نوگرايى در ابعاد حج

مشخصات كتاب

سرشناسه : اسحاقی، سیدحسین، 1341 -

عنوان و نام پديدآور : نوگرایی در ابعاد حج / سیدحسین اسحاقی.

مشخصات نشر : تهران : نشر مشعر ، 1388.

مشخصات ظاهری : 108 ص.؛ 11 × 20 س م.

شابک : 8000 ریال: 978-964-540-149-6

وضعیت فهرست نویسی : فاپا

یادداشت : کتابنامه : ص.108 ؛ همچنین به صورت زیرنویس.

موضوع : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ، 1279 - 1368. -- دیدگاه درباره حج

موضوع : خامنه ای، علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران، 1318 - -- دیدگاه درباره حج

موضوع : حج

رده بندی کنگره : BP188/8/الف47ن9 1388

رده بندی دیویی : 297/357

شماره کتابشناسی ملی : 1310633

ص: 1

پيش نوشت

اشاره

ص: 2

مدتى است كه مقام معظم رهبرى مدّظله العالى، سكان دار حركت تكاملى نظام اسلامى، موضوع توليد علم، نهضت نرم افزارى و نوآورى علمى را مهم ترين نياز جامعه تشخيص داده و بارها در مجامع حوزوى و دانشگاهى، بر ضرورت تحقّق آن تأكيد داشته است.

امسال را نيز در طليعه نوروز «سال نوآورى و شكوفايى»، ناميدند و به صراحت گفتند كه:

«امسال بايد فضاى نوآورى، كشور را فرا بگيرد و همه مسئولان، خود را موظف بدانند با بهره گيرى از امكانات مادى و معنوى، كارهاى نو و ابتكارى و راه هاى ميان بُر را در سايه مديريت درست و دورانديشى حكميانه در فعاليت كشور وارد كنند تا كام مردم از ثمره اين تلاش ها شيرين شود.»

اين اقدام كه با هدف

ص: 3

فرهنگ سازى و نشان دادن نقطه عزيمت كشور صورت گرفت، به اصول وتصميم هايى نيازمند است كه نوآورى و خلاقيّت و پايان دادن به كليشه ها و تكرارها، در صدر آن قرار دارد. بى ترديد، نخستين مخاطبان اين خواسته، مسئولان و دست اندركاران كشور و سپس آحاد ايران اسلامى هستند كه شايسته است در زندگى خود، بيش از پيش دست به نوآورى

ص: 4

بزنند.

نام گذارى سال ها از سوى رهبر معظم انقلاب اسلامى كه از سال 1373، با تأكيد بر مسئله «تقويت وجدان كارى و انضباط اجتماعى» آغاز شده، از نام گذارى سال 378(ره) به نام «امام خمينى 1» شفاف تر و جدّى تر ادامه پيدا كرده است. بدين ترتيب، سال 387(ره) نيز سال «نوآورى و شكوفايى» نام گرفت.

البته نام گذارى سال ها، امر بى سابقه اى در جهان نيست؛ براى نمونه، مجمع عمومى سازمان ملل نيز براى هر سال نامى را برمى گزيند؛ رويه اى كه از سال 975(ره) م. تاكنون ادامه دارد. سال كودك، سال زنان و سال حقوق بشر از جمله اين نام گذارى هاست. سازمان ملل، گاه پيشاپيش نيز به نام گذارى سال هاى آينده

ص: 5

اقدام مى كند. اين سازمان بر اساس پيشنهاد «يونسكو» در سال 2005 م. و اواخر سال 2007 م، سال 2009 را سال «نجوم» ناميده و هدف ها و برنامه هايى را به همين مناسبت پيش بينى كرده و تدارك ديده است.

بايد دانست انتخاب، «نوآورى و شكوفايى» از سوى رهبر معظم انقلاب را بايد سرلوحه و راه كار

ص: 6

پيشبردى نظام قرار داده و آن را به فرهنگ تبديل كنيم. استفاده از خلاقيت ها، توليد دانش و تكيه بر پژوهش، نويدبخش توسعه هر چه بيشتر كشور خواهد بود.

البته اين نام گذارى «نوآورى و شكوفايى»، با هدف جذب، شناسايى، استعداديابى و سازمان دهى نخبگان جامعه، مناسب ترين نام گذارى براى امسال بوده است.

نكته مهم اين است كه راه هاى عملياتى شدن اين هدف، يعنى نوآورى و شكوفايى چيست و چگونه اجرايى مى شود؟ در اين مسير بايد شكوفايى استعدادها در رأس امور قرار گيرد، يعنى بايد فرصت هاى ارزشمند و ثروت هاى گران قدر فكرى را همچون ديگر موهبت هاى الهى، از قوه به

ص: 7

فعل تبديل كرد و اين فرصت ها را براى رفع مشكلات و موانع زندگى شخصى و اجتماعى به كار برد. نوآورى، تنها در صنعت و فن آورى محدود نمى شود، بلكه در زمينه هاى گوناگون، تعيين كننده و مهم است.

در اين سال، بايد اراده ملى، ايمان و باور قلبى و عناصر زيربنايى تقويت شود وهم زمان، عوامل محدود كننده

ص: 8

مانند منفى نگرى، نااميدى و نداشتن اعتماد به نفس در ابعاد ملى، از ادبيات عام و خاص و به ويژه جوانان و محيطهاى علمى و آموزشى برچيده شود.

و نوزايى، طرح ايده هاى نو، به فعليّت رساندن استعدادهاى بالقوّه و داشتن اعتماد به نفس نهادينه شود. نخبگان جامعه وظيفه دارند در همه عرصه هاى فرهنگى، هنرى، اجتماعى، سياسى و اقتصادى، با ديدى فراتر و بازتر، به منظور تحقق اين شعار گام بردارند و همگان بايد براى رسيدن به هدف بلند مدّت سرزمين خود، بايد بر اساس تجربه ها و اندوخته هاى كشور و ديگر ملت ها عمل كنند و از پيشرفت آنان در حد لازم و درست بهره گيرند.

بايد نوآورى را، چه انجام

ص: 9

دادن كار به گونه اى ديگر و يافتن محدوده هاى جديد بدانيم و چه خلاقيت بارور شده يا هر نوع دگرگونى در فن آورى، موضوعى است كه تصميم گيرى درباره آن، نيازمند روش حساب شده است. شايد اين همان نكته است كه رهبر معظم انقلاب هوشمندانه فرمود:

«ما نمى توانيم آرام و معمولى حركت كنيم، بلكه بايد با تلاشى حساب شده و منظم و منضبط پيش برويم.»

ص: 10

مهم ترين نوآورى ها را مى توان در دو محور نوآورى در فرآيند و نوآورى در محصول دسته بندى و در همه عرصه ها همچون فرهنگ، سياست و اقتصاد براى آن برنامه ريزى كرد. مسئله مهم در اين زمينه، شناسايى پيش نيازهاى نوآورى است. كنجكاوى شجاعانه، نوگرايى و ايده پردازى، از لوازم ضرورى كار است. نگاه زنجيره اى داشتن به عنوان هاى سال هاى مختلف پيش از اين و پس از اين، مى تواند حلقه كامل كننده جهت گيرى باشد. بر اين اساس نوآورى و شكوفايى، حلقه كامل كننده برخى از اولويت هاى سال هاى پيش مانند وجدان كارى و انضباط اجتماعى، پرهيز از اسراف، رعايت صرفه جويى، قناعت، پايدارى، اقتدارملى، اشتغال آفرينى،

ص: 11

نهضت خدمت گزارى و اتحاد ملى و انسجام اسلامى است.

جمع بندى زود هنگام درباره عنوان سال بعد و تهيه پيوست هاى مختلف، از جمله تبليغى و اجرايى و تهيه روشى براى كنترل و ارزيابى اقدام ها و تأثيرات لازم، از جمله موضوع هايى است كه مى توان در اين بخش به آن توجه كرد.

نام گذارى سال ها، عاملى حركت آفرين براى كشورها

ص: 12

است تا به سوى پيشرفت و تعالى در هر حوزه اى، به صورت هدفمند گام بردارند. ميزان شتاب در اين حركت، به مسائل متعددى برمى گردد. در اين ميان، مسئولان كشور در همه رده ها، در راس آن عوامل قرار مى گيرند. كشور ما با داشتن ميليون ها جوان خلاق و تحصيل كرده، توانايى بالقوه اى براى شكوفايى و بالندگى كشور در بسيارى از عرصه ها دارد. البته فعليت بخشيدن به اين توانايى ها، بيش از هر چيز اهميت دارد و هنر مسئولان نظام در اين است كه زمينه بروز خلاقيت در گروه خلاق، پر انرژى و پرشتاب كشور را فراهم آورند و مانع از دل سردى و وازدگى آنان شوند.

ناگفته نماند ما عادت كرده ايم نتيجه فعاليت هايمان

ص: 13

را نه در قالب كيفى، بلكه در قالب كمّى و در حد آمار و ارقام ارائه كنيم. حال آنكه چه خوب است، سال جديد را سال توجه به كيفيت ها قرار دهيم.

دركنار اين اقدام ها، بايد امكان رشد و بالندگى افراد متخصص و البته متعهد را در نظام مديريتى كشور هموارتر كرد. همه ما به مسئله گردش

ص: 14

نخبگان آگاهيم، ولى به راستى تا چه حد اسباب و لوازم آن را فراهم كرده ايم؟! نبايد نخبگان و جوانان خلاق در پيچ وخم برووكراسى دل سرد شوند و زمينه بروز خلاقيت خود را در كشورهاى ديگر جست وجو كنند. ضمن آنكه خبرهاى موفقيت ايرانيان در كشورهاى ديگر را كه در حوزه هاى مختلف علمى منشأ خدمات انسانى هستند، گوياى ضعف در جذب و به كارگيرى اين گونه افراد است.

بهترين راه براى حل اين مشكل، ارزش گذارى تخصصى اين افراد است؛ زيرا پيشرفت و شكوفايى كشور، در گرو دانش و عمل متخصصان و افراد تحصيل كرده اى است كه هم اكنون خودكفايى را در بسيارى از زمينه ها، به ارمغان آورده اند. رهبر معظم انقلاب

ص: 15

مى فرمايد:

«انتظار من در سال 1387، نوآورى در بخش هاى مختلف دستگاه هاى گوناگون اجتماعى، اقتصادى و خدماتى كشور از جمله در ديپلماسى، حركت به سمت علم و تحقيق، گسترش فرهنگ مطلوب در ارائه خدمات به همه قشرها، به خصوص قشرهاى محروم، در آبادانى كشور است.»

... انتظارهاى مردم در سال جارى اين است كه فعاليت هايى كه در سال هاى گذشته انجام شده و كارهايى كه دولت در سال هاى اخير انجام داده،

ص: 16

به نتيجه و شكوفايى برسد و كام مردم از نتيجه اين فعاليت ها و تلاش ها شيرين شود. بنابراين امسال را سال نوآورى و شكوفايى مى نامم.

ناگفته نماند يكى از عرصه هاى نوآورى، مى تواند در حج باشد. ايران اسلامى توانسته است در سال هاى اخير، با بازتعريف حج و تبيين حج ابراهيمى و به ويژه برگزارى مراسم برائت از مشركين، نگاه همه مسلمانان به مناسك حج را تا حدود زيادى تحت الشعاع قرار دهد، به نحوى كه امروزه مقوله حج از نظر كميّت و كيفيت، تعريف نوينى يافته است.

خوشبختانه، تعداد متقاضيان حضور در سرزمين وحى براى انجام عمره و تمتّع به شدت افزايش يافته و حتى نوبت هاى بيش از هيجده سال، در انتظار متقاضيان حج تمتع

ص: 17

و بيش از پنج سال در برابر مشتاقان حج عمره قرار دارد. از نظر سطوح مشاركت هم تعداد زيادى از جوانان در كاروان ها و يا به صورت عمره دانش آموزى و دانشجويى، به سرزمين وحى عزيمت مى كنند و با كوله بارى از معنويت و ايمان، به ميهن اسلامى باز مى گردند. كاروان هاى حج نيز با تبيين

ص: 18

فلسفه و اسرار حج، برگزارى برنامه هاى فرهنگى مناسب در حج ابراهيمى و اجراى بهينه مناسك حج، ديدگاه بسيارى از جوانان را به آثار و پى آمدهاى اين عمل عبادى دگرگون و مثبت ساخته اند. دست اندركاران حج نيز با برنامه ريزى مطلوب كوشيده اند تا تغييرات اساسى و بنيادين، براى دست يابى به انجام حج ابراهيمى را براى حجاج فراهم آورند.

كاروان هاى حج ايرانى هم با الهام از رهنمودهاى حكيمانه رهبر فرزانه انقلاب، شور و نشاط خاصى در اجراى مناسك حج به وجود آورده اند و با برنامه هايى همچون نشست هاى تخصصى با برادران اهل سنت، تبيين باورهاى شيعى در برابر موج شبهه افكنى وهابيون، ارتباط

ص: 19

معقول، مدبّرانه و روشنگرانه با حجاجِ ساير كشورها، ارتباط صميمانه با حجاج ايرانى ساكن كشورهاى ديگر، برگزارى باشكوه دعاهايى چون كميل و ندبه و ... و رهبرى مدبّرانه مراسم برائت از مشركين، روز به روز باعث ارتقاى كيفى و شكوفايى بيشتر مراسم حج گرديده اند. اين همه تلاش، در راستاى تحقق

ص: 20

منويات رهبرى صورت گرفته است. رهبر فرزانه انقلاب، در ديدار با كارگزاران سازمان حج در تاريخ 1/ 9/ 85 فرمودند:

«يكى از كارهاى سازمان حج و بعثه مربوط به اين كار، بايد اين باشد، مردمى را كه مى خواهند مسافر حج بشوند، از پيش در اين ها ظرفيت و آمادگى به وجود بياورند. البته حالا هم هست، اما اين بايد بيشتر شود، با تهيه كتاب، با برنامه ريزى هاى گوناگون، با آموزش و بيان مسائلى كه احتياج دارند بدانند، چه مسائل فقهى؛ چه مسائل اجتماعى و سياسى و اخلاقى و معنوى و عبادى و عرفانى و مانند آن.»

رهبر فرزانه در رهنمودى ديگرى از دست اندركاران حج خواستند كه:

«هم نگاه به سازمان و كيفيت كارهاى سازماندهى اى كه هست و هم نوع وظايف و كارهايى كه بايد انجام بگيرد، انشاءالله، روز به روز بايستى با نگاه نو و احساس مسئوليت اين مجموعه، حج را هر دو بخش را تعالى و تكامل بخشيد و بهتر از گذشته كرد.»

همه مى دانيم اميرالحاج

ص: 21

ايرانى، تمام توش وتوان خويش را براى تحقق حج ابراهيمى و رهنمودهاى معظم له به كار بسته اند، حضرت آيت لله رى شهرى، نماينده محترم ولى فقيه در نشستى در تاريخ 31/ 1/ 387(ره)(سال نوآورى و شكوفايى) با دست اندركاران حج داشته اند فرمودند:

ما در سال نوآورى به سه عنصر نياز داريم، عنصر برنامه ريزى، عنصر تلاش و عنصر اخلاق كه بايد به آن توجه ويژه صورت گيرد و

ص: 22

راهكارهاى عملى و آسيب و موانع احتمالىِ تحقق نوآورى، مورد مطالعه قرار گرفته و به صورت كاربردى مطرح شوند.»

اينك با توجه به اين دغدغه ها و رهنمودهاى حكيمانه رهبر معظم انقلاب، مى رود تا حج ابراهيمى جلوه اى ديگر پيدا كند و اين هدف متعالى ميسور نخواهد شد مگر به لطف بارى تعالى و كار بست صحيح سياست هاى منطقى و رهنمودهاى حكيمانه رهبر كبير انقلاب، حضرت امام خمينى 4 و رهبر فرزانه انقلاب، حضرت آيت الله خامنه اى مدّظلّه العالى.

بعون الله تعالى

ص: 23

كليات

مفهوم شناسى و ابعاد

خلاقيت و

نوآورى

كليات: مفهوم شناسى و ابعاد خلاقيت و نوآورى

1. تعريف خلاقيت

اشاره

ص: 24

برخى از تعريف هاى مهم درباره خلاقيت عبارتند از:

- تلاش براى ايجاد يك تغيير هدفدار در توان اجتماعى يا اقتصادى سازمان؛

- به كارگيرى توانايى هاى ذهنى براى ايجاد يك فكر، يا مفهوم جديد؛

- توانايى پرورش يا به وجود آوردن يك انگاره يا انديشه جديد در بحث مديريت، مانند به وجود آوردن يك محصول جديد؛

- طى كردن راهى تازه يا پيمودن يك راه طى شده به شكلى نوين.

البته از دو منظر ديگر هم نيز مى توان به تعريف خلاقيت پرداخت:

ص: 25

الف) خلاقيت از ديدگاه روان شناسى

خلاقيت، يكى از جنبه هاى اصلى انديشيدن است. تفكر، عبارت از فرآيند بازآرايى يا دگرگونى اطلاعات و نمادهاى موجود در حافظه دراز مدت است.

بر اساس اين تعريف، خلاقيت با قوه تخيل يا توانايى تصوير سازى ذهنى ارتباط مستقيم دارد. اين توانايى

ص: 26

عبارت است از فرآيند تشكيل تصويرهايى از پديده هاى ادارك شده در ذهن. بر اين اساس، خلاقيت عبارت است از:

- فرآيند يافتن راه هاى جديد، براى انجام دادن بهتر كارها؛

- توانايى ارائه راه حل جديد براى حل مسائل؛

- ارائه فكرها و طرح هاى نوين براى توليدات و خدمات جديد و ادامه دادن آن حتى پس از نبود آن پديده ها.

ب) خلاقيت از ديدگاه سازمانى
اشاره

خلاقيت يعنى ارائه فكر و طرح نوين براى بهبود و افزايش كميّت يا كيفيت فعاليت هاى سازمان؛ براى مثال افزايش بهره ورى، افزايش توليدات يا خدمات، كاهش هزينه ها، ارائه توليدات يا خدمات با روشى بهتر، رسيدن به توليدات يا خدمات جديد و ....

روبرت جى استرنبرگ و ليندا اى اوهارا در

ص: 27

بررسى هاى خود، شش عامل را در خلاقيت افراد مؤثر دانسته اند:

الف) دانش

: داشتن دانشِ پايه اى در زمينه اى محدود و كسب تجربه و تخصص در ساليان بسيار؛

ب) توانايى عقلانى:

توانايى ارائه ايده خلّاق، از راه تعريف مجدد و برقرارى ارتباطات جديد در مسائل؛

ج) سبك فكرى:

افراد خلاق معمولًا

ص: 28

در برابر روش ارائه شده از سوى سازمان و مديريت ارشد، سبك فكرى ابداعى را برمى گزينند؛

د) انگيزش:

افراد خلاق براى به فعل درآوردن ايده هاى خود برانگيخته مى شوند؛

ه (شخصيت:

افراد خلاق ويژگى هاى شخصيتى اى مانند؛ پى گير بودن، مقاوم بودن در برابر فشارهاى بيرونى و داخلى و نيز مقاوم بودن در برابر وسوسه هم رنگِ جماعت شدن دارند؛

و) محيط:
اشاره

افراد خلاق در داخل محيطهاى، حمايتى بيشتر امكان ظهور مى يابند.

2. تعريف نوآورى

نوآورى يعنى خلاقيت آشكار شده و به مرحله عمل رسيده. به عبارت ديگر، نوآورى يعنى انديشه خلّاق تحقق يافته؛ ارائه محصول، فرآيند و

ص: 29

خدمات جديد به بازار؛ به كارگيرى توانايى هاى ذهنى براى ايجاد يك فكر يا مفهوم جديد.

3. ارتباط خلاقيت و نوآورى

خلاقيت، بيشتر از يك فعاليت فكرى و ذهنى است و نوآورى، بيشتر جنبه عملى دارد. در حقيقت، محصول نهايى عمل و انديشه خلّاقِ تحقق يافته، نوآورى است. نوآورى، مهارتى است كه با بسيارى

ص: 30

همكارى هاى ديگر همراه است. نوآورى، به دگرگونى هاى عمده در زمينه پيشرفت هاى فنى يا ارائه تازه ترين مفاهيم مديريت يا شيوه هاى توليد گفته مى شود. نوآورى، پديده اى چشم گير و جنجالى است. نوآورى، پديده اى نادر است كه تنها عده اى خاص به آن مى رسند. به عبارتى نوآورى، خلق چيز جديدى است كه هدفى معين را دنبال و به اجرا مى رساند. بنابراين، به طور كلى نوآورى به هر گونه ايده جديد براى يك سازمان يا يك صنعت يا يك ملت يا در جهان گفته مى شود. اگرچه واژه خلاقيت با نوآورى مترادف به كار مى رود، امّا به عقيده بيشتر پژوهش گران، هر كدام از دو اصطلاح نوآورى و خلاقيت، مفهومى جداگانه دارند؛

ص: 31

خلاقيت، به آوردن چيزى نو به مرحله وجود اشاره دارد، درحالى كه نوآورى، برآوردن چيزى نو به مرحله استفاده دلالت دارد.

البته بين دو واژه نوآورى و تغيير نيز، تفاوت هايى وجود دارد. براى مثال تغيير مى تواند به بهبود رضايت شغلى يك فرد اطلاق شود، درحالى كه نوآورى، نتيجه و

ص: 32

اثرى بيش از يك فرد را در برمى گيرد و تأثير آن، وراى دپارتمان ايجاد كننده آن است. در تحقيق ديگرى تغيير، ايجاد هر چيزى است كه با گذشته تفاوت داشته باشد. اما نوآورى، ايجاد ايده هايى است كه براى سازمان، جديد است. از اين رو، تمام نوآورى ها مى توانند منعكس كننده يك تغيير باشند، در حالى كه همه تغييرها، نوآورى نيستند. تغيير، نتيجه اى از فرآيند خلاقيت و نوآورى است.

تغيير سازمانى، به عنوان اتخاذ يك فكر يا رفتار جديد، به وسيله سازمان مشخص مى شود، ولى نوآورىِ سازمان، اتخاذ يك ايده يا رفتار است كه براى نوع وضعيت، سازمان، بازار و محيط كلى سازمان جديد است.

ص: 33

اولين سازمانى كه اين ايده را معرفى مى كند، به عنوان نوآور در نظر گرفته مى شود و سازمانى كه كپى مى كند، يك تغيير را اتخاذ كرده است.

بر اساس اين تعريف ها، خلاقيت لازمه نوآورى است. اگرچه در عمل نمى توان اين دو را از هم متمايز ساخت، امّا مى توان تصور كرد كه خلاقيت، بستر رشد و پيدايى نوآورى هاست.

ص: 34

خلاقيت، پيدايى و توليد يك انديشه و فكر نو است، در حالى كه نوآورى، عملى ساختن آن انديشه و فكر است. از خلاقيت تا نوآورى، راهى طولانى در پيش است و تا انديشه اى نو به صورت محصول يا خدمتى جديد درآيد، زمانى طولانى مى گذرد و تلاش ها و كوشش هاى بسيار به عمل مى آيد. گاهى ايده و انديشه اى نو از ذهن فرد مى تراود و در سال هاى بعد، آن انديشه نو به وسيله فرد ديگرى به صورت نوآورى، در محصول يا خدمت شكوفا مى شود.

خلاقيت، به قدرت ايجاد انديشه هاى نو اشاره دارد و نوآورى، به معناى كاربردى ساختن آن افكار نو و تازه است.

4. ويژگى هاى افراد خلاق

ص: 35

پيش از ذكر ويژگى هاى افراد خلاق و نوآور بايد گفت كسى كه زندگى خلاق دارد، احساس توان مندى را در خودش پرورش مى دهد. با مهر و محبت، ناكامى ها را مى پذيرد و نيروهايش را در راه تحقق اهدافى كه دارد، بسيج مى كند. ايام گران بهاى عمر را به بطالت تباه نمى كند. خوب مى داند كه

ص: 36

بى كارى، وقت گذرانى و به فراغت پرداختن بيش از اندازه، سبب آزردگى خاطر مى شود. انسانِ خلاق، دل بسته ماديات نيست. اتومبيل هاى گران قيمت، لباس هاى فاخر و خانه هاى مجلل ممكن است خوب باشند، اما براى او اصل نيستند. انسان خلاق، سعادت را در لقب ها و زندگى در محله هاى مشهور و خوش آب وهوا جست وجو نمى كند. انسان خلاق، از سرگرمى هاى انفعالى فاصله مى گيرد، از انگاره هاى انفعالى حذر مى كند و علاقه مند و با نشاط، در جهت هدف هايش گام برمى دارد. به قدرى محو زندگى است كه فرصتى براى خودخواهى نمى يابد و جان كلام آنكه، مشتاق و هدف گراست. احساس جوانىِ دائم دارد؛ احساسى كه همه به آن نياز دارند و

ص: 37

متأسفانه بيشترمردم از آن محروم هستند.

اگر چنين است، زمان برنامه ريزى است، زمان ايجاد تصوير ذهنى سالمى است كه اساس زندگى خلاق است، زمان شروع است و شروع هرگز دير نيست.

افراد خلاق يك سرى ويژگى هايى دارند كه ويژگى ها را مى توان با درجه هاى متفاوت، در همه

ص: 38

افراد جامعه ديد.

خلاقيت بر اثر سستى و كم كارى، راكد مى ماند، ولى هيچگاه از بين نمى رود. بنابراين، بايد سعى شود اين ويژگى ها پرورش داده شوند تا خلاقيت، دچار ركود نشود.

الف) سلامت فكر و روان

افراد خلاق، از سلامت روانى برخوردارند. اين افراد قادرند فكر، انديشه و حرف هاى تازه را پشت سر هم مطرح كنند، بدون اينكه دچار ركود شوند.

بهره مندى از ذهنى سالم، باز وگشوده، اين امكان را براى قوه خلاق فراهم مى كند تا از آنچه مى خواهد، تصوير روشنى بيافريند. سرانجام، عملى منشأ موفقيت و پيروزى است كه در وراى آن، انديشه اى سالم نهفته باشد. همان گونه كه

ص: 39

ورزش، عضلات را قوى تر و سالم تر مى كند، تفكر، مطالعه كتاب هاى خوب و مفيد و نگارش تجربه ها و افكار و منش ها نيز سبب تقويت و سالم تر شدن روان و ذهن و در نهايت، موجب بارورى و شكوفايى خلاقيت مى شوند.

ب) انعطاف پذيرى

يعنى توانايى كنار گذاشتن چارچوب هاى ذهنى گذشته، ديدن

ص: 40

انديشه هاى جديد، بررسى افكار نو و پذيرش مناسب ترين و كارآمدترين باورها.

ج) ابتكار

يعنى به پشتوانه انديشه سالم و ذهنى پويا و منعطف، در هر زمان بتوان پيشنهاد تازه اى را يافت و آن را ارائه داد. ارائه پيشنهاد جديد، نوعى از خلاقيت و نوآورى است. انسان هاى خلاق، چشمه جوشانى از پيشنهادهاى سازنده و مفيد هستند.

د) ترجيح دادن پيچيدگى در برابر سادگى

افرادى كه خلاقيت ندارند و تمايلى به بروز چنين امرى را از خود نشان نمى دهند، هرگز سراغ سختى ها نمى روند و همواره در جست وجوى راه هاى بى دغدغه و آسان هستند، به گونه اى كه معمولًا راه هاى

ص: 41

پيموده شده را انتخاب مى كنند و علاقه اى به خطر كردن و پذيرش وظايف سنگين ندارند. اين افراد، خواهان سايبان امنيتىِ ساخته شده به دست ديگران هستند، در حالى كه افراد خلاق و مبتكر، همواره در تلاش و تكاپو هستند و به هر كور سويى رضايت نمى دهند بلكه در جست وجوى منشأ نور مى باشند.

ص: 42

بنابراين، پيچيدگى ها را انتخاب مى كنند و به دنبال يافتن راه حلى ساده براى آنها هستند، ولى افرادى كه تمايلى به خلاقيت ندارند، به جاى پرداختن به ريشه، خود را با برگ ها و شاخه ها سرگرم مى كنند و با رفتن به سراغ مسائل ساده خود را قانع و ارضا مى كنند.

ه (استقلال رأى و داورى

افراد خلاق، بر خلاف افرادى كه تمايلى به خلاقيت ندارند، انسان هايى پيرو و دنباله رو نيستند و به دنبال تكيه گاهى در عالم برون نيستند تا به او چنگ بزنند، بلكه صاحب فكر، انديشه، سكب و روشى خاصّ و ويژه هستند. آنها همواره مطيع بى چون و چراى مسئول بالاتر و افراد بانفوذ نيستند. از جمع پيروى نمى كنند، بلكه بر اساس

ص: 43

باورها و الگوى ذهنى خود و بر اساس منطق حاكم بر امور، استقلال رأى دارند و قضاوت مى كنند.

و) تمركز نيروى ذهنى بر والاترين هدف

افراد خلاق هميشه و در هر شرايطى، ذهن و نيروى خود را بر يك موضوع ويژه متمركز مى كنند و به دنبال دست يابى به هدفى والا و بلندمرتبه هستند و با اين عمل، بر

ص: 44

قلّه رستگارى و موفقيت تكيه مى زنند. همانند متمركز شدن نور توسط ذرّه بين در يك نقطه و يا تمركز ليزر در يك نقطه كه حتى در فولاد هم نفوذ مى كند. اما انسان هايى كه از خلاقيت كمترى برخود دارند، اهداف و مسئوليت هاى متعددى را بر مى گزينند و در هيچ زمينه اى به طور كامل، توفيقى حاصل نمى كنند.

شايد با اندك تفكرى، مثال هايى از مديران و مسئولانى در محيط اطراف خود بيابيم كه با قبول چندين مسئوليت و تمركز نداشتن روى يك نقطه، مدير موفقى نبوده اندو يا بر عكس. پس بايد بدانيم دست يابى به اهداف، همواره در فضاى ذهنى روشن و متمركز و با ايستادگى و پشتكار ميسر مى شود.

ص: 45

ز) كنجكاوى

افراد خلاق حتى اگر به درجه هاى بالاى علمى برسند، در درون خود آرام و قرار ندارند و در جست وجوى دانستنى هاى بيشترى هستند. اگر راهى را كه انتخاب كرده اند به نتيجه نرسد يا پى آمد خوشايندى نداشته باشد، به جاى آنكه دست از فعاليت بردارند و افسوس بخورند،

ص: 46

بيشتر مى كوشند تا آن را به نتيجه مطلوب برسانند. افراد خلاق بيشتر يادگيرنده هستند تا ياددهنده و در همه حال كنجكاو.

ح) اعتماد به نفس

افراد خلاق، انگيزه فراوانى براى رشد و پيشرفت و موفقيت دارند. از خودشان راضى هستند و به خود اعتماد لازم را دارند. گرچه در زندگى با مسائل و مشكلات روبرو هستند، امّا به حلّ آنها ايمان دارند. افراد خلاق از خود تنفر ندارند و از هر لحظه زندگى، لذت مى برند.

ط) داشتن هدف در زندگى

افراد خلاق در زندگى خود احساس پوچى، بى هدفى و خلأ ندارند. بلكه احساس مى كنند به دنيا آمده اند تا رسالتى بزرگ را به انجام برسانند، از اين رو، وقت خود را تلف

ص: 47

نمى كنند. افراد خلاق، زندگى را دوست دارند.

ى) زندگى كردن با توجه به حال

افراد خلاق به جاى آنكه زندگى را در گذشته و آينده جست وجو كنند، به حال توجه دارند و از آن لذت مى برند. اين افراد هميشه و در همه حال، از زندگى لذت مى برند؛ زيرا انتظار براى لذت بردن در آينده، نابخردانه است.

ص: 48

ك) احتياج نداشتن به تأييد ديگران

اين افراد به تأييد ديگران نيازى ندارند و بر عكس، بيشتر مردم كه در پى كسب افتخارات هستند، به اين مسئله كه عملكردشان به تأييد و پسند ديگران برسد و يا همه اعمال آنها تحسين شود يا خير، توجهى ندارند.

ل) انرژى فراوان

افراد خلاق، انرژى و نيروى فراوانى دارند؛ زيرا نسبت به كار خود و به طور كلى زندگى، هيجان خاصى دارند. البته توان و نيروى مافوق طبيعى ندارند، بلكه انرژى آنان، حاصل عشق به زندگى است.

م) تنوّع طلبى

افراد خلاق از يكسان بودن و تغييرناپذير بودن گريزانند. دوست دارند در زندگى تغيير و تنوّع ايجاد

ص: 49

كنند.

ن) مثبت انديشى

افراد خلاق، مثبت و سازنده هستند. تظاهر نمى كنند و دروغ گو نيستند. واقع بين هستند و از مكر و ريا در زندگى بيزارند. هميشه نيمه پر ليوان را مى بينند و كمتر به نقاط منفى مى نگرند. آنان، به آينده اميدوارند.

ص: 50

س) برخورد صحيح با مشكلات

افراد خلاق با مسائل و مشكلات، به درستى برخورد مى كنند، قهرمان پرست نيستند، آن قدر مشغول فعاليت و سازندگى هستند كه وقت خود را صرف سرزنش و ملامت ديگران نمى كنند. در برابر مشكلات، ناله و شكوه سر نمى دهند، بلكه به دنبل راه حل مشكل هستند. لحظات زندگى را صرف سازندگى و شكوفايى مى كنند و مشكلات را از طريق عقل و منطق حل مى كنند.

5. موانع خلاقيت

عوامل و موانع را مى توان به دو دسته كلى «فردى»(درونى) و «محيطى»(بيرونى) تقسيم كرد. منظور از موانع درونى، عواملى است كه به ويژگى هاى شخصى فرد مربوط

ص: 51

مى شود و موانع محيطى، به موقعيت هايى اطلاق مى شود كه فرد در رابطه با ديگران دارد.

الف) موانع فردى

1. عادت:

اگر فرد در حل مسائل، روشى را انتخاب كند كه فقط در يك چارچوب خاصى قرار گيرد و هميشه بخواهد طبق آن الگو مشكلات را حل كند، به آن عادت مى كند و بدون تفكر و تعمق، به حل مسائل

ص: 52

مى پردازد. بنابراين فكر را محدود مى كند و به خلاقيت، كه لازمه اش تفكر و تعقل است، نخواهد رسيد.

2. ترس از موفق نشدن:

با توجه به اين واقعيت كه چنانچه نتايج به دست آمده از اعمال انسان ها موفقيت آميز باشد، انسان تشويق و در غير اين صورت، با تنبيه و توبيخ روبه رو مى شود، انسان ها به دنبال انجام امورى هستند كه همراه با موفقيت باشد. از اين رو، از ريسك كردن- كه لازمه خلاقيت است- دورى مى كنند كه مانع خلاقيت و آزمايش راه هاى گوناگون است.

3. انعطاف ناپذيرى:

يكى ديگر از موانع خلاقيت اين است كه افراد، در چارچوب و قالب مشخصى فكر و عمل مى كنند و به جنبه هاى مختلف، توجه

ص: 53

ندارند كه اين مسئله، سبب محدوديت فكرى مى شود. همچنين برخى مواقع، تعصّب و پيش داورى، مانع ارزيابى صحيح مى شود.

4. نداشتن اعتماد به نفس:

در برخى مواقع، افراد از توانايى و استعداد بالايى برخوردارند، اما جرأت، شهامت و اعتماد به خود ندارند و چون فكر مى كنند نظر آنها اشتباه است، و حتى از بيان آن خوددارى مى كنند! اين نگرش

ص: 54

سبب مى شود خود را باور نكنند و كم كم احساس خودكم بينى، حقارت و كم رويى مى نمايد. پس نداشتن اعتماد به خويشتن، مانعى براى ابراز خلاقيت است.

5. دورى از موقعيت هاى مبهم:

انسان ها در بسيارى موارد، از امور و موقعيت هايى كه پيچيده و مبهم اند، دورى مى كنند و به دنبال روش ها و راه حل هاى مطمئن و بدون دردسر هستند. ابهام و اشكال در امور را نمى پسندند و نمى خواهند ذهن خود را مغشوش سازند. در حالى كه توجه به موقعيت هاى مبهم و پيچيده، از ويژگى هاى انسان هاى خلاق است.

ب) موانع بيرونى

1. آداب و رسوم:

در بسيارى از موارد، آداب و رسوم و سنن اجتماعى، افراد را مجبور مى سازد كه طبق الگو

ص: 55

وخواسته هاى فكرى و رفتارى جامعه خود عمل كنند و به غير از آن فكر نكنند. اين جبر اجتماعى و ايجاد محدوديت و سنّت پرستى كه برخى مواقع حتى با انحراف همراه است، تعصّب خاصى را ايجاد مى كند كه مانع خلاقيت است و جلوى ايجاد الگوى تازه را مى گيرد.

2. هم رنگى:

در برخى موارد، افراد از اين كه با ديگران

ص: 56

متفاوت باشند، مى هراسند. از اين رو، رأى و عقيده خود را با ديگران هماهنگ مى كنند و راهى را برمى گزينند كه ديگران در آن مسير باشند. اين عامل سبب مى شود آنان در چارچوبى عمل كنند كه ديگران عمل كرده اند. بنابراين، جلوى ابتكار و خلاقيت- كه لازمه آن پاسخ هاى غير معمول است- گرفته مى شود.

3. قوانين و مقررات:

گرچه رعايت قوانين و مقررات براى هر فرد واجب است تا نظم در جامعه حكم فرما باشد، امّا نداشتن انعطاف در قوانين، مانع رشد تفكر خلاق است. براى مثال، قوانين آموزشى در تعليم و تربيت، بدون توجه به تفاوت هاى فردى، مانعى براى بروز خلاقيت دانش آموزن است.

4. شغل:

برخى مواقع،

ص: 57

فعاليت هاى يك نواخت در شغل و حرفه سبب مى شود كه فرد به آن فكر نكند و از روى عادت و به صورت مكانيكى و بدون تعمق و تفكر، به امور زندگانى بپردازد. افزون بر آن، خستگى و كمبود وقت، اجازه فكر كردن را به فرد نمى دهد. بنابراين، خلاقيت- كه از ويژگى هاى آن يكنواخت نبودن زندگى است- رعايت نشده و مسئوليت هاى ادارى و شغلى،

ص: 58

جلوى خلاقيت فرد را مى گيرد.

5. نگرانى و ترس از استقبال نشدن ايده جديد:

اشاره

امور خلاق چون جنبه نوآورى دارد و تازه و جديد است، امكان دارد در ابتداى امر، مورد توجه اجتماع قرار نگيرد و افرادى كه از تحقير و سرزش ترس داشته باشند، و دست از تفكر خلاق بردارند. تاريخ جهان بشر، چه بسيار دانشمندانى را به خود ديده است كه با وجود تمسخر، تحقير و توهين از پاى ننشسته و راه موفقيت و دست يابى به هدف را تجربه كرده اند.

توليد و نوآورى، بر اساس دو بال علم و ايمان

انسان، تنها موجودى است كه به علت بهره مندى از عقل، قدرت انديشيدن، استنتاج، كشف و نوآورى، مى تواند براى شناخت خود، جهان، جامعه و برقرارى روابط با

ص: 59

آنها بكوشد و موفقيت هايى به دست آورد. از سوى ديگر لازمه چيرگى بر دشمن، آراستگى به نيروى علم، تفكّر، تدّبر و محاسبه است.

جامعه اى كه به فرهنگ علمى و پشتيبانىِ حاكميت از علم و پژوهش مجّهز باشد، زمينه هاى رشد و بهبود و پيشرفت در وضع موجود را دارد و در صورتى كه با ايمان به خدا و ارزش هاى الهى

ص: 60

پيوند داشته باشد، مى تواند در جهت انسانى و ارزش هاى متعالى و افزايش روند كيفى زندگى حركت كند.

لازمه هرگونه توسعه و پيشرفتى، دگرگونى در باورها، فرهنگى عمومى و معيارهاى مبتنى بر توليد علم و نظريه پردازى است. جنبش نرم افزارى در واقع حاصل رواج تفكر علم مدارى، شايسته سالارى و حاكميت قانون و ارزش هاست. از اين رو، عقلانيت، برنامه ريزى و نظم و امنيت، از لوازم تحقق چنين حركتى به شمار مى روند.

نظام آموزشى و محتواى درس ها، جهت گيرى ها و سياست هاى ادارى و فرهنگ عمومى، بالاترين و مهم ترين اثرگذارى و اثرپذيرى را بر جريان توليد علم و جايگاه عالم و پژوهشگر و در نتيجه،

ص: 61

دگرگونى هاى مثبت يا منفى جامعه و حكومت دارند. از اين رو، شناخت جنبه هاى مثبت و منفى و چگونگى برخورد و اصلاح نظام آموزشى، امرى ناگزير است. در جهان آفرينش، انسان موجودى منحصر به فرد است كه از جمله ويژگى هاى او كمال جويى، برترى طلبى و رشد و پويايى است.

بنابراين، براى حركت در

ص: 62

مسير خواسته ذاتى، طبيعى و فطرى خود، بهره گيرى از عقل، انديشه، خردورزى و تدّبر را ضرورى و بهره گيرى از علم، آگاهى و پژوهش را لازمه اين حركت و نوآورى، كشف و اختراع را نتيجه آن مى داند. ضمن آنكه رشد و پيشرفت در وضع كنونى خود را هدف قرار داده است.

از ويژگى هاى جهان بينى اسلام، واقع بينى و درك قوانين حاكم بر جهان و جوامع است. از اين رو، «علم مدار»، «عقل گرا» و دوست دارِ «تفكر بنياد» و دشمن «تحجّر»، «تبعيت كوركورانه» و «تصلّب در شكل و قالب ها» است.

با مطالعه تاريخ تمدن ها و ظهور و افول آنها مشخص مى شود كه دو عامل، بيش از عوامل ديگر، تعيين كننده وسرنوشت ساز بوده است. نخست،

ص: 63

موقعيت و ارزش علم، عالم، تعليم و پژوهش و در نتيجه، نوآورى، ابداع و سرانجام قدرت ناشى از آن است و عامل دوم كه بى ارتباط با آن نيست، ايمان، اخلاق و جهان بينى حاكم است. پس دو بال علم وايمان، در دراز مدت تعيين كننده وضع و چگونگى حركت صعودى يا نزولى تمدن ها، دولت ها، انقلاب ها و نظام سياسى- اجتماعى بوده است.

ص: 64

هيچ تحول مثبت، سازنده و بنيادى در جهت رشد و كمال انسان(تأكيد بر رشد و كمال نه توسعه به معناى متعارف كه نيازمند پژوهش مستقل است) شكل نمى گيرد و ريشه دار نمى شود، مگر اينكه جريان عمومى و ارزش گذارى فردى و اجتماعى، برنامه ريزى ها، قانون گذارى ها وسياست گذارى، بر مبناى علم و تحقيق و با تكيه بر نوآورى ها، توليد علم و يافته هاى جديد باشد.

امام خمينى/ در وصيت نامه سياسى- الهى خود در اين زمينه چنين مى گويد:

... بدانيد مادام كه در احتياجات صنايع پيشرفته، دست خود را پيش ديگران دراز كنيد و به دريوزگى عمر را بگذرانيد، قدرت ابتكار و پيشرفت در اختراعات در شما شكوفا نخواهد شد و به خوبى و عينيت ديديد كه در اين مدت كوتاه، پس از تحريم اقتصادى، همان ها كه از ساختن هر چيز خود را عاجز مى ديدند و از راه

ص: 65

انداختن كارخانه ها آنان را مأيوس مى نمودند، افكار خود را به كار بستند و بسيارى از احتياجات ارتش و كارخانه ها را خود رفع نمودند و اين جنگ و تحريم اقتصادى و اخراج كارشناسان خارجى، تحفه اى الهى بود كه ما از آن غافل بوديم. اكنون اگر دولت و ارتش كالاهاى جهان خواران را خود تحريم كنند و به كوشش و سعى در راه ابتكار بيفزايند، اميد است كه كشور خودكفا شود و از دريوزگىِ دشمن نجات يابد.

6. ضرورت پرچمدارى توليد علم در جهان اسلام

ص: 66

كسانى كه با متون دينى مسلمانان آشنا باشند، بدون شك به توجه اسلام به تحصيل و تعليم دانش و گسترش علم پى مى برند و آنان كه با تاريخ علم در جهان آشنا هستند، مى دانند نقش دانشمندان مسلمان در توليد علم، تا چه اندازه برجسته بوده است.

در اينكه مسلمانان در روزگاران گذشته در پيدايش، گسترش وتوليد علم نقش داشته اند شكى نيست، ولى اين پرسش مطرح است كه آيا امروز نيز ضرورت دارد مسلمانان در اين ميدان فعاّل شوند يا نه؟ و آيا نمى توان تنها به استفاده از دست آورد ديگران در اين زمينه ها بسنده كرد؟ در پاسخ به اين پرسش بايد گفت: در جهان كنونى به

ص: 67

دليل بيدارى مسلمانان در قرن اخير به واسطه انقلاب اسلامى ايران، نمى توانيم نظاره گر صرف پيشرفت علم باشيم واز دست آوردهاى علمى ديگران استفاده كنيم، بلكه بايد خودمان با جدّيت فراوان، وارد اين ميدان شويم و همان گونه كه پرچمدارى حديث بيدارى مسلمانان را در اختيار داريم، پرچمدارى

توليد علم را دست كم در دنياى اسلام در اختيار داشته باشيم.

ص: 68

بخش اوّل گذرى بر مهم ترين نوآورى ها در حج از ديدگاه امام و مقام معظّم رهبرى مدّظلّه العالى

اشاره

ديدگاه هاى نوين امام(ره) و مقام معظم معظّم رهبرى به مقوله حج

ص: 69

ديدگاه هاى نوين امام/ و مقام معظّم رهبرى به مقوله حج

اشاره

پيروزى انقلاب اسلامى، باعث تجديد مجد و عظمت امت و بازگشت به هويّت اصيل اسلامى و انديشه ناب محمدى گرديد. يكى از آثار انقلاب، احيا و تعظيم شعائر الهى در سطح جوامع اسلامى و تمام دنيا بود.

در كنار احياى مساجد، نمازهاى جمعه و جماعت، احياى ارزش هاى دينى، حج نيز آن گونه كه ابراهيم خليل الرحمان بنيادش را نهاد و پيامبر عظيم الشأن اسلام اعتلايش بخشيد، پس از قرن ها غربت، حيات تازه گرفت و

ص: 70

كانونى براى تجمّع پيروان دين حنيف و مناديان توحيد و مركز برائت از تمامى مظاهر شرك و استكبار گرديد و اين همه، مديون مجاهدت هاى طاقت فرساى خمينى كبير، معمار تجديد حيات اسلام واقعى و منادى وحدت امت اسلامى بود. او در طول حيات خويش كوشيد تا پيرايه ها و زنگارهايى كه بر اثر تلاش مشترك دشمنان دين و متحجّرين و دين به دنيا

ص: 71

فروشان بر جوهره مفاهيم و مناسك اسلامى نشسته بود، بزدايد و اسلام ناب و پاك را آن گونه كه پيامبر اكرم(ص) ترسيم كرده بود، به نسل تشنه عدالت و حقيقت عرضه نمايد.

بدون ترديد يكى از با اهميت ترين دست آوردها و نوآورى هاى حضرت امام، احياى حج ابراهيمى بود. هر چند دشمن نيز از پاى ننشست و تمامى ابزار و امكانات خويش را تحت لواى اسلام امريكايى بسيج كرد تا از ابلاغ پيام حركت زا و حيات آفرين امام خمينى جلوگيرى كندكه نقطه بارز اين تقابل، در حج خونين 1366 ش اتفاق افتاد.

مهم ترين نوآورى و نگرش هاى حضرت امام/ و رهبر فرزانه

ص: 72

انقلاب را نسبت به مقوله حج، مى توان در موارد زير دنبال كرد:

الف: نگاه نو به بُعد معنوى حج

ايشان در پيامى خطاب به مسلمانان، به مناسبت برگزارى كنگره عظيم عبادى- سياسى حج و عيد سعيد قربان، در تاريخ 7/ 6/ 363(ره) فرمودند:

مراتب معنوى حج كه سرمايه حيات جاودانه

ص: 73

است و انسان را به افق توحيد و تنزيه نزديك مى نمايد، حاصل نخواهد شد، مگر آن كه دستورات عبادى حج به طور صحيح و شايسته و مو به مو عمل شود و حجاج محترم و روحانيون معظم كاروان ها، تمام همّ خود را صرف تعليم و تعلّم مناسك حج كنند ...(اصولًا) بُعد سياسى و اجتماعى آن [حج] حاصل نمى گردد، مگر آن كه بُعد معنوى و الهى آن، جامه عمل پوشد. (1) امام امت به همه حجاج توصيه مى نمايد كه با منظر جديدى به سفر روحانى حج بنگرند و اين سفر روحانى را از اين دريچه ببينند كه:

سفر حج، سفر كسب نيست، سفر تحصيل دنيا نيست، سفر الى الله است. شما داريد به طرف خانه خدا مى رويد. تمام امورى كه داريد انجام مى دهيد، به طور الهيت بايد انجام بدهيد. سفرتان از اينجا كه شروع مى شود، «وفد» الى الله است. سفر به سوى خداى تبارك و تعالى است. (2)


1- صحيفه امام، ج 19، ص 44- 42.
2- صحيفه امام، ج 10، ص 175.

ص: 74

چه بسيار افرادى كه در زمان پيش از انقلاب، تشّرف به حج را به عنوان خودنمايى و چشم و هم چشمى ارزيابى مى كردند. امام امت با علت به اين ديدگاه به بازگشت به معنويت و خلوص نيت تأكيد ورزيدند و فرمودند:

از مهمات در همه عبادات، اخلاص در عمل است كه اگر خداى نخواسته كسى عملى را براى خودنمايى و عرضه به ديگران انجام دهد و

ص: 75

خوبى عملش را به رخ ديگران بكشد، عمل او باطل است حجّاج محترم مواظب باشند كه رضاى غير خداوند را در اعمال خود شركت ندهند. (1) رهبر فرزانه انقلاب، حضرت آيت الله خامنه اى نيز در سال 1372، در ديدار با مسئولان و كارگزاران حج، همچون معمار كبير انقلاب، همين مسئله را مورد تأكيد قرار داده و فرمودند:

اگر كار براى خدا و به قصد انجام تكليف و كسب مرضات الهى شد، خداوند به آن بركت مى دهد، اثر مى دهد، جذابيت مى دهد و دل ها را به طرف آن جلب مى كند ... نگاه كنيد در همه اين كارها، آن مرد الهى و معنوى، نيت اش نيت خدايى بود، خدا هم بركت داد. تبديل حج از يك عمل نيمه تجارى، نيمه سياحتى- تفنّنى، به يك حركت عظيم اسلامى با ابعاد جهانى، كار كوچكى نبود. اين كار با برنامه ريزى هاى سياسى و دنيايى و اين چيزها قابل تحقق نبود. اين را خدا كرد و آن هم به خاطر نيت خالص آن مرد


1- صحيفه نور، ج 19، ص 199.

ص: 76

بزرگ بود، ما هم بايد اين را ياد بگيريم و در كارهايمان نيت ها را خدايى كنيم. (1) رهبر فرزانه انقلاب معتقدند كه همه منابع در حج لحاظ شده، از اين رو در ديدار با كارگزاران و مسئولان حج مى فرمايد:

فريضه حج يك گنجينه عظيم، يك ذخيره تمام


1- بيانات رهبرى در ديدار با مسئولان و كارگزاران حج، 8/ 2/ 1372.

ص: 77

نشدنى و يك سرچشمه هميشه فياّض براى مسلمين است. در حج، هم دنيا براى مسلمانان است و هم آخرت، هم تربيت فردى و تهذيب نفسانى است و هم تربيت اجتماعى و سياسى، علاوه بر اين احساس اخوت هست، احساس وحدت و يگانگى هست، نظم و ترتيب هست، نشان دادن عظمت اسلام به غير مسلمين و تقويت روحيه مسلمين به خاطر مشاهده عظمت اسلامى هم هست. نهايتاً اين كه حج مجمعى براى متحد كردن آرا و دل ها در زمينه هاى گوناگون است. همه چيز در اين مجموعه ملاحظه شده است. آن جا كه قرآن كريم به منافع اشاره مى كند و مى فرمايد: يَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ (1) مقصودش فقط منفعت معنوى نيست، فقط مسأله شخصى نيست، فقط جنبه روحى و روانى يا جنبه عبادى نيست و يا فقط جنبه دنيايى و تجارت نيست بلكه همه چيز است. سياست است، اقتصاد است، معنويت است، روحيه فردى است، روحيه جمعى است و اقتدار جهانى است. (2) ب: نگاه نو به فلسفه و اعمال حج

امام خمينى/، رهبر كبير انقلاب


1- صحيفه امام، ج 10، ص 160.
2- رهبر معظم انقلاب، 16/ 12/ 1375.

ص: 78

اسلامى، درباره فلسفه اعمال حج، نظريه اى جديد ارايه داده و مى فرمايد:

گردش به دور خانه خدا، نشان دهنده اين است كه به غير از خدا، گِرد ديگرى نگرديد و رجم عقبات، رجم شياطين انس و جن است (1) ... در لبّيك لبّيك، نه بر همه بت ها گوييد و فرياد «لا» بر همه طاغوت ها و طاغوت چه ها كشيد و در طواف حرم خدا كه نشانه عشق به حق است، دل را از ديگران تهى كنيد. و جان را از خوف غير حق پاك سازيد و به موازات عشق به حق،


1- رهبر معظم انقلاب، 16/ 12/ 1375.

ص: 79

از بت هاى بزرگ و كوچك و طاغوت ها و وابستگان شان برائت جوييد كه خداى تعالى و دوستان او از آنان برائت جستند و همه آزادگان جهان از آنان برى هستند. (1) حضرت آيت الله خامنه اى نيز كه درس آموز مكتب خمينى بزرگ است، چو ايشان به فلسفه حج مى نگرد و مى فرمايد:

حج مى تواند روح توحيد را در دل ها زنده كند، تكه پاره هاى امت بزرگ اسلامى را به هم وصل كند، عظمت مسلمين را به آنان برگرداند و آنان را از حقارت و احساس ذلّتى كه بر ايشان تحميل كرده اند، نجات دهد. حج مى تواند دردهاى مسلمين را به علاج نزديك كند و بزرگ ترين درد آنان را كه سلطه فرهنگى و اقتصادى و سياسى كفر و استكبار است، درمان نمايد. حج مى تواند دلبستگى هاى اسارت آفرين را از دل ها بشويد و در مقابل، ارتباط خدا و بندگان خدا را در فرد و جمع مسلمانان تقويت نمايد. (2) ج: توجه به قرآن و انس با آن در حج


1- صحيفه امام، ج 20، ص 89.
2- صحيفه امام، ج 10، ص 160.

ص: 80

قرآن كتاب زندگى و سرشار از معنويت و نورانيت است. حضرت امام/ در نگرشى نوين به كتاب آسمانى، حجاج را به انس با اين صحيفه آسمانى در طول حج فرا مى خواند و مى فرمايد:

به زائران محترم تذكر مى دهم كه در اين مواقف معظّمه و در طول سفر به مكه مكرمه و مدينه منوره، از انس با قرآن كريم- اين صحيفه الهى

ص: 81

و كتاب هدايت- غفلت نورزند ... (1) خداى نخواسته مباد كه مهجور شود و گرچه ابعاد مختلفه آن و در هر بُعد، مراحل و مراتب آن از دسترس بشر عادى دور است، لكن به اندازه علم و معرفت و استعدادهاى اهل معرفت و تحقيق در رشته هاى مختلف، به بيان ها و زبان هاى متفاوت نزديك به فهم، از اين خزينه لايتناهاى عرفان الهى و بحر مواّج كشف محمدى(ص) بهره هايى بردارند و به ديگران بدهند ... (2) بايد بدانيم حكمت آن كه اين كتاب جاويد ابدى كه براى راهنمايى بشر به هر رنگ و مليت و در هر قطب و قطر، تا قيام ساعت نازل گرديده است آن است كه مسائل مهم و حياتى را چه در معنويات و چه در نظام ملكى زنده نگه دارد و بفهماند كه مسائل كتاب براى يك عصر و يك ناحيه نيست و گمان نشود قصد ابراهيم و موسى و محمد عليهم و على آلهم السلام مخصوص به زمان خاصى است. (3) چه زيباست پيروى رهبر فرزانه از مراد و راهنماى خود كه در توصيه اى حكيمانه، راه خمينى كبير را


1- صحيفه امام، ج 20، ص 91.
2- صحيفه امام، ج 20، ص 92.
3- پيام امام خمينى/ به زائران بيت الله الحرام در تاريخ 16/ 5/ 65 صحيفه نور، ج 20، ص 19؛ صحيفه امام، ج 20، ص 4(ص)- 93.

ص: 82

به حجاج ياد آور شده و مى فرمايد:

مى توان با برنامه ريزى حج سنّت ختم قرآن در حج را احيا كرد و علاوه بر برگزارى مراسم بسيار مهم و ارزشمند دعاى كميل، قرآن را محور فعاليت ها و اقدامات فرهنگى- سياسى قرار داد و فضاى حج را فضايى كاملًا قرآنى و معنوى ساخت. (1) حج و تحكيم وحدت بين مسلمانان

حضرت امام/ چاره مسلمانان


1- پيام رهبرى به كارگزاران حج، 5/ 12/ 82.

ص: 83

را در وحدت و همدلى مى ديد و به روشنى دريافته بود كه هرگونه تفرق و تشتت، باعث سلطه بيگانگان بر مسلمانان مى شود. از اين رو شاخصه هاى مهم حج ابراهيمى را وحدت اسلامى دانسته و فرمودند:

حج، بهترين ميعادگاه معارفه ملت هاى اسلامى است كه مسلمانان با برادران و خواهران دينى و اسلامى خود از سراسر جهان آشنا مى شوند و در آن خانه اى كه متعلّق به تمام جوامع اسلامى و پيروان ابراهيم حنيف است، گرد هم مى آيند و با كنارگذاردن تشخّص ها و رنگ ها و مليت ها و نژادها، به سرزمين و خانه اولّين خود رجعت مى كنند و با مراعات اخلاق كريمه اسلامى و اجتناب از مجادلات و تجمّلات، صفاى اخوت اسلامى و دورنماى تشكّل امت محمدى(ص) را در سراسر جهان به نمايش مى گذارند. (1) حضرت امام در سخنى ديگر مى فرمايد:

بايد بدانند كه يكى از فلسفه هاى مهم اجتماعى عظيم، از سراسر جهان در اين مقام مقدس


1- صحيفه امام، ج 20، ص 344.

ص: 84

و مهبط وحى، به هم پيوستن مسلمانان جهان و تحكيم وحدت بين پيروان پيامبر اسلام و پيروان قرآن كريم در مقابل طاغوت هاى جهان است ... (1) زائران محترم كه در جوار خانه خدا و محل رحمت او هستند، با همه بندگان خدا با رفق و مروت و اخوّت اسلامى رفتار نمايند و همه را بدون در نظر گرفتن رنگ و زبان و منطقه و محيط، از خود بدانند و همه با هم، يك واحده و ملت واحد قرآنى باشند تا بر دشمنان اسلام و انسانيت چيره


1- صحيفه امام، ج 19، ص 340.

ص: 85

شوند. (1) حضرت امام از خطبا، روحانيون و سياستگزاران حج مى خواهند كه براى دست يابى به وحدت اسلامى، در موسم حج تلاش كنند و در رهنمودى از آنان مى خواهند:

از جمله وظايف در اين اجتماع عظيم، دعوت مردم و جوامع اسلامى به وحدت كلمه و رفع اختلافات بين طبقات مسلمين است كه خطبا و گويندگان و نويسندگان در اين امر حياتى اقدام نمايند و كوشش كنند در بوجود آوردن جبهه مستضعفين كه با وحدت جبهه و وحدت كلمه و شعار لا اله الا الله از تحت اسارتِ قدرت هاى شيطانىِ اجانب و استعمارگران و استثمارگران بيرون آيند و با اخوّت اسلامى بر مشكلات غلبه پيدا كنند. (2) حضرت امام هرگونه تفرقه اى را از سوى دشمنان اسلام مى دانند و براى هوشيارى امّت اسلامى همگان را به وحدت و برادرى توصيه مى كند:


1- همان.
2- صحيفه امام، ج 10، ص 159.

ص: 86

هان! اى مسلمانان قدرتمند! به خود آييد و خود را بشناسيد و به عالم بشناسانيد و اختلافات فرقه اى و منطقه اى را، كه به دست قدرت هاى جهانخوار و عمّال فاسد آن ها براى غارت شما و پايمال كردن شرف انسانى و اسلامى شما بار آمده، به حكم خداى تعالى و قرآن مجيد به دور افكنيد ... (1) اى مسلمانان جهان! و اى پيروان مكتب توحيد! رمز تمام گرفتارى هاى كشورهاى اسلامى، اختلاف كلمه و عدم هماهنگى است و


1- صحيفه امام، ج 19، ص 336.

ص: 87

رمز پيروزى، وحدت كلمه و ايجاد هماهنگى است كه خداوند تعالى در يك جمله بيان فرموده:(وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا) اعتصام به حبل الله بيان هماهنگى جميع مسلمين است همه براى اسلام و به سوى اسلام و براى مصالح مسلمين و گريز از تفرقه و جدايى و گروه گرايى كه اساس همه بدبختى ها و عقب افتادگى هاست. (1) رهبر معظم انقلاب اسلامى نيز نقش حج در تحكيم وحدت اسلامى را بسيار مهم و اساسى مى شمارند و در جاى جاى پيام خود به حجاج و كارگزاران حج بر اين امر تأكيد مى نمايند:

در حالى كه مراكز استكبار جهانى، تمام تلاش خود را براى مقابله با ايمان، حركت و وحدت اسلامى متمركز كرده اند. موسم حج، فرصت بزرگى براى مسلمانان است تا با استفاده از اين نعمت الهى، نيروى عظيم و معنوى خود را به ميدان بياورند و نشان دهند كه قدرت امت اسلامى، بايد در معادلات جهانى مورد محاسبه قرار گيرد.(6/ 10/ 82)


1- از پيام امام خمينى)(به حجاج 7/ 7/ 58؛ صحيفه نور، ج 9، ص 226.

ص: 88

نماينده ولىّ فقيه و سرپرست حجاج ايرانى نيز براى تحقّق وحدت اسلامى گاهى به نشست هاى مختلف با مذاهب در موسم حج پرداخته و در گزارشى به ولىّ فقيه فرمودند:

همايش بين المللى با شركت زائران كشورهاى مختلف برگزار شد و مباحث علمى خوبى با انديشمندان اهل سنت رهبر انقلاب صورت گرفت.(5/ 12/ 82 رى شهرى)

رهبر انقلاب از اينكه حجاج

ص: 89

كشورهاى مسلمان، كم و بيش در كنار هم در مراسم برائت از مشركين مشاركت دارند، احساس رضايت نموده و مى فرمايد:

حجاج بيت الله الحرام اكنون حج را فريضه اى عبادى- سياسى مى دانند كه حضور گسترده مسلمانان از نژادها و مذاهب مختلف در مراسم برائت از مشركان، نشانه آن است.(25/ 10/ 86 رهبرى)

حضرت آيت الله خامنه اى، دست اجانب را در ايام حج براى ايجاد تفرقه و تشتت گوشزد نموده و همدلى و وحدت اسلامى را چاره ساز مى دانند:

در حج، فرصت خوبى براى استكبار و آمريكاست، تا شيعه را از سنى و سنى را از شيعه عصبانى كنند، آن را وادار كنند به مقدساتِ اين اهانت كند، اين را وادار كنند به مقدسات و محبوبات او اهانت كند؛ بايد هوشيار بود.(30/ 9/ 83 رهبرى)

فرصت حج را براى روشنگرى در اين زمينه ها و اعلام برائت از استكبار وآمريكا نبايد از دست داد. دنياى اسلام بايد بداند كه با چه قضايايى

ص: 90

مواجه است. اين ها براى دنياى اسلام بايد وسيله نشاط و حركت شود. در تبليغاتِ آن ها اين طور وانمود مى شود كه ديگر فايده اى ندارد. استكبار تسلّط پيدا مى كند و نمى شود كارى كرد، مشت است و درفش، واقع قضيه اين نيست، واقع قضيه اين است كه امت اسلامى يك موجود زنده و توانمند است. آن جايى كه بخواهد و اراده و اقدام كند نه قدرت آمريكا و نه بالاتر از آمريكا، هيچ تدبير و كارى عليه او نمى توانند بكنند.(30/ 9/ 83 رهبرى)

ص: 91

حج يك فريضه پر ظرفيتى است كه اگر درست عمل شود و آن چنان كه شارع مقدس خواسته است در هر دوره و زمانى متناسب با آن زمان به شكل شايسته اى انجام بگيرد، تأثيرات آن علاوه بر تأثيرات فردى و ملى، تأثيرات بين المللى خواهد بود. كدام واجب ديگرى اين گونه است؟ و اين عمل و فريضه، هم دل و روح و باطن حج گزار را تصفيه و نورانى مد و به خدا نزديك مى كند، با استغفار و تضّرع و مناجات الهى آشنا و معنوى مى كند، هم مسائل يك ملت اثر مى گذارد، چون بخشى از مردم يك ملت وقتى در يك جهت خاص، با يك هدف مشخص به سفرى رفتند و برگشتند، همگرايى آن ها قهراً بيشتر مى شود و سطح معنويت و اخلاق ملى بالا مى رود و هم علاوه بر اين ها بين المللى است، چون ملت ها با اشتراكاتى كه دارند، فارق ها و تفاوت هايى هم با هم دارند كه آن ها را از هم جدا مى كند و احياناً انگيزه هاى خصمانه اى نسبت به يكديگر در آن ها به وجود مى آورد. «حج» موجب مى شود كه اين فارق ها كمرنگ شود و آن جهات اشتراك و اتحاد بين ملت هاى گوناگون برقرار گردد. بنابراين ما هيچ واجبى را با اين ابعاد گسترده و عظيم نداريم.(1/ 9/ 85)

ايشان در سخنى ديگر، براى خنثى سازى توطئه دشمنان در

ص: 92

صفوف متحد مسلمانان، در رهنمودى حكيمانه مى فرمايد:

حج بايد آئينه اتحاد باشد نه آئينه اختلاف، اگر قرار باشد ما همه يك جا جمع بشويم تا در آنجا يكى به يكى بگويد تو بدى آن ديگرى بگويد تو بدترى، اين چه جمع شدنى است؟ اگر اختلافى هم وجود دارد، جاى بروزش آنجايى نيست كه خداى متعال فرموده است: جمع بشويد تا(لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ) كه منافع خودشان را در آنجا به دست بياورند! بعضى ها- حالا نگاه خوش بينانه همين است كه بگوييم كج سليقگى است و الّا اگر به چشم بدبينانه نگاه كنيم،

ص: 93

حرف هاى ديگر هم مى شود زد- حج را جايى قرار مى دهند براى دندان نشان دادن و لج كردن و چهره در هم كردن نسبت به اختلافات فرقه اى و طائفى، شيعه و سنى را آنجا مقابل هم قرار دادن، چقدر بايد به ما بگويند تا باور كنيم كه امروز بيش از گذشته، اختلافات شيعه و سنى يكى از محورهاى اساسى است كه دشمنان اسلام دارند رويش سرمايه گذارى مى كنند، حاضرند پول هاى كلان خرج كنند كه شيعه را عليه سنى و سنى را عليه شيعه تحريك كنند.(1/ 9/ 85 رهبرى)

رهبر فرزانه و حكيم انقلاب سال 386(ره) را سال اتحاد ملى و انسجام اسلامى نامگذارى و در پيام به حجاج بيت الله الحرام اعلام مى دارند:

حج در امسال كه اعلان شد سال انسجام اسلامى است، يك رنگ و روى تازه اى پيدا مى كند. هميشه هنگام انسجام است و امت اسلام بايد دنبال اتحاد باشد اما تعيين امسال با عنوان انسجام اسلامى، مثل قله اى است در يك رشته كوه؛ علت هم واضح است چون سياست دشمنان اسلام و مسلمين بر تفرقه قرار گرفته است. مى خواهند بين مسلمان ها ايجاد اختلاف

ص: 94

كنند اين براى آن ها از هر جنگ نظامى، از هر حركت سياسى و از هر چالش اقتصادى با صرفه تر است. متأسفانه زمينه ها هم فراهم شده است. مقدارش مربوط به تاريخ است، مقدارى هم مربوط به جهالت هاى ما در همين دوران خودماست.

حالا غير از اختلاف اقوام مختلف و ملت هاى مختلف، اختلاف مذاهب شيعه و سنى- كه اگر مسئله شيعه و سنى نبود، مى رفتند سراغ مذاهب درونِ هر يك از اين دو فرقه، بين آن فِرق خاص و نحله هاى خاص تسنن يا تشيع و آن ها را آتش افروزى مى كردند كه حالا به آن ها فعلًا

ص: 95

كار ندارند چون خود مسئله شيعه و سنى، وسيله خوبى است براى ايجاد اختلاف بين آن ها، اين را ما در همه جا داريم مى بينيم، در دنياى اسلام اهتمام آن ها را مى بينيم. البته موفق نشدند خدا را شكر. خواستند بعد از تشكيل دولت اسلامى در يك كشور شيعى، اين جور وانمود كنند كه اختلاف بين فرق اسلامى و برادران مسلمان تشديد شده است، لكن موفق نشدند. علت هم اين بود كه دولت اسلامى، اسلامى برخورد كرد. ما در دنياى اسلام بيشترين دلسوزى براى برادران خودمان در فلسطين كرديم كه از برادران اهل سنت مايند. در فلسطين كه شيعه اى وجود ندارد؛ تقريباً بيشترين پشتيبانى را از اتحاد شيعه و سنى در عراق ما كرديم، در داخل كشور خودمان برادران شيعه و سنى در هر نقطه اى كه هستند، با الفت و مهربانى و تفاهم رفتار مى كنند.

دولت اسلامى و جمهورى اسلامى نگذاشت كه استكبار بتواند به اهداف خود دست پيدا كند ولى آن ها دارند تلاش مى كنند، متأسفانه يك جاهايى هم مى بينيم كه به حادثه آفرين هايى هم منتهى مى كنند، هوشيار باشيد.(23/ 8/ 86 رهبرى)

من توصيه مؤكد مى كنم در همه مراسم حج، مسئله انسجام اسلامى و باطل كردن كيد دشمن را مورد توجه قرار بدهيد. البته دولت ها بايد احساس مسئوليت كنند، دولت ميزبان در كشور

ص: 96

عربستان بايد احساس مسئوليت كند. البته مسئولين آن دولت، حرفشان، اظهارشان شبيه همين چيزى است كه ما از آن ها توقع داريم، لكن بايد عملى شود و در ميدان عمل، در صحنه عمل، بايد معلوم شود كه به دنبال انگيزه هاى اختلاف نيستند و صاحبان اين انگيزه ها را هم تقويت نمى كنند، بلكه جلوگيرى مى كنند. اين بايد در عمل اثبات بشود. اين يك نكته است كه نكته ايجاد الفت و اتحاد است.(23/ 8/ 86 رهبرى)

رهبر انقلاب از اينكه جهان

ص: 97

اسلام با اين همه پتانسيل و قدرت سرشار خود چون يد واحده عمل نمى كند و دشمن از اين جدايى به غايت بهره بردارى مى كند، اظهار تأسف نموده و جهان اسلام را به نزديكى و قرابت بيشتر فرا مى خوانند:

آن ها نبايد هويت عظيم و پرقدرت امت اسلامى را كه مى تواند گره گشاى بسيارى از مشكلات باشد، از ياد ببرند. در مسائل جهان اسلام، شاخص تعيين كننده در تصميم گيرى ها مصالح امت اسلامى و حفظ اقتدار آن باشد. امروز خروج اشغالگران از عراق و تثبيت حاكميت ملى در آن كشور، بيرون رفتن نظاميان بيگانه از افغانستان و تاكيد بر اسلاميت و استقلال آن كشور، كمك به ملت مظلوم فلسطين و تقويت مادى و معنوى كسانى كه به دفاع از جان و مال وعزّت و استقلال خود در برابر غاصبان برخاسته اند، ترويج شعائر دينى و ايمان مذهبى در همه جاى دنياى اسلام، نزديك شدن روزافزون دولت هاى مسلمان به يكديگر و حل مناقشات آنان با يكديگر، فعاّل شدن سازمان كنفرانس اسلامى و پى گيرى حق وتوى آن در شوراى امنيت سازمان ملل، همه و همه در

ص: 98

جهت مصالح امت اسلامى است پس بايد در سياست ها و تلاش هاى همه دولت هاى مسلمان گنجانيده شود و ملت ها و نخبگان، آن را از حكومت هاى خود مطالبه كنند.(8/ 11/ 82 پيام رهبرى به حجاج)

حج در عين حال، يك حركت دسته جمعى است، دعوت الهى به حج براى آن است كه مؤمنان خود را در كنار يكديگر ببينند و نمادى از وحدت پيكره مسلمين را به چشم خود بنگرند. حج براى تقرّب دسته جمى به خدا و برائت دسته جمعى از شياطين انس و جنّ است. تمرين اتحاد و پيوستگى امت اسلامى است و

ص: 99

امت اسلامى هرگز مانند امروز به اين برادرى با يكديگر و برائت علنى از مشركين و مستكبرين نياز نداشته است.(29/ 10/ 83 پيام رهبرى به كنگره عظيم حج)

بايد كدورت هاى فرقه اى و قومى را كه غالباً برانگيخته خبائث دشمنان مشترك است، به اخوّت و اتّحاد تبديل كند.(29/ 10/ 83 پيام رهبرى به كنگره عظيم حج)

امروز دنياى اسلام بيش از همه، به اتحاد و يكدلى و تمسّك به قرآن نيازمند است. از سويى، ظرفيت هاى جهان اسلام براى توسعه و عزت و اقتدار، امروز بيش از گذشته آشكار شده و بازيابى مجد و عظمت امت اسلامى، امروز در سراسر جهان اسلام، انگيزه و خواست جوانان و فرزانگان شده است. شعارهاى منافقانه مستكبران رنگ باخته و نياّت پليد آنان براى امت اسلامى بتدريج آشكار شده است.(29/ 10/ 83 پيام رهبرى به كنگره عظيم حج)

حضرت آيت الله خامنه اى، اجتماع بزرگ مسلمانان در حج را نوعى هويت بخشى جمعى مى شمارند و از همگان مى خواهند به اين نيروى عظيم توجه داشته باشند كه:

ص: 100

حج، يكى از برترين تدابير اسلام در غفلت زدايى است. بين المللى بودن اين مراسم، گويا اين پيام را مى رساند كه امّت اسلامى در هويت جمعى خود نيز جدا از وظيفه فردى هر مسلمان، موظف به غفلت از خويشتن است.(19/ 10/ 84 پيام رهبرى به مناسبت كنگره عظيم حج)

شكوه و جلال اين گردهمايى بى نظير، ما را به واقعيت امّت عظيم اسلامى كه فراتر از ملت ها و نژادها و رنگ ها و زبان هاست، آشنا مى سازد. اين جمع درهم تنيده و همآهنگ، اين زبان ها كه همه به يك سخن مترنّم اند، اين تن ها و دل ها كه

ص: 101

همه به يك قبله رو مى آورند، اين انسان ها كه ده ها كشور و ملت را نمايندگى مى كنند، همه متعلّق به يك واحد و يك مجموعه عظيم اند و آن، امّت اسلامى است.(19/ 10/ 84 رهبرى)

امت اسلامى از ملت ها و نژادها و پيروان مذاهب گوناگون تشكيل يافته است. اين تنوّع كه با پراكندگى جغرافيايى در بخش حساس و مهمى از كره زمين همراه است، مى تواند نقطه قوتى براى اين پيكره عظيم به شمار آيد و ميراث و فرهنگ و تاريخ مشترك آنان را در گستره پهناور، از كارآمدى بيشترى برخوردار سازد و انواع استعدادها و قابليت هاى انسانى و طبيعى را در خدمت آن به كار گيرد.(8/ 10/ 85 پيام رهبرى به كنگره عظيم حج)

بايد دانست اگر هويت جمعى اسلامى شكل بگيرد، دست اجانب از كشورهاى اسلامى كوتاه مى شود، از اين رو دشمن با علم به اين مهم، سعى در پراكندگى و عدم شكل گيرى هويت اسلامى دارد؛ هماهنگونه كه رهبر انقلاب مى فرمايد:

سياستمداران استعمارگر به خوبى مى دانستند كه اگر هويت يكپارچه جهان اسلام شكل بگيرد،

ص: 102

راه بر سيطره سياسى و اقتصادى آنان بسته خواهد شد. پس در تلاشى همه سويه و بلندمدت، به اختلاف در ميان مسلمانان دامن زدند و زير چتر اين سياست خبيثانه، از غفلت توده هاى مردم و سست عنصرى زمامداران سياسى و فرهنگى، بهره بردارى كردند.

و كار خود را در تسلّط بر كشورهاى اسلامى پيش بردند. و كار خود را در سركوب حركت هاى آزاديخواهانه در كشورهاى اسلامى در قرن گذشته و پيشروى اسعتمارگران در سلطه گرى بر اين كشورها و ايجاد يا تقويت

ص: 103

حكومت هاى مستبد در آن ها و غارت منابع طبيعى و نابودسازى منابع انسانى آن ها و در نتيجه عقب نگه داشتن ملت هاى مسلمان از قافله دانش و فن آورى، همه در سايه تفرقه و بيگانگى كه در مواردى به دشمنى و ستيز و برادركشى مى رسد، پديد آمده است.(8/ 10/ 85 پيام رهبرى به كنگره عظيم حج)

رهبر فرزانه انقلاب، نقش آحاد اسلامى را مؤثر دانسته؛ امّا نقش نخبگان را برجسته تر مى شمارند و در توصيه اى به آنان مى فرمايد:

امروز روزى است كه امت اسلامى چه نخبگان سياسى و فرهنگى و دينى و چه توده هاى مردم در آن، بايد بيش از هميشه هوشيار باشند و طليعه هاى دشمن را بشناسند و با آن مقابله كنند. يكى از كارآمدترين حيله ها، افروختن آتش اختلاف است. آنان با صرف پول و تلاش سراسيمه و بى درنگ، در پى آنند كه مسلمانان را سرگرم اختلاف ميان خود كنند و بار ديگر با بهره گيرى از غفلت ها و كج فهمى ها و تعصب ها، ما را به جان يكديگر بيندازند. امروز هر حركت تفرقه انگيز در دنياى اسلام، گناهى تاريخى است(8/ 10/ 85 پيام رهبرى بمناسبت كنگره عظيم حج)

ص: 104

اين، يك مقطع تاريخى تعيين كننده است. نخبگان و علما و روشنفكران، وظيفه سنگينى در اين مقطع بر دوش دارند. هر گونه ضعف و سست عنصرى و غرض ورزى و كوتاهى آنان، مى تواند به فاجعه منتهى شود. علماى دين در برابر اختلاف افكنى مذبى ساكت ننشينند. روشنفكران در دميدن روح اميد در جوانان كوتاهى نكنند. سياستمداران و زمامداران، مردم خود را در صحنه نگه دارند و به آنان تكيه كنند. دولت هاى اسلامى، همبستگى ميان خود را تقويت كنند و از اين قدرت حقيقى در برابر تهديد سلطه گران بهره مند شوند.

ص: 105

(8/ 10/ 85 پيام رهبرى به مناسبت كنگره عظيم حج)

حضرت آيت الله خامنه اى، در كنار مبارزه و سخت گيرى با دشمنان، نزديكى و مواسات و همدلى بين مسلمانان را چاره ساز مى دانند و مى فرمايد:

اين دو ركن عزت يعنى از سويى مرزبندى و جبهه گيرى مقتدرانه در برابر استكبار و از سويى تراحم و همگرايى و برادرى بين مسلمانان، آنگاه كه با ركن سوم يعنى خشوع و تعّبد در برابر پروردگار همراه شود، امت اسلامى در راهى كه مسلمين صدر اسلام را به اوج عظمت و عزّت رسانيد، پى درپى به پيش خواهد رفت و ملت هاى مسلمان، از عقب ماندگى حقارت بارى كه در قرن هاى اخير بر آنان تحميل شده، نجات خواهند يافت(27/ 9/ 86 پيام رهبرى به كنگره عظيم حج)

متأسفانه استكبار با رخنه در صفوف متحد مسلمانان، آنان را عليه يكديگر تحريك كرده، به گونه اى كه فرقه اى از اهل سنت شيعيان را مشرك

ص: 106

و مهدورالدّم شمرده است! رهبر فرزانه در رهنمودهاى حكيمانه اين آفت و آسيب را متذكر شده و مى فرمايد:

امروز كسانى با كوته بينى و بى خردى واهى، جماعت بزرگى از مسلمانان را مشرك مى شمارند و حتى خون آنان را مباح مى دانند! اين ها چه بدانند و چه ندانند، در خدمت شرك و كفر استكبارند؛ چه بسا كسانى كه احترام به بارگاه پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله و اولياء و ائمه دين عليهم السلام را كه تكريم دين و ديندارى است، شرك و كفر ناميدند اما خود در

ص: 107

خدمت درگاه كافران و ستمگران درآمدند و به هدف هاى پليد آنان كمك كردند.(27/ 9/ 86 پيام رهبرى به كنگره عظيم حج)

تفكيك حج ابراهيمى از حج غير ابراهيمى

مراد از حج ابراهيمى، همان حجّى است كه خداوند متعال آن را بر بندگانش واجب كرد و اعلام آن را از ابراهيم خليل الرحمان خواست:(وَأَذِّنْ فى النّاسِ بِالْحَجِّ) و رسول گرامى اسلام(ص) در زمان خود آن را احيا نمود. بنابراين، حج ابراهيمى همان حجّ حقيقى و واقعى است كه با انگيزه اى خاص و جهت تحقّق فلسفه مهمّ آن، كه اظهار عبوديت الهى و نفى شرك و الحاد و رسيدن به قلّه كمال و سعادت است، انجام مى گيرد.

حج ابراهيمى تنها به انجام مناسك و اعمال ظاهرى نمى انديشد، بلكه افزون بر آن، به عمق و باطن اعمال

ص: 108

نيز نظر مى اندازد و در همه حالات، آن ها را مدّ نظر دارد.

امام راحل(ره) مى فرمايد:

گردش به دور خانه خدا، نشان دهنده اين است كه به غير از خدا گرد ديگرى نگرديد و رجم عقبات، رجمِ شياطين انس و جنّ است. شما با رجم، با خداى خود عهد كنيد تا شياطين انس و ابرقدرت ها را از كشورهاى اسلامى عزيز برانيد.

و در جاى ديگر مى فرمايد:

ص: 109

در سعى بين صفا و مروه، با صدق و صفا سعى در يافتن محبوب كنيد كه با يافتن او، همه بافت هاى دنيايى گسسته شود و همه شك ها و ترديدها فرو ريزد و همه خوف و رجاهاى حيوانى زايل شود ... پس به منا رويد و آرزوهاى حقانى را در آن جا دريابيد كه آن، قربانى نمودن محبوب ترين چيز خويش در راه محبوب مطلق است.

امام(ره) در تبيين حج غير ابراهيمى(حج جاهلى) و يا حج آمريكايى مى فرمايد:

چيزى كه تا به حال از ناحيه آگاهان و يا تحليل گران مغرض و يا جيره خواران، به عنوان فلسفه حج ترسيم شده است، اين است كه حج، يك عبادت دسته جمعى و يك سفر زيارتى- سياحتى است. به حج چه كه چگونه بايد زيست و چطور بايد مبارزه كرد و با چه كيفيت درمقابل جهان سرمايه دارى و كمونيسم ايستاد. به حج چه كه حقوق مسلمانان و محرومان را از ظالمين بايد ستاند. به حج چه كه بايد براى فشارهاى روحى و جسمى مسلمانان، چاره انديشى نمود. به حج چه كه مسلمانان بايد به عنوان يك نيروى بزرگ و قدرت سوّم جهان، خودنمايى كنند. به حج چه كه مسلمانان را عليه حكومت هاى وابسته بشوراند، بلكه حج همان

ص: 110

سفر تفريحى، براى ديدار از قبله و مدينه است وبس!

امام(ره) بلافاصله به حج ابراهيمى اشاره مى كند و مى فرمايد:

حج براى نزديك شدن و اتصال انسان به صاحب خانه است. حج تنها حركات و اعمال و لفظها نيست و با كلام و لفظ و حركت خشك انسان، به خدا نمى رسد. حج كانون معارف الهى است كه از آن، محتواى سياست اسلامى را در تمام زواياى زندگى بايد جستجو نمود. حج، پيام آور ايجاد و بناى جامعه اى به دور از رذايل مادى و معنوى است.

ص: 111

حج، تجلّى و تكرار همه صحنه هاى عشق آفرين زندگى يك انسان و يك جامعه متكامل در دنياست.

حج ابراهيمى، تنها يك مناسك خشك و بى روح نيست بلكه سير و سلوك معنوى و عرفانى و طىّ منازل روحانى و دربرگيرنده ابعاد مختلف عبادى، سياسى و اجتماعى است.

امام راحل(ره) احياكننده حج ابراهيمى بر اين موضوع تأكيد ورزيدند و در پيام ها و سخنرانى ها، فراگير بودن اين عبادت بزرگ را گوشزد نمودند و چه بسا با توجه به ابعاد گسترده حج است كه بر اين فريضه عظيم تأكيد فراوان شده و قرآن مجيد آن را حق مستقيم خداوند بر بندگان خوانده، آنجا كه فرمود:

ص: 112

وَللهِ عَلَى النَّاسِ حِجُ الْبَيْتِ مَنْ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا ...

حج خانه خدا، حق خدا بر مردم است، كسانى كه استطاعت آن را دارند.

از اين رو است كه رهبر و دولت اسلامى موظف است در صورتى كه حج تعطيل شود، مردم را به انجام آن مجبور كند و اگر توان مالى نداشتند، از بيت المال

ص: 113

امكان تشرّف را برايشان فراهم آورد تا خانه خدا خالى از زائر نباشد. امام صادق(ع) مى فرمايد:

لَوْ عَطَّلَ النَّاسُ الْحَجَّ لَوَجَبَ عَلَى الْإِمَامِ أَنْ يُجْبِرَهُمْ عَلَى الْحَجِّ إِنْ شَاءُوا وَ إِنْ أَبَوْا فَإِنَّ هَذَا الْبَيْتَ إِنَّمَا وُضِعَ لِلْحَجِ

اگر مردم حج را تعطيل كنند، بر امام واجب است آنان را به حج وادارد چه بخواهند و چه نخواهند؛ زيرا اين خانه براى حج نهاده شده است.

امام راحل(ره) با استفاده از كتاب و سنت، ابعاد مختلف حجّ را به مسلمانان معرفى كرد و به قول يكى از بزرگان، حج را در عصر حاضر اقامه نمود. ايشان در يكى از سخنرانى هايش مى فرمايد:

بيت الله الحرام و كعبه معظم، زائرين عزيزى را در آغوش مى كشد كه حج را از انزواى سياسى و انحراف اساسى به سوى حج ابراهيمى و محمدى سوق داده و حيات آن را تجديد مى نمايند و بت هاى شرق و غرب را در هم

ص: 114

مى شكنند و معناى قيام ناس و حقيقت برائت از مشركان را عرضه مى دارند.

امام راحل(ره) حجى را كه مشتمل بر ابعاد مذكور نباشد، حج واقعى نمى داند. براى تبيين انديشه امام/، بحث را در دو بخش مستقل پى مى گيريم:

ص: 115

1. محتواى حج ابراهيمى

اشاره

محتواى حج ابراهيمى از ديدگاه امام بسيار مهم است. براساس اين فلسفه، محتواى حج، از احرام گرفته تا طواف و تا رمى جمرات و قربانى، هركدام معنا و مفهومى منطبق با فلسفه حج دارد.

مفهوم تلبيه

زائر خانه خدا با سر دادن تلبيه (1)، آرى به حق مى گويد و دست ردّ بر سينه باطل مى كوبد. تلبيه، نه گفتن به خواسته هاى نفسانى، شيطان و استكبار جهانى است.

امام صادق(ع) در حديثى كه منسوب به آن حضرت است، مى فرمايد:

«واحرم عن كلّ شيئ يمنعك من ذكرالله و يحجبك عن طاعه الله»

زمانى احرام واقعى مى بندى و لبيك واقعى


1- لبيك اللهمَّ لبيك، لبيك لاشريك لك لبيك ....

ص: 116

مى گويى كه هر چيزى كه انسان را از ياد خدا غافل مى كند، بر خود تحريم كنى و هر آنچه كه مانع از اطاعت امر حق است، از سر راه بردارى.

مخالفت با هواى نفس، خواسته هاى شيطان و شيطان صفتان، لازمه احرام بستن به احرام حج ابراهيمى و لبيك واقعى است.

امام/ در تبيين حقيقت لبيك مى فرمايد:

ص: 117

در فريضه حجّ كه لبيك به حق است- دقّت مى فرماييد لبيك- لبيك به حق و هجرت به سوى حق تعالى به بركت ابراهيم و محمّد(ص) است. مقامِ نه بر همه بت ها، طاغوت ها، شيطان ها و شيطان زاده ها است.

در ادامه مى فرمايد:

كدام بت از شيطان بزرگ، آمريكاى جهانخوار و شوروى ملحد و متجاوز بزرگتر و كدام طاغوت و طاغوتچه از طاغوت هاى زمان ما بالاترند؟! (1) طاغوت ها فقط همان لات، هبل و بت هاى بى جان نيستند. بت هاى جاندار نيز طاغوتند، وقتى نفى شريك مى كنى؛ لا شريك لك لبيك مى گويى؛ در واقع نه، به همه اين ها گفته و تنها به او تكيه مى كنى.

مفهوم طواف

از ديدگاه امام راحل، طواف هم معنا و محتواى خاصّ خودش را دارد، لذا در تفصيل و تبيين طواف حج


1- پيام امام خمينى(ره) به زائران بيت الله الحرام، 16/ 5/ 1365.

ص: 118

واقعى مى فرمايد:

در طواف حرم خدا كه نشانه عشق به حق است، دل را از ديگران تهى كنيد. حجاج بيت الله الحرام! دقّت كنيد به معانى.

آرى آنگاه كه طواف مى كنى و دور خانه خدا مى چرخى، مواظب باش كه طواف تو همچون طواف مردم زمان جاهليّت نباشد. امام باقر(ع) فرمود:

«هَكَذا كانُوا يَطُوفُونَ فِى الْجاهِلِيَّهِ».

در جاهليت نيز همين طور طواف مى كردند.

طواف شما بايد با طواف آن ها فرق داشته باشد.

ص: 119

شما بايد معناى طواف را بفهميد و معناى دور زدن بر اين سنگ ها را درك كنيد.

اينك به فرموده امام، دل از ديگران تهى كنيد و جان را از خوف غيرحق پاك سازيد و به موازات عشق به حق، از بت هاى كوچك و بزرگ و طاغوت ها و وابستگان آنان برائت جوييد:

حاجى واقعى بايد از آمريكاييان جنايتكار كه امروزه حرم امن الهى را به وجود پليد خود آلوده كرده اند، برائت جويد، و نيز از دست پروردگان پليدشان چون صدّام عفلقى كه كعبه دل حاجيان، حرم امام حسين و حرم اميرالمؤمنين 8 را هتك حرمت كردند، (1) اشقيايى كه قلم و بيان، از تبيين و تصوير شقاوتشان عاجز است، اظهار تنفّر كند. جنايتكارانى كه در كنار حرم حسين بن على 8، مردم را از لعنت بر قاتلان آن عزيز منع، و لعن بر اعدا و دشمنانش را از زيارتنامه اش حذف مى كنند و حتى حق جويان و رهروان راه حق را در حرم اين دو


1- تاريخ سخنرانى، مقارن با انتفاضه مردم مسلمان عراق و يورش وحشيانه مزدوران صدام به حرم مطهر اميرالمؤمنين(ع) و امام حسين(ع) بود.

ص: 120

امام به شهادت مى رسانند.

اگر از شقاوت پيشگانى همچون صدام و ... و اربابان آنان برائت جستيد، مى توانيد بگوييد: خدايا! دور خانه تو مى گردم، مهر و عشق تو بر دل دارم، و از غير تو بيزارم.

طواف بر گِرد خانه خدا، بايد نشان دهنده عشق به خدا و برائت و بيزارى از دشمنان خدا باشد، و الّا طواف

ص: 121

نيست.

مفهوم رمى جمرات

از ديدگاه امام(ره) رمى جمرات نيز در حج ابراهيمى معنا و مفهوم خاصّ خودش را دارد. لذا مى گويد:

رجم عقبات، رجم شياطين انس و جنّ است، شما با رجم، با خداى خود عهد كنيد تا شياطين انس و ابرقدرت ها را از كشورهاى اسلامى عزيز برانيد. (1) بديهى است كه اگر سنگ زدن به جمرات، اين مفهوم را نداشته باشد، و به معناى رمى كردن شياطين جنّ و انس نباشد، عملى بى محتواست. باز مى فرمايد:

بايد شيطان بزرگ، ميانه و كوچك [جمره عقبه، وسطى و اولى] را از حريم مقدس اسلام و كعبه حرم راند و بايد دست شياطين را از كعبه و حرم كشورهاى اسلامى- كه حريم آن است- قطع كرد.

درود و سلام خدا بر امام


1- پيام امام خمينى(ره) به زائران بيت الله الحرام، 7/ 7/ 1358.

ص: 122

باد كه هر چه امّت لازم داشت، در طول عمر پر بركتش، پس از پيروزى انقلاب و پيش از آن، همه را بيان كرد.

ايشان در عبارت ديگرى مى فرمايد:

با فريادها و دعوت ها و تظلّم ها و افشاگرى ها و اجتماعات زنده و كوبنده، در مجمع مسلمين در مكه مكرّمه بت ها را بشكنيم و شياطين را كه در رأس آن ها شيطان بزرگ است، در عقبات رمى كنيم و طرد نماييم. تا حجّ خليل الله و حبيب الله

ص: 123

و ولّى الله؛ مهدى عزيز را بجا آورده باشيم و الّا در حق ما گفته مى شود:

«ما أَكْثَرَ الضَّجِيجَ وَ أَقَلَّ الْحَجِيجَ».

آرى اگر حجّ كسى اين محتوا را نداشته باشد، مشمول همان زائرانى خواهد شد كه امام صادق(ع) فرمود: «چقدر ضجّه زن زياد است و حاجى كم!»

در حج ابراهيمى؛ تك تك اعمالى كه حجاج بيت الله انجام مى دهند، فلسفه خاصّ خودش را دارد.

چند تذكّر:

نكاتى در رابطه با زائران بيت الله از ديدگاه امام(ره) براى شما زائران ايرانى كه پيامبران انقلاب اسلامى ايران هستيد، بيان كنم كه او فرمود:

شما حجّاج بيت الله الحرام!

حامل پيام اين ملّت و نمايندگان اين كشور هستيد، در اين صورت موقعيّت شما بسيار

ص: 124

حسّاس و وظيفه شما بسيار سنگين است. (1) براى تأمين اهداف حج، بايد اين نكات را رعايت كنيد: (2) 2. بعد سياسى حج ابراهيمى

يكى از ابعاد مهم حج ابراهيمى، بعد سياسى آن است و شايد مهم ترين نقطه تمايز بين حج ابراهيمى و حج


1- پيام امام خمينى(ره) به مناسبت عيد قربان، 7/ 6/ 1363.
2- ميقات حج، سال دوم، شماره سوم، بهار 1372، مبانى حج از ديدگاه امام(ره) آيت الله محمد محمدى رى شهرى.

ص: 125

غير ابراهيمى، همين بعُد سياسى حج باشد كه متأسفانه مورد غفلت بسيارى از مسلمانان قرار گرفته است. امام راحل به منظور احياى حج ابراهيمى، همواره در پيام ها و سخنرانى ها از اين موضوع سخن گفته اند و در موارد مختلف، بر اجراى آن تأكيد ورزيده اند. نيز غفلت از اين امر خطير را ناشى از توطئه تبليغاتى استكبار جهانى مى داند و مى فرمايد:

از همه ابعاد آن(حج)، مهجورتر و مورد غفلت تر، بُعد سياسى اين مناسك عظيم است كه دست خيانتكاران براى مهجوريت آن بيشتر در كار بوده و هست و خواهد بود. (1) امام در جاى ديگر مى فرمايد:

يكى از فلسفه هاى بزرگ حج، بعد سياسى اوست كه دست هاى جنايتكار از همه اطراف براى كوبيدن اين بعد در كار هستند و تبليغات


1- صحيفه نور، ج 19، ص 43.

ص: 126

دامنه دار از آن ها مع الاسف در مسلمين هم تأثير كرده است كه بسيارى از مسلمين سفر حج را يك عبادت خشك و خالى بدون توجه به مصالح مسلمين مى دانند. (1) با توجه به اين تبليغات گسترده و ذهنّيت تفكيك حج از سياست، امام رابطه حج و سياست را به وضوح مطرح ساخت و فرمود:


1- صحيفه نور، ج 18، ص 66.

ص: 127

حج از آن روزى كه تولد پيدا كرده است، اهميت بُعد سياسى اش كمتر از بعد عبادى اش نيست. بُعد سياسى علاوه بر سياستش، خودش عبادت است. (1) اصرار امام تا جايى است كه حج بدون سياست را حج نمى داند و مى فرمايد:

... حج كانون معارف الهى است كه ازآن، محتواى سياست اسلام را در تمامى زواياى زندگى بايد جستجو نمود ... (2) ولى چه بايد كرد و اين غم بزرگ را به كجا بايد برد كه حج بسان قرآن مهجور گرديده است و به همان اندازه اى كه آن كتاب زندگى و كمال و جمال در حجاب هاى خود ساخته ما پنهان شده است و اين گنجينه اسرار آفرينش در دل خروارها خاك كج فكرى هاى ما دفن و پنهان گرديده است و زبان انس و هدايت هر زندگى و فلسفه زندگى ساز او به زبان وحشت و مرگ و قبر تنزّل كرده است؛ حج نيز به همان سرنوشت، گرفتار گشته است. سرنوشتى كه ميليون ها مسلمان هر سال به مكه مى روند و پا جاى پاى پيامبر و ابراهيم و اسماعيل و هاجر مى گذارند


1- صحيفه نور، ج 18، ص 66.
2- صحيفه نور، ج 20، ص 228.

ص: 128

ولى هيچ كس نيست كه از خود بپرسد: ابراهيم و محمد(ص) كه بودند و چه كردند. هدفشان چه بود. از ما چه خواسته اند؟ گويى به تنها چيزى كه فكر نمى شود به همين است! مسلم حج بى روح و بى تحرّك و قيام، حج بى برائت، حج بى وحدت و حجى كه از آن هدم كفر و شرك برنيايد، حج نيست. (1) امام، اقامه حج ابراهيمى


1- همان.

ص: 129

و محمدى(ص) را در گرو برائت- كه يك نوع حركت سياسى است- مى داند و مى فرمايد:

در اين مقطع زمانى، تكليف الهى حجاج است كه اگر مطلبى از گويندگان شنيدند كه بوى ايجاد اختلاف بين صفوف مسلمانان را مى دهد انكار كنند و برائت از كفار و سردمداران آنان را از وظايف خود در مواقف كريمه بدانند تا حج آن ها حج ابراهيمى ابوالأنبياء- صلوات الله عليه- باشد و حج محمدى(ص) و الا ما اكثر الضجيج واقلّ الحجيج درباره آن ها صادق است.

بعضى ممكن است تصور كنند بُعد سياسى حج، از ابتكارات رهبر كبيرانقلاب حضرت امام خمينى(ره) است و پيشينه تاريخى ندارد. امام(ره) اين پندار نادرست را كه از جهل و غفلت و عدم آشنايى با قرآن و حديث سرچشمه مى گيرد، ناصحيح مى داند و مى فرمايد:

سياست حج، سياستى نيست كه ما درست كرده باشيم. حج، سياست اسلامى است ما از اوّل بنايمان بر اين بوده است به حج آن طورى كه

ص: 130

بوده است عمل كنيم، همان طوركه پيغمبر اكرم بت ها را در كعبه شكست ما هم بت ها را بشكنيم و اين بت ها كه در زمان ما هستند، از آن زمان بالاتر و بدترند. (1)

نمايش قدرت اسلام

برائت از مشركان، علاوه بر اعلام نفرت و تبرّى از دشمنان اسلام، نمايش قدرت اسلام و رژه جمعىِ امت اسلامى است. على 7


1- صحيفه نور، ج 19، ص 189.

ص: 131

مى فرمايد:

«الحج تقويه للدين».

خداوند حج را براى تقويت آيين اسلام تشريع كرد.

اين انتظار از حج وقتى جامه عمل مى پوشد كه خانه مقدس خدا، رمز وحدت مردم و مركز اجتماع دل ها و همايش سياسى جامعه اسلامى باشد. اگر مى بينيم در روايات، حج به عنوان جهاد افراد ضعيف تلقّى شده است، آنجا كه پيامبرخدا(ص) مى فرمايد:

«هو(الحجّ) احد الجاهدين هو جهاد الضعفاء».

حج يكى از دو جهاد است، حج جهاد ضعيفان است.

معلوم مى شود همان آثار و ثمراتى كه جهاد دارد، حج نيز داراست. جهاد جنگ مسلّحانه با كافران و حج جنگ سرد با آنان است؛ چون حج محل نمايش اقتدار و عظمت امت اسلامى است. يكى ديگر از ابعاد

ص: 132

سياسى حج، ايجاد رابطه مردم با رهبرى است؛ زيرا ابعاد ديگر حج مانند اتحاد و يكپارچگى و اهتمام به امور مسلمين و غيره، در سايه رهبرى و امامت قابل تحقّق است. بر اين اساس موسم حج، زمان مناسبى براى تجديد پيمان با ولىّ امر مسلمين است و روايات بسيارى در اين باره وجود دارد؛ از جمله امام باقر(ع) مناسك بدون رهبرى

ص: 133

را به منزله انجام اعمال پيرامون سنگ مى داند كه از روح و معنا خارج است و مى فرمايد:

مردم دستور دارند به سوى اين سنگ ها بيايند سپس به دور آن ها طواف كنند، آنگاه به پيشگاه ما آمده، از ولايت خودشان نسبت به ما خبر دهند و نصرت و يارى خود را در تمام زمينه ها به ما عرضه كنند.

مهم ترين محور بُعد سياسى حج، برائت از مشركين است. امام در اثبات اين امر، به سنت ابراهيمى و محمدى(ص) تمسك كرده و پيروى از آن را لازم دانسته اند. قرآن مجيد فلسفه بناى خانه كعبه را دعوت به توحيد و نفى شرك مى داند و مى فرمايد:

وَإِذْ بَوَّأْنَا لإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَنْ لَا تُشْرِكْ بِى شَيْئاً وَطَهِّرْ بَيْتِى لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُود

به خاطر بياور زمانى را كه محلّ خانه كعبه را براى ابراهيم آماده ساختيم و به او گفتيم چيزى را شريك من قرار مده و خانه ام را براى

ص: 134

طواف كنندگان و قيام كنندگان و ركوع كنندگان و سجود كنندگان پاك گردان.

امام راحل(ره) در تفسير اين آيه مى فرمايد: اين تطهير از همه ارجاس است كه بالاترين آن ها شرك است كه در صدر آيه كريمه است. اما دستورى كه خدا به رسول اكرم(ص) داده است:

وَأَذَانٌ مِنْ اللهِ

وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِ

ص: 135

الْاكْبَرِ أَنَّ اللهَ بَرِى ءٌ مِنْ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ ...

اين اعلامى است از طرف خدا و پيامبرش به عموم مردم در روز حج اكبر كه خداوند و فرستاده او از مشركان بيزارند.

در ادامه مى فرمايد:

كدام خانه اى سزاوارتر از كعبه و خانه امن و طهارت كه در آن، به هرچه تجاوز و ستم و استثمار و بردگى و يا دون صفتى و نامردمى است، عملًا و قولًا پشت شود و در تجديد ميثاق(أَلَسْتُ بِرَبِّكُم) بت آلهه ها و اربابان متفرقون شكسته شود و خاطره مهم ترين و بزرگ ترين حركت سياسى پيامبر(ص) در

(وَأَذَانٌ مِنْ اللهِ وَرَسُولِهِ لَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْاكْبَرِ)

زنده بماند و تكرار شود؛ چرا كه سنت پيامبر(ص) و اعلام برائت، كهنه شدنى نيست.

ممكن است كسى بگويد: اعلام برائت از مشركين، يك مانور سياسى بود كه در زمان پيامبر(ص) به مرحله اجرا درآمد، چه دليلى بر انجام آن مانور سياسى در زمان كنونى وجود دارد؟ امام با توجه به اين شبهه مى فرمايند:

فرياد برائت از مشركان، مخصوص به زمان

ص: 136

خاص نيست. اين دستور است و جاويد.

ممكن است توهّم شود كه اعلام برائت از مشركين در موسم حج، چه ضررى متوجه استكبار مى كند و چه نفعى براى امت اسلامى دارد؟ امام در پاسخ اين پرسش چنين مى گويد:

راهپيمايى مكه و مدينه است كه بسته شدن شيرهاى نفت عربستان را به دنبال دارد. راهپيمايى هاى برائت در مكه و مدينه است كه به نابودى سرسپردگان شوروى و آمريكا ختم

ص: 137

مى شود. (1) ايشان همچنين مى فرمايد: فرياد برائت ما، فرياد دفاع از مكتب و حيثّيت و نواميس، فرياد دفاع از منابع و ثروت ها و سرمايه هاو فرياد دردمندانه ملت هايى است كه خنجر كفر و نفاق، قلب آنان را دريده است. (2) حضرت امام فرياد برائت از مشركان در مراسم حج را يك فرياد سياسى، عبادى مى داند كه رسول الله به آن امر فرموده است. (3) معمار انقلاب را بى روح و بى تحرّك و قيام مى داند، وقتى حج بى برائت و بى وحدت باشد و حجى كه از آن، هدم كفر و شكر


1- صحيفه نور، ج 20، ص 233.
2- صحيفه نور، ج 20، ص 113.
3- صحيفه نور، ج 18، ص 90.

ص: 138

برنيايد. (1) حج ابراهيمى از ديدگاه مقام معظم رهبرى

در مشى سياسى رهبر فرزانه انقلاب نيز تقويت جنبه سياسى حج، بسيار مهم و حائز اهميت است. ايشان در ديدار با كارگزاران حج تمتّع در سال هاى مختلف، محورهاى مهم و قابل اعتنايى را به عنوان راهكارها لحاظ


1- صحيفه نور، ج 20، ص 228.

ص: 139

كرده اند. در فرمايشات ايشان، محور حج و عمره مانند حضرت امام/ توجه به ابعاد سياسى حج است:

فرياد توحيد كه محور اصلى مبارزات انبياء صلحا و صدّيقين بود و از ميان برداشتن حائل هاى ظاهرى ميان ملت هاى اسلامى، پيام اصلى حج ابراهيمى است كه جنبه سياسى حج نيز از اين پيام نشأت مى گيرد.(16/ 9/ 84 رهبرى)

در جهت احياى حج ابراهيمى و جنبه سياسى آن، از ابتداى انقلاب تاكنون، همواره رفتار، شعارها و عملكرد زائران ايرانى و دعوت آنان به كلمه توحيد و توحيد كلمه، به عنوان الگو مورد توجه ملت هاى مسلمان در كشورهاى ديگر بوده است(19/ 9/ 84 رهبرى)

رهبر معظم انقلاب با تأكيد بر اينكه اقبال روز افزون مسلمانان به نظام جمهورى اسلامى ايران، ناشى از هويت انقلاب اسلامى و انديشه ها و نام امام خمينى/ است، خاطر نشان

ص: 140

كردند:

عمق عقبه سياسى جمهورى اسلامى ايران در ميان ملت هاى مسلمان، واقعيتى است كه نبايد در محاسبات سياسى فراموش شود.(8/ 11/ 84 رهبرى)

ايشان گفتند:

امروز اگر مسئولان نظام جمهورى اسلامى ايران در ميان ملت هاى مسلمان در هر كشور اسلامى حضور يابند، عمق سياسى نظام اسلامى بيش از پيش مشخص خواهد شد.(8/ 11/ 84 رهبرى)

ص: 141

رهبر فرزانه انقلاب، مراسم برائت از مشركين در ايّام حج را ضرورى مى دانند و انتظار دارندكه حتى كشور عربستان در اين كار پيش قدم باشد:

قضيه برائت از كفار و مشركين بسيار مهم است. بايد همه ملت هاى مسلمان در اين كشور پيشقدم باشند. به نظر ما خود عربستانى ها بايد در اين قضيه پيشقدم شوند. آن كسانى كه ميزبان حجّند، آن ها اين كار را بايد بكنند، بيش از آنكه مهمانان ايرانى يا مهمانان ساير كشورها در صدد اين كار باشند، اين تكليف آن هاست.(1/ 9/ 85 رهبرى)

از ديدگاه رهبرى، مانع عمده در برپايى مراسم برائت از مشركين، استكبار جهانى است و بايد ترفندها و مانع تراشى آنان در برابر مراسم برائت از مشركين را با روشنگرى حل و فصل كرد:

مانع عمده آن ها اسلام است، با اسلام بدند و دشمنى مى كنند با اسلام، اينكه ديگر جاى ترديد

ص: 142

نيست. اين دشمنى در شكل هاى استبكارى صهيونيستى، خشن، خونين، بى رحمانه و سبعانه هم هست.

خوب آيا جا ندارد مسلمان ها نسبت به اين رفتار، موضع خودشان را ابراز كنند، ما كه نمى خواهيم از مكه لشكر راه بيندازيم برويم به سمت كشورى، آنجا بجنگيم، مى خواهيم اعلام موضع كنيم. مسلمان ها بگويند كه موضعشان در مقابل اين غرور استكبارى و صهيونيستى چيست. جايش كجاست؟ اگر بخواهند اعلام موضع كنند، غير از مكه، غير از اين مجامع

ص: 143

عظيم و ميقات عظيم امت اسلام! جايش همانجاست ...، همه ملت ها و همه رؤساى كشورها، اگر به اين حقيقت توجه كنند و وجدان بيدارى وجود داشته باشد،(بايد آن را انجام دهند) ما كار خودمان را تعطيل نمى كنيم به خاطر اينكه ديگران به اين وظيفه عمل نمى كنند. اين بسيار مهم است، فقط هم اعلام موضع است، بيان موضع يك كشور است، آن هم با استدلال و منطق سعى شود اين حقيقت به ملت هاى مسلمان تفهيم شود، در اين ارتباطاتى كه وجود دارد اين معنا روشن بشود كه ما هدفمان از اين اعلام برائت چيست و معناى اين اعلام برائت چيست؟ اين ها تدوين بشود، نوشته بشود، با لغت متناسب و قابل فهم بيان بشود و در اختيار حجاج كشورهاى اسلامى گذاشته شود.(1/ 9/ 85 رهبرى)

نسيم بيدارى اسلامى در همه جاى جهان اسلام وزيده و پا نهادن اسلام به عرصه عمل، به مطالبه اى جدى بدل شده است. نظريه اسلام سياسى جايگاهى والا در ذهن نخبگان يافته و در مدّ نگاه آنان، افقى روشن و اميدبخش گشوده است.(8/ 11/ 82 پيام رهبرى به حجاج بيت الله)

دشمن از نوانديشى جهان

ص: 144

اسلام آشفته شده، خوب نيك مى داند كه با بروز اين روحيه، نمى تواند به اهداف خود دست يابد. از اين رو رهبر حكيم انقلاب مى فرمايد:

آرى، بيدارى اسلامى، محاسبات استكبارى را به هم ريخته و معادلات جهانىِ مطلوب مستكبران را تغيير داده است. از سوى ديگر پيدايش و رشد انديشه هاى نوين اسلامى، در چارچوب مبانى و اصول اسلام و نوآورى در عرصه سياست و علم، بالندگى و پويايى مكتب اسلام

ص: 145

را در عمل به اثبات رسانده و ميدانى وسيع در برابر متفكران و روشن بينان جهان اسلام گشوده است.(8/ 11/ 82 رهبرى)

ايشان در سخنى ديگر فرمودند:

در دنياى اسلام، انديشه و حركت، ايمان و عمل صالح در حال رشد و جوانه زدن و بارورى است و اين پديده مبارك، مراكز قدرت استكبارى را به وحشت افكنده است.(8/ 11/ 82 رهبرى)

آنان، بيدارى اسلامى را حس مى كنند و از فراگيرى انديشه «اسلام سياسى» و حاكميت اسلام، به شدت احساس خطر مى كنند. آنان از فكر روزى كه امت اسلامى يكپارچه و اميدوار بپاخيزد، به خود مى لرزند.(8/ 11/ 82 رهبرى)

رهبر فرزانه انقلاب، براى تقويت جنبه سياسى حج، نخبگان و انديشمندان را مسئول مى دانند و مى فرمايند:

اكنون نخبگان سياسى و فكرى در دنياى اسلام، وظيفه سنگينى بر عهده دارند. انديشمندان مسلمان، پيام آزادى بخش اسلام را هرچه رساتر

ص: 146

و شيواتر به گوش و دل آحاد مردم خود برسانند. هويت اسلامى ملت هاى مسمان را به درستى تبيين كنند. تعاليم روشن اسلام را در موضوعاتى چون: حقوق بشر، آزادى و مردم سالارى، حقوق زن، مبارزه با فساد، رفع تبعيض، مبارزه با فقر و عقب ماندگى علمى براى جوانان بازگو كنند. فريب رسانه اى غرب را درباره مبارزه با تروريسم و مقابله با سلاح هاى كشتار جمعى براى همگان آشكار سازند.(8/ 11/ 82 پيام رهبرى به حجاج)

ص: 147

از منظر رهبر انقلاب، نداى مسلمانان در مراسم برائت از مشركين، وحدت بخشى و نااميدكننده دشمنان است، از اين رو مى فرمايد:

در بُعد سياسى، محور اصلى در حج، نمايش هويت متحد امت اسلامى است. دورى برادران از يكديگر عرصه را براى بدخواهان مى گشايد و تخم تفرقه ميان مسلمانان را بارور مى كند(8/ 10/ 85 پيام رهبرى به مناسبت كنگره عظيم حج)

امروزه برائت از مشركان، نداى قلبى و فطرى همه ملت هاى مسلمان است. موسم حج، تنها نقطه اى است كه اين ندا مى تواند از سوى همه اين ملت ها را با صداى بلند طنين افكند.(8/ 10/ 85 پيام رهبرى به مناسبت كنگره عظيم حج)

حج، بازخوانى و فراگيرى اين درس هاى بزرگ است. برائت از مشركان و بيزارى از بت ها و بت گران، روح حاكم بر حج مؤمنان است. جاى جاى حج، نمايشگر دل سپردن به خدا و سعى و تلاش در راه او و برائت از شيطان و رمى و طرد او و جبهه گيرى در برابر اوست.(27/ 9/ 86 پيام رهبرى به مناسبت كنگره عظيم حج)

ص: 148

رهبر معظم انقلاب، برائت را يك واجب سياسى مى شمارند و در تبيين آن مى فرمايد:

مسأله برائت البته يك امر واجب در حج است. منظور ما آن نيست كه برائت از واجباتى است كه اگر كسى عمداً ترك كرد، حجش باطل شود نه! اهل معرفت مى فهمند كه مراد از وجوب آن چيست، قطعاً واجب است به اين بيانى كه عرض مى كنيم اما نه مثل بقيه واجبات حج مانند وقوف در عرفات يا در مشعر و يا طواف؛ نه، نوعى ديگر از وجوب است كه آن نوع ديگر، گاهى اوقات اهميتش بيشتر از واجبات اين سبكى غير سياسى مى شود.

ص: 149

برائت، واجب سياسى است؛ يعنى چه؟

يعنى خداى متعال حج را براى اعلام حضور مؤمنين در حج(لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ) (1) و(قِياماً لِلنَّاسِ) (2) و بقيّه جهاتى كه در آن است معين كرده است.

عده اى در طول ساليان دراز، بر اثر غفلت و نادانى و يا اغراض و مطامع، نگذاشتند حج چنان كه بايد انجام گيرد، برگزار شود. ما اكنون مى خواهيم حج را به نقطه و مركز اصلى خودش برگردانيم ... حج بايد درجاى خود قرار گيرد. بايد همچنانى كه خداى متعال خواسته و مقرر كرد است، اجرا و اعمال شود. امروز ما مى توانيم اين كار را بكنيم. (3)


1- حج: 28.
2- مائده: 97.
3- بيانات رهبرى در ديدار با اعضاى شوراى بعثه حج، 10/ 3/ 1373.

ص: 150

بخش دوم نگاهى نو به برنامه ريزى، سازماندهى واجراى مراسم حج

خلاقيت و نوآورى در سازمان ها

اشاره

ص: 151

با وجود آن كه تمايل به خود شكوفايى تمايلى فطرى و نه آموختنى است كمتر از يك درصد افراد جامعه به اين مرحله مى رسند.

اين ناتوانى به اين دليل است كه نياز به خودشكوفايى، در بالاترين مرحله از نيازهاى انسان قرار دارد و هر چه نيازى بالاتر باشد، ضرورت آن كمتر احساس مى شود. براى مثال وقتى نيازهاى جسمانى و ايمنى افراد تأمين نشود، به نيازى چون خودشكوفايى كمتر مى انديشند. بنابراين خودشكوفايى مى تواند به

ص: 152

آسانى به وسيله يك محيط خصمانه يا طرد كننده، متوقّف شود، مانند بازدارى هايى كه يك فرهنگ يا جامعه يا سازمان ايجاد مى كند و افراد را از اكتشاف رفتارها و انديشه هاى نو باز مى دارد.

از طرف ديگر، خودشكوفايى مستلزم مقدار زيادى جسارت و جرأت است بنابراين ممكن

ص: 153

است افراد پس از برآورده شدن نيازهاى سطح پايين، بخواهند در همان سطح ايمن و آسان بمانند، به جاى آنكه خود را به عمد، با چالش هاى جديدى روبرو سازند.

1. نوآورى و خلاقيت در سازمان ها

همه سازمان ها براى بقا، نيازمند انديشه هاى نو و نظرات بديع و تازه اند، سازمان حج نيز از اين امر مستثنى نيست. خلاقيت و نوآورى چنان به هم درآميخته اند كه ارائه تعريف مستقلى از هر كدام دشوار است. خلاقيت، پيدايى و توليد يك انديشه و فكر نو است، در حالى كه نوآورى، عملى ساختن آن انديشه و فكر است. براى آن كه ايده جديدى خلق شده و توسعه

ص: 154

يابد، بايد نيروهاى پيش برنده بر نيروهاى بازدارنده غلبه كنند و شرايط به گونه اى باشد كه نيروهاى پيش برنده، رهنمون انسان به سوى نظر و شيوه جديد باشند.

در زمينه فنون و تكنيك هاى خلاقيت و نوآورى، شيوه هاى متنوعى مانند تحرّك مغزى، گردش تخيّلى، سئوالات ايده

ص: 155

برانگيز و مانند آن است كه عمده اين روش ها، در راستاى رفع انسدادهاى ادراكى و پرورش نوآورى، نقش تسهيل كنندگى دارند.

2. عوامل مؤثر در خلاقيت و نوآورى

طبق آخرين دستاوردهاى علمى، عوامل مؤثر در خلاقيت و نوآورى به چهار دسته تقسيم مى شوند. كه عبارتند از:

1. به كارگيرى و جذب نيروهاى خلّاق و نوآور به سازمان؛

2. وجود امكانات مناسب تحقيقاتى و مالى براى كوشش هاى نوآورانه؛

3. آزادى عمل كافى در انجام فعاليت ها و تلاش هاى خلّاق؛

4. به كارگيرى نتايج حاصل از فعاليت هاى خلاق و دادن پاداش مناسب به افراد خلاق.

ناگفته نماند كه تبادل

ص: 156

فرهنگى ميان سازمان ها و در كنار هم قرار دادن افراد محافظه كار و سنتى با افراد نوجو و ايجاد محيطى كه در آن اطلاعات و نظرات به سهولت مبادله مى گردند، همه تسهيلاتى است كه مجموعه سازمانى را به سوى نوآورى و خلاقيت سوق مى دهد.

3. تعريف خلاقيت سازمانى و راه هاى هموارسازى آن

خلاقيت از اين منظر يعنى

ص: 157

ارائه فكر و طرح نوين، براى بهبود و ارتقاى كميت و كيفيت فعاليت هاى سازمان، مانند افزايش بهره ورى، افزايش توليدات يا خدمات از روش بهتر وتوليدات يا خدمات جديد. براى ايجاد خلاقيت سازمانى، برخوردارى از دانش و بهره مندى از تجربه و تخصص مورد نياز است.

در كنار آن، توانايى ارايه ايده خلاق و سبك فكرى، براى ابداع نظريه جديد، افزايش انگيزش ها و بها دادن به شخصيت افراد مؤثر است و علاوه بر اين ها بايد افراد خلاق در محيطهاى حمايتى قرار گيرند تا بيشتر امكان ظهور يابند.

4. تأثير متغيّرهاى ساختارى بر نوآورى در سازمان

بر اساس يافته هاى پژوهشى، از نظر ساختارى، ساختارهاى مكانيكى اثرى مثبت بر

ص: 158

نوآورى دارند زيرا تخصص كارى آن ها پايين تر است، قوانين كمترى دارند و همچنين انعطاف پذيرى موجود در ساختار مكانيكى، قدرت انطباق و باروركردن را- كه پذيرش نوآورى ها را آسان تر مى كند- بيشتر مى كنند.

بايد دانست دسترسى آسان به منابع فراوان، عامل كليدى نوآورى است. فراوانى منابع، به مديران اين

ص: 159

توانايى را مى دهد كه بتوانند براى نوآورى هزينه كنند و شكست ها را بپذيرند.

ديگر اين كه ارتباط بين واحدها، با تسريع در كنش متقابل خطوط سازمانى، به شكستن سدهاى اجتماعى در برابر نوآورى مدد مى رساند. البته هيچ كدام از اين سه متغّير نمى تواند وجود داشته باشد مگر اينكه مديران ارشد به اين سه عامل متعهد باشند.

5. ويژگى هاى افراد خلاق در سازمان ها

اشاره

افراد خلاق سازمانى كسانى هستند كه توانايى ايجاد تعداد زيادى ايده، به طور سريع و دست كشيدن از يك قاعده و چارچوب ذهنى را دارند. همچنين توانايى در ايجاد و ارايه پيشنهادهاى جديد را در خود مى بينند و در نهايت، از ديگر همكاران

ص: 160

متفاوتند و پيچيدگى ها را به سادگى و يكنواختى ترجيح مى دهند و به چالش هاى جديد و مسائل پيچيده هم توجه دارند. ويژگى هاى اين افراد عبارتند از:

الف: خصوصيات ذهنى

: كنجكاوند و ايده هاى زيادى درباره يك مسئله دارند، ايده هاى آنان غير عادى مى نمايد، به جزئيات توجه دارند. به دقت و حساسيت نسبت به محيط، واكنش

ص: 161

نشان مى دهند، روحيه انتقادى و علاقه وافر به آزمايش كردن و تجربه و نگرش مثبت به نوآفرينى دارند.

ب: خصوصيات عاطفى:

از آرامش وآسودگى خيال برخوردارند، شوخ طبع اند، به سادگى و بى تكلّفى در نوع لباس و جنبه هاى گوناگون زندگى علاقه دارند، به آينده اميد و دلگرمى دارند و توانايى برقرارى ارتباط عميق و صميمانه با ديگران، احترام به خود و اعتماد به نفس همراه با شهامت، از ويژگى هاى ديگر اين افراد است.

ج: خصوصيات اجتماعى:
اشاره

اين افراد در قبول و رويارويى با مسائل پيش قدم اند. مسئوليت پذيرند و توانايى سازمان دادن به فعاليت هاى گوناگون را دارند، قدرت جلب حسّ اعتماد و اطمينان

ص: 162

ديگران را دارند.

6. ويژگى هاى سازمان خلاق

1. رقابت كامل و فشرده

در سازمانى خلاقيت صورت مى پذيرد كه رقابل كامل در آن حاكم باشد.

2. فرهنگ

از عوامل عمده بالندگى مديريت، برخوردارى از يك فرهنگ مطلوب است. در فرهنگى كه اتلاف وقت گناه محسوب

ص: 163

مى شود، در چنين بستر مناسبى جهت رقابت، خلاقيت يا سازمان هاى پويا بهتر شكل مى گيرد.

3. دسترسى به مديران

سازمان هاى خلّاق بر اين اعتقاد هستند كه دانش در سطح سازمان به وفور پراكنده شده است و مديران به راحتى مى توانند افكار و نظرات ديگران را مستقيم و بدون واسطه دريافت كنند.

4. احترام به افراد

ويژگى ديگر سازمان خلاق، احترام به افراد است. آن ها باور كردند كه مى توانند همگام با نيازهاى سازمان رشد كنند.

5. ارايه خدمات مردمى

هدف نهايى در اين سازمان ها، توجه به نيازمندى هاى جامعه و جلب

ص: 164

رضايت آحاد مردم است.

6. گردش شغلى

در سازمان هاى خلاق، افراد داراى يك تخصص ويژه نيستند و اين امكان را دارند كه براى قرار گرفتن در جايگاه مناسب، گردش شغلى داشته باشند.

7. استقبال مديران از عامل تغيير

در اين سازمان ها تمامى مديران، مسئله تغيير را به عنوان تنها عامل ثابت و گريزناپذير مى دانند و با

ص: 165

خشنودى آن را پذيرفته و در برابر آن مقاومت نمى كنند، بديهى است در چنين سازمانى، ضرورت ندارد كه مدير بخش زيادى از وقت خود را براى جلوگيرىِ برخورد با تغييرات اختصاص دهد، زيرا همه به اين باور رسيده اند كه تغيير، يك ارزش مثبت است.

7. نقش مديران در پرورش خلاقيت سازمانى

نقش مديران در مجموعه هايى كه خلاقيت و نوآورى از ضروريات و عامل اصلى رشد و بالندگى سازمانى است، بسيار مهم و حساس است؛ زيرا مديريت مى تواند توانايى و استعداد خلاقيت و نوآورى را در افراد ايجاد، ترويج و تشويق كند و يا رفتار و عملكرد آن ها مى تواند مانع اين امر حمايتى شود.

هنر مدير خلاق عبارت است

ص: 166

از استفاده از خلاقيت ديگران و يافتن ذهن هاى خلاق.

مدير خلاق بايد فضايى بيافريند كه خود بتواند خلاق باشد و افراد سازمان را هم نيز براى خلاقيت تحريك كند. اين فضا، فضايى است كه از كار روزمره به دور است و مدير به نحوى تفويضِ اختيار مى كند تا هر كسى خود، مشكل خود را حل كند.

ص: 167

براى اينكه افراد در سازمان ها به تفكر بپردازند، محيط مناسب لازم است و مدير اين كار را انجام مى دهد.

همچنين از شيوه هاى بسيار مهم، مشورت كردن با ديگران است. مديرى كه اهل مشورت است، از عقل و فكر بيشترى برخوردار است و آنان كه اهل آن نيستند، از اين امتياز بهره اى ندارند. مدير خلاق كسى است كه سازمانش را با خودكنترلى افراد اداره مى كند و نكته اساسى اين كه مديران مى توانند هر سه مؤلّفه خلاقيت(تخصص، مهارت هاى تفكر خلاق و انگيزش) را تحت تأثير قرار دهند. اما واقعيت آن است كه تأثيرگذارى بر دو مؤلّفه اوّل بسيار دشوارتر و

ص: 168

وقت گيرتر از انگيزش است.

انگيزش درونى را مى توان حتى با تغييرات جزيى در محيط سازمان به طور قابل ملاحظه اى افزايش داد. اين، بدان معنا نيست كه مديران بايد بهبود تخصصى و مهارت هاى تفكر خلاق را فراموش كنند. امّا زمانى كه اولويت بندى دو اقدام مطرح مى شود، آن ها بايد بدانند اقدامات مؤثر

ص: 169

بر انگيزش درونى، نتايج فورى تر را موجب خواهند شد.

البته به تدريج مديران خلّاق، فعالانه آموزش و توسعه دانش كاركنان خود را آن طور كه روز آمد باشد، تشويق مى كنند و امنيت شغلى در سطح عالى را براى كاركنان خود فراهم مى آورند تا ترس از اخراج به خاطر اشتباه را كاهش دهند و به افراد جرأت مى دهند كه تغييرپذير باشند. زمانى كه انديشه اى جديد تكامل مى يابد، پيشتازان تغيير فعالانه و با شور و شوق، انديشه را تعالى مى بخشند و آن را حمايت مى كنند، بر مشكلات چيره مى شوند و اطمينان مى دهندكه نوآورى به مرحله اجرا درخواهد آمد.

تأثير فرهنگ سازمانى بر نوآورى نيز به مديران كمك شايانى در ايجاد فرهنگى

ص: 170

نوآورى مى كند. سازمان هاى نوآور، تجربه كردن را تشويق مى كنند. آن ها هم به موفقيت ها و هم به شكست ها توجه دارند و از اشتباهات، تجربه كسب مى كنند. يك فرهنگ نوآور، داراى ويژگى هاى زير است:

1. شكيبايى در امور غير عملى

2. كنترل هاى بيرونى

3. بردبارى در مخاطرات و

ص: 171

مشكلات

4. شكيبايى در برخوردها

5. تأكيد بر نتايج تا بر وسايل

6. تأكيد بر نظام باز

در اين فرهنگ، دادن آزادى عمل و تفويض اختيار، از عوامل مهم افزايش انگيزش به شمار مى آيد. همچنين در اختيار قرار دادن منابع مهمى چون زمان و تخصيص منابع مالى نيز انگيزش را در افراد افزايش مى دهد.

ايجاد گروه هاى كارى و حمايت متقابل اعضاى گروه و نيز تركيب انديشه هاى متفاوت، مى تواند اشتياق افراد را به كار و دست يابى به هدف افزايش داده و در نتيجه تجربيات و مهارت هاى خلاق را ارتقا مى بخشد.

پاداش و تشويق، ارتقاى شغلى، اعتنا به اعتماد،

ص: 172

عدم ارزيابى هاى بى مورد و وقت گير و ايجاد فضاى كارآرام و بدون ترس و بيم، حمايت سازمانى، تقويت همكارى هاى متقابل و احساس هدف مشترك بين كاركنان و مديران و ايجاد جذابيت كارى براى كاركنان، همه از جمله عواملى است كه مديران با تأثير بر آن ها و نيز اثر گزارى بر روى دو مؤلفه ديگر يعنى تخصص و تفكر خلاق،

ص: 173

مى تواند به ارتقا و پيشرفت سازمان خود و در نتيجه ترقى جامعه كمك كنند.

بخش سوم تحقق نوآورى، در پرتو مديريت حجاج

اشاره

رهبر فرزانه انقلاب، همواره بر ابتكار و نوآورى در مراسم و مناسك حج تاكيد داشته اند، ايشان در ديدار با اعضاى شوراى بعثه حج مقام معظم رهبرى فرمودند:

برادرانى كه يك حج مفيد را طراحى مى كنند، ببينند اگر قرار شد ما در حج سال آينده باز هم نتوانيم برائت را به شكلى كه تا پارسال معمولمان بوده انجام دهيم، چه بايد بكنيم؟ ممكن است ديگر. ممكن است پيش بيايد. ممكن است خداى نكرده، العياذبالله، سال آينده عرفات را آب بگيرد و نتوانيم وقوف عرفات كنيم. چنين فرضى ممكن است. ممكن است پيش بيايد ديگر. به هر حال راهى دارد. علاجى دارد.

به حال اگر سال آينده نتوانستيم برائت را انجام دهيم، چه كار كنيم كه آن كار، بهترين باشد، براى اين كه حج(قِياماً لِلنَّاسِ) شود. حج، حج

ص: 174

نبوى و علوى شود. راجع به اين مساله بايد فكر كنيم. همه راه هاى نو و ناپيموده و ابتكارى و ممكن را فكر كنيد. با دقت برنامه ريزى كنيد و همه مقدماتش را از همين امروز فراهم نماييد. اگر نيابت كارى انجام گيرد، كتابى برود، نوشته اى برود، كسى برود اين كارها را انجام دهيد تا سال آينده حج ما به صورت بهترين حج انجام گيرد. (1) رهبر معظم انقلاب، براى ايجاد ابتكار و نوآورى در


1- رهبر معظم انقلاب، 10/ 3/ 1373.

ص: 175

برنامه هاى حج، به رهنمودهاى ارزنده اى نيز اشاره مى نمايند. ايشان مى فرمايد:

هم نگاه به سازمان و كيفيت كارهاى سازماندهى اى كه هست، هم نوعِ وظايف و كارهايى كه بايد انجام بگيرد. ان شاءالله روز به روز بايستى با نگاه نو و احساس مسئوليت، اين مجموعه حج را- هر دو بخش را- تعالى و تكامل بخشيد و بهتر از گذشته كرد. (1) در تحقق اين مهم، بايد گفت: امروز در سايه تدبير و درايت سرپرست حجاج ايرانى و بازوهاى فكرى و اجرايى ايشان در عرصه هاى مختلف حج، شاهد دگرگونى و تغييرات جدى بوده ايم و افق هاى جديدى نيز پيش رو داريم. معاونت هاى محترم بعثه مقام معظم رهبرى، در پرتو تدبير حضرت آيت الله رى شهرى، تحولات بنيادينى را در برنامه ريزى، سازماندهى


1- رهنمودهاى معظم انقلاب به دست اندركاران حج، 1/ 9/ 85.

ص: 176

و اجرا به وجود آورده اند.

بحمد لله انتظارى كه رهبر معظم انقلاب از حضرت آيت الله رى شهرى در حكم انتصاب ايشان در سال 370(ره) داشته اند، به حول و قوه الهى تا حدود زيادى محقق شده است. رهبر فرزانه انقلاب در طليعه انتصاب ايشان فرموده بودند:

انتظار مى رود كه حجاج محترم، با راهنمايى و ارشاد جناب عالى فرصت يابند به بركت مناسك و شعائر حج، دل هاى خود را در زلال ذكر خدا

ص: 177

تزكيه و تطهير كرده، در كنار آن، با مشاهده شكوه جماعت مسلمين كه از اقطار ميهن بزرگ اسلامى به طواف كعبه آمده اند، فكر و ذهن خود را به عظمت اسلام و مسلمين متوجه سازند و قدرتى را كه خداوند در يد واحده امت اسلامى به وديعه نهاده، به چشم ببينند. (1) امروز در جاى جاى مناسك حج، حضور گسترده مسلمانان ديگر كشورها، با تدبير و درايت كاروانسالار حجاج ايرانى مشهود است؛ چه در دعاى پرفيض كميل يا نشست علمى و تخصصى با مذاهب گوناگون در بعثه مقام معظم رهبرى، يا حضور در مراسم برائت از مشركين و ساير موارد؛ اگر از حق نگذريم، بسيارى از حاجيان، گرچه نمى توانند در مراسم و مجالس مختلف بعثه، به دليل ملاحظاتى حضور فيزيكى داشته


1- حكم انتصاب آيت الله رى شهرى، 6/ 2/ 1370.

ص: 178

باشند، امّا حقيقت آن است كه ميزان همدلى و هم نوايى آنان بسيار بالاست؛ همان گونه كه در نوآورى سازمانى گفته شد، نقش مدير در ايجاد تحرّك، پويايى، بالندگى و ايجاد تغييرات، بيش از هر چيز مشهور است.

خوشبختانه اين امر، در سازماندهى و ارتقاى كيفى برنامه ها و اجراى مطلوب حج

ص: 179

ابراهيمى، هماهنگونه كه رهبر فرزانه انقلاب مديريت حجاج ايرانى را كارگزارى(امين) شجاع و كارآمد دانسته بودند، محقق گرديده است؛ هر چند اگر موانع خارجى و توطئه هاى تفرقه افكنانه دشمنان و در رأس آنان آمريكاى جهانخوار نبود، مى توانستيم شاهد توفيق بيشتر كاروانيان حج ابراهيمى باشيم.

در هر حال در سال هاى اخير، شاهد تحولات جدّى در برنامه هاى پژوهشى، آموزشى، فرهنگى در بدنه حج بوده ايم كه براى نمونه، به مواردى از آن و با تأكيد بر معاونت آموزش و پژوهش بعثه، به قدر وسع و اطلاع اشاره خواهد شد.

الف: تحول در مديريت علمى و آموزشى

1. به كارگيرى راهبردهاى نوين آموزشى

ص: 180

در اين راستا، با طبقه بندى زائران و نيازشناسى آنان، آمادگى هاى لازم براى پذيرش مطالب فراهم آمده و با استفاده از وسايل كمك آموزشى و صوتى- تصويرى، از شيوه هاى جديد تدريس بهره بردارى شده است، اهتمام هم برآن بوده كه جلسات آموزشى، براى

ص: 181

پرهيز از خستگى، به صورت مختصر و مفيد ارايه گردد.

در اين راستا، بخشى از آموزش ها نيز با معرفى و در اختيار نهادن كتاب ها و نوارها و سى دى هاى مرتبط ادامه يافته است.

2. تبيين فلسفه، اسرار و معارف حج

در اين راستا نيز با اشاره به فلسفه اسرار و مناسك حج، به تصحيح گرايش زائران پرداخت شده و بحمدلله دورنمايى از حج ابراهيمى ترسيم شده است.

3. معرفى اماكن مقدس در مكه و مدينه

اين مهم، به اين وسيله انتشار كتاب هاى در خور و استفاده از نويسندگان توانا انجام و به معرفى اجمالى شبه جزيره و اماكن مقدسه آن اقدام شد و زائران، به طور اجمالى از آثار و اماكن مدينه منورّه و مكه مكرمه،

ص: 182

با استفاده از آثار مكتوب و آموزش هاى روحانيون كاروان ها، آشنايى لازم را كسب كردند.

4. آموزش احكام و مناسك حج

در اين رابطه، تشكيل جلسات قبل از سفر و حين سفر بسيار مؤثر بوده و احكام تقليد، خمس، مناسك حج و ساير احكام ضرورى، آموزش داده شد. همچنين جلسات متعدد

ص: 183

پرسش و پاسخ برگزار و بعضاً آموزش هاى عملى احكام نيز در نظرگرفته شد. ناگفته نماند كه در همين جهت، احكام بانوان و احكام نوجوانان براى عمره هاى دانش آموزشى نيز دور از نظر نمانده است.

5. توجيه مسائل اخلاقى و تربيتى

كوشش شده تا اخلاق اجتماعى، اخلاق سفر و بايد و نبايدهاى اخلاقى، همچنين وظايف همسفران نسبت به هم تبيين شده و از طريق سخنرانى ها و مكتوبات، به اخلاق و سيره عملى معصومان(ع) جهت الگوسازى پرداخته شده است.

ب: مديريت سياسى- انقلابى

اشاره

در اين محور نيز موارد متعددى در دستوركار قرار گرفته كه از جمله آن ها عبارتند از:

ص: 184

1. آشنايى وتبيين روابط بين ايران و عربستان

و بايد و نبايدها و خط قرمزها و حساسيت هاى سياسى كشور عربستان، در طى آموزش هاى ويژه به مسافران ديار وحى.

2. توجه به ابعاد سياسى، اجتماعى و عبادى حج

در اين راستا، به ترويج آراء و ديدگاه هاى نورانى حضرت امام/ و رهبر فرزانه انقلاب در ارتباط با

ص: 185

چگونگى به جاآوردن حج ابراهيمى و تكيه بر جنبه سياسى آن با نماد برائت از مشركين در دستوركار قرار گرفت. همچنين به جهت تقويت جايگاه تشيّع، اهتمام ويژه اى بر توجيه زائران براى شركت فعال در نمازهاى جماعت شده است.

3. التزام عملى كاروان ها به سياست هاى بعثه

از آنجا كه حجاج ايرانى در حقيقت مجموعه اى واحد مى باشند، بنابراين بايد از سياست ها و ضوابط واحد حاكم بر كاروان ها تبعيت كنند.

بعثه مقام معظم رهبرى، نقش تعيين كننده اى در اين راستا داشته و با برپايى جلسات و نشست هاى ويژه، زائران را ارشاد و با تشكيل دعاهاى جمعى مانند كميل و ندبه، به اين وفاق و همدلى و وحدت

ص: 186

رويه افزوده است.

4. آشنايى و معرفى اجمالى مذاهب با تأكيد بر مشتركات

شايسته است حجاج ايرانى كه بسيارى از آن ها در كنار اهل سنت زندگى نمى كنند و از حساسيت هاى ويژه آنان مطلع نيستند، كاملًا توجيه شوند و با معرفى كوتاه مذاهب و آگاهى از حساسيت هاى آنان، از هر گونه تنش زايى كه خواست استكبار جهانى است،

ص: 187

پيشگيرى شود.

در اين راستا نيز بعثه مقام معظم رهبرى با تهيه كتاب ها، بروشورها و آموزش هاى حضورى، رسالت خود رابه انجام رسانده است.

5. دشمن شناسى

بى شك، آشنايى حجاج با توطئه و برنامه هاى تفرقه انگيز دشمنان، در ايجاد شكاف بين صفوف متحد مسلمانان و ايجاد رويارويى تسنن وتشيع، عامل مؤثرى در خنثى سازى و مهار اين توطئه هاست.

البته نمى توان از تلاش مهره هاى اجانب، در جدايى مناسك حج از بُعد سياسى آن غافل ماند. از اين رو تلاش گسترده اى براى جذب روحانيون انقلابى، براى مديريت فرهنگى و معنوى كاروان ها صورت گرفته است.

ص: 188

ج: مديريت معنوى و مذهبى

در اين جهت نيز سال، به سال شاهد شكوفايى و نوآورى هاى قابل توجهى بوده ايم. انتخاب روحانيون فاضل، افزودن يك معين به روحانيون كاروان براى پاسخگويى بيشتر به زائران و در سال هاى اخير هم در نظر گرفتن معينه براى كاروان ها براى ايجاد ارتباط و تعامل جدّى تر با بانوان

ص: 189

زائر، از اقدامات بسيار ارزشمند بعثه مقام معظم رهبرى بوده است.

افزون بر در نظر گرفتن اين عوامل، آموزش هاى ويژه روحانيون معين و معينه، در دستوركار قرار گرفته و به صورت مستمر و با آموزش هاى كلاسيك و حتى غير حضورى تلاش شده است تا تجهيز كامل علمى- مذهبى انجام شود. به نحوى كه امروزه سطح آگاهى و دانش علمى- مذهبى، سياسى وانقلابى مديران معنوى و آموزشى كاروان ها، به هيچ وجه با سال هاى قبل قابل برابرى نيست و انتظار مى رود روز به روز و سال به سال، بر كيفيت كار هم افزوده شود.

شايد بتوان گفت اينك در پرتو اين آموزش ها، حجاج در

ص: 190

ارتباط با انجام مناسك حج، با كمترين مشكل مواجه اند. افزون بر اينكه با تعدّد متولّيان مذهبىِ كاروان ها ارتباط نزديك تر و صميمانه ترى بين كاروانيان و مديران معنوى برقرار شده است.

نكته حائز اهميت اين است كه به جز مسائل آموزشى، به توانايى جسمانى و رفتارى روحانيان، معين ومعينه

ص: 191

كاروان ها هم توجه شده است تا از نظر همراهى با حجاج در موارد خاص و قدرت بيان و انتقال مفاهيم دينى، مشكل چندانى پيش نيايد.

در كنار مسائل جسمانى به مردم دارى و حسن معاشرت روحانى و معين كاروان توجه شده تا با برخوردى پدرانه، تكريم حجاج، برقرارى ارتباط دو سويه، برخورد متواضعانه و همراه با سعه صدر، روحيه نشاط و اميدآفرينى را در ميان زائران افزاش دهند. البته رعايت شئون و حفظ قداست رهبر معنوى نيز هيچگاه دور از نظر نبوده است.

د: مديريت فرهنگى

اشاره

در اين ارتباط، برنامه ريزى هاى فشرده اى براى بهره گيرى از اوقات زائران به عمل آمده و در

ص: 192

ابعاد گوناگون، متوليان فرهنگى به وظايف و مأموريت هاى خود جامه عمل مى پوشانند. عمده محورهاى فعاليت آن ها عبارت است از:

1. مسئوليت پذيرى و همراهى با زائران

در اين راستا به ايجاد آرامش بخشى به زائران توجه شده و با تمهيداتى كه انديشيده شده متوليان فرهنگى و مذهبى، در كنار

ص: 193

زائران، به ويژه افراد ناتوان مى باشند. متوليان فرهنگى در اين رهگذر، به صورت مستقيم يا غير مستقيم، بر اعمال آنان نظارت دارند و همواره با كمال سعه صدر، به پرسش هاى آنان پاسخ مى دهند و سعى در هدايت بخشى زائران دارند.

2. سازماندهى و برقرارى نظم و انضباط

گروه بندى زائران، تشكيل كميته ها و رابطان و متصدّيان فرهنگى، توجيه زائران نسبت به اماكن مقدسه، شناسايى افراد شايسته و مورد اعتماد كاروان ها، از مهم ترين مسئوليت هاى متوليان فرهنگى است.

آنان مى كوشند تا با مديريت زمان و استفاده بهينه از اوقات، زائران را از اضطراب هاى نابجا در از

ص: 194

دست ندادن فرصت ها يارى دهند و با رعايت نظم و انضباط در كوتاه ترين زمان، با كيفيت ترين عمل را به انجام برسانند.

3. ايجاد روحيه وحدت و همدلى

پرورش روح جمعى و ايجاد همبستگى در ايام حج بسيار ضرورى مى باشد. بى شك در پرتو همكارى و هميارى، بسيارى از كارها آسان تر و

ص: 195

سريع تر انجام مى گيرد. بايد كوشيد تا از موارد اختلاف برانگيز و تنش زا جلوگرى كرد.

هرگونه بى نظمى در كاروان، ضررهاى اجتماعى فراوانى به همراه دارد و زيان ناشى از اين بى انضباطى، متوجه همه كاروان خواهد بود. از اين رو، برنامه ريزى به هنگام و انجام كارها در وقت خود و پاى بندى به زمان بندى در اجراى برنامه ها، بسيار مؤثر مى باشد.

4. بهره گيرى درست از اوقات فراغت زائران

پر كردن وقت آزاد زائران، از مهم ترين دغدغه هاى متولّيان فرهنگى است. اين كار مى تواند با قرائت قرآن، ختم صلوات، برگزارى مراسم دعا و نيايش، زيارت دوره و بازديد از اماكن خاص و همچنين همراهى و نظارت

ص: 196

بر زائرينى كه آشنايى چندانى براى خريد ندارند، صورت گيرد.

5. خلاقيت و نوآورى در كارها

هرگونه نوآورى، جذابيت ويژه اى به كاروان مى بخشد. اصولًا برنامه اى كه متناسب با روحيات جوانان وحرمت كهنسالان باشد، مشاركت و همراهى آنان را به همراه دارد.

در اين رابطه مى توان از

ص: 197

افراد ويژه كاروان سود جست. همچنين از ابتكارات كاروان هاى ديگر بهره گرفت. بيان خاطرات شيرين همسفران، توصيه به نوشتن خاطرات، برپايى جلسات پرسش و پاسخ هاى ويژه اعمال و مناسك حج و يا گفت وشنودهايى كه زائران داشته اند و ابهاماتى براى آنان به وجود آورده است نيز مى تواند جذابيّت بخش باشد.

نوآورى ها حتى مى تواند در قالب شكل لباس ها، تابلوها و مانند آن به وجود آيد. به هر شكل در اين مسير مى توان از هرگونه پيشنهاد و ابداع جديد زائران بهره گرفت و حتى مى توان از طريق نشريه زائر، به آموزش خلاقيت و نوآفرينى زائران پرداخت. اين امر مى تواند

ص: 198

حتى به شكل برگزارى مسابقات رخ نمايد و با روش ها و شيوه هاى مختلف اعمال شود.

شايان ذكر است كه همواره آسان گيرى در اجراى احكام، به نشاط و شادابى زائران كمك مى كند. هيچگاه نبايد اين توصيه مهم حضرت امام/ را دور از نظر داشت كه فرمودند:

روحانيون عزيز در عين حالى كه مسائل را به طور واضح و دقيق بيان مى كنند ولى از

ص: 199

مشكل تراشى و حالت هاى وسواس گونه اى كه زائران را به شك و ترديد و احتياطهاى بى مورد قرار مى دهد، خوددارى كنند؛ چرا كه وسواس در برنامه و مراسم عبادت ها و ادعيه ها، موجب كسالت و بى توجهى در واجبات مى شود. (1) بى شك در چنين فضايى كه با التهاب و اضطراب همراه است و اصل درستى و صحت اعمال مورد ترديد قرار گرفته است، به هيچ وجه نمى توان انتظار خلاقيت، نوآورى و حركت رو به جلو داشت.

6. فعاليت هاى پژوهشى و آموزشى در حج

گزارش نماينده ولى فقيه در حج، در راستاى تحقق منوّيات رهبرى و عملياتى كردن رهنمودهاى رهبرى در تقويت نيروهاى انسانى، آموزشى و پژوهشى، شنيدنى و قابل تأمل است:


1- از پيام برائت امام به زائران بيت الله الحرام 6/ 5/ 66؛ صحيفه نور، ج 20، ص 124.

ص: 200

در سال هاى اخير، بسيارى از مديران حج كه از ميان افراد با تجربه، فرهنگى و استادان برگزيده شده اند، در آموزش زائران و گزينش روحانيان كاروان ها، تحولات جدّى پديد آورده اند(رى شهرى 16/ 9/ 84)

حضرت آيت الله رى شهرى در زمينه پژوهشى نيز يادآور شدند:

همچنين در زمينه فعاليت پژوهشى در خصوص حج، توليد پانصد اثر و انتشار كتاب و جزوات

ص: 201

به زبان هاى مختلف، از ايجاد پايگاه اينترنتى حج به عنوان تحولى مهم در بخش اطلاع رسانى ياد كرد.(رى شهرى 16/ 9/ 84)

اين سوگيرى ها، بر اساس توصيه مقام معظم رهبرى در مراحل گوناگون صورت گرفت. معظم له همواره به بخش آموزش و پژوهش حج اهتمام ويژه اى داشته اند و فرمودند:

آنچه در حج بايد مورد توجه باشد اين كه حج، به معناى حقيقى نزديك بشود. البته اين يك لوازمى نياز دارد. يكى از لوازمش همين «آمادگى قبلى» است آدمى را بدون آمادگى قبلى ببرند حج رها كنند، يقيناً استفاده صحيحى نخواهد كرد. بنابراين بايد از قبل او را آماده كنند. اين، يك وظيفه است.

يكى از كارهاى سازمان حج و بعثه مربوط به اين كار بايد اين باشد: مردمى را كه مى خواهند مسافر حج شوند، از پيش در اين ها ظرفيت و آمادگى به وجود بياورند. البته حالا هم هست. اما اين بايد بيشتر شود. با تهيه كتاب، با برنامه ريزى هاى گوناگون، با آموزش و بيان مسائلى كه احتياج دارند بدانند- چه مسائل فقهى، چه مسائل اجتماعى و سياسى و اخلاقى و معنوى و عبادى وعرفانى- بنابراين يكى از

ص: 202

كارها ايجاد آمادگى در مسافر حج است.(1/ 9/ 85 رهبرى)

در زمينه توليد پژوهش و دستمايه فرهنگى حجاج نيز همواره مشوّق بوده و در رهنمودهاى حكيمانه اى گوشزد نموده اند. براى تحقّق منويات رهبرى، توليد آثار فرهنگى و هنرى گسترده تر، پشتوانه خوبى براى شكوفايى بُعد فرهنگى حج به شمار مى آيد.

ص: 203

به نظر مى رسد بهتر است روحانيون حج در چهار زمينه، يعنى شناخت قرآن و عترت 7، تعليم مناسك حج، آموزش و تبيين راز و رمزها و اسرار حج و تعليم معارف الهى يا تأكيد بر عقايد و اخلاق، با زائران كاركنند و مديران كاروان ها از ماه ها قبل از سفر، به روحانيون براى انجام اين تعامل علمى يارى دهند.

بايد براى تأمين محتواى هر يك از اين چهار زمينه تحقيق شود و كتاب هاى مناسبى تأليف گردد در كنار آن، بازخورد آموزش ها توسط محققان دريافت و تجزيه و تحليل شود و روند آموزش ها اصلاح گردد.

همچنين مديران كاروان ها و روحانيون بهتر است از توانمندى علمى زائرانِ

ص: 204

برجسته بهره گيرند و از مشاركت آنان در آموزش هاى فوق استفاده كنند. جلب مشاركت نخبگان كاروان ها، بسيار كارساز است.

رؤساى سازمان حج نيز با اعتقاد به اين رويه پسنديده، هماهنگى لازم با بخش آموزش و تحقيقات سازمان حج و بعثه مقام معظم رهبرى را داشته اند، به

ص: 205

طورى كه آقاى زرهانى، رئيس سابق سازمان حج مى گويد:

براى تقويت كاروان، به منزله خشت بناى ساختمان حج و زيارت، بايد در كاركرد فرهنگى و اجرايى آن تجديدنظر كرد و كاستى هاى آن را برطرف ساخت و به اختيارات و قدرت تصميم گيرى آن افزود.

ارتقاى جايگاه و تقويت بخش آموزش به لحاظ امكانات و بودجه، انتخاب متون و اساتيد مناسب و افزايش كلاس هاى توجيهى، رونق زيادى در امر آموزش بخشيده است(زرهانى، رئيس سابق سازمان حج، ميقات ش 44 تابستان 82)

از سوى ديگر خاكسار قهرودى، رئيس جديد سازمان حج هم مى گويد:

جوهره و ماهيت كار سازمان حج و زيارت، كار فرهنگى است و محصول كار نيز اثر فرهنگى و معنوى بر جاى مى گذارد. از اين جهت همه عناصر اجرايى بايد با توجه عميق به اين مفهوم، خود را تجهيز و آماده كنند. اگر عناصر اجرايى هم با شاخص هاى فرهنگى انتخاب شوند، در جريان فعاليت اجرايى شان بر امور فرهنگى نيز احساس مسئوليت خواهند كرد. فضاى اداره

ص: 206

كاروان بايد فرهنگى باشد و زمانى اين اتفاق مى افتد كه عناصر اجرايى، فلسفه حضور زائر را درك كرده باشد و بدانند چه فرآيندى در اين موسم بايد طى شود.

در پرتو چنين تدابير و هماهنگى است كه انتظار مقام معظم رهبرى جامه عمل مى پوشد. رهبر معظم انقلاب، سيره رفتارى روحانيون و مسئولان را مؤثر مى دانند و

ص: 207

مى فرمايد:

به نظر من روحانيون محترم مى توانند خيلى نقش ايفا كنند؛ هم با زبان، هم با عمل و رفتار و برخورد با مخاطبان و همچنين مسئولين محترم دست اندركار حج.(23/ 7/ 86 رهبرى)

حج از اين جهت استثنايى و بى همتاست كه در آن، هم دل ها و جان ها صيقل مى يابد و يكايك حاجيان به قدر همّت و ظرفيت خود از اين باران رحمت، برخوردار مى شوند و هم شخصيت كلان امت اسلامى- كه از ملت ها، نژادها، اقليم ها و فرهنگ ها تشكيل شده است- مى تواند در آن به انسجام و شجاعت و بيدارى وخودآگاهى بيشتر نايل آمد و اين، نياز بزرگ امروز دنياى اسلام است.(8/ 11/ 82 رهبرى، پيام به حجاج بيت الله الحرام)

البته دركنار همه فعاليت هاى فرهنگى، در حوزه سياستگذارى، حوزه زائران و حوزه اجرا، هيچ گاه نمى توان از آسيب هاى فرهنگى و بايد و نبايدهايى كه ولايت امر مسلمين گوشزد مى نمايد و هر سال در پيام حج و يا نشست صميمى با دست اندركاران حج

ص: 208

يادآور مى شوند، غافل ماند و مى توان آن را به عنوان منشور فرهنگى، براى بهبود وضعيت فرهنگى كاروان ها مورد توجه قرار داد. هر چند هم اكنون نيز بسيارى از منويات معظم له، به منصه ظهور رسيده اما هنوز تا رسيدن به ايده آل ها فاصله داريم.

اميد مى رود در سايه تدبير

ص: 209

سرپرست حجاج و معاونت ها و عوامل توانمند بعثه مقام معظم رهبرى، تمام انتظارات رهبرى جامه عمل بپوشد.

7. برنامه هاى مورد نياز و آسيب هاى فرهنگى از منظر ولى امر مسلمين

در راستاى لزوم شناسايى آسيب ها و آفت هايى كه موجب ايجاد اخلال در بهره گيرى از معنويت سفر الهى مى شود، رهبر معظم انقلاب فرمودند:

يكى از اين آفت ها، سرگرمى زائران به زرق و برق هاى مادى و منحرف شدن از جاذبه عظيم معنوى خانه خدا و اماكن شريف و متبرك مكه و مدينه است كه دست اندركاران حج بايد براى علاج اين آفت و حفظ سادگى سفر حج برنامه ريزى بلندمدت و تلاش جدى انجام دهند.(16/ 9/ 84 رهبرى)

رهبر معظم انقلاب در جهت ضرورت استفاده از فرصت حج براى فعاليت هاى فرهنگى تصريح كردند:

ص: 210

بايد با ابتكارات جديد، زمينه تبليغ و آگاهى در ميان حجاج بيت الله الحرام گسترش يابد.(26/ 10/ 85 رهبرى)

رهبر فرزانه انقلاب، فعاليت هاى فرهنگى را منشاء تحول فكرى توصيف كرده و بر بهره گيرى از شيوه هاى نوين تبليغاتى، براى رشد و تعالى فكرى زائران خانه خدا تأكيد كردند.(26/ 10/ 85

ص: 211

رهبرى)

رهبر معظم انقلاب در توصيه اى ديگر به دست اندركاران حج فرمودند:

استمرار برنامه هاى فرهنگى همراه با استفاده از همه امكانات حج را به فرصتى مغتنم و بى بديل براى معرفى ارزش هاى اسلام و انقلاب تبديل مى كند.(25/ 10/ 86 رهبرى)

ايشان ظرفيت بالاى موسم حج را براى كارهاى معنوى و فرهنگى يادآور شده و تأكيد كردند:

ارتباط گسترده تر با نخبگان حوزه، استفاده از هيأت هاى علمى و نويسندگان توانا، برنامه ريزى مستمر براى افق بلندمدت، ايجاد رشته اى مستقل در اين زمينه و در نظر گرفتن ظرافت و ذائقه مخاطب، اين ظرفيت را شكوفا مى كند.(25/ 10/ 86 رهبرى)

از غفلت هاى احتمالى در حج، اين است كه كسانى به جاى شركت در نمازهاى جماعت، به جاى طواف مستحبّى، به جاى حضور در فضاى معطّر مسجدالحرام يا مسجدالنبى به

ص: 212

سراغ زرق و برق هاى بى ارزش و پوچ و بازارها و مغازه ها بروند، براى اينكه جيب دولت هاى بيگانه لاابالى نسبت به منافع مسلمين را پر كنند. جيب كارگر و سرمايه دار آن ها را با پول ايرانى و با ثروت ملى شان پر كنند. به جاى شركت در نماز جماعت، به بازارگردى و دكان گردى بروند و اجناس را تماشا كنند!

ص: 213

انسان متأسف مى شود وقتى بشنود هنگامى كه جمعيت باشكوه در مسجدالحرام يا مسجدالنبى مشغول اقامه نماز جماعتند يا به اقامه جماعت مى شتابند، تعداد محدودى حاجى ايرانى مرد يا زن سراغ بازارها بروند، كيسه ها را زير بغل بگيرند و اجناسى را كه در شهر خودشان گاهى ارزان تر و بهتر از آن جا مى توانند پيدا كنند بگيرند و بيايند. ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ اين بهتر و مفيدتر و مهم تر است كه انسان به نماز، به عبادت، به ذكر، به توجه و به حضور در جماعات بپردازد؛ اين ها دستاورد واقعى حج است، سوغات اين هاست، سوغات معنويت است كه شما در خودتان ذخيره مى كنيد و مى آوريد.

اخلاق و روحياتى است كه با خودتان مى آوريد. ما ديده ايم كسانى راكه وقتى از حج برمى گردند، چهره و رفتار و كلام و ظاهر و باطن آن ها انسان را موعظه مى كند و تحت تأثير قرار مى دهد. اين خوب است، اين سوغات واقعى است.(30/ 9/ 83 رهبرى)

رهبر معظم انقلاب، پذيرش فرهنگ بيگانه را ناپسند مى شمارد و پى آمدهاى آن را با زيركى و تيزبينى چنين برمى شمارند:

ص: 214

وقتى يك ملتى، فرهنگ يك ملت ديگر را قبول كرد همين مى شود، مى شود جزوى از آن ملت، منتها بچه ناتنى مثل جماعت درجه پست تر، هم بر طبق ميل آن ها رفتار مى كند، هم مثل خود آن ملت از طرف آن ملت، تحويل گرفته نمى شود! اشتباهِ اين كسانى كه سعى كردند رفتار فرنگى ها را در همه امورشان تقليد كنند، اينجا بود، نفهميدند كه با تقليد رفتار يك قوم و يك ملت و يك فرهنگ مثل آن ها و جزو آن ها نمى شوند بلكه تابع آن ها و درجه دو آن ها مى شوند. استكبار نسبت به

ص: 215

دنياى اسلام، هميشه اين را خواسته است.(1/ 9/ 85 رهبرى)

حضرت آيت الله خامنه اى مدّظلّه العالى، از همه شيعيان مى خواهند تا در موسم حج، با پاى بندى به نماز اوّل وقت، حرمت تشيعّ را بيش از پيش حفظ نمايند، از اين رو مى فرمايد:

زائران ايرانى بايد با حضور برادرانه خود در مجموعه هاى مسلمانان و همچنين نماز اوّل وقت، عملًا پاى بندى ملت ايران را به ارزش هاى دينى نشان دهند.(6/ 2/ 86 رهبرى)

البته معظم له برنامه ريزى هاى فرهنگى را براى پر كردن وقت حجاج لازم و ضرورى شمرده و توصيه مى نمايند:

مى توان با برنامه ريزى صحيح، ختم قرآن در حج را احيا كرد و علاوه بر برگزارى مراسم بسيار مهم و ارزشمند دعاى كميل، قرآن را محور فعاليت ها و اقدامات فرهنگى- سياسى قرار داد و فضاى حج را فضايى كاملًا قرآنى و معنوى

ص: 216

ساخت.(5/ 12/ 86 رهبرى)

ايشان در سخنى ديگر مى فرمايد:

برنامه ريزى و مديريت كاملًا دقيق براى حج، آن را به بهترين فرصت براى تعليم وتبيين و ترويج معارف عالى اسلام و تقويت معنويت زائران تبديل مى كند.(14/ 11/ 83 رهبرى)

و براى پرهيز از دنيا گرايى و گرايش به روح حقيقى حج، توصيه ديگرى به حجاج مى نمايند:

چه غافلند كسانى كه مراسم حج و ايام حج و

ص: 217

مناسك حج را به وسيله پرداختن به امور دنيايى كمرنگ مى كنند. حج را بايد با توجه، با حضور و با آداب به جا آورد. غير از مناسك حج و اعمالى كه تشكيل دهنده صورت حج است، ادبى هم وجود دارد كه روح حج است. بعضى اين صورت را به جا مى آورند اما از روح و حقيقت آن غافل مى مانند. ادب حج، خضوع و ذكر و توجه است. ادب حج، احساس حضور در مقابل پروردگار در همه آنات است. ادب حج، پناه بردن به ساحل امن الهى است كه براى مؤمنين و متمسّكين به ذيل توسل به ذات مقدس پروردگار، آن را فراهم كرده است. بايد اين بهشت را شناخت و وارد آن شد. حج را اين طور بايد فهميد. ادب حج، مسالمت و مداراست. خشونت با مؤمنين، دعواكردن با برادران و فسوق و جدال در حج ممنوع است. ادب حج، فرو رفتن در حقيقت معناى حج و بهره بردارى كردن و توشه گرفتن از آن براى همه دوران زندگى است. ادب حج، برادرى و ايجاد محبت و وحدت است. فرصت ايجاد وحدت بين ملت هاى اسلامى و شعوب اسلامى، فقط درحج فراهم مى شود.

اين همه انسان از اقصا نقاط عالم، همه به عشق كعبه، به عشق مرقد پيغمبر، به عشق ذكر الهى، به عشق طواف و سعى، خود را به آن جا رسانده اند. اين فرصتِ برادرى مغتنم است.

ص: 218

(30/ 9/ 86 رهبرى)

براى اينكه از زرق و برق دنيا و مقاصد پست دنيوى به دور بمانيم، معظم له معتقدند كه بايد نيت ها و افق ديدها تصحيح شود:

نيت ها در كار حج و كارگزارى حج بايد خيلى فراتر از مقاصد معمولى و كوچكى باشد كه ما انسان ها دچار آن ها هستيم. علت هم اين است كه افق در امر حج، بسيار بالاست.(1/ 9/ 85 رهبرى)

ص: 219

رهبر فرزانه در راستاى تحقق همين محور، در سخنى ديگر مى فرمايد:

حج و فضاى آن را از انگيزه هاى دنيايى و مادى تا آن جايى كه ممكن است، تخليه كنند. حج جايى است كه بايد هر چه ممكن است، انسان از انگيزه هاى دنيوى و مادى جدا و دور شود. البته ما نمى خواهيم سفارش كنيم كه به حجاج آنجا گرسنگى بدهيد يا جاى بد بدهيد، نه پذيرايى از حجاج و مسكن و غذا و تأمين آسايش جسمانى شان كه بتوانند به مسائل معنوى بپردازند. خود اين يكى از كارهاى مهم است، اين را ما نفى نمى كنيم؛ اما اين انگيزه هاى مادى را تا آنجايى كه ممكن است بايد از دل ها خارج كرد. اين انگيزه بازارگردى و سوغات خرى و اين ها را بايد كم كرد. نگاه به حج به صورت يك سفر گردشى يا خداى نكرده يا يك اهداف ديگر، كه ديگر آن ها قابل ذكر نيست ولى اين نفس و هواى انسان، انسان را به خيلى جاها مى كشاند، بايد اين ها را مراقبت و جلوگيرى كرد. اين انگيزه هاى مادى بايد در حج چه در حاجى چه در همراه، چه در كارگزار دور شود، اين هم يك نقطه است كه اگر بخواهيم از آن ظرفيت عظيم استفاده كنيم، يكى از شرايطش اين است.(1/ 89/ 85 رهبرى)

ص: 220

رهبر انقلاب معتقدند اگر فلسفه حج به خوبى دريافت و اعمال آن به درستى انجام شود، پر از سازندگى و تزكيه خواهد بود، بنابراين يادآور مى شوند:

سازندگى حج مهم است، هم سازندگى شخصى و اخلاقى و معنوى كه روحانيون محترم و علماى محترم در داخل كاروان ها مى توانند خيلى نقش ايفا كنند و هم سازندگى ملى، يعنى خُلقيّات يك ملت ملتئم، پخته، سنجيده، خردمند

ص: 221

را در دوره حج، زمينه اش را براى حاجى فراهم كند.(23/ 8/ 86 رهبرى)

و چيزهاى ديگرى كه حالا در خلال اين، در كنار اين، پيش مى آيد. اين كه من هرسال اين را تأكيد مى كنم به دست اندركاران حج وتوصيه مى كنم به برادران و خواهران حاجى براى اين است. يك هوس كم اهميت و حقير، كلّ آن فضاى معنوى را ممكن است تحت تأثير قرار دهد ما كه مردم را دعوت به زهد اباذرى كه نكرديم، ماها كه كوچكتر از آن هستيم كه فكر آن جور زهدى را بكنيم، ما دعوت مى كنيم خودمان را و مردم را به زياده روى نكردن در اين امور، ما زياده روى مى كنيم در مصرف كردن، در دل سپردن، در اهميت دادن، در دنبال كردن اين زياده روى ها ضرر مى زند به فضاى معنوى.(23/ 8/ 86 رهبرى)

معظم له در سخنى ديگر مى گويند:

فريضه حج آنگاه كه با معرفت و هوشيارانه به جاى آورده شود، به مسلمانان حج گزار و به امت بزرگ اسلامى فيض مى بخشد، حاجى را به صفا و پاكى و معنويت سوق مى دهد و امت را به اتحاد و عزت و اقتدار نزديك مى كند. 29/ 10/ 83 رهبرى)

ص: 222

ايشان در ادامه مى فرمايد:

گام اوّل براى حاجيان، خودسازى است. احرام و طواف و نماز، مشعر و عرفات و منى، قربانى و رَمْى و حَلْق و همه و همه، مظاهر خشوع و فروتنى انسان در برابر خداوند و جايگاه ذكر و تضرّع و تقرّب به او است. اين مناسك پر معنى را نبايد از سرغفلت گذرانيد. مسافر ديار حج در همه اين مراسم بايد خود را در محضر حق متعال بداند، خود را در انبوه متراكم حج با محبوب تنها ببيند، با او راز و نياز كند، از او بخواهد به او دل ببندد،

ص: 223

شيطان و هوا را از دل خوش براند و زنگار حرص و حسد و جُبن و شهوت را از خويشتن بزدايد. خدا را بر هدايت و نعمتش سپاس گويد، دل را بر مجاهدت در راه خدا رام كند، مهربانى به مؤمنان و بيزارى از معاندان و حق ستيزان را در دل بپروراند، عزم خويش را بر اصلاح خود و اصلاح دنيا پيرامون خود استوار سازد و با خداى خود بر آبادى دنيا و آخرت پيمان بندد.(29/ 10/ 83 رهبرى)

اگر يك جوانى، يك مردى يا زنى در دوره حج، انس با قرآن را ياد بگيرد، تأمل و تدّبر در عبادات دعاها و مناجات با پروردگار را ياد بگيرد، اين مى شود سرمايه اى براى او در طول زندگى، حاجى اگر خود را مقيّد كند كه در مدينه منوره يك ختم قرآن بخواند، در مكه مكرمه يك ختم قرآن بخواند، اينجا خانه قرآن است، محل نزول قرآن است يا اگر نمى تواند يك ختم قرآن بخواند، يك بخش عمده اى از قرآن را بخواند، با تأملّ با تدّبر؛ اگر عادت كند به تأملّ و تدّبر در قرآن در اين مدتى كه آنجاست، بتوانيد عادت بدهيد حاجى را به اين چنين سيره ها و رويه هاى ماندگار معنوى و روحى، اين براى او مى شود يك سرمايه قرآن، يك ذخيره تمام نشدنى است. انس با قرآن از هر واعظى، از هر رفيق ناصحى، از هر درسى براى انسان مفيدتر است.

ص: 224

اگر حقيقتاً انسان با قرآن رابطه برقرار كند و قرآن را بخواند براى استفاده و استضائه قلبى و معنوى خود، اين براى او از هر واعظى بالاتر است. اگر انسان اين انس را بتواند پيدا بكند، خيلى دستاورد بزرگى است.(23/ 8/ 86 رهبرى)

رهبر فرزانه از همه شيعيان مى خواهند كه اعمال حج را با كيفيت انجام داده و از درس هاى انسان ساز آن غفلت نورزند:

ص: 225

اعمال را با تدّبر انجام دادن، اين طواف، اين سعى، اين وقوف، اين حالت خضوع و خشوع، اين رعايت محرمات و ممنوعات دوران احرام، هر كدام از اين ها يك درست است. اين را حجاج محترم ما و برادران و خواهران عزيز ما با وارد كردن انگيزه هاى كوچك دنيايى باطل نكنند، مثل همين خريد جنسى از فلان مغازه، خود اين مبتلا شدن به مراجعه به مراكز فروش براى يك چيز كم اهميت، يك بلا و يك مشكل است و ملابساتى كه دارد، مشكل ديگر. وقت نماز بگذرد جلو چشم مردم، تحقير و توهين حاجى ايرانى محسوب مى شود.

رهبر انقلاب غفلت و بى خبرى را دشمن آدمى شمرده و از همگان مى خواهد كه از خويشتنِ خويش غفلت زدايى كنند:

آدمى در ميدان هاى گوناگون زندگى، قربانى غفلت خويش است، هر جا غفلت هست انهدام اخلاقى و انحراف فكرى و هزيمت روحى نيز هست ... وهمين ضايعات است كه به نوبه خود مى تواند علاوه بر اضمحلال شخصيت افراد انسان، شكست ملت ها و فرومايگى تمدن ها را نيز پديد آورد.(19/ 10/ 84 رهبرى)

نماينده ولى فقيه در حج نيز

ص: 226

براى غفلت زدايى، نوآورى و حركت به سمت جلو را پيشنهاد مى نمايد:

يك مسلمان هميشه بايد به سمت جلو پيشرفت داشته باشد از اين رو همه سال هاى ما بايد سال نوآورى و شكوفايى باشد زيرا مسأله نوآورى در زندگى، يك اصل مهم اسلامى است كه در روايات بر آن تأكيد زياد شده است.

هر روز يك مسلمان بايد نوروز باشد يعنى در هر روز بايد يك گام نو در زندگى بردارد و سعى بر نوآورى داشته باشد.(آيت الله محمدى رى شهرى 31/ 1/ 87)

ص: 227

نامگذارى اين سال به نام نوآورى و شكوفايى، تمرين وتذّكرى براى همه سال ها و ماه هاى آينده است كه بايد در آن سعى بر حركت به سوى جلو و شكوفايى استعدادهاى مادى و معنوى داشته باشيم.(31/ 1/ 387(ره) آيت الله رى شهرى)

و مثل هميشه رهبر انقلاب همه نخبگان و انديشمندان را مسئول حفظ وحدت و مبارزه با دشمن و افشاگرى توطئه آنان مى دانند و مى فرمايد:

وظيفه نخبگان سياسى، دينى، فرهنگى و رجال ملّى و جوانان و دانشگاهيان، سنگين تر از ديگران است. وحدت و همدلى ميان پيروان مذاهب اسلامى و پرهيز از اختلافات فرقه اى و قومى بايد از برجسته ترين شعارهاى اين نخبگان باشد. نشاط علمى، نشاط سياسى، تلاش فرهنگى و بسيج كردن همه نيروها در اين صفوف اصلى، بايد سرلوحه دعوت آنان قرار گيرد.(19/ 10/ 84، پيام رهبرى به مناسبت كنگره عظيم حج)

ملت هاى مسلمان بايد امروز كاملًاهوشيار و مراقب باشند و علما و پيشوايان دينى، روشنفكران و دانشگاهيان، نويسندگان و شاعران و هنرمندان، جوانان و نخبگان، همه و همه بايد

ص: 228

با هوشيارى و اقدام بهنگام، نگذارند. آمريكاى جهانخوار دوره جديدى از سلطه استعمارى خود بر دنياى اسلام را آغاز كند.(19/ 10/ 84 پيام رهبرى به مناسبت كنگره عظيم حج)

از آنچه كه گذشت دريافتيم كه نوآورى در برنامه ها، ساماندهى و اجراى مراسم حج، همواره مورد انتظار حضرت امام/ و مقام معظم رهبرى بوده است و سرپرست

ص: 229

محترم حجاج ايرانى با مساعدت معاونت هاى محترم بعثه توانسته است بسيارى از منويّات رهبران انقلاب اسلامى را جامه عمل بپوشانند و اهتمام دارند كه هر سال به نوآورى و شكوفايى در مراسم حج بيافزايند و در اين راه همه متوليان از هيچ كوشش فكرى و علمى فروگذار نيستند.

اميد مى رود كه دست اندركاران حج ابراهيمى با استعانت از خداوند منان، به طور كامل به اهداف متعالى حج ابراهيمى نايل آيند و شاهد روزى باشيم كه حجاج پاك نهاد، در كنار مولا و مقتدايشان، مناسك حج را به جا آورند و عطر امامت در جاى جاى سرزمين وحى پراكنده شود و مشام جان ها را بنوازد.

ص: 230

به اميد آن روز به انتظارت مى مانيم اى يگانه سبز.

ص: 231

منابع و مأخذ

الف: كتاب ها

1. احمد پورداريانى، محمود، كارآفرينى- تعاريف- الگوها، تهران، شركت پرديس، 1381.

2. صمد آقايى، جليل، سازمان هاى كارآفرين، تهران، مؤسسه عالى آموزش و پرورش، مديريت و برنامه ريزى، 1382.

3. الوانى، سيد مهدى، مديريت عمومى، تهران، نشر نى، 1385.

4. رابينز، استيون، مبانى مديريت، تهران، دفتر پژوهش هاى فرهنگى، 1379.

5. ميرزاآقايى، حميد، سايت فكر نو.

ص: 232

6. رفيع پور، فرامرز، توسعه و تضاد(كوششى در جهت تحليل انقلاب اسلامى و مسائل اجتماعى ايران)، تهران، دانشگاه شهيد بهشتى، 1376.

7. هيلگارد، ارنست، زمينه روان شناسى، ترجمه: براهنى و همكاران، تهران، رشد، 1369.

8. تيموتى، كاستلو، روان شناسى نابهنجارى، ترجمه: نصرت الله پورافكارى،

ص: 233

تهران، آزاد، 1373.

9. گنجى، حمزه، بهداشت روانى، تهران، ارسباران، 1376.

10. سيف، على اكبر، روان شناسى پرورشى، تهران، آگاه، چاپ هفتم، 1371.

11. صحيفه حج، مجموعه سخنان و پيام هاى مقام معظم رهبرى، جلد دوم، نشر مشعر، زمستان 1382.

12. صحيفه حج، مجموعه سخنان و پيام هاى رهبر كبير انقلاب اسلامى، امام خمينى/، نشر مشعر، 1382.

13. حج دركلام و پيام امام خمينى، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى/، 1376.

ب: نشريات:

1. نيلى آرام، على، خلاقيت و نوآورى در سازمان، مجله تدبير، شماره 85.

ص: 234

2. دراكر، پيتر، رشته علمى به نام خلاقيت، ترجمه: واحدى، سيدصالح، مجله تدبير، شماره 43.

3. ترزا ام. امابيل، خلاقيت را چگونه از بين ببريم، ترجمه: حسين حسينيان، مجله تدبير، شماره 103، خرداد 1379.

4. مشبكى، اصغر و وفايى، فرهاد، خلاقيت عامى سكون

ص: 235

در سازمان، ماهنامه توسعه مديريت، شماره 50، خرداد و تير 1382.

5. زراعى، حسين، افراد خلاق چه ويژگى هايى دارند، روزنامه همشهرى، بخش اجتماعى، 22/ 4/ 1379.

6. حقايق، سيروس، ويژگى هاى سازمان صنعتى خلاق و نوآور، مجله تدبير، شماره 111.

7. دراكر، پيتر، دانش نوآورى، ترجمه: چيپ ساز، على، مجله توسعه مديريت، شماره 9، سال هفتم، دى ماه 1378.

8. رهنما، پروين، نهادينه شدن علم، خبرنامه تحقيقات و فن آورى، شماره 25، ص 13، 1382.

9. على محمدزاده، خليل، مفهوم علم در مقوله جنبش نرم افزارى رسيدن به اوج دانايى است،(گفت وگوى

ص: 236

معاون فرهنگى واحد علوم وتحقيقات تهران)، هفته نامه(فرهيختگان، شماره 520، ص 4، 12/ 8/ 1383.

10. نجاتى، محمود، اطلاع رسانى و توسعه فرهنگى، مجله فرهنگ و پژوهش، 22/ 9/ 1379.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109