فرهنگ مصرف در سفر حج

مشخصات كتاب

سرشناسه : رجبی نیا، داود، 1347 -

عنوان و نام پديدآور : فرهنگ مصرف در سفر حج/ داود رجبی نیا، محمدحسن مظفری.

مشخصات نشر : تهران: مشعر، 1391.

مشخصات ظاهری : 59 ص.؛ 21.5 × 11 س م.

شابک : 5500 ریال 978-964-540-207-3 :

وضعیت فهرست نویسی : فاپا (چاپ پنجم)

يادداشت : چاپ پنجم.

یادداشت : کتابنامه: ص. [57] - 59؛ همچنین به صورت زیرنویس.

موضوع : حج -- مطالب گونه گون

موضوع : اسراف -- جنبه های مذهبی -- اسلام

موضوع : مصرف -- جنبه های مذهبی -- اسلام

شناسه افزوده : مظفری، محمدحسین، 1339 -

رده بندی کنگره : BP188/8/ر24ف4 1391

رده بندی دیویی : 297/357

شماره کتابشناسی ملی : 1892480

ص: 1

اشاره

ص: 2

ص: 3

ص: 4

ص: 5

ص: 6

ص: 7

ديباچه

رهبر بزرگوار انقلاب اسلامى در پيام نوروزى امسال(1388) در باره گرايش ايرانيان به «تجمل گرايى»، «رفاه زدگى» و استفاده نادرست آنان از امكانات آشكارا مى فرمايد:

ما در زمينه مصرف، در زمينه هزينه كردن منابع مالى كشور كه به وسيله خود ما و به وسيله همه برادران هم ميهن ما و به وسيله مسئولان كشور با زحمت زياد به وجود مى آيد دچار نوعى بى توجهى هستيم.

بنابراين، الگوى مصرف را بايد اصلاح كرد و اين بهينه سازى مصرف در وضع ويژه اى مانند سفر معنوى حج مهم تر است؛ زيرا حاجيان و زائران ايرانى خانه خدا و مسجد پيامبر(ص) نمايندگان مكتب اهل بيت و الگوى اخلاقى و اقتصادى ديگر مسلمانان شمرده مى شوند و مصرف زدگى يا مصرف نامعقول آنان از كالاها، ريخت وپاش، اسراف و

ص: 8

بى توجهى شان به ارزش هاى فرهنگى و اجتماعى مانند قناعت و گرايش آنان به تن پرورى، پى آمدهاى ناگوار و زيان بارى براى نظام اسلامى دارد. زائرى كه از ويژگى «تقدير در معيشت» (1) و «تدبير در مصرف» برخوردار نيست، به اين آيه كريمه قرآن جامه عمل نمى پوشد:(كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ لا تَطْغَوْا فِيهِ)؛ «بخوريد از روزى هاى پاكيزه اى كه به شما داده ايم و در آن طغيان نكنيد.»(طه: 81) و از اين هشدار خداوند نمى هراسد:(أَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحابُ النَّارِ)؛ «و مسرفان اهل آتشند.»(غافر: 43)

همچنين اين فرموده امام صادق(ع) را به گوش جان نمى شنود: «از كمالات مؤمن تقدير در معيشت است.» (2) حاجيان و زائران محترم همواره اين سفارش رسول الله(ص) را بايد در ياد داشته باشند:

از اسراف در مال و خرج زندگى بپرهيزيد و هرگز جانب اعتدال را رها نكنيد. (3) زائر به اين اصل بايد توجه كند كه اسلام، انسان را از اسراف در مصرف پرهيز مى دهد، اما از سخت گيرى


1- اندازه نگه داشتن دخل و خرج زندگى
2- محمد بن حسن طوسى، امالى، ص 666
3- محمدرضا حكيمى، الحياه، ج 4، ص 204.

ص: 9

نيز بازش مى دارد و ميانه روى را برمى گزيند؛ زيرا پيمودن راه كمال و دست يابى به هدف آفرينش، تنها با ميانه روى در همه زمينه هاى زندگى امكان پذير است. حاجى و زائر، «مناعت طبع» و «عزّت نفس» شايسته اش را به همه بايد بنماياند و نمونه برجسته اين سخن امام على(ع) باشد:

هيچ گنجى بى نيازكننده تر از قناعت و هيچ مالى در فقرزدايى، از بين برنده تر از رضايت دادن به روزى نيست و كسى كه به اندازه كفايت از دنيا بهره مند باشد، به آسايش دست مى يابد و آسوده خاطر مى گردد در حالى كه دنياپرستى كليد دشوارى و مركب رنج و گرفتارى است. (1) توجه به اين آموزه ها موجب مى شود كه بازار دل ها در سفرهاى روحانى، با متاع هاى ارزش مند ميانه روى، قناعت، عزّت نفس و مناعت طبع رونق گيرد و زائر بدون توجه به بازار پرفريب كالاها و زرق و برق ها، به صفاى باطن و كمال روحى و معنوى خود بپردازد؛ چنان كه مسافران سرزمين وحى و عتبات نيز همواره براى به دست آوردن ره آورد زيارتى مقبول مى كوشند تا در اين سفر نورانى به ميانه روى خوكنند و اين سخن حضرت امام راحل را از ياد نبرند:

مبادا اين سفر را سفر تجارت قرار بدهيد و امور تجارتى در اين سفر مطرح باشد پيشتان، چه آقايان اهل علم و چه كاروان ها و چه رؤساى كاروان ها و چه سائر حجاج. سفر، سفر الى الله است نه سفر به سوى دنيا، آلوده به دنيا نكنيد اين سفر الهى را. (2) «فرهنگ مصرف در حج»، پس از نگارش اوليه در اختيار دو نفر از روحانيون محقق و مجرب قرار گرفت تا از اندوخته هاى علمى و تجربى خود به غناى مجموعه بيافزايند. اين بزرگواران نيز آنچه كه در گنجينه تجارب و معلومات خود داشتند، به محتواى كار افزودند تا اين مجموعه مورد استفاده بيشتر زائران قرار گيرد. بى شك اگر نبود تلاش علمى جناب حجت الاسلام و المسلمين


1- سيد رضى، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتى، حكمت 371
2- از سخنان امام خمينى در جمع روحانيان و مديران كاروان هاى حج(8/ 7/ 58). ر. ك: صحيفه امام، ج 10، ص 175.

ص: 10

محمدحسن مظهرى و جناب حجت الاسلام و المسلمين داود رجبى نيا، شكوفه هاى نوشتار حاضر به بار نمى نشست. بنابراين، شايسته است ضمن سپاس از آنان، از جناب آقاى حسين بهراميان در بازبينى اثر و جناب آقاى فردوسى مشهدى در ويرايش اثر سپاس گزارى و اجر همه آنان را به خداوند منان حوالت نماييم.

انه ولى التوفيق

مركز تحقيقات حج

ص: 11

ص: 12

اسراف و تبذير

اشاره

در آموزه هاى دينى اسراف، اتلاف، تجمل گرايى و رفاه زدگى از مصرف هاى ناپسند(منهيات) به شمار رفته و كسى كه در بهره گيرى از مواهب الهى پا را از چارچوب ميانه روى فراتر مى نهد، به سختى نكوهش شده است.

1. معناى اسراف و تبذير

«اسراف» به معناى تجاوز از حد در كارهاست، اما بيشتر درباره هزينه ها و خرج ها به كار مى رود. اسراف از ديد قرآن آشكارا در برابر تنگ گرفتن و سخت گيرى

ص: 13

است. (1) «تبذير» به معناى پاشيدن دانه است، اما تنها درباره كار انسانى به كار مى رود كه اموالش را غير منطقى و مفسدانه مصرف مى كند و معادل آن در فارسى امروز «ريخت وپاش» يا «ولخرجى» است؛ بنابراين، صرف مال اندك نيز در غير موردش تبذير است ولى صرف مال بسيار در موردش تبذير نيست.

امام صادق(ع) در پاسخ به پرسشى درباره آيه(و لا تُبذِّرْ تَبذيراً) فرمود:

كسى كه در غير راه اطاعت فرمان خدا مالى انفاق كند، تبذيركننده است و كسى كه در راه خدا انفاق كند، ميانه رو است. (2) بنابراين، اسراف كمابيش در معناى تبذير به كار مى رود، اما اسراف، زياده روى در مصرف و تبذير، از ميان بردن(اتلاف) مال است. هم چنين اسراف درباره همه رفتارهاى آدمى وتبذير تنها درباره كارهاى مالى او به كار مى رود.

2. نكوهش اسراف و تبذير در قرآن و سنت

گاهى اسراف و تبذير در يك معنا به كار مى روند.


1- فرقان:
2- ر. ك: محمدمحسن فيض كاشانى، تفسير صافى ذيل آيه سوره اسراء.

ص: 14

چنان كه على(ع) مى فرمايد:

آگاه باشيد صرف كردن مال در غير مورد استحقاق، تبذير و اسراف است، [ممكن است] اين عمل انسان را در دنيا بلند مرتبه كند، اما در آخرت پست و حقير خواهد كرد؛ در نظر توده مردم ممكن است سبب اكرام گردد، اما در پيشگاه خداوند موجب سقوط مقام انسان خواهد شد. (1) آن حضرت در كلامى ديگر مى فرمايد: «شرافت مندترين عمل پرهيز از اسراف و تبذير است.» (2) «تبذير» و «اسراف» در اينجا يك معنا دارند. آن حضرت همچنين مى فرمايد:

عَليكَ بِتَركِ التَّبذيرِ و الاسرافِ و التَّخلُّقِ بِالعَدلِ والانصافِ.

(3) تبذير و اسراف را ترك كن و به خصلت عدل و


1- سيدرضى، نهج البلاغه، خطبه
2- عبدالواحد بن محمد تميمى آمدى، غررالحكم و دررالكلم، ج، ص
3- همان، ج، ص.

ص: 15

انصاف متصف باش.

بنابراين، اسراف و تبذير از ديد اسلام بسيار ناپسند است و افزون بر اينكه عيب بزرگى براى انسان و بلايى اجتماعى به شمار مى رود، انسان هاى مستمند و ضعيف را نيز از نعمت هاى خداوند محروم مى سازد. بى گمان، نعمت ها و مواهب موجود در كره زمين مشروط به اينكه بيهوده از ميان نرود، براى ساكنانش بس است و بايد بدون افراط و تفريط از آنها بهره برد در غير اين صورت، اين مواهب آنچنان فراوان و نامحدود نيست كه با بهره گيرى نادرست، آسيب پذير نباشد. ازاين رو، اسراف و تبذير عده اى از مردم در جايى از زمين، موجب محروميت مردمان جاى ديگرى يا اسراف و تبذير نسل امروز باعث محروميت نسل هاى آينده مى شود.

اسلام پيش از اينكه دانش مندان به اين مسأله پى ببرند كه جمعيت بشر، زودتر از مواد غذايى افزايش مى يابد و پيش از اينكه آينده اى نگران كننده، زندگى سخت و فقر پايدار براى بشر پيش بينى بشود، به آدميان درباره بهره گيرى از مواهب الهى هشدار و آنان را از اسراف و تبذير پرهيز داده بود.

قرآن مجيد در آيات فراوانى از مسرفان به بدى ياد

ص: 16

مى كند:(وَ لا تُسْرِفُوا إنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ)؛ «ولى اسراف نكنيد كه خدا مسرفان را دوست نمى دارد.»(اعراف: 31)

پيامبر خدا(ص) از راهى مى گذشت و يكى از يارانش به نام سعد وضو مى گرفت و بيش از اندازه نيازش آب مصرف مى كرد. پيامبر فرمود: اى سعد! چرا اسراف مى كنى؟ او عرض كرد: آيا در آب وضو نيز اسراف هست؟ پيامبر فرمود: «آرى هر چند در كنار نهر جارى باشى». (1) على(ع) نيز مى فرمايد:

اسرافگر سه نشانه دارد: آنچه مى خورد در خور وى نيست. لباسى مى پوشد كه شايسته او نيست و كالايى مى خرد كه زيبنده وى نيست. (2) در سخن ديگرى مى فرمايد: «بالاتر از كفاف اسراف


1- به نقل از تفسير صافى، ذيل آيه سوره اسراء؛ همين سخن از امام صادق 7 نيز نقل شده است. ر. ك: ابونصر محمد بن مسعود عياشى، تفسير عياشى، ج، ص
2- محمدبن على بابويه قمى، خصال، ج، ص 98؛ محمدبن حسن حر عاملى، وسائل الشيعه، ج، ص.

ص: 17

است.» (1) «كفاف» به اندازه اى از مال مى گويند كه براى هزينه زندگى انسان و خانواده اش در چارچوب ميانه روى بس و خرج كردن بيش از آن اسراف است. پس هر كس از مال خود تنها به اندازه كفاف بايد خرج كند.

آن حضرت هم چنين مى فرمايد: «سَبَبُ الفَقرِ الِاسرافُ» (2)؛ «سبب فقر و گرسنگى [جامعه] اسراف است.»

همچنين در كلام ديگرى مى فرمايد:

اسراف را واگذار؛ زيرا جود و بخشش اسراف كننده پسنديده نيست و اگر به سبب اسراف فقير گردد، قابل ترحم نمى باشد. (3)

3. زمينه هاى اسراف

الف) آب

قرآن مجيد درباره زندگى بخشى آب مى فرمايد:

(وَ أنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأنْبَتْنا فيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَريمٍ)(لقمان: 10)

و از آسمان آبى نازل كرديم و به وسيله آن در روى


1- غرر الحكم و دررالكلم، ج، ص، ح
2- همان، ج، ص
3- همان، ص.

ص: 18

زمين انواع گوناگونى از جفت هاى گياهان پرارزش رويانديم.

اين آيه مى رساند آب، اساس خلقت و هستى همه موجودات است.

آيه ديگر، زندگى زمينى را از پى آمدهاى آب برمى شمرد:

(وَ اللهُ أنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأحْيا بِهِ اْلأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها)(نحل: 65)

خداوند از آسمان، آبى فرستاد و زمين را، پس از آنكه مرده بود، حيات بخشيد.

در آيه اى ديگر مى خوانيم:(وَ أنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُورًا)؛ «و از آسمان آبى پاك كننده نازل كرديم.»(فرقان: 48)

با توجه به اهمّيت آب در زندگى موجودات و به ويژه انسان ها، بزرگان دين از اسراف و زياده روى در مصرف آن، به شدّت نهى كرده اند:

امام صادق(ع) مى فرمايد: كم ترين درجه اسراف، ريختن آب اضافى، پوشيدن لباس ميهمانى در منزل و

ص: 19

دور انداختن هسته خرماست. (1) اگر دور ريختن مانده آب اسراف باشد، پس بى گمان باز گذاشتن شير آب و به هدر دادن آن، اسراف شمرده مى شود و از ديد زيان رساندن به جامعه و بيت المال، حرام است. امام خمينى(قدس سره) در اين باره مى فرمايد: «زياده روى در مصرف آب حرام است و موجب ضمان مى گردد».

اسراف و زياده روى در مصرف آب، موجب زيان ديدن مردم و جامعه مى شود؛ زيرا اين نعمت بزرگ از آن همه است و هنگامى كه افرادى از آب سالم محرومند، اسراف در مصرف و از ميان بردن آن، كارى حرام و كفران اين نعمت به شمار مى رود.

امام على(ع) درباره دور ريختن اضافه آب مى فرمايد:

انَّ السَّرفَ امرٌ يُبغضُه الله ... حتّى صَبَّكَ فَضْلَ شَرابِك. (2) اسراف چيزى است كه خدا آن را دشمن مى دارد ...؛ حتى دور ريختن اضافه آب.

توجه به صرفه جويى در مصرف آب به ويژه در سفرهاى حج و عمره اهميت بسيار دارد؛ زيرا كمبود اين ماده حياتى در سال هاى گذشته و حتى قطع شدن آب برخى از هتل ها،


1- تفسير صافى، ج 3، ص 187
2- محمد بن يعقوب كلينى، فروع كافى، ج 4، ص 52.

ص: 20

براى برخى از كاروان ها مشكلاتى پديد آورده است. از سوى ديگر استفاده بهينه از آب، موجب جلوگيرى از بيمارى و صرفه جويى در مصرف دارو و بهره گيرى از وقت عبادت مى شود. برخى از نكته هاى بهداشتى در اين باره و پاره اى از شيوه هاى مصرف آب چنين گزارش مى شوند:

يك- شست وشوى دست ها و پاها

دست ها در روز با وسايل گوناگونى مانند ساك، چمدان، كيف، نرده هاى پلكان، دستگيره درها، پنجره ها و ... برخورد مى كنند و بى شك آلوده مى شوند. ازاين رو، پيش از مصرف هر خوراكى يا آشاميدنى و پس از بيرون آمدن از دست شويى، دست ها را با آب و صابون بايد شست. از سوى ديگر، بوى نامطبوع پاها ديگران را مى آزارد و بنابراين، دست كم روزى يك بار پاها و جوراب ها را با آب و صابون بايد شست. بى گمان، استفاده بيش از اين اندازه از آب و باز كردن شير آب به هر بهانه اى، اسراف به شمار مى رود.

دو- استحمام روزانه

ص: 21

زندگى و به سر بردن در هواى گرم مكه مكرمه و مدينه منوره و عرفات و منى موجب مى شود كه بدن بيش از پيش عرق كند. ازاين رو، زائر بايد روزى يك بار به حمام برود.

برخى از افراد به دليل تصورى نادرست در مصرف آب، برق و ... مى گويند: «ما كه پول اين امور را داده ايم؛ پس به هر ميزان كه استفاده كنيم، اشكالى ندارد». برخى از آنان نيز مى گويند: «اينجا كشور ما نيست». ازاين رو، بيش از اندازه مصرف مى كنند.

بارى، مصرف بيش از اندازه از نعمت هاى الهى، اسراف و از گناهان كبيره به شمار مى رود و مال انسان با مال ديگرى از اين جهت متفاوت نيست و پرداختن پول آن مجوّزى براى اسراف كارى نيست. اين ها وسوسه هاى شيطانى است كه حاجى يا عمره گزار را در جامه احرام بندگى، به معصيت و نافرمانى الهى گرفتار مى كند. كسى كه لباس بندگى به تن مى كند و به رحمت الهى پناه مى برد، همچون نگهبانى تيزبين مراقب رفتارهاى روز و شب و پنهان و آشكار خود بايد باشد تا مبادا به غفلت دچار و در دام شيطان و نفس اماره گرفتار شود و از جرگه «ضيوف الرحمان» بيرون رود.

سه- نوشيدن آب

هواى مكه و مدينه به ويژه در «زيارت هاى دوره»

ص: 22

موجب تشنگى مى شود. زائرى كه آمادگى چنين سفرهايى را ندارد، پس از تشنه شدن يا خشك شدن دست و صورتش، به آبخورى هاى منطقه مى رود و آب فراوانى مصرف مى كند كه شايد پاكيزه و بهداشتى نباشد. بهترين شيوه در اين زمينه كه با صرفه جويى و بهداشت نيز سازگارى دارد، به همراه بردن يك شيشه آب سالم براى نوشيدن يا شستن دست و صورت است.

چهار- غسل مستحبى

گاهى غسل مستحبى مشكلاتى پديد مى آورد. براى نمونه، كسى كه مى خواهد در مسجد جحفه يا شجره محرم شود، در فصل هاى سرد و در صورت ناتوانى جسمى از غسل كردن بايد بپرهيزد؛ زيرا هنگام رفتن به مكه با خودروهاى روباز شايد زائر به سرماخوردگى دچار شود.

ب) برق

رواياتى كه انسان را از اسراف نهى مى كنند، اسراف در مصرف برق را نيز در برمى گيرند: «آن چه بيش از ميانه روى

ص: 23

باشد، اسراف است. (1) آن چه بيش از حدّ كفاف باشد، اسراف است». (2) بنابراين، روشن كردن ده ها لامپ، استفاده از چند وسيله برقى و استفاده نامناسب از كولر، از نمونه هاى روشن اسراف شمرده مى شوند.

گاهى چهار تا شش زائر در يك اتاق جاى داده مى شوند. بنابراين، خود را با اوضاع بايد هماهنگ ساخت. خاموش كردن چراغ ها هنگام استراحت كردن يا روشن نگاه داشتن تنها يك لامپ كوچك، افزون بر اينكه رضايت ديگر زائران را در پى خواهد داشت، از اسراف در مصرف برق جلوگيرى مى كند.

هنگامى كه زائر پس از يك روز پركار يا پس از سپرى كردن چندين ساعت در زيارت دوره (3) به هتل باز مى گردد، با باد سرد كولر مى خواهد خستگى اش را رفع كند، اين كار الگوى درستى براى مصرف برق نيست. براى نمونه، هنگامى كه وقوف در عرفات و مِنى پايان مى يابد وزمان بازگشت به مكه معظمه براى اجراى ديگر مناسك فرامى رسد، زائران پس از سپرى كردن راه منى به مكه، به هتل مى روند و برخى


1- غرر الحكم و درر الكلم، ج 2، ص 547
2- همان
3- ديدار زائران از اماكن تاريخى مكه و مدينه را زيارت دوره مى گويند.

ص: 24

از آنان پيش از هر كارى، همه چراغ ها را روشن مى كنند و در زير باد پنكه يا كولرهاى گازى به استراحت مى پردازند. اما بايد دانست فضاى مناسب براى استراحت با بدن گرم و عرق كرده، اتاق نيمه خنك است و پس از استراحت و رفع خستگى، به حمام رفت.

گاهى يك رفتار مسرفانه يا كوتاهى كردن در رعايت بهداشت، پى آمدهاى ناگوارى براى خود انسان يا ديگران دارد. براى نمونه دو مثال مى زنيم:

يك- زائر خانه خدا بدون رعايت آداب بهداشتى مانند شست وشوى بيش از حد دست ها با مايع يا با افزودن بر درجه سرمايش كولر و سردكردن اتاق، زمينه را براى سرماخوردگى خود يا هم اتاقى اش فراهم مى كند. بيمار شدن يك فرد در چنين سفرهاى گروهى، موجب ابتلا افراد فراوانى به اين بيمارى به ظاهر ساده مى شود. گسترش اين بيمارى خسارت هاى مادى و معنوى بسيارى به حجاج مى رساند و هزينه هاى گزافى بر آنان تحميل مى كند. گاهى همين بيمارى ساده سبب بيمارى هاى سخت تر و خطرناك تر

ص: 25

در افراد كهن سال يا بيماران مزمن مى شود و فرصت ها و وقت هاى گران بهاى حاجى را كه پس از سال ها انتظار به سرزمين وحى آمده است، از او سلب مى كند؛ زيرا با بيمار شدنِ فرد، حال عبادت در او از ميان مى رود و بهره بردارى مناسب از او سلب مى شود.

دو- حاجى براى استحمام در هتل يا در مشاعر مقدسه مانند عرفات و منى با زياده روى در مصرف آب، فرصت را از ديگران سلب مى كند؛ چنان كه گاهى هم اتاقى او براى وضو گرفتن زمان طولانى بايد منتظر وى بماند و ازاين رو گاه به شركت در نماز جماعت يا ديگر عبادات توفيق نمى يابد و يا موجب قطع شدن آب يا افت فشار ديگر دوش ها و شيرها در مشاعر مى شود و گاهى افراد زمان طولانى براى استفاده از حمام يا دستشويى در انتظار او بايد بمانند. اين زياده روى ها و معطلى ها سبب ناخشنودى افراد و بگومگوهاى ناروا ميان حجاج بيت الله الحرام مى شود. رفتارهاى انسان هيچ گاه بى ارتباط با كارهاى ديگران نيست؛ بلكه هر كوتاهى يا زياده روى او گرفتارى ها و ناهنجارى هاى بسيارى به دنبال مى آورد. به راستى از دست دادن فرصت ها و وقت هاى ارزشمند در چنين سفر معنوى به دليل برخى كوتاهى ها، براى حاجى كه مى تواند پيوسته در پرتو نور الهى، دلى سراسر نور و صفا داشته و مايه مباهات پروردگار

ص: 26

عالميان نزد فرشتگان باشد، زيان بار نيست؟ او با اندكى دقت و مسئوليت پذيرى بيشتر مى تواند در جرگه حاجيان راستين جاى گيرد و بر سفره ضيافت ويژه الهى بنشيند.

ج) خوردنى ها و نوشيدنى ها

قرآن كريم با اشاره به حق آدمى در استفاده از غذا و آب، بر پرهيز از اسراف تأكيد مى كند:(وَ كلُوا و اشْرَبُوا وَ لاتُسْرِفُوا)؛ «بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد.»(اعراف: 31)

اين دستور قرآنى در آموزه هاى روايى نيز ديده مى شود: «پرخورى و اسراف در خوردن، در پيشگاه پروردگار نكوهيده است و رحمت الهى را از آدمى دور مى سازد.» (1) امام كاظم(ع) در اين باره مى فرمايد: «اگر مردم در خوراك خويش ميانه روى و اقتصاد را رعايت مى كردند، بدن هاى آنها سالم و معتدل مى گشت». (2) حضرت على(ع) نيز مى فرمايد:

بر شما باد رعايت ميانه روى در مصرف غذاها؛ زيرا


1- محمدبن حسن حر عاملى، وسائل الشيعه، ج 16، ص 298
2- همان، ص 499.

ص: 27

اين عمل موجب دورى از اسراف و سلامتى بدن است. (1) زياده روى در مصرف غذا، دستگاه گوارش را خسته و فرد را به بيمارى هاى گوناگون دچار مى سازد. بنابراين، انداختن سفره هاى رنگين در مهمانى ها و جشن ها و آيين هاى عروسى و بازديدهاى حج و عمره از روى چشم و هم چشمى يا حفظ جايگاه و شخصيت اجتماعى كاذب، از نمونه هاى آشكار اسراف و تبذير شمرده مى شود و پى آمدى جز كسالت برخى از حاضران در اين نشست ها و سنگين شدن بار مالى صاحب مجلس نخواهد داشت. اگر چه امام صادق(ع) فرمودند: «در غذا و طعام اسراف نيست» (2)، با درنگ در سخن ايشان، آن را به درستى بايد فهميد و با برداشتى غلط آن را تجويزى براى پرخورى ندانست؛ زيرا معناى سخن ايشان اين است كه برآوردن نيازهاى بدن با تغذيه كامل و حتى با هزينه بسيار اسراف نيست و انسان به توهم پرهيز از اسراف كارى، خود را به «سوء تغذيه» نبايد دچار سازد. اين معنا را با توجّه به سخن ديگرى از آن امام بزرگوار بهتر مى توان دريافت:


1- همان، ص 506
2- همان، ص 540.

ص: 28

همانا اسراف در چيزى است كه موجب اتلاف مال گشته و به بدن ضرر برساند. (1) پرخورى و مصرف بيش از اندازه غذا، جز خستگى و بيمارى معده و برهم خوردن اعتدال عمومى بدن، پى آمد ديگرى ندارد. (2) نكته هاى زير را درباره اصلاح الگوى مصرف در خوردنى ها و نوشيدنى ها در سفرهاى حج و عمره با توجه به اهميت بهداشت غذا و تغذيه نبايد از ياد برد:

يك- زائر نبايد پرخورى كند يا از رژيم(پرهيز) غذايى ويژه اش دست بكشد. ازاين رو، بى توجهى به غذاهاى رنگين غذاخورى هاى مدينه و مكه بسيار مهم است. غذاهايى مانند مرغ به ويژه «شنيسل» يا «كنتاكى»، سالاد اولويه، همبرگر و غذاهاى داراى سس و تخم مرغ و خوراكى هايى كه با دست كارى فراوان آماده مى شوند، بيش از ديگر غذاها


1- همان، ج 1، ص 397
2- سيد مهدى موسوى، پژوهشى در اسراف يا آفت سرمايه ها، صص 180- 184.

ص: 29

مسموم و زيان بارند؛

دو- نوشابه هاى گازدار به دليل وجود «كارامل» در آنها، سودمند نيستند. بنابراين، به جاى استفاده بسيار از آنها، آب بطرى هاى دربسته يا دوغ كم نمك را بايد نوشيد؛

سه- غذا به اندازه نياز زائران در هتل ها هست و به هيچ روى از غذاهاى بيرون هتل به ويژه خوراكى هاى دست فروش ها نبايد خورد؛

چهار- برخى از زائران محترم، به انگيزه روزه گرفتن، غذاى شب خود را به اتاق شان مى برند تا هنگام سحر از آن استفاده كنند. اين كار زمينه را براى مسموميت هاى غذايى آنان فراهم مى آورد. ازاين رو، زائران محترم مسئله را با مدير كاروان شان در ميان گذارند تا در هنگام سحر غذاى گرم به آنان داده شود و چنانچه اين كار شدنى نباشد، از مواد غيرپختنى سالم بايد استفاده كرد؛

پنج- موز از ميوه هاى رايجى است كه براى زائران محترم فراهم مى آورند و آنان در مصرف اين ميوه به ويژه موزهاى كال نبايد زياده روى كنند؛ زيرا چنين كارى افزون بر ايجاد يبوست، حساسيت ها را تشديد مى كند؛

شش- استفاده از سيب به ويژه هنگام گرفتار شدن به بيمارى هاى تنفسى سفارش مى شود؛ زيرا اين ميوه سلول هاى

ص: 30

تخريب شده تنفسى را به سرعت بازسازى مى كند؛

اگر زائرى از ايران به همراه خود خوراكى آورده باشد، آن را پيش از فاسد شدن بايد مصرف كند. برخى از زائران در روزهاى پايانى سفر، خوراكى هاى خود را كه هنگام خروج از ايران و در آيين بدرقه آنها را گرفته اند، از ساك هايشان بيرون مى آورند و استفاده مى كنند و حتى به ديگران نيز تعارف مى كنند، غافل از اينكه اين مواد در ساك ها بر اثر هواى گرم عربستان شايد فاسد شده باشند و موجب مسموميت افراد شوند؛

هفت- بيماران قندى هنگام خوردن صبحانه، افزون بر پرهيز از پرخورى و نوشيدن نوشابه، از نوشيدن آب ميوه هاى مصنوعى، خاكشير و خوردن مواد شيرين به ويژه شكلات و شيرينى بايد بپرهيزند؛

هشت- كره را از برنامه غذايى روزانه خود بايد حذف كرد. كسانى كه از فشار يا چربى خون بالا رنج مى برند، از مصرف غذاهاى چرب يا نمك بايد بپرهيزند. بى گمان، استفاده از اين مواد و باور به بى تأثير بودن آنها در زائر خانه

ص: 31

خدا، از نمونه هاى اسراف و توكل هاى نابه جا شمرده مى شود؛

نه- الگوى مصرفى حاجيان در عرفات و منى بر پايه غذاهاى ساده و آماده اى سامان مى يابد كه به آسانى فراهم و پخش مى شوند. بنابراين، زائران با پرهيز از پرخورى و با اطمينان به سالم بودن آن چه مى خورند، از غذاهاى گوناگون و به ظاهر خوش مزه دست فروشان عرفات و منى بايد چشم بپوشند؛

ده- حاجيان هنگام غروب روز نهم ذى الحجه، براى وقوف به مشعرالحرام مى روند. بنابراين، از مصرف بى اندازه و خارج از الگوى مصرف در عرفات بايد بپرهيزند و خود را دست كم براى دوازده ساعت وقوف آماده كنند. كم خورى در مواقف، مشكلى پديد نمى آورد، اما پرخورى و رعايت نكردن الگوى مصرف، پى آمدهاى بدى مانند بيمارى دارد. براى نمونه، برخى از زائران به دليل نياز مكرر به دست شويى هاى ميان راهى، از كاروان جا مى مانند و گم مى شوند.

د) نان

اسراف در همه مواد غذايى مذموم است، اما نان ويژگى هاى ديگرى دارد. نان، از غذاهاى بنيادين

ص: 32

خانواده هاى ايرانى به شمار مى رود و بيشترين اسراف نيز در مصرف همين ماده غذايى صورت مى گيرد. پيامبر گرامى اسلام درباره نان مى فرمايد:

اكرِمُوا الخُبزَ فَانّهُ قَد عَمِلَ فيه ما بَينَ العَرشِ إلى الأرضِ وَ ما بَينَهما

. (1) نان را گرامى داريد؛ زيرا از عرش تا زمين و آن چه در ميان آن دو است براى به دست آوردن آن تلاش كرده اند.

ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كارند

تا تو نانى به كف آرى و به غفلت نخورى

هر چند مقصود از «نان» در اين بيت مطلق روزى است، ولى مى توان مصداق بارز آن را «نانى» دانست كه مايه بركت سفره هر ايرانى است.

بنابراين، براى جلوگيرى از اسراف نان، بهتر است از آن به اندازه نياز مصرف كنيم و از پايمال كردن بسته هاى سالم نان خوددارى كرد. همچنين مناسب است كه زائران در


1- شيخ عباس قمى، سفينه البحار، ج 1، ص 615.

ص: 33

سفرهاى حج و عمره از گرفتن نان اضافه به ويژه بردن آن به اتاق هاى هتل بپرهيزند. برخى از زائران به سبب دير رسيدن به صبحانه، از مسئول تداركات كاروان يا رستوران هتل مقدارى غذا مى گيرند و آنها را به اتاق هاى خود مى برند كه در بيشتر وقت ها، همه نان را نمى خورند و ازاين رو، بخش فراوانى از دورريختنى هاى پايان اقامت زائران، نان خشك يا نان مانده در يخچال هاست. نان خشك و مصرف ناشدنى را براى كار مناسب ديگرى بايد استفاده كرد.

دعاى زير از پيامبر گرامى اسلام(ص) اهميت و ارزش نان را براى حيات بشرى نشان مى دهد:

بار خدايا! براى ما در نان بركت ده و ميان ما و نان جدايى مينداز! كه اگر نان نباشد، روزه نمى گيريم و نماز به پا نخواهيم داشت و فرايض پروردگارمان را ادا نخواهيم كرد. (1)

ه) پوشاك

لباس مايه زينت و آراستگى انسان است و اگر به طور مناسب و هماهنگ با شأن و جايگاه فرد گزينش شود، حافظ شأن و مقام او خواهد بود. امام صادق(ع) خطاب به يكى از شيعيانش فرمود: «لباس بپوش و آن را مايه آراستگى خود


1- وسائل الشيعه، ج 24، ص 323.

ص: 34

قرار ده. همانا خداوند زيباست و زيبايى را دوست دارد و توجّه داشته باش كه لباس تو از حلال باشد». (1) امام صادق(ع) همچنين مى فرمايد: «لباس بيرونت را كه با آن در اجتماع حاضر مى شوى، لباس خانه ات قرار نده».

داشتن لباس به اندازه نياز موجب ماندگارى بيشتر آن مى شود، اما استفاده نابه جا از آن، نمونه اى از هدر دادن و اسراف است.

پيامبر اكرم(ص) و بيشتر امامان معصوم: با توجه به وضع عمومى مردم و براى هم دردى با محرومان يا زهدورزى، لباس هاى ساده و گاه خشن مى پوشيدند، اما به هر روى، پوشيدن لباس هاى لطيف و زيبا از ديد اسلام ناپسند نيست. گفته اند كه امام رضا(ع) لباس هاى خشن مى پوشيدند، اما هنگام برخورد با مردم از لباس هاى زيبا و لطيف استفاده مى كردند. (2) آن حضرت با اين شيوه به مبارزه عملى با «رهبانيت» و «عزلت طلبى» در آن زمان مى پرداخت. بنابراين، وضع عمومى


1- الفروع الكافى، ج 6، ص 442، ح 7
2- وسائل الشيعه، ج 3، ص 376، ح 3.

ص: 35

مردم را در انتخاب گونه لباس بايد در نظر آورد.

به رغم اينكه بسيارى از خانواده ها در تأمين نيازهاى حياتى خود ناتوانند و گاه در فقر و محروميت به سر مى برند و شمار فراوانى از دانش آموزان كشور به ويژه در روستاها حتى كفش و لباس درخورى براى رفتن به مدرسه ندارند، برخى از خانواده ها در مسئله پوشش به اسراف و تبذير مى پردازند. بخشى از سفر معنوى حج اين افراد براى خريد لباس هاى رنگارنگ از فروشگاه هاى ويژه صرف مى شود؛ زيرا آنان از سر چشم و هم چشمى يا تقليد از مُدهاى غربى، لباس هاى گران فراوانى مى خرند و پيش از استفاده كامل از يك لباس، آن را كنار مى گذارند و براى مجلس و مهمانى ديگر، لباس تازه اى فراهم مى آورند. گويى پوشيدن لباس وصله دار، زشت و ناپسند است، اما استفاده كامل از لباس حتى لباس رفو شده، از ديد فرهنگ اسلامى، قدرشناسى نعمت و با ميانه روى و صرفه جويى در زندگى سازگار است. در زندگى امام صادق(ع) آمده است كه يكى از شيعيان امام صادق(ع) نزد آن حضرت رفت و با ديدن پيراهن وصله دار ايشان به آن امام خيره و از چنين پوششى، شگفت زده شد. امام علت خيره شدن او را پرسيد. وى گفت: به پينه گريبان شما مى نگرم. امام فرمود: اين كتاب را بردار و مطلبى از آن بخوان. آن مرد كتاب پيش روى آن حضرت را برداشت و در آن نظر افكند و اين نوشته را در آن ديد:

ص: 36

لا ايمانَ لِمَن لا حَياءَ لَه وَ لا مالَ لِمَن لا تَقديرَ لَه و لا جَديدَ لِمَن لا خَلَقَ له

. (1) كسى كه حيا ندارد ايمان ندارد و كسى كه در معاش خود تقدير و برنامه ندارد از ثروت بى بهره است و كسى كه از كهنه استفاده ننمايد، نو و جديدى براى او نمى ماند.

البته داشتن لباس هاى بسيار و استفاده از هر يك از آنها در جاى مناسب آن، از نمونه هاى اسراف نيست؛ يعنى انسان براى هر يك از زمان هاى اشتغالش به كار يا استراحت، تفريح و شركتش در جشن ها و مهمانى ها يا مجالس عزادارى، لباس ويژه اى مى تواند داشته باشد. «يكى از شيعيان امام كاظم(ع) به آن حضرت گفت: مردى ده پيراهن دارد. آيا اين كار او اسراف است؟ حضرت فرمود: نه؛ زيرا اين كار روشى براى استفاده و بهره بردارى بيشتر از لباس ها و موجب ماندگارى آنها است. اگر لباسى كه با آن آبرو و شخصيت خود را حفظ مى كنى [مانند لباس شركت در


1- همان، ح 2.

ص: 37

مجالس عمومى]، در جاهاى كثيف و آلوده بپوشى، به اسراف دچار شده اى.» (1) امام صادق(ع) نيز در اين باره مى فرمايد: «اسراف اين است كه جامه حفظ آبرويت را در وقت عادى بپوشى». (2)- بنابراين، دو چيز در زمينه پوشاك ممنوع و از نمونه هاى اسراف شمرده شده است:

يك- اينكه انسان از حدّ خويش فراتر رود و براى خود و خانواده اش پوشاكى بخرد كه از چارچوب شأن و جايگاه اجتماعى يا اقتصادى او بيرون است؛

دو- اينكه با استفاده بى اندازه و نامنظم از پوشاك خود، زمينه كهنگى زودرس آنها را فراهم آورد. (3)- نكته هاى زير را درباره پوشاك و پوشش در سفر معنوى حج نبايد فراموش كرد:

يك- عوض كردن ملحفه ها كار نيكويى است، اما در بسيارى از اوقات با تميز نگه داشتن آنها، از شمار تعويض ها مى توان كاست؛

دو- استفاده از وسايل شخصى به ويژه حوله، لباس،


1- محمد بن حسن طبرسى، مكارم الاخلاق، ص 98
2- وسائل الشيعه، ج 3، ص 352، ح 3
3- پژوهشى در اسراف يا آفت سرمايه ها، ص 187.

ص: 38

شانه، روسرى و چادر و پرهيز از دادن آنها به ديگران و نپوشيدن لباس هاى نو پيش از شستن آنها؛ اهميت فراوانى دارد؛

سه- شستن و تميز نگه داشتن لباس ها، فرد را از شست وشوهاى چندباره و خريدهاى غيرضرورى در سفر حج و زيارت بى نياز مى كند.

و) تشريفات

امروزه بسيارى از درآمدهاى اشخاص و خانواده ها براى امور تشريفاتى هزينه مى شود كه پايه و اساسى جز چشم و هم چشمى ندارد. برخى از افراد نيز از سر تفاخر و خودنمايى بر گستره سفره خود مى افزايند. رسول الله(ص) در نكوهش اين كار مى فرمايد:

هر كس، از سر ريا و خودنمايى، سفره بگستراند و اطعام نمايد، خداوند، مثل همان طعام، از غذاى چركين جهنم به او بخوراند و همان طعام را به صورت آتشى در درون او قرار دهد تا اين كه ميان

ص: 39

مردم، داورى نمايد. (1) چنين پذيرايى ها در آيين هاى عزا و عروسى و شادمانى بسيار ديده مى شود. البته اسلام به وليمه دادن براى عروسى، به دنيا آمدن فرزند، بازگشت از سفر زيارتى، خريد خانه و ... سفارش، اما براى آن نيز اندازه اى معين مى كند. رسول گرامى اسلام(ص) مى فرمايد:

دادن وليمه، روز اول، حق و به جا است، روز دوم خوب است و بيش از آن، رياكارى و خودنمايى است. (2) مبادا حاجى براى عمل به مستحب؛ يعنى دادن وليمه از حرام شرعى سر درآورد و به معصيت دچار شود. انگيزه او- ان شاءالله- عمل كردن به مستحب و كسب رضاى الهى است، اما چنانچه برخى از انگيزه هاى ديگر مانند تفاخر، ريا و ... در او تأثير بگذارند، از اسراف و حرام شرعى سر در خواهد آورد. بيچاره انسانى كه بسيار تلاش كرده و پس از ساليانى براى رفتن به سفر حج توفيق يافته و در ميقات جامه احرام به تن كرده و به خداى خود لبيك گفته، اما به چنين خطاها و گناهان دچار شده است. اگر او به دور و برش نگاهى بياندازد و شيوه زندگى همسايگان و بستگان خود را


1- محمد بن على بابويه قمى، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 286
2- احمد بن خالد برقى، المحاسن، ج 2، ص 618.

ص: 40

به خوبى بنگرد و درماندگى افراد نيازمند را در تأمين خوراك و پوشاك يا هزينه تحصيلى و ازدواج فرزندان يا پرداخت بدهى هايشان ببيند و بداند كه آنان براى تأمين نيازهاى ضرورى شان به هر كارى دست مى زنند و سرانجام از زندان سر درمى آورند، از ريخت و پاش دورى مى كند و اين سنت الهى و اين عمل مستحب را با گروه اندكى برگزار خواهد كرد و به جاى برپايى مجالسى با حضور چندصد نفر، هزينه هاى آنها را براى برآوردن نيازهاى محرومان يا فراهم كردن زمينه اشتغال يا ازدواج شان خواهد پرداخت. به طور متوسط هشتصدهزار نفر در سال به سفر عمره و حج تمتع مى روند؛ چنانچه پانصدهزار نفر از آنان مجالس وليمه با حضور چند صد نفر برگزار كنند، ساليانه براى برپايى اين مجالس مبالغ هنگفتى صرف مى شود. اگر چنين مجالسى تا اندازه اى ساده تر برگزار شود، بسيارى از هزينه هاى اضافى كاسته مى شود.

شايد كسى بگويد: «اى بابا! با حرف مردم چه كنيم؟ فردا هزار حرف براى ما درمى آورند». بارى، خشنود كردن همه

ص: 41

مردم هيچ گاه شدنى نيست و مردم به هر روى «حرف خواهند زد». انسان با خداى خود بايد داد و ستد كند و به دنبال كسب رضاى او باشد و البته دليل كارش را نيز به مردم بگويد. امام على(ع) مى فرمايد:

كسى كه ميان خود و خدا اصلاح كند، خداوند ميان او و مردم را اصلاح خواهد كرد و كسى كه امور آخرت را اصلاح كند، خدا امور دنياى او را اصلاح خواهد كرد و كسى كه از درون جان، واعظى دارد، خدا را بر او حافظى است. (1) اگر انسان رضاى خدا را به دست آورد، مردم نيز از او راضى خواهند شد. اين هزينه ها را براى ازدواج، تحصيل يا رفع مشكل يك جوان مى توان پرداخت. پيش گامى آدمى در اين كارها چه مشكلى پديد مى آورد؟ چنين كارهايى راه را براى ديگران نيز هموار مى كند.

لبيك گويان راستين در همه رفتارهاشان تنها دعوت حضرت رب العالمين را پاسخ مى دهند و تنها به او لبيك مى گويند نه به وساوس شيطانى و هواى نفسانى.


1- امام على 7: «مَنْ أَصْلَحَ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللهِ سُبْحَانَهُ أَصْلَحَ اللهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ وَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللهُ لَهُ أَمْرَ دُنْيَاهُ وَ مَنْ كَانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظٌ كَانَ عَلَيْهِ مِنَ اللهِ حَافِظ». نهج البلاغه، كلمات قصار، كلمه 89.

ص: 42

اعجاز زائران ايرانى

«آنها دو تُن را نه تن ميكنند». اين جمله، آگهى تبليغاتى نيست و درباره دانه درشتهاى اقتصادى، پيمان كاران، سرمايهگذاران، كارآفرينان، كارخانهداران، بانكداران، تاجران، پزشكان تغذيه وحتى كشاورزان سخن نمى گويد.

اين جمله درباره «معجزه حجاج ايرانى» است كه مى توانند وزن بار هواپيما را در سفرى دور و دراز، چهار يا پنج برابر كنند و ميزبانان نامهربان خود را در برابر رفتار ناشايست و تحقيرآميز و بهانههاى «بنى اسرائيلى» شان، با ارزهاى ايرانى بنوازند، جنسهاى كم ارزش(بنجل) چينى و عربى را از بازارهاى مكاره عربستان بخرند و پى آمد سفرى معنوى را در قالب جعبههاى لوازم آرايش، اتو، سشوار، جاروبرقى، كف شور بخار، پارچه، دوربين هاى عكاسى، فيلم بردارى، پنكه، عطر، دارو، چاى و ... به آشنايان خود هديه دهند تا عربان و حاجيان ديگر كشورها آنان را كه چمدانهاى شكم برآمده و سنگين سوغاتيهاى نخواستنى را نفس نفس زنان روى زمين مى كشند، به يك ديگر نشان

ص: 43

دهند و به آنان پوزخند بزنند: «آنها را ببينيد! ايرانياند!»

هر ايرانى افزون بر حدود 260 دلار هزينههاى ثابتى كه به دولت عربستان ميپردازد، نزديك به 550 دلار از بازارهاى اين كشور خريد ميكند؛ يعنى درآمدزايى هر زائر ايرانى براى اين كشور بيش از هشتصد دلار است كه با توجه به سفر هشتصد هزار زائر ايرانى در هر سال براى حج تمتع و عمره به عربستان، سالانه بيش از هفتصد ميليون دلار ارز از ايران بيرون مى رود و دست كم پانصد ميليون دلار از آن در خريدهاى غير ضرورى صرف مى شود كه حتى با اندكى از آن برق يا آب تصفيه شده يا امكانات بهداشتى يا آموزشى را به روستايى پرت در ايران مى توان رساند يا زمينه را براى آزادى برخى از بدهكاران مالى از زندان فراهم كرد يا هزينه درمان را به شمارى از بيماران نيازمند پرداخت يا نان شبى براى خانوادههاى عضو «كميته امداد» و بهزيستى خريد.

آيا صرف پرداخت اين هزينه ها براى خريد سوغات از نمونه هاى اسراف نيست؟

حضرت امام راحل در رهنمودى حكيمانه به حجاج چنين سفارش مى كند:

كسانى كه به عنوان سوغات، مصارف ناروا مى نمايند يا

ص: 44

تشريفات و مهمانى هاى خارج از رويه در وقت برگشت از حج مى نمايند مقتضى است اين نحو هزينه ها را صرف احتياج برادران و خواهران عليل و مستمند خود نمايند كه خداوند تعالى به آنان اجر و بركت عنايت فرمايد. (1) ايشان درباره كاهش تشريفات و هزينه هاى گزاف و ناسازگار با فلسفه حج مى فرمايند:

كالاهايى كه در حجاز به حجاج محترم عرضه مى شود، آنچه مربوط به آمريكاى مخالف با آرمان هاى اسلامى و اساساً مخالف با اسلام است، خريدارى آنها كمك به دشمنان اسلام است و ترويج باطل است و از آنها بايد احتراز شود. (2) بر پايه اين فرمايش حضرت امام، هيچ گاه با خريد كالاهايى كه مانند آنها را در ايران اسلامى مى توان به دست


1- صحيفه امام، ج 10، ص 63. بخشى از پيام امام خمينى درباره وظيفه حاجيان(29/ 6/ 58)
2- صحيفه امام، ج 20، ص 97. بخشى از پيام امام خمينى به زائران بيت الله الحرام(16/ 5/ 65).

ص: 45

آورد، به دشمنان نبايد كمك كرد. اين دشمن گاه «امريكا» و زمانى كشورهاى ديگر است كه برنامه هايشان با آرمان ها و هدف هاى اسلام و انقلاب ناسازگار مى نمايد.

دل مردگى ها، افزون شدن تعلقات دنيوى، درگيرى هاى ذهنى و از ميان رفتن حال عبادت و فرصت هاى زرين معنوى، از پى آمدهاى بدِ رفتن به بازار است. حاجى پس از ساليان درازى انتظار، چنين فرصت و غنيمتى به دست مى آورد و مى تواند با جدايى از تعلقات دنيايى در دادوستد با خدا در اين بازار معنوى، بهترين چيزها را براى خود و جامعه اش به ارمغان بياورد، اما صد افسوس كه او اين وقت گران بها را در تماشاى ويترين مغازه ها و پرسه زدن در بازارها از كف مى دهد؛ زيرا هنگامى كه خسته و كوفته از بازار بازمى گردد حالى براى رفتن به مسجدالحرام يا مسجدالنبى ندارد و حتى نمازش را با شتاب و كسالت مى خواند و اگر تا پاسى از شب به خريد كالا سرگرم باشد، از تهجد و شب زنده دارى يا شركت در نماز صبح باز مى ماند و چنانچه برخى از كالاها يا لباس هايى كه خريده است مناسب نباشد، بايد براى تعويض آنها دوباره به مراكز خريد برود. اگر خريد او با نماز جماعت هم زمان شود، او را با آن كالاها به مسجدالحرام راه نمى دهند و اگر بيرون مسجد بماند، ديگران

ص: 46

مى گويند كه اين ايرانى ها مجوسى اند و نماز نمى خوانند و افزون بر اين بدبينى ها به زائران ايرانى، هزار مصيبت ديگر پيش خواهد آمد.

شايد كسى بپرسد آيا خريدن سوغات مستحب نيست؟ اگر خريدنش اين دردسرها را دارد، نخريدن آن هم موجب شرمسارى زائر نزد فرزندان و بستگانش مى شود؛ پس چه بايد كرد؟

خريدن سوغات مستحب است و بزرگان دين نيز در احاديثى بر آن تأكيد كرده اند، اما به راستى شيوه هاى بهترى براى اين كار نمى توان انديشيد كه بسيارى از اين آسيب ها پديد نيايد؟ با آسان گيرى و كنار گذاردن برخى از تكلفات، خريد سوغات را نيز به عبادتى ديگر مى توان بدل كرد. براى نمونه، چيزهاى كوچك تر و مناسب تر مانند عطر، تسبيح، سجاده و چادر نماز مى توان خريد. زائر همچنين بايد در وقت مناسبى به بازار برود تا آسيبى به عبادات او نرسد و موجب بدبينى ديگران مسلمانان نشود. براى نمونه، صبح يا ظهر پس از بازگشت از حرم، هنگام رفتن به هتل و زمان هايى جز

ص: 47

هنگام برپايى نمازهاى جماعت، مى تواند به بازار برود.

ز) اسراف در استفاده از وسايل

تاكنون فراوان ديده ايم كه برخى از افراد از كالاهاى گران بها استفاده مى كنند، اما آن كالاها پس از زمان كوتاهى قابل استفاده نيستند. برخى از افراد نيز با استفاده درست از كالاها، چند برابر ديگران از آنها بهره مى گيرند. براى نمونه، يكى لباس را در يك يا دو ماه پاره و بى مصرف مى كند و ديگرى لباسش را چند سال مى پوشد.

اگر كسى لباس بيرونى اش را در خانه يا محيط كار خود بپوشد سريع تر كثيف مى شود و بر اثر شست وشوى مكرّر ديگر از آن نمى توان استفاده كرد. بنابراين، براى محيط كار يا منزل لباس هاى مناسب تر، راحت تر و ارزان تر مى توان خريد. اين نكته اى است كه كوتاهى كردن درباره آن، انسان را به اسراف مى كشاند. امام صادق(ع) در اين باره مى فرمايند:

كمترين اندازه اسراف اين است كه لباس بيرونت را لباس خانه [و] دم دستى قرار دهى و ته مانده ظرفت را دور بريزى و ... (1) همچنين پاكيزه نگه داشتن لباس ها بر عمر آن مى افزايد و از اسراف در آب و برق و استهلاك دستگاه لباس شويى و


1- محمد محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، ج 5، ص 2462، ح 498؛ به نقل از اصول كافى، ج 4، ص 56.

ص: 48

مصرف مواد شوينده جلوگيرى مى كند.

حاجى هنگام سفر و پيش و پس از سفر، بايد در استفاده از پوشاك، وسايل همراه و وسايلى كه در هتل مى گذارد، دقت كند. روشن گذاشتن پيوسته كولر با دور تند، حتى زمانى كه كسى در اتاق نيست، راه رفتن با كفش بيرون روى فرش يا موكت اتاق، ريختن مواد غذايى روى فرش يا ملحفه، افزودن درجه سرمايش يخچال و ... از چيزهايى به شمار مى روند كه غفلت از آنها مى تواند انسان را به گناه و دورى از رحمت پروردگار سوق دهد.

ح) اسراف در وقت (مديريت زمان)

وقت، از گران مايه ترين سرمايه هايى است كه خداى سبحان به انسان عطا كرده است، اما بيشتر افراد ارزش اين سرمايه را نمى شناسند و آن را ارزان مى فروشند و از عمر گران بهاى خود بهره اى نمى برند و در پايان عمرشان انگشت حسرت به دندان مى گزند و جز افسوس چيز ديگرى برايشان نمى ماند. امير بيان، امام على(ع) در كلامى گهربار در اين باره، چنين هشدار مى دهد:

ص: 49

اى مردم! اينك، اينك! [زمان حال را مغتنم شماريد] پيش از آنكه پشيمان شويد و پيش از آنكه هر كسى گويد: «دريغا بر آنچه در حضور خدا كوتاهى ورزيدم و بى ترديد من از ريشخندكنندگان بودم» يا گويد: «اگر خدا هدايتم مى كرد، هر آينه از پرهيزگاران بودم» يا چون عذاب را ببيند، گويد: «كاش مرا برگشتى بود تا از نيكوكاران باشم». (1) البته در اين ميان افراد اندكى هستند كه قدر اين سرمايه گران بها را شناخته اند و به رغم عمر كوتاهشان آثار و بركات فراوان از خود بر جاى گذارده اند.

خداوند به برخى از اوقات فضيلتى ويژه داده و آنها را از رحمت خود سرشار كرده است، مانند ايام حج يا ماه رمضان كه بندگان به ضيافت(مهمانى) خدا بار مى يابند و از كرامت خاص برخوردار مى شوند. براى حاجى كه پس از سال ها، به تشرف به بيت الله الحرام توفيق مى يابد، بهترين فرصت پيش مى آيد تا به ضيافت الهى در حريم حرم يار راه يابد و از گناهان ايمن شود. در اين زمان و مكان پربركت حاجى از


1- امام على 7: «الآنَ الآنَ مِنْ قَبْلِ النَّدَمِ وَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى عَلى ما فَرَّطْتُ فِى جَنْبِ اللهِ وَ إِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللهَ هَدانِى لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذابَ لَوْ أَنَّ لِى كَرَّهً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِين».

ص: 50

اين فرصت زرين چگونه بهره مى برد؟ زمانى كه هر لحظه اش بر همه اوقات شرافت دارد و در آن بهترين سرمايه هاى معنوى را مى توان به دست آورد. يعنى هنگام محرم شدن و لبيك گفتن، هنگام طواف كردن و نماز خواندن، هنگام وقوف در عرفات و مشعر و منا و قبل و بعد از اعمال در كنار بيت الله الحرام در مكه مكرمه و گفتن هر سبحان الله در آنجا، با انفاق ماليات كوفه و بصره برابرى مى كند. (1) اى حاجى! آيا براى اين بهترين فصل عمر برنامه ريزى كرده اى تا در روز حسرت، انگشت به دندان نگيرى و غصه نخورى؟! امام على(ع) مى فرمايد: «هرگاه فرصتى دست داد آن را شكار كنيد، زيرا از دست دادن فرصت مايه اندوه است». (2) انس گرفتن حاجى به نماز و قرآن، خلوت كردنش با معبود، تفكر و تدبرش در آيات الهى و يافتن پاسخ هايى


1- محمد بن على بن بابويه قمى، من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 146، ح 95
2- ميزان الحكمه، ج 10، ص 4584.

ص: 51

براى اينكه او كيست، از كجا آمده و آمدنش براى چه بوده است، برنامه كارى وى را بايد فرا بگيرد و شايد غفلت و بى برنامگى، او را به اسراف در اين سرمايه و نعمت بزرگ الهى دچار سازد.

افسوس كه برخى از حاجيان به دليل نداشتن برنامه دقيق، به غفلت دچار مى شوند و اوقات شريف را به گپ زدن و گفت وگوهايى درباره مسائل كم ارزش مى پردازند. برخى از زائران نيز بسيارى از اوقات خود را به تماشاى تلويزيون و پاره اى از برنامه هاى كم ارزش يا «ضد ارزش» مى پردازند.

حاجى مى تواند با مشورت با افراد باتجربه مانند روحانى كاروان، بهترين اوقات را براى تشرف به حرم برگزيند. براى نمونه، پس از نماز كه شمار فراوانى از زائران براى سوارشدن به اتوبوس ها ازدحام مى كنند، با حضور بيشتر در حرم به عبادت و تلاوت قرآن و ديگر برنامه هاى سودمند مى توان پرداخت يا در اتوبوس به تلاوت قرآن يا ذكر خدا سرگرم بود و اين چنين دل و جانش را با ياد خدا مى تواند صيقل بدهد.

ط) وسيله نقليه

برپايه روايت هاى اسلامى، داشتن مركب خوب و راهوار از سعادت انسان شمرده مى شود. يكى از مصاديق اسراف استفاده نادرست از وسيله نقليه است. در اين ميان آنچه كه اهميت دارد

ص: 52

در نظر گرفتن مقام و شأن اجتماعى شخص با وسيله اى است كه از آن استفاده مى كند. امام صادق(ع) مى فرمايد:

آيا گمان دارى به خاطر داشتن مال فراوان كسى مجاز است اسبى را به ده هزار درهم بخرد، در حالى كه اسب بيست درهمى او را كفايت مى كند؟ مگر نه اين است كه خداوند فرموده: اسراف نكنيد كه خدا اسراف كنندگان را دوست ندارد! (1) كسى كه با يك خودروى داخلى، نيازش برآورده مى شود، آيا مى تواند خودروهاى گران بهاى خارجى بخرد؟ اگر با يك يا دو خودرو يا با يك مينى بوس آيين بدرقه يا استقبال را بتوان به انجام رساند، آيا راه انداختن خودروهاى شخصى بسيار اسراف نيست؟ اين منظره چه تصويرى براى ديگر زائران و مشايعت كنندگان مى سازد!


1- تفسير عياشى، ج 3، ص 13.

ص: 53

يكى از زشت ترين و معصيت بارترين نمونه هاى اسراف، زياده روى در استفاده يا از ميان بردن «بيت المال» مسلمانان

ص: 54

است. اميرالمؤمنين(ع) در نامه اى راه گشا در اين باره به يكى از كارگزاران خود مى فرمايد:

تو در اين مالياتى كه مى گيرى، حقّ معينى دارى و با فقرا و مستمندان شريك هستى. ما حقّ تو را خواهيم داد و تو نيز حقّ آنان را بپرداز و اگر چنين نكنى از كسانى به شمار خواهى رفت كه بيشترين دشمن را در قيامت داراست و واى بر كسى كه دشمن او در نزد خداوند، فقيران و نيازمندان و درخواست كننده ها و پس خوردگان از حقوق خويش و ضررديده ها و در راه مانده ها باشند ... همانا بزرگ ترين خيانت، خيانت به امّت و زشت ترين ناخالصى ها، ناخالصى پيشوايان و كارگزاران امور است. (1) پاس دارى انسان از اموال عمومى و بيت المال، نشانه فرهنگ بالا و تعهّد او و بى توجهى به مسائل حفاظتى و نگهدارى از اموال بيت المال يا استفاده شخصى از آنها، نشانه بى تعهّدى و كم رشدى وى است.

پاى بندى افراد جامعه به حفاظت از بيت المال، بايد بيش از دقت و توجهشان به نگاه دارى اموال شخصى باشد. در اين راستا، دولت اسلامى و سازمان «حج و زيارت» با وضع كردن قانون هاى شديد و گرفتن تعهّدات محكم و با نظارت


1- نهج البلاغه، تصحيح صبحى صالح، نامه 26.

ص: 55

دقيق، از فرسايش بيت المال بايد جلوگيرى كند و از سپردن آن به دست افراد ناآگاه و مسئوليت ناپذير بپرهيزد. اين سخن به هيچ روى به معناى سخت گيرى و ايجاد محدوديت در استفاده درست و به جا از بيت المال نيست؛ بلكه تضمينى براى نگاهبانى اموال عمومى در برابر دستبرد خائنان به شمار مى رود. بارى، پايه همه طرح ها و برنامه ها در اين باره، آگاهى و توجه بيشتر مردم به ويژه كارمندان اداره ها و نهادهاى مرتبط با زائران به بهره گيرى درست از اموال عمومى است. جامعه بايد بپذيرد كه بى توجّهى به اين اموال رفتارى ضدّ اسلامى و ملّى و با معيارهاى حكومت علوى ناسازگار است و در خور سازمان ها و نهادهاى انقلابى و دولتى به ويژه بخش هاى مرتبط با سفرهاى معنوى نيست.

چرا وسايل و لوازم نهادهاى دولتى در زمان اندكى فرسوده مى شوند و مسئولان پيوسته ابزار تازه درخواست مى كنند؟

گاهى اسراف در بيت المال نمونه اى از اتلاف و تبذير شمرده مى شود؛ همچنان كه گاهى بهره بردارى از آن، تجاوز

ص: 56

از حدّ عرفى و جايگاه اجتماعى به شمار مى رود. براى نمونه، رئيس بخشى از نهادهاى وابسته به سفرهاى معنوى، براى دفتر كارش به وسايلى نياز دارد كه بنابر ويژگى هاى آن كار، چارچوپ ويژه اى براى آنها تعيين شده است. بيرون رفتن از اين چارچوب و فراهم كردن محيطى تشريفاتى و «لوكس» فراتر از آن، اسراف و خيانت در اموال عمومى شمرده مى شود.

همچنين، هزينه همايش ها و نشست هايى كه به مناسبت هاى گوناگون در گوشه و كنار كشور و حتى خارج از كشور و در مدينه و مكه و ديگر شهرهاى زيارتى برگزار مى شوند، حدّ معين و مقبولى دارد كه گذشتن از آن، موجب اسراف و تبذير مى شود و افزون بر اين، زمينه را براى بدبينى مردم و زائران به مسئولان فراهم مى آورد و غضب خداوند را نيز در پى دارد. اين كار، همچنين نشست ها را از دست يابى كامل به هدف هاى معنوى شان دور خواهد كرد.

على(ع) درباره اهميت بيت المال و اموال عمومى جامعه در دورانى كه بر كرسى خلافت نشستند، مطالب شايسته اى فرمودند كه برخى از آنها چنين گزارش مى شود:

يك- آن حضرت به درخواست عبدالله بن زمعه، يكى از اصحابش، براى گرفتن سهم بيشترى از بيت المال پاسخ

ص: 57

دادند: «اين مال نه از آن توست نه از آن من، بلكه غنيمت مسلمين است». (1) دو- ايشان به برخى از كارگزارانشان نوشتند:

نوك قلم هايتان را ريز كنيد، سطور را به هم نزديك كنيد، كلمات زيادى را نسبت به من [در نوشتن گزارش] حذف كنيد، محتوا و مفهوم اصلى را بيان كنيد، از زياد نوشتن بپرهيزيد! به درستى كه اموال مسلمين قبول ضرر نمى كند. (2) سه- همچنين فرمودند: «همانا بالاترين خيانت، خيانت به مردم است». (3) اسراف در اموال عمومى و بيت المال به چند شكل متصورمى شود:

اول- زياده روى در مصرف و استفاده از اموال عمومى و بى توجهى و بى دقتى به آن؛


1- نهج البلاغه، تصحيح صبحى صالح، خطبه 232
2- محمدباقر محمودى، نهج السعاده، ج 4، نامه 12، ص 30
3- نهج البلاغه، تصحيح صبحى صالح، نامه 26.

ص: 58

دوم- سودجويى شخصى و خانوادگى از اموال عمومى؛

استفاده شخصى از اموال عمومى افزون بر اسراف، خيانت و كارى حرام به شمار مى رود. سيره عملى على(ع) در استفاده از بيت المال بهترين دليل بر اين مطلب است. آن حضرت در هر جمعه بعد از جارو كردن كف خزانه، دو ركعت نماز مى خواند و خدا را سپاس مى گفت و به آن نماز مى فرمود: «اى نماز شهادت بده كه از اموال مسلمين چيزى براى خود نگه نداشتم». (1) هنگامى كه طلحه و زبير براى كارى شخصى در مركز بيت المال نزد آن حضرت رفتند، او چراغ پيش رويش را خاموش كرد و دستور داد كه چراغ ديگرى از منزل بياورند. آن دو درباره علت اين كار پرسيدند. آن حضرت فرمود:

كان زَيتُه مِن بَيتِ المالِ، لا يَنبَغى ان نُصاحبَكُم فِى ضَوئه

. (2) روغن اين چراغ از بيت المال بود سزاوار نبود در نورش با شما صحبت كنم.


1- حسام الدين متقى هندى، كنز العمال، ج، ص 183
2- شرح احقاق الحق، ج 8، ص 539.

ص: 59

كتاب نامه

* قرآن كريم، ترجمه ناصر مكارم شيرازى، دارالقرآن الكريم، قم، 1373 ش.

* سيدرضى، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتى.

* صبحى صالح، نهج البلاغه، قم، انتشارات هجرت، 1395.

ابن بابويه قمى، محمد بن على، الخصال، انتشارات جامعه مدرسين، قم، 1403 ق.

ابن بابويه قمى، محمدبن على، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، قم، منشورات الرضى، 1368.

امام خمينى، صحيفه امام، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى(قدس سره).

برقى، احمدبن خالد، المحاسن، قم، المجمع العالمى لاهل البيت(ع) 1413 ه. ق.

تميمى آمدى، عبدالواحد بن محمد، غرر الحكم و درر الكلم،

ص: 60

ترجمه سيد جمال الدين حسينى، تهران، دانشگاه تهران، 1373.

حر عاملى، محمدبن حسن، وسائل الشيعه، چاپ اسلاميه، چاپ ششم، 1402 ق.

حسينى، سيد نعمت الله، مردان علم در ميدان عمل، ناشر، 1371.

حكيمى، محمدرضا، الحياه.

راغب اصفهانى، المفردات فى غريب القرآن، دفتر نشر الكتاب، 1404 ق.

رزاقى، ابراهيم، الگوى مصرف و تهاجم فرهنگى.

شوشترى، نورالله، احقاق الحق، كتابخانه آيت الله مرعشى نجفى، قم.

الشيخ محمودى، نهج السعاده، بيروت، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات، بى تا.

طبرسى، فضل بن حسن، مكارم الاخلاق، قم، منشورات شريف رضى، بى تا.

طوسى، محمد بن حسن، امالى، قم، دارالثقافه، 1414 ق.

عياشى، محمدبن مسعود، تفسير عياشى، تهران، المكتبه العلميه الاسلاميه.

فروم، اريك، انسان براى خويشتن، ترجمه اكبر تبريزى.

فيض كاشانى، محمد محسن، تفسير صافى، تهران، صدر، 1415 ق.

قمى، شيخ عباس، سفينه البحار، بيروت، دارالاسوه، 1414 ق.

كلينى، محمد بن يعقوب، اصول الكافى، تهران، دارالكتب

ص: 61

الاسلاميه، 1365.

، فروع الكافى، بيروت، دارالاضواء،(بى تا).

متقى هندى، حسام الدين، كنز العمال، چاپ بيروت.

مجلسى، محمد باقر، بحارالانوار، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1362.

محمدى رى شهرى، محمد، ميزان الحكمه، ترجمه محمدرضا شفيعى، قم، دارالحديث، بى تا.

مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1369.

موسوى، سيد مهدى، پژوهشى در اسراف يا آفت سرمايه ها، قم، دفتر تبليغات اسلامى، 1371.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109