جایگاه قرض الحسنه در اندیشه ی اسلامی و تفكر رضوی

مشخصات كتاب

جایگاه قرض الحسنه در اندیشه اسلامی و راه کارهای احیاء آن در جامعه

تحقیق و تالیف : مهدی آقابابایی

سرشناسه : آقابابایی، مهدی، 1362 -

عنوان و نام پدیدآور : جایگاه قرض الحسنه در اندیشه اسلامی و راه کارهای احیاء آن در جامعه/تحقیق و تالیف مهدی آقابابایی.

مشخصات نشر : اصفهان: نورالحیات، 1400.

مشخصات ظاهری : 74ص.

شابک : 978-622-94323-2-7

وضعیت فهرست نویسی : فیپا

یادداشت : کتابنامه.

موضوع : قرض الحسنه

*Islamic loans

قرض الحسنه -- احادیث

*Loans, Islamic -- Hadiths

قرض الحسنه -- جنبه های قرآنی

*Loans, Islamic -- Qur'anic teaching

رده بندی کنگره : BP192

رده بندی دیویی : 297/372

شماره کتابشناسی ملی : 8739003

اطلاعات رکورد کتابشناسی : فیپا

ص: 1

اشاره

مشخصات کتاب :

نام کتاب : جایگاه قرض الحسنه در اندیشه اسلامی و راه کارهای احیاء آن در جامعه

تالیف : مهدی آقابابایی

ناشر : نورالحیات

چاپ اول : 1400 شمسی

شمارگان : 500 نسخه

قطع و صفحه : 74 صفحه رقعی

شابک : 7-2-94323-622-978

قیمت : 250000 ریال

تلفن مرکز پخش : 09132671388

09135692430

ص: 2

بسم الله الرحمن الرحیم

ص: 3

ص: 4

فهرست

بخش اول : ...9

جایگاه قرض الحسنه در اندیشه اسلامی و تفکر رضوی ...9

قرض در فرهنگ اسلامی ...12

قرض در مفهوم لغت ...12

قرض در اصلاح حقوقی ...14

تاریخچه قرض الحسنه ...15

قرض در قران کریم ...16

تفسیر آیه قرض الحسنه ...17

پاداش قرض ...18

شرایط انفاق و قرض در راه خدا ...18

صدقه و قرض اختصاص به مردان ندارد ...22

مقصود از قرض دادن به خداوند ...23

محسنین یعنی قرض الحسنه ...25

قرض الحسنه معروف است ...25

قرض الحسنه بر (نیکی) است ...26

قرض الحسنه در کلام اهل بیت علیهم السلام ...27

ص: 5

مومن خود را مقروض نمی کند ...27

ثواب قرض دادن ...28

قرض الحسنه و صدقه ...29

قرض سنت جاودان ...30

حکم قرض دادن و گرفتن ...30

ثواب وام دادن و عقاب ترک آن ...31

چاره ای از پرداخت بدهی نیست ...32

مومن خیانت نمی کند...33

نپرداختن بدهی خیانت و ظلم به همه است ...34

باید قصد پرداختن داشته باشد ...35

باید بدهکار عاجز را مهلت داد ...37

ثواب صدقه برای مهلت هر روز ...42

خداوند تلافی می فرماید ...43

از حسنات به طلبکار می دهند ...44

معاوضه به چقدر می شود؟ ...45

شتاب کردن در ادای دین مستحب است ...46

با زکات میتوان بدهی مقروضان را ادا کرد ...47

قرض الحسنه در سیره امام رضا علیه السلام ...48

قرض الحسنه و آخرت ...48

وام گیرنده دزد ...48

برخورد با بدهکار ...49

نتیجه قرض الحسنه ...49

فلسفه تحریم ربا ...49

ص: 6

نتیجه گیری ..50

بخش دوم : راه کارهای احیای قرض الحسنه در جامعه اسلامی ...53

شاخص های فرهنگ قرض الحسنه مطلوب ...55

شاخص های قرض الحسنه مطلوب ...57

شاخص های قرض گیرنده مطلوب ...59

مفهوم و عناصر احیای فرهنگ قرض الحسنه ...60

مفهوم احیای فرهنگ قرض الحسنه ...60

عناصر اصلی احیای فرهنگ ...60

قابلیت های فرهنگ قرض الحسنه ...61

نتیجه گیری ...68

منابع و ماخذ ...69

ص: 7

ص: 8

بخش اول : جایگاه قرض الحسنه در اندیشه اسلامی و تفکر رضوی

اشاره

ص: 9

ص: 10

یكی از سنت های حسنه و الهی قرض الحسنه می باشد. كه در این مقاله درباره جایگاه قرض الحسنه در اندیشه ی اسلامی و سیرهای رضوی علیه السلام بحث نموده ایم؛ و برای روشن شدن این فریضه از فرهنگ لغت، قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام بهره های كامل را بردیم و در پایان هم قرض الحسنه را در سیرهای رضوی علیه السلام و روایاتی كه از آن بزرگوار پیرامون قرض و قرض الحسنه بوده و فلسفه ی تحریم ربا بحث نموده ایم، و در كلمه ای حضرت در باره فلسفه تحریم ربا فرموده اند: ربا باعث می شود كه قرض الحسنه و اعمال نیك در جامعه از بین برود؛ و اینك مطالب را تقدیم به دوستداران سنت حسنه می نماییم.

واژگان كلیدی

قرض الحسنه، ربا، وام، قرض، روایات، آیات و ...

مقدمه:

قرض الحسنه سنت اسلام است كه اقتصاد را در خدمت عقیده می گیرد.

قرض الحسنه، تجلی حاكمیت ارزش های اخلاقی و مبانی عقیدتی بر سودجوئی های اقتصادی است.

قرض الحسنه، نوعی ایثار است و ربا یكی از انواع پلید استثمار.

قرض الحسنه، همان اندازه ارزشمند است كه ربا ضد ارزش است.

قرض الحسنه، وام دادن به خداست و كدام مؤمن است كه از وام دادن به خدا احساس تردید یا پشیمانی نماید؟

سوء استفاده از این سنت اصیل قرآنی هرگز نمی تواند بهانه ای برای گریز و احیاناً برخورد با این مستحب قطعی اسلام باشد.

بیاییم در پرتو انوار قرآن و معصومین علیهم السلام زندگی را از معنویت و ایثار سرشار سازیم و این سنت مذهبی را بار دیگر در جامعه ی بزرگ اسلامی با اهداف و شیوه های خداپسندانه آن؛ احیاء نماییم.

ص: 11

قرض در فرهنگ اسلامی

قرض، جزیی از اركان یك نظام اقتصادی است كه دارای نتایجی اجتماعی می باشد و در قرآن و روایات به اهمیت آن تاكید فراوانی شده است.

نظام ربوی یك نظام اقتصادی است كه درست در مقابل قرض الحسنه جای دارد. اگر هدف نظام ربوی را بخواهیم در یك جمله خلاصه كنیم، عبارت است از: افزایش سود و سرمایه و ایجاد روحیه ی تكاثر و ظلم و زور.

اما قرض نتایجی، چون زنده كردن روح عطوفت در جامعه و ایجاد قسط و عدالت دارد. مختصر اینكه ربا بر ظلم و تعدی و جمع كردن مال بنا شده و قرض بر ایثار و احسان ومردمداری استوار گشته است.

از این رو قرض، ربا را از صحنه ی اقتصادی بیرون می كند. در قرآن ربا نظام زشت و منكر اقتصادی شمرده شده است و به قرض توصیه و تاكید شده و این دو قابل جمع نیستند به این صورت كه بر سیستم اقتصادی هم نظام ربوی حاكم باشد و هم نظام قرض الحسنه و میانشان نهایت تضاد و افتراق می باشد.

قرض در مفهوم لغت

«قرض» واژه اى است عربى كه معادل فارسى آن «وام» است، این كلمه در اصل به معنى قطع كردن و بریدن است.

قرض: نوعى است از بریدن، قطع مكان و گذشتن از آن را قطع مكان و قرض مكان گویند. (1)

ص: 12


1- (مفردات راغب).

«وَ إِذٰا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذٰاتَ الشِّمالِ وَ هُمْ فِی فَجْوَةٍ مِنْهُ» (1) چون آفتاب غروب می كرد از آن ها به طرف شمال متمایل می شد و آن ها در كهف در وسعت بودند. طبرسى فرموده: اصل آن بریدن با دندان است و وام را قرض گویند كه شخص جزئى از مال خود را قطع كرده به دیگری می دهد به نیت اینكه خود مال یا بدل آن را بعداً بدهند.

اقراض به معنى قرض دادن است: «إِنْ تُقْرِضُوا اللهَ قَرْضاً حَسَناً يُضاعِفْهُ لَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ...» (2) مادۀ اقراض در قرآن همه جا در بارۀ قرض دادن به خدا آمده و همه با وصف «حَسَناً» مقيّد شده است انفاق در راه خدا قرض دادن به خدا خوانده شده كه آن از طرف خدا برگردانده خواهد شد و اشاره به حتمی بودن مزد آن است.

قید «حسن» ظاهراً مفید آن است كه انفاق از مال پاك و با نيّت پاك و با قصد قربت باشد و بعداً پشیمان نگردد و با منّت و اذيّت بعدى توأم نباشد به نظرم جملۀ «لا يُتْبِعُونَ ما أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لاٰ أَذىً- ... يُنْفِقُونَ أَمْوٰالَهُمُ ابْتِغاٰءَ مَرْضاٰتِ الله وَ تَثْبِیتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ» (3) بیان «حسن» است.

می شود گفت همۀ اعمال نیك اعمّ از بدنى و مالى قرض الحسنه اند كه آن ها به خدا تحویل می¬شوند و خدا در مقابل پاداش خواهد داد آیۀ

ص: 13


1- 1.كهف/ 17.
2- 2.تغابن/ 17.
3- 3.بقره/ 262 و 265.

أَقِیمُوا الصَّلاهَ وَ آتُوا الزَّكاهَ وَ أَقْرِضُوا اللّهَ قَرْضاً حَسَناً وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللهِ ... (1)

دلیل آن است و گر نه ایتاء زكوة داخل در قرض الحسنه می¬باشد.

در قرآن مجید قرض به معنى «وام» متداول بكار نرفته بلكه همه در عمل نیك و یك جا در معنى تجاوز استعمال شده كه در اول ذكر شد. (2)

قرض در اصطلاح حقوقی

در قانون مدنی ایران ماده ی 648 ضمن استعمال واژه ی قرض از آن چنین تعریف شده است:

«قرض عقدی است كه به موجب آن یكی از طرفین مقدار معینی از مال خود را به طرف دیگر تملیك می كند كه طرف مزبور، مثل آن را از حیث مقدار و جنس و وصف رد نماید و در صورت تعذر رد مثل، قیمت یوم الرد را بدهد». (3) در این ماده قانون هم به قرض و هم قیمی و هم قرض با كالا و هم با نقد و پول اشاره شده است.

ص: 14


1- 4.مزمّل/ 20.
2- 5.قاموس قرآن/ ج 5/ ص 306-307.
3- 6.حقوق مدنی، طاهری/ج 4/ ص 33، حقوق مدنی، امامی، ج 2/ص 193، فقه استدلالی/ ص 306.

تاریخچه قرض الحسنه

«قرض الحسنه» جزئى از اركان نظام اقتصادى اسلام است و در مقابل آن رباخوارى قرار دارد. در دوران جاهلیت قرض در میان مردم متداول بوده است.

ولى فردى كه به دیگرى قرض مى داد، معمولاً از بدهكار بیش از آنچه به او داده بود طلب مى نمود و یا این كه از او هدیه اى گرفته و یا بدهكار را برده و بندۀ خود دانسته و یا بر او منّت مى نهاد. در این شرایط اسلام با آوردن واژۀ «حَسَنه» آن سیستم غلط را كه ارمغانى براى جامعه جز افزایش سود و سرمایۀ رباخواران و بدبختى سایر اقشار جامعه به همراه نداشت ردّ نمود و با تشویق مردم به دادن وام بدون بهره روح عطوفت و برادرى و عدل را در مسلمانان زنده نمود. باید توجه داشت كه در اقتصاد اسلامى كه هدف آن اجراى عدالت اجتماعى است باید همۀ فرمول ها و داروهایى كه براى شفاى جامعۀ اسلامى تجویز شده به كار گرفته شود تا نتیجۀ مورد نظر بدست آید. در نتیجه «قرض الحسنه» هنگامى مى تواند كار آیی كامل و نتیجۀ عالى داشته باشد كه دیگر اصول اقتصادى اسلام چون تولید، كار، ایثار، تعاون و همیارى و پرداخت واجبات مالى چون زكات و خمس نیز در كنار آن قرار گیرد. (1)

در تاریخ اسلام، رسول اكرم صلی الله علیه و آله بنیان گذار اولین صندوق امانت بودند، ایشان از زمانی كه در مكه زندگی می كردند مورد اعتماد و امانت مردم بودند و امانت مردم را برای آن ها نگه داری می كردند و از این جهت «محمد امین» لقب یافته بودند و آن گاه كه به دستور خداوند عازم مدینه

ص: 15


1- 7.معارف و احكام نوجوانان، ص: 332/ حسین نجف آبادی.

شدند، چون خود فرصت رساندن امانت های مردم را نداشتند، حضرت علی علیه السلام را مأمور برگرداندن امانت های مردم كردند. (1)

در كشور ایران، اوّلین صندوق قرض الحسنه به صورت امروزى آن، در سال 1348 شمسى در مسجد قدیمى لرزاده تهران به نام «صندوق قرض الحسنه ذخیره جاوید» تأسیس شد و به تدریج صندوق هاى دیگرى در نقاط مختلف كشور به ویژه در شهرهاى مذهبى به وجود آمد. به طورى كه تا پایان سال 1365 شمسى، تعداد كلّ صندوق هاى قرض الحسنه موجود در كشور به حدود 2200 واحد بالغ مى شد. (2)

قرض در قرآن كریم

در قران كریم، قرض در ردیف مسائلی چون صدقه، انفاق، زكات و نماز آمد، و این حاكی از اهمیت آن است. همان طور كه نماز با تعالی روح و رشد عبودیت، موجب ارتباط با مبدأ هستی است و به جا آوردن آن موجب دوری از مفاسد اخلاقی و اجتماعی می گردد، قرض و صدقه و انفاق و زكات هم موجب تقرب به خداوند عالم می شود. در سوره توبه آیه 103 خداوند می فرماید: ای پیامبر! از مؤمنان زكات بستان كه مال و جان آنان پاك گردد. همچنین صدقه و زكات و انفاق، چه واجب و چه مستحب؛ تعالی بخش روح و اوج ارتباط انسان با خداوند است و علاوه بر این در جامعه تعدیل ثروت و توازن اجتماعی را به بار می آورد. (3)

ص: 16


1- 8.تاریخ پیامبر اسلام/ ابراهیم آیتی/ ص 226.
2- 9.برگرفته از كتاب: پول، بانك، صرافی، محمد حسین ابراهیمی، فصل پنجم تعریف و شناخت «بانك».
3- 10.قرض الحسنه / ص 23.

اگر روزی بشر به مرحله ای از رفاه اقتصادی برسد، باز هم برای این منظور قرض و صدقات و خمش و زكات لازم است.

بحث از قرض در قرآن در 5 سوره آمده است: بقره، مائده، تغابن، مزمل و حدید؛ و در مجموع در دوازده آیه بحث از قرض شده و در همه موارد «قرضاً حسناً» آمده است.

تفسیر آیه قرض الحسنه

این آیه با لحنی بسیار زیبا و احساس برانگیزی مردم را به كمك كردن به یكدیگر دعوت می كند و به آنان تذكر می دهد كه وقتی كسی از مال خود انفاق می كند و مال خود را در اختیار نیازمندان می گذارد، به منزله ی این است كه به خدا قرض داده باشد، روشن است كه خدا نیازی به قرض ندارد و او بی نیاز مطلق است ولی با این تعبیر بندگان خود را به كمك كردن به یكدیگر تشویق می كند و می خواهد آن ها بدانند كه این كار نیك آن ها بدون پاداش نیست و همان گونه كه وقتی كسی به كسی قرض بدهد، بدهكار در موقع خود بدهی را خواهد پرداخت در اینجا نیز خداوند خود را بدهكار چنین افرادی فرض می كند آن هم به این صورت كه موقع پرداخت بدهی، آن را چندین برابر خواهد داد و كسی كه به دیگران احسان می كند پاداش عمل خود را چند برابر مقابل آن خواهد یافت. در پایان آیه یك مطلب مهم را بیان می كند و می فرماید: این خداست كه روزی كسی را می بندد و یا می گشاید. البته می دانیم آن خود از روی ضوابط و معیارهایی است كه بعضی از آن ها را می دانیم و از جمله ی آن هاست كار كردن و تلاش برای كسی درآمد بیشتر كه در غالب وارد باعث

ص: 17

فراوانی روزی می شود. تنبلی و سستی و كم كاری باعث تنگدستی می شود ولی جز این ها ضابطه ها و معیارها و عوامل دیگر هم وجود دارد كه ما از آن ها بی خبریم ولی به هر حال تنگی و گشادی روزی در دست خداست و همه به سوی او بر می گردند. (1)

پاداش قرض

دو آیه از آیات قرض در سوره حدید

آیه 11: « مِنْ ذَاالَّذی يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرُ كَرِیمُ ».

كیست آن كس كه به صورتی نیكو به خداوند قرض (وام) بدهد، تا آن را برای او دو چندان كند و مزدی نیكو (كریمانه) بهره ی او شود.

شرایط انفاق و قرض در راه خدا

در آیه یازدهم تعبیر از همه حساس تر است : خدا را وام گیرنده، و انسان ها را وام دهنده می شمرد، وامى كه مسئله تحریم ربا در آن راه ندارد و چندین برابر تا هزاران برابر در مقابل آن پرداخته می شود، اضافه بر پاداش عظیمى كه در هیچ اندیشه ای نمی گنجد!

این ها همه براى این است كه بینش های انحرافى و انگیزه های حرص و آز و حسد و خودخواهى و طول امل را كه مانع از انفاق است از میان ببرد، و جامعه ای بر اساس پیوندهاى عاطفى و روح اجتماعى و تعاون عمیق بسازد.

ص: 18


1- 11. تفسیر كوثر/ ج 1/ ص 565.

تعبیر به ( قَرْضاً حُسْناً ) در آیه فوق اشاره ای به این حقیقت است كه وام دادن خ-ود ان-واع و اقسامى دارد كه بعضى را (وام نیكو) و بعضى را وام كم ارزش و یا حتى بى ارزش می توان شمرد.

قرآن مجید شرائط وام نیكو را در برابر خداوند یا به تعبیر دیگر (انفاق ارزشمند) را در آیات مختلف بیان كرده است، و بعضى از مفسران از جمع آورى آن ده شرط استفاده كرده اند.

1 - از بهترین قسمت مال انتخاب شود نه از اموال كم ارزش « یا أَيُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّباتِ ما كَسَبْتُمْ وَ مِمَّا أَخْرَجْنا لَكُمْ مِنَ الارض وَ لا تَيَمَّمُوا الْخَبِیثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَ لَسْتُمْ باخذیه الَّا انَّ تُغْمِضُوا فِیهِ وَ اعْلَمُوا انَّ اللَّهَ غَنِىُّ حُمَيْدٍ »: (اى كسانى كه ایمان آورده اید از اموال پاكیزه ای كه به دست آورده اید، یا از زمین براى شما خارج ساخته ایم انفاق كنید، و به سراغ قسمت های ناپاك براى انفاق نروید در حالى كه خودتان حاضر نیستید آن ها را بپذیرید مگر از روى اغماض، و بدانید خداوند بى نیاز و شایسته ستایش است)(1)

2 - از اموالى كه مورد نیاز انسان است باشد، چنانكه می فرماید « وَ يُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةُ » : (آن ها دیگران را بر خود مقدم می دارند هر چند شخصاً شدیداً نیازمند باشند). (2)

ص: 19


1- 12.بقره/ 267.
2- 13.حشر/ 9.

3 - به كسانى انفاق كند كه سخت به آن نیازمندند و اولویت ها را در نظر گیرد « لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا فِى سَبِیلِ اللَّهِ » : (انفاق شما) مخصوصاً براى نیازمندانى باشد كه در راه خدا در محاصره قرار گرفته اند. (1)

4 - انفاق اگر مكتوم باشد بهتر است : « وَ انَّ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَيْرُ لَكُمْ » : (هرگاه آن ها را مخفى ساخته و به نیازمندان بدهید براى شما بهتر است) (2)

5 - هرگز منت و آزارى با آن همراه نباشد « یا أَيُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الاذى » : (اى كسانى كه ایمان آورده اید انفاق های خود را با منت و آزار باطل نكنید) (3)

6 - انفاق باید تواءم با اخلاص و خلوص نیت باشد « يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ » : (كسانى كه اموالشان را براى جلب خشنودى خداوند انفاق می كنند) (4)

7 - آنچه را انفاق می كند كوچك و كم اهمیت بشمرد هر چند ظاهراً بزرگ باشد: « وَ لا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرُ »: (به هنگام انفاق منت مگذار و آن را بزرگ مشمر) (5)

ص: 20


1- 14.بقره/ 273.
2- 15.بقره/ 271.
3- 16.بقره/ 264.
4- 17.بقره/ 265.
5- 18.مدثر/ 6.

8 - از اموالى باشد كه به آن دل بسته است و مورد علاقه او است « لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ » : (هرگز به حقیقت نیكوكارى نمی رسید مگر اینكه از آنچه دوست دارید انفاق كنید) (1)

9 - هرگز خود را مالك حقیقى تصور نكند، بلكه خود را واسطه ای میان خالق و خلق بداند: « وَ أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِینَ فِیهِ » : (انفاق كنید از آنچه خداوند شما را نماینده خود در آن قرار داده است) (2)

10 - و قبل از هر چیز باید انفاق از اموال حلال باشد، چرا كه خداوند فقط آن را می پذیرد: « أَنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ » (خداوند تنها از پرهیزگاران قبول می كند) (3)

و در حدیث آمده كه پیامبر (صلى الله علیه و آله) فرمود: « لَا يَقْبَلُ اللَّهُ صَدَّقَهُ مِنْ غُلُولُ » (خداوند هیچ گاه انفاقى را كه از طریق خیانت است نمی پذیرد).

آنچه گفته شد در واقع قسمت مهمى از اوصاف و شرائط لازم است، ولى منحصر به این ها نیست، و با دقت و تأمل در آیات و روایات اسلامى به شرایط دیگرى نیز می توان دست یافت.

ضمناً آنچه گفته شد بعضى از شرائط (واجب) محسوب می شود (مانند عدم منت و آزار و تظاهر) و بعضى از شرائط كمال است (مانند ایثار به نفس در موقع حاجت خویشتن) كه عدم وجود آن ارزش انفاق را از میان نمی برد هر چند در سطح اعلا قرار ندارد.

ص: 21


1- 19.آل عمران/ 92.
2- 20.حدید/ 7.
3- 21.مائده/ 27.

و نیز آنچه گفته شد گرچه در مورد انفاق (وام به خداوند) بود، ولى بسیارى از آن ها در مورد وام های معمولى نیز صادق است، و به اصطلاح از شرائط لازم، یا شرط كمال (قرض الحسنه) می باشد. (1)

صدقه و قرض اختصاص به مردان ندارد

آیه 18: « انَّ الْمُصَّدِّقِینَ وَ الْمُصَّدِّقاتِ وَ أَقْرَضُوا قَرْضاً حَسَناً يُضاعَفُ لَهُ وَ لَهُمْ أَجْرُ كَرِیمُ ».

خداوند به مردان صدقه دهنده و زنان صدقه دهنده ای كه به خدا قرض الحسنه می دهند، نام برده شده كه بیانگر تساوی مرد و زن در اجر اخروی این امر معنوی اجتماعی است.

این دو آیه از سوره حدید را كه مورد توجه قرار دادیم. آیه ی قبل و آیه 12 كه مربوط به انفاق است، بیانگر اصلی كلی در سیستم اقتصادی است؛ یعنی اگر در جامعه ای به این سه موضوع (انفاق، صدقه و قرض) عمل شود، فاصله ی اقتصادی بین ثروتمندان و فقرا خصوصاً در معرف تا حدودی از بین می رود و تعادل و توازن اجتماعی به وجود می آید و جامعه از طهارت معنوی برخوردار می شود. بدیهی است كه این سه موضوع نیز قابل جمع است، چون هر كسی – چه زن باشد چه مرد هم می تواند انفاق كند، هم صدقه و هم قرض و زكات بدهد. چه خوب است، همان طور كه صندوق هایی تحت عنوان قرض الحسنه برای قرض تاسیس شده می شود، برای صدقه و انفاق هم صندوق هایی تاسیس گردد تا به صورت رسمی به این مهم همت گمارده شود.

ص: 22


1- 22.تفسیر نمونه / جلد 23/ ص323 تا ص325.

وَ قالَ اللَّهُ إِنِّی مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاةَ وَ آتَيْتُمُ الزَّكاةَ وَ آمَنْتُمْ بِرُسُلی وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ وَ أَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ لَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبیلِ (1)

خدا از بنى اسرائیل پیمان گرفت؛ و از آن ها، دوازده نقیب[سرپرست] برانگیختیم؛ و خداوند (به آن ها) گفت: «من با شما هستم! اگر نماز را برپا دارید، و زكات را بپردازید، و به رسولان من ایمان بیاورید و آن ها را یارى كنید، و به خدا قرض الحسنه بدهید [در راه او، به نیازمندان كمك كنید]، گناهان شما را مى پوشانم[می بخشم]؛ و شما را در باغ هایی از بهشت، كه نهرها از زیر درختانش جارى است، وارد مى كنم. اما هر كس از شما بعد از این كافر شود، از راه راست منحرف گردیده است.

إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً يُضاعِفْهُ لَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ شَكُورٌ حَلیمٌ. (2)

اگر به خدا قرض¬الحسنه دهید، آن را براى شما مضاعف مى سازد و شما را مى بخشد؛ و خداوند شكر كننده و بردبار است!

مقصود از قرض دادن به خداوند

دو احتمال در این باره متصور است:

1-خداوند خود را به جای محتاج و فقیر قرار داده و كسی كه به نیازمندی قرض دهد، مثل این است كه به خدا قرض داده است. البته خداوند می تواند فقیر را غنی كند، ولی همه ی امور طبق مشیت خداوند،

ص: 23


1- 23.مائده/ 12.
2- 24.تغابن/17

واسطه و وسیله می خواهد و در اینجا اغنیاء را وسیله قرار داده تا آنان را بیازماید و موجبات كمال معنوی آنان را فراهم آورد.

2-منظور از قرض دادن به خداوند قرض دادن به پیامبر و امام معصوم و پیشوایان مسلمانان است. به این بیان كه مال خداوند به مصداق آیه ی خمس « فَانٍ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلَّهِ الرَّسُولِ وَ لِذِی القربی » (1) ؛ خمس مال خدا و رسول و ذی القرباست» از آن رسول می باشد و در اینجا هم قرض به خدا قرض به خلیفه ی خداوند است كه پیامبر است و بعد از آن حضرت، امام معصوم و در زمان غیبت نائب امام.

روایت معروف كه قرض حسن یعنی صله به امام است آورده شود.

ثواب قرض دادن چند برابر است؟

در روایات آمده است كه ثواب قرض دادن 18 برابر است، اما اگر قرض را یكی از مصادیق انفاق بدانیم ثواب آن به هفتصد برابر و حتی بیشتر از آن می رسد.

خداوند در قرآن می فرماید:

«مَثَلُ الَّذینَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فی كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّهٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ».

كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى كنند، همانند بذرى هستند كه هفت خوشه برویاند؛ كه در هر خوشه، یك صد دانه باشد؛ و خداوند آن را براى هر كس بخواهد (و شایستگى داشته باشد)، دو یا چند برابر مى كند؛ و خدا (از نظر قدرت و رحمت)، وسیع، و (به همه چیز) داناست.

ص: 24


1- انفال 41

محسنین یعنی قرض الحسنه

«إِنَّا نَرَاكَ مِنَ الْمُحْسِنِینَ (1) ما تو را از نیكوكاران قرار دادیم.

امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه ی شریفه فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله برای كسی كه وارد مجلس می شد جای می داد و برای محتاج وام تهیه می كرد و از ضعفا طرفداری می نمود. (2)

قرض الحسنه معروف است:

خداوند در قرآن می فرماید:

لا خَيْرَ فی كَثیرٍ مِنْ نَجْواهُمْ إِلاَّ مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَهٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاحٍ بَيْنَ النَّاسِ...(3)

در بسیارى از سخنانِ درِگوشى (و جلسات محرمانه) آن ها، خیر و سودى نیست؛ مگر كسى كه (به این وسیله)، امر به كمك به دیگران، یا كار نیك، یا اصلاح در میان مردم كند.

در این آیه سه موضوع در كنار هم آمده است: صدقه، معروف و اصلاح میان مردم.

از امام صادق علیه السلام سئوال شد كه مقصود از معروف در این آیه چیست؟ حضرت فرمودند: منظور قرض الحسنه است. (4)

بنابراین قرض الحسنه خود مصداقی از معروف در لغت؛ یعنی، آنچه شناخته شده باشد و در مقابلش، آن چیزی است كه شناخته نشده باشد.

ص: 25


1- 25.یوسف/36.
2- 26.مشكاه الانوار/ ترجمه عطاردی/ ص 199.
3- 27.نساء/114.
4- 28.المیزان/ج 5/ص 94، من لایحضره الفقیه/ ترجمه غفاری/ ج 2/ص 364.

به بیان دیگر معروف، آن چیزی است كه عقل و شرع به خوب بودن آن قضاوت كنند و چون قرض الحسنه موضوعی است كه عقل آن را تحسین می كند لذا «معروف» نامیده شده است.

افزون بر آیه ی فوق، حدیثی از امام صادق علیه السلام روایت شده كه آن حضرت می فرماید: « أَنَّما حَرَّمَ اللَّهُ عزوجل الرِّبَا لِكَيْلَا يَمْتَنِعَ النَّاسُ مِنِ اصْطِنَاعِ الْمَعْرُوفِ » (1) خداوند ربا را حرام كرد تا مردم از عمل به «معروف» محروم نشوند.

و در پایان به فلسفه¬ی ربا از لسان امام رضا علیه السلام اشاره می نماییم.

با توجه به اینكه آنچه در مقابل ربا قرار دارد قرض الحسنه است، در این حدیث از قرض به عنوان معروف نام برده شده است.

قرض الحسنه بر (نیكی) است.

خداوند در قرآن كریم می فرماید:

«تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ» (2)

ترجمه: در نیكوكاری و پرهیزگارى با هم تعاون كنید! و (هرگز) در راه گناه و تعدّى همكارى ننمایید! و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید كه مجازات خدا شدید است!

بِر شامل همه نیكی هایی است كه عقل و شرع آن را تایید می كند. اثم هم شامل همه ی بدی هایی است كه عقل و شرع، آن را ناپسند می شمارد.

ص: 26


1- 29.وسائل الشیعه/ج 12/ ص 423.
2- 30.مائده/2.

قرض الحسنه مصداقی از بر و ربا هم كه در مقابل قرض الحسنه است، مصداق اثم است و در قرآن هم از رباخواران به نام «كفار اثیم» یاد شده است.

بنابراین قرض الحسنه مصداقی از بر است كه در قرآن به آن دستور می دهد و ربا مصداقی از اثم است كه خداوند از آن نهی می كند. (1)

نسبت بین عنوان بِرّ و قرض الحسنه در قرآن، از لحاظ منطقی «عموم و خصوص مطلق» است، زیرا هر قرض الحسنه ای بِرّ است؛ اما هر بِرّی قرض الحسنه نیست.

قرض الحسنه در كلام اهل بیت علیهم السلام

مؤمن خود را مقروض نمی كند

قرض خواستن بدون نیاز و اضطرار خلاف منش و شخصیت انسانی است و در روایات اسلامی قرض بدون حاجت مكروه دانسته شده است و اساساً هر فرد مؤمنی باید بكوشد تا خود را مقروض نكند، چه اینكه فردی كه مقروض می شود، خود را در مقبل طلبكار كوچك می بیند و احساس سرافكندگی می كند و این، دور از كرامت ذاتی انسان است كه خداوند به او داده و انسان را گرامی داشته است، مضافاً اینكه فرد مقروض، آسایش روحی و تمركز فكر خود را از دست می دهد و چه بسا از انجام كارهای مثبت و مفید كه نیازمند آرامش روحی است، باز ماند.

در قرآن مجید و احادیث متعددی كه در دست داریم برای ادای قرض، ثواب زیادی بیان شده، اما از سوی دیگر، دریافت قرض، خاصه بدون نیاز

ص: 27


1- 31.قرض الحسنه / ص 35.

مورد مذمت قرار گرفته است. از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده است كه آن حضرت می فرماید: « ایاكم وَ الدَّيْنَ فانه شَيْنُ الدِّینِ » (1)

بپرهیزید از مدیون شدن كه آن موجب خواری دین می شود. همچنین از امیرالمؤمنین علی علیه السلام روایت شده است: « ایاكم وَ الدَّيْنَ فانه مذله بِالنَّهَارِ وَ مُهِمِّهِ بالیل »؛ (2) بپرهیزید از اینكه خود را مدیون سازید كه آن موجب ذلت روز و غم شب است.».

نتیجه طبیعی قرض گرفتن است بنابراین تا انسان تا ناچار نباشد بهتر است كه قرض نگیرد.

ثواب قرض دادن

امام صادق علیه السلام نقل می نماید كه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «كسی كه به مؤمنی قرض دهد و منتظر بماند تا پرداخت قرض برای او امكان پذیر شود، مال او پاكیزه می ماند و تا زمانی كه قرض را برگرداند، فرشتگان بر او درود می فرستند» (3)

امام صادق علیه السلام فرمودند: هیچ مسلمانی به خاطر خدا به مسلمان دیگر قرض نمی دهد، مگر اینكه زمانی كه مالش باز گردد، خداوند پاداش او را همانند پاداش صدقه حساب می نماید. (4)

ص: 28


1- 32.وسائل الشیعه/ج 13/ ص 77.
2- 33.وسائل الشیعه/ج 13/ ص 77.
3- 34.ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ترجمه بندر ریگی/ ص 297.
4- 35.همان.

امام صادق علیه السلام فرمودند: ثواب قرض هجده برابر است و اگر بمیرد آن مال جزء زكات حساب خواهد شد.

راوی گوید: شینیدم كه امام صادق علیه السلام فرمودند: بیشتر دوست دارم قرض بدهم از اینكه همانند آن را ببخشم؛ و نیز فرمودند: كسی كه قرض مدت دار بدهد و سر وقت قرض پرداخت نشود، هر روزی كه از آن وقت می گذرد، ثوابی همچون ثواب یك دینار صدقه در هر روزی برای او خواهد بود. (1)

امام صادق علیه السلام نقل می نماید كه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: بیشتر دوست دارم هزار درهم را دو بار قرض دهم تا اینكه یك بار صدقه بدهم و همان طور كه حلال نیست بدهكارت با قرض توانایی، پرداخت مالت را به تأخیر بیندازد، اگر می دانی توانایی ندارد، جایز نیست او را در فشار قرض دهی. (2)

قرض الحسنه و صدقه

عن عبدالله بن مسعود رضی الله عنه ان النبی صلی الله علیه و آله قال: كل قرض صدقه.

عبدالله بن مسعود از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله نقل كرده كه فرمود: هر قرضی پیش خدا، صدقه محسوب می شود. (3)

ص: 29


1- 36.همان.
2- 37.همان.
3- 38.نهج الفصاحه/ ص 611.

قرض سنت جاودان

فی خبر طویل عن الصادق علیه السلام: « أَمَّا الْوُجُوهُ الاربع فَقَضَاءُ الدِّینِ ، وَ العاریه ، وَ الْقَرْضِ وَ أَقْرَاءِ الضَّيْفِ وَاجِبَاتُ فِی السنه » (1)

امام صادق علیه السلام در روایتی طولانی و مفصل فرمود: اما انواع چهارگانه خبر عبارتند از:

1-پرداخت بدهی؛ 2- عاریه دادن؛ 3- قرض دادن؛ 4- مهمانی دادن؛

كه این ها در سنت واجب است.

حكم قرض دادن و گرفتن

در روایات معتبره برای وام گرفتن ثواب های بسیار وعده داده شده، چنانچه در ترك آن هم عذاب های شدید ذكر گردیده و در بعضی موارد وام دادن واجب و ترك آن حرام و در پاره ای موارد قرض دادن مستحب و ترك آن مكروه است. ولی قرض گرفتن مكروه است در صورتی كه احتیاج به گرفتن قرض نداشته باشد؛ و هرگاه محتاج به گرفتن فرض شود كراهت آن خفیف می شود و شدت و كمی كراهت تابع شدت و كمی احتیاج است. پس هر اندازه احتیاج كمتر باشد، كراهت قرض خواستن بیشتر می شود و هر اندازه احتیاج به قرض بیشتر شود، كراهت آن كمتر می گردد تا جایی كه هیچ كراهت ندارد بلكه گاهی واجب می شود قرض بگیرند به اینكه امر واجبی مثل حفظ جان یا عرض بسته به وام گرفتن باشد.

كسی كه زمینه ی ادای دین ندارد، احتیاط آن است كه قرض نگیرد و خود را مدیون نسازد مگر در صورت ضرورت.

ص: 30


1- 39.بحارالانوار/ ج 72/ ص 459؛ تحف العقول/ ص 337.

ثواب وام دادن و عقاب ترك آن

پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله می فرماید: كسی كه به مؤمنی وام دهد و او را تا هنگام توانائی اش مهلت دهد، برای مالی كه به وام داده، ثواب زكات برایش خواهد بود و ملائكه برایش دعا و طلب رحمت می نمایند تا هنگامی كه طلب خود را دریافت نماید. (1)

و نیز فرمود: كسی كه وام دهد به برادر مسلمان خود، از برای او است به هر درهمی كه به قرض داده، هم وزن كوه احد از كوه های مكه معظمه و طور سینا، حسنات و اگر در مطالبه نمودن طلب خود از بدهكار، با او رفق و مدارا نماید، مانند برق جهنده روشن از صراط بگذرد بدون عذاب و معطلی حساب و كسی كه برادر مسلمانش حال خودش را نزد او شكایت كند، پس به او وام ندهد، خداوند بهشت را بر او حرام می فرماید در روزی كه به نیكوكاران پاداش می دهد. (2)

ص: 31


1- 40.ثواب الاعمال و عقاب الاعمال/ ص 138؛ وسائل الشیعه/ باب 6/ ج 18/ ص 330/ ح 23785؛ بحارالانوار/ج 100/ ص 139، باب 1، ثواب القرض.
2- 41.بحارالانوار/ ج 73/ ص 369، باب 67؛ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال/ ص 289؛ وسائل الشیعه/ باب 6/ ج 18/ ص 331.

چاره ای از پرداخت بدهی نیست

پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله می فرماید: كسی كه مسامحه كند و از رساندن حق به صاحبش درنگ نماید در حالی كه توانایی دارد، هر روزی كه می گذرد گناه عشاری بر او است. (عشار كسی است كه به امر ظالم از مردم ده یك می گیرد). (1)

حضرت امام محمد باقر علیه السلام می فرماید: كسی كه در راه خدا شهید شد از هر گناهی پاك می شود مگر بدهی كه كفاره ندارد، یا باید دینش پرداخت شود یا طلبكار ببخشد وگرنه شهید هم گرفتار بدهی اش هست. (2)

و نیز می فرماید: نخستین قطره خونی كه از شهید ریخته می شود، تلافی تمام گناهانش می شود مگر بدهی كه علاجش منحصر به پرداختن می باشد. (3)

و برای اهمیت مطلب همین بس كه مردی از انصار مُرد و دو دینار بدهكار بود، پس رسول خدا صلی الله علیه و آله بر او نماز نخواند تا اینكه بعضی از بستگانش ضامن شدند كه بدهی او را بپردازند، آنگاه حضرت بر او نماز گذارد. (4)

ص: 32


1- 42.وسائل الشیعه/كتاب التجاره، ابواب الدین، باب 8/ج 18/ ص 333؛ بحارالانوار/ ج 100/ص 146، باب 3؛ جامع احادیث الشیعه/ج 3/ ص 23، باب 9/ ص 718.
2- 43.وسائل الشیعه/باب 4/ج 18/ ص 324، باب 4؛ بحارالانوار/ج 97/ ص 10/ باب 1؛ حدائق الناظره، كتاب الدین/ ج 20/ ص 102، كتاب الدین.
3- 44.من لا یحضره الفقیه/ ج 3/ص 183 باب الدین و القرض/ ح 3688؛ جامع احادیث الشیعه/ ج 23/ ص 706/ باب 7.
4- 45.الكافی/ ج 5/ ص 93، باب الدین؛ من لا یحضره الفقیه/ج 3/ ص 182، باب الدین و القرض؛ مرآت العقول/ ج 14/ ص 43/ ح 1.

مروی است كه معاویه بن وهب، این حدیث را بر حضرت صادق علیه السلام عرضه داشت فرمود: درست است و جز این نیست كه رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین فرمود، برای آنكه مسلمانان اندرز بگیرند و اهمیت دین را بدانند و آن را كوچك نشمرده و به صاحبش رد كنند و گر نه هر یك از رسول خدا صلی الله علیه و آله و حضرت علی علیه السلام و حضرت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام زمانی كه از دنیا رفتند، مدیون بوده و به ادای دین خود وصیت فرمودند و پس از فوت هر یك وصی او دینش را اداء كرد. (1)

و خلاصه معنی حدیث آن است مدیون بودن مذموم نیست و جایز است. چیزی كه حرام است مسامحه كردن در ادای دین می باشد.

مؤمن خیانت نمی كند.

خیانت مانند دزدی صورت های متفاوتی دارد. یك مورد آن این خواهد بود كه فردی از دیگری پولی قرض كند، ولی آن را به موقع نپردازد و بدهی خود را در بوته ی فراموشی اندازد.

ابوثمامه به امام جواد علیه¬السلام عرض كرد: می خواهم مجاور مكه و مدینه منوره بگردم در حال كه بدهكارم. حضرت فرمود: به محل خود برگردد تا بدهیت را بپردازی و مبادا از دنیا بروی و خدای را ملاقات كنی در حالی كه بدهكار باشی زیرا مؤمن خیانت نمی كند. (2) و اگر بتوانی بدهی ات را پرداخت كنی و نپردازی و به زیارت

ص: 33


1- 46.گناهان كبیره/ج 2/ ص 15؛ كافی/ ج 5/ ص 93، باب الدین.
2- 47. كافی/ج 5/ص 94، باب الدین.

بروی، یك نوع خیانت است و مؤمن خیانت نمی كند... ( فَانِ الْمُؤْمِنَ لَا يَخُونُ ) (1)

نپرداختن بدهی، خیانت و ظلم به همه است

از این حدیث شریف معلوم می شود كه حبس حقوق و مسامحه در ادای دین، خیانت است؛ و در حدیث نبوی آن را از مصادیق ظلم شمرده و می فرماید: مسامحه كردن مسلمانی كه بر پرداخت بدهی اش توانایی دارد ظلمی است نسبت به مسلمین) (2)

ظلم بودنش نسبت به شخص طلبكار ظاهر است، ولی نسبت به سایر مسلمانان شاید از این جهت باشد كه سبب می شود دیگران به مسلمانان قرض ندهند، از ترس اینكه مبادا مثل این شخص در پرداخت بدهی سهل انگاری كنند یا مالش تلف شود و به تعبیر دیگر مسامحه كردند در پرداخت دین با توانایی، باب خیر و معروف را سد می كند كه از این به بعد كسی جرات نكند به دیگری قرض بدهد. در حالی كه از بزرگ ترین خیرات است و سبب جلوگیریش همین شخص شده است.

حضرت امام صادق علیه السلام می فرماید: «خدا لعنت كند بُرندگان راه خیر را؛ و آن كسی است كه دیگری به او احسانی بكند و خیری برساند، پس او

ص: 34


1- 48. وسائل الشیعه/ج 18/ ص 325/ باب 4؛ علل الشرایع/ج 2/ ص 528، باب 312؛ من لا یحضره الفقیه/ ج 3/ ص 183.
2- 49. وسائل الشیعه/ابواب الدین/ ج 18/ ص 343/باب 11؛ تهذیب الاحكام/ ج 6/ ص 226، باب 88.

كفرانش كند و این امر سبب شود كه آن شخص دیگر به كسی احسان ننماید» (1)

و ظاهر است كه قرض دادن احسان است و مسامحه كردن در پرداخت آن كفران و سبب می شود كه دیگر آن شخص چنین احسانی به كسی نكند.

باید قصد پرداختن داشته باشد

در دنیای امروز دزدی به صورت های مختلف انجام می گیرد: عده ای سر گردنه دزدی می كنند، شاید بتوان گفت كه این دزدی، شجاعانه است. عده ای نیز پشت میز اداره با كم كاری و كار شكنی دزدی می كنند كه می توان گفت: این نوع دزدی رذیلت¬هاست. همچنین عده ای قرض می گیرند، به شرط آنكه به موقع آن را بپردازند، ولی اهمیتی به پرداخت آن نمی دهند. این دزدی نیز خائنانه است.

امام صادق علیه السلام فرموده اند: « مَنِ اسْتَدَانَ دَيْناً فَلَمْ يَنْوِ قَضَاءَهُ كَانَ بِمَنْزِلِهِ السَّارِقِ »؛ كسی كه قرض كند و قصدش این باشد كه آن را نپردازد، همچون دزد خواهد بود» (2)

در حدیث دیگری از امام صادق علیه السلام روایت شده است:

ص: 35


1- 50. گناهان كبیره/ج 2/ص 16، وسائل الشیعه/ج 16/ص 309، باب 8، مستدرك الوسائل/ج 12/ ص 359، باب 18؛ من لا یحضره الفقیه/ج 2/ ص 58، باب فضل المعروف.
2- 51. الخصال/ج 1/ ص 153؛ الكافی/ج 5/ ص 99؛ روضه الواعظین/ ج 2/ص 357؛ مجموعه ورام(تنبیه الخواطر) / ج 2/ ص 227؛ الوافی/ ج 18/ ص 787.

« أَيُّمَا رَجُلٍ أُتِيَ رَجُلًا فَاسْتَقْرَضَ مِنْهُ مَالًا وَ فِی نِيَّتِهِ انَّ لَا یودیه فَذَلِكَ اللِّصُّ الْعَادِی ؛ اگر شخصی از دیگری مالی قرض كند و نیت و قلبش این باشد كه آن را نپردازد، یك نوع دزدی آشكار است». (1)

بدهكاری كه از پرداخت بدهی ناتوان است باید در قصدش باشد كه در نخستین زمانی كه توانایی پرداخت پیدا كرد، مسامحه نكند بلكه چنین نیتی را باید از همان ابتدا داشته باشد كه اگر هنگام قرض گرفتن بخواهد ادای دین نكند تصرف كردنش در آن مال، از همان اول حرام است.

حضرت امام صادق علیه السلام می فرماید: كسی كه قرض بگیرد و بخواهد كه ندهد، دزدی است ستمگر. (2)

و نیز می فرماید: دزدها سه دسته اند: كسی كه زكات مالش را ندهد، و كسی كه مهریه ی زنش را بدهی واجب الاداء نداند و كسی كه قرض بگیرد در بخواهد كه نپردازد. (3)

و نیز می فرماید: بدهكار هرگاه همش این باشد كه بدهی اش را بدهد، خداوند دو ملك را كمك و یار او می كند تا دینش پرداخت شود و چنانچه

ص: 36


1- 52. وسائل الشیعه/ ج 18/ص 329، باب 5؛ من لا یحضره الفقیه/ ج 3/ص 183؛ جواهر الكلام فی شرح شرایع الاسلام/ ج 25/ ص 42؛ جامع احادیث الشیعه/ ج 23/ ص 716؛ روضه المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه/ج 6/ ص 522.
2- 53. گناهان كبیره/ ج 2/ ص 18.
3- 54. وسائل الشیعه/ باب 8 / ج 21/ ص 268 و ج 28/ ص 293/ باب 27؛ الخصال/ج 1/ ص 153؛ تهذیب الاحكام/ج 10/ ص 153، باب 10؛ الحیاه با ترجمه احمد آرام/ج 6/ ص 364.

قصدش سست شود، پس به همان مقدار از كمك و یاری خدا محروم است. (1)

باید بدهكار عاجز را مهلت داد

در صورتی كه بدهكار نمی تواند بدهی خود را حتی با فروش زائد بر مایحتاج، ادا كند بر طلبكار واجب است او را مهلت دهد تا وقتی كه بتواند بپردازد و مطالبه كردن و بدهكار را در مشقت و سختی انداختن حرام است.

چنانچه در قرآن مجید می فرماید: «اگر تنگدستی پیدا شود پس (وظیفه) مهلت دادنی است تا هنگام گشادگی و فراض (یعنی اگر بدهكاری نتوانست وام خود را كه هنگام پرداختش رسیده بپردازد، او را مهلت دهید تا توانایی پیدا كند) و اگر از بدهكار تنگدست صرف نظر كنید و مبلغی را كه از او طلبكارید ببخشید، برای شما بهتر است اگر بدانید. (2)

زیرا اگر طلب خود را بگیرید مثل سایر اموال از بین می رود، ولی اگر به او ببخشید، صدقه ای است كه نزد خداوند بامانت است و از آن برای همیشه بهره می برید»

از این آیه شریفه دو چیز استفاده می شود: یكی وجوب مهلت به بدهكاری كه از پرداخت بدهكاری كه از پرداخت بدهی عاجز است و

ص: 37


1- 55. من لا یحضره الفقیه / ج 3/ ص 183؛ الكافی/ ج 5/ ص 95، باب قضاء الدین؛ وسائل الشیعه/ج 18/ ص 238، باب 5؛ بحارالانوار/ج 100/ ص 147، باب 3.
2- 56. بقره/ 280.

دیگری نیكویی بخشش و صرف نظر كردن از طلب و در روایات كثیره به هر دو موضوع است اشاره شده است.

پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله می¬فرماید: برای بدهكارت حلال نیست كه در حال توانایی، در پرداخت بدهی، مسامحه كند، همچنین بر تو هم حلال نیست او را در تنگدستی به زحمت بیندازی، وقتی بدانی از پرداخت وام ناتوان است. (1)

حضرت امام صادق علیه السلام می فرماید: بپرهیزید از اینكه تنگ بگیرید بر یكی از برادران مسلمان خود، وقتی كه از پرداخت بدهی خود ناتوان است، به سبب طلبی كه از او دارید. زیرا پدر و مادر ما رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمود: جایز نیست كه هیچ مسلمانی بر مسلمانی تنگ بگیرد و كسی كه مسلمانی را مهلت بدهد، خدای تعالی و را در سایه ی خود جای می دهد، روزی كه جز سایه ی خدا سایه ای نباشد (یعنی در پناه رحمت و لطف خود روز قیامت او را جای می دهد. (2)

و نیز فرمود: كسی كه بخواهد خدا زیر سایه ی عرش خود جایش دهد، در روزی كه سایه ای جز سایه خدا نباشد، باید بدهكار تنگدست را مهلت بدهد و از او مطالبه نكند یا اینكه طلبش را به او ببخشد. (3)

ص: 38


1- 57. وسائل الشیعه/ ج 18/ ص 234، باب 8 و ص 366، باب 25؛ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال/ ص 139؛ درر الاخبار با ترجمه/ ص 712؛ مجموعه ورام(تنبیه الخواطر) /ج 2/ ص 265.
2- 58. گناهان كبیره/ج 2/ ص 19.
3- 59. وسائل الشیعه، ابواب الدین، باب 25/ ج 18/ ص 367؛ الكافی/ ج 4/ ص 35؛ من لا یحضره الفقیه/ ج 2/ ص 59؛ تفصیل وسائل الشیعه/ج 16/ ص 319.

حضرت باقر علیه السلام می فرماید: روز قیامت جماعتی زیر سایه عرش خدا جای می گیرند، در حالی كه صورت هایشان از نور و لباسشان از نور و بر كرسی هایی از نور قرار دارند. پس منادی ندا می كند كه این ها كسانی اند كه در دنیا بر مؤمنین آسان می گرفتند و بدهكار تنگدست را مهلت می دادند، تا وقتی كه بتواند بدهی خود را بپردازد. (1)

افرادی باید خود را مقروض نمایند كه قدرت پرداخت به موقع آن را داشته باشند، با این وصف، اگر مقروض یا بدهكار تنگدست بود و یا در هنگامی توانایی پرداخت آن را نداست، باید طلبكار به او مهلت دهد و به او فشار نیاورد. امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می كند كه آن حضرت فرمود:

«لیس المسلم ان یعسر مسلماً...» (2)

مسلمان نباید مسلمان دیگر را به سختی بیندازد.

همچنین آن حضرت فرموده است: كسی كه تنگدستی را مهلت بدهد، خداوند روز قیامت بر سر او سایه می افكند، آن روزی كه سایه ای جز سایه ی خداوند نیست؛ و در روایت دیگری فرموده است: همان طور كه شخص بدهكار نباید طلبكار را معطل كند، باید سر وقت طلب او را بدهد، همان طور شخص طلبكار خوب است كه بدهكار تنگدست را مهلت بدهد. (3)

ص: 39


1- 60. وسائل الشیعه، ابواب الدین، باب 25/ ج 18/ ص 367؛ بحارالانوار/ ج 100/ ص 149، باب 4؛ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال/ ص 145.
2- 61. وسائل الشیعه/ج 18/ ص 367.
3- 62. همان/ 367.

از امام باقر علیه السلام روایت شده است : خداوند در روز قیامت عده ای را زیر سایه ی عرش قرار می دهد كه صورت هایشان از نور و بر كرسی هایی از نور می نشینند. در آن حال منادی صدا می زند كه این ها قومی هستند كه بر مؤمنان آسان گرفتند و شخص تنگدست را مهلت دادند تا متمكن شود و آنگاه پول خود را وصول كردند. (1)

همچنین از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده است:

« مَنْ أَرَادَ انَّ يُظِلَّهُ اللَّهُ فِی ظِلِّ عَرْشِهِ يَوْمَ لَا ظِلَّ الَّا ظِلُّهُ فَلْيُنْظِرْ مُعْسِراً وَ لِيَدَعْ لَهُ مِنْ حَقِّهِ » (2)

كسی كه می¬خواهد در روزی كه سایه ای جز سایه ی عرش خداوند نیست، زیر سایه ی او قرار گیرد، باید به بدهكار مهلت دهد تا به فراخی رسد و یا از حق خود بگذرد.

این احادیث درباره ی كسی است كه واقعاً تنگدست باشد، آن هم در مقطعی از زمان. اما كسی كه همیشه تنگدست است، باید قرضش از بیت المال ادا شود و اساساً نباید قرض بخواهد و اگر هم بدهكار شد، باید طلبكار به او مهلت بدهد؛ باشد كه خداوند در روز قیامت به او عنایت كند. از امام صادق علیه السلام روایت شده است:

« مَا مِنْ مُسْلِمٍ أَقْرَضَ مُسْلِماً قَرْضاً حَسَناً يُرِیدُ بِهِ وَجْهَ اللَّهِ الَّا حُسِبَ لَهُ أَجْرُهَا كَحِسَابِ الصدقه حتی يَرْجِعُ الیه ؛ (3) هر مسلمانی كه به مسلمانی به

ص: 40


1- 63. همان/ 367.
2- 64. وسائل الشیعه، ابواب الدین، باب 25/ ج 18/ ص 367؛ الكافی/ ج 4/ ص 35؛ من لا یحضره الفقیه/ ج 2/ ص 59؛ تفصیل وسائل الشیعه/ج 16/ ص 319.
3- 65. وسائل الشیعه/ ج 18/ ص 330، باب 6؛ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال/ ص 138؛ بحارالانوار/ ج 100/ ص 139، باب 1.

نیت رضایت خداوند قرض الحسنه دهد، برای او تا زمانی كه طلبش برگردد، ثواب صدقه می نویسند».

همچنین از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده است:

« مَنْ أَقْرَضَ مومنا قَرْضاً يُنْظِرُ بِهِ مَيْسُورَهُ كَانَ مَالُهُ فِی زَكَّاهُ وَ كَانَ هُوَ فِی صلاه مِنْ الملائكه حتی یودیه الیه ؛ (1) كسی كه مؤمنی را قرض بدهد و به او مهلت بدهد، مثل این است كه مال خود را زكات و صدقه داده باشد و خود آن شخص مهلت دهنده، هم در حال نماز جماعت با ملائكه ها باشد، تا زمانی كه طلب او برگردد.».

در حدیثی دیگر از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است: « مَنْ أَقْرَضَ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ كَانَ بَدَلَ دِرْهَمٍ أَقْرَضَهُ وَزْنَ جَبَلِ أُحُدٍ مِنْ جِبَالِ رضوی وَ طُورِ سَيْنَاءَ حَسَنَاتُ ؛ (2)

سپس آن حضرت فرمود: « وَ انَّ رَفَقَ بِهِ فِی طَلَبِهِ تَعَدِّی بِهِ عَلِيُّ الصِّرَاطِ كَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ اللَّامِعِ بِغَيْرِ حِسَابٍ وَ لَا عَذَابٍ ؛ (3)

بعد از آن نیز فرمود: « مَنْ شَكَا الیه أَخُوهُ مُسْلِمٍ فَلَمْ يُقْرِضْهُ حَرَّمَ اللَّهُ عزوجل عَلَيْهِ الجنه يَوْمَ يَجْزِی الْمُحْسِنِینَ » (4)

كسی كه به بردار مسلمانش

ص: 41


1- 66. وسائل الشیعه/ج 18/ ص 330، باب 6؛ الحدائق الناظره/ ج 20/ ص 16.
2- 67. وسائل الشیعه/ج 18/ ص 331، باب 6.
3- 68. وسائل الشیعه/ ج 18/ ص 331، باب 6.
4- 69. وسائل الشیعه/ ج 18/ ص 331، باب 6؛ الحیاه با ترجمه احمد آرام/ج 6/ ص 151/ ح 149؛ بحارالانوار/ ج 73، باب 67/ ص 369؛ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال/ ص 289؛ تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه/ ج 16/ ص 39، باب تحریم منع المؤمن.

قرض بدهد، به هر درهمی، ثواب وزن كوهی از كوه های رضوی و طور سینا را دارد. اگر كسی با بدهكار خود مدارا كند و به او مهلت لازم را بدهد، او را از پل صراط همچون برق عبور می دهند و نه حسابی از او می خواهند و نه عذابی می بیند. اگر پولداری، برادر مسلمانش به او رو آورد و از او و قرض بخواهد و او ندهد، خداوند بهشت را بر او حرام می كند و روزی كه نیكوكاران پاداش می گیرند، او پاداشی دریافت نمی كند.

ثواب صدقه برای مهلت هر روز

كلینی از حضرت امام صادق علیه السلام روایت می كند كه رسول خدا صلی الله علیه و آله روزی بر منبر رفته و پس از حمد و ثنای الهی و صلوات بر پیغمبران فرمود: ای مردم باید كه حاضران به آن هایی كه نیستند برسانند؛ كسی كه مهلت دهد مرد پریشانی را، بر خدا است كه هر روز ثواب تصدق به آن مال را در نامه ی عملش بنویسد تا وقتی كه مال خود را دریافت نماید. (1)

یعنی هر روزی كه به او مهلت می دهد مثل این است كه آن مقدار طلب خود را گرفته و در راه خدا انفاق كرده است.

ص: 42


1- 70. وسائل الشیعه، ابواب الدین، باب 25/ ج 18/ ص 368؛ الحیاه با ترجمه احمد آ رام/ ج 6/ ص 150؛ من لا یحضره الفقیه/ ج 2/ ص 59؛ الكافی/ ج 4/ ص 36، باب انظار المعسر؛ تفصیل وسائل الشیعه/ ج 16/ ص 320، باب 12.

ضمناً باید دانست كه از جمله موارد حبس حقوق ندادن خمس و زكات یا مسامحه كردن در پرداخت آن است و چون منع زكات از جمله گناهان كبیره ای است كه بر آن نص خالص است، قریباً به طور استقلال ذكر می شود.

خداوند تلافی می فرماید

مستفاد از روایات این است كه بدهكار اگر پیش از پرداخت بدهی بمیرد و پس از او مالش بدهیش را نپردازند و صاحب حق او را نبخشد، در صورتی كه هیچ تقصیری در پرداختن بدهی نداشته قرض را برای امر حرامی هم نمی خواسته و در ادا هم مسامحه نكرده، بلكه قصدش این بوده كه آن را بپردازد و مالی هم نداشته كه به آن وصیت كند پس خداوند روز قیامت از فضل خود طلبكارش را راضی می فرماید.

چنانچه محمد بن بشر وشا به خدمت حضرت امام صادق علیه السلام آمد و استدعا كرد كه با شهاب كه از جمله اصحاب آن حضرت بود درباره ی طلبی كه از او داشت سخن بفرماید و دستور دهد با او سازش كند، تا وقتی كه موسم حج بگذرد، و طلبش هزار دینار بود. آن حضرت شهاب را طلبیدند و فرمودند كه تو حال محمد بن بشر را می دانی كه از دوستان ما است و می گوید تو هزار دینار از او طلب داری و آن مبلغ خرج بطن و فرج نشده، بلكه دینی از او نزد مردم مانده و نقصانی چند كرده و من می خواهم تو او را حلال كنی. بعد از آن فرمود: شاید تو گمان می كنی كه در عوض طلبت، حسناتش را به تو خواهند داد.

شهاب گفت: ما پیش خود چنین می دانیم.

ص: 43

حضرت فرمود: خدای تعالی كریم تر و عادل تر است از اینكه بنده ای به او تقرب بجوید و در شب سرما برخیزد و روز گرما روزه بگیرد یا طواف خانه خدا به جا آورد و بعد از آن خدای تعالی حسناتش را بگیرد و به تو هد و لیكن فضل الهی بسیار است و از فضل خود به مؤمن عوض می دهد. شهاب گفت: من او را حلال كردم. (1)

از حسنات به طلبكار می دهند

در صورتی كه در پرداخت وام مقصر بوده به اینكه قرض را برای مصرف حرامی گرفته یا در پرداخت آن كوتاهی كرده با اینكه می توانسته و پس از مردنش از مالش ادا نشده و طلبكار هم نبخشیده است در قیامت معادل دین از حسناتش بر می دارند و به طلبكار می دهند و اگر حسناتی نداشته باشد یا كم بیاورد، از گناهان طلبكار بر او می افكنند. (2)

حضرت صادق علیه السلام می فرماید: روز قیامت صاحب قرض می آید و شكایت می كند اگر بدهكار حسنات دارد برای طلبكار از او می گیرند و اگر ندارد گناهانش را بر او می گذارند.

و در روایات زیادی تصریح شده كسی كه حق الناس بر عهده اش باشد نجات نمی یابد مگر پس از راضی شدن صاحبان حق كه یا به برداشتن حسنات یا گذاشتن گناهان یا به شفاعت اهل بیت علیهم السلام خداوند به او پاداش دهد. (3)

ص: 44


1- 71. گناهان كبیره/ ج 2/ ص 21.
2- 72.همان/ ج 2/ ص 21.
3- 73.همان/ ج2/ ص 21.

معاوضه به چقدر می شود؟

چگونگی معاوضه به اینكه در مقابل حق چه مقدار حسنه واقع می شود، خداوند و رسولش بهتر می دانند و راهی برای دانستن ما نیست و لزومی هم ندارد.

بلی در بعضی از روایات به پاره ای از مراتب آن اشاره شده چنانچه می فرماید: در برابر هر درهمی، ششصد نماز از مدیون گرفته شده و به طلبكار داده می شود. (1) و نیز در برابر هر یك ششم از درهم نقره (درهم 18 نخود نقره است) هفتصد نماز قبول شده می گیرند و به صاحب حق می دهند. (2)

به هر حال بدهكار از دنیا رفتن خیلی سخت است. باید هر كس بكوشد كه پیش از مرگ بدهی نداشته باشد و چنانچه از هر راهی عاجز باشد، سخت به اهل بیت علیهم السلام متوسل شود تا خصمای او را راضی فرماید.

پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله می فرماید: گناهی بزرگ تر (بعد از كبائری كه خداوند از آن ها نهی فرموده) از این نیست كه شخصی بمیرد و بر او وام هایی از مردم باشد و چیزی نداشته باشد كه با آن بدهیش را بپردازد. (3)

و روزی پس از نماز به اصحاب خود فرمود: فلان شخص كه شهیده شده بیرون بهشت متوقف است و نمی تواند وارد شود، به واسطه ی سه درهمی كه به فلان شخص یهودی بدهكار است. (4)

ص: 45


1- 74.گناهان كبیره/ ج 2/ ص 22.
2- 75.گناهان كبیره/ ج 2/ ص 22.
3- 76.گناهان كبیره/ج 2/ ص 22؛ مستدرك الوسائل/ج 13/ ص 393، باب 4، باب الدین.
4- 77.گناهان كبیره/ج 2/ ص 22.

شتاب كردن در ادای دین مستحب است

چنانچه حبس حقوق و نپرداختن قرض حرام و از گناهان كبیره است، ادای دین و شتاب كردن در پرداخت آن در صورت مطالبه و توانایی، از بهترین واجبات خدا است و بر آن ثواب های بسیاری وعده داده شده است.

پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله می فرماید: كسی كه طلبكاران خود را راضی كند بهشت بر او واجب می شود بدون معطلی حساب و در بهشت همنشین حضرت اسماعیل خواهد بود. (1)

و نیز می فرماید: در بدهی كه شخص به طلبكارانش رد می كند، برایش از هزار سال عبادت و هزار بنده آزاد كردن و هزار حج و عمره به جا آوردن بهتر است. (2)

و نیز فرمود: كسی كه درهمی به صاحبان حق برآورد كند، خداوند او را از آتش جهنم آزاد می فرماید و به هر دانقی (یك ششم درهم) كه داده ثواب پیغمبری به او می دهد و به هر درهمی كه داد شهری از در سرخ در بهشت به او مرحمت می فرماید. (3)

و نیز می¬فرماید: رد كردن یك درهم به صاحب حق بهتر است از روزه داشتن در روز و به پا ایستادن به عبادت در شب و كسی كه بدهیش را رد كند، ملكی از زیر عرض او را ندا می¬كند كه ای بنده عملت را از سر گیر كه خداوند گذشته های تو را آمرزید. (4)

ص: 46


1- 78.جامع الاخبار/ ص 156 فصل 118.
2- 79.جامع الاخبار/ ص 156 فصل 118.
3- 80.جامع الاخبار/ ص 156 فصل 118.
4- 81.جامع الاخبار/ ص 157 فصل 118؛ گناهان كبیره/ ج 2/ ص 25.

با زكات می توان بدهی مقروضان را ادا كرد

یكی از بودجه های حكومت اسلامی، زكات است و مسئولیت جمع آوری آن به عهده ی حكومت اسلامی است. یكی از مصارف زكات، پرداخت آن به «غارمین» است. «غارمین» (ورشكستگان) كسانی هستند كه در زندگی مقروض شده اند و قدرت پرداخت بدهی خود را ندارند؛ و حكومت اسلامی یا كسی كه از جانب حكومت اسلامی نیابت دارد، موظف است با پرداخت زكات به بدهكاران، از آنان دستگیری كند.

از امام موسی بن جعفر علیه السلام روایت شده است:

اگر كسی كه با سعی و كوشش، از راه حلال روزی به دست می آورد و خود و خانواده اش را اداره می نماید، تنگدست گردد، با توجه به اینكه برای تأمین معاش خود سعی و كوشش كرده است، بر خدا و رسول است كه خرجی او را بدهند و اگر در گذشت، بر پیشوای مسلمین است كه بدهی او را تأمین كند و اگر پیشوای مسلمین این وظیفه را انجام ندهد، گناهكار خواهد بود، زیرا خداوند در قرآن می فرماید: زكات برای مصرف فقرا بر مساكین و بدهكاران است. (1)

همچنین از امام رضا علیه السلام سئوال شد كه تا چه مدت باید به بدهكار مهلت داد؟ آن حضرت فرمود: تا روزی كه خبر بدهكاری او به پیشوای مسلمانان برسد و او متوجه شود كه این شخص بدهكار است و باید از سهم غارمین بدهی او را بپردازند. (2)

ص: 47


1- 82.قرض الحسنه/ ص 56.
2- 83.وسائل الشیعه /ج 18/ ص 92.

از این حدیث و امثال آن به خوبی استفاده می شود كه باید قرض بدهكاران بی علاج و درمانده از زكات پرداخت گردد و این كار هم به عهده ی نظام اسلامی است. همچنین از امام صادق علیه السلام روایت شده است: باید پیشوای مسلمان بدهی مؤمنان را به استثنای مهریه ی زنانشان بپردازد.

قرض الحسنه در سیره امام رضا علیه السلام

1-قرض الحسنه و آخرت

اشاره

قال الرضا علیه السلام: « وَ إِذَا مَاتَ رَجُلُ وَ لَهُ دَيْنُ عَلَى رَجُلٍ فَإِنْ أَخَذَهُ وَارِثُهُ مِنْهُ فَهُوَ لَهُ وَ إِنْ لَمْ يُعْطِهِ فَهُوَ لِلْمَيِّتِ فِی الآخره ؛ وقتی طلبكار از دنیا برود، چنانچه وارث طلب را بگیرد، مال اوست و اگر داده نشود در آخرت به مرده و صاحب مالی مال تعلق می گیرد.»(1)

وام گیرنده ی دزد

« وَ اعْلَمْ أَنَّهُ مَنِ اسْتَدَانَ دَيْناً وَ نَوَى قَضَاءَهُ فَهُوَ فِی أَمَانِ اللَّهِ حَتَّى يَقْضِيَهُ فَإِنْ لَمْ يَنْوِ قَضَاءَهُ فَهُوَ سَارِقُ ؛ كسی كه قرض بگیرد در صورتی كه تصمیم داشته باشد آن را پس بدهد، در امان خداست تا آن را اداء كند، ولی اگر تصمیم نداشته باشد آن را به صاحبش برگرداند، دزد محسوب می شود. (2)

ص: 48


1- 84.فقه الرضا/ ص 268، بحارالانوار/ ج 103/ ص 156؛ بحار/ج 100/ ص 256؛ مستدرك الوسائل/ ج 13/ ص 415/ باب نوادر.
2- 85.فقه الرضا/ ص 268؛ بحارالانوار/ ج 103/ ص 150.

2-برخورد با بدهكار

اشاره

« إِنْ كَانَ لَكَ عَلَى رَجُلٍ حَقُّ فَوَجَدْتَهُ بمكه أَوْ فِی الْحَرَمِ فَلَا تُطَالِبْهُ بِهِ وَ لَا تُسَلِّمْ عَلَيْهِ فَتُفْزِعَهُ إِلَّا أَنْ تَكُونَ أَعْطَيْتَهُ حَقَّكَ فِی الْحَرَمِ فَلَا بَأْسَ أَنْ تُطَالِبَهُ فِی الْحَرَمِ »؛ اگر از شخصی طلبكاری و او را در مكه یا در حرم یافتی، از او مطالبه مكن و بر وی سلام هم مكن؛ كه از تو ترسان شود. بلكه اگر در محدوده ی حرم چیزی به وی دادی می توانی در آنجا مطالبه كنی. (1)

نتیجه ی قرض الحسنه

رُوِيَ عَنْ فِقْهِ الرِّضَا علیه السلام : « أَنَّ أَجْرَ الْقَرْضِ ثمانیه عَشَرَ ضِعْفاً مِنْ أَجْرِ الصدقه لِأَنَّ الْقَرْضَ يَصِلُ إِلَى مَنْ لَا يَضَعُ نَفْسَهُ للصدقه لِأَخْذِ الصدقه ؛ پاداش وام 18 برابر بیش از صدقه است، زیرا قرض الحسنه باعث می شود كه شخص به گرفتن صدقه دچار نشود.» (2)

3-فلسفه ی تحریم ربا

محمد بن سنان گوید: حضرت رضا علیه السلام در جواب مسائل من نوشت:

علت تحریم ربا و نهى خداوند از آن از این جهت است كه خداوند متعال از فساد اموال جلوگیرى كرده و مردم را از مخلوط شدن مال آن ها به حرام بازداشته است.

هر گاه آدمى یك درهم را به دو درهم خریدارى كرد یك درهم آن مشروع و درهم دیگر باطل است و خرید و فروش ربوى در هر حال براى فروشنده و مشترى موجب ضرر و زیان است.

ص: 49


1- 86.فقه الرضا/ ص 253؛ بحارالانوار/ ج 103/ ص 156.
2- 87.بحارالانوار / ج 103/ ص 140 و فقه الرضا/ ص 256.

پس خداوند متعال بنده خود را از ربا بازداشته تا صاحب مال گرفتار فساد و تباهى مال نگردد، همان طور كه سفیه را از تصرف مالش منع كرده تا آنگاه كه سفاهت او برطرف شده و قدر و قیمت مالش را بداند، و از این رو خرید و فروش یك درهم را به دو درهم حرام فرموده است.

بعد از اینكه خداوند حرمت ربا را بیان كرده و در قرآن مجید حكم آن را فرموده هر كس این حرام را مرتكب شود و حكم خداوند را زیر پا گذارد مرتكب كفر شده است؛ و علت دیگر آنكه اگر در جامعه اسلامى رباخوارى پدید آید، مردم خوبی ها را فراموش مى كنند، و براى رسیدن به مال زیاد از هر گونه ظلم و اجحاف خوددارى نخواهند كرد، و در نتیجه قرض¬الحسنه و اعمال نیك در جامعه از بین مى رود، و فساد و تباهى و از بین رفتن اموال مردم و تلف شدن ثروت عمومى و انحصار آن پیش خواهد آمد. (1)

نتیجه گیری

با توجه به سفارش پیامبر صلی الله علیه و آله كه در آخرین سال های حیات خود كه فرمودند: «انی تارك فیكم الثقلین كتاب الله و عترتی»؛ و با تتبع و تحقیق در ثقل اكبر یعنی قرآن و ثقل اصغر یعنی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام به این نتیجه می رسیم كه كسی كه قرض دهد مانند این است كه به خدا قرض داده ایم. خدایی كه بی نیاز است و نیازی به پول و قرض دادن ما ندارد پس چرا قرض دادن به خدا می باشد این یعنی، این كه اغنیاء به كمك و یاری مستمندان و فقرای جامعه بشتابند و گره از كار آنان وا نمایند و خداوند هم در قبال این كار ثواب هایی مضاعف و پاداش هایی فراوان

ص: 50


1- 88.اخبار و آثار امام رضا علیه السلام/ ص 701-702.

می دهد؛ و تا زمانی كه شخص مؤمن نیاز به قرض ندارد نباید خود را بدهكار نماید زیرا قرض گرفتن بیهوده و بی نیاز موجب و غم و اندوه می شود ولی كسی كه دخلش به خرجش نمی رسد می تواند قرض نماید و خدا هم به كسی كه قرض می دهد وام بدون بهره می دهد، كه این قرض الحسنه را بنا بر فرموده امام رضا علیه السلام در مقابل ربا قرار داده است، به هر درهمی خداوند معادل كوه احد و طور سینا به او حسنات می دهد و از صراط عبور می نماید و كسی كه قرض گرفته باید در پرداخت آن شتاب نماید و در اسرع وقت آن بدهی را پرداخت نماید تا دیگران هم بتوانند از آن استفاده نمایند چون كسی كه قصد پرداخت آن را نداشته باشد خیانت نموده است و مؤمن هم خیانت نمی نماید و گره هم از مشكل دیگر برادران مسلمان باز می شود، و خداوند هم برای كسی كه قرض داده روز قیامت تلافی می نماید و آن كسی كه خیانت می نماید خداوند از حسناتش بر می دارد و به او می دهد و تمام حسنات قرض گیرنده برابر با سیئات قرض دهنده می شود. به امید آن روز كه در این جامعه ی ما و تمامی دنیا از وام های ربوی، نزول و ربا پاك شود و سنت حسنه ی الهی و نیكو كه همان قرض الحسنه می باشد جایگزین آن شود؛ و این جامعه از فقر و بیكاری رخت بر بندد به شرطی كه اغنیاء به این سنت الهی پایبند باشند.

ص: 51

ص: 52

بخش دوم : راه کارهای احیای قرض الحسنه در جامعه اسلامی

اشاره

ص: 53

ص: 54

در این قسمت به شاخص های فرهنگ قرض الحسنه مطلوب، شاخص های قرض دهنده مطلوب و شاخص های قرض گیرنده مطلوب می پردازیم. و برای دستیابی به آثار فرهنگ قرض الحسنه که در کتاب و سنت مطرح شده است، شرایط و شاخص هایی ذکر شده که چنانچه در مرحله اجرا و عمل رعایت شوند، کارکرد مطلوب این فرهنگ در عرصه های گوناگونش به روشنی تحقق خواهد یافت و جامعه از آنها بهره مند خواهد شد.

در دوره جاهلیت، در جزیره العرب، قرض در میان مردم معمول بوده است، اما فردی که به دیگری قرض میداد، معمولا از مقروض طلب بیشتری می کرد و یا اینکه بر او منت می نهاد و یا از او هدیه می گرفت و یا افراد مقروض را برده و بنده خود می دانست، اما قرآن کریم با آوردن صفت «حسنه» آن سیستم قرضی را رد کرد و کیفیت آن را به گونه ای دیگر بیان داشت.

شاخص های فرهنگ قرض الحسنه مطلوب

قرض الحسنه به عنوان رفتاری برخاسته از تعالیم دینی، رفتاری ارزشی است که با توجه به فلسفه هایی که برای آن برشمرده شده، کارکردهای موثر و متعددی برای فرد و جامعه دارد؛ و اساسا این سنت به لحاظ همین کارکردها و آثار توصیه و تاکید شده است که در واقع از یک سو نیز نشانگر دیدگاه ها و نکته سنجی های دقیق اسلام می باشد.

ص: 55

نقش تربیتی این فرهنگ در خودسازی، شکوفایی فضیلت ها و نیکی ها بسیار حائز اهمیت است؛ از این رو بخش عمده ای از این جریان پویا را مسائل انسانی و تربیتی تشکیل میدهد.

برای دستیابی به آثار فرهنگ قرض الحسنه که در کتاب و سنت مطرح شده است، شرایط و شاخص هایی ذکر شده که چنانچه در مرحله اجرا و عمل رعایت شوند، کارکرد مطلوب این فرهنگ در عرصدهای گوناگونش به روشنی تحقق خواهد یافت و جامعه از آنها بهره مند خواهد شد.

اکنون این پرسش مطرح می شود که: شاخص های فرهنگ قرض الحسنه مطلوب چیست؟

ماهیت هر فرهنگی متشکل از اجزایی است که فرا آمدن این اجزا، منجر به ایجاد یک فرهنگ می شود.

اجزای اصلی فرهنگ قرض الحسنه بر دو عنصر استوار است: 1- قرض دهنده؛ 2- قرض گیرنده.

بدون این دو عنصر هیچ گاه قرض تحقق نمی یابد. اکنون باید دید در منابع فرهنگ دینی ما چه شاخص هایی برای عناصر فرهنگ قرض الحسنه مطلوب ذکر شده است و در نتیجه با تطبیق وضع موجود با شاخص های مطلوب در یابیم در کجای راه هستیم و باید چه کارهایی انجام بدهیم؟ نواقص و کمبودها در کجاست؟ بنابراین هر اندازه به شاخص های مطلوب این فرهنگ نزدیک باشیم، به همان میزان توفیق یافته ایم تا به معنی واقعی فرهنگ قرض الحسنه را به اجرا بگذاریم، و قطعا اجرای صحیح و دقیق این فرهنگ، پیامدها و آثار سازنده ای دارد که انکار ناپذیر است.

ص: 56

شاخص های قرض دهنده مطلوب در بررسی منابع دینی شاخص های ذیل را می توان یافت:

1: قرض دهنده می باید بدون منت و اذیت قرض دهد؛ (1)

2: خوش رویی را سرلوحه کارش قرار دهد؛ (خوشرویی در تمام کارها پسندیده است ولی در اعطای قرض الحسنه پسنیده تر است؛ زیرا قرض یک رفتار اخلاقی و تربیتی است که با گشاده رویی تاثیرش بیشتر می شود.)

3: هیچ گونه پیش شرطی در اعطای قرض مطرح نکند؛ (2)

4: فقط برای خشنودی خداوند قرض دهد و از ریا، خودنمایی و کسب مقاصد مادی پرهیز کند؛ (3)

ص: 57


1- بقره / 262. البته این آیه درباره نفاق است، لکن از آن جهت که انفاق و قرض هر دو از مصادیق احسان هستند، از این رو منت نگذاردن از آداب و شرایط هر دو محسوب می شود.
2- تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، دارالکتب الاسلامیه، قم، 1364 ه.ش، ج6، ص 203 ح 457.
3- بقره / 264، اخلاص ، رمز سلامت عمل است و مسلمان برای آنکه قرض و احسانش را از گزند مخاطره ها، سالم و پاک نگه دارد، می باید اخلاص پیشه کند تا اعطای قرض الحسنه تاثیر تربیتی و سازندگی خود را بر دهنده و گیرنده بگذارد. اصولا اخلاص در تمام فعالیتها موجب ارزشمند شدن فعالیت انسان می شود، اخلاص به معنای دلدادگی به خداوند و بریدن امید و چشمداشت از غیر اوست که بالاترین فضیلت برای انسان به شمار می رود. از طرف دیگر، اعطای قرض الحسنه به نیازمندی در حقیقت قرض دادن به خداوند است از این رو در آیه 11 سوره حدید می فرماید: «من ذا الذی یقرض الله قرضا حسنا » بنابراین به خاطر خداوند قرض دادن می باید همواره حفظ شود و اساسا گوهر و مغز عمل ، اخلاص و به خاطر خدا انجام دادن آن است. آیه 265 سوره بقره و آیه 38 سوره نساء درباره اخلاص در زمینه انفاق آمده است.

1: هیچ گونه کارمزد و زیادتر از آنچه قرض داده ، دریافت نکند؛ (1)

2: نیازمندان را نعمت های خداوند بداند که به طرف او حواله شده اند؛ امام علی علیه السلام میفرماید: «نیازمندی های مردم به شما ، نعمتی از جانب خداوند بر شماست.» (2)

3: از مال حلال و پاکیزه، قرض بدهد؛ (3)

4: از بهترین و محبوب ترین اموالش قرض الحسنه بدهد، زیرا طرف معامله در قرض الحسنه، خداوند کریم است. بنابراین شایسته است بهترین دارایی را در معامله با او به کار برد؛

5: به کسی که نیازمند و محتاج تر است، قرض بدهد؛ (4)

6: از تجارت با سپرده های مردم برای اعطای قرض الحسنه، امتناع کند؛

کار خود را بزرگ نشمارد تا مبادا دچار آفت و غرور و عجب گردد. (امام صادق علیه السلام می فرماید: «احسان و عمل نیک وقتی شایسته است که دارای سه خصوصیت باشد: کوچک شمرده شود؛ پنهانی انجام گیرد؛ فوری و با سرعت انجام شود که در غیر این صورت احسان تباه خواهد شد» (5)

این موارد، مهم ترین شاخص های قرض الحسنه مطلوب از جهت قرض دهنده است که چنانچه رعایت شود، باعث رشد فضیلت ها و شخصیت های فردی و اجتماعی و تاثیر گذاری مطلوب فرهنگ قرض در جامعه خواهد

ص: 58


1- فصلنامه وام، ش1، پاییز 75، مقاله «بررسی حکم فقهی کارمزد»، ص 13-18.
2- وسائل الشیعه، ج 2، ص 573.
3- بقره /267. «یا ایها الذین آمنوا انفقوا من طیبات ما کسبتم».
4- سفینه البحار، شیخ عباس قمی، دارالاسوة للطباعة والنشر، 1414ه.ق، ج7، باب القاف بعده الراء ، ص 285.
5- خصال صدوق، ص 133.

شد و همگان از آن بهره خواهند برد، پایبندی قرض دهندگان به این شرایط، زمینه تأثیر پذیری و تأثیرگذاری تربیتی و الهی را فراهم می آورد و بر ایجاد روحیه های بالنده در دلها و ثبات و استقامت ایمان بر قلبها مساعدت خواهد کرد و طبعا رضامندی از خویش و لذت بردن از زندگی را در پی خواهد داشت.

شاخص های قرض گیرنده مطلوب

درباره گیرنده قرض احادیث متعددی وارده شده است که در حقیقت شاخص های قرض گیرنده مطلوب را برای ما به تصویر می کشد؛ این بدان معنی است که چنانچه قرض گیرنده طبق این شاخص ها رفتار کند، برای سلامت بردی و اجتماعی او کارساز و موثر است و به بالندگی و شکوفایی او کمک خواهد کرد؛ زیرا راه و روشی که دین به ما می آموزد راه تکامل واقعی و رشد حقیقی است.

ما در آن جا به مهمترین شاخص های قرض گیرنده مطلوب اشاره می کنیم:

برای نیازهای ضروری زندگی، قرض بگیرد؛ (1)

نیت ادای قرض را داشته باشد؛ (2)

در وقت تعیین شده، دین خود را بپردازد و کوتاهی و سستی نکند؛ (3)

ص: 59


1- بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، درااحیاء التراث العربی، بیروت، 403ه.ق، ج 96، ص 146، ح 4؛ وسائل الشیعه، ج13، ص 81 حدیثی از امام موسی کاظم علیه السلام.
2- بحارالانوار، ج 96، ص 146، ح 1 و8؛ مستدرک الوسائل، ج13، ص 393، باب 4.
3- بحارالانوار، ج96، ص 146، ح 3: وسائل الشیعه، ج13، ص 84، باب 4.

رفتار پسندیده و اخلاق نیک را همواره به هنگام پرداخت قرض در نظر داشته باشد؛

اطمینان به توانایی باز پرداخت قرض را داشته باشد. (1)

مفهوم و عناصر احیای فرهنگ قرض الحسنه

مفهوم احیای فرهنگ قرض الحسنه

اصولا احیای یک فرهنگ به معنای بیداری واقعی و احراز شاخص های مطلوب آن است که قطعا نتایج احیای فرهنگ، در کارکرد بایسته موثر آن، پدیدار خواهد شد؛ بنابراین، احیای فرهنگ قرض الحسنه به معنای اجرای دقیق شاخص هایی است که دین برای عناصر قرض الحسنه برشمرده است.

پس چنانچه روند، قرض الحسنه، هماهنگ و همسو با دیدگاه ها و نگرش ها و موازین دینی باشد، می توان بر مطلوبیت آن روند، صحه گذارد و به هر میزان این هماهنگی و انطباق، نزدیکتر و دقیق تر باشد، مطلوبیت آن نیز افزایش خواهد یافت.

عناصر اصلی احیای فرهنگ

احیای فرهنگ، وابسته به سه عنصر اساسی است:

قابلیت های آن فرهنگ؛

بستر و جامعه مورد نظر، که بحث زمان و مکان نیز در آن مطرح است؛ احیاگران، که متصدیان اجرای آن فرهنگ هستند.

ص: 60


1- الكافی، شیخ کلینی، ج3، ص 501، ح 5758.

اینها عناصر اصلی در احیای بیداری واقعی یک فرهنگ به شمار می روند. این عناصر می باید در یک وضعیت مطلوب و یا نسبتا مطلوب باشند تا یک فرهنگ، سرزنده شود یا تأثیر گذار بماند.

هماهنگی و همگامی این عناصر در روند احیاء امر ضروری است؛ یعنی، چنانچه یک فرهنگ قرض الحسنه، دارای توانایی ها و قابلیت های شایسته ای باشد، ولی بستر و جامعه ای که این فرهنگ در آن می خواهد اجرا شود، آمادگی لازم را نداشته باشد و یا اینکه مجریان و متصدیان فرهنگی آن، شرایط مطلوب را دارا نباشند، روند تکاملی که مقصود است تحقق نخواهد یافت و این فرهنگ پویا در چنان بستر و جامعه ای با آن مجریان هرگز آن تأثیرگذاری مطلوب را - که خاصیت یک فرهنگ زنده و بیدار است - نخواهد داشت و یا چنانچه عناصر سه گانه در دوره ای از شرایط مطلوب خود بیگانه شوند و یا به ضعف گرایند، بیداری آن فرهنگ نیز دچار اختلال خواهد شد. آن وقت است که مرگ یک فرهنگ یا سستی و خمودی آن فرا می رسد و تبدیل به یک فرهنگ بی خاصیت می شود که از آن تنها نامی برجا نخواهد ماند. بنابراین همگامی و پویای مستمر این عناصر فرهنگی در روند فعالانه و تاثیرگذارانه فرهنگ، نقش با اهمیتی دارند.

اکنون می خواهیم بدانیم آیا فرهنگ قرض الحسنه، تواناییها و قابلیت های لازم را دارد که در اینجا به آن می پردازیم.

قابلیت های فرهنگ قرض الحسنه

برای دستیابی به توانایی های این فرهنگ می باید به منابع دینی و تجربیات خویش مراجعه کنیم:

ص: 61

با رجوع به آیات و روایت مسئله که منابع متقن دینی ما به شمار می روند، توانایی ها و کارکردهای متعددی برای قرض الحسنه بر شمرده شده است که ما به برخی از آنها اشاره می کنیم

قرض الحسنه میثاق و پیمانی میان انسان و خداوند است که پایبندی به این میثاق در حقیقت ارج نهادن به گوهر انسانیت و شخصیت واقعی انسان است، و آیه 12 از سوره مائده اشاره به این میثاق دارد.

اجرای این میثاق، نیازمند دلدادگی انسان به آفریدگار هستی و وعده های اوست و به بیان دیگر لازمه اش ایمان و باوری است که در دل ریشه دوانیده باشد و طبعا نتایج چنین باور و ایمانی، شکوفایی فضیلت ها و گسترش نورانیت و معنویت در دلهاست که از ارزنده ترین ارزش ها و گواراترین میوه های الهی شدن انسان است. اساسا سنت های دینی اسلام برای همین مقصد و هدف تشریع شده است تا جامعه با عمل به آنها به رستگاری و زندگی پاکیزه در جهان مادی و ابدی دست یابد و گویی در هم به هر سنتی از سنن اسلام، دل گامی جلوتر پیش می گذارد و مرتبه ای از مراتب کمال را طی می کند و با هر قدمی که بر میدارد به نیکیها و زیبایی ها، مایل تر و از زشتیها و رذیلت ها بیزارتر می شود.

قرض الحسنه، یک آزمون الهی است. همان طور که نماز، زکات و جهاد آزمون های الهی هستند و همه در این آزمون، سنجیده می شوند و در این عرصہ درج خلوص، مروت و انسانیت مشخص می گردد. از این رو در آیه 12 سوره مائده، قرض الحسنه را در کنار آزمون های دیگر آمده است تا مؤمنان را متوجه ارزش و اعتبار آنند. موفقیت در این آزمایش ها، به معنای نزدیکتر شدن به گوهر بی همتایی است که رسیدن به آن، دست یافتن به سعادت،

ص: 62

خوشبختی و سرور دائم است و این، جوهره هر کار نیکی است که انسان خالصانه به آن همت گمارد.

آری! کسب خشنودی آفریدگار هستی، به معنای سیراب شدن از سرچشمه هستی است و نتیجه قطعی این فیض، اطمینان و آرامش بی نظیری است که بر تمام وجود انسان گسترده می شود و این آرامش و ایمنی از بزرگترین آرزوها و خواسته های انسانهای بلند همت بوده و هست.

قرض الحسنه و انفاق، على رغم تفاوتهایی که دارند در برخی آثار و نتایج همراهند. مثلا قرض الحسنه همانند انفاق، نشانه مهرورزی، همدلی و بیداری وجدان اجتماعی است که از ارکان مهم زندگی سعادتمندانه یک جامعه به شمار می رود (1) که همواره از بزرگترین آرزوها و خواسته ای انسان های بلند همت بوده و هست.

اسلام برای طرد عملی ربا، سیستم قرض الحسنه را مطرح کرده است. همان طور که میدانیم طرد یک روش زیان بار در جامعه و جایگزین کردن روش کارآمد و سودمند، فرایندی مهم، ولی دشوار است که نیازمند آگاهی دادن و بردباری و تداوم است. منطقا می باید فرهنگ و روش جدید، دارای قابلیت ها و تواناییهای اداره یک جریان اجتماعی و تربیتی- فرهنگی باشد و اسلام توانسته توأم با طرح عالمانه فرهنگ قرض الحسنه در اجرا - که در سیره زندگی سلسله جنبان انبیاء و صلحاء علیهم السلام به وضوح روشن است - نیز آن را عینیت بخشد و به صورت عملی به عنوان یک فرهنگ موثر و کارآمد در جامعه دینی تعبیه کند و عملا ربا را از جامعه طرد سازد.

ص: 63


1- تفسیر المیزان، ج 2، ص 537.

درست به همین جهت هرگونه شرط منفعتی در قرض الحسنه، حرام معرفی شده است؛ خواه این شرط به طور صریح بیان شود و یا در ضمیر باطن مورد قصد و نیت قرار گرفته باشد. چنین قرضی همان ربای قرضی است که بر حرمت آن تاکید شده است. (1)

اسلام در جهت نابودی کامل ربا از جامعه، سیستمای اقتصادی موثر دیگری را پیشنهاد کرده است، مانند تجارت، مضاربه و ... که مجموعه اجرای این روش های اقتصادی، به طرح کامل و تمام عیار ربا خواهد انجامید، بنابراین سیستم های دیگر اقتصادی اسلام، هماهنگی و همسویی موثری با فرهنگ قرض الحسنه در نابودی را دارند.

نوع دوستی و دستگیری از نیازمند، یکی زا مسائل اساسی است که ادیان آسمانی بر انجام آن ارشاد کرده اند و وجدان و عقل بیدار نیز بر این مهم صحه گذارده اند.

اسلام بیش از دیگر ادیان آسمانی نسبت به برآوردن نیاز نیازمندان توصیه کرده است و یکی از راههای تحقق این ارزش، قرض الحسنه است. با این توضیح، منزلت آن نیز بیشتر از راههای دیگر مانند انفاق و صدقه است، زیرا قرض الحسنه به دست نیازمند واقعی می رسد و موجب تلاش و کار بیشتر قرض گیرنده می شود. اما در انفاق و صدقه، این جنبه سازندگی و تربیت نفوس انسانی بسیار کم رنگ است، زیرا گیرنده صدقه و انفاق، هیچ گونه الزامی به باز پس دادن موضوع مورد انفاق و صدقه ندارند، ولی قرض الحسنه چنین نیست.

ص: 64


1- تحریر الوسیله، امام خمینی (ره)، کتاب القرض، مسئله 10.

آنچه قرض الحسنه را ارزشمند و سازنده می کند، مقدار زیاد قرض و زمان طولانی باز پس دادن آن نیست، بلکه شکل برخورد با نیازمندان است و شاید بتوان گفت حتی مهم تر و بالاتر از قرض دادن، نوع رفتار با مراجعان است.

از دیدگاه اسلام، دستگیری از نیازمند شعار مسلمانان و نشانه مسلمانی است. در این باره رسول خدا صلی الله علیه واله می فرماید: هر کس شب را سحر کند و در اندیشه کار سازی و رفع مشکلات مسلمانان نباشد، مسلمان واقعی نیست.» (1)

امام باقر علیه السلام می فرماید: «هر کس حاجت و نیازش را نزد من آورد فورا آن را بر آورده می سازم مبادا موقعیت از دست برود و من توفیق انجام خدمت مجدد درباره او به دست نیاورم و در نتیجه از چنین ثواب و پاداش عظیمی محروم گردد». (2)

امام صادق علیه السلام می فرماید: «خلایق به منزله ى عائله خداوند هستند و محبوب ترین مردم نزد خدا، مهربان ترین آنان برای عائله الهی هستند و دوست داشتنی ترین آنان، کسانی هستند که در رفع نیازمندی های بندگان خدا کوشا هستند.» (3)

حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام خطاب به کمیل فرمود: «به خانواده ات دستور بده در تحصیل مکارم اخلاق بکوشند و حتی در تاریکی های شب به برآوردن نیازهای مردم بپردازند. سوگند به خدایی که

ص: 65


1- اصول کافی، ج 2، ص 163.
2- بحارالانوار، ج 78، ص 286.
3- اصول کافی، ج 2، ص 199.

عمل جانم در دست اوست هیچ کسی بر دل انسان مؤمنی، سرور و شادمانی وارد نمی کند مگر آنکه خداوند از این عمل نیک او، مایه لطفی می آفریند که در هنگام گرفتاری و نزول بلا سریع تر از سرعت سیلاب در سراشیبی به کمک او می رسد و او را نجات می دهد.» (1)

در بسیاری از کشورهای به اصطلاح پیشرفته و نیمه پیشرفته، سازمانهای و مؤسسات تأمین اجتماعی به حمایت از نیازمندان که از اعضای خود هستند می پردازند، لکن در فرهنگ اسلام، این حمایت از نیازمند یک مسئله عمومی و فراگیر است که همه مسلمانان را به آن فراخوانده و عملا همه مردم را به مشارکت دعوت کرده است و این امر آثار متعددی دارد که می باید در بحث از مزایای سیستم های تأمین اجتماعی اسلام مورد ارزیابی قرار داد.

اسلام به منظور رشد فضیلت ها و صفات ارزشمند، روش های عملی را مطرح کرده است. یکی از این روش ها، قرض الحسنه است که موجب رشد فضیلت سخاوت در انسان می گردد و علاوه بر آن به طرد صفت رذیله بخل می انجامد، زیرا کسی که مقداری از دارایی اش را به مؤمنان نیازمند، قرض میدهد، توانسته است بهره مندی از آن دارایی را در اختیار مؤمنان نیازمند قرار دهد و به آنان ببخشد؛ از این رو این بخشش، بیانگر زنده بودن روح انسانی در شخص است در حالی که انسان بخیل فاقد چنین توان و روحیه ای است. از این رو بخیل، انسان حقیر و کوچکی است که ظرفیت وجودی و روحیه او آمادگی چنین رفتار و منشی را ندارد.

ص: 66


1- بحارالانوار، ج 74، ص 314.

در حدیثی رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: «شخص سخاوتمند به خدا و مردم و بهشت نزدیک است و شخص بخیل از خدا و مردم دور و به دوزخ نزدیک است.» (1) این تقرب به خداوند و محبوبیت میان مردم، سعادت ابدی و تنعم در لذات و خوشی، محصول فضیلت بخشندگی است و متقابلا آن دوری از سرچشمه هستی و مردم و غرق شدن در بدبختی نتیجه بخیل بودن است. این حدیث، تصویر روشنی از سرانجام سخاوتمندان و بخیلان را ارائه می کند. از دیدگاه حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام ، بخل راهبر انسان به تمام بدی ها و پلیدی هاست: «بخل، جامعه تمام عیوب و نواقص است و همچون افساری است که شخص را به هر کار بدی می کشاند.» (2)

کارکرد مهم دیگر قرض الحسنه این است که انسان را از دایره خودیت، خودبینی و خودخواهی که حصار بزرگی در برابر کمال طلبی انسان است، خارج می سازد و او را به مرکز تمام کمالات و زیبایی ها سوق میدهد.

انسانی که فقط در اندیشه تأمین نیازهای جسمانی و تمایلات حیوانی خویش است، در حقیقت در زندان خودخواهی و خودپرستی گرفتار است و همین مسأله مانع پیوند او با مراتب عالی کمال است. از این رو، از دیدگاه امام صادق علیه السلام خود پرستی، دورترین حالات انسان نسبت به آفریدگار هستی است و در این باره آن حضرت می فرماید: «دورترین حالات بنده از خدای بزرگ وقتی است که کوشش او فقط خوردن، نوشیدن و لذت های حیوانی باشد.» (3)

ص: 67


1- بحارالانوار، ج 73، ص 308.
2- نهج البلاغه، حکمت 378.
3- بحارالانوار، ج 73، ص 19.

قرض الحسنه این خاصیت را دارد که روحیه مهرورزی، همدلی و مواسات را در انسان زنده می کند و قرض الحسنه در حقیقت ترجمان شخصیت متعادل انسان و راه تقرب و نزدیک شدن به خداوند بزرگ است. (1)

نتیجه گیری

وجود توانایی ها و قابلیت های تأثیر گذار و سازنده در قرض الحسنه، این فرهنگ دینی را، فرهنگی فعال، زاینده و در پرتو آن ساخته است و این امکان را به مجریان و عموم علاقه مندان می دهد تا به صورت عملی، فراگیر و عمیق در گسترش و ترویج آن بکوشند و جامعه را به سوی شناخت اجرای دقیق آن فرا خوانند.

ص: 68


1- شرایط احیای فرهنگ و قرض الحسنه، ص 19.

منابع و ماخذ

قرآن مجید

1. ابراهیمی، محمد حسین، پول، بانک، صرافی، انتشارات.

2. ابراهیمی، محمد حسین، قرض الحسنه، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ سوم، 1378 ش، قم

3. ابن فتال نیشابوری، روضة الواعظین و بصیره المتعظین، نشر : انتشارات رضی، چاپ اول، قم. و ترجمه: محمود مهدوی دامغانی، نشر نی، چاپ اول، سال 1366 ش، تهران.

4. اخوان حکیمی- احمد آرام، الحیاه با ترجمه احمد آرام، نشر: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، سال 1380 ش، تهران .

5. اصفهانی، حسین بن محمد راغب، مفردات ألفاظ القرآن، محقق / مصحح: صفوان عدنان داودی، ناشر: دار العلم - الدار الشامیة، چاپ اول، 1412 ه ق، لبنان - سوریه.

6. اصفهانی، مجلسی اول، محمد تقی، روضه المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق / مصحح: سید حسین موسوی کرمانی- علی پناه اشتهاردی- سید فضل الله طباطبائی، ناشر: مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانبور، چاپ دوم، 1406 ه ق، قم.

7. اصفهانی، مجلسى دوم، محمد باقر بن محمد تقی، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام ، ناشر: مؤسسه الطبع و النشر، چاپ اول، 1410 ه ق، بیروت - لبنان.

ص: 69

8. اصفهانی، مجلسى دوم، محمد باقر بن محمد تقی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق / مصحح: سید هاشم رسولی، ناشر: دار الكتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404 ه ق، تهران.

9. امامی، سید حسن، حقوق مدنی، ناشر: انتشارات اسلامیة، تهران.

10. آیتی، ابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، انتشارات.

11. بحرانی، آل عصفور، یوسف بن احمد بن ابراهیم، الحدائق الناضره فی أحكام العترة الطاهره، محقق / مصحح: محمد تقی ایروانی- سید عبد الرزاق مقرم، ناشر: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ اول، 1405 ه ق، قم.

12. بروجردی، آقا حسین طباطبایی، جامع أحادیث الشیعه، ناشر: انتشارات فرهنگ سبز، چاپ اول، 1429 ه ق، تهران.

13. پاینده، ابو القاسم، نهج الفصاحه مجموعه کلمات قصار حضرت رسول

صلی الله علیه و آله، نشر: دنیای دانش، چاپ چهارم، سال 1386 ش، تهران.

14. جعفری، یعقوب، تفسیر کوثر، نشر: انتشارات هجرت، چاپ اول، بهار 1386 ش، قم.

15. حجاری، سید مهدی حجازی، سید علی رضا و عیدی خسروشاهی، محمد، در رالأخبار با ترجمه، نشر: دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، قم، سال 1419ق، چاپ اول.

16. دستغیب، سید عبدالحسین، گناهان کبیره، نشر: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ دوازدهم، تابستان 1378 ش، قم.

17. دشتی، محمد، نهج البلاغه، ناشر: مشهور، اول، 1379 ش، قم.

ص: 70

18. شعیری، تاج الدین، جامع الأخبار، انتشارات رضی، چاپ اول، سال 1405 ق، قم

19. شهید ثانی، زین الدین بن على، فقه استدلالی ترجمه تحریر الروضه فی شرح اللمعه، امینی، علی رضا و دادمرزی مهدی، انتشارات : کتاب طه، چاپ دوازدهم، زمستان 1386 ش، قم.

20. شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، مترجم: محدث بندرریگی، ابراهیم، ناشر: انتشارات اخلاق، چاپ سوم، 1379 ش، قم

21. شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ناشر: دار الرضی، چاپ اول، 1406 ق، قم.

22. شیخ صدوق، خصال، ترجمه: محمد باقر کمره ای، ناشر: انتشارات کتابچی، چاپ اول، 1377 ش، تهران.

23. شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دارالکتب الاسلامیه، 1388 ه. ق. قم.

24. شیخ صدوق، الخصال، ناشر: جامعه مدرسین، چاپ اول، 1362 ش، قم

25. شیخ صدوق، علل الشرائع، ترجمه: سید محمد جواد ذهنی تهرانی، نشر: انتشارات مؤمنین، چاپ اول، 1380 ش، قم.

26. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، مترجم: غفاری، علی اکبر، ناشر: نشر صدوق، چاپ اول، 1367 ش، تهران.

27. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ناشر: جامعه مدرسین، چاپ دوم، 1404 ق، قم.

ص: 71

28. طاهری، حبیب الله، حقوق مدنی، ناشر: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ دوم، 1418 ه ق، قم.

29. طوسی، ابو جعفر، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، ناشر: دار الكتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407 ه ق، تهران.

30. عاملی، حر، محمد بن حسن، وسائل الشیعه إلى تحصیل مسائل الشریعه، 30 جلدی وزیری، محقق / مصحح: گروه پژوهش مؤسسه آل البیت علیهم السلام ، ناشر: مؤسسه آل البیت علیهم السلام، چاپ اول، 1409 ه ق، قم.

31. عطاردی، عزیز الله، مشکاة الانوار - ترجمه عطاردی، نشر عطارد، چاپ اول، 1374 شمسی، تهران.

32. فصلنامه وام، ش1، پاییز 75، مقاله بررسی حکم فقهی کارمزد»

33. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ناشر: دار الكتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1412 ه ق، تهران.

34. قمی، شیخ عباس، سفینه البحار، دارالاسود للطباعة والنشر، 1414 ه.ق

35. کاشانی، فیض، محمد محسن ابن شاه مرتضی، الوافی، محقق / مصحح: ضیاء الدین حسینی اصفهانی، ناشر: کتابخانه امام امیر المؤمنین علی علیه السلام، چاپ اول، 1406 ه ق، اصفهان.

36. لنکرانی، محمد فاضل موحدی، تفصیل الشریعه فی شرح تحریر الوسیله، محقق / مصحح: مرکز فقه ائمه اطهار علیهم السلام ، ناشر: مرکز فقه ائمه اطهار علیهم السلام ، چاپ اول، 1425 ه ق، قم.

37. محدث عاملی، تفصیل وسائل الشیعه إلى تحصیل مسائل الشریعه، ناشر: آل البیت علیهم السلام ، چاپ اول، 1409 ق، قم.

ص: 72

38. مکارم شیرازی، ناصر، با همکاری جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، انتشارات: دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و یکم، 1382 ش، تهران.

39. منسوب به امام رضا، علی بن موسی علیهما السلام ، الفقه - فقه الرضا، محقق / مصحح: مؤسسه آل البیت علیهم السلام قم، ناشر: مؤسسه آل البیت علیهم السلام ، چاپ اول، 1406 ه ق، مشهد.

40. موسوی خمینی، سید روح الله، تحریر الوسیله، ناشر: مؤسسه مطبوعات دار العلم، چاپ اول، قم.

41. نجف آبادی، حسین علی، معارف و احکام نوجوانان، محقق / مصحح: گردآورنده: ناصر مکاریان، ناشر: نشر سرایی، چاپ اول، 1423 ه ق، قم.

42. نجفی، صاحب الجواهر، محمد حسن، جواهر الكلام فی شرح شرائع الإسلام، محقق / مصحح: عباس قوچانی- علی آخوندی، ناشر : دار إحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، بیروت - لبنان.

43. نظری، مرتضی، شرایط احیای فرهنگ و قرض الحسنه، نشر اسپید، چاپ اول، زمستان ، 1379ش. قم.

44. نوری، محدث، میرزا حسین، مستدرك الوسائل ، 18 جلدی، محقق / مصحح: گروه پژوهش مؤسسه آل البیت علیهم السلام ، ناشر: مؤسسه آل البیت علیهم السلام ، چاپ اول، 1408 ه ق، بیروت - لبنان.

45. ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام (تنبیه الخواطر) نشر: مکتبه فقیه، چاپ اول، قم.

ص: 73

آثار دیگر مؤلف که به چاپ رسیده است:

1: رازهای نهفته در شطرنج

2: خورشید مهربانی

3: تحقیق و پژوهش در کلام مقام معظم رهبری دام ظله

4: فیض ماندگار؛ شرح زندگانی و شاگردان و اساتید آیت الله فیاض قدس سره

5: شمع سوزان خرابه شام. (سید مجید نبوی، مهدی آقابابایی) 6: ساز و کارهای موفقیت در تبلیغ (سه سخنرانی از مرحوم آیت الله حاج سید حسن فقیه امامی قدس سره)

7: عبد رحمان، زندگی نامه و خاطراتی از سردار شهید عبدالرحمان کرمی

8: تربیت فرزند از دیدگاه حضرت زهرا علیها السلام

9: نور هفتم (میلاد مبارک امام هفتم علیه السلام در ماه ذی الحجه)

10: آسمانی های خاکی، بر اساس زندگی برادران شهید عبدالرحمان و محمدرضا کرمی هرستانی

11: آسمانی های خاکی، بر اساس زندگی شهید مصطفی نصراصفهانی

12: تحریف تاریخی تحلیلی پیرامون ام المؤمنین حضرت خدیجه کبری علیها السلام

13: سخنان ناب بزرگان درباره تحقیق، پژوهش، نگارش و قلم

14: عمل الصالح در بیان ایمان و تقوی (از آثار آیت الله طیب قدس ).

15 : دانستنی های علمی پیرامون قاعدگی، همجنس گرایی، همجنس بازی و استمناء

16: کتابشناسی زیارت عاشورا

17: تحریفات و تصحیفات پیرامون زیارت عاشورا .

18 : رازهای نهان در موسیقی (جوان و موسیقی).

19: کتابشناسی حضرت رقیه علیها السلام

20: زیارت جوادیه (یا زیارت چهارم امام رضا علیه السلام).

21 : انواع عزاداری در سیره اهل بیت علیهم السلام در روایات (حدود 60 نوع عزاداری).

22 : روزه داری و کرونا ویروس .

23. حضرت رباب علیها السلام الگوی صبر و وفا

24، جایگاه قرض الحسنه در اندیشه اسلامی و راه کارهای احیاء آن در جامعه (کتاب حاضر)

25. امیر المومنین علیه السلام در کلام حضرت سیدالشهدا علیه السلام

ص: 74

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109