ماخذشناسی رجال شیعه

مشخصات كتاب

سرشناسه : طلائیان، رسول، 1338 -

عنوان و نام پديدآور : ماخذشناسی رجال شیعه/ رسول طلائیان.

مشخصات نشر : قم : دارالحدیث ، 1423ق.= 1381.

مشخصات ظاهری : 368ص.

شابک : 20000 ریال : 964-7489-06-4

یادداشت : کتابنامه: ص. [365] - 368.

یادداشت : نمایه.

موضوع : حدیث -- علم الرجال -- کتابشناسی

رده بندی کنگره : Z7835 /الف5 ط8

رده بندی دیویی : 016/297264

[297/264016]

شماره کتابشناسی ملی : م 84-42896

ص: 1

اشاره

ص: 2

ص: 3

ص: 4

ص: 5

ص: 6

ص: 7

سخنى با خواننده

سخنى با خوانندهاز ديرباز ، عالمان حديث پژوه در حوزه شناخت و ارزشيابى احاديث ، تمام تلاش خود را به كار گرفتند و آنچه را كه در توان داشتند و با اصول و مبانى حديث پژوهى سازگار بود ، به علاقه مندان به سنّت نبوى و وَلَوى تقديم كردند. بحث از راويان احاديث معصومان ، يكى از شاخه هاى مهم علم حديثْ شمرده مى شود كه دانشيان بسيارى در اين موضوع ، قلم زده اند. برخى ، اسامى راويان از معصومى را گرد آورده اند و برخى راويان تمام معصومان را . عده اى با هدف تعيين طبقات ايشان ، و عدّه اى با هدف معرفى مؤلفان و تأليفات حديثى ، و عدّه اى با هدف بيان جرح و تعديل راويان ، تأليف رجالى ارائه داده اند، و جمع بسيار ديگرى با استفاده از منابع اصلى دانش رجال ، به ساده سازى استفاده از اطّلاعات آن منابع ، همّت گمارده و معجم ها و جوامع رجالى را سامان داده اند. همه اين تلاش ها در جهت عشق به سنّت و محفوظ داشتن آن از دست تحريف كنندگان و دروغپردازان بوده است و خود ، شاهدى بر نظارت و دقت مستمرّ اين عالمان بر احاديث و نقل آنهاست. سير تأليف در اين موضوع ، از همان قرون اوّليه ظهور اسلام ، آغاز شد و تا عصر حاضر ، ادامه داشته و دارد . آشنايى با اين سير تاريخى مى تواند بسيارى از شبهات (در اين موضوع) را پاسخ گويد و به بسيارى از آنها مجال طرح ندهد. از جمله آن كه اصول اوّليه رجال شيعى ، يعنى كتاب هاى رجال الكشّى ، الفهرست و الرجال شيخ طوسى و رجال النجاشى ، همه در قرن چهارم و پنجم هجرى تأليف شده اند و اكثر راويان و مؤلّفانى كه در اين كتاب ها از آنها ياد شده ، معاصر با اين بزرگان نبوده اند . پس ايشان چگونه اطّلاعات خود را درباره اين راويان به دست آورده اند و مستندشان چه بوده است؟ با توجّه به شناسايى منابع اصيل شناخته شده كه از قرن اوّل و دوم تا قرن چهارم هجرى تأليف شده اند _ و بالغ بر حدود 120 عنوان تأليف اند _ روشن مى شود كه اين بزرگان با استفاده از منابع كتبى و شفاهى معتبر كه به ايشان رسيده ، اطّلاعات ذى قيمت خود را در اختيار آيندگانشان گذارده اند. همچنين برخى شبهات ديگر ، از اين راه ، پاسخ داده شده و يا قابل دفع است. آنچه اينك در پيش روى شماست ، معرّفى و شناسايى تأليفات رجالى شيعه است كه به ترتيب تاريخى و بر اساس تاريخ وفات مؤلّفان آنها سامان يافته و خواننده با پيگيرى سير اين تأليفات مى تواند به تحوّلات و شيوه هاى تأليف در اين علم ، دست يابد . به عبارت ديگر ، اين مجموعه در واقعْ تاريخ صامت دانش رجال را در طول پانزده قرن ، ارائه مى دهد. همچنين از آن جا كه گزارش مختصرى از محتواى هر كتاب ، در حدّ توان ، ارائه شده ، مقايسه و مسيريابى محتوايى اين تأليفات نيز ميسّر شده است. اين مأخذشناسى ، در مركز تحقيقات دار الحديث و به اهتمام فاضل محترم ، جناب آقاى رسول طلاييان فراهم آمده است كه ضمن تشكّر صميمانه از زحمات ايشان ، آرزوى توفيق روز افزون برايشان داريم . مدير گروه رجال محمّد كاظم رحمان ستايش

.

ص: 8

. .

ص: 9

مقدّمه

مقدّمهتحقيق و پژوهش ، فرايند شناخت منابع و استفاده از آنها در دستيابى به انديشه ها و افكار جديد است . از اين رو ، بهره بردارى صحيح از تأليف هاى هر علم ، نياز ضرورى پژوهشگر است و برآوردن اين نياز در اوّلين قدم ، نياز به فهرست و اطّلاع از منابع و تحقيقات آن دانش دارد تا در هر زمان ، بحث هاى علمى دوباره از نو آغاز نشوند و تحقيقات جديد با نوآورى توأمان گردند . پژوهش در دانش رجال نيز از اين قاعده پيروى مى كند . از آن جا كه علم رجال ، بحث از راويان اخبار و شناخت شخصيت و احوال ايشان را بر عهده دارد ، لذا ارتباط ناگسستنى با تاريخ دارد و اين ارتباط ، موجب مى شود كه پژوهشگران اين علم ، دائما با منابع قديمى و تحليلگران اين منابع ، ارتباط جدّى داشته باشد . به همين منظور ، «مأخذشناسى رجال شيعه» فراهم آمد كه به معرّفى توصيفى _ تحليلى تأليفات رجالى از دوره پيدايى اين علم تا زمان حاضر بپردازد . شايان ذكر اين كه در قرن حاضر ، مرحوم شيخ آقا بزرگ تهرانى نيز كتاب مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال را در همين راستا تأليف كرد و مورد استفاده بسيار محقّقانِ در اين حوزه قرار گرفت و ما نيز در اثر حاضر ، از اين كتاب بسيار استفاده كرده ايم ؛ ليكن اين كتاب با همه محتواى ارزشمند و محقّقانه اش داراى اشكال هايى چند است : اوّل آن كه دانش رجال و تراجم (شرح حال نگارى) در اين اثر خلط شده اند و تمامى شرح حال ها ، اگر چه مربوط به شخصيت هاى غير راوى بوده اند ، در حوزه تأليف هاى رجالى داخل شده اند . دوم آن كه گاه تأليف هاى حديثى و غير رجالى در موضوع اين كتاب ، وارد شده اند . سوم آن كه گزارش كتاب ها غالبا بيش از آوردن نام آنها نيست . گذشته از اينها تأليف هاى رجالى پس از مرحوم تهرانى و مقاله ها و تحقيق هاى جديد نيز مورد نياز محقّقان است كه در تكميل كار محقّق تهرانى به آنها نيز پرداخته ايم .

.

ص: 10

شيوه كتاب حاضردر اين كتاب كوشيده ايم تأليف هايى كه محور اصلى آنها در زمينه هاى مختلف رجالى باشد ، گزارش شوند . از اين رو ، تأليف هاى موجود در اين موضوعات را آورده ايم : كلّيات علم رجال ، شرح حال مستقل راويان ، كتب رجالى اى كه بر اساس طبقات يا فهرست و يا مشيخه تأليف شده اند ، جوامع رجالى و معجم ها ، رساله هاى مستقل در قواعد رجالى ، ضبط اسامى ، اصطلاحات رجالى ، ترتيب و تنظيم و اضافات و حواشى كتب معجم رجالى ، منظومه هاى رجالى و تاريخ رجال . نكته شايان ذكر اين كه شناسايى اين موضوعات در سه قرن اوّل، بر اساس نام كتاب ها بوده است ؛ چه آن كه غالب كتاب ها تنها در فهرست ها نام برده شده اند و اصل آنها اينك در دست نيست . تنظيم اين مأخذشناسى بر اساس تاريخ وفات مؤلّفان است و تأليف ها و آثار باقى مانده از هر قرن ، به صورت جداگانه و هر يك در فصلى مستقل ، ارائه شده است . در معرّفى توصيفى هر اثر ، نام و شهرت مؤلّف ، تاريخ وفات وى ، نام اثر ، مشخّصات ناشر و تاريخ نشر و تعداد جلدها و صفحه ها گزارش شده است . كوشيده ايم چاپ هاى مختلف از يك كتاب را كه داراى خصوصيت هاى مستقل است ، معرّفى كرده ، امتيازهاى هر يك را گوشزد نماييم . همچنين تأليف هايى كه نسخه خطّى آنها در كتاب خانه هاى شناخته شده ايران موجود است ، مشخّص كرده ايم (كه خوانندگان گرامى مى توانند توصيف دقيق اين نسخه ها را در كتاب يا نرم افزار فهرستگان نسخه هاى خطّى حديث شيعه مشاهده نمايند) ؛ امّا با اين همه ، موارد بسيارى هم وجود دارند كه نه چاپ شده اند و نه نسخه اى خطّى از آنها در كتاب خانه هاى مشهور ايران يافت شده است و تنها نام آنها در منابع كتابشناسى قديم و جديد ، ذكر شده است . اين موارد را نيز به استناد منبع شناسايى آن آورده ايم . در معرّفى تحليلى هر اثر نيز اطّلاعات موجود از آن ارائه شده و محتواى آن تا حدّ امكان ، تشريح شده است . گفتنى است كه برخى از كتاب ها با دو يا چند عنوان مختلف ، معرّفى يا چاپ شده اند كه براى رفع اشتباه ، اسامى مختلف يك اثر را تا آن جا كه تشخيص داده ايم ، در ذيل معرّفى تحليلى آورده ايم . در بخش پايانى كتاب ، مجموعه مقالاتى را كه در موضوع هاى رجالى گذشته يا شيوه شناسى منابع رجالى تأليف شده اند ، شناسانده ايم . اميدواريم كه اين زحمت متواضعانه ، نزد ارباب تحقيق و پژوهش مقبول افتد و ايشان را به كار آيد . در خاتمه از برادر بزرگوار حجة الاسلام محمّد كاظم رحمان ستايش كه در ارائه طرح و اجراى آن ، در همه مراحل اين حقير را يارى نمود و در پديد آمدن اين اثر ، سهم بسزايى داشته اند ، تشكّر و امتنان قلبى خود را ابراز داشته ، از خداوند موفّقيت ايشان را در تمام مراحل زندگى خواهانم . رسول طلائيان قم _ تابستان 1381

.

ص: 11

. .

ص: 12

. .

ص: 13

تأليفات رجالى : قرن اوّل و دوم هجرى

تأليفات رجالىقرن اوّل و دوم هجرىابن ابى رافع ، عبيداللّه (ق 1) .1 . تسمية من شهد مع أميرالمؤمنين عليه السلام . الفهرست ، ص 306 (ش 468) . مؤلّف ، كاتب اميرمؤمنان على عليه السلام بوده است و در كتاب خود ، فهرست اسامى شهداى جنگ هاى جمل ، صفّين و نهروان را آورده است . محقّق تهرانى ، وى را اوّلين مؤلّفِ در علم رجال به شمار آورده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 83) ، اين كتاب را با عنوان رجال ابن أبى رافع و نيز با عنوان رجال عبيداللّه بن أبى رافع (ج 10 ، ص 130) و نيز با عنوان ذكر شده در الفهرست شيخ طوسى (ج 4 ، ص 181 ، ش 898) فهرست نموده است .

ازدى ، لوط بن يحيى (م 151 ق) .2 . رجال أبى مخنف لوط . الذريعة ، ج 10 ، ص 142 . شرح حال اين مؤلّف در رجال النجاشى (ص 320 ، ش 875) آمده است ؛ امّا نام كتاب رجالى وى در فهرست آثار اين مؤلّف ، نيامده است .

مُبَشّر ، محمّد _ حبيش (م 158 ق) .3 . رجال حبيش . الذريعة ، ج 10 ، ص 108 . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 147) اين كتاب را با عنوان رجال محمّد هم فهرست نموده است .

.

ص: 14

برقى ، ابو عبد اللّه محمّد بن خالد (زنده در 183 ق) .4 . كتاب الرجال . الفهرست ، ابن النديم ، ص 276 . ابن نديم آورده است كه اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى راويانِ از امير مؤمنان على عليه السلاماست . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 100 ، ش 206) ، اين كتاب را با عنوان رجال البرقى الكبير و نيز با عنوان كتاب من روى عن على أمير المؤمنين عليه السلام (ج 22 ، ص 227 ، ش 8617) فهرست نموده است .

.

ص: 15

تأليفات رجالى : قرن سوم هجرى

تأليفات رجالىقرن سوم هجرىسائب كلبى ، هاشم بن محمّد (م 206 ق) .5 . رجال أبى المنذر هاشم بن محمّد بن السائب الكلبى . الذريعة ، ج10 ، ص 159 (ش 285) . در رجال النجاشى (ص 434 ، ش 1166) ، در شرح حال اين مؤلّف ، فهرست آثار وى آمده است ؛ امّا عنوان اين كتاب در اين فهرست ، موجود نيست .

كتانى ، عبد اللّه بن جبله (م 219 ق) .6 . كتاب الرجال . رجال النجاشى ، ص 216 (ش 563) . سيّد حسن صدر در تأسيس الشيعة مى گويد كه اين ، اوّلين كتابى است كه در رجال ، تأليف شده است و محقّق تهرانى مى گويد كه اوّلين مؤلّف رجال در اسلام ، عبيداللّه بن ابى رافع ، كاتب اميرمؤمنان است . شيخ طوسى در الفهرست (ص 300 ، ش 454) ، نام اين كتاب را در فهرست آثار اين مؤلّف آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 84 ، ش 154) ، اين كتاب را با عنوان رجال ابن جبلة الكنانى و نيز با عنوان رجال عبد اللّه (ج10 ، ص 127) معرّفى نموده است .

.

ص: 16

واقدى ، محمّد (130 _ 207 ق) .7 . رجال محمّد بن عمر الواقدى . الذريعة ، ج 10 ، ص 147 .

ابن فضّال ، حسن بن على (م 224 ق) .8 . كتاب الرجال . رجال النجاشى ، ص 34 (ش 72) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 89 ، ش 165) ، اين كتاب را با عنوان رجال ابن فضّال الكبير فهرست نموده است و اشاره مى نمايد كه ظاهر آن است كه اين كتاب ، نزد نجاشى موجود بوده است .

سرّاد بجلى ، حسن بن محبوب (149 _ 224 ق) .9 . رجال ابن محبوب . الذريعة ، ج 10 ، ص 90 (ذيل ش 166) . 10 . المشيخة . الفهرست ، ص 122 (ش 162) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 21 ، ص 69 ، ش 3995) و ابن شهرآشوب در معالم العلماء (ص 33 ، ش 182) نام اين كتاب را آورده اند . 11 . معرفة رواة الأخبار . معالم العلماء ، ص 33 (ش 182) . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 128) از اين كتاب نام برده است .

رواجينى ، عباد بن يعقوب (م 250 ق) .12 . المشيخة . الفهرست ، ص 343 (ش 542) . شيخ طوسى در الفهرست ، ضمن شرح حال اين شخصيت آورده است كه وى ، عامى مذهب است و از مشيخه وى ، نقل قولى آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 21 ، ص 70 ، ش 3997) نام اين كتاب را فهرست نموده است .

.

ص: 17

يعقوب بن شيبة (180 _ 262 ق) .13 . تسمية من روى عن أميرالمؤمنين عليه السلام من أصحابه . الفهرست ، ص 509 (ش 810) . نجاشى و شيخ طوسى ، وى را از عامّه دانسته اند . در رجال النجاشى (ص 451 ، ص 1218) در شرح حال وى ، ذكرى از اين تأليف نيامده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 160) ، اين كتاب را با عنوان رجال يعقوب بن شيبة فهرست نموده است .

رازى ، ابو زُرعه (200 _ 264 ق) .14 . ذكر من روى عن جعفر بن محمّد عليه السلام من التابعين وقاربهم . رجال النجاشى ، ص 10 (ش 7) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست راويانى است كه از امام جعفر صادق عليه السلامروايت نقل كرده اند . در رجال النجاشى در شرح حال ابان بن تغلب ، از اين كتابْ نقل قول شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 92 ، ش 174) ، اين كتاب را با عنوان رجال أبى زرعة الرازى و در (ج 10 ، ص 37 ، ش 196) با عنوان موجود در رجال النجاشى فهرست نموده است .

برقى ، احمد بن محمّد بن خالد (م 274 يا 280 ق) .15 . رجال البرقى . تحقيق: جواد قيومى اصفهانى، قم: مؤسسة القيّوم، 1419 ق، 190 ص ، اوّل / تهران : دانشگاه تهران ، 1342 ش . اين كتاب در قسمت اوّل كتاب الرجال ابن داوود ، آمده است . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامىِ راويان هر يك از معصومان عليهم السلاماست كه به ترتيب اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آلهتا اصحاب امام حسن عسكرى عليه السلامتنظيم شده است . دسته بندى اسامى راويان هر يك از معصومان عليهم السلام، بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند و در فهرست اسامى اصحاب هر يك از ائمه عليهم السلام، در ابتدا اصحابى كه امام سابق را درك كرده اند ، آورده شده است و در پايان ، اسامى زنان راوى از معصومان عليهم السلام . در آخر كتاب ، فهرست اسامى دوازده نفر از منكران ابوبكر ، آورده شده است . محقّق در مقدّمه، زندگى نامه مؤلّف و فهرستى از مشايخ و راويان وى را آورده است. در رجال النجاشى (ص 76 ، ش 182) ، اين كتاب با عنوان كتاب الطبقات و در الفهرست شيخ طوسى (ص 51 ، ش 65) با عنوان كتاب طبقات الرجال آمده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 99 ، ش 205) ، اين كتاب را با عنوان رجال البرقى الصغير و نيز با عنوان هاى كتاب الطبقات (ج 15 ، ص 145 ، ش 972) و طبقات الرجال (ج 15 ، ص 147 ، ش 979) فهرست نموده است . 16 . كتاب التاريخ . الفهرست ، ص 51 (ش 65) . مرحوم نجاشى در رجال النجاشى (ص 76 ، ش 182) ، نام اين كتاب را در فهرست آثار اين مؤلّف آورده است . 17 . كتاب الرجال . رجال النجاشى ، ص 76 (ش 182) .

.

ص: 18

اشعرى قمى ، محمّد بن احمد بن يحيى (م 280 ق) .18 . مناقب الرجال . الفهرست ، ص 408 (ش 623) . شيخ طوسى در الفهرست ، كتاب نوادر الحكمة را از جمله آثار اين مؤلّف شمرده است كه مشتمل بر چند كتاب از جمله مناقب الرجال است . در رجال النجاشى (ص 348 ، ش 939) ، در شرح حال اين مؤلّف ، به كتاب نوادر الحكمة اشاره شده است ؛ امّا نامى از كتاب مناقب الرجال آورده نشده است . محقّق تهرانى ، كتاب مناقب الرجال را در الذريعة (ج 10 ، ص 142) با عنوان رجال محمّد بن أحمد بن يحيى الأشعرى و نيز با عنوان مناقب الرجال (ج 22 ، ص 326 ، ش 7298) هم فهرست نموده است .

.

ص: 19

علوى عقيقى ، احمد بن على بن محمّد (م 280 ق) .19 . كتاب تاريخ الرجال . رجال النجاشى ، ص 81 (ش 196) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 3 ، ص 253 ، ش 940) اين كتاب را با عنوان تاريخ الرجال و نيز با عنوان رجال العقيقى (ج 10 ، ص 131) هم فهرست نموده است . ابن شهر آشوب در معالم العلماء (ص 13 ، ش 63) ، نام اين كتاب را در فهرست آثار اين مؤلّف آورده است .

مروزى بغدادى ، عبد الرحمان بن يوسف بن سعيد خراش (م 283 ق) .20 . الجرح و التعديل . شذراتُ الذَهب فى أخبار مَن ذَهَب ، ج 2 (ص 184) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 84 ، ش 154) ، اين كتاب را با عنوان رجال ابن خراش و نيز با عنوان رجال عبد الرحمان (ج 10 ، ص 125) و نيز در مستدركات الذريعة (ص 252 ، ش 1265) با عنوان الجرح و التعديل ، فهرست نموده است .

جرجانى ، احمد بن داوود (زنده در قبل از 298 ق) .21 . معرفة الرجال . الذريعة ، ج 21 ، ص 257 (ش 4915) . در رجال النجاشى (ص 454 ، ش 1231) نام اين مؤلّف با عنوان «ابو يحيى الجرجانى» و بدون معرّفى اين كتاب ، آمده است . شيخ طوسى در الفهرست (ص 79 ، ش 100) ، شرح حال اين مؤلّف را با عنوان «احمد بن داوود الفزارى» ذكر كرده و در آخر آورده است : «ذكره الكَشّى فى [كتابه فى] معرفة الرجال» كه ظاهرا از اين عبارت مشخّص نمى شود كه اين مؤلّف ، كتابى با عنوان معرفة الرجال داشته است .

نخعى انبارى ، على بن حكم (ق 3) .22 . رجال على بن الحكم . الذريعة ، ج 10 ، ص 135 . محقّق تهرانى در الذريعة ، اين كتاب را با عنوان رجال على بن الحكم معرّفى نموده است . در كتاب لسان الميزان ، شرح حال بعضى از رجال شيعه از اين كتاب نقل شده است ، مانند : شرح حال حسان بن ابى عيسى صيقلى (ج 2 ، ص 229 ، ش 2399) با عنوان مصنّفى الشيعة و در شرح حال ابراهيم بن سنان و ابراهيم بن عبد العزيز (ج 1 ، ص 164 ، ش 175 و ص 176 ، ش 218) با عنوان رجال الشيعة .

.

ص: 20

ابن حجاج ، ابو عبد اللّه (ق 3) .23 . من روى الحديث من آل أعين . رسالة أبى غالب الزرارى ، ص 127 . در رسالة أبى غالب الزّرارى كه مؤلّف ، آن را براى نوه اش در معرّفى خود و خاندان اعين نوشته ، آورده است كه ابو عبد اللّه بن حجّاج ، از راويان حديث است . وى كتابى را كه در بردارنده مشخّصات شصت نفر از راويان حديث از آل اعين است ، تأليف كرده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 108 ، ش 226) ، اين كتاب را با عنوان رجال أبى عبد اللّه الحجّاج ، معرّفى نموده است .

ابن فضّال ، على بن حسن بن على (206 _ ق 3) .24 . كتاب الرجال . الفهرست ، ص 272 (ش 392) . مرحوم نجاشى در رجال النجاشى (ص 257 ، ش 676) ، از اين كتاب نام برده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 90 ، ش 166) ، نام اين كتاب را با عنوان رجال ابن فضّال الصغير ، فهرست نموده است .

بلخى ، نصر بن صباح (ق 3) .25 . معرفة الناقلين . رجال النجاشى ، ص 428 (ش 1149) . در رجال الكَشّى ، از اين كتاب ، نقل هاى بسيارى آمده است . علاّمه تهرانى در الذريعة (ج 21 ، ص 261 ، ش 4945) از اين كتاب نام برده و اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ أبى القاسم نصر بن صباح البلخى (ج 10 ، ص 156) هم فهرست نموده است .

.

ص: 21

جراذينى ، على بن عباس (ق 3) .26 . الممدوحين و المذمومين . الرجال لابن الغضائرى ، ص 79 ، ش 95 . اين كتاب را احمد بن حسين بن عبيد اللّه غضايرى در ذيل نام اين مؤلّف ، آورده است .

كاهلى ، جعفر بن عبد الرحمان (ق 3) .27 . النوادر عن الرجال . رجال النجاشى ، ص 126 (ش 326) . محقّق تهرانى در كتاب مصفّى المقال (ص 106) متذكّر شده است كه از ميان نوادر بسيارى كه فهرست آنها موجود است ، تنها «نوادر أبان بن محمّد البجلى» و «نوادر جعفر بن عبد الرحمان الكاهلى» مقيّد به «عن الرجال» شده اند و اين به جهت شباهت اين دو كتاب با مشيخه است . وى نيز در الذريعة (ج 24 ، ص 348 ، ذيل ش 1868) اين كتاب را با عنوان النوادر عن الرجال فهرست نموده است .

كَرخى ، محمّد بن عبد اللّه بن مهران (ق 3) .28 . الممدوحين و المذمومين . رجال النجاشى ، ص 350 (ش 942) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از رجال ممدوح و مذموم است . علاّمه تهرانى در الذريعة (ج 22 ، ص 224 ، ش 6790) از اين كتاب نام برده و نيز اين كتاب را با عنوان رجال محمّد بن عبد اللّه بن مهران الكرخى (ج 10 ، ص 145) هم فهرست نموده است .

مستعطف ، عيسى بن مهران (ق 3) .29 . كتاب المحدثين . الفهرست ، ص 332 (ش 520) ؛ رجال النجاشى ، ص 297 (ش 807) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 20 ، ص 147 ، ش 2323) ، اين كتاب را با عنوان كتاب المحدثين و در كتاب مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال (ص 345) ، اين كتاب را با عنوان المحدثون و نيز با عنوان رجال أبى موسى عيسى بن مهران المستعطف (ج 10 ، ص 139) فهرست نموده است .

.

ص: 22

يقطين ، محمّد بن عيسى بن عبيد (ق 3) .30 . كتاب الرجال . رجال النجاشى ، ص 333 (ش 896) . شيخ طوسى در الفهرست (ص 402 ، ش 612) شرح حال اين مؤلّف را بدون ذكر نام اين كتاب ، آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 91 ، ش 171) ، اين كتاب را با عنوان رجال ابن يقطين و نيز با عنوان رجال الشيخ أبى جعفر محمّد بن عيسى اليقطينى فهرست كرده است .

.

ص: 23

تأليفات رجالى : قرن چهارم هجرى

تأليفات رجالىقرن چهارم هجرىاشعرى قمى ، سعد بن عبد اللّه (م 299 يا 301 ق) .31 . طبقات الشيعة . رجال النجاشى ، ص 404 (ش 1071) . در رجال النجاشى (ص 436 ، ش 1170) ، در شرح حال «هيثم بن عبد اللّه » ، از اين كتاب با عنوان الطبقات ، و در شرح حال محمّد بن يحيى معينى [/مغيثى] ، (ص 404 ، ش 1071) با عنوان طبقات الشيعة معرّفى نموده است ؛ امّا در شرح حال اين مؤلّف در رجال النجاشى (ص 177 ، ش 467) ، و الفهرست شيخ طوسى (ص 215 ، ش 316) ، نام اين كتاب ، در فهرست آثار اين مؤلّفْ نيامده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 118) ، اين كتاب را با عنوان رجال سعد بن عبد اللّه الأشعرى و نيز با عنوان طبقات الشيعة (ج 15 ، ص 151 ، ش 995) فهرست نموده است . 32 . مثالب رواة الحديث . الفهرست ، ص 215 (ش 316) ؛ رجال النجاشى ، ص 177 (ش 467) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 19، ص75، ش 403) اين كتاب را فهرست نموده است. 33 . مناقب رواة الحديث . الفهرست ، ص 215 (ش 316) ؛ رجال النجاشى ، ص 177 (ش 467) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج22 ، ص327 ، ش7303) اين كتاب را فهرست نموده است.

.

ص: 24

دهقان كوفى ، حميد بن زياد (م 310 ق) .34 . الفهرست . مصّفى المقّال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 162 . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى مؤلّفان با ذكر تأليفات آنهاست . در رجال النجاشى (ص 232 ، ش 615 و ص 257 ، ش 675) ، در شرح حال عبيد اللّه بن احمد بن نهيك و على بن ابى صالح محمّد ، ملقّب به «بُزُرج» ، از اين كتابْ نقل قول هايى آمده است . 35 . كتاب الرجال . رجال النجاشى ، ص 132 (ش 339) . اين كتاب ، مشتمل بر شرح حال راويان حديث از شيعه و اهل سنّت است . شيخ طوسى در الفهرست (ص 155 ، ش 238) ، شرح حال اين مؤلّف را آورده است ؛ امّا به نام هيچ يك از آثار اين مؤلّف ، اشاره ننموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 3 ، ص 253 ، ش 941) اين كتاب را با عنوان تاريخ الرجال و نيز با عنوان رجال حميد النينوائى (ج 10 ، 114) فهرست نموده است . 36 . من روى عن الصادق عليه السلام . رجال النجاشى ، ص 132 (ش 339) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى راويانى است كه از امام جعفر صادق عليه السلامروايت نقل كرده اند . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 22 ، ص 227 ، ش 6180) اين كتاب را با عنوان من روى عن أبى عبد اللّه الصادق عليه السلام فهرست نموده است .

بلخى ، ابو زيد احمد بن سهل (234 _ 322 ق) .37 . رجال أبى زيد البلخى . الذريعة ، ج 10 ، ص 92 (ش 175) . علاّمه تهرانى آورده كه نام اين كتاب ، الأسماء والكُنى والألقاب است .

كلينى ، محمّد بن يعقوب (م 328 يا 329 ق) .38 . كتاب الرجال . رجال النجاشى ، ص 377 (ش 1026) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 103 ، ش 219) اين كتاب را با عنوان رجال ثقة الإسلام الكلينى و نيز با عناوين رجال الكلينى (ص 141) و رجال الشيخ محمّد بن يعقوب الكلينى (ص 148) فهرست نموده است .

.

ص: 25

صولى شطرنجى ، محمّد بن يحيى (زنده در 330 ق) .39 . رجال أبى بكر محمّد بن يحيى بن العباس الصولى الشطرنجى . الذريعة ، ج 10 ، ص 148 .

جلودى ، عبد العزيز بن يحيى (م 332 ق) .40 . كتاب المحدثين . رجال النجاشى ، ص 240 (ش 460) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 20 ، ص 147 ، ش 2322) اين كتاب را با همين عنوان ، فهرست نموده است . 41 . من روى عن على عليه السلام من الصحابة . رجال النجاشى ، ص 240 (ش 640) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى صحابيانى است كه از امير مؤمنان روايت نقل كرده اند. در رجال النجاشى (ص 240 ، ش 640) ، نام اين كتاب در فهرست آثار اين مؤلّف آمده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 105 ، ش 223) ، اين كتاب را با عنوان رجال الجلودى و نيز با عنوان رجال الشيخ عبد العزيز أبى عبد اللّه (ج 10 ، ص 125) و با عنوان موجود در رجال النجاشى (ج 22 ، ص 227 ، ش 6816) فهرست نموده است .

همدانى كوفى ، احمد بن محمّد (ابن عقده) (249 _ 333ق) .42 . كتاب التاريخ وذكر من روى الحديث . رجال النجاشى ، ص 94 (ش 233) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى راويان موثّق ، غير موثّق و ضعيف شيعه و سنّى است ؛ ليكن مؤلّف ، موفّق به تكميل كتاب نشده است . شيخ طوسى در الفهرست (ص 68 ، ش 86) ، با دو عنوان كتاب التاريخ ، ذكر من روى الحديث من الناس كلهم العامة والشيعة وأخبارهم فهرست نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 3 ، ص 223 ، ش 816) ، اين كتاب را با عنوان تاريخ ابن عقدة فهرست نموده است . 43 . تسمية من شهد مع أميرالمؤمنين عليه السلام . رجال النجاشى ، ص 94 (ش 233) . اين كتاب ، در شرح حال راويان از معصومان عليهم السلام و همچنين در شرح حال شيعيانى كه از اصحاب حديث اند ، تأليف شده است . در رجال النجاشى در شرح حال ابن عقده ، به نام اين كتاب ، اشاره شده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 20) ، از اين كتاب با عنوان تسمية من شهد حروب على من الصحابة والتابعين و در الذريعة (ج 22 ، ص 229 ، ش 6826) با عنوان من شهد حروب أميرالمؤمنين عليه السلام ، و نيز با عنوان تسمية من شهد مع أمير المؤمنين عليه السلام(ج 4 ، ص 118 ، ش 899) فهرست كرده است . 44 . كتاب الرجال . رجال النجاشى ص 94 (ش 233) . اين كتاب ، در خصوص رجال اصحاب امام صادق عليه السلام تأليف شده است . شيخ طوسى در مقدمه رجال الطوسى مى گويد كه در بيان فهرست اسامى رجال حديث ، كتابى جامع تر از كتاب ابن عقده در رجال امام صادق عليه السلام نيافته است و بعد از بيان اسامى رجال امام صادق عليه السلام از كتاب ابن عقده ، اسامى رجالى را كه وى به آنها اشاره نكرده ، اضافه كرده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 86 ، ش 160) ، اين كتاب را با عنوان رجال ابن عقدة و نيز با عنوان من روى عن أبى عبد اللّه جعفر بن محمّد الصادق عليه السلام (ج 22 ، ص 229) ، فهرست نموده است . 45 . الشيعة من أصحاب الحديث . رجال النجاشى ، ص 94 (ش 233) . اين كتاب ، در شرح حال راويان از معصومان عليهم السلام و يا شيعيانى است كه از اصحاب حديث اند . در رجال النجاشى در شرح حال ابن عقده ، به نام اين كتاب ، اشاره شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 14، ص271، ش2549) اين كتاب را فهرست نموده است . 46 . من روى عن الحسن والحسين عليهماالسلام . الفهرست ، ص 68 (ش 86) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى راويانى است كه از امام حسن و امام حسين عليهماالسلامروايت نقل كرده اند . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 20) ، نام اين كتاب را در فهرست آثار اين مؤلّف آورده است . 47 . من روى عن زيد بن على عليهماالسلام . الفهرست ، ص 68 (ش 86) ؛ رجال النجاشى ، ص 94 (ش 233) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى راويانى است كه از زيد بن على بن حسين عليهماالسلام روايت نقل كرده اند . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 22 ، ص 227 ، ش 6812) اين كتاب را با عنوان من روى عن زيد بن على بن الحسين عليهماالسلام فهرست نموده است . 48 . من روى عن أميرالمؤمنين عليه السلام . الفهرست ، ص 68 (ش 86) ؛ رجال النجاشى ، ص 94 (ش 233) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى راويانى است كه از اميرمؤمنان على بن ابى طالب عليه السلامروايت نقل كرده اند . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 22 ، ص 227 ، ش 6814) اين كتاب را با عنوان من روى عن على بن أبى طالب أمير المؤمنين عليه السلام فهرست نموده است . 49 . من روى عن على عليه السلام قسيم النار . الفهرست ، ص 68 (ش 86) ؛ رجال النجاشى ، ص 94 (ش 233) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى راويانى است كه روايت «قسيم النار والجنة» را از على عليه السلام نقل كرده اند . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 22 ، ص 227 ، ش 6815) اين كتاب را با عنوان من روى عن على عليه السلام إنّه : «قسيم النار و الجنة» فهرست نموده است . 50 . من روى عن على بن الحسين عليهماالسلام . الذريعة ، ج 22 ، ص 227 (ش 6819) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى راويانى است كه از امام سجاد عليه السلامروايت نقل كرده اند . در رجال النجاشى (ص 94 ، ش 233) و الفهرست شيخ طوسى (ص 68 ، ش 86) ، نام اين كتاب در فهرست اسامى تأليف هاى اين مؤلّف آمده است . 51 . من روى عن فاطمة عليهاالسلام من أولادها . الفهرست ، ص 68 (ش 86) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى راويانى است كه از حضرت فاطمه عليهاالسلامفرزندان ايشان ، روايت نقل كرده اند . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 22 ، ص 228 ، ش 6820) نام اين كتاب را در فهرست اسامى تأليف هاى اين مؤلّف ، آورده است . 52 . من روى عن أبى جعفر محمّد بن على عليهماالسلام . الفهرست ، ص 68 (ش 86) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى راويانى است كه از امام محمّد باقر عليه السلامروايت نقل كرده اند . در رجال النجاشى (ص 94 ، ش 233) ، از اين كتاب با عنوان من روى عن أبى جعفر عليه السلام و در الذريعة (ج 22 ، ص 228 ، ش 6821) با عنوان من روى عن محمّد بن على أبى جعفر الباقر عليه السلام ياد شده است .

.

ص: 26

. .

ص: 27

. .

ص: 28

قمى ، محمّد بن حسن بن احمد بن وليد (م 343 ق) .53 . الفهرست . رجال النجاشى ، ص 32 (ش 71) . در رجال النجاشى در شرح حال «اسماعيل بن جابر الجُعفى» ، اين كتابْ جزو آثار اين مؤلّف آمده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 143) ، اين كتاب با عنوان رجال الشيخ أبى جعفر محمّد و در مصفّى المقال (ص 404) با عنوان الفهرست هم فهرست نموده است .

.

ص: 29

خصيبى جنبلانى ، حسين بن حمْدان (م 358 يا 346ق)54 . رجال الحسين بن حمْدان . رياض العلماء ، ج 2 ، ص 50 . اين كتاب ، در بيان احوال اصحاب ائمه عليهم السلامو راويان ايشان تأليف شده است . نسخه اى از اين كتاب ، نزد مؤلّف رياض العلماء موجود بوده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 112 ، ش 233) اين كتاب را با عنوان رجال الحسين بن حمدان فهرست نموده است .

ابو على كوفى ، احمد بن محمّد (م 346 ق) .55 . الممدوحين والمذمومين . رجال النجاشى ، ص 95 (ش 236) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى رجال و راويان حديث است . در رجال النجاشى آمده كه اين كتاب را ابو عبد اللّه حسين بن عبد اللّه (ابن غضايرى) به ما معرّفى كرده است . همچنين ذكر شده كه حجم اين كتاب ، بيشتر از كتاب الممدوحين و المذمومين تأليف ابو الحسن بن داوود است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 93) ، اين كتاب را با عنوان رجال أبى على الكوفى و با عنوان الممدوحين و المذمومين (ج 22 ، ص 224 ، ش 6788) هم فهرست نموده است .

مسعودى ، على بن حسين (م 346 ق) .56 . كتاب الفهرست . رجال النجاشى ، ص 254 (ش 665) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 134) ، اين كتاب را با عنوان رجال على و نيز با عنوان رجال المسعودى (ج 10 ، ص 150) و فهرست المسعودى (ج 16 ، ص 394 ، ش 1848) هم فهرست نموده است .

.

ص: 30

قرشى كوفى ، على بن محمّد بن زبير (254 _ 348 ق) .57 . كتاب فى تراجم الرجال . رجال الطوسى ، ص 430 (ش 6179) .

دُوْل قمى ، احمد بن محمّد (م 350 ق) .58 . كتاب الطبقات . رجال النجاشى ، ص 89 (ش 223) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 85 ، ذيل ش 156) ، اين كتاب را با عنوان رجال ابن دؤل القمى و با عنوان الطبقات (ج 15 ، ص 145 ، ش 971) فهرست نموده است .

تميمى جعابى ، محمّد بن عمر (284 _ 355ق) .59 . ذكر من روى مؤاخاة النبى لأمير المؤمنين عليهماالسلام . رجال النجاشى ، ص 394 (ش 1055) . محقّق تهراين در الذريعة (ج 10 ، ص 37 ، ش 198) اين كتاب را با همين عنوان و در نيز با عنوان من روى مؤاخات النبى صلى الله عليه و آله لأمير المؤمنين عليه السلام (ج 22 ، ص 288 ، ش 6823) فهرست نموده است . 60 . الشيعة من أصحاب الحديث وطبقاتهم . رجال النجاشى ، ص 394 (ش 1055) . اي_ن كتاب ، م_شتمل بر فهرست اسامى اشخاصى است كه از دوس_تداران امير المؤمنين على عليه السلام بوده اند . ابن نديم در الفهرست (ص 247) اين كتاب را با عنوان ذكر من كان يتديّن بمحبة أمير المؤمنين على عليه السلامفهرست نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 14 ، ص 271 ، ش 2550) اين كتاب را با عنوان ذكر شده در رجال النجاشى و نيز با عنوان طبقات الشيعة (ج 15 ، ص 151 ، ش 991) و نيز با عنوان رجال الجعابى (ج 10 ، ص 103 ، ش 221) و رجال القاضى الجعابى (ج 10 ، ص 140) فهرست نموده است . 61 . كتاب أخبار بغداد و طبقات أصحاب الحديث بها . رجال النجاشى ، ص 394 (ش 1055) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج1، ص323، ش 1673) ، اين كتاب را فهرست نموده است . 62 . كتاب طرق من روى عن أميرالمؤمنين عليه السلام «إنه لَعَهد النبى الأمّى إلى انّه لا يُحِبّنى إلاّ مؤمن و لا يُبغِضُنى إلاّ المنافق» . رجال النجاشى ، ص 394 (ش 1055) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 15 ، ص 163 ، ش 1064) ، اين كتاب را با عنوان طرق من روى عن أميرالمؤمنين عليه السلام فهرست نموده است . 63 . من حدّث هو و أبوه عن النبى . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 420 . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى راويانى است كه خودشان و پدرشان از پيامبر صلى الله عليه و آلهروايت نقل كرده اند . محقّق تهرانى مى گويد كه ذهبى در الإصابة ، در شرح حال عبد اللّه بن ابى سفيان بن حارث بن عبد المطّلب ، از اين كتابْ نقل قول مى نمايد . 64 . من روى حديث غدير خم . رجال النجاشى ، 394 (ش 1055) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 22 ، ص 226 ، ش 6807) اين كتاب را با همين عنوان ، فهرست نموده است . 65 . من روى الحديث من بنى هاشم و مواليهم . رجال النجاشى ، ص 394 (ش 1055) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى راويانى است كه از بنى هاشم و اصحاب آنها روايت نقل كرده اند . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 22 ، ص 226 ، ش 6805) اين كتاب را با همين عنوان ، فهرست نموده است . 66 . الموالى الأشراف و طبقاتهم . رجال النجاشى ، ص 394 (ش 1055) . شيخ طوسى در الفهرست (ص 424 ، ش 656) ، اين كتاب را با عنوان كتاب الموالى و تسمية من روى الحديث و تحيره من العلوم آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 23 ، ص 232 ، ش 877) ، اين كتاب را فهرست نموده و در ذيل كلمات شيخ طوسى مى نويسد از ظاهر نام كتاب مشخّص مى شود كه كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى راويان حديث و اسامى اشخاص متخصّص در علوم مختلف ، مانند : طب ، نجوم و ديگر علوم است كه علوم خود را بر ائمه معصوم عليهم السلامارائه مى كردند و از ايشان ، تأييد مى گرفتند .

.

ص: 31

. .

ص: 32

انبارى ، عبيداللّه بن أبى زيد (م 356 ق) .67 . كتاب طرق حديث أنت منى بمنزلة هارون من موسى . رجال النجاشى ، ص 232 (ش 617) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 15 ، ص 162 ، ش 1056) ، نام اين كتاب را فهرست نموده است . 68 . كتاب طرق حديث الرّأية . رجال النجاشى ، ص 232 (ش 617) . 69 . كتاب طرق حديث الطائر . رجال النجاشى ، ص 232 (ش 617) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 15 ، ص 162 ، ش 1057) ، نام اين كتاب را فهرست نموده است . 70 . كتاب طرق حديث الغدير . رجال النجاشى ، ص 233 (ش 617) . 71 . كتاب طرق قسيم النار . رجال النجاشى ، ص 232 (ش 617) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 15 ، ص 163 ، ش 1061) ، اين كتاب را با عنوان طرق رواية قسيم الجنة والنار ، فهرست نموده است .

.

ص: 33

بلخى خراسانى ، مظفر بن محمّد بن احمد (م 367 ق) .72 . خصال الكمال و بعض ما روى فى مناقب الرجال . الذريعة ، ج 7 ، ص 162 (ش 878) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 151) ، اين كتاب را با عنوان رجال أبى الجيش مظفّر بن محمّد بن أحمد البلخى هم فهرست نموده است .

ابن داوود قمى ، محمّد بن احمد (م 368 ق) .73 . الممدوحين والمذمومين . الفهرست ، ص 395 (ش 604) ؛ رجال النجاشى ، ص 384 (ش 1054) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 85 ، ش 156) ، اين كتاب را با عنوان رجال ابن داوود قمى و نيز با عنوان هاى رجال محمّد (ج 10 ، ص 142) و الممدوحين و المذمومين (ج 22 ، ص 224 ، ش 6789) فهرست نموده است .

ابو غالب زرارى ، احمد بن محمّد بن محمّد (285 _ 368 ق) .74 . رسالة أبى غالب الزرارى و تكملتها ، تحقيق : سيّد محمّدرضا حسينى جلالى ، قم : مركز البحوث والتحقيقات الإسلاميّة ، 1411 ق ، 356 ص (ص 1 _ 184) ، اوّل / رسالة فى آل أعين ، شرح : سيّد محمّد على مولوى موحّد ابطحى اصفهانى ، اصفهان : مطبعة ربّانى ، 1399ق ، 120ص (ص 1 _ 94) . اين كتاب ، مشتمل بر نامه اى است كه ابو غالب زرارى به نوه خويش در معرّفى خود و بزرگان خاندان اعيَن نوشته است . در ضمن معرّفى آل اعين ، مى توان از لا به لاى مطالب كتاب ، فوايد رجالى بسيارى را به دست آورد . اين كتاب ، به عنوان يكى از منابع رجالى مطرح است ؛ چون مؤلّف ، علاوه بر معرّفى راويان آل اعين ، راويانى را كه در ارتباط با خاندان اعين هستند ، معرّفى كرده است . همچنين اين كتاب به عنوان يكى از منابع فهرست نگارى و كتابشناسى مطرح است ؛ چون مؤلّف ، فهرستى از كتاب هايى كه اجازه نقل آنها را داشته است ، با ذكر مؤلّف آن كتاب ها معرّفى نموده است . پس از ابو غالب زرارى ، حسين بن عبيد اللّه غضايرى ، در كتاب ها و نوشته ها ، به اسامى اشخاصى برخورد كرده است كه مربوط به خاندان اعين هستند و در كتاب رسالة أبى غالب الزرارى ذكر نشده اند و بر همين اساس ، كتاب تكملة رسالة أبى غالب الزرارى را در تكميل رساله ابو غالب زرارى ، با ذكر نام و طريق اشخاص ، تأليف نموده است . محقّق ، مقدّمه مفصّلى در معرّفى مؤلّف و كتاب رسالة أبى غالب الزرارى آورده است و سپس بر متن كتاب ، حاشيه هاى زيادى را ذكر نموده است و به عنوان تكميل كتاب ، تأليف خود با عنوان معجم الأعلام من آل أعين الكرام را در شرح حال اشخاصى كه از خاندان اعين هستند ، الحاق نموده است . شيخ طوسى در الفهرست (ص 74 ، ش 94) اين كتاب را با عنوان كتاب الرسالة إلى إبن إبنه أبى طاهر فى ذكر آل أعين فهرست نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 1 ، ص 143 ، ش 674) ، اين رساله را با عنوان إجازة الشيخ أبى غالب و نيز با عنوان هاى رجال أبى غالب الزرارى (ج 10 ، ص 93) و رسالة أبى غالب الزرارى (ج 11 ، ص 7 ، ش 31) فهرست نموده است . 75 . كتاب التاريخ . الفهرست ، ص 74 (ش 94) ؛ رجال النجاشى ، ص 83 (ش 201) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 3 ، ص 227 ، ش 825) ، اين كتاب را با عنوان تاريخ أبى غالب الزرارى فهرست نموده است .

.

ص: 34

ابن قولويه ، جعفر بن محمّد (م 369 ق) .76 . فهرست ما رواه من الكتب و الأُصول . الفهرست ، ص 109 (ش 141) . در رجال النجاشى (ص 123 ، ش 318) ، شرح حال اين مؤلّف ، بدون ذكر اين اثر ، آمده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 16 ، ص 375 ، ش 174) ، اين كتاب را با عنوان فهرست ابن قولويه فهرست نموده است .

.

ص: 35

مرزبانى ، محمّد بن عمران (297 _ 378 ق) .77 . رجال محمّد بن عمران بن موسى المرزبانى . الذريعة ، ج 10 ، ص 147 .

ابن بابويه قمى ، محمّد بن على (شيخ صدوق) (م 381 ق) .78 . تاريخ ابن بابويه . رجال النجاشى ، ص 389 (ش 1049) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 3 ، ص 222 ، ش 812) اين كتاب را فهرست نموده و احتمال داده است كه اين كتاب ، مشتمل بر شرح حال راويان عامّه و خاصّه بوده است . 79 . ذكر من لقيه من أصحاب الحديث و عن كل واحد منهم حديث . رجال النجاشى ، ص 389 (ش 1049) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى رجالى است كه داراى نقل حديث هستند و ظاهرا شيخ صدوق ، آنها را ملاقات نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 21 ، ص 72 ، ش 4006) ، اين كتاب را با عنوان مشيخة الصدوق و با عنوان موجود در رجال النجاشى (ج 10 ، ص 37 ، ش 205) فهرست نموده است . 80 . الرجال المختارين من أصحاب النبى صلى الله عليه و آله . رجال النجاشى ، ص 389 (ش 1049) . سيّد محسن امين در أعيان الشيعة (ج 10 ، ص 25) و محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 83 ، در ضمن ش 148) ، نام اين كتاب را در فهرست اسامى آثار اين مؤلّف آورده اند . 81 . فهرست ابن بابويه . الفهرست ، ص 201 (ش 299 _ 300) . اين كتاب ، نزد شيخ طوسى موجود بوده است و او در الفهرست ، در شرح حال «زيد النرسى» و «زيد الزرّاد» ، نقل قولى از اين كتاب آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 16 ، ص 374 ، ش 1438) آن را فهرست نموده است . 82 . مشيخة الفقيه . منتشر شده در : [كتاب] من لا يحضره الفقيه . دار صعب و دار التعارف للمطبوعات . 4 ج (ج 4 ، 137ص) . شيخ صدوق در كتاب من لايحضره الفقيه ، براى اختصار در سند ، اوايل اسناد اغلب روايات را حذف نموده است و براى رفع نقصان موجود در اسناد ، در آخر همين كتاب ، المشيخة را كه در بردارنده طريق خود به هر يك از راويانى است كه روايت را از وى نقل نموده ، تهيه و تنظيم كرده است . شرح هاى تأليف شده بر اين مشيخه عبارت اند از : شرح محمّد تقى مجلسى اصفهانى (م 1070 ق) . شرح سيّد هاشم بحرانى توبلى اصفهانى (م 1107 ق) با عنوان تعريف رجال من لا يحضره الفقيه . شرح على بن حسن خراسانى (زنده در 1110 ق) . شرح ياسين بلادى بحرانى (م ق 12) با عنوان معين النبيه فى رجال من لا يحضره الفقيه . شرح سيّد عبد اللّه كبير عاملى اصفهانى (م 1243 ق) . شرح محمّد حسن بروجنى (زنده در 1257 ق) . شرح سيّد محمّد حسين طباطبايى تبريزى (م 1294 ق) . شرح سيّد ميرزا محمّد هاشم چهار سوقى (م 1318 ق) . شرح ميرزا يحيى مستوفى اصفهانى (م 1326 ق) . شرح سيّد حسن موسوى آل خرسان نجفى (ق 14) . شرح عباس حاجيانى دشتى با عنوان نخبة المقال فى تمييز الاسناد والرجال . شرح محمّد جعفر شمس الدين . در «ترتيب» مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه ، اين كتاب ها تأليف شده اند : ترتيب حسن بن زيد الدين عاملى (صاحب معالم) (م 1011 ق) . ترتيب عبد الحى بن محمّد يزدى (زنده در 1055 ق) . ترتيب فخر الدين طريحى (م 1085 ق) . ترتيب علاء الدين محمّد گلستانه (م 1110 ق) . در تكميل اين مشيخه و مشيخه التهذيب و كتاب من لا يحضر ، مرحوم محمّد على آل كشكول (م 13 ق) ، كتابى رابا عنوان حديقة النظار [/ الأنظار] فى مشيخة الفقيه والتهذيب والاستبصار ، تأليف نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 21 ، ص 72 ، ش 4007) اين كتاب را فهرست نموده است . 83 . المصابيح . رجال النجاشى ، ص 389 (ش 1049) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى راويان هر يك از معصومان عليهم السلام و شامل پانزده «مصباح» است : مصباح اوّل ، شامل اسامى رجالى است كه از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت نقل كرده اند . مصباح دوم ، شامل اسامى زنانى است كه از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت نقل كرده اند . مصباح سوم ، شامل اسامى راويانى است كه از اميرمؤمنان عليه السلام روايت نقل كرده اند . مصباح چهارم ، شامل اسامى راويانى است كه از حضرت زهرا عليهاالسلامروايت نقل كرده اند . مصباح پنجم ، شامل اسامى راويانى است كه از امام حسن عليه السلام روايت نقل كرده اند . به همين ترتيب ، در بيان فهرست اسامى راويان از هر يك از معصومان عليهم السلام، يك «مصباح» آورده شده است . در مصباح پانزدهم نيز فهرست اسامى اشخاصى كه داراى توقيع بوده اند ، آورده شده است . در رجال النجاشى ، هر يك از اين «مصباح»ها به عنوان يك كتاب مستقل ، فهرست شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 146) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ الصدوق محمّد و نيز با عنوان المصابيح (ج 21 ، ص 80 ، ش 4043) هم فهرست كرده است . 84 . المعرفة برجال البرقى . رجال النجاشى ، ص 389 (ش 1049) . سيّد محسن امين در أعيان الشيعة (ج 10 ، ص 25) و محقّق تهرانى در الذريعة (ج 21 ، ص 249 ، ش 4874) نام اين كتاب را در فهرست كتاب هاى اين مؤلّف آورده اند .

.

ص: 36

. .

ص: 37

. .

ص: 38

شيبانى ، محمّد بن عبد اللّه (ابوالمفضّل) (م 387 ق) .85 . رجال أبى المفضل الشيبانى . الذريعة ، ج 10 ، ص 94 (ش 181) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 145) ، اين كتاب را با عنوان رجال محمّد بن عبد اللّه فهرست نموده است . 86 . من روى حديث غدير خمّ . رجال النجاشى ، ص 396 (ش 1059) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 22 ، ص 226 ، ش 6806) ،اين كتاب را با عنوان من روى حديث الغدير ، فهرست نموده است . 87 . من روى عن زيد بن على بن الحسين عليهم السلام . رجال النجاشى ، ص 396 (ش 1059) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى راويانى است كه از زيد بن على بن حسين عليهماالسلامروايت نقل كرده اند . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 22 ، ص 227 ، ش 6810) ، اين كتاب را فهرست نموده است .

ابن جندى جراح ، احمد بن محمّد (305 يا 307 _ 390 ق) .88 . الرواة والفلح . رجال النجاشى ، ص 85 (ش 206) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 84 ، ش 152) ، اين كتاب را با عنوان رجال ابن الجندى و با عنوان الرواة و الفلح (ج 11 ، ص 256 ، ش 1565) هم فهرست نموده است .

كاتب ، هبة اللّه بن احمد (زنده در 400 ق) .89 . رجال ابن البرنية . الذريعة ، ج 10 ، ص 83 (ش 149) .

.

ص: 39

آملى طبرى ، محمّد بن جرير (ق 4) .90 . الرواة عن أهل البيت . ميزان الاعتدال ، ج 6 ، ص 90 (ش 7313) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 11 ، ص 256 ، ش 1564) ، اين كتاب را با عنوان ذكر شده و نيز با عنوان رجال الشيخ أبى جعفر محمّد (ج 10 ، ص 143 ، ش 268) هم فهرست نموده است .

ابن بابويه قمى ، حسين بن حسن (ق 4) .91 . الفهرست . رجال النجاشى ، ص 167 (ش 441) . در رجال النجاشى ، در شرح حال «ربعى بن عبد اللّه بن الجارود» از اين كتاب ، نقل قول شده است . عناية اللّه قهپايى در مجمع الرجال (ج 2 ، ص 171) ، در حاشيه اى كه بر ذيل نام اين مؤلف آورده ، به نام اين كتاب ، اشاره نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 112) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ حسين فهرست كرده و در ضمن عنوان ، به نام اصلى كتاب هم اشاره نموده است . همچنين در مصفّى المقال (ص 142) ، نام اين كتاب را آورده است .

ابن بطّه قمى ، ابو جعفر محمّد بن جعفر بن احمد (ق 4) .92 . الفهرست . رجال النجاشى ، 372 (ش 1019) . مرحوم نجاشى آورده است كه در كتاب فهرست اين مؤلّف ، غلط هاى زيادى وجود دارد . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 16 ، ص 347 ، ش 1739) ، اين كتاب را با عنوان فهرست ابن بطة و با عنوان رجال الشيخ أبى جعفر و طبقات الرجال (ج 10 ، ص 143) فهرست نموده است .

.

ص: 40

اَزدى كوفى ، احمد بن حسين بن عبد الملك (ق 4) .93 . كتاب المشيخة . الفهرست ، ص 58 (ش 71) ؛ رجال النجاشى ، ص 80 (ش 193) . شيخ طوسى در الفهرست و كتاب الرجال (ص 415 ، ش 6008) ، با بيان نام اين كتاب ، لقب اين مؤلّف را «الأودى» آورده است . مرحوم نجاشى اشاره نموده كه مؤلّف كتاب ، مشيخه را جمع آورى نموده و بر اساس حروف الفباى اسامى مشايخ ، تنظيم نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 95) ، اين كتاب را با عنوان رجال الأزدى فهرست نموده و اشتباها نام مؤلّف را با عنوان «محمّد بن الحسين بن عبد الملك الأزدى الكوفى» آورده است . وى همچنين با عنوان مبوّب كتاب المشيخة (ج 19 ، ص 57 ، ش 295) ، اين كتاب را فهرست نموده است .

بجلى ، ابان بن محمّد (ق 4) .94 . النوادر عن الرجال . رجال النجاشى ، ص 14 ، (ش 11) . مرحوم نجاشى آورده است كه نام اين كتاب در شرح حال «ابان بن محمّد البجلى» آمده است و اشاره شده كه اين شخص ، معروف به «سِندىّ البزّاز» است . محقّق تهرانى در كتاب مصفّى المقال (ص 5) ، متذكّر شده است كه از ميان كتاب هاى شيعه ، نزديك به دويست كتاب با اين عنوان (النوادر) ، مشخّص شده اند كه موضوع آنها بيان احاديث غير مشهور و يا احكام غير متداول است ، امّا تنها النوادر ابان بن محمّد بجلى والنوادر جعفر بن عبد الرحمان كاهلى ، مقيّد به «عن الرجال» شده اند و اين ، به جهت مشيخه گونه بودن آنهاست . اين كتاب در الذريعة (ج 24 ، ص 341 ، ش 1868) با عنوان النوادر عن الرجال و نيز با عنوان كتاب الرجال (ج 10 ، ص 82 ، ش 146) فهرست شده است .

حداد عسكرى ، على بن محمّد بن جعفر (ق 4) .95 . من روى من نشأ مِن آل أبى طالب . رجال النجاشى ، ص 262 (ش 686) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى راويانى است كه از زنان آل ابى طالب ، روايت نقل كرده اند . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 22 ، ص 228 ، ش 6822) اين كتاب را با عنوان من روى من نساء آل أبى طالب و نيز با عنوان رجال ابن ريدويه (ج 10 ، ص 85 ، ش 157) فهرست نموده است .

.

ص: 41

حميرى ، عبد اللّه بن جعفر (ق 4) .96 . الفهرست . الفهرست ، ص 294 (ش 440) . در رجال النجاشى (ص 219 ، ش 573) ، در شرح حال اين مؤلّف ، نامى از اين كتاب نيامده است ؛ امّا شيخ طوسى در الفهرست ، در شرح حال اين شخصيت ، پس از بيان فهرست كتاب هاى وى مى نويسد : «و غير ذلك من رواياته ومصنّفاته وفهرست كتبه» . محقّق تهرانى در كتاب مصفّى المقال (ص 247) مى گويد كه منظور از تعبير «فهرست» در اين متن ، فهرست كتاب هاى عبد اللّه حميرى نيست ؛ بلكه مراد شيخ طوسى آن است كه اين شخصيت ، داراى كتابى به نام الفهرست بوده است كه مشتمل بر فهرست كتاب هايى است كه وى از آنها روايت نقل كرده است .

دُبَيْلى ، محمّد بن وَهْبان (ق 4) .97 . من روى عن على أميرالمؤمنين عليه السلام . رجال النجاشى ، ص 396 (ش 1060) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى راويانى است كه از حضرت على عليه السلامروايت نقل كرده اند . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 148) ، اين كتاب را با عنوان رجال محمّد بن وهبان الدبيلى با عنوان ذكر شده در رجال النجاشى (ج 22 ، ص 227 ، ش 6818) هم فهرست نموده است .

.

ص: 42

دُوْرى وَرّاق ، احمد بن عبد اللّه (ق 4) .98 . طرق من روى رد الشمس . رجال النجاشى ، ص 85 (ش 205) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 15 ، ص 163 ، ش 1063) ، اين كتاب را فهرست نموده است .

ربعى فيّاض ، على بن حسن بن على بن فضّال (ق 4) .99 . كتاب الرجال . الفهرست ، ص 272 (ش 392) ؛ رجال النجاشى ، ص 257 (ش 676) .

زيدى بقّال ، عبد العزيز بن اسحاق (ق 4) .100 . طبقات الشيعة . الفهرست ، ص 341 (ش 537) . ابن شهر آشوب در معالم العلماء (ص 81 ، ش 548) ، در ذيل نام اين مؤلّف ، به اين كتاب ، اشاره كرده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 15 ، ص 151 ، ش 991) اين كتاب را با عنوان طبقات الرجال و با عنوان رجال عبد العزيز أبى القاسم (ج 10 ، ص 125) هم فهرست نموده است .

سمرقندى ، حيدر بن محمّد بن نعيم (ق 4) .101 . رجال أبى أحمد حيدر . الذريعة ، ج 10 ، ص 114 (ش 237) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 107) ، اين كتاب را با عنوان رجال أبى أحمد جنيد فهرست نموده است . علّت اختلاف عناوين در آن است كه ابن نديم ، در كتاب الفهرست خود ، در شرح حال محمّد بن مسعود عياشى ، اين مؤلّف را با عنوان «جنيد بن محمّد بن نعيم» آورده است ؛ ليكن محقّق تهرانى متذكّر مى شود كه احتمالاً عنوان «جنيد» از خطاى ناسخ باشد و در كتاب هاى الفهرست و الرجال شيخ طوسى ، خلاصة الأقوال ، رجال ابن داوود و كتاب هاى ديگر ، با عنوان «حيدر بن محمّد بن نعيم» آورده شده است .

.

ص: 43

شريف ابو يعلى ، حمزة بن قاسم بن على بن حسن بن عبيد اللّه بن عبّاس بن على عليه السلام (ق 4) .102 . من روى عن جعفر بن محمّد عليه السلام من الرجال . رجال النجاشى ، ص 140 (ش 364) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 22 ، ص 227 ، ش 6809) اين كتاب را با عنوان من روى عن أبى عبد اللّه الصادق عليه السلامو نيز با عنوان هاى رجال الشريف أبى يعلى (ج 10 ، ص 94 ، ش 183) و رجال حمزة الشريف أبى يعلى (ج 10 ، ص 114 ، ش 234) فهرست نموده است .

عقيقى ، على بن احمد بن على بن محمّد (ق 4) .103 . كتاب الرجال . الفهرست ، ص 284 (ش 425) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 131 ، ش 254) ، اين كتاب را با عنوان رجال العقيقى فهرست نموده و آورده است كه علاّمه حلّى در خلاصة الأقوال و نجاشى در الرجال در مواردى مانند شرح حال زياد بن عيسى (ص 170 ، ش 449) ، و ابن داوود در الرجال و شيخ ابو على محمّد بن اسماعيل در منتهى المقال با رمز «عق» از اين كتاب ، نقل قول هايى را آورده اند و اين شخص ، غير از احمد بن على بن محمّد عقيقى است .

عمّى ، احمد بن ابراهيم بن مُعَلّى (ق 4) .104 . التاريخ . رجال النجاشى ، ص 96 (ش 239) . مؤلّف احتمالاً دو كتاب به نام هاى التاريخ الكبير و التاريخ الصغير تأليف نموده است و در رجال النجاشى ، عنوان التاريخ براى اين دو كتاب ، اختيار شده و آمده است : «التاريخ و هو كتاب كبير و صغير» ؛ امّا شيخ طوسى در الفهرست (ص 71 ، ش 90) ، هر دو عنوان را در فهرست آثار اين مؤلّف ، با تعبير «كتاب التاريخ الكبير ، كتاب التاريخ الصغير» آورده است .

.

ص: 44

عياشى ، محمّد بن مسعود (ق 4) .105 . معرفة الناقلين . الفهرست ، ص 396 (ش 605) ؛ رجال النجاشى ، ص 350 (ش 944) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 94) ، اين كتاب را با عنوان معرفة النافلين و نيز با عنوان هاى رجال أبى النضر العياشى (ج 10 ، ص 94) و رجال العياشى (ج 10 ، ص 139) و رجال محمّد بن مسعود العياشى (ج 10 ، ص 147) فهرست نموده است .

فاريابى ، جبرئيل بن احمد (ق 4) .106 . رجال أبى محمّد جبرئيل . الذريعة ، ج 10 ، ص 103 (ش 220) . مؤلّف ، از مشايخ محمّد بن مسعود عياشى (ق 3 _ 4) صاحب كتاب معرفة الناقلين است و در موارد بسيارى نقل كرده است : «حدّثنى جبرئيل بن أحمد» ؛ ولى به نام كتاب وى تصريح ننموده است ؛ امّا محمّد بن عمر كشّى كه از شاگردان محمّد بن مسعود عياشى است ، در كتاب خود تصريح كرده كه : «وجدت بخط جبرئيل فى كتابه ... .» . محقّق تهرانى از اين عبارت نتيجه گرفته است كه جبرئيل بن احمد فاريابى ، داراى كتابى در رجال بوده است كه از آن ، به منظور شناخت جرح و تعديل رجال و راويان حديث ، استفاده مى شده است .

كشّى ، محمّد بن عمر بن عبد العزيز (ق 4) .107 . كتاب الرجال . الفهرست ، ص 403 (ش 615) ؛ رجال النجاشى ، ص 372 (ش 1018) . اين كتاب يكى از اصول چهارگانه رجال شيعه است كه ابن شهرآشوب در معالم العلماء (ص 101 ، ش 679) و محقّق تهرانى در الذريعة (ج 21 ، ص 261) ، اين كتاب را با عنوان معرفة الناقلين عن الأئمّة الصادقين معرّفى نموده اند . كتاب ، مشتمل بر روايت ها و اخبار مربوط به رجال شيعه و اهل سنّت است ؛ ليكن داراى غلط هايى بوده است كه شيخ طوسى به منظور تصحيح آن ، اقدام به تأليف كتاب اختيار معرفة الرجال نموده و آن را تلخيص كرده است . آنچه از اصل كتاب در اختيار ماست ، شامل همين خلاصه اى است كه شيخ طوسى با عنوان اختيار معرفة الرجال جمع آورى نموده است . در كتاب هاى رجال اهل سنّت ، مانند لسان الميزان ، نقل قول هايى از اصل اين كتاب كه در اختيار معرفة الرجال وجود ندارد ، آورده شده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 277) مى گويد كه لسان الميزان ، از كتاب رجال الكشّى با عنوان رجال الشيعة نام برده است . خود ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 147) ، اين كتاب را با عنوان رجال محمّد بن عمر الكشّى و نيز با عنوان رجال الكشّى (ج 10 ، ص 141 ، ش 262) آورده است . از مطالب موجود در كتاب اختيار معرفة الرجال مى توان فهميد كه در زمينه رجال شيعه ، روايت هاى موجود در اين كتاب ، تاريخ تشيّع در عصر حيات ائمه معصوم ، تشكيلات تشيّع و فرقه ها و دسته بندى هاى داخلى شيعه را مشخّص نموده است . همچنين روايت هايى كه در شرح حال رجال هستند ، آورده شده است .

.

ص: 45

محاربى ، محمّد بن حسن (ق 4) .108 . كتاب الرجال . رجال النجاشى ، ص 350 (ش 943) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 142 ، ش 266) ، اين كتاب را با عنوان رجال المحاربى فهرست نموده است .

جرجانى ، ابو على احمد بن محمّد بن احمد .109 . ذكر من روى من طرق أصحاب الحديث أن المهدى عليه السلام من ولد الحسين عليه السلام . رجال النجاشى ، ص 86 (ش 208) . مرحوم نجاشى آورده است كه در اين كتاب ، اخبار مربوط به امام مهدى(عج) جمع آورى شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 37 ، ش 208) ، اين كتاب را با عنوان ذكر شده و نيز با عنوان رجال الشيخ أبى على الجرجانى (ج 10 ، ص 92 ، ش 179) ، فهرست نموده است .

.

ص: 46

احمد بن نصر بن سعد110 . كتاب الرجال . إقبال الأعمال ، ج 3 ، ص 86 . ابن طاووس (589 _ 664 ق) در إقبال الأعمال ، از اين كتاب ، نقل قول آورده است و اظهار نموده كه نسخه اى از اين كتاب ، نزد وى موجود بوده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 92 ، ش 178) ، اين كتاب را با عنوان رجال أبى العباس ، فهرست نموده است .

ريان ، ابو نصر111 . فهرست كتب عَدَوى . رجال النجاشى ، ص 265 (ش 689) . نجاشى در شرح حال «على بن محمّد العَدَوى» به اين فهرست كه در معرّفى آثار اين مؤلّف آورده شده ، اشاره نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص94 ، ش 182) ، اين فهرست را با عنوان رجال أبى النضر و كنيه مؤلّف را «ابو نضربن الريان» آورده است .

.

ص: 47

تأليفات رجالى : قرن پنجم هجرى

تأليفات رجالىقرن پنجم هجرىجوهرى بغدادى ، احمد بن محمّد (م 401 ق) .112 . الاشتمال فى معرفة الرجال و من روى عن امام امام . الفهرست ، ص 78 (ش 99) ؛ رجال النجاشى ، ص 85 (ش 207) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى راويان ائمه عليهم السلام و بر اساس ترتيب طبقات اصحاب امامان عليهم السلاماست . اسامى راويان هر يك از ائمه معصوم عليهم السلام ، به طور مستقل و بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده است . روش دسته بندى راويان ، مانند ترتيب رجال الطوسى و رجال البرقى است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 2 ، ص 101 ، ش 396) ، اين كتاب را با عنوان ذكر شده و نيز با عنوان هاى رجال ابن عياش الجوهرى (ج 10 ، ص 87 ، ش 162) و الشامل (ج 13 ، ص 13 ، ذيل ش 31) فهرست نموده است . 113 . ذكر من روى الحديث من بنى ناشرة . الفهرست ، ص 78 (ش 99) ؛ رجال النجاشى ، ص 85 (ش 207) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10، ص 36، ش195) اين كتاب را فهرست نموده است.

قنانى كاتب ، على بن عبد الرحمان (م 413 ق) .114 . كتاب طرق خبر الولاية . رجال النجاشى ، ص 269 (ش 706) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 15 ، ص 163 ، ش 1059) ، اين كتاب را فهرست نموده است .

.

ص: 48

ابن نوح سيرافى ، احمد بن على بن عباس (م ح 420 ق) .115 . الزيادات على أبى العباس بن سعيد فى رجال جعفر بن محمّد عليهماالسلام . رجال النجاشى ، ص 86 (ش 209) . اين كتاب در تكميل رجال ابن عقدة _ كه مشتمل بر فهرست اسامى اصحاب امام صادق عليه السلام بوده _ تأليف شده است . نجاشى ، اين كتاب را با وصف «مستوفى» آورده است و شيخ طوسى در الفهرست (ص 86 ، ش 117) ، نام مؤلّف آن را «أحمد بن محمّد بن نوح السيرافى ، يكنّى أبا العباس» و كتاب را با عنوان الرجال الذين رووا عن أبى عبد اللّه عليه السلام معرّفى نموده است. محقّق تهرانى در الذريعة (ج 12 ، ص 76 ، ش 518) ، اين كتاب را با عنوان الزيادات على أخبار أبى العباس بن سعيد _ يعنى ابن عقدة _ فى رجال جعفر بن محمّد عليهماالسلام ، فهرست نموده است . 116 . المصابيح فى ذكر من روى عن الائمة عليهم السلام لكل إمام . رجال النجاشى ، ص 86 (ش 209) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى راويان هر يك از معصومان عليهم السلام به طور مستقل است . شيخ طوسى در الفهرست (ص 86 ، ش 117) ، در شرح حال اين مؤلّف ، وى را «أحمد بن محمّد بن نوح السيرافى» معرّفى نموده و نام اين كتاب را در فهرست آثار وى نياورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 21 ، ص 78 ، ش 4034) ، اين كتاب را با عنوان المصابيح فيمن روى عن الائمة عليهم السلاملكل إمام إمام ، فهرست نموده است .

ابن عبدون بزّاز ، احمد بن عبد الواحد (م 423 ق) .117 . كتاب التاريخ . رجال النجاشى ، ص 87 (ش 211) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 3 ، ص 223 ، ش 814) ، اين كتاب را با عنوان تاريخ ابن الحاشر ، فهرست نموده است . 118 . الفهرست . الفهرست ، شيخ طوسى ، ص 13 (ش 7) . در رجال النجاشى (ص 87 ، ش 211) ، در شرح حال احمد بن عبد الواحد بن احمد بزّاز ، معروف به ابن عبدون ، نامى از اين كتاب نيامده است ؛ ليكن شيخ طوسى در الفهرست ، در شرح حال ابراهيم بن محمّد بن سعيد ثقفى ، نام اين كتاب را آورده و از آن ، نقل قول دارد . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 84 ، ش 153) ، اين كتاب را با عنوان رجال ابن الحاشر و نيز با عنوان رجال ابن عبدون (ج 10 ، ص 86 ، ش 160) و در مصفّى المقال (ص 19) با عنوان الفهرست ، فهرست نموده است . شايان ذكر است كه احتمال اتّحاد ميان اين كتاب و كتاب التاريخ ، وجود دارد .

.

ص: 49

علم الهدى ، على بن الحسين (مشهور به سيّد مرتضى) (355 _ 436ق) .119 . رجال الشيعة . لسان الميزان ، ج 2 ، ص 120 (ش 1927) . ابن حجر عسقلانى در لسان الميزان ، در شرح حال جبلة بن محمّد ، از اين كتاب نقل قول دارد . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 133 ، ش 256) اين كتاب را با عنوان رجال السيّد علم الهدى فهرست نموده است .

كراجكى ، محمّد بن على (م 449ق)120 . الفهرست . الدروع الواقية ، ص 248 . رضى الدين على بن موسى بن جعفر بن طاووس در الدروع الواقية ، از اين كتابْ نقل قول دارد . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 16 ، ص 393 ، ش 1840) اين كتاب را با عنوان فهرست الكراجكى و نيز با عنوان رجال أبى الفتح محمّد بن على بن عثمان الكراجكى (ج 10 ، ص 146) ، فهرست نموده است .

.

ص: 50

غضايرى ، احمد بن حسين بن عبيداللّه (نيمه اوّل ق 5) .121 . تاريخ ابن الغضائرى . رجال النجاشى ، ص 77 (ش 182) . اين كتاب ، مشتمل بر شرح حال و تاريخ وفات راويان حديث شيعه و اهل سنّت است . در رجال النجاشى ، در شرح حال «أحمد بن محمّد بن خالد البرقى» ، از اين كتاب نقل قول آمده است . محقّق تهرانى آورده است كه اين كتاب ، بعد از وفات احمد بن حسين غضايرى ، در اختيار نجاشى بوده است . وى در الذريعة (ج 3 ، ص 224 ، ش 818) اين كتاب را فهرست نموده است . 122 . تكملة رسالة أبى غالب الزرارى . چاپ شده در ضمن : رسالة أبى غالب الزرارى ، تحقيق : سيّد محمّد رضا حسينى جلالى ، قم : مركز البحوث و التحقيقات الإسلاميّة ، 1411ق ، 356ص (ص 185 _ 194) ، اوّل . ابو غالب زُرارى (م 368ق) به منظور معرّفى خود و بزرگان خاندان اعين به نوه اش كتابى با عنوان رسالة أبى غالب الزرارى تأليف نموده كه مشتمل بر فوايد رجالى ، معرّفى راويان آل اعين و غير آنها و كتابشناسى است . پس از آن ، حسين بن عبيد اللّه غضايرى ، در كتاب ها و نوشته ها به اسامى اشخاصى برخورده است كه به خاندان اعين مربوط اند و در اين رساله ذكر نشده اند و بر همين اساس ، كتاب تكملة رسالة أبى غالب الزرارى را در تكميل آن ، با ذكر نام و طريق اشخاص ، تأليف نموده است . اين تكمله در چاپ هاى مختلف، پس از متن رسالة أبى غالب الزرارى آورده شده است. چاپ ديگر اين تكمله در ضمن كتاب رسالة فى آل أعين ، شرح سيّد محمّد على موسوى موحد ابطحى اصفهانى (اصفهان : مطبعة ربّانى ، 1399ق) است . 123 . فهرست الأصول . الفهرست ، ص 2 . شيخ طوسى در مقدّمه الفهرست ، متذكّر شده است كه وى داراى دو كتاب بوده كه يكى از آنها فهرستِ در اصول بوده كه از آن نسخه بردارى نشده است و متأسفانه ، به وسيله ورثه وى از بين رفته است . 124 . فهرست المصنّفات . الفهرست ، ص 2 . شيخ طوسى در مقدمه الفهرست ، متذكّر شده است كه وى ، داراى دو كتاب بوده كه يكى از آنها فهرستِ در مصنّفات بوده كه از آن نسخه بردارى نشده است و متأسفانه ، به وسيله ورثه وى از بين رفته است .

.

ص: 51

نجاشى اسدى كوفى ، ابوالعباس احمد بن على بن احمد بن عباس (372 450ق)125 . رجال النجاشى ، تحقيق : سيّد موسى شبيرى زنجانى ، قم : مؤسسة النشر الإسلامى ، 1418 ق ، 496 ص ، ششم . اين كتاب ، يكى از چهار كتاب اصلى علم رجال است و به دليل اعتبار آن ، از ديرباز ، مورد مراجعه و استناد بوده است . نام اصلى كتاب ، فهرست أسماء مصنّفى الشيعة است ؛ امّا به رجال النجاشى مشهور شده است . مؤلّف در مقدمه مختصر خود ، انگيزه اش از تأليف اين كتاب را كلام سيّد مرتضى (مشهور به علم الهدى) بيان داشته كه گفته است : مخالفان ما اظهار مى دارند كه شما صاحب بزرگان و تأليفاتى نيستيد . به همين دليل ، مؤلّف اين كتاب را در بيان فهرست اسامى مؤلّفان شيعه و غير شيعه كه در مورد شيعه كتاب نوشته اند ، بر اساس ترتيب حروف الفبا ، در دو جزء تنظيم نموده است . جزء اوّل ، از حرف «الف» تا «ظ» ، و جزء دوم ، از حرف «عين» تا «ى» ادامه مى يابد و به ذكر كنيه اشخاصى كه به كنيه مشهورند ، خاتمه مى يابد . شايان ذكر است كه مؤلّف ، قبل از شروع حرف «الف» ، شرح حال شش نفر از مؤلّفانى را كه در صدر اسلام مى زيسته اند ، به طور مستقل آورده است . در شرح حال مؤلّفان ، نام ، كنيه ، لقب ، نسب ، قبيله ، محلّ تولد و سكونت ، خاندان ، طبقه ، تاريخ حيات ، مذهب ، توثيق يا تضعيف ، مدح يا ذم ، تعداد احاديث و فهرست تأليف ها مشخّص شده است . در بيان طبقه مؤلّفان ، نجاشى به منظور شناخت مؤلّف و تميز وى از ديگران ، امام يا امامان و راويان مهمّى را كه از آنها روايت دارند ، مشخّص نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 16 ، ص 376 ، ش 1746) اين كتاب را با عنوان فهرست أسماء مصنّفى الشيعة ومصنّفاتهم و ابن حجر عسقلانى در لسان الميزان ، با عنوان رجال الشيعة فهرست نموده اند . چاپ هاى ديگر اين كتاب عبارت اند از : 1 _ الرجال ، تهران : مركز نشر كتاب ، 360 ص ، رقعى . 2 _ رجال النجاشى ، تحقيق و مقدّمه : محمّد هادى يوسفى غروى ، سنگى ، رقعى . 3 _ بمبئى : 1317 ق ، سنگى . 4 _ تحقيق : محمّد جواد نايينى ، مقدّمه : جعفر سبحانى ، بيروت : دارالأضواء ، 1408 ق ، 2 ج . حاشيه هايى كه بر كتاب رجال النجاشى نوشته شده عبارت اند از : حاشيه محمّد بن حسين حارثى عاملى (شيخ بهايى) (م 1031ق) . حاشيه امير نجم الدين (م ق 11) ، كه با عنوان رجال الأمير نجم الدين آمده است . حاشيه عناية اللّه قهپايى (م ق 11) . حاشيه احمد بن صالح بحرانى قطيفى (م 1315ق) . حاشيه ابو الفضل نورى تهرانى كلانترى (م 1316ق) . حاشيه سيّد حسين طباطبايى بروجردى (م 1380ق) . حاشيه محمود درياب نجفى . شرح سيّد محمّد على موحد ابطحى ، با عنوان تهذيب المقال فى تنقيح كتاب الرجال . «ترتيب»هاى تأليف شده بر رجال النجاشى عبارت اند از : ترتيب عناية اللّه قهپايى (م ق 11) . ترتيب محمّد تقى خادم انصارى (م ق 11) . ترتيب داوود بن حسن بحرانى (م ق 12) .

.

ص: 52

طوسى ، محمّد بن حسن (385 _ 460) .126 . اختيار معرفة الرجال ، المعروف ب «رجال الكشّى» ، تصحيح و تحقيق : حسن مصطفوى ، مقدّمه : محمّد واعظ زاده خراسانى ، مشهد : دانشكده الهيات و معارف اسلامى (كنگره هزاره شيخ طوسى) ، 1348 ش ، 616 + 343 ص / تصحيح : على محلاّتى حائرى ، بمبئى : مصطفوية ، 1317ق/ تصحيح و تعليق : سيّد احمد حسينى ، كربلا . مؤسسة أعلمى ، با عنوان «رجال الكشّى» / تصحيح و تعليق : ميرداماد استرآبادى ، تحقيق : سيّد مهدى رجايى ، مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث ، 2 ج . كتاب رجال الكشّى تأليف محمّد بن عمر بن عبد العزيز كشّى (ق 4) ، كه معرفة الناقلين نام داشته ، داراى غلط هاى زيادى بوده است و مرحوم شيخ طوسى ، براى رفع اين غلط ها آن را تلخيص نموده است . درباره اصل رجال الكشى ، نظريه هاى مختلفى وجود دارد ، از جمله اين كه مشتمل بر عامّه و خاصّه بوده است و شيخ طوسى ، تنها رجال خاصّه را بيان كرده است . متن كتاب ، در بردارنده روايات و اخبار رجال و راويان حديث است . اسامى رجال بر اساس اصحاب رسول اكرم و اصحاب ائمه عليهم السلام باب بندى نشده اند و حتى ترتيب الفبا در آنها مراعات نشده است ؛ امّا با يك سير اجمالى روشن مى گردد كه معرّفى طبقات ، همراه با تقدّم و تأخّر تاريخ زندگى رجال ، تا حدودى مورد نظر بوده است ، به طورى كه با روايات منقول از بعضى صحابيان رسول اكرم و ياران حضرت على عليه السلامروايت ها شروع مى شوند و سپس به ترتيب ، اصحاب ائمه عليهم السلام ذكر شده اند و به رجال عصر غيبت صغرا ختم مى شود . با بررسى روايت هاى اين كتاب مى توان تاريخ تشيّع در عصر حيات ائمه معصوم عليهم السلام و تشكّل هاى شيعيان و فرقه ها و دسته بندى هاى داخلى شيعه را مشخّص نمود . همچنين اين روايت ها مشخّص كننده خطّ مشى شيعه در قبال دستگاه خلافت بنى اميّه و بنى عبّاس است . اين كتاب در شش جزء تنظيم شده است . در مقدمه آقاى محمّد واعظ زاده خراسانى درباره خصوصيت هاى اين كتاب و چگونگى تصحيح آن ، بحث شده است . محقّق كتاب ، زندگى نامه مؤلّف و مباحثى را در ذكر نسخه هاى خطّى اى كه در تصحيح مورد مراجعه بوده اند ، بيان داشته است و در آخر كتاب ، فهرست مفصّلى تنظيم و ارائه نموده است . «ترتيب»هايى كه بر اين كتاب نوشته شده ، عبارت اند از : ترتيب سيّد يوسف بن محمّد حسينى عاملى (م ق 10) . ترتيب محمّد بن حسام الدين جزايرى مشرفى (زنده در 1042 ق) . ترتيب حسام الدين جزايرى (ق 11) . ترتيب عناية اللّه قهپايى (ق 11) . ترتيب داوود بن حسن بحرانى (ق 12) . تعليقات و حواشى اى كه بر اين كتاب نوشته شده ، عبارت اند از : تعليقه مير محمّد باقر استر آبادى (ميرداماد) (م 1041 ق) . حاشيه عناية اللّه قهپايى (ق 11) . شايان ذكر است كه واعظ زاده خراسانى از حسن مصطفوى نقل مى نمايد كه چاپ بمبئى ، داراى حدود چهار هزار غلط چاپى است . 127 . رجال الطوسى ، تحقيق : سيّد محمّد صادق آل بحر العلوم ، نجف : المطبعة الحيدرية ، 1385 ق ، 528 ص / قم : منشورات الشريف الرضى ، اُفست از نسخه نجف / تحقيق : جواد قيومى اصفهانى ، قم : مؤسسة النشر الإسلامى ، 1415 ق ، 596 ص ، اوّل . اين كتاب ، يكى از چهار كتاب اصلى رجال شيعه به حساب مى آيد كه مشتمل بر فهرستى از اسامى اصحاب و راويان معصومان عليهم السلام ، شامل اشخاص امامى و غير امامى است كه در مجموع ، 6429 مورد را شامل مى شود . كتاب ، در سيزده باب تنظيم شده است : دوازده باب ، به اصحاب و راويان از معصومان عليهم السلام كه مستقيما از ايشان روايت نقل كرده اند ، اختصاص يافته است . در اين بخش ، اسامى اصحاب و راويان هر معصوم ، به طور مستقل و با ترتيب حروف الفبا تنظيم شده است . باب سيزدهم ، شامل فهرست اسامى راويانى است كه به صورت مستقيم ، از معصوم عليهم السلام روايت ندارند . البته در اين باب به نام برخى راويان نيز برمى خوريم كه در زمره اصحاب معصومان عليهم السلامهم آورده شده اند كه درباره آنها بحث ها و توجيهاتى از طرف علماى رجال ، مطرح شده است . مقدمه محقّق ، مشتمل بر معرّفى مختصر كتاب هاى اصلى علم رجال و بررسى ويژگى هاى كتاب و چگونگى تحقيق آن است . مرحوم عناية اللّه قهپايى نيز ترتيب رجال شيخ الطائفة و سيد حسين طباطبايى بروجردى (م 1381ق) إصلاح و مستدرك رجال الطوسى را تأليف نموده اند . گفتنى است در مواردى كه لسان الميزان ، نقل قولى از رجال الطوسى آورده است ، اين كتاب را با عنوان «رجال الشيعة» نام برده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 1، ص 73، ش 362) ، اين كتاب را با عنوان كتاب الأبواب و أخبار الرجال (ج 1 ، ص 329 ، ش 1720) و رجال شيخ الطائفة (ج 10 ، ص 120 ، ش 346) و رجال الشيخ أبى جعفر محمّد (ج 10 ، ص 144) فهرست نموده است . 128 . مشيخة الاستبصار . منتشر شده در : الاستبصار . تهران : دار الكتب الإسلامية ، 1363 ش ، 4 ج (ج 4 ، ص 303 _ 343) ، اوّل . شيخ طوسى ، همچنان كه در مقدمه مشيخة الاستبصار آورده است ، در جلد اوّل اين كتاب ، روايت ها را با سند كامل ، از شيخ خود تا معصوم عليه السلام بيان نموده است ؛ امّا در جلد دوم و سوم و چهارم ، سند احاديث را از صاحب كتاب يا اصلى كه روايت را از «كتاب» يا «اصل» وى اخذ نموده است ، شروع مى نمايد . پس از اتمام كتاب ، به منظور رفع اشكال ارسال از روايات كتاب ، اقدام به تهيه مشيخه نموده است و در آن ، طريق خود را به هر يك از صاحبان «كتاب» يا «اصل» ، مشخّص نموده است و به اين ترتيب ، اختصار در اسناد نموده است . شايان ذكر است كه طريق هاى ذكر شده در مشيخه الاستبصار در بردارنده جميع موارد اختصار در سند نيست و به منظور تكميل ، در بعضى موارد ، لازم است كه به كتاب الفهرست و مشيخه كتاب تهذيب الأحكام ايشان مراجعه شود . همچنين بيان اين نكته مناسب است كه به طريق هاى ذكر شده مؤلّف در آخر التهذيب و الاستبصار و همچنين طريق هاى شيخ صدوق در آخر كتاب من لا يحضره الفقيه ، «مشيخه» مى گويند ، به اين جهت كه صاحبان كتاب ها و اصولى كه در صدر اسناد روايات آمده اند ، شيخ و استاد اين مؤلّفان هستند . بر مشيخه الاستبصار ، شرح هايى تأليف شده اند كه عبارت اند از : شرح سيّد حسن موسوى آل خرسان نجفى (م _ ق 14) . شرح عبّاس حاجيانى دشتى (معاصر) ، به نام نخبة المقال فى تمييز الأسناد و الرجال . محمّد على آل كشكول (ق 13) ، در تكميل اين مشيخه و مشيخه التهذيب و كتاب من لا يحضره الفقيه ، كتابى با عنوان حديقة النظار [/الأنظار ]فى مشيخة الفقيه والتهذيب والاستبصار ، تأليف نموده است . 129 . الفهرست ، تصحيح و تعليق : سيّد محمّد صادق آل بحر العلوم ، قم : منشورات الشريف الرضى ، 196 ص . اين كتاب ، يكى از چهار كتاب اصلى رجال شيعه به حساب مى آيد كه در بردارنده فهرستى از مؤلّفان شيعه ، همراه با ذكر اسامى تأليف هاى آنهاست و در مواردى كه مؤلّف كتاب ، سندى در مورد اين مؤلّفان داشته ، آن را متذكّر شده است و در بعضى از موارد ، توثيق و يا تضعيف هايى را بيان كرده است . همه مؤلّفانى كه در اين كتاب معرّفى شده اند ، از رجال شيعه اماميه هستند ؛ مگر در مواردى كه خود ايشان ، با تعبيرهايى به آنها اشاره نموده است . اسامى مؤلّفان ، بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند و بر اساس شماره گذارى كتاب بالغ بر 888 مورد است و با توجّه به اشتباه هايى كه در شماره گذارى كتاب واقع شده است ، احتمالاً رقم واقعى 912 مورد است . از خصوصيت هاى اين چاپ آن است كه محقّق با توجّه به غلط ها و نواقص الفهرست چاپ كلكته ، اقدام به تصحيح اصل كتاب با مراجعه به اصول معتبر از كتاب هاى رجالى نموده و حاشيه هايى از كتاب هاى رجالى ، حديثى و تاريخى بر آن نوشته است . چاپ هاى ديگر 1 . تصحيح : الويس اسپرنگر التيرولى و مولوى عبد الحق و مولوى غلام قادر ، هند ، 383 ص ، 892 عنوان . در ذيل اين چاپ ، كتاب نضد الإيضاح ، در شرح كتاب إيضاح الإشتباه ، آورده شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 4 ، ص 66 ، ش 276) اين چاپ را با عنوان ترتيب فهرس شيخ الطايفة فهرست نموده و اشاره مى نمايد شخصى كه اقدام بر اين چاپ نموده است ، در آن تصرّف نموده و به آن ، بعضى مطالب رجال النجاشى و رجال ابن داوود را اضافه كرده است . تصحيح : الويس اسپرنگر التيرولى و مولوى عبد الحق و مولوى غلام قادر ، به كوشش محمود راميار ، مشهد : دانشگاه مشهد (كنگره هزاره شيخ طوسى) ، 1351 ش ، 544 ص ، اوّل . با نام : فهرست كتب الشيعة وأصولهم وأسماء المصنّفين وأصحاب الأصول ، 2 . تحقيق : سيّد عبد العزيز طباطبايى ، قم : مكتبة المحقّق الطباطبائى ، 1420 ق ، 676 ص ، اوّل (شامل 912 عنوان) . محقّق در آخر كتاب ، فهرست هاى مفصّل و مختلفى از جمله فهرست اعلام و فهرست كتب موجود در شرح حال مؤلّفان را به همراه نام آنها ، با ترتيب حروف الفبا آورده است . 3 . تحقيق : جواد قيومى ، قم : مؤسسة نشر الفقاهة ، 1417 ق ، 381 ص ، اوّل . با نام الفهرست . كتاب هايى كه بر محور الفهرست تأليف شده اند ، عبارت اند از : ترتيب عناية اللّه قهپايى (م ق 11) . ترتيب على بن عبد اللّه اصبعى (م 1127 ق) . كتاب معراج الكمال إلى معرفة الرجال ، نوشته سليمان بحرانى ماحوزى (م 1121 ق)، در شرح اين كتاب تأليف شده است . در تتمه اين كتاب ، كتاب هاى رجالى ديگر تأليف شده اند كه عبارت اند از : الفهرست ، تأليف : شيخ منتجب الدين . معالم العلماء ، تأليف : ابن شهر آشوب سَرَوى . در تلخيص اين كتاب ، نجم الدين هذلى حلّى (م 676 ق) ، كتاب تلخيص الفهرست را تأليف كرده است . 130 . مشيخة التهذيب . منتشر شده در : تهذيب الأحكام . شرح و تحقيق : سيّد حس_ن موسوى خرسان ، بيروت : دار صعب _ دار التعارف ، 1401 ق ، 10 ج (ج 10 ، 91 ص) . مرحوم شيخ طوسى ، اسناد كتاب تهذيب الأحكام را از صاحب كتاب يا اصلى كه روايت را از وى اخذ نموده است ، شروع مى نمايد . ايشان ، پس از اتمام كتاب ، به منظور رفع ارسال در اسناد ، اقدام به تأليف مشيخه نموده است و در آن ، طريق خود را به هر يك از صاحبان «كتاب» يا «اصل» ، مشخّص نموده است . براى تكميل جميع اسناد ، لازم است به مشيخه الاستبصار و كتاب الفهرست مؤلّف ، مراجعه شود . شايان ذكر است كه عنوان موجود در كتاب ، شرح مشيخة تهذيب الأحكام است و متن مشيخه ، در قسمت بالاى صفحات اين شرح آورده شده است . شرح هاى نوشته شده بر مشيخه تهذيب الأحكام عبارت اند از : شرح على بن حسن خراسانى (زنده در 1110 ق) ، شرح محمّد اشرف علوى عاملى اصفهانى (م 1145 ق) . شرح سيّد عبد اللّه كبير عاملى اصفهانى (م 1243 ق) . شرح محمّد جعفر شريعتمدار استر آبادى (م 1263 ق) . شرح محمّد حسن بروجنى (زنده در 1257ق) ، شرح عباس حاجيانى دشتى ، با عنوان نخبة المقال فى تمييز الاسناد والرجال . در تكميل اين مشيخه ، مرحوم محمّد على آل كشكول (م ق 13) ، كتاب حديقة النظار [ / الأنظار ]فى مشيخة الفقيه والتهذيب والاستبصار را تأليف نموده است .

.

ص: 53

. .

ص: 54

. .

ص: 55

. .

ص: 56

. .

ص: 57

. .

ص: 58

تغلبى ، عثمان بن حاتم (ق 5) .131 . رجال عثمان التغلبى . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 260 . عثمان بن حاتم تغلبى ، استاد نجاشى بوده است ، چنان كه در رجال النجاشى (ص 192 ، ش 515) در شرح حال «سعد ان بن مسلم» آمده است : «فقال أستادنا عثمان بن حاتم بن المنتاب التغلبى ...» . محقّق تهرانى ، از شرح حال هاى مختلفى كه نجاشى از عثمان بن حاتم تغلبى نقل كرده است ، چنين برداشت كرده كه عثمان بن حاتم تغلبى ، داراى كتابى در رجال بوده است و به همين دليل ، در كتاب مصفّى المقال ، رجال عثمان التغلبى را به اين مؤلّف ، نسبت داده است .

غضايرى واسطى بغدادى ، احمد بن حسين (ق 5) .132 . الرجال لابن الغضائرى . تحقيق: سيّد محمّد رضا حسينى جلالى، قم : دار الحديث، 1422ق/ 1380ش ، 208ص ، اوّل . احمد بن طاووس حلّى در كتاب حلّ الإشكال ، اين كتاب را به همراه چهار كتاب رجالى ديگر ، جمع آورى نمود . سپس مرحوم شيخ عبد اللّه شوشترى رجال ابن غضايرى را از كتاب حل الأشكال استخراج نموده است و پس از آن ، عناية اللّه قهپايى در مجمع الرجال ، مستخرجات استاد خود مرحوم شوشترى را آورده است . محقّق اين كتاب با استفاده از نسخه مرحوم شوشترى و ضمن مراجعه به كتاب مجمع الرجال ، متن كتاب رجال ابن الغضائرى را كه مشتمل بر 159 عنوان مى شود ، بازيابى نموده است . سپس محقّق در بخشى با عنوان «مستدركات» ، ضمن مراجعه به كتاب هاى رجال النجاشى ، خلاصة الأقوال علاّمه حلّى و رجال ابن داوود ، مطالبى را كه از ابن غضايرى نقل كرده اند ، ضميمه نموده است كه مشتمل بر 66 عنوان مى شود . در مجموع ، عناوين ذكر شده ، شامل 225 مورد است كه در ذيل هر يك از اسامى ، مدح و ذم راوى بيان شده است . شايان ذكر است كه حسن بن زين الدين عاملى (م 1011ق) در التحرير الطاووسى (ص 5) آورده است كه سيّد احمد بن موسى آل طاووس (م 673ق) در حلّ الاشكال ، كتاب الضعفاء و محمّد تقى شوشترى در قاموس الرجال (ج 1 ، ص 441) ، علاوه بر آن ، كتاب الممدوحين را از تأليف هاى اين مؤلّف دانسته اند و هيچ يك از اين دو كتاب ، هم اكنون در دسترس نيستند و به احتمال قوى منقولات ابن غضايرى _ كه هم اكنون در الرجال لابن الغضائرى جمع آورى شده است _ از محتويات اين دو كتاب بوده اند . مقدمه محقّق ، مشتمل بر شرح حال مؤلّف ، معرّفى كتاب و بيان شيوه وى در تأليف و اصطلاحات موجود در كتاب است . در نهايت ، فهرست هاى علمى مختلفى از كتاب ، آورده شده است .

.

ص: 59

قنايى ، محمّد بن على بن يعقوب (ق 5) .133 . معجم رجال أبى المفضّل . رجال النجاشى ، ص 398 (ش 1066) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 21 ، ص 217 ، ش 4691) ، اين كتاب را با عنوان معجم رجال المفضّل و نيز با عنوان رجال أبى الفرج محمّد بن على بن يعقوب القنانى(ج 10 ، ص 147) فهرست نموده است .

نقيب ، حسن بن احمد بن قاسم (ق 5) .134 . كتاب فى طرق الحديث المروى فى الصحابى . رجال النجاشى ، ص 65 (ش 152) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 15 ، ص 162 ، ش 1058) ، اين كتاب را فهرست نموده است .

.

ص: 60

. .

ص: 61

تأليفات رجالى : قرن ششم هجرى

تأليفات رجالىقرن ششم هجرىابن بابويه رازى ، منتجب الدين (504 _ بعد از 585 ق) .135 . فهرست أسماء علماء الشيعة و مصنّفيهم . تحقيق : سيّد عبد العزيز طباطبايى، قم: مجمع الذخائر الإسلامية ، 1404 ق / بيروت: دار الأضواء ، 1406 ق ، 246 ص . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى علماى شيعه و كتاب هاى آنها از زمان شيخ طوسى تا عصر مؤلّف است و از اين جهت ، تكميل كننده كتاب الفهرست شيخ طوسى به شمار مى آيد . محقّق در اكثر عنوان ها به جهت تكميل ، تعليقه هايى را همراه با ذكر نشانى ذكر كرده است . كتاب از جلد 105 بحار الأنوار (الاجازات) گرفته شده و با نسخه هاى ديگر ، مقابله شده است . چاپ ديگر : الفهرست ، تحقيق : سيّد جلال الدين محدّث اُرمَوى ، قم : كتاب خانه آية اللّه مرعشى ، 1366 ش ، مقدّمه : سيّد محمود مرعشى و محمّد سمامى حايرى ، 571 ص . در اين كتاب ، ابتدا متن كتاب الفهرست شيخ منتجب الدين آمده و پس از آن در قسمت «التعليقات» ، زندگى نامه بسيارى از علماى مطرح شده در متن كتاب ، همراه با ذكر شماره رديف ، به طور مفصّل مورد بررسى قرار گرفته اند . در قسمت «استدراك» ، محقّق نكاتى در مورد تصحيح و تكميل بعضى از نقل قول ها را متذكّر شده است و در آخر كتاب ، فهرست هاى مختلف به طور مفصّل آورده شده اند . مقدمه كتاب ، به بررسى زندگى نامه علمى محقّق و منابع تصحيح كتابْ پرداخته است . شيخ بهايى (م 1031 ق) بر اين كتابْ حاشيه اى را نوشته است و صاحب رياض العلماء در مواضعى نقل قول هايى را از آن آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 83 ، ذيل ش 148) ، اين كتاب را با عنوان رجال ابن بابويه و نيز رجال الشيخ منتجب الدين على (ج 10 ، ص 136) و فهرست أسماء علماء الشيعة ومصنّفيهم (ج 16 ، ص 376) و فهرست منتجب الدين (ج 16 ، ص 395 ، ش 1857) ، فهرست كرده است .

.

ص: 62

ابن شهر آشوب مازندرانى ، محمّد بن على (م 588 ق) .136 . كتاب الرجال . نامه دانشوران ، ج 3 (ص 46) . محقّق تهرانى اشاره مى نمايد كه اين كتاب ، غير از كتاب معالم العلماء است ، همچنان كه در نامه دانشوران بر اين مطلب ، تصريح شده است . وى در الذريعة (ج 10 ، ص 86 ، ش 159) اين كتاب را با عنوان رجال ابن شهرآشوب فهرست نموده است . 137 . معالم العلماء فى فهرست كتب الشيعة وأسماء المصنّفين منهم قديما وحديثا ، تحقيق : سيّد محمّد صادق آل بحر العلوم ، نجف : المطبعة الحيدرية ، 1380 ق ، 155 ص ، دوم/ تحقيق : عبّاس اقبال ، تهران : 1353 ق ، 741 ص ، اوّل . اين كتاب ، متمّم كتاب الفهرست شيخ طوسى است و در معرّفى علماى شيعه و كتاب هاى آنها كه در كتاب الفهرست وارد نشده است و يا بعد از شيخ طوسى و تا زمان مصنّف زندگى مى كرده اند ، تأليف شده است . در آخر كتاب ، فصلى در اسامى كتاب هايى كه مصنّفان آنها مجهول اند و بابى در معرّفى بعضى شعراى مدّاح اهل بيت عليهم السلام آورده شده است . در مقدمه محقّق ، زندگى نامه مؤلّف و ويژگى هاى اين كتاب ، مورد بحث واقع شده است . در چاپ اوّل ، 990 و در چاپ دوم ، 1021 شرح حال آمده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 146) ، اين كتاب را با عنوان رجال رشيد الدين محمّد بن على بن شهر آشوب ، فهرست نموده است .

.

ص: 63

حلّى اسدى ، يحيى بن حسن (ابن بطريق) (523 _ 600 ق) .138 . رجال ابن بطريق . الذريعة ، ج 10 ، ص 83 (ش 150) . سيوطى در كتاب بغية الوعاة (ص 222) در ذيل شرح حال «الحسين بن أحمد بن خيران البغدادى» به كتاب رجال الشيعة تأليف يحيى بن حسن بن بطريق ، استناد كرده است و اين مطلب ، گوياى آن است كه كتاب رجال الشيعة در اختيار سيوطى بوده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 159 ، ش 286) اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ يحيى الحلّى هم فهرست نموده است .

.

ص: 64

. .

ص: 65

تأليفات رجالى : قرن هفتم هجرى

تأليفات رجالىقرن هفتم هجرىابن أبى طَىّ الحلبى ، يحيى بن حميد بن ظافر طايى (575 _ 630) .139 . الحاوى فى رجال الشيعة الإماميّة ، بازسازى و تدوين : رسول جعفريان ، قم : كتاب خانه تخصّصى تاريخ اسلام و ايران (به مناسبت سمينار مقدماتى نسخه هاى خطّى) ، تهران : 1379 ش ، 92 ص . يكى از روش هايى كه در رفع بعضى از مشكلات علم رجال داراى كارآيى است ، مراجعه به كتاب هاى تاريخى شيعه و اهل سنّت ، به منظور دستيابى به متونى است كه در شرح حال رجال تأليف شده اند و هم اكنون ، در دسترس ما نيستند . كتاب الحاوى فى رجال الشيعة الإماميّة ، تأليف يحيى بن ابى طى حلبى ، با همين روش و با بازسازى و تدوين كتاب هاى مختلف ، مانند : لسان الميزان ، تاريخ الإسلام ، سِيَر أعلام النبلاء ، بغية الطلب فى تاريخ حلب ، الوافى بالوَفَيات والإصابة فى تمييز الصحابة ، در معرّفى هشتاد نفر از رجال شيعه ، گردآورى شده است . در ذيل اسامى رجال ذكر شده ، متن هاى استناد داده شده به ابن ابى طىّ ، شامل تاريخ زندگى هر فرد ، راوى و مروى عنه وى و ديگر مشخصّات ، به همراه نشانى كامل مصدر مورد مراجعه ، مشخّص شده است . تدوين كننده كتاب ، قبل از بيان متن هاى گردآورى شده ، با عنوان «موارد پژوهى و بازسازى متون مفقوده» ، به جايگاه مهم و اهداف بازسازى متون مفقود و نمونه هايى از كارهاى مهم در بازسازى متون ، اشاره مى نمايد و سپس ، زندگى نامه ابن ابى طىّ و اقوال علما در مورد او را آورده به آثار ديگر وى اشاره كرده و همچنين به موضوع تشيّع در حَلَب ، پرداخته است . محقّق همچنين اسامى مختلفى را كه از اين كتاب مشاهده نموده ، آورده است كه عبارت اند از : رجال الشيعة ، تاريخ الإمامية ، طبقات الاماميّة ، رواة الشيعة ومصنّفيها (فوات الوفيات ، ج 4 ، ص 270) ؛ الحاوى فى رجال الإماميّة (لسان الميزان ، ج 7 ، ص 409) ؛ تاريخ العلماء (الوافى بالوفيات ، ج 1 ، ص 53) . محقّق ، بنابر آنچه كه ابن حجر در لسان الميزان از معجم البلدانياقوت _ كه خود در حَلَب در گذشته و با ابن ابى طىّ ، ديدار داشته _ عنوان كرده است ، اين كتاب را با عنوان الحاوى فى رجال الإماميّه آورده و معرّفى نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 3 ، ص 219 ، ش 810) ، اين كتاب را با عنوان تاريخ ابن أبى طىّ و نيز با عنوان طبقات الإماميّة (ج 15 ، ص 147 ، ش 977) فهرست كرده است . اين كتاب در مجله تراثنا (س 17 ، ع 1 ، پى 65 ، محرّم 1422ق ، ص 106 _ 160) و (ع 2 ، پى 66 و 67 ، ربيع الآخر _ رمضان 1422ق ، ص 122 _ 165) با عنوان الحاوى فى رجال الإمامية _ با ترجمه عربى انتشار يافته است .

.

ص: 66

ابن طاووس حلّى ، احمد بن موسى (م 673 ق) .140 . حلّ الإشكال فى معرفة الرجال . الذريعة ، ج 7 ، ص 64 (ش 346) . نويسنده كتاب ، راويانى را كه در پنج كتاب مهم رجالى در آن عصر ، شرح حال داشته اند ، در يك مجموعه گرد آورده است . اين كتاب ها شامل : رجال الكَشّى ، الفهرست و الرجال شيخ طوسى ، رجال النجاشى و رجال ابن الغضائرى است . متأسفانه ، اصل كتاب رجال ابن الغضائرى بجز منقولات اين كتاب در دسترس نيست . شيخ حسن بن زين الدين عاملى (م 1011 ق) ، معروف به صاحب المعالم ، آنچه را كه مؤلّف از اصل رجال الكشّى در اين تأليف وجود داشته است ، استخراج نموده و با نام التحرير الطاووسى ارائه كرده است . همچنين عبد اللّه بن حسين شوشترى ، هر آنچه را كه اين كتاب از كتاب الضعفاء ابن غضايرى نقل كرده است ، استخراج نموده و آن را الرجال الضعفاء ناميده است . متأسفانه ، اصل كتاب اينك در دسترس نيست و تنها اين دو استخراج از آن موجود است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 86) ، اين كتاب را با عنوان رجال ابن طاووس هم فهرست نموده است .

.

ص: 67

هُذَلى حلّى ، نجم الدين ابوالقاسم جعفر بن حسن (م 676 ق) .141 . تلخيص الفهرست . الذريعة ، ج 4 ، ص 425 (ش 1872) . اين كتاب ، خلاصه اى از الفهرست شيخ طوسى است . مؤلّف در اين تلخيص ، تنها به ذكر اسامى مصنّفان و ساير خصوصيات آنها اكتفا نموده است . ايشان ، اسامى ، القاب و كنيه ها را بر اساس حروف الفبا تنظيم نموده است و از ذكر كتاب ها و اسانيد مؤلّفان ، اجتناب كرده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 104) ، اين كتاب را با عنوان رجال المحقق الحلّى أبى القاسم جعفر و نيز با عنوان رجال المحقّق الحلّى (ج 10 ، ص 142) فهرست نموده است .

ابن طاووس حلّى ، عبد الكريم (648 _ 693 ق) .142 . الشَمَل المنظوم فى مصنّفى العلوم . الذريعة ، ج 14 ، ص 233 (ش 2342) . اين كتاب ، در زمينه مباحث رجالى تأليف شده است و صاحب الذريعة مى گويد تقى الدين حسن بن داوود حلّى ، شاگرد مؤلّف ، گفته است كتابى از اصحاب ما مانند اين كتاب نيست . صاحب الذريعة اشاره مى كند كه موفّق به ديدن اين كتاب نشده است . او اين كتاب را با عنوان رجال السيد عبد الكريم غياث الدين أبى المظفّر (ج 10 ، ص 126) ، هم فهرست نموده است .

.

ص: 68

. .

ص: 69

تأليفات رجالى : قرن هشتم هجرى

تأليفات رجالىقرن هشتم هجرىابن داوود حلّى ، تقى الدين حسن بن على (م 647 _ 707 ق) .143 . كتاب الرجال (رجال ابن داوود) ، تحقيق : سيّد محمّد صادق آل بحر العلوم ، قم : منشورات الشريف الرضى ، 316 ص/ تحقيق : جلال الدين حسينى ارموى ، دانشگاه تهران ، 1342 ش ، 98 + 573 + 48 ص . منتشر شده به همراه رجال البرقى . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : مقدّمه در بيان ويژگى هاى كتاب ، منابع و رمزهاى آن و بيان طريق مؤلّف به بعضى از مشايخ خود است . كتاب ، در دو قسمت تنظيم شده است : قسمت اوّل ، در بيان اسامى ممدوحان ، شامل نام راويان موثّق و مهمل ، و قسمت دوم ، شامل نام راويان مجروح و مجهول است . در پايان قسمت اوّل ، چند فايده رجالى ذكر شده كه شامل مطالب زير است : اسامى افرادى كه نجاشى درباره آنها تعبير «ثقة» را ذكر كرده است ؛ اصحاب اجماع ؛ جماعتى كه نجاشى آنها را در روايت هايشان ثقه مى داند ، امّا مذهب آنها مضطرب و غير صحيح است ؛ اشخاصى كه نجاشى در شرح حال آنها تعبير «ليس بذلك» و يا «لا بأس به» و يا «قريب الأمر» را آورده است ؛ اشخاصى كه تعداد روايت هاى آنها مشخّص است ؛ اشخاصى كه مشهور به كنيه اند . در پايان قسمت دوم ، اين فوايد رجالى مطرح شده است : اسامى راويانى كه داراى مذهب فاسدى هستند و يا تعبيرهاى «ضعيف» ، «مضطرب» ، «يعرف حديثه و ينكر» ، «ليس بشى ء» و «مجهول» در مورد آنها ذكر شده است . نيز اسامى اشخاصى كه ملعونِ در مذهب هستند و ثقاتى كه از ضعفا نقل روايت كرده اند . همچنين واضعان حديث ، ملعونان و اشخاصى كه مشمول دعاى يكى از معصومان عليهم السلامشده اند ، آمده است . در قسمت «التنبيهات» ، نُه «تنبيه» ذكر شده است كه در هشت تنبيه اوّل ، خصوصيت هاى بعضى راويان ، بررسى شده است و در تنبيه نهم ، مشيخه شيخ طوسى و شيخ صدوق را از نظر اعتبار اسناد ، منظّم نموده است . محقّق كتاب ، زندگى نامه مؤلّف و ويژگى هاى اين كتاب را به طور مفصّل ، مورد بحث قرار داده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 84 ، ش 155) ، اين كتاب را با عنوان هاى رجال ابن داوود الحلّى و با عنوان رجال الشيخ تقى الدين (ج 10 ، ص 101) آورده و در جاى ديگر (ج 18 ، ص 63 ، ش 688) اشاره مى نمايد كه شيخ نظام الدين ساوجى در كتاب نظام الأقوال ، كتابى به نام كشف المقال فى معرفة أحوال الرجال را به تقى الدين حلّى نسبت داده است و با ذكر ادلّه اى بيان مى كند كه بعيد است اين مؤلّف ، كتاب خود را با اين عنوان تأليف كرده باشد . ايشان همچنين در مصفّى المقال (ص 101) ، اين كتاب را با عنوان رجال تلميذ محقّق الحلّى معرّفى نموده است . بر اين كتاب حاشيه هايى تأليف شده كه عبارت اند از : حاشيه زين الدين بن على شامى عاملى (م 966ق) . حاشيه عبد اللّه بن حسين شوشترى (م 1021 ق) . حاشيه شمس الدين محمّد كشميرى (زنده در 1040 ق) . حاشيه ميرزا محمّد بن سليمان تنكابنى (م 1302 ق) .

.

ص: 70

. .

ص: 71

حلّى ، حسن بن يوسف بن مطهّر (648 _ 726 ق) .144 . إيضاح الاشتباه ، تحقيق : محمّد الحسّون ، قم : مؤسسة النشر الإسلامى ، 1411 ق ، 392 ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر ضبط اسامى راويان و رجال حديث است كه بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است . محقّق ، شرح حال مختصرى از هر شخص را در زير نويس آورده است و در آخر كتاب ، فهرست هاى متعددى جهت تسهيل دستيابى به اطلاّعات كتاب ، آورده است . در شرح اين كتاب ، مرحوم محمّد بن محسن فيض كاشانى (م ق 12) ، كتاب نضد الإيضاح را تأليف نموده است . مرحوم جعفر بن حسين موسوى خوانسارى (م 1158 ق) ، در ترتيب اسامى راويان ، كتاب تتميم الإفصاح فى ترتيب إيضاح الإشتباه را تأليف نموده است . 145 . رجال العلاّمة الحلى ، تحقيق : سيّد محمّد صادق آل بحر العلوم ، قم : مكتبة الرضى ، 1402 ق ، 296 ص . چاپ دوم : خلاصة الأقوال فى معرفة الرجال ، تحقيق : جواد قيّومى ، قم : مؤسسة نشر الفقاهة ، 1417 ق ، 507 ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر دو قسمت و يك خاتمه است . قسمت اوّل ، شامل راويانى است كه روايت آنها قابل اعتماد است و در نزد مصنّف ، ترجيح در قبول روايت آنهاست . قسمت دوم ، شامل راويانى است كه روايت هاى آنها مترود و متروك شده اند و يا مصنّف در قبول آنها توقّف كرده است . هر يك از اين دو قسمت ، بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند . خاتمه كتاب ، شامل ده فايده رجالى است كه عبارت اند از : افرادى كه مشهور به كنيه اند ؛ تمييز مشتركات ؛ مراد از «عدّة» در كافى و كتاب هاى شيخ صدوق ؛ مستثنيات ابن وليد از كتاب نوادر الحكمة ؛ تاريخ ميلاد حضرت مهدى(عج) و ذكر وكلاى خاص آن حضرت ؛ جماعتى از مذمومان كه شيخ طوسى آنها را ذكر كرده است ؛ افرادى كه توقيع ائمه عليهم السلام در مدح آنها وارد شده است ؛ موارد صحيح و ضعيف در طُرُق شيخ طوسى و شيخ صدوق ؛ توهّم عدّه اى بر اين كه مراد از حمّاد بن عيسى در مواردى كه ابراهيم بن هاشم از وى روايتى نقل مى كند ، همان حمّاد بن عثمان است ؛ طُرُق متعدّد مصنّف به شيخ طوسى و شيخ صدوق و ابو عمر كشّى و احمد بن عبّاس نجاشى . ميرزا لطفعلى تبريزى شيرازى (م 1350 ق) در تكميل اين كتاب ، مستدرك خلاصة الرجال را تأليف نموده است . منظومه خلاصة الخلاصةى محمّد جواد خراسانى در نظم اين كتاب است . بر اين كتاب حاشيه هايى نوشته شده است كه عبارت اند از : حاشيه سيّد على بن عبد الكريم حسينى نيلى نجفى (ق 9) . حاشيه زين الدين بن على بن احمد شامى عاملى (شهيد ثانى) (م 966 ق) . حاشيه عز الدين حسين بن عبد الصمد حارثى عاملى (م 984 ق) . حاشيه سيّد محمّد بن على بن حسينى عاملى (صاحب المدارك) (م 1009 ق) . حاشيه حسن بن زيد الدين عاملى ، صاحب المعالم (م 1011 ق) . حاشيه نور اللّه شوشترى (955 _ 1019 ق) . حاشيه سيّد ماجد بن هاشم بحرانى حَفصى (م 1028 ق) . حاشيه محمّد بن حسن بن زين الدين عاملى شامى (محمّد سبط) (م 1030 ق) . حاشيه بهاء الدين محمّد بن عز الدين حسين عاملى (م 1031 ق) . حاشيه مساعد بن بديع بن حسن حويزى (ق 11) . حاشيه سليمان بن عبد اللّه ماحوزى (م 1121 ق) . «تلخيص»هاى تأليف شده از اين كتاب عبارت اند از : تلخيص زين الدين شامى عاملى (شهيد ثانى) (م 966 ق) . تلخيص محمّد رضا موسوى شيرازى (زنده در 1300 ق) با عنوان الوجيزة فى الرجال . تلخيص محمّد جواد اصفهانى (م 1312 ق) . تلخيص محمّد جواد حسين آبادى (ق 14) . تلخيص محمّد جواد خراسانى (معاصر) . همچنين «ترتيب»هايى بر اين كتاب تأليف شده كه عبارت اند از : ترتيب على بن حيدر على منعل قمى (م ق 10) با عنوان نهاية الآمال . ترتيب عزيز اللّه مجلسى (م 1074 ق) . ترتيب فخر الدين طُرَيحى (م 1085 ق) . در ترجمه اين كتاب ، محمّد باقر تبريزى (م ق 12) ترجمه خلاصة الأقوال را تأليف نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 133) ، اين كتاب را با عنوان رجال العلاّمة الحلّى هم فهرست نموده است . 146 . كشف المقال فى معرفة أحوال الرجال . الذريعة ، ج 18 ، ص 63 (ش 689) . اين كتاب ، مشتمل بر اقوالى در مورد راويان حديث و مصنّفان از متقدّمان است . مؤلّف ، همچنين احوال متأخّران و معاصران زمان خود را مورد بحث و بيان قرار داده است . شايان ذكر است كه اين كتاب ، مشهور به الرجال الكبير است . محقّق تهرانى به وجود احتمالى نسخه اى از اين كتاب ، اشاره نموده است . علاّمه حلّى در مقدّمه خلاصة الأقوال خويش ، به نام اين كتابْ اشاره نموده است .

.

ص: 72

. .

ص: 73

حلّى حسينى ديباجى ، سيّد نقيب تاج الدين محمّد بن قاسم بن معيه (م 776 ق) .147 . معرفة الرجال . الذريعة ، ج 21 ، ص 257 (ش 4916) . شاگرد مؤلّف به نام سيّد جمال الدين احمد بن على بن مهنا در عمدة الطالب آورده است كه اين كتاب ، در معرّفى احوال رجال و در دو جلد ضخيم تأليف شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 90 ، ش 169) ، اين كتاب را با عنوان رجال ابن معية و نيز با عنوان رجال السيد تاج الدين محمّد بن القاسم بن معية الحلّى (ج 10 ، ص 147 ، ش 271) فهرست نموده است .

.

ص: 74

شاگرد شهيد اوّل (ق 8) .148 . مشيخة الشهيد محمّد بن مكّى العاملى . الذريعة ، ج 21 ، ص 72 (ش 4005) . اين كتاب ، مشتمل بر شرح حال مشايخ و طُرُق شهيد اوّل ، محمّد بن مكّى عاملى (م 786 ق) از علما و مشايخ و راويان احاديث تا معصومان عليهم السلام است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 102 ، ش 215) ، اين كتاب را با عنوان رجال تلميذ الشيخ الشهيد محمّد بن مكى و نيز با عنوان فائدة (ج 16 ، ص 88 ، ش 15) فهرست نموده است ايشان اين مشيخه را در حاشيه المستجاد من الإرشاد ، مشاهده كرده و نشانى داده است .

نيلى ، على بن عبد الحميد (ق 8) .149 . جامع أشتات الرواة والروايات . الذريعة ، ج 5 ، ص 40 / 167 . ابوطالب اعرجى در كشف الحُجُب ، از سيّد عبد العلى طباطبايى نقل مى نمايد كه ايشان ، نسخه اى از اين كتاب را كه با خطّ مؤلّف آن نوشته شده ، مشاهده نموده است . محقّق تهرانى مى گويد ظاهر آن است كه اين كتاب ، غير از كتاب رجال النيلى سيّد بهاء الدين على بن عبد الكريم نيلى است .

.

ص: 75

تأليفات رجالى : قرن نهم هجرى

تأليفات رجالىقرن نهم هجرىجُعْبى ، شمس الدين محمّد (م 876 يا 886 ق) .150 . رجال الشيخ شمس الدين محمّد بن على بن الحسن الجبعى . الذريعة ، ج 10 ، ص 146 .

حسينى نيلى نجفى ، سيّد على بن عبد الكريم [سيّد بهاء الدين] (ق 9) .151 . حاشية على خلاصة الأقوال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 83 (ش 423) . اين حاشيه بر كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى نوشته شده است . صاحب الذريعة مى نويسد كه به نظر او اين مؤلّف ، همان سيّد بهاء الدين على بن غياث الدين عبد الكريم بن عبد الحميد حسينى نيلى نجفى ، صاحب كتاب رجال النيلى است . از ظاهر كلمات ايشان مشخّص مى شود كه اين حاشيه ، غير از كتاب رجال النيلى است ، اگر چه هر دو كتاب ، درباره خلاصة الأقوال تأليف شده اند . 152 . رجال النيلى . الذريعة ، ج 10 ، ص 157 (ذيل ش 283) . اين كتاب در بيان شرح حال رجال تأليف شده است و مؤلّف در تأليف آن ، مبناى خود را خلاصة الأقوال علاّمه حلّى قرار داده است و به همين جهت ، آن را در دو بخش تنظيم كرده است : قسمت اوّل ، در شرح حال راويانى است كه مورد اعتماد و قبول علاّمه حلّى بوده اند . قسمت دوم نيز در مورد راويانى است كه مطرود و متروك اند و يا علاّمه حلّى در مورد آنها توقّف نموده است . مؤلّف ، پس از بيان قول علاّمه حلّى در خلاصة الأقوال ، اقوال علماى رجال در كتاب هاى ايضاح الاشتباه ، الفهرست ، رجال النجاشى و رجال ابن داوود را بر شرح حال هر راوى اضافه نموده است . مؤلّف ، سپس از مرحوم جمال الدين بن اعرج تقاضا مى كند تا ايشان ، شرح حال علماى بعد از علاّمه حلّى را بر اين كتاب اضافه نمايد و به اين وسيله ، كتاب را تكميل نمايد . بر همين اساس ، جمال الدين بن اعرج ، شرح حال 26 نفر از علماى موجود بعد از علاّمه حلّى تا زمان خود را فهرست كرده ، در جاى خود درج مى نمايد . گفتنى است كه صاحب رياض العلماء ، اين شرح حال ها را در مواضع مختلفى از كتاب خود آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 136) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد على هم فهرست نموده است .

.

ص: 76

ابن اعرج ، سيّد جمال الدين (ق 9) .153 . تتميم رجال النيلى . الذريعة ، ج 3 ، ص 341 (ش 1232) . كتاب رجال النيلى سيّد بهاء الدين حسينى نيلى نجفى ، در شرح حال رجال و راويان حديث تأليف شده است . مرحوم سيّد جمال الدين بن اعرج ، سپس شرح حال 26 نفر را در تكميل اين كتاب به آن اضافه نموده است .

محقّق كَرَكى (ق 9) .154 . الفوائد الرجاليّة للمحقّق الكَرَكى ، گردآورنده : محمّد حسّون . انتشار يافته در ميراث حديث شيعه (دفتر دوم) ، دار الحديث ، 1374 ش ، ص 535 _ 593 . گرد آورنده كتاب با مراجعه به كتاب هاى محقّق كَرَكى ، بعضى از فوايد رجالى آن و ديدگاه هاى و آراى رجالى نويسنده را مشخّص نموده است . آراى محقّق كَرَكى در دو قسمت جمع آورى شده كه عبارت اند از : آراى مبانى و فوايد علم رجال ؛ بررسى حالات رجال حديث . در قسمت اوّل ، اين مباحث مطرح شده اند : اقسام و احكام احاديث ؛ مراسيلى كه به آنها اعتماد و عمل مى شود ؛ اضطراب در احاديث ؛ تسامح در ادلّه سنن و ... در قسمت دوم ، حالات 29 نفر از رجال حديث ، مطرح شده و در بيان حالات آنها به توثيق و تضعيف و بيان آراى علماى علم رجال در مورد هر يك ، اشاره شده است . گرد آورنده در مقدّمه ، ويژگى هاى كتاب را بيان داشته است و در ذيل مباحث ذكر شده ، نشانى مصادر مراجعه شده ، مشخّص شده است .

.

ص: 77

. .

ص: 78

. .

ص: 79

تأليفات رجالى : قرن دهم هجرى

تأليفات رجالىقرن دهم هجرىبيرجندى ، فاضل (م 932 ق؟) .155 . رجال الفاضل البيرجندى . الذريعة ، ج 10 ، ص 100 (ش 208) . محقّق داماد در حاشيه اى كه بر كتاب رجال الكشّى آورده است ، از اين كتاب ، مطالبى را بيان نموده است .

شامى عاملى (شهيد ثانى) ، زين الدين بن على (911 _ 966 ق) .156 . حاشية خلاصة الأقوال . چاپ شده در ضمن : رسائل الشهيد الثانى ، تحقيق : رضا مختارى ، قم : بوستان كتاب ، ج 2 ، ص 885 _ 1086 ، اوّل . اين حاشيه در مورد 387 نفر از رجال موجود در خلاصة الأقوال علاّمه حلّى است كه شامل ضبط اسامى ، كنيه و القاب رجال ، ترجمه الفاظ و شرح حال راويان حديث است . شيخ يوسف بحرانى در لؤلؤ البحرين (ص 3) و شيخ حرّ عاملى در أمل الآمل (ج 1 ، ص 87) آن را با عنوان فوائد خلاصة الرجال آورده اند كه احتمالاً منظور ، همين حاشيه باشد . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 6 ، ص 82 ، ش 421) اين حاشيه را با عنوان حاشية على خلاصة الأقوال فى علم الرجال و در مصفّى المقال (ص 184) با عناوين تعليقة الخلاصة و الفوائد الخلاصة آورده است . 157 . حاشية رجال ابن داوود . چاپ شده در ضمن رسائل الشهيد الثانى ، تحقيق : رضا مختارى ، قم : بوستان كتاب ، ج 2 ، ص 1087 _ 1107 ، اوّل . اين حاشيه درباره 39 نفر از رجال موجود در رجال ابن داوود ، شامل ضبط اسامى ، كنيه و القاب رجال ، ترجمه الفاظ و شرح حال راويان حديث است . 158 . الرجال و النسب . أمل الآمل ، ج 1 (ص 87) . مرحوم شيخ يوسف بحرانى در لؤلؤ البحرين (ص 35) نام اين كتاب را در فهرست اسامى كتاب هاى شهيد ثانى آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 117) عنوان رجال الشيخ زين الدين الشهيد را در فهرست آثار اين مؤلّف آورده است كه احتمالاً منظور ايشان ، همين كتاب باشد . وى در مصفّى المقال (ص 184) اين كتاب را با عنوان ذكر شده در أمل الآمل آورده است . 159 . مختصر خلاصة الأقوال . أمل الآمل ، ج 1 (ص 87) . از نام كتاب مشخّص مى شود كه محتواى آن ، شامل مختصرى از كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 184) تذكّر داده است كه اين كتاب ، غير از كتاب تعليقة الخلاصةى اين مصنّف است كه با اسامى حاشية على خلاصة الأقوال فى علم الرجال و فوائد الخلاصة از آن ياد شده است . وى در الذريعة (ج 20 ، ص 195 ، ش 2544) اين كتاب را با عنوان مختصر خلاصة الأقوال فهرست نموده است . مرحوم شيخ يوسف بحرانى در لؤلؤ البحرين (ص 35) اين كتاب را با عنوان مختصر الخلاصة معرّفى كرده است .

.

ص: 80

حارثى عاملى ، عز الدين حسين بن عبد الصمد (918 _ 984 ق) .160 . حاشية على خلاصة الأقوال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 82 (ش 420) . اين حاشيه بر كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى نوشته شده است . محقّق تهرانى آورده است كه نام اين حاشيه در فهرست آثار اين مصنّف و با عنوان التعليقة آورده شده است . 161 . مشايخ الشيعة . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 147 . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از مشايخ شيعه است كه از على بن ابراهيم بن هاشم قمى شروع مى شود و به شيخ مؤلّف ، يعنى زين الدين عاملى (شهيد ثانى) ختم شده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را نشانى داده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

.

ص: 81

جبلى شامى ، يوسف (ق 10) .162 . رجال الفاضل يوسف الجبلى الشامى . أعيان الشيعة ، ج 10 (ص 324) . اين كتاب ، داراى حجمى كم بوده و نزد مرحوم نورى موجود بوده است . مرحوم سيّد محسن امين در أعيان الشيعة و نيز محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 160 ، ذيل ش 286) احتمال داده اند كه مؤلّف اين كتاب ، سيّد يوسف بن محمّد بن زين الدين حسينى شامى (م ق 10) باشد .

حسينى عاملى ، سيّد يوسف بن محمّد (ق 10) .163 . ترتيب الكشّى . الذريعة ، ج 4 ، ص 67 (ش 281) . مؤلّف ، ترتيب رجال الكشّى را بر اساس طبقات اصحاب معصومان عليهم السلامتنظيم نموده است . مرحوم نورى در خاتمة المستدرك آورده است كه نسخه اى از ترتيب الكشّى ، نزد ايشان موجود است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . شايان ذكر است كه احتمال دارد اين مؤلّف ، همان يوسف جبلى شاملى در عنوان قبلى باشد . 164 . جامع الأقوال فى معرفة الرجال . الذريعة ، ج 5 ، ص 42 (ش 174) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى و اقوال ذكر شده در مورد رجالى است كه از كتاب هاى الفهرست شيخ طوسى ، رجال النجاشى ، خلاصة الأقوال علاّمه حلّى ، رجال الكشّى و رجال الطوسى تهيه شده است . در خاتمه كتاب ، مؤلّف نُه فايده در علم درايه و قواعد رجالى بيان داشته است . مصنّف به منظور اختصار ، رمزهايى را اختيار كرده كه در مقدّمه به آنها اشاره نموده است . محقّق تهرانى ، نسخه هايى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 160 ، ذيل ش 287) ، اين كتاب و كتاب ترتيب الكشّى را با عنوان رجال السيد يوسف الزين هم فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 165 . فائدة فى ألفاظ التعديل . الذريعة ، ج 16 ، ص 87 (ح 13) . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است .

.

ص: 82

مرعشى ، سيّد علاء الملك (قاضى) (ق 10) .166 . حاشية على تهذيب الأحكام . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 263 . بر اساس آنچه محقّق تهرانى بيان داشته ، اين شرح از اوّل «كتاب الجهاد» تا آخر «كتاب التهذيب» است كه اكثر مطالب آن در بيان احوال راويان احاديث اين كتاب آورده شده است و بر اين اساس ، اسناد روايات آن ، مورد بررسى قرار گرفته اند . ايشان ، نسخه هايى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . 167 . فهرس الكافى وأبوابه وأحاديثه والجرح والتعديل لرواته . الذريعة ، ج 16 ، ص 386 (ش 17) . مؤلّف ، تعداد احاديث هر باب از كتاب الكافى را مشخّص كرده است . سپس روايات صحيح ، حَسَن ، موثّق ، قوى و ضعيف را از يكديگر مشخّص كرده و در مورد سند روايات ، احوال راويان حديث را از جهت جرح و تعديل بيان داشته است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 131 ، ش 255) ، اين كتاب را با عنوان رجال علاء الملك المرعشى هم فهرست نموده است . صاحب رياض العلماء و مرحوم نورى در تعليقه خود بر منتهى المقال ، متذكّر وجود اين كتاب شده اند .

.

ص: 83

مُنعِل قمى ، على بن حيدر على (ق 10) .168 . نهاية الآمال فى ترتيب خلاصة الأقوال . الذريعة ، ج 24 ، ص 392 (ش 2104) . مؤلّف كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى (م 726 ق) را بر اساس حروف الفبا تنظيم نموده است . وى در اوّل كتاب وعده داده است كه در خاتمه ، اسامى متقدّمان و متأخّرانى را كه علاّمه حلّى نياورده است ، ذكر كند ؛ ليكن در آخر كتاب به دليل آن كه به كتاب هايى كه در شرح احوال اين اشخاص باشد ، دست نيافته ، از ذكر اين اسامى ، عذر خواسته است . محقّق تهرانى ، نسخه هايى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 4 ، ص 65) ، اين كتاب را با عنوان ترتيب خلاصة الأقوال فى الرجال و نيز با عنوان هاى رجال المولى على (ج 10 ، ص 135) و رجال نور الدين على بن حيدر على المنعل القمى (ج 10 ، ص 157) فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

.

ص: 84

. .

ص: 85

تأليفات رجالى : قرن يازدهم هجرى

تأليفات رجالىقرن يازدهم هجرىحسينى عاملى ، سيّد محمّد (صاحب مدارك) (946 _ 1009 ق) .169 . حاشية على خلاصة الأقوال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 83 (ش 426) . اين حاشيه بر خلاصه الأقوال علاّمه حلّى (م 726 ق) آورده شده است . سيّد محمّد حيدر ، مؤلّف كتاب نجح أسباب الأدب در بعضى مواضع ، از اين حاشيه مطالبى را نقل نموده است . 170 . رجال السيد محمّد . الذريعة ، ج 10 ، ص 146 . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى رجالى است كه در رجال الطوسى توثيق شده اند . مؤلّف ، اين اسامى را به ترتيب حروف الفبا تنظيم نموده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب كوچك را مشاهده كرده و نسخه بردارى نموده است . ايشان در مصفّى المقال (ص 413) ، اين كتاب را با عنوان رجال صاحب المدارك فهرست نموده است .

سَكِيكى موسوى حسينى ، سيّد نجم الدين (زنده در 1011 ق) .171 . رجال السيد نجم الدين . الذريعة ، ج 10 ، ص 155 (ش 280) . به احتمال قوى اين كتاب ، عنوان ديگرى براى رسالة وجيزة فى الرجال از همين مؤلّف است كه به نسخه اى از كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى (م 726 ق) و با خطّ خود مؤلّف ، ملحق شده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين رساله را مشاهده كرده و نشانى داده است .

.

ص: 86

عاملى ، حسن بن زين الدين (صاحب معالم) (959 _ 1011 ق) .172 . ترتيب مشيخة [كتاب] من لا يحضره الفقيه . الذريعة ، ج 4 ، ص 68 (ش 283) . مؤلّف ، پس از نوشتن تمام متن كتاب من لا يحضره الفقيه ، اقدام به نوشتن مشيخه آن به عين همان صفحات نموده و سپس فهرستى از اسامى مشيخه را بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم نموده است . صاحب الذريعة ، نسخه هاى متعددى از اين كتاب را در كتاب خانه هاى مختلف مشاهده كرده و نشانى داده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 173 . التحرير الطاووسى ، تحقيق : فاضل جواهرى ، قم : مكتبة آية اللّه العظمى المرعشى النجفى ، 1411 ق ، 749 ص ، اوّل/ تحقيق : سيّد محمّد حسن ترحينى ، بيروت : مؤسسة الأعلمى للمطبوعات ، 1408ق ، 352 ص . اين اثر از كتاب حلّ الإشكال فى معرفة الرجال ابن طاووس (م 673 ق) (كه مشتمل بر اصول رجالى شيعه ، شامل رجال النجاشى ، الفهرست و الرجال شيخ طوسى ، رجال الضعفاء ابن غضايرى و رجال الكشّى بوده) اخذ شده است . در اين استخراج ، تنها بر كتاب اختيار معرفة الرجال كشّى اكتفا شده است ؛ زيرا اصل بقيه كتاب ها ، بجز كتاب ابن غضايرى موجودند . از آن جا كه در كتاب اختيار معرفة الرجال ، اخبار متعارض موجود است كه مؤلّف آن ، به وجه جمع آنها اشاره نكرده است و همچنين داراى باب بندى هم نبوده ، لذا ابن طاووس اقدام بر باب بندى و بررسى اخبار از حيث متن ، سند و انضمام فوايدى بر كتاب الاختيار نموده است مرحوم شيخ حسن فرزند شهيد ثانى مشهور به صاحب معالم نيز بر همين اساس ، اين قسمت را از بقيه كتاب حلّ الإشكال جدا كرده است و بر آن ، نام التحرير الطاووسى را گذاشته است . در بيان قدح و مدح بر راوى ها ، علاوه بر كتاب هاى پنجگانه اى كه در حل الإشكال بيان شد ، از كتاب هاى رجالى ديگرى مانند رجال البرقى و معالم العلماء استفاده شده است . مقدمه محقّق در بيان زندگى نامه سيّد احمد بن طاووس و حسن بن زين الدين عاملى و روش تحقيق در كتاب آمده است . محقّق در تعليقه هاى خود بر كتاب ، مطالب ذيل را متعرّض شده است : ذكر مصادر به همراه متن شرح حال ها و ضبط اسامى ، همراه با اشاره به تحريف هايى كه واقع شده اند ؛ ذكر احوال رجال در طريق و سندهاى روايت هايى كه سيّد بن طاووس يا شيخ حسن بن زين الدين در صحّت آنها طعن و يا شكّى وارد كرده اند ؛ همچنين ، اسامى اشخاصى را كه بر آنها طعن وارد شده و بر اسامى آنها تصريح نشده است ، با ذكر شرح حال مختصر و بيان قدح يا مدحى كه در مورد آنها وارد شده ، آورده و الفاظ مشكل در كتاب را شرح داده است . محقّق كتاب به اختلاف نسخ با اضافه كردن عبارات در داخل متن كتاب و قرار دادن آنها در داخل پرانتز ، اشاره كرده است و در مواردى كه مؤلّف ، طريقى را ضعيف شمرده ، علّت آن را بيان مى نمايد . شايان ذكر است كه در چاپ ديگر با تحقيق سيّد محمّد حسن ترحينى ، تنها به تحقيق متن كتاب و مصدريابى اكتفا شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 110) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ حسن بن زين الدين فهرست نموده است . 174 . منتقى الجمان ، تصحيح و تعليق : على اكبر غفّارى . قم : مؤسسة النشر الإسلامى (التابعة) لجماعة المدرسين، 1362ش، 3ج، اوّل/ جاويد، 2 ج. مقدّمه كتاب، دربردارنده شرح خصوصيات كتاب و بيان انگيزه مؤلّف در تأليف آن است. مؤلّف در مقدّمه ، دوازده فايده در درايه و رجال بيان كرده است كه فهرست اين فوايد دوازده گانه عبارت اند از : معناى اقسام چهارگانه حديث ؛ تذكيه و عدم تذكيه راوى به شهادت يك عادل ؛ روش هاى اسناد كتب اربعه ؛ مشايخ اجازه مؤلّف ؛ اسناد مشيخه شيخ طوسى در تهذيب الأحكام ؛ تمييز مشتركات ؛ اسناد مضمره ؛ دلالت كثرت روايت اجلاّ بر وثاقت ؛ تعويض اسناد يا عدول از سند روايت به سند اعلى ؛ «عدة» در كلام كلينى ؛ «محمّد بن اسماعيل» در اوّل اسناد الكافى . متن كتاب ، مشتمل بر دسته بندى روايات كتب اربعه حديثى از حيث اعتبار سند از «كتاب الطهارة» تا «كتاب الصوم و الاعتكاف» و شرح اسناد و متن اين روايات است . اين روايات در سه دسته «صحيح در نزد جميع علما» با رمز «صحى» ، «مشهور به صحيح» با رمز «صحر» و «حسن» با رمز «ن» تقسيم شده اند و پس از ذكر عنوان «قلت» ، مباحث مختلف در ارتباط با متن و سند رواياتى كه از نظر مؤلّف نياز به بررسى دارند ، مورد بحث قرار مى گيرد . مباحث مطرح شده در كتاب عبارت اند از : بيان نوع سند ، تمييز مشتركات ، مضمرات ، ارجاع ضمير ، تعليق در اسناد ، تحويل در اسناد ، خبر موقوف ، اصطلاحات ، تحريفات و ويژگى هاى كتب اربعه حديثى . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 16 ، ص 338 ، ح 1567) ، اين فوايد رجالى را به طور مستقل در ذيل عنوان الفوائد الرجالية فهرست نموده است . 175 . تعليقات على خلاصة الأقوال . رياض العلماء ، ج 1 (ص 232) . اين تعليقه بر كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى (م 726 ق) آورده شده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 124) به اين تعليقه اشاره كرده است .

.

ص: 87

. .

ص: 88

تسترى [/ شوشترى] ، نور اللّه (955 _ 1019 ق) .176 . حواشى خلاصة الأقوال . الذريعة ، ج 7 ، ص 97 (ش 500) . اين كتاب ، مشتمل بر حاشيه ها و تعليقه هايى است كه شهيد نور اللّه شوشترى بر كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى (م 726 ق) آورده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 486) اين حاشيه را با عنوان تعليقة على الخلاصة فهرست نموده است .

.

ص: 89

كاشانى ، مؤمن (زنده در 1020 ق) .177 . رجال المولى مؤمن الكاشانى . الذريعة ، ج 10 ، ص 151 (ش 274) . اسامى رجال موجود در كتاب بر اساس حروف الفبا ، تنظيم و مورد بحث واقع شده اند . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است .

تسترى [/ شوشترى] ، عبد اللّه (م 1021 ق) .178 . حاشية على رجال ابن داوود . الذريعة ، ج 6 ، ص 87 (ش 454) . اين حاشيه بر كتاب رجال ابن داوود تقى الدين حسن بن على بن داوود حلّى (647 _ 707 ق) آورده شده است . مؤلّف ، اين حاشيه را بر نسخه اى از اين كتابْ نوشته است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 1 ، ص 87 ، ش 456) ، اين حاشيه را با عنوان حاشية على رجال تلميذ المحقّق الحلّى آورده است . اين حاشيه بر يكى از نسخه هاى كتاب رجال تلميذ المحقّق الحلّى با رمز «ع . آه _ سلّمه اللّه تعالى _ » نوشته شده است . محقّق تهرانى مى گويد گمان مى كنم كه اين حاشيه ، متعلّق به عبد اللّه شوشترى باشد . وى در مصفّى المقال (ص 243) و الذريعة ، دو حاشيه از مرحوم عبد اللّه بن حسين شوشترى با عنوان هاى حاشية على رجال تلميذ المحقّق الحلّى و حاشية على رجال ابن داوود ، فهرست نموده است ؛ امّا احتمالاً اين دو عنوان ، شامل يك حاشيه اند ؛ زير ابن داوود ، از شاگردان محقّق حلّى بوده است .

جزايرى ، عبد النبى (م 1021 ق) .179 . حاوى الأقوال فى معرفة الرجال ، تحقيق : مؤسسة الهداية لإحياء التراث ، قم : رياض ناصرى ، 1418 ق ، 4 ج ، اوّل . كتاب مشتمل بر مطالب زير است : مقدمه مؤلّف در معرّفى كتاب و ذكر چند فايده رجالى كه عبارت اند از : تعريف ، موضوع و هدف از علم رجال ؛ اصطلاحات جرح و تعديل ؛ تعارض جرح و تعديل ؛ شرايط حصول عدالت در راوى ؛ شرايط قبول قول راوى در صورت عدول از عدل به فسق و بالعكس ؛ تمييز مشتركات ؛ فرقه هاى شيعه ؛ بررسى كنيه بعضى از ائمه عليهم السلام ؛ معناى كتاب ، اصل و توثيقات ابن غضايرى . متن كتاب ، شامل چهار فصل و يك خاتمه است كه عبارت اند از : فصل اوّل ، رجال صحيح ؛ فصل دوم ، رجال حسن ؛ فصل سوم ، رجال موثّق ؛ فصل چهارم ، رجال ضعيف . در هر فصل ، پس از ذكر اسامى هر يك از راويان حديث ، شرح حال هر شخص با ذكر مصدر مورد مراجعه بيان شده است . در هر فصل ، اسامى بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند ، به صورتى كه اسامىِ هم شكل در يك باب ، و اسامى مختلف ، تحت عنوان «باب الآحاد» گردآورى شده اند . خاتمه كتاب ، مشتمل بر چند فايده رجالى است كه عبارت اند از : اسامى راويانى كه مشهور به كنيه و يا لقب اند ؛ بررسى مباحث مطرح شده در مورد بعضى از راويان ؛ توحيد مختلفات ؛ «عدّة» در نزد كلينى شيخ طوسى در الكافى و الفهرست ؛ توقيعات ؛ تاريخ ولادت پيامبر صلى الله عليه و آله ، وائمه معصوم عليهم السلام ؛ طريق و مشيخه شيخ طوسى در دو كتاب التهذيب و الاستبصار ؛ اصحاب اجماع ؛ انساب به قبايل . مقدمه محقّق در زندگى نامه مصنّف و معرّفى خاندان جزايرى است . محقّق در ذيل شرح حال ها ، نشانى مصادر مورد مراجعه مؤلّف را مشخّص كرده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 130) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ عبد النبى فهرست نموده است .

.

ص: 90

. .

ص: 91

تفرشى ، سيّد امير فيض اللّه (م 1025 ق) .180 . رجال التفرشى . الذريعة ، ج 10 ، ص 100 (ش 210) . مرحوم سيّد نعمة اللّه جزايرى در كتاب المقامات ، در شرح حال اين مؤلّف آورده است كه ايشان ، داراى كتابى رجالى شبيه به نقد الرجال سيّد مير مصطفى تفرشى (زنده 1044ق) است كه به زودى بيان خواهد شد . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 140) ، اين كتاب را با عنوان رجال الأمير فيض اللّه فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

استر آبادى ، ميرزا محمّد (م 1028 ق) .181 . منهج المقال فى تحقيق أحوال الرجال ، سنگى . اين كتاب كه به رجال الكبير شهرت دارد ، مشتمل بر مقدّمه ، متن و خاتمه است . مؤلّف در مقدّمه اى بسيار مختصر ، روش كلّى خود را در تأليف كتاب ، به همراه رموزى براى هر يك از معصومان عليهم السلام و مصادر خود ، بيان داشته است . متن كتاب ، در بردارنده شرح حال رجال حديث با استناد به كلمات علماى متقدّم و متأخّر شيعه و اهل سنّت است . در ذيل نام بسيارى از راويان ، نام مصدر مورد مراجعه در اخذ مطالب ، به همراه توثيق ، تضعيف ، ضبط بعضى از اسامى ، فهرست تأليف ها ، تاريخ زندگى ، طريق هاى ذكر شده ، شامل : راوى و مروى عنه و رواياتى كه از معصومان عليهم السلام در خصوص اين شخص وارد شده ، آورده شده است . اسامى بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده اند . خاتمه كتاب ، شامل چند فايده رجالى است و بعضى از اصطلاحات موجود در اسناد كتاب هاى حديثى ، شرح حال بعضى از نوّاب خاص در زمان غيبت صغرى ، اسامى و شرح حال مختصر مدّعيان نيابت امام زمان (عج) ، اسامى و شرح حال اشخاصى كه صاحب توقيع بوده اند ، آورده شده است . در پايان ، طريق شيخ طوسى و شيخ صدوق در مشيخه به هر يك از مشايخ اين دو مؤلّف كه در صدر اسناد كتاب هاى التهذيب ، الاستبصار و كتاب من لا يحضره الفقيه آمده ، بيان شده است . همچنين روايات نقل شده از رجال الكشّى كه در بيان جريان ها و مذاهب مختلف به طور عام وارد شده اند و طُرُق علاّمه به شيخ طوسى و شيخ صدوق ، ابو عمرو كشّى و احمد بن عبّاس نجاشى آورده شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 141 ، ذيل ش 260) ، اين كتاب را با عنوان الرجال الكبير و نيز با عنوان هاى رجال السيد الميرزا محمّد و الوجيز الكبير (ج 10 ، ص 145 و ج 25 ، ص 42 ، ش 216) فهرست نموده است . حاشيه هاى مختلفى بر اين كتاب نوشته شده كه عبارت اند از : حاشيه مؤلّف (ميرزا محمّد استر آبادى) (م 1028 ق) . حاشيه محمّد بن حسن عاملى شامى (محمّد سبط) (م 1030 ق) . حاشيه ابو الحسن ابو عبد اللّه (زنده در 1051 ق) ، با عنوان رجال المولى أبى الحسن . حاشيه نعمة اللّه نصيرى شيرازى (زنده در 1051 ق) . حاشيه على اصغر شامى عاملى (ق 11) . حاشيه عناية اللّه قهپايى (م ق 11) . حاشيه ميرزا عبد اللّه افندى (م ح 1130 ق) . حاشيه سيّد عبد اللّه جزايرى شوشترى (م 1173 ق) . حاشيه نصير الدين رشتى (م 1270 ق) با عنوان كتاب الرجال . حاشيه على حكيم نجفى (م 1300 ق) . حاشيه احمد بن صالح بحرانى قطيفى (م 1315 ق) . حاشيه شرف الدين على بن محمّد مرعشى تبريزى (م 1316 ق) . حاشيه ميرزا محمّد على مدرس چهار دهى نجفى (م 1334 ق) . حاشيه سيّد محمّد علم الهدى كابلى (م 1368 ق) . حاشيه فضل اللّه زنجانى (م 1370 ق) . حاشيه سيّد حسين طباطبايى بروجردى (م 1380 ق) . مرحوم محمّد باقر وحيد بهبهانى (م 1206 ق) در شرح اين كتاب ، تعليقه هايى به همراه پنج فايده رجالى تأليف نموده است كه تعليقه هاى وى ، مشهور به التعليقة البهبهانية و حاشية على منهج المقال است ، فوايد پنجگانه اين تعليقه در ابتداى اين كتاب ، آمده است . در حاشيه و تكميل اين كتاب ، محمّد جعفر خراسانى اصفهانى (زنده در 1151 ق) ، كتاب إكليل المنهج ، و ابو على محمّد بن إسماعيل مازندرانى (م 1216 ق) در شرح و تكميل اين كتاب ، منتهى المقال را تأليف نموده است . 182 . حاشية على منهج المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 226 (ش 1270) . اين حاشيه بر كتاب منهج المقال همين مؤلّف با رمز «منه ره» آورده شده است . 183 . تلخيص المقال فى معرفة الرجال ، سنگى . اين كتاب كه به رجال الوسيط هم شهرت دارد ، در واقع ، خلاصه اى از كتاب منهج المقال همين مؤلّف است ، به اين ترتيب كه مؤلّف ، به دليل حجم زياد كتاب منهج المقال ، اقدام بر تلخيص آن نموده است . ايشان در اين كتاب ، از بيان بعضى از اسامى و مطالب در شرح حال رجال ، اجتناب نموده است و در بيان مطالب ، همان مطالب و الفاظ موجود در كتاب منهج المقال را آورده است . در اين نسخه ، قبل از شروع كتاب ، متن الوجيزة ى شيخ بهايى در علم درايه ، آورده شده است . خاتمه كتاب ، شامل چند فايده رجالى و در بردارنده اسامى اشخاصى است كه مشهور به كنيه اند . همچنين شامل مطالب زير است : «ابو جعفر» ، كه «سعد بن عبد اللّه » راوىِ از وى باشد ؛ «عدّة» در اسناد كتاب هاى شيخ صدوق و شيخ كلينى ؛ مباحثى در مورد بعضى از راويان حديث ؛ شرح حال امام زمان (عج) به همراه اسامى نايبان ايشان ؛ توثيق صاحبان توقيع ؛ مذمومان در نزد شيخ طوسى ؛ صحّت طريق شيخ طوسى و شيخ صدوق در مشيخه كتاب هاى التهذيب ، الاستبصار و كتاب من لا يحضره الفقيه ؛ طُرُق علاّمه حلّى به شيخ طوسى ، شيخ صدوق ، ابو عمرو كشّى و احمد بن عبّاس نجاشى . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 4 ، ص 420 ، ش 1852) ، اين كتاب را با عنوان تلخيص الأقوال فى معرفة الرجال و نيز با عنوان الرجال الوسيط (ج 1 ، ص 158) فهرست نموده است . بر اين كتاب ، حواشى اى زده شده كه عبارت اند از : حاشيه مؤلّف ، يعنى ميرزا محمّد بن ابراهيم استر آبادى . حاشيه محمّد مقيم شجاعى شريف شيرازى (زنده در 1028 ق) . حاشيه محمّد بن حسن بن زين الدين عاملى (محمّد سِبط) (980 _ 1030 ق) . حاشيه محمّد جعفر فارس آبادى (زنده در 1047 ق) . حاشيه نعمة اللّه بن قوام الدين محمّد نصيرى شيرازى (زنده در 1051 ق) . حاشيه عبد اللّه بن صالح سماهيجى (م 1135 ق) . حاشيه محمّد بن هاشم تقوى لكهنوى (م 1323 ق) . حاشيه سيّد حسن بن هادى صدر الدين عاملى اصفهانى كاظمى (1272 _ 1354 ق) . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 184 . توضيح المقال . الذريعة ، ج 4 ، ص 498 (ش 2233) . مؤلّف در اين كتاب ، شرح حال راويانى را كه نص بر توثيق آنها وارد شده ، بيان نموده است و از بيان شرح حال راويان مهمل ، اجتناب نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 25 ، ص 42) ، اين كتاب را با عنوان الوجيز و نيز با عنوان هاى الرجال الوجيز (ج 10 ، ص 158) و الرجال الصغير (ج 10 ، ص 121) فهرست نموده است . ايشان در موارد مختلف متذكّر مى شود كه به اين كتاب دسترسى پيدا نكرده است ؛ ليكن در الذريعة (ج 10 ، ص 121) و در كتاب مصفّى المقال (ص 430) بيان مى نمايد كه در فهرس الخزانة الرضوية و فهرس كتب الحاج سيّد على الايروانى فى تبريز ، نام اين كتاب آورده شده و با عنوان توضيح المقال معرّفى شده است . اين كتاب ، كوچك ترين تأليف از سه كتاب رجالى ميرزا محمّد استر آبادى است و به همين دليل ، به رجال الصغير مشهور شده است . دو كتاب ديگر اين مؤلّف ، عبارت اند از : منهج المقال ، مشهور به رجال الكبير و تلخيص الأقوال ، مشهور به رجال الوسيط . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 185 . حاشية على تلخيص الأقوال . الذريعة ، ج 6 ، ص 48 (ش 236) . اين حاشيه بر تلخيص الأقوال ، معروف به رجال الوسيط تأليف همين مؤلّف ، آورده شده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از كتاب كه اين حاشيه را در برداشته است ، مشاهده كرده و نشانى داده است .

.

ص: 92

. .

ص: 93

. .

ص: 94

. .

ص: 95

بحرانى ، سيّد ماجد بن هاشم (م 1028 ق) .186 . حاشية على خلاصة الأقوال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 83 (ش 424) . اين حاشيه بر كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى نوشته شده است و مرحوم شيخ سليمان ماحوزى در رساله خود در تاريخ علماء البحرين به آن اشاره نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 142) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد ماجد ، فهرست نموده است .

شجاعى شيرازى ، محمّد مقيم (زنده در 1028 ق) .187 . حاشية على تلخيص الأقوال . الذريعة ، ج 6 ، ص 48 (ش 238) . مؤلّف ، اين حاشيه را بر تلخيص الأقوال ، معروف به رجال الوسيط ميرزا محمّد استرآبادى آورده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را كه داراى اين حاشيه است ، مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 151) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى محمّد مقيم هم فهرست نموده است .

.

ص: 96

عاملى شامى ، محمّد بن حسن بن زين الدين (محمّد سبط) (980 _ 1030 ق) .188 . إستقصاء الاعتبار فى شرح الاستبصار ، تحقيق : مؤسسة آل البيت عليهم السلام ، قم : مؤسسة آل البيت عليهم السلام ، 1419 ق ، 4 ج ، اوّل . اين كتاب ، در شرح الاستبصار شيخ طوسى نوشته شده است . در مقدّمه اين شرح ، دوازده فايده رجالى در خبر واحد و تعارض بين اخبار ، نظير دوازده فايده رجالى موجود در مقدمه كتاب منتقى الجمان ، تأليف پدر همين مؤلّف آورده شده است . پس از بيان مقدّمه ، مؤلّف احاديث كتاب الاستبصار از اوّل كتاب طهارت تا آخر كتاب الصلوة را شرح داده است ، به اين ترتيب كه در مرحله اوّل ، مطالبى كه در مورد سند هر حديث و احوال راويان آن سند مطرح است ، آمده و سپس متن احاديث ، مورد بحث قرار گرفته اند . محقّق در مقدمه خود بر كتاب ، شرح حال مؤلّف و ويژگى هاى اين كتاب و روش تحقيق در آن را بيان داشته است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 13 ، ص 87 ، ذيل ش 272) ، اين شرح را با عنوان شرح الاستبصار هم فهرست نموده است . 189 . حاشية على تلخيص الأقوال . الذريعة ، ج 6 ، ص 48 (ش 237) . اين حاشيه ، بر كتاب تلخيص الأقوال ، معروف به رجال الوسيط ميرزا محمّد بن ابراهيم استر آبادى است . محقّق تهرانى ، نسخه هايى از اين كتاب كه اين حاشيه را در برداشته ، مشاهده كرده و نشانى داده است . 190 . حاشية على خلاصة الأقوال . الذريعة ، ج 6 ، ص 83 (ذيل ش 424) . اين حاشيه بر كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى نوشته شده است و بنابر نقل محقّق تهرانى ، شيخ مساعد بن بديع ، در كتاب هاى رجالى خود ، از اين كتابْ نقل قول هايى دارد . 191 . حاشية على منهج المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 226 (ش 1269) . اين حاشيه بر كتاب منهج المقال محمّد استر آبادى نوشته شده و در فهرست تصانيف مؤلّف ذكر شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 144) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ أبى جعفر محمّد هم فهرست نموده است . 192 . رسالة فى تزكية الراوى . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 401 . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

.

ص: 97

عاملى ، بهاء الدين محمّد (شيخ بهايى) (953 _ 1031 ق) .193 . ترجمة محمّد بن اسماعيل . الذريعة ، ج 4 ، ص 163 (ش 804) . مؤلّف اين كتاب را در معرّفى «محمّد بن اسماعيل» كه در اوّل بعضى از اسناد كتاب الكافى _ كه مرحوم كلينى بدون واسطه از وى روايت نقل كرده _ تأليف نموده است . ايشان اشاره كرده كه محمّد بن اسماعيل ، نام نُه نفر است و در نهايت ، محمّد بن اسماعيل بَرمَكى را ترجيح مى دهد . محقّق تهرانى ، نسخه هايى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 194 . حاشية على فهرس الشيخ منتجب الدين . الذريعة ، ج 6 ، ص 168 (ش 913) . اين كتاب ، حاشيه اى بر كتاب الفهرست منتجب الدين بن بابويه رازى (م بعد از 585 ق) است . صاحب الذريعة نقل مى نمايد كه صاحب كتاب رياض العلماء در مواضع مختلفى در كتاب خود ، از اين حاشيه نقل قول نموده است . 195 . حاشية على رجال النجاشى . الذريعة ، ج 6 ، ص 88 (ش 459) . اين حاشيه بر كتاب رجال النجاشى آورده شده است . شيخ عبد النبى كاظمى در اوايل تكملة نقد الرجال ، مى گويد كه اين حاشيه را با خطّ مرحوم شيخ بهايى بر نسخه اى از كتاب رجال النجاشى مشاهده نموده و سپس همه آنها را جمع آورى و تدوين كرده است . 196 . حاشية على خلاصة الأقوال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 83 (ش 425) . اين حاشيه بر كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى (م 726ق) نوشته شده است . محقّق تهرانى ، به نقل قول هايى از اين حاشيه ، نشانى داده است ، ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 144) ، اين كتاب و كتاب حاشية على رجال النجاشى را با عنوان رجال الشيخ بهاء الدين محمّد ، فهرست نموده است . 197 . طبقات الرواة . الذريعة ، ج 15 ، ص 149 (ش 984) . مؤلّف در اين كتاب ، طبقه راويان حديث از مشايخ ثلاثه تا معصومان عليهم السلام را مشخّص نموده است ، به اين ترتيب كه در پايان صفحه با نام يكى از مشايخ ثلاثه كه مؤلّف كتب اربعه است ، سند را شروع نموده و سپس ترتيب اسامى راويان به طرف بالا با حرف «عن» به يكديگر ارتباط داده شده اند و در نهايت ، در بالاى صفحه ، نام معصومى كه روايت از ايشان نقل شده ، مشخّص شده است . مؤلّف با اين روش ، سعى در مشخّص نمودن طبقه راويان مى نمايد . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 198 . الفوائد الرجالية . الذريعة ، ج 16 ، ص 339 (ش 1572) . مرحوم مامقانى ، تمام اين كتاب را در كتاب رجال خود ، درج نموده است . محقّق تهرانى به نسخه اى از اين كتاب ، نشانى داده است .

.

ص: 98

علامى ، محمّد داوود (زنده در 1034 ق) .199 . المجموعة الرجالية . الذريعة ، ج 20 ، ص 82 (ش 2011) . اين كتاب ، مشتمل بر كتاب الفهرست شيخ طوسى و ايضاح الاشتباه علاّمه حلّى و قسمت دوم از كتاب خلاصة الأقوال علاّمه است كه در بردارنده فهرست اسامى راويان ضعيف و كسانى است كه قول آنها رد شده و يا در قبول قول آنها توقّف كرده اند . در نهايت ، مختصرى از «باب الكُنى» از كتاب توضيح المقال ، مشهور به رجال الصغير ميرزا محمّد استر آبادى آورده شده است . مؤلّف به اين مجموعه رجالى ، چند فايده رجالى اضافه نموده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 115 ، ش 238) ، اين مجموعه را با عنوان رجال الشيخ محمّد داوود العلامى فهرست نموده است .

.

ص: 99

كشميرى ، شمس الدين محمّد (زنده در 1040 ق) .200 . حواشى و تعليقات على رجال ابن داوود . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 196 مؤلّف اين حاشيه را بر كتاب رجال ابن داوود ، تأليف ابن داوود حلّى (م 707 ق) آورده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين حاشيه را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 119 ، ش 245) اين كتاب را با عنوان رجال المولى شمس الدين محمّد الكشميرى فهرست نموده است .

استر آبادى ، مير محمّد باقر (ميرداماد) (م 1041 ق) .201 . التعليقة على اختيار معرفة الرجال . عنوان روى جلد : اختيار معرفة الرجال ، تحقيق : سيد مهدى رجايى ، قم : مؤسسة آل البيت عليهم السلام ، 1404 ق ، 2 ج . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : تعليقه بر كتاب اختيار معرفة الرجال ، معروف به رجال الكشّى ، با ذكر بحث هاى رجالى ، فلسفى و بررسى الفاظ و لغت هاى احاديث . تعليقه تا شماره 885 (ابراهيم بن محمّد بن عبّاس) را شامل است و از آن جا تا آخر كتاب ، بدون تعليقه و بر اساس نسخه تصحيح شده حسن مصطفوى در چاپ تك جلدى آورده شده است . كتاب ، داراى مقدمه تحقيق تفصيلى و فهرست هاى مختلف است . صاحب الذريعة از اين تعليقه با عنوان حاشية على رجال الكشّى و صاحب رياض العلماء ، از آن با عنوان شرح اختيار الرجال نام مى برند . مؤلّف در اين تعليقه از فاضل بيرجندى نقل قول هايى را آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 6 ، ص 87) ، اين تعليقه را با عنوان حاشية على رجال الكشّى و در مصفّى المقال (ص 91) با عنوان الحواشى على اختيار الرجال فهرست نموده است . 202 . الرواشح السماوية فى شرح الأحاديث الإماميّة . قم : منشورات مكتبة آية اللّه العظمى المرعشى النجفى ، 1405 ق ، 217 ص . كتاب به عنوان مقدّمه اى بر شرح كتاب الكافى است كه مؤلّف ، قصد تأليف آن را داشته و تنها مقدارى از آن را نوشته است . مقدمه اين كتاب ، در بردارنده بعضى از خصايص عقل و بيان فرق بين رسول ، نبى و محدّث است . متن كتاب ، داراى 39 «راشحه» است كه شامل مطالبى در علم درايه و رجال هستند . بعضى از عنوان هاى مورد بحث در كتاب عبارت اند از : اقسام حديث ، طبقات اصحاب اجماع ، شرح حال راويانى كه مورد اختلاف اند ، جرح و تعديل ، مجهول اصطلاحى و لغوى ، بيان معانى بعضى از الفاظ ، تعداد اصول و مصنّفان آنها و ... . مؤلّف در مورد هر يك از عناوين ذكر شده ، اقوال علما و ديدگاه خود را مطرح مى نمايد . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 98 ، ش 201) ، اين كتاب را با عنوان رجال سيّد مير محمّد باقر الداماد فهرست نموده است .

.

ص: 100

جزايرى مشرفى ، محمود بن حسام الدين (زنده در 1042 ق) .203 . ترتيب رجال الكشّى . مستدرك الذريعة ، ج 26 ، ص 188 (ش 393) . محقّق تهرانى آورده است كه مرحوم طريحى در الضياء اللامع ، اين كتاب را در فهرست آثار اين مؤلّف آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 148 ، ش 274) اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمود بن حسام الدين المشرفى فهرست نموده است .

.

ص: 101

حسينى تفرشى ، سيّد ميرمصطفى (زنده در 1044 ق) .204 . نقد الرجال ، تحقيق : عبد الغفار ، قم : انتشارات الرسول المصطفى صلى الله عليه و آله ، 427 ص/ مؤسسة آل البيت عليهم السلام ، 1418 ق ، 5 ج . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى 6604 نفر از رجال است كه بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده و در وصف هر شخصيت ، عبارت علماى رجال به همراه مدح يا ذم و يا مهمل بودن وى بيان شده است . خاتمه كتاب ، شامل چند فايده رجالى است كه عبارت اند از : اسامى ائمه عليهم السلام و تاريخ زندگى آنان ، به همراه تعيين مراد از القاب مشهور بعضى از ائمه عليهم السلام ؛ شرح مشيخه شيخ طوسى و شيخ صدوق ؛ طريق مصنّف به كتاب هاى روايى . مرحوم عبد النبى كاظمى (م 1256 ق) ، در تكميل اين كتاب ، تكملة نقد الرجال را تأليف نموده است . بر اين كتاب ، حاشيه هايى نوشته شده كه عبارت اند از : حاشيه محمّد تقى مجلسى (م 1070 ق) . حاشيه عناية اللّه قهپايى (ق 11) . حاشيه سيّد نعمة اللّه جزايرى (م 1112 ق) . حاشيه سيّد عبد اللّه جزايرى شوشترى (م 1173 ق) . حاشيه محمّد على بهبهانى كرمانشاهى (م 1216 ق) . حاشيه ميرزا نصراللّه حسينى (زنده در 1239 ق) با عنوان رجال الميرزا نصر اللّه . حاشيه حسين حسينى خراسانى (م 1258 ق) . حاشيه محمّد جعفر شريعتمدار استرآبادى (م 1263 ق) . حاشيه سيّد محمّد شفيع محدث جزايرى شوشترى (م 1274 ق) . حاشيه سيّد شفيع بن محمّد بن عبد الكريم جزايرى (م _ ق 13) با عنوان رجال السيد شفيع . حاشيه على بن محمّد جعفر شريعتمدار استر آبادى (م 1315 ق) با عنوان المبدء والمآل . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 101 ذيل ش 210) ، اين كتاب را با عنوان رجال التفرشى و نيز با عنوان رجال السيد مير مصطفى (ج 10 ، ص 151) فهرست نموده است .

.

ص: 102

فارسى آباده اى ، محمّد جعفر (زنده در 1047 ق) .205 . حواشى على تلخيص الأقوال . الذريعة ، ج 7 ، ص 96 (ش 491) . مؤلّف ، اين حاشيه را بر كتاب تلخيص الأقوال فى معرفة الرجال ، مشهور به رجال الوسيط ميرزا محمّد استر آبادى (م 1028 ق) آورده است و در نهايت ، در ذيل عنوان «عدّة من أصحابنا» ، فهرست اسامى اشخاصى را كه نجاشى از آنها روايت نقل نموده ، آورده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از كتاب تلخيص المقال را كه مشتمل بر حاشيه اين مؤلّف است ، مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 103 ، ش 222) ، اين حاشيه را با عنوان رجال المولى محمّد جعفر الآباده اى هم فهرست نموده است .

جامعى حويزى ، عبد اللطيف (م 1050 ق) .206 . رجال الشيخ عبد اللطيف جامعى . الذريعة ، ج 10 ، ص 128 (ش 253) . مؤلّف در كتاب خود ، بر رجال موجود در اسناد كتب اربعه حديثى اكتفا نموده است و كتاب را بر اساس ترتيب منهج المقال ، مشهور به رجال الكبير ميرزا محمّد استر آبادى تنظيم نموده است . در بيان توثيق و جرح و بيان احوال رجال موجود در كتاب ، از كتاب هاى رجال الكشّى ، رجال النجاشى ، رجال الطوسى و خلاصة الأقوال علاّمه حلّى استفاده شده است . مؤلّف كتاب به دليل ضرورت بيان طبقات راويان ، آنها را در شش طبقه دسته بندى نموده است كه عبارت اند از : طبقه اوّل : شيخ مفيد (م 413 ق) ، طبقه دوم : شيخ صدوق (م 381 ق) ، طبقه سوم : مرحوم كلينى (م 329 ق) ، طبقه چهارم : سعد بن عبد اللّه (م 301) ، طبقه پنجم : احمد بن محمّد بن عيسى ، طبقه ششم : ابن ابى عمير (م 217) . مؤلّف ، غالبا به طبقه راوى با استناد به روايت وى از امام عليه السلام و يا با استناد به يكى از راويان مشهور از طبقه جلوتر و يا طبقه قبل از راوى اشاره نموده است . محقّق تهرانى اشاره مى كند كه اين كتاب ، داراى حجم كم و فوايد بسيار است و مؤلّف آن را مانند مقدّمه اى بر كتاب خود به نام جامع الأخبار فى إيضاح الاستبصار آورده است . ايشان در الذريعة (ج 15 ، ص 149) ، اين كتاب را با عنوان طبقات الرواة فهرست نموده است . وى نسخه هاى متعددى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . مرحوم حسن بن محمّد قاسم دلبزى (م ق 13) بر اين كتاب ، تعليقات و حواشى اى آورده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

.

ص: 103

تفرشى ، مراد بن عليخان (965 _ 1051 ق) .207 . التعليقة السجادية . الذريعة ، ج 4 ، ص 223 (ش 1122) . اين كتاب ، شرح و حاشيه اى بر كتاب من لا يحضره الفقيه شيخ صدوق است . مؤلّف پس از بيان شرح كتاب من لا يحضر ، اقدام بر شرح مشيخه آن در بيان احوال رجال موجود در اين مشيخه نموده است . ايشان نقل قول هايى از كتاب تلخيص الأقوال ميرزا محمّد استر آبادى و كتاب نقد الرجال سيّد مير مصطفى تفرشى آورده است . مؤلّف ، پس از شرح مشيخه ، فهرستى از اسامى رجال ذكر شده در مشيخه را كه بر اساس حروف الفبا تنظيم شده ، بيان داشته است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 149) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى مراد التفرشى فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

.

ص: 104

ابو الحسن بن عبد اللّه (زنده در 1051 ق) .208 . رجال المولى أبى الحسن . الذريعة ، ج 10 ، ص 92 (ش 173) . اين كتاب ، مشتمل بر تعليقاتى است كه مؤلّف بر كتاب منهج المقال داشته و به همراه بعضى از حواشى مرحوم عناية اللّه قهپايى آورده است . مؤلّف در آخر نسخه ، چند فايده رجالى را اضافه نموده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از كتاب منهج المقال را كه مشتمل بر اين حاشيه بوده است ، مشاهده كرده و نشانى داده است .

نصيرى شيرازى ، نعمة اللّه (زنده در 1051 ق) .209 . حاشية على منهج المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 226 (ش 1271) . اين حاشيه بر كتاب منهج المقال ، مشهور به رجال الكبير ميرزا محمّد استر آبادى آورده شده است . محقّق تهرانى ، بر نسخه اى از كتاب منهج المقال ، حاشيه اى با رمز «ن _ ع _ أيده اللّه » مشاهده نموده و احتمال داده است كه اين حاشيه ، نوشته مرحوم نعمة اللّه نصيرى شيرازى باشد . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 156) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى نعمة اللّه فهرست نموده است . 210 . حاشية على تلخيص الأقوال . الذريعة ، ج 6 ، ص 48 (ش 239) . اين حاشيه بر كتاب تلخيص الأقوال ، مشهور به رجال الوسيط ميرزا محمّد استر آبادى آورده شده است . محقّق تهرانى اين شرح را با خطّ مؤلّف بر يكى از نسخه هاى كتاب تلخيص الأقوال ، مشاهده نموده است .

.

ص: 105

يزدى ، عبد الحى بن محمّد (زنده در 1055 ق) .211 . ترتيب مشيخة [كتاب] من لا يحضره الفقيه . الذريعة ، ج 10 ، ص 124 (ش 251) . اين كتاب ، مشتمل بر ترتيب و تنظيم اسامى راويانى است كه طريق آنها در مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه شيخ صدوق آورده شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 124 ، ش 251) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى عبد الحى هم فهرست نموده است . ايشان نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و در مصفّى المقال (ص 224) آن را نشانى داده است .

مجلسى اصفهانى ، محمّد تقى (1003 _ 1070 ق) .212 . حاشية على نقد الرجال . چاپ شده در ضمن نقد الرجال . قم : انتشارات الرسول المصطفى صلى الله عليه و آله ، 427 ص / مؤسسة آل البيت عليهم السلام 1418ق ، 5 ج . اين حاشيه بر كتاب نقد الرجال تأليف سيّد مير مصطفى تفرشى (م 1044 ق) آورده شده است و در زيرنويس آن ، اين حواشى چاپ شده است . ميرزا حيدر على در اجازة الكبيرة ى خود ، شرح حال شيخ بهايى را از اين حاشيه نقل كرده است . 213 . شرح مشيخة الفقيه (روضة المتقين) ، تحقيق : سيّد حسين موسوى كرمانى و على پناه اشتهاردى ، قم : بنياد فرهنگ اسلامى حاج محمّد حسين كوشانپور ، 1399ق ، ج 14 ، 584 ص . اين كتاب ، شرحى بر مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه است . مؤلّف در ابتدا بحثى را درباره احاديث صحيح ، مطرح نموده و سپس شرح حال هر يك از رجال موجود در طُرُق مشيخه كتاب من لا يحضر الفقيه را مورد بحث قرار داده است . در ذيل عنوان هر راوى ، علاوه بر شرح حال او ، توثيق ، تضعيف ، مذهب ، اقوال علماى رجال در مورد او و مصادر مورد مراجعه به همراه اعتبار و ارزش طريق آن راوى مطرح شده است . اسامى راويان ، بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است . پس از بيان شرح حال راويان مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه در ذيل عنوان شرح رجال الفقيه ، مؤلّف ، اسامى بسيارى از راويان موجود در اين كتاب و محدّثان و علماى رجال از زمان شيخ طوسى و نجاشى تا اصحاب امير المؤمنين عليه السلام را در دوازده طبقه آورده است . اسامى بر اساس حروف الفبا تنظيم شده و در ذيل هر عنوان ، مشخّص شده كه وى از صحابيان كدام يك از معصومان عليهم السلام است و به اين ترتيب ، طبقه وى مشخّص شده است . همچنين توثيق و تضعيف راوى و مروى عنه ، تمييز مشتركات و فوايد رجالى با ذكر مصدر مورد مراجعه مشخص شده است . شارح ، اين قسمت را به منظور عدم احتياج رجوع به كتاب هاى ديگر ، تنظيم نموده است . در اين قسمت ، طبقات راويان حديث از زمان شيخ طوسى تا راويان و اصحاب امير مؤمنان على عليه السلام در دوازده طبقه قرار گرفته اند . علاوه بر آن ، مباحثى چند از فوايد رجالى از قبيل تمييز مشتركات ، ضبط طبقات و فوايدى ديگر ، مورد بحث واقع شده است . شايان ذكر است كه شرح مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه محمّد تقى مجلسى ، به عنوان جلد چهاردهم از كتاب روضة المتّقين ايشان چاپ شده است . محقّق تهرانى در كتاب الذريعة (ج 13 ، ص 64 و ج 11 ، ص 290) اين شرح را در ذيل دو عنوان ديگر به نام هاى شرح الأحاديث و الروضة البهية ، فهرست نموده و متذكّر مى شود كه اينها اسامى تاريخى اين كتاب اند . همچنين ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 101 و ج 15 ، ص 148) قسمت «شرح رجال الفقيه» ، از اين كتاب را با عنوان هاى رجال المولى محمّد تقى المجلسى و طبقات الرواة ، فهرست نموده است .

.

ص: 106

مجلسى ، عزيز اللّه (1025 _ 1074 ق) .214 . ترتيب خلاصة الأقوال . الذريعة ، ج 4 ، ص 65 (ش 272) . محقّق تهرانى مصدر مورد مراجعه در معرّفى اين كتاب را اجازة الكبيرة ى ميرزا حيدر على ، نوه مؤلّف ، بيان داشته است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 130) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى عزيز اللّه فهرست نموده است .

.

ص: 107

لاهيجى اشكورى ، محمّد بن على (زنده در 1077 ق) .215 . خير الرجال . الذريعة ، ج 7 ، ص 282 (ش 1388) . اين كتاب ، در شرح حال رجال اسانيد كتاب من لا يحضره الفقيه ، تأليف شده است . در مرحله اوّل ، مصنّف چند فايده رجالى را مطرح و مورد بحث قرار مى دهد كه عبارت اند از : اصطلاح متأخّران در اقسام حديث ؛ الفاظ مدح ؛ فهرست اسامى كسانى كه تأليفاتى در رجال داشته اند ؛ بررسى ملل و نحل ذكر شده در متن كتاب ؛ تاريخ حيات معصومان عليهم السلام . ذكر فهرستى از اسامى رجال كه بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند ، به همراه ذكر مواضع اين اسامى . متن كتاب ، در بيان شرح حال رجال اسانيد كتاب من لا يحضره الفقيه است كه بر اساس ترتيب ابواب كتاب ، تنظيم شده اند ، به اين ترتيب كه در مرحله اوّل ، شرح حال يازده نفر از رجال موجود در ديباچه كتاب ، مورد بحث واقع شده و سپس نُه نفر از رجال موجود در «باب المياه» ، مورد بحث واقع شده اند و به همين ترتيب ، رجال موجود در ابواب مختلف كتاب ، به ترتيب باب ، مورد بحث و شرح واقع شده اند . شيخ محمّد طه نجف ، مؤلّف اتقان المقال ، از اين اثر در كتاب خود ، نقل قول كرده است . محقّق تهرانى ، نسخه هاى متعدّدى از اين كتاب را در كتاب خانه هاى مختلف ، مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 146) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد بن الملا شيخ على اللاهيجى و نيز با عنوان رجال من لا يحضره الفقيه (ج 10 ، ص 151) فهرست كرده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

.

ص: 108

بصرى ، احمد بن عبد الرضا (1020 _ 1085ق)216 . فائق المقال فى الحديث و الرجال . تحقيق : غلامحسين قيصريه ها ، قم : مؤسسة دار الحديث الثقافة ، 1412ق ، 390ص ، اوّل . اين كتاب در دو بخش درايه و رجال تنظيم شده است . بخش اوّل در علم درايه و دربردارنده 26 فصل از مباحث مختلف اين علم است . بخش دوم در علم رجال و شامل ده فصل است كه عناوين هر فصل عبارت اند از : فصل اوّل در فهرست اسامى راويانى است كه به روايات آنها اعتماد مى شود . در بيان توثيق و مدح اين راويان به رجال النجاشى ، رجال الكشّى ، رجال الطوسى ، الفهرست و خلاصة الأقوال استناد شده است . فصل دوم : فوايد علاّمه حلّى در خلاصة الأقوال ؛ فصل سوم : فهرست انساب ؛ فصل چهارم : مشتركان در نام ؛ فصل پنجم : مشتركان در نام و نام پدر ؛ فصل ششم : مشتركان در كنيه ؛ فصل هفتم : مشتركان در نَسَب ؛ فصل هشتم : مشتركان در لقب ؛ فصل نهم : فهرست بعضى از اسامى متشابه ؛ فصل دهم : شامل چهار فايده رجالى كه عبارت اند از : فايده اوّل : كلام بعضى از بزرگان در كيفيت اسناد در كتب قديمى ؛ فايده دوم : مذمومان ، به روايت شيخ طوسى ؛ فايده سوم : توقيع امام حسن عسكرى عليه السلام به شيخ مفيد و ردّ كتاب از ناحيه مقدسه بر شيخ مفيد ؛ فايده چهارم : طُرُق مؤلّف . مقدمه تحقيق ، شامل شرح حال مختصرى از مؤلّف و ويژگى هاى كتاب است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 16 ، ص 91 ، ش 34) اين كتاب را با عنوان فائق المقال فى علم الحديث و الرجال فهرست نموده است .

.

ص: 109

طُرَيحى ، فخر الدين (979 _ 1085 ق) .217 . ترتيب خلاصة الأقوال . الذريعة ، ج 4 ، ص 65 (ش 273) . مرحوم محمّد باقر خوانسارى در روضات الجنات (ج 5 ، ص 352) ، در شرح حال اين مؤلّف ، نام اين كتاب را در فهرست آثار وى آورده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 218 . ترتيب مشيخة [كتاب] من لا يحضره الفقيه . الذريعة ، ج 4 ، ص 69 (ش 284) . مصنّف ، اسامى و كنيه هاى مشهور در كتاب من لا يحضره الفقيه را بر اساس حروف الفبا تنظيم نموده است . ايشان اين كتاب را در ملحقات كتاب جامع المقال آورده است . محقّق تهرانى ، كتاب خانه هايى را كه داراى اين كتاب هستند ، معرّفى نموده است . 219 . جامع المقال فيما يتعلق بأحوال الحديث و الرجال ، تحقيق : محمّد كاظم طريحى ، تهران : كتابفروشى جعفرى تبريزى (بوذرجمهرى) ، 260 ص . كتاب مشتمل بر مطالب زير است : مقدمه مؤلّف در علم رجال ؛ متن كتاب ، شامل دوازده باب است . در باب اوّل تا يازدهم ، مباحثى در مورد احاديث ، مطرح شده است و در باب دوازدهم ، دوازده فايده رجالى مطرح شده كه عبارت اند از : تمييز مشتركات در اسامى ؛ تمييز مشتركات در القاب و انساب ؛ تعريف صحابيان و تابعيان ؛ تعريف طبقات راويان ؛ معرّفى برادرهايى كه راوى بوده اند ؛ اصحاب اجماع ؛ مستثنيات ابن وليد ؛ اشخاص كثير الرواية ؛ معناى «عدّة» در اسناد روايت ها ؛ مشيخه شيخ طوسى در التهذيب و الاستبصار ؛ القاب و كنيه هاى پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمه معصوم عليهم السلام ؛ تاريخ ولادت و وفات پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمه معصوم عليهم السلام ؛ خاتمه كتاب نيز مشتمل بر مطالب زير است : بيان تعداد احاديث كتب اربعه ؛ بيان تاريخ وفات بعضى از مشايخ محدّث متقدّم ؛ بيان مشايخ مؤلّفان كتب اربعه ؛ بعضى از توقيعاتى كه در حقّ بعضى از مشايخ محدّث وارد شده است . در مورد باب دوازدهم اين كتاب ، شرحى به نام مشتركات كاظمى توسط محمّد امين كاظمى (م ق 12) نوشته شده است . مرحوم عبد الحسين طُريحى (م 1295 ق) ، كتاب متقن المقال فى تلخيص جامع المقال را در تلخيص اين كتاب ، تأليف نموده است . گفتنى است كه اين كتاب ، به دليل معروفيت مبحث مشتركات آن ، به مشتركات الطريحى مشهور شده است . محقّق تهرانى در الذريعة اين كتاب را با عنوان هاى رجال الطُرَيحى (ج 10 ، ص 122) و رجال الشيخ فخر الدين الطريحى (ج 10 ، ص 138) و مشتركات جامع المقال (ج 21 ، ص 40 ، ش 3856) فهرست نموده است . 220 . رسالة فى أسانيد التهذيب و بيان محتملاتها و ما يتعلّق بها . الذريعة ، ج 11 ، ص 64 (ش 395) . 221 . ضوابط الأسماء واللّواحق ، تحقيق : محمّد كاظم طريحى ، مطبعة الحيدرى ، 1375 ق ، 94 ص . كتاب در مورد ضبط اسامى ، انساب و القاب راويان حديثى است كه در ضبط نام آنها اشتباه روى داده و يا اختلاف وجود دارد . كتاب در سه قِسم تنظيم شده است كه عبارت اند از : اسامى ، انساب و القاب ، و در هر قسم ، اسامى بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده اند . مقدمه محقّق ، در بيان ويژگى هاى اين كتاب و زندگى نامه مؤلّف است .

.

ص: 110

. .

ص: 111

رُوَيدَشتى اصفهانى ، حميده بنت محمّد شريف (م 1087 ق) .222 . حاشية على الاستبصار . الذريعة ، ج 6 ، ص 18 (ش 53) . مؤلّف در حاشيه اش بر الاستبصار شيخ طوسى ، در بيان احوال رجال و در اسناد احاديث ، مطالبى را آورده است . ميرزا عبد اللّه اصفهانى در رياض العلماء (ج 5 ، ص 404) ، در ضمن بيان شرح حال اين مؤلّف ، اشاره مى نمايد كه نسخه اى از الاستبصار را به همراه اين شرح ، مشاهده نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 114 ، ش 236) ، اين كتاب را با عنوان رجال حميدة فهرست نموده است .

حسينى اردبيلى ، محمّد طاهر (زنده در 1091 ق) .223 . رجال السيد محمّد طاهر . الذريعة ، ج 10 ، ص 122 (ذيل ش 247) . اين كتاب ، يك جزء از اجزاى كتاب الشجرة المباركة ى همين مؤلّف را تشكيل مى دهد كه در مورد شناخت و معرّفى اسناد احاديث از حيث صحّت و ضعف و امور مهم ديگر ، تأليف شده است . مؤلّف در بيان اسامى هر يك از معصومان عليهم السلام ، از حروف رمز استفاده نموده است . همچنين در بيان احوال هر يك از راويان صحيح ، موثّق ، حسن ، ضعيف و مجهول ، و يا در بيان اين كه اين راوى به طور مستقيم و يا با واسطه از معصوم عليه السلام روايت نقل كرده ، حروف رمزى را به كار برده است . در آخر ، ايشان تمام مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه را با همين روش آورده است و كتاب را با بيان چند فايده رجالى به پايان رسانيده است . مرحوم ميرزا حسين نورى طبرسى در تعليقة على توضيح المقال كه به منظور تكميل اسامى مؤلّفان رجال موجود در كتاب توضيح المقال ملاّ على كنى تأليف نموده است ، از اين كتاب استفاده نموده و در بيان خصوصيات آن ، توضيحاتى را بيان داشته است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده است .

.

ص: 112

استر آبادى ، محمّد على بن احمد (1010 _ 1094 ق) .224 . المشتركات فى الرجال . الذريعة ، ج 21 ، ص 40 (ش 3857) . در كتاب هاى تكملة نقد الرجال و روضات الجنات ، در شرح حال عناية اللّه قهپايى ، به نام اين كتاب اشاره شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 134) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى محمّد على هم فهرست نموده است .

حويزى ، فرج اللّه بن محمّد (1031 _ 1100 ق) .225 . ايجاز المقال فى معرفة الرجال . الذريعة ، ج 2 ، ص 487 (ش 1909) . اين كتاب ، در چهار جلد تأليف شده است و هم اكنون ، تنها جلدهاى سوم و چهارم در دسترس اند . جلد اوّل تا سوم ، مشتمل بر فهرست اسامى رجال ، به همراه ضبط اسامى و شرح حال آنهاست كه در دو قسمت ، شامل رجال شيعه و اهل سنّت تنظيم شده است . مؤلّف ، همچنين شرح حال علماى قبل از خود و هم عصر خويش را بيان نموده است . جلد سوم كتاب ، شامل حرف «ميم» تا آخر حرف «ياء» است و جلد چهارم ، به عنوان خاتمه كتاب ، در بردارنده چند فصل و فوايد رجالى است . فصل هاى مختلف كتاب ، در بردارنده مباحثى در كنيه ها ، القاب ، بررسى معنا و مفهوم اصطلاحاتى است كه در كتاب هاى رجالى آمده است . برخى از اين اصطلاحات عبارت اند از تعبير : «ثقة ، ثقة» ، «مذاهبهم مضطربة» ، «ليس بذاك» ، «لابأس به» ، «قريب الأمر» ، «ضعيف» ، «مختلط» ، «مضطرب» ، «يروى عن الضعفاء» ، «يضع الحديث» ، «وعليه اللعنة» و «انّه ليس بشى ء» . سپس چند فايده رجالى مطرح شده است كه عبارت اند از : فهرست تأليف هاى شيعه كه از كتاب هاى رجال النجاشى و الفهرست شيخ طوسى تهيه شده اند ؛ معرّفى بعضى از مشاهير رجالى كه اغلب از عامه اند ؛ معرّفى بعضى از بزرگان صحابيان و تابعيان و تابعيانِ تابعيان . در آخر كتاب ، چند اجازه مشهور آورده شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 140) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ فرج اللّه هم فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

.

ص: 113

ابرز حسينى حلّى ، سيّد حسين (ق 11) .226 . زبدة الأقوال فى خلاصة الرجال . مؤلّف ، تنها ثقات امامى مذهب و غير امامى و ممدوحانى را كه امامى مذهب باشند ، را در اين تأليف گرد آورده است و اسامى مشترك را مشخّص كرده است . همچنين طبقات راويان ، توثيق ، تصحيف و احيانا ردّ قدح از راوى و تاريخ تولّد و وفات را در مورد راويان ذكر كرده است . در شرح حال هر يك از راويان ، امام يا امامانى كه راوى با ايشان معاصر بوده ، ذكر شده اند ؛ امّا در صورتى كه رواى از غير معصوم روايت دارد ، تنها در مواردى كه در تمييز راوى به نام استاد او نياز باشد ، تذكّر داده است . همچنين راويانى كه به صراحت توثيق و يا مدح نشده اند ، بلكه به صورت ضمنى يا اشاره اى مدح شده اند نيز به عنوان ممدوح ، آورده شده است . بر اين اساس ، نام كسانى كه در رجال النجاشى و الفهرست شيخ طوسى در بين مصنفان شيعه آمده و تصنيف يا تصنيفاتى از آنها گزارش شده است و تضعيف هم نشده اند ، به ممدوحان ملحق شده است . مؤلّف بر اين مطلب استدلال كرده كه منصف بودن ، خود نشانه عالم بودن است ؛ چه آن كه هر مصنّفى عالم است و عكس آن صادق نيست و بديهى است كه عالم بودن ، خود يك مدح شمرده مى شود . مؤلّف در اين كتاب ، به صراحت از منابع و مصادر نام مى برد و از رمزهاى آنها استفاده نمى كند . كتاب به عدد حروف الفبا در 28 فصل و يك فصل در كنيه ها و نسب و القاب ، سامان يافته و در هر فصل ، اسامى شبيه در باب مستقل قرار گرفته است و افراد همنام در يك باب ذكر شده اند . خاتمه كتاب ، مشتمل بر ده فايده است كه عبارت اند از : 1 _ «عدة» در الكافى كلينى ؛ 2 _ مراد از ابو جعفر و ابو القاسم در اسناد التهذيب ؛ 3 _ تنبيهات ابن داوود در رجالش ؛ 4 _ وكلاى ممدوح و مذموم هر امام ؛ 5 _ روايات بيان شده در سفراى ممدوح در حال غيبت ؛ 6 _ مذمومانى كه ادّعاى باب بودن براى امام عصر(عج) را داشته اند ؛ 7 _ ثقاتى كه از طرف سفرا ، داراى توقيع اند ؛ 8 _ طُرُق شيخ طوسى و شيخ صدوق ؛ 9 _ روايات مستخرج از رجال الكشّى در اقوام ، فرق و مذاهب ؛ 10 _ طرق علاّمه حلّى به شيخ طوسى ، صدوق ، كشّى و نجاشى . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 12 ، ص 19 ، ش 121) ، اين كتاب را با همين عنوان و نيز با عنوان رجال ابن الأبرز (ج 10 ، ص 83 ، ذيل ش 147) فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

.

ص: 114

افشار ، خداويردى (ق 11) .227 . زبدة الرجال . الذريعة ، ج 12 ، ص 27 (ش 153) . اين كتاب ، مشتمل بر هفت هزار بيت است كه در بردارنده فهرستى از اسامى رجال است . اسامى رجال مجهول ، در اين فهرستْ آورده نشده اند و تنها به ذكر راويان ممدوح و ثقه ، اكتفا شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 97) ، اين كتاب را با عنوان رجال الأفشارى و نيز با عنوان رجال المولى خداويردى الأفشار (ج 10 ، ص 115) ، فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

امير نجم الدين (ق 11) .228 . رجال الأمير نجم الدين . الذريعة ، ج 10 ، ص 156 (ش 281) . اين كتاب ، مشتمل بر تعليقاتى است كه مؤلّف بر حاشيه كتاب رجال النجاشى آورده است .

.

ص: 115

تبنينى عاملى ، محمّد بن على (ق 11) .229 . جامع الأقوال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 5 ، ص 42 (ش 173) . اين كتاب ، مشتمل بر بيان شرح حال راويان حديث ، با استناد و مراجعه به كتاب هاى رجال است . اسامى بر اساس ترتيب حروف الفبا ، در 28 باب تنظيم شده اند و در هر باب ، چند فصل آورده شده است . در خاتمه نيز چند فايده رجالى مطرح شده است . در اين كتاب ، نقل قول هايى از شيخ حسن (صاحب معالم) و سيّد امير فيض اللّه تفرشى و شيخ حسين تبنينى (مشهور به ابن سودون) بيان شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 146) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد بن على التبنينى فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

شاگرد شهيد ثانى (ق 11) .230 . رجال تلميذ الشهيد الثانى . الذريعة ، ج 10 ، ص 102 (ش 216) . محقّق تهرانى مى گويد كه نسخه اى از اين كتاب را در كتاب خانه مرحوم نورى _ كه بر حاشيه كتاب توضيح المقال ملاّ على كنى نوشته شده بوده _ مشاهده نموده است .

شاگرد شيخ بهايى و عبد النبى جزايرى (ق 11) .231 . رجال تلميذ الشيخ البهائى والشيخ عبد النبى الجزائرى . الذريعة ، ج 10 ، ص 102 (ش 213) . اين كتاب ، مشتمل بر شرح حال رجال و راويان حديث ، به همراه بيان نقل قول هايى از كتاب هاى معروف رجال و شخصيت هاى معروف در اين علم است . از جمله ، ايشان به سخنان شيخ عبد النبى جزايرى (م 1021 ق) و شيخ بهايى (م 1030 ق) استناد نموده است . از سخنان مؤلّف در شرح حال بعضى از راويان مشخّص مى شود كه كتاب ، بعد از وفات عبد النبى جزايرى و قبل از وفات شيخ بهايى تأليف شده است .

.

ص: 116

جزايرى ، حسام الدين (ق 11) .232 . ترتيب اختيار الرجال للكشى . الذريعة ، ج 10 ، ص 109 (ضمن ش 227) . مرحوم ابو محمّد حسن صدر الدين در مختلف الرجال ، نام اين كتاب را در فهرست آثار اين مؤلّف آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 148 ، ضمن ش 274) و نيز در مستدرك الذريعة (ج 26 ، ص 188 ، ش 939) كتابى را با همين عنوان به نقل از كتاب الضياء اللامع طُرَيحى ، به فرزند اين مؤلّف ، يعنى محمود بن حسام الدين مشرفى جزايرى نسبت داده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 109 ، ش 227) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ حسام الدين هم فهرست نموده است .

حويزى ، مساعد بن بديع (ق 11) .233 . حاشية على خلاصة الأقوال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 83 (ش 427) . اين حاشيه بر كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى نوشته شده است . در آخر كتاب ، چند فايده رجالى مطرح شده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از كتاب را كه مشتمل بر اين حاشيه است ، نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 150 ، ش 272) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ مساعد هم فهرست نموده است .

خادم انصارى ، محمّد تقى (ق 11) .234 . ترتيب رجال النجاشى . الذريعة ، ج 4 ، ص 70 (ش 287) . نويسنده ، اسامى موجود در كتاب رجال النجاشى را بدون آن كه در آنها تصرّفى بنمايد ، بر اساس حروف الفبا تنظيم نموده و در آخر ، كنيه ها را فهرست كرده است . محقّق تهرانى ، نسخه هاى متعددى از اين كتاب را در كتاب خانه هاى مختلف مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ش 101) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد تقى الأنصارى فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

.

ص: 117

ساوجى ، نظام الدين محمّد بن حسين (ق 11) .235 . نظام الأقوال فى معرفة الرجال . الذريعة ، ج 24 ، ص 191 (ش 995) . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه و دو بخش و يك خاتمه است . در مقدمه كتاب ، مؤلّف بعضى از اصطلاحات موجود در كتاب خود را مشخّص نموده و طريق خود را در اين كتاب ، مورد بحث قرار داده است . بخش اوّل و دوم كتاب ، در بردارنده اسامى راويان چهار كتاب اصلى حديثى شيعه ، يعنى الكافى ، كتاب من لا يحضره الفقيه ، الاستبصار و التهذيب است . البته اين اسامى ، شامل راويانى است كه در مورد آنها تعبيرهايى همچون ثقه ، عالم و فاضل به كار برده شده است ، و يا راويانى كه از شخصى روايت دارند و يا ديگرى از آنها روايت نقل كرده است . خاتمه كتاب ، مشتمل بر دوازده فايده رجالى است . محقّق تهرانى ، نسخه هايى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 144) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ نظام الدين محمّد و نيز با عنوان رجال نظام الدين الساوجى (ج 10 ، ص 156) فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

شامى عاملى ، على اصغر (ق 11) .236 . تعليقات على الرجال الكبير . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 326 . اين تعليقه بر كتاب منهج المقال ، معروف به رجال الكبير ميرزا محمّد استر آبادى آورده شده است .

.

ص: 118

عبد اللّه (ق 11) .237 . رجال شيخ عبد اللّه . رياض العلماء ، ج 3 (ص 252) . ميرزا عبد اللّه افندى در كتاب رياض العلماء ، اين كتاب را در شرح حال «عبد اللّه » ، نام برده است و خود ايشان اشاره كرده است كه از عصر حيات اين مؤلّف ، آگاه نيست و ظاهر آن است كه از متأخّران است و در نهايت ، احتمال مى دهد كه منظور از وى همان عبد اللّه بن حسين شوشترى باشد ؛ امّا محقّق تهرانى ، اين احتمال را با ادّله اى كه ذكر مى نمايد ، رد كرده است . وى در الذريعة (ج 10 ، ص 126 ، ش 252) اين كتاب را فهرست نموده است .

قهپايى ، عناية اللّه (ق 11) .238 . ترتيب رجال شيخ الطايفة . الذريعة ، ج 4 ، ص 65 (ش 276) . مؤلّف به وجود اين كتاب، در اوّل كتاب خود به نام مجمع الرجال ، اشاره نموده است. 239 . ترتيب رجال الكشّى . الذريعة ، ج 4 ، ص 66 (ش 280) . مؤلّف كتاب ، اسامى موجود در كتاب رجال الكشّى را كه داراى شرح حال مستقل اند و يا نام آنها در ضمن شرح حال ديگران آورده شده است ، بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم نموده و مؤلّف بر نسخه خودش حاشيه هايى با رمز «ع» آورده است . محقّق تهرانى ، كتاب خانه هايى را كه داراى اين كتاب هستند ، معرّفى نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 240 . ترتيب رجال النجاشى . الذريعة ، ج 4 ، ص 70 (ش 289) . مؤلّف ، اسامى موجود در رجال النجاشى را كه داراى شرح حال مستقل اند و يا نام آنها در ضمن شرح حال ديگران آورده شده است ، به همراه حاشيه هايى با رمز «ع» و بر اساس حروف الفبا تنظيم نموده است . محقّق تهرانى ، كتاب خانه هايى را كه داراى اين كتاب هستند ، معرّفى نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 241 . ترتيب فهرست الشيخ . الذريعة ، ج 4 ، ص 66 (ش 278) . محقّق تهرانى ، مصدر مورد مراجعه در معرّفى اين كتاب را مقدّمه كتاب مجمع الرجال بيان داشته است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 242 . حاشية على رجال الكشّى . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 344 . محقّق تهرانى آورده است كه مرحوم نورى ، اين حاشيه را مشاهده كرده و ذكر نموده است . 243 . حاشية على رجال النجاشى . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 344 . محقّق تهرانى در مصفّى المقال ، ضمن معرّفى اين حاشيه ، متذكّر مى شود كه مرحوم نورى ، اين حاشيه را مشاهده نموده و در تعليقه خود بر منتهى المقال ، آن را ذكر كرده است . 244 . حاشية على منهج المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 226 (ش 1268) . اين حاشيه بر منهج المقال ميرزا محمّد استر آبادى آورده شده است . محقّق تهرانى ، نسخه هاى متعددى از اين كتاب را در كتاب خانه هاى مختلف ، مشاهده كرده و نشانى داده است . 245 . حاشية على نقد الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 228 (ش 1280) . اين حاشيه بر نقد الرجال سيّد مير مصطفى تفرشى نوشته شده است . ملاّ على كنى در توضيح المقال آورده است كه حاشيه قهپايى را بر كتاب نقد الرجال ، مشاهده كرده است ؛ ليكن صاحب رياض العلماء ترديد كرده است كه اين حاشيه ، نوشته مرحوم قهپايى است يا شيخ عبد النبى جزايرى ، صاحب الحاوى . 246 . مجمع الرجال ، قم : مؤسسه اسماعيليان ، 1364 ش ، 7 جزء در 3 ج ، دوم . مؤلّف در مقدّمه ، شيوه تأليف و مقدمات كتاب هاى مورد مراجعه خود را آورده است . متن كتاب ، شامل نقل اقوال كتاب هاى پنجگانه اصلى در علم رجال است كه به دنبال نام هر شخص ، متن عبارت هر كتاب در مورد وى آورده شده است . منابع كتاب عبارت اند از : رجال الكشّى ، رجال الطوسى ، رجال النجاشى ، الفهرست طوسى و رجال ابن غضائرى كه هر يك با رمز در ابتداى اسامى مشخّص شده اند . همچنين در برابر هر عنوان ، نام امامى كه اين شخص از اصحاب ايشان به حساب مى آيد ، با حروف رمز مشخّص شده است . در آخر جزء هفتم كتاب ، دوازده فايده رجالى آورده شده است كه مشتمل بر مباحث زير است : 1 . تاريخ زندگى و محل دفن معصومان عليهم السلام ؛ 2 . سفراى امام زمان(عج) در زمان غيبت صغرى ؛ 3 . اسامى اشخاصى كه امام زمان(عج) را مشاهده كرده اند و يا صاحب توقيع بوده اند ؛ همچنين اسامى بعضى از وكلاى ايشان آورده شده است ؛ 4 . بيان كنيه ها و القاب معصومان عليهم السلام ؛ 5 . اقسام حديث ؛ 6 . حكم راويانى كه مخالف با مذهب اماميه اند ؛ 7 . مراد از «عدّة» در الكافى ؛ 8 . اختلاف مبانى در عدالت ؛ 9 _ 11 . تميير برخى از راويان مشترك ؛ 12 . بررسى مشيخه التهذيب . مؤلّف كتاب ، بر اين اثر خود ، حاشيه اى با رمز «ع» نوشته است و محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 344) آن را با عنوان حاشية على مجمع الرجال و در الذريعة (ج 10 ، ص 138) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى عناية اللّه القهپائى و نيز با عنوان مجمع المقال فى علم الرجال (ج 20 ، ص 46) فهرست نموده است .

.

ص: 119

. .

ص: 120

. .

ص: 121

شاگرد عناية اللّه قهپايى (ق 11) .247 . رجال تمليذ المولى عناية اللّه القهپائى . الذريعة ، ج 10 ، ص 102 (ش 217) . محقّق تهرانى اظهار مى دارد كه شخص ثقه اى براى ايشان نقل نموده كه اين كتاب در تهران موجود است و داراى حجم زيادى است .

قهپايى ، مير سراج الدين قاسم (ق 11) .248 . تعليقات فى الرجال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 368 . محقّق تهرانى ، اين تعليقه را در فهرست كتاب هاى قاسم طباطبايى قهپايى آورده است و متذكّر مى شود كه مرحوم محمّد على بن احمد استر آبادى در كتاب مشتركات الرجال خود ، از اين تعليقه نقل هايى را بيان داشته است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 140 ، ش 260) اين تعليقه را با عنوان رجال المير سراج الدين قاسم فهرست نموده است .

نجفى ، محمّد بن جابر بن عباس (ق 11) .249 . ترجمة محمّد بن اسماعيل (المبدوّة فى بعض أسانيد الكافى) . الذريعة ، ج 4 ، ص 163 (ش 803) . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . 250 . رجال الشيخ محمّد بن جابر . الذريعة ، ج 10 ، ص 143 (ذيل ش 268) . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در كتاب مصفّى المقال (ص 397) ، گفته كه اين مؤلّف ، صاحب اثرى به نام كتاب فى أسماء الرجال است و منظور ايشان ، همين كتاب است .

.

ص: 122

. .

ص: 123

تأليفات رجالى : قرن دوازدهم هجرى

تأليفات رجالىقرن دوازدهم هجرىاردبيلى ، محمّد (م 1101 ق) .251 . تصحيح الأسانيد . الذريعة ، ج 4 ، ص 193 (ش 17) . مؤلّف در اين كتاب ، اقدام به تصحيح اكثر اسناد كتاب التهذيب و الاستبصار نموده است . در خاتمة المستدرك ، با تعبير «قلت» ، تمام اين كتابْ نقل شده است . همچنين مؤلّف در خاتمه كتاب جامع الرواة خود ، در فايده هشتم ، منتخب و خلاصه اى از اين كتاب را آورده است . مرحوم مامقانى نيز در آخر جلد سوم كتاب تنقيح المقال ، اين منتخب را آورده است . 252 . جامع الرواة ، قم : مكتبة المحمدى ، 2 ج . اين كتاب ، مشتمل بر قسمت هاى زير است : مقدمه مؤلّف ، شامل : مطالبى در بيان ضرورت نگارش كتاب ، محتويات كتاب و منابع مورد مراجعه است . همچنين با رمزهاى خاصّى هر يك از منابع ، معرّفى شده اند . اين كتاب به عنوان حاشيه و مكمّل كتاب تلخيص المقال ميرزا محمّد استر آبادى (م 1028 ق) ، تأليف شده است و بعد از ذكر اسامى رجال ، شرح حال هاى ميرزا محمّد استر آبادى در تلخيص المقال با رمز «مح» در ذيل هر عنوان ، آورده شده است . در بعضى از موارد ، مطالبى مانند شرح و يا به صورت استدراك و يا توضيح بيشتر آمده است و شرح حال هر شخص ، راوى و مروى عنه وى ، با استناد به نشانى موجود در كتب اربعه ، بيان شده است و در مورد اشخاصى كه در كتب اربعه روايتى ندارند ، تنها به ذكر اسامى آنها اكتفا شده است . در موارد اسامى مشترك ، در حدّ امكان ، قراينى جهت ترجيح (مانند بيان اسامى راوى و مروى عنه) ذكر شده است . موارد ارسال سند ، با استناد به قراين ، مشخّص شده اند . نيز در مواردى كه اختلاف نسخه موجود بوده است ، هر دو نسخه ذكر شده و با استناد به قراين ، يكى از نسخه ها ترجيح داده شده و يا ترجيح به خواننده واگذار شده است . مؤلّف در خاتمه كتاب ، فوايدى را متذكّر شده كه اغلب آنها در شرح مشيخه صدوق و مشيخه طوسى آمده است . اين خاتمه ، مشتمل بر ده فايده است كه در آخر فايده هشتم منتخب كتاب خود با نام تصحيح الأسانيد ، درج نموده است . سيّد حسين حسينى قزوينى (م 1208 ق) ، اين كتاب را خلاصه كرده است . همچنين سيّد على محمّد دستغيب حسينى شيرازى (معاصر) ، شرح ثقات اين كتاب را با عنوان معجم الثقات من جامع الرواة ، تأليف نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 60 ، ذيل ش 42) مى گويد كه نام ديگر كتاب جامع الرواة ، رافع الاشتباهات است و در الذريعة (ج 10 ، ص 95) ، اين كتاب را با عنوان رجال الأردبيلى و نيز با عنوان رجال الشيخ محمّد (ج 10 ، ص 145) ، و در كتاب مصفّى المقال (ص 429) ، با عنوان تميز المشتركات ، فهرست نموده است .

.

ص: 124

عاملى اصفهانى ، على (1013 يا 1014 _ 1103 يا 1104 ق) .253 . التعليقات الرجالية . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 332 . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است .

حرّ عاملى ، محمّد بن حسن (1033 _ 1104 ق) .254 . خاتمه تفصيل وسائل الشيعة ، تحقيق : سيّد محمّد رضا حسينى جلالى ، قم : مؤسسة آل البيت عليهم السلاملإحياء التراث ، ج 30 ، 552 ص / تحقيق : محمّد رازى ، تهران : مكتبة الإسلاميّة ، 1389 ق ، ج 20 . كتاب وسائل الشيعة ، از جمله جوامع حديثى شيعه است . جلد آخر اين كتاب ، مشتمل بر دوازده فايده رجالى است كه فهرست اين فوايد عبارت اند از : طرق و مشيخه صدوق در كتاب من لا يحضره الفقيه ؛ طُرُق و مشيخه شيخ طوسى در التهذيب و الاستبصار ؛ «عدّة من أصحابنا» در الكافى ؛ مصادر وسائل الشيعة ؛ طرق شيخ حرّ عاملى به مصادر وسائل الشيعة ؛ اقوال علما در صحّت مصادر وسائل الشيعة ؛ اصحاب اجماع ، اصحاب اصول و ... ؛ قراينى كه بر صحّت اخبار دلالت دارند ؛ استدلال بر صحّت احاديث مصادر وسائل الشيعة ؛ جواب بر اشكال هاى ذكر شده در حجّيت اخبار ؛ احاديث مضمره ؛ الفاظ و كلماتى كه دلالت بر مدح دارند ، به همراه فهرست اسامى راويان حديث با ذكر توثيق هاى وارد شده در مورد آنها ، با ذكر مصادر رجالى . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 144 ، ش 269) ، اين خاتمه را با عنوان رجال الشيخ محمّد بن الحسن الحرّ العاملى هم فهرست نموده است . 255 . الرجال . فهرست نسخه هاى عكسى مركز احياء ميراث اسلامى ، قم : 1419 ق ، ج 1 ، ص 254 . اين كتاب ، دربردارنده اسامى رجال ممدوح و مذموم است كه بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند و در خاتمه ، چند فايده رجالى مطرح شده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 256 . رسالة فى معرفة الصحابة ، تصحيح : سيّد كاظم موسوى ، تهران : انتشارات دانشگاه تهران ، 1344 ش ، 126 ص . اين كتاب ، مشتمل بر ذكر اسامى صحابيان ، همراه با بيان مشخّصات آنها مى باشد . در معرّفى هر شخصيت ، بعد از نام وى ، اسم پدر و اجداد و القاب و كنيه هايش آورده شده است . اكثر اسامى ، خالى از توثيق و مدح است و بر اساس نظر مؤلّف ، اصحابى كه در مورد آنها ذمّ و مدحى وارد نشده است ، ممدوح اند . به همراه هر نام ، نشانى مصدرهاى مورد مراجعه ، با ذكر حروف رمز آورده شده است . اسامى بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند . در صفحه بندى كتاب ، هر صفحه به دو ستون تقسيم شده است و براى هر ستون ، يك شماره صفحه مستقل آورده شده است .

.

ص: 125

. .

ص: 126

بحرانى توبلى كتكانى ، سيّد هاشم (م 1107 ق) .257 . تعريف رجال من لا يحضره الفقيه . الذريعة ، ج 4 ، ص 217 (ش 1083) . مؤلّف اسناد ذكر شده در مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه را بر اساس ترتيب اسامى راويان و با حذف اسامى مجهولان آنها تنظيم نموده است . در آخر اين «ترتيب» ، مؤلّف چند فايده رجالى كوتاه و بعضى از مطالب درباره علوم حديث را مطرح نموده است . محقّق تهرانى مى گويد كه صاحب رياض العلماء در كتاب خود مى گويد : اين كتاب ، از جمله كتاب هايى است كه نزد فرزند مؤلّف موجود بوده است . در التراث العربى (ج 2 ، ص 24) ، اين كتاب با عنوان ترتيب مشيخة من لا يحضره الفقيه ، فهرست شده است . 258 . تنبيه الأريب فى إيضاح رجال التهذيب . الذريعة ، ج 4 ، ص 440 (ش 1957) . نويسنده كتاب ، علاوه بر شرح اسناد كتاب التهذيب ، حالات رجال موجود در اسناد روايات اين كتاب را مشخّص كرده است . محقّق تهرانى ، نسخه هايى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . مرحوم حسن بن محمّد بحرانى دمستانى (م 1191 ق) ، در تهذيب اين كتاب ، اقدام به تأليف كتاب انتخاب الجيد من تنبيهات السيد نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 259 . روضة العارفين . الذريعة ، ج 11 ، ص 299 (ش 1789) . اين كتاب ، در شرح حال گروهى از قدماى شيعه اميرمؤمنان و نيز شرح حال قدما و متأخرّان راوى حديث ، تأليف شده است . اين شرح حال ها مشتمل بر 158 مورد است كه اوّلين آنها ابان بن تغلب و آخرين آنها قنبر ، غلام على عليه السلاماست . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . 260 . من روى النص على الأئمة الإثنى عشر عليهم السلام . الذريعة ، ج 22 ، ص 228 (ش 6824) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى صحابيان و تابعيان روايت كننده از پيامبر و ائمه اطهار عليهم السلام است كه بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است . اسامى راويان ، از كتاب هاى مختلف حديثى استخراج شده كه عبارت اند از : الكافى شيخ كلينى و الخصال ، العيون ، الإكمال ، النصوص ، معانى الأخبار ، علل الشرائع و المجالس كه همگى تأليف شيخ صدوق اند و نيز الغيبة شيخ طوسى ، الغيبة نعمانى ، الطرائف ابن طاووس ، هداية الحضينى و مسند فاطمة ى ابن جرير طبرى و صحاح ششگانه . اين كتاب ، به انضمام كتاب الإنصاف ، تأليف سيّد هاشم بحرانى است . محقّق تهرانى مى گويد ظاهر آن است كه اين كتاب هم تأليف سيّد هاشم بحرانى است ؛ زيرا رمزهاى در مورد كتاب هايى كه مطالب از آنها اخذ شده اند ، عين رمزهايى است كه براى كتاب الإنصاف آورده شده اند . ايشان ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است .

.

ص: 127

خراسانى ، على بن حسن (زنده در 1110 ق) .261 . شرح مشيخة شيخ الطائفة والشيخ الصدوق . الذريعة ، ج 14 ، ص 67 (ش 1771) . اين كتاب ، شرحى بر بيان حال راويان موجود در مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه و مشيخه التهذيب است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است .

گلستانه ، علاء الدين محمّد (م 1110 ق) .262 . ترتيب مشيخة [كتاب] من لا يحضره الفقيه . الذريعة ، ج 4 ، ص 69 (ش 285) . اين كتاب ، در 204 برگ با سبكى خاص تهيه شده است ، به اين ترتيب كه مؤلّف در هر دو صفحه اى كه در مقابل يكديگر قرار گرفته اند ، دايره هايى را رسم نموده كه داخل يكديگر قرار گرفته اند و نيمى از اين دايره در صفحه اوّل و نيمى ديگر در صفحه دوم است ، به طورى كه در دايره مركزى ، نام شيخ صدوق قرار گرفته و در دايره بعد ، نام شيخ او و در دايره بعد ، نام شيخِ شيخ او تا امام معصوم عليهم السلام كه در دايره آخر و بزرگ تر قرار گرفته و طريق شيخ به اتمام مى رسد . مؤلّف ، اسامى مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه را بر اساس حروف الفبا تنظيم نموده است . محقّق تهرانى ، نسخه هاى متعدّدى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 131) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد علاء الدين گلستانه فهرست نموده است .

.

ص: 128

مجلسى ، محمّد باقر (1037 _ 1111 ق) .263 . الوجيزة فى الرجال ، تحقيق : محمّد كاظم رحمان ستايش ، تهران : انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى ، 257 ص . متن كتاب ، شامل ذكر اسامى رجال حديث با بيان وثاقت ، مدح و ضعف آنها ، بدون ذكر اقوال علماى رجال است و براى راويان مهمل و مجهول ، تعبير «مجهول» به كار رفته است . اسامى بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند و بعد از ذكر اسامى ، كنيه ها و القاب ، آمده است . در خاتمه كتاب ، مرحوم مجلسى ، مشيخه صدوق در كتاب من لا يحضره الفقيه را شرح داده است . در مقدمه محقّق ، زندگى نامه مؤلّف و چگونگى تحقيق كتاب ، بيان شده است . در شرح اين كتاب ، محمّد اسماعيل ، موصوف به مجتهد ، كتاب معيار التميز فى شرح الوجيز را تأليف نموده است . چاپ ديگر : رجال المجلسى ، تحقيق : عبد اللّه سبزالى حاج ، بيروت : مؤسسة الأعلمى للمطبوعات ، 1415 ق ، 428 ص ، اوّل . متن اين كتاب ، همان الوجيزة فى الرجال مرحوم مجلسى است كه شامل ذكر اسامى رجال حديث ، با بيان وثاقت ، مدح و ضعف آنهاست ، البته بدون ذكر اقوال علماى رجال، و براى راويان مهمل و مجهول، تعبير «مجهول» به كار برده شده است. اسامى بر اساس حروف الفبا تنظيم شده و بعد از ذكر اسامى ، كنيه و القاب مطرح شده اند . محقّق در ذيل هر عنوان ، نظر مرحوم خويى را با ذكر نشانى از معجم رجال الحديث بيان كرده است . در خاتمه كتاب ، مشيخه صدوق در كتاب من لا يحضره الفقيه شرح داده شده است . در مقدمه محقّق ، زندگى نامه مؤلّف و مرحوم خويى رحمه الله و منابع مورد مراجعه در تصحيح و تحقيق كتاب ، آورده شده است . ذكر مصطلحات موجود در معجم رجال الحديث ، از قبيل الفاظ مدح و قدح و ... ، همراه با ذكر مباحث مقدمه معجم رجال الحديث با عنوان هاى فرعى ، كه بر اساس حروف الفبا ترتيب داده شده اند ، آورده شده است .

.

ص: 129

محدّث جزايرى ، سيّد نعمة اللّه (1050 _ 1112 ق) .264 . حاشية على نقد الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 228 (ش 1282) . اين حاشيه ، بر كتاب نقد الرجال سيّد مير مصطفى تفرشى نوشته شده است كه آن را سيّد احمد بن حسين ، معروف به سيّد آقا تسترى نجفى تدوين نموده و نام آن را التعليقة اليسيرة ناميده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 156) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد نعمة اللّه هم فهرست نموده است .

مدنى شيرازى حسينى ، سيّد صدر الدين (1052 _ 1120 ق) .265 . الدرجات الرفيعة فى طبقات الشيعة ، تحقيق : سيّد محمّد صادق آل بحرالعلوم ، قم : مكتبة بصيرتى ، 1397 ق ، 596 ص ، دوم . اين كتاب ، مشتمل بر مقدمه مصنّف در بيان ويژگى هاى كتاب است . متن آن _ بنابر آنچه كه مصنّف در مقدّمه بيان نموده است _ در بردارنده دوازده طبقه مختلف از شخصيت هاى گوناگون شيعى است كه عبارت اند از : طبقه اوّل : صحابيان ؛ طبقه دوم : تابعيان ؛ طبقه سوم : محدّثانى كه از ائمه معصوم عليهم السلامروايت آورده اند ؛ طبقه چهارم : محدّثان و مفسران و فقها ؛ طبقه پنجم : حكما و متكلّمان ؛ طبقه ششم : علماى عرب ؛ طبقه هفتم : سادات صفوى ؛ طبقه هشتم : ملوك و سلاطين ؛ طبقه نهم : امرا ؛ طبقه دهم : وزرا ؛ طبقه يازدهم : شعرا ؛ طبقه دوازدهم : نساء . ليكن بنابر آنچه كه محقّق كتاب در مقدمه خود آورده ، ايشان از اين كتاب ، تنها به مطالب طبقه اوّل و قسمتى از مطالب طبقه چهارم و يازدهم بيشتر دسترسى پيدا نكرده است و در چاپ كتاب نيز بر همين مقدار ، اكتفا نموده است . مصنّف در بررسى هر شخصيت ، ضمن معرّفى زندگى نامه و تاريخ حيات ، اقدام به بيان اقوال علما در مورد آن شخصيت نموده است . در آخر كتاب ، فهرستى از شخصيت هايى كه مورد بحث واقع شده اند ، آورده شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 8 ، ص 60 و ج 15 ، ص 147 و 151) ، از اين كتاب با عناوين الدرجات الرفيعة فى طبقات الاماميّة ، طبقات الإماميّه و الشيعة و طبقات الشيعة أو طبقات الإماميّة نام برده و نيز با عنوان رجال السيد على (ج 10 ، ص 134) فهرست نموده است . ايشان همچنين در كتاب مصفّى المقال (ص 270) ، اظهار مى كند كه صاحب رياض العلماء گفته است كه اين مؤلّف ، داراى كتابى به نام أحوال الصحابة والتابعين والعلماء است كه كامل نشده است . ايشان مى گويد ظاهر آن است كه اين كتاب ، همان الدرجات الرفيعة باشد كه بقيه طبقات آن آورده نشده اند .

.

ص: 130

ماحوزى بحرانى ، سليمان بن عبد اللّه (1075 _ 1121 ق) .266 . بُلغَة المحدثين ، تحقيق : عبد الزهراء عويناتى ، [بى جا] ، عويناتى ، 1412 ق ، 472 ص (ص 317 _ 472) ، اوّل . اين كتاب در بيان اسامى راويانى است كه از ديدگاه مؤلّف ، موثّق ، ممدوح و يا مذموم اند و پس از ذكر نام راوى ، لفظ ثقه ، ممدوح و يا مذموم آورده شده است . محقّق كتاب ، در ذيل اسامى بسيارى از راويان ، تعليقاتى دارد . اين كتاب به همراه كتاب معراج أهل الكمال إلى معرفة الرجال تأليف همين مؤلّف ، در يك جلد به چاپ رسيده است . در شرح اين اثر ، كتاب زاد المجتهدين فى شرح بلغة المحدّثين احمد بن صالح بحرانى قطيفى (م 1315 ق) ، در دو جلد تأليف شده است . 267 . حاشية على خلاصة الأقوال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 83 (ش 422) . اين حاشيه بر كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى (م 726ق) نوشته شده است . محقّق تهرانى مى گويد مؤلّف در اجازه اى كه براى شيخ احمد ، پدر صاحب الحدائق و ديگران نوشته است ، به اين حاشيه اشاره كرده است . 268 . معراج أهل الكمال إلى معرفة الرجال ، تحقيق : سيّد مهدى رجايى ، [بى جا] ، عويناتى ، 1412 ق ، 472 ص (316 ص) ، اوّل . اين كتاب ، شرحى بر الفهرست شيخ طوسى است . مؤلّف در ذيل نام هر راوى ، شرح حال وى را همراه با طريق او با استناد به اقوال علماى متقدّم در علم رجال ، از كتاب هاى مختلف رجالى بيان كرده است و در آخر ، نظر خود را در مورد آن راوى بيان داشته است . مؤلّف ، اسامى موجود در كتاب الفهرست را به ترتيب حروف الفبا تنظيم كرده و به شرح آن پرداخته است و اين شرح را تا حروف «ب» ادامه داده است . اين كتاب ، به همراه كتاب بُلغة المحدثين سليمان ماحوزى ، در يك جلد به چاپ رسيده است . مقدمه محقّق در معرّفى علم رجال و كتاب هاى رجالى و زندگى نامه مؤلّف است . 269 . رسالة فى تعيين محمّد بن اسماعيل . تحقيق : محمّد بركت . علوم الحديث ، ش 4 ، رجب _ ذوالحجة 1419 ق ، ص 283 _ 310 . تشخيص محمّد بن اسماعيل كه در اسناد الكافى آمده است و از فضل بن شاذان [/شادان] روايت نقل مى كند و مرحوم كلينى ، از وى روايت نقل مى نمايد ، موضوع اين رساله است و در نهايت ، نويسنده مقاله به اين نتيجه مى رسد كه اين شخص ، همان محمّد بن اسماعيل نيشابورى است . در خاتمه رساله ، در بررسى توثيق و تصحيح احاديث وى ادلّه اى ارائه شده است . مقدمه محقّق ، شامل زندگى نامه مؤلّف رساله و توضيح مختصرى درباره اين رساله است .

.

ص: 131

اصبعى ، على بن عبد اللّه (1072 _ 1127 ق) .270 . ترتيب الفهرست للشيخ الطوسى . لؤلؤة البحرين ، ص 139 (ش 56) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 4 ، ص 66 ، ش 277) اين كتاب را با عنوان ترتيب فهرس شيخ الطائفة و در (ج 10 ، ص 136) با عنوان رجال الشيخ على فهرست نموده است .

.

ص: 132

افندى ، ميرزا عبد اللّه (ج 1066 _ ح 1130 ق) .271 . حاشية على منهج المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 225 (ش 1265) .

سماهيجى ، عبد اللّه بن صالح (1086 _ 1135ق) .272 . إرشاد ذهن النبيه فى شرح أسانيد من لا يحضره الفقيه . الذريعة ، ج 1 ، ص 514 (ذيل ش 2516) . مؤلّف در اجازه نامه اى كه براى شيخ ناصر جارودى نوشته است ، از اين كتاب با عنوان إرشاد ذهن النبيه نام برده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 13 ، ص 82) ، اين كتاب را با عنوان شرح أسانيد من لا يحضره الفقيه و نيز با عنوان إرتياد ذهن النبيه فى شرح أسانيد من لا يحضره الفقيه (ج 1 ، ص 437) ، فهرست نموده است ؛ ليكن ايشان متذكّر شده كه عنوان إرتياد ذهن النبيه ، عنوان تصحيف شده اى است كه در كتاب كشف الحُجَب والاستار (ص 37) ، به كار رفته است . اين كتاب ، شرحى بر اسناد كتاب من لا يحضره الفقيه است كه مؤلّف آن ، موفّق به تكميل و اتمام آن نشده است . 273 . البلغة الصافية والتحفة الوافية . الذريعة ، ج 3 ، ص 147 (ش 506) . اين كتاب ، در بيان احوال رجالْ تأليف شده است . 274 . تحفة الرجال و زبدة المقال . الذريعة ، ج 3 ، ص 433 (ش 1572) . اين كتاب ، مشتمل بر اُرجوزه مفصّلى در علم رجال است . اُرجوزه ، به اشعارى اطلاق مى شود كه هر بيت آن داراى قافيه اى مختصّ به خود باشد . مؤلّف ، اسامى راويانى را كه نياز به بحث دارند ، بيان مى نمايد و در مورد آنها مباحثى را مطرح نموده تا به اين وسيله ، احاديث روايت شده از طرف ايشان از حيث ضعيف بودن و صحيح بودن و ... مشخّص شود و در اين زمينه ، از نظريات سليمان بن عبد اللّه ماحوزى استفاده نموده است . مؤلّف در آخر كتاب ، اجازه نامه خود از شيخ سليمان بن عبد اللّه ماحوزى را (كه ايشان هم از علاّمه مجلسى اخذ كرده) ، به نظم آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 1 ، ص 474 ، ذيل ش 2360) ، اين كتاب را با عنوان أرجوزة فى الرجال و در جاى ديگرى (ج 10 ، ص 128) با عنوان رجال الشيخ عبد اللّه فهرست نموده است . در التراث العربى (ج 1 ، ص 468) ، اين كتاب با عنوان تحفة الرجال و زبدة الزبدة فى المقال ، فهرست شده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 275 . حاشية على تلخيص الأقوال . الذريعة ، ج 6 ، ص 48 (ش 235) . اين حاشيه بر كتاب تلخيص الأقوال ، معروف به الرجال الوسيط ميرزا محمّد بن ابراهيم استر آبادى است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از كتاب كه اين حاشيه را دربرداشته است ، مشاهده كرده و نشانى داده است .

.

ص: 133

فتونى عاملى ، ابو الحسن ، شريف بن محمّد طاهر (م 1138 ق) .276 . تنزيه القميين ، تحقيق : محمّد تقى جواهرى ، تراثنا ، سال 13 ، ش 4 (ش پيايى 52) ، شوّال 1418 ق (ص 163 _ 242) . اين كتاب در بيان احوال راويان و محدّثان قمى و ردّ مطالبى است كه بر آنها وارد شده است . كتاب ، شامل مقدّمه ، دو فصل و يك خاتمه است . در مقدمه كتاب ، در مورد نسبت هايى كه به راويان قمى داده شده ، بحث شده است ، از جمله نسبت مُجبّره و مشبّهه و اتهام افترا بر ائمه معصوم عليهم السلام و اين كه در اخبار آنها مواردى كه در بردارنده جبر و تشبيه است ، مشاهده مى شود . فصل اوّل ، در بيان فهرستى از راويان معتبر اشعرى قم است . فصل دوم ، در بيان فهرستى از ساير قمى هاى معتبر است . در هر دو فصل ، ضمن بيان اسامى راويان ، شرح حال مختصرى كه از كتاب هاى رجالى اخذ شده است ، با ذكر نشانى مصادر مورد مراجعه براى بسيارى از آنها آورده شده است . خاتمه كتاب ، شامل بعضى از اخبار يونس بن عبد الرحمان و فضل بن شاذان در باطل بودن قياس و عدم جواز عمل به آن مطرح شده و مورد بررسى واقع شده است. محقّق كتاب در مقدمه خود ، زندگى نامه مؤلّف و ويژگى ها و مباحث مطرح شده در كتاب را مشخّص نموده است .

.

ص: 134

علوى عاملى اصفهانى ، محمّد اشرف (م 1145 ق) .277 . شرح مشيخة تهذيب الحديث . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 82 . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين شرح را مشاهده كرده و نشانى داده است . او در الذريعة (ج 10 ، ص 96) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد محمّد أشرف هم فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

خراسانى اصفهانى ، محمّد جعفر (1080 _ 1151 ق) .278 . أصحاب النبى صلى الله عليه و آله الممدوحين ، وأصحاب أمير المؤمنين عليه السلام . الذريعة ، ج 2 ، ص 120 (ش 484) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى اصحاب ممدوح پيامبر صلى الله عليه و آله و اميرمؤمنان على عليه السلاماست . 279 . اكليل المنهج فى تحقيق المطلب . الذريعة ، ج 2 ، ص 281 (ش 1141) . اين كتاب ، حاشيه اى بر منهج المقال ميرزا محمّد استرآبادى است . مؤلّف ، عنوان هايى را با تعبير «ملحق» به كتاب افزوده است و حاشيه خودش بر اين كتاب را با تعبير «أقول» آورده است . همچنين حواشى شيخ محمّد بن حسن حرّ عاملى را با رمز «م د ح» ، حواشى شيخ محمّد بن حسن بن شهيد ثانى را با رمز «م د» و حواشى شيخ محمّد بن عبد الفتاح سراب تنكابنى را با رمز «م ح د» را در اين كتاب به تفصيل ، نقل كرده است . وى به مناسبت هاى مختلف ، به بررسى شيوه ها و مبانى مؤلّفان در حوزه علم رجال پرداخته و اصطلاحات و شيوه منهج المقال را به تفصيل ، توضيح داده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 104) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى محمّد جعفر الكرمانى الإصفهانى فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب با خط مؤلّف ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

.

ص: 135

موسوى خوانسارى ، جعفر بن حسين (1090 _ 1158 ق) .280 . تتميم الافصاح فى ترتيب إيضاح الاشتباه . الذريعة ، ج 3 ، ص 336 (ش 1221) . مؤلّف كتاب به دليل سخت بودن دسترسى به مطالب كتاب ترتيب إيضاح الإشتباه علاّمه حلّى ، اقدام بر تنظيم و ترتيب اين كتاب نموده و آن را با عنوان ذكر شده ، ارائه نموده است . محقّق تهرانى در كتاب الذريعة (ج 4 ، ص 64 ، ذيل ش 294) ، اين كتاب را با عنوان ترتيب إيضاح الاشتباه و نيز با عنوان رجال أبى القاسم جعفر الخوانسارى (ج 10 ، ص 104) ، فهرست نموده است .

طباطبايى ، سيّد حسن (ف 1169 ق) .281 . رسالة فى أصحاب الإجماع . الذريعة ، ج 11 ، ص 81 (ش 505) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 2 ، ص 119 ، ش 476) ، اين كتاب را با عنوان أصحاب الإجماع و نيز با عنوان رجال السيد حسن بن أبى طالب (ج 10 ، ص 109) فهرست نموده است و متذكّر شده كه در تتميم أمل الآمل (ص 112 ، ش 62) عبد النبى قزوينى ، اين كتاب با عنوان مقالة فى أصحاب الاجماع معرّفى شده است . ليكن عنوان ذكر شده در اين كتاب ، عبارت است از : «رأيت منه مقالة فى تحقيق قولهم : أجمعت العصابة على تصحيح ما يصح عنه» . ايشان همچنين در الذريعة (ج 21 ، ص 396 ، ش 5646) ، اين كتاب را با همان عنوان مقالة فى أصحاب الإجماع فهرست نموده است .

.

ص: 136

بحرانى ، محمّد بن عبد اللّه (م ح 1170 ق) .282 . السلاسل فى الحاق الأواخر بالأوائل . الذريعة ، ج 12 ، ص 210 (ش 1391) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى راويان حديث است و بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 283 . منظومة فى الرجال . الذريعة ، ج 23 ، ص 108 (ش 8234) . اين منظومه در 1150 بيت تنظيم شده است و در ضمن مجموعه اى كه شيخ اسماعيل ماحوزى آن را نوشته ، قرار گرفته است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در مصفّى المقال (ص 432) ، در شرح حال اين مؤلّف ، اين كتاب را با عنوان أرجوزة فى الرجال آورده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

بحرانى ، يوسف بن عبد اللّه (م 1171 ق) .284 . رجال الشيخ يوسف بن عبد اللّه البحرانى . الذريعة ، ج 10 ، ص 160 (ش 287) . محمّد بن على آل ابى شبانه بحرانى _ كه از شاگردان مؤلّف است _ در خاتمه كتاب تتميم أمل الآمل آورده است كه مؤلّف ، داراى كتاب بزرگى در رجال بوده است .

جزايرى تسترى [/ شوشترى] ، سيّد عبد اللّه (1114 _ 1173 ق) .285 . حاشية على منهج المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 226 (ش 1266) . 286 . حاشية على نقد الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 228 (ش 1278) . اين حاشيه بر كتاب نقد الرجال سيّد مير مصطفى تفرشى نوشته شده است . محقّق تهرانى ذكر كرده است كه مصنّف از اين حاشيه ، در اجازه نامه اى ياد كرده كه اين حاشيه ، غير مدوّن است . 287 . معتروك المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 21 ، ص 210 (ش 4651) . مؤلّف در اين كتاب ، شرح حال رجال از جمله تاريخ زندگى ، صفات و شهرهاى راويان را مشخّص نموده است . وى در بعضى از ديگر تصنيفات خود ، به اين كتاب اشاره كرده است .

.

ص: 137

مازندرانى خواجويى ، محمّد اسماعيل (م 1173 ق) .288 . الفوائد الرجالية ، تحقيق : سيّد مهدى رجايى ، مشهد : مجمع البحوث الإسلاميّة ، 1413 ق ، 358 ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر چند فايده رجالى است كه عبارت اند از : تحقيقات رجالى در مورد بعضى راويان حديث ؛ ذكر بعضى از مباحث علم درايه ؛ جرح و تعديل ؛ تمييز مشتركات . محقّق در مقدّمه ، زندگى نامه مؤلّف و ويژگى هاى كتاب را مورد بررسى قرار داده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 96) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى اسماعيل الخاجوئى فهرست نموده است و اشاره مى نمايد كه اين دو عنوان براى يك كتاب است . امّا در ذيل عنوان الفوائد الرجالية (ج 16 ، ص 337 ، ح 1564) آورده كه اين كتاب ، غير از رجال المولى إسماعيل و رجال الخواجوئى است كه در كتاب خانه حاج آقا بن حاج سيّد اسد اللّه بن حجة الاسلام حاج سيّد محمّد باقر اصفهانى موجود است . به نظر مى رسد كه كتاب الفوائد الرجالية ، از اين مؤلّف ، همان كتاب رجال المولى اسماعيل الخاجوئى است ؛ امّا اين كتاب با كتاب هاى موجود در كتاب خانه ذكر شده ، تفاوت داشته است .

.

ص: 138

حزين ، محمّد على (م 1181 ق) .289 . ترجمة محمّد بن أبى عمير . الذريعة ، ج 4 ، ص 162 (ش 799) . اين كتاب ، در شرح حال محمّد بن ابى عمير تأليف شده كه از اصحاب اجماع است .

بحرانى ، يوسف بن احمد (1107 _ 1186 ق) .290 . الفوائد الرجالية . الذريعة ، ج 16 ، ص 339 (ش 1576) . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است .

حويزى ، سيّد شبّر (1122 _ زنده در 1186 ق) .291 . مختصر رجال مولانا محمّد باقر . الذريعة ، ج 20 ، ص 196 (ش 2549) . محقّق تهرانى در الذريعة مى گويد كه ظاهرا مراد از اين كتاب _ كه به وسيله مؤلّف ، خلاصه آن تهيه و تنظيم شده است _ همان الوجيزةى علاّمه محمّد باقر مجلسى است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 118 ، ش 243) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد شبّر هم فهرست نموده است .

بحرانى دَمِستانى ، حسن بن محمّد (م 1191 ق) .292 . انتخاب الجيد من تنبيهات السيد . الذريعة ، ج 2 ، ص 358 (ش 1445) . مؤلّف ، كتاب را در تهذيب كتاب تنبيه الأريب فى رجال التهذيب سيّد هاشم بحرانى توبلى كتكانى (م 1107 ق) نوشته است . كتاب تنبيه الأريب ، علاوه بر شرح اسناد كتاب التهذيب ، احوال رجال موجود در اسناد روايات اين كتاب را مشخّص كرده است . محقّق تهرانى ، نسخه هاى متعددى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 110) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ حسن بن محمّد هم فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

.

ص: 139

اوالى بحرانى ، محمّد بن على (ق 12) .293 . كتاب المقال فى معرفة الرجال . الذريعة ،ج 21 ، ص 386 (ش 5584) . مؤلّف ، فهرست اسامى اصحاب و تابعيان اصحاب و راويان احاديث و مشايخ مؤلّف كتاب هاى اصولى و اخبارى را تهيه و تنظيم نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 145) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد بن على الأوالى البحرانى فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 294 . مختصر المقال فى معرفة الرجال . الذريعة ، ج 20 ، ص 211 (ش 2627) . مؤلّف پس از تأليف المقال فى معرفة الرجال ، به دليل آن كه اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى اصحاب و تابعيان و راويان حديث و مشايخ وى از مؤلّفان كتاب هاى اصولى و اخبارى بوده است ، قصد مى نمايد كه فهرست اسامى راويانى را كه صاحب «كتاب» و يا «اصل» هستند ، همچنين اسامى مشايخ اجازه مشهور را از اين كتاب ، استخراج نمايد و سپس با عنوان مختصر المقال منتشر نمايد . اسامى موجود در اين كتاب ، بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند . در خاتمه كتاب ، مؤلّف ، وجه جواز عمل به اصول اربعه حديثى و بعضى از اصطلاحات محدّثان را بيان مى نمايد . محقّق تهرانى ، نسخه هايى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

بحرانى ، داوود بن حسن (ق 12) .295 . ترتيب رجال الكشّى . لؤلؤة البحرين ، ص 401 (ش 126) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 4 ، ص 66 ، ش 279) آورده است كه شيخ يوسف بحرانى (م 1186 ق) در لؤلؤة البحرين ، در ذيل شرح حال محمّد بن عمر بن عبد العزيز كشّى ، به نام اين دو كتاب ، اشاره نموده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 115) ، اين دو كتاب را با عنوان رجال الشيخ داوود فهرست نموده است . 296 . ترتيب رجال النجاشى . الذريعة ، ج 4 ، ص 70 (ش 288) .

.

ص: 140

بلادى بحرانى ، ياسين (ق 12) .297 . رسالة فى عدم اعتبار قول علماء الرجال لكثرة اشتباهاتهم . الذريعة ، ج 15 ، ص 234 (ش 1524) . مؤلّف در مرحله اوّل ، اخبار را بر چهار قسم تقسيم نموده است كه عبارت اند از : صحيح ، حَسَن ، موثّق و ضعيف . سپس با بيان اقوالى از رجاليان معروف و بيان اشكال هايى بر اين اقوال ، بحث را به آن جا كشانيده است كه براى اقوال علماى علم رجال نمى توان اعتبارى قائل شد . از جمله اقوالى از نجاشى را مطرح كرده و بر آنها اشكال هايى را وارد نموده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين رساله را مشاهده كرده و نشانى داده است . 298 . معين النبيه فى رجال من لا يحضره الفقيه . أنوار البدرين ، ص 222 (ش 95) . اين كتاب ، شرح بر رجال كتاب من لا يحضره الفقيه و شامل مقدمات و دو مطلب است : مقدمات كتاب ، شامل چهارده مطلب در علم درايه ، و دو مطلب ديگر در مورد مشايخ صدوق و راويانى است كه در طُرُق ايشان واقع شده اند . محقّق تهرانى ، به نسخه اى از اين شرح كه نزد شيخ حسين قديحى ، فرزند صاحب أنوار البدرين بوده ، اشاره نموده است . ايشان در الذريعة (ج 21 ، ص 287 ، ش 5101) ، اين كتاب را با عنوان ذكر شده و با عنوان رجال الشيخ ياسين (ج 10 ، ص 159) ، فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

بلاغى عاملى ، حسن (ق 12) .299 . تنقيح المقال . الذريعة ، ج 4 ، ص 466 (ش 2069) . محقّق تهرانى نقل نموده است كه سيّد فاضل در روضات الجنات ، از اين كتاب ، بسيار نقل كرده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 110) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ حسن بن عباس فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

.

ص: 141

تبريزى ، محمّد باقر بن محمّد حسين (ق 12) .300 . ترجمه خلاصة الأقوال . فهرست نسخه هاى خطّى كتاب خانه آية اللّه مرعشى ، ج19 ، ص 234 (ش 7423) . اين كتاب ، ترجمه اى فارسى و تحت اللفظى از كتاب خلاصة الأقوال فى معرفة الرجال علاّمه حلّى (م 726 ق) است .

حسينى موسوى عاملى ، سيّد كمال الدين (ق 12) .301 . مشيخة التلعكبرى . الذريعة ، ج 21 ، ص 71 (ش 4003) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى 104 راوى مرد و يك راوى زن است كه از كتاب الرجال الكبير يا منهج المقال استر آبادى استخراج شده است . مؤلّف در اين كتاب ، اشخاصى را كه از هارون بن موسى تلعكبرى با مشافهه ، سماع و يا اجازه ، روايت دارند ، مشخّص نموده است . اسامى بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده اند . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 142 ، ش 265) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد كمال الدين فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

ساروى ، محمّد على (ق 12) .302 . توضيح الاشتباه والإشكال . منتشر شده در : سه رساله در علم رجال . تصحيح : سيّد كاظم موسوى ، تهران : انتشارات دانشگاه تهران ، 1344 ش ، 316 + 36 ص . اين كتاب ، مشتمل بر ضبط اسامى و القاب راويان است كه بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند . در صفحه بندى كتاب ، هر صفحه به دو ستون تقسيم شده و براى هر ستون ، يك شماره صفحه مستقل آورده شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 135) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى محمّد على فهرست نموده است .

فيض كاشانى ، محمّد بن محسن (ق 12) . .

ص: 142

303 . نضد الايضاح . تصحيح : الويس اسپرنگر التيرولى و مولوى عبد الحق و مولوى غلام قادر ، هند ، 383 ص . چاپ شده در ذيل كتاب الفهرست شيخ طوسى . اين كتاب در شرح إيضاح الاشتباه نوشته شده است . متن كتاب إيضاح الاشتباه ، بر اساس ترتيب حروف الفبا در اسامى راويان و رجال در اسناد است و در كتاب نضد الإيضاح ، اين ترتيب ، علاوه بر نام راوى ، در ذكر نام پدر و كنيه ها هم رعايت شده است . در مورد هر شخص ، شارح كتاب ، شرح حال مختصرى شامل ضبط اسامى ، فهرست تأليف ها و ... آورده است . شرح هاى شارح با تعبير «أقول» شروع شده اند . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 133) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى علم الهدى و نيز با عنوان رجال محمّد بن محسن الفيض (ج 10 ، ص 147) ، فهرست نموده است .

قارياغدى ، محمّد حسين (ق 12) .304 . البضاعة المزجاة (شرح روضة الكافى) . الذريعة ، ج 3 ، ص 127 (ش 425) . اين كتاب ، مشتمل بر شرح مبسوطى بر كتاب روضة الكافى محمّد بن يعقوب كلينى است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 150) گفته است كه اين شرح ، مشتمل بر مباحثى در فوايد رجالى است . ايشان در الذريعة (ج 13 ، ص 296 ، ذيل ش 1083) ، اين كتاب را با عنوان شرح روضة الكافى و نيز با عنوان رجال الشيخ محمّد حسين بن قارياغدى (ج 10 ، ص 113) ، فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

قاينى ، حسين (ق 12) .305 . أسماء الرجال . بهارستان ، ص 250 . محقّق تهرانى مى گويد كه شيخ محمّد حسين بيرجندى در كتاب بهارستان آورده است كه اين مؤلّف ، از علماى عصر صفويه است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 111 ، ش 232) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ حسين القائنى و نيز با عنوان رسالة فى أسماء الرجال (ج 11 ، ص 75 ، ش 470) ، فهرست نموده است .

.

ص: 143

كاظمى ، محمّد امين بن محمّد على (ق 12) .306 . هداية المحدثين إلى طريقة المحمدين ، تحقيق : سيّد مهدى رجايى ، قم : مكتبة آية اللّه العظمى المرعشى النجفى ، 1405 ق ، 420 ص . اين كتاب ، شرحى بر باب دوازدهم از كتاب جامع المقال فيما يتعلّق بأحوال الحديث والرجال فخر الدين طُرَيحى (م 1085 ق) است . باب دوازدهم اين كتاب ، در دوازده عنوان مختلف ، مباحث گوناگونى از «تمييز مشتركات» را مطرح نموده است . سپس شرح اين باب در سه بخش كلّى مطرح شده و اسامى هر بخش بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است . بخش هاى سه گانه اين شرح عبارت اند از : مشتركات در اسم ، مشتركات در اسم شخص و نام پدر ، مشتركات در كنيه ، نَسَب و القاب . مؤلّف در مورد هر اسم ، قراين تمييز مشتركات را به صورت تفصيلى مورد بحث قرار داده است . اين شرح به منظور رفع غلط ها ، خَلط ها ، قصور ، تحريف ها و تغييرهايى است كه در كتاب مشاهده مى شود . محقّق در «تمهيد» كتاب ، مطالب مورد بحث و زندگى نامه مؤلّف را بررسى نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 97) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد أمين الكاظمى و نيز با عنوان شرح جامع المقال (ج 13 ، ص 172 ، ش 580) ، فهرست نموده است .

كشميرى ، مراد (ق 12) .307 . رجال الكشميرى . الذريعة ، ج 10 ، ص 141 (ش 261) . اين كتاب ، مشتمل بر بيان احوال رجال ممدوح و مذموم است كه بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده و شامل نام رجال و نام پدرشان است . در بيان احوال رجال ، نقل قول هايى از كتاب هاى اهل فن ، مانند رجال النجاشى و رجال الطوسى و ... آورده است و در ذكر اسامى كتاب ها از رموز استفاده كرده است . مؤلّف در خاتمه كتاب ، چند فايده رجالى را مطرح نموده است . به احتمال بسيار قوى ، اين كتابْ همان «الرجال» شيخ حرّ عاملى (م 1104ق) است . ملاّ مراد كشميرى از شاگردان شيخ حرّ عاملى بوده و بداية الهدايةى او را شرح نموده است . اين كتاب در فهرست نسخ خطّى كتاب خانه مجلس شوراى اسلامى (ج 7 ، ص 127) با عنوان رجال كشميرى و با عنوان الرجال ، تأليف ملا مراد كشميرى ، در فهرست نسخه هاى خطّى كتاب خانه آية اللّه مرعشى (ج 17 ، ص 189 ، ش 6619) فهرست شده است . در اين دو فهرست و در فهرست نسخه هاى عكسى مركز احياء ميراث اسلامى (ج 1 ، ص 254 ، ش 229) كه الرجال شيخ حرّ عاملى فهرست شده است ، آغاز هر دو كتاب با اين عبارت آمده اند : «الحمد اللّه على افضاله ... أما بعد ، فهذه نبذة من أحوال الرجال الممدوحين و المذمومين مرتبة ...» . بر اين اساس ، احتمالاً ملاّ مراد كشميرى ناسخ كتاب الرجال شيخ حرّ عاملى بوده و فهرست هايى كه كتاب را به نام ايشان آورده اند ، در نام مؤلّف ، دچار اشتباه شده اند . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

.

ص: 144

موسوى حسينى ، نجم الدين (ق 12) .308 . رسالة وجيزة فى الرجال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 480 . محقّق تهرانى ، نام اين كتاب را در فهرست آثار اين مؤلّف آورده و متذكّر شده است كه مؤلّف اين رساله ، آن را با خطّ خود به كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى ملحق نموده است . ايشان ، اين نسخه از كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

.

ص: 145

تأليفات رجالى : قرن سيزدهم هجرى

تأليفات رجالىقرن سيزدهم هجرىحسن بن محمّد (م 1205 ق) .309 . زبدة الرجال . الذريعة ، ج 12 ، ص 27 (ش 154) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از راويان احاديث است كه مورد اعتماد مصنّف بوده اند كه به همراه آن ، كليّاتى در علم درايه و مباحثى در تمييز مشتركات ، مورد بحث قرار گرفته است . محقّق تهرانى ، نسخه هاى متعدّدى از اين كتاب را در كتاب خانه هاى مختلف ، مشاهده كرده و نشانى داده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

وحيد بهبهانى ، محمّد باقر بن محمّد اكمل (1116 يا 1118 _ 1206 ق) .310 . التعليقه البهبهانية . الذريعة ، ج 4 ، ص 223 (ش 1120) . مرحوم محمّد باقر وحيد بهبهانى ، تعليقه هايى را بر كتاب منهج المقال ، معروف به الرجال الكبير محمّد استر آبادى به همراه مقدّمه اى مشتمل بر پنج فايده رجالى آورده است . به دليل اهميّت اين فوايد رجالى ، تا كنون شرح هاى مختلفى بر آن آورده شده است . همان طور كه محقّق تهرانى اشاره كرده است ، اين تعليقه با اسامى مختلف معرّفى شده است كه بعضى از اين اسامى عبارت اند از : التعليقة ، حاشية على منهج المقال ، تعليقة الوحيد و تعليقة منهج المقال . ايشان در الذريعة (ج 6 66 ، ص 39) متذكّر شده است كه بر اين تعليقه ، شرح هاى مختلفى آورده شده كه عبارت اند از : حاشيه على بن خليل طبيب تهرانى (م 1297 ق) . اين حاشيه با عناوين شرح الفوائد الرجالية و شرح تعليقة الرجال در الذريعة فهرست شده است . حاشيه باقر بن غلامعلى شوشترى (م1327 ق) با عنوان حاشية على التعليقة البهبهانية. حاشيه على بن حسين خاقانى نجفى (م 1334 ق) با عنوان رجال الخاقانى . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 311 . فوايد الوحيد البهبهانى ، تحقيق : حسن خاقانى ، قم : مكتب الإعلام الإسلامى ، 1404 ق ، 72 ص ، دوم . چاپ شده در ضميمه كتاب رجال الخاقانى . اين اثر ، مشتمل بر مباحث زير است : متن كتاب ، شامل پنج فايده رجالى است كه عبارت اند از : وجه نياز به علم رجال و مبناى حجّيت آراى رجالى ؛ الفاظ جرح و تعديل ؛ امارات وثاقت و قوّت ؛ ذكر بعضى از اصطلاح هاى مرحوم وحيد بهبهانى در تعليقه منهج الرجال ؛ شيوه بررسى رجال . كتاب ، داراى حاشيه هايى است كه محقّق در ذيل متن كتاب ، متذكّر شده است . در شرح اين كتاب، مرحوم على خاقانى ، كتاب رجال الخاقانى را تأليف نموده است . شايان ذكر است كه فوائد الوحيد البهبهانى ، مقدّمه اى بر تعليقه نويسنده بر كتاب منهج المقال است كه به طور مستقل ، چاپ شده است . محقّق تهرانى ، اين مقدّمه را با عناوين الفوائد الخمس الرجالية و الفوائد الرجالية فهرست نموده است . مرحوم اسماعيل مقدايى يزدى (م 1230 ق) در شرح اين كتاب ، شرح الفوائد الرجالية را تأليف نموده است .

.

ص: 146

. .

ص: 147

حسينى قزوينى ، سيّد حسين (م 1208 ق) .312 . مختصر جامع الرواة . الذريعة ، ج 20 ، ص 192 (ش 2529) . اين اثر ، خلاصه اى از جامع الرواة محمّد اردبيلى (م 1101 ق) است و در مقدمه سوم بر كتاب معارج الأحكام _ كه از آثار همين مؤلّف است _ آورده شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 22 ، ص 204 ، ش 6713) ، اين كتاب را با عنوان ملخص جامع الرواة الأردبيلية هم فهرست نموده است . 313 . الفوائد الرجالية . التراث العربى ، ج 4 ، ص 209 . اين كتاب ، در بردارنده چند فايده رجالى است كه مؤلّف آن را به عنوان مقدّمه اى بر كتاب فقهى معارج الأحكام فى شرح شرايع الإسلام ، تأليف نموده است . مؤلّف ، اين فوايد را شامل شش مبحث داشته است ؛ امّا به دليل مشوّش بودن كتاب ، تنها چهار مبحث آن استخراج شده است كه عبارت اند از : مبحث اوّل ، شامل خلاصه اى از علم رجال و مصطلحات علم درايه ؛ مبحث چهارم ، شامل مشتركات اسامى رجال ، مبحث پنجم ، شامل مطالبى درباره اعتماد بر مؤلّفان كتب اربعه حديثى ، مبحث ششم ، شامل طُرُق كلينى ، شيخ صدوق و شيخ طوسى به همراه بعضى از اجازات . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 140) آورده است كه صاحب تتميم أمل الآمل ، نام اين كتاب را در فهرست آثار اين مؤلّف آورده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 111) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد حسين و در مصفّى المقال (ص 140) با عنوان المشتركات هم فهرست نموده است . شايان ذكر است كه در التراث العربى تاريخ وفات مؤلّف ، 1308ق ، آورده شده ، در حالى كه در اكثر منابع 1208ق ، آمده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

بحر العلوم طباطبايى ، سيّد محمّد مهدى (1155 _ 1212 ق) .314 . رجال السيد بحر العلوم ، المعروف بالفوائد الرجالية ، تحقيق : محمّد صادق آل بحر العلوم و حسين آل بحر العلوم ، تهران : مكتبة الصادق ، 1363 ش ، 4 ج ، اوّل . نام اصلى اين كتاب ، الفوائد الرجالية است ؛ امّا در اين چاپ ، با اين عنوان آورده شده است . كتاب در سه بخش تنظيم شده است كه عبارت اند از : بررسى مهم ترين خاندان هاى رجالى همراه با ذكر شرح حال مفصّل بسيارى از افراد اين خاندان ها ؛ اسامى علما و رجال حديث ، كه بر اساس حروف الفبا مرتّب شده اند ، با ذكر اقوال علماى علم رجال در مورد آنها ؛ فوايد رجالى متفرّق ، از جمله شيوه شناسى فهرست شيخ و بررسى برخى از راويان مهم . مقدمه محقّقان در زندگى نامه مؤلّف و خاندان بحر العلوم و معرّفى محتويات كتاب است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 16 ، ص 339 ، ش 1574) ، اين كتاب را با عنوان الفوائد الرجالية و نيز با عنوان رجال السيد محمّد مهدى (ج 10 ، ص 154) فهرست نموده است .

.

ص: 148

حسنى حسينى بغدادى ، سيّد احمد بن محمّد (1128 _ 1215 ق) .315 . أرجوزة . الذريعة ، ج 1 ، ص 473 (ش 2356) . مؤلّف ، اين اُرجوزه را در شرح حال راويان آورده است . اسامى بر اساس حروف الفبا تنظيم شده و راويان مجهول نيامده است و در نهايت ، كنيه ها و القاب آورده شده اند . سپس مؤلّف ، شرح مختصرى در بيان مواردى را كه به خاطر ضرورت شعرى اجمال بيان شده اند ، آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 6 ، ص 14 ، ش 38) اين حاشيه را با عنوان حاشية على اُرجوزة فى الرجال و در الذريعة (ج 23 ، ص 108) ، اين كتاب را با عنوان منظومة فى الرجال و نيز با عنوان رجال السيد أحمد بغدادى (ج 10 ، ص 94 ، ص 186) فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

.

ص: 149

بهبهانى (كرمانشاهى) ، محمّد على (1144 _ 1216 ق) .316 . حاشية على نقد الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 228 (ش 1279) . اين حاشيه بر نقد الرجال سيّد مير مصطفى تفرشى (م 1021 ق) نوشته شده است . محقّق تهرانى در كتاب مصفّى المقال (ص 311) ، نام اين حاشيه را در فهرست آثار اين مؤلّف آورده و متذكّر شده است كه ميرزا حسين نورى در خاتمة المستدرك ، نام اين تأليف را آورده است . 317 . معترك الأقوال فى أحوال الرجال . الذريعة ، ج 21 ، ص 209 (ش 4650) . مؤلّف در مقامع الفضل خود ، از اين كتابْ نقل قول هايى را آورده است . همچنين در روضات الجنات و كتب ديگر به اين كتاب اشاره شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 134) ، اين كتاب را با عنوان رجال الآقا محمّد على هم فهرست نموده است .

مازندرانى حايرى ، ابو على محمّد بن اسماعيل (1159 _ 1216 ق) .318 . منتهى المقال فى أحوال الرجال (رجال أبى على) ، تحقيق : مؤسسة آل البيت عليهم السلاملإحياء التراث ، قم ، 1416 ق ، 7 ج ، اوّل . مؤلّف در مقدّمه ، پنج مطلب را آورده است كه عبارت اند از : تاريخ ولادت و وفات معصومان عليهم السلام ؛ اسامى اشخاصى كه با امام مهدى (عج) ملاقات داشته اند و يا معجزه اى از جانب ايشان ديده اند ؛ بيان كنيه و القاب ائمه معصوم عليهم السلام ؛ اسامى رجالى كه با ديگران اشتباه مى شوند ؛ فوايد رجالى متفرق مؤلّف . متن كتاب ، در شرح حال رجال حديث است و از بيان شرح حال راويان مجهول به جهت عدم فايده آن اجتناب شده است . روش تحقيق مؤلّف به اين ترتيب است كه در ابتدا ، مضمون شرح حال بيان شده به وسيله ميرزا محمّد استر آبادى در كتاب منهج المقال را ذكر مى نمايد و سپس ، مضمون آنچه را كه وحيد بهبهانى در تعليقه خود بر منهج المقال آورده ، متذكّر مى شود و در مواردى ، نظر خود را بيان مى كند و در نهايت ، بحث را با كلام محمّد امين كاظمى در تمييز مشتركات از هداية المحدثين به پايان مى رساند . مؤلّف در ضمن مباحث ، از شرح حال هاى موجود در كتاب هاى ديگر ، نقل قول هايى را متذكّر مى شود و در بعضى موارد ، اسامى و شرح حال هايى را اضافه كرده است . اسامى راويان ، بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است . خاتمه كتاب ، شامل پنج فايده رجالى است كه عبارت اند از : «عدّة» در كتاب الكافى ؛ خادمان و وكلاى ممدوح و مذموم ائمه عليهم السلام ؛ اسامى سفيران ممدوح در زمان غيبت ؛ اسامى مدّعيان مذموم بابيت ؛ طريق و مشيخه شيخ طوسى در كتاب هاى التهذيب و الاستبصار و شيخ صدوق در كتاب من لا يحضره الفقيه . محقّق كتاب در مقدّمه ، اقدام به معرّفى مختصر بعضى كتاب هاى رجالى معتبر و معروف و زندگى نامه مؤلّف نموده است . گفتنى است كه اين كتاب ، معروف به رجال ابى على است . در اين كتاب ، مؤلّف از بيان فهرست اسامى بسيارى از رجال ، به گمان آن كه مجهول اند و فايده اى در ذكر آنها وجود ندارد ، اجتناب نموده است . به همين منظور و در جهت تكميل اين كتاب ، دو كتاب ديگر تأليف شده است كه عبارت اند از : تكملة رجال أبى على ، تأليف : درويش على حايرى (م ق 13) ، كه از شاگردان مؤلّف است ؛ إكمال منتهى المقال ، تأليف : محمّد آل كشكول (م ق 13) . حاشيه هايى كه بر اين كتاب نوشته شده ، عبارت اند از : حاشيه سيّد صدر الدين محمّد عاملى (م 1263 ق) كه مرحوم سيّد حسن صدر ، آن را تدوين كرده و نكت الرجال ناميده است ؛ حاشيه على بن خليل تهرانى (م 1296 ق) ؛ حاشيه محمّد تنكابنى (م 1302 ق) ؛ حاشيه على بن محمّد جعفر شريعتمدار استر آبادى (م 1315 ق) كه با عنوان غاية الآمال فى استعلام أحوال الرجال تأليف شده است ؛ حاشيه سيّد شرف الدين على بن محمّد مرعشى تبريزى (م 1316 ق) ؛ حاشيه ميرزا حسين نورى (م 1320 ق) ؛ حاشيه جواد طارمى زنجانى (م 1325 ق) كه با عنوان مشكل الرجال فى منتهى المقال تأليف شده است ؛ حاشيه سيّد ابو تراب خوانسارى (م 1346 ق) ؛ حاشيه حسن بن هادى موسوى عاملى (م 1354 ق) ؛ محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 93) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ أبى على و نيز با عنوان هاى رجال الشيخ أبى على محمّد (ج 10 ، ص 143) و منتهى المقال فى أحوال الرجال (ج 23 ، ص 13) ، فهرست كرده است .

.

ص: 150

. .

ص: 151

عاملى ، سيّد جواد (م 1226 ق) .319 . رجال السيد جواد العاملى . الذريعة ، ج 10 ، ص 107 (ش 224) . مؤلّف ، ضمن تقريرات درس استاد خود ، سيّد محمّد مهدى بحر العلوم در شرح كتاب الوافى ، به تعليقات خود بر كتاب رجال ايشان اشاره نموده است . اين تعليقات بر كتاب الفوائد الرجاليةى مرحوم سيّد محمّد مهدى بحر العلوم آورده شده است و بر اين اساس ، نام ديگر آن ، تعليقات على الفوائد الرجالية است .

حسينى اعرجى ، سيّد محسن بن حسن (1130 _ 1227 ق) .320 . عدّة الرجال ، تحقيق : مؤسسة الهداية لإحياء التراث ، قم : اسماعيليان ، 1415 ق ، 2 ج ، اوّل . مؤلّف ، اين كتاب را به منظور آموزش مباحث رجالى به فرزند خود ، تأليف نموده است و در زمانى كه فايده دوازدهم را به پايان مى رساند ، فرزند ايشان فوت مى كند و مؤلّف ، از ادامه تأليف اجتناب مى نمايد ؛ امّا پس از مدّتى به منظور حصول فايده بيشتر بر اين كتاب ، شش فايده رجالى ديگر به آن اضافه مى نمايد . مقدّمه مؤلّف در بيان ضرورت علم رجال و بررسى كتاب هاى رجالى متقدّمان و متأخّران است . كتاب ، شامل هجده فايده رجالى است كه در دو قسمت دوازده و شش فايده اى ذكر شده اند كه عبارت اند از : فايده اوّل ، تاريخ اهل بيت عليهم السلام و بعضى از فرزندان ايشان ؛ و وكلاى امام مهدى(عج) در زمان غيبت صغرى ؛ فايده دوم ، بعضى از فرقه هاى شيعه ؛ فايده سوم ، در مورد قدماى مصنّف (عنوان مستقلّى براى اين فايده ذكر نشده) ؛ فايده چهارم ، جواز اخذ خبر غير عادل ؛ فايده پنجم ، الفاظ جرح و تعديل ؛ فايده ششم ، حصول جرح و تعديل به وسيله يك نفر يا بيشتر و بيان سبب جرح و تعديل ؛ فايده هفتم ، تعارض ميان جرح و تعديل ؛ فايده هشتم ، اصحاب اجماع ؛ فايده نهم ، «عدّة» در كتاب هاى مرحوم كلينى ؛ فايده دهم ، تميز مشتركات ؛ فايده يازدهم ، الفاظ و اصطلاحاتى كه فايده آنها و مراد از آنها مخفى است ، مانند لفظ «مولى» ؛ فايده دوازدهم ، درباره رفع تناقض ميان باب هاى «من روى» و «من لم يرو» . بخش دوم از اين فوايد رجالى عبارت اند از : فايده اوّل ، راوى هاى منحرف و كسانى كه در مورد آنها طعن وارد شده است و در موارد حاجت به آنها رجوع مى شود ؛ فايده دوم ، مشايخى كه در مورد آنها طعن وارد شده است و رجالى كه مجهول اند ؛ فايده سوم ، بعضى از بزرگان اصحاب و تابعيان و تابعيانِ تابعيان ؛ فايده چهارم ، افرادى كه جزو اصحاب امام معيّنى ذكر شده اند ؛ امّا از امام ديگرى روايت هاى زيادى دارند ، و مراتب نسب هاى ششگانه ؛ فايده پنجم ، معرّفى بعضى از مشاهير اسلام ؛ فايده ششم ، مشيخه شيخ صدوق و شيخ طوسى . كتاب ، داراى مقدمه تحقيق تفصيلى و فهرست هاى مختلف است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 141) اين كتاب را با عنوان رجال الكاظمى و نيز با عنوان رجال السيد محسن الأعرجى (ج 10 ، ص 142) ، فهرست نموده است .

.

ص: 152

. .

ص: 153

عقدايى يزدى ، اسماعيل (م 1230 ق) .321 . شرح الفوائد الرجالية . الذريعة ، ج 13 ، ص 387 (ش 1456) . مؤلّف به عنوان شرح بر مقدمه تعليقة البهبهانية ى وحيد بهبهانى ، كتاب شرح الفوائد الرجاليه را تأليف نموده است ؛ ليكن محقّق تهرانى اشاره مى نمايد كه اين شرح ، ناقص است و همه مباحث را در بر ندارد و تنها شامل ابتدا تا اواخر فايده اوّل است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 96) ، اين شرح را با عنوان رجال الشيخ اسماعيل العقدائى فهرست نموده است . 322 . فائدة فى أصحاب الإجماع . الذريعة ، ج 16 ، ص 87 (ش 11) . محقّق تهرانى ، به نسخه اى از اين كتاب ، نشانى داده است .

جيلانى قمى ، ميرزا ابوالقاسم بن حسن (صاحب قوانين ) (م 1231 ق) .323 . رسالة فى معرفة مشايخ الإجازة من الرواة . الذريعة ، ج 21 ، ص 261 (ش 4940) . صاحب مفتاح الكرامة ، در اجازه اى كه براى آقا محمّد على بن آقا محمّد باقر هزار جريبى نوشته ، اين رساله را ذكر نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 93) ، اين كتاب را با عنوان رجال الميرزا أبى القاسم الشفتى القمى و نيز با عنوان تراجم مشايخ الإجازة من الرواة (ج 4 ، ص 60 ، ش 247) ، فهرست نموده است .

نيسابورى [/ نيشابورى] هندى ، محمّد بن عبد النبى (1178 _ 1232 ق) .324 . تقويم الرجال . الذريعة ، ج 4 ، ص 396 (ش 1757) . محقّق تهرانى ، كتاب هايى را كه بر اين كتاب استناد داشته اند ، معرّفى نموده است . 325 . رجال النيسابورى . الذريعة ، ج 10 ، ص 157 (ش 283) . محقّق تهرانى مى گويد كه اين كتاب ، غير از كتاب تقويم الرجال و كلّيات الرجال و صحيفة الصفاء است كه از آثار همين مصنّف اند . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 145) ، اين كتاب را با عنوان رجال الميرزا محمّد هم فهرست كرده است . 326 . صحيفة الصفا فى ذكر أهل الإحتبا . التراث العربى ، ج 3 ، ص 469 . اين كتاب ، مشتمل بر چند فايده رجالى و مطالب بسيارى درباره علوم حديث و درايه است كه در دو جلد تنظيم شده است . در جلد اوّل ، دوازده «فايده» رجالى و پس از آن ، دوازده «عايده» ، سپس دوازده «مائده» ، مورد بحث واقع شده اند . در جلد دوم ، «زوايد» و «فرايد»ى در رجال عامّه و خاصّه مطرح شده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 327 . كلّيات الرجال . الذريعة ، ج 18 ، ص 129 (ش 1044) . محقّق تهرانى مى گويد كه اين كتاب ، غير از كتاب الرجال و تقويم الرجال از همين مؤلّف است . 328 . نتيجة الخلف فى ذكر السلف . الذريعة ، ج 24 ، ص 49 (ش 238) . مؤلّف در كتاب خود به نام معاول العقول ، به تأليف اين كتاب و اين كه موضوع آن در رجال است ، اشاره نموده و بيان داشته است كه اين كتاب ، حاصل تتبّع در كتاب هاى رجالى است و آن را در پنج جلد ، تأليف نموده است .

.

ص: 154

دهلوى كشميرى ، ميرزا محمّد (م 1235 ق) .329 . إيضاح المقال فى توجيه أقوال الرجال . الذريعة ، ج 2 ، ص 501 (ش 1962) . اين كتاب در بررسى اقوال علماى رجال و توضيح و توجيه اين اقوال است . همچنين در تأويل اقوال راويان احاديث ، مباحثى مطرح شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 147) ، اين كتاب را با عنوان رجال الميرزا محمّد بن عناية أحمد خان الكشميرى هم فهرست نموده است . 330 . تنبيه أهل الكمال والإنصاف . الذريعة ، ج 4 ، ص 441 (ش 1964) . مؤلّف ، فهرستى از اسامى راويان كذّاب ، وضّاع ، مجهول ، خوارج ، ضعفا و ... را كه اصحاب «صحّاح ستّه» از آنها در صحاح خود روايت نقل كرده اند ، آورده است . اين اسامى و شرح حالى كه براى هر يك از آنها آورده شده ، از كتاب التقريب ابن حجر عسقلانى اخذ شده اند .

.

ص: 155

كاظمى ، اسداللّه (م 1237 ق) .331 . [مقدّمة] مقابس الأنوار و نفايس الأسرار . الذريعة ، ج 21 ، ص 375 (ش 5535) . متن كتاب ، مشتمل بر اصطلاحات خاص و مباحث «طهارت» تا بحث «رضاع» از كتاب نكاح است . در اوّل كتاب ، چند فايده رجالى و شرح حال تعداد زيادى از متقدّمان آورده شده است .

حسينى ، ميرزا نصر اللّه بن ابوالقاسم (زنده در 1239 ق) .332 . رجال الميرزا نصر اللّه . الذريعة ، ج 10 ، ص 156 (ش 282) . اي_ن كتاب ، در حقيقتْ شامل تعليقاتى است كه مؤلّف بر كتاب نقد الرجال سيّد مصطفى حسينى تفرشى (زنده در 1044 ق) ، آورده است .

شبّر حسينى كاظمى ، سيّد عبد اللّه (1188 _ 1242 ق) .333 . [خاتمة] جامع المعارف و الأحكام . الذريعة ، ج 5 ، ص 71 (ش 281) . اين كتاب جامع ، مشتمل بر اخبار و رواياتى است كه از منابع معتبر حديثى شيعه گِرد آمده است . جلد چهاردهم اين كتاب ، شامل خاتمه اى در فوايد رجالى است كه در ده هزار بيت ، تنظيم شده است . 334 . جامع المقال فى معرفة الرواة والرجال . الذريعة ، ج 5 ، ص 73 (ش 286) . اين كتاب ، مشتمل بر اقوال علماى علم رجال در معرّفى رجال و راويان حديث است كه با توجّه به حجم كتاب ملخص المقال همين مصنّف كه در تلخيص جامع المقال تأليف شده ، مشخّص مى شود كه اين كتاب ، داراى حجم زيادى بوده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 4 ، ص 435 ، ذيل ش 1933) ، اين كتاب را با عنوان تمييز المتشابه من الرجال و نيز با عنوان رجال السيد عبد اللّه (ج 10 ، ص 128) فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 335 . الكليات الرجالية . الذريعة ، ج 18 ، ص 129 (ش 1045) . اين كتاب ، مشتمل بر دوازده هزار بيت در علم رجال است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 239) ، متذكّر شده كه احتمالاً اين كتاب ، تأليف ديگرى غير از خاتمه كتاب جامع المعارف والأحكام است كه در فوايد رجالى تأليف شده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 336 . ملخص المقال فى أحوال الرجال . الذريعة ، ج 22 ، ص 213 (ش 6740) . اين كتاب ، در خلاصه كتاب جامع المقال فى معرفة الرواة و الرجال همين مؤلّف نوشته شده است . اسامى راويان بر اساس ترتيب حروف الفبا و با به كار بردن رموزى در ذكر اسامى معصومان عليهم السلام و مصادر مورد مراجعه تنظيم شده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

.

ص: 156

. .

ص: 157

طباطبايى حايرى ، سيّد محمّد (م 1242 ق) .337 . عمدة المقال فى تحقيق أحوال الرجال . الذريعة ، ج 15 ، ص 340 (ش 2177) . اين كتاب ، مشتمل بر شرح حال مبسوط صد نفر از رجال است كه بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است . محقّق تهرانى نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 146) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد المجاهد محمّد هم فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

كبير عاملى اصفهانى ، سيّد عبد اللّه (1165 _ 1243 ق) .338 . شرح مشيخة التهذيب . الذريعة ، ج 14 ، ص 66 (ش 1767) . مؤلّف در شرح خود بر مشيخه التهذيب ، نقل قول هاى زيادى را از استاد خود ، وحيد بهبهانى آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 127) ، اين شرح و شرح ديگر مؤلّف بر كتاب من لا يحضره الفقيه را با عنوان رجال السيد عبد اللّه فهرست نموده است . 339 . شرح مشيخة من لا يحضر . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 238 . اين شرح بر مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه شيخ صدوق ، آورده شده است . محقّق تهرانى ، به نسخه اى از اين شرح ، نشانى داده است .

نراقى كاشانى ، احمد بن محمّد مهدى (1185 _ 1245 ق) .340 . عوائد الأيام من مهمات أدلة الأحكام ، تحقيق : مركز الأبحاث والدراسات الاسلاميّة ، قم : مركز النشر التابع لمكتب الإعلام الإسلامى ، 1417 ق ، 104 + 960 ص ، اوّل / قم : منشورات بصيرتى ، 1408 ق ، 302 ص ، سوم . اين كتاب ، در بردارنده 88 «عائدة» است كه در مجموع در اين عائده ها بعضى از قواعد فقهى ، مباحث اصول ، فقه و بعضى از مطالب مورد بحث در علم رجال ، مطرح و مورد بحث قرار گرفته اند . مباحث رجالى اين كتابْ عبارت اند از : عايده هشتاد و چهارم و هشتاد و پنجم در بررسى معنا و مفهوم بعضى از اصطلاحات علم رجال از قبيل «مولى» ، «اُسند عنه» و «لابأس» ؛ عايده هشتاد و هشتم ، مشتمل بر ضبط و تصحيح بعضى از اسما ، القاب و كنيه راويان احاديث كه بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است .

.

ص: 158

هزار جريبى ، محمّد على (1188 _ 1245 ق) .341 . السراج المنير . الذريعة ، ج 12 ، ص 162 (ش 1083) . اين كتاب ، مشتمل بر بيان فوايد رجالى است و در كتاب روضات الجنات ، نام اين كتاب را در فهرست آثار اين مؤلّف ، آمده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

مجتهد ، محمّد اسماعيل (زنده در 1245 ق) .342 . معيار التميز فى شرح الوجيز . الذريعة ، ج 21 ، ص 278 (ش 5054) . اين كتاب در شرح كتاب الوجيزة ى ملاّ محمّد باقر مجلسى نوشته شده است . محقّق تهرانى مى گويد كه نام اين كتاب ، در فهرست آثار مؤلّف ، در حاشيه آخر كتاب العقيدة الوحيدة ى او آورده شده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 96 ، ش 190) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى محمّد اسماعيل هم فهرست نموده است .

موسوى خوانسارى ، سيّد محمّد مهدى بن حسن (م 1246 ق) .343 . رسالة فى أحوال أبى بصير . الجوامع الفقيهة . تهران : انتشارات جهان ، ص 64 _ 106 . اين رساله شامل مقدّمه ، پنج فصل و يك خاتمه است . مقدّمه ، مشتمل بر فهرستى از عناوين مورد بحث در رساله است . متن رساله ، در بردارنده پنج فصل است و عنوان هر فصل ، نام يكى از راويانى است كه داراى كنيه ابو بصير هستند . در هر فصل ، مؤلّف شرح حال ، نظر علماى علم رجال ، روايات و ديگر مطالبى كه در شناخت عنوان ذكر شده مؤثّر است ، مطرح كرده و مورد بحث و بررسى قرار داده است . عناوين ذكر شده در هر فصل عبارت اند از : فصل اوّل ، يوسف بن حرث ؛ فصل دوم ، حمّاد بن عبد اللّه ؛ فصل سوم ، عبد اللّه بن محمّد اسدى ؛ فصل چهارم ، ليث بن بخترى ؛ فصل پنجم ، ابو بصير يحيى . مؤلّف در فصل چهارم و پنجم به دليل آن كه اين دو راوى ، محور اختلاف اند ، مباحث گسترده اى را مطرح مى نمايد . فصل چهارم (ليث بن بخترى) ، شامل ده مبحث است كه در مجموع عبارت اند از : بررسى شرح حال راوى ، راوى و مروى عنه ، جايگاه راوى در حديث ، كنيه او ، توثيق او ، روايات ذكر شده در ذمّ راوى و قول شيخ طوسى در مورد وى . فصل پنجم (ابو بصير يحيى) ، شامل دوازده مبحث است كه عبارت اند از : نام پدر ؛ نظر علماى رجال درباره او ؛ كنيه او ؛ اسامى ائمه اى كه از آنها روايت دارد . اين راوى غير از يحيى بن قاسم حذاء واقفى است ؛ جواب رواياتى كه در وقف وى آمده است ؛ وى ناووسى و مخلّط نيست ؛ عدم قدح كثيرى از علماى رجال و فقه در مورد وى ؛ ادّله وثاقت ؛ احاديث وى احقّ به استصحاح از احاديث ليث مرادى است ؛ ادله حمل ابو بصيرِ مطلق بر اين مورد . مؤلّف در خاتمه كتاب ، مطرح مى نمايد كه ابو بصيرِ مطلق در اسناد روايات ، منصرف بر راوى پنجم (يعنى ابو بصير يحيى اسدى) است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 469) ، اين كتاب را با عنوان عديمة النظير و نيز در الذريعة (ج 4 ، ص 148 ، ش 724) با عنوان ترجمة أبى بصير و نيز رجال السيد مهدى (ج 10 ، ص 153) فهرست نموده است .

.

ص: 159

. .

ص: 160

مراغى ، عبد الفتاح (م 1250 ق) .344 . رسالة فى الموثقين . الذريعة ، ج 23 ، ص 246 (ش 8835) . اين رساله ، مشتمل بر اسامى پنجاه نفر از رجالى است كه توثيق آنها نزد مؤلّف ، ثابت شده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 232) ، از اين رساله نام برده است و اضافه مى كند كه مرحوم عبد الفتاح مراغى ، مؤلّف چند جلد كتاب در فقه است و در آخر ، يكى از مجلّدات اين رساله را آورده است . ايشان ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . همچنين در الذريعة (ج 10 ، ص 126 و 150) ، اين كتاب را با عنوان رجال المير عبد الفتاح المراغى و رجال المراغى هم فهرست نموده است . 345 . فوائد رجالية . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 232 .

بحر العلوم ، محمّد رضا بن محمّد مهدى (1189 _ 1253 ق) .346 . الفوائد الرجالية . الذريعة ، ج 16 ، ص 338 (ش 1568) . اين كتاب ، مشتمل بر چند فايده رجالى است كه عبارت اند از : اصحاب اجماع ؛ شرح حال ابو بصير ؛ وكالت ائمه عليهم السلام ، افاده مدح مى نمايد ؛ وجوه ذكر شده در نياز و عدم نياز به علم رجال . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 2 ، ص 120 ، ش 481) ، مبحث «اصحاب اجماع» را با همين عنوان و نيز با عنوان كشف القناع فى تراجم أصحاب الإجماع (ج 18 ، ص 54 ، ش 648) به طور مستقل فهرست نموده است . ايشان به نسخه اى از اين كتاب ، نشانى داده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

.

ص: 161

قصير خراسانى ، محمّد (علم الهدى) (1180 _ 1255 ق) .347 . رجال علم الهدى . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 444 . بسطامى در فردوس التواريخ و مراغى در مطلع الشمس ، فهرستى از آثار اين مؤلّف را آورده است و هر دو نفر ، اين كتاب رجالى را از جمله آثار وى شمرده اند .

كاظمى ، عبد النبى (ف 1256 ق) .348 . تكملة نقد الرجال . تحقيق : محمّد صادق آل بحر العلوم ، نجف ، مطبعة الآداب ، 2 ج . الذريعة ، ج 4 ، ص 417 (ش 1836) . مؤلّف كتاب در مقدّمه ، زندگى نامه خود و استاد خود ، سيّد عبد اللّه شبّر و فهرستى از مأخذهاى مورد مراجعه جهت تأليف اين كتاب را بيان كرده است . سپس بعضى مسائل رجالى را مورد بحث قرار داده است . متن كتاب در تكميل كتاب نقد الرجال سيّد مير مصطفى تفرشى آورده شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 130) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ عبد النبى الكاظمى و تكملة نقد الرجال (ج 4 ، ص 417 ، ش 1836) هم فهرست نموده است .

بروجنى ، محمّد حسن (زنده در 1257 ق) .349 . حواشى فى أحوال رجال مشيخة من لا يحضره الفقيه . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 134 . اين حاشيه ، در بيان احوال رجال موجود در مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه كه مؤلّف آن را با خطّ خود نوشته ، آورده شده است . محقّق تهرانى ، نسخه اين مشيخه به همراه اين حاشيه را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 109 ، ش 228) ، اين حاشيه را با عنوان رجال الشيخ حسن بروجنى و تعليقات على مشيخة من لا يحضره الفقيه ، فهرست نموده است .

.

ص: 162

حسينى خراسانى ، حسين (زنده در 1258 ق) .350 . تعليقات نقد الرجال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 155 . محقّق تهرانى ، نسخه اى از كتاب نقد الرجال تأليف سيّد مير مصطفى تفرشى را كه اين تعليقات بر آن نوشته شده است ، مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 111 ، ش 230) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد حسين ، فهرست نموده است .

موسوى شفتى جيلانى ، سيّد محمّد باقر (حجة الاسلام اصفهانى) (1175 _ 0 126 ق) .351 . الرسائل الرجالية ، تحقيق : سيد مهدى رجايى ، اصفهان : مكتبة مسجد سيّد ، 1417 ق ، 700 ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر بيست رساله درباره اشخاص مورد بحث در علم رجال است و در ضمن بررسى حالات اين رجال ، به مباحث تاريخ حيات ، مشايخ و شاگردان ، طبقه ، تأليفات ، اقوال علماى رجال ، مباحث مدح و ذم ، و تمييز مشتركات آنها اشاره شده است . در ضمن مباحث كتاب ، رساله اى در تحقيق مراد از «عدّة» در كتاب الكافى ، و پاسخ به يك مسئله در منطق آورده شده است . در كتاب التراث العربى (ج 10 ، ص 233) ، رساله مؤلّف در «عدّة» با عنوان «أصحاب العدة» ، به طور مستقلْ فهرست شده است . فهرست اسامى راويانى كه در اين كتاب شرح حال شده اند ، عبارت اند از : ابان ، ابوبصير ، احمد بن محمّد ، حسين بن خالد ، سهل بن زياد ، عبد الحميد عطار . عمر بن يزيد ، محمّد بن خالد ، يقطينى ، معاويه ، ابراهيم بن هاشم ، احمد برقى ، اسحاق بن عمّار ، حمّاد بن عيسى ، شهاب بن عبد ربّه ، ماجيلويه ، محمّد بن اسماعيل ، محمّد بن سنان و محمّد بن فضيل . مقدمه محقّق كتاب در مورد زندگى نامه مؤلّف آمده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 87) اشاره مى نمايد كه مرحوم محمّد باقر بن جعفر بهارى (م 1333 ق) ، كتابى با عنوان تلخيص الرسائل الرجاليّة را در تلخيص اين كتاب ، تأليف نموده است . ايشان در كتاب الذريعة (ج 2 ، ص 120 ، ش 482) ، بحث «عدة» در كتاب الكافى را به طور مستقل و با عنوان أصحاب العدة فهرست نموده است . همچنين اين كتاب را با عنوان رجال السيد محمّد باقر الشفتى (ج 10 ، ص 98) ، فهرست نموده است . 352 . أصحاب الإجماع . الذريعة ، ج 2 ، ص 119 (ش 476) . مؤلّف ، اين كتاب را به طور مستقل از الرسائل الرجالية تأليف نموده است ؛ امّا در ضمن اين كتاب به چاپ رسيده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 4 ، ص 57 ، ش 232) ، اين كتاب را با عنوان تراجم أصحاب الإجماع هم فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 353 . رسالة فى تحقيق حال أبان بن عثمان . تحقيق : سيّد عبد الكريم محمّد موسوى . منتشر شده در : تراثنا ، ش53 و 54 ، محرّم _ جمادى الآخرة 1419ق ، ص 355 _ 442 . نويسنده رساله ، در پى آن است كه با ذكر ادلّه مدح و قدح و بررسى قوّت و ضعف هر يك از اين ادلّه ، ديدگاه صحيحى در مورد ابان بن عثمان ارائه نمايد . متن رساله در سه «مقام» آورده شده است كه شامل اين مباحث است : بيان اقوال و ادلّه اى كه در قدح ابان بن عثمان آورده شده اند و به همراه آن ، جواب اين اقوال ، بيان شده است ؛ اقوال و ادلّه اى كه در مدح اين شخصيت وارد شده است ؛ بيان وجه صحّت ادلّه مدح . در اين رساله ، نام مصدر مورد مراجعه ، به همراه متن اتّخاذ شده از آن ، مشخّص شده است ؛ مقدمه محقّق ، در بيان سير تدوين كتاب هاى رجالى اهل سنّت و شيعه ، و زندگى نامه مؤلّف رساله و روش تحقيق و تصحيح اين رساله آورده شده است و در ذيل رساله ، نشانى هاى مصادر مورد مراجعه ، مشخص شده اند .

.

ص: 163

. .

ص: 164

شريعتمدار استر آبادى ، محمّد جعفر (1198 _ 1263 ق) .354 . الإيجاز فى قواعد الدراية والرجال . الذريعة ، ج 2 ، ص 486 (ش 1906) . اين كتاب ، خلاصه اى از كتاب لبّ اللباب از همين مؤلّف است . لبّ اللباب ، مشتمل بر هشت بخش در علم درايه و رجال است . مباحث رجالى اين كتاب ، شامل مطالبى در جرح و تعديل ، الفاظ مدح و ذم و بررسى كتاب هاى رجالى است . 355 . شرح طرق الشيخ الطوسى ، تحقيق : على فرّخ . انتشار يافته در : ميراث حديث شيعه (دفتر دوم) ، قم : دارالحديث ، 1378 ش ، ص 497 _ 534 . مؤلّف ، اسامى راويان موجود در مشيخه التهذيب را به صورت الفبايى تنظيم كرده و سپس عبارت شيخ طوسى در مورد هر راوى را متذكّر شده و به شرح و توضيح آن پرداخته است . در شرح احوال هر راوى به منابع رجالى مشهور رجوع شده و متن هاى مختصرى از اين منابع ، بيان شده است و به جهت سهولت ، رموزى براى هر يك از اين منابع ، اتّخاذ و ذكر شده است . مقدمه محقّق در معرّفى كتاب است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 14 ، ص 66 ، ش 1766) ، اين شرح را با عنوان شرح مشيخة التهذيب والاستبصار ، فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 356 . لبّ اللباب فى علم الرجال ، تحقيق : محمّد حسين مولوى . انتشار يافته در ميراث حديث شيعه (دفتر دوم) ، قم : دار الحديث ، 1378 ش ، ص 395 _ 496 . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه ، باب هاى هشتگانه و خاتمه است . مقدمه كتاب ، در بردارنده سه موضوع است : تعريف ، موضوع ، و نياز به علم رجال . متن كتاب ، شامل هشت باب است كه عبارت اند از : تعريف خبر ؛ اقسام خبر ؛ شكل هاى تحمّل حديث ؛ مبانى علم به جرح و تعديل در رجال حديث ؛ بررسى و بيان انواع الفاظ مدح و قدح ؛ اسباب جرح و تعديل ؛ تعارض جرح و تعديل ؛ روش رجوع به كتاب هاى علم رجال و تمييز مشتركات . خاتمه كتاب ، در بردارنده احوال راويان و علماى علم رجال است . مقدمه محقّق نيز شامل ويژگى هاى كتاب و زندگى نامه مؤلّف است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 18 ، ص 276) ، اين كتاب را با عنوان لباب الألباب و نيز با عنوان رجال المولى محمّد جعفر الاستر آبادى (ج 10 ، ص 103) فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 357 . حاشية على نقد الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 228 (ش 1281) . اين حاشيه بر كتاب نقد الرجال سيّد مير مصطفى تفرشى آورده شده است . مرحوم سيّد حسن صدر ، از اين حاشيه نقل هايى را آورده و گفته است كه اين حاشيه ، بر نسخه اى از همين كتاب نزد فرزند مؤلّف (سيّد ابو جعفر) موجود است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 203) ، از اين كتاب با عنوان تعليقات على نقد الرجال هم ياد مى نمايد . 358 . مجال الرجال . الذريعة ، ج 19 ، ص 352 (ش 1572) . مؤلّف ، اين كتاب را در علم رجال تأليف كرده است و در رساله خود ، در باب «حجية الظن» به آن اشاره نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 121) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد صدر الدين العاملى هم فهرست نموده است . 359 . نكت الرجال . الذريعة ، ج 24 ، ص 304 (ش 1590) . مؤلّف بر كتاب منتهى المقال ابو على محمّد بن اسماعيل مازندرانى (م 1216 ق) تعليقاتى داشته است كه اين تعليقات ، تدوين نشده اند . سپس مرحوم حسن صدر الدين موسوى عاملى كاظمى ، اين تعليقات را تدوين نموده و بر آن ، نام نكت الرجال را قرار داده است . محقّق تهرانى در كتاب مصفّى المقال (ص 203) ، از اين كتاب با عنوان التعليقات على منتهى المقال نام مى برد .

.

ص: 165

. .

ص: 166

تهرانى ، محمّد حسين (م 1264 ق) .360 . رجال الشيخ محمّد حسين . الذريعة ، ج 10 ، ص 111 (ش 231) . اين كتاب ، مشتمل بر شرح حال نوّاب اربعه ، شيخ صدوق و شيخ كلينى است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است .

ناينى ، ميرزا محمّد بن محمّد هادى (زنده در 1265 ق) .361 . رجال النائنى . الذريعة ، ج 10 ، ص 154 (ش 278) . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 449) ، آورده است كه نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 148 ، ش 273) ، اين كتاب را با عنوان رجال الميرزا محمّد بن محمّد هادى النائنى هم فهرست نموده است .

.

ص: 167

كرمانشاهانى ، آقا محمود (م 1269 ق) .362 . أنموذج الرجال . الذريعة ، ج 2 ، ص 403 (ش 1620) . مؤلّف ، داراى اثرى نيز به نام مهمات الأحكام در اصول فقه است . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه ، ابواب و خاتمه است . مؤلّف پس از بيان مباحث اصولى ، در باب سوم ، مباحثى را در علم رجال ، مطرح مى نمايد كه عبارت اند از : بيان احوال رجال ممدوح ، مذموم ، موثّق و مجهول و ... اسامى رجال بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند . شايان ذكر است كه محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 451) و در الذريعة (ج 23 ، ص 297) ، در شرح كتاب مهمات الأحكام ، اين كتاب را با عنوان كتاب الرجال و نيز با عنوان رجال الآقا محمود (ج 10 ، ص 149) ، فهرست نموده است . همچنين در بيان لقب اين مؤلّف در الذريعة (ج 10، ص 149)، وى را «كرمانشاهانى» و «كرمانشاهى» (ج 23 ، ص 296) و در مصفّى المقال (ص 451) «بهبهانى» معرّفى نموده است . محقّق تهرانى ، نسخه هايى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است .

رشتى ، نصير الدين (م 1270 ق) .363 . كتاب الرجال . الذريعة ، ج 17 ، ص 275 (ش 257) . اين كتاب در واقع ، تعليقات مؤلّف بر كتاب منهج المقال ميرزا محمّد استر آبادى (م 1026 ق) است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . وى در مستدركات الذريعة (ص 305 ، ش 1534) ، اين كتاب را با عنوان الرجال ، فهرست نموده است .

هروى خراسانى ، سيّد مهدى (م 1270 ق) .364 . رجال السيد مهدى الهروى . الذريعة ، ج 10 ، ص 152 (ش 275) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست و بيان احوال و توصيفات رجال است . محقّق تهرانى ، به نسخه اى از اين كتاب را نشانى داده است .

.

ص: 168

محدث جزايرى موسوى تسترى [/ شوشترى] ، سيّد محمّد شفيع (1211 _ 4 127 ق) .365 . حواشى نقد الرجال . الذريعة ، ج 7 ، ص 111 (ش 584) . محقّق تهرانى متذكّر شده كه نوه مؤلّف به نام سيّد عبد اللّه جزايرى ، به شيخ محمّد على معلم حبيب آبادى از وجود چنين كتابى خبر داده است .

حسينى بروجردى ، سيّد حسين بن رضا (1228 _ 1276 ق) .366 . المستطرفات من الكنى والألقاب والأنساب . الذريعة ، ج 21 ، ص 11 (ش 3696) . مؤلّف ، ضبط تعدادى از اسامى ، كنيه ها و القاب راويان حديث را از كتاب هاى نقد الرجال ، منتهى المقال و ديگر كتاب هاى رجالى استخراج نموده است . سپس اصطلاحات علاّمه مجلسى در بحار الأنوار و فيض كاشانى در الوافى را به همراه آن آورده است . اين كتاب به كتاب زبدة المقال از همين مؤلّف ، ملحق شده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 367 . نخبة المقال فى علم الرجال . 252ص ، سنگى ، جيبى . اين كتاب ، منظومه اى مشتمل بر 1313 بيت در بيان فهرستى از اسامى رجال حديث است ؛ ليكن مصنّف از ذكر اسامى راويان مجهول و بيان اسامى و حالات بسيارى از متأخّران ، اجتناب نموده است . به همين دليل ، در تتمه و تكميل آن ، مرحوم على بن عبد اللّه عليارى (م 1327ق) كتاب منتهى الآمال فى تتميم زبدة المقال و سپس در شرح نخبة المقال و منتهى الآمال كتاب بهجة الآمال فى شرح زبدة المقال و منتهى الآمال را تأليف نموده است . مرحوم سيّد شهاب الدين مرعشى در شرح نخبة المقال ، كتاب منية الرجال فى شرح نخبة المقال را تأليف نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 24 ، ص 99) اين كتاب را با عنوان نخبة المقال فى علم الرجال ، و نيز با عنوان هاى زبدة المقال فى علم الرجال (ج 12 ، ص 34 ، ش 189) و رجال السيد حسين بن محمّد رضا (ج 10 ، ص 112) ، فهرست نموده است . شايان ذكر است كه محقّق تهرانى آورده است كه نام اين كتاب ، نخبة المقال فى علم الرجال بوده است ؛ ليكن در كتاب چاپ شده ، عنوان زبدة المقال فى علم الرجال آورده شده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

.

ص: 169

خوانسارى ، سيّد جعفر بن مهدى (م 1280 ق) .368 . رسالة ابو بصير . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 108 . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 104) ، اين كتاب را با عنوان رجال أبى القاسم جعفر الخوانسارى هم فهرست نموده است .

انصارى ، مرتضى بن محمّد امين (1214 _ 1281 ق) .369 . رجال الشيخ مرتضى الأنصارى . الذريعة ، ج 10 ، ص 150 (ش 275) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى راويان ثقه و ممدوح است كه به روايت آنها عمل مى شود و در اين تأليف ، عنوانى بيشتر از آنچه در كتاب هاى اصول پنجگانه رجالى آمده ، آورده نشده است و مصادر مورد مراجعه ، با رموزى مشخّص شده اند . مؤلّف سپس مشيخه التهذيب و كتاب من لا يحضره الفقيه و فوايد رجالى ديگر را اضافه نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

رضوى هندى ، سيّد مهدى (م بعد از 1283 ق) .370 . تذكرة العلماء . الذريعة ، ج 4 ، ص 41 (ش 160) . اين كتاب در دو جلد تأليف شده است . جلد اوّل ، مشتمل بر مقدّمه و بخش اوّل ، و جلد دوم ، شامل بخش دوم است . مؤلّف در مقدّمه ، چگونگى جمع آورى قرآن و علومى را كه مختصّ به ائمه معصوم عليهم السلاماست ، مورد بحث قرار داده است . در بخش اوّل كتاب ، شرح حال اصحاب و راويان حديث از پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمه عليهم السلام تا زمان غيبت صغرى ، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است . مؤلّف در بخش دوم ، شرح حال علما و محدّثان و مجتهدان مقتدّم و متأخّر و معاصر خود را بيان داشته است . گفتنى است كه مؤلّف در شرح حال هر شخصيت ، اقوال ذكر شده در مورد وى را بيان داشته است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 154) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد مهدى على هم فهرست كرده است .

.

ص: 170

حايرى ، ابوالقاسم (زنده در 1284 ق)371 . المشتركات . الذريعة ، ج 21 ، ص 40 (ش 3855) . مؤلّف ، كتاب را در بيان مشتركات موجود در اسامى رجال و كنيه ها و القاب ، تأليف نموده است . وى پس از نسخه بردارى از كتاب رجال الشيخ عبد اللطيف الجامعى (م 1050 ق) ، كتاب المشتركات خود را به آن ملحق نموده است . محقّق تهرانى اظهار مى دارد كه بين رجال الجامعى و المشتركات ، فرق هاى زيادى وجود دارد كه مؤلّف با خطّ خود ، آنها را بيان داشته است و در تكميل و تأليف كتاب خود ، نقل قول هايى را از كتاب هاى جامع الرواة محمّد اردبيلى و المشتركات محمّد امين كاظمى و همچنين نقل قول هاى زيادى از مرحوم استر آبادى و سيّد مير مصطفى تفرشى آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 93) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى أبى القاسم الحائرى هم فهرست نموده است .

محلاّتى شيرازى ، محمّد على (م 1284 ق) .372 . ترجمة محمّد بن سنان . الذريعة ، ج 4 ، ص 164 (ش 812) . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 134) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى محمّد على هم فهرست نموده است .

.

ص: 171

شيروانى در بندى ، آغا [/ آقا] بن رمضان (م 1286 ق) .373 . خزائن الأحكام . الذريعة ، ج 7 ، ص 152 (ش 825) . اين كتاب در شرح الدّرة ى مرحوم بحر العلوم ، آورده شده است كه بنابر گفته مؤلّف آن ، مشتمل بر صد هزار سطر است . محقّق تهرانى در كتاب مصفّى المقال (ص 3) مى گويد كه جلد سوم اين كتاب ، در بردارنده بسيارى از مباحث درايه و قواعد رجالى است . 374 . القواميس فى علم الرجال . الذريعة ، ج 17 ، ص 199 (ش 1059) . اين كتاب ، مشتمل بر دو فصل است . فصل اوّل ، شامل فهرستى از راويان و رجال حديث است كه در پانزده طبقه تنظيم شده اند و در فصل دوم ، در «تمييز مشتركات» ، مباحثى مطرح شده است . محقّق تهرانى ، نسخه هاى متعددى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در كتاب مصفّى المقال (ص 3) ، اين كتاب را با عنوان قواميس القواعد و نيز با عنوان هاى طبقات الرواة (ج 15 ، ص 148 ، ذيل 979) و رجالى المولى آقا الدربندى (ج 10 ، ص 97) فهرست نموده است .

تهرانى حايرى ، عبد الحسين (م 1286 ق) .375 . طبقات الرواة . الذريعة ، ج 15 ، ص 149 (ش 982) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از راويان حديث است كه بر اساس طبقات آنها در اسناد روايات ، تنظيم شده اند . محقّق تهرانى مى گويد كه شاگرد ايشان مرحوم نورى گفته است كه اين كتاب ، به طور كامل و تام نوشته نشده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 124) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ عبد الحسين و تعليقات منتهى المقال هم فهرست نموده است .

.

ص: 172

اصفهانى ، سيّد اسد اللّه (م 1290 ق) .376 . رجال السيد أسداللّه الإصفهانى . الذريعة ، ج 10 ، ص 95 (ش 188) . محقّق تهرانى متذكّر شده است كه سيّد اسداللّه اصفهانى ، فرزند حجة الاسلام شفتى است و فرزند اين مؤلّف ، سيد محمّد باقر ، به ايشان گفته است كه اين كتاب ، در كتاب خانه وى موجود است . ايشان همچنين در كتاب مصفّى المقال (ص 77) آورده است كه حسن بن هادى موسوى عاملى در كتاب تكملة أمل الآمل ، از اين كتاب ، نام برده است .

شريعتمدار رشتى ، ميرزا رفيع (1211 _ 1292 ق) .377 . رجال الآقا رفيع شريعتمدار . الذريعة ، ج 10 ، ص 117 (ش 241) . محمّد حسن خان اعتماد السلطنة (م 1313) ، در كتاب المآثر والآثار (ص 151) ، در شرح حال مؤلّف آورده است كه وى ، داراى كتاب هايى در رجال است .

قاينى حسينى ، سيّد ابوطالب (م 1293 ق) .378 . الفوائد الغروية . اين كتاب ، مشتمل بر دو بخش است : بخش اوّل ، شامل فوايدى در علم رجال ، و بخش دوم ، شامل فوايدى در علم درايه است . فوايد رجالى موجود در بخش اوّل عبارت اند از : بيان كنيه و القاب پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمه معصوم عليهم السلامدر اخبار ؛ شرح حال قدمايى كه در علم رجال صاحب تأليف بوده اند ؛ معناى رمزهاى مصطلح و متداول در كتب رجالى ؛ چگونگى رجوع به كتب رجالى ؛ تمييز مشتركات ؛ معناى برخى از الفاظ موجود در شرح حال راويان ؛ شرح حال جماعتى از رجال حديث و محدّثان ؛ طُرُق صاحبان كتاب هاى حديثى در ذكر اسناد حديث ؛ روش قدما و متأخّران در بررسى اعتبار اسناد روايات ؛ مراد از «عدّة» در الكافى ؛ رمزهاى كتاب ها و اصولى كه علاّمه مجلسى در بحار الأنوار از آنها نقل قول آورده است ؛ ضبط اسامى ، القاب ، كنيه ها و اوصافى كه مورد اشتباه واقع شده اند ؛ فِرَق و مذاهب . بخش دوم در علم درايه ، شامل مباحث زير است : تعريف علم درايه ؛ اقسام خبر به اعتبار سند ؛ طُرُق تحمّل حديث . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 16 ، ص 351 ، ش 1635) ، اين كتاب را با عنوان الفوائد الغروية و نيز با عنوان رجال السيد أبى طالب (ج 10 ، ص 92 ، ش 176) فهرست نموده است . در شرح اين كتاب ، مرحوم شيخ محمّد باقر قاينى بيرجندى (م 1352ق) ، كتاب العوائد الغروية فى شرح الفوائد الغروية را تأليف نموده است .

.

ص: 173

كجورى ، محمّد مهدى (م 1293ق) .379 . فوائد الرجالية . جمال الدين كجورى ، 221 ص . اين كتاب ، در بردارنده مطالب زير است : مقدمه مؤلّف ، در تعريف علم رجال و حجّيت اخبار است . در متن كتاب ، در سه باب ، مباحث ذيل مورد بحث واقع شده اند : باب اوّل ، كيفيت رجوع به كتاب هاى رجالى ؛ باب دوم ، بيان طايفه اى از اصطلاحات متداول در شرح حال رجال ؛ باب سوم ، تمييز مشتركات در اسامى ، القاب و كنيه ها ؛ سپس در خاتمه مباحثى در درايه و اقسام خبر و شرايط تحمل حديث ، بيان شده است .

.

ص: 174

طباطبايى تبريزى ، سيّد محمّد حسين بن على اصغر (م 1294 ق) .380 . تصحيح سند تفسير العسكرى . الذريعة ، ج 4 ، ص 195 (ش 967) . 381 . شرح عدّة الكلينى فى الكافى . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 156 . اين شرح در بيان مفهوم تعبير «عدّة» در اسناد كتاب الكافى شيخ كلينى نوشته شده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 382 . شرح مشيخة الفقيه . الذريعة ، ج 14 ، ص 67 (ش 1770) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 4 ، ص 69) ، اين كتاب را با عنوان ترتيب مشيخة من لا يحضره الفقيه و نيز با عنوان رجال السيد محمّد حسين بن على اصغر (ج 10 ، ص 113) ، فهرست نموده است . ايشان نسخه اى از اين شرح را مشاهده كرده و نشانى داده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

طُرَيحى ، عبد الحسين (م 1295 ق) .383 . متقن المقال . الذريعة ، ج 19 ، ص 68 (ش 372) . مؤلّف در تلخيص كتاب جامع المقال فخر الدين طُرَيحى (م 1085 ق) ، اقدام به تأليف اين كتاب نموده است و در مواردى كه مطالب از نظر ايشان داراى نقصان بوده است ، مطالبى را بيان داشته است . از جمله ، ضبط بعضى از اسامى مشخّص شده اند . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 124) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ عبد الحسين هم فهرست نموده است .

.

ص: 175

طبيب تهرانى نجفى ، على بن خليل (1226 _ 1297 ق) .384 . حاشية على منتهى المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 222 (ش 1247) . اين حاشيه بر كتاب منتهى المقال ابو على محمّد بن اسماعيل مازندرانى (م 1216 ق) آورده شده است . مرحوم صدر در اجازه مبسوطى كه براى محقّق تهرانى نوشته ، به اين حاشيه اشاره نموده است . 385 . سُبل الهداية فى علم الدراية . الذريعة ، ج 12 ، ص 135 (ش 915) . مؤلّف در ابتدا ، نياز به علم رجال و موضوع اين علم را مطرح مى نمايد . سپس در سه باب مختلف ، مباحث ذيل را مورد بحث قرار مى دهد : اقسام حديث ؛ شرايط راويانى كه احاديث آنها مورد قبول است ؛ طُرُق تحمّل حديث . پس از آن با بيان عنوان «فائدة» ، احوال بعضى از رجال را مورد بررسى قرار مى دهد . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 16 ، ص 338 ، ش 1569) ، اين كتاب را با عنوان الفوائد الرجالية هم فهرست نموده و احتمال داده است كه اين دو عنوان ، شامل يك كتاب باشند . ايشان به نسخه اى از اين كتاب ، نشانى داده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 386 . شرح الفوائد الرجالية . الذريعة ، ج 13 ، ص 387 (ذيل ش 1455) . اين شرح بر الفوائد الرجالية ى وحيد بهبهانى آورده شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 6 ، ص 39 و ج 13 ، ص 150) ، اين شرح را با عناوين حاشية على تعليقة البهبهانية و شرح تعليقة الرجال فهرست نموده است . همچنين ايشان نسخه هاى متعددى از اين كتاب را در كتاب خانه هاى مختلف ، مشاهده كرده و نشانى داده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

.

ص: 176

اصفهانى حايرى ، محمّد تقى (1227 _ 1299 ق) .387 . نهاية الآمال فى كيفية الرجوع إلى علم الرجال . الذريعة ، ج 24 ، ص 393 (ش 2105) . در مقدّمه ، تعريف ، موضوع و وجه نياز به علم رجال ، مورد بحث واقع شده است . متن كتاب در شش باب تنظيم شده است كه فهرست عناوين آنها عبارت اند از : وجه اعتبار قول علماى رجال و شرح حال 33 نفر از ايشان ؛ چگونگى استخراج شرح حال از كتاب هاى رجالى ؛ الفاظ مدح و قدح و اسامى فرق و مذاهب ؛ «عدّة» و راويان ديگرى كه در اسناد روايات هستند ؛ اصحاب اجماع ؛ راويانى كه مورد بحث و اختلاف اند . خاتمه كتاب ، در شرح حال مؤلّف است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

حسينى جزايرى ، سيّد على بن حسن (م 1300 ق) .388 . حسن المقال فى أحوال الرجال . الذريعة ، ج 7 ، ص 16 (ش 70) . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را در اختيار داشته است .

حكيم نجفى ، على (م 1300 ق) .389 . حواشى على رجال الكبير . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 316 . اين حاشيه بر كتاب منهج المقال ، معروف به رجال الكبير محمّد استر آبادى نوشته شده است . شيخ محمّد كوفى در كتاب الشجرة الطيبة ، نام اين حاشيه را در فهرست آثار اين مؤلّف آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 137 ، ش 259) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد على هم فهرست نموده است .

.

ص: 177

قزوينى حلّى ، سيّد مهدى (م 1300 ق) .390 . رجال السيد مهدى القزوينى الحلّى . الذريعة ، ج 10 ، ص 152 (ش 276) . مؤلّف در السبائك المذهبة و مرحوم شيخ محمّد كوفى در الشجرة الطيبة به وجود اين كتاب ، اشاره نموده اند .

موسوى شيرازى ، محمّد رضا بن اسماعيل (زنده در 1300 ق) .391 . الوجيزة فى الرجال . الذريعة ، ج 25 ، ص 49 (ش 248) . اين كتاب ، منتخبى از كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى است كه در حاشيه كتاب مدائن العلوم _ كه از ديگر تأليف هاى همين مؤلّف است و به چاپ رسيده _ آورده شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 116) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد محمّد رضا هم فهرست نموده است .

آل كشكول ، محمّد على (ق 13) .392 . اكمال منتهى المقال . الذريعة ، ج 2 ، ص 283 (ش 1149) . مؤلّف ، كتاب را در تكميل منتهى المقال ابو على محمّد بن اسماعيل سينايى حايرى تأليف كرده است ؛ چون در كتاب منتهى المقال ، فهرست اسامى راويان مجهول آورده نشده است . مؤلّف در مقدمه كتاب ، وجه نياز به ذكر راويان مجهول را بيان داشته و در متن كتاب ، علاوه بر ذكر مجاهيل ، اسامى راويان معلومى را كه در منتهى المقال آورده نشده ، اضافه كرده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 137) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد على فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 393 . تمييز المشتركين . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 305 . اين كتاب ، مشتمل بر شرح حال بسيارى از راويان احاديث است كه در مورد آنها اشتباه وجود دارد . اسامى راويان ، بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است . 394 . التنبيهات السنية فى المصطلحات الرجالية . الذريعة ، ج 4 ، ص 452 (ش 3014) . اين كتاب ، مشتمل بر بيان فهرستى از اصطلاحات رجالى است . مرحوم محمّد على آل كشكول در الإكمال ، نقل قول هايى از اين كتاب آورده است . 395 . حديقة النظار [/ الأنظار] فى مشيخة الفقيه والتهذيب والاستبصار . الذريعة ، ج 6 ، ص 390 (ش 2429) . مصنّف ، نام كتاب را حديقة الأنظار ... ناميده است ؛ امّا اين كتاب ، مشهور به حديقة النظار است و محقّق تهرانى ، اين كتاب را با هر دو نام آن ، فهرست نموده است . متن كتاب ، در تكميل مشيخه كتاب من لا يحضر والتهذيب و الاستبصار آورده شده است . 396 . الفوائد الغاضرية فى علم الرجال و مصطلحات المحدّثين . الذريعة ، ج 16 ، ص 351 (ش 1634) . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه ، فوايد و خاتمه است . در مقدّمه ، به اين مباحث اشاره شده است : تعريف ، موضوع ، و وجه نياز به علم رجال ، كه مؤلّف در قسمت اخير ، اطّلاع بر اين علم را از شرايط اجتهاد مى داند . در قسمت فوايد رجالى ، اين مباحث مورد بررسى واقع شده اند : كيفيت رجوع به علم رجال ؛ چگونگى علاج تعارض در اقوال ؛ تمييز مشتركات به همراه ذكر بعضى از مميّزات ؛ بررسى و بحث در مورد بعضى از رجال كه مورد اشتباه واقع مى شوند . اين اسامى بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند . در خاتمه ، تاريخ حيات معصومان عليهم السلام به طور مفصّل مورد بحث واقع شده است . محمّد باقر شوشترى (م 1327 ق) ، خاتمه اين كتاب را تلخيص نموده است و محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 89) ، اين تلخيص را با عنوان تلخيص خاتمة الفوائد الغاضرية فهرست نموده است .

.

ص: 178

. .

ص: 179

احسايى ، محمّد بن احمد بن زين الدين (ق 13) .397 . رسالة فى مسائل الدراية والرجال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 428 .

بعض المتأخّرين (ق 13) .398 . شرح وجيزة الرجال . الذريعة ، ج 14 ، ص 169 (ش 2034) . اين شرح بر كتاب الوجيزة ى علاّمه مجلسى (م 1111 ق) آورده شده است و شارح ، تنها تا شرح حال «بيان» از حرف «باء» را آورده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين شرح را نشانى داده است .

جزايرى ، سيّد شفيع بن محمّد بن عبد الكريم (ق 13) .399 . رجال السيد شفيع . الذريعة ، ج 10 ، ص 119 (ش 244) . اين كتاب ، مشتمل بر تعليقات مؤلّف بر كتاب نقد الرجال سيّد مير مصطفى تفرشى (زنده در 1021 ق) است . محقّق تهرانى ، به نسخه اى از اين كتاب ، نشانى داده است .

حايرى ، درويش على (ق 13) .400 . تكملة رجال أبى على . الذريعة ، ج 4 ، ص 413 (ش 1820) . مؤلّف ، اين رساله را در تكميل كتاب منتهى المقال ، معروف به رجال أبى على تأليف ابو على محمّد بن اسماعيل مازندرانى حايرى آورده است ؛ زيرا مؤلّف منتهى المقال ، از بيان فهرست اسامى بسيارى از رجال ، به گمان آن كه مجهول اند و فايده اى در ذكر رجال مجهول وجود ندارد ، اجتناب نموده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 170) ، اين كتاب را با عنوان ذكر المجاهيل و در الذريعة (ج 10 ، ص 115 ، ذيل ش 239) با عنوان رجال الشيخ درويش على الحائرى هم فهرست نموده است .

.

ص: 180

دلبزى ، حسن بن محمّد قاسم (ق 13) .401 . تعليقات و حواشى رجالية على رجال عبد اللطيف الجامعى . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 151 . مؤلّف ، اين تعليقات و حواشى را بر كتاب رجال الشيخ عبد اللطيف الجامعى عبد اللطيف حويزى (م 1050 ق) آورده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين حواشى را مشاهده كرده و نشانى داده است .

رضوى ، سيّد محمّد (محمّد قصير) (ق 13) .402 . رجال السيد محمّد بن معصوم الرضوى . الذريعة ، ج 10 ، ص 147 (ش 272) . نوروز على بسطامى (م 1309 ق) _ كه از شاگردان مؤلّف بوده است _ در فردوس التواريخ ، نام اين كتاب را در فهرست آثار وى آورده است .

قاضى دزفولى ، محمّد (ق 13) .403 . أساس المطالب . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 443 . اين كتاب ، مشتمل بر بعضى از مسائل درايه و مباحث رجالى است كه از املائات شيخ انصارى تهيه شده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است .

.

ص: 181

لاهيجانى ، صفر على (ق 13) .404 . رجال المولى صفر على . الذريعة ، ج 10 ، ص 122 (ش 247) . مرحوم تنكابنى _ كه از شاگردان مؤلّف بوده است _ در قصص العلماء ، در شرح حال مؤلّف آورده است كه وى داراى رساله اى در درايه و بعضى از مباحث رجال است .

مفيد هزار جريبى ، احمد بن محمّد (ق 13) .405 . جواهر الكلمات فيما يتعلق بأحوال الرواة . الذريعة ، ج 5 ، ص 278 (ش 1302) . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه و چند مقصد است . در مقدّمه ، تعريف علم رجال ، موضوع و غايت اين علم ، مورد بحث واقع شده است . و متن كتاب درباره بررسى احوال راويان حديث است . محقّق تهرانى ، نسخه هايى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است .

موسوى تنكابنى ، سيّد محمّد مهدى (ق 13) .406 . الرشحات . الذريعة ، ج 11 ، ص 234 (ش 1424) . محقّق تهرانى مى گويد كه مؤلّف كتاب الرشحات ، در آخر كتاب خود به نام خلاصة الأخبار ، نام اين كتاب را ذكر كرده و اشاره مى نمايد كه اين كتاب ، در علم رجال تأليف شده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 152) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد مهدى هم فهرست نموده است .

نظام الدوله ، ميرزا على محمّد خان (ق 13) .407 . رجال الميرزا على محمّد خان . الذريعة : 10 / 138 . مؤلّف ، مجموعه اى را مشتمل بر شرح حال بيست و چند نفر از بزرگان راويان حديث از اهل سنّت را آورده است . اسامى بعضى از اين راويان عبارت اند از : ابو هريره ، ابو موسى ، ابو البخترى ، مغيره ، عمران بن طحان ، عمرو بن حريث ، ثمرة بن جندب و يحيى بن اكثَم . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين مجموعه شرح حال را نشانى داده است .

.

ص: 182

. .

ص: 183

تأليفات رجالى : قرن چهاردهم هجرى و معاصرين

تأليفات رجالىقرن چهاردهم هجرى و معاصرينتنكابنى ، محمّد (1230 _ 1302 ق) .408 . حاشية على رجال ابن داوود . الذريعة ، ج 6 ، ص 87 (ش 455) . مؤلّف اين حاشيه را بر كتاب رجال ابن داوود تقى الدين ابن داوود حلّى (م 707 ق) آورده است . محقّق تهرانى مى گويد كه مؤلّف ، از اين حاشيه در كتاب قصص العلماء خود نام برده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 144) اين كتاب را با عنوان رجال الميرزا محمّد هم فهرست نموده است . 409 . هداية الدراية فى أصحاب الإجماع . الذريعة ، ج 25 ، ص 175 (ش 119) . مؤلّف ، مبحث «اصحاب اجماع» را مورد بحث و بررسى قرار داده است و بر همين اساس ، شرحى بر اين كلام كشّى كه مى گويد : «أجمعت العصابة على تصحيح ما يصّح عنهم ...» ، آورده است . مؤلّف ، نام اين كتاب را در قصص العلماء ، جزو فهرست آثار خود آورده است .

عاملى حناوى ، محمّد بن على عزّالدين (م 1303 ق) .410 . ضوء المشكاة الكاشف عن وجوه الرواية والرواة . الذريعة ، ج 15 ، ص 121 (ش 518) . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 327) مى گويد كه كاشف الغطا در الحصون المنيعة از اين كتاب نقل قول دارد . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 146) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد بن على بن محمّد الحناوى هم فهرست نموده است .

.

ص: 184

قمى ، سيّد جواد بن عليرضا (م 1303 ق) .411 . رجال السيد جواد القمى . الذريعة ، ج 10 ، ص 108 (ش 225) . محقّق تهرانى در نقباء البشر (ج 1 ، ص 337) نام اين كتاب را در شرح حال اين مؤلّف ، آورده است .

طفيلى ، عبد الرضا (زنده 1305ق) .412 . جلاء الأبصار فى شرح الاستبصار ، تصحيح و تعليق : محمّد طفيلى ، نجف : مطبعة النعمان ، 1391ق ، 6 ج . اين كتاب ، در شرح روايات الاستبصار شيخ طوسى تأليف شده است . در مقدمه نوشته شده بر اين كتاب آمده است كه مؤلّف تا آخر «كتاب الصوم» از الاستبصار را شرح نموده و در ادامه ، الشرائع محقّق حلّى را شرح نموده است . از جلدهاى تحقيق شده بر اين كتاب ، تنها پنج جلد چاپ شده است كه مشتمل بر شرح 1324 روايت از جلد اوّل كتاب الاستبصار (تا باب «كراهية النوم بعد صلاة الغداة») است . متن كتاب ، مشتمل بر شرح مبسوط اسناد در روايات است و در مورد متن احاديث ، عمدتا به بيان آن (بدون شرح) اكتفا شده است . در شرح اسناد شرح حال يك يكِ راويان ، با بيان و بررسى اقوال علماى رجال به منظور تبيين موثّق يا غير موثّق بودن آنها آورده شده است و سپس ، بحث در دلالت مباحث ذكر شده ، مطرح شده و در نهايت ، با بيان نوع سند ، نتيجه گيرى شارح آورده شده است . در ضمن شرح اسناد ، مؤلّف بنابر مقتضاى سند مورد بحث ، مباحث مختلفى را مطرح مى نمايد كه عبارت اند از : بيان مفهوم تعبيرهاى موجود در كتاب هاى رجالى (مانند تعبير «من لم يروا») ، بيان طبقه راويان ، تمييز مشتركات ، تصحيفات ، ذكر مبانى رجالى ديگران (مانند ذكر مبناى علاّمه مجلسى در الوجيزة در مورد اين مطلب كه شيخِ اجازه بودن ، مبناى صحّت روايت است ، اگر چه نام آن راوى در كتب رجال نيامده باشد) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 13 ، ص 84 ، ش 270) اين كتاب را با عنوان شرح الاستبصار فهرست نموده است .

.

ص: 185

كَنى ، ملا على (1220 _ 1306 ق) .413 . توضيح المقال فى علم الرجال ، تحقيق : محمّد حسين مولوى ، قم ، دار الحديث ، 1379ش/ 1421ق ، 344ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه ، سه باب و يك خاتمه است . مقدمه كتاب ، در بر دارنده بيان موضوع و فايده علم رجال ، به همراه بيان شبهات و ادلّه اخبارى ها بر عدم نياز به علم رجال ، و جواب بر هر يك از اين شبهات است . متن كتاب ، شامل سه باب است و در هر يك از اين ابواب ، در فصل هاى مختلف ، مباحثى مطرح شده است . ابواب سه گانه اين كتاب عبارت اند از : باب اوّل ، در چگونگى علم به ذات رجال اسناد حديث كه در اين باب ، اين فصل ها مطرح شده اند : كيفيت رجوع به علم رجال ؛ اسباب تمييز مشتركات ؛ ديدگاه علماى رجال در بيان اسباب تمييز در اشتراك لفظى ، خطّى و كتبى ؛ بيان مفهوم «عدّة» نزد مرحوم كلينى ؛ بررسى اصطلاحات الوافى و رموز بحار الأنوار . باب دوم ، در بيان تمييز راويانى است كه بين علماى رجال مورد اختلاف اند كه عبارت اند از : محمّد بن اسماعيل ، ابو بصير و عمر بن يزيد . باب سوم ، روش هايى كه مشخّص كننده صفات و احوال راويان حديث اند ، بررسى شده كه عبارت اند از : بررسى و بيان الفاظ و كلمات استعمال شده در مدح مطلق ؛ بررسى و بيان الفاظ استعمال شده در ذم ؛ بيان الفاظى كه نه افاده مدح و نه افاده ذم مى نمايند ؛ تعارض جرح و تعديل . خاتمه كتاب ، مشتمل بر بيان اقسام حديث و بررسى شرح حال بعضى مشايخ است . در الذريعة (ج 4 ، ص 498) آمده كه اين كتاب دو مرتبه با عنوان رجال شيخ أبو على چاپ شده كه مصنّف در چاپ اوّل ، فهرست و شرح حال شصت نفر از مشايخ رجال عصر خويش ، از جمله شرح حال خود را آورده است و در چاپ دوم به تاريخ 1302 ق ، مصنّف ، مستدركِ مرحوم نورى را كه مشتمل بر شرح حال شصت نفر از مشايخ بوده ، به خاتمه كتاب خود اضافه نموده كه با مجموع فهرست مشايخ در چاپ اوّل كتاب ، تعداد مشايخ ذكر شده را به 120 نفر رسانيده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 159) ، اين تكمله را بر توضيح المقال ملاّ على كنى (1220 _ 1306ق) با عنوان تعليقة على توضيح المقال ، فهرست نموده است . همچنين محقّق تهرانى اشاره مى كند كه در كتاب مصفّى المقال خود ، اين تعداد از شرح حال را به بيش از ششصد مورد رسانيده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 137) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد على فهرست نموده است .

.

ص: 186

خوئينى قزوينى ، احمد بن مصطفى (م 1307 ق) .414 . مرآة المراد فى تحقيق شبهات رجال الإسناد . التراث العربى ، ج 5 ، ص 37 . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه ، سه «مرآة» و خاتمه است . در مقدمه كتاب ، طى سيزده فصل ، قواعد كلّى علم رجال ، مطرح شده است . متن كتاب در سه «مرآة» تنظيم شده است كه عبارت اند از : مصطلحات رجالى ؛ تفصيل شرح حال جماعتى از راويان حديث كه محلّ اختلاف اند ؛ آنچه فقيه در استنباط نياز دارد . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

شيخ الإسلام تبريزى ، محمود (م 1310 ق) .415 . كتاب فى علم الدراية والرجال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 452 . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 149) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد الميرزا محمود هم فهرست نموده است .

.

ص: 187

يزدى مشهدى ، احمد بن حسن (م 1310 ق) .416 . درجات الأصحاب . الذريعة ، ج 8 ، ص 59 (ش 191) . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 44) اشاره مى نمايد كه اين كتاب در علم رجال تأليف شده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 95) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى أحمد اليزدى هم فهرست نموده است .

مدرّس رضوى ، محمّد على (1239 _ 1311 ق) .417 . رسالة فى الدراية والرجال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 336 . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان اشاره مى نمايد كه اين نسخه ، مختصر و ناقص بوده است . از جمله مباحث اين كتاب ، بحث از وجه نياز به علم رجال است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 136 ، ش 258) ، اين كتاب را با عنوان رجال الميرزا محمّد على هم فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

اصفهانى ، محمّد جواد (م 1312 ق) .418 . تلخيص خلاصة العلاّمة . الذريعة ، ج 10 ، ص 107 . اين كتاب در تلخيص خلاصة الأقوال علاّمه حلّى نوشته شده است . مرحوم احمد بيان اصفهانى در خلد برين (ج 1 ، ص 135) از اين كتاب نام برده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 107) اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد جواد الاصفهانى فهرست نموده است .

تسترى [/ شوشترى] ، عبد الرحيم بن محمّد على (1226 _ 1313 ق) .419 . منظومة فى الرجال . الذريعة ، ج 23 ، ص 108 (ش 8233) . اين منظومه در آخر منظومه اصولى اين مؤلّف به نام نتيجة الأنظار آورده شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 1 ، ص 474 ،ش 2360) ، اين كتاب را با عنوان أرجوزة فى الرجال و نيز با عنوان رجال الشيخ عبد الرحيم (ج 10 ، ص 125) فهرست نموده است .

.

ص: 188

جابلقى بروجردى ، سيّد على اصغر (م 1313 ق) .420 . طرائف [/ ظرائف] المقال فى معرفة طبقات الرواة ، تحقيق : سيّد مهدى رجايى ، قم : مكتبة آية اللّه العظمى المرعشى النجفى العامة ، 1410 ق ، 2 ج ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر مقدمه محقّق ، مقدمه مؤلّف ، باب هاى دهگانه و خاتمه است . مقدمه مؤلّف در تعريف علم رجال و درايه ، بيان رموز كتاب و بررسى ويژگى هاى آن است . متن كتاب در بيان طبقات رجال حديث است كه مشتمل بر 31 طبقه اند ، به اين ترتيب كه مؤلّف در طبقه اوّل ، رجال زمان حيات خود را معرّفى كرده و سپس به ترتيب ، رجال طبقه هاى بعدى تا طبقه سى و يكم (كه شامل صحابيان رسول خداست) را ذكر كرده است . اين مجموعه در باب اوّل كتاب آمده است . در نُه باب ديگر ، عناوين زير مورد بحث واقع شده اند : باب دوم و سوم ، در القاب رجال ؛ باب چهارم ، ذكر اسامى ، القاب ، كنيه و حالات معصومان عليهم السلام ؛ باب پنجم ، مذاهب و فرقه هاى بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله ؛ باب ششم ، اقسام حديث نزد متأخرّان ؛ باب هفتم ، اسباب مدح و ذم ؛ باب هشتم ، سبب اختلاف مذاهب ؛ باب نهم ، بيان دوازده فايده رجالى ؛ باب دهم ، بيان حالات مفصّل بعضى از صحابيان و بزرگان علم رجال . خاتمه كتاب ، مشتمل بر چند «امر» است : امر اوّل ، معرّفى بسيارى از مشايخ علم رجال ؛ امر دوم ، طُرُق و مشايخ مؤلّف كتاب به كتاب هاى حديثى و ... ؛ امر سوم ، مختصرى از زندگى نامه مؤلّف كتاب . مقدمه مرحوم آية اللّه سيّد شهاب الدين مرعشى نجفى رحمه الله در شرح حال مؤلّف كتاب ، با عنوان «الظرائف فى ترجمة صاحب الطرائف» ، در اوّل كتاب آورده شده است . مقدمه محقّق در بيان جايگاه علم به طبقات در علم رجال و معرّفى كتاب است . شايان ذكر است كه اين كتاب با عنوان ظرائف المقال فى معرفة طبقات الرجال به چاپ رسيده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 15 ، ص 149 ، ش 983) ، اين كتاب را با عنوان طبقات الرجال و نيز با عنوان رجال السيّد على أصغر (ج 10 ، ص 137) فهرست نموده است .

.

ص: 189

يزدى زَوارى ، سيّد جمال الدين محمّد (م 1313 ق) .421 . لطائف الأقوال فى معرفة الرجال . الذريعة ، ج 18 ، ص 313 (ش 262) . مصنّف ، نام اين كتاب را در فهرست آثار خود ، در آخر كتاب الأوائل آورده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 114) اظهار داشته كه اين كتاب به چاپ رسيده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 105) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد جمال الدين محمّد هم فهرست نموده است .

شروقى ، على (1237 _ 1314 ق) .422 . كتاب فى الرجال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 323 . محقّق تهرانى به نسخه اى از اين كتاب ، نشانى داده است .

لنكرانى ، محمّد ابراهيم (م 1314 ق) .423 . رسالة فى الدراية والرجال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 10 . مرحوم محمّد كوفى در الشجرة الطيبة ، اين كتاب را در فهرست آثار اين مؤلّف آورده است .

.

ص: 190

بحرانى قطيفى ، احمد بن صالح (1251 _ 1315 ق) .424 . حاشية على رجال النجاشى . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 50 . 425 . حاشية على منهج المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 225 (ش 1264) . اين حاشيه بر كتاب منهج المقال مشهور به الرجال الكبير ميرزا محمّد استر آبادى (م 1028 ق) آورده شده است . مرحوم سليمان بلادى بحرانى (م 1340 ق) در أنوار البدرين ، متذكّر اين حاشيه شده است . 426 . زاد المجتهدين فى شرح بلغة المحدّثين ، تحقيق : ضياء بدر آل سنبل ، 1414 ق ، 2 ج . اين شرح بر كتاب بلغة المحدّثين سليمان ماحوزى (م 1121 ق) آورده شده است . از آن جا كه بلغة المحدّثين به صورت مختصر و مجمل به توثيق يا مدح راويان پرداخته است ، اين شرح به صورتى مفصّل ، حالات و خصوصيات رجال مذكور را بيان داشته است ؛ ليكن مؤلّف ، موفّق نشده است به شرح حال راويان ، بيشتر از آنهايى كه نامشان با حرف همزه آغاز شده ، بپردازد . در اين شرح ، مؤلّف به نكات ذيل توجّه داشته است : ايشان علاوه بر نقل مطالب كتاب بلغة المحدّثين ، اقوال و جملات علماى علم رجال متقدّم و متأخّر را ذكر مى نمايد و در مورد بعضى از اقوال ، توضيحاتى را بيان كرده است . در اكثر شرح حال ها ، ضبط اسامى و تمييز مشتركات بيان شده اند و در مواردى ، به حسب مناسبت آن شرح حال ، فوايد رجالى بيان شده است . محقّق كتاب ، فهرستى از اين فوايد را در آخر كتاب ، بيان داشته است . مقدمه محقّق ، شامل بررسى ويژگى هاى كتاب ، شرح مختصر احوال بعضى از بزرگان علم رجال و زندگى نامه مؤلّف است . در آخر مقدّمه ، محقّق ، متن رساله الحق الواضح فى أحوال العبد الصالح على بن حسن بلادى قطيفى فيرحى را در شرح حال احمد بن صالح بحرانى ، با تحقيق ضياء بدر آل سنبل ، آورده است .

.

ص: 191

شريعتمدار استر آبادى ، على بن محمّد جعفر (م 1315 ق) .427 . رموز الأقوال و كنوز بروز أحوال الرجال . الذريعة ، ج 11 ، ص 251 (ش 1537) . اين كتاب ، مشتمل بر شرح حال رجال مؤلّف و راوى است و به جهت اختصار در لفظ ، رمزهايى براى كتاب هايى كه مطالب از آنها اتّخاذ شده و رموزى براى اسامى مؤلّفان ، به كار گرفته شده است . اين رموز ، بيشتر در الرجال الكبير به كار رفته است . مؤلّف در كتاب غاية الآمال خود ، از اين كتاب نام مى برد . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 134) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ على هم فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 428 . غاية الآمال فى استعلام أحوال الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 5 (ش 21) . اين كتاب ، شرح و تكمله اى بر كتاب منتهى المقال ، معروف به رجال أبى على ابو على محمّد بن اسماعيل حايرى (م 1216 ق) است . متن كتاب ، مشتمل بر شرح حال رجال در ذيل سه عنوان «اصل» ، «فصل» و «وصل» است . قسمت اصل ، مشتمل بر كلام ابو على حايرى است . قسمت فصل ، مشتمل بر سخنان علماى ديگر در مورد شخصيت مورد بحث است و قسمت وصل ، در بردارنده ديدگاه مصنّف كتاب است . مصنّف در كتاب ، شرح حال و فهرستى از تأليفات خود بيان كرده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 13 ، ص 282) از اين كتاب با عنوان شرح رجال أبى على نيز نام برده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 429 . مبدأ الآمال . الذريعة ، ج 19 ، ص 48 (ش 253) . اين كتاب ، مشتمل بر بيان و شرح قواعدى در علم حديث ، علم درايه و علم رجال است و در چهار مقدّمه و سه «كتاب» با اين عناوين تنظيم شده است : مقدمه اوّل ، در تعريف علم رجال ؛ مقدمه دوم ، شامل اسامى كتاب هاى رجالى ؛ مقدّمه سوم ، در شرح حال مؤلّف ؛ مقدمه چهارم ، شامل مشايخ رجال و مؤلّفان كتاب هاى رجالى . متن اين اثر هم شامل مطالب زير است : كتاب اوّل ، در علم رجال ؛ كتاب دوم ، در علم درايه ؛ كتاب سوم ، در علم حديث . سيد احمد حسينى در التراث العربى (ج 4 ، ص 428) ، اين كتاب را با عنوان مبدأ الآمال فى قواعد الحديث والدراية والرجال ، فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 430 . المبدأ والمآل . الذريعة ، ج 19 ، ص 48 (ش 256) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى راويان حديث است كه بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده اند . مؤلّف ، اين معجم را از كتاب هاى رجالى و حديثى ، خصوصا از نقد الرجال سيّد مير مصطفى تفرشى (م 1044 ق) تهيه نموده و ضبط اسامى و نسب هاى مشكل را به آنها اضافه نموده است . مؤلّف همچنين در ذيل عنوان «فصل» ، شرح حال علماى مشهور را بيان داشته است و در نهايت ، پنج فايده رجالى را مورد بحث قرار داده است . سيد احمد حسينى در التراث العربى (ج 4 ، ص 429) ، اين كتاب را با عنوان المبدأ والمآل فى توسط شرح أحوال الرجال ، فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 431 . الموضحة . الذريعة ، ج 23 ، ص 268 (ش 8921) . مؤلّف ، اين كتاب را در تصحيح اكثر اسناد تهذيب الأحكام و الاستبصار و برخى كتاب هاى ديگر ، تأليف كرده است . 432 . منتخب الأقوال فى إجمال أحوال الرجال . الذريعة ، ج 22 ، ص 375 (ش 7515) . مؤلّف ، اسامى چهار كتاب اخير را در كتاب غاية الآمال خود ، بيان داشته است .

.

ص: 192

. .

ص: 193

شهرستانى حايرى ، محمّد حسين (م 1315 ق) .433 . رسالة الدراية والرجال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 156 . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

كلباسى اصفهانى ، ابو المعالى (1247 _ 1315 ق) .434 . الرسائل الرجالية ، تحقيق : محمّد حسين درايتى ، قم : دار الحديث ، 1422ق/ 1380ش ، 4 ج ، اوّل . مرحوم ابو المعالى كلباسى ، رساله هاى بسيارى در علم رجال تأليف نموده كه مجموعه اين رساله ها در كتابى با عنوان الرسائل الرجالية به چاپ رسيده است . فهرست اسامى اين رساله ها به ترتيب عبارت اند از : 1 _ رسالة فى ثقة ؛ 2 _ رسالة فى جواز الاكتفاء فى تصحيح الحديث بتصحيح الغير و عدمه ؛ 3 _ رسالة فى تزكية الرواة من أهل الرجال ؛ 4 _ رسالة فى أصحاب الإجماع ؛ 5 _ رسالة فى النجاشى ؛ 6 _ رسالة فى ابن الغضائرى ؛ 7 _ رسالة فى الشيخ البهائى ؛ 8 _ رسالة فى المحقّق الخوانسارى ؛ 9 _ رسالة فى الصحيفة السجاديّة ؛ 10 _ رسالة فى التفسير المنسوب إلى الإمام العسكرى ؛ 11 _ رسالة فى أبى بكر الحضرمى ؛ 12 _ رسالة فى أبى داوود ؛ 13 _ رسالة فى أحمد بن محمّد ؛ 14 _ رسالة فى حسين بن محمّد ؛ 15 _ رسالة فى حفص بن غياث و سليمان بن داوود و قاسم بن محمّد ؛ 16 _ رسالة فى حمّاد بن عثمان ؛ 17 _ رسالة فى عبد اللّه بن محمّد ؛ 18 _ رسالة فى على بن حكم ؛ 19 _ رسالة فى على بن سندى ؛ 20 _ رسالة فى على بن محمّد ؛ 21 _ رسالة فى محمّد بن أبى عبد اللّه ؛ 22 _ رسالة فى محمّد بن أبى عمير ؛ 23 _ رسالة فى محمّد بن الحسن ؛ 24 _ رسالة فى محمّد بن زياد ؛ 25 _ رسالة فى محمّد بن سنان ؛ 26 _ رسالة فى محمّد بن الفضيل ؛ 27 _ رسالة فى محمّد بن قيس ؛ 28 _ رسالة فى معاوية بن شريح ؛ 29 _ رسالة فى لزوم نقد المشيخة . مؤلّف در هر يك از اين رساله ها ، به طور مبسوط در مورد عنوان رساله ، مطالبى را مورد بحث و تحقيق قرار داده است . مقدمه محقّق ، شامل دو فصل و يك خاتمه است . در فصل اوّل ، شرح حال مصنّف ، و در فصل دوم ، طريق مصنّف در تأليف اين رساله ها به صورت مختصر ، و در خاتمه ، روش تحقيق در اين كتاب ، مورد بحث واقع شده است . در جلد چهارم ، فهارس مختلف مجموعه رسايل ، ارائه شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 246 ، ش 789) اين كتاب را با عنوان الرسائل الرجالية و با عنوان هاى رجال الشيخ الميرزا أبى المعالى (ج 10 ، ص 93 ، ش 180) و الفوائد الرجالية (ج 16 ، ص 337 ، ش 1562) هم فهرست نموده است . شايان ذكر است كه ايشان بسيارى از اين رساله را به طور مستقل ، فهرست كرده و عنوان مستقل داده است .

.

ص: 194

كلانترى نورى ، ابوالفضل (1273 _ 1316 ق) .435 . حاشية على رجال النجاشى . الذريعة ، ج 6 ، ص 88 (ش 458) . محقّق تهرانى ، نسخه هاى از اين حاشيه را مشاهده كرده و نشانى داده است . 436 . الدرّ الفتيق . الذريعة ، ج 8 ، ص 67 (ش 234) . محقّق تهرانى در ذيل عنوان اين كتاب اشاره كرده است كه اين كتاب در علم رجال نوشته شده و نسخه آن را نزد فرزند مؤلّف ، مشاهده نموده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 93) اين كتاب را با عنوان رجال الميرزا أبى الفضل الطهرانى فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 437 . رسالة فى أصحاب الإجماع . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 34 .

.

ص: 195

مرعشى تبريزى ، شرف الدين على بن محمّد (م 1316 ق) .438 . تعليقة على رجال الكبير . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 312 . اين تعليقه بر كتاب منهج المقال فى علم الرجال ، مشهور به رجال الكبير ميرزا محمّد استر آبادى تأليف شده است . 439 . حاشية على منتهى المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 223 ، ش 1248 . اين حاشيه ، بر كتاب منتهى المقال محمّد بن اسماعيل مازندرانى نوشته شده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 212) ، از اين حاشيه با عنوان تعليقة على رجال أبى على هم نام برده است .

چهار سوقى ، سيّد ميرزا محمّد هاشم (1235 _ 1318 ق) .440 . شرح مشيخة الفقيه . الذريعة ، ج 14 ، ص 68 ، ش 1772 . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين شرح را در كتاب هاى سيّد محمّد يزدى طباطبايى مشاهده كرده و فهرست نموده است . 441 . الفوائد الرجالية . الذريعة ، ج 16 ، ص 339 (ش 1575) . محقّق تهرانى مى گويد كه مؤلّف از اين كتاب در اجازه خود براى شيخ الشريعه ، نام برده است . ايشان در الذريعة (ج 20 ، ص 41 و ج 21 ، ص 223) ، اين كتاب را با عناوين مجمع الفوائد و مخزن الفرائد و معدن الفوائد ، فهرست كرده است . نيز در مصفّى المقال (ص 491) اشاره كرده كه اين دو عنوان از اسامى دي_گ_ر الفوائد الرجاليةاند . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 158) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد محمّد هاشم الچهار سوقى هم فهرست نموده است . 442 . رسالة في أحوال أبى بصير . ابو بصير ، از كنيه هاى مشتركى است كه جمعى از راويان به آن شناخته شده اند. از دير زمان ، در تعيين مراد از ابو بصيرِ در اسناد روايات ، اختلاف بوده است . مؤلّف اين رساله نيز تمييز اين كنيه مشترك را مورد توجّه قرار داده و اشخاصى را كه به اين كنيه شناخته شده اند، معرّفى كرده و از توثيق و تضعيف آنها بحث كرده است . وى با بررسى اسناد روايات ، در نهايت به اين نكته مى رسد كه ابو بصير به صورتِ مطلق و بدون هيچ قرينه اى ، به ابو بصير ليث بن بخترى مرادى و يحيى بن ابى القاسم اطلاق شده است و هر دو نفر ، موثّق و مورد اعتمادند . بر اين اساس ، رواياتى كه در اسناد آنها نام ابو بصير ديده مى شود ، از جهت راوى مورد اشكال نيستند . مؤلّف به تفصيل ، اسناد روايات و كتب رجالى و همچنين اقوال رجاليان را در اين موضوع ، مطرح كرده و بدانها استناد كرده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 4 ، ص 148 ، ش 723) ، اين رساله را با عنوان ترجمة أبى بصير فهرست نموده و متذكّر شده است كه اين رساله ، در ضمن مجموعه رسائل اين مؤلّف با عنوان معدن الفوائد ، به چاپ رسيده است . محقّق تهرانى آورده است كه اين رساله ، در ضمن مجموعه رسايل اين مؤلّف با عنوان «معدن الفوائد» ، به چاپ رسيده است .

.

ص: 196

. .

ص: 197

شريعتمدار استر آبادى ، محمّد حسن (1249 _ 1318 ق) .443 . مجموعة الفوائد المتفرقة . الذريعة ، ج 20 ، ص 95 (ش 2072) . مؤلّف، مباحثى را در مورد اصحاب اجماع، در اين كتاب مورد بحث قرار داده است. 444 . مظاهر الآثار . الذريعة ، ج 21 ، ص 161 (ش 4424) . اين كتاب در زمينه مطالبى از اسناد و متون اخبار ائمه معصوم عليهم السلام تأليف شده است . كتاب ، در پنج جلد تأليف شده است . مقدمه جلد اوّل ، مشتمل بر مطالبى در علم حديث ، درايه ، قواعد رجالى ، شرح حال تعدادى از صحابيان و تابعيان و خلفاى اُمَوى و عبّاسى ، راويان و مشايخ موثّق ، علماى متأخّر و متقدّم است . همچنين اسامى فرقه هاى شيعه غير امامى و تاريخ ائمه معصوم عليهم السلام و سفراى ممدوح و مذموم آورده شده است . جلدهاى ديگر اين كتاب ، در بردارنده مباحثى چون حيات پيامبر اكرم و اميرمؤمنان ، ذكر مناقب ، فضايل و مصيبت هاى وارد شده بر ائمه معصوم عليهم السلام ، اخبار در احوال امام حسين عليه السلام و اهل بيت ايشان و بيان مقتل امام حسين عليه السلام است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 109) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد حسن بن المولى محمّد جعفر هم فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

نراقى ، ميرزا ابوالقاسم (م 1319 ق) .445 . شعب المقال فى أحوال الرجال ، تصحيح : محمّد على نحوى ، يزد : چاپ خانه گل بهار ، 248ص . اين كتاب ، مشتمل بر چهار «شعبه» است . البته مؤلّف در مقدمه كتاب ، آن را مشتمل بر هشت شعبه مى داند ؛ امّا محقّق در مقدمه خود بر كتاب ، متذكّر مى شود كه تنها چهار شعبه از آن را در اختيار دارد . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 14 ، ص 191 ، ش 2139) بيان مى كند كه آنچه از اين كتاب به چاپ رسيده ، تنها شامل چهار شعبه است : شعبه اوّل ، در بيان احتياج به علم رجال ، تعارض جرح و تعديل و اصطلاحات مدح و قدح ؛ شعبه دوم ، اسامى رجالى كه تنها به وثاقت ، توصيف شده اند ؛ شعبه سوم ، اسامى رجالى كه در وثاقت آنها اختلاف است ؛ شعبه چهارم ، اسامى رجالى كه در مورد آنها مدح بدون وثاقت وارد شده است . به دنبال ذكر اسامى در هر شعبه ، تعبيرهاى دالّ بر وثاقت و مدح ، بيان شده است . اسامى موجود در هر شعبه ، بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده اند . مصحّح كتاب ، در مقدّمه ، شرح حال مختصرى از مؤلّف و چگونگى دسترسى و چاپ كتاب را بيان داشته است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 93) ، اين كتاب را با عنوان رجال الميرزا أبى القاسم نجم الدين النراقى هم فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

.

ص: 198

نورى طبرسى ، ميرزا حسين (1254 _ 1320 ق) .446 . تعليقة على توضيح المقال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 159 . اين كتاب ، تعليقه و مستدركى بر خاتمه كتاب توضيح المقال فى علم الرجال ملاّ على كنى (م 1306 ق) است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 4 ، ص 498) مى گويد كه كتاب توضيح المقال ، در دو نوبت به همراه رجال شيخ ابى على چاپ شده است . در چاپ اوّل ، مؤلّف ، فهرست و شرح حال شصت نفر از مشايخ رجال عصر خود را آورده است . مؤلّف در چاپ دوم ، مستدرك مرحوم نورى را كه مشتمل بر شرح حال شصت نفر ديگر از مشايخ بوده ، بر خاتمه كتاب خود ، اضافه نموده است . بنابراين ، تعليقه مرحوم نورى بر توضيح المقال ، به منظور كامل تر كردن فهرست و شرح حال مشايخ رجالى اى است كه در توضيح المقال آورده شده است . 447 . حاشية على منتهى المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 222 ، ش 1246 . اين حاشيه، توسط مؤلّف بر منتهى المقال محمّد بن اسماعيل مازندرانى (م1216 ق) نوشته شده است . 448 . خاتمة مستدرك الوسائل . منتشر شده در ضمن : مستدرك الوسائل . تحقيق : مؤسسة آل البيت عليهم السلاملإحياء التراث ، قم : مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث ، 1415 _ 1416 ق ، 9 ج . اين كتاب ، مشتمل بر دوازده فايده است كه عبارت اند از : فهرست مصادر مستدرك الوسائل ؛ شرح تفصيلى مصادر مستدرك الوسائل ؛ طُرُق مصنّف به روايات ؛ خصوصيات كتاب الكافى ؛ شرح مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه ؛ شرح مشيخه تهذيب الأحكام ؛ اصحاب اجماع ؛ اَمارات عام توثيق اصحاب امام صادق عليه السلام ؛ اخبار حَسَن والفاظ توثيق و اَمارات وثاقت ؛ راويات ثقه و ممدوح ؛ ديدگاه اخبارى ها در حجيّت قطع ؛ جايگاه و فضيلت علم حديث . مقدمه محقّق در معرّفى كتاب ، و معرّفى تفصيلى هر يك از فوايد دوازده گانه كتاب است . ميرزا يحيى مستوفى اصفهانى (م ق 14) ، حاشيه اى بر اين كتاب نوشته است و محقّق تهرانى در الذريعة (ج 7 ، ص 97 ، ش 499) ، به آن نشانى داده است .

.

ص: 199

طه نجف ، محمّد (1241 _ 1323ق) .449 . إتقان المقال فى أحوال الرجال . نجف : المطبعة العلوية ، 1340ق ، 398ص . اين كتاب در سه بخش تنظيم شده است كه عبارت اند از : شرح حال راويان ثقه ، حَسَن و ضعيف . در هر بخش ، اسامى بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده اند . در قسم اوّل ، در توثيق راويان از شرح حال آنها و سخن ائمه معصوم عليهم السلاماستفاده شده است . در قسم دوم (حسان) ، مدح اين راويان يا از اخبار و يا از قراين تهيه شده است . در قسم سوم (ضعفا) نيز ضعف راويان يا از رواياتى كه بر جرح و فساد مذهب آنها دلالت دارد و يا بر اساس مهمل بودن آنها آورده شده است . مقدمه مختصر كتاب ، در بردارنده ضرورت علم رجال ، و بيان رموز به كار رفته در ارتباط با كتاب هاى رجالى است كه از آنها شرح حال راويان اخذ شده است . مؤلّف در هر بخش در شرح حال هر راوى ، ضمن بيان اين كه در مورد اين شخصيت در هر يك از مصادر رجالى اوّليه چه مطالبى وجود دارد ، به هر نوع مطلبى كه مشخّص كننده احوال راوى باشد ، اشاره مى نمايد كه عبارت اند از : بيان نام كتاب راوى و ذكر طريق مؤلّف به آن كتاب ، و نام ، كنيه و لقب راوى به همراه تصحيف هايى كه احتمالاً در اين موارد ملاحظه شده است . همچنين مشخّص شده است كه وى از اصحاب كدام يك از ائمه معصوم عليهم السلامبوده و سخنان معصومان عليهم السلامدر مورد اين شخصيت ، بيان شده است . راوى و مروى عنه هر راوى به طور محدود مشخّص شده و ادلّه اى كه بر توثيق يا حُسن و يا ضعف راوى دلالت كند ، بيان شده است . شايان ذكر است كه در وهله اوّل ، نام اين كتاب أحياء الأموات من أسماء الرواة بوده است و سپس مؤلّف از اين نام عدول كرده و آن را اتقان المقال فى أحوال الرجال ناميده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 122) اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد طاها نجف فهرست نموده است .

.

ص: 200

كشميرى غروى ، سيّد مرتضى (1268 _ 1323 ق) .450 . إعلام الأعلام فى الرجال . الذريعة ، ج 2 ، ص 237 (ش 945) . محقّق تهرانى به نسخه اى از اين كتاب ، نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 150) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد مرتضى فهرست كرده است .

نقوى لكهنوى ، محمّد بن هاشم (1242 _ 1323 ق) .451 . مسلك الفطن النبية . الذريعة ، ج 21 ، ص 23 (ش 3762) . اين كتاب ، در شرح احوال سندهاى كتاب من لا يحضره الفقيه است . محقّق تهرانى اشاره مى كند كه مقدار كمى از اوّل اين كتاب را نزد فرزند مؤلّف مشاهده نموده و احتمالاً كتاب به طور كامل تأليف نشده است . 452 . منتخب تلخيص المقال . الذريعة ، ج 22 ، ص 388 (ش 7566) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى راويان و رجال حديث است و براساس حروف الفبا تنظيم شده است و در آخر ، كنيه ها و القاب آورده شده است . در اين كتاب حاشيه هاى مصنّف بر تلخيص المقال ميرزا محمّد استر آبادى (م 1028 ق) و نيز حاشيه هاى آقا محمّد على كرمانشاهى بر نقد الرجال سيّد مير مصطفى تفرشى (م 1044 ق) آورده شده است . 453 . نظم اللئالى فى علم الرجال . الذريعة ، ج 24 ، ص 225 (ش 1163) . محقّق تهرانى در الذريعة مى گويد كه اين كتاب ، مشتمل بر مطالبى است كه كسى در كتاب هاى رجالى به آنها اشاره نكرده و جمع آورى ننموده است . در مقدمه كتاب ، تاريخ زندگى معصومان عليهم السلام و بعضى از فوايد رجالى مطرح شده است . وى نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است .

.

ص: 201

دُنبُلى خويى ، [شهيد] ابراهيم (1247 _ 1325 ق) .454 . ملخص المقال فى تحقيق أحوال الرجال . الذريعة ، ج 22 ، ص 214 (ش 6743) . اين كتاب در بيان احوال رجال است و تنظيم و ترتيب آن هم بر اساس احوال رجال انجام شده است . كتاب با بيان چند فايده رجالى شروع شده است . سپس راويان ، بر چهار گروه تقسيم شده اند و در هر گروه ، راويان مختص به آن مورد ، فهرست شده اند و شرح حال آنها بيان شده است كه اين گروه ها عبارت اند از : ثقات ، حِسان ، موثّقان ، ضعفا ، مجاهيل ، و اشخاصى كه رتبه آنها به ممدوحان و مذمومان مى رسد . در نهايت ، كتاب با بيان كنيه ها و القاب ، به اتمام رسيده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 82) ، اين كتاب را با عنوان كتاب الرجال فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

.

ص: 202

طارمى زنجانى ، جواد (1263 _ 1325 ق) .455 . مشكل الرجال فى منتهى المقال . الذريعة ، ج 21 ، ص 65 (ش 3974) . محمّد حسن زنجانى ، مؤلّف أنيس الطلاب ، نام اين كتاب را در فهرست آثار مؤلّف آورده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 107) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ جواد طارمى هم فهرست نموده است .

مستوفى اصفهانى ، يحيى بن شفيع (م 1326 ق) .456 . الحواشى على خاتمة المستدرك . الذريعة ، ج 7 ، ص 97 (ش 499) . محقّق تهرانى ، نسخه اى از كتاب خاتمة المستدرك ميرزا حسين نورى (م 1320 ق) را كه اين حاشيه بر آن نوشته شده ، مشاهده كرده و نشانى داده است . 457 . شرح مشيخة الفقيه . الذريعة ، ج 14 ، ص 68 (ش 1773) . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 160 ، ذيل ش 286) اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ ميرزا يحيى الاصفهانى هم فهرست نموده است .

تسترى [/ شوشترى] ، محمّد باقر (م 1327 ق) .458 . تلخيص خاتمة الفوائد الغاضرية . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 89 . كتاب الفوائد الغاضرية ى محمّد على آل كشكول (ق 13) مشتمل بر سه قسمت : مقدّمه ، فوايد و خاتمه است . مؤلّف در خاتمه كتاب ، تاريخ حيات معصومان عليهم السلام را به طور مفصّل مورد بحث قرار داده است . سپس محمّد باقر شوشترى ، اين خاتمه را تلخيص نموده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 89) و نيز در الذريعة (ج 16 ، ص 351) ، در شرح كتاب الفوائد الغاضرية به وجود اين تلخيص اشاره نموده و متذكّر شده است كه اين تلخيص را در بعضى از مجموعه هاى ايشان ، مشاهده نموده است . 459 . حاشية على التعليقة البهبهانية . الذريعة ، ج 6 ، ص 40 (ش 191) . اين حاشيه ، بر فوايد پنجگانه رجالى مرحوم وحيد بهبهانى در ابتداى تعليقه اى كه وى بر كتاب منهج المقال محمّد استر آبادى نوشته ، آورده شده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از التعليقة البهبهانية را (كه با خطّ مرحوم باقر شوشترى نوشته شده و در آن متذكّر شده است كه فوايد پنجگانه رجالى اين تعليقه را بر شيخ خود قرائت نموده است و به همراه حاشيه خود ، حاشيه خليلى را بر اين تعليقه آورده) ، مشاهده نموده است . گفتنى است كه اگر چه اين حاشيه با عنوان ، حاشية على التعليقة البهبهانية آمده است ؛ امّا اين حاشيه ، تنها بر مقدّمه اين تعليقه ، يعنى الفوائد الرجالية آورده شده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 89) ، اين حاشيه را با عنوان تعليقات على الفوائد الرجالية ، معرّفى نموده است . ايشان همچنين در الذريعة (ج 10 ، ص 98 ، ش 200) ، اين كتاب و كتاب تلخيص خاتمة الفوائد الغاضرية را با عنوان رجال المولى باقر التسترى هم فهرست نموده است .

.

ص: 203

عليارى تبريزى ، ملاّ على (1236 _ 1327 ق) .460 . بهجة الآمال فى شرح زبدة المقال ، بنياد فرهنگ اسلامى حاج محمّد حسين كوشانپور ، 7 ج . اين كتاب ، در شرح كتاب زبدة المقال فى علم الرجال سيّد حسين بن سيّد رضا بروجردى (م 1276 ق) تأليف شده است . مؤلّف در ابتدا در دوازده فصل ، به بيان كلّياتى در شناسايى مبانى و شيوه هاى علم رجال و مصطلحات رجالى پرداخته است و سپس در 28 باب ، به عدد و ترتيب حروف الفبا ، احوال رجال حديث را مورد بررسى قرار داده است . مرحوم سيّد شهاب الدين مرعشى نجفى (م 1369 ش) در بيان زندگى نامه ملاّ على عليارى تبريزى و اجازات روايى وى و نيز در معرّفى كتاب بهجة الآمال ، مقدّمه اى با عنوان غاية الآمال فى ترجمة صاحب بهجة الآمال تأليف نموده كه در اوّل اين كتاب ، آورده شده است . فرزند مؤلّف ، ميرزا محمّد حسن عليارى ، تمام جلدهاى اين كتاب و كتاب منتهى الآمال را به صورت مختصر ، فهرست نموده و در كتابى با عنوان مختصر المقال ، جمع آورى نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 136) ، اين كتاب را با عنوان رجال المولى على و نيز با عنوان بهجة الآمال فى شرح زبدة المقال ومنتهى الآمال فى علم الرجال (ج 3 ، ص 159 ، ش 563) فهرست نموده است . مرحوم مرعشى نجفى در مقدمه بهجة الآمال _ كه در هفت جلد چاپ شده است _ كتاب را پنج مجلّد دانسته كه سه جلد آن شرح زبدة المقال دو جلد ديگر ، منتهى الآمال در تكميل زبدة المقال است كه راويان متأخّر و مجهول را در بردارد . امّا در نسخه چاپى اين كتاب ، منتهى الآمال و شرح آن به طور كامل مشخّص نشده اند؛ اگر چه كه نام بسيارى از متأخّران ، همچون صاحب حدائق و غير ايشان در آن موجود است و بر اين اساس ، احتمال گنجاندن منتهى الآمال در متن حاضر وجود دارد . شاهد بر اين مطلب ، اتمام هاى موجود در آخر مجلّدات است كه در پايان جلد هفتم ، تاريخ 1318ق ، ذكر شده و در پايان منتهى الآمال و شرح آن هم همين تاريخ آمده است . از سوى ديگر ، حروف الفبا _ كه مبناى ترتيب كتاب است _ با توجّه به تعدّد دو كتاب ، تكرار نشده است . 461 . منتهى الآمال فى تتميم زبدة المقال . الذريعة ، ج 23 ، ص 8 (ش 7826) . مرحوم سيّد حسين بن سيّد رضا حسينى بروجردى (م 1276 ق) در كتاب خود به نام زبدة المقال [ / نخبة المقال] ، از ذكر اسامى راويان مجهول و شرح حال علماى متأخّر ، اجتناب نموده است و به همين دليل ، مرحوم ملاّ على عليارى تبريزى در ابتدا ، اين كتاب را در تكميل و تتميم آن تأليف نموده و سپس در شرح اين منظومه ، كتاب منتهى الآمال فى تتميم زبدة المقال را تأليف نموده است . به منظور تكميل معرّفى اين كتاب ، به مطالب ذكر شده در ذيل عنوان بهجة الآمال ، تأليف همين مؤلّف ، مراجعه شود . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 23 ، ص 91 ، ش 8148) اين كتاب را با عنوان منظومة فى تتيم زبدة المقال فهرست نموده است .

.

ص: 204

. .

ص: 205

بروجردى جالبردى ، محمّد على (م 1328 ق) .462 . عدة الخلف فى عدة السلف . الذريعة ، ج 15 ، ص 227 (ش 1490) . اين كتاب ، منظومه اى در علم رجال است كه مشتمل بر دو باب است : باب اوّل ، در بيان احوال علما و مجتهدان است كه در ده فصل تنظيم شده است ، به اين ترتيب كه در فصل اوّل ، بيان احوال علماى قرن سيزدهم مطرح شده و به همين ترتيب ، در فصل هاى مختلف ، شرح احوال علما در قرن هاى قبل مطرح شده است و در فصل دهم ، علماى قرن چهارم و قبل از آن ، مورد بحث قرار گرفته اند . باب اوّل ، همچنين داراى يك خاتمه است كه در بردارنده شش فايده رجالى است كه عبارت اند از : مشايخ طوسى ، مشايخ صدوق ، مشايخ كلينى ، زنان راوى، كنيه ها، القاب و انساب ، و در پايان ، بيان احوال جمعى از علماى قرن چهاردهم است . باب دوم اين كتاب ، مشتمل بر دوازده مقاله در مورد هر يك از ائمه معصوم عليهم السلاماست كه در هر مقاله ، هشت فصل در مورد هر معصوم آمده و نام ، لقب ، نَسَب ، تاريخ زندگى ، ولادت ، اوصاف ، معجزات ، اصحاب آنان كه داراى تأليف بوده اند ، و اسامى ساير اصحاب آنها مورد بحث قرار گرفته است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 134) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد على هم فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

حسينى ، سيّد حسين (م 1332 ق) .463 . إكسير المقال فى مشاهير الرجال . الذريعة ، ج 10 ، ص 112 . محقّق تهرانى در جاى خود به نام اين كتاب اشاره ننموده ؛ امّا در اين نشانى و در ذيل عنوان رجال السيد حسين و نيز در مصفّى المقال (ص 139) ، اين كتاب را با عنوان ذكر شده ، فهرست نموده است .

.

ص: 206

تهرانى ، محمّد تقى (م 1332 ق) .464 . رسالة فى دراية الحديث وقواعد علم الرجال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 95 .

بهارى همدانى ، محمّد باقر (م 1333 ق) .465 . تلخيص الرسائل الرجاليّة . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 87 . اين كتاب ، در تلخيص كتاب الرسائل الرجالية ى سيّد محمّد باقر شفتى (م 1260 ق) آورده شده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 466 . رسالة فى ترجمة أبى بصير . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 88 . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 467 . روح الجوامع فى المهذب من الكتب الجوامع الرجالية . الذريعة ، ج 11 ، ص 264 (ش 1612) . اين كتاب ، تلخيصى از جوامع رجالى ، مانند الرسائل الرجاليةى سيّد حجة الاسلام اصفهانى و اكثر از جامع الرواة محمّد اردبيلى است . محقّق تهرانى ، نسخه هايى از اين كتاب را در كتاب خانه هاى مختلف مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 99) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد باقر الهمدانى هم فهرست نموده است . نسخه هاى خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

خاقانى نجفى ، على بن حسين (م 1334 ق) .468 . رجال الخاقانى ، تحقيق : سيّد محمّد صادق آل بحرالعلوم ، مقدّمه : حسن خاقانى ، قم : مكتب الإعلام الإسلامى ، 1404 ق ، 32 + 426 + 72 ص ، دوم . چاپ شده به همراه كتاب فوائد الوحيد البهبهانى . مقدمه مؤلّف ، در ضرورت علم رجال و متن آن ، شرحى بر كتاب فوائد الوحيد البهبهانى ، شامل شانزده فايده رجالى زير است : فايده اوّل ، معناى عدالت ؛ فايده دوم ، اعتبار ظن هاى رجالى ؛ فايده سوم ، الفاظى كه دلالت بر عدد دارند و جارى مجراى عدد هستند ، مانند : جماعة ، رهط ، غير واحد و ... ؛ فايده چهارم ، وجود خبر در يكى از كتب اربعه ، دليل بر حجّيت آن نيست ؛ فايده پنجم ، وجاده ؛ فايده ششم ، جرح و تعديل ؛ فايده هفتم ، اصحاب اجماع ؛ فايده هشتم ، نياز به علم رجال ؛ فايده نهم ، بيان چند مطلب كه علم رجال به آنها نياز دارد ؛ فايده دهم ، فرقه هاى منحرف ؛ فايده يازدهم ، راويان ممدوح و مذموم در زمان ائمه عليهم السلام و راويان ممدوح در زمان غيبت صغرى ؛ فايده دوازدهم ، جايگاه مشايخ متقدّم در علم رجال كه نامى از آنها در كتاب هاى رجالى نيست ؛ فايده سيزدهم ، لزوم تأمّل در اخذ روايت هاى كتب اربعه از جهت اسناد و متن ؛ فايده چهاردهم ، وجه عدول شيخ طوسى در دو كتاب التهذيب و الاستبصار از سند متّضح به سندى ديگر به خاطر اعلى بودن آن سند ؛ فايده پانزدهم ، در مورد وقت ادا و تحمّل ، و وقت اداى معتبر در حال راوى ؛ فايده شانزدهم ، وجه اعتناى بعضى از بزرگان به بعضى از راويانى كه به تعديل و توثيق ، و يا جرح و تضعيف آنها تصريح نشده است . با توجّه به ذكر فوايد پنجگانه اى كه از تعليقه يا فوائد الوحيد البهبهانى در اين كتاب آورده شده است ، اين كتاب در مجموع ، مشتمل بر 21 فايده رجالى است . كتاب ، داراى مقدمه تحقيق تفصيلى و فهرست هاى مختلف است . صاحب الذريعة (ج 6 ، ص 40) ، اين كتاب را با عنوان حاشية على التعليقة البهبهانية و با عنوان رجال الشيخ على (ج 10 ، ص 134) هم فهرست نموده است .

.

ص: 207

. .

ص: 208

شاه عبد العظيمى ، سيّد محمّد على (م 1334 ق) .469 . منتخب الرجال . الذريعة ، ج 22 ، ص 405 (ش 7634) . اين كتاب ، از دو جزء تشكيل شده ، و هر جزء ، مشتمل بر دو يا سه قسم در منتخب هاى مؤلّف از كتاب هاى رجالى است . جزء اوّل كتاب ، شامل منتخب هاى مؤلّف از كتاب هاى رجال الطوسى و الفهرست ، و جزء دوم ، شامل منتخب هاى مؤلّف از كتاب هاى رجال الكشّى ، رجال النجاشى و خلاصة الأقوال است . محقّق تهرانى متذكّر شده كه اين كتاب به چاپ رسيده است. ايشان در الذريعة (ج 10، ص 137) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد محمّد على هم فهرست نموده است .

مدّرسى چهاردهى نجفى ، ميرزا محمّد على (م 1334 ق) .470 . حاشية على منهج المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 226 (ش 1267) . اين حاشيه بر كتاب منهج المقال محمّد استر آبادى آورده شده است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين حاشيه را مشاهده كرده و نشانى داده است .

گنجى ، سيّد محمّد باقر (1255 _ 1335 ق) .471 . تبيان المقال فى علم الرجال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 89 . محقّق تهرانى متذكّر شده كه اين مؤلّف ، در اوّل كتاب مرقات الإيقان ، نام اين كتاب را در فهرست آثار خود آورده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 98) اين كتاب را با عنوان رجال السيد محمّد باقر فهرست نموده است . وى در ذيل اين عنوان ، مؤلّف را «كنجى» و كتاب را با عنوان بنيان المقال فى الرجال آورده است .

آل كمونه ، عبد الحسين (1268 _ 1336 ق) .472 . منظومة فى الرجال . الذريعة ، ج 23 ، ص 108 (ش 8232) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 1 ، ص 474 ، ش 2359) ، اين كتاب را با عنوان أرجوزة فى الرجال هم فهرست نموده است .

.

ص: 209

رضوى تبريزى ، سيّد على آقا داماد بن محمّد (م 1336 ق) .473 . كتاب فى الدراية والرجال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 304 . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است .

كَبّه ، محمّد حسن (1269 _ 1332 يا 1336 ق) .474 . الفوائد الرجالية . الذريعة ، ج 16 ، ص 337 (ش 1566) . اين كتاب، مشتمل بر بيان فوايدى گوناگون در علم رجال است. مصنّف، قبل از بيان اين فوايد ، اختلاف طريق مشايخ ثلاثه را در كيفيت نقل اخبار در كتاب هاى حديثى آنها مورد بحث قرار مى دهد . سپس فوايدى چند از علم رجال را مطرح مى نمايد كه بعضى از آنها عبارت اند از : شرح اكثر اصطلاحات محدّثان و علماى رجال و ... .

نمازى (شيخ الشريعة اصفهانى) ، ميرزا فتح اللّه (1266 _ 1339 ق) .475 . القول الصراح فى البخارى و صحيحه الجامع . تحقيق : حسين هرساوى ، قم : مؤسسة الإمام الصادق عليه السلام ، 1422ق ، 276ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر نقدهايى از مؤلّف بر اسناد احاديث و راويان اهل سنّت است كه در «صحاح ستّه» روايت دارند . محقّق تهرانى كه از نسخه موجود به خطّ مؤلّف ، استنساخ نموده است ، در پايان اين استنساخ آورده است كه مؤلّف ، نامى براى اين كتاب نياورده است و ايشان بر اساس موضوع كتاب ، عنوان القول الصراح فى نقد الصّحاح را انتخاب نموده است . ايشان در الذريعة (ج 17 ، ص 211 ، ش 1140) ، اين كتاب را با عنوان القول الصحيح أو القول الصرّاح فى حول الصحّاح و نيز با عنوان رجال شيخ الشريعة (ج 10 ، ص 119) و در مصفّى المقال (ص 193) با نام رسالة فيما يتعلّق برجال العامة فهرست نموده است .

.

ص: 210

بروجردى اصفهانى ، منير الدين (1269 _ 1342 ق) .476 . تراجم جمع من الرواة . الذريعة ، ج 4 ، ص 58 (ش 235) . اين مجموعه ، مشتمل بر شرح حال عدّه اى از راويان حديث است و به طور مستقل براى هر راوى ، رساله اى نوشته شده است . محقّق تهرانى ، به نسخه اى از اين كتاب ، نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 247 ، ش 790) ، اين كتاب را با عنوان الرسائل الرجالية هم فهرست نموده است . 477 . منظومة فى أصحاب الإجماع . الذريعة ، ج 23 ، ص 76 (ش 8077) . 478 . منظومة فى الرجال . الذريعة ، ج 23 ، ص 109 (ش 8235) . محقّق تهرانى گفته است كه اين دو كتاب اخير را مرحوم سيّد شهاب الدين به ايشان معرّفى كرده است . ايشان همچنين اين دو كتاب را در الذريعة (ج 10 ، ص 151) با عنوان رجال الشيخ آقا منير هم فهرست نموده است .

زنجانى نجفى ، محمّد باقر (م 1341 ق) .479 . رسالة فى وجه الحاجة إلى علم الرجال و بيان أصحاب الإجماع . الذريعة ، ج 11 ، ص 169 (ش 1055) . محقّق تهرانى متذكّر شده كه اين رساله ، جزئى از مجموعه تقريراتى است كه مؤلّف ، اقدام بر تأليف آنها نموده است . ايشان ، نسخه اى از اين رساله را در ضمن اين مجموعه مشاهده كرده و نشانى داده است . همچنين در الذريعة (ج 10 ، ص 98 ، ش 202) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد باقر الزنجانى هم فهرست نموده است .

محلاّتى ، اسماعيل (م 1343 ق) .480 . الدرر اللوامع الغروية فى الرجال . الذريعة ، ج 8 ، ص 134 (ش 498) . اين كتاب ، مشتمل بر بيان فوايدى چند در علم فقه ، اصول و رجال است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده نموده است .

.

ص: 211

يزدى ، ابو الحسن بن حسين (م بين 1237 _ 1344) .481 . رجال المولى أبى الحسن الذريعة ، ج 10 ، ص 91 (ش 172) .

بار فروشى مازندرانى ، محمّد حسن (م 1345 ق) .482 . نتيجة المقال فى علم الرجال ، 284 ص ، سنگى . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه و شش باب است . مقدمه كتاب در تعريف علم رجال ، موضوع آن و احتياج به علم رجال است . مباحث باب هاى كتاب عبارت اند از : باب اوّل ، كيفيت اعتبار قول علماى علم رجال ؛ باب دوم ، كيفيت رجوع به كتاب هاى رجالى و اخذ سندهاى اخبارى كه از معصومان عليهم السلامصادر شده اند ، تمييز مشتركات ، و مشيخه شيخ طوسى و شيخ صدوق ، به همراه بررسى تعليقه هاى موجود در كتاب الكافى ؛ باب سوم ، اسباب مدح و ذم ؛ باب چهارم ، «عدة» در كلام كلينى ؛ باب پنجم ، اصحاب اجماع ؛ باب ششم ، راويانى كه علماى رجال در مورد آنها دچار تشتّت آرا هستند . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 110) اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد حسن هم فهرست نموده است .

حسينى كمال استر آبادى ، محمّد رضا (م 1346 ق) .483 . نهاية الآمال لطالبى معرفة الرجال . الذريعة ، ج 24 ، ص 393 (ش 2107) . اين كتاب ، منظومه اى مشتمل بر هشتصد بيت در رجال است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در الذريعة (ج 1 ، ص 473 ، ش 2358) ، اين كتاب را با عنوان أرجوزة فى الرجال و نيز با عنوان رجال السيد محمّد رضا (ج 10 ، ص 116) هم فهرست نموده است .

.

ص: 212

خوانسارى ، سيّد ابو تراب (1271 _ 1346 ق) .484 . ترجمة أبى بصير و إسحاق بن عمار . الذريعة ، ج 4 ، ص 148 (ش 725) . 485 . حاشية على منتهى المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 222 (ش 1244) . اين حاشيه ، بر كتاب منتهى المقال ابو على محمّد بن اسماعيل مازندرانى (م 1216 ق) نوشته شده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 24) ، اين حاشيه را با عنوان الحواشى على رجال أبى على هم فهرست نموده است . 486 . الفوائد الرجالية . الذريعة ، ج 16 ، ص 336 (ش 1560) . اين كتاب ، مشتمل بر حدود پانصد فايده رجالى است . محقّق تهرانى ، در الذريعة (ج 10 ، ص 91 ، ذيل ش 171) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد أبى تراب الخوانسارى هم فهرست نموده است .

سبزوارى ، آقا عبد الحكيم (زنده در 1343 ق) .487 . تقريرات سيّد أبى تراب الخوانسارى فى الرجال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 223 .

تبريزى شيرازى ، ميرزا لطفعلى بن محمّد كاظم (1268 _ 1350 ق) .488 . مستدرك خلاصة الرجال . الذريعة ، ج 21 ، ص 4 (ش 3676) . اين مستدرك ، در تكميل كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى آورده شده است . مؤلّف در آخر نسخه اى از اين كتاب ، اسامى تعدادى از رجال غير مذكور در اين كتاب را فهرست نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 121) ، اين كتاب را با عنوان رجال صدر الأفاضل و نيز با عنوان رجال الميرزا لطفعلى (ج 10 ، ص 142) فهرست نموده است .

.

ص: 213

مامقانى ، عبد اللّه (1287 _ 1351 ق) .489 . تنقيح المقال فى أحوال الرجال ، تهران : انتشارات جهان ، 3 ج ، سنگى . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه ، متن و خاتمه است . مقدّمه ، شامل فوايد رجالى در چهار مقام است كه عبارت اند از : تعريف علم رجال ، موضوع آن ، و نياز به علم رجال . مقام چهارم كتاب ، در بردارنده سى فايده رجالى است كه عبارت اند از : 1 _ كيفيت رجوع به كتب رجالى ؛ 2 _ تاريخ حيات معصومان عليهم السلام ؛ 3 _ بيان رموز موجود در كتب رجالى ؛ 4 _ عدم لزوم بيان توثيق در حقّ مشايخ ثلاثه و مشايخ اجازه ؛ 5 _ بررسى اصطلاحات «يعرف حديثه» و «ينكر حديثه» ؛ 6 _ عدم اعتبار تضعيف رجال در كتب فقهى ؛ 7 _ روايات فتحيه و واقفيه ؛ 8 _ تنافى موجود در كتاب رجال الطوسى در ذكر بعضى اسامى اصحاب يكى از ائمه عليهم السلام و باب «من لم يروا عنهم» ؛ 9 _ تنافى موجود در كتاب رجال الطوسى در ذكر بعضى اسامى اصحاب يكى از ائمه عليهم السلام با امام ديگر ؛ 10 _ ضبط اسامى و القاب ، جهت رفع اشتباه ؛ 11 _ اسامى بعضى اصحاب كه جرح و تعديل در مورد آنها وارد شده است ؛ 12 _ بررسى مفهوم بعضى از تعابير موجود در كتب رجالى ؛ 13 _ عدم جواز اعتماد بر تصحيح غير ؛ 14 _ تاريخ تقسيم چهارگانه حديث ؛ 15 _ تمييز مشتركات ؛ 16 _ توحيد مختلفات ؛ 17 _ بررسى احوال رجال حديث از كتب تاريخ و سير عامّه ؛ 18 _ توصيف شخص خُبره در احوال رجال حديث ، شهادت به وثاقت اين خُبره بر راوى است ؛ 19 _ مراد از تعبير «ثقه» و دلالت سكوت نجاشى و شيخ طوسى از ذكر مذهب امامى؛ 20 _ حجّيت خبر موثّق و عدم اجتماع فساد عقيده با عدالت ؛ 21 _ جرح و تعديل ؛ 22 _ توثيقات شيخ مفيد ؛ 23 _ سقط و ارسال ؛ 24 _ امارات وثاقت ؛ 25 _ غُلات و واقفه ؛ 26 _ عدالت و حسن ؛ 27 _ خروج با شمشير اولاد ائمه عليهم السلام على الاطلاق ، دالّ بر فسق نيست ؛ 28 _ توصيف معصومان عليهم السلام دالّ بر عدالت نيست ؛ 29 _ بررسى اخبارى كه دلالت بر عدالت راوى مى نمايند ؛ 30 _ ذكر بعضى فوايد رجالى مختصر و متفرّق . متن كتاب ، شامل چهار فصل است كه عبارت اند از : فصل اوّل : اسامى رجال ، فصل دوم : كنيه ها ، فصل سوم : لقب ها ، فصل چهارم : اسامى زنان راوى . در تمام فصل هاى كتاب ، شرح حال راويان از كتاب هاى مختلف رجالى با ذكر نام مصدر مورد مراجعه ، مشخّص شده است . شايان ذكر است كه مؤلّف از راويان مهمل و مجهول با عنوان مجهول ياد كرده است. خاتمه كتاب ، شامل ده فايده رجالى زير است : 1 _ بررسى روش كلينى در الكافى ، و «عدّة» در الكافى ؛ 2 _ بررسى روش شيخ طوسى و طريق ايشان ، مشايخ و شاگردان ايشان ، و مراد از «عدّة» در كتاب هاى ايشان ؛ 3 و 4 _ بررسى روش شيخ صدوق و بيان طريق و مشايخ ايشان ؛ 5 _ رجال شيخ مفيد ؛ 6 _ مشايخ نجاشى ؛ 7 _ مراد از «محمّد بن اسماعيل عن فضل بن شاذان» ؛ 8 _ مراد از «على بن محمّد» در اسناد الكافى ؛ 9 _ فوايد متفرّقه موجود در كلمات بزرگان ؛ 10 _ فهرست اسامى ، لقب ها و كنيه ها در كتاب . در جلد سوم ، پس از اتمام «خاتمه» كتاب ، مؤلّف در 137 صفحه اين مطالب را آورده است : از صفحه يك تا بيست تمام طُرُق شيخ طوسى را بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم و ارائه نموده است . از صفحه 20 تا 123 ، فهرست موضوعات و متن كتاب مقباس الهداية فى علم الدراية ى همين مؤلّف آورده شده است و در پايان (ص 123 _ 137) در دو باب ، خانواده هاى راويان شيعه را كه با عنوان «آل» يا «ابن» در رجال بحر العلوم آمده ، در ذيل عنوان المصدرين بالآل من رجال بحر العلوم قدس سره ، ارائه نموده است . محمّد تقى شوشترى (م 1415 ق) در نقد اين كتاب ، قاموس الرجال را تأليف نموده است . مؤلّف در ابتداى كتاب تنقيح المقال خود ، فهرستى از اسامى راويانى كه شرح حال آنها را در كتاب آورده ، تهيه نموده است و براى آن ، عنوان نتائج التنقيح را برگزيده است . اين فهرست ، در بردارنده شماره صفحه و شماره رديف هر يك از راويان در متن كتاب است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 24 ، ص 48 ، ش 236) ، اين فهرست را با عنوان نتيجة التنقيح و به طور مستقل ، فهرست نموده است . وى در الذريعة (ج 10 ، ص 127) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ عبد اللّه معرفى كرده و نيز مقام چهارم اين كتاب را به طور مستقل و با عنوان الفوائد الرجالية (ج 16 ، ص 338 ، ش 1569) ، فهرست نموده است . در المسلسلات فى الاجازات (ج 2 ، ص 357) اين كتاب با عنوان تنقيح المقال فى علم الرجال فهرست شده است .

.

ص: 214

. .

ص: 215

دزفولى ، محمّد رضا بن جواد بن محسن (م 1352 ق) .490 . ترجمة سهل [بن زياد] . الذريعة ، ج 4 ، ص 157 (ش 768) . محقّق تهرانى ، در الذريعة (ج 10 ، ص 116) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ محمّد رضا فهرست نموده است .

.

ص: 216

قاينى بيرجندى ، محمّد باقر بن محمّد حسن (1276 _ 1352 ق) .491 . رسالة فى الفوائد الرجالية . المسلسلات فى الاجازات ، ج 2 ، ص 11 . اين رساله مختصر بوده و نسخه خطّى مؤلّف ، در كتاب خانه آية اللّه مرعشى موجود است . 492 . الفوائد الطوسية و الدروس الرجالية . فهرست نسخه هاى خطّى كتاب خانه آية اللّه مرعشى ، ج 9 ، ص 201 (ش 3416) . اين كتاب ، مشتمل بر فوايد حديثى و رجالى است كه از كتاب هاى مختلف ، جمع آورى شده است . 493 . العوائد القروية فى شرح الفوائد الغروية . فهرست نسخه هاى خطّى كتاب خانه آية اللّه مرعشى ، ج 9 ، ص 192 (ش 3408) . اين كتاب ، شرحى است بر كتاب الفوائد الغروية ى سيّد ابوطالب قاينى حسينى (م 1293 ق) ، كه در دو قِسم درايه و رجال ، تأليف شده است . مؤلّف در شرح خود ، شرح حال جمعى از فضلاى قاين و بعضى از مشايخ خود را آورده است . محقّق تهرانى ، نسخه هاى متعددى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در كتاب مصفّى المقال (ص 30 و 88) ، اين كتاب را با عنوان الغوائد الغروية فى شرح الفوائد الغروية و الغوائد القروية فى شرح الفوايد الغروية ، و در الذريعة (ج 10 ، ص 98) با عنوان رجال المولى محمّد باقر القائنى و نيز با عنوان ذكر شده (ج 15 ، ص 354 ، ش 2272) هم فهرست نموده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است . 494 . الفوائد الرجالية . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه ، چند فصل و خاتمه است . متن كتاب در بردارنده 51 فايده رجالى در موضوع راويان حديث به همراه ذكر اقوال علما و بررسى ادلّه آنها مورد بحث واقع شده است . در خاتمه كتاب ، سى اشكال بر مطالب رجالى موجود در كتاب هاى علما ، مطرح و بررسى شده است . در نهايت ، بعضى از رجالى كه مورد اختلاف علما هستند ، مورد بحث واقع شده اند . محمّد حسين آيتى در بهارستان (ص 267) و محقّق تهرانى در الذريعة (ج 20 ، ص 218 ، ش 2662) اين قسمت از كتاب را با عنوان مختلف الرجال ، به طور مستقل فهرست نموده اند و محقّق تهرانى اشاره نموده است كه اين كتاب ، همراه الفوائد الرجاليةى همين مصنّف ، آورده شده است . ايشان همچنين مختلف الرجال را با عنوان رجال الشيخ محمّد (ج 10 ، ص 143) و الفوائد الرجالية را با همين عنوان در الذريعة (ج 16 ، ص 339 ، ش 1571) فهرست نموده است . شايان ذكر است كه در المسلسلات فى الاجازات (ج 2 ، ص 10) ، مؤلّف اين كتاب را محمّد باقر بن محمّد حسن قاينى بيرجندى معرّفى كرده است و در فهرست نسخه هاى خطّى كتاب خانه آية اللّه مرعشى (ج 8 ، ص 398 ، ش 3171) نام مؤلّف ، محمّد بن محمّد باقر قاينى آمده است ؛ امّا هر دو نام براى يك نفر ذكر شده اند . 495 . الفوائد الكاظمية (وجيزة المقال) . فهرست نسخه هاى خطّى كتاب خانه آية اللّه مرعشى ، ج 9 ، ص 192 (ش 3415) . اين كتاب ، مشتمل بر مباحثى در لزوم دقّت در علم رجال و رجوع به اصول اين علم و عدم اكتفا به منقولات است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 16 ، ص 356) ، اين كتاب را با عنوان الفوائد الكاظمية و با عنوان وجيزة المقال فى الرجال (ج 25، ص54، ش 284) هم فهرست نموده است.

.

ص: 217

لواسانى تهرانى ، ميرزا فضل اللّه (م 1353 ق) .496 . عين الغزال فى الرجال . الذريعة ، ج 15 ، ص 372 (ش 2340) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى رجال است . در مقدّمه ، شرح حال مرحوم كلينى آورده شده است و متن كتاب ، در دو جدول تنظيم شده است . جدول اوّل در مورد رجالى است كه داراى «كتاب» و يا «اصل» هستند . جدول دوم ، درباره رجالى است كه داراى «كتاب» يا «اصل» نيستند . در بيان اسامى راويان ، مصنّف به بيان راويان تا طبقه هفتم يعنى طبقه مرحوم كلينى ، اكتفا نموده است . خاتمه كتاب ، مشتمل بر چند فايده در علم درايه است . محقّق تهرانى مى گويد كه اين كتاب ، در آخر فروع الكافى (تهران ، 1315 ق) چاپ شده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 140) ، اين كتاب را با عنوان رجال الميرزا فضل اللّه هم فهرست نموده است .

.

ص: 218

موسوى عاملى ، حسن بن هادى (1272 _ 1354 ق) .497 . ترجمة محمّد بن اسماعيل . الذريعة ، ج 4 ، ص 162 (ش 802) . مؤلّف ، در مقدّمه به هفت مطلب اشاره نموده است و در متن رساله ، چهارده نفر را با اسامى «محمّد بن اسماعيل» بر شمرده است و در نهايت پذيرفته است كه «محمّد بن اسماعيل» موجود در اوّل اسناد الكافى ، «ابن بزيع» است . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . 498 . حاشية على تلخيص الأقوال . الذريعة ، ج 6 ، ص 48 (ش 234) . اين حاشيه ، توسط حسن بن هادى موسوى عاملى بر كتاب تلخيص الأقوال ميرزا محمّد استر آبادى (م 1028 ق) نوشته شده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 131) ، اين حاشيه را با عنوان الحواشى على تلخيص الرجال ، فهرست نموده است . ايشان ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . 499 . حاشية على منتهى المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 6 ، ص 222 (ش 1245) . اين حاشيه ، توسط مؤلّف بر منتهى المقال ابوعلى محمّد بن اسماعيل مازندرانى (م 1216 ق) نوشته شده است . محقّق تهرانى ، نسخه هايى از اين كتاب را در كتاب خانه هاى مختلف مشاهده كرده و نشانى داده است . ايشان در كتاب مصفّى المقال (ص 131) ، از اين حاشيه با عنوان الحواشى على رجال أبى على نام مى برد . 500 . عيون الرجال . الذريعة ، ج 15 ، ص 381 (ش 2380) . اين كتاب ، مشتمل بر اسامى و شرح حال راويانى است كه دو نفر و يا بيشتر در مورد آنها مدح وارد كرده باشند . كتاب ، در بردارنده مقدّمه و ابواب مختلف و خاتمه است . محقّق تهرانى مى گويد كه عنوان طبقات الثقات ، در بعضى موارد ، براى اين كتاب آورده شده است . 501 . مختلف الرجال . الذريعة ، ج 20 ، ص 217 (ش 2661) . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه و ابواب مختلفى در مباحث تعريف علم رجال موضوع و غايت آن و مبادى تصوّرى و تصديقى علم رجال است . فهرست مباحث مطرح شده در كتاب عبارت اند از : تعريف علم رجال ؛ موضوع علم رجال ؛ وجه نياز به علم رجال ؛ تاريخ زندگى ائمه معصوم عليهم السلام ؛ القاب و كنيه ائمه عليهم السلام ؛ الفاظ جرح و تعديل ؛ اصحاب اجماع ؛ مفهوم «عدّة» ؛ تمييز مشتركات ؛ توضيح بعضى از القاب عامه ، مانند : صحابى ، تابعى ، مولى ، محضرمى و غيره ؛ توصيف راويانى كه داراى «اصل» يا «كتاب» هستند ؛ طبقات ؛ رموز مصطلح در علم رجال ؛ شرح حال بعضى رجال از كتب خاصّه و عامّه . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 111) ، اين كتاب و عيون الرجال را با عنوان رجال السيد حسن بن هادى هم فهرست نموده است . 502 . نهاية الدراية ، تحقيق : ماجد غرباوى ، نشر المشعر ، 712 ص . اين كتاب ، شرحى بر كتاب الوجيزة ى شيخ بهايى (953 _ 1031 ق) است . كتاب ، مشتمل بر مقدّمه مؤلّف ، شش فصل و خاتمه است . مطالب مورد بحث در مقدّمه عبارت اند از : تعريف علم درايه ، موضوع و فاعده آن ، تعريف حديث ، اثر ، خبر ، سنّت و حديث قدسى . فصل اوّل ، در بيان بعضى از تقسيم هاى موجود در متن و سند احاديث است و بر همين اساس ، اين مباحث در اين فصل آورده شده اند : اقسام خبر و حديث ، تقسيم حديث به اعتبار تعدّد طريق و وحدت طريق ، تقسيم حديث به اعتبار معرفت سند و جهالت سند ، تقسيم حديث به اعتبار اختلاف سلسله سند ؛ فصل دوم : حجيّت خبر ؛ فصل سوم : در بيان بعضى از القاب و اصطلاحات خبر كه عبارت است از تقسيم حديث به لحاظ مروى و راوى ؛ فصل چهارم : جرح و تعديل ؛ فصل پنجم : انواع تحمل حديث ؛ فصل ششم : آداب كتابت و ضبط و نقل حديث . خاتمه كتاب در دو «امر» تنظيم شده است : امر اوّل ، در طريق شيعه در روايت ، و تاريخ تدوين حديث ؛ امر دوم ، در بيان فوايدى در مورد كتب اربعه و جوامع حديثى . محقّق كتاب ، در مقدمه خود بر اين كتاب ، مباحث مختلفى از علوم حديث و زندگى نامه مرحوم شيخ بهايى و سيد حسن صدر را آورده است و بر متن كتاب ، زير نويس هايى را اضافه كرده است . شايان ذكر است كه موضوع و عنوان اين كتاب ، در علم درايه است ؛ امّا به دليل مباحث مختلف رجالى مطرح شده در اين كتاب ، نام آن در فهرست كتاب هاى رجالى هم آورده شده است .

.

ص: 219

. .

ص: 220

. .

ص: 221

كاشانى لاجوردى ، سيّد حسين (زنده در 1355 ق) .503 . المنظومة الوجيزة فى الدراية والرجال . الذريعة ، ج 23 ، ص 146 (ش 8433) . اين كتاب ، مباحثى در علم درايه و رجال مطرح نموده است و مشتمل بر مقدّمه و شش فصل و يك خاتمه است و در آن ، اسامى كتاب ها نيز آورده شده است كه در مجموع ، مشتمل بر چهار صد بيت است .

عصار لواسانى ، سيّد محمّد (1264 _ 1356 ق) .504 . ملخص المقال فى الدراية والرجال . الذريعة ، ج 22 ، ص 214 (ش 6742) . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

كلباسى ، ميرزا كمال الدين ابو الهدى (م 1356ق) .505 . تعليقة على الرجال الكبير . المسلسلات فى الاجازات ، ج 2 ، ص 55 . 506 . زلات الأقدام فى الأخطاء الرجالية . المسلسلات فى الاجازات ، ج 2 ، ص 55 . 507 . سماء المقال فى علم الرجال ، تحقيق : سيّد محمّد حسينى قزوينى ، قم : مؤسسة ولى العصر عليه السلامللدراسات الإسلامية ، 1419 ق ، 2 ج ، دوم . اين كتاب ، مشتمل بر چهار «ركن» است كه عبارت اند از : ركن اوّل ، در «معرِّفان» ، كه در بردارنده حالات شش نفر از علماى مشهور علم رجال است كه كتاب هاى رجالى آنها از مصادر اصلى علم رجال به شمار مى آيد . اين شخصيت ها عبارت اند از : ابن غضايرى ، كشّى ، شيخ طوسى ، نجاشى ، علاّمه حلّى و حسن بن على بن داوود . به دنبال بيان احوال هر يك از اين شخصيت ها ، شرح و مباحثى كه در مورد كتاب رجالى آنهاست ، مورد بررسى واقع شده است . ركن دوم ، در «معرَّفان» علم رجال است كه در بردارنده بررسى حالات اشخاصى است كه شخصيت و حالات آنها مشتبه است و مشتمل بر بحث «تمييز مشتركات» مى شوند . همچنين شخصيت و احوال اشخاصى كه تنها احوال آنها مشتبه است بر اساس نظر مؤلّف ، در ذيل عنوان «نقد المشتبهات» مورد بحث واقع شده است . ركن سوم ، بررسى الفاظى كه به وسيله آنها احوال راويان مشخّص مى گردد . ركن چهارم ، در بيان چند فايده مهم علم رجال است . سپس مباحثى در مورد اختلاف طريق مشايخ در كتب اربعه حديثى ، به همراه بيان مفصّل طريق شيخ طوسى در دو كتاب حديثى وى مورد بحث واقع شده است . در نهايت ، اقسام «خبر» در كلمات علماى رجال و اقسام خبر از ديدگاه مؤلّف ، مورد بررسى واقع شده است . مقدمه محقّق در بيان علم رجال ، درايه و روش تحقيق است . محقّق در ذيل متن كتاب، تعليقات و نشانى مصادر مورد مراجعه را بيان داشته است. مقدمه محمّد بن ابى الهدى كلباسى ، فرزند مؤلّف ، درباره زندگى نامه مؤلّف و ويژگى هاى چاپ جديد است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 94) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ أبى الهدى الكلباسى هم فهرست نموده است . 508 . صراط المستقيم فى التمييز بين الصحيح و السقيم . الذريعة ، ج 15 ، ص 34 (ش 201) . اين كتاب ، مشتمل بر مباحثى در علم درايه و رجال است . 509 . الفوائد الرجالية . الذريعة ، ج 16 ، ص 337 (ش 1563) . اين كتاب ، مشتمل بر سى فايده رجالى و درايه اى است . محقّق تهرانى ، نسخه هايى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است .

.

ص: 222

عليارى تبريزى ، ميرزا محمّد حسن (1276 _ 1358 ق) .510 . مختصر المقال . الذريعة ، ج 20 ، ص 211 (ش 2628) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى رجال موجود در كتاب بهجة الآمال فى شرح زبدة المقال ومنتهى الآمال ملاّ على عليارى تبريزى (م 1327 ق) است و كتاب بهجة الآمال ، خود ، شرح كتاب زبدة المقال سيّد حسين بن رضا حسينى بروجردى ، و همچنين شرح كتاب منتهى الآمال فى تتميم زبدة المقال همين مؤلّف ، يعنى ملاّ على عليارى تبريزى است . محقّق تهرانى در كتاب مصفّى المقال (ص 137) اشاره مى نمايد كه مصنّف ، نسخه اى از اين كتاب را كه با خطّ خود نوشته است ، به ايشان هديه كرده و در اين نسخه ، شرح حال پدر و مشايخ خود را و صورت اجازه هايى كه اخذ نموده است ، به همراه شرح حال خود ، آورده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 110) ، اين كتاب را با عنوان رجال الميرزا محمّد حسن بن المولى على فهرست نموده است .

.

ص: 223

مشكينى ، ميرزا ابو الحسن (1305 _ 1358 ق) .511 . وجيزة فى علم الرجال ، تحقيق : زهير اعرجى ، بيروت : مؤسسة الأعلمى للمطبوعات ، 1411 ق ، 104 ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : تعريف علم رجال موضوع آن و بيان حجّيت اخبار ، و نيز دوازده فصل كه عبارت اند از : حجّيت قول رجالى ؛ اصحاب اجماع ؛ مراسيل ابن ابى عمير ؛ روايت هاى بنى فضّال ؛ معناى «صحيح» در نزد متأخّران ؛ معناى «أسند عنه» ؛ تمييز مشتركات ؛ الفاظ مدح و ذم ؛ قبول جرح و تعديل ؛ تعارض جرح و تعديل ؛ اقسام حديث ؛ اقسام تحمل حديث . در مقدمه محقّق ، زندگى نامه مؤلّف و ويژگى هاى كتاب مورد بررسى واقع شده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10، ص 92 ، ذيل ش 172 و ج 16، ص 337)، اين كتاب را با عناوين رجال الميرزا أبى الحسن و الفوائد الرجالية هم فهرست نموده است .

.

ص: 224

موسوى مرندى ، سيّد مير هاشم (م 1358 ق) .512 . وصلة سلاسل الأخيار إلى رواة الأخبار . الذريعة ، ج 25 ، ص 100 (ش 553) .

نجفى مسلمى ، محمّد حرز الدين (1273 _ 1365 ق) .513 . الفوائد الرجالية . الذريعة ، ج 16 ، ص 339 (ش 1573) . محقّق تهرانى مى گويد كه اين كتاب ، شامل يك جلد بزرگ است ، امّا اشكال هايى دارد كه احتياج به تهذيب دارند . مصنّف در آخر كتاب ، فهرستى از اسامى مشايخ خود را آورده است . 514 . قواعد الرجال و فوائد المقال . المسلسلات فى الإجازات ، ج 2 ، ص 46 .

حايرى تهرانى ، عبد الرحيم بن عبد الحسين (1294 _ 1367 ق) .515 . ملخص المقال فى أحوال الرجال . الذريعة ، ج 22 ، ص 213 (ش 6741) . مؤلّف در اين كتاب ، مختصرى از كتاب خلاصة الأقوال فى معرفة أسماء الرجال علاّمه حلّى (م 726 ق) را به نظم در آورده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 227) متذكّر شده است كه اين كتاب ، به همراه كتاب موجز المقال در علم درايه _ كه از تأليف هاى همين مؤلّف است _ چاپ شده است . ايشان در الذريعة (ج 22 ، ص 214 ، ش 6744) ، اين كتاب را با عنوان ملخص مقال فى نظم مختصر خلاصة الأقوال فى معرفة اسماء الرجال و نيز با عنوان أرجوزة فى الرجال (ج 1 ، ص 474 ، ذيل ش 2359) و رجال الشيخ عبد الرحيم (ج 10 ، ص 125) فهرست نموده است . 516 . منظومة فى الدراية والرجال . الذريعة ، ج 23 ، ص 107 (ش 8226) . نسخه خطّى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

.

ص: 225

بجستانى خراسانى حايرى ، سيّد ميرزا هادى (1297 _ 1368 ق) .517 . تمييز المشتركات . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 489 . 518 . طبقات الرواة . الذريعة ، ج 15 ، ص 149 (ش 985) . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 489) ، اين كتاب را از جمله كتاب هاى رجالى اين مؤلّف به شمار آورده است . 519 . مرقاة الثقاة . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 489 . محقّق تهرانى ، اين كتاب را از جمله كتاب هاى رجالى سيّد ميرزا هادى هروى حايرى به شمار آورده كه در احوال راويان حديث ، تأليف شده است . ايشان همچنين اين كتاب و كتاب طبقات الرواة را در الذريعة (ج 10 ، ص 158) با عنوان رجال السيد هادى الخراسانى هم فهرست نموده است .

علم الهدى كابلى ، سيّد محمّد (1284 _ 1368 ق) .520 . تعليقة على منهج المقال للاسترآبادى . المسلسلات فى الإجازات ، ج 2 ، ص 216 .

حسينى مرعشى نجفى ، سيّد شهاب الدين (1276 _ 1369 ش) .521 . منية الرجال فى شرح نخبة المقال . قم : انتشارات حق بين ، 1342ش . اين كتاب ، شرح بر كتاب نخبة المقال تأليف مرحوم سيّد حسين بروجردى (م 1277ق) است . اين شرح ، اگرچه مختصر است ؛ ليكن شامل مباحث رجالى ، كتابشناسى ، حديث شناسى ، نسب شناسى ، واژه شناسى ، تاريخ و شرح حال است . مؤلّف در بسيارى از موارد ، مطالب را به اختصار نوشته است و براى تفصيل ، به بعضى از آثار خود ارجاع داده است . ايشان در نقل اقوال ديگران ، بيشتر به تنقيح المقال و مقباس الهداية مراجعه دارد . شايان ذكر است كه تنها جلد اوّل كتاب _ كه تا حرف ذال را در بردارد _ به چاپ رسيده است .

.

ص: 226

زنجانى ، فضل اللّه (1302 _ 1370 ق) .522 . تعليقات منهج المقال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 364 . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 140) ، اين تعليقات را با عنوان رجال الميرزا فضل اللّه هم فهرست نموده است .

موسوى عاملى ، سيّد عبد الحسين شرف الدين (1290 _ 1377 يا 1370 ق ) .523 . المراجعات . تحقيق : حسين راضى ، مؤسسة دار الكتاب الإسلامى ، 548ص . اين كتاب ، مشتمل بر شرح حال يكصد نفر از رجال شيعه است كه در صحاح اهل سنّت از آنها روايت آورده شده است . مؤلّف پس از بيان نام ، كنيه و لقب راوى ، مذهب و راوى و مروى عنه او و اقوال علماى رجالى اهل سنّت را با ذكر نام مصدر مورد مراجعه ، مشخّص نموده است . اسامى بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند . اين رساله ، شانزدهمين «مراجعه» از كتاب المراجعات (ص 104 _ 194) همين مؤلّف را تشكيل مى دهد . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 11 ، ص 76 ، ش 474) اين رساله را با عنوان رسالة أسناد الشيعة فى أسناد السنة فهرست نموده است . 524 . مختصر الكلام فى مؤلّفى الشيعة . الذريعة ، ج 20 ، ص 205 (ش 2595) . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست و شرح حال مؤلّفان از صدر اسلام به بعد است . محقّق تهرانى متذكّر شده است كه تنها يك جلد از اين كتاب چاپ شده است و بعضى از شرح حال هاى ذكر شده در اين كتاب ، در مجلّه العرفان ، آورده شده است.

.

ص: 227

قمى ، على (م 1371 ق) .525 . تنوير المرآة . الذريعة ، ج 4 ، ص 471 (ش 2092) . اين كتاب ، در شرح اسناد روايات كتاب الكافى و در بيان احوال رجال ذكر شده در سند احاديث اين كتاب ، تأليف شده است . محقّق تهرانى متذكّر مى شود كه از اين كتاب تا آخر حرف «كاف» را مشاهده نموده و اين در حالى است كه مؤلّف ، مشغول به اتمام رساندن كتاب بوده است . ايشان در الذريعة (ج 13 ، ص 82) ، اين كتاب را با عنوان شرح أسانيد الكافى و نيز با عنوان رجال الشيخ على (ج 10 ، ص 133) فهرست نموده است .

بلادى بوشهرى ، سيّد عبد اللّه (م 1372 ق) .526 . كشف الأسرار . الذريعة ، ج 18 ، ص 13 (ش 445) . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 241) آورده است كه اين كتاب ، در بردارنده قدح و جرح بر بسيارى از رجال است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 127) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد عبد اللّه هم فهرست نموده است .

رضوى ، سيّد راحت حسين (1297 _ 1376 ق) .527 . تحقيق المقال فى شرائط الرواة و اهل الرجال . المسلسلات فى الاجازات ، ج 2 ، ص 61 . 528 . تنقيح احوال الرواة . المسلسلات فى الاجازات ، ج 2 ، ص 61 . اين كتاب ، شرح بر نقد الرجال است . 529 . حاشية نهاية المقال . المسلسلات فى الاجازات ، ج 2 ، ص 61 . 530 . كاشف الحجاب عن وثاقة من روى عنه الأصحاب . المسلسلات فى الاجازات ، ج 2 ، ص 62 . 531 . كشف القناع عن وثاقة من روى عنهم أصحاب الاجماع . المسلسلات فى الاجازات ، ج 2 ، ص 62 . 532 . مقدمات نهاية المقال فى تحقيق أحوال الرجال . المسلسلات فى الاجازات ، ج 2 ، ص 62 . 533 . نهاية المقال فى علم الرجال . المسلسلات فى الاجازات ، ج 2 ، ص 62 .

.

ص: 228

تبريزى ، ميرزا محمّد على صفوت (1298 _ 1377 ق / 1335 ش) .534 . مرآت الأخيار فى أحوال الرجال . الذريعة ، ج 20 ، ص 261 (ش 2877) .

طباطبايى بروجردى ، سيّد حسين (1292 _ 1380 ق) .535 . أسانيد الاستبصار . المسلسلات فى الإجازات ، ج 2 ، ص 327 . 536 . إصلاح و مستدرك رجال الطوسى . المسلسلات فى الاجازات ، ج 2 ، ص 327 . 537 . إطلالة على الرجال و الحديث . تحقيق : محمّد مهدى نجف ، قم : المجمع العالمى للتقريب بين المذاهب الإسلاميّة ، 1421ق ، 191ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه هاى سيّد حسين طباطبايى بروجردى بر پنج كتاب حديثى ، رجالى و فقهى است و به دليل اهميّت اين مقدّمه ها ، محقّق اقدام بر جمع آورى و تصحيح آنها نموده و به همراه تعليقاتى ، اين مجموعه را به طور مستقل ارائه نموده است . اين مقدّمه ها بر كتاب هاى ترتيب اسانيد الكافى ، تنقيح أسانيد التهذيب ، جامع الرواة ، جامع الأحاديث الشيعة و مسائل الخلاف آورده شده اند . مباحث مطرح شده در اين مقدّمه ها در مجموع عبارت اند از : بررسى نقش طبقات راويان حديث و محدّثان در علم رجال ، معرّفى كتاب ، مؤلّف و مشايخ مؤلّف در آن كتاب و ... . 538 . تجريد أسانيد الكافى وتنقيحُها ، تنظيم : ميرزا مهدى صادقى ، مشهد : بنياد پژوهش هاى آستان قدس رضوى ، 1409 ق ، 2 ج ، اوّل . مرحوم بروجردى رحمه الله بر حاشيه كتاب مرآة العقول ، ترتيب اسانيد كتاب الكافى را با رموزى مشخّص كرده و مقدّمه اى بر آن نگاشته بودند . سپس دو نفر از شاگردان ايشان ، به طور مستقل ، اقدام به استخراج اسناد الكافى نموده اند كه كتاب حاضر ، يكى از اين استخراج هاست . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه مؤلّف در زندگى نامه مرحوم كلينى ، بررسى ويژگى هاى كتاب الكافى ، بيان طبقات محدّثان از زمان صحابيان تا شيخ طوسى ، اسامى راويانى كه كتاب الكافى را از مرحوم كلينى روايت كرده اند و اسامى راويانى است كه مرحوم كلينى در الكافى از آنها روايت نقل كرده و شيخِ ايشان به حساب مى آيند . در اين مقدّمه ، مرحوم بروجردى رحمه الله به نقش و جايگاه طبقات رجال حديث در مشخّص كردن اشكال هاى موجود در اسناد و رفع اين اشكال ها ، از جمله سقط ها ، تصحيف ها ، قلب ها ، زياده و نقصان ها ، تمييز مشتركات ، توحيد مختلفات ، و تشخيص ارسال موجود در اسناد احاديث ، اشاره مى نمايد . متن كتاب در دو «مقصد» آورده شده است . مقصد اوّل ، مشتمل بر جلد اوّل ، و مقصد دوم ، مشتمل بر جلد دوم كتاب است . در مقصد اوّل ، مؤلّف با استناد به اسناد موجود در كتاب الكافى و با توجه به اين كه راويان در ابتداى اسناد شيخ و استاد مرحوم كلينى به حساب مى آيند ، مشايخ وى را مشخّص و ذكر نموده است تا طبقه راويان موجود در اسناد ، مشخّص گردد . طبقات رجال از زمان صحابيان تا شيخ طوس ، در دوازده طبقه گنجانيده شده اند ، به طورى كه مرحوم كلينى در طبقه نهم راويان حديث قرار مى گيرد . در مقصد دوم ، اسنادى كه در صدر آنها تعبير «عدّة من أصحابنا» آورده شده و بعد از آن ، اسامى «احمد بن محمّد» و يا سه نفر از راويان طبقه هفتم به نام هاى احمد بن محمّد بن خالد برقى ، احمد بن محمّد بن عيسى اشعرى قمى و سهل بن زياد آدمى قمى آورده شده است و مرحوم كلينى ، از اين افراد ، با واسطه روايت نقل مى نمايد و در نتيجه ، از مشايخ مرحوم كلينى به حساب نمى آيند و به همين جهت ، ذكر ترتيب اسناد روايات آنها در «مقصد»ى مستقل از مشايخ كلينى آورده شده است . مؤلّف با دسته بندى اسناد هر يك از اين راويان ، طريق هاى مختلف آنها را مشخّص نموده است و به اين وسيله ، طبقه و جايگاه روايى آن راوى در اسناد روايات ، مشخّص شده است . شايان ذكر است كه به دنبال ذكر هر سند ، نشانى جلد و صفحه اى كه سند از آن جا آورده شده ، مشخّص شده است . در ترتيب اسانيد ، اسامى راويان بر اساس حروف الفبا آمده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 15 ، ص 149 ، ش 981) ، اين كتاب را عنوان طبقات الرواة هم فهرست نموده است . 539 . تحقيق عن أسانيد الصحيفة السجادية . المسلسلات فى الاجازات ، ج 2 ، ص 327 . 540 . ترتيب أسانيد كتاب الكافى (الموسوعة الرجالية ، ج 1) ، تنظيم : ميرزا حسن نورى همدانى ، مقدّمه : محمّد واعظ زاده خراسانى ، مشهد : بنياد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى ، 1414 ق ، 568 ص ، اوّل ، رحلى . مرحوم بروجردى رحمه الله بر حاشيه كتاب مرآة العقول ، ترتيب اسانيد كتاب الكافى را با رموزى كه بر اين كتاب آورده اند ، مشخّص كرده و مقدّمه اى بر آن نگاشته است . سپس دو نفر از شاگردان ايشان به طور مستقل ، اقدام بر استخراج اسناد الكافى نمودند . كتاب حاضر ، يكى از اين استخراج هاست . مؤلّف با مشاهده نواقص و اشكالات موجود در كتاب تجريد أسانيد الكافى و تنقيحُها ، اقدام به رفع اين اشكالات و نواقص در كتاب ترتيب أسانيد كتاب الكافى نموده است . اين كتاب ، مشتمل بر مقدمه مؤلّف شامل زندگى نامه مرحوم كلينى ، بررسى ويژگى هاى كتاب الكافى ، بيان طبقات محدّثان از زمان صحابيان تا شيخ طوسى ، اسامى راويانى كه كتاب الكافى را از مرحوم كلينى روايت كرده اند و اسامى راويانى است كه مرحوم كلينى در الكافى از آنها روايت نقل كرده و شيخِ ايشان به حساب مى آيند . در اين مقدّمه ، مرحوم بروجردى رحمه الله به نقش و جايگاه طبقات رجال حديث در مشخّص كردن اشكال هاى موجود در اسناد و رفع اين اشكال ها ، از جمله سقط ها ، تصحيف ها ، قلب ها ، زياده و نقصان ها ، تمييز مشتركات ، توحيد مختلفات ، و تشخيص ارسال موجود در اسناد احاديث ، اشاره مى نمايد . متن كتاب ، در دو «مقصد» آورده شده است . در مقصد اوّل ، مؤلّف با استناد به اسناد موجود در كتاب الكافى و با توجّه به اين مطلب كه راويانى كه در صدر اسناد الكافى واقع شده اند ، صاحب «كتاب» يا «اصل»اند و مرحوم كلينى ، روايت ها را از آنها اخذ كرده است ، در نتيجه ، مؤلّف آنها شيخِ مرحوم كلينى به حساب مى آيد ، طرق مشايخ مرحوم كلينى را _ كه به وسيله آنها ، روايت را در «كتاب» و يا «اصل» خود آورده است _ تنظيم و ذكر كرده است تا طبقه راويان موجود در اسناد ، مشخّص گردد . ايشان طبقات رجال از زمان اصحاب تا شيخ طوسى را در دوازده طبقه گنجانيده است ، به طورى كه مرحوم كلينى در طبقه نهم راويان حديث قرار مى گيرد . در جاى ديگرى از مقصد اوّل ، با عنوان «فصل فى الأسانيد المبدوة بالمبهمات» ، ترتيب اسناد كه در صدر آنها «عدّة من أصحابنا» به همراه «احمد بن محمّد» آورده شده ، مشخص گرديده است . مقصد دوم كتاب ، شامل اسنادى است كه در صدر آنها ، تعبير «عدّة من أصحابنا» آورده شده و مرحوم كلينى ، منظور از «عدّة» را در اين موارد ، مشخّص كرده است . اين موارد ، شامل اسناد سه نفر از راويان طبقه هفتم است كه عبارت اند از : احمد بن محمّد بن خالد ، احمد بن محمّد بن عيسى و سهل بن زياد آدمى . ايشان از اين سه نفر با واسطه روايت نقل مى نمايد و در نتيجه ، شيخِ مرحوم كلينى به حساب نمى آيند و به همين جهت ، ذكر ترتيب روايات آنها در مقصد مستقلّى از مشايخ كلينى آورده شده است . در بيان طريق هاى مختلف هر راوى ، نشانى كامل كتاب الكافى با ذكر جلد ، صفحه ، نوع كتاب فقهى و غير فقهى و باب آن ، در ستون هايى كه حاوى اين اطّلاعات است آورده شده و در ذكر طُرُق مشايخ مرحوم كلينى ، ترتيب اسانيد ، بر اساس حروف الفبا در اسامى راويان ، تنظيم شده است . در زير نويس كتاب ، مؤلّف ، نشانى هاى ديگر اسنادى را كه در متن كتاب آورده شده ، مشخص نموده است . در آخر كتاب ، ميرزا حسن نورى ، مستدركات كتاب ترتيب أسانيد الكافى را آورده است . مقدّمه محمّد واعظ زاده خراسانى ، درباره زندگى مرحوم بروجردى رحمه اللهو بررسى ديدگاه و آثار رجالى ايشان است . نيز در مورد اين كتاب ، به طور مفصّل ، توضيحاتى بيان شده است و در نهايت ، تصوير بعضى اجازات مشايخ مرحوم بروجردى رحمه الله به ايشان ، آورده شده است . مقدمه ميرزا حسن نورى همدانى ، در بررسى خصوصيات اين كتاب است . سپس جدولى را بر اساس تطبيق صفحات كتاب الكافى (چاپ سنگى) با چاپ مشهور به آخوندى ارائه شده است . 541 . تنقيح أسانيد التهذيب ، تنظيم : ميرزا مهدى تبريزى صادقى ، قم : مطبعة سيد الشهداء ، 1411 ق ، 691 ص ، اوّل . مؤلّف با تنظيم اسناد هر راوى از كتاب تهذيب الأحكام ، طُرُق مختلف و طبقه آن راوى را مشخّص نموده است . البته ايشان ، اسناد روايات كتاب الكافى را كه در كتاب التهذيب نقل شده اند ، در اين تأليف نياورده است . اسامى راويان ، بر اساس ترتيب عنوان ها در كتاب الفهرست شيخ طوسى تنظيم شده اند . طبقات رجال از زمان صحابيان تا شيخ طوسى ، در دوازده طبقه گنجانيده شده است . در بيان هر سند ، نشانى آن سند ، شامل شماره جلد و صفحه از كتاب تهذيب الأحكام ، مشخّص شده است . 542 . ترتيب أسانيد كتاب التهذيب (الموسوعة الرجالية ، ج 2) ، تنظيم : ميرزا حسن نورى همدانى ، مقدّمه : محمّد واعظ زاده خراسانى ، مشهد : بنياد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى ، 1414 ق ، 544 ص ، رحلى . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : مقدمه مؤلّف كه در بردارنده مختصرى از ويژگى هاى اين كتاب و كتاب التهذيب ، به همراه شرح حال شيخ طوسى است ؛ امّا مؤلّف ، مقدّمه را به پايان نرسانيده است . در مقدّمه آورده شده است كه اسانيد روايات الكافى كه در التهذيب نقل شده ، در اين كتاب آورده نشده اند . در جلد اوّل اين مجموعه از كتاب ها كه با عنوان ترتيب أسانيد كتاب الكافى معرّفى شده است ، مؤلّف در مقدّمه ، توضيحاتى در نقش و جايگاه طبقات رجال حديث ، بيان داشته است . در متن كتاب ، مؤلّف با استناد به اسناد موجود در كتاب التهذيب و با اضافه كردن طُرُق شيخ طوسى در «مشيخه» و الفهرست ، به راويانى كه در صدر اسناد كتاب التهذيب واقع شده اند و اكثرا صاحب «كتاب» و يا «اصل»اند ، اشاره كرده طريق شيخ طوسى و مشايخ ايشان به صاحبان اين كتاب ها و روايات كتاب التهذيب را مشخّص و ذكر نموده است و به اين ترتيب ، اسناد را مسند ساخته و طبقه راويان موجود در اسناد التهذيب را مشخّص كرده است . طبقات رجال از زمان صحابيان تا شيخ طوسى ، در دوازده طبقه گنجانيده شده اند . در بيان هر طريق ، نشانى كامل كتاب التهذيب با ذكر جلد ، صفحه ، نوع كتاب فقهى و باب ، مشخّص شده است و ذكر طُرُق شيخ طوسى و ذكر مشايخ وى ، بر اساس حروف الفباست . در زير نويس كتاب ، مؤلّف ، نشانى هاى ديگر اسنادى كه در متن كتاب آورده شده اند ، مشخّص كرده و در بعضى موارد ، اشكال موجود در اسناد را مطرح نموده است . 543 . ترتيب أسانيد كتاب الخصال ، كتاب معانى الأخبار ، كتاب علل الشرائع ، كتاب ثواب الأعمال و عقاب الأعمال (الموسوعة الرجالية ، ج 3) ، تنظيم : ميرزا حسن نورى همدانى ، مقدّمه : محمّد واعظ زاده خراسانى ، مشهد : بنياد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى ، 1413 ق ، 639 ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر ترتيب و تنظيم اسناد موجود در پنج كتاب حديثى شيخ صدوق است و با توجّه به اين كه راويانى كه در صدر اسناد اين كتاب ها واقع شده اند ، صاحب «كتاب» و يا «اصل»اند كه شيخ صدوق روايت ها را از آنها اخذ كرده است ، مؤلّف ، طريق هر يك از مشايخ شيخ صدوق را در اين پنج كتاب حديثى مشخّص و ذكر نموده است تا به اين وسيله ، طبقه راويان موجود در اسناد وى مشخّص گردد . مؤلّف ، طبقات رجال حديث از زمان صحابيان تا شيخ صدوق را در ده طبقه گنجانيده است . اسناد هر يك از اين پنج كتاب ، به طور مستقل و با ذكر جلد و باب كتاب ، تنظيم شده اند و به ترتيب عبارت اند از : كتاب الخصال ، معانى الأخبار ، علل الشرائع ، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال . در اوّل هر كتاب ، اسامى مشايخ صدوق در آن كتاب بر اساس ترتيب حروف الفبا آمده است . 544 . رجال أسانيد أو طبقات رجال كتاب الكافى (الموسوعة الرجالية ، ج 4) ، تنظيم : ميرزا حسن نورى همدانى ، مقدّمه : محمّد واعظ زاده خراسانى ، مشهد : بنياد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى ، 1413 ق ، 468 ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر تنظيم طبقات راويان حديث در كتاب الكافى است ، به اين ترتيب كه مؤلّف با مراجعه به اسناد موجود در كتاب الكافى ، راوى و مروى عنه هر راوى را ذكر مى نمايد و بر اين اساس ، طبقه هر راوى با ذكر مشايخ و شاگردان وى مشخّص گرديده است . اسامى راويان ، بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده و در مقابل نام هر يك از آنها ، طبقه وى تعيين شده است . 545 . ترتيب أسانيد و رجال أسانيد (أو طبقات رجال) كتاب من لا يحضره الفقيه ، و ترتيب أسانيد كتاب الأمالى (الموسوعة الرجالية ، ج 5) ، تنظيم : ميرزا حسن نورى همدانى ، مقدّمه : محمّد واعظ زاده خراسانى ، مشهد : بنياد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى ، 1414 ق ، 496 ص ، اوّل . اين كتاب ، در سه بخش تنظيم شده است : 1 . ترتيب أسانيد كتاب من لا يحضره الفقيه ، كه مؤلّف با استناد بر اسناد موجود در اين كتاب و تكمله اين اسناد در مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه ، اسناد هر يك از مشايخ شيخ صدوق در كتاب من لا يحضر را مرتّب و بر اساس حروف الفبا ، تنظيم كرده است و به اين وسيله ، طبقه راويان موجود در اسناد اين كتاب ، مشخّص شده اند . در اوّل هر سند ، شماره مسلسل هر روايت ، به همراه نام بابى كه سند روايات از آن اخذ شده ، مشخّص شده است . طبقات رجال از زمان صحابيان تا شيخ صدوق ، در ده طبقه گنجانيده شده است . 2 . ترتيب رجال أسانيد كتاب من لا يحضره الفقيه ، مشتمل بر تنظيم طبقات راويان حديث كه در كتاب من لا يحضره الفقيه آورده شده ، به اين ترتيب كه مؤلّف با مراجعه به اسناد موجود در كتاب من لا يحضره الفقيه ، راوى و مروى عنه هر راوى را مشخّص نموده است و بر اين اساس ، طبقه هر راوى با ذكر مشايخ و شاگردان وى مشخّص گرديده است . اسامى بر اساس حروف الفبا تنظيم شده و در مقابل نام هر يك از راويان ، شماره طبقه وى تعيين شده است . 3 . ترتيب أسانيد كتاب الأمالى ، كه مؤلّف با استناد به اسناد موجود در كتاب الأمالى ، اسناد هر يك از مشايخ مرحوم صدوق به روايات موجود در اين كتاب را مشخّص كرده و آنها را بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم و ذكر نموده است و به اين وسيله ، طبقه راويان موجود در اسناد اين كتاب را مشخّص كرده است . 546 . تعليقة على منهج المقال . المسلسلات فى الاجازات ، ج 2 ، ص 328 . 547 . رجال أسانيد (أو طبقات رجال) كتاب رجال الكشّى ، فهرست الشيخ الطوسى ، فهرست الشيخ النجاشى (الموسوعة الرجالية ، ج 6) ، تنظيم : ميرزا حسن نورى همدانى ، مقدّمه : محمّد واعظ زاده خراسانى ، مشهد : بنياد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى ، 1413 ق ، 683 ص ، اوّل . اين كتاب ، در سه بخش مستقل تنظيم شده است كه عبارت اند از : رجال اسانيد يا طبقات رجال كتاب رجال الكشّى ،رجال اسانيد الفهرست شيخ طوسى ، رجال اسانيد رجال النجاشى . مؤلّف ، طبقات راويان حديث را در هر يك از اين سه كتاب ، به طور مستقل بيان كرده است ، به اين ترتيب كه با مراجعه به اسناد موجود در هر كتاب ، راوى و مروى عنه مشايخ ذكر شده در اين كتاب ها را ذكر نموده است و بر اين اساس ، طبقه مشايخ موجود در اين كتاب ها مشخّص شده اند . در هر كتاب ، اسامى راويان بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده و در مقابل هر نام ، شماره طبقه وى مشخّص شده است . 548 . رجال أسانيد أو طبقات رجال كتاب التهذيب (الموسوعة الرجالية ، ج 7) ، تنظيم : ميرزا حسن نورى همدانى ، مقدّمه : محمّد واعظ زاده خراسانى ، مشهد : بنياد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى ، 1413 ق ، 1341 ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر تنظيم طبقات راويان حديث در كتاب التهذيب شيخ طوسى است ، به اين ترتيب كه مؤلّف با مراجعه به اسناد موجود در كتاب التهذيب ، راوى و مروى عنه هر راوى را ذكر مى نمايد و بر اين اساس ، طبقه هر راوى با ذكر مشايخ و شاگردان وى مشخّص گرديده است . اسامى راويان ، بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده و در مقابل نام هر يك از راويان ، شماره طبقه وى مشخّص شده است . 549 . ترتيب فهرس الشيخ منتجب الدين . مستدركات الذريعة ، ج 26 ، ص 188 (ش 940) . مؤلّف در اين كتاب ، اقدام به بيان ترتيب اسامى مؤلّفان موجود در كتاب الفهرست شيخ منتجب الدين بن بابويه رازى (504 _ زنده در 585 ق) نموده است . سپس براى تكميل كتاب ، مستدركات خود بر آن را اضافه نموده است و در نهايت ، چند فايده رجالى را در آخر كتاب بيان كرده و مورد بحث قرار داده است . 550 . حواشى النجاشى . الذريعة ، ج 7 ، ص 111 (ش 583) . محقّق تهرانى اظهار داشته است كه اين حاشيه را بر نسخه اى از رجال النجاشى نزد مؤلّف و با خطّ او مشاهده نموده است .

.

ص: 229

. .

ص: 230

. .

ص: 231

. .

ص: 232

. .

ص: 233

. .

ص: 234

. .

ص: 235

. .

ص: 236

حسينى اصفهانى ، سيّد عبد اللّه (ثقة الإسلام) (1285 _ 1382 ق) .551 . مقتصر المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 22 ، ص 20 (ش 5819) . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 128) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد عبد اللّه هم فهرست نموده است .

.

ص: 237

شهرستانى حسينى حايرى ، سيّد محمّد على (1301 _ 1386 ق) .552 . سجل الأحوال من الرجال . المسلسلات فى الإجازات ، ج 2 ، ص 336 . 553 . ثقات الرواة . الذريعة ، ج 5 ، ص 8 (ش 21) . اين كتاب ، فهرست اسامى راويان موثق كه بر اساس تنظيم حروف الفبا آورده شده اند . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و ياد آورى كرده كه اين كتاب به چاپ رسيده است . ايشان در الذريعة (ج 10 ، ص 135) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد محمّد على و نيز با عنوان رجال السيّد هبة الدين الشهرستانى (ج 10 ، ص 159) فهرست نموده است .

منزوى تهرانى ، محمّد محسن (آقا بزرگ) (1293 _ 1386 ق) .554 . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، تصحيح : احمد منزوى ، 1378 ق ، 626 ص ، دوم . اين كتاب ، مشتمل بر مقدمه مؤلّف و متن كتاب است . مقدّمه مؤلّف در جايگاه علم رجال و معرّفى كتاب است . متن كتاب ، شامل اسامى مؤلّفانى است كه از نيمه دوم قرن اوّل هجرى تا زمان حيات مؤلّف ، داراى تأليفى در موضوعات شرح حال راويان و علماى شيعه ، فهرست كتاب هاى شيعه ، اجازات ، انساب ، فوايد رجالى و ... بوده اند . به دنبال ذكر اسامى مؤلّفان ، شرح حال بسيار مختصر آنها به همراه فهرست اسامى آثار مؤلّف در موضوعات ذكر شده ، آمده است . اسامى بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند .

زنجانى ، شيخ موسى (1328 _ 1399 ق) .555 . الجامع فى الرجال ، قم : پيروز ، 1394 ق ، 1009 ص . تنها جلد اوّل آن چاپ شده است . مؤلّف در مقدمه كتاب ، انگيزه و روش خود در تأليف اين كتاب را بيان نموده است . متن كتاب ، شامل اسامى كلّيه رجال شيعه در كتاب هاى فقه ، حديث و رجال است و به دنبال ذكر هر اسم ، مشخّص شده است كه اين شخص ، صحابه كدام يك از معصومان عليهم السلاماست و در صورتى كه آن شخص راوى باشد ، راوى و مروى عنه وى مشخّص شده ، و كتابى كه در آن روايت وى آمده ، معرّفى شده است . در مواردى كه در ضبط اسامى اشكالى باشد ، به منظور رفع مشكل ، ضبط اسم يا كنيه و يا لقب او بيان شده است و در مواردى كه اسامى مختلف ، شامل يك نفر باشد و يا يك اسم ، شامل دو يا چند نفر باشد (توحيد مختلفات و تمييز مشتركات) ، مؤلّف كتاب ، به اين مطلب اشاره نموده است . در بسيارى از موارد ، موثّق يا ضعيف و يا مجهول بودن راوى با بيان مصدر مورد مراجعه ، مشخّص شده است . نيز در مواردى كه اسمى از راويان شيعه با راويان اهل سنّت در روايات كتاب صحيح مسلم و بخارى مشترك باشند ، اين موارد ، مشخّص شده اند . در بيان اسامى معصومان عليهم السلام و اسامى كتاب هاى رجالى و حديثى و اقسام حديث ، از رموزى استفاده شده كه در مقدّمه كتاب مشخّص شده اند . اسامى موجود در كتاب ، بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده است . جلد اوّل اين كتاب ، تنها شامل حرف «الف» تا پايان حرف «سين» است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 151) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ موسى ، و در مصفّى المقال (ص 466) با عنوان الوجيزة فهرست كرده است .

.

ص: 238

ارومى تبريزى ، اسماعيل (زنده در 1295 _ ق 14 ق) .556 . رجال الشيخ اسماعيل الأرومى . الذريعة ، ج 10 ، ص 96 (ش 191) . محقّق تهرانى اشاره مى نمايد كه مؤلّف ، نام اين كتاب را در فهرست آثار خود كه در پايان بعضى از تصانيف وى به چاپ رسيده ، آورده است .

.

ص: 239

اصفهانى حايرى ، ميرزا عبد الرزاق بن على رضا (1291 _ ق 14) .557 . الوجيزة فى الدراية والفوائد الرجالية ، 43 + 15 ص ، جيبى . اين رساله ، مشتمل بر مباحثى در علم درايه و فوايد رجالى است . مؤلّف در متن كتاب ، اين مباحث را طرح و تبيين نموده است : تعريف علم رجال و درايه ؛ موضوع و وجه نياز به آنها ؛ اقسام حديث ؛ اقسام تحمّل حديث ؛ شرايط قبول خبر واحد ؛ الفاظ مدح و ذم ؛ اصول اربعمئه و جوامع حديثى شيعه ؛ اصحاب اجماع ؛ كنيه ائمه عليهم السلام . مؤلّف در نهايت ، فوايد متفرّقه اى در علم درايه به اين وجيزه اضافه نموده است كه عبارت اند از : توضيح بعضى از كنيه ها ، القاب و انساب ، و بيان اسامى مؤلّفان بعضى از كتاب هاى فقهى . كتاب ، مشتمل بر حاشيه هايى از مؤلّف است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 25 ، ص 50 ، ش 254) ، اين كتاب را با عنوان ذكر شده و نيز با عنوان رجال الميرزا عبد الرزاق (ج 10 ، ص 125) فهرست نموده است .

بحرانى ، سيّد هادى بن حسين (1302 _ ق 14) .558 . نخبة المقال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 24 ، ص 99 (ش 512) . كتاب ، اُرجوزه اى در علم رجال و مشتمل بر دو هزار و پانصد بيت است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 158) ، اين كتاب را با عنوان رجال السيد هادى بن السيد حسين الصباغ هم فهرست نموده است .

.

ص: 240

حرّ عاملى جبعى ، على بن سعيد (ق 14) .559 . مهذّب الأقوال فى أحوال الرجال . الذريعة ، ج 23 ، ص 292 (ش 9032) . اين كتاب ، از جمله مآخذ كتاب أعيان الشيعة است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 136) ، اين كتاب را با عنوان رجال الشيخ على هم فهرست نموده است .

حسن آبادى ، محمّد جواد (ق 14) .560 . تلخيص خلاصة الأقوال . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 117 . اين كتاب، مشتمل بر تلخيصى از كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى (م 726ق) است . مرحوم شيخ احمد بيان در خُلد برين (ج 15 ، ص 135) ، نام اين كتاب را در فهرست آثار اين مؤلّف آورده است .

خوانسارى رياضى ، ابوالقاسم (1313 _ ق 14) .561 . الفوائد الرجالية . تقريرات درس سيّد ابو تراب خوانسارى . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 34 . محقّق تهرانى در نقباء البشر (ص 64) ، نام اين كتاب را در فهرست آثار اين مؤلّف آورده است .

عزاوى نجفى ، محمّد رضا (ق 14) .562 . أصدق المقال فى الدراية والرجال . الذريعة ، ج 2 ، ص 121 (ش 484) . محقّق تهرانى بيان كرده است كه فاضل اُردوبادى از باب چهاردهم اين كتاب، احوال بعضى از رجال را انتخاب كرده و در مجموعه الرياض الزاهرة ، نقل نموده است . 563 . معرفة الأحوال فى علم الرجال . الذريعة ، ج 21 ، ص 246 (ش 4859) . كتاب در دو بخش تأليف شده است : بخش اوّل ، در احوال رجال صحيح است و بخش دوم ، در احوال رجال موثّق و ضعيف .

.

ص: 241

كلباسى ، محمّد ابراهيم (1322 _ ق 14) .564 . دُرَر المقال فى علمى الدراية والرجال . الذريعة ، ج 8 ، ص 135 (ش 506) . اين كتاب ، مشتمل بر تقريرات درس درايه و رجال سيّد ابوتراب خوانسارى است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 10 ، ص 83 ، ذيل ش 147) ، اين كتاب را با عنوان كتاب الرجال هم فهرست نموده است . نسخه خطى اين كتاب ، در كتاب خانه هاى ايران موجود است .

گلپايگانى ، محمّد (ق 14) .565 . تقريرات السيد أبوتراب فى الفوائد الرجالية . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، ص 446 . محمّد گلپايگانى از شاگردان سيّد ابوتراب است كه مباحث و فايده هاى رجالى درس استاد خود را تقرير نموده است .

مطرخفاجى نجفى ، جواد (1308 _ ق 14) .566 . غوالى سبائك المقال فى نبذ من علم الرجال . الذريعة ، ج 16 ، ص 71 (ش 353) . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه ، سه مقصد و خاتمه است . مقدمه كتاب ، دربردارنده تعريف ، موضوع و غايت علم رجال است . مقاصد سه گانه كتاب ، مشتمل بر بحث در اصحاب اجماع ، مفهوم «عدّه» و بحث از بعضى از منصوبان به توثيق است . خاتمه كتاب نيز در مورد بعضى از مشايخ اجازات است . محقّق تهرانى در كتاب مصفّى المقال ، از اين كتاب با عنوان غوالى سبائك المقال فى بيان وجه الحاجة إلى علم الرجال ياد كرده و در الذريعة (ج 10 ، ص 108) نيز آن را با عنوان رجال الشيخ جواد مطر ، فهرست نموده است .

.

ص: 242

مظفّر ، محمّد حسن بن محمّد (1301 _ ق 14) .567 . رجال السنة فى الميزان ، مقدّمه نگار : مرتضى رضوى و عبد الرحمان عبد اللّه زرعى ، قاهره : دار المعلم للطباعة ، 1396 ق ، 152 ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه اى در ذكر فتواى علما و شيوخ الأزهر در مورد مذهب شيعه و تقريب بين مذاهب اسلامى و نيز زندگى نامه مؤلّف به قلم شيخ راضى است . متن كتاب ، شامل مباحثى در حجّيت اخبار عامّه و مناقشه در اسناد روايات آنها ، خصوصا در كتب صحاح ستّه است . مؤلّف ، فهرستى از راويان موجود در كتاب هاى صحاح ششگانه اهل سنّت را كه از طرف علماى آنها در كتاب هاى رجالى مورد جرح و تعديل واقع شده اند ، بر اساس ترتيب حروف الفبا ، تنظيم و ارائه نموده است . اين كتاب ، در مقدمه دلائل الصدق مؤلّف ، آمده است . سپس سيّد مرتضى رضوى به عنوان ردّى بر كتاب رجال الشيعة فى الميزان عبد الرحمان عبد اللّه زرعى ، اقدام به چاپ آن به طور مستقل نموده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 2 ، ص 258 ، ش 1050) ، اين كتاب را با عنوان الإفصاح عن أحوال رواة الصحاح و نيز با عنوان رجال الشيخ محمّد حسن بن الشيخ محمّد (ج 10 ، ص 110) فهرست نموده است .

موسوى آل خرسان نجفى ، سيّد حسن (1326 _ ق 14) .568 . شرح مشيخة الاستبصار . منتشر شده در : الاستبصار ، تهران : دار الكتب الإسلاميّة ، 1363 ، ص 303 _ 345 ، چهارم . مؤلّف در اين شرح به بيان احوال راويانى كه داراى «كتاب» يا «اصل» هستند و از كتاب يا اصل آنها در الاستبصار روايت آورده شده و شيخ طوسى ، طريق خود به اين اشخاص را در مشيخه ذكر نموده ، و همچنين در بيان شرح احوال كلّيه راويانى كه در طُرُق اين مشايخ واقع شده اند پرداخته است . شايان ذكر است كه در جلد اوّل كتاب الاستبصار ، اسناد روايات به صورت كامل آورده شده اند . سپس شيخ طوسى از جلد دوم ، اقدام بر اختصار اسناد نموده و تنها به ذكر صاحبان كتاب و اصل تا معصوم عليهم السلاماكتفا نموده است و طريق اين مشايخ را در آخر جلد چهارم به نام مشيخة الاستبصار ، آورده است . شارح در شرح حال هر راوى ، علاوه بر ذكر عبارت هاى علماى معتمَد در علم رجال ، تأليف هاى راوى و در بعضى موارد ، راوى و مروى عنه آن راوى را مشخّص نموده است . شارح در آخر ، فهرستى از اسامى راويان مشيخة الاستبصار را كه داراى كتاب يا اصل هستند و شيخ طوسى براى آنها طريق ذكر كرده ، بر اساس حروف الفبا تنظيم نموده است . 569 . شرح مشيخة تهذيب الأحكام . منتشر شده در : تهذيب الأحكام ، بيروت : دار صعب _ دار التعارف ، 1401 ق ، 10 ج (ج 10 ، 91 ص) . مؤلّف در اين شرح به بيان احوال كلّيه راويان صاحب «كتاب» و «اصل»اند و راويانى كه در طريق شيخ طوسى در مشيخه تهذيب الأحكام وارد شده اند ، پرداخته است . در شرح حال هر راوى ، علاوه بر ذكر عبارت هاى علماى رجال ، تأليف ها و در بعضى موارد ، راوى و مروى عنه آن راوى را مشخّص نموده است . مؤلّف اين شرح ، در آخر فهرستى از اسامى راويان مشيخه التهذيب را كه داراى كتاب و اصل هستند و شيخ طوسى در مشيخه به آنها طريق ذكر كرده است ، بر اساس حروف الفبا تنظيم نموده است . 570 . شرح مشيخة الفقيه . منتشر شده در : [كتاب ]من لا يحضره الفقيه ، بيروت : دار التعارف ، 1401 ق ، 4 ج ، (ج 4 ، 148 ص) . اين شرح در بيان احوال راويانى است كه در مشيخه كتاب من لا يحضر به آنها طريق ذكر شده است . اغلب مطالب ذكر شده در مورد راويان از عبارت هاى شيخ طوسى ، نجاشى و علاّمه حلّى اتّخاذ شده و علاوه بر بيان شرح حال راويان ، تأليف ها و راوى و مروى عنه آنها مشخّص شده است . شارح در آخر ، فهرستى از اسامى راويان مشيخه كتاب من لا يحضر الفقيه را كه داراى طريق هستند ، بر اساس حروف الفبا تنظيم نموده و در مقدّمه اى مختصر بر اين شرح ، ويژگى هاى اين شرح و فهرستى از مصادر مورد مراجعه را بيان نموده است .

.

ص: 243

. .

ص: 244

ابوالحسن ، سيّد على .571 . الفوائد الرجالية ، قم : ذوى القربى ، 230 + 180 ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر 24 فايده رجالى است كه عناوين اين فوايد عبارت اند از : 1 . نياز به رجال ؛ 2 . شرايط راوى ؛ 3 . حجّيت قول اوايل متأخّران ؛ 4 . اصحاب اجماع ؛ 5 . مشايخ ثقات ؛ 6 . وثاقت برخى مشايخ ؛ 7 . مشايخ اجازه ؛ 8 . اِكثار روايت از مشايخ ؛ 9 . غير مستثنيات ابن وليد ؛ 10 . وثاقت مشايخ نجاشى ؛ 11 . رجال تفسير القمى ؛ 12 . كسانى كه توقيع برايشان صادر شده ؛ 13 . امارات وثاقت ؛ 14 . تعريف شخص ، اماره شهرت وى ؛ 15 . موارد عطف نجاشى ؛ 16 . امامى بودن اشخاصى كه در الفهرست و در رجال النجاشى ، نام آنها فهرست شده است ؛ 17 . عدم اعتبار رأى متسرّع در قدح ؛ 18 . اعتبار رأى رجالى غير امامى ؛ 19 . مراد از ابوالعباس در كلام نجاشى ؛ 20 . تمييز مشتركات ؛ 21 . عدم اعتبار روايت شخص در مدح خودش ؛ 22 . عدم لزوم اعتبار خبرى كه در كتب اربعه نقل شده است ؛ 23 . وجاده ؛ 24 . طُرُق شيخ صدوق و شيخ طوسى و نجاشى و فوايد آنها . به همراه اين كتاب ، كتاب ديگرى با عنوان الانتصار للنائينى فى صحّة الكافى از همين مؤلّف ، چاپ شده است . 572 . الانتصار للنائينى فى صحّة الكافى . منتشر شده به همراه : الفوائد الرجالية ، قم : ذوى القربى ، 188 ص ، اوّل . اين رساله ، در تقويت رأى محقّق نايينى در صحّت روايات الكافى نگاشته شده و مؤلّف ، قراين مختلف دالّ بر اين مطلب را از آراى ناقدان برجسته حديث ، گِرد آورده است و در مجموع ، سه قرينه مهم را ذكر كرده و سپس به دفع اشكالات معجم رجال الحديث بر اين ادّعا پرداخته است . در پايان رساله ، مواردى كه شيخ طوسى بر روايات الكافىاشكال كرده ، جواب داده شده است . اين كتاب ، همراه كتاب الفوائد الرجالية ى همين مؤلّف ، در يك مجلّد آورده شده است .

.

ص: 245

اكبرى ، غلامرضا .573 . بررسى زندگى على بن يقطين ، مشهد : مؤسسه فرهنگى ، انتشاراتى الشمس ، 200 ص ، اوّل . اين كتاب به بررسى حالات على بن يقطين مى پردازد كه از راويان امام كاظم عليه السلام به شمار مى آيد و با تشويق آن حضرت ، در دستگاه خلفاى عبّاسى باقى ماند و خدمات شايانى را به شيعيان زمان خود نمود . مطالب كتاب ، در چهار فصل جمع آورى شده كه عبارت اند از : فصل اوّل ، زندگى نامه على بن يقطين ؛ فصل دوم ، فعّاليت هاى اجتماعى و سياسى او ؛ فصل سوم ، خاندان على بن يقطين ؛ فصل چهام ، روايات على بن يقطين با اشاره به كتاب هاى فقهى و باب هايى كه اين روايات در آن جا وارد شده اند .

.

ص: 246

امانى ، محمّد حسن .574 . نجاشى ، راوى شناس بزرگ . قم : مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامى ، 1376 ش ، 144 ص ، اوّل . اين كتاب ، شامل بررسى شرح حال نجاشى ، صاحب كتاب رجال النجاشى است و در زمينه علم رجال تأليف شده كه يكى از چهار كتاب اصلى علم رجال به حساب مى آيد . اين كتاب ، در هفت بخش به ولادت نجاشى ، خاندان او ، اساتيد و راويان او ، حاكمان عصر ، علماى معاصر ، و آثار نجاشى است و به جلوه هايى از زندگى او اشاره دارد .

امينى ، محمّد هادى .575 . أصحاب الإمام أمير المؤمنين عليه السلام و الرواة عنه . بيروت : دار الغدير للمطبوعات _ دار الكتاب الإسلامى ، 1412 ق ، 2 ج ، اوّل . اين كتاب ، در بردارنده نام و شرح حال اصحاب امام على عليه السلام و راويان از آن حضرت است كه اكثرا به طور مختصر بيان شده است . سپس مصادر رجالى شيعه و اهل سنّت كه شرح حالى از اين صحابى و يا راوى را در بردارند ، با ذكر نشانى مشخّص شده است . اسامى بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده اند .

ايروانى ، باقر .576 . دروس تمهيدية فى القواعد الرجالية . منشورات سعيد بن جُبَير ، 1417 ق ، 347 ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : مقدمه مؤلّف در حجّيت خبر و نياز به علم رجال است . متن كتاب ، در دو بخش تنظيم شده است و مباحث هر دو بخش ، يكسان است . تنها در بخش دوم ، مباحث بخش اوّل به صورتى مفصّل تر مطرح شده است . چون مؤلّف ، كتاب را به عنوان كتاب درسى تأليف كرده است ، در آخر هر فصل ، تمرين هايى را مطرح نموده است . كتاب ، شامل چهار فصل است كه عبارت اند از : فصل اوّل ، روش هاى اثبات وثاقت راوى ، توثيقات عامّه ، مدارك حجّيت قول رجالى ؛ فصل دوم ، اقسام حديث ؛ فصل سوم ، معرّفى و بررسى نظريات مختلف در مورد بعضى از كتاب هاى حديثى ؛ فصل چهارم ، بررسى نظريات مختلف در مورد بعضى از كتاب هاى رجالى .

.

ص: 247

بغدادى ، محمود .577 . ثقات الإسلام . تهران : هفتمين كنفرانس بين المللى وحدت اسلامى ، شهريور 1372 ، 91 ص . نويسنده در مقدّمه ، مطالبى در زمينه ضرورت وحدت بين مسلمانان و آثار آن مطرح نموده است و سپس به همين منظور ، بعضى از راويان مشترك را كه در كتاب هاى شيعه و اهل سنّت ، ثقه شمرده شده اند ، مشخّص كرده و فهرست نموده است . در ذيل هر نام ، شرح حال مختصرى از راوى ، به همراه اقوال بعضى از علماى رجال شيعه و سنّى ، و راوى و مروى عنه مشخّص شده و در آخر ، مصادرى كه شرح حال اين راوى را بيان داشته اند ، با ذكر نشانى معرّفى شده اند . اسامى راويان ، به ترتيب حروف الفبا تنظيم شده است .

بهبودى ، محمّد باقر .578 . علل الحديث . تهران : انتشارات سنا ، 1378 ق ، 362 ص ، اوّل . مؤلّف ، احاديث معلّل را كه نقصانى در متن يا سند آنها يافت مى شود ، معرّفى كرده و موارد بسيارى از اشكالات سندى روايات ، از جمله : تصحيف ، اضطراب ، تعليق ، انقطاع سند و اشتراك در اسامى راويان را مشخّص نموده است .

تبريزى ، محمّد صالح .579 . بحوث فى مبانى علم الرجال . مؤسسه انتشارات عصر ظهور ، 1420 ق ، 334 ص . تقريرات درس محمّد سند . اين كتاب مشتمل بر مطالب زير است : مقدمه مؤلّف در تعريف علم رجال و بررسى ويژگى هاى كتاب است . مدخل كتاب ، در مورد احتياج به علم رجال و ادّعاى قطعيت و صحّت جميع روايات كتب اربعه ، و ادّعاى اعتبار طرق مشيخه شيخ طوسى و شيخ صدوق است . متن كتاب ، داراى چهار فصل در مباحث ذيل است : فصل اوّل ، ميزان حجّيت توثيق و تضعيف ؛ فصل دوم ، امارات وثاقت يا حَسَن ؛ فصل سوم ، شيوه هاى بحث رجالى ؛ فصل چهارم ، ضوابط تحقيق كتب روايى و بررسى تفسير القمى و تفسير المنسوب الى الإمام العسكرى عليه السلام . خاتمه كتاب ، شامل چند «امر» است كه عبارت اند از : امر اوّل ، پاكسازى كتب جوامع حديثى از روايت هاى غير صحيح ؛ امر دوم ، اقسام حديث ؛ امر سوم ، تصحيح اسناد متأخّران به وسيله اصول روايى ؛ امر چهارم ، اشخاص بحث انگيز در رجال ؛ امر پنجم ، اقسام مراسيل ؛ امر ششم ، متّهمان به غلو ؛ امر هفتم ، روايت هاى مضمره ؛ امر هشتم ، رجال ابن الغضائرى ؛ امر نهم ، فرق بين الفهرست و الرجال شيخ طوسى و رجال النجاشى ؛ امر دهم ، بررسى بعضى از الفاظ جرح و تعديل .

.

ص: 248

تجليل تبريزى ، ابوطالب .580 . معجم الثقات وترتيب الطبقات . قم : مؤسسة النشر الإسلامى ، 424 ص ، اوّل . اين كتاب ، در بردارنده مطالب زير است : مقدمه مؤلّف در معرّفى كتاب است . متن كتاب ، داراى پنج فصل است و در هر فصل ، اسامى راويان بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است و براى هر راوى ، يك شماره مسلسل آورده شده است و در ذيل هر عنوان ، مصادر مورد مراجعه ، مشخّص شده اند . مباحث فصل هاى پنجگانه كتاب عبارت اند از : فصل اوّل ، اسامى راويانى كه در مورد هر يك از آنها توثيق خاص وارد شده است ؛ فصل دوم ، اسامى راويانى كه ابن ابى عمير ، صفوان يا بَزَنطى از آنها نقل كرده اند و يا ديگر توثيقات عام آنها را شامل مى شود ؛ فصل سوم ، اسامى راويانى كه مشمول توثيق نشده اند ؛ بلكه مدح در مورد آنها رسيده است ؛ فصل چهارم ، وثاقت مشايخ اجازه ؛ فصل پنجم ، اسناد صحيح در مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه ، الاستبصار و التهذيب . مقدمه مرحوم سيّد شهاب الدين مرعشى نجفى در معرّفى كتاب ، و اجازه نامه ايشان به مؤلّف است .

.

ص: 249

ترابى ، على اكبر و يحيى رهايى .581 . الموسوعة الرجالية الميسرة أو معجم رجال الوسائل . مقدّمه و اشراف بر تحقيق : جعفر سبحانى ، قم : مؤسسة الإمام الصادق عليه السلام ، 1419 ق ، 2 ج ، اوّل . مقدمه كتاب ، شامل بحث مختصرى در تدوين حديث ، به همراه اسناد ، تنظيم اسناد به روش جوامع حديثى ، شرايط حجّيت خبر و بيان ويژگى هاى اين كتاب است . متن كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى رجال و راويانى است كه در وسائل الشيعة و كتب اربعه روايت داشته اند و با استفاده از كتب رجالى شيعه ، شرح حال آنها آورده شده است . در ذيل هر عنوان ، شرح حالى از آن راوى ، با بيان اقوال علماى علم رجال ، مشخّص شده و به همراه آن ، نام آثار وى مشخّص شده است . در بيان توثيق و تضعيف راويان ، علاوه بر بيان اقوال قدما و متأخرّان ، بر بعضى از توثيقات عام اعتماد شده است ؛ مانند : اعتماد بر اين قول مشهور كه ابن ابى عمير و صفوان بن يحيى و بَزَنطى ، از غير شخص ثقه روايت نقل نمى كنند ؛ توثيق مشايخ اصحاب اجماع ؛ وثاقت مشايخ صدوق و راويانى كه در طريق صدوق اند ؛ وثاقت راويانى كه ابن قولويه در كتاب كامل الزيارات ، به طور مستقيم از آنها روايت نقل كرده است . در بسيارى از موارد ، تعداد روايات راويانى كه نام آنها در اسناد كتب اربعه آمده ، مشخّص شده است . در مواردى كه راوى اى مشهور به اسم و كنيه و لقب باشد ، هر يك در محلّ خود آورده شده است ؛ امّا تنها در يك موضع ، شماره گذارى شده است تا مشخّص شود كه اينها شامل يك نفرند . در خاتمه ، آية اللّه سبحانى ، طريق شيخ صدوق و شيخ طوسى به راويانى كه صاحب «كتاب» و يا «اصل» بوده اند و ايشان ، روايات را از آن كتاب يا اصل اتّخاذ كرده ، آورده است .

.

ص: 250

تسترى [/ شوشترى] ، محمّد تقى (1320 _ 1415 ق) .582 . قاموس الرجال . تحقيق : مؤسسة النشر الإسلامى ، قم : مؤسسة النشر الإسلامى ، 1410 ق ، 9 ج ، دوم / تهران : مركز نشر الكتاب ، 1391 ق ، 11 ج و 3 ج ملحقات . كتاب مشتمل بر مطالب زير است : مقدمه مؤلّف ، در بردارنده 28 فصل ، در فوايد رجالى است كه عبارت اند از : بررسى بعضى از اصطلاحات علم رجال ؛ تمييز مشتركات ؛ ذكر مباحثى در مورد اسامى ، نسب ها و كنيه ها ؛ معرّفى و بررسى كتاب هاى معتبر و غير معتبر رجالى ؛ ديدگاه قدما در معناى «غلو» ؛ اسباب حسن ؛ شمول توثيق براى غير امامى . متن كتاب ، يك موسوعه رجالى است كه ابتدا هدف از تأليف آن ، نقد كتاب تنقيح المقال عبد اللّه مامقانى (م 1351 ق) بوده است و مؤلّف ، پس از بيان قول مامقانى در تنقيح المقال ، تعليقات مفصّل خود را كه شامل مباحثى استدلالى است ، بعد از تعبير «أقول» بيان كرده است و سپس خود به عنوان يك كتاب رجالى مستقل ، عرضه شده است . در بسيارى از موارد كه صاحب تنقيح المقال در مورد شخصى كه عنوان شده ، شرح حالى را ذكر نكرده است ، مؤلّف ، شرح حال آن شخص را همراه با ذكر اقوال علماى علم رجال و طبقه و ديگر احوال وى بيان كرده است و در بعضى موارد ، مؤلّف ، عناوين جديدى را بر عناوين كتاب تنقيح المقال ، اضافه كرده است . و در شرح حال هايى كه صاحب تنقيح المقال براى راوى بيان داشته است ، مؤلّف قاموس الرجال ، موارد اشتباه را كه در زمينه مباحث لغوى و استنباط و اسناد است ، متذكّر شده است . خاتمه كتاب ، در چاپ اوّل ، شامل 33 فايده رجالى به صورت مختصر است . مقدّمه ناشر ، شامل معرّفى اين كتاب و زندگى نامه مؤلّف آن است . ناشر ، ضمن تصحيح غلط هاى موجود در چاپ اوّل ، نشانى بسيارى از مصادرى را كه مؤلّف به آنها مراجعه داشته ، مشخّص نموده است . اين كتاب ، در چاپ اوّل ، يازده جلد بوده است و مصنّف ، سه جلد ديگر به عنوان ملحقات كتاب قاموس الرجال ، به آن اضافه كرده است ؛ ليكن در چاپ دوم ، اين سه جلد در بقيه جلدها درج شده است و تاكنون ، نُه جلد آن به چاپ رسيده است . در آخر جلد يازدهم از چاپ اوّل ، سه رساله از مؤلّف كتاب با عناوين : «فى المُكنين بأبى بصير» ، «رسالة فى سهوالنبى صلى الله عليه و آله» و «رسالة فى تواريخ النبى والآل _ صلوات اللّه عليهم _ » به چاپ رسيده است . محقّق تهرانى در مصفّى المقال (ص 97) ، اين كتاب را با عنوان التعليقات على رجال الممقانى و در الذريعة (ج 4 ، ص 466 ، ضمن ش 2070) با عنوان تعليقات تنقيح المقال و نيز با عنوان رجال الشيخ محمّد تقى التسترى (ج 10 ، ص 101 ، ش 211) هم فهرست نموده است . 583 . فى المكنين بأبى بصير . قاموس الرجال ، تهران : مركز نشر الكتاب ، 1391 ق ، 11 ج و 3 ج ملحقّات (ج 11 ، ص 59 _ 176) . يكى از مشكلات موجود در اسناد روايات كه در بيان علماى متقدّم و متأخّر علم رجال ، مطرح بوده است ، اشتراك يك اسم يا لقب و كنيه بين دو يا چند راوى است . از مشهورترين اين موارد ، كنيه «ابوبصير» است و به دليل اهميّتى كه اين تعبير در اسناد روايات دارد و يحيى اسدى از اصحاب اجماع به شمار مى آيد ، مقتدّمان و متأخّران ، رساله هاى متعدّدى را تأليف نموده اند . مؤلّف ، ضمن بيان شكل هاى مختلف اين بحث در ميان متقدّمان و متأخّران ، اقوال مختلف علماى علم رجال را بيان داشته و به نقد و بررسى اين ديدگاه ، اقدام مى نمايد و با استناد به احاديث ، شرح حال ها ، راوى و مروى عنه و ... كه درباره صاحبان اين كنيه (مانند يوسف بن حرث ، عبد اللّه بن محمّد اسدى ، ليث بن بخترى مرادى و ...) آمده ، در صدد آن است كه نتيجه اى را كه خود از بررسى ادلّه به آن رسيده ، به اثبات برساند . ايشان به اين نتيجه رسيده كه ابو بصيرِ مطلق در اسناد روايات ، همان يحيى ابوبصير اسدى است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 4 ، ص 148 ، ذيل ش 722) ، اين كتاب را با عنوان ترجمة أبى بصير و نيز با عنوان الرسالة المبصرة (ج 11 ، ص 223 ، ش 1360) هم فهرست نموده است .

.

ص: 251

. .

ص: 252

جديدى نژاد ، محمّد رضا .584 . معجم مصطلحات الرجال و الدراية ، قم : دار الحديث ، 1380 ، 203ص ، اوّل . شناخت تعبيرها و مصطلحات هر علمى ، نقشى مستقيم در دستيابى به مطالب آن علم دارد . اين كتاب ، ضمن بيان فهرستى از مصطلحات علم رجال و درايه در بيش از ششصد عنوان ، عبارت هاى عالمان و در بعضى موارد ، تلخيص آنها را در تفسير هر مصطلح با ذكر نشانى مصدر مورد مراجعه ، ارائه كرده است . محورهاى الفاظ و اصطلاحات ، شامل اقسام و انواع حديث ، الفاظ مدح و ذم ، توثيقات عام ، اقسام تحمّل حديث ، رمزهاى متداول در كتب حديث ، و ديگر مباحث علوم حديث است .

جواهرى ، محمّد .585 . المفيد من معجم رجال الحديث . قم : مكتبة المحلاّتى ، 1417 ق ، 763 ص ، رحلى . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : مقدّمه مؤلّف ، كه ويژگى هاى كتاب را مورد بررسى قرار داده است . متن كتاب ، شامل فهرستى است از اسامى راويان ذكر شده در معجم رجال الحديث (كه در شماره 672 معرّفى خواهد شد) ، با بيان شرح حال هر راوى . سپس نتيجه اى كه مرحوم خويى در مورد هر راوى ، به آن رسيده ، مشخّص شده است . در مقابل نام هر راوى ، شماره رديف وى در چاپ هاى مختلف معجم ، مشخّص شده است . نيز موارد اختلاف بين نسخه هاى چاپ نجف ، بيروت و تهران ، مشخّص شده است .

.

ص: 253

حاجيانى دشتى ، عباس .586 . نخبة المقال فى تمييز الاسناد والرجال . قم : مؤلّف ، 535 ص . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : مقدّمه مؤلّف ، در مشخّصات و روش كار ايشان در كتاب ، همراه با ذكر چند فايده رجالى ، از جمله بحث در توثيقات عامّه و غير آن ، و بررسى بعضى از مصطلحات موجود در كتاب هاى شيخ طوسى است . متن كتاب ، شامل : شرح طريق هاى شيخ طوسى در مشيخه التهذيب ، الاستبصار و الفهرست ، و طريق هاى شيخ صدوق در مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه است . همچنين حجّيت و عدم حجيّت طريق هاى شيخ طوسى و شيخ صدوق با ذكر علّت و ذكر اقوال علماى رجال در مورد رجال موجود در طريق ، مورد بحث و بررسى واقع شده اند .

حسن زاده آملى ، حسن .587 . أضبط المقال فى ضبط أسماء الرجال . تحقيق : سيّد محمّد كاظم مدرّسى ، فاضل عرفان و محمّد كاظم محمودى ، قم : مركز الأبحاث والدراسات الإسلامية ، 1418 ق ، 200 ص ، اوّل . اين كتاب مشتمل بر ضبط اسامى ، انساب ، كنيه و القاب رجال حديثى است كه مورد اشتباه واقع شده اند . اسامى در 28 باب ، بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند .

.

ص: 254

حسينى بغدادى ، سيّد محمّد جواد .588 . المعين على معجم رجال الحديث . ج 1 ، مشهد : مؤسسة الإمام الهادى عليه السلام ، 1415 ق ، اوّل ، 644 + 127 ص و ج 2 ، مشهد : مؤسسة الإمامة للنشر ، 1417 ق ، 1024 ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر ذكر اسامى رجالى است كه در كتاب معجم رجال الحديث (كه در شماره 672 معرّفى خواهد شد) و كتب اربعه ، آورده شده اند . تمام عنوان هاى متفرّق در معجم رجال الحديث كه مربوط به يك راوى است ، در ذيل اوّلين عنوان ، جمع آورى شده اند و بعد از آخرين عنوان ، اطّلاعات بسيار مختصرى به همراه ذكر مصدر مورد مراجعه ، بيان شده است . مؤلّف ، اسامى سيصد راوى را بر راويان معجم الرجال الحديث كه در كتب اربعه موجود بوده ، اضافه كرده است . جلد دوم ، شامل اسامى رجالى است كه در كتاب معجم رجال الحديث و غير كتب اربعه ، آورده شده اند .

حسينى جلالى ، سيّد محمّد رضا .589 . المنهج الرجالى والعمل الرائد فى الموسوعة الرجالية . قم : مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم ، 1378 ش ، 384 ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر تمهيد ، مقدّمه و دو باب است و در آخر كتاب ، دو رساله از مرحوم سيّد حسين طباطبايى بروجردى رحمه الله آمده است . در تمهيد ، زندگى نامه مرحوم بروجردى و تأليفات ايشان ، بيان شده است . مقدمه كتاب ، در اهميّت علم رجال در فرهنگ اسلامى و بيان روش هايى كه در كتاب هاى رجالى شيعه آورده شده ، بحث مى نمايد . باب اوّل ، شامل مباحثى در سبك هاى رجالى و ديدگاه مرحوم بروجردى نسبت به كتاب هاى رجالى شيعه و شرايط حجّيت خبر واحد و شرايط آن و روش ايشان در تطبيق سبك هاى رجالى خود با اسناد روايات است . باب دوم ، شامل مباحثى در موسوعه رجالى مرحوم بروجردى ، درباره تاريخ و علل تأليف اين موسوعه و تعداد مجلّدات ، و فهرست محتويات آن و ابتكارى است كه ايشان در اتّخاذ سبك ها و روش هاى جديد در طرح مسائل رجالى به كار برده است . سپس در قسمت ملحقات كتاب ، متن دو رساله از مرحوم بروجردى آورده شده است . كتاب اوّل با عنوان «الأحاديث المقلوبة وجواباتها» ، مشتمل بر سؤال هايى است كه در مورد نُه حديث مطرح شده و مؤلّف ، جواب هايى از طريق بررسى سند و متن اين احاديث ، بيان داشته است . محقّق ، ضمن بيان مقدّمه اى در تعريف خبر مقلوب و حكم اين گونه اخبار ، مصادر و نشانى متن هاى مراجعه شده در كتاب را مشخّص كرده است . رساله دوم با عنوان «بحث حجية شهرة» ، از تقريرات درس اصول فقه مرحوم بروجردى است كه به قلم آية اللّه صافى گلپايگانى نوشته شده است . مباحث مطرح شده در اين كتاب ، عبارت اند از : ادلّه حجّيت شهرت فتوايى ؛ اوّلين مرجح از ميان شهرت فتوايى و شهرت به حسب روايت ، كدام يك است؟ ؛ حجّيت شهرت فتوايى ، حتى با عدم وجود روايتى كه مطابق با آن است .

.

ص: 255

حسينى مير سجادى ، سيّد على .590 . دروس فى علم الرجال . المنير للطباعة والنشر ، 1377 ش ، 71 ص . نويسنده كتاب ، به منظور آشنايى مقدماتى اشخاصى كه با علوم اسلامى در ارتباط اند ، اقدام به تبيين و توضيح بعضى از مباحث موجود در علم رجال و بيان زندگى نامه بعضى از راويان حديث نموده است . مطالب مطرح شده در كتاب عبارت اند از : شرايط عمل به خبر ؛ تعريف علم رجال و درايه ؛ حجّيت قول رجالى ؛ صحّت در نزد قدما و متأخّران ؛ اسباب توثيق ؛ اصحاب اجماع ؛ «عدّة» در الكافى ؛ شرح حال محمّد بن اسماعيل ، احمد بن محمّد بن يحيى العطار ، على بن ابى حمزه بطائنى و محمّد بن سنان . سپس معناى طبقات راويان حديث ، به همراه فهرستى از طبقه راويان تا شيخ طوسى و نجاشى _ كه در چهارده طبقه ذكر شده اند _ مشخّص شده است . در نهايت ، فهرستى از 21 كتاب معروف در علم رجال ، آورده شده است .

.

ص: 256

خامنه اى ، سيّد على .591 . چهار كتاب اصلى علم رجال . تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى ، 1374 ش، 62 ص ، دوم . ترجمه عربى : الأصول الأربعة فى علم الرجال . ترجمه : ماجد الغرياوى ، مقدّمه : محمّد على تسخيرى ، 1414 ق ، 64 ص . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : تعريف علم رجال ، ضرورت آن و بررسى موضوع علم رجال . سپس دو كتاب اختيار معرفة الرجال و الفهرست شيخ طوسى بررسى شده اند ، به اين ترتيب كه روش شيخ طوسى در اين دو كتاب ، مورد بحث قرار گرفته است و مصادر و منابع اين دو كتاب ، معرّفى شده اند .

خراسانى ، محمّد جواد .592 . خلاصة الخلاصة . 122 ص ، سنگى ، جيبى . كتاب مشتمل بر مطالب زير است : خلاصه كتاب خلاصة الأقوال فى علم الرجال علاّمه حلّى (م 726 ق) ، كه به صورت منظومه و در 424 بيت ، به نظم در آمده است . در مورد هر يك از رجال ، در حاشيه ، مختصرى از مشخّصات ، همراه با تعبيرهاى مدح يا ذم ، آورده شده است .

دُرياب نجفى ، محمود .593 . مشيخة النجاشى . قم : مؤلّف ، 1413 ق ، 469 ص ، اوّل . اين كتاب ، شامل مطالب زير است : تمهيد ، در بيان ويژگى هاى كتاب رجال النجاشى . مقدمه مؤلّف ، شامل زندگى نامه مرحوم نجاشى و بررسى رجال النجاشى . متن كتاب ، شامل دو بخش است كه عبارت اند از : بخش اوّل ، در اسامى اساتيد نجاشى كه از كتاب رجال النجاشى استخراج شده است . بخش دوم ، شامل اسامى اشخاصى است كه در اسناد موجود در كتاب رجال النجاشى آورده شده اند . 594 . المعجم الموحَّد . قم : مجمع الفكر الإسلامى ، 2 ج ، اوّل . اين كتاب مشتمل بر مطالب زير است : در مقدّمه ، ضمن بيان تعريف علم رجال و تاريخ اجمالى آن ، نياز به علم رجال بيان شده و سپس به معرّفى اجمالى كتاب هاى پنجگانه رجالى و مسئله «طبقات» پرداخته شده است . مؤلّف همچنين شيوه كاربَرى كتاب را توضيح داده است . مؤلّف در محتواى كتاب ، آراى رجالى موجود در اصول چهارگانه رجالى (الفهرست و الرجال شيخ طوسى ، إختيار معرفة الرجال و رجال النجاشى) را همراه با خلاصة الأقوال علاّمه حلّى ، به ترتيب حروف الفبا تنظيم كرده است . همچنين مروى عنه و عبارت هاى جرح و تعديل را در ذيل هر عنوان آورده است و با علامت هاى مخصوص ، صحّت ، وثاقت ، مدح و ضعف راوى را مشخّص كرده است . همچنين اشخاص مشترك از يكديگر تفكيك شده اند و عنوان هاى متّحد به يكديگر ارجاع داده شده اند .

.

ص: 257

دستغيب حسينى شيرازى ، سيّد على محمّد .595 . معجم الثقات من جامع الرواة . شيراز : مؤسسة نشر الفلاح ، 1415 ق ، 141 ص ، اوّل . كتاب مشتمل بر مطالب زير است : مقدّمه مؤلّف ، در نياز به علم رجال ، روش هاى اثبات وثاقت راوى ، بررسى مفهوم بعضى از اصطلاحات رجالى، و شرح حال مختصر بعضى از علماى متقدّم و متأخّر رجالى است. متن كتاب ، در بردارنده اسامى راويان ثقه است كه از كتاب جامع الرواة ، اخذ شده اند . اسامى راويان ، بر اساس حروف الفبا تنظيم شده و براى اسامى ، شماره مسلسل آورده شده است و در مقابل هر نام ، تعداد اشخاص و اسامى هم شكل با اسم اوّل ، مشخص شده و «ثقات» از آنها بيان شده اند . در مورد اشخاص ثقه ، تعبيرهاى وارد شده درباره آنها ، به همراه ذكر مصدر مورد مراجعه آمده است .

.

ص: 258

راضى عبد اللّه ، حسين .596 . تاريخ علم الرجال . بيروت : مؤسسة البلاغ ، 1421 ق ، 151 ص ، اوّل . مؤلّف كوشيده است با بيان فهرست اسامى مؤلّفان كتاب هاى رجالى و ذكر شرح حال مختصر آنها ، به همراه فهرست تأليف هاى رجالى آنها ، تجسّمى هر چند مختصر در تاريخ تدوين و تكامل علم رجال در پنج قرن اوّل هجرى براى مخاطبان ارائه نمايد . مطالب مورد بحث كتاب ، در سه باب تنظيم شده اند : در باب اوّل ، اين موضوعات مطرح شده است : تعريف علم رجال و موضوع آن و نياز به علم رجال ، و نيز فهرست اسامى مؤلّفان با شرح حال مختصر آنها ، به همراه فهرست تأليف هاى رجالى 86 نفر از مؤلّفان قرن اوّل تا پنجم هجرى . معرّفى مختصر كتاب هاى رجال الكشّى و الرجال و الفهرست شيخ طوسى . باب دوم ، مشتمل بر بيان شرح حال مختصر ابوالعباس احمد بن على نجاشى و كتاب معروف وى رجال النجاشى است . باب سوم ، ردّ اشكال هاى سيّد عبد اللّه شرف الدين در كتاب مع موسوعات رجال الشيعة بر كتاب رجال النجاشى است .

رضوى كاشانى ، سيّد محمّد حسين .597 . العندبيل فى تمييز الصحيح من العليل . تهران : مطبعة شركة طبع الكتاب ، 1385 ق ، 317 ص ، اوّل . كتاب مشتمل بر مطالب زير است : مقدّمه مؤلّف ، در بررسى ويژگى هاى كتاب است كه در آن اشاره شده كه اسامى راويان حديث ، به ترتيب حروف الفبا ، در 28 باب بيان شده است ؛ امّا كتاب ، مشتمل بر يازده باب تا حرف «ز» است . اسامى ذكر شده در كتاب ، مشتمل بر راويان ثقه و ممدوح است و از ذكر نام راويان ضعيف و مجهول ، مگر در موارد كمى ، دورى جسته اند . مؤلّف ، علاوه بر ذكر شرح حال مختصرى از راويان ، راوى و مروى عنه بسيارى از آنها را متذكّر شده و به همراه آن ، قراين ديگرى را براى تمييز اسامى مشترك ، بيان كرده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 15 ، ص 352 ، ش 2257) اين كتاب را با عنوان العندبيل و تميز الصحيح من العليل فهرست نموده است .

.

ص: 259

سبحانى ، جعفر .598 . كلّيات فى علم الرجال . قم : مركز مديريت حوزه علميه قم ، 1410 ق ، 531 ص . اين كتاب ، مشتمل بر هشت فصل است كه در هر فصل ، مباحث ذيل مورد بحث واقع شده اند : فصل اوّل ، تعريف ، موضوع و مسائل علم رجال ؛ فصل دوم ، نياز به علم رجال ؛ فصل سوم ، مصادر اوّليه علم رجال ؛ فصل چهارم ، مصادر ثانويه علم رجال ؛ فصل پنجم ، توثيقات خاصّه ؛ فصل ششم ، توثيقات عامّه ؛ فصل هفتم ، بررسى كتب اربعه ؛ فصل هشتم ، فرقه هاى شيعه . خاتمه كتاب ، شامل چهارده فايده رجالى است .

سيفى مازندرانى ، على اكبر599 . مقياس الرواة فى كليات علم الرجال . قم ، مؤسسة النشر الإسلامى، 1422 ق ، 412 ص ، اوّل. اين كتاب ، اصول و قواعد رجالى را مورد بحث قرار داده است . عناوين كلّى مطالب كتاب عبارت اند از : مبادى علم رجال ، ذكر وجه نياز به علم رجال و تمايز اين علم از درايه و تراجم؛ اصول و جوامع رجالى؛ طبقات راويان و بررسى نقش آنها در اعتبار احاديث؛ مشايخى كه در جرح و تعدل راويان مورد مراجعه هستند؛ مدرك حجيت قول رجالى؛ ضوابط جرح و تعديل؛ امارات عدالت و وثاقت؛ توثيقات عامّه؛ توثيقات خاصّه؛ قاعده تبديل سند؛ ضابطه تمييز بين اسامى مشترك؛ مهم ترين خصوصيات معصومان و راويان كه در علم رجال مطرح است ؛ مصطلحات موجود در جوامع رجالى و روايى؛ اصول روايى كه در عصر ائمه عليهم السلامتدوين شده اند؛ مصادر اصلى ، كتاب ها و جوامع روايى.

.

ص: 260

شبسترى ، عبد الحسين .600 . أحسن التراجم لأصحاب الإمام موسى الكاظم عليه السلام . مشهد : المؤتمر العالمى للإمام رضا عليه السلام ، 1409 ق ، 2 ج ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : مقدمه مؤلّف ، در معرّفى كتاب و زندگى نامه امام موسى كاظم عليه السلام . در محتواى كتاب ، شرح حالِ اصحاب امام موسى كاظم عليه السلام ، راويان از آن حضرت و كسانى است كه موفّق به ملاقات با ايشان شده اند و يا به صورت مكاتبه با امام در تماس بوده اند . همچنين بيان مصادر و مراجعى كه شرح حال هر شخص در آن موجود بوده است . ترتيب ذكر اشخاص ، بر اساس نام و نام پدر آنهاست كه بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است . در ترتيب اسامى اشخاص ، كنيه آنها نقشى نداشته است . 601 . الفائق فى رواة وأصحاب الإمام الصادق عليه السلام . قم : مؤسسة النشر الإسلامى ، 1418 ق ، 2 ج ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : مقدمه مؤلّف در بيان خصوصيت هاى اين كتاب و زندگى نامه حضرت امام صادق عليه السلام و ذكر اقوال علماى اهل سنّت در مورد اين امام شريف است . محتواى كتاب ، شامل مجموعه اسامى راويان و صحابيان امام صادق عليه السلاماست كه بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است . مؤلّف با بيان مختصرى از شرح حال هر شخصيت ، همراه با مدح و يا ذمّى كه در مورد آنها وارد شده ، كتاب هايى را كه در مورد هر شخص مطالبى نقل كرده اند ، بيان داشته است . همچنين كتاب ، شامل مقدمه ناشر و فهرست مفصّلى است .

.

ص: 261

شبيرى ، سيّد محمّد جواد602 . تعليقات على أسناد الأحاديث . با توجّه به وجود برخى اسناد مشكل در كتب معتبر حديثى ، مؤلّف به شرح اين گونه احاديث پرداخته است . اين اسناد به جهت اشتراك در راوى ، تحريف در زيادى يا نقصان ، تبديل يا ديگر عوامل ، مشكل شمرده شده اند . مؤلّف ، ضمن گردآورى 87 مورد از اين اسناد ، به بحث و بررسى اقوال و راه كارهايى در حلّ هر يك از مشكلات آنها پرداخته است. توجّه به اختلاف نسخه ها و اختلاف طُرُق و اسناد و مقابله آنها از خصوصيات شيوه تأليف ايشان است . 603 . توضيح الأسناد المشكلة فى الكتب الأربعة . از آن جا كه در استفاده از كتب اربعه حديثى شيعه يعنى الكافى ، كتاب من لا يحضره الفقيه ، تهذيب الأحكام و الاستبصار ، گاه مشكلات سندى ديده مى شود . مؤلّف در اين كتاب به تبيين و رفع اين مشكلات پرداخته است . وى اسناد هر كتاب را به صورت مستقل مورد بحث قرار داده و برخى مشكلات از جمله ضماير در ابتداى اسناد ، ضمير در انتهاى اسناد ، اسامى اشاره (مانند «بهذا الأسناد») ، تحريف هاى سندى (همچون سقط و افتادگى) ، زيادى عناوين ، ادغام عناوين با يكديگر ، تبيين «بإسناده» ، تعليق در اسناد و تعيين اسامى حذف شده از سند ، و حيلوله در اسناد را توضيح داده است . همچنين اختلاف اسناد و اختلاف نسخه ها و اختلاف اقوال را توضيح داده و براى دستيابى به رأى صحيح به بحث پرداخته است . 604 . الأخبار فى ترجمة آل ميثم التمّار . 605 . السعى الحثيث فى تعيين المراد من المثنّى الحناط ، و المثنّى فى أسناد كتب الحديث . 606 . الرشاد إلى إيضاح المراد من الحلبى فى الأسناد . 607 . القول الجلىّ فى ميسر و ابنيه محمّد و على . 608 . كلمة حول إبراهيم بن عبد الحميد . 609 . كلمة حول الحسين بن عثمان . 610 . كلمة حول حفص الأعور . 611 . كلمة حول عبد الملك بن عتبة . 612 . كلمة فى أبى سعيد العصفرى . 613 . كلمة فى تعيين المراد من اسماعيل الجعفى . 614 . كلمة فى تعيين المراد من العزرمى أو ابن العزرمى فى الأسناد . 615 . كلمة فى حمزة بن القاسم . 616 . كلمة فى سليمان بن جعفر البصرى ، و رواية الحسن بن أبى الحسين الفارسى . 617 . كلمة فى عبد اللّه بن القاسم . 618 . كلمة فى على بن جعفر . 619 . كلمة فى على بن عبد العزيز . 620 . كلمة فى عمرو بن خالد . 621 . كلمة فى المراد من أبى الحسن العيدى فى الأسناد . 622 . كلمة فى المراد من أبى سعيد القمّاط . 623 . كلمة على هامش رسالة أبى بصير . شايان ذكر است كه رساله هاى ياد شده از اين مؤلّف ، هنوز به چاپ نرسيده اند.

.

ص: 262

. .

ص: 263

شبيرى زنجانى ، سيّد موسى624 . أسانيد كامل الزيارات و أعلام أسانيده . اين ترتيب ، مشتمل بر دو بخش است . بخش اوّل ، در بردارنده ترتيب اسناد كامل الزيارات و بخش دوم ، شامل فهرست عناوين راويان در اسناد اين كتاب است . در بخش اوّل ، اسناد هر يك از راويان موجود در صدر سند كتاب (يعنى مشايخ ابن قولويه) در يك جا ارائه شده اند و عنوان هاى متعدّد در مورد هر راوى (شامل نام ، نام با لقب ، نام با كنيه و ...) به همان صورت كه در اسناد بوده است ، دسته بندى شده اند و درباره هر راوى ، اسناد وى بر اساس ترتيب الفبايى مروى عنه تنظيم شده است . سلسله اسناد (شامل نام راويان سند تا معصوم عليه السلام) و در صورتى كه بخشى از متن در نحوه ارتباط راوى آخر با معصوم دخالت داشته باشد ، آن بخش آورده شده است . در فهرست عناوين ، ترتيب الفبايى در نام راوى رعايت شده است ، به اين صورت كه عنوان با خطّ نسخ و درشت تر آورده شده و قبل از اين نام راوى وى و پس از آن مروى عنه وى مشخّص شده است . سپس اسناد روايات اين راوى بر اساس حروف الفباى نام راوى و مروى عنه ، با خط نستعليق تنظيم شده اند . شماره صفحه يا صفحه هايى نيز كه اين سند در آنها آمده است ، مشخّص شده اند . در اين بخش ، تمييز مشتركات و توحيد مختلفات نيز انجام شده است . از نكات شايان ذكر اين كه مؤلّف با توجّه به مراجعه به نسخه هاى مختلف ، در بسيارى از موارد ، نسخه بدل ها را در داخل پرانتز و به همراه «خ _ ل» مشخّص كرده است . مؤلّف ، در مواردى به اشتباه در تعبيرها برخورد كرده و در نسخه هاى موجود ، شكل صحيح را مشاهده ننموده است . لذا تعبير صحيح را داخل پرانتز به همراه حرف «ظ» بيان نموده كه دلالت بر اظهار نظر ايشان مى نمايد . در مواردى كه تعبيرى در داخل پرانتز ، بدون هيچ گونه حرفى مانند «ظ» يا «خ _ ل» و ... باشد ، بيان كننده آن است كه اين تعبير در بعضى از نسخه ها موجود بوده و در بعضى موجود نبوده است . در مواردى كه تعبيرى اشتباه باشد ، مؤلّف تعبير صحيح را آورده و به آن صريحا با تعابيرى مانند «و الظاهر انه سهو» اشاره نموده است . در فهرست عناوين ، به اين مطلب اشاره شده و فهرست بر اساس نسخه تصحيح شده تنظيم شده است . مؤلّف در فهرست عناوين ، تعليقات خود را آورده است . نسخه دستنويس و عكس آن ، موجود است . 625 . أصحاب الإجماع . اين فهرست ، مشتمل بر ترتيب اسناد و ترتيب اساس راوى و مروى عنه هر يك از اصحاب اجماع به طور مستقل است . در مرحله اوّل ، مؤلّف اسناد اصحاب اجماع را در 21 نفر و در سه طبقه فهرست و دسته بندى نموده است . البته اصحاب اجماع ، در اصل ، شامل سه دسته شش نفره و در مجموع ، هيجده نفرند ؛ امّا در مورد حسن بن محبوب از طبقه سوم ، اختلاف است . عدّه اى به جاى وى ، حسن بن على بن فضّال و فضالة بن ايّوب را از اصحاب اجماع مى دانند و عدّه اى به جاى حسن بن على بن فضّال ، عثمان بن عيسى را از اصحاب اجماع مى دانند . در همين مورد ، در اختيار معرفة الرجال (ص 556 ، ش 1050) آمده است : « ... و قال بعضهم مكان الحسن بن محبوب : الحسن بن على بن فضّال و فضالة بن أيوب ، و قال بعضهم مكان ابن فضّال : عثمان بن عيسى» . به همين دليل، مؤلّف اسناد روايات موارد اختلافى را هم مرتّب كرده و ارائه نموده است. همچنين در طبقه اوّل اصحاب اجماع ، از ابو بصير اسدى نام برده شده و عدّه اى وى را ابو بصير ليث مرادى دانسته اند . مؤلّف ، در ذيل عنوان «ابو بصير» در مرحله اوّل ، اسناد ابو بصير اسدى و پس از آن اسناد ابو بصير ليث مرادى را فهرست نموده است . بر همين اساس ، عدّه اى از اصحاب اجماع را به همراه موارد اختلافى 22 نفر دانسته اند . فهرست اسامى اصحاب اجماع و طبقه آنها عبارت اند از : طبقه اوّل : زُرارة بن اَعيَن ، معروف به خربوذ ، بريد بن معاوية عجلى ، ابو بصير ، فضيل بن يسار و محمّد بن مسلم ؛ طبقه دوم : جُمَيل بن دُرّاج ، عبد اللّه بن مسكان ، عبد اللّه بن بكير ، حمّاد بن عيسى ، حمّاد بن عثمان و ابان بن عثمان ؛ طبقه سوم : ابن ابى عمير ، عبد اللّه بن مغيره ، احمد بن محمّد ابى نصر ، يونس بن عبد الرحمان ، صفوان بن يحيى ، حسن بن محبوب ، حسن بن على بن فضّال ، فضالة بن ايّوب و عثمان بن عيسى . مؤلّف ، در مورد هر يك از اصحاب اجماع ، در مرحله اوّلْ اسناد و طُرُق وى را بر اساس ترتيب الفبايى اسامى راويان و مروى عنه وى تنظيم نموده است . در اين زمينه ، عنوان هاى متعدّد در مورد هر راوى يا مروى عنه (شامل نام ، نام با لقب ، نام با كنيه و ...) به همان صورت كه در اسناد بوده است ، در يك جا دسته بندى شده اند و به دنبال بيان هر طبقه ، نام مصدر مورد مراجعه به همراه شماره جلد و صفحه آن ، مشخّص شده است . مؤلّف به منظور دستيابى به جميع اسناد هر يك از اصحاب اجماع ، به بسيارى از كتاب هاى تفسيرى _ روايى ، حديثى و رجالى شيعه (كه بعضى از آنها چاپ شده و بعضى خطّى اند) مراجعه نموده است . در پايان ، تفصيل اسناد هر راوى ، فهرست اسامى مروى عنه او به همراه اسامى راويان موجود در آن طريق ، فهرست شده اند . پس از آن ، فهرست اسامى راويان وى ارائه شده اند . شايان توجّه است كه به دنبال بيان نام بسيارى از مروى عنه ها و راويان هر راوى ، عناوين متّحد با هر راوى و مروى عنه كه در اسناد و طُرُق مختلف وارد شده اند ، با علامت مساوى (=) مشخّص شده اند كه به شكل طبيعى توحيد مختلفات و تمييز مشتركات را در بردارند . نسخه دستنويس و عكس هاى آن ، موجود است . 626 . أسانيد الأمالى شيخ الطائفة و مجالسه . اين فهرست ، مشتمل بر دو بخش است: بخش اوّل، شامل ترتيب اسناد و طُرُق الأمالى شيخ طوسى ، و بخش دوم ، شامل فهرست اسامى رجال موجود در اين كتاب است . در بخش اوّل ، اسناد هر يك از راويان موجود در صدر سند كتاب (يعنى مشايخ شيخ طوسى) در يك جا و بر اساس ترتيب الفبايى نام مروى عنه تنظيم و ارائه شده اند . سلسله اسناد ، شامل نام راويان سند تا معصوم عليه السلام است و در مقابل هر سند ، نشانى آن مشخّص شده است . يادكردِ از ابو المفضّل شيبانى ، بعد از بيان ترتيب ذكر شده ، مانند بقيه عناوين ، فهرست كاملى از مشايخ وى به همراه ذكر نشانى آنها در كتاب الأمالى بيان شده است . در بخش دوم ، فهرست اسامى رجال موجود در اسناد بر اساس ترتيب الفبايى نام راوى تنظيم شده است ، به اين ترتيب كه عنوان را با خطّ نسخ و درشت تر آورده و قبل از آن ، نام راوى وى و پس از آن ، مروى عنه مشخّص شده است . سپس اسناد روايات راوى بر اساس حروف الفبا ، نام راوى و مروى عنه ، با خط نستعليق تنظيم شده كه به شكل طبيعى ، اين امر ، تمييز مشتركات و توحيد مختلفات را در پى دارد . در مقابل هر سند ، شماره صفحه يا صفحاتى كه هر سند در آن جا آمده ، مشخّص شده اند . مؤلّف با مراجعه به نسخه هاى موجود در نزد ايشان ، به نسخه به بدل ها ، زيادى و نقصان راويان يا تعابير وارد شده در سند را مشخّص كرده است و در مواردى كه احتمال تصحيف داده ، شكل صحيح را حدس زده است . ايشان تعليقاتى نيز در ترتيب الأسناد آورده است . نسخه دستنويس و عكس هاى آن ، موجود است . 627 . ترتيب أسانيد مناقب ابن مغازلى . مناقب ، مشتمل بر رواياتى است كه در مدح و منزلت معصومان عليهم السلام وارد شده اند . مؤلّف با مراجعه به المناقب ابو الحسن يا ابو محمّد على بن محمّد بن محمّد طيب جلالى شافعى ، مشهور به ابن مغازلى (م 483ق) ، اسناد هر يك از راويان موجود در صدر سند اين كتاب را كه از مشايخ ابن مغازلى به شمار مى آيند ، جمع آورى نموده است. اسامى راويان موجود در اسناد كتاب ، بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده اند. اسناد موجود در اين فهرست ، بر اساس ترتيب الفبايى نام مشايخ صاحب كتاب و راويان مذكور پس از آن تا آخر سند ، تنظيم شده اند . نسخه دستنويس و عكس هاى آن ، موجود است . 628 . فهرست أسانيد الاختصاص . اين فهرست ، مشتمل بر اسانيد و طُرُق هر يك از راويان موجود در صدر سندهاى الاختصاص شيخ مفيد است كه در يك جا و بر اساس ترتيب الفبايى مروى عنه ها تنظيم شده و به همراه نشانى صفحه در الاختصاص ، ارائه شده است . اسناد ، شامل نام راويان سند تا معصوم عليه السلام است ، البته اگر سند به معصوم عليه السلامختم شده باشد . در موارد لزوم ، مؤلّف تعليقاتى را در مورد اسناد احاديث بيان داشته است . ايشان با مراجعه به نسخه هاى خطّى موجود ، نسخه بدل ها ، زيادى و نقصان راويان يا تعابير وارد در سند را مشخّص كرده است . نسخه دستنويس و عكس هاى آن ، موجود است . 629 . فهرس أسانيد بصائر الدرجات . اين فهرست ، مشتمل بر اسناد و طُرُق راويان موجود در سندهاى بصائر الدرجات محمّد بن حسن بن فروخ (صفّار) است كه بر اساس ترتيب الفبايى اسامى مروى عنه ها تنظيم شده و به همراه نشانى صفحه بصائر الدرجات ، ارائه شده اند . اسناد ، شامل نام راويان سند تا معصوم عليه السلام است . در موارد لزوم ، مؤلّف تعليقاتى را در مورد اسناد احاديث ، بيان داشته است . مؤلّف با مراجعه به نسخه هاى خطّى موجود ، نسخه بدل ها ، زيادى و نقصان راويان يا تعابير وارد شده در سند را مشخّص كرده است . همچنين در مواردى اقدام به تصحيح اسناد اين كتاب نموده است . نسخه دستنويس و عكس هاى آن ، موجود است . 630 . فهرست أسانيد تأويل الآيات در تفسير ابن ماهيار . تأويل الآيات ، مشتمل بر رواياتى است كه در ذيل آيات مربوط به شأن و منزلت معصومان عليهم السلامارائه شده اند . روايات بيان شده ، از راويان مختلف ، از جمله ابن ماهيار است ، امّا مؤلّف تنها اسناد روايات مربوط به ابن ماهيار را فهرست و ارائه نموده است ؛ چون اسناد و روايات ديگر راويان در كتاب هاى ديگر ، ارائه شده اند . دسته بندى اسناد ابن ماهيار به اين ترتيب است كه اسنادى را كه در صدر آنها تعبير «محمّد بن العباس» آمده است ، بر اساس ترتيب الفبايى اسامى مروى عنه هاى وى ، دسته بندى و ارائه شده اند . سلسله اسناد ، شامل نام راويان سند تا معصوم عليه السلام (البته اگر سند به نام معصوم عليه السلامختم شده باشد) به همراه نام سوره و در داخل پرانتز با يك يا دو كلمه از آيه مورد بحث است . به همراه هر سند ، نشانى صفحه كتاب تأويل الآيات ، مشخّص شده است . مؤلّف با مراجعه به نسخه هاى خطّى موجود ، نسخه بدل ها ، زيادى و نقصان راويان را با تعابير وارد در سند مشخّص كرده اند . ايشان همچنين در مواردى اقدام به تصحيح اسناد نموده است . نسخه دستنويس و عكس هاى آن ، موجود است . 631 . فهرس أسانيد الفهرست . اين فهرست ، مشتمل بر دو بخش است : بخش اوّل ، در بردارنده ترتيب اسناد و طرق الفهرست شيخ طوسى و بخش دوم ، شامل فهرست اسامى رجال موجود در اين كتاب اوست . در بخش اوّل ، اسناد و طُرُق هر يك از راويان در يك جا و بر اساس ترتيب الفبايى نام مشايخ شيخ طوسى و راويان مذكور پس از آن تا آخر سند ، تنظيم شده و در مقابل هر يك از اسناد ، شماره رديف آن در الفهرست مشخّص شده است . در اين بخش ، تعابيرى جون «بالأسناد الأوّل» و «بهذا الأسناد» و امثال آن در اسناد الفهرست تبيين شده اند . مؤلّف ، همچنين تعليقاتى نيز بر برخى از اسناد ذكر كرده كه ارائه شده اند . در بخش دوم ، فهرست عناوين تمامى رجال اسناد موجود در الفهرست به ترتيب حروف الفبا تنظيم شده است و در مقابل نام هر راوى ، نشانى موجود در بخش ترتيب اسناد ، بر اساس صفحه و سطر ، مشخّص شده است . در اين بخش ، عناوين مختلف يك راوى كه در اسناد و طرق الفهرست وارد شده اند ، با ذكر علامت مساوى (=) مشخّص شده كه به شكل طبيعى ، اين امر ، توحيدِ مختلفات را در پى دارد . مؤلّف با مراجعه به نسخه هاى خطّى موجود ، نسخه بدل ها ، زيادى و نقصان راويان با تعابير وارد در سند را مشخّص كرده است و در مواردى كه احتمال تصحيف داده ، شكل صحيح را به طور حدسى بيان نموده است . نسخه دستنويس و عكس آن موجود است . 632 . فهرست أسانيد مآخذ كتب الايضاح . اين فهرست در بردارنده اسناد و طُرُق مصادر موجود در كتاب الإيضاح قاضى نعمان مغربى (صاحب دعائم الإسلام) است . مؤلّف ، مصادر موجود در اين كتاب را به همراه ذكر نام مؤلّف هاى آنها مشخّص نموده و در ذيل نام هر مصدر ، اسناد و طُرُق هر يك از آنها را از كتاب الإيضاح ، به همراه شماره صفحه آن ، جمع آورى و ارائه نموده است . ايشان در مواردى اظهار نظرهاى خود را مطرح نموده است . نسخه دستنويس و عكس آن ، موجود است . 633 . ترتيب أسانيد و فهرست الرجال شيخ صدوق . اين مجموعه ، شامل دو بخش است : بخش اوّل ، شامل ترتيب اسناد و طُرُق كتاب هاى شيخ صدوق است و بخش دوم ، در بردارنده فهرست اسامى رجال موجود در اسناد كتاب هاى وى است . در بخش اوّل ، اسناد و طُرُق هر يك از راويان موجود در صدر سندهاى كتاب هاى صدوق (شامل الأمالى ، التوحيد ، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ، الخصال ، صفات الشيعة ، علل الشرائع ، عيون الأخبار ، فضائل الأشهر الثلاثة ، كمال الدين ، مشيخة الفقيه و معانى الأخبار) كه از مشايخ وى به حساب مى آيند ، در يك جا ارائه شده و بر اساس ترتيب الفبايى مروى عنه ها تنظيم شده اند . سلسله اسناد ، شامل نام راويان سند ، به همراه مقدار كمى از متن احاديث است و در موارد تكرارِ قسمتى از متن سند در اسناد ديگر ، از تكرار آن قسمت اجتناب شده و تنها به بيان تعبير «عنه» به همراه مقدارى از متن حديث ، اكتفا شده است . مؤلّف ، در موارد لزوم ، حواشى و تعليقاتى را در مورد اسناد احاديث بيان داشته و در بسيارى از موارد ، به كتاب هاى حديث ، شرح حال و تاريخ از شعيه و اهل سنّت، مانند الفهرست شيخ طوسى ، شواهل التنزيل ، بحار الأنوار ، تاريخ بغداد ، النجوم الزاهرة ، تاريخ اصفهان و تهذيب التهذيب ، استناد نموده است . در بخش دوم ، فهرست اسامى تمامى راويانى كه در اسناد كتاب هاى شيخ صدوق _ كه فهرست آنها بيان شد _ موجود بوده ، به ترتيب حروف الفبا تنظيم شده و در مقابل نام هر راوى ، نشانى هاى موجود در بخش ترتيب اسناد در مورد آن راوى بر اساس صفحه و سطر ، مشخّص شده است و سپس راوى و مروى عنه آن راوى با بيان نشانى مصدرهاى مورد مراجعه آورده شده است . در اين موارد ، به جاى نام راوى از تعبير «عنه» استفاده شده كه به شكل طبيعى اين امر ، «توحيدِ مختلفات و تمييزِ مشتركات» در مورد بسيارى از راويان را در پى دارد . مؤلّف ، در مواردى اقدام به تصحيح اسناد اين كتاب نموده است . نسخه دستنويس و عكس آن ، موجود است .

.

ص: 264

. .

ص: 265

. .

ص: 266

. .

ص: 267

. .

ص: 268

. .

ص: 269

. .

ص: 270

شمس الدين ، محمّد جعفر634 . مشيخة الفقيه . بيروت : دار التعارف للمطبوعات ، 171 ص . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : متن مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه ، با حاشيه هايى شامل شرح حال و تعليق بر راويانى كه در اين مشيخه عنوان شده اند . در آخر كتاب ، فهرست هايى آورده شده است .

صادقى اردستانى ، احمد635 . زنان دانشمند و راوى حديث . قم : مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم ، 1375 ش ، 408 ص ، اوّل . اين كتاب ، در سه بخش تهيه شده است : بخش اوّل ، زنان راوى حديث از پيامبر اسلام ؛ بخش دوم ، زنان راوى حديث از معصومان عليهم السلام كه در دوازده فصل تهيه شده است ؛ بخش سوم ، زنانى كه از غير معصوم عليهم السلام ، احاديثى را روايت كرده اند . اسامى راويان در هر بخش و فصل ، بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است و كنيه ها در قسمت حرف «الف» آورده شده اند . در شرح حال هر يك از راويانِ زن ، علاوه بر بيان احوال و تاريخ زندگى شان ، احاديث آنها نيز مطرح شده است . در ذيل هر صفحه ، مصادر مورد مراجعه ، معرّفى شده اند .

.

ص: 271

صفرى فروشانى ، نعمة اللّه .636 . غاليان ، كاوشى در جريان ها و برآيندها . مشهد : بنياد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى ، 1378 ش ، 412 ص ، اوّل . شناخت جريان هاى مختلفى كه در ميان راويان احاديث وجود داشته اند ، نقش بسيار مهمّى در بررسى متن و اسناد روايات دارد . مؤلّف كتاب ، اگر چه انگيزه و محور مباحث در مورد جريان غُلات را در بررسى تاريخى اين جريان تا اوايل قرن چهارم و به منظور تبيين اختلاف عقايد غاليان با شيعه مطرح مى نمايد ؛ امّا داشتن شناختى محقّقانه از اين راويان و اين جريان فكرى _ سياسى ، مى تواند در بررسى راويان در اسناد روايات ، تأثير بسزايى در برداشته باشد . كتاب ، مشتمل بر مقدّمه و چهار فصل است . مقدمه كتاب ، در بيان ضرورت و پيشينه تحقيق درباره غاليان و فهرستى از كتاب هايى است كه درباره اين جريان تأليف شده اند . فصل اوّل ، شامل مباحث كلّى در تعريف غلو ، غلو در قرآن ، روايات و اديان پيشين و ... ؛ فصل دوم ، بررسى غلات در تاريخ ؛ فصل سوم ، غلات در آينه عقيده و عمل ؛ فصل چهارم ، تأثيرات غلات بر تاريخ شيعه .

عرفانيان يزدى خراسانى ، ميرزا غلامرضا637 . مشايخ الثقات . الحلقة الأولى ، قم : مجتبى عرفانيان ، 1409 ق ، 375 ص ، دوم ؛ الحلقة الثانية : قم : مؤلّف ، 1416 ق ، 104 ص ؛ الحلقة الثانية : مؤسسة النشر الإسلامى ، 1417 ق ، 244 ص ، اوّل . اين كتاب مشتمل بر جلدهاى مجزّاست و در هر جلد _ كه با عنوان يك «حلقه» مشخّص شده است _ يك تا چند نفر از مشايخ ثقه ، مورد بحث واقع شده اند كه عبارت اند از : «الحلقة الاولى» ، در بررسى ادّله وثاقت مشايخ ابن ابى عمير ، صفوان و بزنطى ، و نيز برشمردن اسانيد ايشان كه همراه با نشانى روايت هاى آنها مورد بحث واقع شده اند . «الحلقة الثانية» ، در بررسى ادلّه وثاقت سهل بن زياد و مشايخ وى ، ذيل عنوان «الرشاد» ، بطاينى و فرزند وى حسن در ذيل عنوان «النور الجلى» ، محمّد بن سنان ، در ذيل عنوان «أنيس الجنان» . در مورد «أبى الحسن على بن أبى حمزة الواقفى البطائنى ، ونجله الحسن» ، كتاب مستقلى با همين عنوان _ كه از همين جلد اخذ شده _ به چاپ رسيده است . در خاتمه ، اشكال ها و مناقشه هايى كه در الصحيحة البيانية ى حمّاد بن عيسى ابو محمّد جهنى بصرى آورده شده ، مورد بررسى و دفع واقع شده اند . در الحلقة الثانية ، ادّله وثاقت مشايخ نُه نفر از راويان بزرگ شيعه ، بررسى شده است . مؤلّف ، فهرست اسامى مشايخ هر يك از اين ثقات را به ترتيب حروف الفبا تنظيم نموده و در بعضى موارد ، شرح حال مختصرى از مشايخ ، به همراه وجه وثاقت آنها آورده است . در آخر كتاب ، ذيل عنوان «ملحق فى هدايتين رجاليتين» ، دو بحث رجالى مطرح شده است ، شامل : تكرار راويان بعضى از ائمه عليهم السلام ، در باب «من لا يروى عنهم عليهم السلام» ، الرجال شيخ طوسى و معناى «أسند عنه» .

.

ص: 272

عزيزى ، حسين و پرويز رستكار و يوسف بيات638 . راويان مشترك . تهيه و تحقيق : مركز مطالعات و تحقيقات اسلامى پژوهشكده تاريخ ، قم : بوستان كتاب قم (انتشارات دفتر تبليغات اسلامى) ، 1380 ش ، 2 ج ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى 1091 نفر از راويان مشترك اهل سنّت و شيعه اماميّه _ كه به عنوان ناقل (با واسطه يا بى واسطه) حديث از معصوم عليه السلامهستند _ نوشته شده كه در دو قسمت ، تنظيم شده است : قسمت اوّل ، شامل شرح حال مفصّل 274 نفر از راويان است و قسمت دوم ، تنها فهرست اسامى 817 نفر از راويان با ذكر نشانى مصدر مورد مراجعه در منابع شيعه و اهل سنّت ، آورده شده است . در بيان شرح حال راويان به منابع گسترده اى مراجعه شده كه مهم ترين و غالب ترين منابع مورد مراجعه عبارت اند از : رجال النجاشى ، اختيار معرفة الرجال ، الفهرست و الرجال شيخ طوسى ، رجال البرقى ، معجم رجال الحديث ، مستدركات علم رجال الحديث ، تهذيب التهذيب ، لسان الميزان ، تهذيب الكمال و ... در بيان اقوال از كتاب هاى رجالى و حديثى ، تا حدّ امكان ، ترتيب زمانى نويسندگان آنها بر اساس تاريخ حيات و وفات آنها رعايت شده است . پس از بيان شرح حال راويان در ذيل عنوان «منابع ديگر» ، فهرست و نشانى مصادر ديگرى كه در شرح حال اين راوى مطلبى را آورده اند ، مشخّص شده است . محورهاى مطرح شده در شرح حال راويان ، به ترتيب شامل نام ، كنيه ، نَسَب ، لقب ، تاريخ حيات ، ويژگى هاى خانوادگى و خصوصيات فردى ، مذهب ، و آراى فقهى و سياسى ، موقعيت هاى اجتماعى و سياسى و رابطه متقابل راوى با اهل بيت عليهم السلاماست . اسامى راويان در دوازده طبقه و بر اساس طبقه بندى موجود در كتاب تقريب التهذيب ابن حجر ، دسته بندى شده است . شايان ذكر است كه در شرح حال هر راوى ، طبقه وى مشخّص شده است و در مواردى كه به تاريخ حيات راوى دسترس نبوده و ابن حجر ، طبقه وى را مشخّص ننموده و از قراين و شواهد ، نمى توان طبقه وى را مشخّص نمود ، به طبقه راوى اشاره نشده است . مقدمه كتاب ، در بيان ضرورت معرّفى راويان مشترك بين شيعه و اهل سنّت و ويژگى هاى موجود در كتاب است .

.

ص: 273

عسكرى ، سيّد مرتضى .639 . خمسون و مائة صحابى مختلق . بيروت : دار الزهراء ، 1412 ق ، 2 ج ، ششم / بغداد : منشورات كلّية أصول الدين ، 1387 ق ، 3 ج . ترجمه : عطاء محمّد سردارنيا ، تهران : كتاب خانه بزرگ اسلامى ، 1355 ش / تهران : انتشارات بدر ، 1361 ش ، 4 ج . اين كتاب مشتمل بر مطالب زير است : در مقدّمه ، مؤلّف ويژگى هاى كتاب را متذكّر شده است . متن كتاب ، شامل تحقيق و معرّفى صد و پنجاه تن از صحابيان ساختگى توسط سيف بن عمر است كه در كتاب هاى حديثى و تاريخى و رجال اهل سنّت ، نام و روايت هاى آنها مطرح شده است . مؤلّف ، ضمن معرّفى هر يك از صحابيان ساختگى ، در نظر دارد ريشه طرح صحابى ساختگى و اهداف و علل انتشار احاديث اين گونه صحابيان را مشخّص كند . اين چاپ ، با تجديد نظر در چاپ هاى قبلى تهيه شده است .

عُطارِدى ، عزيز اللّه .640 . زندگانى حضرت عبد العظيم عليه السلام . تهران : عطارد ، 1373 ش ، 385 ص ، سوم . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : مقدمه مؤلّف در بيان چگونگى انتقال احاديث پيامبر صلى الله عليه و آله و امامام معصوم عليهم السلاماز زمان پيامبر صلى الله عليه و آله تا زمان مشايخ و مؤلّفان كتب اربعه حديثى است . سپس به بررسى اهميّت علم رجال و فوايد آن و كتاب هايى كه در اين زمينه تأليف شده ، پرداخته شده است . متن كتاب ، در بردارنده شرح حال حضرت عبد العظيم حسنى عليه السلام است و در شش بخش ، جمع آورى شده است كه عبارت اند از : بخش اوّل ، شرح زندگانى حضرت عبد العظيم حسنى عليه السلام ؛ بخش دوم ، آبا و اجداد آن حضرت ؛ بخش سوم ، اخبار و روايات ايشان ؛ بخش چهارم ، مشايخ و اساتيد ايشان ؛ بخش پنجم ، راويان و شاگردان ايشان ؛ بخش ششم ، مقبره حضرت عبد العظيم حسنى عليه السلام ، و مؤسّسات وابسته به آن . 641 . مشايخ فقه و حديث در جَماران ، كُلين و دَرَشت . تهران : انتشارات عطارد ، 1373 ش ، 248 ص ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : مقدّمه مؤلّف ، در بررسى تاريخچه شهررى و روستاهاى اطراف اين شهر و چگونگى فتح آن به وسيله مسلمانان و پيشرفت اسلام در اين منطقه است . متن كتاب ، شامل سه بخش زير است : بخش اوّل ، مشايخ حديث در جماران ؛ بخش دوم ، مشايخ حديث در كُلين ؛ بخش سوم ، مشايخ حديث در دَرَشت . اين سه روستا و آبادى ، از توابع شهر رى اند كه در گذر زمان ، داراى راويان و مشايخ متعددى بوده اند . مؤلّف در هر بخش ، ضمن معرّفى مشايخ موجود در آن آبادى ، شرح حال مختصرى از هر يك از اين مشايخ ، به همراه نشانى مصدر مورد مراجعه را آورده است .

.

ص: 274

. .

ص: 275

على صالح معلم ، محمّد على .642 . أصول علم الرجال بين النظرية والتطبيق . مؤلّف ، 1416 ق ، 706 ص ، اوّل . از تقريرات درس مسلم داورى . مؤلّف در تمهيد ، ضرورت علم رجال و ويژگى هاى كتاب ، و در مقدّمه ، تعريف ، موضوع و ضرورت علم رجال را مورد بحث قرار داده است . محتواى كتاب ، شامل چهار فصل و يك خاتمه است : فصل اوّل ، بررسى كتب اربعه ؛ ف_صل دوم ، بررسى كتاب هايى كه ممكن است حكم بر صحّت روايت هاى آنها نمود ؛ فصل سوم ، طريق تحمّل روايت ها و كيفيت نقل آنها ؛ فصل چهارم ، توثيقات عامّه . خاتمه ، مشتمل بر شرح حال چهارده نفر از رجال مورد اختلاف است . در آخر كتاب ، فهرست هاى متعدّد و مفصّلى آورده شده است .

غرباوى ، ماجد .643 . رجال كتاب الإختصاص . المؤتمر العالمى بمناسبة الذكرى الألفيّة لوفاة الشيخ المفيد رحمه الله ، 1372 ش ، 101 ص . در اين كه كتاب الإختصاص ، تأليف شيخ مفيد است يا خير ، در ميان علما ، اختلاف است ؛ زيرا سبك تأليف و روش نگارش اين كتاب با ديگر كتاب هاى شيخ مفيد ، تفاوت دارد و از طرف ديگر ، شيخ طوسى ، نجاشى و ابن شهر آشوب ، در شرح حال شيخ مفيد ، نامى از اين كتاب نياورده اند و مرحوم خويى ، در شرح حال عمرو بن عبد اللّه بن على سبيعى كوفى ، ضمن طرح روايتى مى گويد كه اعتمادى بر اين روايت نيست ، به دليل اين كه نسبت كتاب الاختصاص به شيخ مفيد ، ثابت نشده است . نويسنده مقاله ، به دليل عدم حصول قطع در نسبت اين كتاب به شيخ مفيد ، اسامى رجال موجود در اين كتاب را مستقل از كتاب هاى ديگر شيخ مفيد ، گِرد آورى كرده است . مقاله ، شامل اسامى 133 نفر از رجال موجود در كتاب الاختصاص است كه به همراه بيان اقوال بعضى از علماى علم رجال ، جرح يا تعديل ذكر شده در مورد آنها را مشخّص كرده است و در ذيل نام اين رجال ، نشانى مصادر ديگرى كه مطالبى در مورد اين شخصيت بيان شده ، آمده است . 644 . الرجال المستخرجة من آثار الشيخ المفيد . المؤتمر العالمى بمناسبة الذكرى الألفيّة لوفاة الشيخ المفيد رحمه الله ، 1372 ش ، 165 ص ، سى ام . منابع و مصادر مورد مراجعه در علم رجال ، شامل كتاب هاى رجالى مى شود كه به وسيله بزرگان علم رجال در قرن هاى اوّل اسلامى تأليف شده اند ، مانند : رجال الكشّى ، الرجال و الفهرست شيخ طوسى ، رجال النجاشى و ... امّا دسترسى به احوال و جرح يا تعديل راويان حديث را مى توان از كتاب هاى بزرگان ديگرى ، همچون شيخ مفيد ، استخراج كرد كه مى تواند راهگشاى بسيارى از مشكلات رجالى باشد . نويسنده مقاله با در نظر داشتن مطالب ذكر شده ، در مقدّمه ، پنج فايده رجالى در توثيقات و تجريحات عامّه را كه با تمسّك به آنها ، راويان اين رساله ، جرح و تعديل شده اند ، بيان داشته است كه عبارت اند از : 1 . توثيق اصحاب امام صادق عليه السلام ؛ 2 . توثيق اشخاصى كه نصّى بر امامت حضرت حجّت (عج) بيان داشته اند ؛ 3 . اصحاب اجماع ؛ 4 . مدح اشخاصى كه با حضرت على عليه السلام بيعت كرده اند ؛ 5 . اتفاق اماميّه بر كفر اشخاصى كه با حضرت على عليه السلام وارد جنگ شدند . نويسنده در متن مقاله ، اسامى 553 نفر از رجالى كه در كتاب ها و رساله هاى شيخ مفيد (به استثناى كتاب الاختصاص) وارد شده و از طرف ايشان ، داراى شرح حال و جرح يا تعديل اند ، فهرست كرده است . البته اين فهرست ، شامل اسامى مشركان و كافران نيست . در ذكر احوال و بيان جرح يا تعديل رجال ذكر شده ، تنها به كتاب هاى شيخ مفيد مراجعه شده است ، مگر در موارد نادر كه ضرورتْ اقتضا مى كرده و يا به عنوان مؤيّد در بيان جرح و تعديل ، به كتاب هاى ديگران مراجعه شده است . در حاشيه ، نشانى مصادرى كه متن ها از آن جا اتّخاذ شده اند ، بيان شده است . 645 . الشيخ المفيد و علوم الحديث . المؤتمر العالمى بمناسبة الذكرى الألفيّة لوفاة الشيخ المفيد رحمه الله ، 1372 ش ، ج 26 ، 111 ص . تأليف كتابى مستقل در موضوع علوم حديث ، از جمله علم رجال ، متأسّفانه به علّت هاى مختلف ، از روش هاى علماى بزرگى همچون شيخ مفيد نبوده است و چون دستيابى به اقوال اين بزرگان مى تواند راهگشاى بسيارى از مشكلات در اسناد روايات باشد . نويسنده اين رساله ، ضمن مراجعه به كتاب ها و رساله هاى شيخ مفيد ، ديدگاه هاى ايشان در قسمت هاى مختلف علوم حديث ، از جمله علم رجال را گردآورى نموده و آن را در اين رساله ، ارائه نموده است . رساله ، شامل هشت فصل است : فصل اوّل و دوم ، درباره ديدگاه شيخ مفيد در علم درايه و اقسام حديث است . از فصل سوم به بعد ، ديدگاه هاى ايشان در محورهاى مختلف علم رجال ، گِرد آورى شده است كه عبارت اند از : جرح و تعديل ، اقسام حمل حديث ، صفات راوى و مروى ، معرفت صحابيان و طبقات آنها ، املا ، كتب و روايت .

.

ص: 276

. .

ص: 277

غروى نايينى ، نهلا .646 . محدّثات شيعه . تهران : انتشارات دانشگاه تربيت مدرّس ، 1375 ش ، 375 ص ، اوّل . اين كتاب ، شامل معرّفى حضرت زهرا عليهاالسلام و زنان راوى از معصومان عليهم السلام و بعد از ايشان ، زنان راوى از بزرگان و مشايخ حديث است . زنان محدّث متأخّر و معاصر ، با توجّه به اجازه اى كه از استادشان در تعلّم و تدريس داشته اند ، نام آنها در زمره محدّثان ذكر شده است . اسامى بر اساس نام مشهور اين بانوان در كتاب ها و به ترتيب حروف الفبا تنظيم شده و به جهت احترام به حضرت زهرا عليهاالسلام ، نام آن بزرگوار با استفاده از لقب «امّ أبيها» آغازگر اين اسامى است . در ذيل نام هر يك از اين بانوان ، علاوه بر شرح حال ، راوى و مروى عنه آنها آورده شده است و در آخر ، احاديثى كه از هر راوى نقل شده ، ذكر شده است . در ذيل هر شرح حال ، نشانى مصادر مورد مراجعه ، مشخّص شده اند .

غفّارى ، ميرزا حسن .647 . كاوش هاى علمى در رجال و اسانيد روايات اهل سنّت . تهران : مؤسسه انتشارات فراهانى ، 334 ص . اين كتاب ، در بردارنده مطالب زير است : مقدمه مؤلّف در چگونگى و استخراج و مراحل تأليف اين كتاب است . متن كتاب ، شامل ديباچه ، شش فصل ، يك «تكميل» و خاتمه است . در ديباچه ، معناى سنّت و شرايط اخذ آن ، به همراه بررسى حالات ابوهريره ، آورده شده است . فصول كتاب عبارت اند از : فصل اوّل ، نام علمايى از اهل سنّت كه به اعلم بودن امام صادق عليه السلاماعتراف كرده اند ؛ فصل دوم و سوم ، ش_رح ح_ال راويانى كه به سبب محبّت اه_ل بيت عليهم السلام ، جَرح شده اند ؛ فصل چهارم ، شرح حال عدّه اى از دشمنان اهل بيت عليهم السلام ؛ فصل پنجم ، شرح حال عدّه اى از خواص و مأموران دشمنان اهل بيت عليهم السلام كه مورد توثيق واقع شده اند ؛ فصل ششم ، شرح حال عدّه اى از دشمنان اهل بيت عليهم السلام كه مورد توثيق واقع شده اند ؛ تكميل كتاب ، شامل بررسى عملكرد عده اى از دانشمندان و نويسندگان اهل سنّت در مورد كسانى است كه در مقام دشمنى افراد مورد نظر ايشان بوده اند . خاتمه ، در بررسى ادلّه اى است كه ثابت مى كند علماى عصر خلفاى اموى و عبّاسى ، از جهت تقيّه ، مرتكب انواع افترا و اعمال ناروا شده اند .

.

ص: 278

فضلى ، عبد الهادى .648 . أصول علم الرجال . بيروت : مؤسسة أمّ القرى للتحقيق والنشر ، 1416 ق ، 243 ص ، دوم . كتاب مشتمل بر مطالب زير است : مقدمه مؤلّف در ضرورت علم رجال است . متن كتاب ، شامل مقدمه علم رجال است : تعريف علم رجال ، موضوع و فايده آن و فرق آن با علم اسماء الرجال ؛ تاريخ علم رجال ؛ قواعد ارزشيابى رجالى ؛ قواعد تعارض ؛ فوايد رجالى شامل : مشكلات اسامى رجال ؛ اسناد كتب اربعه ؛ اسناد فهرست طوسى و نجاشى .

.

ص: 279

قاسمى ، مرتضوى .649 . علم درايه ، رجال و تراجم (تقريرات درس آية اللّه سيّد موسى شبيرى زنجانى) . كاشان : محتشم ، 1380ش ، 152ص ، اوّل. اين كتاب ، مطالب درس رجال آية اللّه سيّد موسى شبيرى زنجانى است كه از نوار پياده شده و بدون هيچ گونه تصرّف يا تنظيم خاصّى به عنوان تقرير ، ارائه شده و مشتمل بر مطالب ذيل است : تفاوت علم رجال با علم درايه و تراجم (شرح حال نگارى) ، فايده علم رجال ، ادلّه محدّث نورى براى اثبات اعتبار روايات الكافى ، اشكال هاى مطرح شده بر صحّت روايات الكافى ، اصحاب اجماع ، موارد نقل از ضعاف ، ابن غضايرى و كتاب رجالى وى .

محسنى ، محمّد آصف .650 . بحوث فى علم الرجال . قم : مطبعة سيّد الشهداء عليه السلام ، 1403 ق ، 336 ص / فوايد الرجالية ، تصحيح : احمد على شيخ زاده كابلى ، 256 ص . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : مقدمه مصنّف ، در خصوصيت هاى علم رجال و وجه نياز به اين علم است . محتواى كتاب ، شامل 34 فايده رجالى كه عبارت اند از : 1 . ضوابط تصديق و ترجيح ؛ 2 . اماره هاى توثيق و جرح در نزد رجاليان ؛ 3 . ادلّه حجّيت قول رجاليان ؛ 4 . وجه اعتبار توثيق هاى موجود ؛ 5 . وثاقت مشايخ ابن قولويه ؛ 6 . وثاقت مشايخ نجاشى ؛ 7 . توثيقات ابن عقده ؛ 8 . راويان تفسير القمى ؛ 9 . بقيه توثيقات عامه ؛ 10 . عدالت صحابيان نبى اكرم ؛ 11 . اصحاب اجماع ؛ 12 . تكرار «رحم اللّه » (ترحّم) در مورد شخص ، دلالت بر حَسَن بودن وى مى نمايد؛ 13 . مشايخ اجازه ؛ 14 . تفسير كلمه «ثقة» ؛ 15 . معناى «صحيح» در اصطلاح قدما ؛ 16 . تقسيم بندى اخبار ؛ 17 . اصول و مراجع رجالى ، و معدّلان و جارحان ؛ 18 . اقوال موجود در سندهاى مُرسَل ؛ 19 . ردّ اعتبار اخبار مهمل ؛ 20 . نقد كلام فاضل اردبيلى در خصوص قراينى كه اخبار را از جهل ، ضعف و ارسال خارج مى كند ؛ 21 . روايت هاى مُرسل و غير امامى در نزد شيخ طوسى ؛ 22 . اصول اربعمئه ؛ 23 . اعتبار مستطرفات السرائر ؛ 24 . اعتبار كتاب الأشعثيات ؛ 25 . كتاب هاى اربعه حديثى ؛ 26 . شرايط حجّيت خبر واحد ؛ 27 . بيان چند مسئله مفيد ؛ 28 . طبقات راويان ؛ 29 . وجه احتياط در روايت هاى بعضى از راويان ؛ 30 . بررسى اشخاصى كه با كنيه «أبى بصير» آورده شده اند ؛ 31 . وثاقت معلى بن خنيس ؛ 32 . طريق هاى مشيخه التهذيب ؛ 33 . مشيخه كتاب من لا يحضر ؛ 34 . آراى بعضى از اهل سنّت در شرايط حجّيت اخبار . در خاتمه كتاب ، مؤلّف ، تعدادى از راويان را در سه فصل ذكر كرده كه عبارت اند از : اسامى راويانى كه روايت آنها معتبر است ؛ راويانى كه در اخذ روايت آنها احتياط مى شود ؛ راويانى كه اعتبارى بر قول آنها به دليل ضعف و يا جهالت آنها نيست . نام كتاب ، در چاپ اوّل الفوائد الرجالية بوده است و چاپ دوم كتاب ، با مقدارى تصحيح و اضافه با نام بحوث فى علم الرجال ، منتشر شده است .

.

ص: 280

. .

ص: 281

محمودى دشتى ، عباس .651 . ملخّص المقال فى أسماء الموثقين و المتعمدين من الرجال . قم : مؤلف ، 1420 ق ، 320 ص . اوّل. اين كتاب ، مشتمل بر فهرست اسامى راويان موثّق و معتمد است كه بر اساس ترتيب حروف الفبا تنظيم شده و بالغ بر 1950 مورد است. مؤلف ، پس از آوردن نام هر راوى ، لفظى كه دلالت بر مدح و توثيق وى مى نمايد ، به همراه نام مصدر مورد مراجعه ، با ذكر نشانى مشخّص كرده است و در نهايت ، يازده فايده رجالى را متذكّر شده است.

مختارى مازندرانى ، محمّد حسين و على اصغر مرادى .652 . فرهنگ اصطلاحات و مفاهيم رجالى . تهران : انتشارات جامعه پژوهشگران (وابسته به مؤسسه پژوهشى ابن سينا) ، 1378 ش ، 136 ص ، اوّل . كتاب مشتمل بر مطالب زير است : مقدمه مؤلّفان ، در تدوين علم رجال و معرّفى اين كتاب ، بحث مختصرى مطرح كرده اند . محتواى كتاب ، در جهت بيان معنا و مفهوم اصطلاحات علم رجال است . در بعضى موارد ، اصطلاحات علم درايه و علم تراجم و برخى از فِرَق و مذاهب ، در جمع اصطلاحات رجالى وارد شده است . و در اين مورد ، مؤلّف در مقدمه كتاب ، علّت آن را ارتباط اين علوم با يكديگر دانسته است . اصطلاحات ، بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند .

.

ص: 282

مشكينى ، ابراهيم .653 . أصحاب الإجماع و ثلاثون من فطاحل العلماء . قم : انتشارات الإمام الحسن عليه السلام ، 1413ق ، 296 ص ، اوّل . اين كتاب ، در بردارنده شرح حال اصحاب اجماع و سى نفر از علماى مشهور علم رجال است كه در اين علم ، داراى تأليفاتى هستند . در زندگى نامه اين رجال ، زندگى نامه ، اسامى اساتيد و شاگردان و آثار آنها معرّفى شده است .

مركز مطالعات و تحقيقات اسلامى (واحد تاريخ و سيره اهل بيت عليهم السلام) .654 . زندگى راويان مشترك فريقين از امام جعفر صادق عليه السلام ، تهران : هفتمين كنفرانس بين المللى وحدت اسلامى ، شهريور 1373 ، 46 ص . نويسنده ، اسامى سى نفر از راويان اهل سنّت و شيعه را كه از امام جعفر صادق عليه السلامداراى روايت اند و از شاگردان و اصحاب آن حضرت به شمار مى آيند ، فهرست نموده است . در ذيل نام هر راوى ، شرح حال مختصرى از وى ، به همراه نقل اقوال علماى شيعه و اهل سنّت ، و مدح و ذمّ وارد شده در مورد وى ، با اشاره اى به معتقدات مذهبى راوى ، مشخّص شده است . در زيرنويس ، نشانى مصادر مورد مراجعه از كتاب هاى شيعه و سنّى مشخّص شده اند . اسامى راويان ، به ترتيب حروف الفبا تنظيم شده است .

معارف ، مجيد .655 . پژوهشى در تاريخ حديث شيعه . تهران : مؤسسه فرهنگى و هنرى ضريح ، 1374 ش ، 562 ص ، اوّل . مؤلّف كتاب با تقسيم بندى دوران مختلف تدوين حديث به چهار دوره ، در صدد آن است كه چگونگى تدوين احاديث را با بررسى عوامل مؤثّر و مانع در رشد تدوين حديث در هر دوره ، مورد بررسى قرار مى دهد . فهرست دوره هاى چهارگانه عبارت اند از : دوره اوّل ، عصر امام على عليه السلام تا عصر امام سجاد عليه السلام ؛ دوره دوم ، عصر امام باقر و امام صادق عليهماالسلام ؛ دوره سوم ، عصر امام هفتم عليه السلام تا اواخر غيبت صغرى ؛ دوره چهارم ، عصر تدوين و پيدايش جوامع حديثى شيعه . در هر دوره ، اوضاع سياسى ، اجتماعى ، فرهنگى ، آثار حديثى و جريان هاى فكرى موجود در آن زمان ، مورد بحث و تبيين واقع شده است . علاوه بر مطالب ذكر شده در دوره دوم ، مجالس درس صادقين عليهماالسلام و جايگاه اصحاب اجماع و اصول اربعمئه و چگونگى مراجعه و برخورد اين دو امام با فرقه هاى انحرافى ، از جمله برخورد با غلات ، مورد بحث و بررسى واقع شده است . در دوره سوم كه از نظر مؤلّف ، عصر شكل گيرى فقه و حديث به حساب مى آيد ، مؤلّفات ، مكتوبات حديثى ، توقيعات و رسائل معصومان عليهم السلاممعرّفى و بررسى شده است . نويسنده سپس به بحث از جايگاه راويان و محدّثان شيعه در حوزه هاى درسى مختلف ، از جمله : حوزه درسى كوفه ، بغداد ، قم پرداخته و به نقش خاندان ها در پيشرفت و تطوّر حديث ، اشاره كرده است . در اين دوره ، سبك و روش مشايخ حديث در زمينه نحوه حمل حديث و دقّت هاى رجالى در سند و طُرُق روايات ، و نيز تاريخچه علم رجال و سير تحوّل آن در شيعه ، به همراه بررسى و معرّفى تفصيلى كتاب هاى اصولى رجال شيعه ، تبيين شده است . در دوره چهارم ، پيدايش كتاب هاى جوامع حديثى ، مانند الكافى ، كتاب من لا يحضر ، التهذيب و الاستبصار مطرح و مورد معرّفى تفصيلى واقع شده اند . در اين مبحث ، ضمن معرّفى مؤلّفان ، سبك و روش هاى آنها مورد بررسى قرار گرفته است .

.

ص: 283

معروف الحسنى ، هاشم .656 . پژوهشى تطبيقى در احاديث بخارى و كلينى . ترجمه : عزيز فيضى ، مشهد : بنياد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى ، 1373 ش ، 403 ص ، اوّل . كتاب الكافى نزد شيعه و كتاب صحيح البخارى نزد اهل سنّت ، از معتبرترين كتاب هاى حديثى اند . نويسنده كتاب ، ضمن تطبيق و بررسى احاديث و راويان موجود در اسناد اين دو كتاب ، در پىِ آن است كه ديدگاهى واقع بينانه تر براى مخاطبان در مورد اين دو كتاب ، ايجاد نمايد ، چون با تمام اعتبارى كه هر يك از اين دو كتاب ، نزد شيعه و اهل سنّت دارند ، در اسناد هر يك ، راويان ضعيف هم مشاهده مى شود . مؤلّف كتاب به دنبال بيان زندگى نامه كلينى و بخارى و شرح و ويژگى هاى اين دو كتاب ، ديدگاه علما و محدّثان در مورد اين دو كتاب را مشخّص نموده است . كتاب ، در پنج فصل آورده شده است كه عبارت اند از : 1 . بررسى مختصر روايت نگارى در اسلام و مراحل تدوين آن ؛ 2 . اصناف حديث ؛ 3 . اصحاب و عدالت آنها ؛ 4 . بخارى و الصحيح او از ديدگاه اهل سنّت ، كلينى و كتاب الكافى از ديدگاه شيعه ؛ 5 . بررسى شمارى از رجال ضعيف الكافى و صحيح البخارى و بررسى موضوعاتى چند از اين دو كتاب . در بعضى از فصل هاى كتاب ، فهرستى از بعضى راويان حديث در اين دو كتاب و تعداد روايات نقل شده از آنها مشخّص شده است . همچنين فهرستى از راويان ضعيف در صحيح البخارى و الكافى با نقل اقوال علماى رجال درباره آنها آورده شده است . در مورد تطبيق محتواى روايات الكافى و صحيح البخارى ، متن رواياتى از باب هاى واجب الوجود ، بداء ، قضا و قدر ، و علم و ايمان ، آورده شده است .

.

ص: 284

مكّى عاملى ، سيّد على حسين .657 . بحوث فى فقه الرجال . مؤسسة العروة الوثقى ، 1414 ق ، 222 ص . تقرير درس سيّد على علاّمه فانى . اين كتاب ، در بردارنده مباحث زير است : مقدمه مؤلّف ، شامل تاريخ ، ماهيّت و اهميّت علم رجال ، تعبّد به قول رجالى ، و جعل و وضع در طريق احاديث است . متن كتاب ، مشتمل بر هشت باب است كه عبارت اند از : باب اوّل ، اصالت عدالت و وثاقت ؛ باب دوم ، مراتب توثيق و تضعيف ؛ باب سوم ، ارزش توثيقات بزرگان علم رجال و درايه ؛ باب چهارم ، بررسى ادّعاى وثاقت راويان تعدادى از كتب روايى ؛ باب پنجم ، وثاقت اشخاصى كه يكى از اصحاب اجماع از آنها روايت نقل كرده اند ؛ باب ششم ، تقدّم و تأخّر جرح بر تعديل ؛ باب هفتم ، صحّت و قطعيت صادر شدن كتب اربعه ؛ باب هشتم ، امورى كه ادّعا شده است دلالت بر وثاقت مى نمايند . خاتمه ، در احوال پنج نفر از راويان حديث است . در مقدّمه ، مقدّمه نگار در مورد زندگى و آثار مؤلّف ، بحث كرده است .

.

ص: 285

موحد ابطحى ، سيّد محمّد على (1349 _ 1423ق ) .658 . أخبار الرواة . المسلسلات فى الإجازات ، ج 2 ، ص 582 . مؤلّف در مقدمه كتاب ، شيوه تأليف خود در اين كتاب را بيان نموده است . متن كتاب ، مشتمل بر موسوعه اى از راويان روايات شيعه است كه بر اساس ترتيب حروف الفبا در نام راويان ، تنظيم شده است . به همراه نام هر راوى ، شرح حال ، راويان و مشايخ ، سند و متن روايت هاى وارد شده در مورد وى و رواياتى كه وى در سلسله اسناد آن قرار داشته ، آورده شده است و در هر مورد ، بنا بر مقتضاى آن ، مباحث مورد لزوم از طرف مؤلّف ، مطرح شده است . اسامى شامل نام كلّيه راويان موجود در اسناد روايات است . اين كتاب حجيم ، مشتمل بر ده ها جلد است كه هنوز به چاپ نرسيده است . 659 . أصحاب الإجماع و مشايخهم . المسلسلات فى الإجازات ، ج 2 ، ص 582 . در مورد اصحاب اجماع ، مباحث گوناگون و ديدگاه هاى مختلفى وجود دارد كه به دليل اهميّت آنها همواره مورد توجّه علماى رجال بوده است . مؤلّف در اين كتاب ، مباحث مختلفى كه در مورد اين راويان مطرح است ، ارائه نموده و با بررسى و تحقيق در مورد هر مبحث ، ديدگاه خود در هر مورد را مشخّص كرده است . از جمله مباحث مطرح شده در مورد اصحاب اجماع ، بررسى متن عبارت محمّد بن عمر بن عبد العزيز كشّى در اختيار معرفة الرجال در زمينه اصحاب اجماع ، تعريف اصحاب اجماع و بررسى مصاديق آنها به همراه اقوال مختلف ، بيان مفهوم اجماع در مورد اين راويان و بيان شرح حال هر يك از اصحاب اجماع است . اين كتاب ، هنوز به چاپ نرسيده است . 660 . تاريخ آل زراره . اصفهان : چاپ خانه ربّانى ، 1400 ق ، 242 ص . اين كتاب ، مشتمل بر معرّفى اعضاى خاندان آل زراره ، همراه با شرح حال هر يك از اعضاى اين خانواده است كه از زمان حضرت على عليه السلام تا زمان بعد از غيبت صغرى ، مورد بحث واقع شده است . 661 . تهذيب المقال فى تنقيح كتاب الرجال . قم : سيّد محمّد موحد ابطحى ، 1417 ق ، 5 ج ، دوم . مقدّمه كتاب ، در بيان روش مؤلّف در اين شرح و بيان سه فايده رجالى است : فايده اوّل ، در شرح حال نجاشى نسب ، كنيه ، تاريخ حيات ، جايگاه وى در نزد علماى اجازات ، مشايخ و شاگردان وى بيان شده است . فايده دوم در بيان ويژگى هاى كتاب رجال النجاشى و طُرُق نجاشى به مصنّفات ، بيان مفهوم اصل ، نسخه ، مصادر ، نوادر و فرق آنهاست و در نهايت ، طُرُق به كتاب نجاشى مطرح شده است . فايده سوم ، در بيان روش هاى علم و معرفت به مدح و ذم راويان و بيان روش مرحوم نجاشى در اين مورد است . رجالى النجاشى از مهم ترين كتب رجالى و يكى از چهار كتاب اصلى علم رجال است و مؤلّف آن ، در نظر داشته است كه فهرست اسامى مؤلّفان شيعه و آثار ايشان را ارائه نمايد و در اين زمينه ، شرح حال مختصرى از هر يك از مؤلّفان را بيان داشته است . مؤلّف كتاب تهذيب المقال ، با مراجعه به كتاب هاى رجالى ، حديثى ، تاريخى و غيره (اعم از كتاب هاى شيعه و اهل سنّت) و طرق شيخ طوسى در التهذيب ، الاستبصار و الفهرست ، و طريق شيخ صدوق در كتاب من لا يحضر ، شرح مبسوطى در مورد هر يك از رجال فهرست شده در كتاب رجال النجاشى كه شرح حال آنها مُهمل بوده و رجالى كه نام آنها در ضمن شرح هاى اين كتاب آمده و شرح مستقلى نداشته اند ، و يا مؤلّفان از شيعه اى را كه نجاشى متعرّض آنها نشده است ، جمع آورى كرده و ارائه داده است . همچنين مؤلّف ، اشكال هايى را كه در رجال النجاشى مشاهده نموده ، مورد بررسى و نقد قرار داده است . مباحث مورد شرح عبارت اند از : نام مؤلّف ، لقب ، كنيه ، نَسَب ، قبيله ، محلّ تولد و سكونت ، خاندان ، طبقه (مشتمل بر بيان و شرح حال مشايخ و شاگردان هر شخصيت) ، منزلت راوى در ميان اصحاب ، تاريخ زندگى ، مذهب ، توثيق يا تضعيف ، مدح يا ذم او ، و فهرست تأليفات او . مؤلّف به منظور دسترسى سريع به موضوعات و عناوين ، اقدام به تهيه چند فهرست نموده كه در آخر جلد اوّل ، ارائه شده اند . شايان ذكر است كه اين شرح ، تا جلد پنجم آن ، يعنى تا آخر حرف «ذال» به چاپ رسيده است . 662 . شرح رجال الطوسى . الرجال محمّد بن حسن طوسى (385 _ 460ق) ، يكى از چهار كتاب اصلى رجال شيعه و مشتمل بر فهرست اسامى اصحاب و راويان معصومان عليهم السلاماز امامى و غير امامى است . مؤلّف در شرح خود بر اين كتاب ، با مراجعه به مصادر اوّليه شيعه و اهل سنّت ، شرح حال صحابيان و راويان ذكر شده در كتاب را بيان نموده است . همچنين شرح حال صحابيان و راويانى را كه مؤلّف متذكّر نشده است ، ارائه داده و در موارد وجود اشكال در كتاب ، آن را مطرح و بررسى نموده است . اين كتاب ، هنوز به چاپ نرسيده است . 663 . شرح رجال الكشّى . المسلسلات فى الإجازات ، ج 2 ، ص 583 . رجال الكشّى ، تأليف محمّد بن عمر بن عبد العزيز كشّى (ق 4) است كه هم اكنون ، اصل آن موجود نيست و تنها متن هايى كه شيخ طوسى از اين كتاب انتخاب نموده ، با عنوان اختيار معرفة الرجال در دسترس ماست . اين كتاب ، يكى از چهار كتاب اصلى شيعه در علم رجال است كه در زمينه تاريخ تشيّع در عصر معصومان عليهم السلام ، تشكّل هاى تشيّع و فرقه ها و دسته بندى هاى داخلى شيعه را مشخّص نموده است . همچنين روايت هايى كه در شرح حال رجال اند ، آمده است . مؤلّف در شرح خود بر اين كتاب ، ضمن مراجعه به كتاب هاى رجالى ، حديثى و تاريخى (اعم از كتاب هاى شيعه و اهل سنّت) ، شرح مبسوطى بر اين كتاب نوشته است . همچنين عناوينى را كه مناسب با كتاب است ، اضافه كرده و در موارد وجود اشكال ، آن را تبيين كرده و مورد بررسى قرار داده است . اين كتاب ، هنوز به چاپ نرسيده است و در المسلسلات فى الإجازات (ص 583) اين كتاب ، مشتمل بر پنج جلد معرّفى شده است . 664 . شرح الفهرست للطوسى . المسلسلات فى الإجازات ، ج 2 ، ص 583 . الفهرست تأليف محمّد بن حسن طوسى (385 _ 460ق) در بردارنده فهرستى از مؤلّفان شيعه به همراه ذكر اسامى تأليف هاى آنهاست . اين كتاب ، يكى از چهار كتاب اصلى شيعه در علم رجال است . مؤلّف در شرح خود بر اين كتاب ، ضمن مراجعه به مصادر اوّليه شيعه و اهل سنّت ، شرح حال مؤلّفان ذكر شده در كتاب و شرح حال مؤلّفانى را كه شيخ طوسى در كتاب خود متذكّر آنها نشده است ، ارائه نموده و در موارد وجود اشكال در كتاب ، آن را مطرح و بررسى نموده است . اين كتاب ، هنوز به چاپ نرسيده است . 665 . الطبقات الكبرى فى أصحاب النبىّ و الأئمّة عليهم السلام . المسلسلات فى الإجازات ، ج 2 ، ص 583 . اين كتاب ، دانش نامه اى مشتمل بر اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله و ديگر معصومان عليهم السلاماست كه بر اساس حروف الفبا ، در نام اصحاب ، تنظيم و ارائه شده است . در ذيل هر عنوان ، شرح حال و طبقه آن صحابى به همراه مباحث ديگرى بنابر مقتضاى هر شخصيت ، مشخّص شده است . مؤلّف با مراجعه به كتاب هاى حديثى ، رجالى و تاريخى از شيعه و اهل سنّت ، ديدگاه علما را در هر مورد ، بيان نموده است و در موارد لزوم ، مطالبى را اضافه كرده و در مواردى با ادلّه اى كه مطرح نموده ، اشكال هايى را كه مشاهده نموده ، مطرح كرده است و ديدگاه صحيح در مورد عنوان مورد بحث را مشخّص كرده است . شايان ذكر است كه روش مؤلّف در تبيين طبقه راويان از صحابه بر اساس مراجعه به اقوال علما در مصادر مختلف است و به منظور دستيابى به طبقه راويان از روش تبيين جايگاه راوى در اسناد روايات با دسته بندى اسناد و ارائه راوى و مروى عنه وى نيست . اين كتاب ، مشتمل بر ده ها جلد است ، به طورى كه تنها درباره طبقه اصحاب امام صادق عليه السلام بيش از پنج هزار نفر استقصا و ارائه شده اند . اين كتاب ، هنوز به چاپ نرسيده است . 666 . القواعد الرجالية . المسلسلات فى الإجازات ، ج 2 ، ص 583 . اين كتاب ، مشتمل بر كلّيه مباحث عامّه رجالى و قواعد رجالى ، روش هاى بيان توثيق و تضعيف راويان ، شيوه تصحيح روايات ، بررسى كتب اربعه رجالى ، طُرُق حمل روايات ، توثيقات عامّه و ... است . 667 . مشايخ ابن أبى عمير . المسلسلات فى الإجازات ، ج 2 ، ص 583 . درباره ابن ابى عمير ، از جهات مختلف ، مباحث گوناگونى مطرح شده است و مؤلّف به دليل اهمّيت و جايگاه ويژه وى ، اين مباحث را مطرح نموده است كه عبارت اند از : بيان شرح حال راوى ؛ ارائه مباحث ذكر شده در مورد اصحاب اجماع (چون وى از جمله افراد اصحاب اجماع است) ؛ حجّيت مراسيل وى ؛ وثاقت مشايخِ بدون واسطه وى (چون شيخ در عدّة آورده است : «لا يرون و لا يرسلون إلاّ عمّن يوثق به» ؛ استقصاى مشايخ وى به همراه شرح آنها . اين كتاب هنوز به چاپ نرسيده است . 668 . الممدوحين و المذمومين من الصحابة . المسلسلات فى الإجازات ، ج 2 ، ص 583 . اين كتاب ، مشتمل بر شرح حال صحابيان پيامبر صلى الله عليه و آله ، اعم از راوى و غير راوى ، به همراه مدح يا ذم در مورد هر يك از آنهاست و هنوز به چاپ نرسيده است . 669 . من روى عن الثقات . المسلسلات فى الإجازات ، ج 2 ، ص 583 . اين كتاب ، در بردارنده راويانى است كه در مورد آنها توثيق وارد شده است ، به همراه روايانى كه از هر يك از آنها روايت دارند . اين كتاب ، هنوز به چاپ نرسيده است . 670 . نخبة الأثر فى رجال كتب المعتبر . المسلسلات فى الرجال ، ج 2 ، ص 583 . المعتبر تأليف نجم الدين ابو القاسم جعفر بن حسن هذلى حلّى (م 676ق) ، شرح كتاب مختصر النافع تأليف ديگر همين مؤلّف است كه به صورت فقه استدلالى بوده و مؤلّف در لابه لاى مباحث مطرح شده ، در مورد راويان حديث ، اظهار نظر نموده است . مؤلّف نخبة الأثر درباره اين روايان ، كتاب ياد شده را تأليف كرده است . محقّق تهرانى در الذريعة (ج 24 ، ص 49 ، ش 241) اين كتاب را با عنوان نتيجة الفكر فى تنقيح رجال المعتبر ، فهرست نموده است .

.

ص: 286

. .

ص: 287

. .

ص: 288

. .

ص: 289

. .

ص: 290

موسوى اصفهانى ، آقا حسن .671 . ثقات الرواة . نجف : مطبعة الآداب ، 1387 ق ، ج 1 ، 355 ص ، اوّل . كتاب در بردارنده مطالب زير است : مقدمه مؤلّف در ذكر اسامى بعضى از راويان حديث در صدر اسلام ، از زمان صحابيان تا ابن غضايرى است كه در دوازده «طبقه» معرّفى شده اند و به دنبال بيان طبقه و نام هر راوى ، تأليف ها و تعبيرهاى جرح و تعديل ، به همراه مصدر مورد مراجعه ، مشخّص شده است . در آخر مقدّمه ، مؤلّف ويژگى هاى كتاب را مشخّص كرده است . متن كتاب ، شامل اسامى رجال موثّق و شرح حال آنهاست كه بر اساس ترتيب حروف الفبا مرتّب شده اند ، و در بيان توثيقات و شرح حال راويان حديث ، به كتاب هاى مشهور رجالى ، مانند كتاب هاى شيخ طوسى ، رجال النجاشى ، رجال ابن داوود و كتاب هاى حديثى معتبر ، مراجعه شده است . در توثيقات راويان ، علاوه بر تعبير «ثقه» ، تعبيرهايى كه دالّ بر توثيق باشند و مورد استناد واقع شده اند ، آورده شده است . در شرح حال هر راوى آثار وى ، به همراه ذكر نشانى مصدر مورد مراجعه ، مشخّص شده است . گفتنى است كه تنها جلد اوّل اين كتاب (تا حرف ز) در دسترس ماست .

.

ص: 291

موسوى خويى ، سيّد ابوالقاسم (1317 _ 1413 ق) .672 . معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة . بيروت ، 1403 ق ، 23 ج ، سوم . اين كتاب ، مشتمل بر مطالب زير است : مقدّمه مؤلّف ، در ويژگى هاى اين كتاب ، همراه با چند مقدّمه كه اين مباحث را مورد بررسى قرار داده اند : مقدّمه اوّل : نياز به علم رجال ؛ مقدّمه دوم : چگونگى اثبات وثاقت يا حسن راويان ؛ مقدّمه سوم و چهارم : توثيقات عامّه ؛ مقدّمه پنجم : بررسى احاديث كتب اربعه ؛ مقدّمه ششم : بررسى كتاب هاى اصلى علم رجال . متن كتاب ، شامل مباحث ذيل است : اسامى راويان كتاب هاى چهارگانه حديثى شيعه و كسانى كه نامشان در منابع اصلى رجال بوده است به ترتيب حروف الفبا ، با ذكر احوال هر راوى تنظيم شده اند . در مواردى كه يك راوى ، تحت عنوان هاى مختلف آورده شده است ، شرح حال اين راوى ، در ذيل يكى از عناوين معروف وى بيان شده است و عنوان هاى ديگر به آن عنوان ، ارجاع داده شده اند . در شرح حال هر عنوان ، ابتدا آراى رجاليان متقدّم و نقل قول منابع اصلى رجال ذكر شده است . همچنين فهرستى از راوى و مروى عنه هر راوى ، همراه با آمار روايات هاى وى در كتب اربعه ، ارائه شده است . اختلاف تعبير از يك راوى در كتاب هاى مختلف ، با عنوان «اختلاف كتب» و اختلاف تعبير از يك راوى در نسخه هاى يك كتاب ، با عنوان «اختلاف نسخ» مشخّص شده است . مؤلّف كتاب ، در پايان بسيارى از شرح حال ها ، ديدگاه خود را مطرح نموده است . در ذيل هر عنوان ، نشانى روايت هاى آن راوى در كتب اربعه در صورتى كه مختصر باشند (مثلاً بين پنج تا ده نفر) آورده شده است ؛ وگرنه در پايان هر جلد ، به دنبال عنوان «تفصيل طبقات الرواة» ، تفصيل طبقات راويان در آن جلد ، با بيان فهرست نشانى هاى راوى و مروى عنه هر يك از راويان ، مشخّص شده است . فهرست هاى تهيه شده بر اين كتاب عبارت اند از : دليل معجم رجال الحديث ، محمّد سعيد طريحى . المعين على معجم رجال الحديث ، سيّد محمّد جواد حسينى بغدادى . المفيد من معجم رجال الحديث ، محمّد جواهرى . كه قبلاً معرّفى شدند . همچنين عبد الهادى فقهى زاده ، مقدّمه هاى اين كتاب را با عنوان درآمدى بر علم رجال ، ترجمه كرده و به طور مستقل ارائه نموده است . چاپ ديگر : تهران ، مركز نشر الثقافة الإسلاميّة ، 1413 ق ، 24 ج ، پنجم . اين كتاب ، مشتمل بر همان خصوصياتى است كه در معرّفى چاپ اوّل همين كتاب به آنها اشاره شد ، به همراه ويژگى هاى خاصّى كه به آنها اشاره مى شود : عبد الصاحب خويى در مقدمه چاپ پنجم متذكّر شده است كه : از ويژگى هاى اين چاپ ، آن است كه در محتوا و شكل كتاب ، تجديد نظرهايى اعمال شده است . تجديد نظرهاى موجود در محتواى كتاب ، عبارت اند از : به دنبال عدول مرحوم خويى رحمه الله از توثيق راويان كتاب كامل الزيارات ، به توثيق مشايخ بلاواسطه ابن قولويه ، در بعضى از مبانى رجالى و اصول عامّه موجود در مقدّمه كتاب تغييراتى حاصل شد كه موجب تغيير اعتبار بعضى از رجال حديث ، از جهت توثيق و تضعيف گرديد . اين تغييرها شامل : بيان شرح حال هاى جديد ، اضافه كردن مطالبى در ابواب اختلاف كتب و اختلاف نسخ و طبقات راويان است . در تغييرهاى موجود در شكل كتاب ، مى توان به تصحيح ويرايش كتاب و ارائه آن در 24 جلد ، اشاره نمود . 673 . در آمدى بر علم رجال . ترجمه : عبد الهادى فقهى زاده ، تهران : امير كبير ، 1376 ش ، 107 ص ، اوّل . كتاب در بردارنده مطالب زير است : مقدّمه مترجم در مورد علم رجال ، و بررسى ويژگى هاى كتاب معجم رجال الحديث و زندگى نامه مرحوم سيّد ابوالقاسم موسوى خويى تأليف شده است . متن كتاب ، مشتمل بر ترجمه فارسى مقدّمه هاى ششگانه كتاب معجم رجال الحديث است .

.

ص: 292

. .

ص: 293

طريحى ، محمّد سعيد .674 . دليل معجم رجال الحديث . قم : مركز نشر آثار شيعه ، 704 ص . مقدّمه مؤلّف در زندگى نامه مرحوم سيّد ابوالقاسم موسوى خويى و بررسى شيوه و فوايد حاصل از كتاب معجم رجال الحديث اوست . متن كتاب ، شامل فهرست اسامى رجال حديث موجود در كتاب معجم رجال الحديث و بر اساس ترتيب اين اسامى از جلد اوّل تا جلد بيست و سوم است ، به اين ترتيب كه علاوه بر ذكر نام راوى ، شماره جلد و شماره صفحه اى كه اين راوى را مورد بحث قرار داده ، بيان شده است .

ناصرى ، رياض محمّد حبيب .675 . الواقفية دراسة تحليلية . مشهد : المؤتمر العالمى للإمام الرضا عليه السلام ، 1409 ق ، 2 ج ، اوّل . مؤلّف كتاب در صدد آن است كه با ارائه مباحثى ، جايگاه «واقفه» در اسناد احاديث را مشخّص نمايد . كتاب ، در ده فصل تنظيم شده است . در فصل اوّل تا نهم ، مباحث ذيل مطرح شده اند : مراد از واقفه و اقسام آنها ؛ واقفه در تاريخ اسلام ؛ اسباب وقف ؛ اقوال ائمه عليهم السلام و روش برخورد مسلمانان با واقفه ؛ روايات واقفه ؛ وكلاى واقفه ؛ واقفه در كتاب هاى رجالى شيعه . فصل دهم كتاب ، در پنج قسمت تنظيم شده است كه عبارت اند از : اسامى واقفيانى كه وقف آنها ثابت شده است و سپس رجوع كرده اند ؛ اسامى واقفيانى كه وقف آنها ثابت شده ، امّا رجوع از وقف آنها ثابت نشده است ؛ اسامى راويانى كه در واقفى بودن آنها اشتباه شده است ؛ اسامى جمعى از واقفيان كه وقف آنها اثبات نشده است ؛ اسامى راويانى كه متّهم بر وقف شده اند . در مورد اسامى هر يك از واقفه ، شرح حال ، اقوال ائمه عليهم السلام و علماى علم رجال ، به انضمام بررسى و تحقيق مؤلّف ، آورده شده است . در آخر كتاب ، فهرست هاى مفصّلى از كتاب ، ارائه شده است .

.

ص: 294

نجّار ، محمّد على .676 . تصحيح تراثنا الرجالى مع التعريف بالمجهولين من رواته . مؤسسة دار الهجرة ، 1410 ق ، ج 1 ، 628 ص ، اوّل . در طول تاريخ تدوينِ كتاب هاى حديثى و رجالى در دوران هاى مختلف ، شكل هاى متفاوتى از اشتباه ، مانند : انقطاع در سند ، سِقط ، زياده ، تحريف ، تداخل اسامى ، جهل نسبت به پدر راوى ، و جهل به شهرت و ... در اسناد احاديث ، وارد شده است . مؤلّف كتاب ، ضمن بيان اين اشتباه ها ، تا حدودى قائل به تفكيك در نوع آنها در دوران هاى مختلف تأليف اين كتاب ها شده است ، به طورى كه نوع اشتباه در اسناد را در دو دوره كلّى با عنوان «الشوائب الجديدة» و «الشوائب القديمة» ، تقسيم نموده و بيان داشته است كه اشتباه هاى جديد ، از قرن دهم هجرى به بعد در اسناد روايات وارد شده اند ، به اين ترتيب كه به مرور زمان ، در تأليف كتاب هاى جديد ، اشتباه هايى در بيان اسناد موجود در كتاب هاى حديثى و رجالى به صورت تصحيف ، تحريف ، تداخل ، سقط ، انقطاع و ... ايجاد شده است . در متن كتاب ، از جلد اوّل ، نود مورد از اشكالاتى كه شامل تصحيف و اشتباه يك راوى به راوى ديگر است ، مشخّص شده اند ، به همراه بيان خودِ اشتباه و نشانى كامل مصدرى كه اشتباه در آن واقع شده است . سپس نشانى كامل مصدرى كه شكل صحيح از سند را در بر دارد و نيز ديدگاه مؤلّف ، بيان شده است . شايان ذكر است كه مشخّصات ذكر شده ، تنها شامل جلد اوّل از اين كتاب است و جلدهاى ديگر ، در دسترس نبودند .

.

ص: 295

نجف ، محمّد مهدى .677 . الجامع لرواة وأصحاب الإمام رضا عليه السلام . مشهد : المؤتمر العالمى الثانى للإمام الرضا عليه السلام ، 1407 ق ، 2 ج ، اوّل . متن كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى 831 نفر از اصحاب امام رضا عليه السلاماست كه با ايشان ملاقات داشته اند و از حضرت ، كلامى شنيده اند ، و يا روايتى از قول يا فعل امام ، بدون واسطه ، نقل كرده اند ؛ و نيز راويان و اصحابى كه در زمان حضرت زندگى مى كرده اند و مطلبى را از ايشان نقل كرده اند و يا حضرت ، در مورد آنها مطلبى را نقل كرده است . فهرست اسامى در اين كتاب ، از مصادر اوّليه چاپ شده و چاپ نشده ، شامل سيصد عنوان از كتاب هاى اصول ، فروع ، تفسير ، حديث ، فقه ، اخلاق ، تاريخ ، سيره ، تراجم ، رجال و ... از شيعه و سنّى _ كه به اسامى بعضى از آنها اشاره شده _ تهيه گرديده است . از هر يك از راويان ، تنها يك روايت نقل شده است و به دنبال آن ، مصدر مورد مراجعه ، مشخّص شده است . همين طور ، اقوال علماى علم رجال در توثيق و تضعيف راويان ، آورده شده است . به منظور مشخّص شدن طبقه راوى و تمييز راويانى كه احتياج به تمييز مشتركات دارند ، مروى عنه اين راويان ، مشخّص شده اند .

نمازى شاهرودى ، على .678 . الإعلام الهادية الرفيعة فى اعتبار الكتب الأربعة . مشهد : چاپ خانه خراسان ، 1357 ش ، 228 ص ، جيبى . كتب اربعه حديثى ، از مصادر بسيار مهم شيعه در فقه اند . نويسنده كتاب ، با بيان ادلّه اى در اعتبار اين چهار كتاب حديثى ، در نظر دارد كه جايگاه محكم اين كتاب ها را نزد مخاطبان با بيانى استدلالى مشخّص نمايد . روش مؤلّف در بيان ادّله اعتبار اين كتاب ها به صورت هاى مختلف است . در مرحله اوّل ، اسناد و راويان احاديث اين كتاب ها را به صورتى كلّى مورد بحث و بررسى قرار داده و سپس اقوال علما در مورد اين كتاب ها را مطرح نموده است و در آخر ، پاسخ هاى خود بر خدشه كنندگان را ارائه مى نمايد . مباحث مطرح شده در اين كتاب ، در پنج فصل و يك خاتمه آورده شده است كه عبارت اند از : فصل اوّل ، در اصول اربعمئه در كتب اربعه . در اين قسمت ، 65 مورد از اصولى كه از مصادر اين كتب اند ، مطرح شده و طريق هر يك از مؤلّفان كتب اربعه به صاحبان اين اصول ، به همراه شماره سند روايات ، ذكر شده است ؛ فصل دوم ، در بيان اقوال علما در اعتبار «اصول اربعمئه» ؛ فصل سوم ، در وجوب اعتماد بر اين اصول ، اقوال علما مطرح شده و مورد بررسى واقع شده است ؛ فصل چهارم ، در بيان سخنان مشايخ ثلاثه در اعتبار كتب اربعه حديثى ؛ فصل پنجم ، كلام علما در اعتبار كتب اربعه . در خاتمه كتاب ، در دفع شبهات مطرح شده بر كتب اربعه ، مطالبى مورد بحث قرار گرفته است . در نهايت ، بحثى مختصر در اعتبار كتب علاّمه مجلسى و بيان جايگاه علمى شيخ حرّ عاملى ، آورده شده است . 679 . مستدركات علم رجال الحديث . مقدّمه: حسن نمازى، قم: حسن نمازى، 1412ق، 8 ج ، اوّل . اين كتاب ، مشتمل بر مقدّمه و 28 باب و خاتمه است . مقدمه كتاب ، شامل هشت فصل و خاتمه است در فصل هاى مقدّمه ، اين مباحث مطرح شده اند : فصل اوّل ، تعريف علم رجال ؛ فصل دوم ، موضوع علم رجال ؛ فصل سوم ، فايده علم رجال ؛ فصل چهارم ، تاريخ حيات ، اسامى ، القاب و كنيه هاى معصومان عليهم السلام ؛ فصل پنجم ، اصحاب اجماع ؛ فصل ششم ، روايات معصومان عليهم السلام در مدح و ذم ؛ فصل هفتم ، اعتبار كتب اربعه ؛ فصل هشتم ، فوايد رجالى ، شامل امور ثابت كننده وثاقت و حُسن راوى ، توثيقات عامّه ، وقوع راوى در بعضى از طُرُق دليل بر وثاقت وى است . همچنين چند فايده در بيان روش هاى مؤلّف در تأليف اين كتاب ، آمده است . در خاتمه، كتاب نامه و فهرست مؤلّفان رجالى اصحاب ائمه عليهم السلام ، مشخّص شده اند. متن كتاب ، مشتمل بر اسامى و بيان شرح احوال دو دسته از رجال است كه عبارت اند از : اوّل ، رجالى كه در كتاب هاى تنقيح المقال ، جامع الرواة و معجم رجال الحديث ، نامى از آنها آورده نشده است . دوم ، بعضى از رجالى كه در كتاب هاى ذكر شده ، نامشان آورده شده است ؛ امّا مؤلّف اين كتاب ، در شرح احوال آنها مطالب ديگر را بيان كرده است . اسامى رجال حديث ، بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است . خاتمه كتاب ، شامل كنيه ها ، القاب و اسامى راويان زن است . مقدمه حسن نمازى در زندگى نامه مؤلّف و فهرستى از كتاب هاى چاپ شده و چاپ نشده اوست .

.

ص: 296

. .

ص: 297

هادوى تهرانى ، مهدى .680 . تحرير المقال فى كلّيات علم الرجال . تهران : الزهراء ، 1412 ق ، 196 ص ، اوّل . كتاب مشتمل بر مطالب زير است : تعريف ، موضوع و مسائل علم رجال ؛ ضرورت علم رجال ؛ ادّله حجّيت اقوال رجالى ؛ اقسام راوى ؛ روش هاى احراز وثاقت ؛ توثيقات عامّه ؛ الفاظ مدح ؛ تعارض جرح و تعديل ؛ نظريه تعويض . خاتمه كتاب ، در بررسى كتاب هاى اصول رجالى است . در آخر كتاب ، فهرست هاى متعددى آورده شده است .

.

ص: 298

احمد بن محمّد .681 . رسالة فى نسب الرواة . الذريعة ، ج 24 ، ص 139 (ش 694) . محقّق تهرانى ، به نسخه اى از اين كتاب ، نشانى داده است .

شريف بغدادى ، محمّد بن على .682 . الرواة . التراث العربى ، ج 3 ، ص 132 . مؤلّف ، در مرحله اوّل ، كتاب خلاصة الأقوال علاّمه حلّى (م 726 ق) را همانند اصل آن در دو قِسم ترتيب داده است و سپس در خاتمه آن ، هفت فايده رجالى را به همراه زياداتى كه از رجال ابن داوود اخذ نمود و در اين كتاب موجود نبوده ، مطرح نموده است .

على بن حسن .683 . مشيخة الاستبصار والتهذيب و [كتاب] من لا يحضره الفقيه . الذريعة ، ج 21 ، ص 71 (ش 4002) . مؤلّف ، اقدام به استخراج احوال عدّه اى از رجال موجود در طُرُق شيخ ابو جعفر محمّد بن حسن طوسى و محمّد بن بابويه قمى از كتاب الاستبصار ، التهذيب و كتاب من لا يحضره الفقيه نموده است . اسامى بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند و براى بيان احوال رجال صحيح ، حَسَن ، موثّق ، مجهول و ضعيف ، از كُدهايى كه به وسيله حروف الفبا تنظيم شده ، استفاده شده است . محقّق تهرانى نسخه هايى از اين مشيخه را مشاهده كرده و نشانى داده است .

.

ص: 299

مراد على .684 . رجال المولى مراد على . الذريعة ، ج 10 ، ص 149 (ذيل ش 274) . مؤلّف ، رجال كتاب من لا يحضره الفقيه را بر اساس حروف الفبا مرتّب و تنظيم نموده است . محقّق تهرانى به نسخه اى از اين كتاب ، نشانى داده است .

مؤلّف نا معلوم685 . أرجوزة فى الرجال . الذريعة ، ج 1 ، ص 473 (ش 2357) . محقّق تهرانى ، نسخه اى از اين كتاب را مشاهده كرده و نشانى داده است .

مؤلّف نامعلوم686 . طبقات رواة الفقيه . الذريعة ، ج 15 ، ص 149 (ش 986) . اين كتاب ، مشتمل بر «دايره»هايى است كه اسناد موجود در مشيخة الفقيه ، در آنها گنجانيده شده اند و در طريق هر راوى ، شرح حال وى مطرح شده است و مؤلّف در نظر دارد تا طبقه راويان را مشخّص نمايد . روش تأليف به اين ترتيب است كه در هر دو صفحه كه در مقابل يكديگر قرار دارند ، هفت دايره رسم شده كه هر دايره ، در درون دايره ديگر قرار داده شده است و نصف هر يك از اين دايره ها در يك صفحه قرار دارند . در دايره كوچك تر و مركزى ، نام مرحوم شيخ صدوق آورده شده است و در دايره محيط بر اين دايره ، اسامى بيست يا بيست و چند نفر از مشايخ شيخ صدوق آورده شده است و در دايره محيط بر دايره شيخ صدوق ، اسامى مشايخ آنها آورده شده است و اين روش ، در بيان اسامى مشايخ از هر دايره در دايره بعد ، آورده شده است . طريق هر راوى در يك سطر مشخّص شده است و نام آن راوى با قلم قرمز رنگ ، مشخّص شده است . اسامى و طريق راويان ، بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است .

.

ص: 300

مؤلّف نامعلوم .687 . الفوائد الرجالية . تحقيق : محمّد حسين مولوى . منتشر شده در : ميراث حديث شيعه (دفتر اوّل) ، قم : مركز تحقيقات دار الحديث ، 1377 ش ، ص 255 _ 308 . اين كتاب ، در بردارنده چند فايده رجالى است كه در پنج مقدّمه آورده شده و عبارت اند از : مقدمه اوّل ، تعريف ، موضوع و فايده علم رجال ؛ مقدمه دوم ، مبانى نياز به علم رجال ؛ مقدمه سوم ، چگونگى رجوع به كتب رجالى ؛ مقدمه چهارم ، تمييز مشتركات ؛ مقدمه پنجم ، مبانى معرفت به مدح و قدح در رجال اسناد . محقّق در مقدمه خود ، مطالبى در معرّفى اين كتاب ، بيان داشته است .

مؤلّف نا معلوم .688 . فهرس الرجال . التراث العربى ، ج 4 ، ص 229 . اين كتاب ، مشتمل بر فهرستى از اسامى رجال است كه مؤلّف ، اين اسامى را در جدول هاى هفتگانه ، مرتّب نموده است . عناوين بعضى از اين جدول ها عبارت اند از : شماره مسلسل ، اسامى رجال ، تاريخ ميلادى ، تاريخ قمرى و ... .

.

ص: 301

مقالات رجالى

مقالات رجالىآقاجانى قنّاد ، على .689 . «ابراهيم بن هاشم كوفى» . علوم حديث ، ش 19 (بهار 1380 ش) ، ص 87 _ 102 . نويسنده مقاله با بيان اين مطلب كه شناخت راويان احاديث كه در زمان اهل بيت عليهم السلاممى زيسته اند ، موجب مى شود تا ما درك بهترى از مسائل و وقايع مختلف عصر معصومان عليهم السلام و سير تحوّل و تطوّر احاديث داشته باشيم و در نتيجه ، بهره گيرى كامل ترى از روايات بگيريم ، شرح حال ابراهيم بن هاشم كوفى را به همراه فهرست اسامى مشايخ و شاگردان وى ، و اين كه در زمان كدام يك از معصومان عليهم السلاممى زيسته است ، با استناد به نقل قول هايى از كتاب هاى رجالى بيان مى نمايد . نويسنده همچنين به نقش و جايگاه حوزه هاى درسى كوفه و قم در زمان حيات اين شخصيت مى پردازد و تأثيرى كه اين حوزه ها بروى گذاشته اند و نيز تأثيرى كه وى بر اين حوزه هاى درسى داشته است ، بيان مى نمايد .

احمدى فقيه (يزدى) ، محمّد حسن .690 . «فوايد رجالى در آثار امام رحمه الله» . كيهان انديشه ، ش 29 (فروردين و ارديبهشت 1369) ، ص 56 _ 65 . نويسنده مقاله ، ضمن ارائه گوشه هايى از مباحث درايه اى و رجالى مطرح شده در كتاب هاى امام خمينى رحمه الله ، به دنبال بيان و مشخّص نمودن مبانى و نظريات ايشان در علم درايه و رجال است و چون امام رحمه الله ، داراى كتاب درايه اى و رجالى مستقلى نيست، اين مبانى را با مراجعه به كتاب هاى فقهى ايشان ، گِردآورى و ارائه نموده است . مقاله ، در بردارنده اين مباحث است : بيان تعريف واژه هاى كليدى اى ، همچون : «اصل» ، «كتاب» ، «تصنيف» و «نوادر» ؛ ديدگاه امام رحمه الله بر دلالت «صاحب اصل» يا «صاحب كتاب» ، در اعتماد و عدم اعتماد بر آن اصل و كتاب و يا بر صاحب آن ؛ بيان معانى بعضى از طُرُق حمل و اداى حديث ، مانند : سماع ، قرائت و مناوله ، اصحاب اجماع ، بعضى از كتب روايى ، و بعضى از رجال موجود در اسناد روايات .

.

ص: 302

اسكندرى ، محمّد مهدى691 . «روش دستيابى به اطّلاعات كتب رجالى» . قم ، مركز تحقيقات كامپيوترى علوم اسلامى ، مجموعه مقالات اوّلين سمينار كامپيوتر و علوم اسلامى ، بهار 1372 ، 635 ص (ص 139 _ 173) . مقاله ، شامل مباحثى در تقسيم بندى كتاب هاى رجالى بر اساس موضوع ، مذهب مؤلّفان آنها و اصول اوليه و ثانويه است . پس نوع اطّلاعات و شيوه مؤلّف هر كتاب در ارائه اطّلاعات آنها به طور مختصر بيان شده است و در نهايت ، پيشنهاد تهيه نرم افزارهايى به منظور دستيابى به اطّلاعات موجود در اين كتاب ها را در محورهاى معجم اسناد ، موضوعات ، الفاظ و عناوين ، مطرح نموده و محور اطّلاعات ارائه شده در هر مورد را مشخّص مى نمايد . شايان ذكر است كه نويسنده ، منابع رجالى را كتاب هايى دانسته كه شامل هرگونه اطّلاعات رجالى مى شوند و بر همين اساس ، علاوه بر كتاب هايى كه شرح حال راويان را در بردارند و يا اسناد روايات را دسته بندى نموده اند ، كتاب هاى حديثى در بردارنده اسناد را در نظر دارد .

انصارى قمى ، حسن692 . «اماميّه و اصول روايى اصحاب اجماع» . علوم حديث ، ش 21 (زمستان 1380) ، ص 2 _ 10 . مؤلّف به صورت فشرده به تبيين تاريخچه بحث رجالى اصحاب اجماع پرداخته و گزارشى از ديدگاه عالمان را نسبت به اين نظريه در طول تاريخ ، ارائه كرده است . همچنين برداشت ها و تفسيرهاى مختلفى را كه از عبارت كشّى درباره اصحاب اجماع بوده است ، دسته بندى و گزارش كرده است . وى در پايان ، چنين نتيجه گرفته كه اصحاب اجماع ، از فقهاى اوّل امامى مذهب بوده اند كه «كتاب»ها و «اصول» ايشان مورد توجّه و عنايت دانشوران آن عصر ، قرار داشته است .

.

ص: 303

افتخار زمان .693 . «روشى نو در شناخت راويان حديث» . ترجمه : سيّد محمّد على رضوى ، علوم حديث ، ش 19 (بهار 1380) ، ص 66 _ 86 و ش 20 (تابستان 1380) ، ص 46 _ 77 . نويسنده مقاله به دنبال آن است كه با مقايسه نقل هاى مختلف يك حديث ، امكان دستيابى به نتايجى درباره خصوصيات راويان حديث ، فراهم نمايد . مثلاً براى علم به ضبط و وثاقت راوى ، مى توان روايات وى را با روايات راويان موثّق ، مقايسه كرد و در صورت موافقت اين احاديث در لفظ و حتى در معنا ، در مى يابيم كه اين راوى ، ضابط و موثّق بوده است . در اين زمينه ، نويسنده ، حديث ديدار پيامبر صلى الله عليه و آله با سعد بن ابى وقّاص را كه داراى نقل هاى مختلف است ، مورد مقايسه و بررسى قرار مى دهد تا نتايج به دست آمده از اين روش ابتكارى ، آشكار گردد .

باقرى بيدهندى ، ناصر .694 . «اصحاب اجماع» . علوم حديث ، ش 6 (زمستان 1376) ، ص 55 _ 80 و ش 9 (پاييز 1377) ، ص 82 _ 119 . نويسنده مقاله ، ضمن معرّفى اصحاب اجماع و بيان شرح حال آنها به بررسى نقش و جايگاه اين راويان در اسناد احاديث مى پردازد . در اين مقاله ، به پيدايش اصطلاح «اصحاب اجماع» ، تعداد اين راويان و مدارك اجماع بر آنها پرداخته شده است . سپس ضمن بيان شرح حال هر يك از اين راويان ، اقوال علماى علم رجال ، با ذكر نشانى مصدر مورد مراجعه در مورد آنها آمده است .

.

ص: 304

بغدادى ، محمود .695 . «من أعلام الثقات» . رسالة التقريب ، س 2 ، ش 7 (ذوالحجة 1415ق) ، ص 174 _ 218 و ش 10 (شوّال 1416 ق) ، ص 202 _ 231 . نويسنده مقاله ، زندگى نامه تعدادى از راويان مشهور و ثقه را بيان داشته است ، به اين ترتيب كه علاوه بر بيان احوال اين راويان ، ديگر مشخّصات آنها از جمله : مصنّفات ، راوى و مروى عنه و مباحثى كه در مورد هر يك از آنها درباره گرايش هاى فرقه اى و ... مطرح شده ، آورده است و در هر مبحث ، اقوال علماى رجال و نشانى مصادر مورد مراجعه ، مشخّص گرديده است . برخى از اين راويان ، عبارت اند از : ابان بن تغلب ، ابوالأسود دئلى ، ابوجحيفه سوايى ، ابراهيم بن ميمون ، ابراهيم نخعى ، ابراهيم بن عمر ، احنف بن قيس ، انس بن عياض ، اسماعيل بن ابى خالد ، اسماعيل اسدى ، جارية بن قدامه سعدى ، هانى بن هانى همْدانى ، زيد بن ارقم و ... . شايان ذكر است كه اين مقاله به صورت مستقل در هفتمين كنفرانس بين المللى وحدت اسلامى در شهريور 1373 ش ، با عنوان ثقات الإسلام به چاپ رسيده است .

بهبودى ، محمّد باقر .696 . «بررسى رجال حديث : حسن بن على بن ابى حمزه بطاينى» . فقه ، كتاب اوّل (بهمن 1372) ، ص 297 _ 304 . نويسنده مقاله ، پس از بيان اقوال علماى رجال در مورد واقفى بودن و دروغپرداز بودن حسن بن على بن ابى حمزه بطاينى و على بن ابى حمزه بطاينى ، به بحث در چگونگى مراحل حذف احاديث و اسامى كتاب هاى اين دو شخصيت از كتاب هاى حديثى و رجالى پرداخته است و از طرف ديگر ، چگونگى تأليف كتاب هايى با اسامى مختلف _ كه همگى آنها روايات خود را از كتاب على بن ابى حمزه بطاينى اخذ كرده اند _ مورد بحث قرار داده است . ايشان ، اسامى اين كتاب ها را با اين عناوين بيان مى دارد : تفسير البطائنى ، تفسير فضائل القرآن ، تفسير النعمانى ، بيان أنواع علوم القرآن ، الناسخ والمنسوخ ، المحكم والمتشابه ، وثواب القرآن . 697 . «طلوع و غروب اصحاب اجماع» . فقه ، ش 4 و 5 (تابستان و پاييز 1374) ، ص 397 _ 414 . نقش و جايگاه «اصحاب اجماع» در فقه شيعه ، بر هيچ پژوهشگرى مخفى نيست . علم رجال ، در صدد آن است كه بازگو كننده اسناد و مداركى باشد تا به اين وسيله ، اعتبار اين اصحاب را براى مخاطبان ، مشخّص نمايد . نويسنده مقاله با معرّفى كتاب رجال الكشّى ، ضمن بيان و شرح متن هايى از اين كتاب كه در مورد اصحاب اجماع وارد شده است ، به نقش اصحاب اجماع در بيان روايات معصومان عليهم السلام و احكام اسلام مى پردازد . سپس به بررسى جايگاه اين اصحاب در اسناد روايات و بيان اختلافات مطرح شده در مورد آنها پرداخته است و به دنبال آن ، براى مشخّص شدن جايگاه اصحاب اجماع در فقه شيعه ، اقوال معصومان عليهم السلام و علماى علم رجال در اعلم بودن فقهى آنها را مورد بررسى قرار مى دهد . 698 . «علم رجال و مسئلة توثيق : نقش ابراهيم بن هاشم قمى در حديث شيعى» . كيهان فرهنگى ، ش 80 (بهمن 1370) ، ص 28 _ 30 . بررسى زندگى نامه راويان حديث و توثيق و تضعيف آنها در نقل حديث ، از اركان مهم مباحث علم رجال است . نويسنده مقاله ، ضمن بيان زندگى نامه ابراهيم بن هاشم قمى كه از اصحاب چند تن از ائمه معصوم عليهم السلامبوده است ، اقوال علماى رجال را در مورد اين شخصيت ، به همراه بيان تعداد رواياتى كه از هر يك از معصومان عليهم السلام ، نقل كرده است تا به اين وسيله ، جايگاه اين شخصيت حديثى در اسناد احاديث ، مشخّص گردد .

.

ص: 305

پهلوان ، منصور .699 . «اسناد و مشايخ راويان صحيفه كامله» . علوم حديث ، ش 12 (تابستان 1378) ، ص 26 _ 69 . نويسنده مقاله ، ضمن بيان جايگاه صحيفه سجاديه در ميان مسلمانان ، در صدد آن است كه با بيان اسناد و مشايخ راويان اين كتاب ، اعتبار سندى اين كتاب مهم را براى مخاطبان خود ، مشخّص نمايد . متن مقاله ، مشتمل بر فهرست اسامى 32 نفر از مشايخ مشهور از راويان صحيفه سجاديه است كه اسامى آنها بر اساس تاريخ وفاتشان تنظيم شده است و در ذيل هر عنوان ، شرح حال مختصرى از آن شخصيت و طُرُق هر يك از آنها به صحيفه كامله ، با ذكر نشانى مصدر مورد مراجعه ، مشخّص شده است .

.

ص: 306

تركمانى ، حسينعلى .700 . «ابوهريره و نشر اسرائيليات و احاديث موضوع» . علوم حديث ، ش 10 (زمستان 1377) ، ص 136 _ 161 . نويسنده مقاله در نظر دارد نقش ابوهريره در نشر ساخته هاى اديان ديگر و وضع احاديث جعلى در تاريخ صدر اسلام را مشخّص نمايد . در مقاله ، به بررسى اين عناوين پرداخته شده است : اسامى ابوهريره ؛ تعداد احاديثى كه از وى نقل شده است ؛ اوّلين راوى متّهم به وضع حديث ؛ شيوخ و شاگردان و ناقلان اخبار ابوهريره ؛ بى اعتبارى احاديث وى ؛ ابوهريره ، رودرروى على بن ابى طالب عليه السلام .

جاودان ، محمّد .701 . «رجال نجاشى ، سير رجال نويسى متقدّمان» . كيهان فرهنگى ، ش 37 (فروردين 1366) ، ص 14 _ 16 . نويسنده مقاله ، ضمن بيان فهرستى از شانزده كتاب رجالى تأليف شده قبل از كتاب هاى اصول چهارگانه علم رجال شيعه ، اقدام به معرّفى هر يك از اين چهار كتاب اصلى علم رجال مى نمايد و در نهايت ، كتاب رجال النجاشى را با تفصيلى بيشتر معرّفى نموده ، تا به اين وسيله به نقش و جايگاه مهمّى كه اين كتاب در علم رجال داراست ، اشاره كرده باشد . در معرّفى هر كتاب، زندگى نامه مختصرى از مؤلّف، به همراه ويژگى هاى مختصرى از آن كتاب ، بيان شده است و در نهايت ، مصادر مورد مراجعه ، معرّفى شده اند .

.

ص: 307

جلالى ، سهيلا .702 . «پژوهشى درباره أصول أربعمئة» . علوم حديث ، ش 6 (زمستان 1376) ، ص 187 _ 231 . نويسنده مقاله در نظر دارد تا ضمن معرّفى «اصول» ، نقش و جايگاه اين كتاب ها را در انتقال احاديث شيعه مشخّص نمايد . در اين مقاله ، اين مطالب مورد بحث واقع شده اند : معناى «اصل» و تفاوت آن با «كتاب» ؛ زمان تدوين اصول ؛ تعداد اصول ؛ امتيازات اصول ؛ سرنوشت اصول ؛ فهرست برخى از اصول اربعمئه . در ذيل مقاله ، مصادر مورد مراجعه ، با ذكر نشانى مشخّص شده اند .

جلالى ، عبد المهدى .703 . «ابن عقده و مقام او در حديث» . علوم حديث ، ش 2 (زمستان 1375) ، ص 176 _ 201 . نويسنده مقاله در نظر دارد تا نقش و جايگاه ابن عقده را در اسناد احاديث شيعه ، مشخّص نمايد . در اين مقاله در مورد مذهب ابن عقده ، جايگاه وى در حديث ، مشايخ و راويان وى ، به همراه ديدگاه علماى عامّه و شيعه ، كتاب ها و طُرُق وى در اسناد روايات شيعه ، مباحثى مطرح شده است .

حاجى تقى ، محمّد .704 . «محدّثان و علماى امامى رى (تا پايان قرن چهارم)» . علوم حديث ، ش 12 (تابستان 1378) ، ص126 _ 151 . نويسنده مقاله ، ضمن معرّفى محدّثان و علماى امامى شهر رى ، در نظر دارد چگونگى سير تكوين و گسترش مذهب اماميه در طى قرن اوّل تا چهارم در اين منطقه را مشخص بنمايد . مقاله شامل معرّفى اجمالى شهر رى و معرّفى مختصر 88 نفر از فقها و محدّثان و راويان احاديث معصومان عليهم السلام رى تا پايان قرن چهارم است . در زيرنويس ، اسامى مصادر مورد مراجعه ، با ذكر نشانى مشخّص شده اند .

.

ص: 308

حسينى آل مجدّد ، سيّد حسن .705 . «مراسيل ابن ابى عمير ، بين القبول والرد» . علوم الحديث ، ش 5 (محرّم الحرام _ جمادى الآخرة 1420 ق) ، ص 84 _ 93 . نويسنده مقاله ، در صدد است كه براى مخاطبان خود مشخّص نمايد كه : آيا مُرسَل هاى ابن ابى عمير ، حجّت اند يا خير ؟ به همين منظور ، در مرحله اوّل ، معناى مُرسَل ، اقسام مرسل ، معناى عام و خاص ، و قول مشهور را در مورد روايات مرسل ، بيان مى نمايد . سپس ادلّه و اقوال ذكر شده در حجّيت مرسل هاى ابن ابى عمير را با ذكر نشانى مصادر مورد مراجعه ، بيان نموده و مورد بحث قرار مى دهد و در نهايت مى پذيرد كه مرسل هاى ابن ابى عمير ، حجّت اند .

حسينى جلالى ، سيّد محمّد رضا .706 . «باب من لم يروعن الأئمة عليهم السلام فى كتاب الرجال للشيخ الطوسى» . تراثنا ، ش 7 و 8 (ربيع الثانى _ رمضان 1407 ق) ، ص 45 _ 149 . نويسنده ، اين مقاله را براى رفع اشكال در تكرار نام برخى راويان از ائمه عليهم السلامكه در ضمن باب «من لم يرو عنهم» كتاب رجال الطوسى تكرار شده ، نگاشته است و توجيهات ذكر شده براى تكرار اين عناوين را بيان داشته است . وى مصاديق اين تكرار عنوان را 69 مورد دانسته است و در ذيل هر عنوان ، به توضيح وجه تكرار پرداخته است . 707 . «كتابى تازه در رجال ، با سبكى جديد» . آينه پژوهش ، ش 6 (فروردين و ارديبهشت 1370) ، ص 14 _ 23 . شناخت سبك ها و روش هايى كه در متون علمى به كار برده شده اند ، مهم ترين وسيله براى بازيافتِ محتواى كتاب ها و سريع ترين شيوه براى دسترسى به مطالب آنهاست . نويسنده مقاله ، ضمن بيان مختصرى در سبك هايى كه در تأليف كتاب هاى رجالى به كار برده شده است ، به ضرورت شناخت اين سبك ها در هر چه بهتر استفاده كردن از اين گونه كتاب ها اشاره مى نمايد . پس از اين مقدّمه ، نويسنده به بيان سبك و روشى كه مرحوم آية اللّه سيّد حسين طباطبايى بروجردى در تأليف كتاب تجريد أسانيد الكافى و تنقيح أسانيد التهذيب به كار برده ، مى پردازد تا به اين وسيله ، نه تنها دسترس يافتن به اين كتاب ها براى مخاطب آسان باشد ، بلكه به جايگاه مهمّى كه اين كتاب ها با اين شيوه و سبك در علم رجال دارا هستند ، اشاره اى داشته باشد . اين مقاله ، شامل مباحثى در سبك شناسى ، شامل : جدا سازى اسناد كتب حديثى و جمع آورى در كتابى مستقل ، ترتيب اسناد روايات هر راوى در كنار يكديگر و بيان تعليقات ، جهت رفع نواقص است و نيز بيان مقدماتى كه نقش مهمّى در تكميل مطالب كتاب دارند . در بحث از شيوه مؤلّف در تأليف كتاب ، اين ويژگى ها براى آن ذكر شده است : تكميل نواقص موجود در منابع رجالى ، بيان علل حديث و رفع آنها ، آسان كردن منبع در جهت مقصود ، احياى علوم حديث ، و مقدّمه بودن آن براى فراگيرى علم رجال . 708 . «المصطلح الرجالى : أسْنَدَ عنه» . تراثنا ، ش 3 (شتاء 1406 ق) ، ص 98 _ 154 . يكى از اصطلاحات رجالى اى كه از زمان شيخ طوسى در كتاب هاى رجالى ، از جمله كتاب رجال الطوسى وارد شده است ، اصطلاح «أسند عنه» است كه معناى اين اصطلاح ، از گذشته مورد بحث و بررسى علماى علم رجال بوده است . نويسنده مقاله ، در نظر دارد ضمن بيان اقوال علما ، با بررسى معناهاى لغوى و اصطلاحى مشتقّات اين اصطلاح ، معناى روشنى از آن ، ارائه نمايد . مطالب مورد بحث در اين مقاله عبارت اند از : بررسى معناى لغوى و اصطلاحى «سند» ، «مُسند» ، «أسند عنه» ؛ بيان و بررسى اقوال و احتمالات هفتگانه در معناى اين اصطلاح ؛ تبيين قول مورد قبول نويسنده مقاله ؛ عدم دلالت اين اصطلاح بر تضعيف و توثيق . 709 . «المنتقى النفيس من دُرَر القواميس» . تراثنا ، ش 24 (رجب ، شعبان و رمضان 1411 ق) ، ص 155 _ 237 . نويسنده مقاله ، پس از بيان زندگى نامه فاضل دربندى و بيان اقوال علما درباره ايشان ، اقدام به معرّفى تفصيلى كتاب قواميس الرجال و الدراية ى اين شخصيت نموده است . اين كتاب ، در بردارنده توضيح مصطلحات موجود در علم رجال و درايه ، بيان شرح حال رجالى كه در مورد آنها اختلاف وجود دارد ، معرّفى كتاب هاى رجالى ، و مطالب ديگرى در علم رجال و درايه است . نويسنده كتاب در ذيل هر عنوان ، علاوه بر بيان اقوال علماى رجال و درايه ، ديدگاه خود را ارائه مى كند و فوايد آن مبحث را مشخّص مى نمايد . مطالب مورد بحث ، بر اساس حروف الفبا تنظيم شده اند . نويسنده مقاله ، تعدادى از مباحث مطرح شده در اين كتاب را انتخاب و بيان نموده است كه بعضى از مباحث رجالى آن عبارت اند از : اجازات ، اصحاب اجماع ، اصول اربعمئه ، الفاظ تعديل و توثيق ، تمييز مشتركات ، توثيقات عام و خاص ، طبقات ، ظنّ رجالى ، تعريف علم رجال ، مشايخ اجازه و ... .

.

ص: 309

. .

ص: 310

حسينى ، عليرضا710 . «سيستم مترادفات و تمييز مشتركات در معجم رجال» . قم : مركز تحقيقات كامپيوترى علوم اسلامى ، مجموعه مقالات اوّلين سمينار كامپيوتر و علوم اسلامى ، بهار 1372 ، 635 ص (ص 285 _ 331) . هدف از نگارش اين مقاله ، توجّه به دو مشكل جدى از مشكلات موجود در اسناد روايات است . يكى از مشكلات ، عناوين مشترك بين دو يا چند راوى ، و ديگرى عناوين پراكنده يك راوى كه در بردارنده دو بحث تمييز مشتركات و توحيد مختلفات است و همچنين بيان ضرورت تهيه نرم افزارهايى كه در اين راه ، محققّان را يارى نمايد . مقاله در سه فصل تنظيم شده است . در فصل اوّل ، سابقه پيشينه مبحث تمييز مشتركات و توحيد مختلفات ، تبيين راه حل هاى ارائه شده ، به همراه بيان عدم كارآيى آنها با استناد و مراجعه به كتاب هاى رجالى بيان شده است . در فصل دوم ، عوامل ايجاد اشتراك و مراحل تمييز مشتركات ، تبيين و بررسى شده اند . در فصل سوم ، مراحل و چگونگى كار در توحيد مختلفات ، مورد بحث و بررسى واقع شده است . در فصل هاى دوم و سوم ، ضمن تبيين مشكلات ذكر شده و چگونگى مراحل رفع آنها ، به نقش و شيوه برنامه هاى نرم افزارى در رفع اين مشكلات ، پرداخته شده است .

.

ص: 311

حقدار ، على اصغر .711 . «درنگى در علم رجال» . بصائر ، ش 14 _ 15 (آذرودى 1374) ، ص 30 _ 32 . نويسنده مقاله ، فهرستى از بعضى عناوين كلّى علم رجال را در غالب اصطلاحات منطقى ، تطبيق داده و بيان مى نمايد . نويسنده ، بحث از احاديث را در دو محور كلّى بيان مى نمايد كه عبارت اند از : اوّل ، صورت درونْ معرفتى ، كه ناظر بر راويان و متون و اسانيد احاديث ، و همچنين در بردارنده علم رجال حديث و درايه حديث است . دوم ، صورت معرفت شناسانه كه مى توان آن را به نام «فلسفه علم رجال» خواند و ناظر بر مباحث و مسائل علم رجال در تشخيص راوى موثّق و غير موثّق و ... است . نويسنده مقاله ، سپس اقدام بر معرّفى موضوع علم رجال و بيان تعريف اقسام حديث مى نمايد . مباحث ديگر اين مقاله كه به صورت فهرست ، با بيانى مختصر آورده شده اند ، عبارت اند از : مبادى تصوّرى و تصديقى علم رجال ؛ حدّ و رسم مبادى تصوّرى علم رجال ؛ عوارض ذاتى موضوع علم رجال ؛ علم رجال از علوم حقيقى است ؛ قضاياى جزئى علم رجال و كبراى كلّى در علم رجال . در نهايت ، فهرستى از توثيقات عامّه ، و فهرستى از كتب رجالى مشهور ، و ذكر جايگاه فوايد رجالى ، به همراه بيان فهرستى از اين فوايد ، ارائه شده است .

.

ص: 312

حيدرى ، مرتضى .712 . «نظرات فى الأصول الرجالية عند الشيعة الإمامية» . الفكر الاسلامى ، ش 13 و 14 (محرّم _ جمادى الآخرة 1417 ق) ، ص 287 _ 322 . قوام و شكل گيرى هر علمى ، بر پايه هايى مستقر است كه همواره و در هر مبحثى از آن علم ، به آن استوانه هاى محكم ، مراجعه مى شود . در علم رجال ، رجوع به كتاب هاى معتبر رجالى كه از علماى علم رجال صدر اسلام به دست ما رسيده ، متداول است و استوانه هاى اين علم به حساب مى آيند . نويسنده مقاله ، ضمن بيان مقدّمه اى در بيان جايگاه علم رجال در علوم اسلامى ، به نقش محورى كتاب هاى اصول رجالى در علم رجال اشاره مى نمايد و اين كتاب ها را بر اساس محتويات آنها به قِسم هاى مختلفى تقسيم مى نمايد . سپس اصول (منابع) رجالى را به دو قسم تقسيم مى كند كه عبارت اند از : 1 . اصول رجالى نخستين ، شامل رجال الكشّى ، رجال النجاشى ، الفهرست و الرجال شيخ طوسى ؛ 2 . اصول رجالى ثانوى ، شامل : رجال البرقى ، كتاب الضعفاء ابن غضايرى و رسالة أبى غالب الزرارى . در ذيل هر عنوان ، معرّفى تفصيلى شامل زندگى نامه مؤلّف آن كتاب و ويژگى ها و مباحث مورد بحث در آن كتاب ، بيان شده است .

درياب نجفى ، محمود .713 . «دراسة فى علم الرجال» . الفكر الإسلامى ، ش 1 (محرّم _ ربيع الأول 1414 ق) ، ص 73 _ 95 . ضرورت علم رجال و نياز به آن ، از گذشته مورد بحث علماى علوم اسلامى بوده است . نويسنده مقاله ، با بيان موضوع علم رجال و نياز به آن و بيان ادّله نفى كنندگان اين علم و طرح مباحث ديگرى كه در اين علم مطرح است ، در نظر دارد تا جايگاه و ضرورت اين علم را روشن بنمايد . مباحث مطرح شده در اين مقاله عبارت اند از : تعريف و حاجت به علم رجال ؛ ادلّه نفى كنندگان نياز به علم رجال ؛ معرّفى تفصيلى علما و كتاب هاى معروف علم رجال . 714 . «مع الطوسى فى رجاله» . الفكر الإسلامى ، ش 2 (ربيع الثانى _ جمادى الثانية 1414 ق) ، ص 94 _ 123 . مقاله ، ضمن بيان اشكال هايى كه در مورد بعضى از اسامى راويان در باب «من لم يروا عنهم عليهم السلام» و ديگر ابواب كتاب رجال الطوسى مطرح شده است ، توجيهاتى را در اقسام مختلف اين اشكال ها بيان نموده است . نويسنده مقاله ، پس از معرّفى راويان معمَّر حديث ، اشكال هاى مطرح شده را در پنج قسم دسته بندى نموده كه عبارت اند از : 1 . فهرست اسامى رجالى كه از اصحاب يكى از معصومان عليهم السلام ذكر شده اند و سپس ، بر عدم روايت آنها تصريح شده و يا در روايت آنها از آن معصوم عليه السلام ، ترديد شده است . 2 . اسامى رجالى كه در باب «من لم يروا عنهم عليهم السلام» آورده شده اند و علماى ديگر گفته اند كه از معصوم روايت دارند . 3 . اسامى اشخاصى كه در باب «من روى عنهم عليهم السلام» و باب «من لم يروا» آورده شده اند ؛ امّا قطع بر اتّحاد آنها نمى توان داشت . 4 . اسامى راويانى كه از اصحاب يكى از معصومان عليهم السلام و باب «من لم يروا» ذكر شده اند ، و قرينه اى بر هم عصر بودن آنها با يكى از معصومان عليهم السلام و همين طور قرينه اى بر درك عصر غيبت و بعد از آن در مورد آنها ذكر نشده است . 5 . فهرست اسامى متشابه ، در حالى كه متغايرند و شيخ طوسى آنها را در دو باب ، ذكر نموده است . 715 . «اُسند عنه فى رجال الطوسى» . الفكر الإسلامى ، ش 3 و 4 (رجب _ ذوالحجّة 1414 ق) ، ص 138 _ 182 . يكى از اصطلاحات رجالى كه از گذشته در معنا و دلالت آن در ميان علماى علم رجال مورد بحث بوده است ، اصطلاح «أسند عنه» در كتاب رجال الطوسى است . نويسنده مقاله ، ضمن بيان اقوال علما در مورد معنا و دلالت اين اصطلاح ، در نظر دارد معنا و دلالت روشنى از آن را ارائه نمايد . مطالب مورد بحث در اين مقاله عبارت اند از : اقوال ذكر شده در معناى «أسند عنه» ؛ بيان شواهدى بر صحّت معناى مورد اختيار نويسنده مقاله ؛ عدم دلالت اين اصطلاح بر جرح يا تعديل ؛ فهرست اسامى 344 نفر از رجالى كه در كتاب رجال الطوسى يا تعبير «أسند عنه» وارد شده اند .

.

ص: 313

. .

ص: 314

ذاكرى ، على اكبر .716 . «نقش تاريخ در دانش رجال» . فقه ، ش 13 (پاييز 1376) ، ص 196 _ 209 . نويسنده مقاله ، ضمن بيان اين مطلب كه علم رجال به عنوان مقدّمه اى براى اجتهاد به حساب مى آيد ، اين علم را در سه محور كلّى مى گنجانَد كه عبارت اند از : طبقه راويان ، شرح حال راويان ، و جرح و تعديل . سپس ضمن معرّفى مختصرى از هر يك از اين سه محور ، اقدام به بررسى و تبيين جايگاهى مى نمايد كه علم تاريخ در رفع مشكلات «شرح حال راويان» مى تواند داشته باشد و اضافه مى كند كه شرح حال نگارى ، يكى از بخش هاى دانش تاريخ است ، به طورى كه تبيين ويژگى هاى زمان و مكانى اى كه راوى در آن زندگى مى كرده است ، مى تواند درك صحيح ترى از آن راوى براى مخاطب ايجاد نمايد و از طرف ديگر ، در كتاب هاى تاريخى ، بسيارى از مطالب كه در بيان حالات راويان مؤثّر است ، مطرح شده كه در كتاب هاى رجالى ، اين مباحث مورد بحث واقع نشده اند . سپس شرح حال مصعب بن يزيد انصارى را كه از كتاب هاى تاريخى اتّخاذ شده است ، مورد بحث و بررسى قرار مى دهد .

رضايى اصفهانى ، محمّد على .717 . «دروغپردازان در حوزه حديث شيعه» . علوم حديث ، ش 3 (بهار 1376) ، ص 155 _ 178 . نويسنده مقاله ، ضمن معرّفى راويان دروغپرداز ، در نظر دارد تا به آثار معرّفى اين گونه راويان در اسناد احاديث ، و نيز دفع انحرافات در اسناد احاديث ، اشاره كند . مقاله ، شامل شرح حال 22 نفر از راويان دروغپرداز ، به همراه ذكر اقوال علماى علم رجال در مورد آنها و ذكر مصادر مورد مراجعه و نشانى آنهاست . 718 . «دروغپردازان در حوزه حديث اهل سنّت» . علوم حديث ، ش 8 (تابستان 1377) ، ص 89 _ 113 . نويسنده مقاله ، ضمن بيان انگيزه ها و مراحل تاريخى جعل حديث و همچنين معرّفى راويان دروغپرداز در حوزه حديث اهل سنّت ، در نظر دارد به آثار معرّفى اين گونه راويان در اسناد احاديث اهل سنّت ، و نيز دفع انحرافات در اسناد احاديث ، اشاره بنمايد . مقاله ، شامل فهرستى از انگيزه هاى جاعلان حديث در جعل حديث و مراحل تاريخى جعل حديث ، به همراه فهرستى از معيارهاى تشخيص احاديث «موضوع» است و شرح حال 27 نفر از چهره هاى مشهور به جعل حديث در اهل سنّت با ذكر اقوال علماى رجال ، آورده شده است . در زيرنويس ، اسامى و نشانى مصادر مورد مراجعه ، مشخّص شده است .

.

ص: 315

زارعى كريانى ، محمّد .719 . «جستجويى در ترجمه حسن بن محبوب» . علوم حديث ، ش 6 (زمستان 1376) ، ص 232 _ 244 . نويسنده مقاله ، ضمن مراجعه به كتاب هاى حديثى و رجالى ، در نظر دارد آنچه را كه در مورد زندگى حسن بن محبوب ، به عنوان يكى از اصحاب اجماع به دست آورده ، ارائه بنمايد . در اين مقاله ، به مباحثى در خاندان ، شغل و طبقه حسن بن محبوب در سلسله اسناد احاديث ، و زندگى نامه وى در كتاب رجال كشى ، و نيز تأليفات وى پرداخته شده است .

ساعدى ، حسين .720 . «نشأة علم الرجال و تطوّره» . الفكر الاسلامى ، ش 26 (شوّال _ ذوالحجة 1412 ق) ، ص 201 _ 260 . نويسنده در مقدمه مقاله خود ، وجه نياز به علم رجال و مراحل رشد و تطوّر اين علم را در هشت مرحله بيان نموده است . سپس در متن مقاله ، در ذيل عنوان هر يك از مراحل هشتگانه ، چگونگى وجه نياز به اين مرحله جديد و رشد هر مرحله را مورد بحث قرار داده است . ايشان در هر مرحله ، فهرست آثار رجالى آن مرحله را به همراه بيان خصوصيات و موضوعات مورد بحث در بسيارى از اين كتاب ها مشخّص نموده است . فهرست عناوين مراحل هشتگانه تطوّر علم رجال در مقاله عبارت اند از : 1 . عصر نبى صلى الله عليه و آله ، موضوعيت و مشروعيت علم رجال ؛ 2 . عصر ائمه عليهم السلام ، وضع قواعد اساسى در جرح و تعديل ؛ 3 . تأليف كتاب هاى رجالى مشتمل بر اسامى رجال بدون جرح و تعديل ؛ 4 . تأليف كتاب هاى رجالى مشتمل بر اسامى و شرح حال رجال ؛ 5 . تأليف جوامع رجالى ؛ 6 . مراجعه به كتاب هاى حديثى در مباحث رجالى و اعتماد به آنها ؛ 7 . ظهور مبانى جديد و قواعد كلّى در علم جرح و تعديل ؛ 8 . موسوعات رجالى .

.

ص: 316

ساكت ، محمّد حسين .721 . «زنان حديث پژوه در آسياى مركزى سده پنجم و ششم هجرى» . كيهان فرهنگى ، ش 105 (دى 1372) ، ص 48 و 49 . نويسنده مقاله ، ضمن بيان مختصرى از چگونگى رشد اسلام در آسياى مركزى ، به بيان جايگاه و نقش زنان اين منطقه در حديث پژوهى و نقل احاديث در قرن هاى پنجم و ششم هجرى مى پردازد . سپس اسامى يازده نفر از اين زنان حديث پژوه و ناقل حديث را ذكر كرده است و شرح حال مختصرى از هر يك را بيان مى نمايد . در مقاله ، نام و نشانى مصدرهاى مورد مراجعه ، مشخّص شده است .

سبحانى ، جعفر .722 . «تحقيقى پيرامون : رجال ابن غضايرى» . نور علم ، ش 15 (ارديبهشت 1365) ، ص 55 _ 67 و ش 16 (تير 1365) ، ص 19 _ 29 و 93 . در مورد رجال ابن الغضائرى ، از ديرباز ، مباحث مختلفى در ميان علماى علم رجال مطرح بوده است . اين مباحث ، عمدتا در مورد ترديد در نويسنده اين كتاب ، محتويات كتاب و اعتبار آنهاست . نويسنده مقاله با بيان ادلّه اى به هر يك از اين مباحث به صورتى مختصر ، پاسخ مى دهد . متن مقاله ، شامل اين مباحث است : زندگى نامه حسين بن عبيد اللّه غضايرى و احمد بن حسين بن عبيد اللّه غضايرى ؛ چگونگى دستيابى علما به اين كتاب ؛ آيا اين كتاب ، تأليف خود غضائرى است و يا تأليف فرزند وى بوده است؟ ؛ ارزش و اعتبار اين كتاب ، نزد علما .

.

ص: 317

سيّد علوى ، سيّد ابراهيم723 . «ابن غضايرى و رجال او» . مشكوة ، ش 28 (پاييز 1369) ، ص 103 _ 110 . نويسنده مقاله در صدد آن است تا با بيان اقوال علما در مورد ويژگى هاى مختلف ابو الحسين احمد بن حسين بن عبيد اللّه غضايرى ، شخصيت وى را معرّفى نمايد . مقاله شامل مباحث ذيل است : نسب غضايرى ؛ تاريخ ولادت و وفات او ؛ ابن غضايرى از ديدگاه علماى علم رجال ؛ ميزان وثاقت وى و توثيقات و تضعيفاتى كه از وى ذكر شده است ؛ تصنيفات ابن غضايرى .

شبيرى ، سيّد محمّد جواد .724 . «أحسن الفوائد فى أحوال المساعد» . تراثنا ، ش 53 و 54 (محرّم _ جمادى الآخرة 1419 ق) ، ص 180 _ 240 . نويسنده مقاله ، ضمن بررسى احوال شخصيت هايى كه در نام «مسعدة» مشترك اند ، در نظر دارد تفصيلى بين اين شخصيت ها ايجاد نمايد ؛ زيرا بعضى از آنها توثيق شده اند و بعضى ديگر ، توثيقى در مورد آنها وارد نشده است . متن مقاله ، شامل اين مباحث است : اوصاف اشخاصى كه با نام «مسعدة»اند ؛ تطبيق بعضى از اين اوصاف بر بعضى از اين شخصيت ها ؛ وحدت و تعدّد مسعدة بن صدقه ؛ اتّحاد (يكى بودن) مسعدة بن صدقه با مسعدة بن يسع ؛ اتّحاد مسعدة بن زياد با مسعدة بن يسع ؛ اتّحاد مسعدة بن صدقه با مسعدة بن زياد . 725 . «الكتاب النعمانى و كتابه الغيبة» . علوم الحديث ، س 2 ، ع 3 (محرم الحرام _ جمادى الآخرة 1419 ق) ، ص 175 _ 238 . اين كتاب ، مشتمل بر رواياتى در مورد غيبت امام منتظر(عج) است . نويسنده مقاله به دليل اهمّيت اين كتاب ، درسه فصل مباحثى را ارائه نموده كه شرح آن چنين است : در فصل اوّل ، تاريخ زندگى نعمانى ، مشايخ و شاگردان وى ، تاريخ و غرض از تأليف اين كتاب را بيان نموده است . در فصل دوم ، مصادر اين كتاب با مراجعه به اسناد كتاب و استفاده از قراين مختلف ، مشخّص شده است . در فصل سوم ، ارتباط بين الغيبة نعمانى و الكافى مورد بررسى واقع شده است . در اين مقاله ، مؤلّف به منظور دستيابى به مباحث مطرح شده در هر فصل ، به اسناد روايات اين كتاب و ديگر كتاب هاى حديثى و رجالى مراجعه نموده و با تبيين طُرُق راويان و ارائه اسناد روايات مناسب با عنوان مورد بحث ، ديدگاه ها و ادلّه خود را در بيان مشايخ و شاگردان نعمانى ، كشف مصادر كتاب و ارائه ارتباط بين الكافى و اين كتاب را مستدل نموده است . 726 . «نقش تعبير واسطه در معجم رجالى» . قم : مركز تحقيقات كامپيوترى علوم اسلامى ، مجموعه مقالات اوّلين سمينار كامپيوترى و علوم اسلامى ، بهار 1372 ، 635 ص (ص 467 _ 531) . مؤلّف در اين مقاله ، نقش تعبير «واسطه» (مطالب موجود در اسناد ، غير از نام راويان) در اسناد روايات و كتب رجالى را از جهات مختلف بررسى كرده است و فايده رجالى اين بحث و انعكاس آن در معجم رجال الحديث و ديگر فوايد جانبى آن را تعيين نموده است . مؤلّف در مقدّمه به مفهوم تعبير «واسطه» و پيشينه تاريخى اين بحث ، اشاره كرده است و مباحث مقاله را در سه محور اصلى ارائه كرده كه عبارت اند از : محور اوّل : بررسى نقش تعبير واسطه در بيان كيفيت تحمّل روايت ؛ در اين محور ، اين مباحث مطرح شده اند : تعبير واسطه ها و طرق هشتگانه تحمل حديث ؛ مشخّص نمودن روايت مستقيم و غير مستقيم از معصوم عليه السلام ، در رواياتى كه نحوه حمل آنها روشن نيست ؛ ارائه نمونه هاى علمى تأثير تعبير واسطه ها در اسناد و بحث هاى رجالى و بررسى انعكاس آنها بر معجم رجالى ؛ بررسى نقش تعبير واسطه ها در رجال النجاشى ؛ تعبين و تمييز نقش اطّلاعاتى كه از راويان در تعبير واسطه ها وجود دارد و در سند ، واقع نشده اند . محور دوم : تبيين فوايد جانبى تعبير واسطه ها ؛ اين فوايد در امور ذيل ، مؤثّر است : تعيين مكان و زمان روايت ؛ تعيين كتاب و مصدر روايت ؛ تعيين مؤلّف كتاب هاى ناشناخته ؛ تبيين اتّحاد و عدم اتّحاد دو روايت . محور سوم : ارائه نمونه هايى از تعبير واسطه ها در كتب اربعه حديثى .

.

ص: 318

. .

ص: 319

شبيرى زنجانى ، سيّد موسى و جعفر سبحانى .727 . «قاموس الرجال و صاحب آن ، معرّفى يك اثر ارزنده» . كيهان فرهنگى ، س 2 ، ش 1 (فروردين 1364) ، ص 12 _ 14 . اين مقاله ، مشتمل بر مصاحبه با آية اللّه سيّد موسى شبيرى در مورد شهر شوشتر به عنوان جايگاه علم و فقاهت و معرّفى بعضى از علماى مشهور اين شهر است . سپس روش حاج محمّد تقى شوشترى در تأليف كتاب قاموس الرجال ، و جايگاه علمى اين كتاب در علم رجال ، مورد بحث و بررسى واقع شده است . در پايان ، نامه آية اللّه جعفر سبحانى درباره كتاب قاموس الرجال ، با عنوان «معرّفى يك اثر ارزنده» ، آورده شده است .

.

ص: 320

صديقى نسب ، عباسعلى .728 . «پژوهشى درباره زراره و خاندان اعين» . مشكوة ، ش 42 (بهار 1373) ، ص 134 _ 149 و ش 45 (زمستان 1373) ، ص 127 _ 150 . يكى از شاخه هاى مورد بحث در علم رجال ، بحث از خاندان هايى است كه به دليل داشتن كثرت راويان حديث ، مشهور گرديده اند . بحث از خاندان اين گونه راويان ، مى تواند راهگشاى مشكلات در بسيارى از اسناد روايات باشد . از شاخص ترين اين خاندان ها ، خاندان اعين اند و بارزترين شخصيت در اين خاندان ، زرارة بن اعين است كه از سرآمدترينِ افراد اصحاب اجماع به شمار مى آيد . نويسنده مقاله ، ضمن بررسى تاريخچه شكل گيرى اين خاندان در اسلام ، عمده بحث خود را در مورد زرارة بن اعين مطرح نموده است و در ضمن بيان زندگى اين شخصيت ، به نقش و جايگاه وى در ميان شيعيان و اصحاب ائمه عليهم السلام در رشد و انتقال احاديث ، اشاره مى نمايد . در اين مقاله ، فهرستى از اسامى راويان زراره ، به ترتيب حجم رواياتى كه از وى نقل كرده اند ، بيان شده است .

صفرى فروشانى ، نعمة اللّه .729 . «جريان شناسى غُلوّ» . علوم حديث ، ش 1 (پاييز 1375) ، ص 108 _ 126 و ش 2 (زمستان 1375) ، ص 121 _ 175 . نويسنده مقاله ، به نقش و آثار باقى مانده از غلات بر احاديث شيعه و چگونگى برخورد علماى علم رجال با اين جريان پرداخته است . مقاله در دو بخش ارائه شده است : بخش اوّل ، شامل كلّياتى در زمينه غلو ، كه در بردارنده معناى غلو و تأثير آن ، و غلو در ذات و صفات است ؛ بخش دوم ، شامل ديدگاه ابن غضايرى و افرادى است كه ايشان در كتاب الضعفاء ، آنها را متّهم به غلو كرده است . 730 . «مبانى رجالى امام خمينى رحمه الله» . علوم حديث ، ش 14 (زمستان 1378) ، ص 38 _ 138 . نويسنده مقاله در نظر دارد با ارائه گوشه هايى از مباحث رجالى مطرح شده در كتاب هاى امام خمينى رحمه الله ، مبانى و آراى رجالى ايشان در زمينه هاى مختلف علم رجال را مشخّص بنمايد و چون حضرت امام رحمه الله ، داراى كتاب رجالى مستقلى نيست ، اين مبانى رجالى را با مراجعه به آثار فقهى استدلالى و اصولى ايشان ، تهيه كرده است . مقاله در بردارنده اين عناوين است : ديدگاه هاى امام رحمه الله در كلّيات علم رجال ؛ توثيقات خاصّ و عام ؛ بعضى از كتب روايى و بعضى از رجالى كه در اسناد روايات واقع شده اند .

.

ص: 321

عاشورى تلوكى ، نادعلى .731 . «تأمّلى در مقاله : دروغپردازان در حوزه حديث اهل سنّت» . علوم حديث ، ش 10 (زمستان 1377) ، ص 180 _ 188 . نويسنده مقاله ، اشكال هايى را بر مقاله «دروغپردازان در حوزه حديث اهل سنّت» مطرح مى نمايد ، از جمله : اشكال بر محدوديت مصادر مورد مراجعه ، نفى ادّعاى جعل حديث تا قرن ششم ، نفى بعضى حالات در مورد بعضى از شخصيت هاى ذكر شده ، صحيح نبودن استناد به هر كتابى به عنوان شاهد بر مدّعا .

عبد اللّه ، محمّد .732 . «نقد مقال : مع الطوسى فى رجاله» . الفكر الإسلامى ، ش 5 (محرّم _ ربيع الأول 1415 ق) ، ص 205 _ 210 . اين مقاله در نقد مقاله «مع الطوسى فى رجاله» است . نويسنده پس از بيان اشكال هايى بر مقاله ياد شده ، در اتّخاذ مطالب از مقاله هاى ديگر ، بسيارى از اشكال هاى مطرح شده از طرف نويسنده بر كتاب رجال الطوسى را بى مورد دانسته است و توجيحات و توضيحاتى در عدم و ردّ اين اشكال ها بيان نموده است . از جمله ، اشكال شده كه چرا نام بعضى از راويان به عنوان راوى يكى از ائمه عليهم السلامو در باب «من لم يروا عنهم عليهم السلام» آورده شده است . ايشان در جواب آورده كه بعضى از راويانِ معمَّر در زمان دو يا چند امام زندگى مى كرده اند ، به طورى كه راوىِ از يك امام بوده اند و از امام ديگر ، به طور مستقيم ، روايت نقل نكرده اند ، با وجودى كه در زمان آن امام ، زندگى مى كرده اند . بر همين اساس ، اسامى اين گونه راويان در فهرست راويان يك امام آورده شده است و در مورد راوى بودن از امام ديگر ، و يا ادامه حيات داشتن در زمان غيبت ، در باب «من لم يرو» هم آورده شده اند .

.

ص: 322

غروى نايينى ، نهلا .733 . «زنان راوى حديث اميرالمؤمنين عليه السلام» . علوم حديث ، ش 12 (تابستان 1378) ، ص 70 _ 85 . نويسنده مقاله ، در نظر دارد با بيان شرح حال و روايات نقل شده از زنان راوى از امام على بن ابى طالب عليه السلام ، نقش زنان را در نقل احاديث ، روشن بنمايد . لذا با بيان فهرست اسامى 21 نفر از راويان زن كه روايات حضرت اميرالمؤمنين عليه السلامرا نقل كرده اند ، به شرح حال ، فضايل و سخنان بعضى از آنها مى پردازد . در ضمن بيان سخنان و احوال اين بانوان ، اقوال علماى علم رجال در مورد آنها ، به همراه ذكر اسامى مصادر مورد مراجعه و نشانى آنها مشخّص شده است . 734 . «زنان راوى در آثار سيره نويسان» . فرزانه ، ش 4 (تابستان و پاييز 1373) ، ص 427 _ 430 . نويسنده مقاله با بيان فهرستى از كتاب هاى شيعه و اهل سنّت كه در بيان شرح احوال مردان و زنان راوى حديث تأليف شده ، طرح و بررسى بسيار مختصر زندگى نامه بانوانى كه در گذشته ، در پيشرفت جوامع اسلامى و انتشار احاديثْ نقش داشته اند ، به عنوان نقيصه اى در اين كتاب ها مطرح نموده و متذكّر مى شود كه با وجود اين كه اسلام و پيامبر صلى الله عليه و آله در احقاق حقوق زنان ، سفارش بسيار كرده اند ؛ امّا متأسفانه اين قبيل مؤلّفان ، تنها قسمت محدودى از حجم كتاب را به معرّفى زنان در اسلام ، اختصاص داده اند .

.

ص: 323

غفّار ، عبد الرسول .735 . «معايير الجرح والتعديل» . الفكر الإسلامى ، ش 6 (ربيع الثانى _ جمادى الثانية 1415 ق) ، ص 115 _ 126 . يكى از شاخه هاى مهم علم رجال ، شرح احوال راويان حديث است و يكى از مباحث مطرح شده در شرح احوال راويان ، جرح و تعديل وارد شده در مورد آنهاست و علم به جرح و تعديل راويان ، نقش بسيار مهمّى در توثيق و تضعيف آنها دارد . نويسنده مقاله ، با بيان معيارهايى كه در مورد جرح و تعديل وارد شده است ، ديدگاه هاى علما در زمينه اقسام جرح و تعديل را بيان مى نمايد . در ابتدا ، جرح و تعديل را به دو قسمت كلّى مجرّد از ذكر سبب ، و جرح و تعديل با ذكر سبب تقسيم مى نمايد . سپس اقوال ذكر شده در تعارض جرح و تعديل را مورد بررسى قرار مى دهد . مباحث مطرح شده در اين مقاله عبارت اند از : ذكر سبب در جرح و تعديل ؛ تعارض جرح و تعديل ، شامل : 1 . جمع بين نصّين يا بين ظاهر و نص ؛ 2 . قول به تقديم جارح ، مطلقا ؛ 3 . قول به تقديم جارح ، با ذكر سبب ؛ 4 . استفاده از مرجّحات .

غفّارى ، على اكبر .736 . «علم رجال» . كيهان انديشه ، ش 14 (مهر و آبان 1366) ، ص 35 _ 54 . از ديرباز ، علم و معرفت به اخبار صحيح براى عمل به آن ، و شناخت اخبار ساختگى براى عدم قبول و اجتناب از آن ، موضوع و محور بحث علماى اسلام بوده است . به اين دانش كه بحث از راويان اسناد روايات را در بردارد ، «علم رجال» مى گويند . نويسنده مقاله ، ضمن بيان جايگاه علم رجال در علوم اسلامى ، چند مورد از مباحث محورى اين علم را مطرح مى كند و به طور مختصر ، توضيح مى دهد . مباحث اين مقاله ، شامل مطالب ذيل است : علماى معروف در جرح و تعديل و رجاليان اماميه ؛ علماى معروف رجال اهل سنّت ؛ كتب معروف رجالى شيعه و اهل سنّت ؛ اقسام حديث به اعتبار تحمّل آن ؛ توضيح و بيان الفاظ جرح و تعديل ؛ اصحاب اجماع ؛ فرقه ها و اقليت هاى مذهبى ؛ معناى مولى ؛ معناى نوادر ؛ كنيه ها و القاب و تاريخ تولّد و وفات ائمه عليهم السلام ؛ سفراى محمودين يا «نوّاب اربعه» ؛ تقسيم خبر به اعتبار سند يا متن يا راوى .

.

ص: 324

كرمى ، محمّد جواد .737 . «نقدى بر مقاله : دروغپردازانِ در حوزه حديث شيعه» . علوم حديث ، ش 4 (تابستان 1376) ، ص 120 _ 124 . نويسنده مقاله با ذكر بعضى از مطالب مقاله «دروغپردازان در حوزه حديث شيعه» ، بر بعضى از مطالب ذكر شده در اين مقاله ، نقد وارد كرده است . موارد نقد عبارت اند از : نقد بر مطالبى كه به ابان بن ابى عياش و كتاب سليم بن قيس ، و احمد بن محمّد بن سيّار و كتاب نوادر الحكمة و محمّد بن على ابو سمينه و ... نسبت داده شده است .

مؤسسة البعثة (قسم الدراسات الإسلاميّة) .738 . «مشيخة العياشى رحمه الله» . علوم الحديث ، ش 6 (رجب _ ذوالحجة 1420 ق) ، ص 13 _ 119 . مقاله حاضر ، شامل فهرستى از مشايخ ، طُرُق و راويان موجود در اسناد مرحوم عياشى است . در مقدمه مقاله ، مطالبى در بيان ويژگى هاى اين فهرست ، مطرح شده است . در متن مقاله ، مطالب ذيل در مورد ابو نضر محمّد بن مسعود بن محمّد بن عياشى ، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است : نام ، نَسَب ، القاب ، عصر حيات ، طبقه وى در ميان راويان و محدّثان ، توثيق و تخصّص هاى علمى . پس از آن ، طريق هاى شيخ صدوق ، مرحوم نجاشى ، شيخ مفيد و شيخ طوسى به اين مؤلّف ، بيان شده است . مرحوم عياشى ، در مدارس مختلف و نزد مشايخ متفاوت ، به تحصيل اشتغال داشته است . نويسنده مقاله ، اسامى مشايخ عياشى _ كه شامل 65 نفرند _ و اسامى شاگردان وى را از كتاب هاى رجالى و حديثى جمع آورى كرده و بر اساس حروف الفبا تنظيم و ارائه نموده است و در اين زمينه ، نشانى مصدرهاى مورد مراجعه را مشخّص كرده است . در قسمت مصنّفات عياشى ، فهرست 195 اثر اين مؤلّف از كتاب هاى مختلف ، جمع آورى شده و بر اساس حروف الفبا ، تنظيم و ارائه شده اند . شايان ذكر است كه تنها خلاصه جلد اوّل از تفسير ايشان _ كه متأسفانه با حذف اسناد روايات اين تفسير ، خلاصه نويسى شده است _ در اختيار ماست ؛ امّا مؤلّفان اين مقاله ، با مراجعه به كتاب هاى ديگرى مانند : مجمع البيان طبرسى ، شواهد التنزيل حسكانى و كتاب هاى رجالى ، توانسته اند كه 333 سند و طريق اين مؤلّف و 228 نفر از راويان و اصحاب أئمه معصوم عليهم السلام را كه در صدر اسناد وى در كتاب تفسير ايشان قرار داشته است ، مشخّص كنند و بر اساس حروف الفبا تنظيم و ارائه نمايند .

.

ص: 325

مرتضوى ، سيّد ضيا .739 . «حضور بانوان در نقل حديث غدير» . علوم حديث ، ش 7 (بهار 1377) ، ص 162 _ 179 . نويسنده مقاله ، ضمن معرّفى زنانى كه به عنوان راوى احاديث غدير خم در اسناد روايات اين واقعه تاريخى قرار دارند ، به نقش و جايگاه زن در اسناد احاديث اشاره مى نمايد . اين مقاله ، ضمن بيان زندگى نامه مختصرى از اين راويان ، سخنان و استدلال هاى بعضى از آنها را در مورد واقعه تاريخى غدير خم ، بيان كرده است .

.

ص: 326

معارف ، مجيد .740 . «مقايسه ديدگاه هاى رجالى نجاشى و شيخ طوسى» . مقالات و بررسى ها ، ش 62 (زمستان 1376) ، ص 39 _ 57 . روش هاى مختلفى كه علماى رجال در تأليف كتاب هاى خود به كار برده اند ، مشخّص كننده اطّلاعات آنان در اين علم است و از طرف ديگر ، تأثير مستقيم در مقدار اطّلاع رسانى به مخاطب خود دارد . نويسنده مقاله ، پس از بيان شرح حال مختصرى از زندگى نامه مرحوم نجاشى و شيخ طوسى و معرّفى اجمالى كتاب هاى رجالى آنها ، اقدام بر مقايسه دو كتاب رجال النجاشى و الفهرست شيخ طوسى مى نمايد و با اين مقايسه ، نه تنها قصد دارد كه ديدگاه هاى رجالى و سبك و روش اين دو دانشمند را مشخّص نمايد ؛ بلكه به بررسى و تحليل ريشه هاى اختلاف آنها در روش نگارش كتابشان مى پردازد . در اين مقاله ، عناوين ذيل مورد بحث واقع شده اند : ابوالعباس نجاشى ، آثار و ديدگاه هاى رجالى ؛ ابو جعفر شيخ طوسى و آثار رجالى ؛ مقايسه رجال النجاشى با الفهرست شيخ طوسى ؛ وضعيت حوزه درسى بغداد در قرن چهارم و پنجم .

مقيمى ، محسن .741 . «سند به عنوان منبع علم رجال» . قم : مركز تحقيقات كامپيوترى علوم اسلامى ، مجموعه مقالات اوّلين سمينار كامپيوتر و علوم اسلامى ، بهار 1372 ، 635 ص (ص 571 _ 596) . نويسنده مقاله ، ضمن برشمردن مشكلاتى چند در اسناد روايات ، به اين مطلب اشاره مى نمايد كه سبك تأليف و هدف مؤلّفان كتب اوّليه رجالى ، رافع اين مشكلات نيستند و كتاب هاى بزرگانى را كه در رفع اين مشكلات تأليف شده اند ، برشمرده است و روش رفع اين مشكلات را تبيين مى نمايد . مقاله ، مشتمل بر بيان اشكال هاى موجود در اسناد روايات ، شامل : تحريف ، تصحيف ، اِضمار ، تعليق ، تحويل و عناوين مبهم در راويان است . سپس عدم توانايى كتاب هايى همچون رجال النجاشى و الفهرست شيخ طوسى و امثال آنها را در دفع اين مشكلات ، بيان نموده و به دنبال آن ، تأليف هايى را كه در قرن هاى اخير تأليف شده و در صدد رفع اين گونه مشكلات اند ، معرّفى كرده است . نويسنده ، منابع مناسب در رفع اين مشكلات را اسناد كتاب هاى روايى ، متون احاديث و اطّلاعات موجود در لابه لاى اسناد و كتب روايى دانسته است و در اين زمينه ، اقدام به معرّفى و ارزيابى كتاب هايى مى نمايد كه در تصحيح و رفع اين مشكلات تأليف شده اند و در نهايت ، اسناد را مهم ترين منبع ، و تشخيص طبقه راويان را بهترين وسيله براى رفع اين مشكلات دانسته و فهرستى از بهترين ضوابط براى تعيين طبقات را برشمرده است .

.

ص: 327

منصورى ، نزار بن عبد المحسن .742 . «من أعلام الجمع والتفريق فى رواة الحديث» . علوم الحديث ، ش 9 (محرّم _ جمادى الآخرة 1422 ق) ، ص 205 _ 254 . از مهم ترين مباحث و فروع علم رجال ، بحث «توحيد مختلفات» و «تمييز مشتركات» است كه در اين مقاله با عنوان «الجمع و التفريق» معرّفى شده اند . موضوع بحثِ توحيد مختلفات ، اثبات واحد بودن دو يا چند اسم مختلف ، و موضوع بحثِ تمييز مشتركات ، تعيين و تشخيص افراد مختلفى است كه با يك نام معرّفى شده اند . نويسنده مقاله ، ضمن بيان چند سبب از اسباب تعدّد اسامى براى يك شخص واحد ، اسامى پنجاه نفر از راويانى را كه اسامى آنها داراى چنين مشكلى است ، مشخّص نموده و بر اساس ترتيب حروف الفبا فهرست كرده است . در ذيل هر عنوان ، شرح حال مختصر آن راوى با ذكر نشانى مصادر مورد مراجعه ، مشخّص شده است .

مهريزى ، مهدى .743 . «كتابشناسى توصيفى كتب تراجم زنان» . آينه پژوهش ، ش 51 (مرداد و شهريور 1377) ، ص 84 _ 91 . نويسنده مقاله ، در نظر دارد با يك بررسى اجمالى ، مشخّص نمايد كه تاريخ گذشته ما در مورد نقش زنان در پيشرفت جامعه ، بسيار كوتاهى كرده است و اين در حالى است كه بيان گذشته درخشان و پر افتخار زنان ، مى تواند فوايد فراوانى را در پى داشته باشد . لذا بر همين اساس ، اقدام به نگارش كتابشناسى تاريخ زنان نموده است . اين كتابشناسى در چند شاخه صورت گرفته است كه يكى از آنها كتابشناسى كتب تراجم (شرح حال) زنان است . اين قبيل كتاب ها در بردارنده زندگى نامه و فهرست اسامى زنان راوى احاديث و غير راوى است . به دنبال بيان نام كتاب ، مشخّصات و توصيفى اجمالى از آن كتاب ، ارائه شده است . 744 . «نقش زنان در نشر حديث» . آينه پژوهش ، ش 43 (فروردين و ارديبهشت 1376) ، ص54 _ 56 . نويسنده مقاله ، ضمن معرّفى كتاب جامع مسانيد النساء ابراهيم محمّد جمل ، به بررسى و تبيين ارزش و اعتبارى كه اسلام براى بانوان قائل است ، اشاره نموده است و به طور اخص ، نقش بانوان را در نقل احاديث ، مورد بررسى قرار داده است و فهرستى مختصر از زنان راوى و كتاب هايى كه اسامى زنان راوى در آنها گردآورى شده ، مشخّص نموده است . سپس كتاب جامع مسانيد النساء را كه در بردارنده روايات زنان در كتب اهل سنّت و شرح حال بعضى از آنهاست ، معرّفى كرده و مصادر مورد مراجعه مؤلّف كتاب را بازگو كرده و در آخر ، اشكالات اين كتاب را برشمرده است .

.

ص: 328

ميرشريفى ، سيّد على .745 . «رجال نجاشى ، مهم ترين كتاب رجالى شيعه» . نور علم ، ش 25 (اسفند1366) ، ص 164 _ 178 . نويسنده مقاله ، ضمن بيان شرح مختصرى از تاريخ تدوين حديث و علم رجال ، به بررسى نقش علم رجال در افشاى راويانى مى پردازد كه جعل حديث مى كرده اند و به اين وسيله ، به جايگاه علم رجال در حفظ و پالايش روايات معصومان عليهم السلاماشاره مى نمايد . سپس زندگى نامه احمد بن على ابوالعباس نجاشى اسدى كوفى ، مؤلّف كتاب رجال النجاشى را _ كه يكى از مهم ترين كتاب هاى رجالى شيعه است _ بيان نموده و به بررسى نقش و جايگاه اين كتاب در علم رجال مى پردازد . در اين مقاله ، مباحث ذيل مورد بررسى واقع شده اند : تدوين احاديث و آثار اسلامى ؛ تأسيس علم رجال و رجاليان پيشين شيعه ؛ نجاشى ، سرآمد رجال نويسان شيعه ؛ امتيازات و ويژگى هاى رجال النجاشى و بررسى ويژگى هاى اين كتاب كه با تصحيح و تحقيق آية اللّه سيّد موسى شبيرى زنجانى ، به چاپ رسيده است .

.

ص: 329

نفيسى ، زهرا (شادى) .746 . «روش علاّمه شوشترى در نقد سند» . علوم حديث ، ش 10 (زمستان 1377) ، ص 71 _ 102 . نويسنده مقاله ، تأثيرى كه از جعل ، تحريف و ديگر نارسايى ها (از قبيل : نقل به معنا ، مشكلات استنساخ و ...) بر احاديث وارد شده است ، به طور مختصر ، بيان كرده است و از طرف ديگر ، اقدام به معرّفى كتاب الأخبار الدخيلة ى محمّد تقى شوشترى مى نمايد كه احاديث را بر اساس تحريف ، وضع و موضوع احاديث ، دسته بندى كرده است . در اين مقاله به ملاك هاى شناخت تحريف در اسناد روايات از ديدگاه علاّمه شوشترى اشاره شده است . فهرست كلّى اين ملاك ها عبارت اند از : روش هاى شناسايى تحريف در سند ، وحدت روايات ، تبيين اختلاف هاى متنى و سندى روايات و معيارهاى ارزيابى اسناد .

.

ص: 330

. .

ص: 331

. .

ص: 332

. .

ص: 333

. .

ص: 334

. .

ص: 335

. .

ص: 336

. .

ص: 337

. .

ص: 338

. .

ص: 339

. .

ص: 340

. .

ص: 341

. .

ص: 342

. .

ص: 343

. .

ص: 344

. .

ص: 345

. .

ص: 346

. .

ص: 347

. .

ص: 348

. .

ص: 349

. .

ص: 350

. .

ص: 351

. .

ص: 352

. .

ص: 353

. .

ص: 354

. .

ص: 355

. .

ص: 356

. .

ص: 357

. .

ص: 358

. .

ص: 359

. .

ص: 360

. .

ص: 361

. .

ص: 362

. .

ص: 363

. .

ص: 364

. .

ص: 365

كتابنامه

كتاب نامه1 . أعيان الشيعة ، السيّد محسن الأمين (معاصر) ، تحقيق : حسن الأمين ، بيروت : دار التعارف للمطبوعات ، 1406ق ، 10 ج. 2 . إقبال الأعمال ، السيّد ابن طاووس (رضى الدين على بن موسى بن جعفر بن طاووس) ، تحقيق جواد القيّومى الإصفهانى ، قم : مكتب الإعلام الإسلامى، رجب 1414ق ، 3 ج ، اوّل. 3 . أمل الآمل ، محمّد بن حسن الحرّ العاملى (م 1104ق) ، تحقيق : سيد احمد حسينى . بغداد : مكتبة الأندلس ، 1385ق ، 2 ج ، اوّل. 4 . أنوار البدرين ، على البلادى البحرانى (م 1340ق) ، تصحيح محمّد على محمّد رضا الطبسى ، قم : مطبعة بهمن ، 1407ق ، 433ص. 5 . بهارستان ، محمّد حسين آيتى ، مشهد : مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه فردوسى ، 1371ش ، 418ص ، دوم. 6 . تتميم أمل الآمل ، عبد النبيّ القزوينى (ق 12) ، تحقيق : سيّد احمد الحسينى ، قم : مكتبة آية اللّه المرعشى ، 1407ق ، 222ص. 7 . التراث العربى فى خزانة مخطوطات مكتبة آية اللّه العظمى المرعشى النجفى ، السيّد احمد الحسينى ، قم : مكتبة آية اللّه العظمى المرعشى النجفى ، 1414ق ، 6 ج ، اوّل. 8 . الدروع الواقية ، السيد ابن طاووس (رضى الدين على بن موسى بن جعفر بن طاووس) ، تحقيق : جواد القيّومى الإصفهانى ، قم : مؤسسة النشر الإسلامى، التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرّفة ، 1416ق ، 258ص ، اوّل. 9 . الذريعة إلى تصانيف الشيعة ، آقا بزرگ الطهرانى (محمّد محسن المنزوى) ، قم : مؤسسه مطبوعاتى اسماعيليان ، 1408ق ، 25 ج ، اوّل . 10 . رجال الطوسى ، محمّد بن حسن الطوسى (م 460ق) ، تحقيق : جواد القيّومى الإصفهانى ، قم : مؤسسة النشر الإسلامى، 1415ق ، 560ص ، اوّل. 11 . رجال النجاشى ، احمد بن على النجاشى (450ق) ، تحقيق : سيّد موسى الشبيرى الزنجانى ، قم : مؤسسة النشر الإسلامى، 1418ق ، 493ص ، ششم. 12 . رسالة أبى غالب الزرارى ، ابو غالب الزرارى ، تكميل ابو عبد اللّه الغضائرى ، تحقيق : السيّد محمّد رضا الحسينى ، قم : مركز البحوث و التحقيقات الإسلامى، 1411ق ، 356ص ، اوّل. 13 . روضات الجنات ، محمّد باقر الموسوى الخوانسارى ، تحقيق : اسد اللّه اسماعيليان ، قم : مهر استوار ، 1392ق ، 8 ج. 14 . رياض العلماء ، عبد اللّه الأفندى الإصفهانى (ق 13) ، تحقيق : السيّد احمد الحسينى ، قم : مطبعة الخيام ، 1401ق ، 5 ج. 15 . شذرات الذَهَب فى أخبار من ذَهَب ، عبد الحى بن عماد الحنبلى (م 1089ق) ، دار الفكر ، 8 ج. 16 . فرهنگ بزرگان اسلام و ايران ، آذر تفضّلى _ مهين فضايلى جوان (معاصر) ، مشهد : بنياد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى ، 1372ش ، 745ص ، اوّل. 17 . الفهرست ، النديم (محمّد بن ابى يعقوب اسحاق) ، تحقيق : رضا تجدد الحايرى المازندرانى ، تهران ، 1350ش ، 425 +172ص. 18 . فهرست كتب الشيعة و أصولهم ، محمّد بن حسن الطوسى (460ق) ، تحقيق : سيد عبد اللّه الطباطبائى ، قم : مكتبة المحقّق الطباطبائى ، 1420ق ، 676ص ، اوّل. 19 . فهرست نسخ خطّى كتاب خانه مجلس شوراى اسلامى ، على صدرايى خويى ، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامى ، 1377ش ، 38ج ، اوّل. 20 . فهرست نسخه هاى خطّى كتاب خانه عمومى حضرت آية اللّه العظمى مرعشى نجفى ، سيّد احمد حسينى ، قم : كتاب خانه آية اللّه مرعشى ، 28ج. 21 . فهرست نسخه هاى عكسى مركز احياء ميراث اسلامى ، سيّد احمد حسينى اشكورى ، قم : ستاره ، 1419ق ، اوّل. 22 . لؤلؤة البحرين فى الاجازات و تراجم رجال الحديث ، يوسف بن احمد البحرانى (م 1186ق) ، تحقيق : سيّد محمّد صادق بحرالعلوم ، النجف : النعمان ، 1969م ، 463ص ، دوم. 23 . لسان الميزان ، احمد بن على بن حجر العسقلانى ، بيروت : دار الكتب العلمية ، 1416ق ، 7ج. 24 . مجمع الرجال ، عناية اللّه القپهائى ، تصحيح و تعليق : السيّد ضياء الدين الإصفهانى ، قم : مؤسسه مطبوعاتى اسماعيليان ، 7 ج (3 مجلّد). 25 . المراجعات ، عبد الحسين شرف الدين ، تحقيق : حسين راضى ، قم : مؤسسه دار الكتب الإسلامى، 548ص. 26 . المسلسلات فى الاجازات ، السيّد محمود المرعشى النجفى (معاصر) ، قم : مكتبة آية اللّه العظمى المرعشى النجفى العامة ، 1416ق ، 2 ج . 27 . مشيخة النجاشى ، محمود دُرياب نجفى (معاصر) ، قم : مؤلّف ، 1413ق ، 469ص ، اوّل. 28 . مصفّى المقال فى مصنّفى علم الرجال ، آقا بزرگ الطهرانى (محمّد محسن المنزوى) ، تحقيق : احمد منزوى ، تهران : نشر عترت ، 1378ق ، 626ص ، دوم. 29 . معجم مؤلّفى الشيعة ، على فاضل القائينى النجفى ، مطبعة الوزارة الارشاد الإسلامى، جمادى ثانى 1405ق ، 528ص ، اوّل. 30 . ميزان الاعتدال فى نقد الرجال ، محمّد بن أحمد الذهبى ، تحقيق : على محمّد معوَّض _ عادل احمد عبد الموجود ، بيروت : دار الكتب العلمية ، 1416ق ، 7 ج ، اوّل. 31 . نامه دانشوران ناصرى ، جمعى از فضلا و دانشمندان دوره قاجار ، قم : مؤسسه مطبوعاتى دار الفكر ، 9 ج ، دوم.

.

ص: 366

. .

ص: 367

. .

ص: 368

فهرست مطالب .

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109