیدند و دست از یاری ما کشیدند .

و امیرالمؤمنین علی علیه السلام مرا همراه با حسن و حسین علیهما السلام شب و روز برای بیداری امّت غفلت زده به خانه های مهاجر و انصار می برد و من آنهارا نسبت به خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله و حقوق الهی هشدار می دادم و می گفتم به ما اهلبیت ظلم روا مدارید و حقّ مسلّمی را که خدا به ما بخشیده است غصب نکنید؛

ص: 106

فَیُجیبُونا لیْلاً وَیَقْعُدُونَ عَنْ نُصْرَتِنا نَهاراً، فَجَمَعُوا الْحَطَبَ الْجَزَلَ عَلی بابِنا وَاَتَوْا بِالنّارِ لِیُحَرِّقُوهُ وَیُحَرِّقُونا ... .

فَهذِهِ اُمَّةٌ تُصَلّی عَلَیَّ ؟!» .(1)


1- الهدایة الکبری، ص 178.

ص: 107

پس در تاریکی شب جواب مساعد می دادند که شما را یاری می کنیم ، امّا در روز روشن از یاری ما دست برمی داشتند .پس اینکه به خانه ما هجوم آوردند و با جمع آوری هیزم فراوان و آتش زدن آن خواستند ، خانه را و ما را که در آن بودیم در آتش بسوزانند .

آیا چنین امتی سزاوار است بر من نماز بگزارد ؟ ! !

ص: 108

پاسخ علی علیه السلام به اَصبَغِ بنِ نُباته

در باره دفن شبانه حضرت زهرا علیهاالسلام

حضرت علت را در یک جمله کوتاه امّا پر معنی بیان کرده و چنین فرموده است که:

« اِنَّما کانَتْ ساخِطَةً عَلی قَوْمٍ کَرِهَتْ حُضُورَ جِنازَتِها !

وَ حَرَامٌ عَلَی مَنْ یَتَوَلَّاهُمْ أَنْ یُصَلِّیَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ وُلْدِهَا».(1)


1- امالی صدوق، ص 658.

ص: 109

حضرت فاطمه علیهاالسلام از دست گروهی خشمناک بود و از اینکه آنان در تشییع جنازه و دفن او شرکت کنند، کراهت داشت و ناراحت بود !

و بر هر که آنان (دشمنان) را دوست دارد، حرام است بر یکی از اولاد حضرت فاطمه علیهاالسلام نماز بخواند.

ص: 110

کتابنامه

1. قرآن کریم.

2.ابن بابویه، محمد بن علی،الأمالی( للصدوق)، ناشر: کتابچی؛ تهران، 1376 ش.

3.بحرانی اصفهانی، عبد الله بن نور الله، عوالم العلوم، مؤسسة الإمام المهدی«عجّل الله تعالی فرجه الشریف» قم، چ اول، 1413 ق.

4.خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایة الکبری، ناشر: البلاغ؛ بیروت، 1419 ق.

5.رشید احمد الکنکوهی، الکوکب الدرّی، جنة العلماء بالهند، 1395.

ص: 111

6.طبری آملی صغیر، محمد بن جریر ، دلائل الإمامة، مؤسسة البعثة، ناشر: بعثت؛ قم،1413.

7.عاتق بن غیث البلادی، معجم معالم الحجاز.

8.فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ناشر: انتشارات رضی؛ قم 1375ش

9.کلینی، محمد بن یعقوب؛ اصول کافی؛ تهران: اسوه.

10.مجلسی، محمد باقر؛ بحار الانوار؛ چ2، لبنان: دار احیاء التراث العربی.

ص: 112

دیگر آثار و تألیفات مؤلف:

1.زیارت عاشورا و ماجرای همسر استاد اشرف آهنگر

2.مصائب رأسُ الحسین علیه السلام

3.وصایای چهارده معصوم علیهم السلام (پنج جلدی)

4.مصائب حضرت زینب علیهاالسلام

5.خطبه خوانی (روش قرائت هفت خطبه)

6.تمثیلات تفسیر نور (استاد قرائتی)

7.خطبه های هفتگانه آزادگان کربلا

8.مفاتیح الحوائج (75 دعای قرآنی)

9.ویژگیهای جن از منظر قرآن و عترت علیهم السلام

10.بدزبانی و راههای پیشگیری از آن

11.نرم افزار خطبه خوانی

توجه: جهت تهیه این آثار با تلفن همراه شماره 09125528961 تماس حاصل فرمایید.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109