سرشناسه : طلائیان، رسول، 1338 -
عنوان و نام پديدآور : ماخذشناسی رجال شیعه/ رسول طلائیان.
مشخصات نشر : قم : دارالحدیث ، 1423ق.= 1381.
مشخصات ظاهری : 368ص.
شابک : 20000 ریال : 964-7489-06-4
یادداشت : کتابنامه: ص. [365] - 368.
یادداشت : نمایه.
موضوع : حدیث -- علم الرجال -- کتابشناسی
رده بندی کنگره : Z7835 /الف5 ط8
رده بندی دیویی : 016/297264
[297/264016]
شماره کتابشناسی ملی : م 84-42896
ص: 1
ص: 2
ص: 3
ص: 4
ص: 5
ص: 6
ص: 7
سخنى با خوانندهاز ديرباز ، عالمان حديث پژوه در حوزه شناخت و ارزشيابى احاديث ، تمام تلاش خود را به كار گرفتند و آنچه را كه در توان داشتند و با اصول و مبانى حديث پژوهى سازگار بود ، به علاقه مندان به سنّت نبوى و وَلَوى تقديم كردند. بحث از راويان احاديث معصومان ، يكى از شاخه هاى مهم علم حديثْ شمرده مى شود كه دانشيان بسيارى در اين موضوع ، قلم زده اند. برخى ، اسامى راويان از معصومى را گرد آورده اند و برخى راويان تمام معصومان را . عده اى با هدف تعيين طبقات ايشان ، و عدّه اى با هدف معرفى مؤلفان و تأليفات حديثى ، و عدّه اى با هدف بيان جرح و تعديل راويان ، تأليف رجالى ارائه داده اند، و جمع بسيار ديگرى با استفاده از منابع اصلى دانش رجال ، به ساده سازى استفاده از اطّلاعات آن منابع ، همّت گمارده و معجم ها و جوامع رجالى را سامان داده اند. همه اين تلاش ها در جهت عشق به سنّت و محفوظ داشتن آن از دست تحريف كنندگان و دروغپردازان بوده است و خود ، شاهدى بر نظارت و دقت مستمرّ اين عالمان بر احاديث و نقل آنهاست. سير تأليف در اين موضوع ، از همان قرون اوّليه ظهور اسلام ، آغاز شد و تا عصر حاضر ، ادامه داشته و دارد . آشنايى با اين سير تاريخى مى تواند بسيارى از شبهات (در اين موضوع) را پاسخ گويد و به بسيارى از آنها مجال طرح ندهد. از جمله آن كه اصول اوّليه رجال شيعى ، يعنى كتاب هاى رجال الكشّى ، الفهرست و الرجال شيخ طوسى و رجال النجاشى ، همه در قرن چهارم و پنجم هجرى تأليف شده اند و اكثر راويان و مؤلّفانى كه در اين كتاب ها از آنها ياد شده ، معاصر با اين بزرگان نبوده اند . پس ايشان چگونه اطّلاعات خود را درباره اين راويان به دست آورده اند و مستندشان چه بوده است؟ با توجّه به شناسايى منابع اصيل شناخته شده كه از قرن اوّل و دوم تا قرن چهارم هجرى تأليف شده اند _ و بالغ بر حدود 120 عنوان تأليف اند _ روشن مى شود كه اين بزرگان با استفاده از منابع كتبى و شفاهى معتبر كه به ايشان رسيده ، اطّلاعات ذى قيمت خود را در اختيار آيندگانشان گذارده اند. همچنين برخى شبهات ديگر ، از اين راه ، پاسخ داده شده و يا قابل دفع است. آنچه اينك در پيش روى شماست ، معرّفى و شناسايى تأليفات رجالى شيعه است كه به ترتيب تاريخى و بر اساس تاريخ وفات مؤلّفان آنها سامان يافته و خواننده با پيگيرى سير اين تأليفات مى تواند به تحوّلات و شيوه هاى تأليف در اين علم ، دست يابد . به عبارت ديگر ، اين مجموعه در واقعْ تاريخ صامت دانش رجال را در طول پانزده قرن ، ارائه مى دهد. همچنين از آن جا كه گزارش مختصرى از محتواى هر كتاب ، در حدّ توان ، ارائه شده ، مقايسه و مسيريابى محتوايى اين تأليفات نيز ميسّر شده است. اين مأخذشناسى ، در مركز تحقيقات دار الحديث و به اهتمام فاضل محترم ، جناب آقاى رسول طلاييان فراهم آمده است كه ضمن تشكّر صميمانه از زحمات ايشان ، آرزوى توفيق روز افزون برايشان داريم . مدير گروه رجال محمّد كاظم رحمان ستايش
.
ص: 8
. .
ص: 9
مقدّمهتحقيق و پژوهش ، فرايند شناخت منابع و استفاده از آنها در دستيابى به انديشه ها و افكار جديد است . از اين رو ، بهره بردارى صحيح از تأليف هاى هر علم ، نياز ضرورى پژوهشگر است و برآوردن اين نياز در اوّلين قدم ، نياز به فهرست و اطّلاع از منابع و تحقيقات آن دانش دارد تا در هر زمان ، بحث هاى علمى دوباره از نو آغاز نشوند و تحقيقات جديد با نوآورى توأمان گردند . پژوهش در دانش رجال نيز از اين قاعده پيروى مى كند . از آن جا كه علم رجال ، بحث از راويان اخبار و شناخت شخصيت و احوال ايشان را بر عهده دارد ، لذا ارتباط ناگسستنى با تاريخ دارد و اين ارتباط ، موجب مى شود كه پژوهشگران اين علم ، دائما با منابع قديمى و تحليلگران اين منابع ، ارتباط جدّى داشته باشد . به همين منظور ، «مأخذشناسى رجال شيعه» فراهم آمد كه به معرّفى توصيفى _ تحليلى تأليفات رجالى از دوره پيدايى اين علم تا زمان حاضر بپردازد . شايان ذكر اين كه در قرن حاضر ، مرحوم شيخ آقا بزرگ تهرانى نيز كتاب مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال را در همين راستا تأليف كرد و مورد استفاده بسيار محقّقانِ در اين حوزه قرار گرفت و ما نيز در اثر حاضر ، از اين كتاب بسيار استفاده كرده ايم ؛ ليكن اين كتاب با همه محتواى ارزشمند و محقّقانه اش داراى اشكال هايى چند است : اوّل آن كه دانش رجال و تراجم (شرح حال نگارى) در اين اثر خلط شده اند و تمامى شرح حال ها ، اگر چه مربوط به شخصيت هاى غير راوى بوده اند ، در حوزه تأليف هاى رجالى داخل شده اند . دوم آن كه گاه تأليف هاى حديثى و غير رجالى در موضوع اين كتاب ، وارد شده اند . سوم آن كه گزارش كتاب ها غالبا بيش از آوردن نام آنها نيست . گذشته از اينها تأليف هاى رجالى پس از مرحوم تهرانى و مقاله ها و تحقيق هاى جديد نيز مورد نياز محقّقان است كه در تكميل كار محقّق تهرانى به آنها نيز پرداخته ايم .
.
ص: 10
شيوه كتاب حاضردر اين كتاب كوشيده ايم تأليف هايى كه محور اصلى آنها در زمينه هاى مختلف رجالى باشد ، گزارش شوند . از اين رو ، تأليف هاى موجود در اين موضوعات را آورده ايم : كلّيات علم رجال ، شرح حال مستقل راويان ، كتب رجالى اى كه بر اساس طبقات يا فهرست و يا مشيخه تأليف شده اند ، جوامع رجالى و معجم ها ، رساله هاى مستقل در قواعد رجالى ، ضبط اسامى ، اصطلاحات رجالى ، ترتيب و تنظيم و اضافات و حواشى كتب معجم رجالى ، منظومه هاى رجالى و تاريخ رجال . نكته شايان ذكر اين كه شناسايى اين موضوعات در سه قرن اوّل، بر اساس نام كتاب ها بوده است ؛ چه آن كه غالب كتاب ها تنها در فهرست ها نام برده شده اند و اصل آنها اينك در دست نيست . تنظيم اين مأخذشناسى بر اساس تاريخ وفات مؤلّفان است و تأليف ها و آثار باقى مانده از هر قرن ، به صورت جداگانه و هر يك در فصلى مستقل ، ارائه شده است . در معرّفى توصيفى هر اثر ، نام و شهرت مؤلّف ، تاريخ وفات وى ، نام اثر ، مشخّصات ناشر و تاريخ نشر و تعداد جلدها و صفحه ها گزارش شده است . كوشيده ايم چاپ هاى مختلف از يك كتاب را كه داراى خصوصيت هاى مستقل است ، معرّفى كرده ، امتيازهاى هر يك را گوشزد نماييم . همچنين تأليف هايى كه نسخه خطّى آنها در كتاب خانه هاى شناخته شده ايران موجود است ، مشخّص كرده ايم (كه خوانندگان گرامى مى توانند توصيف دقيق اين نسخه ها را در كتاب يا نرم افزار فهرستگان نسخه هاى خطّى حديث شيعه مشاهده نمايند) ؛ امّا با اين همه ، موارد بسيارى هم وجود دارند كه نه چاپ شده اند و نه نسخه اى خطّى از آنها در كتاب خانه هاى مشهور ايران يافت شده است و تنها نام آنها در منابع كتابشناسى قديم و جديد ، ذكر شده است . اين موارد را نيز به استناد منبع شناسايى آن آورده ايم . در معرّفى تحليلى هر اثر نيز اطّلاعات موجود از آن ارائه شده و محتواى آن تا حدّ امكان ، تشريح شده است . گفتنى است كه برخى از كتاب ها با دو يا چند عنوان مختلف ، معرّفى يا چاپ شده اند كه براى رفع اشتباه ، اسامى مختلف يك اثر را تا آن جا كه تشخيص داده ايم ، در ذيل معرّفى تحليلى آورده ايم . در بخش پايانى كتاب ، مجموعه مقالاتى را كه در موضوع هاى رجالى گذشته يا شيوه شناسى منابع رجالى تأليف شده اند ، شناسانده ايم . اميدواريم كه اين زحمت متواضعانه ، نزد ارباب تحقيق و پژوهش مقبول افتد و ايشان را به كار آيد . در خاتمه از برادر بزرگوار حجة الاسلام محمّد كاظم رحمان ستايش كه در ارائه طرح و اجراى آن ، در همه مراحل اين حقير را يارى نمود و در پديد آمدن اين اثر ، سهم بسزايى داشته اند ، تشكّر و امتنان قلبى خود را ابراز داشته ، از خداوند موفّقيت ايشان را در تمام مراحل زندگى خواهانم . رسول طلائيان قم _ تابستان 1381
.
ص: 11
. .
ص: 12
. .
ص: 13
تأليفات رجالىقرن اوّل و دوم هجرىابن ابى رافع ، عبيداللّه (ق 1) .1 . تسمية من شهد مع أميرالمؤمنين عليه السلام . الفهرست ، ص 306 (ش 468) . مؤلّف ، كاتب اميرمؤمنان على عليه السلام بوده است و در كتاب خود ، فهرست اسامى شهداى جنگ هاى جمل ، صفّين و نهروان را آورده است . محقّق تهرانى ، وى را اوّلين مؤلّفِ در علم رجال به شمار آورده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 83) ، اين كتاب را با عنوان رجال ابن أبى رافع و نيز با عنوان رجال عبيداللّه بن أبى رافع (ج 10 ، ص 130) و نيز با عنوان ذكر شده در الفهرست شيخ طوسى (ج 4 ، ص 181 ، ش 898) فهرست نموده است .
ازدى ، لوط بن يحيى (م 151 ق) .2 . رجال أبى مخنف لوط . الذريعة ، ج 10 ، ص 142 . شرح حال اين مؤلّف در رجال النجاشى (ص 320 ، ش 875) آمده است ؛ امّا نام كتاب رجالى وى در فهرست آثار اين مؤلّف ، نيامده است .
مُبَشّر ، محمّد _ حبيش (م 158 ق) .3 . رجال حبيش . الذريعة ، ج 10 ، ص 108 . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 147) اين كتاب را با عنوان رجال محمّد هم فهرست نموده است .
.
ص: 14
برقى ، ابو عبد اللّه محمّد بن خالد (زنده در 183 ق) .4 . كتاب الرجال . الفهرست ، ابن النديم ، ص 276 . ابن نديم آورده است كه اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى راويانِ از امير مؤمنان على عليه السلاماست . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 100 ، ش 206) ، اين كتاب را با عنوان رجال البرقى الكبير و نيز با عنوان كتاب من روى عن على أمير المؤمنين عليه السلام (ج 22 ، ص 227 ، ش 8617) فهرست نموده است .
.
ص: 15
تأليفات رجالىقرن سوم هجرىسائب كلبى ، هاشم بن محمّد (م 206 ق) .5 . رجال أبى المنذر هاشم بن محمّد بن السائب الكلبى . الذريعة ، ج10 ، ص 159 (ش 285) . در رجال النجاشى (ص 434 ، ش 1166) ، در شرح حال اين مؤلّف ، فهرست آثار وى آمده است ؛ امّا عنوان اين كتاب در اين فهرست ، موجود نيست .
كتانى ، عبد اللّه بن جبله (م 219 ق) .6 . كتاب الرجال . رجال النجاشى ، ص 216 (ش 563) . سيّد حسن صدر در تأسيس الشيعة مى گويد كه اين ، اوّلين كتابى است كه در رجال ، تأليف شده است و محقّق تهرانى مى گويد كه اوّلين مؤلّف رجال در اسلام ، عبيداللّه بن ابى رافع ، كاتب اميرمؤمنان است . شيخ طوسى در الفهرست (ص 300 ، ش 454) ، نام اين كتاب را در فهرست آثار اين مؤلّف آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 84 ، ش 154) ، اين كتاب را با عنوان رجال ابن جبلة الكنانى و نيز با عنوان رجال عبد اللّه (ج10 ، ص 127) معرّفى نموده است .
.
ص: 16
واقدى ، محمّد (130 _ 207 ق) .7 . رجال محمّد بن عمر الواقدى . الذريعة ، ج 10 ، ص 147 .
ابن فضّال ، حسن بن على (م 224 ق) .8 . كتاب الرجال . رجال النجاشى ، ص 34 (ش 72) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 89 ، ش 165) ، اين كتاب را با عنوان رجال ابن فضّال الكبير فهرست نموده است و اشاره مى نمايد كه ظاهر آن است كه اين كتاب ، نزد نجاشى موجود بوده است .
سرّاد بجلى ، حسن بن محبوب (149 _ 224 ق) .9 . رجال ابن محبوب . الذريعة ، ج 10 ، ص 90 (ذيل ش 166) . 10 . المشيخة . الفهرست ، ص 122 (ش 162) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 21 ، ص 69 ، ش 3995) و ابن شهرآشوب در معالم العلماء (ص 33 ، ش 182) نام اين كتاب را آورده اند . 11 . معرفة رواة الأخبار . معالم العلماء ، ص 33 (ش 182) . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 128) از اين كتاب نام برده است .
رواجينى ، عباد بن يعقوب (م 250 ق) .12 . المشيخة . الفهرست ، ص 343 (ش 542) . شيخ طوسى در الفهرست ، ضمن شرح حال اين شخصيت آورده است كه وى ، عامى مذهب است و از مشيخه وى ، نقل قولى آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 21 ، ص 70 ، ش 3997) نام اين كتاب را فهرست نموده است .
.
ص: 17
يعقوب بن شيبة (180 _ 262 ق) .13 . تسمية من روى عن أميرالمؤمنين عليه السلام من أصحابه . الفهرست ، ص 509 (ش 810) . نجاشى و شيخ طوسى ، وى را از عامّه دانسته اند . در رجال النجاشى (ص 451 ، ص 1218) در شرح حال وى ، ذكرى از اين تأليف نيامده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 160) ، اين كتاب را با عنوان رجال يعقوب بن شيبة فهرست نموده است .
رازى ، ابو زُرعه (200 _ 264 ق) .14 . ذكر من روى عن جعفر بن محمّد عليه السلام من التابعين وقاربهم . رجال النجاشى ، ص 10 (ش 7) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست راويانى است كه از امام جعفر صادق عليه السلامروايت نقل كرده اند . در رجال النجاشى در شرح حال ابان بن تغلب ، از اين كتابْ نقل قول شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 92 ، ش 174) ، اين كتاب را با عنوان رجال أبى زرعة الرازى و در (ج 10 ، ص 37 ، ش 196) با عنوان موجود در رجال النجاشى فهرست نموده است .
برقى ، احمد بن محمّد بن خالد (م 274 يا 280 ق) .15 . رجال البرقى . تحقيق: جواد قيومى اصفهانى، قم: مؤسسة القيّوم، 1419 ق، 190 ص ، اوّل / تهران : دانشگاه تهران ، 1342 ش . اين كتاب در قسمت اوّل كتاب الرجال ابن داوود ، آمده است . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامىِ راويان هر يك از معصومان عليهم السلاماست كه به ترتيب اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آلهتا اصحاب امام حسن عسكرى عليه السلامتنظيم شده است . دسته بندى اسامى راويان هر يك از معصومان عليهم السلام، بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند و در فهرست اسامى اصحاب هر يك از ائمه عليهم السلام، در ابتدا اصحابى كه امام سابق را درك كرده اند ، آورده شده است و در پايان ، اسامى زنان راوى از معصومان عليهم السلام . در آخر كتاب ، فهرست اسامى دوازده نفر از منكران ابوبكر ، آورده شده است . محقّق در مقدّمه، زندگى نامه مؤلّف و فهرستى از مشايخ و راويان وى را آورده است. در رجال النجاشى (ص 76 ، ش 182) ، اين كتاب با عنوان كتاب الطبقات و در الفهرست شيخ طوسى (ص 51 ، ش 65) با عنوان كتاب طبقات الرجال آمده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 99 ، ش 205) ، اين كتاب را با عنوان رجال البرقى الصغير و نيز با عنوان هاى كتاب الطبقات (ج 15 ، ص 145 ، ش 972) و طبقات الرجال (ج 15 ، ص 147 ، ش 979) فهرست نموده است . 16 . كتاب التاريخ . الفهرست ، ص 51 (ش 65) . مرحوم نجاشى در رجال النجاشى (ص 76 ، ش 182) ، نام اين كتاب را در فهرست آثار اين مؤلّف آورده است . 17 . كتاب الرجال . رجال النجاشى ، ص 76 (ش 182) .
.
ص: 18
اشعرى قمى ، محمّد بن احمد بن يحيى (م 280 ق) .18 . مناقب الرجال . الفهرست ، ص 408 (ش 623) . شيخ طوسى در الفهرست ، كتاب نوادر الحكمة را از جمله آثار اين مؤلّف شمرده است كه مشتمل بر چند كتاب از جمله مناقب الرجال است . در رجال النجاشى (ص 348 ، ش 939) ، در شرح حال اين مؤلّف ، به كتاب نوادر الحكمة اشاره شده است ؛ امّا نامى از كتاب مناقب الرجال آورده نشده است . محقّق تهرانى ، كتاب مناقب الرجال را در الذريعة (ج 10 ، ص 142) با عنوان رجال محمّد بن أحمد بن يحيى الأشعرى و نيز با عنوان مناقب الرجال (ج 22 ، ص 326 ، ش 7298) هم فهرست نموده است .
.
ص: 19
علوى عقيقى ، احمد بن على بن محمّد (م 280 ق) .19 . كتاب تاريخ الرجال . رجال النجاشى ، ص 81 (ش 196) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 3 ، ص 253 ، ش 940) اين كتاب را با عنوان تاريخ الرجال و نيز با عنوان رجال العقيقى (ج 10 ، ص 131) هم فهرست نموده است . ابن شهر آشوب در معالم العلماء (ص 13 ، ش 63) ، نام اين كتاب را در فهرست آثار اين مؤلّف آورده است .
مروزى بغدادى ، عبد الرحمان بن يوسف بن سعيد خراش (م 283 ق) .20 . الجرح و التعديل . شذراتُ الذَهب فى أخبار مَن ذَهَب ، ج 2 (ص 184) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 84 ، ش 154) ، اين كتاب را با عنوان رجال ابن خراش و نيز با عنوان رجال عبد الرحمان (ج 10 ، ص 125) و نيز در مستدركات الذريعة (ص 252 ، ش 1265) با عنوان الجرح و التعديل ، فهرست نموده است .
جرجانى ، احمد بن داوود (زنده در قبل از 298 ق) .21 . معرفة الرجال . الذريعة ، ج 21 ، ص 257 (ش 4915) . در رجال النجاشى (ص 454 ، ش 1231) نام اين مؤلّف با عنوان «ابو يحيى الجرجانى» و بدون معرّفى اين كتاب ، آمده است . شيخ طوسى در الفهرست (ص 79 ، ش 100) ، شرح حال اين مؤلّف را با عنوان «احمد بن داوود الفزارى» ذكر كرده و در آخر آورده است : «ذكره الكَشّى فى [كتابه فى] معرفة الرجال» كه ظاهرا از اين عبارت مشخّص نمى شود كه اين مؤلّف ، كتابى با عنوان معرفة الرجال داشته است .
نخعى انبارى ، على بن حكم (ق 3) .22 . رجال على بن الحكم . الذريعة ، ج 10 ، ص 135 . محقّق تهرانى در الذريعة ، اين كتاب را با عنوان رجال على بن الحكم معرّفى نموده است . در كتاب لسان الميزان ، شرح حال بعضى از رجال شيعه از اين كتاب نقل شده است ، مانند : شرح حال حسان بن ابى عيسى صيقلى (ج 2 ، ص 229 ، ش 2399) با عنوان مصنّفى الشيعة و در شرح حال ابراهيم بن سنان و ابراهيم بن عبد العزيز (ج 1 ، ص 164 ، ش 175 و ص 176 ، ش 218) با عنوان رجال الشيعة .
.
ص: 20
ابن حجاج ، ابو عبد اللّه (ق 3) .23 . من روى الحديث من آل أعين . رسالة أبى غالب الزرارى ، ص 127 . در رسالة أبى غالب الزّرارى كه مؤلّف ، آن را براى نوه اش در معرّفى خود و خاندان اعين نوشته ، آورده است كه ابو عبد اللّه بن حجّاج ، از راويان حديث است . وى كتابى را كه در بردارنده مشخّصات شصت نفر از راويان حديث از آل اعين است ، تأليف كرده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 108 ، ش 226) ، اين كتاب را با عنوان رجال أبى عبد اللّه الحجّاج ، معرّفى نموده است .
ابن فضّال ، على بن حسن بن على (206 _ ق 3) .24 . كتاب الرجال . الفهرست ، ص 272 (ش 392) . مرحوم نجاشى در رجال النجاشى (ص 257 ، ش 676) ، از اين كتاب نام برده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 90 ، ش 166) ، نام اين كتاب را با عنوان رجال ابن فضّال الصغير ، فهرست نموده است .
بلخى ، نصر بن صباح (ق 3) .25 . معرفة الناقلين . رجال النجاشى ، ص 428 (ش 1149) . در رجال الكَشّى ، از اين كتاب ، نقل هاى بسيارى آمده است . علاّمه تهرانى در الذريعة (ج 21 ، ص 261 ، ش 4945) از اين كتاب نام برده و اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ أبى القاسم نصر بن صباح البلخى (ج 10 ، ص 156) هم فهرست نموده است .
.
ص: 21
جراذينى ، على بن عباس (ق 3) .26 . الممدوحين و المذمومين . الرجال لابن الغضائرى ، ص 79 ، ش 95 . اين كتاب را احمد بن حسين بن عبيد اللّه غضايرى در ذيل نام اين مؤلّف ، آورده است .
كاهلى ، جعفر بن عبد الرحمان (ق 3) .27 . النوادر عن الرجال . رجال النجاشى ، ص 126 (ش 326) . محقّق تهرانى در كتاب مصفّى المقال (ص 106) متذكّر شده است كه از ميان نوادر بسيارى كه فهرست آنها موجود است ، تنها «نوادر أبان بن محمّد البجلى» و «نوادر جعفر بن عبد الرحمان الكاهلى» مقيّد به «عن الرجال» شده اند و اين به جهت شباهت اين دو كتاب با مشيخه است . وى نيز در الذريعة (ج 24 ، ص 348 ، ذيل ش 1868) اين كتاب را با عنوان النوادر عن الرجال فهرست نموده است .
كَرخى ، محمّد بن عبد اللّه بن مهران (ق 3) .28 . الممدوحين و المذمومين . رجال النجاشى ، ص 350 (ش 942) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از رجال ممدوح و مذموم است . علاّمه تهرانى در الذريعة (ج 22 ، ص 224 ، ش 6790) از اين كتاب نام برده و نيز اين كتاب را با عنوان رجال محمّد بن عبد اللّه بن مهران الكرخى (ج 10 ، ص 145) هم فهرست نموده است .
مستعطف ، عيسى بن مهران (ق 3) .29 . كتاب المحدثين . الفهرست ، ص 332 (ش 520) ؛ رجال النجاشى ، ص 297 (ش 807) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 20 ، ص 147 ، ش 2323) ، اين كتاب را با عنوان كتاب المحدثين و در كتاب مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال (ص 345) ، اين كتاب را با عنوان المحدثون و نيز با عنوان رجال أبى موسى عيسى بن مهران المستعطف (ج 10 ، ص 139) فهرست نموده است .
.
ص: 22
يقطين ، محمّد بن عيسى بن عبيد (ق 3) .30 . كتاب الرجال . رجال النجاشى ، ص 333 (ش 896) . شيخ طوسى در الفهرست (ص 402 ، ش 612) شرح حال اين مؤلّف را بدون ذكر نام اين كتاب ، آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 91 ، ش 171) ، اين كتاب را با عنوان رجال ابن يقطين و نيز با عنوان رجال الشيخ أبى جعفر محمّد بن عيسى اليقطينى فهرست كرده است .
.
ص: 23
تأليفات رجالىقرن چهارم هجرىاشعرى قمى ، سعد بن عبد اللّه (م 299 يا 301 ق) .31 . طبقات الشيعة . رجال النجاشى ، ص 404 (ش 1071) . در رجال النجاشى (ص 436 ، ش 1170) ، در شرح حال «هيثم بن عبد اللّه » ، از اين كتاب با عنوان الطبقات ، و در شرح حال محمّد بن يحيى معينى [/مغيثى] ، (ص 404 ، ش 1071) با عنوان طبقات الشيعة معرّفى نموده است ؛ امّا در شرح حال اين مؤلّف در رجال النجاشى (ص 177 ، ش 467) ، و الفهرست شيخ طوسى (ص 215 ، ش 316) ، نام اين كتاب ، در فهرست آثار اين مؤلّفْ نيامده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 118) ، اين كتاب را با عنوان رجال سعد بن عبد اللّه الأشعرى و نيز با عنوان طبقات الشيعة (ج 15 ، ص 151 ، ش 995) فهرست نموده است . 32 . مثالب رواة الحديث . الفهرست ، ص 215 (ش 316) ؛ رجال النجاشى ، ص 177 (ش 467) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 19، ص75، ش 403) اين كتاب را فهرست نموده است. 33 . مناقب رواة الحديث . الفهرست ، ص 215 (ش 316) ؛ رجال النجاشى ، ص 177 (ش 467) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج22 ، ص327 ، ش7303) اين كتاب را فهرست نموده است.
.
ص: 24
دهقان كوفى ، حميد بن زياد (م 310 ق) .34 . الفهرست . مصّفى المقّال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 162 . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى مؤلّفان با ذكر تأليفات آنهاست . در رجال النجاشى (ص 232 ، ش 615 و ص 257 ، ش 675) ، در شرح حال عبيد اللّه بن احمد بن نهيك و على بن ابى صالح محمّد ، ملقّب به «بُزُرج» ، از اين كتابْ نقل قول هايى آمده است . 35 . كتاب الرجال . رجال النجاشى ، ص 132 (ش 339) . اين كتاب ، مشتمل بر شرح حال راويان حديث از شيعه و اهل سنّت است . شيخ طوسى در الفهرست (ص 155 ، ش 238) ، شرح حال اين مؤلّف را آورده است ؛ امّا به نام هيچ يك از آثار اين مؤلّف ، اشاره ننموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 3 ، ص 253 ، ش 941) اين كتاب را با عنوان تاريخ الرجال و نيز با عنوان رجال حميد النينوائى (ج 10 ، 114) فهرست نموده است . 36 . من روى عن الصادق عليه السلام . رجال النجاشى ، ص 132 (ش 339) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى راويانى است كه از امام جعفر صادق عليه السلامروايت نقل كرده اند . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 22 ، ص 227 ، ش 6180) اين كتاب را با عنوان من روى عن أبى عبد اللّه الصادق عليه السلام فهرست نموده است .
بلخى ، ابو زيد احمد بن سهل (234 _ 322 ق) .37 . رجال أبى زيد البلخى . الذريعة ، ج 10 ، ص 92 (ش 175) . علاّمه تهرانى آورده كه نام اين كتاب ، الأسماء والكُنى والألقاب است .
كلينى ، محمّد بن يعقوب (م 328 يا 329 ق) .38 . كتاب الرجال . رجال النجاشى ، ص 377 (ش 1026) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 103 ، ش 219) اين كتاب را با عنوان رجال ثقة الإسلام الكلينى و نيز با عناوين رجال الكلينى (ص 141) و رجال الشيخ محمّد بن يعقوب الكلينى (ص 148) فهرست نموده است .
.
ص: 25
صولى شطرنجى ، محمّد بن يحيى (زنده در 330 ق) .39 . رجال أبى بكر محمّد بن يحيى بن العباس الصولى الشطرنجى . الذريعة ، ج 10 ، ص 148 .
جلودى ، عبد العزيز بن يحيى (م 332 ق) .40 . كتاب المحدثين . رجال النجاشى ، ص 240 (ش 460) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 20 ، ص 147 ، ش 2322) اين كتاب را با همين عنوان ، فهرست نموده است . 41 . من روى عن على عليه السلام من الصحابة . رجال النجاشى ، ص 240 (ش 640) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى صحابيانى است كه از امير مؤمنان روايت نقل كرده اند. در رجال النجاشى (ص 240 ، ش 640) ، نام اين كتاب در فهرست آثار اين مؤلّف آمده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 105 ، ش 223) ، اين كتاب را با عنوان رجال الجلودى و نيز با عنوان رجال الشيخ عبد العزيز أبى عبد اللّه (ج 10 ، ص 125) و با عنوان موجود در رجال النجاشى (ج 22 ، ص 227 ، ش 6816) فهرست نموده است .
همدانى كوفى ، احمد بن محمّد (ابن عقده) (249 _ 333ق) .42 . كتاب التاريخ وذكر من روى الحديث . رجال النجاشى ، ص 94 (ش 233) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى راويان موثّق ، غير موثّق و ضعيف شيعه و سنّى است ؛ ليكن مؤلّف ، موفّق به تكميل كتاب نشده است . شيخ طوسى در الفهرست (ص 68 ، ش 86) ، با دو عنوان كتاب التاريخ ، ذكر من روى الحديث من الناس كلهم العامة والشيعة وأخبارهم فهرست نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 3 ، ص 223 ، ش 816) ، اين كتاب را با عنوان تاريخ ابن عقدة فهرست نموده است . 43 . تسمية من شهد مع أميرالمؤمنين عليه السلام . رجال النجاشى ، ص 94 (ش 233) . اين كتاب ، در شرح حال راويان از معصومان عليهم السلام و همچنين در شرح حال شيعيانى كه از اصحاب حديث اند ، تأليف شده است . در رجال النجاشى در شرح حال ابن عقده ، به نام اين كتاب ، اشاره شده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 20) ، از اين كتاب با عنوان تسمية من شهد حروب على من الصحابة والتابعين و در الذريعة (ج 22 ، ص 229 ، ش 6826) با عنوان من شهد حروب أميرالمؤمنين عليه السلام ، و نيز با عنوان تسمية من شهد مع أمير المؤمنين عليه السلام(ج 4 ، ص 118 ، ش 899) فهرست كرده است . 44 . كتاب الرجال . رجال النجاشى ص 94 (ش 233) . اين كتاب ، در خصوص رجال اصحاب امام صادق عليه السلام تأليف شده است . شيخ طوسى در مقدمه رجال الطوسى مى گويد كه در بيان فهرست اسامى رجال حديث ، كتابى جامع تر از كتاب ابن عقده در رجال امام صادق عليه السلام نيافته است و بعد از بيان اسامى رجال امام صادق عليه السلام از كتاب ابن عقده ، اسامى رجالى را كه وى به آنها اشاره نكرده ، اضافه كرده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 86 ، ش 160) ، اين كتاب را با عنوان رجال ابن عقدة و نيز با عنوان من روى عن أبى عبد اللّه جعفر بن محمّد الصادق عليه السلام (ج 22 ، ص 229) ، فهرست نموده است . 45 . الشيعة من أصحاب الحديث . رجال النجاشى ، ص 94 (ش 233) . اين كتاب ، در شرح حال راويان از معصومان عليهم السلام و يا شيعيانى است كه از اصحاب حديث اند . در رجال النجاشى در شرح حال ابن عقده ، به نام اين كتاب ، اشاره شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 14، ص271، ش2549) اين كتاب را فهرست نموده است . 46 . من روى عن الحسن والحسين عليهماالسلام . الفهرست ، ص 68 (ش 86) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى راويانى است كه از امام حسن و امام حسين عليهماالسلامروايت نقل كرده اند . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 20) ، نام اين كتاب را در فهرست آثار اين مؤلّف آورده است . 47 . من روى عن زيد بن على عليهماالسلام . الفهرست ، ص 68 (ش 86) ؛ رجال النجاشى ، ص 94 (ش 233) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى راويانى است كه از زيد بن على بن حسين عليهماالسلام روايت نقل كرده اند . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 22 ، ص 227 ، ش 6812) اين كتاب را با عنوان من روى عن زيد بن على بن الحسين عليهماالسلام فهرست نموده است . 48 . من روى عن أميرالمؤمنين عليه السلام . الفهرست ، ص 68 (ش 86) ؛ رجال النجاشى ، ص 94 (ش 233) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى راويانى است كه از اميرمؤمنان على بن ابى طالب عليه السلامروايت نقل كرده اند . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 22 ، ص 227 ، ش 6814) اين كتاب را با عنوان من روى عن على بن أبى طالب أمير المؤمنين عليه السلام فهرست نموده است . 49 . من روى عن على عليه السلام قسيم النار . الفهرست ، ص 68 (ش 86) ؛ رجال النجاشى ، ص 94 (ش 233) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى راويانى است كه روايت «قسيم النار والجنة» را از على عليه السلام نقل كرده اند . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 22 ، ص 227 ، ش 6815) اين كتاب را با عنوان من روى عن على عليه السلام إنّه : «قسيم النار و الجنة» فهرست نموده است . 50 . من روى عن على بن الحسين عليهماالسلام . الذريعة ، ج 22 ، ص 227 (ش 6819) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى راويانى است كه از امام سجاد عليه السلامروايت نقل كرده اند . در رجال النجاشى (ص 94 ، ش 233) و الفهرست شيخ طوسى (ص 68 ، ش 86) ، نام اين كتاب در فهرست اسامى تأليف هاى اين مؤلّف آمده است . 51 . من روى عن فاطمة عليهاالسلام من أولادها . الفهرست ، ص 68 (ش 86) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى راويانى است كه از حضرت فاطمه عليهاالسلامفرزندان ايشان ، روايت نقل كرده اند . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 22 ، ص 228 ، ش 6820) نام اين كتاب را در فهرست اسامى تأليف هاى اين مؤلّف ، آورده است . 52 . من روى عن أبى جعفر محمّد بن على عليهماالسلام . الفهرست ، ص 68 (ش 86) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى راويانى است كه از امام محمّد باقر عليه السلامروايت نقل كرده اند . در رجال النجاشى (ص 94 ، ش 233) ، از اين كتاب با عنوان من روى عن أبى جعفر عليه السلام و در الذريعة (ج 22 ، ص 228 ، ش 6821) با عنوان من روى عن محمّد بن على أبى جعفر الباقر عليه السلام ياد شده است .
.
ص: 26
. .
ص: 27
. .
ص: 28
قمى ، محمّد بن حسن بن احمد بن وليد (م 343 ق) .53 . الفهرست . رجال النجاشى ، ص 32 (ش 71) . در رجال النجاشى در شرح حال «اسماعيل بن جابر الجُعفى» ، اين كتابْ جزو آثار اين مؤلّف آمده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 143) ، اين كتاب با عنوان رجال الشيخ أبى جعفر محمّد و در مصفّى المقال (ص 404) با عنوان الفهرست هم فهرست نموده است .
.
ص: 29
خصيبى جنبلانى ، حسين بن حمْدان (م 358 يا 346ق)54 . رجال الحسين بن حمْدان . رياض العلماء ، ج 2 ، ص 50 . اين كتاب ، در بيان احوال اصحاب ائمه عليهم السلامو راويان ايشان تأليف شده است . نسخه اى از اين كتاب ، نزد مؤلّف رياض العلماء موجود بوده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 112 ، ش 233) اين كتاب را با عنوان رجال الحسين بن حمدان فهرست نموده است .
ابو على كوفى ، احمد بن محمّد (م 346 ق) .55 . الممدوحين والمذمومين . رجال النجاشى ، ص 95 (ش 236) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى رجال و راويان حديث است . در رجال النجاشى آمده كه اين كتاب را ابو عبد اللّه حسين بن عبد اللّه (ابن غضايرى) به ما معرّفى كرده است . همچنين ذكر شده كه حجم اين كتاب ، بيشتر از كتاب الممدوحين و المذمومين تأليف ابو الحسن بن داوود است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 93) ، اين كتاب را با عنوان رجال أبى على الكوفى و با عنوان الممدوحين و المذمومين (ج 22 ، ص 224 ، ش 6788) هم فهرست نموده است .
مسعودى ، على بن حسين (م 346 ق) .56 . كتاب الفهرست . رجال النجاشى ، ص 254 (ش 665) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 134) ، اين كتاب را با عنوان رجال على و نيز با عنوان رجال المسعودى (ج 10 ، ص 150) و فهرست المسعودى (ج 16 ، ص 394 ، ش 1848) هم فهرست نموده است .
.
ص: 30
قرشى كوفى ، على بن محمّد بن زبير (254 _ 348 ق) .57 . كتاب فى تراجم الرجال . رجال الطوسى ، ص 430 (ش 6179) .
دُوْل قمى ، احمد بن محمّد (م 350 ق) .58 . كتاب الطبقات . رجال النجاشى ، ص 89 (ش 223) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 85 ، ذيل ش 156) ، اين كتاب را با عنوان رجال ابن دؤل القمى و با عنوان الطبقات (ج 15 ، ص 145 ، ش 971) فهرست نموده است .
تميمى جعابى ، محمّد بن عمر (284 _ 355ق) .59 . ذكر من روى مؤاخاة النبى لأمير المؤمنين عليهماالسلام . رجال النجاشى ، ص 394 (ش 1055) . محقّق تهراين در الذريعة (ج 10 ، ص 37 ، ش 198) اين كتاب را با همين عنوان و در نيز با عنوان من روى مؤاخات النبى صلى الله عليه و آله لأمير المؤمنين عليه السلام (ج 22 ، ص 288 ، ش 6823) فهرست نموده است . 60 . الشيعة من أصحاب الحديث وطبقاتهم . رجال النجاشى ، ص 394 (ش 1055) . اي_ن كتاب ، م_شتمل بر فهرست اسامى اشخاصى است كه از دوس_تداران امير المؤمنين على عليه السلام بوده اند . ابن نديم در الفهرست (ص 247) اين كتاب را با عنوان ذكر من كان يتديّن بمحبة أمير المؤمنين على عليه السلامفهرست نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 14 ، ص 271 ، ش 2550) اين كتاب را با عنوان ذكر شده در رجال النجاشى و نيز با عنوان طبقات الشيعة (ج 15 ، ص 151 ، ش 991) و نيز با عنوان رجال الجعابى (ج 10 ، ص 103 ، ش 221) و رجال القاضى الجعابى (ج 10 ، ص 140) فهرست نموده است . 61 . كتاب أخبار بغداد و طبقات أصحاب الحديث بها . رجال النجاشى ، ص 394 (ش 1055) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج1، ص323، ش 1673) ، اين كتاب را فهرست نموده است . 62 . كتاب طرق من روى عن أميرالمؤمنين عليه السلام «إنه لَعَهد النبى الأمّى إلى انّه لا يُحِبّنى إلاّ مؤمن و لا يُبغِضُنى إلاّ المنافق» . رجال النجاشى ، ص 394 (ش 1055) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 15 ، ص 163 ، ش 1064) ، اين كتاب را با عنوان طرق من روى عن أميرالمؤمنين عليه السلام فهرست نموده است . 63 . من حدّث هو و أبوه عن النبى . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 420 . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى راويانى است كه خودشان و پدرشان از پيامبر صلى الله عليه و آلهروايت نقل كرده اند . محقّق تهرانى مى گويد كه ذهبى در الإصابة ، در شرح حال عبد اللّه بن ابى سفيان بن حارث بن عبد المطّلب ، از اين كتابْ نقل قول مى نمايد . 64 . من روى حديث غدير خم . رجال النجاشى ، 394 (ش 1055) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 22 ، ص 226 ، ش 6807) اين كتاب را با همين عنوان ، فهرست نموده است . 65 . من روى الحديث من بنى هاشم و مواليهم . رجال النجاشى ، ص 394 (ش 1055) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى راويانى است كه از بنى هاشم و اصحاب آنها روايت نقل كرده اند . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 22 ، ص 226 ، ش 6805) اين كتاب را با همين عنوان ، فهرست نموده است . 66 . الموالى الأشراف و طبقاتهم . رجال النجاشى ، ص 394 (ش 1055) . شيخ طوسى در الفهرست (ص 424 ، ش 656) ، اين كتاب را با عنوان كتاب الموالى و تسمية من روى الحديث و تحيره من العلوم آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 23 ، ص 232 ، ش 877) ، اين كتاب را فهرست نموده و در ذيل كلمات شيخ طوسى مى نويسد از ظاهر نام كتاب مشخّص مى شود كه كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى راويان حديث و اسامى اشخاص متخصّص در علوم مختلف ، مانند : طب ، نجوم و ديگر علوم است كه علوم خود را بر ائمه معصوم عليهم السلامارائه مى كردند و از ايشان ، تأييد مى گرفتند .
.
ص: 31
. .
ص: 32
انبارى ، عبيداللّه بن أبى زيد (م 356 ق) .67 . كتاب طرق حديث أنت منى بمنزلة هارون من موسى . رجال النجاشى ، ص 232 (ش 617) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 15 ، ص 162 ، ش 1056) ، نام اين كتاب را فهرست نموده است . 68 . كتاب طرق حديث الرّأية . رجال النجاشى ، ص 232 (ش 617) . 69 . كتاب طرق حديث الطائر . رجال النجاشى ، ص 232 (ش 617) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 15 ، ص 162 ، ش 1057) ، نام اين كتاب را فهرست نموده است . 70 . كتاب طرق حديث الغدير . رجال النجاشى ، ص 233 (ش 617) . 71 . كتاب طرق قسيم النار . رجال النجاشى ، ص 232 (ش 617) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 15 ، ص 163 ، ش 1061) ، اين كتاب را با عنوان طرق رواية قسيم الجنة والنار ، فهرست نموده است .
.
ص: 33
بلخى خراسانى ، مظفر بن محمّد بن احمد (م 367 ق) .72 . خصال الكمال و بعض ما روى فى مناقب الرجال . الذريعة ، ج 7 ، ص 162 (ش 878) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 151) ، اين كتاب را با عنوان رجال أبى الجيش مظفّر بن محمّد بن أحمد البلخى هم فهرست نموده است .
ابن داوود قمى ، محمّد بن احمد (م 368 ق) .73 . الممدوحين والمذمومين . الفهرست ، ص 395 (ش 604) ؛ رجال النجاشى ، ص 384 (ش 1054) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 85 ، ش 156) ، اين كتاب را با عنوان رجال ابن داوود قمى و نيز با عنوان هاى رجال محمّد (ج 10 ، ص 142) و الممدوحين و المذمومين (ج 22 ، ص 224 ، ش 6789) فهرست نموده است .
ابو غالب زرارى ، احمد بن محمّد بن محمّد (285 _ 368 ق) .74 . رسالة أبى غالب الزرارى و تكملتها ، تحقيق : سيّد محمّدرضا حسينى جلالى ، قم : مركز البحوث والتحقيقات الإسلاميّة ، 1411 ق ، 356 ص (ص 1 _ 184) ، اوّل / رسالة فى آل أعين ، شرح : سيّد محمّد على مولوى موحّد ابطحى اصفهانى ، اصفهان : مطبعة ربّانى ، 1399ق ، 120ص (ص 1 _ 94) . اين كتاب ، مشتمل بر نامه اى است كه ابو غالب زرارى به نوه خويش در معرّفى خود و بزرگان خاندان اعيَن نوشته است . در ضمن معرّفى آل اعين ، مى توان از لا به لاى مطالب كتاب ، فوايد رجالى بسيارى را به دست آورد . اين كتاب ، به عنوان يكى از منابع رجالى مطرح است ؛ چون مؤلّف ، علاوه بر معرّفى راويان آل اعين ، راويانى را كه در ارتباط با خاندان اعين هستند ، معرّفى كرده است . همچنين اين كتاب به عنوان يكى از منابع فهرست نگارى و كتابشناسى مطرح است ؛ چون مؤلّف ، فهرستى از كتاب هايى كه اجازه نقل آنها را داشته است ، با ذكر مؤلّف آن كتاب ها معرّفى نموده است . پس از ابو غالب زرارى ، حسين بن عبيد اللّه غضايرى ، در كتاب ها و نوشته ها ، به اسامى اشخاصى برخورد كرده است كه مربوط به خاندان اعين هستند و در كتاب رسالة أبى غالب الزرارى ذكر نشده اند و بر همين اساس ، كتاب تكملة رسالة أبى غالب الزرارى را در تكميل رساله ابو غالب زرارى ، با ذكر نام و طريق اشخاص ، تأليف نموده است . محقّق ، مقدّمه مفصّلى در معرّفى مؤلّف و كتاب رسالة أبى غالب الزرارى آورده است و سپس بر متن كتاب ، حاشيه هاى زيادى را ذكر نموده است و به عنوان تكميل كتاب ، تأليف خود با عنوان معجم الأعلام من آل أعين الكرام را در شرح حال اشخاصى كه از خاندان اعين هستند ، الحاق نموده است . شيخ طوسى در الفهرست (ص 74 ، ش 94) اين كتاب را با عنوان كتاب الرسالة إلى إبن إبنه أبى طاهر فى ذكر آل أعين فهرست نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 1 ، ص 143 ، ش 674) ، اين رساله را با عنوان إجازة الشيخ أبى غالب و نيز با عنوان هاى رجال أبى غالب الزرارى (ج 10 ، ص 93) و رسالة أبى غالب الزرارى (ج 11 ، ص 7 ، ش 31) فهرست نموده است . 75 . كتاب التاريخ . الفهرست ، ص 74 (ش 94) ؛ رجال النجاشى ، ص 83 (ش 201) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 3 ، ص 227 ، ش 825) ، اين كتاب را با عنوان تاريخ أبى غالب الزرارى فهرست نموده است .
.
ص: 34
ابن قولويه ، جعفر بن محمّد (م 369 ق) .76 . فهرست ما رواه من الكتب و الأُصول . الفهرست ، ص 109 (ش 141) . در رجال النجاشى (ص 123 ، ش 318) ، شرح حال اين مؤلّف ، بدون ذكر اين اثر ، آمده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 16 ، ص 375 ، ش 174) ، اين كتاب را با عنوان فهرست ابن قولويه فهرست نموده است .
.
ص: 35
مرزبانى ، محمّد بن عمران (297 _ 378 ق) .77 . رجال محمّد بن عمران بن موسى المرزبانى . الذريعة ، ج 10 ، ص 147 .
ابن بابويه قمى ، محمّد بن على (شيخ صدوق) (م 381 ق) .78 . تاريخ ابن بابويه . رجال النجاشى ، ص 389 (ش 1049) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 3 ، ص 222 ، ش 812) اين كتاب را فهرست نموده و احتمال داده است كه اين كتاب ، مشتمل بر شرح حال راويان عامّه و خاصّه بوده است . 79 . ذكر من لقيه من أصحاب الحديث و عن كل واحد منهم حديث . رجال النجاشى ، ص 389 (ش 1049) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى رجالى است كه داراى نقل حديث هستند و ظاهرا شيخ صدوق ، آنها را ملاقات نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 21 ، ص 72 ، ش 4006) ، اين كتاب را با عنوان مشيخة الصدوق و با عنوان موجود در رجال النجاشى (ج 10 ، ص 37 ، ش 205) فهرست نموده است . 80 . الرجال المختارين من أصحاب النبى صلى الله عليه و آله . رجال النجاشى ، ص 389 (ش 1049) . سيّد محسن امين در أعيان الشيعة (ج 10 ، ص 25) و محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 83 ، در ضمن ش 148) ، نام اين كتاب را در فهرست اسامى آثار اين مؤلّف آورده اند . 81 . فهرست ابن بابويه . الفهرست ، ص 201 (ش 299 _ 300) . اين كتاب ، نزد شيخ طوسى موجود بوده است و او در الفهرست ، در شرح حال «زيد النرسى» و «زيد الزرّاد» ، نقل قولى از اين كتاب آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 16 ، ص 374 ، ش 1438) آن را فهرست نموده است . 82 . مشيخة الفقيه . منتشر شده در : [كتاب] من لا يحضره الفقيه . دار صعب و دار التعارف للمطبوعات . 4 ج (ج 4 ، 137ص) . شيخ صدوق در كتاب من لايحضره الفقيه ، براى اختصار در سند ، اوايل اسناد اغلب روايات را حذف نموده است و براى رفع نقصان موجود در اسناد ، در آخر همين كتاب ، المشيخة را كه در بردارنده طريق خود به هر يك از راويانى است كه روايت را از وى نقل نموده ، تهيه و تنظيم كرده است . شرح هاى تأليف شده بر اين مشيخه عبارت اند از : شرح محمّد تقى مجلسى اصفهانى (م 1070 ق) . شرح سيّد هاشم بحرانى توبلى اصفهانى (م 1107 ق) با عنوان تعريف رجال من لا يحضره الفقيه . شرح على بن حسن خراسانى (زنده در 1110 ق) . شرح ياسين بلادى بحرانى (م ق 12) با عنوان معين النبيه فى رجال من لا يحضره الفقيه . شرح سيّد عبد اللّه كبير عاملى اصفهانى (م 1243 ق) . شرح محمّد حسن بروجنى (زنده در 1257 ق) . شرح سيّد محمّد حسين طباطبايى تبريزى (م 1294 ق) . شرح سيّد ميرزا محمّد هاشم چهار سوقى (م 1318 ق) . شرح ميرزا يحيى مستوفى اصفهانى (م 1326 ق) . شرح سيّد حسن موسوى آل خرسان نجفى (ق 14) . شرح عباس حاجيانى دشتى با عنوان نخبة المقال فى تمييز الاسناد والرجال . شرح محمّد جعفر شمس الدين . در «ترتيب» مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه ، اين كتاب ها تأليف شده اند : ترتيب حسن بن زيد الدين عاملى (صاحب معالم) (م 1011 ق) . ترتيب عبد الحى بن محمّد يزدى (زنده در 1055 ق) . ترتيب فخر الدين طريحى (م 1085 ق) . ترتيب علاء الدين محمّد گلستانه (م 1110 ق) . در تكميل اين مشيخه و مشيخه التهذيب و كتاب من لا يحضر ، مرحوم محمّد على آل كشكول (م 13 ق) ، كتابى رابا عنوان حديقة النظار [/ الأنظار] فى مشيخة الفقيه والتهذيب والاستبصار ، تأليف نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 21 ، ص 72 ، ش 4007) اين كتاب را فهرست نموده است . 83 . المصابيح . رجال النجاشى ، ص 389 (ش 1049) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى راويان هر يك از معصومان عليهم السلام و شامل پانزده «مصباح» است : مصباح اوّل ، شامل اسامى رجالى است كه از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت نقل كرده اند . مصباح دوم ، شامل اسامى زنانى است كه از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت نقل كرده اند . مصباح سوم ، شامل اسامى راويانى است كه از اميرمؤمنان عليه السلام روايت نقل كرده اند . مصباح چهارم ، شامل اسامى راويانى است كه از حضرت زهرا عليهاالسلامروايت نقل كرده اند . مصباح پنجم ، شامل اسامى راويانى است كه از امام حسن عليه السلام روايت نقل كرده اند . به همين ترتيب ، در بيان فهرست اسامى راويان از هر يك از معصومان عليهم السلام، يك «مصباح» آورده شده است . در مصباح پانزدهم نيز فهرست اسامى اشخاصى كه داراى توقيع بوده اند ، آورده شده است . در رجال النجاشى ، هر يك از اين «مصباح»ها به عنوان يك كتاب مستقل ، فهرست شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 146) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ الصدوق محمّد و نيز با عنوان المصابيح (ج 21 ، ص 80 ، ش 4043) هم فهرست كرده است . 84 . المعرفة برجال البرقى . رجال النجاشى ، ص 389 (ش 1049) . سيّد محسن امين در أعيان الشيعة (ج 10 ، ص 25) و محقّق تهرانى در الذريعة (ج 21 ، ص 249 ، ش 4874) نام اين كتاب را در فهرست كتاب هاى اين مؤلّف آورده اند .
.
ص: 36
. .
ص: 37
. .
ص: 38
شيبانى ، محمّد بن عبد اللّه (ابوالمفضّل) (م 387 ق) .85 . رجال أبى المفضل الشيبانى . الذريعة ، ج 10 ، ص 94 (ش 181) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 145) ، اين كتاب را با عنوان رجال محمّد بن عبد اللّه فهرست نموده است . 86 . من روى حديث غدير خمّ . رجال النجاشى ، ص 396 (ش 1059) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 22 ، ص 226 ، ش 6806) ،اين كتاب را با عنوان من روى حديث الغدير ، فهرست نموده است . 87 . من روى عن زيد بن على بن الحسين عليهم السلام . رجال النجاشى ، ص 396 (ش 1059) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى راويانى است كه از زيد بن على بن حسين عليهماالسلامروايت نقل كرده اند . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 22 ، ص 227 ، ش 6810) ، اين كتاب را فهرست نموده است .
ابن جندى جراح ، احمد بن محمّد (305 يا 307 _ 390 ق) .88 . الرواة والفلح . رجال النجاشى ، ص 85 (ش 206) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 84 ، ش 152) ، اين كتاب را با عنوان رجال ابن الجندى و با عنوان الرواة و الفلح (ج 11 ، ص 256 ، ش 1565) هم فهرست نموده است .
كاتب ، هبة اللّه بن احمد (زنده در 400 ق) .89 . رجال ابن البرنية . الذريعة ، ج 10 ، ص 83 (ش 149) .
.
ص: 39
آملى طبرى ، محمّد بن جرير (ق 4) .90 . الرواة عن أهل البيت . ميزان الاعتدال ، ج 6 ، ص 90 (ش 7313) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 11 ، ص 256 ، ش 1564) ، اين كتاب را با عنوان ذكر شده و نيز با عنوان رجال الشيخ أبى جعفر محمّد (ج 10 ، ص 143 ، ش 268) هم فهرست نموده است .
ابن بابويه قمى ، حسين بن حسن (ق 4) .91 . الفهرست . رجال النجاشى ، ص 167 (ش 441) . در رجال النجاشى ، در شرح حال «ربعى بن عبد اللّه بن الجارود» از اين كتاب ، نقل قول شده است . عناية اللّه قهپايى در مجمع الرجال (ج 2 ، ص 171) ، در حاشيه اى كه بر ذيل نام اين مؤلف آورده ، به نام اين كتاب ، اشاره نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 112) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ حسين فهرست كرده و در ضمن عنوان ، به نام اصلى كتاب هم اشاره نموده است . همچنين در مصفّى المقال (ص 142) ، نام اين كتاب را آورده است .
ابن بطّه قمى ، ابو جعفر محمّد بن جعفر بن احمد (ق 4) .92 . الفهرست . رجال النجاشى ، 372 (ش 1019) . مرحوم نجاشى آورده است كه در كتاب فهرست اين مؤلّف ، غلط هاى زيادى وجود دارد . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 16 ، ص 347 ، ش 1739) ، اين كتاب را با عنوان فهرست ابن بطة و با عنوان رجال الشيخ أبى جعفر و طبقات الرجال (ج 10 ، ص 143) فهرست نموده است .
.
ص: 40
اَزدى كوفى ، احمد بن حسين بن عبد الملك (ق 4) .93 . كتاب المشيخة . الفهرست ، ص 58 (ش 71) ؛ رجال النجاشى ، ص 80 (ش 193) . شيخ طوسى در الفهرست و كتاب الرجال (ص 415 ، ش 6008) ، با بيان نام اين كتاب ، لقب اين مؤلّف را «الأودى» آورده است . مرحوم نجاشى اشاره نموده كه مؤلّف كتاب ، مشيخه را جمع آورى نموده و بر اساس حروف الفباى اسامى مشايخ ، تنظيم نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 95) ، اين كتاب را با عنوان رجال الأزدى فهرست نموده و اشتباها نام مؤلّف را با عنوان «محمّد بن الحسين بن عبد الملك الأزدى الكوفى» آورده است . وى همچنين با عنوان مبوّب كتاب المشيخة (ج 19 ، ص 57 ، ش 295) ، اين كتاب را فهرست نموده است .
بجلى ، ابان بن محمّد (ق 4) .94 . النوادر عن الرجال . رجال النجاشى ، ص 14 ، (ش 11) . مرحوم نجاشى آورده است كه نام اين كتاب در شرح حال «ابان بن محمّد البجلى» آمده است و اشاره شده كه اين شخص ، معروف به «سِندىّ البزّاز» است . محقّق تهرانى در كتاب مصفّى المقال (ص 5) ، متذكّر شده است كه از ميان كتاب هاى شيعه ، نزديك به دويست كتاب با اين عنوان (النوادر) ، مشخّص شده اند كه موضوع آنها بيان احاديث غير مشهور و يا احكام غير متداول است ، امّا تنها النوادر ابان بن محمّد بجلى والنوادر جعفر بن عبد الرحمان كاهلى ، مقيّد به «عن الرجال» شده اند و اين ، به جهت مشيخه گونه بودن آنهاست . اين كتاب در الذريعة (ج 24 ، ص 341 ، ش 1868) با عنوان النوادر عن الرجال و نيز با عنوان كتاب الرجال (ج 10 ، ص 82 ، ش 146) فهرست شده است .
حداد عسكرى ، على بن محمّد بن جعفر (ق 4) .95 . من روى من نشأ مِن آل أبى طالب . رجال النجاشى ، ص 262 (ش 686) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى راويانى است كه از زنان آل ابى طالب ، روايت نقل كرده اند . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 22 ، ص 228 ، ش 6822) اين كتاب را با عنوان من روى من نساء آل أبى طالب و نيز با عنوان رجال ابن ريدويه (ج 10 ، ص 85 ، ش 157) فهرست نموده است .
.
ص: 41
حميرى ، عبد اللّه بن جعفر (ق 4) .96 . الفهرست . الفهرست ، ص 294 (ش 440) . در رجال النجاشى (ص 219 ، ش 573) ، در شرح حال اين مؤلّف ، نامى از اين كتاب نيامده است ؛ امّا شيخ طوسى در الفهرست ، در شرح حال اين شخصيت ، پس از بيان فهرست كتاب هاى وى مى نويسد : «و غير ذلك من رواياته ومصنّفاته وفهرست كتبه» . محقّق تهرانى در كتاب مصفّى المقال (ص 247) مى گويد كه منظور از تعبير «فهرست» در اين متن ، فهرست كتاب هاى عبد اللّه حميرى نيست ؛ بلكه مراد شيخ طوسى آن است كه اين شخصيت ، داراى كتابى به نام الفهرست بوده است كه مشتمل بر فهرست كتاب هايى است كه وى از آنها روايت نقل كرده است .
دُبَيْلى ، محمّد بن وَهْبان (ق 4) .97 . من روى عن على أميرالمؤمنين عليه السلام . رجال النجاشى ، ص 396 (ش 1060) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى راويانى است كه از حضرت على عليه السلامروايت نقل كرده اند . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 148) ، اين كتاب را با عنوان رجال محمّد بن وهبان الدبيلى با عنوان ذكر شده در رجال النجاشى (ج 22 ، ص 227 ، ش 6818) هم فهرست نموده است .
.
ص: 42
دُوْرى وَرّاق ، احمد بن عبد اللّه (ق 4) .98 . طرق من روى رد الشمس . رجال النجاشى ، ص 85 (ش 205) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 15 ، ص 163 ، ش 1063) ، اين كتاب را فهرست نموده است .
ربعى فيّاض ، على بن حسن بن على بن فضّال (ق 4) .99 . كتاب الرجال . الفهرست ، ص 272 (ش 392) ؛ رجال النجاشى ، ص 257 (ش 676) .
زيدى بقّال ، عبد العزيز بن اسحاق (ق 4) .100 . طبقات الشيعة . الفهرست ، ص 341 (ش 537) . ابن شهر آشوب در معالم العلماء (ص 81 ، ش 548) ، در ذيل نام اين مؤلّف ، به اين كتاب ، اشاره كرده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 15 ، ص 151 ، ش 991) اين كتاب را با عنوان طبقات الرجال و با عنوان رجال عبد العزيز أبى القاسم (ج 10 ، ص 125) هم فهرست نموده است .
سمرقندى ، حيدر بن محمّد بن نعيم (ق 4) .101 . رجال أبى أحمد حيدر . الذريعة ، ج 10 ، ص 114 (ش 237) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 107) ، اين كتاب را با عنوان رجال أبى أحمد جنيد فهرست نموده است . علّت اختلاف عناوين در آن است كه ابن نديم ، در كتاب الفهرست خود ، در شرح حال محمّد بن مسعود عياشى ، اين مؤلّف را با عنوان «جنيد بن محمّد بن نعيم» آورده است ؛ ليكن محقّق تهرانى متذكّر مى شود كه احتمالاً عنوان «جنيد» از خطاى ناسخ باشد و در كتاب هاى الفهرست و الرجال شيخ طوسى ، خلاصة الأقوال ، رجال ابن داوود و كتاب هاى ديگر ، با عنوان «حيدر بن محمّد بن نعيم» آورده شده است .
.
ص: 43
شريف ابو يعلى ، حمزة بن قاسم بن على بن حسن بن عبيد اللّه بن عبّاس بن على عليه السلام (ق 4) .102 . من روى عن جعفر بن محمّد عليه السلام من الرجال . رجال النجاشى ، ص 140 (ش 364) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 22 ، ص 227 ، ش 6809) اين كتاب را با عنوان من روى عن أبى عبد اللّه الصادق عليه السلامو نيز با عنوان هاى رجال الشريف أبى يعلى (ج 10 ، ص 94 ، ش 183) و رجال حمزة الشريف أبى يعلى (ج 10 ، ص 114 ، ش 234) فهرست نموده است .
عقيقى ، على بن احمد بن على بن محمّد (ق 4) .103 . كتاب الرجال . الفهرست ، ص 284 (ش 425) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 131 ، ش 254) ، اين كتاب را با عنوان رجال العقيقى فهرست نموده و آورده است كه علاّمه حلّى در خلاصة الأقوال و نجاشى در الرجال در مواردى مانند شرح حال زياد بن عيسى (ص 170 ، ش 449) ، و ابن داوود در الرجال و شيخ ابو على محمّد بن اسماعيل در منتهى المقال با رمز «عق» از اين كتاب ، نقل قول هايى را آورده اند و اين شخص ، غير از احمد بن على بن محمّد عقيقى است .
عمّى ، احمد بن ابراهيم بن مُعَلّى (ق 4) .104 . التاريخ . رجال النجاشى ، ص 96 (ش 239) . مؤلّف احتمالاً دو كتاب به نام هاى التاريخ الكبير و التاريخ الصغير تأليف نموده است و در رجال النجاشى ، عنوان التاريخ براى اين دو كتاب ، اختيار شده و آمده است : «التاريخ و هو كتاب كبير و صغير» ؛ امّا شيخ طوسى در الفهرست (ص 71 ، ش 90) ، هر دو عنوان را در فهرست آثار اين مؤلّف ، با تعبير «كتاب التاريخ الكبير ، كتاب التاريخ الصغير» آورده است .
.
ص: 44
عياشى ، محمّد بن مسعود (ق 4) .105 . معرفة الناقلين . الفهرست ، ص 396 (ش 605) ؛ رجال النجاشى ، ص 350 (ش 944) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 94) ، اين كتاب را با عنوان معرفة النافلين و نيز با عنوان هاى رجال أبى النضر العياشى (ج 10 ، ص 94) و رجال العياشى (ج 10 ، ص 139) و رجال محمّد بن مسعود العياشى (ج 10 ، ص 147) فهرست نموده است .
فاريابى ، جبرئيل بن احمد (ق 4) .106 . رجال أبى محمّد جبرئيل . الذريعة ، ج 10 ، ص 103 (ش 220) . مؤلّف ، از مشايخ محمّد بن مسعود عياشى (ق 3 _ 4) صاحب كتاب معرفة الناقلين است و در موارد بسيارى نقل كرده است : «حدّثنى جبرئيل بن أحمد» ؛ ولى به نام كتاب وى تصريح ننموده است ؛ امّا محمّد بن عمر كشّى كه از شاگردان محمّد بن مسعود عياشى است ، در كتاب خود تصريح كرده كه : «وجدت بخط جبرئيل فى كتابه ... .» . محقّق تهرانى از اين عبارت نتيجه گرفته است كه جبرئيل بن احمد فاريابى ، داراى كتابى در رجال بوده است كه از آن ، به منظور شناخت جرح و تعديل رجال و راويان حديث ، استفاده مى شده است .
كشّى ، محمّد بن عمر بن عبد العزيز (ق 4) .107 . كتاب الرجال . الفهرست ، ص 403 (ش 615) ؛ رجال النجاشى ، ص 372 (ش 1018) . اين كتاب يكى از اصول چهارگانه رجال شيعه است كه ابن شهرآشوب در معالم العلماء (ص 101 ، ش 679) و محقّق تهرانى در الذريعة (ج 21 ، ص 261) ، اين كتاب را با عنوان معرفة الناقلين عن الأئمّة الصادقين معرّفى نموده اند . كتاب ، مشتمل بر روايت ها و اخبار مربوط به رجال شيعه و اهل سنّت است ؛ ليكن داراى غلط هايى بوده است كه شيخ طوسى به منظور تصحيح آن ، اقدام به تأليف كتاب اختيار معرفة الرجال نموده و آن را تلخيص كرده است . آنچه از اصل كتاب در اختيار ماست ، شامل همين خلاصه اى است كه شيخ طوسى با عنوان اختيار معرفة الرجال جمع آورى نموده است . در كتاب هاى رجال اهل سنّت ، مانند لسان الميزان ، نقل قول هايى از اصل اين كتاب كه در اختيار معرفة الرجال وجود ندارد ، آورده شده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 277) مى گويد كه لسان الميزان ، از كتاب رجال الكشّى با عنوان رجال الشيعة نام برده است . خود ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 147) ، اين كتاب را با عنوان رجال محمّد بن عمر الكشّى و نيز با عنوان رجال الكشّى (ج 10 ، ص 141 ، ش 262) آورده است . از مطالب موجود در كتاب اختيار معرفة الرجال مى توان فهميد كه در زمينه رجال شيعه ، روايت هاى موجود در اين كتاب ، تاريخ تشيّع در عصر حيات ائمه معصوم ، تشكيلات تشيّع و فرقه ها و دسته بندى هاى داخلى شيعه را مشخّص نموده است . همچنين روايت هايى كه در شرح حال رجال هستند ، آورده شده است .
.
ص: 45
محاربى ، محمّد بن حسن (ق 4) .108 . كتاب الرجال . رجال النجاشى ، ص 350 (ش 943) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 142 ، ش 266) ، اين كتاب را با عنوان رجال المحاربى فهرست نموده است .
جرجانى ، ابو على احمد بن محمّد بن احمد .109 . ذكر من روى من طرق أصحاب الحديث أن المهدى عليه السلام من ولد الحسين عليه السلام . رجال النجاشى ، ص 86 (ش 208) . مرحوم نجاشى آورده است كه در اين كتاب ، اخبار مربوط به امام مهدى(عج) جمع آورى شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 37 ، ش 208) ، اين كتاب را با عنوان ذكر شده و نيز با عنوان رجال الشيخ أبى على الجرجانى (ج 10 ، ص 92 ، ش 179) ، فهرست نموده است .
.
ص: 46
احمد بن نصر بن سعد110 . كتاب الرجال . إقبال الأعمال ، ج 3 ، ص 86 . ابن طاووس (589 _ 664 ق) در إقبال الأعمال ، از اين كتاب ، نقل قول آورده است و اظهار نموده كه نسخه اى از اين كتاب ، نزد وى موجود بوده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 92 ، ش 178) ، اين كتاب را با عنوان رجال أبى العباس ، فهرست نموده است .
ريان ، ابو نصر111 . فهرست كتب عَدَوى . رجال النجاشى ، ص 265 (ش 689) . نجاشى در شرح حال «على بن محمّد العَدَوى» به اين فهرست كه در معرّفى آثار اين مؤلّف آورده شده ، اشاره نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص94 ، ش 182) ، اين فهرست را با عنوان رجال أبى النضر و كنيه مؤلّف را «ابو نضربن الريان» آورده است .
.
ص: 47
تأليفات رجالىقرن پنجم هجرىجوهرى بغدادى ، احمد بن محمّد (م 401 ق) .112 . الاشتمال فى معرفة الرجال و من روى عن امام امام . الفهرست ، ص 78 (ش 99) ؛ رجال النجاشى ، ص 85 (ش 207) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى راويان ائمه عليهم السلام و بر اساس ترتيب طبقات اصحاب امامان عليهم السلاماست . اسامى راويان هر يك از ائمه معصوم عليهم السلام ، به طور مستقل و بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده است . روش دسته بندى راويان ، مانند ترتيب رجال الطوسى و رجال البرقى است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 2 ، ص 101 ، ش 396) ، اين كتاب را با عنوان ذكر شده و نيز با عنوان هاى رجال ابن عياش الجوهرى (ج 10 ، ص 87 ، ش 162) و الشامل (ج 13 ، ص 13 ، ذيل ش 31) فهرست نموده است . 113 . ذكر من روى الحديث من بنى ناشرة . الفهرست ، ص 78 (ش 99) ؛ رجال النجاشى ، ص 85 (ش 207) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10، ص 36، ش195) اين كتاب را فهرست نموده است.
قنانى كاتب ، على بن عبد الرحمان (م 413 ق) .114 . كتاب طرق خبر الولاية . رجال النجاشى ، ص 269 (ش 706) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 15 ، ص 163 ، ش 1059) ، اين كتاب را فهرست نموده است .
.
ص: 48
ابن نوح سيرافى ، احمد بن على بن عباس (م ح 420 ق) .115 . الزيادات على أبى العباس بن سعيد فى رجال جعفر بن محمّد عليهماالسلام . رجال النجاشى ، ص 86 (ش 209) . اين كتاب در تكميل رجال ابن عقدة _ كه مشتمل بر فهرست اسامى اصحاب امام صادق عليه السلام بوده _ تأليف شده است . نجاشى ، اين كتاب را با وصف «مستوفى» آورده است و شيخ طوسى در الفهرست (ص 86 ، ش 117) ، نام مؤلّف آن را «أحمد بن محمّد بن نوح السيرافى ، يكنّى أبا العباس» و كتاب را با عنوان الرجال الذين رووا عن أبى عبد اللّه عليه السلام معرّفى نموده است. محقّق تهرانى در الذريعة (ج 12 ، ص 76 ، ش 518) ، اين كتاب را با عنوان الزيادات على أخبار أبى العباس بن سعيد _ يعنى ابن عقدة _ فى رجال جعفر بن محمّد عليهماالسلام ، فهرست نموده است . 116 . المصابيح فى ذكر من روى عن الائمة عليهم السلام لكل إمام . رجال النجاشى ، ص 86 (ش 209) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى راويان هر يك از معصومان عليهم السلام به طور مستقل است . شيخ طوسى در الفهرست (ص 86 ، ش 117) ، در شرح حال اين مؤلّف ، وى را «أحمد بن محمّد بن نوح السيرافى» معرّفى نموده و نام اين كتاب را در فهرست آثار وى نياورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 21 ، ص 78 ، ش 4034) ، اين كتاب را با عنوان المصابيح فيمن روى عن الائمة عليهم السلاملكل إمام إمام ، فهرست نموده است .
ابن عبدون بزّاز ، احمد بن عبد الواحد (م 423 ق) .117 . كتاب التاريخ . رجال النجاشى ، ص 87 (ش 211) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 3 ، ص 223 ، ش 814) ، اين كتاب را با عنوان تاريخ ابن الحاشر ، فهرست نموده است . 118 . الفهرست . الفهرست ، شيخ طوسى ، ص 13 (ش 7) . در رجال النجاشى (ص 87 ، ش 211) ، در شرح حال احمد بن عبد الواحد بن احمد بزّاز ، معروف به ابن عبدون ، نامى از اين كتاب نيامده است ؛ ليكن شيخ طوسى در الفهرست ، در شرح حال ابراهيم بن محمّد بن سعيد ثقفى ، نام اين كتاب را آورده و از آن ، نقل قول دارد . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 84 ، ش 153) ، اين كتاب را با عنوان رجال ابن الحاشر و نيز با عنوان رجال ابن عبدون (ج 10 ، ص 86 ، ش 160) و در مصفّى المقال (ص 19) با عنوان الفهرست ، فهرست نموده است . شايان ذكر است كه احتمال اتّحاد ميان اين كتاب و كتاب التاريخ ، وجود دارد .
.
ص: 49
علم الهدى ، على بن الحسين (مشهور به سيّد مرتضى) (355 _ 436ق) .119 . رجال الشيعة . لسان الميزان ، ج 2 ، ص 120 (ش 1927) . ابن حجر عسقلانى در لسان الميزان ، در شرح حال جبلة بن محمّد ، از اين كتاب نقل قول دارد . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 133 ، ش 256) اين كتاب را با عنوان رجال السيّد علم الهدى فهرست نموده است .
كراجكى ، محمّد بن على (م 449ق)120 . الفهرست . الدروع الواقية ، ص 248 . رضى الدين على بن موسى بن جعفر بن طاووس در الدروع الواقية ، از اين كتابْ نقل قول دارد . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 16 ، ص 393 ، ش 1840) اين كتاب را با عنوان فهرست الكراجكى و نيز با عنوان رجال أبى الفتح محمّد بن على بن عثمان الكراجكى (ج 10 ، ص 146) ، فهرست نموده است .
.
ص: 50
غضايرى ، احمد بن حسين بن عبيداللّه (نيمه اوّل ق 5) .121 . تاريخ ابن الغضائرى . رجال النجاشى ، ص 77 (ش 182) . اين كتاب ، مشتمل بر شرح حال و تاريخ وفات راويان حديث شيعه و اهل سنّت است . در رجال النجاشى ، در شرح حال «أحمد بن محمّد بن خالد البرقى» ، از اين كتاب نقل قول آمده است . محقّق تهرانى آورده است كه اين كتاب ، بعد از وفات احمد بن حسين غضايرى ، در اختيار نجاشى بوده است . وى در الذريعة (ج 3 ، ص 224 ، ش 818) اين كتاب را فهرست نموده است . 122 . تكملة رسالة أبى غالب الزرارى . چاپ شده در ضمن : رسالة أبى غالب الزرارى ، تحقيق : سيّد محمّد رضا حسينى جلالى ، قم : مركز البحوث و التحقيقات الإسلاميّة ، 1411ق ، 356ص (ص 185 _ 194) ، اوّل . ابو غالب زُرارى (م 368ق) به منظور معرّفى خود و بزرگان خاندان اعين به نوه اش كتابى با عنوان رسالة أبى غالب الزرارى تأليف نموده كه مشتمل بر فوايد رجالى ، معرّفى راويان آل اعين و غير آنها و كتابشناسى است . پس از آن ، حسين بن عبيد اللّه غضايرى ، در كتاب ها و نوشته ها به اسامى اشخاصى برخورده است كه به خاندان اعين مربوط اند و در اين رساله ذكر نشده اند و بر همين اساس ، كتاب تكملة رسالة أبى غالب الزرارى را در تكميل آن ، با ذكر نام و طريق اشخاص ، تأليف نموده است . اين تكمله در چاپ هاى مختلف، پس از متن رسالة أبى غالب الزرارى آورده شده است. چاپ ديگر اين تكمله در ضمن كتاب رسالة فى آل أعين ، شرح سيّد محمّد على موسوى موحد ابطحى اصفهانى (اصفهان : مطبعة ربّانى ، 1399ق) است . 123 . فهرست الأصول . الفهرست ، ص 2 . شيخ طوسى در مقدّمه الفهرست ، متذكّر شده است كه وى داراى دو كتاب بوده كه يكى از آنها فهرستِ در اصول بوده كه از آن نسخه بردارى نشده است و متأسفانه ، به وسيله ورثه وى از بين رفته است . 124 . فهرست المصنّفات . الفهرست ، ص 2 . شيخ طوسى در مقدمه الفهرست ، متذكّر شده است كه وى ، داراى دو كتاب بوده كه يكى از آنها فهرستِ در مصنّفات بوده كه از آن نسخه بردارى نشده است و متأسفانه ، به وسيله ورثه وى از بين رفته است .
.
ص: 51
نجاشى اسدى كوفى ، ابوالعباس احمد بن على بن احمد بن عباس (372 450ق)125 . رجال النجاشى ، تحقيق : سيّد موسى شبيرى زنجانى ، قم : مؤسسة النشر الإسلامى ، 1418 ق ، 496 ص ، ششم . اين كتاب ، يكى از چهار كتاب اصلى علم رجال است و به دليل اعتبار آن ، از ديرباز ، مورد مراجعه و استناد بوده است . نام اصلى كتاب ، فهرست أسماء مصنّفى الشيعة است ؛ امّا به رجال النجاشى مشهور شده است . مؤلّف در مقدمه مختصر خود ، انگيزه اش از تأليف اين كتاب را كلام سيّد مرتضى (مشهور به علم الهدى) بيان داشته كه گفته است : مخالفان ما اظهار مى دارند كه شما صاحب بزرگان و تأليفاتى نيستيد . به همين دليل ، مؤلّف اين كتاب را در بيان فهرست اسامى مؤلّفان شيعه و غير شيعه كه در مورد شيعه كتاب نوشته اند ، بر اساس ترتيب حروف الفبا ، در دو جزء تنظيم نموده است . جزء اوّل ، از حرف «الف» تا «ظ» ، و جزء دوم ، از حرف «عين» تا «ى» ادامه مى يابد و به ذكر كنيه اشخاصى كه به كنيه مشهورند ، خاتمه مى يابد . شايان ذكر است كه مؤلّف ، قبل از شروع حرف «الف» ، شرح حال شش نفر از مؤلّفانى را كه در صدر اسلام مى زيسته اند ، به طور مستقل آورده است . در شرح حال مؤلّفان ، نام ، كنيه ، لقب ، نسب ، قبيله ، محلّ تولد و سكونت ، خاندان ، طبقه ، تاريخ حيات ، مذهب ، توثيق يا تضعيف ، مدح يا ذم ، تعداد احاديث و فهرست تأليف ها مشخّص شده است . در بيان طبقه مؤلّفان ، نجاشى به منظور شناخت مؤلّف و تميز وى از ديگران ، امام يا امامان و راويان مهمّى را كه از آنها روايت دارند ، مشخّص نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 16 ، ص 376 ، ش 1746) اين كتاب را با عنوان فهرست أسماء مصنّفى الشيعة ومصنّفاتهم و ابن حجر عسقلانى در لسان الميزان ، با عنوان رجال الشيعة فهرست نموده اند . چاپ هاى ديگر اين كتاب عبارت اند از : 1 _ الرجال ، تهران : مركز نشر كتاب ، 360 ص ، رقعى . 2 _ رجال النجاشى ، تحقيق و مقدّمه : محمّد هادى يوسفى غروى ، سنگى ، رقعى . 3 _ بمبئى : 1317 ق ، سنگى . 4 _ تحقيق : محمّد جواد نايينى ، مقدّمه : جعفر سبحانى ، بيروت : دارالأضواء ، 1408 ق ، 2 ج . حاشيه هايى كه بر كتاب رجال النجاشى نوشته شده عبارت اند از : حاشيه محمّد بن حسين حارثى عاملى (شيخ بهايى) (م 1031ق) . حاشيه امير نجم الدين (م ق 11) ، كه با عنوان رجال الأمير نجم الدين آمده است . حاشيه عناية اللّه قهپايى (م ق 11) . حاشيه احمد بن صالح بحرانى قطيفى (م 1315ق) . حاشيه ابو الفضل نورى تهرانى كلانترى (م 1316ق) . حاشيه سيّد حسين طباطبايى بروجردى (م 1380ق) . حاشيه محمود درياب نجفى . شرح سيّد محمّد على موحد ابطحى ، با عنوان تهذيب المقال فى تنقيح كتاب الرجال . «ترتيب»هاى تأليف شده بر رجال النجاشى عبارت اند از : ترتيب عناية اللّه قهپايى (م ق 11) . ترتيب محمّد تقى خادم انصارى (م ق 11) . ترتيب داوود بن حسن بحرانى (م ق 12) .
.
ص: 52
طوسى ، محمّد بن حسن (385 _ 460) .126 . اختيار معرفة الرجال ، المعروف ب «رجال الكشّى» ، تصحيح و تحقيق : حسن مصطفوى ، مقدّمه : محمّد واعظ زاده خراسانى ، مشهد : دانشكده الهيات و معارف اسلامى (كنگره هزاره شيخ طوسى) ، 1348 ش ، 616 + 343 ص / تصحيح : على محلاّتى حائرى ، بمبئى : مصطفوية ، 1317ق/ تصحيح و تعليق : سيّد احمد حسينى ، كربلا . مؤسسة أعلمى ، با عنوان «رجال الكشّى» / تصحيح و تعليق : ميرداماد استرآبادى ، تحقيق : سيّد مهدى رجايى ، مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث ، 2 ج . كتاب رجال الكشّى تأليف محمّد بن عمر بن عبد العزيز كشّى (ق 4) ، كه معرفة الناقلين نام داشته ، داراى غلط هاى زيادى بوده است و مرحوم شيخ طوسى ، براى رفع اين غلط ها آن را تلخيص نموده است . درباره اصل رجال الكشى ، نظريه هاى مختلفى وجود دارد ، از جمله اين كه مشتمل بر عامّه و خاصّه بوده است و شيخ طوسى ، تنها رجال خاصّه را بيان كرده است . متن كتاب ، در بردارنده روايات و اخبار رجال و راويان حديث است . اسامى رجال بر اساس اصحاب رسول اكرم و اصحاب ائمه عليهم السلام باب بندى نشده اند و حتى ترتيب الفبا در آنها مراعات نشده است ؛ امّا با يك سير اجمالى روشن مى گردد كه معرّفى طبقات ، همراه با تقدّم و تأخّر تاريخ زندگى رجال ، تا حدودى مورد نظر بوده است ، به طورى كه با روايات منقول از بعضى صحابيان رسول اكرم و ياران حضرت على عليه السلامروايت ها شروع مى شوند و سپس به ترتيب ، اصحاب ائمه عليهم السلام ذكر شده اند و به رجال عصر غيبت صغرا ختم مى شود . با بررسى روايت هاى اين كتاب مى توان تاريخ تشيّع در عصر حيات ائمه معصوم عليهم السلام و تشكّل هاى شيعيان و فرقه ها و دسته بندى هاى داخلى شيعه را مشخّص نمود . همچنين اين روايت ها مشخّص كننده خطّ مشى شيعه در قبال دستگاه خلافت بنى اميّه و بنى عبّاس است . اين كتاب در شش جزء تنظيم شده است . در مقدمه آقاى محمّد واعظ زاده خراسانى درباره خصوصيت هاى اين كتاب و چگونگى تصحيح آن ، بحث شده است . محقّق كتاب ، زندگى نامه مؤلّف و مباحثى را در ذكر نسخه هاى خطّى اى كه در تصحيح مورد مراجعه بوده اند ، بيان داشته است و در آخر كتاب ، فهرست مفصّلى تنظيم و ارائه نموده است . «ترتيب»هايى كه بر اين كتاب نوشته شده ، عبارت اند از : ترتيب سيّد يوسف بن محمّد حسينى عاملى (م ق 10) . ترتيب محمّد بن حسام الدين جزايرى مشرفى (زنده در 1042 ق) . ترتيب حسام الدين جزايرى (ق 11) . ترتيب عناية اللّه قهپايى (ق 11) . ترتيب داوود بن حسن بحرانى (ق 12) . تعليقات و حواشى اى كه بر اين كتاب نوشته شده ، عبارت اند از : تعليقه مير محمّد باقر استر آبادى (ميرداماد) (م 1041 ق) . حاشيه عناية اللّه قهپايى (ق 11) . شايان ذكر است كه واعظ زاده خراسانى از حسن مصطفوى نقل مى نمايد كه چاپ بمبئى ، داراى حدود چهار هزار غلط چاپى است . 127 . رجال الطوسى ، تحقيق : سيّد محمّد صادق آل بحر العلوم ، نجف : المطبعة الحيدرية ، 1385 ق ، 528 ص / قم : منشورات الشريف الرضى ، اُفست از نسخه نجف / تحقيق : جواد قيومى اصفهانى ، قم : مؤسسة النشر الإسلامى ، 1415 ق ، 596 ص ، اوّل . اين كتاب ، يكى از چهار كتاب اصلى رجال شيعه به حساب مى آيد كه مشتمل بر فهرستى از اسامى اصحاب و راويان معصومان عليهم السلام ، شامل اشخاص امامى و غير امامى است كه در مجموع ، 6429 مورد را شامل مى شود . كتاب ، در سيزده باب تنظيم شده است : دوازده باب ، به اصحاب و راويان از معصومان عليهم السلام كه مستقيما از ايشان روايت نقل كرده اند ، اختصاص يافته است . در اين بخش ، اسامى اصحاب و راويان هر معصوم ، به طور مستقل و با ترتيب حروف الفبا تنظيم شده است . باب سيزدهم ، شامل فهرست اسامى راويانى است كه به صورت مستقيم ، از معصوم عليهم السلام روايت ندارند . البته در اين باب به نام برخى راويان نيز برمى خوريم كه در زمره اصحاب معصومان عليهم السلامهم آورده شده اند كه درباره آنها بحث ها و توجيهاتى از طرف علماى رجال ، مطرح شده است . مقدمه محقّق ، مشتمل بر معرّفى مختصر كتاب هاى اصلى علم رجال و بررسى ويژگى هاى كتاب و چگونگى تحقيق آن است . مرحوم عناية اللّه قهپايى نيز ترتيب رجال شيخ الطائفة و سيد حسين طباطبايى بروجردى (م 1381ق) إصلاح و مستدرك رجال الطوسى را تأليف نموده اند . گفتنى است در مواردى كه لسان الميزان ، نقل قولى از رجال الطوسى آورده است ، اين كتاب را با عنوان «رجال الشيعة» نام برده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 1، ص 73، ش 362) ، اين كتاب را با عنوان كتاب الأبواب و أخبار الرجال (ج 1 ، ص 329 ، ش 1720) و رجال شيخ الطائفة (ج 10 ، ص 120 ، ش 346) و رجال الشيخ أبى جعفر محمّد (ج 10 ، ص 144) فهرست نموده است . 128 . مشيخة الاستبصار . منتشر شده در : الاستبصار . تهران : دار الكتب الإسلامية ، 1363 ش ، 4 ج (ج 4 ، ص 303 _ 343) ، اوّل . شيخ طوسى ، همچنان كه در مقدمه مشيخة الاستبصار آورده است ، در جلد اوّل اين كتاب ، روايت ها را با سند كامل ، از شيخ خود تا معصوم عليه السلام بيان نموده است ؛ امّا در جلد دوم و سوم و چهارم ، سند احاديث را از صاحب كتاب يا اصلى كه روايت را از «كتاب» يا «اصل» وى اخذ نموده است ، شروع مى نمايد . پس از اتمام كتاب ، به منظور رفع اشكال ارسال از روايات كتاب ، اقدام به تهيه مشيخه نموده است و در آن ، طريق خود را به هر يك از صاحبان «كتاب» يا «اصل» ، مشخّص نموده است و به اين ترتيب ، اختصار در اسناد نموده است . شايان ذكر است كه طريق هاى ذكر شده در مشيخه الاستبصار در بردارنده جميع موارد اختصار در سند نيست و به منظور تكميل ، در بعضى موارد ، لازم است كه به كتاب الفهرست و مشيخه كتاب تهذيب الأحكام ايشان مراجعه شود . همچنين بيان اين نكته مناسب است كه به طريق هاى ذكر شده مؤلّف در آخر التهذيب و الاستبصار و همچنين طريق هاى شيخ صدوق در آخر كتاب من لا يحضره الفقيه ، «مشيخه» مى گويند ، به اين جهت كه صاحبان كتاب ها و اصولى كه در صدر اسناد روايات آمده اند ، شيخ و استاد اين مؤلّفان هستند . بر مشيخه الاستبصار ، شرح هايى تأليف شده اند كه عبارت اند از : شرح سيّد حسن موسوى آل خرسان نجفى (م _ ق 14) . شرح عبّاس حاجيانى دشتى (معاصر) ، به نام نخبة المقال فى تمييز الأسناد و الرجال . محمّد على آل كشكول (ق 13) ، در تكميل اين مشيخه و مشيخه التهذيب و كتاب من لا يحضره الفقيه ، كتابى با عنوان حديقة النظار [/الأنظار ]فى مشيخة الفقيه والتهذيب والاستبصار ، تأليف نموده است . 129 . الفهرست ، تصحيح و تعليق : سيّد محمّد صادق آل بحر العلوم ، قم : منشورات الشريف الرضى ، 196 ص . اين كتاب ، يكى از چهار كتاب اصلى رجال شيعه به حساب مى آيد كه در بردارنده فهرستى از مؤلّفان شيعه ، همراه با ذكر اسامى تأليف هاى آنهاست و در مواردى كه مؤلّف كتاب ، سندى در مورد اين مؤلّفان داشته ، آن را متذكّر شده است و در بعضى از موارد ، توثيق و يا تضعيف هايى را بيان كرده است . همه مؤلّفانى كه در اين كتاب معرّفى شده اند ، از رجال شيعه اماميه هستند ؛ مگر در مواردى كه خود ايشان ، با تعبيرهايى به آنها اشاره نموده است . اسامى مؤلّفان ، بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند و بر اساس شماره گذارى كتاب بالغ بر 888 مورد است و با توجّه به اشتباه هايى كه در شماره گذارى كتاب واقع شده است ، احتمالاً رقم واقعى 912 مورد است . از خصوصيت هاى اين چاپ آن است كه محقّق با توجّه به غلط ها و نواقص الفهرست چاپ كلكته ، اقدام به تصحيح اصل كتاب با مراجعه به اصول معتبر از كتاب هاى رجالى نموده و حاشيه هايى از كتاب هاى رجالى ، حديثى و تاريخى بر آن نوشته است . چاپ هاى ديگر 1 . تصحيح : الويس اسپرنگر التيرولى و مولوى عبد الحق و مولوى غلام قادر ، هند ، 383 ص ، 892 عنوان . در ذيل اين چاپ ، كتاب نضد الإيضاح ، در شرح كتاب إيضاح الإشتباه ، آورده شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 4 ، ص 66 ، ش 276) اين چاپ را با عنوان ترتيب فهرس شيخ الطايفة فهرست نموده و اشاره مى نمايد شخصى كه اقدام بر اين چاپ نموده است ، در آن تصرّف نموده و به آن ، بعضى مطالب رجال النجاشى و رجال ابن داوود را اضافه كرده است . تصحيح : الويس اسپرنگر التيرولى و مولوى عبد الحق و مولوى غلام قادر ، به كوشش محمود راميار ، مشهد : دانشگاه مشهد (كنگره هزاره شيخ طوسى) ، 1351 ش ، 544 ص ، اوّل . با نام : فهرست كتب الشيعة وأصولهم وأسماء المصنّفين وأصحاب الأصول ، 2 . تحقيق : سيّد عبد العزيز طباطبايى ، قم : مكتبة المحقّق الطباطبائى ، 1420 ق ، 676 ص ، اوّل (شامل 912 عنوان) . محقّق در آخر كتاب ، فهرست هاى مفصّل و مختلفى از جمله فهرست اعلام و فهرست كتب موجود در شرح حال مؤلّفان را به همراه نام آنها ، با ترتيب حروف الفبا آورده است . 3 . تحقيق : جواد قيومى ، قم : مؤسسة نشر الفقاهة ، 1417 ق ، 381 ص ، اوّل . با نام الفهرست . كتاب هايى كه بر محور الفهرست تأليف شده اند ، عبارت اند از : ترتيب عناية اللّه قهپايى (م ق 11) . ترتيب على بن عبد اللّه اصبعى (م 1127 ق) . كتاب معراج الكمال إلى معرفة الرجال ، نوشته سليمان بحرانى ماحوزى (م 1121 ق)، در شرح اين كتاب تأليف شده است . در تتمه اين كتاب ، كتاب هاى رجالى ديگر تأليف شده اند كه عبارت اند از : الفهرست ، تأليف : شيخ منتجب الدين . معالم العلماء ، تأليف : ابن شهر آشوب سَرَوى . در تلخيص اين كتاب ، نجم الدين هذلى حلّى (م 676 ق) ، كتاب تلخيص الفهرست را تأليف كرده است . 130 . مشيخة التهذيب . منتشر شده در : تهذيب الأحكام . شرح و تحقيق : سيّد حس_ن موسوى خرسان ، بيروت : دار صعب _ دار التعارف ، 1401 ق ، 10 ج (ج 10 ، 91 ص) . مرحوم شيخ طوسى ، اسناد كتاب تهذيب الأحكام را از صاحب كتاب يا اصلى كه روايت را از وى اخذ نموده است ، شروع مى نمايد . ايشان ، پس از اتمام كتاب ، به منظور رفع ارسال در اسناد ، اقدام به تأليف مشيخه نموده است و در آن ، طريق خود را به هر يك از صاحبان «كتاب» يا «اصل» ، مشخّص نموده است . براى تكميل جميع اسناد ، لازم است به مشيخه الاستبصار و كتاب الفهرست مؤلّف ، مراجعه شود . شايان ذكر است كه عنوان موجود در كتاب ، شرح مشيخة تهذيب الأحكام است و متن مشيخه ، در قسمت بالاى صفحات اين شرح آورده شده است . شرح هاى نوشته شده بر مشيخه تهذيب الأحكام عبارت اند از : شرح على بن حسن خراسانى (زنده در 1110 ق) ، شرح محمّد اشرف علوى عاملى اصفهانى (م 1145 ق) . شرح سيّد عبد اللّه كبير عاملى اصفهانى (م 1243 ق) . شرح محمّد جعفر شريعتمدار استر آبادى (م 1263 ق) . شرح محمّد حسن بروجنى (زنده در 1257ق) ، شرح عباس حاجيانى دشتى ، با عنوان نخبة المقال فى تمييز الاسناد والرجال . در تكميل اين مشيخه ، مرحوم محمّد على آل كشكول (م ق 13) ، كتاب حديقة النظار [ / الأنظار ]فى مشيخة الفقيه والتهذيب والاستبصار را تأليف نموده است .
.
ص: 53
. .
ص: 54
. .
ص: 55
. .
ص: 56
. .
ص: 57
. .
ص: 58
تغلبى ، عثمان بن حاتم (ق 5) .131 . رجال عثمان التغلبى . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 260 . عثمان بن حاتم تغلبى ، استاد نجاشى بوده است ، چنان كه در رجال النجاشى (ص 192 ، ش 515) در شرح حال «سعد ان بن مسلم» آمده است : «فقال أستادنا عثمان بن حاتم بن المنتاب التغلبى ...» . محقّق تهرانى ، از شرح حال هاى مختلفى كه نجاشى از عثمان بن حاتم تغلبى نقل كرده است ، چنين برداشت كرده كه عثمان بن حاتم تغلبى ، داراى كتابى در رجال بوده است و به همين دليل ، در كتاب مصفّى المقال ، رجال عثمان التغلبى را به اين مؤلّف ، نسبت داده است .
غضايرى واسطى بغدادى ، احمد بن حسين (ق 5) .132 . الرجال لابن الغضائرى . تحقيق: سيّد محمّد رضا حسينى جلالى، قم : دار الحديث، 1422ق/ 1380ش ، 208ص ، اوّل . احمد بن طاووس حلّى در كتاب حلّ الإشكال ، اين كتاب را به همراه چهار كتاب رجالى ديگر ، جمع آورى نمود . سپس مرحوم شيخ عبد اللّه شوشترى رجال ابن غضايرى را از كتاب حل الأشكال استخراج نموده است و پس از آن ، عناية اللّه قهپايى در مجمع الرجال ، مستخرجات استاد خود مرحوم شوشترى را آورده است . محقّق اين كتاب با استفاده از نسخه مرحوم شوشترى و ضمن مراجعه به كتاب مجمع الرجال ، متن كتاب رجال ابن الغضائرى را كه مشتمل بر 159 عنوان مى شود ، بازيابى نموده است . سپس محقّق در بخشى با عنوان «مستدركات» ، ضمن مراجعه به كتاب هاى رجال النجاشى ، خلاصة الأقوال علاّمه حلّى و رجال ابن داوود ، مطالبى را كه از ابن غضايرى نقل كرده اند ، ضميمه نموده است كه مشتمل بر 66 عنوان مى شود . در مجموع ، عناوين ذكر شده ، شامل 225 مورد است كه در ذيل هر يك از اسامى ، مدح و ذم راوى بيان شده است . شايان ذكر است كه حسن بن زين الدين عاملى (م 1011ق) در التحرير الطاووسى (ص 5) آورده است كه سيّد احمد بن موسى آل طاووس (م 673ق) در حلّ الاشكال ، كتاب الضعفاء و محمّد تقى شوشترى در قاموس الرجال (ج 1 ، ص 441) ، علاوه بر آن ، كتاب الممدوحين را از تأليف هاى اين مؤلّف دانسته اند و هيچ يك از اين دو كتاب ، هم اكنون در دسترس نيستند و به احتمال قوى منقولات ابن غضايرى _ كه هم اكنون در الرجال لابن الغضائرى جمع آورى شده است _ از محتويات اين دو كتاب بوده اند . مقدمه محقّق ، مشتمل بر شرح حال مؤلّف ، معرّفى كتاب و بيان شيوه وى در تأليف و اصطلاحات موجود در كتاب است . در نهايت ، فهرست هاى علمى مختلفى از كتاب ، آورده شده است .
.
ص: 59
قنايى ، محمّد بن على بن يعقوب (ق 5) .133 . معجم رجال أبى المفضّل . رجال النجاشى ، ص 398 (ش 1066) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 21 ، ص 217 ، ش 4691) ، اين كتاب را با عنوان معجم رجال المفضّل و نيز با عنوان رجال أبى الفرج محمّد بن على بن يعقوب القنانى(ج 10 ، ص 147) فهرست نموده است .
نقيب ، حسن بن احمد بن قاسم (ق 5) .134 . كتاب فى طرق الحديث المروى فى الصحابى . رجال النجاشى ، ص 65 (ش 152) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 15 ، ص 162 ، ش 1058) ، اين كتاب را فهرست نموده است .
.
ص: 60
. .
ص: 61
تأليفات رجالىقرن ششم هجرىابن بابويه رازى ، منتجب الدين (504 _ بعد از 585 ق) .135 . فهرست أسماء علماء الشيعة و مصنّفيهم . تحقيق : سيّد عبد العزيز طباطبايى، قم: مجمع الذخائر الإسلامية ، 1404 ق / بيروت: دار الأضواء ، 1406 ق ، 246 ص . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى علماى شيعه و كتاب هاى آنها از زمان شيخ طوسى تا عصر مؤلّف است و از اين جهت ، تكميل كننده كتاب الفهرست شيخ طوسى به شمار مى آيد . محقّق در اكثر عنوان ها به جهت تكميل ، تعليقه هايى را همراه با ذكر نشانى ذكر كرده است . كتاب از جلد 105 بحار الأنوار (الاجازات) گرفته شده و با نسخه هاى ديگر ، مقابله شده است . چاپ ديگر : الفهرست ، تحقيق : سيّد جلال الدين محدّث اُرمَوى ، قم : كتاب خانه آية اللّه مرعشى ، 1366 ش ، مقدّمه : سيّد محمود مرعشى و محمّد سمامى حايرى ، 571 ص . در اين كتاب ، ابتدا متن كتاب الفهرست شيخ منتجب الدين آمده و پس از آن در قسمت «التعليقات» ، زندگى نامه بسيارى از علماى مطرح شده در متن كتاب ، همراه با ذكر شماره رديف ، به طور مفصّل مورد بررسى قرار گرفته اند . در قسمت «استدراك» ، محقّق نكاتى در مورد تصحيح و تكميل بعضى از نقل قول ها را متذكّر شده است و در آخر كتاب ، فهرست هاى مختلف به طور مفصّل آورده شده اند . مقدمه كتاب ، به بررسى زندگى نامه علمى محقّق و منابع تصحيح كتابْ پرداخته است . شيخ بهايى (م 1031 ق) بر اين كتابْ حاشيه اى را نوشته است و صاحب رياض العلماء در مواضعى نقل قول هايى را از آن آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 83 ، ذيل ش 148) ، اين كتاب را با عنوان رجال ابن بابويه و نيز رجال الشيخ منتجب الدين على (ج 10 ، ص 136) و فهرست أسماء علماء الشيعة ومصنّفيهم (ج 16 ، ص 376) و فهرست منتجب الدين (ج 16 ، ص 395 ، ش 1857) ، فهرست كرده است .
.
ص: 62
ابن شهر آشوب مازندرانى ، محمّد بن على (م 588 ق) .136 . كتاب الرجال . نامه دانشوران ، ج 3 (ص 46) . محقّق تهرانى اشاره مى نمايد كه اين كتاب ، غير از كتاب معالم العلماء است ، همچنان كه در نامه دانشوران بر اين مطلب ، تصريح شده است . وى در الذريعة (ج 10 ، ص 86 ، ش 159) اين كتاب را با عنوان رجال ابن شهرآشوب فهرست نموده است . 137 . معالم العلماء فى فهرست كتب الشيعة وأسماء المصنّفين منهم قديما وحديثا ، تحقيق : سيّد محمّد صادق آل بحر العلوم ، نجف : المطبعة الحيدرية ، 1380 ق ، 155 ص ، دوم/ تحقيق : عبّاس اقبال ، تهران : 1353 ق ، 741 ص ، اوّل . اين كتاب ، متمّم كتاب الفهرست شيخ طوسى است و در معرّفى علماى شيعه و كتاب هاى آنها كه در كتاب الفهرست وارد نشده است و يا بعد از شيخ طوسى و تا زمان مصنّف زندگى مى كرده اند ، تأليف شده است . در آخر كتاب ، فصلى در اسامى كتاب هايى كه مصنّفان آنها مجهول اند و بابى در معرّفى بعضى شعراى مدّاح اهل بيت عليهم السلام آورده شده است . در مقدمه محقّق ، زندگى نامه مؤلّف و ويژگى هاى اين كتاب ، مورد بحث واقع شده است . در چاپ اوّل ، 990 و در چاپ دوم ، 1021 شرح حال آمده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 146) ، اين كتاب را با عنوان رجال رشيد الدين محمّد بن على بن شهر آشوب ، فهرست نموده است .
.
ص: 63
حلّى اسدى ، يحيى بن حسن (ابن بطريق) (523 _ 600 ق) .138 . رجال ابن بطريق . الذريعة ، ج 10 ، ص 83 (ش 150) . سيوطى در كتاب بغية الوعاة (ص 222) در ذيل شرح حال «الحسين بن أحمد بن خيران البغدادى» به كتاب رجال الشيعة تأليف يحيى بن حسن بن بطريق ، استناد كرده است و اين مطلب ، گوياى آن است كه كتاب رجال الشيعة در اختيار سيوطى بوده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 159 ، ش 286) اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ يحيى الحلّى هم فهرست نموده است .
.
ص: 64
. .
ص: 65
تأليفات رجالىقرن هفتم هجرىابن أبى طَىّ الحلبى ، يحيى بن حميد بن ظافر طايى (575 _ 630) .139 . الحاوى فى رجال الشيعة الإماميّة ، بازسازى و تدوين : رسول جعفريان ، قم : كتاب خانه تخصّصى تاريخ اسلام و ايران (به مناسبت سمينار مقدماتى نسخه هاى خطّى) ، تهران : 1379 ش ، 92 ص . يكى از روش هايى كه در رفع بعضى از مشكلات علم رجال داراى كارآيى است ، مراجعه به كتاب هاى تاريخى شيعه و اهل سنّت ، به منظور دستيابى به متونى است كه در شرح حال رجال تأليف شده اند و هم اكنون ، در دسترس ما نيستند . كتاب الحاوى فى رجال الشيعة الإماميّة ، تأليف يحيى بن ابى طى حلبى ، با همين روش و با بازسازى و تدوين كتاب هاى مختلف ، مانند : لسان الميزان ، تاريخ الإسلام ، سِيَر أعلام النبلاء ، بغية الطلب فى تاريخ حلب ، الوافى بالوَفَيات والإصابة فى تمييز الصحابة ، در معرّفى هشتاد نفر از رجال شيعه ، گردآورى شده است . در ذيل اسامى رجال ذكر شده ، متن هاى استناد داده شده به ابن ابى طىّ ، شامل تاريخ زندگى هر فرد ، راوى و مروى عنه وى و ديگر مشخصّات ، به همراه نشانى كامل مصدر مورد مراجعه ، مشخّص شده است . تدوين كننده كتاب ، قبل از بيان متن هاى گردآورى شده ، با عنوان «موارد پژوهى و بازسازى متون مفقوده» ، به جايگاه مهم و اهداف بازسازى متون مفقود و نمونه هايى از كارهاى مهم در بازسازى متون ، اشاره مى نمايد و سپس ، زندگى نامه ابن ابى طىّ و اقوال علما در مورد او را آورده به آثار ديگر وى اشاره كرده و همچنين به موضوع تشيّع در حَلَب ، پرداخته است . محقّق همچنين اسامى مختلفى را كه از اين كتاب مشاهده نموده ، آورده است كه عبارت اند از : رجال الشيعة ، تاريخ الإمامية ، طبقات الاماميّة ، رواة الشيعة ومصنّفيها (فوات الوفيات ، ج 4 ، ص 270) ؛ الحاوى فى رجال الإماميّة (لسان الميزان ، ج 7 ، ص 409) ؛ تاريخ العلماء (الوافى بالوفيات ، ج 1 ، ص 53) . محقّق ، بنابر آنچه كه ابن حجر در لسان الميزان از معجم البلدانياقوت _ كه خود در حَلَب در گذشته و با ابن ابى طىّ ، ديدار داشته _ عنوان كرده است ، اين كتاب را با عنوان الحاوى فى رجال الإماميّه آورده و معرّفى نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 3 ، ص 219 ، ش 810) ، اين كتاب را با عنوان تاريخ ابن أبى طىّ و نيز با عنوان طبقات الإماميّة (ج 15 ، ص 147 ، ش 977) فهرست كرده است . اين كتاب در مجله تراثنا (س 17 ، ع 1 ، پى 65 ، محرّم 1422ق ، ص 106 _ 160) و (ع 2 ، پى 66 و 67 ، ربيع الآخر _ رمضان 1422ق ، ص 122 _ 165) با عنوان الحاوى فى رجال الإمامية _ با ترجمه عربى انتشار يافته است .
.
ص: 66
ابن طاووس حلّى ، احمد بن موسى (م 673 ق) .140 . حلّ الإشكال فى معرفة الرجال . الذريعة ، ج 7 ، ص 64 (ش 346) . نويسنده كتاب ، راويانى را كه در پنج كتاب مهم رجالى در آن عصر ، شرح حال داشته اند ، در يك مجموعه گرد آورده است . اين كتاب ها شامل : رجال الكَشّى ، الفهرست و الرجال شيخ طوسى ، رجال النجاشى و رجال ابن الغضائرى است . متأسفانه ، اصل كتاب رجال ابن الغضائرى بجز منقولات اين كتاب در دسترس نيست . شيخ حسن بن زين الدين عاملى (م 1011 ق) ، معروف به صاحب المعالم ، آنچه را كه مؤلّف از اصل رجال الكشّى در اين تأليف وجود داشته است ، استخراج نموده و با نام التحرير الطاووسى ارائه كرده است . همچنين عبد اللّه بن حسين شوشترى ، هر آنچه را كه اين كتاب از كتاب الضعفاء ابن غضايرى نقل كرده است ، استخراج نموده و آن را الرجال الضعفاء ناميده است . متأسفانه ، اصل كتاب اينك در دسترس نيست و تنها اين دو استخراج از آن موجود است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 86) ، اين كتاب را با عنوان رجال ابن طاووس هم فهرست نموده است .
.
ص: 67
هُذَلى حلّى ، نجم الدين ابوالقاسم جعفر بن حسن (م 676 ق) .141 . تلخيص الفهرست . الذريعة ، ج 4 ، ص 425 (ش 1872) . اين كتاب ، خلاصه اى از الفهرست شيخ طوسى است . مؤلّف در اين تلخيص ، تنها به ذكر اسامى مصنّفان و ساير خصوصيات آنها اكتفا نموده است . ايشان ، اسامى ، القاب و كنيه ها را بر اساس حروف الفبا تنظيم نموده است و از ذكر كتاب ها و اسانيد مؤلّفان ، اجتناب كرده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 104) ، اين كتاب را با عنوان رجال المحقق الحلّى أبى القاسم جعفر و نيز با عنوان رجال المحقّق الحلّى (ج 10 ، ص 142) فهرست نموده است .
ابن طاووس حلّى ، عبد الكريم (648 _ 693 ق) .142 . الشَمَل المنظوم فى مصنّفى العلوم . الذريعة ، ج 14 ، ص 233 (ش 2342) . اين كتاب ، در زمينه مباحث رجالى تأليف شده است و صاحب الذريعة مى گويد تقى الدين حسن بن داوود حلّى ، شاگرد مؤلّف ، گفته است كتابى از اصحاب ما مانند اين كتاب نيست . صاحب الذريعة اشاره مى كند كه موفّق به ديدن اين كتاب نشده است . او اين كتاب را با عنوان رجال السيد عبد الكريم غياث الدين أبى المظفّر (ج 10 ، ص 126) ، هم فهرست نموده است .
.
ص: 68
. .
ص: 69
تأليفات رجالىقرن هشتم هجرىابن داوود حلّى ، تقى الدين حسن بن على (م 647 _ 707 ق) .143 . كتاب الرجال (رجال ابن داوود) ، تحقيق : سيّد محمّد صادق آل بحر العلوم ، قم : منشورات الشريف الرضى ، 316 ص/ تحقيق : جلال الدين حسينى ارموى ، دانشگاه تهران ، 1342 ش ، 98 + 573 + 48 ص . منتشر شده به همراه رجال البرقى . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : مقدّمه در بيان ويژگى هاى كتاب ، منابع و رمزهاى آن و بيان طريق مؤلّف به بعضى از مشايخ خود است . كتاب ، در دو قسمت تنظيم شده است : قسمت اوّل ، در بيان اسامى ممدوحان ، شامل نام راويان موثّق و مهمل ، و قسمت دوم ، شامل نام راويان مجروح و مجهول است . در پايان قسمت اوّل ، چند فايده رجالى ذكر شده كه شامل مطالب زير است : اسامى افرادى كه نجاشى درباره آنها تعبير «ثقة» را ذكر كرده است ؛ اصحاب اجماع ؛ جماعتى كه نجاشى آنها را در روايت هايشان ثقه مى داند ، امّا مذهب آنها مضطرب و غير صحيح است ؛ اشخاصى كه نجاشى در شرح حال آنها تعبير «ليس بذلك» و يا «لا بأس به» و يا «قريب الأمر» را آورده است ؛ اشخاصى كه تعداد روايت هاى آنها مشخّص است ؛ اشخاصى كه مشهور به كنيه اند . در پايان قسمت دوم ، اين فوايد رجالى مطرح شده است : اسامى راويانى كه داراى مذهب فاسدى هستند و يا تعبيرهاى «ضعيف» ، «مضطرب» ، «يعرف حديثه و ينكر» ، «ليس بشى ء» و «مجهول» در مورد آنها ذكر شده است . نيز اسامى اشخاصى كه ملعونِ در مذهب هستند و ثقاتى كه از ضعفا نقل روايت كرده اند . همچنين واضعان حديث ، ملعونان و اشخاصى كه مشمول دعاى يكى از معصومان عليهم السلامشده اند ، آمده است . در قسمت «التنبيهات» ، نُه «تنبيه» ذكر شده است كه در هشت تنبيه اوّل ، خصوصيت هاى بعضى راويان ، بررسى شده است و در تنبيه نهم ، مشيخه شيخ طوسى و شيخ صدوق را از نظر اعتبار اسناد ، منظّم نموده است . محقّق كتاب ، زندگى نامه مؤلّف و ويژگى هاى اين كتاب را به طور مفصّل ، مورد بحث قرار داده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 84 ، ش 155) ، اين كتاب را با عنوان هاى رجال ابن داوود الحلّى و با عنوان رجال الشيخ تقى الدين (ج 10 ، ص 101) آورده و در جاى ديگر (ج 18 ، ص 63 ، ش 688) اشاره مى نمايد كه شيخ نظام الدين ساوجى در كتاب نظام الأقوال ، كتابى به نام كشف المقال فى معرفة أحوال الرجال را به تقى الدين حلّى نسبت داده است و با ذكر ادلّه اى بيان مى كند كه بعيد است اين مؤلّف ، كتاب خود را با اين عنوان تأليف كرده باشد . ايشان همچنين در مصفّى المقال (ص 101) ، اين كتاب را با عنوان رجال تلميذ محقّق الحلّى معرّفى نموده است . بر اين كتاب حاشيه هايى تأليف شده كه عبارت اند از : حاشيه زين الدين بن على شامى عاملى (م 966ق) . حاشيه عبد اللّه بن حسين شوشترى (م 1021 ق) . حاشيه شمس الدين محمّد كشميرى (زنده در 1040 ق) . حاشيه ميرزا محمّد بن سليمان تنكابنى (م 1302 ق) .
.
ص: 70
. .
ص: 71
حلّى ، حسن بن يوسف بن مطهّر (648 _ 726 ق) .144 . إيضاح الاشتباه ، تحقيق : محمّد الحسّون ، قم : مؤسسة النشر الإسلامى ، 1411 ق ، 392 ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر ضبط اسامى راويان و رجال حديث است كه بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است . محقّق ، شرح حال مختصرى از هر شخص را در زير نويس آورده است و در آخر كتاب ، فهرست هاى متعددى جهت تسهيل دستيابى به اطلاّعات كتاب ، آورده است . در شرح اين كتاب ، مرحوم محمّد بن محسن فيض كاشانى (م ق 12) ، كتاب نضد الإيضاح را تأليف نموده است . مرحوم جعفر بن حسين موسوى خوانسارى (م 1158 ق) ، در ترتيب اسامى راويان ، كتاب تتميم الإفصاح فى ترتيب إيضاح الإشتباه را تأليف نموده است . 145 . رجال العلاّمة الحلى ، تحقيق : سيّد محمّد صادق آل بحر العلوم ، قم : مكتبة الرضى ، 1402 ق ، 296 ص . چاپ دوم : خلاصة الأقوال فى معرفة الرجال ، تحقيق : جواد قيّومى ، قم : مؤسسة نشر الفقاهة ، 1417 ق ، 507 ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر دو قسمت و يك خاتمه است . قسمت اوّل ، شامل راويانى است كه روايت آنها قابل اعتماد است و در نزد مصنّف ، ترجيح در قبول روايت آنهاست . قسمت دوم ، شامل راويانى است كه روايت هاى آنها مترود و متروك شده اند و يا مصنّف در قبول آنها توقّف كرده است . هر يك از اين دو قسمت ، بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند . خاتمه كتاب ، شامل ده فايده رجالى است كه عبارت اند از : افرادى كه مشهور به كنيه اند ؛ تمييز مشتركات ؛ مراد از «عدّة» در كافى و كتاب هاى شيخ صدوق ؛ مستثنيات ابن وليد از كتاب نوادر الحكمة ؛ تاريخ ميلاد حضرت مهدى(عج) و ذكر وكلاى خاص آن حضرت ؛ جماعتى از مذمومان كه شيخ طوسى آنها را ذكر كرده است ؛ افرادى كه توقيع ائمه عليهم السلام در مدح آنها وارد شده است ؛ موارد صحيح و ضعيف در طُرُق شيخ طوسى و شيخ صدوق ؛ توهّم عدّه اى بر اين كه مراد از حمّاد بن عيسى در مواردى كه ابراهيم بن هاشم از وى روايتى نقل مى كند ، همان حمّاد بن عثمان است ؛ طُرُق متعدّد مصنّف به شيخ طوسى و شيخ صدوق و ابو عمر كشّى و احمد بن عبّاس نجاشى . ميرزا لطفعلى تبريزى شيرازى (م 1350 ق) در تكميل اين كتاب ، مستدرك خلاصة الرجال را تأليف نموده است . منظومه خلاصة الخلاصةى محمّد جواد خراسانى در نظم اين كتاب است . بر اين كتاب حاشيه هايى نوشته شده است كه عبارت اند از : حاشيه سيّد على بن عبد الكريم حسينى نيلى نجفى (ق 9) . حاشيه زين الدين بن على بن احمد شامى عاملى (شهيد ثانى) (م 966 ق) . حاشيه عز الدين حسين بن عبد الصمد حارثى عاملى (م 984 ق) . حاشيه سيّد محمّد بن على بن حسينى عاملى (صاحب المدارك) (م 1009 ق) . حاشيه حسن بن زيد الدين عاملى ، صاحب المعالم (م 1011 ق) . حاشيه نور اللّه شوشترى (955 _ 1019 ق) . حاشيه سيّد ماجد بن هاشم بحرانى حَفصى (م 1028 ق) . حاشيه محمّد بن حسن بن زين الدين عاملى شامى (محمّد سبط) (م 1030 ق) . حاشيه بهاء الدين محمّد بن عز الدين حسين عاملى (م 1031 ق) . حاشيه مساعد بن بديع بن حسن حويزى (ق 11) . حاشيه سليمان بن عبد اللّه ماحوزى (م 1121 ق) . «تلخيص»هاى تأليف شده از اين كتاب عبارت اند از : تلخيص زين الدين شامى عاملى (شهيد ثانى) (م 966 ق) . تلخيص محمّد رضا موسوى شيرازى (زنده در 1300 ق) با عنوان الوجيزة فى الرجال . تلخيص محمّد جواد اصفهانى (م 1312 ق) . تلخيص محمّد جواد حسين آبادى (ق 14) . تلخيص محمّد جواد خراسانى (معاصر) . همچنين «ترتيب»هايى بر اين كتاب تأليف شده كه عبارت اند از : ترتيب على بن حيدر على منعل قمى (م ق 10) با عنوان نهاية الآمال . ترتيب عزيز اللّه مجلسى (م 1074 ق) . ترتيب فخر الدين طُرَيحى (م 1085 ق) . در ترجمه اين كتاب ، محمّد باقر تبريزى (م ق 12) ترجمه خلاصة الأقوال را تأليف نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 133) ، اين كتاب را با عنوان رجال العلاّمة الحلّى هم فهرست نموده است . 146 . كشف المقال فى معرفة أحوال الرجال . الذريعة ، ج 18 ، ص 63 (ش 689) . اين كتاب ، مشتمل بر اقوالى در مورد راويان حديث و مصنّفان از متقدّمان است . مؤلّف ، همچنين احوال متأخّران و معاصران زمان خود را مورد بحث و بيان قرار داده است . شايان ذكر است كه اين كتاب ، مشهور به الرجال الكبير است . محقّق تهرانى به وجود احتمالى نسخه اى از اين كتاب ، اشاره نموده است . علاّمه حلّى در مقدّمه خلاصة الأقوال خويش ، به نام اين كتابْ اشاره نموده است .
.
ص: 72
. .
ص: 73
حلّى حسينى ديباجى ، سيّد نقيب تاج الدين محمّد بن قاسم بن معيه (م 776 ق) .147 . معرفة الرجال . الذريعة ، ج 21 ، ص 257 (ش 4916) . شاگرد مؤلّف به نام سيّد جمال الدين احمد بن على بن مهنا در عمدة الطالب آورده است كه اين كتاب ، در معرّفى احوال رجال و در دو جلد ضخيم تأليف شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 90 ، ش 169) ، اين كتاب را با عنوان رجال ابن معية و نيز با عنوان رجال السيد تاج الدين محمّد بن القاسم بن معية الحلّى (ج 10 ، ص 147 ، ش 271) فهرست نموده است .
.
ص: 74
شاگرد شهيد اوّل (ق 8) .148 . مشيخة الشهيد محمّد بن مكّى العاملى . الذريعة ، ج 21 ، ص 72 (ش 4005) . اين كتاب ، مشتمل بر شرح حال مشايخ و طُرُق شهيد اوّل ، محمّد بن مكّى عاملى (م 786 ق) از علما و مشايخ و راويان احاديث تا معصومان عليهم السلام است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 102 ، ش 215) ، اين كتاب را با عنوان رجال تلميذ الشيخ الشهيد محمّد بن مكى و نيز با عنوان فائدة (ج 16 ، ص 88 ، ش 15) فهرست نموده است ايشان اين مشيخه را در حاشيه المستجاد من الإرشاد ، مشاهده كرده و نشانى داده است .
نيلى ، على بن عبد الحميد (ق 8) .149 . جامع أشتات الرواة والروايات . الذريعة ، ج 5 ، ص 40 / 167 . ابوطالب اعرجى در كشف الحُجُب ، از سيّد عبد العلى طباطبايى نقل مى نمايد كه ايشان ، نسخه اى از اين كتاب را كه با خطّ مؤلّف آن نوشته شده ، مشاهده نموده است . محقّق تهرانى مى گويد ظاهر آن است كه اين كتاب ، غير از كتاب رجال النيلى سيّد بهاء الدين على بن عبد الكريم نيلى است .
.
ص: 75
تأليفات رجالىقرن نهم هجرىجُعْبى ، شمس الدين محمّد (م 876 يا 886 ق) .150 . رجال الشيخ شمس الدين محمّد بن على بن الحسن الجبعى . الذريعة ، ج 10 ، ص 146 .
حسينى نيلى نجفى ، سيّد على بن عبد الكريم [سيّد بهاء الدين] (ق 9) .151 . حاشية على خلاصة الأقوال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 83 (ش 423) . اين حاشيه بر كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى نوشته شده است . صاحب الذريعة مى نويسد كه به نظر او اين مؤلّف ، همان سيّد بهاء الدين على بن غياث الدين عبد الكريم بن عبد الحميد حسينى نيلى نجفى ، صاحب كتاب رجال النيلى است . از ظاهر كلمات ايشان مشخّص مى شود كه اين حاشيه ، غير از كتاب رجال النيلى است ، اگر چه هر دو كتاب ، درباره خلاصة الأقوال تأليف شده اند . 152 . رجال النيلى . الذريعة ، ج 10 ، ص 157 (ذيل ش 283) . اين كتاب در بيان شرح حال رجال تأليف شده است و مؤلّف در تأليف آن ، مبناى خود را خلاصة الأقوال علاّمه حلّى قرار داده است و به همين جهت ، آن را در دو بخش تنظيم كرده است : قسمت اوّل ، در شرح حال راويانى است كه مورد اعتماد و قبول علاّمه حلّى بوده اند . قسمت دوم نيز در مورد راويانى است كه مطرود و متروك اند و يا علاّمه حلّى در مورد آنها توقّف نموده است . مؤلّف ، پس از بيان قول علاّمه حلّى در خلاصة الأقوال ، اقوال علماى رجال در كتاب هاى ايضاح الاشتباه ، الفهرست ، رجال النجاشى و رجال ابن داوود را بر شرح حال هر راوى اضافه نموده است . مؤلّف ، سپس از مرحوم جمال الدين بن اعرج تقاضا مى كند تا ايشان ، شرح حال علماى بعد از علاّمه حلّى را بر اين كتاب اضافه نمايد و به اين وسيله ، كتاب را تكميل نمايد . بر همين اساس ، جمال الدين بن اعرج ، شرح حال 26 نفر از علماى موجود بعد از علاّمه حلّى تا زمان خود را فهرست كرده ، در جاى خود درج مى نمايد . گفتنى است كه صاحب رياض العلماء ، اين شرح حال ها را در مواضع مختلفى از كتاب خود آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 136) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد على هم فهرست نموده است .
.
ص: 76
ابن اعرج ، سيّد جمال الدين (ق 9) .153 . تتميم رجال النيلى . الذريعة ، ج 3 ، ص 341 (ش 1232) . كتاب رجال النيلى سيّد بهاء الدين حسينى نيلى نجفى ، در شرح حال رجال و راويان حديث تأليف شده است . مرحوم سيّد جمال الدين بن اعرج ، سپس شرح حال 26 نفر را در تكميل اين كتاب به آن اضافه نموده است .
محقّق كَرَكى (ق 9) .154 . الفوائد الرجاليّة للمحقّق الكَرَكى ، گردآورنده : محمّد حسّون . انتشار يافته در ميراث حديث شيعه (دفتر دوم) ، دار الحديث ، 1374 ش ، ص 535 _ 593 . گرد آورنده كتاب با مراجعه به كتاب هاى محقّق كَرَكى ، بعضى از فوايد رجالى آن و ديدگاه هاى و آراى رجالى نويسنده را مشخّص نموده است . آراى محقّق كَرَكى در دو قسمت جمع آورى شده كه عبارت اند از : آراى مبانى و فوايد علم رجال ؛ بررسى حالات رجال حديث . در قسمت اوّل ، اين مباحث مطرح شده اند : اقسام و احكام احاديث ؛ مراسيلى كه به آنها اعتماد و عمل مى شود ؛ اضطراب در احاديث ؛ تسامح در ادلّه سنن و ... در قسمت دوم ، حالات 29 نفر از رجال حديث ، مطرح شده و در بيان حالات آنها به توثيق و تضعيف و بيان آراى علماى علم رجال در مورد هر يك ، اشاره شده است . گرد آورنده در مقدّمه ، ويژگى هاى كتاب را بيان داشته است و در ذيل مباحث ذكر شده ، نشانى مصادر مراجعه شده ، مشخّص شده است .
.
ص: 77
. .
ص: 78
. .
ص: 79
تأليفات رجالىقرن دهم هجرىبيرجندى ، فاضل (م 932 ق؟) .155 . رجال الفاضل البيرجندى . الذريعة ، ج 10 ، ص 100 (ش 208) . محقّق داماد در حاشيه اى كه بر كتاب رجال الكشّى آورده است ، از اين كتاب ، مطالبى را بيان نموده است .
شامى عاملى (شهيد ثانى) ، زين الدين بن على (911 _ 966 ق) .156 . حاشية خلاصة الأقوال . چاپ شده در ضمن : رسائل الشهيد الثانى ، تحقيق : رضا مختارى ، قم : بوستان كتاب ، ج 2 ، ص 885 _ 1086 ، اوّل . اين حاشيه در مورد 387 نفر از رجال موجود در خلاصة الأقوال علاّمه حلّى است كه شامل ضبط اسامى ، كنيه و القاب رجال ، ترجمه الفاظ و شرح حال راويان حديث است . شيخ يوسف بحرانى در لؤلؤ البحرين (ص 3) و شيخ حرّ عاملى در أمل الآمل (ج 1 ، ص 87) آن را با عنوان فوائد خلاصة الرجال آورده اند كه احتمالاً منظور ، همين حاشيه باشد . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 6 ، ص 82 ، ش 421) اين حاشيه را با عنوان حاشية على خلاصة الأقوال فى علم الرجال و در مصفّى المقال (ص 184) با عناوين تعليقة الخلاصة و الفوائد الخلاصة آورده است . 157 . حاشية رجال ابن داوود . چاپ شده در ضمن رسائل الشهيد الثانى ، تحقيق : رضا مختارى ، قم : بوستان كتاب ، ج 2 ، ص 1087 _ 1107 ، اوّل . اين حاشيه درباره 39 نفر از رجال موجود در رجال ابن داوود ، شامل ضبط اسامى ، كنيه و القاب رجال ، ترجمه الفاظ و شرح حال راويان حديث است . 158 . الرجال و النسب . أمل الآمل ، ج 1 (ص 87) . مرحوم شيخ يوسف بحرانى در لؤلؤ البحرين (ص 35) نام اين كتاب را در فهرست اسامى كتاب هاى شهيد ثانى آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 117) عنوان رجال الشيخ زين الدين الشهيد را در فهرست آثار اين مؤلّف آورده است كه احتمالاً منظور ايشان ، همين كتاب باشد . وى در مصفّى المقال (ص 184) اين كتاب را با عنوان ذكر شده در أمل الآمل آورده است . 159 . مختصر خلاصة الأقوال . أمل الآمل ، ج 1 (ص 87) . از نام كتاب مشخّص مى شود كه محتواى آن ، شامل مختصرى از كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 184) تذكّر داده است كه اين كتاب ، غير از كتاب تعليقة الخلاصةى اين مصنّف است كه با اسامى حاشية على خلاصة الأقوال فى علم الرجال و فوائد الخلاصة از آن ياد شده است . وى در الذريعة (ج 20 ، ص 195 ، ش 2544) اين كتاب را با عنوان مختصر خلاصة الأقوال فهرست نموده است . مرحوم شيخ يوسف بحرانى در لؤلؤ البحرين (ص 35) اين كتاب را با عنوان مختصر الخلاصة معرّفى كرده است .
.
ص: 80
حارثى عاملى ، عز الدين حسين بن عبد الصمد (918 _ 984 ق) .160 . حاشية على خلاصة الأقوال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 82 (ش 420) . اين حاشيه بر كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى نوشته شده است . محقّق تهرانى آورده است كه نام اين حاشيه در فهرست آثار اين مصنّف و با عنوان التعليقة آورده شده است . 161 . مشايخ الشيعة . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 147 . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از مشايخ شيعه است كه از على بن ابراهيم بن هاشم قمى شروع مى شود و به شيخ مؤلّف ، يعنى زين الدين عاملى (شهيد ثانى) ختم شده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را نشانى داده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
.
ص: 81
جبلى شامى ، يوسف (ق 10) .162 . رجال الفاضل يوسف الجبلى الشامى . أعيان الشيعة ، ج 10 (ص 324) . اين كتاب ، داراى حجمى كم بوده و نزد مرحوم نورى موجود بوده است . مرحوم سيّد محسن امين در أعيان الشيعة و نيز محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 160 ، ذيل ش 286) احتمال داده اند كه مؤلّف اين كتاب ، سيّد يوسف بن محمّد بن زين الدين حسينى شامى (م ق 10) باشد .
حسينى عاملى ، سيّد يوسف بن محمّد (ق 10) .163 . ترتيب الكشّى . الذريعة ، ج 4 ، ص 67 (ش 281) . مؤلّف ، ترتيب رجال الكشّى را بر اساس طبقات اصحاب معصومان عليهم السلامتنظيم نموده است . مرحوم نورى در خاتمة المستدرك آورده است كه نسخه اى از ترتيب الكشّى ، نزد ايشان موجود است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . شايان ذكر است كه احتمال دارد اين مؤلّف ، همان يوسف جبلى شاملى در عنوان قبلى باشد . 164 . جامع الأقوال فى معرفة الرجال . الذريعة ، ج 5 ، ص 42 (ش 174) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى و اقوال ذكر شده در مورد رجالى است كه از كتاب هاى الفهرست شيخ طوسى ، رجال النجاشى ، خلاصة الأقوال علاّمه حلّى ، رجال الكشّى و رجال الطوسى تهيه شده است . در خاتمه كتاب ، مؤلّف نُه فايده در علم درايه و قواعد رجالى بيان داشته است . مصنّف به منظور اختصار ، رمزهايى را اختيار كرده كه در مقدّمه به آنها اشاره نموده است . محقّق تهرانى ، نسخه هايى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 160 ، ذيل ش 287) ، اين كتاب و كتاب ترتيب الكشّى را با عنوان رجال السيد يوسف الزين هم فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 165 . فائدة فى ألفاظ التعديل . الذريعة ، ج 16 ، ص 87 (ح 13) . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است .
.
ص: 82
مرعشى ، سيّد علاء الملك (قاضى) (ق 10) .166 . حاشية على تهذيب الأحكام . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 263 . بر اساس آنچه محقّق تهرانى بيان داشته ، اين شرح از اوّل «كتاب الجهاد» تا آخر «كتاب التهذيب» است كه اكثر مطالب آن در بيان احوال راويان احاديث اين كتاب آورده شده است و بر اين اساس ، اسناد روايات آن ، مورد بررسى قرار گرفته اند . ايشان ، نسخه هايى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . 167 . فهرس الكافى وأبوابه وأحاديثه والجرح والتعديل لرواته . الذريعة ، ج 16 ، ص 386 (ش 17) . مؤلّف ، تعداد احاديث هر باب از كتاب الكافى را مشخّص كرده است . سپس روايات صحيح ، حَسَن ، موثّق ، قوى و ضعيف را از يكديگر مشخّص كرده و در مورد سند روايات ، احوال راويان حديث را از جهت جرح و تعديل بيان داشته است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 131 ، ش 255) ، اين كتاب را با عنوان رجال علاء الملك المرعشى هم فهرست نموده است . صاحب رياض العلماء و مرحوم نورى در تعليقه خود بر منتهى المقال ، متذكّر وجود اين كتاب شده اند .
.
ص: 83
مُنعِل قمى ، على بن حيدر على (ق 10) .168 . نهاية الآمال فى ترتيب خلاصة الأقوال . الذريعة ، ج 24 ، ص 392 (ش 2104) . مؤلّف كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى (م 726 ق) را بر اساس حروف الفبا تنظيم نموده است . وى در اوّل كتاب وعده داده است كه در خاتمه ، اسامى متقدّمان و متأخّرانى را كه علاّمه حلّى نياورده است ، ذكر كند ؛ ليكن در آخر كتاب به دليل آن كه به كتاب هايى كه در شرح احوال اين اشخاص باشد ، دست نيافته ، از ذكر اين اسامى ، عذر خواسته است . محقّق تهرانى ، نسخه هايى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 4 ، ص 65) ، اين كتاب را با عنوان ترتيب خلاصة الأقوال فى الرجال و نيز با عنوان هاى رجال المولى على (ج 10 ، ص 135) و رجال نور الدين على بن حيدر على المنعل القمى (ج 10 ، ص 157) فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
.
ص: 84
. .
ص: 85
تأليفات رجالىقرن يازدهم هجرىحسينى عاملى ، سيّد محمّد (صاحب مدارك) (946 _ 1009 ق) .169 . حاشية على خلاصة الأقوال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 83 (ش 426) . اين حاشيه بر خلاصه الأقوال علاّمه حلّى (م 726 ق) آورده شده است . سيّد محمّد حيدر ، مؤلّف كتاب نجح أسباب الأدب در بعضى مواضع ، از اين حاشيه مطالبى را نقل نموده است . 170 . رجال السيد محمّد . الذريعة ، ج 10 ، ص 146 . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى رجالى است كه در رجال الطوسى توثيق شده اند . مؤلّف ، اين اسامى را به ترتيب حروف الفبا تنظيم نموده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب كوچك را مشاهده كرده و نسخه بردارى نموده است . ايشان در مصفّى المقال (ص 413) ، اين كتاب را با عنوان رجال صاحب المدارك فهرست نموده است .
سَكِيكى موسوى حسينى ، سيّد نجم الدين (زنده در 1011 ق) .171 . رجال السيد نجم الدين . الذريعة ، ج 10 ، ص 155 (ش 280) . به احتمال قوى اين كتاب ، عنوان ديگرى براى رسالة وجيزة فى الرجال از همين مؤلّف است كه به نسخه اى از كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى (م 726 ق) و با خطّ خود مؤلّف ، ملحق شده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين رساله را مشاهده كرده و نشانى داده است .
.
ص: 86
عاملى ، حسن بن زين الدين (صاحب معالم) (959 _ 1011 ق) .172 . ترتيب مشيخة [كتاب] من لا يحضره الفقيه . الذريعة ، ج 4 ، ص 68 (ش 283) . مؤلّف ، پس از نوشتن تمام متن كتاب من لا يحضره الفقيه ، اقدام به نوشتن مشيخه آن به عين همان صفحات نموده و سپس فهرستى از اسامى مشيخه را بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم نموده است . صاحب الذريعة ، نسخه هاى متعددى از اين كتاب را در كتاب خانه هاى مختلف مشاهده كرده و نشانى داده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 173 . التحرير الطاووسى ، تحقيق : فاضل جواهرى ، قم : مكتبة آية اللّه العظمى المرعشى النجفى ، 1411 ق ، 749 ص ، اوّل/ تحقيق : سيّد محمّد حسن ترحينى ، بيروت : مؤسسة الأعلمى للمطبوعات ، 1408ق ، 352 ص . اين اثر از كتاب حلّ الإشكال فى معرفة الرجال ابن طاووس (م 673 ق) (كه مشتمل بر اصول رجالى شيعه ، شامل رجال النجاشى ، الفهرست و الرجال شيخ طوسى ، رجال الضعفاء ابن غضايرى و رجال الكشّى بوده) اخذ شده است . در اين استخراج ، تنها بر كتاب اختيار معرفة الرجال كشّى اكتفا شده است ؛ زيرا اصل بقيه كتاب ها ، بجز كتاب ابن غضايرى موجودند . از آن جا كه در كتاب اختيار معرفة الرجال ، اخبار متعارض موجود است كه مؤلّف آن ، به وجه جمع آنها اشاره نكرده است و همچنين داراى باب بندى هم نبوده ، لذا ابن طاووس اقدام بر باب بندى و بررسى اخبار از حيث متن ، سند و انضمام فوايدى بر كتاب الاختيار نموده است مرحوم شيخ حسن فرزند شهيد ثانى مشهور به صاحب معالم نيز بر همين اساس ، اين قسمت را از بقيه كتاب حلّ الإشكال جدا كرده است و بر آن ، نام التحرير الطاووسى را گذاشته است . در بيان قدح و مدح بر راوى ها ، علاوه بر كتاب هاى پنجگانه اى كه در حل الإشكال بيان شد ، از كتاب هاى رجالى ديگرى مانند رجال البرقى و معالم العلماء استفاده شده است . مقدمه محقّق در بيان زندگى نامه سيّد احمد بن طاووس و حسن بن زين الدين عاملى و روش تحقيق در كتاب آمده است . محقّق در تعليقه هاى خود بر كتاب ، مطالب ذيل را متعرّض شده است : ذكر مصادر به همراه متن شرح حال ها و ضبط اسامى ، همراه با اشاره به تحريف هايى كه واقع شده اند ؛ ذكر احوال رجال در طريق و سندهاى روايت هايى كه سيّد بن طاووس يا شيخ حسن بن زين الدين در صحّت آنها طعن و يا شكّى وارد كرده اند ؛ همچنين ، اسامى اشخاصى را كه بر آنها طعن وارد شده و بر اسامى آنها تصريح نشده است ، با ذكر شرح حال مختصر و بيان قدح يا مدحى كه در مورد آنها وارد شده ، آورده و الفاظ مشكل در كتاب را شرح داده است . محقّق كتاب به اختلاف نسخ با اضافه كردن عبارات در داخل متن كتاب و قرار دادن آنها در داخل پرانتز ، اشاره كرده است و در مواردى كه مؤلّف ، طريقى را ضعيف شمرده ، علّت آن را بيان مى نمايد . شايان ذكر است كه در چاپ ديگر با تحقيق سيّد محمّد حسن ترحينى ، تنها به تحقيق متن كتاب و مصدريابى اكتفا شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 110) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ حسن بن زين الدين فهرست نموده است . 174 . منتقى الجمان ، تصحيح و تعليق : على اكبر غفّارى . قم : مؤسسة النشر الإسلامى (التابعة) لجماعة المدرسين، 1362ش، 3ج، اوّل/ جاويد، 2 ج. مقدّمه كتاب، دربردارنده شرح خصوصيات كتاب و بيان انگيزه مؤلّف در تأليف آن است. مؤلّف در مقدّمه ، دوازده فايده در درايه و رجال بيان كرده است كه فهرست اين فوايد دوازده گانه عبارت اند از : معناى اقسام چهارگانه حديث ؛ تذكيه و عدم تذكيه راوى به شهادت يك عادل ؛ روش هاى اسناد كتب اربعه ؛ مشايخ اجازه مؤلّف ؛ اسناد مشيخه شيخ طوسى در تهذيب الأحكام ؛ تمييز مشتركات ؛ اسناد مضمره ؛ دلالت كثرت روايت اجلاّ بر وثاقت ؛ تعويض اسناد يا عدول از سند روايت به سند اعلى ؛ «عدة» در كلام كلينى ؛ «محمّد بن اسماعيل» در اوّل اسناد الكافى . متن كتاب ، مشتمل بر دسته بندى روايات كتب اربعه حديثى از حيث اعتبار سند از «كتاب الطهارة» تا «كتاب الصوم و الاعتكاف» و شرح اسناد و متن اين روايات است . اين روايات در سه دسته «صحيح در نزد جميع علما» با رمز «صحى» ، «مشهور به صحيح» با رمز «صحر» و «حسن» با رمز «ن» تقسيم شده اند و پس از ذكر عنوان «قلت» ، مباحث مختلف در ارتباط با متن و سند رواياتى كه از نظر مؤلّف نياز به بررسى دارند ، مورد بحث قرار مى گيرد . مباحث مطرح شده در كتاب عبارت اند از : بيان نوع سند ، تمييز مشتركات ، مضمرات ، ارجاع ضمير ، تعليق در اسناد ، تحويل در اسناد ، خبر موقوف ، اصطلاحات ، تحريفات و ويژگى هاى كتب اربعه حديثى . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 16 ، ص 338 ، ح 1567) ، اين فوايد رجالى را به طور مستقل در ذيل عنوان الفوائد الرجالية فهرست نموده است . 175 . تعليقات على خلاصة الأقوال . رياض العلماء ، ج 1 (ص 232) . اين تعليقه بر كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى (م 726 ق) آورده شده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 124) به اين تعليقه اشاره كرده است .
.
ص: 87
. .
ص: 88
تسترى [/ شوشترى] ، نور اللّه (955 _ 1019 ق) .176 . حواشى خلاصة الأقوال . الذريعة ، ج 7 ، ص 97 (ش 500) . اين كتاب ، مشتمل بر حاشيه ها و تعليقه هايى است كه شهيد نور اللّه شوشترى بر كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى (م 726 ق) آورده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 486) اين حاشيه را با عنوان تعليقة على الخلاصة فهرست نموده است .
.
ص: 89
كاشانى ، مؤمن (زنده در 1020 ق) .177 . رجال المولى مؤمن الكاشانى . الذريعة ، ج 10 ، ص 151 (ش 274) . اسامى رجال موجود در كتاب بر اساس حروف الفبا ، تنظيم و مورد بحث واقع شده اند . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است .
تسترى [/ شوشترى] ، عبد اللّه (م 1021 ق) .178 . حاشية على رجال ابن داوود . الذريعة ، ج 6 ، ص 87 (ش 454) . اين حاشيه بر كتاب رجال ابن داوود تقى الدين حسن بن على بن داوود حلّى (647 _ 707 ق) آورده شده است . مؤلّف ، اين حاشيه را بر نسخه اى از اين كتابْ نوشته است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 1 ، ص 87 ، ش 456) ، اين حاشيه را با عنوان حاشية على رجال تلميذ المحقّق الحلّى آورده است . اين حاشيه بر يكى از نسخه هاى كتاب رجال تلميذ المحقّق الحلّى با رمز «ع . آه _ سلّمه اللّه تعالى _ » نوشته شده است . محقّق تهرانى مى گويد گمان مى كنم كه اين حاشيه ، متعلّق به عبد اللّه شوشترى باشد . وى در مصفّى المقال (ص 243) و الذريعة ، دو حاشيه از مرحوم عبد اللّه بن حسين شوشترى با عنوان هاى حاشية على رجال تلميذ المحقّق الحلّى و حاشية على رجال ابن داوود ، فهرست نموده است ؛ امّا احتمالاً اين دو عنوان ، شامل يك حاشيه اند ؛ زير ابن داوود ، از شاگردان محقّق حلّى بوده است .
جزايرى ، عبد النبى (م 1021 ق) .179 . حاوى الأقوال فى معرفة الرجال ، تحقيق : مؤسسة الهداية لإحياء التراث ، قم : رياض ناصرى ، 1418 ق ، 4 ج ، اوّل . كتاب مشتمل بر مطالب زير است : مقدمه مؤلّف در معرّفى كتاب و ذكر چند فايده رجالى كه عبارت اند از : تعريف ، موضوع و هدف از علم رجال ؛ اصطلاحات جرح و تعديل ؛ تعارض جرح و تعديل ؛ شرايط حصول عدالت در راوى ؛ شرايط قبول قول راوى در صورت عدول از عدل به فسق و بالعكس ؛ تمييز مشتركات ؛ فرقه هاى شيعه ؛ بررسى كنيه بعضى از ائمه عليهم السلام ؛ معناى كتاب ، اصل و توثيقات ابن غضايرى . متن كتاب ، شامل چهار فصل و يك خاتمه است كه عبارت اند از : فصل اوّل ، رجال صحيح ؛ فصل دوم ، رجال حسن ؛ فصل سوم ، رجال موثّق ؛ فصل چهارم ، رجال ضعيف . در هر فصل ، پس از ذكر اسامى هر يك از راويان حديث ، شرح حال هر شخص با ذكر مصدر مورد مراجعه بيان شده است . در هر فصل ، اسامى بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند ، به صورتى كه اسامىِ هم شكل در يك باب ، و اسامى مختلف ، تحت عنوان «باب الآحاد» گردآورى شده اند . خاتمه كتاب ، مشتمل بر چند فايده رجالى است كه عبارت اند از : اسامى راويانى كه مشهور به كنيه و يا لقب اند ؛ بررسى مباحث مطرح شده در مورد بعضى از راويان ؛ توحيد مختلفات ؛ «عدّة» در نزد كلينى شيخ طوسى در الكافى و الفهرست ؛ توقيعات ؛ تاريخ ولادت پيامبر صلى الله عليه و آله ، وائمه معصوم عليهم السلام ؛ طريق و مشيخه شيخ طوسى در دو كتاب التهذيب و الاستبصار ؛ اصحاب اجماع ؛ انساب به قبايل . مقدمه محقّق در زندگى نامه مصنّف و معرّفى خاندان جزايرى است . محقّق در ذيل شرح حال ها ، نشانى مصادر مورد مراجعه مؤلّف را مشخّص كرده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 130) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ عبد النبى فهرست نموده است .
.
ص: 90
. .
ص: 91
تفرشى ، سيّد امير فيض اللّه (م 1025 ق) .180 . رجال التفرشى . الذريعة ، ج 10 ، ص 100 (ش 210) . مرحوم سيّد نعمة اللّه جزايرى در كتاب المقامات ، در شرح حال اين مؤلّف آورده است كه ايشان ، داراى كتابى رجالى شبيه به نقد الرجال سيّد مير مصطفى تفرشى (زنده 1044ق) است كه به زودى بيان خواهد شد . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 140) ، اين كتاب را با عنوان رجال الأمير فيض اللّه فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
استر آبادى ، ميرزا محمّد (م 1028 ق) .181 . منهج المقال فى تحقيق أحوال الرجال ، سنگى . اين كتاب كه به رجال الكبير شهرت دارد ، مشتمل بر مقدّمه ، متن و خاتمه است . مؤلّف در مقدّمه اى بسيار مختصر ، روش كلّى خود را در تأليف كتاب ، به همراه رموزى براى هر يك از معصومان عليهم السلام و مصادر خود ، بيان داشته است . متن كتاب ، در بردارنده شرح حال رجال حديث با استناد به كلمات علماى متقدّم و متأخّر شيعه و اهل سنّت است . در ذيل نام بسيارى از راويان ، نام مصدر مورد مراجعه در اخذ مطالب ، به همراه توثيق ، تضعيف ، ضبط بعضى از اسامى ، فهرست تأليف ها ، تاريخ زندگى ، طريق هاى ذكر شده ، شامل : راوى و مروى عنه و رواياتى كه از معصومان عليهم السلام در خصوص اين شخص وارد شده ، آورده شده است . اسامى بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده اند . خاتمه كتاب ، شامل چند فايده رجالى است و بعضى از اصطلاحات موجود در اسناد كتاب هاى حديثى ، شرح حال بعضى از نوّاب خاص در زمان غيبت صغرى ، اسامى و شرح حال مختصر مدّعيان نيابت امام زمان (عج) ، اسامى و شرح حال اشخاصى كه صاحب توقيع بوده اند ، آورده شده است . در پايان ، طريق شيخ طوسى و شيخ صدوق در مشيخه به هر يك از مشايخ اين دو مؤلّف كه در صدر اسناد كتاب هاى التهذيب ، الاستبصار و كتاب من لا يحضره الفقيه آمده ، بيان شده است . همچنين روايات نقل شده از رجال الكشّى كه در بيان جريان ها و مذاهب مختلف به طور عام وارد شده اند و طُرُق علاّمه به شيخ طوسى و شيخ صدوق ، ابو عمرو كشّى و احمد بن عبّاس نجاشى آورده شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 141 ، ذيل ش 260) ، اين كتاب را با عنوان الرجال الكبير و نيز با عنوان هاى رجال السيد الميرزا محمّد و الوجيز الكبير (ج 10 ، ص 145 و ج 25 ، ص 42 ، ش 216) فهرست نموده است . حاشيه هاى مختلفى بر اين كتاب نوشته شده كه عبارت اند از : حاشيه مؤلّف (ميرزا محمّد استر آبادى) (م 1028 ق) . حاشيه محمّد بن حسن عاملى شامى (محمّد سبط) (م 1030 ق) . حاشيه ابو الحسن ابو عبد اللّه (زنده در 1051 ق) ، با عنوان رجال المولى أبى الحسن . حاشيه نعمة اللّه نصيرى شيرازى (زنده در 1051 ق) . حاشيه على اصغر شامى عاملى (ق 11) . حاشيه عناية اللّه قهپايى (م ق 11) . حاشيه ميرزا عبد اللّه افندى (م ح 1130 ق) . حاشيه سيّد عبد اللّه جزايرى شوشترى (م 1173 ق) . حاشيه نصير الدين رشتى (م 1270 ق) با عنوان كتاب الرجال . حاشيه على حكيم نجفى (م 1300 ق) . حاشيه احمد بن صالح بحرانى قطيفى (م 1315 ق) . حاشيه شرف الدين على بن محمّد مرعشى تبريزى (م 1316 ق) . حاشيه ميرزا محمّد على مدرس چهار دهى نجفى (م 1334 ق) . حاشيه سيّد محمّد علم الهدى كابلى (م 1368 ق) . حاشيه فضل اللّه زنجانى (م 1370 ق) . حاشيه سيّد حسين طباطبايى بروجردى (م 1380 ق) . مرحوم محمّد باقر وحيد بهبهانى (م 1206 ق) در شرح اين كتاب ، تعليقه هايى به همراه پنج فايده رجالى تأليف نموده است كه تعليقه هاى وى ، مشهور به التعليقة البهبهانية و حاشية على منهج المقال است ، فوايد پنجگانه اين تعليقه در ابتداى اين كتاب ، آمده است . در حاشيه و تكميل اين كتاب ، محمّد جعفر خراسانى اصفهانى (زنده در 1151 ق) ، كتاب إكليل المنهج ، و ابو على محمّد بن إسماعيل مازندرانى (م 1216 ق) در شرح و تكميل اين كتاب ، منتهى المقال را تأليف نموده است . 182 . حاشية على منهج المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 226 (ش 1270) . اين حاشيه بر كتاب منهج المقال همين مؤلّف با رمز «منه ره» آورده شده است . 183 . تلخيص المقال فى معرفة الرجال ، سنگى . اين كتاب كه به رجال الوسيط هم شهرت دارد ، در واقع ، خلاصه اى از كتاب منهج المقال همين مؤلّف است ، به اين ترتيب كه مؤلّف ، به دليل حجم زياد كتاب منهج المقال ، اقدام بر تلخيص آن نموده است . ايشان در اين كتاب ، از بيان بعضى از اسامى و مطالب در شرح حال رجال ، اجتناب نموده است و در بيان مطالب ، همان مطالب و الفاظ موجود در كتاب منهج المقال را آورده است . در اين نسخه ، قبل از شروع كتاب ، متن الوجيزة ى شيخ بهايى در علم درايه ، آورده شده است . خاتمه كتاب ، شامل چند فايده رجالى و در بردارنده اسامى اشخاصى است كه مشهور به كنيه اند . همچنين شامل مطالب زير است : «ابو جعفر» ، كه «سعد بن عبد اللّه » راوىِ از وى باشد ؛ «عدّة» در اسناد كتاب هاى شيخ صدوق و شيخ كلينى ؛ مباحثى در مورد بعضى از راويان حديث ؛ شرح حال امام زمان (عج) به همراه اسامى نايبان ايشان ؛ توثيق صاحبان توقيع ؛ مذمومان در نزد شيخ طوسى ؛ صحّت طريق شيخ طوسى و شيخ صدوق در مشيخه كتاب هاى التهذيب ، الاستبصار و كتاب من لا يحضره الفقيه ؛ طُرُق علاّمه حلّى به شيخ طوسى ، شيخ صدوق ، ابو عمرو كشّى و احمد بن عبّاس نجاشى . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 4 ، ص 420 ، ش 1852) ، اين كتاب را با عنوان تلخيص الأقوال فى معرفة الرجال و نيز با عنوان الرجال الوسيط (ج 1 ، ص 158) فهرست نموده است . بر اين كتاب ، حواشى اى زده شده كه عبارت اند از : حاشيه مؤلّف ، يعنى ميرزا محمّد بن ابراهيم استر آبادى . حاشيه محمّد مقيم شجاعى شريف شيرازى (زنده در 1028 ق) . حاشيه محمّد بن حسن بن زين الدين عاملى (محمّد سِبط) (980 _ 1030 ق) . حاشيه محمّد جعفر فارس آبادى (زنده در 1047 ق) . حاشيه نعمة اللّه بن قوام الدين محمّد نصيرى شيرازى (زنده در 1051 ق) . حاشيه عبد اللّه بن صالح سماهيجى (م 1135 ق) . حاشيه محمّد بن هاشم تقوى لكهنوى (م 1323 ق) . حاشيه سيّد حسن بن هادى صدر الدين عاملى اصفهانى كاظمى (1272 _ 1354 ق) . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 184 . توضيح المقال . الذريعة ، ج 4 ، ص 498 (ش 2233) . مؤلّف در اين كتاب ، شرح حال راويانى را كه نص بر توثيق آنها وارد شده ، بيان نموده است و از بيان شرح حال راويان مهمل ، اجتناب نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 25 ، ص 42) ، اين كتاب را با عنوان الوجيز و نيز با عنوان هاى الرجال الوجيز (ج 10 ، ص 158) و الرجال الصغير (ج 10 ، ص 121) فهرست نموده است . ايشان در موارد مختلف متذكّر مى شود كه به اين كتاب دسترسى پيدا نكرده است ؛ ليكن در الذريعة (ج 10 ، ص 121) و در كتاب مصفّى المقال (ص 430) بيان مى نمايد كه در فهرس الخزانة الرضوية و فهرس كتب الحاج سيّد على الايروانى فى تبريز ، نام اين كتاب آورده شده و با عنوان توضيح المقال معرّفى شده است . اين كتاب ، كوچك ترين تأليف از سه كتاب رجالى ميرزا محمّد استر آبادى است و به همين دليل ، به رجال الصغير مشهور شده است . دو كتاب ديگر اين مؤلّف ، عبارت اند از : منهج المقال ، مشهور به رجال الكبير و تلخيص الأقوال ، مشهور به رجال الوسيط . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 185 . حاشية على تلخيص الأقوال . الذريعة ، ج 6 ، ص 48 (ش 236) . اين حاشيه بر تلخيص الأقوال ، معروف به رجال الوسيط تأليف همين مؤلّف ، آورده شده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از كتاب كه اين حاشيه را در برداشته است ، مشاهده كرده و نشانى داده است .
.
ص: 92
. .
ص: 93
. .
ص: 94
. .
ص: 95
بحرانى ، سيّد ماجد بن هاشم (م 1028 ق) .186 . حاشية على خلاصة الأقوال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 83 (ش 424) . اين حاشيه بر كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى نوشته شده است و مرحوم شيخ سليمان ماحوزى در رساله خود در تاريخ علماء البحرين به آن اشاره نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 142) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد ماجد ، فهرست نموده است .
شجاعى شيرازى ، محمّد مقيم (زنده در 1028 ق) .187 . حاشية على تلخيص الأقوال . الذريعة ، ج 6 ، ص 48 (ش 238) . مؤلّف ، اين حاشيه را بر تلخيص الأقوال ، معروف به رجال الوسيط ميرزا محمّد استرآبادى آورده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را كه داراى اين حاشيه است ، مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 151) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى محمّد مقيم هم فهرست نموده است .
.
ص: 96
عاملى شامى ، محمّد بن حسن بن زين الدين (محمّد سبط) (980 _ 1030 ق) .188 . إستقصاء الاعتبار فى شرح الاستبصار ، تحقيق : مؤسسة آل البيت عليهم السلام ، قم : مؤسسة آل البيت عليهم السلام ، 1419 ق ، 4 ج ، اوّل . اين كتاب ، در شرح الاستبصار شيخ طوسى نوشته شده است . در مقدّمه اين شرح ، دوازده فايده رجالى در خبر واحد و تعارض بين اخبار ، نظير دوازده فايده رجالى موجود در مقدمه كتاب منتقى الجمان ، تأليف پدر همين مؤلّف آورده شده است . پس از بيان مقدّمه ، مؤلّف احاديث كتاب الاستبصار از اوّل كتاب طهارت تا آخر كتاب الصلوة را شرح داده است ، به اين ترتيب كه در مرحله اوّل ، مطالبى كه در مورد سند هر حديث و احوال راويان آن سند مطرح است ، آمده و سپس متن احاديث ، مورد بحث قرار گرفته اند . محقّق در مقدمه خود بر كتاب ، شرح حال مؤلّف و ويژگى هاى اين كتاب و روش تحقيق در آن را بيان داشته است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 13 ، ص 87 ، ذيل ش 272) ، اين شرح را با عنوان شرح الاستبصار هم فهرست نموده است . 189 . حاشية على تلخيص الأقوال . الذريعة ، ج 6 ، ص 48 (ش 237) . اين حاشيه ، بر كتاب تلخيص الأقوال ، معروف به رجال الوسيط ميرزا محمّد بن ابراهيم استر آبادى است . محقّق تهرانى ، نسخه هايى از اين كتاب كه اين حاشيه را در برداشته ، مشاهده كرده و نشانى داده است . 190 . حاشية على خلاصة الأقوال . الذريعة ، ج 6 ، ص 83 (ذيل ش 424) . اين حاشيه بر كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى نوشته شده است و بنابر نقل محقّق تهرانى ، شيخ مساعد بن بديع ، در كتاب هاى رجالى خود ، از اين كتابْ نقل قول هايى دارد . 191 . حاشية على منهج المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 226 (ش 1269) . اين حاشيه بر كتاب منهج المقال محمّد استر آبادى نوشته شده و در فهرست تصانيف مؤلّف ذكر شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 144) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ أبى جعفر محمّد هم فهرست نموده است . 192 . رسالة فى تزكية الراوى . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 401 . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
.
ص: 97
عاملى ، بهاء الدين محمّد (شيخ بهايى) (953 _ 1031 ق) .193 . ترجمة محمّد بن اسماعيل . الذريعة ، ج 4 ، ص 163 (ش 804) . مؤلّف اين كتاب را در معرّفى «محمّد بن اسماعيل» كه در اوّل بعضى از اسناد كتاب الكافى _ كه مرحوم كلينى بدون واسطه از وى روايت نقل كرده _ تأليف نموده است . ايشان اشاره كرده كه محمّد بن اسماعيل ، نام نُه نفر است و در نهايت ، محمّد بن اسماعيل بَرمَكى را ترجيح مى دهد . محقّق تهرانى ، نسخه هايى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 194 . حاشية على فهرس الشيخ منتجب الدين . الذريعة ، ج 6 ، ص 168 (ش 913) . اين كتاب ، حاشيه اى بر كتاب الفهرست منتجب الدين بن بابويه رازى (م بعد از 585 ق) است . صاحب الذريعة نقل مى نمايد كه صاحب كتاب رياض العلماء در مواضع مختلفى در كتاب خود ، از اين حاشيه نقل قول نموده است . 195 . حاشية على رجال النجاشى . الذريعة ، ج 6 ، ص 88 (ش 459) . اين حاشيه بر كتاب رجال النجاشى آورده شده است . شيخ عبد النبى كاظمى در اوايل تكملة نقد الرجال ، مى گويد كه اين حاشيه را با خطّ مرحوم شيخ بهايى بر نسخه اى از كتاب رجال النجاشى مشاهده نموده و سپس همه آنها را جمع آورى و تدوين كرده است . 196 . حاشية على خلاصة الأقوال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 83 (ش 425) . اين حاشيه بر كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى (م 726ق) نوشته شده است . محقّق تهرانى ، به نقل قول هايى از اين حاشيه ، نشانى داده است ، ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 144) ، اين كتاب و كتاب حاشية على رجال النجاشى را با عنوان رجال الشيخ بهاء الدين محمّد ، فهرست نموده است . 197 . طبقات الرواة . الذريعة ، ج 15 ، ص 149 (ش 984) . مؤلّف در اين كتاب ، طبقه راويان حديث از مشايخ ثلاثه تا معصومان عليهم السلام را مشخّص نموده است ، به اين ترتيب كه در پايان صفحه با نام يكى از مشايخ ثلاثه كه مؤلّف كتب اربعه است ، سند را شروع نموده و سپس ترتيب اسامى راويان به طرف بالا با حرف «عن» به يكديگر ارتباط داده شده اند و در نهايت ، در بالاى صفحه ، نام معصومى كه روايت از ايشان نقل شده ، مشخّص شده است . مؤلّف با اين روش ، سعى در مشخّص نمودن طبقه راويان مى نمايد . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 198 . الفوائد الرجالية . الذريعة ، ج 16 ، ص 339 (ش 1572) . مرحوم مامقانى ، تمام اين كتاب را در كتاب رجال خود ، درج نموده است . محقّق تهرانى به نسخه اى از اين كتاب ، نشانى داده است .
.
ص: 98
علامى ، محمّد داوود (زنده در 1034 ق) .199 . المجموعة الرجالية . الذريعة ، ج 20 ، ص 82 (ش 2011) . اين كتاب ، مشتمل بر كتاب الفهرست شيخ طوسى و ايضاح الاشتباه علاّمه حلّى و قسمت دوم از كتاب خلاصة الأقوال علاّمه است كه در بردارنده فهرست اسامى راويان ضعيف و كسانى است كه قول آنها رد شده و يا در قبول قول آنها توقّف كرده اند . در نهايت ، مختصرى از «باب الكُنى» از كتاب توضيح المقال ، مشهور به رجال الصغير ميرزا محمّد استر آبادى آورده شده است . مؤلّف به اين مجموعه رجالى ، چند فايده رجالى اضافه نموده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 115 ، ش 238) ، اين مجموعه را با عنوان رجال الشيخ محمّد داوود العلامى فهرست نموده است .
.
ص: 99
كشميرى ، شمس الدين محمّد (زنده در 1040 ق) .200 . حواشى و تعليقات على رجال ابن داوود . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 196 مؤلّف اين حاشيه را بر كتاب رجال ابن داوود ، تأليف ابن داوود حلّى (م 707 ق) آورده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين حاشيه را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 119 ، ش 245) اين كتاب را با عنوان رجال المولى شمس الدين محمّد الكشميرى فهرست نموده است .
استر آبادى ، مير محمّد باقر (ميرداماد) (م 1041 ق) .201 . التعليقة على اختيار معرفة الرجال . عنوان روى جلد : اختيار معرفة الرجال ، تحقيق : سيد مهدى رجايى ، قم : مؤسسة آل البيت عليهم السلام ، 1404 ق ، 2 ج . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : تعليقه بر كتاب اختيار معرفة الرجال ، معروف به رجال الكشّى ، با ذكر بحث هاى رجالى ، فلسفى و بررسى الفاظ و لغت هاى احاديث . تعليقه تا شماره 885 (ابراهيم بن محمّد بن عبّاس) را شامل است و از آن جا تا آخر كتاب ، بدون تعليقه و بر اساس نسخه تصحيح شده حسن مصطفوى در چاپ تك جلدى آورده شده است . كتاب ، داراى مقدمه تحقيق تفصيلى و فهرست هاى مختلف است . صاحب الذريعة از اين تعليقه با عنوان حاشية على رجال الكشّى و صاحب رياض العلماء ، از آن با عنوان شرح اختيار الرجال نام مى برند . مؤلّف در اين تعليقه از فاضل بيرجندى نقل قول هايى را آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 6 ، ص 87) ، اين تعليقه را با عنوان حاشية على رجال الكشّى و در مصفّى المقال (ص 91) با عنوان الحواشى على اختيار الرجال فهرست نموده است . 202 . الرواشح السماوية فى شرح الأحاديث الإماميّة . قم : منشورات مكتبة آية اللّه العظمى المرعشى النجفى ، 1405 ق ، 217 ص . كتاب به عنوان مقدّمه اى بر شرح كتاب الكافى است كه مؤلّف ، قصد تأليف آن را داشته و تنها مقدارى از آن را نوشته است . مقدمه اين كتاب ، در بردارنده بعضى از خصايص عقل و بيان فرق بين رسول ، نبى و محدّث است . متن كتاب ، داراى 39 «راشحه» است كه شامل مطالبى در علم درايه و رجال هستند . بعضى از عنوان هاى مورد بحث در كتاب عبارت اند از : اقسام حديث ، طبقات اصحاب اجماع ، شرح حال راويانى كه مورد اختلاف اند ، جرح و تعديل ، مجهول اصطلاحى و لغوى ، بيان معانى بعضى از الفاظ ، تعداد اصول و مصنّفان آنها و ... . مؤلّف در مورد هر يك از عناوين ذكر شده ، اقوال علما و ديدگاه خود را مطرح مى نمايد . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 98 ، ش 201) ، اين كتاب را با عنوان رجال سيّد مير محمّد باقر الداماد فهرست نموده است .
.
ص: 100
جزايرى مشرفى ، محمود بن حسام الدين (زنده در 1042 ق) .203 . ترتيب رجال الكشّى . مستدرك الذريعة ، ج 26 ، ص 188 (ش 393) . محقّق تهرانى آورده است كه مرحوم طريحى در الضياء اللامع ، اين كتاب را در فهرست آثار اين مؤلّف آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 148 ، ش 274) اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمود بن حسام الدين المشرفى فهرست نموده است .
.
ص: 101
حسينى تفرشى ، سيّد ميرمصطفى (زنده در 1044 ق) .204 . نقد الرجال ، تحقيق : عبد الغفار ، قم : انتشارات الرسول المصطفى صلى الله عليه و آله ، 427 ص/ مؤسسة آل البيت عليهم السلام ، 1418 ق ، 5 ج . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى 6604 نفر از رجال است كه بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده و در وصف هر شخصيت ، عبارت علماى رجال به همراه مدح يا ذم و يا مهمل بودن وى بيان شده است . خاتمه كتاب ، شامل چند فايده رجالى است كه عبارت اند از : اسامى ائمه عليهم السلام و تاريخ زندگى آنان ، به همراه تعيين مراد از القاب مشهور بعضى از ائمه عليهم السلام ؛ شرح مشيخه شيخ طوسى و شيخ صدوق ؛ طريق مصنّف به كتاب هاى روايى . مرحوم عبد النبى كاظمى (م 1256 ق) ، در تكميل اين كتاب ، تكملة نقد الرجال را تأليف نموده است . بر اين كتاب ، حاشيه هايى نوشته شده كه عبارت اند از : حاشيه محمّد تقى مجلسى (م 1070 ق) . حاشيه عناية اللّه قهپايى (ق 11) . حاشيه سيّد نعمة اللّه جزايرى (م 1112 ق) . حاشيه سيّد عبد اللّه جزايرى شوشترى (م 1173 ق) . حاشيه محمّد على بهبهانى كرمانشاهى (م 1216 ق) . حاشيه ميرزا نصراللّه حسينى (زنده در 1239 ق) با عنوان رجال الميرزا نصر اللّه . حاشيه حسين حسينى خراسانى (م 1258 ق) . حاشيه محمّد جعفر شريعتمدار استرآبادى (م 1263 ق) . حاشيه سيّد محمّد شفيع محدث جزايرى شوشترى (م 1274 ق) . حاشيه سيّد شفيع بن محمّد بن عبد الكريم جزايرى (م _ ق 13) با عنوان رجال السيد شفيع . حاشيه على بن محمّد جعفر شريعتمدار استر آبادى (م 1315 ق) با عنوان المبدء والمآل . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 101 ذيل ش 210) ، اين كتاب را با عنوان رجال التفرشى و نيز با عنوان رجال السيد مير مصطفى (ج 10 ، ص 151) فهرست نموده است .
.
ص: 102
فارسى آباده اى ، محمّد جعفر (زنده در 1047 ق) .205 . حواشى على تلخيص الأقوال . الذريعة ، ج 7 ، ص 96 (ش 491) . مؤلّف ، اين حاشيه را بر كتاب تلخيص الأقوال فى معرفة الرجال ، مشهور به رجال الوسيط ميرزا محمّد استر آبادى (م 1028 ق) آورده است و در نهايت ، در ذيل عنوان «عدّة من أصحابنا» ، فهرست اسامى اشخاصى را كه نجاشى از آنها روايت نقل نموده ، آورده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از كتاب تلخيص المقال را كه مشتمل بر حاشيه اين مؤلّف است ، مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 103 ، ش 222) ، اين حاشيه را با عنوان رجال المولى محمّد جعفر الآباده اى هم فهرست نموده است .
جامعى حويزى ، عبد اللطيف (م 1050 ق) .206 . رجال الشيخ عبد اللطيف جامعى . الذريعة ، ج 10 ، ص 128 (ش 253) . مؤلّف در كتاب خود ، بر رجال موجود در اسناد كتب اربعه حديثى اكتفا نموده است و كتاب را بر اساس ترتيب منهج المقال ، مشهور به رجال الكبير ميرزا محمّد استر آبادى تنظيم نموده است . در بيان توثيق و جرح و بيان احوال رجال موجود در كتاب ، از كتاب هاى رجال الكشّى ، رجال النجاشى ، رجال الطوسى و خلاصة الأقوال علاّمه حلّى استفاده شده است . مؤلّف كتاب به دليل ضرورت بيان طبقات راويان ، آنها را در شش طبقه دسته بندى نموده است كه عبارت اند از : طبقه اوّل : شيخ مفيد (م 413 ق) ، طبقه دوم : شيخ صدوق (م 381 ق) ، طبقه سوم : مرحوم كلينى (م 329 ق) ، طبقه چهارم : سعد بن عبد اللّه (م 301) ، طبقه پنجم : احمد بن محمّد بن عيسى ، طبقه ششم : ابن ابى عمير (م 217) . مؤلّف ، غالبا به طبقه راوى با استناد به روايت وى از امام عليه السلام و يا با استناد به يكى از راويان مشهور از طبقه جلوتر و يا طبقه قبل از راوى اشاره نموده است . محقّق تهرانى اشاره مى كند كه اين كتاب ، داراى حجم كم و فوايد بسيار است و مؤلّف آن را مانند مقدّمه اى بر كتاب خود به نام جامع الأخبار فى إيضاح الاستبصار آورده است . ايشان در الذريعة (ج 15 ، ص 149) ، اين كتاب را با عنوان طبقات الرواة فهرست نموده است . وى نسخه هاى متعددى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . مرحوم حسن بن محمّد قاسم دلبزى (م ق 13) بر اين كتاب ، تعليقات و حواشى اى آورده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
.
ص: 103
تفرشى ، مراد بن عليخان (965 _ 1051 ق) .207 . التعليقة السجادية . الذريعة ، ج 4 ، ص 223 (ش 1122) . اين كتاب ، شرح و حاشيه اى بر كتاب من لا يحضره الفقيه شيخ صدوق است . مؤلّف پس از بيان شرح كتاب من لا يحضر ، اقدام بر شرح مشيخه آن در بيان احوال رجال موجود در اين مشيخه نموده است . ايشان نقل قول هايى از كتاب تلخيص الأقوال ميرزا محمّد استر آبادى و كتاب نقد الرجال سيّد مير مصطفى تفرشى آورده است . مؤلّف ، پس از شرح مشيخه ، فهرستى از اسامى رجال ذكر شده در مشيخه را كه بر اساس حروف الفبا تنظيم شده ، بيان داشته است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 149) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى مراد التفرشى فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
.
ص: 104
ابو الحسن بن عبد اللّه (زنده در 1051 ق) .208 . رجال المولى أبى الحسن . الذريعة ، ج 10 ، ص 92 (ش 173) . اين كتاب ، مشتمل بر تعليقاتى است كه مؤلّف بر كتاب منهج المقال داشته و به همراه بعضى از حواشى مرحوم عناية اللّه قهپايى آورده است . مؤلّف در آخر نسخه ، چند فايده رجالى را اضافه نموده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از كتاب منهج المقال را كه مشتمل بر اين حاشيه بوده است ، مشاهده كرده و نشانى داده است .
نصيرى شيرازى ، نعمة اللّه (زنده در 1051 ق) .209 . حاشية على منهج المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 226 (ش 1271) . اين حاشيه بر كتاب منهج المقال ، مشهور به رجال الكبير ميرزا محمّد استر آبادى آورده شده است . محقّق تهرانى ، بر نسخه اى از كتاب منهج المقال ، حاشيه اى با رمز «ن _ ع _ أيده اللّه » مشاهده نموده و احتمال داده است كه اين حاشيه ، نوشته مرحوم نعمة اللّه نصيرى شيرازى باشد . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 156) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى نعمة اللّه فهرست نموده است . 210 . حاشية على تلخيص الأقوال . الذريعة ، ج 6 ، ص 48 (ش 239) . اين حاشيه بر كتاب تلخيص الأقوال ، مشهور به رجال الوسيط ميرزا محمّد استر آبادى آورده شده است . محقّق تهرانى اين شرح را با خطّ مؤلّف بر يكى از نسخه هاى كتاب تلخيص الأقوال ، مشاهده نموده است .
.
ص: 105
يزدى ، عبد الحى بن محمّد (زنده در 1055 ق) .211 . ترتيب مشيخة [كتاب] من لا يحضره الفقيه . الذريعة ، ج 10 ، ص 124 (ش 251) . اين كتاب ، مشتمل بر ترتيب و تنظيم اسامى راويانى است كه طريق آنها در مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه شيخ صدوق آورده شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 124 ، ش 251) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى عبد الحى هم فهرست نموده است . ايشان نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و در مصفّى المقال (ص 224) آن را نشانى داده است .
مجلسى اصفهانى ، محمّد تقى (1003 _ 1070 ق) .212 . حاشية على نقد الرجال . چاپ شده در ضمن نقد الرجال . قم : انتشارات الرسول المصطفى صلى الله عليه و آله ، 427 ص / مؤسسة آل البيت عليهم السلام 1418ق ، 5 ج . اين حاشيه بر كتاب نقد الرجال تأليف سيّد مير مصطفى تفرشى (م 1044 ق) آورده شده است و در زيرنويس آن ، اين حواشى چاپ شده است . ميرزا حيدر على در اجازة الكبيرة ى خود ، شرح حال شيخ بهايى را از اين حاشيه نقل كرده است . 213 . شرح مشيخة الفقيه (روضة المتقين) ، تحقيق : سيّد حسين موسوى كرمانى و على پناه اشتهاردى ، قم : بنياد فرهنگ اسلامى حاج محمّد حسين كوشانپور ، 1399ق ، ج 14 ، 584 ص . اين كتاب ، شرحى بر مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه است . مؤلّف در ابتدا بحثى را درباره احاديث صحيح ، مطرح نموده و سپس شرح حال هر يك از رجال موجود در طُرُق مشيخه كتاب من لا يحضر الفقيه را مورد بحث قرار داده است . در ذيل عنوان هر راوى ، علاوه بر شرح حال او ، توثيق ، تضعيف ، مذهب ، اقوال علماى رجال در مورد او و مصادر مورد مراجعه به همراه اعتبار و ارزش طريق آن راوى مطرح شده است . اسامى راويان ، بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است . پس از بيان شرح حال راويان مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه در ذيل عنوان شرح رجال الفقيه ، مؤلّف ، اسامى بسيارى از راويان موجود در اين كتاب و محدّثان و علماى رجال از زمان شيخ طوسى و نجاشى تا اصحاب امير المؤمنين عليه السلام را در دوازده طبقه آورده است . اسامى بر اساس حروف الفبا تنظيم شده و در ذيل هر عنوان ، مشخّص شده كه وى از صحابيان كدام يك از معصومان عليهم السلام است و به اين ترتيب ، طبقه وى مشخّص شده است . همچنين توثيق و تضعيف راوى و مروى عنه ، تمييز مشتركات و فوايد رجالى با ذكر مصدر مورد مراجعه مشخص شده است . شارح ، اين قسمت را به منظور عدم احتياج رجوع به كتاب هاى ديگر ، تنظيم نموده است . در اين قسمت ، طبقات راويان حديث از زمان شيخ طوسى تا راويان و اصحاب امير مؤمنان على عليه السلام در دوازده طبقه قرار گرفته اند . علاوه بر آن ، مباحثى چند از فوايد رجالى از قبيل تمييز مشتركات ، ضبط طبقات و فوايدى ديگر ، مورد بحث واقع شده است . شايان ذكر است كه شرح مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه محمّد تقى مجلسى ، به عنوان جلد چهاردهم از كتاب روضة المتّقين ايشان چاپ شده است . محقّق تهرانى در كتاب الذريعة (ج 13 ، ص 64 و ج 11 ، ص 290) اين شرح را در ذيل دو عنوان ديگر به نام هاى شرح الأحاديث و الروضة البهية ، فهرست نموده و متذكّر مى شود كه اينها اسامى تاريخى اين كتاب اند . همچنين ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 101 و ج 15 ، ص 148) قسمت «شرح رجال الفقيه» ، از اين كتاب را با عنوان هاى رجال المولى محمّد تقى المجلسى و طبقات الرواة ، فهرست نموده است .
.
ص: 106
مجلسى ، عزيز اللّه (1025 _ 1074 ق) .214 . ترتيب خلاصة الأقوال . الذريعة ، ج 4 ، ص 65 (ش 272) . محقّق تهرانى مصدر مورد مراجعه در معرّفى اين كتاب را اجازة الكبيرة ى ميرزا حيدر على ، نوه مؤلّف ، بيان داشته است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 130) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى عزيز اللّه فهرست نموده است .
.
ص: 107
لاهيجى اشكورى ، محمّد بن على (زنده در 1077 ق) .215 . خير الرجال . الذريعة ، ج 7 ، ص 282 (ش 1388) . اين كتاب ، در شرح حال رجال اسانيد كتاب من لا يحضره الفقيه ، تأليف شده است . در مرحله اوّل ، مصنّف چند فايده رجالى را مطرح و مورد بحث قرار مى دهد كه عبارت اند از : اصطلاح متأخّران در اقسام حديث ؛ الفاظ مدح ؛ فهرست اسامى كسانى كه تأليفاتى در رجال داشته اند ؛ بررسى ملل و نحل ذكر شده در متن كتاب ؛ تاريخ حيات معصومان عليهم السلام . ذكر فهرستى از اسامى رجال كه بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند ، به همراه ذكر مواضع اين اسامى . متن كتاب ، در بيان شرح حال رجال اسانيد كتاب من لا يحضره الفقيه است كه بر اساس ترتيب ابواب كتاب ، تنظيم شده اند ، به اين ترتيب كه در مرحله اوّل ، شرح حال يازده نفر از رجال موجود در ديباچه كتاب ، مورد بحث واقع شده و سپس نُه نفر از رجال موجود در «باب المياه» ، مورد بحث واقع شده اند و به همين ترتيب ، رجال موجود در ابواب مختلف كتاب ، به ترتيب باب ، مورد بحث و شرح واقع شده اند . شيخ محمّد طه نجف ، مؤلّف اتقان المقال ، از اين اثر در كتاب خود ، نقل قول كرده است . محقّق تهرانى ، نسخه هاى متعدّدى از اين كتاب را در كتاب خانه هاى مختلف ، مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 146) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد بن الملا شيخ على اللاهيجى و نيز با عنوان رجال من لا يحضره الفقيه (ج 10 ، ص 151) فهرست كرده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
.
ص: 108
بصرى ، احمد بن عبد الرضا (1020 _ 1085ق)216 . فائق المقال فى الحديث و الرجال . تحقيق : غلامحسين قيصريه ها ، قم : مؤسسة دار الحديث الثقافة ، 1412ق ، 390ص ، اوّل . اين كتاب در دو بخش درايه و رجال تنظيم شده است . بخش اوّل در علم درايه و دربردارنده 26 فصل از مباحث مختلف اين علم است . بخش دوم در علم رجال و شامل ده فصل است كه عناوين هر فصل عبارت اند از : فصل اوّل در فهرست اسامى راويانى است كه به روايات آنها اعتماد مى شود . در بيان توثيق و مدح اين راويان به رجال النجاشى ، رجال الكشّى ، رجال الطوسى ، الفهرست و خلاصة الأقوال استناد شده است . فصل دوم : فوايد علاّمه حلّى در خلاصة الأقوال ؛ فصل سوم : فهرست انساب ؛ فصل چهارم : مشتركان در نام ؛ فصل پنجم : مشتركان در نام و نام پدر ؛ فصل ششم : مشتركان در كنيه ؛ فصل هفتم : مشتركان در نَسَب ؛ فصل هشتم : مشتركان در لقب ؛ فصل نهم : فهرست بعضى از اسامى متشابه ؛ فصل دهم : شامل چهار فايده رجالى كه عبارت اند از : فايده اوّل : كلام بعضى از بزرگان در كيفيت اسناد در كتب قديمى ؛ فايده دوم : مذمومان ، به روايت شيخ طوسى ؛ فايده سوم : توقيع امام حسن عسكرى عليه السلام به شيخ مفيد و ردّ كتاب از ناحيه مقدسه بر شيخ مفيد ؛ فايده چهارم : طُرُق مؤلّف . مقدمه تحقيق ، شامل شرح حال مختصرى از مؤلّف و ويژگى هاى كتاب است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 16 ، ص 91 ، ش 34) اين كتاب را با عنوان فائق المقال فى علم الحديث و الرجال فهرست نموده است .
.
ص: 109
طُرَيحى ، فخر الدين (979 _ 1085 ق) .217 . ترتيب خلاصة الأقوال . الذريعة ، ج 4 ، ص 65 (ش 273) . مرحوم محمّد باقر خوانسارى در روضات الجنات (ج 5 ، ص 352) ، در شرح حال اين مؤلّف ، نام اين كتاب را در فهرست آثار وى آورده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 218 . ترتيب مشيخة [كتاب] من لا يحضره الفقيه . الذريعة ، ج 4 ، ص 69 (ش 284) . مصنّف ، اسامى و كنيه هاى مشهور در كتاب من لا يحضره الفقيه را بر اساس حروف الفبا تنظيم نموده است . ايشان اين كتاب را در ملحقات كتاب جامع المقال آورده است . محقّق تهرانى ، كتاب خانه هايى را كه داراى اين كتاب هستند ، معرّفى نموده است . 219 . جامع المقال فيما يتعلق بأحوال الحديث و الرجال ، تحقيق : محمّد كاظم طريحى ، تهران : كتابفروشى جعفرى تبريزى (بوذرجمهرى) ، 260 ص . كتاب مشتمل بر مطالب زير است : مقدمه مؤلّف در علم رجال ؛ متن كتاب ، شامل دوازده باب است . در باب اوّل تا يازدهم ، مباحثى در مورد احاديث ، مطرح شده است و در باب دوازدهم ، دوازده فايده رجالى مطرح شده كه عبارت اند از : تمييز مشتركات در اسامى ؛ تمييز مشتركات در القاب و انساب ؛ تعريف صحابيان و تابعيان ؛ تعريف طبقات راويان ؛ معرّفى برادرهايى كه راوى بوده اند ؛ اصحاب اجماع ؛ مستثنيات ابن وليد ؛ اشخاص كثير الرواية ؛ معناى «عدّة» در اسناد روايت ها ؛ مشيخه شيخ طوسى در التهذيب و الاستبصار ؛ القاب و كنيه هاى پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمه معصوم عليهم السلام ؛ تاريخ ولادت و وفات پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمه معصوم عليهم السلام ؛ خاتمه كتاب نيز مشتمل بر مطالب زير است : بيان تعداد احاديث كتب اربعه ؛ بيان تاريخ وفات بعضى از مشايخ محدّث متقدّم ؛ بيان مشايخ مؤلّفان كتب اربعه ؛ بعضى از توقيعاتى كه در حقّ بعضى از مشايخ محدّث وارد شده است . در مورد باب دوازدهم اين كتاب ، شرحى به نام مشتركات كاظمى توسط محمّد امين كاظمى (م ق 12) نوشته شده است . مرحوم عبد الحسين طُريحى (م 1295 ق) ، كتاب متقن المقال فى تلخيص جامع المقال را در تلخيص اين كتاب ، تأليف نموده است . گفتنى است كه اين كتاب ، به دليل معروفيت مبحث مشتركات آن ، به مشتركات الطريحى مشهور شده است . محقّق تهرانى در الذريعة اين كتاب را با عنوان هاى رجال الطُرَيحى (ج 10 ، ص 122) و رجال الشيخ فخر الدين الطريحى (ج 10 ، ص 138) و مشتركات جامع المقال (ج 21 ، ص 40 ، ش 3856) فهرست نموده است . 220 . رسالة فى أسانيد التهذيب و بيان محتملاتها و ما يتعلّق بها . الذريعة ، ج 11 ، ص 64 (ش 395) . 221 . ضوابط الأسماء واللّواحق ، تحقيق : محمّد كاظم طريحى ، مطبعة الحيدرى ، 1375 ق ، 94 ص . كتاب در مورد ضبط اسامى ، انساب و القاب راويان حديثى است كه در ضبط نام آنها اشتباه روى داده و يا اختلاف وجود دارد . كتاب در سه قِسم تنظيم شده است كه عبارت اند از : اسامى ، انساب و القاب ، و در هر قسم ، اسامى بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده اند . مقدمه محقّق ، در بيان ويژگى هاى اين كتاب و زندگى نامه مؤلّف است .
.
ص: 110
. .
ص: 111
رُوَيدَشتى اصفهانى ، حميده بنت محمّد شريف (م 1087 ق) .222 . حاشية على الاستبصار . الذريعة ، ج 6 ، ص 18 (ش 53) . مؤلّف در حاشيه اش بر الاستبصار شيخ طوسى ، در بيان احوال رجال و در اسناد احاديث ، مطالبى را آورده است . ميرزا عبد اللّه اصفهانى در رياض العلماء (ج 5 ، ص 404) ، در ضمن بيان شرح حال اين مؤلّف ، اشاره مى نمايد كه نسخه اى از الاستبصار را به همراه اين شرح ، مشاهده نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 114 ، ش 236) ، اين كتاب را با عنوان رجال حميدة فهرست نموده است .
حسينى اردبيلى ، محمّد طاهر (زنده در 1091 ق) .223 . رجال السيد محمّد طاهر . الذريعة ، ج 10 ، ص 122 (ذيل ش 247) . اين كتاب ، يك جزء از اجزاى كتاب الشجرة المباركة ى همين مؤلّف را تشكيل مى دهد كه در مورد شناخت و معرّفى اسناد احاديث از حيث صحّت و ضعف و امور مهم ديگر ، تأليف شده است . مؤلّف در بيان اسامى هر يك از معصومان عليهم السلام ، از حروف رمز استفاده نموده است . همچنين در بيان احوال هر يك از راويان صحيح ، موثّق ، حسن ، ضعيف و مجهول ، و يا در بيان اين كه اين راوى به طور مستقيم و يا با واسطه از معصوم عليه السلام روايت نقل كرده ، حروف رمزى را به كار برده است . در آخر ، ايشان تمام مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه را با همين روش آورده است و كتاب را با بيان چند فايده رجالى به پايان رسانيده است . مرحوم ميرزا حسين نورى طبرسى در تعليقة على توضيح المقال كه به منظور تكميل اسامى مؤلّفان رجال موجود در كتاب توضيح المقال ملاّ على كنى تأليف نموده است ، از اين كتاب استفاده نموده و در بيان خصوصيات آن ، توضيحاتى را بيان داشته است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده است .
.
ص: 112
استر آبادى ، محمّد على بن احمد (1010 _ 1094 ق) .224 . المشتركات فى الرجال . الذريعة ، ج 21 ، ص 40 (ش 3857) . در كتاب هاى تكملة نقد الرجال و روضات الجنات ، در شرح حال عناية اللّه قهپايى ، به نام اين كتاب اشاره شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 134) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى محمّد على هم فهرست نموده است .
حويزى ، فرج اللّه بن محمّد (1031 _ 1100 ق) .225 . ايجاز المقال فى معرفة الرجال . الذريعة ، ج 2 ، ص 487 (ش 1909) . اين كتاب ، در چهار جلد تأليف شده است و هم اكنون ، تنها جلدهاى سوم و چهارم در دسترس اند . جلد اوّل تا سوم ، مشتمل بر فهرست اسامى رجال ، به همراه ضبط اسامى و شرح حال آنهاست كه در دو قسمت ، شامل رجال شيعه و اهل سنّت تنظيم شده است . مؤلّف ، همچنين شرح حال علماى قبل از خود و هم عصر خويش را بيان نموده است . جلد سوم كتاب ، شامل حرف «ميم» تا آخر حرف «ياء» است و جلد چهارم ، به عنوان خاتمه كتاب ، در بردارنده چند فصل و فوايد رجالى است . فصل هاى مختلف كتاب ، در بردارنده مباحثى در كنيه ها ، القاب ، بررسى معنا و مفهوم اصطلاحاتى است كه در كتاب هاى رجالى آمده است . برخى از اين اصطلاحات عبارت اند از تعبير : «ثقة ، ثقة» ، «مذاهبهم مضطربة» ، «ليس بذاك» ، «لابأس به» ، «قريب الأمر» ، «ضعيف» ، «مختلط» ، «مضطرب» ، «يروى عن الضعفاء» ، «يضع الحديث» ، «وعليه اللعنة» و «انّه ليس بشى ء» . سپس چند فايده رجالى مطرح شده است كه عبارت اند از : فهرست تأليف هاى شيعه كه از كتاب هاى رجال النجاشى و الفهرست شيخ طوسى تهيه شده اند ؛ معرّفى بعضى از مشاهير رجالى كه اغلب از عامه اند ؛ معرّفى بعضى از بزرگان صحابيان و تابعيان و تابعيانِ تابعيان . در آخر كتاب ، چند اجازه مشهور آورده شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 140) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ فرج اللّه هم فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
.
ص: 113
ابرز حسينى حلّى ، سيّد حسين (ق 11) .226 . زبدة الأقوال فى خلاصة الرجال . مؤلّف ، تنها ثقات امامى مذهب و غير امامى و ممدوحانى را كه امامى مذهب باشند ، را در اين تأليف گرد آورده است و اسامى مشترك را مشخّص كرده است . همچنين طبقات راويان ، توثيق ، تصحيف و احيانا ردّ قدح از راوى و تاريخ تولّد و وفات را در مورد راويان ذكر كرده است . در شرح حال هر يك از راويان ، امام يا امامانى كه راوى با ايشان معاصر بوده ، ذكر شده اند ؛ امّا در صورتى كه رواى از غير معصوم روايت دارد ، تنها در مواردى كه در تمييز راوى به نام استاد او نياز باشد ، تذكّر داده است . همچنين راويانى كه به صراحت توثيق و يا مدح نشده اند ، بلكه به صورت ضمنى يا اشاره اى مدح شده اند نيز به عنوان ممدوح ، آورده شده است . بر اين اساس ، نام كسانى كه در رجال النجاشى و الفهرست شيخ طوسى در بين مصنفان شيعه آمده و تصنيف يا تصنيفاتى از آنها گزارش شده است و تضعيف هم نشده اند ، به ممدوحان ملحق شده است . مؤلّف بر اين مطلب استدلال كرده كه منصف بودن ، خود نشانه عالم بودن است ؛ چه آن كه هر مصنّفى عالم است و عكس آن صادق نيست و بديهى است كه عالم بودن ، خود يك مدح شمرده مى شود . مؤلّف در اين كتاب ، به صراحت از منابع و مصادر نام مى برد و از رمزهاى آنها استفاده نمى كند . كتاب به عدد حروف الفبا در 28 فصل و يك فصل در كنيه ها و نسب و القاب ، سامان يافته و در هر فصل ، اسامى شبيه در باب مستقل قرار گرفته است و افراد همنام در يك باب ذكر شده اند . خاتمه كتاب ، مشتمل بر ده فايده است كه عبارت اند از : 1 _ «عدة» در الكافى كلينى ؛ 2 _ مراد از ابو جعفر و ابو القاسم در اسناد التهذيب ؛ 3 _ تنبيهات ابن داوود در رجالش ؛ 4 _ وكلاى ممدوح و مذموم هر امام ؛ 5 _ روايات بيان شده در سفراى ممدوح در حال غيبت ؛ 6 _ مذمومانى كه ادّعاى باب بودن براى امام عصر(عج) را داشته اند ؛ 7 _ ثقاتى كه از طرف سفرا ، داراى توقيع اند ؛ 8 _ طُرُق شيخ طوسى و شيخ صدوق ؛ 9 _ روايات مستخرج از رجال الكشّى در اقوام ، فرق و مذاهب ؛ 10 _ طرق علاّمه حلّى به شيخ طوسى ، صدوق ، كشّى و نجاشى . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 12 ، ص 19 ، ش 121) ، اين كتاب را با همين عنوان و نيز با عنوان رجال ابن الأبرز (ج 10 ، ص 83 ، ذيل ش 147) فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
.
ص: 114
افشار ، خداويردى (ق 11) .227 . زبدة الرجال . الذريعة ، ج 12 ، ص 27 (ش 153) . اين كتاب ، مشتمل بر هفت هزار بيت است كه در بردارنده فهرستى از اسامى رجال است . اسامى رجال مجهول ، در اين فهرستْ آورده نشده اند و تنها به ذكر راويان ممدوح و ثقه ، اكتفا شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 97) ، اين كتاب را با عنوان رجال الأفشارى و نيز با عنوان رجال المولى خداويردى الأفشار (ج 10 ، ص 115) ، فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
امير نجم الدين (ق 11) .228 . رجال الأمير نجم الدين . الذريعة ، ج 10 ، ص 156 (ش 281) . اين كتاب ، مشتمل بر تعليقاتى است كه مؤلّف بر حاشيه كتاب رجال النجاشى آورده است .
.
ص: 115
تبنينى عاملى ، محمّد بن على (ق 11) .229 . جامع الأقوال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 5 ، ص 42 (ش 173) . اين كتاب ، مشتمل بر بيان شرح حال راويان حديث ، با استناد و مراجعه به كتاب هاى رجال است . اسامى بر اساس ترتيب حروف الفبا ، در 28 باب تنظيم شده اند و در هر باب ، چند فصل آورده شده است . در خاتمه نيز چند فايده رجالى مطرح شده است . در اين كتاب ، نقل قول هايى از شيخ حسن (صاحب معالم) و سيّد امير فيض اللّه تفرشى و شيخ حسين تبنينى (مشهور به ابن سودون) بيان شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 146) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد بن على التبنينى فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
شاگرد شهيد ثانى (ق 11) .230 . رجال تلميذ الشهيد الثانى . الذريعة ، ج 10 ، ص 102 (ش 216) . محقّق تهرانى مى گويد كه نسخه اى از اين كتاب را در كتاب خانه مرحوم نورى _ كه بر حاشيه كتاب توضيح المقال ملاّ على كنى نوشته شده بوده _ مشاهده نموده است .
شاگرد شيخ بهايى و عبد النبى جزايرى (ق 11) .231 . رجال تلميذ الشيخ البهائى والشيخ عبد النبى الجزائرى . الذريعة ، ج 10 ، ص 102 (ش 213) . اين كتاب ، مشتمل بر شرح حال رجال و راويان حديث ، به همراه بيان نقل قول هايى از كتاب هاى معروف رجال و شخصيت هاى معروف در اين علم است . از جمله ، ايشان به سخنان شيخ عبد النبى جزايرى (م 1021 ق) و شيخ بهايى (م 1030 ق) استناد نموده است . از سخنان مؤلّف در شرح حال بعضى از راويان مشخّص مى شود كه كتاب ، بعد از وفات عبد النبى جزايرى و قبل از وفات شيخ بهايى تأليف شده است .
.
ص: 116
جزايرى ، حسام الدين (ق 11) .232 . ترتيب اختيار الرجال للكشى . الذريعة ، ج 10 ، ص 109 (ضمن ش 227) . مرحوم ابو محمّد حسن صدر الدين در مختلف الرجال ، نام اين كتاب را در فهرست آثار اين مؤلّف آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 148 ، ضمن ش 274) و نيز در مستدرك الذريعة (ج 26 ، ص 188 ، ش 939) كتابى را با همين عنوان به نقل از كتاب الضياء اللامع طُرَيحى ، به فرزند اين مؤلّف ، يعنى محمود بن حسام الدين مشرفى جزايرى نسبت داده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 109 ، ش 227) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ حسام الدين هم فهرست نموده است .
حويزى ، مساعد بن بديع (ق 11) .233 . حاشية على خلاصة الأقوال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 83 (ش 427) . اين حاشيه بر كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى نوشته شده است . در آخر كتاب ، چند فايده رجالى مطرح شده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از كتاب را كه مشتمل بر اين حاشيه است ، نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 150 ، ش 272) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ مساعد هم فهرست نموده است .
خادم انصارى ، محمّد تقى (ق 11) .234 . ترتيب رجال النجاشى . الذريعة ، ج 4 ، ص 70 (ش 287) . نويسنده ، اسامى موجود در كتاب رجال النجاشى را بدون آن كه در آنها تصرّفى بنمايد ، بر اساس حروف الفبا تنظيم نموده و در آخر ، كنيه ها را فهرست كرده است . محقّق تهرانى ، نسخه هاى متعددى از اين كتاب را در كتاب خانه هاى مختلف مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ش 101) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد تقى الأنصارى فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
.
ص: 117
ساوجى ، نظام الدين محمّد بن حسين (ق 11) .235 . نظام الأقوال فى معرفة الرجال . الذريعة ، ج 24 ، ص 191 (ش 995) . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه و دو بخش و يك خاتمه است . در مقدمه كتاب ، مؤلّف بعضى از اصطلاحات موجود در كتاب خود را مشخّص نموده و طريق خود را در اين كتاب ، مورد بحث قرار داده است . بخش اوّل و دوم كتاب ، در بردارنده اسامى راويان چهار كتاب اصلى حديثى شيعه ، يعنى الكافى ، كتاب من لا يحضره الفقيه ، الاستبصار و التهذيب است . البته اين اسامى ، شامل راويانى است كه در مورد آنها تعبيرهايى همچون ثقه ، عالم و فاضل به كار برده شده است ، و يا راويانى كه از شخصى روايت دارند و يا ديگرى از آنها روايت نقل كرده است . خاتمه كتاب ، مشتمل بر دوازده فايده رجالى است . محقّق تهرانى ، نسخه هايى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 144) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ نظام الدين محمّد و نيز با عنوان رجال نظام الدين الساوجى (ج 10 ، ص 156) فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
شامى عاملى ، على اصغر (ق 11) .236 . تعليقات على الرجال الكبير . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 326 . اين تعليقه بر كتاب منهج المقال ، معروف به رجال الكبير ميرزا محمّد استر آبادى آورده شده است .
.
ص: 118
عبد اللّه (ق 11) .237 . رجال شيخ عبد اللّه . رياض العلماء ، ج 3 (ص 252) . ميرزا عبد اللّه افندى در كتاب رياض العلماء ، اين كتاب را در شرح حال «عبد اللّه » ، نام برده است و خود ايشان اشاره كرده است كه از عصر حيات اين مؤلّف ، آگاه نيست و ظاهر آن است كه از متأخّران است و در نهايت ، احتمال مى دهد كه منظور از وى همان عبد اللّه بن حسين شوشترى باشد ؛ امّا محقّق تهرانى ، اين احتمال را با ادّله اى كه ذكر مى نمايد ، رد كرده است . وى در الذريعة (ج 10 ، ص 126 ، ش 252) اين كتاب را فهرست نموده است .
قهپايى ، عناية اللّه (ق 11) .238 . ترتيب رجال شيخ الطايفة . الذريعة ، ج 4 ، ص 65 (ش 276) . مؤلّف به وجود اين كتاب، در اوّل كتاب خود به نام مجمع الرجال ، اشاره نموده است. 239 . ترتيب رجال الكشّى . الذريعة ، ج 4 ، ص 66 (ش 280) . مؤلّف كتاب ، اسامى موجود در كتاب رجال الكشّى را كه داراى شرح حال مستقل اند و يا نام آنها در ضمن شرح حال ديگران آورده شده است ، بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم نموده و مؤلّف بر نسخه خودش حاشيه هايى با رمز «ع» آورده است . محقّق تهرانى ، كتاب خانه هايى را كه داراى اين كتاب هستند ، معرّفى نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 240 . ترتيب رجال النجاشى . الذريعة ، ج 4 ، ص 70 (ش 289) . مؤلّف ، اسامى موجود در رجال النجاشى را كه داراى شرح حال مستقل اند و يا نام آنها در ضمن شرح حال ديگران آورده شده است ، به همراه حاشيه هايى با رمز «ع» و بر اساس حروف الفبا تنظيم نموده است . محقّق تهرانى ، كتاب خانه هايى را كه داراى اين كتاب هستند ، معرّفى نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 241 . ترتيب فهرست الشيخ . الذريعة ، ج 4 ، ص 66 (ش 278) . محقّق تهرانى ، مصدر مورد مراجعه در معرّفى اين كتاب را مقدّمه كتاب مجمع الرجال بيان داشته است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 242 . حاشية على رجال الكشّى . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 344 . محقّق تهرانى آورده است كه مرحوم نورى ، اين حاشيه را مشاهده كرده و ذكر نموده است . 243 . حاشية على رجال النجاشى . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 344 . محقّق تهرانى در مصفّى المقال ، ضمن معرّفى اين حاشيه ، متذكّر مى شود كه مرحوم نورى ، اين حاشيه را مشاهده نموده و در تعليقه خود بر منتهى المقال ، آن را ذكر كرده است . 244 . حاشية على منهج المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 226 (ش 1268) . اين حاشيه بر منهج المقال ميرزا محمّد استر آبادى آورده شده است . محقّق تهرانى ، نسخه هاى متعددى از اين كتاب را در كتاب خانه هاى مختلف ، مشاهده كرده و نشانى داده است . 245 . حاشية على نقد الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 228 (ش 1280) . اين حاشيه بر نقد الرجال سيّد مير مصطفى تفرشى نوشته شده است . ملاّ على كنى در توضيح المقال آورده است كه حاشيه قهپايى را بر كتاب نقد الرجال ، مشاهده كرده است ؛ ليكن صاحب رياض العلماء ترديد كرده است كه اين حاشيه ، نوشته مرحوم قهپايى است يا شيخ عبد النبى جزايرى ، صاحب الحاوى . 246 . مجمع الرجال ، قم : مؤسسه اسماعيليان ، 1364 ش ، 7 جزء در 3 ج ، دوم . مؤلّف در مقدّمه ، شيوه تأليف و مقدمات كتاب هاى مورد مراجعه خود را آورده است . متن كتاب ، شامل نقل اقوال كتاب هاى پنجگانه اصلى در علم رجال است كه به دنبال نام هر شخص ، متن عبارت هر كتاب در مورد وى آورده شده است . منابع كتاب عبارت اند از : رجال الكشّى ، رجال الطوسى ، رجال النجاشى ، الفهرست طوسى و رجال ابن غضائرى كه هر يك با رمز در ابتداى اسامى مشخّص شده اند . همچنين در برابر هر عنوان ، نام امامى كه اين شخص از اصحاب ايشان به حساب مى آيد ، با حروف رمز مشخّص شده است . در آخر جزء هفتم كتاب ، دوازده فايده رجالى آورده شده است كه مشتمل بر مباحث زير است : 1 . تاريخ زندگى و محل دفن معصومان عليهم السلام ؛ 2 . سفراى امام زمان(عج) در زمان غيبت صغرى ؛ 3 . اسامى اشخاصى كه امام زمان(عج) را مشاهده كرده اند و يا صاحب توقيع بوده اند ؛ همچنين اسامى بعضى از وكلاى ايشان آورده شده است ؛ 4 . بيان كنيه ها و القاب معصومان عليهم السلام ؛ 5 . اقسام حديث ؛ 6 . حكم راويانى كه مخالف با مذهب اماميه اند ؛ 7 . مراد از «عدّة» در الكافى ؛ 8 . اختلاف مبانى در عدالت ؛ 9 _ 11 . تميير برخى از راويان مشترك ؛ 12 . بررسى مشيخه التهذيب . مؤلّف كتاب ، بر اين اثر خود ، حاشيه اى با رمز «ع» نوشته است و محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 344) آن را با عنوان حاشية على مجمع الرجال و در الذريعة (ج 10 ، ص 138) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى عناية اللّه القهپائى و نيز با عنوان مجمع المقال فى علم الرجال (ج 20 ، ص 46) فهرست نموده است .
.
ص: 119
. .
ص: 120
. .
ص: 121
شاگرد عناية اللّه قهپايى (ق 11) .247 . رجال تمليذ المولى عناية اللّه القهپائى . الذريعة ، ج 10 ، ص 102 (ش 217) . محقّق تهرانى اظهار مى دارد كه شخص ثقه اى براى ايشان نقل نموده كه اين كتاب در تهران موجود است و داراى حجم زيادى است .
قهپايى ، مير سراج الدين قاسم (ق 11) .248 . تعليقات فى الرجال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 368 . محقّق تهرانى ، اين تعليقه را در فهرست كتاب هاى قاسم طباطبايى قهپايى آورده است و متذكّر مى شود كه مرحوم محمّد على بن احمد استر آبادى در كتاب مشتركات الرجال خود ، از اين تعليقه نقل هايى را بيان داشته است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 140 ، ش 260) اين تعليقه را با عنوان رجال المير سراج الدين قاسم فهرست نموده است .
نجفى ، محمّد بن جابر بن عباس (ق 11) .249 . ترجمة محمّد بن اسماعيل (المبدوّة فى بعض أسانيد الكافى) . الذريعة ، ج 4 ، ص 163 (ش 803) . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . 250 . رجال الشيخ محمّد بن جابر . الذريعة ، ج 10 ، ص 143 (ذيل ش 268) . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در كتاب مصفّى المقال (ص 397) ، گفته كه اين مؤلّف ، صاحب اثرى به نام كتاب فى أسماء الرجال است و منظور ايشان ، همين كتاب است .
.
ص: 122
. .
ص: 123
تأليفات رجالىقرن دوازدهم هجرىاردبيلى ، محمّد (م 1101 ق) .251 . تصحيح الأسانيد . الذريعة ، ج 4 ، ص 193 (ش 17) . مؤلّف در اين كتاب ، اقدام به تصحيح اكثر اسناد كتاب التهذيب و الاستبصار نموده است . در خاتمة المستدرك ، با تعبير «قلت» ، تمام اين كتابْ نقل شده است . همچنين مؤلّف در خاتمه كتاب جامع الرواة خود ، در فايده هشتم ، منتخب و خلاصه اى از اين كتاب را آورده است . مرحوم مامقانى نيز در آخر جلد سوم كتاب تنقيح المقال ، اين منتخب را آورده است . 252 . جامع الرواة ، قم : مكتبة المحمدى ، 2 ج . اين كتاب ، مشتمل بر قسمت هاى زير است : مقدمه مؤلّف ، شامل : مطالبى در بيان ضرورت نگارش كتاب ، محتويات كتاب و منابع مورد مراجعه است . همچنين با رمزهاى خاصّى هر يك از منابع ، معرّفى شده اند . اين كتاب به عنوان حاشيه و مكمّل كتاب تلخيص المقال ميرزا محمّد استر آبادى (م 1028 ق) ، تأليف شده است و بعد از ذكر اسامى رجال ، شرح حال هاى ميرزا محمّد استر آبادى در تلخيص المقال با رمز «مح» در ذيل هر عنوان ، آورده شده است . در بعضى از موارد ، مطالبى مانند شرح و يا به صورت استدراك و يا توضيح بيشتر آمده است و شرح حال هر شخص ، راوى و مروى عنه وى ، با استناد به نشانى موجود در كتب اربعه ، بيان شده است و در مورد اشخاصى كه در كتب اربعه روايتى ندارند ، تنها به ذكر اسامى آنها اكتفا شده است . در موارد اسامى مشترك ، در حدّ امكان ، قراينى جهت ترجيح (مانند بيان اسامى راوى و مروى عنه) ذكر شده است . موارد ارسال سند ، با استناد به قراين ، مشخّص شده اند . نيز در مواردى كه اختلاف نسخه موجود بوده است ، هر دو نسخه ذكر شده و با استناد به قراين ، يكى از نسخه ها ترجيح داده شده و يا ترجيح به خواننده واگذار شده است . مؤلّف در خاتمه كتاب ، فوايدى را متذكّر شده كه اغلب آنها در شرح مشيخه صدوق و مشيخه طوسى آمده است . اين خاتمه ، مشتمل بر ده فايده است كه در آخر فايده هشتم منتخب كتاب خود با نام تصحيح الأسانيد ، درج نموده است . سيّد حسين حسينى قزوينى (م 1208 ق) ، اين كتاب را خلاصه كرده است . همچنين سيّد على محمّد دستغيب حسينى شيرازى (معاصر) ، شرح ثقات اين كتاب را با عنوان معجم الثقات من جامع الرواة ، تأليف نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 60 ، ذيل ش 42) مى گويد كه نام ديگر كتاب جامع الرواة ، رافع الاشتباهات است و در الذريعة (ج 10 ، ص 95) ، اين كتاب را با عنوان رجال الأردبيلى و نيز با عنوان رجال الشيخ محمّد (ج 10 ، ص 145) ، و در كتاب مصفّى المقال (ص 429) ، با عنوان تميز المشتركات ، فهرست نموده است .
.
ص: 124
عاملى اصفهانى ، على (1013 يا 1014 _ 1103 يا 1104 ق) .253 . التعليقات الرجالية . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 332 . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است .
حرّ عاملى ، محمّد بن حسن (1033 _ 1104 ق) .254 . خاتمه تفصيل وسائل الشيعة ، تحقيق : سيّد محمّد رضا حسينى جلالى ، قم : مؤسسة آل البيت عليهم السلاملإحياء التراث ، ج 30 ، 552 ص / تحقيق : محمّد رازى ، تهران : مكتبة الإسلاميّة ، 1389 ق ، ج 20 . كتاب وسائل الشيعة ، از جمله جوامع حديثى شيعه است . جلد آخر اين كتاب ، مشتمل بر دوازده فايده رجالى است كه فهرست اين فوايد عبارت اند از : طرق و مشيخه صدوق در كتاب من لا يحضره الفقيه ؛ طُرُق و مشيخه شيخ طوسى در التهذيب و الاستبصار ؛ «عدّة من أصحابنا» در الكافى ؛ مصادر وسائل الشيعة ؛ طرق شيخ حرّ عاملى به مصادر وسائل الشيعة ؛ اقوال علما در صحّت مصادر وسائل الشيعة ؛ اصحاب اجماع ، اصحاب اصول و ... ؛ قراينى كه بر صحّت اخبار دلالت دارند ؛ استدلال بر صحّت احاديث مصادر وسائل الشيعة ؛ جواب بر اشكال هاى ذكر شده در حجّيت اخبار ؛ احاديث مضمره ؛ الفاظ و كلماتى كه دلالت بر مدح دارند ، به همراه فهرست اسامى راويان حديث با ذكر توثيق هاى وارد شده در مورد آنها ، با ذكر مصادر رجالى . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 144 ، ش 269) ، اين خاتمه را با عنوان رجال الشيخ محمّد بن الحسن الحرّ العاملى هم فهرست نموده است . 255 . الرجال . فهرست نسخه هاى عكسى مركز احياء ميراث اسلامى ، قم : 1419 ق ، ج 1 ، ص 254 . اين كتاب ، دربردارنده اسامى رجال ممدوح و مذموم است كه بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند و در خاتمه ، چند فايده رجالى مطرح شده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 256 . رسالة فى معرفة الصحابة ، تصحيح : سيّد كاظم موسوى ، تهران : انتشارات دانشگاه تهران ، 1344 ش ، 126 ص . اين كتاب ، مشتمل بر ذكر اسامى صحابيان ، همراه با بيان مشخّصات آنها مى باشد . در معرّفى هر شخصيت ، بعد از نام وى ، اسم پدر و اجداد و القاب و كنيه هايش آورده شده است . اكثر اسامى ، خالى از توثيق و مدح است و بر اساس نظر مؤلّف ، اصحابى كه در مورد آنها ذمّ و مدحى وارد نشده است ، ممدوح اند . به همراه هر نام ، نشانى مصدرهاى مورد مراجعه ، با ذكر حروف رمز آورده شده است . اسامى بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند . در صفحه بندى كتاب ، هر صفحه به دو ستون تقسيم شده است و براى هر ستون ، يك شماره صفحه مستقل آورده شده است .
.
ص: 125
. .
ص: 126
بحرانى توبلى كتكانى ، سيّد هاشم (م 1107 ق) .257 . تعريف رجال من لا يحضره الفقيه . الذريعة ، ج 4 ، ص 217 (ش 1083) . مؤلّف اسناد ذكر شده در مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه را بر اساس ترتيب اسامى راويان و با حذف اسامى مجهولان آنها تنظيم نموده است . در آخر اين «ترتيب» ، مؤلّف چند فايده رجالى كوتاه و بعضى از مطالب درباره علوم حديث را مطرح نموده است . محقّق تهرانى مى گويد كه صاحب رياض العلماء در كتاب خود مى گويد : اين كتاب ، از جمله كتاب هايى است كه نزد فرزند مؤلّف موجود بوده است . در التراث العربى (ج 2 ، ص 24) ، اين كتاب با عنوان ترتيب مشيخة من لا يحضره الفقيه ، فهرست شده است . 258 . تنبيه الأريب فى إيضاح رجال التهذيب . الذريعة ، ج 4 ، ص 440 (ش 1957) . نويسنده كتاب ، علاوه بر شرح اسناد كتاب التهذيب ، حالات رجال موجود در اسناد روايات اين كتاب را مشخّص كرده است . محقّق تهرانى ، نسخه هايى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . مرحوم حسن بن محمّد بحرانى دمستانى (م 1191 ق) ، در تهذيب اين كتاب ، اقدام به تأليف كتاب انتخاب الجيد من تنبيهات السيد نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 259 . روضة العارفين . الذريعة ، ج 11 ، ص 299 (ش 1789) . اين كتاب ، در شرح حال گروهى از قدماى شيعه اميرمؤمنان و نيز شرح حال قدما و متأخرّان راوى حديث ، تأليف شده است . اين شرح حال ها مشتمل بر 158 مورد است كه اوّلين آنها ابان بن تغلب و آخرين آنها قنبر ، غلام على عليه السلاماست . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . 260 . من روى النص على الأئمة الإثنى عشر عليهم السلام . الذريعة ، ج 22 ، ص 228 (ش 6824) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى صحابيان و تابعيان روايت كننده از پيامبر و ائمه اطهار عليهم السلام است كه بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است . اسامى راويان ، از كتاب هاى مختلف حديثى استخراج شده كه عبارت اند از : الكافى شيخ كلينى و الخصال ، العيون ، الإكمال ، النصوص ، معانى الأخبار ، علل الشرائع و المجالس كه همگى تأليف شيخ صدوق اند و نيز الغيبة شيخ طوسى ، الغيبة نعمانى ، الطرائف ابن طاووس ، هداية الحضينى و مسند فاطمة ى ابن جرير طبرى و صحاح ششگانه . اين كتاب ، به انضمام كتاب الإنصاف ، تأليف سيّد هاشم بحرانى است . محقّق تهرانى مى گويد ظاهر آن است كه اين كتاب هم تأليف سيّد هاشم بحرانى است ؛ زيرا رمزهاى در مورد كتاب هايى كه مطالب از آنها اخذ شده اند ، عين رمزهايى است كه براى كتاب الإنصاف آورده شده اند . ايشان ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است .
.
ص: 127
خراسانى ، على بن حسن (زنده در 1110 ق) .261 . شرح مشيخة شيخ الطائفة والشيخ الصدوق . الذريعة ، ج 14 ، ص 67 (ش 1771) . اين كتاب ، شرحى بر بيان حال راويان موجود در مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه و مشيخه التهذيب است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است .
گلستانه ، علاء الدين محمّد (م 1110 ق) .262 . ترتيب مشيخة [كتاب] من لا يحضره الفقيه . الذريعة ، ج 4 ، ص 69 (ش 285) . اين كتاب ، در 204 برگ با سبكى خاص تهيه شده است ، به اين ترتيب كه مؤلّف در هر دو صفحه اى كه در مقابل يكديگر قرار گرفته اند ، دايره هايى را رسم نموده كه داخل يكديگر قرار گرفته اند و نيمى از اين دايره در صفحه اوّل و نيمى ديگر در صفحه دوم است ، به طورى كه در دايره مركزى ، نام شيخ صدوق قرار گرفته و در دايره بعد ، نام شيخ او و در دايره بعد ، نام شيخِ شيخ او تا امام معصوم عليهم السلام كه در دايره آخر و بزرگ تر قرار گرفته و طريق شيخ به اتمام مى رسد . مؤلّف ، اسامى مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه را بر اساس حروف الفبا تنظيم نموده است . محقّق تهرانى ، نسخه هاى متعدّدى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 131) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد علاء الدين گلستانه فهرست نموده است .
.
ص: 128
مجلسى ، محمّد باقر (1037 _ 1111 ق) .263 . الوجيزة فى الرجال ، تحقيق : محمّد كاظم رحمان ستايش ، تهران : انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى ، 257 ص . متن كتاب ، شامل ذكر اسامى رجال حديث با بيان وثاقت ، مدح و ضعف آنها ، بدون ذكر اقوال علماى رجال است و براى راويان مهمل و مجهول ، تعبير «مجهول» به كار رفته است . اسامى بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند و بعد از ذكر اسامى ، كنيه ها و القاب ، آمده است . در خاتمه كتاب ، مرحوم مجلسى ، مشيخه صدوق در كتاب من لا يحضره الفقيه را شرح داده است . در مقدمه محقّق ، زندگى نامه مؤلّف و چگونگى تحقيق كتاب ، بيان شده است . در شرح اين كتاب ، محمّد اسماعيل ، موصوف به مجتهد ، كتاب معيار التميز فى شرح الوجيز را تأليف نموده است . چاپ ديگر : رجال المجلسى ، تحقيق : عبد اللّه سبزالى حاج ، بيروت : مؤسسة الأعلمى للمطبوعات ، 1415 ق ، 428 ص ، اوّل . متن اين كتاب ، همان الوجيزة فى الرجال مرحوم مجلسى است كه شامل ذكر اسامى رجال حديث ، با بيان وثاقت ، مدح و ضعف آنهاست ، البته بدون ذكر اقوال علماى رجال، و براى راويان مهمل و مجهول، تعبير «مجهول» به كار برده شده است. اسامى بر اساس حروف الفبا تنظيم شده و بعد از ذكر اسامى ، كنيه و القاب مطرح شده اند . محقّق در ذيل هر عنوان ، نظر مرحوم خويى را با ذكر نشانى از معجم رجال الحديث بيان كرده است . در خاتمه كتاب ، مشيخه صدوق در كتاب من لا يحضره الفقيه شرح داده شده است . در مقدمه محقّق ، زندگى نامه مؤلّف و مرحوم خويى رحمه الله و منابع مورد مراجعه در تصحيح و تحقيق كتاب ، آورده شده است . ذكر مصطلحات موجود در معجم رجال الحديث ، از قبيل الفاظ مدح و قدح و ... ، همراه با ذكر مباحث مقدمه معجم رجال الحديث با عنوان هاى فرعى ، كه بر اساس حروف الفبا ترتيب داده شده اند ، آورده شده است .
.
ص: 129
محدّث جزايرى ، سيّد نعمة اللّه (1050 _ 1112 ق) .264 . حاشية على نقد الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 228 (ش 1282) . اين حاشيه ، بر كتاب نقد الرجال سيّد مير مصطفى تفرشى نوشته شده است كه آن را سيّد احمد بن حسين ، معروف به سيّد آقا تسترى نجفى تدوين نموده و نام آن را التعليقة اليسيرة ناميده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 156) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد نعمة اللّه هم فهرست نموده است .
مدنى شيرازى حسينى ، سيّد صدر الدين (1052 _ 1120 ق) .265 . الدرجات الرفيعة فى طبقات الشيعة ، تحقيق : سيّد محمّد صادق آل بحرالعلوم ، قم : مكتبة بصيرتى ، 1397 ق ، 596 ص ، دوم . اين كتاب ، مشتمل بر مقدمه مصنّف در بيان ويژگى هاى كتاب است . متن آن _ بنابر آنچه كه مصنّف در مقدّمه بيان نموده است _ در بردارنده دوازده طبقه مختلف از شخصيت هاى گوناگون شيعى است كه عبارت اند از : طبقه اوّل : صحابيان ؛ طبقه دوم : تابعيان ؛ طبقه سوم : محدّثانى كه از ائمه معصوم عليهم السلامروايت آورده اند ؛ طبقه چهارم : محدّثان و مفسران و فقها ؛ طبقه پنجم : حكما و متكلّمان ؛ طبقه ششم : علماى عرب ؛ طبقه هفتم : سادات صفوى ؛ طبقه هشتم : ملوك و سلاطين ؛ طبقه نهم : امرا ؛ طبقه دهم : وزرا ؛ طبقه يازدهم : شعرا ؛ طبقه دوازدهم : نساء . ليكن بنابر آنچه كه محقّق كتاب در مقدمه خود آورده ، ايشان از اين كتاب ، تنها به مطالب طبقه اوّل و قسمتى از مطالب طبقه چهارم و يازدهم بيشتر دسترسى پيدا نكرده است و در چاپ كتاب نيز بر همين مقدار ، اكتفا نموده است . مصنّف در بررسى هر شخصيت ، ضمن معرّفى زندگى نامه و تاريخ حيات ، اقدام به بيان اقوال علما در مورد آن شخصيت نموده است . در آخر كتاب ، فهرستى از شخصيت هايى كه مورد بحث واقع شده اند ، آورده شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 8 ، ص 60 و ج 15 ، ص 147 و 151) ، از اين كتاب با عناوين الدرجات الرفيعة فى طبقات الاماميّة ، طبقات الإماميّه و الشيعة و طبقات الشيعة أو طبقات الإماميّة نام برده و نيز با عنوان رجال السيد على (ج 10 ، ص 134) فهرست نموده است . ايشان همچنين در كتاب مصفّى المقال (ص 270) ، اظهار مى كند كه صاحب رياض العلماء گفته است كه اين مؤلّف ، داراى كتابى به نام أحوال الصحابة والتابعين والعلماء است كه كامل نشده است . ايشان مى گويد ظاهر آن است كه اين كتاب ، همان الدرجات الرفيعة باشد كه بقيه طبقات آن آورده نشده اند .
.
ص: 130
ماحوزى بحرانى ، سليمان بن عبد اللّه (1075 _ 1121 ق) .266 . بُلغَة المحدثين ، تحقيق : عبد الزهراء عويناتى ، [بى جا] ، عويناتى ، 1412 ق ، 472 ص (ص 317 _ 472) ، اوّل . اين كتاب در بيان اسامى راويانى است كه از ديدگاه مؤلّف ، موثّق ، ممدوح و يا مذموم اند و پس از ذكر نام راوى ، لفظ ثقه ، ممدوح و يا مذموم آورده شده است . محقّق كتاب ، در ذيل اسامى بسيارى از راويان ، تعليقاتى دارد . اين كتاب به همراه كتاب معراج أهل الكمال إلى معرفة الرجال تأليف همين مؤلّف ، در يك جلد به چاپ رسيده است . در شرح اين اثر ، كتاب زاد المجتهدين فى شرح بلغة المحدّثين احمد بن صالح بحرانى قطيفى (م 1315 ق) ، در دو جلد تأليف شده است . 267 . حاشية على خلاصة الأقوال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 83 (ش 422) . اين حاشيه بر كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى (م 726ق) نوشته شده است . محقّق تهرانى مى گويد مؤلّف در اجازه اى كه براى شيخ احمد ، پدر صاحب الحدائق و ديگران نوشته است ، به اين حاشيه اشاره كرده است . 268 . معراج أهل الكمال إلى معرفة الرجال ، تحقيق : سيّد مهدى رجايى ، [بى جا] ، عويناتى ، 1412 ق ، 472 ص (316 ص) ، اوّل . اين كتاب ، شرحى بر الفهرست شيخ طوسى است . مؤلّف در ذيل نام هر راوى ، شرح حال وى را همراه با طريق او با استناد به اقوال علماى متقدّم در علم رجال ، از كتاب هاى مختلف رجالى بيان كرده است و در آخر ، نظر خود را در مورد آن راوى بيان داشته است . مؤلّف ، اسامى موجود در كتاب الفهرست را به ترتيب حروف الفبا تنظيم كرده و به شرح آن پرداخته است و اين شرح را تا حروف «ب» ادامه داده است . اين كتاب ، به همراه كتاب بُلغة المحدثين سليمان ماحوزى ، در يك جلد به چاپ رسيده است . مقدمه محقّق در معرّفى علم رجال و كتاب هاى رجالى و زندگى نامه مؤلّف است . 269 . رسالة فى تعيين محمّد بن اسماعيل . تحقيق : محمّد بركت . علوم الحديث ، ش 4 ، رجب _ ذوالحجة 1419 ق ، ص 283 _ 310 . تشخيص محمّد بن اسماعيل كه در اسناد الكافى آمده است و از فضل بن شاذان [/شادان] روايت نقل مى كند و مرحوم كلينى ، از وى روايت نقل مى نمايد ، موضوع اين رساله است و در نهايت ، نويسنده مقاله به اين نتيجه مى رسد كه اين شخص ، همان محمّد بن اسماعيل نيشابورى است . در خاتمه رساله ، در بررسى توثيق و تصحيح احاديث وى ادلّه اى ارائه شده است . مقدمه محقّق ، شامل زندگى نامه مؤلّف رساله و توضيح مختصرى درباره اين رساله است .
.
ص: 131
اصبعى ، على بن عبد اللّه (1072 _ 1127 ق) .270 . ترتيب الفهرست للشيخ الطوسى . لؤلؤة البحرين ، ص 139 (ش 56) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 4 ، ص 66 ، ش 277) اين كتاب را با عنوان ترتيب فهرس شيخ الطائفة و در (ج 10 ، ص 136) با عنوان رجال الشيخ على فهرست نموده است .
.
ص: 132
افندى ، ميرزا عبد اللّه (ج 1066 _ ح 1130 ق) .271 . حاشية على منهج المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 225 (ش 1265) .
سماهيجى ، عبد اللّه بن صالح (1086 _ 1135ق) .272 . إرشاد ذهن النبيه فى شرح أسانيد من لا يحضره الفقيه . الذريعة ، ج 1 ، ص 514 (ذيل ش 2516) . مؤلّف در اجازه نامه اى كه براى شيخ ناصر جارودى نوشته است ، از اين كتاب با عنوان إرشاد ذهن النبيه نام برده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 13 ، ص 82) ، اين كتاب را با عنوان شرح أسانيد من لا يحضره الفقيه و نيز با عنوان إرتياد ذهن النبيه فى شرح أسانيد من لا يحضره الفقيه (ج 1 ، ص 437) ، فهرست نموده است ؛ ليكن ايشان متذكّر شده كه عنوان إرتياد ذهن النبيه ، عنوان تصحيف شده اى است كه در كتاب كشف الحُجَب والاستار (ص 37) ، به كار رفته است . اين كتاب ، شرحى بر اسناد كتاب من لا يحضره الفقيه است كه مؤلّف آن ، موفّق به تكميل و اتمام آن نشده است . 273 . البلغة الصافية والتحفة الوافية . الذريعة ، ج 3 ، ص 147 (ش 506) . اين كتاب ، در بيان احوال رجالْ تأليف شده است . 274 . تحفة الرجال و زبدة المقال . الذريعة ، ج 3 ، ص 433 (ش 1572) . اين كتاب ، مشتمل بر اُرجوزه مفصّلى در علم رجال است . اُرجوزه ، به اشعارى اطلاق مى شود كه هر بيت آن داراى قافيه اى مختصّ به خود باشد . مؤلّف ، اسامى راويانى را كه نياز به بحث دارند ، بيان مى نمايد و در مورد آنها مباحثى را مطرح نموده تا به اين وسيله ، احاديث روايت شده از طرف ايشان از حيث ضعيف بودن و صحيح بودن و ... مشخّص شود و در اين زمينه ، از نظريات سليمان بن عبد اللّه ماحوزى استفاده نموده است . مؤلّف در آخر كتاب ، اجازه نامه خود از شيخ سليمان بن عبد اللّه ماحوزى را (كه ايشان هم از علاّمه مجلسى اخذ كرده) ، به نظم آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 1 ، ص 474 ، ذيل ش 2360) ، اين كتاب را با عنوان أرجوزة فى الرجال و در جاى ديگرى (ج 10 ، ص 128) با عنوان رجال الشيخ عبد اللّه فهرست نموده است . در التراث العربى (ج 1 ، ص 468) ، اين كتاب با عنوان تحفة الرجال و زبدة الزبدة فى المقال ، فهرست شده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 275 . حاشية على تلخيص الأقوال . الذريعة ، ج 6 ، ص 48 (ش 235) . اين حاشيه بر كتاب تلخيص الأقوال ، معروف به الرجال الوسيط ميرزا محمّد بن ابراهيم استر آبادى است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از كتاب كه اين حاشيه را دربرداشته است ، مشاهده كرده و نشانى داده است .
.
ص: 133
فتونى عاملى ، ابو الحسن ، شريف بن محمّد طاهر (م 1138 ق) .276 . تنزيه القميين ، تحقيق : محمّد تقى جواهرى ، تراثنا ، سال 13 ، ش 4 (ش پيايى 52) ، شوّال 1418 ق (ص 163 _ 242) . اين كتاب در بيان احوال راويان و محدّثان قمى و ردّ مطالبى است كه بر آنها وارد شده است . كتاب ، شامل مقدّمه ، دو فصل و يك خاتمه است . در مقدمه كتاب ، در مورد نسبت هايى كه به راويان قمى داده شده ، بحث شده است ، از جمله نسبت مُجبّره و مشبّهه و اتهام افترا بر ائمه معصوم عليهم السلام و اين كه در اخبار آنها مواردى كه در بردارنده جبر و تشبيه است ، مشاهده مى شود . فصل اوّل ، در بيان فهرستى از راويان معتبر اشعرى قم است . فصل دوم ، در بيان فهرستى از ساير قمى هاى معتبر است . در هر دو فصل ، ضمن بيان اسامى راويان ، شرح حال مختصرى كه از كتاب هاى رجالى اخذ شده است ، با ذكر نشانى مصادر مورد مراجعه براى بسيارى از آنها آورده شده است . خاتمه كتاب ، شامل بعضى از اخبار يونس بن عبد الرحمان و فضل بن شاذان در باطل بودن قياس و عدم جواز عمل به آن مطرح شده و مورد بررسى واقع شده است. محقّق كتاب در مقدمه خود ، زندگى نامه مؤلّف و ويژگى ها و مباحث مطرح شده در كتاب را مشخّص نموده است .
.
ص: 134
علوى عاملى اصفهانى ، محمّد اشرف (م 1145 ق) .277 . شرح مشيخة تهذيب الحديث . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 82 . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين شرح را مشاهده كرده و نشانى داده است . او در الذريعة (ج 10 ، ص 96) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد محمّد أشرف هم فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
خراسانى اصفهانى ، محمّد جعفر (1080 _ 1151 ق) .278 . أصحاب النبى صلى الله عليه و آله الممدوحين ، وأصحاب أمير المؤمنين عليه السلام . الذريعة ، ج 2 ، ص 120 (ش 484) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى اصحاب ممدوح پيامبر صلى الله عليه و آله و اميرمؤمنان على عليه السلاماست . 279 . اكليل المنهج فى تحقيق المطلب . الذريعة ، ج 2 ، ص 281 (ش 1141) . اين كتاب ، حاشيه اى بر منهج المقال ميرزا محمّد استرآبادى است . مؤلّف ، عنوان هايى را با تعبير «ملحق» به كتاب افزوده است و حاشيه خودش بر اين كتاب را با تعبير «أقول» آورده است . همچنين حواشى شيخ محمّد بن حسن حرّ عاملى را با رمز «م د ح» ، حواشى شيخ محمّد بن حسن بن شهيد ثانى را با رمز «م د» و حواشى شيخ محمّد بن عبد الفتاح سراب تنكابنى را با رمز «م ح د» را در اين كتاب به تفصيل ، نقل كرده است . وى به مناسبت هاى مختلف ، به بررسى شيوه ها و مبانى مؤلّفان در حوزه علم رجال پرداخته و اصطلاحات و شيوه منهج المقال را به تفصيل ، توضيح داده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 104) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى محمّد جعفر الكرمانى الإصفهانى فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب با خط مؤلّف ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
.
ص: 135
موسوى خوانسارى ، جعفر بن حسين (1090 _ 1158 ق) .280 . تتميم الافصاح فى ترتيب إيضاح الاشتباه . الذريعة ، ج 3 ، ص 336 (ش 1221) . مؤلّف كتاب به دليل سخت بودن دسترسى به مطالب كتاب ترتيب إيضاح الإشتباه علاّمه حلّى ، اقدام بر تنظيم و ترتيب اين كتاب نموده و آن را با عنوان ذكر شده ، ارائه نموده است . محقّق تهرانى در كتاب الذريعة (ج 4 ، ص 64 ، ذيل ش 294) ، اين كتاب را با عنوان ترتيب إيضاح الاشتباه و نيز با عنوان رجال أبى القاسم جعفر الخوانسارى (ج 10 ، ص 104) ، فهرست نموده است .
طباطبايى ، سيّد حسن (ف 1169 ق) .281 . رسالة فى أصحاب الإجماع . الذريعة ، ج 11 ، ص 81 (ش 505) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 2 ، ص 119 ، ش 476) ، اين كتاب را با عنوان أصحاب الإجماع و نيز با عنوان رجال السيد حسن بن أبى طالب (ج 10 ، ص 109) فهرست نموده است و متذكّر شده كه در تتميم أمل الآمل (ص 112 ، ش 62) عبد النبى قزوينى ، اين كتاب با عنوان مقالة فى أصحاب الاجماع معرّفى شده است . ليكن عنوان ذكر شده در اين كتاب ، عبارت است از : «رأيت منه مقالة فى تحقيق قولهم : أجمعت العصابة على تصحيح ما يصح عنه» . ايشان همچنين در الذريعة (ج 21 ، ص 396 ، ش 5646) ، اين كتاب را با همان عنوان مقالة فى أصحاب الإجماع فهرست نموده است .
.
ص: 136
بحرانى ، محمّد بن عبد اللّه (م ح 1170 ق) .282 . السلاسل فى الحاق الأواخر بالأوائل . الذريعة ، ج 12 ، ص 210 (ش 1391) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى راويان حديث است و بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 283 . منظومة فى الرجال . الذريعة ، ج 23 ، ص 108 (ش 8234) . اين منظومه در 1150 بيت تنظيم شده است و در ضمن مجموعه اى كه شيخ اسماعيل ماحوزى آن را نوشته ، قرار گرفته است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در مصفّى المقال (ص 432) ، در شرح حال اين مؤلّف ، اين كتاب را با عنوان أرجوزة فى الرجال آورده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
بحرانى ، يوسف بن عبد اللّه (م 1171 ق) .284 . رجال الشيخ يوسف بن عبد اللّه البحرانى . الذريعة ، ج 10 ، ص 160 (ش 287) . محمّد بن على آل ابى شبانه بحرانى _ كه از شاگردان مؤلّف است _ در خاتمه كتاب تتميم أمل الآمل آورده است كه مؤلّف ، داراى كتاب بزرگى در رجال بوده است .
جزايرى تسترى [/ شوشترى] ، سيّد عبد اللّه (1114 _ 1173 ق) .285 . حاشية على منهج المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 226 (ش 1266) . 286 . حاشية على نقد الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 228 (ش 1278) . اين حاشيه بر كتاب نقد الرجال سيّد مير مصطفى تفرشى نوشته شده است . محقّق تهرانى ذكر كرده است كه مصنّف از اين حاشيه ، در اجازه نامه اى ياد كرده كه اين حاشيه ، غير مدوّن است . 287 . معتروك المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 21 ، ص 210 (ش 4651) . مؤلّف در اين كتاب ، شرح حال رجال از جمله تاريخ زندگى ، صفات و شهرهاى راويان را مشخّص نموده است . وى در بعضى از ديگر تصنيفات خود ، به اين كتاب اشاره كرده است .
.
ص: 137
مازندرانى خواجويى ، محمّد اسماعيل (م 1173 ق) .288 . الفوائد الرجالية ، تحقيق : سيّد مهدى رجايى ، مشهد : مجمع البحوث الإسلاميّة ، 1413 ق ، 358 ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر چند فايده رجالى است كه عبارت اند از : تحقيقات رجالى در مورد بعضى راويان حديث ؛ ذكر بعضى از مباحث علم درايه ؛ جرح و تعديل ؛ تمييز مشتركات . محقّق در مقدّمه ، زندگى نامه مؤلّف و ويژگى هاى كتاب را مورد بررسى قرار داده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 96) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى اسماعيل الخاجوئى فهرست نموده است و اشاره مى نمايد كه اين دو عنوان براى يك كتاب است . امّا در ذيل عنوان الفوائد الرجالية (ج 16 ، ص 337 ، ح 1564) آورده كه اين كتاب ، غير از رجال المولى إسماعيل و رجال الخواجوئى است كه در كتاب خانه حاج آقا بن حاج سيّد اسد اللّه بن حجة الاسلام حاج سيّد محمّد باقر اصفهانى موجود است . به نظر مى رسد كه كتاب الفوائد الرجالية ، از اين مؤلّف ، همان كتاب رجال المولى اسماعيل الخاجوئى است ؛ امّا اين كتاب با كتاب هاى موجود در كتاب خانه ذكر شده ، تفاوت داشته است .
.
ص: 138
حزين ، محمّد على (م 1181 ق) .289 . ترجمة محمّد بن أبى عمير . الذريعة ، ج 4 ، ص 162 (ش 799) . اين كتاب ، در شرح حال محمّد بن ابى عمير تأليف شده كه از اصحاب اجماع است .
بحرانى ، يوسف بن احمد (1107 _ 1186 ق) .290 . الفوائد الرجالية . الذريعة ، ج 16 ، ص 339 (ش 1576) . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است .
حويزى ، سيّد شبّر (1122 _ زنده در 1186 ق) .291 . مختصر رجال مولانا محمّد باقر . الذريعة ، ج 20 ، ص 196 (ش 2549) . محقّق تهرانى در الذريعة مى گويد كه ظاهرا مراد از اين كتاب _ كه به وسيله مؤلّف ، خلاصه آن تهيه و تنظيم شده است _ همان الوجيزةى علاّمه محمّد باقر مجلسى است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 118 ، ش 243) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد شبّر هم فهرست نموده است .
بحرانى دَمِستانى ، حسن بن محمّد (م 1191 ق) .292 . انتخاب الجيد من تنبيهات السيد . الذريعة ، ج 2 ، ص 358 (ش 1445) . مؤلّف ، كتاب را در تهذيب كتاب تنبيه الأريب فى رجال التهذيب سيّد هاشم بحرانى توبلى كتكانى (م 1107 ق) نوشته است . كتاب تنبيه الأريب ، علاوه بر شرح اسناد كتاب التهذيب ، احوال رجال موجود در اسناد روايات اين كتاب را مشخّص كرده است . محقّق تهرانى ، نسخه هاى متعددى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 110) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ حسن بن محمّد هم فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
.
ص: 139
اوالى بحرانى ، محمّد بن على (ق 12) .293 . كتاب المقال فى معرفة الرجال . الذريعة ،ج 21 ، ص 386 (ش 5584) . مؤلّف ، فهرست اسامى اصحاب و تابعيان اصحاب و راويان احاديث و مشايخ مؤلّف كتاب هاى اصولى و اخبارى را تهيه و تنظيم نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 145) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد بن على الأوالى البحرانى فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 294 . مختصر المقال فى معرفة الرجال . الذريعة ، ج 20 ، ص 211 (ش 2627) . مؤلّف پس از تأليف المقال فى معرفة الرجال ، به دليل آن كه اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى اصحاب و تابعيان و راويان حديث و مشايخ وى از مؤلّفان كتاب هاى اصولى و اخبارى بوده است ، قصد مى نمايد كه فهرست اسامى راويانى را كه صاحب «كتاب» و يا «اصل» هستند ، همچنين اسامى مشايخ اجازه مشهور را از اين كتاب ، استخراج نمايد و سپس با عنوان مختصر المقال منتشر نمايد . اسامى موجود در اين كتاب ، بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند . در خاتمه كتاب ، مؤلّف ، وجه جواز عمل به اصول اربعه حديثى و بعضى از اصطلاحات محدّثان را بيان مى نمايد . محقّق تهرانى ، نسخه هايى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
بحرانى ، داوود بن حسن (ق 12) .295 . ترتيب رجال الكشّى . لؤلؤة البحرين ، ص 401 (ش 126) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 4 ، ص 66 ، ش 279) آورده است كه شيخ يوسف بحرانى (م 1186 ق) در لؤلؤة البحرين ، در ذيل شرح حال محمّد بن عمر بن عبد العزيز كشّى ، به نام اين دو كتاب ، اشاره نموده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 115) ، اين دو كتاب را با عنوان رجال الشيخ داوود فهرست نموده است . 296 . ترتيب رجال النجاشى . الذريعة ، ج 4 ، ص 70 (ش 288) .
.
ص: 140
بلادى بحرانى ، ياسين (ق 12) .297 . رسالة فى عدم اعتبار قول علماء الرجال لكثرة اشتباهاتهم . الذريعة ، ج 15 ، ص 234 (ش 1524) . مؤلّف در مرحله اوّل ، اخبار را بر چهار قسم تقسيم نموده است كه عبارت اند از : صحيح ، حَسَن ، موثّق و ضعيف . سپس با بيان اقوالى از رجاليان معروف و بيان اشكال هايى بر اين اقوال ، بحث را به آن جا كشانيده است كه براى اقوال علماى علم رجال نمى توان اعتبارى قائل شد . از جمله اقوالى از نجاشى را مطرح كرده و بر آنها اشكال هايى را وارد نموده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين رساله را مشاهده كرده و نشانى داده است . 298 . معين النبيه فى رجال من لا يحضره الفقيه . أنوار البدرين ، ص 222 (ش 95) . اين كتاب ، شرح بر رجال كتاب من لا يحضره الفقيه و شامل مقدمات و دو مطلب است : مقدمات كتاب ، شامل چهارده مطلب در علم درايه ، و دو مطلب ديگر در مورد مشايخ صدوق و راويانى است كه در طُرُق ايشان واقع شده اند . محقّق تهرانى ، به نسخه اى از اين شرح كه نزد شيخ حسين قديحى ، فرزند صاحب أنوار البدرين بوده ، اشاره نموده است . ايشان در الذريعة (ج 21 ، ص 287 ، ش 5101) ، اين كتاب را با عنوان ذكر شده و با عنوان رجال الشيخ ياسين (ج 10 ، ص 159) ، فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
بلاغى عاملى ، حسن (ق 12) .299 . تنقيح المقال . الذريعة ، ج 4 ، ص 466 (ش 2069) . محقّق تهرانى نقل نموده است كه سيّد فاضل در روضات الجنات ، از اين كتاب ، بسيار نقل كرده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 110) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ حسن بن عباس فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
.
ص: 141
تبريزى ، محمّد باقر بن محمّد حسين (ق 12) .300 . ترجمه خلاصة الأقوال . فهرست نسخه هاى خطّى كتاب خانه آية اللّه مرعشى ، ج19 ، ص 234 (ش 7423) . اين كتاب ، ترجمه اى فارسى و تحت اللفظى از كتاب خلاصة الأقوال فى معرفة الرجال علاّمه حلّى (م 726 ق) است .
حسينى موسوى عاملى ، سيّد كمال الدين (ق 12) .301 . مشيخة التلعكبرى . الذريعة ، ج 21 ، ص 71 (ش 4003) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى 104 راوى مرد و يك راوى زن است كه از كتاب الرجال الكبير يا منهج المقال استر آبادى استخراج شده است . مؤلّف در اين كتاب ، اشخاصى را كه از هارون بن موسى تلعكبرى با مشافهه ، سماع و يا اجازه ، روايت دارند ، مشخّص نموده است . اسامى بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده اند . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 142 ، ش 265) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد كمال الدين فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
ساروى ، محمّد على (ق 12) .302 . توضيح الاشتباه والإشكال . منتشر شده در : سه رساله در علم رجال . تصحيح : سيّد كاظم موسوى ، تهران : انتشارات دانشگاه تهران ، 1344 ش ، 316 + 36 ص . اين كتاب ، مشتمل بر ضبط اسامى و القاب راويان است كه بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند . در صفحه بندى كتاب ، هر صفحه به دو ستون تقسيم شده و براى هر ستون ، يك شماره صفحه مستقل آورده شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 135) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى محمّد على فهرست نموده است .
فيض كاشانى ، محمّد بن محسن (ق 12) . .
ص: 142
303 . نضد الايضاح . تصحيح : الويس اسپرنگر التيرولى و مولوى عبد الحق و مولوى غلام قادر ، هند ، 383 ص . چاپ شده در ذيل كتاب الفهرست شيخ طوسى . اين كتاب در شرح إيضاح الاشتباه نوشته شده است . متن كتاب إيضاح الاشتباه ، بر اساس ترتيب حروف الفبا در اسامى راويان و رجال در اسناد است و در كتاب نضد الإيضاح ، اين ترتيب ، علاوه بر نام راوى ، در ذكر نام پدر و كنيه ها هم رعايت شده است . در مورد هر شخص ، شارح كتاب ، شرح حال مختصرى شامل ضبط اسامى ، فهرست تأليف ها و ... آورده است . شرح هاى شارح با تعبير «أقول» شروع شده اند . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 133) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى علم الهدى و نيز با عنوان رجال محمّد بن محسن الفيض (ج 10 ، ص 147) ، فهرست نموده است .
قارياغدى ، محمّد حسين (ق 12) .304 . البضاعة المزجاة (شرح روضة الكافى) . الذريعة ، ج 3 ، ص 127 (ش 425) . اين كتاب ، مشتمل بر شرح مبسوطى بر كتاب روضة الكافى محمّد بن يعقوب كلينى است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 150) گفته است كه اين شرح ، مشتمل بر مباحثى در فوايد رجالى است . ايشان در الذريعة (ج 13 ، ص 296 ، ذيل ش 1083) ، اين كتاب را با عنوان شرح روضة الكافى و نيز با عنوان رجال الشيخ محمّد حسين بن قارياغدى (ج 10 ، ص 113) ، فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
قاينى ، حسين (ق 12) .305 . أسماء الرجال . بهارستان ، ص 250 . محقّق تهرانى مى گويد كه شيخ محمّد حسين بيرجندى در كتاب بهارستان آورده است كه اين مؤلّف ، از علماى عصر صفويه است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 111 ، ش 232) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ حسين القائنى و نيز با عنوان رسالة فى أسماء الرجال (ج 11 ، ص 75 ، ش 470) ، فهرست نموده است .
.
ص: 143
كاظمى ، محمّد امين بن محمّد على (ق 12) .306 . هداية المحدثين إلى طريقة المحمدين ، تحقيق : سيّد مهدى رجايى ، قم : مكتبة آية اللّه العظمى المرعشى النجفى ، 1405 ق ، 420 ص . اين كتاب ، شرحى بر باب دوازدهم از كتاب جامع المقال فيما يتعلّق بأحوال الحديث والرجال فخر الدين طُرَيحى (م 1085 ق) است . باب دوازدهم اين كتاب ، در دوازده عنوان مختلف ، مباحث گوناگونى از «تمييز مشتركات» را مطرح نموده است . سپس شرح اين باب در سه بخش كلّى مطرح شده و اسامى هر بخش بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است . بخش هاى سه گانه اين شرح عبارت اند از : مشتركات در اسم ، مشتركات در اسم شخص و نام پدر ، مشتركات در كنيه ، نَسَب و القاب . مؤلّف در مورد هر اسم ، قراين تمييز مشتركات را به صورت تفصيلى مورد بحث قرار داده است . اين شرح به منظور رفع غلط ها ، خَلط ها ، قصور ، تحريف ها و تغييرهايى است كه در كتاب مشاهده مى شود . محقّق در «تمهيد» كتاب ، مطالب مورد بحث و زندگى نامه مؤلّف را بررسى نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 97) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد أمين الكاظمى و نيز با عنوان شرح جامع المقال (ج 13 ، ص 172 ، ش 580) ، فهرست نموده است .
كشميرى ، مراد (ق 12) .307 . رجال الكشميرى . الذريعة ، ج 10 ، ص 141 (ش 261) . اين كتاب ، مشتمل بر بيان احوال رجال ممدوح و مذموم است كه بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده و شامل نام رجال و نام پدرشان است . در بيان احوال رجال ، نقل قول هايى از كتاب هاى اهل فن ، مانند رجال النجاشى و رجال الطوسى و ... آورده است و در ذكر اسامى كتاب ها از رموز استفاده كرده است . مؤلّف در خاتمه كتاب ، چند فايده رجالى را مطرح نموده است . به احتمال بسيار قوى ، اين كتابْ همان «الرجال» شيخ حرّ عاملى (م 1104ق) است . ملاّ مراد كشميرى از شاگردان شيخ حرّ عاملى بوده و بداية الهدايةى او را شرح نموده است . اين كتاب در فهرست نسخ خطّى كتاب خانه مجلس شوراى اسلامى (ج 7 ، ص 127) با عنوان رجال كشميرى و با عنوان الرجال ، تأليف ملا مراد كشميرى ، در فهرست نسخه هاى خطّى كتاب خانه آية اللّه مرعشى (ج 17 ، ص 189 ، ش 6619) فهرست شده است . در اين دو فهرست و در فهرست نسخه هاى عكسى مركز احياء ميراث اسلامى (ج 1 ، ص 254 ، ش 229) كه الرجال شيخ حرّ عاملى فهرست شده است ، آغاز هر دو كتاب با اين عبارت آمده اند : «الحمد اللّه على افضاله ... أما بعد ، فهذه نبذة من أحوال الرجال الممدوحين و المذمومين مرتبة ...» . بر اين اساس ، احتمالاً ملاّ مراد كشميرى ناسخ كتاب الرجال شيخ حرّ عاملى بوده و فهرست هايى كه كتاب را به نام ايشان آورده اند ، در نام مؤلّف ، دچار اشتباه شده اند . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
.
ص: 144
موسوى حسينى ، نجم الدين (ق 12) .308 . رسالة وجيزة فى الرجال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 480 . محقّق تهرانى ، نام اين كتاب را در فهرست آثار اين مؤلّف آورده و متذكّر شده است كه مؤلّف اين رساله ، آن را با خطّ خود به كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى ملحق نموده است . ايشان ، اين نسخه از كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
.
ص: 145
تأليفات رجالىقرن سيزدهم هجرىحسن بن محمّد (م 1205 ق) .309 . زبدة الرجال . الذريعة ، ج 12 ، ص 27 (ش 154) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از راويان احاديث است كه مورد اعتماد مصنّف بوده اند كه به همراه آن ، كليّاتى در علم درايه و مباحثى در تمييز مشتركات ، مورد بحث قرار گرفته است . محقّق تهرانى ، نسخه هاى متعدّدى از اين كتاب را در كتاب خانه هاى مختلف ، مشاهده كرده و نشانى داده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
وحيد بهبهانى ، محمّد باقر بن محمّد اكمل (1116 يا 1118 _ 1206 ق) .310 . التعليقه البهبهانية . الذريعة ، ج 4 ، ص 223 (ش 1120) . مرحوم محمّد باقر وحيد بهبهانى ، تعليقه هايى را بر كتاب منهج المقال ، معروف به الرجال الكبير محمّد استر آبادى به همراه مقدّمه اى مشتمل بر پنج فايده رجالى آورده است . به دليل اهميّت اين فوايد رجالى ، تا كنون شرح هاى مختلفى بر آن آورده شده است . همان طور كه محقّق تهرانى اشاره كرده است ، اين تعليقه با اسامى مختلف معرّفى شده است كه بعضى از اين اسامى عبارت اند از : التعليقة ، حاشية على منهج المقال ، تعليقة الوحيد و تعليقة منهج المقال . ايشان در الذريعة (ج 6 66 ، ص 39) متذكّر شده است كه بر اين تعليقه ، شرح هاى مختلفى آورده شده كه عبارت اند از : حاشيه على بن خليل طبيب تهرانى (م 1297 ق) . اين حاشيه با عناوين شرح الفوائد الرجالية و شرح تعليقة الرجال در الذريعة فهرست شده است . حاشيه باقر بن غلامعلى شوشترى (م1327 ق) با عنوان حاشية على التعليقة البهبهانية. حاشيه على بن حسين خاقانى نجفى (م 1334 ق) با عنوان رجال الخاقانى . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 311 . فوايد الوحيد البهبهانى ، تحقيق : حسن خاقانى ، قم : مكتب الإعلام الإسلامى ، 1404 ق ، 72 ص ، دوم . چاپ شده در ضميمه كتاب رجال الخاقانى . اين اثر ، مشتمل بر مباحث زير است : متن كتاب ، شامل پنج فايده رجالى است كه عبارت اند از : وجه نياز به علم رجال و مبناى حجّيت آراى رجالى ؛ الفاظ جرح و تعديل ؛ امارات وثاقت و قوّت ؛ ذكر بعضى از اصطلاح هاى مرحوم وحيد بهبهانى در تعليقه منهج الرجال ؛ شيوه بررسى رجال . كتاب ، داراى حاشيه هايى است كه محقّق در ذيل متن كتاب ، متذكّر شده است . در شرح اين كتاب، مرحوم على خاقانى ، كتاب رجال الخاقانى را تأليف نموده است . شايان ذكر است كه فوائد الوحيد البهبهانى ، مقدّمه اى بر تعليقه نويسنده بر كتاب منهج المقال است كه به طور مستقل ، چاپ شده است . محقّق تهرانى ، اين مقدّمه را با عناوين الفوائد الخمس الرجالية و الفوائد الرجالية فهرست نموده است . مرحوم اسماعيل مقدايى يزدى (م 1230 ق) در شرح اين كتاب ، شرح الفوائد الرجالية را تأليف نموده است .
.
ص: 146
. .
ص: 147
حسينى قزوينى ، سيّد حسين (م 1208 ق) .312 . مختصر جامع الرواة . الذريعة ، ج 20 ، ص 192 (ش 2529) . اين اثر ، خلاصه اى از جامع الرواة محمّد اردبيلى (م 1101 ق) است و در مقدمه سوم بر كتاب معارج الأحكام _ كه از آثار همين مؤلّف است _ آورده شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 22 ، ص 204 ، ش 6713) ، اين كتاب را با عنوان ملخص جامع الرواة الأردبيلية هم فهرست نموده است . 313 . الفوائد الرجالية . التراث العربى ، ج 4 ، ص 209 . اين كتاب ، در بردارنده چند فايده رجالى است كه مؤلّف آن را به عنوان مقدّمه اى بر كتاب فقهى معارج الأحكام فى شرح شرايع الإسلام ، تأليف نموده است . مؤلّف ، اين فوايد را شامل شش مبحث داشته است ؛ امّا به دليل مشوّش بودن كتاب ، تنها چهار مبحث آن استخراج شده است كه عبارت اند از : مبحث اوّل ، شامل خلاصه اى از علم رجال و مصطلحات علم درايه ؛ مبحث چهارم ، شامل مشتركات اسامى رجال ، مبحث پنجم ، شامل مطالبى درباره اعتماد بر مؤلّفان كتب اربعه حديثى ، مبحث ششم ، شامل طُرُق كلينى ، شيخ صدوق و شيخ طوسى به همراه بعضى از اجازات . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 140) آورده است كه صاحب تتميم أمل الآمل ، نام اين كتاب را در فهرست آثار اين مؤلّف آورده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 111) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد حسين و در مصفّى المقال (ص 140) با عنوان المشتركات هم فهرست نموده است . شايان ذكر است كه در التراث العربى تاريخ وفات مؤلّف ، 1308ق ، آورده شده ، در حالى كه در اكثر منابع 1208ق ، آمده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
بحر العلوم طباطبايى ، سيّد محمّد مهدى (1155 _ 1212 ق) .314 . رجال السيد بحر العلوم ، المعروف بالفوائد الرجالية ، تحقيق : محمّد صادق آل بحر العلوم و حسين آل بحر العلوم ، تهران : مكتبة الصادق ، 1363 ش ، 4 ج ، اوّل . نام اصلى اين كتاب ، الفوائد الرجالية است ؛ امّا در اين چاپ ، با اين عنوان آورده شده است . كتاب در سه بخش تنظيم شده است كه عبارت اند از : بررسى مهم ترين خاندان هاى رجالى همراه با ذكر شرح حال مفصّل بسيارى از افراد اين خاندان ها ؛ اسامى علما و رجال حديث ، كه بر اساس حروف الفبا مرتّب شده اند ، با ذكر اقوال علماى علم رجال در مورد آنها ؛ فوايد رجالى متفرّق ، از جمله شيوه شناسى فهرست شيخ و بررسى برخى از راويان مهم . مقدمه محقّقان در زندگى نامه مؤلّف و خاندان بحر العلوم و معرّفى محتويات كتاب است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 16 ، ص 339 ، ش 1574) ، اين كتاب را با عنوان الفوائد الرجالية و نيز با عنوان رجال السيد محمّد مهدى (ج 10 ، ص 154) فهرست نموده است .
.
ص: 148
حسنى حسينى بغدادى ، سيّد احمد بن محمّد (1128 _ 1215 ق) .315 . أرجوزة . الذريعة ، ج 1 ، ص 473 (ش 2356) . مؤلّف ، اين اُرجوزه را در شرح حال راويان آورده است . اسامى بر اساس حروف الفبا تنظيم شده و راويان مجهول نيامده است و در نهايت ، كنيه ها و القاب آورده شده اند . سپس مؤلّف ، شرح مختصرى در بيان مواردى را كه به خاطر ضرورت شعرى اجمال بيان شده اند ، آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 6 ، ص 14 ، ش 38) اين حاشيه را با عنوان حاشية على اُرجوزة فى الرجال و در الذريعة (ج 23 ، ص 108) ، اين كتاب را با عنوان منظومة فى الرجال و نيز با عنوان رجال السيد أحمد بغدادى (ج 10 ، ص 94 ، ص 186) فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
.
ص: 149
بهبهانى (كرمانشاهى) ، محمّد على (1144 _ 1216 ق) .316 . حاشية على نقد الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 228 (ش 1279) . اين حاشيه بر نقد الرجال سيّد مير مصطفى تفرشى (م 1021 ق) نوشته شده است . محقّق تهرانى در كتاب مصفّى المقال (ص 311) ، نام اين حاشيه را در فهرست آثار اين مؤلّف آورده و متذكّر شده است كه ميرزا حسين نورى در خاتمة المستدرك ، نام اين تأليف را آورده است . 317 . معترك الأقوال فى أحوال الرجال . الذريعة ، ج 21 ، ص 209 (ش 4650) . مؤلّف در مقامع الفضل خود ، از اين كتابْ نقل قول هايى را آورده است . همچنين در روضات الجنات و كتب ديگر به اين كتاب اشاره شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 134) ، اين كتاب را با عنوان رجال الآقا محمّد على هم فهرست نموده است .
مازندرانى حايرى ، ابو على محمّد بن اسماعيل (1159 _ 1216 ق) .318 . منتهى المقال فى أحوال الرجال (رجال أبى على) ، تحقيق : مؤسسة آل البيت عليهم السلاملإحياء التراث ، قم ، 1416 ق ، 7 ج ، اوّل . مؤلّف در مقدّمه ، پنج مطلب را آورده است كه عبارت اند از : تاريخ ولادت و وفات معصومان عليهم السلام ؛ اسامى اشخاصى كه با امام مهدى (عج) ملاقات داشته اند و يا معجزه اى از جانب ايشان ديده اند ؛ بيان كنيه و القاب ائمه معصوم عليهم السلام ؛ اسامى رجالى كه با ديگران اشتباه مى شوند ؛ فوايد رجالى متفرق مؤلّف . متن كتاب ، در شرح حال رجال حديث است و از بيان شرح حال راويان مجهول به جهت عدم فايده آن اجتناب شده است . روش تحقيق مؤلّف به اين ترتيب است كه در ابتدا ، مضمون شرح حال بيان شده به وسيله ميرزا محمّد استر آبادى در كتاب منهج المقال را ذكر مى نمايد و سپس ، مضمون آنچه را كه وحيد بهبهانى در تعليقه خود بر منهج المقال آورده ، متذكّر مى شود و در مواردى ، نظر خود را بيان مى كند و در نهايت ، بحث را با كلام محمّد امين كاظمى در تمييز مشتركات از هداية المحدثين به پايان مى رساند . مؤلّف در ضمن مباحث ، از شرح حال هاى موجود در كتاب هاى ديگر ، نقل قول هايى را متذكّر مى شود و در بعضى موارد ، اسامى و شرح حال هايى را اضافه كرده است . اسامى راويان ، بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است . خاتمه كتاب ، شامل پنج فايده رجالى است كه عبارت اند از : «عدّة» در كتاب الكافى ؛ خادمان و وكلاى ممدوح و مذموم ائمه عليهم السلام ؛ اسامى سفيران ممدوح در زمان غيبت ؛ اسامى مدّعيان مذموم بابيت ؛ طريق و مشيخه شيخ طوسى در كتاب هاى التهذيب و الاستبصار و شيخ صدوق در كتاب من لا يحضره الفقيه . محقّق كتاب در مقدّمه ، اقدام به معرّفى مختصر بعضى كتاب هاى رجالى معتبر و معروف و زندگى نامه مؤلّف نموده است . گفتنى است كه اين كتاب ، معروف به رجال ابى على است . در اين كتاب ، مؤلّف از بيان فهرست اسامى بسيارى از رجال ، به گمان آن كه مجهول اند و فايده اى در ذكر آنها وجود ندارد ، اجتناب نموده است . به همين منظور و در جهت تكميل اين كتاب ، دو كتاب ديگر تأليف شده است كه عبارت اند از : تكملة رجال أبى على ، تأليف : درويش على حايرى (م ق 13) ، كه از شاگردان مؤلّف است ؛ إكمال منتهى المقال ، تأليف : محمّد آل كشكول (م ق 13) . حاشيه هايى كه بر اين كتاب نوشته شده ، عبارت اند از : حاشيه سيّد صدر الدين محمّد عاملى (م 1263 ق) كه مرحوم سيّد حسن صدر ، آن را تدوين كرده و نكت الرجال ناميده است ؛ حاشيه على بن خليل تهرانى (م 1296 ق) ؛ حاشيه محمّد تنكابنى (م 1302 ق) ؛ حاشيه على بن محمّد جعفر شريعتمدار استر آبادى (م 1315 ق) كه با عنوان غاية الآمال فى استعلام أحوال الرجال تأليف شده است ؛ حاشيه سيّد شرف الدين على بن محمّد مرعشى تبريزى (م 1316 ق) ؛ حاشيه ميرزا حسين نورى (م 1320 ق) ؛ حاشيه جواد طارمى زنجانى (م 1325 ق) كه با عنوان مشكل الرجال فى منتهى المقال تأليف شده است ؛ حاشيه سيّد ابو تراب خوانسارى (م 1346 ق) ؛ حاشيه حسن بن هادى موسوى عاملى (م 1354 ق) ؛ محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 93) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ أبى على و نيز با عنوان هاى رجال الشيخ أبى على محمّد (ج 10 ، ص 143) و منتهى المقال فى أحوال الرجال (ج 23 ، ص 13) ، فهرست كرده است .
.
ص: 150
. .
ص: 151
عاملى ، سيّد جواد (م 1226 ق) .319 . رجال السيد جواد العاملى . الذريعة ، ج 10 ، ص 107 (ش 224) . مؤلّف ، ضمن تقريرات درس استاد خود ، سيّد محمّد مهدى بحر العلوم در شرح كتاب الوافى ، به تعليقات خود بر كتاب رجال ايشان اشاره نموده است . اين تعليقات بر كتاب الفوائد الرجاليةى مرحوم سيّد محمّد مهدى بحر العلوم آورده شده است و بر اين اساس ، نام ديگر آن ، تعليقات على الفوائد الرجالية است .
حسينى اعرجى ، سيّد محسن بن حسن (1130 _ 1227 ق) .320 . عدّة الرجال ، تحقيق : مؤسسة الهداية لإحياء التراث ، قم : اسماعيليان ، 1415 ق ، 2 ج ، اوّل . مؤلّف ، اين كتاب را به منظور آموزش مباحث رجالى به فرزند خود ، تأليف نموده است و در زمانى كه فايده دوازدهم را به پايان مى رساند ، فرزند ايشان فوت مى كند و مؤلّف ، از ادامه تأليف اجتناب مى نمايد ؛ امّا پس از مدّتى به منظور حصول فايده بيشتر بر اين كتاب ، شش فايده رجالى ديگر به آن اضافه مى نمايد . مقدّمه مؤلّف در بيان ضرورت علم رجال و بررسى كتاب هاى رجالى متقدّمان و متأخّران است . كتاب ، شامل هجده فايده رجالى است كه در دو قسمت دوازده و شش فايده اى ذكر شده اند كه عبارت اند از : فايده اوّل ، تاريخ اهل بيت عليهم السلام و بعضى از فرزندان ايشان ؛ و وكلاى امام مهدى(عج) در زمان غيبت صغرى ؛ فايده دوم ، بعضى از فرقه هاى شيعه ؛ فايده سوم ، در مورد قدماى مصنّف (عنوان مستقلّى براى اين فايده ذكر نشده) ؛ فايده چهارم ، جواز اخذ خبر غير عادل ؛ فايده پنجم ، الفاظ جرح و تعديل ؛ فايده ششم ، حصول جرح و تعديل به وسيله يك نفر يا بيشتر و بيان سبب جرح و تعديل ؛ فايده هفتم ، تعارض ميان جرح و تعديل ؛ فايده هشتم ، اصحاب اجماع ؛ فايده نهم ، «عدّة» در كتاب هاى مرحوم كلينى ؛ فايده دهم ، تميز مشتركات ؛ فايده يازدهم ، الفاظ و اصطلاحاتى كه فايده آنها و مراد از آنها مخفى است ، مانند لفظ «مولى» ؛ فايده دوازدهم ، درباره رفع تناقض ميان باب هاى «من روى» و «من لم يرو» . بخش دوم از اين فوايد رجالى عبارت اند از : فايده اوّل ، راوى هاى منحرف و كسانى كه در مورد آنها طعن وارد شده است و در موارد حاجت به آنها رجوع مى شود ؛ فايده دوم ، مشايخى كه در مورد آنها طعن وارد شده است و رجالى كه مجهول اند ؛ فايده سوم ، بعضى از بزرگان اصحاب و تابعيان و تابعيانِ تابعيان ؛ فايده چهارم ، افرادى كه جزو اصحاب امام معيّنى ذكر شده اند ؛ امّا از امام ديگرى روايت هاى زيادى دارند ، و مراتب نسب هاى ششگانه ؛ فايده پنجم ، معرّفى بعضى از مشاهير اسلام ؛ فايده ششم ، مشيخه شيخ صدوق و شيخ طوسى . كتاب ، داراى مقدمه تحقيق تفصيلى و فهرست هاى مختلف است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 141) اين كتاب را با عنوان رجال الكاظمى و نيز با عنوان رجال السيد محسن الأعرجى (ج 10 ، ص 142) ، فهرست نموده است .
.
ص: 152
. .
ص: 153
عقدايى يزدى ، اسماعيل (م 1230 ق) .321 . شرح الفوائد الرجالية . الذريعة ، ج 13 ، ص 387 (ش 1456) . مؤلّف به عنوان شرح بر مقدمه تعليقة البهبهانية ى وحيد بهبهانى ، كتاب شرح الفوائد الرجاليه را تأليف نموده است ؛ ليكن محقّق تهرانى اشاره مى نمايد كه اين شرح ، ناقص است و همه مباحث را در بر ندارد و تنها شامل ابتدا تا اواخر فايده اوّل است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 96) ، اين شرح را با عنوان رجال الشيخ اسماعيل العقدائى فهرست نموده است . 322 . فائدة فى أصحاب الإجماع . الذريعة ، ج 16 ، ص 87 (ش 11) . محقّق تهرانى ، به نسخه اى از اين كتاب ، نشانى داده است .
جيلانى قمى ، ميرزا ابوالقاسم بن حسن (صاحب قوانين ) (م 1231 ق) .323 . رسالة فى معرفة مشايخ الإجازة من الرواة . الذريعة ، ج 21 ، ص 261 (ش 4940) . صاحب مفتاح الكرامة ، در اجازه اى كه براى آقا محمّد على بن آقا محمّد باقر هزار جريبى نوشته ، اين رساله را ذكر نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 93) ، اين كتاب را با عنوان رجال الميرزا أبى القاسم الشفتى القمى و نيز با عنوان تراجم مشايخ الإجازة من الرواة (ج 4 ، ص 60 ، ش 247) ، فهرست نموده است .
نيسابورى [/ نيشابورى] هندى ، محمّد بن عبد النبى (1178 _ 1232 ق) .324 . تقويم الرجال . الذريعة ، ج 4 ، ص 396 (ش 1757) . محقّق تهرانى ، كتاب هايى را كه بر اين كتاب استناد داشته اند ، معرّفى نموده است . 325 . رجال النيسابورى . الذريعة ، ج 10 ، ص 157 (ش 283) . محقّق تهرانى مى گويد كه اين كتاب ، غير از كتاب تقويم الرجال و كلّيات الرجال و صحيفة الصفاء است كه از آثار همين مصنّف اند . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 145) ، اين كتاب را با عنوان رجال الميرزا محمّد هم فهرست كرده است . 326 . صحيفة الصفا فى ذكر أهل الإحتبا . التراث العربى ، ج 3 ، ص 469 . اين كتاب ، مشتمل بر چند فايده رجالى و مطالب بسيارى درباره علوم حديث و درايه است كه در دو جلد تنظيم شده است . در جلد اوّل ، دوازده «فايده» رجالى و پس از آن ، دوازده «عايده» ، سپس دوازده «مائده» ، مورد بحث واقع شده اند . در جلد دوم ، «زوايد» و «فرايد»ى در رجال عامّه و خاصّه مطرح شده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 327 . كلّيات الرجال . الذريعة ، ج 18 ، ص 129 (ش 1044) . محقّق تهرانى مى گويد كه اين كتاب ، غير از كتاب الرجال و تقويم الرجال از همين مؤلّف است . 328 . نتيجة الخلف فى ذكر السلف . الذريعة ، ج 24 ، ص 49 (ش 238) . مؤلّف در كتاب خود به نام معاول العقول ، به تأليف اين كتاب و اين كه موضوع آن در رجال است ، اشاره نموده و بيان داشته است كه اين كتاب ، حاصل تتبّع در كتاب هاى رجالى است و آن را در پنج جلد ، تأليف نموده است .
.
ص: 154
دهلوى كشميرى ، ميرزا محمّد (م 1235 ق) .329 . إيضاح المقال فى توجيه أقوال الرجال . الذريعة ، ج 2 ، ص 501 (ش 1962) . اين كتاب در بررسى اقوال علماى رجال و توضيح و توجيه اين اقوال است . همچنين در تأويل اقوال راويان احاديث ، مباحثى مطرح شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 147) ، اين كتاب را با عنوان رجال الميرزا محمّد بن عناية أحمد خان الكشميرى هم فهرست نموده است . 330 . تنبيه أهل الكمال والإنصاف . الذريعة ، ج 4 ، ص 441 (ش 1964) . مؤلّف ، فهرستى از اسامى راويان كذّاب ، وضّاع ، مجهول ، خوارج ، ضعفا و ... را كه اصحاب «صحّاح ستّه» از آنها در صحاح خود روايت نقل كرده اند ، آورده است . اين اسامى و شرح حالى كه براى هر يك از آنها آورده شده ، از كتاب التقريب ابن حجر عسقلانى اخذ شده اند .
.
ص: 155
كاظمى ، اسداللّه (م 1237 ق) .331 . [مقدّمة] مقابس الأنوار و نفايس الأسرار . الذريعة ، ج 21 ، ص 375 (ش 5535) . متن كتاب ، مشتمل بر اصطلاحات خاص و مباحث «طهارت» تا بحث «رضاع» از كتاب نكاح است . در اوّل كتاب ، چند فايده رجالى و شرح حال تعداد زيادى از متقدّمان آورده شده است .
حسينى ، ميرزا نصر اللّه بن ابوالقاسم (زنده در 1239 ق) .332 . رجال الميرزا نصر اللّه . الذريعة ، ج 10 ، ص 156 (ش 282) . اي_ن كتاب ، در حقيقتْ شامل تعليقاتى است كه مؤلّف بر كتاب نقد الرجال سيّد مصطفى حسينى تفرشى (زنده در 1044 ق) ، آورده است .
شبّر حسينى كاظمى ، سيّد عبد اللّه (1188 _ 1242 ق) .333 . [خاتمة] جامع المعارف و الأحكام . الذريعة ، ج 5 ، ص 71 (ش 281) . اين كتاب جامع ، مشتمل بر اخبار و رواياتى است كه از منابع معتبر حديثى شيعه گِرد آمده است . جلد چهاردهم اين كتاب ، شامل خاتمه اى در فوايد رجالى است كه در ده هزار بيت ، تنظيم شده است . 334 . جامع المقال فى معرفة الرواة والرجال . الذريعة ، ج 5 ، ص 73 (ش 286) . اين كتاب ، مشتمل بر اقوال علماى علم رجال در معرّفى رجال و راويان حديث است كه با توجّه به حجم كتاب ملخص المقال همين مصنّف كه در تلخيص جامع المقال تأليف شده ، مشخّص مى شود كه اين كتاب ، داراى حجم زيادى بوده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 4 ، ص 435 ، ذيل ش 1933) ، اين كتاب را با عنوان تمييز المتشابه من الرجال و نيز با عنوان رجال السيد عبد اللّه (ج 10 ، ص 128) فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 335 . الكليات الرجالية . الذريعة ، ج 18 ، ص 129 (ش 1045) . اين كتاب ، مشتمل بر دوازده هزار بيت در علم رجال است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 239) ، متذكّر شده كه احتمالاً اين كتاب ، تأليف ديگرى غير از خاتمه كتاب جامع المعارف والأحكام است كه در فوايد رجالى تأليف شده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 336 . ملخص المقال فى أحوال الرجال . الذريعة ، ج 22 ، ص 213 (ش 6740) . اين كتاب ، در خلاصه كتاب جامع المقال فى معرفة الرواة و الرجال همين مؤلّف نوشته شده است . اسامى راويان بر اساس ترتيب حروف الفبا و با به كار بردن رموزى در ذكر اسامى معصومان عليهم السلام و مصادر مورد مراجعه تنظيم شده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
.
ص: 156
. .
ص: 157
طباطبايى حايرى ، سيّد محمّد (م 1242 ق) .337 . عمدة المقال فى تحقيق أحوال الرجال . الذريعة ، ج 15 ، ص 340 (ش 2177) . اين كتاب ، مشتمل بر شرح حال مبسوط صد نفر از رجال است كه بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است . محقّق تهرانى نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 146) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد المجاهد محمّد هم فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
كبير عاملى اصفهانى ، سيّد عبد اللّه (1165 _ 1243 ق) .338 . شرح مشيخة التهذيب . الذريعة ، ج 14 ، ص 66 (ش 1767) . مؤلّف در شرح خود بر مشيخه التهذيب ، نقل قول هاى زيادى را از استاد خود ، وحيد بهبهانى آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 127) ، اين شرح و شرح ديگر مؤلّف بر كتاب من لا يحضره الفقيه را با عنوان رجال السيد عبد اللّه فهرست نموده است . 339 . شرح مشيخة من لا يحضر . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 238 . اين شرح بر مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه شيخ صدوق ، آورده شده است . محقّق تهرانى ، به نسخه اى از اين شرح ، نشانى داده است .
نراقى كاشانى ، احمد بن محمّد مهدى (1185 _ 1245 ق) .340 . عوائد الأيام من مهمات أدلة الأحكام ، تحقيق : مركز الأبحاث والدراسات الاسلاميّة ، قم : مركز النشر التابع لمكتب الإعلام الإسلامى ، 1417 ق ، 104 + 960 ص ، اوّل / قم : منشورات بصيرتى ، 1408 ق ، 302 ص ، سوم . اين كتاب ، در بردارنده 88 «عائدة» است كه در مجموع در اين عائده ها بعضى از قواعد فقهى ، مباحث اصول ، فقه و بعضى از مطالب مورد بحث در علم رجال ، مطرح و مورد بحث قرار گرفته اند . مباحث رجالى اين كتابْ عبارت اند از : عايده هشتاد و چهارم و هشتاد و پنجم در بررسى معنا و مفهوم بعضى از اصطلاحات علم رجال از قبيل «مولى» ، «اُسند عنه» و «لابأس» ؛ عايده هشتاد و هشتم ، مشتمل بر ضبط و تصحيح بعضى از اسما ، القاب و كنيه راويان احاديث كه بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است .
.
ص: 158
هزار جريبى ، محمّد على (1188 _ 1245 ق) .341 . السراج المنير . الذريعة ، ج 12 ، ص 162 (ش 1083) . اين كتاب ، مشتمل بر بيان فوايد رجالى است و در كتاب روضات الجنات ، نام اين كتاب را در فهرست آثار اين مؤلّف ، آمده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
مجتهد ، محمّد اسماعيل (زنده در 1245 ق) .342 . معيار التميز فى شرح الوجيز . الذريعة ، ج 21 ، ص 278 (ش 5054) . اين كتاب در شرح كتاب الوجيزة ى ملاّ محمّد باقر مجلسى نوشته شده است . محقّق تهرانى مى گويد كه نام اين كتاب ، در فهرست آثار مؤلّف ، در حاشيه آخر كتاب العقيدة الوحيدة ى او آورده شده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 96 ، ش 190) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى محمّد اسماعيل هم فهرست نموده است .
موسوى خوانسارى ، سيّد محمّد مهدى بن حسن (م 1246 ق) .343 . رسالة فى أحوال أبى بصير . الجوامع الفقيهة . تهران : انتشارات جهان ، ص 64 _ 106 . اين رساله شامل مقدّمه ، پنج فصل و يك خاتمه است . مقدّمه ، مشتمل بر فهرستى از عناوين مورد بحث در رساله است . متن رساله ، در بردارنده پنج فصل است و عنوان هر فصل ، نام يكى از راويانى است كه داراى كنيه ابو بصير هستند . در هر فصل ، مؤلّف شرح حال ، نظر علماى علم رجال ، روايات و ديگر مطالبى كه در شناخت عنوان ذكر شده مؤثّر است ، مطرح كرده و مورد بحث و بررسى قرار داده است . عناوين ذكر شده در هر فصل عبارت اند از : فصل اوّل ، يوسف بن حرث ؛ فصل دوم ، حمّاد بن عبد اللّه ؛ فصل سوم ، عبد اللّه بن محمّد اسدى ؛ فصل چهارم ، ليث بن بخترى ؛ فصل پنجم ، ابو بصير يحيى . مؤلّف در فصل چهارم و پنجم به دليل آن كه اين دو راوى ، محور اختلاف اند ، مباحث گسترده اى را مطرح مى نمايد . فصل چهارم (ليث بن بخترى) ، شامل ده مبحث است كه در مجموع عبارت اند از : بررسى شرح حال راوى ، راوى و مروى عنه ، جايگاه راوى در حديث ، كنيه او ، توثيق او ، روايات ذكر شده در ذمّ راوى و قول شيخ طوسى در مورد وى . فصل پنجم (ابو بصير يحيى) ، شامل دوازده مبحث است كه عبارت اند از : نام پدر ؛ نظر علماى رجال درباره او ؛ كنيه او ؛ اسامى ائمه اى كه از آنها روايت دارد . اين راوى غير از يحيى بن قاسم حذاء واقفى است ؛ جواب رواياتى كه در وقف وى آمده است ؛ وى ناووسى و مخلّط نيست ؛ عدم قدح كثيرى از علماى رجال و فقه در مورد وى ؛ ادّله وثاقت ؛ احاديث وى احقّ به استصحاح از احاديث ليث مرادى است ؛ ادله حمل ابو بصيرِ مطلق بر اين مورد . مؤلّف در خاتمه كتاب ، مطرح مى نمايد كه ابو بصيرِ مطلق در اسناد روايات ، منصرف بر راوى پنجم (يعنى ابو بصير يحيى اسدى) است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 469) ، اين كتاب را با عنوان عديمة النظير و نيز در الذريعة (ج 4 ، ص 148 ، ش 724) با عنوان ترجمة أبى بصير و نيز رجال السيد مهدى (ج 10 ، ص 153) فهرست نموده است .
.
ص: 159
. .
ص: 160
مراغى ، عبد الفتاح (م 1250 ق) .344 . رسالة فى الموثقين . الذريعة ، ج 23 ، ص 246 (ش 8835) . اين رساله ، مشتمل بر اسامى پنجاه نفر از رجالى است كه توثيق آنها نزد مؤلّف ، ثابت شده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 232) ، از اين رساله نام برده است و اضافه مى كند كه مرحوم عبد الفتاح مراغى ، مؤلّف چند جلد كتاب در فقه است و در آخر ، يكى از مجلّدات اين رساله را آورده است . ايشان ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . همچنين در الذريعة (ج 10 ، ص 126 و 150) ، اين كتاب را با عنوان رجال المير عبد الفتاح المراغى و رجال المراغى هم فهرست نموده است . 345 . فوائد رجالية . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 232 .
بحر العلوم ، محمّد رضا بن محمّد مهدى (1189 _ 1253 ق) .346 . الفوائد الرجالية . الذريعة ، ج 16 ، ص 338 (ش 1568) . اين كتاب ، مشتمل بر چند فايده رجالى است كه عبارت اند از : اصحاب اجماع ؛ شرح حال ابو بصير ؛ وكالت ائمه عليهم السلام ، افاده مدح مى نمايد ؛ وجوه ذكر شده در نياز و عدم نياز به علم رجال . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 2 ، ص 120 ، ش 481) ، مبحث «اصحاب اجماع» را با همين عنوان و نيز با عنوان كشف القناع فى تراجم أصحاب الإجماع (ج 18 ، ص 54 ، ش 648) به طور مستقل فهرست نموده است . ايشان به نسخه اى از اين كتاب ، نشانى داده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
.
ص: 161
قصير خراسانى ، محمّد (علم الهدى) (1180 _ 1255 ق) .347 . رجال علم الهدى . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 444 . بسطامى در فردوس التواريخ و مراغى در مطلع الشمس ، فهرستى از آثار اين مؤلّف را آورده است و هر دو نفر ، اين كتاب رجالى را از جمله آثار وى شمرده اند .
كاظمى ، عبد النبى (ف 1256 ق) .348 . تكملة نقد الرجال . تحقيق : محمّد صادق آل بحر العلوم ، نجف ، مطبعة الآداب ، 2 ج . الذريعة ، ج 4 ، ص 417 (ش 1836) . مؤلّف كتاب در مقدّمه ، زندگى نامه خود و استاد خود ، سيّد عبد اللّه شبّر و فهرستى از مأخذهاى مورد مراجعه جهت تأليف اين كتاب را بيان كرده است . سپس بعضى مسائل رجالى را مورد بحث قرار داده است . متن كتاب در تكميل كتاب نقد الرجال سيّد مير مصطفى تفرشى آورده شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 130) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ عبد النبى الكاظمى و تكملة نقد الرجال (ج 4 ، ص 417 ، ش 1836) هم فهرست نموده است .
بروجنى ، محمّد حسن (زنده در 1257 ق) .349 . حواشى فى أحوال رجال مشيخة من لا يحضره الفقيه . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 134 . اين حاشيه ، در بيان احوال رجال موجود در مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه كه مؤلّف آن را با خطّ خود نوشته ، آورده شده است . محقّق تهرانى ، نسخه اين مشيخه به همراه اين حاشيه را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 109 ، ش 228) ، اين حاشيه را با عنوان رجال الشيخ حسن بروجنى و تعليقات على مشيخة من لا يحضره الفقيه ، فهرست نموده است .
.
ص: 162
حسينى خراسانى ، حسين (زنده در 1258 ق) .350 . تعليقات نقد الرجال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 155 . محقّق تهرانى ، نسخه اى از كتاب نقد الرجال تأليف سيّد مير مصطفى تفرشى را كه اين تعليقات بر آن نوشته شده است ، مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 111 ، ش 230) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد حسين ، فهرست نموده است .
موسوى شفتى جيلانى ، سيّد محمّد باقر (حجة الاسلام اصفهانى) (1175 _ 0 126 ق) .351 . الرسائل الرجالية ، تحقيق : سيد مهدى رجايى ، اصفهان : مكتبة مسجد سيّد ، 1417 ق ، 700 ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر بيست رساله درباره اشخاص مورد بحث در علم رجال است و در ضمن بررسى حالات اين رجال ، به مباحث تاريخ حيات ، مشايخ و شاگردان ، طبقه ، تأليفات ، اقوال علماى رجال ، مباحث مدح و ذم ، و تمييز مشتركات آنها اشاره شده است . در ضمن مباحث كتاب ، رساله اى در تحقيق مراد از «عدّة» در كتاب الكافى ، و پاسخ به يك مسئله در منطق آورده شده است . در كتاب التراث العربى (ج 10 ، ص 233) ، رساله مؤلّف در «عدّة» با عنوان «أصحاب العدة» ، به طور مستقلْ فهرست شده است . فهرست اسامى راويانى كه در اين كتاب شرح حال شده اند ، عبارت اند از : ابان ، ابوبصير ، احمد بن محمّد ، حسين بن خالد ، سهل بن زياد ، عبد الحميد عطار . عمر بن يزيد ، محمّد بن خالد ، يقطينى ، معاويه ، ابراهيم بن هاشم ، احمد برقى ، اسحاق بن عمّار ، حمّاد بن عيسى ، شهاب بن عبد ربّه ، ماجيلويه ، محمّد بن اسماعيل ، محمّد بن سنان و محمّد بن فضيل . مقدمه محقّق كتاب در مورد زندگى نامه مؤلّف آمده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 87) اشاره مى نمايد كه مرحوم محمّد باقر بن جعفر بهارى (م 1333 ق) ، كتابى با عنوان تلخيص الرسائل الرجاليّة را در تلخيص اين كتاب ، تأليف نموده است . ايشان در كتاب الذريعة (ج 2 ، ص 120 ، ش 482) ، بحث «عدة» در كتاب الكافى را به طور مستقل و با عنوان أصحاب العدة فهرست نموده است . همچنين اين كتاب را با عنوان رجال السيد محمّد باقر الشفتى (ج 10 ، ص 98) ، فهرست نموده است . 352 . أصحاب الإجماع . الذريعة ، ج 2 ، ص 119 (ش 476) . مؤلّف ، اين كتاب را به طور مستقل از الرسائل الرجالية تأليف نموده است ؛ امّا در ضمن اين كتاب به چاپ رسيده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 4 ، ص 57 ، ش 232) ، اين كتاب را با عنوان تراجم أصحاب الإجماع هم فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 353 . رسالة فى تحقيق حال أبان بن عثمان . تحقيق : سيّد عبد الكريم محمّد موسوى . منتشر شده در : تراثنا ، ش53 و 54 ، محرّم _ جمادى الآخرة 1419ق ، ص 355 _ 442 . نويسنده رساله ، در پى آن است كه با ذكر ادلّه مدح و قدح و بررسى قوّت و ضعف هر يك از اين ادلّه ، ديدگاه صحيحى در مورد ابان بن عثمان ارائه نمايد . متن رساله در سه «مقام» آورده شده است كه شامل اين مباحث است : بيان اقوال و ادلّه اى كه در قدح ابان بن عثمان آورده شده اند و به همراه آن ، جواب اين اقوال ، بيان شده است ؛ اقوال و ادلّه اى كه در مدح اين شخصيت وارد شده است ؛ بيان وجه صحّت ادلّه مدح . در اين رساله ، نام مصدر مورد مراجعه ، به همراه متن اتّخاذ شده از آن ، مشخّص شده است ؛ مقدمه محقّق ، در بيان سير تدوين كتاب هاى رجالى اهل سنّت و شيعه ، و زندگى نامه مؤلّف رساله و روش تحقيق و تصحيح اين رساله آورده شده است و در ذيل رساله ، نشانى هاى مصادر مورد مراجعه ، مشخص شده اند .
.
ص: 163
. .
ص: 164
شريعتمدار استر آبادى ، محمّد جعفر (1198 _ 1263 ق) .354 . الإيجاز فى قواعد الدراية والرجال . الذريعة ، ج 2 ، ص 486 (ش 1906) . اين كتاب ، خلاصه اى از كتاب لبّ اللباب از همين مؤلّف است . لبّ اللباب ، مشتمل بر هشت بخش در علم درايه و رجال است . مباحث رجالى اين كتاب ، شامل مطالبى در جرح و تعديل ، الفاظ مدح و ذم و بررسى كتاب هاى رجالى است . 355 . شرح طرق الشيخ الطوسى ، تحقيق : على فرّخ . انتشار يافته در : ميراث حديث شيعه (دفتر دوم) ، قم : دارالحديث ، 1378 ش ، ص 497 _ 534 . مؤلّف ، اسامى راويان موجود در مشيخه التهذيب را به صورت الفبايى تنظيم كرده و سپس عبارت شيخ طوسى در مورد هر راوى را متذكّر شده و به شرح و توضيح آن پرداخته است . در شرح احوال هر راوى به منابع رجالى مشهور رجوع شده و متن هاى مختصرى از اين منابع ، بيان شده است و به جهت سهولت ، رموزى براى هر يك از اين منابع ، اتّخاذ و ذكر شده است . مقدمه محقّق در معرّفى كتاب است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 14 ، ص 66 ، ش 1766) ، اين شرح را با عنوان شرح مشيخة التهذيب والاستبصار ، فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 356 . لبّ اللباب فى علم الرجال ، تحقيق : محمّد حسين مولوى . انتشار يافته در ميراث حديث شيعه (دفتر دوم) ، قم : دار الحديث ، 1378 ش ، ص 395 _ 496 . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه ، باب هاى هشتگانه و خاتمه است . مقدمه كتاب ، در بردارنده سه موضوع است : تعريف ، موضوع ، و نياز به علم رجال . متن كتاب ، شامل هشت باب است كه عبارت اند از : تعريف خبر ؛ اقسام خبر ؛ شكل هاى تحمّل حديث ؛ مبانى علم به جرح و تعديل در رجال حديث ؛ بررسى و بيان انواع الفاظ مدح و قدح ؛ اسباب جرح و تعديل ؛ تعارض جرح و تعديل ؛ روش رجوع به كتاب هاى علم رجال و تمييز مشتركات . خاتمه كتاب ، در بردارنده احوال راويان و علماى علم رجال است . مقدمه محقّق نيز شامل ويژگى هاى كتاب و زندگى نامه مؤلّف است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 18 ، ص 276) ، اين كتاب را با عنوان لباب الألباب و نيز با عنوان رجال المولى محمّد جعفر الاستر آبادى (ج 10 ، ص 103) فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 357 . حاشية على نقد الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 228 (ش 1281) . اين حاشيه بر كتاب نقد الرجال سيّد مير مصطفى تفرشى آورده شده است . مرحوم سيّد حسن صدر ، از اين حاشيه نقل هايى را آورده و گفته است كه اين حاشيه ، بر نسخه اى از همين كتاب نزد فرزند مؤلّف (سيّد ابو جعفر) موجود است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 203) ، از اين كتاب با عنوان تعليقات على نقد الرجال هم ياد مى نمايد . 358 . مجال الرجال . الذريعة ، ج 19 ، ص 352 (ش 1572) . مؤلّف ، اين كتاب را در علم رجال تأليف كرده است و در رساله خود ، در باب «حجية الظن» به آن اشاره نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 121) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد صدر الدين العاملى هم فهرست نموده است . 359 . نكت الرجال . الذريعة ، ج 24 ، ص 304 (ش 1590) . مؤلّف بر كتاب منتهى المقال ابو على محمّد بن اسماعيل مازندرانى (م 1216 ق) تعليقاتى داشته است كه اين تعليقات ، تدوين نشده اند . سپس مرحوم حسن صدر الدين موسوى عاملى كاظمى ، اين تعليقات را تدوين نموده و بر آن ، نام نكت الرجال را قرار داده است . محقّق تهرانى در كتاب مصفّى المقال (ص 203) ، از اين كتاب با عنوان التعليقات على منتهى المقال نام مى برد .
.
ص: 165
. .
ص: 166
تهرانى ، محمّد حسين (م 1264 ق) .360 . رجال الشيخ محمّد حسين . الذريعة ، ج 10 ، ص 111 (ش 231) . اين كتاب ، مشتمل بر شرح حال نوّاب اربعه ، شيخ صدوق و شيخ كلينى است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است .
ناينى ، ميرزا محمّد بن محمّد هادى (زنده در 1265 ق) .361 . رجال النائنى . الذريعة ، ج 10 ، ص 154 (ش 278) . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 449) ، آورده است كه نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 148 ، ش 273) ، اين كتاب را با عنوان رجال الميرزا محمّد بن محمّد هادى النائنى هم فهرست نموده است .
.
ص: 167
كرمانشاهانى ، آقا محمود (م 1269 ق) .362 . أنموذج الرجال . الذريعة ، ج 2 ، ص 403 (ش 1620) . مؤلّف ، داراى اثرى نيز به نام مهمات الأحكام در اصول فقه است . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه ، ابواب و خاتمه است . مؤلّف پس از بيان مباحث اصولى ، در باب سوم ، مباحثى را در علم رجال ، مطرح مى نمايد كه عبارت اند از : بيان احوال رجال ممدوح ، مذموم ، موثّق و مجهول و ... اسامى رجال بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند . شايان ذكر است كه محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 451) و در الذريعة (ج 23 ، ص 297) ، در شرح كتاب مهمات الأحكام ، اين كتاب را با عنوان كتاب الرجال و نيز با عنوان رجال الآقا محمود (ج 10 ، ص 149) ، فهرست نموده است . همچنين در بيان لقب اين مؤلّف در الذريعة (ج 10، ص 149)، وى را «كرمانشاهانى» و «كرمانشاهى» (ج 23 ، ص 296) و در مصفّى المقال (ص 451) «بهبهانى» معرّفى نموده است . محقّق تهرانى ، نسخه هايى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است .
رشتى ، نصير الدين (م 1270 ق) .363 . كتاب الرجال . الذريعة ، ج 17 ، ص 275 (ش 257) . اين كتاب در واقع ، تعليقات مؤلّف بر كتاب منهج المقال ميرزا محمّد استر آبادى (م 1026 ق) است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . وى در مستدركات الذريعة (ص 305 ، ش 1534) ، اين كتاب را با عنوان الرجال ، فهرست نموده است .
هروى خراسانى ، سيّد مهدى (م 1270 ق) .364 . رجال السيد مهدى الهروى . الذريعة ، ج 10 ، ص 152 (ش 275) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست و بيان احوال و توصيفات رجال است . محقّق تهرانى ، به نسخه اى از اين كتاب را نشانى داده است .
.
ص: 168
محدث جزايرى موسوى تسترى [/ شوشترى] ، سيّد محمّد شفيع (1211 _ 4 127 ق) .365 . حواشى نقد الرجال . الذريعة ، ج 7 ، ص 111 (ش 584) . محقّق تهرانى متذكّر شده كه نوه مؤلّف به نام سيّد عبد اللّه جزايرى ، به شيخ محمّد على معلم حبيب آبادى از وجود چنين كتابى خبر داده است .
حسينى بروجردى ، سيّد حسين بن رضا (1228 _ 1276 ق) .366 . المستطرفات من الكنى والألقاب والأنساب . الذريعة ، ج 21 ، ص 11 (ش 3696) . مؤلّف ، ضبط تعدادى از اسامى ، كنيه ها و القاب راويان حديث را از كتاب هاى نقد الرجال ، منتهى المقال و ديگر كتاب هاى رجالى استخراج نموده است . سپس اصطلاحات علاّمه مجلسى در بحار الأنوار و فيض كاشانى در الوافى را به همراه آن آورده است . اين كتاب به كتاب زبدة المقال از همين مؤلّف ، ملحق شده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 367 . نخبة المقال فى علم الرجال . 252ص ، سنگى ، جيبى . اين كتاب ، منظومه اى مشتمل بر 1313 بيت در بيان فهرستى از اسامى رجال حديث است ؛ ليكن مصنّف از ذكر اسامى راويان مجهول و بيان اسامى و حالات بسيارى از متأخّران ، اجتناب نموده است . به همين دليل ، در تتمه و تكميل آن ، مرحوم على بن عبد اللّه عليارى (م 1327ق) كتاب منتهى الآمال فى تتميم زبدة المقال و سپس در شرح نخبة المقال و منتهى الآمال كتاب بهجة الآمال فى شرح زبدة المقال و منتهى الآمال را تأليف نموده است . مرحوم سيّد شهاب الدين مرعشى در شرح نخبة المقال ، كتاب منية الرجال فى شرح نخبة المقال را تأليف نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 24 ، ص 99) اين كتاب را با عنوان نخبة المقال فى علم الرجال ، و نيز با عنوان هاى زبدة المقال فى علم الرجال (ج 12 ، ص 34 ، ش 189) و رجال السيد حسين بن محمّد رضا (ج 10 ، ص 112) ، فهرست نموده است . شايان ذكر است كه محقّق تهرانى آورده است كه نام اين كتاب ، نخبة المقال فى علم الرجال بوده است ؛ ليكن در كتاب چاپ شده ، عنوان زبدة المقال فى علم الرجال آورده شده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
.
ص: 169
خوانسارى ، سيّد جعفر بن مهدى (م 1280 ق) .368 . رسالة ابو بصير . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 108 . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 104) ، اين كتاب را با عنوان رجال أبى القاسم جعفر الخوانسارى هم فهرست نموده است .
انصارى ، مرتضى بن محمّد امين (1214 _ 1281 ق) .369 . رجال الشيخ مرتضى الأنصارى . الذريعة ، ج 10 ، ص 150 (ش 275) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى راويان ثقه و ممدوح است كه به روايت آنها عمل مى شود و در اين تأليف ، عنوانى بيشتر از آنچه در كتاب هاى اصول پنجگانه رجالى آمده ، آورده نشده است و مصادر مورد مراجعه ، با رموزى مشخّص شده اند . مؤلّف سپس مشيخه التهذيب و كتاب من لا يحضره الفقيه و فوايد رجالى ديگر را اضافه نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
رضوى هندى ، سيّد مهدى (م بعد از 1283 ق) .370 . تذكرة العلماء . الذريعة ، ج 4 ، ص 41 (ش 160) . اين كتاب در دو جلد تأليف شده است . جلد اوّل ، مشتمل بر مقدّمه و بخش اوّل ، و جلد دوم ، شامل بخش دوم است . مؤلّف در مقدّمه ، چگونگى جمع آورى قرآن و علومى را كه مختصّ به ائمه معصوم عليهم السلاماست ، مورد بحث قرار داده است . در بخش اوّل كتاب ، شرح حال اصحاب و راويان حديث از پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمه عليهم السلام تا زمان غيبت صغرى ، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است . مؤلّف در بخش دوم ، شرح حال علما و محدّثان و مجتهدان مقتدّم و متأخّر و معاصر خود را بيان داشته است . گفتنى است كه مؤلّف در شرح حال هر شخصيت ، اقوال ذكر شده در مورد وى را بيان داشته است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 154) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد مهدى على هم فهرست كرده است .
.
ص: 170
حايرى ، ابوالقاسم (زنده در 1284 ق)371 . المشتركات . الذريعة ، ج 21 ، ص 40 (ش 3855) . مؤلّف ، كتاب را در بيان مشتركات موجود در اسامى رجال و كنيه ها و القاب ، تأليف نموده است . وى پس از نسخه بردارى از كتاب رجال الشيخ عبد اللطيف الجامعى (م 1050 ق) ، كتاب المشتركات خود را به آن ملحق نموده است . محقّق تهرانى اظهار مى دارد كه بين رجال الجامعى و المشتركات ، فرق هاى زيادى وجود دارد كه مؤلّف با خطّ خود ، آنها را بيان داشته است و در تكميل و تأليف كتاب خود ، نقل قول هايى را از كتاب هاى جامع الرواة محمّد اردبيلى و المشتركات محمّد امين كاظمى و همچنين نقل قول هاى زيادى از مرحوم استر آبادى و سيّد مير مصطفى تفرشى آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 93) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى أبى القاسم الحائرى هم فهرست نموده است .
محلاّتى شيرازى ، محمّد على (م 1284 ق) .372 . ترجمة محمّد بن سنان . الذريعة ، ج 4 ، ص 164 (ش 812) . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 134) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى محمّد على هم فهرست نموده است .
.
ص: 171
شيروانى در بندى ، آغا [/ آقا] بن رمضان (م 1286 ق) .373 . خزائن الأحكام . الذريعة ، ج 7 ، ص 152 (ش 825) . اين كتاب در شرح الدّرة ى مرحوم بحر العلوم ، آورده شده است كه بنابر گفته مؤلّف آن ، مشتمل بر صد هزار سطر است . محقّق تهرانى در كتاب مصفّى المقال (ص 3) مى گويد كه جلد سوم اين كتاب ، در بردارنده بسيارى از مباحث درايه و قواعد رجالى است . 374 . القواميس فى علم الرجال . الذريعة ، ج 17 ، ص 199 (ش 1059) . اين كتاب ، مشتمل بر دو فصل است . فصل اوّل ، شامل فهرستى از راويان و رجال حديث است كه در پانزده طبقه تنظيم شده اند و در فصل دوم ، در «تمييز مشتركات» ، مباحثى مطرح شده است . محقّق تهرانى ، نسخه هاى متعددى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در كتاب مصفّى المقال (ص 3) ، اين كتاب را با عنوان قواميس القواعد و نيز با عنوان هاى طبقات الرواة (ج 15 ، ص 148 ، ذيل 979) و رجالى المولى آقا الدربندى (ج 10 ، ص 97) فهرست نموده است .
تهرانى حايرى ، عبد الحسين (م 1286 ق) .375 . طبقات الرواة . الذريعة ، ج 15 ، ص 149 (ش 982) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از راويان حديث است كه بر اساس طبقات آنها در اسناد روايات ، تنظيم شده اند . محقّق تهرانى مى گويد كه شاگرد ايشان مرحوم نورى گفته است كه اين كتاب ، به طور كامل و تام نوشته نشده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 124) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ عبد الحسين و تعليقات منتهى المقال هم فهرست نموده است .
.
ص: 172
اصفهانى ، سيّد اسد اللّه (م 1290 ق) .376 . رجال السيد أسداللّه الإصفهانى . الذريعة ، ج 10 ، ص 95 (ش 188) . محقّق تهرانى متذكّر شده است كه سيّد اسداللّه اصفهانى ، فرزند حجة الاسلام شفتى است و فرزند اين مؤلّف ، سيد محمّد باقر ، به ايشان گفته است كه اين كتاب ، در كتاب خانه وى موجود است . ايشان همچنين در كتاب مصفّى المقال (ص 77) آورده است كه حسن بن هادى موسوى عاملى در كتاب تكملة أمل الآمل ، از اين كتاب ، نام برده است .
شريعتمدار رشتى ، ميرزا رفيع (1211 _ 1292 ق) .377 . رجال الآقا رفيع شريعتمدار . الذريعة ، ج 10 ، ص 117 (ش 241) . محمّد حسن خان اعتماد السلطنة (م 1313) ، در كتاب المآثر والآثار (ص 151) ، در شرح حال مؤلّف آورده است كه وى ، داراى كتاب هايى در رجال است .
قاينى حسينى ، سيّد ابوطالب (م 1293 ق) .378 . الفوائد الغروية . اين كتاب ، مشتمل بر دو بخش است : بخش اوّل ، شامل فوايدى در علم رجال ، و بخش دوم ، شامل فوايدى در علم درايه است . فوايد رجالى موجود در بخش اوّل عبارت اند از : بيان كنيه و القاب پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمه معصوم عليهم السلامدر اخبار ؛ شرح حال قدمايى كه در علم رجال صاحب تأليف بوده اند ؛ معناى رمزهاى مصطلح و متداول در كتب رجالى ؛ چگونگى رجوع به كتب رجالى ؛ تمييز مشتركات ؛ معناى برخى از الفاظ موجود در شرح حال راويان ؛ شرح حال جماعتى از رجال حديث و محدّثان ؛ طُرُق صاحبان كتاب هاى حديثى در ذكر اسناد حديث ؛ روش قدما و متأخّران در بررسى اعتبار اسناد روايات ؛ مراد از «عدّة» در الكافى ؛ رمزهاى كتاب ها و اصولى كه علاّمه مجلسى در بحار الأنوار از آنها نقل قول آورده است ؛ ضبط اسامى ، القاب ، كنيه ها و اوصافى كه مورد اشتباه واقع شده اند ؛ فِرَق و مذاهب . بخش دوم در علم درايه ، شامل مباحث زير است : تعريف علم درايه ؛ اقسام خبر به اعتبار سند ؛ طُرُق تحمّل حديث . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 16 ، ص 351 ، ش 1635) ، اين كتاب را با عنوان الفوائد الغروية و نيز با عنوان رجال السيد أبى طالب (ج 10 ، ص 92 ، ش 176) فهرست نموده است . در شرح اين كتاب ، مرحوم شيخ محمّد باقر قاينى بيرجندى (م 1352ق) ، كتاب العوائد الغروية فى شرح الفوائد الغروية را تأليف نموده است .
.
ص: 173
كجورى ، محمّد مهدى (م 1293ق) .379 . فوائد الرجالية . جمال الدين كجورى ، 221 ص . اين كتاب ، در بردارنده مطالب زير است : مقدمه مؤلّف ، در تعريف علم رجال و حجّيت اخبار است . در متن كتاب ، در سه باب ، مباحث ذيل مورد بحث واقع شده اند : باب اوّل ، كيفيت رجوع به كتاب هاى رجالى ؛ باب دوم ، بيان طايفه اى از اصطلاحات متداول در شرح حال رجال ؛ باب سوم ، تمييز مشتركات در اسامى ، القاب و كنيه ها ؛ سپس در خاتمه مباحثى در درايه و اقسام خبر و شرايط تحمل حديث ، بيان شده است .
.
ص: 174
طباطبايى تبريزى ، سيّد محمّد حسين بن على اصغر (م 1294 ق) .380 . تصحيح سند تفسير العسكرى . الذريعة ، ج 4 ، ص 195 (ش 967) . 381 . شرح عدّة الكلينى فى الكافى . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 156 . اين شرح در بيان مفهوم تعبير «عدّة» در اسناد كتاب الكافى شيخ كلينى نوشته شده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 382 . شرح مشيخة الفقيه . الذريعة ، ج 14 ، ص 67 (ش 1770) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 4 ، ص 69) ، اين كتاب را با عنوان ترتيب مشيخة من لا يحضره الفقيه و نيز با عنوان رجال السيد محمّد حسين بن على اصغر (ج 10 ، ص 113) ، فهرست نموده است . ايشان نسخه اى از اين شرح را مشاهده كرده و نشانى داده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
طُرَيحى ، عبد الحسين (م 1295 ق) .383 . متقن المقال . الذريعة ، ج 19 ، ص 68 (ش 372) . مؤلّف در تلخيص كتاب جامع المقال فخر الدين طُرَيحى (م 1085 ق) ، اقدام به تأليف اين كتاب نموده است و در مواردى كه مطالب از نظر ايشان داراى نقصان بوده است ، مطالبى را بيان داشته است . از جمله ، ضبط بعضى از اسامى مشخّص شده اند . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 124) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ عبد الحسين هم فهرست نموده است .
.
ص: 175
طبيب تهرانى نجفى ، على بن خليل (1226 _ 1297 ق) .384 . حاشية على منتهى المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 222 (ش 1247) . اين حاشيه بر كتاب منتهى المقال ابو على محمّد بن اسماعيل مازندرانى (م 1216 ق) آورده شده است . مرحوم صدر در اجازه مبسوطى كه براى محقّق تهرانى نوشته ، به اين حاشيه اشاره نموده است . 385 . سُبل الهداية فى علم الدراية . الذريعة ، ج 12 ، ص 135 (ش 915) . مؤلّف در ابتدا ، نياز به علم رجال و موضوع اين علم را مطرح مى نمايد . سپس در سه باب مختلف ، مباحث ذيل را مورد بحث قرار مى دهد : اقسام حديث ؛ شرايط راويانى كه احاديث آنها مورد قبول است ؛ طُرُق تحمّل حديث . پس از آن با بيان عنوان «فائدة» ، احوال بعضى از رجال را مورد بررسى قرار مى دهد . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 16 ، ص 338 ، ش 1569) ، اين كتاب را با عنوان الفوائد الرجالية هم فهرست نموده و احتمال داده است كه اين دو عنوان ، شامل يك كتاب باشند . ايشان به نسخه اى از اين كتاب ، نشانى داده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 386 . شرح الفوائد الرجالية . الذريعة ، ج 13 ، ص 387 (ذيل ش 1455) . اين شرح بر الفوائد الرجالية ى وحيد بهبهانى آورده شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 6 ، ص 39 و ج 13 ، ص 150) ، اين شرح را با عناوين حاشية على تعليقة البهبهانية و شرح تعليقة الرجال فهرست نموده است . همچنين ايشان نسخه هاى متعددى از اين كتاب را در كتاب خانه هاى مختلف ، مشاهده كرده و نشانى داده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
.
ص: 176
اصفهانى حايرى ، محمّد تقى (1227 _ 1299 ق) .387 . نهاية الآمال فى كيفية الرجوع إلى علم الرجال . الذريعة ، ج 24 ، ص 393 (ش 2105) . در مقدّمه ، تعريف ، موضوع و وجه نياز به علم رجال ، مورد بحث واقع شده است . متن كتاب در شش باب تنظيم شده است كه فهرست عناوين آنها عبارت اند از : وجه اعتبار قول علماى رجال و شرح حال 33 نفر از ايشان ؛ چگونگى استخراج شرح حال از كتاب هاى رجالى ؛ الفاظ مدح و قدح و اسامى فرق و مذاهب ؛ «عدّة» و راويان ديگرى كه در اسناد روايات هستند ؛ اصحاب اجماع ؛ راويانى كه مورد بحث و اختلاف اند . خاتمه كتاب ، در شرح حال مؤلّف است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
حسينى جزايرى ، سيّد على بن حسن (م 1300 ق) .388 . حسن المقال فى أحوال الرجال . الذريعة ، ج 7 ، ص 16 (ش 70) . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را در اختيار داشته است .
حكيم نجفى ، على (م 1300 ق) .389 . حواشى على رجال الكبير . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 316 . اين حاشيه بر كتاب منهج المقال ، معروف به رجال الكبير محمّد استر آبادى نوشته شده است . شيخ محمّد كوفى در كتاب الشجرة الطيبة ، نام اين حاشيه را در فهرست آثار اين مؤلّف آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 137 ، ش 259) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد على هم فهرست نموده است .
.
ص: 177
قزوينى حلّى ، سيّد مهدى (م 1300 ق) .390 . رجال السيد مهدى القزوينى الحلّى . الذريعة ، ج 10 ، ص 152 (ش 276) . مؤلّف در السبائك المذهبة و مرحوم شيخ محمّد كوفى در الشجرة الطيبة به وجود اين كتاب ، اشاره نموده اند .
موسوى شيرازى ، محمّد رضا بن اسماعيل (زنده در 1300 ق) .391 . الوجيزة فى الرجال . الذريعة ، ج 25 ، ص 49 (ش 248) . اين كتاب ، منتخبى از كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى است كه در حاشيه كتاب مدائن العلوم _ كه از ديگر تأليف هاى همين مؤلّف است و به چاپ رسيده _ آورده شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 116) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد محمّد رضا هم فهرست نموده است .
آل كشكول ، محمّد على (ق 13) .392 . اكمال منتهى المقال . الذريعة ، ج 2 ، ص 283 (ش 1149) . مؤلّف ، كتاب را در تكميل منتهى المقال ابو على محمّد بن اسماعيل سينايى حايرى تأليف كرده است ؛ چون در كتاب منتهى المقال ، فهرست اسامى راويان مجهول آورده نشده است . مؤلّف در مقدمه كتاب ، وجه نياز به ذكر راويان مجهول را بيان داشته و در متن كتاب ، علاوه بر ذكر مجاهيل ، اسامى راويان معلومى را كه در منتهى المقال آورده نشده ، اضافه كرده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 137) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد على فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 393 . تمييز المشتركين . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 305 . اين كتاب ، مشتمل بر شرح حال بسيارى از راويان احاديث است كه در مورد آنها اشتباه وجود دارد . اسامى راويان ، بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است . 394 . التنبيهات السنية فى المصطلحات الرجالية . الذريعة ، ج 4 ، ص 452 (ش 3014) . اين كتاب ، مشتمل بر بيان فهرستى از اصطلاحات رجالى است . مرحوم محمّد على آل كشكول در الإكمال ، نقل قول هايى از اين كتاب آورده است . 395 . حديقة النظار [/ الأنظار] فى مشيخة الفقيه والتهذيب والاستبصار . الذريعة ، ج 6 ، ص 390 (ش 2429) . مصنّف ، نام كتاب را حديقة الأنظار ... ناميده است ؛ امّا اين كتاب ، مشهور به حديقة النظار است و محقّق تهرانى ، اين كتاب را با هر دو نام آن ، فهرست نموده است . متن كتاب ، در تكميل مشيخه كتاب من لا يحضر والتهذيب و الاستبصار آورده شده است . 396 . الفوائد الغاضرية فى علم الرجال و مصطلحات المحدّثين . الذريعة ، ج 16 ، ص 351 (ش 1634) . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه ، فوايد و خاتمه است . در مقدّمه ، به اين مباحث اشاره شده است : تعريف ، موضوع ، و وجه نياز به علم رجال ، كه مؤلّف در قسمت اخير ، اطّلاع بر اين علم را از شرايط اجتهاد مى داند . در قسمت فوايد رجالى ، اين مباحث مورد بررسى واقع شده اند : كيفيت رجوع به علم رجال ؛ چگونگى علاج تعارض در اقوال ؛ تمييز مشتركات به همراه ذكر بعضى از مميّزات ؛ بررسى و بحث در مورد بعضى از رجال كه مورد اشتباه واقع مى شوند . اين اسامى بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند . در خاتمه ، تاريخ حيات معصومان عليهم السلام به طور مفصّل مورد بحث واقع شده است . محمّد باقر شوشترى (م 1327 ق) ، خاتمه اين كتاب را تلخيص نموده است و محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 89) ، اين تلخيص را با عنوان تلخيص خاتمة الفوائد الغاضرية فهرست نموده است .
.
ص: 178
. .
ص: 179
احسايى ، محمّد بن احمد بن زين الدين (ق 13) .397 . رسالة فى مسائل الدراية والرجال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 428 .
بعض المتأخّرين (ق 13) .398 . شرح وجيزة الرجال . الذريعة ، ج 14 ، ص 169 (ش 2034) . اين شرح بر كتاب الوجيزة ى علاّمه مجلسى (م 1111 ق) آورده شده است و شارح ، تنها تا شرح حال «بيان» از حرف «باء» را آورده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين شرح را نشانى داده است .
جزايرى ، سيّد شفيع بن محمّد بن عبد الكريم (ق 13) .399 . رجال السيد شفيع . الذريعة ، ج 10 ، ص 119 (ش 244) . اين كتاب ، مشتمل بر تعليقات مؤلّف بر كتاب نقد الرجال سيّد مير مصطفى تفرشى (زنده در 1021 ق) است . محقّق تهرانى ، به نسخه اى از اين كتاب ، نشانى داده است .
حايرى ، درويش على (ق 13) .400 . تكملة رجال أبى على . الذريعة ، ج 4 ، ص 413 (ش 1820) . مؤلّف ، اين رساله را در تكميل كتاب منتهى المقال ، معروف به رجال أبى على تأليف ابو على محمّد بن اسماعيل مازندرانى حايرى آورده است ؛ زيرا مؤلّف منتهى المقال ، از بيان فهرست اسامى بسيارى از رجال ، به گمان آن كه مجهول اند و فايده اى در ذكر رجال مجهول وجود ندارد ، اجتناب نموده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 170) ، اين كتاب را با عنوان ذكر المجاهيل و در الذريعة (ج 10 ، ص 115 ، ذيل ش 239) با عنوان رجال الشيخ درويش على الحائرى هم فهرست نموده است .
.
ص: 180
دلبزى ، حسن بن محمّد قاسم (ق 13) .401 . تعليقات و حواشى رجالية على رجال عبد اللطيف الجامعى . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 151 . مؤلّف ، اين تعليقات و حواشى را بر كتاب رجال الشيخ عبد اللطيف الجامعى عبد اللطيف حويزى (م 1050 ق) آورده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين حواشى را مشاهده كرده و نشانى داده است .
رضوى ، سيّد محمّد (محمّد قصير) (ق 13) .402 . رجال السيد محمّد بن معصوم الرضوى . الذريعة ، ج 10 ، ص 147 (ش 272) . نوروز على بسطامى (م 1309 ق) _ كه از شاگردان مؤلّف بوده است _ در فردوس التواريخ ، نام اين كتاب را در فهرست آثار وى آورده است .
قاضى دزفولى ، محمّد (ق 13) .403 . أساس المطالب . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 443 . اين كتاب ، مشتمل بر بعضى از مسائل درايه و مباحث رجالى است كه از املائات شيخ انصارى تهيه شده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است .
.
ص: 181
لاهيجانى ، صفر على (ق 13) .404 . رجال المولى صفر على . الذريعة ، ج 10 ، ص 122 (ش 247) . مرحوم تنكابنى _ كه از شاگردان مؤلّف بوده است _ در قصص العلماء ، در شرح حال مؤلّف آورده است كه وى داراى رساله اى در درايه و بعضى از مباحث رجال است .
مفيد هزار جريبى ، احمد بن محمّد (ق 13) .405 . جواهر الكلمات فيما يتعلق بأحوال الرواة . الذريعة ، ج 5 ، ص 278 (ش 1302) . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه و چند مقصد است . در مقدّمه ، تعريف علم رجال ، موضوع و غايت اين علم ، مورد بحث واقع شده است . و متن كتاب درباره بررسى احوال راويان حديث است . محقّق تهرانى ، نسخه هايى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است .
موسوى تنكابنى ، سيّد محمّد مهدى (ق 13) .406 . الرشحات . الذريعة ، ج 11 ، ص 234 (ش 1424) . محقّق تهرانى مى گويد كه مؤلّف كتاب الرشحات ، در آخر كتاب خود به نام خلاصة الأخبار ، نام اين كتاب را ذكر كرده و اشاره مى نمايد كه اين كتاب ، در علم رجال تأليف شده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 152) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد مهدى هم فهرست نموده است .
نظام الدوله ، ميرزا على محمّد خان (ق 13) .407 . رجال الميرزا على محمّد خان . الذريعة : 10 / 138 . مؤلّف ، مجموعه اى را مشتمل بر شرح حال بيست و چند نفر از بزرگان راويان حديث از اهل سنّت را آورده است . اسامى بعضى از اين راويان عبارت اند از : ابو هريره ، ابو موسى ، ابو البخترى ، مغيره ، عمران بن طحان ، عمرو بن حريث ، ثمرة بن جندب و يحيى بن اكثَم . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين مجموعه شرح حال را نشانى داده است .
.
ص: 182
. .
ص: 183
تأليفات رجالىقرن چهاردهم هجرى و معاصرينتنكابنى ، محمّد (1230 _ 1302 ق) .408 . حاشية على رجال ابن داوود . الذريعة ، ج 6 ، ص 87 (ش 455) . مؤلّف اين حاشيه را بر كتاب رجال ابن داوود تقى الدين ابن داوود حلّى (م 707 ق) آورده است . محقّق تهرانى مى گويد كه مؤلّف ، از اين حاشيه در كتاب قصص العلماء خود نام برده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 144) اين كتاب را با عنوان رجال الميرزا محمّد هم فهرست نموده است . 409 . هداية الدراية فى أصحاب الإجماع . الذريعة ، ج 25 ، ص 175 (ش 119) . مؤلّف ، مبحث «اصحاب اجماع» را مورد بحث و بررسى قرار داده است و بر همين اساس ، شرحى بر اين كلام كشّى كه مى گويد : «أجمعت العصابة على تصحيح ما يصّح عنهم ...» ، آورده است . مؤلّف ، نام اين كتاب را در قصص العلماء ، جزو فهرست آثار خود آورده است .
عاملى حناوى ، محمّد بن على عزّالدين (م 1303 ق) .410 . ضوء المشكاة الكاشف عن وجوه الرواية والرواة . الذريعة ، ج 15 ، ص 121 (ش 518) . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 327) مى گويد كه كاشف الغطا در الحصون المنيعة از اين كتاب نقل قول دارد . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 146) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد بن على بن محمّد الحناوى هم فهرست نموده است .
.
ص: 184
قمى ، سيّد جواد بن عليرضا (م 1303 ق) .411 . رجال السيد جواد القمى . الذريعة ، ج 10 ، ص 108 (ش 225) . محقّق تهرانى در نقباء البشر (ج 1 ، ص 337) نام اين كتاب را در شرح حال اين مؤلّف ، آورده است .
طفيلى ، عبد الرضا (زنده 1305ق) .412 . جلاء الأبصار فى شرح الاستبصار ، تصحيح و تعليق : محمّد طفيلى ، نجف : مطبعة النعمان ، 1391ق ، 6 ج . اين كتاب ، در شرح روايات الاستبصار شيخ طوسى تأليف شده است . در مقدمه نوشته شده بر اين كتاب آمده است كه مؤلّف تا آخر «كتاب الصوم» از الاستبصار را شرح نموده و در ادامه ، الشرائع محقّق حلّى را شرح نموده است . از جلدهاى تحقيق شده بر اين كتاب ، تنها پنج جلد چاپ شده است كه مشتمل بر شرح 1324 روايت از جلد اوّل كتاب الاستبصار (تا باب «كراهية النوم بعد صلاة الغداة») است . متن كتاب ، مشتمل بر شرح مبسوط اسناد در روايات است و در مورد متن احاديث ، عمدتا به بيان آن (بدون شرح) اكتفا شده است . در شرح اسناد شرح حال يك يكِ راويان ، با بيان و بررسى اقوال علماى رجال به منظور تبيين موثّق يا غير موثّق بودن آنها آورده شده است و سپس ، بحث در دلالت مباحث ذكر شده ، مطرح شده و در نهايت ، با بيان نوع سند ، نتيجه گيرى شارح آورده شده است . در ضمن شرح اسناد ، مؤلّف بنابر مقتضاى سند مورد بحث ، مباحث مختلفى را مطرح مى نمايد كه عبارت اند از : بيان مفهوم تعبيرهاى موجود در كتاب هاى رجالى (مانند تعبير «من لم يروا») ، بيان طبقه راويان ، تمييز مشتركات ، تصحيفات ، ذكر مبانى رجالى ديگران (مانند ذكر مبناى علاّمه مجلسى در الوجيزة در مورد اين مطلب كه شيخِ اجازه بودن ، مبناى صحّت روايت است ، اگر چه نام آن راوى در كتب رجال نيامده باشد) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 13 ، ص 84 ، ش 270) اين كتاب را با عنوان شرح الاستبصار فهرست نموده است .
.
ص: 185
كَنى ، ملا على (1220 _ 1306 ق) .413 . توضيح المقال فى علم الرجال ، تحقيق : محمّد حسين مولوى ، قم ، دار الحديث ، 1379ش/ 1421ق ، 344ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه ، سه باب و يك خاتمه است . مقدمه كتاب ، در بر دارنده بيان موضوع و فايده علم رجال ، به همراه بيان شبهات و ادلّه اخبارى ها بر عدم نياز به علم رجال ، و جواب بر هر يك از اين شبهات است . متن كتاب ، شامل سه باب است و در هر يك از اين ابواب ، در فصل هاى مختلف ، مباحثى مطرح شده است . ابواب سه گانه اين كتاب عبارت اند از : باب اوّل ، در چگونگى علم به ذات رجال اسناد حديث كه در اين باب ، اين فصل ها مطرح شده اند : كيفيت رجوع به علم رجال ؛ اسباب تمييز مشتركات ؛ ديدگاه علماى رجال در بيان اسباب تمييز در اشتراك لفظى ، خطّى و كتبى ؛ بيان مفهوم «عدّة» نزد مرحوم كلينى ؛ بررسى اصطلاحات الوافى و رموز بحار الأنوار . باب دوم ، در بيان تمييز راويانى است كه بين علماى رجال مورد اختلاف اند كه عبارت اند از : محمّد بن اسماعيل ، ابو بصير و عمر بن يزيد . باب سوم ، روش هايى كه مشخّص كننده صفات و احوال راويان حديث اند ، بررسى شده كه عبارت اند از : بررسى و بيان الفاظ و كلمات استعمال شده در مدح مطلق ؛ بررسى و بيان الفاظ استعمال شده در ذم ؛ بيان الفاظى كه نه افاده مدح و نه افاده ذم مى نمايند ؛ تعارض جرح و تعديل . خاتمه كتاب ، مشتمل بر بيان اقسام حديث و بررسى شرح حال بعضى مشايخ است . در الذريعة (ج 4 ، ص 498) آمده كه اين كتاب دو مرتبه با عنوان رجال شيخ أبو على چاپ شده كه مصنّف در چاپ اوّل ، فهرست و شرح حال شصت نفر از مشايخ رجال عصر خويش ، از جمله شرح حال خود را آورده است و در چاپ دوم به تاريخ 1302 ق ، مصنّف ، مستدركِ مرحوم نورى را كه مشتمل بر شرح حال شصت نفر از مشايخ بوده ، به خاتمه كتاب خود اضافه نموده كه با مجموع فهرست مشايخ در چاپ اوّل كتاب ، تعداد مشايخ ذكر شده را به 120 نفر رسانيده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 159) ، اين تكمله را بر توضيح المقال ملاّ على كنى (1220 _ 1306ق) با عنوان تعليقة على توضيح المقال ، فهرست نموده است . همچنين محقّق تهرانى اشاره مى كند كه در كتاب مصفّى المقال خود ، اين تعداد از شرح حال را به بيش از ششصد مورد رسانيده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 137) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد على فهرست نموده است .
.
ص: 186
خوئينى قزوينى ، احمد بن مصطفى (م 1307 ق) .414 . مرآة المراد فى تحقيق شبهات رجال الإسناد . التراث العربى ، ج 5 ، ص 37 . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه ، سه «مرآة» و خاتمه است . در مقدمه كتاب ، طى سيزده فصل ، قواعد كلّى علم رجال ، مطرح شده است . متن كتاب در سه «مرآة» تنظيم شده است كه عبارت اند از : مصطلحات رجالى ؛ تفصيل شرح حال جماعتى از راويان حديث كه محلّ اختلاف اند ؛ آنچه فقيه در استنباط نياز دارد . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
شيخ الإسلام تبريزى ، محمود (م 1310 ق) .415 . كتاب فى علم الدراية والرجال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 452 . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 149) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد الميرزا محمود هم فهرست نموده است .
.
ص: 187
يزدى مشهدى ، احمد بن حسن (م 1310 ق) .416 . درجات الأصحاب . الذريعة ، ج 8 ، ص 59 (ش 191) . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 44) اشاره مى نمايد كه اين كتاب در علم رجال تأليف شده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 95) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى أحمد اليزدى هم فهرست نموده است .
مدرّس رضوى ، محمّد على (1239 _ 1311 ق) .417 . رسالة فى الدراية والرجال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 336 . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان اشاره مى نمايد كه اين نسخه ، مختصر و ناقص بوده است . از جمله مباحث اين كتاب ، بحث از وجه نياز به علم رجال است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 136 ، ش 258) ، اين كتاب را با عنوان رجال الميرزا محمّد على هم فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
اصفهانى ، محمّد جواد (م 1312 ق) .418 . تلخيص خلاصة العلاّمة . الذريعة ، ج 10 ، ص 107 . اين كتاب در تلخيص خلاصة الأقوال علاّمه حلّى نوشته شده است . مرحوم احمد بيان اصفهانى در خلد برين (ج 1 ، ص 135) از اين كتاب نام برده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 107) اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد جواد الاصفهانى فهرست نموده است .
تسترى [/ شوشترى] ، عبد الرحيم بن محمّد على (1226 _ 1313 ق) .419 . منظومة فى الرجال . الذريعة ، ج 23 ، ص 108 (ش 8233) . اين منظومه در آخر منظومه اصولى اين مؤلّف به نام نتيجة الأنظار آورده شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 1 ، ص 474 ،ش 2360) ، اين كتاب را با عنوان أرجوزة فى الرجال و نيز با عنوان رجال الشيخ عبد الرحيم (ج 10 ، ص 125) فهرست نموده است .
.
ص: 188
جابلقى بروجردى ، سيّد على اصغر (م 1313 ق) .420 . طرائف [/ ظرائف] المقال فى معرفة طبقات الرواة ، تحقيق : سيّد مهدى رجايى ، قم : مكتبة آية اللّه العظمى المرعشى النجفى العامة ، 1410 ق ، 2 ج ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر مقدمه محقّق ، مقدمه مؤلّف ، باب هاى دهگانه و خاتمه است . مقدمه مؤلّف در تعريف علم رجال و درايه ، بيان رموز كتاب و بررسى ويژگى هاى آن است . متن كتاب در بيان طبقات رجال حديث است كه مشتمل بر 31 طبقه اند ، به اين ترتيب كه مؤلّف در طبقه اوّل ، رجال زمان حيات خود را معرّفى كرده و سپس به ترتيب ، رجال طبقه هاى بعدى تا طبقه سى و يكم (كه شامل صحابيان رسول خداست) را ذكر كرده است . اين مجموعه در باب اوّل كتاب آمده است . در نُه باب ديگر ، عناوين زير مورد بحث واقع شده اند : باب دوم و سوم ، در القاب رجال ؛ باب چهارم ، ذكر اسامى ، القاب ، كنيه و حالات معصومان عليهم السلام ؛ باب پنجم ، مذاهب و فرقه هاى بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله ؛ باب ششم ، اقسام حديث نزد متأخرّان ؛ باب هفتم ، اسباب مدح و ذم ؛ باب هشتم ، سبب اختلاف مذاهب ؛ باب نهم ، بيان دوازده فايده رجالى ؛ باب دهم ، بيان حالات مفصّل بعضى از صحابيان و بزرگان علم رجال . خاتمه كتاب ، مشتمل بر چند «امر» است : امر اوّل ، معرّفى بسيارى از مشايخ علم رجال ؛ امر دوم ، طُرُق و مشايخ مؤلّف كتاب به كتاب هاى حديثى و ... ؛ امر سوم ، مختصرى از زندگى نامه مؤلّف كتاب . مقدمه مرحوم آية اللّه سيّد شهاب الدين مرعشى نجفى رحمه الله در شرح حال مؤلّف كتاب ، با عنوان «الظرائف فى ترجمة صاحب الطرائف» ، در اوّل كتاب آورده شده است . مقدمه محقّق در بيان جايگاه علم به طبقات در علم رجال و معرّفى كتاب است . شايان ذكر است كه اين كتاب با عنوان ظرائف المقال فى معرفة طبقات الرجال به چاپ رسيده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 15 ، ص 149 ، ش 983) ، اين كتاب را با عنوان طبقات الرجال و نيز با عنوان رجال السيّد على أصغر (ج 10 ، ص 137) فهرست نموده است .
.
ص: 189
يزدى زَوارى ، سيّد جمال الدين محمّد (م 1313 ق) .421 . لطائف الأقوال فى معرفة الرجال . الذريعة ، ج 18 ، ص 313 (ش 262) . مصنّف ، نام اين كتاب را در فهرست آثار خود ، در آخر كتاب الأوائل آورده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 114) اظهار داشته كه اين كتاب به چاپ رسيده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 105) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد جمال الدين محمّد هم فهرست نموده است .
شروقى ، على (1237 _ 1314 ق) .422 . كتاب فى الرجال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 323 . محقّق تهرانى به نسخه اى از اين كتاب ، نشانى داده است .
لنكرانى ، محمّد ابراهيم (م 1314 ق) .423 . رسالة فى الدراية والرجال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 10 . مرحوم محمّد كوفى در الشجرة الطيبة ، اين كتاب را در فهرست آثار اين مؤلّف آورده است .
.
ص: 190
بحرانى قطيفى ، احمد بن صالح (1251 _ 1315 ق) .424 . حاشية على رجال النجاشى . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 50 . 425 . حاشية على منهج المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 225 (ش 1264) . اين حاشيه بر كتاب منهج المقال مشهور به الرجال الكبير ميرزا محمّد استر آبادى (م 1028 ق) آورده شده است . مرحوم سليمان بلادى بحرانى (م 1340 ق) در أنوار البدرين ، متذكّر اين حاشيه شده است . 426 . زاد المجتهدين فى شرح بلغة المحدّثين ، تحقيق : ضياء بدر آل سنبل ، 1414 ق ، 2 ج . اين شرح بر كتاب بلغة المحدّثين سليمان ماحوزى (م 1121 ق) آورده شده است . از آن جا كه بلغة المحدّثين به صورت مختصر و مجمل به توثيق يا مدح راويان پرداخته است ، اين شرح به صورتى مفصّل ، حالات و خصوصيات رجال مذكور را بيان داشته است ؛ ليكن مؤلّف ، موفّق نشده است به شرح حال راويان ، بيشتر از آنهايى كه نامشان با حرف همزه آغاز شده ، بپردازد . در اين شرح ، مؤلّف به نكات ذيل توجّه داشته است : ايشان علاوه بر نقل مطالب كتاب بلغة المحدّثين ، اقوال و جملات علماى علم رجال متقدّم و متأخّر را ذكر مى نمايد و در مورد بعضى از اقوال ، توضيحاتى را بيان كرده است . در اكثر شرح حال ها ، ضبط اسامى و تمييز مشتركات بيان شده اند و در مواردى ، به حسب مناسبت آن شرح حال ، فوايد رجالى بيان شده است . محقّق كتاب ، فهرستى از اين فوايد را در آخر كتاب ، بيان داشته است . مقدمه محقّق ، شامل بررسى ويژگى هاى كتاب ، شرح مختصر احوال بعضى از بزرگان علم رجال و زندگى نامه مؤلّف است . در آخر مقدّمه ، محقّق ، متن رساله الحق الواضح فى أحوال العبد الصالح على بن حسن بلادى قطيفى فيرحى را در شرح حال احمد بن صالح بحرانى ، با تحقيق ضياء بدر آل سنبل ، آورده است .
.
ص: 191
شريعتمدار استر آبادى ، على بن محمّد جعفر (م 1315 ق) .427 . رموز الأقوال و كنوز بروز أحوال الرجال . الذريعة ، ج 11 ، ص 251 (ش 1537) . اين كتاب ، مشتمل بر شرح حال رجال مؤلّف و راوى است و به جهت اختصار در لفظ ، رمزهايى براى كتاب هايى كه مطالب از آنها اتّخاذ شده و رموزى براى اسامى مؤلّفان ، به كار گرفته شده است . اين رموز ، بيشتر در الرجال الكبير به كار رفته است . مؤلّف در كتاب غاية الآمال خود ، از اين كتاب نام مى برد . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 134) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ على هم فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 428 . غاية الآمال فى استعلام أحوال الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 5 (ش 21) . اين كتاب ، شرح و تكمله اى بر كتاب منتهى المقال ، معروف به رجال أبى على ابو على محمّد بن اسماعيل حايرى (م 1216 ق) است . متن كتاب ، مشتمل بر شرح حال رجال در ذيل سه عنوان «اصل» ، «فصل» و «وصل» است . قسمت اصل ، مشتمل بر كلام ابو على حايرى است . قسمت فصل ، مشتمل بر سخنان علماى ديگر در مورد شخصيت مورد بحث است و قسمت وصل ، در بردارنده ديدگاه مصنّف كتاب است . مصنّف در كتاب ، شرح حال و فهرستى از تأليفات خود بيان كرده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 13 ، ص 282) از اين كتاب با عنوان شرح رجال أبى على نيز نام برده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 429 . مبدأ الآمال . الذريعة ، ج 19 ، ص 48 (ش 253) . اين كتاب ، مشتمل بر بيان و شرح قواعدى در علم حديث ، علم درايه و علم رجال است و در چهار مقدّمه و سه «كتاب» با اين عناوين تنظيم شده است : مقدمه اوّل ، در تعريف علم رجال ؛ مقدمه دوم ، شامل اسامى كتاب هاى رجالى ؛ مقدّمه سوم ، در شرح حال مؤلّف ؛ مقدمه چهارم ، شامل مشايخ رجال و مؤلّفان كتاب هاى رجالى . متن اين اثر هم شامل مطالب زير است : كتاب اوّل ، در علم رجال ؛ كتاب دوم ، در علم درايه ؛ كتاب سوم ، در علم حديث . سيد احمد حسينى در التراث العربى (ج 4 ، ص 428) ، اين كتاب را با عنوان مبدأ الآمال فى قواعد الحديث والدراية والرجال ، فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 430 . المبدأ والمآل . الذريعة ، ج 19 ، ص 48 (ش 256) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى راويان حديث است كه بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده اند . مؤلّف ، اين معجم را از كتاب هاى رجالى و حديثى ، خصوصا از نقد الرجال سيّد مير مصطفى تفرشى (م 1044 ق) تهيه نموده و ضبط اسامى و نسب هاى مشكل را به آنها اضافه نموده است . مؤلّف همچنين در ذيل عنوان «فصل» ، شرح حال علماى مشهور را بيان داشته است و در نهايت ، پنج فايده رجالى را مورد بحث قرار داده است . سيد احمد حسينى در التراث العربى (ج 4 ، ص 429) ، اين كتاب را با عنوان المبدأ والمآل فى توسط شرح أحوال الرجال ، فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 431 . الموضحة . الذريعة ، ج 23 ، ص 268 (ش 8921) . مؤلّف ، اين كتاب را در تصحيح اكثر اسناد تهذيب الأحكام و الاستبصار و برخى كتاب هاى ديگر ، تأليف كرده است . 432 . منتخب الأقوال فى إجمال أحوال الرجال . الذريعة ، ج 22 ، ص 375 (ش 7515) . مؤلّف ، اسامى چهار كتاب اخير را در كتاب غاية الآمال خود ، بيان داشته است .
.
ص: 192
. .
ص: 193
شهرستانى حايرى ، محمّد حسين (م 1315 ق) .433 . رسالة الدراية والرجال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 156 . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
كلباسى اصفهانى ، ابو المعالى (1247 _ 1315 ق) .434 . الرسائل الرجالية ، تحقيق : محمّد حسين درايتى ، قم : دار الحديث ، 1422ق/ 1380ش ، 4 ج ، اوّل . مرحوم ابو المعالى كلباسى ، رساله هاى بسيارى در علم رجال تأليف نموده كه مجموعه اين رساله ها در كتابى با عنوان الرسائل الرجالية به چاپ رسيده است . فهرست اسامى اين رساله ها به ترتيب عبارت اند از : 1 _ رسالة فى ثقة ؛ 2 _ رسالة فى جواز الاكتفاء فى تصحيح الحديث بتصحيح الغير و عدمه ؛ 3 _ رسالة فى تزكية الرواة من أهل الرجال ؛ 4 _ رسالة فى أصحاب الإجماع ؛ 5 _ رسالة فى النجاشى ؛ 6 _ رسالة فى ابن الغضائرى ؛ 7 _ رسالة فى الشيخ البهائى ؛ 8 _ رسالة فى المحقّق الخوانسارى ؛ 9 _ رسالة فى الصحيفة السجاديّة ؛ 10 _ رسالة فى التفسير المنسوب إلى الإمام العسكرى ؛ 11 _ رسالة فى أبى بكر الحضرمى ؛ 12 _ رسالة فى أبى داوود ؛ 13 _ رسالة فى أحمد بن محمّد ؛ 14 _ رسالة فى حسين بن محمّد ؛ 15 _ رسالة فى حفص بن غياث و سليمان بن داوود و قاسم بن محمّد ؛ 16 _ رسالة فى حمّاد بن عثمان ؛ 17 _ رسالة فى عبد اللّه بن محمّد ؛ 18 _ رسالة فى على بن حكم ؛ 19 _ رسالة فى على بن سندى ؛ 20 _ رسالة فى على بن محمّد ؛ 21 _ رسالة فى محمّد بن أبى عبد اللّه ؛ 22 _ رسالة فى محمّد بن أبى عمير ؛ 23 _ رسالة فى محمّد بن الحسن ؛ 24 _ رسالة فى محمّد بن زياد ؛ 25 _ رسالة فى محمّد بن سنان ؛ 26 _ رسالة فى محمّد بن الفضيل ؛ 27 _ رسالة فى محمّد بن قيس ؛ 28 _ رسالة فى معاوية بن شريح ؛ 29 _ رسالة فى لزوم نقد المشيخة . مؤلّف در هر يك از اين رساله ها ، به طور مبسوط در مورد عنوان رساله ، مطالبى را مورد بحث و تحقيق قرار داده است . مقدمه محقّق ، شامل دو فصل و يك خاتمه است . در فصل اوّل ، شرح حال مصنّف ، و در فصل دوم ، طريق مصنّف در تأليف اين رساله ها به صورت مختصر ، و در خاتمه ، روش تحقيق در اين كتاب ، مورد بحث واقع شده است . در جلد چهارم ، فهارس مختلف مجموعه رسايل ، ارائه شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 246 ، ش 789) اين كتاب را با عنوان الرسائل الرجالية و با عنوان هاى رجال الشيخ الميرزا أبى المعالى (ج 10 ، ص 93 ، ش 180) و الفوائد الرجالية (ج 16 ، ص 337 ، ش 1562) هم فهرست نموده است . شايان ذكر است كه ايشان بسيارى از اين رساله را به طور مستقل ، فهرست كرده و عنوان مستقل داده است .
.
ص: 194
كلانترى نورى ، ابوالفضل (1273 _ 1316 ق) .435 . حاشية على رجال النجاشى . الذريعة ، ج 6 ، ص 88 (ش 458) . محقّق تهرانى ، نسخه هاى از اين حاشيه را مشاهده كرده و نشانى داده است . 436 . الدرّ الفتيق . الذريعة ، ج 8 ، ص 67 (ش 234) . محقّق تهرانى در ذيل عنوان اين كتاب اشاره كرده است كه اين كتاب در علم رجال نوشته شده و نسخه آن را نزد فرزند مؤلّف ، مشاهده نموده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 93) اين كتاب را با عنوان رجال الميرزا أبى الفضل الطهرانى فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 437 . رسالة فى أصحاب الإجماع . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 34 .
.
ص: 195
مرعشى تبريزى ، شرف الدين على بن محمّد (م 1316 ق) .438 . تعليقة على رجال الكبير . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 312 . اين تعليقه بر كتاب منهج المقال فى علم الرجال ، مشهور به رجال الكبير ميرزا محمّد استر آبادى تأليف شده است . 439 . حاشية على منتهى المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 223 ، ش 1248 . اين حاشيه ، بر كتاب منتهى المقال محمّد بن اسماعيل مازندرانى نوشته شده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 212) ، از اين حاشيه با عنوان تعليقة على رجال أبى على هم نام برده است .
چهار سوقى ، سيّد ميرزا محمّد هاشم (1235 _ 1318 ق) .440 . شرح مشيخة الفقيه . الذريعة ، ج 14 ، ص 68 ، ش 1772 . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين شرح را در كتاب هاى سيّد محمّد يزدى طباطبايى مشاهده كرده و فهرست نموده است . 441 . الفوائد الرجالية . الذريعة ، ج 16 ، ص 339 (ش 1575) . محقّق تهرانى مى گويد كه مؤلّف از اين كتاب در اجازه خود براى شيخ الشريعه ، نام برده است . ايشان در الذريعة (ج 20 ، ص 41 و ج 21 ، ص 223) ، اين كتاب را با عناوين مجمع الفوائد و مخزن الفرائد و معدن الفوائد ، فهرست كرده است . نيز در مصفّى المقال (ص 491) اشاره كرده كه اين دو عنوان از اسامى دي_گ_ر الفوائد الرجاليةاند . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 158) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد محمّد هاشم الچهار سوقى هم فهرست نموده است . 442 . رسالة في أحوال أبى بصير . ابو بصير ، از كنيه هاى مشتركى است كه جمعى از راويان به آن شناخته شده اند. از دير زمان ، در تعيين مراد از ابو بصيرِ در اسناد روايات ، اختلاف بوده است . مؤلّف اين رساله نيز تمييز اين كنيه مشترك را مورد توجّه قرار داده و اشخاصى را كه به اين كنيه شناخته شده اند، معرّفى كرده و از توثيق و تضعيف آنها بحث كرده است . وى با بررسى اسناد روايات ، در نهايت به اين نكته مى رسد كه ابو بصير به صورتِ مطلق و بدون هيچ قرينه اى ، به ابو بصير ليث بن بخترى مرادى و يحيى بن ابى القاسم اطلاق شده است و هر دو نفر ، موثّق و مورد اعتمادند . بر اين اساس ، رواياتى كه در اسناد آنها نام ابو بصير ديده مى شود ، از جهت راوى مورد اشكال نيستند . مؤلّف به تفصيل ، اسناد روايات و كتب رجالى و همچنين اقوال رجاليان را در اين موضوع ، مطرح كرده و بدانها استناد كرده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 4 ، ص 148 ، ش 723) ، اين رساله را با عنوان ترجمة أبى بصير فهرست نموده و متذكّر شده است كه اين رساله ، در ضمن مجموعه رسائل اين مؤلّف با عنوان معدن الفوائد ، به چاپ رسيده است . محقّق تهرانى آورده است كه اين رساله ، در ضمن مجموعه رسايل اين مؤلّف با عنوان «معدن الفوائد» ، به چاپ رسيده است .
.
ص: 196
. .
ص: 197
شريعتمدار استر آبادى ، محمّد حسن (1249 _ 1318 ق) .443 . مجموعة الفوائد المتفرقة . الذريعة ، ج 20 ، ص 95 (ش 2072) . مؤلّف، مباحثى را در مورد اصحاب اجماع، در اين كتاب مورد بحث قرار داده است. 444 . مظاهر الآثار . الذريعة ، ج 21 ، ص 161 (ش 4424) . اين كتاب در زمينه مطالبى از اسناد و متون اخبار ائمه معصوم عليهم السلام تأليف شده است . كتاب ، در پنج جلد تأليف شده است . مقدمه جلد اوّل ، مشتمل بر مطالبى در علم حديث ، درايه ، قواعد رجالى ، شرح حال تعدادى از صحابيان و تابعيان و خلفاى اُمَوى و عبّاسى ، راويان و مشايخ موثّق ، علماى متأخّر و متقدّم است . همچنين اسامى فرقه هاى شيعه غير امامى و تاريخ ائمه معصوم عليهم السلام و سفراى ممدوح و مذموم آورده شده است . جلدهاى ديگر اين كتاب ، در بردارنده مباحثى چون حيات پيامبر اكرم و اميرمؤمنان ، ذكر مناقب ، فضايل و مصيبت هاى وارد شده بر ائمه معصوم عليهم السلام ، اخبار در احوال امام حسين عليه السلام و اهل بيت ايشان و بيان مقتل امام حسين عليه السلام است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 109) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد حسن بن المولى محمّد جعفر هم فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
نراقى ، ميرزا ابوالقاسم (م 1319 ق) .445 . شعب المقال فى أحوال الرجال ، تصحيح : محمّد على نحوى ، يزد : چاپ خانه گل بهار ، 248ص . اين كتاب ، مشتمل بر چهار «شعبه» است . البته مؤلّف در مقدمه كتاب ، آن را مشتمل بر هشت شعبه مى داند ؛ امّا محقّق در مقدمه خود بر كتاب ، متذكّر مى شود كه تنها چهار شعبه از آن را در اختيار دارد . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 14 ، ص 191 ، ش 2139) بيان مى كند كه آنچه از اين كتاب به چاپ رسيده ، تنها شامل چهار شعبه است : شعبه اوّل ، در بيان احتياج به علم رجال ، تعارض جرح و تعديل و اصطلاحات مدح و قدح ؛ شعبه دوم ، اسامى رجالى كه تنها به وثاقت ، توصيف شده اند ؛ شعبه سوم ، اسامى رجالى كه در وثاقت آنها اختلاف است ؛ شعبه چهارم ، اسامى رجالى كه در مورد آنها مدح بدون وثاقت وارد شده است . به دنبال ذكر اسامى در هر شعبه ، تعبيرهاى دالّ بر وثاقت و مدح ، بيان شده است . اسامى موجود در هر شعبه ، بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده اند . مصحّح كتاب ، در مقدّمه ، شرح حال مختصرى از مؤلّف و چگونگى دسترسى و چاپ كتاب را بيان داشته است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 93) ، اين كتاب را با عنوان رجال الميرزا أبى القاسم نجم الدين النراقى هم فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
.
ص: 198
نورى طبرسى ، ميرزا حسين (1254 _ 1320 ق) .446 . تعليقة على توضيح المقال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 159 . اين كتاب ، تعليقه و مستدركى بر خاتمه كتاب توضيح المقال فى علم الرجال ملاّ على كنى (م 1306 ق) است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 4 ، ص 498) مى گويد كه كتاب توضيح المقال ، در دو نوبت به همراه رجال شيخ ابى على چاپ شده است . در چاپ اوّل ، مؤلّف ، فهرست و شرح حال شصت نفر از مشايخ رجال عصر خود را آورده است . مؤلّف در چاپ دوم ، مستدرك مرحوم نورى را كه مشتمل بر شرح حال شصت نفر ديگر از مشايخ بوده ، بر خاتمه كتاب خود ، اضافه نموده است . بنابراين ، تعليقه مرحوم نورى بر توضيح المقال ، به منظور كامل تر كردن فهرست و شرح حال مشايخ رجالى اى است كه در توضيح المقال آورده شده است . 447 . حاشية على منتهى المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 222 ، ش 1246 . اين حاشيه، توسط مؤلّف بر منتهى المقال محمّد بن اسماعيل مازندرانى (م1216 ق) نوشته شده است . 448 . خاتمة مستدرك الوسائل . منتشر شده در ضمن : مستدرك الوسائل . تحقيق : مؤسسة آل البيت عليهم السلاملإحياء التراث ، قم : مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث ، 1415 _ 1416 ق ، 9 ج . اين كتاب ، مشتمل بر دوازده فايده است كه عبارت اند از : فهرست مصادر مستدرك الوسائل ؛ شرح تفصيلى مصادر مستدرك الوسائل ؛ طُرُق مصنّف به روايات ؛ خصوصيات كتاب الكافى ؛ شرح مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه ؛ شرح مشيخه تهذيب الأحكام ؛ اصحاب اجماع ؛ اَمارات عام توثيق اصحاب امام صادق عليه السلام ؛ اخبار حَسَن والفاظ توثيق و اَمارات وثاقت ؛ راويات ثقه و ممدوح ؛ ديدگاه اخبارى ها در حجيّت قطع ؛ جايگاه و فضيلت علم حديث . مقدمه محقّق در معرّفى كتاب ، و معرّفى تفصيلى هر يك از فوايد دوازده گانه كتاب است . ميرزا يحيى مستوفى اصفهانى (م ق 14) ، حاشيه اى بر اين كتاب نوشته است و محقّق تهرانى در الذريعة (ج 7 ، ص 97 ، ش 499) ، به آن نشانى داده است .
.
ص: 199
طه نجف ، محمّد (1241 _ 1323ق) .449 . إتقان المقال فى أحوال الرجال . نجف : المطبعة العلوية ، 1340ق ، 398ص . اين كتاب در سه بخش تنظيم شده است كه عبارت اند از : شرح حال راويان ثقه ، حَسَن و ضعيف . در هر بخش ، اسامى بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده اند . در قسم اوّل ، در توثيق راويان از شرح حال آنها و سخن ائمه معصوم عليهم السلاماستفاده شده است . در قسم دوم (حسان) ، مدح اين راويان يا از اخبار و يا از قراين تهيه شده است . در قسم سوم (ضعفا) نيز ضعف راويان يا از رواياتى كه بر جرح و فساد مذهب آنها دلالت دارد و يا بر اساس مهمل بودن آنها آورده شده است . مقدمه مختصر كتاب ، در بردارنده ضرورت علم رجال ، و بيان رموز به كار رفته در ارتباط با كتاب هاى رجالى است كه از آنها شرح حال راويان اخذ شده است . مؤلّف در هر بخش در شرح حال هر راوى ، ضمن بيان اين كه در مورد اين شخصيت در هر يك از مصادر رجالى اوّليه چه مطالبى وجود دارد ، به هر نوع مطلبى كه مشخّص كننده احوال راوى باشد ، اشاره مى نمايد كه عبارت اند از : بيان نام كتاب راوى و ذكر طريق مؤلّف به آن كتاب ، و نام ، كنيه و لقب راوى به همراه تصحيف هايى كه احتمالاً در اين موارد ملاحظه شده است . همچنين مشخّص شده است كه وى از اصحاب كدام يك از ائمه معصوم عليهم السلامبوده و سخنان معصومان عليهم السلامدر مورد اين شخصيت ، بيان شده است . راوى و مروى عنه هر راوى به طور محدود مشخّص شده و ادلّه اى كه بر توثيق يا حُسن و يا ضعف راوى دلالت كند ، بيان شده است . شايان ذكر است كه در وهله اوّل ، نام اين كتاب أحياء الأموات من أسماء الرواة بوده است و سپس مؤلّف از اين نام عدول كرده و آن را اتقان المقال فى أحوال الرجال ناميده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 122) اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد طاها نجف فهرست نموده است .
.
ص: 200
كشميرى غروى ، سيّد مرتضى (1268 _ 1323 ق) .450 . إعلام الأعلام فى الرجال . الذريعة ، ج 2 ، ص 237 (ش 945) . محقّق تهرانى به نسخه اى از اين كتاب ، نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 150) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد مرتضى فهرست كرده است .
نقوى لكهنوى ، محمّد بن هاشم (1242 _ 1323 ق) .451 . مسلك الفطن النبية . الذريعة ، ج 21 ، ص 23 (ش 3762) . اين كتاب ، در شرح احوال سندهاى كتاب من لا يحضره الفقيه است . محقّق تهرانى اشاره مى كند كه مقدار كمى از اوّل اين كتاب را نزد فرزند مؤلّف مشاهده نموده و احتمالاً كتاب به طور كامل تأليف نشده است . 452 . منتخب تلخيص المقال . الذريعة ، ج 22 ، ص 388 (ش 7566) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى راويان و رجال حديث است و براساس حروف الفبا تنظيم شده است و در آخر ، كنيه ها و القاب آورده شده است . در اين كتاب حاشيه هاى مصنّف بر تلخيص المقال ميرزا محمّد استر آبادى (م 1028 ق) و نيز حاشيه هاى آقا محمّد على كرمانشاهى بر نقد الرجال سيّد مير مصطفى تفرشى (م 1044 ق) آورده شده است . 453 . نظم اللئالى فى علم الرجال . الذريعة ، ج 24 ، ص 225 (ش 1163) . محقّق تهرانى در الذريعة مى گويد كه اين كتاب ، مشتمل بر مطالبى است كه كسى در كتاب هاى رجالى به آنها اشاره نكرده و جمع آورى ننموده است . در مقدمه كتاب ، تاريخ زندگى معصومان عليهم السلام و بعضى از فوايد رجالى مطرح شده است . وى نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است .
.
ص: 201
دُنبُلى خويى ، [شهيد] ابراهيم (1247 _ 1325 ق) .454 . ملخص المقال فى تحقيق أحوال الرجال . الذريعة ، ج 22 ، ص 214 (ش 6743) . اين كتاب در بيان احوال رجال است و تنظيم و ترتيب آن هم بر اساس احوال رجال انجام شده است . كتاب با بيان چند فايده رجالى شروع شده است . سپس راويان ، بر چهار گروه تقسيم شده اند و در هر گروه ، راويان مختص به آن مورد ، فهرست شده اند و شرح حال آنها بيان شده است كه اين گروه ها عبارت اند از : ثقات ، حِسان ، موثّقان ، ضعفا ، مجاهيل ، و اشخاصى كه رتبه آنها به ممدوحان و مذمومان مى رسد . در نهايت ، كتاب با بيان كنيه ها و القاب ، به اتمام رسيده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 82) ، اين كتاب را با عنوان كتاب الرجال فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
.
ص: 202
طارمى زنجانى ، جواد (1263 _ 1325 ق) .455 . مشكل الرجال فى منتهى المقال . الذريعة ، ج 21 ، ص 65 (ش 3974) . محمّد حسن زنجانى ، مؤلّف أنيس الطلاب ، نام اين كتاب را در فهرست آثار مؤلّف آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 107) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ جواد طارمى هم فهرست نموده است .
مستوفى اصفهانى ، يحيى بن شفيع (م 1326 ق) .456 . الحواشى على خاتمة المستدرك . الذريعة ، ج 7 ، ص 97 (ش 499) . محقّق تهرانى ، نسخه اى از كتاب خاتمة المستدرك ميرزا حسين نورى (م 1320 ق) را كه اين حاشيه بر آن نوشته شده ، مشاهده كرده و نشانى داده است . 457 . شرح مشيخة الفقيه . الذريعة ، ج 14 ، ص 68 (ش 1773) . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 160 ، ذيل ش 286) اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ ميرزا يحيى الاصفهانى هم فهرست نموده است .
تسترى [/ شوشترى] ، محمّد باقر (م 1327 ق) .458 . تلخيص خاتمة الفوائد الغاضرية . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 89 . كتاب الفوائد الغاضرية ى محمّد على آل كشكول (ق 13) مشتمل بر سه قسمت : مقدّمه ، فوايد و خاتمه است . مؤلّف در خاتمه كتاب ، تاريخ حيات معصومان عليهم السلام را به طور مفصّل مورد بحث قرار داده است . سپس محمّد باقر شوشترى ، اين خاتمه را تلخيص نموده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 89) و نيز در الذريعة (ج 16 ، ص 351) ، در شرح كتاب الفوائد الغاضرية به وجود اين تلخيص اشاره نموده و متذكّر شده است كه اين تلخيص را در بعضى از مجموعه هاى ايشان ، مشاهده نموده است . 459 . حاشية على التعليقة البهبهانية . الذريعة ، ج 6 ، ص 40 (ش 191) . اين حاشيه ، بر فوايد پنجگانه رجالى مرحوم وحيد بهبهانى در ابتداى تعليقه اى كه وى بر كتاب منهج المقال محمّد استر آبادى نوشته ، آورده شده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از التعليقة البهبهانية را (كه با خطّ مرحوم باقر شوشترى نوشته شده و در آن متذكّر شده است كه فوايد پنجگانه رجالى اين تعليقه را بر شيخ خود قرائت نموده است و به همراه حاشيه خود ، حاشيه خليلى را بر اين تعليقه آورده) ، مشاهده نموده است . گفتنى است كه اگر چه اين حاشيه با عنوان ، حاشية على التعليقة البهبهانية آمده است ؛ امّا اين حاشيه ، تنها بر مقدّمه اين تعليقه ، يعنى الفوائد الرجالية آورده شده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 89) ، اين حاشيه را با عنوان تعليقات على الفوائد الرجالية ، معرّفى نموده است . ايشان همچنين در الذريعة (ج 10 ، ص 98 ، ش 200) ، اين كتاب و كتاب تلخيص خاتمة الفوائد الغاضرية را با عنوان رجال المولى باقر التسترى هم فهرست نموده است .
.
ص: 203
عليارى تبريزى ، ملاّ على (1236 _ 1327 ق) .460 . بهجة الآمال فى شرح زبدة المقال ، بنياد فرهنگ اسلامى حاج محمّد حسين كوشانپور ، 7 ج . اين كتاب ، در شرح كتاب زبدة المقال فى علم الرجال سيّد حسين بن سيّد رضا بروجردى (م 1276 ق) تأليف شده است . مؤلّف در ابتدا در دوازده فصل ، به بيان كلّياتى در شناسايى مبانى و شيوه هاى علم رجال و مصطلحات رجالى پرداخته است و سپس در 28 باب ، به عدد و ترتيب حروف الفبا ، احوال رجال حديث را مورد بررسى قرار داده است . مرحوم سيّد شهاب الدين مرعشى نجفى (م 1369 ش) در بيان زندگى نامه ملاّ على عليارى تبريزى و اجازات روايى وى و نيز در معرّفى كتاب بهجة الآمال ، مقدّمه اى با عنوان غاية الآمال فى ترجمة صاحب بهجة الآمال تأليف نموده كه در اوّل اين كتاب ، آورده شده است . فرزند مؤلّف ، ميرزا محمّد حسن عليارى ، تمام جلدهاى اين كتاب و كتاب منتهى الآمال را به صورت مختصر ، فهرست نموده و در كتابى با عنوان مختصر المقال ، جمع آورى نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 136) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى على و نيز با عنوان بهجة الآمال فى شرح زبدة المقال ومنتهى الآمال فى علم الرجال (ج 3 ، ص 159 ، ش 563) فهرست نموده است . مرحوم مرعشى نجفى در مقدمه بهجة الآمال _ كه در هفت جلد چاپ شده است _ كتاب را پنج مجلّد دانسته كه سه جلد آن شرح زبدة المقال دو جلد ديگر ، منتهى الآمال در تكميل زبدة المقال است كه راويان متأخّر و مجهول را در بردارد . امّا در نسخه چاپى اين كتاب ، منتهى الآمال و شرح آن به طور كامل مشخّص نشده اند؛ اگر چه كه نام بسيارى از متأخّران ، همچون صاحب حدائق و غير ايشان در آن موجود است و بر اين اساس ، احتمال گنجاندن منتهى الآمال در متن حاضر وجود دارد . شاهد بر اين مطلب ، اتمام هاى موجود در آخر مجلّدات است كه در پايان جلد هفتم ، تاريخ 1318ق ، ذكر شده و در پايان منتهى الآمال و شرح آن هم همين تاريخ آمده است . از سوى ديگر ، حروف الفبا _ كه مبناى ترتيب كتاب است _ با توجّه به تعدّد دو كتاب ، تكرار نشده است . 461 . منتهى الآمال فى تتميم زبدة المقال . الذريعة ، ج 23 ، ص 8 (ش 7826) . مرحوم سيّد حسين بن سيّد رضا حسينى بروجردى (م 1276 ق) در كتاب خود به نام زبدة المقال [ / نخبة المقال] ، از ذكر اسامى راويان مجهول و شرح حال علماى متأخّر ، اجتناب نموده است و به همين دليل ، مرحوم ملاّ على عليارى تبريزى در ابتدا ، اين كتاب را در تكميل و تتميم آن تأليف نموده و سپس در شرح اين منظومه ، كتاب منتهى الآمال فى تتميم زبدة المقال را تأليف نموده است . به منظور تكميل معرّفى اين كتاب ، به مطالب ذكر شده در ذيل عنوان بهجة الآمال ، تأليف همين مؤلّف ، مراجعه شود . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 23 ، ص 91 ، ش 8148) اين كتاب را با عنوان منظومة فى تتيم زبدة المقال فهرست نموده است .
.
ص: 204
. .
ص: 205
بروجردى جالبردى ، محمّد على (م 1328 ق) .462 . عدة الخلف فى عدة السلف . الذريعة ، ج 15 ، ص 227 (ش 1490) . اين كتاب ، منظومه اى در علم رجال است كه مشتمل بر دو باب است : باب اوّل ، در بيان احوال علما و مجتهدان است كه در ده فصل تنظيم شده است ، به اين ترتيب كه در فصل اوّل ، بيان احوال علماى قرن سيزدهم مطرح شده و به همين ترتيب ، در فصل هاى مختلف ، شرح احوال علما در قرن هاى قبل مطرح شده است و در فصل دهم ، علماى قرن چهارم و قبل از آن ، مورد بحث قرار گرفته اند . باب اوّل ، همچنين داراى يك خاتمه است كه در بردارنده شش فايده رجالى است كه عبارت اند از : مشايخ طوسى ، مشايخ صدوق ، مشايخ كلينى ، زنان راوى، كنيه ها، القاب و انساب ، و در پايان ، بيان احوال جمعى از علماى قرن چهاردهم است . باب دوم اين كتاب ، مشتمل بر دوازده مقاله در مورد هر يك از ائمه معصوم عليهم السلاماست كه در هر مقاله ، هشت فصل در مورد هر معصوم آمده و نام ، لقب ، نَسَب ، تاريخ زندگى ، ولادت ، اوصاف ، معجزات ، اصحاب آنان كه داراى تأليف بوده اند ، و اسامى ساير اصحاب آنها مورد بحث قرار گرفته است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 134) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد على هم فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
حسينى ، سيّد حسين (م 1332 ق) .463 . إكسير المقال فى مشاهير الرجال . الذريعة ، ج 10 ، ص 112 . محقّق تهرانى در جاى خود به نام اين كتاب اشاره ننموده ؛ امّا در اين نشانى و در ذيل عنوان رجال السيد حسين و نيز در مصفّى المقال (ص 139) ، اين كتاب را با عنوان ذكر شده ، فهرست نموده است .
.
ص: 206
تهرانى ، محمّد تقى (م 1332 ق) .464 . رسالة فى دراية الحديث وقواعد علم الرجال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 95 .
بهارى همدانى ، محمّد باقر (م 1333 ق) .465 . تلخيص الرسائل الرجاليّة . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 87 . اين كتاب ، در تلخيص كتاب الرسائل الرجالية ى سيّد محمّد باقر شفتى (م 1260 ق) آورده شده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 466 . رسالة فى ترجمة أبى بصير . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 88 . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 467 . روح الجوامع فى المهذب من الكتب الجوامع الرجالية . الذريعة ، ج 11 ، ص 264 (ش 1612) . اين كتاب ، تلخيصى از جوامع رجالى ، مانند الرسائل الرجاليةى سيّد حجة الاسلام اصفهانى و اكثر از جامع الرواة محمّد اردبيلى است . محقّق تهرانى ، نسخه هايى از اين كتاب را در كتاب خانه هاى مختلف مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 99) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد باقر الهمدانى هم فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
خاقانى نجفى ، على بن حسين (م 1334 ق) .468 . رجال الخاقانى ، تحقيق : سيّد محمّد صادق آل بحرالعلوم ، مقدّمه : حسن خاقانى ، قم : مكتب الإعلام الإسلامى ، 1404 ق ، 32 + 426 + 72 ص ، دوم . چاپ شده به همراه كتاب فوائد الوحيد البهبهانى . مقدمه مؤلّف ، در ضرورت علم رجال و متن آن ، شرحى بر كتاب فوائد الوحيد البهبهانى ، شامل شانزده فايده رجالى زير است : فايده اوّل ، معناى عدالت ؛ فايده دوم ، اعتبار ظن هاى رجالى ؛ فايده سوم ، الفاظى كه دلالت بر عدد دارند و جارى مجراى عدد هستند ، مانند : جماعة ، رهط ، غير واحد و ... ؛ فايده چهارم ، وجود خبر در يكى از كتب اربعه ، دليل بر حجّيت آن نيست ؛ فايده پنجم ، وجاده ؛ فايده ششم ، جرح و تعديل ؛ فايده هفتم ، اصحاب اجماع ؛ فايده هشتم ، نياز به علم رجال ؛ فايده نهم ، بيان چند مطلب كه علم رجال به آنها نياز دارد ؛ فايده دهم ، فرقه هاى منحرف ؛ فايده يازدهم ، راويان ممدوح و مذموم در زمان ائمه عليهم السلام و راويان ممدوح در زمان غيبت صغرى ؛ فايده دوازدهم ، جايگاه مشايخ متقدّم در علم رجال كه نامى از آنها در كتاب هاى رجالى نيست ؛ فايده سيزدهم ، لزوم تأمّل در اخذ روايت هاى كتب اربعه از جهت اسناد و متن ؛ فايده چهاردهم ، وجه عدول شيخ طوسى در دو كتاب التهذيب و الاستبصار از سند متّضح به سندى ديگر به خاطر اعلى بودن آن سند ؛ فايده پانزدهم ، در مورد وقت ادا و تحمّل ، و وقت اداى معتبر در حال راوى ؛ فايده شانزدهم ، وجه اعتناى بعضى از بزرگان به بعضى از راويانى كه به تعديل و توثيق ، و يا جرح و تضعيف آنها تصريح نشده است . با توجّه به ذكر فوايد پنجگانه اى كه از تعليقه يا فوائد الوحيد البهبهانى در اين كتاب آورده شده است ، اين كتاب در مجموع ، مشتمل بر 21 فايده رجالى است . كتاب ، داراى مقدمه تحقيق تفصيلى و فهرست هاى مختلف است . صاحب الذريعة (ج 6 ، ص 40) ، اين كتاب را با عنوان حاشية على التعليقة البهبهانية و با عنوان رجال الشيخ على (ج 10 ، ص 134) هم فهرست نموده است .
.
ص: 207
. .
ص: 208
شاه عبد العظيمى ، سيّد محمّد على (م 1334 ق) .469 . منتخب الرجال . الذريعة ، ج 22 ، ص 405 (ش 7634) . اين كتاب ، از دو جزء تشكيل شده ، و هر جزء ، مشتمل بر دو يا سه قسم در منتخب هاى مؤلّف از كتاب هاى رجالى است . جزء اوّل كتاب ، شامل منتخب هاى مؤلّف از كتاب هاى رجال الطوسى و الفهرست ، و جزء دوم ، شامل منتخب هاى مؤلّف از كتاب هاى رجال الكشّى ، رجال النجاشى و خلاصة الأقوال است . محقّق تهرانى متذكّر شده كه اين كتاب به چاپ رسيده است. ايشان در الذريعة (ج 10، ص 137) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد محمّد على هم فهرست نموده است .
مدّرسى چهاردهى نجفى ، ميرزا محمّد على (م 1334 ق) .470 . حاشية على منهج المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 226 (ش 1267) . اين حاشيه بر كتاب منهج المقال محمّد استر آبادى آورده شده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين حاشيه را مشاهده كرده و نشانى داده است .
گنجى ، سيّد محمّد باقر (1255 _ 1335 ق) .471 . تبيان المقال فى علم الرجال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 89 . محقّق تهرانى متذكّر شده كه اين مؤلّف ، در اوّل كتاب مرقات الإيقان ، نام اين كتاب را در فهرست آثار خود آورده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 98) اين كتاب را با عنوان رجال السيد محمّد باقر فهرست نموده است . وى در ذيل اين عنوان ، مؤلّف را «كنجى» و كتاب را با عنوان بنيان المقال فى الرجال آورده است .
آل كمونه ، عبد الحسين (1268 _ 1336 ق) .472 . منظومة فى الرجال . الذريعة ، ج 23 ، ص 108 (ش 8232) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 1 ، ص 474 ، ش 2359) ، اين كتاب را با عنوان أرجوزة فى الرجال هم فهرست نموده است .
.
ص: 209
رضوى تبريزى ، سيّد على آقا داماد بن محمّد (م 1336 ق) .473 . كتاب فى الدراية والرجال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 304 . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است .
كَبّه ، محمّد حسن (1269 _ 1332 يا 1336 ق) .474 . الفوائد الرجالية . الذريعة ، ج 16 ، ص 337 (ش 1566) . اين كتاب، مشتمل بر بيان فوايدى گوناگون در علم رجال است. مصنّف، قبل از بيان اين فوايد ، اختلاف طريق مشايخ ثلاثه را در كيفيت نقل اخبار در كتاب هاى حديثى آنها مورد بحث قرار مى دهد . سپس فوايدى چند از علم رجال را مطرح مى نمايد كه بعضى از آنها عبارت اند از : شرح اكثر اصطلاحات محدّثان و علماى رجال و ... .
نمازى (شيخ الشريعة اصفهانى) ، ميرزا فتح اللّه (1266 _ 1339 ق) .475 . القول الصراح فى البخارى و صحيحه الجامع . تحقيق : حسين هرساوى ، قم : مؤسسة الإمام الصادق عليه السلام ، 1422ق ، 276ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر نقدهايى از مؤلّف بر اسناد احاديث و راويان اهل سنّت است كه در «صحاح ستّه» روايت دارند . محقّق تهرانى كه از نسخه موجود به خطّ مؤلّف ، استنساخ نموده است ، در پايان اين استنساخ آورده است كه مؤلّف ، نامى براى اين كتاب نياورده است و ايشان بر اساس موضوع كتاب ، عنوان القول الصراح فى نقد الصّحاح را انتخاب نموده است . ايشان در الذريعة (ج 17 ، ص 211 ، ش 1140) ، اين كتاب را با عنوان القول الصحيح أو القول الصرّاح فى حول الصحّاح و نيز با عنوان رجال شيخ الشريعة (ج 10 ، ص 119) و در مصفّى المقال (ص 193) با نام رسالة فيما يتعلّق برجال العامة فهرست نموده است .
.
ص: 210
بروجردى اصفهانى ، منير الدين (1269 _ 1342 ق) .476 . تراجم جمع من الرواة . الذريعة ، ج 4 ، ص 58 (ش 235) . اين مجموعه ، مشتمل بر شرح حال عدّه اى از راويان حديث است و به طور مستقل براى هر راوى ، رساله اى نوشته شده است . محقّق تهرانى ، به نسخه اى از اين كتاب ، نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 247 ، ش 790) ، اين كتاب را با عنوان الرسائل الرجالية هم فهرست نموده است . 477 . منظومة فى أصحاب الإجماع . الذريعة ، ج 23 ، ص 76 (ش 8077) . 478 . منظومة فى الرجال . الذريعة ، ج 23 ، ص 109 (ش 8235) . محقّق تهرانى گفته است كه اين دو كتاب اخير را مرحوم سيّد شهاب الدين به ايشان معرّفى كرده است . ايشان همچنين اين دو كتاب را در الذريعة (ج 10 ، ص 151) با عنوان رجال الشيخ آقا منير هم فهرست نموده است .
زنجانى نجفى ، محمّد باقر (م 1341 ق) .479 . رسالة فى وجه الحاجة إلى علم الرجال و بيان أصحاب الإجماع . الذريعة ، ج 11 ، ص 169 (ش 1055) . محقّق تهرانى متذكّر شده كه اين رساله ، جزئى از مجموعه تقريراتى است كه مؤلّف ، اقدام بر تأليف آنها نموده است . ايشان ، نسخه اى از اين رساله را در ضمن اين مجموعه مشاهده كرده و نشانى داده است . همچنين در الذريعة (ج 10 ، ص 98 ، ش 202) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد باقر الزنجانى هم فهرست نموده است .
محلاّتى ، اسماعيل (م 1343 ق) .480 . الدرر اللوامع الغروية فى الرجال . الذريعة ، ج 8 ، ص 134 (ش 498) . اين كتاب ، مشتمل بر بيان فوايدى چند در علم فقه ، اصول و رجال است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده نموده است .
.
ص: 211
يزدى ، ابو الحسن بن حسين (م بين 1237 _ 1344) .481 . رجال المولى أبى الحسن الذريعة ، ج 10 ، ص 91 (ش 172) .
بار فروشى مازندرانى ، محمّد حسن (م 1345 ق) .482 . نتيجة المقال فى علم الرجال ، 284 ص ، سنگى . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه و شش باب است . مقدمه كتاب در تعريف علم رجال ، موضوع آن و احتياج به علم رجال است . مباحث باب هاى كتاب عبارت اند از : باب اوّل ، كيفيت اعتبار قول علماى علم رجال ؛ باب دوم ، كيفيت رجوع به كتاب هاى رجالى و اخذ سندهاى اخبارى كه از معصومان عليهم السلامصادر شده اند ، تمييز مشتركات ، و مشيخه شيخ طوسى و شيخ صدوق ، به همراه بررسى تعليقه هاى موجود در كتاب الكافى ؛ باب سوم ، اسباب مدح و ذم ؛ باب چهارم ، «عدة» در كلام كلينى ؛ باب پنجم ، اصحاب اجماع ؛ باب ششم ، راويانى كه علماى رجال در مورد آنها دچار تشتّت آرا هستند . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 110) اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد حسن هم فهرست نموده است .
حسينى كمال استر آبادى ، محمّد رضا (م 1346 ق) .483 . نهاية الآمال لطالبى معرفة الرجال . الذريعة ، ج 24 ، ص 393 (ش 2107) . اين كتاب ، منظومه اى مشتمل بر هشتصد بيت در رجال است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 1 ، ص 473 ، ش 2358) ، اين كتاب را با عنوان أرجوزة فى الرجال و نيز با عنوان رجال السيد محمّد رضا (ج 10 ، ص 116) هم فهرست نموده است .
.
ص: 212
خوانسارى ، سيّد ابو تراب (1271 _ 1346 ق) .484 . ترجمة أبى بصير و إسحاق بن عمار . الذريعة ، ج 4 ، ص 148 (ش 725) . 485 . حاشية على منتهى المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 222 (ش 1244) . اين حاشيه ، بر كتاب منتهى المقال ابو على محمّد بن اسماعيل مازندرانى (م 1216 ق) نوشته شده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 24) ، اين حاشيه را با عنوان الحواشى على رجال أبى على هم فهرست نموده است . 486 . الفوائد الرجالية . الذريعة ، ج 16 ، ص 336 (ش 1560) . اين كتاب ، مشتمل بر حدود پانصد فايده رجالى است . محقّق تهرانى ، در الذريعة (ج 10 ، ص 91 ، ذيل ش 171) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد أبى تراب الخوانسارى هم فهرست نموده است .
سبزوارى ، آقا عبد الحكيم (زنده در 1343 ق) .487 . تقريرات سيّد أبى تراب الخوانسارى فى الرجال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 223 .
تبريزى شيرازى ، ميرزا لطفعلى بن محمّد كاظم (1268 _ 1350 ق) .488 . مستدرك خلاصة الرجال . الذريعة ، ج 21 ، ص 4 (ش 3676) . اين مستدرك ، در تكميل كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى آورده شده است . مؤلّف در آخر نسخه اى از اين كتاب ، اسامى تعدادى از رجال غير مذكور در اين كتاب را فهرست نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 121) ، اين كتاب را با عنوان رجال صدر الأفاضل و نيز با عنوان رجال الميرزا لطفعلى (ج 10 ، ص 142) فهرست نموده است .
.
ص: 213
مامقانى ، عبد اللّه (1287 _ 1351 ق) .489 . تنقيح المقال فى أحوال الرجال ، تهران : انتشارات جهان ، 3 ج ، سنگى . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه ، متن و خاتمه است . مقدّمه ، شامل فوايد رجالى در چهار مقام است كه عبارت اند از : تعريف علم رجال ، موضوع آن ، و نياز به علم رجال . مقام چهارم كتاب ، در بردارنده سى فايده رجالى است كه عبارت اند از : 1 _ كيفيت رجوع به كتب رجالى ؛ 2 _ تاريخ حيات معصومان عليهم السلام ؛ 3 _ بيان رموز موجود در كتب رجالى ؛ 4 _ عدم لزوم بيان توثيق در حقّ مشايخ ثلاثه و مشايخ اجازه ؛ 5 _ بررسى اصطلاحات «يعرف حديثه» و «ينكر حديثه» ؛ 6 _ عدم اعتبار تضعيف رجال در كتب فقهى ؛ 7 _ روايات فتحيه و واقفيه ؛ 8 _ تنافى موجود در كتاب رجال الطوسى در ذكر بعضى اسامى اصحاب يكى از ائمه عليهم السلام و باب «من لم يروا عنهم» ؛ 9 _ تنافى موجود در كتاب رجال الطوسى در ذكر بعضى اسامى اصحاب يكى از ائمه عليهم السلام با امام ديگر ؛ 10 _ ضبط اسامى و القاب ، جهت رفع اشتباه ؛ 11 _ اسامى بعضى اصحاب كه جرح و تعديل در مورد آنها وارد شده است ؛ 12 _ بررسى مفهوم بعضى از تعابير موجود در كتب رجالى ؛ 13 _ عدم جواز اعتماد بر تصحيح غير ؛ 14 _ تاريخ تقسيم چهارگانه حديث ؛ 15 _ تمييز مشتركات ؛ 16 _ توحيد مختلفات ؛ 17 _ بررسى احوال رجال حديث از كتب تاريخ و سير عامّه ؛ 18 _ توصيف شخص خُبره در احوال رجال حديث ، شهادت به وثاقت اين خُبره بر راوى است ؛ 19 _ مراد از تعبير «ثقه» و دلالت سكوت نجاشى و شيخ طوسى از ذكر مذهب امامى؛ 20 _ حجّيت خبر موثّق و عدم اجتماع فساد عقيده با عدالت ؛ 21 _ جرح و تعديل ؛ 22 _ توثيقات شيخ مفيد ؛ 23 _ سقط و ارسال ؛ 24 _ امارات وثاقت ؛ 25 _ غُلات و واقفه ؛ 26 _ عدالت و حسن ؛ 27 _ خروج با شمشير اولاد ائمه عليهم السلام على الاطلاق ، دالّ بر فسق نيست ؛ 28 _ توصيف معصومان عليهم السلام دالّ بر عدالت نيست ؛ 29 _ بررسى اخبارى كه دلالت بر عدالت راوى مى نمايند ؛ 30 _ ذكر بعضى فوايد رجالى مختصر و متفرّق . متن كتاب ، شامل چهار فصل است كه عبارت اند از : فصل اوّل : اسامى رجال ، فصل دوم : كنيه ها ، فصل سوم : لقب ها ، فصل چهارم : اسامى زنان راوى . در تمام فصل هاى كتاب ، شرح حال راويان از كتاب هاى مختلف رجالى با ذكر نام مصدر مورد مراجعه ، مشخّص شده است . شايان ذكر است كه مؤلّف از راويان مهمل و مجهول با عنوان مجهول ياد كرده است. خاتمه كتاب ، شامل ده فايده رجالى زير است : 1 _ بررسى روش كلينى در الكافى ، و «عدّة» در الكافى ؛ 2 _ بررسى روش شيخ طوسى و طريق ايشان ، مشايخ و شاگردان ايشان ، و مراد از «عدّة» در كتاب هاى ايشان ؛ 3 و 4 _ بررسى روش شيخ صدوق و بيان طريق و مشايخ ايشان ؛ 5 _ رجال شيخ مفيد ؛ 6 _ مشايخ نجاشى ؛ 7 _ مراد از «محمّد بن اسماعيل عن فضل بن شاذان» ؛ 8 _ مراد از «على بن محمّد» در اسناد الكافى ؛ 9 _ فوايد متفرّقه موجود در كلمات بزرگان ؛ 10 _ فهرست اسامى ، لقب ها و كنيه ها در كتاب . در جلد سوم ، پس از اتمام «خاتمه» كتاب ، مؤلّف در 137 صفحه اين مطالب را آورده است : از صفحه يك تا بيست تمام طُرُق شيخ طوسى را بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم و ارائه نموده است . از صفحه 20 تا 123 ، فهرست موضوعات و متن كتاب مقباس الهداية فى علم الدراية ى همين مؤلّف آورده شده است و در پايان (ص 123 _ 137) در دو باب ، خانواده هاى راويان شيعه را كه با عنوان «آل» يا «ابن» در رجال بحر العلوم آمده ، در ذيل عنوان المصدرين بالآل من رجال بحر العلوم قدس سره ، ارائه نموده است . محمّد تقى شوشترى (م 1415 ق) در نقد اين كتاب ، قاموس الرجال را تأليف نموده است . مؤلّف در ابتداى كتاب تنقيح المقال خود ، فهرستى از اسامى راويانى كه شرح حال آنها را در كتاب آورده ، تهيه نموده است و براى آن ، عنوان نتائج التنقيح را برگزيده است . اين فهرست ، در بردارنده شماره صفحه و شماره رديف هر يك از راويان در متن كتاب است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 24 ، ص 48 ، ش 236) ، اين فهرست را با عنوان نتيجة التنقيح و به طور مستقل ، فهرست نموده است . وى در الذريعة (ج 10 ، ص 127) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ عبد اللّه معرفى كرده و نيز مقام چهارم اين كتاب را به طور مستقل و با عنوان الفوائد الرجالية (ج 16 ، ص 338 ، ش 1569) ، فهرست نموده است . در المسلسلات فى الاجازات (ج 2 ، ص 357) اين كتاب با عنوان تنقيح المقال فى علم الرجال فهرست شده است .
.
ص: 214
. .
ص: 215
دزفولى ، محمّد رضا بن جواد بن محسن (م 1352 ق) .490 . ترجمة سهل [بن زياد] . الذريعة ، ج 4 ، ص 157 (ش 768) . محقّق تهرانى ، در الذريعة (ج 10 ، ص 116) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد رضا فهرست نموده است .
.
ص: 216
قاينى بيرجندى ، محمّد باقر بن محمّد حسن (1276 _ 1352 ق) .491 . رسالة فى الفوائد الرجالية . المسلسلات فى الاجازات ، ج 2 ، ص 11 . اين رساله مختصر بوده و نسخه خطّى مؤلّف ، در كتاب خانه آية اللّه مرعشى موجود است . 492 . الفوائد الطوسية و الدروس الرجالية . فهرست نسخه هاى خطّى كتاب خانه آية اللّه مرعشى ، ج 9 ، ص 201 (ش 3416) . اين كتاب ، مشتمل بر فوايد حديثى و رجالى است كه از كتاب هاى مختلف ، جمع آورى شده است . 493 . العوائد القروية فى شرح الفوائد الغروية . فهرست نسخه هاى خطّى كتاب خانه آية اللّه مرعشى ، ج 9 ، ص 192 (ش 3408) . اين كتاب ، شرحى است بر كتاب الفوائد الغروية ى سيّد ابوطالب قاينى حسينى (م 1293 ق) ، كه در دو قِسم درايه و رجال ، تأليف شده است . مؤلّف در شرح خود ، شرح حال جمعى از فضلاى قاين و بعضى از مشايخ خود را آورده است . محقّق تهرانى ، نسخه هاى متعددى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در كتاب مصفّى المقال (ص 30 و 88) ، اين كتاب را با عنوان الغوائد الغروية فى شرح الفوائد الغروية و الغوائد القروية فى شرح الفوايد الغروية ، و در الذريعة (ج 10 ، ص 98) با عنوان رجال المولى محمّد باقر القائنى و نيز با عنوان ذكر شده (ج 15 ، ص 354 ، ش 2272) هم فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 494 . الفوائد الرجالية . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه ، چند فصل و خاتمه است . متن كتاب در بردارنده 51 فايده رجالى در موضوع راويان حديث به همراه ذكر اقوال علما و بررسى ادلّه آنها مورد بحث واقع شده است . در خاتمه كتاب ، سى اشكال بر مطالب رجالى موجود در كتاب هاى علما ، مطرح و بررسى شده است . در نهايت ، بعضى از رجالى كه مورد اختلاف علما هستند ، مورد بحث واقع شده اند . محمّد حسين آيتى در بهارستان (ص 267) و محقّق تهرانى در الذريعة (ج 20 ، ص 218 ، ش 2662) اين قسمت از كتاب را با عنوان مختلف الرجال ، به طور مستقل فهرست نموده اند و محقّق تهرانى اشاره نموده است كه اين كتاب ، همراه الفوائد الرجاليةى همين مصنّف ، آورده شده است . ايشان همچنين مختلف الرجال را با عنوان رجال الشيخ محمّد (ج 10 ، ص 143) و الفوائد الرجالية را با همين عنوان در الذريعة (ج 16 ، ص 339 ، ش 1571) فهرست نموده است . شايان ذكر است كه در المسلسلات فى الاجازات (ج 2 ، ص 10) ، مؤلّف اين كتاب را محمّد باقر بن محمّد حسن قاينى بيرجندى معرّفى كرده است و در فهرست نسخه هاى خطّى كتاب خانه آية اللّه مرعشى (ج 8 ، ص 398 ، ش 3171) نام مؤلّف ، محمّد بن محمّد باقر قاينى آمده است ؛ امّا هر دو نام براى يك نفر ذكر شده اند . 495 . الفوائد الكاظمية (وجيزة المقال) . فهرست نسخه هاى خطّى كتاب خانه آية اللّه مرعشى ، ج 9 ، ص 192 (ش 3415) . اين كتاب ، مشتمل بر مباحثى در لزوم دقّت در علم رجال و رجوع به اصول اين علم و عدم اكتفا به منقولات است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 16 ، ص 356) ، اين كتاب را با عنوان الفوائد الكاظمية و با عنوان وجيزة المقال فى الرجال (ج 25، ص54، ش 284) هم فهرست نموده است.
.
ص: 217
لواسانى تهرانى ، ميرزا فضل اللّه (م 1353 ق) .496 . عين الغزال فى الرجال . الذريعة ، ج 15 ، ص 372 (ش 2340) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى رجال است . در مقدّمه ، شرح حال مرحوم كلينى آورده شده است و متن كتاب ، در دو جدول تنظيم شده است . جدول اوّل در مورد رجالى است كه داراى «كتاب» و يا «اصل» هستند . جدول دوم ، درباره رجالى است كه داراى «كتاب» يا «اصل» نيستند . در بيان اسامى راويان ، مصنّف به بيان راويان تا طبقه هفتم يعنى طبقه مرحوم كلينى ، اكتفا نموده است . خاتمه كتاب ، مشتمل بر چند فايده در علم درايه است . محقّق تهرانى مى گويد كه اين كتاب ، در آخر فروع الكافى (تهران ، 1315 ق) چاپ شده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 140) ، اين كتاب را با عنوان رجال الميرزا فضل اللّه هم فهرست نموده است .
.
ص: 218
موسوى عاملى ، حسن بن هادى (1272 _ 1354 ق) .497 . ترجمة محمّد بن اسماعيل . الذريعة ، ج 4 ، ص 162 (ش 802) . مؤلّف ، در مقدّمه به هفت مطلب اشاره نموده است و در متن رساله ، چهارده نفر را با اسامى «محمّد بن اسماعيل» بر شمرده است و در نهايت پذيرفته است كه «محمّد بن اسماعيل» موجود در اوّل اسناد الكافى ، «ابن بزيع» است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . 498 . حاشية على تلخيص الأقوال . الذريعة ، ج 6 ، ص 48 (ش 234) . اين حاشيه ، توسط حسن بن هادى موسوى عاملى بر كتاب تلخيص الأقوال ميرزا محمّد استر آبادى (م 1028 ق) نوشته شده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 131) ، اين حاشيه را با عنوان الحواشى على تلخيص الرجال ، فهرست نموده است . ايشان ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . 499 . حاشية على منتهى المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 222 (ش 1245) . اين حاشيه ، توسط مؤلّف بر منتهى المقال ابوعلى محمّد بن اسماعيل مازندرانى (م 1216 ق) نوشته شده است . محقّق تهرانى ، نسخه هايى از اين كتاب را در كتاب خانه هاى مختلف مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در كتاب مصفّى المقال (ص 131) ، از اين حاشيه با عنوان الحواشى على رجال أبى على نام مى برد . 500 . عيون الرجال . الذريعة ، ج 15 ، ص 381 (ش 2380) . اين كتاب ، مشتمل بر اسامى و شرح حال راويانى است كه دو نفر و يا بيشتر در مورد آنها مدح وارد كرده باشند . كتاب ، در بردارنده مقدّمه و ابواب مختلف و خاتمه است . محقّق تهرانى مى گويد كه عنوان طبقات الثقات ، در بعضى موارد ، براى اين كتاب آورده شده است . 501 . مختلف الرجال . الذريعة ، ج 20 ، ص 217 (ش 2661) . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه و ابواب مختلفى در مباحث تعريف علم رجال موضوع و غايت آن و مبادى تصوّرى و تصديقى علم رجال است . فهرست مباحث مطرح شده در كتاب عبارت اند از : تعريف علم رجال ؛ موضوع علم رجال ؛ وجه نياز به علم رجال ؛ تاريخ زندگى ائمه معصوم عليهم السلام ؛ القاب و كنيه ائمه عليهم السلام ؛ الفاظ جرح و تعديل ؛ اصحاب اجماع ؛ مفهوم «عدّة» ؛ تمييز مشتركات ؛ توضيح بعضى از القاب عامه ، مانند : صحابى ، تابعى ، مولى ، محضرمى و غيره ؛ توصيف راويانى كه داراى «اصل» يا «كتاب» هستند ؛ طبقات ؛ رموز مصطلح در علم رجال ؛ شرح حال بعضى رجال از كتب خاصّه و عامّه . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 111) ، اين كتاب و عيون الرجال را با عنوان رجال السيد حسن بن هادى هم فهرست نموده است . 502 . نهاية الدراية ، تحقيق : ماجد غرباوى ، نشر المشعر ، 712 ص . اين كتاب ، شرحى بر كتاب الوجيزة ى شيخ بهايى (953 _ 1031 ق) است . كتاب ، مشتمل بر مقدّمه مؤلّف ، شش فصل و خاتمه است . مطالب مورد بحث در مقدّمه عبارت اند از : تعريف علم درايه ، موضوع و فاعده آن ، تعريف حديث ، اثر ، خبر ، سنّت و حديث قدسى . فصل اوّل ، در بيان بعضى از تقسيم هاى موجود در متن و سند احاديث است و بر همين اساس ، اين مباحث در اين فصل آورده شده اند : اقسام خبر و حديث ، تقسيم حديث به اعتبار تعدّد طريق و وحدت طريق ، تقسيم حديث به اعتبار معرفت سند و جهالت سند ، تقسيم حديث به اعتبار اختلاف سلسله سند ؛ فصل دوم : حجيّت خبر ؛ فصل سوم : در بيان بعضى از القاب و اصطلاحات خبر كه عبارت است از تقسيم حديث به لحاظ مروى و راوى ؛ فصل چهارم : جرح و تعديل ؛ فصل پنجم : انواع تحمل حديث ؛ فصل ششم : آداب كتابت و ضبط و نقل حديث . خاتمه كتاب در دو «امر» تنظيم شده است : امر اوّل ، در طريق شيعه در روايت ، و تاريخ تدوين حديث ؛ امر دوم ، در بيان فوايدى در مورد كتب اربعه و جوامع حديثى . محقّق كتاب ، در مقدمه خود بر اين كتاب ، مباحث مختلفى از علوم حديث و زندگى نامه مرحوم شيخ بهايى و سيد حسن صدر را آورده است و بر متن كتاب ، زير نويس هايى را اضافه كرده است . شايان ذكر است كه موضوع و عنوان اين كتاب ، در علم درايه است ؛ امّا به دليل مباحث مختلف رجالى مطرح شده در اين كتاب ، نام آن در فهرست كتاب هاى رجالى هم آورده شده است .
.
ص: 219
. .
ص: 220
. .
ص: 221
كاشانى لاجوردى ، سيّد حسين (زنده در 1355 ق) .503 . المنظومة الوجيزة فى الدراية والرجال . الذريعة ، ج 23 ، ص 146 (ش 8433) . اين كتاب ، مباحثى در علم درايه و رجال مطرح نموده است و مشتمل بر مقدّمه و شش فصل و يك خاتمه است و در آن ، اسامى كتاب ها نيز آورده شده است كه در مجموع ، مشتمل بر چهار صد بيت است .
عصار لواسانى ، سيّد محمّد (1264 _ 1356 ق) .504 . ملخص المقال فى الدراية والرجال . الذريعة ، ج 22 ، ص 214 (ش 6742) . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
كلباسى ، ميرزا كمال الدين ابو الهدى (م 1356ق) .505 . تعليقة على الرجال الكبير . المسلسلات فى الاجازات ، ج 2 ، ص 55 . 506 . زلات الأقدام فى الأخطاء الرجالية . المسلسلات فى الاجازات ، ج 2 ، ص 55 . 507 . سماء المقال فى علم الرجال ، تحقيق : سيّد محمّد حسينى قزوينى ، قم : مؤسسة ولى العصر عليه السلامللدراسات الإسلامية ، 1419 ق ، 2 ج ، دوم . اين كتاب ، مشتمل بر چهار «ركن» است كه عبارت اند از : ركن اوّل ، در «معرِّفان» ، كه در بردارنده حالات شش نفر از علماى مشهور علم رجال است كه كتاب هاى رجالى آنها از مصادر اصلى علم رجال به شمار مى آيد . اين شخصيت ها عبارت اند از : ابن غضايرى ، كشّى ، شيخ طوسى ، نجاشى ، علاّمه حلّى و حسن بن على بن داوود . به دنبال بيان احوال هر يك از اين شخصيت ها ، شرح و مباحثى كه در مورد كتاب رجالى آنهاست ، مورد بررسى واقع شده است . ركن دوم ، در «معرَّفان» علم رجال است كه در بردارنده بررسى حالات اشخاصى است كه شخصيت و حالات آنها مشتبه است و مشتمل بر بحث «تمييز مشتركات» مى شوند . همچنين شخصيت و احوال اشخاصى كه تنها احوال آنها مشتبه است بر اساس نظر مؤلّف ، در ذيل عنوان «نقد المشتبهات» مورد بحث واقع شده است . ركن سوم ، بررسى الفاظى كه به وسيله آنها احوال راويان مشخّص مى گردد . ركن چهارم ، در بيان چند فايده مهم علم رجال است . سپس مباحثى در مورد اختلاف طريق مشايخ در كتب اربعه حديثى ، به همراه بيان مفصّل طريق شيخ طوسى در دو كتاب حديثى وى مورد بحث واقع شده است . در نهايت ، اقسام «خبر» در كلمات علماى رجال و اقسام خبر از ديدگاه مؤلّف ، مورد بررسى واقع شده است . مقدمه محقّق در بيان علم رجال ، درايه و روش تحقيق است . محقّق در ذيل متن كتاب، تعليقات و نشانى مصادر مورد مراجعه را بيان داشته است. مقدمه محمّد بن ابى الهدى كلباسى ، فرزند مؤلّف ، درباره زندگى نامه مؤلّف و ويژگى هاى چاپ جديد است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 94) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ أبى الهدى الكلباسى هم فهرست نموده است . 508 . صراط المستقيم فى التمييز بين الصحيح و السقيم . الذريعة ، ج 15 ، ص 34 (ش 201) . اين كتاب ، مشتمل بر مباحثى در علم درايه و رجال است . 509 . الفوائد الرجالية . الذريعة ، ج 16 ، ص 337 (ش 1563) . اين كتاب ، مشتمل بر سى فايده رجالى و درايه اى است . محقّق تهرانى ، نسخه هايى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است .
.
ص: 222
عليارى تبريزى ، ميرزا محمّد حسن (1276 _ 1358 ق) .510 . مختصر المقال . الذريعة ، ج 20 ، ص 211 (ش 2628) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى رجال موجود در كتاب بهجة الآمال فى شرح زبدة المقال ومنتهى الآمال ملاّ على عليارى تبريزى (م 1327 ق) است و كتاب بهجة الآمال ، خود ، شرح كتاب زبدة المقال سيّد حسين بن رضا حسينى بروجردى ، و همچنين شرح كتاب منتهى الآمال فى تتميم زبدة المقال همين مؤلّف ، يعنى ملاّ على عليارى تبريزى است . محقّق تهرانى در كتاب مصفّى المقال (ص 137) اشاره مى نمايد كه مصنّف ، نسخه اى از اين كتاب را كه با خطّ خود نوشته است ، به ايشان هديه كرده و در اين نسخه ، شرح حال پدر و مشايخ خود را و صورت اجازه هايى كه اخذ نموده است ، به همراه شرح حال خود ، آورده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 110) ، اين كتاب را با عنوان رجال الميرزا محمّد حسن بن المولى على فهرست نموده است .
.
ص: 223
مشكينى ، ميرزا ابو الحسن (1305 _ 1358 ق) .511 . وجيزة فى علم الرجال ، تحقيق : زهير اعرجى ، بيروت : مؤسسة الأعلمى للمطبوعات ، 1411 ق ، 104 ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : تعريف علم رجال موضوع آن و بيان حجّيت اخبار ، و نيز دوازده فصل كه عبارت اند از : حجّيت قول رجالى ؛ اصحاب اجماع ؛ مراسيل ابن ابى عمير ؛ روايت هاى بنى فضّال ؛ معناى «صحيح» در نزد متأخّران ؛ معناى «أسند عنه» ؛ تمييز مشتركات ؛ الفاظ مدح و ذم ؛ قبول جرح و تعديل ؛ تعارض جرح و تعديل ؛ اقسام حديث ؛ اقسام تحمل حديث . در مقدمه محقّق ، زندگى نامه مؤلّف و ويژگى هاى كتاب مورد بررسى واقع شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10، ص 92 ، ذيل ش 172 و ج 16، ص 337)، اين كتاب را با عناوين رجال الميرزا أبى الحسن و الفوائد الرجالية هم فهرست نموده است .
.
ص: 224
موسوى مرندى ، سيّد مير هاشم (م 1358 ق) .512 . وصلة سلاسل الأخيار إلى رواة الأخبار . الذريعة ، ج 25 ، ص 100 (ش 553) .
نجفى مسلمى ، محمّد حرز الدين (1273 _ 1365 ق) .513 . الفوائد الرجالية . الذريعة ، ج 16 ، ص 339 (ش 1573) . محقّق تهرانى مى گويد كه اين كتاب ، شامل يك جلد بزرگ است ، امّا اشكال هايى دارد كه احتياج به تهذيب دارند . مصنّف در آخر كتاب ، فهرستى از اسامى مشايخ خود را آورده است . 514 . قواعد الرجال و فوائد المقال . المسلسلات فى الإجازات ، ج 2 ، ص 46 .
حايرى تهرانى ، عبد الرحيم بن عبد الحسين (1294 _ 1367 ق) .515 . ملخص المقال فى أحوال الرجال . الذريعة ، ج 22 ، ص 213 (ش 6741) . مؤلّف در اين كتاب ، مختصرى از كتاب خلاصة الأقوال فى معرفة أسماء الرجال علاّمه حلّى (م 726 ق) را به نظم در آورده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 227) متذكّر شده است كه اين كتاب ، به همراه كتاب موجز المقال در علم درايه _ كه از تأليف هاى همين مؤلّف است _ چاپ شده است . ايشان در الذريعة (ج 22 ، ص 214 ، ش 6744) ، اين كتاب را با عنوان ملخص مقال فى نظم مختصر خلاصة الأقوال فى معرفة اسماء الرجال و نيز با عنوان أرجوزة فى الرجال (ج 1 ، ص 474 ، ذيل ش 2359) و رجال الشيخ عبد الرحيم (ج 10 ، ص 125) فهرست نموده است . 516 . منظومة فى الدراية والرجال . الذريعة ، ج 23 ، ص 107 (ش 8226) . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
.
ص: 225
بجستانى خراسانى حايرى ، سيّد ميرزا هادى (1297 _ 1368 ق) .517 . تمييز المشتركات . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 489 . 518 . طبقات الرواة . الذريعة ، ج 15 ، ص 149 (ش 985) . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 489) ، اين كتاب را از جمله كتاب هاى رجالى اين مؤلّف به شمار آورده است . 519 . مرقاة الثقاة . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 489 . محقّق تهرانى ، اين كتاب را از جمله كتاب هاى رجالى سيّد ميرزا هادى هروى حايرى به شمار آورده كه در احوال راويان حديث ، تأليف شده است . ايشان همچنين اين كتاب و كتاب طبقات الرواة را در الذريعة (ج 10 ، ص 158) با عنوان رجال السيد هادى الخراسانى هم فهرست نموده است .
علم الهدى كابلى ، سيّد محمّد (1284 _ 1368 ق) .520 . تعليقة على منهج المقال للاسترآبادى . المسلسلات فى الإجازات ، ج 2 ، ص 216 .
حسينى مرعشى نجفى ، سيّد شهاب الدين (1276 _ 1369 ش) .521 . منية الرجال فى شرح نخبة المقال . قم : انتشارات حق بين ، 1342ش . اين كتاب ، شرح بر كتاب نخبة المقال تأليف مرحوم سيّد حسين بروجردى (م 1277ق) است . اين شرح ، اگرچه مختصر است ؛ ليكن شامل مباحث رجالى ، كتابشناسى ، حديث شناسى ، نسب شناسى ، واژه شناسى ، تاريخ و شرح حال است . مؤلّف در بسيارى از موارد ، مطالب را به اختصار نوشته است و براى تفصيل ، به بعضى از آثار خود ارجاع داده است . ايشان در نقل اقوال ديگران ، بيشتر به تنقيح المقال و مقباس الهداية مراجعه دارد . شايان ذكر است كه تنها جلد اوّل كتاب _ كه تا حرف ذال را در بردارد _ به چاپ رسيده است .
.
ص: 226
زنجانى ، فضل اللّه (1302 _ 1370 ق) .522 . تعليقات منهج المقال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 364 . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 140) ، اين تعليقات را با عنوان رجال الميرزا فضل اللّه هم فهرست نموده است .
موسوى عاملى ، سيّد عبد الحسين شرف الدين (1290 _ 1377 يا 1370 ق ) .523 . المراجعات . تحقيق : حسين راضى ، مؤسسة دار الكتاب الإسلامى ، 548ص . اين كتاب ، مشتمل بر شرح حال يكصد نفر از رجال شيعه است كه در صحاح اهل سنّت از آنها روايت آورده شده است . مؤلّف پس از بيان نام ، كنيه و لقب راوى ، مذهب و راوى و مروى عنه او و اقوال علماى رجالى اهل سنّت را با ذكر نام مصدر مورد مراجعه ، مشخّص نموده است . اسامى بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند . اين رساله ، شانزدهمين «مراجعه» از كتاب المراجعات (ص 104 _ 194) همين مؤلّف را تشكيل مى دهد . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 11 ، ص 76 ، ش 474) اين رساله را با عنوان رسالة أسناد الشيعة فى أسناد السنة فهرست نموده است . 524 . مختصر الكلام فى مؤلّفى الشيعة . الذريعة ، ج 20 ، ص 205 (ش 2595) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست و شرح حال مؤلّفان از صدر اسلام به بعد است . محقّق تهرانى متذكّر شده است كه تنها يك جلد از اين كتاب چاپ شده است و بعضى از شرح حال هاى ذكر شده در اين كتاب ، در مجلّه العرفان ، آورده شده است.
.
ص: 227
قمى ، على (م 1371 ق) .525 . تنوير المرآة . الذريعة ، ج 4 ، ص 471 (ش 2092) . اين كتاب ، در شرح اسناد روايات كتاب الكافى و در بيان احوال رجال ذكر شده در سند احاديث اين كتاب ، تأليف شده است . محقّق تهرانى متذكّر مى شود كه از اين كتاب تا آخر حرف «كاف» را مشاهده نموده و اين در حالى است كه مؤلّف ، مشغول به اتمام رساندن كتاب بوده است . ايشان در الذريعة (ج 13 ، ص 82) ، اين كتاب را با عنوان شرح أسانيد الكافى و نيز با عنوان رجال الشيخ على (ج 10 ، ص 133) فهرست نموده است .
بلادى بوشهرى ، سيّد عبد اللّه (م 1372 ق) .526 . كشف الأسرار . الذريعة ، ج 18 ، ص 13 (ش 445) . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 241) آورده است كه اين كتاب ، در بردارنده قدح و جرح بر بسيارى از رجال است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 127) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد عبد اللّه هم فهرست نموده است .
رضوى ، سيّد راحت حسين (1297 _ 1376 ق) .527 . تحقيق المقال فى شرائط الرواة و اهل الرجال . المسلسلات فى الاجازات ، ج 2 ، ص 61 . 528 . تنقيح احوال الرواة . المسلسلات فى الاجازات ، ج 2 ، ص 61 . اين كتاب ، شرح بر نقد الرجال است . 529 . حاشية نهاية المقال . المسلسلات فى الاجازات ، ج 2 ، ص 61 . 530 . كاشف الحجاب عن وثاقة من روى عنه الأصحاب . المسلسلات فى الاجازات ، ج 2 ، ص 62 . 531 . كشف القناع عن وثاقة من روى عنهم أصحاب الاجماع . المسلسلات فى الاجازات ، ج 2 ، ص 62 . 532 . مقدمات نهاية المقال فى تحقيق أحوال الرجال . المسلسلات فى الاجازات ، ج 2 ، ص 62 . 533 . نهاية المقال فى علم الرجال . المسلسلات فى الاجازات ، ج 2 ، ص 62 .
.
ص: 228
تبريزى ، ميرزا محمّد على صفوت (1298 _ 1377 ق / 1335 ش) .534 . مرآت الأخيار فى أحوال الرجال . الذريعة ، ج 20 ، ص 261 (ش 2877) .
طباطبايى بروجردى ، سيّد حسين (1292 _ 1380 ق) .535 . أسانيد الاستبصار . المسلسلات فى الإجازات ، ج 2 ، ص 327 . 536 . إصلاح و مستدرك رجال الطوسى . المسلسلات فى الاجازات ، ج 2 ، ص 327 . 537 . إطلالة على الرجال و الحديث . تحقيق : محمّد مهدى نجف ، قم : المجمع العالمى للتقريب بين المذاهب الإسلاميّة ، 1421ق ، 191ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه هاى سيّد حسين طباطبايى بروجردى بر پنج كتاب حديثى ، رجالى و فقهى است و به دليل اهميّت اين مقدّمه ها ، محقّق اقدام بر جمع آورى و تصحيح آنها نموده و به همراه تعليقاتى ، اين مجموعه را به طور مستقل ارائه نموده است . اين مقدّمه ها بر كتاب هاى ترتيب اسانيد الكافى ، تنقيح أسانيد التهذيب ، جامع الرواة ، جامع الأحاديث الشيعة و مسائل الخلاف آورده شده اند . مباحث مطرح شده در اين مقدّمه ها در مجموع عبارت اند از : بررسى نقش طبقات راويان حديث و محدّثان در علم رجال ، معرّفى كتاب ، مؤلّف و مشايخ مؤلّف در آن كتاب و ... . 538 . تجريد أسانيد الكافى وتنقيحُها ، تنظيم : ميرزا مهدى صادقى ، مشهد : بنياد پژوهش هاى آستان قدس رضوى ، 1409 ق ، 2 ج ، اوّل . مرحوم بروجردى رحمه الله بر حاشيه كتاب مرآة العقول ، ترتيب اسانيد كتاب الكافى را با رموزى مشخّص كرده و مقدّمه اى بر آن نگاشته بودند . سپس دو نفر از شاگردان ايشان ، به طور مستقل ، اقدام به استخراج اسناد الكافى نموده اند كه كتاب حاضر ، يكى از اين استخراج هاست . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه مؤلّف در زندگى نامه مرحوم كلينى ، بررسى ويژگى هاى كتاب الكافى ، بيان طبقات محدّثان از زمان صحابيان تا شيخ طوسى ، اسامى راويانى كه كتاب الكافى را از مرحوم كلينى روايت كرده اند و اسامى راويانى است كه مرحوم كلينى در الكافى از آنها روايت نقل كرده و شيخِ ايشان به حساب مى آيند . در اين مقدّمه ، مرحوم بروجردى رحمه الله به نقش و جايگاه طبقات رجال حديث در مشخّص كردن اشكال هاى موجود در اسناد و رفع اين اشكال ها ، از جمله سقط ها ، تصحيف ها ، قلب ها ، زياده و نقصان ها ، تمييز مشتركات ، توحيد مختلفات ، و تشخيص ارسال موجود در اسناد احاديث ، اشاره مى نمايد . متن كتاب در دو «مقصد» آورده شده است . مقصد اوّل ، مشتمل بر جلد اوّل ، و مقصد دوم ، مشتمل بر جلد دوم كتاب است . در مقصد اوّل ، مؤلّف با استناد به اسناد موجود در كتاب الكافى و با توجه به اين كه راويان در ابتداى اسناد شيخ و استاد مرحوم كلينى به حساب مى آيند ، مشايخ وى را مشخّص و ذكر نموده است تا طبقه راويان موجود در اسناد ، مشخّص گردد . طبقات رجال از زمان صحابيان تا شيخ طوس ، در دوازده طبقه گنجانيده شده اند ، به طورى كه مرحوم كلينى در طبقه نهم راويان حديث قرار مى گيرد . در مقصد دوم ، اسنادى كه در صدر آنها تعبير «عدّة من أصحابنا» آورده شده و بعد از آن ، اسامى «احمد بن محمّد» و يا سه نفر از راويان طبقه هفتم به نام هاى احمد بن محمّد بن خالد برقى ، احمد بن محمّد بن عيسى اشعرى قمى و سهل بن زياد آدمى قمى آورده شده است و مرحوم كلينى ، از اين افراد ، با واسطه روايت نقل مى نمايد و در نتيجه ، از مشايخ مرحوم كلينى به حساب نمى آيند و به همين جهت ، ذكر ترتيب اسناد روايات آنها در «مقصد»ى مستقل از مشايخ كلينى آورده شده است . مؤلّف با دسته بندى اسناد هر يك از اين راويان ، طريق هاى مختلف آنها را مشخّص نموده است و به اين وسيله ، طبقه و جايگاه روايى آن راوى در اسناد روايات ، مشخّص شده است . شايان ذكر است كه به دنبال ذكر هر سند ، نشانى جلد و صفحه اى كه سند از آن جا آورده شده ، مشخّص شده است . در ترتيب اسانيد ، اسامى راويان بر اساس حروف الفبا آمده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 15 ، ص 149 ، ش 981) ، اين كتاب را عنوان طبقات الرواة هم فهرست نموده است . 539 . تحقيق عن أسانيد الصحيفة السجادية . المسلسلات فى الاجازات ، ج 2 ، ص 327 . 540 . ترتيب أسانيد كتاب الكافى (الموسوعة الرجالية ، ج 1) ، تنظيم : ميرزا حسن نورى همدانى ، مقدّمه : محمّد واعظ زاده خراسانى ، مشهد : بنياد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى ، 1414 ق ، 568 ص ، اوّل ، رحلى . مرحوم بروجردى رحمه الله بر حاشيه كتاب مرآة العقول ، ترتيب اسانيد كتاب الكافى را با رموزى كه بر اين كتاب آورده اند ، مشخّص كرده و مقدّمه اى بر آن نگاشته است . سپس دو نفر از شاگردان ايشان به طور مستقل ، اقدام بر استخراج اسناد الكافى نمودند . كتاب حاضر ، يكى از اين استخراج هاست . مؤلّف با مشاهده نواقص و اشكالات موجود در كتاب تجريد أسانيد الكافى و تنقيحُها ، اقدام به رفع اين اشكالات و نواقص در كتاب ترتيب أسانيد كتاب الكافى نموده است . اين كتاب ، مشتمل بر مقدمه مؤلّف شامل زندگى نامه مرحوم كلينى ، بررسى ويژگى هاى كتاب الكافى ، بيان طبقات محدّثان از زمان صحابيان تا شيخ طوسى ، اسامى راويانى كه كتاب الكافى را از مرحوم كلينى روايت كرده اند و اسامى راويانى است كه مرحوم كلينى در الكافى از آنها روايت نقل كرده و شيخِ ايشان به حساب مى آيند . در اين مقدّمه ، مرحوم بروجردى رحمه الله به نقش و جايگاه طبقات رجال حديث در مشخّص كردن اشكال هاى موجود در اسناد و رفع اين اشكال ها ، از جمله سقط ها ، تصحيف ها ، قلب ها ، زياده و نقصان ها ، تمييز مشتركات ، توحيد مختلفات ، و تشخيص ارسال موجود در اسناد احاديث ، اشاره مى نمايد . متن كتاب ، در دو «مقصد» آورده شده است . در مقصد اوّل ، مؤلّف با استناد به اسناد موجود در كتاب الكافى و با توجّه به اين مطلب كه راويانى كه در صدر اسناد الكافى واقع شده اند ، صاحب «كتاب» يا «اصل»اند و مرحوم كلينى ، روايت ها را از آنها اخذ كرده است ، در نتيجه ، مؤلّف آنها شيخِ مرحوم كلينى به حساب مى آيد ، طرق مشايخ مرحوم كلينى را _ كه به وسيله آنها ، روايت را در «كتاب» و يا «اصل» خود آورده است _ تنظيم و ذكر كرده است تا طبقه راويان موجود در اسناد ، مشخّص گردد . ايشان طبقات رجال از زمان اصحاب تا شيخ طوسى را در دوازده طبقه گنجانيده است ، به طورى كه مرحوم كلينى در طبقه نهم راويان حديث قرار مى گيرد . در جاى ديگرى از مقصد اوّل ، با عنوان «فصل فى الأسانيد المبدوة بالمبهمات» ، ترتيب اسناد كه در صدر آنها «عدّة من أصحابنا» به همراه «احمد بن محمّد» آورده شده ، مشخص گرديده است . مقصد دوم كتاب ، شامل اسنادى است كه در صدر آنها ، تعبير «عدّة من أصحابنا» آورده شده و مرحوم كلينى ، منظور از «عدّة» را در اين موارد ، مشخّص كرده است . اين موارد ، شامل اسناد سه نفر از راويان طبقه هفتم است كه عبارت اند از : احمد بن محمّد بن خالد ، احمد بن محمّد بن عيسى و سهل بن زياد آدمى . ايشان از اين سه نفر با واسطه روايت نقل مى نمايد و در نتيجه ، شيخِ مرحوم كلينى به حساب نمى آيند و به همين جهت ، ذكر ترتيب روايات آنها در مقصد مستقلّى از مشايخ كلينى آورده شده است . در بيان طريق هاى مختلف هر راوى ، نشانى كامل كتاب الكافى با ذكر جلد ، صفحه ، نوع كتاب فقهى و غير فقهى و باب آن ، در ستون هايى كه حاوى اين اطّلاعات است آورده شده و در ذكر طُرُق مشايخ مرحوم كلينى ، ترتيب اسانيد ، بر اساس حروف الفبا در اسامى راويان ، تنظيم شده است . در زير نويس كتاب ، مؤلّف ، نشانى هاى ديگر اسنادى را كه در متن كتاب آورده شده ، مشخص نموده است . در آخر كتاب ، ميرزا حسن نورى ، مستدركات كتاب ترتيب أسانيد الكافى را آورده است . مقدّمه محمّد واعظ زاده خراسانى ، درباره زندگى مرحوم بروجردى رحمه اللهو بررسى ديدگاه و آثار رجالى ايشان است . نيز در مورد اين كتاب ، به طور مفصّل ، توضيحاتى بيان شده است و در نهايت ، تصوير بعضى اجازات مشايخ مرحوم بروجردى رحمه الله به ايشان ، آورده شده است . مقدمه ميرزا حسن نورى همدانى ، در بررسى خصوصيات اين كتاب است . سپس جدولى را بر اساس تطبيق صفحات كتاب الكافى (چاپ سنگى) با چاپ مشهور به آخوندى ارائه شده است . 541 . تنقيح أسانيد التهذيب ، تنظيم : ميرزا مهدى تبريزى صادقى ، قم : مطبعة سيد الشهداء ، 1411 ق ، 691 ص ، اوّل . مؤلّف با تنظيم اسناد هر راوى از كتاب تهذيب الأحكام ، طُرُق مختلف و طبقه آن راوى را مشخّص نموده است . البته ايشان ، اسناد روايات كتاب الكافى را كه در كتاب التهذيب نقل شده اند ، در اين تأليف نياورده است . اسامى راويان ، بر اساس ترتيب عنوان ها در كتاب الفهرست شيخ طوسى تنظيم شده اند . طبقات رجال از زمان صحابيان تا شيخ طوسى ، در دوازده طبقه گنجانيده شده است . در بيان هر سند ، نشانى آن سند ، شامل شماره جلد و صفحه از كتاب تهذيب الأحكام ، مشخّص شده است . 542 . ترتيب أسانيد كتاب التهذيب (الموسوعة الرجالية ، ج 2) ، تنظيم : ميرزا حسن نورى همدانى ، مقدّمه : محمّد واعظ زاده خراسانى ، مشهد : بنياد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى ، 1414 ق ، 544 ص ، رحلى . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : مقدمه مؤلّف كه در بردارنده مختصرى از ويژگى هاى اين كتاب و كتاب التهذيب ، به همراه شرح حال شيخ طوسى است ؛ امّا مؤلّف ، مقدّمه را به پايان نرسانيده است . در مقدّمه آورده شده است كه اسانيد روايات الكافى كه در التهذيب نقل شده ، در اين كتاب آورده نشده اند . در جلد اوّل اين مجموعه از كتاب ها كه با عنوان ترتيب أسانيد كتاب الكافى معرّفى شده است ، مؤلّف در مقدّمه ، توضيحاتى در نقش و جايگاه طبقات رجال حديث ، بيان داشته است . در متن كتاب ، مؤلّف با استناد به اسناد موجود در كتاب التهذيب و با اضافه كردن طُرُق شيخ طوسى در «مشيخه» و الفهرست ، به راويانى كه در صدر اسناد كتاب التهذيب واقع شده اند و اكثرا صاحب «كتاب» و يا «اصل»اند ، اشاره كرده طريق شيخ طوسى و مشايخ ايشان به صاحبان اين كتاب ها و روايات كتاب التهذيب را مشخّص و ذكر نموده است و به اين ترتيب ، اسناد را مسند ساخته و طبقه راويان موجود در اسناد التهذيب را مشخّص كرده است . طبقات رجال از زمان صحابيان تا شيخ طوسى ، در دوازده طبقه گنجانيده شده اند . در بيان هر طريق ، نشانى كامل كتاب التهذيب با ذكر جلد ، صفحه ، نوع كتاب فقهى و باب ، مشخّص شده است و ذكر طُرُق شيخ طوسى و ذكر مشايخ وى ، بر اساس حروف الفباست . در زير نويس كتاب ، مؤلّف ، نشانى هاى ديگر اسنادى كه در متن كتاب آورده شده اند ، مشخّص كرده و در بعضى موارد ، اشكال موجود در اسناد را مطرح نموده است . 543 . ترتيب أسانيد كتاب الخصال ، كتاب معانى الأخبار ، كتاب علل الشرائع ، كتاب ثواب الأعمال و عقاب الأعمال (الموسوعة الرجالية ، ج 3) ، تنظيم : ميرزا حسن نورى همدانى ، مقدّمه : محمّد واعظ زاده خراسانى ، مشهد : بنياد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى ، 1413 ق ، 639 ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر ترتيب و تنظيم اسناد موجود در پنج كتاب حديثى شيخ صدوق است و با توجّه به اين كه راويانى كه در صدر اسناد اين كتاب ها واقع شده اند ، صاحب «كتاب» و يا «اصل»اند كه شيخ صدوق روايت ها را از آنها اخذ كرده است ، مؤلّف ، طريق هر يك از مشايخ شيخ صدوق را در اين پنج كتاب حديثى مشخّص و ذكر نموده است تا به اين وسيله ، طبقه راويان موجود در اسناد وى مشخّص گردد . مؤلّف ، طبقات رجال حديث از زمان صحابيان تا شيخ صدوق را در ده طبقه گنجانيده است . اسناد هر يك از اين پنج كتاب ، به طور مستقل و با ذكر جلد و باب كتاب ، تنظيم شده اند و به ترتيب عبارت اند از : كتاب الخصال ، معانى الأخبار ، علل الشرائع ، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال . در اوّل هر كتاب ، اسامى مشايخ صدوق در آن كتاب بر اساس ترتيب حروف الفبا آمده است . 544 . رجال أسانيد أو طبقات رجال كتاب الكافى (الموسوعة الرجالية ، ج 4) ، تنظيم : ميرزا حسن نورى همدانى ، مقدّمه : محمّد واعظ زاده خراسانى ، مشهد : بنياد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى ، 1413 ق ، 468 ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر تنظيم طبقات راويان حديث در كتاب الكافى است ، به اين ترتيب كه مؤلّف با مراجعه به اسناد موجود در كتاب الكافى ، راوى و مروى عنه هر راوى را ذكر مى نمايد و بر اين اساس ، طبقه هر راوى با ذكر مشايخ و شاگردان وى مشخّص گرديده است . اسامى راويان ، بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده و در مقابل نام هر يك از آنها ، طبقه وى تعيين شده است . 545 . ترتيب أسانيد و رجال أسانيد (أو طبقات رجال) كتاب من لا يحضره الفقيه ، و ترتيب أسانيد كتاب الأمالى (الموسوعة الرجالية ، ج 5) ، تنظيم : ميرزا حسن نورى همدانى ، مقدّمه : محمّد واعظ زاده خراسانى ، مشهد : بنياد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى ، 1414 ق ، 496 ص ، اوّل . اين كتاب ، در سه بخش تنظيم شده است : 1 . ترتيب أسانيد كتاب من لا يحضره الفقيه ، كه مؤلّف با استناد بر اسناد موجود در اين كتاب و تكمله اين اسناد در مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه ، اسناد هر يك از مشايخ شيخ صدوق در كتاب من لا يحضر را مرتّب و بر اساس حروف الفبا ، تنظيم كرده است و به اين وسيله ، طبقه راويان موجود در اسناد اين كتاب ، مشخّص شده اند . در اوّل هر سند ، شماره مسلسل هر روايت ، به همراه نام بابى كه سند روايات از آن اخذ شده ، مشخّص شده است . طبقات رجال از زمان صحابيان تا شيخ صدوق ، در ده طبقه گنجانيده شده است . 2 . ترتيب رجال أسانيد كتاب من لا يحضره الفقيه ، مشتمل بر تنظيم طبقات راويان حديث كه در كتاب من لا يحضره الفقيه آورده شده ، به اين ترتيب كه مؤلّف با مراجعه به اسناد موجود در كتاب من لا يحضره الفقيه ، راوى و مروى عنه هر راوى را مشخّص نموده است و بر اين اساس ، طبقه هر راوى با ذكر مشايخ و شاگردان وى مشخّص گرديده است . اسامى بر اساس حروف الفبا تنظيم شده و در مقابل نام هر يك از راويان ، شماره طبقه وى تعيين شده است . 3 . ترتيب أسانيد كتاب الأمالى ، كه مؤلّف با استناد به اسناد موجود در كتاب الأمالى ، اسناد هر يك از مشايخ مرحوم صدوق به روايات موجود در اين كتاب را مشخّص كرده و آنها را بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم و ذكر نموده است و به اين وسيله ، طبقه راويان موجود در اسناد اين كتاب را مشخّص كرده است . 546 . تعليقة على منهج المقال . المسلسلات فى الاجازات ، ج 2 ، ص 328 . 547 . رجال أسانيد (أو طبقات رجال) كتاب رجال الكشّى ، فهرست الشيخ الطوسى ، فهرست الشيخ النجاشى (الموسوعة الرجالية ، ج 6) ، تنظيم : ميرزا حسن نورى همدانى ، مقدّمه : محمّد واعظ زاده خراسانى ، مشهد : بنياد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى ، 1413 ق ، 683 ص ، اوّل . اين كتاب ، در سه بخش مستقل تنظيم شده است كه عبارت اند از : رجال اسانيد يا طبقات رجال كتاب رجال الكشّى ،رجال اسانيد الفهرست شيخ طوسى ، رجال اسانيد رجال النجاشى . مؤلّف ، طبقات راويان حديث را در هر يك از اين سه كتاب ، به طور مستقل بيان كرده است ، به اين ترتيب كه با مراجعه به اسناد موجود در هر كتاب ، راوى و مروى عنه مشايخ ذكر شده در اين كتاب ها را ذكر نموده است و بر اين اساس ، طبقه مشايخ موجود در اين كتاب ها مشخّص شده اند . در هر كتاب ، اسامى راويان بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده و در مقابل هر نام ، شماره طبقه وى مشخّص شده است . 548 . رجال أسانيد أو طبقات رجال كتاب التهذيب (الموسوعة الرجالية ، ج 7) ، تنظيم : ميرزا حسن نورى همدانى ، مقدّمه : محمّد واعظ زاده خراسانى ، مشهد : بنياد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى ، 1413 ق ، 1341 ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر تنظيم طبقات راويان حديث در كتاب التهذيب شيخ طوسى است ، به اين ترتيب كه مؤلّف با مراجعه به اسناد موجود در كتاب التهذيب ، راوى و مروى عنه هر راوى را ذكر مى نمايد و بر اين اساس ، طبقه هر راوى با ذكر مشايخ و شاگردان وى مشخّص گرديده است . اسامى راويان ، بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده و در مقابل نام هر يك از راويان ، شماره طبقه وى مشخّص شده است . 549 . ترتيب فهرس الشيخ منتجب الدين . مستدركات الذريعة ، ج 26 ، ص 188 (ش 940) . مؤلّف در اين كتاب ، اقدام به بيان ترتيب اسامى مؤلّفان موجود در كتاب الفهرست شيخ منتجب الدين بن بابويه رازى (504 _ زنده در 585 ق) نموده است . سپس براى تكميل كتاب ، مستدركات خود بر آن را اضافه نموده است و در نهايت ، چند فايده رجالى را در آخر كتاب بيان كرده و مورد بحث قرار داده است . 550 . حواشى النجاشى . الذريعة ، ج 7 ، ص 111 (ش 583) . محقّق تهرانى اظهار داشته است كه اين حاشيه را بر نسخه اى از رجال النجاشى نزد مؤلّف و با خطّ او مشاهده نموده است .
.
ص: 229
. .
ص: 230
. .
ص: 231
. .
ص: 232
. .
ص: 233
. .
ص: 234
. .
ص: 235
. .
ص: 236
حسينى اصفهانى ، سيّد عبد اللّه (ثقة الإسلام) (1285 _ 1382 ق) .551 . مقتصر المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 22 ، ص 20 (ش 5819) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 128) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد عبد اللّه هم فهرست نموده است .
.
ص: 237
شهرستانى حسينى حايرى ، سيّد محمّد على (1301 _ 1386 ق) .552 . سجل الأحوال من الرجال . المسلسلات فى الإجازات ، ج 2 ، ص 336 . 553 . ثقات الرواة . الذريعة ، ج 5 ، ص 8 (ش 21) . اين كتاب ، فهرست اسامى راويان موثق كه بر اساس تنظيم حروف الفبا آورده شده اند . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و ياد آورى كرده كه اين كتاب به چاپ رسيده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 135) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد محمّد على و نيز با عنوان رجال السيّد هبة الدين الشهرستانى (ج 10 ، ص 159) فهرست نموده است .
منزوى تهرانى ، محمّد محسن (آقا بزرگ) (1293 _ 1386 ق) .554 . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، تصحيح : احمد منزوى ، 1378 ق ، 626 ص ، دوم . اين كتاب ، مشتمل بر مقدمه مؤلّف و متن كتاب است . مقدّمه مؤلّف در جايگاه علم رجال و معرّفى كتاب است . متن كتاب ، شامل اسامى مؤلّفانى است كه از نيمه دوم قرن اوّل هجرى تا زمان حيات مؤلّف ، داراى تأليفى در موضوعات شرح حال راويان و علماى شيعه ، فهرست كتاب هاى شيعه ، اجازات ، انساب ، فوايد رجالى و ... بوده اند . به دنبال ذكر اسامى مؤلّفان ، شرح حال بسيار مختصر آنها به همراه فهرست اسامى آثار مؤلّف در موضوعات ذكر شده ، آمده است . اسامى بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند .
زنجانى ، شيخ موسى (1328 _ 1399 ق) .555 . الجامع فى الرجال ، قم : پيروز ، 1394 ق ، 1009 ص . تنها جلد اوّل آن چاپ شده است . مؤلّف در مقدمه كتاب ، انگيزه و روش خود در تأليف اين كتاب را بيان نموده است . متن كتاب ، شامل اسامى كلّيه رجال شيعه در كتاب هاى فقه ، حديث و رجال است و به دنبال ذكر هر اسم ، مشخّص شده است كه اين شخص ، صحابه كدام يك از معصومان عليهم السلاماست و در صورتى كه آن شخص راوى باشد ، راوى و مروى عنه وى مشخّص شده ، و كتابى كه در آن روايت وى آمده ، معرّفى شده است . در مواردى كه در ضبط اسامى اشكالى باشد ، به منظور رفع مشكل ، ضبط اسم يا كنيه و يا لقب او بيان شده است و در مواردى كه اسامى مختلف ، شامل يك نفر باشد و يا يك اسم ، شامل دو يا چند نفر باشد (توحيد مختلفات و تمييز مشتركات) ، مؤلّف كتاب ، به اين مطلب اشاره نموده است . در بسيارى از موارد ، موثّق يا ضعيف و يا مجهول بودن راوى با بيان مصدر مورد مراجعه ، مشخّص شده است . نيز در مواردى كه اسمى از راويان شيعه با راويان اهل سنّت در روايات كتاب صحيح مسلم و بخارى مشترك باشند ، اين موارد ، مشخّص شده اند . در بيان اسامى معصومان عليهم السلام و اسامى كتاب هاى رجالى و حديثى و اقسام حديث ، از رموزى استفاده شده كه در مقدّمه كتاب مشخّص شده اند . اسامى موجود در كتاب ، بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده است . جلد اوّل اين كتاب ، تنها شامل حرف «الف» تا پايان حرف «سين» است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 151) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ موسى ، و در مصفّى المقال (ص 466) با عنوان الوجيزة فهرست كرده است .
.
ص: 238
ارومى تبريزى ، اسماعيل (زنده در 1295 _ ق 14 ق) .556 . رجال الشيخ اسماعيل الأرومى . الذريعة ، ج 10 ، ص 96 (ش 191) . محقّق تهرانى اشاره مى نمايد كه مؤلّف ، نام اين كتاب را در فهرست آثار خود كه در پايان بعضى از تصانيف وى به چاپ رسيده ، آورده است .
.
ص: 239
اصفهانى حايرى ، ميرزا عبد الرزاق بن على رضا (1291 _ ق 14) .557 . الوجيزة فى الدراية والفوائد الرجالية ، 43 + 15 ص ، جيبى . اين رساله ، مشتمل بر مباحثى در علم درايه و فوايد رجالى است . مؤلّف در متن كتاب ، اين مباحث را طرح و تبيين نموده است : تعريف علم رجال و درايه ؛ موضوع و وجه نياز به آنها ؛ اقسام حديث ؛ اقسام تحمّل حديث ؛ شرايط قبول خبر واحد ؛ الفاظ مدح و ذم ؛ اصول اربعمئه و جوامع حديثى شيعه ؛ اصحاب اجماع ؛ كنيه ائمه عليهم السلام . مؤلّف در نهايت ، فوايد متفرّقه اى در علم درايه به اين وجيزه اضافه نموده است كه عبارت اند از : توضيح بعضى از كنيه ها ، القاب و انساب ، و بيان اسامى مؤلّفان بعضى از كتاب هاى فقهى . كتاب ، مشتمل بر حاشيه هايى از مؤلّف است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 25 ، ص 50 ، ش 254) ، اين كتاب را با عنوان ذكر شده و نيز با عنوان رجال الميرزا عبد الرزاق (ج 10 ، ص 125) فهرست نموده است .
بحرانى ، سيّد هادى بن حسين (1302 _ ق 14) .558 . نخبة المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 24 ، ص 99 (ش 512) . كتاب ، اُرجوزه اى در علم رجال و مشتمل بر دو هزار و پانصد بيت است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 158) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد هادى بن السيد حسين الصباغ هم فهرست نموده است .
.
ص: 240
حرّ عاملى جبعى ، على بن سعيد (ق 14) .559 . مهذّب الأقوال فى أحوال الرجال . الذريعة ، ج 23 ، ص 292 (ش 9032) . اين كتاب ، از جمله مآخذ كتاب أعيان الشيعة است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 136) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ على هم فهرست نموده است .
حسن آبادى ، محمّد جواد (ق 14) .560 . تلخيص خلاصة الأقوال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 117 . اين كتاب، مشتمل بر تلخيصى از كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى (م 726ق) است . مرحوم شيخ احمد بيان در خُلد برين (ج 15 ، ص 135) ، نام اين كتاب را در فهرست آثار اين مؤلّف آورده است .
خوانسارى رياضى ، ابوالقاسم (1313 _ ق 14) .561 . الفوائد الرجالية . تقريرات درس سيّد ابو تراب خوانسارى . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 34 . محقّق تهرانى در نقباء البشر (ص 64) ، نام اين كتاب را در فهرست آثار اين مؤلّف آورده است .
عزاوى نجفى ، محمّد رضا (ق 14) .562 . أصدق المقال فى الدراية والرجال . الذريعة ، ج 2 ، ص 121 (ش 484) . محقّق تهرانى بيان كرده است كه فاضل اُردوبادى از باب چهاردهم اين كتاب، احوال بعضى از رجال را انتخاب كرده و در مجموعه الرياض الزاهرة ، نقل نموده است . 563 . معرفة الأحوال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 21 ، ص 246 (ش 4859) . كتاب در دو بخش تأليف شده است : بخش اوّل ، در احوال رجال صحيح است و بخش دوم ، در احوال رجال موثّق و ضعيف .
.
ص: 241
كلباسى ، محمّد ابراهيم (1322 _ ق 14) .564 . دُرَر المقال فى علمى الدراية والرجال . الذريعة ، ج 8 ، ص 135 (ش 506) . اين كتاب ، مشتمل بر تقريرات درس درايه و رجال سيّد ابوتراب خوانسارى است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 83 ، ذيل ش 147) ، اين كتاب را با عنوان كتاب الرجال هم فهرست نموده است . نسخه خطى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .
گلپايگانى ، محمّد (ق 14) .565 . تقريرات السيد أبوتراب فى الفوائد الرجالية . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 446 . محمّد گلپايگانى از شاگردان سيّد ابوتراب است كه مباحث و فايده هاى رجالى درس استاد خود را تقرير نموده است .
مطرخفاجى نجفى ، جواد (1308 _ ق 14) .566 . غوالى سبائك المقال فى نبذ من علم الرجال . الذريعة ، ج 16 ، ص 71 (ش 353) . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه ، سه مقصد و خاتمه است . مقدمه كتاب ، دربردارنده تعريف ، موضوع و غايت علم رجال است . مقاصد سه گانه كتاب ، مشتمل بر بحث در اصحاب اجماع ، مفهوم «عدّه» و بحث از بعضى از منصوبان به توثيق است . خاتمه كتاب نيز در مورد بعضى از مشايخ اجازات است . محقّق تهرانى در كتاب مصفّى المقال ، از اين كتاب با عنوان غوالى سبائك المقال فى بيان وجه الحاجة إلى علم الرجال ياد كرده و در الذريعة (ج 10 ، ص 108) نيز آن را با عنوان رجال الشيخ جواد مطر ، فهرست نموده است .
.
ص: 242
مظفّر ، محمّد حسن بن محمّد (1301 _ ق 14) .567 . رجال السنة فى الميزان ، مقدّمه نگار : مرتضى رضوى و عبد الرحمان عبد اللّه زرعى ، قاهره : دار المعلم للطباعة ، 1396 ق ، 152 ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه اى در ذكر فتواى علما و شيوخ الأزهر در مورد مذهب شيعه و تقريب بين مذاهب اسلامى و نيز زندگى نامه مؤلّف به قلم شيخ راضى است . متن كتاب ، شامل مباحثى در حجّيت اخبار عامّه و مناقشه در اسناد روايات آنها ، خصوصا در كتب صحاح ستّه است . مؤلّف ، فهرستى از راويان موجود در كتاب هاى صحاح ششگانه اهل سنّت را كه از طرف علماى آنها در كتاب هاى رجالى مورد جرح و تعديل واقع شده اند ، بر اساس ترتيب حروف الفبا ، تنظيم و ارائه نموده است . اين كتاب ، در مقدمه دلائل الصدق مؤلّف ، آمده است . سپس سيّد مرتضى رضوى به عنوان ردّى بر كتاب رجال الشيعة فى الميزان عبد الرحمان عبد اللّه زرعى ، اقدام به چاپ آن به طور مستقل نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 2 ، ص 258 ، ش 1050) ، اين كتاب را با عنوان الإفصاح عن أحوال رواة الصحاح و نيز با عنوان رجال الشيخ محمّد حسن بن الشيخ محمّد (ج 10 ، ص 110) فهرست نموده است .
موسوى آل خرسان نجفى ، سيّد حسن (1326 _ ق 14) .568 . شرح مشيخة الاستبصار . منتشر شده در : الاستبصار ، تهران : دار الكتب الإسلاميّة ، 1363 ، ص 303 _ 345 ، چهارم . مؤلّف در اين شرح به بيان احوال راويانى كه داراى «كتاب» يا «اصل» هستند و از كتاب يا اصل آنها در الاستبصار روايت آورده شده و شيخ طوسى ، طريق خود به اين اشخاص را در مشيخه ذكر نموده ، و همچنين در بيان شرح احوال كلّيه راويانى كه در طُرُق اين مشايخ واقع شده اند پرداخته است . شايان ذكر است كه در جلد اوّل كتاب الاستبصار ، اسناد روايات به صورت كامل آورده شده اند . سپس شيخ طوسى از جلد دوم ، اقدام بر اختصار اسناد نموده و تنها به ذكر صاحبان كتاب و اصل تا معصوم عليهم السلاماكتفا نموده است و طريق اين مشايخ را در آخر جلد چهارم به نام مشيخة الاستبصار ، آورده است . شارح در شرح حال هر راوى ، علاوه بر ذكر عبارت هاى علماى معتمَد در علم رجال ، تأليف هاى راوى و در بعضى موارد ، راوى و مروى عنه آن راوى را مشخّص نموده است . شارح در آخر ، فهرستى از اسامى راويان مشيخة الاستبصار را كه داراى كتاب يا اصل هستند و شيخ طوسى براى آنها طريق ذكر كرده ، بر اساس حروف الفبا تنظيم نموده است . 569 . شرح مشيخة تهذيب الأحكام . منتشر شده در : تهذيب الأحكام ، بيروت : دار صعب _ دار التعارف ، 1401 ق ، 10 ج (ج 10 ، 91 ص) . مؤلّف در اين شرح به بيان احوال كلّيه راويان صاحب «كتاب» و «اصل»اند و راويانى كه در طريق شيخ طوسى در مشيخه تهذيب الأحكام وارد شده اند ، پرداخته است . در شرح حال هر راوى ، علاوه بر ذكر عبارت هاى علماى رجال ، تأليف ها و در بعضى موارد ، راوى و مروى عنه آن راوى را مشخّص نموده است . مؤلّف اين شرح ، در آخر فهرستى از اسامى راويان مشيخه التهذيب را كه داراى كتاب و اصل هستند و شيخ طوسى در مشيخه به آنها طريق ذكر كرده است ، بر اساس حروف الفبا تنظيم نموده است . 570 . شرح مشيخة الفقيه . منتشر شده در : [كتاب ]من لا يحضره الفقيه ، بيروت : دار التعارف ، 1401 ق ، 4 ج ، (ج 4 ، 148 ص) . اين شرح در بيان احوال راويانى است كه در مشيخه كتاب من لا يحضر به آنها طريق ذكر شده است . اغلب مطالب ذكر شده در مورد راويان از عبارت هاى شيخ طوسى ، نجاشى و علاّمه حلّى اتّخاذ شده و علاوه بر بيان شرح حال راويان ، تأليف ها و راوى و مروى عنه آنها مشخّص شده است . شارح در آخر ، فهرستى از اسامى راويان مشيخه كتاب من لا يحضر الفقيه را كه داراى طريق هستند ، بر اساس حروف الفبا تنظيم نموده و در مقدّمه اى مختصر بر اين شرح ، ويژگى هاى اين شرح و فهرستى از مصادر مورد مراجعه را بيان نموده است .
.
ص: 243
. .
ص: 244
ابوالحسن ، سيّد على .571 . الفوائد الرجالية ، قم : ذوى القربى ، 230 + 180 ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر 24 فايده رجالى است كه عناوين اين فوايد عبارت اند از : 1 . نياز به رجال ؛ 2 . شرايط راوى ؛ 3 . حجّيت قول اوايل متأخّران ؛ 4 . اصحاب اجماع ؛ 5 . مشايخ ثقات ؛ 6 . وثاقت برخى مشايخ ؛ 7 . مشايخ اجازه ؛ 8 . اِكثار روايت از مشايخ ؛ 9 . غير مستثنيات ابن وليد ؛ 10 . وثاقت مشايخ نجاشى ؛ 11 . رجال تفسير القمى ؛ 12 . كسانى كه توقيع برايشان صادر شده ؛ 13 . امارات وثاقت ؛ 14 . تعريف شخص ، اماره شهرت وى ؛ 15 . موارد عطف نجاشى ؛ 16 . امامى بودن اشخاصى كه در الفهرست و در رجال النجاشى ، نام آنها فهرست شده است ؛ 17 . عدم اعتبار رأى متسرّع در قدح ؛ 18 . اعتبار رأى رجالى غير امامى ؛ 19 . مراد از ابوالعباس در كلام نجاشى ؛ 20 . تمييز مشتركات ؛ 21 . عدم اعتبار روايت شخص در مدح خودش ؛ 22 . عدم لزوم اعتبار خبرى كه در كتب اربعه نقل شده است ؛ 23 . وجاده ؛ 24 . طُرُق شيخ صدوق و شيخ طوسى و نجاشى و فوايد آنها . به همراه اين كتاب ، كتاب ديگرى با عنوان الانتصار للنائينى فى صحّة الكافى از همين مؤلّف ، چاپ شده است . 572 . الانتصار للنائينى فى صحّة الكافى . منتشر شده به همراه : الفوائد الرجالية ، قم : ذوى القربى ، 188 ص ، اوّل . اين رساله ، در تقويت رأى محقّق نايينى در صحّت روايات الكافى نگاشته شده و مؤلّف ، قراين مختلف دالّ بر اين مطلب را از آراى ناقدان برجسته حديث ، گِرد آورده است و در مجموع ، سه قرينه مهم را ذكر كرده و سپس به دفع اشكالات معجم رجال الحديث بر اين ادّعا پرداخته است . در پايان رساله ، مواردى كه شيخ طوسى بر روايات الكافىاشكال كرده ، جواب داده شده است . اين كتاب ، همراه كتاب الفوائد الرجالية ى همين مؤلّف ، در يك مجلّد آورده شده است .
.
ص: 245
اكبرى ، غلامرضا .573 . بررسى زندگى على بن يقطين ، مشهد : مؤسسه فرهنگى ، انتشاراتى الشمس ، 200 ص ، اوّل . اين كتاب به بررسى حالات على بن يقطين مى پردازد كه از راويان امام كاظم عليه السلام به شمار مى آيد و با تشويق آن حضرت ، در دستگاه خلفاى عبّاسى باقى ماند و خدمات شايانى را به شيعيان زمان خود نمود . مطالب كتاب ، در چهار فصل جمع آورى شده كه عبارت اند از : فصل اوّل ، زندگى نامه على بن يقطين ؛ فصل دوم ، فعّاليت هاى اجتماعى و سياسى او ؛ فصل سوم ، خاندان على بن يقطين ؛ فصل چهام ، روايات على بن يقطين با اشاره به كتاب هاى فقهى و باب هايى كه اين روايات در آن جا وارد شده اند .
.
ص: 246
امانى ، محمّد حسن .574 . نجاشى ، راوى شناس بزرگ . قم : مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامى ، 1376 ش ، 144 ص ، اوّل . اين كتاب ، شامل بررسى شرح حال نجاشى ، صاحب كتاب رجال النجاشى است و در زمينه علم رجال تأليف شده كه يكى از چهار كتاب اصلى علم رجال به حساب مى آيد . اين كتاب ، در هفت بخش به ولادت نجاشى ، خاندان او ، اساتيد و راويان او ، حاكمان عصر ، علماى معاصر ، و آثار نجاشى است و به جلوه هايى از زندگى او اشاره دارد .
امينى ، محمّد هادى .575 . أصحاب الإمام أمير المؤمنين عليه السلام و الرواة عنه . بيروت : دار الغدير للمطبوعات _ دار الكتاب الإسلامى ، 1412 ق ، 2 ج ، اوّل . اين كتاب ، در بردارنده نام و شرح حال اصحاب امام على عليه السلام و راويان از آن حضرت است كه اكثرا به طور مختصر بيان شده است . سپس مصادر رجالى شيعه و اهل سنّت كه شرح حالى از اين صحابى و يا راوى را در بردارند ، با ذكر نشانى مشخّص شده است . اسامى بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده اند .
ايروانى ، باقر .576 . دروس تمهيدية فى القواعد الرجالية . منشورات سعيد بن جُبَير ، 1417 ق ، 347 ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : مقدمه مؤلّف در حجّيت خبر و نياز به علم رجال است . متن كتاب ، در دو بخش تنظيم شده است و مباحث هر دو بخش ، يكسان است . تنها در بخش دوم ، مباحث بخش اوّل به صورتى مفصّل تر مطرح شده است . چون مؤلّف ، كتاب را به عنوان كتاب درسى تأليف كرده است ، در آخر هر فصل ، تمرين هايى را مطرح نموده است . كتاب ، شامل چهار فصل است كه عبارت اند از : فصل اوّل ، روش هاى اثبات وثاقت راوى ، توثيقات عامّه ، مدارك حجّيت قول رجالى ؛ فصل دوم ، اقسام حديث ؛ فصل سوم ، معرّفى و بررسى نظريات مختلف در مورد بعضى از كتاب هاى حديثى ؛ فصل چهارم ، بررسى نظريات مختلف در مورد بعضى از كتاب هاى رجالى .
.
ص: 247
بغدادى ، محمود .577 . ثقات الإسلام . تهران : هفتمين كنفرانس بين المللى وحدت اسلامى ، شهريور 1372 ، 91 ص . نويسنده در مقدّمه ، مطالبى در زمينه ضرورت وحدت بين مسلمانان و آثار آن مطرح نموده است و سپس به همين منظور ، بعضى از راويان مشترك را كه در كتاب هاى شيعه و اهل سنّت ، ثقه شمرده شده اند ، مشخّص كرده و فهرست نموده است . در ذيل هر نام ، شرح حال مختصرى از راوى ، به همراه اقوال بعضى از علماى رجال شيعه و سنّى ، و راوى و مروى عنه مشخّص شده و در آخر ، مصادرى كه شرح حال اين راوى را بيان داشته اند ، با ذكر نشانى معرّفى شده اند . اسامى راويان ، به ترتيب حروف الفبا تنظيم شده است .
بهبودى ، محمّد باقر .578 . علل الحديث . تهران : انتشارات سنا ، 1378 ق ، 362 ص ، اوّل . مؤلّف ، احاديث معلّل را كه نقصانى در متن يا سند آنها يافت مى شود ، معرّفى كرده و موارد بسيارى از اشكالات سندى روايات ، از جمله : تصحيف ، اضطراب ، تعليق ، انقطاع سند و اشتراك در اسامى راويان را مشخّص نموده است .
تبريزى ، محمّد صالح .579 . بحوث فى مبانى علم الرجال . مؤسسه انتشارات عصر ظهور ، 1420 ق ، 334 ص . تقريرات درس محمّد سند . اين كتاب مشتمل بر مطالب زير است : مقدمه مؤلّف در تعريف علم رجال و بررسى ويژگى هاى كتاب است . مدخل كتاب ، در مورد احتياج به علم رجال و ادّعاى قطعيت و صحّت جميع روايات كتب اربعه ، و ادّعاى اعتبار طرق مشيخه شيخ طوسى و شيخ صدوق است . متن كتاب ، داراى چهار فصل در مباحث ذيل است : فصل اوّل ، ميزان حجّيت توثيق و تضعيف ؛ فصل دوم ، امارات وثاقت يا حَسَن ؛ فصل سوم ، شيوه هاى بحث رجالى ؛ فصل چهارم ، ضوابط تحقيق كتب روايى و بررسى تفسير القمى و تفسير المنسوب الى الإمام العسكرى عليه السلام . خاتمه كتاب ، شامل چند «امر» است كه عبارت اند از : امر اوّل ، پاكسازى كتب جوامع حديثى از روايت هاى غير صحيح ؛ امر دوم ، اقسام حديث ؛ امر سوم ، تصحيح اسناد متأخّران به وسيله اصول روايى ؛ امر چهارم ، اشخاص بحث انگيز در رجال ؛ امر پنجم ، اقسام مراسيل ؛ امر ششم ، متّهمان به غلو ؛ امر هفتم ، روايت هاى مضمره ؛ امر هشتم ، رجال ابن الغضائرى ؛ امر نهم ، فرق بين الفهرست و الرجال شيخ طوسى و رجال النجاشى ؛ امر دهم ، بررسى بعضى از الفاظ جرح و تعديل .
.
ص: 248
تجليل تبريزى ، ابوطالب .580 . معجم الثقات وترتيب الطبقات . قم : مؤسسة النشر الإسلامى ، 424 ص ، اوّل . اين كتاب ، در بردارنده مطالب زير است : مقدمه مؤلّف در معرّفى كتاب است . متن كتاب ، داراى پنج فصل است و در هر فصل ، اسامى راويان بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است و براى هر راوى ، يك شماره مسلسل آورده شده است و در ذيل هر عنوان ، مصادر مورد مراجعه ، مشخّص شده اند . مباحث فصل هاى پنجگانه كتاب عبارت اند از : فصل اوّل ، اسامى راويانى كه در مورد هر يك از آنها توثيق خاص وارد شده است ؛ فصل دوم ، اسامى راويانى كه ابن ابى عمير ، صفوان يا بَزَنطى از آنها نقل كرده اند و يا ديگر توثيقات عام آنها را شامل مى شود ؛ فصل سوم ، اسامى راويانى كه مشمول توثيق نشده اند ؛ بلكه مدح در مورد آنها رسيده است ؛ فصل چهارم ، وثاقت مشايخ اجازه ؛ فصل پنجم ، اسناد صحيح در مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه ، الاستبصار و التهذيب . مقدمه مرحوم سيّد شهاب الدين مرعشى نجفى در معرّفى كتاب ، و اجازه نامه ايشان به مؤلّف است .
.
ص: 249
ترابى ، على اكبر و يحيى رهايى .581 . الموسوعة الرجالية الميسرة أو معجم رجال الوسائل . مقدّمه و اشراف بر تحقيق : جعفر سبحانى ، قم : مؤسسة الإمام الصادق عليه السلام ، 1419 ق ، 2 ج ، اوّل . مقدمه كتاب ، شامل بحث مختصرى در تدوين حديث ، به همراه اسناد ، تنظيم اسناد به روش جوامع حديثى ، شرايط حجّيت خبر و بيان ويژگى هاى اين كتاب است . متن كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى رجال و راويانى است كه در وسائل الشيعة و كتب اربعه روايت داشته اند و با استفاده از كتب رجالى شيعه ، شرح حال آنها آورده شده است . در ذيل هر عنوان ، شرح حالى از آن راوى ، با بيان اقوال علماى علم رجال ، مشخّص شده و به همراه آن ، نام آثار وى مشخّص شده است . در بيان توثيق و تضعيف راويان ، علاوه بر بيان اقوال قدما و متأخرّان ، بر بعضى از توثيقات عام اعتماد شده است ؛ مانند : اعتماد بر اين قول مشهور كه ابن ابى عمير و صفوان بن يحيى و بَزَنطى ، از غير شخص ثقه روايت نقل نمى كنند ؛ توثيق مشايخ اصحاب اجماع ؛ وثاقت مشايخ صدوق و راويانى كه در طريق صدوق اند ؛ وثاقت راويانى كه ابن قولويه در كتاب كامل الزيارات ، به طور مستقيم از آنها روايت نقل كرده است . در بسيارى از موارد ، تعداد روايات راويانى كه نام آنها در اسناد كتب اربعه آمده ، مشخّص شده است . در مواردى كه راوى اى مشهور به اسم و كنيه و لقب باشد ، هر يك در محلّ خود آورده شده است ؛ امّا تنها در يك موضع ، شماره گذارى شده است تا مشخّص شود كه اينها شامل يك نفرند . در خاتمه ، آية اللّه سبحانى ، طريق شيخ صدوق و شيخ طوسى به راويانى كه صاحب «كتاب» و يا «اصل» بوده اند و ايشان ، روايات را از آن كتاب يا اصل اتّخاذ كرده ، آورده است .
.
ص: 250
تسترى [/ شوشترى] ، محمّد تقى (1320 _ 1415 ق) .582 . قاموس الرجال . تحقيق : مؤسسة النشر الإسلامى ، قم : مؤسسة النشر الإسلامى ، 1410 ق ، 9 ج ، دوم / تهران : مركز نشر الكتاب ، 1391 ق ، 11 ج و 3 ج ملحقات . كتاب مشتمل بر مطالب زير است : مقدمه مؤلّف ، در بردارنده 28 فصل ، در فوايد رجالى است كه عبارت اند از : بررسى بعضى از اصطلاحات علم رجال ؛ تمييز مشتركات ؛ ذكر مباحثى در مورد اسامى ، نسب ها و كنيه ها ؛ معرّفى و بررسى كتاب هاى معتبر و غير معتبر رجالى ؛ ديدگاه قدما در معناى «غلو» ؛ اسباب حسن ؛ شمول توثيق براى غير امامى . متن كتاب ، يك موسوعه رجالى است كه ابتدا هدف از تأليف آن ، نقد كتاب تنقيح المقال عبد اللّه مامقانى (م 1351 ق) بوده است و مؤلّف ، پس از بيان قول مامقانى در تنقيح المقال ، تعليقات مفصّل خود را كه شامل مباحثى استدلالى است ، بعد از تعبير «أقول» بيان كرده است و سپس خود به عنوان يك كتاب رجالى مستقل ، عرضه شده است . در بسيارى از موارد كه صاحب تنقيح المقال در مورد شخصى كه عنوان شده ، شرح حالى را ذكر نكرده است ، مؤلّف ، شرح حال آن شخص را همراه با ذكر اقوال علماى علم رجال و طبقه و ديگر احوال وى بيان كرده است و در بعضى موارد ، مؤلّف ، عناوين جديدى را بر عناوين كتاب تنقيح المقال ، اضافه كرده است . و در شرح حال هايى كه صاحب تنقيح المقال براى راوى بيان داشته است ، مؤلّف قاموس الرجال ، موارد اشتباه را كه در زمينه مباحث لغوى و استنباط و اسناد است ، متذكّر شده است . خاتمه كتاب ، در چاپ اوّل ، شامل 33 فايده رجالى به صورت مختصر است . مقدّمه ناشر ، شامل معرّفى اين كتاب و زندگى نامه مؤلّف آن است . ناشر ، ضمن تصحيح غلط هاى موجود در چاپ اوّل ، نشانى بسيارى از مصادرى را كه مؤلّف به آنها مراجعه داشته ، مشخّص نموده است . اين كتاب ، در چاپ اوّل ، يازده جلد بوده است و مصنّف ، سه جلد ديگر به عنوان ملحقات كتاب قاموس الرجال ، به آن اضافه كرده است ؛ ليكن در چاپ دوم ، اين سه جلد در بقيه جلدها درج شده است و تاكنون ، نُه جلد آن به چاپ رسيده است . در آخر جلد يازدهم از چاپ اوّل ، سه رساله از مؤلّف كتاب با عناوين : «فى المُكنين بأبى بصير» ، «رسالة فى سهوالنبى صلى الله عليه و آله» و «رسالة فى تواريخ النبى والآل _ صلوات اللّه عليهم _ » به چاپ رسيده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 97) ، اين كتاب را با عنوان التعليقات على رجال الممقانى و در الذريعة (ج 4 ، ص 466 ، ضمن ش 2070) با عنوان تعليقات تنقيح المقال و نيز با عنوان رجال الشيخ محمّد تقى التسترى (ج 10 ، ص 101 ، ش 211) هم فهرست نموده است . 583 . فى المكنين بأبى بصير . قاموس الرجال ، تهران : مركز نشر الكتاب ، 1391 ق ، 11 ج و 3 ج ملحقّات (ج 11 ، ص 59 _ 176) . يكى از مشكلات موجود در اسناد روايات كه در بيان علماى متقدّم و متأخّر علم رجال ، مطرح بوده است ، اشتراك يك اسم يا لقب و كنيه بين دو يا چند راوى است . از مشهورترين اين موارد ، كنيه «ابوبصير» است و به دليل اهميّتى كه اين تعبير در اسناد روايات دارد و يحيى اسدى از اصحاب اجماع به شمار مى آيد ، مقتدّمان و متأخّران ، رساله هاى متعدّدى را تأليف نموده اند . مؤلّف ، ضمن بيان شكل هاى مختلف اين بحث در ميان متقدّمان و متأخّران ، اقوال مختلف علماى علم رجال را بيان داشته و به نقد و بررسى اين ديدگاه ، اقدام مى نمايد و با استناد به احاديث ، شرح حال ها ، راوى و مروى عنه و ... كه درباره صاحبان اين كنيه (مانند يوسف بن حرث ، عبد اللّه بن محمّد اسدى ، ليث بن بخترى مرادى و ...) آمده ، در صدد آن است كه نتيجه اى را كه خود از بررسى ادلّه به آن رسيده ، به اثبات برساند . ايشان به اين نتيجه رسيده كه ابو بصيرِ مطلق در اسناد روايات ، همان يحيى ابوبصير اسدى است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 4 ، ص 148 ، ذيل ش 722) ، اين كتاب را با عنوان ترجمة أبى بصير و نيز با عنوان الرسالة المبصرة (ج 11 ، ص 223 ، ش 1360) هم فهرست نموده است .
.
ص: 251
. .
ص: 252
جديدى نژاد ، محمّد رضا .584 . معجم مصطلحات الرجال و الدراية ، قم : دار الحديث ، 1380 ، 203ص ، اوّل . شناخت تعبيرها و مصطلحات هر علمى ، نقشى مستقيم در دستيابى به مطالب آن علم دارد . اين كتاب ، ضمن بيان فهرستى از مصطلحات علم رجال و درايه در بيش از ششصد عنوان ، عبارت هاى عالمان و در بعضى موارد ، تلخيص آنها را در تفسير هر مصطلح با ذكر نشانى مصدر مورد مراجعه ، ارائه كرده است . محورهاى الفاظ و اصطلاحات ، شامل اقسام و انواع حديث ، الفاظ مدح و ذم ، توثيقات عام ، اقسام تحمّل حديث ، رمزهاى متداول در كتب حديث ، و ديگر مباحث علوم حديث است .
جواهرى ، محمّد .585 . المفيد من معجم رجال الحديث . قم : مكتبة المحلاّتى ، 1417 ق ، 763 ص ، رحلى . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : مقدّمه مؤلّف ، كه ويژگى هاى كتاب را مورد بررسى قرار داده است . متن كتاب ، شامل فهرستى است از اسامى راويان ذكر شده در معجم رجال الحديث (كه در شماره 672 معرّفى خواهد شد) ، با بيان شرح حال هر راوى . سپس نتيجه اى كه مرحوم خويى در مورد هر راوى ، به آن رسيده ، مشخّص شده است . در مقابل نام هر راوى ، شماره رديف وى در چاپ هاى مختلف معجم ، مشخّص شده است . نيز موارد اختلاف بين نسخه هاى چاپ نجف ، بيروت و تهران ، مشخّص شده است .
.
ص: 253
حاجيانى دشتى ، عباس .586 . نخبة المقال فى تمييز الاسناد والرجال . قم : مؤلّف ، 535 ص . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : مقدّمه مؤلّف ، در مشخّصات و روش كار ايشان در كتاب ، همراه با ذكر چند فايده رجالى ، از جمله بحث در توثيقات عامّه و غير آن ، و بررسى بعضى از مصطلحات موجود در كتاب هاى شيخ طوسى است . متن كتاب ، شامل : شرح طريق هاى شيخ طوسى در مشيخه التهذيب ، الاستبصار و الفهرست ، و طريق هاى شيخ صدوق در مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه است . همچنين حجّيت و عدم حجيّت طريق هاى شيخ طوسى و شيخ صدوق با ذكر علّت و ذكر اقوال علماى رجال در مورد رجال موجود در طريق ، مورد بحث و بررسى واقع شده اند .
حسن زاده آملى ، حسن .587 . أضبط المقال فى ضبط أسماء الرجال . تحقيق : سيّد محمّد كاظم مدرّسى ، فاضل عرفان و محمّد كاظم محمودى ، قم : مركز الأبحاث والدراسات الإسلامية ، 1418 ق ، 200 ص ، اوّل . اين كتاب مشتمل بر ضبط اسامى ، انساب ، كنيه و القاب رجال حديثى است كه مورد اشتباه واقع شده اند . اسامى در 28 باب ، بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند .
.
ص: 254
حسينى بغدادى ، سيّد محمّد جواد .588 . المعين على معجم رجال الحديث . ج 1 ، مشهد : مؤسسة الإمام الهادى عليه السلام ، 1415 ق ، اوّل ، 644 + 127 ص و ج 2 ، مشهد : مؤسسة الإمامة للنشر ، 1417 ق ، 1024 ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر ذكر اسامى رجالى است كه در كتاب معجم رجال الحديث (كه در شماره 672 معرّفى خواهد شد) و كتب اربعه ، آورده شده اند . تمام عنوان هاى متفرّق در معجم رجال الحديث كه مربوط به يك راوى است ، در ذيل اوّلين عنوان ، جمع آورى شده اند و بعد از آخرين عنوان ، اطّلاعات بسيار مختصرى به همراه ذكر مصدر مورد مراجعه ، بيان شده است . مؤلّف ، اسامى سيصد راوى را بر راويان معجم الرجال الحديث كه در كتب اربعه موجود بوده ، اضافه كرده است . جلد دوم ، شامل اسامى رجالى است كه در كتاب معجم رجال الحديث و غير كتب اربعه ، آورده شده اند .
حسينى جلالى ، سيّد محمّد رضا .589 . المنهج الرجالى والعمل الرائد فى الموسوعة الرجالية . قم : مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم ، 1378 ش ، 384 ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر تمهيد ، مقدّمه و دو باب است و در آخر كتاب ، دو رساله از مرحوم سيّد حسين طباطبايى بروجردى رحمه الله آمده است . در تمهيد ، زندگى نامه مرحوم بروجردى و تأليفات ايشان ، بيان شده است . مقدمه كتاب ، در اهميّت علم رجال در فرهنگ اسلامى و بيان روش هايى كه در كتاب هاى رجالى شيعه آورده شده ، بحث مى نمايد . باب اوّل ، شامل مباحثى در سبك هاى رجالى و ديدگاه مرحوم بروجردى نسبت به كتاب هاى رجالى شيعه و شرايط حجّيت خبر واحد و شرايط آن و روش ايشان در تطبيق سبك هاى رجالى خود با اسناد روايات است . باب دوم ، شامل مباحثى در موسوعه رجالى مرحوم بروجردى ، درباره تاريخ و علل تأليف اين موسوعه و تعداد مجلّدات ، و فهرست محتويات آن و ابتكارى است كه ايشان در اتّخاذ سبك ها و روش هاى جديد در طرح مسائل رجالى به كار برده است . سپس در قسمت ملحقات كتاب ، متن دو رساله از مرحوم بروجردى آورده شده است . كتاب اوّل با عنوان «الأحاديث المقلوبة وجواباتها» ، مشتمل بر سؤال هايى است كه در مورد نُه حديث مطرح شده و مؤلّف ، جواب هايى از طريق بررسى سند و متن اين احاديث ، بيان داشته است . محقّق ، ضمن بيان مقدّمه اى در تعريف خبر مقلوب و حكم اين گونه اخبار ، مصادر و نشانى متن هاى مراجعه شده در كتاب را مشخّص كرده است . رساله دوم با عنوان «بحث حجية شهرة» ، از تقريرات درس اصول فقه مرحوم بروجردى است كه به قلم آية اللّه صافى گلپايگانى نوشته شده است . مباحث مطرح شده در اين كتاب ، عبارت اند از : ادلّه حجّيت شهرت فتوايى ؛ اوّلين مرجح از ميان شهرت فتوايى و شهرت به حسب روايت ، كدام يك است؟ ؛ حجّيت شهرت فتوايى ، حتى با عدم وجود روايتى كه مطابق با آن است .
.
ص: 255
حسينى مير سجادى ، سيّد على .590 . دروس فى علم الرجال . المنير للطباعة والنشر ، 1377 ش ، 71 ص . نويسنده كتاب ، به منظور آشنايى مقدماتى اشخاصى كه با علوم اسلامى در ارتباط اند ، اقدام به تبيين و توضيح بعضى از مباحث موجود در علم رجال و بيان زندگى نامه بعضى از راويان حديث نموده است . مطالب مطرح شده در كتاب عبارت اند از : شرايط عمل به خبر ؛ تعريف علم رجال و درايه ؛ حجّيت قول رجالى ؛ صحّت در نزد قدما و متأخّران ؛ اسباب توثيق ؛ اصحاب اجماع ؛ «عدّة» در الكافى ؛ شرح حال محمّد بن اسماعيل ، احمد بن محمّد بن يحيى العطار ، على بن ابى حمزه بطائنى و محمّد بن سنان . سپس معناى طبقات راويان حديث ، به همراه فهرستى از طبقه راويان تا شيخ طوسى و نجاشى _ كه در چهارده طبقه ذكر شده اند _ مشخّص شده است . در نهايت ، فهرستى از 21 كتاب معروف در علم رجال ، آورده شده است .
.
ص: 256
خامنه اى ، سيّد على .591 . چهار كتاب اصلى علم رجال . تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى ، 1374 ش، 62 ص ، دوم . ترجمه عربى : الأصول الأربعة فى علم الرجال . ترجمه : ماجد الغرياوى ، مقدّمه : محمّد على تسخيرى ، 1414 ق ، 64 ص . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : تعريف علم رجال ، ضرورت آن و بررسى موضوع علم رجال . سپس دو كتاب اختيار معرفة الرجال و الفهرست شيخ طوسى بررسى شده اند ، به اين ترتيب كه روش شيخ طوسى در اين دو كتاب ، مورد بحث قرار گرفته است و مصادر و منابع اين دو كتاب ، معرّفى شده اند .
خراسانى ، محمّد جواد .592 . خلاصة الخلاصة . 122 ص ، سنگى ، جيبى . كتاب مشتمل بر مطالب زير است : خلاصه كتاب خلاصة الأقوال فى علم الرجال علاّمه حلّى (م 726 ق) ، كه به صورت منظومه و در 424 بيت ، به نظم در آمده است . در مورد هر يك از رجال ، در حاشيه ، مختصرى از مشخّصات ، همراه با تعبيرهاى مدح يا ذم ، آورده شده است .
دُرياب نجفى ، محمود .593 . مشيخة النجاشى . قم : مؤلّف ، 1413 ق ، 469 ص ، اوّل . اين كتاب ، شامل مطالب زير است : تمهيد ، در بيان ويژگى هاى كتاب رجال النجاشى . مقدمه مؤلّف ، شامل زندگى نامه مرحوم نجاشى و بررسى رجال النجاشى . متن كتاب ، شامل دو بخش است كه عبارت اند از : بخش اوّل ، در اسامى اساتيد نجاشى كه از كتاب رجال النجاشى استخراج شده است . بخش دوم ، شامل اسامى اشخاصى است كه در اسناد موجود در كتاب رجال النجاشى آورده شده اند . 594 . المعجم الموحَّد . قم : مجمع الفكر الإسلامى ، 2 ج ، اوّل . اين كتاب مشتمل بر مطالب زير است : در مقدّمه ، ضمن بيان تعريف علم رجال و تاريخ اجمالى آن ، نياز به علم رجال بيان شده و سپس به معرّفى اجمالى كتاب هاى پنجگانه رجالى و مسئله «طبقات» پرداخته شده است . مؤلّف همچنين شيوه كاربَرى كتاب را توضيح داده است . مؤلّف در محتواى كتاب ، آراى رجالى موجود در اصول چهارگانه رجالى (الفهرست و الرجال شيخ طوسى ، إختيار معرفة الرجال و رجال النجاشى) را همراه با خلاصة الأقوال علاّمه حلّى ، به ترتيب حروف الفبا تنظيم كرده است . همچنين مروى عنه و عبارت هاى جرح و تعديل را در ذيل هر عنوان آورده است و با علامت هاى مخصوص ، صحّت ، وثاقت ، مدح و ضعف راوى را مشخّص كرده است . همچنين اشخاص مشترك از يكديگر تفكيك شده اند و عنوان هاى متّحد به يكديگر ارجاع داده شده اند .
.
ص: 257
دستغيب حسينى شيرازى ، سيّد على محمّد .595 . معجم الثقات من جامع الرواة . شيراز : مؤسسة نشر الفلاح ، 1415 ق ، 141 ص ، اوّل . كتاب مشتمل بر مطالب زير است : مقدّمه مؤلّف ، در نياز به علم رجال ، روش هاى اثبات وثاقت راوى ، بررسى مفهوم بعضى از اصطلاحات رجالى، و شرح حال مختصر بعضى از علماى متقدّم و متأخّر رجالى است. متن كتاب ، در بردارنده اسامى راويان ثقه است كه از كتاب جامع الرواة ، اخذ شده اند . اسامى راويان ، بر اساس حروف الفبا تنظيم شده و براى اسامى ، شماره مسلسل آورده شده است و در مقابل هر نام ، تعداد اشخاص و اسامى هم شكل با اسم اوّل ، مشخص شده و «ثقات» از آنها بيان شده اند . در مورد اشخاص ثقه ، تعبيرهاى وارد شده درباره آنها ، به همراه ذكر مصدر مورد مراجعه آمده است .
.
ص: 258
راضى عبد اللّه ، حسين .596 . تاريخ علم الرجال . بيروت : مؤسسة البلاغ ، 1421 ق ، 151 ص ، اوّل . مؤلّف كوشيده است با بيان فهرست اسامى مؤلّفان كتاب هاى رجالى و ذكر شرح حال مختصر آنها ، به همراه فهرست تأليف هاى رجالى آنها ، تجسّمى هر چند مختصر در تاريخ تدوين و تكامل علم رجال در پنج قرن اوّل هجرى براى مخاطبان ارائه نمايد . مطالب مورد بحث كتاب ، در سه باب تنظيم شده اند : در باب اوّل ، اين موضوعات مطرح شده است : تعريف علم رجال و موضوع آن و نياز به علم رجال ، و نيز فهرست اسامى مؤلّفان با شرح حال مختصر آنها ، به همراه فهرست تأليف هاى رجالى 86 نفر از مؤلّفان قرن اوّل تا پنجم هجرى . معرّفى مختصر كتاب هاى رجال الكشّى و الرجال و الفهرست شيخ طوسى . باب دوم ، مشتمل بر بيان شرح حال مختصر ابوالعباس احمد بن على نجاشى و كتاب معروف وى رجال النجاشى است . باب سوم ، ردّ اشكال هاى سيّد عبد اللّه شرف الدين در كتاب مع موسوعات رجال الشيعة بر كتاب رجال النجاشى است .
رضوى كاشانى ، سيّد محمّد حسين .597 . العندبيل فى تمييز الصحيح من العليل . تهران : مطبعة شركة طبع الكتاب ، 1385 ق ، 317 ص ، اوّل . كتاب مشتمل بر مطالب زير است : مقدّمه مؤلّف ، در بررسى ويژگى هاى كتاب است كه در آن اشاره شده كه اسامى راويان حديث ، به ترتيب حروف الفبا ، در 28 باب بيان شده است ؛ امّا كتاب ، مشتمل بر يازده باب تا حرف «ز» است . اسامى ذكر شده در كتاب ، مشتمل بر راويان ثقه و ممدوح است و از ذكر نام راويان ضعيف و مجهول ، مگر در موارد كمى ، دورى جسته اند . مؤلّف ، علاوه بر ذكر شرح حال مختصرى از راويان ، راوى و مروى عنه بسيارى از آنها را متذكّر شده و به همراه آن ، قراين ديگرى را براى تمييز اسامى مشترك ، بيان كرده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 15 ، ص 352 ، ش 2257) اين كتاب را با عنوان العندبيل و تميز الصحيح من العليل فهرست نموده است .
.
ص: 259
سبحانى ، جعفر .598 . كلّيات فى علم الرجال . قم : مركز مديريت حوزه علميه قم ، 1410 ق ، 531 ص . اين كتاب ، مشتمل بر هشت فصل است كه در هر فصل ، مباحث ذيل مورد بحث واقع شده اند : فصل اوّل ، تعريف ، موضوع و مسائل علم رجال ؛ فصل دوم ، نياز به علم رجال ؛ فصل سوم ، مصادر اوّليه علم رجال ؛ فصل چهارم ، مصادر ثانويه علم رجال ؛ فصل پنجم ، توثيقات خاصّه ؛ فصل ششم ، توثيقات عامّه ؛ فصل هفتم ، بررسى كتب اربعه ؛ فصل هشتم ، فرقه هاى شيعه . خاتمه كتاب ، شامل چهارده فايده رجالى است .
سيفى مازندرانى ، على اكبر599 . مقياس الرواة فى كليات علم الرجال . قم ، مؤسسة النشر الإسلامى، 1422 ق ، 412 ص ، اوّل. اين كتاب ، اصول و قواعد رجالى را مورد بحث قرار داده است . عناوين كلّى مطالب كتاب عبارت اند از : مبادى علم رجال ، ذكر وجه نياز به علم رجال و تمايز اين علم از درايه و تراجم؛ اصول و جوامع رجالى؛ طبقات راويان و بررسى نقش آنها در اعتبار احاديث؛ مشايخى كه در جرح و تعدل راويان مورد مراجعه هستند؛ مدرك حجيت قول رجالى؛ ضوابط جرح و تعديل؛ امارات عدالت و وثاقت؛ توثيقات عامّه؛ توثيقات خاصّه؛ قاعده تبديل سند؛ ضابطه تمييز بين اسامى مشترك؛ مهم ترين خصوصيات معصومان و راويان كه در علم رجال مطرح است ؛ مصطلحات موجود در جوامع رجالى و روايى؛ اصول روايى كه در عصر ائمه عليهم السلامتدوين شده اند؛ مصادر اصلى ، كتاب ها و جوامع روايى.
.
ص: 260
شبسترى ، عبد الحسين .600 . أحسن التراجم لأصحاب الإمام موسى الكاظم عليه السلام . مشهد : المؤتمر العالمى للإمام رضا عليه السلام ، 1409 ق ، 2 ج ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : مقدمه مؤلّف ، در معرّفى كتاب و زندگى نامه امام موسى كاظم عليه السلام . در محتواى كتاب ، شرح حالِ اصحاب امام موسى كاظم عليه السلام ، راويان از آن حضرت و كسانى است كه موفّق به ملاقات با ايشان شده اند و يا به صورت مكاتبه با امام در تماس بوده اند . همچنين بيان مصادر و مراجعى كه شرح حال هر شخص در آن موجود بوده است . ترتيب ذكر اشخاص ، بر اساس نام و نام پدر آنهاست كه بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است . در ترتيب اسامى اشخاص ، كنيه آنها نقشى نداشته است . 601 . الفائق فى رواة وأصحاب الإمام الصادق عليه السلام . قم : مؤسسة النشر الإسلامى ، 1418 ق ، 2 ج ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : مقدمه مؤلّف در بيان خصوصيت هاى اين كتاب و زندگى نامه حضرت امام صادق عليه السلام و ذكر اقوال علماى اهل سنّت در مورد اين امام شريف است . محتواى كتاب ، شامل مجموعه اسامى راويان و صحابيان امام صادق عليه السلاماست كه بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است . مؤلّف با بيان مختصرى از شرح حال هر شخصيت ، همراه با مدح و يا ذمّى كه در مورد آنها وارد شده ، كتاب هايى را كه در مورد هر شخص مطالبى نقل كرده اند ، بيان داشته است . همچنين كتاب ، شامل مقدمه ناشر و فهرست مفصّلى است .
.
ص: 261
شبيرى ، سيّد محمّد جواد602 . تعليقات على أسناد الأحاديث . با توجّه به وجود برخى اسناد مشكل در كتب معتبر حديثى ، مؤلّف به شرح اين گونه احاديث پرداخته است . اين اسناد به جهت اشتراك در راوى ، تحريف در زيادى يا نقصان ، تبديل يا ديگر عوامل ، مشكل شمرده شده اند . مؤلّف ، ضمن گردآورى 87 مورد از اين اسناد ، به بحث و بررسى اقوال و راه كارهايى در حلّ هر يك از مشكلات آنها پرداخته است. توجّه به اختلاف نسخه ها و اختلاف طُرُق و اسناد و مقابله آنها از خصوصيات شيوه تأليف ايشان است . 603 . توضيح الأسناد المشكلة فى الكتب الأربعة . از آن جا كه در استفاده از كتب اربعه حديثى شيعه يعنى الكافى ، كتاب من لا يحضره الفقيه ، تهذيب الأحكام و الاستبصار ، گاه مشكلات سندى ديده مى شود . مؤلّف در اين كتاب به تبيين و رفع اين مشكلات پرداخته است . وى اسناد هر كتاب را به صورت مستقل مورد بحث قرار داده و برخى مشكلات از جمله ضماير در ابتداى اسناد ، ضمير در انتهاى اسناد ، اسامى اشاره (مانند «بهذا الأسناد») ، تحريف هاى سندى (همچون سقط و افتادگى) ، زيادى عناوين ، ادغام عناوين با يكديگر ، تبيين «بإسناده» ، تعليق در اسناد و تعيين اسامى حذف شده از سند ، و حيلوله در اسناد را توضيح داده است . همچنين اختلاف اسناد و اختلاف نسخه ها و اختلاف اقوال را توضيح داده و براى دستيابى به رأى صحيح به بحث پرداخته است . 604 . الأخبار فى ترجمة آل ميثم التمّار . 605 . السعى الحثيث فى تعيين المراد من المثنّى الحناط ، و المثنّى فى أسناد كتب الحديث . 606 . الرشاد إلى إيضاح المراد من الحلبى فى الأسناد . 607 . القول الجلىّ فى ميسر و ابنيه محمّد و على . 608 . كلمة حول إبراهيم بن عبد الحميد . 609 . كلمة حول الحسين بن عثمان . 610 . كلمة حول حفص الأعور . 611 . كلمة حول عبد الملك بن عتبة . 612 . كلمة فى أبى سعيد العصفرى . 613 . كلمة فى تعيين المراد من اسماعيل الجعفى . 614 . كلمة فى تعيين المراد من العزرمى أو ابن العزرمى فى الأسناد . 615 . كلمة فى حمزة بن القاسم . 616 . كلمة فى سليمان بن جعفر البصرى ، و رواية الحسن بن أبى الحسين الفارسى . 617 . كلمة فى عبد اللّه بن القاسم . 618 . كلمة فى على بن جعفر . 619 . كلمة فى على بن عبد العزيز . 620 . كلمة فى عمرو بن خالد . 621 . كلمة فى المراد من أبى الحسن العيدى فى الأسناد . 622 . كلمة فى المراد من أبى سعيد القمّاط . 623 . كلمة على هامش رسالة أبى بصير . شايان ذكر است كه رساله هاى ياد شده از اين مؤلّف ، هنوز به چاپ نرسيده اند.
.
ص: 262
. .
ص: 263
شبيرى زنجانى ، سيّد موسى624 . أسانيد كامل الزيارات و أعلام أسانيده . اين ترتيب ، مشتمل بر دو بخش است . بخش اوّل ، در بردارنده ترتيب اسناد كامل الزيارات و بخش دوم ، شامل فهرست عناوين راويان در اسناد اين كتاب است . در بخش اوّل ، اسناد هر يك از راويان موجود در صدر سند كتاب (يعنى مشايخ ابن قولويه) در يك جا ارائه شده اند و عنوان هاى متعدّد در مورد هر راوى (شامل نام ، نام با لقب ، نام با كنيه و ...) به همان صورت كه در اسناد بوده است ، دسته بندى شده اند و درباره هر راوى ، اسناد وى بر اساس ترتيب الفبايى مروى عنه تنظيم شده است . سلسله اسناد (شامل نام راويان سند تا معصوم عليه السلام) و در صورتى كه بخشى از متن در نحوه ارتباط راوى آخر با معصوم دخالت داشته باشد ، آن بخش آورده شده است . در فهرست عناوين ، ترتيب الفبايى در نام راوى رعايت شده است ، به اين صورت كه عنوان با خطّ نسخ و درشت تر آورده شده و قبل از اين نام راوى وى و پس از آن مروى عنه وى مشخّص شده است . سپس اسناد روايات اين راوى بر اساس حروف الفباى نام راوى و مروى عنه ، با خط نستعليق تنظيم شده اند . شماره صفحه يا صفحه هايى نيز كه اين سند در آنها آمده است ، مشخّص شده اند . در اين بخش ، تمييز مشتركات و توحيد مختلفات نيز انجام شده است . از نكات شايان ذكر اين كه مؤلّف با توجّه به مراجعه به نسخه هاى مختلف ، در بسيارى از موارد ، نسخه بدل ها را در داخل پرانتز و به همراه «خ _ ل» مشخّص كرده است . مؤلّف ، در مواردى به اشتباه در تعبيرها برخورد كرده و در نسخه هاى موجود ، شكل صحيح را مشاهده ننموده است . لذا تعبير صحيح را داخل پرانتز به همراه حرف «ظ» بيان نموده كه دلالت بر اظهار نظر ايشان مى نمايد . در مواردى كه تعبيرى در داخل پرانتز ، بدون هيچ گونه حرفى مانند «ظ» يا «خ _ ل» و ... باشد ، بيان كننده آن است كه اين تعبير در بعضى از نسخه ها موجود بوده و در بعضى موجود نبوده است . در مواردى كه تعبيرى اشتباه باشد ، مؤلّف تعبير صحيح را آورده و به آن صريحا با تعابيرى مانند «و الظاهر انه سهو» اشاره نموده است . در فهرست عناوين ، به اين مطلب اشاره شده و فهرست بر اساس نسخه تصحيح شده تنظيم شده است . مؤلّف در فهرست عناوين ، تعليقات خود را آورده است . نسخه دستنويس و عكس آن ، موجود است . 625 . أصحاب الإجماع . اين فهرست ، مشتمل بر ترتيب اسناد و ترتيب اساس راوى و مروى عنه هر يك از اصحاب اجماع به طور مستقل است . در مرحله اوّل ، مؤلّف اسناد اصحاب اجماع را در 21 نفر و در سه طبقه فهرست و دسته بندى نموده است . البته اصحاب اجماع ، در اصل ، شامل سه دسته شش نفره و در مجموع ، هيجده نفرند ؛ امّا در مورد حسن بن محبوب از طبقه سوم ، اختلاف است . عدّه اى به جاى وى ، حسن بن على بن فضّال و فضالة بن ايّوب را از اصحاب اجماع مى دانند و عدّه اى به جاى حسن بن على بن فضّال ، عثمان بن عيسى را از اصحاب اجماع مى دانند . در همين مورد ، در اختيار معرفة الرجال (ص 556 ، ش 1050) آمده است : « ... و قال بعضهم مكان الحسن بن محبوب : الحسن بن على بن فضّال و فضالة بن أيوب ، و قال بعضهم مكان ابن فضّال : عثمان بن عيسى» . به همين دليل، مؤلّف اسناد روايات موارد اختلافى را هم مرتّب كرده و ارائه نموده است. همچنين در طبقه اوّل اصحاب اجماع ، از ابو بصير اسدى نام برده شده و عدّه اى وى را ابو بصير ليث مرادى دانسته اند . مؤلّف ، در ذيل عنوان «ابو بصير» در مرحله اوّل ، اسناد ابو بصير اسدى و پس از آن اسناد ابو بصير ليث مرادى را فهرست نموده است . بر همين اساس ، عدّه اى از اصحاب اجماع را به همراه موارد اختلافى 22 نفر دانسته اند . فهرست اسامى اصحاب اجماع و طبقه آنها عبارت اند از : طبقه اوّل : زُرارة بن اَعيَن ، معروف به خربوذ ، بريد بن معاوية عجلى ، ابو بصير ، فضيل بن يسار و محمّد بن مسلم ؛ طبقه دوم : جُمَيل بن دُرّاج ، عبد اللّه بن مسكان ، عبد اللّه بن بكير ، حمّاد بن عيسى ، حمّاد بن عثمان و ابان بن عثمان ؛ طبقه سوم : ابن ابى عمير ، عبد اللّه بن مغيره ، احمد بن محمّد ابى نصر ، يونس بن عبد الرحمان ، صفوان بن يحيى ، حسن بن محبوب ، حسن بن على بن فضّال ، فضالة بن ايّوب و عثمان بن عيسى . مؤلّف ، در مورد هر يك از اصحاب اجماع ، در مرحله اوّلْ اسناد و طُرُق وى را بر اساس ترتيب الفبايى اسامى راويان و مروى عنه وى تنظيم نموده است . در اين زمينه ، عنوان هاى متعدّد در مورد هر راوى يا مروى عنه (شامل نام ، نام با لقب ، نام با كنيه و ...) به همان صورت كه در اسناد بوده است ، در يك جا دسته بندى شده اند و به دنبال بيان هر طبقه ، نام مصدر مورد مراجعه به همراه شماره جلد و صفحه آن ، مشخّص شده است . مؤلّف به منظور دستيابى به جميع اسناد هر يك از اصحاب اجماع ، به بسيارى از كتاب هاى تفسيرى _ روايى ، حديثى و رجالى شيعه (كه بعضى از آنها چاپ شده و بعضى خطّى اند) مراجعه نموده است . در پايان ، تفصيل اسناد هر راوى ، فهرست اسامى مروى عنه او به همراه اسامى راويان موجود در آن طريق ، فهرست شده اند . پس از آن ، فهرست اسامى راويان وى ارائه شده اند . شايان توجّه است كه به دنبال بيان نام بسيارى از مروى عنه ها و راويان هر راوى ، عناوين متّحد با هر راوى و مروى عنه كه در اسناد و طُرُق مختلف وارد شده اند ، با علامت مساوى (=) مشخّص شده اند كه به شكل طبيعى توحيد مختلفات و تمييز مشتركات را در بردارند . نسخه دستنويس و عكس هاى آن ، موجود است . 626 . أسانيد الأمالى شيخ الطائفة و مجالسه . اين فهرست ، مشتمل بر دو بخش است: بخش اوّل، شامل ترتيب اسناد و طُرُق الأمالى شيخ طوسى ، و بخش دوم ، شامل فهرست اسامى رجال موجود در اين كتاب است . در بخش اوّل ، اسناد هر يك از راويان موجود در صدر سند كتاب (يعنى مشايخ شيخ طوسى) در يك جا و بر اساس ترتيب الفبايى نام مروى عنه تنظيم و ارائه شده اند . سلسله اسناد ، شامل نام راويان سند تا معصوم عليه السلام است و در مقابل هر سند ، نشانى آن مشخّص شده است . يادكردِ از ابو المفضّل شيبانى ، بعد از بيان ترتيب ذكر شده ، مانند بقيه عناوين ، فهرست كاملى از مشايخ وى به همراه ذكر نشانى آنها در كتاب الأمالى بيان شده است . در بخش دوم ، فهرست اسامى رجال موجود در اسناد بر اساس ترتيب الفبايى نام راوى تنظيم شده است ، به اين ترتيب كه عنوان را با خطّ نسخ و درشت تر آورده و قبل از آن ، نام راوى وى و پس از آن ، مروى عنه مشخّص شده است . سپس اسناد روايات راوى بر اساس حروف الفبا ، نام راوى و مروى عنه ، با خط نستعليق تنظيم شده كه به شكل طبيعى ، اين امر ، تمييز مشتركات و توحيد مختلفات را در پى دارد . در مقابل هر سند ، شماره صفحه يا صفحاتى كه هر سند در آن جا آمده ، مشخّص شده اند . مؤلّف با مراجعه به نسخه هاى موجود در نزد ايشان ، به نسخه به بدل ها ، زيادى و نقصان راويان يا تعابير وارد شده در سند را مشخّص كرده است و در مواردى كه احتمال تصحيف داده ، شكل صحيح را حدس زده است . ايشان تعليقاتى نيز در ترتيب الأسناد آورده است . نسخه دستنويس و عكس هاى آن ، موجود است . 627 . ترتيب أسانيد مناقب ابن مغازلى . مناقب ، مشتمل بر رواياتى است كه در مدح و منزلت معصومان عليهم السلام وارد شده اند . مؤلّف با مراجعه به المناقب ابو الحسن يا ابو محمّد على بن محمّد بن محمّد طيب جلالى شافعى ، مشهور به ابن مغازلى (م 483ق) ، اسناد هر يك از راويان موجود در صدر سند اين كتاب را كه از مشايخ ابن مغازلى به شمار مى آيند ، جمع آورى نموده است. اسامى راويان موجود در اسناد كتاب ، بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده اند. اسناد موجود در اين فهرست ، بر اساس ترتيب الفبايى نام مشايخ صاحب كتاب و راويان مذكور پس از آن تا آخر سند ، تنظيم شده اند . نسخه دستنويس و عكس هاى آن ، موجود است . 628 . فهرست أسانيد الاختصاص . اين فهرست ، مشتمل بر اسانيد و طُرُق هر يك از راويان موجود در صدر سندهاى الاختصاص شيخ مفيد است كه در يك جا و بر اساس ترتيب الفبايى مروى عنه ها تنظيم شده و به همراه نشانى صفحه در الاختصاص ، ارائه شده است . اسناد ، شامل نام راويان سند تا معصوم عليه السلام است ، البته اگر سند به معصوم عليه السلامختم شده باشد . در موارد لزوم ، مؤلّف تعليقاتى را در مورد اسناد احاديث بيان داشته است . ايشان با مراجعه به نسخه هاى خطّى موجود ، نسخه بدل ها ، زيادى و نقصان راويان يا تعابير وارد در سند را مشخّص كرده است . نسخه دستنويس و عكس هاى آن ، موجود است . 629 . فهرس أسانيد بصائر الدرجات . اين فهرست ، مشتمل بر اسناد و طُرُق راويان موجود در سندهاى بصائر الدرجات محمّد بن حسن بن فروخ (صفّار) است كه بر اساس ترتيب الفبايى اسامى مروى عنه ها تنظيم شده و به همراه نشانى صفحه بصائر الدرجات ، ارائه شده اند . اسناد ، شامل نام راويان سند تا معصوم عليه السلام است . در موارد لزوم ، مؤلّف تعليقاتى را در مورد اسناد احاديث ، بيان داشته است . مؤلّف با مراجعه به نسخه هاى خطّى موجود ، نسخه بدل ها ، زيادى و نقصان راويان يا تعابير وارد شده در سند را مشخّص كرده است . همچنين در مواردى اقدام به تصحيح اسناد اين كتاب نموده است . نسخه دستنويس و عكس هاى آن ، موجود است . 630 . فهرست أسانيد تأويل الآيات در تفسير ابن ماهيار . تأويل الآيات ، مشتمل بر رواياتى است كه در ذيل آيات مربوط به شأن و منزلت معصومان عليهم السلامارائه شده اند . روايات بيان شده ، از راويان مختلف ، از جمله ابن ماهيار است ، امّا مؤلّف تنها اسناد روايات مربوط به ابن ماهيار را فهرست و ارائه نموده است ؛ چون اسناد و روايات ديگر راويان در كتاب هاى ديگر ، ارائه شده اند . دسته بندى اسناد ابن ماهيار به اين ترتيب است كه اسنادى را كه در صدر آنها تعبير «محمّد بن العباس» آمده است ، بر اساس ترتيب الفبايى اسامى مروى عنه هاى وى ، دسته بندى و ارائه شده اند . سلسله اسناد ، شامل نام راويان سند تا معصوم عليه السلام (البته اگر سند به نام معصوم عليه السلامختم شده باشد) به همراه نام سوره و در داخل پرانتز با يك يا دو كلمه از آيه مورد بحث است . به همراه هر سند ، نشانى صفحه كتاب تأويل الآيات ، مشخّص شده است . مؤلّف با مراجعه به نسخه هاى خطّى موجود ، نسخه بدل ها ، زيادى و نقصان راويان را با تعابير وارد در سند مشخّص كرده اند . ايشان همچنين در مواردى اقدام به تصحيح اسناد نموده است . نسخه دستنويس و عكس هاى آن ، موجود است . 631 . فهرس أسانيد الفهرست . اين فهرست ، مشتمل بر دو بخش است : بخش اوّل ، در بردارنده ترتيب اسناد و طرق الفهرست شيخ طوسى و بخش دوم ، شامل فهرست اسامى رجال موجود در اين كتاب اوست . در بخش اوّل ، اسناد و طُرُق هر يك از راويان در يك جا و بر اساس ترتيب الفبايى نام مشايخ شيخ طوسى و راويان مذكور پس از آن تا آخر سند ، تنظيم شده و در مقابل هر يك از اسناد ، شماره رديف آن در الفهرست مشخّص شده است . در اين بخش ، تعابيرى جون «بالأسناد الأوّل» و «بهذا الأسناد» و امثال آن در اسناد الفهرست تبيين شده اند . مؤلّف ، همچنين تعليقاتى نيز بر برخى از اسناد ذكر كرده كه ارائه شده اند . در بخش دوم ، فهرست عناوين تمامى رجال اسناد موجود در الفهرست به ترتيب حروف الفبا تنظيم شده است و در مقابل نام هر راوى ، نشانى موجود در بخش ترتيب اسناد ، بر اساس صفحه و سطر ، مشخّص شده است . در اين بخش ، عناوين مختلف يك راوى كه در اسناد و طرق الفهرست وارد شده اند ، با ذكر علامت مساوى (=) مشخّص شده كه به شكل طبيعى ، اين امر ، توحيدِ مختلفات را در پى دارد . مؤلّف با مراجعه به نسخه هاى خطّى موجود ، نسخه بدل ها ، زيادى و نقصان راويان با تعابير وارد در سند را مشخّص كرده است و در مواردى كه احتمال تصحيف داده ، شكل صحيح را به طور حدسى بيان نموده است . نسخه دستنويس و عكس آن موجود است . 632 . فهرست أسانيد مآخذ كتب الايضاح . اين فهرست در بردارنده اسناد و طُرُق مصادر موجود در كتاب الإيضاح قاضى نعمان مغربى (صاحب دعائم الإسلام) است . مؤلّف ، مصادر موجود در اين كتاب را به همراه ذكر نام مؤلّف هاى آنها مشخّص نموده و در ذيل نام هر مصدر ، اسناد و طُرُق هر يك از آنها را از كتاب الإيضاح ، به همراه شماره صفحه آن ، جمع آورى و ارائه نموده است . ايشان در مواردى اظهار نظرهاى خود را مطرح نموده است . نسخه دستنويس و عكس آن ، موجود است . 633 . ترتيب أسانيد و فهرست الرجال شيخ صدوق . اين مجموعه ، شامل دو بخش است : بخش اوّل ، شامل ترتيب اسناد و طُرُق كتاب هاى شيخ صدوق است و بخش دوم ، در بردارنده فهرست اسامى رجال موجود در اسناد كتاب هاى وى است . در بخش اوّل ، اسناد و طُرُق هر يك از راويان موجود در صدر سندهاى كتاب هاى صدوق (شامل الأمالى ، التوحيد ، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ، الخصال ، صفات الشيعة ، علل الشرائع ، عيون الأخبار ، فضائل الأشهر الثلاثة ، كمال الدين ، مشيخة الفقيه و معانى الأخبار) كه از مشايخ وى به حساب مى آيند ، در يك جا ارائه شده و بر اساس ترتيب الفبايى مروى عنه ها تنظيم شده اند . سلسله اسناد ، شامل نام راويان سند ، به همراه مقدار كمى از متن احاديث است و در موارد تكرارِ قسمتى از متن سند در اسناد ديگر ، از تكرار آن قسمت اجتناب شده و تنها به بيان تعبير «عنه» به همراه مقدارى از متن حديث ، اكتفا شده است . مؤلّف ، در موارد لزوم ، حواشى و تعليقاتى را در مورد اسناد احاديث بيان داشته و در بسيارى از موارد ، به كتاب هاى حديث ، شرح حال و تاريخ از شعيه و اهل سنّت، مانند الفهرست شيخ طوسى ، شواهل التنزيل ، بحار الأنوار ، تاريخ بغداد ، النجوم الزاهرة ، تاريخ اصفهان و تهذيب التهذيب ، استناد نموده است . در بخش دوم ، فهرست اسامى تمامى راويانى كه در اسناد كتاب هاى شيخ صدوق _ كه فهرست آنها بيان شد _ موجود بوده ، به ترتيب حروف الفبا تنظيم شده و در مقابل نام هر راوى ، نشانى هاى موجود در بخش ترتيب اسناد در مورد آن راوى بر اساس صفحه و سطر ، مشخّص شده است و سپس راوى و مروى عنه آن راوى با بيان نشانى مصدرهاى مورد مراجعه آورده شده است . در اين موارد ، به جاى نام راوى از تعبير «عنه» استفاده شده كه به شكل طبيعى اين امر ، «توحيدِ مختلفات و تمييزِ مشتركات» در مورد بسيارى از راويان را در پى دارد . مؤلّف ، در مواردى اقدام به تصحيح اسناد اين كتاب نموده است . نسخه دستنويس و عكس آن ، موجود است .
.
ص: 264
. .
ص: 265
. .
ص: 266
. .
ص: 267
. .
ص: 268
. .
ص: 269
. .
ص: 270
شمس الدين ، محمّد جعفر634 . مشيخة الفقيه . بيروت : دار التعارف للمطبوعات ، 171 ص . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : متن مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه ، با حاشيه هايى شامل شرح حال و تعليق بر راويانى كه در اين مشيخه عنوان شده اند . در آخر كتاب ، فهرست هايى آورده شده است .
صادقى اردستانى ، احمد635 . زنان دانشمند و راوى حديث . قم : مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم ، 1375 ش ، 408 ص ، اوّل . اين كتاب ، در سه بخش تهيه شده است : بخش اوّل ، زنان راوى حديث از پيامبر اسلام ؛ بخش دوم ، زنان راوى حديث از معصومان عليهم السلام كه در دوازده فصل تهيه شده است ؛ بخش سوم ، زنانى كه از غير معصوم عليهم السلام ، احاديثى را روايت كرده اند . اسامى راويان در هر بخش و فصل ، بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است و كنيه ها در قسمت حرف «الف» آورده شده اند . در شرح حال هر يك از راويانِ زن ، علاوه بر بيان احوال و تاريخ زندگى شان ، احاديث آنها نيز مطرح شده است . در ذيل هر صفحه ، مصادر مورد مراجعه ، معرّفى شده اند .
.
ص: 271
صفرى فروشانى ، نعمة اللّه .636 . غاليان ، كاوشى در جريان ها و برآيندها . مشهد : بنياد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى ، 1378 ش ، 412 ص ، اوّل . شناخت جريان هاى مختلفى كه در ميان راويان احاديث وجود داشته اند ، نقش بسيار مهمّى در بررسى متن و اسناد روايات دارد . مؤلّف كتاب ، اگر چه انگيزه و محور مباحث در مورد جريان غُلات را در بررسى تاريخى اين جريان تا اوايل قرن چهارم و به منظور تبيين اختلاف عقايد غاليان با شيعه مطرح مى نمايد ؛ امّا داشتن شناختى محقّقانه از اين راويان و اين جريان فكرى _ سياسى ، مى تواند در بررسى راويان در اسناد روايات ، تأثير بسزايى در برداشته باشد . كتاب ، مشتمل بر مقدّمه و چهار فصل است . مقدمه كتاب ، در بيان ضرورت و پيشينه تحقيق درباره غاليان و فهرستى از كتاب هايى است كه درباره اين جريان تأليف شده اند . فصل اوّل ، شامل مباحث كلّى در تعريف غلو ، غلو در قرآن ، روايات و اديان پيشين و ... ؛ فصل دوم ، بررسى غلات در تاريخ ؛ فصل سوم ، غلات در آينه عقيده و عمل ؛ فصل چهارم ، تأثيرات غلات بر تاريخ شيعه .
عرفانيان يزدى خراسانى ، ميرزا غلامرضا637 . مشايخ الثقات . الحلقة الأولى ، قم : مجتبى عرفانيان ، 1409 ق ، 375 ص ، دوم ؛ الحلقة الثانية : قم : مؤلّف ، 1416 ق ، 104 ص ؛ الحلقة الثانية : مؤسسة النشر الإسلامى ، 1417 ق ، 244 ص ، اوّل . اين كتاب مشتمل بر جلدهاى مجزّاست و در هر جلد _ كه با عنوان يك «حلقه» مشخّص شده است _ يك تا چند نفر از مشايخ ثقه ، مورد بحث واقع شده اند كه عبارت اند از : «الحلقة الاولى» ، در بررسى ادّله وثاقت مشايخ ابن ابى عمير ، صفوان و بزنطى ، و نيز برشمردن اسانيد ايشان كه همراه با نشانى روايت هاى آنها مورد بحث واقع شده اند . «الحلقة الثانية» ، در بررسى ادلّه وثاقت سهل بن زياد و مشايخ وى ، ذيل عنوان «الرشاد» ، بطاينى و فرزند وى حسن در ذيل عنوان «النور الجلى» ، محمّد بن سنان ، در ذيل عنوان «أنيس الجنان» . در مورد «أبى الحسن على بن أبى حمزة الواقفى البطائنى ، ونجله الحسن» ، كتاب مستقلى با همين عنوان _ كه از همين جلد اخذ شده _ به چاپ رسيده است . در خاتمه ، اشكال ها و مناقشه هايى كه در الصحيحة البيانية ى حمّاد بن عيسى ابو محمّد جهنى بصرى آورده شده ، مورد بررسى و دفع واقع شده اند . در الحلقة الثانية ، ادّله وثاقت مشايخ نُه نفر از راويان بزرگ شيعه ، بررسى شده است . مؤلّف ، فهرست اسامى مشايخ هر يك از اين ثقات را به ترتيب حروف الفبا تنظيم نموده و در بعضى موارد ، شرح حال مختصرى از مشايخ ، به همراه وجه وثاقت آنها آورده است . در آخر كتاب ، ذيل عنوان «ملحق فى هدايتين رجاليتين» ، دو بحث رجالى مطرح شده است ، شامل : تكرار راويان بعضى از ائمه عليهم السلام ، در باب «من لا يروى عنهم عليهم السلام» ، الرجال شيخ طوسى و معناى «أسند عنه» .
.
ص: 272
عزيزى ، حسين و پرويز رستكار و يوسف بيات638 . راويان مشترك . تهيه و تحقيق : مركز مطالعات و تحقيقات اسلامى پژوهشكده تاريخ ، قم : بوستان كتاب قم (انتشارات دفتر تبليغات اسلامى) ، 1380 ش ، 2 ج ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى 1091 نفر از راويان مشترك اهل سنّت و شيعه اماميّه _ كه به عنوان ناقل (با واسطه يا بى واسطه) حديث از معصوم عليه السلامهستند _ نوشته شده كه در دو قسمت ، تنظيم شده است : قسمت اوّل ، شامل شرح حال مفصّل 274 نفر از راويان است و قسمت دوم ، تنها فهرست اسامى 817 نفر از راويان با ذكر نشانى مصدر مورد مراجعه در منابع شيعه و اهل سنّت ، آورده شده است . در بيان شرح حال راويان به منابع گسترده اى مراجعه شده كه مهم ترين و غالب ترين منابع مورد مراجعه عبارت اند از : رجال النجاشى ، اختيار معرفة الرجال ، الفهرست و الرجال شيخ طوسى ، رجال البرقى ، معجم رجال الحديث ، مستدركات علم رجال الحديث ، تهذيب التهذيب ، لسان الميزان ، تهذيب الكمال و ... در بيان اقوال از كتاب هاى رجالى و حديثى ، تا حدّ امكان ، ترتيب زمانى نويسندگان آنها بر اساس تاريخ حيات و وفات آنها رعايت شده است . پس از بيان شرح حال راويان در ذيل عنوان «منابع ديگر» ، فهرست و نشانى مصادر ديگرى كه در شرح حال اين راوى مطلبى را آورده اند ، مشخّص شده است . محورهاى مطرح شده در شرح حال راويان ، به ترتيب شامل نام ، كنيه ، نَسَب ، لقب ، تاريخ حيات ، ويژگى هاى خانوادگى و خصوصيات فردى ، مذهب ، و آراى فقهى و سياسى ، موقعيت هاى اجتماعى و سياسى و رابطه متقابل راوى با اهل بيت عليهم السلاماست . اسامى راويان در دوازده طبقه و بر اساس طبقه بندى موجود در كتاب تقريب التهذيب ابن حجر ، دسته بندى شده است . شايان ذكر است كه در شرح حال هر راوى ، طبقه وى مشخّص شده است و در مواردى كه به تاريخ حيات راوى دسترس نبوده و ابن حجر ، طبقه وى را مشخّص ننموده و از قراين و شواهد ، نمى توان طبقه وى را مشخّص نمود ، به طبقه راوى اشاره نشده است . مقدمه كتاب ، در بيان ضرورت معرّفى راويان مشترك بين شيعه و اهل سنّت و ويژگى هاى موجود در كتاب است .
.
ص: 273
عسكرى ، سيّد مرتضى .639 . خمسون و مائة صحابى مختلق . بيروت : دار الزهراء ، 1412 ق ، 2 ج ، ششم / بغداد : منشورات كلّية أصول الدين ، 1387 ق ، 3 ج . ترجمه : عطاء محمّد سردارنيا ، تهران : كتاب خانه بزرگ اسلامى ، 1355 ش / تهران : انتشارات بدر ، 1361 ش ، 4 ج . اين كتاب مشتمل بر مطالب زير است : در مقدّمه ، مؤلّف ويژگى هاى كتاب را متذكّر شده است . متن كتاب ، شامل تحقيق و معرّفى صد و پنجاه تن از صحابيان ساختگى توسط سيف بن عمر است كه در كتاب هاى حديثى و تاريخى و رجال اهل سنّت ، نام و روايت هاى آنها مطرح شده است . مؤلّف ، ضمن معرّفى هر يك از صحابيان ساختگى ، در نظر دارد ريشه طرح صحابى ساختگى و اهداف و علل انتشار احاديث اين گونه صحابيان را مشخّص كند . اين چاپ ، با تجديد نظر در چاپ هاى قبلى تهيه شده است .
عُطارِدى ، عزيز اللّه .640 . زندگانى حضرت عبد العظيم عليه السلام . تهران : عطارد ، 1373 ش ، 385 ص ، سوم . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : مقدمه مؤلّف در بيان چگونگى انتقال احاديث پيامبر صلى الله عليه و آله و امامام معصوم عليهم السلاماز زمان پيامبر صلى الله عليه و آله تا زمان مشايخ و مؤلّفان كتب اربعه حديثى است . سپس به بررسى اهميّت علم رجال و فوايد آن و كتاب هايى كه در اين زمينه تأليف شده ، پرداخته شده است . متن كتاب ، در بردارنده شرح حال حضرت عبد العظيم حسنى عليه السلام است و در شش بخش ، جمع آورى شده است كه عبارت اند از : بخش اوّل ، شرح زندگانى حضرت عبد العظيم حسنى عليه السلام ؛ بخش دوم ، آبا و اجداد آن حضرت ؛ بخش سوم ، اخبار و روايات ايشان ؛ بخش چهارم ، مشايخ و اساتيد ايشان ؛ بخش پنجم ، راويان و شاگردان ايشان ؛ بخش ششم ، مقبره حضرت عبد العظيم حسنى عليه السلام ، و مؤسّسات وابسته به آن . 641 . مشايخ فقه و حديث در جَماران ، كُلين و دَرَشت . تهران : انتشارات عطارد ، 1373 ش ، 248 ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : مقدّمه مؤلّف ، در بررسى تاريخچه شهررى و روستاهاى اطراف اين شهر و چگونگى فتح آن به وسيله مسلمانان و پيشرفت اسلام در اين منطقه است . متن كتاب ، شامل سه بخش زير است : بخش اوّل ، مشايخ حديث در جماران ؛ بخش دوم ، مشايخ حديث در كُلين ؛ بخش سوم ، مشايخ حديث در دَرَشت . اين سه روستا و آبادى ، از توابع شهر رى اند كه در گذر زمان ، داراى راويان و مشايخ متعددى بوده اند . مؤلّف در هر بخش ، ضمن معرّفى مشايخ موجود در آن آبادى ، شرح حال مختصرى از هر يك از اين مشايخ ، به همراه نشانى مصدر مورد مراجعه را آورده است .
.
ص: 274
. .
ص: 275
على صالح معلم ، محمّد على .642 . أصول علم الرجال بين النظرية والتطبيق . مؤلّف ، 1416 ق ، 706 ص ، اوّل . از تقريرات درس مسلم داورى . مؤلّف در تمهيد ، ضرورت علم رجال و ويژگى هاى كتاب ، و در مقدّمه ، تعريف ، موضوع و ضرورت علم رجال را مورد بحث قرار داده است . محتواى كتاب ، شامل چهار فصل و يك خاتمه است : فصل اوّل ، بررسى كتب اربعه ؛ ف_صل دوم ، بررسى كتاب هايى كه ممكن است حكم بر صحّت روايت هاى آنها نمود ؛ فصل سوم ، طريق تحمّل روايت ها و كيفيت نقل آنها ؛ فصل چهارم ، توثيقات عامّه . خاتمه ، مشتمل بر شرح حال چهارده نفر از رجال مورد اختلاف است . در آخر كتاب ، فهرست هاى متعدّد و مفصّلى آورده شده است .
غرباوى ، ماجد .643 . رجال كتاب الإختصاص . المؤتمر العالمى بمناسبة الذكرى الألفيّة لوفاة الشيخ المفيد رحمه الله ، 1372 ش ، 101 ص . در اين كه كتاب الإختصاص ، تأليف شيخ مفيد است يا خير ، در ميان علما ، اختلاف است ؛ زيرا سبك تأليف و روش نگارش اين كتاب با ديگر كتاب هاى شيخ مفيد ، تفاوت دارد و از طرف ديگر ، شيخ طوسى ، نجاشى و ابن شهر آشوب ، در شرح حال شيخ مفيد ، نامى از اين كتاب نياورده اند و مرحوم خويى ، در شرح حال عمرو بن عبد اللّه بن على سبيعى كوفى ، ضمن طرح روايتى مى گويد كه اعتمادى بر اين روايت نيست ، به دليل اين كه نسبت كتاب الاختصاص به شيخ مفيد ، ثابت نشده است . نويسنده مقاله ، به دليل عدم حصول قطع در نسبت اين كتاب به شيخ مفيد ، اسامى رجال موجود در اين كتاب را مستقل از كتاب هاى ديگر شيخ مفيد ، گِرد آورى كرده است . مقاله ، شامل اسامى 133 نفر از رجال موجود در كتاب الاختصاص است كه به همراه بيان اقوال بعضى از علماى علم رجال ، جرح يا تعديل ذكر شده در مورد آنها را مشخّص كرده است و در ذيل نام اين رجال ، نشانى مصادر ديگرى كه مطالبى در مورد اين شخصيت بيان شده ، آمده است . 644 . الرجال المستخرجة من آثار الشيخ المفيد . المؤتمر العالمى بمناسبة الذكرى الألفيّة لوفاة الشيخ المفيد رحمه الله ، 1372 ش ، 165 ص ، سى ام . منابع و مصادر مورد مراجعه در علم رجال ، شامل كتاب هاى رجالى مى شود كه به وسيله بزرگان علم رجال در قرن هاى اوّل اسلامى تأليف شده اند ، مانند : رجال الكشّى ، الرجال و الفهرست شيخ طوسى ، رجال النجاشى و ... امّا دسترسى به احوال و جرح يا تعديل راويان حديث را مى توان از كتاب هاى بزرگان ديگرى ، همچون شيخ مفيد ، استخراج كرد كه مى تواند راهگشاى بسيارى از مشكلات رجالى باشد . نويسنده مقاله با در نظر داشتن مطالب ذكر شده ، در مقدّمه ، پنج فايده رجالى در توثيقات و تجريحات عامّه را كه با تمسّك به آنها ، راويان اين رساله ، جرح و تعديل شده اند ، بيان داشته است كه عبارت اند از : 1 . توثيق اصحاب امام صادق عليه السلام ؛ 2 . توثيق اشخاصى كه نصّى بر امامت حضرت حجّت (عج) بيان داشته اند ؛ 3 . اصحاب اجماع ؛ 4 . مدح اشخاصى كه با حضرت على عليه السلام بيعت كرده اند ؛ 5 . اتفاق اماميّه بر كفر اشخاصى كه با حضرت على عليه السلام وارد جنگ شدند . نويسنده در متن مقاله ، اسامى 553 نفر از رجالى كه در كتاب ها و رساله هاى شيخ مفيد (به استثناى كتاب الاختصاص) وارد شده و از طرف ايشان ، داراى شرح حال و جرح يا تعديل اند ، فهرست كرده است . البته اين فهرست ، شامل اسامى مشركان و كافران نيست . در ذكر احوال و بيان جرح يا تعديل رجال ذكر شده ، تنها به كتاب هاى شيخ مفيد مراجعه شده است ، مگر در موارد نادر كه ضرورتْ اقتضا مى كرده و يا به عنوان مؤيّد در بيان جرح و تعديل ، به كتاب هاى ديگران مراجعه شده است . در حاشيه ، نشانى مصادرى كه متن ها از آن جا اتّخاذ شده اند ، بيان شده است . 645 . الشيخ المفيد و علوم الحديث . المؤتمر العالمى بمناسبة الذكرى الألفيّة لوفاة الشيخ المفيد رحمه الله ، 1372 ش ، ج 26 ، 111 ص . تأليف كتابى مستقل در موضوع علوم حديث ، از جمله علم رجال ، متأسّفانه به علّت هاى مختلف ، از روش هاى علماى بزرگى همچون شيخ مفيد نبوده است و چون دستيابى به اقوال اين بزرگان مى تواند راهگشاى بسيارى از مشكلات در اسناد روايات باشد . نويسنده اين رساله ، ضمن مراجعه به كتاب ها و رساله هاى شيخ مفيد ، ديدگاه هاى ايشان در قسمت هاى مختلف علوم حديث ، از جمله علم رجال را گردآورى نموده و آن را در اين رساله ، ارائه نموده است . رساله ، شامل هشت فصل است : فصل اوّل و دوم ، درباره ديدگاه شيخ مفيد در علم درايه و اقسام حديث است . از فصل سوم به بعد ، ديدگاه هاى ايشان در محورهاى مختلف علم رجال ، گِرد آورى شده است كه عبارت اند از : جرح و تعديل ، اقسام حمل حديث ، صفات راوى و مروى ، معرفت صحابيان و طبقات آنها ، املا ، كتب و روايت .
.
ص: 276
. .
ص: 277
غروى نايينى ، نهلا .646 . محدّثات شيعه . تهران : انتشارات دانشگاه تربيت مدرّس ، 1375 ش ، 375 ص ، اوّل . اين كتاب ، شامل معرّفى حضرت زهرا عليهاالسلام و زنان راوى از معصومان عليهم السلام و بعد از ايشان ، زنان راوى از بزرگان و مشايخ حديث است . زنان محدّث متأخّر و معاصر ، با توجّه به اجازه اى كه از استادشان در تعلّم و تدريس داشته اند ، نام آنها در زمره محدّثان ذكر شده است . اسامى بر اساس نام مشهور اين بانوان در كتاب ها و به ترتيب حروف الفبا تنظيم شده و به جهت احترام به حضرت زهرا عليهاالسلام ، نام آن بزرگوار با استفاده از لقب «امّ أبيها» آغازگر اين اسامى است . در ذيل نام هر يك از اين بانوان ، علاوه بر شرح حال ، راوى و مروى عنه آنها آورده شده است و در آخر ، احاديثى كه از هر راوى نقل شده ، ذكر شده است . در ذيل هر شرح حال ، نشانى مصادر مورد مراجعه ، مشخّص شده اند .
غفّارى ، ميرزا حسن .647 . كاوش هاى علمى در رجال و اسانيد روايات اهل سنّت . تهران : مؤسسه انتشارات فراهانى ، 334 ص . اين كتاب ، در بردارنده مطالب زير است : مقدمه مؤلّف در چگونگى و استخراج و مراحل تأليف اين كتاب است . متن كتاب ، شامل ديباچه ، شش فصل ، يك «تكميل» و خاتمه است . در ديباچه ، معناى سنّت و شرايط اخذ آن ، به همراه بررسى حالات ابوهريره ، آورده شده است . فصول كتاب عبارت اند از : فصل اوّل ، نام علمايى از اهل سنّت كه به اعلم بودن امام صادق عليه السلاماعتراف كرده اند ؛ فصل دوم و سوم ، ش_رح ح_ال راويانى كه به سبب محبّت اه_ل بيت عليهم السلام ، جَرح شده اند ؛ فصل چهارم ، شرح حال عدّه اى از دشمنان اهل بيت عليهم السلام ؛ فصل پنجم ، شرح حال عدّه اى از خواص و مأموران دشمنان اهل بيت عليهم السلام كه مورد توثيق واقع شده اند ؛ فصل ششم ، شرح حال عدّه اى از دشمنان اهل بيت عليهم السلام كه مورد توثيق واقع شده اند ؛ تكميل كتاب ، شامل بررسى عملكرد عده اى از دانشمندان و نويسندگان اهل سنّت در مورد كسانى است كه در مقام دشمنى افراد مورد نظر ايشان بوده اند . خاتمه ، در بررسى ادلّه اى است كه ثابت مى كند علماى عصر خلفاى اموى و عبّاسى ، از جهت تقيّه ، مرتكب انواع افترا و اعمال ناروا شده اند .
.
ص: 278
فضلى ، عبد الهادى .648 . أصول علم الرجال . بيروت : مؤسسة أمّ القرى للتحقيق والنشر ، 1416 ق ، 243 ص ، دوم . كتاب مشتمل بر مطالب زير است : مقدمه مؤلّف در ضرورت علم رجال است . متن كتاب ، شامل مقدمه علم رجال است : تعريف علم رجال ، موضوع و فايده آن و فرق آن با علم اسماء الرجال ؛ تاريخ علم رجال ؛ قواعد ارزشيابى رجالى ؛ قواعد تعارض ؛ فوايد رجالى شامل : مشكلات اسامى رجال ؛ اسناد كتب اربعه ؛ اسناد فهرست طوسى و نجاشى .
.
ص: 279
قاسمى ، مرتضوى .649 . علم درايه ، رجال و تراجم (تقريرات درس آية اللّه سيّد موسى شبيرى زنجانى) . كاشان : محتشم ، 1380ش ، 152ص ، اوّل. اين كتاب ، مطالب درس رجال آية اللّه سيّد موسى شبيرى زنجانى است كه از نوار پياده شده و بدون هيچ گونه تصرّف يا تنظيم خاصّى به عنوان تقرير ، ارائه شده و مشتمل بر مطالب ذيل است : تفاوت علم رجال با علم درايه و تراجم (شرح حال نگارى) ، فايده علم رجال ، ادلّه محدّث نورى براى اثبات اعتبار روايات الكافى ، اشكال هاى مطرح شده بر صحّت روايات الكافى ، اصحاب اجماع ، موارد نقل از ضعاف ، ابن غضايرى و كتاب رجالى وى .
محسنى ، محمّد آصف .650 . بحوث فى علم الرجال . قم : مطبعة سيّد الشهداء عليه السلام ، 1403 ق ، 336 ص / فوايد الرجالية ، تصحيح : احمد على شيخ زاده كابلى ، 256 ص . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : مقدمه مصنّف ، در خصوصيت هاى علم رجال و وجه نياز به اين علم است . محتواى كتاب ، شامل 34 فايده رجالى كه عبارت اند از : 1 . ضوابط تصديق و ترجيح ؛ 2 . اماره هاى توثيق و جرح در نزد رجاليان ؛ 3 . ادلّه حجّيت قول رجاليان ؛ 4 . وجه اعتبار توثيق هاى موجود ؛ 5 . وثاقت مشايخ ابن قولويه ؛ 6 . وثاقت مشايخ نجاشى ؛ 7 . توثيقات ابن عقده ؛ 8 . راويان تفسير القمى ؛ 9 . بقيه توثيقات عامه ؛ 10 . عدالت صحابيان نبى اكرم ؛ 11 . اصحاب اجماع ؛ 12 . تكرار «رحم اللّه » (ترحّم) در مورد شخص ، دلالت بر حَسَن بودن وى مى نمايد؛ 13 . مشايخ اجازه ؛ 14 . تفسير كلمه «ثقة» ؛ 15 . معناى «صحيح» در اصطلاح قدما ؛ 16 . تقسيم بندى اخبار ؛ 17 . اصول و مراجع رجالى ، و معدّلان و جارحان ؛ 18 . اقوال موجود در سندهاى مُرسَل ؛ 19 . ردّ اعتبار اخبار مهمل ؛ 20 . نقد كلام فاضل اردبيلى در خصوص قراينى كه اخبار را از جهل ، ضعف و ارسال خارج مى كند ؛ 21 . روايت هاى مُرسل و غير امامى در نزد شيخ طوسى ؛ 22 . اصول اربعمئه ؛ 23 . اعتبار مستطرفات السرائر ؛ 24 . اعتبار كتاب الأشعثيات ؛ 25 . كتاب هاى اربعه حديثى ؛ 26 . شرايط حجّيت خبر واحد ؛ 27 . بيان چند مسئله مفيد ؛ 28 . طبقات راويان ؛ 29 . وجه احتياط در روايت هاى بعضى از راويان ؛ 30 . بررسى اشخاصى كه با كنيه «أبى بصير» آورده شده اند ؛ 31 . وثاقت معلى بن خنيس ؛ 32 . طريق هاى مشيخه التهذيب ؛ 33 . مشيخه كتاب من لا يحضر ؛ 34 . آراى بعضى از اهل سنّت در شرايط حجّيت اخبار . در خاتمه كتاب ، مؤلّف ، تعدادى از راويان را در سه فصل ذكر كرده كه عبارت اند از : اسامى راويانى كه روايت آنها معتبر است ؛ راويانى كه در اخذ روايت آنها احتياط مى شود ؛ راويانى كه اعتبارى بر قول آنها به دليل ضعف و يا جهالت آنها نيست . نام كتاب ، در چاپ اوّل الفوائد الرجالية بوده است و چاپ دوم كتاب ، با مقدارى تصحيح و اضافه با نام بحوث فى علم الرجال ، منتشر شده است .
.
ص: 280
. .
ص: 281
محمودى دشتى ، عباس .651 . ملخّص المقال فى أسماء الموثقين و المتعمدين من الرجال . قم : مؤلف ، 1420 ق ، 320 ص . اوّل. اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى راويان موثّق و معتمد است كه بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده و بالغ بر 1950 مورد است. مؤلف ، پس از آوردن نام هر راوى ، لفظى كه دلالت بر مدح و توثيق وى مى نمايد ، به همراه نام مصدر مورد مراجعه ، با ذكر نشانى مشخّص كرده است و در نهايت ، يازده فايده رجالى را متذكّر شده است.
مختارى مازندرانى ، محمّد حسين و على اصغر مرادى .652 . فرهنگ اصطلاحات و مفاهيم رجالى . تهران : انتشارات جامعه پژوهشگران (وابسته به مؤسسه پژوهشى ابن سينا) ، 1378 ش ، 136 ص ، اوّل . كتاب مشتمل بر مطالب زير است : مقدمه مؤلّفان ، در تدوين علم رجال و معرّفى اين كتاب ، بحث مختصرى مطرح كرده اند . محتواى كتاب ، در جهت بيان معنا و مفهوم اصطلاحات علم رجال است . در بعضى موارد ، اصطلاحات علم درايه و علم تراجم و برخى از فِرَق و مذاهب ، در جمع اصطلاحات رجالى وارد شده است . و در اين مورد ، مؤلّف در مقدمه كتاب ، علّت آن را ارتباط اين علوم با يكديگر دانسته است . اصطلاحات ، بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند .
.
ص: 282
مشكينى ، ابراهيم .653 . أصحاب الإجماع و ثلاثون من فطاحل العلماء . قم : انتشارات الإمام الحسن عليه السلام ، 1413ق ، 296 ص ، اوّل . اين كتاب ، در بردارنده شرح حال اصحاب اجماع و سى نفر از علماى مشهور علم رجال است كه در اين علم ، داراى تأليفاتى هستند . در زندگى نامه اين رجال ، زندگى نامه ، اسامى اساتيد و شاگردان و آثار آنها معرّفى شده است .
مركز مطالعات و تحقيقات اسلامى (واحد تاريخ و سيره اهل بيت عليهم السلام) .654 . زندگى راويان مشترك فريقين از امام جعفر صادق عليه السلام ، تهران : هفتمين كنفرانس بين المللى وحدت اسلامى ، شهريور 1373 ، 46 ص . نويسنده ، اسامى سى نفر از راويان اهل سنّت و شيعه را كه از امام جعفر صادق عليه السلامداراى روايت اند و از شاگردان و اصحاب آن حضرت به شمار مى آيند ، فهرست نموده است . در ذيل نام هر راوى ، شرح حال مختصرى از وى ، به همراه نقل اقوال علماى شيعه و اهل سنّت ، و مدح و ذمّ وارد شده در مورد وى ، با اشاره اى به معتقدات مذهبى راوى ، مشخّص شده است . در زيرنويس ، نشانى مصادر مورد مراجعه از كتاب هاى شيعه و سنّى مشخّص شده اند . اسامى راويان ، به ترتيب حروف الفبا تنظيم شده است .
معارف ، مجيد .655 . پژوهشى در تاريخ حديث شيعه . تهران : مؤسسه فرهنگى و هنرى ضريح ، 1374 ش ، 562 ص ، اوّل . مؤلّف كتاب با تقسيم بندى دوران مختلف تدوين حديث به چهار دوره ، در صدد آن است كه چگونگى تدوين احاديث را با بررسى عوامل مؤثّر و مانع در رشد تدوين حديث در هر دوره ، مورد بررسى قرار مى دهد . فهرست دوره هاى چهارگانه عبارت اند از : دوره اوّل ، عصر امام على عليه السلام تا عصر امام سجاد عليه السلام ؛ دوره دوم ، عصر امام باقر و امام صادق عليهماالسلام ؛ دوره سوم ، عصر امام هفتم عليه السلام تا اواخر غيبت صغرى ؛ دوره چهارم ، عصر تدوين و پيدايش جوامع حديثى شيعه . در هر دوره ، اوضاع سياسى ، اجتماعى ، فرهنگى ، آثار حديثى و جريان هاى فكرى موجود در آن زمان ، مورد بحث و تبيين واقع شده است . علاوه بر مطالب ذكر شده در دوره دوم ، مجالس درس صادقين عليهماالسلام و جايگاه اصحاب اجماع و اصول اربعمئه و چگونگى مراجعه و برخورد اين دو امام با فرقه هاى انحرافى ، از جمله برخورد با غلات ، مورد بحث و بررسى واقع شده است . در دوره سوم كه از نظر مؤلّف ، عصر شكل گيرى فقه و حديث به حساب مى آيد ، مؤلّفات ، مكتوبات حديثى ، توقيعات و رسائل معصومان عليهم السلاممعرّفى و بررسى شده است . نويسنده سپس به بحث از جايگاه راويان و محدّثان شيعه در حوزه هاى درسى مختلف ، از جمله : حوزه درسى كوفه ، بغداد ، قم پرداخته و به نقش خاندان ها در پيشرفت و تطوّر حديث ، اشاره كرده است . در اين دوره ، سبك و روش مشايخ حديث در زمينه نحوه حمل حديث و دقّت هاى رجالى در سند و طُرُق روايات ، و نيز تاريخچه علم رجال و سير تحوّل آن در شيعه ، به همراه بررسى و معرّفى تفصيلى كتاب هاى اصولى رجال شيعه ، تبيين شده است . در دوره چهارم ، پيدايش كتاب هاى جوامع حديثى ، مانند الكافى ، كتاب من لا يحضر ، التهذيب و الاستبصار مطرح و مورد معرّفى تفصيلى واقع شده اند . در اين مبحث ، ضمن معرّفى مؤلّفان ، سبك و روش هاى آنها مورد بررسى قرار گرفته است .
.
ص: 283
معروف الحسنى ، هاشم .656 . پژوهشى تطبيقى در احاديث بخارى و كلينى . ترجمه : عزيز فيضى ، مشهد : بنياد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى ، 1373 ش ، 403 ص ، اوّل . كتاب الكافى نزد شيعه و كتاب صحيح البخارى نزد اهل سنّت ، از معتبرترين كتاب هاى حديثى اند . نويسنده كتاب ، ضمن تطبيق و بررسى احاديث و راويان موجود در اسناد اين دو كتاب ، در پىِ آن است كه ديدگاهى واقع بينانه تر براى مخاطبان در مورد اين دو كتاب ، ايجاد نمايد ، چون با تمام اعتبارى كه هر يك از اين دو كتاب ، نزد شيعه و اهل سنّت دارند ، در اسناد هر يك ، راويان ضعيف هم مشاهده مى شود . مؤلّف كتاب به دنبال بيان زندگى نامه كلينى و بخارى و شرح و ويژگى هاى اين دو كتاب ، ديدگاه علما و محدّثان در مورد اين دو كتاب را مشخّص نموده است . كتاب ، در پنج فصل آورده شده است كه عبارت اند از : 1 . بررسى مختصر روايت نگارى در اسلام و مراحل تدوين آن ؛ 2 . اصناف حديث ؛ 3 . اصحاب و عدالت آنها ؛ 4 . بخارى و الصحيح او از ديدگاه اهل سنّت ، كلينى و كتاب الكافى از ديدگاه شيعه ؛ 5 . بررسى شمارى از رجال ضعيف الكافى و صحيح البخارى و بررسى موضوعاتى چند از اين دو كتاب . در بعضى از فصل هاى كتاب ، فهرستى از بعضى راويان حديث در اين دو كتاب و تعداد روايات نقل شده از آنها مشخّص شده است . همچنين فهرستى از راويان ضعيف در صحيح البخارى و الكافى با نقل اقوال علماى رجال درباره آنها آورده شده است . در مورد تطبيق محتواى روايات الكافى و صحيح البخارى ، متن رواياتى از باب هاى واجب الوجود ، بداء ، قضا و قدر ، و علم و ايمان ، آورده شده است .
.
ص: 284
مكّى عاملى ، سيّد على حسين .657 . بحوث فى فقه الرجال . مؤسسة العروة الوثقى ، 1414 ق ، 222 ص . تقرير درس سيّد على علاّمه فانى . اين كتاب ، در بردارنده مباحث زير است : مقدمه مؤلّف ، شامل تاريخ ، ماهيّت و اهميّت علم رجال ، تعبّد به قول رجالى ، و جعل و وضع در طريق احاديث است . متن كتاب ، مشتمل بر هشت باب است كه عبارت اند از : باب اوّل ، اصالت عدالت و وثاقت ؛ باب دوم ، مراتب توثيق و تضعيف ؛ باب سوم ، ارزش توثيقات بزرگان علم رجال و درايه ؛ باب چهارم ، بررسى ادّعاى وثاقت راويان تعدادى از كتب روايى ؛ باب پنجم ، وثاقت اشخاصى كه يكى از اصحاب اجماع از آنها روايت نقل كرده اند ؛ باب ششم ، تقدّم و تأخّر جرح بر تعديل ؛ باب هفتم ، صحّت و قطعيت صادر شدن كتب اربعه ؛ باب هشتم ، امورى كه ادّعا شده است دلالت بر وثاقت مى نمايند . خاتمه ، در احوال پنج نفر از راويان حديث است . در مقدّمه ، مقدّمه نگار در مورد زندگى و آثار مؤلّف ، بحث كرده است .
.
ص: 285
موحد ابطحى ، سيّد محمّد على (1349 _ 1423ق ) .658 . أخبار الرواة . المسلسلات فى الإجازات ، ج 2 ، ص 582 . مؤلّف در مقدمه كتاب ، شيوه تأليف خود در اين كتاب را بيان نموده است . متن كتاب ، مشتمل بر موسوعه اى از راويان روايات شيعه است كه بر اساس ترتيب حروف الفبا در نام راويان ، تنظيم شده است . به همراه نام هر راوى ، شرح حال ، راويان و مشايخ ، سند و متن روايت هاى وارد شده در مورد وى و رواياتى كه وى در سلسله اسناد آن قرار داشته ، آورده شده است و در هر مورد ، بنا بر مقتضاى آن ، مباحث مورد لزوم از طرف مؤلّف ، مطرح شده است . اسامى شامل نام كلّيه راويان موجود در اسناد روايات است . اين كتاب حجيم ، مشتمل بر ده ها جلد است كه هنوز به چاپ نرسيده است . 659 . أصحاب الإجماع و مشايخهم . المسلسلات فى الإجازات ، ج 2 ، ص 582 . در مورد اصحاب اجماع ، مباحث گوناگون و ديدگاه هاى مختلفى وجود دارد كه به دليل اهميّت آنها همواره مورد توجّه علماى رجال بوده است . مؤلّف در اين كتاب ، مباحث مختلفى كه در مورد اين راويان مطرح است ، ارائه نموده و با بررسى و تحقيق در مورد هر مبحث ، ديدگاه خود در هر مورد را مشخّص كرده است . از جمله مباحث مطرح شده در مورد اصحاب اجماع ، بررسى متن عبارت محمّد بن عمر بن عبد العزيز كشّى در اختيار معرفة الرجال در زمينه اصحاب اجماع ، تعريف اصحاب اجماع و بررسى مصاديق آنها به همراه اقوال مختلف ، بيان مفهوم اجماع در مورد اين راويان و بيان شرح حال هر يك از اصحاب اجماع است . اين كتاب ، هنوز به چاپ نرسيده است . 660 . تاريخ آل زراره . اصفهان : چاپ خانه ربّانى ، 1400 ق ، 242 ص . اين كتاب ، مشتمل بر معرّفى اعضاى خاندان آل زراره ، همراه با شرح حال هر يك از اعضاى اين خانواده است كه از زمان حضرت على عليه السلام تا زمان بعد از غيبت صغرى ، مورد بحث واقع شده است . 661 . تهذيب المقال فى تنقيح كتاب الرجال . قم : سيّد محمّد موحد ابطحى ، 1417 ق ، 5 ج ، دوم . مقدّمه كتاب ، در بيان روش مؤلّف در اين شرح و بيان سه فايده رجالى است : فايده اوّل ، در شرح حال نجاشى نسب ، كنيه ، تاريخ حيات ، جايگاه وى در نزد علماى اجازات ، مشايخ و شاگردان وى بيان شده است . فايده دوم در بيان ويژگى هاى كتاب رجال النجاشى و طُرُق نجاشى به مصنّفات ، بيان مفهوم اصل ، نسخه ، مصادر ، نوادر و فرق آنهاست و در نهايت ، طُرُق به كتاب نجاشى مطرح شده است . فايده سوم ، در بيان روش هاى علم و معرفت به مدح و ذم راويان و بيان روش مرحوم نجاشى در اين مورد است . رجالى النجاشى از مهم ترين كتب رجالى و يكى از چهار كتاب اصلى علم رجال است و مؤلّف آن ، در نظر داشته است كه فهرست اسامى مؤلّفان شيعه و آثار ايشان را ارائه نمايد و در اين زمينه ، شرح حال مختصرى از هر يك از مؤلّفان را بيان داشته است . مؤلّف كتاب تهذيب المقال ، با مراجعه به كتاب هاى رجالى ، حديثى ، تاريخى و غيره (اعم از كتاب هاى شيعه و اهل سنّت) و طرق شيخ طوسى در التهذيب ، الاستبصار و الفهرست ، و طريق شيخ صدوق در كتاب من لا يحضر ، شرح مبسوطى در مورد هر يك از رجال فهرست شده در كتاب رجال النجاشى كه شرح حال آنها مُهمل بوده و رجالى كه نام آنها در ضمن شرح هاى اين كتاب آمده و شرح مستقلى نداشته اند ، و يا مؤلّفان از شيعه اى را كه نجاشى متعرّض آنها نشده است ، جمع آورى كرده و ارائه داده است . همچنين مؤلّف ، اشكال هايى را كه در رجال النجاشى مشاهده نموده ، مورد بررسى و نقد قرار داده است . مباحث مورد شرح عبارت اند از : نام مؤلّف ، لقب ، كنيه ، نَسَب ، قبيله ، محلّ تولد و سكونت ، خاندان ، طبقه (مشتمل بر بيان و شرح حال مشايخ و شاگردان هر شخصيت) ، منزلت راوى در ميان اصحاب ، تاريخ زندگى ، مذهب ، توثيق يا تضعيف ، مدح يا ذم او ، و فهرست تأليفات او . مؤلّف به منظور دسترسى سريع به موضوعات و عناوين ، اقدام به تهيه چند فهرست نموده كه در آخر جلد اوّل ، ارائه شده اند . شايان ذكر است كه اين شرح ، تا جلد پنجم آن ، يعنى تا آخر حرف «ذال» به چاپ رسيده است . 662 . شرح رجال الطوسى . الرجال محمّد بن حسن طوسى (385 _ 460ق) ، يكى از چهار كتاب اصلى رجال شيعه و مشتمل بر فهرست اسامى اصحاب و راويان معصومان عليهم السلاماز امامى و غير امامى است . مؤلّف در شرح خود بر اين كتاب ، با مراجعه به مصادر اوّليه شيعه و اهل سنّت ، شرح حال صحابيان و راويان ذكر شده در كتاب را بيان نموده است . همچنين شرح حال صحابيان و راويانى را كه مؤلّف متذكّر نشده است ، ارائه داده و در موارد وجود اشكال در كتاب ، آن را مطرح و بررسى نموده است . اين كتاب ، هنوز به چاپ نرسيده است . 663 . شرح رجال الكشّى . المسلسلات فى الإجازات ، ج 2 ، ص 583 . رجال الكشّى ، تأليف محمّد بن عمر بن عبد العزيز كشّى (ق 4) است كه هم اكنون ، اصل آن موجود نيست و تنها متن هايى كه شيخ طوسى از اين كتاب انتخاب نموده ، با عنوان اختيار معرفة الرجال در دسترس ماست . اين كتاب ، يكى از چهار كتاب اصلى شيعه در علم رجال است كه در زمينه تاريخ تشيّع در عصر معصومان عليهم السلام ، تشكّل هاى تشيّع و فرقه ها و دسته بندى هاى داخلى شيعه را مشخّص نموده است . همچنين روايت هايى كه در شرح حال رجال اند ، آمده است . مؤلّف در شرح خود بر اين كتاب ، ضمن مراجعه به كتاب هاى رجالى ، حديثى و تاريخى (اعم از كتاب هاى شيعه و اهل سنّت) ، شرح مبسوطى بر اين كتاب نوشته است . همچنين عناوينى را كه مناسب با كتاب است ، اضافه كرده و در موارد وجود اشكال ، آن را تبيين كرده و مورد بررسى قرار داده است . اين كتاب ، هنوز به چاپ نرسيده است و در المسلسلات فى الإجازات (ص 583) اين كتاب ، مشتمل بر پنج جلد معرّفى شده است . 664 . شرح الفهرست للطوسى . المسلسلات فى الإجازات ، ج 2 ، ص 583 . الفهرست تأليف محمّد بن حسن طوسى (385 _ 460ق) در بردارنده فهرستى از مؤلّفان شيعه به همراه ذكر اسامى تأليف هاى آنهاست . اين كتاب ، يكى از چهار كتاب اصلى شيعه در علم رجال است . مؤلّف در شرح خود بر اين كتاب ، ضمن مراجعه به مصادر اوّليه شيعه و اهل سنّت ، شرح حال مؤلّفان ذكر شده در كتاب و شرح حال مؤلّفانى را كه شيخ طوسى در كتاب خود متذكّر آنها نشده است ، ارائه نموده و در موارد وجود اشكال در كتاب ، آن را مطرح و بررسى نموده است . اين كتاب ، هنوز به چاپ نرسيده است . 665 . الطبقات الكبرى فى أصحاب النبىّ و الأئمّة عليهم السلام . المسلسلات فى الإجازات ، ج 2 ، ص 583 . اين كتاب ، دانش نامه اى مشتمل بر اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله و ديگر معصومان عليهم السلاماست كه بر اساس حروف الفبا ، در نام اصحاب ، تنظيم و ارائه شده است . در ذيل هر عنوان ، شرح حال و طبقه آن صحابى به همراه مباحث ديگرى بنابر مقتضاى هر شخصيت ، مشخّص شده است . مؤلّف با مراجعه به كتاب هاى حديثى ، رجالى و تاريخى از شيعه و اهل سنّت ، ديدگاه علما را در هر مورد ، بيان نموده است و در موارد لزوم ، مطالبى را اضافه كرده و در مواردى با ادلّه اى كه مطرح نموده ، اشكال هايى را كه مشاهده نموده ، مطرح كرده است و ديدگاه صحيح در مورد عنوان مورد بحث را مشخّص كرده است . شايان ذكر است كه روش مؤلّف در تبيين طبقه راويان از صحابه بر اساس مراجعه به اقوال علما در مصادر مختلف است و به منظور دستيابى به طبقه راويان از روش تبيين جايگاه راوى در اسناد روايات با دسته بندى اسناد و ارائه راوى و مروى عنه وى نيست . اين كتاب ، مشتمل بر ده ها جلد است ، به طورى كه تنها درباره طبقه اصحاب امام صادق عليه السلام بيش از پنج هزار نفر استقصا و ارائه شده اند . اين كتاب ، هنوز به چاپ نرسيده است . 666 . القواعد الرجالية . المسلسلات فى الإجازات ، ج 2 ، ص 583 . اين كتاب ، مشتمل بر كلّيه مباحث عامّه رجالى و قواعد رجالى ، روش هاى بيان توثيق و تضعيف راويان ، شيوه تصحيح روايات ، بررسى كتب اربعه رجالى ، طُرُق حمل روايات ، توثيقات عامّه و ... است . 667 . مشايخ ابن أبى عمير . المسلسلات فى الإجازات ، ج 2 ، ص 583 . درباره ابن ابى عمير ، از جهات مختلف ، مباحث گوناگونى مطرح شده است و مؤلّف به دليل اهمّيت و جايگاه ويژه وى ، اين مباحث را مطرح نموده است كه عبارت اند از : بيان شرح حال راوى ؛ ارائه مباحث ذكر شده در مورد اصحاب اجماع (چون وى از جمله افراد اصحاب اجماع است) ؛ حجّيت مراسيل وى ؛ وثاقت مشايخِ بدون واسطه وى (چون شيخ در عدّة آورده است : «لا يرون و لا يرسلون إلاّ عمّن يوثق به» ؛ استقصاى مشايخ وى به همراه شرح آنها . اين كتاب هنوز به چاپ نرسيده است . 668 . الممدوحين و المذمومين من الصحابة . المسلسلات فى الإجازات ، ج 2 ، ص 583 . اين كتاب ، مشتمل بر شرح حال صحابيان پيامبر صلى الله عليه و آله ، اعم از راوى و غير راوى ، به همراه مدح يا ذم در مورد هر يك از آنهاست و هنوز به چاپ نرسيده است . 669 . من روى عن الثقات . المسلسلات فى الإجازات ، ج 2 ، ص 583 . اين كتاب ، در بردارنده راويانى است كه در مورد آنها توثيق وارد شده است ، به همراه روايانى كه از هر يك از آنها روايت دارند . اين كتاب ، هنوز به چاپ نرسيده است . 670 . نخبة الأثر فى رجال كتب المعتبر . المسلسلات فى الرجال ، ج 2 ، ص 583 . المعتبر تأليف نجم الدين ابو القاسم جعفر بن حسن هذلى حلّى (م 676ق) ، شرح كتاب مختصر النافع تأليف ديگر همين مؤلّف است كه به صورت فقه استدلالى بوده و مؤلّف در لابه لاى مباحث مطرح شده ، در مورد راويان حديث ، اظهار نظر نموده است . مؤلّف نخبة الأثر درباره اين روايان ، كتاب ياد شده را تأليف كرده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 24 ، ص 49 ، ش 241) اين كتاب را با عنوان نتيجة الفكر فى تنقيح رجال المعتبر ، فهرست نموده است .
.
ص: 286
. .
ص: 287
. .
ص: 288
. .
ص: 289
. .
ص: 290
موسوى اصفهانى ، آقا حسن .671 . ثقات الرواة . نجف : مطبعة الآداب ، 1387 ق ، ج 1 ، 355 ص ، اوّل . كتاب در بردارنده مطالب زير است : مقدمه مؤلّف در ذكر اسامى بعضى از راويان حديث در صدر اسلام ، از زمان صحابيان تا ابن غضايرى است كه در دوازده «طبقه» معرّفى شده اند و به دنبال بيان طبقه و نام هر راوى ، تأليف ها و تعبيرهاى جرح و تعديل ، به همراه مصدر مورد مراجعه ، مشخّص شده است . در آخر مقدّمه ، مؤلّف ويژگى هاى كتاب را مشخّص كرده است . متن كتاب ، شامل اسامى رجال موثّق و شرح حال آنهاست كه بر اساس ترتيب حروف الفبا مرتّب شده اند ، و در بيان توثيقات و شرح حال راويان حديث ، به كتاب هاى مشهور رجالى ، مانند كتاب هاى شيخ طوسى ، رجال النجاشى ، رجال ابن داوود و كتاب هاى حديثى معتبر ، مراجعه شده است . در توثيقات راويان ، علاوه بر تعبير «ثقه» ، تعبيرهايى كه دالّ بر توثيق باشند و مورد استناد واقع شده اند ، آورده شده است . در شرح حال هر راوى آثار وى ، به همراه ذكر نشانى مصدر مورد مراجعه ، مشخّص شده است . گفتنى است كه تنها جلد اوّل اين كتاب (تا حرف ز) در دسترس ماست .
.
ص: 291
موسوى خويى ، سيّد ابوالقاسم (1317 _ 1413 ق) .672 . معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة . بيروت ، 1403 ق ، 23 ج ، سوم . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : مقدّمه مؤلّف ، در ويژگى هاى اين كتاب ، همراه با چند مقدّمه كه اين مباحث را مورد بررسى قرار داده اند : مقدّمه اوّل : نياز به علم رجال ؛ مقدّمه دوم : چگونگى اثبات وثاقت يا حسن راويان ؛ مقدّمه سوم و چهارم : توثيقات عامّه ؛ مقدّمه پنجم : بررسى احاديث كتب اربعه ؛ مقدّمه ششم : بررسى كتاب هاى اصلى علم رجال . متن كتاب ، شامل مباحث ذيل است : اسامى راويان كتاب هاى چهارگانه حديثى شيعه و كسانى كه نامشان در منابع اصلى رجال بوده است به ترتيب حروف الفبا ، با ذكر احوال هر راوى تنظيم شده اند . در مواردى كه يك راوى ، تحت عنوان هاى مختلف آورده شده است ، شرح حال اين راوى ، در ذيل يكى از عناوين معروف وى بيان شده است و عنوان هاى ديگر به آن عنوان ، ارجاع داده شده اند . در شرح حال هر عنوان ، ابتدا آراى رجاليان متقدّم و نقل قول منابع اصلى رجال ذكر شده است . همچنين فهرستى از راوى و مروى عنه هر راوى ، همراه با آمار روايات هاى وى در كتب اربعه ، ارائه شده است . اختلاف تعبير از يك راوى در كتاب هاى مختلف ، با عنوان «اختلاف كتب» و اختلاف تعبير از يك راوى در نسخه هاى يك كتاب ، با عنوان «اختلاف نسخ» مشخّص شده است . مؤلّف كتاب ، در پايان بسيارى از شرح حال ها ، ديدگاه خود را مطرح نموده است . در ذيل هر عنوان ، نشانى روايت هاى آن راوى در كتب اربعه در صورتى كه مختصر باشند (مثلاً بين پنج تا ده نفر) آورده شده است ؛ وگرنه در پايان هر جلد ، به دنبال عنوان «تفصيل طبقات الرواة» ، تفصيل طبقات راويان در آن جلد ، با بيان فهرست نشانى هاى راوى و مروى عنه هر يك از راويان ، مشخّص شده است . فهرست هاى تهيه شده بر اين كتاب عبارت اند از : دليل معجم رجال الحديث ، محمّد سعيد طريحى . المعين على معجم رجال الحديث ، سيّد محمّد جواد حسينى بغدادى . المفيد من معجم رجال الحديث ، محمّد جواهرى . كه قبلاً معرّفى شدند . همچنين عبد الهادى فقهى زاده ، مقدّمه هاى اين كتاب را با عنوان درآمدى بر علم رجال ، ترجمه كرده و به طور مستقل ارائه نموده است . چاپ ديگر : تهران ، مركز نشر الثقافة الإسلاميّة ، 1413 ق ، 24 ج ، پنجم . اين كتاب ، مشتمل بر همان خصوصياتى است كه در معرّفى چاپ اوّل همين كتاب به آنها اشاره شد ، به همراه ويژگى هاى خاصّى كه به آنها اشاره مى شود : عبد الصاحب خويى در مقدمه چاپ پنجم متذكّر شده است كه : از ويژگى هاى اين چاپ ، آن است كه در محتوا و شكل كتاب ، تجديد نظرهايى اعمال شده است . تجديد نظرهاى موجود در محتواى كتاب ، عبارت اند از : به دنبال عدول مرحوم خويى رحمه الله از توثيق راويان كتاب كامل الزيارات ، به توثيق مشايخ بلاواسطه ابن قولويه ، در بعضى از مبانى رجالى و اصول عامّه موجود در مقدّمه كتاب تغييراتى حاصل شد كه موجب تغيير اعتبار بعضى از رجال حديث ، از جهت توثيق و تضعيف گرديد . اين تغييرها شامل : بيان شرح حال هاى جديد ، اضافه كردن مطالبى در ابواب اختلاف كتب و اختلاف نسخ و طبقات راويان است . در تغييرهاى موجود در شكل كتاب ، مى توان به تصحيح ويرايش كتاب و ارائه آن در 24 جلد ، اشاره نمود . 673 . در آمدى بر علم رجال . ترجمه : عبد الهادى فقهى زاده ، تهران : امير كبير ، 1376 ش ، 107 ص ، اوّل . كتاب در بردارنده مطالب زير است : مقدّمه مترجم در مورد علم رجال ، و بررسى ويژگى هاى كتاب معجم رجال الحديث و زندگى نامه مرحوم سيّد ابوالقاسم موسوى خويى تأليف شده است . متن كتاب ، مشتمل بر ترجمه فارسى مقدّمه هاى ششگانه كتاب معجم رجال الحديث است .
.
ص: 292
. .
ص: 293
طريحى ، محمّد سعيد .674 . دليل معجم رجال الحديث . قم : مركز نشر آثار شيعه ، 704 ص . مقدّمه مؤلّف در زندگى نامه مرحوم سيّد ابوالقاسم موسوى خويى و بررسى شيوه و فوايد حاصل از كتاب معجم رجال الحديث اوست . متن كتاب ، شامل فهرست اسامى رجال حديث موجود در كتاب معجم رجال الحديث و بر اساس ترتيب اين اسامى از جلد اوّل تا جلد بيست و سوم است ، به اين ترتيب كه علاوه بر ذكر نام راوى ، شماره جلد و شماره صفحه اى كه اين راوى را مورد بحث قرار داده ، بيان شده است .
ناصرى ، رياض محمّد حبيب .675 . الواقفية دراسة تحليلية . مشهد : المؤتمر العالمى للإمام الرضا عليه السلام ، 1409 ق ، 2 ج ، اوّل . مؤلّف كتاب در صدد آن است كه با ارائه مباحثى ، جايگاه «واقفه» در اسناد احاديث را مشخّص نمايد . كتاب ، در ده فصل تنظيم شده است . در فصل اوّل تا نهم ، مباحث ذيل مطرح شده اند : مراد از واقفه و اقسام آنها ؛ واقفه در تاريخ اسلام ؛ اسباب وقف ؛ اقوال ائمه عليهم السلام و روش برخورد مسلمانان با واقفه ؛ روايات واقفه ؛ وكلاى واقفه ؛ واقفه در كتاب هاى رجالى شيعه . فصل دهم كتاب ، در پنج قسمت تنظيم شده است كه عبارت اند از : اسامى واقفيانى كه وقف آنها ثابت شده است و سپس رجوع كرده اند ؛ اسامى واقفيانى كه وقف آنها ثابت شده ، امّا رجوع از وقف آنها ثابت نشده است ؛ اسامى راويانى كه در واقفى بودن آنها اشتباه شده است ؛ اسامى جمعى از واقفيان كه وقف آنها اثبات نشده است ؛ اسامى راويانى كه متّهم بر وقف شده اند . در مورد اسامى هر يك از واقفه ، شرح حال ، اقوال ائمه عليهم السلام و علماى علم رجال ، به انضمام بررسى و تحقيق مؤلّف ، آورده شده است . در آخر كتاب ، فهرست هاى مفصّلى از كتاب ، ارائه شده است .
.
ص: 294
نجّار ، محمّد على .676 . تصحيح تراثنا الرجالى مع التعريف بالمجهولين من رواته . مؤسسة دار الهجرة ، 1410 ق ، ج 1 ، 628 ص ، اوّل . در طول تاريخ تدوينِ كتاب هاى حديثى و رجالى در دوران هاى مختلف ، شكل هاى متفاوتى از اشتباه ، مانند : انقطاع در سند ، سِقط ، زياده ، تحريف ، تداخل اسامى ، جهل نسبت به پدر راوى ، و جهل به شهرت و ... در اسناد احاديث ، وارد شده است . مؤلّف كتاب ، ضمن بيان اين اشتباه ها ، تا حدودى قائل به تفكيك در نوع آنها در دوران هاى مختلف تأليف اين كتاب ها شده است ، به طورى كه نوع اشتباه در اسناد را در دو دوره كلّى با عنوان «الشوائب الجديدة» و «الشوائب القديمة» ، تقسيم نموده و بيان داشته است كه اشتباه هاى جديد ، از قرن دهم هجرى به بعد در اسناد روايات وارد شده اند ، به اين ترتيب كه به مرور زمان ، در تأليف كتاب هاى جديد ، اشتباه هايى در بيان اسناد موجود در كتاب هاى حديثى و رجالى به صورت تصحيف ، تحريف ، تداخل ، سقط ، انقطاع و ... ايجاد شده است . در متن كتاب ، از جلد اوّل ، نود مورد از اشكالاتى كه شامل تصحيف و اشتباه يك راوى به راوى ديگر است ، مشخّص شده اند ، به همراه بيان خودِ اشتباه و نشانى كامل مصدرى كه اشتباه در آن واقع شده است . سپس نشانى كامل مصدرى كه شكل صحيح از سند را در بر دارد و نيز ديدگاه مؤلّف ، بيان شده است . شايان ذكر است كه مشخّصات ذكر شده ، تنها شامل جلد اوّل از اين كتاب است و جلدهاى ديگر ، در دسترس نبودند .
.
ص: 295
نجف ، محمّد مهدى .677 . الجامع لرواة وأصحاب الإمام رضا عليه السلام . مشهد : المؤتمر العالمى الثانى للإمام الرضا عليه السلام ، 1407 ق ، 2 ج ، اوّل . متن كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى 831 نفر از اصحاب امام رضا عليه السلاماست كه با ايشان ملاقات داشته اند و از حضرت ، كلامى شنيده اند ، و يا روايتى از قول يا فعل امام ، بدون واسطه ، نقل كرده اند ؛ و نيز راويان و اصحابى كه در زمان حضرت زندگى مى كرده اند و مطلبى را از ايشان نقل كرده اند و يا حضرت ، در مورد آنها مطلبى را نقل كرده است . فهرست اسامى در اين كتاب ، از مصادر اوّليه چاپ شده و چاپ نشده ، شامل سيصد عنوان از كتاب هاى اصول ، فروع ، تفسير ، حديث ، فقه ، اخلاق ، تاريخ ، سيره ، تراجم ، رجال و ... از شيعه و سنّى _ كه به اسامى بعضى از آنها اشاره شده _ تهيه گرديده است . از هر يك از راويان ، تنها يك روايت نقل شده است و به دنبال آن ، مصدر مورد مراجعه ، مشخّص شده است . همين طور ، اقوال علماى علم رجال در توثيق و تضعيف راويان ، آورده شده است . به منظور مشخّص شدن طبقه راوى و تمييز راويانى كه احتياج به تمييز مشتركات دارند ، مروى عنه اين راويان ، مشخّص شده اند .
نمازى شاهرودى ، على .678 . الإعلام الهادية الرفيعة فى اعتبار الكتب الأربعة . مشهد : چاپ خانه خراسان ، 1357 ش ، 228 ص ، جيبى . كتب اربعه حديثى ، از مصادر بسيار مهم شيعه در فقه اند . نويسنده كتاب ، با بيان ادلّه اى در اعتبار اين چهار كتاب حديثى ، در نظر دارد كه جايگاه محكم اين كتاب ها را نزد مخاطبان با بيانى استدلالى مشخّص نمايد . روش مؤلّف در بيان ادّله اعتبار اين كتاب ها به صورت هاى مختلف است . در مرحله اوّل ، اسناد و راويان احاديث اين كتاب ها را به صورتى كلّى مورد بحث و بررسى قرار داده و سپس اقوال علما در مورد اين كتاب ها را مطرح نموده است و در آخر ، پاسخ هاى خود بر خدشه كنندگان را ارائه مى نمايد . مباحث مطرح شده در اين كتاب ، در پنج فصل و يك خاتمه آورده شده است كه عبارت اند از : فصل اوّل ، در اصول اربعمئه در كتب اربعه . در اين قسمت ، 65 مورد از اصولى كه از مصادر اين كتب اند ، مطرح شده و طريق هر يك از مؤلّفان كتب اربعه به صاحبان اين اصول ، به همراه شماره سند روايات ، ذكر شده است ؛ فصل دوم ، در بيان اقوال علما در اعتبار «اصول اربعمئه» ؛ فصل سوم ، در وجوب اعتماد بر اين اصول ، اقوال علما مطرح شده و مورد بررسى واقع شده است ؛ فصل چهارم ، در بيان سخنان مشايخ ثلاثه در اعتبار كتب اربعه حديثى ؛ فصل پنجم ، كلام علما در اعتبار كتب اربعه . در خاتمه كتاب ، در دفع شبهات مطرح شده بر كتب اربعه ، مطالبى مورد بحث قرار گرفته است . در نهايت ، بحثى مختصر در اعتبار كتب علاّمه مجلسى و بيان جايگاه علمى شيخ حرّ عاملى ، آورده شده است . 679 . مستدركات علم رجال الحديث . مقدّمه: حسن نمازى، قم: حسن نمازى، 1412ق، 8 ج ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه و 28 باب و خاتمه است . مقدمه كتاب ، شامل هشت فصل و خاتمه است در فصل هاى مقدّمه ، اين مباحث مطرح شده اند : فصل اوّل ، تعريف علم رجال ؛ فصل دوم ، موضوع علم رجال ؛ فصل سوم ، فايده علم رجال ؛ فصل چهارم ، تاريخ حيات ، اسامى ، القاب و كنيه هاى معصومان عليهم السلام ؛ فصل پنجم ، اصحاب اجماع ؛ فصل ششم ، روايات معصومان عليهم السلام در مدح و ذم ؛ فصل هفتم ، اعتبار كتب اربعه ؛ فصل هشتم ، فوايد رجالى ، شامل امور ثابت كننده وثاقت و حُسن راوى ، توثيقات عامّه ، وقوع راوى در بعضى از طُرُق دليل بر وثاقت وى است . همچنين چند فايده در بيان روش هاى مؤلّف در تأليف اين كتاب ، آمده است . در خاتمه، كتاب نامه و فهرست مؤلّفان رجالى اصحاب ائمه عليهم السلام ، مشخّص شده اند. متن كتاب ، مشتمل بر اسامى و بيان شرح احوال دو دسته از رجال است كه عبارت اند از : اوّل ، رجالى كه در كتاب هاى تنقيح المقال ، جامع الرواة و معجم رجال الحديث ، نامى از آنها آورده نشده است . دوم ، بعضى از رجالى كه در كتاب هاى ذكر شده ، نامشان آورده شده است ؛ امّا مؤلّف اين كتاب ، در شرح احوال آنها مطالب ديگر را بيان كرده است . اسامى رجال حديث ، بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است . خاتمه كتاب ، شامل كنيه ها ، القاب و اسامى راويان زن است . مقدمه حسن نمازى در زندگى نامه مؤلّف و فهرستى از كتاب هاى چاپ شده و چاپ نشده اوست .
.
ص: 296
. .
ص: 297
هادوى تهرانى ، مهدى .680 . تحرير المقال فى كلّيات علم الرجال . تهران : الزهراء ، 1412 ق ، 196 ص ، اوّل . كتاب مشتمل بر مطالب زير است : تعريف ، موضوع و مسائل علم رجال ؛ ضرورت علم رجال ؛ ادّله حجّيت اقوال رجالى ؛ اقسام راوى ؛ روش هاى احراز وثاقت ؛ توثيقات عامّه ؛ الفاظ مدح ؛ تعارض جرح و تعديل ؛ نظريه تعويض . خاتمه كتاب ، در بررسى كتاب هاى اصول رجالى است . در آخر كتاب ، فهرست هاى متعددى آورده شده است .
.
ص: 298
احمد بن محمّد .681 . رسالة فى نسب الرواة . الذريعة ، ج 24 ، ص 139 (ش 694) . محقّق تهرانى ، به نسخه اى از اين كتاب ، نشانى داده است .
شريف بغدادى ، محمّد بن على .682 . الرواة . التراث العربى ، ج 3 ، ص 132 . مؤلّف ، در مرحله اوّل ، كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى (م 726 ق) را همانند اصل آن در دو قِسم ترتيب داده است و سپس در خاتمه آن ، هفت فايده رجالى را به همراه زياداتى كه از رجال ابن داوود اخذ نمود و در اين كتاب موجود نبوده ، مطرح نموده است .
على بن حسن .683 . مشيخة الاستبصار والتهذيب و [كتاب] من لا يحضره الفقيه . الذريعة ، ج 21 ، ص 71 (ش 4002) . مؤلّف ، اقدام به استخراج احوال عدّه اى از رجال موجود در طُرُق شيخ ابو جعفر محمّد بن حسن طوسى و محمّد بن بابويه قمى از كتاب الاستبصار ، التهذيب و كتاب من لا يحضره الفقيه نموده است . اسامى بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند و براى بيان احوال رجال صحيح ، حَسَن ، موثّق ، مجهول و ضعيف ، از كُدهايى كه به وسيله حروف الفبا تنظيم شده ، استفاده شده است . محقّق تهرانى نسخه هايى از اين مشيخه را مشاهده كرده و نشانى داده است .
.
ص: 299
مراد على .684 . رجال المولى مراد على . الذريعة ، ج 10 ، ص 149 (ذيل ش 274) . مؤلّف ، رجال كتاب من لا يحضره الفقيه را بر اساس حروف الفبا مرتّب و تنظيم نموده است . محقّق تهرانى به نسخه اى از اين كتاب ، نشانى داده است .
مؤلّف نا معلوم685 . أرجوزة فى الرجال . الذريعة ، ج 1 ، ص 473 (ش 2357) . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است .
مؤلّف نامعلوم686 . طبقات رواة الفقيه . الذريعة ، ج 15 ، ص 149 (ش 986) . اين كتاب ، مشتمل بر «دايره»هايى است كه اسناد موجود در مشيخة الفقيه ، در آنها گنجانيده شده اند و در طريق هر راوى ، شرح حال وى مطرح شده است و مؤلّف در نظر دارد تا طبقه راويان را مشخّص نمايد . روش تأليف به اين ترتيب است كه در هر دو صفحه كه در مقابل يكديگر قرار دارند ، هفت دايره رسم شده كه هر دايره ، در درون دايره ديگر قرار داده شده است و نصف هر يك از اين دايره ها در يك صفحه قرار دارند . در دايره كوچك تر و مركزى ، نام مرحوم شيخ صدوق آورده شده است و در دايره محيط بر اين دايره ، اسامى بيست يا بيست و چند نفر از مشايخ شيخ صدوق آورده شده است و در دايره محيط بر دايره شيخ صدوق ، اسامى مشايخ آنها آورده شده است و اين روش ، در بيان اسامى مشايخ از هر دايره در دايره بعد ، آورده شده است . طريق هر راوى در يك سطر مشخّص شده است و نام آن راوى با قلم قرمز رنگ ، مشخّص شده است . اسامى و طريق راويان ، بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است .
.
ص: 300
مؤلّف نامعلوم .687 . الفوائد الرجالية . تحقيق : محمّد حسين مولوى . منتشر شده در : ميراث حديث شيعه (دفتر اوّل) ، قم : مركز تحقيقات دار الحديث ، 1377 ش ، ص 255 _ 308 . اين كتاب ، در بردارنده چند فايده رجالى است كه در پنج مقدّمه آورده شده و عبارت اند از : مقدمه اوّل ، تعريف ، موضوع و فايده علم رجال ؛ مقدمه دوم ، مبانى نياز به علم رجال ؛ مقدمه سوم ، چگونگى رجوع به كتب رجالى ؛ مقدمه چهارم ، تمييز مشتركات ؛ مقدمه پنجم ، مبانى معرفت به مدح و قدح در رجال اسناد . محقّق در مقدمه خود ، مطالبى در معرّفى اين كتاب ، بيان داشته است .
مؤلّف نا معلوم .688 . فهرس الرجال . التراث العربى ، ج 4 ، ص 229 . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى رجال است كه مؤلّف ، اين اسامى را در جدول هاى هفتگانه ، مرتّب نموده است . عناوين بعضى از اين جدول ها عبارت اند از : شماره مسلسل ، اسامى رجال ، تاريخ ميلادى ، تاريخ قمرى و ... .
.
ص: 301
مقالات رجالىآقاجانى قنّاد ، على .689 . «ابراهيم بن هاشم كوفى» . علوم حديث ، ش 19 (بهار 1380 ش) ، ص 87 _ 102 . نويسنده مقاله با بيان اين مطلب كه شناخت راويان احاديث كه در زمان اهل بيت عليهم السلاممى زيسته اند ، موجب مى شود تا ما درك بهترى از مسائل و وقايع مختلف عصر معصومان عليهم السلام و سير تحوّل و تطوّر احاديث داشته باشيم و در نتيجه ، بهره گيرى كامل ترى از روايات بگيريم ، شرح حال ابراهيم بن هاشم كوفى را به همراه فهرست اسامى مشايخ و شاگردان وى ، و اين كه در زمان كدام يك از معصومان عليهم السلاممى زيسته است ، با استناد به نقل قول هايى از كتاب هاى رجالى بيان مى نمايد . نويسنده همچنين به نقش و جايگاه حوزه هاى درسى كوفه و قم در زمان حيات اين شخصيت مى پردازد و تأثيرى كه اين حوزه ها بروى گذاشته اند و نيز تأثيرى كه وى بر اين حوزه هاى درسى داشته است ، بيان مى نمايد .
احمدى فقيه (يزدى) ، محمّد حسن .690 . «فوايد رجالى در آثار امام رحمه الله» . كيهان انديشه ، ش 29 (فروردين و ارديبهشت 1369) ، ص 56 _ 65 . نويسنده مقاله ، ضمن ارائه گوشه هايى از مباحث درايه اى و رجالى مطرح شده در كتاب هاى امام خمينى رحمه الله ، به دنبال بيان و مشخّص نمودن مبانى و نظريات ايشان در علم درايه و رجال است و چون امام رحمه الله ، داراى كتاب درايه اى و رجالى مستقلى نيست، اين مبانى را با مراجعه به كتاب هاى فقهى ايشان ، گِردآورى و ارائه نموده است . مقاله ، در بردارنده اين مباحث است : بيان تعريف واژه هاى كليدى اى ، همچون : «اصل» ، «كتاب» ، «تصنيف» و «نوادر» ؛ ديدگاه امام رحمه الله بر دلالت «صاحب اصل» يا «صاحب كتاب» ، در اعتماد و عدم اعتماد بر آن اصل و كتاب و يا بر صاحب آن ؛ بيان معانى بعضى از طُرُق حمل و اداى حديث ، مانند : سماع ، قرائت و مناوله ، اصحاب اجماع ، بعضى از كتب روايى ، و بعضى از رجال موجود در اسناد روايات .
.
ص: 302
اسكندرى ، محمّد مهدى691 . «روش دستيابى به اطّلاعات كتب رجالى» . قم ، مركز تحقيقات كامپيوترى علوم اسلامى ، مجموعه مقالات اوّلين سمينار كامپيوتر و علوم اسلامى ، بهار 1372 ، 635 ص (ص 139 _ 173) . مقاله ، شامل مباحثى در تقسيم بندى كتاب هاى رجالى بر اساس موضوع ، مذهب مؤلّفان آنها و اصول اوليه و ثانويه است . پس نوع اطّلاعات و شيوه مؤلّف هر كتاب در ارائه اطّلاعات آنها به طور مختصر بيان شده است و در نهايت ، پيشنهاد تهيه نرم افزارهايى به منظور دستيابى به اطّلاعات موجود در اين كتاب ها را در محورهاى معجم اسناد ، موضوعات ، الفاظ و عناوين ، مطرح نموده و محور اطّلاعات ارائه شده در هر مورد را مشخّص مى نمايد . شايان ذكر است كه نويسنده ، منابع رجالى را كتاب هايى دانسته كه شامل هرگونه اطّلاعات رجالى مى شوند و بر همين اساس ، علاوه بر كتاب هايى كه شرح حال راويان را در بردارند و يا اسناد روايات را دسته بندى نموده اند ، كتاب هاى حديثى در بردارنده اسناد را در نظر دارد .
انصارى قمى ، حسن692 . «اماميّه و اصول روايى اصحاب اجماع» . علوم حديث ، ش 21 (زمستان 1380) ، ص 2 _ 10 . مؤلّف به صورت فشرده به تبيين تاريخچه بحث رجالى اصحاب اجماع پرداخته و گزارشى از ديدگاه عالمان را نسبت به اين نظريه در طول تاريخ ، ارائه كرده است . همچنين برداشت ها و تفسيرهاى مختلفى را كه از عبارت كشّى درباره اصحاب اجماع بوده است ، دسته بندى و گزارش كرده است . وى در پايان ، چنين نتيجه گرفته كه اصحاب اجماع ، از فقهاى اوّل امامى مذهب بوده اند كه «كتاب»ها و «اصول» ايشان مورد توجّه و عنايت دانشوران آن عصر ، قرار داشته است .
.
ص: 303
افتخار زمان .693 . «روشى نو در شناخت راويان حديث» . ترجمه : سيّد محمّد على رضوى ، علوم حديث ، ش 19 (بهار 1380) ، ص 66 _ 86 و ش 20 (تابستان 1380) ، ص 46 _ 77 . نويسنده مقاله به دنبال آن است كه با مقايسه نقل هاى مختلف يك حديث ، امكان دستيابى به نتايجى درباره خصوصيات راويان حديث ، فراهم نمايد . مثلاً براى علم به ضبط و وثاقت راوى ، مى توان روايات وى را با روايات راويان موثّق ، مقايسه كرد و در صورت موافقت اين احاديث در لفظ و حتى در معنا ، در مى يابيم كه اين راوى ، ضابط و موثّق بوده است . در اين زمينه ، نويسنده ، حديث ديدار پيامبر صلى الله عليه و آله با سعد بن ابى وقّاص را كه داراى نقل هاى مختلف است ، مورد مقايسه و بررسى قرار مى دهد تا نتايج به دست آمده از اين روش ابتكارى ، آشكار گردد .
باقرى بيدهندى ، ناصر .694 . «اصحاب اجماع» . علوم حديث ، ش 6 (زمستان 1376) ، ص 55 _ 80 و ش 9 (پاييز 1377) ، ص 82 _ 119 . نويسنده مقاله ، ضمن معرّفى اصحاب اجماع و بيان شرح حال آنها به بررسى نقش و جايگاه اين راويان در اسناد احاديث مى پردازد . در اين مقاله ، به پيدايش اصطلاح «اصحاب اجماع» ، تعداد اين راويان و مدارك اجماع بر آنها پرداخته شده است . سپس ضمن بيان شرح حال هر يك از اين راويان ، اقوال علماى علم رجال ، با ذكر نشانى مصدر مورد مراجعه در مورد آنها آمده است .
.
ص: 304
بغدادى ، محمود .695 . «من أعلام الثقات» . رسالة التقريب ، س 2 ، ش 7 (ذوالحجة 1415ق) ، ص 174 _ 218 و ش 10 (شوّال 1416 ق) ، ص 202 _ 231 . نويسنده مقاله ، زندگى نامه تعدادى از راويان مشهور و ثقه را بيان داشته است ، به اين ترتيب كه علاوه بر بيان احوال اين راويان ، ديگر مشخّصات آنها از جمله : مصنّفات ، راوى و مروى عنه و مباحثى كه در مورد هر يك از آنها درباره گرايش هاى فرقه اى و ... مطرح شده ، آورده است و در هر مبحث ، اقوال علماى رجال و نشانى مصادر مورد مراجعه ، مشخّص گرديده است . برخى از اين راويان ، عبارت اند از : ابان بن تغلب ، ابوالأسود دئلى ، ابوجحيفه سوايى ، ابراهيم بن ميمون ، ابراهيم نخعى ، ابراهيم بن عمر ، احنف بن قيس ، انس بن عياض ، اسماعيل بن ابى خالد ، اسماعيل اسدى ، جارية بن قدامه سعدى ، هانى بن هانى همْدانى ، زيد بن ارقم و ... . شايان ذكر است كه اين مقاله به صورت مستقل در هفتمين كنفرانس بين المللى وحدت اسلامى در شهريور 1373 ش ، با عنوان ثقات الإسلام به چاپ رسيده است .
بهبودى ، محمّد باقر .696 . «بررسى رجال حديث : حسن بن على بن ابى حمزه بطاينى» . فقه ، كتاب اوّل (بهمن 1372) ، ص 297 _ 304 . نويسنده مقاله ، پس از بيان اقوال علماى رجال در مورد واقفى بودن و دروغپرداز بودن حسن بن على بن ابى حمزه بطاينى و على بن ابى حمزه بطاينى ، به بحث در چگونگى مراحل حذف احاديث و اسامى كتاب هاى اين دو شخصيت از كتاب هاى حديثى و رجالى پرداخته است و از طرف ديگر ، چگونگى تأليف كتاب هايى با اسامى مختلف _ كه همگى آنها روايات خود را از كتاب على بن ابى حمزه بطاينى اخذ كرده اند _ مورد بحث قرار داده است . ايشان ، اسامى اين كتاب ها را با اين عناوين بيان مى دارد : تفسير البطائنى ، تفسير فضائل القرآن ، تفسير النعمانى ، بيان أنواع علوم القرآن ، الناسخ والمنسوخ ، المحكم والمتشابه ، وثواب القرآن . 697 . «طلوع و غروب اصحاب اجماع» . فقه ، ش 4 و 5 (تابستان و پاييز 1374) ، ص 397 _ 414 . نقش و جايگاه «اصحاب اجماع» در فقه شيعه ، بر هيچ پژوهشگرى مخفى نيست . علم رجال ، در صدد آن است كه بازگو كننده اسناد و مداركى باشد تا به اين وسيله ، اعتبار اين اصحاب را براى مخاطبان ، مشخّص نمايد . نويسنده مقاله با معرّفى كتاب رجال الكشّى ، ضمن بيان و شرح متن هايى از اين كتاب كه در مورد اصحاب اجماع وارد شده است ، به نقش اصحاب اجماع در بيان روايات معصومان عليهم السلام و احكام اسلام مى پردازد . سپس به بررسى جايگاه اين اصحاب در اسناد روايات و بيان اختلافات مطرح شده در مورد آنها پرداخته است و به دنبال آن ، براى مشخّص شدن جايگاه اصحاب اجماع در فقه شيعه ، اقوال معصومان عليهم السلام و علماى علم رجال در اعلم بودن فقهى آنها را مورد بررسى قرار مى دهد . 698 . «علم رجال و مسئلة توثيق : نقش ابراهيم بن هاشم قمى در حديث شيعى» . كيهان فرهنگى ، ش 80 (بهمن 1370) ، ص 28 _ 30 . بررسى زندگى نامه راويان حديث و توثيق و تضعيف آنها در نقل حديث ، از اركان مهم مباحث علم رجال است . نويسنده مقاله ، ضمن بيان زندگى نامه ابراهيم بن هاشم قمى كه از اصحاب چند تن از ائمه معصوم عليهم السلامبوده است ، اقوال علماى رجال را در مورد اين شخصيت ، به همراه بيان تعداد رواياتى كه از هر يك از معصومان عليهم السلام ، نقل كرده است تا به اين وسيله ، جايگاه اين شخصيت حديثى در اسناد احاديث ، مشخّص گردد .
.
ص: 305
پهلوان ، منصور .699 . «اسناد و مشايخ راويان صحيفه كامله» . علوم حديث ، ش 12 (تابستان 1378) ، ص 26 _ 69 . نويسنده مقاله ، ضمن بيان جايگاه صحيفه سجاديه در ميان مسلمانان ، در صدد آن است كه با بيان اسناد و مشايخ راويان اين كتاب ، اعتبار سندى اين كتاب مهم را براى مخاطبان خود ، مشخّص نمايد . متن مقاله ، مشتمل بر فهرست اسامى 32 نفر از مشايخ مشهور از راويان صحيفه سجاديه است كه اسامى آنها بر اساس تاريخ وفاتشان تنظيم شده است و در ذيل هر عنوان ، شرح حال مختصرى از آن شخصيت و طُرُق هر يك از آنها به صحيفه كامله ، با ذكر نشانى مصدر مورد مراجعه ، مشخّص شده است .
.
ص: 306
تركمانى ، حسينعلى .700 . «ابوهريره و نشر اسرائيليات و احاديث موضوع» . علوم حديث ، ش 10 (زمستان 1377) ، ص 136 _ 161 . نويسنده مقاله در نظر دارد نقش ابوهريره در نشر ساخته هاى اديان ديگر و وضع احاديث جعلى در تاريخ صدر اسلام را مشخّص نمايد . در مقاله ، به بررسى اين عناوين پرداخته شده است : اسامى ابوهريره ؛ تعداد احاديثى كه از وى نقل شده است ؛ اوّلين راوى متّهم به وضع حديث ؛ شيوخ و شاگردان و ناقلان اخبار ابوهريره ؛ بى اعتبارى احاديث وى ؛ ابوهريره ، رودرروى على بن ابى طالب عليه السلام .
جاودان ، محمّد .701 . «رجال نجاشى ، سير رجال نويسى متقدّمان» . كيهان فرهنگى ، ش 37 (فروردين 1366) ، ص 14 _ 16 . نويسنده مقاله ، ضمن بيان فهرستى از شانزده كتاب رجالى تأليف شده قبل از كتاب هاى اصول چهارگانه علم رجال شيعه ، اقدام به معرّفى هر يك از اين چهار كتاب اصلى علم رجال مى نمايد و در نهايت ، كتاب رجال النجاشى را با تفصيلى بيشتر معرّفى نموده ، تا به اين وسيله به نقش و جايگاه مهمّى كه اين كتاب در علم رجال داراست ، اشاره كرده باشد . در معرّفى هر كتاب، زندگى نامه مختصرى از مؤلّف، به همراه ويژگى هاى مختصرى از آن كتاب ، بيان شده است و در نهايت ، مصادر مورد مراجعه ، معرّفى شده اند .
.
ص: 307
جلالى ، سهيلا .702 . «پژوهشى درباره أصول أربعمئة» . علوم حديث ، ش 6 (زمستان 1376) ، ص 187 _ 231 . نويسنده مقاله در نظر دارد تا ضمن معرّفى «اصول» ، نقش و جايگاه اين كتاب ها را در انتقال احاديث شيعه مشخّص نمايد . در اين مقاله ، اين مطالب مورد بحث واقع شده اند : معناى «اصل» و تفاوت آن با «كتاب» ؛ زمان تدوين اصول ؛ تعداد اصول ؛ امتيازات اصول ؛ سرنوشت اصول ؛ فهرست برخى از اصول اربعمئه . در ذيل مقاله ، مصادر مورد مراجعه ، با ذكر نشانى مشخّص شده اند .
جلالى ، عبد المهدى .703 . «ابن عقده و مقام او در حديث» . علوم حديث ، ش 2 (زمستان 1375) ، ص 176 _ 201 . نويسنده مقاله در نظر دارد تا نقش و جايگاه ابن عقده را در اسناد احاديث شيعه ، مشخّص نمايد . در اين مقاله در مورد مذهب ابن عقده ، جايگاه وى در حديث ، مشايخ و راويان وى ، به همراه ديدگاه علماى عامّه و شيعه ، كتاب ها و طُرُق وى در اسناد روايات شيعه ، مباحثى مطرح شده است .
حاجى تقى ، محمّد .704 . «محدّثان و علماى امامى رى (تا پايان قرن چهارم)» . علوم حديث ، ش 12 (تابستان 1378) ، ص126 _ 151 . نويسنده مقاله ، ضمن معرّفى محدّثان و علماى امامى شهر رى ، در نظر دارد چگونگى سير تكوين و گسترش مذهب اماميه در طى قرن اوّل تا چهارم در اين منطقه را مشخص بنمايد . مقاله شامل معرّفى اجمالى شهر رى و معرّفى مختصر 88 نفر از فقها و محدّثان و راويان احاديث معصومان عليهم السلام رى تا پايان قرن چهارم است . در زيرنويس ، اسامى مصادر مورد مراجعه ، با ذكر نشانى مشخّص شده اند .
.
ص: 308
حسينى آل مجدّد ، سيّد حسن .705 . «مراسيل ابن ابى عمير ، بين القبول والرد» . علوم الحديث ، ش 5 (محرّم الحرام _ جمادى الآخرة 1420 ق) ، ص 84 _ 93 . نويسنده مقاله ، در صدد است كه براى مخاطبان خود مشخّص نمايد كه : آيا مُرسَل هاى ابن ابى عمير ، حجّت اند يا خير ؟ به همين منظور ، در مرحله اوّل ، معناى مُرسَل ، اقسام مرسل ، معناى عام و خاص ، و قول مشهور را در مورد روايات مرسل ، بيان مى نمايد . سپس ادلّه و اقوال ذكر شده در حجّيت مرسل هاى ابن ابى عمير را با ذكر نشانى مصادر مورد مراجعه ، بيان نموده و مورد بحث قرار مى دهد و در نهايت مى پذيرد كه مرسل هاى ابن ابى عمير ، حجّت اند .
حسينى جلالى ، سيّد محمّد رضا .706 . «باب من لم يروعن الأئمة عليهم السلام فى كتاب الرجال للشيخ الطوسى» . تراثنا ، ش 7 و 8 (ربيع الثانى _ رمضان 1407 ق) ، ص 45 _ 149 . نويسنده ، اين مقاله را براى رفع اشكال در تكرار نام برخى راويان از ائمه عليهم السلامكه در ضمن باب «من لم يرو عنهم» كتاب رجال الطوسى تكرار شده ، نگاشته است و توجيهات ذكر شده براى تكرار اين عناوين را بيان داشته است . وى مصاديق اين تكرار عنوان را 69 مورد دانسته است و در ذيل هر عنوان ، به توضيح وجه تكرار پرداخته است . 707 . «كتابى تازه در رجال ، با سبكى جديد» . آينه پژوهش ، ش 6 (فروردين و ارديبهشت 1370) ، ص 14 _ 23 . شناخت سبك ها و روش هايى كه در متون علمى به كار برده شده اند ، مهم ترين وسيله براى بازيافتِ محتواى كتاب ها و سريع ترين شيوه براى دسترسى به مطالب آنهاست . نويسنده مقاله ، ضمن بيان مختصرى در سبك هايى كه در تأليف كتاب هاى رجالى به كار برده شده است ، به ضرورت شناخت اين سبك ها در هر چه بهتر استفاده كردن از اين گونه كتاب ها اشاره مى نمايد . پس از اين مقدّمه ، نويسنده به بيان سبك و روشى كه مرحوم آية اللّه سيّد حسين طباطبايى بروجردى در تأليف كتاب تجريد أسانيد الكافى و تنقيح أسانيد التهذيب به كار برده ، مى پردازد تا به اين وسيله ، نه تنها دسترس يافتن به اين كتاب ها براى مخاطب آسان باشد ، بلكه به جايگاه مهمّى كه اين كتاب ها با اين شيوه و سبك در علم رجال دارا هستند ، اشاره اى داشته باشد . اين مقاله ، شامل مباحثى در سبك شناسى ، شامل : جدا سازى اسناد كتب حديثى و جمع آورى در كتابى مستقل ، ترتيب اسناد روايات هر راوى در كنار يكديگر و بيان تعليقات ، جهت رفع نواقص است و نيز بيان مقدماتى كه نقش مهمّى در تكميل مطالب كتاب دارند . در بحث از شيوه مؤلّف در تأليف كتاب ، اين ويژگى ها براى آن ذكر شده است : تكميل نواقص موجود در منابع رجالى ، بيان علل حديث و رفع آنها ، آسان كردن منبع در جهت مقصود ، احياى علوم حديث ، و مقدّمه بودن آن براى فراگيرى علم رجال . 708 . «المصطلح الرجالى : أسْنَدَ عنه» . تراثنا ، ش 3 (شتاء 1406 ق) ، ص 98 _ 154 . يكى از اصطلاحات رجالى اى كه از زمان شيخ طوسى در كتاب هاى رجالى ، از جمله كتاب رجال الطوسى وارد شده است ، اصطلاح «أسند عنه» است كه معناى اين اصطلاح ، از گذشته مورد بحث و بررسى علماى علم رجال بوده است . نويسنده مقاله ، در نظر دارد ضمن بيان اقوال علما ، با بررسى معناهاى لغوى و اصطلاحى مشتقّات اين اصطلاح ، معناى روشنى از آن ، ارائه نمايد . مطالب مورد بحث در اين مقاله عبارت اند از : بررسى معناى لغوى و اصطلاحى «سند» ، «مُسند» ، «أسند عنه» ؛ بيان و بررسى اقوال و احتمالات هفتگانه در معناى اين اصطلاح ؛ تبيين قول مورد قبول نويسنده مقاله ؛ عدم دلالت اين اصطلاح بر تضعيف و توثيق . 709 . «المنتقى النفيس من دُرَر القواميس» . تراثنا ، ش 24 (رجب ، شعبان و رمضان 1411 ق) ، ص 155 _ 237 . نويسنده مقاله ، پس از بيان زندگى نامه فاضل دربندى و بيان اقوال علما درباره ايشان ، اقدام به معرّفى تفصيلى كتاب قواميس الرجال و الدراية ى اين شخصيت نموده است . اين كتاب ، در بردارنده توضيح مصطلحات موجود در علم رجال و درايه ، بيان شرح حال رجالى كه در مورد آنها اختلاف وجود دارد ، معرّفى كتاب هاى رجالى ، و مطالب ديگرى در علم رجال و درايه است . نويسنده كتاب در ذيل هر عنوان ، علاوه بر بيان اقوال علماى رجال و درايه ، ديدگاه خود را ارائه مى كند و فوايد آن مبحث را مشخّص مى نمايد . مطالب مورد بحث ، بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند . نويسنده مقاله ، تعدادى از مباحث مطرح شده در اين كتاب را انتخاب و بيان نموده است كه بعضى از مباحث رجالى آن عبارت اند از : اجازات ، اصحاب اجماع ، اصول اربعمئه ، الفاظ تعديل و توثيق ، تمييز مشتركات ، توثيقات عام و خاص ، طبقات ، ظنّ رجالى ، تعريف علم رجال ، مشايخ اجازه و ... .
.
ص: 309
. .
ص: 310
حسينى ، عليرضا710 . «سيستم مترادفات و تمييز مشتركات در معجم رجال» . قم : مركز تحقيقات كامپيوترى علوم اسلامى ، مجموعه مقالات اوّلين سمينار كامپيوتر و علوم اسلامى ، بهار 1372 ، 635 ص (ص 285 _ 331) . هدف از نگارش اين مقاله ، توجّه به دو مشكل جدى از مشكلات موجود در اسناد روايات است . يكى از مشكلات ، عناوين مشترك بين دو يا چند راوى ، و ديگرى عناوين پراكنده يك راوى كه در بردارنده دو بحث تمييز مشتركات و توحيد مختلفات است و همچنين بيان ضرورت تهيه نرم افزارهايى كه در اين راه ، محققّان را يارى نمايد . مقاله در سه فصل تنظيم شده است . در فصل اوّل ، سابقه پيشينه مبحث تمييز مشتركات و توحيد مختلفات ، تبيين راه حل هاى ارائه شده ، به همراه بيان عدم كارآيى آنها با استناد و مراجعه به كتاب هاى رجالى بيان شده است . در فصل دوم ، عوامل ايجاد اشتراك و مراحل تمييز مشتركات ، تبيين و بررسى شده اند . در فصل سوم ، مراحل و چگونگى كار در توحيد مختلفات ، مورد بحث و بررسى واقع شده است . در فصل هاى دوم و سوم ، ضمن تبيين مشكلات ذكر شده و چگونگى مراحل رفع آنها ، به نقش و شيوه برنامه هاى نرم افزارى در رفع اين مشكلات ، پرداخته شده است .
.
ص: 311
حقدار ، على اصغر .711 . «درنگى در علم رجال» . بصائر ، ش 14 _ 15 (آذرودى 1374) ، ص 30 _ 32 . نويسنده مقاله ، فهرستى از بعضى عناوين كلّى علم رجال را در غالب اصطلاحات منطقى ، تطبيق داده و بيان مى نمايد . نويسنده ، بحث از احاديث را در دو محور كلّى بيان مى نمايد كه عبارت اند از : اوّل ، صورت درونْ معرفتى ، كه ناظر بر راويان و متون و اسانيد احاديث ، و همچنين در بردارنده علم رجال حديث و درايه حديث است . دوم ، صورت معرفت شناسانه كه مى توان آن را به نام «فلسفه علم رجال» خواند و ناظر بر مباحث و مسائل علم رجال در تشخيص راوى موثّق و غير موثّق و ... است . نويسنده مقاله ، سپس اقدام بر معرّفى موضوع علم رجال و بيان تعريف اقسام حديث مى نمايد . مباحث ديگر اين مقاله كه به صورت فهرست ، با بيانى مختصر آورده شده اند ، عبارت اند از : مبادى تصوّرى و تصديقى علم رجال ؛ حدّ و رسم مبادى تصوّرى علم رجال ؛ عوارض ذاتى موضوع علم رجال ؛ علم رجال از علوم حقيقى است ؛ قضاياى جزئى علم رجال و كبراى كلّى در علم رجال . در نهايت ، فهرستى از توثيقات عامّه ، و فهرستى از كتب رجالى مشهور ، و ذكر جايگاه فوايد رجالى ، به همراه بيان فهرستى از اين فوايد ، ارائه شده است .
.
ص: 312
حيدرى ، مرتضى .712 . «نظرات فى الأصول الرجالية عند الشيعة الإمامية» . الفكر الاسلامى ، ش 13 و 14 (محرّم _ جمادى الآخرة 1417 ق) ، ص 287 _ 322 . قوام و شكل گيرى هر علمى ، بر پايه هايى مستقر است كه همواره و در هر مبحثى از آن علم ، به آن استوانه هاى محكم ، مراجعه مى شود . در علم رجال ، رجوع به كتاب هاى معتبر رجالى كه از علماى علم رجال صدر اسلام به دست ما رسيده ، متداول است و استوانه هاى اين علم به حساب مى آيند . نويسنده مقاله ، ضمن بيان مقدّمه اى در بيان جايگاه علم رجال در علوم اسلامى ، به نقش محورى كتاب هاى اصول رجالى در علم رجال اشاره مى نمايد و اين كتاب ها را بر اساس محتويات آنها به قِسم هاى مختلفى تقسيم مى نمايد . سپس اصول (منابع) رجالى را به دو قسم تقسيم مى كند كه عبارت اند از : 1 . اصول رجالى نخستين ، شامل رجال الكشّى ، رجال النجاشى ، الفهرست و الرجال شيخ طوسى ؛ 2 . اصول رجالى ثانوى ، شامل : رجال البرقى ، كتاب الضعفاء ابن غضايرى و رسالة أبى غالب الزرارى . در ذيل هر عنوان ، معرّفى تفصيلى شامل زندگى نامه مؤلّف آن كتاب و ويژگى ها و مباحث مورد بحث در آن كتاب ، بيان شده است .
درياب نجفى ، محمود .713 . «دراسة فى علم الرجال» . الفكر الإسلامى ، ش 1 (محرّم _ ربيع الأول 1414 ق) ، ص 73 _ 95 . ضرورت علم رجال و نياز به آن ، از گذشته مورد بحث علماى علوم اسلامى بوده است . نويسنده مقاله ، با بيان موضوع علم رجال و نياز به آن و بيان ادّله نفى كنندگان اين علم و طرح مباحث ديگرى كه در اين علم مطرح است ، در نظر دارد تا جايگاه و ضرورت اين علم را روشن بنمايد . مباحث مطرح شده در اين مقاله عبارت اند از : تعريف و حاجت به علم رجال ؛ ادلّه نفى كنندگان نياز به علم رجال ؛ معرّفى تفصيلى علما و كتاب هاى معروف علم رجال . 714 . «مع الطوسى فى رجاله» . الفكر الإسلامى ، ش 2 (ربيع الثانى _ جمادى الثانية 1414 ق) ، ص 94 _ 123 . مقاله ، ضمن بيان اشكال هايى كه در مورد بعضى از اسامى راويان در باب «من لم يروا عنهم عليهم السلام» و ديگر ابواب كتاب رجال الطوسى مطرح شده است ، توجيهاتى را در اقسام مختلف اين اشكال ها بيان نموده است . نويسنده مقاله ، پس از معرّفى راويان معمَّر حديث ، اشكال هاى مطرح شده را در پنج قسم دسته بندى نموده كه عبارت اند از : 1 . فهرست اسامى رجالى كه از اصحاب يكى از معصومان عليهم السلام ذكر شده اند و سپس ، بر عدم روايت آنها تصريح شده و يا در روايت آنها از آن معصوم عليه السلام ، ترديد شده است . 2 . اسامى رجالى كه در باب «من لم يروا عنهم عليهم السلام» آورده شده اند و علماى ديگر گفته اند كه از معصوم روايت دارند . 3 . اسامى اشخاصى كه در باب «من روى عنهم عليهم السلام» و باب «من لم يروا» آورده شده اند ؛ امّا قطع بر اتّحاد آنها نمى توان داشت . 4 . اسامى راويانى كه از اصحاب يكى از معصومان عليهم السلام و باب «من لم يروا» ذكر شده اند ، و قرينه اى بر هم عصر بودن آنها با يكى از معصومان عليهم السلام و همين طور قرينه اى بر درك عصر غيبت و بعد از آن در مورد آنها ذكر نشده است . 5 . فهرست اسامى متشابه ، در حالى كه متغايرند و شيخ طوسى آنها را در دو باب ، ذكر نموده است . 715 . «اُسند عنه فى رجال الطوسى» . الفكر الإسلامى ، ش 3 و 4 (رجب _ ذوالحجّة 1414 ق) ، ص 138 _ 182 . يكى از اصطلاحات رجالى كه از گذشته در معنا و دلالت آن در ميان علماى علم رجال مورد بحث بوده است ، اصطلاح «أسند عنه» در كتاب رجال الطوسى است . نويسنده مقاله ، ضمن بيان اقوال علما در مورد معنا و دلالت اين اصطلاح ، در نظر دارد معنا و دلالت روشنى از آن را ارائه نمايد . مطالب مورد بحث در اين مقاله عبارت اند از : اقوال ذكر شده در معناى «أسند عنه» ؛ بيان شواهدى بر صحّت معناى مورد اختيار نويسنده مقاله ؛ عدم دلالت اين اصطلاح بر جرح يا تعديل ؛ فهرست اسامى 344 نفر از رجالى كه در كتاب رجال الطوسى يا تعبير «أسند عنه» وارد شده اند .
.
ص: 313
. .
ص: 314
ذاكرى ، على اكبر .716 . «نقش تاريخ در دانش رجال» . فقه ، ش 13 (پاييز 1376) ، ص 196 _ 209 . نويسنده مقاله ، ضمن بيان اين مطلب كه علم رجال به عنوان مقدّمه اى براى اجتهاد به حساب مى آيد ، اين علم را در سه محور كلّى مى گنجانَد كه عبارت اند از : طبقه راويان ، شرح حال راويان ، و جرح و تعديل . سپس ضمن معرّفى مختصرى از هر يك از اين سه محور ، اقدام به بررسى و تبيين جايگاهى مى نمايد كه علم تاريخ در رفع مشكلات «شرح حال راويان» مى تواند داشته باشد و اضافه مى كند كه شرح حال نگارى ، يكى از بخش هاى دانش تاريخ است ، به طورى كه تبيين ويژگى هاى زمان و مكانى اى كه راوى در آن زندگى مى كرده است ، مى تواند درك صحيح ترى از آن راوى براى مخاطب ايجاد نمايد و از طرف ديگر ، در كتاب هاى تاريخى ، بسيارى از مطالب كه در بيان حالات راويان مؤثّر است ، مطرح شده كه در كتاب هاى رجالى ، اين مباحث مورد بحث واقع نشده اند . سپس شرح حال مصعب بن يزيد انصارى را كه از كتاب هاى تاريخى اتّخاذ شده است ، مورد بحث و بررسى قرار مى دهد .
رضايى اصفهانى ، محمّد على .717 . «دروغپردازان در حوزه حديث شيعه» . علوم حديث ، ش 3 (بهار 1376) ، ص 155 _ 178 . نويسنده مقاله ، ضمن معرّفى راويان دروغپرداز ، در نظر دارد تا به آثار معرّفى اين گونه راويان در اسناد احاديث ، و نيز دفع انحرافات در اسناد احاديث ، اشاره كند . مقاله ، شامل شرح حال 22 نفر از راويان دروغپرداز ، به همراه ذكر اقوال علماى علم رجال در مورد آنها و ذكر مصادر مورد مراجعه و نشانى آنهاست . 718 . «دروغپردازان در حوزه حديث اهل سنّت» . علوم حديث ، ش 8 (تابستان 1377) ، ص 89 _ 113 . نويسنده مقاله ، ضمن بيان انگيزه ها و مراحل تاريخى جعل حديث و همچنين معرّفى راويان دروغپرداز در حوزه حديث اهل سنّت ، در نظر دارد به آثار معرّفى اين گونه راويان در اسناد احاديث اهل سنّت ، و نيز دفع انحرافات در اسناد احاديث ، اشاره بنمايد . مقاله ، شامل فهرستى از انگيزه هاى جاعلان حديث در جعل حديث و مراحل تاريخى جعل حديث ، به همراه فهرستى از معيارهاى تشخيص احاديث «موضوع» است و شرح حال 27 نفر از چهره هاى مشهور به جعل حديث در اهل سنّت با ذكر اقوال علماى رجال ، آورده شده است . در زيرنويس ، اسامى و نشانى مصادر مورد مراجعه ، مشخّص شده است .
.
ص: 315
زارعى كريانى ، محمّد .719 . «جستجويى در ترجمه حسن بن محبوب» . علوم حديث ، ش 6 (زمستان 1376) ، ص 232 _ 244 . نويسنده مقاله ، ضمن مراجعه به كتاب هاى حديثى و رجالى ، در نظر دارد آنچه را كه در مورد زندگى حسن بن محبوب ، به عنوان يكى از اصحاب اجماع به دست آورده ، ارائه بنمايد . در اين مقاله ، به مباحثى در خاندان ، شغل و طبقه حسن بن محبوب در سلسله اسناد احاديث ، و زندگى نامه وى در كتاب رجال كشى ، و نيز تأليفات وى پرداخته شده است .
ساعدى ، حسين .720 . «نشأة علم الرجال و تطوّره» . الفكر الاسلامى ، ش 26 (شوّال _ ذوالحجة 1412 ق) ، ص 201 _ 260 . نويسنده در مقدمه مقاله خود ، وجه نياز به علم رجال و مراحل رشد و تطوّر اين علم را در هشت مرحله بيان نموده است . سپس در متن مقاله ، در ذيل عنوان هر يك از مراحل هشتگانه ، چگونگى وجه نياز به اين مرحله جديد و رشد هر مرحله را مورد بحث قرار داده است . ايشان در هر مرحله ، فهرست آثار رجالى آن مرحله را به همراه بيان خصوصيات و موضوعات مورد بحث در بسيارى از اين كتاب ها مشخّص نموده است . فهرست عناوين مراحل هشتگانه تطوّر علم رجال در مقاله عبارت اند از : 1 . عصر نبى صلى الله عليه و آله ، موضوعيت و مشروعيت علم رجال ؛ 2 . عصر ائمه عليهم السلام ، وضع قواعد اساسى در جرح و تعديل ؛ 3 . تأليف كتاب هاى رجالى مشتمل بر اسامى رجال بدون جرح و تعديل ؛ 4 . تأليف كتاب هاى رجالى مشتمل بر اسامى و شرح حال رجال ؛ 5 . تأليف جوامع رجالى ؛ 6 . مراجعه به كتاب هاى حديثى در مباحث رجالى و اعتماد به آنها ؛ 7 . ظهور مبانى جديد و قواعد كلّى در علم جرح و تعديل ؛ 8 . موسوعات رجالى .
.
ص: 316
ساكت ، محمّد حسين .721 . «زنان حديث پژوه در آسياى مركزى سده پنجم و ششم هجرى» . كيهان فرهنگى ، ش 105 (دى 1372) ، ص 48 و 49 . نويسنده مقاله ، ضمن بيان مختصرى از چگونگى رشد اسلام در آسياى مركزى ، به بيان جايگاه و نقش زنان اين منطقه در حديث پژوهى و نقل احاديث در قرن هاى پنجم و ششم هجرى مى پردازد . سپس اسامى يازده نفر از اين زنان حديث پژوه و ناقل حديث را ذكر كرده است و شرح حال مختصرى از هر يك را بيان مى نمايد . در مقاله ، نام و نشانى مصدرهاى مورد مراجعه ، مشخّص شده است .
سبحانى ، جعفر .722 . «تحقيقى پيرامون : رجال ابن غضايرى» . نور علم ، ش 15 (ارديبهشت 1365) ، ص 55 _ 67 و ش 16 (تير 1365) ، ص 19 _ 29 و 93 . در مورد رجال ابن الغضائرى ، از ديرباز ، مباحث مختلفى در ميان علماى علم رجال مطرح بوده است . اين مباحث ، عمدتا در مورد ترديد در نويسنده اين كتاب ، محتويات كتاب و اعتبار آنهاست . نويسنده مقاله با بيان ادلّه اى به هر يك از اين مباحث به صورتى مختصر ، پاسخ مى دهد . متن مقاله ، شامل اين مباحث است : زندگى نامه حسين بن عبيد اللّه غضايرى و احمد بن حسين بن عبيد اللّه غضايرى ؛ چگونگى دستيابى علما به اين كتاب ؛ آيا اين كتاب ، تأليف خود غضائرى است و يا تأليف فرزند وى بوده است؟ ؛ ارزش و اعتبار اين كتاب ، نزد علما .
.
ص: 317
سيّد علوى ، سيّد ابراهيم723 . «ابن غضايرى و رجال او» . مشكوة ، ش 28 (پاييز 1369) ، ص 103 _ 110 . نويسنده مقاله در صدد آن است تا با بيان اقوال علما در مورد ويژگى هاى مختلف ابو الحسين احمد بن حسين بن عبيد اللّه غضايرى ، شخصيت وى را معرّفى نمايد . مقاله شامل مباحث ذيل است : نسب غضايرى ؛ تاريخ ولادت و وفات او ؛ ابن غضايرى از ديدگاه علماى علم رجال ؛ ميزان وثاقت وى و توثيقات و تضعيفاتى كه از وى ذكر شده است ؛ تصنيفات ابن غضايرى .
شبيرى ، سيّد محمّد جواد .724 . «أحسن الفوائد فى أحوال المساعد» . تراثنا ، ش 53 و 54 (محرّم _ جمادى الآخرة 1419 ق) ، ص 180 _ 240 . نويسنده مقاله ، ضمن بررسى احوال شخصيت هايى كه در نام «مسعدة» مشترك اند ، در نظر دارد تفصيلى بين اين شخصيت ها ايجاد نمايد ؛ زيرا بعضى از آنها توثيق شده اند و بعضى ديگر ، توثيقى در مورد آنها وارد نشده است . متن مقاله ، شامل اين مباحث است : اوصاف اشخاصى كه با نام «مسعدة»اند ؛ تطبيق بعضى از اين اوصاف بر بعضى از اين شخصيت ها ؛ وحدت و تعدّد مسعدة بن صدقه ؛ اتّحاد (يكى بودن) مسعدة بن صدقه با مسعدة بن يسع ؛ اتّحاد مسعدة بن زياد با مسعدة بن يسع ؛ اتّحاد مسعدة بن صدقه با مسعدة بن زياد . 725 . «الكتاب النعمانى و كتابه الغيبة» . علوم الحديث ، س 2 ، ع 3 (محرم الحرام _ جمادى الآخرة 1419 ق) ، ص 175 _ 238 . اين كتاب ، مشتمل بر رواياتى در مورد غيبت امام منتظر(عج) است . نويسنده مقاله به دليل اهمّيت اين كتاب ، درسه فصل مباحثى را ارائه نموده كه شرح آن چنين است : در فصل اوّل ، تاريخ زندگى نعمانى ، مشايخ و شاگردان وى ، تاريخ و غرض از تأليف اين كتاب را بيان نموده است . در فصل دوم ، مصادر اين كتاب با مراجعه به اسناد كتاب و استفاده از قراين مختلف ، مشخّص شده است . در فصل سوم ، ارتباط بين الغيبة نعمانى و الكافى مورد بررسى واقع شده است . در اين مقاله ، مؤلّف به منظور دستيابى به مباحث مطرح شده در هر فصل ، به اسناد روايات اين كتاب و ديگر كتاب هاى حديثى و رجالى مراجعه نموده و با تبيين طُرُق راويان و ارائه اسناد روايات مناسب با عنوان مورد بحث ، ديدگاه ها و ادلّه خود را در بيان مشايخ و شاگردان نعمانى ، كشف مصادر كتاب و ارائه ارتباط بين الكافى و اين كتاب را مستدل نموده است . 726 . «نقش تعبير واسطه در معجم رجالى» . قم : مركز تحقيقات كامپيوترى علوم اسلامى ، مجموعه مقالات اوّلين سمينار كامپيوترى و علوم اسلامى ، بهار 1372 ، 635 ص (ص 467 _ 531) . مؤلّف در اين مقاله ، نقش تعبير «واسطه» (مطالب موجود در اسناد ، غير از نام راويان) در اسناد روايات و كتب رجالى را از جهات مختلف بررسى كرده است و فايده رجالى اين بحث و انعكاس آن در معجم رجال الحديث و ديگر فوايد جانبى آن را تعيين نموده است . مؤلّف در مقدّمه به مفهوم تعبير «واسطه» و پيشينه تاريخى اين بحث ، اشاره كرده است و مباحث مقاله را در سه محور اصلى ارائه كرده كه عبارت اند از : محور اوّل : بررسى نقش تعبير واسطه در بيان كيفيت تحمّل روايت ؛ در اين محور ، اين مباحث مطرح شده اند : تعبير واسطه ها و طرق هشتگانه تحمل حديث ؛ مشخّص نمودن روايت مستقيم و غير مستقيم از معصوم عليه السلام ، در رواياتى كه نحوه حمل آنها روشن نيست ؛ ارائه نمونه هاى علمى تأثير تعبير واسطه ها در اسناد و بحث هاى رجالى و بررسى انعكاس آنها بر معجم رجالى ؛ بررسى نقش تعبير واسطه ها در رجال النجاشى ؛ تعبين و تمييز نقش اطّلاعاتى كه از راويان در تعبير واسطه ها وجود دارد و در سند ، واقع نشده اند . محور دوم : تبيين فوايد جانبى تعبير واسطه ها ؛ اين فوايد در امور ذيل ، مؤثّر است : تعيين مكان و زمان روايت ؛ تعيين كتاب و مصدر روايت ؛ تعيين مؤلّف كتاب هاى ناشناخته ؛ تبيين اتّحاد و عدم اتّحاد دو روايت . محور سوم : ارائه نمونه هايى از تعبير واسطه ها در كتب اربعه حديثى .
.
ص: 318
. .
ص: 319
شبيرى زنجانى ، سيّد موسى و جعفر سبحانى .727 . «قاموس الرجال و صاحب آن ، معرّفى يك اثر ارزنده» . كيهان فرهنگى ، س 2 ، ش 1 (فروردين 1364) ، ص 12 _ 14 . اين مقاله ، مشتمل بر مصاحبه با آية اللّه سيّد موسى شبيرى در مورد شهر شوشتر به عنوان جايگاه علم و فقاهت و معرّفى بعضى از علماى مشهور اين شهر است . سپس روش حاج محمّد تقى شوشترى در تأليف كتاب قاموس الرجال ، و جايگاه علمى اين كتاب در علم رجال ، مورد بحث و بررسى واقع شده است . در پايان ، نامه آية اللّه جعفر سبحانى درباره كتاب قاموس الرجال ، با عنوان «معرّفى يك اثر ارزنده» ، آورده شده است .
.
ص: 320
صديقى نسب ، عباسعلى .728 . «پژوهشى درباره زراره و خاندان اعين» . مشكوة ، ش 42 (بهار 1373) ، ص 134 _ 149 و ش 45 (زمستان 1373) ، ص 127 _ 150 . يكى از شاخه هاى مورد بحث در علم رجال ، بحث از خاندان هايى است كه به دليل داشتن كثرت راويان حديث ، مشهور گرديده اند . بحث از خاندان اين گونه راويان ، مى تواند راهگشاى مشكلات در بسيارى از اسناد روايات باشد . از شاخص ترين اين خاندان ها ، خاندان اعين اند و بارزترين شخصيت در اين خاندان ، زرارة بن اعين است كه از سرآمدترينِ افراد اصحاب اجماع به شمار مى آيد . نويسنده مقاله ، ضمن بررسى تاريخچه شكل گيرى اين خاندان در اسلام ، عمده بحث خود را در مورد زرارة بن اعين مطرح نموده است و در ضمن بيان زندگى اين شخصيت ، به نقش و جايگاه وى در ميان شيعيان و اصحاب ائمه عليهم السلام در رشد و انتقال احاديث ، اشاره مى نمايد . در اين مقاله ، فهرستى از اسامى راويان زراره ، به ترتيب حجم رواياتى كه از وى نقل كرده اند ، بيان شده است .
صفرى فروشانى ، نعمة اللّه .729 . «جريان شناسى غُلوّ» . علوم حديث ، ش 1 (پاييز 1375) ، ص 108 _ 126 و ش 2 (زمستان 1375) ، ص 121 _ 175 . نويسنده مقاله ، به نقش و آثار باقى مانده از غلات بر احاديث شيعه و چگونگى برخورد علماى علم رجال با اين جريان پرداخته است . مقاله در دو بخش ارائه شده است : بخش اوّل ، شامل كلّياتى در زمينه غلو ، كه در بردارنده معناى غلو و تأثير آن ، و غلو در ذات و صفات است ؛ بخش دوم ، شامل ديدگاه ابن غضايرى و افرادى است كه ايشان در كتاب الضعفاء ، آنها را متّهم به غلو كرده است . 730 . «مبانى رجالى امام خمينى رحمه الله» . علوم حديث ، ش 14 (زمستان 1378) ، ص 38 _ 138 . نويسنده مقاله در نظر دارد با ارائه گوشه هايى از مباحث رجالى مطرح شده در كتاب هاى امام خمينى رحمه الله ، مبانى و آراى رجالى ايشان در زمينه هاى مختلف علم رجال را مشخّص بنمايد و چون حضرت امام رحمه الله ، داراى كتاب رجالى مستقلى نيست ، اين مبانى رجالى را با مراجعه به آثار فقهى استدلالى و اصولى ايشان ، تهيه كرده است . مقاله در بردارنده اين عناوين است : ديدگاه هاى امام رحمه الله در كلّيات علم رجال ؛ توثيقات خاصّ و عام ؛ بعضى از كتب روايى و بعضى از رجالى كه در اسناد روايات واقع شده اند .
.
ص: 321
عاشورى تلوكى ، نادعلى .731 . «تأمّلى در مقاله : دروغپردازان در حوزه حديث اهل سنّت» . علوم حديث ، ش 10 (زمستان 1377) ، ص 180 _ 188 . نويسنده مقاله ، اشكال هايى را بر مقاله «دروغپردازان در حوزه حديث اهل سنّت» مطرح مى نمايد ، از جمله : اشكال بر محدوديت مصادر مورد مراجعه ، نفى ادّعاى جعل حديث تا قرن ششم ، نفى بعضى حالات در مورد بعضى از شخصيت هاى ذكر شده ، صحيح نبودن استناد به هر كتابى به عنوان شاهد بر مدّعا .
عبد اللّه ، محمّد .732 . «نقد مقال : مع الطوسى فى رجاله» . الفكر الإسلامى ، ش 5 (محرّم _ ربيع الأول 1415 ق) ، ص 205 _ 210 . اين مقاله در نقد مقاله «مع الطوسى فى رجاله» است . نويسنده پس از بيان اشكال هايى بر مقاله ياد شده ، در اتّخاذ مطالب از مقاله هاى ديگر ، بسيارى از اشكال هاى مطرح شده از طرف نويسنده بر كتاب رجال الطوسى را بى مورد دانسته است و توجيحات و توضيحاتى در عدم و ردّ اين اشكال ها بيان نموده است . از جمله ، اشكال شده كه چرا نام بعضى از راويان به عنوان راوى يكى از ائمه عليهم السلامو در باب «من لم يروا عنهم عليهم السلام» آورده شده است . ايشان در جواب آورده كه بعضى از راويانِ معمَّر در زمان دو يا چند امام زندگى مى كرده اند ، به طورى كه راوىِ از يك امام بوده اند و از امام ديگر ، به طور مستقيم ، روايت نقل نكرده اند ، با وجودى كه در زمان آن امام ، زندگى مى كرده اند . بر همين اساس ، اسامى اين گونه راويان در فهرست راويان يك امام آورده شده است و در مورد راوى بودن از امام ديگر ، و يا ادامه حيات داشتن در زمان غيبت ، در باب «من لم يرو» هم آورده شده اند .
.
ص: 322
غروى نايينى ، نهلا .733 . «زنان راوى حديث اميرالمؤمنين عليه السلام» . علوم حديث ، ش 12 (تابستان 1378) ، ص 70 _ 85 . نويسنده مقاله ، در نظر دارد با بيان شرح حال و روايات نقل شده از زنان راوى از امام على بن ابى طالب عليه السلام ، نقش زنان را در نقل احاديث ، روشن بنمايد . لذا با بيان فهرست اسامى 21 نفر از راويان زن كه روايات حضرت اميرالمؤمنين عليه السلامرا نقل كرده اند ، به شرح حال ، فضايل و سخنان بعضى از آنها مى پردازد . در ضمن بيان سخنان و احوال اين بانوان ، اقوال علماى علم رجال در مورد آنها ، به همراه ذكر اسامى مصادر مورد مراجعه و نشانى آنها مشخّص شده است . 734 . «زنان راوى در آثار سيره نويسان» . فرزانه ، ش 4 (تابستان و پاييز 1373) ، ص 427 _ 430 . نويسنده مقاله با بيان فهرستى از كتاب هاى شيعه و اهل سنّت كه در بيان شرح احوال مردان و زنان راوى حديث تأليف شده ، طرح و بررسى بسيار مختصر زندگى نامه بانوانى كه در گذشته ، در پيشرفت جوامع اسلامى و انتشار احاديثْ نقش داشته اند ، به عنوان نقيصه اى در اين كتاب ها مطرح نموده و متذكّر مى شود كه با وجود اين كه اسلام و پيامبر صلى الله عليه و آله در احقاق حقوق زنان ، سفارش بسيار كرده اند ؛ امّا متأسفانه اين قبيل مؤلّفان ، تنها قسمت محدودى از حجم كتاب را به معرّفى زنان در اسلام ، اختصاص داده اند .
.
ص: 323
غفّار ، عبد الرسول .735 . «معايير الجرح والتعديل» . الفكر الإسلامى ، ش 6 (ربيع الثانى _ جمادى الثانية 1415 ق) ، ص 115 _ 126 . يكى از شاخه هاى مهم علم رجال ، شرح احوال راويان حديث است و يكى از مباحث مطرح شده در شرح احوال راويان ، جرح و تعديل وارد شده در مورد آنهاست و علم به جرح و تعديل راويان ، نقش بسيار مهمّى در توثيق و تضعيف آنها دارد . نويسنده مقاله ، با بيان معيارهايى كه در مورد جرح و تعديل وارد شده است ، ديدگاه هاى علما در زمينه اقسام جرح و تعديل را بيان مى نمايد . در ابتدا ، جرح و تعديل را به دو قسمت كلّى مجرّد از ذكر سبب ، و جرح و تعديل با ذكر سبب تقسيم مى نمايد . سپس اقوال ذكر شده در تعارض جرح و تعديل را مورد بررسى قرار مى دهد . مباحث مطرح شده در اين مقاله عبارت اند از : ذكر سبب در جرح و تعديل ؛ تعارض جرح و تعديل ، شامل : 1 . جمع بين نصّين يا بين ظاهر و نص ؛ 2 . قول به تقديم جارح ، مطلقا ؛ 3 . قول به تقديم جارح ، با ذكر سبب ؛ 4 . استفاده از مرجّحات .
غفّارى ، على اكبر .736 . «علم رجال» . كيهان انديشه ، ش 14 (مهر و آبان 1366) ، ص 35 _ 54 . از ديرباز ، علم و معرفت به اخبار صحيح براى عمل به آن ، و شناخت اخبار ساختگى براى عدم قبول و اجتناب از آن ، موضوع و محور بحث علماى اسلام بوده است . به اين دانش كه بحث از راويان اسناد روايات را در بردارد ، «علم رجال» مى گويند . نويسنده مقاله ، ضمن بيان جايگاه علم رجال در علوم اسلامى ، چند مورد از مباحث محورى اين علم را مطرح مى كند و به طور مختصر ، توضيح مى دهد . مباحث اين مقاله ، شامل مطالب ذيل است : علماى معروف در جرح و تعديل و رجاليان اماميه ؛ علماى معروف رجال اهل سنّت ؛ كتب معروف رجالى شيعه و اهل سنّت ؛ اقسام حديث به اعتبار تحمّل آن ؛ توضيح و بيان الفاظ جرح و تعديل ؛ اصحاب اجماع ؛ فرقه ها و اقليت هاى مذهبى ؛ معناى مولى ؛ معناى نوادر ؛ كنيه ها و القاب و تاريخ تولّد و وفات ائمه عليهم السلام ؛ سفراى محمودين يا «نوّاب اربعه» ؛ تقسيم خبر به اعتبار سند يا متن يا راوى .
.
ص: 324
كرمى ، محمّد جواد .737 . «نقدى بر مقاله : دروغپردازانِ در حوزه حديث شيعه» . علوم حديث ، ش 4 (تابستان 1376) ، ص 120 _ 124 . نويسنده مقاله با ذكر بعضى از مطالب مقاله «دروغپردازان در حوزه حديث شيعه» ، بر بعضى از مطالب ذكر شده در اين مقاله ، نقد وارد كرده است . موارد نقد عبارت اند از : نقد بر مطالبى كه به ابان بن ابى عياش و كتاب سليم بن قيس ، و احمد بن محمّد بن سيّار و كتاب نوادر الحكمة و محمّد بن على ابو سمينه و ... نسبت داده شده است .
مؤسسة البعثة (قسم الدراسات الإسلاميّة) .738 . «مشيخة العياشى رحمه الله» . علوم الحديث ، ش 6 (رجب _ ذوالحجة 1420 ق) ، ص 13 _ 119 . مقاله حاضر ، شامل فهرستى از مشايخ ، طُرُق و راويان موجود در اسناد مرحوم عياشى است . در مقدمه مقاله ، مطالبى در بيان ويژگى هاى اين فهرست ، مطرح شده است . در متن مقاله ، مطالب ذيل در مورد ابو نضر محمّد بن مسعود بن محمّد بن عياشى ، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است : نام ، نَسَب ، القاب ، عصر حيات ، طبقه وى در ميان راويان و محدّثان ، توثيق و تخصّص هاى علمى . پس از آن ، طريق هاى شيخ صدوق ، مرحوم نجاشى ، شيخ مفيد و شيخ طوسى به اين مؤلّف ، بيان شده است . مرحوم عياشى ، در مدارس مختلف و نزد مشايخ متفاوت ، به تحصيل اشتغال داشته است . نويسنده مقاله ، اسامى مشايخ عياشى _ كه شامل 65 نفرند _ و اسامى شاگردان وى را از كتاب هاى رجالى و حديثى جمع آورى كرده و بر اساس حروف الفبا تنظيم و ارائه نموده است و در اين زمينه ، نشانى مصدرهاى مورد مراجعه را مشخّص كرده است . در قسمت مصنّفات عياشى ، فهرست 195 اثر اين مؤلّف از كتاب هاى مختلف ، جمع آورى شده و بر اساس حروف الفبا ، تنظيم و ارائه شده اند . شايان ذكر است كه تنها خلاصه جلد اوّل از تفسير ايشان _ كه متأسفانه با حذف اسناد روايات اين تفسير ، خلاصه نويسى شده است _ در اختيار ماست ؛ امّا مؤلّفان اين مقاله ، با مراجعه به كتاب هاى ديگرى مانند : مجمع البيان طبرسى ، شواهد التنزيل حسكانى و كتاب هاى رجالى ، توانسته اند كه 333 سند و طريق اين مؤلّف و 228 نفر از راويان و اصحاب أئمه معصوم عليهم السلام را كه در صدر اسناد وى در كتاب تفسير ايشان قرار داشته است ، مشخّص كنند و بر اساس حروف الفبا تنظيم و ارائه نمايند .
.
ص: 325
مرتضوى ، سيّد ضيا .739 . «حضور بانوان در نقل حديث غدير» . علوم حديث ، ش 7 (بهار 1377) ، ص 162 _ 179 . نويسنده مقاله ، ضمن معرّفى زنانى كه به عنوان راوى احاديث غدير خم در اسناد روايات اين واقعه تاريخى قرار دارند ، به نقش و جايگاه زن در اسناد احاديث اشاره مى نمايد . اين مقاله ، ضمن بيان زندگى نامه مختصرى از اين راويان ، سخنان و استدلال هاى بعضى از آنها را در مورد واقعه تاريخى غدير خم ، بيان كرده است .
.
ص: 326
معارف ، مجيد .740 . «مقايسه ديدگاه هاى رجالى نجاشى و شيخ طوسى» . مقالات و بررسى ها ، ش 62 (زمستان 1376) ، ص 39 _ 57 . روش هاى مختلفى كه علماى رجال در تأليف كتاب هاى خود به كار برده اند ، مشخّص كننده اطّلاعات آنان در اين علم است و از طرف ديگر ، تأثير مستقيم در مقدار اطّلاع رسانى به مخاطب خود دارد . نويسنده مقاله ، پس از بيان شرح حال مختصرى از زندگى نامه مرحوم نجاشى و شيخ طوسى و معرّفى اجمالى كتاب هاى رجالى آنها ، اقدام بر مقايسه دو كتاب رجال النجاشى و الفهرست شيخ طوسى مى نمايد و با اين مقايسه ، نه تنها قصد دارد كه ديدگاه هاى رجالى و سبك و روش اين دو دانشمند را مشخّص نمايد ؛ بلكه به بررسى و تحليل ريشه هاى اختلاف آنها در روش نگارش كتابشان مى پردازد . در اين مقاله ، عناوين ذيل مورد بحث واقع شده اند : ابوالعباس نجاشى ، آثار و ديدگاه هاى رجالى ؛ ابو جعفر شيخ طوسى و آثار رجالى ؛ مقايسه رجال النجاشى با الفهرست شيخ طوسى ؛ وضعيت حوزه درسى بغداد در قرن چهارم و پنجم .
مقيمى ، محسن .741 . «سند به عنوان منبع علم رجال» . قم : مركز تحقيقات كامپيوترى علوم اسلامى ، مجموعه مقالات اوّلين سمينار كامپيوتر و علوم اسلامى ، بهار 1372 ، 635 ص (ص 571 _ 596) . نويسنده مقاله ، ضمن برشمردن مشكلاتى چند در اسناد روايات ، به اين مطلب اشاره مى نمايد كه سبك تأليف و هدف مؤلّفان كتب اوّليه رجالى ، رافع اين مشكلات نيستند و كتاب هاى بزرگانى را كه در رفع اين مشكلات تأليف شده اند ، برشمرده است و روش رفع اين مشكلات را تبيين مى نمايد . مقاله ، مشتمل بر بيان اشكال هاى موجود در اسناد روايات ، شامل : تحريف ، تصحيف ، اِضمار ، تعليق ، تحويل و عناوين مبهم در راويان است . سپس عدم توانايى كتاب هايى همچون رجال النجاشى و الفهرست شيخ طوسى و امثال آنها را در دفع اين مشكلات ، بيان نموده و به دنبال آن ، تأليف هايى را كه در قرن هاى اخير تأليف شده و در صدد رفع اين گونه مشكلات اند ، معرّفى كرده است . نويسنده ، منابع مناسب در رفع اين مشكلات را اسناد كتاب هاى روايى ، متون احاديث و اطّلاعات موجود در لابه لاى اسناد و كتب روايى دانسته است و در اين زمينه ، اقدام به معرّفى و ارزيابى كتاب هايى مى نمايد كه در تصحيح و رفع اين مشكلات تأليف شده اند و در نهايت ، اسناد را مهم ترين منبع ، و تشخيص طبقه راويان را بهترين وسيله براى رفع اين مشكلات دانسته و فهرستى از بهترين ضوابط براى تعيين طبقات را برشمرده است .
.
ص: 327
منصورى ، نزار بن عبد المحسن .742 . «من أعلام الجمع والتفريق فى رواة الحديث» . علوم الحديث ، ش 9 (محرّم _ جمادى الآخرة 1422 ق) ، ص 205 _ 254 . از مهم ترين مباحث و فروع علم رجال ، بحث «توحيد مختلفات» و «تمييز مشتركات» است كه در اين مقاله با عنوان «الجمع و التفريق» معرّفى شده اند . موضوع بحثِ توحيد مختلفات ، اثبات واحد بودن دو يا چند اسم مختلف ، و موضوع بحثِ تمييز مشتركات ، تعيين و تشخيص افراد مختلفى است كه با يك نام معرّفى شده اند . نويسنده مقاله ، ضمن بيان چند سبب از اسباب تعدّد اسامى براى يك شخص واحد ، اسامى پنجاه نفر از راويانى را كه اسامى آنها داراى چنين مشكلى است ، مشخّص نموده و بر اساس ترتيب حروف الفبا فهرست كرده است . در ذيل هر عنوان ، شرح حال مختصر آن راوى با ذكر نشانى مصادر مورد مراجعه ، مشخّص شده است .
مهريزى ، مهدى .743 . «كتابشناسى توصيفى كتب تراجم زنان» . آينه پژوهش ، ش 51 (مرداد و شهريور 1377) ، ص 84 _ 91 . نويسنده مقاله ، در نظر دارد با يك بررسى اجمالى ، مشخّص نمايد كه تاريخ گذشته ما در مورد نقش زنان در پيشرفت جامعه ، بسيار كوتاهى كرده است و اين در حالى است كه بيان گذشته درخشان و پر افتخار زنان ، مى تواند فوايد فراوانى را در پى داشته باشد . لذا بر همين اساس ، اقدام به نگارش كتابشناسى تاريخ زنان نموده است . اين كتابشناسى در چند شاخه صورت گرفته است كه يكى از آنها كتابشناسى كتب تراجم (شرح حال) زنان است . اين قبيل كتاب ها در بردارنده زندگى نامه و فهرست اسامى زنان راوى احاديث و غير راوى است . به دنبال بيان نام كتاب ، مشخّصات و توصيفى اجمالى از آن كتاب ، ارائه شده است . 744 . «نقش زنان در نشر حديث» . آينه پژوهش ، ش 43 (فروردين و ارديبهشت 1376) ، ص54 _ 56 . نويسنده مقاله ، ضمن معرّفى كتاب جامع مسانيد النساء ابراهيم محمّد جمل ، به بررسى و تبيين ارزش و اعتبارى كه اسلام براى بانوان قائل است ، اشاره نموده است و به طور اخص ، نقش بانوان را در نقل احاديث ، مورد بررسى قرار داده است و فهرستى مختصر از زنان راوى و كتاب هايى كه اسامى زنان راوى در آنها گردآورى شده ، مشخّص نموده است . سپس كتاب جامع مسانيد النساء را كه در بردارنده روايات زنان در كتب اهل سنّت و شرح حال بعضى از آنهاست ، معرّفى كرده و مصادر مورد مراجعه مؤلّف كتاب را بازگو كرده و در آخر ، اشكالات اين كتاب را برشمرده است .
.
ص: 328
ميرشريفى ، سيّد على .745 . «رجال نجاشى ، مهم ترين كتاب رجالى شيعه» . نور علم ، ش 25 (اسفند1366) ، ص 164 _ 178 . نويسنده مقاله ، ضمن بيان شرح مختصرى از تاريخ تدوين حديث و علم رجال ، به بررسى نقش علم رجال در افشاى راويانى مى پردازد كه جعل حديث مى كرده اند و به اين وسيله ، به جايگاه علم رجال در حفظ و پالايش روايات معصومان عليهم السلاماشاره مى نمايد . سپس زندگى نامه احمد بن على ابوالعباس نجاشى اسدى كوفى ، مؤلّف كتاب رجال النجاشى را _ كه يكى از مهم ترين كتاب هاى رجالى شيعه است _ بيان نموده و به بررسى نقش و جايگاه اين كتاب در علم رجال مى پردازد . در اين مقاله ، مباحث ذيل مورد بررسى واقع شده اند : تدوين احاديث و آثار اسلامى ؛ تأسيس علم رجال و رجاليان پيشين شيعه ؛ نجاشى ، سرآمد رجال نويسان شيعه ؛ امتيازات و ويژگى هاى رجال النجاشى و بررسى ويژگى هاى اين كتاب كه با تصحيح و تحقيق آية اللّه سيّد موسى شبيرى زنجانى ، به چاپ رسيده است .
.
ص: 329
نفيسى ، زهرا (شادى) .746 . «روش علاّمه شوشترى در نقد سند» . علوم حديث ، ش 10 (زمستان 1377) ، ص 71 _ 102 . نويسنده مقاله ، تأثيرى كه از جعل ، تحريف و ديگر نارسايى ها (از قبيل : نقل به معنا ، مشكلات استنساخ و ...) بر احاديث وارد شده است ، به طور مختصر ، بيان كرده است و از طرف ديگر ، اقدام به معرّفى كتاب الأخبار الدخيلة ى محمّد تقى شوشترى مى نمايد كه احاديث را بر اساس تحريف ، وضع و موضوع احاديث ، دسته بندى كرده است . در اين مقاله به ملاك هاى شناخت تحريف در اسناد روايات از ديدگاه علاّمه شوشترى اشاره شده است . فهرست كلّى اين ملاك ها عبارت اند از : روش هاى شناسايى تحريف در سند ، وحدت روايات ، تبيين اختلاف هاى متنى و سندى روايات و معيارهاى ارزيابى اسناد .
.
ص: 330
. .
ص: 331
. .
ص: 332
. .
ص: 333
. .
ص: 334
. .
ص: 335
. .
ص: 336
. .
ص: 337
. .
ص: 338
. .
ص: 339
. .
ص: 340
. .
ص: 341
. .
ص: 342
. .
ص: 343
. .
ص: 344
. .
ص: 345
. .
ص: 346
. .
ص: 347
. .
ص: 348
. .
ص: 349
. .
ص: 350
. .
ص: 351
. .
ص: 352
. .
ص: 353
. .
ص: 354
. .
ص: 355
. .
ص: 356
. .
ص: 357
. .
ص: 358
. .
ص: 359
. .
ص: 360
. .
ص: 361
. .
ص: 362
. .
ص: 363
. .
ص: 364
. .
ص: 365
كتاب نامه1 . أعيان الشيعة ، السيّد محسن الأمين (معاصر) ، تحقيق : حسن الأمين ، بيروت : دار التعارف للمطبوعات ، 1406ق ، 10 ج. 2 . إقبال الأعمال ، السيّد ابن طاووس (رضى الدين على بن موسى بن جعفر بن طاووس) ، تحقيق جواد القيّومى الإصفهانى ، قم : مكتب الإعلام الإسلامى، رجب 1414ق ، 3 ج ، اوّل. 3 . أمل الآمل ، محمّد بن حسن الحرّ العاملى (م 1104ق) ، تحقيق : سيد احمد حسينى . بغداد : مكتبة الأندلس ، 1385ق ، 2 ج ، اوّل. 4 . أنوار البدرين ، على البلادى البحرانى (م 1340ق) ، تصحيح محمّد على محمّد رضا الطبسى ، قم : مطبعة بهمن ، 1407ق ، 433ص. 5 . بهارستان ، محمّد حسين آيتى ، مشهد : مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه فردوسى ، 1371ش ، 418ص ، دوم. 6 . تتميم أمل الآمل ، عبد النبيّ القزوينى (ق 12) ، تحقيق : سيّد احمد الحسينى ، قم : مكتبة آية اللّه المرعشى ، 1407ق ، 222ص. 7 . التراث العربى فى خزانة مخطوطات مكتبة آية اللّه العظمى المرعشى النجفى ، السيّد احمد الحسينى ، قم : مكتبة آية اللّه العظمى المرعشى النجفى ، 1414ق ، 6 ج ، اوّل. 8 . الدروع الواقية ، السيد ابن طاووس (رضى الدين على بن موسى بن جعفر بن طاووس) ، تحقيق : جواد القيّومى الإصفهانى ، قم : مؤسسة النشر الإسلامى، التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرّفة ، 1416ق ، 258ص ، اوّل. 9 . الذريعة إلى تصانيف الشيعة ، آقا بزرگ الطهرانى (محمّد محسن المنزوى) ، قم : مؤسسه مطبوعاتى اسماعيليان ، 1408ق ، 25 ج ، اوّل . 10 . رجال الطوسى ، محمّد بن حسن الطوسى (م 460ق) ، تحقيق : جواد القيّومى الإصفهانى ، قم : مؤسسة النشر الإسلامى، 1415ق ، 560ص ، اوّل. 11 . رجال النجاشى ، احمد بن على النجاشى (450ق) ، تحقيق : سيّد موسى الشبيرى الزنجانى ، قم : مؤسسة النشر الإسلامى، 1418ق ، 493ص ، ششم. 12 . رسالة أبى غالب الزرارى ، ابو غالب الزرارى ، تكميل ابو عبد اللّه الغضائرى ، تحقيق : السيّد محمّد رضا الحسينى ، قم : مركز البحوث و التحقيقات الإسلامى، 1411ق ، 356ص ، اوّل. 13 . روضات الجنات ، محمّد باقر الموسوى الخوانسارى ، تحقيق : اسد اللّه اسماعيليان ، قم : مهر استوار ، 1392ق ، 8 ج. 14 . رياض العلماء ، عبد اللّه الأفندى الإصفهانى (ق 13) ، تحقيق : السيّد احمد الحسينى ، قم : مطبعة الخيام ، 1401ق ، 5 ج. 15 . شذرات الذَهَب فى أخبار من ذَهَب ، عبد الحى بن عماد الحنبلى (م 1089ق) ، دار الفكر ، 8 ج. 16 . فرهنگ بزرگان اسلام و ايران ، آذر تفضّلى _ مهين فضايلى جوان (معاصر) ، مشهد : بنياد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى ، 1372ش ، 745ص ، اوّل. 17 . الفهرست ، النديم (محمّد بن ابى يعقوب اسحاق) ، تحقيق : رضا تجدد الحايرى المازندرانى ، تهران ، 1350ش ، 425 +172ص. 18 . فهرست كتب الشيعة و أصولهم ، محمّد بن حسن الطوسى (460ق) ، تحقيق : سيد عبد اللّه الطباطبائى ، قم : مكتبة المحقّق الطباطبائى ، 1420ق ، 676ص ، اوّل. 19 . فهرست نسخ خطّى كتاب خانه مجلس شوراى اسلامى ، على صدرايى خويى ، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامى ، 1377ش ، 38ج ، اوّل. 20 . فهرست نسخه هاى خطّى كتاب خانه عمومى حضرت آية اللّه العظمى مرعشى نجفى ، سيّد احمد حسينى ، قم : كتاب خانه آية اللّه مرعشى ، 28ج. 21 . فهرست نسخه هاى عكسى مركز احياء ميراث اسلامى ، سيّد احمد حسينى اشكورى ، قم : ستاره ، 1419ق ، اوّل. 22 . لؤلؤة البحرين فى الاجازات و تراجم رجال الحديث ، يوسف بن احمد البحرانى (م 1186ق) ، تحقيق : سيّد محمّد صادق بحرالعلوم ، النجف : النعمان ، 1969م ، 463ص ، دوم. 23 . لسان الميزان ، احمد بن على بن حجر العسقلانى ، بيروت : دار الكتب العلمية ، 1416ق ، 7ج. 24 . مجمع الرجال ، عناية اللّه القپهائى ، تصحيح و تعليق : السيّد ضياء الدين الإصفهانى ، قم : مؤسسه مطبوعاتى اسماعيليان ، 7 ج (3 مجلّد). 25 . المراجعات ، عبد الحسين شرف الدين ، تحقيق : حسين راضى ، قم : مؤسسه دار الكتب الإسلامى، 548ص. 26 . المسلسلات فى الاجازات ، السيّد محمود المرعشى النجفى (معاصر) ، قم : مكتبة آية اللّه العظمى المرعشى النجفى العامة ، 1416ق ، 2 ج . 27 . مشيخة النجاشى ، محمود دُرياب نجفى (معاصر) ، قم : مؤلّف ، 1413ق ، 469ص ، اوّل. 28 . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، آقا بزرگ الطهرانى (محمّد محسن المنزوى) ، تحقيق : احمد منزوى ، تهران : نشر عترت ، 1378ق ، 626ص ، دوم. 29 . معجم مؤلّفى الشيعة ، على فاضل القائينى النجفى ، مطبعة الوزارة الارشاد الإسلامى، جمادى ثانى 1405ق ، 528ص ، اوّل. 30 . ميزان الاعتدال فى نقد الرجال ، محمّد بن أحمد الذهبى ، تحقيق : على محمّد معوَّض _ عادل احمد عبد الموجود ، بيروت : دار الكتب العلمية ، 1416ق ، 7 ج ، اوّل. 31 . نامه دانشوران ناصرى ، جمعى از فضلا و دانشمندان دوره قاجار ، قم : مؤسسه مطبوعاتى دار الفكر ، 9 ج ، دوم.
.
ص: 366
. .
ص: 367
. .
ص: 368
فهرست مطالب .