مناسك عمره مفرده (ويژه بانوان)

مشخصات كتاب

سرشناسه : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368.

عنوان و نام پديدآور : مناسک عمره مفرده ویژه بانوان مطابق با فتاوای حضرت آیه الله العظمی امام خمینی سلام الله علیه با حواشی مراجع معظم تقلید دامت برکاتهم/ تدوین محمد حسین فلاح زاده.

وضعيت ويراست : [ویراست 2].

مشخصات نشر : تهران: مشعر، 1384.

مشخصات ظاهری : 156 ص.؛ 11×19/5 س م.

شابک : 6000 ریال (چاپ بیستم) ؛ 6000 ریال: چاپ بیست و یکم: 964-6293-75-1 ؛ 7000 ریال: چاپ بیست و دوم: 964-9623-75-2 ؛ 7000 ریال (چاپ بیست و سوم) ؛ 7000 ریال: چاپ بیست و پنجم: 964-9623-75-1 ؛ 7000 ریال (چاپ بیست و ششم) ؛ 8000 ریال (چاپ بیست و هفتم) ؛ 8000 ریال (چاپ بیست و هشتم) ؛ 8000 ریال : چاپ بیست و نهم 978-964-6293-75-5 : ؛ 10000 ریال (چاپ چهل و دوم) ؛ 10000 ریال(چاپ چهل و چهارم) ؛ 10000 ریال(چاپ چهل و پنجم) ؛ 10000 ریال (چاپ چهل و ششم) ؛ 10000 ریال (چاپ چهل و هفتم) ؛ 10000 ریال (چاپ چهل و نهم) ؛ 10000 ریال (چاپ پنجاهم) ؛ 10000 ریال (چاپ پنجاه و یکم) ؛ 10000 ریال (چاپ پنجاه و سوم) ؛ 10000 ریال (چاپ پنجاه و هفتم) ؛ 10000 ریال(چاپ هفتاد و سوم) ؛ 10000ریال(چاپ هفتاد و چهارم) ؛ 10000 ریال(چاپ هفتاد و پنجم) ؛ 10000ریال(چاپ هفتاد و نهم) ؛ 10000 ریال(چاپ هشتاد و یکم)

يادداشت : چاپ هجدهم.

يادداشت : چاپ بیستم ، تا بیست و سوم : 1384.

يادداشت : چاپ بیست و پنجم، بیست و ششم، بیست و هشتم : 1385.

يادداشت : چاپ بیست و هفتم: پاییز 1385.

يادداشت : چاپ بیست و نهم: بهار 1386.

يادداشت : چاپ چهل و دوم، چهل و چهارم تا چهل و هفتم، چهل و نهم، پنجاهم و پنجاه و یکم: 1388.

يادداشت : چاپ پنجاه و سوم، پنجاه و هفتم، هفتاد و سوم تا هفتاد و پنجم، هفتاد و نهم و هشتاد و یکم : 1389 .

یادداشت : واژه نامه.

یادداشت : کتابنامه: ص. 155؛ هچنین به صورت زیرنویس.

موضوع : حج عمره

موضوع : حج

موضوع : فقه جعفری -- رساله عملیه

شناسه افزوده : فلاح زاده، محمدحسین، 1338 -، گردآورنده

رده بندی کنگره : BP188/92/خ8م8 1384

رده بندی دیویی : 297/357

شماره کتابشناسی ملی : 1103753

ص:1

اشاره

ص:2

ص:3

ص:4

ص:5

ص:6

ص:7

ص:8

ص:9

ص:10

ص:11

پيشگفتار

قبل از مطالعه اين كتاب، پيشگفتار را حتماً بخوانيد.

در سالهاى اخير گامهاى بلند و ارزشمندى در زمينه تبيين مناسك و معارف حجّ و عمره توسط مؤسسات تحقيقاتى و انتشاراتى، به ويژه معاونت محترم آموزش و تحقيقات بعثه مقام معظّم رهبرى برداشته شده كه شايان تقدير است، ليكن در اين ميان جاى مناسك ويژه براى بانوان خالى بود، مناسكى كه آموزش اعمال را براى آنان سهل و آسان كند و به راحتى بتوانند احكام و آداب عُمره و حج را فراگيرند و وظيفه خود را بازيابند و وقتشانصرف يافتن مسائل مورد نيازشان در بينصدها مسأله اى كه ارتباطى با اعمال آنها ندارد، يا مسائلى كه تنها در مواقع اضطرارى و موقعيتهاى استثنايى پيش مى آيد، مصروف نگردد.

البته چندين سال قبل، «احكام ويژه بانوان در حج» گردآورى شد و با تنظيمى جديد سامان يافت كه تا كنون بارها چاپ و منتشر

ص:12

شده است، ولى آن كار مقصود نهايى نبود و هميشه به دنبال فرصتى بودم كه بتوانم مجموعه اى از مسائل مورد نياز بانوان در عمره و حج را به چاپ برسانم. خوشبختانه در سال گذشته «مناسك حجّ، ويژه بانوان» كه دربردارنده حدود 500 مسأله مورد نياز بانوان در حجّ مى باشد، به سبكى جديد و نثرى روان تدوين شد و در اختيار علاقمندان قرار گرفت.

سپس معاونت محترم آموزش و تحقيقات بعثه مقام معظّم رهبرى تهيه مناسك عمره ويژه بانوان را نيز پيشنهاد دادند كه به لطف الهى اين كار نيز به انجام رسيد و به شكل حاضر به محضر تمامى خواهران گرامى تقديم مى شود. اميد آن كه مورد استفاده قرار گيرد.

از آنجا كه اين دو كتاب اولين كار در اين راستا است قطعاً خالى از نقص و عارى از عيب نيست، لذا از خوانندگان محترم خواهشمنديم با ارسال پيشنهادها و نظرات اصلاحىِ خود، ما را در تكميل اين اثر يارى دهند.

چند يادآورى:

1- اين نوشته شامل سه بخش است:

بخش اوّل، اعمال عمره مفرده.

بخش دوّم، محرّمات احرام.

بخش سوّم، عمره كودكان و برخى مسائل مورد نياز ديگر.

ص:13

2- نوشته حاضر، مطابق با فتاواى حضرت امام خمينى قدس سره همراه با حواشى هفت تن از مراجع معظم تقليد- دامت بركاتهم- مى باشد، اميد است در آينده، اين مناسك مطابق با فتاواى ساير مراجع محترم نيز آماده و منتشر گردد.

3- جهت حفظ اختصار در حواشى كتاب، تنها به آوردن لقب معروف مراجع معظّم تقليد- دامت بركاتهم-، اكتفا شده است.

4- براى دستيابى به منابع اصلى و اطمينان بيشترِ مطالعه كنندگان، آدرس مسائل از تحرير الوسيله و مناسك مُحشّاى حضرت امام خمينى قدس سره در پايان هر مسأله، با رمز «م» به نشانه «مسأله» و «س» به نشانه «سؤال»، همراه با شماره مسأله آمده است.

5- هر چند در نگارش اين كتاب سعى شده از به كار بردن اصطلاحات و لغات مشكل و نامأنوس پرهيز شود، ليكن لغات و اصطلاحاتى كه ناگزير از آوردن آنها بوديم، در پايان كتاب، همراه با معناى آنها و گاهى توضيح مختصرى با عنوان «اصطلاحات و لغات» آورده شده است.

6- اين مناسك براى استفاده بانوان و دختران نوشته شده و براى مردان و پسران قابل استفاده نيست، چون در موارد بسيارى وظيفه آنان با آنچه در اين كتاب آمده، تفاوت دارد.

7- اين نوشته، هر چند دربردارنده مسائلى است كه غالباً بانوان در عمره مفرده به آنها نياز دارند ولى هرگز آنان را از شركت

ص:14

در جلسات آموزشى روحانيون كاروانها بى نياز نمى كند، چون برخى از نكات عملى و راهكارهاى ويژه براى بهتر انجام دادن اعمال عمره مورد نياز است كه در آن جلسات مطرح مى شود.

رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إنَّكَ أَنْتَ السَّميعُ العَليمْ

محمّد حسين فلاح زاده ابرقويى

بهار 1379 ه. ش.

ص:15

بخش اوّل اعمال عمره مُفرده

اشاره

1- احرام

2- طواف

3- نماز طواف

4- سعى

5- تقصير

6- طواف نساء

7- نماز طواف نساء

ص:16

ص:17

اقسام عُمره

اشاره

عُمره مُفْرَده

معناى عمره

«عمره» در لغت به معناى زيارت است و در اصطلاحِ فقه، زيارت خانه خداست، با آداب ويژه آن.

اقسام عُمره

[1] عمره بر دو قسم است، «تَمَتُّع» «(1)»

و «مُفرده» «(2)»

و هر يك از آنها، يا «واجب» است ويا «مستحب».

(م 171 و 172 وص 99)


1- - تمتّع: لذت بردن، بهره مند شدن. نام نوعى از عمره و حج است، و بدان جهت اين نوع از عمره و حج را« تمتّع» ناميده اند كه در مدتى كه انسان از احرام عمره خارج مى شود تا زمانى كه بار ديگر براى حج محرم مى شود، كارهايى كه به سبب احرام، حرام شده بود حلال مى باشد. اين نوع از عمره و حج وظيفه كسانى است كه از فاصله بيش از 16 فرسخى مكّه براى انجام اعمال به آنجا مى روند.
2- - مُفرده: تك، يگانه، نوعى از عمره است كه به تنهايى و جداى از حج انجام مى شود.

ص:18

[2] كسانى كه از مكّه دور هستند (شانزده فرسخ شرعى و بيشتر از آن) و وظيفه آنان «حج تمتّع» است، عمره اى كه بر آنان واجب مى شود، همراه با حج است و «عُمره تمتّع» نام دارد.

(مناسك،ص 96، اقسام حجّ)

[3] كسى كه مى خواهد به شهر مكّه برود، واجب است با احرام وارد شود و براى احرام هم بايد نيّت «عُمره» يا «حج» داشته باشد، و اگر وقت حج نيست، واجب است براى «عُمره مُفرده» محرم شود وبقيه اعمال آن را بجا آورد «(1)».

(م 172)

اعمال عمره مفرده

[4] اعمال عُمره مُفرده به ترتيب عبارت است از:

* احرام

* طواف

* نماز طواف

* سعى

* تقصير

* طواف نساء

* نماز طواف نساء

(م 175 و 176)


1- - كسانى كه شغلشان اقتضاى آن را دارد كه زياد به مكه مى روند، مانند رانندگان، از اين حكم بيرونند.

ص:19

زمان انجام عمره مفرده

[5] عمره مفرده زمان معينى ندارد و در تمام سال مى توان آن را بجاآورد، ولى اگر فاصله دو عمره كمتر از يك ماه باشد، احتياط آن است كه عُمره دوّم را به قصد رَجاء (به اميد مطلوب بودن و ثواب) بجا آورد. «(1)»

(م 172 و 173)

مكان اعمال عمره مفرده

[6] مكانهايى كه اعمال عمره در آنجا بجا آورده مى شود، به طور اجمال بدين شرح است:


1- - آيةاللَّه خامنه اى: فاصله معيّنى بين دو عمره شرط نيست، ولى بنابر احتياط در هر ماه فقط يك عمره براى خود مى تواند بجا آورد، ولى آوردن عمره براى غير خود، هر نفر يك عمره جايز است. آيات عظام فاضل، صافى، تبريزى، سيستانى، مكارم: اگر دو عمره در دو ماه باشد مانعى ندارد، اگر چه يكى در آخر ماه و ديگرى در اوَل ماه بعدى، ولى اگر بخواهد در يك ماه دو عمره بجا آورد و هر دو براى خودش باشد، عمره دوم را رجاءاً بجا آورد، ولى اگر آن دو عمره يا يكى از آنها براى شخص ديگرى باشد، آيةاللَّه صافى: اگر آن دو عمره براى دو نفر باشد در يك ماه هم مانع ندارد. آيةاللَّه بهجت: افضل، بلكه احوط آن است كه عمره دوّم در ماه ديگرى غير ازماهى باشد كه عمره اوّل را بجاآورده است يافاصله بين آنها ده روز باشد، ولى اگر بخواهد يك عمره براى خود و يك عمره براى ديگرى بجا آورد، فاصله يك ماه لازم نيست. و همچنين اگر هر دو عمره براى ديگرى باشد.

ص:20

* احرام: در يكى از ميقاتها؛ مثلًا جُحفه و مسجد شَجَره يا بيرون منطقه حرم.

* طواف: در مسجدالحرام، به دور كعبه.

* نماز طواف: در مسجدالحرام، پشت مقام ابراهيم.

* سعى: فاصله بين دو كوهِصفا و مروه، كه امروزه بهصورت سالنى ساخته شده است.

* تقصير: مكان معينى ندارد.

* طواف نساء: در مسجدالحرام، به دور كعبه.

* نماز طواف نساء، در مسجد الحرام، پشتِ مقام ابراهيم.

(مناسك)

تفصيل هر يك از اينها خواهد آمد.

ص:21

احرام

مكان احرام

[7] زائرانى كه قبل از اعمال عمره، براى زيارت قبر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وائمه بقيع عليهم السلام به مدينه مى روند، آنگاه كه روانه مكه مى شوند، بايد در مسجد شَجَره، كه در نزديكى مدينه و بر سر راه مكّه واقع شده است، محرم شوند و كسانى كه از جدّه به جُحفه مى روند و از آنجا عازم مكّه مى شوند، بايد در جُحفه محرم شوند. «(1)»

(م 200، اوّل و پنجم)


1- - بجز اين دو مكان، جاهاى ديگرى نيز براى احرام مشخص شده است. مكانهايى كه براى احرام مشخص شده،« ميقات» نام دارد و عبارتند از: مسجد شجره؛ در منطقه ذوالحليفه، نزديك مدينه، براى كسانى كه از مسير مدينه منوره به مكه مى روند. جُحفه؛ ميقات كسانى است كه از راه شام سوريه، لبنان و ... به مكه مى روند و اكنون بسيارى از زائران از جدّه به جحفه مى روند و از آنجا محرم مى شوند همچون كاروانهاى مدينه بعد كه ابتدا به مكّه مى روند براى انجام عمره و سپس به مدينه مى روند براى زيارت. وادى عقيق؛ براى كسانى كه از راه عراق و نجد به مكه مى روند. قرن المنازل: ميقات كسانى است كه از راه طائف به مكه مى روند. يَلَملَم؛ ميقات اهل يمن و كسانى كه از آن مسير به مكه مى روند.

ص:22

[8] كسانى كه با هواپيما به جدّه مى روند، نمى توانند از جده يا تَنْعيم «(1)» محرم شوند، بلكه بايد به يكى از ميقات ها؛ مثلًا جحفه بروند و از آنجا محرم شوند و اگر از مدينه بروند، بايد از مسجد شجره محرم شوند.

(م 222)

[9] اگر شخصى در مكه باشد و بخواهد عمره مفرده بجاآورد لازم است به خارج حرم؛ مثلًا تنعيم برود و از آنجا محرم شود.

(م 227)

[10] كسانى كه از مدينه به مكّه مى روند، بنابراحتياط واجب «(2)»


1- تنعيم نام محلّى است در ابتداى شهر مكّه و يكى از حدود منطقه حرم است.
2- - آيات عظام تبريزى، مكارم، سيستانى، صافى: احرام در بيرون مسجد، طرف راست يا چپ آن نيز كفايت مى كند، ولى بهتر است داخل مسجد محرم شود. آيةاللَّه خامنه اى: واجب است داخل مسجد محرم شوند. آيةاللَّه بهجت: بايد در مسجد شجره و بنابراحتياط واجب بايد در قسمتى كه از قديم مسجد بوده است محرم شوند و بنا به تحقيق از اهل اطلاع، توسعه مسجد در طرف راست و چپ و پشت به قبله بوده است، بنابر اين در سمت محراب مسجد توسعه پيدا نكرده است و در صورتى كه نتوانند در آن قسمت محرم شوند در طرف راست يا چپ همان قسمت محرم شوند و بنابر احتياط واجب در جحفه يا محاذى آن تجديد احرام كنند.

ص:23

بايد در داخل مسجد شجره مُحرم شوند و احرام در خارج مسجد، هرچند نزديك آن باشد،صحيح نيست.

(م 202، 205 و 222)

[11] درصحّت احرام، طهارت شرط نيست؛ يعنى كسى كه وضو ندارد يا غسل بر عهده اش مى باشد احرامش اشكال ندارد، پس زن حائض «(1)» يا مُستَحاضَه هم مى تواند در همان حال محرم شود ولى نسبت به احرام در مسجد شجره احكام خاصى دارد كه در مسأله بعد خواهد آمد.

(م 288)

[12] وظيفه زن حائض نسبت به احرام در مسجد شجره:

الف: مى تواند بانذر قبل از ميقات محرم شود؛ مثلًا در مدينه.

ب: اگر بانذر محرم نشده است مى تواند «(2)» درحال عبور از مسجد محرم شود ولى نبايد در مسجد توقف كند.

(م 203 و 217 و 232)

ج: اگرنتواند درحال عبور درمسجد شجره محرم شودو نمى تواند تا وقت پاك شدنصبر كند، احتياط واجب آن است كه نزديك


1- برخى از احكام حائض در ص 48 و برخى از احكام مستحاضه در ص 53 خواهد آمد.
2- - به حاشيه مسأله 10 مراجعه شود.

ص:24

مسجد مُحرم شود و در جُحْفَه يا مُحاذى «(1)» آن احرام را تجديد كند «(2)» و چنانچه حدود محاذات را تشخيص دهد و در تمام آن حد با نيت احرام لبّيك ها را تكرار كند، كفايت مى كند.

(م 205 و 230)

[13] اگر زن حائض به گمان اين كه مى تواند در حال عبور از مسجدشجره محرم شود، وارد مسجد شد ولى پس ازورودبه مسجد متوجه شد كه نمى تواند از در ديگر خارج شود، بايد فوراً از همان درى كه وارد شده است خارج شود و چنانچه محرم شده، احرامشصحيح است و اگر محرم نشده، بايد در حال خارج شدن از مسجد محرم شود؛ يعنى به نيت احرام عمره، لبيك ها را بگويد.

(م 234)

احرام از مُحاذى ميقات

[14] هر گاه انسان از راهى به مكه برود كه از هيچ كدام از ميقات ها عبور نكند بايد از مُحاذى ميقات محرم شود.

(م 207)

[15] مُحاذى ميقات براى كسى كه به مكّه مى رود جايى است كه ميقات به خطّ مستقيم در طرف راست يا چپ او باشد، به طورى


1- - به مسأله 15 مراجعه شود.
2- - آية اللَّه فاضل، آية اللَّه صافى: بايد نزديك مسجد محرم شود و نياز به تجديد احرام نيست. آيةاللَّه بهجت: بايد طرف راست يا چپ مسجد محرم شود. آيةاللَّه خامنه اى: بايد از جحفه يا محاذى آن محرم شود و مى تواند با نذر شرعى از منزل خود در مدينه احرام ببندد. به حاشيه مسأله 19 نيز مراجعه شود.

ص:25

كه اگر از آنجا بگذرد، ميقات متمايل به پشت سر او شود.

(م 213)

احرام قبل از ميقات

[16] محرم شدن (يعنى نيّت و گفتن لبيك ها) قبل از ميقاتصحيح نيست، ولى اگر نذر كند كه پيش از ميقات محرم شود، جايز است و بايد از همانجا محرم شود، مثلًا نذر كند از مدينه منوّره محرم شود.

(م 217)

[17] نذر احرام براى زنى كه عمره را به نيابت از ديگرى انجام مى دهد، اشكال ندارد.

(م 247)

[18] در نذر بايدصيغه خوانده شود و لازم نيست به عربى بخواند، پس اگر بگويد: «براى خداست بر من كه از مدينه براى عمره محرم شوم»صحيح است.

(توضيح المسائل، م 2641)

اجازه شوهر براى نذر

[19] زن شوهردار بايد براى نذر از شوهرش اجازه بگيرد «(1)»


1- - آيات عظام مكارم، سيستانى، بهجت، تبريزى: نذر زن اگر منافات با حقّ شوهر نداشته باشد، بدون اجازه او هم صحيح است. آيةاللَّه خامنه اى: نذر زن براى احرام بستن قبل از ميقات در غياب شوهرش موقوف بر اذن او نيست ولى در صورت حضور شوهرش احتياط آن است كه بدون اذن او نذر نكند، پس اگر در اين صورت نذر كند منعقد نمى شود.

ص:26

ولى اگر بعد از تمام شدن اعمال عمره بفهمد كه بدون اجازه شوهر، با نذر محرم شده، وقابل جبران نباشد عملشصحيح است.

(تحريرالوسيله، ج 1،ص 388، م 2 و مناسك م 232 و 346)

تأخير احرام از ميقات

[20] تأخير احرام از ميقات، بدون عذر جايز نيست.

(م 218)

[21] اگر بدون احرام از ميقات بگذرد، پس اگر:

* ميقات ديگرى بعد از آن ميقات وجود ندارد، واجب است برگردد و از همان ميقات محرم شود.

* ميقات ديگرى بعد از آن وجود دارد؛ مثلًا از مسجد شجره گذشته است ولى ميقات جُحفه در پيش است، باز هم بنابر احتياط واجب «(1)» بايد برگردد به همان ميقات و از آنجا محرم شود.

(م 219)

[22] وظيفه زن مُستحاضَه نسبت به احرام در مسجد شجره:

زن مستحاضه هم بايد داخل مسجد شجره محرم شود و رفتن او به مسجد اشكال ندارد ولى اگر مستحاضه متوسطه يا كثيره


1- - آيةاللَّه سيستانى: كسى كه بدون عذر از ذوالحليفه مسجد شجره گذشته و به جحفه رسيده باشد، احرام از جحفه براى او كافى است، اگرچه گناهكار است. آيات عظام خامنه اى، تبريزى، بهجت، صافى: در صورت امكان بايد برگردد. آيةاللَّه مكارم: اين احتياط واجب نيست.

ص:27

است، احتياط مستحب است براى رفتن به مسجد غسل كند.

(العروةالوثقى، ج 1،ص 253، م 18)

احرام در ميقات هاى ديگر

[23] بجز مسجد شجره، در ساير ميقات ها لازم نيست در مسجد محرم شود؛ مثلًا كسى كه براى عمره مفرده به جُحفه مى رود مى تواند در تمام جاهايى كه جُحفه ناميده مى شود محرم شود و كسى كه از مكّه به تنعيم مى رود لازم نيست داخل مسجدمُحرم شود بلكه احرام در خارج حرم، هرچند بيرون مسجد،صحيح است.

(س 236)

كيفيّت احرام

[24] مسائل احرام را به چهار دسته تقسيم مى كنيم:

1- واجبات 2- مستحبات 3- مكروهات 4- محرّمات

واجبات احرام

[25] واجبات احرام براى بانوان دو چيز است.

1- نيّت 2- تَلْبِيَه (گفتن لَبّيك)

(م 251)

نيّت احرام

[26] انسان، هنگام احرام بايد به قصد انجام عمره مفرده،

ص:28

اعمال را شروع كند و به همين نيّت، لبيك بگويد.

(م 251)

[27] لازم نيست، نيّت را به زبان آورد، بلكه همين مقدار كه بنا دارد اعمال عمره مفرده را آغاز كند و با همين قصد لبّيك بگويد كافى است و به عبارت ديگر، نيّت در عبادات و كارهاى ديگر، در اين جهت فرق ندارد، پس همان طور كه انسان با قصد آب مى خورد و راه مى رود، اگر عبادت را همان طور بجا آورد، با نيّت بجا آورده است.

(م 539)

[28] تمام اعمال عمره- حتّى احرام- از عبادات است و بايد با نيّت خالص براى خداوند و بدون هرگونه ريا و خودنمايى انجام شود، ودر اين جهت، عبادات با ساير كارها فرق دارد.

(م 253)

[29] لازم نيست، هنگام نيت، قصد ترك مُحرّمات را نيز داشته باشد؛ يعنى لازم نيست كه بنا داشته باشد محرّمات احرام را انجام ندهد «(1)»، بجز محرّماتى كه عمره را باطل مى كند كه اين گونه محرّمات، اگر قصد ترك آنها را نداشته باشد، احرام باطل است، بلكه غير ممكن است.

(م 251)

[30] اگر به واسطه ندانستن مسأله يا به جهتى ديگر به جاى


1- آية اللَّه بهجت ، آية اللَّه صافى : لازم است قصد كند ترك كارهايى را كه برمحرم حرام است. آيةاللَّه مكارم : نيّت احرام اين است كه قصد مى كند تروك احرام را بر خود حرام كند و قصد اجمالى كافى است.

ص:29

نيت عمره، حج را قصد كند ولى در نظرش اين باشد كه همين كارى كه همه به جا مى آورند او هم بجا آورد، ولى گمان كرده كه نامش حج است، احرامشصحيح است.

(م 257)

تَلْبِيَهْ

[31] تلبيه؛ يعنى گفتن لبيك، و مقدار واجب آن، اين جملات است:

«لَبَّيْكَ، اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ، لاشَريكَ لَكَ لَبَّيْكَ»

[32] احتياط مستحب «(1)» است پس از آن بگويد:

«انَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلْكَ، لاشَريكَ لَكَ لَبَّيْكَ».

(م 259)

[33] مقدار واجب لبيك بايد به عربىصحيح گفته شود.

(م 260)

[34] اگرصحيح گفتن لبيك را نداند، بايد سعى كند تا ياد بگيرد، يا هنگام احرام، شخص ديگرى كلمه كلمه بگويد و او نيز به دنبال او به طورصحيح بگويد.

(م 261)


1- آيةاللَّه بهجت : بنا بر احتياط واجب جمله دوّم را نيز بگويد. آيةاللَّه صافى : احتياط آن است جمله دوم را نيز بگويد. آيةاللَّه مكارم : احتياط واجب آن است كه جمله دوم را نيز بگويد، امّا در جمله دوم لبيك پنجم را نگويد. البته گفتن آن به قصد احتياط مانعى ندارد و در هر حال ضررى به صحت لبيك وارد نمى كند.

ص:30

[35] اگر بدون گفتن لبيك از ميقات بگذرد، بايد به دستورى كه در مسأله 21 گذشت، عمل كند.

(م 266)

قطع تلبيه

[36] كسى كه براى عمره مفرده از ميقات محرم شده است، وقتى كه وارد منطقه حرم شد، ديگر نبايد لبّيك بگويد.

(العروة الوثقى، ج 2، كتاب الحجّ، في كيفيّة الاحرام، م 21)

[37] كسى كه از داخل مكّه به بيرون حرم رفته و از آنجا محرم شده است وقتى كه خانه كعبه را ديد، نبايد لبّيك بگويد.

(همان)

لباس احرام

[38] بانوان مى توانند در همان لباسى كه بر تن دارند- درصورتى كه داراى شرايط باشد- محرم شوند و بيرون آوردن لباسهاى دوخته و پوشيدن دو تكه پارچه اى كه مردانِ مُحرم مى پوشند، واجب نيست.

(م 269، 277)

[39] لباس احرام بايد شرايط لباس نمازگزار را داشته باشد و شرايط لباس بانوان در نماز، بدين شرح است:

* پاك باشد (نجس نباشد).

* مباح باشد (غصبى نباشد).

* از اجزاى حيوان حرام گوشت نباشد؛ مثلًا از پوست پلنگ يا موى روباه تهيه نشده باشد.

ص:31

* از اجزاى مردار نباشد؛ يعنى از پوست يا پشم يا موى حيوان مرده اى كه به دستور اسلام ذبح نشده، تهيه نشده باشد.

(مناسك، م 274 و توضيح المسائل، م 798)

[40] احتياط واجب «(1)» آن است كه لباسِ احرامِ بانوان، از حرير خالص نباشد، بلكه احتياط آن است كه تا آخر احرام، حرير نپوشند.

(م 276)

[41] اگر در حال احرام، بدن يا لباس محرم، نجس شود، بنا بر احتياط واجب «(2)» بايد بدن را تطهير و لباس را تطهير يا تعويض كند.

(م 278)

[42] اگر بدن يا لباس را تطهير نكند، كفّاره ندارد و احرام او هم باطل نمى شود.

(م 279)


1- آيات عظام خامنه اى ، تبريزى ، صافى ، نبايد از حرير خالص باشد. آيةاللَّه بهجت : احتياط مستحب است در جامه حرير محرم نشوند.
2- آيةاللَّه بهجت : اگر بدن محرم نجس شود، از اين جهت احرام اشكال ندارد و تطهير آن از اين جهت واجب نيست. آيةاللَّه صافى : بنا بر احتياط مستحب. آيةاللَّه مكارم : واجب است. آيةاللَّه سيستانى: تطهير بدن واجب نيست. آيةاللَّه فاضل: تطهير بدن احتياط مستحب است.

ص:32

مستحبّات احرام

قبل از احرام

[43] پيش از محرم شدن، اين كارها مستحب است:

1- بدن خود را پاكيزه و موهاى زايد را برطرف كند و ناخن خود را بگيرد.

2- در ميقات غسل كند، و اين غسل از زن حائض، نفساء و مُستحاضه نيزصحيح است، و اگر خوف آن دارد كه در ميقات نتواند غسل كند، قبل از ميقات؛ مثلًا در مدينه يا جدّه مى تواند غسل كند و اين غسل به نيّت غسل احرام انجام مى شود.

اگر بعد از اين غسل و پيش از احرام، يكى از مبطلات وضو از انسان سرزند، مستحب است دوباره غسل كند.

هنگام احرام

[44] هنگام احرام اين كارها مستحب است:

1- درصورت امكان، پس از نماز ظهر مُحرم شود و اگر برايش امكان نداشت، پس از نماز واجب ديگر، و اگر آن هم ممكن نشد، پس از شش «(1)» يا دو ركعت نماز مستحبّى.


1- - اين نمازها، دو ركعتى و به نيّت نماز قبل از احرام خوانده مى شود.

ص:33

2- مستحب است در ركعت اول اين نماز، پس از حمد، سوره توحيد (قل هو اللَّه احد) و در ركعت دوم سوره جَحْد (قل يا ايّها الكافرون) بخواند و خواندن شش ركعت افضل است.

3- پس از نماز، حمد و ثناى الهى را بجا آورد و بر پيغمبر و آل اوصلوات بفرستد.

(م 302)

مستحبّات تلبيه

[45] پس از گفتن مقدار واجب تلبيه و آنچه احتياط است، مستحب است بگويد:

«لَبَّيْكَ ذَا الْمَعارِجِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ داعِياً إلى دارِ السَّلامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ غَفَّارَ الذُّنُوبِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ أهْلَ التَّلْبِيَةِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَا الْجَلالِ وَ الْاكْرامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تُبْدِئُ وَ الْمَعادُ إلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تَسْتَغْنِي و يُفْتَقَرُ إلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ مَرْهُوباً وَ مَرْغُوباً إلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ إلهَ الْحَقِّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَا النَّعْماءِ وَ الْفَضْلِ الْحَسَنِ الْجَمِيلِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ كَشَّافَ الْكُرَبِ الْعِظامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ عَبْدُكَ وَابْنُ عَبْدَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ يا كَرِيمُ لَبَّيْكَ».

4- مستحب است تلبيه را در حال احرام تكرار كند، و براى هفت مرتبه گفتن لبيك، ثواب زيادى ذكر شده است. و لازم نيست آنچه را در حال احرام بستن گفته است تكرار كند، بلكه كافى است

ص:34

بگويد

«لَبَّيْكَ اللَّهُمّ لَبَّيْكَ»

يا تنها كلمه «لبَّيْكَ» را تكرار كند.

(م 267)

[46] تكرار لبيك، در اين موارد بيشتر سفارش شده است:

* وقت برخاستن از خواب.

* بعد از هر نماز واجب يا مستحب.

* وقت رسيدن به شخص سواره.

* هنگام بالا رفتن از بلندى (تل) يا سرازير شدن از آن.

* وقت سوار شدن يا پياده شدن.

* آخر شب.

* هنگام سحر.

(م 302)

[47] تكرار تلبيه بر زن حائض و نفساء نيز مستحب است.

(م 302)

مكروهات احرام

[48] براى احرام و بر شخص مُحرم اين كارها مكروه است:

1- حنا بستن «(1)» پيش از احرام، چنانچه اثرش تا وقت احرام


1- آية اللَّه صافى ، آية اللَّه مكارم ؛ اگر به قصد آرايش و زينت باشد بنا بر احتياطواجب جايز نيست. آيةاللَّه مكارم : اگر قصد زينت داشته باشد اشكال دارد و فرقى بين حنا و رنگهاى امروزى نيست. آيةاللَّه بهجت: حنا بستن پيش از احرام جايز است، هرچند اثر آن تا حال احرام باقى بماند.

ص:35

باقى مى ماند.

2- احرام در لباس سياه، «(1)» و بهتر آن است كه لباس احرام سفيد باشد.

3- احرام، در لباس چركين.

4- احرام در لباس راه راه.

5- لبيك گفتن «(2)» در جواب كسى كه او راصدا مى كند.

6- حمام رفتن «(3)» در حال احرام و بهتر آن است كه با كيسه و مانند آن بدن خود را نسايد.

7- خوابيدن بر رخت وبالش زرد رنگ در حال احرام.

(م 303)


1- آيةاللَّه سيستانى ، آيةاللَّه تبريزى : بلكه احوط ترك آن است.
2- آيةاللَّه سيستانى ، آيةاللَّه تبريزى : بلكه احوط ترك آن است.
3- آيةاللَّه مكارم : كراهت حمام رفتن ثابت نيست ولى بدن خود را با كيسه ومانند آن نسايد. آيةاللَّه تبريزى: اولى و احوط آن است كه مُحرم، بدن خود را با كيسه و مثل آن نسايد.

ص:36

مُحرَّمات احرام

[49] بانوان، پس از نيّت و گفتن لبّيك، محرم هستند و در مدت احرام بايد از كارهايى كه بر آنها حرام است پرهيز كنند.

[50] مجموع محرّمات احرام براى بانوان، بيست تاست كه فهرست آنها را در ذيل مى آوريم و در بخش دوّم كتاب به شرح و توضيح و بيان احكام آن دسته از محرّماتى كه بيشتر مورد ابتلا است مى پردازيم. «(1)» [51] آنچه بر بانوان در حال احرام حرام است، فهرست وار عبارتند از:

1- استعمال عطريات.

2- نگاه كردن در آينه.

3- انگشتر به دست كردن و پوشيدن زيور براى زينت.

4- حنا بستن.

5- روغن ماليدن به بدن.

6- زدودن مو از بدن.

7- سرمه كشيدن.

8- ناخن گرفتن.


1- براى آشنايى با احكام محرمات احرام به بخش دوّم ص 113 به بعد مراجعه فرماييد.

ص:37

9- پوشاندن صورت.

10- بيرون آوردن خون از بدن.

11- كشيدن دندان.

12- فسوق (دروغ، فحش، فخرفروشى).

13- جدال (گفتن «لاواللَّه» و «بَلى واللَّه»).

14- كشتن جانورانى كه در بدن ساكن مى شوند؛ مانند شپش و كنه.

15- كندن درخت و گياه حرم.

16- سلاح همراه داشتن.

17- شكار حيوان صحرايى.

18- آميزش، يا هرگونه استفاده شهوانى ديگر؛ مانند لمس، بوسه و نگاه از روى شهوت.

19- عقد كردن.

20- استمنا. «(1)»


1- استمنا؛ كارى است كه سبب بيرون آمدن مَنى از انسان مى شود.

ص:38

حركت به سوى مكّه

اشاره

زائران، پس از آنكه در ميقات مُحرم شدند، براى انجام بقيه اعمال عمره، روانه، مكّه مى شوند. نزديك شهر مكّه، ابتدا به منطقه حرم مى رسند. «(1)» براى وارد شدن به حرم و شهر مكّه و مسجدالحرام ادعيه و آداب بسيارى در كتاب هاى مناسك و دعا وارد شده است كه در اينجا برخى از آنها را كه به طور غالب انجام آنها براى زائران ممكن است، مى آوريم و كسانى كه علاقه مند به آشنايى و عمل به تمام مستحبّات مى باشند، به كتاب هاى مفصل مراجعه فرمايند.

دعاى وارد شدن به منطقه حرم

[52] در ابتداى ورود به منطقه حَرَم، خواندن اين دعا مستحب است:

«اللَّهُمَّ إنَّكَ قُلْتَ فِي كِتابِكَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ: وَأَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالًا وَعَلى كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ.


1- يكى از حدود حرم، تنعيم است و اكنون شهر مكه از طرف تنعيم، توسعه بيشترى يافته و از حرم بيرون شده است.

ص:39

اللّهُمَّ إنّي ارْجُو انْ اكُونَ مِمَّنْ اجابَ دَعْوَتَكَ، وَقَدْ جِئْتُ مِنْ شُقَّةٍ بَعِيدَةٍ وَفَجٍّ عَمِيقٍ سامِعاً لِنِدائِكَ وَمُستَجِيباً لَكَ مُطِيعاً لِامْرِكَ وَكُلُّ ذلِكَ بِفَضْلِكَ عَلَيَّ وَاحْسانِكَ إلَيَّ فَلَكَ الْحَمْدُ عَلى ما وَفَّقْتَنِي لَهُ أَبْتَغِيْ بِذلِكَ الزُّلْفَةَ عِنْدَكَ وَالْقُرْبَةَ إلَيْكَ وَالْمَنْزِلَةَ لَدَيْكَ وَالْمَغْفِرَةَ لِذُنُوبِي وَالتَّوْبَةَ عَلَيَّ مِنْها بِمَنِّكَ. أَللَّهُمَّصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَحَرِّمْ بَدَنِي عَلَى النَّارِ وَآمِنِّي مِنْ عَذابِكَ وَعِقَابِكَ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ».

مستحبات مسجدالحرام

[53] براى وارد شدن به مسجدالحرام، اين كارها مستحب است:

1- براى رفتن به مسجدالحرام غسل كند.

2- پابرهنه و با آرامش و وقار وارد مسجد شود.

3- بر در مسجد بايستد و بگويد:

«السَّلامُ عَلَيْكَ أ يُّهَا النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ، بِسْم اللَّهِ وَبِاللَّهِ وَما شاءَ اللَّهُ، السَّلامُ عَلى أَ نْبِياءِ اللَّهِ وَرُسُلِهِ، السَّلامُ عَلى رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلى إبْراهِيمَ خَلِيلِ اللَّهِ، وَالْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمِيْنَ».

4- پس از ورود به مسجدالحرام، رو به كعبه كرده، دست ها را

ص:40

بلند كند و بگويد:

«أللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَ لُكَ فِي مَقامِي هذا وَفِي أوَّلِ مَناسِكِي أَنْ تَقْبَلَ تَوْبَتِي وَأَنْ تَتَجاوَزَ عَنْ خَطِيئَتي وَأَنْ تَضَعَ عَنِّي وِزْرِي، أَلْحَمْدُ للَّهِ الَّذِي بَلَّغَنِي بَيْتَهُ الْحَرامَ أللَّهُمَّ إنِّي أشْهَدُ أنَّ هذا بَيْتُكَ الْحَرامُ الَّذِي جَعَلْتَهُ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَأمْناً مُبارَكاً وَهُدىً لِلْعالَمِينَ أللَّهُمَّ إِنِّي عَبْدُكَ وَالْبَلَدَ بَلَدُكَ وَالْبَيْتَ بَيْتُكَ، جِئْتُ أَطْلُبُ رَحْمَتَكَ وَأَؤُمُّ طاعَتَكَ مُطِيعاً لِأَمْرِكَ راضِياً بِقَدَرِكَ أَسْأَ لُكَ مَسْأَ لَةَ الْفَقِيرِ إِلَيْكَ الْخائِفِ لِعُقُوبَتِكَ أَللَّهُمَّ افْتَحْ لِي أَبْوابَ رَحْمَتِكَ واسْتَعْمِلْنِي بِطاعَتِكَ وَمَرْضاتِكَ».

5- وقتى كه نزديك حجرالاسود رسيد، دست هاى خود را بلند كند و حمد و ثناى الهى را به جاى آورد و بر پيامبرصلوات بفرستد، و از خداوند قبولى اعمال خود را طلب كند.

6- به حجرالاسود اشاره كند و بگويد:

«أَللَّهُمَّ أَمانَتِي أَدَّيْتُها وَمِيثاقِي تَعاهَدْتُهُ لِتَشْهَدَ لِي بِالْمُؤافاةِ أَللَّهُمَّ تَصْدِيقاً بِكِتابِكَ وَعَلى سُنَّةِ نَبِيِّكَصَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ أَشْهَدُ أنْ لا إلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ آمَنْتُ بِاللَّهِ وَكَفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَالطاغُوتِ وَاللَّاتِ وَالْعُزّى وَعِبادَةِ الشَّيْطانِ وَعِبادَةِ كُلِّ نِدٍّ يُدْعى مِنْ دُونِ اللَّهِ».

ص:41

طواف

[54] كسى كه براى انجام عمره محرم شده و وارد مكه مى شود، بايد به نيّت طواف، هفت مرتبه به دور خانه كعبه، كه در مسجدالحرام است، بگردد.

(مناسك،ص 216 و م 531)

واجبات طواف

[55] براى طواف، واجباتى را برشمرده اند كه برخى از آنها از شرايط طواف كننده و برخى جزو حقيقت و كيفيت طواف است و اما شرايط طواف كننده بدين شرح است:

* نيّت (طواف را بايد با قصد خالص براى خدا به جاى آورد).

* طهارت از حدث (با وضو باشد و غسلى بر عهده او نباشد).

* بدن و لباسش پاك باشد.

* بدن را با لباسِ داراى شرايط بپوشاند.

و آنچه جزو حقيقت و كيفيت طواف است كه در واقع شرايط طواف مى باشد اينهاست:

ص:42

* شروع طواف از حجرالاسود و ختم آن به حجرالاسود.

* حفظ موالات بين دورهاى طواف.

* در طرف چپ بودن كعبه به هنگام طواف.

* وارد نشدن به حجر اسماعيل در حال طواف.

* طواف كردن در فاصله مقام ابراهيم و كعبه.

* بيرون بودن از كعبه.

* هفت دور طواف كردن.

(مناسك،ص 218، واجبات طواف)

احكام واجبات طواف

نيّت

[56] طواف از عبادات است و بايد براى اطاعت خداوند انجام شود و از هرگونه ريا و خودنمايى به دور باشد.

(م، اول از واجبات طواف و مسأله 540)

[57] همانگونه كه در نيّت احرام گفته شد، به زبان آوردن نيّت لازم نيست. بلكه، همينكه بنا دارد براى اطاعت خداوند طواف عمره بجا آورد، كفايت مى كند.

(م 539)

طهارت از حدث

[58] براى آشنايى با احكام اين شرط، لازم است اقسام طواف شناخته شود.

ص:43

طواف بر دو نوع است: واجب و مستحب.

1- طواف واجب؛ جزئى از اعمال عمره يا حج است- هرچند عمره يا حج مستحبى باشد. و آن چهار تا است:

* طواف عمره تمتّع

* طواف عمره مفرده

* طواف حج (طواف زيارت)

* طواف نساء

2- طواف مستحب؛ جداى از اعمال عمره و حج انجام مى شود، يعنى هفت دور گشتن به دور كعبه، قربةً الى اللَّه، كه يكى از كارهاى مستحب در مكه است و هرچه انسان بتواند طواف كند خوب است.

(م 547)

[59] كسى كه طواف واجب انجام مى دهد، بايد از حدث اكبر؛ مثل حيض ونفاس «(1)» وجنابت پاك باشد و با وضو طواف كند.

(م 545)

[60] كسى كه عمره مستحبى بجا مى آورد، چون با شروع اين اعمال، اتمام آن واجب مى شود، بايد با طهارت طواف كند.

(همان)

[61] در طواف مستحبى، طهارت شرط نيست، پس كسى كه جنب، حائض يا نفساء «(2)» است، جايز نيست به مسجدالحرام برود،


1- ايّام عادت ماهانه قاعدگى ايام حيض بانوان است، و ايّامى كه پس از زايمان خونى مى بينند، ايّام نفاس است.
2- به زنى كه در ايّام حيض است حائض و زنى كه پس از زايمان خون مى بيند، نَفْساء گفته مى شود و احكام حيض در ص 48 خواهد آمد.

ص:44

پس، از اين جهت نمى تواند، طواف بجا آورد.

(م 546)

[62] اگر انسان بدون طهارت، طواف واجب انجام دهد، باطل است؛ چه از روى عمد باشد، يا از روى غفلت و فراموشى و يا به جهت ندانستن مسأله.

(م 548 و 632)

[63] در بين اعمال عمره، تنها طواف و نماز طواف است كه نياز به طهارت دارد. در ساير اعمال، اگر انسان با طهارت باشد بهتر است.

[64] زن حائض يا نفساء، بعد از پاك شدن از حيض يا نفاس بايد براى انجام طواف و نماز غسل كند و وضو هم بگيرد «(1)» و اگر نتواند غسل «(2)» كند، بايد به جاى آن تيمم كند و وضو هم بگيرد «(3)» و اگر نتواند وضو بگيرد بايد به جاى آن نيز تيمّم كند. «(4)»

(تحريرالوسيله، ج 1،ص 54 و 62 و مناسك، م 552)

شك در طهارت

[65] كسى كه در طهارت شك كند، اگر:


1- آيات عظام تبريزى، سيستانى، مكارم: لازم نيست وضو بگيرد.
2- آيةاللَّه مكارم ، اگر عذر داشته باشد و نتواند صبر كند تا عذر برطرف شود.
3- آيةاللَّه سيستانى، آيةاللَّه مكارم: لازم نيست وضو بگيرد.
4- آيةاللَّه تبريزى: در صورتى كه نتواند غسل كند و مأيوس شود از توانايى بر غسل، واجب است با تيمم طواف كند و احتياط مستحب است، نايب نيز بگيرد.

ص:45

* شك كند وضو گرفته يا نه، بايد وضو بگيرد.

* شك كند غسل كرده يا نه بايد غسل كند.

* با وضو بود و شك كند وضويش باطل شده يا نه لازم نيست وضو بگيرد.

* قبلًا پاك بوده ولى شك دارد حدث اكبر حاصل شده يا نه؛ مثلًا نمى داند حائض شده يا نه-- لازم نيست غسل كند.

* پس از طواف شك كند، طواف را با طهارت انجام داده يا نه «(1)»-- طوافش صحيح است ولى براى اعمال بعدى كه نياز به طهارت دارد، بايد طهارت تحصيل كند.

* در بين طواف، شك كند حدثى از او سر زده يا نه؛ مثلًا شك كند وضويش باطل شده يا نه، يا شك كند حائض شده يا نه-- به شك خوداعتنانكند و بنا بر طهارت بگذارد.

* در بين طواف شك كند وضو داشته يا نه «(2)»-- اگر پس از


1- - آيةاللَّه تبريزى: اگر بعد از حدث اصغر مُبطل وضو شك كند در اين كه قبل از طواف غسل كرده يا نه، بايد غسل كرده و طواف را اعاده كند و براى اعمال بعدى وضو بگيرد.
2- - آيةاللَّه صافى: در اين صورت بايد وضو بگيرد و بعد طواف را از سربگيرد، چه قبل از تمام شدن دور چهارم باشد يا بعد از آن. آيةاللَّه خامنه اى، آيةاللَّه تبريزى: اگر سابقه طهارت داشته، به شك خود اعتنا نكند و الّا بهتر است طواف را با طهارت از سر بگيرد. آيةاللَّه بهجت: حكم شك در طهارت در اثناى نماز را دارد. آيةاللَّه سيستانى: و سابقه طهارت نداشته باشد،[ يعنى مى داند قبل از طواف وضو نداشته ولى شك دارد براى طواف وضو گرفته يا نه] آيةاللَّه مكارم: و حالت سابقه خود را از وضو و حدث نداند،[ يعنى نداند قبل از طواف وضو داشته يا نه] آيةاللَّه فاضل: اگر در بين طواف شك كند كه وضو داشته يا خير، مسأله سه صورت دارد، اوّل: حالت سابق خود را بداند كه طاهر بوده در اين فرض جايز است طواف را تمام كند. و براى اتمام آن وضو واجب نيست و اعاده طواف نيز لازم نيست و در اين صورت فرقى نيست كه شك بعد از دور چهارم عارض شده باشد يا قبل از آن. دوّم: حالت سابق خود را بداند كه محدث بوده، در اين فرض ظاهراً هر مقدار طوافى كه انجام داده محكوم به بطلان است چه شك بعد از دور چهارم عارض شده باشد يا قبل از آن، و بايد بعد از وضو از نو طواف كند. سوم: حالت سابق خود را نداند، كه در اين صورت به احتياط واجب پس از وضو طواف را تمام كند و نماز آن را بخواند و پس از آن طواف و نماز آن را اعاده كند و در اين صورت فرقى نيست كه شك بعد از دور چهارم يا قبل از آن عارض شده باشد.

ص:46

كامل شدن دور چهارم؛ مثلًا در دور ششم شك كند، بايد طواف را رها كند و وضو بگيرد و طواف را از همانجا ادامه دهد و به پايان ببرد. «(1)» و اگر قبل از تمام شدن دور چهارم شك كند، «(2)» بنابراحتياط واجب پس از وضو، آن طواف را تكميل كند «(3)» و دوباره انجام دهد.


1- - آيةاللَّه مكارم: و سپس اعاده كند.
2- - آيةاللَّه مكارم: طواف او باطل است.
3- - آيةاللَّه سيستانى: اتمام لازم نيست، بلكه اعاده كند.

ص:47

* در بين طواف، شك كند كه غسل كرده يا نه؛ مثلًا قبلًا حائض بوده و از خون پاك شده است و نمى داند غسل كرده است يا نه-- بايد فوراً از مسجد خارج شود، «(1)» پس اگر دور چهارم طواف را تمام كرده بود، پس از غسل، بقيه آن را بجاآورد «(2)» وصحيح است، هر چند احتياط مستحب است، طواف راازسربگيرد واگر قبل از تمام شدن دور چهارم، شك كرده است بعدازغسل، طواف رااز سربگيرد.

(م 555 تا 558)

[66] در تمام مواردى كه گفته شد، بنا بر طهارت بگذارد، يا طوافصحيح است، بهتر است تجديد وضو كند و رجاءاً غسل بجا آورد، چون ممكن است، بعداً معلوم شود وضو يا غسل نداشته و اشكال پيدا شود.

(م 559)

وظيفه حائض

[67] يكى از خونهايى كه زن از خود مى بيند، خون


1- - آيات عظام صافى، خامنه اى، تبريزى، بهجت: در هر صورت بايد پس ازغسل، طواف را از سر بگيرد. آيةاللَّه سيستانى: براى خارج شدن از مسجد، اگر تيمم كردن كمتر از بيرون رفتن وقت مى گيرد بايد فوراً تيمم كند و بيرون رود و چنانچه تيمم كردن بيشتر از بيرون رفتن وقت مى گيرد، بايد فوراً بيرون رود و بقيه كارها را مطابق متن انجام دهد.
2- - آيةاللَّه فاضل: و به احتياط واجب طواف را اعاده كند.

ص:48

قاعدگى (حيض) است و زن را در مدّتى كه خون مى بيند «حائض» مى گويند. (توضيح المسائل،ص 55)

احكام حيض، به طور مفصّل در رساله هاى توضيح المسائل آمده است ولى از آنجا كه ممكن است، بانوان در ايامى كه در مكّه هستند دسترسى به توضيح المسائل نداشته باشند، به طور مختصر به نشانه ها و برخى از احكام آن اشاره مى كنيم و سپس به بيان وظيفه بانوان حائض نسبت به طواف و نماز مى پردازيم.

[68] نشانه هاى خون حيض بدين شرح است:

* قبل از بلوغ ديده نمى شود و اگر دخترى قبل از بلوغ خونى ببيند حكم حيض ندارد. «(1)»* زنهاى سيّده پس از 60 سالگى و زنهاى غير سيّده پس از 50 سالگى، خون حيض نمى بينند و چنانچه پس از آن سنين خونى ببينند حكم حيض ندارد. «(2)»


1- ممكن است دخترى بالغ باشد ولى خونريزى قاعدگى نداشته باشد چون وراثت و تغذيه و آب و هوا نيز در اين مسأله تأثير دارد.
2- - آيةاللَّه تبريزى: واجب است بر زنهاى غير سيده و زنهاى سيّده بعد از تمام شدن 50 سال تا تمام شدن 60 سال چنانچه با نشانه هاى حيض يا در روزهاى عادت خون ببيند احتياط كنند. آيةاللَّه سيستانى: خونى كه زنها پس از تمام شدن 60 سال مى بينند حكم حيض را ندارد و احتياط مستحب آن است كه زنهايى كه قرشيه[ سيّده] نيستند بعد از تمام شدن 50 سال تا تمام شدن 60 سال چنانچه خون را طورى ببينند كه اگر پيش از 50 سال مى ديدند قطعاً حكم حيض را داشت ميان كارهاى مستحاضه و تروك حائض جمع نمايند.

ص:49

* دوره قاعدگى كمتر از سه روز نيست، پس اگر جريان خون قبل از سه روز قطع شود حكم حيض ندارد.

* دوره قاعدگى بيش از ده روز طول نمى كشد و چنانچه خونريزى بيش از ده روز طول بكشد، پس از ده روز حكم حيض ندارد.

* خونريزى در سه روز اوّل به طور مستمر مى باشد «(1)»- هر چند در داخل، خون باشد و بيرون نيايد- پس اگر مثلًا دو روز خون ببيند سپس به طور كامل قطع شود و يك روز ديگر دوباره خون ببيند، «(2)» از آغاز حيض نبوده است.

* فاصله دو حيض حداقل ده روز مى باشد، «(3)» پس اگر بعد از تمام شدن دوره قاعدگى قبل از آن كه ده روز فاصله شود خون ببيند، خون دوّم حكم حيض را ندارد. «(4)»


1- - آيةاللَّه بهجت: قيد« هر چند در داخل خون باشد و بيرون نيايد» را ندارد.
2- - آيةاللَّه صافى: بنابر احتياط لازم در روزهايى كه خون مى بيند بايد جمع كند ميان كارهاى مستحاضه و تروك حائض و در روزهايى كه خون نمى بيند، هم كارهايى كه بر حائض حرام است ترك كند و هم عبادتهاى خود را بجا آورد.
3- - نظر آيةاللَّه بهجت يافت نشد.
4- مگر آنكه ابتدا سه روز يا بيشتر خون ببيند و پاك شود و دوباره چند روزى خون ببيند و مجموع خونريزى اوّل و دوّم و پاكى در وسط بيش از ده روز نباشد.

ص:50

* خون حيض معمولًا غليظ و گرم و پر رنگ «(1)» است و با فشار و كمى سوزش مى آيد.

(العروة الوثقى، ج 1،ص 315 و 316؛ توضيح المسائل، م 434 تا 441)

احكام دوران قاعدگى

[69] در مدّت قاعدگى، اين كارها بر بانوان حرام است:

* نماز و طواف كعبه.

* كارهايى كه بر جنب حرام است؛ مانند توقّف در مسجد.

* آميزش با همسر، براى زن و مرد، هر دو حرام است.

(توضيح المسائل، م 450)

[70] نمازهايى كه بانوان در حال حيض نخوانده اند قضا ندارد ولى قضاى روزه هاى واجب را بايد پس از ماه مبارك رمضان بجاآورند.

(توضيح المسائل، م 469)

وظيفه زن پس از قطع خونريزى

[71] بانوان پس از پايان دوره قاعدگى و قطع خونريزى، بايد غُسل حيض بجا آورند و نماز و ساير عبادتهاى خود را انجام دهند.

(توضيح المسائل، م 466)


1- - آيات عظام سيستانى، صافى، تبريزى، مكارم: رنگ آن سياه يا سرخ است.

ص:51

[72] با غسل حيض به تنهايى نمى توان نماز خواند، يا طواف واجب بجا آورد، بلكه به علاوه غسل، وضو هم لازم است «(1)» و اگر پيش از غسل وضو بگيرد بهتر است.

(توضيح المسائل، م 466)

وظيفه حائض نسبت به طواف

[73] اگر زنى پس از احرام عمره و قبل از طواف حائض شود مسأله دوصورت دارد:

1- اگر مى تواند تا زمان پاك شدن از خون در مكّه بماند، بايدصبر كند تا از خون پاك شود. سپس بقيه اعمال عمره را بجا آورد.

2- اگر مى داند كه نمى تواندصبر كند ياصبر كرد ولى تا آخر وقتى كه مى تواند در مكّه بماند، پاك نشد، براى طواف و نماز آن نايب بگيرد و پس از آنكه نايب، طواف عمره و نماز آن را بجا آورد، سعى را خودش بجا آورد و تقصير نمايد و سپس نايبش طواف نساء و نماز آن را از طرفش انجام دهد.

(تحرير الوسيله، ج 1،ص 408، م 7)


1- - آيات عظام سيستانى، تبريزى، فاضل، مكارم: وضو لازم نيست ولى بهتر آن است كه وضو هم بگيرد.

ص:52

جلوگيرى از عادت ماهانه

[74] خوردن قرص براى جلوگيرى از عادت ماهانه يا عقب انداختن آن در ايام عمره، چنانچه براى بدن ضرر نداشته باشد اشكال ندارد.

(استفتاآت، ج 1،ص 470، س 111)

[75] خانمى كه براى جلوگيرى ازعادت ماهانه قرص مى خورد، و گاهى در ايام عادت لكه هاى زردرنگ مى بيند كه نمى داند خون است يا نه، حكم خون ندارد، و اعمال عمره اوصحيح است.

وچنانچه بداند اين لكه خون است ولى حداقل سه روز به طور مستمر و متصل به هم نباشد، حكم استحاضه را دارد و بايد به وظيفه مُستحاضه «(1)» عمل كند.

(استفتاآت، ج 1،ص 71، س 167 و مناسك، س 736)

[76] خانمى كه به جهت خوردن قرص نظم عادت ماهانه اش به هم مى خورد، به طورى كه گاهى در مدت طولانى خون و لكه مى بيند، اگر طورى است كه خون حداقل سه روز استمرار دارد، هرچند بيرون نيايد ولى در داخل آلوده به خون باشد، حكم حيض دارد و اگر كمتر از سه روز ادامه دارد، يا به طور مستمر نيست؛ يعنى گاهى آلودگى وجود دارد و گاهى وجود ندارد بايد به وظايف مستحاضه عمل كند. «(2)»

(س 720)


1- وظيفه مستحاضه در صفحه بعد خواهد آمد.
2- - آيةاللَّه صافى: در صورتى كه سه روز اول، پشت سر هم نباشد، مثل آنكه دو روز خون ببيند و يك روز پاك شود و دوباره يك روز خون ببيند، بنا بر احتياط واجب در روزهايى كه خون مى بيند بايد جمع كند ميان كارهاى مستحاضه و تروك حائض و در روزهايى كه خون مى بيند، هم كارهايى كه بر حائض حرام است ترك كند و هم عبادت هاى خود را بجا آورد.

ص:53

وظيفه مُستحاضه نسبت به طواف و نماز

اشاره

[77] يكى ديگر از خونهايى كه گاهى اوقات، زنها از خود مى بينند، «استحاضه» است، و به خانمى كه خونريزى استحاضه دارد «مُستَحاضه» مى گويند.

(توضيح المسائل،ص 50)

[78] خون استحاضه، معمولًا زرد رنگ و سرد است و بدون فشار بيرون مى آيد و غليظ نيست ولى ممكن است گاهى پررنگ و گرم و غليظ باشد و با فشار بيرون آيد.

(توضيح المسائل، م 392)

[79] خونريزى استحاضه از نظر مدّت، حدّ ندارد و ممكن است يك لحظه باشد و امكان دارد از ده روز هم بگذرد، و بانوان در سن يائسگى هم ممكن است، خونريزى استحاضه داشته باشند.

(تحرير الوسيله، ج 1،ص 56، فصل فى الاستحاضه)

اقسام استحاضه

[80] خون استحاضه بر اساس كمى و زيادى آن به سه دسته

ص:54

قليله، متوسّطه و كثيره، «(1)»

تقسيم مى شود و بر اساس همين تقسيم وظيفه زن نيز متفاوت است.

مستحاضه قليله

[81] اگر جريان خون، تنها يك طرفِ پنبه اى را كه براى تشخيص مقدار خون گذاشته است آلوده كرده و به درون آن نفوذ كرده باشد، ولى از طرف ديگر ظاهر نشده، قليله است «(2)» و بايد براى طواف، يا نماز، يا ساير عبادتهايى كه نياز به طهارت دارد، بدن را تطهير كرده «(3)» و بنابر احتياط واجب پنبه را عوض كند و وضو بگيرد. «(4)» بنابراين استحاضه قليله، غسل ندارد.

(توضيح المسائل، م 393 و 394)


1- - آيةاللَّه مكارم: استحاضه فقط دو قسم است: قليله و كثيره.
2- - آيات عظام صافى، تبريزى، بهجت، سيستانى: خون فقط روى پنبه را آلوده كند و در آن فرو نرود. آيةاللَّه مكارم: ولى از طرف ديگر خارج نشود، خواه خون در پنبه فرو رود يا نه.
3- - آيةاللَّه سيستانى: بنابر احتياط مستحب، پنبه را آب بكشد يا عوض كند. آيةاللَّه صافى: بايد پنبه را عوض كند.
4- - آيةاللَّه مكارم: بايد زن براى هر نماز يك وضو بگيرد بنابر احتياط واجب و واجب است از سرايت خون به ساير اعضا جلوگيرى كند، امّا عوض كردن پنبه و دستمال واجب نيست هر چند احتياط است.

ص:55

مستحاضه متوسّطه

[82] اگر خونريزى به قدرى است كه «(1)» به درون پنبه نفوذ كرده و از طرف ديگر آن ظاهر شده ولى لباس يا پارچه روى پنبه را آلوده نكرده باشد، استحاضه متوسّطه است و زن بايد براى نماز، افزون بر وظايفى كه براى قليله گفته شد، «(2)» براى نمازى كه قبل از آن،


1- - آيات عظام تبريزى، صافى، سيستانى: خون در پنبه فرو رود گرچه در يك گوشه آن باشد ولى از پنبه به دستمالى كه معمولًا زنها براى جلوگيرى از خون مى بندند نرسد. آية اللَّه بهجت: خون در پنبه فرو رود ولى از طرف ديگر نگذرد.
2- - آية اللَّه صافى، آية اللَّه تبريزى: در استحاضه متوسط بايد براى نماز صبح غسل كند و تا صبح ديگر براى هر نماز كارهاى استحاضه قليله را انجام دهد. آية اللَّه سيستانى: در استحاضه متوسطه بايد بنابر احتياط لازم، زن براى نمازهاى خود روزانه يك غسل نمايد و نيز بايد كارهاى استحاضه قليله را انجام دهد. آية اللَّه بهجت: در استحاضه متوسطه بايد زن براى نماز صبح غسل كند و تا صبح ديگر براى نمازهاى خود بنابر احتياط واجب پنبه را اگر خونى شده عوض كند يا آب بكشد و همچنين ظاهر بدن اگر نجس شده است آب بكشد و براى هر نماز وضو بگيرد و اين در صورتى است كه استحاضه متوسطه پيش از نماز صبح يا در بين آن پيدا شود ولى اگر بعد از نماز صبح تا پيش از نماز ظهر يا بين آن حاصل شود بايد براى نماز ظهر غسل كند و به همين ترتيب پيش از هر نماز يا بين هر نمازى كه استحاضه متوسطه شده بايد براى آن غسل كند. آية اللَّه فاضل: اگر پيش از نماز يا در بين نماز خون استحاضه متوسطه ببيند بايد براى آن نماز غسل كند ولى در استحاضه متوسطه اگر قبل از نماز صبح غسل نمايد تا صبح روز ديگر براى هر نماز كارهاى استحاضه قليله انجام دهد.

ص:56

يا دربين آن، مستحاضه شده است غسل كند و تا زمانى كه خونريزى مستحاضه متوسطه ادامه دارد هر روز قبل از نمازصبح غسل كند. بنابر اين، در استحاضه متوسطه در هر شبانه روز يك غسل كافى است، البته پس از قطع خونريزى نيز بايد غسل كند.

(توضيح المسائل، م 393 و 395)

[83] مستحاضه قليله، براى انجام طواف واجب، بايد همان وظايفى را كه براى نماز گفته شد انجام دهد.

(مناسك، س 727)

[84] مستحاضه قليله، مى تواند طواف مستحبى انجام دهد، و عمل كردن به دستورى كه براى طواف واجب گفته شد، لازم نيست.

(م 547)

مستحاضه كثيره

[85] اگر خونريزى به قدرى است «(1)» كه به پنبه نفوذ كرده و از طرف ديگر آن ظاهر شده و لباس يا پارچه روى پنبه را آلوده كرده، استحاضه كثيره است «(2)» و زن بايد براى هر نماز علاوه بر وظايفى


1- - آية اللَّه مكارم: خون در پنبه فرو رود و از آن بگذرد و جارى شود.
2- - آية اللَّه مكارم: در استحاضه كثيره واجب است سه غسل انجام دهد؛- يك غسل براى نماز صبح و ديگر براى نماز ظهر و عصر و سوم براى مغرب و عشا و بايد ميان اين نمازها فاصله نيندازد.

ص:57

كه براى قليله گفته شد، «(1)» دستمال را عوض كند يا آب بكشد و غسلى هم انجام دهد ولى اگر نماز ظهر و عصر را با هم بخواند و فاصله نيندازد، يك غسل براى هر دو كافى است و همچنين براى نماز مغرب و عشا. «(2)»

(توضيح المسائل، م 396)

[86] مستحاضه كثيره بايد تمام وظايفى را كه براى نماز يوميه لازم است، براى طواف واجب و نماز آن نيز جداگانه انجام دهد و بنابر احتياط واجب به وظايفى كه براى نمازهاى يوميّه انجام داده اكتفا نكند، ولى اگر از وقت غسل براى طواف تا آخر نماز طواف خون قطع باشد، غسل ديگرى براى نماز


1- آية اللَّه سيستانى و آية اللَّه تبريزى: بنابر احتياط واجب.
2- آية اللَّه سيستانى: اينها همه در صورتى است كه خون پى در پى از پنبه به دستمال برسد، اما چنانچه رسيدن خون از پنبه به دستمال با قدرى فاصله باشد كه زن بتواند در آن فاصله يك نماز يا بيشتر بخواند احتياط لازم آن است كه هر گاه خون از پنبه به دستمال برسد، پنبه و دستمال را عوض كرده و يا آب بكشد و غسل نمايد، بنابر اين اگر زن غسل كرد و نماز ظهر را مثلًا خواند ولى قبل از نماز عصر يا در ميان آن خون دوباره از پنبه به دستمال رسيد بايد براى نماز عصر نيز غسل نمايد ولى چنانچه فاصله به مقدارى باشد كه زن بتواند در آن ميان دو نماز يا بيشتر بخواند مثل اينكه بتواند نماز مغرب و عشا را نيز قبل از آنكه خون دوباره به دستمال برسد بخواند ظاهر آن است كه براى آن نمازها لازم نيست غسل ديگرى بكند.

ص:58

طواف لازم نيست. «(1)»

(مناسك، س 725 و 727)


1- آيةاللَّه صافى : اگر بعد از غسل براى نماز يوميه خون نبيند، تجديد غسل لازم نيست و اگر خون ببيند براى هركدام از طواف و نمازِ طواف، يك غسل احتياطاً بجا آورد و اگر فاصله بين غسل و طواف زياد مى شود مثل اينكه در نزديك مسجد الحرام نتواند غسل كند احتياطاً در موقع ورود به مسجد الحرام تيمم بدل از غسل هم بنمايد. آيةاللَّه بهجت : زنى كه در حال استحاضه است به همان دستورى كه براى نماز خود طهارت مى گيرد براى طواف نيز همان طهارت كافى است. آيةاللَّه تبريزى : بنابر احتياط براى طواف و نماز آن يك غسل كند و براى هريك از آن دو يك وضو بگيرد. آيةاللَّه مكارم : مستحاضه كثيره هنگامى كه غسلهاى نماز خود را به موقع بجا آورد غسل ديگرى براى طواف بر او واجب نيست، تنها وضو بگيرد بنابر احتياط. آيةاللَّه سيستانى : اگر خون ادامه داشته باشد و قطع نشود يك غسل كافى است، اگرچه احتياط مستحب براى هر كدام يك غسل است و اگر چنين نباشد و به طورى باشد كه بتواند پس از طواف با غسلى ديگر نماز را انجام دهد در حالى كه خون بيرون نزده باشد در اين صورت اگر پس از غسل و انجام طواف خون بيرون نيامده بود مى تواند با همان غسل نماز را بخواند و اگر بيرون آمده بود به احتياط واجب براى نماز دوباره غسل كند. آيةاللَّه فاضل : احتياط واجب آن است كه مستحاضه كثيره و متوسطه علاوه بر غسلهايى كه براى نمازهاى يوميّه انجام مى دهد يك غسل براى طواف و نماز آن انجام دهد و اگر كارى كه وضو را باطل مى كند از او سر زده باشد، وضو هم بگيرد.

ص:59

[87] مستحاضه متوسطه و كثيره مى توانند طواف مستحبى انجام دهند و عمل كردن به وظايفى كه براى طواف واجب گفته شد لازم نيست، ولى براى وارد شدن به مسجدالحرام، احتياط مستحب است غسل كنند.

(العروةالوثقى، ج 1،ص 253، م 17 و 18، تحريرالوسيله، ج 1،ص 57، م 8، مناسك، س 725 و 727)

[88] مستحاضه متوسطه و كثيره بايد پس از قطع خونريزى غسل كنند. «(1)»

(توضيح المسائل، م 418)

طهارت بدن و لباس

[89] بدن و لباس طواف كننده بايد پاك باشد، و بنا بر احتياط واجب «(2)» لباس هاى كوچك او؛ مانند جوراب و دستكش و دستمال نيز پاك باشد.

(م 562)


1- آية اللَّه سيستانى: مستحاضه كثيره وقتى كه به كلى از خون پاك شد، اگر بداند از وقتى كه براى نماز پيش مشغول غسل شده ديگر خون نيامده، لازم نيست دوباره غسل نمايد و در غير اين صورت بايد غسل نمايد هر چند كليّت اين حكم بنابر احتياط است و امّا در مستحاضه متوسّطه لازم نيست براى آنكه از خون به كلّى پاك شده غسل نمايد.
2- آيةاللَّه فاضل : بايد لباس هاى كوچك نيز پاك باشد. ولى در انگشتر ومانند آن كه لباس گفته نمى شود طهارت شرط نيست. آيات عظام خامنه اى ، تبريزى ، بهجت ، مكارم : در چيزهايى مانند جوراب و دستمال و انگشتر، طهارت شرط نيست.

ص:60

[90] هرچند در نماز، آلودگى بدن يا لباس به خون، كه مقدار آن از «دِرْهَم» «(1)»

كمتر باشد، بى اشكال است ولى بنا بر احتياط واجب، «(2)» بدن و لباس طواف كننده، همين مقدار هم نبايد آلوده باشد.

(م 562)

[91] اگر جايى ازبدن زخم باشد چنانچه تطهير آن مشقّت داشته باشد، تطهير آن لازم نيست، «(3)» ولى بنا بر احتياط واجب تا اندازه اى كه مى شود، بايد تطهير نمايد و لباس را عوض كند.

(م 563 و 564)

[92] اگر بتواند طواف را تأخير بيندازد تا بدون مشقت، بدن را تطهير كند، بنا بر احتياط واجب، بايد تأخير بيندازد. به شرط آنكه وقت تنگ نشود.

(م 565)

[93] اگر شك داشته باشد كه لباسش يا بدنش نجس است،


1- يك درهم، تقريباً به اندازه يك سكه دو ريالى قديم يا صدريالى جديد يا يك بند انگشت است.
2- آيةاللَّه مكارم: به اين مقدار هم نبايد، بدن و لباس طواف كننده، نجس باشد. آيةاللَّه خامنه اى: خون كمتر از درهم كه در نماز بى اشكال است، در طواف نيز مانعى ندارد.
3- آيةاللَّه صافى : و احتياط آن است كه با همان حال، خودش طواف كند ونايب هم بگيرد تا براى او طواف نمايد. آيةاللَّه تبريزى : اگر تطهير آن براى او حرجى نباشد، احتياط واجب اين است كه آن را تطهير نمايد.

ص:61

مى تواند با آن حال طواف كند وصحيح است. ولى اگر بداند قبلًا نجس بوده و شك دارد كه تطهير كرده يا نه، نمى تواند با آن حال طواف كند.

(م 567)

[94] اگر بعد از طواف متوجه شود كه لباسش نجس بوده، طوافصحيح است.

(م 566)

[95] اگر در بين طواف، بدن يا لباسش نجس شود؛ مثلًا بر اثر ازدحام جمعيت پايش زخم شود، طواف را رها كند، بدن يا لباس نجس شده را تطهير نمايد و طواف را از همانجا تكميل كند وصحيح است. «(1)»

(م 568)


1- آيةاللَّه صافى : اگر در بين طواف لباس يا بدنش نجس شود يا بفهمد كه از پيش نجس بوده و بدون رها كردن طواف شستن آن ممكن نباشد، طواف را رها نمايد، و اگر چهار دور طواف كرده بعد از تطهير بدن يا لباس بقيه طواف را تمام كند، و اگر به سه دور و نيم نرسيده طواف او باطل است و بايد بعد از تطهير از سر بگيرد و اگر از سه دور و نيم گذشته و چهار دور را تمام نكرده احتياط آن است كه بعد از تطهير از همانجا كه رها كرده طواف را تمام كند و نماز طواف را بخواند و دوباره طواف و نماز آن را بجا آورد. آيةاللَّه مكارم : خواه قبل از تكميل شوط چهارم باشد يا بعد از آن. آيةاللَّه تبريزى : هرگاه نجس بودن بدن يا لباس خود را نمى دانسته و در اثناى طواف دانست يا آنكه پيش از فراغت از طواف، بدن يا لباسش نجس شد، اگر جامه پاكى داشته باشد همان جا جامه نجس را كنده و با جامه پاك طواف خود را تمام نمايد، و چنانچه جامه پاك همراه نداشته باشد. و اگر اين حادثه بعد از تمام شدن شوط چهارم بوده، طواف را قطع نموده و پس از ازاله نجاست از بدن يا لباس، باقيمانده طواف را بجا آورد. و چنانچه علم به نجاست يا حدوثش پيش از تمام شدن شوط چهارم باشد، باز هم طواف را قطع و نجاست را زايل نموده و بنابر احتياط يك طواف كامل به قصد؛ اعم از تمام يا اتمام بجا آورد. آيةاللَّه خامنه اى : اگر بدون رها كردن طواف، تطهير ممكن نباشد بايد دست از طواف بردارد و جامه يا بدن را تطهير كند و فوراً برگردد و طواف را از همانجا ادامه دهد و طواف او صحيح است.

ص:62

[96] اگر در بين طواف نجاستى به بدن يا لباس خود ببيند و احتمال بدهد كه در اين حال نجس شده (يعنى از ابتداى طواف نجس نبوده) حكم مسأله قبل را دارد. «(1)»

(م 569)

[97] اگر فراموش كند، بدن يا لباسش نجس است و با همان حال طواف كند و در بين طواف يا پس از اتمام آن يادش بيايد، بنا بر احتياط واجب «(2)» بايد طواف را دوباره انجام دهد.

(م 571)

لباس طواف كننده

[98] بنابر احتياط واجب بانوان بايد در طواف، تمام بدن را


1- - به حواشى مسأله قبل مراجعه شود.
2- آيات عظام تبريزى، مكارم، سيستانى، فاضل : طوافش صحيح است و لازم نيست دوباره انجام دهد. آيةاللَّه بهجت : اگر بعد از طواف يادش بيايد طواف صحيح است و اگر در بين طواف يادش بيايد، تطهير مى كند و طواف را تمام مى كند.

ص:63

بپوشانند، بجزصورت، به مقدارى كه در وضو شسته مى شود و دست ها تا مچ، بنابراين، فرق پوشش بدن در نماز با طواف در اين است كه چنانچه نامحرمى نبيند، مى توانند پاها را در نماز نپوشانند ولى در طواف پوشاندن پاها نيز مانند ساير قسمت هاى بدن لازم است.

(مناسك، پنجم از شرايط طواف و س 754)

[99] لباس طواف كننده، علاوه بر طهارت بايد مباح باشد «(1)» و بنابر احتياط واجب ساير شرايط لباس نمازگزار «(2)» را داشته باشد.

(مناسك، پنجم از شرايط طواف)

[100] اگر با پول خمس نداده لباس تهيّه كند ودر طواف و نماز، آن را به تن داشته باشد، طواف و نمازشصحيح نيست. «(3)»

(س 677)

شروع و ختم طواف به حجرالأسود

[101] طواف را بايد از مقابل گوشه اى از كعبه كه

حَجَرالأَسوَدْ «(4)»


1- آيات عظام فاضل ، سيستانى ، بهجت : بنا بر احتياط واجب.
2- شرايط لباس نمازگزار در مسأله 39 گذشت.
3- آيات عظام: سيستانى، تبريزى، صافى، بهجت: اگر همان طور كه متعارف است به ذمّه خريدارى كرده باشد[ يعنى لباس را كه خريده قيمت آن را به فروشنده بدهكار شده و با آن پول بدهى خود را مى پردازد] كفايت مى كند.
4- سنگى است بيضى شكل و سياه رنگ در گوشه شرقى ديوار كعبه، باارتفاع 5/ 1 متر از سطح مسجد نصب شده است.

ص:64

در آن است آغاز كند ودر همان جا به پايان ببرد. «(1)»

(مناسك،ص 230)

[102] طواف كننده مى تواند، قبل از رسيدن به مقابل حجرالأسود نيّت كند كه ابتداى طوافش از مقابل حجرالأسود باشد.

(مناسك، شرط چهارم طواف،ص 233)

[103] در طواف، بايد همان طورى كه همه مسلمانان طواف مى كنند، از مقابل حجرالاسود، بدون دقت هاى اهل وسوسه طواف را شروع كند و در هر دور لازم نيست مقابل حجرالاسود توقف كند.

(م 578)

[104] گاهى ديده مى شود كه اشخاص نا آگاه در هر دور از طواف، مقابل حجرالاسود مى ايستند و عقب و جلو مى روند تا مطمئن شوند، مقابل حجرالاسود رسيده اند، اين كار اشكال دارد و گاهى حرام است.

(م 579)

رعايت مُوالات

[105] احتياط واجب آن است كه در طواف، موالات بين دورها و اجزاى آن مراعات شود؛ «(2)» يعنى به قدرى بين آنها فاصله نيندازد


1- هم اكنون مقابل حجرالاسود از كنار كعبه تا آخر صحن مسجدالحرام، خط سياهى كشيده شده است كه افراد مى توانند هنگام رسيدن به همان خط، طواف را آغاز و به همان جا ختم كنند.
2- آيةاللَّه سيستانى ، آيةاللَّه تبريزى ، مراعات موالات لازم است. آيةاللَّه بهجت : مراعات موالات لازم است، مگر در صورت پيش آمدن عذرى، پس از شوط چهارم. آيةاللَّه مكارم : در طواف واجب موالات لازم است و در مستحب شرط نيست. آيةاللَّه خامنه اى : رعايت موالات بنا بر احتياط واجب لازم است مگر در مورد قطع طواف پس از گذشتن از نيمه، به خاطر نماز و امثال آن.

ص:65

كه ازصورت يك طواف خارج شود.

(م 574)

در طرف چپ بودنِ كعبه

[106] طواف كننده بايد طورى به دور كعبه بگردد كه خانه كعبه در حال طواف در طرف چپ او باشد؛ يعنى همانگونه كه همه مسلمانان طواف مى كنند، بنابراين اگر در حال طواف رو به كعبه باشد، يا عقب عقب برود،صحيح نيست.

(م،ص 232)

[107] در مقابل گوشه هاى كعبه، هنگام دور زدن، در طرفى كه حِجر اسماعيل قرار دارد، اگر در حالى كه به طور متعارف دور مى زند، شانه چپ از طرف كعبه منحرف شود، اشكال ندارد. «(1)»

(م 580 و 581)


1- - آيةاللَّه تبريزى: خانه خدا در تمام حالت هاى طواف بايد در طرف چپ باشد، پس اگر مقدارى اين چنين نبود، آن مقدار، از طواف شمرده نمى شود. آيةاللَّه مكارم: بهتر است به جاى اين گونه كارهاى غيرمتعارف؛ مانند همه مسلمين طواف كند و حضور قلب داشته باشد و با خداوند راز و نياز كند.

ص:66

[108] اگر به سبب زيادى جمعيت و مزاحمت طواف كنندگان مقدارى از دور زدن، خلاف متعارف شد؛ مثلًا رو به كعبه حركت كرد، يا پشتش به طرف كعبه واقع شد، يا عقب عقب طواف كرد، بايد آن مقدار را جبران كند و از سر بگيرد. «(1)»

(م 584)

وارد نشدن در حِجر اسماعيل عليه السلام

[109] حجر اسماعيل، فضايى است بين كعبه و ديوارى نيمدايره، كه از زاويه شمالى تا زاويه غربى كعبه امتداد دارد، و طواف كننده بايد به دور آن نيز بگردد؛ يعنى در حال طواف، داخل حِجر نرود.

(مناسك،ص 233)

[110] اگر طواف كننده، دور حجر اسماعيل نگردد و از داخل آن طواف كند، طوافش باطل است، و بايد دوباره طواف كند.

(م 587)

[111] اگر در بعضى از دورها، داخل حجر طواف كرد، احتياط واجب آن است كه آن دور را از سر بگيرد «(2)» و احتياط مستحب است طواف را نيز اعاده كند.

(م 590)


1- - آيةاللَّه سيستانى: اگر بر اثر ازدحام جمعيت نتواند برگردد، و آن مقدار را جبران كند، مى تواند بدون قصد طواف برود و از همانجا شوط را كاملًا اعاده كند.
2- - آيات عظام صافى، فاضل، تبريزى، سيستانى، بهجت، مكارم: بايد آن دور رادوباره انجام دهد. آيةاللَّه صافى و احتياط آن است كه تمام طواف را نيز دوباره انجام دهد.

ص:67

رعايت فاصله با كعبه

[112] طواف كننده، در تمام اطراف كعبه بايد در محدوده فاصله بين كعبه و مقام ابراهيم عليه السلام كه حدود 13 متر (5/ 26 ذراع) مى باشد، طواف كند «(1)» بنابراين، درطرف حجراسماعيل عليه السلام اين فاصله كم مى شود و حدود 5/ 6 ذراع باقى مى ماند. «(2)»

(مناسك،ص 234 و م 592 و 595)

[113] اگر انسان بر اثر بيمارى يا پيرى، يا زيادى جمعيت


1- - آيات عظام خامنه اى، مكارم، صافى، سيستانى: مراعات اين فاصله واجب نيست و طواف خارج اين محدوده نيز صحيح است، هرچند بهتر است در همين محدوده طواف كند. آيةاللَّه صافى: اضافه كرده اند: تا جايى كه جمعيت طواف كننده متصل به يكديگر مشغول طوافند، صحيح است. آيةاللَّه بهجت: براى كسانى كه نتوانند در اين محدوده طواف كنند يا مشقّت داشته باشد، در فاصله بيشتر نيز صحيح است. آيةاللَّه تبريزى: در صورت امكان، بنا بر احتياط طواف بايد در همين محدوده باشد ولى در موارد ازدحام جمعيت، طواف در خارج اين محدوده هم كافى است. آيةاللَّه فاضل: چنانچه ضرورت عرفى اقتضا كند، طواف در خارج از اين محدوده با رعايت الأقرب فالأقرب صحيح است.
2- - آيةاللَّه فاضل: در طرف حجر اسماعيل فاصله از ديوار حجر حساب مى شود و فاصله در آن طرف نيز كم نمى شود ولى احتياط مستحب است كه در آن طرف در محدوده 5/ 6 ذراع طواف كند.

ص:68

نتواند در اين محدوده طواف كند، طواف در خارج اين حدّ اشكال ندارد، ولى هرچه بتواندنزديكتر به كعبه طواف كند، بايد چنين كند.

(م 638)

ص:69

بيرون بودن از كعبه

[114] امروزه در حال طواف، وارد شدن به كعبه براى مردم ممكن نيست، ولى در كنار ديوار كعبه يك برآمدگى «(1)» وجود دارد، كه فضاى بالاى آن جزو كعبه حساب مى شود، يعنى مساحت كعبه از لبه آن پيش آمدگى است، نه از ديوار، لذا اگر كسى در حال طواف روى آن راه برود، باطل است. «(2)»

(م 597 و 598)

[115] دست گذاشتن به ديوار كعبه، در حال طواف، جايز است و به طواف ضرر نمى رساند، گرچه احتياط مستحب است در طرفى كه پيش آمدگى وجود دارد دست به ديوار كعبه نگذارد. «(3)»

(م 599)

[116] در حال طواف، دست گذاشتن روى ديوار حجر اسماعيل عليه السلام اشكال ندارد «(4)» و به طواف ضرر نمى رساند، هرچند احتياط مستحب ترك آن است.

(م 600)


1- اين برآمدگى را« شاذَرْوان» مى گويند.
2- آيةاللَّه تبريزى : و احتياط اين است كه آن مقدار را تدارك كند و طواف خود را تمام، سپس طواف را اعاده نمايد.
3- - آيات عظام صافى ، فاضل ، بهجت : بنا بر احتياط واجب در طرفى كه پيش آمدگى وجود دارد جايز نيست و بايد همان قسمتى كه در حال طواف دست به كعبه گذاشته، دوباره انجام دهد.
4- - آيةاللَّه بهجت، آيةاللَّه فاضل : بنابر احتياط واجب جايز نيست و بايد همان قسمت را دوباره انجام دهد.

ص:70

هفت دور طواف كردن

[117] طواف خانه خدا بايد هفت دور باشد، نه كمتر و نه بيشتر.

(هفتم از شرايط طواف)

[118] اگر كسى طواف را از روى عمد و با توجه، كمتر يا بيشتر از هفت دور بجا آورد باطل است. «(1)»

(م 601)

[119] اگر كسى، طواف رااز روى جهل يا اشتباه و غفلت، كمتر يا بيشتراز هفت دور بجا آورد، بنابر احتياط واجب، باطل است. «(2)»

(م 601)

[120] اگر بعد از طواف واجب، كه هفت دور است به خيال آنكه يك دور نيز مستحبى جداگانه است، هشت دور بجا آورد، طوافشصحيح است.

(م 605)

قطع طواف

[121] رها كردن طواف واجب بدون عذر مكروه است، «(3)» بلكه


1- - آيةاللَّه تبريزى : بنا بر احتياط، طوافش باطل است.
2- - آيات عظام تبريزى، سيستانى، فاضل، بهجت: اگر به هفت دور تمام كند، اعاده طواف لازم نيست.
3- - آية اللَّه صافى : قطع طواف واجب بدون عذر جايز نيست. آيةاللَّه مكارم ، آيةاللَّه بهجت : بنا بر احتياط واجب قطع نكند. آيةاللَّه سيستانى : قطع طواف جايز است، مطلقاً.

ص:71

احتياط مستحب آن است كه رها نكند.

(م 615)

[122] رها كردن طواف مستحبى اشكال ندارد.

(م 615)

[123] كسى كه طواف واجب را بدون عذر قطع كند، اگر:

* هنوز موالات از بين نرفته است- اگر برگردد و طواف را تمام كند،صحيح است.

* موالات از بين رفته است:

1- قبل ازتكميل دورچهارم «(1)» قطع كرده است-- باطل است.

2- پس از تكميل دور چهارم قطع كرده است-- بنا بر احتياط واجب بايد طواف را تمام كند و دوباره انجام دهد. «(2)»

(م 616 و 617)

[124] براى رسيدن به نماز جماعت يا رسيدن به وقت فضيلت نماز واجب، مستحب است طواف را قطع كند و از هر جا قطع كرد از همانجا بعد از نماز ادامه دهد، «(3)» وصحيح است، هر


1- - آيةاللَّه تبريزى: قبل از نصف طواف 5/ 3 دور در اين فرض وفرض بعدى. آيةاللَّه بهجت: هرچند پس از شوط چهارم قطع كرده باشد، بايد طواف را دوباره انجام دهد.
2- - آيةاللَّه مكارم: تمام كردن آن طواف لازم نيست، بلكه بايد دوباره انجام دهد. آيةاللَّه فاضل: احتياط مستحب است.
3- - آيةاللَّه بهجت: اگر موالات بهم نخورده باشد و اگر بهم بخورد و قبل ازتكميل دور چهارم آن را رها كرده باشد، احتياط آن است كه طواف را كامل كند و دوباره از سربگيرد.

ص:72

چند احتياط مستحب است به دستورى كه در مسأله قبل گفته شد عمل كند.

(م 621)

نشستن و استراحت كردن در حال طواف

[125] نشستن و استراحت كردن در بين طواف، به دو شرط اشكال ندارد:

* زياد طول ندهد كه مُوالات طواف بهم بخورد.

* از همانجا كه طواف را رها كرده و نشسته يا استراحت كرده ادامه دهد و تمام كند.

(م 636)

[126] اگر در بين طواف، براى رفع خستگى و استراحت بنشيند يا دراز بكشد و آنقدر طول دهد كه موالات بهم بخورد. «(1)» احتياط آن است كه پس از اتمام «(2)» آن طواف، دوباره انجام دهد.

(همان)

شكّيات طواف

زائران محترم سعى كنند، در حال طواف از هر كارى كه سبب


1- - آيةاللَّه سيستانى، آيةاللَّه تبريزى: در اين صورت، طوافش باطل است و بايداز نو شروع كند.
2- - آيةاللَّه مكارم: اتمام آن طواف لازم نيست. آيةاللَّه خامنه اى: ولى اگر بعد از نصف دور چهارم باشد اتمام همان طواف كافى است.

ص:73

حواس پرتى و شكّ و وسوسه است بپرهيزند و تعداد دورهاى طواف را نگه دارند، چون اگر در تعداد دورهاى طواف شك كنند در اكثر موارد طواف باطل است و بايد طواف را دوباره انجام دهند.

[127] اگر در حال طواف، شك بين تعداد دورهاى طواف پيش آيد كه عدد هفت در كار نباشد؛ مثلًا شك كند دور پنجم است يا ششم، چهارم است يا پنجم، سوم است يا چهارم، طواف باطل است.

(م 626)

[128] اگر شك بين هفت و كمتر از آن پيش آيد؛ مثلًا شك بين ششم و هفتم يا پنجم و هفتم، طواف باطل است. «(1)»

(م 626)

[129] اگر شك بين هفت و بيشتر از آن پيش آيد، مثلًا شك بين هفتم و هشتم، اگر در وسط دور باشد، طواف باطل است «(2)» ولى اگر به حجرالاسود رسيده باشد؛ يعنى دور را به پايان برده و شك كند طوافش هفت دور بود يا هشت دور، طواف صحيح است.

(م 624 و 625)


1- - آيةاللَّه مكارم: بنا بر احتياط واجب، طوافش باطل است.
2- - آيةاللَّه بهجت: بنابر احتياط، طوافش باطل است. آيةاللَّه فاضل، آيةاللَّه مكارم: آن دور را تمام كند و طوافش صحيح است. آيةاللَّه تبريزى، آيةاللَّه سيستانى: طوافش باطل است و احتياطاً به قصد رجاء، آن دور را به پايان ببرد و طواف را اعاده كند. آيةاللَّه صافى: ليكن احتياط آن است كه نماز طواف را بخواند و طواف و نمازش را دوباره انجام دهد.

ص:74

[130] در اين موارد نيز به شك اعتنا نمى شود:

* بعد از اتمام طواف و انصراف از آن؛ مثلًا پس از شروع نماز طواف شك كند كه هفت دور بجا آورده يا بيشتر.

* بعد از اتمام طواف و انصراف از آن، شك كند كه هفت دور بجا آورده يا كمتر «(1)» ولى در اين مورد احتياط مستحب است كه طواف را دوباره انجام دهد.

* پس از اتمام تمام يا جزئى از آن شك كندصحيح بجا آورده يا نه، مثلًا شك مى كند جمعيت او را هل دادند يا نه، يا شانه چپش از كعبه منحرف شد يا نه.

* كسى كه در طواف زياد شك مى كند (كثيرالشك) به شك خود اعتنا نكند «(2)» ولى احتياط مستحب است كسى را وادار كند كه تعداد دورها را بشمارد.

(م 622 و 623 و 628)

[131] گمان در عدد دورها حكم شك را دارد؛ «(3)» يعنى اگر مثلًا گمان كند دور ششم طواف است ولى نمى داند پنجم است


1- - آيةاللَّه تبريزى: در اين صورت طواف باطل است، مگر اين كه پس از واردشدن در نمازطواف شك كند، كه در اين صورت به شك خود اعتنا نمى كند. آيةاللَّه سيستانى: اگر در عدد شوطها يا در صحّت آنها بعد از تمام شدن طواف يابعد از تجاوز ازمحل شك كند، نبايدبه شك خود اعتنانمايد؛ مثلًا پس از به هم خوردن موالات يا بعد از وارد شدن در نماز طواف شك كند.
2- - آيةاللَّه مكارم: و بنا بر آنچه به نفع اوست بگذارد.
3- - آيةاللَّه بهجت: حكم گمان در نماز را دارد.

ص:75

يا ششم، مانند كسى است كه شك بين پنج و شش دارد و طوافش باطل است.

(م 629)

ترك طواف

[132] اگر كسى عمداً طواف را انجام ندهد عمره او باطل است، چه حكم را بداند يا نداند. «(1)»

(م 532)

[133] اگر سهواً طواف را ترك كند، «(2)» هر وقت باشد، بايد انجام دهد، حتّى اگر به محل خود برگشته باشد «(3)» و اگر نتواند خودش به مكه برگردد و انجام دهد يا مشقّت داشته باشد، بايد شخص مورد اطمينانى را نايب بگيرد تا برايش طواف كند. «(4)»

(م 535)

[134] اگر در بين سعىِ صفا و مروه يادش بيايد كه طواف را بجا نياورده، بايد سعى را رها كند و طواف را بجا آورد و پس از آن


1- - آيةاللَّه بهجت: بنا بر احتياط بايد يك شتر ذبح كند. آيةاللَّه سيستانى: بنا بر احتياط، جاهل به حكم بايد يك شتر كفاره بدهد.
2- - آيةاللَّه سيستانى: يا آن را به طور صحيح انجام نداده باشد.
3- - آيةاللَّه فاضل: و سعى را نيز بنا بر احتياط اعاده كند. آيةاللَّه تبريزى: اگر قبل از گذشتن وقت يادش بيايد بايد تا وقت نگذشته، بجا آورد.
4- - آيةاللَّه مكارم: در اين مدت چيزى بر او حرام نيست و احتياط آن است كه يك گوسفند قربانى به مكّه بفرستد و اگر فرستادن به مكه ممكن نيست، در محل خود ذبح كند.

ص:76

سعى را دوباره انجام دهد. «(1)»

(م 630)

[135] اگر در بين سعى، يادش بيايد كه طواف را ناقص بجا آورده؛ مثلًا شش دور طواف كرده است، بايد سعى را رها كند و بقيه طواف را بجا آورد. و سپس بقيه سعى را انجام دهد. و احتياط مستحب «(2)» است كه اگر مقدار انجام شده طواف يا سعى، كمتر از چهار شوط است، پس از اتمام، دوباره آن را انجام دهد.

(م 631)

[136] اگر پس از انجام سعى، متوجه شود، طواف را بجا نياورده است، بنا بر احتياط واجب «(3)» بايد پس از طواف و نماز طواف، سعى را دوباره انجام دهد.


1- - آيةاللَّه صافى: اگر پس از شوط چهارم سعى متوجه شود، سعى را قطع كند و بعد از انجام طواف، سعى را اتمام و به احتياط واجب آن را اعاده كند.
2- - آيةاللَّه سيستانى: در صورتى كه موالات به هم خورده باشد، احتياطواجب است اينگونه عمل كند. آيةاللَّه بهجت: احتياط آن است كه طواف را تمام كند و دوباره انجام دهد. آيات عظام مكارم، فاضل، تبريزى: اين احتياط ترك نشود آيةاللَّه تبريزى و همچنين نسبت به سعى، ولى اگر سعى فراموش شده يك شوط باشد، اعاده لازم نيست.
3- - آيات عظام فاضل، خامنه اى، سيستانى: بايد سعى را دوباره انجام دهد. آيةاللَّه سيستانى مگر در صورتى كه وقت آن گذشته باشد، مثلًا در وقوف عرفات متوجه شود طواف عمره تمتع را به جا نياورده است كه در اين صورت اعاده سعى لازم نيست، گرچه بهتر است. آيةاللَّه مكارم: اين احتياط در مورد سعى، مستحب است.

ص:77

احكام طواف

[137] نگاه كردن به راست و چپ در حال طواف، حتى برگرداندنصورت به عقب اشكال ندارد، «(1)» ولى بايد كعبه در سمت چپ او باشد.

(م 635 وص 232)

[138] اگر در طواف خانه خدا؛ مثلًا در چند قدم از طواف اشكالى پيش آمد، مثل اين كه بر اثر ازدحام جمعيت، بى اختيار برود، همان مقدار را بايد از سربگيرد و اگر از حجرالاسود به قصد طواف شروع كند، اشكال دارد. «(2)»

(م 585، 639 و 640)


1- - آيةاللَّه سيستانى: احتياط واجب آن است كه به حدّى رو نگرداند كه بتواندمقدارى از پشت سر را نگاه كند. آيةاللَّه بهجت: نظر ايشان نسبت به نگاه كردن به عقب در حال طواف، به دست نيامد.
2- - آيةاللَّه خامنه اى، آيةاللَّه مكارم: از اوّل نيّت مى كند كه خود را در وسط جمعيت قرار دهد و طواف كند هرچند او را ببرند، بنابراين اعاده لازم نيست. آيةاللَّه بهجت: اگر بتواند برگردد و از همانجا طوافش را ادامه دهد، بايد اين كار را بكند وگرنه، بدون نيّت دور مى زند تا به محلى كه اشكال پيش آمده برسد تا از همانجا طواف را ادامه دهد. آيةاللَّه فاضل، آيةاللَّه سيستانى: اگر نتواند برگردد و جبران كند مى تواند، بدون قصد طواف تا حجرالاسود برود و آن دور را از سربگيرد. آيةاللَّه تبريزى: صِرف بردن جمعيت، موجب بطلان طواف نمى شود، مادامى كه ساير شرايط موجود باشد.

ص:78

[139] انسان در طواف، مى تواند، آهسته يا تند برود يا بدود و مى تواند پياده يا سواره؛ مثلًا با ويلچر، (به شرطى كه ويلچر را خودش براند) طواف كند، ولى بهتر است نه تند، نه كند برود و پياده طواف كند.

(م 586)

طواف مستحب

[140] يكى از اعمال مستحب در مكّه معظّمه طواف كعبه است.

(م 547)

[141] طواف مستحب با طواف واجب فرقى ندارد ولى در اين طواف، طهارت شرط نيست؛ يعنى بدون وضو و با لباس نجس نيزصحيح است و بجا آوردن نماز آن نيز مستحب است.

(م 547 و 765 و 767)

[142] اگر در تعداد دورهاى طواف مستحب، شك كند، بنا بر كمتر بگذارد و طواف صحيح است.

(م 627)

[143] طواف مستحب را نيز مانند طواف واجب، بايد در محدوده مقام ابراهيم و خانه كعبه بجا آورد مگر در مورد ضرورت. «(1)»

(مناسك،ص 234، پنجم از واجبات طواف وم 770)

[144] نمى توان هر شوط از طواف مستحب را به نيّت يك نفر


1- - به حاشيه مسأله 112 مراجعه شود.

ص:79

بجا آورد، ولى مى توان هفت شوط طواف رابه نيّت چندنفر انجام داد. «(1)»

(م 769)

مستحبّات طواف

[145] مستحب است در حال طواف مشغول دعا و ذكر خدا و تلاوت قرآن باشد.

(م 634)

در حال طواف مستحب است بگويد:

«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَ لُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي يُمْشى بِهِ عَلى طَلَلِ الْماءِ كَما يُمْشى بِهِ عَلى جُدَدِ الْأَرْضِ وَأَسْأَ لُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي يَهْتَزُّ لَهُ عَرْشُكَ، وَأَسْأَ لُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي تَهْتَزُّ لَهُ اقْدامُ مَلائِكَتِكَ، وَأَسْأَ لُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي دَعاكَ بِهِ مُوسى مِنْ جانِبِ الطُّورِ فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَأَ لْقَيْتَ عَلَيْهِ مَحَبَّةً مِنْكَ، وَأَسْأَ لُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي غَفَرْتَ بِهِ لِمُحَمَّدٍصلى الله عليه و آله ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَما تَأخَّرَ، وأَتْمَمْتَ عَلَيْهِ نِعْمَتَكَ»

سپس حاجات خود را بطلبد.

و نيز مستحب است در حال طواف بگويد:


1- - آيةاللَّه سيستانى: نيابت در يك شوط نيز صحيح است، ولى در اين صورت نبايد مجموع هفت شوط را به عنوان يك طواف انجام دهد. آيةاللَّه مكارم: و نيز مى تواند ثواب هر شوط را به يك نفر اهدا كند.

ص:80

«أَللَّهُمَّ إِنِّي إِلَيْكَ فَقِيْرٌ وَإِنِّي خائِفٌ مُسْتَجِيْرٌ، فَلا تُغَيِّرْ جِسْمِي وَلا تُبَدِّلْ إسْمِي».

وصلوات بر محمد و آل محمد بفرستد بخصوص وقتى كه به در خانه كعبه مى رسد، و بخواند اين دعا را:

«سائِلُكَ فَقِيْرُكَ مِسْكِيْنُكَ بِبابِكَ، فَتَصَدَّقْ عَلَيْهِ بِالْجَنَّةِ، أَلَّلهُمَّ الْبَيْتُ بَيْتُكَ، وَالْحَرَمُ حَرَمُكَ، وَالْعَبْدُ عَبْدُكَ، وَهذا مَقامُ الْعائِذِ بِكَ، الْمُسْتَجِيرِ بِكَ مِنَ النَّارِ، فَأَعْتِقْنِي وَوَالِدَيَّ، وَأَهْلِي وَوُلْدِي وَإِخْوانِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنَ النَّارِ، يا جَوادُ يا كَرِيمُ».

و وقتى كه به حجر اسماعيل رسيد رو به ناودان سر را بلند كند و بگويد:

«أَللَّهُمَّ أَدْخِلْنِي الْجَنَّةَ، وَأَجِرْنِي مِنَ النَّارِ بِرَحْمَتِكَ، وَعافِنِي مِنَ السُّقْمِ وَأَوْسِعْ عَلَيَّ مِنَ الرِّزْقِ الْحَلالِ، وَادْرَأْ عَنِّي شَرَّ فَسَقَةِ الجِنِّ وَالْإِنْسِ وَشَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ».

و چون از حجر گذشت و به پشت كعبه رسيد بگويد:

«يا ذَا الْمَنِّ وَالطَّوْلِ، ياذَا الْجُودِ وَالْكَرَمِ، إِنَّ عَمَلِي ضَعِيفٌ فَضاعِفْهُ لِي، وَتَقَبَّلْهُ مِنِّي إِنَّكَ أَ نْتَ السَّمِيْعُ الْعَلِيْمُ».

و چون به ركن يمانى رسيد، دست بردارد و بگويد:

ص:81

«يا أَللَّهُ يا وَلِيَّ الْعافِيَةِ، وَخَالِقَ الْعافِيَةِ، وَرَازِقَ الْعافِيَةِ، وَالْمُنْعِمُ بِالْعافِيَةِ، وَالْمَنَّانُ بِالعافِيَةِ، والمُتَفَضِّلُ بِالْعافِيَةِ عَلَيَّ وَعَلى جَمِيعِ خَلْقِكَ، يا رَحْمنَ الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ، وَرَحيْمَهُماصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَارْزُقْنَا الْعافِيَةَ، وَتَمامَ الْعافِيَةِ، وَشُكْرَ الْعافِيَةِ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ، يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِيْنَ».

پس سر به جانب كعبه بالا كند و بگويد:

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي شَرَّفَكِ وَعَظَّمَكِ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً نَبِيّاً وَجَعَلَ عَلِيّاً اماماً، أَللَّهُمَّ اهْدِ لَهُ خِيارَ خَلْقِكَ وَجَنِّبْهُ شِرارَ خَلْقِكَ».

و چون ميان ركن يمانى و حجرالأسود رسيد بگويد:

«رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنيا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ».

مكروهات طواف

[146] در حال طواف، سخن گفتن- غير از ذكر و دعا و تلاوت قرآن- مكروه است.

(م 633)

[147] شعر خواندن و خنديدن در حال طواف، مكروه است.

(م 633)

ص:82

نماز طواف

اشاره

[148] پس از طواف عمره، واجب است دو ركعت نماز به نيّت نماز طواف بخواند.

(م 773)

كيفيّت نماز طواف

[149] احكام اين نماز، مانند نمازهاى يوميّه است ولى اذان و اقامه ندارد. و پس از حمد هر سوره اى كه بخواهد مى تواند بخواند.

امّا مستحب است در ركعت اوّل، پس از حمد، سوره

«قل هواللَّه احد»

و در ركعت دوّم، پس از حمد، سوره

«قل يا ايها الكافرون»

را بخواند.

(م 775 و 776)

زمان نماز طواف

[150] بنابر احتياط واجب، «(1)» بايد پس از طواف، نماز طواف را


1- - آيةاللَّه تبريزى: بايستى بعد از طواف، نماز را بخواند به طورى كه درعرف نگويند بين آنها فاصله افتاده است. آيةاللَّه سيستانى: به اين معنى كه بين آنها به نظر عرف فاصله اى نباشد ولى فاصله به مقدار ده دقيقه براى استراحت يا يافتن جاى مناسب و مانند آن اشكال ندارد ولى كارى ديگر مانند نماز قضا، به احتياط واجب نبايد انجام دهد.

ص:83

زود بجا آورد، به طورى كه مردم نگويند، بين آنها فاصله افتاده است.

(م 777)

مكان نماز طواف

[151] بنابر احتياط واجب، «(1)» نماز طواف واجب را بايد پشت مقام ابراهيم «(2)» بجا آورد، به طورى كه مقام ابراهيم بين او و خانه كعبه واقع شود و بهتر است هرچه مى تواند نزديك تر بايستد (نه به طورى كه مزاحم ديگران باشد) و اگر به واسطه زيادى جمعيت نتواند پشت مقام بخواند، در يكى از دو طرف آن، نزديك


1- - آيات عظام خامنه اى، تبريزى، سيستانى، فاضل: واجب است پشت مقام ابراهيم خوانده شود. آيةاللَّه مكارم: واجب است نماز طواف را در صورت امكان پشت مقام بخواند.
2- مقام ابراهيم؛ سنگى است كه حضرت ابراهيم عليه السلام هنگام بناى كعبه بر آن مى ايستاد و اثر پاى آن حضرت- به معجزه الهى- بر آن مانده است و اكنون در مسجدالحرام در فاصله 13 مترى كعبه در محفظه اى بلورين با يك ضريح كوچك نگهدارى مى شود.

ص:84

مقام بجا آورد. «(1)»

(م 778 و 780)

[152] نماز طواف مستحب را هر جاى مسجدالحرام بجا آورد كافى است و مناسب است كه در مواقع ازدحام جمعيت، نماز طواف را پشت مقام ابراهيم نخوانند و مزاحم طواف كنندگان نباشند.

(م 781)

تصحيح نماز

[153] بر تمام افراد بالغ و عاقل واجب است كه نمازها را به طورصحيح ياد بگيرند تا تكليف الهى را درست انجام دهند؛ بخصوص كسى كه قصد عمره يا حج دارد، بايد نماز خود را تصحيح كند تا اين نماز نيز مانند ساير نمازها به طورصحيح خوانده شود. چون گفته اند اگر نماز او درست نباشد، عمره و حج او باطل است، «(2)»


1- - آيةاللَّه خامنه اى: كافى است در هر نقطه اى كه بگويند پشت مقام است، گرچه از مقام دور باشد نماز را بخواند. آيةاللَّه بهجت: در صورتى كه نتواند پشت مقام بجا آورد و فاصله خيلى زياد باشد، در يكى از دو طرف آن بجا آورد. آيةاللَّه تبريزى: در صورتى كه نتواند نزديك مقام بخواند، بنا بر احتياط در دورتر با مراعات نزديك ترين مكان پشت مقام بخواند. آيةاللَّه سيستانى: اگر نتواند پشت مقام و نزديك آن بجا آورد، احتياط واجب است كه در سمت چپ يا راست مقام نزديك آن، و هم در دورتر ولى پشت مقام بجا آورد.
2- - آيةاللَّه تبريزى: در صورتى كه در ياد گرفتن نماز صحيح كوتاهى كرده يامعتقد به صحت قرائت باشد، و عمداً نماز غير صحيح بخواند اعمال او نيز باطل است. آيةاللَّه مكارم: البته دقّت هاى علماى تجويد شرط نيست، همين اندازه كه عربى صحيح صدق كند، كافى است.

ص:85

مقام ابراهيم عليه السلام و جايگاه نماز طواف

ص:86

و عمره بر عهده او مى ماند و ممكن است چيزهايى كه در احرام شده بود، حلال نشود.

(م 788)

[154] اگر شخصى نتوانست قرائت يا ذكرهاى واجب نماز را ياد بگيرد، بايد نماز را به هر ترتيبى كه مى تواند خودش بجا آورد و كافى است و اگر ممكن است كسى را بگمارد كه نماز را به او تلقين كند؛ يعنى كلمه به كلمه به طورصحيح بخواند تا او هم همراهش بگويد. و احتياط مستحب است كه همانجا به شخص عادلى اقتدا كند و نماز طواف را بخواند، «(1)» لكن به نماز جماعت اكتفا نكند، بلكه خودش نيز بخواند.

(م 789)


1- - آيةاللَّه خامنه اى: نماز طواف، به جماعت صحيح نيست، پس هر طورمى تواند بخواند و احتياطاً نايب هم بگيرد. آيةاللَّه بهجت: اگر مى تواند بايد به جماعت بخواند. آيةاللَّه سيستانى: اگر بتواند مقدار زيادى از سوره حمد را به طور صحيح بخواند، خواندن حمد به همين مقدار كافى است و اگر نتواند به احتياط واجب مقدارى از قرآن را كه مى تواند صحيح بخواند به آن اضافه كند و اگر اين را نيز نتواند، تسبيح بگويد. آيةاللَّه مكارم: نماز جماعت و گرفتن نايب لزومى ندارد. آيةاللَّه صافى: نماز طواف را به جماعت بخواند و واجب است خودش نيز به طور فرادى بخواند و اگر نايب هم براى نماز بگيرد، بهتر و مطابق احتياط است.

ص:87

ترك نماز طواف

[155] اگر خواندن نماز طواف را فراموش كند، و در بين سعى يادش بيايد، از همانجا سعى را رها كند و برگردد و دو ركعت نماز را بخواند وسپس سعى را از همانجا ادامه دهد و طواف كند. «(1)»

(م 783)

[156] اگر نماز طواف را فراموش كند و اعمال پس از آن را انجام دهد، بايد نماز طواف را بخواند، ولى لازم نيست اعمال بعدى را دوباره انجام دهد، گرچه احتياط مستحب است، دوباره بجاآورد.

(م 784)

شكيات نماز طواف

[157] اگر انسان در تعداد ركعت هاى نماز طواف شك كند، نمازش باطل است و بايد دوباره بخواند.

(م 776)

[158] اگر در انجام جزئى از اجزاى نماز طواف شك كند؛ يعنى نمى داند آن جزء را به جا آورده است يا نه، اگر جزء بعدى را شروع نكرده است؛ يعنى هنوز از محل آن جزء نگذشته است، بايد آن را بجا آورد، ولى اگر از محل آن گذشته است، به چنين شكى اعتنا نمى كند و نماز را ادامه مى دهد وصحيح است؛ مثلًا اگر در ركعت


1- - آيةاللَّه صافى: اگر از نصف سعى گذشته است، اتمام سعى كافى است و چنانچه قبل از نصف سعى يادش بيايد، همه آن را مجدداً انجام دهد. آيةاللَّه بهجت: سعى را اعاده كند.

ص:88

دوّم پس از سجده، قبل از شروع كردن تشهّد، شك كند يك سجده به جا آورده يا دو سجده، بايد يك سجده ديگر بجا آورد، ولى اگر تشهد را شروع كرده باشد، لازم نيست سجده ديگرى انجام دهد و نمازصحيح است.

(توضيح المسائل، م 1168)

[159] اگر درصحّتِ جزئى از نماز طواف شك كند؛ يعنى نمى داند جزئى كه بجا آورد،صحيح انجام شده يا نه، بنا مى گذارد برصحيح بودن آن و نماز را ادامه مى دهد وصحيح است؛ مثلًا درصحّت كلمه يا آيه اى كه خوانده است شك مى كند، به شك خود اعتنا نكند.

(همان)

وظيفه حائض نسبت به نماز طواف

[160] اگر زن، بعد از طواف عمره و قبل از نماز آن يا در بين نماز حائض شود، بايد فوراً از مسجد خارج شود و در اين فرض، مسأله دوصورت دارد:

* اگر مى تواندصبر كند تا از حيض پاك شود، بايدصبر كند و پس از پاك شدن، نماز طواف و بقيه اعمال عمره را بجا آورد و عمره اوصحيح است.

* اگر نمى تواندصبر كند بايد براى نماز نايب بگيرد و سعى و تقصير را خودش بجا آورد، با مراعات ترتيب بين اعمال.

(س 811)

[161] اگر زن، در احرام عمره، پس از نمازطواف حائض شود، مشكلى براى سعى و تقصير پيش نمى آيد، هرچند بين سعى

ص:89

حائض شود، چون در سعى وتقصير، طهارت شرط نيست و محل سعى جزو مسجد نمى باشد، بنابراين بايد سعى و تقصير را انجام دهد و وظيفه او نسبت به طواف نساء همان است كه در مسأله قبل گفته شد.

(س، 831 و 862)

وظيفه مستحاضه

[162] وظيفه مستحاضه، همانگونه است كه براى طواف درصفحه 53 گذشت.

مستحبّات نماز طواف

[163] در نماز طواف مستحب است بعد از حمد در ركعت اول سوره توحيد قُلْ هُوَ اللَّه احَدْ و در ركعت دوم سوره جَحْد قُلْ يا أيّها الْكافِرُونَ را بخواند، «(1)» و پس از نماز، حمد و ثناى الهى را به جا آورد وصلوات بر محمد و آل محمد بفرستد و از خداوند عالم، طلب قبول نمايد و بگويد:

«أَللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنّي، وَلا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي. أَ لْحَمْدُ للَّهِ بِمَحامِدِهِ كُلِّها عَلى نَعْمائِهِ كُلِّها، حَتى يَنْتَهِيَ الْحَمْدُ إِلى ما


1- - چون نماز طواف بايد به طور صحيح خوانده شود، بنابراين توصيه مى شود افرادى كه قرائت صحيح اين سوره را نمى دانند در ركعت دوّم نيز، همان سوره توحيد قل هواللَّه احد را بخوانند.

ص:90

يُحِبُّ وَيَرْضى، أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَقَبَّلْ مِنِّي وَطَهِّرْ قَلْبِي وَزَكِّ عَمَلِي».

مستحبّات قبل از سعى

[164] مستحب است پس از نماز طواف و پيش از سعى، قدرى از آب زمزم بياشامد و بر سر و پشت و شكم خود بريزد و بگويد:

«أَللَّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نافِعاً، وَرِزْقاً واسِعاً، وَشِفاءً مِنْ كُلِّ داءٍ وَسُقْمٍ».

سپس با آرامى دل و بدن، بالاىصفا رفته و به خانه كعبه نگاه كند و به ركن حجرالأسود رو نمايد و حمد و ثناى الهى را بجاآورد و نعمتهاى الهى را بخاطر بياورد، و اين ذكرها را بگويد:

«أَللَّهُ اكْبَرُ»

هفت مرتبه.

«الحَمْدُللَّهِ»

هفت مرتبه.

«لا إِلهَ الَّا اللَّهُ»

هفت مرتبه.

«لا إِلهَ الَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، يُحْيِي وَيُمِيْتُ وَهُوَ حَيٌّ لا يَمُوتُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَهُوَ عَلى كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ»

سه مرتبه.

پس صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد.

سپس بگويد:

«الحَمْدُ للَّهِ»

صد مرتبه.

«سُبحانَ اللَّهِ»

صد مرتبه.

ص:91

سعى بين صفا و مروه

[165] پس از انجام نماز طواف، بايد هفت مرتبه فاصله بين «صفا» تا «مروه» را كه امروزه بهصورت سالنى ساخته شده و كنار مسجدالحرام قرار دارد، بپيمايد و اين عمل، «سعى» ناميده مى شود.

(م 825)

[166] سعى بايد ازصفا آغاز و به مروه ختم شود.

(م 828)

[167] پيمودن فاصله صفا تا مروه يك مرتبه و برگشتن از مروه بهصفا مرتبه دوّم به حساب مى آيد؛ بنابراين شَوْطِ «(1)» هفتم سعى بر مروه ختم مى شود.

(م 827)

[168] نشستن و استراحت كردن و رفع خستگى بر بالاىصفا و مروه و در بين آنها «(2)» جايز است و اگر در بين سعى باشد، بايد از همانجا كه سعى را قطع كرده، ادامه دهد.

(م 838)


1- شوط: در لغت به معناى نهايت دويدن تا هدف و در اين جا به معناى يك بار دور زدن اطراف كعبه و يك بار پيمودن فاصله صفا تا مروه، يا مروه تا صفا مى باشد.
2- - آيةاللَّه بهجت: احتياط آن است كه بدون عذر بين صفا و مروه ننشيند. آيات عظام تبريزى، سيستانى، فاضل، مكارم: بنا بر احتياط واجب بايد به مقدارى نباشد كه موالات به هم بخورد.

ص:92

[169] سعى بينصفا و مروه لازم نيست با وضو و طهارت انجام شود، گرچه احتياط مستحب است، بنابراين زن حائض نيز بايد سعى را خودش بجا آورد.

(م 831)

[170] سعى در طبقه دوّم و در پشت بام چون بالاتر از دو كوه مى باشد، اشكال دارد. «(1)»

(م 876)

[171] در سعى، وقتى كه به طرف مروه مى رود واجب است رو به مروه و وقتى كه به طرفصفا مى رود، رو به صفا باشد، پس اگر عقب عقب برود، يا به پهلو به طرف صفا يا مروه برود، باطل است، ولى نگاه كردن به چپ و راست و گاهى به پشت سر مثلًا براى آنكه ببيند همراهان او مى آيند يا نه اشكال ندارد. «(2)»

(م 837)

[172] تأخير انداختن سعى و فاصله زياد بين نماز طواف و سعى؛ مثلًا براى برطرف شدن خستگى يا تمام شدن طواف دوستان، اشكال ندارد ولى تأخير انداختن سعى به روز بعد، بدون عذر جايز نيست. «(3)»

(م 839 و 840)


1- - آيةاللَّه بهجت: اگر احراز شود كه سعى بين صفا و مروه واقع مى شود، كفايت مى كند.
2- - آيةاللَّه صافى: در صورتى كه توقف كند و نگاه كند يا صورت و سينه و شانه ها در حال رفتن به مروه به طرف مروه و در حال رفتن به صفا به طرف صفا باشد، اشكال ندارد.
3- - آيةاللَّه مكارم: ولى اگر تأخير انداخت، سعى او باطل نخواهد شد، هرچند گناه كرده است. آيةاللَّه تبريزى: اگر تأخير انداخت گناه نكرده است ولى بايد طواف و نماز را اعاده كند.

ص:93

[173] اگر شخصى متوجه شود كه سعى را از مروه شروع كرده، بايد سعى را دوباره انجام دهد و اگر تقصير نكرده، تقصير كند. «(1)»

(م 858)

[174] محل سعى مسجد نيست، بنابراين كسى كه نبايد به مسجدالحرام برود، مانند زن حائض، مى تواند به محل سعى برود و سعى را نيز بايد خودش بجا آورد. با مراعات ترتيب بين طواف و نماز طواف و سعى.

(م 862)

[175] در قسمتى «(2)» از سعى كه مردان هَرْوَلَهْ مى كنند؛ يعنى كمى تندتر مى روند، اين عمل تنها بر مردان مستحب است و براى بانوان مستحب نمى باشد.

(مناسك،ص 339)


1- - آيات عظام صافى، سيستانى، تبريزى: اگر تقصير هم كرده باشد بايد دوباره تقصير كند. آيةاللَّه فاضل: اگر با اعتقاد صحت تقصير كرده، تقصير اعاده ندارد، مگر از باب احتياط و در غير اين صورت بايد تقصير را اعاده كند. آيةاللَّه مكارم: اگر آن دور را كه از مروه شروع كرده ناديده بگيرد و بقيه را تكميل كند، صحيح است.
2- آن قسمت، امروزه با خط و چراغ سبزرنگ معين شده است كه در سابق حدّ فاصل بين بازار عطاران و مناره ميانه بوده است.

ص:94

كم و زياد كردن سعى

زياد كردن سعى

[176] اگر عمداً بيش از هفت شوط سعى كند، باطل است.

(م 843)

[177] اگر سهواً بيش از هفت شوط بجا آورد، سعى صحيح است و اگر در بين سعى متوجه شود، بهتر است از همانجا رها كند گرچه مى تواند هفت دور دوّم را نيز تكميل كند. «(1)»

(م 844)

كم كردن سعى

[178] اگر سهواً سعى را كمتر از هفت شوط بجا آورد، هر وقت يادش بيايد واجب است آن را تمام كند «(2)» و اگر از مكه رفته است درصورتى كه مشقّت نداشته باشد، بايد برگردد و اگر نمى تواند برگردد، بايد براى اتمام سعى، نايب بگيرد.

(م 845)

[179] اگر مقدار فراموش شده بيش از سه شوط است؛ يعنى


1- - آيةاللَّه سيستانى، آيةاللَّه بهجت: اگر زيادى، يك شوط آيةاللَّه سيستانى: يا بيشتر باشد مستحب است آن را به هفت برساند.
2- - آيةاللَّه فاضل: چنانچه قبل از تمام كردن شوط چهارم باشد، بنابر احتياطواجب، سعى را از سر بگيرد، ولى اگر شوط چهارم را تمام كرده است واجب است آن را تمام كند.

ص:95

كمتر از چهار شوط سعى بجا آورده، احتياط مستحب «(1)» است، همان سعى را تمام كند و هفت شوط ديگر بجا آورد، مگر آن كه مقدار سعى انجام شده كمتر از يك شوط باشد كه در اينصورت احتياط واجب است كه سعى را به طور كامل دوباره انجام دهد. «(2)»

(م 846)


1- - آيةاللَّه فاضل: بنا بر احتياط واجب، سعى را از سر بگيرد. آيةاللَّه بهجت: اگر كمبود سعى از روى فراموشى و بعد از شوط چهارم بوده، واجب است باقى را هر وقت يادش آمد، هرچند بعد از تمام شدن اعمال، تدارك كند و در صورتى كه خودش نتواند تدارك كند يا سخت باشد واجب است نايب بگيرد و اگر كمبودش پيش از شوط چهارم و از روى فراموشى بوده، احتياط اين است كه خودش يك سعى كامل بجا آورد و در صورت دشوارى آن، نايب بگيرد. آيةاللَّه تبريزى: اگر سعى انجام شده كمتر از چهار شوط نباشد، واجب است بقيه را هر وقت يادش آمد بجا آورد، و اگر خودش نتواند بجا آورد يا مشقّت داشته باشد، واجب است نايب بگيرد و در اين صورت احتياط اين است كه نايب يك سعى كامل بجا آورد به نيّت اين كه هرچه بر عهده منوب عنه مى باشد- انجام بقيه سعى يا از سر گرفتن آن- و اگر كمبود سعى بيش از سه شوط باشد، احتياط آن است كه خودش يك سعى كامل به قصد اين كه اگر وظيفه ام اتمام همان سعى است، اتمام باشد و اگر از سر گرفتن سعى باشد، يك سعى كامل باشد بجا آورد.
2- - آيةاللَّه فاضل: در دو صورت، احتياط واجب آن است كه سعى را از سر بگيرد.

ص:96

شكّيات سعى

شكّ در تعداد شوطها

[180] اگر در بين سعى، در تعداد دورها شك كند، مسأله دوصورت دارد:

الف: شكّ بين هفت و بيشتر:

1- قبل از پايان دور- سعى باطل است.

2- بعد از پايان دور- اعتنا نكند و سعىصحيح است.

ب: شك بين هفت و كمتر و عددهاى كمتر از هفت؛ مثلًا شك دارد سه شوط بجا آورده يا پنج شوط- سعى باطل است.

[181] و اگر پس از سعى، در تعداد دورها شك كند، اين مسأله نيز دوصورت دارد: «(1)»


1- - آيةاللَّه صافى: اگر بعد از منصرف شدن از سعى، در تعداد دورها شك كند، به شك اعتنا نكند و سعيش صحيح است، ليكن اگر احتمال مى دهد كه كمتر از هفت مرتبه سعى كرده، احتياط آن است كه دوباره سعى كند. آيةاللَّه سيستانى: اگر احتمال زياد بودن آنها را بدهد، بنا بر صحت بگذارد واگر احتمال كم بودن آنها را مى دهد در صورتى كه شك او قبل از بهم خوردن موالات باشد، سعى باطل است و بنابر احتياط اگر بعد باشد نيز باطل است

ص:97

الف: قبل از تقصير:

1- شك بين هفت و بيشتر از هفت- اعتبار ندارد و سعىصحيح است.

2- در شك بين هفت و كمتر از آن- كمبود احتمالى را بجاآورد و سعى صحيح است.

ب: پس از تقصير- به اين شك اعتنا نكند و سعيش صحيح است. «(1)»

(م 850 و 852)

شك درصحّت سعى

[182] اگر بعد از فارغ شدن از سعى يا هر دورى از آن شك كند كه دُرست بجا آورده يا نه، به اين شك اعتنا نكند و سعيش صحيح است و همينطور اگر در بين رفت و آمد شك كند كه جزء پيش از آنصحيح بوده يا نه، اعتنا نكند.

(م 851)

مستحبات سعى

[183] مستحب است سعى را پياده بجا آورد.

وآنگاه كه ازصفا مى آيد، وقتى به محل هروله «(2)»


1- - آيةاللَّه تبريزى: شك در تعداد شوطهاى سعى، سعى را باطل مى كند.
2- به مسأله 175 مراجعه شود.

ص:98

رسيد بگويد:

«بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ، وَاللَّهُ أكْبَرُ، وَصَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ، أَللَّهُمَّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَتَجاوَزْ عَمَّا تَعْلَمْ، إِنَّكَ أَنْتَ الْأَعَزُّ الْأجَلُّ الْأَكْرَمُ، وَاهْدِنِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ، اللَّهُمَّ إِنَّ عَمَلِي ضَعِيفٌ، فَضاعِفْهُ لِي وَتَقَبَّلْهُ مِنِّي، أَللَّهُمَّ لَكَ سَعْيِي، وَبِكَ حَوْلِي وَقُوَّتِي، تَقَبَّلْ مِنِّي عَمَلِي يامَنْ يَقْبَلُ عَمَلَ الْمُتَّقِينَ».

و همين كه از محل هَروَله گذشت بگويد:

«يا ذَا الْمَنِّ وَالْفَضْلِ وَالْكَرَمِ وَالنَّعْماءِ وَالْجُودِ، اغْفِرْ لي ذُنُوبِي، انَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ الَّا أَنْتَ».

و هنگامى كه به مروه رسيد، آنچه را كه درصفا گفته شد بجا آورد و بخواند دعاهاى آنجا را به ترتيبى كه بيان شد. «(1)» و پس از آن بگويد:

«أَللَّهُمَّ يا مَنْ أَمَرَ بِالْعَفْوِ، يا مَنْ يُحِبُّ الْعَفْوَ، يا مَنْ يُعْطِي عَلَى الْعَفْوِ، يا مَنْ يَعْفُو عَلَى الْعَفْوِ، يا رَبَّ الْعَفْوِ، الْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ».

و مستحب است در گريه كردن كوشش كند و خود را به گريه


1- آنچه بر صفا مستحب است، در ص 90 گذشت.

ص:99

وادارد و در حال سعى دعا بسيار كند و بخواند اين دعا را:

«أَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَ لُكَ حُسْنَ الظَّنِّ بِكَ عَلى كُلِّ حالٍ، وَصِدْقَ النِّيَّةِ فِي التَّوَكُّلِ عَلَيْكَ».

ص:100

تَقْصير

اشاره

[184] پس از سعى بايد تقصير كند؛ يعنى قدرى از ناخن يا موى سر خود را بچيند و احتياط مستحب «(1)» است به چيدن ناخن اكتفا نكند بلكه قدرى از مو را نيز بچيند كه با اين عمل، اعمال عمره تمتّع به پايان مى رسد.

(م 888)

[185] پس از تقصير، هرچه به واسطه احرام بر انسان حرام شده بود، حلال مى شود. بجز حرام بودن زن و مرد بر يكديگر كه آن هم پس از طواف نساء و نمازش، حلال مى شود.

(م 893)

[186] تقصير نيز مانند ساير اعمال عمره، از عبادات است و بايد به قصد اطاعت دستور خداوند و بدون هرگونه ريا و خودنمايى انجام شود.

(م 889)


1- - آيةاللَّه مكارم: احتياط واجب است. آيةاللَّه سيستانى: احتياط واجب است و اگر خواست ناخن بگيرد پس از كوتاه كردن مو باشد.

ص:101

زمان تقصير

[187] زمان تقصير، بعد از سعى وقبل ازطواف نساء است، گرچه لازم نيست فوراً تقصير كند، ولى تا وقتى كه تقصير نكرده است، هيچ يك از محرّمات احرام بر او حلال نمى شود.

(م 890 و 891)

مكان تقصير

[188] تقصير مكان معينى ندارد، گرچه اكنون متعارف است كه بعد از سعى در مكان مروه تقصير مى كنند.

(س 898 و 904)

(بانوان اگر در جايى كه مردان نامحرم حضور دارند تقصير مى كنند، مواظب باشند، نامحرم موى آنها را نبيند)

دو مسأله:

[189] در تقصير، كندن مو كافى نيست. بلكه بايد مو را بچيند و كوتاه كند به هر وسيله اى كه باشد، با قيچى، ناخن گير يا وسيله اى ديگر.

(م 894)

[190] كسى كه خودش تقصير نكرده، نمى تواند موى شخص ديگرى را بچيند ولى چيدن ناخن اشكال ندارد.

(م 1146)

ص:102

طواف نساء و نماز آن

[191] كيفيّت طواف نساء و نماز آن، مانند طواف عمره و نماز آن است ولى بايد به نيّت طواف نساء و نماز طواف نساء انجام شود.

(م 1174)

[192] طواف نساء و نماز آن اختصاص به مردان ندارد، بلكه بر تمام كسانى كه عمره مفرده بجا مى آورند، واجب است، حتى كودكانى كه عمره مفرده بجا مى آورند لازم است طواف نساء و نماز آن را بجاآورند.

(م 1181)

[193] اگر زن طواف نساء را بجا نياورد شوهرش بر او حرام است و اگر ازدواج نكرده باشد، ازدواج حرام است.

(م 1181 و 1182)

[194] پس از سعى، لازم نيست فوراً طواف نساء را بجا آورد و تأخير انداختن آن تا چند روز بعد هم اشكال ندارد ولى تا زمانى كه طواف نساء و نماز آن را بجا نياورد، همچنان شوهرش بر او حرام است.

(س 1206)

[195] طواف نساء بايد بعد از سعى و تقصير انجام شود و بدون عذر جايز نيست مقدّم بدارد و اگر مقدّم داشت بايد اعاده كند تا ترتيب بين اعمال حاصل شود.

(م 1183)

[196] مقدّم داشتن طواف نساء و نماز آن بر سعى در حال

ص:103

ضرورت اشكال ندارد؛ مثلًا خانمى كه خوف آن دارد حائض شود و نتواند تا وقت پاك شدنصبر كند، مى تواند پس از طواف و نماز آن، طواف نساء و نماز آن را بجا آورد و سپس سعى كند. «(1)» ولى چنانچه حائض شد، بازهم احتياط مستحب «(2)» است كه پس از سعى، نايب بگيرد كه برايش طواف نساء و نمازش را بجا آورد.

(م 1184)

[197] اگر سهواً يا به جهت ندانستن مسأله، طواف نساء را قبل از سعى بجا آورد، طواف و سعيشصحيح است «(3)» ولى احتياط مستحب است طواف را دوباره انجام دهد.

(م 1185)

[198] بعد از بجا آوردن طواف نساء و نماز آن، شوهر حلال مى شود و ازدواج براى دختر جايز مى گردد. بنابراين هر آنچه به واسطه احرام حرام شده بود حلال مى گردد، مگرصيد در حرم «(4)» و كندن درخت و گياه حرم، كه اين دو براى همه كس حرام است، چه مُحرم و چه غير مُحرم. «(5)»

(م 1179)


1- - آيةاللَّه سيستانى: جايز نيست قبل از سعى طواف نساء را انجام دهد و اگرنتوانست در مكه بماند تا پاك شود، مى تواند از مكه خارج شود و بنا بر احتياط واجب براى طواف نساء نايب بگيرد.
2- - آيةاللَّه مكارم: احتياط واجب است.
3- - آيةاللَّه تبريزى: بنا بر احتياط واجب بايد آنها را پس از سعى، اعاده كند.
4- - آيةاللَّه سيستانى، آيةاللَّه تبريزى: بنا بر احتياط واجب، صيد همچنان حرام است تا روز سيزدهم ذى حجه، هرچند در خارج حرم.
5- به مسأله 185 نيز مراجعه شود.

ص:104

ص:105

بخش دوّم محرّمات احرام

اشاره

1- محرّمات كفّاره دار

2- محرّمات بدون كفّاره

3- احكام محرّمات احرام

ص:106

محرّمات احرام

اشاره

ص:107

در بخش اوّل كتاب، فهرست محرّمات احرام را آورديم و در اين بخش به بيان احكام آن دسته از محرماتى كه بيشتر مورد ابتلاى زائران است مى پردازيم. برخى از اين محرّمات در حالت عادى (غير احرام) جايز و برخى حرام است. بديهى است كه انجام دسته دوم در حال احرام گناهش بيشتر از حالت عادى است.

محرمات كفاره دار

[199] برخى از اين محرمات علاوه بر اين كه گناه است، كفاره هم دارد، ولى برخى ديگر كفاره ندارد و محرمات كفاره دار و كفاره آنها بدين شرح است:

ص:108

محرّمات كفاره دار

رديف كار حرام كفّاره

1 استعمال بوى خوش (عطريات) يك گوسفند (به احتياط واجب) «(1)» 2 گرفتن تمام ناخنهاى دست ها يك گوسفند

3 گرفتن تمام ناخنهاى پاها يك گوسفند

4 گرفتن كمتر از ده ناخن براى هر كدام يك مدّ طعام

5 كندن درخت بزرگ حرم يك گاو (به احتياط واجب) «(2)» 6 كندن درخت كوچك حرم يك گوسفند (به احتياط واجب)

7 كندن قسمتى از يك درخت حرم قيمت آن

8 قسم راست خوردن سه مرتبه وبيشتر يك گوسفند «(3)»


1- آيةاللَّه سيستانى: اگر چيز خوشبويى بخورد يا چيزى را بپوشد كه اثر بوى خوش از سابق در آن مانده باشد بنابراحتياط واجب بايد يك گوسفند كفاره بدهد ولى در غير اين دو مورد احتياط مستحب است.
2- آيةاللَّه تبريزى: كفاره كندن درخت از بيخ، قيمت همان درخت و كفاره قطع مقدارى از آن قيمت همان مقدار است. آيةاللَّه سيستانى: بنابر احتياط كفاره كندن هر درختى، قيمت همان درخت است. آيةاللَّه زنجانى: كندن درخت حرم، يك گاو كفاره دارد و فرقى بين درخت بزرگ و كوچك نيست.
3- آيةاللَّه بهجت: اگر سه مرتبه پى درپى باشد ولى اگر پى درپى نباشد محلّ تأمّل است.

ص:109

رديف كار حرام كفّاره

9 قسم دروغ، يك مرتبه يك گوسفند «(1)» 10 قسم دروغ، دو مرتبه يك گاو «(2)» 11 قسم دروغ، سه مرتبه يك شتر «(3)» 12 كندن دندان يك گوسفند (به احتياط واجب) «(4)» 13 زدودن موى زير هر دو بغل يك گوسفند

14 زدودن موى زير يك بغل يك گوسفند (بنابراحتياط واجب) «(5)»


1- آيةاللَّه زنجانى: قسم دروغ چنانچه با توجه به دروغ بودن، عمداً صورت گيرد، به احتياط واجب يك شتر كفاره دارد.
2- آيةاللَّه سيستانى: كفاره قسم دروغ در مرتبه دوم، دو گوسفند و در مرتبه سوم، يك گاو است. آيةاللَّه تبريزى: در مرتبه اوّل يك گوسفند، و در مرتبه دوّم بنابر احتياط يك گوسفند ديگر و در مرتبه سوّم يك گاو كفّاره بدهد. آيةاللَّه فاضل: در مرتبه اول يك گوسفند كفاره بدهد و احتياط واجب آن است كه در مرتبه دوّم يك گاو و در مرتبه سوّم يك شتر كفاره بدهد.
3- آيةاللَّه بهجت: در مرتبه سوّم مخيّر است بين كفّاره دادن يك گاو و يا يك شتر. يادآورى: اگر كفّاره هر بار قسم خوردن را پرداخته باشد- تفصيلى دارد كه در مناسك مراجع آمده است.
4- آية اللَّه بهجت، تبريزى، سيستانى، خامنه اى: اگر كندن يا كشيدن دندان سبب بيرون آمدن خون نباشد حرام نيست.
5- آيةاللَّه زنجانى: بنابر احتياط مستحب. آيةاللَّه مكارم: اين حكم واجب است. آيةاللَّه فاضل: سه فقير را اطعام كند.

ص:110

رديف كار حرام كفّاره

15 زدودن موى سر يك گوسفند (بنابر احتياط واجب) «(1)» 16 جماع (آميزش) و استمناء يك شتر (با تفصيلى كه در كتب فقهى آمده است) «(2)» [200] اگراز روى فراموشى، برخى از محرمات احرام را انجام دهد، كفّاره بر او واجب نيست مگرصيد كه در هرصورت كفّاره دارد. وصيد هر حيوانى كفّاره خاصّى دارد كه احكام و مسائل آن مفصّل است و چندان مورد نياز زائران نيست بدين جهت از آوردن آنها خوددارى شد.

[201] كفّارات محرمات احرام، بايد به فقراء و مساكين داده شود. و كفّاره دهنده نبايد از گوشت حيوانى كه به عنوان كفّاره ذبح كرده بخورد.

[202] شرايطى كه براى قربانى حج لازم است «(3)» در حيوانى كه به عنوان كفاره ذبح مى شود شرط نيست، بنابراين، حيوان لاغر يا ناقص هم كفايت مى كند.


1- آيةاللَّه زنجانى: بنابر احتياط مستحب.
2- . كفاره جماع آميزش و استفاده شهوانى از جنس مخالف و استمناء و عقد كردن زن، در بسيارى موارد، يك شتر است كه تفصيل آن در كتب مفصّل فقهى و مناسك مراجع آمده است.
3- - شرايط قربانى حج در مسأله 1023 مناسك امام خمينى قدس سره آمده است.

ص:111

[203] كفاره دهنده نمى تواند از گوشت حيوانى كه به عنوان كفاره ذبح مى كند بخورد «(1)» ولى از قربانى حج و قربانىِ مستحبى اشكال ندارد.

محرّمات بدون كفّاره

[204] كارهايى كه در حال احرام حرام است ولى كفاره ندارد، بدين شرح است:

1- سرمه كشيدن اگر بوى خوش ندارد. «(2)» 2- نگاه كردن در آينه. «(3)» 3- پوشيدن آنچه روى پا را مى گيرد. «(4)»


1- - آيةاللَّه تبريزى: عيبى ندارد كه مقدارى را خودش بخورد و قيمت آن را به فقرا بدهد. آيةاللَّه سيستانى، آيةاللَّه فاضل: احتياط آن است كه خودش نخورد.
2- آيةاللَّه تبريزى: اگر سرمه سياه را به قصد زينت بكشد، بنابراحتياط واجب كفاره اش يك گوسفند است.
3- آيات عظام خامنه اى، تبريزى، سيستانى، مكارم، بهجت: نگاه به آينه بدون قصد زينت حرام نيست.
4- آيةاللَّه فاضل، آيةاللَّه تبريزى: بنابر احتياط واجب يك گوسفند كفاره آن است. آيةاللَّه سيستانى: در پوشيدن چكمه ومانندآن كفّاره اى واجب نيست ولى اگر عمداً جوراب و مانند آن بپوشد بنابر احتياط يك گوسفند كفاره بدهد.

ص:112

4- فسوق.

5- جدال، قسم راست كمتر از سه مرتبه.

6- انگشتر به دست كردن براى زينت.

7- حنا بستن.

8- پوشيدن زيور.

9- روغن ماليدن به بدن (مانند كِرِم)، اگر بوى خوش نداشته باشد. «(1)» 10- پوشاندنصورت براى بانوان. «(2)» 11- بيرون آوردن خون از بدن. «(3)» 12- كشتن حشرات تَن مانند كك. «(4)» 13- قطع گياه حرم.


1- آية اللَّه تبريزى: بنابر احتياط واجب در صورت علم و عمد يك گوسفند و در صورت جهل اطعام يك فقير كفاره دارد. آية اللَّه مكارم: بنابر احتياط كفاره آن يك گوسفند است.
2- آيةاللَّه صافى: بايد يك گوسفند كفاره بدهد. آيةاللَّه تبريزى: بنابر احتياط واجب بايد يك گوسفند كفاره بدهد. آيةاللَّه بهجت: نقل شده كه يك گوسفند كفاره دارد.
3- آيةاللَّه تبريزى: بنابر احتياط كفاره آن يك گوسفند است.
4- آيةاللَّه بهجت، آيةاللَّه تبريزى: بنابراحتياط واجب بايد يك مشت طعام به فقير كفاره بدهد.

ص:113

احكام مُحرّمات احرام

استعمال عطريّات

[205] استفاده از انواع عطرها؛ مانند مشك، عنبر «(1)» در حال احرام جايز نيست.

(پنجم از محرمات احرام)

[206] عطرزدن به بدن يا لباس و پوشيدن لباسى كه بوى عطر مى دهد، هرچند قبلًا به آن عطر زده باشند، جايز نيست.

(م 335)

[207] بوييدن گلها و سبزى هاى خوشبو، نيز حرام است. «(2)»

(م 338)


1- - آيةاللَّه تبريزى، آيةاللَّه بهجت: پرهيز از غير زعفران، عود، عنبر، مشك وورس احتياط مستحب است. آيةاللَّه بهجت، عود را ذكر نكرده اند. آيةاللَّه سيستانى: استعمال هر ماده اى كه براى خوشبو كردن بدن يا لباس يا خوراك يا غير آن مورد استفاده قرار مى گيرد چه استعمال به بوييدن باشد يا خوردن يا ماليدن به بدن و لباس يا رنگ كردن يا بخور دادن و احتياط واجب آن است كه از شامپو و صابون و سيگارى كه بوى خوش دارد نيز اجتناب كنند.
2- - آيةاللَّه سيستانى: اين حكم مخصوص گياهانى است كه براى بوييدن مورد استفاده واقع مى شود، چه از آن عطر گرفته شود چه نشود. آيةاللَّه صافى، آيةاللَّه مكارم: بنا بر احتياط واجب از تمام گلها بايد پرهيز كرد. به حاشيه مسأله قبل نيز مراجعه شود. آيةاللَّه خويى، آيةاللَّه بهجت: بنا بر احتياط واجب از هر بوى خوش پرهيز كنند. آيةاللَّه خامنه اى: بنا بر احتياط واجب از بوييدن هر چيز معطرى كه به آن عطر گفته نمى شود، نيز پرهيز كنند.

ص:114

[208] خوردن غذايى كه در آن چيزى است كه بوى خوش مى دهد، مثل زعفران جايز نيست.

(م 336)

[209] بنا بر احتياط مستحب مُحرم بايد از دارچين، زنجبيل، هل و مانند اينها نيز پرهيز كند. «(1)»

(م 339)

[210] خوردن وبوييدن ميوه هاى خوشبو؛ مانندسيب وبه اشكال ندارد، هرچند احتياط مستحب «(2)» است كه آنها را نبويند.

(م 340)

[211] اگر مُحرم ناچار شود، لباسى را كه بوى خوش مى دهد بپوشد، يا غذاى خوشبو را بخورد، بايد «(3)» بينى خود را بگيرد كه بوى خوش به آن نرسد.

(م 337)

[212] گرفتن بينى از بوى بد حرام است «(4)» ولى تند رفتن و فرار كردن از آن اشكال ندارد.

(م 341)

[213] خريد و فروش عطريات در حال احرام اشكال ندارد ولى


1- - آيةاللَّه سيستانى: اينها نيز حرام است. به حاشيه مسأله قبل نيز مراجعه شود.
2- - آيةاللَّه خامنه اى، آيةاللَّه سيستانى: احتياط واجب.
3- - آيةاللَّه تبريزى، آيةاللَّه خامنه اى: بنابر احتياط لازم.
4- - آيةاللَّه تبريزى: بنا بر احتياط واجب حرام است.

ص:115

نبايد آنها را براى امتحان ببويد يا استفاده كند.

(م 342)

[214] استفاده ازصابون و شامپوهاى خوشبو در حال احرام جايز نيست «(1)».

(م 496)

نگاه در آينه

[215] يكى از محرمات احرام، نگاه كردن در آينه است به قصد آرايش و زينت كردن. و احتياط واجب آن است كه بدون قصد «(2)» زينت هم به آينه نگاه نكند. (هشتم از محرمات احرام و م 368)

[216] نگاه كردن به اجسامِ صافِ صيقل داده شده و آب زلال كه تصوير در آن پيداست اشكال ندارد. «(3)»

(م 364)

[217] عينك زدن در حال احرام اگر زينت نباشد «(4)» اشكال ندارد.

(م 365)

[218] اگر محرم در اتاقى كه ساكن است آينه باشد و بداند كه گاهى چشم او سهواً به آينه مى افتد اشكال ندارد ولى احتياط


1- - آيات عظام خامنه اى، بهجت، سيستانى: بنابر احتياط واجب حرام است.
2- - آيات عظام سيستانى، خامنه اى، مكارم، تبريزى، بهجت: بدون قصد زينت وآرايش اشكال ندارد.
3- - آيةاللَّه خامنه اى، آيةاللَّه مكارم: اگر به قصد تزيين نباشد. آيةاللَّه سيستانى: اجسام صيقلى ديگرى كه خاصيت آينه را داشته باشد حكم آينه را دارد.
4- - آيةاللَّه فاضل، آيةاللَّه بهجت: اگر به قصد زينت نباشد اشكال ندارد.

ص:116

مستحب است كه آن را بردارد يا چيزى روى آن بيندازد.

(م 367)

[219] در نگاه به آينه فرقى نيست كه تصوير خود را ببيند يا نبيند. «(1)»

(س 497)

[220] در حال احرام تصويربردارى با دوربين عكاسى يا فيلم بردارى، چون معلوم نيست، نگاه به آينه باشد، اشكال ندارد.

(س 498)

انگشتر به دست كردن و پوشيدن زيور براى زينت

[221] اگر براى استحباب انگشتر به دست كند اشكال ندارد. «(2)»

(سيزدهم از محرمات احرام)

[222] اگر انگشتر را، نه براى استحباب و نه براى زينت به دست كند؛ مثلًا خاصيت طبّى داشته باشد، اشكال ندارد.

(م 387)

[223] اگر چيزى بپوشد، كه زيور به حساب آيد، هرچند قصد زينت و خودآرايى نداشته باشد، حرام است. «(3)»

(م 391)


1- - به حواشى مسائل قبل مراجعه فرماييد.
2- - آيةاللَّه مكارم: انگشتر زينتى به هر قصد باشد حرام است. آيةاللَّه خامنه اى: بنا بر احتياط واجب از هر كارى كه زينت حساب شود، پرهيز كند، هرچند قصد زينت نكند.
3- - آيةاللَّه سيستانى: انگشتر به دست كردن براى زينت، بنابر احتياط واجب جايز نيست ولى براى استحباب و يا نگهدارى آن اشكال ندارد.

ص:117

[224] انگشتر و زيورهايى كه قبلًا مى پوشيده، لازم نيست، «(1)» براى احرام از تن بيرون آورد.

(م 392)

[225] زيورهايى كه قبلًا مى پوشيده، هرچند براى احرام لازم نيست از تن بيرون آورد ولى نبايد به مرد نشان دهد، حتّى به شوهر خودش. «(2)»

(م 393)

حنا بستن

[226] درحال احرام حنابستن، چه به قصد زينت و خودآرايى باشد وچه بدين قصد نباشد ولى زينت به حساب آيد، حرام است. «(3)»

(م 388)

[227] اگر قبل از احرام حنا ببندد، چه به قصد زينت و آرايش باشد، چه بدون چنين قصدى و چه اثرش تا وقت احرام باقى بماند


1- - آيةاللَّه فاضل: اگر قصد زينت و خودآرايى با آنها را نداشته باشد، لازم نيست بيرون آورد. آيةاللَّه مكارم: ولى آن را بپوشاند.
2- - آيةاللَّه سيستانى: نسبت به شوهر و مردانى كه با او محرم هستند، بنا بر احتياط مستحب نشان ندهد.
3- - آيةاللَّه خامنه اى، آيةاللَّه سيستانى: حنا بستن و هر كارى كه زينت به حساب آيد بنا بر احتياط واجب حرام است. آيةاللَّه بهجت: حنا بستن اگر براى زينت باشد جواز آن مورد تأمّل است. آيةاللَّه تبريزى، آيةاللَّه مكارم: حنا بستن در صورتى كه زينت گفته شود حرام است.

ص:118

يا نماند، اشكال ندارد «(1)» ولى احتياط خوب است.

(م 389)

روغن ماليدن به بدن

[228] در حال احرام، ماليدن روغن به بدن؛ مثلًا كِرِم زدن، هرچند بوى خوشى نداشته باشد، حرام است.

(م 395)

[229] روغنى كه بوى خوش دارد «(2)»، اگر اثر آن تا وقت احرام باقى مى ماند، قبل از احرام نيز نبايد استعمال كند.

(م 396)

[230] در حال احرام، خوردن روغن اگر بوى خوش نداشته باشد، اشكال ندارد.

(م 398)

[231] در حال ناچارى و نياز؛ مثلًا براى مداوا، استفاده از روغن اشكال ندارد.

(م 397)

زدودن مو از بدن

[232] در حال احرام چيدن و زدودن مو از بدن حرام است و فرقى بين اين موارد نيست:

- كم باشد يا زياد.


1- - آيةاللَّه صافى: در صورتى كه اثرش تا حال احرام باقى مى ماند بنا بر احتياط بايد خوددارى كند. آيةاللَّه مكارم: اگرقصدش ادامه زينت براى حال احرام باشد اشكال دارد.
2- - آيةاللَّه سيستانى: اگر در آن عطر نباشد ولى خودش خوشبو باشداشكال ندارد.

ص:119

- از بدن خودش يا از بدن ديگرى.

- چيدن باشد يا تراشيدن يا كندن.

- از موى سر باشد يا جاى ديگر بدن.

(شانزدهم از محرمات احرام و مسأله 401 و 404)

[233] اگر هنگام وضو يا غسل، بدون قصد، مويى كنده شود اشكال ندارد.

(م 403)

[234] زدودن مو در حال ناچارى اشكال ندارد، «(1)» مثل موى چشم اگر اذيت مى كند.

(م 402)

ناخن گرفتن

[235] يكى از محرمات احرام ناخن گرفتن است و در اين مسأله فرقى ميان موارد ذيل نيست:

- ناخن دست باشد يا پا.

- تمام ناخن را بچيند يا مقدارى از آن را.

- بچيند يا كوتاه كند يا بكند.

- با قيچى بچيند يا چاقو يا وسيله اى ديگر.

(م 454 تا 456)

[236] چيدن ناخن درحال ناچارى اشكال ندارد؛ مثل آنكه مقدارى از آن افتاده باشد و قسمت باقيمانده آن موجب آزار انسان باشد. «(2)»

(م 454)


1- - آيةاللَّه صافى: گناه ندارد ولى كفاره دارد.
2- - آيةاللَّه صافى: ولى كفاره دارد و كفاره آن، يك مُدّ طعام است. آيةاللَّه تبريزى، آيةاللَّه بهجت: ولى كفاره آن يك مشت طعام است.

ص:120

پوشاندن صورت

[237] زن مُحْرم نبايد تمام يا قسمتى ازصورت خود را با نقاب يا روبند و مانند اينها بپوشاند. وصورت به مقدارى كه در وضو شسته مى شود بايد باز باشد.

(هيجدهم از محرمات احرام)

[238] قسمتى ازصورت، حكم تمام صورت را دارد و در حال احرام نبايد آن را بپوشاند. «(1)»

(م 429)

[239] در اين موارد پوشاندن صورت جايز است:

* گذاشتن صورت روى بالش، براى خوابيدن،

* گذاشتن دستها روى صورت.

* پايين انداختن چادر يا جامه اى كه بر سر افكنده تا مقابل چانه، براى رو گرفتن از نامحرم. «(2)»

(م 430، 431 و 433)


1- - آيةاللَّه تبريزى، آيةاللَّه سيستانى: بنا بر احتياط واجب. آيةاللَّه خامنه اى: پوشاندن گوشه هايى از بالا يا پايين صورت يا دو طرف آن به طورى كه پوشاندن صورت بر آن صدق نكند مانع ندارد، چه در نماز چه در غير آن. آيةاللَّه مكارم: پوشاندن بخشى از صورت به طورى كه نقاب و بُرْقَعْ به آن نگويند جايز است.
2- - آيةاللَّه تبريزى: احتياط آن است كه قسمت پايين آمده را به وسيله دست يا چيز ديگر از صورت خود دور نگه دارد. آيةاللَّه صافى: بايد با دست يا چيز ديگرى آن را از صورت دور نگه دارد. آيةاللَّه سيستانى: و در جايى كه نامحرم نيست، اينگونه پوشش نيز جايز نيست.

ص:121

[240] احتياط مستحب است كه وقتى چادر يا جامه را از سر پايين مى اندازد، با دست يا چيز ديگرى ازصورت خود دور نگه دارد كه بهصورت نچسبد. «(1)»

(م 434)

[241] زن مُحْرم هنگام نماز خواندن براى آنكه يقين كند تمام سر را پوشانده است، واجب است مقدارى ازصورت را نيز بپوشاند، ولى واجب است «(2)» بعد از نماز فوراً آن قسمت ازصورت را كه پوشانده است، باز كند.

(م 432)

[242] احتياط واجب آن است كه زن مُحْرمصورت خود را با حوله خشك نكند. «(3)»

(س، 506)

[243] بانوان، در حال احرام براى پوشيدن و بيرون آوردن


1- - آيةاللَّه بهجت، آيةاللَّه مكارم: نگه داشتن آن از چسبيدن به صورت لازم نيست. آيةاللَّه تبريزى: احتياط واجب است. آيةاللَّه صافى: بايد با دست يا چيز ديگرى، آن را از صورت دور نگه دارد.
2- - آيةاللَّه بهجت، آيةاللَّه مكارم: واجب نيست. آيةاللَّه تبريزى، آيةاللَّه سيستانى: احتياط واجب آن است كه پس از نماز آن را بردارد.
3- - آيةاللَّه فاضل: جايز نيست. آيةاللَّه خامنه اى: اگر حوله را بر روى همه صورت بيندازد اشكال دارد و در غير اين صورت مانعى ندارد. آيةاللَّه مكارم: مانعى ندارد. آيةاللَّه صافى: به طورى كه صورت پوشيده نمى شود خشك كند. آيةاللَّه بهجت: اگر تدريجى باشد مانعى ندارد.

ص:122

مقنعه از سر، بايد سعى كنند،صورتشان پوشيده نشود «(1)» ولى اگر سهواً پوشيده شود اشكال ندارد.

(س، 507)

بيرون آوردن خون از بدن

«(2)»

[244] در حال احرام زخم كردن بدن، خراشيدن آن كه باعث بيرون آمدن خون شود، خون گرفتن و حتى مسواك زدن «(3)» كه سبب زخم شدن لثه ها بشود حرام است.

(م 451)

[245] بيرون آوردن خون از بدن ديگران، مثل خون گرفتن پزشك مُحرم از بدن بيمار يا كشيدن دندان او- هرچند خون بيايد «(4)»- اشكال ندارد.

(س 524)

[246] خاراندن بدن و مسواك كردن دندانها، اگر خون بيرون نيايد و خمير دندان خوشبو بكار نبرد، مانعى ندارد.


1- - آيةاللَّه مكارم: اين مقدار مانعى ندارد. آيةاللَّه سيستانى: پوشيدن مقنعه كه مقدارى از اطراف صورت را مى پوشاند به احتياط واجب جايز نيست. به حاشيه مسأله 238 نيز مراجعه شود.
2- - آيةاللَّه سيستانى: بنا بر احتياط واجب جايز نيست.
3- - آيةاللَّه مكارم: بنابر احتياط مستحب ترك شود. آيةاللَّه تبريزى، آيةاللَّه سيستانى: مسواك كردن عيبى ندارد اگرچه بداند خون خارج مى شود. آيةاللَّه بهجت: بنابر احتياط واجب.
4- - آيةاللَّه مكارم: در فرض خون ريزى مكروه است.

ص:123

[247] بيرون آوردن خون از بدن خود در حال ناچارى؛ مثلًا براى تشخيص بيمارى اشكال ندارد.

(م 452)

[248] تزريق آمپول در حال احرام مانعى ندارد، ولى اگر سبب بيرون آمدن خون از بدن مى شود تزريق نكند، «(1)» مگر درصورت نياز و ضرورت.

(س، 487)

كشيدن دندان

[249] كشيدن يا كندن دندان، هر چند خون نيايد، بنابر احتياط «(2)» واجب بر شخص مُحرم حرام است. «(3)»

(م 468)

[250] كشيدن دندان در حال ناچارى مانعى ندارد، ولى بنابر احتياط واجب كفّاره دارد. «(4)»

(همان)


1- - آيةاللَّه مكارم: مكروه است. آيةاللَّه سيستانى: بنا بر احتياط جايز نيست، مگر در حال ضرورت.
2- - آيةاللَّه مكارم: اگر خون بيرون نيايد حرام نيست، ولى احتياط مستحب است كه بدون خونريزى هم دندان نكشد. آيةاللَّه صافى: حرام است.
3- - آيةاللَّه تبريزى، آيةاللَّه سيستانى: بعيد نيست اين عمل جايز باشد.
4- - آيةاللَّه خامنه اى: كشيدن دندان بدون خونريزى نه حرام است و نه كفاره دارد و در صورتى كه كشيدن دندان ضرورت پيدا كند و منجر به خونريزى شود، احتياط مستحب آن است كه يك گوسفند كفاره بدهد. آيةاللَّه بهجت: كندن دندان در صورتى كه موجب خون آمدن شود حرام است ولى كفاره ندارد و اگر موجب خون آمدن نشود و يا كندن دندان ضرورت داشته باشد مانعى ندارد.

ص:124

فُسوق

[251] فسوق؛ يعنى دروغ گفتن، فحش دادن و فخرفروشى «(1)» به ديگران.

(م 372)

[252] آنچه در بين مردم متعارف است كه مُحرم به ديگرى دوستانه دستور مى دهد، يا درخواست مى كند؛ مثلًا مى گويد: «يك ليوان آب به من بدهيد»، كه همراه با فخرفروشى به ديگران نمى باشد، اشكال ندارد.

(س، 527)

جِدال

[253] قسم خوردن به «اللَّه»، يا ترجمه آن به زبان ديگر؛ مثلًا به «خدا» در مقام اثبات يا ردّ چيزى «جدال» است و از محرّمات احرام شمرده شده است.

(م 373)


1- - آيةاللَّه تبريزى: فخر كردن بر ديگران اگر براى اثبات فضيلت و برترى براى خود باشد كه توهين ديگرى را دربر داشته باشد اين عمل خود بخود حرام است. آيةاللَّه مكارم: بنا بر احتياط واجب فخر فروشى نيز از فسوق است. آيةاللَّه سيستانى: فخر كردن اگر مستلزم اهانت و تحقير مؤمن باشد هميشه حرام است و در حال احرام حرمتش مؤكّد است و اگر چنين نباشد اشكالى ندارد حتى در حال احرام.

ص:125

[254] كلمه «لا» و «بلى» دخالتى در مطلب ندارد، «(1)» بنابراين اگر بدون اين دو كلمه هم قسم بخورد، جدال است.

(همان)

[255] بنا بر احتياط واجب، ساير اسماء الهى؛ مانند رحمان، رحيم، خالق السموات و الأرض، حكم «اللَّه» را دارد و در حال احرام از قسم خوردن به اين الفاظ نيز بايد پرهيز شود. «(2)»

(م 375)

[256] در مقام ضرورت، براى اثبات حق يا ردّ باطل قسم خوردن به «اللَّه» و غير آن جايز است. «(3)»

(م 376)

كندن درخت و گياه حرم

[257] كندن و بريدن درختان و گياهانى كه در منطقه حَرَم روييده است، بر مُحرم و غير مُحرم حرام است و اين از مُحرَّمات مخصوص حَرَم است.

(بيست و سوم از محرمات احرام و مسأله 478)


1- - آيةاللَّه فاضل: اين دو كلمه دخالت در مطلب دارد.
2- - آيةاللَّه فاضل: در صورتى كه با كلمه« لا» يا« بلى» باشد بنا بر احتياط مستحب حكم جدال را دارد. آيةاللَّه سيستانى: در جدال، كافى است كه قسم به خداى متعال باشد ولو به لفظ جلاله نباشد. آيةاللَّه بهجت: اگر قسم به« اللَّه» نباشد جدال نيست.
3- - آيةاللَّه سيستانى: در صورتى كه ترك آن موجب ضررى براى او باشد، مثلًا حق او را پايمال كنند. آيةاللَّه تبريزى، آيةاللَّه صافى: براى اظهار مودّت و دوستى و اكرام مؤمن نيز جايز است.

ص:126

[258] در اين موارد كندن وبريدن درخت و گياه حرم جايز است:

* درخت يا گياهى كه خودش در منزلش «(1)» كاشته است.

* درختان ميوه. «(2)»* گياهى به نام اذْخِر. «(3)»* گياهى كه بر اثر راه رفتن- به طور متعارف- كنده شود. «(4)»

(م 469 و 473 و 479)

شكار حيوانات صحرايى

[259] شكار حيوانات دريايى؛ مانند ماهى و خوردن گوشت آنها در حال احرام اشكال ندارد.

(م 307)


1- - آيةاللَّه سيستانى: فرقى بين كاشتن خود شخص و ديگرى در اين صورت نيست، ولى اگر گياه يا درختى را خود كاشته باشد مى تواند قطع كند، هرچند در ملك ديگرى باشد.
2- - آيةاللَّه مكارم: قطع درختان ميوه اگر خودرو باشد، بنا بر احتياط واجب جايز نيست. آيةاللَّه فاضل: چيدن ميوه ها و شاخه هايى كه براى هرس كردن كه در بهتر و بيشتر شدن ميوه ها تأثير دارد مى چينند، اشكال ندارد ولى خود درخت را نبايد قطع كنند.
3- اذخر/ كور گياه، گزنه دشتى. گياهى است با شاخه هاى باريك، برگهاى ريز و سرخ رنگ يا زرد و تندبو، شكوفه هاى سفيد.
4- - آيةاللَّه بهجت: درصورتى كه بداند با راه رفتن از آن جا گياه كنده مى شود و ضرورتى در رفتن نباشد، احتياط در ترك است.

ص:127

[260] ذبح و خوردن گوشت حيوانات اهلى؛ مانند مرغ خانگى و گوسفند، مانع ندارد.

(م 308)

[261] احتياط واجب «(1)» است كه در حال احرام، زنبور را اگر قصد اذيت او را ندارد، نكشد.

(م 310)

[262]صيد ملخ و ساير پرندگان در حال احرام جايز نيست.

(م 309)


1- - آيةاللَّه بهجت: اگر قصد اذيت او را ندارد، نبايد آن را بكشد. آيةاللَّه سيستانى: نبايد بكشد.

ص:128

ص:129

بخش سوّم كودكان و عمره مفرده و ...

اشاره

1- كودكان و اعمال عمره مفرده

2- مستحبات مكّه مكرّمه

3- نماز زائران در مكه و مدينه

4- اجازه شوهر

5- همراه

6- نيابت

7- مسائل متفرقه

ص:130

ص:131

كودكان و اعمال عُمره

اشاره

[263] چون برخى از بانوان فرزندان خردسال خود را در سفر عمره به همراه دارند، بخشى از احكام عمره كودكان را به طور مختصر مى آوريم: «(1)» [264] كودكان دو دسته اند:

1- «مُميِّز»، و آن كودكى است كه خوب و بد را تشخيص مى دهد و خودش مى تواند اعمال را به طورصحيح انجام دهد.

2- «غير مُميِّز»، كه به حدّ مميّز نرسيده است.

[265] كودك مُميِّز، خودش مُحرم مى شود و اعمال را بجا مى آورد، و در مواردى كه خودش نتواند انجام دهد، سرپرست وى (مثلًا پدر يا مادر) او را در انجام اعمال يارى مى دهد.

[266] كيفيّت اعمال كودك غير مُميِّز، بدين گونه است:


1- - در چند مسأله از اين بحث فتواى مراجع معظم تقليد به دست نيامد.

ص:132

1- احرام: سرپرست وى لباس احرام بر او مى پوشاند و از طرف او نيّت احرام مى كند، و اگر مى تواند لبيّك ها را به طورصحيح پاسخ دهد، برايش مى گويد تا او هم بگويد، و اگر نمى تواند به طورصحيح پاسخ دهد، خودش از طرف او «لبيك ها» را مى گويد.

2- طواف: بايد او را طواف دهد، اگر كودك بتواند، بايد خودش راه برود، وگرنه او را حمل كرده، طواف مى دهند. و براى طواف و نماز طواف، اگر بتواند خودش وضو مى گيرد وگر نه بايد او را وضو دهند «(1)» يا او را در وضو كمك كنند و سرپرست وى از طرف او نيّت مى كند.

3- نماز طواف: سرپرست وى نماز را از طرف او مى خواند.

4- سعى: مانند طواف او را به سعى مى برند.

5- تقصير: قدرى از مو يا ناخن او را كوتاه مى كنند.

6- طواف نساء و نماز آن نيز همانند طواف عمره و نمازش انجام مى شود.

(تحريرالوسيله، ج 1،ص 371، م 1 و مناسك، م 8 و 13 وس 104 و 105)


1- - آية اللَّه فاضل: در اعمالى كه نياز به وضو دارد احتياطاً طفل را وضو بدهدو خودش هم وضو بگيرد. آية اللَّه بهجت: احتياط آن است كه در حال طواف هر دو طهارت داشته باشند و نماز طواف را هر دو بخوانند.

ص:133

چند مسأله

[267] مُحرم كردن طفل و بردن او براى اعمال عمره، واجب نمى باشد. بنابراين، افرادى كه كودكان خود را براى زيارت همراه مى برند، اگر بخواهند آنها را مُحرم كنند، بايد كمال دقت را داشته باشند تا تمامى اعمالشان به طورصحيح انجام شود و با ناقص بودن اعمال، مشكلى در آينده براى آنها پيش نيايد.

(مناسك، م 7)

[268] كودكى كه براى عمره مفرده مُحرم شده است، بايد طواف نساء و نماز آن را نيز بجا آورد، و چنانچه انجام ندهد، نمى تواند ازدواج كند.

(تحريرالوسيله، ج 1،ص 453، م 7)

[269] پسر بچه اى كه خَتنه نشده است، بنابر احتياط واجب، طوافش صحيح نيست، بنابراين بر اولياى كودكان است كه پسر بچه ختنه نشده را مُحرم نكنند. هر چند غير مميّز باشد.

(تحريرالوسيله، ج 1،ص 431، الرابع)

[270] سرپرست طفل، بايد در مدّت احرام، او را از كارهايى كه بر مُحرم حرام است، باز دارد «(1)»

(تحريرالوسليه، ج 1،ص 371، م 1، مناسك، م 10)

[271] در حال طواف و سعى، شرايط اين اعمال بايد مراعات


1- - آيات عظام تبريزى، سيستانى، بهجت: اين حكم در مورد محرم كردن كودك غير مميّز است.

ص:134

شود؛ مثلًا در حال طواف بايد بدن و لباس كودك پاك باشد «(1)» و شانه چپ او به طرف كعبه باشد «(2)» و در حال طواف و سعى بيدار باشد. «(3)» لذا توصيه مى شود كسانى كه نمى توانند نظارت كامل بر اعمال كودك داشته باشند، آن عزيزان را مُحرم نكنند.

(مناسك،ص 526، س 13 و 14)


1- - آيةاللَّه تبريزى: آن مقدار كه بتوانند، بنابراحتياط طهارت او را رعايت كنند. آية اللَّه سيستانى: رعايت طهارت بدن و لباس او لازم نيست.
2- - آية اللَّه صافى: بنابر احتياط شانه چپ كودك نيز به طرف كعبه باشد.
3- - آيةاللَّه مكارم: اگر كودك مميز است و در ابتداى سعى نيّت كرده اشكال ندارد. آية اللَّه تبريزى: بنابر احتياط واجب بايد بيدار باشد.

ص:135

مستحبّات مكه معظَّمه

[272] آداب و مستحبات شهر مكه- بجز آنچه در اعمال عمره بيان شد- از اين قرار است:

1- زياد ذكر خدا گفتن و خواندن آيات قرآن.

2- خواندن يك دور كامل قرآن.

3- از آب زمزم بياشامد و بعد اين دعا را بخواند:

«أللَّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نافِعاً و رِزْقاً واسِعاً وَشِفاءً مِنْ كُلِّ داءٍ وَ سُقْمٍ».

و نيز بگويد:

«بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ وَالشُّكْرَ لِلَّهِ».

4- مكرّر به كعبه نگاه كردن.

5- در هر شبانه روز ده مرتبه طواف كردن؛ در اول شب سه طواف، و در آخر شب سه طواف، و پس از اذانصبح دو طواف، و بعد ازظهر دو طواف.

6- هنگام توقف در مكه، به تعداد روزهاى سال؛ يعنى سيصد و شصت مرتبه طواف كند و اگر اين مقدار نشد پنجاه و دو مرتبه و اگر آن هم ممكن نشد هر مقدار كه بتواند.

(م 1310)

ص:136

طواف وِداع

[273] براى كسى كه مى خواهد از مكّه بيرون رود مستحب است طواف وداع انجام دهد.

(م 1312)

[274] طواف وداع نيز هفت شوط است و نماز آن هم مستحب مى باشد.

(م 1312)

[275] مستحب است كه از خداوند متعال توفيق مراجعت را بطلبد.

(م 1312)

ص:137

اجازه شوهر

[276] اگر زن، بخواهد عمره مستحبى بجا آورد، بايد از شوهرش اجازه بگيرد.

(تحريرالوسيله، ج 1،ص 384، م 52 و س 87)

[277] اگر انجام عمره مفرده بر زن واجب شده باشد، براى رفتن به عمره اجازه شوهر شرط نيست، «(1)» و براى شوهر هم جايز نيست كه او را از رفتن منع كند.

(همان)

همراه

[278] اگر زن بتواند به تنهايى به عمره برود و بر خود نترسد، شرط نيست كه مَحرمى همراه او باشد، ولى اگر امنيّت ندارد و تنها نمى تواند به عمره برود، واجب است يكى از محارم يا فرد مورد اطمينانى را همراه ببرد.

(تحريرالوسيله، ج 1،ص 384، م 53)


1- - آيةاللَّه مكارم: ولى بهتر آن است كه رضايت او را جلب كند.

ص:138

نيابت

[279] زنى كه شرايط نيابت را داشته باشد، مى تواند در انجام عمره، نايب زن يا مردى باشد؛ مثلًا اگر مردى براى انجام عمره وصيت كرده است، همسر يا دختر او هم مى تواند به نيابت از او عمره بجا آورد.

(تحريرالوسيله، ج 1،ص 392، م 2)

[280] كسى كه براى انجام عمره، نايب مى شود بايد اين شرايط را داشته باشد:

1- بلوغ، بنابراحتياط واجب، «(1)» (نيابت كودك غير بالغ


1- - آية اللَّه تبريزى، آية اللَّه سيستانى: در عمره مستحبى نيابت غير بالغ با اجازه ولىّ خود صحيح است. آيةاللَّه بهجت: نيابت كودك غير مميز صحيح نيست و اگر بچه مميز باشد و قائل به شرعيت عبادت صبى مميز باشيم، خالى از رجحان نيست كه نيابت وى صحيح باشد. آيةاللَّه مكارم: در حج واجب.

ص:139

صحيح نيست).

2- عقل، (ديوانه نمى تواند نايب شود).

3- ايمان، (نايب بايد شيعه دوازده امامى باشد).

4- اعتماد و اطمينان به انجام دادن اعمال. «(1)» 5- شناخت افعال و احكام عمره، هرچند با راهنمايى ديگرى؛ مثلًا روحانى كاروان در هنگام عمل.

6- بتواند اعمال عمره را خودش انجام دهد؛ يعنى نايب معذور درترك برخى از افعال عمره نباشد، «(2)» پس اگرخودش نمى تواند طواف يا سعى را انجام دهد نيابتش صحيح نيست.

(م 107)

[281] زن مى تواند مردى را براى انجام عمره، نايب خود قرار دهد، همان گونه كه مى تواند، به زنى نيابت بدهد.

(م 107)


1- - آيةاللَّه بهجت: بايد يقين كند كه نايب، اعمال را به طور صحيح بجا آورده يا دليل معتبرى بر اينكه اعمال را بجا آورده، داشته باشد.
2- - آيةاللَّه فاضل: نيابت در هر صورت صحيح نيست ولى مى تواند براى خود عمره انجام دهد و ثواب آن را اهدا كند.

ص:140

نماز زائران در مدينه و مكّه

اشاره

[282] زائرانى كه در مدينه منوره يا مكه مكرّمه حداقل ده روز مى مانند نمازشان در اين دو شهر تمام است و رفتن به مزار شهداى احُدْ و مسجد قبا و مسجد ذوقبلتين اين مسأله را تغيير نمى دهد.

(توضيح المسائل، احكام مسافر)

[283] زائرانى كه كمتر از ده روز در مدينه يا در مكّه مى مانند، نمازهاى چهارركعتى را بايد دوركعتى بخوانند، بجز در مسجدالحرام و مسجدالنبى صلى الله عليه و آله كه حكم آن خواهد آمد.

(م 1316)

[284] مسافرى كه بايد نمازهاى چهار ركعتى را شكسته بخواند مى تواند در مسجدالحرام و مسجدالنبىصلى الله عليه و آله، آن نمازها را شكسته يا تمام بخواند و اين حكم اختصاص به مسجد اصلى ندارد و در جاهاى توسعه يافته مسجد هم جارى است. «(1)»

(م 1316)


1- - آيات عظام خامنه اى، سيستانى، فاضل، مكارم، صافى: مسافر در تمام مكّه و مدينه مى تواند نمازش را تمام يا شكسته بخواند. آيةاللَّه تبريزى: مسافر در مكه و مدينه قديم زمان پيامبر مى تواند نمازش را تمام يا شكسته بخواند. آيةاللَّه بهجت: مسافر در مسجدالحرام و مسجدالنبى مى تواند نماز را تمام يا شكسته بخواند ولى احتياط واجب آن است كه در جايى كه اوّل جزو اين مساجد نبوده و بعد به آن اضافه شده نمازش را شكسته بخواند.

ص:141

[285] خارج شدن از مسجدالحرام يا مسجد النبىصلى الله عليه و آله هنگام شروع نماز جماعت جايز نيست و بر شيعيان واجب است كه در اين نماز جماعت ها شركت كنند. «(1)»

(م 1313)

[286] شركت در نماز جماعت اهل سنت اختصاص به مسجدالحرام و مسجدالنبى ندارد و در ديگر مساجد هم از نماز واجب كفايت مى كند. «(2)»

(م 1315)

[287] سجده كردن بر سنگهايى كه هم اكنون مسجدالحرام و مسجدالنبىصلى الله عليه و آله با آنها فرش شده است، اشكال ندارد.

(م 1314)

[288] درمسجدالنبى صلى الله عليه و آله سجده كردن روى فرشهاى مسجد مانع ندارد و مهر گذاشتن جايز نيست «(3)» و لازم نيست در جايى كه سنگ


1- - آية اللَّه بهجت: اگر كار ضرورى ندارند خارج نشوند و خوب است شركت كنند.
2- - آيةاللَّه سيستانى، آيةاللَّه تبريزى: در صورتى كه قرائت حمد و سوره را براى خود آهسته انجام دهد، كفايت مى كند و در نماز جمعه بعد از فراغ از آن، نماز ظهر را اعاده كند.
3- - آيةاللَّه تبريزى: با وجود امكان سنگ فرش، بايد به آنجا برود. آيةاللَّه فاضل: اگر مخالف تقيه نباشد و موجب هتك و انگشت نما شدن نشود، بايد در محلى كه بتواند پيشانى او در سجده بر سنگهاى مسجد قرار گيرد سجده نمايد. آيةاللَّه خامنه اى: اگر با فريضه تقيه منافات ندارد، بايد بر سنگ فرش سجده كند. آيةاللَّه بهجت: در صورتى كه بتواند بر چيزى كه سجده بر آن صحيح است سجده كند، سجده بر فرش خلاف احتياط است.

ص:142

است نماز بخوانند «(1)» و لازم نيست حصير و مانند آن با خود ببرند، ولى اگر مراعات كنند كه موجب توهين نشود وحصير براى جا نماز با خودداشته باشند وروى آن نماز بخوانند، به طورى كه متعارف ساير مسلمين است اشكال ندارد، ليكن تأكيد مى شود از عملى كه موجب هتك وانگشت نما شدن باشد، اجتناب نمايند.

(م 1334 و 1335)

مسائل متفرّقه

[289] بيرون بردن قرآن هايى كه در مسجدالحرام و مسجد النبىصلى الله عليه و آله است بدون آن كه از متصدى آنها اجازه بگيرند جايز نيست و اگر از مسجد بيرون آورده باشند بايد برگردانده شود.

(س 1346)


1- - آيةاللَّه سيستانى: در صورت تمكن لازم است. آيةاللَّه صافى: اگر فرادى نماز مى خواند و ضرورتى نباشد نبايد به فرش سجده كند و اگر به جماعت مى خواند سجده بر فرش در مواردى كه به خاطر تقيّه ضرورت داشته باشد مانعى ندارد.

ص:143

[290] آوردن سنگ ازصفا و مروه جايز نيست. «(1)»

(س 1347)

[291] اگر در منطقه حرم چيزى پيدا كند، برداشتن آن كراهت شديد دارد، بلكه احتياط «(2)» آن است كه برندارد.

(م 1330)

[292] اگر در منطقه حرم چيزى پيدا كند و بردارد، پس اگر:

* قيمت آن از يك درهم كمتر باشد، مى تواند به قصد آن كه مِلك خودش باشد بردارد.

* قيمت آن يك درهم «(3)» يا بيشتر است، «(4)» بايد تا يك سال اعلام كند تاصاحبش پيدا شود پس اگرصاحبش پيدا نشد، مى تواند «(5)» آن را براى صاحبش به فقيرصدقه بدهد، يا براى صاحبش نگهدارى كند، تا پيدا شود.

(م 1331 و 1332)

الحمد للَّه اوّلًا وآخراً


1- - آيةاللَّه تبريزى: بنا بر احتياط جايز نيست. آيةاللَّه سيستانى: شكستن سنگ هاى صفا و مروه جايز نيست، ولى برداشتن آن چه از آن جدا شده مانعى ندارد.
2- - آيةاللَّه فاضل، آيةاللَّه مكارم: بنا بر احتياط واجب نبايد بردارد.
3- درهم، يك واحد پولى نقره است كه ارزش آن، امروزه بهار 1384 حدود 800 تومان است.
4- - آيةاللَّه سيستانى، آيةاللَّه صافى: بنا بر احتياط واجب بايد صدقه بدهد.
5- - آيةاللَّه مكارم: هرگاه احتمال قابل توجه در مورد پيدا شدن صاحبش نمى دهد، صدقه بدهد.

ص:144

ص:145

زيارت پيامبر اكرمصلى الله عليه و آله

أَشْهَدُ أنْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ رَسُولُ اللَّهِ، وَأَنَّكَ مُحَمَّدُ بنُ عَبْدِاللَّهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ رِسالاتِ رَبِّكَ، وَنَصَحْتَ لِأُمَّتِكَ، وجاهَدْتَ فِي سَبيلِ اللَّهِ، وَعَبَدْتَ اللَّهَ حَتّى أَتاكَ الْيَقينُ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، وَأَدَّيْتَ الَّذِي عَلَيْكَ مِنَ الْحَقِّ، وَأَنَّكَ قَدْ رَؤُفْتَ بِالْمُؤْمِنينَ، وَغَلُظْتَ عَلَى الْكافِرينَ، فَبَلَغَ اللَّهُ بِكَ أَفْضَلَ شَرَفِ مَحَلِّ الْمُكَرَّمينَ؛ الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِي اسْتَنْقَذَنا بِكَ مِنَ الْشِّرْكِ وَالضَّلالَةِ، اللَّهُمَّ فَاجْعَلْصلَواتِكَ وَصَلَوةِ مَلائِكَتِكَ الْمُقَرَّبِينَ، وَعِبادِكَ الصّالِحِينَ، وَأنْبِيائِكَ الْمُرْسَلِينَ، وَأَهْلِ السَّماواتِ وَالْأَرَضِينَ، وَمَنْ سَبَّحَ لَكَ يا رَبَّ الْعالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ عَلى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ وَنَبِيِّكَ وَنَجِيبِكَ

ص:146

وَحَبِيبِكَ وَخاصَّتِكَ وَصَفِيِّكَ وَصَفْوَتِكَ وَخِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ؛ اللَّهُمَّ أَعْطِهِ الدَّرَجَةَ الرَّفيعَةَ، وَآتِهِ الْوَسِيلَةَ مِنَ الْجَنَّةِ، وَابْعَثْهُ مَقاماً مَحْمُوداً يَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ؛ أَللَّهُمَّ إِنَّكَ قُلْتَ: (وَلَوْ أنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أنْفُسَهُمْ جاؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوّاباً رَحِيماً) وَإنِّي أَتَيتُكَ مُستَغْفِراً تائِباً مِنْ ذُنُوبِي، وَإِنِّي أَتَوَجَّهُ بِكَ إِلىَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ رَبِّي وَرَبِّكَ لِيَغْفِرَ لِي ذُنُوبِي. «(1)»

زيارت حضرت فاطمه عليها السلام

السَّلامُ عَلَيْكِ يا مُمْتَحَنَةُ قَدِ اْمتَحَنَكِ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ، فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِصابِرَةً، وَنَحْنُ لَكِ أَوْلِياءٌ،صابِرُونَ وَمُصَدّقُونَ لِكُلِّ ما أَتانا بِهِ أَبُوكِصَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَآلِهِ وأَتانا بِهِ وَصِيُّهُ، فَإِنَّا نَسْأَلُكِ إنْ كُنَّا


1- - تهذيب الأحكام، ج 6، ص 6، كامل الزيارات، ص 16، مفاتيح الجنان، ص 629

ص:147

صَدَّقْناكِ إلّا الْحَقْتِنا بِتَصْدِيقِنا لَهُما لِنُبَشِّرَ أَنفُسَنا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنا بِوِلايَتِكِ.

السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ نَبِيِّ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَليلِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ أَمِينِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللَّهِ، أُشْهِدُ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ومَلائِكَتَهُ أَنِّي راضٍ عَمَّنْ رَضيتِ عَنْهُ، ساخِطٌ عَلى مَنْ سَخِطْتِ عَلَيْهِ، مُتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ، مُوالٍ لِمَنْ والَيْتِ، مُعادٍ لِمَنْ عادَيْتِ، مُبْغِضٌ لِمَنْ ابْغَضْتِ، مُحِبٌّ لِمَنْ أحْبَبْتِ، وَكَفى بِاللَّهِ شَهِيداً وَحَسيباً وَجازِياً وَمُثيباً.

پس از آن، بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وامامان عليهم السلام صلوات فرستاده شود. «(1)»


1- - المزار الكبير ص 19، مفاتيح الجنان ص 632

ص:148

زيارت ائمه بقيع عليهم السلام

«(1)»

السَّلامُ عَلَيْكُم أَئِمَّةَ الْهُدى، السَّلامُ عَلَيْكُم أَهْلَ التَّقْوى، السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الْحُجَجُ عَلى أَهْلِ الدُّنْيا، السَّلامُ عَلَيْكُم أيُّهَا الْقُوَّامُ فِي الْبَرِيَّةِ بِالْقِسْطِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الصَّفْوَةِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ آلَ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكُم أَهْلَ النَّجْوى، أَشْهَدُ أَنَّكُمْ قَدْ بَلَّغْتُمْ ونَصَحْتُمْ وَصَبَرْتُمْ في ذاتِ اللَّهِ، وَكُذِّبْتُمْ وَأُسِي ءَ إِلَيْكُمْ فَغَفَرْتُمْ، وَأَشْهَدُ أنَّكُمُ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ الْمُهْتَدُونَ، وَأَنَّ طاعَتَكُمْ مَفْرُوضَةٌ، وَأَنَّ قَوْلَكُمُ الصِّدْقُ، وَأَنَّكُمْ دَعَوْتُمْ فَلَمْ تُجابُوا، وأَمَرْتُمْ فَلَمْ تُطاعُوا، وَأَنَّكُمْ دَعائِمُ الدّينِ، وَأَرْكانُ الْأَرْضِ، لَمْ تَزالُوا بِعَيْنِ اللَّهِ يَنسَخُكُمْ مِنْ أَصْلابِ كُلِّ مُطَهَّرٍ، ويَنْقُلُكُمْ مِنْ أَرْحامِ الْمُطَهَّراتِ، لَمْ تُدَنِّسْكُمُ


1- امام حسن مجتبى و امام زين العابدين و امام محمّد باقر و امام جعفر صادق عليهم السلام در قبرستان بقيع مدفونند.

ص:149

الْجَّاهِلِيَّةُ الْجَهْلاءُ، وَلَمْ تَشْرَكْ فِيكُمْ فِتَنُ الْأَهْواءِ، طِبْتُمْ وَطابَ مَنْبَتُكُمْ مَنَّ بِكُمْ عَلَيْنا دَيَّانُ الدّينِ، فَجَعَلَكُمْ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَجَعَلَصَلاتَنا عَلَيْكُمْ رَحْمَةً لَنا وَكَفَّارَةً لِذُنُوبِنا إِذِ اخْتارَكُمُ اللَّهُ لَنا وَطَيَّبَ خَلْقَنا بِما مَنَّ عَلَيْنا مِنْ وِلايَتِكُمْ وَكُنَّا عِنْدَهُ مُسَمّينَ بِعِلْمِكُمْ، مُعْتَرِفينَ بتَصْديقِنا إِيَّاكُمْ وَهذا مَقامُ مَنْ أَسْرَفَ وَأَخْطَأَ وَاسْتَكانَ وَأَقَرَّ بِما جَنى، وَرَجى بِمَقامِهِ الْخَلاصَ وَأَنْ يَسْتَنْقِذَهُ بِكُمْ مُسْتَنْقِذُ اْلهَلْكى مِنَ الرَّدى، فَكُونُوا لِي شُفَعاءَ فَقَدْ وَفَدْتُ إِلَيْكُمْ إذْ رَغِبَ عَنْكُمْ أهْلُ الدُّنْيا، وَاتَّخَذُوا آياتِ اللَّهِ هُزُواً، وَاسْتَكْبَرُوا عَنْها.

يا مَنْ هُوَ قائِمٌ لا يَسْهُو، ودائِمٌ لا يَلْهُو، وَمُحِيطٌ بِكُلِّ شَيْ ءٍ، لَكَ الْمَنُّ بِما وَفَّقْتَنِي، وَعَرَّفْتَنِي بِما اقَمْتَني عَلَيْهِ إِذْصَدَّ عَنْهُ عِبادُكَ وَجَهِلُوا مَعْرِفَتَهُ، واسْتَخَفُّوا بِحَقِّهِ، وَمالُوا إلى سِواهُ، وَكانَتِ الْمِنَّةُ مِنْكَ عَلَيَّ، مَعَ أَقْوامٍ خَصَصْتَهُم بِما خَصَصْتَنِي بِهِ، فَلَكَ الْحَمْدُ إذْ كُنْتُ عِنْدَكَ فِي مَقامِي هذا مَذْكُوراً مَكْتُوباً، فَلا تَحْرِمْنِي ما

ص:150

رَجَوْتُ، وَلا تُخَيّبْني فِيما دَعَوْتُ بِحُرْمَةِ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينَ وَصَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. «(1)»

پس از آن براى خود دعا كن و بعد براى هر امام دو ركعت نماز زيارت بخوان.

جهت حفظ قداست و احترام ائمه بقيع عليهم السلام، زائران عزيز نماز زيارت را در مسجد النبي صلى الله عليه و آله بخوانند و از خواندن نماز در قبرستان بقيع پرهيزكنند.


1- - مفاتيح الجنان، تهذيب الاحكام ج 6 ص 80، كامل الزيارات ص 55

ص:151

اصطلاحات و لغات

اتمام:

تمام كردن، به پايان رساندن.

اثناء:

وسط، بين.

احراز:

به دست آوردن، رسيدن به چيزى.

احوط:

همان احتياط است كه اگر همراه با فتوا باشد احتياط مستحب و اگر همراه با فتوا نباشد، احتياط واجب است.

ازاله:

برطرف كردن.

اعاده:

كارى را دوباره انجام دادن، تكرار كردن.

اعمال:

جمع عمل، كارها.

بُطلان:

باطل شدن.

تروك احرام:

كارهايى كه مُحرم بايد ترك كند، محرّمات احرام.

حاشيه:

كنار، در اينجا به معناى پاورقى.

حدّت:

تندى، خشم و غضب، تيزى.

حدوث:

پديد آمدن، ايجاد شدن.

حَرَج:

سختى، دشوارى، تنگى و فشار.

حواشى:

جمع حاشيه.

ص:152

دالّ:

دلالت كننده، راهنمايى كننده.

ذِراع:

قسمتى از دست انسان از آرنج تا سر انگشتان.

ذمّه:

عهده، بر ذمّه بودن، بر عهده بودن، بر كسى لازم بودن.

رجاءً:

به اميد مطلوب بودن و پاداش داشتن.

شاذروان:

پيش آمدگى كنار ديوار كعبه، به مسأله 114 مراجعه شود.

شوط:

دور، به مسأله 167 مراجعه شود.

عدول:

بازگشت، برگشتن.

عُرف:

شناخته، خوى و عادت، آنچه ميان مردم متداول شده.

عُسر:

سختى، تنگدستى.

عُقلاء:

جمع عاقل،صاحبان خرد.

علم و عمد:

با آگاهى و توجّه و با قصد.

قصد اجمالى:

قصد و نيّتى كه قطعى نباشد.

ما فى الذمّه:

آنچه بر عهده است، آنچه وظيفه انسان است.

محاذى:

روبرو، مقابل، به مسأله 15 مراجعه شود.

مُخيَّر:

داراى اختيار.

مستلزم:

چيزى كه لازمه چيز ديگر است، آنچه كه چيز ديگرى را لازم دارد.

مُسطح:

هموار، بدون پستى و بلندى.

مشقّت:

سختى، دشوارى، رنج.

مطالبه:

درخواست.

مميّز:

كسى كه خوب و بد را تشخيص مى دهد.

ص:153

مُنجر:

كشيده شده، كشيده شده به جايى يا به سوى چيزى.

موالات:

پى درپى، بى فاصله.

مودّت:

دوستى، محبّت.

مؤكّد:

تأكيد شده، سفارش شده.

وثوق:

اطمينان.

هتك:

بى احترامى كردن، رسوا ساختن كسى.

ص:154

ص:155

منابع و مآخذ

در تهيه اين نوشته از اين كتابها استفاده شده است:

1- استفتاآت، امام خمينى قدس سره، دفتر انتشارات اسلامى، قم.

2- تحرير الوسيله، امام خمينى قدس سره، دار الانوار، بيروت.

3- رساله توضيح المسائل، امام خمينى قدس سره، بنياد پژوهشهاى آستان قدس رضوى، مشهد.

4- رساله توضيح المسائل، مراجع معظّم تقليد- دامت بركاتهم-.

5- العروه الوثقى (دو جلدى، محشّى)، سيد كاظم يزدى قدس سره، المكتبه الاسلاميه، تهران.

6- مناسك حج، امام خمينى قدس سره، با حواشى مراجع معظّم تقليد- دامت بركاتهم-، نشر مشعر، تهران، چاپ سوم، 1377 ه. ش.

7- مفاتيح الجنان، حاج شيخ عباس قمى.

8- تهذيب الأحْكام، شيخ طوسى.

9- كامل الزيارات، ابن قولويه.

ص:156

رهنمودى از امام خمينى قدس سره:

مراتب معنوى حجّ كه سرمايه حيات جاودانه است و انسان را به افق توحيد و تنزيه نزديك مى نمايد، حاصل نخواهد شد مگر آنكه دستورات عبادى حجّ به طورصحيح و شايسته و مو به مو عمل شود و حجّاج محترم و روحانيون معظّم كاروانها تمام همّ خود راصرف در تعليم و تعلّم مناسك حجّ كنند و بر مسأله دانان است كه از همراهان خود مواظبت كنند كه خداى نخواسته تخلّف از دستورات نشود و بُعد سياسى و اجتماعى آن حاصل نمى گردد مگر آنكه بُعد معنوى و الهى آن جامه عمل پوشد و لبّيك هاى شما جواب دعوت حقّ تعالى باشد و خود را مُحرم براى وصول به آستانه محضر حقّ تعالى نماييد و لبّيك گويان براى حقّ، نفى شريك به همه مراتب كنيد و از خود كه منشأ بزرگ شرك است به سوى او جلّ و عَلا هجرت نماييد و اميد است براى جويندگان، آن موتى كه دنبال هجرت است حاصل آيد و اجرى را كه على اللَّه است دريافت نمايند و اگر جهات معنوى به فراموشى سپرده شود گمان نكنيد كه بتوان از چنگال شيطان نفس رهايى يابيد و تا در بند خويشتن خويش و هواهاى نفسانى خود باشيد نمى توانيد جهاد فى سبيل اللَّه و دفاع از حريم اللَّه نماييد.

صحيفه نور، ج 19،ص 44

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109