سرشناسه : محمدی ری شهری، محمد، - 1325
عنوان قراردادی : [الصلاه فی الکتاب و السنه. فارسی - عربی]
عنوان و نام پدیدآور : الصلاه فی الکتاب و السنته همراه با ترجمه فارسی/ محمد محمدی ری شهری؛ مترجم عبدالهادی مسعودی
مشخصات نشر : قم: موسسه فرهنگی دار الحدیث، 1377.
مشخصات ظاهری : ص 257
شابک : 964-5985-57-914500ریال
موضوع : نماز -- احادیث
موضوع : نماز -- جنبه های قرآنی
شناسه افزوده : مسعودی، عبدالهادی، . - 1343
رده بندی کنگره : BP141/5 /ن8 م 343041 1377
رده بندی دیویی : 297/218
شماره کتابشناسی ملی : م 78-13595
ص: 1
ص :2
ص :3
ص :4
مقصود از ترجمه موسوعه بزرگ «میزان الحکمه» ارائه بهترین و پاکیزه ترین ترجمه نیست؛ چرا که این کار نشدنی و ادعای آن گزافه گویی است. آنچه درباره وفاداری و زیبایی ترجمه گفته اند و ضرب المثلی که این دو صفت را در شاهد ترجمه گرد نیامدنی می داند، بیش از هر چیز درباره احادیث شریف معصومان علیهم السلام صادق است که زیباترین و رساترین گفته ها را به زبان آورده اند و سخنانشان گرچه فروتر از سخن خالق، اما بسی فراتر از سخن مخلوق است. تنها هدف ترجمه این مجموعه آن است که زمینه آشنایی بیشتر با متن اصلی فراهم شود و تشنه کامان بتوانند، نه از طریق جوباره ای که مستقیماً از آن آبشخور معرفت سیراب گردند. اگر بدین هدف دست یافته باشیم که زهی شادکامی و اگرنه، همت خوانندگان نکته سنج، بدرقه راهمان خواهد بود و ما را از خطاهای بیشتر باز خواهد داشت. زحمت ترجمه کتاب الصلاة بر دوش جناب حجة الاسلام و المسلمین عبدالهادی مسعودی بوده است و ایشان کوشیده اند برای معانی بلند و مضامین والای احادیث ، جامه مناسبی در زبان پارسی بیابند و در این کار نهایت توان
ص :5
علمی و ذوق زبانی خود را به کار گرفته اند. سعی ایشان مشکور باد. همچنین ناگزیر از یاد کرد زحمات فاضل گرانقدر مرتضی خوش نصیب هستیم که با اعراب گذاری متن عربی، به سهولت ترجمه و تصحیح آن یاری رساندند و نیز برادران مصحّح و بخش انتشارات آقایان حیدر وائلی، محمد باقر نجفی و محمد ضیاء سلطانی که بی کوشش آنان، این کار به سامان نمی رسید. واللَّه الهادی الی صواب السبیل واحد ترجمه مرکز تحقیقات دارالحدیث سید حسن اسلامی
ص :6
سپاس تنها خداوند و پروردگار جهانیان را سزاست و درود و سلام بر بنده برگزیده اش ، محمّد و خاندان پاک وی و همه یاران نیکویش. مسلمانان ، کوشش های فراوانی رابه نماز، اختصاص داده و کتاب های ارزشمند بسیاری پیرامون آداب و رمز و راز آن نگاشته اند، ولی هنوز کتابی که این فریضه بزرگ الهی و مسائل آن را تحلیل کند و از دیدگاه احادیث فریقین؛ شیعه و اهل سنّت، جایگاه والای آن و نقش سازنده آن را نشان دهد، در کتابخانه اسلام، جای نگرفته است. کتاب حاضر که بخشی از موسوعه بزرگ میزان الحکمه به شمار می رود، به صورت مستقل نشر می یابد، تا این جای خالی را پر نماید. این کتاب با روش جدید و نظمی نو و در پرتو هدایت آیات کریمه قرآن و احادیثی که محدّثان شیعی و سنّی نقل کرده اند، به مهمترین مسئله هایی که جامعه اسلامی بدان نیاز دارد می پردازد. امید داریم که مسلمانان، در هر سوی جهان اسلام از آن بهره گیرند، مخصوصاً جوانانی که مشتاق شناخت حکمت و رمز و راز و آداب و آثار و برکات این فریضه الهی اند و با الهام گرفتن از این راز خوشبختی، کمکی برای
ص :7
خودسازی خویش، می جویند. در پایان، لازم می بینم که از همه برادران عزیز مرکز تحقیقات دارالحدیث که در تألیف این مجموعه گرانب ها، مرا یاری کردند، سپاسگزاری کنم، بویژه برادر بزرگوار مرتضی خوش نصیب که مسئولیت اصلی این کار را بر دوش داشته و برادران رسایی و احسانی فر که نمودن نشانی ها و منابع دیگر حدیث را بر عهده داشته اند. خداوند بهترین پاداش را به آنان در دنیا و آخرت عطا فرماید . محمّدی ری شهری آذرماه 1375 برابر با شعبان 1417
ص :8
ص :9
الصلاة أوّل ما افترض اللّه سبحانه علی الناس (1) ، وأوّل مایجب تعلّمه من الفرائض (2) ، وأوّل مایُنظر فیه من عمل ابن آدم ، وأوّل مایُحاسَب به ، إن قُبلت قبِل ماسواها ، وإن رُدّت رُدّ ماسواها (3) .
الصلاة عمود الدین وقوامه ووجهه ، وموضعها من الدین کموضع الرأس من الجسد ، ومَثَلها مَثَل عمود الفسطاط (4) .
الصلاة خیر موضوع ، وأفضل الأعمال وأحبّها إلی اللّه سبحانه (5) ، وأفضل ما توسّل به المتوسّلون للتقرّب إلیه (6) ، وهی معراج المؤمن (7) .
نماز، نخستین واجب الهی است که خداوند سبحان بر مردم مقرّر داشته (8) و فریضه ای است که پیشتر از همه فرائض دیگر، باید آن را آموخت (9) ؛ نخستین عمل انسان است که در آن نظر می شود و نخستین چیزی است که از آن بازخواست می گردد، اگر مقبول افتد بقیه اعمال هم پذیرفته می شود و اگر رد شود، دیگر اعمال هم رد می شود (10) . نماز ستون دین، استواری و سیمای آن است. جایگاه آن در دین، مانند سر در کالبد است و حکایت آن، حکایت ستون خیمه است (11) . نماز، بهترین دستور دین، برترین اعمال و محبوب ترین آن ها نزد خدای سبحان (12) و برترین وسیله ای است که متوسلان برای نزدیک شدن به او بدان چنگ زده اند (13) و معراج مؤمن است (14) .
ص :10
الصلاة تطرد الشیطان (1) ، وتمنع من البطر والطغیان ، وتنهی عن الفحشاء والمنکر راجع الفصل السابع والعشرین من هذا الکتاب . ، وتزیل الکبر وأنواع الرذائل القلبیّة (2) ، وتُذهب السیّئات (3) وتطهّر النفس (4) .
الصلاة مفتاح کلّ خیر راجع الفصل السابع والعشرین من هذا الکتاب . ، ینوّر بها الوجه والقلب (5) ، وتطمئنّ بها النفس (6) ، وتُستنزل بها الرحمة (7) ، وتُبدّل بها السیّئات بالحسنات (8) ، ویُستعان بها علی الجهاد الأکبر والأصغر راجع الفصل السابع والعشرین من هذا الکتاب . .
الصلاة آخر وصیّة الأنبیاء لاسیّما خاتمهم محمّد صلی الله علیه و آله فإنّه کان من آخر وصایاه : «الصلاة ، الصلاة وما ملکت أیمانکم ، حتّی جعل نبیّ اللّه صلی الله علیه و آله یُلَجلِجها فی صدره ، وما یفیض بها لسانه» (9) .
لاریب أنّ الصلاة أکمل وسیلة للبناء والسیر والسلوک إلی اللّه تعالی ، وهی المغزی الأساس لبلوغ الهدف الأعلی للإنسانیّة والمجتمع الإنسانیّ المثالیّ . ومن المدهش والمؤسف حقّا أنّ عامّة الناس _ بل کثیرا من خاصّتهم _ لایعرفون هذا المغزی الّذی هو مغزی الحیاة والحرکة والازدهار حقّ معرفته ، ولا یستفیدون منه کما ینبغی ، مع جمیع ماورد فی القرآن الکریم والسنّة الشریفة من نصوص تؤکّد
الدور الإعجازیّ للصلاة فی بناء الفرد والمجتمع .
نماز، شیطان را می راند (10) ، بر تکبّر و سرکشی راه می بندد، از زشتی و ناپسندی باز می دارد (11) ، کبر و دیگر زنگارهای روح را می زداید (12) ، بدی ها را می برد (13) و جان را پاک می سازد (14) . نماز، کلید هر نیکی است (15) ، چهره و دل بدان روشن می شود (16) و جان با آن به اطمینان می رسد (17) ، رحمت را فرو می آورد (18) و زشتی ها با آن زیبا می گردند (19) و برای پیروزی در جهاد اکبر و اصغر از آن مدد می جویند (20) . نماز آخرین سفارش پیامبران، مخصوصاً پیامبر خاتم، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله است که در پایان وصیت خویش فرمود: نماز را، نماز را و آن را تا بدان جا تکرار کرد که زبانش سنگین و سخنش بریده بریده گشت (21) . بی گمان، نماز بهترین وسیله برای سازندگی و سیر و سلوک به سوی خداوند متعال و هسته بنیادین حرکت تکاملی به سوی والاترین هدف انسانیت و جامعه نمونه بشری است. بسی درد و اندوه که عموم مردم و بلکه بسیاری از نخبگان، این جان مایه حیات و حرکت و شکوفایی را آن چنان که باید، نمی شناسند و خواص ،آنچنان که شاید از آن بهره نمی گیرند، حال آن که آیات قرآن کریم و سنّت شریف بر نقش اعجازگونه نماز در سازندگی فرد و جامعه، تأکید می ورزند.
ص :11
کثیرون هم الّذین یصرفون وقتا من حیاتهم للتفکیر فی بناء أنفسهم وممارسة مایهدیهم فی سیرهم وسلوکهم ، فیبحثون عن مرشدٍ یهتدون بأذکاره وأوراده وریاضاته لیطووا مراحل الکمال ومراتب الکشف والشهود ، ولکن نلحظ فی کثیر من الحالات أنّهم ربما یقعون فی فخّ الماکرین الّذین لایعرفون من السیر والسلوک إلاّ الاسم ، متّخذین من ذلک وسیلة للارتزاق والشهرة واستغلال المریدین الجهلة بشتّی ضروب الاستغلال .
ویعلم السالکون الواعون والمسلمون المتبصّرون الصادقون أنّ الصلاة هی أفضل التعلیمات التوجیهیّة فی السلوک وتزکیة النفس ، وأقرب الطرق إلی مواجهة الغزو الثقافی لأعداء الإسلام ، وأحسن الجهاد ثمرا لتحقیق القیم الإنسانیّة وتطبیق المعرفة الإسلامیّة الأصیلة فی المجتمعات البشریّة .
ونقرأ فی الوصیّة الأخلاقیّة الثمینة الّتی عهد بها الإمام الراحل رضوان اللّه تعالی علیه إلی ولده العزیز السیّد أحمد رحمه الله : أنّ الأنانیّة هی اُمّ المصائب البشریّة ، وأنّ السعی الّذی یُبذل لعلاج جذر الفساد هذا هو الجهاد الأکبر ، وأنّ الفوز فی هذا الجهاد یُفضی إلی إصلاح کلّ شیء فی الحیاة .
وبعد أن یبیّن الإمام هذه المفاهیم ، یری بأنّ الصلاة هی السبیل إلی تحقیق ذلک الفوز .
یقول _ قدّس سرّه _ : «أی بُنیّ! دَع عنک الأنانیّة والعُجب والزهو ، فإنّها من مواریث الشیطان الّذی عصی ربّه جلّ وعلا حین أبی الخضوع لولیّه وصفیّه ، منطلقا من زهوه وکبْره ، واعلم أنّ کافّة المصائب البشریّة من إرث الشیطان الّذی هو أصل الفتنة ، ولعلّ الآیة الشریفة : «وَقاتِلُوهُمْ حَتّی لاتَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ للّهِِ» فی بعض مراحلها إشارة إلی الجهاد الأکبر ومکافحة أصل الفتنة _ المتمثّلة بالشیاطین الکبار وجنودهم _ الضاربة جذورها فی أعماق قلوب الناس ، وعلی کلّ إنسان أن یجاهد لِقَمْع الفتنة فی باطنه وظاهره ، وهذا هو الجهاد الّذی لو أفلح فیه فإنّ کلّ شیء سیصلح فی الحیاة .
افراد بسیاری سرمایه حیات و عمر را در اندیشه سازندگی و انجام تمرین هایی جهت یافتن راه تکامل،خرج کرده و در طلب مرشد راه، برخاسته و از ذکرها و وردها و ریاضتها، برای طی کردن منزلگاه های کمال و مراحل مکاشفه و عرفان، یاری جسته اند، ولی فراوان در دام مکّارانی افتاده اند که از سیر و سلوک، جز نام آن هیچ نمی دانند و آن را وسیله نان خوردن و کسب شهرت و دربند کشیدن همه جانبه مریدان نادان خویش ، ساخته اند. ره پویان بیدار و مسلمانان روشن بین راستین می دانند که نماز، بهترین درس سیر و سلوک و خودسازی، نزدیکترین راه برای مبارزه با تهاجم فرهنگیِ دشمنان اسلام و نتیجه بخش ترین جهاد برای تحقق ارزش های انسانی و پیاده کردن معارف ناب اسلام در جوامع بشری است. در سفارش اخلاقی گرانبهای امام خمینی - رضوان اللَّه تعالی علیه - به فرزند عزیزش حاج سید احمد - ره - می خوانیم: که خودخواهی ریشه مصیبت های بشری است و کوشش برای درمان این ریشه تباهی است که جهاد اکبر نام دارد و پیروزی در این جبهه به اصلاح تمام گستره زندگی می انجامد. امام پس از روشن کردن این مفاهیم ، نماز را راه تحقق این پیروزی می بیند و می گوید: «فرزندم، از خودخواهی و خودبینی به درآی که این ارث شیطان است، که به واسطه خودبینی و خودخواهی از امر خدای تعالی به خضوع برای ولیّ و صفیّ او جلّ و علا سرباز زد. و بدان که تمام گرفتاریهای بنی آدم از این ارث شیطانی است که اصلِ اصول فتنه است، و شاید آیه شریفه «وقاتِلُوهُم حَتّی لاتَکُونَ فِتنَةٌ وَیَکُونَ الدّینُ للَّه» (1) در بعض مراحل آن، اشاره به جهاد اکبر و مقاتله با ریشه فتنه که شیاطین بزرگ و جنود آن، که در تمام اعماق قلوب انسان ها شاخه و ریشه دارد، باشد. و هر کس برای رفع فتنه از درون و برون خویش ، باید مجاهده نماید. و این جهاد است که اگر به پیروزی رسید همه چیز و همه کس اصلاح می شود.
ص :12
أی بُنیّ ! إسْعَ لکسب هذا الفوز ، أو حاول أن تقطف بعض ثماره ، وحُدَّ من الأهواء الّتی لاحصر لها ، واستعن باللّه جلّ وعلا إذ لایفلح أحد بدون مدده ، واعلم أنّ الصّلاة هی السبیل إلی بلوغ هذا الهدف لأنّها معراج العارفین وسفر العاشقین ، وإذا وُفِّقت ووفِّقنا إلی أداء رکعة منها ، وإلی مشاهدة الأنوار المکنونة والأسرار المودعة فیها _ ما أمکننا ذلک _ فقد شممنا نفحةً من مراد أولیاء اللّه ومقصودهم ، وتمثّلنا مشهدا لصلاة سیّد الأنبیاء والعرفاء الّتی هی معراج له علیه وعلی آله أفضل الصلاة والسلام . ومَنّ اللّه علینا وعلیکم بهذه النعمة العظیمة» (1) .
أجل ، لو اهتمّ العاملون المخلصون فی النظام الإسلامی التوّاقون إلی سیادة القیم الإسلامیّة بمعطیات الصلاة وبرکاتها کما هی أهله ، لما خصّصوا القسط الأکبر من میزانیّة مواجهة الغزو الثقافی لإحیاء الصلاة فحسب ، بل لأضافوا فقرة جدیدة فی میزانیّة الحکومة لتعمیم ثقافة هذه الفریضة البنّاءة المجهولة وتعمیقها .
وستلاحظون فی هذا الکتاب تبیینا مفصّلاً مأخوذا من القرآن والحدیث عن دور الصلاة فی بناء الفرد والمجتمع ؛ والنقطة الدقیقة والمهمّة جدّا هنا هی أنّ بناء الفرد مقدّمة لبناء المجتمع ، وأنّ أساس بناء الفرد ذکر اللّه تعالی کما قال أمیرالمؤمنین علیه السلام : «أصلُ صلاحِ القلب اشتغالُه بذکر اللّه » ؛ _ وهذا الکلام من غرر
کلامه علیه السلام _ وجملة القول فیه أنّ الهدف الأعلی للإنسان هو لقاء اللّه ، وأنّ سرّ لقائه عشقه ومحبّته ، وأنّ مفتاح هذا السرّ ذکره سبحانه وتعالی ، والصلاة أکمل ذکر له .
پسرم، سعی کن که به این پیروزی دست یابی، یا دست کم به بعض مراحل آن. همّت کن و از هواهای نفسانیه، که حد و حصر ندارد، بکاه، و از خدای متعال جل و علا استمداد کن که بی مدد او کس به جایی نرسد و نماز، این معراج عارفان و سفر عاشقان، راه وصول به این مقصد است. و اگر توفیق یابی و یابیم به تحقق یک رکعت آن و مشاهده انوار مکنون در آن و اسرار مرموز آن، ولو به قدر طاقت خویش، شمه ای از مقصد و مقصود اولیای خدا را استشمام نمودیم، و دورنمایی از صلاة، معراج سید انبیا و عرفاصلی الله علیه وآله را مشاهده کردیم، که خداوند منان ما و شما را به این نعمت بزرگ منت نهد.» (2) آری، اگر کارگزاران مخلص در حکومت اسلامی که مشتاق حاکمیت ارزش های اسلامی هستند به آثار و برکت های نماز آن گونه که شایسته آن است، توجه می داشتند، بخش بزرگی از بودجه مبارزه با تهاجم فرهنگی رابه زنده کردن نماز اختصاص می دادند و بلکه ردیف خاصّی را در بودجه عمومی کشور برای ترویج و تعمیق فرهنگ نماز، این فریضه سازنده ناشناخته، قرار می دادند. در این کتاب، تبیین گستره نقش نماز را در سازندگی فرد و جامعه که از قرآن و حدیث گرفته شده، خواهید دید. نکته دقیق و مهم در این جا آن است که سازندگی فرد، مقدمه سازندگی اجتماع است و پایه خودسازی، یاد خداوند متعال است، همان گونه که امیر مؤمنان فرموده است: «ریشه اصلاح دل، اشتغال آن به یاد خداست» که از کلمات نغز آن حضرت است و جان کلام این که هدف نهایی انسان، دیدار خداست و رمز این دیدار، عشق و محبّت او وکلید این رمز، ذکر و یاد خدای سبحان متعال است و نماز کامل ترین ذکر است.
ص :13
إنّ ذکر اللّه حیاة للقلب ، وغذاء للروح ، ومفتاح للاُنس ، وباعث علی حصول حبّ الحقّ جلّ وعلا وعشقه ، وإنّ عشق اللّه یقطع العاشق من غیر المعشوق ، وهذا هو مایسمّی بالانقطاع ، وفی المرتبة الاُولی من هذا الانقطاع تموت النفس الأمّارة ، وتبدأ الحیاة العقلیّة للإنسان ، وفی أعلی درجاته تستضیء بصیرة الإنسان بنور لقاء اللّه ، وفی أعلی درجات معرفة اللّه تذوب إرادة الإنسان فی إرادة الحقّ جلّ وعلا ، ویرتدی الإنسان خلعة الخلافة الإلهیّة والولایة التکوینیّة ، فتظهر منه خوارق العادات واستجابة الدعوات (1) .
أمّا المسألة الجوهریّة فهی أنّ الصلاة حافلة بهذه المعطیات والبرکات ، وهی التی تأخذ بید الإنسان نحو الهدف الأعلی للبشریّة ، ولکن ینبغی أن تکون بحقیقتها وشروطها التی یقبلها اللّه تعالی من العبد ، لا الألفاظ الفارغة والحرکات الشکلیّة التی ینطبق علیها ما جاء فی الخبر : «لایقبل اللّهُ صلاة عبدٍ ما لم یحضر قلبه مع بدنه» (2) .
ونقول أخیرا : إنّ الکلام حول حضور القلب فی الصلاة وأسباب تحصیله کثیر ، بید أنّی أکتفی بذکر ملاحظتین مهمّتین جدّا سمعتهما من أحد العارفین الکبار :
1 _ التعرّض لرحمة الربّ
بی گمان، یاد خدا، زندگی دل، خوراک جان، کلید انس و پدید آورنده کیمیای عشق و محبّت حق - جلّ و علا - است. همانا عشق به خدا، پیوند عاشق را با هر چه جز معشوق است، می برد و این همان است که انقطاع نامیده می شود و در نخستین مرتبه آن، نفس امّاره می میرد و زندگی عقلانی انسان آغاز می شود و در بالاترین مرتبه آن، دیده دل، به نور دیدار خدا، روشن می گردد و در این والاترین درجه است که اراده انسان در اراده حق - جلّ و علا - فانی می گردد و انسان، خلعت خلافت الهی و ولایت تکوینی می پوشد و کرامت های خارق العاده و اجابت دعا از او پدیدار می شود (3) . مسئله اصلی این است که نماز هنگامی این آثار و برکات را دارد و انسان را در رسیدن به هدف نهایی اش دستگیری می کند، که به صورت حقیقی و همراه با شرطهایش، آنگونه که مقبول خداوند متعال است، آورده شود؛ نه کلمه هایی تو خالی و حرکت هایی ظاهری که مصداق این حدیث باشد: «خداوند نماز بنده ای را که دلش همراه تنش نیست، نمی پذیرد» (4) . باری، پیرامون حضور قلب در نماز و وسیله های دستیابی به آن، گفتگو بسیار است، ولی تنها به دو نکته مهم که از عارفی بزرگ شنیده ام، می پردازم .
1 - خود را در برابر نسیم رحمت پروردگار نهادن
ص :14
الغفلات غیر الاختیاریّة مهما کانت کثیرة فإنّها تضمحلّ وتنتهی بالرحمة
الإلهیّة فقد تبرق بارقة خیرٍ فیتوجّه الإنسان حینئذاک إلی اللّه سبحانه ، وإذا حاول جاهدا أن لا تنطفئ هذه البارقة الربّانیّة فإنّ الشیطان یترکه وعندئذٍ تتبدّل هذه البارقة شیئا فشیئا إلی النور الدائم والحضور الکامل .
فالخسارة کلّ الخسارة هی أن نمهّد بواعث الغفلة مختارین ، لأنّ همّ الشیطان هو أن یجرّنا إلی الغفلة بأیدینا وأن لا نستفید من نفحات الربّ فی أیّام الدهر کما روی «إنّ لربّکم فی أیّام دهرکم نفحات ، ألا فتعرّضوا لها» (1) .
2 _ الإعراض عن اللغو
إنّ الاشتغال باللغو والتکلّم به من العوامل الاختیاریّة للوقوع فی الغفلة والنسیان . فاللغو یضعّف إرادة الإنسان فی المحافظة علی القیم الإنسانیّة والإسلامیّة ، ویسلب منه توفیق الذکر وحضور القلب فی الصلاة ، فی حین أنّ حضور القلب فی الصلاة أساس القیم المذکورة .
إنّ الشخص الّذی یُوفَّق إلی حضور القلب الکامل فی الصلاة لایجتنب الذنب فحسب ، بل یجتنب أعمال اللغو کلّها . ولعلّ تقارُن الإعراض عن اللغو مع الخشوع فی الصلاة فی سورة «المؤمنون» إشارة إلی هذه النقطة ، قال تعالی : «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ * وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ» .
اللّهمّ اجعلنا من المفلحین
مکّة المکرمة
الأوّل من شعبان سنة 1417 ه
غفلت های بی اختیار، هر اندازه فراوان باشد با نخستین وزش نسیم رحمت الهی، نابود می گردد. گاه نور خیر جرقه می زند و انسان در آن حال به خدا متوجه می گردد که اگر برای خاموش نشدن این بارقه الهی تلاش کند، شیطان او را رها می کند و به تدریج این پرتو نورافشان به نوری همیشگی و حضوری کامل می انجامد. خسارت واقعی آن است که عوامل غفلت را به اختیار خود فراهم آوریم، چون همّت شیطان آن است که ما را با دست خویش به غفلت اندازد و از نسیم های مهر پروردگار در روزگار، بهره نگیریم ، همان گونه که روایت شده است: «بی گمان برای پروردگارتان در ایّام روزگارتان، نسیم هایی است، هان، خود را در برابر آن نهید» (2) .
2 - روی گرداندن از بیهودگی
بی گمان سرگرم شدن به کارها و گفتگوی بیهوده، از عوامل اختیاری غفلت و فراموشی است . کار بیهوده، اراده انسانی را در حفظ ارزش های انسانی و اسلامی سست می کند و توفیق ذکر و حضور در نماز را از او می گیرد، حال آن که حضور قلب در نماز ، بنیاد همه این ارزش هاست. آن که موفق به حضور قلب کامل در نماز می گردد تنها از گناه دوری نمی کند، بلکه از همه کارهای بیهوده دوری می گزیند و شاید آوردن خشوع در نماز به همراه دوری از بیهودگی در سوره مؤمنون به این نکته اشاره دارد. خداوند متعال می فرماید: «حتماً مؤمنان رستگار شدند؛ همانان که در نمازشان فروتنند. و آنان که از بیهودگی روی گردانند». خدایا ما را از رستگاران قرار ده .
ص :15
«إنَّ الصَّلاةَ کانَت عَلَی المُؤمِنینَ کِتابًا مَوقوتًا» (1) .
الإمام الباقر علیه السلام_ فی قَولِ اللّهِ عز و جل : «إنَّ الصَّ_لاةَ کانَت عَلَی المُؤمِنینَ کِتابً_ا مَوقوتًا» _: أی مَوجوبًا (2) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله_ لِمَن قالَ لَهُ : أخبِرنی ما فَرَضَ اللّهُ عَزَّوجَلَّ عَلَیَّ _: فَرَضَ اللّهُ عَلَیکَ سَبعَ عَشَرَةَ رَکعَةً فِی الیَومِ واللَّیلَةِ ... (3) .
عنه صلی الله علیه و آله :اُنزِلَ عَلَیَّ وعَلی اُمَّتی خَمسُ صَلَواتٍ لَم تُنزَل عَلی مَن قَبلی ولا تُفتَرَضُ عَلی اُمَّةٍ بَعدی لِأَنَّهُ لا نَبیَّ بَعدی (4) .
زُرارَةُ :سَأَلتُ أبا جَعفَرٍ علیه السلام عَمّا فَرَضَ اللّهُ عز و جل مِنَ الصَّلاةِ ، فَقالَ : خَمسُ صَلَواتٍ فِی اللَّیلِ والنَّهارِ (5) .
الإمام الباقر علیه السلام :فَرَضَ اللّهُ الصَّلاةَ وسَنَّ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَشرَةَ أوجُهٍ : صَلاةَ الحَضَرِ والسَّفَرِ ، وصَلاةَ الخَوفِ عَلی ثَلاثَةِ أوجُهٍ ، وصَلاةَ کُسوفِ الشَّمسِ
والقَمَرِ ، وصَلاةَ العیدَینِ ، وصَلاةَ الاِستِسقاءِ ، والصَّلاةَ عَلَی المَیِّتِ (6) .
فصل اوّل: وج_وب نم_از
قرآن:
«نماز بر مؤمنان نوشته و واجب شده است.»
امام باقر علیه السلام :واژه «موقوتا» در آیه « إنّ الصلاة کانت علی المؤمنین کتابا موقوتا » به معنی «موجوبا» است. یعنی نماز بر مؤمنان نوشته و واجب شده است. (7)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آلهبه کسی که از واجبات الهی پرسیده بود، فرمود: خداوند، بر تو هفده رکعت [ نماز ]در هر شبانه روز واجب کرده است.
بر من و امّتم ، پنج نماز نازل شده که بر امتهای پیشین نشده و بر امتی پس از من واجب نمی شود، زیرا پیامبری پس از من نمی آید.
زراره:نمازهای واجب را از امام باقر علیه السلام پرسیدم. امام فرمود: پنج نماز در شبانه روز.
امام باقر علیه السلام :خداوند [ اصل ] نماز را واجب کرد و پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آن را بر ده گونه نهاد: نماز حاضر و مسافر، نماز خوف که خود سه گونه است، نماز
خورشید و ماه گرفتگی، نماز دو عید [ فطر و قربان ] نماز باران و نماز بر مرده .
ص :16
الإمام الصادق علیه السلام_ لِمَن قالَ لَهُ : أخبِرنی عَنِ الفَرائِضِ الَّتی فَرَضَ اللّهُ عز و جلعَلَی العِبادِ ما هیَ ؟ _: شَهادَةُ أن لا إلهَ إلاَّ اللّهُ ، وأنَّ مُحَمَّدًا رَسولُ اللّهِ ، وإقامُ الصَّلَواتِ الخَمسِ . . . (1) .
فائدة :
قال صاحب الجواهر رحمه الله : صلاه الیوم واللیلة خمس ... ولا خلاف فی وجوبها فیهما ، بل هی من ضروریّات الدین المستغنیة عن الاستدلال بالکتاب المبین ، وإجماع المسلمین ، والمتواتر من سنّة سیّد المرسلین والأئمّة المهدیّین صلوات اللّه علیه (3) .
امام صادق علیه السلامبه کسی که واجبات خداوند بر بندگان را پرسیده بود، فرمود: شهادت بر یگانگی خداوند و پیامبری حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و برپاداشتن نمازهای پنجگانه.
فایده:
نویسنده مجموعه فقهی بزرگ جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام می گوید: نمازهای هر شبانه روز پنج عدد است ... و هیچ اختلافی در وجوب آن ها در شبانه روز نیست، بلکه آن از ضروریات دین است و نیازمند استدلال به قرآن و اجماع مسلمانان و سنّت متواتر پیامبر و امامان رهیافته (صلوات اللّه علیهم) نیست.
ص :17
«أقِمِ الصَّلاةَ لِذِکری» (1) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّما فُرِضَتِ الصَّلاةُ . . . لاِءِقامَةِ ذِکرِ اللّهِ (2) .
الإمام علیّ علیه السلام :فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیرًا مِنَ الشِّرکِ ، والصَّلاةَ تَنزیهًا عَنِ الکِبرِ (3) .
هِشامُ بنُ الحَکَمِ :سَأَلتُ أبا عَبدِ اللّهِ علیه السلام عَن عِلَّةِ الصَّلاةِ فَإِنَّ فیها مَشغَلَةً لِلنّاسِ عَن حَوائِجِهِم ومَتَعَبةً لَهُم فی أبدانِهِم ، قالَ : فیها عِلَلٌ ، وذلِکَ أنَّ النّاسَ لَو تُرِکوا بِغَیرِ تَنبیهٍ ولا تَذَکُّرٍ لِلنَّبیِّ صلی الله علیه و آله بِأَکثَرَ مِنَ الخَبَرِ الأَوَّلِ وبَقاءِ الکِتابِ فی أیدیهِم فَقَط لَکانوا عَلی ما کانَ عَلَیهِ الأَوَّلونَ ، فَإِنَّهُم قَد کانُوا اتَّخَذوا دینًا ووَضَعوا کُتُبًا ودَعَوا اُناسا إلی ما هُم عَلَیهِ وقَتَلوهُم عَلی ذلِکَ ، فَدَرَسَ أمرُهُم وذَهَبَ حینَ ذَهَبوا ، وأرادَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی أن لا یُنسیَهُم أمرَ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آلهفَفَرَضَ عَلَیهِمُ الصَّلاةَ یَذکُرونَهُ فی کُلِّ یَومٍ خَمسَ مَرّاتٍ یُنادونَ بِاسمِهِ ،
وتَعَبّدوا بِالصَّلاةِ وذِکرِ اللّهِ لِکَی لا یَغفُلوا عَنهُ ویَنسَوهُ فَیَندَرِسَ ذِکرُهُ (4) .
فصل دوّم: حکمت نماز
قرآن:
«نماز را برای یاد من، بپا دار.»
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نماز واجب شده است ... برای بر پا داشتن یاد خدا.
امام علی علیه السلام :خداوند ایمان را جهت پاک کردن از شرک، و نماز را برای دوری از کبر واجب کرد.
هشام بن الحکم:از امام صادق پرسیدم: با اینکه نماز مردم را از کار و زندگی باز می دارد و تن هایشان را خسته می کند، چرا واجب شده است؟ امام فرمود: در آن، علتهایی نهفته است. اگر مردم بدون هیچ آگاهی و یادآوری از پیامبر اکرم رها شوند و تنها به همان رسالت نخستین و حضور قرآن در میان آنان بسنده شود، مانند امتهای پیشین می گردند که به دین گرویدند و کتابهایی هم نوشتند و مردم را به دین خود فراخواندند و حتی برای آن جنگیدند، امّا با رفتنشان، دینشان هم رفت و اثری از آنان باقی نماند. حال آنکه خداوند تبارک و تعالی خواست که مردم حضرت محمّد صلی الله علیه و آله را از یاد نبرند. از این رو نماز را بر آنان واجب کرد تا او را هر روز، پنج بار یاد کنند و نام [ مبارکش ] را بر زبان آورند و به نماز و یاد خدا
فرمان داده شدند، تا غافل نگردند و او را فراموش نکنند مبادا یادش از خاطرها برود .
ص :18
الإمام الرضا علیه السلام :إنَّ عِلَّةَ الصَّلاةِ أنَّها إقرارٌ بِالرُّبوبیَّةِ للّهِِ عز و جل ، وخَلعُ الأَندادِ ، وقیامٌ بَینَ یَدَیِ الجَبّارِ جَلَّ جَلالُهُ ، بِالذُّلِّ والمَسکَنَةِ والخُضوعِ والاِعتِرافِ ، والطَّلَبِ لِلإِقالَةِ مِن سالِفِ الذُّنوبِ ، وَوَضعُ الوَجهِ عَلَی الأَرضِ کُلَّ یَومٍ إعظاما للّهِ جَلَّ جَلالُهُ وأن یَکونَ ذاکِرا غَیرَ ناسٍ ولا بَطِرٍ ، ویَکونَ خاشِعًا مُتَذَلِّلاً راغِبًا طالِبًا لِلزّیادَةِ فِی الدّینِ والدُّنیا مَعَ ما فیهِ مِنَ الإِیجابِ والمُداوَمَةِ عَلی ذِکرِ اللّهِ عَزَّوجَلَّ بِاللَّیلِ والنَّهارِ ، لِئَلاّ یَنسَی العَبدُ سَیِّدَهُ ومُدَبِّرَهُ وخالِقَهُ فَیَبطَرَ ویَطغی ، ویَکونَ ذلِکَ فی ذِکره لِرَبِّهِ جَلَّ وعَزَّ وقِیامِهِ بَینَ یَدَیهِ زاجِرًا لَهُ عَنِ المَعاصی ومانِعًا لَهُ مِن أنواعِ الفَسادِ (1) .
عنه علیه السلام_ فی بَیانِ عِلَّةِ الصَّلاةِ _: طاعَةٌ أمَرَهُم بِها وشَریعَةٌ حَمَلَهُم عَلَیها ، وفی الصَّلاةِ تَوقیرٌ لَهُ وتَبجیلٌ وخُضوعٌ مِنَ العَبدِ إذا سَجَدَ ، والإِقرارُ بِأَنَّ فَوقَهُ رَبًّا یَعبُدُهُ ویَسجُدُ لَهُ (2) .
امام رضا علیه السلام :حکمت نماز ، اقرار به ربوبیت خداوند عز و جل و شریک نگرفتن برای اوست. ایستادن در پیشگاه جبروت الهی ، با خواری و بیچارگی، افتادگی و اعتراف و درخواست بخشش گناهان گذشته است. صورت نهادن بر خاک در هر روز برای بزرگداشت خداوند جلّ جلاله است، تا به یاد او _ نه فراموشکار و گردنکش که _ فروتن و خوار و خواهان و مشتاق فزونی دین و دنیای خود باشد. افزون بر این ها، نماز، ذکر خداوند عز و جل و دوام آن در شب و روز است تا بنده، مالک و مدبّر و آفریدگارش را از یاد نبرد و گرنه سرکشی و طغیان می کند و این در یاد کردن پروردگار عز و جل و ایستادن در پیشگاهش نهفته است، که او را از سرپیچی نهی می کند و از انواع فساد باز می دارد.
در تبیین حکمت نماز _ : اطاعتی است که [ خدا ] آنان را بدان امر کرده و آیینی است که بر آن وادارشان ساخته است . در نماز بزرگداشت و گرامیداشت خداوند و فروتنی بنده هنگام سجده است و اقرار به اینکه بالاتر از او ، پروردگاری است که به عبادتش می پردازد و برایش سجده می کند.
ص :19
«رَبَّنا إنّی أسکَنتُ مِن ذُرّیَّتی بِوادٍ غَیرِ ذی زَرعٍ عِندَ بَیتِکَ المُحَرَّمِ رَبَّنا لِیُقیمُوا الصَّلاةَ فَاجعَل أفئِدَةً مِنَ النّاسِ تَهوی إلَیهِم وارزُقهُم مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ یَشکُرونَ» (1) .
«وإذ أخَذنا میثاقَ بَنی إسرائِیلَ لا تَعبُدونَ إلاَّ اللّهَ وبِالوالِدَینِ إحسانًا وذی القُربی والیَتامی والمَساکینِ وقولوا لِلنّاسِ حُسنًا وأقیمُوا الصَّلاةَ وآتُوا الزَّکاةَ ثُمَّ تَوَلَّیتُم إلاّ قَلیلاً مِنکُم وأنتُم مُعرِضونَ» (2) .
«وجَعَلناهُم أئِمَّةً یَهدونَ بِأمرِنا وأوحَینا إلَیهِم فِعلَ الخَیراتِ وإقامَ الصَّلاةِ وإیتاءَ الزَّکاةِ وکانوا لَنا عابِدینَ» (3) .
«وأوحَینا إلی موسی وأخیهِ أن تَبَوَّءَا لِقَومِکُما بِمِصرَ بُیوتًا واجعَلوا بُیوتَکُم قِبلَةً وأقیمُوا الصَّلاةَ وبَشِّرِ المُؤمِنینَ» (4) .
«فَنادَتهُ المَلائِکَةُ وهُوَ قائِمٌ یُصَلّی فِی المِحرابِ أنَّ اللّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحیی مُصَدِّقًا بِکَلِمَةٍ مِنَ اللّهِ وَسَیِّدًا وحَصورًا ونَبیًّا مِنَ الصّالِحینَ» (5) .
فصل سوّم: نماز پیش از اسلام
قرآن:
«پروردگارا، من [ یکی ] از فرزندانم را در درّه ای بی کشت و زرع، نزد خانه محترم تو، سکونت دادم. پروردگارا، تا نماز را به پا دارند، پس دلهای برخی از مردم را به سوی آنان گرایش ده و آنان را از محصولات [ مورد نیازشان ]روزی ده، باشد که سپاسگزاری کنند.»
«وچون از فرزندان اسرائیل پیمان محکم گرفتیم که جز خدا را نپرستید و به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و مستمندان احسان کنید و با مردم [ به زبانِ ]خوش سخن بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات را بدهید؛ آنگاه، جز اندکی از شما، [ همگی ]روی برگرداندید.»
«و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما هدایت می کردند و به ایشان انجام دادن کارهای نیک و بر پا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستنده ما بودند.»
«و به موسی و برادرش وحی کردیم که شما دو تن برای قوم خود در مصر خانه هایی ترتیب دهید و سراهایتان را رو به روی هم قرار دهید و نماز برپا دارید و مؤمنان را مژده ده.»
«پس در حالی که وی [ زکریا ] در محرابش به نماز ایستاده بود، فرشتگان، او را
ندا در دادند که خداوند تو را به [ ولادت ] یحیی _ که تصدیق کننده [ حقانیت ]کلمة اللّه [ = عیسی ]است و بزرگوار و خویشتندار [ =پرهیزنده از زنان ]و پیامبری از شایستگان است _ مژده می دهد» .
ص :20
«وجَعَلَنی مُبارَکًا أینَ ما کُنتُ وأوصانی بِالصَّلاةِ والزَّکاةِ ما دُمتُ حَیًّا» (1) .
فیما ناجَی اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی نَبیَّهُ موسی علیه السلام _ :عَلَیکَ بِالصَّلاةِ ، الصَّلاةِ فَإِنَّها مِنّی بِمَکانٍ ، ولَها عِندی عَهدٌ وَثیقٌ (2) .
الإمامُ الصادق علیه السلام :قالَ لُقمانُ لاِبنِهِ : . . . یا بُنَیَّ ، وإذا جاءَ وَقتُ صَلاةٍ فَلا تُؤَخِّرها لِشَیءٍ ، وصَلِّها واستَرِح مِنها فَإِنَّها دَینٌ (3) .
«و هر جا که باشم مرا با برکت ساخته و تا زنده ام به نماز و زکات سفارشم کرده است.»
خداوند تبارک و تعالی در مناجات پیامبرش موسی علیه السلام با او: پیوسته بر نماز مواظبت کن، که نزد من جایگاهی ویژه و عهدی محکم دارد.
امام صادق علیه السلام :لقمان به پسرش گفت: پسرکم، هنگامی که وقت نماز در رسید، به خاطر هیچ چیز ، آن را به تأخیر مینداز و از آن آسوده خاطر شو که آن وام است.
ص :21
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الصَّلاةُ نورٌ (1) .
عنه صلی الله علیه و آله :الصَّلاةُ نورُ المُؤمِنِ ، والصَّلاةُ نورٌ مِنَ اللّهِ (2) .
عنه صلی الله علیه و آله :صَلاةُ الرَّجُلِ نورٌ فی قَلبِهِ ، فَمَن شاءَ مِنکُم فَلیُنَوِّر قَلبَهُ (3) .
عنه صلی الله علیه و آله :الصَّلاةُ بُرهانٌ (4) .
عنه صلی الله علیه و آله :صَلاةٌ فی أثَرِ صَلاةٍ لا لَغوَ بَینَهُما کِتابٌ فی عِلّیّینَ (5) .
عنه صلی الله علیه و آله :ألا إنَّ الصَّلاةَ مَأدُبَةُ اللّهِ فِی الأَرضِ ، قَد هَنَّأَها لِأَهلِ رَحمَتِهِ فی کُلِّ یَومٍ خَمسَ مَرّاتٍ (6) .
عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ لِکُلِّ شَیءٍ زینَةً وزینَةُ الإِسلامِ الصَّلَواتُ الخَمسُ ، ولِکُلِّ شَیءٍ رُکنٌ ورُکنُ المُؤمِنِ الصَّلاةُ ، ولِکُلِّ شَیءٍ سِراجٌ وسِراجُ قَلبِ المُؤمِنِ الصَّلَواتُ الخَمسُ (7) .
عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ عز و جل لا یَفتَرِضُ شَیئًا أفضَلَ مِنَ التَّوحیدِ والصَّلاةِ ، ولَو کانَ شَیءٌ أفضَلَ منهُ لاَفتَرَضَهُ عَلی مَلائِکَتِهِ مِنهُم راکِعٌ وساجِدٌ (8) .
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نماز، نور است.
نماز، نور مؤمن است، نماز نوری از خداوند است.
نماز انسان، نوری در دل اوست. پس هر کس می خواهد، دلش را نورانی کند.
نماز، دلیل روشن و آشکاری است.
نماز پشت سر نماز بدون کار بیهوده در میانشان، در علیین نوشته شود.
آگاه باشید که نماز، خوراک مهمانی خداوند در زمین است که برای شایستگان رحمتش در هر روز پنج مرتبه، آماده و گوارایش می سازد.
هر چیز را زینتی است و زینت اسلام، نمازهای پنجگانه است و هر چیز پایه ای دارد و پایه مؤمن، نماز است و برای هر چیز، چراغی است و چراغ دل مؤمن ، نمازهای پنجگانه است.
خداوند عز و جل چیزی برتر از توحید و نماز را واجب نمی کند و اگر چیزی برتر بود، آن را بر فرشتگانش واجب می کرد که برخی در رکوع و برخی دیگر در سجودند.
ص :22
عنه صلی الله علیه و آله :الصَّلاةُ مِن شَرائِعِ الدّین ، وفیها مَرضاةُ الرَّبِّ عز و جل ، وهیَ مِنهاجُ الأَنبیاءِ (1) .
عنه صلی الله علیه و آله :لا خَیرَ فی دینٍ لا رُکوعَ فیهِ ولا سُجودَ (2) .
عنه صلی الله علیه و آله :قالَ اللّهُ تَعالی : قَسَمتُ الصَّلاةَ بَینی وبَینَ عَبدی نِصفَینِ ولِعَبدی ما سَأَلَ ، فَإِذا قالَ العَبدُ : «الحَمدُ للّهِِ رَبِّ العالَمینَ» قالَ اللّهُ تَعالی : حَمِدَنی عَبدی ، وإذا قالَ : «الرَّحمنِ الرَّحیمِ» قالَ اللّهُ تَعالی : أثنی عَلَیَّ عَبدی ، وإذا قالَ : «مالِکِ یَومِ الدّینِ» قالَ : مَجَّدَنی عَبدی (وَقالَ مَرَّةً : فَوَّضَ إلَیَّ عَبدی) ، فَإِذا قالَ : «إیّاکَ نَعبُدُ وَإیّاکَ نَستَعینُ» قالَ : هذا بَینی وبَینَ عَبدی ولِعَبدی ما سَأَلَ ، فَإِذا قالَ : «اِهدِنا الصِّراطَ المُستَقیمَ صِراطَ الَّذینَ أنعَمتَ عَلَیهِم غَیرِ المَغضوبِ عَلَیهِم وَلاَ الضّالّینَ» قالَ : هذا لِعَبدی ولِعَبدی ما سَأَلَ (3) .
فائدة :
قال صاحب الجواهر رحمه الله _ بعد نقل روایات فی فضل الصلاة _ : لا یختصّ هذا الفضل بخصوص الفرائض الخمس من الصلوات وإن اختصّت بعض الأخبار بها ، بل قد یقال بانصراف ما کان موضوعه لفظ الصلاة إلیها لأنّها هی المعهودة المستعملة التی لم یُسأل العبد بعد أدائها عن غیرها ، إلاّ أنّ التأمّل فیما ورد عنهم علیهم السلام بل هو صریح البعض یقضی بعدم الفرق بین الفرض والنفل فی هذا الفضل وأنّهما جمیعًا خیر العمل (5) .
نماز، از دستورات دین و در آن، خشنودی پروردگار عز و جلنهفته و راه روشن پیامبران است.
دینی که رکوع و سجود در آن نباشد، هیچ خیری ندارد.
خداوند تعالی فرموده است:نماز را بین خود و بنده ام دو نیمه کرده ام و آنچه بخواهد به او می دهم.
پس هنگامی که بنده می گوید: «الحمد للّه ربّ العالمین» خداوند تعالی می گوید: بنده ام مرا ستود. و هنگامی که گفت: «الرحمن الرحیم»خداوند تعالی می گوید: بنده ام مرا ستایش کرد و هنگامی که گفت: «مالک یوم الدین»می گوید: بنده ام مرا بزرگ داشت (یک بار فرمود: بنده ام [ امرش را ]به من واگذارد) و هنگامی که گفت: «ایّاک نعبد و ایّاک نستعین»می گوید: این بین من و بنده ام می باشد و آنچه خواست به او می دهم. پس هنگامی که گفت: «اهدنا الصراط المستقیم»می گوید: این برای بنده ام می باشد و آنچه خواست به او می ده (6) .
فائده:
صاحب کتاب بزرگ جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام پس از نقل روایتهایی در فضیلت نماز می گوید: این فضیلت، اختصاص به نمازهای پنجگانه واجب ندارد، گرچه برخی خبرها مخصوص به آن هاست. بلکه گفته می شود منظور هر روایتی که واژه صلاة دارد آن ها هستند؛ چون معروف و رایج بوده و جز آن ها نماز دیگری را از بنده نمی خواهند. امّا دقّت در آنچه از پیشوایان رسیده که برخی صراحت هم دارند حکم می کند در این فضیلت، بین واجب و مستحب فرقی نگذاریم و هر دو را بهترین کار بدانیم .
ص :23
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الصَّلاةُ عَمودُ دینِکُ (1) .
الإمام علیّ علیه السلام :اللّهَ اللّهَ فِی الصَّلاةِ ، فَإِنَّها عَمودُ دینِکُ (2) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :قَیِّمُ الدّینِ الصَّلاةُ (3) .
عنه صلی الله علیه و آله :مَثَلُ الصَّلاةِ مَثَلُ عَمودِ الفِسطاطِ ، إذا ثَبَتَ العَمودُ نَفَعَتِ الأَطنابُ والأَوتادُ والغِشاءُ ، وإذَا انکَسَرَ العَمودُ لَم یَنفَع طُنبٌ ولا وَتَدٌ ولا غِشاءٌ (4) .
عنه صلی الله علیه و آله :إنَّما مَوضِعُ الصَّلاةِ مِنَ الدّینِ کَمَوضِعِ الرَّأسِ مِنَ الجَسَدِ (5) .
مُعاذُ بنُ جَبَلٍ عَنِ النَّبیِّ صلی الله علیه و آله :ألا اُخبرُکَ بِرَأسِ الأَمرِ وعَمودِهِ وذِروَةِ سَنامِهِ ؟ (6) فَقُلتُ : بَلی یا رَسولَ اللّهِ ، قالَ : رَأسُ الأَمرِ وعَمودُهُ الصَّلاةُ وذِروَةُ سَنامِهِ الجِهادُ (7) .
1 / 5
استواری دین
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نماز، ستون دین شماست.
امام علی علیه السلام :خدا را! خدا را!در باره نماز،که ستون دین شماست.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :برپادارنده دین، نماز است.
نماز، مانند ستون خیمه است؛ اگر ستون بر پا باشد، ریسمانها و میخها و پرده سود می رساند و هنگامی که ستون بشکند نه ریسمان سودی دارد و نه میخ و پرده.
جایگاه نماز در دین، مانند سر در کالبد است.
معاذ می گوید :پیامبر به من فرمود: آیا تو را از سر امر ( اسلام )و ستون آن خبر نکنم؟ گفتم: چرا ای پیامبر خدا. حضرت فرمود: سر امر و ستون آن، نماز و قلّه اش جهاد است.
ص :24
الإمام الصادق علیه السلام :جاءَ رَجُلٌ إلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقالَ : یا رَسولَ اللّهِ ، أخبِرنی عَنِ الإِسلامِ ، أصلِهِ وفَرعِهِ وذِروَتِهِ وسَنامِهِ، فَقالَ : أصلُهُ الصَّلاةُ ، وفَرعُهُ الزَّکاةُ ، وذِروَتُهُ وسَنامُهُ الجِهادُ فی سَبیلِ اللّهِ تَعالی (1) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :عَلَمُ الإِیمانِ الصَّلاةُ (2) .
عنه صلی الله علیه و آله :لِکُلِّ شَیءٍ وَجهٌ ووَجهُ دینِکُمُ الصَّلاةُ (3) .
الإمام علیّ علیه السلام :سِتٌّ مِن قَواعِدِ الدّین : إخلاصُ الیَقینِ ، ونُصحُ المُسلِمینَ ، وإقامَةُ الصَّلاةِ . . . (4) .
الإمام الباقر علیه السلام :بُنیَ الإِسلامُ عَلی خَمسٍ ، عَلَی الصَّلاةِ والزَّکاةِ والصَّومِ والحَجِّ والوَلایة ، ولَم یُنادَ بِشَیءٍ کَما نودیَ بِالوَلایَةِ (5) .
الإمام الصادق علیه السلام :أثافِیُّ (6) الإِسلامِ ثَلاثَةٌ : الصَّلاةُ والزَّکاةُ والوَلایَةُ ، لا تَصِحُّ واحِدَةٌ مِنها إلاّ بِصاحِبَتَیها (7) .
أبو ذَرّ : قُلتُ :یا رَسولَ اللّهِ ، إنَّکَ أَمَرتَنی بِالصَّلاةِ فَمَا الصَّلاةُ ؟ قالَ : خَیرُ مَوضوعٍ ، فَمَن شاءَ أقَلَّ ومَن شاءَ أکثَرَ (9) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :نَجّوا أنفُسَکُم ، اعمَلوا ، وخَیرُ أعمالِکُمُ الصَّلاةُ (10) .
أبو اُمامَةَ :جاء رَجُلٌ مِنَ الأَنصارِ إلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله . . . فَقالَ : زَرَعَ فُلانٌ زَرعًا فَأَضعَفَ _ أو کَما قالَ _ فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : وما ذاکَ ؟ رَکعَتانِ خَفیفَتانِ خَیرٌ لَکَ مِن ذلِکَ کُلِّهِ مِنَ الدُّنیا وما عَلَیها (11) .
امام صادق علیه السلام :مردی به خدمت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله رسید و گفت: ای پیامبر خدا، مرا از اسلام آگاه کن،از اصل و فرع و قلّه و اوج آن.
پیامبر فرمود: اصل آن، نماز و فرع آن، زکات و قلّه و اوجش ، پیکار در راه خداوند متعال است.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نشانه ایمان، نماز است (12) .
هر چیز، چهره ای دارد و چهره دین شما، نماز است.
امام علی علیه السلام :شش چیز از پایه های دین است: یقین خالص، نصیحت مسلمانان و بر پا داشتن نماز ...
امام باقر علیه السلام :اسلام بر پنج چیز بنا شده است: بر نماز و زکات و روزه و حجّ و ولایت و به هیچ چیز چون ولایت دعوت نشده است.
امام صادق علیه السلام :سه چیز، سنگ بنای اسلامند: نماز و زکات و ولایت و هیچیک جز به همراه بقیه درست نیست.
2 / 5
بهترین دستور
ابوذر :به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آلهعرض کردم : شما مرا به نماز امر کردی، نماز چیست؟ حضرت فرمود: بهترین موضوع است، هر که خواهد کم و هر که خواهد زیاد بخواند.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خود را نجات دهید، عمل کنید و بهترین عملهایتان، نماز است.
ابو امامه:مردی از انصار خدمت پیامبر اسلام رسید ... و گفت: فلانی زراعت کرده و محصولش دو برابر شده است(یا شبیه چنین چیزی). حضرت فرمود: چه می گویی ؟ دو رکعت نماز مختصر، از همه این و از
دنیا و آنچه در آن است برای تو، بهتر است.
ص :25
أبو هُرَیرَةَ :مَرَّ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله عَلی قَبرٍ دُفِنَ حَدیثًا ، فَقالَ : رَکعَتانِ خَفیفَتانِ مِمّا تُحَقِّرونَ وتَنَفَّلونَ یَزیدُهُما هذا فی عَمَلِهِ أحَبُّ إلَیهِ مِن بَقیَّةِ دُنیاکُ (1) .
عَبدُاللّهِ بنُ عَمرٍو :إنَّ رَجُلاً جاءَ إلَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آله فَسَأَلَهُ عَن أفضَلِ الأَعمالِ ؟ فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : الصَّلاةُ ، ثُمَّ قالَ : مَه ؟ قالَ : الصَّلاةُ ، ثُمَّ قالَ : مَه ؟ قالَ : الصَّلاةُ _ ثلاث مرّات _ قالَ : فَلمّا غَلَبَ عَلَیهِ ، قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : الجِهادُ فی سَبیلِ اللّهِ (2) .
الإمام علیّ علیه السلام :إنَّ أفضَلَ ما تَوَسَّلَ بِهِ المُتَوَسِّلونَ : الإِیمانُ بِاللّهِ ورَسولِهِ ، والجِهادُ فی سَبیلِ اللّهِ ، وکَلِمَةُ الإِخلاصِ فَإِنَّهَا الفِطرَةُ ، وتَمامُ الصَّلاةِ فَإِنَّها المِلَّةُ (3) .
عنه علیه السلام :اللّهَ اللّهَ فِی الصَّلاةِ ، فَإِنَّها خَیرُ العَمَلِ ، إنَّها عَمودُ دینِکُ (4) .
الإمام الصادق علیه السلام :أحَبُّ الأَعمالِ إلَی اللّهِ عز و جل الصَّلاةُ ، وهیَ آخِرُ وَصایا الأَنبیاءِ علیهم السلا (5) .
عنه علیه السلام_ فی وَصایا لُقمانَ لاِبنِهِ _: لا تَصُم صَومًا یَمنَعُکَ مِنَ الصَّلاةِ ، فَإِنَّ الصَّلاةَ أحَبُّ إلَی اللّهِ مِنَ الصّیا (6) .
عنه علیه السلام :إنَّ طاعَةَ اللّهِ عز و جل خِدمَتُهُ فِی الأَرضِ، ولَیسَ شَیءٌ مِن خِدمَتِهِ یَعدِلُ الصَّلاةَ ، فَمِن ثَمَّ نادَتِ المَلائِکَةُ زَکَریّا علیه السلام وهُوَ قائِمٌ یُصَلّی فِی الِمحرابِ (7) .
مُعاویَةُ بنُ وَهبٍ :سَأَلتُ أبا عَبدِاللّهِ علیه السلام عَن أفضَلِ ما یَتَقَرَّبُ بِهِ العِبادُ إلی رَبِّهِم وأحَبِّ ذلِکَ إلَی اللّهِ عز و جل ما هُوَ ؟ فَقالَ : ما أعلَمُ شَیئًا بَعدَ المَعرِفَةِ أفضَلَ مِن هذِهِ الصَّلاةِ ، ألا تَری أنَّ العَبدَ الصّالِحَ عیسَی بنَ مَریَمَ علیه السلام قالَ :
«وأوصانی بِالصَّلاةِ والزَّکاةِ ما دُمتُ حَیًّا» (8) .
ابو هریره:پیامبر بر قبر شخصی تازه دفن شده، گذشت . پس فرمود: اگر این شخص بتواند دو رکعت نماز مختصر _ از همانها که کوچک و اضافی می شمرید _ بر اعمالش بیفزاید، برایش محبوب تر از بقیه دنیایتان است.
عبداللّه بن عمرو:مردی به خدمت پیامبر آمد و از برترین کارها پرسید؟ پیامبر خدا فرمود: نماز. سپس گفت: دیگر چه ؟ فرمود : نماز. باز گفت : دیگر چه ؟ گفت : نماز _ تا سه بار _ . پس از آن که همچنان بر پرسش خود پای فشرد، پیامبر گرامی فرمود: پیکار در راه خدا.
امام علی علیه السلام :برترین وسیله ای که متوسلان بدان چنگ زده اند: ایمان به خدا و پیامبرش، پیکار در راه خدا ، کلمه اخلاص که فطرت و کامل خواندن نماز است که دین می باشد.
خدا را! خدا را! در باره نماز، که بهترین کار و ستون دین شماست.
محبوبترین کارها نزد خدای عز و جل ، نماز است و آن آخرین سفارش همه پیامبران است.
از سفارشهای لقمان به پسرش این بود: روزه ای که تو را از نماز بازمی دارد، نگیر؛ چون نزد خدا، نماز محبوبتر از روزه است.
فرمانبرداری خدای عز و جل ، خدمت او در زمین است و هیچ خدمتی برابر با نماز نیست. از این روست که فرشتگان، زکریّا را ندا دادند، در حالی که در محراب به نماز ایستاده بود .
معاویة بن وهب:از امام صادق علیه السلامپرسیدم: برترین وسیله تقرب بندگان به خدایشان و محبوبترین آن نزد خدا چیست؟ حضرت فرمود: پس از معرفت، برتر از این نماز، چیزی نمی شناسم. نمی بینی که بنده شایسته
خدا ، عیسی بن مریم علیه السلام ، گفت: «خدا مرا تا زنده ام به نماز و روزه سفارش کرده است.»
ص :26
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ أوَّلَ مَا افتَرَضَ اللّهُ عَلَی النّاسِ مِن دینِهِمُ الصَّلاةُ ، وآخِرُ ما یَبقَی الصَّلاةُ (1) .
عنه صلی الله علیه و آله :أوَّلُ مَا افتَرَضَ اللّهُ عَلی اُمَّتِی الصَّلَواتُ الخَمسُ (2) .
ابنُ الأَثیرِ :کانَ أوَّلُ شیءٍ فَرَضَ اللّهُ مِن شَرائعِ الإِسلامِ عَلَیهِ بَعدَ الإِقرارِ بِالتَّوحیدِ والبَراءَةِ مِنَ الأَوثانِ الصَّلاةَ ، وإنَّ الصَّلاةَ لَمّا فُرِضَت عَلَیهِ صلی الله علیه و آلهأتاهُ جَبرائیلُ وَهُوَ بِأَعلی مَکَّةَ ، فَهَمَزَ لَهُ بِعَقِبِهِ فی ناحیَةِ الوادی ، فَانفَجَرَت فیهِ
عَینٌ ، فَتَوَضَّأَ جَبرائیلُ وهُوَ یَنظُرُ إلَیهِ لِیُریَهُ کَیفَ الطُّهورُ لِلصَّلاةِ ، ثُمَّ تَوَضَّأَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله مِثلَهُ ، ثُمَّ قامَ جَبرائیلُ فَصَلّی بِهِ ، وصَلَّی النَّبیُّ صلی الله علیه و آله بِصَلاتِهِ (3) .
3 / 5
روشنی چشم پیامبر
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :روشنی چشم من، در نماز نهاده شده است.
جبرییل به من گفت: نماز را محبوب تو ساخته اند. پس هر اندازه می خواهی از آن، برگیر.
خداوند متعال، روشنی چشم مرا در نماز نهاده است و آن را محبوب من ساخته، همانگونه که خوراک را برای گرسنه و آب را برای تشنه خوشایند کرده است. همانا گرسنه پس از خوردن غذا سیر و تشنه پس از نوشیدن آب، سیراب می گردد، ولی من از نماز سیر نمی شوم.
هنگامی که آیه «نماز را در دو سوی روز به پا دار» نازل شد _ فرمود: دوست ندارم به جای نماز، آنچه خورشید بر آن می تابد، داشته باشم.
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :جُعِلَ قُرَّةُ عَینی فِی الصَّلاةِ (4) .
عنه صلی الله علیه و آله :قالَ لی جَبرَئیل علیه السلام : إنَّه قَد حُبِّبَ إلَیکَ الصَّلاةُ فَخُذ مِنها ما شِئتَ (5) .
عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ تَعالی جَعَلَ قُرَّةَ عَینی فِی الصَّلاةِ ، وحَبَّبَها إلَیَّ کَما حُبِّبَ إلَی الجائِعِ الطَّعامُ ، وإلَی الظَّمآنِ الماءُ ، فَإِنَّ الجائِعَ إذا أکَلَ الطَّعامَ شَبِعَ ، وإذا شَرِبَ الماءَ رَوِیَ ، وأنا لا أشبَعُ مِنَ الصَّلاةِ (6) .
عنه صلی الله علیه و آله_ لمّا نَزَلَت هذِهِ الآیَةُ : «أقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ» (7) _: ما اُحِبُّ أن لی بِها ما طَلَعَت عَلَیهِ الشَّمسُ وغَرَبَت (8) .
4 / 5
نخستین واجب الهی
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نخستین چیزی از دین، که خدا بر مردم واجب کرد و آخرین چیزی که باقی می ماند، نماز است.
نخستین چیزی که خدا بر امتم واجب کرد، نمازهای پنجگانه است.
ابن اثیر:نخستین دستور اسلام که خداوند مقرّر کرد، پس از اقرار به یگانگی خداوند و دوری از بتها، نماز بود . هنگامی که نماز بر پیامبر واجب شد، جبرئیل نزد او در بالای شهر مکّه آمدو برایش پاشنه پا را در گوشه ای از درّه بر زمین کوبید، چشمه ای جوشید و جبرئیل پیش
روی پیامبر وضو گرفت، تا چگونگی طهارت برای نماز را نشان دهد. پس پیامبر همچون او وضو گرفت. سپس جبرئیل برخاست و با آن [ وضو ] نماز خواند و پیامبر هم با او نماز گزارد.
ص :27
ابنُ شهرآشوب :العِباداتُ لَم یُشرَع مِنها مُدَّةَ مُقامِهِ بِمَکَّةَ إلاَّ الطَّهارَةُ والصَّلاةُ ، وکانَت فَرضًا عَلَیهِ وسُنَّةً لاُِمّتِهِ، ثُمَّ فُرِضَتِ الصَّلَواتُ الخَمسُ بَعدَ إسرائِهِ وذلِکَ فِیالسَّنَةِ التّاسِعَةِ مِن نُبُوَّتِهِ ، فَلَمّا تَحَوَّلَ إلَی المَدینَةِ فُرِضَ صیامُ شَهرِ رَمَضانَ فِی السَّنَةِ الثّانیَةِ مِنَ الهِجرَةِ فی شَعبانَ ، وحُوِّلَتِ القِبلَةُ وفُرِضَ زَکاةُ الفِطرِ وفُرِضَت فیها صَلاةُ العیدِ ، وکانَ فَرضُ الجُمُعَةِ فی أوَّلِ الهِجرَةِ بَدَلاً مِن صَلاةِ الظُّهرِ ، ثُمَّ فُرِضَت زَکاةُ الأَموالِ ، ثُمَّ الحَجُّ والعُمرَةُ والتَّحلیلُ والتَّحریمُ والحَظرُ والإِباحَةُ والاستِحبابُ والکَراهَةُ، ثُمَّ فُرِضَ الجِهادُ ثُمَّ وَلایَةُ أمیرِالمُؤمِنینَ علیه السلا (1) .
أیضًا :إنَّ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله لَمّا أتی لَهُ سَبعٌ وثَلاثونَ سَنَةً کان یَری فی نَومِهِ کَأَنَّ آتیًا أتاهُ فَیَقولُ : یا رَسولَ اللّهِ ، فَیُنکِرُ ذلِکَ ، فَلَمّا طالَ عَلَیهِ الأَمرُ کان یَومًا بَینَ الجِبالِ یَرعی غَنًَما لِأَبی طالبٍ فَنَظَرَ إلی شَخصٍ یَقولُ : یا رَسولَ اللّهِ ، فَقالَ لَهُ : مَن أنتَ ؟ قالَ : أنا جَبرَئیلُ أرسَلَنِی اللّهُ إلَیکَ لِیَتَّخِذَکَ رَسولاً ، فَأَخبَرَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آلهخَدیجَةَ بِذلِکَ ، فَقالَت : یا مُحَمَّدُ ، أرجو أن یَکونَ کَذلِکَ ، فَنَزَلَ عَلَیهِ جَبرَئیلُ وأنزَلَ عَلَیهِ ماءً مِنَ السَّماءِ عَلَّمَهُ الوُضوءَ والرُّکوعَ والسُّجودَ ، فَلَمّا تَمَّ لَهُ أربَعونَ سَنَةً عَلَّمَهُ حُدودَ الصَّلاةِ ولَم یَنزِل عَلَیهِ أوقاتَها ، فَکانَ یُصَلّی رَکعَتَینِ رَکعَتَینِ فی کُلِّ وَقتٍ (2) .
أیضا :أدّی إلَیهِ ( صلی الله علیه و آله ) جَبرَئیلُ الرِّسالَةَ عَنِ اللّهِ تَعالی . . . ثُمَّ کانَ جَبرَئیلُ یَأتیهِ ولا یَدنو مِنهُ إلاّ بَعدَ أن یَستَأذِنَ عَلَیهِ ، فَأتاهُ یَوما وهُوَ بِأَعلی مَکَّةَ ، فَغَمَزَ بِعَقِبِهِ بِناحِیَةِ الوادی ، فَانفَجَرَ عَینٌ ، فَتَوَضَّأَ جَبرَئیلُ وتَطَهَّرَ الرَّسولُ ثُمَّ صَلَّی
الظُّهرَ ، وهیَ أوَّلُ صَلاةٍ فَرَضَهَا اللّهُ تَعالی (3) .
ابن شهر آشوب:در مدتی که پیامبر در مکّه بود، هیچ عبادتی تشریع نشد مگر طهارت و نماز که بر او، واجب و برای امت، سنّت (مستحب مؤکّد) بود. پس از معراج و در سال نهم بعثت، نمازهای پنجگانه واجب شد. هنگامی که پیامبر به مدینه هجرت کرد ، در شعبان سال دوّم هجرت، روزه واجب گشت، قبله تغییر کرد و زکات فطریه و نماز عید نیز واجب شد_ فریضه نماز جمعه در سال نخست هجرت جایگزین نماز ظهر شده بود _ سپس زکات دارایی ها واجب شد. پس از آن حج و عمره و حلال و حرام و منع و اجازه و استحباب و کراهت و نیز جهاد و ولایت امیر مؤمنان مقرر شد .
هنگامی که پیامبر سی و هفت ساله شد، خواب می دید، کسی او را فرستاده خدا خطاب می کند، امّا نمی توانست بپذیرد. مدتی طولانی این چنین سپری شد تا روزی در میان کوهها، هنگام شبانی گله ابوطالب، نگاهش به شخصی افتاد که او را فرستاده خدا خطاب می کرد. از او پرسید: کیستی؟ گفت: من جبرئیل هستم. خداوند مرا به سویت روانه کرده تا تو را فرستاده خود قرار دهد. پس پیامبر خدیجه را از موضوع آگاه کرد. خدیجه گفت: ای محمّد. امیدوارم که اینگونه باشد. سپس جبرئیل بر پیامبر نازل شد و برای او آبی از آسمان آورد و به او وضو و رکوع و سجود را آموخت و آنگاه که پیامبر چهل ساله شد، چگونگی نماز را بدون وقتهای آن به او یاد داد. پس پیامبر در هر وقت ، نمازهای دو رکعتی می خواند.
جبرئیل پیام خداوند را به پیامبر رساند ... سپس جبرییل نزد پیامبر می آمد و جز با اجازه اش به او نزدیک نمی شد. روزی نزد پیامبر در بالای مکّه
آمد، پاشنه پایش را در گوشه ای از درّه به زمین کوبید. چشمه ای جوشید . جبرییل وضو ساخت و پیامبر طهارت گرفت و نماز ظهر را خواند و آن نخستین نمازی بود که خداوند واجب کرد.
ص :28
أبو مالِکٍ الأَشجَعِیّ عَن أبیهِ :کانَ رَسولُ اللّه صلی الله علیه و آله إذا أسلَمَ الرَّجُلُ ، أوَّلُ ما یُعَلِّمُهُ الصَّلاةُ (1) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله_ لَمّا بَعَثَ مُعاذًا عَلَی الیَمَنِ _: إنَّکَ تَقدَمُ عَلی قَومٍ أهلِ کِتابٍ ، فَلیَکُن أوَّلُ ما تَدعوهُم إلَیهِ عِبادَةَ اللّهِ ، فَإِذا عَرَفُوا اللّهَ فَأَخبِرهُم أنَّ اللّهَ قَد فَرَضَ عَلَیهِم خَمسَ صَلَواتٍ فی یَومِهِم ولَیلَتِهِ (2) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ عَمودَ الدّینِ الصَّلاةُ ، وهیَ أوَّلُ ما یُنظَرُ فیهِ مِن عَمَلِ ابنِ آدَمَ ، فَإِن صَحَّت نُظِرَ فی عَمَلِهِ ، وإن لَم تَصِحَّ لَم یُنظَر فی بَقیَّةِ عَمَلِهِ (3) .
عنه صلی الله علیه و آله :أوَّلُ ما یُحاسَبُ بِهِ یَومَ القیامَةِ الصَّلاةُ ، فَمَن أجابَ فَقَد سَهُلَ عَلَیهِ ما بَعدَهُ ، ومَن لم یُجِب فَقَدِ اشتَدَّ ما بَعدَهُ (4) .
عنه صلی الله علیه و آله :إذا کانَ یَومَ القیامَةِ یُدعی بِالعَبدِ فَأَوَّلُ شَیءٍ یُسأَلُ عَنهُ الصَّلاةُ ، فَإِن جاءَ بِها تامَّةً وإلاّ زُجَّ بِهِ فِی النّارِ (5) .
عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ أوَّلَ مَا یُحاسَبُ بِهِ العَبدُ یَومَ القیامَةِ مِن عَمَلِهِ صَلاتُهُ ، فَإِن صَلُحَت فَقَد أفلَحَ وأنجَحَ ، وإن فَسَدَت فَقَد خابَ وخَسِرَ (6) .
5 / 5
نخستین آموزش واجب
ابو مالک اشجعی از پدرش:نماز، نخستین چیزی بود که پیامبر به افراد تازه مسلمان، می آموخت.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ هنگام فرستادن معاذ به یمن _ فرمود : تو بر کسانی وارد می شوی که اهل کتابند . پس باید نخستین چیزی که آنان را بدان می خوانی، بندگی خداوند باشد. سپس هنگامی که خدا را شناختند، آگاهشان کن که خداوندپنج نماز در شبانه روز بر ایشان واجب کرده است.
6 / 5
نخستین مورد باز خواست
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نماز ستون دین و نخستین عمل انسان است که در آن می نگرند. پس اگر صحیح بود، اعمالش را می بینند و اگر صحیح نبود، بقیه کارهایش دیده نمی شود.
نخستین چیزی که در روز قیامت، بازخواست می شود، نماز است. پس هر کس پاسخ داد، مرحله های بعد بر او آسان می شود و هر کس پاسخ ندهد، بر او سخت می گردد.
روز قیامت که در رسید، بنده را می خوانند و نخستین چیزی که از او می خواهند، نماز است. اگر آن را درست بیاورد [ که رستگار شده است ]و گر نه در آتش انداخته می شود .
ص :29
عنه صلی الله علیه و آله :أوَّلُ ما یُسأَلُ العَبدُ إذا وَقَفَ بَینَ یَدَیِ اللّهِ عز و جل عَنِ الصَّلاةِ ، فَإِن زَکَت صَلاتُهُ زَکا سائِرُ عَمَلِهِ ، وإن لم تَزکُ صَلاتُهُ لم یَزکُ عَمَلُهُ (1) .
الإمام الباقر علیه السلام :إنَّ أوَّلَ ما یُحاسَبُ بِهِ العَبدُ الصَّلاةُ ، فَإِن قُبِلَت قُبِلَ ما سِواها (2) .
نخستین عمل انسان که در روز قیامت محاسبه می شود، نماز است. پس اگر نیکو بود، رستگار و کامیاب می گردد و اگر باطل بود، محروم و زیانکار می شود.
هنگامی که بنده در پیشگاه خداوند می ایستد، نخستین چیزی که از او می خواهند نماز است. پس اگر پاکیزه بود بقیه اعمالش هم پاکیزه می گردد و اگر پاکیزه نبود، اعمال دیگرش هم پاکیزه نمی شود.
امام باقر علیه السلام :نخستین چیزی که از بنده بازخواست می شود، نماز است. پس اگر پذیرفته شد، بقیه [ اعمال ] هم پذیرفته می شود (3) .
ص :30
«وأقیمُوا الصَّلاةَ وآتُوا الزَّکاةَ وَارکَعوا مَعَ الرّاکِعینَ» (1) .
«وأنْ أقیمُوا الصَّلاةَ واتَّقوهُ وهُوَ الَّذی إلَیهِ تُحْشَرونَ» (2) .
«رَبِّ اجعَلنی مُقیمَ الصَّلاةِ ومِن ذُرّیَّتی رَبَّنا وتَقَبَّل دُعاءِ» (3) .
«یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا ارکَعوا واسجُدوا واعبُدوا رَبَّکُم وافعَلوا الخَیرَ لَعَلَّکُم تُفلِحونَ» (4) .
«الَّذینَ إنْ مَکَّنّاهُم فِی الأرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وآتَوُا الزَّکاةَ وأَمَروا بِالمَعروفِ ونَهَوا عَنِ المُنکَرِ وللّهِِ عاقِبَةُ الاُمورِ» (5) .
«وأقیمُوا الصَّلاةَ وآتُوا الزَّکاةَ وَأطیعُوا الرَّسولَ لَعَلَّکُم تُرحَمونَ» (6) .
«مُنیبینَ إلَیهِ واتَّقوهُ وَأقیمُوا الصَّلاةَ ولا تَکونوا مِنَ المُشرِکینَ» (7) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله_ فی کَلامِهِ لاُِسامَةَ _: عَلَیکَ بِالصَّلاةِ فَإِنَّها أفضَلُ أعمالِ العِبادِ ، لِأَنَّ الصَّلاةَ رَأسُ الدّینِ وعَمودُهُ ، وذِروَةُ سَنامِهِ (8) .
اُمُّ سَلَمَةَ :کانَ مِن آخِر وَصیَّةِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله «الصَّلاةَ الصَّلاةَ وما مَلَکَت
أیمانُکُم» حَتّی جَعَلَ نَبیُّ اللّه صلی الله علیه و آله یُلَجلِجُها (9) فی صَدرِهِ ، وما یَفیضُ بِها لسانُهُ (10) .
فصل ششم: ترغیب به برپا داشتن نماز
قرآن:
«نماز برپا دارید، و زکات بدهید و با رکوع کنندگان رکوع کنید.»
«و اینکه نماز برپا دارید و از او بترسید و هم اوست که نزد وی محشور خواهید گردید.»
«پروردگارا، مرا برپا دارنده نماز قرار دهو از فرزندان من نیز. پروردگارا، ودعای مرا بپذیر.»
«همان کسانی که چون در زمین به آنان توانایی دهیم، نماز بر پا می دارند و زکات می دهند و به کارهای پسندیده دستور می دهند و از کارهای ناپسند باز می دارند و فرجام همه کارها از آنِ خداست.»
«ای کسانی که ایمان آورده اید، رکوع و سجود کنید و پروردگارتان را بپرستید و کار خوب انجام دهید، باشد که رستگار شوید.»
«و نماز بر پا دارید و زکات بدهید و از پیامبر [ خدا ] پیروی کنید، باشد که مورد رحمت قرار گیرید.»
«به سویش توبه کنید و از او پروا بدارید و نماز بر پا دارید و از مشرکان مباشید.»
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ در گفتارش به اسامه _: پیوسته نماز بخوان که آن برترین کار بندگان است. چون نماز سر دین و ستون و تارک آن است.
ص :31
أنس :کانَ رَسولُ اللّه صلی الله علیه و آله إذا أعجَبَهُ نَحوُ الرَّجُلِ أمَرَهُ بِالصَّلاةِ (1) .
الإمام علیّ علیه السلام :اُوصیکُم بِالصَّلاةِ ، هیَ الَّتی عَمودُ الدّینِ وقِوامُ الإِسلامِ ، فَلا تَغفُلوا عَنها (2) .
الإمام الباقر علیه السلام :إنَّ أبا ذرٍّ رحمه الله کانَ یَقولُ : یا مُبتَغِی العِلمِ ، صَلِّ قَبلَ أن لا تَقدِرَ عَلی لَیلٍ ولا نَهارٍ تُصَلّی فیهِ (3) .
بَکرُ بنُ مُحَمَّدٍالأَزدیّ عَنِ الإِمام الصّادِقِ علیه السلام :سَأَلَهُ أبو بَصیرٍ _ وأنَا جالِسٌ عِندَهُ _ عَنِ الحُورِالعینِ ، فَقالَ لَهُ : جُعِلتُ فِداکَ أخَلقٌ مِن خَلقِ الدُّنیا أو خَلقٌ مِن خَلقِ الجَنَّةِ ؟ فَقالَ لَهُ : ما أنتَ وذاکَ ، عَلَیکَ بِالصَّلاةِ ، فَإِنَّ آخِرَ ما أوصی بِهِ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله وحَثَّ عَلَیهِ الصَّلاةُ (4) .
ام سلمه:پایان بخش وصیّت پیامبر خدا، این بود: نماز را،نماز را و کنیزانتان . آن را تکرار کرد تا آنجا که زبانش سنگین شد و بریده بریده سخن می گفت.
انس:هرگاه پیامبر از رفتار مردی خوشش می آمد، او را به نماز فرمان می داد.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :شما را به نماز سفارش می کنم. آن است که ستون دین و نگهدارنده اسلام است. پس ، از آن غفلت نکنید.
ابوذر می گفت:ای طالب علم، نماز بخوان پیش از آن که فرصتهایت از دست برود.
بکر بن محمّد الازدی:در پیش امام صادق علیه السلامنشسته بودم که ابو بصیر از ایشان راجع به حورالعین پرسید و گفت: فدایت شوم، آنان از مخلوقات دنیایی اند یا از مخلوقات بهشتی؟ امام فرمود: تو را به این ها چه کار؟ بر نماز مواظبت کن . همانا آخرین چیزی که پیامبر اکرم بدان سفارش و ترغیب کرد، نماز بود.
ص :32
«حافِظوا عَلَی الصَّلَواتِ والصَّلاةِ الوُسطی وقوموا للّهِِ قانِتینَ» (1) .
«وهذا کِتابٌ أنزَلناهُ مُبارَکٌ مُصَدِّقُ الَّذی بَینَ یَدَیهِ ولِتُنذِرَ اُمَّ القُری ومَن حَولَها والَّذینَ یُؤمِنونَ بِالاخِرَةِ یُؤمِنونَ بِهِ وَهُم عَلی صَلاتِهِم یُحافِظون» (2) .
«والَّذینَ هُم عَلی صَلَواتِهِم یُحافِظونَ * اُولئِکَ هُمُ الوارِثونَ» (3) .
الإمام الصادق علیه السلام_ فی قوله تعالی : «والَّذینَ هُم عَلی صَلَواتِهِم یُحافِظونَ» _: عَلی أوقاتِها وحُدودِها (4) .
أنَسٌ :کُنّا عِندَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله حَیثُ حَضَرَتهُ الوَفاةُ ، فَقالَ لَنا : اِتَّقُوا اللّهَ فی الصَّلاةِ ، اتّقُوا اللّهَ فِی الصَّلاةِ _ ثلاثا _ (5) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لِیَکن أکثَرُ هَمِّکَ الصَّلاةَ ، فَإِنَّها رَأسُ الإِسلامِ بَعدَ الإِقرارِ بِالدّینِ (6) .
عنه صلی الله علیه و آله :حَسبُ الرَّجُلِ مِن دینِهِ کَثرَةُ مُحافَظَتِهِ عَلی إقامَةِ الصَّلَواتِ (7) .
فصل هفتم: مواظبت بر نماز
قرآن:
«بر نمازها و نماز میانه مواظبت کنید و خاضعانه برای خدا به پا خیزید.»
«و این خجسته کتابی است که ما آن را فرو فرستادیم، کتابهایی را که پیش از آن آمده تصدیق می کند. و برای اینکه [ مردم ] امّ القری [ = مکّه ] و کسانی را که پیرامون آنند هشدار دهی. و کسانی که به آخرت ایمان می آورند، به آن نیز ایمان می آورند، و آنان بر نمازهای خود مواظبت می کنند.»
«و آنان که بر نمازهایشان مواظبت می کنند. آنانند که وارثانند.»
امام صادق علیه السلام :در باره آیه «و آنان که بر نمازهایشان مواظبت می کنند» ، فرمود: یعنی بر وقتها و حدود نماز (8) .
انس:هنگام وفات پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، در کنارش بودیم. پس به ما گفت: در باره نماز، تقوای الهی پیشه کنید، در باره نماز، تقوای الهی پیشه کنید _ تا سه بار _ .
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بیشتر همّ و غمّت ، نماز باشد که آن، سر اسلام پس از پذیرش دین است.
ص :33
عنه صلی الله علیه و آله :_ عِندَ ذِکرِ الصَّلاةِ _: مَن حافَظَ عَلَیها کانَت لَهُ نورًا وبُرهانًا ونَجاةً مِنَ النّارِ یَومَ القیامَةِ ، ومَن لَم یُحافِظ عَلَیها لَم تَکُن لَهُ نورًا ولا نَجاةً ولا بُرهانًا (1) .
عنه صلی الله علیه و آله :مَن سَبَقَ إلَی الصَّلاةِ مَخافَةَ أن تَسبِقَهُ أوجَبَ اللّهُ لَهُ الجَنَّةَ ، ومَن تَرَکَها مَأثَرَةً عَلَیها لَم یُدرِکها بِعَمَلٍ إلَی الحَولِ (2) .
عنه صلی الله علیه و آله :عَلَمُ الإِسلامِ الصَّلاةُ ، فَمَن فَرَّغَ لَها قَلبَهُ بِحُدودِها وسُنَنِها فَهُوَ مُؤمنٌ (3) .
عنه صلی الله علیه و آله :خَمسٌ مَن جاءَ بِهِنَّ مَعَ إیمانٍ دَخَلَ الجَنَّةَ : مَن حافَظَ عَلَی الصَّلَواتِ الخَمسِ عَلی وُضوئِهِنّ ورُکوعِهِنّ وسُجودِهِنَّ ومَواقیتِهِنَّ و . . . (4) .
عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ أحَدَکُم إذا قامَ یُصَلِّی إنَّما یَقومُ یُناجی رَبَّهُ ، فَلیَنظُر کَیفَ یُناجیهِ (5) .
عنه صلی الله علیه و آله :الصَّلاةُ میزانٌ ، مَن وَفّی استَوفی (6) .
عنه صلی الله علیه و آله :الصَّلاةُ کَیلٌ أو وَزنٌ ، فَمَن أوفی وُفِیَ لَهُ ، ومَن نَقَصَ فَقَد عَلِمتُم ما أنزَلَ اللّهُ عز و جل فِی المُطَفِّفینَ (7) .
عنه صلی الله علیه و آله :خَمسُ صَلَواتٍ افتَرَضَهُنَّ اللّهُ عَلی عِبادِهِ ، فَمَن جاءَ بِهِنَّ لم یَنتَقِص مِنهُنَّ شَیئًا اِستِخفافًا بِحَقِّهِنَّ فَإِنَّ اللّهَ جاعِلٌ لَهُ یَومَ القیامَةِ عَهدًا أن یُدخِلَهُ الجَنَّةَ (8) .
الإمام علیّ علیه السلام :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : تُکتَبُ الصَّلاةُ عَلی أربَعَةِ أسهُمٍ : سَهمٌ مِنها إسباغُ الوُضوءِ ، وسَهمٌ مِنهَا الرُّکوعُ ، وسَهمٌ مِنهَا السُّجودُ ، وسَهمٌ مِنهَا
الخُشوعُ ، قیلَ : یا رَسولَ اللّهِ ، ومَا الخُشوعُ ؟ قالَ : التَّواضُعُ فِی الصَّلاةِ ، وأن یُقبِلَ العَبدُ بِقَلبِهِ کُلِّهِ عَلی رَبِّهِ عز و جل ، فَإِذا هُوَ أتَمَّ رُکوعَها وسُجودَها وأتَمَّ سِهامَها صَعِدَت إلَی السَّماءِ لَها نورٌ یَتَلَألأُ ، وفُتِحَت لَها أبوابُ السَّماءِ تَقولُ : حافَظتَ عَلَیَّ حَفِظَکَ اللّهُ ، وتَقولُ المَلائِکَةُ : صَلَّی اللّهُ عَلی صاحِبِ هذِهِ الصَّلاةِ . وإذا لم یُتِمَّ سِهامَها صَعِدَت ولَها ظُلمَةٌ ، وغُلِّقَ أبوابُ السَّماءِ دونَها وتَقولُ : ضَیَّعتَنی ضَیَّعَکَ اللّهُ وضُرِبَ بِها وَجهُهُ (9) .
مواظبت بسیار شخص بر انجام نمازها، در دیندار بودنش کفایت می کند.
هنگام یاد کردن نماز _ فرمود : هر کس بر نماز مواظبت ورزد، روز قیامت برایش نور و حجّت و نجات از آتش می شود و هر کس مواظبت نورزد نه نور است و نجات و نه حجت .
هر کس به سوی نماز بشتابد ، از این رو که می ترسد به آن نرسد، خداوند بهشت را برایش واجب می گرداند و هر کس آن را ترک کرده کار دیگری را مقدم دارد، تا یک سال با عمل دیگری بهشت را درنمی یابد .
پرچم برافراشته اسلام، نماز است، پس هر کس به آن دل بسپارد و آن را با واجبات و مستحباتش انجام دهد، با ایمان است.
پنج چیز است که هر کس همراه با ایمان بیاورد، وارد بهشت می شود: هر کس بر نمازهای پنجگانه مواظبت ورزد، بر وضوء و رکوع و سجود و وقتهای آن و ...
هرگاه کسی از شما به نماز بر می خیزد، به مناجات با پروردگارش برخاسته است. پس بنگرد، چگونه با او مناجات می کند.
نماز ترازو است ، هر کس تمام بیاورد، تمام می برد.
نمازپیمانه یاترازو است _ هرکس تمام بیاورد، تمامش می دهند وهرکس کم گذارد، می دانیدکه خداونددرباره کم فروشان چه نازل کرده است (10) .
خداوند پنج نماز را بر بندگان واجب کرده است. پس هر کس آن ها را بیاورد بدون اینکه از روی سبک شمردن، کم بگذارد، خداوند تعهد می کند او را روز قیامت به بهشت ببرد.
امام علی علیه السلام :پیامبر خدا فرمود: نماز در چهار پاره نوشته می شود: پاره ای برای نیکو وضو گرفتن، پاره ای برای رکوع ، پاره ای برای سجود و پاره ای
برای خشوع است. گفته شد: ای پیامبر خدا، خشوع چیست؟ فرمود: فروتنی در نماز و اینکه بنده با همه دل به خدا رو کند. پس هنگامی که رکوع و سجودش را تمام آورد و دیگر بخشها را هم کامل کرد نماز با نوری درخشنده به سوی آسمان اوج می گیرد، درهای آسمان برای آن گشوده می شود و [ خطاب به نمازگزار ]می گوید: مرا حفظ کردی، خدا تو را حفظ کند و فرشتگان می گویند: خدا بر صاحب این نماز درود فرستد. و هنگامی که بخشهای نماز را تمام نیاورد، نماز با تاریکی بالا می رود و درهای آسمان بر روی او بسته می شود و [ خطاب به نمازگزار ]می گوید: مرا تباه کردی ، خدا تو را تباه گرداند و نماز را به صورتش می کوبند.
ص :34
عَقیلٌ الخُزاعیّ :إنَّ أمیرَ المُؤمِنینَ علیه السلام کانَ إذا حَضَرَ الحَربَ یوصی لِلمُسلِمینَ بِکَلِماتٍ فَیَقولُ : تَعاهَدُوا الصَّلاةَ وحافِظوا عَلَیها واستَکثِروا مِنها وتَقَرَّبوا بِها ، فَإِنَّها کانَت عَلَی المُؤمِنینَ کِتابًا مَوقوتًا ، وقَد عَلِمَ ذلِکَ الکُفّارُ حینَ سُئِلوا : ما سَلَکَکُم فی سَقَرَ ؟ قالوا : لَم نَکُ مِنَ المُصَلّینَ (1) .
الإمام الصادق علیه السلام :أحَبُّ العِبادِ إلَی اللّهِ عز و جل رَجُلٌ صَدوقٌ فی حَدیثِهِ مُحافِظٌ عَلی صَلاتِهِ (2) .
إدریسُ القُمّیّ :سَأَلتُ أبا عَبدِاللّهِ علیه السلام عَنِ الباقیاتِ الصّالِحاتِ ؟ فَقالَ : هیَ الصَّلاةُ ، فحافِظوا عَلَیها (3) .
عقیل خزاعی:امیر مؤمنان، هرگاه برای جنگ آماده می شد، چند کلمه ای به مسلمانان سفارش می کرد و می گفت: به نماز پایبند باشید و بر آن مواظبت کنید، آن را زیاد بجا آورید و بدان تقرب جویید که آن بر مؤمنان نوشته و مفروض است و این را کافران هم می دانند آنگاه که پرسیده می شوند: چه چیز شما را به دوزخ در آورد؟ می گویند: ما از نمازگزاران نبودیم.
امام صادق علیه السلام :محبوبترین بنده نزد خدای عز و جل ، فردی است که در گفتارش راستگو و بر نمازش مواظب باشد.
ادریس قمی:از امام صادق علیه السلام نیکیهای ماندگار را پرسیدم. فرمود: نماز، پس بر آن مواظبت ورزید.
ص :35
«أقِمِ الصَّلاةَ لِدلُوکِ الشَّمسِ إلی غَسَقِ اللَّیلِ وقُرآنَ الفَجرِ إنَّ قُرآنَ الفَجرِ کانَ مَشهودًا» (1) .
زُرارَةُ :سَأَلتُ أبا جَعفَرٍ علیه السلام عَمّا فَرَضَ اللّهُ عز و جل مِنَ الصَّلاةِ فَقالَ : خَمسُ صَلَواتٍ فِی اللَّیلِ والنَّهارِ ، فَقُلتُ : فَهَل سَمّاهُنَّ وبَیَّنَهُنَّ فی کِتابِهِ ؟ قالَ : نَعَم ، قالَ اللّهُ تَعالی لِنَبیِّهِ صلی الله علیه و آله : «أقِمِ الصَّلاةَ لِدُلوکِ الشَّمسِ إلی غَسَقِ اللَّیلِ» ودُلوکُها زَوالُها ، فَفیما بَینَ دُلوکِ الشَّمسِ إلی غَسَقِ اللَّیلِ أربَعُ صَلَواتٍ سَمّاهنّ اللّهُ وبَیَّنَهُنَّ ووَقَّتَهُنَّ ، وغَسَقُ اللَّیلِ هُوَ انتِصافُهُ ، ثُمَّ قالَ تَبارَکَ وتَعالی : «وقُرآنَ الفَجرِ إنَّ قُرآنَ الفَجرِ کانَ مَشهودًا» فَهذِهِ الخامِسَةُ ، وقالَ اللّهُ تَعالی فی ذلِکَ : «أقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ» (2) وَطرَفاهُ المَغرِبُ والغَداةُ ، «وزُلَفًا مِنَ اللَّیلِ» (3) وهیَ صَلاةُ العِشاءِ الآخِرَةِ . وقالَ تَعالی : «حافِظوا عَلَی الصَّلَواتِ والصَّلاةِ الوُسطی» (4) وهیَ صَلاةُ الظُّهرِ ، وهیَ أوَّلُ صَلاةٍ صَلاّها رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آلهوهیَ وَسَطُ النّهار ووَسَطُ الصَّلاتَینِ بالنَّهارِ : صَلاةُ الغَداةِ وصَلاةُ العَصرِ (5) .
فصل هشتم: وقتهای نماز
قرآن:
«نماز را از زوال خورشید تا نیمه شب بر پا دار و نیز نماز صبح را که نماز صبح در حضور فرشتگان است.»
زراره:از امام باقر علیه السلام ، نمازهایی را که خدای عز و جل واجب کرده است، پرسیدم فرمود: پنج نماز در شبانه روز. گفتم: آیا در قرآن آن ها را نام برده، بیان کرده و وقتشان را معین نموده است؟ فرمود: آری، خداوند تعالی به پیامبرش فرمود : «نماز را از زوال خورشید تا نیمه شب بر پا دار» و دلوک همان زوال خورشید (هنگام ظهر) است و غسق اللیل یعنی نیمه شب. پس میان این دو وقت ، چهار نماز را نام برده ، بیان کرده و وقت آن ها را تعیین کرده است. سپس خدای تبارک و تعالی فرمود: «و نماز صبح که نماز صبح در حضور فرشتگان است» . پس این هم پنجمین نماز . و خداوند تعالی فرمود: «نماز را در دو طرف روز بر پا دار» و دو طرف روز، همان مغرب و صبح است و «نخستین ساعات شب» و آن نماز عشای آخر است و فرمود : «بر نمازها و نماز میانه مواظبت کنید» و آن نماز ظهر است؛ نخستین نمازی که پیامبر خدا خواند و آن در میان روز و دو
نمازی است که در روز خوانده می شود: نماز صبح و نماز عصر.
ص :36
الإمام علیّ علیه السلام_ فی کِتابِهِ لُِمحَمَّدِ بنِ أبی بَکرٍ _: إنَّ رَجُلاً سَأَلَ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آلهعَن أوقاتِ الصَّلاةِ فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : أتانی جَبرَئیلُ علیه السلامفَأَرانی وَقتَ الصَّلاةِ حینَ زالَتِ الشَّمسُ فَکانَت عَلی حاجِبِهِ الأَیمَنِ ، ثُمَّ أرانی وَقتَ العَصرِ فَکانَ ظِلُّ کُلِّ شَیءٍ مِثلَهُ ، ثُمَّ صَلَّی المَغرِبَ حینَ غَرَبَتِ الشَّمسُ ، ثُمَّ صَلَّی العِشاءَ الآخِرَةَ حینَ غابَ الشَّفَقُ ، ثُمَّ صَلَّی الصُّبحَ فَأَغلَسَ بِها والنُّجومُ مُشتَبِکَةٌ ، فَصَلِّ لِهذِهِ الأَوقاتِ ، والزَمِ السُّنَّةَ المَعروفَةَ والطَّریقَ الواضِحَةَ (1) .
الإمام الصادق علیه السلام :وَقتُ الفَجرِ حینَ یَنشَقُّ الفَجرُ إلی أن یَتَجَلَّلَ الصُّبحُ السَّماءَ ، ولا یَنبَغی تأخیرُ ذلِکَ عَمدًا ، لکِنَّهُ وَقتٌ لِمَن شُغِلَ أو نَسِیَ أو نا (2) .
عنه علیه السلام :إذا زالَتِ الشَّمسُ فَقَد دَخَلَ وَقتُ الظُّهرِ حَتّی یَمضی مِقدارُ ما صَلَّی المُصَلّی أربَعَ رَکَعاتٍ ، فَإِذا مَضی ذلِکَ فقد دَخَلَ وَقتُ الظُّهرِ والعَصرِ حَتّی یَبقی مِنَ الشَّمسِ مِقدارُ ما یُصَلِّی أربَعَ رَکَعاتٍ ، فَإِذا بَقِیَ مِقدارُ ذلِکَ فَقَد خَرَجَ وَقتُ الظُّهرِ وبَقِیَ وَقتُ العَصرِ حَتّی تَغیبَ الشَّمسُ (3) .
امام علی علیه السلامدر نامه اش به محمد بن ابی بکر: شخصی وقتهای نماز را از پیامبر خدا پرسید. پیامبر پاسخ داد: «جبرییل نزد من آمد و وقت نماز ظهر(زوال خورشید) را به من نشان داد. پس آفتاب بر ابروی راستش بود و وقت [ نماز ] عصر را نشان داد. پس سایه هر چیز به اندازه خودش بود. و نماز مغرب را هنگام غروب خورشید خواند. سپس هنگامی که شفق ناپدید شد، نماز عشاء را گزارد و نماز صبح را در تاریکی پایان شب، در حالی که هنوز ستاره ها فراوان بودند، خواند.
پس در این وقتها نماز بخوان و پیوسته با سنّت شناخته شده و در راهی روشن باش.
امام صادق علیه السلام :هنگام [ نماز ] صبح ، از دمیدن سپیده است تا اینکه صبح، بیشتر آسمان را فرا بگیرد و سزاوار نیست عمدا از این وقت به تأخیر انداخت ، ولی آن وقتی است، برای کسی که سرگرم شده یا فراموش کرده و یا خوابیده است.
هنگامی که خورشید فرود می آید، وقت(نماز)ظهر رسیده است تا اینکه به اندازه خواندن چهار رکعت نماز بگذرد. پس از آن ،وقت مشترک نماز ظهر و عصر است تا به اندازه خواندن چهار رکعت نماز از خورشید بماند که در این هنگام، وقت نماز ظهر پایان می پذیرد و وقت نماز عصر باقی می ماند تا خورشید ناپدید شود .
ص :37
سَعدُ بنُ أبی وَقّاص :سَأَلتُ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله عَن قَولِهِ : «الَّذینَ هُم عَن صَلاتِهِم ساهونَ» (1) قال : هُمُ الَّذینَ یُؤَخِّرونَ الصَّلاةَ عَن وَقتِها (2) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن تَرَکَ صَلاتَهُ مُتَعَمِّدًا فَقَد هَدَمَ دینَهُ ، ومَن تَرَکَ أوقاتَها یَدخُلُ الوَیلَ ، والوَیلُ وادٍ فی جَهَنَّمَ کَما قالَ اللّهُ تَعالی فی سورَةِ أرَأَیتَ : «فَوَیلٌ لِلمُصَلّینَ * الَّذینَ هُم عَن صَلاتِهِم ساهونَ» (3) .
الإمام علیّ علیه السلام :لَیسَ عَمَلٌ أحَبَّ إلَی اللّهِ عز و جل مِنَ الصَّلاةِ ، فَلا یَشغَلَنَّکُم عَن أوقاتِها شَیءٌ مِن اُمورِ الدُّنیا ، فَإِنَّ اللّهَ عز و جل ذَمَّ أقوامًا فَقالَ : «الَّذینَ هُم عَن صَلاتِهِم ساهونَ» یَعنی أنَّهُم غافِلونَ استَهانوا بِأَوقاتِها (4) .
الإمام الباقر علیه السلام_ فیقَول اللّهِ عز و جل _: «والَّذینَ هُم عَلی صَلَواتِهِم یُحافِظونَ» (5) _ : هذِهِ الفَریضَةُ ، مَن صَلاّها لِوَقتِها عارِفًا بِحَقِّها لا یُؤثِرُ عَلَیها غَیرَها کَتَبَ اللّهُ لَهُ بَراءَةً لا یُعَذِّبُهُ ، ومَن صَلاّها لِغَیر وَقتِها غَیرَ عارفٍ بِحَقِّها مُؤثِرًا عَلَیها
غَیرَها کانَ ذلِکَ إلَیهِ عز و جل ، فَإِن شاءَ غَفَرَ لَهُ وإن شاءَ عَذَّبَهُ (6) .
سعد بن ابی وقّاص:از پیامبر ، درباره آیه «آنان که در نمازشان سهل انگارند» پرسیدم. فرمود: آنان، کسانیند که نماز را از وقتش به تأخیر می اندازند.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس نمازش را عمدا ترک کند، دینش را نابود کرده است و هر کس در وقتش نخواند، در «ویل» داخل می شود، و «ویل» درّه ای در جهنم است. همانگونه که خداوند تعالی در سوره «أرأیت» فرمود: «پس ویل برای نمازگزاران است، آنان که از نمازشان غافلند» ).
امام علی علیه السلام :هیچ عملی نزد خداوند، محبوبتر از نماز نیست. پس هیچ کار دنیایی شما را در وقت نماز به خود مشغول ندارد. که خداوند گروههایی را سرزنش کرد و فرمود : «آنان که از نمازشان غافلند» یعنی آنان غافل بوده ، به وقت نمازها بی اعتنایی می کردند.
امام باقر علیه السلام_ درباره گفته خداوند عز و جل «و آنان که بر نمازهایشان مواظبت می کنند» فرمود:مقصود همین نماز واجب است که هر کس آن در وقتش بخواند، حقش را بداند و کاری را بر آن مقدم ندارد، خداوند بی گناهیش را می نویسد و عذابش نمی کند و هر کس در غیر وقتش بخواند، حق نماز را نداند وکارهای دیگر را بر آن مقدم کند، سرانجامش باخداست، اگر خواست می آمرزد و اگر خواست عذاب می کند.
ص :38
الإمام الصادق علیه السلام_ فی قَولِهِ تَعالی : «قوموا للّهِِ قَانِتینَ» (1) _: إقبالُ الرَّجُلِ عَلی صَلاتِهِ ومُحافَظَتُهُ حَتّی لا یُلهیَهُ ولا یَشغَلَهُ عَنها شَیءٌ (2) .
عَبدُاللّهِ بنُ مَسعودٍ :سَأَلتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله : أیُّ الأَعمالِ أحبُّ إلَی اللّهِ عز و جل ؟ قالَ : الصَّلاةُ لِوَقتِها (3) .
أیضا : قُلتُ :یا نَبیَّ اللّهِ ، أیُّ الأَعمالِ أقرَبُ إلَی الجَنَّةِ ؟ قالَ : الصَّلاةُ عَلی مَواقیتِها (4) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا یَنالُ شَفاعَتی غَدًا مَن أخَّرَ الصَّلاةَ المَفروضَةَ بَعدَ وَقتِها (5) .
عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ أخوَفَ ما أخافُ عَلی اُمَّتی تأخیرُهُمُ الصَّلاةَ عَن وَقتِها وتَعجیلُهُم الصَّلاةَ عَن وَقتِها (6) .
القُطبُ الرّاوَندیُّ :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : إذا أنزَلَ اللّهُ عاهَةً مِنَ السَّماءِ عوفِیَ منها حَمَلَةُ القُرآنِ ورُعاةُ الشَّمسِ _ أیِ الحافِظونَ لِأَوقاتِ الصَّلَواتِ _ وعُمّارُ المَساجِدِ (7) .
الإمام الصادق علیه السلام :دَخَلَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله المَسجِدَ وفیهِ ناسٌ مِن أصحابِهِ قالَ : تَدرونَ ما قالَ لَکُم رَبُّکُم ؟ قالوا : اللّهُ ورَسولُهُ أعلَمُ ، قالَ : إنَّ رَبَّکُم یَقولُ : هذِهِ الصَّلَواتُ الخَمسُ المَفروضاتُ فَمَن صَلاّهُنَّ لِوَقتِهِنَّ وحافَظَ عَلَیهِنَّ لَقِیَنی یَومَ القیامَةِ ولَهُ عِندی عَهدٌ اُدخِلُهُ بِهِ الجَنَّةَ ، ومَن لَم یُصَلِّهِنَّ لِوَقتِهِنَّ ولَم یُحافِظ عَلَیهِنَّ فَذلِکَ إلَیَّ ، إن شِئتُ عَذَّبتُهُ وإن شِئتُ غَفَرتُ لَهُ (8) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :ما مِن عَبدٍ إلاّ بَینَهُ وبَینَ اللّهِ تَعالی عَهدٌ ما أقامَ الصَّلاةَ لِوَقتِها أو
آثَرَها عَلی غَیرِها مَعرِفَةً بِحَقِّها ، فَإِن هُوَ تَرَکَهَا استِخفافًا بِحَقِّها وآثَرَ عَلَیها غَیرَها بَرِئَ اللّهُ إلَیهِ مِن عَهدِهِ ذلِکَ ، ثُمَّ مَشیئَتُهُ إلَی اللّهِ عز و جل ، إمّا أن یُعَذِّبَهُ وإمّا أن یَغفِرَ لَهُ (9) .
امام صادق علیه السلام :در باره گفته خدای تعالی: «خاضعانه برای خدا به پا خیزید» فرمود : یعنی توجه انسان به نمازش و مواظبت بر آن، تا چیزی او را از نماز به خود سرگرم و مشغول ندارد.
عبداللّه بن مسعود:از پیامبر خدا پرسیدم: کدام کار نزد خدا محبوبتر است؟ فرمود: نماز اول وقت.
همچنین گفتم: ای پیامبر خدا! کدام کار به بهشت نزدیکتر است؟ فرمود: نماز اول وقت.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :شفاعت من فردای [ قیامت ] به کسی که نماز واجب را از وقتش به تأخیر اندازد، نمی رسد.
بیشترین چیزی که بر امتم از آن ترسانم پس و پیش کردن نماز از وقت آن است.
قطب راوندی:پیامبر خدا فرمود: هرگاه خداوند ، آفتی از آسمان فرو فرستد، حاملان قرآن و نگهبانان خورشید _ یعنی نگهبانان وقت نمازها_ و آباد کنندگان مساجد، از آن در امانند.
امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله داخل مسجد شد و گروهی از اصحابش هم در آن بودند. فرمود: می دانید پروردگارتان به شما چه گفت؟ گفتند: خدا و پیامبرش داناترند. فرمود: پروردگارتان می گوید: هر کس این نمازهای پنجگانه واجب را در وقتش بخواند و بر آن ها مواظبت ورزد، مرا در روز قیامت می بیند و عهدی پیش من دارد که به جهت آن، او را به بهشت می برم. و هر کس آن ها را در وقتشان نخوانده و بر آن ها مواظبت نورزیده باشد ، سرانجامش با من است؛ اگر خواستم عذابش می کنم و اگر خواستم او را می آمرزم.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ بنده ای نیست مگر اینکه میان او و خداوند متعال
عهدی است، تا آنگاه که با شناختش از حق نماز، آن را در وقتش برپا دارد یا بر کارهای دیگر مقدم کند. پس اگر آن را از روی سبک شمردن حقش فرو گذارد و کارهای دیگر را بر آن مقدم بدارد، خداوند از این عهد برائت می جوید. سپس سرنوشتش با خداست؛ یا او را عذاب می کند و یا می آمرزد.
ص :39
عنه صلی الله علیه و آله :کُنّا مَرَّةً رُعاةَ الإِبِلِ فَصِرنَا الیَومَ رُعاةَ الشَّمسِ (1) .
عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ خیارَ عِبادِ اللّهِ الَّذینَ یُراعونَ الشَّمسَ والقَمَرَ والنُّجومَ والأَظِلَّةَ لِذِکرِ اللّهِ (2) .
الإمام علیّ علیه السلام :شیعَتُنا رُعاةُ الشَّمسِ والقَمَرِ والنُّجو (3) .
عنه علیه السلام_ فی وَصیَّتِهِ لاِبنِهِ الحَسَنِ علیه السلام عِندَ الوَفاةِ _: اُوصیکَ یا بُنَیَّ بِالصَّلاةِ عِندَ وَقتِها (4) .
عنه علیه السلام :حافِظوا عَلَی الصَّلَواتِ الخَمسِ فی أوقاتِها ، فَإِنَّها مِنَ اللّهِ جَلَّ وعَزَّ بِمَکانٍ (5) .
عنه علیه السلام_ فی رِسالَتِهِ إلی مُحَمَّدِ بن أبی بَکرٍ _: صَلِّ الصَّلاةَ لِوَقتِها المُؤَقَّتِ لَها ، ولا تُعَجِّل وَقتَها لِفَراغٍ ، ولا تُؤَخِّرها عَن وَقتِها لاِشتِغالٍ ، واعلَم أنَّ کُلَّ شَیءٍ مِن عَمَلِکَ تَبَعٌ لِصَلاتِکَ (6) .
الإمام زین العابدین علیه السلام_ فی دُعائِهِ عِندَ دُخولِ شَهرِ رَمَضانَ _: اللّهُمَّ صَلَّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، وقِفنا فیهِ عَلی مَواقیتِ الصَّلَواتِ الخَمسِ بِحُدودِها الَّتی حَدَّدتَ ، وفُروضِهَا الَّتی فَرَضتَ ، ووَظائِفِهَا الَّتی وَظَّفتَ ، وأوقاتِهَا الَّتی وَقَّتَّ (7) .
عنه علیه السلام :مَنِ اهتَمَّ بِمَواقیتِ الصَّلاةِ لَم یَستَکمِل لَذَّةَ الدُّنیا (8) .
ما روزگاری نگهبان شتران بودیم و اکنون نگهبان خورشید گشته ایم.
بندگان برگزیده خداوند، کسانی هستند که خورشید و ماه و ستاره ها و سایه ها را برای ذکر خداوند، نگاهبانی می کنند.
امام علی علیه السلام :پیروان ما، نگهبانان خورشید و ماه و ستارگانند.
در وصیّتش هنگام وفاتش به امام حسن علیه السلام _ پسرکم، تو را به نماز در وقتش سفارش می کنم.
بر [ خواندن ] نمازهای پنجگانه در وقتشان مواظبت کنید، که نزد خداوند جلّ و عزّ، جایگاهی ویژه دارد.
در نامه اش به محمد بن ابی بکر _ فرمود : نماز را در وقت مقرّرش بخوان و برای آسوده شدن آن را جلو و به جهت اشتغال به کاری، آن را به تأخیر مینداز و بدان که همه کارهایت تابع نمازت می باشد.
امام سجاد علیه السلام_ در دعایش هنگام فرا رسیدن ماه مبارک رمضان _: خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را در این ماه به اوقات نمازهای پنجگانه آگاه کن؛ به اجزاء و شروطش که معین کرده ای و به واجباتش که مقرّر داشته ای و وظیفه هایی که واجب ساخته ای و وقتهایش که محدود نموده ای.
هر کس به وقتهای نماز اهمیت دهد، از خوشیهای دنیا، بهره کامل نمی برد.
ص :40
الإمام الباقر علیه السلام :لمّا کَلَّمَ اللّهُ موسَی بنَ عِمرانَ علیه السلام قالَ موسی : . . . إلهی ، فَما جَزاءُ مَن صَلَّی الصَّلاةَ لِوَقتِها ، لَم یَشغَلهُ عَن وَقتِها دُنیا ؟ قالَ : یا موسی ، اُعطیهِ سُؤلَهُ واُبیحُهُ جَنَّتی (1) .
عنه علیه السلام :أیُّما مُؤمِنٍ حافَظَ عَلَی الصَّلَواتِ المَفروضَةِ فَصَلاّها لِوَقتِها ، فَلَیسَ هذا مِنَ الغافِلینَ (2) .
الإمام الصادق علیه السلام :امتَحِنوا شیعَتَنا عِندَ مَواقیتِ الصَّلاةِ کَیفَ مُحافَظَتُهُم عَلَیها (3) .
عنه علیه السلام :یُعرَفُ مَن یَصِفُ الحَقَّ بِثَلاثِ خِصالٍ : یُنظَرُ إلی أصحابِهِ مَن هُم ؟ وإلی صَلاتِهِ کَیفَ هیَ ؟ وفی أیِّ وَقتٍ یُصَلّیها ؟ (4) .
عنه علیه السلام :اختَبِروا إخوانَکُم بِخَصلَتَینِ فَإِن کانَتا فیهِم وإلاّ فَاعزُب ثُمَّ اعزُب ثُمَّ اعزُب : مُحافَظَةٍ عَلَی الصَّلَواتِ فی مَواقیتِها ، والبِرِّ بِالإِخوانِ فِی العُسرِ والیُسرِ (5) .
عنه علیه السلام، عن رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله _ فی ذِکرِ کَلامِ مَلَکِ المَوتِ فَإِنَّهُ یَقولُ _ : اعلَموا أنَّ لَنا فیکُم عَودَةً ثُمَّ عَودَةً ، فَالحَذَر الحَذَر ، إنَّهُ لَیسَ فی شَرقِها ولا فی غَربِها أهلُ بَیتِ مَدَرٍ ولا وَبَرٍ إلاّ وأنَا أتَصَفَّحُهُم فی کلِّ یَومٍ خَمسَ مَرّاتٍ ، ولَأَنَا أعلَمُ بِصَغیرِهِم وکَبیرِهِم مِنهُم بِأَنفُسِهِم ، ولَو أرَدتُ قَبضَ روحِ بَعوضَةٍ ما قَدَرتُ عَلَیها حَتّی یَأمُرَنی رَبّی بِها ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : إنَّما یَتَصَفَّحُهُم فی مَواقیتِ الصَّلاةِ ، فَإِن کانَ مِمَّن یُواظِبُ عَلَیها عِندَ مَواقیتِها لَقَّنَهُ شَهادةَ أن لا إله إلاَّ اللّهُ وأنَّ مُحَمَّدًا رَسولُ اللّهِ ونَحّی عَنهُ مَلَکُ المَوتِ إبلیسَ (6) .
امام باقر علیه السلام :موسی به هنگام گفتگو با خداوند چنین گفت: خدای من، پاداش آن کس که نماز را در وقتش خوانده و دنیا او را به خود مشغول نساخته است، چیست؟ خداوند فرمود: ای موسی، آنچه خواسته به او می بخشم و بهشتم را بر او روا می سازم.
هر شخص با ایمانی که بر نماز واجب مواظبت ورزد و آن ها را در وقتشان بخواند، از غافلان نخواهد بود (7) .
امام صادق علیه السلام :پیروان ما را در وقتهای نماز بیازمایید، که مواظبت بر نمازشان چگونه است.
آن که حق را وصف می کند (و خود را پیرو آن می داند) مدعیان حق با سه ویژگی شناخته می شود: به یارانش نگریسته می شود که کیانند؟ و به نمازش که چگونه است؟ و کی آن را می خواند؟
برادرانتان را با دو ویژگی بیازمایید، اگر هر دو ویژگی در آن ها بود [ چه بهتر ] و گر نه دوری گزینید، دوری گزینید، دوری گزینید: مواظبت بر نماز در وقت و نیکی به برادران در سختی و آسانی.
از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ در بیان کلام فرشته مرگ که چنین می گوید _: بدانید که برای ما بازگشتی دوباره و دوباره به سوی شما خواهد بود. پس مراقب باشید. در شرق و غرب خانه ای نیست جز اینکه به اهل آن در هر روز پنج نوبت می نگرم و به کوچک و بزرگشان از خود آنان داناترم و اگر می خواستم پشه ای را قبض روح کنم، تا پروردگارم دستور ندهد نمی توانستم .
سپس پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: تنها در وقتهای نماز به آن ها می نگرد. پس
اگر از مواظبت کنندگان بر نماز در وقت بود، به او شهادت (لا اله الاّ اللّه و انّ محمدا رسول اللّه ) را تلقین می کند و ابلیس را از او دور می سازد.
ص :41
عنه علیه السلام :تَعَلَّموا مِنَ الدّیکِ خَمسَ خِصالٍ : مُحافَظَتَهُ عَلی أوقاتِ الصَّلاةِ . . . (1) .
امام صادق علیه السلام :از خروس، پنج ویژگی را بیآموزید: مواظبتش بر وقتهای نماز و ...
ص :42
«وأمُر أهلَکَ بِالصَّلاةِ واصطَبِر عَلَیها لا نَسأَلُکَ رِزقًا نَحنُ نَرزُقُکَ والعاقِبَةُ لِلتَّقوی» (1) .
«واذکُر فِی الکِتابِ إسماعیلَ إنَّهُ کانَ صادِقَ الوَعدِ وکانَ رَسولاً نَبیًّا * وکانَ یَأمُرُ أهلَهُ بِالصَّلاةِ والزَّکاةِ وکانَ عِندَ رَبِّهِ مَرضیًّا» (2) .
«یا بُنَیَّ أقِمِ الصَّلاةَ وأمُر بِالمَعروفِ وانهَ عَنِ المُنکَرِ واصبِر عَلی ما أصابَکَ إنَّ ذلِکَ مِن عَزمِ الاُمُورِ» (3) .
«رَبَّنا إنّی أسکَنتُ مِن ذُرّیَّتی بِوادٍ غَیرِ ذی زَرعٍ عِندَ بَیتِکَ المُحَرَّمِ رَبَّنا لِیُقیمُوا الصَّلاةَ فَاجعَل أفئِدَةً مِنَ النّاسِ تَهوی إلَیهِم وارزُقهُم مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَشکُرونَ» (4) .
الإمام علیّ علیه السلام :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله نَصِبًا بَالصَّلاةِ بَعدَ التَّبشیرِ لَهُ بِالجَنَّةِ لِقَولِ اللّهِ سُبحانَهُ : «وأمُر أهلَکَ بِالصَّلاةِ واصطَبِر عَلَیها» فَکانَ یأمُرُ بِها أهلَهُ ویُصبِرُ عَلَیها نَفسَهُ (5) .
فصل دهم: واداشتن خانواده به نماز
قرآن:
«و کسان خود را به نماز فرمان ده و خود بر آن شکیبا باش. ما از تو جویای روزی نیستیم، ما به تو روزی می دهیم، و فرجام [ نیک ] برای پرهیزگاری است.»
«و در این کتاب از اسماعیل یاد کن؛ زیرا که او درست وعده و فرستاده ای پیامبر بود. و خاندان خود را به نماز و زکات فرمان می داد و همواره نزد پروردگارش پسندیده بود.»
«ای پسرک من، نماز برپا دار و به کار پسندیده وادار و از کار ناپسند بازدار و بر آسیبی که بر تو وارد آمده است شکیبا باش. این [ حاکی ] از عزمِ در امور است.»
«پروردگارا، من [ یکی از ] فرزندانم را در درّه ای بی کشت، نزد خانه محترم تو، سکونت دادم، پروردگارا، تا نماز به پا دارند، پس دلهای برخی از مردم را به سوی آنان گرایش ده و آنان را از محصولات [ مورد نیازشان ] روزی ده، باشد که سپاسگزاری کنند.»
امام علی علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله با خواندن نماز خود را به رنج می افکند، با آنکه مژده بهشت شنیده بود. چون خداوند سبحان گفت: (و خانواده ات را به نماز وادار و خود بر آن شکیبا باش). پس خانواده اش
را به آن وادار می کرد و خود بر انجام آن شکیبایی می ورزید.
ص :43
عائِشَةُ :کانَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله یُصَلّی مِنَ اللَّیلِ فَإِذَا انصَرَفَ قالَ لی : قومی فَأَوتِری (1) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :کان لِداوُدَ نَبیِّ اللّهِ علیه السلام مِنَ اللّیلِ ساعَةً یوقِظُ فیها أهلَهُ ، فَیَقولُ : یا آلَ داوُدَ ، قوموا فَصَلّوا ، فَإِنَّ هذِهِ ساعَةٌ یَستَجیبُ اللّهُ فیهَا الدُّعاءَ إلاّ لِساحِرٍ أو عَشّارٍ (2) .
الإمام علیّ علیه السلام :عَلِّموا صِبیانَکُمُ الصَّلاةَ ، وخُذوهُم بِها إذا بَلَغوا ثَمانِ سِنینَ (3) .
عایشه:پیامبر [ پاسی ] از شب را نماز می خواند و هنگام انصراف به من می گفت: برخیز و نماز وتر بخوان.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :برای داود پیامبر خدا ساعتی از شب بود که در آن، خانواده اش را بیدار می کرد و می گفت: ای خاندان داود! برخیزید و نماز بخوانید. همانا این ساعتی است که خداوند دعا را در آن اجابت می کند، مگر از ساحر و باجگیر.
امام علی علیه السلام :به پسرانتان، نماز را بیاموزید و هنگامی که به هشت سالگی رسیدند بر آن، مؤاخذه اشان کنید.
ص :44
«الَّذینَ یُؤمِنونَ بِالغَیبِ ویُقیمونَ الصَّلاةَ ومِمّا رَزَقناهُم یُنفِقونَ» (1) .
«والَّذینَ یُمَسِّکونَ بِالکِتابِ وأقامُوا الصَّلاةَ إنّا لا نُضیعُ أجرَ المُصلِحینَ» (2) .
«رِجالٌ لا تُلهیهِم تِجارَةٌ ولا بَیعٌ عَن ذِکرِ اللّهِ وإقامِ الصَّلاةِ وإیتاءِ الزَّکاةِ یَخافونَ یَومًا تَتَقَلَّبُ فیهِ القُلوبُ والأبصارُ» (3) .
«إنَّ الَّذینَ یَتلونَ کِتابَ اللّهِ وأقامُوا الصَّلاةَ وأنفَقوا مِمّا رَزَقناهُم سِرًّا وعَلانیَةً یَرجونَ تِجارَةً لَن تَبورَ» (4) .
«مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّهِ والَّذینَ مَعَهُ أشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم تَراهُم رُکَّعًا سُجَّدًا یَبتَغونَ فَضلاً مِنَ اللّهِ ورِضوانًا» (5) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ المُصَلّی إذا صَلّی فَإِنَّهُ یُناجی رَبَّهُ تَبارَکَ وتَعالی (6) .
الإمام الحسن علیه السلام :یَقولُ اللّهُ تَعالی : المُصَلّی یُناجینی (7) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ أغبَطَ أولیائی عِندی لَمُؤمِنٌ خَفیفُ الحاذِ (8) ذو حَظٍّ مِنَ
الصَّلاةِ ... (9) .
فصل یازدهم: فضیلت نمازگزار
قرآن:
«آنان که به غیب ایمان می آورند، و نماز بر پا می دارند، و از آنچه به ایشان روزی داده ایم انفاق می کنند.»
«و کسانی که به کتاب [ آسمانی ] چنگ در می زنند و نماز بر پا داشته اند، [ بدانند که ] ما اجر درستکاران را تباه نخواهیم کرد.»
«مردانی که نه تجارت و نه داد و ستد، آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زکات، به خود مشغول نمی دارد و از روزی که دلها و دیده ها در آن زیر و رو می شود می هراسند.»
«در حقیقت، کسانی که کتاب خدا را می خوانند و نماز برپا می دارند و از آنچه بدیشان روزی داده ایم، نهان و آشکارا انفاق می کنند، امید به تجارتی بسته اند که هرگز زوال نمی پذیرد.»
«محمد صلی الله علیه و آله پیامبر خداست وکسانی که با اویند، بر کافران، سختگیر [ و ] با همدیگر مهربانند. آنان را در رکوع و سجود می بینی. فضل و خشنودی خدا را خواستارند.»
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نمازگزار هنگام نماز با پروردگارش _ تبارک و تعالی _ مناجات می کند.
امام حسن علیه السلام :خداوند متعال می گوید: نمازگزار، با من مناجات می کند.
ص :45
عنه صلی الله علیه و آله :لا یَتَوَضَّأُ أحَدٌ فَیُحسِنُ وُضوءَهُ ویُسبِغُهُ ثُمَّ یأتِی المَسجِدَ لا یُریدُ إلاَّ الصَّلاةَ فیهِ إلاّ تَبَشبَشَ (1) اللّهُ بِهِ کَما یَتَبَشبَشُ أهلُ الغائِبِ بِطَلعَتِهِ (2) .
عنه صلی الله علیه و آله :ما مِن صَباحٍ ولا رَواحٍ إلاّ وبِقاعُ الأَرضِ تُنادی بَعضُها بَعضًا : یا جارَةُ ، هَل مَرَّ بِکِ الیَومَ عَبدٌ صالِحٌ صَلّی عَلَیکِ أو ذَکَرَ اللّهَ ؟ فَإِن قالَت : نَعَم ، رَأَت لَها بِذلِکَ فَضلاً (3)
عنه صلی الله علیه و آله :یَعجَبُ رَبُّکُم مِن راعی غَنَمٍ فی رَأسِ شَظیَّةٍ بجَبَلٍ یُؤَذَّنُ بِالصَّلاةِ ویُصَلّی فَیَقولُ اللّهُ عز و جل : اُنظُروا إلی عَبدی هذا یُؤَذِّنُ ویُقیمُ الصَّلاةَ یَخافُ مِنّی ، فَقَد غَفَرتُ لِعَبدی وأدخَلتُهُ الجَنَّةَ (4) .
الإمام علیّ علیه السلام :إنَّ الإِنسانَ إذا کانَ فِی الصَّلاةِ فَإِنَّ جَسَدَهُ وثیابَهُ وکُلَّ شَیءٍ حَولَهُ یُسَبِّحُ (5) .
الإمام زین العابدین علیه السلام :المُصَلّی ما دامَ فی صَلاتِهِ فَهُوَ واقِفٌ بَینَ یَدَیِ اللّهِ عَزَّوجَلَّ (6) .
الإمام الباقر علیه السلام :إذَا استَقبَلَ[المُصَلِّی]القِبلَةَ استَقبَلَ الرَّحمنَ بِوَجهِهِ لا إلهَ غَیرُهُ (7) .
عنه علیه السلام_ فی قَولِهِ تَعالی : «ولَذِکرُ اللّهِ أَکبَرُ» (8) _: ذِکرُ اللّهِ لِأَهلِ الصَّلاةِ أکبَرُ مِن ذِکرِهِم إیّاهُ ، ألا تَری أنَّهُ یَقولُ : «اُذکُرونی أذکُرکُم» (9) .
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نیکو حال تر از همه دوستانم، مؤمنی سبکبار است که بهره ای فراوان از نماز دارد.
هیچ کس وضویی کامل و نیکو نمی گیرد و سپس برای نماز به مسجد نمی آید، مگر اینکه خداوند با لطف و خوشی از او استقبال می کند؛ همچون خوشحالی خانواده شخص غائب هنگام ورودش.
هیچ صبح و شبی نیست مگر اینکه قطعه های مختلف زمین به یکدیگر ندا می دهند: ای همسایه، آیا امروز، بنده ای صالح بر تو گذشته که نماز خوانده، خدا را یاد کرده باشد؟ پس اگر بگوید: آری، آن را برایش فضیلتی می بینند.
پروردگارتان از چوپانی که بر پاره سنگی در قلّه کوه برای نماز اذان می گوید ونمازمی خواند خوشش می آید. سپس خدای عز و جلمی فرماید: به این بنده ام بنگرید، از ترس من اذان می گوید و نماز می خواند، بنده ام را بخشیدم و او را به بهشت بردم.
امام علی علیه السلام :هنگامی که انسان در نماز است، کالبد و لباس و هر چه در اطراف اوست، تسبیح می گوید.
امام سجاد علیه السلام :نمازگزار تا آنگاه که در نماز است، در پیشگاه خدای عز و جلایستاده است.
امام باقر علیه السلام :هنگامی که [ نمازگزار ] به قبله رو می کند، به خداوند رحمان رو کرده است، جز او خدایی نیست.
درباره گفته خداوند متعال (و یاد خدا بزرگتر است) _ : یاد کردن خدا از اهل نماز بزرگتر از یاد کردن ایشان از خداست. آیا نمی بینی که او خود می فرماید: «مرا یاد کنید، شمار را یاد می کنم» ؟
ص :46
الإمام علیّ علیه السلام :حُدودُ الصَّلاةِ أربَعَةٌ : مَعرِفَةُ الوَقتِ ، والتَّوَجُّهُ إلَی القِبلَةِ ، والرُّکوعُ ، والسُّجودُ ، وهذِهِ عَوامُّ فی جَمیعِ النّاس العالِمِ والجاهِلِ ، وما یَتَّصِلُ بِها مِن جَمیعِ أفعالِ الصَّلاةِ ، والأذانُ والإِقامةُ وغیرُ ذلِکَ ، ولَمّا عَلِمَ اللّهُ سُبحانَهُ أنَّ العِبادَ لا یَستَطیعونَ أن یُؤَدّوا هذِهِ الحُدودَ کُلَّها عَلی حَقائِقِها جَعَلَ فیها فَرائِضَ وهیَ الأَربَعَةُ المَذکورَةُ، وجَعَلَ ما فیها مِن هذِهِ الأَربَعَةِ مِنَ القِراءَةِ والدُّعاءِ والتَّسبیحِ والتَّکبیرِ والأَذانِ والإِقامَةِ وما شاکَلَ ذلِکَ سُنَّةً واجِبَةً ، مَن أحَبَّها یَعمَلُ بِها إعمالاً ، فَهذا ذِکرُ حُدودِ الصَّلاةِ (1) .
زُرارَةُ :سَأَلتُ أبا جَعفَرٍ علیه السلام عَن کِبارِ حُدودِ الصَّلاةِ فَقالَ : سَبعَةٌ : الوُضوءُ ، والوَقتُ ، والقِبلَةُ ، وتَکبیرَةُ الافتِتاحِ ، والرُّکوعُ ، والسُّجودُ ، والدُّعاءُ (2) .
الإمام الصادق علیه السلام :لِلصَّلاةِ أربَعَةُ آلافِ حَدٍّ (3) .
الکَراجَکیّ عَنِ الإِمامِ الصّادقِ علیه السلام_ لِمَن سَأَلَهُ عَنِ الصَّلاةِ وحُدودِها _:
لِلصَّلاةِ أربَعَةُ آلافِ حَدٍّ لَستَ تُؤاخَذُ بِها ، فَقالَ : أخبِرنی بِما لا یَحِلُّ تَرکُهُ ولا تَتِمُّ الصَّلاةُ إلاّ بِهِ .
فَقالَ أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام : لا تَتِمُّ الصَّلاةُ إلاّ لِذی طُهرٍ سابِغٍ ، واهتِمامٍ بالِغ ، غَیرِ نازِغٍ ولا زائِغٍ ، عَرَفَ فَوَقَفَ ، وأخبَتَ فَثَبَتَ ، فَهُوَ واقِفٌ بَینَ الیَأسِ والطَّمَعِ ، والصَّبرِ والجَزَعِ ، کَأَنَّ الوَعدَ لَهُ صُنِعَ ، والوَعیدَ بِهِ وَقَعَ ، بَذَلَ عِرضَهُ وتَمَثَّلَ غَرَضَهُ ، وبَذَلَ فِی اللّهِ المُهجَةَ ، وتَنَکَّبَ غَیرَ الحُجَّةِ ، مُرتَغِمًا بِإِرغامٍ ، یَقطَعُ عَلائِقَ الاهتِمامِ ، یُعینُ مَن لَهُ قَصَدَ ، وإلَیهِ وَفَدَ ، وفیهِ استَرفَدَ ، فَإِذا أتی بِذلِکَ کانَت هیَ الصَّلاةُ الّتی بِها اُمر ، وعَنها اُخبِرَ ، وإنَّها هی الصَّلاةُ الَّتی تَنهی عَنِ الفَحشاءِ والمُنکَرِ (4) .
امام علی علیه السلام :حدود نماز چهار چیز است: شناخت وقت، رو به قبله بودن، رکوع و سجده و این ها، برای همه مردم عمومیت دارد؛ عالم باشند یا جاهل و نیز هر چه که به نماز مربوط است همچون افعال آن و اذان وو اقامه و غیر این ها. و چون خداوند دانست که بندگان نمی توانند حق همه این حدود را ادا کنند، تعدادی را واجب ساخت که همان چهار چیز است که ذکر شد و آنچه در آن چهار چیز از قرائت و دعا و تسبیح و تکبیر و اذان و اقامه و شبیه این هاست، سنّتی موکّد قرار داد. هر کس آن ها را دوست دارد، به نیکویی انجام می دهد.
این ذکر حدود نماز است.
زراره:از امام باقر علیه السلام پرسیدم حدود بزرگ نماز کدامند؟ فرمود: هفت چیزند: وضوء وقت، قبله، تکبیر آغازین ، رکوع، سجده و دعا.
امام صادق علیه السلام :نماز، چهار هزار حدّ دارد.
کراجکی از امام صادق علیه السلام_ در پاسخ شخصی که از نماز و حدودش پرسیده بود _: نماز چهار هزار حدّ دارد که از تو بازخواست نمی کنند.
آن شخص گفت: از آنچه ترک کردنش روا نیست و نماز بدون آن کامل نمی شود، مرا آگاه کن. پس امام صادق علیه السلامفرمود: نماز کامل نمی شود مگر برای کسی که طهارتی کامل و همتی بلند دارد، بی وسوسه و انحراف. آن که شناخت پس ایستاد ، اطمینان کرد پس استوار گشت. او میان امید و ناامیدی و شکیبایی و بی تابی ایستاده گویی نویدش آماده و بیمش واقع گشته است. دارایی اش را بخشیده و به هدفش اندیشیده در راه خدا خون داده و از امر بی دلیل و برهان، کناره گزیده است. خود را به خاک افکنده و خوار می شمارد، رشته های توجه [ به غیر ] را می گسلد ، به کسی یاری می رساند که قصدش کرده و به سویش شتافته و یاریش را طلبیده است. پس اگر چنین کرد، همان نمازی است که بدان امر و از آن آگاه شده است و این نماز است که از کار زشت و ناپسند باز می دارد.
ص :47
الإمام الرضا علیه السلام :الصَّلاةُ لَها أربَعَةُ آلافِ بابٍ (1) .
امام رضا علیه السلام :نماز، چهار هزار در دارد.
ص :48
الإمام الصادق علیه السلام :عَلَیکُم بِحُسنِ الصَّلاةِ (1) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :رَکعَتانِ بِسِواکٍ أفضَلُ مِن سَبعینَ رَکعَةً بِغَیرِ سِواکٍ (2) .
«یا بَنی آدَمَ خُذوا زینَتَکُم عِندَ کُلِّ مَسجِدٍ» (3) .
خَیثَمَةُ بنُ أبی خَیثَمَةَ :کانَ الحَسَنُ بنُ عَلیٍّ علیهماالسلام إذا قامَ إلَی الصَّلاةِ لَبِسَ أجوَدَ ثیابِهِ ، فَقیلَ لَهُ : یَابنَ رَسولِ اللّهِ ، لِمَ تَلبَسُ أجوَدَ ثیابِکَ ؟ فَقالَ : إنَّ اللّهَ تَعالی
جَمیلٌ یُحِبُّ الجَمالَ ، فَأَتَجَمَّلُ لِرَبّی وهُوَ یَقولُ : «خُذوا زینَتَکُم عِندَ کُلِّ مَسجِدٍ» فاُحِبُّ أن ألبَسَ أجوَدَ ثیابی (4) .
فصل سیزدهم: آداب نماز
امام صادق علیه السلام :نماز را نیکو بخوانید.
أ : آداب ظاهری
1/13
مسواک زدن
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دو رکعت [ کسی که ] مسواک زده، بهتر از هفتاد رکعت بدون مسواک است.
2/13
زینت کردن
قرآن :
«ای فرزندان آدم، نزد هر مسجد، زینتتان را برگیرید.»
خیثمة بن أبی خیثمه:امام حسن بن علی علیه السلام هرگاه به نماز می ایستاد، بهترین لباسش را می پوشید، پس به ایشان گفته شد: ای پسر فرستاده
خدا، چرا بهترین لباست را می پوشی؟ فرمود: خداوند تعالی زیباست و زیبایی را دوست دارد. پس برای پروردگارم خود را زیبا می سازم، که می فرماید: «نزد هر مسجد، زینتتان را برگیرید» پس دوست می دارم که بهترین لباسم را به تن کنم.
ص :49
الإمام الصادق علیه السلام_ لمّا سَأَلَهُ أبو بَصیرٍ عَن قَولِهِ تَعالی : «خُذوا زینَتَکُم عِندَ کُلِّ مَسجِدٍ» _: هو المَشطُ عِندَ کُلِّ صَلاةِ فَریضَةٍ ونافِلَةٍ (1) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مِن أحَبِّ ثیابِکُم إلَی اللّهِ البَیاضُ فَصَلُّوا فیها (2) .
عنه صلی الله علیه و آله :لا تُصَلِّی المَرأَةُ إلاّ وعَلَیها مِنَ الحَلی خُرصٌ (3) فَما فَوقَهُ ، إلاّ أن لا تَجِدَهُ (4) .
الإمام علیّ علیه السلام :لا تُصَلِّی المَرأَةُ عُطُلاً (5)(6) .
الإمام الباقر علیه السلام :خُذوا ثیابَکُمُ الَّتی تَتَزَیَّنونَ بِها لِلصَّلاةِ فِی الجُمُعاتِ والأَعیادِ (7) .
فائدة :
لا یخفی أنّه ورد فی بعض الروایات استحباب لبس الخشن عند الصلاة ، فجمع بینهما العلاّمة المجلسی رحمه الله فی البحار (8) بوجوه نأتی بملخّصها : فمنها حمل أخبار لبس الخشن علی ما إذا صلّی لحاجة مهمّة أو لدفع مهمّة أو فی مقام تناسبه غایة الخشوع . أو حمل الخشن علی ما إذا صلّی فی الخلوة ، والزینة علی ما إذا خرج إلی الناس کما یظهر من فحوی بعض الأخبار ، ویمکن حمل لبس الخشن علی التقیّة لأنّه کان الشائع بین أهل البدع فی تلک الأزمنة وکانوا ینکرون علی أئمّتنا علیهم السلام لبس الثیاب الفاخرة .
وبالجملة الظاهر أنّ لبس الفاخر أفضل فی جمیع الصلوات إلاّ فیما ورد فیه نصّ باستحباب غیره ، لظاهر الآیة والأخبار العامّة .
امام صادق علیه السلام_ در پاسخ به پرسش ابوبصیر از معنی آیه «نزد هر مسجد، زینتتان را برگیرید» _: آن شانه کردن هنگام نماز واجب ومستحب است.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :محبوب ترین لباسها نزد خدا، لباس سفید است. پس در آن نماز بخوانید.
زن نماز نخواند مگر اینکه زینتی در بر داشته باشد، از یک حلقه تا زیورهای گرانبهاتر، جز آنکه نیابد.
امام علی علیه السلام :زن، بدون زیور نماز نخواند.
امام باقر علیه السلام :لباسهای زینتی خود را برای نمازهای جمعه و عید به تن کنید.
فایده:
پنهان نماند که برخی روایتها، پوشیدن لباس زبر و غیر لطیف را در نماز مستحب دانسته اند. از این رو علامه مجلسی (ره) در بحارالانوار چند وجه جمع بیان کرده است که خلاصه آن ها را می آوریم. از آن جمله، اختصاص دادن اخبار پوشیدن لباس زبر به نمازهایی است که برای حاجتی مهم و یا دور کردن مصیبت و غمی بزرگ خوانده می شود، یا هر جا که مناسب نهایت فروتنی است. یا اینکه لباس خشن مخصوص به نمازهای در خلوت باشد و زینت برای نمازهایی که با حضور مردم خوانده می شود. همانگونه که از مضمون برخی روایات، به دست می آید و نیز محتمل است اخبار لباس خشن را بر تقیه حمل کنیم، چون چنین امری بین بدعتگذاران آن روزگار رایج بوده و پوشیدن لباس فاخر را بر امامان ما خرده می گرفته اند.
نتیجه سخن اینکه پوشیدن لباس فاخر در همه نمازها بهتر است، جز آنجا که روایتی تصریح به استحباب غیر آن دارد، چون ظاهر آیه و عموم احادیث چنین است.
ص :50
عَبدُ اللّهِ بنِ الحارِثِ :کانَت لِعَلیِّ بنِ الحُسَینِ علیهماالسلام قارورَةُ مِسکٍ فی مَسجِدِهِ ، فَإِذا دَخَلَ لِلصَّلاةِ أخَذَ مِنهُ فَتَمَسَّحَ بِهِ (1) .
الإمام الرضا علیه السلام :کانَ یُعرَفُ مَوضِعُ سُجودِ أبی عَبدِاللّهِ علیه السلام بِطیبِ ریحِهِ (2) .
الإمام الصادق علیه السلام :صَلاةُ مُتَطَیِّبٍ أفضَلُ مِن سَبعینَ صَلاةً بِغَیرِ طیبٍ (3) .
عنه علیه السلام :رَکعَتانِ یُصَلّیهِما مُتَعَطِّرٌ أفضَلُ مِن سَبعینَ رَکعَةً یُصَلّیها غَیرُ مُتَعَطِّرٍ (4) .
الإمام علیّ علیه السلام :خَرَجَ عَلَینا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله وفی یَدِهِ خاتم فضّة (5) جَزعٌ یَمانیٌّ فَصَلّی بِنا ، فَلَمّا قَضی صَلاتَهُ دَفَعَهُ إلَیَّ وقالَ : یا عَلیُّ تَخَتَّم بِهِ فی یَمینِکَ وصَلِّ فیهِ ، أوَما عَلِمتَ أنَّ الصَّلاةَ فِی الجَزعِ سَبعونَ صَلاةً ؟! (6) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یا بُنَیَّ ، تَخَتَّم بِالیاقوتِ والعَقیقِ ، فَإِنَّهُ مَیمونٌ مُبارَکٌ ، فَکُلَّما نَظَرَ الرَّجُلُ فیهِ إلی وَجهِهِ یَزیدُ نورًا ، وَالصَّلاةُ فیهِ سَبعونَ صَلاةً (7) .
3/13
استفاده از بوی خوش
عبداللّه بن حارث:حضرت علی بن حسین علیه السلام شیشه مُشکی در سجده گاهش داشت، که برای نماز از آن بر می گرفت و به خود می مالید.
امام رضا علیه السلام :سجده گاه امام صادق علیه السلام از بوی خوشش، شناخته می شد.
امام صادق علیه السلام :نماز شخص خوشبو، برتر از هفتاد نماز بدون بوی خوش است.
دو رکعت نماز که شخص عطر زده می خواند، برتر از هفتاد رکعت نماز شخص عطر نزده است.
4/13
انگشتر به دست داشتن
امام علی علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بر ما درآمد و انگشتر نقره عقیق یمانی در دست داشت (8) . پس با ما نماز خواند و هنگامی که نمازش را به پایان برد، آن را به من داد و فرمود: ای علی ، آن را در دست راستت کن و با آن نماز بخوان. آیا نمی دانی که نماز با عقیق [ برابر ]هفتاد نماز است؟
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای پسرکم، انگشتر یاقوت و عقیق به دست کن که خجسته و مبارک است. هرگاه مرد در آن بنگرد چهره اش نورانی تر می گردد و
نماز با آن [ برابر ]هفتاد نماز است.
ص :51
الإمام الصادق علیه السلام_ فی قَولِهِ تَعالی : «الَّذینَ هُم عَن صَلاتِهِم ساهونَ» _: تأخیرُ الصَّلاةِ عَن أوَّلِ وَقتِها لِغَیرِ عُذرٍ (1) .
یونُسُ بنُ عَمّارٍ عَنِ الإِمامِ الصّادِقِ علیه السلام :سَأَلتُهُ عَن قَولِهِ : «الَّذینَ هُم عَن صَلاتِهِم ساهونَ» (2) أهیَ وَسوَسَةُ الشَّیطانِ ؟ فَقالَ : لا ، کُلُّ أحَدٍ یُصیبُهُ هذا ، ولکِن أن یَغفُلَها ویَدَعَ أن یُصَلّی فی أوَّلِ وَقتِها (3) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :أفضَلُ الأَعمالِ عِندَ اللّهِ الصَّلاةُ فی أوَّلِ وَقتِها (4) .
عنه صلی الله علیه و آله :صَلّوا صَلاتَکُم فی أوَّلِ وَقتِکُم ، فَإِنَّ اللّهَ عز و جل یُضاعِفُ لَکُ (5) .
الإمام الصادق علیه السلام :أتی جَبرَئیلُ علیه السلام رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَأَعلَمَهُ مَواقیتَ الصَّلاةِ فَقالَ : . . . أفضَلُ الوَقتِ أوَّلُهُ (6) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الوَقتُ الأَوَّلُ مِنَ الصَّلاةِ أفضَلُ مِنَ الوَقتِ الآخِرِ کَفَضلِ الآخِرَةِ عَلَی الدُّنیا (7) .
عنه صلی الله علیه و آله :أوَّلُ الوَقتِ رِضوانُ اللّهِ ، ووَسَطُ الوَقتِ رَحمَةُ اللّهِ ، وآخِرُ الوَقتِ عَفوُ اللّهِ (8) .
عنه صلی الله علیه و آله :ألا اُخبِرُکُم بِصَلاةِ المُنافِقِ ؟ أن یُؤَخِّرَ العَصرَ حَتّی کانَتِ الشَّمسُ کَثَربِ (9) البَقَرَةِ صَلاّها (10) .
عائِشَةُ :ما رَأَیتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله أَخَّرَ صَلاةً إلَی الوَقتِ الآخِرِ حَتّی قَبَضَهُ اللّهُ عَزَّوجَلَّ (11) .
5/13
رعایت اول وقت
امام صادق علیه السلام_ در باره آیه «آنان که از نمازشان غافلند» :منظور به تأخیر انداختن نماز از اول وقتش، بدون عذر است.
یونس بن عمّار:از امام صادق علیه السلام پرسیدم آیا آیه «آنان که از نمازشان غافلند» ناظر به وسوسه شیطان است؟ فرمود: نه، همه به این مصیبت گرفتارند. بلکه منظور این است که غافل شود و نماز اول وقت را از دست بدهد.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :برترین اعمال نزد خداوند، نماز اوّل وقت است.
نمازتان را در اول وقت بخوانید که خدای عز و جلبرایتان دو چندان می کند.
امام صادق علیه السلام :جبرئیل نزد رسول اللّه آمد و به ایشان وقتهای نماز را تعلیم داد. سپس گفت ... برترین وقت ، اول آن است.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :اول وقت نماز، برتر از پایان وقت است؛ همچون برتری آخرت بر دنیا.
اول وقت، رضوان خداوند، میان وقت، رحمت خدا و پایان وقت، عفو خداوند است.
آیا از نماز منافق آگاهتان نکنم؟ نماز عصر را تا نزدیک غروب خورشید، به تأخیر می اندازد.
عائشه:تا هنگام قبض روح حضرت رسول اکرم، ندیدم نماز را تا وقت نمازی دیگر به تأخیر اندازد.
ص :52
الإمام علیّ علیه السلام :مَن لَم یأخُذ اُهبَةَ (1) الصَّلاةِ قَبلَ وَقتِها فَما وَقَّرَها (2) .
زُرارَةُ :قُلتُ لِأَبی جَعفَرٍ علیه السلام : أصلَحَکَ اللّه ، وَقتُ کُلِّ صَلاةٍ أوَّلُ الوَقتِ أفضَلُ ، أو أوسَطُهُ أو آخِرُهُ ؟ فَقالَ : أوَّلُهُ ، إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قالَ : إنَّ اللّهَ عز و جلیُحِبُّ مِنَ الخَیرِ ما یُعَجَّلُ (3) .
الإمام الباقر علیه السلام :اعلَم أنَّ أوَّلَ الوَقتِ أبَدًا أفضَلُ فَعَجِّل بِالخَیرِ مَا استَطَعتَ (4) .
عنه علیه السلام :إنَّ الصَّلاةَ إذَا ارتَفَعَت فی أوَّلِ وَقتِها رَجَعَت إلی صاحِبِها وهیَ بَیضاءُ مُشرِقَةٌ تَقولُ : حَفِظتَنی حَفِظَکَ اللّهُ ، وإذَا ارتَفَعَت فی غَیرِ وَقتِها بِغَیرِ حُدودِها رَجَعَت إلی صاحِبِها وهیَ سَوداءُ مُظلِمَةٌ تَقولُ : ضَیَّعتَنی ضَیَّعَکَ اللّهُ (5) .
الإمام الصادق علیه السلام :لَفَضلُ الوَقتِ الأَوَّلِ عَلَی الأَخیرِ خَیرٌ لِلرَّجُلِ مِن وُلدِهِ ومالِهِ (6) .
عنه علیه السلام :لِکُلِّ صَلاةٍ وَقتانِ ، وأوَّلُ الوَقتِ أفضَلُهُ ، ولَیسَ لِأَحَدٍ أن یَجعَلَ آخِرَ الوَقتَینِ وَقتًا إلاّ فی عُذرٍ مِن غَیرِ عِلَّةٍ (7) .
عنه علیه السلام :إذا دَخَلَ وَقتُ صَلاةٍ فُتِحَت أبوابُ السَّماءِ لِصُعودِ الأَعمالِ ، فَما اُحِبُّ أن یَصعَدَ عَمَلٌ أوَّلَ مِن عَمَلی ولا یُکتَبَ فِی الصَّحیفَةِ أحَدٌ أوَّلَ مِنّی (8) .
الإمام الکاظم علیه السلام :الصَّلَواتُ المَفروضاتُ فی أوَّلِ وَقتِها إذا اُقیمَ حُدودُها أطیَبُ ریحًا مِن قَضیبِ الآس حینَ یؤخَذُ مِن شَجَرِهِ فی طیبِهِ وریحِهِ وطَراوَتِهِ ، فَعَلَیکُم بِالوَقتِ الأَوَّلِ (9) .
الإمام الرضا علیه السلام :یا فُلانُ ، إذا دَخَلَ الوَقتُ عَلَیکَ فَصَلِّهِما (10) فَإِنَّکَ لا تَدری ما یَکونُ (11) .
امام علی علیه السلام :کسی که پیش از در رسیدن وقت نماز، آماده نشود، آن را بزرگ نشمرده است.
زرارة:به امام باقر علیه السلام عرض کردم: خداوند نیکویت بدارد،کدام یک از آغاز، میان یا پایان وقت هر نماز، برتر است؟ فرمود: آغاز آن. همانا پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند عز و جل از کارهای نیک، آنچه را زود انجام گیرد، دوست می دارد.
امام باقر علیه السلام :بدان که اول وقت همیشه برتر است. پس هر اندازه می توانی در کار نیک شتاب کن.
نمازی که در اول وقت بالا برود، سپید و نورانی به سوی صاحبش باز می گردد و می گوید: مرا حفظ کردی، خدا تو را حفظ کند. و هنگامی که در غیر وقتش و بدون حدودش بالا برود، سیاه و تاریک به سوی صاحبش باز می گردد و می گوید: مرا تباه کردی، خدا تو را تباه کند.
امام صادق علیه السلام :فضیلت اول وقت بر آخر آن برای انسان، بهتر از فرزند و دارایی اوست.
هر نماز دو وقت دارد که از این دو، اول وقت برتر است و روا نیست کسی بدون دلیل در آخر وقت نماز بخواند، مگر به سبب عذری .
هنگامی که وقت نماز در می رسد، درهای آسمان برای بالا رفتن اعمال، گشوده می شود. پس دوست ندارم عملی زودتر از عمل من بالا برود و نام کسی پیش از من در صحیفه (دفتر اعمال) نوشته شود.
امام کاظم علیه السلام :هنگامی که نمازهای واجب در اول وقت و با رعایت حدودشان، بر پا داشته می شوند ، از شاخه بریده شده درخت آس (مورد) با همه عطر و بو و تازگیش، خوشبوترند. پس بر [ نماز ] اول وقت مداومت ورزید.
امام رضا علیه السلام :ای فلانی، هنگامی که وقت در رسید، نماز را [ فوری ] بخوان، که نمی دانی چه پیش می آید.
ص :53
إبراهیمُ بنُ موسَی القَزّاز :ألحَحتُ عَلَی الرِّضا علیه السلام فی شَیءٍ طَلَبتُهُ مِنهُ ، فَخَرَجَ یَستَقبِلُ بَعضَ الطالِبیّینَ ، وجاءَ وَقتُ الصَّلاةِ ، فَمالَ إلی قَصرٍ هُناکَ ، فَنَزَلَ تَحتَ شَجَرَةٍ بِقُربِ القَصرِ وَأنَا مَعَهُ ولَیسَ مَعَنا ثالِثٌ ، فَقالَ : أذِّن . فَقُلتُ : نَنتَظِرُ یَلحَقُ بِنا أصحابُنا ؟ فَقالَ : غَفَرَ اللّهُ لَکَ ، لا تُؤَخِّرَنَّ صَلاةً عَن أوَّلِ وَقتِها إلی آخِرِ وَقتِها مِن غَیرِ عِلَّةٍ عَلَیکَ ، اِبدَأ بِأَوَّلِ الوَقتِ . فَأَذَّنتُ وصَلَّینا (1) .
جابِرُ بنُ عَبدِ اللّهِ :فَقَدَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله قَومًا فِی الصَّلاةِ فَقالَ : ما خَلَّفَکُم عَنِ الصَّلاةِ ؟ قالوا : لِحاءٌ (3) کانَ بَینَنا ، فَقالَ : لا صَلاةَ لِجارِ المَسجِدِ إلاّ فِی المَسجِدِ (4) .
الإمام علیّ علیه السلام :لا صَلاةَ لِمَن لَم یَشهَدِ الصَّلَواتِ المکتوباتِ مِن جیرانِ المَسجِدِ إذا کانَ فارِغًا صَحیحًا (5) .
القاضِی النُّعمانُ :قالَ عَلیٌّ علیه السلام : لا صَلاةَ لِجارِ المَسجِدِ إلاّ فِی المَسجِدِ ، إلاّ أن یَکونَ لَهُ عُذرٌ أو بِهِ عِلَّةٌ ، فَقیلَ لَهُ : ومَن جارُ المَسجِدِ یا أمیرَ المُؤمِنینَ ؟ قالَ : مَن سَمِعَ النِّداءَ (6) .
الإمام الصادق علیه السلام :عَلَیکُم بِالصَّلاةِ فِی المَساجِدِ (7) .
إبراهیمُ بنُ مَیمونٍ عَنِ الإِمامِ الصّادِقِ علیه السلام :قُلتُ لَهُ : إنَّ رَجُلاً یُصَلّی بِنا نَقتَدی بِهِ فَهُوَ أحَبُّ إلَیکَ أو فِی المَسجِدِ ؟ قالَ : المَسجِدُ أحَبُّ إلَیَّ (8) .
ابراهیم بن موسی القزاز:از امام رضا علیه السلام چیزی را می طلبیدم و بر آن پای می فشردم. پس برای استقبال گروهی از طالبیان خارج شد، که وقت نماز در رسید. به سوی کاخی در آنجا راه کج کرد و زیر درختی در نزدیکی کاخ فرود آمد در حالی که جز ما دو نفر، کسی نبود. پس به من فرمود: اذان بگو. گفتم منتظر بمانیم تا دوستانمان به ما بپیوندند؟ فرمود: خدا تو را بیامرزد، نماز را بدون دلیل از اول وقت به آخر وقت به تأخیر مینداز. در اوّل وقت ، آغاز کن. پس اذان گفتم و نماز خواندیم.
6/13
نماز واجب را در مسجد خواندن
جابر بن عبداللّه :پیامبر گروهی را در نماز نیافت. پس گفت: چه چیز شما را از حضور در نماز باز داشته است؟ گفتند: به خاطر اختلافی که میان ما بوده است. حضرت فرمود: برای همسایه مسجد، نماز نیست جز در مسجد.
امام علی علیه السلام :برای آن دسته همسایگان مسجد که تندرست و فارغند ولی در نمازهای واجب حاضر نمی شوند، نمازی نیست.
قاضی نعمان:حضرت علی علیه السلام فرمود: برای همسایه مسجد، نماز نیست جز در مسجد، مگر اینکه بیماری یا عذری داشته باشد. به حضرت گفته شد: ای امیرمؤمنان چه کسی همسایه محسوب می شود؟ حضرت فرمود آن که صدای اذان را می شنود.
امام صادق علیه السلام :نماز را در مسجد بخوانید.
ابراهیم بن میمون از امام صادق علیه السلام :به ایشان گفتم: مردی برای ما نماز می گزارد و ما به او اقتدا می کنیم. آن نزد شما محبوبتر است یا در مسجد خواندن؟ فرمود: مسجد نزد من محبوبتر است.
ص :54
عنه علیه السلام :صَلاةُ الرَّجُلِ فی مَنزِلِهِ جَماعَةً تَعدِل أربَعًا وعِشرینَ صَلاةً ، وصَلاةُ الرَّجُلِ جَماعَةً فِی المَسجِدِ تَعدِلُ ثَمانیَوأربَعینَ صَلاةً مُضاعَفَةً فِی المَسجِدِ . . . إنَّ الصَّلاةَ فِی المَسجِدِ فَردًا بِأربَعٍ وعِشرینَ صَلاةً ، والصَّلاةُ فی مَنزِلِکَ فَردًا هَباءً مَنثورًا لا یَصعَدُ مِنهُ إلَی اللّهِ شَیءٌ ، ومَن صَلّی فی بَیتِهِ جَماعَةً رَغبَةً عَنِ المَسجِدِ فَلا صَلاةَ لَهُ ولا لِمَن صَلّی مَعَهُ إلاّ مِن عِلَّةٍ تَمنَعُ مِنَ المَسجِدِ (1) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله_ فی دُعائِهِ حینَ یَفتَتِحُ الصَّلاةَ بَعدَ التَّکبیرِ _: وَجَّهتُ وَجهیَ لِلّذی فَطَرَ السَّماواتِ والأَرضَ حَنیفًا وما أنَا مِنَ المُشرِکینَ ، إنَّ صَلاتی ونُسُکی ومَحیایَ ومَماتی للّهِِ رَبِّ العالَمینَ لا شَریکَ لَهُ ، وبِذلِکَ اُمِرتُ وأنَا مِنَ المُسلِمینَ ، اللّهُمَّ أنتَ المَلِکُ لا إلهَ إلاّ أنتَ سُبحانَکَ أنتَ رَبّی وأنَا عَبدُکَ ، ظَلَمتُ نَفسی واعتَرَفتُ بِذَنبی فَاغفِر لی ذُنوبی جَمیعًا إنَّهُ لا یَغفِرُ الذُّنوبَ إلاّ أنتَ ، واهدِنی لِأحسَنِ الأَخلاقِ لا یَهدی لِأَحسَنِها إلاّ أنتَ ، واصرِف عَنّی سَیِّئَها لا یَصرِفُ عَنّی سَیِّئَها إلاّ أنتَ ، لَبَّیکَ وسَعدَیکَ أنَا بِکَ وإلَیکَ ، ولا مَنجی ولا مَلجَأَ إلاّ إلَیکَ ، أستَغفِرُکَ وأتوبُ إلَیکَ (2) .
الإمام الصادق علیه السلام :کانَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام یَقولُ لِأَصحابِهِ : مَن أقامَ الصَّلاةَ وقالَ قَبلَ أن یُحرِمَ ویُکَبِّرَ : یا مُحسِنُ قَد أتاکَ المُسیءُ وقَد أمَرتَ المحسِنَ أن یَتَجاوَزَ عَنِ المُسیءِ ، وأنتَ الُمحسِنُ وأنَا المُسیءُ ، فَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وتَجاوَز عَن قَبیحِ ما تَعلَمُ مِنّی ، فَیَقولُ
اللّهُ تَعالی : مَلائِکَتِی اشهَدوا أنّی قَد عَفَوتُ عَنهُ وأرضَیتُ عَنهُ أهلَ تَبِعاتِهِ (3) .
امام صادق علیه السلام :نماز مرد در خانه اش به جماعت، برابر بیست وچهار نماز است و نماز مرد به جماعت در مسجد برابر چهل وهشت نماز [ با پاداش ]دو چندان شده در مسجد است. ... همانا نماز فرادا در مسجد برابر بیست و چهار نماز است و نماز فرادا در خانه ات چون گرد و غبار، پراکنده و نابود می گردد و چیزی از آن به سوی خداوند بالا نمی رود. و هر کس از روی بی اعتنایی به مسجد، در خانه اش نماز جماعت بخواند،او و هر کس که با او نماز خوانده، نمازی ندارند، جز به سبب گرفتاریی که از رفتن به مسجد باز می دارد.
7/13
دعاکردن در آغاز نماز
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ در دعایش هنگامی که می خواست پس از تکبیر،نماز را آغاز کند _: پاکدلانه به کسی روی آوردم که آسمانها و زمین را آفریده و من از مشرکان نیستم. نماز و عبادتم، زندگی و مرگم، برای پروردگار بی همتای جهانیان است و به این فرمان یافته ام و به آن تسلیم هستم. خدایا، تو ... و جز تو خدایی نیست. تو را تسبیح می کنم. تو پروردگار من هستی و من بنده توام. به خود ستم کردم و به گناهم اعتراف دارم. پس گناهانم را بپوشان که هیچکس جز تو، گناهان را نمی پوشاند. و به نیکوترین خویها، راهنمایی ام کن که جز تو به آن ها راهنمایی نمی کند و خویهای زشت را از من دور ساز که جز تو دور نکند. آماده و حاضرم، من با تو و به سوی تو هستم و جز به سوی تو راه نجات و پناهی نیست. از تو آمرزش می طلبم و به تو باز می گردم.
امام صادق علیه السلام :امیرمؤمنان علیه السلام به یارانش می فرمود: هر کس که نماز بر پا دارد و پیش از تکبیرة الاحرام بگوید: «ای نیکوکار، زشت کار نزد تو آمد و خود به نیکوکار فرمان داده ای که از زشتکار بگذرد. تو نیکوکاری و من زشتکار، پس بحق محمّد و خاندانش بر محمد و خاندانش درود فرست و از زشتیهایی که از من می دانی درگذر»، خدا می فرماید: فرشتگان من، گواه باشید که او را بخشیدم و طلبکاران او [ حقوق مالی و غیر آن ] را راضی ساختم.
ص :55
الإمام الباقر علیه السلام :یُجزیکَ فِی الصَّلاةِ مِنَ الکَلامِ فِی التَّوَجُّهِ إلَی اللّهِ أن تَقولَ : وَجَّهتُ وَجهیَ لِلَّذی فَطَرَ السَّماواتِ والأَرضَ عَلی مِلَّةِ إبراهیمَ حَنیفًا مُسلِمًا وما أنَا مِنَ المُشرِکینَ ، إنَّ صَلاتی ونُسُکی ومَحیایَ ومَماتی للّهِِ رَبِّ العالَمین لا شریکَ لَهُ ، وبِذلِکَ اُمرتُ وأنَا مِنَ المُسلِمینَ . ویُجزیکَ تَکبیرَةٌ واحِدَةٌ (1) .
الإمام الصادق علیه السلام :إذا قُمتَ إلَی الصَّلاةِ ، فَقُل : اللّهُمَّ إنّی اُقَدِّمُ إلَیکَ مُحَمَّدًا صلی الله علیه و آلهبَینَ یَدَی حاجَتی وأتَوَجَّهُ بِهِ إلَیکَ ، فَاجعَلنی بِهِ وَجیهًا عِندَکَ فِی الدُّنیا والآخِرَةِ ومِنَ المُقَرَّبینَ ، اجعَل صَلاتی بِهِ مَقبولَةً ، وذَنبی بِهِ مَغفُورًا ، ودُعائی بِهِ مُستَجابًا ، إنَّکَ أنتَ الغَفورُ الرَّحی (2) .
عنه علیه السلام :إذا افتَتَحتَ الصَّلاةَ فَارفَع کَفَّیکَ ثُمَّ ابسُطهُما بَسطًا ثُمَّ کبِّر ثَلاثَ تَکبیراتٍ ثُمَّ قُل : «اللّهُمَّ أنتَ المَلِکُ الحَقُّ لا إلهَ إلاّ أنتَ سُبحانَکَ إنّی ظَلَمتُ نَفسی ، فَاغفِر لی ذَنبی إنَّهُ لا یَغفِرُ الذُّنوبَ إلاّ أنتَ» ثُمَّ تُکَبِّرُ تَکبیرَتَینِ ثُمَّ قُل : «لَبَّیکَ وسَعدَیکَ والخَیرُ فی یَدَیکَ والشَّرُّ لَیسَ إلَیکَ والمَهدیُّ مَن هَدَیتَ ، لا مَلجَأَ مِنکَ إلاّ إلَیکَ ، سُبحانَکَ وحَنانَیکَ ، تَبارَکتَ وتَعالَیتَ ، سُبحانَکَ رَبَّ البَیتِ» ثُمَّ تُکَبِّرُ تَکبیرَتَینِ ثُمَّ تَقَولُ : «وَجَّهتُ وَجهیَ لِلَّذی فَطَرَ السَّماواتِ والأَرضَ عالِمِ الغَیبِ والشَّهادَةِ حَنیفًا مُسلِمًا وما أنَا مِنَ المُشرِکینَ ، إنَّ صَلاتی ونُسُکی ومَحیایَ ومَماتی للّهِِ رَبِّ العالَمینَ لا شَریکَ لَهُ ، وبِذلِکَ اُمرتُ وأنَا مِنَ المُسلِمینَ» ثُمَّ تَعَوَّذ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ ، ثُمَّ اقرَأ فاتِحَةَ الکِتابِ (3) .
امام باقر علیه السلام :_ هنگام روکردن به سوی خداوند در نماز، کافی است که بگویی: به کسی روی آوردم که آسمانها و زمین را آفریده ،بر دین پاک ابراهیم هستم ،مسلمانم و از مشرکان نیستم. همانا نماز و عبادتم و زندگی و مرگم برای پروردگار بی همتای جهانیان است و به این فرمان یافته ام و بدان تسلیم هستم. و یک تکبیر [ برای آغاز نماز ] کفایت می کند.
امام صادق علیه السلام :هنگامی که برای نماز برخاستی بگو: خدایا من محمّد صلی الله علیه و آلهرا پیشاپیشِ نیازم، قرار می دهم و با او به سوی تو روی می آورم. پس مرا در دنیا و آخرت به او آبرومند و از نزدیکان، قرار ده. نمازم را به او پذیرفته و گناهم را به او آمرزیده و دعایم را به او روا شده، قرار ده. تو و فقط تو آمرزشگر و مهربانی.
هنگام آغاز نماز کف دستانت را بالا ببر و آن ها را کاملاً بگشای. سه تکبیر بگو و سپس بگو: «خدایا تو پادشاه حقیقی هستی ، جز تو خدایی نیست، تو را تسبیح می کنم و به خود ستم کردم. پس گناهم را بپوشان که جز تو، کسی گناهان را نمی پوشاند». پس دو تکبیر می گویی و سپس بگو: «آماده و حاضرم، نیکی در دستان توست و بدی به تو راه ندارد. ره یافته آن است، که تو برایش ره نمودی. پناهگاهی از تو جز به سوی تو نیست. منزه و بخشاینده ای ، مبارک و والایی، منزهی ای پروردگار خانه». پس دوتکبیر می گویی و پس از آن می گویی : «پاکدلانه به کسی روی آوردم که آسمانها و زمین را آفریده، دانا به آشکار و نهان، مسلمانم و از مشرکان نیستم. همانا نماز و عبادتم و زندگی و مرگم، برای پروردگار بی همتای جهانیان است و به این فرمان یافته ام و بدان تسلیم هستم.» سپس از شیطان رانده شده به خدا پناه ببر و پس از آن [ سوره ] فاتحة الکتاب (حمد) را بخوان .
ص :56
الإمام المهدیّ علیه السلام_ لُِمحَمَّدِ بنِ عَبدِاللّهِ الحِمَیریِّ الّذی سَأَلَهُ عَنِ التَّوَجُّهِ لِلصَّلاةِ _: التَّوَجُّهُ کُلُّهُ لَیسَ بِفَریضَةٍ ، والسُّنَّةُ المُؤَکَّدَةُ فیهِ الَّتی کَالإِجماعِ الَّذی لا خِلافَ فیهِ : «وَجَّهتُ وَجهیَ لِلَّذی فَطَرَ السَّماواتِ والأَرضَ حَنیفًا مُسلِمًا عَلی مِلَّةِ إبراهیمَ ودینِ مُحَمَّدٍ وهدی أمیرِ المُؤمِنینَ وما أنَا مِنَ المُشرِکینَ ، إنَّ صَلاتی ونُسُکی ومَحیایَ ومَماتی للّهِِ رَبِّ العالَمینَ لا شَریکَ لَهُ ، وبِذلِکَ اُمرتُ وأنَا مِنَ المُسلِمینَ ، اللّهُمَّ اجعَلنی مِنَ المُسلِمینَ ، أعوذُ بِاللّهِ السَّمیعِ العَلیمِ مِنَ الشّیطانِ الرَّجیمِ ، بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» ثُمَّ تَقرَأُ الحَمدَ (1) .
أبو سَعیدٍ الخُدریّ عَنِ النَّبیِّ صلی الله علیه و آله أنَّهُ کانَ یَقولُ قَبلَ القِراءَةِ :أعوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجی (2) .
حَنانُ بنُ سَدیرٍ :صَلَّیتُ خَلفَ أبی عَبدِاللّهِ علیه السلام المَغرِبَ ، فَتَعَوَّذَ جِهارًا : «أعوذُ بِاللّهِ السَّمیعِ العَلیمِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ ، وأعوذُ بِاللّهِ أن یَحضُرونِ» ثمّ جَهَرَ بِبِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحی (3) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :أتانی جِبریلُ فَعَلَّمَنِی الصَّلاةَ فَقَرَأَ : «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» فَجَهَرَ بِها (4) .
امام مهدی علیه السلام_ به محمد بن عبداللّه حمیری که از توجه برای نماز پرسیده بود _: هیچیک از «توجّه»ها واجب نیست. و سنّت مؤکّد در آن که همچون اجماع و بدون اختلاف است ، این است : «به کسی روی آوردم که آسمانها و زمین را آفریده ،بر دین پاک ابراهیم هستم و مسلمانم ،بر دین محمد و هدایت امیر مؤمنانم و از مشرکان نیستم. همانا نماز و عبادتم و زندگی و مرگم برای پروردگار بی همتای جهانیان است و به این فرمان یافته ام و بدان تسلیم هستم. خدایا مرا از مسلمانان قرار ده،از شیطان رانده شده به خداوند شنوا و دانا پنام می برم». سپس سوره حمد را می خوانی.
8/13
پناه جستن
ابو سعید خدری از پیامبر صلی الله علیه و آله :ایشان پیش از قرائت [ نماز ] چنین می گفت: از شیطان رانده شده به خداوند پناه می برم.
حنان بن سدیر:نماز مغرب را پشت سر امام صادق علیه السلام خواندم . پس با صدایی آشکار استعاذه کرد: « از شیطان رانده شده، به خدای شنوا و دانا پناه می برم و از اینکه نزد من آیند به خدا پناه می برم .) سپس بسم اللّه الرحمن الرحیم را آشکارا گفت.
9/13
آشکارا گفتن بسم اللّه
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :جبرئیل نزدم آمد و نماز را به من آموزش داد. پس «بسم اللّه الرحمن الرحیم» را آشکارا گفت.
ص :57
زیدُ بنُ عَلیٍّ :دَخَلتُ عَلی أبی جَعفَرٍ علیه السلام فَذَکَرَ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ فَقالَ : تَدری ما نَزَلَ فی بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ ؟ فَقُلتُ : لا ، فَقالَ : إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آلهکانَ أحسَنَ النّاسِ صَوتًا بِالقُرآنِ ، وکانَ یُصَلّی بِفِناءِ الکَعبَةِ فَرَفَعَ صَوتَهُ ، وکانَ عُتبَةُ بنُ رَبیعَةَ وشَیبَةُ بنُ رَبیعَةَ وأبو جَهلٍ بنُ هِشامٍ وجَماعَةٌ مِنهُم یَستَمِعونَ قِراءَتَهُ . وکانَ یُکثِرُ قِراءَةَ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ فَیَرفَعُ بِها صَوتَهُ . فَیَقولونَ : إنَّ مُحَمَّدًا لَیُرَدِّدُ اسمَ رَبِّهِ تَردادًا ، إنَّهُ لَیُحِبُّهُ ، فَیَأمُرونَ مَن یَقومُ فَیَستَمِعُ عَلَیهِ ، ویَقُولُونَ : إِذا جَازَ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ فَأَعلِمنَا حَتّی نَقُومَ فَنَستمِعُ قِرائَتَهُ فَأَنزَلَ اللّهُ فی ذلِکَ : «وإذا ذَکَرتَ رَبَّکَ فِی القُرآنِ وَحدَهُ» بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ «وَلَّوا عَلی أدبارِهِم نُفورًا» (1)(2) .
الإمام الصادق علیه السلام :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا صَلّی بِالنّاسِ جَهَرَ بِبِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ فَیَخلِفُ مَن خَلفَهُ مِنَ المُنافِقینَ عَنِ الصُّفوفِ ، فَإِذا جازَها فِی السّورَةِ عادوا إلی مَواضِعِهِم ، وقالَ بَعضُهُم لِبَعضٍ : إنَّهُ لَیُرَدِّدُ اسمَ رَبِّهِ تَردادًا ، إنَّهُ لَیُحِبُّ رَبَّهُ فَأَنزَلَ اللّهُ : «وإذا ذَکَرتَ رَبَّکَ فِی القُرآنِ وَحدَهُ وَلَّوا عَلی أدبارِهِم نُفورًا» (3) .
عنه علیه السلام :بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ أحَقُّ ما جُهِرَ بِهِ فِی الصَّلاةِ ، لِقَولِ اللّهِ عز و جل : «وإذا ذَکَرتَ رَبَّکَ فِی القُرآنِ وَحدَهُ وَلَّوا عَلی أدبارِهِم نُفورًا» (4) .
عنه علیه السلام :اجتَمَعَ آلُ مُحَمَّدٍ علیهم السلام عَلَی الجَهرِ بِبِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحی (5) .
صَفوانُ الجَمّالُ :صَلَّیتُ خَلفَ أبیعَبدِاللّهِ علیه السلام أیّامًا ، فَکانَ إذا کانَت صَلاةً
لایُجهَرُ فیها جَهَرَ بِبِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ ، وکانَ یَجهَرُ فی السّورَتَینِ جَمیعًا (6) .
زید بن علی:بر امام باقر علیه السلام وارد شدم. «بسم اللّه الرحمن الرحیم» را یاد کرد و گفت: می دانی در باره «بسم اللّه الرحمن الرحیم» چه نازل شده است؟ گفتم: نه. فرمود: همانا پیامبر خدا صلی الله علیه و آله خوش صداترین مردم در خواندن قرآن بود. در صحن کعبه (7) با صدای بلند نماز می خواند و عتبة بن ربیعه و شیبة بن ربیعه و ابو جهل بن هشام و گروهی از آنان به قرائت او گوش می دادند. و حضرت «بسم اللّه الرحمن الرحیم» را فراوان قرائت و صدای خود را به آن بلند می کرد. پس آن ها می گفتند: همانا محمّد نام پروردگارش را تکرار می کند ، آن هم چه تکرار کردنی. بی گمان خدایش را دوست دارد. پس به کسی فرمان می دادند که بایستد و به حضرت گوش بسپارد تا پس از خواندن بسم اللّه آن ها را برای شنیدن بقیه قرائت حضرت خبر کند. پس خداوند در این باره نازل کرد «و چون در نماز پروردگارت را به یگانگی یاد می کنی» [ یعنی چون ] بسم اللّه الرحمن الرحیم، می گویی «با نفرت پشت می کنند» .
امام صادق علیه السلام :پیامبرخدا صلی الله علیه و آله هنگامی که با مردم نماز می گزارد، «بسم اللّه الرحمن الرحیم» را آشکارامی گفت. پس منافقانی که در پشت سر حضرت بودند، صفهای نماز را ترک می کردند و هنگامی که پیامبر از بسم اللّه سوره می گذشت، به جایگاهشان باز می گشتند و به یکدیگر می گفتند: محمّد نام پروردگارش را تکرار می کند ، آن هم چه تکرار کردنی. بی گمان پروردگارش را دوست دارد. پس خداوند در این باره نازل کرد: «و چون در نماز پروردگارت را به یگانگی یاد می کنی، با نفرت پشت می کنند» .
«بسم اللّه الرحمن الرحیم» سزاوارترین جزء نماز به آشکار کردن است. به سبب گفته خداوند عز و جل : «و چون در نماز پروردگارت را به یگانگی یاد می کنی، با نفرت پشت کنند» .
خاندان حضرت محمّد صلی الله علیه و آله بر آشکارا گفتن «بسم اللّه الرحمن الرحیم»،
اجماع کرده اند.
ص :58
الإمام الرضا علیه السلام :الإِجهارُ بِبِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ فی جَمیعِ الصَّلَواتِ سُنَّةٌ (1) .
رَجاءُ بنُ أبِی الضَّحّاکِ_ فی وَصفِ صَلاةِ الإِمام الرَّضا علیه السلام _: کان یَجهَرُ بِبِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ فِی جَمیعِ صَلاتِهِ بِاللَّیلِ والنَّهارِ (2) .
الإمام العسکری علیه السلام :عَلاماتُ المُؤمِنِ خَمسٌ : صَلاةُ الخَمسینَ ، و زیارَهُ الأَربَعینَ ، والتَّخَتُّمُ فِی الیَمینِ ، وتَعفیرُ الجَبینِ ، والجَهرُ بِبِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحی (3) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مِن تَمامِ الصَّلاةِ سُکونُ الأَطرافِ (5) .
عنه صلی الله علیه و آله :إذا قامَ أحَدُکُم إلَی الصَّلاةِ فَلیُسَکِّن أطرافَهُ ، لا یَتَمَیَّلُ تَمَیُّلَ الیَهودِ ، فَإِنَّ سُکونَ الأَطرافِ مِن تَمامِ الصَّلاةِ (6) .
سالِمُ بنُ عَبدِاللّهِ :قالَ عُقبَةُ بنُ عَمرٍو : ألا اُصَلّی کَما رَأَیتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آلهیُصَلّی ، فَقُلنا : بَلی ، فَقامَ یُصَلّی ، فَلَمّا رَکَعَ وَضَعَ راحَتَیهِ عَلی رُکبَتَیهِ وجَعَلَ أصابِعَهُ مِن وَراءِ رُکبَتَیهِ وجافی إبطَیهِ حَتَّی استَقَرَّ کُلُّ شَیءٍ مِنهُ ، ثُمَّ رَفَعَ رَأسَهُ فَقامَ حَتَّی استَقَرَّ کُلُّ شَیءٍ مِنهُ ، ثُمَّ سَجَدَ فَجافی إبطَیهِ حَتَّی استَقَرَّ کُلُّ
شیءٍ مِنهُ ، ثُمَّ رَفَعَ رَأسَهُ فَقَعَدَ حَتَّی استَقَرَّ کلُّ شَیءٍ مِنهُ ، ثُمَّ صَنَعَ ذلِکَ أربَعَ رَکَعاتٍ ، ثُمَّ قالَ : هکَذا رَأَیتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یُصَلّی ، وهکَذا کانَ یُصَلّی بِنا (7) .
صفوان جمّال:چند روز پشت سر امام صادق علیه السلام نماز خواندم.«بسم اللّه الرحمن الرحیم» را در نمازهایی که آشکارا خوانده نمی شود،آشکار می کرد و این را هم در هر دو سوره [ حمد و سوره پس از آن ]می کرد.
امام رضا علیه السلام :آشکار کردن «بسم اللّه الرحمن الرحیم» در همه نمازها، سنّت است.
رجاء بن أبی ضحاک_ در وصف نماز امام رضا علیه السلام _: «بسم اللّه الرحمن الرحیم» را آشکارا می گفت.
امام عسکری علیه السلام :نشانه های مؤمن پنج چیز است: پنجاه رکعت نماز (8) ، زیارت اربعین، انگشتر در دست کردن،پیشانی بر خاک نهادن و آشکارا گفتن «بسم اللّه الرحمن الرحیم» .
10/13
آرامش تن
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از کمالات نماز ، ساکن بودن اندام بدن است.
هر کس از شما که به نماز می ایستد، اندام خود را ساکن سازد و مانند یهودیان کج نگردد که ساکن بودن اندام از کمالات نماز است.
سالم بن عبداللّه :عقبة بن عمرو گفت: آنگونه که دیدم پیامبر نماز می خواند، برایتان نماز نگزارم ؟ گفتیم: چرا، پس برخاست و نماز گزارد. هنگام رکوع، کف دستانش را بر زانوان و انگشتانش را در پشت زانوها نهاد و بازوهایش را از زیر بغل دور ساخت تا تمام بدنش آرام گرفت. سپس سر بر داشت و ایستاد تا تنش آرام گرفت. سپس سجده کرد و بازوهایش را از زیر بغل دور ساخت تا اینکه بدنش آرام گرفت. سپس سرش را بلند کرد و نشست تا بدنش آرام گرفت و چهار رکعت اینگونه خواند. سپس گفت: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را دیدم اینگونه نماز می خواند و همینگونه هم برای ما نماز می گزارد.
ص :59
فیما أوحَی اللّهُ تَعالی إلی موسَی بنِ عِمرانَ :یا موسی عَجِّلِ التَّوبَةَ وأخِّرِ الذَّنبَ ، وتَأَنَّ فِی المَکثِ بَینَ یَدَیَّ فِی الصَّلاةِ (1) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن أطالَ الصَّلاةَ خَفَّفَ اللّهُ عَنهُ القیامَ یَومَ القیامَةِ ، یَومَ یَقومُ النّاسُ لِرَبِّ العالَمینَ (2) .
الإمام الصادق علیه السلام :إذا صَلَّیتَ وَحدَکَ فَأَطِلِ الصَّلاةَ فَإِنَّهَا العِبادَةُ (3) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا صَلاةَ لِمَن لا یُصیبُ أنفُهُ مِنَ الأَرضِ ما یُصیبُ الجَبینُ (4) .
عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ لا یَقبَلُ صَلاةَ مَن لا یُصیبُ أنفُهُ الأَرضَ (5) .
ابنُ عبّاسٍ :أتَی النَّبیُّ صلی الله علیه و آله عَلی رَجُلٍ وهُوَ یُصَلّی ، فَسَجَدَ عَلی جَبهَتِهِ ولا یَضَعُ أنفَهُ ، فَقالَ : ضَع أنفَکَ یَسجُد مَعَکَ (6) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :السُّجودُ عَلَی الجَبهَةِ فَریضَةٌ وعَلَی الأَنفِ تَطَوُّعٌ (7) .
الإمام الباقر علیه السلام :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : السُّجودُ عَلی سَبعَةِ أعظُمٍ : الجَبهَةِ والیَدَینِ والرُّکبَتَینِ والإِبهامَینِ ، وتُرغِمُ بِأَنفِکَ إرغامًا . فَأمَّا الفَرضُ فَهذِهِ
السَّبعَةُ ، وأمَّا الإِرغامُ بِالأَنفِ فَسُنَّةٌ مِنَ النَّبیِّ صلی الله علیه و آله (8) .
11/13
درنگ کردن
در آنچه خداوند تعالی به حضرت موسی بن عمران علیه السلام وحی کرد، آمده بود: ای موسی ، به سوی توبه بشتاب و گناه را به تأخیر انداز و هنگام به نماز ایستادن در پیشگاه من، درنگ کن.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس نماز را طول بدهد، خداوند در روز قیامت، روزی که مردم برای پروردگار جهانیان می ایستند، ایستادن را از او بر می دارد.
امام صادق علیه السلام :هنگامی که تنها نماز می خوانی، نماز را طول بده که عبادت است.
12 / 13
بینی به خاک مالیدن
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :کسی که بینیش را همچون پیشانی به خاک نرساند، نماز (کامل) ندارد.
خداوند نماز کسی که بینیش را به خاک نمی رساند، نمی پذیرد .
ابن عباس:پیامبر صلی الله علیه و آله بر مردی که نماز می خواند، گذر کرد. او در سجده پیشانیش را بر زمین می نهاد ولی بینیش را نه .پس پیامبر فرمود: بینیت را بر خاک بنه، تا با تو سجده کند.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سجده بر پیشانی واجب و بر بینی مستحب است .
امام باقر علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: سجده بر هفت استخوان است: پیشانی،
دو دست ، دو زانو و دو انگشت شست پا.بینیت را نیز به گونه ای به خاک می سایی ،ولی واجب، همین هفت عضو است و اما به خاک مالیدن بینی، سنتی از پیامبر خداست (9) .
ص :60
قال العلاّمة المجلسی : اعلم أنّ استحباب الإرغام ممّا أجمع علیه الأصحاب . . . ویکفی فیه إصابة جزء من الأنف الأرضَ أیَّ جزء کان (2) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ الرَّجُلَینِ مِن اُمَّتی یَقومانِ فِی الصَّلاةِ ، ورُکوعُهُما وسُجودُهُماواحِدٌ ، وإنَّ ما بَینَ صَلاتَیهِما مِثلُ ما بَینَ السَّماءِ والأَرضِ (3) .
الإمام الحسن علیه السلام :إنَّ الرَّجُلَینِ یَکونانِ فی صَلاةٍ واحِدَةٍ وبَینَهُما مِثلُ ما بَینَ السَّماءِ والأَرضِ مِن فَضلِ الثَّوابِ (4) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :أیُّهَا النّاسُ، إنَ المُصَلّی إذا صَلّی فَإِنَّهُ یُناجی رَبَّهُ تَبارَکَ وتَعالی ، فَلیَعلَم بِما یُناجیهِ (5) .
عنه صلی الله علیه و آله :إذا قامَ العَبدُ إلی صَلاتِهِ وکانَ هَواهُ وقَلبُهُ إلَی اللّهِ انصَرَفَ کَیومِ وَلَدَتهُ اُمُّهُ (6) .
عنه صلی الله علیه و آله :ما مِنکُم مِن أحَدٍ یَتَوَضَّأُ فیُسبِغُ الوُضوءَ ثُمَّ یَقومُ فَیَرکَعُ رَکعَتَینِ یُقبِلُ عَلَیهِما بِقَلبِهِ ووَجهِهِ إلاّ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ وغُفِرَ لَهُ (7) .
فایده:
علامه مجلسی: بدان که فقیهان شیعه بر مستحب بودن به خاک مالیدن بینی اجماع کرده اند... و به این منظور هر جزء از بینی را به خاک برسانی کافی است .
ب: آداب باطنی
امام باقر علیه السلام :دو نفر از امتم به نماز می ایستند و رکوع وسجودی یکسان دارند ، حال آنکه نمازهایشان به اندازه آسمان و زمین از هم دور است.
امام حسن علیه السلام :دو نفر در یک نمازند، حال آنکه پاداشهایشان به اندازه آسمان و زمین از هم فاصله دارد .
13/13
حضور قلب داشتن
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای مردم ،همانا نمازگزار هنگام نماز، با پروردگار بزرگ و بلند مرتبه اش مناجات می کند. پس باید بداند چه می گوید .
هر گاه بنده به نماز بایستد و گرایش و دلش به سوی خدا باشد، همچون روزی که از مادر زاده شده باز می گردد .
هیچیک از شما نیست که وضویی کامل بسازد ،سپس برخیزد و دو رکعت نماز با توجه و حضور قلب بخواند، مگر اینکه آمرزیده و بهشت برایش واجب می شود .
ص :61
عنه صلی الله علیه و آله :مَن صَلّی رَکعَتَینِ ولَم یُحَدِّث فیهِما نَفسَهُ بِشَیءٍ مِن اُمورِ الدُّنیا غَفَرَ اللّهُ لَهُ ذُنوبَهُ (1) .
عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ العَبدَ لَیُصَلِّی الصَّلاةَ ، لا یُکتَبُ لَهُ سُدسُها [ثُلثُها ]ولا عُشرُها ، وإنَّما یُکتَبُ لِلعَبدِ مِن صَلاتِهِ ما عَقَلَ مِنها (2) .
المعصوم علیه السلام :لَیسَ لَکَ مِن صَلاتِکَ إلاّ ما أحضَرتَ فیهِ قَلبَکَ (3) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :رَکعَتانِ خَفیفَتانِ فی التَّفَکُّرِ خَیرٌ مِن قیامِ لَیلَةٍ (4) .
المعصوم علیه السلام :صَلاةُ رَکعَتَینِ بِتَدَبُّرٍ خَیرٌ مِن قیامِ لَیلَةٍ والقَلبُ ساهٍ (5) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا یَقبَلُ اللّهُ صَلاةَ عَبدٍ لا یُحضِرُ قَلبَهُ مَعَ بَدَنِهِ (6) .
الإمام الباقر والإمام الصادق علیهماالسلام :إنَّما لَکَ مِن صَلاتِکَ ما أقبَلتَ عَلَیهِ مِنها ، فَإِن أوهَمَها کُلَّها أو غَفَلَ عَن أدائِها لُفَّت فَضُرِبَ بِها وَجهُ صاحِبِها (7) .
الإمام الصادق علیه السلام :مَن صَلّی رَکعَتَینِ یَعلَمُ ما یَقولُ فیهِمَا انصَرَفَ ولَیسَ بَینَهُ وبَینَ اللّهِ ذَنبٌ (8) .
الإمام الباقر علیه السلام :إذا قُمتَ فِی الصَّلاةِ فَعَلَیکَ بِالإِقبالِ عَلی صَلاتِکِ ، فَإِنَّما یُحسَبُ لَکَ مِنها ما أقبَلتَ عَلَیهِ (9) .
الإمام الصادق علیه السلام :إنّی لاَُحِبُّ لِلرَّجُلِ مِنکُمُ المُؤمِنِ إذا قامَ فی صَلاةِ فَریضَةٍ أن یُقبِلَ بِقَلبِهِ إلَی اللّهِ ولا یَشغَلَ قَلبَهُ بِأَمرِ الدُّنیا ، فَلَیسَ مِن مُؤمِنٍ یُقبِلُ بِقَلبِهِ فی صَلاتِهِ إلَی اللّهِ إلاّ أقبَلَ اللّهُ إلَیهِ بِوَجهِهِ وأقبَلَ بِقُلوبِ المُؤمِنینَ إلَیهِ بِالمحَبَّةِ لَهُ بَعدَ حُبِّ اللّهِ عز و جل إیّاهُ (10) .
عنه علیه السلام :إذَا استَقبَلتَ القِبلَةَ فَانسَ الدُّنیا وما فیها والخَلقَ وما هُم فیهِ ، وعایِن
بِسِرِّکَ عَظَمَةَ اللّهِ ، واذکُر وُقوفَکَ بَینَ یَدَیهِ یَوم تَبلو کُلُّ نَفسٍ ما أسلَفَت ورُدّوا إلَی اللّهِ مَولاهُمُ الحَقِّ ، وقِف عَلی قَدَمِ الخَوفِ والرَّجاءِ ، فَإِذا کَبَّرتَ فَاستَصغِر ما بَینَ السَّماواتِ العُلی والثَّری دونَ کِبریائِهِ ، فَإِنَّ اللّهَ إذَا اطَّلَعَ عَلی قَلبِ العَبدِ وهُوَ یُکَبِّرُ وفی قَلبِهِ عارِضٌ عَن حَقیقَةِ تَکبیرِهِ قالَ : یا کاذِبُ أتَخدَعُنی ؟! وعِزَّتی وجَلالی ، لَأَحرِمَنَّکَ حَلاوَةَ ذِکری ولَأَحجُبَنَّکَ عَن قُربی والمُسارَّةِ بِمُناجاتی . واعلَم أنَّهُ غَیرُ مُحتاجٍ إلی خِدمَتِکَ وهُوَ غَنیٌّ عَن عِبادَتِکَ ودُعائِکَ ، وإنَّما دَعاک بِفَضلِهِ لِیَرحَمَکَ ویُبعِدَک عَن عُقوبَتِهِ ویَنشُرَ عَلَیکَ مِن بَرَکاتِ حَنانیَّتِهِ ویَهدیَکَ إلی سَبیلِ رِضاهُ ویَفتَحَ لَکَ بابَ مَغفِرَتِهِ (11) .
هر کس دو رکعت نماز بگزارد ودر آن به هیچ کار دنیایی نیاندیشد،خداوند گناهانش را می آمرزد .
بنده نماز می خواند و یک ششم [ یک سوم ] و حتی یک دهم آن را هم نمی نویسند. از نماز بنده، فقط آنچه را که درک می کند می نویسند.
از معصومان روایت شده است : برای تو از نمازت _ جز آن مقدار که حضور قلب داری _ چیزی نیست .
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دو رکعت نماز مختصر با تفکر، بهتر از یک شب به عبادت ایستادن است.
از معصومان روایت شده است : دو رکعت نماز با تدبّر، بهتر از یک شب به عبادت ایستادن با قلبی بی توجه است .
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند نماز بنده ای را که دلش همراه تنش نیست، نمی پذیرد .
امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام:برای تو از نمازت، فقط آنچه که به آن توجه داری هست. پس اگر همه آن را به وهم و خیال بگذراند یا از انجامش غفلت بورزد، نمازش را درهم می پیچند و به صورتش می زنند .
امام صادق علیه السلام :هر کس دو رکعت نماز بگزارد و بداند که چه می گوید، بی هیچ گناهی میان او وخدایش باز می گردد .
امام باقر علیه السلام :هنگامی که به نماز می ایستی، پیوسته باتوجه باش که از آن، فقط آنچه توجه داری به حساب می آید .
امام صادق علیه السلام :همانا من دوست دارم شخص با ایمان شما هنگامی که به نماز واجب می ایستد، دلش را به سوی خدا کند و به کار دنیایی مشغول ندارد. هیچ شخص با ایمانی در نماز دل به سوی خدا نمی کند مگر اینکه خداوند به او رو می آورد و دلهای مؤمنان را به او علاقمند می سازد. پس از آنکه خود نیز او را دوست دارد .
هنگامی که به قبله رو کردی، دنیا را و آنچه در آن است و مردم را و آنچه در پی آنند، فراموش کن و به چشم دل، بزرگی خدا را نظاره کن و ایستادنت را در پیشگاهش _ آن روز که هر کس از آنچه فرستاده آگاه می شود و به سوی مولای حقیقیش باز گردانده می شود _ به یاد آر، ایستادنی بر یک پای ترس و یک پای امید. پس هنگامی که خدا را بزرگ دانستی (تکبیر گفتی) آنچه را در میان آسمان برین و خاک زیرین است کوچک بشمار، بی گمان آن هنگام که خداوند از دل کسی که او را بزرگ شمرده اما از حقیقت آن امتناع دارد آگاه شود، می گوید: ای دروغگو آیا مرا گول می زنی؟ به عزت و جلالم سوگند، از شیرینی ذکرم محرومت می سازم و از نزدیکی به درگاهم و شادمانی مناجاتم، مانع می شوم .
و بدان که خدا به خدمت تو احتیاجی ندارد و از عبادت و دعای تو بی نیاز است و تنها برای این دعوتت کرده که تو را ببخشاید واز مجازاتش دور کند و برکتهای رحمتش را به تو مژده دهد و راه رضایتش را به تو بنماید و درِ آمرزشش را بر تو بگشاید .
ص :62
مِن سُنَنِ إدریسَ علیه السلام :إذا دَخَلتُم فِی الصَّلاةِ فَاصرِفوا لَها خَواطِرَکُم وأفکارَکُم ، وادعُوا اللّهَ دُعاءًا طاهِرًا مُتَفَرِّغًا ، وسَلوهُ مَصالِحَکُم ومَنافِعَکُم بِخُضوعٍ وخُشوعٍ وطاعَةٍ واستِکانَةٍ (1) .
الکتاب:
«قَد أفلَحَ المُؤمِنونَ * الَّذینَ هُم فی صَلاتِهِم خاشِعونَ» (3) .
الإمام علیّ علیه السلام_ فی قَولِهِ عز و جل : «الَّذینَ هُم فی صَلاتِهِم خاشِعونَ» _: الخُشوعُ فِی القَلبِ ، وأن تُلینَ کِتفَکَ لِلمَرءِ المُسلِمِ ، وأن لا تَلتَفِتَ فی صَلاتِکَ (4) .
الإمام الصادق علیه السلام :إذا کُنتَ دَخَلتَ فی صَلاتِکَ فَعَلَیکَ بِالتَّخَشُّعِ والإِقبالِ عَلی
صَلاتِکَ ، فَإِنَّ اللّهَ عز و جل یَقولُ : «الَّذینَ هُم فی صَلاتِهِم خاشِعونَ» (5) .
از سنتهای ادریس:هنگامی که به نماز داخل شدید، فکر و ذکر خود را به آن مشغول کنید و خدا را با پاکی و خالی بودن از غیر بخوانید و مصلحت و سود خویش را با خواری و فروتنی و فرمانبرداری و بیچارگی از او بجویید .
14/13
فروتنی
قرآن :
«حتما مومنان رستگار شدند. آنان که در نمازشان فروتنند.»
امام علی علیه السلام_ در باره گفته خداوند: «آنان که در نمازشان فروتنند» _: منظور، فروتنی در دل است و اینکه مسلمانان را در سایه مهر خود بگیری و در نماز به این سو و آن سو رو نکنی .
امام صادق علیه السلام :هنگامی که نماز را آغاز کردی، فروتن باش و به نمازت توجه کن که خداوند می فرماید: «آنان که در نمازشان فروتنند» .
ص :63
عنه علیه السلام_ فی قَولِهِ تَعالی : «الَّذینَ هُم فی صَلاتِهِم خاشِعونَ» _: الخُشوعُ غَضُّ البَصَرِ فِی الصَّلاةِ (1) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا صَلاةَ لِمَن لا یَتَخَشَّعُ فی صَلاتِهِ (2) .
الإمام علیّ علیه السلام :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله أبصَرَ رَجُلاً یَعبَثُ بِلِحیَتِهِ فی صَلاتِهِ فَقالَ : إنَّهُ لَو خَشَعَ قَلبُهُ لَخَشَعَت جَوارِحُهُ (3) .
عنه علیه السلام :لِیَخشَعِ الرَّجُلُ فی صَلاتِهِ ، فَإِنَّهُ مَن خَشَعَ قَلبُهُ للّهِِ عز و جل خَشَعَت جَوارِحُهُ فَلا یَعبَثُ بِشَیءٍ (4) .
عنه علیه السلام :لَیسَ الشَّأنُ أن تُصَلّیَ وتَصومَ وتَتَصَدَّقَ ، الشَّأنُ أن تَکونَ الصَّلاةُ بِقَلبٍ نَقیٍّ وعَمَلٍ عِندَ اللّهِ مَرضیٍّ وخُشوعٍ سَویٍّ (5) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :ضَع بَصَرَکَ مَوضِعَ سُجودِکَ (6) .
عنه صلی الله علیه و آله :الخُشوعُ الَّذی لا یَعرِف الَّذی عَن یَمینِهِ ولاَ الَّذی عَن یَسارِهِ ، إنَّما یَنظُرُ إلی مَوضِعِ سُجودِهِ (7) .
الإمام الباقر علیه السلام :اخشَع بِبَصَرِکَ ولا تَرفَعهُ إلَی السَّماءِ ، ولیَکُن حِذاءَ وَجهِکَ فی مَوضِعِ سُجودِکَ (8) .
الإمام الصادق علیه السلام_ لِمَن سَأَلَهُ : أیَتَباکَی الرَّجُلُ فِی الصَّلاةِ ؟ _: بَخٍ بَخٍ ولَو مِثلُ رَأسِ الذُّبابِ (10) .
درباره گفته خداوند تعالی: «آنان که در نمازشان فروتنند» _ : فروتنی، پایین انداختن نگاه در نماز است .
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :کسی که در نمازش فروتنی نکند، نمازی ندارد.
امام علی علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله مردی را دید که در نماز با ریشش بازی می کند. پس فرمود: اگر دلش فروتن می بود، اندامش نیز فروتن می شد.
انسان باید در نمازش فروتنی کند، که اگر کسی دلش برای خدای عز و جلفروتن باشد، اندامش نیز فروتن می شود و با چیزی بازی نمی کند (11) .
اینگونه نیست که فقط نماز بخوانی و روزه بگیری و صدقه بدهی، بلکه چنین باید که نماز با دلی پاک و عملی مقبول خداوند و خشوعی استوار باشد .
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نگاهت را به سجده گاهت، بدوز .
فروتن آن است که به راست و چپش پی نمی برد، تنها به سجده گاهش می نگرد .
امام باقر علیه السلام :نگاهت را به پایین فرو انداز و به سوی آسمان بالا مبر . باید سجده گاهت درست روبروی چهره ات باشد .
15/13
گریستن
امام صادق علیه السلام_ به کسی که پرسیده بود: آیا مرد در نماز می گرید؟ _: بَه بَه
چه نیکوست، حتی اگر به اندازه سر مگس باشد .
ص :64
عنه علیه السلام_ لِمَن سَأَلَهُ عَنِ البُکاءِ فِی الصَّلاةِ أیَقطَعُ الصَّلاةَ ؟ _: إن بَکی لِذِکرِ جَنَّةٍ أو نارٍ فَذلِکَ هُوَ أفضَلُ الأَعمالِ فِیالصَّلاةِ، وإن کانَ ذَکَرَ مَیِّتًا لَهُ، فَصَلاتُهُ فاسِدَةٌ (1) .
عنه علیه السلام_ لِمَن سَأَلَهُ عَنِ الرَّجُلِ یَتَباکی فِی الصَّلاةِ المَفروضَةِ حَتّی یَبکِیَ ؟ _: قُرَّةُ عَینٍ وَاللّهِ . وقالَ علیه السلام : إذا کانَ ذلِکَ فَاذکُرنی عِندَهُ (2) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :صَلِّ صَلاةَ مُوَدِّعٍ کَأَنَّکَ تَراهُ ، فَإِن کُنتَ لا تَراهُ فَإِنَّهُ یَراکَ (3) .
أبو أیّوبَ :جاءَ رَجُلٌ إلَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آله فَقالَ : یا رَسولَ اللّهِ ، عَلِّمنی وأوجِز ، قالَ : إذا قُمتَ فی صَلاتِکَ فَصَلِّ صَلاةَ مُوَدِّعٍ (4) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :اُذکُرِ المَوتَ فی صَلاتِکَ ، فَإِنَّ الرَّجُلَ إذا ذَکَرَ المَوتَ فی صَلاتِهِ لَحَریٌّ أن یُحسِنَ صَلاتَهُ ، وصَلِّ صَلاةَ رَجُلٍ لا یَظُنُّ أن یُصَلّیَ صَلاةً غَیرَها (5) .
الإمام الصادق علیه السلام :إذا صَلَّیتَ صَلاةَ فَریضَةٍ فَصَلِّها لِوَقتِها صَلاةَ مُوَدِّعٍ یَخافُ أن لا یَعودَ إلَیها أبدًا ، ثُمَّ اصرِف بِبَصَرِکَ إلی مَوضِعِ سُجودِکَ ، فَلَو تَعلَمُ مَن عَن یَمینِکَ وشِمالِکَ لَأَحسَنتَ صَلاتَکَ ، واعلَم أنَّکَ قُدّامَ مَن یَراکَ ولا تَراهُ (6) .
به کسی که پرسیده بود: آیا گریستن در نماز، آن را باطل می سازد؟ _ : اگر به سبب یاد بهشت و دوزخ بگرید ، که برترین کار در نماز است واگر به سبب یاد کسی از مردگانش باشد ، نمازش باطل است.
به کسی که پرسیده بود مردی خودش را در نماز واجب گریان نشان می دهد تا اینکه واقعا می گرید _ : به خدا سوگند روشنی چشم است. و فرمود: هنگامی که چنین شد ، مرا نزد او یاد کن .
16/13
نماز خواندن مانند نماز خداحافظی کننده
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :مانند کسی که آخرین نمازش را می خواند ، نماز بگزار ؛ گویی او (خدا) را می بینی . پس اگر تو او را نمی بینی او تو را می بیند .
ابو ایوب:مردی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت: ای پیامبر خدا، به من بیاموز و مختصر کن . حضرت فرمود: هنگامی که به نماز ایستادی، همچون نماز کسی که خداحافطی می کند، نماز بگزار.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در نماز، مرگ را به یاد آر که هر گاه انسان مرگ را در نماز به یاد آورد ، سزامند است که نمازش را نیکو بگزارد و مانند کسی نماز بخوان که گمان نمی برد جز آن، نماز دیگری بخواند.
امام صادق علیه السلام :هنگامی که نماز واجب می خوانی در وقتش بخوان ؛ همچون نماز کسی که خداحافطی می کند و می ترسد هیچگاه بازنگردد. سپس نگاهت را به سجده گاهت بدوز، پس اگر می دانستی در راست و چپت چه کسانیند نمازت را نیکو می گزاردی و بدان که در پیشگاه کسی هستی که تو را می بیند و تو او را نمی بینی .
ص :65
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لِکُلِّ شَیءٍ صَفوَةٌ (1) وصَفوَةُ الصَّلاةِ التَّکبیرَةُ الاُولی (2) .
عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ لِکُلِّ شَیءٍ أنفَةٌ (3) وإنَّ أنفَةَ الصَّلاةِ التَّکبیرَةُ الاُولی ، فحافِظوا عَلَیها (4) .
عنه صلی الله علیه و آله :مِفتاحُ الصَّلاةِ الطَّهورُ ، وتَحریمُهَا التَّکبیرُ ، وتَحلیلُهَا التَّسلی (5) .
الإمام الباقر علیه السلام :التَّکبیرَةُ الواحِدَةُ فِی افتِتاحِ الصَّلاة تُجزی ، والثَّلاثُ أفضَلُ ، والسَّبعُ أفضَلُ کُلُّهُ (6) .
الإمام علیّ علیه السلام :لَمّا نَزَلَت هذِهِ الآیَةُ عَلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله : «إنّا أعْطَیناکَ الکَوثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانحَر» (7) قال النَّبیُّ صلی الله علیه و آله : یا جِبریلُ ، ما هذِهِ النَّحیرَةُ الَّتی أمَرَنی بِها رَبّی ؟ قالَ : إنَّها لَیسَت بِنَحیرَةٍ ولکِنَّهُ یأمُرُکَ إذا تَحَرَّمتَ لِلصَّلاةِ أن تَرفَعَ یَدَیکَ إذا کَبَّرتَ وإذا رَکَعتَ وإذا رَفَعتَ رَأسَکَ مِنَ الرُّکوعِ ، فَإِنَّها صَلاتُنا وصَلاةُ المَلائِکَةِ الَّذینَ فِی السَّماواتِ السَّبعِ . قالَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله : رَفعُ الأَیدی مِنَ الاِستِکانَةِ الَّتی قالَ اللّهُ عز و جل : «فَمَا استَکانوا لِرَبِّهِم وما یَتَضَرَّعونَ» (8)(9) .
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر چیز گزیده ای دارد و گزیده نماز، تکبیر نخستین است.
هر چیز آغازی دارد و آغاز نماز ،تکبیر نخستین است . پس بر آن مواظبت ورزید .
نماز، با طهارت گشوده می شود، با تکبیر گفتن آغاز می گردد و با سلام دادن پایان می پذیرد .
امام باقر علیه السلام :یک تکبیر، برای آغاز کردن نماز کافی، سه تکبیر بهتر و هفت تکبیر بهترین است .
امام علی علیه السلام :هنگامی که این آیه بر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نازل شد: «ما به تو کوثر را بخشیدیم. پس برای پروردگارت نماز بخوان و نحر کن» ، پیامبر فرمود: ای جبرییل، این قربانی «نحر» که پروردگارم مرا به آن فرمان داده، چیست؟ جبرییل گفت: آن، فرمان قربانی کردن نیست ، بلکه دستور می دهد هنگام تکبیر در آغاز نماز و رکوع و سر از رکوع برداشتن ، دستهای خود را بالا ببری که نماز ما و فرشتگان هفت آسمان چنین است. پیامبر فرمود: بالا بردن دست همان فروتنی است که خدای عز و جل فرمود: «برای پروردگارشان فروتنی و خاکساری نکردند» (10) .
ص :66
عَلقَمَةُ بنُ وائِلٍ عَن أبیهِ :صَلَّیتُ خَلفَ النَّبیِّ صلی الله علیه و آله فَکَبَّرَ حینَ افتَتَحَ الصَّلاةَ ورَفَعَ یَدَیهِ وحینَ أرادَ الرُّکوعَ وبَعدَ الرُّکوعِ (1) .
الإمام علیّ علیه السلام_ فی وَصفِ صَلاةِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله _کانَ إذا قامَ إلَی الصَّلاةِ المَکتوبَةِ کَبَّرَ ورَفَعَ یَدیهِ حَذوَ مَنکِبَیهِ ، ویَصنَعُ مِثلَ ذلِکَ إذا قَضی قِراءَتَهُ وأرادَ أن یَرکَعَ ، ویَصنَعُهُ إذا رَفَعَ مِنَ الرُّکوعِ ، ولا یَرفَعُ یَدَیهِ فی شَیءٍ مِن صَلاتِهِ وهُوَ قاعِدٌ ، وإذا قامَ مِنَ السَّجدَتَینِ رَفَعَ یَدیهِ کَذلِکَ وکَبَّرَ (2) .
الإمام الصادق علیه السلام :کانَ فی وَصیَّةِ النَّبیِّ صلی الله علیه و آله لِعَلیٍّ علیه السلام : . . . عَلَیکَ بِرَفعِ یَدَیکَ فی صَلاتِکَ وتَقلیبِهِما (3) .
الإمام علیّ علیه السلام :رَفعُ الیَدَینِ فِی التَّکبیرِ هُوَ العُبودِیَّةُ (4) .
الإمام الصادق علیه السلام_ فِی الرَّجُلِ یَرفَعُ یَدَهُ کُلَّما أهوی لِلرُّکوعِ والسُّجودِ وکُلَّما رَفَعَ رَأسَهُ مِن رُکوعٍ أو سُجودٍ ؟ _: هیَ العُبودیَّةُ (5) .
عنه علیه السلام :رَفعُکَ یَدَیکَ فِی الصَّلاةِ زینَتُها (6) .
مَنصورُ بنُ حازِمٍ :رَأَیتُ أبا عَبدِاللّهِ علیه السلام افتَتَحَ الصَّلاةَ فَرَفَعَ یَدَیهِ حِیالَ وَجهِهِ واستَقبَلَ القِبلَةَ بِبَطنِ کَفَّیهِ (7) .
هِشامُ بنُ الحَکَمِ عَنِ الإِمام الکاظِمِ علیه السلام :قُلتُ لَهُ : لِأَیِّ عِلَّةٍ صارَ التَّکبیرُ فی الافتِتاحِ سَبعَ تَکبیراتٍ أفضَلَ . . . قالَ : یا هِشامُ ، إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی خَلَقَ
السَّماواتِ سَبعًا والأَرَضینَ سَبعًا والحُجُبَ سَبعًا ، فَلَمّا أسری بِالنَّبیِّ صلی الله علیه و آلهوکانَ مِن رَبِّهِ کَقابِ قَوسَینِ أو أدنی ، رُفِعَ لَهُ حِجابٌ مِن حُجُبِهِ ، فَکَبَّرَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آلهوجَعَلَ یَقولُ الکَلِماتِ الّتی تُقالُ فِی الافتِتاحِ ، فَلَمّا رُفِعَ لَهُ الثّانی کَبَّرَ ،فَلَم یَزَل کَذلِکَ حَتّی بَلَغَ سَبعَ حُجُبٍ ، وکَبَّرَ سَبعَ تَکبیراتٍ ، فَلِذلِکَ العِلَّةِ یُکَبَّرُ فی الافتِتاحِ فِی الصَّلاةِ سَبعُ تَکبیراتٍ (8) .
علقمه بن وائل از پدرش:پشت سر پیامبر نماز خواندم، هنگام آغاز نماز تکبیر گفت و دستهایش را بالا برد و نیز هنگامی که خواست به رکوع برود و پس از رکوع (9) .
امام علی علیه السلام_ در وصف نماز پیامبر _: هنگامی که به نماز واجب می ایستاد تکبیر می گفت و دستهایش را تا روبری شانه هایش بالا می آورد و هنگامی که می خواست به رکوع برود و نیز پس از برخاستن چنین می کرد و هنگام نشستن در نماز، هیچگاه دستهایش را بالا نمی آورد و هنگامی که از دو سجده بر می خاست دستهایش را تا شانه هایش بالا می آورد و تکبیر می گفت .
امام صادق علیه السلام :سفارش پیامبر به علی چنین بود: پیوسته دستهایت را در نماز بالا ببر و آن ها را (به طرف قبله) بچرخان (10) .
امام علی علیه السلام :بالا بردن دست در نماز، همان بندگی است .
امام صادق علیه السلام :در باره کسی که پیش از رکوع و سجود و نیز پس از سر برداشتنْ دستهایش را بالا می آورد ، فرمود: آن بندگی است .
بالا آوردن دستهایت در نماز ، زینت آن است .
منصور بن حازم:امام صادق علیه السلام را در آغاز نماز دیدم که دستهایش را تا برابر صورتش بالا آورد و کف هر دو دستش را رو به قبله کرد.
هشام بن حکم :به امام کاظم علیه السلام عرض کردم : به چه علت بهتر است در
آغاز نماز هفت تکبیر گفته شود؟ امام فرمود: ای هشام، همانا خدای تبارک و تعالی آسمانها را هفت، زمینها را هفت و حجابها را هفت عدد قرار داده است .پس هنگامی که پیامبر را به معراج برد و فاصله ای به اندازه دو سر کمان یا کمتر از آن داشت، حجابی از حجابهایش را زدود . پس پیامبر تکبیر گفت و آغاز به گفتن کلمه هایی کرد که در شروع نماز گفته می شود. سپس هنگامی که حجاب دوم زدوده شد ، تکبیر گفت و همینگونه بود ، تا به حجاب هفتم رسید و هفت تکبیر گفت. بدین علت، هنگام آغاز نماز هفت تکبیر گفته می شود.
ص :67
الإمام الرضا علیه السلام :فَإِن قالَ : فَلِمَ یَرفَعُ الیَدَینِ فِی التَّکبیرِ ؟ قیلَ : لِأَنَّ رَفعَ الیَدَینِ ضَربٌ مِنَ الابتِهالِ والتَّبَتُّلِ والتَّضَرُّعِ ، فَأَحَبَّ اللّهُ عز و جل أن یَکونَ فی وَقتِ ذِکرِهِ مُتَبَتِّلاً مُتَضَرِّعًا مُبتَهِلاً ، ولِأَنَّ فی وَقتِ رَفعِ الیَدَینِ إحضارَ النّیَّةِ وإقبالَ القَلبِ عَلی ما قالَ (1) .
امام رضا علیه السلام :اگر گفته شود چرا در تکبیر دستها بالا آورده می شود؟ گفته می شود: چون بالا آوردن دستها گونه ای دعا ، انقطاع و خاکساری است و خدای عز و جل دوست داشت هنگام یاد او منقطع، خاکسار و خواستار باشیم. و نیز هنگام بالا آوردن دست ها، حاضر کردن نیت است وتوجه دادن دل به آنچه می گوید .
ص :68
الإمام علیّ علیه السلام :إنَّ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله کانَ إذا رَکَعَ قالَ : اللّهُمَّ لَکَ رَکَعتُ وبِکَ آمَنتُ ولَکَ أسلَمتُ ، أنتَ رَبّی ، خَشَعَ سَمعی وبَصَری ومُخّی وعَظمی وعَصَبی ومَا استَقَلَّت بِهِ قَدَمی للّهِِ رَبِّ العالَمینَ (1) .
ابنُ عَبّاسٍ :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا رَکَعَ استَوی ، فَلَو صُبَّ عَلی ظَهرِهِ الماءُ لاَستَقَرَّ (2) .
الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ عَلیًّا علیه السلام کانَ یَعتَدِلُ فِی الرُّکوعِ مُستَویًا حَتّی یُقالَ : لَو صُبَّ الماءُ عَلی ظَهرِهِ لاَستَمسَکَ، وکان یَکرَهُ أن یَحدِرَ رَأسَهُ ومَنکِبَیهِ فِیالرُّکوعِ (3) .
الإمام الباقر علیه السلام :مَن أتَمَّ رُکوعَهُ لَم تَدخُلهُ وَحشَةٌ فِی القَبرِ (4) .
عنه علیه السلام :إذا أرَدتَ أن تَرکَعَ فَقُل وأنتَ مُنتَصِبٌ : «اللّهُ أکبَرُ» ثُمَّ ارکَع وقُل : «اللّهُمَّ لَکَ رَکَعتُ ولَکَ أسلَمتُ وبِکَ آمَنتُ وعَلَیکَ تَوَکَّلتُ وأنتَ رَبّی ، خَشَعَ لَکَ قَلبی وسَمعی وبَصَری وشَعری وبَشَری ولَحمی ودَمی ومُخّی
وعِظامی وعَصَبی وما أقَلَّتهُ قَدَمایَ غَیرَ مُستَنکِفٍ ولا مُستَکبِرٍ ولا مُستَحسِرٍ ، سُبحانَ رَبّیَ العَظیمِ وبِحَمدِهِ» ثَلاثَ مَرّاتٍ فی تَرتیلٍ ، وتَصُفُّ فی رُکوعِکَ بَینَ قَدَمَیکَ تَجعَلُ بَینَهُما قَدرَ شِبرٍ ، وتُمَکِّنُ راحَتَیکَ مِن رُکبَتَیکَ ، وتَضَعُ یَدَکَ الیُمنی عَلی رُکبَتِکَ الیُمنی قَبلَ الیُسری ، وبَلِّع بأطرافِ أصابِعِکَ عَینَ الرُّکبَةِ ، وفَرِّج أصابِعَکَ إذا وَضَعتَها عَلی رُکبَتَیکَ ، وأقِم صُلبَکَ ، ومُدَّ عُنُقَکَ ، ولیَکُن نَظَرُکَ بَینَ قَدَمَیکَ ، ثُمَّ قُل : «سَمِعَ اللّهُ لِمَن حَمِدَهُ» وأنتَ مُنتَصِبٌ قائِمٌ «الحَمدُ للّهِِ رَبِّ العالَمینَ أهلِ الجَبَروتِ والکِبرِیاءِ ، والعَظَمَةُ للّهِِ رَبِّ العالَمینَ» تَجهَرُ بِها صَوتَکَ ثُمَّ تَرفَعُ یَدَیکَ بِالتَّکبیرِ وتَخِرُّ ساجِدًا (5) .
امام علی علیه السلام :پیامبر هنگامی که رکوع می کرد ، می گفت : خدایا برای تو رکوع کردم وبه تو ایمان آوردم و فرمان تو را بردم. تو پروردگار منی. چشم و گوش و مغز و استخوانم، رگ و پی و آنچه پاهایم تحمل می کند( همه تنم) برای پروردگار جهانیان فروتنی و تعظیم می کند .
ابن عباس:پیامبر خدا هنگام رکوع، صاف و راست بود به گونه ای که اگر بر پشت حضرت آب ریخته می شد، ثابت می ماند .
امام صادق علیه السلام :علی علیه السلام در کوع صاف و معتدل بود. حتی گفته می شود: اگر بر پشت حضرت آب ریخته می شد، در همانجا می ماند و پائین انداختن سر و شانه را در رکوع ناپسند می داشت.
امام باقر علیه السلام :هر کس رکوعش را کامل بگزارد ، گرفتار وحشت قبر نمی شود.
هرگاه خواستی به رکوع بروی، در همان حال که ایستاده ای تکبیر بگو . سپس رکوع کن و سه بار آرام و شمرده بگو: «خدایا برای تو رکوع کردم و تسلیم تو هستم و به تو ایمان آوردم و بر تو توکل کردم و تویی پروردگار من. دل و چشم و گوش و مو و پوست و گوشت و خون و استخوان و مغز و رگ و پیم ، در برابر تو فروتن است بی هیچ امتناع و سرکشی و درماندگی. پروردگار بزرگم را تسبیح می کنم و می ستایم». در رکوع دو پایت را در یک ردیف و با فاصله یک وجب، می نهی و دو زانویت را در کف دستانت می گیری و دست راست را بر زانوی راست و پیش از دست چپت می گذاری و با سر انگشتانت برآمدگی زانویت را نیک در بر گیر. و هنگامی که انگشتانت را بر زانو نهادی، آن ها را از هم باز کن کمر و گردنت را کشیده و صاف کن و نگاهت به میان دو قدمت باشد. سپس بگو: «خداوند به هر که او را می ستاید. گوش می دهد». و در همان حال که راست ایستاده ای : «سپاس پروردگار جهانیان را که شایسته قدرت و کبریایی است، بزرگی مخصوص به خداست که پروردگار جهانیان است». صدایت را بدان بلند می کنی و سپس دستهایت را به تکبیر بالا می بری و به سجده می افتی.
ص :69
الإمام الصادق علیه السلام :إذا رَفَعتَ رَأسَکَ مِنَ الرُّکوعِ فَأَقِم صُلبَکَ ، فَإِنَّهُ لا صَلاةَ لِمَن لا یُقیمُ صُلبَهُ (1) .
امام صادق علیه السلام :هنگامی که سر از رکوع برداشتی، کمرت را راست کن ، که هر کس چنین نکند نمازی ندارد (2) .
ص :70
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :السُّجودُ عَلی سَبعَةِ أعظُمٍ : الجَبهَةِ والیَدَینِ والرُّکبَتَینِ والإِبهامَینِ وتُرغِمُ بِأَنفِکَ إرغامًا (1) .
مُحَمَّدُ بنُ مُسلِمٍ :رَأَیتُ أبا عَبدِاللّهِ علیه السلام یَضَعُ یَدَیهِ قَبلَ رُکبَتَیهِ إذا سَجَدَ ، وإذا أرادَ أن یَقومَ رَفَعَ رُکبَتَیهِ قَبلَ یَدَیهِ (2) .
الإمام الصادق علیه السلام :کانَ عَلیٌّ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ إذا سَجَدَ یَتَخَوّی (3) کَما یَتَخَوَّی البَعیرُ الضامِرُ ، یَعنی بُروکَهُ (4) .
عنه علیه السلام :إذا سَجَدَتِ المَرأَةُ بَسَطَت ذِراعَیها (5) .
عنه علیه السلام :یَنبَغی لِلمُصَلّی أن یُباشِرَ بِجَبهَتِهِ الأَرضَ ویُعَفِّرَ وَجهَهُ فِی التُّرابِ ، لِأَنَّهُ مِنَ التَّذَلُّلِ للّهِِ عز و جل والإِکبارِ لَهُ (6) .
عنه علیه السلام :إنَّ العَبدَ إذا سَجَدَ فَأَطالَ السُّجودَ نادی إبلیسُ : یا وَیلاه ! أطاعَ وعَصَیتُ وسَجَدَ وأبَیتُ (7) .
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سجده بر هفت استخوان است: پیشانی، دو دست (8) ، دو زانو، دوانگشت شست [ پا ] و بینیت را نیز بر خاک می نهی (9) .
محمد بن مسلم:امام صادق علیه السلام را دیدم هنگام سجده کردن، دستانش را پیش از زانوانش بر زمین می نهاد و هنگام برخاستن، زانوانش را پیش از دستانش بلند می کرد.
امام صادق علیه السلام :علی (صلوات اللّه علیه) هنگام سجود سینه و شکمش را از زمین دور نگه می داشت ، همانگونه که شتر لاغر و باریک میان سینه اش را دور نگه می دارد.
زن هنگام سجده، ساعدهای دستش را [ بر زمین ]می گسترد.
شایسته است نمازگزار پیشانیش را بر زمین بنهد و صورتش را به خاک بمالد ، که این کوچکی کردن برای خدای عز و جل و بزرگداشت اوست.
ص :71
الإمام الکاظم علیه السلام_ فی کِتابِهِ إلی بَعضِ أصحابِهِ _: إذا صَلَّیتَ فَأَطِلِ السُّجودَ (1) .
هرگاه بنده سجده کند و آن را طول دهد، ابلیس فریاد برمی آورد: ای
وای! او اطاعت کرد و من سرپیچی، او سجده کرد و من خودداری .
امام کاظم علیه السلام_ در نامهای به یکی از یارانش _: هنگام نماز، سجده را طول بده.
ص :72
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنّی قَد نُهیتُ عَنِ القِراءَةِ فِی الرُّکوعِ والسُّجودِ ، فَأَمَّا الرُّکوعُ فَعَظِّمُوا اللّهَ فیهِ ، وأمَّا السُّجودُ فَأَکثِروا فیهِ مِنَ الدُّعاءِ فَإِنَّهُ قَمِنٌ (1) أن یُستَجابَ لَکُ (2) .
أبو بَکرٍ الحَضرَمیّ :قالَ أبو جَعفَرٍ علیه السلام : تَدری أیُّ شَیءٍ حَدُّ الرُّکوعِ والسُّجودِ ؟ قُلتُ : لا ، قالَ : تُسَبِّحُ فِی الرُّکوعِ ثَلاثَ مَرّاتٍ «سُبحانَ رَبّیَ العَظیمِ وبِحَمدِهِ» وفِی السُّجودِ «سُبحانَ رَبّیَ الأَعلی وبِحَمدِهِ» ثَلاثَ مَرّاتٍ ، فَمَن نَقَصَ واحِدَةً نَقَصَ ثُلثَ صَلاتِهِ ، ومَن نَقَصَ ثِنتَینِ نَقَصَ ثُلثَی صَلاتِهِ ، ومَن لم یُسَبِّح فَلا صَلاةَ لَهُ (3) .
بَریدٌ العِجلیّ :قُلتُ لِأَبی جَعفَرٍ علیه السلام : أیُّهُما أفضَلُ فِی الصَّلاةِ کَثرَةُ القِراءَةِ أو طولُ اللَّبثِ فِی الرُّکوعِ والسُّجودِ ؟ فَقالَ : کَثرَةُ اللَّبثِ فِی الرُّکوعِ والسُّجودِ فِی الصَّلاةِ أفضَلُ ، أما تَسمَعُ لِقَولِ اللّهِ عز و جل : «فَاقرَأُوا ما تَیَسَّرَ مِنهُ وأقیمُوا الصَّلاةَ» (4) إنّما عَنی بِإِقامَةِ الصَّلاةِ طولَ اللَّبثِ فِی الرُّکوعِ والسُّجودِ (5) .
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :همانا من از قرائت [ قرآن ] در رکوع و سجود ، نهی شدم. پس در رکوع، خداوند را بزرگ بشمارید و در سجود بسیار دعا کنید ، که سزامند برآورده شدن است.
ابوبکر حضرمی:امام باقر علیه السلام فرمود: می دانی حدّ رکوع و سجود چیست؟ گفتم: نه . فرمود: در رکوع سه مرتبه «سبحان ربی العظیم و بحمده» می گویی و در سجود سه مرتبه «سبحان ربّی الاعلی و بحمده» . پس هر کس یکی کمتر بگوید، یک سوّم نمازش را نیاورده است و هر کس دو تا کمتر بگوید دو سوّم نماز را کم گذاشته است و هر کس تسبیح نکرد، نمازی ندارد.
برید عجلی:به امام باقر علیه السلام عرض کردم: کدامیک بهتر است؟ قرائت بسیار یا طول دادن رکوع و سجود؟ فرمود: طول دادن رکوع و سجود در نماز ، بهتر است . آیا گفته خدای عز و جلرا نشنیده ای: « پس هر اندازه می توانید از آن (قرآن) بخوانید و نماز بر پا دارید» . منظور از برپا داشتن نماز، تنها طول دادن رکوع و سجده است.
ص :73
الإمام الباقر علیه السلام :مَن قالَ فی رُکوعِهِ وسُجودِهِ وقیامِهِ : «صَلَّی اللّهُ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ» کَتَبَ اللّهُ لَهُ بِمِثلِ الرُّکوعِ والسُّجودِ والقیا (1) .
الإمام الصادق علیه السلام :اِتَّقُوا اللّهَ وأحسِنُوا الرُّکوعَ والسُّجودَ (2) .
زُرارَة :سَمِعتُ أبا عَبدِاللّهِ علیه السلام یَقولُ : ثَلاثَةٌ إن یَعلَمهُنَّ المُؤمِنُ کانَت زیادَةٌ فی عُمُرِهِ وبَقاءِ النِّعمَةِ عَلَیهِ ، فَقُلتُ : وما هُنَّ ؟ قال : تَطویلُهُ فی رُکوعِهِ وسُجودِهِ فی صَلاتِهِ ... (3) .
الإمام الصادق علیه السلام :إذا جَلَستَ فِی الصَّلاةِ فَلا تَجلِس عَلی یَمینِکَ واجلِس عَلی یَسارِکَ ، فَإِذا سَجَدتَ فَابسُط کَفَّیکَ عَلَی الأَرضِ ، فَإِذا رَکَعتَ فَأَلقِم رُکبَتَیکَ کَفَّیکَ (4) .
هِشامُ بنُ سالِمٍ :سَأَلتُ أبا عَبدِاللّهِ علیه السلام عَنِ التَّسبیحِ فِی الرُّکوعِ والسُّجودِ ، فَقالَ : یَقولُ فِی الرُّکوعِ : سُبحانَ رَبّیَ العَظیمِ ، وفِی السُّجودِ : سُبحانَ رَبّیَ الأَعلی ، الفَریضَةُ مِن ذلِکَ تَسبیحَةٌ واحِدَةٌ ، والسُّنَّةُ ثَلاثٌ ، والفَضلُ فی سَبعٍ (5) .
مُعاویَةُ بنُ عَمّار :قُلتُ لِأَبی عَبدِاللّهِ علیه السلام : أخَفُّ ما یَکونُ مِنَ التَّسبیحِ فِی الصَّلاةِ؟ قالَ : ثَلاثُ تَسبیحاتٍ مُتَرَسِّلاً تَقولُ : سُبحانَ اللّهِ ، سُبحانَ اللّهِ ، سُبحانَ اللّهِ (6) .
عَبدُاللّهِ بنُ سُلَیمان :سَأَلتُ أبا عَبدِاللّهِ علیه السلام عَنِ الرَّجُلِ یَذکُرُ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله وهُوَ فِی الصَّلاةِ المَکتوبَةِ إمّا راکِعًا وإمّا ساجِدًا فَیُصَلّی عَلَیهِ وهُوَ عَلی تِلکَ الحالِ ؟ فَقالَ : نَعَم ، إنَّ الصَّلاةَ عَلی نَبیِّ اللّهِ صلی الله علیه و آله کَهَیئَةِ التَّکبیرِ والتَّسبیحِ ، وهیَ عَشرُ
حَسَناتٍ یَبتَدِرُها ثَمانیَةَ عَشَرَ مَلکًا أیُّهُم یُبلِغُها إیّاهُ (7) .
امام باقر علیه السلام :هر کس در رکوع و سجود و قیامش بگوید : «خداوند بر محمّد و خاندانش درود فرستد» خداوند (پاداشی) همچون رکوع و سجود و قیام برایش می نویسد.
امام صادق علیه السلام :از خداوند پروا کنید و رکوع و سجود را نیکو بیاورید.
زراره:از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود: سه چیز است که اگر شخص با ایمان بداند، سبب افزایش عمر وپایداری نعمتش می گردد. گفتم: آن ها چیستند؟ فرمود: رکوع و سجودش را در نماز طول بدهدو...
هنگام نشستن در نماز، بر طرف راستت منشین، بلکه بر چپ بنشین و در سجده، کف دستت را برزمین بگستر و در رکوع برآمدگی زانوانت را در کف دستانت بگیر.
هشام بن سالم:از امام صادق تسبیح در رکوع وسجود را پرسیدم، فرمود: (نمازگزار) در رکوع می گوید: «سبحان ربی العظیم» و در سجود می گوید: «سبحان ربی الاعلی». تعداد واجبش یک تسبیح، سه بار سنّت و فضیلت در هفت بار است . (8)
معاویه بن عمار:به امام صادق علیه السلام عرض کردم: مختصرترین تسبیح در نماز چیست؟ فرمود: سه تسبیح شمرده می گویی: «سبحان اللّه ، سبحان اللّه ، سبحان اللّه ».
عبد اللّه بن سلیمان:از امام صادق پرسیدم کسی در رکوع یا سجود نماز واجب ، پیامبر را یاد می کند، در همان حال صلوات بفرستد؟
فرمود: بلی ، همانا صلوات بر پیامبر خدا همچون تکبیر و تسبیح می باشد و آن ده حسنه است ، که هجده فرشته برای رساندنش بر
یکدیگر پیشی می گیرند .
ص :74
سَماعَة :سَأَلتُهُ عَنِ الرُّکوعِ والسُّجودِ هَل نَزَلَ فِی القُرآنِ ؟ فَقالَ : نَعَم ، قَولُ اللّهِ عَزَّوجَلَّ : «یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا ارکَعوا واسجُدوا» (1) فَقُلتُ : کَیفَ حَدُّ الرُّکوعِ والسُّجودِ ؟ فَقالَ : أمّا ما یُجزیکَ مِنَ الرُّکوعِ فَثَلاثُ تَسبیحاتٍ تَقولُ : سُبحانَ اللّهِ سُبحانَ اللّهِ ثَلاثًا ، ومَن کانَ یَقوی عَلی أن یُطَوِّلَ الرُّکوعَ والسُّجودَ فَلیُطَوِّل مَا استَطاعَ یَکونُ ذلِکَ فی تَسبیحِ اللّهِ وتَحمیدِهِ وتَمجیدِهِ والدُّعاءِ والتَّضَرُّعِ ، فَإِنَّ أقرَبَ ما یَکونُ العَبدُ إلی رَبِّهِ وهُوَ ساجِدٌ ، فَأَمَّا الإِمامُ فَإِنَّهُ إذا قامَ بِالنّاس فَلا یَنبَغی أن یُطَوِّلَ بِهِم فَإِنَّ فِی النّاس الضَّعیفَ ومَن لَهُ الحاجَةُ ، فَإِنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آلهکانَ إذا صَلّی بِالنّاسِ خَفَّ بِهِ (2) .
زُرارَة :إذا قامَتِ المَرأَةُ فِی الصَّلاةِ جَمَعَت بَینَ قَدَمَیها ولا تُفَرِّجُ بَینَهُما وتَضُمُّ یَدَیها إلی صَدرِها لِمَکانِ ثَدیَیها ، فَإِذا رَکَعَت وَضَعَت یَدَیها فَوقَ رُکبَتَیها عَلی فَخِذَیها لِئَلاّ تُطَأطِئَ کَثیرًا فَتَرتَفِعَ عَجیزَتَها ، فَإِذا جَلَسَت فَعَلی إلیَتَیها لَیسَ کَما یَقعُدُ الرَّجُلُ ، وإذا سَقَطَت لِلسَّجودِ بَدَأَت بِالقُعودِ بِالرُّکبَتَینِ قَبلَ الیَدَینِ ، ثُمَّ تَسجُدُ لاطِئَةً بِالأَرضِ ، فَإِذا کانَت فی جُلوسِها ضَمَّت فَخِذَیها ورَفَعَت رُکبَتَیها مِنَ الأَرضِ ، وإذا نَهَضَتِ انسَلَّتِ انسِلالاً لا تَرفَعُ عَجیزَتَها أوَّلاً (3) .
الإمام الرضا علیه السلام :فَإِن قالَ : فَلِمَ جُعِلَ التَّسبیحُ والرُّکوعُ والسُّجودُ ؟ قیلَ : لِعِلَلٍ ، مِنها أن یَکونَ العَبدُ مَعَ خُضوعِهِ وخُشوعِهِ وتَعَبُّدِهِ وتَوَرُّعِهِ واستِکانَتِهِ وتَذَلُّلِهِ وتَواضُعِهِ وتَقَرُّبِهِ إلی رَبِّهِ مُقَدِّسًا لَهُ مُمَجِّدًا مُسَبِّحًا مُعَظِّمًا شاکِرًا لِخالِقِهِ ورازِقِهِ ، ولیَستَعمِلِ التَّسبیحَ والتَّحمیدَ کَما استَعمَلَ التَّکبیرَ
والتَّهلیلَ ، ولیَشغَل قَلبَهُ وذِهنَهُ بِذِکرِ اللّهِ ولَم یَذهَب بِهِ الفِکرُ والأَمانی غَیر اللّهِ (4) .
سماعه:از ایشان (5) پرسیدم آیا رکوع وسجود در قرآن نازل شده است؟ فرمود: بلی، گفته خدای عز و جل : «ای ایمان آورندگان ، رکوع و سجود کنید» . پس گفتم: حد رکوع و سجود چیست؟ فرمود: آنچه از رکوع کفایت می کند ، سه تسبیح است . می گویی: سبحان اللّه ، سبحان اللّه ، تا سه بار و هر کس که توان طول دادن رکوع و سجودش را دارد، آن دو را تا آنجا که می تواند با تسبیح و ستایش و بزرگداشت خداوند و دعا و زاری طول بدهد که بنده در سجده از هر وقت دیگر به پروردگارش نزدیکتر است. و اما امام هنگامی که برای مردم اقامه جماعت می کند ، سزاوار نیست که نماز را با آنان طول بدهد ؛ زیرا در میان مردم، اشخاص ناتوان و گرفتار هستند؛ همانا پیامبر خدا صلی الله علیه و آلههنگامی که با مردم نماز می خواند بر آنان سبک می گرفت (6) .
زراره:هر گاه زن به نماز می ایستد ، دو پایش را کنار هم می نهد و میان آن دو فاصله نمی دهد و دستانش را به سبب پستانهایش به سینه می چسباند و در رکوع بالای زانوانش و بر رانش می نهد تا زیاد خم نشود و سرینش بالا بیاید. در نشستن بر سرین بنشیند و نه آنگونه که مرد می نشیند و هنگامی که به سجده می رود زانوانش را پیش از دستانش بر زمین می گذارد و سپس چسبیده به زمین سجده می کند، در نشستن رانهایش را به هم می چسباند و زانوانش را از زمین بلند می کند و هنگام برخاستن نرم و آهسته برمی خیزد و نخست سرینش را بلند نمی کند .
ص :75
امام رضا علیه السلام :اگر گفته شود: چرا تسبیح و رکوع و سجود واجب شده است؟ گفته می شود به چند علت، از جمله اینکه بنده با افتادگی و فروتنی و بندگی و پرهیز و خواری و سرشکستگی و تواضع و نزدیکی به پروردگارش، به تمجید و تقدیس و بزرگداشت و سپاسگزاری آفریننده و روزی دهنده اش می پردازد، و برای اینکه تسبیح و سپاسگزاری نیز بکند ، همانگونه که تکبیر و تهلیل کرده است و همچنین دل و ذهنش را به یاد خدا مشغول دارد و فکر و خیال و آرزوهایش ، او را به سوی غیر خدا نکشاند (2) .
ص :76
الأَصبَغُ بنُ نَباتَة :کانَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام إذا رَفَعَ رأسَهُ مِن السُّجودِ قَعَدَ حَتّی یَطمَئِنَّ ثُمَّ یَقو (1) .
الإمام الصادق علیه السلام :إذا سَجَدَ الرَّجُلُ ثُمَّ أرادَ أن یَنهَضَ فَلا یَعجِن (2) بِیَدَیه فِی الأَرضِ ولکِن یَبسُطُ کَفَّیهِ مِن غَیرِ أن یَضَعَ مَقعَدَتَهُ عَلَی الأَرضِ (3) .
الإمام الکاظم علیه السلام :إذا رَفَعتَ رَأسَکَ مِن آخِرِ سَجدَتِکَ فِی الصَّلاةِ قَبلَ أن تَقومَ فَاجلِس جَلسَةً ، ثُمَّ بادِر بِرُکبَتَیکَ إلَی الأَرضِ قَبلَ یَدَیکَ ، وابسُط یَدَیکَ بَسطًا واتَّکِ عَلَیهِما ، ثُمَّ قُم ، فَإِنَّ ذلِکَ وَقارُ المَرءِ المُؤمِنِ الخاشِعِ لِرَبِّهِ (4) .
الإمام الصادق علیه السلام :کانَ عَلیٌّ علیه السلام إذا نَهَضَ مِنَ الرَّکعَتَینِ الاُولَیَینِ قالَ : بِحَولِکَ وقُوَّتِکَ أقومُ وأقعُدُ (5) .
عنه علیه السلام :إذا قُمتَ مِنَ السُّجودِ قُلتَ : «اللّهُمَّ ربّی بِحَولِکَ وقُوَّتِکَ أقومُ وأقعُدُ» وإن شِئتَ قُلتَ : «وأرکَعُ وأسجُدُ» (6) .
اصبغ بن نباته:امیر مؤمنان علیه السلام هر گاه سر از سجده بلند می کرد، می نشست تا آرام گیرد، سپس برمی خاست .
امام صادق علیه السلام :هر گاه مردی سجده کرد و خواست برخیزد، با همه دستش بر زمین تکیه نکند ، بلکه (فقط)کف دستانش را بر زمین بگسترد بی آنکه نشیمنگاهش را بر زمین نهد (7) .
امام کاظم علیه السلام :هنگامی که سر از سجده دومت در نماز برداشتی، پیش از برخاستن اندکی بنشین، سپس زانوانت را پیش از دستانت بر زمین بگذار و دستانت را باز کن و با تکیه به هر دو برخیز که این وقار مرد مؤمن فروتن در برابر پروردگارش است .
امام صادق علیه السلام :هر گاه علی علیه السلام از دو رکعت اول بر می خاست، می گفت: با توانایی و نیروی تو بر می خیزم و می نشین (8) .
هر گاه از سجده برمی خیزی و می ایستی ، بگو: «خدایا، پروردگارم با توانایی و نیروی تو بر می خیزم و می نشینم» و اگر خواستی بگو: «و رکوع و سجود می کنم» .
ص :77
عنه علیه السلام :إذا قُمتَ مِنَ الرَّکعَةِ فَاعتَمِد عَلی کَفَّیکَ وقُل : «بِحَولِ اللّهِ وقُوَّتِهِ أقومُ وأقعُدُ» فَإِنَّ عَلیَّا علیه السلام کانَ یَفعَلُ ذلِکَ (1) .
هر گاه پس از پایان رکعتی برمی خیزی ، بر کف دستانت تکیه کن وبگو: «با توانایی خداوند و نیروی او بر می خیزم و می نشینم»، که علی علیه السلاماینگونه می کرد .
ص :78
البَراءُ بنُ عازِب :إنَّ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله کانَ لا یُصَلّی صَلاةً مَکتوبَةً إلاّ قَنَتَ فیها (1) .
الإمام الباقر علیه السلام :القُنوتُ فی کُلِّ الصَّلَواتِ (2) .
عنه علیه السلام :القُنوتُ فی کُلِّ رَکعَتَینِ ، فِی التَّطَوُّعِ والفَریضَةِ (3) .
الإمام الصادق علیه السلام :مَن تَرَکَ القُنوتَ رَغبَةً عَنهُ فَلا صَلاةَ لَهُ (4) .
صَفوانُ الجَمّال :صَلَّیتُ خَلفَ أبی عَبدِاللّهِ علیه السلام أیّامًا ، فَکانَ یَقنُتُ فی کُلِّ صَلاةٍ یُجهَرُ فیها ولا یُجهَرُ فیها (5) .
الإمام الصادق علیه السلام :القُنوتُ فِی الفَریضَةِ الدُّعاءُ ، وفِی الوَترِ الاستِغفارُ (6) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :أطوَلُکُم قُنوتًا فی دارِ الدُّنیا أطوَلُکُم راحَةً یَومَ القیامَةِ فِی المَوقِفِ (7) .
عنه صلی الله علیه و آله :طولُ القُنوتِ فِی الصَّلاةِ یُخَفِّفُ سَکَراتِ المَوتِ (8) .
عنه صلی الله علیه و آله_ لَمّا سَأَلَهُ أبوذَرٍّ : أیُّ الصَّلاةِ أفضَلُ ؟ _: طولُ القُنوتِ (9) .
براء بن عازب:پیامبر صلی الله علیه و آله نماز واجب نمی گزارد ، جز اینکه در آن قنوت می خواند .
امام باقر علیه السلام :قنوت در هر نمازی (مشروع) است .
قنوت در هر دو رکعت هست ،واجب باشد یا مستحب .
امام صادق علیه السلام :هر کس از روی بی میلی قنوت را ترک کند ، نمازی برای او نیست .
صفوان جمّال:چند روز پشت سر امام صادق علیه السلام نماز گزاردم . در همه نمازها قنوت می خواند، هم آن هایی که بلند و هم نمازهایی که آهسته می خواند .
امام صادق علیه السلام :قنوت در نمازِ واجب، دعا و در وتر، استغفار است.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :آن که قنوتش را در دنیا بیشتر طول دهد، در توقفگاه روز قیامت آسوده تر است .
طول دادن قنوت در نماز، سختی های مرگ را کاهش می دهد .
هنگامی که ابوذر پرسید کدام نماز برتر است ؟_ :نمازی که قنوتش طولانی باشد .
ص :79
عنهم علیهم السلام :أفضَلُ الصَّلاةِ ما طالَ قُنوتُها (1) .
الإمام الباقر علیه السلام :القُنوتُ کُلُّهُ جِهارٌ (2) .
إسماعیلُ بنُ الفَضل :سَأَلتُ أبا عَبدِاللّهِ علیه السلام عَنِ القُنوتِ ومایُقالُ فیهِ ، فَقالَ : ما قَضَی اللّهُ عَلی لِسانِکَ ، ولا أعلَمُ لَهُ شَیئًا مُوَقَّتًا (3) .
الإمام الصادق علیه السلام :یُجزِئُکَ فِی القُنوتِ «اللّهُمَّ اغفِر لَنا وارحَمنا وعافِنا واعفُ عَنّا فِی الدُّنیا والآخِرَةِ إنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ» (4) .
أبو بَکرٍ بنُ أبی سَمال :صَلَّیتُ خَلفَ أبی عَبدِاللّهِ علیه السلام الفَجرَ ، فَلَمّا فَرَغَ مِن قِراءَتِهِ فِی الثّانیَةِ جَهَرَ بِصَوتِهِ نَحوًا مِمّا کانَ یَقرَأُ وقالَ : «اللّهُمَّ اغفِر لَنا وارحَمنا وعافِنا واعفُ عَنّا فِی الدُّنیا والآخِرَةِ ، إنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ» (5) .
القاضِی النُّعمان :رُوّینا عن أهل البیت صلوات اللّه علیهم فی الدعاء فی قنوت الفجر وجوهًا کَثیرَةً ، ومن أحسنِ ما فیها وکلّه حَسن أن تقول : اللّهُمَّ إنّا نَستَعینُکَ ونَستَغفِرُکَ ونُثنی عَلَیکَ الخَیرَ ولا نَکفُرُکَ ، ونَخشَعُ لَکَ ونَختَلِعُ مِمَّن یَکفُرُکَ ، اللّهُمَّ إیّاکَ نَعبُدُ ولَکَ نُصَلّی ونَسجُدُ وإلَیکَ نَسعی ونَحفِدُ ، نَرجو رَحمَتَکَ ونَخشی عَذابَکَ ، إنَّ عَذابَکَ بِالکافِرینَ مُلحَقٌ ، اللّهُمَّ عَذِّبِ الکافِرینَ والمُنافِقینَ والجاحِدینَ لِأَولیائِکَ الأَئِمَّةِ مِن أهلِ بَیتِ نَبیِّکَ الطّاهِرینَ ، وأنزِل عَلَیهِم رِجزَکَ وبَأسَکَ وغَضَبَکَ وعَذابَکَ ، اللّهُمَّ عَذِّب کَفَرَةَ أهلِ الکِتابِ والمُشرِکینَ ، اللّهُمَّ اغفِر لِلمُؤمِنینَ والمُؤمِناتِ ، وأصلِح یا رَبِّ ذاتَ بَینِهِم وألِّف کَلِمَتَهُم وثَبِّت فی قُلوبِهِمُ الإِیمانَ والحِکمَةَ ، وثَبِّتهُم عَلی مِلِّةِ نَبیِّکَ وانصُرهُم عَلی عَدُوِّکَ وعَدُوِّهِم ، اللّهُمَّ اهدِنی فیمَن
هَدَیتَ وتَوَلَّنی فیمَن تَوَلَّیتَ وبارِک لی فیما أعطَیتَ وعافِنی فیمَن عافَیتَ وقِنی شَرَّ ما قَضَیتَ إنَّکَ تَقضی ولا یُقضی عَلَیکَ ، ولا یَذِلُّ مَن والَیتَ ولا یَعِزُّ مَن عادَیت ، تَبارَکتَ وتَعالَیتَ ، لا إلهَ إلاّ أنتَ ، أستَغفِرُکَ وأتوبُ إلَیکَ ، وأسأَلُکَ یا رَبِّ فِی الدُّنیا حَسَنَةُ وفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً ، وأسأَلُکَ أن تَقِیَنا بِرَحمَتِکَ عَذابَ النّارِ (6) .
برترین نماز ، آن است که قنوتش طولانی باشد .
همه قنوتها ، با صدای بلند خوانده می شود .
اسماعیل بن فضل:از امام صادق علیه السلام درباره قنوت و آنچه در آن گفته می شود، پرسیدم. حضرت فرمود: هر آنچه خداوند بر زبانت جاری کرد و برای آن چیز خاصی نمی دانم .
امام صادق علیه السلام :کافی است در قنوت بگویی: «خدایا ما را بیامرز و بر ما رحمت آور و به ما عافیت ده و از ما در دنیا و آخرت درگذر که تو بر هر کار توانایی» .
ابو بکر بن ابی سمال:نماز صبح را پشت سر امام صادق علیه السلامخواندم، هنگامی که در رکعت دوم، قرائتش را تمام کرد با صدایی نزدیک به بلندی صدای قرائتش گفت:« خدایا ما را بیامرز و بر ما رحمت آور و به ما عافیت ده و از ما در دنیا و آخرت درگذر که تو بر هر کار توانایی» .
قاضی نعمان:دعاهای گوناگونی برای قنوت نماز صبح، از اهل بیت _ درودهای خداوند بر ایشان باد_ به ما رسیده است. این دعاها همگی زیبا هستند و از زیباترین آن ها این است که بگویی : خدایا ما از تو یاری می جوییم و آمرزش می خواهیم ونیکیهایت را سپاس میگوییم و کفران نمی کنیم. برایت فروتنی می کنیم و از آن که به تو کفر می ورزد، دوری می گزینیم. خدایا فقط تو را می پرستیم و برای تو نماز می گزاریم و سجده می کنیم و به خدمت تو شتابانیم. به رحمتت امید داریم واز عذابت هراسانیم که بی گمان به کافران می رسد. خدایا کافران و منافقان و منکران اولیایت _ پیشوایان پاک خاندان پیامبرت _ را عذاب کن و بر آنان کیفر و سختی و خشم و عذابت را فرو فرست. خدایا کافران اهل کتاب ومشرکان را مجازات کن. خدایا مردان و زنان مؤمن را بیامرز و میان آنان را اصلاح کن و با هم الفتشان ده و ایمان
و حکمت را در دلهایشان بنشان و آن ها را بر دین پیامبرت ثابت بدار و در برابر دشمنان تو و خودشان یاریشان کن. خدایا مرا همراه با آنان که ره نمودی ره بنما و سرپرستیم را همچون آنان که سرپرستیشان را پذیرفتی بپذیر و در آنچه به من بخشیده ای برکت ده و در میان آنان که عافیت داده ای ، عافیتم بخش و از قضای سوء خود ، حفظم کن که تو حکم می رانی و بر تو حکمی نمی رود و آن که تو دوستش داری ، خوار نمی شود و آن که تو دشمنش داری سربلند نمی گردد. تو مبارک و بزرگی، جز تو خدایی نیست، از تو آمرزش می خواهم و به تو باز می گردم و نیکویی را از تو ای پروردگار من ، در دنیا و آخرت می طلبم و از تو می خواهم که با رحمتت ما را از عذاب جهنم حفظ کنی (7) .
ص :80
ص :81
سَورَةُ بنُ کُلَیب :سَأَلتُ أبا جَعفَرٍ علیه السلام عَن أدنی ما یُجزی مِنَ التَّشَهُّدِ ؟ فَقالَ : الشَّهادَتانِ (1) .
الإمام الصادق علیه السلام :مَن صَلّی ولَم یُصَلِّ عَلَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آله ، وتَرَکَ ذلِکَ مُتَعَمِّدًا ، فَلا صَلاةَ لَهُ (2) .
عنه علیه السلام :مِن تَمامِ الصَّومِ إعطاءُ الزَّکاةِ کَالصَّلاةِ عَلَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آله مِن تَمامِ الصَّلاةِ ، ومَن صامَ ولَم یُؤَدِّها فَلا صَومَ لَهُ إذا تَرَکَها مُتَعَمِّدًا ، ومَن صَلّی ولَم یُصَلِّ عَلَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آله وتَرَکَ ذلِکَ مُتَعَمِّدًا فَلا صَلاةَ لَهُ ، إنَّ اللّهَ تَعالی بَدَأ بِها قَبلَ الصَّلاةِ ، فَقالَ : «قَد أفلَحَ مَن تَزَکّی * وذَکَرَ اسمَ رَبِّهِ فَصَلّی» (3)(4) .
عنه علیه السلام : التَّشَهُّدُ فِی الرَّکعَتَینِ الاُولَیَینِ :عنه علیه السلام : التَّشَهُّدُ فِی الرَّکعَتَینِ الاُولَیَینِ : الحَمدُ للّهِِ ، أشهَدُ أن لا إلهَ إلاَّ اللّهُ وَحدَهُ لا شَریکَ لَهُ ، وأشهَدُ أنَّ مُحَمَّدًا عَبدُهُ ورَسولُهُ ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وتَقَبَّل شَفاعَتَهُ فی اُمَّتِهِ وارفَع دَرَجَتَهُ (5) .
سورة بن کلیب :از امام باقر علیه السلام کمترین چیزی را که از تشهد کفایت می کند پرسیدم، فرمود: شهادتین (6) .
امام صادق علیه السلام :هر کس نماز بگذارد و بر پیامبر صلی الله علیه و آله صلوات نفرستد و آن را از روی قصد ترک کند، نمازی ندارد .
تمام کننده روزه، پرداختن زکات (فطریه) است ،همچون صلوات بر پیامبر علیه السلام که تمام کننده نماز است. هر کس روزه بگیرد و زکات را از روی قصد نپردازد، روزه ای ندارد و هرکس نماز بگزارد و از روی قصد صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله نفرستد، نمازی ندارد. همانا خداوند تعالی پیش از نماز به آن (زکات) پرداخته و فرموده است : «بی گمان رستگار شد کسی که زکات داد و نام پروردگارش را یاد کرده نماز گزارد» .
تشهد در (پایان) دو رکعت نخست چنین است: سپاس مخصوص خداست، گواهی می دهم که جز خدای یگانه خدایی نیست، همتایی ندارد و گواهی می دهم که محمد بنده و پیامبر اوست . خدایا ، بر
محمد و خاندانش درود فرست و شفاعتش را در حق امتش بپذیر و درجه اش را رفیع کن .
ص :82
مُحَمَّدُ بنُ أبی نَصرٍ :قُلتُ لِأَبِی الحَسَنِ علیه السلام : جُعِلتُ فِداکَ ، التَّشَهُّدُ الَّذی فِی الثّانیَةِ یُجزی أن أقولَهُ فِی الرّابِعَةِ ؟ قالَ : نَعَ (1) .
محمد بن ابی نصر:به امام رضا علیه السلام عرض کردم: فدایت شوم، همان تشهد رکعت دوم را در رکعت چهارم بگویم کفایت می کند؟ فرمود: بلی.
ص :83
الإمام الصادق علیه السلام :إذا کُنتَ فی صَفٍّ فَسَلِّم تَسلیمَةً عَن یَمینِکَ وتَسلیمَةً عَن یَسارِکَ لِأَنّ عَن یَسارِکَ مَن یُسَلِّمُ عَلَیکَ ، وإذا کُنتَ إمامًا فَسَلِّم تَسلیمَةً وأنتَ مُستَقبِلُ القِبلَةِ (1) .
المُفَضَّلُ بنُ عُمَر :سَألَتُ أبا عَبدِ اللّهِ علیه السلام عَنِ العِلَّةِ الَّتی مِن أجلِها وَجَبَ التَّسلیمُ فِی الصَّلاةِ ، قالَ : لِأَنَّهُ تَحلیلُ الصَّلاةِ ، قُلتُ : فَلِأَیِّ عِلَّةٍ یُسَلَّمُ عَلَی الیَمینِ ولا یُسَلَّمُ عَلَی الیَسارِ ؟ قالَ : لِأَنَّ المَلَکَ المُوَکَّلَ الَّذی یَکتُبُ الحَسَناتِ عَلَی الیَمینِ والَّذی یَکتُبُ السَّیِّئاتِ عَلَی الیَسارِ ، والصَّلاةُ حَسَناتٌ لَیسَ فیها سَیِّئاتٌ فَلِهذا یُسَلَّمُ عَلَی الیَمینِ دونَ الیَسارِ . قُلتُ : فَلِمَ لا یُقالُ : السَّلامُ عَلَیکَ ، والمَلَکُ عَلَی الیَمینِ واحِدٌ ولکِن یُقالُ : السَّلامُ عَلَیکُم ؟ قال : لِیَکونَ قد سُلِّمَ عَلَیهِ وعَلی مَن عَلَی الیَسارِ وفَضلُ صاحِبِ الیَمینِ عَلَیهِ بِالإِیماءِ إلَیهِ ...
... قُلتُ : فَلِمَ یُسَلِّمُ المَأمومُ ثَلاثًا ؟ قالَ : تَکونُ واحِدَةً ردًّا عَلَی الإمامِ
وتَکونُ عَلَیهِ وعَلی مَلَکَیهِ ، وتَکونُ الثّانیَةُ عَلی مَن عَلی یَمینِهِ والمَلَکینِ المُوَکَّلَینِ بِهِ ، وتَکونُ الثالِثَةُ عَلی مَن عَلی یَسارِهِ ومَلَکَیهِ المُوَکَّلَینِ بِهِ ، ومَن لَم یَکُن عَلی یَسارِهِ أحَدٌ لَم یُسَلِّم عَلی یَسارِهِ إلاّ أن یَکونَ یَمینُهُ إلَی الحائِطِ ویَسارُهُ إلی مُصَلٍّ مَعَهُ خَلفَ الإِمامِ فَیُسَلِّمَ عَلی یَسارِهِ .
قُلتُ : فَتَسلیمُ الإِمامِ عَلی مَن یَقَعُ ؟ قالَ : عَلی مَلَکَیهِ والمَأمومینَ ، یَقولُ لِمَلائِکَتِهِ : اُکتُبا سَلامَةَ صَلاتی لِما یُفسِدُها ، ویَقولُ لِمَن خَلفَهُ ، سَلِمتُم وأمِنتُم مِن عَذابِ اللّهِ عز و جل (2) .
امام صادق علیه السلام :هنگامی که در صف (نماز جماعت) هستی، سلامی بر طرف راستت و سلامی بر طرف چپت بده ؛ زیرا از سمت چپت کسی بر تو سلام می کند. و اگر امام بودی یک سلام رو به قبله بده .
مفضل بن عمر:از امام صادق علیه السلام حکمت واجب شدن سلام را در نماز پرسیدم، فرمود: چون پایان دادن به نماز (و محرمات در هنگام انجام آن) است.
گفتم: به چه علت بر سمت راست سلام می دهد و بر چپ نمی دهد؟ فرمود: چون فرشته ای که بر نوشتن نیکوییها گمارده شده ، در سمت راست و آن که بدیها را می نویسد در سمت چپ است و نماز نیکوست و بدی در آن نیست . از این رو بر سمت راست سلام می دهد ونه چپ. گفتم: چرا گفته نمی شود سلام بر تو و به جایش گفته می شود سلام بر شما و حال آنکه فرشته سمت راست یک نفر است؟ فرمود: چون هم بر او و هم بر هر کس که در سمت چپ است سلام می دهد و فرشته سمت راست را با (اختصاص) اشاره به او برتری
داده است ...
... گفتم: چرا مأموم سه سلام می دهد؟ فرمود: یکی، جواب سلام امام جماعت است که برای او و دو فرشته اش می باشدو سلام دوم بر آنان که سمت راست اویند و نیز دو فرشته گمارده شده بر او و سلام سوم بر آنان که سمت چپ اویند و نیز دو فرشته گمارده شده بر او و آن که در سمت چپش کسی نیست بر سمت چپش سلام نمی دهد ، مگر اینکه سمت راستش دیوار و چپش به طرف مأمومی باشد که پشت سر امام است . پس در این حالت بر سمت چپش سلام می دهد.
گفتم: پس امام بر چه کسی سلام می دهد؟ فرمود: بر دو فرشته اش و مأمومان. به فرشتگانش می گوید: به سلامت ماندن نمازم را از آنچه تباهش می کند، بنویسید و به نمازگزاران پشت سرش می گوید: از عذاب خدای عز و جل در سلامت و امان ماندید .
ص :84
عَلیُّ بنُ یَحیَی بنِ خَلاّدٍ عَن أبیهِ عَن عَمِّهِ :کُنتُ مَعَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله جالِسًا فِی المَسجِدِ ، فَدَخَلَ رَجُلٌ فَصَلّی رَکعَتَینِ ، ثُمَّ جاءَ فَسَلَّمَ عَلَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آلهوقَد کانَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله یَرمُقُهُ (1) فی صَلاتِهِ ، فَرَدَّ عَلَیهِ السَّلامَ ثُمَّ قالَ لَهُ : ارجِع فَصَلِّ فَإِنَّکَ لَم تُصَلِّ ، فَرَجَعَ فَصَلّی ، ثُمَّ جاءَ فَسَلَّمَ عَلَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آلهفَرَدَّ عَلَیهِ السَّلامَ ثُمَّ قالَ : ارجِع فَصَلِّ فَإِنَّکَ لَم تُصَلِّ ، حَتّی کانَ عِندَ الثّالِثَةِ أوِ الرّابِعَةِ فَقالَ : وَالّذی أنزَلَ عَلَیکَ الکِتابَ لَقَد جَهِدتُ وحَرَصتُ فَأَرِنی وعَلِّمنی .
قالَ : إذا أرَدتَ أن تُصَلّیَ فَتَوَضَّأ فَأَحسِن وُضوءَکَ ، ثُمَّ استَقبِلِ القِبلَةَ فَکَبِّر ، ثُمَّ اقرَأ ، ثُمَّ ارکَع حَتّی تَطمَئِنَّ راکِعًا، ثُمَّ ارفَع حَتّی تَعتَدِلَ قائِمًا، ثُمَّ اسجُد حَتّی تَطمَئِنَّ ساجِدًا ، ثُمَّ ارفَع حَتّی تَطمَئِنَّ قاعِدًا ، ثُمَّ اسجُد حَتّی تَطمَئِنَّ ساجِدًا ، ثُمَّ ارفَع ، فَإِذا أتمَمتَ صَلاتَکَ عَلی هذا فَقَد تَمَّت ، ومَا انتَقَصتَ مِن هذا فَإِنَّما تَنتَقِصُهُ مِن صَلاتِکَ (2) .
علی بن یحیی بن خلاد از طریق پدرش از عموی خود نقل می کند:با پیامبر خدا صلی الله علیه و آلهدر مسجد نشسته بودم، مردی داخل شد و دو رکعت نماز خواند ، سپس نزد پیامبر آمد و سلام کرد، پیامبر که او را هنگام نماز زیر نظر داشت ، پس از جواب سلام به وی گفت: بازگرد و نماز بخوان که نماز نخوانده ای (واین کار تکرار شد) تا اینکه در نوبت سوم یا چهارم ، آن مرد گفت: سوگند به آن که کتاب را بر تو فرو فرستاد،کوشش بسیار کردم و شوقم فزون گشته است، به من نشان ده و آگاهم کن .
حضرت فرمود: هر گاه خواستی نماز بخوانی وضویی نیکو بساز . سپس رو به قبله کن و تکبیر بگو و پس از قرائت به رکوع برو تا اینکه در رکوع آرام گیری . سپس بلند شو تا اینکه راست بایستی . سپس به سجده برو تا اینکه در سجده آرام گیری . سپس برخیز تا اینکه آرام بنشینی . سپس به سجده برو تا اینکه آرام گیری . سپس برخیز. پس اگر نمازت را اینگونه به پایان بردی تمام است و آنچه از این ها کم کردی ، از نمازت کم گذارده ای.
ص :86
مُحَمَّدُ بنُ عَمرو بنِ عَطاءٍ :سَمِعتُ أبا حُمَیدٍ السّاعِدیِّ فی عَشرَةٍ مِن أصحابِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله مِنهُم أبو قَتادَةَ ، قالَ أبو حُمَیدٍ : أنا أعلَمُکُم بِصَلاةِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، قالوا : فَلِمَ ؟ فَوَاللّهِ ما کُنتَ بِأکثَرِنا لَهُ تَبَعًا ولا أقدَمِنا لَهُ صُحبَةً ، قالَ : بَلی ، قالوا : فَاعرِض .
قالَ : کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا قامَ إلَی الصَّلاةِ یَرفَعُ یَدَیهِ حَتّی یُحاذیَ بِهِما مَنکِبَیهِ ، ثُمَّ یُکَبِّرُ حَتّی یَقِرَّ کُلُّ عَظمٍ فی مَوضِعِهِ مُعتَدِلاً ، ثُمَّ یَقرَأُ ، ثُمَّ یُکَبِّرُ فَیَرفَعُ یَدَیهِ حَتّی یُحاذیَ بِهِما مِنکَبَیهِ ، ثُمَّ یَرکَعُ ویَضَعُ راحَتَیهِ عَلی رُکبَتَیهِ ،ثُمَّ یَعتَدِلُ فَلا یَصُبُّ رَأسَهُ ولا یُقنِعُ ، ثُمَّ یَرفَعُ رَأسَهُ فَیَقولُ : سَمِعَ اللّهُ لِمَن حَمِدَهُ ، ثُمَّ یَرفَعُ یَدَیهِ حَتّی یُحاذیَ [بِهِما] مَنکِبَیهِ مُعتَدِلاً ، ثُمَّ یَقولُ : اللّهُ أکبَرُ ، ثُمَّ یَهوی إلَی الأَرضِ فَیُجافی یَدَیهِ عَن جَنبَیهِ ، ثُمَّ یَرفَعُ رَأسَهُ ویَثنی رِجلَهُ الیُسری فَیَقعُدُ عَلَیها ، ویَفتَحُ أصابِعَ رِجلَیهِ إذا سَجَدَ ، ویَسجُدُ ثُمَّ یَقولُ : اللّهُ أکبَرُ ، ویَرفَعُ [رَأسَهُ ]ویَثنی رِجلَهُ الیُسری فَیَقعُدُ عَلَیها حَتّی یَرجعَ کُلُّ عَظمٍ إلی مَوضِعِهِ ، ثُمَّ یَصنَعُ فِی الاُخری مِثلَ ذلِکَ ،ثُمَّ إذا قامَ مِنَ الرَّکعَتَین کَبَّرَ ورَفَعَ یَدَیهِ حَتّی یُحاذیَ بِهِما مَنکِبَیهِ کَما کَبَّرَ عِندَ افتِتاحِ الصَّلاةِ ، ثُمَّ یَصنَعُ ذلِکَ فی بَقیَّةِ صَلاتِهِ ، حَتّی إذا کانَتِ السَّجدَةُ الَّتی فیهَا التَّسلیمُ أخَّرَ رِجلَهُ الیُسری وقَعَدَ مُتَوَرِّکًا عَلی شَقِّهِ الأَیسَرِ ، قالوا : صَدَقتَ ، هکَذا کانَ یُصَلّی صلی الله علیه و آله (1) .
الإمام زین العابدین علیه السلام :حَقُّ الصَّلاةِ أن تَعلَمَ أنَّها وِفادَةٌ إلَی اللّهِ عز و جل وأنتَ فیها قائِمٌ بَینَ یَدَیِ اللّهِ عز و جل ، فَإِذا عَلِمتَ ذلِکَ قُمتَ مَقامَ العَبدِ الذَّلیلِ الحَقیرِ الرّاغِبِ الرّاهِبِ الرّاجِی الخائِفِ المُستَکینِ المُتَضَرِّعِ المُعَظِّمِ لِمَن کانَ بَینَ
یَدَیهِ بِالسُّکونِ والوَقارِ ، وتُقبِلُ عَلَیها بِقَلبِکَ وتُقیمُها بِحُدودِها وحُقوقِها (2) .
محمد بن عمرو بن عطا:شنیدم ابوحمید ساعدی در میان ده نفر از اصحاب پیامبر خدا صلی الله علیه و آله که از جمله آنان ابوقتاده بود، گفت :من از همه شما به نماز پیامبر خدا صلی الله علیه و آله داناترم. گفتند: چطور؟ به خدا سوگند تو نه بیشتر از ما با پیامبر بوده ای و نه پیشتر . گفت: چرا، گفتند: عرضه کن .
گفت: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که به نماز می ایستاد دستانش را تا برابر شانه هایش بالا می آورد سپس تکبیرمی گفت تا اینکه هر استخوان در جای خودش راست می شد و پس از آن به قرائت می پرداخت . سپس تکبیر می گفت و دستانش را تا برابر شانه هایش بالا می آورد . سپس رکوع می کرد و کف دستانش را بر زانوانش می نهاد . سپس خود را کشیده و صاف می کرد بی آنکه سرش را پایین اندازد و یا کج کند و هنگامی که سر از رکوع برمی داشت می گفت: خداوند به کسی که او را می ستاید ، گوش می دهد . سپس دستانش را تا برابر شانه هایش _ کشیده و راست _ بالا می آورد و تکبیر می گفت . سپس به زمین می افتاد و دستانش را از پهلوهایش دور می نمود . سپس سر بر می داشت و پای چپش را خم کرده بر آن می نشست. در سجده، انگشتان پایش را باز می نمود و پس از سجده تکبیر می گفت و برمی خاست و پای چپش را خم کرده رویش می نشست ، تا هر استخوانی به جای خود باز گردد . سپس در سجده دیگر نیز چنین می کرد. هنگام برخاستن از هر دو رکعت تکبیر می گفت و دستانش را تا برابر شانه هایش بالا می آورد همانگونه که در آغاز نماز می کرد. در بقیه نماز هم این ها را انجام می داد تا اینکه در سجده ای که پس از آن سلام نماز بود ، پای چپش را عقب می کشید وبر سرین و طرف چپ بدنش می نشست. (اصحاب) گفتند: راست گفتی . اینگونه نماز می خواند .
امام سجاد علیه السلام :حق نماز آن است که بدانی درآمدن بر خداوند عز و جلاست و
تو در پیشگاه خداوند عز و جل ایستاده ای . پس اگر این را دانستی ، همچون بنده ای خوار و کوچک، خواهان و هراسان، امیدوار و ترسان، بیچاره و گریان، با وقار و اطمینان به بزرگداشت همو که در برابرش ایستاده ای، می پردازی و با دلت به او رو میآوری و نماز را با حدود و حقوقش برپا می داری (3) .
ص :87
الإمام الباقر علیه السلام :إذا قُمتَ فِی الصَّلاةِ فَلا تُلصِق قَدَمَکَ بِالاُخری ، دَع بَینَهُما فَصلاً ، إصبَعًا أقلَّ ذلِکَ إلی شِبرٍ أکثَرِهِ ، واسدِل مَنکِبَیکَ وأرسِل یَدَیکَ ، ولا تُشَبِّک أصابِعَکَ ولتَکونا عَلی فَخِذَیکَ قُبالَةَ رُکبَتَیکَ ولیَکُن نَظَرُکَ إلی مَوضِعِ سُجودِکَ .
فَإِذا رَکَعتَ فَصُفَّ فی رُکوعِکَ بَینَ قَدَمَیکَ ، تَجعَلُ بَینَهُما قَدرَ شِبرٍ ، وتُمَکِّنُ راحَتَیکَ مِن رُکبَتَیکَ وتَضَعُ یَدَکَ الیُمنی عَلی رُکبَتِکَ الیُمنی قَبلَ الیُسری ، وبَلِّع أطرافَ أصابِعِکَ عَینَ الرُّکبَةِ ، وفَرِّج أصابِعَکَ إذا وَضَعتَها عَلی رُکبَتَیکَ ، فَإِذا وَصَلتَ أطرافَ أصابِعِکَ فی رُکوعِکَ إلی رُکبَتَیکَ أجزَأَکَ ذلِکَ ، وأحَبُّ إلَیَّ أن تُمَکِّنَ کَفَّیکَ مِن رُکبَتَیکَ فَتَجعَلَ أصابِعَکَ فی عَینِ الرُّکبَةِ وتُفَرِّجَ بَینَهُما ، وأقِم صُلبَکَ ومُدَّ عُنُقَکَ ، ولیَکُن نَظَرُکَ إلی ما بَینَ قَدَمَیکَ .
فَإِذا أرَدتَ أن تَسجُدَ فَارفَع یَدَیکَ بِالتَّکبیرِ وخِرَّ ساجدًا ، وابدَأ بِیَدَیکَ فَضَعهُما عَلَی الأَرضِ قَبلَ رُکبَتَیکَ ، تَضَعُهُما مَعًا ، ولا تَفتَرِش ذِراعَیکَ افتِراشَ السُّبُعِ ذِراعَیهِ ، ولا تَضَعَنَّ ذِراعَیکَ عَلی رُکبَتَیکَ وفَخِذَیکَ ولکِن تَجَنَّح بِمِرفَقَیکَ ، ولا تُلصِق کَفَّیکَ بِرُکبَتَیکَ ، ولا تُدنِهِما مِن وَجهِکَ بَینَ ذلِکَ حِیالَ مَنکِبَیکَ ، ولا تَجعَلهُما بَینَ یَدَی رُکبَتَیکَ ولکِن تُحَرِّفُهُما عَن ذلِکَ شَیئًا ، وابسُطهُما عَلَی الأَرضِ بَسطًا واقبِضهُما إلَیکَ قَبضًا ، وإن کانَ تَحتَهُما
ثَوبٌ فَلا یَضُرُّکَ ، وإن أفضَیتَ بِهِما إلی الأَرضِ فَهُوَ أفضَلُ ، ولا تُفَرِّجَنَّ بَینَ أصابِعِکَ فی سُجودِکَ ولکِن ضُمَّهُنَّ جَمیعًا .
وإذا قَعَدتَ فی تَشَهُّدِکَ فَأَلصِق رُکبَتَیکَ بِالأَرضِ وفَرِّج بَینَهُما شَیئًا ، ولیَکُن ظاهِرُ قَدَمِکَ الیُسری عَلَی الأَرضِ وظاهِرُ قَدَمِکَ الیُمنی عَلَی باطِنِ قَدَمِکَ الیُسری وإلیَتاکَ عَلَی الأَرضِ وطَرَفُ إبهامِکَ الیُمنی عَلَی الأَرضِ ، وإیّاکَ والقُعودَ عَلی قَدَمَیکَ فَتَتَأَذّی بِذلِکَ ، ولا تَکُن قاعِدًا عَلَی الأَرضِ فَتَکونَ إنَّما قَعَدَ بَعضُکَ عَلی بَعضٍ فَلا تَصبِرَ لِلتَّشَهُّدِ والدُّعاءِ (1) .
امام باقر علیه السلام :هنگامی که در نماز می ایستی، پاهایت را به هم نچسبان و میانشان فاصله ای به اندازه حد اقل یک انگشت و حد اکثر یک وجب بده و شانه هایت را فرو انداز و دستانت را رها کن و انگشتانت را درهم نیاویز بلکه بر رانهایت و در راستای زانوانت باشند و نگاهت به سجده گاهت باشد.
هنگامی که رکوع می کنی دو پایت را در یک ردیف بگذار و میانشان فاصله ای به اندازه یک وجب می دهی و زانوانت را در کف دستانت بگیر و دست راستت را بر زانوی راستت و پیش از دست چپت می نهی و با سر انگشتانت برآمدگی زانویت را نیک در بر گیر و هنگامی که آن ها را بر زانوانت نهادی از هم بازشان کن .اگر سر انگشتانت را در رکوع به زانوانت رساندی کفایت می کند ولی من بیشتر دوست دارم زانوانت را در کف دستانت بگیری و انگشتانت را بر برآمدگی زانوانت بنهی و آن ها را از هم باز کنی. کمرت را راست نگه دار و نگاهت به میان قدمهایت باشد.
هنگامی که خواستی به سجده بروی دستانت را به تکبیر بلند کن و به سجده بیفت و دستانت را با هم و پیش از زانوانت بر زمین بنه و ساعدهای دستانت را چون درندگان بر زمین نگستران و بر زانوان و
رانهایت نیز مگذار بلکه با آرنجهایت بال بساز و کف دستانت را به زانوانت نچسبان و به صورتت نیز نزدیک مگردان ، بلکه میان آن دو و در راستای شانه هایت باشد ، نه روبروی زانوانت بلکه اندکی از آن ها انحراف داشته باشد. دستانت را کاملا بر زمین بگستران و (پس از سجده) به سوی خود باز گردان و اگر زیر آن ها پارچه ای بود اشکالی ندارد، گر چه به زمین رساندنشان بهتر است و در سجده، انگشتانت را از هم باز مکن ، بلکه به هم بچسبان.
هنگامی که برای تشهد نشستی ، زانوانت را به زمین بچسبان و کمی میانشان را باز کن و باید روی پای چپت بر زمین باشد و روی پای راستت بر کف پای چپت قرار گیرد و سرینت و نیز سر انگشت شست پای راستت بر زمین باشد و هیچگاه بر هر دو پایت منشین که به تو آزار می رساند و نیز با (نشیمنگاه) بر زمین منشین تا بخشی از بدنت بر بخشی دیگر قرار گیرد و نتوانی برای تشهد و دعا صبر کنی .
ص :88
إبراهیمُ بنُ هاشِمٍ عَن حَمّادِ بنِ عیسی :قالَ لی أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام یَومًا : یا حَمّادُ ، تُحسِنُ أن تُصَلّیَ ؟ قالَ : فَقُلتُ : یا سَیِّدی ، أنا أحفَظُ کِتابَ حَریزٍ فِی الصَّلاةِ .
فَقالَ : لا عَلَیکَ یا حَمّادُ قُم فَصَلِّ .
قالَ : فَقُمتُ بَینَ یَدَیهِ مُتَوَجِّهًا إلَی القِبلَةِ فَاستَفتَحتُ الصَّلاةَ فَرَکَعتُ وسَجَدتُ .
فَقالَ : یا حَمّادُ ، لا تُحسِنُ أن تُصَلّیَ ، ما أقبَحَ بِالرَّجُلِ مِنکُم یَأتی عَلَیهِ سِتّونَ سَنَةً ، أو سَبعونَ سَنَةً فَلا یُقیمُ صَلاةً واحِدَةً بِحُدودِها تامَّةً !
قالَ حَمّادٌ : فَأَصابَنی فی نَفسِی الذُّلُّ ، فَقُلتُ : جُعِلت فِداکَ فَعَلِّمنِی الصَّلاةَ .
فَقامَ أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام مُستَقبِلَ القِبلَةِ مُنتَصِبًا ، فَأَرسَلَ یَدَیهِ جَمیعًا عَلی
فَخِذَیهِ ، قَد ضَمَّ أصابِعَهُ وقَرَّبَ بَینَ قَدَمَیهِ حَتّی کانَ بَینَهُما قَدرَ ثَلاثِ أصابِعَ مُنفَرِجاتٍ ، واستَقبَلَ بِأصابِعِ رِجلَیهِ جَمیعًا القِبلَةَ لَم یُحَرِّفهُما عَنِ القِبلَةِ ، وقالَ بِخُشوعٍ : اللّهُ أکبَرُ ، ثُمَّ قَرَأ الحَمدَ بِتَرتیلٍ وقُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ ، ثمّ صَبَرَ هُنَیَّةً بِقَدرِ مایَتَنَفَّسُ وهُوَ قائِمٌ ، ثُمَّ رَفَعَ یَدَیهِ حِیالَ وَجهِهِ و قالَ : اللّهُ أکبَرُ وهُوَ قائِمٌ ، ثُمَّ رَکَعَ ومَلَأَ کَفَّیهِ مِن رُکبَتَیهِ مُنفَرِجاتٍ ، ورَدَّ رُکبَتَیهِ إلی خَلفِهِ حَتَّی استَوی ظَهرُهُ ، حَتّی لَو صُبَّ عَلَیهِ قَطرَةٌ مِن ماءٍ أو دُهنٍ لَم تَزُل لاِستِواءِ ظَهرِهِ ، ومَدَّ عُنُقَهُ ، وغَمَّضَ عَینَیهِ ، ثُمَّ سَبَّحَ ثَلاثًا بِتَرتیلٍ فَقالَ : سُبحانَ رَبّیَ العَظیمِ وبِحَمدِهِ ، ثُمَّ استَوی قائِمًا ، فَلَمَّا استَمکَنَ مِنَ القیامِ قالَ : سَمِعَ اللّهُ لِمَن حَمِدَهُ ، ثُمَّ کَبَّرَ وهُوَ قائِمٌ ورَفَعَ یَدَیهِ حِیالَ وَجهِهِ ، ثُمَّ سَجَدَ ، وبَسَطَ کَفَّیهِ مَضمومَتَیِ الأَصابِعِ بَینَ یَدَی رُکبَتَیهِ حِیالَ وَجهِهِ فَقالَ : سُبحانَ رَبّیَ الأَعلی وبِحَمدِهِ ثَلاثَ مَرّاتٍ ، ولَم یَضَع شَیئًا مِن جَسَدِهِ عَلی شَیءٍ مِنهُ ، وسَجَدَ عَلی ثَمانیَةِ أعظُمٍ : الکَفَّینِ والرُّکبَتَینِ وأنامِلِ إبهامَیِ الرِّجلَینِ والجَبَهةِ والأَنفِ وقالَ : سَبعَةٌ مِنها فَرضٌ یُسجَدُ عَلَیها وهیَ الَّتی ذَکَرَهَا اللّهُ فی کِتابِهِ فَقالَ : «وأنَّ المَساجِدَ للّهِِ فَلا تَدعوا مَعَ اللّهِ أحَدًا» (1) وهیَ الجَبهَةُ والکَفّانِ والرُّکبَتانِ والإِبهامانِ ، ووَضعُ الأَنفِ عَلَی الأَرضِ سُنَّةٌ ، ثُمَّ رَفَعَ رأسَهُ مِنَ السُّجودِ ، فَلَمَّا استَوی جالِسًا قالَ : اللّهُ أکبَرُ . ثُمّ قَعَدَ عَلی فَخِذِهِ الأَیسَرِ ، وقَد وَضَعَ ظاهِرَ قَدَمِهِ الأَیمَنِ عَلی بَطنِ قَدَمِهِ الأَیسَرِ وقالَ : أستَغفِرُ اللّهَ رَبّی وأتوبُ إلَیهِ ، ثُمَّ کَبَّرَ وهُوَ جالِسٌ وسَجَدَ السَّجدَةَ الثّانیَةَ وقالَ کَما قالَ فِی الاُولی ، ولَم یَضَع شَیئًا مِن بَدَنِهِ عَلی شَیءٍ مِنهُ فی رُکوعٍ ولا سُجودٍ وکان مُجَنَّحًا ، ولم یَضَع ذِراعَیهِ عَلَی الأَرضِ فَصَلّی
رَکعَتَینِ عَلی هذا وَیداهُ مَضمومَتَا الأَصابِعِ وهُوَ جالِسٌ فِی التَّشَهُّدِ ، فَلَمّا فَرَغَ مِنَ التَّشَهُّدِ سَلَّمَ .
فقال : یا حَمّادُ ، هکَذا صَلِّ (2) .
ابراهیم بن هاشم از حماد بن عیسی:روزی امام صادق علیه السلام به من فرمود: ای حماد، آیا می توانی خوب نماز بخوانی؟ به امام عرض کردم: ای سرور من! کتاب حریز را که درباره نماز است در حافظه دارم. حضرت فرمود: عیبی ندارد ، ای حماد! برخیز و نماز بخوان.
حماد گوید: در برابر حضرت بپاخاستم و رو به قبله نماز را شروع کردم به رکوع رفتم و سجده کردم. آن گاه امام فرمود: ای حماد! نیکو نماز نمی خوانی! چه قدر زشت است فردی از شما شصت یا هفتاد سال بر او بگذرد و یک نماز با آداب و حدود کامل نخواند!
حماد گوید: در خود احساس خواری کردم و به امام گفتم: فدایت شوم، نماز را به من بیاموز. پس امام برخاست، رو به قبله ایستاد و هر دو دستش را بر روی ران خویش نهاد، در حالی که انگشتانش را بسته
بود و دو پای خود را نزدیک هم قرار داد به گونه ای که بین دو پایش به اندازه سه انگشت باز فاصله بود و انگشتان پا را رو به قبله داشت و آن ها را از قبله منحرف نساخت و با فروتنی تکبیر گفت. سپس حمد و قل هو اللّه احد را شمرده خواند . آن گاه به اندازه یک نفس در همان حال ایستادن درنگ کرد . سپس دو دست خود را تا رو بروی صورت بالا آورد و در همان حال ایستادن تکبیر گفت. آن گاه به رکوع رفت و با دستانی که انگشتانش باز بود ، زانوی خود را گرفت و زانو را به عقب داد تا پشت حضرت کاملاً صاف شد ، به گونه ای که به سبب صافی پشت و کشیدگی گردن، اگر قطره ای آب یا روغن بر پشت حضرت ریخته می شد، از جایش تکان نمی خورد . دو چشمش را بست؛ سپس سه بار شمرده فرمود: «سبحان ربی العظیم و بحمده». آن گاه راست ایستاد و چون استقرار کامل پیدا کرد، فرمود: «سمع اللّه لمن حمده». سپس در حال ایستاده تکبیر گفت و دست ها را تا رو به روی صورت بالا آورد . آن گاه سجده کرد و دست ها را در حالی که انگشتانش کنار هم و بدون فاصله بود ، در جلوی زانو و برابر صورت نهاد و سه بار گفت: «سبحان ربی الاعلی و بحمده» و هیچ جای بدن را بر جای دیگر بدن در حالت سجده قرار نداد و بر هشت استخوان سجده کرد : دو کف دست، دو زانو، دو انگشت شست پا، پیشانی و بینی و فرمود: لازم است سجده بر هفت تای این ها قرار گیرد و این همان است که خداوند در قرآن فرموده است که: «و همانا سجده گاهها برای خداست پس در کنار خداوند هیچ کس را مخوان» واین هفت جا، پیشانی و دو کف دست و دو زانو و دو شست پاست و نهادن بینی بر زمین مستحب است. سپس امام سر از سجده برداشت و چون درست به حالت نشسته درآمد تکبیر گفت. آن گاه بر ران چپ نشست و روی پای راست را بر کف پای چ
پ قرار داد و فرمود: «استغفر اللّه ربی و اتوب الیه». سپس در حال نشسته تکبیر گفت و سجده دوم را به جای آورد و در سجده دوم مانند سجده اول رفتار کرد و در حال رکوع و سجود هیچ جای بدن را بر جای دیگر آن نگذاشت و در حال سجده دست ها را چون دو بال باز می کرد و ساعد را بر زمین نمی گذاشت. این چنین امام دو رکعت نماز گزارد و انگشتان دو دست حضرت در حال تشهد بسته بود و چون از تشهد فارغ شد، سلام داد و فرمود: ای حماد! اینگونه نماز بخوان!
ص :89
ص :90
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا یأتِ أحَدُکُمُ الصَّلاةَ وهُوَ حاقِنٌ (1) .
عنه صلی الله علیه و آله :إذا اُقیمَتِ الصَّلاةُ ووَجَدَ أحَدُکُمُ الخَلاءَ فَلیَبدَأ بِالخَلاءِ (2) .
عنه صلی الله علیه و آله :لا یَحِلُّ لِرَجُلٍ یُؤمِنُ بِاللّهِ والیَومِ الآخِرِ أن یُصَلّیَ وهُوَ حَقِنٌ حَتَّی یَتَخَفَّفَ (3) .
عنه صلی الله علیه و آله :لا یُصَلِّ الرَّجُلُ وهُوَ زَناءُ (4) .
عنه صلی الله علیه و آله :لا یُصَلِّیَنَّ أحَدُکُم وبِهِ أحَدُ العَقدَینِ _ یعنی البَولَ والغائِطَ _ (5) .
الإمام الصادق علیه السلام :لا صَلاةَ لِحاقِنٍ ، ولا لِحاقِبٍ ،ولا لِحاذِقٍ _ والحاقِنُ الَّذی بِهِ البَولُ ، والحاقِبُ الَّذی بِهِ الغائِطُ . . . _ (6) .
1/23
نگهداری بول و غائط
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :کسی از شما در حالی که پیشابش را نگه داشته است ، به نماز نیاید.
هرگاه نماز برپا می شود و کسی از شما نیاز به دستشویی دارد، نخست به آنجا برود.
روا نیست مردی که به خدا و روز آخرت ایمان دارد ، در حالی که پیشابش را نگه داشته، نماز بخواند تا آنگاه که خود را سبک کند.
کسی که در تنگنای پیشاب است، نماز نخواند.
کسی از شما در آن حال که بول و غائطش انبوه شده است، نماز نخواند.
امام صادق علیه السلام :برای «حاقن»، «حاقب» و «حاذق» نمازی نیست. «حاقن» کسی است که بول خود را نگه داشته و «حاقب» کسی است که غائطش را نگه داشته است...
ص :92
الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله سَمِعَ خَلفَهُ فَرْقَعَةً فَرقَعَ رَجُلٌ أصابِعَهُ فی صَلاتِهِ ، فَلَمَّا انصَرَفَ قالَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله : أما إنَّهُ حَظُّهُ مِن صَلاتِهِ (1) .
مُحَمَّدُ بنُ مُسلِمٍ عَن أبی جَعفَرٍ علیه السلام :سَأَلتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یَلتَفِتُ فِی الصَّلاةِ ؟ قالَ :
لا ، ولا یَنقُضُ أصابِعَهُ (2) .
2/23
نماز بدون پوشش روبرو (3)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نماز بدون پیش رو نهادن چیزی، جفا و بی وفایی است. کسی که در بیابان نماز می خواند باید پیش رویش چیزی همچون دنباله جهاز شتر بنهد.
هرگاه یکی از شما نماز می خواند، رو به پوشش و نزدیک به آن بخواند.
هر یک از شما ، می تواند کاری کند که کسی میان او و قبله اش فاصله نشود ، پس چنین کند.
هرگاه یکی از شما ، در نماز به سمت پوششی می ایستد، به آن نزدیک گردد و گر نه شیطان از میان او و آن پوشش می گذرد (4) .
هر یک از شما در نماز، با خط کشی جلویش ، سنگ و یا هر چه یافت برای خود پوششی بسازد، اگر چه چیزی نماز مؤمن را قطع نمی کند.
ابن ابی یعفور:از امام صادق علیه السلام پرسیدم: آیا اگر چیزی از جلوی انسان بگذرد، نماز را قطع و باطل می کند. فرمود: خیر، چیزی نماز مؤمن را قطع نمی کند، ولی هر اندازه می توانید، (آن را) دور کنید.
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الصَّلاةُ إلی غَیرِ سُترَةٍ مِنَ الجَفاءِ ، ومَن صَلّی فی فَلاةٍ فَلیَجعَل بَینَ یَدَیهِ مِثلَ مُؤَخَّرَةِ الرَّحلِ (5) .
عنه صلی الله علیه و آله :إذا صَلّی أحَدُکُم فَلُیصَلِّ إلی سُترَةٍ ، ولیَدنُ مِنها (6) .
عنه صلی الله علیه و آله :مَنِ استَطاعَ مِنکُم أن لا یَحولَ بَینَهُ وبَینَ قِبلَتِهِ أحَدٌ فَلیَفعَل (7) .
عنه صلی الله علیه و آله :إذا قامَ أحدُکُم فِی الصَّلاةِ إلی سُترَةٍ فَلیَدنُ مِنها ، فَإِنَّ الشَّیطانَ یَمُرُّ بَینَهُ وبَینَها (8) .
عنه صلی الله علیه و آله :لِیَستَتِر أحَدُکُم فِی الصَّلاة بِالخَطِّ بَینَ یَدَیهِ وبِالحَجَرِ وبِما وَجَدَ مِن شَیءٍ مَعَ أنَّ المُؤمِنَ لا یَقطَعُ صَلاتَهُ شَیءٌ (9) .
ابنُ أبییَعفُور :سَأَلتُ أبا عَبدِاللّهِ علیه السلام عَنِ الرَّجُلِ ، هَل یَقطَعُ صَلاتَهُ شَیءٌ مِمّا یَمُرُّ بَینَ یَدَیهِ ؟ فَقالَ : لا یَقطَعُ صَلاةَ المُؤمِنِ شَیءٌ ، ولکِنِ ادرَؤوا مَا استَطَعتُ (10) .
3/23
شکستن انگشتان
امام صادق علیه السلام :پیامبر در پشت خود صدای انگشتان کسی که در نماز آن ها را می فشرد شنید، پس از آنکه نمازش را تمام کرد، حضرت فرمود: آگاه باشید، نصیب او از نماز همان است.
محمد بن مسلم:از امام باقر علیه السلام پرسیدم انسان در نماز به این سو و آن
سو توجه می کند؟ فرمود: خیر و انگشتانش را نیز نمی شکند.
ص :93
رسول اللّه صلی الله علیه و آله_ لِعَلیٍّ علیه السلام _: یا عَلیُّ ، کَرِهَ اللّهُ عز و جل لاُِمَّتَی العَبَثَ فِی الصَّلاةِ (1) .
عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی کَرِهَ لی سِتَّ خِصالٍ وکَرِهتُهُنَّ لِلأَوصیاءِ مِن وُلدی وأتباعِهِم مِن بَعدی : العَبَثَ فِی الصَّلاةِ . . . (2) .
أَنَسُ بنُ مالِکٍ :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله رَأی رَجُلاً یُحَرِّکُ الحَصی وهُوَ فِی الصَّلاةِ ، فَلَمَّا انصَرَفَ قالَ للِرَّجُلِ : هُوَ حَظُّکَ مِن صَلاتِکَ (3) .
الإمام علیّ علیه السلام :لا یَعبَثُ الرَّجُلُ فی صَلاتِهِ بِلِحیَتِهِ ولا بِما یَشغَلُهُ عَن صَلاتِهِ (4) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا تَلتَفِتوا فی صَلاتِکُم فَإِنَّهُ لا صَلاةَ لِلمُتَلَفِّتِ (6) .
عنه صلی الله علیه و آله :إیّاکَ والاِلتِفاتَ فِی الصَّلاةِ ، فَإِنَّ الاِلتِفاتَ فِی الصَّلاةِ هَلَکَةٌ ، فَإِن کانَ لابُدَّ فَفِی التَّطَوُّعِ لا فِی الفَریضَةِ (7) .
عنه صلی الله علیه و آله_ فی بَیانِ کَلامِ یَحیی علیه السلام لِبَنی إسرائیلَ _: إنَّ اللّهَ أمَرَکُم بِالصَّلاة ، فَإِذا
صَلَّیتُم فَلاتَلتَفِتوا، فَإِنَّ اللّهَ یَنصِبُ وَجهَهُ لِوَجهِ عَبدِهِ فی صَلاتِهِ ما لَم یَلتَفِت (8) .
4/23
بازی کردن
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علیّ ، خداوند عز و جل بازی کردن در نماز را برای امّت من، نپسندیده است (9) .
همانا خداوند تبارک و تعالی شش خصلت را برای من نپسندیده و من نیز آن ها را برای جانشینان از نسلم و پیروانشان نپسندیده ام : بازی کردن در نماز ... (10) .
انس بن مالک:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله مردی را دید که در نماز، سنگریزه ها را تکان می دهد . پس از آنکه نمازش را تمام کرد، حضرت به آن مرد فرمود: نصیب تو از نماز همان است.
امام علی علیه السلام :مرد، در نماز با ریشش و آنچه او را از نمازش به خود مشغول می دارد، بازی نمی کند.
5/23
به این سو و آن سو روی گرداندن
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در نمازتان به این سو و آن سو روی نگردانید ، که چنین کسی نمازی ندارد.
مبادا در نماز، به این سو و آن سو روی گردانید ، که روی گرداندن در نماز، هلاکت است. اگر چاره ای نیست در نماز مستحب ، و نه در واجب، انجام گیرد.
ص :94
عنه صلی الله علیه و آله :لا یَزالُ اللّهُ عز و جل مُقبِلاً عَلَی العَبدِ وهُوَ فی صَلاتِهِ ما لَم یَلتَفِت ، فَإِذَا التَفَتَ انصَرَفَ عَنهُ (1) .
عنه صلی الله علیه و آله :مَا التَفَتَ عَبدٌ قَطُّ فی صَلاتِهِ إلاّ قالَ لَهُ رَبُّهُ : أینَ تَلتَفِتُ [یَا] ابنَ آدَمَ ، أنَا خَیرٌ لَکَ مِمّا تَلتَفِتُ إلَیهِ (2) .
عنه صلی الله علیه و آله :مَن عَرَفَ مَن عَلی یَمینِهِ وشِمالِهِ مُتَعَمِّدًا فِی الصَّلاةِ فَلا صَلاةَ لَهُ (3) .
الإمام علیّ علیه السلام :الاِلتِفاتُ فِی الصَّلاةِ اختِلاسٌ مِنَ الشّیطانِ ، فَإِیّاکُم والاِلتِفاتَ فِی الصَّلاةِ ، فَإِنَّ اللّه تَبارَکَ وتَعالی یُقبِلُ عَلَی العَبدِ إذا قامَ فِی الصَّلاةِ ، فَإِذا التَفَتَ قالَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی : یَابنَ آدَمَ ، عَمَّن تَلتَفِتُ ؟ _ ثَلاثًا _ فَإذَا التَفَتَ الرّابِعَةَ أعرَضَ اللّهُ عَنهُ (4) .
الإمام الصادق علیه السلام :إذَا استَفتَحَ العَبدُ صَلاتَهُ أقبَلَ اللّهُ عَلَیهِ بِوَجهِهِ الکَریمِ ووَکَّلَ بِهِ مَلَکًا یَلتَقِطُ القُرآنَ مِن فیهِ التِقاطًا ، فَإِن أعرَضَ العَبدُ عَن صَلاتِهِ أعرَضَ اللّهُ عَنهُ ووَکَّلَهُ إلَی المَلَکِ ، وإن أقبَلَ عَلی صَلاتِهِ بِکُلِّهِ أقبَلَ اللّهُ عَلَیهِ بِوَجهِهِ الکَریمِ حَتّی تُرفَعَ صَلاتُهُ کامِلَةً ، وإن سَها فیها أو غَفَلَ أو شَغَلَ بِشَیءٍ غَیرِها رُفِعَ مِن صَلاتِهِ بِقَدرِ ما أقبَلَ عَلَیهِ مِنها ، ولا یُعطَی القَلبُ الغافِلُ شَیئًا (5) .
عنه علیه السلام_ فی قَولِهِ تَعالی : «فَأقِم وَجهَکَ لِلدّینِ حَنیفًا» (6) :_ فی قَولِهِ تَعالی : «فَأقِم وَجهَکَ لِلدّینِ حَنیفًا» (7) : قُم فِی الصَّلاةِ ولا تَلتَفِت یَمینًا ولا شِمالاً (8) .
در توضیح گفتار یحیی به بنی اسرائیل _ : خداوند شما را به نماز فرمان داده است، پس هرگاه نماز می خوانید به این سو و آن روی نگردانید ، که خدا در نماز رو به چهره بنده اش می کند تا آنگاه که او روی گرداند.
پیوسته خدای عز و جل در نماز رو به بنده اش دارد ، تا آنگاه که روی نگردانده است. پس اگر روی گرداند، خدا نیز روی می گرداند.
هیچگاه بنده در نمازش روی نمی گرداند ، جز اینکه پروردگارش به او می گوید: ای فرزند آدم، به کجا رو می کنی؟ من برای تو از آنچه بدان روی آورده ای، بهترم.
هر کس در نماز از روی قصد به آن که در چپ و راستش هست، پی ببرد، نمازی ندارد.
امام علی علیه السلام :روی گرداندن در نماز، ربودنی از شیطان است. پس مبادا در نماز به این سو وآن سو روی گردانید ، که خداوند تبارک و تعالی، هنگام به نماز ایستادن بنده، به او روی می آورد وآنگاه که روی گرداند ، خداوند تبارک و تعالی می گوید: ای فرزند آدم، از چه کسی روی می گردانی؟ _ تا سه بار _ پس در بار چهارم خداوند از او روی می گرداند (9) .
امام صادق علیه السلام :هنگامی که بنده نماز را آغاز می کند، خداوند با روی کریمانه اش به او روی می آورد و فرشته ای را بر او می گمارد ، تا قرآن را کامل و تمام از لبش برچیند. پس اگر بنده از نمازش روی گرداند، خداوند نیز روی می گرداند و او را به همان فرشته می سپارد و اگر در همه نمازش، به آن متوجه باشد، خداوند با روی کریمانه اش به او رو میکند تا آنکه نمازش کامل و تمام بالا رود. و اگر در آن دچار فراموشی یا غفلت گردید یا سرگرم به چیزی جز خدا شد، از نمازش، همان اندازه بالا می رود که به خدا روی آورده است و به دل غافل هیچ چیز، بخشیده نمی شود.
درباره گفته خداوند تعالی: «پاکدلانه روی به دین داشته باش» _ : در نماز
بایست و به راست و چپ روی مگردان.
ص :95
ابنُ أبی جُمهُور :وَرَدَ فِی الخَبَرِ : إذا أحرَمَ العَبدُ بِالصَّلاةِ جاءَهُ الشَّیطانُ فَیَقولُ : اُذکُر کَذا ، اُذکُر کَذا ، حَتّی یَصِلَ الرَّجُلُ إلی أنَّهُ لَم یَدرِ کَم صَلّی (1) .
الکتاب:
«إنَّ المُنافِقینَ یُخادِعونَ اللّهَ وهُوَ خادِعُهُم وإذا قاموا إلَی الصَّلاةِ قاموا کُسالی یُراؤونَ النّاسَ ولا یَذکُرونَ اللّهَ إلاَّ قَلیلاً» (3) .
«وما مَنَعَهُم أن تُقبَلَ مِنهُم نَفَقاتُهُم إلاّ أنَّهُم کَفَروا بِاللّهِ وبِرَسولِهِ ولا یَأتونَ الصَّلاةَ إلاّ وَهُم کُسالی ولا یُنفِقونَ إلاّ وهُم کارِهونَ» (4) .
أنَسُ بنُ مالِکٍ :دَخَلَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله (المَسجِدَ) فَإِذا حَبلٌ مَمدودٌ بَینَ السّاریَتَینِ (5) ، فَقالَ : ما هذَا الحَبلُ ؟ قالوا : هذا حَبلٌ لِزَینَبَ ، فَإِذا فَتَرَت تَعَلَّقَت ، فَقالَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله : لا ، حُلّوهُ لِیُصَلِّ أحَدُکُم نَشاطَهُ ، فَإِذا فَتَرَ فَلیَقعُد (6) .
الإمام علیّ علیه السلام :تَکاسُلُ المَرءِ فِی الصَّلاةِ مِن ضَعفِ الإِیمانِ (7) .
الإمام الباقر علیه السلام :لا تَقُم إلَی الصَّلاةِ مُتَکاسِلاً ولا مُتَناعِسًا ولا مُتَثاقِلاً فَإِنَّها مِن خِلال النِّفاقِ ، فَإِنَّ اللّهَ سُبحانَهُ نَهَی المُؤمِنینَ أن یَقوموا إلَی الصَّلاةِ وهُم سُکاری یَعنی سَکرَ النَّومِ وقالَ لِلمُنافِقینَ : «وإذا قاموا إلَی الصَّلاةِ قاموا کُسالی یُراؤونَ النّاسَ ولا یَذکُرونَ اللّهَ إلاّ قَلیلاً» (8) .
ابن ابی جمهور :در روایت چنین آمده است: هرگاه بنده به نماز می ایستد و کارهایی را در آن هنگام بر خود حرام می گرداند، شیطانش نزد وی می آید و می گوید: این را بیاد آر ، آن را به یاد آر ، تا به آنجا می رسد که نمی داند چند رکعت خوانده است.
6/23
سستی کردن
«منافقان، با خدا نیرنگ می کنند و حال آنکه او با آنان نیرنگ می کند و چون به نماز ایستند، به سستی برخیزند، با مردم ریا می کنند و خدا را جز اندکی یاد نمی کنند .»
«و هیچ چیز مانع پذیرفته شدن انفاقهای آنان نشد ، جز اینکه به خدا و پیامبرش کفر ورزیدند و جز با سستی نماز به جای نمی آورند و جز با کراهت انفاق نمی کنند .
انس بن مالک:پیامبر داخل مسجد شد و با طنابی کشیده شده میان دو ستون روبرو شد. فرمود: این طناب برای چیست؟ گفتند: این طناب زینب است، هرگاه سست می شود بدان می آویزد. پس پیامبر فرمود: نه، آن را باز کنید. هر یک از شما تا آنگاه که نشاط دارد، نماز بخواند و هنگامی که سست شد بنشیند (9) .
امام علی علیه السلام :سستی کردن انسان در نماز از سستی ایمان است.
امام باقر علیه السلام :سست و خواب آلود و سنگین به نماز نایست که این ها از خوی منافقان است. همانا خداوند سبحان، مؤمنان را از ایستادن به نماز در حالت مستی _ یعنی مستی خواب _ باز داشته و در وصف منافقان گفته است: «و چون به نماز ایستند، به سستی برخیزند، با مردم ریا می کنند و خدا را جز اندکی یاد نمی کنند.» (10) .
ص :96
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إیّاکُم وشِدَّةَ التَّثاؤُبِ فِی الصَّلاةِ ، فَإِنَّها عَوَّةُ (1) الشَّیطانِ ، وإنَّ اللّهَ یُحِبُّ العُطاسَ ویَکرَهُ التَّثاؤُبَ فِی الصَّلاةِ (2) .
أبو اُمامَةَ :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ یَکرَهُ التَّثاؤُبَ فِی الصَّلاةِ (3) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا تَثاوَبَ أحَدُکُم فِی الصَّلاةِ فَلیَکظِم مَا استَطاعَ (4) .
الإمام علیّ علیه السلام :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ إذا تثاءَبَ وهُوَ فِی الصَّلاةِ رَدَّها بِیَمینِهِ (5) .
الکتاب:
«یا أیُّها الَّذینَ آمَنوا لا تَقرَبُوا الصَّلاةَ وأنتُم سُکاری حَتّی تَعلَموا ما تَقولونَ» (6) .
زَیدٌ الشَّحّامُ :قُلتُ لِأَبی عَبدِاللّهِ علیه السلام : قَولِ اللّهِ عز و جل : «لا تَقرَبُوا الصَّلاةَ وأنتُم سُکاری» ؟ فَقالَ : سَکرُ النَّو (7) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا نَعَسَ أحَدُکُم فی صَلاتِهِ فَلیَنصَرِف ولیَرقُد (8) .
الإمام علیّ علیه السلام :إذا غَلَبَت عَینُکَ وأنتَ فِی الصَّلاةِ فَاقطَعِ الصَّلاةَ ونَم ، فَإِنَّکَ لا تَدری لَعَلَّکَ أن تدعُوَ عَلی نَفسِکَ (9) .
7/23
خمیازه کشیدن
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :مبادا در نماز زیاد خمیازه بکشید، که صدای شیطان است. همانا خداوند عطسه را دوست وخمیازه را در نماز ناپسند دارد (10) .
ابو امامه:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، خمیازه را در نماز ناپسند می داشت .
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هرگاه یکی از شما در نماز دچار خمیازه شد، تا آنجا که می تواند آن را فرو خورد (11) .
امام علی علیه السلام :هرگاه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در نماز دچار خمیازه میشد، با دست راستش جلوی آن را می گرفت .
8/23
خواب آلود بودن
«ای ایمان آورندگان، در حال مستی به نماز نزدیک نشوید ، تا آنگاه که بدانید چه می گویید» .
زید شحّام:به امام صادق علیه السلام عرض کردم: معنای گفته خدای عز و جل در آیه «در حال مستی به نماز نزدیک نشوید» چیست؟ فرمود: مستی خواب (12) .
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هرگاه یکی از شما در نمازش خواب آلود شد، آن را رها کند و بخوابد (13) .
امام علی علیه السلام :هرگاه در نماز، خواب بر چشمت غلبه کرد، نماز را قطع کن
و بخواب که تو نمی دانی، شاید بر ضد خودت دعا میکنی.
ص :97
الحَلَبیّ :سَأَلتُهُ علیه السلام عَن قَولِ اللّهِ : «یا أیُّها الَّذینَ آمَنوا لا تَقرَبُوا الصَّلاةَ وأنتُم سُکاری حَتّی تَعلَموا ما تَقولونَ» قال : لا تَقرَبُوا الصَّلاةَ وأنتُم سُکاری یَعنی سَکرَ النَّومِ ، یَقولُ : وبِکُم نُعاسٌ یَمنَعُکُم أن تَعلَموا ما تَقولونَ فی رُکوعِکُم وسُجودِکُم وتَکبیرِکُم ، ولَیسَ کَما یَصِفُ کَثیرٌ مِنَ النّاس یَزعَمونَ أنَّ المُؤمِنینَ یَسکَرونَ مِنَ الشَّرابِ ، والمُؤمِنُ لا یَشرَبُ مُسکِرًا ولا یَسکَرُ (1) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا قامَ أحَدُکُم فِی الصَّلاةِ فَلا یُغمِض عَینَیهِ (2) .
الإمام علیّ علیه السلام :إنَّ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله نَهی أن یغمضَ الرَّجُلُ عَینَیهِ فِی الصَّلاةِ (3) .
حلبی:از او علیه السلام درباره گفته خدا پرسیدم: «ای ایمان آورندگان، در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا آنگاه که بدانید چه می گویید» . فرمود: در حال مستی به نماز نزدیک نشوید ؛ یعنی مستی خواب. خداوند می گوید: خواب آلود هستید و این شما را از اینکه بدانید در رکوع و سجود و تکبیرتان چه می گویید، باز می دارد، نه آنچنان که بسیاری از مردم خیال می پندارند که مؤمنان از شراب مست می شوند و حال آنکه مؤمن چیز مست کننده نمی نوشد و مست نمیکند.
9/23
شتاب ورزیدن
امام صادق علیه السلام :هرگاه بنده به نماز ایستد و نمازش را مختصر کند ، خداوند تبارک و تعالی به فرشتگانش می گوید: آیا به بنده من نمی نگرید؟ گویا برآوردن نیازهایش را به دست غیر من می بیند! آیا نمی داند که برآوردن نیازهایش به دست من است؟
به کسی که گفت: (گاه) انسان نیازی دارد که می ترسد فوت شود، آیا نماز را مختصر کند؟ _ : آیا نمی داند که نیازش به هموست که به سویش نماز می گزارد؟
الإمام الصادق علیه السلام :إذا قامَ العَبدُ فِی الصَّلاةِ فَخَفَّفَ صَلاتَهُ قالَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی لِمَلائِکَتِهِ : أما تَرَونَ إلی عَبدی کَأَنَّهُ یَری أنَّ قَضاءَ حَوائِجِهِ بِیَدِ غَیری ؟! أما یَعلَمُ أنَّ قَضاءَ حَوائِجِهِ بِیَدی ؟ ! (4) .
عنه علیه السلام_ لِمَن قالَ لَهُ : الرَّجُلُ تَکونُ لَهُ الحاجَةُ یَخاف فَوتَها أیُخَفِّفُ الصَّلاةَ ؟ _: أوَلا یَعلَمُ أنَّ حاجَتَهُ إلَی الَّذی یُصَلّی إلَیهِ ؟! (5) .
10/23
چشم بستن
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هرگاه یکی از شما به نماز ایستاد، چشمانش را نبندد.
امام علی علیه السلام :همانا پیامبر از چشم بستن مرد در نماز ، نهی کرد.
ص :98
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الأَرضُ کُلُّها مَسجِدٌ إلاَّ المَقبَرَةَ والحَمّا (1) .
عنه صلی الله علیه و آله :لَیسَ یَنبَغی أن یَکونَ فِی البَیتِ شَیءٌ یَشغَلُ المُصَلِّیَ (2) .
عنه صلی الله علیه و آله :ثَلاثَةٌ لا یَتَقَبَّلُ اللّهُ عز و جل لَهُم بِالحِفظِ . . . رَجُلٌ صَلّی عَلی قارِعَةِ الطَّریقِ (3) .
ابنُ عُمَر :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله نَهی أن یُصَلّی فی سَبعَةِ مَواطِنَ : فِی المَزبَلَةِ ، والمَجزَرَةِ (4) ، والمَقبَرَةِ ، وقارِعَةِ الطَّریقِ ، وفِی الحَمّامِ ، و [فی ]مَعاطِنِ الإِبلِ (5) ، وفَوقَ [ظَهرِ] بَیتِ اللّهِ (6) .
عبدُاللّهِ بنُ عَطاء :سارَ ( أبو جَعفرٍ علیه السلام ) وسِرتُ حَتّی إذا بَلَغنا مَوضِعًا آخَرَ قُلتُ لَهُ : الصَّلاةَ جُعِلتُ فِداکَ ، فَقالَ : هذا وادِی النملِ لا یُصلّی فیهِ ، حَتّی إذا بَلَغنا مَوضِعًا آخَرَ قُلتُ لَهُ مِثلَ ذلِکَ ، فَقالَ : هذِهِ الأَرضُ مالِحَةٌ لا یُصلّی فیها (7) .
الإمام الصادق علیه السلام :عَشرَةُ مَواضِعَ لا یُصَلّی فیها : الطّینُ والماءُ والحَمّامُ والقُبورُ ومَسانُّ الطَّریقِ وقُرَی النَّملِ ومَعاطِنُ الإِبلِ ومَجرَی الماءِ والسَّبِخُ والثَّلجُ (8) .
عنه علیه السلام :لا یُصَلّی فی بَیتٍ فیهِ خَمرٌ أو مُسکِرٌ (9) .
عنه علیه السلام :لا تُصَلِّ فی بَیتٍ فیهِ خَمرٌ ولا مُسکِرٌ لِأَنَّ المَلائِکَةَ لا تَدخُلُهُ (10) .
11/23
نماز خواندن در مکانهایی که ذکرشان می آید
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :همه زمین مسجد است ، جز مقبره و حما (11) .
شایسته نیست در اتاق چیزی باشد ، که نمازگزار را مشغول دارد (12) .
سه کس هستند که خداوند عز و جل نگهداری آنان را نپذیرفته است: .... کسی که در میان جاده نماز می گزارد.
ابن عمر:همانا پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از نماز خواندن در هفت مکان، نهی کرد: در جایگاه زباله، قربانگاه، مقبره، میان راه، در حمام، جای باش شتران و پشت بام خانه خدا.
عبداللّه بن عطاء:امام باقر علیه السلام حرکت کرد و من نیز با ایشان روانه شدم ، تا اینکه به جایی دیگر رسیدیم. به ایشان گفتم: نماز، فدایت شوم. فرمود: اینجا لانه مورچگان است، در آن نماز خوانده نمی شود به جایی دیگر رسیدیم . همانگونه گفتم، فرمود: اینجا شوره زار است، در آن نماز خوانده نمی شود (13) .
امام صادق علیه السلام :دَه مکان است که در آن ها نماز خوانده نمی شود: گِل، آب، حمام، گورستان، راهی که در آن رفت و آمد می شود، لانه مورچگان، جای باش شتران، راه آب، شوره زار و یخ و برف.
در اتاقی که شراب یا مست کننده دیگری باشد، نماز خوانده نمی شود.
در اتاقی که در آن شراب یا مست کننده دیگری هست، نماز نخوان ؛ زیرا فرشتگان داخل آن نمی شوند.
ص :99
المُعَلَّی بنُ خُنَیس :سَأَلتُ أبا عَبدِاللّهِ علیه السلام عَنِ الصَّلاةِ عَلی ظَهرِ الطَّریقِ ؟ فَقالَ :لا ، اجتَنِبُوا الطَّریقَ (1) .
مُحَمَّدُ بنُ الفُضَیل (2) : قالَ الرِّضا علیه السلام : کُلُّ طَریقٍ یوطَأُ ویُتَطَرَّقُ کانَت فیهِ جادَّةٌ أو لم تَکُن لا یَنبَغِی الصَّلاةُ فیهِ ، قُلتُ : فَأَینَ اُصَلّی ؟ قال : یَمنَةً ویَسرَةً (3) .
معلّی بن خنیس:از امام صادق علیه السلام درباره نماز بر روی جاده پرسیدم. فرمود: نه، از راه، دور شوید.
محمد بن فضیل (4) : امام رضا علیه السلام فرمود: هر راهی که بر آن گام گذاشته و رفت و آمد می شود، بزرگراه باشد یا نباشد، نماز در آن شایسته نیست. گفتم: پس کجا نماز بگزارم؟ فرمود: در چپ و راست آن.
ص :100
الإمام علیّ علیه السلام :لا یَقومَنَّ أحدُکُم فِی الصَّلاةِ مُتَکاسِلاً ولا ناعِسًا ولا یُفَکِّرَنَّ فی نَفسِهِ فَإِنَّهُ بَینَ یَدَی رَبِّهِ عز و جل ، وإنَّما لِلعَبدِ مِن صَلاتِهِ ما أقبَلَ عَلَیهِ مِنها بِقَلبِهِ (1) .
الإمام الباقر علیه السلام :إذا قُمتَ فِیالصَّلاةِ فَعَلَیکَ بِالإِقبالِ عَلی صَلاتِکَ، فَإِنَّما یُحسَبُ لَکَ مِنها ما أقبَلتَ عَلَیهِ ، ولا تعبَث فیها بِیَدِکَ ولا بِرَأسِکَ ولا بِلِحیَتِکَ ، ولا تُحَدِّث نَفسَکَ ، ولا تَتَثاءَب ، ولا تَتَمَطَّ (2) ، ولا تُکَفِّر (3) فَإِنَّما یَفعَلُ ذلِکَ المجوسُ ، ولا تَلَثَّم (4) ولا تَحتَفِز (5) [ولا ]تُفَرِّج کما یَتَفَرَّجُ البَعیرُ ، ولا تُقْعِ (6) عَلی قَدَمَیکَ ، ولا تَفتَرِش ذِراعَیکَ ، ولا تُفَرقِع أصابِعَکَ ، فَإِنَّ ذلِکَ کُلَّهُ نُقصانٌ مِنَ الصَّلاةِ (7) .
القاضِی النُّعمانُ عَنِ الإمامِ الصّادقِ علیه السلام :أنَّهُ کَرِهَ التَّثاؤُبَ والتَّمَطّیَ فِی الصَّلاةِ ، والتَّثاؤُبُ والتَّمَطّی إنَّما یَعتَریانِ عَنِ الکَسَلِ ، فَهُوَ مَنهیٌّ عَن أن یُتَعَمَّدَ أو یُستَعمَلَ ، والتَّثاؤُبُ شَیءٌ یَعتَری عَن غَیرِ تَعَمُّدٍ ، فَمَنِ اعتَراهُ ولَم یَملِکهُ
فَلیُمسِک یَدَهُ عَلی فیهِ ویَرُدَّهُ ولا یَثنِهِ ولا یَمُدَّهُ (8) .
امام علی علیه السلام :هیچیک از شما، سست و خواب آلود به نماز نایستد و به خود نیندیشد که همانا در پیشگاه پروردگارش عز و جل می باشد. و برای بنده از نمازش تنها آنچه با دلش به آن توجه داشته، می ماند.
امام باقر علیه السلام :هنگامی که در نماز ایستاده ای به نمازت توجه کن ، که تنها آنچه بدان توجه داری برایت حساب می شود و در آن با دست و سر و ریشت بازی نکن ، با خود سخن مگو، خمیازه مکش و دستان و سینه ات را کشیده و باز مکن ، دستانت را بر هم مگذار که این کار مجوس است (9) . بر دهانت چیزی مبند، خود را جمع نکن ، بلکه باز کن همانگونه که شتر باز می کند، بر کف پاهایت منشین و ساعدهایت را بر زمین مگستران ، انگشتانت را مشکن ، که همه این ها کم گذاشتن از نماز است.
قاضی نعمان از امام صادق علیه السلام :ایشان خمیازه و دستها را کشیدن و
سینه باز کردن را در نماز ناپسند می شمرد (10) . خمیازه و دست و سینه بازکردن به جهت کسالت عارض می شوند و قصد آن و انجامش نهی شده است و خمیازه بی قصد هم می آید . پس هر کس به آن گرفتار شد و نتوانست خود را نگه دارد ، دستش را بر روی دهانش بگذارد و جلوی آن را بگیرد و آن را تکرار نکند و طول ندهد.
ص :101
الإمام الصادق علیه السلام :إذا قُمتَ فِی الصَّلاةِ فَاعلَم أنَّکَ بَینَ یَدَیِ اللّهِ ، فَإِن کُنتَ لا تَراهُ فَاعلَم أنَّهُ یَراکَ ، فَأَقبِل قِبَلَ صَلاتِکَ ، ولا تَمتَخِط (1) ولا تَبزُق (2) ، ولا تَنقُض أصابِعَکَ ولا تَوَرَّک (3) فَإِنَّ قَومًا قَد عُذِّبوا بِنَقضِ الأَصابِعِ والتَّوَرُّکِ فِی الصَّلاةِ (4) .
فِقهُ الرِّضا علیه السلام :إذا أرَدتَ أن تَقومَ إلَی الصَّلاةِ ، فَلا تَقومُ إلَیها مُتَکاسِلاً ولا مُتَناعِسًا ولا مُستَعجِلاً ولا مُتَلاهیًا ، ولکِن تَأتیها عَلَی السُّکونِ والوَقارِ والتُّؤَدَةِ ، وعَلَیکَ الخُشوعُ والخُضوعُ ، مُتَواضِعًا للّهِِ جَلَّ وعَزَّ مُتَخاشِعًا ، عَلَیکَ خَشیَةٌ وسیماءُ الخَوفِ ، راجیًا خائِفًا بِالطُّمَأنینَةِ عَلَی الوَجَلِ والحَذَرِ ، فَقِف بَینَ یَدَیهِ کَالعَبدِ الآبِقِ المُذنِبِ بَینَ یَدَی مَولاهُ ، فَصُفَّ قَدَمَیکَ وانصِب نَفسَکَ ولا تَلتَفِت یَمینًا وشِمالاً ، وتَحسِبُ کَأَنَّکَ تَراهُ فَإِن لَم تَکُن تَراهُ فَإِنَّهُ یَراکَ ، ولا تَعبَث بِلِحیَتِکَ ولا بِشَیءٍ مِن جَوارِحِکَ ، ولا تُفَرقِع أصابِعَکَ ولا تَحُکَّ بَدَنَکَ ، ولا تَولَع بِأَنفِکَ ولا بِثَوبِکَ ، ولاتُصَلِّ وأنت مُتَلَثِّمٌ .
ولا یَجوزُ لِلنِّساءِ الصَّلاةُ وهُنَّ مُتَنَقِّباتٌ ، ویَکونُ بَصَرُکَ فی مَوضِعِ سُجودِکَ ما دُمتَ قائِمًا ، وأظهِر عَلَیکَ الجَزَعَ والهَلَعَ والخَوفَ ، وارغَب مَعَ ذلِکَ إلَی اللّهِ عز و جل ، ولا تَتَّکِئ مَرَّةً عَلی إحدی رِجلَیکَ ومَرَّةً عَلَی الاُخری ، وصَلِّ صَلاةَ مُوَدِّعٍ تَری أنَّکَ لا تُصَلّی أبَدًا ، واعلَم أنَّکَ بَینَ یَدَیِ الجَبّارِ . ولا تَعبَث بِشَیءٍ مِنَ الأَشیاءِ ، ولا تُحَدِّث بِنَفسِکَ (5) ، وأفرِغ قَلبَکَ ،
ولیَکُن شُغلُکَ فی صَلاتِکَ ، وأرسِل یَدَیکَ ألصِقها بِفَخِذَیکَ .
فَإِذَا افتَتَحتَ الصَّلاةَ فَکَبِّر ، وارْفَع یَدَیکَ بِحِذاءِ اُذُنَیکَ ، ولا تُجاوِز بِإِبهامَیکَ حِذاءَ اُذُنَیکَ ، ولا تَرفَع یَدَیکَ فِی المَکتوبَةِ حَتّی تُجاوِزَ بِهِما رَأسَکَ ، ولا بَأسَ بِذلِکَ فِی النّافِلَةِ والوَترِ .
فَإِذا رَکَعتَ فَأَلقِم رُکبَتَیکَ راحَتَیکَ ، وتَفَرَّج بَینَ أصابِعِکَ ، واقبَض عَلَیهِما .
وإذا رَفَعت رَأسَکَ مِنَ الرُّکوعِ فَانصِب قائِمًا حَتّی تَرجَعَ مَفاصِلُکَ کُلُّها إلَی المَکانِ .
ثُمَّ اسجُد وضَع جَبینَکَ عَلَی الأَرضِ ، وأرغِم عَلی راحَتَیکَ ، واضمُم أصابِعَکَ ، وضَعهُما مُستَقبِلَ القِبلَةِ .
وإذا جَلَستَ فَلا تَجلِس عَلی یَمینِکَ ، لکِنِ انصِبَ یَمینَکَ واقعُد عَلی إلیَتَیکَ ، ولا تَضَع یَدَک بَعضَها عَلی بَعضٍ ، لکِن أرسِلهُما إرسالاً ، فَإِنَّ ذلِکَ تَکفیرُ أهلِ الکِتابِ .
ولا تَتَمَطّی فی صَلاتِکَ ، ولا تَتَجَشَّأُ ، وامنَعهُما بِجُهدِکَ وطاقَتِک ، فَإِذا عَطَستَ فَقُل : الحَمدُ للّهِِ ، ولا تَطَأُ مَوضِعَ سُجودِکَ ، ولا تَتَقَدَّمُهُ مَرَّةً ولاتَتَأَخَّرُ اُخری . ولا تُصَلِّ وبِکَ شَیءٌ مِنَ الأخبَثَینِ ، وإن کُنتَ فِی الصَّلاةِ فَوَجَدتَ غَمزًا فَانصَرِف ، إلاّ أن یَکونَ شَیئًا تَصبِرُ عَلَیهِ مِن غَیرِ إضرارٍ بِالصَّلاةِ .
وأقبِل عَلَی اللّهِ بِجَمیعِ القَلبِ وبِوَجهِکَ حَتّی یُقبِلَ اللّهُ عَلَیکَ .
وأسبِغِ الوُضوءَ ، وعَفِّر جَبینَکَ فِی التُّرابِ ،وإذا أقبَلتَ عَلی صَلاتِکَ أقبَلَ اللّهُ عَلَیکَ بِوَجهِهِ ، فَإِذا أعرَضتَ أعرَضَ اللّهُ عَنکَ (6) .
امام صادق علیه السلام :هنگامی که به نماز ایستادی بدان که در پیشگاه خداوندی و اگر او را نمی بینی، بدان که او تو را می بیند. پس به نمازت توجه کن و آب بینی و دهان مینداز و انگشتانت را نشکن و هنگام ایستادن دستانت را بر پشتت قرار مده (7) ، که گروهی به جهت انگشت شکستن و دست بر پشت نهادن، کیفر شدند .
در فقه الرضا آمده است :هرگاه خواستی به نماز برخیزی، سست و خواب آلود و شتابان و بازی کنان بر نمی خیزی، بلکه آن را با آرامش و وقار و درنگ به جا می آوری و فروتن و افتاده باش، فروتن و افتاده برای خدای عز و جل با هاله ای از بیم و هراس، امیدوار و بیمناک، همراه با آرامش و ترس و احتیاط. پس در پیشگاه او همچون بنده گناهکار فراری در پیش اربابش بایست. پاهایت را در یک ردیف قرار ده و خود را راست نگه دار و به راست و چپ روی مگردان گویا که او را می بینی که اگر تو او را نمی بینی او تو را می بیند. با ریشت و هیچیک از اندامت بازی مکن و انگشتانت را مشکن و بدنت را مخاران و به بینی و یا لباست مشغول مشو و در حالی که بر دهانت چیزی بسته ای، نماز مخوان.
و برای زنان جایز نیست که با نقاب نماز بخوانند. هنگام ایستادن ، دیده ات به سجده گاهت باشد و اظهار بی تابی و بی قراری و ترس کن و با این حالت به سوی خدای عز و جل، اشتیاق نشان بده و سنگینیت را گاه بر این پا و گاه بر دیگری مینداز و همچون کسی که آخرین نمازش را می خواند، نماز بگزار ، گویا می بینی که دیگر هرگز نماز نمی خوانی. بدان که در پیشگاه (خدای) جبّاری، با هیچ چیز بازی مکن و به خود فرو مرو و دلت را خالی ساز و به نمازت مشغول باش و دستانت را رها کن و بر رانهایت بنه. به هنگام آغاز نماز، تکبیر بگو و دستانت را تا روبروی گوشهایت بالا ببر و انگشتان شست را از برابر گوشهایت مگذران و در نماز واجب دستانت را آن اندازه بالا میاور تا از سرت بگذرد، گرچه در نماز مستحب و وتر اشکالی ندارد.
هنگامی که رکوع کردی برآمدگی زانوانت را با کف دستانت در بر گیر و انگشتانت را از هم باز کن و پس از سر بر داشتن از رکوع، راست بایست تا همه مفصلها به جای خود برگردند. سپس سجده کن و پیشانیت را بر زمین بنه و کف دستانت را بر خاک بگذار و انگشتانت را به هم بچسبان و آن ها را رو به قبله قرار بده، هنگام نشستن بر سمت راست بدنت منشین، بلکه آن را بلند کن و بر سرینت بنشین و در نمازت، خمیازه مکش، آروغ مزن و با تمام سعی و توان، از آن دو مانع شو. و هنگامی که عطسه کردی بگو : سپاس مخصوص خداوند است و بر سجده گاهت پا مگذار و پس و پیش مرو و در حالی که یکی از دو پلیدیها (بول و غائط) در تو هست، نماز مخوان و اگر در نماز فشاری احساس کردی، نماز را رها کن، مگر اینکه بتوانی بر آن صبر کنی
بدون اینکه به نمازت زیانی برساند. و با همه دلت به خداوند روی آور تا خداوند به تو روی آورد.
و وضو را کامل بگیر و پیشانی را بر خاک بمال ، هنگامی که به نمازت روی آوری، خداوند به تو روی می آورد و هنگامی که روی گردانی، خدا نیز از تو روی می گرداند.
ص :102
ص :103
ص :104
«وإذا نادَیتُم إلَی الصَّلاةِ اتَّخَذوها هُزُوًا ولَعِبًا ذلِکَ بِأَنَّهُم قَومٌ لا یَعقِلونَ» (1) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا یَنالُ شَفاعَتی مَنِ استَخَفَّ بِصَلاتِهِ ، ولا یَرِدُ عَلَیَّ الحَوضَ لا واللّهِ (2) .
عنه صلی الله علیه و آله :عِشرونَ خَصلَةً تُورِثُ الفَقرَ : . . . الاِستِخفافُ بِالصَّلاةِ (3) .
عنه صلی الله علیه و آله_ لاِبنَتِهِ فاطِمَةَ علیهاالسلام لَمّا قالَت لَهُ : یا أبَتاه ، ما لِمَن تهاوَنَ بِصَلاتِهِ مِنَ الرِّجالِ والنِّساءِ ؟ _: یا فاطِمَةُ ، مَن تَهاوَنَ بِصَلاتِهِ مِنَ الرِّجالِ والنِّساءِ ابتَلاهُ اللّهُ بِخَمسَ عَشَرَةَ خَصلَةً : سِتٌّ مِنها فی دارِ الدُّنیا ، وثَلاثٌ عِندَ مَوتِهِ ، وثَلاثٌ فی قَبرِهِ ، وثَلاثٌ فِی القیامَةِ إذا خَرَجَ مِن قَبرِهِ .
فَأمَّا اللَّواتی تُصیبُهُ فی دارِ الدُّنیا : فَالاُولی یَرفَعُ اللّهُ البَرَکَةَ مِن عُمُرِهِ ، ویَرفَعُ اللّهُ البَرَکَةَ مِن رِزقِهِ ، ویَمحُو اللّهُ عز و جل سیماءَ الصّالِحینَ مِن وَجهِهِ ، وکُلُّ
عَمَلٍ یَعمَلُهُ لا یُؤجَرُ عَلَیهِ ، ولا یَرتَفِعُ دُعاؤُهُ إلَی السَّماءِ ، والسّادِسَةُ لَیسَ لَهُ حَظٌّ فی دُعاءِ الصّالِحینَ .
وأمَّا اللَّواتی تُصیبُهُ عِندَ مَوتِهِ فَأَوَّلُهُنَّ أنَّهُ یَموتُ ذَلیلاً ، والثّانیَةُ یَموتُ جائِعًا ، والثّالِثَةُ یَموتُ عَطشانًا ؛ فَلَو سُقیَ مِن أنهارِ الدُّنیا لم یَروَ عَطَشُهُ .
وأمَّا اللَّواتی تُصیبُهُ فی قَبرِهِ : فَأَوَّلُهُنَّ یُوَکِّلُ اللّهُ بِهِ مَلَکًا یَزعَجُهُ فی قَبرِهِ ، والثّانیَةُ یُضَیِّقُ عَلَیهِ قَبرَهُ ، والثّالِثَةُ تَکونُ الظُّلمَةُ فی قَبرِهِ .
وأمَّا اللَّواتی تُصیبُهُ یَومَ القیامَةِ إذا خَرَجَ مِن قَبرِهِ : فَأَوَّلُهُنَّ أن یُوَکِّلَ اللّهُ بِهِ مَلَکًا یَسحَبُهُ عَلی وَجهِهِ والخَلائِقُ یَنظُرونَ إلَیهِ ، والثّانیَةُ یُحاسَبُ حِسابًا شَدیدًا ، والثّالِثَةُ لا یَنظُرُ اللّهُ إلَیهِ ولا یُزَکّیهِ ولَهُ عَذابٌ ألی (4) .
فصل بیست و پنجم: بیم دادن از سبک شمردن نماز
قرآن :
«و هنگامی که (با اذان، مردم را) به نماز می خوانید، آن را به مسخره و بازی می گیرند، زیرا آنان مردمی نابخردند.»
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :به خدا سوگند، شفاعت من به کسی که نماز را سبک بشمارد، نمی رسد و در کنار حوض (کوثر) نزد من نمی آید.
بیست خصلت فقر می آورد: .... و سبک شمردن نماز .
در پاسخ دخترش فاطمه که پرسیده بود: ای پدر مردان و زنانی که نمازشان را سبک می شمرند چه (جزایی) دارند؟ _ فرمود: ای فاطمه، هر کس _ از مردان یا زنان _ نمازش را سبک بشمرد ، خداوند او را به پانزده خصلت مبتلا می کند: شش خصلت در دنیا، سه خصلت هنگام مرگش، سه خصلت در گورش و سه خصلت در قیامت هنگامی که از گورش بیرون می آید. امّا آنچه در دنیا به او می رسد: خداوند برکت را از عمرش بر می دارد و نیز از روزیش ، سیمای صالحان را از چهره اش می زداید، به هر عملی که انجام میدهد پاداشی داده نمی شود، دعایش به آسمان نمی رود و ششم اینکه برای او در دعای صالحان نصیبی نیست.
و امّا آنچه هنگام مرگش به او می رسد نخستین آن ها این است که خوار می میرد، دوم گرسنه می میرد و سوّم، تشنه می میرد، پس اگر از نهرهای دنیا به او بنوشانند، سیراب نمی شود.
و امّا آنچه در گورش به او می رسد: نخستین آن ها این است که خداوند فرشته ای می گمارد تا او را در گورش آشفته سازد، دوّم اینکه گورش را بر او تنگ می کند و سوّم اینکه گورش تاریک است.
و امّا آنچه روز قیامت هنگام بیرون آمدن از گورش به او می رسد: نخستین آن ها این است که خداوند فرشته ای می گمارد تا او را با صورت (روی زمین )بکشد در حالی که مردم به او می نگرند، دوّم اینکه بازخواست سختی می شود و سوّم اینکه خداوند به او نمی نگرد و پاکش نمی سازد و عذابی دردناک دارد.
ص :105
الإمام الباقر علیه السلام :لا تَتَهاوَن بِصَلاتِکَ ، فَإِنّ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله قالَ عِندَ مَوتِهِِ: لَیسَ مِنّی مَنِ استَخَفَّ بِصَلاتِهِ (1) .
الإمام الصادق علیه السلام :واللّهِ إنَّهُ لَیَأتی عَلَی الرَّجُلِ خَمسونَ سَنَةً وما قَبِلَ اللّهُ مِنهُ صَلاةً واحِدَةً فَأَیُّ شَیءٍ أشَدُّ مِن هذا ؟! واللّهِ إنَّکُم لَتَعرِفونَ مِن جیرانِکُم وأصحابِکُم مَن لَو کانَ یُصَلّیِ لِبَعضِکُم ما قَبِلَها مِنهُ لاِستِخفافِهِ بِها ، إنَّ اللّهَ عَزَّوجَلَّ لا یَقبَلُ إلاَّ الحَسَنَ ، فَکَیفَ یَقبَلُ ما یُستَخَفُّ بِهِ ! (2) .
أبو بَصیر :دَخَلتُ عَلی اُمِّ حَمیدَةٍ اُعَزّیها بِأَبی عَبدِ اللّهِ الصّادِقِ علیه السلام فَبَکَت وبَکَیتُ لِبُکائِها ، ثُمَّ قالَت : یا أبا مُحَمَّدٍ ، لَو رَأَیتَ أبا عَبدِ اللّهِ علیه السلام عِندَ المَوتِ لَرَأَیتَ عَجَبًا ، فَتَحَ عَینَیهِ ثُمَّ قالَ : اِجمَعوا إلَیَّ کُلَّ مَن بَینی وبَینَهُ قَرابَةٌ ،
قالَت : فَلَم نَترُک أحَدًا إلاّ جَمَعناهُ ، قالَت : فَنَظَرَ إلَیهِم ثُمَّ قالَ : إنَّ شَفاعَتَنا لا تَنالُ مُستَخِفًّا بِالصَّلاةِ (3) .
امام باقر علیه السلام :نمازت را سبک مشمار که همانا پیامبر صلی الله علیه و آله هنگام رحلتش فرمود: هر کس نماز را سبک بشمارد از من نیست (4) .
امام صادق علیه السلام :به خدا سوگند بر شخص، پنجاه سال می گذرد حال آن که خداوند ، یک نماز از او نپذیرفته است. چه چیز از این سخت تر است؟ به خدا سوگند، شما از همسایگان و همراهانتان کسانی را می شناسید که اگر برای برخی از شما نماز گزارده بود، آن را به خاطر سبک شمردنش نمی پذیرفت. همانا خدای عز و جل جز نیکو نمی پذیرد . پس چگونه آنچه را که سبک شمرده شده بپذیرد؟
ابوبصیر:بر اُمّ حمیده (همسر امام صادق) وارد گشتم تا او را به جهت رحلت ابو عبداللّه امام صادق علیه السلام تسلیت دهم . پس او گریست و من نیز از گریه او گریستم . سپس گفت: ای ابو محمد (5) ، اگر ابو عبداللّه علیه السلام
را هنگام مرگ می دیدی، به شگفت می آمدی؛ چشمانش را باز کرد و سپس فرمود: هر کس را میان من و او پیوند خویشاوندی است، گرد آورید.
(ام حمیده) گفت: هیچکس را رها نکردیم مگر اینکه گرد آوردیم. پس به آن ها نگریست، سپس فرمود: همانا شفاعت ما به سبک شمارنده نماز نمی رسد (6) .
ص :106
ص :107
«فَوَیلٌ لِلمُصَلّینَ * الَّذینَ هُم عَن صَلاتِهِم ساهونَ» (1) .
«فَخَلَفَ مِن بَعدِهِم خَلفٌ أضاعُوا الصَّلاةَ واتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوفَ یَلقَونَ غَیًّا» (2) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :اُمَّتی عَلی أربَعَةِ أصنافٍ : صِنفٌ یُصَلّونَ ولکِنَّهُم فی صَلاتِهِم ساهونَ ، فَکانَ لَهُمُ الوَیلُ ، والوَیلُ اسمُ دَرَکَةٍ مِن دَرَکاتِ جَهَنَّمَ ، قالَ اللّهُ تَعالی : «فَوَیلٌ لِلمُصَلّینَ * الَّذینَ هُم عَن صَلاتِهِم ساهونَ» ، وصِنفٌ یُصَلّونَ أحیانًا ، ولا یُصَلّونَ أحیانًا ، فَکان لَهُمُ الغَیُّ ، والغَیُّ اسمُ دَرَکَةٍ مِن دَرَکاتِ جَهَنَّمَ ، قالَ اللّهُ تَعالی : «فَخَلَفَ مِن بَعدِهِم خَلفٌ أضاعُوا الصَّلاةَ واتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوفَ یَلقَوْنَ غَیًّا» وصِنفٌ لا یُصَلّونَ أبَدًا فَکانَ لَهُم سَقَرُ ، وسَقَرُ اسمُ دَرَکَةٍ مِن دَرَکاتِ جَهَنَّمَ ، قالَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی : «ما سَلَکَکُم فی سَقَرَ * قالوا لَم نَکُ مِنَ المُصَلّینَ» (3) وصِنفٌ یُصَلّون أبَدًا وهُم فی صَلاتِهِم خاشِعونَ ، قالَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی : «قَد أَفلَحَ المُؤمِنونَ * الَّذینَ هُم فی صَلاتِهِم خاشِعونَ» (4)(5) .
فصل بیست و ششم: بیم دادن از تباه کردن نماز
قرآن :
«پس وای بر نمازگزاران . آنان که از نمازشان غافلند.»
«آنگاه، پس از آنان جانشینانی به جای ماندند که نماز را تباه ساخته و از هوسها پیروی کردند، و به زودی (سزای) گمراهیِ (خود) را خواهند دید.»
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امّت من چهار دسته اند: دسته ای نماز می گزارند ولی در نمازشان غافلند، برای اینان «ویل» است و «ویل» نام طبقه ای از طبقات دوزخ است . خداوند تعالی فرموده است: «پس وای بر نمازگزاران. آنان که از نمازشان غافلند» . و دسته ای گاه نماز می خوانند و گاه نمی خوانند، برای اینان «غیّ» است و «غیّ» نام طبقه ای از طبقات دوزخ است. خداوند تعالی گفته است: «آنگاه، پس از آنان جانشینانی به جای ماندند که نماز را تباه ساخته و از هوسها پیروی کردند، و به زودی (سزای) گمراهیِ (خود) را خواهند دید» . و دستهای هیچگاه نماز نمی خوانند، برای اینان «سقر» است و «سقر» نام طبقه ای از طبقات دوزخ است. خداوند تعالی گفته است: «چه چیز شما را به سقر درآورد؟ گفتند از نمازگزاران نبودیم». و دسته ای همیشه نماز می خوانند و در نمازشان نیز فروتنند. خداوند تبارک و تعالی گفته است: «بی گمان مؤمنان رستگار شدند. آنان که در نمازشان فروتنند».
ص :108
مُحَمَّدُ بنُ الفُضَیل :سأَلتُ عَبدًا صالِحًا علیه السلام عَن قَولِ اللّهِ عز و جل : «الَّذینَ هُم عَن صَلاتِهِم ساهونَ» قال : هُوَ التَّضییعُ (1) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا یَزالُ الشَّیطانُ ذَعِرًا مِنَ المُؤمِنِ ما حافَظَ عَلَی الصَّلواتِ الخَمسِ ، فَإِذا ضَیَّعَهُنَّ تَجَرَّأَ عَلَیهِ فَأَدخَلَهُ فِی العَظائِ (2) .
عنه صلی الله علیه و آله :لا تُضَیِّعوا صَلاتَکُم فَإِنَّ مَن ضَیَّعَ صَلاتَهُ حُشِرَ مَعَ قارونَ وهامانَ ، وکانَ حَقًّا عَلَی اللّهِ أن یُدخِلَهُ النّارَ مَعَ المُنافِقینَ ، فَالوَیلُ لِمَن لَم یُحافِظ عَلی صَلاتِهِ وأداءِ سُنَّةِ نَبیِّهِ (3) .
عنه صلی الله علیه و آله :ما مِن مُصَلٍّ إلاّ ومَلَکٌ عَن یَمینِهِ ، ومَلَکٌ عَن یَسارِهِ ، فَإِن أتَمَّها عَرَجا بِها ، وإن لَم یُتِمَّها ضَرَبا بِها وَجهَهُ (4) .
الإمام الباقر علیه السلام :بَینا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله جالِسٌ فِی المَسجِدِ إذ دَخَلَ رَجُلٌ فَقامَ یُصَلّی فَلم یُتِمَّ رُکوعَهُ ولا سُجودَهُ ، فقال صلی الله علیه و آله : نَقرٌ کَنَقرِ الغُرابِ ، لَئِن ماتَ هذا وهکَذا صَلاتُهُ لَیَموتَنَّ عَلی غَیرِ دینی (5) .
الإمام الصادق علیه السلام :أبصَرَ عَلیُّ بنُ أبی طالِبٍ علیه السلام رَجُلاً یَنقُرُ بِصَلاتِهِ فَقالَ : مُنذُ کَم صَلَّیتَ بِهذِهِ الصَّلاةِ ؟ فَقالَ لَهُ الرَّجُلُ : مُنذُ کَذا وکَذا ، فَقالَ : مَثَلُکَ عِندَ اللّهِ کَمَثَلِ الغُرابِ إذا ما نَقَرَ ، لو مُتَّ مُتَّ عَلی غَیرِ مِلَّةِ أبِی القاسِمِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله .
ثمّ قالَ عَلیٌّ علیه السلام : إنَّ أسرَقَ النّاسِ مَن سَرَقَ صَلاتَهُ (6) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا صَلاةَ لِمَن لا یُتِمُّ رُکوعَها وسُجودَها (7) .
محمّد بن فضیل:از عبدی صالح (امام کاظم علیه السلام) درباره گفته خدای عز و جلپرسیدم: «کسانی که از نمازشان غافلند» ، فرمود: منظور تباه کردن است.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پیوسته، شیطان از انسانِ با ایمان، هراسان است تا هنگامی که بر نمازهای پنجگانه مواظبت ورزد . پس هرگاه آن ها را تباه کند بر او جرأت می یابد و او را در گناهان بزرگ وارد می کند.
نمازتان را تباه مکنید که هر کس نمازش را تباه کند ، با قارون و هامان محشور می شود و سزاوار است که خداوند او را همراه با منافقان وارد آتش کند. پس وای بر کسی که بر نمازش و انجام سنّت پیامبرش مواظبت نورزیده است.
هیچ نمازگزاری نیست ، جز اینکه فرشته ای بر سمت راست او و فرشته ای بر سمت چپش قرار دارد . پس اگر نماز را تمام بیاورد، آن را بالا می برند و اگر تمام نیاورده باشد، آن را به صورتش می زنند.
امام باقر علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در مسجد نشسته بود که مردی داخل شد و به نماز ایستاد ، ولی رکوع و سجودش را تمام به جا نیاورد. پس حضرت فرمود: همچون نوک زدن کلاغ نوک زد (تند و شتابان) ، اگر این مرد بمیرد و نمازش اینگونه باشد بر غیر آیین من مرده است.
امام صادق علیه السلام :علی بن ابیطالب علیه السلام مردی را دید که در نمازش نوک می زند (تند و شتابان خم می شود و بر می خیزد) پس گفت: چه مدت است اینگونه نماز می خوانی؟ مرد گفت: از فلان زمان. پس حضرت فرمود: مثال تو نزد خداوند مثال نوک زدن کلاغ است. اگر تو مرده بودی بر غیر دین ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و آله می مردی. سپس علی علیه السلامفرمود: دزدترین مردم کسی است ، که از نمازش می دزدد.
ص :109
عنه صلی الله علیه و آله :مَن لَم یُتِمَّ وُضوءَهُ ورُکوعَهُ وسُجودَهُ وخُشوعَهُ فَصَلاتُهُ خِداجٌ (1)(2) .
أبو قُتادَة :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : أسوَأُ النّاسِ سَرِقَةً الَّذی یَسرِقُ صَلاتَهُ ، قالوا : یا رَسولَ اللّهِ ، وکَیفَ یَسرِقُ صَلاتَهُ ؟ قالَ : لا یُتِمُّ رُکوعَها ولا سُجودَها (3) .
عنه صلی الله علیه و آله :إذا صَلّی أحَدُکُمُ المَکتوبَةَ فَلَم یُتِمَّ رُکوعَها وسُجودَها وتَکبیرَها والتَّضَرُّعَ فیها کانَ کَمِثلِ التّاجِرِ لا یَشِفُّ لَهُ حَتّی بَقیَ رَأسُ المالِ (4) .
عنه صلی الله علیه و آله :مَثَلُ الّذی لا یُتِمُّ صَلاتَهُ کَمَثَلِ الحُبلی حَمَلَت حَتّی إذا دَنا نِفاسُها أسقَطَت ، فَلا حَملَ ولا هیَ ذاتُ وَلَدٍ (5) .
عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ مِن أشراطِ القیامَةِ إضاعَةُ الصَّلَواتِ (6) .
الإمام علیّ علیه السلام_ لَمّا سُئِلَ عَن عَلاماتِ خُروجِ الدَّجّالِ _: إذا أماتَ النّاسُ الصَّلاةَ وأضاعُوا الأَمانَةَ ... (7) .
الإمام الصادق علیه السلام :الصَّلاةُ وُکِّلَ بِها مَلَکٌ لَیسَ لَهُ عَمَلٌ غَیرُها ، فَإِذا فُرِغَ مِنها قَبَضَها ثمّ صَعِدَ بِها ، فَإِن کانَت مَمّا تُقبَلُ قُبِلَت ، وإن کانَت مِمّا لا تُقبَلُ قیلَ لَهُ : رُدَّها عَلی عَبدی ، فَیَنزِلُ بِها حَتّی یَضرِبَ بِها وَجهَهُ ، ثُمَّ یَقولُ : اُفٍّ لَکَ ما یزالُ لَکَ عَمَلٌ یَعنینی (8)(9) .
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :کسی که رکوع و سجودش را تمام به جا نمی آورد، نمازی ندارد (10) .
هر کس وضو و رکوع و سجودش را تمام به جا نیاورد، نمازش ناقص است.
ابو قتاده:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: بدترین دزد آن است که از نمازش می دزدد. گفتند: ای پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، چگونه از نمازش می دزدد؟ فرمود: رکوع و سجودش را تمام به جا نمی آورد.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هرگاه یکی از شما نماز واجبش را بخواند ، ولی رکوع و سجود و تکبیر و دعای آن را، تمام به جا نیاورد ، همچون بازرگانی است که سود نمی برد تا اینکه تنها سرمایه اش باقی می ماند.
کسی که نمازش را تمام به جا نمی آورد ، همچون زن بارداری است که در نزدیکی زاییدن، بچه اش می افتد. پس نه باردار است و نه مادر شده است.
از نشانه های نزدیکی قیامت، تباه کردن نمازهاست.
امام علی علیه السلام_ هنگامی که از او نشانه های طغیان دجال پرسیده شد _: هنگامی که مردم نماز را بمیرانند و امانت را تباه کنند.
امام صادق علیه السلام :فرشته ای بر نماز گمارده شده است که کار دیگری غیر از آن ندارد. پس هنگامی که تمام می شود آن را می گیرد و بالا می برد. پس اگر از پذیرفتنی ها باشد، پذیرفته می شود و اگر از آن ها باشد که پذیرفته نمی شود، به او گفته می شود، آن را به بنده ام بازگردان. پس آن را پایین می آورد تا به صورتش بزند. سپس می گوید: اف بر تو، پیوسته عمل تو مرا به زحمت می اندازد (11) .
ص :110
«وأقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وزُلَفًا مِنَ اللَّیلِ إنَّ الْحَسَناتِ یُذهِبنَ السَّیِّئاتِ ذلِکَ ذِکری لِلذّاکِرینَ» (1) .
أبو عُثمان :کُنتُ مَعَ سَلمانَ تَحتَ شَجَرَةٍ فَأَخَذَ مِنها غُصنًا یابِسًا فَهَزَّهُ حَتّی تَحاتَّ وَرَقُهُ ، قالَ : أما تَسأَلُنی لِمَ أفعَلُ هذا ؟ قُلتُ لَهُ : لِمَ فَعَلتَهُ ؟ قالَ : هکَذا فَعَلَ بی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ثُمَّ قالَ : إنَّ المُسلِمَ إذا تَوَضَّأَ فَأَحسَنَ الوُضوءَ وصَلَّی الخَمسَ تَحاتَّت ذُنوبُهُ کما تَحاتَّ هذَا الوَرَقُ ، ثُمَّ قالَ : «وأقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وزُلَفًا مِنَ اللَّیلِ ... ذلِکَ ذِکری لِلذّاکِرینَ» (2) .
ابنُ مَسعُود :إنَّ رَجُلاً أصابَ مِنِ امرَأَةٍ قُبلَةً ، فَأَتَی النَّبیَّ صلی الله علیه و آله فَأَخبَرَهُ ، فَأَنزَلَ اللّهُ : «أقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وزُلَفًا مِنَ اللَّیلِ إنَّ الحَسَناتِ یُذهِبنَ السَّیِّئاتِ»
فَقالَ الرَّجُلُ : یا رَسولَ اللّهِ ، ألِیَ هذا ؟ قالَ : لِجَمیعِ اُمَّتی کُلِّهِ (3) .
فصل بیست و هفتم: آثار نماز
1/27
از میان رفتن بدیها
قرآن :
«و در دو طرف روز (اوّل و آخر آن) و نخستین ساعات شب نماز بر پا دار، زیرا خوبیها ؛ بدیها را از میان می برد. این پندی برای پندگیرندگان است.»
ابو عثمان:با سلمان زیر درختی بودیم که شاخه خشکی را از آن گرفته و تکان داد ، تا اینکه برگهایش ریخت و گفت: آیا نمی پرسی چرا اینگونه می کنم؟ گفتم: چرا کردی؟ گفت: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله برایم اینگونه کرد و سپس فرمود: همانا مسلمان هر گاه وضویی نیکو گرفت و نمازهای پنجگانه را خواند، گناهانش می ریزد همانگونه که این برگها ریخت. سپس گفت : «و در دو طرف روز (اوّل و آخر آن) و نخستین ساعات شب نماز بر پا دار، زیرا خوبیها ، بدیها را از میان می برد. این پندی برای پندگیرندگان است» .
ابن مسعود:مردی از زنی بوسه ای ربوده بود . پس نزد پیامبر آمد و به او خبر داد. سپس خداوند این آیه را فرو فرستاد: «و در دو طرف روز (اوّل و آخر آن) و نخستین ساعات شب نماز بر پا دار ؛ زیرا خوبیها ، بدیها را از میان می برد» . پس آن مرد گفت: ای پیامبر خدا، آیا این مخصوص من است؟ فرمود: برای همه امّتم، تمام آنان.
ص :111
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الصَّلَواتُ کَفّاراتٌ لِما بَینَهُنَّ ، لِأَنَّ اللّهَ عز و جل قالَ : «إنَّ الحَسَناتِ یُذهِبنَ السَّیِّئاتِ» (1) .
أبو أیّوبَ الأَنصارِیّ :إنَّ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله کانَ یَقولُ : إنَّ کُلَّ صَلاةٍ تَحُطُّ ما بَینَ یَدَیها مِن خَطیئَةٍ (2) .
أبو ذَرّ :قُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، فَما تَوبَةُ الرَّجُلِ الَّذی یَکذِبُ مُتَعَمِّدًا ؟ قالَ : الاِستِغفارُ والصَّلواتُ الخَمسُ تَغسِلُ ذلِکَ (3) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن تَوَضَّأَ کَما اُمِرَ وصَلّی کما اُمِرَ غُفِرَ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِن عَمَلٍ (4) .
عنه صلی الله علیه و آله :الصَّلَواتُ الخَمسُ والجُمُعَةُ إلَی الجُمُعَةِ کَفّاراتٌ لِما بَینَهُنَّ ما لم تُغشَ الکَبائِرُ (5) .
عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ المُسلِمَ لَیُصَلّی وخَطایاهُ مَوضوعَةٌ عَلی رَأسِهِ ، فَکُلَّما سَجَدَ تَحاتَّت ، فَیَفرَغُ حینَ یَفرَغُ مِن صَلاتِهِ وقَد تَحاتَّت خَطایاهُ (6) .
عنه صلی الله علیه و آله :ما مِن حافِظَینِ یَرفَعانِ إلَی اللّهِ بِصَلاةِ رجلٍ مَعَ صَلاةٍ إلاّ قالَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی : اُشهِدُکُما أنّی قَد غَفَرتُ لِعَبدی ما بَینَهُما (7) .
عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ العَبدَ المُسلِمَ لَیُصَلِّی الصَّلاةَ یُریدُ بِها وَجهَ اللّهِ فَتَهافَتُ عَنهُ ذُنوبُهُ کَما یَتَهافَتُ هذَا الوَرَقُ عَن هذِهِ الشَّجَرَةِ (8) .
عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ أحَدَکُم إذا تَوَضَّأَ فَأَحسَنَ وأتَی المَسجِدَ لا یُریدُ إلاَّ الصَّلاةَ لَم یَخطُ خُطوَةً إلاّ رَفَعَهُ اللّهُ بِها دَرَجَةً وحَطَّ عَنهُ خَطیئَةً (9) .
عنه صلی الله علیه و آله :ما مِن صَلاةٍ یَحضُرُ وَقتُها إلاّ نادی مَلَکٌ بَینَ یَدَیِ اللّهِ : أیُّهَا النّاسُ ،
قوموا إلی نیرانِکُمُ الَّتی أوقَدتُموها عَلی ظُهورِکُم فَأَطفِئوها بِصَلاتِکُ (10) .
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نمازها، پوشاننده آنچه در میان آن هاست، می باشند ؛ چون خداوند عز و جلگفته است: «همانا خوبیها، بدیها را از میان می برند» (11) .
ابو ایّوب انصاری:پیامبر همواره می گفت: هر نماز، خطاهای پیش از خود را می زداید.
ابوذر:عرض کردم: ای پیامبر خدا، توبه مردی که از روی قصد دروغ می گوید چیست؟ فرمود: آمرزش خواستن و نمازهای پنجگانه که آن را می شوید.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس وضو بگیرد آنگونه که فرمان داده شده و نماز بخواند آنگونه که فرمان یافته، هر چه پیشتر کرده آمرزیده می شود.
نمازهای پنجگانه ونمازجمعه تا جمعه، پوشاننده آنچه در میان آن هاست، می باشند تا آنگاه که گناهان بزرگ را در بر نگیرد. نداشته باشد.
همانا مسلمان نماز میگزارد در حالی که خطاهایش بر سرش نهاده شده است . پس هرگاه سجده می کند فرو می ریزد و از نماز فارغ می شود ، در حالی که خطاهایش ریخته است.
هیچگاه دو فرشته نگهبان، نماز انسان را با نماز دیگرش به سوی خدا نمی برند ، جز اینکه خدای تبارک و تعالی (به آن دو فرشته) می گوید: شما را گواه می گیرم که میان آن دو نماز را بر بنده ام آمرزیدم.
همانا گناهان بنده مسلمان در حال نماز خالصانه فرو می ریزد ، همانگونه که این برگ از این درخت فرو می ریزد.
هرگاه یکی از شما وضویی نیکو بگیرد و فقط برای نماز به مسجد بیاید، هیچ گامی بر نمی دارد ، جز اینکه خداوند در برابر آن او را یک درجه بالا می برد و خطایی را از او می زداید.
وقت هیچ نمازی در نمی رسد ، جز اینکه فرشته ای در پیشگاه خداوند فریاد بر می آورد: ای مردم، به سوی آتشهایی که بر پشت خود افروخته اید، برخیزید و با نمازهایتان آن ها را خاموش سازید.
ص :112
عنه صلی الله علیه و آله :یُبعَثُ مُنادٍ عِندَ حَضرَةِ کُلِّ صَلاةٍ فَیَقولُ : یا بَنی آدَمَ ، قوموا فَأَطفِئوا عَنکُم ما أوقَدتُم عَلی أنفُسِکُم ، فَیَقومونَ فَیَتَطَهَّرون وتَسقُطُ خَطایاهُم مِن أعیُنِهِم ، ویُصَلّونَ فَیُغفَرُ لَهُم ما بَینَهُما ، ثُمَّ یوقِدونَ فیما بَینَ ذلِکَ ، فَإِذا کانَ عِندَ صَلاةِ الاُولی نادی : یا بَنی آدَمَ ، قوموا فَأَطفِئوا ما أوقَدتُم عَلی أنفُسِکُم ، فَیَقومونَ فَیَتَطهَّرونَ ویُصَلّونَ فَیُغفَرُ لَهُم ما بَینَهُما ، فَإِذا حَضَرَتِ العَصرُ فَمِثلُ ذلِکَ ، فَإِذا حَضَرَتِ المَغرِبُ فَمِثلُ ذلِکَ ، فَإِذا حَضَرَتِ العَتَمَةُ فَمِثلُ ذلِکَ ، فَیَنامونَ وقَد غُفِرَ لَهُ (1) .
عنه صلی الله علیه و آله :تَحتَرِقونَ فَإِذا صَلَّیتُمُ الفَجرَ غَسَلَتها ، ثُمَّ تَحتَرِقونَ تَحتَرِقونَ فَإِذا صَلَّیتُمُ الظُّهرَ غَسَلَتها ، ثُمَّ تَحتَرِقونَ تَحتَرِقونَ فَإِذا صَلَّیتُمُ العَصرَ غَسَلَتها ، ثُمَّ تَحتَرِقونَ تَحتَرِقونَ فَإِذا صَلَّیتُمُ المَغرِبَ غَسَلَتها ، ثُمَّ تَحتَرِقونَ تَحتَرِقونَ فَإِذا صَلَّیتُمُ العِشاءَ غَسَلَتها ، ثُمَّ تَنامونَ فَلا یُکتَبُ عَلَیکُم شَیءٌ حَتّی تَستَیقِظوا (2) .
عنه صلی الله علیه و آله_ فی ذِکر ثَوابِ الصَّلاةِ _: فَإِذا قُمتَ إلَی الصَّلاةِ وتَوَجَّهتَ وقَرَأتَ اُمَّ الکِتابِ وما تَیَسَّرَ لَکَ مِنَ السُّوَرِ ثُمَّ رَکَعتَ فَأَتمَمتَ رُکوعَها وسُجودَها وتَشَهَّدتَ وسَلَّمتَ غُفِرَ لَکَ کُلُّ ذَنبٍ فیما بَینَکَ وبَینَ الصَّلاةِ الَّتی قَدَّمتَها إلَی الصَّلاةِ المُؤَخَّرَةِ ، فَهذا لَکَ فی صَلاتِکَ (3) .
القُطبُ الرّاوَندیّ :رَأی (رسولُ اللّه ) صلی الله علیه و آله رَجُلاً یَقولُ : اللّهُمَّ اغفِر لی ولا أراکَ تَفعَلُ ، فَقالَ صلی الله علیه و آله لَهُ : لِمَ تَسوءُ ظَنَّکَ ؟! قالَ : لِأَنّی أذنَبتُ فِیالجاهِلیَّةِ والإِسلام ، فَقالَ صلی الله علیه و آله : أمّا ما أذنَبتَ فِی الجاهِلیَّةِ فَقَد مَحاهُ الإِیمانُ ، وما
فَعَلتَ فِی الإِسلامِ الصَّلاةُ إلَی الصَّلاةِ کَفّارَةٌ لِما بَینَهُما (4) .
در وقت هر نماز، منادیی بر می خیزد و می گوید: ای پسران آدم، برخیزید و آنچه را بر خود افروخته اید، خاموش کنید . پس بر می خیزند و طهارت می سازند و خطاهای پیش رویشان فرو می ریزد و نماز می خوانند و آنچه در میان آن دو بوده آمرزیده می شود . سپس در این میان آتش می افروزند (گناه می کنند) پس هنگام نماز نخستین فریاد بر می آورد: ای فرزندان آدم، برخیزید و آنچه بر خود افروخته اید، خاموش کنید . پس بر می خیزند، طهارت می سازند و نماز می خوانند و آنچه در میان آن دو بوده ، آمرزیده می شود و هنگام نماز عصر، همینگونه است و نیز هنگام نماز مغرب و نماز عشاء. پس در حالی که آمرزیده شده اند، می خوابند.
می سوزید، پس هنگامی که نماز صبح می خوانید بر آن آب می ریزید . سپس می سوزید و می سوزید ، پس هنگامی که نماز ظهر می خوانید بر آن آب می ریزید. سپس می سوزید و می سوزید ، پس هنگامی که نماز عصر می خوانید بر آن آب می ریزید. سپس می سوزید و می سوزید، پس هنگامی که نماز مغرب می خوانید بر آن آب می ریزید . سپس می سوزید و می سوزید، پس هنگامی که نماز عشاء می خوانید بر آن آب می ریزید. سپس می خوابید و بر شما چیزی نوشته نمی شود تا اینکه بیدار شوید.
در بیان پاداش نماز _ : هنگامی که به نماز می ایستی و رو به قبله می کنی و ام الکتاب (سوره حمد) را و هر سوره ای که می توانی، می خوانی سپس خم می شوی ورکوع وسجود را تمام به جا می آوری و تشهد و سلام می گویی ، همه گناهانت از نمازی که آوردی تا نماز پس از آن ، آمرزیده می شود . این است آنچه در نمازت به دست می آوری.
قطب راوندی:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله مردی را دید که می گوید: خدایا ، مرا
بیامرز و نمی بینم که بیامرزی. پس حضرت به او فرمود: چرا بدگمانی؟ گفت: چون من در دوران جاهلیت و اسلام گناه کرده ام. حضرت فرمود: اما گناهانی که در جاهلیت کرده ای، ایمان آن ها را زدود و آنچه در اسلام انجام داده ای، نماز تا نماز ، کفاره میان آن دوست.
ص :113
الإمام علیّ علیه السلام :مَن أتَی الصَّلاةَ عارِفًا بِحَقِّها غُفِرَ لَهُ (1) .
عنه علیه السلام :ما أهَمَّنی ذَنبٌ اُمهِلتُ بَعدَهُ حَتّی اُصَلّیَ رَکعَتَینِ (2) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّما مَثَلُ الصَّلاةِ فیکُم کَمَثَلِ السَّریِّ _ وهُوَ النَّهرُ _ عَلی بابِ أحَدِکُم یَخرُجُ إلَیهِ فِیالیَومِ واللَّیلَةِ ، یَغتَسِلُ مِنهُ خَمسَ مَرّاتٍ ، فَلَم یَبقَ الدَّرَنُ مَعَ الغَسلِ خَمسَ مَرّاتٍ ، ولَم تَبقَ الذُّنوبُ مَعَ الصَّلاةِ خَمسَ مَرّاتٍ (4) .
الإمام الباقر علیه السلام :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : لَو کانَ عَلی بابِ دارِ أحَدِکُم نَهرٌ فَاغتَسَلَ فی کُلِّ یَومٍ مِنهُ خَمسَ مَرّاتٍ أکانَ یَبقی فی جَسَدِهِ مِنَ الدَّرَنِ شَیءٌ ؟ قُلنا (5) : لا ، قالَ : فَإِنَّ مَثَلَ الصَّلاةِ کَمَثَلِ النَّهرِ الجاری کُلَّما صُلّیَ صَلاةٌ کَفَرَت ما بَینَهُما مِنَ الذُّنوبِ (6) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الصَّلَواتُ الخَمسُ کَفّارَةٌ لمِا بَینَها ، أرَأَیتُم لَو أنَّ رَجُلاً کانَ لَهُ مُغتَسَلٌ بَینَ منزِلهِ ومُعتَمَلِهِ خَمسَةُ أنهارٍ ، فَإِذَا انطَلَقَ إلی معتَمَلِهِ عَمِلَ فیهِ ما شاءَ اللّهُ فَأَصابَهُ الوَسَخُ والعَرَقُ ، فَکُلَّما مَرَّ بِنَهرٍ اِغتَسَلَ ما کانَ ذلِکَ یُبقِی مِن دَرَنِه ؟ وکَذلِکَ الصَّلواتُ کُلَّما عَمِلَ خَطِیئةً أو ما شاءَ اللّهُ ثُمّ صَلَّی ودَعا واستَغفَرَ غفِرَ لَهُ ما کانَ فیهِ (7) .
امام علی علیه السلام :هر کس نماز را با آگاهی از حقیقتش به جا بیاورد آمرزیده می شود.
گناهی که مهلت یابم پس از آن دو رکعت نماز بخوانم، مرا اندیشناک نمی کند.
2/27
پاکی جان
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :مثال نماز در میان شما ، مثال جوی آبی است که بر خانه یکی از شما روز و شب روان باشد و او پنج بار خود را در آن بشوید. پس (همانگونه که) هیچ چرکی با پنج بار شستن باقی نمی ماند ، گناهان نیز با پنج بار نماز خواندن ، باقی نمی مانند.
امام باقر علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اگر بر در خانه یکی از شما، جویی باشد و هر روز پنج بار خود را در آن بشوید، در تن وی چرکی باقی می ماند؟ گفتیم: (8) نه . فرمود: پس همانا مثال نماز، مثال همان جوی روان است که هرگاه نماز می گزارد ، آنچه گناه میان آن دو (نماز) است پاک می کند.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نمازهای پنجگانه کفّاره میان آنان است . اگر مردی میان منزل و محل کارش ، پنج جوی آب برای شست و شوی خویش داشته باشد و هر گاه به محل کارش برود و در آن کار کند و عرق بریزد به این جویها می رود و خود را پاکیزه می سازد ، آیا از چرک و کثیفی
وی چیزی می ماند ؟ نمازهای پنجگاه نیز چنین است ، هر گاه خطایی از او سرزند یا آنچه خدا خواهد بشود ، نماز بگزارد و دعا کند و آمرزش بطلبد ، هر چه در اوست آمرزیده گردد .
ص :114
الإمام علیّ علیه السلام :الصَّلاةُ صابونُ الخَطایا (1) .
عنه علیه السلام_ فی کَلامٍ لَهُ یوصی فیهِ أصحابَهُ بِالصَّلاةِ _: وإنَّها لَتَحُتُّ الذُّنوبَ حَتَّ الوَرَقِ ، وتُطلِقُها إطلاقَ الرِّبَقِ ، وشَبَّهَها رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بِالحَمَّةِ تَکونُ عَلی بابِ الرَّجُلِ ، فَهُوَ یَغتَسِلُ مِنها فِی الیَومِ واللَّیلَةِ خَمسَ مَرّاتٍ ، فما عَسی أن یَبقی عَلَیهِ مِنَ الدَّرَنِ (2) .
أبو حَمزَةَ الُّثمالیّ :سَمِعتُ أحَدَهُما یَقولُ : إنَّ عَلیًّا علیه السلام أقبَلَ عَلَی النّاسِ فَقالَ : أیُّ آیَةٍ فی کِتابِ اللّهِ أرجی عِندَکُم ؟ فَقالَ بَعضُهُم : «إنَّ اللّهَ لا یَغفِرُ أنْ یُشرَکَ بِهِ ویَغفِرُ ما دونَ ذلِکَ لِمَن یَشاءُ» (3) قال : حَسَنَةٌ ولَیسَت إیّاها ، فَقالَ بَعضُهُم : «یا عِبادیَ الَّذینَ أسرَفوا عَلی أنفُسِهِم لا تَقنَطوا مِن رَحمَةِ اللّهِ» (4) قالَ : حَسَنَةٌ ولَیسَت إیّاها ، وقالَ بَعضُهُم : «الَّذینَ إذا فَعَلوا فاحِشَةً أو ظَلَموا أنفُسَهُم ذَکَرُوا اللّهَ فَاستَغفَروا لِذُنوبِهِم» (5) قالَ : حَسَنَةٌ ولَیسَت إیّاها ، قالَ: ثُمَّ أحجَمَ النّاسُ ، فَقالَ : ما لَکُم یا مَعشَرَ المُسلِمینَ ؟ قالوا : لا وَاللّهِ ما عِندَنا شَیءٌ ، قالَ : سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آلهیَقولُ : أرجی آیَةٍ فیکِتابِ اللّهِ «وأقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وزُلَفًا مِنَ اللَّیلِ» (6) وقَرَأَ الآیَةَ کُلَّها ، وقالَ: یا عَلیُّ، والَّذی بَعَثَنی بِالحَقِّ بَشیرًا ونَذیرًا إنَّ أحَدَکُم لَیَقومُ إلی وضوئِهِ فَتَساقَطُ عَن جَوارِحِهِ الذُّنوبُ ، فَإِذَا استَقبَلَ[اللّهَ ]بِوَجهِهِ وقَلبِهِ لَم یَنفَتِل عَن صَلاتِهِ وعَلَیهِ مِن ذُنوبِهِ شَیءٌ کَما وَلَدَتهُ اُمُّهُ ، فَإِن أصابَ شَیئًا بَینَ الصَّلاتَینِ کانَ لَهُ مِثلُ ذلِکَ ، حَتّی عَدَّ الصَّلواتِ الخَمسَ ، ثُمَّ قالَ : یا عَلیُّ ، إنَّما مَنزِلَةُ الصَّلَواتِ الخَمسِ لاُِمَّتی کَنَهرٍ جارٍ عَلی بابِ أحَدِکُم ، فَما ظَنَّ أحَدُکُم لَو کانَ فیجَسَدِهِ دَرَنٌ ثُمَّ اغتَسَلَ فیذلِکَ النَّهرِ خَمسَ مَرّاتٍ فِی الیَومِ، أکانَ
یَبقی فی جَسَدِهِ دَرَنٌ؟ فَکذلِکَ وَاللّهِ الصَّلَواتُ الخَمسُ لاُِمَّتی (7) .
امام علی علیه السلام :نماز ، صابون خطاهاست.
در گفتاری که در آن یارانش را به نماز سفارش می کرد _ : و همانا نماز ، گناهان را چون برگ فرو می ریزد و آن ها را می گشاید آن گونه که بند از کسی بگشایند و پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، آن را به چشمه آب گرم که بر در خانه مرد روان باشد، تشبیه کرد که شبانه روز، پنج بار خود را در آن بشوید ، دیگر چرکی بر تن وی نخواهد ماند.
ابوحمزه ثمالی:از یکی از دو (امام باقر یا امام صادق) شنیدم که می فرماید: حضرت علی علیه السلام به مردم رو کرد و گفت: امیدوار کننده ترین آیه در کتاب خدا کدام است؟ برخی گفتند: «بی گمان خداوند شرک ورزیدن به خود را نمی بخشد وپائین تر از آن را برای هر که بخواهد می بخشد» . فرمود: نیکوست ولی آن نیست. برخی گفتند: «ای بندگان من _ که بر خویشتن زیاده روی روا داشته اید _ از رحمت خدا نومید مشوید» .
فرمود: نیکوست ولی آن نیست. برخی گفتند: «آنان که چون کار زشتی کنند ، یا بر خود ستم روا دارند، خدا را به یاد می آورند و برای گناهانشان آمرزش می خواهند» . فرمود: نیکوست ولی آن نیست. پس مردم، از سخن باز ایستادند و حضرت فرمود: ای مردم مسلمان، شما را چه می شود؟ گفتند: نه،به خدا سوگند، چیزی نمی دانیم. فرمود:شنیدم پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می گوید: امیدوار کننده ترین آیه در کتاب خدا این است: «در دو طرف روز و نخستین ساعات شب نماز برپا دار» و همه آیه را قرائت کرد و گفت: ای علی، سوگند به کسی که مرا به حق، مژده دهنده و ترساننده برانگیخت؛ همانا یکی از شما به وضو بر می خیزد، پس گناهانش از اندامش فرو می ریزد و هنگامی که با برون و درون به خدا رو کند، از نمازش باز نمی گردد ، جز آنکه از گناهانش چیزی بر او نمانده است ؛
همانگونه که مادرش او را زاده بوده . پس اگر به گناهی میان دو نماز گرفتار آمد برایش چنین است تا اینکه هر پنج نماز را شمرد و سپس گفت: ای علی، جایگاه نمازهای پنجگانه برای امتم چون جویی است که بر در خانه یکی از شما روان باشد، پس چه گمان می برید اگر یکی از شما در تنش چرکی باشد و در آن جوی پنج بار در روز خود را بشوید، آیا در تن وی چرکی می ماند؟ به خدا سوگند، نمازهای پنجگانه برای امتم نیز همینگونه است.
ص :115
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الصَّلاةُ تُسَوِّدُ وَجهَ الشَّیطانِ (1) .
الإمام علیّ علیه السلام :الصَّلاةُ حِصنٌ مِن سَطَواتِ الشَّیطانِ (2) .
عنه علیه السلام :الصَّلاةُ حِصنُ الرَّحمنِ ومِدحَرَةُ الشَّیطانِ (3) .
الإمام الصادق علیه السلام :مَلَکُ المَوتِ یَدفَعُ الشَّیطانَ عَنِ الُمحافِظِ عَلَی الصَّلاةِ ویُلَقِّنُهُ شَهادَةَ أن لا إلهَ إلاَّ اللّهُ وأنَّ مُحَمَّدًا رَسولُ اللّهِ فی تِلکَ الحالَةِ العَظیمَةِ (4) .
الکتاب:
«اُتلُ ما اُوحیَ إلَیکَ مِنَ الکِتابِ وأقِمِ الصَّلاةَ إنَّ الصَّلاةَ تَنهی عَنِ الفَحشاءِ والمُنکَرِ ولَذِکرُ اللّهِ أکبَرُ واللّهُ یَعلَمُ ما تَصنَعونَ» (5) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله:مَن لَم تَنهَهُ صَلاتُهُ عَنِ الفَحشاءِ والمُنکَرِ لَم یَزدَد مِنَ اللّهِ إلاّبُعدًا (6) .
عنه صلی الله علیه و آله :لا صَلاةَ لِمَن لَم یُطِعِ الصَّلاةَ ، وطاعَةُ الصَّلاةِ أن تَنهی عَنِ الفَحشاءِ والمُنکَرِ (7) .
عِمرانُ بنُ حُصَین :سُئِلَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله عَن قَولِ اللّهِ : «إنَّ الصَّلاةَ تَنهی عَنِ الفَحشاءِ والمُنکَرِ» قالَ : مَن لَم تَنهَهُ صَلاتُهُ عَنِ الفَحشاءِ والمُنکَرِ فَلا صَلاةَ لَهُ (8) .
3/27
راندن شیطان
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نماز ، چهره شیطان را سیاه می کند.
امام علی علیه السلام :نماز، پناهگاهی در برابر حمله های شیطان است.
نماز ، پناهگاه رحمان و وسیله راندن شیطان است.
امام صادق علیه السلام :فرشته مرگ، شیطان را از مواظبت کننده بر نماز، دور می کند و در آن حال سخت (جان کندن) گواهی بر یکتایی خداوند و رسالت محمّد صلی الله علیه و آله را به او تلقین می کند.
4/27
بازداشتن از کار زشت و ناپسند
قرآن :
«آنچه از کتاب به تو وحی شده است، بخوان و نماز بر پا دار که همانا نماز از کار زشت و ناپسند باز می دارد و بی گمان یاد خدا بزرگتر است و خداوند می داند چه می کنید.»
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس نمازش او را از کار زشت و ناپسند باز ندارد، جز دوری از خدا نیفزاید.
کسی که از نماز فرمان نبرد، نمازی ندارد و فرمان بردن از نماز،
خودداری از کار زشت و ناپسند است.
ص :116
أنس :إنَّ فَتًی مِنَ الأَنصارِ کانَ یُصَلِّی الصَّلاةَ مَعَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ویَرتَکِبُ الفَواحِشَ ، فَوُصِفَ ذلِکَ لِرَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقالَ : إنَّ صَلاتَهُ تَنهاهُ یَومًا (1) .
أبو هریرة :جاءَ رَجُلٌ إلَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آله فَقالَ : إنَّ فُلانًا یُصَلّی بِاللَّیلِ فَإِذا أصبَحَ سَرَقَ ، قالَ : إنَّهُ سَیَنهاهُ ما یَقولُ (2) .
الإمام الصادق علیه السلام :مَن أحَبَّ أن یَعلَمَ أقُبِلَت صَلاتُهُ أم لَم تُقبَل فَلیَنظُر هَل مَنَعَتهُ صَلاتُهُ عَنِ الفَحشاءِ والمُنکَرِ ، فَبِقَدرِ ما مَنَعَتهُ مِنهُ قُبِلَت مِنهُ (3) .
عنه علیه السلام :الصَّلاة حُجزَةُ اللّهِ ، وذلِکَ أنَّها تَحجِزُ المُصَلّیَ عَنِ المَعاصی مادامَ فی صَلاتِهِ ، قالَ اللّهُ عز و جل : «إنَّ الصَّلاةَ تَنهی عَنِ الفَحشاءِ والمُنکَرِ» (4) .
عنه علیه السلام :اعلَم أنَّ الصَّلاةَ حُجزَةُ اللّهِ فِی الأَرضِ ، فَمَن أحَبَّ أن یَعلَمَ ما أدرَکَ مِن نَفعِ صَلاتِهِ فَلیَنظُر ، فَإِن کانَت صَلاتُهُ حَجَزَتهُ عَنِ الفَواحِشِ والمُنکَرِ فَإِنَّما أدرَکَ مِن نَفعِها بِقَدرِ ما احتَجَزَ (5) .
الکتاب:
«یا أیُّها الَّذینَ آمَنوا استَعینوا بِالصَّبرِ والصَّلاةِ إنَّ اللّهَ مَعَ الصّابِرینَ» (7) .
حُذَیفَة : کانَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آلهإذا حَزَبَهُ (8) أمرٌ صَلّی (9) .
عمران بن حصین:درباره گفته خدا: «همانا نماز از کار زشت و ناپسند باز می دارد» از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسیده شد. فرمود: هر کس، نمازش او را از کار زشت و ناپسند باز ندارد، نمازی ندارد.
انس:جوانی از انصار همراه پیامبر نماز می گزارد و کارهای زشت هم می کرد . این مطلب را به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله گفتند. فرمود: روزی، نمازش او را باز می دارد (10) .
ابو هریره: مردی نزد پیامبر آمد و گفت: همانا فلانی در شب نماز می خواند و صبح، دزدی می کند. فرمود: آنچه می گوید (نمازش) بزودی او را باز می دارد.
امام صادق علیه السلام :هر کس دوست دارد بداند آیا نمازش پذیرفته شده است یا نه، پس بنگرد آیا نمازش، او را از کار زشت و ناپسند بازداشته است، یا نه. پس به هر اندازه که او را بازداشته، از او پذیرفته شده است.
نماز ، بازدارنده ای الهی است؛ زیرا نمازگزار را تا آنگاه که در نماز است از گناهان باز می دارد. خدای عز و جل می فرماید: «همانا نماز از کار زشت و ناپسند باز می دارد» .
بدان که نماز بازدارنده ای برای خدا در زمین است، پس هر کس دوست دارد بداند چه اندازه از نمازش سود برده ، پس بنگرد اگر نمازش او را از کارهای زشت و ناپسند باز داشته، به همان اندازه که او را بازداشته، سود جسته است.
5/27
پایداری
«ای کسانی که ایمان آورده اید، از شکیبایی و نماز یاری جویید؛ که خدا با شکیبایان است.»
حذیفه:هرگاه به پیامبر صلی الله علیه و آله غم و اندوهی می رسید، نماز می خواند (11) .
ص :117
یوسُفُ بنُ عَبدِ اللّهِ بنِ سَلام :إنَّ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله کانَ إذا نَزَلَ بِأَهلِهِ شِدَّةٌ أمَرَهُم بِالصَّلاةِ ، ثُمَ قَرَأَ : «وأمُر أهلَکَ بِالصَّلاةِ واصطَبِر عَلَیها» (1) .
الإمام الصادق علیه السلام :کان عَلیٌّ علیه السلام إذا هالَهُ شَیءٌ فَزِعَ إلَی الصَّلاةِ ، ثُمَّ تَلا هذِهِ الآیَةَ : «واستَعینوا بِالصَّبرِ والصَّلاةِ» (2) .
عنه علیه السلام :ما یَمنَعُ أحَدَکُم إذا دَخَلَ عَلَیهِ غَمٌّ مِن غُمومِ الدّنیا أن یَتَوَضَّأَ ثُمَّ یَدخُلَ مَسجِدَهُ ویَرکَعَ رَکعَتَینِ فَیَدعُوَ اللّهَ فیهِما أما سَمِعتَ اللّهَ یَقولُ : «واستَعینوا بِالصَّبرِ والصَّلاةِ» (3) .
أبو حَمزَةَ عَنِ الإِمامِ الباقِرِ علیه السلام :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : إذا قامَ العَبدُ المُؤمِنُ فی صَلاتِهِ نَظَرَ اللّهُ إلَیهِ _ أو قالَ : أقبَلَ اللّهُ عَلَیهِ _ حَتّی یَنصَرِفَ ، وأظَلَّتهُ الرَّحمَةُ مِن فَوقِ رَأسِهِ إلی اُفُقِ السَّماءِ ، والمَلائِکَةُ تَحُفُّهُ مِن حَولِهِ إلی اُفُقِ السَّماءِ ، ووَکَّلَ بِهِ مَلَکًا قائِمًا عَلی رَأسِهِ یَقولُ لَهُ : أیُّهَا المُصَلّی لَو تَعلَمُ مَن یَنظُرُ إلَیکَ ومَن تُناجی مَا التَفَتَّ ولا زُلت مِن مَوضِعِکَ أبَدًا (4) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یا أبا ذَرٍّ ، ما مِن مُؤمِنٍ یَقومُ إلَی الصَّلاةِ إلاّ تَناثَرَ عَلَیه البِرُّ ما بَینَهُ وبَینَ العَرشِ ، ووُکِّلَ بِهِ مَلَکٌ یُنادی : یَابنَ آدَمَ ، لَو تَعلَمُ ما لَکَ فی صَلاتِکَ ومَن تُناجی ما سَئِمتَ ولاَ التَفَتَّ (5) .
عنه صلی الله علیه و آله :إذا قامَ العَبدُ فی صَلاتِهِ ذُرَّ البِرُّ عَلی رَأسِهِ حَتّی یَرکَعَ ، فَإِذا رَکَعَ عَلَتهُ رَحمَهُ اللّهِ حَتّی یَسجُدَ، والسَّاجِدُ یَسجُدُ عَلی قَدَمَیِاللّهِ تَعالی، فَلیَسأَل
ولیَرغَب (6) .
یوسف بن عبداللّه بن سلام:پیامبر صلی الله علیه و آله هرگاه به خانواده اش سختی می رسید، آنان را به نماز فرمان می داد و سپس این آیه را قرائت می کرد: «و خانواده ات را به نماز فرمان ده و بر آن پایداری کن» .
امام صادق علیه السلام :علی علیه السلام هرگاه از چیزی بیمناک می گردید ، از نماز کمک می جست و سپس این آیه را تلاوت می کرد: «و از شکیبایی و نماز یاری جویید» .
چه چیز مانع می شود هرگاه بر یکی از شما اندوهی از اندوههای دنیا رسید ، وضو بگیرد سپس به مسجد برود و دو رکعت نماز بخواند و خدا در آن بخواند؟ آیا نشنیده ای که خداوند می گوید: «و از شکیبایی و نماز یاری جویید» ؟
6/27
فرو آمدن رحمت
ابوحمزه از امام باقر علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هنگامی که بنده مؤمن در نمازش می ایستد، خداوند به او می نگرد _ یا فرمود: خدا به او روی می آورد _ تا آنگاه که باز گردد و سایه رحمت را از بالای سرش تا کرانه آسمان بر او می گسترد و فرشتگان، اطرافش را تا کرانه آسمان می گیرند و فرشته ای بر بالای سرش گمارده می شود که به او می گوید: ای نمازگزار ، اگر می دانستی چه کسی به تو می نگرد و با چه کسی مناجات می کنی، روی نمی گرداندی و هرگز از اینجا نمی رفتی .
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای ابوذر، هیچ مؤمنی به نماز نمی ایستد ، جز اینکه از او تا عرش او را در بر می گیرد و فرشته ای بر او گمارده می شود که فریاد برمی آورد: ای پسر آدم، اگر می دانستیچه در نمازت به دست می آوری
و با که مناجات می کنی، نه ملول می گشتی و نه روی می گرداندی.
هنگامی که بنده در نماز می ایستد، نیکی و احسان بر سرش پاشیده می شود ، تا آنگاه که رکوع کند. پس هنگامی که رکوع کرد، رحمت الهی او را بالا می برد تا سجده کند و سجده کننده بر درگاه خداوند تعالی سجده می کند، پس درخواست کند و اشتیاق نشان دهد.
ص :118
عنه صلی الله علیه و آله :[لِلمُصَلّی] ثَلاثُ خِصالٍ : تَتَناثَرُ الرَّحمَةُ عَلَیهِ مِن قَدَمِهِ إلی عَنانِ السَّماءِ ، وتَحُفُّ بِهِ المَلائِکَةُ مِن قَرنِهِ إلی أعنانِ السَّماءِ ، ویُنادی مُنادٍ : لَو عَلِمَ المُناجی مَن یُناجی مَا انفَتَلَ (1) .
عنه صلی الله علیه و آله :لا تَزالُ المَلائِکَةُ تُصَلّی عَلَی العَبدِ مادامَ فی مُصَلاّهُ الّذی یُصَلّی فیهِ ما لَم یَقُم أو یُحدِث ، تَقولُ : اللّهُمَّ اغفِر لَهُ ، اللّهُمَّ ارحَمهُ (2) .
الإمام علیّ علیه السلام :الصَّلاةُ تَستَنزِلُ الرَّحمَةَ (3) .
عنه علیه السلام :إذا قامَ الرَّجُلُ إلَی الصَّلاةِ أقبَلَ إبلیسُ یَنظُرُ إلَیهِ حَسَدًا لِما یَری مِن رَحمَةِ اللّهِ الَّتی تَغشاهُ (4) .
عنه علیه السلام :لَو یَعلَمُ المُصَلّی ما یَغشاهُ مِن جَلالِ اللّهِ ما سَرَّهُ أن یَرفَعَ رَأسَهُ مِن سُجودِهِ (5) .
الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ ضَیفَ اللّهِ عز و جل . . . رَجُلٌ کانَ فی صَلاتِهِ فَهُوَ فی کَنَفِ اللّهِ حَتّی یَنصَرِفَ (6) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن أدّی فَریضَةً فَلَهُ عِندَ اللّهِ دَعوَةٌ مُستَجابَةٌ (8) .
عنه صلی الله علیه و آله :تُفتَحُ أبوابُ السَّماءِ ویُستَجابُ الدُّعاءُ فی أربَعَةِ مَواطِنَ : . . . عِندَ إقامَةِ الصَّلاةِ (9) .
عنه صلی الله علیه و آله :مَن صَلّی صَلاةً لا یَعرِضُ عَلی قَلبِهِ فیها شَیءٌ مِن أسبابِ الدُّنیا ، لَم
یَسأَلِ اللّهَ شَیئًا إلاّ أعطاهُ (10) .
[ آن که در نماز است ] سه ویژگی دارد: رحمت الهی او را از کف پایش تا کرانه آسمان در بر می گیرد و فرشتگان از روی سرش تا کرانه های آسمان گرداگرد او را می گیرند و فریاد کننده ای ندا در می دهد: اگر مناجات کننده می دانست با چه کسی مناجات می کند، باز نمی گشت.
فرشتگان پیوسته بر بنده درود می فرستند ، تا آنگاه که در نمازگاهش نماز می خواند و برنخاسته یا حدثی از او سرنزده است ، فرشتگان می گویند: خدایا او را بیامرز و بر او رحمت آور.
امام علی علیه السلام :نماز ، رحمت را فرو می آورد.
هنگامی که انسان به نماز می ایستد، ابلیس پیش می آید و حسودانه به او می نگرد، چون می بیند رحمت الهی او را در بر گرفته است .
اگر نمازگزار می دانست چگونه شکوه الهی او را در برگرفته است، سربرداشتن از سجده را خوش نمی داشت.
امام صادق علیه السلام :همانا مهمان خداوند عز و جل ... مردی است که در نماز است، او در پناه رحمت خداست تا آنگاه که نمازش را به پایان برد.
7/27
پذیرش دعا
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس نمازی واجب بگذارد ، نزد خداوند یک دعای پذیرفته دارد.
چهار هنگام درهای آسمان گشوده می شود و دعاء پذیرفته می گردد: ... هنگام برپا کردن نماز.
هر کس نمازی بخواند که در آن چیزی از چاره اندیشی های دنیا را بر دل نگذراند، هیچ چیز از خدا نمیخواهد ، جز اینکه به او می بخشد.
ص :119
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ الصَّلاةَ قُربانُ المُؤمِنِ (2) .
عنه صلی الله علیه و آله :الصَّلاة قُربانُ کُلِّ تَقیٍّ (3) .
الإمام علیّ علیه السلام :إنَّ الزَّکاةَ جُعِلَت مَعَ الصَّلاةِ قُربانًا لِأَهلِ الإِسلا (4) .
عنه علیه السلام :الصَّلاةُ أفضَلُ القُربَتَینِ (5) .
الإمام الصادق علیه السلام_ لِأبی حَنیفَةَ بَعدَ قَولِهِ لِلإِمام علیه السلام : یا أبا عَبدِاللّهِ ، ما أصبَرَکَ عَلَی الصَّلاةِ _: یا نُعمانُ ، أما عَلِمتَ أنَّ الصَّلاةَ قُربانُ کُلِّ تَقیٍّ (6) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مِفتاحُ الجَنَّةِ الصَّلاةُ (7) .
عنه صلی الله علیه و آله :قالَ اللّهُ عز و جل : إنَّ لِعَبدی عَلَیَّ عَهدًا إن أقامَ الصَّلاةَ لِوَقتِها أن لا اُعَذِّبَهُ
وأن اُدخِلَهُ الجَنَّةَ بِغَیرِ حِسابٍ (8) .
8/27
رسیدن به هر خوبی
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نماز ، کلید هر خوبی است.
همواره امتم در خیر و خوبی هستند ، تا آنگاه که با یکدیگر دوست باشند و نماز را بر پا دارند ... پس اگر چنین نکنند به قحطی و خشکسالی گرفتار می شوند.
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الصَّلاةُ مِفتاحُ کُلِّ خَیرٍ (9) .
عنه صلی الله علیه و آله :لا تَزالُ اُمَّتی بِخَیرٍ ما تَحابّوا ، وأقامُوا الصَّلاةَ . . . ، فَإِن لَم یَفعَلُوا ابتُلوا بِالسِّنینَ والجَدبِ (10) .
9/27
تقرّب به خداوند تعالی
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :همانا نماز ، وسیله تقرّب شخص با ایمان است.
نماز ، وسیله تقرّب هر شخص با تقوا است.
امام علی علیه السلام :همانا زکات به همراه نماز ، وسیله تقرب مسلمانان قرار داده شده است.
نماز ، برترین تقرّب است.
امام صادق علیه السلام_ پس از آنکه ابوحنیفه به ایشان گفت: ای ابوعبداللّه ، چقدر بر نماز شکیبایی می ورزی _: ای نعمان، آیا نمی دانستی که نماز ، وسیله تقرّب هر شخص باتقوا است؟
10/27
ورود به بهشت
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :کلید بهشت، نماز است.
خدای عز و جل فرمود: برای بنده ام تعهد کرده ام،اگر نماز را در وقتش برپا دارد،کیفرش ندهم و او را بی محاسبه وارد بهشت گردانم .
ص :120
الإمام الصادق علیه السلام :مَن قَبِلَ اللّهُ مِنهُ صَلاةً واحِدَةً لَم یُعَذِّبهُ ، ومَن قَبِلَ مِنهُ حَسَنَةً لَم یُعَذِّبهُ (1) .
عنه علیه السلام :یُؤتی بِالشَّیخِ یَومَ القیامَةِ فَیُدفَعُ إلَیهِ کِتابُهُ ظاهِرَةً مِمّا یَلِی النّاسَ لا یُری إلاّ مَساوی ، فَیَطولُ ذلِکَ عَلَیهِ ، فَیَقولُ : یا رَبِّ ، أتَأمُرُنی إلَی النّارِ ؟ فَیَقولُ الجَبّارُ جَلَّ جَلالُهُ : یا شَیخُ إنّی أستَحیی أن اُعَذِّبَکَ وقَد کُنتَ تُصَلّی لی فی دارِ الدّنیا ، اذهَبوا بِعَبدی إلَی الجَنَّةِ (2) .
مُحَمَّدُ بنُ عِمرانَ عَنِ الإِمامِ الصّادِقِ علیه السلام :یُؤتی بِعَبدٍ یَومَ القیامَةِ لَیسَت لَهُ حَسَنَةٌ ، فَیُقالُ لَهُ : اُذکُر أو تَذَکَّر ، هَل لَکَ مِن حَسَنَةٍ ؟ قالَ : فَیَتَذَکَّرُ ، فَیَقولُ : یا رَبِّ ، ما لی مِن حَسَنَةٍ إلاّ أنَّ فُلانًا عَبدَکَ المُؤمِنَ مَرَّ بی فَطَلَبتُ مِنهُ ماءً فَأَعطانی ماءً فَتَوَضَّأتُ بِهِ وصَلَّیتُ لَکَ ، قالَ : فَیَقولُ الرَّبُّ تَبارَکَ وتَعالی : قَد غَفَرتُ لَکَ ، أدخِلوا عَبدیَ الجَنَّةَ (3) .
امام صادق علیه السلام :خداوند از هر کس یک نماز را بپذیرد، عذابش نمی کند، از هر کس یک کار نیک بپذیرد، کیفرش نمی دهد.
روز قیامت ، پیرمرد را می آورند و نامه عملش را آشکارا و پیش روی مردم به او می دهند در حالی که جز بدی در آن نمی بیند، پس بر او گران می آید و می گوید: ای پروردگار من، آیا فرمان می دهی مرا به دوزخ برند؟ پس خدای بزرگ _ جلّ جلاله _ می گوید: ای پیر، من شرم می کنم تو را کیفر دهم و حال آنکه تو در دنیا برای من نماز میگزاردی. بنده ام را به بهشت ببرید.
محمّد بن عمران از امام صادق علیه السلام :بندهای را روز قیامت می آورند که هیچ کار نیکی ندارد . پس به او گفته شود: یاد کن یا به یاد آر، آیا کار نیکی داری؟ پس به یاد می آورد و می گوید: ای پروردگار من، کار نیکی نکرده ام جز اینکه فلان بنده با ایمانت بر من گذشت، از او آب خواستم و او به من داد . پس با آن وضو گرفتم و برای تو نماز گزاردم. (امام صادق) فرمود: پس پروردگار تبارک و تعالی می فرماید: همانا تو را آمرزیدم، بنده ام را وارد بهشت کنید.
ص :121
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :ما مِن عَبدٍ اهتَمَّ بِمَواقیتِ الصَّلاةِ ومَواضِعِ الشَّمسِ إلاّ ضُمِنَت لَهُ الرَّوحُ عِندَ المَوتِ وانقِطاعُ الهُمومِ والأَحزانِ والنَّجاةُ مِنَ النّار (1) .
عنه صلی الله علیه و آله :الصَّلاةُ مِن شَرائع الدّینِ ، وفیها مَرضاةُ الرَّبِّ عز و جل ، وهیَ مِنهاجُ الأَنبیاءِ ، ولِلمُصَلّی حُبُّ المَلائِکَةِ ، وهُدًی وإیمانٌ ، ونورُ المَعرِفَةِ ، وبَرَکَةٌ فِی الرِّزقِ ، وراحَةٌ لِلبَدَنِ ، وکَراهَةٌ لِلشَّیطانِ ، وسِلاحٌ عَلَی الکافِرِ ، وإجابَةٌ لِلدُّعاءِ ، وقَبولٌ لِلأَعمالِ ، وزادٌ لِلمُؤمِنِ مِنَ الدُّنیا إلَی الآخِرَةِ ، وشَفیعٌ بَینَهُ وبَینَ مَلَکِ المَوتِ ، واُنسٌ فی قَبرِهِ ، وفِراشٌ تَحتَ جَنبِهِ ، وجَوابٌ لِمُنکَرٍ ونَکیرٍ ، وتَکونُ صَلاةُ العَبدِ عِندَ المَحشَرِ تاجًا عَلی رَأسِهِ ، ونورًا عَلی وَجهِهِ ، ولِباسًا عَلی بَدَنِهِ ، وسِترًا بَینَهُ وبَینَ النّار ، وحُجَّةً بَینَهُ وبَینَ الرَّبِّ جَلَّ جَلالُهُ ، ونَجاةً لِبَدَنِهِ مِنَ النّار ، وجَوازًا عَلَی الصِّراطِ ، ومِفتاحًا لِلجَنَّةِ ، ومُهورًا لِحورِ العینِ ، وثَمَنًا لِلجَنَّةِ . بِالصَّلاةِ یَبلُغُ العَبدُ إلَی الدَّرَجَةِ العُلیا ، لِأَنَّ الصَّلاةَ تَسبیحٌ وتَهلیلٌ وتَحمیدٌ وتَکبیرٌ وتَمجیدٌ وتَقدیسٌ وقَولٌ
ودَعوَةٌ (2) .
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ بنده ای به وقتهای نماز و جایگاههای خورشید، اهتمام نمی ورزد ، جز اینکه برای او راحتی هنگام مرگ قطع پریشانی ها و اندوهها ونجات از آتش را ضمانت می کنم.
نماز از آیینهای دین است، در آن خشنودی پروردگار عز و جلاست، راه روشن پیامبر است و نمازگزار محبت فرشتگان را با خود دارد. هدایت وایمان، نور معرفت، برکت در روزی، آسایش تن، ناپسندی برای شیطان، سلاحی برابر کافر، پذیرش دعا، قبولی اعمال، توشه مؤمن از دنیا به سوی آخرت، شفیع میان او و فرشته مرگ، انس او در گورش، فرش زیرش و پاسخ منکر و نکیر است. ونماز بنده هنگام محشر، تاجی بر سر اوست و نوری بر چهره اش، پوشش کالبدش، پرده ای میان او و آتش، حجّتی میان او و پروردگار بزرگ و با شکوهش، نجات تنش از آتش، برگه عبور از صراط، کلیدی برای بهشت، مهریه حورالعین و بهای بهشت است. بنده با نماز در فراز می آید، زیرا نماز تسبیح و تهلیل (لا اله الا اللّه گفتن و گواهی به یکتایی خدا) و سپاس و بزرگداشت و مدح و تنزیه و سخن گفتن(باخدا) و دعاست.
ص :122
عنه صلی الله علیه و آله :الصَّلاةُ عَمودُ الدّینِ ، وفیها عَشرُ خِصالٍ : زَینُ الوَجهِ ، ونورُ القَلبِ ، وراحَةُ البَدَنِ ، واُنسُ القُبورِ ، ومُنزِلُ الرَّحمَةِ ، ومِصباحُ السَّماء ، وثِقلُ المیزانِ ، ومَرضاةُ الرَّبِّ ، وثَمَنُ الجَنَّةِ ، وحِجابٌ مِنَ النّارِ ، ومَن أقامَها فَقَد أقامَ الدّینَ ، ومَن تَرَکَها فَقَد هَدَمَ الدّینَ (1) .
عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ للّهِِ تَبارَکَ وتَعالی مَلَکًا یُسَمّی سَخائیلَ یَأخُذُ البَرَواتِ لِلمُصَلّینَ عِندَ کُلِّ صَلاةٍ مِن رَبِّ العالَمینَ جَلَّ جَلالُهُ ، فَإِذا أصبَحَ المُؤمِنونَ وقاموا وتَوَضَّؤوا وصَلَّوا صَلاةَ الفَجرِ أخَذَ مِنَ اللّهِ عز و جل بَراءَةً لَهُم مَکتوبٌ فیها : أنَا اللّهُ الباقی ، عِبادی وإمائی فی حِرزی جَعَلتُکُم ، وفی حِفظی وتَحتَ کَنَفی صَیَّرتُکُم ، وعِزَّتی لا خَذَلتُکُم وأنتُم مَغفورٌ لَکُم ذُنوبُکُم إلَی الظُّهرِ .
فَإِذا کانَ وَقتُ الظُّهرِ فَقاموا وتَوَضَّؤوا وصَلَّوا أخَذَ لَهُم مِنَ اللّهِ عز و جلالبَراءَةَ الثّانیَةَ مَکتوبٌ فیها : أنَا اللّهُ القادِرُ ، عبادی وإمائی بَدَّلتُ سَیِّئاتِکُم حَسَناتٍ ، وغَفَرتُ لَکُمُ السَّیِّئاتِ ، وأحلَلتُکُم بِرِضائی عَنکُم دارَ الجَلالِ .
فَإِذا کانَ وَقتُ العَصرِ فَقاموا وتَوَضَّؤوا وصَلَّوا أخَذَ لَهُم مِنَ اللّهِ عز و جلالبَراءَةَ الثّالِثَةَ مَکتوبٌ فیها : أنَا اللّهُ الجَلیلُ جَلَّ ذِکری وعَظُمَ سُلطانی ، عَبیدی وإمائی حَرَّمتُ أبدانَکُم عَلَی النّارِ ، وأسکنتُکُم مَساکِنَ الأَبرارِ ، ودَفَعتُ عَنکُم بِرَحمَتی شَرَّ الأَشرارِ .
فَإِذا کانَ وَقتُ المَغرِبِ فَقاموا وتَوَضَّؤوا وصَلَّوا أخَذَ لَهُم مِنَ اللّهِ عز و جلالبَراءَةَ الرّابِعَةَ مَکتوبٌ فیها : أنَا اللّهُ الجَبّارُ الکَبیرُ المُتَعالُ ، عَبیدی وإمائی صَعِدَ مَلائِکَتی مِن عِندِکُم بِالرِّضا ، وحَقَّ عَلَیَّ أن اُرضیَکُم واُعطیَکُم یَومَ القیامَةِ مُنیَتَکُم .
فَإِذا کانَ وَقتُ العِشاءِ فَقاموا وتَوَضَّؤوا وصَلَّوا أخَذَ مِنَ اللّهِ عز و جل لَهُم البَراءَةَ الخامِسَةَ مَکتوبٌ فیها : إنّی أنَا اللّهُ لا إله غَیری ولا رَبَّ سِوایَ ، عِبادی وإمائی فی بُیوتِکُم تَطَهَّرتُم ، وإلی بُیوتی مَشَیتُم ، وفی ذِکری خُضتُم ، وحَقّی عَرَفتُم ، وفَرائِضی أدَّیتُم ، اُشهِدُک یا سَخائیلُ وسائِرَ مَلائِکَتی أنّی قَد رَضیتُ عَنهُم .
فَیُنادی سَخائیلُ بِثَلاثِ أصواتٍ کُلَّ لَیلَةٍ بَعدَ صَلاةِ العِشاءِ : یا مَلائِکَةَ اللّهِ ، إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی قَد غَفَرَ لِلمُصَلّینَ المُوَحِّدینَ ، فَلا یَبقی مَلَکٌ فِی السَّماواتِ السَّبعِ إلاَّ استَغفَرَ لِلمُصَلّینَ ودَعا لَهُم بِالمُداوَمَةِ عَلی ذلِکَ ، فَمَن رُزِقَ صَلاةَ اللَّیلِ مِن عَبدٍ أو أمَةٍ قام للّهِِ عز و جل مُخلِصًا فَتَوَضَّأَ وُضوءً سابِغًا وصَلّی للّهِِ عز و جل بِنیَّةٍ صادِقَةٍ وقَلبٍ سلیمٍ وبَدَنٍ خاشِعٍ وعَینٍ دامِعَةٍ جَعَلَ اللّهُ تَبَارَکَ وتَعالی خَلفَهُ تِسعَةَ صُفوفٍ مِنَ المَلائِکَةِ ، فی کُلِّ صَفٍّ ما لا یُحصی عَدَدَهُم إلاَّ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی ، أحدُ طَرَفَی کُلِّ صَفٍّ بِالمَشرِقِ والآخَر بِالمَغرِبِ ، فَإِذا فَرَغَ کُتِبَ لَهُ بِعَدَدِهِم دَرَجاتٌ (2) .
نماز ستون دین و در آن ده ویژگی است: زینت چهره، نور دل، آسایش تن، انس گورها، فروآورنده رحمت، چراغ آسمان، سنگینی میزان، خشنودی پروردگار، بهای بهشت و پرده ای از آتش است. هر کس آن را بر پا کند، دین را بر پا داشته و هر کس آن را رها کند، دین را نابود کرده است.
خداوند فرشته ای به نام سخائیل دارد که برای نمازگزاران هنگام هر نماز براتهایی از پروردگار بزرگ جهانیان می گیرد. پس هنگامی که مؤمنان صبح بر می خیزند و وضو می گیرند و نماز صبح را می خوانند، براتی را برای آنان از خدای عز و جل می گیرد که در آن نوشته شده است: من خدای جاویدم . بندگان من ، شما را در پناه خود قرار دادم و در سایه حمایت و نگاهبانی خودم در آوردم . به عزّتم سوگند، شما را فرو نمی گذارم و گناهانتان تا ظهر آمرزیده شده است . پس هنگام ظهر که بر می خیزند و وضو می گیرند و نماز می خوانند، برای آنان برات دوّم را از خدای عز و جل می گیرد که در آن نوشته شده است: من خدای توانایم . بندگان من ، بدیهایتان را به نیکی تبدیل کردم و گناهان کوچکتان را آمرزیدم و به سبب خشنودیم از شما، در منزلگه شکوه جایتان دادم.
پس هنگام عصر که بر می خیزند و وضو می گیرند و نماز می خوانند، برات سوّم را برای آنان از خدای عز و جل می گیرد که در آن نوشته شده است: من خدای بزرگم . یادم با شکوه و قدرتم بسیار است. بندگان من ، کالبدهایتان را بر آتش حرام کردم و شما را در جایگاه نیکان، نشاندم و با رحمتم تبهکاری تبهکاران را از شما دور کردم.
پس هنگام مغرب که بر می خیزند و وضو می گیرند و نماز می خوانند، برات چهارم را برای آنان از خدای عز و جل می گیرد که در آن نوشته شده است: من خداوند چیره، بزرگ و والایم . بندگان من ، فرشتگانم از نزد شما با خشنودی بالا آمدند . بر خود واجب کردم که
شما را خشنود سازم و روز قیامت، آرزویتان را برآورده سازم.
پس هنگام عشاء که بر می خیزند و وضو می گیرند و نماز می خوانند، برات پنجم را برای آنان از خدای عز و جل می گیرد که در آن نوشته شده است: همانا من خداوندم، نه خدایی غیر از من هست و نه پروردگاری جز من. بندگان من ، در خانه های خود طهارت ساختید و به سوی خانه های من گام برداشتید و به یاد من فرو رفتید و حقّ مرا شناختید و واجباتم را انجام دادید . ای سخائیل و دیگر فرشتگانم، شما را گواه می گیرم که من از آنان خشنود شدم.
پس سخائیل هر شب، پس از نماز عشاء، سه بار فریاد سر می دهد: ای فرشتگان خداوند، همانا خداوند تبارک و تعالی نمازگزاران یکتا پرست را آمرزید . پس هیچ فرشته ای در آسمانهای هفتگانه نمی ماند جز اینکه برای نمازگزاران آمرزش می طلبد و برای مداومتشان بر این کار دعا می کند. هر کس _ مرد یا زن _ نماز شب روزیش شود و فقط برای خدای عز و جل برخیزد، وضویی کامل بگیرد و برای خدای عز و جل با نیّتی راست و دلی پیراسته و تنی افتاده و چشمی گریان، نماز بگزارد، خداوند تبارک و تعالی، پشت سر او، نُه صف از فرشتگان قرار می دهد که تعداد فرشتگان هر صف را جز خدای تبارک و تعالی نمی داند، یک طرف صف در شرق و طرف دیگرش در غرب است و هنگامی که (از نمازش) فارغ شد، برای وی به عدد این فرشتگان، درجه نوشته می شود.
ص :123
ص :124
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن تَرَکَ الصَّلاةَ مُتَعَمِّدًا أحبَطَ اللّهُ عَمَلَهُ (1) .
زرارة :سَأَلتُ أبا عَبدِاللّهِ علیه السلام عَن قَولِ اللّهِ عز و جل : «ومَن یَکفُر بِالاءِیمانِ فَقَد حَبِطَ عَمَلُهُ» (2) قالَ : تَرکُ العَمَلِ الَّذی أقَرَّ بِهِ ، مِن ذلِکَ أن یَترُکَ الصَّلاةَ مِن غَیرِ سُقمٍ ولا شُغلٍ (3) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن تَرَکَ صَلاةً لَقِیَ اللّهَ وهُوَ عَلَیهِ غَضبانُ (4) .
1/29
خشم خدای تعالی
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس نمازی را نخواند، خداوند را می بیند که بر او خشمناک است.
2/29
تباه شدن عمل
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس نماز را از روی قصد ترک کند، خداوند عملش را تباه می کند (5) .
زراره:از امام صادق درباره این گفته خدای عز و جل پرسیدم : «هر کس به (ارکان) ایمان کفر ورزد، بی گمان عملش تباه است» ، فرمود: ترک کردن کاری که بدان اقرار دارد که از آن جمله، ترک نماز بی هیچ بیماری و گرفتاری است.
ص :125
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن تَرَکَ الصَّلاة مُتَعَمِّدًا فَقَد کَفَرَ جِهارًا (1) .
عنه صلی الله علیه و آله :العَهدُ الَّذی بَینَنا وبَینَهُمُ الصّلاةُ ، فَمَن تَرَکَها فَقَد کَفَرَ (2) .
عنه صلی الله علیه و آله :لا دینَ لِمَن لا صَلاةَ لَهُ (3) .
عنه صلی الله علیه و آله :لا سَهمَ فِی الإِسلامِ لِمَن لا صَلاةَ لَهُ (4) .
عنه صلی الله علیه و آله :ما بَینَ الکُفرِ والإِیمانِ إلاّ تَرکُ الصَّلاةِ (5) .
عنه صلی الله علیه و آله :بَینَ العَبدِ وبَینَ الکُفرِ تَرکُ الصَّلاةِ (6) .
عنه صلی الله علیه و آله :مَن تَرَکَ الصَّلاةَ لا یَرجو ثَوابَها ولا یَخافُ عِقابَها ، فَلا اُبالی أن یَموتَ یَهودیًّا أو نَصرانیًّا أو مَجوسیًّا (7) .
عنه صلی الله علیه و آله :ما بَینَ المُسلِمِ وبَینَ الکافِرِ إلاّ أن یَترُکَ الصَّلاةَ الفَریضَةَ مُتَعَمِّدًا أو یَتَهاوَنَ بِها فَلا یُصَلّیَها (8) .
الإمام الصادق علیه السلام :جاءَ رَجُلٌ إلَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آله فَقالَ : یا رَسولَ اللّهِ أوصِنی ، فَقالَ : لا تَدَعِ الصَّلاةَ مُتَعَمِّدًا ، فَإِنَّ مَن تَرَکَها مُتَعَمِّدًا فَقَد بَرِئَت مِنهُ مِلَّةُ الإِسلا (9) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله_ فی وَصیَّتِهِ لِمُعاذٍ _: لا تَترُکَنَّ صَلاةً مَکتوبَةً مُتَعَمِّدًا ، فَإِنَّ مَن تَرَکَ صَلاةً مَکتوبَةً مُتَعَمِّدًا فَقَد بَرِئَت مِنهُ ذِمَّةُ اللّهِ (10) .
الإمام الصادق علیه السلام_ لِمَن سَأَلَهُ عَنِ الکَبائِرِ _: تَرکُ الصَّلاةِ مُتَعَمِّدًا أو شَیئًا مِمّا
فَرَضَ اللّهُ عز و جل ، لأَِنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قالَ : مَن تَرَکَ الصَّلاةَ مُتَعَمِّدًا فَقَد بَرِئَ مِن ذِمَّةِ اللّهِ عز و جل وذِمَّةِ رَسولِهِ (11) .
3/29
کفر
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هرکس نماز را عمدا ترک کند، آشکارا کفر ورزیده است (12) .
پیمان میان ما و آنان، نماز است . پس هر کس آن را ترک کند ، کافر شده است.
کسی که نماز نمی گزارد، دین ندارد.
کسی که نماز نمی گزارد، بهره ای از دین ندارد (13) .
(مرز) میان کفر و ایمان ، جز ترک نماز نیست.
(مرز) میان بنده و کفر، ترک نماز است (14) .
هرکس نماز را ترک کند و به پاداش آن امید نورزد و از عذاب نهراسد، اهمیت نمی دهم که یهودی، مسیحی و یا مجوس بمیرد.
میان مسلمان و کفر ، جز این نیست که نماز واجب را از روی قصد ترک کند و یا به جهت سبک شمردن آن را نخواند.
امام صادق علیه السلام :مردی نزد پیامبر آمد و گفت: ای پیامبر خدا، مرا سفارش کن. فرمود: نماز را از روی قصد وامگذار که هر کس آن را از روی قصد ترک کند، دین اسلام از او وا رهیده است. (مسلمان نیست) (15) .
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ در سفارش به معاذ _: هرگز نماز واجب را از روی قصد ترک مکن ، که هر کس نماز واجب را از روی قصد ترک کند، خداوند تعهدی دربرابر او ندارد (16) .
امام صادق علیه السلام_ به کسی که از گناهان بزرگ پرسیده بود _: ترک کردن نماز
از روی قصد یا هر آنچه خدای عز و جل واجب کرده است؛ زیرا پیامبرخدا صلی الله علیه و آلهفرمود: هر کس نماز را از روی قصد ترک کند ، از پیمان خداوند عز و جلو پیمان پیامبرش ، بیرون رفته است.
ص :126
الإمام علیّ علیه السلام :الفَرقُ بَینَ المُؤمِنِ والکافِرِ الصَّلاةُ ، فَمَن تَرَکَها وادَّعَی الإِیمانَ کَذَّبَهُ فِعلُهُ ، وکانَ عَلَیهِ شاهِدٌ مِن نَفسِهِ (1) .
الإمام الصادق علیه السلام_ وقَد سُئِلَ : ما بالُ الزّانی لا تُسَمّیهِ کافِرًا وتارِکُ الصَّلاةِ قَد سَمَّیتَهُ کافِرًا ؟ ومَا الحُجَّةُ فی ذلِکَ ؟ _: لأَِنَّ الزّانیَ وما أشبَهَهُ إنَّما یَفعَلُ ذلِکَ لِمَکانِ الشَّهوَةِ لأَنَّها تَغلِبُهُ ، وتارِکَ الصَّلاةِ لا یَترُکُها إلاَّ استِخفافًا بِها (2) .
امام علی علیه السلام :تفاوت میان مؤمن و کافر، نماز است . پس هر کس آن را ترک کند و ادعای ایمان کند، عملش او را تکذیب می کند و گواهی از خودش بر خود اوست.
امام صادق علیه السلام_ در پاسخ به این پرسش : چگونه زناکار را کافر نمی نامید و ترک کننده نماز را کافر می نامید و دلیل آن چیست؟ _: چون زناکار و مانند آن، به جهت غلبه شهوت آن را انجام می دهد و ترک کننده نماز فقط از روی سبک شمردن ، آن را ترک می کند.
ص :127
«فی جَنّاتٍ یَتَساءَلونَ * عَنِ المُجرِمینَ * ما سَلَکَکُم فی سَقَرَ * قالوا لَم نَکُ مِنَ المُصَلّینَ» (1) .
«فَلا صَدَّقَ ولا صَلّی * ولکِن کَذَّبَ وَتَوَلّی * ثُمَّ ذَهَبَ إلی أهلِهِ یَتَمطّی * أولی لَکَ فَأَولی * ثُمَّ أولی لَکَ فَأَولی» (2) .
«وَیلٌ یَومَئِذٍ لِلمُکَذِّبینَ * وإذا قیلَ لَهُمُ ارکَعوا لا یَرکَعونَ» (3) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :اُمَّتی عَلی أربَعَةِ أصنافٍ : . . . صِنفٌ لا یُصَلّونَ أبَدًا ، فَکانَ لَهُم سَقَرُ ، وسَقَرُ اسمُ دَرَکَةٍ مِن دَرَکاتِ جَهَنَّمَ ، قالَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی : «ما سَلَکَکُم فی سَقَرَ * قالوا لَم نَکُ مِنَ المُصَلّینَ» (4) .
عنه صلی الله علیه و آله :مَن تَرَکَ صَلاةً مُتَعَمِّدًا کُتِبَ اسمُهُ عَلی بابِ النّارِ فیمَن یَدخُلُها (5) .
الإمام الباقر علیه السلام_ لَمّا ذُکِرَ عِندَهُ رَجُلٌ فَقیلَ : انهَتَکَ سِترُهُ وارتَکَبَ الَمحارِمَ واستَخَفَّ بِالفرَائِضِ حَتّی إنّه تَرَکَ الصَّلاةَ المَکتوبَةَ ، وکانَ مُتَّکِئًا فَاستَوی
جالِسًا _: سُبحانَ اللّهِ ! تَرَکَ الصَّلاةَ المَکتوبَةَ ؟! إنَّ تَرکَ الصَّلاةِ المَکتوبَةِ عِندَ اللّهِ عَظی (6) .
فصل سی ام: کیفر ترک کننده نماز
قرآن :
«در میان باغها. از یکدیگر می پرسند، در باره مجرمان: چه چیز شما را در آتش درآورد؟ گویند: از نمازگزاران نبودیم.»
«او هرگز ایمان نیاورد و نماز نخواند، بلکه تکذیب کرد و روی گردان شد. سپس به سوی خانواده خود بازگشت در حالی که متکبرانه قدم بر می داشت! (با این اعمال) عذاب الهی برای تو شایسته تر است، شایسته تر! سپس عذاب الهی برای تو شایسته تر است، شایسته تر!»
«وای بر تکذیب کنندگان در آن روز. و چون به آنان گفته شود : رکوع کنید، به رکوع نمی روند.»
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امت من چهار دسته اند: ... دسته ای هیچگاه نماز نمی خوانند، پس برای اینان «سقر» است و «سقر» نام طبقهای از طبقات دوزخ است. خداوند تعالی گفته است: «چه چیز شما را به سقر درآورد؟ گفتند: از نمازگزاران نبودیم» .
هر کس نماز را از روی قصد ترک کند، نامش را بر سر در دوزخ جزو وارد شوندگان به آن ، می نویسند.
امام باقر علیه السلام_ نزد ایشان سخن از مردی به میان آمد و گفته شد: پرده
دری کرده، مرتکب محرّمات گشته، واجبات را سبک شمرده و حتی نماز واجب را ترک کرده است . امام که تکیه داده بودند، راست نشست و فرمود _: سبحان اللّه ، نماز واجب را ترک کرده است؟ همانا ترک نماز واجب، نزد خداوند، بزرگ و گران است.
ص :128
ص :129
أحمدُ بنُ عَبدِ اللّه :بَینَما أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام مارٌّ بِفِناءِ بَیتِ اللّهِ الحَرامِ إذ نَظَرَ إلی رَجُلٍ یُصَلّی فَاستَحسَنَ صَلاتَهُ ، فَقالَ : یا هذَا الرَّجُلُ ، تَعرِفُ تَأویلَ صَلاتِکَ ؟ قالَ الرَّجُلُ : یَابنَ عَمِّ خَیرِ خَلقِ اللّهِ ، وهَل لِلصَّلاةِ تَأویلٌ غَیرَ التَّعَبُّدِ ؟! قالَ عَلیٌّ علیه السلام : اعلَم یا هذَا الرَّجُلُ ، إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی ما بَعَثَ نَبیَّهُ صلی الله علیه و آله بِأَمرٍ مِنَ الاُمورِ إلاّ ولَهُ مُتَشابِهٌ وتَأویلٌ وتَنزیلٌ ، وکُلّ ذلِکَ عَلَی التَّعَبُّدِ ، فَمَن لَم یَعرِف تَأویلَ صَلاتِهِ فَصَلاتُهُ کُلُّها خِداعٌ ناقِصَةٌ غَیرُ تامَّةٍ (1) .
الصَّدوق :سَأَلَ رَجُلٌ أمیرَالمُؤمِنینَ علیه السلام فَقالَ لَهُ : یَابنَ عَمِّ خَیرِ خَلقِ اللّهِ تَعالی ، ما مَعنی رَفعِ یَدَیکَ فِی التَّکبیرَةِ الاُولی ؟ فَقالَ علیه السلام : مَعناهُ اللّهُ أکبَرُ الواحِدُ الأَحَدُ الَّذی لَیسَ کَمِثلِهِ شَیءٌ ، لا یُلمَس بالأَخماسِ ولا یُدرَکُ بِالحَواسِّ (2) .
أحمَدُ بنُ عَلیٍّ الراهِب :قالَ رَجُلٌ لِأَمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام : یَابنَ عَمِّ خَیرِ خَلقِ اللّهِ ،
ما مَعنَی السَّجدَةِ الاُولی ؟ فَقالَ : تَأویلُهُ : اللّهُمَّ إنَّکَ مِنها خَلَقتَنی _ یَعنی مِن الأَرضِ _ ورَفعُ رَأسِکَ : ومِنها أخرَجتَنا ، والسَّجدَةُ الثانیَةُ : وإلَیها تُعیدُنا ، ورَفعُ رأسِکَ مِنَ الثّانیَةِ : ومِنها تُخرِجُنا تارَةً اُخری ، قالَ الرَّجُل : ما مَعنی رَفعِ رِجلِکَ الیمنی وطَرحِکَ الیُسری فِی التَّشَهُّدِ ؟ قالَ : تَأویلُهُ ، اللّهُمَّ أمِتِ الباطِلَ وأقِمِ الحَقَّ (3) .
احمد بن عبداللّه :امیر مؤمنان هنگام عبور از صحن «بیت اللّه الحرام»، نگاهش به مردی افتاد که نیکو نماز می خواند . پس فرمود: ای مرد، حقیقت نمازت را می شناسی؟ مرد گفت: ای پسر عموی بهترین آفریده خدا، آیا نماز حقیقتی جز عبودیت دارد؟ علی علیه السلامفرمود: بدان ای مرد، همانا خداوند تبارک و تعالی پیامبرش را به کاری از کارها برنیانگیخته جز اینکه متشابه و تأویل و تنزیل دارد و همه این ها بر اساس عبودیت است. پس هر کس حقیقت نماز را نشناسد، همه نمازهایش، ناقص و ناتمام است.
شیخ صدوق:مردی از امیرمؤمنان پرسید: ای پسر عموی بهترین آفریده خداوند متعال، معنای بالا بردن دستهای در تکبیر نخست چیست؟ فرمود: معنایش این است: خدا بزرگتر ، یکتا و بی همتاست، مانند ندارد، با دست لمس نمی شود و حواس پنجگانه، او را در نمی یابد.
احمد بن علی راهب:مردی به امیرمؤمنان عرض کرد: ای پسر عموی بهترین آفریده خدا، معنی سجده نخست ، چیست؟ فرمود: حقیقتش این است: خدایا همانا تو مرا از آن _ یعنی از زمین _ آفریدی و (معنای) سربرداشتن:و ما را از آن خارج کردی و (معنای) سجده دوّم: و به آن باز می گردانی و (معنای) سربرداشتن از سجده دوم: و بار دیگر ما را از آن خارج می کنی. آن مرد گفت: (معنای) بلند کردن پای راست و افکندن پای چپ در تشهد چیست؟ فرمود: حقیقتش این است: خدایا، باطل را بمیران و حق را بر پادار (4) .
ص :130
الإمام علیّ علیه السلام_ فی مَعنی قَولِ الإِمام : السَّلامُ عَلَیکُم _: إنَّ الإِمامَ یُتَرجِمُ عَنِ اللّهِ عَزَّوجَلَّ ویَقولُ فی تَرجِمَتِهِ لِأَهلِ الجَماعَةِ : أمانٌ لَکُم مِن عَذابِ اللّهِ یَومَ القیامَةِ (1) .
جابِرُ بنُ عبدِ اللّهِ الأَنصاریّ :کُنتُ مَعَ مولانا أمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام فَرأی رَجُلاً قائمًا یُصَلّی فَقالَ لَهُ : یا هذا ، أتَعرِفُ تَأویلَ الصَّلاةِ ؟ فَقالَ : یا مَولایَ ، وهَل لِلصَّلاةِ تَأویلٌ غَیرَ العِبادَةِ ؟ فَقالَ : إی والَّذی بَعَثَ مُحَمَّدًا بِالنُّبُوَّةِ ، وما بَعَثَ اللّهُ نَبیَّهُ بِأَمرٍ مِنَ الاُمورِ إلاّ ولَهُ تَشابُهٌ وتَأویلٌ وتَنزیلٌ ، وکُلُّ ذلِکَ یَدُلُّ عَلَی التَّعَبُّدِ ، فَقالَ لَهُ : عَلِّمنی ما هُوَ یا مَولایَ ؟
فَقالَ علیه السلام : تأویلُ تَکبیرَتِکَ الاُولی إلی إحرامِکَ أن تُخطِرَ فی نَفسِکَ إذا قُلتَ : اللّهُ أکبَرُ مِن أن یوصَفَ بِقیامٍ أو قُعودٍ ، وفِی الثّانیَةِ : أن یوصَفَ بِحَرَکَةٍ أو جُمودٍ ، وفِی الثّالِثَةِ : أن یوصَفَ بِجِسمٍ أو یُشَبَّهَ بِشَبَهٍ أو یُقاسَ بِقیاسٍ ، وتُخطِرَ فِی الرّابِعَةِ : أن تَحِلَّهُ الأَعراضُ أو تولِمَهُ الأَمراضُ ، وتُخطِرَ فِی الخامِسَةِ : أن یوصَفَ بِجَوهَرٍ أو بِعَرَضٍ أو یَحِلَّ شَیئًا أو یَحِلَّ فیهِ شَیءٌ ، وتُخطِرَ فِی السّادِسَةِ : أن یَجوزَ عَلَیهِ ما یَجوز عَلَی المُحدَثینَ مِنَ الزَّوالِ والاِنتِقالِ والتَّغَیُّرِ مِن حالٍ إلی حالٍ ، وتُخطِرَ فی السّابِعَةِ : أن تَحِلَّهُ الحَواسُّ الخَمسُ .
ثُمَّ تَأویلُ مَدِّ عُنُقِکَ فِی الرُّکوعِ تُخطِرُ فی نَفسِکَ : آمَنتُ بِکَ ولَو ضُرِبَت عُنُقی .
ثُمَّ تَأویلُ رَفِع رَأسِکَ مِنَ الرُّکوعِ إذا قُلتَ «سَمِعَ اللّهُ لِمَن حَمِدَهُ ، الحَمدُ للّهِِ رَبِّ العالَمینَ» تَأویلُهُ : الَّذی أخرَجَنی مِنَ العَدَمِ إلَی الوُجودِ ، وتَأویلُ السَّجدَةِ الاُولی أن تُخطِرَ فی نَفسِکَ وأنتَ ساجِدٌ : مِنها خَلَقتَنی ، ورَفعُ رَأسِکَ تَأویلُهُ : ومِنها أخرَجتَنی ، والسَّجدَةُ الثّانیَةُ : وفیها تُعیدُنی ، ورَفعُ رَأسِکَ تُخطِرُ بِقَلبِکَ : ومِنها تُخرِجُنی تارَةً اُخری .
وتَأویلُ قُعودِکَ عَلی جانِبِکَ الأَیسَرِ ورَفِع رِجلِکَ الیُمنی وطَرحِکَ عَلَی الیُسری تُخطِرُ بِقَلبِکَ : اللّهُمَّ إنّی أقَمتُ الحَقَّ وأمَتُّ الباطِلَ . وتَأویلُ تَشَهُّدِکَ : تَجدیدُ الإِیمانِ ومُعاوَدَةُ الإِسلامِ والإِقرارُ بِالبَعثِ بَعدَ المَوتِ ، وتَأویلُ قِراءَةِ التَّحیّاتِ : تَمجیدُ الرَّبِّ سُبحانَهُ ، وتَعظیمُهُ عَمّا قالَ الظّالِمونَ ونَعَتَهُ المُلحِدونَ ، وتَأویلُ قَولِکَ «السَّلامُ عَلَیکُم ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ» تَرَحُّمٌ عَنِ اللّهِ سُبحانَهُ ، فَمَعناها : هذِهِ أمانٌ لَکُم مِن عَذابِ یَومِ القیامَةِ .
ثُمَّ قالَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام : مَن لَم یَعلَم تأویلَ صَلاتِهِ هکَذا فَهیَ خِداجٌ _أی ناقِصَةٌ _ (2) .
امام علی علیه السلام_ در معنای گفته امام جماعت: السلام علیکم _: همانا امام، گفته خدا را تفسیر می کند ودر ترجمه آن به جماعت نمازگزار می گوید (این نماز) امانی برای شما از عذاب خدا در روز قیامت، است .
جابر بن عبداللّه انصاری:با مولایمان امیر مؤمنان علیه السلام بودم که مردی را دید به نماز ایستاده است . پس به او فرمود: ای مرد، آیا حقیقت نماز را می دانی؟ عرض کرد: ای مولای من، آیا نماز حقیقتی غیر از عبادت دارد؟ پس فرمود: آری. سوگند به کسی که محمّد را به نبوّت برانگیخت هیچ پیامبری را به کاری از کارها برنیانگیخته ، جز اینکه متشابه و تأویل و تنزیل دارد و همه این ها بر عبادت، دلالت می کنند . پس آن مرد عرض کرد: ای مولای من مرا از آن آگاه کن.
حضرت فرمود: حقیقت (هفت) تکبیر آغازین تو که با آن کارهایی را بر خود حرام می کنی این است : هنگامی که اللّه اکبر نخست را می گویی ، در دلت بگذرانی: خدا بزرگتر از آن است که به برخاستن و نشستن توصیف شود. و در تکبیر دوّم ، به حرکت و سکون و در سوّم، به جسم بودن یا تشبیه به چیزی کردن یا با چیزی مقایسه کردن توصیف شود و در تکبیر چهارم در دلت می گذرانی: (خدا بزرگتر از آن است) که حالتهای گوناگون بر او عارض شود یا بیماریها او را بیازارد و در تکبیر پنجم در دلت می گذرانی: (خدا بزرگتر از آن است) که به جوهر و عرض بودن توصیف شود ، تا در چیزی حلول کند یا چیزی
در او حلول کند. در تکبیر ششم در دلت می گذرانی : (خدا بزرگتر از آن است) که هر چه بر موجودات حادثْ روا بدانی ؛ چون نابودی و جابجایی و دگرگونی از حالتی به حالتی، بر او نیز روا داری. و در تکبیر هفتم، اینکه حواس پنجگانه او را دریابد.
پس حقیقت کشیدن گردن در کوع آن است که در دلت بگذرانی: به تو ایمان آوردم ، حتی اگر گردنم را بزنی.
و در سر برداشتن از رکوع هنگامی که می گویی: «خدا به آن که او را می ستاید، گوش می دهد، سپاس مخصوص پروردگار جهانیان است» ، حقیقتش این است: کسی که مرا از عدم به وجود آورد و حقیقت سجده نخست آن است که در حال سجده در دلت بگذرانی: مرا از آن (زمین) آفریدی و حقیقت سربرداشتن: و مرا از آن خارج کردی و سجده دوّم: و مرا به آن باز می گردانی و در سر برداشتن (دوّم) به دلت می گذرانی: و بار دیگر مرا از آن خارج می کنی.
و حقیقت نشستن بر سمت چپت و بلند کردن پای راستت و افکندن آن بر پای چپت این است که به دلت می گذرانی: خدایا همانا من حق را بر پا کردم و باطل را میراندم. و حقیقت تشهدت: نو کردن ایمان وبازگشت به اسلام واقرار به خیزش پس از مرگ است و حقیقت سلام دادنها: بزرگداشت پروردگار سبحان و بزرگ دانستن او از هر چه ستمکاران می گویند و کجروان توصیف می کنند. و حقیقت گفتهات: «سلام بر شما و نیز رحمت و برکات خداوند» ترحّم از خداوند سبحان است، یعنی: این (نماز) امانی برای شما از کیفر روز قیامت است.
سپس امیرمؤمنان فرمود: اگر کسی حقیقت نماز را اینگونه نداند، نمازش ناقص است.
ص :131
الإمام الصادق علیه السلام :مَعنَی السَّلامِ فی دُبُرِ کُلِّ صَلاةٍ مَعنَی الأَمانِ ، أی مَن أدّی أمرَ اللّهِ وسُنَّةَ نَبیِّهِ صلی الله علیه و آله خاضِعًا لَهُ خاشِعًا مِنهُ فَلَهُ الأمانُ مِن بَلاءِ الدُّنیا وَبراءَةٌ مِن عَذابِ الآخِرَةِ (1) .
عَبدُاللّهِ بنُ الفَضلِ الهاشِمیّ :سَأَلتُ أبا عَبدِاللّهِ علیه السلام عَن مَعنَی التَّسلیمِ فِی الصَّلاةِ ، فَقالَ : التَّسلیمُ عَلامَةُ الأَمنِ وتَحلیلِ الصَّلاةِ ، قُلتُ : وکَیفَ ذلِکَ جُعِلتُ فِداکَ ؟ قالَ : کانَ النّاسُ فیما مَضی إذا سَلَّمَ عَلَیهِم وارِدٌ أمِنوا شَرَّهُ
وکانوا إذا رَدّوا عَلَیهِ أمِنَ شَرَّهُم ، فَإِن لَم یُسَلِّم لَم یَأمَنوهُ وإن لَم یَرُدّوا عَلَی المُسَلِّمِ لَم یَأمَنهُم ، وذلِکَ خُلقٌ فِی العَرَبِ ، فَجُعِلَ التَّسلیمُ عَلامَةً لِلخُروجِ مِنَ الصَّلاةِ وتَحلیلًا لِلکَلامِ وأمنًا مِن أن یَدخُلَ فِی الصَّلاةِ ما یُفسِدُها . والسَّلامُ اسمٌ مِن أسماءِ اللّهِ عز و جل وهُوَ واقِعٌ مِنَ المُصَلّی عَلی مَلَکَیِ اللّهِ المُوَکَّلَینِ بِهِ (2) .
ص :132
امام صادق علیه السلام:معنای سلام در پایان هر نماز ، همان معنای امان است ؛ یعنی هر کس فرمان خدا و سنّت پیامبرش را با فروتنی و افتادگی در برابر او، انجام دهد، از بلای دنیا در امان و از کیفر آخرت رهیده است .
عبداللّه بن فضل هاشمی:از امام صادق علیه السلام معنای سلام دادن در نماز را
پرسیدم، فرمود: نشانه امان و پایان یافتن نماز است. گفتم: فدایت شوم این چگونه است؟ فرمود: در میان مردمان گذشته، هرگاه شخص تازه وارد بر آنان سلام می داد ، خود را از بدیش در امان می دیدند و اگر جواب سلام او را می دادند، او نیز خود را در امان می دید. پس اگر سلام نمی داد، خود را در امان نمی دیدند و اگر جواب سلام را بر سلام دهنده، ردّ نمی کردند، او خود را در امان نمی دید و این خوی عرب بود. پس سلام دادن نشانه بیرون رفتن از نماز و حلال کردن گفتار است و امانی برای نماز از آنچه به آن وارد شده و تباهش میکند. سلام نامی از نامهای خداوند عز و جل است و آن از نمازگزار بر دو فرشته خدا که بر او گمارده شده اند، داده می شود.
ص :133
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الصَّلاةُ خَلفَ رَجُلٍ وَرِعٍ مَقبولَةٌ (1) .
عنه صلی الله علیه و آله :لَو صَلَّیتُم حَتّی تَکونوا کَأَوتادٍ [ر] وصُمتُم حَتّی تَکونوا کَالحَنایا (2) لَم یَقبَلِ اللّهُ مِنکُم إلاّ بِوَرعٍ حاجِزٍ (3) .
الإمام علیّ علیه السلام :لا تَجوزُ صَلاةُ امرِئٍ حَتّی یُطَهِّرَ خَمسَ جَوارِحِهِ : الوَجهَ ، والیَدَینِ ، والرَّأسَ ، والرِّجلَینِ بِالماءِ ، والقَلبَ بِالتَّوبَةِ (4) .
أبو حازِم :قالَ رَجُلٌ لِزَینِ العابِدینَ علیه السلام . . . ما سَبَبُ قَبولِها ( الصَّلاة ) ؟ قالَ : وَلایَتُنا والبَراءَةُ مِن أعدائِنا (5) .
الإمام الصادق علیه السلام :قالَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی : إنَّما أقبَلُ الصَّلاةَ مِمَّن تَواضَعَ لِعَظَمَتی ، ویَکُفُّ نَفسَهُ عَنِ الشَّهَواتِ مِن أجلی ، ویَقطَعُ نَهارَهُ بِذِکری ، ولا یَتَعاظَمُ عَلی خَلقی ، ویُطعِمُ الجائِعَ ، ویَکسُو العاریَ ، ویَرحَمُ المُصابَ ، ویُؤوِی الغَریبَ ، فَذلِکَ یُشرِقُ نورُهُ مِثلَ الشَّمسِ ، وأجعَلُ لَهُ فِی الظُّلُماتِ نورًا وفِی الجَهالَةِ عِلمًا ، وأکلأُهُ بِعِزَّتی ، وأستَحفِظُهُ بِمَلائِکَتی ، یَدعونی
فَاُلَبّیهِ ، ویَسأَلُنی فَاُعطیهِ ، فَمَثَلُ ذلِکَ عِندی کَمَثَلِ جَنّاتِ الفِردَوسِ ، لا تَیبَسُ ثِمارُها ، ولا تَتَغَیَّرُ عَن حالِها (6) .
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نماز پشت سر مرد پرهیزکار، پذیرفته است.
اگر نماز می خواندید تا چون میخ (یا زه کمان) می شدید و روزه می گرفتید تا چون کمان می شدید، خداوند از شما نمی پذیرفت جز با ورعی بازدارنده (از گناه).
امام علی علیه السلام :جایز نیست انسان نماز بخواند ، تا اینکه پنج عضوش را: صورت و دو دست و سر و دوپایش را با آب و دل را با توبه بشوید.
مردی به امام سجاد علیه السلام عرض کرد: ... چه چیز سبب پذیرش نماز است؟ فرمود: ولایت ما و برائت از دشمنانمان.
امام صادق علیه السلام :خداوند تبارک و تعالی گفته است: نماز را تنها از کسی می پذیرم که در برابر بزرگی من سر فرود آورد و خود را به خاطر من از شهوتها نگه دارد و روزش را با یاد من سپری کند و بر آفریده های من بزرگی نکند ، گرسنه را سیر کند و برهنه را بپوشاند، بر مصیبت زده رحم آورد و غریب را پناه دهد. پس نور این شخص چون خورشید می درخشد و برایش در تاریکیها، نور و در نادانیها، دانایی، قرار می دهم. با عزّتم او را نگاه می دارم و با فرشتگانم از او نگهبانی
می کنم. مرا می خواند، پاسخش می دهم از من درخواست می کند، می دهم. حکایت او نزد من حکایت باغهای بهشت است، که میوه هایش خشک و حالش دگرگون نمی گردد.
ص :134
عنه علیه السلام_ فی بَیانِ ما ناجَی اللّهُ عز و جل بِهِ موسی علیه السلام _: یا موسی ، لا أقبَلُ الصَّلاةَ إلاّ لِمَن تَواضَعَ لِعَظَمَتی ، وألزَمَ قَلبَهُ خَوفی ، وقَطَعَ نَهارَهُ بِذِکری ، ولَم یَبِت مُصِرًّا عَلَی الخَطیئَةِ ، وعَرَفَ حَقَّ أولیائی وأحِبّائی (1) .
در بیان آنچه خداوند در مناجات موسی به او فرمود: ای موسی، نماز را نمی پذیرم جز از کسی که در برابر بزرگی من سر فرود آورده، ترس از مرا همنشین دلش ساخته، روزش را با یاد من سپری کرده ، شبش را با پافشاری بر خطا به روز نبرده و حق اولیا و دوستان من را شناخته است .
ص :135
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :خَمسَةٌ لَیسَ لَهُم صَلاةٌ : امرَأَةٌ سَخِطَ عَلَیها زَوجُها . . . ومُصارِمٌ لا یَتَکَلَّمُ أخاهُ فَوقَ ثَلاثَةِ أیّامٍ ، ومُدمِنُ خَمرٍ ، وإمامُ قوَمٍ یُصَلّی بِهِم وهُم لَهُ کارِهونَ (1) .
عنه صلی الله علیه و آله :ثَلاثَةٌ لا تَرتَفِعُ صَلاتُهُم فَوقَ رُؤوسِهِم شِبرًا : رَجُلٌ أمَّ قَومًا وهُم لَهُ کارِهونَ ، وامرَأَةٌ باتَت وزَوجُها عَلَیها ساخِط ، وأخَوانِ مُتَصارِمانِ (2) .
عنه صلی الله علیه و آله :مَن شَرِبَ خَمرًا حَتّی یَسکَرَ لَم یَقبَلِ اللّهُ عز و جل مِنهُ صَلاتَهُ أربَعینَ صَباحًا (3) .
عنه صلی الله علیه و آله :مَنِ اغتابَ مُسلِمًا أو مُسلِمَةً لَم یَقبَلِ اللّهُ تَعالی صَلاتَهُ ولا صِیامَهُ أربَعینَ یَومًا ولَیلَةً إلاّ أن یَغفِرَ لَهُ صاحِبُهُ (4) .
عنه صلی الله علیه و آله :أوحَی اللّهُ إلَیَّ أن یا أخَا المُرسَلینَ ویا أخَا المُنذِرین ، أنذِر قَومَکَ لا یَدخُلوا بَیتًا مِن بُیوتی ولأَِحَدٍ مِن عِبادی عِندَ أحَدٍ مِنهُم مَظلِمَةٌ فَإِنّی ألعَنُهُ
مادامَ قائِمًا یُصَلّی بَینَ یَدَیَّ حَتّی یَرُدَّ تِلکَ المَظلِمَةَ (5) .
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پنج نفر نمازی ندارند: زنی که شوهرش بر او خشمگین است ... و شخصی که با برادرش قطع رابطه کرده و بیش از سه روز با او گفتگو نکند و آن که پیوسته شراب می نوشد و امام گروهی که برای آنان نماز می خواند و حال آنکه او را دوست ندارند.
نماز سه نفر، از بالای سرشان، یک وجب هم بالا نمی رود: مردی که امام جماعت گروهی شده است، حال آن که از او ناخشنودند، زنی که شب را به روز می برد و حال آنکه شوهرش بر او خشمگین است و دو برادر از هم جدا شده .
خدا تا چهل روز نماز آن که را شراب می نوشد تا مست شود نمی پذیرد (6) .
خدای متعال ، تا چهل شبانه روز نماز و روزه غیبت کننده از مرد یا زن مسلمان را نمی پذیرد ، مگر اینکه غیبت شونده از او درگذرد.
خداوند به من وحی کرد که ای از تبار رسولان و بیم دهندگان، قومت را بترسان ، از اینکه به خانه ای از خانه های من درآیند در حالی که چیزی از بندگانم به ستم نزد آن ها باشد که پیوسته او را در طول ایستادن به نماز در پیشگاهم، لعنت می کنم تا آنگاه که آنچه را به ستم گرفته باز گرداند.
ص :136
عنه صلی الله علیه و آله :مَنِ اشتَری ثَوبًا بِعَشرَةِ دَراهِمَ وفیهِ دِرهَمٌ حَرامٌ لَم یَقبَلِ اللّهُ لَهُ صَلاةً ما دامَ عَلَیهِ (1) .
الإمام علیّ علیه السلام :اُنظُر فیما تُصَلّی ، وعَلی ما تُصَلّی ، إن لَم یَکُن مِن وَجهِهِ وحِلِّهِ فَلا قَبولَ (2) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا یَقبَلُ اللّهُ عز و جل صَلاةَ رَجُلٍ لا یُؤَدِّی الزَّکاةَ حَتّی یَجمَعَهُما ، فَإِنَّ اللّهَ عز و جل قَد جَمَعَهُما ، فَلا تُفَرِّقوا بَینَهُما (3) .
الإمام الباقر علیه السلام :إنَّ اللّهَ عز و جل قَرَنَ الزَّکاةَ بِالصَّلاةِ فَقالَ : «أَقیمُوا الصَّلاةَ وآتُوا الزَّکاةَ» (4) فَمَن أقامَ الصَّلاةَ ولَم یُؤتِ الزَّکاة لَم یُقِمِ الصَّلاةَ (5) .
الإمام الصادق علیه السلام :مَن نَظَرَ إلی أبَوَیهِ نَظَرَ ماقِتٍ وهُما ظالِمانِ لَهُ لَم یَقبَلِ اللّهُ لَهُ صَلاةً (6) .
عنه علیه السلام :أیُّمَا امرَأَةٍ تَطَیَّبَت لِغَیرِ زَوجِها لَم تُقبَل مِنها صَلاةٌ حَتّی تَغتَسِلَ مِن طیبِها کَغُسلِها مِن جَنابَتِها (7) .
فیما أوحَی اللّهُ تَعالی إلی داوُدَ علیه السلام :لَرُبَّما صَلَّی العَبدُ فَأَضرِبُ بِها وَجهَهُ وأحجُبُ عَنّی صَوتَهُ ، أتَدری مَن ذلِکَ یا داوُدُ ؟ ذلِکَ الَّذی یُکثِرُ الاِلتِفاتَ إلی حَرَمِ المُؤمِنینَ بِعَینِ الفِسقِ ، وذلِکَ الَّذی حَدَّثَتهُ نَفسُهُ لَو وَلی أمرًا لَضَرَبَ فیهِ الأَعناقَ ظُلمًا (8) .
هر کس جامه ای به ده دینار بخرد و یک درهمش حرام باشد، خداوند تا هنگامی که در بر اوست، نمازش را نمی پذیرد.
امام علی علیه السلام :بنگر در چه نماز می خوانی و بر چه نماز می گزاری، اگر از راه و طریقه حلالش نباشد، پذیرشی نیست.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند عز و جل نماز کسی را که زکات نپردازد ، نمی پذیرد تا آنگاه که میان هر دو جمع کند، که خداوند عز و جل آن دو را جمع کرده است، پس میان آن دو جدایی میندازید.
امام باقر علیه السلام :همانا خداوند عز و جل ، نماز را با زکات همراه کرده است و گفته: «نماز بر پادارید و زکات بپردازید» (10) . پس هر کس نماز برپا دارد و زکات ندهد، نماز را هم بر پا نکرده است.
امام صادق علیه السلام :کسی که به پدر و مادرش کینه توزانه بنگرد، حتّی اگر بر او ستمکار باشند، خداوند نمازی را از او نمی پذیرد.
هر زنی که خود را برای غیر شوهرش خوشبو کند، نمازش پذیرفته نمی شود تا آنگاه که از آن بوی خوش غسل کند همچون غسل جنابت.
در آنچه خداوند متعال به داود وحی کرد: بسا که بنده نماز می گزارد و آن را به صورتش می زنم و از شنیدن صدایش، خودداری می کنم . ای داود ، آیا می دانی آن چه کسی است؟ آن کسی است که با چشم ناپاک به حرم مؤمنان، فراوان می نگرد و نیز کسی که با خود گفته است اگر حاکم می شد به خاطر آن و به ستم گردن می زد.
ص :137
الإمام الباقر علیه السلام_ فی قَولِ اللّهِ تَبارَکَ وتَعالی : «فَإِذا فَرَغتَ فَانصَب * وإلی رَبِّکَ فَارغَب» (1) __ فی قَولِ اللّهِ تَبارَکَ وتَعالی : «فَإِذا فَرَغتَ فَانصَب * وإلی رَبِّکَ فَارغَب» (2) _ : إذا قَضَیتَ الصَّلاةَ بَعدَ أن تُسَلِّمَ وأنتَ جالِسٌ فَانصَب فِی الدُّعاءِ مِن أمرِ الدُّنیا والآخِرَةِ ، وإذا فَرَغتَ مِن الدُّعاءِ فَارغَب إلَی اللّهِ تَبارَکَ وتَعالی أن یَتَقَبَّلَها مِنکَ (3) .
الإمام الصادق علیه السلام_ فی قَولِ اللّهِ عز و جل : «فَإِذا فَرَغتَ فَانصَب * وإلی رَبِّکَ فَارغَب» _: الدُّعاءُ بَعدَ الفَریضَةِ إیّاکَ أن تَدَعَهُ ، فَإِنَّ فَضلَهُ بَعدَ الفَریضَةِ کَفَضلِ الفَریضَةِ عَلَی النّافِلَةِ (4) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن جَلَسَ فی مُصَلاّهُ مِن صَلاةِ الفَجرِ إلی طُلوعِ الشَّمسِ سَتَرَهُ اللّهُ مِن النّار (5) .
عنه صلی الله علیه و آله :مَن صلّی صَلاةَ الفَجرِ ثُمَّ قَعَدَ یَذکُرُ اللّهَ حَتّی تَطلُعَ الشَّمسُ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ (6) .
عُمَر :إنَّ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله بَعَثَ بَعثًا قِبَلَ نَجدٍ فَغَنِموا غَنائِمَ کَثیرَةً فَأَسرَعُوا الرَّجعَةَ ،
فَقالَ رَجُلٌ مِمَّن لَم یَخرُج : ما رَأَینا بَعثًا أسرَعَ رَجعَةً ولا أفضَلَ غَنیمَةً مِن هذَا البَعثِ ، فَقالَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله : ألا أدُلُّکُم عَلی قَومٍ أفضَلَ غَنیمَةً وأسرَعَ رَجعَةً ؟ قَومٌ شَهِدوا صَلاةَ الصُّبحِ ثُمَّ جَلَسوا یَذکُرونَ اللّهَ حَتّی طَلَعَت عَلَیهِمُ الشَّمسُ ، فَاُولئِکَ أسرَعُ رَجعَةً وأفضَلُ غَنیمَةً (7) .
امام باقر علیه السلام_ درباره گفته خداوند تبارک و تعالی : «پس چون فراغت یافتی (در دعا) بکوش و با اشتیاق، به سوی پروردگارت روی آور» _: هنگامی که پس از سلام دادن، نماز را تمام کردی و هنوز نشسته ای، به دعا برای دنیا و آخرت بپرداز و هنگامی که از دعا فارغ شدی به خداوند تبارک و تعالی التماس کن ، تا آن را از تو بپذیرد.
امام صادق علیه السلام_ در گفته خدای عز و جل : «پس چون فراغت یافتی (در دعا) بکوش و با اشتیاق، به سوی پروردگارت روی آور» _: مبادا که دعای پس از نماز واجب را وانهی ، که فضیلت آن پس از نماز واجب همچون فضیلت نماز واجب بر نماز مستحب است.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس از نماز صبح تا طلوع خورشید در نمازگاهش بنشیند، خداوند او را از آتش حفظ می کند.
هر کس نماز صبح بگزارد و سپس به ذکر خدا بنشیند تا خورشید طلوع کند، بهشت برایش واجب می شود.
عمر:همانا پیامبر لشگری را به سوی «نجد» فرستاد . پس غنایم زیادی به چنگ آورده زود بازگشتند. مردی که با آنان نرفته بود گفت: ما گروهی ندیده بودیم که چنین سریع و با این همه غنیمت بازگردند. پس پیامبر فرمود: آیا شما را به گروهی راهنمایی نکنم که بازگشتشان سریعتر و غنیمتشان بیشتر است؟ گروهی که در نماز صبح حاضر می شوند وسپس به ذکر خداوند مینشینند تا آنگاه که خورشید بر آنان طلوع کند. پس اینان، بازگشتشان سریعتر و غنیمتشان بیشتر است.
ص :138
جابِرُ بنُ سَمُرَة :إنَّ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله کانَ إذا صَلَّی الفَجرَ جَلَسَ فی مُصَلاّهُ حَتّی تَطلُعَ الشَّمسُ حَسَنًا (1) .
الإمام علیّ علیه السلام :التَّعقیبُ بَعدَ الغَداةِ وبَعدَ العَصرِ یَزیدُ فِی الرِّزقِ (2) .
الإمام الباقر علیه السلام :الدُّعاءُ بَعدَ الفَریضَةِ أفضَلُ مِنَ الصَّلاةِ تَنَفُّلاً (3) .
الإمام الصادق علیه السلام :ما عالَجَ النّاسُ شَیئًا أشَدَّ مِنَ التَّعقیبِ (4) .
عنه علیه السلام :التَّعقیبُ أبلَغُ فی طَلَبِ الرِّزقِ مِنَ الضَّربِ فِی البِلادِ (5) .
عنه علیه السلام :إنَّ اللّهَ عز و جل فَرَضَ عَلَیکُمُ الصَّلَواتِ الخَمسَ فی أفضَلِ السّاعاتِ ، فَعَلَیکُم بِالدُّعاءِ فی أدبارِ الصَّلَواتِ (6) .
عنه علیه السلام :مَن صَلّی صَلاة فَریضَةٍ وعَقَّبَ إلی اُخری فَهُوَ ضَیفُ اللّهِ ، وحَقٌّ عَلَی اللّهِ أن یُکرِمَ ضَیفَهُ (7) .
جابر بن سمره:پیامبر صلی الله علیه و آله هرگاه نماز صبح می گزارد ، در نمازگاهش می نشست تا خورشید، نیک درآید.
امام علی علیه السلام :ذکر و دعاء پس از نماز صبح و عصر ، روزی را افزون می کند.
امام باقر علیه السلام :دعا کردن پس از نماز واجب، برتر از نماز مستحبی خواندن است (8) .
امام صادق علیه السلام :مردم به چیزی سخت تر(یا سودمندتر) از ذکر و دعای پس از نماز ، نپرداخته اند .
برای روزی جستن، دعای پس از نماز (9) ، کاراتر از سفر به شهرهاست (10) .
خداوند عز و جل ، نمازهای پنجگانه (11) را در بهترین زمانها بر شما واجب کرده است . پس پیوسته در پی نمازها، دعا کنید .
هر کس نمازی واجب بگزارد و تا نماز واجب دیگری به ذکر و دعا بپردازد، مهمان خداست و بر خداوند سزد که مهمانش را گرامی بدارد.
ص :139
الإمام الباقر علیه السلام :إذا سَلَّمتَ فَارفَع یَدَیکَ بِالتَّکبیرِ ثَلاثًا (1) .
المُفَضَّلُ بنُ عُمَر :قُلتُ لِأَبی عَبدِاللّهِ علیه السلام : لِأَیِّ عِلَّةٍ یُکَبِّرُ المُصَلّی بَعدَ التَّسلیمِ ثَلاثًا یَرفَعُ بِها یَدَیهِ ؟ فَقالَ : لِأَنَّ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله لَمّا فَتَحَ مَکَّةَ صَلّی بِأَصحابِهِ الظُّهرَ عِندَ الحَجَرِ الأَسوَدِ ، فَلَمّا سَلَّمَ رَفَعَ یَدَیهِ وکَبَّرَ ثَلاثًا وقالَ : لا إلهَ إلاَّ اللّهُ وَحدَهُ وَحدَهُ وحدَهُ ، أنجَزَ وَعدَهُ ، ونَصَرَ عَبدَهُ ، وأعَزَّ جُندَهُ ، وغَلَبَ الأَحزابَ وَحدَهُ ، فَلَهُ المُلکُ ولَهُ الحَمدُ ، یُحیی ویُمیتُ ، وهُوَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ ، ثُمَّ أقبَلَ عَلی أصحابِهِ فَقالَ : لا تَدَعوا هذَا التَّکبیرَ ، وهذَا التَّکبیرُ فی دُبُرِ کُلِّ صَلاةٍ مَکتوبَةٍ ، فَإِنَّ مَن فَعَلَ ذلِکَ بَعدَ التَّسلیمِ وقالَ هذَا القَولَ ، کانَ قَد أدّی ما یَجِبُ عَلَیهِ مِن شُکرِ اللّهِ _ تَعالی ذِکرُهُ _ عَلی تَقویَةِ الإِسلام
وجُندِهِ (2) .
1 / 35
سه بار تکبیر گفتن
امام باقر علیه السلام:هنگامی که سلام دادی، دستانت را سه بار به تکبیر بلندکن.
مفضّل بن عمر:به امام صادق علیه السلام عرض کردم: به چه علت نمازگزار پس از سلام دادن، سه بار تکبیر می گوید و همراه آن دستانش را بلند می کند؟ فرمود: چون پیامبر هنگام فتح مکّه نماز ظهر را با اصحابش نزد «حجر الاسود» خواند و هنگامی که سلام داد، سه بار دستانش را به تکبیر بلند کرد و گفت: هیچ خدایی جز خداوند نیست ، خداوند یگانه یگانه یگانه، به وعده اش وفا کرده، بنده اش را یاری رسانده و لشگرش را عزیز داشته و به تنهایی بر همه دسته ها غلبه نموده است. پس مالکیت برای او و سپاس مخصوص به اوست. زنده می کند و می میراند و او بر همه کار تواناست.
سپس به اصحابش روی کرد و فرمود: این تکبیر ، در پی هر نماز واجب است و هر کس آن را پس از سلام دادن، انجام دهد و این گفته را بگوید، شکر خداوند _ یادش بلند باد _ را که به سبب تقویت اسلام و
لشکر آن، بر او واجب شده، به جا آورده است.
ص :140
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن قَرَأَ التَّوحیدَ دُبُرَ کُلِّ فَریضَةٍ عَشرًا زَوَّجَهُ اللّهُ مِنَ الحورِ العینِ (1) .
الإمام الصادق علیه السلام :مَن کانَ یُؤمِنُ بِاللّهِ والیَومِ الآخِرِ فَلا یَدَع أن یَقرَأَ فی دُبُرِ الفَریضَةِ بِقُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ ، فَإِنَّهُ مَن قَرَأَها جَمَعَ اللّهُ لَهُ خَیرَ الدُّنیا والآخِرَةِ وغُفِرَ لَهُ ولِوالِدَیهِ وما وَلَدا (2) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یا عَلیُّ، عَلَیکَ بِتِلاوَةِ آیَةِ الکُرسیِّ فی دُبُرِ [ال] _صَّلاةِ المَکتوبَةِ، فَإِنَّهُ لا یُحافِظ عَلَیها إلاّ نَبیٌّ ، أو صِدّیقٌ ، أو شَهیدٌ (3) .
عنه صلی الله علیه و آله :مَن قَرَأَ آیَةَ الکُرسیِّ فی دُبُرِ کُلِّ صَلاةٍ مَکتوبَةٍ لَم یَحُل بَینَهُ وبَینَ دُخولِ الجَنَّةِ إلاَّ المَوتُ (4) .
عنه صلی الله علیه و آله :مَن قَرَأَ آیَةَ الکُرسیِّ فی دُبُرِ الصَّلاةِ المَکتوبَةِ کانَ فی ذِمَّةِ اللّهِ إلَی الصَّلاةِ الاُخری (5) .
الإمام علیّ علیه السلام :إذا فَرَغَ العَبدُ مِن صَلاتِهِ فَلیُصَلِّ عَلَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آله ، ویَسأَلُ اللّهَ
الجَنَّةَ ، ویَستَجیرُ بِاللّهِ مِنَ النّارِ ، ویَسأَلُهُ أن یُزَوِّجَهُ مِنَ الحورِ العینِ (6) .
2 / 35
آیة الکرسی خواندن
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی، پیوسته در پی نماز واجب، «آیة الکرسی» را بخوان که جز پیامبر، درستکار و شهید بر آن مواظبت نمی ورزد.
کسی که در پی هر نماز واجب «آیة الکرسی» بخواند، تنها فاصله میان او تا درآمدن به بهشت، مرگ است.
کسی که در پی نماز واجب، «آیة الکرسی» می خواند، تا نماز دیگر در پناه خداست.
3 / 35
سوره توحید خواندن
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس سوره توحید را ده مرتبه در پی هر نماز واجب بخواند، خداوند حوریه های بهشتی را به همسریش در می آورد (7) .
امام صادق علیه السلام :هر کس به خدا و روز آخرت ایمان دارد، «قل هو اللّه احد» خواندن را در پی نماز واجب وانگذارد که هر کس آن را بخواند، خداوند خیر دنیا و آخرت را برایش فراهم می آورد و افزون بر او، پدر و مادر و فرزندان آن دو را می آمرزد.
4 / 35
درود فرستادن بر پیامبر و خاندانش
امام علی علیه السلام :هرگاه که بنده از نمازش فارغ شود ، بر پیامبر درود فرستد و
بهشت را از خداوند بخواهد و از آتش به خدا پناه ببرد و بخواهد که حوریه های بهشتی را به همسریش درآورد.
ص :141
الإمام الصادق علیه السلام :مَن سَبَّحَ تَسبیحَ فاطِمَةَ الزَّهراءِ علیهاالسلام قَبلَ أن یَثنِیَ رِجلَیهِ مِن صَلاةِ الفَریضَةِ غَفَرَ اللّهُ لَهُ و [ل] یَبدَأ بِالتَّکبیرِ (1) .
عنه علیه السلام :تَسبیحُ فاطِمَةَ علیهاالسلام فی کُلِّ یَومٍ فی دُبُرِ کُلِّ صَلاةٍ أحَبُّ إلَیَّ مِن صَلاةِ ألفِ رَکعَةٍ فی کُلِّ یَو (2) .
أبو الدَّرداء :أتَیتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، ذَهَبَ الأَغنیاءُ بِالدُّنیا والآخِرَةِ ، نُصَلّی ویُصَلّونَ ، ونَصومُ وَیصومونَ ، ویَتَصَدَّقونَ ولا نَتَصَدَّقُ ، قالَ : ألا أدُلُّکَ عَلی شَیءٍ إن أنتَ فَعَلتَهُ لَم یَسبِقکَ أحَدٌ کانَ قَبلَکَ ولَم یُدرِککَ أحَدٌ بَعدَکَ إلاّ مَن فَعَلَ الَّذی تَفعَلُ دُبُرَ کُلِّ صَلاةٍ : ثَلاثًا وثَلاثینَ تَسبیحَةً ، وثَلاثًا وثَلاثینَ تَحمیدَةً ، وأربَعًا وثَلاثینَ تَکبیرَةً (3) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَنِ استَغفَرَ اللّهَ دُبُرَ کُلِّ صَلاةٍ ثَلاثَ مَرّاتٍ فَقالَ : «أستَغفِرُ اللّهَ الَّذی لا إلهَ إلاّ هُوَ الحَیُّ القَیُّومُ وأتوبُ إلَیهِ» غُفِرَت ذُنوبُهُ (4) .
ثَوبان :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذَا انصَرَفَ مِن صَلاتِهِ استَغفَرَ ثَلاثًا وقالَ : اللّهُمَّ أنتَ السَّلامُ ومِنکَ السَّلامُ تَبارَکتَ ذَا الجَلالِ والإِکرا (5) .
5 / 35
تسبیحات حضرت زهرا علیهاالسلام
امام صادق علیه السلام :کسی که پس از نماز واجب در پی کار دیگر نارفته، تسبیحات حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام را بگوید، خداوند او را می آمرزد و باید (تسبیحات را) با اللّه اکبر آغاز کند .
تسبیحات فاطمه در هر روز و در پی هر نماز، نزد من محبوب تر از هزار رکعت نماز در هر روز است.
ابودرداء:نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آمدم و گفتم: ای پیامبر خدا، ثروتمندان، دنیا و آخرت را بردند، نماز می خوانیم و می خوانند، روزه می گیریم و می گیرند، صدقه می دهند و ما نمی دهیم. فرمود: آیا تو را به چیزی راهنمایی نکنم که اگرانجام دهی هیچکس پیش از تو به آن پیشی نگرفته و هیچکس هم از این پس، به تو نمی رسد جز کسی که همچون تو کند؟ در پی هر نماز، سی و سه بار سبحان اللّه ، سی و سه بار الحمد للّه و سی و چهار بار اللّه اکبر می گویی.
6 / 35
استغفار کردن
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :گناهان کسی که در پی هر نماز سه بار استغفار کند و بگوید: «از خدایی که جز او خدایی نیست و زنده و پاینده است ، آمرزش می طلبم و به سویش باز می گردم» آمرزیده می شود.
ثوبان :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هر گاه نمازش را به پایان می برد، سه بار استغفار می کرد و می گفت: «خدایا تو سلام هستی و سلام از توست، مبارکی ای شکوهمند گرامی ».
ص :142
الإمام الصادق علیه السلام :سَجدَةُ الشُّکرِ واجِبَةٌ عَلی کُلِّ مُسلِمٍ، تُتِمُّ بِها صَلاتَکَ وتُرضی بِها رَبَّکَ وتُعجِبُ المَلائِکَةَ مِنکَ ، وإنَّ العَبدَ إذا صَلّی ثُمَّ سَجَدَ سَجدَةَ الشُّکرِ فَتَحَ الرَّبُّ تَعالَی الحِجابَ بَینَ العَبدِ وبَینَ المَلائِکَةِ فَیَقولُ : یا مَلائِکَتِی انظُروا إلی عَبدی أدّی قُربَتی وأتَمَّ عَهدی ثُمَّ سَجَدَ لی شُکرًا عَلی ما أنعَمتُ بِهِ عَلَیهِ ، مَلائِکَتی ماذا لَهُ ؟ فَتَقولُ المَلائِکَةُ : یا رَبَّنا ، رَحمَتُکَ ، ثُمَّ یَقولُ الرَّبُّ تَعالی : ثُمَّ ماذا لَهُ ؟ فَتَقولُ المَلائِکَةُ : یا رَبَّنا ، جَنَّتُکَ ، فَیَقولُ الرَّبُّ تَعالی : ثُمَّ ماذا ؟ فَتَقولُ المَلائِکَةُ : یا ربَّنا ، کِفایَةُ مُهِمِّهِ ، فَیَقولُ الرَّبُّ : ثُمَّ ماذا ؟ فَلا یَبقی شیءٌ مِنَ الخَیرِ إلاّ قالَتهُ المَلائِکَةُ ، فَیَقولُ اللّهُ تَعالی : یا ملائِکَتی ، ثُمَّ ماذا ؟ فَتَقولُ المَلائِکَةُ : یا رَبَّنا ، لا عِلمَ لَنا ، فَیَقولُ اللّهُ تَعالی : لأََشکُرَنَّهُ کَما شَکَرَنی ، واُقبِلُ إلَیهِ بِفَضلی ، واُریهِ رَحمتی (1) .
عَلیُّ بنُ الحَسَنِ بنِ عَلیِّ بنِ فَضّال عَنِ الإمامِ الرِّضا علیه السلام :السَّجدَةُ بَعدَ الفَریضَةِ شُکرًا للّهِِ _ تَعالی ذِکرُهُ _ عَلی ما وَفَّقَ العَبدَ مِن أداءِ فَرضِهِ ، وأدنی ما یُجزی فیها مِنَ القَولِ أن یُقالَ : شُکرًا للّهِِ شُکرًا للّهِِ ثَلاثَ مَرّاتٍ .
قُلتُ : فَما مَعنی قَولِهِ : شُکرًا للّهِِ ؟ قالَ : یَقولُ : هذِهِ السَّجدَةُ مِنّی شُکرًا للّهِِ عَلی ما وَفَّقَنی لَهُ مِن خِدمَتِهِ وأداءِ فَرضِهِ ، والشُّکرُ موجِبٌ لِلزّیادَةِ ، فَإِن کانَ فِی الصَّلاة تَقصیرٌ تَمَّ بِهذِهِ السَّجدَةِ (2) .
7 / 35
سجده شکر گذاردن
امام صادق علیه السلام :سجده شکر بر هر مسلمان واجب است، با آن نمازت را کامل می کنی، پروردگارت را خشنود می سازی و فرشتگان را به شگفتی می آوری. همانا آنگاه که بنده نماز خواند و سپس سجده شکر گزارد، پروردگار متعال پرده از میان او و فرشتگان بر می گیرد و می گوید: ای فرشتگان من به بنده ام بنگرید که با عبادتش به من تقرّب جست و پیمانم را به پایان برد . سپس برای من به خاطر شکر نعمتهایی که به او بخشیده ام، سجده کرد . فرشتگانم ، چه چیزی برای اوست؟ پس فرشتگان می گویند: ای پروردگار ما، رحمت تو. سپس پروردگار می گوید: دیگر چه؟ و فرشتگان می گویند: ای پروردگار ما، بهشت تو. پس پروردگار متعال می گوید: دیگر چه؟ و فرشتگان می گویند: ای پروردگار ما، حل مشکلاتش . پس پروردگار می گوید: دیگر چه؟ و هیچ چیز از نیکیها نمی ماند ، جز اینکه فرشتگان می گویند. سپس خداوند تعالی می گوید: ای فرشتگان من دیگر چه؟ و فرشتگان می گویند: ای پروردگار ما، هیچ نمی دانیم. پس خداوند متعال می گوید: از او قدردانی می کنم همانگونه که او مرا سپاس گزارد و با فضل و بخششم به او روی می کنم و رحمتم را بدو نشان می دهم.
علی بن حسن بن علی بن فضال از امام رضا علیه السلام :سجده شکر گزاردن پس از نماز واجب در برابر توفیقی است که خداوند _ یادش بلند باد _ به بنده داده تا واجبش را انجام دهد. و کمترین چیزی که از گفتار در آن کفایت می کند این است که سه مرتبه «شکرا للّه » گفته شود.
گفتم: معنای این گفته: «شکرا للّه » چیست؟ فرمود: می گوید: این سجده از من است برای سپاسگزاری از خداوند که مرا توفیق خدمت و انجام واجبش داد و شکر سبب افزونی است . پس اگر در نماز کوتاهی کرده با این سجده، آن را کامل می کند.
ص :143
الطَّبرَسیّ :فی کِتابٍ لِمُحَمَّدِ بنِ عَبدِاللّهِ الحِمَیریِّ إلَی الإِمامِ المَهدِیِّ علیه السلام ، سَأَلَ عَن سَجدَةِ الشُّکرِ بَعدَ الفَریضَةِ : فَإِنَّ بَعضَ أصحابِنا ذَکَرَ أنَّها بِدعَةٌ ، فَهَل یَجوزُ أن یَسجُدَها الرَّجُلُ بَعدَ الفَریضَةِ؟ وإن جازَ فَفی صَلاةِ المَغرِبِ هیَ بَعدَ الفَریضَةِ أو بَعدَ الأَربَعِ رَکَعاتِ النّافِلَةِ؟
فَأَجابَ علیه السلام : سَجدَةُ الشُّکرِ مِن ألزَمِ السُّنَنِ وأوجَبِها ، ولَم یَقُل: إنَّ هذِهِ السَّجدَةَ بِدعَةٌ، إلاّ مَن أرادَ أن یُحدِثَ فی دینِ اللّهِ بِدعَةً .
فَأَمَّا الخَبَرُ المَرویُّ فیها بَعدَ صَلاةِ المَغرِبِ والاختِلافُ فی أنَّها بَعدَ الثَّلاثِ أو بَعدَ الأَربَعِ فَإِنَّ فَضلَ الدُّعاءِ والتَّسبیحِ بَعدَ الفَرائِضِ عَلَی الدُّعاءِ بِعَقیبِ النَّوافِلِ کَفَضلِ الفَرائِضِ عَلَی النَّوافِلِ ، والسَّجدَةُ دُعاءٌ وتَسبیحٌ . فَالأَفضَلُ أن یَکونَ بَعدَ الفَرضِ ، فَإِن جُعِلَت بَعدَ النَّوافِلِ أیضًا جازَ (1) .
الإمام الصادق علیه السلام :کانَ موسَی بنُ عِمرانَ علیه السلام إذا صَلّی لَم یَنفَتِل (2) حَتّی یُلصِقَ خَدَّه الأَیمَنَ بِالأَرضِ وخَدَّهُ الأَیسَرَ بِالأَرضِ (3) .
عنه علیه السلام :أوحَی اللّهُ عز و جل إلی موسی علیه السلام أن یا موسی ، أتَدری لِمَ اصطَفَیتُکَ بِکَلامی دونَ خَلقی ؟ قالَ : یا ربِّ ، ولِمَ ذاکَ ؟ قالَ : فَأَوحَی اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی إلَیهِ أن یا موسی ، إنّی قَلَّبتُ عِبادی ظَهرًا لِبَطنٍ فَلَم أجِد فیهِم أحَدًا أذَلَّ لی نَفسًا مِنکَ . یا موسی ، إنَّکَ إذا صَلَّیتَ وَضَعتَ خَدَّکَ عَلَی التُّرابِ _ أو قالَ : عَلَی الأَرضِ _ (4) .
طبرسی:محمد بن عبداللّه حمیری در نامه ای به امام مهدی (عج) از سجده شکر پس از نماز واجب پرسید و اینگونه نوشت: برخی از یاران آن را بدعت می دانند، آیا جایز است ، انسان این سجده را پس از نماز واجب بگزارد؟ و اگر جایز است در نماز مغرب پس از خود نماز است یا پس از آنکه چهار رکعت نماز نافله مغرب را هم خواند؟
امام پاسخ داد: سجده شکر از لازمترین و ضروری ترین سنّتها است و هیچکس آن را بدعت نخوانده، مگر کسی که خود در پی بدعتگذاری در دین است. و اما روایتی که سجده شکر پس از نماز مغرب و اختلاف در زمان انجام آن را مطرح می کند که آیا پس از سه رکعت مغرب یا پس از چهار رکعت نافله آن است، (پاسخش این است) برتری دعا و تسبیح پس از نمازهای واجب، بر دعا پس از نمازهای نافله، مانند برتری خود نمازهای واجب بر نافله است و سجده شکر، گونه ای دعا و تسبیح است. پس بهتر است، پس از نماز واجب باشد. گرچه انجامش پس از نمازهای نافله نیز جایز است.
8 / 35
گونه برخاک نهادن
امام صادق علیه السلام :موسی بن عمران علیه السلام هرگاه نماز می گزارد، تا گونه راست و چپش را به زمین نمی چسباند ، در پی کار دیگری نمی رفت .
خداوند به موسی علیه السلام وحی کرد که ای موسی، آیا می دانی از میان آفریده هایم چرا تو را به هم صحبتی ام برگزیدم؟ گفت: ای پروردگار من، به چه سبب ؟ پس خداوند تبارک و تعالی به او وحی کرد که ای موسی: من درون و برون بندگانم را وارسی کردم . پس هیچکس را نیافتم که خود را برای من بیش از تو خوار سازد، ای موسی، تو هرگاه نماز می گزاری، گونه ات را بر خاک _ یا گفت : بر زمین _ می نهی.
ص :144
الإمام الجواد علیه السلام :کانَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله یَقولُ إذا فَرَغَ مِن صَلاتِهِ : اللّهُمَّ اغفِر لی ماقَدَّمتُ وما أخَّرتُ وما أسرَرتُ وما أعلَنتُ وإسرافی عَلی نَفسی وما أنتَ أعلَمُ بِهِ مِنّی ، اللّهُمَّ أنتَ المُقَدِّمُ وأنتَ المُؤَخِّرُ ، لا إلهَ إلاّ أنتَ ، بِعِلمِکَ الغَیبَ وبِقُدرَتِکَ عَلَی الخَلقِ أجمَعینَ ، ما عَلِمتَ الحَیاةَ خَیرًا لی فَأَحیِنی ، وتَوَفَّنی إذا عَلِمتَ الوَفاةَ خَیرًا لی ، اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ خَشیَتَکَ فِی السِّرِّ والعَلانیَةِ ، وکَلِمَةَ الحَقِّ فِی الغَضَبِ والرِّضا ، والقَصدَ فِی الفَقرِ والغِنی ، وأسأَلُکَ نَعیمًا لا یَنفَدُ ، وقُرَّةَ عَینٍ لا یَنقَطِعُ ، وأسأَلُکَ الرِّضا بِالقَضاءِ ، وبَرَکَةَ المَوتِ بَعدَ العَیشِ ، وبَردَ العَیشِ بَعدَ المَوتِ ، ولَذَّةَ المَنظَرِ إلی وَجهِکَ وشَوقًا إلی رُؤیَتِکَ ولِقائِکَ ، مِن غَیرِ ضَرّاءَ مُضِرَّةٍ ولا فِتنَةٍ مُضِلَّةٍ ، اللّهُمَّ زَیِّنّا بِزینَةِ الإِیمانِ واجعَلنا هُداةً مَهدیّینَ ، اللّهُمَّ اهدِنا فیمَن هَدَیتَ ، اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ عَزیمَةَ الرَّشادِ والثَّباتِ فِی الأَمرِ والرُّشدِ ، وأسأَلُکَ شُکرَ نِعمَتِکَ وحُسنَ عافِیَتِکَ وأداءَ حَقِّکَ ، وأسأَلُکَ یا رَبِّ قَلبًا سَلیما ولِسانا صادِقًا ،
وأستَغفِرُکَ لِما تَعلَمُ ، وأسأَلُکَ خَیرَ ما تَعلَمُ ، وأعوذُ بِکَ مِن شَرِّ ما تَعلَمُ ، فَإِنَّکَ تَعلَمُ ولا نَعلَمُ وأنتَ عَلاّمُ الغُیوبِ (1) .
امام جواد علیه السلام :هرگاه پیامبر صلی الله علیه و آله از نمازش فارغ می شد می گفت: خدایا، آنچه را کرده و می کنم، نهان و آشکار کرده ام، اسراف بر خود را و آنچه را که تو بهتر از من می دانی، بر من بیامرز. خدایا تو پیش از همه و پس از همه هستی، جز تو خدایی نیست . به داناییت بر نهان و به تواناییت بر همه خلقت سوگند، تا آنگاه که زندگی را برایم بهتر می دانی، مرا زنده نگاه دار و آنگاه که مرگ را برایم بهتر می دانی، مرا بمیران . خدایا ، همانا من بیم از تو را در نهان و آشکار ، سخن حق را در خشم و خشنودی و میانه روی را در تنگدستی و توانگری، از تو می خواهم. نعمتی تمام ناشدنی و روشنی چشمی ناگسستنی را از تو می خواهم . خشنودی به حکم تو، مرگی مبارک پس از زندگی و زندگانی آرام پس از مرگ، لذت نگاه به تو و شوق دیدارت و ملاقات تو بی رنجی گزنده و فتنه ای گمراه کننده را، از تو می خواهم. خدایا ، ما را به زینت ایمان، مزیّن کن و راهنما و راهیافته قرار ده. خدایا ، ما را در میان آنان که ره نمودی، ره بنما . خدایا ، همانا من اراده قوی بر یافتن راه راست و و پایداری در کار و استواری در راه حق را از تو می خواهم. سپاسگزاری نعمتت را، سلامتی کامل و ادای حقت را
می خواهم. ای پروردگار من ، دلی پیراسته و زبانی راستگو از تو می خواهم. از آنچه که می دانی آمرزش می طلبم و نیکوترین آنچه که می دانی از تو می خواهم و از بدی آنچه می دانی به تو پناه می برم ، که تو می دانی و ما نمی دانیم و تو به نهانها بسیار دانایی (2) .
ص :145
أبو أیّوبَ الأَنصاریّ :ما صَلَّیتُ وَراءَ نَبیِّکُم صلی الله علیه و آله إلاّ سَمِعتُهُ حینَ یَنصَرِفُ مِن صَلاتِهِ یَقولُ : اللّهُمَّ اغفِر لی أخطائی وذُنوبی کُلَّها ، اللّهُمَّ أنعِمنی وأحیِنی وارزُقنی ، واهدِنی لِصالِحِ الأَعمالِ والأَخلاقِ ، فَإِنَّهُ لا یَهدی لِصالِحِها إلاّ أنتَ ، ولا یَصرِفُ عَن سَیِّئِها إلاّ أنتَ (1) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله_ لِعَلیٍّ علیه السلام _: إذا أرَدتَ أن تَحفَظَ کُلَّ ما تَسمَعُ وتَقرَأُ فَادعُ بِهذَا الدُّعاءِ فی دُبُرِ کُلِّ صَلاةٍ وهُوَ : سُبحانَ مَن لا یَعتَدی عَلی أهلِ مَملَکَتِهِ ، سُبحانَ مَن لا یَأخُذُ أهلَ الأَرضِ بِأَلوانِ العَذابِ ، سُبحانَ الرَّؤُفِ الرَّحیمِ ، اللّهُمَّ اجعَل لی فی قَلبی نورًا وبَصَرًا وفَهمًا وعلمًا إنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ (2) .
الأصبَغ عَنِ الإِمام عَلیٍّ علیه السلام :مَن أحَبَّ أن یَخرُج مِنَ الدُّنیا وقَد خَلَصَ مِنَ الذُّنوبِ کَما یَخلُصُ الذَّهَبُ الَّذی لا کَدَرَ فیهِ ولَیسَ أحَدٌ یُطالِبُهُ بِمَظلِمَةٍ فَلیَقرَأ فی دُبُرِ الصَّلاةِ الخَمسِ نِسبَةَ اللّهِ عز و جل «قُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ» اِثنَتَی عَشَرَةَ مَرَّةً ، ثُمَّ یَبسُطُ یَدَیهِ ویَقولُ : اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ بِاسمِکَ المَکنونِ المَخزونِ الطّاهِرِ الطُّهرِ المُبارَکِ ، وأسأَلُکَ بِاسمِکَ العَظیمِ وسُلطانِکَ القَدیمِ ، یا واهِبَ العَطایا یا مُطلِقَ الاُساری یا فَکّاکَ الرِّقابِ مِنَ النّارِ ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدِ ، وفُکَّ رَقَبَتی مِنَ النّارِ وأخرِجنی مِنَ الدُّنیا آمِنًا ، وأدخِلنِی الجَنَّةَ سالِمًا ، واجعَل دُعائی أوَّلَهُ فَلاحًا وأوسَطَهُ نَجاحًا وآخِرَهُ صَلاحًا ، إنَّکَ أنتَ عَلاّمُ الغُیوبِ .
ثُمَّ قالَ علیه السلام : هذا مِن الُمخَبَّیاتِ مِمّا عَلَّمَنی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله وأمَرَنی أن اُعَلِّمَهُ الحَسَنَ والحُسَینَ (3) .
ابو ایّوب انصاری:در پشت سر پیامبرتان صلی الله علیه و آله نماز نگزاردم ، جز اینکه هرگاه نمازش را به پایان می برد ، می شنیدم که می گوید: خدایا همه خطاها و گناهانم را بیامرز، خدایا نعمتت را بر من ارزانی دار، مرا زنده بدار و روزیم ده و به کارها و خویهای شایسته رهنمونم کن که جز تو به شایسته های آن دو (کارها و خویها) ره نمی نماید و جز تو از زشتهای آن دو ، باز نمی دارد.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ به علی علیه السلام _: هرگاه خواستی هر چه را می شنوی و می خوانی به یاد بسپاری، این دعا را در پی هر نماز بخوان : پاک و منزّه است آن که به مردمان مملکتش تجاوز نمی کند. پاک و منزه است آن که ساکنان زمین را کیفرهای گونه گون نمیدهد، پاک و منزه است آن مهربان و بخششگر. خدایا ، در دل من نور و بینش و فهم و دانایی ، قرار ده، که تو بر هر کار توانایی.
اصبغ از امام علی علیه السلام :هر کس دوست دارد از دنیا برود در حالی که از گناهانش پاک شده آنگونه که زر ناب از تیرگیها پاک می گردد و هیچکس چیزی به ستم برده را از او مطالبه نکند، در پی هر یک از نمازهای پنجگانه، تبار نامه خداوند ؛ قل هو اللّه احد ، را دوازده مرتبه بخواند . سپس دستانش را بگشاید و بگوید: خدایا به نام پنهان ، پوشیده، پاک، پاکیزه و خجسته ات از تو می خواهم . به نام بزرگ و چیرگی همیشگیت از تو می خواهم . ای بخشنده عطاها، ای آزاد کننده اسیران، ای رهایی دهنده مردم از آتش، بر محمّد و خاندان او
درود فرست ، از آتش رهاییم ده، آسوده از دنیا ببر و به سلامت وارد بهشت گردان . آغاز دعایم را رستگاری، میان آن را کامیابی و پایان آن را نیکویی قرار ده ، که تنها تو به نهانها بسیار دانایی. سپس فرمود: این از امور نهانی است که پیامبر خدا صلی الله علیه و آلهبه من آموخت و فرمان داد آن را به حسن و حسین نیز بیاموز (4) .
ص :146
الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قالَ لِأَصحابِهِ ذاتَ یَومٍ : أرَأَیتُم لَو جَمَعتُم ما عِندَکُم مِنَ الثّیابِ والآنیَةِ ثُمَّ وَضَعتُم بَعضَهُ عَلی بَعضٍ أکُنتُم تَرَونَهُ یَبلُغ السَّماءَ ؟ قالوا : لا یا رَسولَ اللّهِ ، قالَ : ألا أدُلُّکُم عَلی شَیءٍ أصلُهُ فِی الأَرضِ وفَرعُهُ فِی السَّماءِ ؟ قالوا : بَلی یا رَسولَ اللّهِ ، قالَ : یَقولُ أحَدُکُم إذا فَرَغَ مِن صَلاتِهِ الفَریضَةِ : «سُبحانَ اللّهِ والحَمدُ للّهِِ ولا إلهَ إلاَّ اللّهُ واللّهُ أکبَرُ» ثَلاثینَ مَرَّةً ، فَإِنَّ أصلَهُنَّ فِی الأَرضِ وفَرعَهُنَّ فِی السَّماءِ ، وهُنَّ یَدفَعنَ الهَدمَ والحَرقَ والغَرَقَ والتَّرَدّیَ فِی البِئرِ وأکلَ السَّبُعِ ومیتَةَ السّوءِ والبَلیَّةَ الَّتی تَنزِلُ مِنَ السَّماءِ عَلَی العَبدِ فی ذلِکَ الیَومِ ، وهُنَّ الباقیاتُ (1) .
رسول اللّه صلی الله علیه و آله :تَقولُ فی دُبُرِ کُلِّ صَلاةٍ : اللّهُمَّ اهدِنی مِن عِندِکَ ، وأفِض عَلَیَّ مِن فَضلِکَ ، وانشُر عَلَیَّ مِن رَحمَتِکَ ، وأنزِل عَلَیَّ مِن بَرَکاتِکَ (2) .
الإمام علیّ علیه السلام_ مِن دُعائِهِ بَعدَ الصَّلاةِ المَکتوبَةِ _: اللّهُمَّ لَکَ صَلَّیتُ ، وفی صَلاتی ما قَد عَلِمتَ مِنَ النُّقصانِ والعَجَلَةِ والسَّهوِ والغَفلَةِ والکَسَلِ والفَترَةِ والنِّسیانِ والرّیاءِ والسُّمعَةِ والشَّکِّ والمُدافَعَةِ والرَّیبِ والعُجبِ والفِکرِ والتَّلَبُّثِ عن إقامَةِ کَمالِ فَرضِکَ ، فَأَسأَلُکَ یا إلهی أن تُصَلّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، وأن تُحَوِّلَ نُقصانَها تَمامًا ، وعَجَلَتی فیها تَثَبُّتًا وتَمَکُّنًا ، وسَهوی تَیَقُّظًا ، وغَفلَتی مُواظَبَةً ، وکَسَلی نَشاطًا ، وفَترَتی قرّةً ، ونِسیانی مُحافَظَةً ، ومُدافَعَتی مُرابَطَةً ، وریائی إخلاصًا ، وسُمعَتی تَسَتُّرًا ، وشَکّی یَقینًا ،
ورَیبی بَیانًا ، وفِکری خُشوعًا ، وتَحَیُّری خُضوعًا ، فَإِنّی لَکَ صَلَّیتُ ، وإلَیکَ تَوَجَّهتُ ، وبِکَ آمَنتُ ، وإیّاکَ قَصَدتُ ، فَاجعَل لی فی صَلاتی ودُعائی رَحمَةً وبَرَکَةً تُکَفِّرُ بِها سَیِّئاتی ، وتُکرِمُ بِها مَقامی ، وتُبَیِّضُ بِها وَجهی ، وتُزَکّی بِها عَمَلی ، وتَحُطُّ بِها وِزری ، اللّهُمَّ احطُط بِها عَنّی ثِقلی ، واجعَل ما عِندَک خَیرًا لی مِمّا تَقطَعُ عَنّی .
الحَمدُ للّهِِ الَّذی قَضی عَنّی فَریضَةً مِنَ الصَّلَواتِ الَّتی کانَت عَلَی المُؤمِنینَ کِتابًا مَوقوتًا ، یا اللّهُ یا أرحَمَ الرّاحِمینَ (3) .
امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله روزی به اصحابش فرمود: آیا اگر هر چه لباس وظرف دارید گردآورید وروی هم بنهید، فکر می کنید به آسمان برسد؟ گفتند: نه ای پیامبر خدا، فرمود: آیا شما را به چیزی راهنمایی نکنم که ریشه اش در زمین و شاخه اش در آسمان باشد؟ گفتند: چرا، ای پیامبر خدا. فرمود: هر یک از شما که از نماز واجبش فارغ شد ، سی بار بگوید: «و خدا پاک و منزّه است، سپاس برای خداست و جز خداوند، هیچ خدایی نیست و خدا بزرگتر است». همانا ریشه این ها در زمین و شاخه آن ها در آسمان است. آن ها خرابی، آتش، غرق شدن، در چاه افتادن، خوراک درنده شدن، مرگ بد و بلای آسمانی را که در آن روز بر بنده فرود میآید ، دفع می کنند و آن ها ماندگارند.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در پی هر نماز می گویی: خدایا از نزد خود مرا ره بنما و از فضل و بخششت بر من فرو ریز و از رحمتت بر من بگستر و از برکتهایت ، بر من فرو فرست.
امام علی علیه السلام_ از دعای ایشان پس از نماز واجب _: خدایا ، برای تو نماز گزاردم و حال آنکه می دانی در نمازم، نقص و شتاب و فراموشی و غفلت و کسالت و سستی و از یاد بردن و ریا و خودنمایی و شک و دوری و گمان و عُجب و اندیشه کردن و فروگداشتن از کمال واجبت ، می باشد. ای خدای من ، از تو می خواهم بر پیامبر و خاندانش درود فرستی و نقص نماز را به تمام ، و شتابم را در آن به تأمل و استواری و
فراموشی ام را به بیداری و غفلتم را به مواظبت و کسالتم را به نشاط و سستی ام را به پایداری و از یاد بردنم را به یادداشتن و دوریم را به کشش و ارتباط و ریایم را به اخلاص و خودنمایی ام را به پوشاندن و شکّم را به یقین و گمانم را به حجّت و اندیشه ام را به فروتنی و تحیّر و فروماندنم را به فرمانبرداری ، تبدیل فرمایی .همانا برای تو نماز گزاردم و به تو روی کردم و به تو ایمان آوردم و تو را قصد کردم . پس در نماز و دعایم ، رحمت و برکت قرار ده که زشتیهایم را بپوشاند و جایگاهم را گرامی دارد و رویم را سفید گرداند و عملم را پاکیزه کند و بار گناهم را سبک گرداند. خدایا ، با آنْ سنگینی ام را سبک گردان و آنچه را نزد توست بهتر از آنچه از من می بُری ، قرار ده.
سپاس خداوندی که واجبی را از من ادا کرد که از نمازهای واجب و نوشته شده بر مؤمنان بود . ای خداوند، ای بخشنده ترین بخشندگان.
ص :147
عنه علیه السلام :من أرادَ أن یُکتالَ لَهُ بِالمِکیالِ الأَوفی فَلیَقُل فی دُبُرِ کُلِّ صَلاةٍ : سُبحانَ رَبِّکَ رَبِّ العِزَّةِ عَمّا یَصِفونَ ، وسَلامٌ عَلَی المُرسَلینَ ، والحَمدُ للّهِِ رَبِّ العالَمینَ (1) .
الإمام الباقر علیه السلام :أقَلُّ ما یُجزِئُکَ مِنَ الدُّعاءِ بَعدَ الفَریضَةِ أن تَقولَ : اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ مِن کُلِّ خَیرٍ أحاط بِهِ عِلمُکَ ، وأعوذُ بِکَ مِن کُلِّ شَرٍّ أحاطَ بِهِ عِلمُکَ ، اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ عافیَتَکَ فی اُموری کُلِّها ، وأعوذُ بِک مِن خِزیِ الدُّنیا وعذابِ الآخِرَةِ (2) .
الإمام الصادق علیه السلام :مَن قالَ فی دُبُرِ الفَریضَةِ : «أستَودِعُ اللّهَ العَظیمَ الجَلیلَ نَفسی وأهلی ووُلدی ومَن یَعنینی أمرُهُ ، وأستَودِعُ اللّهَ المَرهوبَ المَخوفَ المُتَضَعضِعُ لِعَظَمَتِهِ کُلُّ شَیءٍ نَفسی وأهلی ومالی ووُلدی ومَن یَعنینی أمرُه» حُفَّ بِجَناحٍ من أجنِحَةِ جَبرَئیلَ علیه السلام وحُفِظَ فی نَفسِهِ وأهلِهِ ومالِهِ (3) .
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس می خواهد پیمانه اش را تمام گیرند، پس در پی هر نماز بگوید: پاک ومنزّه است پروردگارت، پروردگار عزت، از آنچه می گویند وسلام بر پیامبران وسپاسمخصوص پروردگار جهانیان است.
امام باقر علیه السلام :کمترین چیزی که از دعا ، پس از (نماز) واجب کفایت می کند ، این است که بگویی: خدایا ، همانا من هر نیکی را که به آن آگاهی داری، از تو می خواهم و از هر بدی که به آن دانایی، به تو پناه می برم. خدایا، همانا من آسایش در همه کارهایم را از تو می خواهم و از رسوایی دنیا و عذاب آخرت به تو پناه می بر (4) .
امام صادق علیه السلام :هر کس در پی نماز واجب بگوید: «خود و خانواده و فرزندانم و هر کس که نگهداریش با من است را ، به خدای بزرگ و شکوهمند می سپارم و به خدایی که همه چیز در برابر بزرگیش
وحشت زده و ترسان و خوار است، خود و خانواده، دارایی، فرزندان و هر کس را که نگهداریش با من است می سپارم». با بالی از بالهای جبرئیل در میان گرفته می شود و خود و خانوداده و داراییش حفظ می شود.
ص :148
عنه علیه السلام :دُعاءٌ یُدعی بِهِ فی دُبُرِ کُلِّ صَلاةٍ تُصَلّیها ، فَإِن کانَ بِکَ داءٌ مِن سُقمٍ ووَجَعٍ فَإِذا قَضَیتَ صَلاتَکَ فَامسَح بِیَدِکَ عَلی مَوضِعِ سُجودِکَ مِنَ الأَرضِ وادعُ بِهذَا الدُّعاءِ وأمِرَّ بِیَدِکَ عَلی مَوضِعِ وَجَعِکَ سَبعَ مَرّاتٍ تَقولُ : یامن کَبَسَ الأَرضَ عَلَی الماءِ ، وسَدَّ الهَواءَ بِالسَّماءِ ، واختارَ لِنَفسِهِ أحسَنَ الأَسماءِ ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وافعَل بی کَذا وکَذا ، وارزُقنی کَذا وکَذا ، وعافِنی مِن کَذا وکَذا (1) .
عنه علیه السلام_ لِمَن قالَ لَهُ : جُعِلتُ فِداکَ إنَّ شیعَتَکَ تَقولُ : إنَّ الإِیمانَ مُستَقَرٌّ ومُستَودَعٌ ، فَعَلِّمنی شَیئًا إذا أنا قُلتُهُ استَکمَلتُ الإِیمانَ _: قُل فی دُبُرِ کُلِّ صَلاةِ فَریضَةٍ : رَضیتُ بِاللّهِ رَبًّا ، وبِمُحَمَّدٍ نَبیًّا ، وبِالإِسلامِ دینًا ، وبِالقُرآنِ کِتابًا ، وبِالکَعبَةِ قِبلَةً ، وبِعَلیٍّ وَلیًّا وإمامًا ، وبَالحَسَنِ والحُسَینِ والأَئِمَّةِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِم ، اللّهُمَّ إنّی رَضیتُ بِهِم أئِمَّةً ، فَارضِنی لَهُم ، إنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ (2) .
عَلیُّ بنُ مَهزیار :کَتَبَ مُحَمَّدُ بنُ إبراهیمَ إلی أبِی الحَسَنِ علیه السلام : إن رَأَیتَ یا سَیِّدی أن تُعَلِّمَنی دُعاءً أدعو بِهِ فی دُبُر صَلَواتی یَجمَعُ اللّهُ لی بِهِ خَیرَ الدُّنیا والآخِرَةِ ، فَکَتَبَ علیه السلام : تَقولُ : أعوذُ بِوَجهِکَ الکَریمِ وعِزَّتِکَ الَّتی لا تُرامُ وقُدرَتِکَ الَّتی لا یَمتَنِعُ مِنها شَیءٌ ، مِن شَرِّ الدُّنیا والآخِرَةِ ، ومِن شَرِّ الأَوجاع کُلِّها (3) .
دعایی است که در پی هر نماز خوانده می شود. پس اگر بیماری و رنج و دردی داری ، هرگاه نمازت را به پایان بردی ، هفت بار با دست سجده گاهت را مسح کن و این دعا را بخوان و دستت را بر جای درد بکش و بگو: «ای کسی که زمین را بر آب و هوا را با آسمان نگه داشت و برای خود زیباترین نامها را انتخاب کرد، بر محمد و خاندانش درود فرست و برای من اینگونه و آنگونه کن و این و آن را روزیم ده و از فلان و بهمان سلامتی ام بخش.
خطاب به کسی که گفت: فدایت شوم، پیروان تو می گویند: همانا ایمان دو گونه است: ماندگار و نماندنی . پس چیزی به من بیاموز که اگر آن را بگویم، ایمانم کامل شود ، _ فرمود : در پی هر نماز واجب بگو: خشنودم به اینکه، خداوند، پروردگار؛ محمّد، پیامبر؛ اسلام ، دین؛ قرآن، کتاب؛ کعبه ، قبله؛ علی ولیّ وامام باشد. و به امام بودن حسن و حسین وامامان (صلوات اللّه علیهم) خشنودم . پس آنان را نیز از من خشنود کن که تو بر هر کار توانایی.
علی بن مهزیار:محمد بن ابراهیم به ابوالحسن علیه السلام (4) نوشت: ای سرور من ، اگر صلاح می بینی، دعایی به من بیاموز که اگر در پی نمازهایم بخوانم خداوند برای من نیکی دنیا و آخرت را گرد آورد. پس امام علیه السلامنوشت: می گویی: از بدی دنیا و آخرت و بدی همه دردها، به روی کریمانه ات و عزت زوال ناپذیرت ، پناه می برم .
ص :149