مجموعه مقالات اولين همايش حج و اقتصاد
تدوين:پژوهشكده حج و ز يارت
ناشر:مشعر
محل نشر:تهران
ص: 1
ص: 2
ص: 3
ص: 4
ص: 5
ص: 6
ص: 7
در ميان عبادات، حج از جامعيت، پويايى، تنوع و گستردگى ويژه اى برخوردار است. از اين رو پژوهش در عرصه ها و ابعاد مختلف اين اقيانوس بيكران و صيد گوهرهاى گرانبهاى آن و كشف راهكارهايى كه بتواند اين عبادت سترگ را مايه قوام جامعه بشرى قرار داده و انسان را به ساحل سعادت رهنمون كند، همواره ضرورت دارد.
در موضوع حج و نيز موضوع اقتصاد به صورت جداگانه و تك نگارى پژوهش هايى ارزشمند صورت گرفته اما نوع رابطه اين دو موضوع و تأثير آنها بر يكديگر و بسيارى از دغدغه هاى ديگر متوليان اين دو عرصه، چندان مورد بحث و كاوش قرار نگرفته است.
با توجه به ابعاد گوناگون حج، پژوهشكده حج و زيارت بر آن شد كه با توجه به نامگذارى سال 139٠ به عنوان «جهاد اقتصادى» و سال 1391 به عنوان سال «توليد ملى و حمايت از كار و سرمايه ايرانى» از سوى مقام معظم رهبرى، رابطه حج و اقتصاد را به بحث گذارده و آن را به صحنه محافل علمى و پژوهشى بكشاند و نتايج آن را در قالب همايش حج و اقتصاد به جامعه علمى كشور ارائه دهد.
آنچه در اين مجموعه از نظر انديشمندان و محققان مى گذرد، مقالاتى است كه از طرف پژوهشگران و اساتيد ارجمند به دبيرخانه همايش ارسال شده و تنها بيانگر ديدگاههاى مؤلفان آنها بوده و صحت و سقم محتواى مقالات به عهده نويسندگان بوده و بعثه و پژوهشكده حج و زيارت از اين جهت مسئوليتى به عهده نمى گيرد.
از تمامى كسانى كه در برگزارى اين همايش گام برداشته اند صميمانه سپاسگزارى مى كنيم. اميد است اين همايش قدمى هرچند كوچك براى طرح موضوعات مربوط به حج و اقتصاد باشد و ما بتوانيم در فرصت هاى ديگر از توان علمى كشور در اين موضوع مهم و كاربردى، بهره مند شويم. توفيق همگان را از خداوند متعال خواهانيم.
پژوهشكده حج و زيارت
ص: 8
ص: 9
از زمان تأسيس بيت الله الحرام و فراخوان حج كه به امر خدا و توسط حضرت ابراهيم (ع) انجام پذيرفته قرن ها مى گذرد. قرن ها بعد كه يكى از فرزندان ايشان در آن سرزمين به عنوان آخرين پيام آور و مظهر رحمت واسعه الهى برگزيده شد بر شرافت آن افزوده گرديد. مهبط وحى علاوه بر محل انجام مناسك حج، خود حرم امن الهى بوده و قرار گرفتنن خانه خدا در آنجا سبب شرافت و احكام خاص آن گرديده كه وجوب تشرف با احرام از جمله آن مى باشد. اين مناسك عظيم در ايام خاصى از سال توسط مؤمنان كه از اقصى نقاط گيتى در مشاهد شريفه گردهم مى آيند، باشكوه و عظمت ويژه اى به منظور رضاى پروردگار و وصول به منافع وعده داده شده انجام مى پذيرد. شمول عنايت حضرت حق بر عاكفان و قاصدان سبب شده تا زيارت آن مكان شريف در همه اعصار و امكنه آرزوى همه مسلمانان باشد؛ مضافاً اينكه زيارت رسول الله (ص) و اهل بيت ايشان: و ديگر اولياء الهى كه مجاهدت هاى آنها سبب اعتلاى كلمه حق شده نيز در اين سفر، بر معنويت و ارزش آن مى افزايد. خصوصياتى مثل انجام مناسك حج در موعد و مكان خاص و وجوب يكبار در طى حيات مكلف و همچنين وجوب و استحباب عمره به حسب شرايط و تجديد عهد و پيمان با رسول گرامى (ص) و ديدن مكان هائى كه يادآور خاطرات شيرين و تلخ و در عين حال عبرت آموز تاريخ اسلام، موجب مى گردد تا با مرور زمان بر مشتاقين زيارت اين مشاهد شريفه افزوده شود و طبيعتاً انجام آن با اقتصاد رابطه اى نزديك داشته باشد به نحوى كه برخوردارى از استطاعت مالى يكى از شرايط وجوب حج مى باشد و همچنين از دير زمان تهيه مقدمات و مؤخرات آن نيز بدون برنامه ريزى اقتصادى از جانب فرد و حكومت تقريباً غير ممكن بوده است.
گرچه امروزه به دليل پيشرفت هاى شگرف در زندگى بشرى تهيه بسيارى از مقدمات و ملزومات حج آسان شده، ولى در مقابل، ارتباط حج با اقتصاد نيز آنچنان پيچيده گشته كه تأثيرگذارى آن بر متغيرهاى اقتصادى مثل نرخ ارز؛ حمل و نقل؛ تجارت بين الملل؛ اشتغال و ديگر متغيرهاى اقتصادى بر كسى پوشيده نيست. به نحوى كه تحولات چند سال اخير در زمينه تهيه مقدمات و مؤخرات سفر مثل ثبت نام؛ تهيه گذرنامه و اجازه سفر، تهيه لباس
ص: 10
و ديگر لوازم سفر، انتقال ارز و وليمه در كشورهاى مبدأ و همچنين انتقال حجاج و زائرين و اسكان آنها؛ تأثير بر مهاجرت نيروى كار و اشتغال بعضى از كشورهاى مسلمان و حجم تجارت بين المللى؛ خريد سوغات و ميزان قربانى در موسم حج در سرزمين حجاز از اهم موضوعات مى باشد.
بر حسب آمارهاى رسمى سالانه قريب به شش ميليون معتمر و يك و نيم ميليون حاجى از سراسر دنيا براى برخوردارى از منافع وعده داده شده بدانجا سفر مى كنند كه گردش مالى مربوطه تا پايان سفر ارقامى است كه مى تواند اقتصاد كشورهاى مبدء و مقصد را تحت تأثير قرار دهد. لذا ضرورى است مباحث مربوطه در چارچوب هاى علمى مورد مداقه قرار گيرد.
گرچه در گذشته تلاش هائى به صورت تك نگارى در قالب مقاله و يا تحقيقات ديگر انجام پذيرفت و همچنين مقدماتى در سال هاى گذشته به منظور برگزارى همايشى در اين مورد فراهم شده بود كه به دلايل مختلف به ثمر ننشست. تا اينكه بعثه مقام معظم رهبرى در امور حج و زيارت تصميم گرفت در سال 139٠ كه توسط مقام معظم رهبرى سال جهاد اقتصادى نام گذارى شده بود با استفاده از تجربيات صاحب نظران در عرصه حج و اقتصاد؛ اقدام به برنامه ريزى براى برگزارى همايشى به منظور فرهنگ سازى توجه به ابعاد اقتصادى حج و نيز افزايش سطح خدمات رسانى به حجاج؛ استفاده كارآمد از امكانات موجود؛ كاهش هزينه هاى سفر؛ استفاده بهتر حجاج از زمان سفر، جمع آورى اطلاعات و آمار و آشنايى با وضعيت موجود؛ آشنايى با متوليان و مرتبطان با موضوع حج و اقتصاد؛ آشنايى با ظرفيت هاى كشور در اين مورد؛ بررسى آسيب ها و مشكلات بعد اقتصادى حج؛ ارائه راهكارهاى مناسب جهت برون رفت از آسيب ها و مشكلات و ترسيم نقشه راه براى پرداختن به موضوع حج و اقتصاد در آينده نمود كه تلاش بى وقفه تقريباً يك ساله همكاران در دبيرخانه همايش در تاريخ 22/4/1391 مصادف با 22 شعبان المعظم 1433 به ثمر نشست.
در ابتدا فراخوان مقاله به تمامى مركز علمى - پژوهشى كشور ارسال گرديد كه پس از دريافت چكيده مقالات و تأييد عناوين مناسب، مجموعاً 75 مقاله دريافت شد كه پس از ارزيابى تعداد 32 مقاله امتياز لازم جهت چاپ در مجموعه مقالات را كسب نمودند.
اين مقالات در پنج محور كلى:
1. كليات شامل مباحث اقتصادى حج در قرآن و سنت، اقتصاد حج از منظر امام (رحمه الله) و رهبرى، مباحث اخلاقى اقتصاد حج و مباحث ديگر؛
2. مباحث فقهى حج و اقتصاد مثل ثبت نام حج و عمره؛ تاثير هزينه سوغات و وليمۀ حج در استطاعت و شرايط درآمد براى استطاعت.
3. مباحث اقتصاد خردى حج شامل تبيين استطاعت و محاسبه آن؛ اصلاح فرهنگ سوغاتى در حج؛ عوامل مؤثر بر تقاضا براى حج و محاسبه آن و عوامل اجتماعى مؤثر بر تقاضاى حج.
4. مباحث اقتصاد كلانى حج مثل بودجه بندى در حج؛ تأثير حج بر عاملان اقتصادى و اقتصاد عربستان؛
5. مباحث مربوط به اقتصاد بين الملل شامل نقش حج در تاسيس بازار بين الملل اسلامى؛ و نقش آن در افزايش مبادلات تجارى و همگرايى اقتصادى كشورهاى مسلمان و مبادلات ارزى و نرخ ارز توزيع شدند.
ص: 11
قطعاً اين تلاش بدون همدلى و همكارى ممكن نبود لذا جا دارد تا از حمايت هاى نماينده مقام ولى فقيه در امور حج و زيارت و سرپرست حجاج ايرانى حجت الاسلام و المسلمين قاضى عسكر تشكر نمايم همچنين اعضاى محترم كميته علمى همايش اساتيد گرامى دكتر سيد كاظم صدر؛ دكتر عباس عرب مازار؛ حجج الاسلام و المسلمين دكتر احمد عابدى؛ غلامرضا مصباحى مقدم و مجيد رضائى دوانى و حجت الله بيات و دكتر محمد نهاونديان و دكتر محمد زمان رستمى و سيد ابوالحسن رضوى و همچنين تمامى محققان و پژوهشگران در سراسر كشور كه با ارسال مقاله و قبول ارزيابى مقالات و اظهار نقطه نظرات اصلاحى موجبات ارتقاى سطح علمى مقالات را فراهم نمود سپاسگزار باشم. در نهايت با توجه به سابقه ديرين موضوع و برگزارى اولين همايش در اين زمينه، بايد اظهار داشت كه قطعاً مجموعه حاضر با نواقص و محدوديت هايى همراه مى باشد كه خود مى تواند زمينه ساز تحقيقات و همايش هاى آتى باشد.
دبير علمى همايش
سيد ضياءالدين كياءالحسينى
ص: 12
ص: 13
ص: 14
ص: 15
مجيد رضايى دوانى (1)
قبله گاه مسلمانان برخوردار از آيات بينات، امنيت و هدايت جهانيان است. پناهگاه بشريت و مكان امن براى عارفان و معتكفان درگاه الهى است. تمامى انسان ها مأمور به زيات آن و شاهد منافع آن هستند. بيابان لم يزرع و وادى خشك به دعاى ابراهيم (ع) محل وفود انسان ها گشت و نعمت هاى الهى بر آن باريدن گرفت. (سوره آل عمران، آيه 96، ابراهيم، 35 - 37، حج، 26 - 27، بقره، 125 و 126 سال ها از آن زمان مى گذرد و هر ساله ميليون ها عاشق پاكباز با كوله بارى از اميد و آرزو در آن ديار رحل اقامت مى افكنند و زيباترين جلوه هاى عبوديت شكل مى گيرد.
كاروان حجاج با حضور در ميقات هاى عارفانه جلوه اى از قيامت را مشاهده مى كند و جوشش ايمان آنان در آن ديار سربرمى آورد و براى تقرب به بارگاه الهى از خودبينى مى رهند و با درك عيد اضحى شادى ملكوتى خود را جشن گرفته و همنشين ملكوتيان مى گردند و از تمامى مظاهر شرك و آلودگى ظاهرى و باطنى برائت جسته و براى زيستنى بى آلايش آماده مى گردند و اين تمام نعمت حج بر آدميان است.
اما در كنار اين حضور عارفانه منافع دنيويى نيز براى انسان ها شكل مى گيرد. علاوه بر منفعت وحدت اسلامى، ديدار دوستان و برادران ايمانى و ديگر منافع فرهنگى، اجتماعى عقيدتى و سياسى، منافع اقتصادى حج هم ظهور و بروز گسترده اى دارد. بررسى آثار اقتصادى حج در طول سال جايگاه و اثر يكى از مهم ترين نهادهاى مذهبى را در اقتصاد اسلامى روشن مى كند. نهادهاى مذهبى به علت ارتباط وثيق با قلوب مردم مسلمان علاوه بر ارتباطات معنوى، شكل دهنده روابط اقتصادى مى باشند.
نوشتار حاضر پس از بيان جايگاه اقتصادى حج در متون دينى و گذر تاريخى ارتباط اقتصاد اسلامى و اقتصاد حج را مطرح مى كند و ويژگى حج را در اثرگذارى بر اقتصاد اسلامى بررسى مى كند تا نشان
ص: 16
دهد حكم فقهى چگونه اقتصاد را شكل مى دهد. پس از آن بازار خدمات حجو تعداد متغيرهاى اقتصادى مؤثر در بازار را نشان مى دهد.
1. خداوند متعال در قرآن كريم در سوره حج مى فرمايد:
(وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهِيمَ مَكانَ الْبَيتِ أَنْ لا تُشْ-رِكْ بِي شَيئاً وَ طَهِّرْ بَيتِي لِلطَّائِفِينَ وَ الْقائِمِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ * وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلي كُلِّ ضامِرٍ يأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ * لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يذْكُرُوا اسْمَ اللهِ فِي أَيامٍ مَعْلُوماتٍ عَلي ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعامِ فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ * ثُمَّ لْيقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْيوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْيطَّوَّفُوا بِالْبَيتِ الْعَتِيقِ)
حج براى انجام مناسك توحيدى قرار گرفته و همه انسان ها براى مشاهده منافعشان و ياد خدا به مكه خوانده شده اند، تا از آن گوشت ها بخورند و به ديگر انسان هاى نيازمند صدقه دهند. در حج علاوه بر ياد خدا صدقه به فقرا هم و شكر نعمت گوشت دام ملحوظ است. منافع انسانى حج شامل هر نوع منفعت دنيوى و اخروى مى گردد. امام صادق (ع) در حديث «ربيع ابن خيثم منافع» را اعم از منافع دنيا يا آخرت مى دانند. (الكلينى، ج4، ص422 امام رضا (ع) در روايت علل محمد بن سنان از جمله علل حج را بهره مندى انسان ها در شرق و غرب عالم (حجاج و غير حجاج) دانسته و فرموده تجار و وارد كنندگان كالا و فروشندگان و خريداران كلى و جزئى همگى از منافع حج بهره مند مى گردند و نيازهاى افرادى كه در حج جمع مى شوند برآورده مى شود. (الصدوق، ص4٠4 و 4٠5) در روايت ديگر امام صادق (ع) در جواب «هشام بن الحكم» از جمله علل حج را اجتماع انسان ها از شرق و مغرب در سود تجارى از تجارت بين شهرها و سود شاغلين در بخش حمل و نقل دانسته اند. (الصدوق، ص4٠5)
2. از جمله آثار حج در روايات رفع فقر و كسب ثروت معرفى شده است. از پيامبر (ص) اسلام نقل شده كه فرموده حج بجا آوريد تا بى نياز گرديد و فقر از شما رخت بربندد. از امام على (ع) و امام سجاد (ع) و امام صادق (ع) هم روايت شده كه حج باعث رفع فقر و وسعت روزى مى گردد (الريشهرى، ص164 و 165)
3. حضرت ابراهيم (ع) از خداوند متعال خواست كه روزى اهل مكه تأمين گردد. ( وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللهِ وَ الْيوْمِ الآخِرِ قالَ وَ مَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلى عَذابِ النَّارِ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ ) (بقره: 126)
4. قربانى از جمله واجبات حج است كه بايد به مكه آورده شود و پس از ذبح قسمتى از آن به فقرا و قسمتى توسط حجاج مصرف مى گردد. خداوند مى فرمايد: ( وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَكُمْ مِنْ شَعائِرِ اللهِ لَكُمْ فِيها خَيرٌ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللهِ عَلَيها صَوافَّ فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ كَذلِكَ سَخَّرْناها
ص: 17
لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ) (حج: 36 از پيامبر گرامى (ص) نقل شده كه عيد قربان براى وسعت روزى مساكين و بهره مندى آنان از گوشت قربانى قرار گرفته است (الصدوق، ص437)
5. هزينه حج بايد از مال طيب و طاهر تأمين گردد و گرنه حج او مقبول نيست. روايات متعددى از پيامبر اكرم (ص) و ائمه (ع) رسيده است (الريشهرى، ص25٠ و 251)
6. صدقه دادن در هنگام حج مطلوب است. (الريشهرى، ص268)
7. هديه جزو هزينه هاى حج قلمداد شده و مستحب است حاجى هدايايى از مكه تهيه كند (الكينى، ج4، ص28٠)
8. اگر حج گزار نباشد حاكم بايد عده اى را به هزينه بيت المال به حج بفرستد. (الريشهرى، ص172)
از زمانى كه زائران كعبه به تدريج شهر مكه را بنياد نهادند اقتصاد مكه شكل گرفت و درآمد اقتصادى مردم آنجا از راه هاى گوناگونى تأمين شد. شهر مكه به دليل غير قابل كشاورزى بودن و فقدان آب امكان گسترش فعاليت كشاورزى را نداشت. درآمد مردم عمدتاً از طريق شكار، هداياى زائران مكه، دامپرورى و خريد و فروش كالا در هنگام حج و عمره بود. تا قبل از زمانى كه هاشم بن عبدمناف راه تجارى شمال و جنوب را از طريق مكه راه اندازى كرد درآمد مردم چندان زياد نبود.
با مركزيت تجارى مكه و رفت و آمد تجار اهل مكه به يمن و شام در زمستان و تابستان درآمد مردم رشد فراوانى يافت و تجارت مهم ترين راه كسب درآمد قلمداد شد. تشكيل بازارهاى متعدد در موسم حج، با حضور قبائل و زوار فراوان، رونق تجارى را دامن زد. شهر مكه شاهد حضور پيامبر (ص) قبل از بعثت در كاروان هاى تجارى بود. حضرت دو بار (سن ده سالگى همراه عموى گراميش ابوطالب و سن 25 سالگى از طرف خديجه كبرى (س)) از مكه براى تجارت خارج شد. درآمد حاصل از تجارت منبع زيادى بود و تمامى اهل مكه تلاش داشتند سرمايه اى تهيه كنند و در كاروان تجارى بزرگ سال كه ميان يمن و شام در حركت بود مشاركت نمايند. شكست حمله ابرهه به مكه و افزايش تقدس مكه علاوه بر مراسم حج و وجود امنيت راه خشكى تجارى كه از دل بيابان هاى سوزان مى گذشت (در مقابل تهديد نظامى راههاى تجارى دريايى به علت جنگ ايران و روم) روز به روز وضعيت تجارى مكه را بهبود بخشيد. قرآن ارزش امنيت تجارى و اثر تجارت در تأمين درآمد مكه را بازگو كرده است (سوره قريش) وقوع جنگ ميان ايران و روم و ناامنى راههاى دريايى و توانايى اهل مكه در عبور از بيابان ها سهم تجارت خارجى اهل مكه را افزايش داد. پس از اسلام هم مكه نقش خود را در تجارت حفظ كرد. از علل اساسى جنگ هاى ميان پيامبر (ص) و كفار قريش اين بود كه پيامبر (ص) و يارانش در مقابل توطئه قريش و اخراج مسلمانان از مكه، راه تجارى را ناامن كردند به گونه اى كه تا صلح حديبيه
ص: 18
مردم مكه نتوانستند تجارت خود را در امنيت انجام دهند و سود كافى كسب كنند (الواقدى، ج1، ص197، الافغانى، ص137 - 134)
بدون شك از عوامل پذيرش صلح حديبيه توسط مشركين، خطر نابودى اقتصادى مكه بود. پيامبر (ص) تهديد شرك را با فشردن گلوى اقتصادى مكه از بين برد و آنان را وادار كرد از مخالفت با اسلام دست بردارند. (الافغانى، ص137 و 138)
تجارت مكه به كاروان بزرگ سال اختصاصى نداشت. عراق، حبشه و ديگر مناطق شاهد حضور تجار مكه بود. (على، ج7، 261 و 294 و 295 به علت مشاركت تمام مردم مكه در كاروان هاى تجارى، سرمايه كاروان رقم قابل ملاحظه اى بود. سرمايه كاروان ابوسفيان كه در جنگ بدر مورد تعرض قرار گرفت 5٠ هزار دينار طلا بود. كاروانهاى ديگر هم كه همان مقدار سرمايه داشت در طول سال به حركت در مى آمد. (الواقدى، ج1، صص27 و 198 و 20٠) به علت انگيزه سود در تجارت (نه تأمين كالاى مورد نياز شهر) تجارت مكه به كالاى خاصى اختصاص نداشت. انواع كالاها در كاروان ها وجود داشت. معاملات طلا و نقره و جواهرات هم شايع بود و صرافى ها به صورت گسترده وجود داشت به همين علت رباخوارى نيز شايع بود. (بخش فرهنگى جامع مدرسين حوزه علميه قم، ص76 و 77) در كنار تجارت، دامدارى در مكه رونق داشت نياز مردم به گوشت و حيوانات باربر براى حمل و نقل و نياز حجاج براى قربانى در مراسم حج از عوامل اصلى گسترش دامدارى در مكه بوده است. پيامبر (ص) نيز دوران كودكى خود را كه مشغول چوپانى گوسفندان قريش بوده يادآورى نموده است (الهندى، ج14، 183 علاوه بر تجارت و دامدارى به علت جايگاه دينى حج، اوقاف زيادى براى مكه اختصاص مى يافت. در طول تاريخ دولت ها و افراد ذى نفوذ به انگيزه هاى مختلف در جهت تسهيل امر حج و خدمت به حجاج، آثارى از خود به جا مى گذاشتند. تأمين آب براى حجاج از موارد مهم و حساس بوده است و براى تهيه آب، چاهاى مختلفى حفر شده است. خلفاى بنى اميه و بنى عباس هر يك به گونه اى در اين امر سهيم شدند و چاهاى عين زبيده - همسر هارون بن رشيد - هنوز قابل استفاده است. (جعفريان، 33 و 34) در طول ايام حج در جهت اطعام حجاج و كمك به جابجايى آنان افراد خير به صورت هاى مختلف به آنان كمك مى كنند، حجاج نيازمند را سير مى كنند و جاى مناسب براى آنها تهيه مى كنند.
اقتصاد اسلامى در بخش هاى مختلف توليد و مصرف، چارچوب هايى را تدوين مى نمايد. در بخش توليد در كنار بخش كشاورزى و صنعت بخش خدمات، جايگاه مهمى دارد. آموزش، بهداشت، حمل و نقل، تحقيق و توسعه و گردشگرى از مهم ترين موارد خدمات است. بخش گردشگرى به تدريج در دوره هاى اخير به جهت تحول صنعتى، رشد نموده است. افزايش درآمد طبقات متوسط و كاهش
ص: 19
هزينه هاى جابجايى، زمينه گسترش گردشگرى را فراهم ساخته است. گردشگرى انواع متعددى دارد، تفريحى، علمى و مذهبى. گردشگرى تفريحى عمدتا در ايام تعطيلات در دورن كشورها و بين كشورها رواج زيادى دارد و توانسته درآمد فراوانى را ايجاد كند. گردش مالى ناشى از گردشگرى در ميان بخش هاى توليدى يك كشور و همچنين گردش مالى بين كشورها در حال تزايد و افزايش است. گردشگرى علمى نيز گرچه به افراد محدودترى اختصاص دارد ولى مقدار آن قابل ملاحظه است. گردشگرى مذهبى در تمام دنيا به صورت بسيار گسترده از قديم الايام وجود داشته و شايد بتوان گفت قديمى ترين نوع گردشگرى، نوع مذهبى آن است. معابد و زيارت گاه هايى كه در تمام اديان وجود دارد ساليانه افراد بسيارى را به خود جذب مى كند. معابد هندو، كليساها، كنيسه ها، مسجدالاقصى و ده ها مكان ديگر، ساليانه ميليون ها انسان مشتاق را به خود جلب مى كنند و زيباترين صحنه هاى انسانى و دلدادگى را رقم مى زنند. در ميان آئين هاى مذهبى دنيا بدون شك، حج اسلامى جلوه انگيزترين است. حركت ميليونى از اقصى نقاط دنيا براى حضور در ايام معلوم و معدود همراه با آداب ويژه احرام، طواف، سعى، نماز، وقوف، دعا، قربانى، و رمى شياطين از شكوه و عظمت ويژه اى برخوردار است. قدمت اين مراسم به دهها قرن مى رسد و هيچ گاه خانه خدا از مشتاقان خالى نشده است. اجابت دعا و دعوت ابراهيم (ع) براى حضور موّحدان در ام القرى و انجام عبادت خالصانه از حدود 4٠ قرن قبل تا به امروز، جريان انسانى بزرگى را رقم زده است.
گرچه حج مورد توجه ديگر اديان هم بوده، ولى بعثت اسلام و احياء شريعت ابراهيمى و نزول آيات مباركه قرآن و حاكميت ارزش هاى دينى در منطقه مكه، حج را با تغييرات اساسى همراه كرد. خداى متعال بر توانايان مقرر نموده كه حداقل در عمر يكبار در ايام خاص به آن منطقه سفر كنند و اعمال خاصى را به جا آورند. ( فِيهِ آياتٌ بَيناتٌ مَقامُ إِبْراهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً وَ لِلَّهِ عَلَي النَّاسِ حِجُّ الْبَيتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِي عَنِ الْعالَمِينَ ) (آل عمران: 97 علاوه بر وجوب يكباره حج در عمر انجام حج و عمره به صورت مكرر از صفات عالى اولياء بوده و دهها روايت در تشويق به آن وارد شده است. موارد فوق باعث شده ساليانه افراد بسيارى بدون تبليغات با علاقه فراوان براى شركت در مراسم ثبت نام كنند، هزينه هاى متعددى را متحمل شوند و با ميل و رغبت اموال خود را صرف كنند تا در ضيافت الهى حاضر شوند. براى انجام مراسم حج و عمره تقاضاى حضور در حج و برخوردارى از خدمات حج شكل مى گيرد. با شكل گيرى عرضه آن و تعادل بازار عرضه و تقاضا مبادله رخ مى دهد و براساس قيمت توافقى، علاقمندان در مراسم شركت مى كنند. هر يك از عرضه و تقاضاى خدمات حج متأثر از عوامل گوناگونى است كه بر نقاط تعادلى، قيمت توافقى، مقدار عرضه و تقاضا و. . . اثرگذار است. شناخت ابعاد اقتصادى حج، متكى بر شناخت عرضه و تقاضا و عوامل موثر بر هر يك
ص: 20
است. آن چه در پى خواهد آمد شناخت اجمالى بازار خدمات حج است كه مى تواند ما را در شناخت ابعاد اقتصادى حج و به طور كلى ابعاد حج يارى رساند. شناخت گردشگرى مذهبى مى تواند يكى از مهم ترين بخش هاى اقتصاد اسلامى را روشن كند. بخشى از آن چه به عنوان اقتصاد اسلامى مطرح است تحت تأثير اعمال عبادى است. وجود زيارت گاهها و مساجد و اماكن مذهبى، بازار خدمات مذهبى را رقم مى زند و اين بازار از مواردى است كه در درون دين شكل گرفته است.
در اقتصاد اسلامى گاه چارچوب هايى در مورد توليد يا مصرف يا غير آن مطرح مى شود. مردم كه در صدد توليد يا مصرف هستند در چارچوب شرع فعاليت مى كنند. كشاورزى، صنعت و خدمات در حدود شرع شكل مى گيرد و آثار آن معلوم مى شود. تفاوت كشاورز مسلمان با غير مسلمان در همين است كه كشاورز مسلمان اصولى را مراعات مى كند كه ممكن است غير مسلمان مراعات نكند ولى لزوما شيوه توليد تغيير نمى كند ولى گاه در درون شرع امورى ذكر مى شود كه جريان تازه اى از توليد يا مصرف را به راه مى اندازد.
حج از مواردى است كه به واسطه دستور شرع انجام مى گيرد، خدمت جديدى در ابعاد جديدى رخ مى دهد و لازم است در تحقق آن مسلمانان شركت كنند. در واقع خدمت جديدى در بازار خدمات، بايد به جهت انجام فريضه شكل گيرد. مشابه آن در مورد نماز جماعت، روزه، زكات و وقف است. با توجه به لزوم برپايى شعائر دينى خدمات و كالاهايى براى تحقق آن لازم است كه توليد كنندگان آن را توليد كنند، با تقاضاى مسلمانان نسبت به آن كالا و خدمات براى انجام شعائر دينى و عرضه آن توسط توليد كنندگان بازار شكل مى گيرد. اگر توليد و تقاضاى آن مجانى باشد، به صورت امر خيريه و بخش سوم اقتصاد است و اگر قيمت داشته باشد بازار بخش خصوصى شكل مى گيرد.
اگر حج، واجب نمى شد نه چنين مردم مشتاقانه به آن منطقه حركت مى كردند و نه مكه و مدينه توسعه زيادى پيدا مى كرد و نه درآمد زيادى براى حج پس انداز مى شد. البته واجب نبودن باعث تعطيلى نمى شود كما اين كه امروزه زيارتگاه هاى متعددى هست كه جنبۀ وجوبى ندارند ولى رفت و آمد به آنان زياد است، ولى ترديدى در اثرگذارى وجوب حج نيست؛ به ويژه آن كه منطقه مكه از هيچ امكانات طبيعى برخوردار نيست و تنها عاملى كه افراد را به آن مى كشاند امر معنوى است. امروزه گرچه امكانات فراوانى براى زوار فراهم نشده ولى در طول تاريخ، مكه هميشه از كمبود آب در مضيقه بوده و گرماى آن بسيار آزار دهنده است.
ازاين رو شعائرى مثل حج ابعاد جديدى از اقتصاد اسلامى را شكل مى دهد كه متفاوت از بخش هايى است كه با ديگر اقتصادها مشترك است. اقتصاد حج از مختصات اقتصاد اسلامى است و آثار آن متفاوت از ديگر امور است.
ص: 21
بازار خدمات حج شامل انواع بازارهاى كوچك تر است كه در آن بازار بزرگ شكل مى گيرد. با توجه به اين كه اكثر كشورها بايد براى حج به كشور ميزبان سفر كنند مجموع خدمات رسانى در دو كشور مقصد و مبدأ شكل مى گيرد. مقدمات كار در كشور مبدأ و انجام حج در كشور ميزبان رخ مى دهد. به جهت آنكه رابطه دو كشور مطرح است مباحث مربوط به اقتصاد بين الملل شكل مى گيرد. از سويى در هر دو كشور حج در ابعاد فردى و اجتماعى موثر است، از بعد اقتصادى، حج به عنوان يكى از مشاغل دخيل در اقتصاد كلان، ابعاد كلان دارد و از بعد اقتصاد خرد هم قابل بررسى است.
از سوى ديگر عوامل درگير بحث خدمات حج، بخش خصوصى و بخش دولتى است. بنابراين در بازار خدمات رسانى هر دو بخش حضور دارند. از بخش دولتى دستگاه هاى مختلف دخالت دارند. در شرايط فعلى در ايران دستگاه هاى دخيل در امر حج عبارتند از:
1. بعثه رهبرى
2. هيأت دولت
3. قوه قضائيه و سازمان بازرسى
4. مجلس شوراى اسلامى و ديوان محاسبات
5. وزارت ارشاد اسلامى و سازمان حج
6. وزارت امور خارجه
7. وزارت اطلاعات
8. وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشكى
9. هلال احمر
10. صدا و سيما
11. نيروى انتظامى
12. سپاه پاسداران
13. ثبت احوال
14. هواپيمايى كشور
15. بانك مركزى و ديگر بانكها
16. شركت هاى بيمه
17. گمرك
18. مخابرات
19. وزارت بازرگانى
ص: 22
20. بنيادها و ارگان هاى سهميه گيرنده در حج، مثل بنياد شهيد و جانبازان
21. سازمان دامپزشكى
22. بخش هاى تحقيقاتى و پژوهشى
هر يك از اين بخش ها خدمتى را عرضه مى كنند و هر خدمتى بازارى دارد. براى شناخت ابعاد اقتصادى حج بايد خدمات هر كدام از دستگاه ها معلوم گردد تا در شناخت حج كمك كند. ارزش خدمات برخى دستگاه ها روشن و قيمت دارد مثل شركت بيمه يا مخابرات، ولى خدماتى مثل امنيت و سياست گذارى به مثابه كالاى عمومى است كه قيمت گذارى آن با مشكل مواجه است.
از سوى ديگر در بخش خصوصى عوامل تقاضا و عرضه، خانوارها و بنگاه ها هستند. متقاضى حج براساس شرايط اقتصادى خانواده اقدام مى كند و شركت مسافرتى و زيارتى به دنبال ارائه خدمات است. تقاضاى حج در صورتى است كه فرد، دارايى و درآمد به مقدار نياز داشته باشد. بر حسب درآمد خانوار تقاضا شكل مى گيرد. گاه بايد چند سال پس انداز صورت گيرد تا درآمد مورد نياز شكل گيرد. پس تقاضاى حج با درآمد، دارايى و پس انداز ارتباط پيدا مى كند. اگر پس انداز چند سال شكل گيرد به آن خمس تعلق مى گيرد و ازاين رو با خمس و ماليات هم ارتباط پيدا مى كند.
براى رفتن حج به علت انبوه علاقمندان قرعه كشى صورت مى گيرد. علاقمندان بايد مبالغى را در حساب بانك مركزى واريز كنند تا در قرعه كشى شركت داده شوند و سپس مبالغ مذكور در حساب باقى بماند تا نوبت آنها حفظ شود. ازاين رو انبوهى از درآمدها و پس اندازها به بانك وارد مى شود و نوعى جمع نقدينگى و افزايش پس انداز ملى شكل مى گيرد. بررسى آثار آن نيز در ابعاد اقتصادى حج براى كشورهايى كه از اين شيوه استفاده مى كنند اضافه مى شود.
با تعيين اولويت و مشخص شدن نوبت افراد، هر فرد براى رفتن به حج بايد خدمات مختلفى را از دولت، و بنگاه خريدارى كند. اداره گذرنامه براى صدور گذرنامه، بخش پزشكى براى تشخيص بيمارى و تزريق واكسن، بخش هواپيمايى براى بليط حمل و نقل، شركت بيمه براى بيمه، تهيه و اسكان و وسايل جابجايى و تهيه غذا و امكانات اقامتى از سازمان حج، خريد ارز مسافرتى از بانك مركزى، امنيت رفت و آمد از نيروهاى انتظامى و وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران، آموزش حج و كيفيت آمادگى كه از سوى بعثه رهبرى و مديران كاروان ها صورت مى گيرد با تهيه كتاب ها، و ابزارهاى رايانه اى خدمات فوق در درون كشور قبل از حركت شكل مى گيرد.
متقاضى حج وسايل و كالاهايى را از بازار تهيه مى كند؛ مثل لباس احرام، ساك، لباس سفر، خشكبار و مانند آن براى استفاده در مدت سفر و گاه قبل از حركت، دوستان و آشنايان را دعوت مى كند و از آنان پذيرايى مى كند. متقاضى بايد درآمدى را به صورت ارز بين المللى همراه داشته باشد تا بتواند ديگر نيازهاى خود را در ايام حج و در مدت سفر هزينه كند؛ حاجى قربانى، هزينه حمل نقل هاى جزئى
ص: 23
درون شهرى، هزينه سوغات و هدايا را تأمين مى كند و به ميزانى كه درآمد دارد به خريد سوغات دست مى زند. براى تماس با ايران از خدمات مخابرات استفاده مى كند و پس از بازگشت بر حسب شأن و شرايط افراد، از دوستان و آشنايان پذيرايى مى كند و آنان را به وليمه حج ميهمان مى كند و هداياى خريدارى شده را به افراد مى دهد. سفر حج با اعطاى هدايا به اتمام مى رسد.
براى كشور مقصد نيز از درخواست ويزا، ورود به فرودگاه، انتقال به مكه و مدينه، اسكان در مكه و مدينه، جابجايى در شهر، انجام مراسم در مسجدالحرام، مواقيت و مواقف و اماكن تاريخى، تهيه قربانى، غذا و مواد اوليه و انواع كالا در بازارها، تأمين بهداشت عمومى تا اعزام حجاج به كشورهاى خودشان را شامل مى شود.
البته عمده آثار حج در كشور مقصد شكل مى گيرد.
برحسب تقسيم بندى اقتصادى، حج در بازار كالا و خدمات، بازار كار، بازار سرمايه و بازار پول اثر دارد. در بخش كالا و خدمات داخلى، بازار انواع كالا و خدمات مورد نياز حج از لباس احرام، كتاب، غذا و مواد اوليه تا خدمات پزشكى و گذرنامه. . . . را شامل است.
در بخش بازار كار، حج باعث ايجاد بنگاه هاى مسافرتى زيارتى در بخش خصوصى و استخدام افراد مختلف براى تأمين خدمات حج در بخش دولتى مى شود. در بازار سرمايه پول حج باعث ورود و خروج ارز، تغيير پس انداز ملى، جمع آورى نقدينگى و تبديل آن به سرمايه گذارى و تغيير سرمايه كشور مى گردد.
از جهت بخش هاى حساب ملى، حج درمصرف ( C( ، سرمايه گذارى ( I( ، هزينه دولت ( G( ، خالص صادرات ( X - M( اثر دارد.
حج از بعد اقتصاد بين الملل به جهت نياز به خريد كالا در خارج از كشور، تقاضاى ارز خارجى (ريال سعودى يا دلار يا. . .) افزايش مى يابد و بر حسب عرضه و شيب آن، نرخ برابرى ارز داخلى و خارجى تغيير مى كند. اين مبالغ به خريد كالا و خدمات خارجى اختصاص مى يابد. بخشى از اين كالا و خدمات در عربستان مصرف مى شود و بخشى به صورت سوغات داخل كشور مى آيد.
در واقع در ازاى خروج ارز معادل بخشى از آن به صورت كالا به داخل كشور برمى گردد و اين كالا بر حسب تفاوت قيمت آن در خارج و داخل، باعثِ اثر بر بازار داخلى مى شود. اگر تفاوت قابل توجه باشد انگيزه خريد كالا از خارج زيادتر است و به علت جابجايى حدود يك ميليون نفر در سال از طريق حج و عمره كالاهاى زيادى وارد كشور مى شود و بخشى از نيازهاى داخلى از آن طريق تأمين مى شود و تقاضاى داخلى نسبت به آن كالاها كاهش مى يابد. كالاهاى وارداتى توسط زوار شامل پوشاك، وسايل الكترونيكى خانه، كتاب، اسباب بازى و. . . است كه بر حسب حجم آن ميزان اثرگذارى تفاوت پيدا مى كند.
ص: 24
از بعد ارزش افزوده، حج در خدمات و صنعت اثرگذار است و به صورت جزئى براساس فعاليت هاى اقتصادى 72 گانه مؤثر در توليد ناخالص داخلى، حج در امور ذيل به صورت مستقيم مؤثر است.
1. ساخت محصولات غذايى و انواع آشاميدنى ها 2. ساخت منسوجات 3. ساخت محصولات چوبى 4. ساخت محصولات كاغذى 5. انتشار و چاپ و تكثير رسانه هاى ضبط شده 6. ساخت وسايل نقليه موتورى 7. ساختمان مسكونى و غير مسكونى 8. عمده فروشى، خرده فروشى، تعمير وسايل نقليه و كالاها 9. هتل و خوابگاه 10. رستوران 11. حمل و نقل جاده اى، هوايى، راه آهن 12. پست و مخابرات 13. بانك 14. بيمه 15. خدمات واحدهاى مسكونى و غير مسكونى 16. خدمات دلال مستغلات 17. خدمات شهرى 18. امور دفاعى 19. امور انتظامى 20. آموزش در مقاطع مختلف 21. بهداشت و درمان دولتى 22. بهداشت و درمان خصوصى 24. دامپزشكى 25. خدمات تفريحى، مذهبى.
بنابراين براى شناخت مباحث واقعى اقتصاد حج لازم است امور ذيل مد نظر قرار گيرد.
الف) شناخت اقتصاد خرد حج شامل:
1. ميزان استطاعت بر حسب طبقات درآمدى و شؤون مختلف 2. اثر حج بر پس انداز خانواده 3. عرضه و تقاضا خدمات آموزشى، بهداشتى و تهيه لباس و حمل و نقل مورد نياز حج 4. عرضه و تقاضا ارز خارجى 5. عرضه و تقاضاى سوغات از خارج 6. عرضه و تقاضاى غذا براى پذيرايى 7. اثر حج بر وقف دارايى 8. اثر حج بر امور خيريه اقتصادى
ب) شناخت اقتصاد كلان حج شامل:
1. اثر حج در ارزش افزوده بخش خدمات، صنعت و كشاورزى 2. اثر حج در مصرف كلان 3. اثر حج بر هزينه دولت 4. اثر حج بر سرمايه گذارى 5. اثر حج بر خالص صادرات 6. اثر حج بر بازار كالا و خدمات 7. اثر حج بر بازار كار 8. اثر حج بر بازار سرمايه 9. اثر حج بر بازار پول 10. اثر حج بر هر يك از سازمان هاى بخش عمومى 11. اثر حج بر رشد و توسعه اقتصاد كشور 12. اثر حج بر ايجاد بازار مشترك اسلامى 13. اثر حج بر توزيع درآمد.
ج - بررسى بهره ورى و كارايى بخش خصوصى و دولتى در انجام و عرضه هر يك از خدمات تا معلوم شود سپردن كدام نوع خدمات به بخش خصوصى يا دولتى مناسب است. گر چه به نظر مى آيد سياست گذارى كلى بر دوش دولت است و كارهاى اجرايى را بخش خصوصى بهتر انجام مى دهد.
مباحث فوق براى كشور مقصد و مبدأ هر دو جريان دارد. هرگاه مجموع امور فوق براى تمام كشورها در سطح بين الملل معلوم و با هم تركيب شود آثار حج در اقتصاد كشورها به صورت مجزا براى كل اقتصاد جهانى معلوم مى شود.
ص: 25
منابع
1. قرآن كريم
2. الافغانى، سعيد، اسواق العرب فى الجاهليه و الاسلام، الطبعه الثالثه، دارالفكر، بيروت، 1394 ق.
3. بخش فرهنگى جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ربا، چاپ اول، موسسسه بوستان كتاب قم، 1381 ش.
4. جعفريان، رسول، آثار اسلامى مكه و مدينه نشر مشعر، تهران، 1379 ش.
5. الريشهرى، محمد، الحج، العمرة فى الكتاب و السنه، دارالحديث، قم، الطبعة الاولى، 1376ش.
6. سازمان حج و زيارت، همراه با حج، 1381.
7. الصدوق، ابوجعفر محمدبن على، علل الشرايع، داراحياء التراث العربى.
8. على، جواد، المفصل فى تاريخ العرب قبل الاسلام، الطبعة الاولى، دارالعلم، بيروت، 1971م.
9. الكلينى، محمد بن يعقوب، الكافى، دارالكتب الاسلاميه، تهران، 1391ق.
10. الواقدى، كتاب المغازى، تحقيق مارسدن جونز، موسسه الاعلمى للمطبوعات، بيروت.
11. الهندى، على المتقى بن حسام الدين، كنز العمال فى سنن الاقوال و الافعال، موسسه الرسالة، بيروت، 14٠9ق.
ص: 26
ص: 27
على اكبر كريمى (1)
محمدحسين دلدار (2)
چكيده
از پيروزى انقلاب اسلامى تاكنون، هنوز نگاه جامع، وسيع و عميقى به ابعاد و ظرفيت هاى عظيم حج كه يكى از پنج ستون اصلى دين مبين اسلام به شمار مى آيد به وجود نيامده است. در سال هاى قبل از پيروزى انقلاب اسلامى حضرت امام خمينى (رحمه الله) با بيان صريح و عالمانۀ خود از ابعاد مختلف سياسى، اجتماعى و حتى اقتصادى حج ابراهيمى - محمدى پرده برداشت و حقايق بلندى را از اين كنگرۀ سراسرى بر همگان آشكار ساخت كه البته به سبب شرايط خاص آن زمان، بيشتر تمركز ايشان به ابعاد اجتماعى - سياسى حج بود و كمتر از ابعاد اقتصادى آن بحثى مطرح مى شد اما همچنان، اين دريچه پيش روى ما باز است. بعد از انقلاب اسلامى و استقرار نظام جمهورى اسلامى اين فريضه بيش از پيش مورد توجه قرار گرفت و در برنامه ريزى مسئولان و نگاه هاى مردمى جلوه كرد. در سال هاى اخير نيز ابعاد و ظرفيت هاى اين پديدۀ چند بُعدى به ويژه در بخش اقتصادى و با رويكرد نظام وار و به هم پيوسته از سوى رهبر عزيز انقلاب مطرح گشت و ايشان به نكات نابى از اين مسئله پرداختند و رهنمودهايى را به مسئولان و مردم ارائه دادند. در اين تحقيق
ص: 28
سعى شده است كه با الهام از رهنمودهاى امام و رهبرى و در پرتو وسيع تر تعاليم اسلامى و مشاهدات اقتصادى، ظرفيت هاى مغفول اين اجتماع عظيم، همچون تكيه بر بازار بين المللى اسلامى و رفع مشكلات اقتصادى و معيشتى مسلمين و توانمندسازى اقتصاد كشورهاى مسلمان و قطع دست بيگانگان از اقتصاد ايشان، شناخته و كشف گردد تا با توجه به آن بتوان به اعتلاى اقتصادى نظام جمهورى اسلامى و ساير كشورهاى مسلمان كمك و راه را براى عزت و عظمت دنياى اسلام هموارتر نمود.
واژگان كليدى: حج ابراهيمى - محمدى، ظرفيت هاى اقتصادى، رويكرد سيستمى، امام خمينى، مقام معظم رهبرى
پديدۀ حج، در بين احكام و عبادات اسلامى از جايگاه ويژه و ممتازى برخوردار است تا جايى كه يكى از ستون هاى پنج گانۀ دين مبين اسلام شمرده شده است. در اين مقاله سعى داريم با تكيه بر بيانات امام خمينى (رحمه الله) غالباً و رهبر معظم انقلاب به بررسى ابعاد و ظرفيت هاى اقتصادى اين كنگرۀ سراسرى با يك نگاه كل نگر و سيستمى بپردازيم. چرا كه بررسى جنبه ها و ابعاد مختلف حج، بدون يك نگاه جامع و نظام مند ميسر نخواهد بود و ما بايد ابعاد اين فريضۀ الهى را در كنار هم و در يك مجموعۀ منسجم بررسى و تحليل نماييم و به نظر نويسنده بدون داشتن چنين نگاهى بررسى و تحليل بيانات اين دو متفكر و رهبر جهان اسلام، كارى ناقص خواهد بود. در ابتدا به برخى شاخص ها و اصول اساسى اقتصادى از ديدگاه امام خمينى (رحمه الله) اشاره كرده، آن گاه ظرفيت هاى اقتصادى حج را بر مبناى همين اصول و شاخص ها بررسى و تحليل خواهيم كرد. قابل ذكر است كه از ديدگاه رهبر كبير انقلاب اسلامى، اقتصاد بايد داراى برخى مؤلفه ها باشد كه شايد لزوماً در اقتصاد متعارف كنونى پذيرفته شده نباشد و يا حتى در عمدۀ موارد داراى تضاد و تقابل باشد. گذشته از آن، نكته اى كه در اين اصول و معيارها ديده مى شود ديد جامع و كل نگر و به عبارتى سيستمى حاكم بر اسلام و بالتبع انديشۀ رهبر انقلاب اسلامى ايران در اين زمينه مى باشد كه بدون درك و فهم اين ديد، محتوا و عمق نگرش ايشان به مسائل اقتصادى و به دنبال آن ظرفيت هاى اقتصادى كنگرۀ عظيم حج، قابل حصول نخواهد بود. براى همين منظور بعد از ارائۀ اصول و معيارهاى اقتصادى، به تعريف و تبيين اين تفكر و نگرش خواهيم پرداخت.
گفتنى است در اين نوشتار به دليل شباهت و همخوانى بسيار بيانات حضرت امام (رحمه الله) با رهبرى معظم انقلاب و بلكه حتى الگوگيرى ايشان از بنيان گذار انقلاب اسلامى در اكثر قريب به اتفاق ارجاعات از بيانات امام (رحمه الله) استفاده شده است.
ص: 29
- برائت از مشركين
- رفع وابستگى به شرق و غرب ( اقتصاد كمونيزم و سرمايه دارى)
- اتحاد و همكارى مسلمين براى دفع بيگانگان
- محروميت زدايى
- دفاع از مستضعفين و محرومين جهان
- استقلال
- وابستگى بيگانگان به مسلمين
- طرح و حل و فصل مشكلات و مسائل اقتصادى كشورهاى اسلامى
- تقدم منافع اقتصادى جهان اسلام بر ملى گرايى و گروه گرايى و منافع شخصى
- تفاهم و برادرى بين مسلمين (روحيه همكارى به جاى رقابت و تقابل)
در تعريف سيستم هيچنز (1)(1376) ، سيستم را كل پيچيده، «مجموعه اى از اشياء (2)يا اجزاء (3)مرتبط، پيكره اى (4)سازمان يافته از اشياء مادى و غير مادى مى داند» و يا در تعريف ديگر از او سيستم «مجموعه دانش ها (5)يا باورها (6)است كه به صورت كل سازمان يافته در نظر گرفته مى شوند» . سيستم، يك پيكره جامع و فراگيرى از دكترين ها، عقايد، نظريه ها، فعاليت هاى اجرايى و غيره است كه به صورت يك مكتب فلسفى، مذهب، دولت و غيره متجلى مى شود. اما نكته اى كه در تعريف سيستم وجود دارد يك هويت جمعى مستقل از تك تك اجزاء است كه فون برتالنفى (7)اولين كسى بود كه نشان داد، يك سيستم عبارت از كلى است كه در حاصل جمع ساده اجزاى تشكيل دهنده آن، خلاصه نمى شود. (صادقپور، 1375)
همچنين زاهدى (1389) در تعريف نظام مى گويد: «سيستم (نظام) مجموعه اى است از اجزاى به هم
ص: 30
وابسته كه به علت وابستگى به اجزاى خود، كليت جديدى را پديد آورده اند. اجزاى سيستم ضمن برخوردارى از ارتباطات كنشى و واكنشى، از نظم و سازمان خاصى پيروى مى نمايند و در جهت تحقق هدف هاى معينى كه دليل وجود سيستم است، فعاليت مى كند. نظام به مفهوم جديدش داراى اجزايى است كه در تعاريف گوناگون به آنها اشاره شده است. با وجود اين، دو مفهوم اساسى «كليت» و «روابط فيما بينى ميان عناصر نظام» در تمام تعاريف وجود دارد» . (جهانيان،1382)
از ويژگى هاى نگرش سيستمى توجه به كل (1)يا «كل گرايى» (2)است. قسمت اعظم مفاهيم مرتبط با آن در شناخت سازمان ها و درك صحيح موقعيت و نيز اداره امور پديده هاى مركب و پيچيده مورد استفاده قرار گرفته است. (هيچنز، 1376) در مورد تفاوت روش سيستمى و روش تحليلى، «ژوئل دوروسنى» و «جون بيشون» در كتاب روش تفكر سيستمى خود بيان مى دارند كه «روش سيستمى» بر خلاف «روش تحليلى» همه اجزاء تشكيل دهندۀ سيستم مورد بررسى را در برمى گيرد و روابط و آثار متقابل آنها را روشن مى سازد. . . . ايشان در تعريف سيستم مى گويند: «هر سيستم مجموعه اى است از اجزاى تشكيل دهندۀ آن و روابط و آثار متقابل اين اجزاء با يكديگر. در تعريفى كامل تر از سيستم در اين كتاب آمده است: سيستم؛ يعنى مجموعه اى متشكل از عوامل گوناگون كه روى يكديگر به طور ديناميكى اثر مى گذارد، و براى به انجام رساندن كار و يا دست يافتن به هدف خاصى سازمان يافته اند. (دروسنى و بيشون، 137٠) شايد بهترين تعريف از سيستم را «راسل اكاف» ارائه كرده است. او معتقد است سيستم مجموعه اى از دو يا چند عنصر است كه داراى شرايط سه گانه ذيل هستند:
1. رفتار هر كدام از عناصر، كل را متأثر مى سازد؛
2. رفتار هر عنصر و تأثير آن بر كل با ديگر عناصر وابستگى متقابل دارد؛
3. سيستم هاى فرعى به صورتى كه شكل گرفته باشد هر كدام به روى مجموعه تأثير مى گذارند و اثر هيچ كدام به طور مستقل و مجزا مطرح نيست. (اكاف،1981)
به طور خلاصه، نگرش سيستمى، بررسى پديده ها از طريق در نظر گرفتن كليت آنهاست. در واقع مى توان گفت كه در اين نگرش آميزۀ جديدى از روش هاى قياسى و استقرايى است كه مى تواند ضمن دارا بودن محاسن هر دو، فاقد عيوب آنها باشد. زيرا، در آن، هم كليت پديده و هم ارتباط بين اجزاى تشكيل دهندۀ آن مورد توجه قرار مى گيرد. به عبارت ديگر تنها به بررسى رفتار اجزاء اكتفاء نمى شود زيرا كل موجود، شخصيت و كليتى دارد كه با مجموعه تك تك اجزاء متفاوت است و در عين حال، ارتباط كنشى و واكنشى اجزاء با يكديگر، تغييراتى را در كل پديد مى آورد كه توجه به آنها را الزامى مى سازد.
ص: 31
نگرش سيستمى چارچوبى منطقى و علمى ارائه مى دهد كه با ساير نگرش ها متفاوت است و اين تفاوت، از چند بُعدى بودن آن ناشى مى شود. لذا فردى كه قالب ذهنى خود را بر مبناى سيستم نگرى استوار مى سازد، مى تواند به شناخت كاملترى از محيط خود دست يابد و با آگاهى از سيستم هاى گوناگون، ارتباطات موجود بين آنها و همچنين شناخت نقش و موقعيت خود در هر يك از آنها، ميزان تأثيرپذيرى و اثرگذارى خويش را بر آنها ارزيابى كند و در جهت بهبود سيستم هاى محيطى خويش بكوشد. (زاهدى،1389)
دين مبين اسلام هم به دليل جامعيت خود و در برگرفتن تمامى زوايا و ابعاد زندگانى بشر، داراى يك نظام به هم پيوسته و كامل است كه مى تواند تمامى نيازهاى بشر را در تمامى شئون مرتفع سازد و او را به عنوان آخرين و كامل ترين دين به سعادت حقيقى برساند.
امام خمينى (رحمه الله) در اين باره مى فرمايد:
مفهوم مذهب و رهبر مذهبى در فرهنگ اسلامى بسيار تفاوت دارد از مفهوم آن در فرهنگ شما كه مذهب صرفاً يك رابطه شخصى و معنوى است بين انسان و خدا. و ازاين رو مذهب اسلام از هنگام ظهورش متعرض نظام هاى حاكم در جامعه بوده و خود داراى سيستم و نظام خاص اجتماعى و اقتصادى و فرهنگى بوده است كه براى تمامى ابعاد و شئون زندگى فردى و اجتماعى قوانين خاصى وضع كرده است و جز آن را براى سعادت جامعه نمى پذيرد. (صحيفه امام، ج5، ص 389، مصاحبه با روزنامه «تايمز» درباره تبيين مواضع اسلام و سياستهاى آينده ايران)
همچنين امام (رحمه الله) در كتاب ولايت فقيه، احكام عبادى اسلام را منشأ آثار اجتماعى، سياسى و حتى اقتصادى مى دانند:
بسيارى از احكام عبادى اسلام منشأ خدمات اجتماعى و سياسى است. عبادت هاى اسلامى اصولًا توأم با سياست و تدبير جامعه است. مثلاً نماز جماعت و اجتماع حج و جمعه در عين معنويت و آثار اخلاقى و اعتقادى، حائز آثار سياسى است. اسلام اين گونه اجتماعات را فراهم كرده تا از آنها استفاده دينى بشود؛ عواطف برادرى و همكارى افراد تقويت شود؛ رشد فكرى بيشترى پيدا كنند؛ براى مشكلات سياسى و اجتماعى خود راه حلهايى بيابند؛ و به دنبال آن به جهاد و كوشش دسته جمعى بپردازند. (ولايت فقيه، ص 131)
ايشان همچنين دربارۀ جنبه هاى اجتماعى و سياسى حج و پيوستگى آن با جنبه هاى عبادى مى فرمايد:
اين مواقفى كه در اسلام هست مثل عيد فطر، عيد اضحى، قربان، و حج - مواقف حج - نماز
ص: 32
جمعه، جماعات كه در شب و روز انجام مى گيرد، اين مواقف جنبه هاى عبادى دارد، و جنبه هاى سياسى و اجتماعى هم دارد؛ يعنى جنبه عبادى اش در جنبه سياسى اش - اينها - مُدْغَمند، مُنْضَم به همند. (صحيفه امام، ج 4، ص 447)
امام (رحمه الله) در پيام سالگرد كشتار خونين مكه نيز با صراحت بيش ترى از ابعاد مختلف اين فريضۀ الهى پرده برداشته و حتى آن را همانند قرآن براى نيل به اهداف مقدس اسلامى لازم و ضرورى مى دانند:
حج كانون معارف الهى است كه از آن، محتواى سياست اسلام را در تمامى زواياى زندگى بايد جستجو نمود. حج پيام آور و ايجاد و بناى جامعه اى به دور از رذايل مادى و معنوى است. حج تجلى و تكرار همه صحنه هاى عشق آفرين زندگى يك انسان و يك جامعه متكامل در دنياست. و مناسك حج مناسك زندگى است. و از آنجا كه جامعه امت اسلامى، از هر نژاد و مليتى، بايد ابراهيمى شود تا به خيل امت محمد (ص) پيوند خورد و يكى گردد و يدِ واحده شود، حج تنظيم و تمرين و تشكل اين زندگى توحيدى است. حج عرصه نمايش و آيينه سنجش استعدادها و توان مادى و معنوى مسلمانان است. حج بِسان قرآن است كه همه از آن بهره مند مى شوند، ولى انديشمندان و غواصان و درد آشنايان امت اسلامى اگر دل به درياى معارف آن بزنند و از نزديك شدن و فرو رفتن در احكام و سياستهاى اجتماعى آن نترسند، از صدف اين دريا گوهرهاى هدايت و رشد و حكمت و آزادگى را بيشتر صيد خواهند نمود و از زلال حكمت و معرفت آن تا ابد سيراب خواهند گشت. (صحيفه امام، ج21، ص77)
و در ميان اين اهداف، اهداف اقتصادى نيز مد نظر ايشان بوده است، همچنانكه در پيامى خطاب به حجاج و مسلمانان ايران و جهان بيان مى كنند:
(اسلام) اقتصاد را به صورتى سالم و بدون وابستگى، به نفع همگان، در رفاه همه مردم، با اهميت به مستمندان و ضعيفان، بارور مى كند؛ و براى رشد بيشتر كشاورزى و صنعت و تجارت كوشش مى نمايد. (صحيفه امام، ج19، ص343)
اساس مطلب اينجاست كه اسلام آيا دين سياست است و با سياست به همه ابعاد، با مسائل اجتماعى ملتها به همه ابعاد، با مسائل اقتصادى و فرهنگى و همه چيزهايش با همه افراد توأم است، يا اين كه اسلام بايد منزوى باشد، و در صدر اسلام آنهايى كه حكومت دادند همه در اشتباه بودند. (صحيفه امام، ج17، ص205)
حال به تبيين شاخص هاى اقتصادى مذكور در كنگرۀ عظيم حج ابراهيمى - محمدى كه جزء پنج ستون اصلى دين به شمار مى آيد و نمونه اى از معارف و احكام اسلامى در آن مشهود است، با همين رويكرد كل نگر و سيستمى مى پردازيم:
ص: 33
تأكيدات امام (رحمه الله) در اين باره بسيار فراوان است كه خود نشان از نقش محورى اين اصل در جامعه اسلامى دارد. ايشان در پيام خود به حجاج، حج واقعى را تأمين كننده استقلال مسلمانان مى دانند:
مسلمين اگر حج را پيدا كنند، اگر آن سياستى كه در حج به كار رفته است از طرف اسلام، همان را پيدا كنند، كافى است براى اين كه استقلال خودشان را پيدا بكنند، ولى مع الأسف ما گم كرديم اسلام را. آن اسلامى كه الآن دست ماست كه به كلى از سياست جدايش كردند؛ سرش را بريدند. (صحيفه امام، ج10، ص448)
از بيانات شيواى معمار انقلاب پيداست كه عرصۀ حج عرصه اى براى كسب استقلال و قطع دست بيگانگان و زير بار ذلت نرفتن است. ايشان در اين زمينه مى فرمايد:
لذت اين كه يك حكومت بر يك جامعه بيدار از يك حكومت بر يك جامعه اى كه هيچ خبر از هيچ چيز ندارد بهتر است، از زير بار بيرون آمدن از ابرقدرت ها، ولو هر جور مصيبت هم براى ملت هاى ما داشته باشد، بهتر است از اين كه ما در كاخ هاى بزرگ و در خانه هاى چه و كذا و اتومبيل هاى كذا باشيم و نوكر باشيم اگر اينها اين را مى فهميدند، دست از اين كارها برمى داشتند و با ملتها هم صدا مى شدند و وسايل را فراهم مى كردند و اين محفل بزرگ حج را نه اين طورى كه حالا هست، درست به جا مى آوردند و خودشان هم مى آمدند در آن محافل و مى نشستند و مسائلشان را حل مى كردند، آن وقت اسلام يك قدرتى مى شد كه هيچ قدرتى مقابل او نبود. (صحيفه امام، ج13، ص325)
مقام معظم رهبرى نيز با اشاره به فضاى معنوى حج، درباره اين ظرفيت مى فرمايد:
در حج همه ى ملت ها مى توانند. . . با بهره گيرى از فضاى معنوى بيت الله الحرام، خود را براى حركتى هماهنگ و مخلصانه در راهِ بازگشت به حاكميت اسلام و كسب عزّت و استقلال و تلاش براى تحولى اساسى در كشورهاى خود آماده سازند. (پيام مقام معظم رهبرى به حجاج بيت اللَّه الحرام 23/12/1378)
در همين زمينه رهبرى معظم انقلاب با اشاره به جنبه اجتماعى حج و استفاده از ظرفيت آن در جهت اقتدار و استقلال مسلمين مى فرمايد:
در جنبۀ اجتماعى، حج در ميان همۀ فرايض اسلامى بى همتا است؛ زيرا مظهرى از قدرت و عزت و اتحاد امت اسلامى است. هيچ فريضۀ ديگرى بدين سان به آحاد مسلمان، دربارۀ مسايل امت اسلامى و جهان اسلام، درس و عبرت نمى آموزد و آنان را در روحيه و واقعيت، به قدرت و عزت و وحدت نزديك نمى كند. تعطيل اين بخش از حج، بستن سرچشمه يى از خيرات به روى
ص: 34
مسلمين است كه از هيچ رهگذر ديگرى نمى توانند بدان دست يابند. (پيام مقام معظم رهبرى به كنگرۀ عظيم حج 21/٠1/1376)
اجتماع عظيم حج گزاران در كنگره حج، فرصت مغتنمى است براى طرح كردن مشكلات اقتصادى بين مسلمين، ملت ها و دولت هايشان و امام (رحمه الله) در اين باره مى فرمايد:
اجتماع كعبه بزرگترين اجتماعى است كه هيچ دولتى نمى تواند خودش اين اجتماع را ايجاد كند و خداى تبارك و تعالى همچو كرده است كه مسلمين بدون يك مزاحمتها و زحمتهايى و بدون يك خرجهايى كه بر دولت ها باشد، مجتمع مى شوند در آنجا و مع الأسف، استفاده از آن نمى شود. (صحيفه امام، ج13، ص275)
اجتماع در مكّه در اين محافل مختلف با آن يكپارچگى مردم، كه از همه بلاد مسلمين واجب شده است كه بيايند در آنجا، بروند چه بكنند، چه بكنند. . . خدا كه احتياج به عبادت من و تو ندارد. خداى تبارك و تعالى مى خواهد كه مردم را مجتمع كند، واجب كرده است اينها را كه جمع بشوند در آنجا و مسائل اسلام را طرح كنند و حل كنند. مع الأسف، در اثر بى اطلاعى ماها، در مكّه مجتمع مى شوند، لكن به مسائل خودشان درست نمى رسند. (صحيفه امام، ج13، ص324)
حج براى اين است كه مشكلات يك سال مسلمين را بررسى كنند و در صدد رفع مشكلات برآيند. (صحيفه امام، ج18، ص51) (1)
فرصت حج براى شناخت مسائل گوناگونى كه جهان اسلام با آن روبروست بسيار فرصت مناسب و بى نظيرى است چرا كه در آن تمام مسلمانان از اقصى نقاط عالم جمع هستند و هر يك از كشور و مملكتى متفاوت براى حضور در مراسم حج مشرف شده اند. قضايايى همچون اشغال فلسطين و سيل پاكستان از مشهودترين مواردى است كه مى توان به عنوان نمونه ذكر كرد.
جهات سياسى زيادى در اجتماعات، جماعات و جُمَعات، و خصوصاً اجتماع گرانبهاى حج مى باشد؛ كه از آن جمله اطلاع بر گرفتاريهاى اساسى و سياسى اسلام و مسلمين است، كه با گردهمايى روحانيون و روشنفكران و متعهدان زائر بيت اللَّه الحرام ممكن است طرح، و با مشورت از راه حلها مطلع، و در بازگشت به كشورهاى اسلامى در مجتمع هاى عمومى گزارش داده، و در رفع آنها كوشا شوند. (صحيفه امام، ج10، ص159)
ص: 35
از مهم ترين و اساسى ترين مسائل اقتصادى كه دنياى اسلام و مسلمين با آن روبرو هستند از جمله مى توان به وابستگى اقتصادى بيش از حد به شرق و غرب، خودباختگى و روحيۀ خود كم بينى، ترك كردن قرآن و احكام اقتصادى اسلام، استفادۀ نادرست از منابع و ذخاير خداداى همچون نفت كه شريان حياتى زندگى امروزين است، عدم اتحاد و برادرى و همدلى بين مسلمين عموماً و به ويژه بين دولت هاى كشورهاى اسلامى است، پذيرش حكومت ها و سياست هاى اقتصادى بيگانگان در كشورهاى اسلامى، فقر و محروميت و عقب ماندگى اقتصادى مسلمين اشاره نمود. فرصت حج، فرصت و ظرفيت بسيار مغتنمى است كه مى توان اين مسائل را در آن طرح و برايش چاره انديشى كرد.
2- 1 - 1. اتحاد و همكارى (به عنوان سرمايه اجتماعى عظيم اسلام)
در تعريف سرمايۀ اجتماعى گفته شده است: «سرمايه اجتماعى عبارت است از ارزش آن جنبه از ساختار اجتماعى كه به عنوان منابعى در اختيار اعضا قرار مى گيرد تا بتوانند به اهداف و منافع خود دست پيدا كنند» (كلمن،199٠، ص59 از نظر «كلمن» سرمايه اجتماعى امرى قابل تملك و پديده اى قابل مشاهده نيست، بلكه در فضاى ارتباطى بين افراد (ونه در خود افراد) موجود بوده و ما قادريم آثار آن را همانند تسهيل كننده تعامل بين افراد و كاهش هزينه و زمان صرف شده در نيل به اهداف مشاهده كنيم. از نگاه او بنيادى ترين عنصرى كه در خلال روابط بين فردى مى تواند به سرمايه اجتماعى موجوديت بخشد، اعتماد متقابل است. در صورت نبود اعتماد، فرآيندهاى اجتماعى مسير طولانى ترى را به ناچار بايد طى نمايند تا به اهداف مورد نظر برسند (كلمن،1377، ص268 - 264 كلمن سه عامل را سبب ايجاد و گسترش سرمايه اجتماعى مى داند: همكارى، ايدئولوژى و هنجارها (ناظمى،1387، ص362 مواردى چون همكارى متقابل، اعتماد، مسئوليت پذيرى و تعهد، مشاركت، صداقت و شفافيت از مهم ترين فاكتورهاى سرمايۀ اجتماعى به شمار مى آيند كه رسيدن به منافع اجتماعى را ميسر مى سازند.
موارد بالا همراه با اتحاد، همدلى و برادرى يكى از بزرگترين سرمايه هاى اجتماعى در يك كشور محسوب مى شود كه اينها كاملاً در دين مبين اسلام و روابط بين مسلمين در نظر گرفته شده است. سليمانى (1387) به نقل از «الويرى» با تبيين اين نوع از سرمايه در دين مبين اسلام مى گويد:
«ساز و كار و روش هاى افزايش و تشديد سرمايه اجتماعى در نگاه متعارف صاحب نظران علوم اجتماعى هنوز نيازمند بررسى و تحقيق است، امّا در نگاه دينى روش هاى مشخص و گوناگون براى اين منظور وجود دارد. آموزه هايى همچون امر به معروف و نهى از منكر، حج، عبادات جمعى، صداقت و. . . نقش مؤثرى در افزايش سرمايه اجتماعى دارد» .
امام خمينى (رحمه الله) در بيان مصائب مسلمين، حج را ابزار تفاهم و تعامل بين مسلمانان معرفى مى نمايند:
ص: 36
يك مشكل ديگر عدم رابطه بين ملتهاست. ملتها با هم روابطشان يا هيچ نيست، يا كم است. تمام مؤمنين به حسب فرمان خدا برادرند؛ برادرها بايد از حال برادرها مطّلع باشند. برادرها بايد مشكلات برادرشان را حل كنند. اسلام در عين حالى كه نقشه اين مطلب را، كه تفاهم بين همه قشرها باشد، كشيده است، و آن مسئله حج است، فريضه حج كه تمام كشورهاى اسلامى را موظف كرده است كه افراد مستطيعشان بروند به مكه، آنجا هم مواقف متعدده فراهم كرده اسباب را كه تفاهم باشد، مسلمين مع الأسف غفلت دارند. اگر دولتها بخواهند يك مجلسى را از دويست نفر آدم از بلاد مختلفه جمع بكنند، چه زحمتها و چه خرجها بايد تحمل كنند تا اين كه دويست نفر جمع بشود در يك نقطه اى بخواهند كه يك محفلى در آن نقطه درست كنند، خداى تبارك و تعالى يك محفل چندين ميليونى براى مسلمين تهيه كرده است و گفته است بروند همه در آنجا، و همه هم برادرند. مؤمنها اخوه هستند، برادرند. (صحيفه امام، ج9، ص331) (1)اما در مورد كاركردها و آثار اقتصادى اين نوع از سرمايه، سه جنبۀ اساسى را مى توان در نظر گرفت:
1. امنيت
محل اجتماع مسلمين يعنى كعبه و مسجد الحرام كه در ايام پر از صفا و معنويت حج، مسلمين از سراسر عالم گرد آن جمع مى شوند داراى ويژگى هاى منحصر به فردى است؛ از جمله آنكه خانۀ كعبه و پيرامون آن داراى ابعاد مختلف امنيت است: امنيت كامل جانى، امنيت مالى، امنيت روحى و روانى، امنيت زيست محيطى، امنيت اخلاقى و امنيت از ورود غيرمسلمانان (قاضى عسكر، 1386
اين ابعاد كه هر كدام به اين محل مقدس ارزش و اعتبارى ويژه مى بخشد، جزء اساسى ترين مسائلى است كه براى شروع يك فعاليت اقتصادى لازم و ضرورى است و براى ايجاد آن بايد مبالغ هنگفتى را هزينه نمود. تمام فعاليت هاى اقتصادى اعم از سرمايه گذارى، توليد، كارآفرينى و نيز فعاليت هاى تجارى بايد در موقعيت هايى باشند كه حداقل هايى از امنيت را دارا باشند و اسلام با فراهم نمودن چنين زمينه اى مسلمانان را در اين امر مهم يارى نموده است. مسلمانان در محيط امن مكه براحتى مى توانند هر فعاليت اقتصادى را بدون مزاحمت طبيعى و غيرطبيعى برنامه ريزى و اجرا نمايند، غير مسلمانان با توجه به فقدان چنين فضاى امن و آرامى كه بهترين بستر براى به كاراندازى يك فعاليت اقتصادى است به ناچار با مسائل و مشكلات فراوانى مواجهند و در موارد بسيارى از شروع و يا ادامۀ فعاليت خود باز مى مانند.
فعاليت هايى چون سرمايه گذارى، توليد، تجارت و خدمات در چنين محيطى براحتى مى تواند توسط
ص: 37
مسلمانان فراهم گردد و بازارهاى اسلامى با امنيت كامل تشكيل و رونق يابند و مسلمين از آنها مايحتاج خود را تهيه نمايند.
2. كاهش هزينه هاى مبادلاتى
مسلمانان با وجود اخوت و برادرى كه بين آنان حاكم است و نيز مذهب و مرام و مسلك واحدى كه دارند، معمولاً اعتماد متقابلى به يكديگر دارند كه در ادبيات سرمايه اجتماعى بسيار حائز اهميت است. از مهم ترين كاركردهاى اقتصادى اعتماد اين است كه هزينه هاى مبادلاتى (1)مربوط به هماهنگى هاى رسمى نظير قراردادها، سلسله مراتب، مقررات ديوان سالارانه، هزينه هاى كسب اطلاعات و هزينه هاى مربوط به فعاليت هاى قانونى را كاهش مى دهد. در انعقاد قرارداد بين دو يا چند نفر، بسته به اينكه اطراف قرارداد در چه سطحى از اعتماد به يكديگر قرار داشته باشند، در تنظيم قرارداد جانب دقت و احتياط را بالا مى برند كه بالطبع هزينۀ انعقاد قرارداد را افزايش مى دهد و هرچه اين اعتماد شديدتر باشد، هزينه هاى انعقاد قرارداد كمتر خواهد بود.
البته قرارداد كاملى كه بتواند تمام جوانب و هزينه هاى جانبى يك قرارداد را در برداشته باشد، غير ممكن يا بسيار مشكل و پرهزينه است. در اين حالت است كه اعتماد و سرمايه اجتماعى به كمك افراد و گروه ها آمده و با كاهش فرصت طلبى، ضعف هاى موجود در قراردادهاى ناقص را جبران كرده و ضمن ايجاد رونق اقتصادى مى تواند بازدهى قراردادها و مناسبات را افزايش داده و هزينه توليد را كاهش دهد (رنانى و ديگران،1386، ص136 - 137
در چنين شرايطى مسلمانان با داشتن اعتماد متقابل شديد به يكديگر به راحتى مى توانند با ديگر مسلمانان وارد فعاليت هاى اقتصادى شوند و بسيارى از هزينه هاى مربوط به جستجوى شركاى موثق و نظارت و كنترل شريك به منظور عدم تخلف او و بسيارى از هزينه هاى ادارى و قانونى تنظيم سند را كاهش دهند. براى مثال دو نفر تاجر از دو كشور مختلف وقتى براى انجام فريضۀ حج وارد مكه مى شوند و در محيط معنوى و الهى آن با هم آشنا شده و با يكديگر گفتگو كرده و تبادل نظر نموده و از اوضاع يكديگر مطلع مى شوند و تجربيات خود را در اختيار همديگر مى گذارند، خيلى راحت تر مى توانند با يكديگر قرارداد و همكارى اقتصادى داشته باشند تا همين دو نفر در شرايطى خارج از فضاى امن و معنوى حج كه در انعقاد قرارداد بايد چندين نوع وثيقه و ضمانتى را به طرف مقابل ارائه دهند تا فرد مقابل فكر غش و فريب در معامله را به خود راه ندهد و باز هم كامل نمى تواند جلو شكست در معامله را بگيرد.
ص: 38
(1). رفع اطلاعات نامتقارن
ما نوعاً در بازار با پديده اى به نام اطلاعات نامتقارن مواجهيم كه امر توليد و به طور كلى فعاليت هاى اقتصادى را تحت تأثيرات سوء خود قرار مى دهد و اين، خصوصيت بازارهاى غير رقابت كامل است. اين واقعيت شامل دو نوع خطاست اول انتخاب بد (2)(معكوس) و دوم خطر اخلاقى (3). در مورد خطاى اولى مى توان به موارد استخدام كارگران و اجاره زمين و ماشين آلات و كالاهاى سرمايه اى اشاره كرد و در مورد خطاى دوم مى توان به كم كارى و ريسكى بودن و عدم مهارت كارگران عطف نمود. هر دو نقيصه ناشى از مشكل ماهوى بازار يعنى فقدان اطلاعات كامل است كه اين اشكال اساسى از طريق سرمايه اجتماعى موجود در حج به خوبى قابل معالجه است؛ در فضاى اعتماد و صداقت و همكارى موجود در بين مسلمين هيچ كس به دنبال فريب و نارو زدن به طرف مقابل نيست چرا كه خدا و دين او بدان ها اين گونه سفارش فرموده است به ويژه در مكان مقدسى چون مكه. در چنين شرايطى فعالان اقتصادى آن چنان كه هستند خود را نشان مى دهند و كارفرماى و كارگر هيچ يك تظاهر به دروغ نمى كنند و افراد مى توانند با آگاهى و اطلاعات صحيح و كامل دست به انتخاب شغل و كارگر مورد نياز خود بزنند.
متاسفانه با همه اين مزيت ها و بركاتى كه حج ابراهيمى - محمدى دارا مى باشد، مسلمين از اين ظرفيت عظيم بهره نگرفته اند. امام (رحمه الله) نيز با تيزبينى خاص خويش، نقش اين امر را در دنياى اسلام ضرورى مى ديدند و با اشاره به دردها و مسائل دنياى اسلام، بزرگترين آن را اختلاف و تفرقه دانسته مى فرمايند:
مشكلات مسلمين زياد است، لكن مشكل بزرگ مسلمين اين است كه قرآن كريم را كنار گذاشته اند و تحت لواى ديگران درآمده اند. قرآن كريم كه مى فرمايد كه ( وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا ) (4)، ما اگر همين يك آيه را، مسلمين اگر همين يك آيه را عمل به آن بكنند تمام اشكالات اجتماعى و سياسى و اقتصادى و همه چيزشان بدون تشبث به غير رفع مى شود. (صحيفه امام، ج13، ص275)
امام خمينى (رحمه الله) ظرفيت منحصر به فرد حج در ايجاد وحدت بين مسلمين را به خوبى در كتاب ولايت فقيه خود تبيين نموده و از ناتوانى غير مسلمانان در ايجاد چنين اجتماعاتى بحث كرده و مسلمين را به استفادۀ حداكثرى از اين فرصت دعوت مى نمايند:
ص: 39
در كشورهاى غير اسلامى، يا حكومتهاى غير اسلامى در كشورهاى اسلامى، هرگاه بخواهند چنين اجتماعاتى فراهم آورند، مجبورند ميليونها از ثروت و بودجه مملكت را صرف كنند. تازه اجتماعات آنها بى صفا و ظاهرى و عارى از آثار خير است. اسلام ترتيباتى داده كه هر كس خودش آرزو مى كند به حج برود، و راه افتاده به حج مى رود. (ولايت فقيه، ص132)
ايشان در ديگر جاى با اشاره به آيۀ 97 سورۀ مائده (1)در بيان سرّ حج مى فرمايد:
سرّ و انگيزه حج و غايت قرارداد كعبه و بيت الحرام را، نهضت و قيام مسلمانان براى مصالح ناس و توده هاى مستضعف جهان ذكر مى فرمايد. بايد در اين اجتماع عظيم الهى كه هيچ قدرتى جز قدرت لايزال خداوند نمى تواند آن را فراهم كند، مسلمانان به بررسى مشكلات عمومى مسلمين پرداخته و در راه رفع آنها با مشورت همگانى كوشش كنند. يكى از بزرگترين و اساسى ترين مشكلات، عدم اتحاد بين مسلمين است كه بعضى از به اصطلاح سران كشورهاى اسلامى منشأ آن مى باشند كه مع الأسف براى رفع آن تا كنون اقدام چشمگيرى نشده است.
همچنين حضرت امام (رحمه الله) به صراحت از منافع اقتصادى حج سخن مى گويند كه بايد به شهود و بروز برسد:
به ابراهيم خليل اللَّه خطاب مى شود كه مردم را به حج بخوان تا براى «شهود منافع» خود از همه اقطار بيايند. اين منافع جامعه است: منافع سياسى، اجتماعى، اقتصادى، فرهنگى بيايند و ببينند. (صحيفه امام، ج18، ص91)
2- 1 - 1 - 1. نقش اتحاد در تشكيل جبهه مستضعفين
ايشان همچنين در اهميت اين اصل اساسى به مسئله جبهه مستضعفين اشاره كرده و مى فرمايد:
و از جمله وظايف در اين اجتماع عظيم، دعوت مردم و جوامع اسلامى به وحدت كلمه و رفع اختلافات بين طبقات مسلمين است؛ كه خطبا و گويندگان و نويسندگان در اين امر حياتى اقدام نمايند؛ و كوشش كنند در به وجود آوردن جبهه مستضعفين؛ كه با وحدت جبهه و وحدت كلمه و شعار «لا اله الا اللَّه» از تحت اسارت قدرتهاى شيطانى اجانب و استعمارگران و استثمارگران بيرون آيند، و با اخوت اسلامى بر مشكلات غلبه پيدا كنند. (صحيفه امام، ج10، ص159)
امام (رحمه الله) در جملات بالا چند وظيفه كليدى حجاج را بيان مى كنند:
1. دعوت به اتحاد 2. رفع اختلافات بين طبقات مسلمين ( اعم از اختلافات مذهبى، قومى، قبيله اى، اقتصادى) 3. ايجاد جبهۀ مستضعفين عليه قدرت هاى شيطانى 4. غلبه بر مشكلات با اخوت اسلامى
ايشان همچنين وحدت مسلمين را در حج، شرط رسيدن به آرزوها و اميال انسانى مى دانند:
ص: 40
و شرط همه مناسك و مواقف براى رسيدن به آرزوهاى فطرى و آمال انسانى، اجتماع همه مسلمانان در اين مراحل و مواقف و وحدت كلمه تمامى طوايف مسلمين است بدون اعتنا به زبان و رنگ و قبيله و طايفه و مرز و بوم و عصبيت هاى جاهلى، و هماهنگ خروشيدن بر دشمن مشترك است. (صحيفه امام، ج20، ص9٠)
2- 1 - 2. فقر و وابستگى اقتصادى
در اينجا به راحتى مى توان دريافت كه يكى از مشكلات عمومى مسلمين كه در دو گفتار بالا آمده است مشكلات خاص اقتصادى به ويژه فقر و وابستگى است كه دامنگير همۀ كشورهاى اسلامى شده است. امام (رحمه الله) مى فرمايد:
برادران و خواهران مسلمان من! آگاهيد كه تمام منافع مادى و معنوى همگى ما را ابرقدرت هاى شرق و غرب مى برند؛ و ما را در فقر و وابستگى سياسى، اقتصادى، فرهنگى و نظامى قرار داده اند. به خود آييد و شخصيت اسلامى خود را بيابيد. زير بار ظلم نرويد. و هوشيارانه نقشه هاى شوم جهانخواران بين المللى را - كه در رأس آن امريكاست - افشا كنيد. (صحيفه امام، ج10، ص159)
اين مشكلات در حالى است كه كشورهاى اسلامى با داشتن ذخاير غنى فراوان از نفت و گاز به راحتى مى توانند علاوه بر تأمين رفاه خود، حتى نيازهاى غير مسلمانان را نيز فراهم سازند. امام (رحمه الله) در اين زمينه بيان مى كنند:
شريان حيات شرق و غرب در دست اينهاست [كشورهاى اسلامى]، نفت شريان حيات اينهاست. اگر ده روز نفت را به روى آنها [آمريكا و اسرائيل] ببندند خاضع مى شوند آنها. در عين حالى كه اين شريان در دست حكومت هاى باصطلاح اسلامى است، در عين حال تقديم مى كنند و التماس هم مى كنند.
اين مصيبت نيست؟ براى مسلمين اين مصيبت نيست كه همه چيزمان را بدهيم به خارجى ها و در طبق اخلاص بگذاريم و با منت كشيدن از آنها كه بپذيرند؟ (صحيفه امام، ج18، ص 54)
حضرت امام همچنين تأكيد بسيارى بر لزوم آگاهى و لمس فقر فقرا در حج داشته و از حجاج مى خواهند تا حد امكان توقعات رفاهى خود را پايين آورده و در عوض به فكر دردمندان و بيچارگان باشند:
و راجع به حج و آقايانى كه در حج، در كاروانها هستند. حقيقت حج اين است كه شما برويد درد مردم را ببينيد؛ ببينيد فقرا چه جورى هستند، شما هم بشويد آن طور. ببينيد مستمندان جهان چطورند، شما هم [به] آن رنگ درآييد. اگر مردم توقع داشته باشند كه حالا كه ما حج مى رويم بايد براى ما همچو رفاه حاصل بشود كه در منازلمان هم نيست، اين حج نمى تواند باشد. آن
ص: 41
حجى كه خداى تبارك و تعالى بر اشخاص واجب فرموده است اين است كه برويد آنجا زندگانى مردم را ببينيد. . . آقايان روحانيون، مردم را توجه بدهند به اين مسائل كه توقعات آنها در سطح بالا نباشد.
2- 1 - 3. عقب ماندگى اقتصادى
ايشان همچنين در پيامى به زائران بيت الله الحرام با تذكر فلسفه اجتماع عظيم حج مبنى بر اهتمام به امور مسلمين، گزارشى از مصائب اقتصادى ايران قبل از انقلاب ارائه داده و حج را فرصت مغتنمى براى رفع اين امر مى دانند:
ايران كه اكنون حدود سى ميليون مسلمان دارد، از پنجاه سال قبل تا كنون گرفتار در چنگال خاندان پهلوى، كه رسماً نوكر اجانب بوده و هستند، مى باشد. در اين پنجاه سال سياه، اين ملت بزرگ، در تحت فشار پليس و اختناق و شكنجه روحى دست و پا مى زند، و تمام مخازن زيرزمينى و منافع حياتى ملت را شاه به اجانب داده است. نفت را امريكا و گاز را شوروى و مراتع و جنگلها را به علاوه بر بخشى از نفت، انگليس و بعض كشورهاى ديگر. مردم را از تمام مظاهر حياتى محروم نموده و به حال عقب ماندگى نگه داشته. نظام ارتش و فرهنگ ما و اقتصاد كشور، استعمارى و رشد را به همه ابعادش از ملت سلب نموده است. (صحيفه امام، ج4، ص،43و 44)
ايشان در بيانى كلى تر از اوضاع كشورهاى جهان سوم سخن مى گويند و به متفكرين و حجاج در حج، توصيه به تفكر درباره گرفتارى هاى مسلمين مى نمايند:
بايد به يك امر حياتى، كه راهگشا براى رفع همه گرفتاريهاى مسلمين و مستضعفين جهان است، اشاره كنم. و آن اين است كه كسانى كه اندك تفكرى در اوضاع كشورهاى اسلامى بنمايند به وضوح خواهند دانست كه آن چه دو ابرقدرت جهان و قدرتهاى تابع اين قدرتها با هم اتفاق دارند - و هيچ گاه از اين اتفاق دست بردار نيستند - عقب نگه داشتن كشورهاى جهان سوم، خصوصاً كشورهاى پهناور و غنى اسلامى، در ابعاد فرهنگى و اجتماعى و اقتصادى و سياسى و نظامى است، و تحميل جهات استعمارى در تمامى امور مذكوره بر جهان سوم مى باشد. و براى اين مقصد، كه در نظر آنان بسيار داراى اهميت است، زحمتها متحمل شدند و وقتها و پولهاى بسيارى صرف نموده اند و مى نمايند.
امام خمينى (رحمه الله) همچنين در وصيت نامه الهى - سياسى خويش با بيان ابعاد و جوانب مختلف اين عقب ماندگى ها از جمله واردات بى رويۀ كالاهاى مختلف، مصرف گرايى و گرايش به كالاهاى لوكس و تزيينى، نفوذ فرهنگ بيگانه و استعمارى را در جان و فكر مسلمين، ريشه و علت اين امر مى دانند:
رفتن به انگلستان و فرانسه و امريكا و مسكو افتخارى پر ارزش و رفتن به حج و ساير اماكن
ص: 42
متبركه كهنه پرستى و عقب ماندگى است. بى اعتنايى به آن چه مربوط به مذهب و معنويات است از نشانه هاى روشنفكرى و تمدن، و در مقابل، تعهد به اين امور نشانه عقب ماندگى و كهنه پرستى است.
اين جانب نمى گويم ما خود همه چيز داريم؛ معلوم است ما را در طول تاريخِ نه چندان دور خصوصاً، و در سده هاى اخير از هر پيشرفتى محروم كرده اند و دولتمردان خائن و دودمان پهلوى خصوصاً، و مراكز تبليغاتى عليه دستاوردهاى خودى و نيز خودْ كوچك ديدنها و يا ناچيز ديدنها، ما را از هر فعاليتى براى پيشرفت محروم كرد. وارد كردن كالاها از هر قماش و سرگرم كردن بانوان و مردان خصوصاً طبقه جوان، به اقسام اجناس وارداتى از قبيل ابزار آرايش و تزئينات و تجملات و بازيهاى كودكانه و به مسابقه كشاندن خانواده ها و مصرفى بار آوردن هر چه بيشتر، كه خود داستانهاى غم انگيز دارد، و سرگرم كردن و به تباهى كشاندن جوانها كه عضو فعال هستند با فراهم آوردن مراكز فحشا و عشرتكده ها، و دهها از اين مصائب حساب شده، براى عقب نگهداشتن كشورهاست. (1)(وصيتنامه، ص 39)
2- 1 - 4. مصرف گرايى
متأسفانه كشورهاى اسلامى به واسطه برخوردارى از منابع نفتى و اتكاء بيش از حد اقتصادى به درآمدهاى حاصل از آن و عدم استفاده صحيح و بهينه از آن، رويه اى كه پيش گرفته اند، يك رويۀ كاملاً مصرف محور به جاى يك روش توليدمحور است.
امام خمينى (رحمه الله) در پيامى به حجاج و مسلمانان ايران و جهان با تشخيص اين بيمارى در كشورهاى اسلامى كه نمود آن در بازارگردى هاى حجاج در ايام حج بيش از پيش براى همگان قابل مشاهده است، با جسارت تمام از اين مسئله انتقاد مى كنند:
اكنون بازارهاى كشورهاى اسلامى مراكز رقابت كالاهاى غرب و شرق شده است، و سيل كالاهاى تزئينى مبتذل و اسباب بازيها و اجناس مصرفى به سوى آنها سرازير است و همه ملتها را آن چنان مصرفى بار آورده اند كه گمان مى كنند بدون اين اجناس امريكايى و اروپايى و ژاپنى و ديگر كشورها زندگى نمى توان كرد. و مع الأسف مكه معظمه و جده و مشاهد مشرفه حجاز، مركز وحى و مهبط جبرائيل و ملائكۀ اللَّه، كه بايد به حكم اسلام بت هاى جنايتكار را در آنجا شكست و فرياد بر سر آنها زد و از آنها برائت جست، مملو از كالاهاى بيگانگان و بازار براى دشمنان اسلام و پيامبر بزرگ (ص) شده. كثيرى از حجاج بيت اللَّه الحرام كه براى فريضه حج مى روند و بايد در آن مكان مقدس از توطئه بيگانگان به فرياد «يا للمسلمين» برخيزند،
ص: 43
غافلانه در بازارها به جستجوى كالاهاى امريكايى، اروپايى و ژاپنى پرسه مى زنند، و دل صاحب شريعت را با اين عمل، كه با حيثيت حج و حجاج بازى مى كند، به درد مى آورند. (صحيفه امام، ج19، ص 344)
در همين زمينه مى توان با تشكيل بازار متحد اسلامى در ايام حج و بعد از آن، اين روند را متوقف و يا اصلاح نمود؛ به طورى كه يا حجاج كشورها وسائل و مايحتاج و سوغات سفر خود را در داخل كشور خويش، قبل و يا بعد از ايام حج خريدارى نمايند و از اين طريق به اقتصاد ملى خود كمك كنند و به علاوه ايام پرخير و بركت حج را كه محدود بوده و شايد تا آخر عمر دوباره روزى انسان نگردد با بازارگردى ضايع نكنند. در اين زمينه مقام معظم رهبرى مدظله بيان مى كنند:
از جمله غفلت هاى احتمالى در حج، يكى اين است كه كسانى به جاى شركت در نمازهاى جماعت، به جاى طواف مستحبى، به جاى حضور در فضاى معطر مسجدالحرام يا مسجدالنبى - كه از دوران افتخار اسلام و دوران وحى و بعثت، اين همه خاطرات در اين دو محل وجود دارد - سراغ زرق وبرق هاى بى ارزش و پوچ و بازارها و مغازه ها بروند، براى اين كه جيب دولتهاى بيگانۀ لاابالى نسبت به منافع مسلمين را پُر كنند؛ جيب كارگر و سرمايه دارِ آنها را با پول ايرانى و با ثروت ملى شان پُر كنند. به جاى شركت در نماز جماعت، به بازارگردى و دكان گردى بروند و اجناس را تماشا كنند. انسان متأسف مى شود وقتى بشنود هنگامى كه جمعيتِ باشكوه در مسجدالحرام يا مسجدالنبى مشغول اقامۀ جماعتند يا به اقامۀ جماعت مى شتابند، تعداد معدودى حاجى ايرانى - يا مرد يا زن - سراغ بازارها بروند؛ كيسه ها را زير بغل بگيرند و اجناسى را كه در شهر خودشان گاهى ارزان تر و بهتر از آن جا مى توانند پيدا كنند، بگيرند بيايند.
راه دوم اين است كه به جاى عرضۀ كالاهاى وارداتى در اين بازارچه ها در ايام حج كه عموماً اروپايى و آمريكايى هستند و سود اصلى آن عايد كمپانى هاى سرمايه دارى مى شود و بعلاوه معمولاً از كيفيت پايينى برخوردار مى باشند و مهم تر از همه اينكه زمينه ساز تفوق و سلطۀ اقتصادى اين كشورها كه غالباً با اسلام و مبانى اسلامى ميانه اى ندارند بر امت هاى مسلمان شده و مصداق قاعده نفى سبيل است (1)، يكسرى مراكز تجارى و نمايشگاه هايى از كالاها و خدماتِ كاملاً منطبق با فرهنگ اسلام و بدور از تشريفات و تجملاتِ خارج از عرف و عقل و شرع در ايام حج در كشور عربستان از سوى تمامى كشورهاى اسلامى دائر گردد و تنها در آن توليدات اين كشورها عرضه شده و به فروش رسد تا كنگره حج با آن اجتماع ميليونى از مسلمانان، بتواند به منبع سرشارى از درآمد نه فقط براى مردم حجاز بلكه براى جهان اسلام
ص: 44
تبديل گردد و نيز از اين طريق محفلى براى تقويت اقتصادى امت اسلامى و زمينه اى در جهت رشد توليدات كشورهاى اسلامى در ميان جامعه بالغ بر يك ميلياردى مسلمين شود.
حضرت امام خمينى (رحمه الله) دقيقاً به همين مسئله اشاره مى نمايند:
كالاهايى كه در حجاز به حجاج محترم عرضه مى شود، آن چه مربوط به امريكاى مخالف با آرمانهاى اسلامى و اساساً مخالف با اسلام است، خريدارى آنها كمك به دشمنان اسلام است و ترويج باطل است و از آنها بايد احتراز شود. (صحيفه امام، ج20، ص97)
البته اين پيشنهاد در صورتى مى تواند به بهترين شكل عملى گردد كه اين بازارهاى كالاهاى اسلامى در موسم حج توسط تاجران مسلمانى كه در مراسم حج حضور ندارند اداره شود و حتى الامكان حجاج در موسم عظيم حج وقت خود را صرف اين امور نكنند. چرا كه سفر حج، يك سفر معنوى است و نه يك سفر تجارى چنانچه امام (رحمه الله) مى فرمايد:
توجه داشته باشيد كه سفر حج، سفر كسب نيست؛ سفر تحصيل دنيا نيست. سفر الى اللَّه است. شما داريد به طرف خانه خدا مى رويد. تمام امورى كه داريد انجام مى دهيد به طور الهيت بايد انجام بدهيد. مبادا اين سفر را سفر تجارت قرار بدهيد و امور تجارتى در اين سفر مطرح باشد پيشتان، امور معنوى مطرح باشد. چه آقايان اهل علم، و چه كاروانها و رؤساى كاروانها، و چه ساير حُجّاج. سفر، سفر الى اللَّه است؛ نه سفر به سوى دنيا. [اين سفر را] آلوده به دنيا نكنيد. (صحيفه امام، ج10، ص175)
البته بايد دقت كرد كه برنامه ريزى و تلاش براى حل مسائل اقتصادى مسلمين و تبادلات اقتصادى كلان به منظور توسعه و رشد اقتصادى، منافاتى با سفر معنوى حج نداشته و در راستاى اعتلا و منافع مسلمين مى باشد و نه دنياخواهى و كسب و تجارت ِصرف به منظور سود مادى. همچنين اين پيشنهاد براى مسلمانان سراسر دنياست به عنوان تاجر و بازرگان بين الملل و نه به عنوان زائر بيت الله الحرام لذا اين امر منافاتى با فرمايش حضرت امام (رحمه الله) ندارد.
در همين زمينه پيشنهاد مى گردد تا خود شهر مكه، به عنوان يك منطقۀ آزاد تجارى مستقر شود به طورى كه تنها در آن كالاها و توليدات كشورهاى اسلامى عرضه شده و به همين منظور بازرگانان تنها از كشورهاى اسلامى باشند و از پرداخت ماليات و هرگونه تعرفۀ وارداتى و گمركى معاف باشند تا هم قيمت كالاها ارزان تر شود و هم رونق كسب و كار و آزادى تجارت در آنجا سبب جلب تجار تمام امت اسلامى گردد.
علاوه بر اين مى توان از بسيارى از موارد و هزينه هاى غيرضرورى حج همچون ميهمانى ها و تشريفات پر زرق و برق و سوغات و هداياى گران قيمت و لوكس كاست و در عوض در جهت خدمت و كمك به محرومين و مستضعفين و فقرا در موارد مختلف هزينه نمود كما اينكه حضرت
ص: 45
امام (رحمه الله) مى فرمايد:
در اين سال كه به واسطه انقلاب اسلامى به برادران و خواهران ما صدمات و ضررهاى بسيار از حكومت طاغوتى رسيده است و بسيارى از معلولين از حوادث انقلاب احتياج مبرم به كمك دارند، مقتضى است كسانى كه مى خواهند حج استحبابى به جا آورند، هزينه آن را صرف در احتياج برادران و خواهران خود كنند، كه ثواب آن نزد خداوند تعالى بسيار بر حج استحبابى ترجيح دارد. و نيز كسانى كه به عنوان سوغات مصارف ناروا مى نمايند يا تشريفات و مهمانى هاى خارج از رويه در وقت برگشت از حج مى نمايند، مقتضى است اين نحو هزينه ها را صرف احتياج برادران و خواهران عليل و مستمند خود نمايند كه خداوند تعالى به آنان اجر و بركت عنايت فرمايد. (صحيفه امام، ج10، ص: 63)
2- 1 - 5. انتقاد از دخالت شرق و غرب در امور مسلمين
امام خمينى (رحمه الله) ، حج را محملى براى انتقاد از دخالت قدرت هاى غربى و شرقى در امور مختلف مسلمين از مسائل سياسى گرفته تا مسائل اقتصادى مى دانند. در واقع بايد مسلمين خود مقدرات كشورهاى خود را بدست گيرند نه اينكه ساير قدرت ها به ويژه در اقتصاد ايشان دخالت كنند و اينها حق اظهار نظر و ابتكار عمل نداشته باشند. ايشان در پيام برائت از مشركين خطاب به حجاج مى فرمايند:
و يكى از مسائل بسيار مهمى كه به عهده علما و فقها و روحانيت است، مقابله جدى با دو فرهنگ ظالمانه و منحط اقتصادى شرق و غرب و مبارزه با سياستهاى اقتصاد سرمايه دارى و اشتراكى در جامعه است، هر چند كه اين بليه دامنگير همه ملتهاى جهان گرديده است. . . و حق تصميم گيرى در مسائل اقتصاد جهان از آنان سلب شده است. (صحيفه امام، ج20، ص342)
ايشان به حجاج تذكر مى دهند كه بيگانگان چگونه و از چه راه هايى در امور اقتصادى مسلمين دخالت مى كنند:
[مسلمانان] على رغم منابع سرشار طبيعت و سرزمينهاى حاصلخيز جهان و آبها و درياها و جنگل ها و ذخاير، به فقر و درماندگى گرفتار آمده اند و كمونيست ها و زراندوزان و سرمايه داران با ايجاد روابط گرم با جهان خواران، حق حيات و ابتكار عمل را از عامه مردم سلب كرده اند و با ايجاد مراكز انحصارى و چند مليتى، عملاً نبض اقتصاد جهان را در دست گرفته و همه راههاى صدور و استخراج و توزيع و عرضه و تقاضا و حتى نرخ گذارى و بانكدارى را به خود منتهى نموده اند و با القاى تفكرات و تحقيقات خود ساخته، به توده هاى محروم باورانده اند كه بايد تحت نفوذ ما زندگى كرده و الاّ راهى براى ادامه حيات پابرهنه ها، جز تن دادن به فقر باقى نمانده است و اين مقتضاى خلقت و جامعه انسانى است كه اكثريت قريب به اتفاق گرسنگان در حسرت يك لقمه نان بسوزند و بميرند و گروهى اندك هم از پرخورى و اسراف
ص: 46
و تعيشها جانشان به لب آيد. به هر حال اين مصيبتى است كه جهانخواران بر بشريت تحميل كرده اند و كشورهاى اسلامى به واسطه ضعف مديريتها و وابستگى، به وضعيت أسفبار گرفتار شده اند. (صحيفه امام، ج20، ص34٠)
2- 1 - 6. عدم ايستادگى در برابر استعمار و استكبار
از مشكلات ديگرى كه بايد در فرصت حج با توجه به اجتماع عظيم مسلمين و فضاى آكنده از توحيد و نفى عبوديت غير خدا براى مسلمين مطرح شود تا از اين طريق بيدار شوند، لزوم مقاومت و ايستادگى در برابر مستعمرين و مستكبرين عالم است، همچنان كه امام (رحمه الله) در بيان حج مقبول مى فرمايد:
مسلمين بايد در حج وقتى كه مى روند يك حج زنده، يك حج كوبنده، يك حجى كه محكوم كنند اين شوروى جنايتكار و آن امريكاى جنايتكار را؛ يك همچو حجى، حجى است كه مقبول است. اگر ما حج برويم و مصالح مسلمين را در نظر نگيريم بلكه بر خلاف مصالح مسلمين هى روى جنايت ها پرده بپوشيم، نگذاريم مسلمين صحبت بكنند از جنايت هايى كه بر مسلمين مى گذرد و جنايت هايى كه از حكومت ها و از قدرت هاى بزرگ بر مسلمين مى گذرد، ما يك صحبت بكنيم، اين حج نيست، اين يك صورت بى معناست. (صحيفه امام، ج18، ص 53)
ايشان در جاى ديگر با نام نهادن استكبار به عنوان بت بزرگ بيان مى كنند:
مگر ابرقدرت هاى زمان ما بتهاى بزرگى نيستند كه جهانيان را به اطاعت و كرنش و پرستش خود مى خوانند، و با زور و زر و تزوير خود را به آنان تحميل مى نمايند؟ كعبه معظّمه يكتا مركز شكستن اين بتهاست. ابراهيم خليل، در اول زمان، و حبيب خدا و فرزند عزيزش مهدى موعود (عج) در آخر زمان، از كعبه نداى توحيد سردادند و مى دهند. (صحيفه امام، ج18، ص87)
ايشان همچنين با بيان مصائبى كه استكبار و استعمار بر كشورهاى اسلامى تحميل كرده است، در پيامى به حجاج، حج را مظهر مبارزه با استكبار و سياست هاى استعمارى ايشان مى دانند:
(عج) دشمنان غدار شما]. . . ذخاير غنى بلاد شما و دسترنج مظلومان كشورهاى شما را به غارت برده و مى برند؛ و درصدد هستند كه حكومت ها را گوش و چشم بسته و دربست به خدمت خود گمارند، و ملت ها را به دست آنان مصرفى بار بياورند و از رشد انسانى و ابتكار صنعتى كشورهاى مظلوم با حيله ها و توطئه هاى شيطانى جلوگيرى كنند، و وابستگى هر چه بيشتر و اتكا به غرب و شرق را روزافزون كنند، و مجال تفكر براى استقلال و ابتكار را به هيچ كس ندهند، و نفسهايى كه براى بيدارى ملتها آماده اند در سينه ها خفه كنند. . . پس، اكنون كه در مركز اسلام حياتبخش به امر خدا و نداى رسولش گرد آمده ايد و از هر ملت و مذهب در اين مكان عظيم اجتماع كرده ايد، براى اين درد مهلك و سرطان كشنده چاره انديشى كنيد. (صحيفه امام، ج19، ص341)
ص: 47
يكى از اصول و سياست هاى اساسى نظام جمهورى اسلامى ايران در راستاى اهداف متعالى اسلام، دفاع از محرومين و مستضعفين جهان و گرفتن حق ايشان از ظالمان و مستكبران است؛ امام خمينى (رحمه الله) با تبيين اين اصل مى فرمايد:
ما بايد در ارتباط با مردم جهان و رسيدگى به مشكلات و مسائل مسلمانان و حمايت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماييم. و اين را بايد از اصول سياست خارجى خود بدانيم. ما اعلام مى كنيم كه جمهورى اسلامى ايران براى هميشه حامى و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است. و كشور ايران به عنوان يك دژ نظامى و آسيب ناپذير، نياز سربازان اسلام را تأمين و آنان را به مبانى عقيدتى و تربيتى اسلام و همچنين به اصول و روشهاى مبارزه عليه نظام هاى كفر و شرك، آشنا مى سازد. (صحيفه امام، ج21، ص، 92)
و اين دفاع از هر جهت است كه يكى از جهات آشكار آن رفع محروميت و فقر و تهيدستى از جوامع مسلمين است كه قدرت هاى زورگوى اقتصادى دنيا بر كشورهاى جهان سوم و از جمله كشورهاى اسلامى تحميل نموده اند و بدون قطع دست ايشان دفاع از محرومين و رفع محروميت از ايشان معنايى نخواهد داشت. امام (رحمه الله) در پيامى به مسلمانان جهان و حجاج در آستانه عيد قربان با اشاره به بعد سياسى حج و وظايف متفكرين و دلسوزان براى احياء آن بيان مى فرمايند:
مسلمانان امروز و در اين عصر - كه عصر جنگل است - بيشتر از هر زمان موظف به اظهار آن [بعد سياسى حج] و رفع ابهام از آن هستند؛ زيرا بازيگران بين المللى با اغفال مسلمين و عقب نگه داشتن آنان از يك سو، و عمال سودجوى آنان از سوى ديگر، و غفلت زدگان نادان از طرفى، و آخوندهاى دربارى يا كج فهم از سوى ديگر، و متنسكان جاهل از يك طرف، دانسته يا ندانسته پشت در پشت هم ايستاده و در محو اين بُعد سرنوشت ساز و نجات دهنده مظلومان در فعاليت هستند. و لازم است متعهدان و بيداران و دلسوزان براى غربت اسلام و مهجوريت اين بعد در احكام اسلام، به ويژه حج كه اين بعد در آن ظاهرتر و مؤثرتر است، با قلم و بيان و گفتار و نوشتار به كوشش برخيزند؛ خصوصاً در ايام مراسم حج، كه پس از اين مراسم عظيم انسانها مى توانند در شهر و ديار خود با توجه به اين بُعد عظيم مسلمانان و مظلومان جهان را بيدار، و براى خروج مظلومان جهان از تحت فشارهاى روز افزون ستمگران مدعى حمايت از صلح به حركت وادارند. (صحيفه امام، ج19، ص 24)
در عبارات بالا همان طور كه مشهود است بعد سياسى حج مدنظر امام (رحمه الله) است اما بايد توجه كرد كه ايشان هرجا در سخنان خويش از اين بعد سخن مى گويند، همگى ناظر به بعد حكومتى و اجرائى قوانين و احكام اسلامى است كه با توجه به نظام مند بودن احكام اسلامى، يك جزء اساسى و جدائى ناپذير از
ص: 48
آن، همان جنبۀ اقتصادى مى باشد كه بايد همچون ساير جنبه ها در حج ابراهيمى - محمدى مورد توجه دقيق قرار گرفته تا بتواند در راستاى دفاع حقيقى و همه جانبه از محرومان و كاستن فشار اقتصادى ستمگران بر ايشان موفق باشد.
يكى از اصول ثابت اسلام در حكومت اسلامى و بالطبع در اقتصاد اسلامى، در نظر گرفتن مصالح عاليۀ مسلمين و دنياى اسلام، به جاى توجه انحصارى بر مرزهاى مليت و قوميت و منافع ايشان است. در سخنان امام خمينى (رحمه الله) به اين مسئله بسيار اشاره شده است و ايشان همواره از مصالح مسلمين سخن مى گويند به جاى اينكه تنها از مصالح يك ملت، يا يك مذهب و قوم و يا يك گروه خاص دم بزنند. در بعد اقتصادى نيز وضعيت به اين منوال است و ما تنها نبايد به دنبال منافع اقتصادى خود در منطقه باشيم بلكه جهان اسلام اساساً يك امت واحده اند و در صورتى مى توانند به عزت، شكوفايى و اقتدار اقتصادى دست يابند كه با هم همكارى و برادرى داشته باشند نه اينكه رقابت و يا تقابل در منافع در ميانشان حاكم باشد. يكى از عرصه هايى كه به طور آشكار اين اصل را در آن مى بينيم، آوردگاه حج است كه بنا به فرمودۀ قرآن براى قيام ناس (1)قرار داده شده است. قرآن كريم نفرموده است يك ملت و كشور خاص، يك آيين و طرفداران آن و نه يك گروه و قبيلۀ خاص بلكه فرموده است براى همۀ مردم حتى غير مسلمانان. لذا اين عرصه نيز براى تأمين منافع همۀ مردم مسلمان و حتى كافر است. امام (رحمه الله) در پيام حج خود دربارۀ اين مطلب مى فرمايند:
بيت اللَّه الحرام، اول بيتى است كه براى «ناس» بنا شده (2). بيت همگانى است. هيچ شخصيتى و هيچ رژيمى و هيچ طايفه اى حق تقدم در آن را ندارد. اهل باديه و صحرانشينان و خانه به دوشان با عاكفان كعبه و شهرنشينان و دولتمردان در آن يكسانند. (3)اين بيت معظم براى ناس بنا شده، و براى قيام ناس و نهضت همگانى، و براى منافع مردمى.
ايشان با بيان اينكه يكى از مقاصد حج، دفاع از مستضعفين جهان و منافع آنهاست و بزرگترين منفعت ايشان، قطع دست بيگانگان از سر آنهاست، در پيامى به حجاج بيان مى نمايند:
و چه نفعى بالاتر و والاتر از آنكه دست جباران جهان و ستمگران عالم از سلطه بر كشورهاى
ص: 49
مظلوم كوتاه شود، و مخازن عظيم كشورها براى مردم خود آن كشورها باشد. بيتى كه براى قيام تأسيس شده است، آن هم قيام ناس و للناس، پس بايد براى همين مقصد بزرگ در آن اجتماع نمود، و منافع ناس را در همين مواقف شريف تأمين نمود، و رمى شياطين بزرگ و كوچك را در همين مواقف انجام داد.
ايشان همچنين به انگيزه هاى ملى گرايى اشاره كرده و به حجاج گوشزد مى كنند كه:
بايد حجاج محترم كشور انقلاب اسلامى ايران. . . فرياد «يا للمسلمين» اين ملت انقلابى را به گوش همه جهانيان برسانند و به آنان بفهمانند كه ملت ايران از تمام مسلمين نه براى مصالح شخصى و منطقه اى كه براى اسلام استغاثه مى كند و امروز اسلام گرفتار توطئه هاى جنايتكاران جهانخوار است. (صحيفه امام، ج16، ص513)
شايد در ابتدا اينطور به ذهن برسد كه برائت از مشركين چه ارتباطى با اصول و سياست هاى اقتصادى دارد اما نكته اين است كه آن چه در حج به عنوان مراسم برائت از مشركين واجب شده است، در واقع برائت از سياست هاى استكبارى شرق و غرب در استعمار كشورهاى اسلامى است كه تاراج منابع زيرزمينى يكى از مصاديق بارز اقتصادى آن است. امام (رحمه الله) در پيام برائت از مشركين بيان مى كنند:
فرياد برائت ما، فرياد فقر و تهيدستى گرسنگان و محرومان و پابرهنه هايى است كه حاصل عرق جبين و زحمات شبانه روزى آنان را، زراندوزان و دزدان بين المللى به يغما برده اند و حريصانه از خون دل ملتهاى فقير و كشاورزان و كارگران و زحمتكشان، به اسم سرمايه دارى و سوسياليزم و كمونيزم مكيده و شريان حيات اقتصاد جهان را به خود پيوند داده اند و مردم جهان را از رسيدن به كمترين حقوق حقه خود محروم نموده اند. (صحيفه امام، ج20، ص318)
ايشان همچنين در پيام سالگرد كشتار خونين مكه، دربارۀ آثار برائت از مشركين در حج و اينكه اين امر ارتباط كاملاً مستقيمى با منافع كشورهاى اسلامى دارد كه بزرگترين آن قطع دست بيگانگان است بيان مى كنند:
راهپيمايى مكه و مدينه است كه بسته شدن شيرهاى نفت عربستان را به دنبال دارد. راهپيمايى هاى برائت در مكه و مدينه است كه به نابودى سرسپردگان شوروى و امريكا ختم مى شود. (صحيفه امام، ج21، ص84)
ايشان در لزوم اعلام برائت از مشركين در حج و منافع آن بيان مى نمايند:
ممكن نيست حجاج ما به حج بروند و دست به تظاهرات عليه استكبار جهانى نزنند. اصولًا برائت از مشركين از وظايف سياسى حج است و بدون آن، حج ما حج نيست. آل سعود بدانند اگر غير
ص: 50
از اين عمل كنند، در مقابل تمام مسلمين دنيا ايستاده اند و اگر صحيح و درست عمل كنند به نفع خودشان است. (صحيفه امام، ج21، ص22)
برائت از مشركين حتى منافع مادى مستضعفان عالم را هم تأمين مى نمايد و برائت از مشركين به نوعى دفاع از مستضعفان و محرومان جهان است تا از اين طريق هم باعث رفع فقر و احتياجات مادى ايشان شده و هم سبب شكوفايى و توسعۀ اقتصادى اين جوامع شود. امام (رحمه الله) در اين زمينه بيان مى نمايند:
ما با اعلام برائت از مشركين تصميم بر آزادى انرژى متراكم جهان اسلام داشته و داريم. و به يارى خداوند بزرگ و با دست فرزندان قرآن، روزى اين كار صورت خواهد گرفت. (صحيفه امام، ج21، ص8٠)
مراسم برائت از مشركين حتى مى تواند، فريادها و حرف هاى نهفته و ناگفتۀ مسلمين را به بهترين نحو به يكديگر برساند تا آنان از حال و وضعيت خود، ديگر مسلمين را آگاه سازند و براى آن چاره اى بينديشند و اين امر تنها در خانۀ كعبه كه امن ترين نقاط روى زمين است به آسانى ميسر است:
از آنجا كه مسلمانان جهان به علت فشار و حبس و اعدام، قدرت بيان مصيبتهايى را كه حاكمان كشورشان بر آنها تحميل كرده اند را ندارند، بايد بتوانند در حرم امن الهى مصايب و دردهايشان را با كمال آزادى بيان كنند تا ساير مسلمانان براى رهايى آنان چاره اى بينديشند. لذا ما بر اين مطلب پافشارى و اصرار مى كنيم كه مسلمانان، حداقل در خانه خدا و حرم امن الهى، خود را از تمامى قيد و بندهاى ظالمان آزاد ببينند و در يك مانور بزرگ از چيزى كه از آن متنفرند اعلام برائت كنند و از هر وسيله اى براى رهايى خود استفاده نمايند. (صحيفه امام، ج21، ص8٠)
و پرواضح است كه يكى از مصيبت هاى مسلمين، همانا وابستگى اقتصادى شديدشان به قدرت هاى استكبارى است كه استعمار آن را براى ايشان رقم زده است.
آنچه در اينجا به عنوان نتيجۀ اين مقاله بايد گفت اين است كه مسلماً دست يافتن به اهداف مقدس اسلام در حوزۀ اقتصاد همچون تأمين رفاه همۀ مردم به ويژه محرومين و مستضعفان، عدالت اقتصادى، اقتصاد سالم و كارا و قطع دست اقتصادهاى سرمايه دارى و كمونيزم از سر اقتصاد، در صورتى ميسر است كه احكام اسلام به خوبى شناسايى و اجرا شده و حكومت اسلامى به وظايف خود به بهترين نحو ممكن عمل نمايد. يكى از اين احكام و عبادت ها، فريضۀ بزرگ حج است كه با كمترين هزينه اى خداوند متعال براى اجتماع مسلمين و اتحاد ايشان بر سر خداى واحد و نفى تمامى بت ها از جمله بت بزرگ استكبار فراهم نموده است و بنا به فرمودۀ قرآن كريم داراى خير و بركت براى مردم و براى
ص: 51
رسيدن به منافع مادى و معنوى از طريق آن وضع گرديده است.
در فريضۀ بزرگ حج دو نكته بسيار حائز اهميت است:
اول: اجتماع عظيم مسلمانان از سرتاسر عالم در مكانى واحد؛
دوم: فضاى معنوى، امن و آكنده از توحيد و نفى بت ها.
از اين دو ظرفيت اساسى مى توان براى رسيدن به اهداف اقتصادى اسلام، استفادۀ حداكثرى نمود كه مواردى از آن در ذيل مى آيد:
گسترش و تعميق وحدت، برادرى، اطلاع از مشكلات مسلمين در هر نقطۀ عالم، تبادل نظر و مشورت براى چاره انديشى و حل اين مشكلات (كه همگى ذيل عنوان سرمايۀ اجتماعى قرار مى گيرد) ، همكارى هاى اقتصادى (در عرصۀ نيروى كار، سرمايه گذارى، توليد، انتقال تجربيات آموزشى، فنى و تكنولوژيكى) ، تشكيل بازارهاى تجارى متحد اسلامى، حمايت از توليدگران كشورهاى اسلامى، توسعه و شكوفايى اقتصادى و كمك به رفع فقر و از بين بردن وابستگى به بيگانگان (كه همگى از آثار اين سرمايۀ عظيم اجتماعى حج است) .
برائت از مشركين و نفى بت هاى استكبار و استعمار و دشمنان اسلام به ويژه نظام هاى اقتصادى سرمايه دارى و كمونيزم، شناخت نقشه ها و سياست هاى استعمارى ايشان، استفادۀ درست و صحيح از منابع سرشار زيرزمينى و روزمينى گسترده و فراوان و عدم فروش آنها بدون توجه به مصالح مسلمين، تشكيل جبهۀ متحد اقتصادى كه داراى بيش از يك ميليارد جمعيت است در برابر دشمنان اسلام.
در پايان به محققين و متفكرين محترم توصيه مى شود كه با دقت و عمق بيش ترى به احكام نورانى اسلام و فلسفۀ آن به ويژه حج ابراهيمى - محمدى از ديدگاه امام (رحمه الله) و رهبرى عنايت كنند و با انجام تحقيقات كاربردى و عينى سعى در استفادۀ حداكثرى از اين موقعيت ممتاز اسلامى داشته باشند.
همچنين به مردم عزيزمان توصيه مى كنيم تا قبل از سفر حج، ابتدا مطلوب و مقصود شارع از اين فريضه را به خوبى مطالعه داشته باشند و بهترين منبع براى اين امر بيانات ارزشمند امام و رهبرى به عنوان پيشوايان اين نظام مى باشد.
و بالاخره به مسئولان امر توصيه مى نماييم با تشريح و توضيح هرچه بيش تر ظرفيت هاى اقتصادى، سياسى و اجتماعى حج براى حجاج و غير حجاج و آشنا نمودن آنان با اين ظرفيت ها و در اختيار دادن منابع مناسب براى اين امر، سعى كنند كه اين كنگرۀ سراسرى در جهت حداكثر كردن منافع مسلمين و
ص: 52
مستضعفين جهان بيش از پيش موفق باشد و در انتها يك توصيه از امام (رحمه الله) به عنوان حسن ختام مى آوريم:
چيزى كه تا به حال از ناحيه ناآگاهان و يا تحليلگران مغرض و يا جيره خواران به عنوان فلسفه حج ترسيم شده است اين است كه حج يك عبادت دسته جمعى و يك سفر زيارتى - سياحتى است. به حج چه كه چگونه بايد زيست و چطور بايد مبارزه كرد و با چه كيفيت در مقابل جهان سرمايه دارى و كمونيسم ايستاد! به حج چه كه حقوق مسلمانان و محرومان را از ظالمين بايد ستاند! به حج چه كه بايد براى فشارهاى روحى و جسمى مسلمانان چاره انديشى نمود! به حج چه كه مسلمانان بايد به عنوان يك نيروى بزرگ و قدرت سوم جهان خودنمايى كنند! به حج چه كه مسلمانان را عليه حكومت هاى وابسته بشوراند. بلكه حج همان سفر تفريحى براى ديدار از قبله و مدينه است و بس! (صحيفه امام، ج21، ص77)
منابع
1. قرآن كريم.
2. زاهدى، شمس السادات، 1389، تجزيه و تحليل و طراحى سيستم ها، مبانى سيستم هاى اطلاعاتى مديريت، تهران، انتشارات دانشگاه علامه طباطبايى.
3. هيچنز، درك، كى، 1376، كاربرد انديشه سيستمى، ترجمه رشيد اصلانى، انتشارات مركز آموزش مديريت دولتى، تهران.
4. دوران، دانيل، نظريۀ سيستم ها، 1376، ترجمه دكتر محمد يمنى دوزى سرخابى، شركت انتشارات علمى و فرهنگى، تهران، چاپ دوم.
5. جهانيان، ناصر، 1382، اهداف توسعه با نگرش سيستمى، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى.
6. صادقپور، ابوالفضل، مباحثى در مهندسى اجتماع، مركز آموزش مديريت دولتى، تهران، 1375.
7. دروسنى، ژوئل، جون بيشون،137٠، روش تفكر سيستمى، ترجمه دكتر امير حسين جهانبگلو، انتشارات پيشبرد - مفهرس، چاپ اوّل، تهران.
8. حر عاملى، محمد بن حسن، 1368، وسائل الشيعه إلى تحصيل مسائل الشريعۀ، مؤسسۀ آل البيت عليهم السلام، لإحياء التراث، قم.
9. محمدى رى شهرى، محمد، ميزان الحكمۀ، بى جا، بى نا، بى تا.
10. كلمن، جيمز (1377) بنيادهاى نظريه اجتماعى. ترجمه: منوچهر صبورى تهران، نشر نى.
11. رنانى، محسن و ديگران (1385 سرمايه اجتماعى و رشد اقتصادى: ارائه يك الگوى نظرى. اصفهان مجله پژوهشى دانشگاه اصفهان (علوم انسانى) .
12. معلوف، لوئيس، 1373، المنجد فى اللغۀ، نشر بلاغت، قم.
13.
ص: 53
نرم افزار مجموعه آثار حضرت امام خمينى (رحمه الله) ، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى (رحمه الله) با همكارى مركز تحقيقات كامپيوترى علوم اسلامى.
14. سليمانى، محمد، تابستان 1387، اندازه گيرى اثرات سرمايه اجتماعى بر رشد اقتصادى در جمهورى اسلامى ايران، پايان نامه كارشناسى ارشد.
15. قاضى عسكر، سيدعلى، 1386، نقش و جايگاه حج در تحقق همگرايى اسلامى، فصلنامه انديشه حوزه، آذر تا اسفند.
16. ناظمى، مهدى (1387 سرمايه اجتماعى وجايگاه بسيج در توليد آن. مجموعه مقالات قدرت نرم و سرمايه اجتماعى (مطالعه موردى بسيج) . تهران، دانشگاه امام صادق (ع) و پژوهشكده مطالعات و تحقيقات بسيج.
17. نرم افزار حديث ولايت، مجموعه رهنمودهاى رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آيۀ الله العظمى خامنه اى.
1. .1Ackoff,R,L. 1981,Creating the corporate future
، John Wiley ، New York. 2. 2. Berta lanffy
، L. Von ، ,1962 ، "General System Theory - A Critical Review" General System 3. 3. Gouger
، J. Daniel and Robert W. knapp ، 1974 ، System Analysis Technique ، John Wiley and Sons ، New York 4. 4. Senn
، Jams A ، 1985 ، Analysis and Design of Inform ation System ، Mc Grow Hill Book Company ، New York 5. 5. Svendsen
، Gunnar Lind Haase ، 20٠4 ، The creation and destru ction of social capital ، Edward Elgar publi cation ، p15 - 26
ص: 54
ص: 55
يدالله دادگر (1)
چكيده
اقتصاد حج، در مفهومى كلى، به معناى تجزيه و تحليل علمى و كارشناسانه عملكرد دستگاه حج، با استفاده از تكنيك ها، الگوها و متدولوژى اقتصاد است. بنابراين ارزيابى اقتصادى يك دستگاه با تقاضاى آن دستگاه، قدم اول در پذيرش اعتبارسنجى از سوى آن دستگاه است كه درخواستى پسنديده و كارساز است. حج وظيفه اى عبادى، براى آن دسته از رهروانى است كه توانمندى اجراى آن را دارند. حج با شكوه معنوى خاص خود، رسمى اجتماعى است كه با فرض فراهم آمدن مجموعه اى از توانمندى هاى انفرادى و بسترهاى اجتماعى لازم، زائران مى توانند بهترين بهره مندى را از اين آيين خداوندى به عمل آورند.
يك هدف از تحقق اين پديده عظيم، هجرت از ضعف ها و ناراستى ها و تلاش براى نزديكى به مركز شفاف بركات خداوندى است. در عين حال ضمن انجام دادن اين عبادت، زمينه گفتمانى صميمى با ديگر رهروان، و اصلاح پذيرى ماندگار پس از بازگشت به وطن وجود دارد. ازاين رو بايد ديگر امور مربوط به اين مراسم، مانند اتصال به سازمان حج، تأمين توشه سفر و ديگر تداركات، تنها نقش ابزارى داشته باشد.
اين سفر از منظر اقتصادى، كارگزاران، متقاضيان و عرضه كنندگان معينى دارد كه، افزون بر صاحب خانه اصلى (خداى وصف ناپذير) ، مى توان از حجاج، سازمان حج و كاروان هاى مربوط، مبلغان حج، متوليان حرم الهى و جامعه اى
ص: 56
كه زائران را به خانه خدا فرستاده است، نام برد. رضايت معنا دار اين كارگزارن، بيانگر تحقق اثربخشى و كارآمدى اين حركت باشكوه است.
اين مقاله درصدد است با كمك الگوهاى دينى و اقتصادى، ضمن ارزيابى كارآمدى و اثربخشى سازمان اداره كننده امورحج در ايران، بسته اى ابتدايى را براى افزايش بهره ورى حج پيشنهاد كند. مقاله براساس منش تحليلى، استنادات كتابخانه اى و الگوهاى ساده رياضى تدوين شده است. همچنين از يافته هاى مصاحبه هاى دوستانه با حجاج دانشگاهى استفاده شده است. با وجود تلاش فراوان مديريت حج، يكى از يافته هاى اين نوشته، ترسيم وجود فاصله معنا دار بهره ورى دستگاه حج در ايران، با معيارهاى استاندارد بهره ورى از منطق دين و اقتصاد است. بنابراين از منظر اين تحقيق، و براساس تحليل اقتصادى حج، دو برنامه پيشنهاد مى شود: يكى تلاش همه جانبه سازمان حج براى پركردن شكاف توسعه اى بين عملكرد فعلى و وضع مطلوب، و ديگرى تغيير استراتژى مديريتى در يك دوره آزمايشى سه ساله.
كلمات كليدى: حج ابراهيمى، كارگزاران حج، بهره ورى دستگاه حج در ايران
وجوب حج با فرض تحقق لوازم استطاعت از سوى خداى بزرگ (آل عمران: 97) ، خود دليل مستقلى بر اهميت اين وظيفه بزرگ معنوى و اجتماعى است؛ زيرا واضح است كه صدور احكام ناب الهى از سوى خداوند حكيم، داراى توجيهى منطقى، پشتوانه اى اخلاقى و حكمت شرعى كافى و وافى است. وانگهى زيارت خانه امن الهى با تقاضاى شريف ترين پيامبر زمان خود، ابراهيم، هم ضامن سلامت و سعادت است، هم فراهم آورنده رزق (بقره: 125- 128) و هم توفيقى عظيم است. ذكر صريح آداب و حتى مقدمات اين مراسم باشكوه در كتاب خداوند نيز شاهد ديگرى بر عظمت آن است (بقره: 196- 204، آل عمران: 96، مائده: 95- 97، حج: 26، 28، 33، 36 با اين حال، هم خانه و هم سير و سلوك زائران خانه، ابزارهايى براى اهدافى بزرگ تر، يعنى نايل شدن به درجاتى از تقوا، و تقرب به قادر متعال است. روايات نيز حج را امتحانى سخت، ابزارى براى خودسازى و دورى از رذائل اخلاقى و عامل رحمت و بركت خداوندى معرفى كرده است. (1)بايد اين زيارت در نهايت، به اعتراف عملى زائر به تواضع خود و عظمت صاحب خانه بينجامد. (2)پايبندى عملى به سلوك اين خانه، هم امنيت آور است و هم انسان ساز و هدايتگر (آل عمران: 96
ص: 57
گويى انجام دادن صحيح اين عمل، محصولى كارآمد از سياست و اخلاق و اقتصاد را با هم دارد. ازاين رو تصريح قرآن به اينكه خانه خدا وسيله پايدارى و قوام براى مردم است (مائده: 97) معنادار است. حال اگر زائران به اهداف مربوط نايل آيند، حج آنها تمام است و گرنه ممكن است در نهايت، مصداق «ما اكثر الضجيج و اقل الحجيج » باشند. دقت و ارتباط زير سيستم هاى سه گانه دين، يعنى اخلاق، عقايد و احكام، در مراسم حج واضح تر از بيان است؛ مثال فلسفه «سعى» آن است كه روحيه استبدادى انسان را بخشكاند و خداوند از اين امر، كسب رضايت مى كند. (1)فراهم شدن گفتمان آزاد از سوى تمامى انسان هاى حج گزار از ملت ها، رنگ ها و نژادهاى گوناگون، و تبادل ديدگاه ها و تجارب گوناگون، فلسفه ديگر حج است. (2)زائر بايد هنگام بازگشت به وطن، پيام عملى حج را به افراد جامعه برساند (توبه: 122 پس اينكه طبق روايات گفته مى شود، در صورت برگزارى حج صحيح، فقر كاهش مى يابد، (3)در يك قالب سيستمى، معنادار است؛ زيرا در آن صورت، انسان هاى صالحى ساخته مى شوند، ارتباطات مسالمت جويانه اى ميان بلاد فراهم مى آيد، روحيات استبدادى، كه نابودكننده، دين، دولت و ملت است، رخت برمى بندد و فضاى صلح و صفا و نقد و نصيحت فراهم مى شود. به يقين چنين امورى از لوازم رونق در اقتصاد، بهبود در كشوردارى و پيشرفت در دين و اخلاق خواهد بود.
عمل واقعى به آداب حج، به همراه خود، شفافيت و استاندارد بودن زمينه ها، اقتصادى بودن هزينه ها و كار آمد بودن مديريت ها را دارد؛ براى مثال استطاعت واقعى داشتن و غيررانتى بودن خود سفر حج از مقومات برگزارى آداب استاندارد اين سفر است و غيرشفاف بودن درآمدها و هزينه ها در حج ممكن است خود نقض غرض باشد؛ چون از سويى فلسفه احرام آن است كه حج گزار از هر نوع زمينه غيرحق به دور باشد (4)و از سوى ديگر امضاى خداوند درباره انجام دادن وظيفه، به حجِ جامع تعلق مى گيرد وگرنه احتمال پذيرفته نشدن آن از سوى خداوند قوى خواهد بود. (5)حج گزار واقعى بايد پيرو ابراهيم خليل باشد و در آن صورت است كه حجش قبول، و دعايش مستجاب مى شود. ازاين رو وقتى ابراهيم از خداى بزرگ تقاضا كرد: ( رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً ) ، خداوند هم اجابت كرد و فرمود: ( وَ مَنْ
ص: 58
دَخَلَهُ كانَ آمِناً ) .
جنبه عرفانى و معنوى حج، روح اين عبادت است كه زائرِ خانه را به صاحب خانه نزديك مى كند تا خود خانه. رفتن خانه خدا آسان است. اما جلب رضايت صاحب خانه دشوار، و در عين حال ارزشمند و اصيل است. قبله بودن كعبه نيز معناى خاص خود را دارد؛ يعنى عبادتى هدفمند است. اين است كه حج گزاردن، واجب تعيينى است. بنابراين مى توان گفت كه فراهم شدن حداقل هايى از ظرفيت معنوى و لياقت ملاقات خداوندى هم جزء استطاعت است. شايد به اين علت است كه برخى عرفا و كارگزاران اهل دل، هنگام حركت به سوى حج تصميم مى گيرند كه حج گِل را با حج دل معاوضه كنند. «عبدالله بن سلام» و «بايزيد بسطامى» دو نمونه از اين زائران اند كه وقتى از فقر خانواده اى آگاه مى شوند، توشه سفر حج خود را به آنان مى سپارند و از دل، نداى «حجكم مقبول» مى شنوند. ازاين رو توجه به جايگاه هدف و وسيله در حج كارى عظيم است و خداوند نيز به ابعاد عرفانى و رمزآلود حج اشاره دارد و حدود 7٠ درصد آيات مربوط به حج را با راز و هدف نهايى حج مرتبط دانسته، و باقى را به بيان احكام آن پرداخته است: (ابراهيم: 37 - 4٠، برائت: 3 و 19، مائده 95- 97 حتى به محور بودن هدف هنگام انجام دادن عمل قربانى حج تصريح مى كند و قرب خود را مى طلبد. (1)تحقق هدف حج دشوار است و ساده انديشى است كه صرف سفر و انجام دادن مناسك، پايان حج قلمداد شود؛ زيرا حج، عبادت عظيمى است كه بايد زائر آن تلاش فراوانى كند تا به اهداف بلند آن نايل شود. رنج هاى ابراهيم، هاجر و اسماعيل، سمبل هاى معنادارى در اين رابطه است. اينكه قرآن يكى از اهداف حج را پاكى از آلودگى ها ذكر مى كند، (2)معنادار است. در واقع شرط اكمال و اتمام حج، شست وشو از انواع آلودگى هاى ظاهرى و باطنى خواهد بود و تقليل دادن آن، به اقدامات ظاهرى، خلاف حكمت اين عبادت عظيم است. در واقع، داستان ابراهيم، عبرت آموز است و نبايد آن را گزارشى عادى قلمداد كرد. اين مقاله با توجه به اهداف عظيم اين عبادت، درصدد است برخى از ابعاد اداره و اجراى حج در ايران را ارزيابى كند و از منظر كارآمدى و بهره ورى شرعى و اقتصادى، آن را تحليل كند و بسته اى را براى بهبود آن ارائه كند. در نتيجه، پيش فرض اين پژوهش مى تواند وجود فاصله بهره ورى و كارآمدى دستگاه حج در ايران، نسبت به وضعيت استاندارد محسوب شود. اين كار با منطق توصيفى - تحليلى، و بر محور پژوهش كتابخانه اى استوار است كه در صورت ضرورت نيز از مدل هاى ساده رياضى، الگوهاى شماتيك و يافته هاى تجربى مبنى بر مشاهداتى گذرا استفاده شده است.
ص: 59
در اينجا نكته اى درخور توجه است كه ترجيح مى دهم آن را «فرضيه غفلت و بدعت» در سازمان هاى حكومتى مرتبط با دين بنامم. اين فرضيه در واقع زمينه غافل شدن از روح اصلى عباداتى چون حج، در چارچوب سازمان هاى رسمى، و شكل گيرى نوعى انحراف يا بدعت است. اين زمينه درباره موضوعات غيردينى نيز وجود دارد. اما اثر آن در موضوع دينى كارسازتر است؛ براى مثال به تعبير بزرگان علم اقتصاد، غفلت از بُعد اخلاقى اين علم، باعث ناكارآمدى آن شده است؛ چون حقيقت اقتصاد، جمع بين مهندسى و اخلاق بود. اما در طول زمان، تنها به بُعد مهندسى آن توجه شد و بنابراين از روح اخلاقى تهى گشت. ( Sen 1987(
پيام فرضيه غفلت و بدعت [همراه گردن افرازى] (1)اين است كه: اگر دستگاه هاى مرتبط با دين از هدف اصلى غافل شود و دستگاه هاى كنترل كننده نيز براى اصلاح آنها وجود نداشته باشد، در نهايت به صورت قالبى رسمى وظاهرى مقدس باقى مى ماند و روح اصلى شريعت از آن رخت برمى بندد. اينكه در آيات و روايات، توجه ويژه اى به موضوع غفلت شده، بسيار معنادار است.
غفلت از روح عبادات، زمينه انحراف را فراهم مى كند و در نهايت موجب بدعت و ناكارآمدى مى شود كه آثار منفى آن هنگام شكل گيرى سازمان هاى اجتماعى مرتبط با دين بيشتر مشاهده مى شود؛ يعنى هر چند غفلت به صورت فردى نيز آثار منفى خود را دارد، ولى در شكل گيرى سازمان اجتماعى، آثار منفى گسترده ترى دارد. هم تجربه و هم تئورى ثابت مى كند كه رمز موفقيت سازمان هاى كشورهاى پيشرفته، يكى توجه ويژه به هدف اصلى، و ديگرى وجود ابزارهاى كنترل كافى براى مقابله با انحرافات احتمالى است. از آنجا كه موفقيت هرگونه تشكيلات اجتماعى، به مديريت سازگار و دستگاه هاى اصلاحگر نياز دارد، و غفلت از اصول مديريت سازگار يا نبودن دستگاه هاى اصلاحگر، ناكارآمدى را بالا مى برد و زمينه ظلم، بدعت و در نهايت فروپاشى را فراهم مى آورد، مناسب است يا هنگام شكل دادن تشكيلات دينى احتياط كنيم، يا ضمن تعريف دقيق هدف، دستگاه هاى اصلاح انحراف از هدف را به ميزان كافى تدارك ببينيم.
در صدر اسلام، هر وقت عده اى از بخش خصوصى، دنبال ساختن مسجدهاى پر خرج بودند، پيامبر با بيان «هيهات من البنيان» راضى نبودن خود را اعلام مى كرد كه اگر ساختمانى براى مسجد در نظر است، تنها در حد نياز و به شكلى باشد كه حيوانات وارد آن نشود. وقتى صاحب شريعت درباره ساختن مسجد، آن هم از سوى بخش خصوصى، چنين احتياط مى كند، بى شك درباره دستگاه هاى رسمى مرتبط با دين، حساسيت بيشترى خواهد داشت. يك مشكل كليدى نظام هاى ديوان سالارى دنيا، كه همه دنبال اصلاح آن اند، بروز زمينه هاى غفلت و انحراف از اصول، و ناكارآمدى آن
ص: 60
است. بنابراين براساس يافته هاى فرضيه غفلت و بدعت، زمانى ايجاد سازمان مرتبط با دين ضرورت دارد كه جايگزينى براى آن وجود نداشته باشد. همچنين در صورت تصميم به ايجاد سازمان مربوط، تابع هدف به طور روشن تشريح شود و دستگاه هاى اصلاحگر براى كنترل انحرافات احتمالى معين شود.
در صورت غفلت از اين يافته ها، نوعى انحراف از اصول و هدف حاكم مى شود. اما اداره كنندگان سازمان مربوط، به دليل جايگاه روان شناختى تقدس دينى، حتى ممكن است احساس پيروزى و اقتدار كاذب كرده و به دفاع از اشكالات سازمان مبادرت كنند. تداوم اين وضع در نهايت به تهى شدن سيستم از اصولى خواهد شد كه بايد سيستم حافظ آن باشد كه در اين صورت بدعت حاكم مى شود. شايد به دليل چنين بى توجهى هايى بوده است كه آن قدر حقايق دگرگون مى شود كه خداوند با چندين قسم به يك قوم متدين مى فهماند كه در مسير انحراف قرار دارند: ( إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ * ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ. . . . وَ ما هُوَ بِقَوْلِ شَيطانٍ رَجِيمٍ * فَأَينَ تَذْهَبُونَ * إ ِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ * لِمَنْ شاءَ مِنْكُمْ أَنْ يسْتَقِيمَ ) (تكوير19-29 قرآن اين هشدارها را خطاب به سران و صاحبان سازمان هاى آن زمان بيان مى كند و زمينه دورى از بدعت و انحراف را فراهم مى كند. (طباطبايى، 1397. ق، ج20، ص326؛ رازى، 1413. ق، ج 31، ص72
از پيام هاى فرضيه غفلت و بدعت، رفتار و انديشه تقدس مدار افراد و دستگاه هايى است كه به دليل ارتباط دينى حاصل مى شود. در واقع سيطره ابعاد روان شناختى است كه برخى، خود و دستگاه خود را منطبق بر آن جايگاه به ظاهرقدسى مى دانند؛ براى مثال سازمان حج، كه عظيم ترين مناسك را برگزار مى كند و در دستگاه خداوندى در سطوح عالى مطرح است، كاركرد خود را با آن سطوح عالى منطبق مى داند و اين مى تواند يك قدرت ظاهرى فراهم آورد. آن سيطره روان شناختى باعث مى شود كه سازمان مربوط باور كند از هرگونه خطايى به دور است. اما خصلت نداشتن غفلت، به شخص آموزش مى دهد كه اگرچه خداوند خطاناپذير است، اما مسئول سازمان مربوط نبايد احساس كند كه انديشه و رفتار او نيز بى خطاست. پس از ملاحظه دقيق اين بحث، مى توان به خوبى درك كرد كه چرا قرآن در چند جا تصريح مى كند كه خداوند غافل نيست (بقره: 74، 85، 14٠، 144 و 149؛ آل عمران: 99؛ انعام: 132؛ هود: 123؛ نمل: 93؛ ابراهيم: 42) و منحرفان و ستم پيشگان فكر نكنند خداوند از عملشان غافل است (1). مفسران عقيده دارند اين هشدار به مدعيان دين، در مورد آثار غفلت آنهاست. ازاين رو تعجبى ندارد كه از نظر قرآن مرتبه غفلت كنندگان، از همه پايين تر باشد. (2)
ص: 61
در واقع قرب به خدا، با كم كردن غفلت سازگار است. (1)طبق روايات، انديشه و رفتار غفلت آميز، انسان را به دور از درك تحولات بار مى آورد. (2)غفلت هم قلب را مى ميراند و هم قساوت قلب مى آورد. (3)خلاصه در دستگاه هايى، مانند سازمان حج، كه با ابعاد دينى سروكار دارند، احتمال شكل گيرى فرضيه غفلت و بدعت جدى است. ازاين رو دو برنامه را در ارتباط با اين دستگاه پيشنهاد مى كنم: يكى اصلاح و ديگرى سپردن موقت به يك جايگزين مديريتى با نظارت رسمى. احتياط عقلايى ايجاب مى كند كه سازمان حج پيشنهاد دوم را بپذيرد تا عبادت حج مسير طبيعى خود را بيابد. احتياط پيامبر در دخالت نكردن در امورى كه توسط مردم اجرا پذير بود، هشداردهنده و روشنگر است. وقتى از پيامبر تقاضا شد در قيمت گذارى بازار دخالت كند، تصريح كرد كه اين مسئله به من ارتباط ندارد، بلكه مسير طبيعى و خداوندى خود را دارد. (4)حال با فرض توجه به اين قسمت مقدماتى، گزارش واره اى از وضع موجود دستگاه حج، توصيف مرتبطى از كارآمدى و بهره ورى، و ارائه بسته اى پيشنهادى، قسمت هاى ديگر اين مقاله را تشكيل مى دهد.
منظور از دستگاه حج، مجموعه اى از كارگزاران حقيقى و حقوقى است كه رفتار آنها ارتباط معنادارى با كارآمدى عبادت حج به معناى شرعى آن دارد. متقاضيان اصلى حج، سازمان حج، كاروان هاى حج، مردم كشور داخلى، مردم كشورهاى خارجى حاضر در مراسم حج، دولتمردان داخل و دولتمردان حاكم بر حرم الهى، برخى از اين كارگزاران اند. صاحب خانه، يعنى خداى وصف ناپذير، نيز كارگزار اصلى است. همه اينها مى توانند نقش بازيگرانى را به عهده بگيرند كه بازده نهايى رفتار همه آنها چگونگى انجام دادن عبادت حج و آثار آن را منعكس مى سازد.
قبل از انقلاب در ايران، كاروان هاى حج به صورت خصوصى اداره مى شد. اما پس از انقلاب، مجرى برنامه حج و عمره، سازمان حج است كه نهادى حكومتى است و كاروان هاى مختلف حج زير نظر اين سازمان به فعاليت خود ادامه مى دهد. ازاين رو برنامه حج در ايران به صورتى متمركز اداره مى شود. برنامه ريزى، سياستگذارى، گزينش نهايى حجاج، چگونگى اداره آنها در كشور عربستان، حتى تغذيه و اسكان آنها در مراسم حج و بازگشت آنها، با مديريت مركزى سازمان حج انجام مى شود. هر چند
ص: 62
مديريت حكومتى مى تواند منافعى داشته باشد، ولى هزينه هاى درخور توجهى دارد؛ براى مثال هزينه هاى ديوان سالارى و بوروكراسى در بخش حكومتى بسيار سنگين است. همچنين زمينه رانت و سوء استفاده از بخش هاى حكومتى بسيار فراهم تر و مخرب تر از بخش خصوصى است. امكان پاسخگويى و حسابرسى نيز در بخش خصوصى آسان تر است. زمينه هاى وفق دادن بخش خصوصى با تغييرات هزينه ها و قيمت ها و درونى سازى آنها راحت تر از بخش حكومتى است.
از آنجا كه هزينه ها پيوند نزديكى با كارآيى دارند، در ادامه به ابعادى از آن مى پردازيم: در واقع، تغيير هزينه ها در حج جدى است؛ براى مثال با وجودى كه اقتصاد عربستان و عملكرد دولتمردان آن به گونه اى است كه تغييرات وسيع در قيمت ها و هزينه هاى سفر حج، نوسان زيادى ندارد. اما از سال 20٠9 تاكنون (2012) حداقل ساليانه بين 3 تا 5 درصد هزينه هتل افزايش داشته است. برخى از هزينه ها به ويژه در بخش خدمات رسانى به حجاج در سال 2011 تا 15% افزايش داشته است. البته در همين مدت ارزش پول ايران نسبت به عربستان حدود 14% كاهش داشته است (از هر ريال عربستان برابر 25٠ تومان، به هر ريال 285 تومان) . با توجه به وجود حدود 6/1 ميليارد مسلمان در سراسر جهان، همه ساله تقاضاى بالقوه بالايى براى سفر حج وجود دارد. مسئولان كشور عربستان ظرفيت پذيرش بيش از 5/2 تا 3 ميليون زائر را در سال اعلام كرده اند. معمولاً تمام ظرفيت، هر ساله مورد تقاضا بوده است و تقريباً همه آن استفاده شده است. گفتنى است با وجود افزايش هزينه هاى اجراى حج، تقاضاى مسلمانان كشورهاى مختلف براى اعزام زائر حج به عربستان همواره رو به افزايش بوده، و هيچ كاهش نيافته است.
اين تقاضا از سوى كشورهاى مختلف و حتى كشورهاى فقير نيز رو به افزايش است؛ براى مثال در كشور هند با وجودى كه سطح زندگى مردم بالا نيست و تعداد مسلمانان هم زياد نيست، در سال 2010 متجاوز از 175 هزار زائر به عربستان اعزام شده است. جالب توجه است كه دولت هندوستان همواره تلاش مى كند مبلغى يارانه براى سفر حج در نظر بگيرد. ازاين رو آنها كه مى توانند از يارانه استفاده كنند، كمتر از نصف هزينه عادى را مى پردازند؛ براى نمونه، هزينه سفر حج براى زائرانى كه به طور شخصى اقدام مى كنند، براى هر نفر حدود 6٠٠٠ دلار است. اما آنهايى كه از يارانه استفاده مى كنند، هر يك كمتر از 3٠٠٠ دلار مى پردازند.
كشور اندونزى نيز در سال گذشته، 220 هزار زائر به عربستان اعزام كرده، كه هزينه هر يك 35٠٠ دلار بوده است. از سال 2010 به بعد شركت هاى مسافرتى اندونزى، هزينه سفر حج را بين 3 تا 5% افزايش داده است. هزينه اعزام زائر از پاكستان به عربستان در سال 2011 نسبت به 20٠9 بيش از 15% افزايش داشته است و هزينه هر زائر متجاوز از 29٠٠ دلار برآورد شده است. پاكستان سالانه حدود
ص: 63
17٠ هزار زائر به عربستان اعزام مى كند كه حدود 5٠% از آنان از تسهيلات دولتى بهره مى برند. مصر سالانه حدود هشتاد هزار زائر به عربستان اعزام مى كند. هزينه سفر زائران مصرى در سال جارى 14% افزايش يافته است. افغانستان نيز سالانه حدود سى هزار زائر اعزام مى كند كه هزينه هر نفر 3٠٠٠ دلار است. هزينه هر زائر اماراتى به عربستان حدود 7٠٠ دلار است. هزينه سفر هر مسلمان چينى براى مراسم حج حدود 44٠٠ دلار است. در سال جارى حدود دوازده هزار زائر از امارات و چهارده هزار نفر از چين به عربستان اعزام شده اند. هزينه سفر براى هر نفر زائر از قرقيزستان به عربستان حدود 24٠٠ دلار است. از خود عربستان نيز به طور متوسط سالانه 210 هزار زائر در مراسم حج شركت مى كنند كه هزينه هاى فعلى نسبت به سال هاى 20٠9 و 2010 بين 19 تا 21% براى آنان افزايش داشته است. همچنين بخشى از هزينه سفر هر زائر در عربستان با كمك دولت صورت مى گيرد. هزينه سفر هر ايرانى براى اعزام به حج براى سال 2011 بين 320٠ تا 46٠٠ دلار برآورد شده است كه با توجه به مسافت كم، نسبت به ديگر كشورها رقم سنگينى است. ايران معمولاً هر سال حدود صد هزار نفر براى سفر حج اعزام مى كند.
خانه خدا و كشور عربستان، به دليل داشتن شريف ترين مكان براى مسلمانان، ظرفيت عجيبى را فراهم آورده است. از زمان حضرت ابراهيم و اسماعيل، خانه خدا با پوششى مخصوص آذين مى شد. در سال 661ه. ق (1262م) و سال 743ه. ق (1342م) حاكمان مصر اين مأموريت را انجام دادند. در سال 848ه. ق (1444م) حاكم وقت ايران، پوشش كعبه را تدارك كرد. از سال 1346ه. ق (1927م) حكام عربستان با تأسيس يك مؤسسه، خود عهده دار تدارك پوشش كعبه شدند. البته با تقاضاى حاكمان مصر، با وجود مؤسسه مربوط، تا سال 1382ه. ق (1962م) همواره از مصر، پوشش كعبه تهيه، و به عربستان وارد مى شد. از آن سال تا كنون خود عربستان عهده دار تدارك پوشش مذكور است. جنس پوشش خانه خدا در حال حاضر از حرير طبيعى است كه چهارده متر ارتفاع دارد. تنها هزينه پرده بيرونى آن، حدود پنج ميليون دلار، براساس قيمت هاى سال 2011، است. در ساخت اين پرده، 120 كيلو طلا به كار مى رود. حدود 24٠ كارگر در طول يك سال مشغول بافتن پرده خانه خدايند.
خانه خدا از منظر اقتصادى، نوعى كالاى عمومى منحصر به فرد قلمداد مى شود؛ يعنى استفاده يك نفر، مانع استفاده ديگران از آن نمى شود. اما در عين حال همه متقاضيان نيز نمى توانند هر لحظه از آن استفاده كنند. ازاين رو نوعى دسته بندى و زمان بندى براى استفاده از اين كالاى عمومى منحصر به فرد الزامى است. حداكثر حدود سه ميليون نفر براى حج تمتع در ايام مورد نظر مى توانند از اين فرصت استفاده كنند. ولى تقاضا، بسيار فراوان تر از اين مقدار است؛ براى مثال ايرانى هايى كه متقاضى زيارت خانه خدا براى حج تمتع اند، بين پانزده تا بيست سال بايد در انتظار اعزام باشند. مراسم حج و عمره
ص: 64
درآمدزايى ويژه اى را براى حكومت و اقتصاد عربستان فراهم آورده است كه در نوع خود بى نظير است.
افزون بر زائران حج تمتع كه در ايام مخصوص وارد عربستان مى شوند (حدود سه ميليون نفر) ، تعداد درخور توجهى هم براى انجام دادن مراسم عمره در طول سال از اين كشور بازديد مى كنند؛ براى نمونه در سال هاى 2010 و 2011، سالانه حدود پنج ميليون نفر از خارج عربستان براى عمره وارد اين كشور شده اند كه اين رقم نسبت به سال 20٠9 بين 28 تا 32 درصد رشد داشته است. تنها براى سال 2011، بدون احتساب زائران كشورهاى عربى حاشيه خليج فارس، ٠٠٠/7٠٠/ 4 ويزا براى عمره صادر شده است. درآمد سالانه عربستان از برگزارى اين مراسم با شكوه بين 19 تا 25 ميليارد دلار برآورد شده است. تنها در زمان برگزارى حج، براى عربستان حدود پانزده هزار فرصت شغلى ايجاد مى شود.
هزينه ها و سرمايه گذارى هاى درخور توجهى نيز از سوى مسئولان كشور عربستان براى ارائه خدمات به زائران صورت گرفته است؛ براى نمونه تنها در سال 2011، براى سهولت در رفت و آمد حجاج به مشعر، قطار مخصوصى راه اندازى شده، كه براى آن حدود ٠٠٠/٠٠٠/7٠٠/1 دلار هزينه شده است. عشق به زيارت خانه خدا به گونه اى است كه هركس با هر نوع امكانات و انگيزه اى تلاش مى كند به وادى معشوق وارد شود. (1)
در مواردى نيز زمينه هاى تجملى و بالا رفتن هزينه ها، به شكل غيرعادى، در سفر حج به وجود مى آيد؛ براى مثال سال 2011، هزينه يك شب اقامت در هتل هاى اطراف خانه خدا در مكه، در روزهاى آخر ماه رمضان، حدود سيزده هزار دلار (پنجاه هزار ريال سعودى) بوده است. هزينه اقامت در ساير هتل ها نيز در ايام خاصى هر شب حدود هشت هزار دلار بوده است. افزون بر پرداخت براى اقامت در هتل، زوار براى قربانى، خريد سوغاتى و موارد مشابه نيز درآمدهايى را وارد كشور عربستان مى كنند. يكى از منابع خبرى اقتصادى، از سود سى ميليارد دلارى عربستان از مراسم حج در سال 2010 خبر مى دهد (ريانووستى، 2011 درآمد حاصل از زيارت اماكن مقدس در عربستان، به طور متوسط، بيش از هشت درصد توليد ناخالص اين كشور برآورد شده است. حج براى كشور عربستان و كشورهاى طرف قرارداد آن، زمينه رشد و توليد و اشتغال زايى است. اخيراً مؤسسه راه آهن عربستان مسئوليت اداره طرح قطار حرمين را به شركت انگليسى «سكرت ويلسن» به ارزش حدود نود ميليون ريال سعودى (حدود 25 ميليون دلار) واگذار كرده است.
مى توان گفت در بيشتر كشورهايى كه زائر به خانه خدا اعزام مى كنند، بيشترين فعاليت هاى در اين
ص: 65
زمينه توسط شركت هاى مسافرتى بخش خصوصى انجام مى شود و مسئولان رسمى در نهايت بر امور، نظارت مى كنند و در مواردى نيز با اعطاى كمك و يارانه به اقشار كم درآمد، به تسهيل امر مى پردازند. اما مسئولان حكومتى در ايران، سازمان سياستگذار و مجرى اند و كاروان هاى بخش خصوصى، در واقع، كارگزاران تحت فرمان آن محسوب مى شوند. حتى مديران ثابت كاروان ها توسط سازمان تعيين مى شوند.
سازمان حج هزينه هاى زيادى نيز براى تدارك و شكل گيرى واحدهاى مختلف استانى و نمايندگى هاى خود متحمل مى شود؛ براى مثال تنها براى احداث ساختمان حج استان قزوين، كه سال جارى افتتاح شده است، هفتصد ميليون تومان هزينه شده است. همچنين در پنجمين همايش مديران و معاونان حج در استان البرز، خبر از كمك پنج ميليون تومانى زائران اين استان به ستاد زائران مطرح بود. به منظور ارائه سرويس تغذيه اى به زائران ايرانى توسط سازمان حج، روزانه بيش از نود هزار وعده غذايى در آشپزخانه هاى اين سازمان در مكه و مدينه توزيع مى شود. آشپزخانه هاى مربوط به صورت شبانه روزى فعاليت دارد. به گفته مدير آشپزخانه سازمان، برنج مورد نياز از هند، مرغ از عربستان، گوشت از استراليا و سودان و ماهى از امارات خريدارى مى شود. مسئولان مربوط، سيب را از آفريقاى جنوبى، انگور را از آمريكاى جنوبى، پرتغال را از مصر و لبنيات را از عربستان خريدارى مى كنند. همچنين گوسفند قربانى از كشورهاى سودان و جيبوتى وارد مى شود. در اين مورد نيز ايران تنها كشورى است كه به ويژه در دوره عمره، سازمان رسمى اش از زائران پذيرايى مى كند. به علت مشكلات مختلف، بايد سازمان حج هزينه هاى جانبى ديگرى را نيز پرداخت كند؛ براى مثال در حج سال جارى مبلغ ششصد ميليون تومان خسارت براى برگرداندن زائرانى صورت گرفت كه طبق گزارش با خود مواد مخدر حمل كرده بودند. به همين دليل مقرر شد كه در سال آينده 24٠ نفر از پرسنل نيروى انتظامى براى مبارزه با حمل مواد مخدر به همراه حجاج اعزام شوند. (ليالى، 139٠)
همچنين دولت ايران براى ممنوع كردن سفر انفرادى به عربستان، هزينه هاى بسيارى را متحمل شده است؛ براى مثال از آنجا كه زمينه صدور گذرنامه جعلى يا قاچاقى وجود دارد، مقرر شد كه پليس، گذرنامه الكترونيك صادر كند. اعتبار مربوط، طبق گزارش رئيس پليس گذرنامه، شانزده ميليارد تومان برآورد شده است. همچنين، در سال جارى احداث ترمينال حج فرودگاه گرگان، با اعتبارى بالغ بر هشتاد ميليارد ريال، آغاز شده است. همچنين هزينه هاى خريد و تدارك قربانى، نظارت بهداشتى، حمل ونقل، نظارت امنيتى و موارد مشابه نيز ارقام بسيار سنگينى را شامل مى شود كه بايد سازمان، آنها را تأمين كند.
رئيس سازمان حج از افزايش آشپزخانه در سال آينده در مكه و مدينه خبر داد. كليه اين امور در حالى است كه ادعا مى شود سازمان حج، غيرانتفاعى است و اعتبارى از دولت دريافت نمى كند. همچنين سازمان هاى رسمى مراقب امور مذهبى، رعايت حجاب و مانند آن نيز هزينه هاى خود را دارد.
ص: 66
در ضمن از سوى جمعيت هلال احمر ايران نيز هزينه هايى براى نظارت بر امور بهداشتى دراماكن حج، اعزام پزشك، سم پاشى و موارد مشابه، بر كل سيستم تحميل مى شود. دفتر طرح و برنامه حج، كه از سال 1388 راه اندازى شده است، از منظر اقتصادى، اضافه شدن واحدهاى موازى به حساب مى آيد.
طبق برآورد اوليه، براى هر زائر ايرانى هزينه مستقيم حدود 5/1 ميليون تومان و دو برابر اين رقم، به شكل غير مستقيم، از منابع اقتصاد كشور هزينه مى شود؛ يعنى 5/4 ميليون تومان كل هزينه هر فرد زائر است. بنابراين در صورتى كه 10٠ هزار حاجى به طور متوسط مورد نظر باشد، هزينه مربوط 45٠ ميليارد تومان خواهد شد. اينها غير از هزينه هاى جارى پرسنل تمام وقت سازمان، هزينه تشريفات و ديگر هزينه هاى مشابه است. اين در حالى است كه هزينه ها در بيشتر كشورها، درونى شده است و به طور شفاف از سوى استفاده كنندگان از خدمات حج پرداخت مى شود. حتى در كشورهاى جنوب شرق آسيا، مردم به طور خودجوش و در قالب انجمن ها، صندوق ها و شركت هاى سرمايه گذارى مخصوص حج راه اندازى كرده اند. البته الگوى مديريت فعلى حج در ايران با فرض ثبات ساير چيزها، برجستگى هاى مناسبى هم به همراه دارد. در واقع، هر نوع سازمان رسمى مربوط به بخش عمومى، كاركردهايى دارد و تحليل حاضر نيز منكر خدمات فراوان سازمان حج نيست. اما چند سؤال در اين زمينه وجود دارد:
1. آيا الگوى بديلى براى اين شيوه مديريت وجود دارد؟ يا اين شيوه، منحصر به فرد است؟
2. آيا مجموعه اهداف حج در قالب الگوى مورد نظر محقق مى شود يا خير؟
3. آيا هزينه هايى غيراقتصادى از ناحيه اين مديريت بر كشور و بر خود حجاج تحميل نمى شود؟
4. ضرورت و توجيه علمى و اقتصادى سازمان دهى مذكور چيست؟
5. آيا با ملاحظه منافع جانبى اين شيوه مديريت و هزينه هاى مربوط و با كمك تكنيك هزينه - فايده جامع مى توان گفت دستگاه مربوط از كارآيى استاندارد برخوردار است يا خير؟
6. آيا كشور ديگرى، الگوى كشور ايران را سرمشق خود قرار داده است؟
دست كم حداقل از منظر تئوريك و با توجه به تجارب فراوان، مى توان به طور خلاصه پاسخ داد كه بديل هايى براى اين نوع مديريت وجود دارد كه مى تواند كارآمدتر و كم هزينه تر از الگوى فعلى باشد. همچنين مى توان استدلال كرد كه تحقق اهداف عبادت حج از طريق اجراى آن بديل ها، آسان تر و معنادارتر خواهد بود.
در واقع، قسمت هاى بعدى مقاله به بررسى و پاسخ سؤال مطرح شده، مى پردازد. به يقيين مى توان گفت كه سپردن دستگاه حج به دست خود مردم، چون با نوعى آزادى همراه است، با طبع عاشقانه زائران واقعى سازگارتر و با اهداف نهايى حج همراه تر است. همچنين مطالعات متفكران اثبات مى كند كه حتى لازمه انجام دادن عمل اخلاقى و خير، دخالت نكردن مقامات رسمى، و وجود اختيار و آزادى
ص: 67
است. (ارسطاطاليس، 1368 از لحاظ اقتصادى نيز چون تمامى هزينه ها در حالت آزاد، درونى مى شود، كل سيستم كارآمدتر است.
در اين قسمت با توجه به قسمت هاى قبلى، زمينه هاى اصلاح الگوى فعلى يا ارائه جايگزينى براى آن، بررسى مى شود. البته اين بررسى با اين فرض مسلّم آغاز مى شود كه به معناى واقعى، زمينه حج و استطاعت جامع براى حجاج فراهم شده است و مردم و دستگاه رسمى با آگاهى كافى به آن اقدام مى كنند. اما در صورتى كه زمينه هاى استطاعت قابل قبولى فراهم نشده باشد يا براى دستگاه هاى بخش عمومى وظايف مهم تر و برترى مطرح باشد، مشكل جدى تر خواهد بود. گفتنى است هنگام مطالعه براى تدوين اين مقاله، با برخى از معضلات اقتصادى و اجتماعى كشور مواجه مى شدم كه هشدار دهنده بود؛ براى مثال اهالى يكى از روستاهاى «كهكيلويه» براى خريد از مغازه اى يا رفتن به مدرسه يا محل كارى كه آن طرف رودخانه است بايد هر روز سوار وسيله اى شوند كه شبيه تله كابين دستى است. آنها بايد ضمن عبور از آن، سيمى را براى حركت دستگاه به سمت چرخ هاى دو طرف هدايت كنند. موضوع غم انگيز آن است كه در بيشتر مواقع انگشت افراد زير چرخ مى رفت و قطع مى شد. اين اتفاقى است كه در دهه دوم قرن 21 در كشورى اسلامى رخ مى دهد. بسيار واضح است كه هزينه هاى رسمى و خصوصى كه براى حج و عمره صرف مى شود، مى تواند در اصلاح معضل مورد نظر به كار رود و حتى ممكن است برخى هزينه هاى تمتع نيز با اين وصف توجيه ناپذير باشد. خلاصه، دانش آموزان روستاى ياد شده مدرسه ندارند و بايد به روستاى ديگر بروند. اما خيلى از آنها ديگر انگشتى براى نگهداشتن قلم ندارند؛ زيرا انگشت آنها لاى دستگاه مذكور مانده است.
همچنين در 4٠ كيلومترى «مسجد سليمان» روستايى قرار دارد كه نه برق دارد و نه آب. هشت دانش آموز پسر و پنج دانش آموز دختر به جاى كلاس، در آغلِ تاريكى درس مى خوانند. بچه ها مى گويند مطالب نوشته شده روى تخته سياه را نمى بينند. درخور توجه است كه خانمى نيكوكار به نام «الياسى» با 65 سال سن، هزينه حج خود را تقديم دانش آموزان آنها كرد تا كلاسى براى آنها ساخته شود. اينها را براى نمونه ذكر كرديم و دشوارى ها به همين موارد تمام نمى شود. در هر صورت، اين واقعيت ها و موارد مشابه آن، ممكن است بر مفهوم استطاعت مؤثر باشد. (1)
ص: 68
حال فرض مى كنيم كه متقاضيان حج با رعايت تمامى قواعد و شرايط، مستطيع شده اند. هدف آن است كه يك حج خداپسندانه و شرعى كارآمد برگزار شود؛ يعنى زائر خانه خدا با آگاهى كافى تصميم بگيرد و دستگاه ارائه دهنده خدمات حج نيز خدمت مربوط را ارائه كند. البته زائر بايد بداند هرچند حج وظيفه اى تعبدى و عينى است، ولى مشروط و تبعى است؛ يعنى مشروط به آماده كردن برخى ابزار و لوازم، و تابع شرايط خاصى است. همچنين زائر بايد آگاه باشد كه حتى در صورت توانايى مالى، تنها يك بار حج تمتع براو واجب است. زائر بايد بداند ممكن است، اجرا نكردن كامل حج موجب بطلان اين عمل عبادى شود.
از سوى ديگر براى كارآمدى حج از منظر شريعت توجه به نكات زير لازم است:
1. مراسم، طبق رضايت صاحب خانه انجام شود.
2. زائر با اطمينان خاطر و آزادى كافى، وظيفه اش را انجام دهد.
3. رفتار زائران در ارتباط با مسلمانان ديگر كشورها همراه با صفا و مهربانى باشد.
4. رفتارى دوستانه و نشانگر اعتماد، بين زائران و كاروان ها و شركت هاى خدمات رسانى حاكم باشد.
5. سفرى همراه با بركات اخلاقى و خودسازى حجاج، هنگام بازگشت به كشور باشد.
بر اساس اين چارچوب ها و فرض ها به بررسى وضعيت مديريت حج مى پردازيم. ادعاى من در اين نوشته آن است كه در صورت نظارت دولت منضبط، و نه دخالت مستقيم، بر امور حج و سپردن امور به دست مردم، كارآيى افزايش مى يابد؛ يعنى در اين صورت، صاحب خانه، زائر، شركت هاى خصوصى، مردم كشورهاى ديگر و مردم كشور داخلى با اطمينان خاطر از مراسم حج، احساس رضايت بيشترى خواهند كرد.
بنابراين براساس مطالعات، مديريت بخش خصوصى با نظارت دولت، به جاى تصدى سازمان حج پيشنهاد مى شود؛ زيرا در اين صورت:
1. تقريباً تمامى هزينه ها درونى خواهد شد و زمينه هيچ نوع رانت وجود نخواهد داشت.
2. بخش خصوصى با انگيزه وارد خواهد شد و زمينه رقابت بين شركت هاى ارائه دهنده خدمات حج به وجود خواهد آمد كه خود، كارآمدى سيستم ها را بالا مى برد.
3. زمينه اشتغال زايى بيشتر توسط بخش خصوصى فراهم مى شود و ازاين رو پديده منفى «جاى دهى» اقتصادى ظهور نخواهد كرد. (1)
ص: 69
4. نيروهاى بخش حكومتى آزاد، و در جاى مناسب به كار گرفته خواهند شد و هزينه هاى حكومتى اداره حج كاهش پيدا خواهد كرد.
5. هزينه هاى سياسى، تنش هاى حكومت ها و موارد مشابه به كمترين مقدار خواهد رسيد. حتى پيش بينى مى شود هزينه شخصى حجاج نيز كاهش پيدا كند.
نظارت از لحاظ اقتصادى، بهره ورى و كارآمدى را افزايش مى دهد. ولى دخالت حاكمان، بهره ورى را كاهش مى دهد. رضايت متقاضيان حج و اعتماد آنها در صورت نظارت، به جاى دخالت مجامع رسمى، افزايش مى يابد. عبادتى كه در شرايط آزاد و بدون اكراه و اضطرار باشد، لذت معنوى و طبيعى خواهد داشت. تمامى هزينه ها و منافع در چارچوب مكانيسم هاى آزادانه و شخصى متوازن خواهد شد و در نتيجه، اثربخشى و بهره ورى دستگاه حج افزايش خواهد يافت. اين روند با توجه به منافع عقلايى كه دارد با اصول شريعت سازگارى معنادارى دارد. اجراى حج توسط سازوكارهاى بخش خصوصى منافع فراوانى دارد كه البته دشوارى هاى احتمالى آن نيز توسط نظارت كارساز بخش عمومى برطرف خواهد شد. به عبارت ديگر، بخش خصوصى نيز دشوارى هاى خود را دارد. اما از طرفى نظارت دولت، بخشى از آنها را حل مى كند و از طرف ديگر براساس تجزيه و تحليل هزينه - فايده، منافع پيشنهاد جانشين، بيشتر است.
سازوكار بازار و بخش خصوصى، با فرض ثبات ساير شرايط، كارآمدترين وضعيت را به ديگر سازوكارها ارائه مى دهد. حتى در صدر اسلام كه يك الگوى تجربى از مديريت پيامبر است، سازوكار مربوط، به طور وسيع، مورد استفاده بوده است. درعين حال نظارت پيامبر و ديگر رهبران آن عصر معنادار بوده است. وقتى به ماهيت و ابعاد دقيق كاركردى اين سازوكار توجه شود، اهميت استفاده آن بزرگان از آن روشن تر مى شود. چون «سازوكار بازار و بخش خصوصى توسعه يافته با فرض ثبات ساير شرايط» (سبتسا) به كارگزاران خود ياد مى دهد كه براى حصول بهره ورى و كارآيى مورد نظر، لازم است ملاحظات اخلاقى را رعايت كنند؛ براى مثال به آنها آموزش مى دهد كه دروغ نگويند، تقلب نكنند، دزدى نكنند، براساس قول و قرارها عمل كنند، رضايت طرف مقابل را جلب كنند و به يكديگر اعتماد داشته باشند. (1)
بديهى است اينها از امور مورد تأكيد شريعت است. نقش اخلاق ميان سه ستون دين (اخلاق، عقايد، احكام) محورى است و عناصر دوگانه ديگر در واقع بُعد لجستيك آن را تشكيل مى دهد. ازاين رو
ص: 70
برخلاف تصور غيركارشناسى كه تصور مى كند كاركرد «سبتسا» غيراخلاقى و غيرعادلانه است، بايد دانست كه اخلاقى و عادلانه بودن، با دولتى بودن مديريت همراه نيست. بلكه برعكس، در مواردى دولتى بودن ضمن ناكارآمد ساختن نظام اقتصادى، عدالت و اخلاق را نيز مخدوش مى كند؛ چون حصول عدالت و پايدارى اخلاق، به طى كردن مسيرى منطقى و طبيعى نياز دارد كه بيشتر با روند «سبتسا» سازگار است تا دولت. البته وظيفه «سبتسا» ، به طور عادى، ايجاد اشتغال، سرمايه گذارى، توليد و انجام مبادله و توزيع است. ولى ساختار آن براى كاركرد مناسب و رسيدن به تعادل در سطح بهره ورى مورد نظر، نيازمند ملاحظات اخلاقى است. تجربه ثابت كرده است كه براى كارآمدى در كسب وكار بازار، بايد اخلاق را در عمل برپاداشت. وانگهى عملكرد صحيح بازار و بخش خصوصى مى تواند فقر را كاهش دهد كه مسئله مورد توجه جدى دين است و خود ره آوردى اخلاقى است.
پس عملكرد «سبتسا» تناسب معنادارى با آموزه هاى دينى دارد، يا دست كم تعارضى با آن ندارد. از سوى ديگر، كار دين، انسان سازى است و نه انجام دادن كارهايى كه مربوط به بازاراست. فقيه برجسته و صاحب نظر در اقتصاد اسلامى «آيت الله صدر» تصريح مى كند كه در واقع دين، انقلابى است براى تغيير واقعيات مشكل دار و تبديل آنها به مظاهرى سالم، و وظيفه اش توصيف امور انجام شده و معمول نيست. (1)مى توان نتيجه گرفت كه شايد مناسب نيست، يا وظيفه حاكمان دين نيست كه امور اجرايى حج و مانند آن را خود به عهده گيرند؛ زيرا پيشرفت امور دينى با نظارت سازگارتر است تا با دخالت.
انجام دادن نظارت از سوى دولت، ارائه نظرات اخلاقى از سوى مراجع و واگذارى اجراى امور حج و مانند آن به بخش خصوصى، هم كارآمدى را افزايش مى دهد و هم عدالت و اخلاق را. دست كم مى توان واگذارى مربوط را به صورت آزمايشى به اجرا درآورد و بازخورد آن را مطالعه كرد. اجراى امور چارچوب هاى پيچيده اجتماعى، نظير تدارك امور حج، كار «سبتسا» است و در واقع بديلى ندارد و اين تصريح اقتصاددانان برجسته اى است كه خود بر پايبندى عقايد دينى تأكيد مى ورزند. ( Blank20٠٠( گفتنى است گروهى از محققان دين و اقتصاد، سازوكار بازار و بخش خصوصى مرتبط با آن را ذاتاً اخلاقى مى دانند ( Mcgurn 20٠2( ، و اين خلاف يافته هاى اذهان غيرمتخصصى است كه بازار و بخش خصوصى را غيراخلاقى و ناسازگار با دين برمى شمارند.
از آنجا كه سازوكار بازار و بخش خصوصى توسعه يافته مرتبط با آن با ثبات ساير شرايط «سبتسا» ، زمينه فعاليت آزاد، احترام متقابل و روابط صميمى بين كارگزاران حج و غيره را فراهم مى آورد، پس اخلاقى است. همچنين رفاه و آسايش و بهبود بهره ورى، وجود انگيزه كار مولد از ديگر عناصر «سبتسا» محسوب مى شود. مقايسه اقتصاد كشورهاى «سبتسا» محور و دولت محور اين يافته را به طور جدى تأييد
ص: 71
مى كند. در واقع عملكرد استاندارد «سبتسا» موجب رفع فقر است و فقدان آن مى تواند فقرآور باشد. اين كاركرد فقرستيز با دين سازگارى كافى دارد. عملكرد استاندارد بخش خصوصى به افراد اجازه مى دهد كه خلاقيت و هوش ذاتى خود را به فعليت برسانند كه اين موجب افزايش نعمت ها و بركات مى شود. تجربه به خوبى نشان مى دهد كه دخالت مجامع رسمى، با هدف تبليغ عقايد و كاركردهاى دينى، تأثير كارآمدى نداشته، و تقويت و نشر دين، بيشتر از طرف روندهاى آزاد و از طريق انجمن ها و تشكل هاى مردمى صورت گرفته است. شايد اينكه قرآن نيز اجبار در دين را مردود مى داند، تأييد كننده اين يافته باشد. كاركرد استاندارد بخش خصوصى، زندگى ها را به هم نزديك مى كند و افراد را به طور غيررسمى به هم مرتبط مى سازد.
عناصرى چون رقابت، كارآمدى، نياز نداشتن به يك مديريت مركزى، بستر انگيزه توليد و اشتغال زايى از خصلت هاى «سبتسا» است. با وجود رقابت، محصول با كيفيت و استاندارد توليد مى شود. ازاين رو رقابت بين كاروان هاى حج اين اثر را دارد كه كيفيت خدمت رسانى به حجاج را بالا مى برد. به دليل رقابت، قيمت به كمترين ميزان مى رسد؛ زيرا در صورت بالا رفتن قيمت، با توجه به وجود بنگاه هاى فراوان، مردم به شركت مسافرتى ارزان تر مراجعه مى كنند و به همين علت، به طور طبيعى، قيمت رقابتى در بازار به وجود مى آيد. هيچ كس مجبور نيست كالا و قيمتى را بپذيرد يا تحميل كند. منابع و بودجه متقاضيان حج، نوع خدمت و نوع كالا را معين مى كند. به عبارت ديگر، هزينه ها و منافع در چارچوب «سبتسا» درونى مى شود و قيمت علامت دهنده تخصيص منابع، انتخاب و اتخاذ تصميمى عقلايى است. ايجاد انگيزه، بهره ورى را بالا مى برد و ازاين رو توجه به بازار در صدر اسلام مؤيد مجددى بر اين موضوع است. بازاريان صدر اسلام، در راه مانده هاى حج را هم تدارك مى كردند؛ يعنى بخش خصوصى، جاى دولت يارانه پرداز كنونى، داوطلبانه به مردم خدمت ارائه مى كرد. در كشورهاى توسعه يافته، مانند ژاپن، فضاى استاندارد كسب وكار چنان حاكم است كه شركت ها و بنگاه هاى بخش خصوصى حتى قسمت درخور توجهى از هزينه پژوهش و توليد علم كشور را نيز به عهده دارند.
خصلت دوم «سبتسا» كارآمدى است. اين عنصر رابطه بسيار نزديكى با رقابت دارد كه در نتيجه آن منابع هدر نمى رود، در عين حال تخصيصى معنادار درباره آنها انجام شده و تلاش براى كاهش هزينه ها عملى شده است. البته فرض مى شود كه قيمت گذارى در بازار نهاده ها از منطقى اقتصادى مايه مى گيرد و فرصت هاى اوليه نيز درست توزيع شده است. سومين ويژگى انجام دادن فعاليت حج و مانند آن توسط بخش خصوصى، نياز نداشتن به يك مديريت متمركز است؛ زيرا همه چيز به صورت خودجوش به پيش مى رود و اين خود موجب نشاط كارى، خلاقيت و افزايش بهره ورى خواهد بود.
بنابراين مناسب نيست كه دولت يا هر مقام رسمى ديگر، در بخش خصوصى دخالت كند كه در آن
ص: 72
صورت ممكن است منجر به ناكارآمدى و كاهش بهره ورى شود. ( Bamul and Blinder 20٠٠( سرانجام كاركرد استاندارد بخش خصوصى در خدمات حج و مانند آن مى تواند موجب افزايش اشتغال، توليد، درآمد براى جامعه و پشتوانه پرداخت ماليات براى تأمين هزينه هاى بخش عمومى شود. رهبر صدر اسلام به مسئولان خود سفارش مى كند: «اهل كسب وكار، موجب آسايش و رفاه طبقات مختلف اند. بازار برپا مى دارند و كارهايى انجام مى دهند كه غير آنها توان آن را ندارند. . .» . (1)پس حاكمان صدر اسلام دنبال بهبود بهره ورى، كارآمدى، رفاه و در نهايت رضايت شهروندان بوده اند به ويژه رضايت حجاج درباره سازمان حج نقش محورى دارد؛ براى مثال اگر يك زائر احساس كند بيش از هزينه خدمات، از او پول گرفته شده است، چه كسى پاسخگو خواهد بود. (2)البته چند پيش شرط كارآمدى استاندارد براى «سبتسا» مطرح است. يكى وجود مجموعه اى سازگار از قوانين و قراردادها و دستگاه هاى رسمى پاسخگو و با عملكرد شفاف است. ديگرى، وجود اطلاعات كافى در ابعاد مختلف است. دولت ها و مجامع رسمى موظف اند اطلاعات مورد نياز را در اختيار كارگزاران اقتصادى، چه زائران و چه شركت هاى خدماتى حج، قرار دهند. استاندارد قيمت ها، كيفيت محصولات، همچنين نظارت بر استاندارد محصول از ديگر وظايف دستگاه هاى بخش عمومى است. تشويق رقابت و مبارزه با انحصار، از ديگر وظايف سازمان هاى رسمى است. وضع رقابتى، موجب كيفيت بالاتر و قيمت پايين تر خدمات مى شود و ازاين رو رفاه حجاج و غيرحجاج بيشتر خواهد بود. اما در وضع انحصارى، قيمت خدمات، بالاتر از هزينه فرصت و هزينه نهايى شركت ها خواهد بود و در شرايط انحصار، تضمينى براى كيفيت استاندارد نيز وجود ندارد. ازاين رو رفاه متقاضيان، كاهش مى يابد.
شرط ديگر كارآمدى استاندارد «سبتسا» آن است كه هزينه ها و منافع كل، بين دو طرف تقاضاگران حج و ارائه دهندگان خدمات حج به صورتى قابل قبول و طبق قواعد اقتصادى توزيع شود. به عبارت ديگر، هم متقاضيان خدمات حج و هم عرضه كنندگان خدمات مربوط قواعد را كامل رعايت كنند. (3)برخى از دشوارى هاى بخش خصوصى نيز در قالب نارسايى بازار، مورد توجه ناظران رسمى قرار مى گيرد و به اصلاح آنها مبادرت مى كنند. گاهى وجود پيامدهاى جانبى، توزيع ناعادلانه منافع و
ص: 73
هزينه ها و موارد مشابه، زمينه هاى حضور دولت را فراهم مى كند. البته در ميزان نارسايى هاى «سبتسا» اختلاف نظر زياد است. گروهى عقيده دارند كه نارسايى هاى مربوط، بسيار اندك است. ( Friedman ، 198٠، Stiglitz 20٠2( اما عده اى ديگر دشوارى ها را وسيع مى دانند. ( Rosen,20٠5( به طور كلى، در قالب كاركرد بخش خصوصى و بازار، براى حج و غير آن، دشوارى هايى وجود دارد كه قانونگذار و ناظران رسمى مى توانند براى حل وفصل آنها به صورتى قانونمند حضور پيدا كنند؛ براى مثال:
1. دولت مى تواند شركت هاى خدمات دهى حج را ملزم كند اطلاعات مورد نياز را، مانند كيفيت خدمات تا جزئى ترين مسائل مربوط به درآمدها و هزينه ها، در اختيار متقاضيان حج قرار دهند. در حال حاضر اين اطلاعات به طور دقيق و شفاف وجود ندارد و اين عناصر يعنى نبودن اطلاعات ضرورى و شفاف نبودن، ناكارآمدى سازمان را مى رساند.
2. دولت مى تواند همچون ناظرى بى طرف باشد كه از اهرم ضد انحصار استفاده مى كند و مانع اجحاف شركت ها به حجاج مى شود.
3. دولت، شركت ها را موظف مى كند كه پيامدهاى جانبى مثبت و منفى را درونى كند. بديهى است در آن صورت، ممكن است هزينه ها قدرى بالا برود و بخشى هم از طرف متقاضيان حج پرداخت شود. وقتى زمينه اعتماد مردم به كاروان ها فراهم باشد، هر نوع پيشنهاد عقلايى و اقتصادى از سوى كاروان ها، مورد پذيرش حجاج واقع خواهد شد. گفته مى شود كه بنگاه هاى خدمات خصوصى حج، دنبال نفع است. بديهى است نبايد انتظارى غير از اين داشت. اما مهم انجام دادن وظيفه و ارائه خدمات كارآمد است. حتى زائران نيز مى توانند دنبال منافع معنوى باشند كه آن هم نوعى نفع طلبى است. انگيزه نفع طلبى از نظر بنيانگذاران علم اقتصاد، در ذات بشر است ( Smith1976( و فلاسفه دين نيز، در قالب حُب ذات و حُب نفس، آن را امرى طبيعى مى دانند. (اخوان الصفا، 14٠5، نراقى، 1417، غزالى، دون التاريخ، طباطبايى، بدون تاريخ چاپ)
اهل كسب وكار بخش خصوصى، براى حصول كارآمدى و بهره ورى مورد نظر، به رعايت اخلاق احتياج دارند. آنها نيازمند جذب مشترى اند و توجه به اخلاق، لازمه جذب مشترى است. بنابراين صميمى بودن با زائران، رفتار شفاف و صادقانه با آنها و تلاش براى جلب رضايت آنها از سوى كاروان ها از لوازم پيشرفت در كسب وكار است. اما در صورتى كه بخش حكومتى بر امور حج حاكم باشد، نيازى به اعمال اخلاق كسب وكار نمى بيند؛ زيرا بخش حكومتى انگيزه اى براى اين كار ندارد. ازاين رو سپردن بخش خدمات حجاج به كاروان هاى بخش خصوصى، مى تواند رضايتمندى حجاج را بيشتر كند. خلاصه مى توان زمينه شكل گيرى رقابت شركت هاى خدماتى حج را فراهم ساخت و نظارت اقتصادى را به عهده دولت، و نظارت اخلاقى و دينى را به مراجع سپرد. اين امر بهره ورى كل را
ص: 74
بالا مى برد و زمينه رضايتمندى بيشتر حجاج را فراهم مى سازد. در اين صورت، رضايت صاحب خانه، يعنى خداى بزرگ، نيز جلب خواهد شد.
هدف اين قسمت، كاربرد برخى الگوهاى ساده رياضى و الگوهاى شماتيك است تا بهره ورى مديريت حج در دو برنامه پيشنهادى آزمون شود. قبل از طرح الگوهاى مورد نظر، گفتنى است كه در مديريت جديد و براى رسيدن به بهره ورى بيشتر، التزام عملى به چند عنصر، كليدى است كه ترجيح مى دهم آنها را «بسترهاى زيرساختى اوليه» (بزا) براى ارتقاى بهره ورى بنامم:
1. افراد، به طور مرتب، سازمان ها و دستگاه هاى خود را در معرض نقد و تحليل كارشناسانه قرار دهند و بلافاصله درصدد رفع دشوارى هاى احتمالى باشند. تجربه نشان مى دهد كه نقد علمى و تخصصى، به سيستم ها و دستگاه ها نشاط مى دهد.
2. مديران و كارفرمايان اصلى درباره كاركردهاى دستگاه خود به جاى خوش بينى، واقع بين و حتى بدبين باشند. در منطق اقتصادى، و با توجه به كميابى منابع و وسعت نيازها و تقاضاها و تحولات آينده، مديران دستگاه ها مشكلات، نه موفقيت هاى كار خود را به مردم بگويند. جالب است كه از نگاه مديريت مدرن، بيان موفقيت ها از سوى خود مديران، توصيه نمى شود؛ چون موفقيت ها، خود را نشان خواهد داد. ملاحظه مى شود كه مديران ارشد كشورهاى پيشرفته، معمولاً از مشكلات خود مى گويند. ولى مديران كشورهاى توسعه نيافته، با خوش بينى ساده انديشانه، از موفقيت ها مى گويند.
3. لازم است تحولات پرسرعت و عجيب قرن 21 در تمام استراتژى ها لحاظ شود و با نگاهى سيستمى، پيوند گذشته و حال و آينده بازبينى شود.
4. ضمن حفظ دكترين هاى اساسى، بر پذيرش تكثر در انديشه ها و سازمان دهى ها، كه واقعيتى مسلم است، بر تعامل منطقى با رقبا، با رويكردى همكارانه و همزيستى مسالمت آميز، تأكيد شود؛ همان گونه كه پيامبر اسلام براى پيشبرد امور، با سرسخت ترين دشمنان هم قرار داد صلح مى بست. (ابن هشام، 1975، واقدى، 14٠5، يعقوبى، دون التاريخ) .
حضرت عيسى در نقد برخى افراطيون كه محبت كردن را مختص هم كيش مى دانستند، تصريح مى كند كه حتى با دشمن نيز بايد مدارا و محبت كرد. جالب است اينها پيام هاى كارساز مديريت موفق در قرن 21 است. همچنين يك ره آورد موفقيت بهره ورى در قرن 21 اين است كه پايان حيات رويكردهاى افراطى، و عصر موفقيت رويكردهاى ميانه و مردم سالار است.
5. پاسخگويى دقيق و مداوم مديران ارشد، پذيرش خطاها و كنار رفتن آنان، به صورتى آسان و بدون هزينه، در صورت نداشتن موفقيت، از ديگر لوازم افزايش بهره ورى است. آموزه هاى دينى، پيوند
ص: 75
سازگارى با اين يافته ها دارد؛ زيرا آموزه هاى دينى، بيان مشكلات و عيوب از سوى ديگران را هديه مى داند. (1)همچنين بر لزوم نصيحت كه نوعى نقادى آگاهانه و دلسوزانه است، حتى براى بالاترين مقامات، تأكيد مى ورزد. (2)بر الگو قرار دادن برنامه ريزى و رفتار متعادل و ميانه اصرار مى ورزد. (3)همچنين بر احترام و حفظ حقوق برابر، حتى درباره غير هم كيش، تأكيد مى كند. (4)آموزه هاى اسلامى، تبادل جدى و تضارب آراء و گفتمان را از روش هاى كشف حقيقت مى داند. (5)همچنين بر وجود انديشه هاى متكثر در زيرسيستم هاى دين تأكيد مى كند. (6)پس گويى بسته زيرساختى دين و اسلام، متناظر با آن بسته مديريت مدرن اقتصادى براى ارتقاى بهره ورى است.
بنابراين به نظر مى رسد مشكل ناكارآمدى ها در جهانِ دينداران، نه مشكلِ خودِ دين، بلكه مشكلِ التزام نداشتن عملى دينداران به دين باشد. جواب «سيد جمال» به آن مستشرق معروف در اين رابطه معنادار است. او خطاب به سيد جمال گفت كه غرب، مسيحيت را كنار گذاشت و پيشرفت كرد. اگر كشورهاى اسلامى نيز اسلام را كنار بگذارند، پيشرفت خواهند كرد. سيد پاسخ داد كه علت پيشرفت نكردن مسلمانان آن است كه اسلام را به طور عملى كنار گذاشته اند.
در هر حال قرن 21 و به ويژه دهه دوم اين قرن، آزمونى بى نظير براى موفقيت يا شكست رويكردهاى دينى است. ضمن آنكه فرصت ها، بى نظير است، كوچك ترين فرصت سوزى هم جبران ناپذير است. با اطمينان مى توان نشان داد كه اسلام براى افزايش بهره ورى اهميت ويژه اى قائل است؛ چون اسلام، دينِ حكمت و تدبير است.
در اين نوشته، آزمون پايبندى دستگاه هاى مرتبط با دين را به گسترش بهره ورى از سازمان حج آغاز مى كنيم؛ به اين صورت كه فرض مى كنيم اين دستگاه با وجود موفقيت ها، ناكارآمدى هايى دارد و اثربخشى مطلوب در آن حاصل نشده است. (7)بنابراين دو پيشنهاد مقابل آن مطرح مى شود: يكى اصلاح و ديگرى جايگزينى آزمايشى و موقت با الگوى بديل. الگوى بديل، واگذارى سازمان به كارگزاران
ص: 76
بخش خصوصى براى مدت سه سال است. يك پيش فرض مطالعه ما، پايين بودن كارآمدى اين سازمان است؛ زيرا ميزان خروجى هاى واقعى (بالفعل) سازمان، نسبت به ميزان خروجى هاى مورد انتظار (بالقوه) پايين تر از چارچوب استاندارد است. موضوع را با كاربرد يك الگوى ساده رياضى تحليل مى كنيم.
اگر شاخص كارآمدى سازمان حج را با He (1)، خروجى ها و محصولات واقعى آن را با Ha (2)و محصولات مورد انتظار آن را با Hp (3)نشان دهيم، خواهيم داشت:
(1) اما محصولات و خروجى هاى واقعى و بالفعل را مى توان شامل ميزان رضايتمندى صاحب خانه (خداى بزرگ) از اعمال زائران، رضايتمندى زائران از سازمان حج، ميزان بهره مندى و رضايت كاروان هاى تحت فرمان سازمان، مطلوبيت مردم كشور داخلى از بازگشت حجاج به كشور، بهره مندى و تأثير مثبت حجاج و دستگاه ايرانى بر مسلمانان ديگر كشورها و رضايتمندى مسئولان كشور ميزبان دانست. نماد شماتيك 1، مجموعه كارگزاران دستگاه حج را نشان مى دهد.
><نمايش تصوير
نماد شماتيك 1. مجموعه كارگزاران دستگاه حج
بنابراين در صورتى كه رضايتمندى صاحب خانه با S٠ (4)، رضايتمندى زائران با Sp (5)، رضايتمندى آژانس هاى تحت فرمان سازمان با Sa (6)، تأثير حج بر
ص: 77
مردم كشور داخلى با Sd (1)، تأثير دستگاه حج بر مسلمانان ديگر كشورها با Sf (2)، رضايتمندى مسئولان كشور ميزبان با Sh (3)نشان داده شود، وضعيت خروجى هاى بالفعل، Ha خواهد بود: Ha) رحمه الله) f) So ، Sp ، Sa ، Sd ، Sf ، Sh()2(
در ضمن فرض مى كنيم در صورتى كه رضايتمندى چهار گروه: زائران اصلى، مردم كشور داخلى، كاروان ها و مردم كشورهاى خارجى حاصل شود، رضايت صاحب خانه (خداوند متعال) نيز حاصل شده است. در اين صورت، عنصر So از الگوى مربوط خارج مى شود، عنصر Ha وابسته به عملكرد پنج متغير باقى مى ماند. همچنين فرض مى كنيم رضايتمندى قابل قبول كارگزاران پنج گانه مذكور، كارآمدى كل دستگاه حج را منعكس مى كند. زمانى كه عناصر مذكور به هدف مورد نظر مى رسند، اثربخشى عملكرد سازمان حج نيز محقق شده است. به عبارت ديگر، در صورتى كه زائران و متقاضيان اصلى، احساس رضايت نسبى كنند، مردم كشور داخلى از بازگشت حجاج خير و بركتى ببينند، مسلمانان ديگر كشورها و كاروان هاى تحت فرمان نيز از مجموعه عمليات راضى باشند و تنشى بين مقامات كشور ميزبان و دستگاه حج بروز نكند، مى توان اثربخشى سازمان را كارساز و رو به پيش دانست. در اين صورت است كه بهره ورى استانداردى حاصل مى شود.
روند بهينه بهره ورى عملكرد دستگاه، زمانى حاصل مى شود كه كارآمدى هاى آن به اثربخشى منجر شود؛ زيرا بهره ورى، تركيبى سازگار از كارآيى و اثربخشى است. در اين صورت، خروجى هاى مثبت، مرتب زياد مى شود، تقاضا براى سازمان مربوط افزايش مى يابد، هزينه هاى كل سيستم كاهش، و رفاه و رضايت عمومى گسترش خواهد يافت.
يكى از شاخص هايى كه نشان مى دهد بهره ورى بالا رفته، كيفيت محصولات ارائه شده سازمان و كاهش هزينه كل آن است. البته هزينه در اينجا اعم از هزينه اقتصادى است؛ براى مثال تنش بين مسلمانان ايرانى و خارجى يا بدبينى به عملكرد كل دستگاه حج، همچنين براى آنكه كارآمدى محقق شود، از سويى نبايد منابع تلف شود و از سوى ديگر بايد تخصيص منابع نيز به شكل كارشناسى صورت گيرد. پس لازمه حصول بهره ورى آن است كه تحقق بالفعل اثربخشى نسبت به ميزان مورد انتظار، قابل قبول باشد. در اين صورت، اثربخشى دستگاه حج (4)Hf ، دست كم ارتباط معنادارى با متغيرهاى اتلاف نكردن منابع ( Et( (5)، تخصيص بهينه منابع مربوط ( Ea( (6)و تحقق حداقل هزينه ( Ec( (7)خواهد داشت: Hf) رحمه الله) Hf) Et ، Ea ، Ec()3(
ص: 78
در واقع، آزادسازى فعاليت هاى سازمان و واگذارى واقعى و معنادار آن به بنگاه داران رقابتى بخش خصوصى، با فرض ثبات ساير شرايط، عامل افزايش كارآمدى و اثربخشى است. در منطق اقتصادى، تشويق به رقابت، حذف مقررات دست وپاگير، دورى از تمركزگرايى و تشويق بنگاه دارى خُرد، ضمن كاستن از هزينه ها، عامل اثربخشى بيشتر است. با وجودى كه نظارت سازمان هاى حكومتى مى تواند به كارآمدى و اثربخشى كمك كند، اما دخالت آنها موجب كاهش اين دو عنصر، و در نهايت كاهش بهره ورى خواهد شد. ( Rosen 20٠5(. براى بالا بردن اثربخشى و كارآمدى، سازمان مى تواند يا با پركردن شكاف توسعه اى موجود، خود را به سوى وضع بهينه برساند (پيشنهاد اول: اصلاح) ، يا به واگذارى به بخش خصوصى، بازار را براى يك دوره سه ساله امتحان كند (پيشنهاد: دوم جايگزينى) . پذيرش پيشنهاد اصلاح براى بهبود در كارآمدى و اثربخشى، افزون بر تحقق بسترهاى زيرساختى اوليه (بزا) ، مستلزم اجراى امورى است كه آنها را اقدامات زير ساختى الزامى (ازا) مى ناميم كه شامل امور زير است:
1. پاسخ گويى كافى و دقيق به كارگزاران اصلى درباره دشوارى ها؛
2. وجود انضباط مالى كافى، حذف زمينه هاى رانتى و بهره مندى از نيروى انسانى متخصص و شايسته؛
3. ارائه گزارش شفاف، با زمان بندى معين به صورت كارشناسى و با حسابرسى مستقل؛
4. كاهش هزينه هاى ادارى و جارى و بهينه سازى ديگر هزينه ها؛
5. فراهم كردن بسترهاى نهادى مربوط به فضاى كسب وكار، براى انواع قيمت گذارى ها.
اجراى موارد مذكور، نياز به انگيزه دارد و با توجه به حكومتى بودن سازمان حج، اين انتظار از آن سازمان، اميدوار كننده نخواهد بود. ولى از آنجا كه سازمان ها و دستگاه هاى خصوصى، داراى انگيزه كافى براى فعاليت اقتصادى و كارآمدند، تلاش آنها براى افزايش بهره ورى بيشتر خواهد بود. نمودار شماتيك كاركرد يك سازمان رسمى حكومتى را با توجه به شاخصه هاى مختلف مورد مقايسه قرار مى دهد:
نماد شماتيك 2 - مقايسه شاخصه هاى قابليت بهبود كارآمدى و اثربخشى سازمان حكومتى حج با شركت هاى خصوصى حج
><نمايش تصوير
ص: 79
در واقع، زمينه هاى خلاقيت و نوآورى، توجه به روند بلندمدت، كاربرد تجارب واحدهاى موفق، درك اهميت نقادى عملكرد، توجه به رفتار رقبا، توجه به پيشرفت هاى تكنولوژى و كاربرد روش ها و ابزارهاى نوين مديريتى، فرار از ريسك تنش آفرينى و تلاش براى جداسازى عقايد شخصى از روند خدمت رسانى حج و موارد مشابه كه كارآيى و اثربخشى را بالا مى برند، در بخش خصوصى بسيار كارسازتر، و مؤثرتر از يك سازمان حكومتى است. در نتيجه مى توان پيش بينى كرد كه هم كارآمدى و هم اثربخشى برگزارى حج توسط شركت هاى بخش خصوصى، با نظارت بخش عمومى منضبط، نسبت به يك سازمان حكومتى بيشتر خواهد بود.
بر اين مبنا ساختار يك الگوى ساده را تشريح مى كنيم كه بتوانيم پيش بينى مربوط را بررسى كنيم. در ابتدا چند شرط براى اين الگوى ساده مورد تأكيد است:
1. طرح به صورتى آزمايشى است و تداوم آن مشروط به موفقيت استاندارد بخش خصوصى خواهد بود؛
2. مدت طرح 3 سال براى برگزارى سه حج تمتع است؛
3. در پايان هر سال، هم گزارش عملكرد از سوى بنگاه ها ارائه مى شود و هم ارزيابى عملكرد از سوى دولت و مؤسسات اعتبارسنجى مستقل انجام مى شود؛
4. مراجع يا نمايندگان آنها، نظارت اخلاقى بر فعاليت مى كنند؛
5. دولت از نظر اطلاع رسانى و تسهيلات، از شركت هاى خصوصى حمايت مى كند و از شكل گيرى هر نوع انحصار جلوگيرى مى كند.
فرض هاى كلى اين الگو را مى توان به صورت زير تدوين كرد:
1. بازدهى كل دستگاه حج با اجراى سازمان رسمى برابر با مقدار ثابت S1 است كه به صورت معادله زير نشان داده مى شود: S1) رحمه الله) ( S1E+ S1F( PS)4(
كه در آن S1E كارآمدى معين و ثابت سازمان حج، S1F اثربخشى معين و ثابت عملكرد سازمان مربوط و PS حجم كل امكاناتى است كه در اختيار سازمان براى اجراى حج قرار دارد. به دليل ثابت بودن كارآمدى و اثربخشى سازمان رسمى خواهيم داشت: S1F) رحمه الله) 1F و S1E) رحمه الله) 1E زيرا با توجه به مفاد نمودار شماتيك 2 و به دليل ساختار حكومتى و نبودن انگيزه كافى براى بهبود بهره ورى، هر دو متغير كارآمدى و اثربخشى، ميزان ثابتى است. به عبارت ديگر، آنها با رشد معنادارى همراه نيستند. اين فرض هم پشتوانه تئوريك كافى دارد و هم تجارب فراوانى مؤيد آن است.
2. بازدهى كل دستگاه حج را با فرض اجراى بخش خصوصى و با عنايت به مفاد نمودار 2 مى توان به صورت معادله 5 نشان داد: S2) رحمه الله) ( S2 Eeget+ S2 Fegft( Ps)5(
كه در آن S2 بازدهى كل دستگاه حج توسط شركت هاى بخش خصوصى، و S2 E و S2 F به
ص: 80
ترتيب كارآمدى و اثربخشى اجراى حج توسط شركت هاى مربوط است. همان طور كه ملاحظه مى شود S2F و S2E در طول زمان با نرخ رشد همراه است. بنابه دلايل مختلف، از جمله انگيزه سودآورى، رقابت و با توجه به همراهى ديگر عناصر كارساز، كارآمدى و اثربخشى اجراى حج توسط شركت هاى بخش خصوصى، برعكس بخش عمومى، در طول زمان به ترتيب با نرخ هاى ge و gf رشد مى كند.
3. فرض مى شود كه سرمايه و تجهيزات فراهم شده ( Ps( نيز داراى نوعى هزينه فرصت است كه آن هم در طول زمان با نوعى رشد همراه است. اين فرض نيز قابل قبول است؛ زيرا تجهيزات و سرمايه مربوط، كمترين هزينه فرصتى را دارند كه در طول زمان و با فرض ثبات ساير شرايط نرخ رشدى خواهند داشت. براى سهولت، فرض مى شود رشد هزينه فرصت مربوط نيز به اندازه رشد اثربخشى و كارآمدى در طول زمان باشد. بنابراين:
فرض ضمنى اين است كه هزينه فرصت مربوط نرخ رشد برابرى هم در بخش خصوصى و هم در بخش دولتى دارد. حالا هزينه متوسط برا ى هر دو بخش را محاسبه مى كنيم. هزينه متوسط در بخش عمومى ( S1c( خواهد بود:
><نمايش تصوير
همچنين هزينه متوسط در بخش خصوصى S2C خواهد بود :
ملاحظه مى شود هزينه مربوط در بخش خصوصى به طور معنادارى كمتر از همان هزينه در بخش عمومى است. (1)با توجه به اينكه مى توان بهره ورى را شامل كارآمدى و اثربخشى در نظر گرفت، نتيجه نهايى آن است كه درصورت واگذارى اداره امور حج به بخش خصوصى و البته با نظارت دقيق بخش عمومى و با فرض ثبات ساير شرايط، بهره ورى اجراى حج در چارچوب بخش خصوصى بالاتر از بخش عمومى است. شايد يك دليل اين امر آن است كه دولت ها و حكام رسمى، پس از آزاد شدن از مديريت حج به امور ديگرى مى پردازند و انرژى خود را براى بالا بردن بهره ورى در موارد ديگر استفاده مى كنند. در ضمن شركت هاى بخش خصوصى، هنگام تحويل دستگاه حج، از نيروهاى با تجربه دستگاه قبلى استفاده خواهند كرد و در نتيجه مشكل بى كارى نيز بوجود نخواهد آمد.
ص: 81
استدلال اين پژوهش، در اينجا به پايان مى رسد. اما مطلبى تجربى را به آن مى افزايم كه افزون بر استدلال دينى، رياضى و اقتصادى، يك بررسى تجربى ساده است. در واقع، اينجانب مصاحبه هاى غيررسمى و دوستانه اى را با تعدادى از حجاج دانشگاهى داشتم، كه افزون بر آن، شواهد عينى خود را به آن افزودم. تصور ابتدايى اينجانب اين بود كه شايد بتوان در قالب حجاج دانشگاهى، نمونه و جمعيت را برابر دانست؛ چون مى توان گفت كه بحث، جنبه تخصصى پيدا مى كند. اين مصاحبه هاى غيررسمى، كه با 38 نفر صورت گرفت، داراى چند سؤال بود كه البته روى دو مورد توجه و تأكيد بيشترى داشتم:
1. مهم ترين دغدغه و دشوارى شما در اجراى مراسم حج چه بوده است؟
2. با توجه به گفته برخى كه قبل از انقلاب، خدمات كاروان هاى حج بخش خصوصى با دشوارى هاى كمترى همراه بوده است، شما دو كاركرد قبل از انقلاب و پس از انقلاب را چگونه مقايسه مى كنيد؟
مى توان نتايج اين مصاحبه هاى دوستانه را چنين برشمرد:
1. بيشتر پاسخگويان، احساس رضايت مى كردند كه با وجود همه مشكلات، توانسته اند به اين سفر بروند و از لحاظ معنوى، حج را خوب توصيف مى كردند.
2. در امور ديگر قضاوت هاى متفاوتى داشتند. از غذا و تداركات ميان دانشگاهيان نارضايتى زيادى نبود. اما از بى نظمى و اتلاف وقت شكايت داشتند.
3. حدود 65 درصد آنها (25 نفر از 38 نفر) ، از دشوارى هاى انجام دادن مناسك، با توجه به تعدد مراجع تقليد و سوگيرى هاى مديريت مركزى حج، شكايت هايى داشتند.
4. نبود اطلاع رسانى، آزادى نداشتن براى سفر به شهرهاى ديگر عربستان، الزامى بودن برخى مراسم ها از سوى مديريت، از دغدغه هاى ديگر، حدود 58 درصد، آنها بود.
5. برخى از حجاج كه از اهل سنت بودند، از بى توجهى مديريت مركزى به آنها در برخى از موارد گلايه داشتند.
6. در ارتباط با سؤال محورى دوم، بالاى 68% (26 نفر از 38 نفر) از كارآمدى نسبى كاروان هاى خصوصى حمايت مى كردند و بيشتر آنهايى كه اساتيد اقتصاد بودند، به طور جدى به ناكارآمدى سيستم رسمى و حكومتى اشاره داشتند.
7. بيشتر آنهايى كه سن بالاترى داشتند و فضاى حج قبل از انقلاب را درك كرده بودند، خاطراتى هم داشتند كه ساده تر بودن مراسم و دغدغه كمتر، محور آنها بود.
8. گروه هايى كه خود اينجانب ميان آنها بودم، حدود 42 نفر بودند كه قبل از تشرف به خانه خدا، يا
ص: 82
در جلسات آموزشى حج يا در سفر با هم بوديم. با توجه به ناهمگن بودن اعضاى كاروان، برداشت ها متفاوت بود. البته مصاحبه هاى غير رسمى با سه نفر از مسئولان، و يك نفر از روحانيان كاروان ها نيز انجام شد كه پاسخ ها از يكنواختى معنادارترى نسبت به افراد عادى كاروان برخوردار بود. در مجموع، رضايتمندى نيروهاى عادى كاروان ها از عملكرد سازمان حج، نسبت به دانشگاهى ها بيشتر ارزيابى شد. با اين حال، دغدغه هاى حجاج غيردانشگاهى متفاوت بود. تأخيرها و بى نظمى، فاصله هتل ها تا محل زيارت، وضع غذا، خريد و مانند آن از اين نمونه بود.
9. چند مسئول كاروان خصوصى نيز كه در اين مصاحبه غيررسمى شركت كردند، از استقلال نداشتن خود در تصميم گيرى، دشوارى هاى مالى با سازمان مركزى، بى توجهى برخى زائران و موارد مشابه آن سخن گفتند.
1. مى توان بسته آغازين را براى كارآمدى و بهره ورى بيشتر دستگاه حج، در قالب دو پيشنهاد مطرح ساخت: يكى، ايجاد اصلاحاتى در دستگاه حج براى حصول مديريت بهينه و خوب، و ديگرى، واگذارى آزمايشى آن به بخش خصوصى، ولى با نظارت دولت منضبط و هدايت اخلاقى مراجع. با توجه به يافته هاى اين مقاله و تئورى ها و تجارب مربوط به بهره ورى و همچنين بر مبناى آموزه هاى اسلامى، در صورت ادامه وضع موجود و بى توجهى سازمان حج به مشكلات مختلف دستگاه مربوط، كارآمدى و بهره ورى اين دستگاه عظيم روند نزولى پيدا خواهد كرد. غفلت از روح حاكم بر عبادت حج و تابع هدف اصلى، دشوارى جدى در اين ارتباط است. «فرضيه غفلت و بدعت» هشدارى درباره فاصله گرفتن از عملكرد دستگاه هاى مربوط با اهداف عالى دين است.
2. مجموعه اقداماتى، در پيشنهاد اصلاح (پيشنهاد اول) مى تواند كارآمدى و بهره ورى دستگاه حج كشور را به طور نسبى بهبود بخشد.
الف) ارائه دقيق و شفاف گزارش حساب رسى مالى، شرح خدمات، هزينه ها و مانده يا سود فعاليت ها.
ب) گزارش عملكرد سالانه از روند كلى سازمان و انتشار كتبى گزارش براى همه.
ج) ارزيابى عملكرد توسط كميته هاى اعتبارسنجى مؤسسات بين المللى يا دست كم از ميان كشورهاى اسلامى عضو OIC.
و) بررسى دشوارى و مشكلات زائران با كمك خود زائران يا نمايندگان انتخابى آنها و كسب رضايت از حل وفصل آنها.
ه) حذف هر نوع زمينه رانت در سفر حج.
ص: 83
ز) دخالت دادن مراجع يا نماينده هاى آنان در سياستگذارى هاى كلى حج.
ج) اجراى سلسله اقدامات مكمل شامل: ارزيابى عملكرد مديران و گزينش مديران براساس چارچوب شايسته سالارى، تلاش براى ايجاد انس و برادرى اسلامى با مسلمانان ديگر كشورها و پيشگيرى از هر نوع تنش احتمالى، آزادى انتخاب بيشتر به حجاج و به ويژه حجاج اهل سنت، پرهيز از سوگيرى هاى سياسى، استفاده از افراد با سابقه بخش خصوصى در اجراى امور و. . . .
3. يافته هاى اين مقاله نشان مى دهد كه براساس تئورى هاى اقتصادى و آموزه هاى دينى، بين ظرفيت ها و عملكرد دستگاه حج، شكاف توسعه اى و كمبود جدى بهره ورى وجود دارد كه مى توان با اصلاح استراتژى هاى موجود و توجه به نظريه ها و تجارب جديد، بخش هايى از شكاف مربوط را پر كرد. با توجه به دنياى پرتحول امروزى، تغيير الگوهاى مديريتى، نزديك شدن جوامع و افراد به همديگر و بازنگرى اساسى در سيستم حج ضرورى است.
4. نظارت استاندارد و معنادار حكومت ها و دولت ها در حال حاضر، مى تواند به كارآمدى سيستم ها و زيرسيستم ها بيفزايد. رضايت قلبى حجاج در امور حج، رضايت و خرسندى حجاج ديگر كشورها، رفتار مناسب با دولت هاى مرتبط و اثرگذارى بر مردم كشور مبدأ و مقصد، در كارآمدى و اثربخشى، و در نتيجه بهره ورى دستگاه حج بسيار مؤثر است.
5. اين مقاله افزون بر كاربرد استدلال شرعى وبررسى عقلى، با ارائه نوعى تحليل رياضى نشان مى دهد كه سپردن امور حج از بخش عمومى و رسمى به بخش غيررسمى و خصوصى، موجب بهبود بهره ورى مى شود. در دنياى قرن 21، اعتماد مردم به دستگاه ها، زمينه توليد و بازتوليد سرمايه اجتماعى است و افزايش اين سرمايه در پايدارى و پيشرفت بلندمدت مؤثر است. مطالعات فراوانى نشان مى دهد كه بخش هاى مردمى و خودجوش در توليد اين سرمايه، نسبت به دولت بسيار موفق ترند ( Knowles20٠6( البته اعتماد حجاج به خدمت گزاران حج نيز از منظر دينى، بسيار كليدى است. رضايت خداوند (صاحب خانه حج) ارتباط معنادارى با رضايتمندى ديگر كارگزاران دارد. ازاين رو براى انجام دادن حج مقبول نگاهى سيستمى به رضايت هاى مربوط مفيد و كارساز است. شكل گيرى انجمن ها و شركت هاى آزاد و خصوصى حج، با مشاركت خودجوش مردم، حتى مى تواند هزينه هاى قبل از حج، هنگام حج و پس از آن را نيز بهينه سازى كند. در صورتى كه تمامى كارگزاران حج، اين نكات را رعايت كنند، رضايت صاحب خانه نيز فراهم مى شود و دستگاهى كارآمد، با بهره ورى استاندارد، به وجود مى آيد.
6. واگذارى خدمات حج به بخش خصوصى، زمينه آزادى اقتصادى را نيز فراهم مى آورد كه طبق مطالعات اقتصادى، مى تواند در راستاى تقويت آزادى هاى اجتماعى نيز به پيش رود. ( Sen1999( معمولاً زمينه رضايتمندى كارگزاران از چارچوب هاى خصوصى و آزاد، نسبت به چارچوب هاى
ص: 84
حكومتى فراهم تر است. سپردن امور به دست مردم از يك طرف، خلاقيت ها را شكوفا مى سازد ( Hazlitt 1971( و از سوى ديگر، از تمركز قدرت مى كاهد ( Friedman 198٠( و زمينه مشاركت و اعتماد بيشتر را فراهم مى آورد و در نتيجه موجب موجب تقويت توسعه پايدار و گسترش سرمايه اجتماعى مى شود.
7. در صورت سپردن امور به بخش خصوصى، زمينه هاى رانت و فساد اقتصادى كمتر خواهد شد. كاركردهاى بخش خصوصى، زمينه مردم سالارى را در حوزه هاى اقتصادى فراهم مى آورد كه خود مى تواند زمينه مردم سالارى در حوزه اجتماعى و سياسى را نيز تقويت كند. ( Cohen1971( دامنه انتخاب در چارچوب هاى خصوصى، گسترده تر، و اطلاعات با هزينه كمترى توزيع مى شود. اشتغال زايى و نشاط بخش خصوصى نيز از يافته هاى فرعى سپردن امور به بخش خصوصى است. ثبات بلندمدت اقتصادى و شكل گيرى زمينه هاى اقتدار حقيقى، زمانى حاصل خواهد شد كه مردم قدرت انتخاب آزادانه در عرصه هاى فرهنگى و اجتماعى را دارا باشند كه سپردن دستگاه حج به بخش خصوصى، اين زمينه را تقويت مى كند. سازگارى سپردن امور حج به دست مردم، از منظر آموزه هاى دينى و اخلاقى و نيز تاريخ صدر اسلام مورد تأييد است. با اين واگذارى، زمينه هاى تحقق «فرضيه غفلت و بدعت» كم اثرتر، و موجب ثبات بلندمدت نظام اجتماعى مى شود كه اقتدار حقيقى يك نظام را مى رساند.
منابع
1. قرآن كريم.
2. غررالحكم، آمدى عبدالواحد، مكتبه العلام.
3. ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغه، قاهره، دارالاحياء.
4. نظم الدرر فى تناسب الآيات والسور، إبراهيم ابن البقاعى، بيروت، دار النشر.
5. مقدمه ترجمه محمد پروين گنابادى، عبد الرحمن ابن خلدون، تهران، مركز انتشارات علمى.
6. سيره ابن هشام، ابى محمد ابن هشام، بيروت، دار الجيل.
7. كنز العمال، علاءالدين ابن هندى، بيروت، موسسته الرساله.
8. كتاب الخراج، ابى يوسف قاضى، بيروت، دارالمعرفه.
9. رسائل، اخوان الصفا، قم، مكتب الاعلام.
10. اخلاق نيكوماخس، ارسطا طاليس، ترجمه ابوالقاسم پورحسينى، انتشارات دانشگاه تهران.
11. الجامع لمواضيع القرآن الكريم، محمد فارس بركات، تهران، منظمه الحج و الاوقاف.
12. تصنيف نهج البلاغه، لبيب بيضون، مكتب الاعلام الاسلامى.
13. دون التاريخ، ابن عيسا ترمذى، جامع الصحيح، بيروت دارالاحياء.
14.
ص: 85
صهباى حج، عبدالله جوادى آملى.
15. ماليه عمومى و اقتصاد دولت، يداله دادگر، انتشارات دانشگاه تربيت مدرس، چاپ ششم.
16. اخلاق كسب و كار از منظر اقتصاد و اسلام، ___، پژوهشنامه بازرگانى، شماره 38، صفحات120 - 87.
17. تفسير الكبير، فخر رازى، مكتب الاعلام الاسلامى.
18. مكه مكرمه، ريا نوستى، رمضان.
19. اقتصادنا، محمد باقر صدر، بيروت، دارالتعارف.
20. من لا يحضره الفقيه، محمد الصدوق، تهران، دارالكتب الاسلاميۀ.
21. الميزان فى تفسير القرآن، محمد حسين طباطبايى، تهران، دارالكتب الاسلاميه.
22. اصول فلسفه و روش رئاليسم، محمد حسين طباطبايى، (بدون تاريخ چاپ) ، دارالعلم.
23. رياض، عرب نيوز، شعبان.
24. نصيحه الملوك به تصحيح، محمد غزالى، تهران، نشر فردوس، 1388.
25. آزادى انتخاب، ميلتون فريد من و رز فريد من، حكيم زاده جهرمى، حسين، تهران، نشر پارسى، 1367.
26. سرمايه دارى و آزادى، ميلتون فريد من، مشيرى، غلامرضا، تهران، نشر نى.
27. نهج البلاغه، على نقى فيض الاسلام، تهران، انتشارات فيض الاسلام، 1366.
28. سفينۀ البحار، شيخ عباس قمى، تهران، مؤسسه فراهانى.
29. خسارت حمل مواد مخدر، على ليالى، گزارش منتشر شده، رياست سازمان حج و زيارت.
3٠. بحارالانوار، محمد باقر مجلسى، جلد 77
31. عوايد الايام، احمد نراقى، مركز الابحاث و الدراسات.
32. نشريه زائر و خبرنامه هاى سازمان حج و زيارت، سال هاى مختلف.
33. اقتصاد ارتدوكس و اقتصادى اخلاق مدار، حسين نمازى و يداله دادگر، شركت سهامى انتشار، چاپ دوم.
34. المغازى، محمد واقدى، تهران، نشر دانش اسلامى.
35. تاريخ يعقوبى، احمد يعقوبى، بيروت، دارالصادر.
1. Baumol
، W ، and Blinder ، A)20٠2( ، economics ، 9th edition ، Mason ، Ohio ، Southwestern publishing 2. Beetham
، D ، and Boyle ، K)1999( ، introducing democracy ، UNICCO publishing 3. Blank
، R)20٠٠( ، when can public policy makers Rely on private markets? Economic journal ، 11٠)462( ، 34 - 49 4. Buchanan
، J)1997( ، public finance and choice ، interna tional Thomson publishing 5.
ص: 86
Daron
، A)20٠3( ، lecture notes for political economic of institutions and development ، MIT press. 6. Daron
، A ، Robinson ، J)20٠6( ، economic origins of dictatorship and democracy ، Cambridge university press 7. Down
، A ، )1957( ، an economic theory of democracy ، New York ، Harper 8. Friedman
، M)198٠( ، free to choose ، Harvest books 9. Hayek
، F)1973( ، law ، legislation and liberty ، university of Chicago press 10. Hazltit
، H)1971( ، the future of capitalism ، quarterly review ، 15)3( ، 241 - 52 11. Knowles
، S ، )20٠6( ، is social capital a determ ination of development? NY ، United Nation University press 12. Mcgurn
، W ، )20٠2( ، pulpit economics ، first things ، Notre dam university press 13. Nelson
، N ، W)198٠( ، justifying democracy ، London ، Rutledge 14. Olson
، M)1997( ، the logic ، in Samuel Becker ، internat ional publishers 15. Rosen
، H ، )20٠5( ، public finance ، London ، McGraw - Hill 16. Sen
، A)1999( ، development as freedom ، Oxford University press 17. Sen
، A ، )1987( ، on ethics and economics ، oxford ، Blackwell 18. Smith
، A)1976( ، an inquiry into the nature and causes of the wealth of nations ، university of Chicago press 19. Stigler
، G. J)1972( ، economic competition and electoral competition ، public choice 13 ، 91 - 106
ص: 87
محسن محمدى (1)
چكيده
امام خمينى (رحمه الله) احياگر تفكر دينى بود. با رهبرى و پيروزى انقلاب اسلامى در ميدان عمل، بر تمام انگاره هاى جدايى دين از سياست و انحصار دين در كاركردهاى فردى خط بطلان كشيد. ايشان با نگرش عميق و جامع خود، حج ابراهيمى را احيا كرد تا ديگر حج در ابعاد فقهى و مناسك فردى باقى نماند. بلكه از تمام ظرفيت هاى سياسى و اجتماعى حج در بازسازى و بازآفرينى تمدن اسلامى استفاده شود. يكى از اين ابعاد احيا شده، بعد اقتصادى حج است كه با توجه به ديدگاه و سيره امام خمينى (رحمه الله) درباره قابليت دين در اداره جامعه و نظام آفرينى، جهات ويژه اى مى يابد. از آنجا كه نگرش امام خمينى به اقتصاد بيشتر به ابعاد سياسى و فرهنگى برمى گردد، ايشان ابعاد اقتصادى حج را نيز بيشتر با چنين رويكردى پى گرفته اند تا مسلمانان بر استعمار غلبه كنند و مقدمات اقتدار اقتصادى را بيابند.
واژگان كليدى: امام خمينى، حج، ظرفيت هاى اقتصادى، اقتصاد سياسى
حج مهم ترين عبادت اجتماعى اسلام است كه هرسال نمايندگانى از سراسر جهان اسلام را كنار هم جمع مى كند. اين عبادت جهان شمول، ابعاد متفاوت فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى وسياسى را در كنار ابعاد فقهى، عرفانى، اخلاقى و تربيتى همراه خود دارد كه حاكى از ابعاد مترقى و متعالى اسلام است. خداى متعال اين نظام هوشمندانه را براى پيشرفت و توسعه همه جانبه اسلام طراحى كرده است. متأسفانه استعمارگران كه اسلام را مانع تحقق برنامه هاى استثمارى خود مى دانستند، كوشيدند مسلمانان
ص: 88
را در عرصه سياسى و اجتماعى از آموزه هاى اسلام دور كنند تا بتوانند سرمايه هاى مادى و معنوى آنان را به يغما برند.
در اين بين، حج نيز از ابعاد سياسى و اجتماعى خود دور شد و مسلمانان جنبه هاى فقهى و اخلاقى آن را در اولويت قرار دارند. در چنين فضايى امام خمينى (رحمه الله) ضمن انتقاد از تفكر حاكم بر جهان اسلام، انقلاب اسلامى ايران را با تكيه بر اصول و انديشه هاى سياسى و اجتماعى اسلام رهبرى كرد و در زمانى كه دين در انديشه ها و نظريه هاى صاحب نظران سياسى و اجتماعى جايگاهى بيش از حيات فردى نداشت و به هيچ وجه كاركرد اجتماعى براى آن تبيين نمى شد، با ارائه تفسير جديد از دين، توجه همه را به خود جلب كرد.
امام (رحمه الله) كوشيد با رهبرى و به ثمر رساندن انقلاب اسلامى، اسلام را در همه ابعاد جامعه پياده كند. بنابراين با انتقاد از نظام سياسى، اجتماعى و اقتصادى غرب و با ارائه نظريه ولايت فقيه، تلاش نمود تمام ظرفيت هاى اسلام را در اداره جامعه تبيين و عملى كند.
ايشان در پيام هاى خود به كنگره حج فقط زائران ايرانى را خطاب قرار نمى داد، بلكه با ديدى بين المللى ابعاد سياسى و اجتماعى حج را براى تمام مسلمانان جهان تبيين مى نمود تا آنها را به ابعاد مغفول حج متوجه كند. به اين ترتيب امام خمينى (رحمه الله) تجربه تحول دينى درايران را براى ساير مسلمانان جهان از طريق حج راهنمايى مى نمايند. دراين بين امام خمينى مسلمانان را به ابعاد اقتصادى حج متوجه مى نمايند و حتى ابعاد سياسى، اخلاقى و اجتماعى حج را نيز در اين راستا تبيين مى كند.
در اين مقاله ظرفيت هاى اقتصادى حج را از ديدگاه امام، براساس پيام ها و سخنان ايشان به مناسبت ايام حج بررسى مى كنيم.
امام (رحمه الله) ، آن گونه كه در حيطه تخصصى اقتصاددانان است، به علم اقتصاد نظر نمى كند، بلكه سخنان ايشان در قالب احكام و اصول نظام اقتصادى* (1)است؛ به عبارت ديگر سخنان امام خمينى (رحمه الله) ناظر به هنجارها، خطمشى ها و گرايش هاى مكتبى است، نه قوانين علمى اقتصاد. ازاين رو امام خمينى (رحمه الله) به طور مستقل به مسئله اقتصاد نپرداخته، بلكه در نگرش سيستمى خود، مسائل اجتماعى و به ويژه اقتصاد را به حوزه هاى مختلف شرعى سرايت داده و معتقد است كه حوزه هاى سياست، فرهنگ و اقتصاد در يكديگر تأثير و تأثير متقابل دارند و عملكرد همسوى آنها مى تواند يك نظام اجتماعى تحت عنوان نظام اجتماعى اسلام را شكل دهد؛ به گفته ايشان:
ص: 89
حل تمامى مشكلات و پيچيدگى ها در زندگى انسان ها تنها با تنظيم روابط اقتصادى به شكل خاص حل نمى شود و نخواهد شد. بلكه مشكلات را در كل يك نظام اسلامى بايد حل كرد و از معنويت نبايد غافل بود كه كليد دردهاست. (1)اين نظام اجتماعى، متأثر از معرفت شناسى خاص ايشان كه متكى بر طبيعت و ماوراى طبيعت، به طور همزمان بود و انسان شناسى خاص وى كه انسان را موجودى دو بعدى در نظر مى گرفت، مى باشد. ايشان هدف اين نظام را رشد و تعالى ابعاد بشر، و اقتصاد را هم ابزارى براى آن ذكر مى كند. ازاين رو اقتصاد به تنهايى اهميت خاصى ندارد. و بالاصاله هدف نيست. بلكه صرفاً وسيله اى است براى رشد و تعالى انسان؛ امام خمينى (رحمه الله) در اين خصوص مى گويد:
زيربنا اقتصاد نيست؛ براى اينكه غايت انسان اقتصاد نيست. انسان زحمتش براى اين نيست كه فقط شكمش را سير كند. . . برنامه اسلام اين است كه اين انسان را جورى كند كه هم اينجا صحيح باشد و هم آنجا صحيح باشد. راه مستقيم نه طرف شرق و نه طرف غرب. صراط مستقيم يك سرش اينجاست يك سرش هم لانهايت. (2)اين ديدگاه كه دنيا و آخرت را دو مفهوم وابسته به هم مى بيند، پياده شدن اسلام در حوزۀ اقتصاد را مشروط به پياده شدن همه جانبۀ اسلام مى داند: «پياده كردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصاً برنامه هاى اقتصادى آن و مقابله با اقتصاد بيمار سرمايه دارى غرب و اشتراكى شرق، بدون حاكميت همه جانبه اسلام ميسر نيست» . (3)براين اساس، ايشان جهت گيرى تصميم هاى اقتصادى را در سه محور حفظ منافع محرومان، گسترش مشاركت عمومى و مبارزه با زراندوزى مورد تأكيد قرار مى دهند. (4)
امام (رحمه الله) با قرائت جامعى از اسلام ناب، بزرگ ترين احياگر تفكر دينى در قرن حاضر شد و با همين ايده و مبنا انقلاب اسلامى را رهبرى كرد و به پيروزى رساند. ايشان با برداشت هاى جزئى نگرى و انتخابى با دين مخالف بودند و تأكيد داشتند كه نگرش هاى دينى بايد جامع، و توأمان شامل همه جهات مادى، معنوى، فردى و اجتماعى باشد. ايشان در پيام هاى خود به كنگره عظيم حج، با تأكيد بر اين نكته فرمود:
ص: 90
عيد سعيد و مبارك، در حقيقت آن روزى است كه با بيدارى مسلمين و تعهد علماى اسلام، تمام مسلمانان جهان از تحت سلطه ستمكاران و جهان خواران بيرون آيند و اين مقصد بزرگ، زمانى ميسر است كه ابعاد مختلفه احكام اسلام را بتوانند به ملت هاى زير ستم ارائه دهند و ملت ها را با اسلام آشنا كنند و فرصت را براى اين امر بزرگ سرنوشت ساز مغتنم شمرده و از دست ندهند و چه فرصتى بالاتر و والاتر از كنگره عظيم حج كه خداوند متعال براى مسلمانان فراهم آورده است. (1)ايشان در جايى ديگر، خطاب به زائران بيت الله، آشنا نبودن مسلمانان با همه ابعاد اسلام را بزرگ ترين مشكل جامعه اسلامى مى داند كه بسيارى از مسائل ديگر نيز از آن ناشى مى شود:
بزرگ ترين درد جوامع اسلامى اين است كه هنوز فلسفه واقعى بسيارى از احكام الهى را درك نكرده اند و حج با آن همه راز و عظمتى كه دارد، هنوز به صورت يك عبادت خشك و يك حركت بى حاصل و بى ثمر باقى مانده است. (2)امام با چنين نگرش همه جانبه و اجتماعى به دين (دين حداكثرى) در مقوله حج نيز وارد شدند. از نظر ايشان حج يكى از مهم ترين اجزاى دين است كه ابعاد سياسى و اجتماعى آن، همراه با ابعاد عرفانى و فقهى اش مطرح مى شود. ولى در حال حاضر، فقط به بعد فقهى و مناسكى آن عمل مى شود و ساير جنبه هاى آن فراموش شده است:
بايد بدانند كه حج ابراهيمى محمدى، سال هاست غريب و مهجور است؛ هم از جهات معنوى و عرفانى و هم از جهات سياسى و اجتماعى و حجاج عزيز تمامى كشورهاى اسلامى، بايد بيت خدا را در همه ابعادش از اين غربت در آورند. (3)امام (رحمه الله) ، در پيام خود به مناسبت سالگرد كشتار خونين مردم در مكه، تفكرى كه حج را در سطح يك عبادت دست جمعى و سفر زيارتى -سياحتى تنزل مى دهد، به شدت رد مى كند و در مقابل، كاركردهاى سياسى و اجتماعى حج را مبارزه با دشمنان اسلام و عامل تقويت همبستگى مسلمانان معرفى مى كند. (4)امام خمينى (رحمه الله) حتى از مناسك حج نيز تفسيرى سياسى دارد و آن را با مفاهيمى همچون مبارزه با شياطين، بت ها و طاغوت هاى زمان همراه مى كند و در مقابل همبستگى بين مسلمانان، گره مى زند. (5)
ص: 91
به اعتقاد امام، حج ابعاد گوناگونى دارد كه تنها در اعمال و مناسك خلاصه نمى شود:
حج، تنها حركات و اعمال و لفظها نيست و با كلام و لفظ و حركت خشك، انسان به خدا نمى رسد. حج كانون معارف الهى است كه از آن، محتواى سياست اسلام را در تمامى زواياى زندگى بايد جست وجو نمود. حج پيام آور و ايجاد بناى جامعه اى به دور از رذايل مادى و معنوى است. (1)ايشان منافع در حج را نيز منافعى عامى داند كه اقتصاد نيز يكى از آنهاست:
به ابراهيم خليل الله خطاب مى شود كه مردم را به حج بخوان تا براى شهود منافع خود از همه اقطار بيايند. اين منافع جامعه است: منافع سياسى، اجتماعى، اقتصادى، فرهنگى. . . . (2)
با اين اوصاف، از ديد امام (رحمه الله) :
يكى از وظايف بزرگ مسلمانان، پى بردن به اين واقعيت است كه حج چيست و چرا براى هميشه بايد بخشى از امكانات مادى و معنوى خود را براى برپايى آن صرف كنند. (3)البته زنده نگه داشتن واقعيت و ماهيت حج، به همه مسلمانان مربوط است. ولى نخبگان در اين مورد، جايگاه ويژه اى دارند:
همه مسلمانان بايد در تجديد حيات حج و قرآن كريم و بازگرداندن اين دو به صحنه هاى زندگى شان كوشش كنند و محققان متعهد اسلام با ارائه تفسيرهاى صحيح و واقعى از فلسفه حج، همه بافته ها و تافته هاى خرافاتى علماى دربارى را به دريا بريزند. (4)امام (رحمه الله) ، حج را مانند قرآن مى داند كه هر دو در جهان اسلام مهجورند و هر دو، داراى لايه ها و ابعاد معرفتى متعددى هستند كه علاوه بر عوام، خواص و انديشمندان نيز مى توانند به تحليل و بررسى و نكته آموزى آن دست بزنند (5).
با توجه به ديدگاه هاى امام خمينى درباره اسلام، حج و اقتصاد، جنبه هاى اقتصادى حج را در چهار بخش پى مى گيريم: ابعاد اقتصادى حج، سياست و اقتصاد در حج، فرهنگ و اقتصاد در حج و اخلاق و اقتصاد در حج.
ص: 92
قبل از پرداختن به موارد فوق، جهت توجيه انتخاب اين الگو، توجه به موارد زير مفيد است:
1. ديدگاه كلى حضرت امام (رحمه الله) درباره جهات و كاركردهاى سياسى و اجتماعى حج، بر نگرش اقتصادى ايشان درباره حج نيز تأثير داشته است و ايشان نه به عنوان يك اقتصاددان، بلكه به عنوان يك عالم دينى سياست مدار به دنبال اين است كه در راستاى بهره مندى اقتصادى، مسلمانان را با رويكردى كلان متوجه ظرفيت هاى سياسى و اجتماعى حج كند. ازاين رو در انديشه اقتصادى امام خمينى (رحمه الله) از پول مشترك اسلامى، بازار مشترك اسلامى، بانك و بانكدارى اسلامى اثرى نيست، ولى ايشان از تحريم كالاهاى آمريكايى و لزوم بررسى مسائل مسلمانان در حج مطالبى بيان مى كنند كه به مبانى سياسى و فرهنگى اقتصاد مربوط است.
2. در اين مقاله افزون بر بعد اقتصادى حج، رابطه اين بعد با ابعاد سياسى، فرهنگى و اخلاقى حج نيز بررسى مى شود؛ زيرا علاوه بر اينكه امام خمينى در نگرش هاى اقتصادى خود، به جهات سياسى و فرهنگى و اخلاقى بسيار توجه داشته است، تحليل وقايع اجتماعى با رويكرد سيستمى نشان مى دهد كه نهادهاى مختلف اجتماعى با يكديگر ارتباطى تعاملى دارند؛ به طورى كه هيچ يك را نمى توان بدون ديگرى بررسى كرد. برخى از جامعه شناسان چنين تعامل ارگانيك بين نهادها در اجتماع را "نظام هاى مبادله در جامعه" ناميده اند. (1)بنابراين اقتصاد نيز در جامعه با ساير نهادهاى اجتماعى ارتباطى محكم دارد؛ به طورى كه در اثر تغيير و تحولات آنها دگرگون مى شود. بنابراين براى هرگونه برنامه ريزى و بررسى مسائل اقتصادى بايد نگرش هاى محدود و تك بعدى را كنار گذاشت و با ديدى جامع نگر مسائل اقتصادى را بررسى كرد. دراين رويكرد مباحث اقتصادى به مسائل اقتصادى محدود نمى شود. بلكه سياست، فرهنگ و اخلاق نيز در پيشبرد و طراحى نظام اقتصادى جايگاه ويژه اى دارند. حتى مى توان امتياز و تمايز انديشه اقتصادى امام خمينى و جهات اقتصادى حج را نيز در اين ديدگاه جامع و شامل تحليل كرد.
يكى از ويژگى هاى انديشه امام خمينى كه ايشان را از بسيارى از علماى دينى متمايز مى كند، ديدگاه هاى سياسى و اجتماعى ايشان و ضرورت ورود دين در اين عرصه است، به طورى كه ايشان خطاب به حاجيان اين مسئله را با سرنوشت تمدنى مسلمانان پيوند مى زند:
همه مى دانيم و بايد بدانيم كه آن چه از قرن ها پيش تاكنون بر سر مسلمين آمده، خصوصاً در يكى
ص: 93
دو قرن اخير كه دست دولت هاى اجنبى به كشورهاى اسلامى باز شده و سايه شوم آنان بلاد مسلمين را به تاريكى و ظلمات كشانده است و ذخاير خداداد آنان را به باد فنا داده و به طور مداوم مى دهد. غفلت مسلمانان از مسائل سياسى و اجتماعى اسلام است كه به دست استعمارگران و استثمارچيان و عمال غرب زده و شرق زده آنان به توده هاى مسلمانان محروم تحميل شده است كه حتى غالب علماى اسلام گمان مى كردند و مى كنند كه اسلام از سياست منزّه است و يك شخص مسلمان نبايد در سياست دخالت كند. چپاولگران حيله گر كوشش كردند به دست عمالِ به اصطلاح روشنفكرِ خود اسلام را همچون مسيحيت منحرف به انزوا كشانند و علما را در چهارچوب مسائل عبادى محبوس كنند و ائمه جماعات را در مساجد و محافل عقد و ازدواج، منزوى، و مقدسين از توده را سرگرم ذكر و دعا، و جوانان عزيز را سرگرم عيش و نوش، از صحنه امور سياسى و اجتماعى و اهتمام به امور مسلمين و گرفتارى بلاد اسلامى خارج نمايند. و در اين امر توفيق بسزايى پيدا كردند. و از اين جهالت و غفلت ما سوء استفاده نمودند، و بلاد مسلمين را يا مستعمره خويش نمودند و يا به استثمار كشيدند. و بسيارى از سلاطين و حكام مسلمين را استخدام نموده، و با دست آنان ملت ها را به استضعاف و استثمار كشاندند؛ و وابستگى و فقر و فاقه و پيامدهاى آنها گريبان گير توده هاى دربند گرديد. و اكنون نيز مسلمين به غفلت خود، و عمال استعمار به تبليغات خود، و ابرقدرت ها به سلطه و چپاول خود ادامه مى دهند؛ و آخوندهاى مزدور و دربارى به عقب نگه داشتن مسلمانان و جهالت و غفلت آنان دامن مى زنند. (1)امام خمينى بر اين باور بود كه بايد در حج مسائل جهان اسلام مطرح شود تا مسلمانان به احوال و اوضاع يكديگر پى ببرند و به نوعى هويت جمعى مسلمانى دست يابند. البته ايشان، اين نكته را از مسائل مهم اجتماع حج مى دانست، نه مسائل حاشيه اى و جنبى و مى فرمود: «. . . نكته مهم اين اجتماعات [حج] اين است كه. . . آن چيزهايى كه در بلاد مسلمين در طول سال گذشته است، به اطلاع همه برسانند. . .» . (2)بيشترين بخش از پيام هاى امام خمينى (رحمه الله) در ايام حج، به بيان و تشريح اوضاع و مسائلى كه مسلمانان جهان با آن روبه رو بودند، اختصاص داشت و برخى از آنها به كشورهايى همچون: «فلسطين» (3)و «لبنان» (4)و برخى هم به همه مسلمانان جهان مربوط بود. (5)اين امر حاكى از آن است كه در انديشه امام (رحمه الله) در مورد حج، ظرفيت و ضرورت پرداختن و بررسى
ص: 94
مسائل جهان اسلام و آگاهى از آنها وجود دارد. ايشان خطاب به زائران خانه خدا فرمود:
در اجتماع مقدس حج، اولاً در مسائل اساسى اسلام و ثانياً در مسائل خصوصى كشورهاى اسلامى، تبادل نظر كرده، ببينيد كه در داخل كشورها با دست استعمار و عمال آن، بر برادران مسلمان آنان چه مى گذرد. اهالى هر كشورى بايد در اين اجتماع مقدس گرفتارى هاى ملت خود را به مسلمين جهان گزارش دهند. (1)ايشان در پيامى ديگر نيز فرمود:
بايد تمام بلادى كه وارد مى شوند و مردم مستطيعش يا روحانيون محترمش وارد مى شوند، بايد بررسى از اوضاع مسلمين در هر سال بشود كه مسلمين در چه حال هستند. . . اينها امورى است كه بايد رسيدگى به آن بشود و حج براى همين امور است. حج براى اين است كه مشكلات يك سال مسلمين را بررسى كنند و درصدد رفع مشكلات برآيند. (2)در راستاى تحقق اين امور، امام خمينى (رحمه الله) با ديدى جامع درباره حج، در پيام هاى خود زائران خانه خدا را متوجه اين ظرفيت عظيم مى كند:
«بر شما ملت عزيز اسلام كه براى اداى مناسك حج در اين سرزمين وحى اجتماع كرده ايد، لازم است از فرصت استفاده كرده، به فكر چاره باشيد. براى حل مسائل مشكله مسلمين تبادل نظر و تفاهم كنيد» . (3)امام (رحمه الله) ، ملت ها را به امورى غير از مناسك نيز مكلف كرده اند:
يك- كوشش در راه توسعه و پيشرفت مسلمانان و همبستگى و پيوستگى جامعه اسلامى؛
دو- هم فكرى و هم پيمانى در راه استقلال و ريشه كن كردن سرطان استعمار؛
سه- چاره جويى براى گرفتارى هاى ملل مسلمان؛
چهار- توجه به فقرا و مستمندان كشورهاى اسلامى؛
پنج- چاره انديشى براى آزادى سرزمين فلسطين از چنگال صهيونيزم. (4)از نظر امام خمينى (رحمه الله) :
نكته مهم اين اجتماعات [حج]، اين است كه. . . آن چيزهايى كه در بلاد مسلمين در طول سال گذشته است، به اطلاع هم برسانند و براى رفع اشكالات مسلمين فكر كنند و اجتماع بزرگ ميليونى اسلامى در حجاز براى همين نكته است؛ در عين حالى كه عبادت است. (5)
ص: 95
بدين ترتيب درمى يابيم كه امام خمينى با در نظر گرفتن هويت تمدنى جهان اسلام و امت واحد اسلامى، حج را زمينه اى براى تحقق اهداف بين المللى و شخصيت فراملى مسلمانان مى داند. طبيعى است يكى از مسائل مهم كشورهاى اسلامى كه لازم است براى اجراى برنامه ها و مبارزه با دشمنان اسلام در آن توافق و هماهنگى عمومى باشد، مسائل اقتصادى است. مسلمانان در پرتو اجتماع پرشكوه حج مى توانند در تحقق اين مهم از ظرفيت حج بهره مند شوند.
اين بعد از حج، با حضور همه مسلمانان محقق مى شود. ولى با توجه به ماهيت تخصصى اين مسائل، كارشناسان و نخبگان كشورهاى اسلامى در اين مورد مسئوليت بيشترى دارند؛ چنان كه امام خمينى مى فرمايد:
. . . كسانى كه اصحاب تفكر هستند، نويسنده هستند، روشن فكر هستند و عالِم هستند، در آن محيط مجتمع بشوند و مشكلات مسلمين را در تمام جهان بررسى كنند و آن چه كه مى توانند حل كنند. . . اشخاص مؤثرى كه مى توانند از حكومت ها از بزرگان قوم، در آنجا مى توانند، مجتمع بشوند و مسائل اسلام را و مسائل مسلمين را و مسائل سياسى و اجتماعى را بررسى كنند. مع الاسف اين امر مغفول عنه است. (1)و نيز مى فرمايد:
اى گويندگان و نويسندگان! در اجتماعات بزرگ، عرفات و مشعر و منا و مكه معظمه و مدينه منوره، مسائل اجتماعى و سياسى مناطق خود را به گوش برادران ايمانى برسانيد و از هم طلب نصرت كنيد. (2)امام خمينى به صرف طرح مسائل و مشكلات اقتصادى در حج بسنده نكرد. ايشان پس از بيان مشكلات اقتصادى جهان اسلام در سطح كلان، براى رفع آن، به ظرفيت هاى اقتصادى ديگر حج اشاره كردند:
. . . پس اكنون كه در مركز اسلام حيات بخش به امر خدا و رسولش گرد آمده ايد و از هر ملت و مذهب در اين مكان عظيم اجتماع كرده ايد، براى اين درد مهلك و سرطان كشنده چاره انديشى كنيد و بايد بدانيد كه چاره اساسى در سايه وحدت همه مسلمين و اجتماع همگانى در قطع يد ابرقدرت ها از كشورهاى اسلامى است و عملى كردن شعائر مواقف كريمه و مشاهد مشرفه در كشورهاى خويش است و قدم اول زدودن يأس از دل هاست كه عمال خبيث آنان با كوشش غرب و شرق در جان هاى مسلمين جايگزين كردند و به آنها باورانده اند كه بدون وابستگى به يك ابرقدرت، نمى شود به زندگانى خود ادامه داد. . . . (3)
ص: 96
امام خمينى چنان كه در پيام هاى خود به كنگره عظيم حج، از طرفى به نقد نظام اقتصاد غرب مى پردازد (1)و از طرف ديگر اصول اقتصاد اسلامى را بيان مى كند. (2)
از انديشمندان نيز مى خواهد كه نظام اقتصاد اسلامى را طرح ريزى نمايند؛ چراكه ضعف و وابستگى اقتصادى به غرب و استعمارگران، كاركردهاى فرهنگى و سياسى بسيارى دارد و سبب مى شود مسلمانان، خودباورى و اعتمادبه نفس لازم را براى رويارويى با دشمنان از دست بدهند.
امام خمينى (رحمه الله) ، با نگرش و چشم انداز وسيع و همه جانبه خود نسبت به اسلام و اوضاع مسلمانان و كشورهاى اسلامى، به اين مسئله پى برد و با بيان پيام هاى خود به زائران خانه خدا، ظرفيت عظيم حج را براى مقابله با اين مشكل اساسى گوشزد كرد:
يكى از مسائل بسيار مهمى كه به عهده علما و فقها و روحانيت است، مقابله جدى با دو فرهنگ ظالمانه و منحط اقتصادى شرق و غرب و مبارزه با سياست هاى اقتصاد سرمايه دارى و اشتراكى در جامعه است. . . اين به عهده علماى اسلام و محققين و كارشناسان اسلامى است كه براى جايگزين كردن سيستم ناصحيح اقتصاد حاكم بر جهان اسلام، طرح ها و برنامه هاى سازنده و در برگيرنده منافع محرومين و پابرهنه ها را ارائه دهند و جهان مستضعفين و مسلمين را از تنگنا و فقر معيشت به در آورند. (3)
حج عبادتى جهان شمول است كه جنبه هاى گوناگونى دارد. خداوند مردم را به حج فرا مى خواند تا منافع خويش را ببينند. (4)اين منافع، عام و از جنبه هاى گوناگون تحليل پذير است كه يكى از اين منافع، بهره هاى اقتصادى است. (5)
تجمع ميليونى زائران، ظرفيت هاى اقتصادى بالايى را در سطح ملى و بين المللى جهان اسلام ايجاد مى كند. حتى پيش از اسلام نيز اين جنبه از حج مطرح بود؛ البته بيشتر براى تاجران قريش كه با برپايى بازار، كالاهاى خود را به زائران خانه خدا مى فروختند. با تأسف، امروزه كشورهاى اسلامى بسيار كمتر از كشورهاى غيراسلامى از اين منفعت اقتصادى حج بهره مند مى شوند.
امام خمينى (رحمه الله) ضمن انتقاد از وابستگى اقتصادى كشورهاى اسلامى به غرب و وجود كالاهاى غربى
ص: 97
در بازارهاى اسلامى (1)و مكه (2)، كالاهاى آمريكايى را در حج تحريم كرد و بدين ترتيب، ظرفيت هاى اقتصادى حج را نشان داد تا بازار گسترده اى كه در ايام حج ايجاد مى شود، به دست بيگانگان نيفتد، بلكه خود مسلمانان از اين پتانسيل عظيم بهره مند شوند:
كالاهايى كه در حجاز به حجاج محترم عرضه مى شود، آن چه مربوط به آمريكاى مخالف با آرمان هاى اسلامى و اساساً مخالف با اسلام است، خريدارى آنها كمك به دشمنان اسلام است و ترويج باطل است و از آنها بايد احتراز شود. (3)امام خمينى (رحمه الله) ، در پيامى، اين آسيب را اين گونه گوشزد كرد:
كثيرى از حجاج بيت الله الحرام كه براى فريضه حج مى روند و بايد در آن مكان مقدس از توطئه بيگانگان به فرياد يا للمسلمين برخيزند، غافلانه در بازارها به جست وجوى كالاهاى آمريكايى، اروپايى و ژاپنى پرسه مى زنند و دل صاحب شريعت را با اين عمل كه با حيثيت حج و حجاج بازى مى كند، به درد مى آورند. (4)
امام خمينى در پيام هاى خود به مناسبت حج بر اين نكته كليدى تأكيد كردند كه ملاك برترى تقواست و فقر و غنا ملاك برترى يا كهترى نيست. ايشان اين موضوع اخلاقى را در پيام هاى خود به كنگره حج با رويكردى اقتصادى تبيين كردند تا مسلمانان را به ظرفيت هاى بيشترى از اقتصاد حج متوجه نمايند:
بيان اين حقيقت كه صاحبان مال و منال در حكومت اسلام هيچ امتياز و برتريى از اين جهت بر فقرا ندارند و ابداً اولويتى به آنان تعلق نخواهد گرفت، مسلّم راه شكوفايى و پرورش استعدادهاى خفته و سركوب شده پابرهنگان را فراهم مى كند و تذكر اين مطلب كه ثروتمندان، هرگز به خاطر تمكن مالى خود نبايد در حكومت و حكمرانان و اداره كنندگان كشور اسلامى نفوذ كنند و مال و ثروت خود را به بهانه فخرفروشى و مباهات قرار بدهند و به فقرا و مستمندان و زحمتكشان، افكار و خواسته هاى خود را تحميل كنند، اين خود بزرگترين عامل تعاون و دخالت دادن مردم در امور و گرايش آنان به اخلاق كريمه و ارزش هاى متعالى و فرار از تملق گويى ها مى گردد و حتى بعض ثروتمندان را از اين كه تصور كنند كه مال و امكاناتشان دليل اعتبار آنان در پيشگاه خداست، متنبه مى كند. (5)
ص: 98
ايشان در سال 1367 در سالگرد كشتار خونين مكه، ضمن بيان اينكه مبارزه با مستكبران با رفاه طلبى سازگار نيست و فقط آنها كه درد فقر را چشيده اند تا آخر در اين مسير باقى مى مانند، مى فرمايد: « بايد خدا را در نظر داشت، و تمام همّ و تلاش خود را در جهت رضايت خدا و كمك به فقرا به كار گرفت. . . ما براى احقاق حقوق فقرا در جوامع بشرى تا آخرين قطره خون دفاع خواهيم كرد» . (1)امام خمينى مسلمانان را در حج، افزون بر وظايف سياسى و اجتماعى، به توجه به فقرا نيز مكلف مى كند:
بايد توجه داشته باشيد كه اين اجتماع بزرگ كه به امر خداوند تعالى در هر سال در اين سرزمين مقدس فراهم مى شود، شما ملت هاى مسلمان را مكلف مى سازد. . . در راه استقلال و ريشه كن كردن سرطان استعمار، همفكر و هم پيمان شويد. گرفتارى هاى ملل مُسْلم را از زبان اهالى هر مملكت شنيده و در راه حل مشكلات آنان از هيچ گونه اقدامى فروگذار نكنيد. براى فقرا و مستمندان كشورهاى اسلامى فكرى كنيد. (2)ايشان در جاى ديگر توجه به فقرا را از اصول و اهداف حج معرفى مى كند:
حقيقت حج اين است كه شما برويد درد مردم را ببينيد؛ ببينيد فقرا چه جورى هستند، شما هم بشويد آن طور. ببينيد مستمندان جهان چه طورند، شما هم [به] آن رنگ درآييد. . . خوب، شما حاجى هستيد، شما مسلمانى هستيد كه مى خواهيد به داد مسلمين برسيد؛ به داد مستضعفين جهان برسيد. (3)امام خمينى حتى مناسك سياسى حج را در راستاى مفاهيم اقتصادى تبيين نموده و برائت از مشركين در حج را به ابعاد اقتصادى مبارزه با استعمار پيوند مى زند:
فرياد برائت ما، فرياد دفاع از مكتب و حيثيات و نواميس، فرياد دفاع از منابع و ثروت ها و سرمايه ها، فرياد دردمندانه ملت هايى است كه خنجر كفر و نفاق قلب آنان را دريده است.
فرياد برائت ما، فرياد فقر و تهيدستى گرسنگان و محرومان و پابرهنه هايى است كه حاصل عرق جبين و زحمات شبانه روزى آنان را زراندوزان و دزدان بين المللى به يغما برده اند و حريصانه از خون دل ملت هاى فقير و كشاورزان و كارگران و زحمتكشان، به اسم سرمايه دارى و سوسياليزم و كمونيزم، مكيده و شريان حيات اقتصاد جهان را به خود پيوند داده اند و مردم جهان را از رسيدن به كمترين حقوق حقه خود محروم نموده اند. (4)
ص: 99
حج از ديد امام (رحمه الله) ، افزون بر جنبه هاى فقهى و معنوى، جنبه سياسى نيز دارد. از اين رو برائت از مشركان، از نظر امام، در تحقق حج واقعى، جايگاه بس ويژه اى دارد؛ چنان كه مى فرمايد:
ميليون ها مسلمان هر سال به مكه مى روند و پا جاى پاى پيامبر و ابراهيم و اسماعيل و هاجر مى گذارند. ولى هيچ كس نيست كه از خود بپرسد ابراهيم و محمد، كه بودند و چه كردند؟ ! هدفشان چه بود؟ ! از ما چه خواستند؟ ! گويى به تنها چيزى كه فكر نمى شود، به همين است. مسلّم حج بى روح و بى تحرك و قيام، حج بى برائت، حج بى وحدت و حجى كه از آن هدم كفر و شرك برنيايد، حج نيست. (1)در جايى ديگر، درباره اهميت برائت از مشركان مى فرمايد:
اعلان برائت از مشركان كه از اركان توحيدى و واجبات سياسى حج است، بايد در ايام حج به صورت تظاهرات و راهپيمايى با صلابت و شكوه هرچه بيشتر و بهتر برگزار شود. . . . مگر تحقق ديانت، جز اعلام محبت و وفادارى نسبت به حق و اظهار خشم و برائت نسبت به باطل است. . . . (2)برائت از مشركان در اديان پيشين نيز وجود داشته و يكى از وقايع مهم تاريخ عصر رسالت در اواخر عمر پيامبر (ص) بوده است كه به سبب آن، دولت اسلامى تثبيت، و دعوت جهانى اسلام آغاز شد و پيام ها و پيك هاى آن حضرت به سران دولت ها و ملت ها گسيل شدند. (3)هرچند برائت از مشركان يك اصل هميشگى و جاودانه است كه خداوند آن را مقرر كرده تا روش سياسى اسلام و مسلمانان را در مقابل مخالفان توحيد و ناقضان حقوق انسانى و مشروع مسلمانان روشن سازد (4)، ولى از نظر امام، برائت از مشركان، در هر عصر و زمانى، جلوه ها و شيوه ها و برنامه هاى متناسب خود را مى طلبد. (5)امام خمينى به زيبايى و ظرافت ابعاد سياسى و اقتصادى حج را در برائت از مشركين تبيين كرده است:
راه پيمايى هاى مكه و مدينه است كه بسته شدن شيرهاى نفت عربستان را به دنبال دارد. راه پيمايى برائت در مكه و مدينه است كه به نابودى سر سپردگان شوروى و آمريكا ختم
ص: 100
مى شود و درست به همين جهت است كه با كشتار دسته جمعى زنان و مردان آزاده، از آن جلوگيرى مى شود و در پناه همين برائت از مشركين است كه حتى ساده دلان مى فهمند كه نبايد سر بر آستان شوروى و آمريكا نهاد. (1)امام (رحمه الله) پس از تأكيد بر برائت از مشركان نيز بيان دليل هاى سست و بى اساس مخالفان و موانع احتمالى اجراى آن، واقعيت و ماهيت برائت از مشركان را يادآورى مى كند تا ارتباط آن با ابعاد اقتصادى حج مشخص شود:
امروز فرياد برائت از مشركان و كافران، فرياد از ستم ستمگران و فرياد امتى است كه جانشان از تجاوزات شرق و غرب و در رأس آنان آمريكا و اذناب آن به لب رسيده است و خانه و وطن و سرمايه اش به غارت رفته است.
و نيز فرياد برائت ما، فرياد مردم مسلمان آفريقاست. . . فرياد برائت ما، فرياد برائت مردم لبنان و فلسطين و همه ملت ها و كشورهاى ديگرى است كه ابرقدرت هاى شرق و غرب، خصوصاً آمريكا و اسرائيل به آنان چشم طمع دوخته اند و سرمايه آنان را به غارت برده اند.
فرياد برائت ما، فرياد برائت همه مردمانى است كه ديگر تحمل تفرعن آمريكا و حضور سلطه طلبانه آن را از دست داده اند.
فرياد برائت ما، فرياد دفاع از مكتب و حيثيات و نواميس، فرياد دفاع از منابع و ثروت ها و سرمايه ها، فرياد دردمندانه ملت هايى است كه خنجر كفر و نفاق، قلب آنان را دريده است.
فرياد برائت ما، فرياد فقر و تهى دستى گرسنگان و محرومان و پابرهنه هايى است كه حاصل عرق جبين و زحمات شبانه روزى آنان را زراندوزان و دزدان بين المللى به يغما برده اند.
فرياد برائت ما، فرياد امتى است كه همه كفر و استكبار به مرگ او در كمين نشسته اند و همه تيرها و كمان ها و نيزه ها به طرف قرآن و عترت عظيم نشانه رفته اند. (2)براى درك بهتر ارتباط برائت از مشركان و جهات اقتصادى در انديشه حضرت امام خمينى (رحمه الله) ، توجه به اين نكته مفيد خواهد بود كه امروزه بسيارى از مشكلات اقتصادى جوامع اسلامى از رابطه حاكمان سرسپرده جوامع اسلامى با ابرقدرت ها و اجانب سرچشمه مى گيرد كه در صورت برائت و دورى مسلمانان از اين دشمنان اسلام، زمينه هرگونه سوء استفاده آنها از سرمايه ها و منابع مسلمانان از بين مى رود. به اين ترتيب امام خمينى با تحليلى سياسى - اقتصادى از برائت از مشركين در حج، اين نكته كليدى را به مسلمانان يادآورى مى كند كه رابطه استعمارگونه و غفلت انگيز با دشمنان اسلام اثرى جز تداوم مشكلات اقتصادى و به يغما رفتن سرمايه هاى مسلمانان ندارد. بنابراين مسلمانان براى دست يابى
ص: 101
به عزت از دست رفته خود و اقتدار اقتصادى در قدم اول، بايد روابطى عزت مندانه و مستقلانه با مستكبرين ايجاد نمايند و از روابط سازش كارانه بپرهيزند.
از دو جهت مى توان روحيه مبارزه و جهاد را از جنبه هاى سياسى اقتصاد حج دانست:
يك- امروزه اقتصاد يكى از عرصه هاى مبارزه اسلام با استعمارگران است. مسلمانان براى اينكه قدرت خود را در عرصه هاى بين المللى حفظ و تقويت كنند بايد توان اقتصادى بالايى داشته باشند. تحقق اين بخش از اقتصاد اسلامى، مستلزم داشتن روحيه مبارزه طلبى در مقابل دشمنان است؛ دشمنانى كه براى دست يابى به اقتصاد و منابع كشورهاى اسلامى، دست به هر كارى مى زنند؛ به عبارت ديگر جنبه سياسى اقتصاد اسلامى، به مبارزه هايى اشاره دارد كه از ملت ها و دولت هاى اسلامى در مقابل نفوذ استعمار نوين و استكبار جهانى كه بيدار شدن مسلمانان را به زيان خود مى بيند، حمايت مى كنند و آنها را پابرجا مى دارند.
دو- از طرف ديگر براى رسيدن به رونق و شكوفايى اقتصاد در كشورهاى اسلامى، بايد راه دشوارى را طى كرد؛ با سستى و داشتن روحيه ضعيف و آسيب پذير نمى توان سختى هاى صعود به قله هاى عزت را پيمود.
حج، مناسك و كالبد آن، ماهيت و هويتى ويژه و راسخ در بت شكنى و مبارزه با طاغوت دارد. به فرض كه به دليل شرايط سياسى و اجتماعى حاكم بر اجراى حج و متوليان آن، نتوان از ظرفيت بالاى حج به عنوان كانون مبارزه عليه استكبار بهره جست، ولى هيچ گاه نمى توان حج را از تاريخچه مبارزاتى آن جدا ساخت و مناسك آن را تغيير داد. هويت تمدنى حج، با نوعى طاغوت گريزى همراه است و طواف گرد خانه توحيد، همه حكومت ها و قدرت هاى غير توحيدى را نفى مى كند. به اين ترتيب حج روحيه مبارزاتى حاجيان و خُلق جهادى زائران خانه خدا را تقويت مى كند.
امام خمينى (رحمه الله) با داشتن چنين نگرشى به حج، «رمى جمرات» در سرزمين «مِنا» را نماد و تمرينى براى مبارزه با شيطان هاى بيرونى در عرصه اجتماعى مى داند و به حاجيان مى گويد:
. . . بيت الله الحرام و كعبه معظمه، زائران عزيزى را در آغوش مى كشد كه حج را از انزواى سياسى و انحراف اساسى به سوى حج ابراهيمى - محمدى سوق داده و حيات آن را تجديد مى نمايند و بت هاى شرق و غرب را در هم مى شكنند و معناى قيام ناس و حقيقت برائت از مشركان را عرضه مى دارند. . . . (1)امام خمينى (رحمه الله) ، پس از عرض تبريك به مناسبت عيد قربان، از حضرت ابراهيم (ع) چنين ياد مى كند:
ص: 102
. . . اين پدر توحيد و بت شكن جهان، به ما و همه آموخت كه عزيزترين ثمره حيات خود را در راه خدا بدهيد و عيد بگيريد. خود و عزيزان خود را فدا كنيد و دين خدا را و عدل الهى را برپا نماييد. . . . به فرزندان آدم درس آموزندۀ جهاد در راه حق را داد كه از اين مكان عظيم نيز فداكارى و از خودگذشتن را به جهانيان ابلاغ كنيد. . . . مگر ابرقدرت هاى زمان ما بت هاى بزرگ نيستند كه جهانيان را به اطاعت و كرنش و پرستش خود مى خوانند و با زور و زر و تزوير، خود را به آنان تحميل مى نمايند. كعبه معظم، يكتا مركز شكستن اين بت هاست. . . . (1)امام خمينى (رحمه الله) ، كعبه، كانون حج را با رويكردى سياسى-اجتماعى، محل مبارزان و مجاهدانى مى داند كه از حج، درس مبارزه با طاغوت و استعمار را آموخته اند. ايشان بدين سان روحيه اى انقلابى را براى حاجيان و زائران خانه خدا ترسيم مى كند: «كعبه معظمه، براى پذيرايى مسلمانان عاشق حق و عدالت و فريادهاى كوبنده آنان برسر اَبَر ظالمان دهر و ابرچپاول گران جهان، آغوش باز نموده و انتظار پذيرايى آنان را مى كشد» . (2)نوع نگرش امام خمينى (رحمه الله) به حج، حاكى از روحيه بالاى مبارزاتى ايشان است و نشان مى دهد كه ايشان در حج، شاهد شور و هيجان بالايى بوده اند؛ شور و هيجانى كه با انتقالش به جمعيت ميليونى زائران خانه خدا، مى توانسته موج عظيمى را در جهان اسلام ايجاد كند. به گفته ايشان:
در فريضه حج كه لبيك به حق است و هجرت به سوى حق تعالى به بركت ابراهيم و محمد است، مقام «نه» بر همه بت ها و طاغوت هاست و شيطان ها و شيطان زاده هاست و كدام بت از شيطان بزرگ آمريكاى جهان خوار و شوروى ملحد متجاوز بزرگ تر و كدام طاغوت و طاغوتچه از طاغوت هاى زمان ما بالاترند؟
در لبيك لبيك، «نه» بر همه بت ها گوييد و فرياد «لا» بر همه طاغوت ها و طاغوتچه ها كشيد و در طواف حرم خدا. . . ، به موازات عشق به حق از بت هاى بزرگ و كوچك و طاغوت ها و وابستگانشان برائت جوييد. . . و در لمس حجرالاسود، بيعت با خدا بنديد كه با دشمنان او و رسولانش و صالحان و آزادگان دشمن باشيد و به اطاعت و بندگى آنان هر كه باشد و هر جا باشد، سر ننهيد و خوف و زبونى را از دل بزداييد. . . و با حال شعور و عرفان به مشعرالحرام و عرفات رويد. . . و به فكر نجات محرومان و مستعضعفان از چنگال استكبار جهانى باشيد. . . و شرط همه مناسك و مواقف براى رسيدن به آروزهاى فطرى و آمال انسانى اجتماع همه مسلمانان در اين مراحل و مواقف و وحدت كلمه تمامى طوايف مسلمين است. . . . (3)
ص: 103
در پيام ديگرى نيز مى فرمايد:
گردش به دور خانه خدا، نشان دهنده اين است كه به غير از خدا گِرد ديگرى نگرديد و رجم عقبات، رجم شياطين انس و جن است. شما با رجم با خداى خود عهد كنيد تا شياطين انس و ابرقدرت ها را از كشورهاى اسلامى عزيز برانيد. امروز جهان اسلام به دست آمريكا گرفتار است. شما براى مسلمانان قاره هاى مختلف جهان، پيامى از خداوند ببريد؛ پيامى كه به غيرخدا، بردگى و بندگى هيچ كس را نداشته باشيد. (1)از ديد امام (رحمه الله) ، حج اردوگاهى است كه در آن، مبارزه با دشمن تمرين و مرور مى شود. يكى از محورهاى اساسى پيام ها و سخنرانى هاى امام خمينى به مناسبت حج، دعوت حجاج به طور خاص و دعوت مسلمانان به طور عام براى قيام جهت احياى حقوق و دستاوردهاى تمدن اسلامى و مبارزه با استعمار و دشمنان اسلام است. (2)ايشان در پيام هاى خود به مناسبت حج از خشكاندن ريشه استكبار سخن مى گويند (3)و دفاعشان از ملت ها را حربه آنها جهت فريب و استفاده از منافع و سرمايه هاى ملت ها مى داند. (4)امام (رحمه الله) ، در يكى از پيام هايشان مى فرمايد:
. . . اين بيت معظم، براى ناس بنا شده و براى قيام ناس و نهضت همگانى و براى منافع مردمى، و چه نفعى بالاتر و والاتر از آنكه دست جباران جهان و ستمگران عالم از سلطه بر كشورهاى مظلوم كوتاه شود و مخازن عظيم كشورها، براى مردم خود آن كشورها باشد. بيتى كه براى قيام تأسيس شده است، آن هم قيام ناس و للناس. پس بايد براى همين مقصد بزرگ در آن اجتماع نمود و منافع ناس را در همين مواقف شريف تأمين نمود. (5)امام (رحمه الله) ، تبديل شدن مكه به كانون مبارزه عليه دشمنان را از اسرار حج مى داند و مى گويد: «مكه مكرمه را با هماهنگى زائران سراسر جهان، به كانون فرياد عليه ستمگران تبديل كنيد كه اين يكى از اسرار حج است» . (6)امام خمينى (رحمه الله) ، ضمن نقد تفكرى كه حج را به ابعاد فردى و مناسكى تنزل مى دهد، حج را برنامه مبارزه با قدرت هاى استكبارى معرفى مى كند.
ص: 104
امام درباره عرصه هاى گوناگون اقتصاد سياسى حج چنين مى فرمايد:
چيزى كه تا به حال از ناحيه ناآگاهان و يا تحليل گران مغرض و يا جيره خواران به عنوان فلسفه حج ترسيم شده است، اين است كه حج يك عبادت دسته جمعى و يك سفر زيارتى - سياحتى است. به حج چه كه چگونه بايد زيست و چطور بايد مبارزه كرد و با چه كيفيت در مقابل جهان سرمايه دارى و كمونيسم ايستاد؟ ! به حج چه كه حقوق مسلمانان و محرومان را از ظالمين بايد ستاند؟ ! به حج چه كه بايد براى فشارهاى روحى و جسمى مسلمانان چاره انديشى نمود؟ ! به حج چه كه مسلمانان بايد به عنوان يك نيروى بزرگ و قدرت سوم جهان خودنمايى كنند؟ ! به حج چه كه مسلمانان را عليه حكومت هاى وابسته بشوراند؟ ! بلكه حج همان سفر تفريحى براى ديدار قبله و مدينه است و بس! و حال آنكه حج براى نزديك شدن و اتصال انسان به صاحب خانه است و حج تنها حركات و اعمال و لفظها نيست و با كلام و لفظ و حركت خشك انسان به خدا نمى رسد. حج كانون معارف الهى است كه از آن، محتواى سياست اسلام را در تمامى زواياى زندگى بايد جست وجو نمود. (1)از ديد امام، ابعاد مبارزاتى و دشمن ستيزى حج، از نشانه هاى پويايى و زنده بودن حج است:
مسلمين بايد در حج وقتى كه مى روند يك حج زنده، يك حج كوبنده، يك حجى كه محكوم كنند اين شوروى جنايتكار و آن آمريكاى جنايتكار را؛ يك همچو حجى، حجى است كه مقبول است. (2)
هرچند ديدگاه هاى زيادى درباره كاهش تصدى گرى دولت در نظريه هاى اقتصادى مطرح است، ولى كماكان دولت يكى از مهم ترين و اثرگذارترين عوامل اقتصادى است كه نقش بى بديلى در سياست گذارى و نظارت بر اجراى برنامه هاى اقتصادى دارد.
در حال حاضر، يكى از موانع جدى در مسير توسعه و شكوفايى در كشورهاى اسلامى، وجود دولت هاى دست نشاندۀ به اصطلاح اسلامى است؛ به طورى كه يكى از ابعاد احياى تمدن اسلامى به تحول در اين دولت ها اختصاص مى يابد.
از ديد امام (رحمه الله) ، يكى از مسائل اساسى جهان اسلام، وجود دولت هايى به ظاهر اسلامى است؛ چنان كه در يكى از پيام هاى حج مى گويد:
اين خطرى است براى مسلمين. من اعلام خطر مى كنم براى مسلمين و براى اسلام با اين وضعى
ص: 105
كه دولت ها دارند. . . . مشكل مهم، دولت هاى اسلامى هستند. بايد دولت ها بيدار بشوند. اگر دولت ها بيدار بشوند، مشكلات مسلمين رفع مى شود، با هم تفاهم مى كنند. لكن دست هايى در كار است كه نمى گذارد. (1)به طور كلى امام خمينى (رحمه الله) براى سران و دولت هاى كشورهاى اسلامى، مسئوليت بسيار سنگينى قائل بود؛ هرچند كه انتقادهاى بسيارى به آنها مى كرد و آنها را مسلمان واقعى نمى دانست (2)و حتى در پيام هايشان راجع به حج نيز اين انتقادها بسيار به چشم مى خورد. (3)امام خمينى (رحمه الله) ، خطاب به زائران خانه خدا، از سرسپردگى سران كشورهاى اسلامى و از اينكه از منافع كشور اسلامى خود حمايت نمى كنند، به شدت انتقاد مى كرد؛ چنان كه فرمود:
ما اكنون از بسيارى از دولت هاى به اصطلاح اسلامى، مأيوس هستيم و اميدى به هدايت آنان نداريم. مگر آنكه خداوند متعال، نظر عنايتى فرمايد و خود و كشور خود را از چنگال گرگان جهان خوار نجات دهد. (4)امام در يكى از پيام هاى حج، پس از بيان توطئه هاى استعمار در تسلط بر سرمايه ها و منابع مسلمانان و وابستگى كشورهاى اسلامى به آنها، يكى از علت هاى اين درد مهلك را وجود دولت هايى اسلامى مى داند كه البته اگر با ملت ها همراه شوند، به يقين، مشكل حل خواهد شد:
. . . و دولت هاى ملت هاى اسلامى نيز اگر با توده هاى محروم همگام و همراه شوند، از اين پيوستگى و وابستگى ذلت بار كه هزار بار مرگ بهتر از آن است، نجات پيدا مى كنند و با عزت و ارزش هاى انسانى هم آغوش مى شوند. . . . (5)در پيام ديگرى هم مى فرمايد: «اگر وحدت كلمه اسلامى بود و اگر دولت ها و ملت هاى اسلام، به هم پيوسته بودند، معنا نداشت كه قريب يك ميليارد جمعيت مسلمين، زيردست قدرت ها باشند» . (6)بنابراين از ديد امام (رحمه الله) ، وجود دولت هاى سرسپرده اسلامى، يكى از موانع پيشرفت و توسعه جوامع اسلامى است كه براى حفظ قدرت، بيشتر به استعمارگران وابسته اند تا به مردم. طبيعى است كه اقتصاد وابسته و غيربومى، هيچ گاه در مسير توسعه پايدار و ملى قابل تحليل نيست. چنين اقتصادى حتى
ص: 106
مى تواند آسيب پذيرى كشورهاى اسلامى را در مقابل استعمارگران افزايش دهد. ازاين رو به نظر امام خمينى، اين دولت ها بايد به ملت ها بپيوندند و در مقابل، ملت ها نيز وظيفه دارند دولت ها را اصلاح و كنترل كنند. امام در پيامى به زائران خانه خدا مى فرمايد:
مسلمانان جهان، بايد به فكر تربيت و كنترل و اصلاح سران خودفروخته بعضى كشورها باشند و آنان را با نصيحت يا تهديد، از اين خواب گرانى كه هم خودشان و هم منافع ملت هاى اسلامى را به باد فنا مى دهد، بيدار نمايند و به اين سرسپردگان و نوكران هشدار بدهند و خودشان هم با بصيرت كامل از خطر منافقين و دلالان استكبار جهانى غافل نشوند و دست روى دست نگذارند و نظاره گر صحنه شكست اسلام و غارت سرمايه ها و منافع و نواميس مسلمين نباشند. (1)همان طور كه گفتيم، جمعيت بسيارى از سراسر جهان در ايام حج گرد هم مى آيند. اين جمعيت، مى تواند با همبستگى و يكرنگى، دولت هاى اسلامى را تحت فشار قرار دهد و آنها را از خواب غفلت و بى خبرى بيدار كند.
امروزه، در صحنه بين الملل، حضور پر رنگ و يكپارچه ملت ها در صحنه سياسى، به روند تغيير و دگرگونى، قدرت بالايى مى بخشد. شكل گيرى تجمع ميليونى و هر ساله ملت هاى مسلمان در ايام حج، مى تواند انتظارها و خواسته هاى ملت ها از دولت ها را محقق سازد. در انجام اين كار مهم نيز انديشمندان و فرهيختگان جهان اسلام، نقش ويژه اى دارند:
بر دانشمندانى كه در اين اجتماع شركت مى كنند، از هر كشورى كه هستند، لازم است براى بيدارى ملت ها بيانيه هاى مستدلى با تبادل نظر صادر كرده و در محيط وحى، بين جامعه مسلمين توزيع نمايند و نيز در كشورهاى خود پس از مراجعت، نشر دهند و در آن بيانيه ها از سران كشورهاى اسلامى بخواهند كه اهداف اسلام را نصب عين خود قرار داده، اختلافات را كنار گذاشته، براى خلاصى از چنگال استعمار چاره بينديشند. (2)
يكى از مهم ترين ابعاد سياسى اقتصاد در اين نكته است كه براى دست يابى به اقتدار اقتصادى و توسعه پايدار، استقلال سياسى لازم است. بدون استقلال سياسى، هرچند ممكن است در برخى موارد موفقيت هاى اقتصادى حاصل شود، ولى كوتاه كردن دست استعمارگران از منافع و منابع ملى از يك استقلال سياسى ناشى مى شود كه با عزمى استوار در مسير توسعه و كمال قرار مى گيرد و دشوارى هاى راه را به جان مى خرد. يكى از علل مهم عدم پيشرفت اقتصادى در جوامع اسلامى، على رغم
ص: 107
برخوردارى از سرمايه هاى مادى و معنوى بسيار، در همين مسئله قابل رديابى است.
امام خمينى در پيام حج، استقلال سياسى را از نعمت هاى الهى مى داند كه ملت ايران به دنبال مبارزات و تلاش هاى انقلابى خود توانسته آن را به دست آورد و امام، خداوند را براين نعمت الهى شكر مى كند. (1)امام خمينى در پيام هاى حج خود، ضمن اينكه مسلمانان را به استقلال فرامى خواند، هزينه هاى دست يابى به آن را نيز گوشزد مى كند (2)كه محاصره اقتصادى يكى از آنهاست. (3)امام خمينى نه تنها با اين باور كه دين مانع پيشرفت و توسعه اقتصادى است، مخالف بود (4)، بلكه در پيام هاى حج خود همواره بر بازگشت مسلمانان به اصول دينى تأكيد داشت و اين رهگذر را مسيرى امن و مطمئن براى دستيابى به استقلال مى دانست كه يكى از راه هاى آن، توجه به همه ابعاد و ظرفيت هاى حج است. امام خمينى در اين خصوص مى فرمايد:
ممالك شرق، ممالك اسلامى، تا اسلام را نيابند، نمى توانند زندگى شرافتمندانه بكنند. مسلمين بايد اسلام را پيدا كنند. اسلام از دستشان فرار كرده بود. ما الآن اسلام را نمى دانيم چيست. اين قدر به مغز ما خوانده است اين غرب و اين جنايتكارها كه اسلام را ما گُمَش كرديم. تا اسلام را پيدا نكنيد نمى توانيد اصلاح بشويد. از آن مركز، كه كعبه معظّمه است و مركز اجتماع مسلمين است، در هر سال، گرفته تا آخر بلاد مسلمين، اسلام گُم است پيششان، نمى دانند چيست و لهذا مسلمين جمع مى شوند در مكه معظّمه، در يك محلى كه خداى تبارك و تعالى آن محل را قرار داده براى اجتماع مسلمين، اجتماع معنوى. مسلمين جمع مى شوند و نمى دانند چه مى كنند؛ استفاده اسلامى از آن نمى كنند. يك همچو مركز سياسى را متبدلش كردند به يك امورى كه اصلاً غفلت از همه مسائل مسلمين [است.] بايد اسلام را پيدايش كنند. مسلمين اگر حج را پيدا كنند، اگر آن سياستى كه در حج به كار رفته است از طرف اسلام، همان را پيدا كنند، كافى است براى اين كه استقلال خودشان را پيدا بكنند. ولى مع الأسف ما گم كرديم اسلام را. آن اسلامى كه الآن دست ماست كه به كلى از سياست جدايش كردند؛ سرش را بريدند. آن چيزى كه اصل مطلب است از آن بريدند و جدا كردند، و مابَقى اش را دست ما دادند. همان ما را به اين روز نشانده است كه ما نمى شناسيم سَرِ اسلام را، ما نمى شناسيم. ما تا پيدا نكنيم اسلام را، تا همه مسلمين پيدا نكنند اسلام را، نمى توانند به مَجْد خودشان برسند. مَجدِ اسلام آن بود كه در صدر
ص: 108
اسلام بود. آن بود كه با يك جمعيت كم، دو تا امپراتورى (1)را از بين برد. آن مجد اسلام بود، نه براى كشورگشايى؛ براى آدم سازى. (2)
امروزه كاملا پذيرفته شده است كه توسعه پيش از آنكه بر منابع مالى و ثروت متكى باشد، بر مبانى و سرمايه هاى فرهنگى استوار است؛ به عبارت ديگر توسعه و پيشرفت اقتصادى در هر كشورى به اصول فرهنگى نياز دارد كه بدون آن، توسعه بسيار به دشوارى و كندى پيش مى رود. بنابراين قبل از برنامه هاى توسعه اقتصادى يا همزمان با آن بايد به پيش نيازهاى فرهنگى توسعه توجه كرد. (3)اگر با ديدى كلان به مسائل جهان اسلام بپردازيم، خواهيم ديد يكى از موانع توسعه در كشورهاى اسلامى به اين موضوع برمى گردد. جامعه شناسى تاريخى كشورهاى اسلامى نشان مى دهد كه اين كشورها على رغم برخوردارى از منابع سرشار طبيعى و انسانى و فرهنگ غنى اسلامى، به دليل تلاش هاى استعمارگران و دشمنان اسلام، از مبانى فرهنگى توسعه و كمال كه براساس آن مسلمانان در ابتدا به سرعت توانستند تمدنى عظيم بنا نهند و تمدن هاى معاصر را به چالش بكشند، دور افتاده اند.
امام خمينى ضمن توجه به اين اصول مهم، بخش مهمى از ابعاد اقتصادى پيام هاى خود را به موضوعات فرهنگى توسعه اقتصادى مسلمانان اختصاص مى دهد و از اين طريق آنها را به توسعه اى پايدار فرامى خواند. در اين بخش ظرفيت هاى فرهنگى حج در توسعه اقتصادى را از ديدگاه امام خمينى بررسى مى كنيم.
حضرت امام در راستاى مبانى فرهنگى توسعه در پيام ها و سخنرانى هاى خود با روشنگرى درباره مسائل جهان اسلام، سعى كرده است آنها را به اين مسائل آشنا كند تا در مسير توسعه و ترقى جوامع خود، گام بردارند. اين امور را مى توان در موارد زير خلاصه كرد:
- وجود امكانات و ذخائر غنى طبيعى در كشورهاى اسلامى (4)؛
- علل عقب ماندگى مسلمانان و درس عبرت گرفتن از گذشته (5)؛
ص: 109
- خطر استعمار (1)و برنامه هاى استعمارگران، مانند ايجاد رعب و وحشت در مسلمانان از قدرت تكنولوژيك غرب (2)، ايجاد حكومت هاى وابسته براى عقب نگه داشتن جوامع اسلامى (3)، ايجاد انحراف در دانشگاه ها و غرب زده و غيرمهذب كردن دانشجويان (4)، ايجاد وابستگى و مصرفى بارآوردن مسلمانان (5)، به تاراج بردن منابع طبيعى كشورهاى اسلامى (6)، تبليغات براى ضعيف نشان دادن اقتصاد كشورهاى اسلامى (7)، تبليغ عليه ملت هاى مبارز (8)، اتهام زنى و فرافكنى (9)، اختلاف افكنى براى هدررفت سرمايه ها (10)، تجزيه طلبى (11)و تحريم رسانه اى (12)؛
- ارائه راهكار براى غلبه بر مشكلات اقتصادى در جهان اسلام، مانند ايمان كامل و تكيه بر اصول اسلام اصيل (13)، ورود علما و روحانيون در صحنه سياسى (14)، البته نه علماى دربارى (15)و وحدت همه جانبه مسلمانان. (16)
همبستگى و همگرايى جهان اسلام، در انديشه سياسى امام خمينى (رحمه الله) جايگاه ويژه اى دارد. در انديشه امام، ماهيت و محور همبستگى، حبل الله و حق است. (17)ايشان براى موضوع همبستگى، ضرورت عقلى
ص: 110
و شرعى و اقتضاى شرايط ويژه در جهان اسلام قائل اند. (1)در ادبيات سياسى و بين المللى امام، تأثير وجود اختلاف در جهان اسلام، با تعابيرى همچون: «طمع قدرت هاى استعمارى به ممالك اسلامى» (2)، «عامل تسلط بيگانگان» (3)و «منشأ ذلت و گرفتارى ها» (4)آمده است. در مقابل، براى همبستگى مسلمانان جهان اسلام، آثار بزرگى مانند: (5)«عامل سرافرازى» (6)، «رفع مشكلات» (7)، «رمز پيروزى» (8)، «افزايش قدرت» (9)، «نجات از سلطه استعمار» (10)، «كسب استقلال واقعى» (11)«عامل شكست قدرت ها» (12)بيان شده است.
امام خمينى در اين باره مى فرمايد:
براى من يك مطلب به شكل معماست و آن اين است كه همه دول اسلاميه و ملت هاى اسلام مى دانند كه درد چيست؛ مى دانند كه دست هاى اجانب در بين است كه اينها را متفرق از هم بكند؛ مى بينند كه با اين تفرقه ها ضعف و نابودى نصيب آنها مى شود؛ . . . معما اين است كه با اينكه اينها را مى دانند، چرا به علاج قطعى كه آن اتحاد و اتفاق است، روى نمى آورند. (13)امام خمينى (رحمه الله) شعائر (14)و اجتماعات مذهبى (15)را عامل همبستگى افراد مى داند و در اين مورد، علاوه بر حج، به برپايى نماز جمعه (16)، راه پيمايى (17)، عزادارى محرم (18)و ايام مذهبى (19)تأكيد بسيارى مى كنند.
ص: 111
امام، حج را يكى از ابزارها و مكان هاى تحقق همبستگى در جهان اسلام مى دانست و مى فرمود: «با اتكال به خداى بزرگ در اين مواقف عظيم، پيمان اتحاد و اتفاق در مقابل جنود شرك و شيطنت ببنديد و از تفرق و تنازع بپرهيزيد» . (1)ايشان همبستگى را يكى از فلسفه هاى مهم حج مى دانست و زائران را به اين امر فرا مى خواند و آنها را از تفرقه افكنى پرهيز مى داد. ايشان در اين زمينه نيز براى روحانيون و انديشمندان جهان اسلام، رسالت مهمى قائل اند. (2)امام درباره همبستگى در جهان اسلام، تنها به بيانيه و نظريه پردازى بسنده نكرده، بلكه راه كارهاى عملى هم ارائه مى دهد (3)كه يكى از آنها شركت در نماز جماعت اهل سنت، به ويژه در روزهاى حج است (4).
امام خمينى در پيام ها و سخنرانى هاى خود به مناسبت حج قصد دارد از ظرفيت حج در ايجاد وحدت، استفاده اقتصادى كند و جنبه هاى سياسى مناسك حج را در عرصه اجتماعى به رونق اقتصادى سوق دهد. در شرايطى كه اقتدار اقتصادى كشورهاى اسلامى مورد تأييد دشمنان نيست، طبيعى است كه بدون همبستگى مسلمانان، پيمودن مسير دشوار توسعه اقتصادى با وجود كارشكنى و تحريم هاى استعمارگران كه منافع خود را بر باد رفته مى بينند، امكان پذير نيست.
امام خمينى در پيام حج خود پس از ذكر مشكلات و مسائل مسلمانان در مواجهه با استعمارگران، راه چاره را چنين بيان مى كند:
امروز چاره چيست و براى شكستن اين بت ها چه تكليفى متوجه مسلمانان جهان و مستضعفان مى باشد؟ يك چاره كه اساس چاره هاست و ريشه اين گرفتارى ها را قطع مى كند و فساد را از بن مى سوزاند، وحدت مسلمانان، بلكه تمامى مستضعفان و دربند كشيده شدگان جهان است. و اين وحدت، كه اسلام شريف و قرآن كريم بر آن پافشارى كرده اند، با دعوت و تبليغ دامنه دار بايد به وجود آيد. و مركز اين دعوت و تبليغ مكّه معظّمه در زمان اجتماع مسلمين براى فريضه حج است، كه ابراهيم خليل الله و محمد حبيب الله شروع، و در آخرالزمان حضرت بقيۀ الله -أرواحنا لمقدمه الفدا - تعقيب مى كند. (5)ايشان در جاى ديگر مى فرمايد:
ص: 112
از جمله چيزهايى كه براى قيام مسلمانان و مستضعفان جهان عليه چپاولگران جهانى و مستكبران جهانخوار لازم به تذكر است آن است كه نوعاً قدرت هاى ستمگر از راه ارعاب و تهديد يا به وسيله بوق هاى تبليغاتى خودشان و يا به وسيله عمال مزدور بومى خائنشان مقاصد شوم خود را اجرا مى كنند. در صورتى كه اگر ملت ها با هشيارى و وحدت در مقابلشان بايستند، موفق به اجراى آن نخواهند شد. (1)امام خمينى در پيام حج خود مستضعفان را براى دفاع از حقوق و سرمايه هاى مادى خود به وحدت فرا مى خواند:
هان اى مسلمانان جهان و مستضعفان تحت سلطه ستمگران، بپاخيزيد و دست اتحاد به هم دهيد و از اسلام و مقدرات خود دفاع كنيد و از هياهوى قدرتمندان نهراسيد كه اين قرن به خواست خداوند قادر، قرن غلبه مستضعفان بر مستكبران و حق بر باطل است. (2)
در مسير توسعه و پيشرفت اقتصادى، سختى ها و موانع بسيارى وجود دارد. آغاز اين حركت و ثبات قدم در آن، با وجود مشكل هاى بسيار و مشاهده ظهور قدرت و تمدن دشمن استكبارى، به روحيه و اعتمادبه نفس كاملى نياز دارد تا با خودباورى نسبت به توانايى ها و امكانات، قله افتخار و عزت اسلامى را بتوان فتح كرد.
از ديد امام، جهان اسلام داراى قدرت هاى مادى و معنوى بسيارى است. به شرط خودباورى و اتحاد، زمينه ساز پيروزى جوامع اسلامى است (3). ايشان در پيام هاى خود به كنگره عظيم حج به اين موضوع اشاره كرده اند. (4)ايشان در اين مورد مى فرمايد: «اگر ممالك اسلامى با جمعيتى كه يك ميليارد تقريباً هست، مخازن بزرگى كه دارند، اينها اگر چنانچه به يك نحو اتحادى با هم پيدا كنند، بزرگ ترين قدرت هستند» . (5)يكى از استراتژى و روش هاى دشمنان اسلام براى مقابله با حركت هاى مردمى و انقلابى اسلامى نيز ايجاد نااميدى و از بين بردن حس اعتمادبه نفس و خودباورى در جنبش هاى اصلاح طلبانه است.
ص: 113
بدين ترتيب، شوق و انگيزه اى براى آغاز يا تداوم اين راه دشوار پديد نمى آيد. امام خمينى يكى از دلايل خودباختگى مسلمانان در عرصه اقتصادى را تبليغات و تلاش هاى استعمارگران براى استثمار سرمايه هاى جوامع اسلامى مى دانست:
از جمله مسائلى كه به مسلمانان و مستضعفان جهان اجازه هيچ گونه فعاليت براى خروج از قيدوبند استعمارگران را نمى دهد و آنان را به حال ركود و عقب افتادگى نگاه مى دارد، تبليغات همه جانبه اى است كه غربزدگان و شرقزدگان، يا به امر ابرقدرت ها يا با كوتاه نظرى خود، در سراسر كشورهاى اسلامى و استضعافى به راه انداخته اند و مى اندازند. و آن است كه علم و تمدن و پيشرفت مختص به دو جناح امپرياليزم و كمونيسم است. . . ما از خود هيچ نداريم، و بايد همه چيز را از ابرقدرت هاى غرب يا شرق بگيريم: علم را، تمدن را، قانون را، و پيشرفت را! و شما امروزِ سياه ما را مى بينيد كه در اثر اين تفكر كه بر ما تحميل كرده اند، هرچيز، اگرچه ممتاز باشد و از خودى باشد، به همين جرم مشترى اش كم است؛ و همين را اگر اسم غربى به آن بگذارند، مشترى زياد پيدا مى كند. . . . و اين باور در حالى است كه بعض دانشمندان و نويسندگان غير مسلمان با شواهد زنده ثابت نموده اند كه تمدن و علم از اسلام به اروپا رفته و مسلمانان در اين امور پيشقدم بوده اند. (1)بر اين اساس امام، خطاب به زائران خانه خدا، اين توطئه دشمنان را در كلام مبسوطى تشريح كرده و در ادامه مى فرمايد:
. . . قدم اول، زدودن يأس از دل هاست كه عمال خبيث آنان با كوشش غرب و شرق در جان هاى مسلمين جايگزين كردند و به آنها باورانده اند كه بدون وابستگى به يك ابرقدرت، نمى شود به زندگانى خود ادامه داد. . . . (2)امام خمينى (رحمه الله) ، در پيام هاى خود به زائران خانه خدا، ضمن دعوت به مبارزه و ايستادگى در مقابل دشمنان، روحيه انقلابى و مبارزاتى آنها را افزايش مى دادند. ايشان در پيامى، انقلاب اسلامى ايران را سبب غرور و اعتمادبه نفس مسلمانان مى داند و مى فرمايد:
. . . دوران بن بست و نااميدى و تنفس در منطقه كفر به سر آمده است و گلستان ملت ها رخ نموده است و اميدواريم همه مسلمانان، شكوفه هاى آزادى و نسيم عطر بهارى و طراوت گل هاى محبت و عشق و چشمه سار زلال جوشش اراده خويش را نظاره كنند. . . . [اى] مسلمانان تمامى كشورهاى جهان. . . ! به فكر نگه داشتن وضع موجود نباشيد، بلكه به فكر فرار از اسارت و رهايى از بردگى و يورش به دشمنان اسلام باشيد كه عزت و حيات در سايه مبارزه است و اولين گام
ص: 114
در مبارزه اراده است و پس از آن تصميم بر اينكه سيادت كفر و شرك جهانى، خصوصاً آمريكا را بر خود حرام كنيد. . . . (1)امام خمينى (رحمه الله) در اين پيام ها، از سويى مردم را به مقابله و ايستادگى رهنمون مى شود و از سوى ديگر، مقدمه و پيش نيازهاى آن را بيان و تأمين مى كند. هدف ايشان از بيان سخنانشان، اين است كه زائران خانه خدا را به يك خودباورى، براساس ايمان به داشته ها و توانمندى هاى جهان اسلام، برساند.
ايشان در پيامى به زائران خانه خدا، با لحنى متفاوت، مى فرمايد:
. . . اگر نمايندگان يك ميليارد مسلمان با اسم و رسم از متجاوزان به حقوق مظلومان و بلاد مسلمين برائت جويند و خواستار قطع يد ظالمين شوند، هيچ قدرتى تاب مقاومت با آنان را نخواهد داشت. اگر ملت هاى اسلامى و دولت هاى كشورهاى اسلامى، با اين همه امكانات انسانى و ذخاير مورد احتياج حياتى قدرتمندان، از روى قدرت با آنان برخورد كنند و از جار و جنجال و هياهوهاى كاخ نشينان نترسند و تحت تأثير تبليغات دروغين رسانه هاى طرفدار و جيره خوار ابرجنايتكاران واقع نشوند و با اتكال به قدرت لايزال ايزدى و به شكر نعمت هايى كه به آنها داده است، بر سر آنها فرياد كشند و آنان را تهديد به بستن مرزهاى خود به روى آنان و قطع كمك هاى خود از نفت و غير آن نمايند، شكى نيست كه آنها در مقابل اين قدرت كه ما قدر آن را نمى دانيم، تسليم خواهند شد. (2)
يكى از مهم ترين مباحث در اقتصاد، جهات اخلاقى و ارتباط دوسويه بين آنهاست. نظام هاى اخلاقى، تعامل ويژه اى با اقتصاد دارند و از رد اقتصاد تا در خدمت اقتصاد قرار گرفتن تفاوت مى كنند (3). حتى برخى از انديشمندان، دين را با رويكرد اقتصادى مى نگرند و از اين جهت دين را در ايجاد نظام اقتصادى تحليل مى كنند. (4)از طرف ديگر، نظام اقتصادى براى پيشرفت و تعامل، به سلامت و دورى از فساد نياز دارد؛ چراكه فساد هر نوع نظام اقتصادى تمدنى را به اضمحلال مى كشد.
حج، عبادتى ژرف است كه با اعمال سمبليك و نمادينش، زائر را كنار كعبه و خانه خدا، در اقيانوس عميق عرفان اسلامى شناور مى كند تا او بتواند مقام قرب به خدا را به خوبى درك كند.
ص: 115
هنگامى كه حاجى قصد سفر مى كند و از همه وابستگى هايش در وطن دل مى كند، عبادتى فراگير آغاز مى شود تا ميهمان خانه خدا با قربانى به درگاه حضرت حق برود و عبوديتش را به درگاه خالق جشن بگيرد.
امام (رحمه الله) كه فقيهى عارف و استاد اخلاق حوزه علميه بود، گذشته از اينكه همچون حكيمى فرزانه، معارف حج را تبيين كرد و مانند سياست مدارى كاردان، به تحليل سياسى و اجتماعى حج پرداخت، جنبه هاى اخلاقى و معنوى حج را نيز با ظرافت و بيانى زيبا اظهار داشت و همواره زائران را به رعايت آنها سفارش كرد. (1)توجه به ابعاد اقتصادى حج، ممكن است جنبه هاى معنوى و اخلاقى حج را تهديد كند. به همين دليل، امام خمينى (رحمه الله) ، با دورانديشى و باريك بينى، ضمن تأكيد و توجه به ابعاد اقتصادى حج، افراد را از آسيب دنيازدگى در حج، به شدت پرهيز مى دهند:
توجه داشته باشيد كه سفر حج، سفر كسب نيست، سفر تحصيل دنيا نيست. سفر الى الله است. شما داريد به طرف خانه خدا مى رويد. تمام امورى كه داريد انجام مى دهيد، به طور الاهيت بايد انجام بدهيد. . . مبادا اين سفر را سفر تجارت قرار بدهيد و امور تجارتى در اين سفر مطرح باشد، پيشتان، امور معنوى مطرح باشد. چه آقايان اهل علم و چه كاروان ها و رؤساى كاروان ها و چه ساير حجاج. سفر، سفر الى الله است، نه سفر به سوى دنيا. آلوده به دنيا نكنيد. (2)ايشان در جاى ديگر تمركز حج را بر نكات اخلاقى قرار داده و از اينكه زائران توجهشان را به مسائل رفاهى قرار داده و از مسائل عبادى غافل شوند، برحذر مى دارند و از آنها مى خواهند كه سطح توقعشان را پايين بياورند:
اگر مردم توقع داشته باشند كه حالا كه ما حج مى رويم، بايد براى ما همچو رفاه حاصل بشود كه در منازلمان هم نيست، اين حج نمى تواند باشد. آن حجى كه خداى تبارك و تعالى بر اشخاص واجب فرموده است اين است كه برويد آنجا زندگانى مردم را ببينيد. آن وقت كه ما رفتيم، زندگانى آن وقت حجازى ها را يك مقدارى ديديم كه حالا حجاج نمى توانند ببينند. (3)
از نظر امام حج عبادت ذوابعادى است كه جهات سياسى، اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى، فقهى، عرفانى و تربيتى را در سطح فردى، ملى و بين المللى دنبال مى كند. امام خمينى هرچند درايران انقلابى
ص: 116
گسترده و فراگير را براساس اصول اسلامى به پيروزى رساند و نظام اقتصادى جديدى را مبتنى بر تعاليم اسلامى پى مى گرفت، ولى ايشان بيش از اينكه يك اقتصاددان باشد، عالم دينى است كه به عنوان نظريه پرداز و مصلح اجتماعى، در مورد اقتصاد نيز اظهارنظر مى كند. ازاين رو امام خمينى ضمن توجه به ابعاد اقتصادى حج، مثل بررسى مسائل اقتصادى مسلمانان، ارائه طرح هاى اقتصادى، تحريم كالاهاى اقتصادى غربى و توجه به فقرا، ابعاد سياسى حج، مثل برائت از مشركين و ابعاد فرهنگى حج، مثل خودباورى و همچنين ابعاد اخلاقى حج، مثل پرهيز از دنيازدگى را در راستاى ابعاد اقتصادى و احياى سرمايه هاى مادى و معنوى مسلمانان در مقابل جريان استعمار، تبيين مى نمايد. به اين ترتيب مى توان گفت، چنان كه امام بر نكات سياسى در احياى حج ابراهيمى تأكيد دارند، استفاده از ظرفيت هاى اقتصادى حج در سطح ملى و بين الملل اسلامى را در گرو جهات سياسى و اجتماعى آن مى دانند.
به عبارت ديگر امام براى احياى حج ابراهيمى بر ابعاد سياسى حج بسيار تاكيد دارند و حتى ابعاد عرفانى و فقهى حج را نيز در اين راستا دنبال مى كنند. مى توان از اين نكته به اين رهگذر رسيد كه امام ابعاد اقتصادى حج را نيز از رويكرد سياسى مى ديده اند كه بدون اصلاح آن، ظرفيت هاى اقتصادى حج شكوفا نمى شود و اين حقيقتى است كه امروز شاهد آن هستيم.
منابع
1. صحيفه حج (مجموعه سخنان و پيام هاى رهبر كبير انقلاب اسلامى امام خمينى) ، جلد اول، مركز تحقيقات حج، مشعر، تهران، چاپ دوم، 1387.
2. اخلاق پروتستاني و روح سرمايه داري، ماكس وبر، ترجمه مرتضي تاقب فر، جامي، تهران، 1388.
3. نظام اقتصادي اسلام: مباني، اهداف، اصول راهبردي و اخلاق، حسين ميرمعزي، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، تهران، .
4. اخلاق و دقتصاد، آمارتياكومار سن، ترجمه حسن فشاركي، شيرازه، تهران، 1377.
5. اخلاق و اقتصاد، افشين خاكباز، پژوهشكده مطالعات فرهنگي و اجتماعي، تهران، 1386.
6. اخلاق و بازار: گفت وگويي درباره دين، علم اقتصاد و عدالت، ريكا بلنك، ويليام بك گرن، ترجمه علي سعيدي، دانشگاه امام صادق عليه السلام، تهران، 1389.
7. جهان اسلام از ديدگاه امام خمينى، (تبيان دفتر نوزدهم) ، معاونت پژوهشى موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، قم، چاپ اول، 1378.
8. امام خمينى و همگرايى جهان اسلام، سيد محمدجواد هاشمى، نهاد نمايندگى مقام معظم رهبرى در امور اهل سنت سيستان و بلوچستان، زاهدان، 1382.
9. وحدت از ديدگاه امام خمينى (تبيان، دفتر پانزدهم) ، معاونت پژوهشى موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، قم، چاپ اول، 1376.
10.
ص: 117
از فرهنگ تا توسعه: توسعه سياسى، اجتماعى و اقتصادى، ناصر فكوهى، فردوس، تهران، 1379.
11. "برائت از مشركين از ديدگاه امام خمينى"، عليرضا اسماعيل آبادى، فصل نامه ميقات، شماره 3٠، زمستان 1378.
12. امام خمينى، دولت و اقتصاد، ميثم موسايى، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، چاپ اول، 1386.
13. نظريه هاى جامعه شناختى، غلام عباس توسلى، سمت، تهران، 1386.
ص: 118
ص: 119
چالش هاى اخلاقى در اقتصاد حج (1)
محمد جواد توكلى (2)
چكيده
ظرفيت هاى اقتصادى بالاى حج و عمره، فرصت هاى اقتصادى فراوانى براى كشور عربستان به عنوان ميزبان، ساير كشورهاى اسلامى به عنوان ميهمان و حتى كشورهاى غيراسلامى ايجاد كرده است. اين امر كشورهاى اسلامى و غير اسلامى را به سياست گذارى اقتصادى حج ترغيب نموده است. اين سياست گذارى ها را مى توان از جنبه هاى مختلف اقتصادى، و غيراقتصادى مورد تحليل قرار داد. مقاله حاضر به تحليل جنبه هاى اخلاقى سياست هاى اقتصادى كشورهاى مسلمان ميهمان، در زمينه حج مى پردازد. سؤال پيش رو اين است كه با توجه به معيارهاى اخلاق كاربردى اسلامى تا چه ميزان مى توان از ظرفيت هاى اقتصادى حج براى افزايش منافع اقتصادى دولت و كشور استفاده نمود؟ در اين مقاله با استفاده از روش تحليلى اخلاق كاربردى، اين فرضيه را مطرح مى كنيم كه برخى از سياست گذارى هاى اقتصادى كشورهاى ميهمان حج، از جمله استفاده از حج به عنوان ابزار كنترل نقدينگى، مى توانند ضمن مخدوش كردن معيارهاى اخلاقى چون عدالت توزيعى، اهداف عبادى مورد نظر حج را نيز تحت الشعاع قرار دهد. اين فرضيه را مى توان با استناد به آمار و اطلاعات موجود در زمينه اقتصاد حج در جمهورى اسلامى ايران تقويت نمود. توجه به آسيب هاى اخلاقى سياست گذارى اقتصاد حج و تلاش براى رفع آن ها مى تواند دست اندركاران برگزارى حج و همچنين دولت كشورهاى اسلامى را در دستيابى به اهداف
ص: 120
والاى اين فريضه اجتماعى يارى دهد.
كليد واژه ها: اقتصاد حج، چالش هاى اخلاقى، عدالت توزيعى، اخلاق كاربردى، مديريت نقدينگى.
١. مقدمه (1)
هنگامى كه سخن از اقتصاد حج به ميان مى آيد مفاهيم متعددى به ذهن خطور مى كند. اقتصاد حج را مى توان ناظر به جنبه هاى اقتصادى آيين عبادى حج دانست. اقتصاد حج همچنين مى تواند نوعى رويكرد تحليلى در بررسى آيين عبادى - اجتماعى حج، با توجه به ابزارهاى تحليل اقتصادى باشد. در برداشتى ديگر، اقتصاد حج مى تواند ناظر به ابعاد سياست گذارى حج باشد. در اين مقاله ما اين بعد از اقتصاد حج را در نظر داريم.
مراد از سياست گذارى اقتصاد حج آن است كه دولت هاى مشاركت كننده در آيين مذهبى حج (و عمره) ، از ظرفيت هاى اقتصادى آن براى پيشبرد اهداف اقتصادى خود استفاده كنند. نمونه بارز اين سياست گذارى را مى توان در توان دولت هاى ميهمان براى جمع آورى نقدينگى با استفاده از ابزار ثبت نام حج دانست (2). در اين مقاله با تمركز بر مورد اخير، چالش هاى اخلاقى استفاده از ثبت نام حج به عنوان ابزارى براى مديريت نقدينگى در كشورهاى ميزبان حج را مورد بررسى قرار مى دهيم. سوال پيش رو آن است كه آيا مى توان از ظرفيت بالاى تقاضا براى ثبت نام حج به عنوان ابزارى اقتصادى براى كنترل نقدينگى استفاده كرد.
پاسخ به سوال فوق نيازمند بررسى جنبه هاى مختلف اين سياست گذارى اقتصادى است. مى توان عنوان داشت كه اين سياست مى تواند منافع متعددى داشته باشد. اول، با جمع آورى وجوه در قالب سپرده هاى حج هدف دولت در مديريت نقدينگى تسهيل مى شود. دوم، منابع لازم براى تامين مالى پروژه هاى اقتصادى در طول دوره سپرده گذارى تا زمان اعزام به حج فراهم مى شود. اين سياست مى تواند منافعى نيز براى سپرده گذاران داشته باشد. اگر سپرده ها در حساب هاى كوتاه مدت ذخيره شود، به ثبت نام كنندگان در طول دوره انتظار، سود مشاركت تعلق مى گيرد. همچنين ثبت نام كنندگان از در نوبت قرار گرفتن براى اعزام به حج نيز منتفع مى شوند.
ص: 121
با توجه به مزاياى فوق، ممكن است اين توصيه اقتصادى موجه به نظر برسد كه سياستگذاران حج تلاش كنند تا براى مدت بيشترى سپرده هاى حج را در نظام بانكى نگه دارى كنند و فاصله ميان ثبت نام ها را افزايش دهند. سوال پيش رو اين است كه آيا مى توان اين نوع سياست گذارى را از نگاه اخلاق كاربردى سياست گذارى حج توجيه كرد؟ به بيان ديگر، آيا سياستگذاران كلان حج مى توانند از ابزار حج براى تامين منافع اقتصادى كشور استفاده كنند؟ آيا اين سياست گذارى داراى محدوديتى نيست؟
پاسخ به سوال هاى فوق از طرفى در گرو ارزيابى آثار پيدا و پنهان سياست گذارى اقتصادى حج است. از طرف ديگر، قضاوت در مورد اخلاقى بودن اين امر نيازمند تبيين رويكرد اخلاق كاربردى حج و نظريه اخلاقى آن است. در ادامه مقاله پس از ذكر پيشنيه اى در موضوع بحث، به بررسى حج و سياست گذارى اقتصادى مى پردازيم. تبيين رويكرد اخلاقى اسلام و تطبيق آن بر اقتصاد حج بخش بعدى مقاله را به خود اختصاص مى دهد. بخش بعدى به تحليل سياست گذارى اقتصادى حج در جمهورى اسلامى ايران در چارچوب نظريه اخلاق كاربردى حج اختصاص دارد. در ادامه رهيافت هاى اخلاق كاربردى اقتصاد حج براى حل مشكلات موجود مورد بررسى قرار مى گيرد. بخش آخر نيز به نتيجه گيرى اختصاص دارد.
در ميان آثارى كه در مورد ابعاد مختلف حج نگاشته شده، تمركز اصلى بر جنبه هاى عبادى و فرهنگى آن است. به طور نمونه محسن قرائتى (1371) در كتاب حج، تاثير حج بر تقويت ايمان، از بين بردن گناهان و تقويت استوارى مسلمانان را از جمله آثار فرهنگى حج بر مى شمارد (قرائتى 55:1371 - 32 حسن طراد (1418ه) نيز آثار اخلاقى حج را در كتاب خود موسوم به «فلسفه الحج فى الاسلام» مورد اشاره قرار مى دهد. محمد امامى (1393) در كتاب «فلسفه و اسرار حج» برخى از آثار فرهنگى حج از جمله تقويت روحيه معاد باورى را مورد اشاره قرار مى دهد.
با توجه به اين كه حج فريضه اى اجتماعى است، برخى از متفكران مسلمان ابعاد اجتماعى و سياسى حج را نيز مورد بررسى قرار داده اند. زهير الاعرجى (1415ه) در كتابى با عنوان «الابعاد الاجتماعيه لفريضه الحج» ، ضمن اشاره به نظريات مرتبط با رفتار جمعى، به بررسى رفتار جمعى مسلمانان در حج مى پردازد. سيد محمد ضياء آبادى (1384) علاوه بر اشاره به ابعاد عبادى حج، به تاثير اجتماعى حج در وحدت بخشى به امت اسلامى اشاره مى كند. سيد على قاضى عسكر (1381) با اشاره به ابعاد فرهنگى حج از جمله تبلور توحيد، تربيت انسان ها و نمايانگرى مخالفت مسلمانان با جهل، اسرار اجتماعى حج را در زمينه هايى چون تحكيم پيوند جوامع اسلامى و تمرين نظم مطرح مى كند (قاضى عسكر 83:1381 - 81 سيد محمد
ص: 122
ضياء آبادى (1384) نيز در كتاب «حج برنامه تكامل» به اثر حج در وحدت بخشى جامعه اسلامى اشاره مى كند (ضياء آبادى 29:1384 - 26 سيد محمد خامنه اى (1371) در كتاب «حج از نگاه حقوق بين الملل» ، نظم توحيدى، هشيارى اجتماعى، و نظم گرايى را به عنوان ابعاد اجتماعى حج قلمداد مى كند (خامنه اى 320:1371 - 312 محمد على تسخيرى و محمود فاصره نيز در كتاب «الحج و آثاره على الحياه الاجتماعيه» به برخى از آثار حج بر زندگى اجتماعى مى پردازند. و بالاخره محمدرضا احمدى در كتاب «حج در آيينه روانشناسى» ، ضمن اشاره به ابعاد معنوى - عرفانى، فرهنگى، سياسى و اجتماعى حج، بر ابعاد روانشناختى حج و تاثير آن بر سلامت روح و روان متمركز مى شود (احمدى 51:139٠ - 47
شايد بتوان گفت كه بررسى ابعاد اقتصادى حج جايگاه چندانى در ادبيات موجود ندارد. برخى از آثار به صورت اجمالى به بحث از جنبه هاى اقتصادى حج پرداخته اند. محمد امامى (1393ه) به برخى از منافع اقتصادى اين فرضيه اجتماعى اسلام از جمله ايجاد گشايش در زندگى مستمندان حجاز، افزايش پرداخت خمس و زكات و رونق كسب و كار در شهرهاى حجاز اشاره مى كند (امامى 1393ه: 119 - 116 حسينى اديانى (1376) از تاثير حج بر تقويت پايه اقتصادى كشورهاى اسلامى ياد مى كند و ظرفيت شكل گيرى بازار مشترك اسلامى را مورد تاكيد قرار مى دهد (حسينى 55:1376
همانگونه كه ملاحظه مى شود بيشتر آثار مرتبط با اقتصاد و حج به مباحثى كلى در زمينه منافع اقتصادى حج اختصاص دارد. اين آثار ورودى جدى به مباحث سياست گذارى اقتصاد حج ندارند. اضافه بر اين كه نگاه آسيب شناسانه به اقتصاد حج و جنبه هاى اخلاقى آن به چشم نمى خورد. مقاله حاضر براى پر كردن اين خلاء سعى در گسترش ملاحظات اخلاقى در زمينه اقتصاد حج دارد. در اين اثر به صورت خاص با استفاده از رويكرد اخلاق كاربردى، سعى مى شود كه در مورد سوالات اخلاقى مطرح در سياست گذارى اقتصادى حج به خصوص استفاده از حج به عنوان ابزار سياست گذارى اقتصادى استفاده شود.
سياست گذارى حج يكى از مسائلى مهمى است كه توجه زيادى بدان در محافل علمى نشده است. با توجه به اين كه حج داراى ابعاد مختلف، عبادى، اجتماعى، سياسى و اقتصادى است، اتخاذ سياستى هماهنگ در اين زمينه ها الزامى است. در اين راستا سياست گذارى نادرست در يكى از اين ابعاد، مى تواند تاثيرى منفى نه تنها در آن زمينه بگذارد، بلكه به ابعاد ديگر حج نيز آسيب مى رساند. به طور نمونه، تمركز بر ابعاد اقتصادى حج مى تواند ابعاد عبادى و فرهنگى آن را تحت تاثير قرار دهد.
با توجه به ابعاد مختلف حج مى توان ميان سياست گذارى عبادى، اجتماعى، سياسى و فرهنگى حج، تفكيك نمود.
ص: 123
با توجه به اهميت پايه اى بعد عبادى حج، برنامه ريزى براى بهرمند شدن هر چه بيشتر زائران از آثار اين برنامه عبادى، ضرورت بسيارى دارد. اين سياست گذارى مى تواند شامل اجراى برنامه هاى آموزشى و عبادى پيش از اعزام به سرزمين وحى و همچنين برنامه هاى آموزشى، عبادى و فرهنگى در حين سفر باشد. در اين راستا برنامه ريزى فرهنگى براى افزايش آگاهى و بصيرت زائران در طول اين سفر معنوى برگزارى مراسم و آيين هاى عبادى و جلسات خطابه و دعا اهميتى بى بديل دارد.
حج به عنوان نوعى عبادت جمعى داراى ابعاد اجتماعى قابل توجهى است. حج مركز اجتماع مسلمانان جهان است. اين تجمع نوعى هويت جمعى به مسلمانان مى دهد. دستور خداوند متعال به حضرت ابراهيم (ع) براى اعلام عمومى حج در ميان مردم به بعد اجتماعى حج اشاره دارد (1). با توجه به تنوع مليت ها و قوميت هاى مشاركت كننده در حج، برنامه ريزى براى ايجاد تعامل سازنده، ميان مسلمانان و همچنين به نمايش گذاشتن هويت اسلامى - ايرانى زائران بسيار اساسى است.
بعد سياسى حج ناظر به نمايش قدرت، عزت و شكوه جهان اسلام در اجتماع با شكوه مسلمانان از اقصى نقاط جهان است. در روايتى حضرت فاطمه (س) مى فرمايند: "خدا حج را به منظور جلوه بخشى به دين واجب كرد" (حر عاملى1413 ق، ج 11، ص 209) (2). امام رضا (ع) نيز در اين زمينه مى فرمايند: "از اسرار حج، بررسى گرفتارى هاى مسلمانان جهان و بر طرف كردن مشكلات آنان است و به همين منظور در قرآن (3)آمده است كه مردم به حج بيايند تا شاهد منافع بزرگ حج باشند. (العروسى الحويزى 1415 ق، ج 3، 489) ". شايد از همين رو است كه امام خمينى (رحمه الله) مى فرمايند كه اهميت سياسى حج كمتر از اهميت عبادى آن نيست. (احمدى 139٠، 49 در اين چارچوب، سياست گذارى سياسى حج ناظر به استفاده از ظرفيت هاى سياسى حج براى تقويت اهداف جامعه اسلامى و همچنين تقويت عزت و اقتدار ايران اسلامى است.
سياست گذارى اقتصادى حج، ناظر به برنامه ريزى جهت استفاده از ظرفيت هاى اقتصادى حج است.
ص: 124
براساس تفسير معصومين (ع) از آيه 27 سوره حج كه در آن خداوند از منافع حج سخن به ميان آورده است، منافع حج شامل منافع مادى و معنوى مى شود (1). همچنين در روايات زيادى به تاثير حج در رفع فقر و افزايش روزى، اشاره شده است. (2)ظرفيت هاى سياست گذارى اقتصادى مى تواند ناظر به سياست گذارى اقتصادى مشترك كشورهاى اسلامى و يا سياست گذارى داخلى هر يك از كشورهاى ميهمان يا كشور ميزبان باشد. برخى از زمينه هاى سياست گذارى اقتصادى حج به شرح زير مى باشد:
بدون شك حج به عنوان موسمى براى جمع شدن خيل عظيمى از مسلمانان در سرزمين وحى، ظرفيت هاى زيادى براى تقويت همكارى اقتصادى كشورهاى مسلمان (كشورهاى ميهمان و كشور ميزبان) فراهم مى آورد. هم اكنون بخشى از گوشت قربانى ها در اين آيين عبادى به كشورهاى فقير مسلمان ارسال مى شود. در صورت هم يارى بيشتر ميان كشور ميزبان و كشورهاى ميهمان، مى توان بخشى از عوايد اقتصادى حج را براى كمك به پيشرفت كشورهاى اسلامى كمتر توسعه يافته، اختصاص داد.
آيين حج مى تواند به طور خاص، زمينه ساز تشكيل بازار مشترك اسلامى براى بهره مندى مشترك كشورهاى اسلامى از منافع اقتصادى حاصل باشد. همان گونه كه گفته شد، عدم شكل گيرى تعامل اقتصادى ميان مسلمانان باعث مى شود كه منافع اقتصادى حج به گونه اى نامتوازن ميان كشور ميزبان و كشورهاى ميهمان توزيع شود (3). گذشته از آن كه بخش زيادى از منافع اقتصادى حج به كشورهاى غيراسلامى فعال در تجارت حج تعلق مى گيرد. اين در حالى است كه شكل گيرى تعامل اقتصادى ميان كشورهاى اسلامى در قالب رويداد حج، باعث استحكام صف كشورهاى اسلامى و افزايش منافع آن ها مى شود. اين امر مى تواند سهم كشورهاى اسلامى نسبت به كشورهاى غير اسلامى را از منافع اقتصادى حج، افزايش داده و همبستگى اقتصادى و حتى سياسى كشورهاى مسلمان را افزايش دهد.
ص: 125
منافع اقتصادى حج به طور عمده عايد عربستان به عنوان كشور ميزبان مى شود. با اين وجود كشورهاى ميهمان نيز مى تواند منافع اقتصادى از ظرفيت هاى حج ببرند. صادرات كالاهاى مرتبط با موسم حج از جمله كالاهاى مصرفى مورد نياز در دوره اقامت در عربستان، كالاهاى سوغاتى از جمله اين ظرفيت هاست. ارائه خدمات مختلف از جمله خدمات حمل و نقل هوائى مسافران و ساير خدمات مربوطه نيز، ظرفيت هاى درآمدى خوبى را براى كشور ميزبان و كشورهاى ميهمان فراهم مى كند. سياست گذارى در اين زمينه مى تواند با ايجاد تفاهم نامه هايى ميان كشورهاى اسلامى ميهمان و كشور عربستان براى مديريت اقتصاد حج در زمينه هاى مختلف از جمله بازار حمل و نقل، بيمه مسافران، قربانى و سوغاتى شكل گيرد. در حال حاضر غفلت از اين ظرفيت بالاى اقتصادى، باعث شده است كه كشورهايى چون چين بتوانند منافع اقتصادى زيادى از حج، نصيب خود كنند.
يكى ديگر از ظرفيت هاى اقتصادى حج كه محور اصلى بررسى در اين مقاله است، استفاده از ظرفيت تامين مالى اهداف اقتصادى كشور در قالب تجهيز و تخصيص وجوه حاصل از ثبت نام حج در كشورهاى ميهمان است. دولت هاى ميهمان مى توانند با جمع آورى پيش از موعد هزينه حج، نقدينگى معتنابهى را جذب كنند. منابع جذب شده مى تواند براى مقاصد مختلف از جمله تامين مالى نيازهاى جارى دولت، مديريت نقدينگى و يا تامين مالى پروژه هاى سرمايه گذارى مورد استفاده قرارگيرد. با توجه به اين كه ظرفيت تامين مالى حج به طور عمده با استفاده از وجوه حاصل از نام نويسى آن ارتباط دارد، افزايش طول مدت دوره سپرده گذارى و به تبع افزايش مدت انتظار براى اعزام به حج، باعث افزايش توان تامين مالى داخلى حج مى شود.
بدون شك ارزيابى اخلاقى سياست گذارى اقتصادى حج، نيازمند در نظر گرفتن آثار مثبت و منفى آن مى باشد. همانگونه كه در بخش قبل گفته شد، سياست گذارى اقتصادى حج مى تواند منافعى براى كشور ميهمان و كشورهاى ميزبان در بر داشته باشد. با اين وجود اين سياست گذارى مى تواند پيامدهاى جانبى منفى از جمله آسيب رساندن به جنبه هاى عبادى و اجتماعى حج نيز از خود به جاى بگذارد.
توجه به پيآمدهاى مثبت و منفى سياست گذارى اقتصادى حج، ما را با مشكل ارزيابى اخلاقى آن مواجه مى كند. سوال اساسى اين است كه دولت هاى مشاركت كننده در آيين حج، تا چه ميزان مى توانند از ظرفيت هاى اقتصادى حج براى اهداف اقتصادى، همچون مديريت نقدينگى و تامين منابع،
ص: 126
براى سرمايه گذارى و ايجاد پيشرفت در كشورشان استفاده كنند؟
براى روشن تر شدن ابعاد مسئله، به بررسى سياست تامين مالى داخلى حج مى پردازيم. شايد در بدو امر معتقد شويم كه از آن جا كه حفظ مصالح جامعه اسلامى ضرورى است، استفاده از اقتصاد حج براى كنترل نقدينگى و يا تجهيز منابع براى رشد و پيشرفت آن، سياستى مطلوب است. ثبت نام طولانى مدت حج، مزاياى چندى دارد. اول، با در اختيار داشتن طولانى مدت منابع حاصل از ثبت نام، امكان استفاده از آن براى مصالح عمومى وجود دارد. دوم، دست اندركاران برگزارى حج، امكان برنامه ريزى بلندمدت اعزام زائران را خواهند داشت. سوم، هزينه هاى اجرايى ثبت نام مكرر حج، كاهش مى يابد. چهارم، مسافران نيز مى توانند برنامه ريزى بلند مدتى براى اعزام به اين سفر زيارتى داشته باشند.
توجه به ساير ابعاد ماجرا مى تواند ترديدهايى در مورد مطلوبيت استفاده از ظرفيت هاى اقتصادى حج، براى مديريت نقدينگى ايجاد كند. مشخص است كه استفاده بيشتر از ظرفيت هاى مالى سپرده هاى حج براى كنترل نقدينگى، مستلزم افزايش فاصله ميان دوره هاى ثبت نام و طولانى شدن دوره انتظار براى اعزام به حج است. در اين چارچوب ثبت نام زائران براى دوره هاى طولانى مدت تر مى تواند وجوه ثبت نام را طى زمان طولانى تر در اختيار سياست گذاران اقتصادى حج قرار دهد. اگر دوره ثبت نام حج تمتع و يا عمره به جاى دو سال يك بار، به ده سال يك بار افزايش يابد، متوسط زمانى كه وجوه در اختيار دست اندركاران حج و يا دولت است، افزايش مى يابد.
لازمه اين سياست آن است كه امكان سفر به حج تمتع يا عمره، براى دوره اى طولانى (مثلا يك دوره پنج يا ده ساله) به گروهى خاص كه موفق شده اند در فاصله ثبت نام، وجوه مورد نظر را تكميل و واريز كنند، اختصاص يابد. روى ديگر اين سكه، ايجاد محروميت بلندمدت براى كسانى است كه بنا به هر دليلى نتوانسته اند در طول مدت ثبت نام، خود را در زمره مسافران سرزمين وحى قرار دهند.
از طرف ديگر، ثبت نام طولانى مدت حج، موجب مى شود كه افراد با بنيه مالى قوى تر از امكان بيشترى براى استفاده از اين فرصت برخوردار شوند. ثبت نام طولانى مدت مى تواند زمان انتظار اعزام به حج را نيز افزايش داده و با افزايش متوسط سن زائران، ابعاد عبادى و فرهنگى آن را تضعيف كند.
در نظر گرفتن نقاط قوت و ضعف استفاده از حج، براى كنترل و جذب نقدينگى، سياست گذاران حج را با اين سوال مواجه مى كند كه آيا از نظر اخلاقى مى توان براى تامين مصالح عمومى، هزينه هايى براى بخش هايى از متقاضيان حج، به ويژه افراد با بنيه مالى ضعيف ايجاد كرد؟ ايجاد هزينه براى بخشى از افراد جامعه و همچنين تضعيف بعد عبادى و فرهنگى حج، از نظر اخلاقى تا چه ميزانى قابل پذيرش است؟
سؤالات فوق مى تواند زمينه شكل گيرى مباحث اخلاق كاربردى سياست گذارى اقتصادى حج باشد.
ص: 127
اخلاق كاربردى يكى از زير شاخه هاى اخلاق هنجارى است كه به بررسى معضلات اخلاقى در زمينه هاى مختلف فعاليت هاى اجتماعى و اقتصادى مى پردازد. اخلاق كاربردى به طور عمده به دنبال پاسخ گويى به پرسش هاى اخلاقى است كه در زمينه هايى چون حرفه هاى مختلف و يا در زمينه سياست گذارى هاى اجتماعى مطرح مى شود (رك: قراملكى 1382، قراملكى و نوچه فلاح 1386، توكلى 1388و 1389 به طور مثال، در اخلاق كاربردى پزشكى ما با اين سوال مواجه ايم كه آيا پيوند اعضاى بدن بيمار مرگ مغزى از نظر اخلاقى درست است؟
اخلاق كاربردى سياست گذارى اقتصادى حج، متكفل پاسخ گويى به سوالات مرتبط با اخلاقى بودن يا اخلاقى نبودن اين سياست هاست. سوال اساسى اين است كه آيا استفاده از حج به عنوان ابزارى براى تامين اهداف اقتصادى دولت هاى اسلامى مجاز است؟ آيا دولت هاى ميزبان، به طور مثال، مى توانند براى تامين مالى پروژه هاى خود، اقدام به ثبت نام حج براى دوره هاى طولانى مدت نمايند؟
در اخلاق كاربردى دو راه عمده براى مواجهه با چالش هاى اخلاقى جديد و پيچيده وجود دارد:
در اين روش پاسخ گويى به سوال مبتنى بر تبيين مكتب اخلاقى مورد قبول، و پس از آن تطبيق آن بر موضوع مورد بحث است. براساس اين مى بايد از ميان مكاتب متعارف فلسفه اخلاق همانند نتيجه گرايى، وظيفه گرايى، حق محورى و فضيلت گرايى (1)يكى را برگزيد و سپس آن را بر زمينه مورد سوال تطبيق داد. به طور نمونه، اگر ما معتقد باشيم كه اسلام از نوعى نتيجه گرايى حمايت مى كند، قضاوت در مورد اخلاقى و يا غيراخلاقى بودن سياست گذارى اقتصادى حج بايد با توجه به آثار آن بر جامعه صورت گيرد ( فرامرز قرا ملكى 1389، 3
طرفداران اين روش معتقدند كه روش قياسى تطبيق كلى بر مصاديق، ما را با پارادوكس "يا" مى كند. در اين پارادوكس ما ناچاريم يكى از مكاتب اخلاقى اساسى را بپذيريم و براساس آن قضاوت كنيم. براى حل اين مشكل، الگوهاى پژوهشى ظهور كرده اند كه به وسيله آن مى توان از دام حصرگرايى روش شناختى، رها شد و توان هر يك از ديدگاه ها را به نحو منسجم و سازگار تلفيق كرد و به ديدگاهى جامع دست يافت (همان) .
هر يك از اين دو رويكرد با محدوديت هايى مواجه اند. در رويكرد اول، همان گونه كه توسط
ص: 128
طرفدران روش زمينه اى عنوان شده است، تحليل گر اخلاقى به واسطه حصرگرايى روش شناختى، از استفاده از ظرفيت هاى برخى از مكاتب اخلاقى محروم مى شود. در مقابل، استفاده از رويكرد بررسى زمينه اى، مى تواند زمينه ساز نوعى نسبى گرايى اخلاقى باشد.
به نظر مى رسد كه مى توان با اتخاذ رويكردى جامع در زمينه اخلاق هنجارى اسلامى و همچنين توجه به ويژگى هاى زمينه اى، ميان دو روش فوق جمع نمود. براى اين منظور مى بايد به بررسى توان تركيبى نظريه هاى اخلاقى در اسلام و به كارگيرى آن در اخلاق كاربردى توجه نمود.
احمد دبيرى در رساله دكترى خود با عنوان "تبيين نظريه اخلاقى قرآن كريم و مقايسه آن با فضيلت گرايى در اخلاق" از رويكرد اخلاقى جامع طرفدارى مى كند. به نظر او" نظريه اخلاقى قرآن كريم در پايه غايت گراست؛ غايت گرايى تكليف نگر كه با ادبيات فضيلت گرايانه بيان شده است (دبيرى 139٠، 195 هرچند دبيرى اين ديدگاه را در زمينه رويكرد اخلاق هنجارى اسلام مطرح مى كند، به كارگيرى آن در اخلاق كاربردى نيز راهگشاست.
اگر بپذيريم كه در دين مقدس اسلام، الف) ارزيابى اخلاقى رفتار و سياست ها با توجه به نتايج فعلى و فاعلى آن (حسن فعلى و فاعلى) مشخص مى شود؛ و ب) با توجه به مشكلات شناختى بشر، ارزيابى نتايج فعلى و فاعلى در چارچوب تبيين فضيلت هاى اخلاقى و ترسيم وظايف دينى انجام مى گيرد؛ مى توان ملاك ارزيابى سياست ها در اخلاق كاربردى را ميزان تطابق نتايج عملى سياست ها، با جهت گيرها و وظايف دينى مربوطه دانست.
به طور نمونه، اگر با كنكاش در متون دينى به اين نتيجه رسيديم كه حج در دين مقدس اسلام به عنوان عبادتى اجتماعى معرفى شده است و كاركرد اصلى آن ارتقاء روح معنويت در جامعه است و وظيفه دولت اسلامى در اين زمينه را ايجاد بستر و زمينه مناسب براى تحقق اين هدف قلمداد كرديم، يكى از ملاك هاى عمده ارزيابى سياست گذارى اقتصادى حج، ميزان سازگارى آن با اهداف عبادى حج است.
با توجه به رويكردى كه در اخلاق كاربردى سياست گذارى حج مطرح شد، ارزيابى سياست گذارى اقتصادى حج مستلزم تبيين جهت گيرى هاى قرآنى و روايى در سياست گذارى اقتصادى حج و همچنين تكاليف دولت اسلامى در مديريت ابعاد اقتصادى حج است.
با مرورى بر آيات و روايات وارد شده در زمينه حج، مى توان جهت گيرى هاى سياست گذارى زير را استخراج كرد:
ص: 129
در روايت «هشام بن حكم» از «امام صادق (ع)» ضمن بيان فلسفه هاى حج صريحا به اين موضوع اشاره شده بود كه يكى از اهداف حج، تقويت تجارت مسلمانان و تسهيل روابط اقتصادى است. در حديث ديگرى از همان امام (ع) در تفسير آيه ( لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ ) (بقره: 198) مى خوانيم كه فرمود: منظور از اين آيه كسب روزى است. فاذا احل الرجل من احرامه و قضى فليشتر ليبع فى الموسم: «هنگامى كه انسان از احرام بيرون آيد و مناسك حج را به جا آورد، در همان موسم حج خريد و فروش كند» (و اين موضوع نه تنها گناه ندارد بلكه داراى ثواب است) .
همچنين حضرت امام صادق (ع) در تفسير آيه ( لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ ) ، منافع را اعم از منافع مالى و معنوى قلمداد مى كنند (1)و ابن ابى الحديد در تفسير ( لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ) به اين نكته اشاره مى كند كه هنگامى كه مشركين انبوه حجاج مسلمان را مشاهده مى كردند در مى يافتند كه آنان از قدرت نظامى بالايى برخوردارند، زيرا اگر آن ها قدرتمند نبودند نمى توانستند از مكان هاى دور به حج مشرف شوند: و فرض الحج تقوية للدين و ذلك لما يحصل للحاج فى ضمنه من المتاجر و المكاسب قال الله تعالى ( لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يذْكُرُوا اسْمَ اللهِ. . . عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَة الأَنْعامِ ) و أيضا فإن المشركين كانوا يقولون لو لا أن أصحاب محمد كثير و أولو قوة لما حجوا فإن الجيش الضعيف يعجز عن الحج من المكان البعيد. (ابن ابى الحديد ج 19، ص88
اولويت بعد عبادى حج را مى توان با توجه به تاكيد روايات بر اهداف عبادى حج و همچنين مذمت انگيزه ها و مقاصد اقتصادى استنباط كرد. امير المومنين (ع) در روايتى عنوان مى دارند: «خداوند حج را براى تقويت دين واجب كرد» (مجلسى 14٠3 ق، ج 6، ص 11٠) . (4)«ابن ابى جمهور» نيز در كتاب «عوالى اللئالى» از رسول مكرم اسلام (ص) نقل مى كند كه حضرت فرمودند: «خداوند نماز را واجب كرد، به حج و طواف امر كرد، دستور به مناسك داد تا نام خدا برپا داشته شود» (ابن ابى جمهور 1405 ق، ج1، 323) . (5)
ص: 130
«ابن بابويه» نيز در كتاب «علل الشرايع» حديثى را از امام رضا (ع) نقل مى كند كه در آن فلسفه وجوب حج، تهذيب نفس و تقرب در عبادت خداوند ذكر شده است. (ابن بابويه 1385، ج2، ص4٠4) (1)در برخى روايات نيز از غلبه پيدا كردن جنبه هاى اقتصادى حج، مذمت شده است. به طور نمونه، امام صادق (ع) حاجيان را به سه دسته تقسيم مى كنند: گروهى كه از آتش جهنم رهايى مى يابند، گروهى كه گناهانشان بخشيده مى شود و گروهى كه اهل و اموال آن ها حفظ مى شود. حضرت در مقام ارزش گذارى اين گروه ها عنوان مى كنند كه كم بهره ترين افراد از حج، گروه سومند (كلينى 14٠7 ق، ج4، ص253) (2)قال رسول الله: اى و الذى نفسى بيده يا سلمان، . . . . و عندها يحج أغنياء أمتى للنزهة و يحج أوساطها للتجارة و يحج فقراؤهم للرياء و السمعة (تفسير نور الثقلين، ج5، ص36 .
(3).
از عبدالله ابن عباس روايت شده كه رسول اعظم (ص) در حجۀ الوداع در تبيين شرايط آخر الزمان خطاب به سلمان فرمودند: «اى سلمان! قسم به كسى كه جانم در دست اوست، . . . (زمانى فرا مى رسد كه) ثروتمندان امت من براى تفريح و تفرج به مكه مى روند، افراد متوسط براى خريد و فروش و تجارت به حج مى روند و فقرا و مستمندان براى ريا و كسب شهرت و آوازه، راهى حج مى شوند» (العروسى الحويزى 1415 ق، ج5، ص36) (4).
ص: 131
توجه به مسئوليت هاى دولت اسلامى در زمينه حج، مى تواند به عنوان معيارى براى ارزيابى سياست گذارى هاى حج در نظر گرفته شود. متاسفانه در ادبيات حج، توجه چندانى به ابعاد حكومتى حج و به خصوص جنبه هاى سياست گذارى حج نشده است. اين نقصان به صورت خاص در زمينه سياست گذارى اقتصادى، سياسى، اجتماعى و فرهنگى حج به چشم مى خورد.
اهميت بر پاداشتن فريضه عبادى سياسى حج تا اندازه اى است كه امام صادق (ع) در روايتى عنوان مى دارند كه اگر افراد جامعه اسلامى حج را تعطيل كنند، امام و فرمانرواى جامعه اسلامى مى بايد آن ها را بر برپايى حج اجبار كند. حضرت در تعليل اين حكم بيان مى فرمايند كه خداوند اين خانه را براى حج بنا نهاده است (كلينى 14٠7ق، ج4؛ ص272) (1)مُحَمَّدُ بْنُ عَلِى بْنِ الْحُسَينِ بْنِ بَابَوَيهِ بِأَسَانِيدِهِ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِى وَ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ وَ مُعَاوِية بْنِ عَمَّارٍ وَ غَيرِهِمْ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللهِ7 قَالَ: لَوْ أَنَّ النَّاسَ تَرَكُوا الْحَجَّ لَكَانَ عَلَى الْوَالِى أَنْ يجْبِرَهُمْ عَلَى ذَلِكَ وَ عَلَى المُقَامِ عِنْدَهُ وَ لَوْ تَرَكُوا زِيارَة النَّبِى9 لَكَانَ عَلَى الْوَالِى أَنْ يجْبِرَهُمْ عَلَى ذَلِكَ وَ عَلَى الْمُقَامِ عِنْدَهُ فَإِنْ لَمْ يكُنْ لَهُمْ أَمْوَالٌ أَنْفَقَ عَلَيهِمْ مِنْ بَيتِ مَالِ المُسْلِمِينَ (حر عاملى 14٠9ق، ج 11، 23) ؛ امام صادق7: اگر مردمان حج را فرو گذارند، بر والى است كه آنان را به اين كار و رفتن به خانه خدا مجبور كند؛ و اگر زيارت پيامبر9 را فرو گذارند، بر والى است كه آنان را به اين كار و اقامت در نزد پيامبر مجبور كند؛ و اگر مالى نداشته باشند، بايد از بيت المال به ايشان انفاق كند (حكيمى و همكاران 138٠، ج 2، 754
(2).
در روايت ديگرى از امام صادق (ع) نقل شده است كه حضرت فرمودند: «اگر مردم حج را تعطيل كردند، امام مسلمين بايد مردم را به رفتن به حج مجبور كند و اگر هزينه رفتن را نداشتند آن را از بيت المال مسلمين تامين كند» (حر عاملى 14٠9 ق، ج 11، 2(3) (4)ضرورت تامين مخارج حج از بيت المال ناظر به وظيفه دولت اسلامى در تامين مالى و تسهيل سفر حج است.
ضرورت رعايت عدالت توزيعى در سياست گذارى هاى اقتصادى حج نيز از الزامات عمومى دولت اسلامى است. (5)اين مسئله به طور خاص به واسطه محدوديت هاى سهميه اى كشورهاى اسلامى براى
ص: 132
اعزام زائران به حج درپى افزايش جمعيت كشورهاى مسلمان جلوه خاصى يافته است. رعايت عدالت توزيعى مى تواند شامل بهره مندى عادلانه شهروندان جامعه اسلامى از امكان تشرف به حج و همچنين برخوردارى از تسهيلات مربوطه مى باشد. عدم ايجاد رانت براى افراد متمول در بهره مندى از حج و مزاياى آن از مهم ترين جنبه هاى عدالت توزيعى اقتصاد حج است.
با توجه به جهت گيرى هاى قرآنى و روايى در زمينه حج و همچنين مسئوليت هاى دولت اسلامى در زمينه حج، مى توان عنوان داشت كه اقتصادى مطلوب است كه بتواند ضمن تقويت و حداقل حفظ اثربخشى عبادى و معنوى حج، تسهيل آن و رعايت عدالت توزيعى، به افزايش منافع ملى عوايد اقتصادى كشور ميهمان و توزيع عادلانه آن كمك كند. با توجه به تعريف ارائه شده مى توان موارد زير را به عنوان معيارهاى اساسى، براى ارزيابى سياست گذارى هاى اقتصادى حج عنوان داشت.
الف) اثر بخشى اقتصادى؛
ب) فقدان آثار جانبى منفى بر ابعاد غير اقتصادى حج؛
ج) تسهيل حج؛
د) عدالت توزيعى.
براى سنجش تاثيرات سياست هاى اقتصادى حج، نيازمند ارائه نماگرهاى (1)دقيق براى اندازه گيرى آثار آن بر مولفه هاى چهارگانه فوق مى باشيم. با توجه به مشكلات اندازه گيرى و محاسباتى براى ارزيابى كمى معيارهاى مورد نظر ناچار به تقريب و تخمين هستيم. در جدول (1) برخى نماگرهاى پيشنهادى براى سنجش معيارهاى سياست گذارى مطلوب اقتصادى حج با تمركز بر سياست تامين مالى داخلى حج وارد شده است.
ص: 133
جدول 1: معيارها و نماگرهاى ارزيابى سياست اقتصادى تأمين مالى داخلى حج
><نمايش تصوير
ص: 134
><نمايش تصوير
منبع: يافته هاى تحقيق
براى بررسى اثر بخشى سياست تامين مالى داخلى حج، مى توان از نماگرهايى چون حجم سپرده هاى حج، ميانگين مانده ساليانه سپرده هاى حج، نسبت مانده سپرده هاى حج به مانده كل سپرده ها، متوسط هزينه هاى عملياتى ثبت نام، عوايد اقتصادى سپرده ها استفاده نمود. نماگرهاى كيفى چون تطابق سياست با شرايط اقتصادى نيز مى تواند معيارى براى بررسى اثر بخشى اقتصادى سياست باشد.
در جدول (1) براى بررسى آثار جانبى سياست گذارى اقتصادى حج، ميان آثار مثبت و منفى بر ابعاد عبادى، سياسى و اجتماعى حج به شرح زير تفكيك شده است.
سن انتظارى حج به عنوان نماگر آثار جانبى عبادى: گرچه محاسبه آثار جانبى سياست تامين مالى داخلى حج بر ابعاد عبادى حج به راحتى امكان پذير نيست، اين اثر گذارى را مى توان با محاسبه تاثير اين سياست بر سن انتظارى حج و مدت انتظار براى اعزام به حج تقريب زد. اين نسبت از آن جهت مى تواند اين اثر را مورد سنجش قرار دهد كه افزايش سن انتظارى حج مى تواند به واسطه كاهش قواى بدنى حجاج از بهره مندى معنوى آنان بكاهد. علاوه بر اين كه تشرف به حج در سنين پايين تر مى تواند آثار فرهنگى مثبت بلند مدت ترى پس از مراجعت زائران از حج بر جاى گذارد.
تغييرات سهميه حج به عنوان نماگر آثار جانبى سياسى: ثبت نام طولانى مدت حج مى تواند آثارى سياسى بر جاى گذارد. اگر ثبت نام طولانى مدت توان چانه زنى كشور براى اخذ سهميه بيشتر را افزايش دهد، مى توان اثر مثبتى براى سياست ثبت نام بلند مدت قائل شد. بر اين اساس تغييرات سهميه حج در اثر سياست تامين مالى داخلى حج را مى توان به عنوان نماگرى براى محاسبه آثار سياسى آن در نظر گرفت.
ميزان رضايت عمومى از سياست به عنوان نماگر آثار جانبى اجتماعى: بدون شك سرمايه اجتماعى موجود در فضاى سياست گذارى حج عامل مهمى براى موفقيت دست اندركاران براى برگزارى موفق اين عبادت اجتماعى است. مى توان اثر جانبى سياست تامين مالى داخلى حج بر ميزان اعتماد مردم به سياستگذاران حج را با اندازه گيرى نسبت رضايت عمومى از سياست سنجيد. تلقى منفى مردم از
ص: 135
سياست و نارضايتى از نتايج آن مى تواند شاخصى منفى براى ارزش گذارى آن باشد. يكى از راه هاى سنجش اين نسبت، استفاده از روش هاى نمونه گيرى و نظر سنجى از ثبت نام كنندگان و همچنين كسانى كه موفق به ثبت نام نشده اند، است.
براى بررسى تاثير سياست اقتصادى تامين مالى داخلى بر تسهيل حج مى توان از نماگرهايى چون تغييرات متوسط زمان انتظارى ثبت نام، و تغييرات در متوسط سن حجاج، استفاده كرد. البته مى توان سهم تسهيلات بانكى از هزينه هاى حج را نيز به عنوان متغيرى براى سنجش ميزان تسهيل حج در نظر گرفت. اگر سياست تامين مالى داخلى حج موجب كاهش سهم تسهيلات بانكى حج شود، اين سياست اثرى منفى بر تسهيل حج برجاى گذاشته است.
براى بررسى آثار توزيعى سياست تأمين مالى داخلى در بهره مندى از امكان ثبت نام مى توان از معيارهاى چون سهم دهك هاى بالا در ثبت نام استفاده كرد. با توجه به اين كه استفاده از وجوه ثبت نام حج عوايدى در بر دارد، نسبت متوسط عوايد سپرده گذاران حج به متوسط عوايد ساير سپرده گذاران بانكى مى تواند نماگرى براى سنجش عدالت توزيعى در بهره مندى از عوايد سياست باشد.
در اين بخش به بررسى آثار مثبت و منفى سياست گذارى تامين مالى داخلى حج و يا ثبت نام طولانى مدت حج (تمتع و عمره) در جمهورى اسلامى ايران مى پردازيم. با توجه به مشكلات موجود در دسترسى به اطلاعات، تحليل خود را به طور عمده بر اطلاعات موجود از ثبت نام عمره در سال 139٠ متمركز مى كنيم.
در ثبت نام عمره در سال 139٠، براى تمامى 6 ميليون و 6٠٠ هزار متقاضى كه در دور جديد عمره ثبت نام كرده بودند اولويت هاى تا تعيين شد. براساس اطلاع رسانى سازمان حج و زيارت، اولويت پيش از، به ثبت نام شده هاى سال 13 اختصاص دارد. با توجه به اين كه هر اولويت شامل هزار نفر مى شود، زمان بندى اعزام مسافران به زمان آغاز اعزام ها و همچنين سهميه ايران بستگى دارد. با توجه به اطلاع رسانى هاى سازمان حج و زيارت چند حالت زير متصور است.
حالت اول : براساس برخى ارزيابى ها از آن جا كه اولويت هاى قديمى اعزام حج تا سال 1392به طول مى انجامد، اعزام اولويت هاى جديد (اولويت هاى 3٠٠ تا 6٠٠) از سال 1393 آغاز مى شود. سازمان حج
ص: 136
و زيارت اعلام كرده است هر سال تا هزار نفر را به عمره اعزام مى كند. اين به مفهوم اعزام سالانه اولويت از سال 1393 تا سال 14٠٠ مى باشد.
حالت دوم : براساس برخى اطلاع رسانى ها شروع اعزام اولويت هاى جديد از سال 1392 است. اگر بپذيريم كه ظرفيت اعزام در حدود سالانه 88٠ هزار نفر است، اعزام ثبت نامى هاى جديد تا سال 1399 به طول مى انجامد.
حالت سوم : براساس اطلاع رسانى اخير سازمان حج، ظرفيت هاى اعزام به عمره ايران افزايش يافته است (1)و سازمان بنا دارد ثبت نامى هاى جديد را طى دوره اى پنج ساله از سال 1392 - 1391 به سفر عمره اعزام نمايد (2). با توجه به اطلاع رسانى اخير، ظرفيت اعزام سالانه مى بايد در حدود يك ميليون و سيصد و بيست هزار نفر باشد. اگر فرض كنيم كه در سال 1391 نيمى از اولويت هاى جديد (66٠٠٠٠ نفر) اعزام شوند، اعزام ثبت نامى هاى جديد تا اواسط سال 1396 به طول مى انجامد.
جدول 2: اولويت هاى اعزام به عمره جمهورى اسلامى ايران 14٠٠ - 1391 (نفر)
><نمايش تصوير
ص: 137
><نمايش تصوير
منبع: اطلاعات منتشر شده توسط سازمان حج و زيارت و محاسبات نگارنده
در مجموع اعزام ثبت نامى هاى جديد عمره زمانى بين 5 تا 10 سال به طول مى انجامد. بر اين اساس در ادامه به محاسبه نماگرهاى پيشنهادى براى ارزيابى سياست گذارى مى پردازم:
در سياست گذارى اخير سازمان حج در ثبت نام متقاضيان عمره در سال 139٠ على رغم اظهاراتى براى اعلام اولويت براى دو ميليون و نيم متقاضى، تمامى شش ميليون و ششصد متقاضى در اولويت اعزام قرار گرفتند. بدون در نظر گرفتن ساير آثار اين سياست گذارى، استفاده از ظرفيت حج براى تجهيز منابع را مى توان با در نظر گرفتن نماگرهاى حجم سپرده هاى حج، ميانگين مانده ساليانه سپرده هاى حج، نسبت مانده سپرده هاى حج به مانده كل سپرده ها، متوسط هزينه هاى عملياتى ثبت نام، عوايد اقتصادى سپرده ها ارزيابى كرد. در ادامه به بررسى برخى از اين نماگرها مى پردازيم:
براى محاسبه ميزان تجهيز منابع در ثبت نام عمره سال 139٠ توجه به اطلاعات زير ضرورى است:
1. در مجموع 657٠665 نفر در ثبت نام عمره 139٠ اقدام به سپرده گذارى نزد بانك هاى ملى و ملت كردند؛
2. تعداد افراد بالاى ده سال و زير ده سال ثبت نامى به ترتيب برابر با612598٠ و 444685 نفر (24.93 و 76.6) مى باشد؛
3. مبلغ سپرده ثبت نام براى افراد زير ده سال و بالاى ده سال به ترتيب 6٠٠ و 8٠٠ هزار تومان اعلام شد؛
4. بخشى از وجوه ثبت نام از تسهيلات بانك ملت و ملى تامين شد كه به دليل در دست نبودن اطلاعات محاسبه نمى شود.
با توجه به نكات فوق، و با توجه به اطلاعات جدول، بر اين اساس مبالغ سپرده ثبت نام كنندگان بالاى ده سال و زير ده سال به ترتيب معادل49٠٠784٠٠٠٠٠٠ و 266811٠٠٠٠٠٠ تومان و مجموع آن 5167595٠٠٠٠٠٠ تومان مى باشد. به بيان ساده تر سياست گذارى اخير موجب تجهيز منابعى به ميزان حدود پنج هزار و صد و شصد و هفتاد و شش هزار ميليارد تومان در نظام بانكى كشور در دوره اى يك ماهه (از تاريخ 24 شهريور ماه تا 24 مهرماه 139٠) شد. اين در حالى است كه در صورت اختصاص دو ميليون و نيم نفرى مبلغى در حدود دو هزار ميليارد دلار تجهيز مى شد.
ص: 138
جدول 3: مشخصات كلى ثبت نام عمره مفرده در سال 139٠
><نمايش تصوير
منبع: اطلاعات دريافتى از سازمان حج و زيارت جمهورى اسلامى ايران همراه با محاسبات نگارنده
با توجه به محاسبات انجام گرفته در زمانبندى اعزام زائران، ميانگين مانده ساليانه سپرده هاى حج نزد نظام بانكى قابل محاسبه است. اگر اعزام حاجيان بين سال هاى 1393 تا 14٠٠ صورت بگيرد، بانك هاى عامل به طور متوسط ساليانه حدود سه هزار ميليارد تومان طى نه سال و نيم (از نيمه دوم 139٠ تا 1399) در اختيار دارد. در صورت اعزام زائران بين سال هاى 1392 تا 1399 بانك هاى عامل به طور متوسط، ماهيانه حدود دو هزار و هشتصد و پنجاه ميليارد تومانى طى هشت سال و نيم در اختيار خواهد داشت.
جدول 4: مانده سپرده هاى عمره ثبت نامى 139٠ نزد بانك هاى ملت و ملى طى سال هاى 14٠٠ - 139٠ (حالت هاى اول و دوم)
><نمايش تصوير
منبع: اطلاعات منتشر شده توسط سازمان حج و زيارت و محاسبات نگارنده
ص: 139
سياست جذب 5168 ميليارد تومان نقدينگى نتايج اقتصادى مناسبى در پى داشته است. به خصوص كه اين سياست در زمانى اجرا شد كه كشور درگير مشكلاتى همانند آشفتگى بازار سكه و ارز و آثار روانى ناشى از تحريم بود. از اين رو، اين سياست توانست در جذب نقدينگى موثر باشد و از آثار تورمى ناشى از هجوم وجوه به بازار سكه و ارز بكاهد.
جذب بيش از پنج هزار ميليارد تومان از نقدينگى سرگردان در جامعه، امكان تامين مالى طرح هاى سرمايه گذارى كشور توسط نظام بانكى را فراهم آورد. البته ارزيابى كارايى اين سياست نيازمند تحليل چگونگى تخصيص اين منابع براى تامين مالى پروژه هاى سرمايه گذارى است. اين ارزيابى نيازمند در اختيار داشتن اطلاعات از چگونگى تخصيص اين منابع در طول زمان است.
آثار جانبى منفى سياست گذارى تامين مالى حج 139٠ را مى توان با تاثير اين سياست بر دوره انتظارى حج، سن انتظارى حج، تغييرات سهيمه حج و همچنين نسبت رضايت از سياست بررسى كرد.
در سال هاى اخير تفاوت محسوسى ميان دوره انتظار حج، بين حج تمتع و عمره مفرده ايجاد شده است. براساس اطلاعات منتشر شده از سوى سازمان حج و زيارت هم اكنون يك ميليون و پانصد و شصت هزار نفردر نوبت تشرف به حج تمتع قرار دارند. با توجه به اين كه سهميه اعزام جمهورى اسلامى سالانه در حدود نود هزار نفر است. اعزام اين تعداد زائران حدود 17 سال به طول مى انجامد. اين بدين معنا است كه اعزام زائر جديد براى حج تمتع تنها از سال 14٠8 هجرى شمسى به بعد امكان پذير است.
با توجه به گستردگى اعزام به عمره مفرده، طول دوره انتظارى اعزام به عمره، كوتاه تر از حج تمتع است. با توجه به محاسباتى كه قبلاً ارائه شد، دوره انتظارى حج براى عمره مفرده به 5 تا 10 سال افزايش يافته است. اين بدين معنا است كه متقاضيان عمره در بهترين حالت تا سال 1396 و در بدترين حالت تا سال 14٠٠ به انتظار بنشينند.
با توجه به تاثيرگذارى سن حج بر امكان استفاده از بركات معنوى حج، افزايش سن انتظارى حج
ص: 140
مى تواند آثار عبادى و تربيتى آن را به مخاطره بيندازد. براساس اظهارت مسئولان سازمان حج و زيارت متوسط سن زائران ايرانى حج تمتع در حدود 5٠ سال است (1). با توجه به اطلاعات ثبت نام عمره 9٠ كه در جدول 5 وارد شده، متوسط سن عمره گذاران در حدود 41 سال است. از اين ميزان 24 درصد از ثبت نام كنندگان را افراد زير سى سال، 4٠ درصد ثبت نام كنندگان را افراد بين 3٠ تا 5٠ سال وبيش از يك سوم ثبت نام كنندگان را افراد بالاى پنجاه سال تشكيل مى دهند. بالا بودن متوسط سن زائران ايرانى را مى توان متاثر از عوامل زير دانست.
الف) تقاضاى زياد براى حج و عمره و سهميه كم زائران ايرانى : على رغم تقاضاى زياد، سهيمه ايران در حج تمتع و عمره به ترتيب در حدود 8٠ هزار و 8٠٠ هزار نفر در سال مى باشد.
ب) وجود زائرانى كه به صورت مكرر عازم حج و عمره مى شوند : براساس آمار اعلامى سازمان حج و زيارت، حدود ده درصد ثبت نام ها به زائرانى اختصاص يافته كه به صورت مكرر به اين سفر معنوى اعزام مى شوند. با توجه به اين كه در ثبت نام عمره 9٠ تعداد 951227 نفر ثبت نام كنندگان تكرارى بودند اين نسبت به بيش از 14 درصد افزايش يافته است.
><نمايش تصوير
جدول 5: توزيع سنى ثبت نام كنندگان عمره مفرده در سال 139٠
منبع: اطلاعات سازمان حج و زيارت جمورى اسلامى همراه با محاسبات نگارنده مقاله
به نظر مى رسد كه علاوه بر عوامل فوق، ثبت نام طولانى مدت حج و عمره نيز موجب افزايش
ص: 141
متوسط سن زائران ايرانى شده است. اگر در ثبت نام اخير عمره متوسط انتظار را 5 سال در نظر بگيريم، سن انتظارى عمره گذاران 46 سال خواهد بود. اين در حالى است كه اگر به صورت تصادفى تنها زائرانى براى دو سال انتخاب مى شدند و تركيب سنى ثبت نام كنندگان نيز ثابت مى ماند، سن انتظارى عمره گذاران 42 سال مى بود.
اگر ميانگين گروه سنى اكثريت افراد (گروه سنى3٠ تا 5٠ سال) در ثبت نام عمره 9٠ را 45 سال در نظر بگيريم، انتظار داريم4٠ درصد ثبت نام كنندگان بين سن 47 سالگى تا 54 سالگى به عمره اعزام شوند و متوسط سنى آن ها 5.5٠ سال خواهد بود. از طرفى ديگر، اگر درصدى از گروه سنى 4٠ تا 5٠ سال بنا به هر دليلى موفق به ثبت نام نشده باشند، علاوه بر انتظار 5 تا 9 ساله براى ثبت نام مجدد، مى بايد دوره اى را نيز براى اعزام در نوبت بمانند. اگر فرض كنيم كه در دوره بعدى ثبت نام به همين روال براى 5 تا 9 سال بعد ثبت نام به عمل بيايد، افراد با متوسط سنى 45 سال كه در مرحله بعد ثبت نام مى كنند، هنگام ثبت نام متوسط سنى بين 5٠ سال تا 54 سال خواهند داشت. در اين صورت اين افراد در فرض اول بين 57 سالگى تا 67 سالگى و در فرض دوم بين 54 سالگى تا 59 سالگى به عمره اعزام مى شوند. در اين صورت متوسط سنى آن ها بين حدود 56 تا 62 سال خواهد بود. اين بدين معنا است كه سن انتظارى عمره براى اين گروه سنى به طور متوسط 11 سال افزايش مى يابد.
لازم به ذكر است كه سازمان حج تمهيداتى براى اعزام سريع تر افراد سالمند و همچنين اعزام افراد جوان به حج اتخاذ كرده است. براساس اين سياست، ثبت نام كنندگان حج تمتع با سن 85 سال به بالا در اولويت قرار گرفته اند. همچنين سياست اعزام دانشجويان و دانش آموزان به حج نيز توانسته است تا حدودى از سن انتظارى حج بكاهد. با اين وجود، نمى توان اثر منفى ثبت نام هاى طولانى مدت بر سن انتظارى حج را ناديده گرفت.
اين كه سياست ثبت نام بلندمدت حج توانسته باشد توان چانه زنى ايران را براى افزايش سهميه افزايش دهد، نيازمند تامل است. اين سياست در حج تمتع نتوانسته اثرى داشته باشد و سهميه ايران در حدود 10٠ هزار نفر باقى مانده است. در مورد عمره مفرده، مسئولان، رايزنى هايى را براى افزايش سهميه سالانه ايران به بيش از يك ميليون سهميه آغاز كرده اند. براى ارزيابى ميزان اثر گذارى اين چانه زنى مى بايست به انتظار نشست. از جهت نظرى مى توان اين ادعا را مطرح كرد كه داشتن فهرست هاى اعزام طولانى مدت مى تواند توان چانه زنى ايران در تعاملات سياسى را كاهش دهد، زيرا به واسطه وجود فهرست طولانى مدت، كشور ميهمان قدرت مانور كمى براى اثر گذارى بر سياست هاى كشور ميهمان دارد.
ص: 142
همان گونه كه در شكل هاى 1 و 2 مشاهده مى شود، ميزان اعزام به حج تمتع و عمره مفرد، متاثر از ميزان ثبت نام نبوده است. به بيان ديگر ثبت نام طولانى مدت، باعث افزايش سهميه ايران نشده است.
><نمايش تصوير
منبع: استخراج شده از اطلاعات سازمان حج و زيارت جمهورى اسلامى ايران
محاسبه نسبت رضايت عمومى از سياست، نيازمند نظرسنجى علمى است. عليرغم در دست نبودن اطلاعات در مورد ميزان رضايت از اين سياست گذارى، مى توان ادعا كرد كه افراد داراى اولويت هاى ابتدايى از اين سياست راضى و دارندگان اولويت هاى پايانى ناراضى هستند. همچنين رصد كردن واكنش هاى رسانه هاى گروهى نيز مى تواند تخمينى از ميزان رضايت عمومى از سياست به دست بدهد. براساس بررسى هاى انجام گرفته، بيشتر تحليل هاى رسانه ها مرتبط با آثار منفى اين سياست متمركز است. (1)البته ارزيابى دقيق در اين زمينه نيازمند استفاده روش هاى علمى نظرسنجى است.
ص: 143
با توجه به افزايش مدت انتظارى حج و سن انتظارى حج در اثر اجراى سياست ثبت نام بلند مدت حج، مى توان اين فرضيه را تاييد كرد كه اين سياست محدوديت هايى براى متقاضيان جديد ايجاد كرده است. البته اين سياست گذارى توانسته تسهيلاتى را براى كسانى كه موفق به ثبت نام شده اند ارائه دهد. ارائه تسهيلات بانكى به ثبت نام كنندگان نيز توانسته موجب تسهيل شود كه با توجه به در دسترس نبودن اطلاعات نمى توان ارزيابى در مورد ميزان آن نمود. (1)
تبيين مفهوم عدالت توزيعى در سياست گذارى حج با پيچيدگى هايى مواجه است. اين پيچيدگى به طور عمده متاثر از شرط استطاعت مالى در حج تمتع است. اگر معتقد باشيم كه حج به كسانى اختصاص دارد كه از تمكن مالى كافى برخوردار باشند، در همان ابتدا به گونه اى نابرابرى در توزيع را پذيرفته ايم. با اين وجود عدالت توزيعى را مى توان با مفهومى مشخص در سياست گذارى حج تعريف كرد. با توجه به مشروط بودن وجوب حج تمتع به استطاعت و تمكن مالى، عدالت توزيعى در سياست گذارى حج را مى توان ناظر به ايجاد فرصت هاى برابرى مستطيعان، جهت اعزام به حج تمتع دانست. با توجه به اين كه در عمره مفرده سخنى از شرط استطاعت به ميان نيامده، دايره عدالت توزيعى در اين زمينه گسترده تر از حج تمتع است. ما در ادامه آثار سياست گذارى هاى اقتصادى حج بر عدالت توزيعى را در زمينه فرصت هاى ثبت نام و همچنين چگونگى توزيع منافع سپرده هاى حج، بررسى مى كنيم.
هرچند در جمهورى اسلامى ايران محدوديتى براى ثبت نام براى حج و عمره وجود ندارد، لزوم ثبت نام در زمانى محدود و لزوم سپرده گذارى مى تواند موجب بازماندن افراد ضعيف از ثبت نام شود. سوال اينجاست كه آيا سياست ثبت نام طولانى مدت مى تواند موجب بهره مندى اقشار مرفه تر از سفر عمره شود يا خير؟
براى پاسخ به سؤال فوق بايد ارزيابى از سهم دهك هاى مختلف درآمدى در ثبت نام عمره داشته باشيم. جمع آورى اطلاعات در مورد دهك هاى درآمدى ثبت نام كنندگان بسيار مشكل است. اين اطلاعات را مى توان با نمونه گيرى تصادفى از ثبت نام كنندگان و يا با استفاده از برخى اطلاعات ارائه
ص: 144
شده در ثبت نام تخمين زد. به طور نمونه، تخمين دهك هاى درآمدى با توجه به شغل و حرفه ثبت نام كنندگان و يا ميزان استفاده از تسهيلات بانكى امكان پذير است. مشخص است تخمين دهك ها براساس حرفه با مشكلاتى چون در دست نبودن اطلاعات تفصيلى تركيب شغلى ثبت نام كنندگان و تورش اتكا به شغل در تخمين درآمد مواجه است.
در آمار اعلام شده از ثبت نام عمره در سال 139٠ تنها تركيب شغلى 56 درصد ثبت نام كنندگان مشخص شده است. براساس آمار اعلام شده ثبت نام كنندگان به ترتيب 32 درصد خانه دار، 6 درصد محصل، 9 درصد كارمند و 9 درصد نيز داراى مشاغل آزاد بودند. در اين آمار وضعيت شغلى 44 درصد باقيمانده مشخص نشده است. با استفاده از اين آمار نمى توان نتيجه گيرى خاصى در مورد دهك هاى درآمدى ثبت نام كنندگان نمود. اگر آمار استفاده كنندگان از تسهيلات عمره در دست مى بود مى شد از آن نتيجه گيرى هايى در مورد دهك هاى درآمدى بدست آورد.
توجه به سابقه افراد در تشرف به حج نيز مى تواند ما را در تحليل آثار توزيعى سياست ثبت نام طولانى مدت كمك كند. اگر اطلاعات تعداد تشرف ثبت نام كنندگان به عمره در دسترس باشد، نسبت تشرف يافتگان بار اول به كل زائران مى تواند برداشت هايى از عدالت توزيعى حج را به دنبال داشته باشد. در صورت محاسبه اين نسبت در طول زمان مى توان، سهم اعزام زائران جديد در طى زمان را مورد بررسى قرار داد.
يكى از كارهاى مثبت سازمان حج استفاده از سپرده سرمايه گذارى براى نگهدارى وجوه حاصل از ثبت نام عمره است. اين سياست موجب مى شود كه ثبت نام كنندگان در طول دوره انتظار بتوانند از عوايد سرمايه گذارى وجوه شان بهره مند شوند. علاوه بر اين كه بنا به اظهارات مسئولين سازمان حج و زيارت چنانچه متقاضيان نخواهند در نوبت اعزام باقى بمانند مى توانند با مراجعه به بانك ها مبلغ ثبت نام همچنين سود سپرده خود را دريافت كنند.
با اين وجود نكته قابل تامل استفاده از حساب سرمايه گذارى كوتاه مدت براى نگه دارى وجوه حاصل از ثبت نام عمره است. با توجه به طولانى شدن دوره انتظار ثبت نام، اين سياست مشكلاتى را به همراه دارد. فرض كنيد كه فردى در ثبت نام عمره سال 139٠ در اولويت 6٠٠ قرار گرفت. اين امر به مفهوم آن است كه وجوه سپرده او بايد براى مدتى بين پنج تا 9 سال در سپرده كوتاه مدت ذخيره شود. اين امر به مفهوم آن است كه افراد داراى اولويت بالا نه تنها از طولانى بودن مدت انتظار زيان مى بينند، بلكه آن ها مى بايد براى مدت طولانى سپرده گذارى نيز به سهم سود كوتاه مدت اكتفا كنند. اين در حالى است كه بانك ها وجوه سپرده هاى پنج ساله را با نرخ هاى سودى بسيار بالاتر از نرخ سود
ص: 145
سپرده هاى كوتاه مدت قبول مى كنند.
بر اساس اعلام مديرعامل بانك ملى و رئيس شوراى هماهنگى مديران عامل بانكهاى دولتى به سپرده هاى حج، 6 درصد سود تعلق مى گيرد (1). براساس استعلام صورت گرفته هم اينك نرخ سود 8 درصد براى سپرده هاى عمره 9٠ محاسبه مى شود. اين در حالى است كه هم اينك نرخ سود سپرده هاى بانكى، بين 7 تا 20 درصد بسته به مدت سپرده گذارى در نوسان است. بر اين اساس افراد با اولويت هاى بالا عليرغم سپرده گذارى بلندمدت از سود سپرده كوتاه مدت برخوردار مى شوند. با توجه به تفاوت اولويت ها در اعزام، مى توان مابه التفاوت نرخ سود سپرده هاى عمره 9٠ و ساير سپرده هاى سرمايه گذارى را محاسبه كرد. فرض كنيم كه با توجه به سهميه اختصاصى سالانه به ثبت نام شدگان هر سال حدود هشتصد هزار نفر مى باشد، ما براى هر سال هشتصد و بيست و دو هزار نفر در نظر گرفتيم. اگر اعزام عمره گزاران از سال 1392 آغاز شود، ميزان سپرده باقى مانده نزد بانك هاى عامل از سال 1391 تا سال 1399 به شرح زير است. هرچند اين سپرده ها در نيمه اول 139٠ هم در اختيار بانك هاى عامل بوده است، اين مبلغ را محاسبه نكرديم تا مبالغى از ثبت نام كه توسط بانك ها تامين مالى شده است را خنثى كنيم.
جدول 6: اطلاعات اوليه ثبت نام عمره مفرده 9٠
><نمايش تصوير
منبع: اطلاعات سازمان حج و زيارت جمهورى اسلامى و محاسبات نگارنده
ص: 146
جدول7: عوايد زائران از سپرده هاى عمره مفرده 9٠
><نمايش تصوير
منبع: اطلاعات سازمان حج و زيارت جمهورى اسلامى و محاسبات نگارنده
با در نظر گرفتن نرخ سود سپرده قابل پرداخت، مابه التفاوت سود سپرده هاى عمره نود و سود سپرده قابل پرداخت به شرح زير است:
مابه التفاوت مزبور به شرح زير است:
ص: 147
جدول7: عوايد بانك از سپرده هاى عمره مفرده 9٠
><نمايش تصوير
منبع: اطلاعات سازمان حج و زيارت جمهورى اسلامى و محاسبات نگارنده
در مجموع كل مابه التفاوت سود قابل پرداخت و سود تعلق گرفته در جدول بعدى آمده است:
جدول8: چگونگى توزيع عوايد سپرده هاى عمره مفرد 9٠ (فرض عدم تفكيك سپرده)
منبع: يافته هاى تحقيق
اگر بنا به روال سپرده گذارى در بانك ها سپرده هاى بيش از 5 ساله به دو سپرده پنج ساله و كمتر از پنج ساله تقسيم شوند، نتيجه نهايى اندكى متفاوت مى شود. براى جلوگيرى از طولانى شدن مقاله تنها نتيجه نهايى در حالت اخير را در ادامه ذكر مى كنيم:
ص: 148
جدول9: چگونگى توزيع عوايد سپرده هاى عمره مفرد9٠ (فرض تفكيك سپرده)
منبع: يافته هاى تحقيق
><نمايش تصوير
با توجه به محاسبات صورت گرفته، بانك هاى عامل بيش از نيمى از سود حاصل از سپرده هاى عمره مفرد 9٠ را به سپرده گذاران پرداخت نمى كنند.
نكته حائز اهميت تعيين ميزان سود قطعى سپرده هاى حج است. براى محاسبه سود قطعى سپرده هاى بانكى بانك ها قاعدتا مى بايد در پايان سال پس از محاسبه سود محقق شده، مابه التفاوت نرخ سود قطعى و على الحساب پرداخت مى شود. اگر اين روال در مورد سپرده هاى حج نيز انجام شود، محاسبه سود قطعى وابسته به چگونگى سرمايه گذارى اين وجوه است. با توجه به اين كه اين سپرده ها در مدتى طولانى در اختيار بانك هاى عامل قرار دارد و آن ها اين وجوه را براى درآمدزايى استفاده مى كنند، اكتفا به پرداخت 8 درصد سود باعث صورى شدن محاسبه سود مى شود و شبهه ربا را تقويت مى كند.
اين پديده علاوه بر اين كه مى تواند موجب بى عدالتى در حق برخى ثبت نام كنندگان شود، مى تواند موجب بهره مند شدن دو بانك دخيل در ثبت نام عمره شود. اين رانت مخفى مى تواند موجب شود كه برخى از ناكارمدى هاى بانك ها با استفاده از منافع حاصل از بكارگيرى بلندمدت سپرده هاى عمره و پرداخت سود كوتاه مدت پوشش داده شود. گذشته از اين كه با توجه به اين فرصت پذيرش سپرده هاى عمره مفرده 9٠ تنها در اختيار دو بانك ملى و ملت قرار گرفت، بقيه بانك هاى دولتى و غير دولتى از اين مزيت برخوردار نشدند كه اين امر نه تنها زمينه رقابت جدى بانك ها را از بين مى برد بلكه مشكلاتى نيز در توزيع عادلانه بهره مندى بانك هاى مختلف ايجاد مى كند.
لازم به ذكر است كه ثبت نام طولانى مدت زمينه دلالى و بورس بازى در زمينه حج و عمره را نيز فراهم مى آورد. برخى از افراد با استفاده از اين فرصت درآمدهايى زيادى كسب مى كنند.
يكى از ويژگى هاى اساسى رهيافت اخلاق كاربردى توجه به ريشه هاى شكل گيرى مشكلات اخلاقى است. براساس اين رويكرد، مى توان با از بين بردن زمينه هاى بروز چالش هاى اخلاقى به بهترين شكل، مشكل را حل نمود. در مقابل عدم توجه به ريشه و اساس مشكل و سعى در كاستن از آسيب هاى پيش آمده چندان كارساز نيست.
ص: 149
گرچه برخى از اشكالات مورد اشاره در مقاله در مورد سياست ثبت نام طولانى مدت را مى توان با اجراى سياست هاى تكميلى تا حدودى برطرف كرد، با اين وجود بسيارى از مشكلات مرتفع نخواهد شد. به طور نمونه، سازمان حج و زيارت مى تواند با مذاكره با بانك هاى عامل نسبت به تصحيح نرخ سود سپرده هاى عمره مفرده، اين نرخ را در سطح نرخ سود ساير سپرده ها تعيين كند. اين راهكار گرچه مى تواند برخى از آسيب هاى ناشى از توزيع ناعادلانه سود سپرده ها را از بين مى برد، ولى ساير مشكلات هنوز وجود دارند. از جمله اين كه سياست ثبت نام طولانى مدت موجب محروم شدن كسانى كه در زمان ثبت نام قادر به ثبت نام نبودند مى شود.
به نظر مى رسد كه احتراز از استفاده از ثبت نام حج و عمره به عنوان ابزار سياست پولى (ابزارى جهت مديريت نقدينگى) و كاهش دوره ثبت نام به حداكثر دوره دو ساله زمينه بسيارى از مشكلات مورد اشاره در مقاله از بين مى رود. اين رويه اى است كه در بسيارى از كشورهاى اسلامى اتخاذ شده است و دوره هاى ثبت نامى در حدود دو سال مى باشد. اتخاذ اين سياست مى تواند بسيارى از مشكلات مرتبط با عدالت توزيعى را برطرف كند.
با توجه به مبانى اسلامى، ارزيابى اخلاقى سياست هاى اقتصادى حج را نمى توان تنها با در نظر گرفتن عوايد اقتصادى چون جذب نقدينگى و صرفه جويى در هزينه صورت داد. اين ارزيابى همچنين نيازمند در نظر گرفتن تاثيرات مثبت و منفى سياست بر مواردى چون كاركردهاى معنوى و فرهنگى حج و عمره و عدالت توزيعى است. از آن جا كه اختصاص وزن به اثار مثبت و منفى سياست اقتصادى حج با مشكلاتى مواجه است، مى توان با استفاده از رويكرد پيشگيرانه اخلاق كاربردى هزينه هاى اقتصادى، فرهنگى و اجتماعى سياست را با برطرف كردن زمينه هاى ايجاد مشكل بر طرف كرد.
در اين مقاله به طور خاص به بررسى آسيب هاى سياست گذارى ثبت نام هاى طولانى مدت حج تمتع و عمره مفرده در سال هاى اخير به خصوص ثبت نام عمره در سال 139٠ پرداختيم. نتايج اين تحقيق نشان مى دهد اين سياست با چالش هاى جدى مواجه است. اين سياست گرچه مى تواند منافعى از جمله جذب نقدينگى و كاهش هزينه هاى عملياتى ثبت نام را در پى داشته باشد، از مشكلاتى چون افزايش دوره انتظار ثبت نام، افزايش متوسط سن زائران، ايجاد زمينه بورس بازى، توزيع ناعادلانه عوايد اقتصادى حاصل از سياست، ابهام در استطاعت، و كاهش اثر بخشى عبادى حج رنج مى برد. گرچه مى توان برخى از آسيب هاى موجود را با سياست هاى تكميلى جبران نمود، ولى بسيارى از مشكلات ريشه در استفاده از ثبت نام حج و عمره به عنوان ابزار پولى به منظور مديريت نقدينگى و يا ساير اهداف اقتصادى مى باشد. با توجه به آن چه در مقاله گفته شد و با توجه به رويكرد پيش گيرانه اخلاق
ص: 150
كاربردى موارد زير جهت مواجهه با اين مشكل پيشنهاد مى گردد:
1. عدم استفاده از سپرده گذارى حج به عنوان ابزار پولى جهت جذب نقدينگى و يا جهت مقاصد مالى و تامين اين هدف با استفاده از ساير ابزارهاى مديريت نقدينگى: با توجه كه برخى از مشكلات مورد اشاره در مقاله از ثبت نام هاى طولانى مدت حاصل مى شود و دولت براى جذب نقدينگى گزينه هاى ديگرى دارد، بهتر است كه ثبت نام حج و عمره تنها به عنوان ابزارى براى اولويت بندى اعزام مورد استفاده قرار گيرد.
2. ثبت نام براى دوره هاى حداكثر دو ساله: مى توان با دريافت مبلغى ناچيز به عنوان حق ثبت نام كه تامين كننده هزينه هاى عملياتى ثبت نام باشد هر ساله يا هر دو سال يك بار از ميان داوطلبان، افرادى را به اندازه سهميه موجود در قالب قرعه كشى انتخاب كرد و همين فرآيند را در دوره هاى بعد تكرار كرد.
3. ايجاد صندوق سرمايه گذارى حج: وجوه سرمايه گذارى شده در اين صندوق نه تنها مى تواند براى تامين مالى زائران مورد استفاده قرار گيرد، بلكه امكان افزايش عوايد اقتصادى كشور از حج و عمره را با سرمايه گذارى در زمينه هايى چون تشكيل بازارهاى مرزى سوغات و افزايش سهم توليدات داخلى در تامين كالاهاى مورد استفاده زائران مورد استفاده قرار دارد. سازمان حج و زيارت حتى مى توان با ايجاد بانك حج و يا موسسه اعتبارى حج، برنامه ريزى طولانى مدت براى تامين مالى حج و عمره داشته باشد. در اين چارچوب افراد مى تواند حتى در بدو تولد فرزندان خود براى آن ها حسابى با عنوان حساب حج در اين بانك افتتاح كرده و به مرور موجودى آن را زياد كنند.
4. افزايش رقابت در سپرده پذيرى: ايجاد زمينه رقابت براى تمامى بانك ها براى جذب سپرده هاى حج و عمره، به فرض عدم تشكيل بانك يا صندوق حج، نه تنها مى تواند تمامى بانك ها را از عوايد اين سپرده ها برخوردار كند بلكه زمينه رقابت براى خدمت رسانى بيشتر به زائران را فراهم آورد. البته شكل گيرى بانك حج مى تواند علاوه بر ايجاد تمركز از هزينه هاى عملياتى ناشى از پراكندگى در ثبت نام بكاهد.
5. ايجاد محدوديت براى سفرهاى مكرر تمتع و عمره و در نظر گرفتن اولويت براى سفر اولى ها: اين محدوديت مى تواند از فشار تقاضا و افزايش صف متقاضيان بكاهد.
منابع
1. ابن ابى الحديد، عبدالحميد هبه الله 14٠4ه. شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، قم: مكتبه آيه الله مرعشى نجفى.
2. ابن أبى جمهور، محمد بن زين الدين14٠5 ق. عوالى اللئالى العزيزيۀ فى الأحاديث الدينيۀ، 4جلدى، قم: دار سيد الشهداء للنشر.
3.
ص: 151
العروسى الحويزى، عبد على بن جمعۀ 1415 ق، تفسير نور الثقلين، 5جلدى، چاپ: چهارم، قم: اسماعيليان.
4. ابن بابويه، محمد بن على1385ش / 1966م. ، علل الشرائع، 2جلدى، چاپ: اول، قم: كتاب فروشى داورى.
5. احمدى، محمدرضا 139٠، حج در آيينه روانشناسى، قم: انتشارات موسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى (رحمه الله) .
6. الاعرجى، زهير، 1415ه، الابعاد الاجتماعيه لفريضه حج، قم: نشر امير.
7. امامى، محمد 1393ه، فلسفه و اثار حج، تهران: صدر.
8. برقى، احمد بن محمد بن خالد1371 ق، المحاسن، 2جلدى، چاپ: دوم، قم: دار الكتب الإسلاميۀ.
9. بى نام139٠، تكرار سناريوى حج تمتع براى عمره مفرده، وبگاه الف، 19/11/139٠، كد مطلب 142917، آدرس: http: //alef. ir/vdcb85b8zrhba9p. uiur. html?142917
10. تسخيرى، محمد على و محمود فاصوه، 1413ه، الحج و آثاره على الحياه الاجتماعيه، بيروت: دار الهادى.
11. توانايان فرد، حسن،1377، اقتصاد حج: بهره ورى در آموزش هاى حج، تهران: چاپخش، BP
12. توكلى، محمد جواد 1389. درآمدى بر چيستى، قلمرو و چشم اندازهاى فلسفه اقتصاد اسلامى، معرفت اقتصادى، ش 3، ص 92 - 65.
13. توكلى، محمد جواد 1388 درآمدى بر فلسفه اخلاق تجارت با رويكرد اسلامى، معرفت اقتصادى، 1، 32 - 7.
14. ثروتيان، بهروز و همكاران 1379. به سوى نور، چ سوم، بى جا: انتشارات ثامن
15. حر عاملى، محمد ابن الحسين 14٠9ق، وسايل الشيعه الى تحصيل مسائل الشريعه، 3٠ جلدى، قم: موسسه آل البيت.
16. حر عاملى، محمد ابن الحسين 1413ق، وسايل الشيعه الى تحصيل مسائل الشريعه، بيروت: موسسه آل البيت.
17. حسينى اديانى، سيد ابوالحسن، 1376، حج مقبول، تهران: نشر مشعر.
18. حكيمى، محمد رضا و همكاران138٠. الحيات، ترجمه احمد آرام، 6 جلدى، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى.
19. خامنه اى، سيد محمد، حج از نگاه حقوق بين الملل، تهران: موسسه كيهان.
20. دبيرى، احمد139٠. تبيين نظريه اخلاقى قرآن كريم و مقايسه آن با فضيلت گرايى در اخلاق، رساله دكترى مدرسى معارف اخلاق و عرفان اسلامى، قم: موسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى (رحمه الله) .
21.
ص: 152
زرهانى، سيد احمد 1384، مصاحبه رئيس سازمان حج و زيارت، وبگاه كتابخانه تخصصى حج، آدرس:
http: //hajj. ir/hadj webui/library /wfView BookP age. aspx?bookId)
رحمه الله)1429 pageNumber) رحمه الله)8٠22. شريف الرضى، محمد بن حسين1414 ق، نهج البلاغۀ (للصبحى صالح) ، تك جلدى، چاپ: اول، قم: انتشارات هجرت.
23. ضياء آبادى، سيد على، 1381، حج در انديشه سياسى اسلامى، تهران: نشر مشعر.
24. طراد، حسن، 1418ه، فلسفه الحج فى الاسلام، بيروت: دار الزهراء.
25. العروسى الحويزى، عبد على بن جمعه 1415ق، تفسير نورالثقلين، مصصح هاشم رسولى محلاتى، چ 4، قم: اسماعيليان.
26. غيرتى، على اكبر 139٠. افزايش سهميه عمره تا يك ميليون نفر در سال، خبرگزارى شبستان 11/12/139٠، آدرس: http: //www. kaleme. tv/newsdetails. php?id) رحمه الله)695
27. فرامرز قراملكى و رستم نوچه فلاح، احد 1386. موانع رشد اخلاق حرفه اى در سازمان، تهران: موسسه فرهنگى دين پژوهى بشرا.
28. فرامرز قراملكى، احد، 1382. اخلاق حرفه اى، تهران: احد فرامرز قراملكى.
29. فرامرز قراملكى، احد، 1389. اخلاق كاربردى در ايران و اسلام، تهران: پژوهشكده مطالعات فرهنگى و اجتماعى.
3٠. قرائتى، محسن، 1371، حج، ويرايش دوم، چ اول، تهران: نشر مشعر.
31. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق 14٠7ق. الكافى (ط - الإسلاميۀ) ، 8 جلدى، چاپ: چهارم، جلد8، - تهران: دار الكتب الإسلاميۀ.
32. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق14٠7 ق، الكافى، 8 جلدى، چ چهارم، تهران: دار الكتب الإسلاميۀ.
33. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق1429 ق، الكافى، 15جلدى، چ اول، قم: دار الحديث.
34. كلينى، محمد ابن يعقوب 1365، الكافى، تهران: دار الكتب الاسلاميه.
35. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى 14٠3 ق. بحار الانوار، چ دوم، بيروت: دار احياء التراث العربى.
ص: 153
ص: 154
حسن سبحانى (1)
چكيده
از شرايط وجوب حج تمتع به عنوان يكى از فروع دين مبين اسلام، داشتن استطاعت است كه از جمله نشانه هاى آن استطاعت مالى است. در اين مقوله، هر فردى كه قصد حج دارد، خود بايد به تشخيص برسد. به نحوى كه اعلام آمادگى براى برگزارى اين عمل عبادى، مى تواند به منزله وجود استطاعت مالى تلقى گردد. از آن جا كه در هنگام ثبت نام متقاضيان شرايطى به وجود مى آيد كه در ازاء پرداخت بخشى از هزينه سفر، مازادى از طرف بانك، متناسب با مبلغ و زمان در اختيار داشتن پول، تحت عنوان سود حاصل از سرمايه گذارى، به متقاضى سفر براى حج تمتع، داده مى شود و براى اين مازاد متناسب با عقود بانكى و حتى متناسب با شرايط عقد وديعه، استدلالات قابل دفاع و اقناع كننده اى وجود ندارد، لذا به نظر مى رسد دستگاه هاى حكومتى متولى سامان دهى سفر متقاضيان به حج، بايد تمهيداتى را بينديشند كه ضمن استمرار خدمات مناسب به مسافران خانه خدا، از تحميل پرداخت هاى مشكوك المناشى اجتناب ناپذير و ناگزير، به آنان، ممانعت به عمل آيد.
علامه طباطبايى در تفسير آيه 24 سوره مباركه حج كه در آن خداوند متعال مى فرمايد: (به خاطر بياور) زمانى را كه محل خانه كعبه را براى ابراهيم (ع) آماده ساختيم (تا آن را بنا كند و به او گفتيم) چيزى را همتاى من قرار مده و خانه ام را براى طواف كنندگان و قيام كنندگان و ركوع كنندگانِ
ص: 155
سجده گزار (از آلودگى بت ها و از هرگونه آلودگى) پاك ساز؛ معتقد هستند كه بدون ترديد، اين قرارداد عبارت از وحى به ابراهيم (ع) بوده است كه تو اين مكان را مرجع براى عبادت من بكن و يا به عبارت ديگر خداوند مى گويد ما به ابراهيم (ع) وحى كرديم كه براى عبادتم قصد اين مكان كن و يا مرا در اين مكان عبادت كن و در خصوص آيه 27 كه در آن مى فرمايد ( وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلي كُلِّ ضامِرٍ يأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ ) يعنى در ميانه مردم ندا كن كه قصد خانه كنند و يا عمل حج را انجام دهند، تا در پاسخ، ببينى آنان پياده و سواره بر مركب هاى لاغر (چابك و ورزيده) از هر راه دورى به سوى تو بيايند. تأمل در اين آيات الهى و مشاهده آن چه در طول تاريخ از ابراهيم (ع) تاكنون بر انسان ها گذشته است و آن ها فوج فوج، مشتاقانه به سوى حرم امن الهى شتافته اند و با تحمل رنج ها و مرارت هاى گوناگون از يك طرف، و بهره مندى از رضايت خاطر و احساس خوب ابراز و اظهار بندگى خداوند سبحان از طرف ديگر، براى لحظه اى، عبادت در خانه خدا را متروك نگذاشته اند، ايجاب مى كند كه به لحاظ تحولات حادثه در نوع فنون و تكنيك هاى مخلتف و تغيير فاحش چهره زندگى بشر نسبت به گذشته هاى نه چندان دور، همواره در نحوه سلوك و چگونگى رعايت موازين دينى، در رفتن به خانه خدا و عبادت او، اطمينان لازم به لحاظ صحت شرايط و چگونگى هاى پيرامون آن برقرار باشد. و هيچ ترديدى از اين جهت، منويات پاك شيفتگان طواف و قيام كنندگان و ركوع كنندگان و سجده گزاران را خدشه دار نسازد. بر اين اساس تأملاتى در الگوى مفهومى استطاعت كه لازمه حج مى باشد و شيوه هاى تأمين آن در مشاربى كه از آن به استطاعت مالى هم تعبير مى شود، ضرورى اين مرحله از حيات اجتماعى مسلمانان است كه در اقتصادهاى مبتنى بر سياليت بسيار كارگشاى پول، امور خود را و از جمله ترتيبات مالى حج خود را سر و سامان دهند. به اين نيت كه، اطمينان حاصل شود از اين مجارى لطمه اى به اصالت و حلاليت ماليت هاى مربوط به استطاعت وارد نمى گردد.
در راستاى انجام اعمال مربوط به فروع دين كه يكى از آن ها حج است و به لحاظ "روشى" مربوط به همه كسانى مى شود كه داراى شرايطى از جمله "استطاعت" باشند، تذكر اين نكته ضرورى است كه اين فعاليت هر چند داراى آثار اجتماعى بسيارى است ليكن در ابتداء از وجوه "فردى" برخوردار است و تشخيص اين معنى كه آيا استطاعتى وجود دارد يا خير؟ و يا ساير شرايط براى فرد فراهم گرديده است يا خير؟ برعهده خود او مى باشد. هر چند وى در اين ارتباط از معيارهاى مطروحه توسط مجتهدين والامقام در خصوص شرايط مستطيع شدن بهره مند مى شود، اما كسى جز خود وى در اين موضوع كه آيا او مستطيع هست يا خير، تصميم گيرى نمى كند.
ص: 156
اين كه استطاعت به چه معنى است با استناد به آيه 98 از سوره مباركه آل عمران كه مى فرمايد ( وَ لِلَّهِ عَلَي النَّاسِ حِجُّ الْبَيتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيهِ سَبِيلاً ) مى توان گفت كه چون استطاعت به معنى توانايى است لذا آن چه روايات و كتب فقهى به عنوان شرط استطاعت آمده است از قبيل "داشتن زاد و توشه" و "مركب" و "توانايى جسمى" و "بازبودن راه" و "توانايى بر اداره زندگى به هنگام بازگشت از حج"، به عنوان مصاديق استطاعت قابل احتساب است. اما در اينجا نكته اساسى آن است كه همه مذاهب به اتفاق، شرط واجب بودن حج را استطاعت مى دانند هر چند در معنى استطاعت اختلاف نظرهايى وجود دارد، بدين معنى كه همه مذاهب بر آن هستند كه هر كس توشه مسافرت داشته باشد، يعنى مخارج گذرنامه، حمل و نقل، خوراك، مسكن و چيزهاى ديگر مورد احتياج، با وجود اين تمام آن مخارج بايد به اضافه ديون و مخارج عائله و ضروريات معاش باشد مانند زمين براى كشاورزى و آلات و اسباب حرفه و فن و سرمايه براى كسب و تجارت و داشتن اطمينان از امنيت بر جان و مال و ناموس و در اين ميان فقط «مالكيه» بر آن هستند كه هر كس توانايى راه رفتن داشته باشد، حج بر او واجب است. آنان مخارج خانواده را نام نبرده اند و نيز واجب دانسته اند كه آن چه از وسايل مايحتاج زندگى، زمين، حيوان، اسباب كسب، حتى كتاب هاى عملى و لباس هاى زينتى داشته باشد را بايد بفروشد و به حج برود (فقه تطبيقى ص 174
به عبارت ديگر اهل سنت استطاعت را بسيار محدود مى كنند و تنها شرط وجوب حج را سلامتى مى دانند. «شافعى» استطاعت را به مال مى داند درحالى كه «ابوحنيفه» هم استطاعت مالى و هم استطاعت و سلامت بدنى را مدنظر دارد.
در مجموع در بررسى تاريخ تطور موضوع، در اين كه از شرايط استطاعت رجوع به كفايت هم هست يا خير؟ اختلاف نظر كرده اند و هم چنين در اين مقوله كه شرط وجوب حج، امرى عقلى يا امرى عرفى است اختلاف نظر دارند. علماى اهل سنت نيز در شرط بودن يا سبب بودن استطاعت و هم چنين در اين كه استطاعت شرط ادا يا شرط وجوب و يا شرط صحت است و بالاخره در اين كه استطاعت شرط شرعى است و يا شرط عقلى اختلاف نظر دارند و اين گونه به نظر مى رسد معناى استطاعت در آيه 98 سوره آل عمران عرفى است و روايات تفسيرى در مقام بيان مصاديق معناى عرفى آن است و بالاخره زاد و راحله هنگامى شرط استطاعت است كه به آن ها نياز باشد.
اگر هر يك از مصاديق مذكور در اين مكتوب را بپذيريم آن چه بديهى است مقام تشخيص دهنده استطاعت، همانا خود فرد است و اگر او طبق ملاك ها و معيارهايى كه براى خود يا از طريق تقليد و يا اجتهاد خود برگزيده است، خود را واجد شرايط و داراى استطاعت دانست بايد نسبت به برگزارى حج براى يك بار در عمر خويش، اقدام نموده و امر واجب الهى را به سامان برساند. هيچ كس و هيچ نهاد
ص: 157
ديگرى وجود ندارد كه در مقام تشخيص دهنده استطاعت فرد، قرار گيرد و براى او تصميم بگيرد كه آيا مستطيع مى باشد و يا نمى باشد.
نكته اى كه در خصوص فرد واجد استطاعت رخ مى نمايد آن است كه در مواقعى ناچار است براى اعمال حكم الهى در اين خصوص برخودش، از مجارى رسمى اقدام نموده و مثلاً در سازمان هاى دولتى معينى ثبت نام كرده و در قالب كاروان ها و نظامات حاكم بر اقدامات جمعى دولت و كاروان ها، سفر واجب حج خود را به انجام برساند و در اين ارتباط مسئله پذيرش مقررات و ضوابط وضع شده توسط قانون گذار و يا دولت و يا حتى مقامات سازمان دولتى متولى اين مهم، از شرايط لازم و اصلى براى آغاز مقدماتى محسوب مى شود كه سرانجام آن به تحقق حج، مختومه مى شود.
البته مسئله تا اينجا از مشكل خاصى برخوردار نيست، چرا كه افراد مستطيع - كه به تشخيص خودشان واجد اين شرط شده اند - براى آغاز مقدمات سفر اقدام مى كنند و از نظر سازمان دولتى ارائه كننده خدمات، فرض بر آن است كه همه متقاضيان، واجد شرايط استطاعت هستند و به همين سبب آنان مى توانند متناسب با زمانى كه متقاضى را براى سفر حج اعزام مى كنند، هزينه هاى مربوطه را از آنان دريافت كنند. به عبارت ديگر هيچ تكليف و شرط و حقى براى سازمان دولتى متولى اعزام، وجود ندارد كه بپرسد فرد، منابع لازم براى سفر را از كجا مى آورد بلكه او صرفاً با اعلام هزينه هاى سفر، آن را از متقاضى حج مطالبه مى نمايد. بديهى است متقاضى سفر نيز، هيچ انتظارى ندارد و نمى تواند داشته باشد كه طرف دولتى قرارداد او، در تأمين تمام يا بخشى از هزينه سفر او مشاركت كند و يا تسهيلاتى را براى او تدارك ببيند.
اما مسئله از آن جا ناشى مى شود كه دستگاه دولتى متولى انجام امور متقاضيان، نشانه اعلام آمادگى و ثبت نام آنان را مثلاً در حج تمتع، واريز مبلغى در يكى از بانك هاى معرفى شده مى داند و بر آن است كه گام اول در نوبت گرفتن براى اعزام به حج، كه در واقع اعلام استطاعت تشخيص داده شده توسط خود متقاضى هم مى باشد، واريز مبلغ مثلاً ده ميليون ريال و نگهدارى رسيد مربوطه است تا نوبت تشرف برسد و سازمان دولتى از دارندگان رسيدهاى بانكى براى انجام بقيه اعمال و مقدمات سفر دعوت به عمل آورد. اكنون اين سئوال مطرح مى شود كه بانك دريافت كننده، مبلغ اوليه اى را كه از متقاضى حج دريافت كرده است تحت چه شرايطى براى مدتى كم يا زياد نگهدارى مى كند و به عبارت ديگر، با اين مبلغ چه مى كند؟ قبل از آن كه اين موضوع مورد بررسى قرار گيرد، تأكيد بر آن است كه در كشور ما، متأثر از شيوه تصميم گيرى سازمان دولتى طرف متقاضيان مستطيع حج، فرد خود به تشخيص رسيده از حيث استطاعت - با هر مفهومى كه از آن اراده شود - بايد مجارى تعيين شده اى را
ص: 158
طى كند كه يكى از مجارى اجتناب ناپذير، واريز مبلغى پيش پرداخت به يكى از بانك هاى كشور است. يعنى از نظر سازمان حج و زيارت، مشمولين تشرف در مثلا سال 1389 بايد دارنده قبض وديعه گذارى على الحساب حج تمتع يك ميليون تومانى باشند كه طى دوره اى مثلاً تا تاريخ معينى، در يكى از شعب بانك ملى وديعه گذارى نموده باشند. اين مشمولين بايد براى ثبت نام در كاروان هاى حج، اصل قبض وديعه گذارى خود را به مدير كاروان تحويل دهند و با دريافت فرم واريزى، مابقى هزينه سفر را ظرف مدت مثلاً يك هفته با مراجعه به يكى از شعب بانك ملى، پرداخت نمايند.
آن چه يادآورى شد حكايت از آن دارد كه: 1 - بانك ملى مبالغ اوليه دريافتى از متقاضيان را تحت عنوان وديعه گذارى دريافت و قبض صادر مى كند و 2 - سازمان حج و زيارت در اعلاميه هاى صادره خود براى تعيين مصاديق مشمولين تشرف، از عبارت "احتساب سود متعلقه" بابت وديعه گذارى استفاده مى كند. يعنى سازمان رسماً اعلام مى كند كه بانك ملى نسبت به زمانى كه قبض وديعه صادر كرده است، سودى را متوجه متقاضى حج تمتع مى نمايد. اين رويدادها در مورد متقاضى اى كه در سال 1389 به حج مشرف گرديده و از جمله كسانى است كه داراى قبض وديعه گذارى على الحساب حج تمتع يك ميليون تومانى بوده كه در تاريخ 3/11/1383 به بانك ملى سپرده است به شرح ذيل است:
><نمايش تصوير
كلام مستنبط از اين گونه سازوكار در پذيرش متقاضى سفر حج تمتع مى تواند اين باشد كه ترتيبات مورد توافق بين سازمان حج و زيارت و بانك ملى، شرايطى را به وجود آورده است كه مثلاً در سال 1389 مبلغ 8794978 ريال از هزينه 37776٠٠٠ ريالى حج تمتع را بانك ملى تحت عنوان عوايد حاصل از سرمايه گذارى تأمين كرده است. و اين مبلغ 3/23 درصد از آن چه را كه عرفاً هزينه حج و يا همان استطاعت را تشكيل مى دهد، مى پوشاند.
ماده 3 قانون عمليات بانكى بدون ربا، مصوب 8/6/1362 كه در تاريخ 10/6/1362 به تاييد شوراى نگهبان رسيد و از آغاز سال 1363 در بانك هاى كشور اجرايى گرديده است بر آن است كه بانك ها مى توانند تحت هر يك از عناوين الف) سپرده هاى قرض الحسنه و ب) سپرده هاى سرمايه گذارى مدت دار، مبادرت به قبول سپرده كنند؛ سپرده هاى قرض الحسنه اعم از جارى و پس انداز است. مطابق
ص: 159
تبصره اين ماده، سپرده هاى سرمايه گذارى مدت دار كه بانك در به كار گرفتن آن ها وكيل مى باشد در امور مشاركت، مضاربه، اجاره به شرط تمليك، معاملات اقساطى، مزارعه، مساقات، سرمايه گذارى مستقيم، معاملات سلف و جعاله مورد استفاده قرار مى گيرد. البته طبق ماده 98 قانون برنامه پنج ساله پنجم توسعه كشور، مصوب 1389 مجلس شوراى اسلامى، عقود استصناع، مرابحه و خريد دين هم به اين مجموعه اضافه شده است. ماده 5 بر آن است كه منافع حاصل از عمليات مذكور در تبصره ماده 3 براساس قرارداد منعقده، متناسب با مدت و مبالغ سپرده هاى سرمايه گذارى و رعايت سهم منابع بانك به نسبت مدت و مبلغ، در كل وجوه به كار گرفته شده در اين عمليات، تقسيم خواهد شد.
تدقيق در موارد قانونى، بيانگر آن است كه تنها سپرده اى كه مى تواند مورد استفاده در سرمايه گذارى قرار گيرد، سپرده هاى سرمايه گذارى بلندمدت است كه بايد براساس قراردادى كه بين سپرده گذار و بانك منعقد مى شود به كار گرفته شود. البته سپرده هاى قرض الحسنه اعم از جارى و پس انداز، طبق ماده 4 آيين نامه فصل دوم قانون عمليات بانكى بدون ربا (بهره) ، مصوب 27/9/1362 هيأت وزيران جزء منابع بانك محسوب مى شوند و براساس ماده 10 همين آيين نامه، از منافع حاصل از عمليات سرمايه گذارى در عقود مختلف، داراى سهم مى باشند. بنابراين مى توانيم استنباط كنيم كه بانك ها مى توانند از سپرده هاى قرض الحسنه به عنوان منابع خودشان و هم چنين از سپرده هاى سرمايه گذارى به عنوان منابع سپرده گذار، طبق قرارداد منتفع شوند و يا انتفاع برسانند. البته برمبناى ماده 11 آيين نامه مصوب هيأت وزيران، اولويت به كارگيرى منابع، به منابع سپرده گذاران برمى گردد. براى به كارگيرى منابع بانك، بايد شرط بيشتر بودن مجموع تسهيلات اعطايى بانك ها از مجموع سپرده هاى سرمايه گذارى سپرده گذاران برقرار شود. يعنى سهم منابع بانك به اندازه مابه التفاوت حاصله خواهد بود. اكنون سئوالى كه مطرح مى باشد اين است: مبلغى كه متقاضيان سفر حج تمتع به بانك ها مى پردازند، تحت چه عناوين رايجى در نظام بانكى طبقه بندى مى شود؟ آن چه در بخش هاى قبلى اين مقاله آمد ناظر بر آن بود كه بانك ها اين وجوه را تحت عناوين وديعه دريافت مى كنند. مقوله اى كه در ادبيات حاكم بر قوانين بانكى كشور محلى از اعراب ندارد و بلاموضوع است. يعنى همان طور كه آمد بانك ها فقط مى توانند سپرده از مردم قبول كنند و منافع حاصل از به كارگيرى سپرده ها، مطابق آن چه ذكر شد نيز پس از به كارگيرى سپرده ها در عقود معين و مطابق قرارداد توزيع مى شود، بنابراين با قاطعيت مى توان گفت متقاضيان سفر حج در بانك ها سپرده گذارى اعم از قرض الحسنه و يا سرمايه گذارى مدت دار نمى كنند، بلكه به تعبير بانك، پول خود را وديعه گذارى مى كنند. بنابراين قاعدتاً پول آن ها نمى توانسته است در عقود معين بانكى، به مثابه سپرده هاى بلندمدت سرمايه گذارى شده و برخوردار از منافع، شده باشد. حال سؤال حادث شده اين مى شود كه بانك ها آن چه را كه
ص: 160
به عنوان عوايد حاصل از سرمايه گذارى به متقاضيان پرداخت مى كنند از چه محلى پرداخت مى نمايند؟ اگر پاسخ اين باشد كه از محل سپرده گذارى وجوه دريافتى، سرمايه گذارى كرده اند و منفعت برده اند و اين مبالغ متناسب با مدت و مبلغ پول آنان در كل سرمايه گذارى توزيع شده است، پذيرش اين پاسخ منطقى نمى نمايد چون بانك ها خود برآن هستند كه متقاضيان سفر حج تمتع، وديعه گذارى كرده اند و بديهى است بين وديعه گذارى و سپرده گذارى تفاوت است و اگر گفته شود كه وديعه ها را سرمايه گذارى كرده ايم، بايد پرسيد مطابق كدام قرارداد فيمابين نظام بانكى و متقاضيان سفر حج تمتع اين اقدام صورت گرفته است؟ تا آن جا كه مشخص است چنين قراردادى (اگر مطابق قانون باشد كه نيست) بين بانك و متقاضى مستطيع، منعقد نشده است. بنابراين پرداخت عوايد حاصل از سرمايه گذارى، موضوعيت پيدا نمى كند.
ممكن است استدلال شود كه بانك ها با وجوه وديعه گذارى شده براى سفر به حج تمتع به عنوان سپرده هاى قرض الحسنه - اعم از جارى، يا پس انداز - مواجهه داده شده اند و با تلقى وديعه به سپرده قرض الحسنه و جزء منابع خود محسوب كردن آن ها (طبق ماده 4 آيين نامه فصل دوم قانون عمليات بانكى بدون ربا) خود را داراى اين صلاحيت دانسته اند كه مطابق ماده 3 آيين نامه بدون تعهد و قرارداد با سپرده گذار، امتيازاتى را به وديعه گذار كه اينك سپرده گذار ناميده شده است بدهند و پرداخت وجوهى تحت عنوان عوايد حاصل از سرمايه گذارى، از مصاديق اين امتياز محسوب مى شود.
بايد توجه كرد كه هر چند، حتى با مسامحه نمى توان اين گونه قلب مفاهيم و عبارات را پذيرفت و جاى سپرده گذار با وديعه گذار و جاى وديعه گذارى را با سپرده گذارى و جاى امتيازات بدون تعهد و قرارداد را با عوايد معطوف به تعهد و قرارداد، عوض كرد، ليكن حتى اگر از اين ضوابط عدول كرده و پرداختى هاى مازاد بانك به وديعه گذاران مستطيع را امتياز محسوب كنيم، باز هم پديده اتفاق افتاده در چارچوب قوانين موجود قرار نمى گيرد. زيرا در ماده 3 آيين نامه فصل دوم قانون عمليات بانكى بدون ربا آمده است كه امتيازات عبارتند از:
1. اعطاى جوائز غيرثابت نقدى يا جنسى؛
2. تخفيف و يا معافيت از پرداخت كارمزد خدمات بانكى؛
3. دادن حق تقدم براى استفاده از تسهيلات اعطاى بانكى، نوع، ميزان.
كه حداقل و حداكثر اين امتيازات هم به تصويب شوراى پول و اعتبار خواهد رسيد. همان طورى كه ملاحظه مى شود بندهاى 2 و 3 امتيازات مطروحه، اصولاً در بحث حج موضوعيت ندارد. در بند (1) نيز صحبت از اعطاى جايزه غيرثابت نقدى يا جنسى است اما اين بند هم نمى تواند منشأ پرداخت مازادى محسوب شود كه بانك ها به وديعه گذاران متقاضى سفر به حج تمتع مى پردازند زيرا بانك ها آن چه كه
ص: 161
برمبناى بحث فعلى از جنس جايزه است را تحت عنوان عوايد حاصل از سرمايه گذارى مى پردازند، درحالى كه اگر بحث استفاده از سپرده هائى كه منشأ منابع بانكى مى شوند مطرح بود، بانك مى توانست مبلغ پرداختى مازاد به هر متقاضى را جايزه نقدى غيرثابت نامگذارى كند نه اين كه از آن با عبارت عوايد حاصل از سرمايه گذارى ياد نمايد.
عنايت به آن چه در ارتباط بين وديعه گذار و بانك در موضوع سفر براى حج تمتع گذشت، مى تواند ما را وارد در اين موضع كند كه با كدام الگوى بانكى مى توانيم پرداخت مازاد از طرف بانك به وديعه گذاران را توجيه كنيم؟ از آن جا كه شقوق مختلف مربوط به الگوهاى مختلف را بررسى كرده و به اين نتيجه رسيديم كه بانك ها مطابق قانون نمى توانند وديعه بپذيرند و به آن مازاد بپردازند، به همين جهت ضرورى به نظر مى رسد كه از نظر حقوقى در مفهوم وديعه نيز تأملى شود.
طبق ماده 6٠7 قانون مدنى، وديعه عقدى است كه به موجب آن يك نفر مال خود را به ديگرى مى سپارد براى آن كه آن را مجانى نگاه دارد. وديعه گير را «مستودع» يا امين و وديعه گذار را «مودّع» مى نامند. همان طور كه ذكر شد چون وديعه عقد است لذا به ايجاب و قبول نياز دارد. عقد وديعه بايد مجانى باشد والاّ عقد، عقد اجاره خواهد بود و در آن صورت، امين يا مستودع اجير محسوب مى شوند. از آن جا كه هر كدام از مودع و مستودع مى توانند هر زمان كه بخواهند اين عقد را فسخ كنند لذا عقد وديعه، عقدى جايز است (ماده 611 قانون مدنى ايران) .
بين امين و وديعه گذار تعهداتى برقرار مى باشد از جمله اين كه امين يا مستودع بايد:
1. از مال امانتى حفاظت كند.
2. از مال امانى استفاده نكند چون مال براى حفاظت نزد او گذاشته شده است مگر اين كه با صراحت و يا به طور ضمنى، براى استفاده از آن اجازه گرفته باشد و گرنه اگر بدون اجازه استفاده كرده باشد ضامن است.
3. عين مال امانى را رد كند نه عوض و بدل آن را مگر اين كه عين مال قهراً از او گرفته شده يا تلف شده باشد كه در اين صورت امين بايد عوض، مثل يا قيمت آن را بپردازد.
مودّع نيز بايد:
1. در صورت فسخ عقد، مال امانى را باز پس گيرد.
2. مخارج حفظ و نگهدارى مال را مكلفا بپردازد.
ملاحظه مى شود كه بانك ها در نقش مستودع نه تنها بدون اجازه مودع حق استفاده از "وديعه" كه پول واريزى به بانك براى حج تمتع است را ندارند، بلكه مودع تكليف دارد مخارج حفظ و نگهدارى
ص: 162
مال را هم به بانك پرداخت نمايد. به همين سبب بر اين مبنا نيز نمى توان توجيهى براى پرداخت معكوس، يعنى پرداخت مازادى از سوى مستودع يا امين به مودّع سراغ گرفت مگر اين كه مستودع اجازه به كارگيرى پول را طى تشريفاتى از مودّع اخذ كرده باشد كه اين مقوله در بحث ما موضوعيت ندارد. مطلب گذشته هر چند موضوعيت ندارد ليكن ايجاد كننده اين سئوال است كه وقتى بانك به وديعه گذار پرداخت مازاد بر اصل وديعه را عملياتى مى كند آيا آن را از محل استفاده از وديعه كسب كرده است؟ در آن صورت بايد پرسيد بانك با چه اجازه اى چنين كارى را صورت داده است؟ چون مودّع كه اين اجازه را به بانك نداده است. از آن گذشته، نحوه استفاده از پول موضوع و ديعه گذارى، چه بوده است؟ سرمايه گذارى؟ قرض؟ يا. . . .
تنها بحثى كه در اين خصوص باقى مى ماند آن است كه بانك بگويد من چون به عنوان مستودع بايد عين وديعه و نه عوض و بدل آن را به مودّع برگردانم بنابراين با توجه به كاهش ارزش پول كه در اقتصاد ايران مزمن و نهادينه شده است، معادل كاهش ارزش پول وديعه گذار را مازاد بر اصل وديعه به او برگردانده ام تا شرط صحت عقد برقرار بماند. در اين ارتباط بايد توجه كرد كه حتى اگر چنين استدلالى، براى توجيه استفاده از وديعه مطرح شود، در آن صورت سئوالات ديگرى ظاهر مى شوند، از جمله اين كه آيا بانك ها چنين تعهدى را كه بر عهده خود گذاشته اند به رايگان انجام مى دهند؟ آيا بانك ها منفعت بيشترى از وديعه مودّع به دست آورده اند و فقط بخشى از آن را كه جبران كاهش ارزش پول مودّع را مى كند به او پرداخت كرده اند؟ و يا شقوق ديگر قابل طرح. بديهى است به فرض امكان تحقق اين مفروض، بايد آن چه به اصطلاح به نام عوايد حاصل از سرمايه گذارى از طرف بانك به وديعه گذار پرداخت مى شود دقيقاً معادل افزايش نرخ تورم باشد كه جبران كاهش ارزش پول را نمايد و در اين صورت هم سئوال اين است كه كدام شاخص قيمتى ملاك است؟ شاخص قيمت مصرف كننده شهرى؟ شاخص قيمت توليدكننده؟ شاخص قيمت صادرات؟
همان طورى كه ملاحظه شد، استطاعت براى سفر حج مقوله اى است كه به تشخيص افراد موضوعيت مى يابد و لذا فرض بر آن است كه هر كس اعلام استطاعت كرد واجد اين شرط براى سفر حج تمتع شده است و بايد از او پذيرفت. حكومت هم كه براى سروسامان دادن به سفر متقاضيان به خانه خدا تشكيلاتى دارد و اقداماتى مى كند، نبايد به گونه اى عمل نمايد كه نشان بدهد او در تأمين بخشى از هزينه سفر متقاضى مسئوليت و تكليفى دارد. اين مطالب به معناى آن است كه در تعامل بين سازمان حج و زيارت و نظام بانكى شرايط به گونه اى رقم بخورد كه منشأ مازادى كه بانك به حساب متقاضى واريز مى كند، كاملاً شفاف باشد. اما چون با عنايت به واقعيات اقتصاد ايران چنين امرى در شرايط
ص: 163
فعلى مقدور نمى باشد و فعاليت هاى خرد هم چون وديعه سپارى متقاضيان، تحت الشعاع سازوكار مقتدر و پيچيده و به نظر نگارنده، عارى از مكانيزم بانكدارى بدون ربا در بانك ها قرار گرفته و در آن مستحيل مى شود، بسيار مناسب است كه اصولاً سازمان، طرف پرداخت مبلغ و مازاد متعلق به آن قرار نداشته باشد و خود را از اين مقوله بدين ترتيب در حاشيه قرار دهد كه فرض بر آن است متقاضى حج، داراى استطاعت است و در زمانى كه لازم باشد هزينه هاى مربوطه را پرداخت مى كند. يعنى سازمان بدون شرط، واريز بخشى از هزينه سفر توسط متقاضى از وى ثبت نام به عمل آورد و مطابق سازوكارى كه دارد نوبت تشرف به سفر حج را به اطلاع متقاضى برساند. هر زمان هم كه عملياتى شدن اين مهم مقدور شد، هزينه هاى مربوطه توسط مستطيع به مراجعى كه سازمان تعيين مى كند پرداخت شود.
ممكن است در اين ارتباط اين اشكال وارد شود كه اگر مبلغى در آغاز از متقاضى دريافت نشود -ولو اين كه در بانك باشد - ممكن است عده زيادى ثبت نام كنند هر چند مستطيع نباشند. اين مطلب ممكن است درست باشد، اما نبايد مورد عنايت قرار گيرد، زيرا در مفهوم استطاعت اين شرط مسكوت است كه استطاعت در هنگام اراده براى سفر و يا در هنگام تحقق سفر بايد مورد ملاحظه باشد. اين مقوله براى شرايطى است كه تعداد متقاضى زياد باشد و بديهى است در چنين وضعيتى، حتى اگر كسانى به هنگام فراخوانى براى اعزام به سفر، فاقد استطاعت باشند جاى خود را به انبوه متقاضيان مستطيع در نوبت هاى بعدى مى دهند. اما اگر زمانى تعداد متقاضى كم شد و حتى پس از فراخوان، عده مراجعان كم تر از ظرفيت اعزام مستطيع شد. در آن صورت هم مشكلى وجود ندارد زيرا سازمان حج و زيارت يك بنگاه بازرگانى نيست كه در هر شرايطى، بايد عده معينى را كه در نظر گرفته است به حج اعزام كند بلكه سازمانى است كه مى خواهد خدماتى به متقاضيان مستطيع بالفعل بدهد. حال اگر زمانى و يا سالى در جامعه ظرفيت اعزام بيشتر از مستطيع بالفعل باشد بايد به واقعيت تمكين كرد و اين احساس به وجود نيايد كه چون كمتر از ظرفيت، اعلام آمادگى كرده اند پس نقصانى حاصل شده است.
ملاحظه مى شود كه پرداخت وديعه به هنگام ثبت نام، هيچ نقشى در كاركرد سازمان حج و زيارت به لحاظ نحوه اعمال تكاليفش ندارد و لذا بسيار مناسب خواهد بود كه سازمان، شرط پرداخت مبلغى به عنوان وديعه را از متقاضيانى كه بالقوه از آن ها ثبت نام مى كند حذف نموده و بدينوسيله به يكى از بزرگ ترين چالش هايى كه در ارتباط با ماهيت مازاد پرداختى به متقاضى مستطيع توسط بانك ها وجود دارد، خاتمه دهد.
اين مهم را جدى بگيريم و فراموش نكنيم كه فقط ذره اى انحراف در نحوه به كارگيرى پول متقاضى توسط بانك و تلقى آن مثلاً به قرض، مى تواند بر وجوه مازاد دريافتى توسط زائر عنوانى را الصاق كند كه از مصاديق آيه 279 سوره بقره باشد و چنين مباد كه براى بخشى از هزينه سفر متقاضى مستطيع، با
ص: 164
تمهيدات شكلى سازمان حج و زيارت و نظام بانكى، شرايطى رقم بخورد كه معنوى ترين و آرمانى ترين سفر عبادى انسان، به شبهه محاربه با خدا و پيغمبر خدا (ص) آلوده گردد و چه خسارت عظيمى.
منابع
1. جمعى از نويسندگان، تفسير نمونه جلد3، دارالكتب اسلاميه، تهران: 1374.
2. طباطبايى محمد حسين، تفسير الميزان - ترجمۀ محمد باقر موسوى همدانى، جلد 28، كانون انتشارات محمدى، تهران: 1355.
3. مغنيه محمد جواد، فقه تطبيقى، ترجمۀ كاظم پورجوادى، مؤسسۀ انتشارات جهاد دانشگاهى، چاپ چهارم، 1372.
4. موضوع شناسى فقهى حج www. hawzah. net
5. مفهوم وديعه www. pajoohe. com.
6. مجلس شوراى اسلامى، قانون عمليات بانكى بدون ربا، مصوب 1362.
7. مجلس شوراى اسلامى، قانون برنامه پنجم توسعه جمهورى اسلامى، مصوب 1389.
ص: 165
ص: 166
سيد محمدحسن مصطفوى (1)
چكيده
مسلمانان جهان با حدود 5/1 ميليارد نفر جمعيت و نيز وسعت سرزمينى قابل توجه كه نزديك به يك چهارم مساحت زمين است و با وجود داشتن نيمى از نفت جهان، به گونه اى كه حتى شش كشور فقير اسلامى مانند افغانستان و پاكستان، حدود 5٠٠ ميليارد بشكه ذخاير نفتى دارند كه بالقوه ثروتى سرشار است، تنها 7/4 درصد از توليد ناخالص جهانى و كمتر از 8 درصد از صادرات جهانى را در سال 20٠5 به خود اختصاص داده اند و پس از اروپا، آسيا و آمريكاى شمالى مكان چهارم را داشته اند. اين درحالى است كه كشورهاى اسلامى مى توانند از اين ظرفيت عظيم معنوى، فرهنگى و مادى در سطوح خرد، كلان، توسعه اى، منطقه اى، بين المللى و جهانى شدن، به نحو مطلوبى بهره مند شوند كه حج يكى از مظاهر آن است. اما بررسى ها نشان مى دهد كه وضعيت بالفعل بازار حج و نقش كشورهاى اسلامى، از جمله ايران در آن نامطلوب است.
ايران به عنوان قدرت فرهنگى و اقتصادى منطقه، ظرفيت عظيمى براى به فعليت رساندن اهداف اقتصادى و نيز منافع ملى در مركزى ترين نماد بازار مسلمين (حج) دارد؛ به ويژه كه تا ده سال آينده با ادامه وضعيت فعلى از نظر استخراج، صادرات و درآمد ارزى نفت، درآمد كشور از محل صدور نفت و فرآورده هاى آن چندان مناسب نيست و مى بايد در هزينه ارزى تا حد ممكن صرفه جويى نمود. از سوى ديگر، بايد درآمدهاى ارزى غير نفتى را افزايش
ص: 167
داد وتنوع بخشيد كه حج، بالقوه يكى از محورى ترين گزينه ها براى افزايش درآمد است.
اين مقاله كه با روش توصيفى - تحليلى و جمع آورى اطلاعات كتابخانه اى، اسنادى و آمارى نگارش يافته، به مطالعه اقتصاد حج و نقش كشورمان و ساير كشورهاى اسلامى در آن، پرداخته و در بخش پايانى، پيشنهادهايى ارائه نموده است.
واژگان كليدى: هويت، كشورهاى اسلامى، گردشگرى فرهنگى و مذهبى، اقتصاد حج، بازار مسلمين، عرضه و تقاضا در بازار حج.
كشورهاى اسلامى درحالى كه قريب به يك چهارم مساحت زمين و نيز نزديك به يك چهارم جمعيت جهان را در اختيار دارند و از طرفى نزديك به نيمى از نفت جهان در كشورهاى اسلامى توليد مى شود؛ از لحاظ توليد ناخالص ملى و صادرات جهانى، سهم بسيار كمى دارند. البته همين سهم ناچيز هم شامل استخراج، فروش و صادرات مواد خام است. از سوى ديگر بازار اين كشورها و از جمله بازار مكه و مدينه در ايام برگزارى مناسك حج اكثرا در اختيار كشورهاى ديگر و شركت هاى بين المللى است.
اين مقاله كه با روش توصيفى - تحليلى و جمع آورى اطلاعات كتابخانه اى، اسنادى و آمارى نگارش يافته، به موضوع «اقتصاد و بازار حج با تأكيد بر رفتار اقتصادى ايرانيان و نگاهى به كشورهاى اسلامى در آن» پرداخته است. در فصول بعدى مقاله، مباحثى همچون كليات، اقتصاد حج در سطوح خرد، كلان، توسعه، منطقه اى، بين الملل و جهانى شدن، بازار حج، منابع و منافع عربستان، نقش ايرانيان در طرف عرضه و تقاضا و اثرات تقاضاى ايرانيان مطرح شده است. در بخش آخر نيز سخن پايانى، نتيجه گيرى و ارائه پيشنهادها قرار گرفته است.
خدمات گردشگرى مى توانند به افزايش درآمد، اشتغال، عايدات ارزى و درآمدهاى مالياتى كمك كنند ( UNCTAD,1998(. منافع اقتصادى و اجتماعى برآمده از توسعه گردشگرى، از جمله خدمات تجارى و حمل و نقل با تقويت رقابت پذيرى بخش هاى توليد سنتى، مى تواند به كاهش فقر در كشورهاى در حال توسعه كمك كند. در بسيارى از كشورهاى در حال توسعه، گردشگرى به مثابه يك جزء اساسى توسعه اقتصادى قلمداد شده و گاهى از آن به عنوان نوشداروى اقتصادهاى شكننده ياد مى شود ( Piran ، 20٠2
ص: 168
گردشگرى مذهبى عبارت است از بازديد گردشگران از اماكن مقدس، نظير عبادتگاه ها، زيارتگاه ها، مقابر ائمه: ، امامزاده ها و نظاير آن. به بيان كامل تر، گردشگرى مذهبى شامل سفرهايى است كه پايه مذهبى دارند و طيف گسترده اى را تشكيل مى دهند؛ يعنى مسافرت هايى كه معتقدان به يك مذهب براساس موازين دينى با داشتن شرايطى به برخى مكان ها مى روند و اعمالى خاص و بعضاً مناسك دقيقى انجام مى دهند، مثل مسافرت مسلمانان براى انجام فريضه حج. برخى ديگر از مسافرت هاى زيارتى نيز كه كم و بيش در همه اديان و مذاهب وجود دارد، شامل بازديد از مكان هاى مقدسى است كه همواره جمعيت زيادى را به خود جلب مى كند. (1)از نمونه سفرهاى مذهبى مى توان به روز جهانى «جوان» اشاره كرد كه به ابتكار واتيكان براى قوى تر كردن باورهاى دينى در بين جوانان كاتوليك مطرح شده كه به صورت جهانى برگزار مى شود. اين سفر، يكى از بزرگ ترين آيين هاى مذهبى مخصوص جوانان دنياست. به عنوان نمونه وقتى اين مراسم در سال در آلمان برگزار شد، بيش از هزار زائر از كشور در اين مراسم مذهبى شركت كردند. (2)در اسلام نيز، آيين حج به عنوان يكى از بزرگ ترين مراسم مذهبى جهان، سالانه انبوهى از زائران را در يك جا گرد هم مى آورد.
گردشگرى زيارتى و مذهبى، از قديمى ترين گردشگرى ها در گذشته و از جمله پررونق ترين آنها در حال حاضر است. قدمت اين نوع گردشگرى به قدمت فرهنگ دينى است كه همواره با بشر بوده است. مرور تاريخى در زمينه سفرهاى زيارتى و گردش هاى مذهبى همچون سفرهايى كه براى انجام مراسم مقدس در ميان يونانيان باستان رواج داشته يا سفرهايى كه مصريان قديم براى ديدن فراعنه انجام مى دادند، هر يك به نوعى نشان دهنده رواج اين نوع گرشگرى در گذشته است. بنابراين گردشگرى مذهبى ريشه در باورها و اعتقادات دينى و مذهبى دارد و عامل مهمى در شكل گيرى بسيارى از مسافرت هاست. اين نوع گردشگرى را مى توان به دو گروه زير تقسيم نمود:
الف) گردشگرانى كه انگيزه آنها از مسافرت، فقط انجام امور مذهبى است.
ب) گردشگرانى كه اهداف مسافرت آنها چند منظوره، اما با اولويت زيارت است و ضمن انجام
ص: 169
زيارت و ديدار از مكانى خاص، اهداف ديگرى نيز داشته اند؛ مثلاً از مكان هاى ديگر گردشگرى نيز ديدن مى كنند. امروزه گردشگرى مذهبى به سبب ويژگى هاى خود، جايگاه مهمى در بين انواع گردشگرى يافته است و تقريبا در سراسر جهان به صورت چشمگيرى وجود دارد. براساس برخى از برآوردها 26 در صد كل گردشگرى هاى جهان در اين نوع گردشگرى جاى مى گيرند ( Santos ، 2004) .
پس از مسيحيان، مسلمانان بيشترين جمعيت دنيا را تشكيل مى دهند. در تحقيقى از مؤسسه «پيو» ، برآورد شده كه تا بيست سال آينده، شمار مسلمانان دو برابر ميزان سال 199٠ خواهد بود ( Pew Report,2011(. براساس اين تحقيق، هر سال 5/1 درصد بر شمار پيروان اسلام در جهان افزوده خواهد شد؛ درحالى كه شمار غيرمسلمانان با رشد 7/0 درصدى روبه رو خواهد شد ( Ibid(. براساس گزارش مركز تحقيقات پيو، انتظار مى رود جمعيت مسلمانان به حدود 2/2 ميليارد در سال 203٠ برسد، بنابراين تقاضا و بازار بالقوه و بسيار وسيع ترى براى شركت در مراسم حج در پيش روى خواهد بود.
انسان شناسان درباره ارتباط فرهنگ و مصرف اعتقاد دارند كه مصرف كنندگان با تكيه بر فرهنگ خود كه توجيهات لازم را براى نظارت ها و مرزبندى هاى اجتماعى فراهم مى آورد، مى توانند براى خلق هويت هاى فردى و جمعى، از كالاها و خدمات استفاده كنند.
بيشتر تحليل هاى مردم در مورد مصرف، بر سياست هاى فرهنگى مربوط به هويت، تمايلات و جنبه هاى ذهنى و هنجارى مصرف در زندگى روزمره تأثير دارد. (1)و از اين جهت، تقاضا براى اعزام به حج و نيز عرضه كالا در بازار حج، تنها جنبه اقتصادى ندارد، بلكه هر گروهى مى كوشد تا هنجارهاى خود را در جايى كه هويت اسلامى بيشترين نقش را دارد، انتقال دهد.
امروزه، بررسى مسائل جهان جديد، نيازمند مطالعه نقش فرهنگ و چگونگى تحول و تطور آن است. در واقع، توسعه نظام بين المللى دولت ها تا آنجا مى تواند پيش رود كه نظام فرهنگى اجازه مى دهد. (2)جهان اسلام و سمبل آن، يعنى حج، مرزهاى فرهنگى خود را دارد، پس اقتصاد آن هم بايد بر مبناى همان مرزها تعريف و تبيين گردد.
ص: 170
تمام كشورهاى اسلامى در زمره كشورهاى در حال توسعه يا كمتر توسعه يافته اند و در نتيجه از تجارت جهانى، سهم زيادى ندارند. از چند كشور محدود اسلامى از قبيل تركيه، امارات، مالزى و اندونزى كه صرف نظر كنيم، ديگر كشورهاى اسلامى، سهم چندانى در تجارت جهانى ندارند. كشورهاى اسلامى فقط 7/4 درصد از توليد ناخالص جهانى و كمتر از 8 درصد از صادرات جهانى را درسال 20٠5 به خود اختصاص داده اند و پس از اروپا، آسيا و آمريكاى شمالى، مكان چهارم را داشته اند. (1)همچنين ميانگين رشد واردات كشورهاى اسلامى بين سال هاى 1997 تا 2005 بيش از ميانگين رشد صادرات بوده كه بيانگر افزايش وابستگى به خارج است. از طرفى كشورهاى اسلامى در ايجاد تنوع در بازارهاى خود موفقيتى به دست نياورده اند ( Aminn ، 20٠6
در تجارت جهانى پوشاك، يك الگوى طراحى شده مانند يك پيراهن را در پاريس تا چهار دلار به بنگلادش سفارش مى دهند، درحالى كه همان لباس در بازارهاى اروپايى بين پنج تا ده برابر قيمت به فروش مى رسد. در بنگلادش قيمت كارخانه اى يك دوجين پيراهن تا چهل دلار است، اما همين كالا در امريكا حدود 266 دلار قيمت دارد. دستمزد نيروى كار زنان و كودكان در كارگاه هاى توليد لباس بنگلادش در حدود بيست دلار در ماه است كه در مقايسه با همان كار در آمريكا حدود پنجاه برابر كمتر است؛ به طورى كه كمتر از 2 درصد ارزش كالا به عنوان دستمزد و يك درصد به عنوان سود توليد كننده به آنان تعلق مى گيرد. اين درحالى است كه فروشندگان مغازه هاى خرده فروشى در كشورهاى غربى، دستمزدشان چهل برابر بيشتر از يك كارگر بنگلادشى است. جالب تر اينكه برخى از همين كالاها دوباره به كشورهاى اسلامى از جمله عربستان ارسال (صادرات مجدد) مى شود.
به اين ترتيب، قيمت يك دوجين پيراهن در يك كارخانه در بنگلادش حدودا كمتر از چهل دلار توسط كمپانى خارجى خريدارى مى گردد و در ايالات متحده، در حدود سى صد دلار به فروش مى رسد و با احتساب 10 درصد ماليات - كه نزديك به كل مبلغى است كه به توليد كننده تعلق گرفته- نصيب دولت آمريكا مى شود و حدود 27٠ دلار به واسطه مى رسد. به عبارت ديگر، بيش از 23٠ دلار ارزش افزوده، سهم آن شركت بين المللى است كه نقش واسطه اى داشته است. (ر. ك: چاو سودويسكى، 1386) حتى برخى از همين كالاها با برند غربى و به قيمت هاى گزاف، سر از كشورهاى اسلامى و فروشگاه هاى لوكس و گران قيمت مكه و مدينه درمى آورد.
ص: 171
رواج و احياى مؤلفه هاى فرهنگى در بسيارى از كشورهاى آسيايى - اسلامى را بايد نشانه اى از پويايى جمعيتى و اقتصادى آنان دانست. (1)از طرفى خلأ چشمگيرى كه با سقوط ايدئولوژى در جوامع كمونيستى سابق به وجود آمده، منجر به احياى باورهاى مذهبى در اين مناطق گرديده؛ به گونه اى كه در تمامى اين جوامع از آلبانى گرفته تا ويتنام قابل ملاحظه است. در سال هاى اخير نيز شاهد ارتباط شبكه اى مسلمانان اعم از ايرانيان هستيم تا جايى كه برژينسكى مى گويد: «در جهان امروز به لحاظ راهبردى، به هيچ وجه نمى توان مسلمانان را ناديده گرفت» . (برژينسكى، 1383) مسلمانان كم كم با يكديگر مرتبط مى شوند و در نتيجه زيربناى يك فرهنگ معنوى و گسترده جهانى را كه به طور بالقوه در اختيار دارند، رفته رفته به فعليت مى رسانند.
مسلمانان در اروپا و در امريكا، هزاران پايگاه اينترنتى را راه اندازى كرده اند كه برخى از آنها با استقبال بسيار زيادى مواجه شده است. همچنين خبرگزارى ها، راديوها و شبكه هاى بسيارى در سطح جهان، فعاليت اسلامى دارند؛ از جمله راديو اهل البيت به زبان انگليسى در فنلاند (2)حتى مسلمانان روستايى با شبكه هاى گسترده خود چون «الجنابى» (3)و دارالكليب ( Darkulaib( بر جريان جهانى شدن مؤثرند.
از سوى ديگر، توسعه اقتصادى تحت تأثير متغيرهاى فرهنگى است و شواهد فراوان، اين انديشه «وبر» را كه گفته «فرهنگ صرفاً يك پيامد اقتصادى نيست، بلكه مى تواند ماهيت اقتصاد را شكل دهد» تأييد مى كند. (4)واقعيت اين است كه كشورهاى اسلامى امروزه در حال تبديل شدن به يك بازار بزرگ با كالاها و خدمات خاص اند و ايران نيز به عنوان يك كشور اسلامى بزرگ و شناخته شده، از مزيت هاى بالقوه اى براى موفقيت در بازار كالاهاى اقتصادى و فرهنگى برخوردار است.
اقتصاد حج كه با گردشگرى فرهنگى و مذهبى ارتباط دارد، به سطوح مختلف مطرح در ادبيات اقتصادى مربوط مى شود. در سطح يك مصرف كننده، فرد مى خواهد حداكثر مطلوب بودن زمان حال و زمان آينده را براى خود داشته باشد. در اقتصاد، يك «تابع مطلوبيت» داريم كه بايد به گونه اى شكل
ص: 172
بگيرد كه كالاهايى كه فرد، اكنون يا در آينده مصرف مى كند، در يك مجموعه كالايى، داراى مطلوبيت حداكثرى شود.
گاهى تحليل هاى اقتصادى به گونه اى ايستا و راكد است و فقط در يك زمان مشخص و ساكن، مطرح مى شود و گاهى نيز به صورت فعال و پويا ارائه مى گردد كه در اين حالت، زمان به عنوان يك عامل مهم بر متغيرها تأثير مى گذارد. طبيعى است كه در سطح تحليل اقتصاد خرد، وقتى شخصى براى حج ثبت نام مى كند، تا 5 يا 10 (و اخيرا تا 17) سال آينده به حج مشرف مى شود. اين تحليل در قالب اقتصاد پويا مى گنجد كه مى توان مطلوبيت زمان حال و آينده را با هم مبادله كنيم. در اين چارچوب است كه مصرف كننده، حاضر مى شود از مصرف زمان حال خود بكاهد و با ثبت نام، بخشى از درآمد خود را براى تشرف به حج در سال هاى آينده كنار بگذارد. با توجه به اينكه تعداد متقاضيان اعزام به حج به صورت بالقوه صدها و به صورت بالفعل ده ها ميليون نفر را شامل مى شود، اقتصاد حج در سطوح مختلف قابل مطالعه است.
به طور كلى، اقتصاد حج در سطوح خرد، كلان، توسعه، منطقه اى، بين الملل و جهانى شدن به شرح زير قابل مطالعه است. (1)از طرفى اين مقاله به سطوح فوق، بدون تأكيد بر بعدى خاص، مرتبط است:
تقاضا براى حج از سوى مسلمانان هر سال بيشتر مى شود. و آنان نيز مانند ساير افراد مايل اند تا براى انجام اين فريضه، هزينه كمترى بپردازند و سفر هرچه با كيفيت ترى نيز داشته باشند. (2)البته اين موضوع، گذشته از استطاعت و نيتى است كه براى انجام اين سفر دارند كه در آن قرب الى الله و كسب رضايت خداوند در تابع مطلوبيت، از جايگاه محورى برخوردار است. همچنين فرصت ارزشمندى است كه
ص: 173
زائران براى نيايش با معبود خويش به دست مى آورند. از سوى ديگر، بنگاه هاى اقتصادى نيز علاوه بر انجام مستحب و گاه واجب (واجب كفايى) ، مايل اند تا منافع خود را حداكثر نمايند.
اگر خدمات اين گردشگرى مذهبى به بخش خصوصى و البته در بازار رقابتى سپرده شود، طبق آموزه هاى اقتصاد خرد، بنگاه هاى با تخصيص بهينه منابع و كارآيى و بهره ورى بيشتر، در بازار مى مانند كه البته اين مزيت ها تنها از طريق ابداع و ابتكار ميسر مى گردد. نتيجه اينكه بقيه بنگاه ها حذف مى شوند و اين فرايند، باعث سود آورى براى بنگاه هاى قوى تر از يك سو، و قيمت پايين تر در اثر رقابت - براى مصرف كنندگان از سوى ديگر خواهد بود.
در سطح كلان، مباحث بيشتر در حوزه هاى ملى و بخش عمومى و دولت مطرح است، زيرا برنامه ريزى ها در سطح كل اقتصاد به دولت مربوط مى شود؛ بدين معنا كه بر شاخص هاى كلان مانند اشتغال و رشد اقتصادى، چه تأثيرى مى تواند داشته باشد و در تراز تجارى چه مقدار اثر گذار است. در اين باره از جمله مهم ترين عوامل عبارتنداز: موافقت نامه كشورها باعربستان، تعداد سهميه حجاج كشورها، توليد و توزيع اطلاعات از كشور ميزبان، احداث و تأسيس زيربناهاى نرم افزارى و سخت افزارى از قبيل شبكه ترانزيت و مخابرات و بهداشت در امر حج كه همه اين موارد از مسئوليت هاى يك دولت مدرن است.
آماده سازى زير ساخت هاى انجام سفر حج تمتع و عمره كه فقط نزديك به يك ميليون نفر از هموطنان را در يك سال شامل مى شود و عمدتاً به عهده دولت است، مستلزم فعال شدن بخش هاى بالا دستى و پايين دستى در كشور مبدأ و مقصد است. اين امور صدها و بلكه بيش از هزار نوع فعاليت را به جريان مى اندازد و به كاهش نرخ بيكارى و افزايش توليد و نرخ رشد اقتصادى مى انجامد كه از پيش نيازهاى توسعه است.
براساس آخرين آمار سازمان جهانى شوراى سفر، در حال حاضر از هر 3/12 شغل در سراسر دنيا يك شغل مربوط به صنعت گردشگرى است. در سال، صنعت گردشگرى 1/8 درصد از كل مشاغل جهان را به خود اختصاص داده است. (1)به اين ترتيب، عربستان هر سال بايد 160 هزار فرصت شغلى جديد ايجاد كند تا بتواند پاسخگوى نياز حجاج و نيز شهروندان جوياى كار خود باشد.
پيش بينى مى شود گردشگرى مذهبى عربستان سعودى در دهه آينده، از رشدى درصدى بهره
ص: 174
ببرد و تا سال، تعداد / ميليون نفر از شهرهاى مكه و مدينه ديدن كنند كه اين امر، مستلزم ساخت 5٠ هزار اتاق اضافى در هتل ها و هزار واحد مُبله در اين مناطق خواهد بود. (1)
ده كشور برتر منطقه جهان اسلام در سال 20٠7 از نظر تعداد گردشگران به ترتيب عبارتنداز: عربستان سعودى، بحرين، سوريه، مالزى، قزاقستان، تركيه، كويت، تونس، مصر و امارات. در آن سال از مجموع ٠٠٠/20٠/5٠ گردشگر جهان اسلام ٠٠٠/(2)٠٠/4٠ گردشگر وارد اين ده كشور شده اند كه بيش از 8٠ درصد گردشگران اعضاى سازمان كنفرانس اسلامى را شامل شده است. همچنين از نظر درآمد نيز ده كشور اول اين منطقه، عبارتنداز: عربستان سعودى، سوريه، لبنان، تركيه، مالزى، مصر، اردن، تونس، قزاقستان و بحرين كه در مجموع بيش از 6٠ درصد درآمد گردشگرى را به خود اختصاص داده اند. (3)در مباحث بعدى به جايگاه عربستان خواهيم پرداخت.
گرچه سطح بين الملل به بحث كلان مربوط است، اما مباحث خرد نيز در آن وارد مى شود. از آنجايى كه اين نوع گردشگرى مذهبى، مقصدى خارجى دارد، بعد بين المللى نيز مى يابد و در حد خود تغييراتى در تراز بازرگانى ايجاد مى نمايد.
طبق آمار بانك جهانى در سال درآمد كشور عربستان از گردشگرى يا بازار زيارت خانه كعبه حدود 3٠ ميليارد دلار (4)، و ارزش اقتصادى حج تمتع و عمره براى عربستان در سال 2010 معادل حدود 7 درصد توليد ناخالص داخلى (5٠٠ ميليارد دلارى) اين كشور بوده است. صندوق بين المللى پول همچنين ميزان درآمد نفتى عربستان را در سال حدود ميليارد دلار تخمين زده است. (5)يكى از امكانات عربستان در اين زمينه، ناوگان هوايى گسترده است كه در نشست ساليانه شوراى نمايندگان شركت هاى هواپيمايى فعال در عربستان كه به مناسبت موسم حج امسال برگزار گرديد، اعلام شد: هواپيمايى عربستان با فراهم كردن تمام امكانات انسانى و مادى و تجهيزات فنى در تمام فرودگاه ها براى موسم حج امسال آماده شده است. (6)
ص: 175
در اين سطح، عربستان به عنوان ميزبان حجاج جهان، على رغم اينكه يكى از كشورهايى است كه در ايجاد اتحاديه اى از كشورهاى اسلامى تحت عنوان سازمان كنفرانس اسلامى نقش داشته، در تأسيس پشتوانه مالى آن؛ يعنى بانك توسعه اسلامى كه از مؤسسات بين المللى است در تأمين مالى توسعه اى كشورهاى اسلامى، تلاش هاى زيادى داشته كه مقر هر دو آنها در شهر جده است.
اما عربستان بيش از آنكه موضوع حج را محورى براى استحكام روابط اين اتحاديه و مركزى جهت بازار و نمايشگاه توليدات كالا و محصولات فرهنگى مسلمانان قرار دهد، اين گردهمايى معنوى و بى بديل را در جهان به بازار عرضه محصولاتى از اقتصادهاى جهانى شده - اكثرا چينى، كره اى و غربى- اختصاص داده است.
از سوى ديگر، سرريز درآمدهاى ارزى عربستان كه درآمد به دست آمده از برگزارى مراسم حج و بازار پر فروش كالا در آن ايام، - پس از درآمد نفت - نقش مهمى در اقتصاد آن كشور دارد، به حدى رسيده كه بخش هاى اقتصادى داخلى، توان بهره بردارى از آن را ندارند و اين سرمايه عظيم عمدتا در بانك هاى غربى - و نه بانك هاى كشورهاى اسلامى - نگهدارى يا صرف خريد سهام شركت هاى بين المللى مى شود.
عربستان از سرمايه گذارى خارجى استقبال نموده و تسهيلات زيادى در اختيار آنان قرار داده است. اين كشور همچنين به سرمايه گذارى محدودى در جهان اسلام نيز پرداخته و شركت معروف «البركه» در 32 كشور جهان از جمله جمهورى هاى شوروى سابق سرمايه گذارى كرده و حتى در كشورهايى چون هند، پاكستان، بحرين و نيجريه، بانك تأسيس نموده است.
عربستان سياست اقتصادى و تجارى خود را براساس نظام اقتصادى آزاد بنيان نهاده و در پرتو درآمدهاى نفت، صنعت گردشگرى و گسترش صنايع پتروشيمى به كشورى ثروتمند تبديل شده است. عربستان با 113 ميليارد دلار صادرات و 21/36 ميليارد واردات، از تراز مثبت بازرگانى و نيز ثروتى سرشار برخوردار است. (1)همچنين جزء معدود كشورهايى است كه بدهى خارجى ندارند و سرمايه هاى انباشته اش در بانك هاى خارجى، منبع درآمد عظيمى براى آن كشور و نيز بانك هاى خارجى شده است.
ص: 176
تقريباً تمامى 5/1 ميليارد مسلمان مايل اند لااقل در عمر خود، يك بار در مناسك حج شركت كنند، اما شرط استطاعت و شرايط اقتصادى اكثر مسلمانان، آنان را از اين سفر محروم مى كند. با اين حال تعداد متقاضيان حج در جهان اسلام به گونه اى است كه عربستان تاكنون به دليل محدوديت ظرفيت، بيش از سه ميليون متقاضى را در حج تمتع و حدود بيست ميليون زائر را براى حج عمره در سال نپذيرفته و اين آمارها با احتساب زائران عربستانى و زائران خارجى مقيم عربستان است.
عربستان داراى پنج فرودگاه بين المللى و 25 فرودگاه داخلى است. شركت هواپيمايى عربستان (السعوديه) در سال 20٠٠، 106 فروند هواپيماى بوئينگ و ايرباس، 25 هزار نفر كادر پروازى و 11٠٠ نفر خلبان و كمك خلبان در اختيار داشته؛ به گونه اى كه ظرفيت اين ناوگان سال به سال گسترش يافته، به طورى كه فقط در سال گذشته حدود 5/12 ميليون مسافر و 335 ميليون تن كالا را جابه جا نموده است (كتابخانه تخصصى حج) .
پروازهاى زائران از كشورهاى مختلف، در مراسم سال گذشته، حدود شش هزار پرواز بود و علاوه بر آن صدها هزار نفر به صورت زمينى و دريايى طى مسير نموده اند. (كتابخانه تخصصى حج)
در اين بازار، علاوه بر پرداخت عوارض به دولت عربستان، زائران براى جا به جايى شهرى و بين شهرى در ايام حج در عربستان، هزينه هايى را صرف اياب و ذهاب مى كنند كه باعث رونق ناوگان حمل و نقل در آن كشور مى شود. اجاره وسائل نقليه براى حمل زائران، محل درآمدى ديگر براى سعودى هايى است كه در ايام حج، وسائل نقليه خود را در اختيار گروه هاى زيارتى قرار مى دهند.
به علاوه، مقامات گردشگرى عربستان، زائران ثروتمند را براى بازديد از ديگر شهرها تشويق مى كنند كه همه اين موارد، امتيازى براى تجارت عربستان است. شركت هاى سعودى با توجه به تجمع حدود 3 ميليونى زائران، فرصت هاى شغلى جديدى را براى هزاران تبعه سعودى فراهم مى آورند. برخى از عربستانى ها به ويژه جوانان به فعاليت هاى فروشندگى مثل مواد غذايى، لوازم نماز و از اين قبيل روى مى آورند.
درآمد عربستان از محل سفر حجاج عمدتاً شامل اياب و ذهاب، صدور ويزا، اجاره اقامتگاه، خوراك، خريد سوغات و استفاده از خطوط تلفن و قربانى است. به عنوان نمونه متوسط هزينه ذبح حيوان براى هر زائر 13٠ دلار هزينه در بر دارد.
درباره ميزان درآمد عربستان از محل بازار حج، آمارهاى مختلفى بين تا و متوسط 35 ميليارد دلار ارائه شده است. طبق برآورد بانك جهانى، عربستان سالانه بيش از ميليارد دلار از موسم حج درآمد كسب مى كند. (1)
ص: 177
در موسم حج همه جاى عربستان بازار است. از ساختمان محل اقامت كه پا بيرون مى گذارى، بساط دست فروشان پهن است و مغازه ها نيز از زائران پر شده اند. از هر باب خانه خدا كه خارج مى شوى، فروشگاه هايى در انتظارند تا كه سوغات خود را بفروشند.
جلال آل احمد، در توضيح بازارهاى سال 1343 عربستان، در كتاب «خسى در ميقات» مى نويسد:
(سيگار) اشنو را با خودم آورده ام، اينجا از خودشان كه سيگار ندارند. اما تا دلت بخواهد «پال مال» ، «كمل» و «كينگ سايز» هست و. . . انواع مارك هاى آمريكايى، ادكلن بورژوا ساخت پاريس، انواع كولاها، كمپوت هاى ژاپونى، آبليموى گلاسكو، آبردين و امتعه سراسر عالم را مى آورند اينجا. شوخى كه نيست. اين همه آدم و چنين بازارى! شايد بشود گفت كه مراسم حج، يك بنجل آب كن است براى تمام كارخانه هاى عالم، و حضرات همسفرها عجب مشغول خريدند. . . و اين زن ها كه هيچ جا از بازار غافل نمى مانند! ململ نازكى براى روسرى خريده، با نقش مكرر ورق هاى بازى؛ گشنيز و خشت و آس و. . . لابد ساخت ژاپن يا جابلقا و راديو، ساعت، دوربين، عروسك و اسباب بازى و قلم پاركر، اجناس اروپايى، آمريكايى و ژاپونى ساز و بعد يك ماشين هلال احمر سعودى كه رويش نوشته بود: تبرع آرامكو، يعنى هديه كمپانى آمريكايى براى خدمت به حجاج.
در اين سال ها «امتعه سراسر عالم» تحت الشعاع كالاهاى چينى است. حالا ديگر بيشتر دست فروشى ها، مغازه ها، پاساژها و فروشگاه هاى وسيع، مملو از كالاهاى چينى است. شايد حدود 7٠ درصد سوغات ساخت چين است كه شايد بعضى از آنها هم چندان با شرايط فرهنگ اسلامى و منطقه سازگار نباشند. از اتوبوس و مينى بوس و كاميونت و هر نوع مسافركش گرفته تا دستگاه هاى كولر و هواساز، تا چرخ هايى كه حجاج ناتوان را از سعى و طواف با خود مى برد، يا صندلى هاى تاشوى جمع و جورى كه همراهان سالخوردگان به هركجا با خود مى كشند، تا مواد غذايى و خوراك زائران، تا دشداشه و حوله و چفيه و عرق چين و سجاده حجاج، تا چراغ هاى فلورسنت سبزى كه منطقه بين صفا و مروه را تعيين مى كند، تا آب و دارويى كه مصرف مى شود، تا بلندگوى مداحى، تا ماشين و دستگاه زباله روبى كه زباله ها را جمع مى كنند و انتقال مى دهند، تا تاكسى و غيره، همگى چينى است. البته حجاج با درآمد متوسط و پايين از قيمت هاى ارزان كالاهاى چينى در كنار اجناس ارزان هند، تايلند، و اندونزى راضى اند.
صادركنندگان اين نوع كالاها به عربستان، مثل چين، تركيه، هند و اندونزى با مطالعاتى كه وابسته هاى اقتصادى آنان از نظر روانشناسى و سليقه يابى هر ساله حجاج كشورهاى مختلف دارند، عرضه كالاها را براساس تقاضا توليد و عرضه مى نمايند؛ مثلاً براى متقاضيان ايرانى، كالاهاى اصطلاحاً
ص: 178
مذهبى مانند سجاده و تسبيح و همچنين لباس، پارچه، كيف، وسايل زينتى، لوازم آرايش، عطر، ادكلن، وسايل الكترونيكى، اسباب بازى، ساعت مچى و دوربين، و براى حجاج كشورهاى آفريقايى، اندونزى و پاكستانى، جواهرات اصل و بدل، و براى عرب ها به ويژه اعراب ساكن شمال آفريقا، البسه آماده و رنگارنگ با طرح هاى گوناگون و بسيار متنوع ارائه مى كنند.
در بازارهاى مدينه نيز در هر فروشگاهى، هر نوع كالاى چينى از تسبيح، مهر، قبله ياب و جانماز تا كالاهايى كه شايد چندان با شرايط فرهنگ اسلامى و منطقه سازگار نباشند، يافت مى شود.
در واقع مى توان گفت كه وجود بازارهاى پر رونق - حتى با وجود كالاهاى عموماً بى كيفيت - براى عربستان يك مزيت بزرگ به شمار مى رود و بخشى از توليدات كشور ميزبان نيز - اگرچه محدود - به فروش مى رسد.
در حقيقت گردش مالى حج بيشتر از اين رقم است؛ زيرا برخى از توليد كنندگان كالا و خدمات براى فرار از ماليات، درآمدهاى خود را كمتر از حد واقعى اعلام و برخى ديگر نيز براى جلوگيرى از افزايش رقبا درآمد خود را غير واقعى و كمتر گزارش مى كنند.
خريد از محصولات كشور ميزبان و سوغاتى، جزيى از فرهنگ سفر، از جمله سفر حج است، اما در عربستان، كمتر كالاى ساخت آن كشور را مى توان يافت. زيرا بازارهاى اين كشور- به ويژه در موسم حج - به تصاحب شركت هاى خارجى، از جمله چينى در مى آيد كه به علت تنوع كالاهاى زائر پسند و قيمت پايين - آن هم به دليل توليد انبوه و كيفيت نازل - زائرانى را كه قدرت خريد پايينى دارند و اكثريت را تشكيل مى دهند - از جمله ايرانيان را - گاه از سر ناچارى به سوى خود جلب مى كنند.
ارزش سوغاتى كه حجاج، سالانه در مكه و مدينه خريد مى كنند، حداقل 5 ميليارد دلار برآورد مى شود. (1)
در بازارهاى عربستان براى هر سليقه اى كالايى عرضه مى شود كه هيچ يك از آنان ايرانى نيست، درحالى كه ايران يكى از بزرگ ترين كشورهاى منطقه آسياى جنوب غربى از نظر منابع توليد و نيروى كار تحصيل كرده است و صنايع دستى اش به خصوص فرش و قاليچه دستباف ايرانى قرن هاست كه در جهان كم نظير و در برخى موارد بى نظير است و متقاضيان زيادى در جهان دارد. همچنين پسته، زعفران
ص: 179
و گلاب و حتى در توليدات صنعتى و ساير محصولات كشاورزى نيز كالاهاى ايرانى در بازارهاى عربستان مزيت نسبى دارد.
عربستان همواره يكى از مهم ترين كشورهاى اسلامى واردكننده فرش دستباف است. قريب به 2 درصد بازار جهانى فرش در اختيار كشور عربستان است. ميزان واردات فرش به اين كشور در سال 198٠ ميلادى معادل 517 هزار مترمربع به ارزش 31 ميليون دلار بوده درحالى كه در همين سال اتريش 237 هزار مترمربع به ارزش 45 ميليون دلار واردات فرش دستباف داشته است. حدود 15درصد فرش دستباف كشورمان به كشورهاى اسلامى صادر مى گردد كه عربستان پس از كشورهاى امارات متحده عربى و لبنان در رتبه سوم قرار دارد.
برخلاف گذشته به لحاظ افزايش ثروت برخى از شهروندان اين كشور، بازار فرش هاى مرغوب و گران قيمت در عربستان توسعه يافته؛ به طورى كه در سال 84 سهم بازار اين كشور از نظر وزنى 7/٠درصد و از نظر ارزشى معادل 6/1درصد فرش هاى صادراتى كشورمان بوده است كه البته هيچ نمودى در بازارهايى كه در معرض ديد حجاج است ندارد. (ر. ك: پايگاه گمرك ج. ا. ايران)
ايران اخيرا براى نخستين بار با اعزام هشتصد هزار عمره گزار، رتبه نخست اعزام زائران عمره را بين كشورهاى اسلامى و نيز جهان به خود اختصاص داده است. از سوى ديگر، متقاضيانى كه قبلا ثبت نام كرده اند تا سال 1393 در نوبت اعزام اند و در سال 139٠ نيز ٠٠٠/4٠٠/6 نفر ديگر ثبت نام نموده اند. (1)سهميه حج تمتع سال 1390 نيز 97 هزار نفر بوده كه اگر شرايط كشور عربستان سعودى اجازه دهد و امكان اعزام متقاضيان حج را داشته باشيم، امروزه حدود 10 ميليون نفر از مردم كشورمان آمادگى اعزام به حج تمتع و عمره را دارند (2)و 17 سال طول مى كشد تا نوبت به كل ثبت نام كنندگان برسد تا به حج تمتع مشرف شوند. البته اگر ثبت نام ها را متوقف نمى كردند، ممكن بود كه اين مدت به سى سال هم نزديك شود.
نظر به اينكه هواپيمايى جمهورى اسلامى قدرت جا به جايى كل زائران ايرانى را نداشته، شركت
ص: 180
هواپيمايى عربستان انتقال قريب به 54 درصد از زائران ايرانى را به خود اختصاص داده كه بازار خوبى براى آنها شده است. (1)برآوردها نشان مى دهد كه ايرانيان سالانه براى حج به طور متوسط حدود 5/2 ميليارد دلار ارز، از جمله جهت نقل و انتقال حجاج و عمدتاً به سود عربستان هزينه مى كنند و اين علاوه بر خريد سوغات و برخى مخارج ديگر ازجمله هزينه هاى ويزاست كه مجموعا حدود 5 ميليارد دلار تخمين زده مى شود و در ميان كشورهاى اسلامى رتبه اول را دارند.
اگر هر زائر ايرانى خانه خدا بين سى صد تا هفت صد دلار در عربستان، خدمت - علاوه بر خدمات كاروان - و كالا و از جمله بيشترين آنها سوغات خريد كند، سالانه قريب به پانصد ميليون دلار نيز براى اين منظور از كشور خارج مى شود. برخى از حجاج، ليست بلندى را براى خريد سوغاتى همراه دارند و چمدان هاى بزرگى در بازگشت همراه زائران است.
فروشندگان عربستانى نيز براى جذب بيشتر مشتريان ايرانى اقدام به يادگيرى زبان فارسى كرده اند تا بهتر بتوانند با مشتريان ايرانى خود ارتباط برقرار كنند؛ يعنى همان وضعيتى كه در بازارهاى عراق و سوريه نيز وجود دارد.
از سوى ديگر، حجاج ايرانى در چهل روز نخست مراسم 19 ميليون تماس تلفنى از طريق ٠٠٠/5٠٠/7 تماس از ايران به مقصد عربستان داشته اند كه به 17 ميليون دقيقه مكالمه تلفنى مى رسد. افزون بر اين ٠٠٠/20٠/1 ارتباط تلفنى حجاج ايرانى از عربستان به مقصد كشورمان با حدود دو ميليون دقيقه مكالمه انجام شده است. مى توان تخمين زد كه اين رقم به نزديك سى ميليون دقيقه براى حدود 55 روز (2)هم برسد.
كشورهاى اسلامى هر يك به نوبه خود مى كوشند خدمات هرچه بيشترى براى حجاج كشورشان از منابع داخلى و به ويژه از طريق بخش خصوصى تأمين نمايند. بدين لحاظ به ويژه از نظر حمل ونقل - با ظرفيت كافى - و اسكان، شركت هاى خصوصى در بيشتر اين كشورها در رقابتى تنگاتنگ با يكديگر قرار دارند و علاوه بر تجهيز ملزومات سفر از كالاهاى ساخت داخل، بازار رقابتى آنها را مجبور
ص: 181
مى كند تا هزينه هاى پولى و ارزى خود را به حداقل برسانند. همچنين از نظر تهيه سوغات نيز، زائران اكثر كشورها تقيدى ندارند؛ درحالى كه هزينه سفر حجاج ايرانى و به خصوص هزينه هاى ارزى، مخصوصاً براى تهيه سوغات به نسبت بسيار بالاست. همچنين برخى از زائران، وجوهات شرعى خود را تأديه نكرده، عازم حج شده اند كه قبل از انجام واجبات مجبور به تسويه با ارز همراه خود مى شوند.
از بديهيات اقتصاد بين الملل اين است كه اگر در بازارى، عرضه ارز خاصى افزايش يابد، ارزش آن ارز، كاهش مى يابد. يكى از مشكلات زائران كشور ما اين است كه ريال ايرانى فراوانى با خود به حج مى برند و آن را كم اعتبار مى كنند.
در روزهاى نخست حضور زائران، كالاها گاهى بيشتر از نرخ روزهاى ديگر به فروش مى رسند. در اين ميان، زائران ايرانى با پول رايج كشور در عربستان اقدام به خريد مى كنند و علاوه بر اينكه اين مبادله غير قانونى است - و رفتار ايرانيان را بى اعتبار مى كند - فروشندگان آن بازارها نيز با كم ارزش كردن پول ايرانى، كالاهاى خود را به فروش مى رسانند (1)؛ درحالى كه زائران ديگركشورها براى خريد از ريال عربستان استفاده مى كنند و معمولاً حجم خريد آنها از ايرانيان نيز كمتر است.
آنچه در اين بازارها جلب توجه مى كند، حضور افرادى است كه در بازار و در ميان دست فروش ها قدم مى زنند؛ درحالى كه مدام كلمه ايرانى را به فارسى به زبان مى آورند. اين افراد، پول ايرانى را از مغازه دارها و دست فروش ها با ارزشى كمتر از آن چه در بازار ارز و صرافى ها مبادله مى شود، خريدارى مى كنند.
رفتارى از اين دست از سوى برخى از ايرانيان و برخورد فروشندگان كالا در عربستان با پول ايرانى، در بى ارزش كردن آن، علاوه بر زيان خريدار، نوعى بى احترامى به پول ملى كشور ما به شمار مى آيد.
بعضاً ديده شده كه برخى زوار ايرانى كالاهايى را به صورت چمدانى براى سفر حج وارد عربستان نموده، آنها را با خواهش و به دور از عرف مبادله، به مغازه داران عرضه مى نمايند. اين كار ما صورت خوشايندى ندارد و كالاهاى ايرانى را از قدر و قيمت مى اندازد. از سويى ديگر، حجاج كشورمان، برخى از كالاهايى را كه به وفور و به نسبت ارزان در كشورمان توليد مى شود - به ويژه پوشاك - به تعداد زياد تهيه مى كنند و به عنوان سوغات يا استفاده شخصى با خود به همراه مى آورند. نتيجه اينكه
ص: 182
سالانه كه از محل واردات انبوه سوغات از حج، تعداد زيادى فرصت شغلى در اثر كاهش توليد يا حتى ورشكستگى بنگاه هاى داخلى از دست مى رود يا اينكه مشاغل بالقوه ايجاد نمى گردد.
در ميان خريداران كالاهاى بى كيفيت، حضور ايرانى ها پررنگ تر است، به طورى كه برخى دست فروش هاى آفريقايى، به صورت الكن، به زبان فارسى صحبت مى كنند و برخى دست فروشان كالاهاى نازل، ايرانى ها را از بهترين خريداران خود به شمار مى آورند.
همچنين تردد زائران ايرانى در بازارها چهره ناخوشايندى از حجاج ايرانى در اذهان ديگر مسلمين ايجاد كرده است. در عربستان رسم بر آن است در نوبت پنج گانه نماز جماعت، تمام مغازه ها و بازارها تعطيل مى شود و همه به نماز مى ايستند، اما در همين حال مشاهده مى شود برخى از هموطنان در مقابل فروشگاه ها در انتظار بازگشت صاحبان مغازه ها هستند.
برخى زائران ايرانى از رفتار بعضى فروشندگان رضايت ندارند. به گفته آنان، در برخى از فروشگاه هاى گران شهر، به گونه اى با ايرانى ها رفتار مى كنند كه گويى توان خريد كالاهاى لوكس را ندارند و رفتار آنها موجب مى شود، از خريد در آن فروشگاه منصرف شوند. برخى از اين فروشندگان به محض مشاهده سرگردانى ايرانى ها در فروشگاه ها، آنها را به بخش ارزان قيمت يا مشمول تخفيف هدايت مى كنند. اين درحالى است كه ايرانى ها هر سال، هزينه قابل توجهى را در حج تمتع و عمره -بسيار بيش از حجاج ساير كشورها - براى خريد سوغاتى در عربستان صرف مى كنند.
در برخى مواقع، متصديان فروشگاه هاى لوكس، از حضور ايرانى ها در اين مراكز خريد تعجب مى كنند و طعنه مى زنند كه مگر شما با آمريكا رابطه برقرار كرده ايد كه اجناس آمريكايى مى خريد و آيا تحريم آمريكا براى ايران شكسته شده است! و حتى مأموران كشور عربستان، برخى توهين ها را نسبت به زوار ايرانى روا مى دارند.
در اين نوشتار درباره اقتصاد حج كه در سطوح خرد، كلان، توسعه، منطقه اى، بين الملل و جهانى شدن قابل بررسى است، بيشتر به بازار حج پرداخته شده كه موارد زير، به سطوح مختلف فوق مرتبط است.
تقاضاى حج عمره ركوردى جديد بر جاى گذاشته، زيرا تعداد رواديد سفرى كه براى عمره در سال 2011 صادر گرديد چهل درصد بيش از سال قبل از آن بوده است. طبق برآورد كميته حج و عمره اتاق
ص: 183
بازرگانى مكه، هزينه يك زائر در عمره حدود 375٠ ريال عربستان (معادل يك هزار دلار) در يك هفته است. در همين حال، كميته گردشگردى اتاق بازرگانى مدينه نيز درآمد اقتصاد عربستان را در بخش عمره امسال 8.33 ميليارد ريال سعودى تخمين زده كه اين ميزان بالاترين درآمد از زمان آغاز قانون جديد عمره در سال 20٠٠ است.
بر اساس نظام جديد عمره، هفت ماه از سال قمرى، يعنى از ربيع الاول تا پايان ماه رمضان، عمره انجام مى شود. علت استقبال بيشتر حجاج عمره امسال به عواملى چون گشوده شدن خطوط پروازى مختلف از پايتخت هاى خارجى به مدينه و همچنين بهبود ارائه خدمات به حجاج عنوان شده است.
سلطه كالاهاى غربى و در دهه هاى گذشته، ژاپنى و در سال هاى اخير چينى بر بازار مسلمانان و به ويژه عربستان كه در ايام حج شدت مى يابد، انتقال درآمدهاى ارزى، اشباع بازار داخلى از كالاهاى خارجى و تغيير فرهنگ مصرفى و سبك زندگى - به ويژه براى جوانان - و نيز تضعيف و ورشكستگى بنگاه هاى داخلى را به دنبال دارد.
٢. خصوصى سازى حج (1)
خصوصى سازى در ژاپن در بخش هاى مختلف از جمله حمل و نقل گسترش يافته است. بر اين اساس، دولت ژاپن در بخش خصوصى هيچ دخالتى ندارد و اين موضوع زمينه اى براى ايجاد رقابت در عرصه هاى مختلف بخش خصوصى است و تسهيلاتى نيز براى اين بخش ارائه نمى كند. اين موضوع براى كاروان هاى كوچك حج هم كه توسط بخش هاى گردشگرى نيز كه از جمله شركت هاى خصوصى اين كشور به شمار مى آيند، صادق است.
ص: 184
افغانستان براى هر سال 3٠ هزار سهميه حجاج دارد كه دولت اين كشور، رفته رفته خدمات حج را به بخش خصوصى مى سپارد و از اين تعداد، فعلا 10 هزار نفر آنان را بخش خصوصى اعزام مى نمايد. سال گذشته 4٠٠ شركت خصوصى در افغانستان جواز فعاليت گرفته بودند كه امسال با توجه به افزايش سهم بنگاه ها، به 6٠٠ شركت رسيده است. اين شركت ها به دولت ماليات مى دهند و دولت نيز از آنان حمايت مى كند.
در تركيه نيز بخش خصوصى در تمامى امور از جمله حج بسيار گسترده و فعال است؛ به طورى كه بخشى از بازار عربستان را از آن خود نموده كه از اين نظر از معدود كشورهاى موفق است تا جايى كه رستوران هاى ترك به ويژه در ايام حج، در جاى جاى تجمع حجاج، شعبه داير و بخشى از غذاى زائران را عرضه مى كنند.
گرچه شركت هاى هواپيمايى بخش خصوصى تركيه كه در سال هاى اخير از توسعه زيادى برخوردار شد و تعداد آنها به 15 شركت رسيده است، در پى بروز بحران مالى در جهان و با لغو برخى از تورهاى جهانگردى كشورهاى اروپايى كه درصدد اعزام گردشگر به تركيه بودند، با ركود روبه رو شده بود، اما با فرارسيدن موسم حج براى اين شركت ها فرصتى به دست آمد تا هواپيماهاى خود را براى انتقال حجاج به عربستان و الجزاير اجاره بدهند و درآمد ارزى نسبتاً بالايى كسب نمايند.
حتى اگر كشورى خصوصى سازى كامل را در اقتصاد حج مناسب نداند، روى آوردن به تعاونى ها روشى مطلوب است. چنانچه به دلايلى، دولت به مديريت امور حج متعهد باشد، مى تواند واحدهاى زير مجموعه خدمات رسانى حج را به صورت رقابتى اداره نمايد كه نمونه موفق آن در مالزى در دهه هاى گذشته اجرا شده است.
در كشور مالزى، مؤسّسه «تابونگ حاجى» به عنوان يك مؤسسه توسعه اقتصادى ملى با 3 اصل رقابت، سرعت و سود دهى، مسئول اعزام زائران مالزيايى به بيت الله الحرام است. هدف اين مؤسسه به كارگيرى يك سياست اقتصاد اسلامى است كه از يك طرف، از تجمع ثروت و نقدينگى بين مردم جلوگيرى كند و از طرف ديگر، بتواند داوطلبان انجام فريضه حج را به مكه اعزام نمايد؛ به نحوى كه زائران، دچار مضيقه مالى نشوند و پس از بازگشت از اين سفر الهى، در تنگنا قرار نگيرند.
فعاليت هاى سرمايه گذارى در مؤسسه تابونگ حاجى، انواع مختلفى دارد، مانند بازرگانى، صنعتى و كشاورزى. از آنجايى كه اين سرمايه گذارى ها به روش «اقتصادِ مدرن» برنامه ريزى مى شود، توانسته است بازدهى خوبى به همراه داشته باشد.
پروفسور اونگكا عبدالعزيز استاد دانشگاه مالزى و مدرس رشته اقتصاد روستا، طى برنامه اى، تشكيل
ص: 185
«تعاونى پس انداز زائران» را مطرح نمود. (1)
ص: 186
در ايران، سازمان حج و زيارت، به ويژه در حوزه تورهاى حج و زيارت سازمانى درون گرا است و به بازنگرى و ابلاغيه اصل 44 قانون اساسى عنايت چندانى ندارد.
در زمينه خصوصى سازى عمره، اعتقاد تصميم گيران بر اين است كه برخى بنگاه هاى خصوصى به دنبال سود شخصى اند و سياست خصوصى سازى در اين زمينه را مردود اعلام مى كنند؛ درحالى كه مزيت خصوصى سازى در انگيزه هاست كه از طريق سود، حاصل مى گردد و اين به اصطلاح شر فردى (سود آورى و رقابت براى حذف رقبا) ، نوعى خير جمعى (ارتقاى كيفيت و كاهش قيمت) را به دنبال دارد. ضمن اينكه حج تمتع نيز با توضيحى كه در ابتداى اين بخش داده شد، با خصوصى سازى به معناى اقتصادى و رقابتى آن فاصله دارد.
سفر به عتبات عاليات قبلاً با هزينه بالا و كيفيت پايين صورت مى گرفت، و تنها در زمينه قيمت بليط پانصد دلار دريافت مى شد، اما پس از ساماندهى و ايجاد رقابت هزينه بليط به 23٠ دلار كاهش يافت و كيفيت خدمات نيز بسيار مطلوب تر شد. (1)در دوره جهانى شدن و مسابقه كشورها براى توسعه در سطح بين الملل، هيچ كشورى بدون خصوصى سازى واقعى و وارد شدن در رقابت، راه به جايى نخواهند برد.
سوغاتى متبرك و سفره وليمه ساده كه همگان به ويژه فقرا در آن ميهمان مى شدند، مانند بسيارى از سنت هاى دينى ايرانى دچار تغيير شده، جاى خود را به تالارهاى مجلل و ميهمانان ويژه داده و سوغاتى
ص: 187
قواره هاى چادرى تبرك شده و سنگ غار حرا و آب زمزم نيز به رايانه كيفى، لوازم صوتى، تصويرى، آرايشى و بهداشتى تبديل شده است. در نتيجه هزينه حجاج، به دو يا چند برابر افزايش يافته و خريد سوغاتى و رزرو سالن پذيرايى، كارت هاى رنگارنگ دعوت و فيلم بردارى حرفه اى نيز به دغدغه هاى زائر تبديل شده است. بدتر اينكه حتى در برخى موارد اين مبالغ از طريق قرض تأمين مى شود.
زائران به بهانه ارزان تر بودن كالا، خريد جهيزيه و سوغاتى، يا سفارش هايى كه از آشنايان گرفته اند، هزينه هاى گزافى مى پردازند و چشم و هم چشمى و خريد سوغاتى هاى سنگين به مهم ترين آفت هاى حجاج ايرانى تبديل شده است، اما اگر به هزينه هايى كه براى هر ساعت حضور در اين سفر معنوى پرداخت شده و نيز هزينه فرصت طلايى از دست رفته؛ يعنى از بين رفتن اوقات روحانى نيايش در كنار خانه خدا و حضرت رسول (ص توجه شود خواهيم ديد كه قيمت واقعى كالاها بسيار بالا خواهد بود.
خلاصه با هزينه ارزى اضافى كه ايرانيان، سالانه در عربستان مى پردازند، مى توان قريب صد هزار مسكن روستايى براى فقرا احداث كرد، يا بيش از صد هزار فرصت شغلى كشاورزى و صنعتى ايجاد نمود.
از اين گذشته در شرايطى كه تحريم هاى اقتصادى عليه كشورمان، حصول درآمدهاى ارزى را بسيار مشكل نموده، خروج اين همه ارز- صرف نظر از اينكه كشور ميزبان آن را در چه جهتى هزينه مى كند- به هيچ وجه به صرفه و صلاح كشور و همچنين تك تك شهروندان نيست.
نمونه ايرانى كالاهاى خارجى موجود در بازارهاى عربستان - به خصوص از نوع چينى اش - به ويژه پوشاك با كيفيت داخلى در بازارهاى كشور به وفور يافت مى شود؛ درحالى كه خريد آنها در سفر، فقط از وقت و انرژى مى كاهد، همچنين مزاحمت بسته بندى، هزينه و زحمات حمل و نقل و احياناً عوارض گمركى را براى زائر در بر دارد.
از سوى ديگر، توليد كنندگان كشورمان نشان داده اند كه مى توانند حتى در اروپا با بنگاه هاى ديگر رقابت نمايند. (1)برندهاى معروف جهانى، در مناطقى از جهان اسلام، از نيروى كار ارزان استفاده مى كنند؛ چنانكه نمونه بنگلادش در اين مقاله مرور گرديد. آنان با اجحاف بسيار از كارگران آن كشور استفاده و يا به تعبير دقيق تر، سوء استفاده مى كنند؛ درحالى كه اگر شرايط مناسب فراهم شود و كشورمان بتواند در معرفى چند برند محدود در جهان اسلام موفق گردد (2)، نيروى كارى كه بتوان آنان
ص: 188
را از شبه بردگى و خدمت به غير مسلمانان نجات داد و بدون اجحاف، در خدمت توليدات شركت هاى مسلمان قرار داد در كشورهاى اسلامى بسيار است. از لحاظ عرضه فرآورده ها نيز يكى از بهترين نقاط با تأكيد بر نحوه و فرايند توليد، بازارهاى موسمى حج است.
همچنين كشور ما در بسيارى از كالاها مانند فرش، پسته و زعفران، از بهترين توليد كنندگان جهان (1)و از مزيت نسبى بالايى برخودار است، اما از اين توليدات در بازارهاى مكه و مدينه خبرى نيست. اين درحالى است كه مزيت نسبى يك كالا در تجارت بين الملل حرف اول را مى زند.
برخى از مشكلاتى كه در سطور گذشته بدان پرداختيم به وضعيت كلى اقتصاد و كسب و كار كشورمان بر مى گردد؛ مثلاً تركيه كه، هم در بازار جهانى و هم در بازار حج، سهم نسبتا وسيعى دارد، در اكثر شاخص هاى زير، وضعيت بهتر و در خيلى از موارد، وضعيت بسيار بهترى نسبت به ايران دارد.
بر اساس گزارش مجمع جهانى اقتصاد، رتبه ايران در جمع 139 كشور از نظر شاخص ها و متغيرهايى نظير تورم (121) ، شفافيت سياست گذارى دولت (124) ، حمايت از سرمايه گذارى (127) ، كيفيت زيرساخت حمل ونقل هوايى (13٠) ، سهولت تجارت (135) ، تعرفه هاى واردات و صادرات (135) ، سهولت دسترسى به وام ها (136) ارزيابى شده كه در رديف سى كشور آخر قرار دارد.
در اين گزارش، فعالان بخش خصوصى ايران پانزده مانع را بيان داشته اند؛ از جمله: دشوارى هاى ناشى از عدم ثبات در سياست هاى دولت، تورم، ديوان سالارى دولتى، عدم وجود زيرساخت هاى كافى، مقررات دست وپاگير نيروى كار، عدم رعايت اصول اخلاقى توسط نيروى كار و فساد و مقررات ارزى.
ايران در بين 17 كشور منطقه از جهت شاخص ثبات در سياست هاى اقتصاد كلان، در رتبه نهم، زيرساخت هاى لازم براى رقابت پذيرى رتبه دهم، پيشرفته بودن نهادهاى اثرگذار بر رقابت پذيرى رتبه دوازدهم، پيشرفته بودن بازارهاى مالى رتبه چهاردهم قرار داشته است و تنها دو كشور سوريه و مصر در آخرين شاخص، پايين تر از ايران جاى داشته اند.
اين شاخص ها جايگاه خوبى را از اقتصاد ايران نشان نمى دهند؛ بنابراين نقش كشور در بازار حج نيز تحت تأثير همين شرايط است و بيشتر كمبودها و اثر شاخص هاى ضعيف كشور با درآمدهاى نفت -كه با خطرپذيرى همراه شده است - جبران مى گردد.
ص: 189
با ادامه وضعيت فعلى از نظر استخراج، صادرات و درآمد ارزى نفت، تا ده سال آينده، درآمد ارزى از محل صدور نفت، براى كشورمان اطمينان بخش نيست. با اين توضيح كه اگر استخراج نفت به صورت دو يا سه سال قبل ادامه يابد و در صورت تداوم تحريم ها و خروج شركت هاى فعال در كشف و استخراج نفت، سالانه از ظرفيت توليد كاسته مى شود. و از سوى ديگر، به رغم افزايش قيمت سوخت در كشور، مصرف داخلى سوخت، به دليل كم كشش بودن تقاضا نسبت به قيمت و نيز افزايش سالانه تعداد خودروها بيشتر شده؛ به طورى كه برآوردها نشان مى دهد كه در پايان دهه139٠، مازاد مصرف چندانى براى صادرات وجود نخواهد داشت (ر. ك: گلاب، 139٠) ضمن اينكه تحريم خريد نفت نيز ممكن است اين فرايند را به جلو بيندازد.
سرماخوردگى به ويژه از نوع آنفلوآنزا در ايام حج بسيار شايع است و طبق برآوردها سالانه، انواع جديد اين بيمارى از اقصى نقاط جهان از طريق زائران منتقل مى شود. از طرفى واكسن هاى موجود نيز حداكثر با نوع بيمارى هاى شناخته شده قبلى مقابله مى كنند. از سوى ديگر سالانه تعداد بسيار زيادى از حجاج به انواع جديدى از بيمارى ها خصوصا آنفلوآنزا مبتلا مى شوند كه هزينه مادى بالايى دارد و فرصت معنوى ارزشمند حجاج را دچار اشكال مى كند. اين بيمارى ها پس از بازگشت حجاج، بيشتر شيوع مى يابد، چرا كه استقبال كنندگان زيادى را - به دليل مصافحه - نيز مبتلا مى نمايد. مى توان هزينه هاى درمان اين بيمارى ها شامل هزينه فرصت هاى از دست رفته، ويزيت پزشك، دارو و درمان را فقط براى ايرانيان، حدود 27 ميليارد ريال در سال برآورد نمود.
بسيار ديده مى شود كه به ويژه در شهرهاى بزرگ، افراد براى چندمين بار عازم سفر حج شده، پس از بازگشت، هزينه هاى گزافى بابت موارد مستحب و غير مستحب مانند برپايى مراسم ديدار با هزينه هاى سنگين بابت رزرو سالن هاى مجلل، كارت هاى پر هزينه دعوت، پذيرايى هاى افراطى، مداحى هاى پر خرج و چشم و هم چشمى هاى بيهوده، صرف مى كنند. در كشورى كه شمار جمعيت زير خط فقرش نگران كننده است؛ درحالى كه سالمندانى هستند كه ثبت نام كرده اند و سال هاست كه در آرزوى تشرف به سر مى برند. همچنين غذاهاى تكرارى كه براى حجاج تدارك مى گردد و زائران، آنها را كمتر مصرف مى كنند و بسيارى از آنها به ويژه در روزهاى آخر دور ريز مى شود.
ص: 190
مهم ترين نتايجى كه مى توان از اين مقاله گرفت، به طور خلاصه اين است كه در طرف تقاضا، ايرانيان، هم از نظر تشرف به حج و هم از نظر مصرف هزينه هاى ريالى و ارزى در اين زمينه، در جهان اسلام از رده هاى نخست به شمار مى آيند، اما از نظر عرضه كالا وخدمات در بازار حج، جايگاه چندانى ندارند. دليل اين موضوع هم درآمد نفت است كه ارز و ريال آن، مستقيم و غير مستقيم در كشور توزيع مى شود.
نكته ديگر آنكه كشورمان با تكيه بر استخراج و صادرات نفت خام، به طور نسبى در سطح منطقه اى و جهانى، مطرح است و كشورهاى غربى على رغم نيازشان به نفت، به دليل نقش اين كالاى استراتژيك و ايفاى نقش كشورمان در سطوح مذكور، براى تأثير گذارى تحريم ها به اين كالاى حياتى اقتصاد ايران رو آورده اند. همچنين با توجه به اينكه ادامه وضعيت فعلى از نظر استخراج، صادرات و درآمد ارزى نفت، با نظر خوش بينانه، تا ده سال آينده، حصول درآمدهاى كلان از محل صدور نفت، براى كشورمان اطمينان بخش نيست، بنابراين براى ما صرفه جويى ارزى و افزايش و ايجاد تنوع در درآمدهاى ارزى غير نفتى، نه يك انتخاب، بلكه تصميمى اجتناب ناپذير است. بنابراين مى توان گفت كه گردشگرى مذهبى، به ويژه سرمايه گذارى در اقتصاد حج، زمينه مطلوبى در كسب درآمد كشورمان دارد كه در بخش پيشنهادها به آنها اشاره مى گردد.
اگرچه برخى از پيشنهادهاى زير موجب كاهش هزينه هاى ارزى حج براى هموطنان و نيز كمك به بهبود وضعيت اقتصادى كشور خواهد بود، ولى فرهنگ صحيح حج، بايد به تدريج و به صورت فراگير ترويج شود. مسلّماً با فرهنگ سازى، توقعات هموطنان در داخل در خصوص برخى چشمداشت ها و همچنين چشم و هم چشمى زائران تعديل شده، دغدغه زائران نيز از اين جهات كاهش مى يابد.
از سوى ديگر و مهم تر از آن، اصلاح عميق اين فرايندها نيازمند مطالعات وسيع و دقيق علمى و كارشناسانه و اجراى كارآمد آنهاست تا شاخص ها و رتبه ايران را در موارد پيش گفته ارتقا دهند، زيرا فعاليت بنگاه هاى داخلى كه به ورود در رقابتى نفس گير نياز دارد، مشتقى از كليت اقتصاد كشور است و اهتمام سياست گذاران و مجريان را در سطح كلان مى طلبد. گرچه داشتن اراده جدى در اين زمينه لازم و بسيار زمان بر است و فرصت براى ما اندك، اما برخى پيشنهادهاى زير به موضوعات فورى تر برمى گردد:
ص: 191
تجربه نشان داده است كه در بيش از سه دهه گذشته، سالانه هزاران كارگزار روحانى، فرهنگى و ديگران در كاروان ها و بعثه مراجع و ستادهاى مختلف عقيدتى، فرهنگى و غيره به انحاى مختلف - و البته بيشتر از طريق سخنرانى و توزيع كتاب، رساله و بروشورهاى مختلف - در ارشاد حجاج سعى داشته اند، اما در موضوعات اين مقاله، زائران، كمترين اثر را پذيرفته اند و تا زمانى كه سياست گذارى هاى كلان به همين منوال ادامه داشته باشد، نتايج سياست ها هم به همين صورت تداوم خواهد يافت. تلاش هاى فرهنگى و تبليغى هنگامى مؤثر مى افتد كه اولاً مبلغان، خود عامل به تذكرات باشند و در اجراى سياست ها، براى حجاج هم منافعى - اعم از اقتصادى و غير اقتصادى - مترتب باشد و در نتيجه منافع فردى با مصالح ملى سازگار گردد.
سالانه لااقل پنج هزار زائر با تحصيلات عاليه و آشنا به يك زبان خارجى از كشورمان براى حج تمتع مشرف مى شوند كه هر ساله مى توان با همكارى آنان، طرح هاى نظر سنجى از حجاج ايرانى و حجاج كشورهاى ديگر درباره رفتار كارگزاران ايران و نيز رفتار زائران ايرانى را در حج اجرا نمود.
همچنين مى توان طرح هاى تحقيقاتى در اين موضوعات تعريف نمود كه چه بسا زائران تحصيل كرده به طور رايگان در اجراى آن همكارى نمايند. اولين و آخرين نظرسنجى گسترده با پنج هزار پرسشنامه با همكارى پانصد زباندان در سال 1365 انجام گرديد (1)و نتايج خيره كننده اى داشت. گرچه نتايج آن در اسناد طبقه بندى شده قرار گرفت كه ممكن است پس از يك ربع قرن بتوان آن را از طبقه بندى خارج نمود، اما احتمالا هنوز نتايج آن قابل استفاده باشد. همچنين نظرسنجى علمى از حجاج ايرانى در خدمت رسانى هرچه بهتر، مفيد خواهد بود.
سند جامع توسعه و آينده امور حج بايد تدوين و اطلس فرهنگ حج در كشور نيز تعريف شود تا متقاضيان تشرف به حج و به ويژه بنگاه هاى مرتبط، تكليف خود را براى سال هاى آتى بدانند و فرصت داشته باشند براى آن برنامه ريزى كنند.
لازم است پايگاه هاى اطلاع رسانى در اين زمينه گسترش يابد و نظام جامع اطلاعات و آمار از
ص: 192
كشورهاى اسلامى در زمينه هاى فرهنگى و اقتصادى، طراحى و پياده سازى شود. البته اين كار به عنوان كالاهاى عمومى از وظايف دولت به شمار مى رود و همپاى آن سازمان هاى غير دولتى نيز بايد در اين جهت به فعاليت تشويق شوند.
همچنين در يك فرايند اطلاع رسانى صحيح، درباره كميت و كيفيت كالاهاى مورد تقاضاى مصرف كننده در حج بايد اطلاعاتى به توليد كنندگان مسلمان داده شود. همچنين اطلاعات مورد نياز مصرف كنندگان در اين مراكز، توليد و توزيع گردد. از طرفى لازم است اطلاعات درآمدها و هزينه هاى حج تمتع و عمره كاملاً شفاف سازى شود.
خصوصى سازى حج، جداى از اينكه به رقابت دامن مى زند، رمز موفقيت در اين امر خطير است. حال اگر دايره خصوصى سازى را در اينجا وسيع تر ببينيم و شامل مواردى بشود كه بتواند با حمايت دولت، بخشى (حدود 3 درصد) از بازار سالانه 35 ميليارد دلارى حج را در اختيار بگيرد، در صادرات غير نفتى كشور بسيار مؤثر است. به دست آوردن حتى سهم يك درصدى از بازار حج در كوتاه مدت و گسترش آن در ميان مدت و بلند مدت، تحولى در اقتصاد و توليد بخش خصوصى كشورمان خواهد بود. در اين راستا، پيشنهاد مى شود دولت در ايجاد و معرفى چند برند ايرانى - به ويژه در پوشاك و حداقل در جهان اسلام - اراده اى جدى اعمال نمايد. حتى بهره گيرى از برندها، شركت ها و كشورهاى ترجيحاً اسلامى ديگر نيز در اين زمينه راهگشاست. (1)ايران با اعزام قريب به يك ميليون زائر حج تمتع و عمره در سال به عربستان، توان بالقوه اى در ايفاى اين نقشى مهم داراست. كشورمان مى تواند با سرمايه گذارى در صنعت گردشگرى مكه و مدينه و با مشاركت در تجارت مربوط به زائران حج، و نيز در صنعت خدمات مالى (بانكدارى، بيمه و وكالت) مورد نياز حجاج، بخشى از اين بازار بزرگ را به خود اختصاص دهد كه اين امر با خصوصى سازى اقتصاد حج و انگيزه بيشتر كارگزاران تسهيل مى شود.
چنين كارى بايد به سرعت انجام شود، چراكه منابع آن در اختيار است و به ويژه از طريق بخش
ص: 193
خصوصى قابل اجراست. انجام چنين كار ساده اى از نظر اقتصادى، نيازمند بهبود روابط بين المللى ايران و تقويت موقعيت جهانى به ويژه منطقه اى كشور است. واقعيت آن است كه در شرايط امروز، كار كردن و سرمايه گذارى شهروندان هر كشورى در عربستان، ساده تر از اشتغال و سرمايه گذارى ايرانيان است.
در صورت حمايت از خصوصى سازى در امر حج، راه اندازى فروشگاه هاى ايرانى اعم از عرضه محصولات اقتصادى و فرهنگى در مدينه و مكه، هم از جهت اقتصادى و هم، از جهت فرهنگى به صرفه و صلاح خواهد بود؛ يعنى همان فعاليتى كه تركيه به خوبى به آن مبادرت ورزيده است.
البته فعالان اقتصادى و كارآفرينان در كشورمان از برخى مشكلات مربوط به وضعيت اقتصادى و كسب و كار در مضيقه اند واين مهم (خصوصى سازى حج) مى تواند تابعى از شرايط عمومى اقتصادى كشور باشد كه عزم جدى را مى طلبد تا شاخص هاى برشمرده در فصل قبل، بهبود يابد. زيرا به هرحال اقتصاد حج در داخل، نمودى از كل اقتصاد كشور و نيز شاخص هاى آن است.
فرش و قاليچه زيباى ايرانى هيچ نمودى در بازارهايى كه در معرض ديد حجاج است و نيز اماكن و مساجد مكه و مدينه ندارد. يكى از نيازهاى عمده فرش در عربستان، مفروش نمودن مساجد و اماكن مذهبى بزرگ اين كشور و همچنين تقاضاى زائران است. بايد در اين خصوص تدابير جدى اتخاذ گردد. مركز ملى فرش ايران مى تواند با زمينه سازى لازم جهت حضور وسيع صادركنندگان ايرانى در نمايشگاه جدّه، زمينه سفارش پذيرى و حضور بيشتر صادركنندگان ايرانى را در اين كشور فراهم نمايد. وضعيت كالاهاى ديگر ايرانى نظير پسته و زعفران نيز به چنين تدابيرى نيازمند است.
پيش بينى ايجاد بازارچه هاى مخصوص زائران در پايانه هاى خروجى كشور و فراهم كردن شرايط لازم براى اين كه زائران قبل از انجام سفر، خريدهاى ضرورى خود را در داخل كشور انجام دهند و هنگام بازگشت اين خريدها را تحويل بگيرند، نيز اقدامى مؤثر است.
برگزارى نمايشگاه هاى بين المللى در ميان كشورهاى اسلامى به ويژه در عربستان و موسم حج كه محصولات كشورهاى اسلامى در آنجا كمتر ديده مى شود مى تواند فرصت هاى خوبى را در اختيار ما قرار دهد. چنين نمايشگاه هايى مى تواند سبب آگاهى كشورهاى اسلامى از محصولات اقتصادى يكديگر و بازارياب-ى و مبادله كالاها و خدمات و نيز تأمين مايحتاج و سوغات حجاج گردد. از سوى
ص: 194
ديگر اين همايش ها و نمايشگاه هاى فرهنگى به ايجاد زمينه براى تقويت هويت واحد اسلامى و نيز بازيابى هويت دينى، ملى، تاريخى و تكيه بر مصالح مشترك دينى بسيار مؤثر است تا از مراودات فرهنگى و مبادلات هنرى، به ويژه گردشگرى فرهنگى و هنرى در بين كشورهاى اسلامى حمايت گردد.
در اين ميان حوزه فرهنگى زبان فارسى با محوريت ايران، شامل كشورهاى افغانستان، تاجيكستان، بخشى از ازبكستان و قسمت هايى از كشورهاى تازه استقلال يافته آسياى ميانه است. اين حوزه با جمعيتى بيش از 120 ميليون نفر و با اكثريتى شيعى، يكى از اصلى ترين حوزه هاى تأثير گذار بر جهان است كه نهايتاً مى تواند به انعقاد پيمان هاى فرهنگى شيعى ودر ابعاد وسيع تر، اسلامى بينجامد.
اگرچه حجم تقاضاى هدايا، بخشى از تقاضاى اعزام به حج است، ايران، بالاترين تقاضاى تشرف را دارد، اما نسبت خريد سوغات ايرانيان بسيار بيشتر از حجاج ديگر است. در مورد كنترل حجم سوغات ورودى به كشور، در بندهاى ديگر اشاراتى شد كه در اينجا به دو نكته تكميلى بسنده مى شود.
يكى اينكه با توجه به شرايط كنونى وضعيت ارز، لازم است در ميزان ارز همراه مسافر به قيمت دولتى براى حجاج تجديد نظر نمود. ديگر آنكه درباره عوارض گمركى نيز مى توان بدون تساهل - كه در مورد حجاج رايج است - مواجه شد و حتى از نظر حجم و اقلام مشمول تخفيفات گمركى، تسهيلات را كاهش داد.
با توجه به اين كه بيشتر زائرانى كه در صرافى هاى عربستان، ريال ايرانى را به ريال سعودى تبديل مى كنند، نسبت به افرادى كه در كشور، مبادرت به تبديل ارز مى كنند، با زيان مواجه مى شوند، پيشنهاد مى شود سازمان متولى حج با هماهنگى نظام بانكى كشور، امكانى را فراهم كند تا ايرانيان بتوانند در ستادهاى سازمان حج و زيارت در عربستان، ريال ايرانى را به ريال سعودى تبديل كنند تا از اين بابت پول كشورمان در آنجا تضعيف نشود.
از سوى ديگر، در روزهاى نخست حضور زائران ايرانى، ريال ايرانى در بازار آزاد ارزشى كمتر از آن چه در روزهاى پايانى مبادله مى شود، دارد. علت، اين است كه بيشتر فروشگاه ها و مغازه ها در روزهاى پايانى حضور زائران، قيمت ها را كاهش مى دهند و از اين جهت، توصيه مى شود تا در صورت نياز، تبديل پول و خريد در روزهاى پايانى و پس از به جاى آوردن كامل اعمال و زيارات انجام گردد.
همچنين ضرورى است زائران هنگام تبديل پول خود، به معتبر بودن ارز توجه كنند، چرا كه داشتن
ص: 195
پول تقلبى و شبهه پول شويى در عربستان جرم سنگينى دارد. بنابراين پيشنهاد مى شود تا هموطنان پيش از سفر، ارز مصرفى خود را از بانك ها تأمين كنند.
حذف تلفن هاى غير ضرورى، نيز صرفه جويى ارزى - و البته ريالى - را به دنبال خواهد داشت.
ضرورى است در حد مقدور درآمدهاى ارزى غير نفتى را افزايش داد و تنوع بخشيد كه حج بالقوه يكى از محورى ترين اين اهداف مى باشد. همچنين مى بايد در هزينه ارزى تا حد ممكن صرفه جويى نمود.
تشويق و ترغيب حجاج به تخصيص درصدى از هزينه هاى غير ضرورى به منظور ايجاد و گسترش صندوق هاى خيريه براى كمك به تهيدستان مسلمان، شامل: بى خانمان ها در ايران تا قحطى زدگان سومالى، سيل زدگان پاكستان تا جمع آورى كودكان بى سرپرست در مقابل مسجدالنبى و متكديان در مسيرهاى مختلف، به خصوص مسير رمى جمرات كه چهره زشتى را در حج به نمايش مى گذارند. اين كار مى تواند با كمك سازمان هاى دولتى و غير دولتى جهان اسلام در موسم حج صورت گيرد. كه مى تواند به نوعى حركتى نمادين در جهت يكپارپگى و وحدت مسلمان جهان اسلام باشد.
بسيار ديده شده كه روحانيون كاروان ها قبل از شروع اعمال واجب حج، حجاج را مستقيم وغير مستقيم به اداى ديون شرعى، وادار مى نمايند. با توجه به محاسباتى كه حجاج درباره نقدينگى و پيش بينى هزينه اى خود كرده اند، بهتر است در جلساتى كه قبل از اعزام براى حجاج برگزار مى گردد، اين موارد مطرح و وجوهات با پول ملى تأديه گردد. همچنين است دريافت برخى وجوه در بعضى از كاروان ها بابت خدمتكاران به ويژه مداحان كه در بسيارى از موارد با اكراه زائران، پرداخت مى گردد كه از آن نيز بايد اجتناب شود.
در مورد بيمارى ها به ويژه آنفلوآنزا كه در ايام حج بسيار شايع است و پس از بازگشت حجاج نيز استقبال كنندگان زيادى را مبتلا مى نمايد (1)، لازم است مراقبت هاى بسيارى صورت گيرد. اگر حجاجى
ص: 196
كه به اين بيمارى مبتلا شده اند، بتوانند پس از مراجعت، چند روزى استراحت نمايند و سپس از ميهمانان خود پذيرايى نمايند، هم از جهت استراحت زائر و هم از جهت سرايت بيمارى، عارضه اين آسيب كاهش مى يابد.
سفرهاى تكرارى عده اى از زائران كه با توجه به توزيع ناعادلانه درآمد انجام مى شود، معمولا از نظر افراد، به ويژه سالمندانى كه حتى يك بار هم به حج مشرف نشده اند، ناخوشايند و بعضاً تبعيض آميز تلقى مى شود؛ به خصوص اگر اين سفرها در همه مراحل با اسراف و تبذير همراه باشد. موارد از اين قبيل و نيز دور ريز بسيار غذا بايد كنترل شود.
منابع
1. انسان شناسى توسعه و جهانى شدن، ادلمن، مارك و آنجليكوهاوگرود، تلخيص و ترجمه: احسان شاقاسمى، چاپ اول، تهران، مركز ملى مطالعات جهانى شدن، 1386.
2. خسى در ميقات، آل احمد، جلال، چاپ هشتم، انتشارات مجيد، بى تا.
3. اهداف اجتماعى - اقتصادى كنگره عبادى - سياسى حج در جهان اسلام، اسماعيل اوليايى، شماره بيستم و هفتم، سال هفتم، بى تا.
4. تحول فرهنگى در جامعه پيشرفته صنعتى، رونالد اينگلهارت، ترجمه مريم وتر، چاپ اول، تهران، كوير، بى تا.
5. مجموعه مقالات همايش ملى توسعه سرمايه گذارى در گردشگرى، بررسى قابليت اوقاف در تأمين مالى گردشگرى، صادق بختيارى، پژوهشكده اقتصاد دانشگاه تربيت مدرس، 1387.
6. عربستان سعودى، محمدرضا برازش، اوّل، بى جا، آفتاب هشتم، 1385.
7. انتخاب، رهبرى جهانى يا سلطه برجهان، زبيگنيو برژينسكى، ترجمه لطف الله ميثمى، چاپ اول، نشرصمديه، 1383.
8. پايگاه اطلاع رسانى حج و زيارت استان تهران http: //tehran. haj. ir/
9. پايگاه اطلاع رسانى صنعت هواپيمايى كشور http: //aviationnews. ir/fa/
10. پايگاه اطلاع رسانى گمرك جمهورى اسلامى ايران http: //www. irica. gov. ir/Portal/Home
11. پايگاه آمار جمعيتى كشورها http: //fazaekh orasan. blogfa. com/post - 76. aspx
12. جهانى شدن، فقر و نظم نوين جهان، مايكل چاوسودويسكى، ترجمه سيدضياءالدين خسروشاهى و سيد محمدعلى موسوى، چاپ اول، بى جا، نشر ثالث، 1386.
13. ميقات حج، حج گزارى در مالزى، سال دوّم، شماره ششم، زمستان، 1372.
14. خبرگزارى فارس، شاخه «اقتصاد بين الملل» ، آذر 1388.
15. خبرگزارى ميراث فرهنگى www. chn. ir
16.
ص: 197
دومين همايش اقتصاد اسلامى و توسعه، حسن دليرى و نادر مهرگان، اثر سرمايه مذهبى بر شاخص هاى توسعه اقتصادى، بى نا، 1389.
17. فصلنامه ميقات حج، شماره سى و هفتم، مرورى بر بعد اقتصادى حج؛ محمد تقى رهبر، سال دهم، پاييز 138٠.
18. سازمان جهانى گردشگرى، 1389 http: //www. unwto. blogfa. com
19. سايت شركت مخابرات ايران http: //tci. ir/default. aspx?lang) رحمه الله) Fa
20. مجلس و پژوهش، جهانى شدن و كثرت زدايى فرهنگى، وحيد سينايى و غلامرضا ابراهيم آبادى، شماره 43، بى نا، بهار 1383.
21. بازخوانى سفرنامه ناصر خسرو؛ گيتى شكرى و معصومه سلطانپور، بى جا، انتشارات طهورى، 1379.
22. كتابخانه تخصصى حج: http: //hajj. ir/hadjwebui/library
23. گزارش سيدعباس مير جمكرانى: http: //www. magiran. com
24. گزارش مريم كريمپور: http: //s - h - salehi. blogfa. com/post - 243
25. بازنگرى در نظام مالى دولت، سمانه گلاب، پايان نامه كارشناسى ارشد، راهنما عليرضا ناصرى، دانشكده مديريت و علوم اقتصادى دانشگاه تربيت مدرس، 139٠.
26. جغرافياى ممالك اسلامى، رضا مستوفى الممالكى، انتشارات دانشگاه يزد، 1382.
27. فصلنامه سال چهارم، مطالعات راهبردى، شماره 3 - 1، 138٠.
28. مطالعه حسين عبده تبريزى: www. sarmayeh. net
29. آشنايى با عربستان، عبدالله نصيرى، چاپ اول، نشر مشعر، 1386.
3٠. جهانى شدن، محمد نهاونديان، تهران، شركت چاپ و نشر بازرگانى، 1385.
31. نقش قدرت و فرهنگ و بومى سازى ساير جوامع در افول قدرت غرب، ساموئل هانتينگتون، شماره 6، بهار 1379.
1. Amin
، Nadia)20٠6(. Organ isational Dimension of Business Process Design in the Digital Society ، CD - ROM/Online Proceedings of the EMCIS ، July 6 - 7 ، Spain. Brunel University College. 2. http: //afghan istanecon omy. blogfa. com9٠٠4/. aspx
3. http: //geopolitic
- azad. blogfa. com/post - 33. aspx 4. http: //hajj. ir/hadjwebui/library/ wfViewB ookPage
5. http: //hajj. ir/hadjwebui/library/wfView BookP age. aspx?bookId. 741
، p. 15٠ 6. http: //rovzehrezvan. com/321/
7. http: //snn. ir/news
- 139٠٠8٠1053. aspx 8. http: //www.1dar1. com
9. http: //www. aerosp acetalk. ir/vb/ archive/ index. php/t
- 27378. html 10.
ص: 198
http: //www. cokp. ir/ farsi /carp4. asp
11. http: //www. drmirafzali. ir
12. http: //www mashreg hnews. ir
13. http: //www. mehrnews. com/fa/NewsDetail. aspx?NewsID. 1435452
14. http: //www. sid. ir
15. http: //www. unwto. org
16. Interna tional Financial Statistics
، 20٠6. In: http: //www. imf. org. 17. Interna tional Monetary Fund) IMF(. Data and Statistics: http: //www. imf. org/ external/data. htm
18. Interna tional Tourism in the OIC Countries: Prospects and Challenges 2010
، In: http: //www. sesric. org 19. Interna tional Tourism in The OIC Countries
؛ prospect challenges ، SERTCIC ، 2010. 20. mehr. com
21. Pew Forum on Religion and Public Life Report
، 2011. 22. Piran
، Parviz)20٠2( Poverty Alleviation In Sistan Baluchistan: the Case of Shirabad ، UNDP. 23. Santos
، Maria da Graca Mouga)20٠4( Fatina: Religious Tourism in a Sanctuary City. 24. The World Travel Tourism Council) WTTC( Report
، 2011. 25. UNCTAD)1998( Internat ional trade in tourism
- related services ، issues and options for developing countries: Background note by the UNCTAD secretariat. 8 April ، Geneva. 26. World Bank)20٠9(World Development Indicators.
27. World Bank) WB( database
، Countries and Economies: http: //data. worldbank. org/ country/saudi - arabia
ص: 199
ص: 200
1. نبى الله قاسمى خطير
2. سيد حبيب اله ساداتى
برنامه و مناسك حيات بخش حجّ از ويژگى هاى بزرگ دين اسلام در ميان تمام اديان جهانى است. به طور قطع مى توان ادعا نمود هيچ دين در طول تاريخ بشريت همانند اسلام و مسلمين نتوانست مناسك با عظمتى همانند حجّ را بين پيروان خود بوجود آورد تا با بهره از آن امكان انسجام بخشى ارائه تعليمات سازنده دينى را در وجود مردم و معتقدانش نهادينه كند . حج دانشگاهى عظيم است كه در آن تمام درسها و رشته هاى زندگى اعم از اجتماعيات - اخلاقيات - اقتصاد و به طوركلى نيازمندى هاى زندگى مسلمانان جهان تدوين مى گردد و اين ظرفيت بزرگ كه يادگار حضرت ابراهيم (ع) است و پيامبر عظيم الشأن اسلام (ص) آن را تكميل نمود افتخار و سرمايه بسيار مهم براى كشورهاى اسلامى است و لذا با توجه به فونكسيون وكاركردهاى بى شمار حج و زيارت دو مركز مهم تمدن اسلامى يعنى مكه مكرمه و مدينه منوره به عهده همه دست اندركاران و مسئولان و چهره هاى دينى و علمى كشورهاى اسلامى است كه نسبت به بهره گيرى بيشتر از مراسم حج در زمينه هاى مختلف به خصوص موضوعاتى كه مسلمين جهان نسبت به آن نيازمند به توجه بيشترى هستند اقدامات شايسته و بازانديشى مجدد بنمايند. برترى هاى اقتصادى كه امروزه متأسفانه حربه اى بسيار بزرگ براى قدرت هاى كفر و نظام هاى الحادى در مقابل اسلام و تلاشى براى ناكارآمد جلوه دادن احكام دينى و فرهنگ اسلامى در عرصه اقتصادى زندگى است، اين مسئوليت را دو چندان مى كند. از طرفى به دليل كج فهمى ها و برداشت نادرست از دستورات دينى در طول تاريخ، استفاده شايسته و مطلوبى از حج و زيارت اماكن دينى انجام نشده است و سياست هاى مناسب اقتصادى و مالى در راستاى مصالح مسلمين كه يكى از اسرار بزرگ حج بوده و به صراحت در قرآن و سنّت مورد اشاره قرار گرفته، چندان مورد توجه واقع نشده است و چه بسا با عدم توجه به اين واقعيت ضربات جبران ناپذيرى به حيثيت و جايگاه تمدنى اسلام در
ص: 201
ابعاد مختلف به ويژه در بعد اقتصادى به پيكره مسلمين وارد گرديده است. انصافاً صاحب نظران ممالك اسلامى نسبت به اين امر مهم چگونه مى انديشند؟ آيا به طور شايسته از اين اجتماع عظيم بهره لازم را برده اند؟ آنان متأسفانه صحنه حج را به اجانب سپرده اند تا از اين ذخيره بزرگ دينى با تمام قوا به استثمار مردم مسلمان بپردازند. هر ساله چندين ميليون مسلمان در اقصى نقاط جهان در قالب دو برنامه دينى و بين المللى حج و عمره، وارد سرزمين حجاز مى گردند طبيعتاً در اين همراهى و حضور، هزينه هاى كلانى صرف مى گردد و بخش هاى مختلف اقتصادى، اعم از سيستم توزيع و توليد و مصرف در آن درگير مى شوند كه اگر امت اسلامى نسبت به هر يك از آنها تعامل و رفتارهاى منطقى و عاقلانه اقتصادى پيش گيرد قطعاً به بخش عظيمى از دشوارى هاى نظام مالى خود پاسخ مثبت مى دهد. شواهد نشان مى دهد كه تاكنون برنامه منظم و استراتژيك در اين خصوص انديشه نشده است. كارگزاران حج اعم از ميهمان و ميزبان و كشورهاى مبدأ و مقصد نسبت به تعيين خطمشى اقتصادى كه منجر به درك منافع جمعى مسلمين و استقلال آنان گردد تا به حال مسكوت مانده و بازار مالى حجاج و رفتارهاى اقتصادى آنان و هزينه هاى هنگفت كه دولت ها و ملت ها در پروژه عظيم حج صرف مى كنند چندان با مطالعه و برنامه ريزى دقيق همراه نيست. بنابراين فرصت دوباره مى طلبد تا با نگاهى دقيق و نو، به نقش اقتصاد حج و تأثير آن در پيشرفت و توسعه فرهنگ دينى ملل مسلمان گام نهاد. اينك كه با پيام نوروزى مقام معظم رهبرى سال9٠ به عنوان سال جهاد اقتصادى نام گذارى شده است شايسته مى نمايد از اقدام بجا و مبارك بعثه مقام رهبرى در برگزارى همايش علمى حج و اقتصاد سپاسگزارى گردد تا انشاء الله فتح بابى را براى اصلاح برنامه ها و تبين ارتباط معيشت و اقتصاد و مناسك حج در آينده نزديك از طرف جمهورى اسلامى ايران شاهد باشيم.
از مجموعه احكام و مناسك عبادى برخى از احكام هستند كه علاوه بر مقاصد معنوى و عبادى داراى آثار معيشتى و اقتصادى مى باشند؛ حج از جمله اين عبادات مى باشد چرا كه دين اسلام اصولاً براى اصلاح الگوى امور دنيا و آخرت از طرف خداوند به مردم معرفى شده است و سعادت انسان در هر يك از دو سراى دنيا و آخرت لازم و ملزوم يكديگرند. با توجه به همين اصل، مسئله ارتباط و هماهنگى اقتصاد و حج، در قرآن و سنّت به صراحت مورد اشاره قرار گرفته است. اسلام با نگرش ويژه خود به مسئله حج و نقش تعيين كنندۀ آن در عزّت و عظمت امّت و با توجه به ضرورت توانمندسازى اقتصادى در دست يابى به استقلال، براى امور معيشتى و ساير جنبه هاى زندگى در موسم حج و برخوردارى مطلوب از معنويت آن دستوراتى را توصيه نموده است كه مجموعه اى از منابع دينى اعم از آيات و روايات به آن اشاره دارند.
ص: 202
بى شك كنگره جهانى حج در برگيرنده منافع مهمّى براى مسلمين است و زائران كشورهاى اسلامى در اين كنگره بزرگ بايد از آن بهره مند گردند؛ خداوند متعال در آيات ذيل مى فرمايد:
(وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلي كُلِّ ضامِرٍ يأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ * لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يذْكُرُوا اسْمَ اللهِ فِي أَيامٍ مَعْلُوماتٍ عَلي ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعامِ فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ) (حج: 27 و 28)
اى ابراهيم (ع) در ميان مردم حج را فرياد كن تا پياده يا سواره بر شتران لاغر از سرزمين هاى دور به سوى تو آيند و شاهد منافع خود باشند و در روزهاى معين خدا را ياد كنند كه آنان را از گوشت حيوانات روزى داده است پس بخوريد از آنها و به مستمندان نيازمند بخورانيد.
در آيه ديگر مى فرمايد. ( لَيسَ عَلَيكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ ) (1)ضمن انجام عبادت و ذكر خدا و كسب تقوى مانعى نيست كه از منافع اقتصادى و معيشتى نيز بهره گيريد در تفسير عياشى از امام صادق (ع) در ذيل آيه فوق، روايتى اين چنين نقل شده است:
ارزق اذا خرج من احرامه و قضي نُسكه فليشتر و ليبيع في الموسم. (2)
مقصد از طلب فضل خداوند، تحصيل روزى است هنگامى كه شخص از احرام خارج شد و اعمال حج را به پايان برد، به خريد و فروش بپردازد.
البته مسئله معيشت و اقتصاد در حج از بدو تأسيس ام القرى بوسيله حضرت ابراهيم (ع) طرح شد كه فرمود: ( وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يشْكُرُونَ ) (3)قرآن در آيه ديگر از لطف و مهربانى خداوند كه همواره بر بشريت جارى مى نمايد مى فرمايد:
(أَ وَ لَمْ نُمَكِّنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً يجْبي إِلَيهِ ثَمَراتُ كُلِّ شَيءٍ رِزْقاً مِنْ لَدُنَّا)
آيا حرم امنى در اختيار آنان ننهاديم كه همه نوع ثمرات و كالاها بدان سوى برده مى شود و اين گونه قابل قبول است شهرى كه در ميان سنگ هاى سخت و صخره هاى سياه و كوه هاى سر به فلك كشيده، بتواند محل ورود و بارانداز ارزاق و كالاهاى گوناگون از سراسر دنيا باشد.
در روايتى از پيامبر (ص) نقل شده است:
« من اراد الدنيا و الآخر فليوم ذا البيت » (4)؛ « كسى كه خواهان دنيا و آخرت است بايد آهنگ اين خانه نمايد» و بعد مى فرمايد:
«حجّوا تستغنوا» (5)؛ «حجّ به جاى آوريد تا بى نياز گرديد» .
ص: 203
امام سجاد (ع) در حديثى گهربار فرمودند:
«حجّوا و اعتمروا تصّح ابدانكم و تتّسع ارزاقكم و تكفن مونات عيالكم» (1)؛ «حج عمره به جاى آوريد تا به بدن هايتان سالم بماند و روزيتان فراخ گردد و هزينه هاى خانواده تأمين شود.
از فرمايشات امام صادق و امام كاظم (ع) اين گونه نقل شده است كه فرمودند:
«الحاج لايملق ابداً قُلت و. . . . . . ؟ قال الافلاس ثم قال: و لاتقتلوا اودلاكم من املاق» (2)حاجى هرگز فقير و مفلس نمى شود.
حج يك برنامه دينى كلان است كه آثار آن بسيار فراتر از يك عده يا ملت، خاص است. ميليون ها انسان كه در گوشه و كنار جهان اسلام به سر مى برند و هزاران خانواده كه در حرم و يا خارج حرم، زندگى مى نمايند از كاركردهاى اجتماعى و اقتصادى حج بهره مى گيرند؛ اعم از آن كشاورزى كه توليد مى كند و صنعتگر و هنرمندى كه آثار دستى و هنرى مى آفريند و دامدارى كه پرورش دام دارد و راننده اى كه در حمل و نقل فعاليت مى كند، بازرسان و مديران كارگزار همه و همه در اين موضوع سهيم هستند.
در بازار اقتصادى حج ميليون ها انسان از خرد و كلان تغذيه مى شوند و در يك جمع عملياتى بسيار بزرگ گروه هاى مختلف از جامعه انسانى درگير فعاليت مى گردند.
به راه انداختن اين برنامه دينى به حدّى قابل توجه است كه دولت عربستان در سال 2011 ميلادى بالغ به 3٠ ميليارد دلار فقط از طريق زائران حج، درآمد كسب كرده است. (3)كشور ايران هم كه سهم قابل توجهى در ميان ساير كشورهاى اسلامى دارد، قريب به 5 ميليارد دلار در زمينه زيارت خانه خدا، به طور مستقيم هزينه مى نمايد كه شامل تأمين مسكن، حمل ونقل، تغذيه، خريد سوغاتى و گوسفند قربانى مى باشد. بنا به گزارشات آمارى هر سال فقط در ايام حج تمتع به طور ميانگين 5/2 ميليون نفر در حج شركت مى كنند كه بدين ترتيب 5/2 ميليون گاو و گوسفند ذبح مى شود و اگر متوسط گوشت آنها را براى هر رأس3٠ كيلو فرض كنيم به ميزان 7٠ ميليون كيلو گوشت بدست مى آيد و اگر از نظر مالى چنانچه هر كيلو را به قيمت 3 دلار فرض نمائيم خواهيم ديد كه مبلغ هنگفتى بدست خواهد آمد. (4)مسلمانان به جاى اين كه از اين فرصت در ايجاد فضاى مناسب اقتصادى و فرصت هاى جديد شغلى و بالا بردن توان اقتصادى گام بردارند، خواسته يا ناخواسته بسيارى از اين موقعيت ها را در اختيار
ص: 204
كشورهاى ديگر از جمله چين و امريكا و ساير قدرتهاى برتر جهان قرار مى دهند كه در اين صورت حج نه تنها باعث استغناء و استقلال مسلمانان نمى شود بلكه به وابستگى آنها منجر مى گردد.
امروزه يكى از موضوعات مهمى كه در سطوح مختلف بين المللى جريان دارد مسئله جهانى سازى است كه عده ايى از سياستمداران حاكم كه در انديشه كنترل و قبضه كردن توان اقتصادى و سياسى و فرهنگى كشورهاى اسلامى هستند برآنند تا با سلطه بيشتر بعضى از قدرت ها از جمله امريكا، تفكر تك قطبى كردن جهان را با مركزيت غرب در دستور كار قرار دهند. روند جهانى سازى در پى محو و نابودسازى اعتبار ملت ها و هويت فرهنگى و سياسى آنهاست؛ و بدين ترتيب فاجعه بزرگى را براى دولت ها و ملت هاى جهان سوم به ويژه كشورهاى اسلامى در غارت منابع و ذخائر كلانشان طرح ريزى مى نمايند. از آنجائى كه خداوند حج را طبق فرمايش امام صادق (ع) ، قائمه اى براى اين مردم و معيشت و زندگى آنها قرار داده است -جعل الله لدينهم و معايشهم- (1)حج يكى از راه هاى مقابله با سياست استكبارى جهانى سازى است كه استعمارگران از آن بدنبال بهره كشى از ملت ها هستند، چرا كه مسلمين عالم زير لواى توحيد و وحدت كلمه، فرصتى را مى توانند ايجاد نمايند كه علاوه بر تقويت انسجام اجتماعى به تشكيل بازار فرآورده هاى ملى با رويكرد بين المللى بيانجامد كه در صورت تشكيل آن ملت هاى اسلامى با نمايش دستاوردهاى خود مشوق يكديگر شده و از تجارت يكديگر در توسعه و شكوفائى اقتصادى كشور خويش، بهره مى گيرند.
امروزه وضع كنونى بازار حرمين، هيچ شباهتى به بازار مسلمين ندارد و سرزمين وحى با مظاهرى از صادرات بيگانگان عجين شده است. بازار مكه و مدينه امروزه به نمايشگاه صنعتى و تجارى غرب و شرق تبديل شده است و غالب سوداگران اين بازار، غيرمسلمانان هستند و انبوه ثروت نهفته به كمپانى ها و كارخانجات سرمايه داران بيگانه سرازير مى گردد.
مسلمين در اين بازارها اسير تجمّل و تنوع رنگ هاى اجناس مى شوند، حال آنكه بايد با توجه به برنامه ريزى كلان كشورهاى استكبارى در ايجاد مستعمره هاى نوين، به فكر باشند و در فرهنگ مصرف خود تجديدنظر نمايند و تا آنجا كه ممكن است از فرآورده هاى خودى مصرف كنند و به ساده زيستى و معيشت عادلانه، خو بگيرند تا بتوانند استقلال اقتصادى مسلمانان و تقويت سطح توليد و كيفيت محصولات را تضمين نمايند.
خلاصه اين كه آن چه در حوزه اقتصاد و حج مسلمين بايد مورد توجه قرار بگيرد اين است كه:
اولاً آيا حج از مناسك عبادتى صرف است و در انجام آن مردم بايد كاملاً از اقتصاد و معيشيت فاصله بگيرند؟
ص: 205
ثانياً ابعاد اقتصادى حج كدامند و اصولاً چه ظرفيت ها و قابليت هاى اقتصادى در حج وجود دارد كه مسلمانان مى توانند از آن بهره بگيرند؟
ثالثاً راهكارهاى اجرايى پياده سازى الگوى اقتصادى اسلامى در ايجاد منشِ منظم، براى اخلاق اقتصادى مسلمين چگونه مى تواند باشد؟
رابعاً چگونه مى توان در ايجاد بازار مشترك اسلامى به بركت انجام مناسك حج و حضور در سرزمين وحى اقدام نمود؟
موارد يادشده از اهداف اصلى اين پژوهش است كه با تكيه برداده ها و منابع اطلاعاتى، خصوصاً آيات قرآنى و سنت روائى مورد مطالعه قرار مى گيرد.
شيوه جمع آورى اطلاعات و نوع و روش پژوهش، يكى از مهم ترين بخش هاى هر نوع مطالعه است. موضوع مطالعات با توجه به ماهيت خود، اسلوب و روش خاصى را مى طلبد، بنابراين موضوع حاضر از آنجائى كه يك عمل تكليفى فقهى است، مراجعه به اسناد و روايات و سيره فقهى معصومين از محورهاى مهم روشى در اين تحقيق به شمار مى رود. از طرف ديگر مسئله اقتصاد از آنجائى كه از مسائل كاربردى در ميان همه مردم است، توصيف و تحليل آن به وسيله آمار و ارقام مى تواند روشى ديگر براى جمع آورى اطلاعات و بررسى موضوع باشد.
در نگاه اقتصاددانان كلاسيك و نيز كسانى مانند ماركس و انگلس، اقتصاد، بنيان زندگى اجتماعى آدميان است و دين مخصوصاً در جوامع امروزى نقش حاشيه اى دارد. از نظر آنان دين تأثيرى منفى در جامعه داشته و مانع از آگاهى پرولتاريا نسبت به بهره كشى سرمايه دارى از آنها مى شود.
جامعه شناسانى كه تمايلات اجتماعى بيشترى داشتند ضمن قبول برجستگى و اهميت اقتصاد، آن را تهديدى براى حدود اخلاقى و اجتماعى جوامع صنعتى تلّقى مى كردند، به عنوان نمونه در فرانسه «سن سيمون » پس از نوشتن مطلب مفصلى دربارۀ نظم نوين صنعتى به اين نتيجه مى رسد كه صورتى نوين و دنيوى از مسيحيت لازم است تا به دين، شكلِ جديدِ معنى دار ببخشند. به اعتقاد «سن سيمون» دين در شكل امروزى شده آن براى حفظ حيات اجتماعى و معنى دادن به آن، امرى بنيادين و ضرورى است و اين در حالى است كه عامل اقتصادى آن را متلاشى مى سازد. براى «ماركس» از خودبيگانگى عامل شكل دهندۀ صورت دين بود ولى براى كسانى كه پيرو نظر «سن سيمون» بودند دين سيمانى بود براى جامعه، زيرا اجتماعى بودن انسان را بيان مى كند؛ از جمله كسانى كه اين فكر را دنبال كردند
ص: 206
«اميل دور كيم» است كه در سال هاى نخست قرن بيستم دين را ملحوظ داشت و آن را عاملى دانست كه مردان و زنان را از تعلّقات و نفع مادى صرف بالاتر مى برد. (1)از طرفى در قرن نوزدهم افكار و اعمال مسيحيت، سرمايه دارى را رونق بخشيد و اين امر به ويژه در ايالات متحده و بريتانيا مشاهده مى شد. مسيحيت به اقتصاد سرمايه دارى مشروعيت بخشيد و نظم اجتماعى موجود را امرى مقدّس شمرد. در واقع سرمايه داران نيز از بيان اين نكته خوددارى نمى كردند كه برخى از اشكال «مذهب پروتستان» مشوق فعاليتهاى صنعتى است، همين نقش دين بود كه مورد انتقاد شديد «ماركس» قرار گرفت. امّا در ايالات متحده دين نقش غالب را در مشروعيت بخشيدن به اقتصاد داشت و در آنجا شكل كالونى مذهب پروتستان، اين مطلب را مورد تأئيد قرار مى داد كه موفقيت اقتصادى و پيشرفت مالى مايه سربلندى هركس در پيشگاه خدا و خلق است. در اواخر قرن نوزدهم در آلمان مسئله رابطه دين و اقتصاد مورد توجه زياد واقع شد و انديشمندان آلمان به موضوع علت شكل گيرى سرمايه دارى توليد، توجّه جدى نموده اند، چرا كه كشورهاى ديگر نسبت به آلمان پيشرفت بيشترى داشته اند. در اين دوره علماء و پيشوايان دينى از راه هاى مختلف در برابر تحولات اجتماعى ناشى از برآيند سرمايه دارى موضع گرفته اند. اين واكنش ها و موضع گيرى ها ابعاد مختلفى داشت، از بيان اين كه سرمايه دار تهديدى است براى زندگى و سلامت اجتماعى، تا فرض لزوم تعديل و اصلاحات در آن. از سوى ديگر مذهب «كالونيسم» نيز اين شيوه را تحسين مى كرد و در ايالات متحده با عمل و تفكرى كه به «سوسياليسم» نزديك بود به شدت مخالفت مى كرد، زيرا در آن دنياى بدون دين تجويز مى شد. كليساى «كاتوليك» هم معتقد بود كه در «كاپيتاليسم» ريشه هاى مادگرايانه وجود دارد ولى در اعتراض به آن در صورت گرايش هاى سوسياليستى گوناگون نيز گرايش ضددينى را مشاهده مى كرد. به طوركلى در دوران بروز تمايل دانشمندان به بررسى رابطه بين دين و اقتصاد، آلمان جايگاه فلسفى و جامعه شناختى اين مباحت بود و علاقه خاصى به آثار «كارل ماركس» بوجود آمده بود. «ماركس» و «انگلس» به ويژه ايدئولوك معروف حزب سوسيال دموكرات، «كارل كاوتسكى» معتقد به استقلال حوزه اقتصاد بودند. اين تفكر آنان را به جايى رساند كه دين را صرفاً نتيجه عوامل اقتصادى بدانند. شايد همين موضوع باعث شد تا «ماركس» تأليفات مؤثر و نافذى در زمينه ارتباط دين و اقتصاد طرح نمايد و به اين نتيجه رسيد كه علائق افراد نسبت به امور دنيوى و به خصوص نسبت به نيازهاى اقتصادى آنان، خود به خود بوجود نيامده است بلكه رشد و توسعه آنها در نتيجه تغيير اوضاع فرهنگى و شرايط روانى بوده است كه با رابطۀ فرد و جامعه پيوند مستقيم دارد. به ويژه در آثار «وبر» توجه و تأكيد خاصى به رابطه بين علائق مادى و علائق آرمانى به تعبير «وبر» ديده مى شود كه
ص: 207
البته كمتر بحثى از تمايز بين نيروهاى مادى و اقتصادى و افكار و آرا كه معمولاً چنين تمايزى لحاظ مى شد به ميان مى آيد.
توجه شديد دين به اقتصاد كه در اوايل قرن بيستم به چشم مى خورد، به زودى كاهش يافت، طورى كه تا دهۀ 197٠ ديگر توجه چندانى به آن نمى شد، در واقع پيشرفت اقتصادى و اجتماعى موجب شده بود كه پيشوايان دينى ديگر به مسائلى چون فقر، بهداشت و نظاير آن نپردازند. دهه هاى 7٠ و 8٠ قرن بيستم شاهد بحران هاى اقتصادى بود و شكست بسيارى از كشورهاى جهان سوم، براى ساختن اقتصاد نيرومند، فكر فقر جهانى و نابرابريهاى انسانى را مطرح كرد كه مجدداً دين را متوجه امور اقتصادى ساخت، هرچند هيچ گاه به شدّت قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم به آن نپرداخت. (1)
از جمله امورى كه براى مسلمانان در ضمن سفر حج، اجازه داده شده، مسئله كسب و تجارت است. مسلمانان با كسب و تجارت و جلب منافع، بر توان مالى خود مى افزايند تا انجام اين مناسك معنوى، باعث ضعف و فقر و عقب ماندگى آنها نگردد. حاجيان در صورت كسب و تجارت بهتر مى توانند به تأمين هزينه سفر خود كمك نمايند و ديگران هم از منافع آنها استفاده نمايند.
در حديثى «معاويۀ ابن عمّار» از امام صادق (ع) سؤال مى كند: «كسى كه به قصد تجارت رهسپار مكه مى شود يا شتران خود را كرايه مى دهد حجّ او ناقص است يا تمام؟ حضرت در پاسخ فرمود: حج او تمام است» (
عن معاويه بن عمارَ سئلت لابي عبدالله (ع) الرجل يخرج في تجاره الي مكّه او يكون له ابلٌ فيكريها حجّه ناقصه ام تامّه. قال لا بل حجه تامّه. (2)
امام على بن موسى الرضا (ع) در بيان فلسفه حج، ضمن ذكر اسرار عبادى، عرفانى و آثار معنوى، فرهنگى و تربيتى به اقتصاد و آثار معيشتى اشاره مى كند و مى فرمايد:
وفي ذلك لجميع الخلق من المنافع. . . و منفعه مَن في شرق الارض و غربها و من في البّر و البحر ممّن الحجّ و ممّن لم يحجّ من تاجرٍ و جالبٍ و بائعٍ و مشترٍ و كاسبٍ و مسكينٍ و قضاء حوائج اهل الاطراف و المواضع المهكن لهم لااجتماع فيها كذلك . . . (لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ) . (3)
يكى از دلايل وجوب حج منافعى است كه از اين رهگذر به همه خلق مى رسد و نيز منافعى است
ص: 208
كه نصيب كسانى كه در شرق و غرب و خشكى و دريا هستند، مى شود؛ چه آنهايى كه حج به جاى مى آورند و يا آنان كه به حج نيامده اند، اعم از تاجر يا واردكنندگان، فروشنده يا خريدار، كاسب يا مستمند. همچنين حج تأمين كنندۀ نيازهاى ساكنان اطراف و امكنه اى است كه مى توانند در موسم اجتماع كنند تا بدين وسيله شاهد منافع خود باشند.
طبق اين حديث آثار اقتصادى حج، منحصر به حاجيان نيست بلكه ميليون ها انسان كه در گوشه و كنار جهان اسلام به سر مى برند و هزاران خانواده در حرم و بيرون از حرم از مواهب آن استفاده مى برند.
تجارت و اشتغال در حج و عمره براى برخى از زائران و غيرزائران امرى اجتناب ناپذير است و اين مسئله در روايات دينى مورد اشاره قرار گرفته است. زائرانى كه قوام معيشت و تأمين زندگى شان به خريد و فروش و استفاده از اين بازار بستگى دارد. دسته زيادى از زائران كه در موسم حج و عمره حاضر مى شوند مردمى فقير هستند و هزينه سفرشان همان مقدار است كه در خريد و فروش بدست مى آورند و يا ذخيره مخارج خانواده خود در طول سال مى نمايند؛ براى چنين افرادى كسب و اشتغال موضوعيت دارد، افرادى مانند رانندگان و تمامى كارگزاران حج در كشورهاى مختلف و همه كسانى كه ارائه خدمات به نيازمندى هاى حجاج مى دهند. بنابر گزارشات آمارى در سال 139٠ كشور عربستان سعودى كه در اين مسئله نقش محورى را داراست، قادر است از مجموع ورود حاجيان و سرمايه اى كه آنان وارد اقتصاد اين كشور مى نمايند، 16٠ هزار فرصت شغلى جديد ايجاد نمايد. (1)همين موضوع مى تواند اهميت جريان توسعه تجارت و اشتغال و خدمات را در ضمن برگزارى مناسك حج بيان كند كه اين نوع تجارت و اشتغال بى ترديد، كسب و درآمد مالى صرف نيست چرا كه چنين فعاليت هايى در بهره گيرى معنوى زائران از سفر حج تأثيرگزارى مى كند واى چه بسا بدون اين گونه امور، انجام حج سالم و مطلوب امكان پذير نباشد و لذا بر همين اساس فقهاى عظام، در باب حج خدمه، باب ويژه اى را براى تبيين احكام و شرح وظايف گشوده اند.
دين اسلام آميزه اى از تلفيق معاش با معاد مى باشد. در مناسك حج و عمره كه يكى از عاليترين تكاليف شرعى بين همه فرق اسلامى در سراسر دنياست، پيوستگى و ارتباط مقاصد دنيوى و اخروى بيشتر به چشم مى خورد. (2)
ص: 209
رسول خدا (ص) فرمود: «حجّوا تستغنوا» ؛ حج بجا آوريد تا بى نياز شويد. رمز سخن نبوى اين است كه سفر حج همواره با بار و فشار مالى فراوانى به ويژه براى كسانى كه از كشورهاى دور مى آيند همراه است، و مشكلات عديده اى را به همراه دارد اين مسئله ممكن است بخاطر علاقه مردم به ثروت و مال اندوزى آنان را از اداى اين فرضيه باز دارد و در نتيجه خانه خدا كه نمادى از شكوه و جلال امّت اسلامى است خلوت شود، لذا خداوند آن را با منافع دنيوى همراه ساخته و وعده بى نيازى داده است تا مردم از سنگينى هزينه نترسند. به نظر نگارنده غالب نيازها زمانى بوجود مى آيد كه اجتماعى و انبوهى از مردم تشكيل گردند، زمانى كه افراد، كثير شوند هم نياز بوجود مى آيد و هم راه حل نياز، بنابراين در مباحت جامعه شناسى نيازها زمانى كه تقاضا و شناسايى نياز شكل بگيرد به تبع آن تشكيل نهادهاى مختلف براى پاسخگويى به نيازها به طور طبيعى فراهم مى شود، از اين منظر حج را بايد سرزمينى دانست كه مردم از احوال و مصائب و احتياجات يكديگر با خبر شده و درك متقابلى نسبت به انتظارات و توقعات يكديگر پيدا مى كنند و به همين سبب در آثار گفتارى اهل البيت (ع) مى خوانيم كه مثلاً حضرت على ابن الحسين (ع) فرموده اند: «حجوّا و اعتمروا تصّح ابدانكم و تتسع ارزاقكم و تكفون مئونات عيالكم» . (1)در برخى روايات ديگر به آثار منفى ترك فريضه حج، مبنى بر ايجاد فقر و تهيدستى اشاره شده است. امام على (ع) در خطبه «الغدير» فرمودند:
معاشر الناس حجّوا البيت فماورده اهل بيت اِلّا استغنوا و لا تخلّفوا عنه الّا افتقروا. (2)
اى مردم براى حج رهسپار بيت الله شويد زيرا هيچ خاندانى بر آن وارد نشدند مگر آنكه بى نياز گشتند و تخلف ننمودند مگر آنكه فقير و تهى دست شدند.
از قول امام كاظم (ع) هم نقل شده است كه فرمود: «الحّاج لايملق ابداً قلتُ و ما اِلاملاق؟ قال: الافلاس ثم قال و لا تقتلوا اولادكم من املاق» (3)؛ حج گزار هرگز تهيدست و ورشكست نمى شود.
از كاركردهاى اجتماعى و اقتصادى حج توجّه به مسئله تعاون و همكارى هاى متنوع در ضمن زيارت سرزمين وحى است. شارع مقدس حج و آئين هاى آن را بگونه اى تنظيم نموده است كه مسئله تعاون و همكارى و احسان و نيكوكارى را بين مردم تقويت كند. قربانى و صدقه و بخشش گوشت قربانى در ميان مردم به ويژه تهيدستان از بزرگترين نوع تعاون و همكارى است. وقتى مسلمانى مكلّف
ص: 210
مى گردد در عمل حج، حيوانى سالم و كامل را ذبح كند و يا كفّاره و نذر دهد و قبل از پوشيدن لباس احرام حقوق مردم و رسول خدا (ص) و امام خود، يعنى خمس و زكات را بدهد، در حقيقت مى خواهد به نوعى جنس همدردى و تكافل و به عهده گرفتن مسئوليت اجتماعى فقرا و نيازمندان را در خود تقويت نمايد. (1)قربانى يكى از منابع مهّم اقتصادى حج است كه بايد به شكل مطلوبى مديريت گردد كه خوشبختانه در سال هاى اخير، بانك توسعه اسلامى كه با سرمايه ملت هاى اسلامى تأسيس شده است مسئوليت كشتارگاه هاى محدوده منا را به عهده گرفت و تا حدودى از هدر رفتن گوشت قربانى جلوگيرى نموده است. همانگونه كه ذكر شد، قربانى و پرداخت كفاره جهت ارتكاب به محرمات احرام، اطعام مساكين و گرسنگان و كفالت آنها بوسيله مسلمان است؛ قرآن مجيد در اين باره مى فرمايد:
( فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ * فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ ) (2)؛ زمانى كه چون قربانى ذبح شد و بر زمين افتاد از آن بخوريد و به مستمندان بخورانيد. در حديث نبوى آمده است كه خداوند قربانى را به اين جهت مقرّر فرمود تا مستمندان از آن به حد كافى بهره مند گردند و به همين منظور تعدّد قربانى را در سرزمين وحى مطرح نموده است، چنانچه پيامبر (ص) 63 شتر به عدد سال هاى عمرش در منانحر كردند و به على (ع) فرمودند: «شتران ديگرى را قربانى كند تا به صد شتر برسد» . (3)سفارش به كمك و مساعدت به افراد پير و فرتوت و نيابت اعمال افراد عاجز و تهيه و تجهيز نيازمندى هاى مسافران و پرداخت انواع انفاقات و استحباب وقف اموال براى زائران (كما اين كه امام باقر (ع) ثروت خود را براى برپايى جلسه عزادارى براى سيدالشهداء در سرزمين منا وقف نموده اند) از ديگر مصاديق تعاون و تكافل اجتماعى و اقتصادى در سفر حج است.
حج بهترين فرصت براى تمرين زندگى و تربيت پذيرى، جهت استقلال خواهى است. آموزه هاى دينى و اخلاقى در حوزه رفتارهاى اقتصادى، آورده هاى بسيار نيكى را براى مردم مسلمان دارد كه اگر انسان در هر كدام از اين آموزه ها تدبير نمايد، مى تواند به سعادت دنيوى و اخروى برسد.
خداوند متعال حج را ضمانتى قوى براى استقلال اقتصادى مسلمين و عدم وابستگى آنها از مشركان قرار داده است:
(يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَيلَةً
ص: 211
فَسَوْفَ يغْنِيكُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شاءَ إِنَّ اللهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ) (1)
بدرستى كه مشركان پليدند پس نبايد از سال آينده به مسجدالحرام نزديك شوند و اگر مؤمنان از فقر مى ترسند اگر از خداوند بخواهيد شما را از فضل خود بى نياز مى سازد، همانا خداوند دانا و حكيم است.
از عبارت ( لا تَقْرَبُوا ) چنين فهميده مى شود كه مشركان نه تنها از نظر فيزيكى نبايد در مكه حضور داشته باشند، بلكه از نظر اقتصادى، اجتماعى و سياسى نبايد در آنجا جولان بدهند، اين عدم حضور زمانى مى توان جديت پيدا كند كه نقش اقتصادى و اجتماعى آنها به طور مستقيم و غيرمستقيم حذف گردد. مسلمانان صدر اسلام نگران بوده اند كه در صورت عدم حضور مشركان رونق بازار از بين رفته و موجب خسران اقتصادى گردد، خداوند در جواب اين نگرانى فرمود: از راه هاى ديگر ( وَ إِنْ خِفْتُمْ عَيلَةً فَسَوْفَ يغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شاءَ إِنَّ اللهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ) آنها را از فضل خويش بهره مند مى كند.
قرآن كريم در جايى ديگر، كعبه و حج را ( قِياماً لِلنَّاسِ. . . ) يعنى عامل پايدارى و استقلال مردم خوانده است و به همين دليل «ابان بن تغلب» وقتى دربارۀ «
جعلها الله لدينهم و معايشهم » مى پرسد، حضرت مى فرمايد: خداوند كعبه را قائمه اى براى دين مردم و معيشت و زندگى آنان قرار داده است. با توجه به همين نگاه، مقام معظم رهبرى مى فرمايد: «حركت اسلامى عبارت از طغيان بر نظام هاى طاغوتى كه موجب ظلم و فساد و تبعيض طبقاتى و نژادى و ستم پذيرى توده ها شده است» . (2)امام راحل (رحمه الله) فرمودند: «مسلمان ها بايد خودشان را پيدا كنند يعنى بفهمند كه خودشان يك فرهنگى دارند، خودشان كشورى دارند و شخصيتى دارند» (3)تا به بركت حضور در سرزمين وحى، هويت اسلامى با محوريت قدرت مستقل در مقابل اجانب جان بگيرد.
حضور مسلمانان در كنگره عظيم حج، همواره ناظر به دو صفت «منافع للناس» و «قياماً للناس» مى باشد.
اين دو وضعيت، جامعيت مهمّى را در سطوح مختلف حج كنندگان و عمره گذاران داراست: جهات ياد شده زمانى تحقّق مى پذيرد كه عمران و آبادى، در شهرهاى مسلمين به شكل بايسته بوجود آيد و چرخ اقتصادى زندگى به گردش درآيد و فقر و فلاكت از بين برود و راه رسيدن به تمدن نيرومند جامعه اسلامى در موقعيت هاى مختلف از جمله موسم حجّ، فراهم شود.
ص: 212
بنابراين از آثار مورد انتظار حجّ بايد افزايش بهره ورى و ايجاد مديريت ساختارى منظم در تعاملات اقتصادى، همراه با تقويت جايگاه عبادى و معنوى آن باشد. بدون شك تعيين چارچوب و تهيه سازوكارهاى لازم از مسير مختلف و مناسب از جمله گردشگرى و جابجايى و ارائه خدمات و تعيين مشاغل خاص و تأمين تغذيه و امكانات و اماكن استراحت، از راه هايى هستند كه نياز به اشتراك مساعى و اجماع اسلامى دارد تا بتواند اين قيام و منافع را به شكل مطلوب بوجود آورد.
از آنجا كه انسان هاى مسلمان از مكان ها و كشورهاى مختلف با تنوع فرهنگ ها، آب و هوا و موقعيت هاى مختلف اقتصادى به سرزمين مكّه وارد مى شوند افزون بر تبادل اطلاعات فرهنگى، صنعتى و اقتصادى مى تواند بهترين زمينۀ اجرايى را براى تهيه سازوكارها و چارچوب هاى مورد نظر بوجود آورند.
در گذشته مردم بر اين باور بودند كه منافع اقتصادى بيشتر به اهل مكّه مى رسد تا به ديگران كه از راه هاى دور به سرزمين وحى مى آيند، ولى امروزه با تغيير يافتن جريان زندگى و نوع نيازها و مكانيزه شدن سفر حاجيان و هم چنين ارائه خدمات جديد، مى توان كاركرد فراگيرترى براى تمام افراد، اعم از حلّ و حرم از نظر انتفاع مادى و اقتصادى در نظر گرفت. انصافاً با تحقيق و تدقيق بيشتر در روايات و آيات مى توان به نقش اقتصادى حج و توسعه آن براى جوامع اسلامى پى برد. نقش هايى كه در قالب بسيارى از فعاليت ها به ويژه تجارت، كفايت جويى، استقلال طلبى، تقويت سرمايه اجتماعى، توسعه و تجهيز حمل و نقل، بالا بردن سيستم تعذيه و بهداشت، اسكان و تأمين امنيت اقتصادى، تعاون و تكافل تجلّى پيدا مى كند كه قطعاً اگر به مدد منابع دينى و سيره گفتارى معصومين (ع) و دانش و اطلاعات علمى روز به پژوهش و تحقيق گذارده شود مى تواند آورده هاى بسيار عظيمى را براى برگزارى هرچه بهتر مناسك حج و همين طور تأثيرگذارى جدى تر بر روابط ديپلماتيك كشورهاى منطقه به ارمغان آورد و در نهايت انجام فريضۀ الهى در فضايى مناسب و در خور شأن مسلمانان و جايگاه رفيع كعبه و مدينه منوره و بارگاه نبوى همراه با تقويت حس عزّت طلبى و خودباورى مسلمين جهان امكان پذير باشد. از موارد حائز اهميت مسئله ساماندهى اعانات و انفاقات مسلمين جهان و توزيع عادلانه آن مى باشد. به عنوان نمونه در كشور ايران، سالانه شاهد حضور صدها هزار حجاج ايرانى در سرزمين وحى هستيم و هر كدام از آنها انفاقات متنوعى را مى پردازند و چقدر خوب است كه مبالغ جمع آورى شده تحت عنوان صندوق واحد، براى امورات مشخص، هزينه شود.
1. تقويت شناخت و بررسى جامع نسبت به آيات و روايات در موضوع رابطه حج و اقتصاد؛
2. نيازسنجى و تعيين ساز و كارهاى لازم براى تهيه كالاها و عناصر اقتصادى با تأكيد بر توليد و
ص: 213
توانايى مسلمين؛
3. توصيه و تأكيد به حاجيان مبنى بر خوددارى از اصراف و تبذير و تضييع سرمايه در امور غيرضرورى و تشويق آنان جهت سرمايه گذارى در امورات زيربنايى جوامع اسلامى؛
4. تأسيس مراكز بهداشتى ذبح شرعى و سردخانه هاى مجهز جهت قربانى و نگهدارى گوشت و توزيع مناسب آن بين فقراء و مستمندان؛
5. تأسيس بازار مشترك اسلامى و تقويت بنيۀ مالى بانك توسعه اسلامى؛
6. دورى از تنگ نظرى و محدودانديشى براى تأمين و جلب منافع منطقۀ خاص جغرافيايى با هدف مصالح عمومى و جهان شمولى برنامه هاى اسلامى؛
7. تأسيس پژوهشكده و مراكز مطالعاتى اقتصاد حج؛
8. تأسيس مراكز عرضه كالاهاى مسلمين و نمايشگاه جهت معرفى محصولات كشورهاى اسلامى؛
9. برگزارى كنفرانس اقتصادى وآسيبها، تهديدها، فرصتها در بين حجاج و زائرين.
منابع
1. بابويه شيخ صدوق، محمدبن على، من لايحضره الفقيه، جامعه مدرسين، حوزه علميه قم، 14٠4.
2. بحرانى، سيدهاشم، البرهان فى تفسير القرآن، انتشارات دارالتفسير، 1417.
3. طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، داراحياء التراث اسلامى، بيروت، 1420.
4. كلينى، محمدبن يعقوب، اصول كافى، دارالكتب الاسلاميه، تهران، 1365.
5. صبحى صالح، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتى، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى، قم، 1376.
6. حرّ عاملى، محمدبن حسن، وسايل الشيعه، تحقيق حمدرازى، داراحياء التراث، 1421.
7. نورى، ميرزاحسن، مستدرك الوسائل، قم، انتشارات مؤسسه آل البيت، 14٠7.
8. وبر ماركس، اخلاق پرتستان و روح سرمايه دارى، ترجمه عبدالكريم رشيديان، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، 1373.
9. دانش، جابر، جامعه شناسى دين، پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامى، 1385.
10. ويليام، گودوين، عربستان سعودى، ترجمه فاطمه شاداب، انتشارات، ققنوس، 1383.
11. صديق اورعى، غلامرضا، بررسى مسايل اجتماعى، انتشارات، كتاب امروز، 1375.
12. مركز اسناد انقلاب اسلامى، صحيفه نور، 1376.
13. فصلنامه ميقات حج، سال نوزدهم، 1389.
14. فرهنگ نامه اسرار و معارف حج، معاونت امور روحانيون، انتشارات دارالحديث، 1386.
15. ناصح علوان، عبدالله، همكارى هاى اجتماعى در اسلام، ترجمه محمدصالح سعيدى، انتشارات پيام، 1373.
ص: 214
سيد احمد سيادتى (1)
احسان صائمى (2)
چكيده
ابعاد اقتصادى و مالى حج و عمره از جمله مباحثى است كه امروزه به نوعى تمام افرادى كه به حج مشرف مى شوند، به آن دچار هستند در آيه معروف حج، عبارت ها و كلماتى وجود دارد كه نشان مى دهد مسئله حج با ابعاد اقتصادى، فرهنگى و عبادى آميخته است. همچنين پيامبر اكرم (ص) در فرا خواندن مردم به حج گزارى، دنيا و آخرت را با هم مطرح مى كنند. با توجه به احاديث فراوانى كه ابعاد اقتصادى حج را نشان مى دهد، مى توان دريافت كه حج به همان ميزان كه عبادى است به همان قوت اقتصادى، سياسى و فرهنگى است. واضح است كه در ميان جمعيت هاى مختلفى كه از تمام نقاط گيتى هر ساله در مكه گرد هم مى آيند افرادى هستند كه در امور تجارى و اقتصادى تخصص دارند و مسلمانان اگر بخواهند به حكم اخوت اسلامى و به حكم اين كه هر مسلمانى وظيفه دارد به مسلمانان ديگر كمك و مساعدت نمايد (3)مى توانند نيازمندى هاى يكديگر را برطرف نمايند و درباره امور اقتصادى و تجارى و صنعتى به گفت وگو و تبادل نظر بپردازند. مقاله حاضر با هدف يافتن ابعاد اقتصادى و مالى حج از منظر قرآن و روايات و نيز بررسى آثار معيشتى، دنيوى و اقتصادى حج تهيه شده است.
در اين مقاله سعى شده است ضمن تبيين مباحث فوق به ارائه پيشنهاداتى
ص: 215
راهبردى پيرامون گسترش جهان شمول بعد اقتصادى حج ارائه بپردازيم.
كليد واژه ها: حج، اقتصاد، قرآن و روايات، معيشت و اقتصاد مسلمين، امنيت اقتصادى.
خانه خدا هر ساله در تمامى روزهاى سال به خصوص در ايام حج واجب، ميزبان خيل عظيمى از انسان هاى عاشق و مسلمانى است كه از سرتاسر دنيا به نيت حج و سفر زيارتى پاى در مكه معظمه مى گذارند و پس از انجام فرائض دينى به خريد و تجارت مى پردازند. مسئله مهمى كه نگارنده را بر آن داشت تا در اين خصوص مطالبى را به رشته تحرير درآورد، حجم زياد مبادلات اقتصادى در اين موسم است كه به يقين بهره اصلى را از جيب مسلمانان به شركت هاى عمدتا غير مسلمانى سرازير مى كند كه تنها با رعايت نكات ساده اى همچون بازاريابى و پژوهش مناسب از نيازهاى كمى و كيفى خريداران در زمان و مكان مناسب بهره مى برند. بنابراين بهتر است اندكى به اقتصاد اسلامى و نيازها و فوايد آن پرداخته شود تا مسئولان عالى رتبه كشورهاى اسلامى با درك نيازهاى مسلمانان به توليد كالاهايى بپردازند كه مورد نياز و درخواست آنهاست تا با دست خودمان دشمنان را تقويت نكنيم و كيسه خود را تهى و كشور خود را از توليد و منافع مربوط پس از آن محروم كنيم.
هر يك از احكام و شرايع حتى عبادى آنها داراى آثار معيشتى، دنيوى و اقتصادى است. چرا كه شريعت اسلامى تامين كننده سعادت انسان در دنيا و آخرت و مدافع مصالح و منافع جامعه بشرى در همه ابعاد به هم پيوسته حيات است.
اين ويژگى، يعنى «عنايت به معيشت و اقتصاد جامعه اسلامى» به ويژه در حج، به دليل جهان شمولى اش بيشتر جلب نظر مى كند و اسلام با نگرش ويژه خود به مسئله حج و نقش تعيين كننده آن در عزت و عظمت امت و با توجه به ضرورت توانمندى اقتصادى در دستيابى به استقلال و اقتدار مسلمين براى امور معيشتى و اقتصادى و تجارى در موسم حج، راهكارهايى را گشوده است كه آيات و روايات فقه و سيره اسلامى بيانگر آن مى باشد.
كنگره جهانى حج، دربرگيرنده منافع مسلمين است و زائران كشورهاى اسلامى در اين كنگره، از آن منافع بهره مند مى شوند چنانكه خداوند تعالى در آيه ( لَيسَ عَلَيكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ . . .) (1)به حج گزاران تذكر مى دهد كه ضمن انجام عبادت و ذكر خدا و تحصيل ره توشه تقوا مانعى وجود ندارد كه از منافع اقتصادى و معيشتى نيز بهره گيرند.
مرحوم طبرسى گويد: مفاد اين آيه رخصت دادن به كسب و تجارت، پس از انجام مناسك حج
ص: 216
است و اين در روايات ائمه معصوم (ع) آمده است [1].
و نيز عياشى از امام صادق (ع) در تفسير آيه فوق چنين روايت كرده است: «مقصود از طلب فضل خداوند، تحصيل روزى است، هنگامى كه شخص از احرام خارج شد و اعمال حج را به پايان برد، در موسم به خريد و فروش بپردازد» [2].
شايان گفتن است: از همان آغاز كه ام القراى توحيد تاسيس شد در دعاى حضرت ابراهيم (ع) آمده كه ضمن نيايش با خداى خود گفت: (. . . وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يشْكُرُونَ ) (1)و بدين گونه از خداوند خواست خاندان خود و ساكنان اين سرزمين مقدس را از ثمرات، روزى دهد و در آن بيابان خشك و سوزان، نعمت هاى خويش را ارزانى دارد تا آنان سپاسگوى حق باشند.
از اين جا استفاده مى شود كه مسئله رزق و معيشت در سرزمين حرم و جوار كعبه نيز جايگاه مهم خود را در حيات مادى و معنوى امت موحد دارد و حضرت خليل (ع) آن را در دعاى خود منظور داشته است. و چنين شد و اراده خداوندى بر اين تعلق گرفت كه آن وادى بى حاصل و بى آب و علف هميشه آباد و پررونق باشد و از نعمت هاى فراوان برخوردار گردد. قرآن از اين عنايات خداوندى كه همواره استمرار داشته و خواهد داشت، بدينگونه سخن مى گويد: ( أَ وَ لَمْ نُمَكِّنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً يجْبي إِلَيهِ ثَمَراتُ كُلِّ شَيءٍ ) (2)؛ «آيا حرم امنى در اختيار آنان ننهاديم كه همه نوع ثمرات و كالاها بدان سوى برده مى شود.» و گرنه چگونه باوركردنى است شهرى كه در ميان سنگ هاى سخت و صخره هاى سياه وكوه هاى دست اندر گريبان محاصره شده بتواند بارانداز ارزاق و كالاهاى گوناگون از سراسر جهان باشد.
امروزه اهمّيت «توسعه اقتصادى» و نقش بارز آن در بنا نهادن جامعه اى آرمانى، بر هيچ كس پوشيده نيست تا آنجا كه مى توان آن را از اولويت هاى دنياى امروز دانست، اولويتى كه براساس آن بسيارى از محاسبات و معادلات جهانى شكل مى گيرد. جست وجو در متون اسلامى در اين زمينه، نشان مى دهد كه اسلام در پرداختن به مسائل و مباحث مربوط به توسعه اقتصادى، از همه مذاهب و مكاتب ديگر پيشى گرفته است.
در ديدگاه اسلامى، توسعه اقتصادى براى جامعه، دستاوردِ برنامه هاى اسلام در اجراى احكام الهى و جامه عمل پوشاندن به تعاليم آسمانى است تا آنجا كه نبى مكرم اسلام (ص) هر روز پس از نماز صبح به گونه اى كه اصحاب صدايشان را بشنوند در كنار دعا براى اصلاح دين و آخرت، سه مرتبه اين جملات را مى فرمودند:
ص: 217
اللّهُمَّ أصلِح لي دُنياي الَّتي جَعَلتَ فيها مَعاشي. [3]
بار خدايا! دنياى مرا به سامان آور؛ همان را كه مايه زندگانى من قرار داده اى.
در اين ديدگاه، جامعه انسانى هر گاه فرصت يابد تا دين خدا را به شيوه اى درست در زمين جارى سازد، شاهد شكوفايى اقتصادى - بيش از آن چه در تصوّرش گنجد - خواهد بود. و چنين روزى بى شك خواهد آمد. اسلام، پديده ثروتمندى جامعه را از نعمت هاى خداوند براى انسان قلمداد مى كند و مردم را برمى انگيزد كه اين نعمت را پاس دارند و نيز از ايشان مى خواهد كه ثروت را در مسيرى كه به تكامل آنان بينجامد، به كار گيرند [4].
چنانچه در كلمات اميرالمومنين (ع) مكرراً به نعمت بودن ثروت اشاره شده است:
إنَّ مِنَ النِّعَمِ سَعَةَ المالِ [5].
ثروت فراوان، از نعمت ها است.
نِعمَ البَرَكَةُ سَعَةُ الرِّزقِ [6].
گشاده روزى، چه نيكو بركتى است!
مِن هَنيءِ النِّعَمِ سَعَةُ الأَرزاقِ [7].
از نعمت هاى گوارا، گشادگى روزى است.
در اين نظرگاه، ثروت بهترين ياورِ تقوا و خودسازى است كه رادمردى را آشكار مى سازد. كاستى ها و عيب ها را مى پوشاند. آرامش و ثبات درون را در پى مى آورد. پاداشِ كسى را كه از آن به نيكى و درستى بهره بَرَد، افزون مى كند؛ و در يك كلام، مايه پايدارى دين و دنيا است [8].
پيامبر خدا (ص) مى فرمايند:
نِعمَ العَونُ عَلى تَقوَى اللهِ الغِني [9].
چه ياور خوبى است توانگرى براى تقواى خدايى!
پيشوايان و راهبران بزرگ اسلام، پيشگامان عرصه توسعه اقتصادى بودند. ايشان را كه مى نگرى همّت هاشان را در تلاش سختكوشانه و پيوسته صرف مى كنند و از پروردگار خويش خاضعانه مى خواهند كه از فقر نجاتشان بخشد و از تنگناى اقتصادى دورشان دارد [10].
در جانب ديگر اين ديدگاه، مى نگريم كه اسلام، واپس ماندگى اقتصادى را نكوهش مى كند و آن را از گونه هاى بلا و مصيبت و نيز از مجازات هاى خداوند و نشانه خشم او و ناخشنودى اش از جامعه مى شمارد [11].
(وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً قَرْيةً كانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يأْتِيها رِزْقُها رَغَداً مِنْ كُلِّ مَكانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللهِ فَأَذاقَهَا اللهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما كانُوا يصْنَعُونَ) [12].
و خداوند شهرى را مَثَل مى زند كه امن و آرام بود، روزى آن به فراوانى از هر جاى مى رسيد، امّا
ص: 218
[مردم آن] نعمت هاى خداى را ناسپاسى كردند. پس خدا به سزاى آن چه مى كردند، جامه گرسنگى و ترس به [مردمِ] آن چشانيد.
امام على (ع) مى فرمايد:
ما ضَرَبَ اللّهُ العِبادَ بِسَوطٍ أوجَعَ مِنَ الفَقرِ [13].
خداوند، بندگان را با تازيانه اى درد آورتر از فقر نمى زند.
در آينه اسلام، فقر سزاوار نكوهش است و همه نيروهاى ويرانگرى و تباه سازى در آن گرد آمده. هم عامل نادانى است و هم زمينه ساز بد رفتارى. فقر ريشه انواع فساد و تباهى است كه نا آرامى هاى روحى و جسمى در سطوح فردى و اجتماعى از آن زاييده مى شود.
لذا با توجه به اهميت اقتصاد در دين مبين اسلام و هم چنين نام گذارى سال جارى به نام سال جهاد اقتصادى از سوى مقام معظم رهبرى بر آن شديم تا به ابعاد اقتصادى حج پرداخته و آن را مورد بررسى قرار دهيم.
در دوران جاهليت هنگام انجام مراسم حج، معامله و تجارت و مسافربرى و حمل و نقل بار را حرام و گناه مى دانستند و كسانى كه چنين مى كردند حجشان را باطل به حساب مى آوردند. مسلمانان در ايام حج طبعا منتظر بودند بدانند آيا اين حكم زمان جاهليت در اسلام هم صادق است؟ يا بى اعتبار است.
همانطور كه گفته شد آيه شريفه ( لَيسَ عَلَيكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ ) (1)آن حكم يعنى گناه بودن معامله را در ايام حج نادرست دانست و اعلام نمود كه در موسم حج هيچگونه منعى در مورد معامله و امور اقتصادى وجود ندارد و آيه ( لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ ) (2)نيز دلالت دارد كه مردم در ايام حج از مزاياى مادى نيز استفاده ببرند و از نعمت هاى خداوندى بهره گيرند و سودى به دست آورند و براى رونق بخشيدن اقتصاديات تلاش و كوشش كنند [14].
آرى از دينى كه ضامن سعادت مادى و معنوى بشر است جز اين انتظار نمى رود.
در پاسخ به اين پرسش كه اگر حج يك عبادت و سير و سفر الى الله است، چگونه مى توان مقاصد مادى را در آن جاى داد؟ بايد گفت: هرگاه دنيا با آخرت هماهنگ و در جهت «رضاى حق» و «مصلحت خلق» باشد در بينش اسلامى نه تنها مذموم و نكوهيده نيست بلكه مطلوب و ضرورى است. شريعت اسلام آميزه اى است از تكاليف و احكامى كه «معاش» و «معاد» را در بر داشته، با ملاحظه اين نكته كه معيشت مقدمه سعادت آخرت است. در حج نيز مقاصد دنيوى و اخروى با همين فلسفه لحاظ
ص: 219
شده است و بلكه عنايت به مسائل معيشتى، بازرگانى و اقتصادى در حج، پررنگ تر از ديگر احكام شريعت به چشم مى خورد.
پيامبر خدا (ص) مى فرمايد: «
مَنْ أَرَادَ الدُّنْيا وَ اْلآخِرَةَ فَلْيؤُمَّ هَذَا الْبَيتَ » . «كسى كه خواهان دنيا و آخرت است، بايد آهنگ اين خانه كند» [15].
و نيز مى فرمايد: «
حُجُّوا تَسْتَغْنُوا » . «حج به جاى آوريد تا بى نياز گرديد.» [16].
شايد رمز و نكته كلام نبوى اين باشد كه اصولا حج بار مالى قابل توجهى را مى طلبد و افزون بر آن، مشكلاتى را در بر دارد كه طبيعت اين سفر است و گاه مى شود كه علاقه به ثروت و وسوسه هاى نفسانى و شيطانى، آدمى را از بذل و خرج در اين سفر دشوار باز دارد و آن گاه خانه خدا كه براى مصلحت خلق برپا است، خلوت مى شود و شكوه امت اسلامى كم رنگ مى گردد.
لذا خداوند آن را با منافع دنيوى نيز همراه ساخته و وعده خير و استغنا به زائران داده است تا از سنگينى هزينه ها نهراسند و به هر بهايى، حج خانه خدا كنند.
در عمل و تجربه نيز چنين بوده كه حج نه تنها زيان مالى به بار نياورده، بلكه سبب توسعه رزق و استغنا و بى نيازى بوده است.
همانگونه كه در كلام گهربار پيامبر گرامى (ص) ديديم و امام على بن الحسين (ع) مى فرمايد:
حُجُّوا وَ اعْتَمِرُوا تَصِحَّ أَبْدَانُكُمْ وَ تَتَّسِعْ أَرْزَاقُكُمْ وَ تُكْفَوْنَ مَئُونَاتِ عِيالِكُمْ.
حج و عمره به جاى آوريد تا بدن هايتان سالم بماند و روزيتان گشاده گردد و مخارج خانواده تان تأمين شود.
اميرالمؤمنين ((ع)) طى خطبه اى با اشاره به نقش حج در نفى فقر و زدودن گناه مى فرمايد:
حَجُّ الْبَيتِ وَ اعْتِمَارُهُ فَإِنَّهُمَا ينْفِيانِ الْفَقْرَ وَ يرْحَضَانِ الذَّنْبَ.
حج و عمره خانه خدا فقر را از ميان برمى دارد و گناهان را پاك مى كند.
جالب آنكه برخى روايات علاوه بر بيان آثار مثبت حج در تأمين حوايج مادّى و گشادگى روزى و رفع نيازمندى و فقر، به آثار منفى ترك حج نيز اشاره شده و صراحتاً بيان مى كند كه اگر كسى با داشتن توان مالى و استطاعت، اين فريضه عظيم را ترك كند، بايد از عواقب اين گناه و تهى دستى هراسان باشد. پيامبر خدا (ص) در خطبه «الغدير» فرمود:
مَعَاشِرَ النَّاسِ حُجُّوا الْبَيتَ فَمَا وَرَدَهُ أَهْلُ بَيت إِلاَّ اسْتَغْنَوْا وَ لا تَخَلَّفُوا عَنْهُ إِلاَّ افْتَقَرُوا.
اى مردم، براى حج رهسپار بيت الله شويد؛ زيرا هيچ خاندانى بر آن وارد نشدند مگر آنكه بى نياز گشتند و تخلّف ننمودند مگر آنكه فقير و تهى دست شدند.
از قول امام صادق و امام كاظم (ع) نيز در روايتى آمده است:
«الْحَاجُّ لا يمْلِقُ أَبَداً قُلْتُ وَ مَا اْلإِمْلاقُ؟ قَالَ: اْلإِفْلاسُ، ثُمَّ قَالَ: وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ مِنْ إِمْلاق» . حج گزار هرگز تهى دست و ورشكسته نگردد.
ص: 220
امام صادق ((ع)) در روايتى ديگر به بيان آثار اقتصادى و معيشتى حج پرداخته و در پاسخ به «هشام بن حكم» كه فلسفه وجوب حج را مى پرسد، چنين مى فرمايد:
فَجَعَلَ فِيهِ اْلإِجْتِمَاعَ مِنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لِيتَعَارَفُوا وَ لِيتَرْبِحَ كُلُّ قَوْم مِنَ التِّجَارَاتِ مِنْ بَلَد إِلَى بَلَد وَ لِينْتَفِعَ بِذَلِكَ الْمُكَارِي وَ الْجَمَّالُ وَ لِتُعْرَفَ آثَارُ رَسُولِ اللهِ (9) وَ تُعْرَفَ أَخْبَارُهُ وَ يذْكَرَ وَ لا ينْسَي وَ لَوْ كَانَ كُلُّ قَوْم إِنَّمَا يتَّكِلُونَ عَلَى بِلادِهِمْ وَ مَا فِيهَا هَلَكُوا وَ خَرِبَتِ الْبِلادُ وَ سَقَطَتِ الْجَلَبُ وَ اْلأَرْبَاحُ وَ عَمِيتِ اْلأَخْبَارُ وَ لَمْ تَقِفُوا عَلَى ذَلِكَ. . . .
مقرر شد تا مردم از شرق و غرب به اين سرزمين بيايند و يكديگر را بشناسند و همه گروه ها از تجارت و حمل و نقل كالا از شهرى به شهر ديگر بهره گيرند. و چارپادار و شتربان سود برند و آثار و اخبار پيامبر خدا شناخته شود و در خاطره ها تجديد گردد و فراموش نشود و اگر قرار بود هر جمعيتى تنها از كشورها و شهرهاى خودشان و حوادث و مسائل منطقه اى سخن بگويند مردم نابود مى شدند و شهرها ويران مى گرديد و بازرگانى و سودآورى تعطيل مى شد و اخبار و حوادث در پرده ابهام مى ماند و كسى بر آنها آگاهى نمى يافت.
چنان كه ملاحظه مى كنيم: امام صادق ((ع)) در اين روايت به آثار جهان شمول حج توجه داده و مسائلى را يادآور شده اند:
1. اطلاع و آگاهى از آثار پيامبر خدا (ص) كه در اين سرزمين پربركت پا به عرصه وجود نهاد و بزرگترين مكتب آسمانى را پى افكند و آثار جاودانش خاطره وحى و رسالت و مجاهدت ها را در اذهان تداعى مى كند كه اين موضوع در بعد فرهنگى جاى تشريح و بيان دارد.
2. آشنايى مسلمانان با يكديگر در اين كنگره عظيم جهانى و تبادل نظر در مسائل جهانى مسلمين و خروج از حصارِ تنگِ نژاد و سرزمين و رنگ و ساير مشخصه هاى اقليمى و پيوستن به اقيانوس بى كران امت اسلامى و جهان انسانى و چنگ زدن به ريسمان الهى كه جهان اسلام را به صورت يك پيكر درآورده تا در جهت حل مشكلات و دردها و رنج ها، رايزنى و چاره انديشى كنند، در بعد اجتماعى و سياسى جاى بحث فراوان دارد.
3. فراگير بودن منافع حج نسبت به عموم مسلمين و بلكه عموم مردم جهان، از حج گزار و غير آنها كه از اين درياى متلاطم و چشمه فياض، هر گروهى حسب حال و استعداد خود به نوعى بهره گيرند. [17].
در بازار اقتصادى حج، عربستان سعودى ساليانه ميليارد دلار در موسم حج كسب درآمد مى كند.
در همين حال «عبدالغنى انصار» ، عضو كميته گردشگرى اتاق بازرگانى مدينه منوره گفت: درآمد اقتصاد عربستان در بخش عمره، امسال به 8/33 ميليارد ريال مى رسد كه اين ميزان بالاترين درآمد از زمان آغاز قانون جديد عمره در سال 20٠٠ است.
ص: 221
كشور عربستان سعودى با بيش از ميليون جمعيت كه براساس برآورد صندوق بين المللى پول (1)، امسال بيش از ميليارد دلار درآمد نفتى خواهد شد، سالانه از برگزارى موسم حج بيش از ميليارد دلار درآمد كسب مى كند.
عربستان كه هم اكنون به طور متوسط روزانه5/9 ميليون بشكه نفت خام توليد و از اين ميزان حدود 2/6 ميليون بشكه آن را صادر مى كند، ساليانه پذيراى ميليون زائر از كشورهاى مختلف اسلامى است كه از اين تعداد، بيش از 5/2 ميليون زائر مربوط به حج تمتع است. برآوردها نشان مى دهد كه سالانه ايرانيان در موسم حج به طور متوسط بيش از ميليارد دلار در عربستان سعودى هزينه مى كنند [18].
تاكيد بر اينكه دولت عربستان نبايد با تنگ نظرى و محدودنگرى، تنها به مصالح و منافع خود و منطقه جغرافيايى خاص خود بينديشد كه اين نوع تفكر، جهان را به ويرانى مى كشد و سرنوشت انسانها را تباه مى سازد و اين با فلسفه و بينش جهان شمول اسلام و انسان دوستى و نگرش فرامليتى و برون مرزى آن در تضاد است. اسلام آيين بشريت است، پس در اجتماع عظيم حج بايد مصالح همه انسان ها و همه كشورها مدنظر قرار گيرد تا منافع آن فراگير شود تا (. . . قِياماً لِلنَّاسِ . . .) تحقق پذيرد.
با تاسف، كشورهاى اسلامى از چنين فرصتى غفلت ورزيده و سرزمين وحى را با مظاهر صادرات بيگانگان پوشش داده اند. بازار مكه و مدينه امروزه به نمايشگاه صنعتى و تجارى غرب و شرق تبديل شده است. در آنجا محصولات كشورهاى اسلامى كمتر به چشم مى خورد و عمده سوداگران اصلى اين بازار، غير مسلمانان و حتى برخى از دشمنان اسلام هستند كه انبوه ثروت و ارز مسلمين را به تاراج مى برند و به كمپانى ها و كارخانه ها و جيب سرمايه داران بيگانه، واريز مى كنند.
هر چند رسم خريد سوغات جزء رسوم پسنديده اى است كه مورد توصيه ائمه اطهار (ع) نيز قرار گرفته است ولى افراط در خريد وسايل از كشور عربستان باعث شده است، عملا هر ساله ميليون ها دلار ارز از كشور توسط حجاج خارج شده و به جيب مغازه داران عربى و از همه مهم تر توليدكنندگان چينى و آسياى جنوب شرقى سرازير شود و حج عملا به يك بازار بزرگ فروش توليدات كشور چين، تبديل شده است و چينى ها خيلى بيشتر از مسلمانان در آرزوى ورود حجاج به عربستان هستند. علاوه بر اين كه خريد و گشت و گذار در بازارهاى مكه و مدينه عملا فرصت مغتنم و در بسيارى از موارد تكرار نشدنى تشرف به خانه خدا و حرم نبوى را از انسان سلب مى كند، بلكه موجب اتلاف منابع و سرمايه هاى ملى نيز مى شود. هر چند در سال هاى اخير ميزان ارز مسافرتى اختصاص يافته به حجاج كاهش پيدا كرده است تا از اين معضل پيشگيرى به عمل آيد، ولى خيلى از حاجيان با خريد ارز از
ص: 222
بازار آزاد تلاش مى كنند در افزايش تعداد ساك هاى خود بر ديگر همسفران، پيشى بگيرند. حل اين معضل احتياج به يك فرهنگ سازى عظيم دارد كه انتظار مى رود كل جامعه در اين مورد بسيج شود.
در سفر حج به كسب و تجارت اجازه داده شده و چنانكه اشاره كرديم فلسفه آن بالا بردن توان مالى حج گزاران و در نتيجه تقويت عموم مسلمانان از رهگذر اين كنگره جهانى است و تجارت و كسب در سفر حج، خود عاملى است در برگزارى اين فريضه جهان شمول و تامين معاش گروهى از زائران كه اگر كسب و تجارت نكنند، قادر به تامين هزينه سفر خود نيستند. از اين رو، رخصت داده شده كه زائران از سود تجارت و داد و ستد و امثال آن در چهارچوب شرع و به تناسب شئون بهره گيرند تا بدين وسيله استطاعت مالى و توان افراد بالا رفته و اجتماع حج فزونى گيرد.
«معاويه بن عمار» مى گويد: از امام صادق (ع) پرسيدم كسى كه به قصد تجارت رهسپار مكه مى شود يا شتران خود را كرايه مى دهد، حج او ناقص است يا تمام؟ حضرت در پاسخ فرمود: حج او تمام است [19].
همانا هدف اصلى و علت غايى در هر عبادتى از جمله حج و عمره توجه به خدا و طلب قرب او و تحصيل آخرت است. اين مقصد اساسى را هرگز نبايد با اغراض دنيوى و اهداف مادى كمرنگ ساخت. بنابراين، هرگاه از آثار مادى و كسب و تجارت و اقتصاد و معيشت سخن به ميان مى آيد، جنبه ضمنى دارد زيرا در اسلام، ماديات مقدمه معنويات است و دنيا مقدمه آخرت. از اين رو در روايات آمده است:
الحج و العمره سوقان من اسواق الاخره. . . .
حج و عمره دو بازارند از بازارهاى آخرت، آن كس كه به اين دو تمسك جويد در زمره ميهمانان خدا است اگر او را زنده بدارد گناهى براى وى باقى نگذارد و اگر بميراند او را در بهشت برين جاى دهد. [20]
به همين دليل از كسانى كه حج را وسيله تفرج و تجارت و تكدى قرار مى دهند نكوهش شده است.
پيامبر خدا (ص) در روايتى كه از آينده خبر مى دهد و از كسانى كه حج را وسيله مقاصد مادى قرار داده اند، با لحن انتقادى مى فرمايند: «براى مردم زمانى مى رسد كه حج زمامدارشان براى تفريح و تفرج و حج توانگران براى تجارت و زراندوزى و حج مستمندان براى سوال و تكدى گرى است.» [21]
در بدو امر چنين به نظر مى رسد ميان رواياتى كه از كسب و تجارت در حج نكوهش كرده و رواياتى كه كسب و تجارت را مجاز مى دانند و بلكه بدان توصيه مى كنند، تناقض وجود دارد. اين نكته
ص: 223
مورد توجه فقها و محدثين ما بوده است و به حل آن پرداخته اند.
محدث بزرگ، مرحوم «شيخ حر عاملى» در مقام جمع اين روايات مى گويد: «روايت پيامبر9 (كه حج اغنيا را تجارت مى داند) بر بطلان حج دلالت ندارد و در مقام نكوهش نيست بلكه صرفا جنبه اخبارى دارد و يا در مقام نكوهش كسانى است كه به قصد تفرج و تجارت به حج مى روند و يا بيانگر كراهت آميختن سفر حج به تجارت و امثال آن مى باشد.
در هر حال مسلم است كه هر عبادتى، اگر با انگيزه مادى و بدون قصد تقرب انجام شود، نه تاثير معنوى دارد و نه مسقط تكليف است و حج نيز چنين است. فلسفه بنيادين حج آهنگ خدا و آخرت و انقطاع از خلق و پيوستن به حق است و ابراهيم وار از همه تعلقات رهيدن و از زندان طبيعت خلاص شدن. بنابراين بر حج گزاران است كه اين سفر معنوى و الهى را با مقاصد دنيوى و مادى نيالايند و معنويت حج را كمرنگ نكنند. وظيفه روحانيون و راهنمايان اين است كه زائران خانه خدا و مسافران ديار وحى را پيش از سفر و در سفر، به فلسفه حج توجه دهند و تفهيم كنند زائرى كه پس از عمرى انتظار، توفيق حج يا عمره به دست آورده، دريغ است كه لحظه هاى شيرين و گرانقدر اين سفر روحانى را خرج بازار و خيابان و سرگرمى كند و به داد و ستد و سود و سودا بپردازد. به خصوص آنكه برخى حركات زننده در انظار حجاج كشورهاى ديگر براى زائران ما موجب وهن است و بايد از آن به طور جدى پرهيز نمود. غرض از اين تذكر اين نيست كه بعد اقتصادى حج ناديده گرفته شود كه «هر سخن جايى و هر نكته مقامى دارد.»
كسب و تجارت در حج و عمره براى برخى از زائران و غير زائران امرى ضرورى است كه در روايات هم بدان مثال زده شده است. زائرانى كه قوام معيشت و تامين زندگى شان به خريد و فروش و استفاده از اين بازار بستگى دارد. بسيارى از زائران كه در حوالى مكه و مدينه زندگى مى كنند و در موسم حج حاضر مى شوند، مردمى هستند فقير و توشه سفر آنان همان است كه به هنگام موسم، در خريد و فروش به دست مى آورند و يا ذخيره مخارج خانواده خود، در طول سال مى كنند. براى آنها كسب و تجارت موضوعيت دارد و برخى رانندگانى هستند كه اجير مى شوند و در ضمن خدمت حجاج مناسك حج را نيز انجام مى دهند. برخى خدمه اى هستند كه به بركت خدمت، توفيق مناسك را نيز به دست مى آورند. آمار اين گونه زائران به صدها هزار بالغ مى گردد و همه ساله چنين زائرانى در موسم حضور دارند. شارع مقدس اسلام راه را بر ايشان نبسته و علاوه بر اينكه خدمات اين زائران به زائران ديگر نيز در برگزارى حج لازم و در مجموع خدمات متقابل اين گروه ها در سفر پر مشقت حج اجتناب ناپذير است و منافى با عبادت و قصد تقرب هم نيست.
لازم به يادآورى است كه درباره امور بازرگانى و اقتصادى در مراسم حج، بايد به طور ضمنى گفتگو به عمل آيد و آن چنان نباشد كه بر جنبه هاى معنوى مقدم گردد و در اولويت قرار گيرد و
ص: 224
چنان كه معلوم است حجاج پس از انجام مناسك و نيز پيش از آن، فرصت كافى براى اين گونه فعاليت ها دارند.
1. ايجاد اتاق هاى فكر، برگزارى همايشها، برقرارى ارتباط بيشتر بين بعثه هاى كشورهاى اسلامى و ارائه راهكارهايى براى فعال شدن بازار مسلمين در عربستان.
نظير آن چه كه بعثه مقام معظم رهبرى طى دو سال گذشته اقدام به برگزارى همايش هايى در كشورهاى روسيه، پاكستان، تاجيكستان، الجزاير، تونس و تانزانيا نموده است. [22]
2. پيشنهاد ايجاد دانشكده اقتصاد اسلامى و تحقيق در مورد موضوعات مبتلا به جامعه مسلمين در اين بخش.
3. حمايت از پايان نامه هاى ارشد و دكترا در زمينه حج، حداقل كارى است كه بايد صورت گيرد و در مرحله بعد، چنانچه به لحاظ نظرى زير بناهاى مسائل علمى و پژوهشى مشخص شد، بايد آن را در سطح ملى و كشورهاى اسلامى با برگزارى سمينارهاى بين المللى به سازمانهاى اسلامى مطرح و اقدام به برگزارى كارگاههاى آموزشى براى ساير كشورهاى اسلامى نمائيم.
4. ايجاد بازارهاى مشترك اسلامى
عمده نياز زائران مى تواند از كشورهاى اسلامى و به وسيله شركت ها و بخش هاى اقتصادى مسلمين و دولت هاى اسلامى تامين گردد و در اين صورت روا نيست كالايى كه امكان تهيه آن از كشورهاى اسلامى وجود دارد، از كشورهاى ديگر تهيه شود كه در برخى موارد علاوه بر جنبه اقتصادى، خالى از شبهات شرعى هم نيست. اگر كشورهاى اسلامى با برنامه اى سنجيده و حساب شده با يكديگر همكارى داشته باشند، مى توانند بسيارى از اين نوع كالاها را خود تهيه و با آرم و نشان كشور اسلامى عرضه نمايند. در چنين صورتى است كه آثار كلان اقتصادى حج در مجموعه جامعه اسلامى نمودار مى گردد و ميليون ها نفر از دست اندركاران توليد بهره مى برند و توان اقتصادى مسلمين كه زيربناى بسيارى از مسائل ديگر است، بالا مى رود. تشكيل بازار مشترك اسلامى در حج بهترين فرصتى است براى كشورهاى مسلمان تا اين پيوند و مشاركت اقتصادى در طول سالها پا برجا بماند و بدان وسيله با فقر و بيكارى كه دو عامل عمده مفاسدند مبارزه شود. تاثير چنين پروژه اى بر ساير ابعاد زندگى مسلمين چون بعد فرهنگى -سياسى غير قابل انكار است. در عصرى كه دشمنان اسلام براى جهانى سازى كشورها با هدف وابستگى دائم ملت ها تلاش مى كنند، مسلمين مى توانند براى جهانى شدن مكتب و آرمان خود با اهداف انسانى و الهى با يك عزم عمومى گام بردارند و وحدت امت را پايه ريزى كنند. جمعيت ها و تشكل هاى بين الملل اسلامى مى بايست در اين راستا حركت كنند و به
ص: 225
صرف شعار و اجلاس و تعارفات، بسنده نكنند.
5. گسترش اقدامات بانك توسعه اسلامى (1)بانك توسعه اسلامى يك بنگاه مالى بين المللى و زير مجموعه سازمان كنفرانس اسلامى است كه به منظور گسترش خدمات مشاوره و مالى كشورهاى اسلامى در دسامبر 1973 در شهر جده عربستان سعودى تاسيس شد.
بانك توسعه اسلامى، با هدف پيشبرد توسعه اقتصادى و پيشرفت اجتماعى كشورهاى عضو و جوامع مسلمان كشورهاى غير عضو، در سراسر جهان براساس اصول و شريعت اسلامى به وجود آمده است.
وظايف بانك، شامل ارائه كمك هاى مالى به طرق مختلف براى افزايش ثروت و كاهش فقر با اعطاى وام براى فعال كردن پروژه هاى مهم و استراتژيك كشورهاى عضو و ارائه كمك هاى مالى و فنى براى توسعه اقتصادى و اجتماعى كشورهاى عضو مى باشد. ايجاد صندوق وقف، ارائه كمك هاى ويژه مجامع اسلامى در كشورهاى غير عضو و بازرسى عملكرد و مخارج اين صندوق ها، مساعدت در توسعه تجارت خارجى كشورهاى عضو و به ويژه بين اعضاى بانك، ارائه كمك هاى فنى به كشورهاى عضو و بالابردن ميزان تسهيلات براى فعاليت هاى توسعه اى در كشورهاى مسلمان از ديگر وظايف بانك مى باشد. ضمنا مسائل مالى بانك كاملا مطابق احكام شريعت اسلام مى باشد.
خوشبختانه در سنوات اخير مسئوليت كشتارگاه هاى محدوده جغرافيايى منا و نقاط نزديك به آن را بانك توسعه اسلامى عهده دار گرديده و با در اختيار گرفتن كشتارگاه هاى تحت اختيار سازمان جهت جلوگيرى از هدر رفتن گوشت قربانى اقدامات موثرى نموده است.
اين در حاليست كه «احمد محمد على» مدير عامل بانك توسعه اسلامى طى مصاحبه اى با تشكر از حجاج و بعثه حج كشورهاى مختلف و مسئولان حج اين كشورها گفت: گوشت يك ميليون گوسفند قربانى طبق آن مقصدى كه بعثه كشورها اعلام مى كنند براى امور خيريه و طبق ضوابط شرعى به مستمندان و فقرا اختصاص مى يابد. [23]
رئيس سازمان حج و زيارت نيز از قربانى كردن 99 هزار رأس گوسفند براى حجاج ايرانى و ايرانيان مقيم خارج كشور در عيد قربان امسال در منا خبر داد و گفت: گوشت قربانى بعد از ذبح شرعى گوسفند، از تونل انجماد مى گذرد و به روش بهداشتى نگهدارى مى شود و سپس از طريق بانك توسعه اسلامى براساس سفارش ايران به كشورهاى مورد نظر و مردم مستمند اهدا مى شود. [24] وى گفت:
ص: 226
سال گذشته بخشى از گوشت قربانى بين سيل زدگان پاكستان و بخشى به قحطى زدگان آفريقا اهدا شد.
اميد است كه پنجاه و شش عضور اين بانك با اتخاذ تدابير لازم و حياتى، گام هاى موثرى را در روند بهبود اقتصاد مسلمين در موسم حج و عمره بردارند.
1. فعاليت هاى اقتصادى مى تواند به برگزارى اين مراسم عبادى -سياسى يارى رساند.
2. مردم بسيارى در پرتو حج امرار معاش مى كنند و چرخه هاى اقتصادى به حركت در مى آيد و عمران و آبادانى را به همراه مى آورد.
3. قدرت اقتصادى مسلمانان مى تواند در صحنه بين المللى، آنان را مقتدر سازد و از وابستگى و طفيلى بودن در همه زمينه ها برهاند.
4. از اين رهگذر مى توان توليد كار و اشتغال نمود و از حجم بيكارى كاست و علاوه بر آن زمينه بسيارى از مفاسد اخلاقى را از ميان برد.
5. حج فرصتى است كه مسلمانان مى توانند فرآورده هاى صنعتى، محصولات كشاورزى و سنتى و ساير توليدات خود را در اين بازار بين المللى اسلامى عرضه كنند و به صورت نمايشگاه بازرگانى در معرض ديد جهانيان قرار دهند و مشوق يكديگر به توليد و تكاپوى اقتصادى باشند و با همكارى يكديگر، كشورهاى اسلامى را به رشد و توسعه هدايت كنند و تبادل اطلاعات نمايند و از تجارب يكديگر بهره گيرند.
6. در موسم حج بايد مصالح همه انسانها و همه كشورها مد نظر قرار گيرد تا همه انسانها از اين رهگذر سود برند و بدين ترتيب تعاون بين الملل اسلامى در حج تحقق پذيرد.
منابع
1. مجمع البيان، ج2، ص 527.
2. البرهان فى تفسيرالقرآن، ج1، ص431، از تفسير عياشى.
3. الأمالى للطوسى: 158/ 265 و راجع سنن النسائى: 3/ 73. بنگريد به: ص 37 (خوشبختى دنيا و آخرت) .
4. ر. ك: توسعه اقتصادى بر پايه قرآن وحديث ج1، ص 53.
5. شرح نهج البلاغۀ: 19/ 337/ 395؛ الأمالى للطوسى: 146/ 24٠ عن أبى وَجزَۀ السعدى عن أبيه نحوه، بحار الأنوار: 72/ 53/ 83 نقلاً عن نهج البلاغۀ.
6. غرر الحكم: 9883.
7. غرر الحكم: 9289.
8.
ص: 227
ر. ك: توسعه اقتصادى بر پايه قرآن و حديث ج1، ص 69.
9. الكافى: 5/71/1 عن السكونى عن الإمام الصادق عن آبائه: ، من لا يحضره الفقيه: 3/156/357٠، تحف العقول: 49، الجعفريات: 155، بحار الأنوار: 77/153/116؛ مسند الشهاب: 2/26٠/1317 عن محمّد بن المنكدر.
10. ر. ك: توسعه اقتصادى بر پايه قرآن و حديث ج1، ص 197 و ص 55.
11. ر. ك: توسعه اقتصادى بر پايه قرآن و حديث ج1، ص91.
12. النحل: 112.
13. شرح نهج البلاغۀ: 20/ 3٠1/ 444.
14. مجله مشكوه، نتايج اقتصادى، ص 76
15. وسائل الشيعه ج8 ص 4.
16. وسائل الشيعه ج8 ص 4.
17. وسائل الشيعه، ج8، ص 75
18. به نقل از سايت شيعه نيوز. تاريخ انتشار 5/6/9٠
19. ميقات حج، مجله اسرا ومعارف حج، مرورى بر بعد اقتصادى حج ص 36.
20. من لا يحضره الفقيه، ج 2 ص 144
21. وسائل الشيعه ج8 ص 144.
22. سايت حوزه نمايندگى ولى فقيه در امور حج و زيارت. Hajj. ir.
ص: 228
حسن رمضان زاده
چكيده
در اين مقاله، سعى شده است، مسائلى مرتبط با اهميت حج در جهان اسلام و نقش و تأثيرگذارى آن در ايجاد اتحاد و همدلى در جامعه اسلامى و فوايد اقتصادى حج در جامعه اسلامى و اقتصاد جهانى حج بررسى شود. البته در بخش هاى پايانى به آسيب هاى مربوط به تجارت در حج نيز اشاره شده است. نتيجه اين مقاله، به نوعى بيان كننده رابطه عميق حج و عمره، با مسئله تجارت و اقتصاد و تاثيرپذيرى روند سفر حجاج در جامعه اسلامى است.
فريضه حج، همان طور كه در زمينه هاى عبادى، سياسى، فرهنگى و اجتماعى تأمل و بررسى مى شود، در زمينه اقتصادى نيز، از قابليت هاى اشكار و نهان فراوانى برخوردار است. تحليل ابعاد گوناگون كنگره عبادى - سياسى حج، نيازمند نگرش عميق و همه جانبه اى است كه مى توان مطالعه را با شناخت آيات و روايات معصومين (ع) درباره حج و پيامدها و اهداف آن آغاز كرد. همچنين با درك جنبه هاى گوناگون عبادى، سياسى، فرهنگى و اقتصادى حج، از ديدگاه مفسران و دانشمندان اسلامى، با منزلت و اهميت حج آشنا شد.
در اين مقاله تلاش شده است رابطه ها و زمينه هاى موجود ميان اقتصاد و حج، اعم از حج و عمره بررسى شود.
امروزه يكى از دغدغه هاى مسئولان سازمان حج و زيارت، سلامت در اقتصاد حج است كه پس از پيروزى انقلاب اسلامى و احياى حج ابراهيمى، با تلاش مضاعف بنيان گذار و رهبر كبير انقلاب اسلامى، سازمان حج و زيارت و ساير نهادهاى علمى و فرهنگى، انجام شده است. چارچوب و ابعاد
ص: 229
اين تحقيق، در راستاى اهداف اقتصادى حج مى باشد و تحليل و بررسى ساير ابعاد، نياز به تحقيق ديگرى دارد. اميدواريم كه اين مقاله مفيد و مؤثر واقع شود.
حج و انجام دادن مراسم عبادى آن، پيشينه اى به درازاى تاريخ زمين دارد. براساس برخى از روايات، نخستين كسى كه كعبه را بنا نهاد و اولين حج گزار، حضرت آدم بود. آن حضرت، پس از خروج از بهشت، براى جبران گذشته و كمال گرفتن از محضر رب، با راهنمايى فرشته خدا، به گزاردن مراسم حج هدايت شد. در روايات اسلامى، از حج پيامبران ديگر همچون حضرت نوح، ابراهيم، موسى، يونس، عيسى، داوود و سليمان نيز سخن به ميان آمده است. از سوى ديگر، حج، يكى از مهم ترين فرايض دين مبين اسلام نيز به حساب مى آيد. قرآن مجيد، در عبارتى كوتاه و پر معنى مى فرمايد: ( وَ لِلَّهِ عَلَي النَّاسِ حِجُّ الْبَيتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيهِ سَبِيلاً ) براى خدا، بر مردم است كه به حج خانه او كنند آنهايى كه عزم رفتن به سوى او دارند.
در ذيل همين آيه نيز مى فرمايد: ( وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِي عَنِ الْعالَمِينَ ) ؛ و هر كس كفر ورزد (و حج را ترك كند، به خود زيان رسانده است) . خداوند از همه جهانيان بى نياز است.
امام صادق (ع) در تفسير آيه شريفه ( وَ مَنْ كانَ فِي هذِهِ أَعْمي فَهُوَ فِي الآخِرَةِ أَعْمي وَ أَضَلُّ سَبِيلاً ) (1)مى فرمايد: كسى است كه حج واجب خود را پيوسته به تأخير مى اندازد تا مرگ او فرا رسد. او در قيامت نابينا خواهد بود.
از سويى ديگر براى حج در روايات اسلامى آنچنان پاداش هاى عظيمى وارد شده است كه درباره كمتر عملى ديده مى شود. چنان كه در حديثى از امام صادق (ع) مى خوانيم:
كسانى كه حج و عمره به جا آورند، ميهمان خدا هستند. خدا هر چه بخواهند به آنها مى دهد و هر دعايى كنند به اجابت مى رسد. اگر درباره كسى شفاعت كنند، پذيرفته مى شود. . . و اگر در اين راه بميرند، خداوند تمام گناهان آنها را مى بخشد.
امام خمينى (رحمه الله) نيز كه در حقيقت احياگر حج ابراهيمى در چند سده اخيرند، توجه ويژه اى به جايگاه و اهميت مناسك حج دارند. ايشان در خصوص اهميت حج مى فرمايند:
«فريضه حج در ميان فرايض، از ويژگى خاصى برخوردار است و شايد جنبه سياسى و اجتماعى آن بر جنبه هاى ديگرش غلبه داشته باشد. با آنكه جنبه عبادى اش نيز ويژگى خاصى دارد» . همچنين مسلمانان فلسفه واقعى بسيارى از احكام الهى را درك نكرده اند و حج را با آن همه راز و عظمت،
ص: 230
به صورت عبادتى خشك و حركتى بى حاصل و بى ثمر مى دانند.
رهبر معظم انقلاب، همواره به برگزارى هر چه باشكوه تر فريضه حج تأكيد مى كنند. ايشان در خصوص اهميت داخلى و خارجى فريضه حج، در مقطع فعلى مى فرمايند:
از هر دو نظر، حج مهم است؛ هم براى درون خود ما، درون امت اسلامى و هم از لحاظ بين المللى. امت اسلامى را طى قرن ها، در طول سال هاى متمادى زمين گير، ذليل، خفيف، بى همت و نااميد كردند و با ابزارهاى جديد خواستند معنويت، روحانيت و توجه و تضرع را در او تضعيف كنند. حج هم كه اين گرفتارى ها را ترميم مى كند، به آحاد امت اسلامى عزت و احساس اقتدار مى دهد و اميد مى بخشد. حج درست اين گونه است. اولين تأثير حج، درون امت اسلامى و در دل هاى خود ماست. ما به حج احتياج داريم؛ براى اينكه روحيه هاى خودمان را تقويت و ترميم و احساس كنيم كه ما به خدا متوكل و متكى و يك امتى بزرگ هستيم. از اين طرف، تأثير داخلى و از طرفى، تأثير بين المللى مهم است. دشمن را تضعيف مى كند. روحيه اش را در هم مى شكند و عظمت اسلام را به رخش مى كشد و نيز وحدت امت اسلامى را در مقابل دشمن آشكار مى كند. ما به اين احتياج داريم.
هر كدام از احكام و شرايع - حتى احكام عبادى - داراى آثار معيشتى، دنيوى و اقتصادى است؛ چراكه احكام اسلامى، تأمين كننده سعادت انسان در دنيا و آخرت و مدافع، مصالح و منافع جامعه بشرى در همه ابعاد به هم پيوسته حيات است. با توجه به ضرورى بودن مصالح دنيوى و امور معيشتى، و اينكه كسب كردن برخى از ثواب و عقاب اخروى در گرو امور دنيوى است كه اين امر براى دستيابى به سعادت ابدى بشر اجتناب ناپذير است، فرموده اند: «من لا معاش له لا معادله» اين ويژگى يعنى: «عنايت به معيشت و اقتصاد جامعه اسلامى در حج» به دليل جهان شمولى اش بيشتر جلب نظر مى كند. اسلام با نگرش ويژه خود به مسئله حج و نقش تعيين كننده آن در عزت و عظمت امت، روش هايى ارائه مى كند. همچنين با توجه به ضرورت توانمندى اقتصادى در دست يابى به استقلال و اقتدار مسلمانان، براى امور معيشتى و اقتصاد و تجارى در موسم، راهكارهايى گشوده است كه آيات و روايات بيانگر آن مى باشد.
كنگره جهانى حج، در برگيرنده منافع مسلمانان است. زائران كشورهاى اسلامى، در اين كنگره، از آن منافع بهره مند مى شوند چنان كه اين آيه كريمه بيانگر است:
(وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلى كُلِّ ضامِرٍ يأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ * لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يذْكُرُوا اسْمَ اللهِ فِي أَيامٍ مَعْلُوماتٍ عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعامِ فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا
ص: 231
الْبائِسَ الْفَقِيرَ)
و مردم را دعوت عمومى به حج كن تا پياده و سواره بر مركب هاى لاغر از هر راه دورى به سوى تو بيايند تا شاهد منافع گوناگون خويش باشند و در ايام معينى نام خدا را بر چهارپايانى كه به آنان داده است (به هنگام قربانى كردن) ببرند. سپس از گوشت آنها بخوريد و بينواى فقير را نيز احكام نماييد.
اين آيات، به نكاتى در فلسفه حج اشاره مى كند كه عبارتنداز:
1. ياد خدا بودن و تقويت كردن روحيه ايمانى و معنوى؛
2. شاهد منافع خود بودن كه به دليل اطلاق و تقييد نداشتن به قيد خاص، شامل منافع مادى، معنوى و اقتصادى مى شود؛
3. متعاقب آن، از گوشت قربانى و خوردن و اطعام دادن به مستمندان سخن گفته است.
ابن عباس در تفسير اين آيه كريمه مى گويد:
منافع الدنيا و الآخره، امامنافع الاخره فرضوان الله تعالى، و اما منافع فما الدنيا يصيبون من منافع البدن والذ بائح والتجارات.
منافع ياد شده در اين آيه، منافع دنيا و آخرت است كه منفعت اخروى، خشنودى خداوند مى باشد. و منافع دنيا، چيزى است كه مردم از گوشت قربانى و تجارت به دست مى آورند.
همان گونه كه آيه كريمه: ( لَيسَ عَلَيكُمْ جُناحٌ آن تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ . . .) بيانگر است، متعاقب توصيه به تقوا براى ره توشه آخرت، در آيه قبل، به حج گزاران تذكر مى دهد كه در اين سفر روحانى ضمن انجام عبادت و ذكر خدا و تحصيل ره توشه تقوا، مانعى وجود ندارد كه از منافع اقتصادى و معيشتى نيز بهره گيرند.
مرحوم طبرسى مى گويد: مفاد اين آيه، رخصت دادن به كسب و تجارت، پس از انجام مناسك حج است كه در روايات ائمه معصوم (ع) آمده است.
همچنين عياشى، از قول امام صادق (ع) ، در تفسير آيه فوق چنين روايت كرده است:
الرزق اذا احل الرجل من احرامه و قضى نسكه فليشتر وليبع الموسم.
مقصود از طلب فضل خداوند، تحصيل روزى است. هنگامى كه شخص از احرام خارج شد و اعمال حج را به پايان برد، در موسم به خريد و فروش بپردازد.
گفتنى است كه از همان آغاز تأسيس ام القراى توحيد، در دعاى حضرت ابراهيم (ع) آمده است كه ضمن نيايش با خداى خود گفت: (. . . وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ ) بدين گونه از خداوند خواست كه خاندان خود و ساكنان آن سرزمين مقدس را از ثمرات روزى دهد و در آن بيابان خشك و سوزان، نعمت هاى خويش را ارزانى دارد تا آنان سپاس گوى حق باشند. از اينجا معلوم مى شود كه
ص: 232
مسئله رزق و معيشت در سرزمين حرم و جوار كعبه نيز، جايگاه مهمى در حيات مادى و معنوى امت موحد دارد و حضرت خليل آن را در دعاى خود منظور داشته است.
ازاين رو، خداوند اراده كرد تا آن وادى بى حاصل و بى آب و علف، هميشه آباد و پر رونق باشد و از نعمت هاى فراوان بر خوردار شود. قرآن از اين عنايت خداوندى كه همواره استمرار داشته و خواهد داشت، بدين گونه سخن مى گويد:
( أَ وَ لَمْ نُمَكِّنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً يُجْبي إِلَيْهِ ثَمَراتُ كُلِّ شَيْءٍ ) ؛ آيا حرم امنى در اختيار آنان ننهاديم كه همه نوع ثمرات و كالاها بدان سوى برده مى شود.»
وگرنه چگونه باور كردنى است كه شهرى در ميان سنگ هاى سخت، صخره هاى سياه و كوه هاى محاصره شده، بتواند بارانداز ارزاق و كالاهاى گوناگون از سراسر جهان باشد!
در واقع، اقتصاد حج دانش و بخشى از اقتصاد اسلامى است كه به تحقق عدالت، امنيت و رفاه، از راه تخصيص و توزيع منابع كمياب در چارچوب شريعت اسلام در عرصه امور بين الملل اسلامى كمك مى كند. اقتصاد حج، به دنبال اهداف كلانى است كه تأمين كننده منافع فردى و اجتماعى زائرين سرزمين معنوى است كه اين اهداف امنيت، عدالت و رفاه و فراوانى مى باشد.
منبع اين اهداف برگرفته ازاين روايت است.
«. . . ثلاثه الاشياء الا من و العدل و الخس» ؛ «[مردم به چيز احتياج دارند] عدالت، امنيت و فراوانى، رفاه و رشد اقتصادى» .
اهميت اقتصاد حج، در اين است كه عدالت اجتماعى، مبناى امور تجارت در اين سفر قرار گيرد به نحوى كه اگر در اقتصاد حج كالاهاى كمياب اهميت بسيارى دارند، بايستى به تخصيص بهينه برسد و توزيع شود. به طور مثال، گوسفند يا شتر هر سال به طور تقريبى دو ميليون رأس ذبح مى شود. با توجه به قيمت آن در كشورهاى گوناگون و عربستان، تقريباً دويست ميليارد تومان يا دويست ميليون دلار برآورد مى شود. اين كالا بايستى به تساوى و براساس بوجه و داشته هاى مالى ساير مسلمانان قيمت گذارى و توزيع شود.
از مصاديق ديگر اقتصادى در حج و عمره، مى توان سوغاتى ها، مسائل مربوط به هتل ها، مسافرخانه ها و حمل و نقل هوايى، زمينى و دريايى و نيز به اشتغال خدمه هايى اشاره كرد كه در كشورهاى اسلامى، چه قبل، چه بعد و چه در حين حج هستند. هر كدام از اين مسائل، براى خود مقوله مهمى است. به عنوان مثال، در خصوص سوغاتى زائرين حج و خاصه در سفر عمره، باكمى انديشه در مى يابيم كه كمتر زائرى است كه به منظور تبرك و دادن سوغات، از بازارهاى شهرهاى مدينه و مكه خريد نكند.
ص: 233
برخى از زائران، آنقدر به اين مسئله اهميت مى دهند كه بازارگردى را جايگزين زيارت و حضور در حرم نبوى و كعبه معظمه مى كنند. به طورى كه اگر حضور چند روزه آنان را بررسى كنيم، به اين نتيجه ميرسيم كه 65 الى 75 درصد حضور خود را به مسئله خريد از بازارهاى گوناگون اين سرزمين پرداختند. اين امر، از ديدگاه برخى از مسئولان عمره، آسيب محسوب مى شود. به هر حال بازارگردى و خريد، مسئله اى است كه امروزه زائران ايرانى به آن توجه داشته و دارند. اين مسئله نيز در جايگاه خود زمينه تجارت و تعامل اقتصادى را فراهم مى سازد.
به هر حال، با در نظر گرفتن الگوى اقتصادى ايده آل، آن هم در قالب اقتصاد حج، همه اين مسائل را سازماندهى مى كنيم. در واقع اين كار زمينه اى مى شود براى اينكه اقتصاد بين الملل اسلامى و اقتصاد ناشى از حج شكل بگيرد. در آياتى از قرآن كريم به اهميت اقتصادى حج اشاره شده است: ( لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ ) .
همچنين اين آيه: ( جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ ) ، نشان مى دهد كه خداوند كعبه، اين قيام را براى مردم قرار داده است.
امام صادق (ع) مى فرمايد: «خداوند اين كعبه را براى دين و زندگى مردم قرار داد و نشان مى دهد كه در واقع، اين گونه نيست كه ما فقط حالت معنوى و عرفانى حج را لحاظ كنيم» .
البته آن اصل است؛ ولى براى اينكه جذابيت حج بيشتر شود، به اصطلاح مى گويند هر كس كالايى به مكه وارد كند، به اقتصاد آن كمك مى كند. همه اينها نشان مى دهد كه اقتصاد حج، در قرآن هم تعبيه شده است.
از اين رو مى بايست به مسائلى همچون الگوى ايده آل در اقتصاد حج، وضعيت كنونى اقتصاد حج، راه حل شكوفايى اقتصاد حج، امنيت اقتصادى و انواع آن، امنيت اقتصادى از ديدگاه آيات و روايات، شاخص هاى امنيت اقتصادى، تأثير امنيت اقتصادى برحج و لزوم وضع قوانين براى امنيت اقتصادى حج بررسى و دقت شود تا از اين منظر، به شكوفايى اقتصاد حج نائل شويم.
خيلى ها نمى دانند كه آيا رابطه مادى بر اين سفر معنوى حاكم است؟ يا اينكه سفر حج سفرى معنوى است و نبايست مسائل مادى بر آن تأثير بگذارد؟ در پاسخ به اين پرسش مى گوييم: هرگاه دنيا با آخرت هماهنگ و در جهت «رضاى حق» و «مصلحت خلق» باشد، در بينش اسلامى، نه تنها مذموم و نكوهيده نيست، بلكه مطلوب وضرورى است.
شريعت اسلام، آميزه اى از تكاليف و احكامى است كه «معاش» و «معاد» را ملحوظ داشته كه البته
ص: 234
معيشت، مقدمه سعادت آخرت است. به همين فلسفه، در حج نيز مقاصد دنيوى و اخروى لحاظ شده است؛ بلكه عنايت به مسائل معيشى، بازرگانى و اقتصادى پر رنگ تر از احكام ديگر ديده مى شود و همان گونه كه ملاحظه مى كنيم، با صراحت در آيات و روايات به آن توجه شده است.
پيامبر خدا (ص) مى فرمايد:
«من اراد الدنيا و الاخره فليؤم هذا البيت» ؛ «كسى كه خواهان دنيا و آخرت است؛ بايستى آهنگ اين خانه كند» .
همچنين مى فرمايد: «حجوا تستغنوا» ؛ «حج به جاى آوريد تا بى نياز شويد» .
شايد رمز و نكته كلام نبوى اين باشد كه اصولاً حج، بار مالى فراوانى مى طلبد و افزون برآن، مشكلاتى در بر دارد كه در اين سفر طبيعى است. گاه علاقه به ثروت و وسوسه هاى نفسانى و شيطانى، مانع از بذل و خرج انسان در اين سفر دشوار مى شود. آن گاه خانه خدا كه براى مصلحت خلق سرپاست، خلوت و شكوه امت اسلامى كم رنگ مى شود.
بنابراين خداوند، حج را با منافع دنيوى همراه كرده و به زائران وعده خير و استغنا داده است تا از سنگينى هزينه ها نهراسند و به هر بهايى، حج خانه خدا كنند.
در عمل و تجربه نيز چنين بوده است كه حج، نه فقط زيان مالى به بار نياورده، بلكه سبب توسعه رزق و بى نيازى بوده است؛ همان گونه كه در كلام گهربار پيامبر گرامى ديديم و امام على بن الحسين (ص) مى فرمايد:
حجوا و اعتمروا تصح ابدانكم و تتسع ارزاقكم و تكفون مئونات عيالكم.
حج و عمره به جاى آوريد تا بدن هايتان سالم بماند و روزى شما گشاده و مخارج خانواده تان تأمين شود.
اميرالمؤمنين (ع) ، طى خطبه اى، با اشاره به نقش حج در نفى فقر و زدودن گناه مى فرمايد:
حج البيت و اعتماره فانهما ينفيان الفقر و يرحضان الذنب.
حج و عمره خانه خدا نابود كننده فقر و شويندۀ گناه است.
جالب آن است كه در برخى از روايات، علاوه بر بيان آثار مثبت حج در تأمين نيازهاى مادى و گشادگى روزى و رفع نيازمندى و فقر، به آثار منفى ترك حج نيز اشاره شده است و با صراحت بيان مى كند كه اگر كسى، با داشتن توان مالى اين فريضه عظيم را ترك كند، بايستى از عواقب اين گناه و تهى دستى هراسان باشد. پيامبر خدا (ص) در خطبه الغدير فرمود:
معاشر الناس حجو البيت فما ورده اهل بيت إلا اسغنوا و لا تخلفو عنه الا افتقروا.
اى مردم، براى حج، رهسپار بيت الله شويد؛ زيرا هيچ خاندانى برآن وارد نشدند، مگر آن كه بى نياز شدند و تخلف نكردند، مگر آنكه فقير شدند.
ص: 235
در روايتى از قول امام صادق (ع) نيز آمده است:
«الحاج لا يملق ابدا قلت و ما الاملاق قال إلافلاس، ثم قال: و لا تفتلوا اولاد كم من املاق » ؛ «هرگز حج گزار تهى دست و ور شكسته بر نگردد» .
بدين ترتيب حج، افزون بر آثار معنوى، از پاداش دنيوى و نعمت هاى مادى نيز برخوردار است و بى نيازى، بركت و سلامت به همراه مى آورد.
در سفر حج، به كسب و تجارت اجازه داده شده است و چنان كه اشاره كرديم، فلسفه آن بالا بردن توان مالى حج گزاران و در نتيجه، تقويت عموم مسلمانان از رهگذر اين كنگره جهانى است. تجارت و كسب در سفر حج، عاملى در برگزارى اين فريضه جهان شمول و تأمين كننده معاش گروهى از زائران است كه اگر كسب و تجارت نكنند، قادر به تأمين هزينه سفر خود نيستند. ازاين رو، رخصت داده شده است كه زائران از سود تجارت و داد و ستد و امثال آن، در چارچوب شرع و به تناسب شئون بهره گيرند تا بدين وسيله استطاعت مالى و توان افراد بيشتر شود و اجتماع حج، فزونى گيرد.
عن معاوية بن عمار قال لأبي عبدالله (ع) الرجل يخرج في تجارة إلى مكة او يكون له ابل فيكريها حجته ناقصة ام تامة؟ قال لا بل حجته تامه.
معاويۀ بن عمار مى گويد: از امام صادق (ع) پرسيدم: «كسى كه به قصد تجارت رهسپار مكه مى شود يا شتران خود را كرايه مى دهد، حج او ناقص است يا كامل؟ حضرت در پاسخ فرمود: حج او تمام است» .
محمد بن سنان مى گويد: امام على بن موسى الرضا (ع) در پاسخ به پرسش هايى كه طى نامه اى براى من نوشتند، از فلسفه حج نيز سخن گفتند و پس از ذكر اسرار عبادى و عرفانى و همچنين آثار معنوى، فرهنگى، تربيتى و تاريخ آن، به اقتصاد و آثار معيشتى نيز اشاره كردند. در بخشى از آن نامه آمده است:
ومع ما في ذلك لجميع الخلق من المنافع. . . و منفعه من في شرق الارض و غربها و من في البر و البحر من يحج و من لم يحج من تاجر و جالب و بائع و مشتر و كاسب و مسكين و قضاء حوائج اهل الاطراف و المواضع الممكن لهم الاجتماع فيها كذلك. . . ليشهدوا منافع لهم. . . ؛
يكى از علل وجوب حج، منافعى است كه از اين رهگذر به تمام خلق مى رسد. همچنين منافعى نصيب كسانى مى شود كه در شرق، غرب، خشكى و دريا هستند؛ چه آنهايى كه حج مى گزارند و چه آنان كه به حج نيامده اند. اعم از تاجر يا واردكنندگان، فروشنده يا خريدار، پيشه ور يا مستمند. همچنين حج، تأمين كننده نيازهاى ساكنان اطراف و مكان هايى است كه مى توانند در موسم اجتماع كنند تا بدين وسيله، شاهد منافع خود باشند.
ص: 236
به موجب اين روايت، آثار اقتصادى حج، منحصر به حج گزاران نيست؛ بلكه ميليون ها انسان كه در گوشه و كنار جهان اسلام به سر مى برند و هزاران خانواده در حرم و خارج آن و حوالى مكه به نوعى از منافع و بركات حج بهره مند مى شوند.
كشاورزى كه محصول توليد مى كند؛ هنرمندى كه آثار هنرى و دستى مى آفريند؛ دامدارى كه دام مى پرورد، راننده اى كه در حمل و نقل مشاركت دارد؛ بازرگانى كه آذوقه و نياز زائران را به صورت كلى و جزئى فراهم مى كند و ساير اصناف كه در پديد آوردن امكانات اين سفر سهيم اند، از منافع حج بهره مى برند.
در بازار اقتصادى حج، ميليون ها انسان خرد و كلان تغذيه مى شوند و نياز سالانه خود را تأمين مى كنند. حتى فقرايى كه قدرت كار ندارند، از احسان و انفاق حاجيان بهره مى برند. اگر اين امكانات و همين گوشت قربانى، با برنامه اى دقيق به مصرف نيازمندان هر شهر و اقليمى مى رسيد، هزاران تُن گوشت پاك و پاكيزه قربانى، به هدر نمى رفت و به گرسنگان دنيا مى رسيد. علاوه براين، وجوهات شرعيه و بريه و صدقه و انفاق، اعنه بسيار ارزشمندى براى نيازمندان خواهد بود. سوغات سفر نيز مى بايست منحصر به نزديكان و اقوام نباشد و سهم مستمندان و محرومان به گونه اى در آن لحاظ شود تا مساعدتى هر چند اندك عايد آنان شده و موجب تحبيب قلوب و پيوند اجتماعى افزون گردد.
امام صادق (ع) در روايتى ديگر به بيان آثار اقتصادى و معيشتى حج پرداخته است و در پاسخ به هشام بن حكم كه فلسفه و چارچوب حج را مى پرسد، چنين مى فرمايد:
فجعل فيه الاجتماع من المشرق و المغرب ليتعارفوا و ليتربح كل قوم من التجارات من بلد الى بلد. و لينتفع بذالك المكاري و الجمال و لتعرف آثار رسول الله صلي الله عليه و آله و تعرف اخباره و يذكر و لا ينسي و لو كان كل قوم انما يتكلون على بلادهم و ما فيها هلكوا و خربت البلاد و سقطت الجلب و الارباح و عميت الاخبار و لم تقفوا على ذلك. . .
مقرر شد تا مردم از شرق و غرب به اين سرزمين بيايند و يكديگر را بشناسند و همه گروها از تجارت و حمل و نقل كالا از شهرى به شهر ديگر بهره گيرند. چارپا دار و شتربان سود برند و آثار و اخبار پيامبر خدا شناخته شود و در خاطره ها تجديد گردد و فراموش نشود. اگر قرار بود هر جمعيتى فقط از كشورها و شهرهاى خودشان و حوادث و مسائل منطقه اى سخن بگويند، مردم نابود و شهرها ويران مى شوند. بازرگانى و سودآورى تعطيل و اخبار و حوادث در پرده ابهام مى ماند و كسى از آنها آگاهى نمى شد.
چنان كه ملاحظه مى كنيم، امام صادق (ع) در اين روايت به آثار جهان شمول حج توجه داده و مسائلى را يادآور شده اند كه عبارتند از:
1. اطلاع و آگاهى از آثار پيامبر خدا (ص) كه در اين سرزمين پر بركت پا به عرصه وجود نهاد و
ص: 237
بزرگترين مكتب آسمانى را پى افكند. آثار جاودانش، خاطره وحى و رسالت و مجاهدت ها را در اذهان تداعى مى كند كه اين موضوع، از بُعد فرهنگى، جاى تشريح و بيان دارد؛
2. آشنايى مسلمانان با يكديگر در كنگره عظيم جهانى توحيد؛ تبادل نظر در مسائل جهانى مسلمانان؛ خروج از حصار تنگ نژاد، سرزمين، رنگ و ساير مشخصه هاى اقليمى؛ پيوستن به اقيانوس بى كران امت اسلامى و جهان انسانى و همچنين چنگ زدن به ريسمان الهى كه جهان اسلام را به صورت پيكرى درآورده است تا در جهت حل مشكلات و رنج ها، رايزنى و چاره انديشى بپردازند كه از بعد اجتماعى و سياسى جاى بحث فراوان دارد؛
3. فراگير بودن منافع حج نسبت به عموم مردم جهان، چه حج گزار و چه غيره كه هر گروهى در اين درياى متلاطم بر حسب حال و استعداد خود به نوعى بهره گيرند؛
4. تأكيد بر اينكه نبايست مردم با تنگ نظرى و محدود نگرى، فقط به مصالح و منافع خود و منطقه جغرافيايى خاص خود بينديشد. اين نوع تفكر، جهان را به ويرانى مى كشد و سرنوشت انسان ها را تباه مى كند و اين با فلسفه و بينش جهان شمول اسلام و انسان دوستى و نگرش فرا ملى و برون مرزى در تضاد است.
اسلام، آيين بشريت است. پس بايستى در اجتماع عظيم حج، مصالح همه انسان ها و تمام كشورها تحقق پذيرد و آبادى شهرها و همچنين حيات. . . ، مد نظر قرار گيرد تا منافع آن فراگير شود. قياما للناس انسان ها، به اين است كه چرخ هاى اقتصادى به گردش درآيد و همگان از اين رهگذر سود برند. تهيدستى از جامعه رخت بربندد و عمران و آبادى به وجود آيد و اسلام نيرومند شود.
بدين ترتيب، موسم حج، ساير كشورها را نيز تغذيه مى كند و افراد بسيارى در پرتو آن ارتزاق مى شوند و تعاون بين الملل اسلامى تحقق مى پذيرد.
از مسائلى كه در عصر ما، در پهنه سياست، فرهنگ و اقتصاد مطرح است، مسئله جهانى سازى و جهانى شدن است. اين بحث مجالى مناسب تر و ميدانى گسترده تر مى طلبد تا صاحب نظران و نظريه پردازان در آن به بحث و گفت وگو بنشينند؛ اما در اينجا به تناسب موضوع و در نظر داشتن نكات ارزشمند و شايان تأملى كه در سخن امام صادق (ع) ديديم و همچنين نگرشى اجمالى به موضوع، تا آنجا مى نگريم كه در بعد اقتصادى به منافع حج مرتبط است.
چنان كه اشاره شد، موضوع جهانى سازى از مسائلى است كه امروز درباره آن در سطح بين الملل، مذاكره و مشاجره مى شود. گروه هايى در جهان غرب به نقد اين انديشه پرداخته و به مبارزه با اين سياست استعمارى برخاسته اند. در حالى كه سياست هاى حاكم بر آن پاى مى فشارند و راهكارى براى
ص: 238
سلطه بيشتر خود بر جهانيان برگزيده اند. سياست هايى كه در انديشه كنترل و قبضه كردن توان اقتصادى و به دنبال آن سياسى و فرهنگى همه كشورها هستند. چنان كه مى دانيم، دولت امريكا سردمدار اين تفكر است. انديشه تك قطبى كردن جهان به مركزيت غرب و سر كردگى امريكا روند جهانى سازى بر آن است كه هويت و اعتبار كشورها، به ويژه جهان سوم را بيش از پيش، محو و نابود و وابستگى شديدترى را پى ريزى كند.
در روند جهانى سازى، نه فقط اقتصاد، بلكه قوميت، مليت فرهنگ و سياست ملل، تحت سلطه ابرقدرت ها واقع مى شود. اين فاجعه اى بزرگ ديگر براى دولت ها و ملت هاى جهان سوم به ويژه كشورهاى اسلامى است. در اين طرح استكبارى، جهان اسلام به دليل ذخائر كلان طبيعى، هدف توطئه مى باشد.
راه هاى مقابله با اين سياست استكبارى، وحدت امت ها، بازيابى هويت دينى، ملى، تاريخى؛ تكيه بر منافع مشترك؛ رو آوردن به پيمان هاى منطقه اى در ابعاد گوناگون فرهنگى، اقتصادى، سياسى، نظامى و اشتراك هاى دينى و همچنين قطع وابستگى ها و گسستن غل و زنجيرهايى است كه غرب به سركردگى امريكا و كشورها نهاده است.
بنابراين، جهانى سازى طرحى اقتصادى است، درحالى كه جهانى شدن زير لواى توحيد و وحدت امت فلسفه اجتماعى اسلام است كه حج مى تواند نقش مؤثر در تحقق آن داشته باشد.
قرآن كريم، كعبه و حج را (. . . قِياماً لِلنَّاسِ. . .) : يعنى عامل برپايى و پايدارى و استقلال مردم خوانده است. امت اسلام، با تكيه بر اين ستون استوار الهى مى تواند درياى انسان هاى مؤمن را به يكديگر پيوند دهد و بر آنها روح واحدى حاكم كند. قوام و استوارى كه قرآن بدان اشاره فرموده است، شامل دين و دنياى مردم مى شود. در اين خصوص روايتى از امام صادق (ع) در پاسخ به ابان بن تغلب وارد شده است كه معناى آيه فوق را مى پرسد. ايشان مى فرمايد:
«جعلها الله لدينهم و معايشهم» ؛ «خداوند كعبه را قائمه اى براى دين و زندگى مردم قرار داد» .
همه ساله در موسم حج، ميليون ها رأس دام، طبق سنّت اسلامى و احياى خاطره ابراهيم و اسماعيل (ع) ، با هدف معنوى و معيشتى قربانى مى شود. قربانى كردن، نمادى از فداكارى و فداشدن در مسير رضاى الهى و وسيله تحصيل تقوا و نزديكى به خدا و بريدن از تعلقات مادى در راه رسيدن به معنويت و عرفات است. علاوه بر آن آثار اقتصادى شايان توجهى نيز دارد. اگر هر سال فقط دو ميليون دام گوسفند و گاو و شتر در منا قربانى شود و معدل گوشت خالص هر كدام را سى كيلوگرم فرض
ص: 239
كنيم، حدود شصت ميليون كيلوگرم گوشت خواهد بود. حال اگر هر كيلو گوشت، فقط دو هزار تومان فرض شود، به رقمى حدود صد و بيست ميليارد تومان مى رسد. چنين سرمايه عظيمى مى تواند همه ساله بخش فراوانى از خوراك نيازمندان را در سراسر جهان تأمين كند؛ اما متأسفانه به فلسفه قربانى چنانكه شايسته آن مراسم عظيم است، توجه نشده و سال هاست اين منبع پاك و مقدس اسلامى، طعمه حريق مى شود وجز بخش كوچكى از آن به مصرف نمى رسد.
نكته ديگرى كه در اقتصاد حج شايان تأمل است اين است كه موسم حج و بازار اقتصادى آن و يا نذورات، تبرّعات و ساير منابع مالى و معيشتى، به صورت ابزار ثروت اندوزى در دست معدودى پولدار و استثمارگر نباشد. اين موضوع، علاوه برآنكه همه جا در طرح هاى جامع اقتصادى اسلام، نقش بنيادى ايفا مى كند، در حج نيز به دليل اهميت ويژه اش لحاظ شده است. با اين فلسفه اقتصادى، ائمه (ع) مردم را متوجه مى كردند كه اگر هدايا و نذورات كعبه به مصرف نيازمندان نمى رسد و به جيب پولداران و متوليان وابسته سرازير مى شود، ازدادن آن خوددارى كنند. اساساً نذوراتى كه در جهت مصلحت مردم فقير و يا مصالح اسلام به كار نمى رود، مشروع نيست.
سكونى از امام صادق (ع) و آن حضرت، از قول امير المؤمنين (ع) نقل كرده است كه فرمود:
لوكان لي و اديان يسيلان ذهبا و فضه ما اهديت الى الكعبة شيئأ لأنّه يصير الى الحجبة دون المساكين.
اگر دو وادى در اختيار من باشد كه سيل طلا و نقره در آن جارى شود و موج بزند، چيزى از آن را به كعبه هديه نمى كنم؛ چرا كه به دست پرده داران و متوليان مى رسد نه به دست نيازمندان و فقيران.
همچنين در روايتى از پيامبر (ص) و ائمه معصوم (ع) آمده است:
انما لايستحب الهدي إلي الكعبه لأنّه يصير إلى الحجبة دون المساكين.
هديه دادن قربانى، براى كعبه استحباب ندارد؛ زيرا به دست پرده داران و نگهبانان و متوليان مى رسد، نه بيچارگان و مستمندان.
مفهوم اين روايت اين است كه همانا قربانى و نذورات و هدايا و هر منفعت اقتصادى ديگر در رابطه با حج، يارى رساندن به نيازمندان و زدودن فقر و گرسنگى از چهره جامعه اسلامى است. اگر قرار باشد سود اينها به جيب ثروت اندوزان ريخته شود، بايستى از اعطاى آن خوددارى كرد. معلوم است كه در زمان امام صادق (ع) و ائمه هدى (ع) ، توليت كعبه، به دست چه كسانى بوده است. خلفاى اموى، مروانى و عباسى كه نه فقط شايستگى پرده دارى و توليت كعبه را نداشتند؛ بلكه از آن كانون مقدس، به
ص: 240
نفع مقاصد شوم نفسانى و استثمارى بهره مى گرفتند. هدايا، عنوان اعانت به ظلم را داشته كه در قرآن، به صراحت ممنوع و حرام است. ملاكى كه پايه گذاران حج به وجود آوردند و بايستى براى هميشه سرمشق عمل باشد، اين است كه حج براى خدا خدمات مالى براى قرب خدا باشد. به نيازمندان جامعه كمك و با هر نوع استبداد و استثمار و زراندوزى دشمنان مردم مبارزه شود.
1. فعاليت هاى اقتصادى، مى تواند به برگزارى اين مراسم عبادى، سياسى يارى رساند؛
2. مردم بسيارى در پرتو حج، امرار معاش مى كنند و چرخ هاى اقتصادى به حركت در مى آيد و همچنين عمران و آبادانى به همراه مى آورد؛
3. قدرت اقتصادى مسلمانان مى تواند آنان را در صحنه بين الملل مقتدر كند و در همه زمينه ها از وابستگى و طفيلى بودن برهاند؛
4. از اين رهگذر مى توان توليد كار و اشتغال كرد و از حجم بيكارى كاست. علاوه بر آن زمينه بسيارى از مفاسد اخلاقى را از ميان برد؛
5. حج فرصتى است كه مسلمانان مى توانند فرآورده هاى صنعتى، محصولات كشاورزى و بين الملل اسلامى عرضه كنند. آنان قادرند ساير توليدات خود را به صورت نمايشگاه هاى سنتى در اين بازار بازرگانى در معرض ديد جهانيان قرار دهند و مشوق يكديگر به توليد و تكاپوى اقتصادى باشد. به اين ترتيب با همكارى يكديگر، كشورهاى اسلامى را به رشد و توسعه هدايت و تبادل اطلاعات كنند و از تجارب يكديگر بهره گيرند.
(جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ)
خداوند كعبه را خانه اى امن قرار داد تا همه مردم در آنجا قيام كنند و براى ارتباط و نزديكى با همديگر و همچنين مشاركت در امور مسلمانان همت گمارند و هر سال اوضاع جهان اسلام را بررسى و مطالعه كنند. اين ارتباطات مى تواند شامل موارد زير باشد:
1. ميان كشورهاى اسلامى، درك متقابل، همزبانى و تفاهم مشترك براى گفت وگو و مذاكره فراهم شود تا از اوضاع سياسى - اقتصادى و فرهنگى همديگر مطلع شوند و راهكارهاى وحدت و همكارى را بشناسند و استفاده كنند.
همچنين رابطه ميان حكومت هاى حاكم بر كشورهاى اسلامى، با قدرت هاى استكبارى در سطح جهان و كيفيت رابطه سياسى، اقتصادى و بازرگانى، از ديدگاه اسلام تجزيه و تحليل شود. تا براى نفى سلطه و جلوگيرى از حاكميت كفار بر مسلمانان، راهكارهاى عملى جامعه عمل بپوشد؛ همچون بازار
ص: 241
مشترك اسلامى؛ رابطه تجارى و بازرگانى تهاترى ميان مسلمانان؛ تأسيس و توسعه بانك بين الملل اسلامى و اتحاديه تعاونى بين الملل اسلامى و. . . . ازاين رو زمينه هاى استقلال و خودكفايى در كشورهاى اسلامى را فراهم سازد.
ارتباط ميان ملت ها و توصيه قرآن كريم براى اخوت و برادرى ميان مؤمنان جهان، از آرمان هاى جاودانه حج ابراهيمى است؛ به طورى كه مصداق واقعى وحدت امت اسلام و تحكيم برادرى ميان مسلمانان جهان در تقويم احسن زمانى كنگره جهانى حج به طور ساليانه بوده و حج ابراهيمى فريادگر اين واقعيت است كه قرآن كريم مى فرمايد: ( وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا )
مهمترين پيوند و ارتباط جاودانه ميان مسلمانان، جهان بينى توحيدى است. اصولاً، ميثاق فطرت و اعتقادهاى قلبى، از انسان قابل تفكيك و انتزاع نيست؛ بلكه به صورت انگيزه و عقيده اى جاودانى، همواره تحكيم كننده اتحاد و وحدت مسلمانان مى باشد. اين امر در اجتماع عظيم جهانى حج، شكوفايى و بروز خواهد كرد؛ اما برنامه ريزى و استفاده مطلوب از آن در راستاى فلسفه حج ابراهيمى است.
ارتباط ديگرى كه در كنگره جهانى حج، بايستى تحقق عينى و عملى شود، روابط متقابل مذاهب و فرق گوناگون اسلامى در ارتباطات اقتصادى است؛ زيرا حج؛ كانون اصلى تبادل فكرى و بهترين مركز ثقل دارالتقريب بين المذاهب بوده و اكنون نيز مى تواند باشد؛ به طورى كه تبادل افكار اديان اسلامى، در طول تاريخ بشر و مناظره هاى اعتقادى، فلسفى و كلامى، زمان پيامبر خدا (ص) و ائمه معصومين (ع) در شهر مكه و مركز وحى انجام مى گرفت. در قرن حاضر، كنگره جهانى حج، سرزمين وحى مى تواند راهكارهاى مناظره فكرى، علمى و فلسفى ميان علما و فلاسفه و فقهاى اسلامى را فراهم كند. به اين ترتيب در جدالى احسن و مناظره اى نيكو، به احسن قول و در عمل به سرانجامى شايسته و نيك بيانجامد.
(وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلى كُلِّ ضامِرٍ يأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ * لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ. . .)
قرآن كريم، در آيۀ بالا با صراحت بيان مى كند كه كنگره جهانى حج، آثار و بركات فراوانى دارد و منافع و فوايد سياسى، اقتصادى، فرهنگى، دفاعى و اخلاقى حج ابراهيمى را در كلمه جامع «منافع لهم» تصريح كرده است.
وحدت و يگانگى، از اركان برنامه ريزى رشد و توسعه اقتصادى در هر مقياسى است برنامه ريزى - خانواده، جامعه، منطقه اى و بين المللى - براصل وحدت و هماهنگى استوار مى شود و بدون اعتصام و همفكرى اعضاى جامعه و همدلى دولت و ملت، اصلاحات اقتصادى آغاز نمى شود، چه رسد به تداوم و استمرار آن. وحدت مناسب ترين فرصت و موقعيت را براى رسيدن به اهداف معين حج و تبادل نظر و
ص: 242
مذاكرات اصولى ميان ملت ها فراهم كرده است. به اين ترتيب، در پرتو ارتباطات منطقى و مداوم، مى توان به مشكلات و كمبودهاى كشورهاى اسلامى آگاهى و شناخت لازم پيدا كرد. هر كشورى از مجموعه جهان اسلام، به عنوان عضوى از بدن و ساختار جهانى مسلمانان در مشكلات ديگر اعضا، شريك و سهيم است. همان طور كه سعدى، بهترين فرم و ماهيت ارتباط ميان آنها را چنين ترسيم كرده است:
بنى آدم اعضاى يك پيكرند
بديهى است كه نكات فوق، در اشعار سعدى، مضمون روايت هاى معصومين (ع در كيفيت ارتباط ميان جماعت مسلمانان در سطح جهان اسلام مى باشد كه به طور عام درباره بنى آدم مصداق پيدا مى كند.
نكته مهمى كه بايستى بدان توجه داشت، اين است كه كنگره جهانى حج، پل ارتباط و پيوند ميان جوامع اسلامى است. در اين باره نبايستى به زمان محدود ايام مناسك حج اكتفا كرد؛ بلكه بايستى به تداوم و استمرار اين ارتباطات سپس از مناسك حج توجه شود. در آيه شريفه مذكور، بيشتر به اهداف و آثار حج و پيامدهاى عظيم در طول سال، توجه شده است، نه صرفاً به خود عمل عبادى حج؛ زيرا خداوند حكيم، هيچ دستور و فريضه اى را بدون علت و فلسفه بيان نفرموده است.
در برنامه ريزى رشد و توسعه، روح مشاركت و هميارى است كه قرآن كريم در اين باره در سوره مائده، آيه دوم مى فرمايد: ( تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ ) .
ضرورت تعاون و همكارى، ميان ملت ها و جوامع اسلامى، نيازمند تعيين موضوع و هدف است؛ زيرا بدون شناخت موضوع و داشتن هدف مطلوب، نمى توان برنامه ريزى علمى و منطقى داشت؛ بنابراين در آيه فوق، دو موضوع كاملاً متفاوت مطرح شده است.
الف) بِر و تقوا كه به معناى نيكى و سعادت جامعه در راستاى تقواى الهى است. همه جوامع بشرى، به ويژه جامعه اسلامى، خواستار خوشبختى در زندگى دنيا و آخرت هستند. ضرورتاً بيان مفهوم بر و تقوا در تفسير آيه فوق، بهترين شناخت را به دولت اسلامى و مردم مسلمان مى دهد. شناختى كه با واژه منافع للناس، ارتباط و هماهنگى كامل دارد و مى تواند موضوع برنامه ريزى كلان در جامعه و در سطح بين المللى براى جوامع اسلامى قرار گيرد كه در حقيقت، مصداق واقعى معروف است.
ب) موضوع دوم در آيه بالا «اثم» و «عدوان» مى باشد كه در بيان مفسران، به مفهوم «تجاوز از حدود الهى» آمده است؛ زيرا همواره گناه مى تواند زمينه تجاوز به حقوق ديگران را از فراهم كند و در اين آيه، به عنوان پديده اى منكر و مفسده اجتماعى از آن نهى شده است. بديهى است كه روحيه
ص: 243
منفعت طلبى و خودخواهى انسان، مى تواند جامعه را به راه هاى باطل و انحراف از مسير عدالت و اهداف مطلوب اجتماعى دعوت كند. رفتار فرد آلوده به گناه و تجاوز، به تدريج در جامعه، زمينه فساد و تجاوزهاى فراوان كلان و عمومى را فراهم كند؛ بنابراين در آيه بالا به دو نكته توجه شده است.
نخست: هيچ فرد مسلمانى حق مشاركت و همكارى در امور انحرافى و مفاسد اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى ندارد. تأكيد آيه، بر همكارى و تعاون نداشتن در اين موارد است؛
دوم: افراد مسلمان و دولت اسلامى، وظيفه دارند قاطعانه جلوى اين گونه تجاوزهاى اجتماعى و سوءاستفاده از حقوق و اموال عمومى را بگيرند و اجازه گسترش فساد و مترفين و رفاه زدگان بى درد و غير متعهد را ندهند؛ بلكه با آنها به مبارزه برخيزند؛ زيرا مصداق واقعى براى «منكرات» مى باشد.
آنچه بايستى در آيه فوق به آن توجه شود، «تعاون» است؛ زيرا هرگونه برنامه ريزى و آينده نگرى در وضعيت اقتصادى، سياسى و فرهنگى جهان اسلام، نمى تواند ملت ها و كشورهاى ديگر را ناديده بگيرد. اكنون ماهيت روابط پيچيده بين المللى در ابعاد گوناگون، حقيقت عميق نگرى قرآن را ثابت مى كند؛ زيرا هرگونه تئورى رشد و توسعه اقتصادى، صرفاً براى بخشى از پيكره جامعه بين الملل نيست. اين بدان معناست كه ساختار روابط بين المللى، سرنوشت ملت ها را با يكديگر پيوند زده است؛ لذا هرگونه اصلاحات ساختارى در جامعه اسلامى، بايستى آنچنان عميق و دقيق انجام شود كه بتواند الگويى مطلوب براى جوامع ديگر قرار گيرد و شاخصه هاى نيكى، تقوى و سعادت جامعه اسلامى، ديگران را جلب و جذب كند.
تأمين نيازهاى مادى و حيات سالم اقتصادى در جوامع اسلامى، ضرورتى انكار ناپذير است. در بيشتر كشورهاى اسلامى، برنامه ريزى اقتصادى، براى تأمين نيازهاى جامعه، به عهده دولت و حكومت مى باشد؛ اما به دليل وابستگى و سلطه بيگانگان بر اغلب كشورهاى اسلامى، دولت ها وابسته به بيگانه هستند و چون استقلال سياسى و اقتصادى وجود ندارد، بيشتر كالاها و خدمات مصرفى جامعه، از كشورهاى غربى و اروپايى وارد مى شود. براى كشورهاى اسلامى اين وابستگى در مصرف به دليل استمرار و طولانى بودن مدت آن، عادتى معمول و طبيعى تلقى شده است. در بيشتر جوامع اسلامى، بيگانگان، سلطه اقتصادى و استثمار را براى خود تحكيم بخشيده و به تدريج سلطه سياسى، فرهنگى و اجتماعى را به دنبال داشته است.
اين واقعيت تلخ، نه تنها در كشورهاى اسلامى به طور فراگير مشاهده مى شود، بلكه به نحوى شديد و خطرناك تر در كشورهاى عربى از جمله عربستان، گستردگى بيشترى دارد و بيشتر نيازهاى جامعه را كالاها و خدمات بيگانگان تأمين مى كند.
ص: 244
اين وابستگى و سلطه اقتصادى بر بازار مسلمانان، متأسفانه در ايام برگزارى مناسك حج مشاهده مى شود؛ زيرا انبوه جمعيت زائران بيت الله، پس از انجام دادن اعمال عبادى حج، براى خريد و تهيه سوغات وارد بازارهايى مى شوند كه بيشتر كالاهاى عرضه شده براى فروش، غربى و وارداتى است و به دليل تقاضاى فراوان با قيمت گران در بازار مدينه و مكه به مسلمانان فروخته مى شود.
در تحليلى علمى، مى توان آثار و پيامدهاى تداوم سلطه اقتصادى بيگانگان بر بازار مسلمانان را در امور زير خلاصه كرد:
1. انتقال درآمدهاى عمومى جامعه و پرداخت هاى ارزى مداوم به بيگانگان، به دليل ضرورت پرداخت قيمت كالاها، خدمات وارداتى و ايجاد كسرى تراز پرداختى در بودجه ارزى كشور اسلامى، به طور مداوم و مستمر.
2. ايجاد بازار و گسترش امكانات بازاريابى براى بيگانگان، جهت فروش و عرضه كالاها. خدماتى كه در كشور توليد كننده به دليل اشباع بازار داخلى امكان فروش و عرضه وجود ندارد، توليد كننده براى ادامه توليد سه مشكل دارد كه عبارتنداز:
الف: تقاضا نداشتن از داخل، موجب عرضه كالا به بازار مى شود. اين امر موجب كاهش قيمت و در نتيجه كاهش سود و در مواردى منجر به زيان توليد كننده مى شود.
ب: نفروختن كالا، به دليل كاهش قيمت در بازار داخلى، نياز به امكانات انباردارى و نگهدارى كالاها دارد كه اين امر، منجر به هزينه و سرمايه گذارى جديد مى شود؛ ولى كار فرما، مايل به پرداخت چنين هزينه هايى نمى باشد؛
ج: نداشتن امكان فروش و تأمين در آمد در بازار داخلى، موجب كاهش درآمدها براى توليدكننده مى شود. با كاهش در آمد، امكان تأمين هزينه عوامل توليد، يعنى مزد كارگران و سود كارفرما و پرداخت اعتبارات بانكى و غيره وجود ندارد؛ بنابراين براى تأمين درآمد و پرداخت هزينه ها ناچار، به صدور و عرضه كالا به كشورهاى ديگر مى باشد.
3. با توجه به ورود كالا و خدمات بيگانه به كشورهاى اسلامى، به دليل كيفيت برتر و جلب توجه مصرف كنندگان به كالاهاى وارداتى، كالاى توليد داخل با بى تقاضايى روبه رو شده است كه به اين ترتيب، كالاى بيگانه، جانشين كالاى ملى مى شود. اين امر جريانى پيوسته ايجاد مى كند كه به صورت تدريجى و مداوم، موجب تقاضا نكردن كالاى ملى و عدم توليد و عرضه نشدن آن مى شود؛ ازاين رو توليد كنندگان داخلى با مشكلات فراوانى روبه رو مى شوند كه عبارتنداز:
الف. توانايى نداشتن در كسب درآمد براى پرداخت هزينه توليد و همچنين ضعيف شدن بنيه اقتصاد ملى، با توجه به زيان واحدهاى توليدى داخلى و تعطيلى يا ورشكستگى آنها؛
ص: 245
ب. انگيزه و علاقه نداشتن براى سرمايه گذارى بر توليدات ملى، به دليل سودآور نبودن سرمايه گذارى و كاهش توليدات داخلى در مقابل كالاى وارداتى از خارج؛
ج. انتقال سرمايه ها از بخش هاى اصلى اقتصاد (كشاورزى، دامپرورى، صنايع خدماتى، تجارى و واسطه اى) و ايجاد انحراف دربرنامه سرمايه گذارى ملى؛
د. تشديد سير بى رويه واردات بيگانه و گسترش مصرف وارداتى در جامعه و انتقال درآمد به خارج است كه موجب تضعيف اقتصاد ملى مى شود؛
ه. كاهش درآمدهاى داخلى و افزايش كسرى بودجه و كسرى تراز بازرگانى به دليل رشد فراوان واردات و كاهش صادرات، به خصوص در كشورهاى تك محصولى و وابسته به درآمدهاى نفتى.
4. تأثير واردات بيگانه بر الگوى مصرف جامعه اسلامى؛ آثار مخرب فرهنگى وسياسى؛ وابستگى به مصرف كالاها و خدمات بيگانگان در دراز مدت؛ از عواملى است كه باعث مى شود بسيارى از كالاهاى وارداتى در الگوى مصرفى جامعه - كه بايستى متناسب با درآمد ملى و سرانه تنظيم شود - آثار تخريبى داشته باشد. افراد ثروتمند در جامعه، الگوى مصرف بيگانه را انتخاب كرده و ساير طبقات جامعه هم به صورت تقليد و رقابت در