منتخب مناسک حج مطابق با فتوای حضرت آیه الله العظمی امام خمینی با حواشی مراجع معظم تقلید

مشخصات کتاب

سرشناسه:خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368.

عنوان و نام پدیدآور:منتخب مناسک حج مطابق با فتوای حضرت آیه الله العظمی امام خمینی با حواشی مراجع معظم تقلید/[تهیه و تنظیم گروه فقه مرکز تحقیقات حج] ؛ گردآورنده محمدحسین فلاح زاده.

وضعیت ویراست:[ویراست 3]

مشخصات نشر:تهران: مشعر، 1387.

مشخصات ظاهری:88 ص.؛.م س 19/5 × 9

شابک:6000 ریال:978-964-540-090-1

وضعیت فهرست نویسی:فیپا

یادداشت:کتابنامه به صورت زیرنویس.

موضوع:حج.

موضوع:فقه جعفری -- رساله عملیه.

شناسه افزوده:فلاح زاده، محمدحسین، 1339 - ، خلاصه کننده.

شناسه افزوده:حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت. مرکز تحقیقات حج. گروه فقه.

رده بندی کنگره:BP188/8/خ8م8017 1387

رده بندی دیویی:297/357

شماره کتابشناسی ملی:1244042

ص: 1

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

ص: 2

منتخب مناسک حج مطابق با فتوای حضرت آیه الله العظمی امام خمینی با حواشی مراجع معظم تقلید

ص: 3

سرشناسه:خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368.

عنوان و نام پدیدآور:منتخب مناسک حج مطابق با فتوای حضرت آیه الله العظمی امام خمینی با حواشی مراجع معظم تقلید/[تهیه و تنظیم گروه فقه مرکز تحقیقات حج] ؛ گردآورنده محمدحسین فلاح زاده.

وضعیت ویراست:[ویراست 3]

مشخصات نشر:تهران: مشعر، 1387.

مشخصات ظاهری:88 ص.؛.م س 19/5 × 9

شابک:6000 ریال:978-964-540-090-1

وضعیت فهرست نویسی:فیپا

یادداشت:کتابنامه به صورت زیرنویس.

موضوع:حج.

موضوع:فقه جعفری -- رساله عملیه.

شناسه افزوده:فلاح زاده، محمدحسین، 1339 - ، خلاصه کننده.

شناسه افزوده:حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت. مرکز تحقیقات حج. گروه فقه.

رده بندی کنگره:BP188/8/خ8م8017 1387

رده بندی دیویی:297/357

شماره کتابشناسی ملی:1244042

ص: 4

فهرست

تصویر

ص: 5

تصویر

ص: 6

مقدمه

بی شک فراگیری دقیق احکام و مناسک عمره و حج از نیازهای اساسی زائران بیت اللّه الحرام و روحانیون و معین های کاروان ها است. از این رو زائران در حدّ نیاز و روحانیون در حدّ رفع نیاز دیگران باید به این مسائل آگاهی داشته باشند. از آنجا که مناسک حج دارای فروع فقهی زیادی است که جز با مطالعه مستمر در ذهن نمی ماند، هر ساله برای انس بیشتر روحانیون و معین ها آزمونی غیر حضوری برگزار می شود. یکی از منابع مهم آزمون یاد شده مناسک حج امام خمینی (قدس سره) است که با حواشی دیگر مراجع معظم تقلید چاپ و منتشر شده است. در سال جاری به منظور صرفه جویی در وقت روحانیون محترم و تکرار و بازآموزی مسائل مبتلی به در حج، تغییراتی در مناسک محشی اعمال و بخش های غیر ضروری آن حذف و تلخیص شد. متن حاضر حاصل این تلاش است. در این جا یادآوری دو نکته ضروری است:

1. مسائل این نوشته، برگرفته از آخرین چاپ مناسک محشای امام خمینی (قدس سره) است که از سوی نشر مشعر منتشر شده است.

ص: 7

2. متن این نوشته، روحانیون معظم را از مراجعه و مطالعه سایر مسائل عمره و حج بی نیاز نمی کند و انتخاب این مسائل براساس نیاز آزمون غیرحضوری عمره و حج انجام پذیرفته است.

در پایان، ضمن ارج نهادن به تلاش اعضای محترم گروه علمی و تخصصی فقه که زحمت آماده سازی این نوشته را متحمل شده اند از نظریات اصلاحی و تکمیلی شما سروران نیز استقبال می کنیم.

معاونت فرهنگی

مدیریت آموزش

بهار 1389

ص: 8

شرایط وجوب حجةالاسلام

اشاره

با چند شرط، حج واجب می شود و بدون وجود تمامی آنها حج واجب نیست:

اوّل و دوم- بلوغ و عقل

پس بر کودک و دیوانه حج واجب نیست (1).

[1] م- اگر غیر بالغ حج به جا آورد صحیح است، هر چند از حجه الاسلام کفایت نمی کند.

[2] م- اگر کودک ممیز برای حج مُحرم شود و در وقت درک (2) مشعرالحرام بالغ باشد کفایت از حجه الاسلام می کند(3) و

ص: 9


1- آیت الله بهجت: که قاصر باشد زمان افاقه او از اداء واجب فعلی بر او.( کتاب حج، ص 2)
2- آیت الله بهجت: کفایت ادراک آنچه با آن حج ادراک می شود اگر چه اضطراری مشعر باشد با انجام واجب از اضطراری عرفه خالی از وجه نیست.( کتاب حج، ص 3)
3- آیت الله خویی: کفایت از حجه الاسلام نمی کند.( و تفصیلی دارند که به مناسک، مسُله 4 رجوع شود). آیت الله سیستانی: در مورد مجنون متعرض نشده اند. آیت الله گلپایگانی، آیت الله صافی: احوط بلکه اقوی عدم کفایت از حجه الاسلام است و همچنین نسبت به مجنون، بنابراین اگر سال های بعد مستطیع بودند حجه الاسلام به جاآورند.( مناسک عربی، ص 14، مسأله 14) آیت الله بهجت: با سائر شروط و با اداء واجبات لاحقه، بدون نیاز به تجدید نیت حجه الاسلام یا تجدید نیت احرام یا نیت وجوب به مجرّد کمال، و معتبر است از زمان کمال نه قبل از آن استطاعت او به قدر فراغ از واجبات حج بنابر اظهر، و در صورت ادراک حج بنحو صحیح در إجزاء عمره سابقه بر کمال از متمتع تأمل است، و احوط اعاده عمره است به قصد وظیفه بعد از اتمام حج اگر در اشهر حج باشد و اگر نباشد در سال آینده به قصد وظیفه انجام دهد عمره را با حج تمتع بنابر احوط.( کتاب حج، ص 3) آیت الله فاضل: هر چند احتیاط مستحب آن است که در صورت استطاعت، حج را در سال های بعد اعاده کند.( مناسک، ص 10) آیت الله تبریزی: کفایت از حجه الاسلام نمی کند. بلکه اگر متمکن بود طبق مسأله 169 مناسک برای عمره تمتع احرام ببندد و اعمال عمره و حج را اتیان کند، کفایت می کند. و در غیر این صورت باید آن حج را اتمام کند و در سال های آینده چنانچه مستطیع بود، حجه الاسلام را به جا آورد و اگر مجنون قبل از فوت زمان عمره تمتع عاقل شود بر فرض استطاعت محرم شده و اعمال را انجام می دهد و در غیر این فرض اتمام حج بر او واجب نیست. آیت الله غروی: احوط لزومی عدم کفایت است و هکذا در مجنون.

همچنین اگر مجنون قبل از درک مشعر عاقل شود. (1) [3] م- کسی که گمان می کرد بالغ نشده و قصد حج استحبابی کرد و بعد معلوم شد بالغ بوده، حج او کفایت از حجه الاسلام نمی کند(2) مگر در صورتی که قصد وظیفه فعلیه را نموده و آن را بر حج ندبی اشتباهاً تطبیق کرده باشد. (3)

ص: 10


1- آیت الله فاضل: اگر کسی در میقات مجنون بود همراهان او می توانند او را رجاءً مثل کودک غیر ممیز محرم کنند و چنانچه قبل از درک مشعر عاقل شود کفایت از حجه الاسلام می کند. و احتیاط این است که به اذن ولیّ شرعی او را محرم کنند. و احتیاط مستحب آن است که در سال های بعد اگر مستطیع شد حجه الاسلام را اعاده کند.
2- آیات عظام خویی، تبریزی، سیستانی، بهجت، صافی: این حج کافی از حجه الاسلام می باشد. آیت الله خامنه ای: مگر این که نیّت کند حجی را که شارع مقدس از او خواسته بجای آورد. آیت الله مکارم: در صورتی که قصد مأمور به واقعی را داشته باشد کفایت می کند.
3- آیت الله غروی: یا قصد کند عملی را که اگر بالغ بوده همان واجب می شد در حقّش گرچه کفایت آن از حجه الاسلام خالی از وجه نمی باشد.

سوم: حریّت

سوم: حریّت(1)

چهارم: استطاعت از جهت مال و صحت بدن و توانایی و باز بودن راه و آزادی آن و وسعت وقت و کفایت آن

[4] م- شرط است در وجوب حج، علاوه بر مصارف رفتن و برگشتن، این که ضروریات زندگی (2) و آنچه را در معیشت به آن نیاز دارد داشته باشد، مثل خانه مسکونی (3) و اثاث خانه و وسیله سواری و غیر آن، در حدی که مناسب (4) با شأن او باشد،(5) و چنانچه عین آن ها را ندارد،(6) پول یا چیزی که بتواند آنها را تهیه کند، داشته باشد.

[5] م- اگر ضروریات زندگی یا پول آنها را در حج صرف کند از حجه الاسلام کفایت نمی کند. (7)

ص: 11


1- آیت الله بهجت: ولو بحصول عتق قبل از وقوف مشعر به نحو متقدّم پس قبل از عتق، حج و عمره بر او واجب نیست اگر چه زاد و راحله را مالک بذل نماید، و حج با اذن مالک صحیح است ولی مجزی از حجه الاسلام نیست.( کتاب حج، ص 5) آیت الله غروی: پس برای مملوک حج واجب نیست گرچه به اذن مولایش بوده و مستطیع هم بوده باشد.
2- آیت الله بهجت: ضرورت شخصیه یا شأنیه.
3- آیت الله مکارم: خواه ملکی باشد یا اجاره ای که با شؤون او سازگار باشد.
4- آیت الله بهجت: در حدی که کافی برای شخص و شأن او باشد.
5- آیت الله سیستانی: ... و نداشتن آن موجب حرج باشد.
6- آیت الله صافی: و نداشتن آن حرجی باشد.
7- آیت الله خویی: در صورتی که صرف آن پول در راه حج سبب ناراحتی و مشقت در زندگی وی شود، حج بر او واجب نمی شود، و چنانچه سبب ناراحتی نشود واجب می شود؛ بلی اگر بنابر صرف نکردن آن مال در نیاز خود داشت حج بر او واجب است.

[6] م- کسی که از دیگری طلب دارد و بقیه شرایط استطاعت را نیز دارا است، اگر وقت طلب او رسیده یا حالّ است و می تواند بدون واقع شدن در حَرَج و مشقت،(1) آن را بگیرد واجب است مطالبه کند(2) و بگیرد و به حج برود،(3) مگر مدیون نتواند بپردازد که در این صورت مطالبه جایز نیست و استطاعت حاصل نمی شود(4) و همچنین اگر وقت طلب او نرسیده و مدیون بخواهد

ص: 12


1- آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: و نیز می تواند ولو با کمک غیر و اقامه دعوی در نزد حاکم شرع و یا با رجوع به حاکم غیر شرعی- در صورتی که استیفای حقّ، موقوف بر آن باشد، بنابر اقوی- آن را وصول نماید، گرفتن و رفتن به حج واجب است.
2- آیت الله سیستانی: مستطیع است و واجب است حج برود هر چند با مطالبه و صرف آن مال در حج باشد و همچنین است اگر بدهکار دارا باشد و نپردازد ولی بتواند هر چند با رجوع به حاکم جور حق خود را بگیرد یا بدهکار منکر باشد ولی بتواند آن را اثبات کند و بگیرد یا بتواند از اموال او از باب تقاص بردارد.
3- آیت الله بهجت: اگر تحصیل آن، متوقّف بر مراجعه به دادگاه اگر چه حاکم جور باشد، لازم است مراجعه نماید در صورتی که موجب ضرر و حرج فوق حد مسامحه نباشد، و در تضرّر مالی غیر مجحف و نیز ضرر حالی مثل ذلت نفس و نقص جاه نزد حاکم جور تأمّل است و اقرب وجوب مطالبه است با عقلائی بودن تن دادن به این ضرر با قطع نظر از تکلیف به حج.
4- آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: در این مسأله قائل شده اند که اگر بتواند دَین را بفروشد و پول آن به تنهایی و یا به ضمیمه مال دیگر وافی هزینه حج باشد و برای او مشقت نداشته باشد، در این صورت مستطیع است و باید به حج برود. آیت الله سیستانی: اگر بتواند دَین را بفروشد به نحوی که اجحاف در حق او نباشد، و پول آن به تنهایی و یا به ضمیمه مال دیگر وافی هزینه حج باشد، در این صورت مستطیع است و باید به حج برود. آیت الله فاضل: اگر بتواند دَینش را به مقدار کمتر بفروشد در صورتی که موجب ضرر و مشقّت نباشد. و این مقدار برای حج کافی باشد مستطیع است و باید حج انجام دهد.

بپردازد لازم است طلبکار آن را بگیرد و مستطیع می شود، ولی اگر مدیون نمی خواهد بپردازد مطالبه واجب نیست، هرچند با مطالبه حاضر به پرداخت شود. (1) [7] م- اگر غیر مستطیع، مصارف حج را قرض کند، مستطیع نمی شود، هر چند بتواند بعداً به سهولت قرض را ادا کند(2) و اگر با آن حج به جا آورد از حجه الاسلام کفایت نمی کند. (3)

ص: 13


1- آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی: در صورتی که اگرمطالبه کند بدهکار خواهد پرداخت، باید مطالبه کند و به حج برود. آیت الله سیستانی: اگر مهلت داشتن قرض به نفع بدهکار باشد همچنان که معمولًا چنین است. آیت الله صافی: حکم مسأله در صورتی که فروش دین مؤجّل به نقد ممکن نباشد و الّا فروش آن مانند فروش سایر اموال واجب است. آیت الله فاضل: مگر آن که یقین داشته باشد که اگر مطالبه کند مدیون حاضر به پرداخت آن می شود، که در این صورت مطالبه لازم است. آیت الله گلپایگانی: و اگر شک داشته باشد که مدیون با مطالبه می پردازد یا نه، به جهت آن که احتمال استطاعت می دهد، و تمکّن از فحص دارد، احتیاط در مطالبه است، و مطالبه در این فرض فحص از استطاعت است، نه تحصیل استطاعت. آیت الله مکارم: اگر مطالبه محذوری ندارد باید مطالبه کند.
2- آیت الله خامنه ای: کسی که هزینه رفتن به حج را در اختیار ندارد اما می تواند قرض بگیرد و سپس به سادگی قرض خود را ادا کند واجب نیست که خود را با قرض گرفتن مستطیع کند اما اگر بگیرد، حج بر او واجب می شود.
3- آیت الله بهجت: قرض گرفتن برای حج تحصیل استطاعت است و واجب نیست. مگر آن که مالی داشته باشد بالفعل که می تواند پس از حج با فروش و استبدال آن ادای دین کند که در این صورت قرض گرفتن واجب است با عدم تمکن از فروش آن قبل از حج و اگر مالی که با آن ادای دین می نماید بعد از حج تحصیل می شود، پس در وجوب حج فعلًا تأمّل است. آیت الله تبریزی: هرگاه کسی مقداری پول قرض کند که آن پول به مقدار مخارج حج باشد و در وقت قرض کردن مالی داشته باشد که بتواند با آن قرض خود را ادا کند ولی فعلًا نمی تواند آن را بفروشد یا در آن تصرّف کند حج بر او واجب خواهد بود. آیات عظام خویی، صافی، فاضل، گلپایگانی: هرگاه کسی مقداری پول قرض کند که آن پول به مقدار مخارج حج باشد، و قدرت پرداخت آن را بدون مشقّت بعد از آن داشته باشد، حج بر او واجب خواهد بود. آیت الله سیستانی: مگر آن که وقت پرداخت قرض آن قدر دور باشد که اصلًا عقلا به آن توجه نکنند، که در این صورت حجّ بر او واجب خواهد شد.

[8] م- کسی که از جهت مالی مستطیع است و از جهت صحت بدن (1) یا باز بودن راه مستطیع نیست (2) می تواند(3) در مال تصرّف

ص: 14


1- آیت الله تبریزی: اگر می داند در همان سال سایر شرایط استطاعت حاصل می شود، حفظ استطاعت مالی لازم است وگرنه لزوم ندارد و اگر اطمینان به زوال عذر تا آخر عمر ندارد، بنابر احتیاط در همان سال نایب بگیرد و چنانچه عذرش زایل شد و استطاعت مالی باقی بود بنابر احتیاط دوباره خودش حج به جا آورد. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: اگر از جهت مالی قدرت دارد و از جهت صحّت بدن استطاعت ندارد و امید خوب شدن ندارد واجب است نایب بگیرد، بلکه احوط نایب گرفتن است برای کسی که امید خوب شدن دارد، پس اگر رفع عذر شد، خودش نیز به حج برود، مگر این که پس از رفع عذر استطاعت مالی نداشته باشد.
2- آیت الله اراکی: و مأیوس است از تمکّن از مسیر و صحّت بدن. آیت الله خویی: اگر دارا و ثروتمند است و توانایی مباشرت اعمال حج را ندارد یا دشوار و با مشقت است باید نایب بگیرد. و وجوب نایب گرفتن، مانند وجوب حج فوری است. آیت الله سیستانی: کسی که تمکّن مالی دارد ولی توانایی مباشرت حجّ را ندارد و امید اینکه بتواند در آینده انجام دهد ندارد، واجب است نایب بگیرد و اگر مباشرت برای او حرج و مشقّت داشته باشد، می تواند نایب بگیرد، گرچه مباشرت افضل است و به هر حال همچنان که وجوب مباشرت فوری است، وجوب استنابه نیز فوری است. آیت الله مکارم: یعنی در موقع حج استطاعت بدنی و باز بودن راه را ندارد.
3- آیت الله بهجت: در صورتی که موضوع وجوب استنابه، که یأس از رفع مانع است، محقّق نشده باشد. آیت الله گلپایگانی: بلی اگر علم داشته باشد که در آن سال متمکّن از رفتن به حج است، جواز مصرف کردن وجه در غیر حج( خصوصاً در اوان خروج مردم برای حج) مشکل است، و اگر استطاعت مالی بعد از استطاعت طریقی حاصل شده باشد، تصرّف در آن مال در زمانی که مردم آماده برای حج می شوند جایز نیست.

کند و خود را از استطاعت مالی هم خارج کند ولی اگر از آن جهات هم استطاعت دارد و فقط وسایل رفتن را تهیه نکرده یا وقت حج نرسیده،(1) نمی تواند(2) خود را از استطاعت خارج کند و اگر کرد، حج بر او مستقر می شود و باید به هر نحو است به حج برود. (3)

ص: 15


1- آیت الله فاضل: حتی اگر اول ماه محرم باشد که هنوز چندین ماه به موسم حج باقی است.
2- آیت الله اراکی: بنابر احتیاط واجب. آیت الله خامنه ای: به حاشیه مسأله بعد مراجعه شود.
3- آیت الله بهجت: هرگاه انسان مالی داشته باشد که کفاف هزینه حج را بدهد، می تواند قبل از وقت حرکت قافله آن را در مصارف خود خرج کند هر چند دیگر نتواند به حج برود ولی در صورتی که آن مال را به طور نسیه تا زمان بعد از حج بفروشد و منظور فرار از استطاعت باشد، احتیاط این است که اقدام به این عمل ننماید. و اگر نموده با خود معامله مستطیع کند به این که سال آینده به حج برود با احتیاطاتی که سبب قطع به اجزاء از حجه الاسلام است( یعنی احتیاطاً سعی در تحصیل و حفظ استطاعت شرعیه برای خود در وقت سیر کاروان در سال آینده بنماید نه صرف استطاعت عقلیه) و اگر معامله نه برای فرار است بلکه برای حاجت فعلی است که متمکّن از برآورده شدن آن نمی شود، مگر بعد از وقت سیر یا وقت حج اظهر جواز آن است. آیت الله خویی: هرگاه انسان مالی داشته باشد که کفاف هزینه حج را بدهد، حج بر او واجب می شود و جایز نیست در آن مال تصرّفی کند که از استطاعت خارج شود و نتواند تدارک کند. و این تصرّف خواه پیش از تمکن از سفر باشد یا بعد از آن فرقی ندارد، بلکه ظاهر این است که قبل از ماه های حج تصرّف جایز نیست. آیت الله سیستانی: در تفصیل تمکن از مسیر می فرمایند: اگر در آن تصرّفی کند که از استطاعت خارج شود و نتواند تدارک کند، و برای او مشخص شده باشد که قدرت رفتن به حج در روزهای آن را داشته باشد، بنابر اظهر حج در ذمّه او مستقر است، ولی اگر قدرت رفتن برای او مشخص نشده باشد، حج در ذمّه او مستقر نیست.

[9] م- اگر در سالی که استطاعت مالی دارد از جهت صحت بدن یا باز بودن راه استطاعت ندارد و در سال های دیگر از آن جهات استطاعت پیدا می کند، می تواند(1) در مال تصرّف کند و خود را از استطاعت خارج نماید.

[10] م- شخص مستطیع اگر پول ندارد لکن ملک دارد(2) باید بفروشد و به حج برود اگرچه به واسطه مشتری نداشتن، به کمتر

ص: 16


1- آیت الله خامنه ای: پس از فرا رسیدن زمانی که صرف آن برای رسیدن به حج لازم است، شخص مستطیع نمی تواند خود را از استطاعت بیندازد و پیش از فرا رسیدن این زمان نیز احتیاط واجب آن است که خود را از استطاعت خارج نسازد. آیت الله خویی، آیت الله سیستانی: تصرّف در مال جایز نیست و واجب است مال را حفظ کند و خود را از استطاعت خارج نکند.( حاشیه بر عروه الوثقی) آیت الله صافی: اگر اطمینان دارد که در سال های دیگر از آن جهات استطاعت پیدا می کند بنابر احتیاط نمی تواند در مال تصرّف کند. آیت الله گلپایگانی: اگر اطمینان دارد در سال های بعد از آن جهات استطاعت پیدا می کند نمی تواند در مال تصرّف کند.
2- آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: اگر خانه وقفی و یا غیر وقفی در اختیار اوست؛ به طوری که کسر شأن او نبوده و بدون سختی و حرج، از داشتن خانه دیگر بی نیاز است و احتمال از دست رفتن آن خانه نیست، اگر خانه ملکی ای دارد که قیمت آن وافی به مخارج حج و یا تتمیم آن باشد، واجب است خانه ملکی خود را فروخته و صرف مخارج حج کند، و همچنین است نسبت به دیگر چیزهایی که مورد نیاز بوده، و از غیر راه ملکیّت رفع احتیاجش شده باشد.

از قیمت معمولی (1) بفروشد مگر آن که (2) فروش به این نحو موجب حرج و مشقت برای او شود.

[11] م- اگر شک کند که مالی که دارد به اندازه استطاعت هست یا نه، احتیاط واجب آن است که تحقیق کند،(3)

و فرقی نیست در وجوب تحقیق، میان آن که مقدار مال خود یا مقدار مخارج حج را نداند.

[12] م- اگر شخص زاد و راحله ندارد ولی به او گفته شد که

ص: 17


1- آیت الله بهجت: اگر حرجی یا ضرری نباشد. آیت الله تبریزی: اگر بخواهد حج نماید باید آن را به مقدار زیادی کمتر از قیمت بفروشد، فروشش واجب نیست. آیت الله خویی: اگر باعث ضرر کلّی شود فروشش واجب نیست. آیت الله سیستانی: مگر اینکه اجحاف بر او باشد.
2- آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: اجحاف و ضرر به حدّی باشد که عرفاً بگویند مستطیع نیست. آیت الله مکارم: به طوری که در عرف بگویند مستطیع نیست.
3- آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی: لازم نیست فحص و تحقیق کند هر چند احوط است. آیت الله بهجت: اضافه ای دارد مگر اینکه عسر و حرج باشد. آیت الله خامنه ای: کسی که می داند با وضع معمول حج و مخارج عادی آن، دارای استطاعت نیست ولی احتمال می دهد که اگر تحقیق کند راه هایی پیدا شود که با وضع فعلی خود بتواند حج کند لازم نیست فحص کند ولی ملاحظه وضع مالی موجود خود برای کسی که نمی داند آیا استطاعت حج دارد یا نه و می خواهد بداند که آیا مستطیع هست یا نه علی الظاهر واجب است.

حج بجاآور و نفقه تو(1) و عائله ات (2) بر عهده من، با اطمینان به وفا و عدم رجوع (3) باذِل،(4) حج واجب می شود و این حج را بذلی می گویند(5) و در آن رجوع به کفایت که از شرایط وجوب است شرط نیست،(6) بلی اگر قبول بذل و رفتن به حج موجب اخلال در

ص: 18


1- آیت الله فاضل: تعهد نسبت به عائله و اطمینان به وفا و عدم رجوع باذل شرط نیست.
2- آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: اگر نمی تواند نفقه عیال را تأمین کند، چه به حج برود و چه نرود، بذل نفقه عیال شرط نیست. آیت الله سیستانی: مگر این که نفقه عائله اش را تا زمان برگشت داشته باشد یا این که فرق نمی کند، چه حج برود و چه نرود نفقه آنها را نمی تواند تأمین کند یا از عدم تأمین نفقه آنها در حرج نمی افتد یا عائله واجب النفقه او نیستند که در این موارد بذل نفقه عائله شرطِ وجوب حج نیست.
3- آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: اطمینان به وفا و عدم رجوع باذل، شرط نیست، ولی اگر وثوق و اطمینان به رجوع و عدم وفای باذل دارد حج واجب نمی شود.
4- آیت الله نوری: به شرطی که قبول این بذل برای او مستلزم ذلّت و منّت نباشد.
5- آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی: در این مسأله فرقی بین اباحه( در اختیار گذاشتن) و تملیک و دادن عین مال و یا قیمت آن نیست. آیت الله سیستانی: اباحه ای که برای اباحه کننده آن قابل برگشت باشد شرعاً، و تملیک متزلزلی که از طرف مقابل قابل فسخ بوده باشد شرعاً، موجب حصول استطاعت نمی شود مگر این که اطمینان داشته باشد که از اباحه اش صرف نظر نمی کند یا تملیکش را فسخ نمی نماید.
6- آیت الله بهجت: بلی، داشتن مؤونه عیال تا وقت رجوع شرط است مگر آن که با نرفتن حج نیز عیال او در مضیقه به سر برند و رفتن حج تأثیری در این جهت نداشته باشد. آیت الله سیستانی: ولی اگر خودش مقداری از مصارف حج را داشته باشد و بقیّه را به او بذل کنند در این صورت رجوع به کفایت شرط است.

امور زندگی او شود(1) واجب نیست.

[13] م- شرط است در استطاعت رجوع به کفایت (2)، یعنی بعد از برگشت از حج، تجارت یا زراعت یا صنعت یا منفعت ملک، مثل باغ و دکان داشته باشد بطوری که برای زندگانی به شدت و حرج نیفتد و اگر قدرت بر کسب لائق به حالش هم داشته باشد کافی است (3)، و اگر بعد از مراجعت نیاز به مثل زکات و خمس و سایر وجوه شرعیه داشته باشد، کفایت نمی کند،(4) بنابراین بر

ص: 19


1- آیت الله سیستانی: بلی اگر درآمدش در خصوص روزهای حج باشد و با درآمد آن در بقیه روزهای سال یا بعضی از آنها زندگی می کند، به طوری که اگر به حج برود قدرت تأمین هزینه زندگی در بقیه یا بعضی از روزهای یاد شده نداشته باشد. در این صورت حج بر او واجب نخواهد بود، مگر اینکه مخارج زندگیش را در بقیه روزهای سال هم بدهند که در این صورت واجب خواهد بود. آیت الله مکارم: یا مستلزم منّت و هتک او باشد.
2- آیت الله بهجت: اظهر اعتبار رجوع به کفایت است به این معنا که به سبب حج از غنا به فقر یا از فقر به اوسع از آن واقع نشود.( کتاب حج، ص 26)
3- آیت الله فاضل: و همچنین اگر از طریق زکات و یا خمس و یا استعطاء، امور خود را اداره کند، کافی است، و همچنین کسی که آنچه دارد در راه حج خرج کند زندگی او قبل و بعد از حج تفاوتی نکند، حج بر او واجب می شود و نیز بر طلاب که با شهریه اداره می شوند چنانچه هزینه حج و مخارج خانواده خود را داشته باشند یا به عنوان روحانی مشرّف شوند حج واجب است و از حجه الاسلام کفایت می کند.
4- آیت الله خامنه ای: اگر بعد از مراجعت زندگی آنها با شهریه اداره می شود کفایت می کند و حج واجب است. آیات عظام خویی، تبریزی، سیستانی: کسی که از وجوه شرعیه مانند خمس و زکات و امثال اینها زندگی خود را اداره می کند و بر حسب عادت مخارجش بدون مشقت، مضمون و حتمی باشد، در صورتی که دارای مقداری پول گردد که وافی به هزینه حج و مخارج عیالش باشد، بعید نیست حج بر او واجب باشد، و همچنین است کسی که شخص دیگر در تمام مدت زندگی او، مخارجش را متکفل باشد و همچنین کسی که اگر آنچه دارد در راه حج صرف کند زندگی بعد از حجّش با قبل از آن تفاوتی نکند. آیت الله بهجت: عیناً موافق حاشیه قبلی بوده با این تفاوت که ایشان صراحت در وجوب حج دارند.( مناسک، مسأله 25) آیت الله غروی: مگر در صورتی که منافات با شأنش نباشد مثل تجّار و بازاری ها و اما اگر زندگانیش با وجوهات شرعیه است حج برود یا نرود و منافی شئونش نیست تمکّن اعاشه از وجوهات در حقّش کفایت می کند و پس طلاب حوزه های علمیه که زندگانیشان با وجوهات است با تمکّن از اعاشه از وجوهات مشمول وجوب حج واقع می شوند.

طلاب و اهل علمی که در بازگشت از حج نیاز به شهریه حوزه های علمیه دارند(1) حج واجب نیست. (2)

[14] م- کسی که حج بر او مستقر شد و به جا نیاورد تا فوت شد، باید از ترکه او برایش حج بدهند و حج میقاتی کفایت می کند و تا حج او را ندهند، ورثه نمی توانند در ترکه تصرّف

ص: 20


1- آیت الله بهجت: اگر زندگی آنها با وجوهات بر حسب عادت بدون مشقّت مضمون و حتمی باشد. در صورتی که دارای مقداری پول گردد که وافی به هزینه حج و مخارج عیالش باشد حج بر او واجب است.( مناسک، مسأله 25)
2- آیت الله مکارم: برای طلاب و مانند آنها حج واجب می شود. آیت الله گلپایگانی: افرادی که از وجوه خاصّی مثل سهم سادات و وجوهات شرعیه و نذورات استفاده می کنند، مانند طلاب و سادات و اشخاص دیگری که مورد توجّه مردم هستند، در صورتی که هزینه حج و مخارج عیالات را تا بازگشت داشته باشند، بعید نیست که حج بر آنان واجب باشد.( آداب و احکام حج، مسأله 68) آیت الله صافی: ولی رعایت احتیاط به این که به نحوی خود را واجد شرط استطاعت نماید ترک نشود.

نمایند(1) و لازم است در همان سالِ فوت، حج را ادا نمایند و تأخیر از آن جایز نیست،(2) و چنان چه در آن سال استیجار ممکن نباشد مگر از بلد، لازم است (3) از بلد اجیر بگیرند و از اصل ترکه

ص: 21


1- آیت الله بهجت: ورثه پیش از استیجار برای حج، می توانند در ترکه تصرّف کنند در صورتی که قصد استیجار داشته باشند. آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: کسی که مرده و حجه الاسلام بر او بوده، ورثه پیش از استیجار برای حج نمی توانند در ترکه تصرّف کنند، خواه هزینه حج برابر ترکه باشد یا کمتر از آن، بنابر احتیاط، بلی اگر ترکه خیلی زیاد باشد و ورثه ملتزم به ادای حج شوند، می توانند تصرّف کنند. آیت الله خامنه ای: در خصوص اختیار ورثه نسبت به تصرّف در ترکه و عدم آن، نظر ایشان یافت نشد. آیت الله سیستانی: برای ورثه جایز نیست تا زمانی که ذمّه او به حج مشغول است؛ به طوری در میراث تصرّف نمایند که منافی با قضای حج میّت از میراث باشد. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: حتی در صورتی که ترکه بیش از مخارج حج باشد، بنابر احتیاط واجب تصرّف در اموال میّت جایز نیست. آیت الله فاضل: بلی اگر ترکه بیشتر از مخارج حج باشد بهتر است تصرّف نکنند. آیت الله مکارم: مگر این که بنای قطعی بر ادای حج داشته باشد، در این صورت تصرّف جایز است.
2- آیت الله بهجت: تأخیر در ادای دَیْن بدون عذر جایز نیست.
3- آیت الله سیستانی: احوط این است که فوراً برای فارغ شدن ذمّه او اقدام نمایند، هر چند با استیجار از ترکه، و اگر در همان سال استیجار از میقات میسّر نشد، به احتیاط واجب باید از بلد استیجار کنند و تأخیر نیندازند هر چند بدانند در سال بعد، از میقات میسّر می شود، ولی در این صورت مازاد بر اجرت حج از میقات را، از سهم صغار ورثه به حساب نیاورند.

خارج می شود،(1) و همچنین اگر در آن سال از میقات نتوانند اجیر بگیرند مگر به زیادتر از اجرت متعارف، لازم است اجیر بگیرند و تأخیر نیندازند،(2) و اگر وصی یا وارث اهمال کنند و تأخیر بیندازند و ترکه از بین برود ضامن می باشند، بلی اگر میت ترکه نداشته باشد، بر وارث، حج او واجب نمی شود.

[15] م- زنی که مهریه اش وافی برای مخارج حج هست و آن را از شوهر خود طلبکار است،(3) اگر شوهرش تمکّن از ادای آن را ندارد، زن حق مطالبه ندارد و مستطیع نیست و اگر تمکن دارد و مطالبه آن برای زن، مفسده ای ندارد، با فرض این که شوهر نفقه و مخارج زندگی زن را می دهد، لازم است زن مهریه را

ص: 22


1- آیت الله خامنه ای: مگر این که وصیّت کرده باشد مخارج حج از ثلث پرداخت شود که در این صورت بر وصایای مستحبّه مقدم است و اگر ثلث وافی نبود کمبود آن از اصل ترکه میّت اخراج می شود. آیت الله سیستانی: مگر این که وصیّت کند از ثلث خارج شود و ثلث کافی باشد و اگر کافی نباشد از سایر ترکه باید تکمیل شود. آیت الله مکارم: مگر این که وصیّت کند از ثلث خارج شود.
2- آیت الله بهجت: دین مقدم است حتی بر وصیت ولی در زاید باید با اجازه ورثه باشد و بنابر احتیاط زاید را بین غیر صغار تقسیم نمایند. آیت الله سیستانی: بنابر احتیاط واجب، ولی مازاد بر اجرتِ متعارف را از سهم صغار ورثه به حساب نیاورند.
3- آیت الله بهجت: در صورتی که مطالبه مهر از شوهر ناراحتی و یا مشکلاتی در زندگی ایجاد نکند وی مستطیع است و مطالبه مهر منعی ندارد بلکه لازم است، ولی اگر موجب دردسر و ناراحتی برای وی شود و یا مراجعه به حاکم باعث منقصت شأن او گردد مطالبه لازم نیست.

مطالبه کند و به حج برود و چنانچه برای او مفسده دارد؛ مثل این که ممکن است مطالبه، به نزاع (1) و طلاق منجر شود که برای زن، مفسده دارد، مستطیع نشده است.

[16] م- با وجوه شرعیه؛ مثل سهم امام و سهم سادات، شخص مستطیع نمی شود(2) و اگر به مکه برود، کفایت از حجه الاسلام نمی کند. (3)

ص: 23


1- آیت الله تبریزی: اگر مطالبه مهریه موجب ناراحتی هایی شود که زن در زندگی اش به حرج و مشقّت بیفتد، حج بر او واجب نیست. آیت الله خویی: یعنی مطالبه بر او حرجی یا در آن خوف ضرر باشد. حج بر او واجب نیست. آیت الله سیستانی: اگر به حدّی باشد که برای زن تحمّلش مشکل باشد. آیت الله گلپایگانی: مجرّد طلاق باعث عدم وجوب حج نیست. بله اگر صرف مهریه در حج موجب شود که زندگی او مختل شود حج بر او واجب نیست. آیت اللّه مکارم: حتی اگر منجر به طلاق نشود ولی مشکلات مهمّی در زندگی او حاصل گردد حج لازم نیست.
2- آیات عظام بهجت، تبریزی، خامنه ای، خویی، سیستانی، گلپایگانی: به حاشیه مسأله 40 مراجعه شود. آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: کسی که مالی را که بتواند با آن حج به جا آورد، در اختیار دارد هر چند ملک او نباشد ولی تصرّفش در آن جایز باشد با تحقق سایر شرایط مستطیع است. آیت الله فاضل: چنانچه به عنوان شهریه یا از روی استحقاق و خدمات دینی از طریق حاکم شرع به او داده شده، مالک می شود و اگر به مقدار حج باشد مستطیع است و باید حجه الاسلام به جا آورد.
3- آیت الله مکارم: هرگاه در شأن او باشد مانعی ندارد و حج او صحیح است.

[17] م- اگر با اعتقاد به این که مستطیع نیست، قصد(1) حج استحبابی کند و بعد معلوم شود که مستطیع بوده کفایت از حجه الاسلام نمی کند(2) مگر در صورتی که قصد وظیفه فعلیه نموده باشد و اشتباهاً آن را بر حج استحبابی تطبیق کرده باشد.

[18] س- اگر کسی به خیال این که استطاعت دارد بقصد عمره تمتع مُحرم شد و به ترتیب کلیه اعمال حج تمتع حجه الاسلام را انجام داد و بعد از تمام شدن اعمال معلوم شد که مستطیع نبوده است، بفرمایید احرام و اعمال گذشته اش چگونه است، و نسبت به آینده اگر مستطیع شد، آیا حجه الاسلام بر او واجب است یا نه؟

ج- مُحرم نیست،(3) ولی اگر مستطیع باشد باید حجه الاسلام به جا

ص: 24


1- آیت الله گلپایگانی: اگر به طور جزم، قصد حج استحبابی کرده است کفایت آن از حجه الاسلام خالی از اشکال نیست.
2- آیات عظام تبریزی، خویی، صافی، مکارم: کفایت می کند. آیت الله خامنه ای: مگر این که نیّت کند حجی را که شارع مقدس از او خواسته به جای آورد.
3- آیت الله اراکی، آیت الله نوری: اگر به قصد تقیید بوده احرام واقع نشده، و اگر خطا در تطبیق بوده احرام حج مستحب واقع شده و احرام صحیح بوده و از آن خارج شده، ولی مجزی از حجه الاسلام نیست. آیت الله خویی: حجش صحیح است ولی کفایت از حجه الاسلام نمی کند.( مستفاد از تعلیقه عروه، ج 2، ص 240) آیت الله سیستانی، آیت الله مکارم: احرام او صحیح و حج او مستحبی است و کفایت از حجه الاسلام نمی کند. آیت الله بهجت: اگر به قصد انجام وظیفه فعلیه بوده حج صحیح استحبابی هم می باشد.

آورد.

[19] س- کسی خیال می کرد مستطیع نیست، به نیت استحباب مُحرم شد و اعمال عمره تمتع را انجام داد، بعد در مکه پرسید، معلوم شد مستطیع بوده است، آیا مجدداً باید به نیت وجوب مُحرم شود یا کافی است؟

ج- کفایت نمی کند،(1) و در صحت حج ندبی او تأمل است. (2)

[20] س- اینجانب در موقع ازدواج، یک سفر حج به زوجه ام وعده داده ام، آیا ادای آن چگونه می باشد؟

ص: 25


1- آیت الله بهجت: اگر به قصد امر فعلی بوده، اگرچه اعتقاد ندبیّت آن را داشته، اظهر صحّت و اجزاء از حجه الاسلام است. آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: مجزی از حجه الاسلام است و نیاز به احرام جدید نیست. آیت الله خامنه ای، آیت الله سیستانی: چنانچه کسی به اعتقاد این که مستطیع نیست به عنوان استحباب، به حج رفت و قصد اطاعت امری که فعلًا متوجّه او است را نمود و بعداً معلوم شد مستطیع بوده، حجّش کفایت می کند و حج دیگری بر او واجب نیست. آیت الله صافی، آیت الله مکارم: بلکه کفایت می کند. آیت الله فاضل: باید حجه الاسلام را انجام دهد و اکتفا به عمره انجام شده مشکل است، لذا برای احرام عمره تمتع وجوبی، باید به وظیفه ناسیِ احرام، که در مسأله 215 مناسک محشی بیان شده است، عمل کند و در ضیق وقت باید حجِ افراد انجام دهد، مگر این که خطا در تطبیق باشد.
2- آیات عظام اراکی، فاضل، نوری: اگر تقیید به استحباب داشته، و اگر به نحو خطا در تطبیق بوده، صحیح و کافی است. آیت الله گلپایگانی: مگر این که قصد کرده باشد حجّی را که بر اوست و اشتباهاً گمان کرده استحبابی است، که در این صورت بعید نیست کفایت کند.( مناسک عربی، ص 30، مسأله 80)

ج- اگر مجرد وعده بوده است،(1) لازم نیست ادای (2) آن؛ و اگر مهر قرار داده شده باشد(3) باید به آن عمل کند. (4)

[21] س- شخصی به جز برای هَدْی، استطاعت حج را دارا است، آیا حج برای او واجب است؟

ج- بلی مستطیع است و پول هَدْی، جزو استطاعت نیست. (5)

نیابت در حج

[22] م- در نایب اموری شرط است:

1- بلوغ، بنابر احتیاط واجب. (6)

ص: 26


1- آیت الله سیستانی: به احتیاط واجب باید به آن وفا کنید.
2- آیت الله مکارم: ولی بدون شک عمل به آن مستحب مؤکد است.
3- آیت الله مکارم: یا شرط ضمن العقد بوده است.
4- آیت الله بهجت: تنها وعده سفر موجب استطاعت نمی شود ولی بر مرد لازم است که به وعده خود وفا کند، اگر هنگام عقد ازدواج به او وعده داده است. آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: اگر شرط ضمن العقد باشد، وفا واجب است و در غیر آن، تخلف از وعده کراهت شدیده دارد.
5- آیت الله تبریزی: در صورتی که بتواند بدون حرج و مشقّت بدل هدی روزه بگیرد. آیت الله خویی، آیت الله فاضل: چنین شخصی مستطیع نیست مگر با تمکّن از جمیع مصارف حج و از جمله ثمن هدی. آیت الله سیستانی: استطاعت حاصل است و به جای هدی روزه می گیرد. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: مستطیع نمی شود و پول هدی جزو استطاعت است. آیت الله مکارم: زیرا به جای آن روزه می گیرد و چنین کسی عرفاً استطاعت برای حج دارد.
6- آیت الله تبریزی: نایب باید بالغ باشد، پس حج بچه نابالغ به جای دیگری کفایت نمی کند، البته در حجه الاسلام و حج های واجب دیگر، هر چند آن بچه ممیّز باشد که خوب و بد را تشخیص دهد. بلی بعید نیست که نیابت وی در حج مستحبی با اذن ولیّ صحیح باشد. آیت الله سیستانی: بلوغ شرط است و بنابر احتیاط بچه ممیّز نمی تواند نایب شود، مگر در حج مندوب به اذن ولیّ. آیت الله خویی: در حج واجب بلوغ نایب شرط است ولی در حج مستحبی بعید نیست که نیابت غیر بالغ با اذن ولیّ صحیح باشد.( مناسک، مسأله 103) آیت الله بهجت: نیابت طفل غیر ممیز صحیح نیست، و اگر بچه ممیز باشد و قائل به مشروعیت عبادت صبّی ممیز باشیم، خالی از رجحان نیست که نیابت وی صحیح باشد.( کتاب حج، ص 39) آیت الله مکارم: بلکه بنابر اقوی در حج واجب.

2- عقل.

3- ایمان.

4- وثوق و اطمینان (1) به انجام دادن او،(2) و اما بعد از اجراء عمل نایب، لازم نیست اطمینان به صحت آن و در صورت شک در صحت،(3) حکم به صحت می شود و استنابه صحیح است هر چند قبل از عمل شک داشته باشد. (4)

ص: 27


1- آیت الله فاضل: این شرط در استنابه معتبر است نه در اصل نیابت. آیت الله خویی، آیت الله تبریزی: و اگر نایب ثقه باشد اخبار او کافیست. آیت الله سیستانی: اگر خبر داد که از طرف او انجام داده و از خبرش وثوق و اطمینان حاصل نشد در این صورت اکتفا به خبر دادن او اشکال دارد.( مناسک، مسأله 104)
2- آیت الله خامنه ای: از اینجا تا آخر این فرع را متعرض نشده اند.
3- آیت الله بهجت: وقتی ذمه منوب عنه فارغ و بری ء می شود که یقین حاصل شود که نایب عمل او را به طور صحیح به جا آورده یا آن که اماره معتبره باشد بر به جا آوردن.( مناسک، مسأله 101)
4- آیت الله مکارم: احتیاط واجب عدم استنابه در این دو مورد است.

5- معرفت نایب به افعال و احکام حج ولو با ارشاد کسی در حال عمل.

6- ذمه نایب، مشغول به حج واجبی (1) در آن سال نباشد.

7- معذور(2) در ترک بعض افعال حج نباشد.

ص: 28


1- آیت الله سیستانی، آیت الله بهجت( با اختلاف تعابیر): مگر در صورتی که جاهل به وجوب باشد یعنی نداند که حج بر خودش واجب است یا می دانسته ولی غافل است و فراموش کرده، که در این دو صورت نیابت وی عیبی ندارد. و این شرط شرط صحت اجاره است نه شرط صحت حج نایب. آیت الله بهجت: اضافه می فرماید: پس هرگاه در حالی که حج بر خودش واجب بوده و از قبل دیگری و به نیابت او حج نماید اظهر آن است که حج او صحیح است و ذمه منوب عنه بری ء شده است ولی نایب اجرتی را که قرار داده شده مستحق نخواهد شد بلکه مستحقّ اجره المثل خواهد بود.( اجره المثل یعنی نرخ متعارف)،( مناسک، ص 37، مسأله 100) آیت الله گلپایگانی، آیت الله صافی: در صحت حج غافل و جاهل اشکال است و احوط عدم اکتفاء به حج آن دو است.( مناسک عربی، ص 49، مسأله 1) آیت الله خویی: ذمّه نایب مشغول به حج واجب منجّز نباشد و این شرط صحت اجاره است. آیت الله تبریزی: ذمّه نایب مشغول به حج واجب نباشد و این شرط صحت اجاره است، پس اگر غافل از استطاعت بود اجاره او صحیح است. آیت الله فاضل: این شرط معتبر نیست. آیت الله مکارم: اگر ذمه او مشغول باشد نیابت او صحیح است هر چند گناه کرده است.
2- آیت الله فاضل: نیابت معذور ولو برای حج ندبی حتی اگر تبرعاً و بدون وکالت باشد صحیح نیست بلی می تواند برای خود حج انجام دهد و ثواب آن را اهدا کند. آیت الله گلپایگانی: بنابر احتیاط نیابت معذور صحیح نیست.( مناسک عربی، ص 50، مسأله 9) آیت الله خویی: اجاره کردن معذور برای حج جایز نیست بلکه اگر خودش تبرعاً حج نیابی به جا آورد اجزاء آن از منوب عنه مشکل است ولی کسانی که جایز است در شب عید قبل از طلوع فجر به منی بروند و در شب رمی کنند و یا کسانی که ناچار به ارتکاب محرّمات احرام هستند نیابتشان مانعی ندارد و آنچه از ایشان راجع به عذر طاری در نایب آمده اینست س- اگر برای نایب در حج پیش آمدی شود آیا می تواند نایب بگیرد مثلًا در رمی جمره و یا ذبح و یا غیره ج- بلی می تواند نایب بگیرد استفتائات، ص 275، س 833 و نیز در مناسک مسأله 125 فرموده اگر نایب برای حج تمتع اتفاقاً بخاطر ضیق وقت ناچار شد عدول به حج افراد کند مجزی از منوب عنه است و لذا می توان گفت ایشان نیابت معذور بعذر طاری را مجزی می دانند. آیت الله سیستانی: بنابر احتیاط واجب نمی شود کسی را که از پیش عجز او از عمل اختیاری معلوم است اجیر کرد، بلکه اکتفا به تبرّع او در نیابت نیز محلّ اشکال است و در مورد عذرهایی که بعداً عارض می شود حکم نایب همان حکم منوب عنه است که در بعضی موارد حج صحیح است و گاهی باطل است و استیجار و نیابت کسی که در انجام بعضی واجبات حج که ترک عمدی آنها هم موجب بطلان نیست، مانند طواف نساء و بیتوته و رمی روز یازده و دوازده اشکال ندارد. آیت الله بهجت: بنابر احتیاط با تمکّن از استیجار غیر معذور، نمی توان معذور را اجیر نمود، بلکه اگر چنین شخصی تبرّعاً به نیابت دیگری حج نمود اکتفا کردن به عملش مشکل است[ بلی اگر در به جا آوردن کارهایی که بر محرم حرام است معذور باشد مثل این که مضطرّ به تظلیل( زیر سایه رفتن) باشد اجیر گرفتن یا نایب گرفتن چنین شخص عیبی ندارد].( مناسک، ص 41، مسأله 110) آیت الله مکارم: ولی عذرهایی که در خود حج پیش می آید مانعی ندارد. آیت الله تبریزی: نیابت کسی که از ابتدا می داند از اتیان به حج اختیاری عاجز است در حج واجب اشکال دارد. آیت الله صافی: نیابت کسی که از اتیان بعض اعمال عمره و حج معذور است اگر ترک عمدی آن عمل از غیر معذور موجب بطلان حج یا عمره نباشند به این که ترک آن عمل یا فقط حرمت تکلیفی دارد و یا علاوه بر آن موجب کفاره هم هست ولی ترک آن موجب بطلان عمل عمره یا حج نیست، اشکال ندارد و حتی اگر می داند که اجیر بعضی از اعمالی که ترک آن موجب بطلان حج و عمره نیست عمداً بدون عذر ترک می کند استیجار او مانعی ندارد و مبرء ذمه منوب عنه می باشد بلی نسبت به استحقاق اجرت اگر موقع عقد اجاره، مستأجر اطّلاع از معذور بدون اجیر در امور مذکوره نداشته باشد اجیر استحقاق اجرت ندارد ولو این که عمل او مبرء ذمّه منوب عنه است.

ص: 29

[23] م- در منوب عنه اموری شرط است:

1- اسلام. (1)

2- در حج واجب شرط است که منوب عنه فوت شده باشد یا اگر زنده است حج بر او مستقر شده (2) و خودش از جهت مرضی که امید خوب شدن آن نیست یا از جهت پیری نتواند به حج برود و در حج استحبابی این شرط نیست و در منوب عنه بلوغ و عقل شرط نیست (3) و مماثله بین نایب و منوب عنه نیز شرط نیست (4) و جایز است کسی که تاکنون به حج نرفته و مستطیع نیست برای

ص: 30


1- آیت الله فاضل: در منوب عنه اسلام و ایمان شرط است، پس حج به نیابت کافر و مخالف صحیح نیست. آیت الله بهجت: نیابت از کافر به احتمال حصول تخفیف عذاب محلّ تأمّل است.( مناسک، مسأله 106)
2- آیت الله بهجت: به مسأله 52 مراجعه شود. تفصیل این مسأله در ذیل مسأله 23 گذشت.
3- آیت الله گلپایگانی، آیت الله صافی: در نیابت از مجنون اشکال است مگر آن که به قصد رجاء آورده شود. آیت الله مکارم: نیابت از بچه و دیوانه ای که حج بر او مستقر نشده خالی از اشکال نیست. آیت الله فاضل: شرط هست ولی اگر حج قبل از جنون بر او مستقر شده عقل شرط نیست و در صورت یأس از بهبودی یا بعد از فوت او باید از مالش- ولو از میقات- برای او استنابه کنند. آیت الله بهجت: در غیر صبی ممیّز مشکل است.
4- آیت الله بهجت: اگر چه نیابت زن از مرد مرجوح است.( مناسک، ص 39، م 104)

دیگری نایب شود. (1)

[24] م- نایب باید در عمل قصد نیابت نماید و منوب عنه را در نیت تعیین کند(2) ولو اجمالًا و شرط نیست اسم او را ذکر کند، گرچه مستحب است.

[25] م- نایب در طواف نساء نیز باید قصد منوب عنه نماید و احتیاط استحبابی (3) آن است که به قصد ما فی الذمه به جا آورد.

[26] م- در حج واجب نیابت یک نفر از چند نفر در یک سال جایز نیست (4) و در غیر واجب مانع ندارد.

[27] م- اگر اجیر برای حجه الاسلام بعد از احرام بستن و داخل

ص: 31


1- آیت الله خویی، آیت الله تبریزی: بلکه اگر منوب عنه مرد و زنده باشد که بخاطر عدم تمکن نمی تواند حجه الاسلام را بجای آورد احتیاط لزومی آن است که مردی را که تاکنون به حج نرفته، یه نیابت خود به حج بفرستد. آیت الله بهجت: بلی نایب گرفتن صروره مکروه است به خصوص در صورتی که نایب زن و منوب عنه مرد باشد، اگرچه با داشتن بعض مرجّحات دیگر از قبیل فقاهت و تقوی و کمالات دیگر اجانب رجحان تقویت می یابد و از مرجوحیّت بیرون می آید.( کتاب حج، ص 40)
2- آیت الله بهجت: معتبر است در نیابت قصد آن و تعیین منوب عنه با تعدد، و در صورت اتّحاد کافی است قصد نیابت واجبه مثلًا.( کتاب حج، ص 39)
3- آیت الله فاضل: این احتیاط لازم نیست.
4- آیات عظام خویی، فاضل، تبریزی، سیستانی، بهجت: مگر این که به نحو شرکت بر آنها واجب شده باشد. مثل این که دو نفر یا بیشتر نذر کنند که با شرکت یکدیگر کسی را اجیر نمایند که در این صورت می توانند یک نفر را برای حج اجیر نمایند( مناسک، ص 45، مسأله 123).

شدن در حرم (1) بمیرد کفایت می کند از حج کسی که برای او به جا آورده است، و لازم نیست حج کردن برای او، و اگر قبل از احرام یا بعد از آن و قبل از داخل شدن در حرم بمیرد باید دو مرتبه اجیر بگیرند،(2) و همین حکم را دارد کسی که برای خودش به حج برود. (3)

[28] م- کسی که عذر داشته باشد از بعض اعمال حج، نمی شود(4) او را برای حج اجیر کرد، و اگر شخص معذور از بعض

ص: 32


1- آیت الله خویی: اگر بعد از احرام بمیرد کفایت از منوب عنه می کند هر چند قبل از دخول حرم بمیرد.( مناسک، مسأله 114)
2- آیت الله خامنه ای: مجزی نیست بنابر احتیاط واجب. آیت الله سیستانی، آیت الله مکارم: اگر بعد از احرام و قبل از دخول حرم بمیرد این حکم احتیاطی است. آیت الله تبریزی: چنانچه بعد از احرام بمیرد کفایت از منوب عنه می کند هر چند مردنش قبل از دخول حرم باشد.( مناسک، مسأله 114)
3- آیت الله سیستانی: کسی که حج بر او مستقر شده است اگر بعد از احرام حج در حرم بمیرد حجه الاسلام از او ساقط است چه تمتع باشد چه قران و چه افراد و اگر در عمره تمتع بمیرد نیز ساقط است و اگر قبل از آن بمیرد چه بعد از احرام قبل از دخول حرم و چه بعد از دخول حرم بدون احرام ساقط نمی شود و باید از او قضا کند و این حکم در حج واجب غیر از حجه الاسلام و در عمره مفرده جاری نیست و اما کسی که حج بر او مستقر نشده است اگر بعد از احرام بمیرد قضا واجب نیست هر چند قبل از دخول حرم باشد. تفصیل این مسأله در ذیل مسأله 80 و 110 گذشت.
4- آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: نایب باید بالغ باشد، پس حج بچه نابالغ به جای دیگری کفایت نمی کند، البته در حجه الاسلام و حج های واجب دیگر، هر چند آن بچه ممیّز باشد که خوب و بد را تشخیص دهد. بلی بعید نیست که نیابت وی در حج مستحبی با اذن ولیّ صحیح باشد. آیت الله سیستانی: بلوغ شرط است و بنابر احتیاط بچه ممیّز نمی تواند نایب شود، مگر در حج مندوب به اذن ولیّ. آیت الله گلپایگانی: بنابر احتیاط.

اعمال، تبرّعاً از غیر، حج بکند اکتفا کردن به آن اشکال دارد.

[29] س- نایبی که در وقت قبول نیابت برای حج معذور نبوده است، و بعد از عقد اجاره در موقع عمل یا قبل از محرم شدن، جزو معذورین شد(1) و در هر عذری که پیش آمده طبق وظیفه معذورین رفتار نمود، آیا حج او از منوب عنه کافی است؟ و آیا نسبت به نحوه عذر فرقی هست یا نه؟

ج- محل اشکال است. (2)

ص: 33


1- آیت الله خامنه ای: اگر عذر او منجر به نقص بعضی از اعمال حج نشود نیابت او صحیح است؛ مثل این که در ارتکاب بعضی از تروک معذور شود ولی اگر عذر منجر به نقص در اعمال حج شود در این صورت بطلان اجاره بعید نیست و احوط مصالحه بین نایب و منوب عنه در اجرت و اعاده عمره و حج برای منوب عنه می باشد. آیت الله مکارم: ولی عذرهایی که در خود حج تصادفاً به وجود می آید؛ مانند وقوف اضطراری، مانع نیست. آیت الله نوری: ولی عذری که تصادفاً پیش می آید و طاری است، مانع صحت نیست.
2- آیت الله بهجت: اتمام عمل طبق وظیفه عذری نایب کفایت می کند و مضرّ به صحّت نیابت نیست. آیت الله تبریزی: در عذر طاری نیابت معذور صحیح است و حج او از منوب عنه کافی است و در اجرت با مستأجر خود تراضی کند. آیت الله خامنه ای: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود. آیت الله سیستانی، آیت الله فاضل: در عذر طاری اشکال ندارد. آیت الله صافی: اگر قبل از احرام، معذور از انجام حج به نحوی که برای آن اجیر شده است گردیده، مستحقّ اجرت نیست اگر چه در بعض صور، حجّ او کفایت از منوب عنه می کند.

[30] س- در مناسک آمده است که معذور نمی تواند نایب شود، معذور به چه کسی گفته می شود؟ لطفاً حدّ آن را معین کنید، مثلًا کسی که نمی تواند نماز طواف را صحیح بخواند، یا نمی تواند خودش رمی جمرات کند، و یا نمی تواند قربانی نماید، و یا نمی تواند یکی دیگر از واجبات حج را اعم از ارکان و غیر ارکان انجام دهد، معذور است یا خیر؟

ج- هر کس نتواند اعمال اختیاری حج را انجام دهد معذور است (1) و نمی تواند نایب شود،(2) ولی مباشرت در ذبح در حال اختیار هم لزوم ندارد، و لذا کسی که نمی تواند ذبح کند می تواند برای حج نایب شود و برای ذبح نایب بگیرد.

[31] س- کسی که نماز او صحیح نیست و برای حج به نیابت

ص: 34


1- آیت الله گلپایگانی: بنابر احتیاط.( مجمع المسائل 1/ 443 مسأله 16) آیت الله خویی: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود. آیت الله صافی: به حاشیه شرط هفتم از مسأله 107 مراجعه شود. آیت الله بهجت: با علم و اطلاع از معذور بدون قبول نیابت خلاف احتیاط است.( پرسش های جدید حج، س 19)
2- آیت الله سیستانی: اگر از انجام عمل اختیاری در حج معذور باشد، هر چند مانند قرائت نماز طواف یا تلبیه باشد، بنابر احتیاط واجب نیابت او مجزی از منوب عنه نیست، ولی اگر از انجام اعمالی که در صحت حج دخالت ندارد، مانند طواف نساء یا بیتوته یا رمی روز 11 و 12 معذور است نیابت صحیح است و همچنین اگر در وقوف در بیش از مقدار رکن معذور باشد نیابت صحیح است. آیت الله تبریزی: نیابت او اشکال دارد. آیت الله مکارم: عذرهایی که در حج پیش می آید مانع صحّت نیست.

آمده است، آیا نیابت او صحیح است؟ و مفروض این است که به عنوان نیابت مُحرم شده است؟

ج- اگر از قرائت صحیح معذور است، نیابت و احرام او باطل است،(1) و اگر معذور نیست صحیح است و باید قرائت

خود را درست کند. (2)

عمره مفرده

[32] م- واجب است بر کسی که می خواهد داخل مکه شود(3) با احرام وارد شود و برای احرام باید نیت عمره یا حج داشته باشد و اگر وقت حج نیست و می خواهد وارد مکه شود واجب است عمره مفرده انجام دهد و از این حکم کسانی که مقتضای

ص: 35


1- آیت الله گلپایگانی: اگر از قرائت صحیح معذور است نیابت او محلّ اشکال است( لکن در باطل بودن احرام و عدم آن فتوای ایشان بدست نیامد). آیت الله خویی، آیت الله تبریزی: نیابت او اشکال دارد. آیت الله مکارم: بنابر احتیاط واجب. آیت الله سیستانی: بنابر احتیاط واجب نیابتش مجزی نیست ولی احرامش صحیح است و باید عمل را تمام کند. آیت الله صافی: به حاشیه شرط هفتم از مسأله 107 مراجعه شود. آیت الله بهجت: احتیاطاً در موارد عذر نایب بگیرد تا عمل را صحیحاً به جا آورد و خود نیز آن عمل را انجام دهد نیابتش صحیح است هر چند از اوّل نمی توانسته نایب شود.
2- آیت الله غروی، آیت الله فاضل: گرچه به تلقین شخص دیگری باشد که آن بخواند و نایب هم با او بخواند.
3- آیت الله سیستانی: ورود به مکه بلکه در حرم بدون احرام جایز نیست.( مناسک، مسأله 141)

شغلشان این است که زیاد وارد مکه می شوند و از آن خارج می شوند استثناء شده است. (1)

[33] م- تکرار عمره مانند تکرار حج مستحب است و در مقدار فاصله بین دو عمره اختلاف فرموده اند و احوط آن است که در کمتر از یک ماه، به قصد رجاء به جا آورده شود. (2)

ص: 36


1- آیات عظام خامنه ای، مکارم، گلپایگانی، صافی: همچنین در مورد کسانی که در همان ماه عمره را به جا آورده اند خارج شده و سپس در همان ماه داخل می شوند احرام و عمره مجدّد واجب نیست. آیت الله سیستانی، آیت الله فاضل: و همچنین کسانی که پس از اعمال حج یا عمره مفرده از مکه خارج شوند و در همان ماه باز گردند. آیت الله بهجت: و همچنین کسی که بعد از تمام نمودن اعمال حج یا بعد از عمره مفرده از مکه خارج شده و بیرون رفته باشد چنین شخصی می تواند در همان ماه خروج بدون گذشتن سی روز بدون احرام وارد مکه شود و در غیر این صورت حکم آن در مسأله 241 می آید.( مناسک شیخ، ص 90)
2- آیت الله اراکی: و احوط آن است که در کمتر از 10 روز به قصد رجاء آورد. آیت الله بهجت: فاصله بین دو عمره لازم نیست بنابر اظهر، اگر چه افضل در عمره ثانیه این است که در ماه دیگری غیر از ماه عمره سابقه باشد و یا فاصله ده روز بین دو احرام باشد، بلکه احد الفصلین احوط است و چنانچه بخواهد، یک عمره برای خود و یک عمره برای دیگری به جا آورد، فاصله یک ماه لازم نیست و همچنین است، اگر هر دو عمره برای دیگری باشد، همچنان که فاصله بین عمره تمتع و عمره مفرده و بالعکس لازم نیست.( مناسک، مسأله 134) آیت الله تبریزی: در اعتبار فاصله بین عمره تمتّع و عمره مفرده، اگر به نیّت یک شخص باشد احتیاط ترک نشود. آیت الله خامنه ای: فاصله معینی بین دو عمره شرط نیست، ولی بنابر احتیاط، در هر ماه فقط یک عمره برای خود می تواند به جا آورد، ولی آوردن عمره برای غیر خود، هر نفر یک عمره جایز است. آیات عظام خویی، سیستانی، صافی، فاضل، مکارم( با اختلاف در تعبیر): فاصله یک ماه شرط نیست، بلکه در هر ماه قمری می توان یک عمره انجام داد؛ مثلًا یک عمره در آخر ماه رجب و عمره دوم در اول ماه شعبان واقع گردد. و تفصیل مسأله خواهد آمد. آیت الله گلپایگانی: فاصله انداختن بین دو عمره مفرده لازم نیست، بلکه می توان در یک روز چندین عمره مفرده به جا آورد. آیت الله نوری: می تواند هر روز یک عمره به جا آورد. اما در فاصله بین عمره تمتّع با عمره مفرده، نظریه آیات عظام چنین است: آیات عظام اراکی، تبریزی، خویی، فاضل: کسی که می خواهد حج تمتّع به جا آورد، می تواند قبل از عمره تمتع و یا بعد ازحج تمتّع، عمره مفرده به جا آورد و بین این دو عمره فاصله معتبر نیست. آیت الله سیستانی: در اعتبار فاصله بین عمره تمتع و عمره مفرده اشکال است و احتیاط نباید ترک شود و امّا انجام عمره مفرده بین عمره تمتع و حج، موجب بطلان عمره تمتع می شود. آیت الله گلپایگانی: انجام دو عمره پی در پی، با فاصله کمتر از ده روز مکروه است و احوط ترک آن است، اگر چه اقوی جواز عمل عبادیِ مکروه است.( آداب و احکام حج، مسأله 1003)

[34] م- صورت عمره مفرده- که باید کسی که حج تمتع او بدل به حج افراد شد بعد از حج به جا آورد(1)- آن است که خارج شود به ادنی الحل، و افضل آن است که از «جعرانه» یا «حدیبیه» یا «تنعیم» که از همه نزدیکتر به مکه است محرم شود، و بیاید به مکه و طواف کند و نماز آن را بخواند و سعی بین صفا و مروه بکند و تقصیر کند یا سر بتراشد و طواف نساء به جا آورد و نماز طواف بخواند.

[35] م- عمره مفرده با عمره تمتع که تفصیلًا خواهد آمد در

ص: 37


1- آیت الله سیستانی: در صورت تمکن.

صورت فرق ندارد مگر در سه چیز: (1) اول- آن که در عمره تمتع باید تقصیر کند، یعنی از مو یا ناخن خود باید بگیرد، و سر تراشیدن (2) جایز نیست و در

عمره مفرده مخیر(3) است بین سر تراشیدن و تقصیر.

دوم- آن که در عمره تمتع طواف نساء ندارد و در عمره مفرده دارد.

سوم- آن که میقات عمره تمتع یکی از مواقیت پنجگانه است که ذکر آن می آید. و میقات عمره مفرده ادنی الحل است (4) و جایز است از یکی از مواقیت پنجگانه محرم شود.

[36] م- کسی که به احرام عمره مفرده وارد مکه شد، اگر احرامش در ماه های حج بوده،(5) جایز است که آن را عمره تمتّع

ص: 38


1- آیات عظام فروق بیشتری را متذکر شده اند که به مناسک آنان مراجعه شود.
2- آیت الله فاضل: مجزی نیست.
3- آیت الله بهجت: با افضلیت خلق.( مناسک شیخ، ص 89)
4- آیات عظام خویی، سیستانی، تبریزی: احرام بستن برای عمره مفرده باید از همان مواقیت عمره تمتع باشد و اگر مکلف در مکه باشد و بخواهد عمره مفرده به جا آورد جایز است از حرم خارج شده و احرام ببندد و واجب نیست به یکی از مواقیت عمره تمتع برود و بهتر است که احرامش از یکی از این 3 محلّ باشد: حدیبیّه، جعرانه، تنعیم.( به مسأله 222 و 229 مراجعه شود) آیت الله بهجت: اگر در حرم باشد، و میقات است در صورت مرور به آن.( کتاب حج افراد، ص 6)
5- آیت الله تبریزی: تا وقت حج در مکه باقی ماند. آیت الله سیستانی: اگر عمره مفرده را در ماه های حج انجام دهد و در مکه تا روز هشتم ذی حجه بماند و قصد حج کند عمره او عمره تمتّع به حساب می آید.

قرار دهد(1) و دنبال آن، حج تمتع به جا آورد و در این صورت هدی بر او واجب می شود.

احرام عمره تمتّع

[37] م- جایز نیست احرام بستن پیش از رسیدن به میقات و اگر احرام ببندد صحیح نیست ولی اگر نذر کند که از محلی که پیش از میقات است احرام ببندد جایز است (2) و باید از همان جا محرم شود؛ مثلًا اگر نذر کرد که از «قم» محرم شود، واجب است عمل کند، و بهتر(3) آن است که به میقات یا محاذات میقات که رسید احرام را تجدید کند. (4)

ص: 39


1- آیت الله بهجت: جواز عدول به عمره تمتّع، محل تأمل و احتیاط است، مگر این که متمکن از انجام عمره تمتع نباشد.
2- آیت الله سیستانی: اگر بداند مستلزم ارتکاب محرّم می شود؛ مانند استظلال، انعقاد نذر مورد اشکال است. آیت الله فاضل: صحت نذر برای کسی که می داند ناچار می شود در روز با وسیله مسقف حرکت کند محل اشکال است، بلی اگر بداند که برای احرام عمره تمتع نمی تواند به یکی از مواقیت معروفه برود نذر اشکال ندارد و معصیت هم نکرده است. ولی احتیاط آن است که در ادنی الحل تجدید احرام کند و در هر دو صورت کفاره استظلال را باید بدهد.
3- آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: و در این صورت احتیاط مستحب است که در هنگام عبور از میقات تلبیه را تجدید کند. آیت الله فاضل: تجدید احرام لازم نیست.
4- آیت الله بهجت: نیازی به تجدید احرام در میقات نیست بلکه می تواند از راهی به مکه برود که بر میقات نگذرد.

[38] م- جایز نیست احرام را از میقات تأخیر بیندازد اختیاراً، بلکه احتیاط(1) واجب آن است که از محاذات میقات بدون احرام عبور نکند، اگرچه میقات دیگری بعد از آن باشد.

[39] س- آیا نذر احرام قبل از میقات برای نایب هم جایز است یا نه؟

ج- اشکال ندارد.

واجبات احرام

[40] م- واجبات در وقت احرام سه چیز است:

اول- نیت،(2) یعنی انسان در حالی که می خواهد محرم شود به

ص: 40


1- آیت الله بهجت: اقرب جواز عدول اهل مدینه است از مرور به ذوالحلیفه برای احرام از جحفه اختیاراً.( مناسک شیخ، ص 9) آیت الله خامنه ای: نظر ایشان نسبت به این احتیاط یافت نشد. آیت الله سیستانی: و احوط این است که مکلف از محاذی میقات نگذرد مگر با احرام، اگرچه بعید نیست که گذشتن جایز باشد، در صورتی که در پیش روی مکلف میقاتی یا محاذی میقاتی باشد.( مناسک، مسأله 167). آیت الله گلپایگانی، آیت الله صافی: بلکه واجب است. آیت الله فاضل: این احتیاط مستحب است. نظر آیت الله خویی در مورد محاذات در ذیل مسأله 209 گذشت.
2- آیات عظام خویی، خامنه ای، تبریزی، بهجت: در نیت چند چیز معتبر است: 1- قصد قربت( نزدیکی به خدا) مانند عبادات دیگر غیر از احرام. 2- همزمان بودن با شروع در احرام. 3- تعیین احرام که برای عمره است یا برای حج، و تعیین حج که تمتع است یا قران یا افراد، و تعیین این که برای خود است یا برای دیگری، و تعیین این که حجش حجه الاسلام است که برای اولین بار به استطاعت بر او واجب شده یا حج نذری است که به سبب نذر بر او واجب شده یا حجی است که به سبب فاسد بودن حج قبل بر او واجب شده یا حج مستحبی است. خلاصه هر یک از اینها که باشد باید در نیت مشخص شود. پس اگر بدون تعیین نیت، احرام نمود، احرامش باطل خواهد بود. آیت الله بهجت: قصد قربت( یعنی به جهت اطاعت و امتثال فرموده خداوند عالم).( مناسک شیخ، ص 12) آیت الله خویی و تبریزی: حجه الاسلام عنوان قصدی نیست و اگر مکلّف مستطیع برای خود حج به جا آورد حجه الاسلام است مگر با علم و عمد قصد حج استحبابی نماید. آیت الله سیستانی: در نیت معتبر است قصد قربت و وقوع آن در میقات و مانند آن و مشخص نمودن عبادتی که قصد احرام برای آن دارد، که آیا حج است و یا عمره و تعیین حج که تمتع است یا قِران یا افراد، و در صورت نیابت باید آن را قصد کند و اگر برای خودش باشد کافی است که قصد انجام آن از غیر ننماید و در عمل نذری کافی است که آنچه نذر نموده بر عملش منطبق باشد، و لزومی ندارد قصد کند حجی که انجام می دهد- مثلًا- حج نذری است، همچنان که برای این که حجی که انجام می دهد حجه الاسلام باشد، کفایت می کند که حجه الاسلام که بر او واجب شده بر عملش منطبق باشد و نیاز به قصد زایدی نیست.( مناسک، مسأله 176)

احرام عمره تمتع، نیت کند عمره تمتع را و لازم

نیست (1) قصد کند ترک محرماتی را که بر محرم پس از احرام، حرام می شود،(2) بلکه کسی که بقصد عمره تمتع یا حج تمتع لبیک های واجب را گفت، محرم می شود چه قصد بکند احرام را یا نکند و چه قصد بکند ترک محرمات را یا نکند. پس کسی که می داند

ص: 41


1- آیات عظام اراکی، گلپایگانی، بهجت، صافی: لازم است قصد کند ترک کارهایی که بر محرم حرام است. آیت الله مکارم: نیت احرام این است که قصد می کند تروک احرام را بر خود حرام کند و قصد اجمالی کافی است.
2- آیت الله خامنه ای: لکن باید قصد انجام چیزی که احرام را باطل می کند نداشته باشد.

ارتکاب می کند بعضی محرمات را مثل زیر سایه رفتن در حال سفر، احرام او صحیح (1) است. ولی احتیاط آن است که قصد کند ترک محرمات را.

[41] م- دوم- تلبیه؛ یعنی لبیک گفتن، و صورت آن بنابر اصح آن است که بگوید:

«لَبَّیْکَ، اللّهُمَّ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ لا شَرِیکَ لَکَ لَبَّیْکَ».

و به این مقدار اگر اکتفا کند محرم شده، و احرامش صحیح است، و احتیاط مستحب (2) آن است که پس از آن چهار «لبیک» را به صورتی که گفته شده، گفت، بگوید:

«انَ (3) الْحَمْدَ وَالنِّعْمَهَ لَکَ وَالْمُلْکَ، لا شَرِیکَ لَکَ لَبَّیْک».

و اگر بخواهد احتیاط(4) بیشتر بکند پس از گفتن آنچه ذکر شد، بگوید:

ص: 42


1- آیت الله مکارم: احرام او خالی از اشکال نیست مگر در حال ضرورت.
2- آیت الله اراکی، آیت الله بهجت: احتیاط واجب این است. آیت الله گلپایگانی، آیت الله صافی: صورت تلبیه واجب که به وسیله آن احرام واقع می شود این است:« لَبَّیْکَ، اللّهُمَّ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ لا شَرِیکَ لَکَ لَبَّیْکَ» احتیاط در این است این جمله اضافه شود« انَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَهَ لَکَ وَالْمُلْکَ، لا شَرِیکَ لَکَ». آیت الله مکارم: احتیاط واجب است که بگوید: ... اما لبیک پنجم را نگوید. آیت الله سیستانی: لبیک پنجم جایز است ولی جزء این احتیاط استحبابی نیست.
3- آیت الله بهجت: وجوب کسر همزه إنّ متّجه است.( مناسک، ص 74)
4- آیت الله سیستانی: این احتیاط در مناسک ایشان نیست. آیت الله فاضل: احتیاط مستحب آن است که به جای صورت اوّل بگوید.

«لَبَّیْکَ اللّهُمَّ لَبَّیْکَ لَبَّیْکَ انَّ الْحَمْدَ والنِّعْمَهَ لَکَ وَالْمُلْکَ لا شَرِیْکَ لَکَ لَبَّیْکَ».

و مستحب است بعد از آن بگوید:

«لَبَّیْکَ ذَا الْمَعارِج لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ داعیاً إلی دارِ السَّلامِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ غَفّارَ الذُّنُوبِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ أهْلَ الْتَلْبِیَهِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ ذَا الجَلالِ وَالْاکْرامِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ تُبْدِئُ وَالْمَعادُ إلَیْکَ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ تَسْتَغنِیْ و یُفْتَقَرُ إلَیْکَ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ مَرْهُوباً وَمَرْغُوباً إلَیْکَ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ إلهَ الْحَقِّ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ ذَا النَّعْماءِ وَالْفَضْلِ الْحَسَنِ الْجَمَیلِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ کَشَّافَ الْکُرَبِ الْعِظامِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدَیْکَ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ یا کَرِیمُ لَبَّیْکَ».

و این جملات را نیز بگوید خوب است:

«لَبَّیْکَ، أتَقَرَّبُ إلَیْکَ بِمُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ بِحَجَّه و عُمْرَه لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ وَهذِهِ عُمْرَهُ مُتْعَه إلیَ الْحَجِّ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ أهْلَ التَّلْبِیَهِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ تَلْبِیَهً تَمامُها وَ بَلاغُها عَلَیْکَ».

[42] م- سوم- پوشیدن دو جامه احرام برای مردان (1) که یکی «لنگ» است و دیگری «رداء» که باید آن را به دوش بیندازند و

ص: 43


1- آیت الله گلپایگانی: پوشیدن دو جامه احرام اختصاص به مردان ندارد و احتیاط واجب آن است که زن ها نیز دو جامه را بپوشند اگر چه کندن لباس دوخته بر آنها واجب نیست و جایز است بعد از احرام دو جامه احرام را بیرون بیاورند و با همان لباس خودشان باشند و بهتر آن است که در حال سعی و طواف دو جامه احرام را در برداشته باشند.( مناسک فارسی، ص 28) آیت الله فاضل: دو جامه ای که باید محرم بپوشد، مخصوص مرد است. ولی زن قبل از نیت و تلبیه به احتیاط واجب نیت کند. همان لباسی که پوشیده لباس احرامش باشد، ولی احتیاط مستحب آن است که فقط در حال نیّت و تلبیه دو لباس احرام را بپوشد. آیت الله صافی: احتیاط مستحب آن است که زن ها نیز دو جامه احرام را در وقت محرم شدن بپوشند و در طواف و سعی نیز همراه داشته باشند.

احتیاط واجب (1) آن است که (2) این دو جامه را قبل از نیت احرام و لبیک گفتن بپوشد و اگر بعد از لبیک پوشید احتیاط(3) آن است که لبیک را دوباره بگوید.

[43] م- شرط است (4) در این دو جامه که نماز در آنها صحیح باشد، پس کفایت نمی کند جامه حریر و غیر مأکول (5) و جامه ای که نجس باشد به نجاستی که در نماز عفو از آن نشده باشد.

[44] م- دو جامه ای که ذکر شد که باید محرم بپوشد مخصوص به مرد است،(6) ولی زن می تواند در لباس خودش به هر نحو هست محرم شود چه دوخته باشد یا نباشد(7) ولی حریر

ص: 44


1- آیت الله بهجت: واجب است پوشیدن دو جامه در حال احرام، و محل پوشیدن، از باب مقدّمه قبل از نیّت و تلبیه است و احتیاط در صورت تأخیر پوشیدن در اعاده نیت و تلبیه است.( مناسک شیخ، ص 14) آیت الله گلپایگانی، آیت الله صافی: می بایست قبل از نیت و تلبیه دو جامه را بپوشند.
2- آیت الله اراکی، آیت الله نوری: لباس های دوخته را بکند، و این دو جامه را.
3- آیت الله خامنه ای، آیت الله فاضل: احتیاط مستحب است. آیت الله سیستانی: احتیاط مستحب اعاده نیت و تلبیه است.( مناسک، مسأله 189)
4- آیت الله بهجت: بنابر احتیاط. در مجموع موانع نماز خواندن در لباس.( مناسک شیخ، ص 14)
5- آیت الله سیستانی: بنابر احتیاط واجب در غیر درندگان.
6- نظر آیات عظام گلپایگانی، فاضل و صافی در سوم از واجبات احرام( پوشیدن لباس) گذشت.
7- آیت الله مکارم: و به هر رنگ باشد.

محض نباشد(1) چنانچه گذشت.

[45] م- احتیاط واجب (2) آن است که هر وقت در بین اعمال یا غیر آن در احوال احرام این دو جامه (3) نجس شود تطهیر یا تبدیل نماید و احوط(4) مبادرت به تطهیر بدن است در حال احرام اگر نجس شود.

[46] م- اگر تطهیر نکند جامه احرام یا بدن را کفاره ندارد. (5)

[47] م- گره زدن لباس احرام اشکال ندارد(6) ولی احتیاط

ص: 45


1- آیت الله بهجت: در مسأله قبلی جواز آن گذشت.
2- آیت الله سیستانی: به احتیاط واجب باید مبادرت کند به تبدیل یا تطهیر. آیت الله صافی: اگر لباس احرام در بعض حالات احرام نجس شود، احتیاط مستحب آن است که آن را عوض کند و یا تطهیر نماید، بلکه احوط و اولی آن است که اگر محرم بدنش نجس شود نجاست را از آن زایل کند. آیت الله گلپایگانی: از مناسک فارسی، ص 27، مسأله 35- مطابق متن، احتیاط وجوبی استفاده می شود ولکن در مناسک عربی، ص 77- احتیاط استحبابی فرموده اند. آیت الله مکارم: این حکم واجب است.
3- آیت الله فاضل: یا لباسی که زنِ محرم پوشیده.
4- آیت الله بهجت: و چنانچه بدن نجس شود تطهیر آن از جهت محرم بودن واجب نیست بنابر اظهر. آیت الله سیستانی: وجوب مبادرت به تطهیر بدن ثابت نیست. آیت الله فاضل: احتیاط استحبابی است.
5- آیت الله فاضل: و احرام او هم باطل نمی شود.
6- آیت الله اراکی: بنابر احتیاط واجب اشکال دارد. آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی، سیستانی: احوط این است که ازار( لنگ) خویش را به گردن خود بلکه مطلقاً گره نزند، ولو بعض آن را به بعض دیگر. و با چیزی مانند سنجاق نیز آن را به هم وصل نکند. و احوط این است که ردا نیز گره زده نشود، ولی فرو کردن سوزن یا سنجاق در آن عیبی ندارد. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: سنجاق زدن و گره زدن حوله احرام و سنگ گذاشتن بین دو طرف حوله، به نحوی که حوله به صورت یقه پیراهن درآید جایز نیست، و نیز نباید پارچه احرام را چاک داده و مانند پیراهن بپوشد، بلی قرار دادن سنگ کوچک، در جامه احرام برای آن که آن را سنگین کرده، و ردا را حفظ نماید مانعی ندارد.

واجب (1) آن است که آن را که لنگ قرار داده به گردن گره نزند

و اگر از روی جهل یا نسیان گره زد احتیاط آن است که فوراً باز کند، ولی به احرامش ضرر نمی رساند و چیزی هم بر او نیست و سنگ در جامه احرام گذاشتن و با نخ بستن نیز جایز(2) است.

محرمات احرام

اول- شکار صحرایی که وحشی باشد، مگر در صورتی که ترس داشته باشد از آزار آن. (3)

دوم- جماع کردن با زن، و بوسیدن، و دست بازی کردن،(4) و

ص: 46


1- آیت الله خامنه ای: بستن لنگ به گردن جایز نیست لیکن سنجاق زدن و امثال آن و گره زدن بعض آن به بعض مانع ندارد مادامی که از صدق مسمّای ازار خارج نشود و در ردا، بستن آن مطلقاً مانعی ندارد، مادامی که از صدق مسمّای ردا خارج نشود.
2- آیت الله اراکی: جایز نیست بنابر احتیاط. آیت الله گلپایگانی: اگر بدون گِره باشد مانعی ندارد، به شرط آن که دو طرف ردا را روی یکدیگر نگذارد که مثل گریبان شود. آیت الله نوری: چنان که جایز است بعضی از لباس احرام را به بعضی دیگر با سوزن و غیر آن وصل کند.
3- آیت الله سیستانی: حیوانی که در اصل وحشی باشد هر چند بالعرض اهلی شده باشد، و فرقی نمی کند که حلال گوشت باشد یا حرام گوشت و علاوه بر شکار کردن، کشتن و مجروح ساختن بلکه هر گونه ایذاء آن حرام است. آیت الله خامنه ای: به جهت عدم ابتلاء صید، معظم له متعرض آن نشده اند.
4- آیت الله سیستانی: و همچنین بلند کردن یا در آغوش گرفتن با شهوت.

نگاه (1) به شهوت، بلکه، هر نحو لذت و تمتّعی بردن. (2) سوم- عقدکردن زن از برای خود یا غیر، چه آن غیر، احرام بسته باشد یا نبسته باشد و محلّ باشد.

چهارم- استمناء

پنجم- استعمال عطریات است از قبیل مشک و زعفران و کافور و عود و عنبر، بلکه مطلق (3) عطر هر قسم که باشد.

ص: 47


1- آیت الله بهجت: قید بدون شهوت برای نظر به اهل مسلم است.( مناسک شیخ، ص 16) آیت الله سیستانی: در صورتی که نگاه کردن به همسر از روی شهوت موجب خروج منی شود لازم است از آن پرهیز کند و احتیاط مستحب آن است که اگر موجب خروج منی هم نشود پرهیز کند.
2- آیت الله سیستانی: محرم می تواند از همنشینی و صحبت و مانند آن با عیال خود لذّت ببرد ولی احتیاط مستحب ترک استمتاع است مطلقاً. آیت الله خویی، آیت الله تبریزی: محرم می تواند به غیر از جماع و بوسیدن و لمس و نگاه به شهوت و ملاعبه از عیال خود لذت برد بنابر اظهر( مانند التذاذ از صدا و یا سخن گفتن با او) گرچه احوط ترک استمتاع است مطلقاً.( مناسک، مسأله 231) آیت الله فاضل: مرد نسبت به زوجه خودش. آیت الله مکارم: نگاه و لمس بدون قصد لذت مانعی ندارد، و احتیاط آن است که بوسیدن بدون قصد لذت را نیز ترک نماید. آیت الله گلپایگانی، آیت الله صافی: برای زنان همین حکم نسبت به مردان صادق است اگرچه از محارم زن باشند. آیت الله اراکی، آیت الله نوری: از زن.
3- آیت الله خویی، آیت الله بهجت: احوط اجتناب از هر بوی خوشی غیر از اینهاست. آیت الله تبریزی: این حکم در غیر زعفران و عود و عنبر و مشک و ورس، مبنی بر احتیاط مستحب است. آیت الله سیستانی: بر محرم حرام است استعمال هر ماده ای که برای خوشبو کردن بدن یا لباس یا خوراک یا غیر آنها مورد استفاده واقع می شود چه استعمال به بوییدن باشد یا خوردن یا مالیدن یا رنگ کردن یا بخور دادن و احتیاط واجب آن است که از شامپو و صابون و سیگاری که بوی خوشی دارد نیز اجتناب کند.

[48] م- از میوه های خوشبو؛ از قبیل سیب و بِه، اجتناب لازم نیست و خوردن آن ها و بوییدن آن ها مانع ندارد، لیکن احتیاط(1) آن است که بوییدن را ترک کند.

[49] م- کفاره استعمال بوی خوش، یک گوسفند است بنابر احتیاط واجب. (2)

ششم- پوشیدن چیز دوخته (3) مثل پیراهن و زیر جامه و قبا و امثال

ص: 48


1- آیت الله تبریزی: اولی این است که از بوییدن آن ها هنگام خوردن خودداری شود. آیت الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب از بوییدن آن ها اجتناب کند. آیت الله خویی، آیت الله سیستانی: بنابر احتیاط از بوییدن آن ها هنگام خوردن باید خودداری شود. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: نهایت احتیاط در آن ....
2- آیات عظام اراکی، بهجت، صافی، گلپایگانی، مکارم: در صورت عمد .... آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: کفاره اش بنابر مشهور یک گوسفند است، ولی ثبوت کفاره در غیر خوردن، محل اشکال است هر چند احوط کفاره دادن است. آیت الله خامنه ای: وجوب کفاره در استعمال طیب ثابت نیست، اگرچه احتیاط مستحب آن است که یک گوسفند کفاره بدهد. آیت الله سیستانی: هرگاه محرم عمداً مقداری از چیزهای خوشبو را بخورد و یا چیزی را بپوشد که اثر بوی خوش از سابق در آن مانده باشد، بنابر احتیاط واجب باید یک گوسفند کفاره بدهد، ولی در غیر این دو مورد، در استفاده از بوی خوش، کفاره واجب نیست، هر چند احوط کفاره دادن است. آیت الله فاضل: در صورت علم و عمد.
3- آیت الله سیستانی: برای محرم جایز نیست که جامه دکمه دار یا آنچه فایده دکمه را داشته باشد بپوشد در صورتی که دکمه آن را ببندد و همچنین جایز نیست جامه ای بپوشد که یقه و آستین داشته باشد و سر را از یقه و دست ها را از آستین بیرون بیاورد و همچنین جایز نیست شلوار و زیر شلواری و آنچه را که در ستر عورتین مانند آنها باشد مگر این که ازار( لنگ) نداشته باشد که در این صورت پوشیدن آن جایز است، و بنابر احتیاط واجب باید از پوشیدن لباس های متعارف مانند پیراهن و قبا و لبّاده و کت و پیراهن عربی بپرهیزد، هر چند دکمه آنها را نبندد یا دست از آستین و سر از یقه بیرون نیاورد.( مناسک، مسأله 242) آیت الله خویی: پوشیدن پیراهن و قبا و شلوار و زیر شلواری و جامه دکمه دار با بستن دکمه آن و درع( زره) و هر جامه ای که آستین دار باشد که دست در آن برود بر محرم حرام است.( مناسک، مسأله 242)

آنها.

[50] م- جایز است که لباس احرام را با سوزن یا چیز دیگر، بعضی را به بعضی وصل کند، گرچه احتیاط در ترک است. (1)

[51] س- حمل قمقمه آب که در محفظه دوخته نگهداری می شود، برای محرم چه صورت دارد؟

ج- احتیاط آن است که آن را به دوش (2) نیندازد و دست گرفتن آن مانع ندارد. (3)

[52] م- از برای زن ها جایز است لباس دوخته هر قدر

ص: 49


1- نظریه آیات عظام در ذیل مسأله 26 گذشت.
2- آیت الله بهجت: اگر مثل همیان باشد و صدق لبس نکند اشکال ندارد. آیات عظام تبریزی، سیستانی، فاضل: مانعی ندارد. آیت الله مکارم: حمل کیف ها و ساک های دوخته، هر چند به شانه و گردن بیندازد مانعی ندارد.
3- آیت الله خامنه ای: پوشیدن همیان و کمربند و دیگر دوخته های کوچک که به آن لباس گفته نمی شود اشکال ندارد.

می خواهند بپوشند و کفاره ندارد، بلی جایز نیست (1) از برای آنها پوشیدن «قفازین» و آن چیزی بوده که زن های عرب در آن پنبه می گذاشتند و دست می کردند برای حفظ از سرما.

[53] م- کفاره پوشیدن لباس دوخته، یک گوسفند است. (2)

[54] م- اگر مُحرم چند قسم لباس دوخته بپوشد؛ مثل پیراهن و قبا و عبا، برای هریک باید کفاره (3) بدهد و احتیاط واجب (4) آن است که اگر آن ها را توی هم کرد و یک دفعه پوشید باید برای هریک کفاره بدهد.

ص: 50


1- آیت الله اراکی: احوط بلکه اقوی اجتناب از آن است. آیت الله سیستانی، آیت الله مکارم: منظور از قفازین هر نوع دستکش است.
2- آیت الله بهجت: برای متعمّد و یا مضطرّ، بخلاف ناسی و ساهی و جاهل که چیزی بر آنها نیست.( مناسک شیخ، ص 20) آیت الله نوری: هر چند از روی اضطرار پوشیده باشد و با تعدد لباس یا تکرار در پوشیدن، کفاره نیز تکرار می شود.
3- آیت الله خامنه ای: اگر تعدد پوشیدن صدق کند برای هر مورد یک کفاره بدهد. آیت الله خویی: فتوای ایشان در دست نیست. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: ظاهر آن است که اگر برای پوشیدن جنس دوخته یک کفاره بدهد کافی است.
4- آیت الله بهجت: ظاهر تعدد کفاره است به تعدد صنف ها مطلقاً، چه علی الترتیب بپوشد و چه در یک دفعه بپوشد. آیت الله سیستانی: در این صورت اگر نوع این لباس ها مختلف باشد، به تعداد هر لباس باید کفاره بدهد و اگر نوع لباس ها یکی باشد، بنابر احتیاط به تعداد هر لباس باید کفاره بدهد.

هفتم- سرمه کشیدن به سیاهی (1) که در آن زینت باشد هر چند قصد زینت (2) نکند. و احتیاط واجب اجتناب از مطلق سرمه است که در آن زینت باشد، بلکه اگر بوی خوش (3) داشته باشد بنابر اقوی حرام است.

هشتم- نگاه کردن در آینه. (4)

ص: 51


1- آیت الله خویی، آیت الله تبریزی: سرمه سیاه به قصد زینت کردن حرام است قطعاً. و بنابر احتیاط یک گوسفند کفاره بدهد و از سرمه سیاه بدون قصد زینت و غیر سیاه با قصد زینت بنابر احتیاط واجب اجتناب کند. آیت الله خویی: و بنابر احتیاط مستحب کفاره هم دارد ولی سرمه غیر سیاه بدون قصد زینت مانع ندارد و کفاره نیز ندارد. آیت الله مکارم: فرقی بین سرمه سیاه و غیر سیاه نیست. ملاک در حرمت زینت و عدم زینت است. آیت الله سیستانی: سرمه سیاه و هر سرمه ای که زینت حساب شود اگر به قصد زینت باشد حرام و اگر به قصد زینت نباشد احتیاط واجب در ترک است و امّا سرمه ای که نه سیاه باشد و نه زینت شمرده شود اگر به قصد زینت نباشد جایز و اگر به قصد زینت باشد احتیاط واجب در ترک است، بلی در هر صورت برای معالجه در حال اضطرار اشکال ندارد.( مناسک، مسأله 246)
2- آیت الله خویی: اگر قصد زینت نکند بنابر احتیاط واجب باید اجتناب کند. آیت الله اراکی: در صورت عدم قصد زینت، احوط ترک است. آیت الله بهجت: اگر سرمه سیاه بکشد و قصد زینت نداشته باشد بلکه برای اعلاج مرض باشد اشکال ندارد.( مناسک، مسأله 246)
3- آیت الله بهجت: احوط اجتناب از مطلق سرمه است اگر به قصد زینت باشد یا بوی خوش در آن باشد.( مناسک شیخ، ص 21) آیت الله اراکی: بنابر احوط حرام است. نظر آیات عظام در قسم پنجم از محرمات احرام گذشت.
4- آیت الله خامنه ای: نگاه کردن در آینه بدون قصد زینت مانند راننده و امثال آن اشکال ندارد. آیت الله مکارم: در صورتی که برای تزئین خود و اصلاح سر و وضع خود باشد. آیت الله سیستانی، آیت الله تبریزی: نگاه کردن در آینه جهت زینت بر محرم حرام است. آیت الله بهجت: در صورتی که برای عذری از قبیل مرض نباشد که صدق تزیّن نمی کند.( مناسک شیخ، ص 21)

[55] م- در نظر کردن به آینه کفاره (1) نیست، لیکن مستحب است که بعد از نگاه کردن لبیک بگوید.

نهم- پوشیدن موزه و چکمه و گیوه و جوراب و هر چه تمام روی پا را می گیرد. (2) دهم- فسوق است.

یازدهم- جدال است و آن گفتن «لا واللّه» و «بلی واللّه» است.

دوازدهم- کشتن (3) جانورانی که در بدن (4) ساکن می شوند مثل

ص: 52


1- آیت الله تبریزی: کفاره اش بنابر احتیاط استحبابی یک گوسفند است. آیت الله خویی: کفاره اش بنابر احتیاط یک گوسفند است. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: کفاره اش استغفار است.
2- آیت الله تبریزی: احوط نپوشیدن هر چیزی است که تمام پشت پا را بپوشاند. آیت الله گلپایگانی، آیت الله صافی: و احتیاط آن است که از پوشیدن چیزی که قسمتی از روی پا را هم بپوشاند نیز خودداری کند ولی بند نعلین اشکال ندارد. آیت الله بهجت: و مانند چکمه و جوراب است بلکه مطلقاً با صدق لبس و پوشیدن علی الاحوط.( مناسک شیخ، ص 21)
3- آیت الله بهجت: بنابر مشهور و موافق با احتیاط، و در خصوص شپش حرمت قتل و القاء از جسد یا ثوب خالی از وجه نیست.( مناسک شیخ، ص 23)
4- آیت الله فاضل: انسان یا حیوان.

شپش و کَیک (1) و کنه که در بدن حیوان است. (2) سیزدهم- انگشتر به دست کردن به جهت زینت و اگر برای استحباب باشد مانع ندارد. (3) [56] م- انگشتر به دست کردن و حنا بستن کفاره ندارد. (4) چهاردهم- پوشیدن زیور است برای زن جهت زینت.

[57] م- زیورهایی را که عادت داشته به پوشیدن آن قبل از

ص: 53


1- کَیک: حشره ای است به اندازه شپش، بال ندارد و چون پاهای عقب او بلند است به آسانی می جهد، خرطومی دارد که با آن خون انسان را می مکد و گاهی باعث سرایت بیماری طاعون می شود.« فرهنگ عمید».
2- آیت الله سیستانی: متعرض حکم کنه که در بدن حیوان است نشده اند و در مورد پشه و کک فرموده اند اگر ضرر از آنها متوجّه شخص نباشد احتیاط واجب این است که آنها را نکشد و اما راندن آنها جایز است. آیات عظام خویی، تبریزی، گلپایگانی، صافی: کشتن شپش و انداختن او از بدن برای محرم جایز نیست اما پشه و کک احتیاط در نکشتن آنهاست در صورتی که ضرری متوجه محرم نشود اما تا راندن آنها ظاهراً جایز است هر چند احوط ترک است.
3- آیت الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب، محرم باید از به دست کردن انگشتر و به کار بردن حنا اجتناب کند اگر اینها زینت محسوب شوند گرچه قصد زینت نکند بلکه باید از هر کاری که زینت حساب شود اجتناب کند. آیت الله سیستانی: انگشتر به دست کردن برای زینت به احتیاط واجب جایز نیست ولی برای امر دیگری مانند استحباب و یا نگهداری آن اشکال ندارد. آیت الله مکارم: انگشتر زینتی به هر قصد باشد حرام است.
4- آیت الله خویی: بلکه زینت نمودن به هر چیز باشد بر محرم حرام است و کفاره اش بنابر احتیاط یک گوسفند است.( مناسک، مسأله 254) آیت الله تبریزی: بنابر احتیاط استحبابی کفاره اش یک گوسفند است.( مناسک، مسأله 254)

احرام لازم نیست برای احرام بیرون بیارود. (1) [58] م- زیورهایی را که عادت داشته به پوشیدن آن نباید(2) به مرد نشان دهد حتی به شوهر خود.

پانزدهم- روغن مالیدن است به بدن.

شانزدهم- ازاله مو است از بدن خود یا غیر خود چه مُحرم باشد چه مُحِلّ.

هفدهم- پوشانیدن مرد است سر خود را به هر چه او را بپوشاند.

[59] م- در حکم سر است بعض (3) سر، پس نباید بعض سر را هم بپوشاند و نه زیر آب یا مایع دیگری کند.

[60] م- گوش ها ظاهراً(4) از سر محسوب است پس نباید آن ها

ص: 54


1- آیت الله فاضل: اگر قصد زینت به آنها را نداشته باشد. آیت الله مکارم: ولی آن را بپوشاند.
2- آیت الله سیستانی: بنابر احتیاط مستحب آنها را برای شوهرش و مردانی که با او محرمند ظاهر نسازد و نشان ندهد.( مناسک، مسأله 256)
3- آیت الله خامنه ای: جایز نیست تمام سر را زیر آب کند، ولی حرمت آن نسبت به بعض سر معلوم نیست. آیت الله خویی: بردن بعض سر در آب مانعی ندارد. آیت الله سیستانی: پوشیدن بعض سر جایز نیست ولی زیر آب بردن بعض سر جایز است. آیت الله فاضل: بنابر اقوی در تغطیه، لکن در حمل، بنابر احتیاط. آیت الله مکارم: بنابر احتیاط واجب، ولی ریختن آب بر سر مانعی ندارد.
4- آیت الله تبریزی، آیت الله نوری: گوش ها در این حکم ملحق به سر است. آیت الله فاضل: ولی پوشاندن مقداری از گوش مانعی ندارد. آیت الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.

را پوشانید.

[61] م- اگر سر را شست نباید(1) با حوله و دستمال خشک کند و بعض سر هم در حکم همه است.

[62] س- کسی که موی مصنوعی دارد و با همین حال برای عمره و حج محرم شده و اعمال خود را انجام داده است آیا اشکال دارد؟

ج- ضرر به عمره و حج ندارد، ولی اگر مرد آن را بر سرش گذاشته است باید کفاره بدهد. (2)

ص: 55


1- آیت الله بهجت: مرد می تواند سر خود را با حوله خشک کند و زن صورتش را در صورتی که این کار به تدریج انجام گیرد. آیت الله خامنه ای: خشک کردن سر با حوله اشکال ندارد مگر در صورتی که حوله را بر روی تمام سر بیندازد و سر را با آن خشک کند. آیت الله سیستانی: هر چند به نحو کشیدن پارچه بر سر باشد بنابر احتیاط واجب و اگر وقت نماز تنگ است گوشه حوله یا پارچه را بگیرد و به مقداری که در مسح سر واجب است خشک کند. آیت الله گلپایگانی: در آراء المراجع( چاپ سوم، ص 168) نقل می کند که معظم له شفاهاً فرموده اند: خشک نمودن سر به وسیله حوله و دستمال مانع ندارد ولی باید طوری خشک کند که سر پوشیده نشود. آیت الله مکارم: خشک کردن مانع ندارد به شرط این که سر را با آن نپوشاند.
2- آیت الله بهجت: در صورت توجه و نیز عدم جهل به مسأله، بنابراین در غافل و جاهل کفاره نیست. آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: اگر از روی اضطرار باشد ظاهراً کفاره ندارد. آیت الله خامنه ای: بنابر احتیاط کفاره بدهد. آیت الله سیستانی: اگر از روی ضرورت باشد کفاره ندارد و در غیر این صورت بنابر احتیاط یک گوسفند کفاره دارد.

هجدهم- پوشانیدن (1) زن است روی خود را به نقاب و روبند و برقع.

[63] م- بعض رو در حکم تمام آن است و نباید آن را بپوشاند. (2)

[64] م- اگر دست های خود را روی صورت بگذارد مانع ندارد. (3)

[65] م- واجب است برای نماز سر را بپوشاند، و مقدمتاً برای

ص: 56


1- آیت الله بهجت: در غیر حال ضرورت مانند تحفّظ از مگس و نحو آن در حال خوابیدن.( مناسک شیخ، ص 26) آیت الله نوری: پوشاندن رو هر چند به چیزهای غیر متعارف مثل پوشال و گل نیز جایز نیست و جایز نیست با بادبزن روی خود را بپوشاند.
2- آیت الله تبریزی: بنابر احتیاط. آیت الله خامنه ای: بر زنان حرام است پوشاندن صورت به آن گونه که عادتاً برای حفظ حجاب عمل می کنند، و اما پوشاندن گوشه هایی از بالا یا پایین صورت یا دو طرف آن، به طوری که پوشاندن صورت بر آن صدق نکند مانع ندارد، چه در نماز و چه در غیر آن. آیت الله سیستانی: به احتیاط واجب، و لذا پوشیدن مقنعه که اطراف صورت را می گیرد خلاف احتیاط است و همچنین جایز نیست بنابر احتیاط خشک کردن صورت با حوله یا دستمال، هر چند همه صورت را نپوشاند، ولی تمیز کردن بینی و مانند آن اشکال ندارد. آیت الله فاضل: بعض رو در حکم تمام است. و بنابر اقوی پوشاندن صورت در قسمت پایین آن؛ یعنی از بینی تا چانه جایز نیست و در قسمت بالایی آن به احتیاط واجب. آیت الله مکارم: پوشانیدن بعض صورت، به طوری که نقاب و برقع به آن نگویند جایز است. آیت الله نوری: با توجه به حرمت پوشیدن صورت برای زنان در حال احرام، چون چانه جزو صورت محسوب می شود، باید مقنعه را طوری ببندد که زیر چانه قرار بگیرد، چون زیر چانه جزو صورت نیست.
3- آیت الله بهجت: دست گذاشتن روی صورت مانعی ندارد.( پرسش های جدید حج، ص 12، س 50)

پوشانیدن سر کمی از اطراف رو را بپوشاند،(1) لکن واجب است (2) بعد از نماز فوراً آن را باز کند.

نوزدهم- سایه قرار دادن مرد است بالای سر خود. (3) [66] م- سایه قرار دادن جایز نیست از برای مردان، و برای زن ها و بچه ها جایز است، و کفاره هم ندارد.

[67] م- حرام بودن سایه قرار دادن بالای سر مختص بحال منزل طی کردن است و اما در حالی که در محلی منزل کرد در منی باشد یا غیر آن زیر سایه رفتن مانع ندارد، و با چتر و مثل آن

ص: 57


1- آیات عظام خویی، خامنه ای، تبریزی، گلپایگانی، اراکی، سیستانی: پوشانیدن رو که مقدمه پوشانیدن سر می باشد در حال نماز عیبی ندارد. آیت الله بهجت: پوشانیدن رو به مقداری که مقدمه پوشانیدن سر می باشد در حال نماز عیبی ندارد و می تواند سراندازش را آویزان نماید در نماز و بعد از آن.( مناسک شیخ، ص 26)
2- آیت الله سیستانی: احتیاط واجب این است که پس از فراغت از نماز آن را بردارد. آیت الله خویی، آیت الله تبریزی: احتیاط این است که پس از فراغت از نماز آن را بردارد. آیت الله مکارم: واجب نیست.
3- آیت الله اراکی: در حال سیر و راه پیمودن. آیت الله فاضل: بنابر احتیاط واجب سایه قرار دادن برای بدن نیز در حال سیر و پیمودن راه جایز نیست. بنابراین نشستن در ماشین و بیرون نگهداشتن سر از شیشه یا سقف آن خلاف احتیاط وجوبی است. آیت الله نوری: در حال سیر و راه پیمودن.

سایه بر سر قرار دادن مانع (1) ندارد اگرچه در حال راه رفتن باشد پس مانع ندارد که در منا از چادر خود تا محلی که ذبح می کنند یا محلی که رمی جمرات می کنند با چتر برود(2) گرچه احتیاط مستحب (3) ترک است در حال راه رفت.

68] م- احتیاط آن است که در وقت طی منزل، به پهلوی محمل یا هر چیزی که بالای سر او نباشد، استظلال نکند، اگرچه

ص: 58


1- آیت الله سیستانی: امّا پس از پیاده شدن و جایی را منزل خود قرار دادن، اگر محرم بخواهد جهت انجام کارهایش به این جا و آن جا برود، مانند این که در مکه منزل کند و بخواهد جهت انجام طواف و سعی به مسجدالحرام برود، و یا به منزل خود در منی وارد شود و بخواهد به قربانگاه یا جمرات برود، حکم به جواز سایه قرار دادن بالای سر خود، چه به وسیله چتر و چه سوار شدن ماشین سقف دار خیلی مشکل است، و احتیاط نباید ترک شود.( مناسک، مسأله 271). آیت الله بهجت: احتیاط واجب ترک سایه انداختن است در وقت تردّد برای حوائج غیر خانه و خیمه و نحو آنها، چه در مکه و چه در عرفات و منا( مناسک شیخ ص 27). آیت الله تبریزی: رفتن زیر سایه ثابت مانعی ندارد ولی بنابر احتیاط نمی تواند در حال حرکت برای خود سایه بان درست کند مثل آن که چتر بردارد و یا سوار ماشین سقف دار شود. آیت الله نوری: حرمت سایه بر سر قرار دادن اختصاص به سایه ای دارد که با شخص حرکت می کند. مثل چتر و ماشین مسقّف و هواپیما و امّا سایه ثابت مثل پل و تونل هر قدر طولانی باشد جواز عبور از زیر آنها بدون اشکال است.
2- آیت الله خامنه ای، از اینجا به بعد را متذکّر نشده اند. آیت الله نوری: اشکال ندارد.
3- آیت الله خویی: و در قسمت جدید شهر مکه بنابر احتیاط، سوار ماشین سقف دار نشوند.( المسائل الشرعیه، ج 1، ص 337) آیت الله خامنه ای: این احتیاط استحبابی را متعرض نشده اند.

جایز بودنِ آن خالی از قوت نیست. (1)

[69] م- کسانی که از تهران یا جای دیگر می خواهند به مکه مشرف شوند با هواپیما اگر نذر کنند برای احرام بستن از تهران نذر آنها صحیح است و باید محرم شوند،(2) و اگر راه دیگری نباشد جز هواپیما باید بروند به حج، لکن برای زیر سقف بودن در حال طی منزل باید کفاره بدهند.

ص: 59


1- آیت الله بهجت: احوط ترک سایه انداختن از آفتاب است، اگرچه منحرف از بالای سر باشد با چیزی که در سر ممنوع است. آیت الله تبریزی: حرمت و ثبوت کفاره در تظلیل جانبی مبنی بر احتیاط است. آیت الله خویی: و احوط بلکه اظهر این است که زیر سایه چیزی که روی سر نباشد نیز نرود، پس اگر از طرف چپ و راست چیزی بر او سایه بیفکند؛ به نحوی که تأثیر در کم شدن گرما یا سرما یا باد و نحو آن داشته باشد، جایز نیست و کفاره دارد. آیت الله سیستانی: سایه های متحرک که بالای سر محرم قرار نگرفته برای پیاده مطلقاً جایز است و سواره احتیاطاً اجتناب کند مگر این که کوتاه باشد که سر و سینه را فرانگیرد. آیت الله گلپایگانی: احتیاط مستحب آن است که مرد مُحرِم در حال راه رفتن در سایه چیزی که بالای سر او هم نیست نباشد.( آراء) آیت الله مکارم: گذشتن از زیر پل های وسط راه مانعی ندارد و همچنین بودن در سایه ای که از دیوارهای اتومبیل سر باز و مانند آن به وجود می آید. آیت الله نوری: استظلال، اختصاص به بالای سر دارد و شامل سایه حاصل از دیوار ماشین نمی شود.
2- آیت الله سیستانی: نذر احرام قبل از میقات برای کسی که می داند ناچار می شود زیر سقف برود محل اشکال است.( ملحق مناسک) آیت الله فاضل: صحت نذر برای کسی که می داند باید در روز با وسیله مسقّف حرکت کند محل اشکال است. بلی اگر بداند که برای احرام عمره تمتع نمی تواند به یکی از مواقیت معروفه برود نذر اشکال ندارد و معصیت هم نکرده است، ولی احتیاط آن است که در ادنی الحل تجدید احرام کند. و در هر صورت کفاره زیر سقف رفتن را باید بدهد.

[70] م- نشستن در زیر سقف در حال طی منزل در شب (1) خلاف احتیاط است گرچه جایز بودن آن به نظر بعید(2)

نیست، بنابراین بعید نیست جایز بودن نشستن محرم در هواپیمایی که شب حرکت می کند.

[71] م- استظلال در وقت طی منزل برای عذری، مثل شدت گرما یا شدت سرما یا بارندگی جایز است، لیکن باید کفاره بدهد.

[72] م- کفاره سایه قرار دادن در حال طی منزل، یک گوسفند است، چه با عذر سایه افکنده باشد چه با اختیار، بنابر احتیاط


1- آیت الله بهجت: استظلال در شب نیست و مانع ندارد و ظاهرِ مجموعِ روایات و مقتضای اصل، اختصاص ممنوعیت به سایه انداختن از آفتاب است. آیت الله نوری: جایز است. بنابراین، نشستن محرم در هواپیمایی که در شب حرکت می کند و همچنین ماشین و کشتی جایز است.
2- آیت الله تبریزی: بنابر احتیاط در حرمت استظلال فرقی بین شب و روز نیست. آیت الله خامنه ای: ولی احتیاط به ترک تظلیل در شب های بارانی و سرد ترک نشود مگر این که این احتیاط موجب حرج شود. آیت الله خویی: مراد از استظلال تحفظ از آفتاب و سرما و گرما و باران و باد و مانند آنها است. پس اگر هیچ کدام از آنها نباشد، به نحوی که وجود و عدمِ سایبان یکسان باشد اشکال ندارد، و در این حکم بین شب و روز فرقی نیست. و در فرض شک در این که آیا مظله وجود و عدمش یکسان است یا نه استظلال جایز است. آیت الله سیستانی: سوار شدن در ماشین سقف دار و مانند آن در شب و بین الطلوعین و روزهایی که ابر غلیظ مانع تابش خورشید باشد، در صورتی که بارانی نباشد اشکال ندارد و اگر بارانی باشد کفاره دارد و به احتیاط واجب جایز نیست. آیت الله مکارم: جایز است مگر در شب های بارانی که باید کفاره بدهد و در روزهای کاملًا ابری و بین الطلوعین نیز استفاده از ماشین سرپوشیده مانعی ندارد.

است و فرقی بین اختیار و اضطرار نیست.

آیت الله فاضل، آیت الله مکارم: بنابر اقوی.(1) آیت الله سیستانی: ولی احتیاط مستحب این است که برای هر روزی یک کفاره بدهد.(2) آیت الله نوری: چون مکه منزل است همین قدر که محرم به مکه رسید می تواند در زیر سایه قرار بگیرد و در روز هم با ماشین مسقّف حرکت کند و لازم نیست که منتظر رسیدن به منزل و اتّخاذ منزل در مکه باشد.(3) آیت الله بهجت: احتیاط واجب ترک سایه انداختن است در وقت تردّد برای حوائج غیر خانه و خیمه و نحو آن ها، چه در مکه و چه در عرفات و منی.

آیت الله تبریزی، آیت الله خامنه ای: رفتن زیر سایه ثابت مانعی ندارد، ولی بنابر احتیاط نمی تواند در حال حرکت، برای خود سایه بان درست کند؛ مثل آن که چتر بردارد و یا سوار ماشین سقف دار شود.

آیت الله سیستانی: امّا پس از پیاده شدن و جایی را منزل خود قرار دادن، اگر محرم بخواهد جهت انجام کارهایش به این جا و آن جا برود؛ مانند این که در مکه منزل کند و بخواهد جهت انجام طواف و سعی به مسجدالحرام برود و یا به منزل خود در منی وارد شود و بخواهد به قربان گاه یا جمرات برود، حکم به جواز سایه قرار دادن بالای سر خود، چه به وسیله چتر و چه سوار شدن ماشین سقف دار خیلی مشکل است، و احتیاط نباید ترک شود.

آیت الله نوری: حرمت سایه بر سر قرار دادن، اختصاص به سایه ای دارد که با شخص حرکت می کند؛ مثل چتر و ماشین مسقّف و هواپیما و امّا سایه ثابت مثل پل و تونل هر قدر طولانی باشد، جواز عبور از زیر آنها بدون اشکال است.

آیت الله نوری: اشکال ندارد.

آیت الله خویی: و در قسمت جدید شهر مکه بنابر احتیاط، سوار ماشین سقف دار نشوند.


1- واجب. [73] م- اقوی کفایت یک گوسفند است در احرام عمره، هر چند بیش از یک مرتبه سایه قرار داده باشد و یک گوسفند است در احرام حج هر چند بیش از یک مرتبه استظلال کرده باشد.
2- [74] م- بعد از آن که محرم به منزل رسید ولو در محله های جدید مکه که از مسجدالحرام دور هستند، می تواند
3- برای رفتن به مسجدالحرام در ماشین های مسقّف سوار شود یا زیر سایه برود.

[75] س- آیا استظلال فقط مربوط به سقف می باشد یا شامل سایه حاصل از دیوار ماشین هم می شود؟

ج- شامل نمی شود. (1)

[76] س- در شهر مکه تونل هایی احداث کرده اند که طولش بیش از 1500 قدم می باشد آیا بعد از احرام حج می شود داخل آن با اتومبیل سفر کرد، با علم به این که مسقف است؟

ج- مانع ندارد، بلی اگر خودش آن راه را اختیار کند و از زیر آن سقف برود اشکال دارد. (2)

[77] س- آیا محرم به محض وصول به مکه می تواند استظلال

ص: 62


1- به مسأله 68 مراجعه شود.
2- آیات عظام اراکی، خامنه ای، تبریزی، سیستانی، فاضل، نوری: اشکال ندارد. آیت الله بهجت: اشکال ندارد. آیت الله مکارم: در این صورت هم مانعی ندارد. آیت الله گلپایگانی: احتیاط آن است که به اختیار خود، در روز از آن تونل هایی که صدق رفت و آمد در منزل نمی کند نرود.

نماید و یا بایستی به منزل برسد و بعد از اتخاذ منزل جایز است؟

ج- مکه منزل است و با رسیدن به آن استظلال مانع ندارد. (1)

[78] س- اخیراً از حدود کشتارگاه تا نزدیک جمرات، مسقفی را درست کرده اند، آیا عبور از این راه برای محرمی که هنوز منزل نکرده و از مشعر مستقیم به جمرات می رود جایز است یا نه؟

ج- مانع ندارد. (2) بیستم- بیرون آوردن خون است از بدن خود. (3)

[79] م- خون از بدن در آوردن کفاره ندارد. (4)

ص: 63


1- به حواشی مسأله 44 مراجعه شود.
2- به حواشی مسأله 67 مراجعه شود.
3- آیت الله بهجت: به کاری که بداند موجب آن می شود، زیرا اخراج احتمالی خون محکوم به حرمت نیست.( مناسک شیخ، ص 28) آیت الله سیستانی: به احتیاط واجب.
4- آیت الله خامنه ای: گرچه برای غیر ضرورت باشد، هر چند احوط دادن یک گوسفند است. آیت الله گلپایگانی، آیت الله صافی: بنابر احوط و اولی کفاره آن یک گوسفند است. آیت الله تبریزی: کفاره اش بنابر احتیاط یک گوسفند است. آیت الله خویی، آیت الله سیستانی: بنابر احتیاط مستحب کفاره اش یک گوسفند است.( مناسک عربی، مسأله 273) آیت آلله فاضل: کفاره ندارد اگرچه بدون ضرورت باشد. آیت الله اراکی: احوط کفاره گوسفند است. آیت الله نوری: احتیاط واجب آن است که در حال اختیار اگر خون از بدن خود درآورد یک گوسفند کفاره بدهد.

[80] م- تزریق آمپول در حال احرام مانع ندارد ولی اگر موجب بیرون آمدن خون از بدن می شود تزریق (1) نکند مگر در مورد حاجت و ضرورت. (2) بیست و یکم- ناخن گرفتن.

[81] م- جایز نیست ناخن پا را هم بگیرد چنانچه جایز نیست ناخن دست را بگیرد.

[82] س- آیا گرفتن ناخن توسط مُحرِم از غیر مُحرم جایز است؟

ج- اشکال ندارد.

[83] س- آیا محرم می تواند ناخن محرم دیگر را به قصد تقصیر بگیرد یانه؟

ج- اشکال ندارد. (3)

بیست و دوم- کندن دندان است هر چند خون نیاید بنابر

ص: 64


1- آیت الله بهجت: یعنی اگر بداند که چنین می شود، چنان که گذشت در ذیل مسأله بیستم از محرمات احرام. آیت الله سیستانی: بنابر احتیاط جایز نیست مگر در حال ضرورت. آیت الله مکارم: مکروه است.
2- آیت الله فاضل: و در هر صورت کفاره ندارد.
3- آیت الله سیستانی: ولی ناخن گرفتن در تقصیر بنابر احتیاط واجب کافی نیست.

احتیاط،(1) و احتیاط آن است که یک گوسفند کفاره بدهد. (2) بیست و سوم- کندن (3) درخت یا گیاهی (4) که در حرم روییده باشد.

[84] م- درخت های میوه و درخت خرما از این حکم بیرون است و می تواند(5) آنها را قطع کند و در گیاهان (اذخر) که

گیاه معروفی است از حکم مستثنی است و قطع آن مانع ندارد.

ص: 65


1- آیت الله گلپایگانی، آیت الله صافی: بر محرم حرام است که دندان خود را بکند هر چند خون نیاید. آیات عظام خویی، تبریزی، سیستانی: جمعی از فقهاء نظرشان این است که کندن دندان هر چند خون در نیاید، از محرمات احرام است و کفاره اش را یک گوسفند دانسته اند، ولی دلیلش تأمل دارد و بعید نیست این عمل جایز باشد. آیت الله بهجت: کندن دندان در صورتی که موجب خون آمدن شود حرام است ولی کفاره ندارد و اگر موجب خون آمدن نشود و یا کندن دندان ضرورت داشته باشد، مانعی ندارد.( مناسک، مسأله 278) آیت الله مکارم: این احتیاط و احتیاط بعد مستحب است.
2- آیت الله خامنه ای: کشیدن دندان بدون خونریزی نه حرام و نه کفاره دارد و در صورتی که کشیدن دندان ضرورت پیدا کند و منجر به خونریزی شود احتیاط مستحب آن است که یک گوسفند کفاره بدهد.
3- آیت الله مکارم، آیت الله سیستانی: این مسأله از محرمات احرام نیست بلکه بر همه کس حرام است چنانچه خواهد آمد. آیات عظام اراکی، سیستانی، نوری، فاضل: و بریدن آن. آیت الله بهجت: و بریدن و نحو آنها.
4- آیت الله سیستانی: حتی اگر اصل آن در خارج حرم و شاخه آن در حرم یا به عکس باشد.
5- آیت الله فاضل: میوه های آن ها و شاخه هایی از آن ها را که در کمّیت یا کیفیّت میوه تأثیر می گذارد می تواند قطع کند اما خود آن ها را نباید قطع کند. آیت الله مکارم: قطع درختان میوه اگر خودرو باشد خالی از اشکال نیست.

بیست و چهارم- سلاح در بر داشتن بنابر احوط(1) مثل شمشیر و نیزه و تفنگ و هرچه از آلات جنگ باشد(2) مگر برای ضرورت، و مکروه (3) است سلاح را همراه بردارد در صورتی که به تن او نباشد اگر ظاهر(4) باشد و احوط ترک آن است.

طواف

کسی که محرم شد به احرام عمره تمتع و وارد مکه معظمه شد اول چیزی که از اعمال عمره بر او واجب است آن است که

ص: 66


1- آیات عظام گلپایگانی، سیستانی، فاضل، صافی: در برداشتن و پوشیدن سلاح حرام است. آیت الله اراکی، آیت الله خویی: برداشتن سلاح بر مُحرم حرام است.( برداشتن اعم از پوشیدن و حمل کردن است) آیت الله مکارم: بنابر اقوی. آیت الله بهجت: بر محرم حرام است سلاح برداشتن مگر به جهت ضرورت که در این صورت کفاره هم ندارد، و منصوص پوشیدن است یا آن که صدق کند سلاح بر اوست پس همراه داشتن سلاح حرمت ندارد علی الاظهر.( مناسک شیخ، ص 30) آیت الله خویی، آیت الله تبریزی: حمل سلاح بر محرم حرام است و الحاق آلات تحفظ به سلاح احوط است و کفاره حمل سلاح بنابر احتیاط یک گوسفند است، آیت الله تبریزی: ولی بودن سلاح نزد محرم اگر حملش نکند مانعی ندارد هر چند احوط ترک آن است. آیت الله خامنه ای: حمل سلاح بر محرم حرام است مگر برای ضرورت.
2- آیت الله سیستانی: ولی پوشیدن و حمل وسائل دفاع مانند زره و سپر اشکال ندارد.
3- آیات عظام گلپایگانی، اراکی، صافی: احتیاط واجب آن است که سلاح را حمل نکند. آیت الله مکارم: بنابر احتیاط مستحب. آیت الله سیستانی: بنابر احتیاط حمل آن هم به طوری که او را مسلّح بدانند جایز نیست. ولی بودن سلاح نزد محرم و حمل آن اگر به طوری باشد که او را مسلّح ندانند اشکال ندارد، ولی احوط ترک آن است.( مناسک، مسأله 277 و 278)
4- آیت الله مکارم: خواه ظاهر باشد و یا نباشد.

طواف کند به دور خانه کعبه برای عمره تمتع.

[85] م- طواف از ارکان عمره است، و کسی که آن را از روی عمد ترک کند تا وقتی که فوت شود وقت آن، عمره او باطل است چه عالم به مسأله باشد و چه جاهل باشد. (1) [86] م- اگر سعی را به جا آورده، پیش از آن که طواف را به جا آورد، احتیاط واجب (2) آن است که سعی را هم به جا آورد و اگر نماز طواف را به جا آورده، باید آن را هم بعد از طواف اعاده کند.

واجبات طواف

واجبات طواف دو قسم است:

قسم اول- چیزهایی که شرط طواف است و آن پنج امر است:

اول- نیت است یعنی باید طواف را با قصد خالص برای

ص: 67


1- آیت الله بهجت: و وجوب ذبح یک شتر مطلقاً حتی در حال علم و عمد موافق احتیاط است.( مناسک شیخ، ص 35) آیت الله سیستانی: بنابر احتیاط جاهل به حکم باید یک شتر کفاره بدهد.( مناسک، اول بحث طواف)
2- آیت الله خامنه ای: باید سعی را اعاده نماید. آیت الله سیستانی: باید سعی را اعاده نماید، مگر در صورتی که طواف را فراموش کند تا وقت آن بگذرد؛ مثل این که طواف عمره را تا وقوف در عرفات یا طواف حج را تا پایان ذی حجّه فراموش کند، که اعاده سعی لازم نیست گرچه بهتر است. آیت الله فاضل: بنابر اقوی سعی را نیز بعد از طواف اعاده کند. آیت الله مکارم: این احتیاط در مورد سعی مستحب است.

خدا به جا آورد. (1) دوم- آن است که طاهر باشد از حدث اکبر مثل جنابت و حیض و نفاس و از حدث اصغر یعنی باید با وضو باشد. (2)

[87] م- اگر در اثنای طواف، حدث عارض شود، اگر پس از تمام شدن دور چهارم است، باید طواف را قطع کند و طهارت تحصیل کند و از همان جا که طواف را قطع کرده تمام کند. (3)

ص: 68


1- نظر آیات عظام در مسائل مربوط به کیفیت نیت در بحث نیت در احرام گذشت. آیت الله مکارم: برای عمره تمتع یا حج و غیر آن. آیت الله اراکی، آیت الله فاضل: و نیز نیت کند که هفت دور طواف خانه کعبه انجام می دهم برای عمره تمتع از حجه الاسلام یا حج استحبابی.
2- آیت الله نوری: و اگر وضو ممکن نیست تیمّم کند.
3- آیت الله اراکی: اگر بعد از تجاوز از نصف بوده طواف را قطع می کند. آیت الله بهجت: آن که حدث بعد از تجاوز از نصف از روی سهو و غفلت باشد، که در این صورت طواف را قطع نموده و طهارت گرفته و طواف را از همان جا که قطع نموده ادامه می دهد و در صورتی که بعد از تجاوز از نصف و از روی عمد باشد حکم به ادامه طواف بعد از قطع آن مورد تأمل است. آیت الله تبریزی: اگر حدث قبل از بلوغ نصف ولو از روی عمد نباشد طواف باطل است و در غیر این صورت، احتیاط واجب این است که آن را اتمام کرده، سپس اعاده نماید، و می تواند یک طواف کامل به نیت اعم از تمام و اتمام به جا آورد. آیت الله خامنه ای: اگر پیش از تمام شدن نصف دور چهارم حدث اصغر عارض شود، واجب است که قطع کند طواف را و بعد از طهارت آن را اعاده کند و در صورتی که بعد از نصف دور چهارم و قبل از پایان این دور عارض شود طواف را قطع نموده و پس از تحصیل طهارت اگر موالات عرفیه به هم نخورده طواف را تکمیل کند و اگر موالات به هم خورده بنابر احتیاط طواف قبلی را به نیت اتمام، کامل کند و یک طواف کامل جدید نیز به جا آورد و می تواند به جای آن یک طواف کامل به قصد اتمام طواف ناقص گذشته یا طواف مستقل جدید به جا آورد کما این که می تواند طواف قبلی را رها نموده و از نو طواف کند و حکم عروض حدث پس از پایان دور چهارم نیز همین است گر چه احتیاط در این صورت اگر موالات عرفیه به هم خورده باشد، اتمام طواف و اعاده آن است. آیت الله خویی: اگر حدث بعد از تمامی دور چهارم و بدون اختیار باشد، در این صورت طواف را قطع نموده و طهارت گرفته و طواف را از همان جا که قطع نموده ادامه می دهد. و اگر حدث بعد از نصف و پیش از تمامی دور چهارم طواف، یا بعد از تمامی دور چهارم و اختیاری باشد، احوط در این دو صورت این است که طواف خود را پس از طهارت از جایی که قطع نموده تمام کرده سپس اعاده اش نماید. و به جای این احتیاط اگر این کار را بکند کافی است که پس از قطع طواف و طهارت، یک طواف کامل به قصد اعم از تمام کردن طواف پیش و یک طواف کامل جدید به جا آورد. آیت الله سیستانی: اگر بدون اختیار پس از تمام شدن شوط چهارم محدث شود، باید طوافش را قطع نماید و بعد از تحصیل طهارت از همان جا که قطع کرده ادامه دهد و به اتمام برساند. و اگر از روی اختیار باشد احتیاط واجب این است که طوافش را قطع نماید و بعد از تحصیل طهارت از همان جا که قطع کرده ادامه دهد و به اتمام برساند، و سپس طواف را اعاده نماید. آیت الله فاضل: اگر در بین طوافِ واجب، حدث عارض شود می تواند طواف را رها کند و پس از تحصیل طهارت، آن را از سر بگیرد و اگر بخواهد احتیاط کند، مسأله چهار صورت دارد: اوّل: حدث قبل از رسیدن به نصف طواف باشد، در این صورت طواف باطل می شود که باید بعد از تحصیل طهارت، آن را از سر بگیرد؛ خواه محدث شدن اختیاری باشد یا بدون اختیار. دوم: پس از رسیدن به نصف و قبل از تمام شدن دور چهارم باشد، که در این صورت پس از وضو طواف را تمام کند و نماز آن را بخواند و دوباره طواف دیگر کند و نماز آن را نیز بخواند، خواه حدث با اختیار باشد یا بدون اختیار. سوم: بعد از تمام شدن دور چهارم اختیاراً خود را محدث کند، که در این صورت نیز مثل صورت دوّم عمل کند. چهارم: پس از تمام شدن دور چهارم بی اختیار محدث شود، در این صورت پس از تحصیل طهارت، طواف را از آن جایی که محدث شده تمام کند، و صحیح است و در این مسأله فرقی بین حدث اصغر و اکبر نیست. آیت الله گلپایگانی: اگر بعد از گذشتن از 4 شوط محدث شود، پس از تحصیل طهارت از موضعی که محدث شده آن را ادامه دهد و طوافش صحیح است.

ص: 69

[88] س- اگر زن در عمره تمتع بعد از سه شوط و نیم و قبل از چهار شوط، حایض شد و تا قبل از رفتن به عرفات، پاک نمی شود، وظیفه او چیست؟

ج- مورد(1) عدول به افراد است. (2)

ص: 70


1- آیت الله خامنه ای: اگر قبل از سه شوط و نیم حایض شد مورد عدول به افراد است.
2- آیت الله اراکی: اگر قبل از سه شوط و نیم حایض شد مورد عدول به افراد است. آیت الله بهجت: مخیر است بین این که اول حج افراد را به جا آورده و بعد از فراغت، عمره مفرده به جا آورد و بین این که اعمال عمره تمتع را بدون طواف و نمازش به جا آورد بدین معنی که سعی و تقصیر نموده و برای حج احرام بسته و به حج رفته و پس از فراغت از حج و بازگشت به مکه، قضای طواف عمره را پیش از طواف حج به جا آورد. آیت الله تبریزی: طواف را رها نموده، سعی و تقصیر می کند و برای حج محرم می شود و بعد از برگشتن از منی، قبل از طواف حج، یک طواف کامل به قصد اعمّ از تمام یا اتمام به جا می آورد و نماز آن را می خواند. آیت الله خویی: مخیر است بین عدول به حج افراد و بقا بر حج تمتع، به این نحو که سعی و تقصیر می کند و بعد از رجوع از منی، قبل از طواف حج، یک طواف به نیت اعم از اتمام و تمام به جامی آورد. آیت الله سیستانی: احتیاط مستحب این است که به حج افراد عدول نماید، گرچه می تواند در عمره تمتّع خود باقی بماند و اعمال آن را به جز طواف و نماز آن انجام دهد و پس از فراغت اعمال منی قبل از طواف حج، طواف عمره و نماز آن را به جا آورد. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: طواف را رها نموده، سعی و تقصیر را احتیاطاً انجام دهد و تروک احرام را ترک نماید، و رجاءاً محرم به احرام حج تمتع شود و اعمال آن را به قصد مافی الذمّه از تمتع و افراد انجام دهد و پس از پاک شدن، ابتدا طواف ناقص عمره را تکمیل نموده، نماز بخواند و بعد بقیه طواف ها را به جا آورد و احتیاطاً عمره مفرده نیز انجام دهد. آیت الله فاضل: اگر قبل از سه شوط و نیم حایض شده، مورد عدول به افراد است و اگر بعد از آن و قبل از تمام شدن دور چهارم حایض شده، طواف را رها کند و سعی و تقصیر را احتیاطاً و رجاءاً انجام دهد و احتیاطاً محرمات احرام را رعایت کند و وقت رفتن به عرفات احتیاطاً و رجاءاً محرم به احرام حجّ تمتّع شود و اعمال آن را به قصد مافی الذمّه- اعمّ از تمتّع و افراد- انجام دهد. و پس از پاک شدن، بنابر احتیاط ابتدا طواف و نماز عمره را تکمیل کند و احتیاطاً سعی و تقصیر را نیز اعاده کند و بقیّه اعمال حج را به جا آورد و اگر حجّ تمتّع بوده احتیاطاً عمره مفرده را انجام دهد. آیت الله نوری: و بعد از انجام حجّ، عمره حجّ افراد را به جابیاورد.

[89] س- اگر زنی بعد از شوط چهارم (1) در طواف عمره تمتع حایض شد و تا وقت وقوف به عرفه پاک نشد وظیفه اش چیست؟

ج- باید سعی و تقصیر عمره تمتع را انجام دهد و محرم شود برای حج تمتع و در وقت انجام حج، قبل یا بعد از آن، بقیه طواف عمره تمتع و نماز آن را هم به جا آورد.

[90] س- آیا مستحاضه کثیره، باید برای طواف یک غسل و برای نمازِ طواف غسلی دیگر بکند یا یک غسل برای هر دو کافی است؟

ج- برای هر یک، غسل لازم است مگر آن که از وقت غسل برای طواف تا آخر نماز، خون قطع باشد. (2)

ص: 71


1- آیت الله خامنه ای: بعد از سه شوط و نیم.
2- آیت الله تبریزی: بنابر احتیاط برای طواف و نماز آن یک غسل کند و برای هر یک از آن دو، یک وضو بگیرد. آیت الله خویی: و اما کثیره غسل کند برای هر کدام و محتاج به وضو نیست، مگر این که محدث به حدث اصغر باشد، که در این صورت احوط ضم وضو است به غسل. آیت الله سیستانی: اگر خون مستمر باشد که بیرون آمدن خون از پنبه منقطع نشود یک غسل کافی است، اگرچه احتیاط مستحب برای هر کدام یک غسل است و اگر چنین نباشد و به نحوی باشد که بتواند پس از طواف با غسلی دیگر نماز را انجام دهد در حالی که خون بیرون نزده باشد در این صورت اگر پس از غسل و انجام طواف، خون بیرون نیامده بود می تواند با همان غسل نماز را بخواند و اگر بیرون آمده بود به احتیاط واجب برای نماز دوباره غسل کند. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: اگر بعد از غسل برای نماز یومیه خون نبیند تجدید غسل لازم نیست و اگر خون ببیند برای هرکدام از طواف و نماز طواف یک غسل احتیاطاً به جا آورد و اگر فاصله بین غسل و طواف زیاد می شود، مثل این که در نزدیک مسجد الحرام نتواند غسل کند، احتیاطاً در موقع ورود به مسجدالحرام تیمم بدل از غسل هم بنماید. آیت الله فاضل: احتیاط واجب آن است که مستحاضه کثیره علاوه بر اغسال یومیه، یک غسل برای طواف و نماز آن انجام دهد و برای طواف یک وضو و برای نماز طواف هم یک وضو بگیرد. و متوسطه بنابر احتیاط واجب یک غسل برای طواف و نماز طواف و برای هر کدام یک وضو بگیرد. آیت الله مکارم: مستحاضه کثیره هنگامی که غسل های نماز خود را به موقع به جا آورد، غسل دیگری برای طواف بر او واجب نیست، تنها وضو بگیرد بنابر احتیاط.

[91] س- زنی در حال طواف، مستحاضه قلیله می شود، وظیفه او چیست؟

ج- اگر بعد از تمام شدن دور چهارم بوده پس از تجدید وضو و تطهیر بدن و لباس، طواف را تمام کند و اگر قبلًا بوده، به احتیاط واجب پس از تجدید وضو و تطهیر، آن را اتمام و سپس اعاده نماید. (1)

ص: 72


1- به مسأله 54 مراجعه شود. آیت الله مکارم: وظیفه او فقط اعاده است بعد از طهارت و احتیاط لازم نیست.

[92] م- اگر در فرض سابق پیش از تمام شدن دور چهارم (1)، حدث عارض شود احتیاط واجب (2) آن است که تمام کند طواف را و اعاده کند، و این حکم در حدث اصغر است. (3)

[93] م- اگر در اثناء طواف حدث اکبر مثل جنابت (4) یا حیض عارض شود باید فوراً از مسجدالحرام بیرون رود، پس اگر پیش

ص: 73


1- آیت الله اراکی، آیت الله بهجت: اگر پیش از تمام شدن نصف طواف حدث عارض شود طواف را قطع کند، پس از تحصیل طهارت آن را اعاده کند. آیت الله گلپایگانی، آیت الله صافی: پس اگر به سه شوط و نیم نرسیده طواف او باطل است و باید بعد از وضو یا غسل یا بعد از رفع عذر طواف را از سر بگیرد. و اگر از سه شوط و نیم گذشته و به 4 شوط نرسیده احتیاط به اتمام و اعاده طواف با نمازهای آن ترک نشود. آیت الله خویی، آیت الله تبریزی: اگر حدث پیش از رسیدن به نصف طواف باشد، در این صورت طواف باطل و لازم است پس از طهارت اعاده شود.( ص 118) آیت الله خامنه ای: اگر پیش از تمام شدن نصف دور چهارم حدث اصغر عارض شود واجب است که قطع کند طواف را و بعد از طهارت آن را اعاده کند و در صورتی که بعد از نصف دور چهارم و قبل از پایان این دور عارض شود باز هم باید طواف را قطع و بعد از طهارت اعاده کند لکن به نیت ما فی الذمّه. آیت الله سیستانی: اگر قبل از تمام شدن شوط چهارم باشد، طوافش باطل است و باید پس از تحصیل طهارت آن را دوباره انجام دهد.( مناسک، مسأله 285)
2- آیت الله مکارم: وظیفه او فقط اعاده است و اتمام طواف سابق لازم نیست.
3- نظری که از آیت الله سیستانی در این دو مسأله نقل شد اختصاص به حدث اصغر ندارد.
4- نظر آیات عظام در دو مسأله قبل گذشت که فرقی بین حدث اصغر و جنابت نگذاشته اند.

از تمامی دور چهارم (1) بود پس از غسل طواف را اعاده کند. (2)

[94] م- اگر عذر داشته باشد از وضو و غسل (3)، واجب است تیمم کند بدل از وضو یا بدل از غسل. (4)

ص: 74


1- آیت الله خویی، آیت الله تبریزی: احوط در هر دو صورت( قبل و بعد از شوط چهارم) این است که بعد از پاکی یک طواف کامل به نیّت اعم از تمام و اتمام به جا آورد. آیت الله سیستانی: اگر زن در حال احرام حین انجام طواف حائض شود، پس از قبل از تمام شدن شوط چهارم باشد، طوافش باطل است پس اگر وقت وسعت داشته باشد باید صبر کند تا پاک شود و طواف و اعمال بعدی را انجام دهد و اگر وقت تنگ باشد می تواند بر عمره تمتع خود باقی بماند، و اعمال آن را به جز طواف و نماز آن انجام دهد، یعنی این که سعی و تقصیر نماید، و بعد از آن احرام حج ببندد، و پس از فارغ شدن از اعمال منی و بازگشتن به مکّه، قبل از این که طواف حج را انجام دهد طواف عمره و نماز آن را انجام دهد و احتیاط مستحب این است که به حج افراد عدول نماید و اگر بعد از تمام شدن شوط چهارم باشد، مقداری که انجام داده صحیح است و باقی آن را باید بعد از پاک شدن از حیض و انجام غسل به جا آورد، و اگر وقت تنگ باشد سعی و تقصیر را انجام دهد و برای حج محرم شود و پس از فارغ شدن از اعمال منا و بازگشتن به مکه، قبل از طواف حج، آنچه از طوافش باقی مانده است و نماز آن را انجام دهد.( مناسک، مسأله 290 و 291) آیت الله فاضل: اگر در بین طواف حدث اکبر مثل جنابت یا حیض عارض شود باید فوراً از مسجدالحرام خارج شود و طبق تفصیلی که در حاشیه مسأله 549 گذشت عمل شود.
2- آیت الله خامنه ای: اگر پیش از اتمام نصف دور چهارم بود پس از غسل طواف را اعاده کند و اگر بعد از آن بود باز هم اعاده بعد از غسل لازم است لکن به نیت ما فی الذمّه.
3- آیت الله مکارم: اگر عذر داشته باشد و نتواند صبر کند تا عذر برطرف شود.
4- آیت الله گلپایگانی، آیت الله صافی: در غسل غیر جنابت علاوه بر تیمم بدل از غسل در صورت تمکن باید وضو هم بگیرد وگرنه باید یک تیمم دیگر بجای وضو به جا آورد. و جنب متیمّم بنابر احتیاط مستحب نایب هم بگیرد.( آداب و احکام حج، مسأله 476) آیت الله تبریزی: در صورت معذور بودن از غسل و مأیوس شدن از توانایی بر غسل، واجب است با تیمم طواف کند، و احوط اولی این است که نایب نیز بگیرند. آیت الله اراکی، آیت الله فاضل: و وقت طواف تنگ شود ....

[95] س- اگر کسی بعد از تقصیر در عمره تمتع متوجه شود که وضوی او باطل بوده یا وضو نداشته و با این حال طواف کرده و نماز طواف خوانده است، وظیفه او چیست؟

ج- طواف و نماز را اعاده کند و عمره او صحیح است. (1)

[96] س- کسی که وظیفه او وضوی جبیره ای و تیمم است، اما از روی جهل، بدون تیمم، اعمال عمره را انجام داده است، وظیفه او چیست؟

ج- طواف و نماز آن، باید اعاده شود. (2)

ص: 75


1- آیات عظام اراکی، بهجت، تبریزی: و بنابر احتیاط، بعد از آن سعی و تقصیر را نیز اعاده کند و تا تقصیر نکرده احکام مُحرم را مراعات کند. و آیت الله بهجت اضافه می فرماید: و در صورتی که بطلان از جهت جهل به حکم نبوده، تقصیر قبلی کفاره ندارد. آیت الله خویی: باید لباس دوخته را بیرون بیاورد و سعی و تقصیر را نیز اعاده کند و در فرض گذشت زمان تدارک، حجش باطل است. آیت الله سیستانی: اگر قبل از گذشتن وقت یادش آمد باید آن را جبران کند و بعد از آن سعی و تقصیر را نیز اعاده کند و تا اعمال را انجام نداده است از محرّمات احرام اجتناب نماید و اگر بعد از گذشتن وقت تدارک متوجّه شود، در صورت سهو و نسیان، اعاده طواف کافی است و در صورت جهل حجش باطل است و به احتیاط واجب باید یک شتر قربانی بدهد. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: در مفروض سؤال( که بعد از تقصیر و قبل از شروع اعمال حج فهمیده) باید پس از وضو، طواف و نماز و سعی و تقصیر را اعاده کند. آیت الله مکارم: احتیاطاً سعی و تقصیر را نیز اعاده کند.
2- به سؤال قبل مراجعه شود. آیات عظام تبریزی، خویی، فاضل: سعی و تقصیر را هم باید اعاده کند. آیت الله سیستانی: اگر وقت تدارک باقی است باید طواف و سعی و تقصیر را اعاده کند و اگر وقت تدارک گذشته است حجش محکوم به بطلان است مگر این که در کفایت وضو، به غیر رجوع کند، با رعایت الأعلم فالأعلم، اگر از موارد رجوع باشد.

سوم- طهارت بدن و لباس است از نجاست. (1) [97] م- احتیاط واجب (2) آن است که از نجاساتی که در نماز عفو شده- مثل خون کمتر از درهم و جامه ای که با آن نتوان (3) نماز خواند؛ مثل عرقچین و جوراب، حتی انگشتر(4) نجس- اجتناب کند.

[98] م- در خون قروح و جروح اگر تطهیر آن مشقت داشته

ص: 76


1- آیت الله مکارم: نمی تواند وارد مسجد شود.
2- آیت الله خامنه ای: خونی که در نماز معفوّ است در طواف معفوّ است و در چیزهایی از قبیل جوراب و عرقچین و نیز دستمال و انگشتر طهارت شرط نیست. آیت الله فاضل: ظاهر آن است که .... آیت الله مکارم: طواف، در حالی که بدن یا لباس خونِ کمتر از درهم داشته باشد، جایز نیست.
3- آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی: طواف در جامه ای که با آن نتوان نماز خواند[ یعنی ساتر نباشد؛ مانند مثال های مذکور در متن] اگر نجس باشد مانع ندارد. و همچنین بودن چیز نجس همراه انسان در طواف مانعی ندارد. آیت الله سیستانی: همراه داشتن چیز متنجس در طواف مانع ندارد. آیت الله مکارم: نجس بودن این لباس های کوچک ضرری ندارد ولی خون کمتر از درهم معاف نیست.
4- آیت الله فاضل: در انگشتر و مانند آن که ثوب صدق نمی کند برای صحت طواف طهارت آنها شرط نیست همچنین همراه داشتن چیز متنجس در صورت جهل به مسأله مانعی ندارد.

باشد لازم نیست تطهیر کند. (1) [99] م- در خون قروح و جروح، تا آن اندازه ای که می شود تطهیر کرد و لباس را عوض کرد، احتیاط واجب آن است که تطهیر کند یا جامه را عوض کند.

[100] م- احتیاط آن است که اگر می تواند تأخیر بیندازد طواف را تا بشود بی مشقت تطهیر کرد، تأخیر بیندازد به شرطی که وقت تنگ نشود.

[101] م- اگر طواف کند و بعد از آن که از طواف فارغ شد علم پیدا کند به نجاست در حال طواف، اظهر آن است که طوافش صحیح است.

[102] م- اگر شک داشته باشد که لباسش یا بدنش نجس است، می تواند با آن حال طواف کند و صحیح است؛ چه بداند که پیش از این پاک بوده یا نداند، لیکن اگر بداند که پیشتر نجس بوده و نداند که تطهیر شده است، نمی تواند با آن حال طواف کند بلکه باید تطهیر کند و طواف کند.

ص: 77


1- آیت الله تبریزی: اگر تطهیر آن برای او حرجی نباشد احتیاط واجب این است که آن را تطهیر نماید. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: و احتیاط آن است که هم خودش با آن حال طواف کند و هم نایب بگیرد تا برای او طواف نماید. آیت الله خامنه ای، آیت الله خویی: متعرض این فرع نشده اند.

[103] م- اگر در بین طواف نجاستی به بدن یا لباس او عارض شود، اظهر آن است که دست از طواف بردارد و جامه یا بدن را تطهیر کند و طواف را از همان جا تمام کند و طواف او صحیح است. (1)

[104] م- اگر فراموش کند نجاست را و طواف کند، احتیاط(2)

ص: 78


1- آیت الله اراکی: و احوط استیناف طواف است. آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: هرگاه نجس بودن بدن یا لباس خود را نمی دانسته و در اثنای طواف دانست یا آن که پیش از فراغت از طواف، بدن یا لباسش نجس شد، اگر جامه پاکی داشته باشد همان جا جامه نجس را کنده و با جامه پاک طواف خود را تمام نماید و چنانچه جامه پاک همراه نداشته باشد؛ اگر این حادثه بعد از تمام شدن شوط چهارم بوده، طواف را قطع نموده و پس از ازاله نجاست از بدن یا لباس باقیمانده طواف را به جا آورد. و چنانچه علم به نجاست یا حدوثش پیش از تمام شدن شوط چهارم باشد، باز هم طواف را قطع و نجاست را ازاله نموده و بنابر احتیاط یک طواف کامل به قصد اعم از تمام یا اتمام به جا آورد. آیت الله خامنه ای: اگر بدون رها کردن طواف تطهیر ممکن نباشد باید دست از طواف بردارد و جامه یا بدن را تطهیر کند و فوراً برگردد و طواف را از همان جا تمام کند و طواف او صحیح است. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: اگر در بین طواف لباس یا بدنش نجس شود یا بفهمد که از پیش نجس بوده و بدون رها کردن طواف، شستن آن ممکن نباشد، طواف را رها نماید، و اگر چهار دور طواف کرده، بعد از تطهیر بدن یا لباس بقیه طواف را تمام کند و اگر به سه دور و نیم نرسیده طواف او باطل است و باید بعد از تطهیر از سر بگیرد و اگر از سه دور و نیم گذشته و چهار دور را تمام نکرده احتیاط آن است که بعد از تطهیر از همان جا که رها کرده طواف را تمام کند و نماز طواف را بخواند و دوباره طواف و نماز آن را به جا آورد. آیت الله مکارم: خواه قبل از تکمیل شوط چهارم باشد یا بعد از آن.
2- آیت الله اراکی: و احوط آن است که پس از تطهیر بدن یا لباس از همان جا اتمام کند و نماز بخواند و احتیاطاً اعاده کند طواف و نماز را. آیت الله بهجت: صحّت طواف خالی از وجه نیست و در صورت تذکر در اثناء، تطهیر می کند و سپس اتمام می نماید. آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: بنابر اظهر طوافش صحیح است. آیت الله سیستانی: طوافش صحیح است. آیت الله گلپایگانی: اقوی اعاده طواف است. آیت الله مکارم: در فرض فراموشی اعاده ندارد.

واجب اعاده است، و همین طور است اگر در بین طواف یادش بیاید. (1) چهارم- ختنه کردن است در حق مردان و این شرط در زن ها نیست، و احتیاط(2) واجب آن است که درباره بچه های نابالغ

مراعات شود.

پنجم- ستر عورت (3) است، پس اگر بدون ساتر عورت طواف

ص: 79


1- آیت الله فاضل: اگر نجس بودن بدن یا لباس را فراموش کند و در بین طواف یا پس از آن یادش آمد طواف صحیح است ولی مستحب است آن را اعاده کند. بلی اگر بعد از نماز طواف یادش آمد فقط نماز را اعاده کند.
2- آیت الله سیستانی: اگر ممیّز باشد ختنه معتبر است و اگر نباشد احتیاط مستحب است. آیت الله گلپایگانی: واجب است.( آداب و احکام حج، مسأله 485) آیت الله خامنه ای: و در این حکم فرقی بین بالغ و غیر بالغ نیست. آیت الله خویی، آیت الله تبریزی: احوط بلکه اظهر این است که بچه ممیز که خوب و بد را تشخیص می دهد، اگر شخصاً محرم شود باید ختنه کرده باشد، و اما اگر بچه ممیز نباشد، اعتبار ختان در او ظاهر نیست، اگرچه اعتبارش احوط است.
3- آیات عظام خویی، تبریزی، سیستانی: بنابر احتیاط واجب ستر عورت معتبر است. آیت الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب ستر عورت در طواف شرط است. آیت الله بهجت: بنابر احتیاط بلکه اقوی.( مناسک، ص 108، شرط پنجم)

کند باطل است (1)، و معتبر است در آن اباحه (2)، پس با ساتر غصبی طواف صحیح نیست بلکه با لباس غصبی غیر ساتر نیز بنابر احتیاط(3) واجب، و احتیاط آن است که مراعات شرایط لباس نمازگزار را بنمایند. (4)

[105] م- احتیاط واجب آن است که مراعات موالات عرفیه را در طواف بکند(5)، یعنی در بین دورهای طواف آن قدر طول ندهد که از صورت یک طواف خارج شود.

قسم دوم- چیزهایی است که گفته اند داخل در حقیقت

ص: 80


1- آیت الله مکارم: حتی اگر فقط ستر عورت کند و برهنه و عریان بر او صدق کند طوافش باطل است.
2- آیت الله فاضل، آیت الله سیستانی: بنابر احتیاط واجب. آیت الله بهجت: طواف در لباس غصبی جایز نیست و در صحت آن تأمّل و احتیاط است خصوصاً در ساتر.( مستفاد از وسیله، ص 179 در نماز)
3- آیت الله فاضل، آیت الله سیستانی: این احتیاط واجب نیست. آیت الله گلپایگانی، آیت الله صافی: اگر جامه احرام، کفش و یا لباس های دیگر شخص طواف کننده غصبی باشد طواف باطل است. آیت الله نوری: بلکه با لباس غصبی غیر ساتر نیز صحیح نیست.
4- آیت الله نوری: از قبیل نبودن از اجزاء میته و از اجزاء حیوان غیر مأکول اللّحم و از حریر نبودن و طلابافت نبودن را بنمایند.
5- آیات عظام سیستانی، خویی، تبریزی: مراعات موالات لازم است. آیت الله بهجت: مراعات موالات عرفیه در غیر موارد عذر حاصل بعد از شوط چهارم لازم است.( مناسک شیخ، ص 44) آیت الله مکارم: در طواف واجب موالات لازم است، و در مستحب شرط نیست. آیت الله خامنه ای: احتیاط واجب آن است که در میان اجزاء طواف، موالات عرفیه را رعایت کند، مگر در مورد قطع طواف پس از گذشتن از نیمه آن به خاطر نماز و امثال آن.

طواف است، اگرچه بعضی از آنها نیز شرط است از برای طواف، لکن در عمل فرقی نمی کند، و آن هفت چیز است:

اول- آن که ابتداء کند به حجرالاسود.

دوم- ختم نمودن هر دوری است به حجرالاسود و این حاصل می شود به این که بدون توقف، هفت دور را ختم کند و در دور هفتم، به همان جا که شروع کرده ختم (1) شود، و لازم نیست در هر دوری بایستد و باز شروع کند، و کارهای جهال را نباید بکنند.

[106] س- کسی که اشتباهاً طواف را از رکن یمانی شروع و به همان جا ختم کرده و نماز طواف را خوانده و پس از آن متوجه شده حکمش چیست؟ و چنانچه در اثنای طواف متوجه

ص: 81


1- آیت الله بهجت: و این از حیث مطاف کافی است، و از حیث طائف در ابتدا کافی است محاذات معظم بدن شخص، و تمام بدن محاذات آن احوط است، و همچنین در ختم محاذات معظم بدن یا تمام بدن با بعضی از حجر با رعایت وصول به موضع ابتدا موافق احتیاط است.( مناسک شیخ، ص 39) آیت الله خویی، آیت الله تبریزی: و در شوط آخر احتیاطاً قدری از حجر بگذرد و زیادی را مقدمه علمیّه محسوب دارد. آیت الله خامنه ای: و مانعی ندارد که مقداری هم اضافه کند از باب احتیاط تا یقین کند که از حجر الاسود شروع کرده و به نقطه ابتدا ختم نموده است. آیت الله اراکی: آنچه نسبت به شروع از حجرالاسود بیان شد در پایان آن هم جاری است، و در این جا طواف کننده برای تحصیل علم به اتمام دور باید نیّت کند که انتهای هر دوری همان جایی باشد که شروع کرده، و در دور آخر قدری زیادتر برود، تا علم به اتمام هفت دور حاصل شود.

شد و طوافش را به حجر الاسود ختم کرد، مقدارِ زیادی، مُضر به طوافش می باشد یا خیر؟

ج- طواف و نماز را باید اعاده کند و فرقی بین دو صورت نیست. (1) سوم- آن که در طواف کردن، خانه کعبه در طرف چپ طواف کننده واقع شود.

[107] م- لازم نیست در تمامِ حالاتِ طواف، خانه را حقیقتاً به شانه چپ قرار دهد، بلکه اگر در موقع دور زدن به حِجر اسماعیل (ع) خانه از طرف چپ قدری خارج شود مانع ندارد، حتّی اگر خانه متمایل به پشت شود، لیکن دور زدن

به نحو متعارف باشد اشکال ندارد. (2)

ص: 82


1- آیت الله بهجت: اگر کمبود طواف؛ یعنی از رکن یمانی تا حجرالاسود را جبران کند، طوافش صحیح است. آیت الله خامنه ای، آیت الله مکارم: اعاده در صورت دوم مبنی بر احتیاط است. آیت الله سیستانی: در فرض اول باطل و در فرض دوم صحیح است.
2- آیات عظام اراکی، خویی، تبریزی: خانه خدا در جمیع احوالِ طواف، باید در طرف چپ قرار گیرد. پس اگر مقداری این چنین نبود، آن مقدار، از طواف شمرده نمی شود. آیت الله تبریزی در ادامه می فرمایند: و میزان در قرار دادن کعبه در طرف چپ، صدق عرفی است و بهتر این است که دقت شود به خصوص در دو دهانه حجر اسماعیل و در نبش های خانه خدا که در این جاها باید مواظب بود که به چپ یا راست منحرف نگردد. آیت الله سیستانی: خانه باید در همه حالات طواف در طرف چپ باشد، پس اگر رو به آن کند برای بوسیدن و مانند آن یا فشار جمعیت او را ناچار به پشت کردن یا رو کردن به آن کند، آن مقدار از طواف شمرده نمی شود ولی معیار صدق عرفی است و لازم نیست در دو دهانه حجر اسماعیل و در نبش های خانه، بدن را منحرف سازد. آیت الله مکارم: بهتر است به جای این گونه کارهای غیر متعارف، مانند همه مسلمین طواف کند و حضور قلب داشته باشد و با خداوند راز و نیاز کند.

[108] م- اگر در موقع رسیدن به گوشه های خانه، شانه از محاذات کعبه خارج شود هیچ اشکالی ندارد، اگر به طور متعارف دور زند، حتی اگر خانه متمایل به پشت شود. (1) چهارم- داخل کردن حجر اسماعیل (ع) است در طواف، و حجر اسماعیل محلی است که متصل به خانه کعبه است، و باید طواف کننده دور حجر اسماعیل نیز بگردد.

[109] م- اگر در بعضی از دورها، حجر اسماعیل را داخل در دور زدن نکرد، احتیاط(2)

واجب آن است که آن دور را از سر

ص: 83


1- نظریه آیات عظام در این مسأله، در مسأله قبل گذشت.
2- آیات عظام اراکی، صافی، گلپایگانی: باید آن دور را اعاده نماید و احوط اعاده کل طواف است بعد از اتمام آن. آیت الله بهجت: باید آن دور اعاده شود در صورتی که در ابتدای طواف، نیّت طواف بر بیت محض نکرده باشد والّا اعاده اصل طواف موافق احتیاط است؛ اگرچه عملًا در یک شوط اختصار نماید. آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: باید آن دور اعاده شود. آیت الله خامنه ای: واجب است که آن دور را از سر بگیرد و اگر بدون اعاده این دور به طواف ادامه داد طواف او باطل است و واجب است آن را از سر بگیرد. آیت الله فاضل: اظهر این است که آن شوط را اعاده نماید. آیت الله مکارم: فقط آن دور باطل می شود و چون برگشتن غالباً مشکل است می تواند همراه جمعیّت برود و نزد حجرالاسود نیّت کند و ادامه بدهد. آیت الله نوری: آن مقدار از شوط را که حجر اسماعیل را داخل در دور زدن نکرده است اعاده کند، چنان که اگر کسی از روی دیوار حجر اسماعیل رفته باشد باید شوط را اعاده نماید.

بگیرد و اعاده کند طواف را، اگرچه ظاهر آن است که اعاده طواف لازم نیست.

پنجم- بودن طواف است (1) بین خانه کعبه و مقام حضرت ابراهیم (ع) از همه اطراف.

[110] م- مراد از این که طواف بین کعبه و مقام باشدآن است که ملاحظه شود مسافتی را که میان خانه و مقام ابراهیم (ع) است و در همه اطراف خانه کعبه طواف کننده ازآن مقدار دورتر نباشد از خانه کعبه (و مابین مقام و خانه چنانچه گفته اند تقریباً بیست و شش ذراع و نصف است) (2) پس در همه اطراف باید همین قدر بیشتر دور نباشد(3).

ص: 84


1- آیت الله مکارم: رعایت این شرط لازم نیست ولی بهتر است. آیت الله نوری: اقوی این است که در طواف همین قدر که« طواف دور خانه خدا» صدق کند کافی است و مراعات این که طواف بین خانه خدا و مقام ابراهیم است لازم نیست و مستحب است.( مناسک، مسأله 172) آیت الله خویی: به حاشیه مسأله بعد مراجعه شود.
2- آیت الله بهجت: از خانه تا سنگ مخصوص است نه بناء، و موضع معروف به شاذروان داخل بیت است از جمیع جوانب علی الاحوط.( مناسک شیخ، ص 41)
3- آیت الله خویی: ولکن ظاهر این است که طواف در دورتر از این مسافت بیست و شش ذراع و نیم نیز کافی باشد، خصوصاً برای کسانی که در این مسافت نتوانند طواف کنند یا طواف در آن بر آنها مشقت داشته باشد و مراعات احتیاط با قدرت و تمکن بهتر است، و از این مسأله حکم چهار مسأله بعد هم معلوم می شود.( مناسک، مسأله 306) آیت الله تبریزی: در صورت امکان بنابر احتیاط طواف باید در محدوده فاصله بین کعبه و مقام ابراهیم باشد ولی در موارد ازدحام طواف در خارج این محدوده هم کافی است. آیت الله گلپایگانی، آیت الله صافی: تا جایی که جمعیت طواف کننده متّصل به یکدیگر مشغول طوافند، طواف در آن حدّ صحیح و مجزی است، و مع ذلک اولی رعایت حدّ است با امکان،[ و از اینجا حکم پنج مسأله بعد روشن می شود].( آراء المراجع، ص 320) آیت الله سیستانی: ولی بعید نیست که در بیش از مقدار ذکر شده هم- هر چند که کراهت دارد- طواف جایز باشد، خصوصاً برای کسی که در فاصله ذکر شده توانایی طواف را ندارد یا موجب حرج و مشقت زیاد برای او می شود، و در صورت توانایی رعایت احتیاط اولی است و از اینجا حکم مسائل بعد نیز روشن می شود.( مناسک، مسأله 303). آیت الله خامنه ای: اقوی عدم وجوب است، و برای مطاف حدی وجود ندارد و تا هر جای مسجدالحرام که طواف در آن طواف کعبه صدق کند طواف مجزی است، بلی مستحب است که اگر اضطرار و ازدحام نباشد فیما بین کعبه و مقام ابراهیم انجام دهد. و از این مسأله حکم مسائل بعد نیز روشن می شود. آیت الله بهجت: لکن ظاهر این است که طواف در دورتر ازاین مسافت- بیست و شش ذراع و نیم نیز کافی باشد برای کسانی که در این مسافت نتوانند طواف کنند یا طواف در آن بر آنها مشقت داشته باشد و مراعات احتیاط با قدرت و تمکن متعیّن است و با تحری اوقات خلوت نسبی و عدم تمکن از طواف در حد لازم، اقرب جواز طواف از اقرب به حد است با رعایت اختلاف اطراف در مانع.( مناسک، مسأله 306) و از اینجا حکم چهار مسأله بعدی معلوم می شود. آیت الله مکارم: رعایت این امر خوب است ولی لازم نیست. و در همین جا حکم 5 مسأله بعد روشن می شود.

[111] م- اگر شخص از پشت مقام ابراهیم طواف کند که مقام ابراهیم هم داخل در طوافش شود طوافش باطل است و باید اعاده کند(1).

ص: 85


1- آیت الله خامنه ای: صحیح است و باطل نیست و مانند این حکم است مسأله 594 و 595 و 596. آیت الله خویی، آیت الله مکارم: صحیح است و باطل نیست و مانند همین حکم است مسأله 594 و 595. آیت الله تبریزی: اگر ازدحام بوده و طواف در فاصله بین کعبه و مقام ابراهیم میسور نبود، طوافی که انجام داده صحیح است و اعاده ندارد، و از اینجا حکم سه مسأله بعد هم معلوم می شود. آیت الله غروی: مگر با ضیق و حرجی بودن طواف از پیش مقام.

[112] م- اگر بعضی از دورها را از پشت مقام طواف کند باید آن دور را با اعاده همان جزء تمام کند(1) و احوط آن است که طواف را هم اعاده کند اگرچه ظاهراً اعاده لازم نباشد، بلکه بعید نیست کفایت اعاده همان جزء.

[113] م- در صورت امکان (2) ولو در وقت خلوت باید طواف در حد بین مقام ابراهیم و خانه که مسافت بیست و شش ذراع و نیم است باشد(3) و دورتر از آن حد، کفایت نمی کند و در صورت عدم امکان ولو در وقت خلوت، طواف در خارج حد مزبور مانع ندارد با مراعات الأقرب فالأقرب. (4)

ص: 86


1- آیت الله مکارم: مانند مسأله سابق است.
2- آیت الله فاضل: ولی چنانچه ضرورت عرفی اقتضا کند انجام طواف در خارج حد با رعایت الأقرب فالأقرب مانعی ندارد و صحیح است و صبر کردن و تأخیر انداختن لازم نیست. آیت الله نوری: به حاشیه شرط پنجم طواف مراجعه شود.
3- آیت الله مکارم: سابقاً گفتیم رعایت این مقدار لازم نیست.
4- آیت الله فاضل: ولی چنانچه ضرورت عرفی اقتضا کند، طواف در خارج از محدوده، با رعایت الأقرب فالأقرب صحیح است. آیت الله مکارم: رعایت این شرط لازم نیست ولی بهتر است. آیت الله نوری: اقوی این است که در طواف، همین قدر که« طواف دور خانه خدا» صدق کند کافی است و مراعات این که طواف بین خانه خدا و مقام ابراهیم است لازم نیست و مستحب است. آیت الله بهجت: از خانه تا سنگِ مخصوص است نه بنا، و موضع معروف به« شاذروان» داخل بیت است از جمیع جوانب علی الاحوط. آیت الله بهجت: لیکن ظاهر این است که طواف در دورتر از این مسافت- بیست و شش ذراع و نیم- نیز کافی باشد برای کسانی که در این مسافت نتوانند طواف کنند یا طواف در آن بر آنها مشقت داشته باشد و مراعات احتیاط با قدرت و تمکن متعیّن است و با تحری اوقات خلوت نسبی و عدم تمکن از طواف در حد لازم، اقرب جواز طواف از اقرب به حد است با رعایت اختلاف اطراف در مانع. آیت الله تبریزی: در صورت امکان بنابر احتیاط طواف باید در محدوده فاصله بین کعبه و مقام ابراهیم باشد ولی در موارد ازدحام طواف در خارج این محدوده هم کافی است. آیت الله خامنه ای: اقوی عدم وجوب است، و برای مطاف حدی وجود ندارد و تا هر جای مسجدالحرام که طواف در آن طواف کعبه صدق کند، طواف مجزی است، بلی مستحب است که اگر اضطرار و ازدحام نباشد فیمابین کعبه و مقام ابراهیم انجام دهد و از این مسأله حکم مسائل بعد نیز روشن می شود. آیت الله خویی: و لیکن ظاهر این است که طواف در دورتر از این مسافت بیست و شش ذراع و نیم نیز کافی باشد؛ خصوصاً برای کسانی که در این مسافت نتوانند طواف کنند یا طواف در آن بر آنها مشقت داشته باشد و مراعات احتیاط با قدرت و تمکن بهتر است و از این مسأله حکم چهار مسأله بعد هم معلوم می شود. آیت الله سیستانی: ولی بعید نیست که در بیش از مقدار ذکر شده هم- هر چند که کراهت دارد- طواف جایز باشد؛ خصوصاً برای کسی که در فاصله ذکر شده توانایی طواف را ندارد یا موجب حرج و مشقت زیاد برای او می شود و در صورت توانایی رعایت احتیاط اولی است و از این جا حکم مسائل بعد نیز روشن می شود. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: تا جایی که جمعیّت طواف کننده متّصل به یکدیگر مشغول طوافند، طواف در آن حدّ صحیح و مجزی است و مع ذلک اولی رعایت حدّ است با امکان[ و از این جا حکم چهار مسأله بعد روشن می شود]. آیت الله مکارم: رعایت این امر خوب است ولی لازم نیست و در همین جا حکم چهار مسأله بعد روشن می شود.

ص: 87

ششم- خروج طواف کننده است از خانه و آنچه از آن محسوب است.

[114] م- در اطراف دیوار خانه یک پیش آمدگی است که آن را «شاذروان» گویند، و آن جزء خانه کعبه است، و طواف کننده باید آن را هم داخل قرار دهد.

[115] م- اگرکسی در بعضی از احوال به واسطه کثرت جمعیت یا غیرآن بالای شاذروان برود و دور بزند آن مقدار که

دور زده باطل است (1)، و باید اعاده کند.

[116] م- دست به دیوار خانه کعبه گذاشتن، در آن جایی که شاذروان است جایز است (2) و به طواف ضرر نمی رساند گرچه احتیاط مستحب (3) در ترک آن است.

[117] م- در حال طواف، دست گذاشتن روی دیوار حجر

ص: 88


1- آیت الله خویی، آیت الله تبریزی: و احتیاط این است که آن مقدار را تدارک نموده و طواف خود را تمام، سپس طواف را اعاده نماید. آیت الله مکارم: امروز شاذروان طوری ساخته شده که عملًا طواف روی آن ممکن نیست. آیت الله صافی: حکم راه رفتن روی دیوار حجر را دارد که حکم آن گذشت.
2- آیت الله بهجت: احوط آن است که در اثنای طواف دست خود را دراز نکند از طرف شاذروان به دیوار خانه به جهت استلام ارکان یا غیر آن و همچنین دست بر روی دیوار حجر نگذارد.
3- آیات عظام اراکی، صافی، فاضل، گلپایگانی، نوری: بنابر احتیاط واجب جایز نیست و باید همان قسمت را اعاده کند.

اسماعیل (ع) جایز است (1) و به طواف ضرر نمی رساند، گرچه احتیاط مستحب (2) در ترک است.

هفتم- آن که هفت شوط یعنی هفت دفعه دور بزند نه کمتر و نه زیادتر.

[118] م- اگر سهواً زیاد کند بر هفت دور، پس اگر کمتر از یک دور است قطع کند آن را و طوافش صحیح است و اگر یک دور یا زیادتر است، احوط(3) آن است که هفت دور دیگر را تمام کند به قصد قربت، بدون تعیین مستحب یا واجب (4) و دو رکعت نماز قبل از سعی و دو رکعت بعد از سعی بخواند و دو رکعت اول را برای فریضه قرار دهد بدون آن که تعیین کند برای طواف اول یا طواف دوم است. (5)

ص: 89


1- آیت الله اراکی، آیت الله فاضل: بنابر احتیاط واجب جایز نیست و باید همان قسمت را اعاده کند. آیت الله بهجت: به ذیل مسأله قبل مراجعه شود. آیت الله نوری: جایز نیست و باید همان قسمت را اعاده نماید.
2- نظر آیات عظام غیر از آیت الله خویی، آیت الله سیستانی، آیت الله تبریزی و آیت الله مکارم که موافق متن هستند، در این مسأله مثل مسأله قبل است.
3- آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: این احتیاط مستحب است.
4- از اینجا تا آخر مسأله در مناسک آیت الله خویی مذکور نیست.
5- آیت الله بهجت: احتیاط در این است که دو رکعت فریضه قبل از سعی بجای آورد و دو رکعت نافله را می تواند بعد از سعی به جای آورد. آیت الله سیستانی: اگر از روی اشتباه چیزی بر شوطهای طواف خود بیافزاید، پس اگر بعد از رسیدن به رکن عراقی یادش آمد، مقدار افزوده را تا یک طواف کامل به اتمام برساند و احتیاط واجب این است که طواف دوم را در این هنگام به قصد قربت بدون این که واجب یا مستحب بودن آن را قصد کند به اتمام برساند، و پس از آن چهار رکعت نماز بخواند و احتیاط مستحب این است که بین آن ها فاصله ای بیندازد؛ به این معنا که دو رکعت قبل از سعی جهت طواف واجب به جا آورد و دو رکعت پس از سعی جهت طواف مستحبی به جا آورد. و همچنین است بنابر احتیاط واجب اگر پیش از رسیدن به رکن عراقی یادش بیاید. آیت الله فاضل: و احتیاط مستحب آن است که دو رکعت نماز بعد از سعی برای غیر فریضه انجام دهد.

[119] م- جایز است قطع طواف نافله را بدون عذر و اقوی کراهت قطع طواف واجب است (1) بدون عذر و به مجرد خواهش نفس، و احوط(2) قطع نکردن آن است؛ به این معنی که قطع نکند به طوری که ترک بقیه را کند تا موالات عرفیه به هم بخورد.

[120] م- گمان در عدد دورها اعتبار ندارد(3) و حکم شک را

ص: 90


1- آیت الله بهجت: احوط عدم قطع طواف واجب است؛ یعنی ترک بقیّه آن، به نحوی که موالات عرفیه فوت شود بدون عذر و به مجرّد خواهش نفس. آیت الله خویی: قطع طواف و سعی جایز نیست. آیت الله سیستانی: قطع طواف واجب برای کاری ضروری بلکه بنابر اظهر قطع آن مطلقاً گرچه برای کاری یا ضرورتی نباشد جایز است. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: طواف واجب را نباید بدون عذر قطع کند. آیت الله مکارم: بنابر احتیاط واجب قطع نکند.
2- آیت الله خامنه ای: قطع طواف مانع ندارد اگرچه احتیاط مستحب قطع نکردن طواف واجب است به نحوی که موالات عرفیه به هم بخورد. آیت الله فاضل: احتیاط مستحب آن است که قطع نکند، ولی چنانچه به هر جهت قطع کرد و از نو یک طواف کامل انجام داد، مجزی و صحیح است، هر چند موالات به هم نخورده، و فرقی نیست که دور دوم را مثلًا رها کند یا غیر آن را.
3- آیت الله بهجت: حکم آن مانند حکم ظنّ در نماز است.

دارد.

[121] م- اگر مشغول سعی بین صفا و مروه شد و یادش آمد که طواف به جا نیاورده، باید رها کند و طواف کند و پس از آن سعی را اعاده کند. (1)

[122] م- اگر در حال سعی یادش آمد که طواف را ناقص به جا آورده، باید برگردد و طواف را از همان جا که ناقص کرده تکمیل کند و برگردد تتمه سعی را به جا آورد و طواف و سعیش صحیح است. (2) لیکن احتیاط(3) آن است که اگر کمتر از چهار دور به جا آورده طواف را تمام کند و اعاده نماید و همچنین اگر

ص: 91


1- آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: اگر قبل از شوط چهارم سعی یادش بیاید که طواف به جا نیاورده، سعی را رها کند و طواف را به جا آورد و سپس سعی را انجام دهد و اگر بعد از اتمام شوط چهارم بوده، آن را قطع کند و بعد از انجام طواف، سعی را اتمام و به احتیاط واجب آن را اعاده نماید.
2- آیت الله بهجت: احتیاط در اتمام و سپس اعاده سعی است. آیت الله سیستانی: اگر قبل از فوت موالات متذکر شود یا بعد از آن باشد ولی سه شوط یا کمتر باقی مانده باشد اتمام طواف کافی است ولی اگر بیش از آن باشد به احتیاط واجب طواف را پس از اتمام اعاده کند و نسبت به سعی اتمام کافی است گرچه احتیاط مستحب اعاده آن است پس از اتمام.
3- آیات عظام اراکی، فاضل، مکارم: این احتیاط ترک نشود. آیت الله تبریزی: این احتیاط در اتمام و اعاده طواف ترک نشود و همچنین است نسبت به سعی. ولی اگر سعی فراموش شده یک شوط باشد، اعاده لازم نیست و اتمام کافی است.

سعی را کمتر از چهار بار انجام داده تمام کند و اعاده کند. (1) [123] س- آیا بعض شوطهای طواف و سعی، برای کسانی که قادر نباشند خودشان انجام دهند، قابل نیابت است یا نه؟

ج- بلی، قابل است. (2) [124] س- محرم وارد مکه شد، آیا می تواند قبل از اعمال عمره تمتع یا قبل از اعمال عمره مفرده و همچنین پس از محرم

ص: 92


1- آیات عظام نظریه شان را در مسأله قطع طواف سهواً در ذیل مسأله 608 و 609 مناسک محشی مفصلًا ذکر فرموده اند؛ مراجعه شود.
2- آیت الله اراکی: باید آنها را به دوش بگیرند طوری که پاهایشان به زمین کشیده شود و در صورت عدم امکان، آنها را بدوش بگیرند و اگر این هم ممکن نیست، قابل نیابت است. آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: اگر کسی از اتیان طواف یا سعی یا رمیِ کامل عاجز باشد ولی به انجام مقداری از آن قادر باشد بایستی برای تمام عمل نایب بگیرد. آیت الله سیستانی: اگر از ابتدا بداند که نمی تواند طواف را تمام کند باید برای همه آن نایب بگیرد و همچنین اگر قبل از اتمام شوط چهارم عاجز شود، ولی اگر بعد از آن باشد می تواند برای باقیمانده نایب بگیرد، ولی در سعی اگر از یک شوط هم عاجز باشد باید برای همه آن نایب بگیرد. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: بعید نیست طواف حکم نماز را داشته باشد و تبعیض در اشواط آن در نیابت محتاج دلیل است، پس باید در همه طواف، نیابت کند.( آراء المراجع، ص 249) آیت الله فاضل: اگر از ابتدا از انجام طواف مأیوس باشد و امکان طواف دادن او نباشد، باید برای همه آن نایب بگیرد و اگر بعد از دور چهارم از انجام بقیّه آن عاجز شده است می تواند برای بقیّه نایب بگیرد و در این فرض خودش نماز طواف را بخواند و احتیاطاً نایب نیز نماز بخواند و اگر کمتر از چهار دور به جا آورده نیابت در بقیّه صحیح نیست. آیت الله مکارم: در صورتی که بشود در باقیمانده، آنها را طواف داد باید چنین کنند، و در غیر این صورت برای تمام طواف نایب بگیرند.

شدن به احرام حج تمتع و قبل از رفتن به عرفات، طواف مستحبی به جا آورد یا خیر؟ و اگر به جا آورد، به عمره و حج او ضرر می زند یا نه؟

ج- احوط ترک طواف (1) مستحبی است در فرض سؤال، ولی به عمره و حج ضرر نمی زند.

[125] س- اگر حاجی از منی برگشته و هنوز طواف واجب را به جانیاورده است، آیا می تواند طواف مستحبی به جا آورد یا نه؟

ج- احوط آن است که تا اعمال واجب را انجام نداده، طواف مستحبی نکند. (2)

ص: 93


1- آیت الله بهجت: اشکالی ندارد. آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: احوط این است شخصی که احرام حج تمتع بسته، پس از احرام و پیش از رفتن به عرفات، طواف مستحبی ننماید و چنانچه طواف نمود، بنابر احتیاط بعد از طواف تلبیه را تجدید کند. آیت الله سیستانی: طواف مستحبی قبل از طواف عمره و حج اشکال ندارد ولی پس از احرام و قبل از رفتن به عرفات، به احتیاط واجب نباید طواف مستحبی کند و اگر کرد به احتیاط مستحب تلبیه بگوید. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: اقوی جواز و احوط ترک آن است. [ در عمره تمتع و عمره مفرده، نظریه آیات عظام نامبرده در مناسک، مطابق متن است ولیکن در آراء المراجع، ص 323 در جواب استفتاء آیت الله خویی چنین فرموده اند: طواف مستحبی در اثنای عمره تمتع و عمره مفرده جایز است. و در ادامه از آقای لطفی چنین نقل شده: به نظر آیت الله العظمی خویی، احوط ترک طواف مستحبی است در اثنای عمره تمتع و عمره مفرده قبل از تقصیر، ولی در عمره مفرده بعد از تقصیر و قبل از طواف نساء مانعی ندارد.]
2- مراجعه شود به سؤال 83.

نماز طواف

[126] م- واجب است بعد از تمام شدن طواف عمره دو رکعت نماز بخواند مثل نماز صبح.

[127] م- شک در رکعات نماز طواف موجب بطلان نماز است (1) و باید اعاده کند و بعید نیست اعتبار ظنّ در(2) رکعات و در ظن در افعال (3) احتیاط کند. و در احکام، این نماز با نماز یومیه مساوی است.

[128] م- واجب است که این نماز(4) نزد مقام ابراهیم واقع شود. و احتیاط(5) واجب آن است که پشت مقام به جا آورد که سنگی

ص: 94


1- آیت الله بهجت: بعد از استقرار آن به تروّی علی الاحوط، و اظهر اعتبار ظنّ در رکعات است مثل ظنّ در افعال؛ چه ظنّ به وجود باشد یا عدم به مصحّح باشد یا مبطل به رکن باشد یا غیر آن، در محل شک و یا نسیان باشد یا خارج از محل. پس لوازم آن از تدارک یا بطلان یا عدم تدارک را مترتّب می کند، اگر چه احتیاط در اعاده است فی الجمله، در صورت تعلّق ظنّ به فعل که تدارک نمی کند مگر در موردی که انجام دادن آن مبطل نباشد یقیناً.
2- آیت الله مکارم: احتیاط واجب اعاده بعد از اتمام است.
3- آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: ظن در افعال حکم شک را دارد. آیت الله گلپایگانی، آیت الله فاضل: ظن در افعال معتبر است.
4- آیت الله گلپایگانی: بنابر احتیاط واجب نزد مقام واقع شود.( مناسک، مسأله 110)
5- آیت الله تبریزی: احوط بلکه اظهر آن است .... آیت الله سیستانی، آیت الله فاضل: اظهر آن است .... آیت الله خویی: بلکه مبادرت واجب است. آیت الله مکارم: واجب است نماز طواف را در صورت امکان پشت مقام ابراهیم به جا آورد. آیت الله خامنه ای: واجب است این نماز پشت مقام نزدیک به آن خوانده شود به شرط این که مزاحمت برای دیگران نباشد.

که مقام است بین او و خانه کعبه واقع شود، و بهتر آن است که هر چه ممکن باشد نزدیکتر بایستد، لکن نه بطوری که مزاحمت با سایرین کند.

[129] م- اگر نماز طواف را فراموش کند و در بین سعی میان صفا و مروه یادش بیاید، از همان جا سعی را رها کند و برگردد، دو رکعت نماز را بخواند، بعد از آن، سعی را از همان جا(1) تمام کند.

[130] س- آیا محمول نجسی (2) که در طواف معفو نیست، در نماز طواف مثل نمازهای یومیه معفو است یا نه؟

ج- در نماز طواف حکم نمازهای یومیه را دارد. (3)

[131] س- بین طواف و نماز آن، اگر نماز مستحبی یا عبادت

ص: 95


1- آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: در صورت تجاوز از نصف، بقیه سعی را و در کمتر از نصف، همه آن را مجدداً به جا آورد.
2- آیت الله فاضل: و متنجّسی.
3- آیت الله اراکی، آیت الله فاضل: هرگاه متنجّسی باشد که نمی تواند با آن ستر عورت کند معفو است. و اگر می تواند با آن ستر عورت کند و یا اعیان نجسه باشد محل اشکال است. آیت الله فاضل: و به احتیاط واجب اجتناب کند. آیت الله خویی، آیت الله سیستانی: محمول متنجّس در طواف نیز اشکال ندارد. آیت الله مکارم: لباس هایی که به تنهایی ستر عورت نمی کند، در طواف و نماز آن اشکالی ندارد و نیز محمول نجس و متنجّس.

مستحبی دیگر به جا آورد، اشکال دارد یا نه؟

ج- احتیاط در ترک آن و مبادرت به نماز طواف است. (1) [132] س- زنی مُحرم به احرام عمره تمتع شده و پس از ورود به مکه و انجام طواف، قبل از این که نماز طواف بخواند حایض گردیده، چه وظیفه ای دارد؟

ج- اگر وقت وسعت دارد صبر کند تا پاک شود و نماز را بخواند و بقیه اعمال را انجام دهد و چنانچه وقت تنگ باشد سعی و تقصیر عمره تمتع را انجام دهد و مُحرم شود به حج تمتع و بعد از طواف حج یا قبل از آن،(2) نماز را بخواند و سپس بقیه اعمال را انجام دهد. (3)

[133] م- اگر شخصی نتوانست قرائت یا ذکرهای واجب را یاد بگیرد باید نماز را به هر ترتیبی که می تواند خودش به جا آورد و کافی است، و اگر ممکن است، کسی را بگمارد که نماز

ص: 96


1- آیت الله بهجت: اشکال ندارد اگر مخلّ به فوریت عرفیه نباشد. آیت الله خامنه ای: واجب است میان طواف و نماز طواف فاصله نیفتد و صدق فاصله امر عرفی است و بعید نیست به اندازه خواندن نماز یومیه یا نافله مختصر اشکالی نداشته باشد.
2- آیت الله بهجت، آیت الله مکارم: احتیاط آن است که نماز طواف گذشته را قبل از طواف حج به جا آورد. آیت الله تبریزی: احتیاط این است که قبل از طواف حج، نماز طواف عمره را قضا کند. آیت الله سیستانی: باید آن را قبل از طواف حج قضا کند.
3- تفصیل مسأله در سؤال 79 گذشت.

را تلقین او کند، و احتیاط آن است که در مقام ابراهیم به شخص عادلی اقتداکند، لکن (1) اکتفا به نماز جماعت نکند چنانچه نایب گرفتن نیز کافی نیست (2).

[134] م- نماز طواف استحبابی لازم نیست در نزد مقام ابراهیم باشد بلکه در هر جای مسجدالحرام جایز است به خصوص در موقع ازدحام، مناسب است مراعات سایر حجاج را بنمایند.

ص: 97


1- آیت الله بهجت: و اگر ممکن شود نماز طواف را در مقام به جماعت بخواند و در صورت عدم امکان جماعت عمل به وظیفه یومیّه کافی است.( مناسک، س 105)
2- آیت الله خامنه ای: مشروعیّت جماعت در نماز طواف ثابت نیست پس به هر نحو می تواند خودش بخواند و احتیاطاً نایب هم بگیرد. آیت الله گلپایگانی، آیت الله صافی: اگر یاد گرفتن قرائت و احکام واجبه نماز ممکن نشود نماز طواف را به جماعت بخواند ولی اکتفا به آن اشکال دارد و واجب است بطور فرادی نیز بخواند و اگر نایب هم بگیرد جهت نماز بهتر و مطابق با احتیاط است.( مناسک فارسی، ص 81، مسأله 113) آیت الله اراکی: احتیاط آن است در صورت امکان به جماعت هم انجام دهد و نایب بگیرد، ولی به آنها اکتفا نکند، و خودش به هر ترتیبی که می تواند به جا آورد. آیت الله سیستانی: اگر نتواند قرائت خود را تصحیح کند هر چند در اثر مسامحه و سهل انگاری ولی مقدار زیادی از سوره حمد را بتواند به طور صحیح بخواند خواندن حمد به همین صورت کافی است و اگر نتواند، به احتیاط واجب مقداری از قرآن را که می تواند صحیح بخواند به آن اضافه کند و اگر نتواند، تسبیح بگوید و اگر وقت برای یاد گرفتن همه حمد نباشد اگر به مقدار معتنابه یاد بگیرد کافی است و اگر نتواند، مقداری از قرآن را بخواند که عرفاً قرآن خواندن صدق کند و اگر نتواند، تسبیح بگوید و امّا سوره از جاهلی که نتواند یاد بگیرد ساقط است. آیت الله مکارم: نماز جماعت و گرفتن نایب لزومی ندارد.

سعی و بعض احکام آن

[135] م- واجب است بعد از به جا آوردن نماز طواف سعی کند بین صفا و مروه که دو کوه معروفند.

[136] م- جایز است تأخیر سعی از طواف و نماز آن، برای رفع خستگی یا تخفیف گرمی هوا و جایز است بدون عذر تأخیر بیندازد تا شب، گرچه احتیاط در تأخیر نینداختن است.

[137] م- جایز نیست تأخیر انداختن تا فردا بدون عذر؛ از قبیل مرض. (1)

[138] م- اگر از روی فراموشی زیاد کند بر سعی؛ چه کمتر از یک مرتبه یا بیشتر، سعی او صحیح است و بهتر آن است که زاید را رها کند، گرچه بعید نیست که بتواند آن را به هفت مرتبه برساند. (2)

ص: 98


1- آیت الله تبریزی: تأخیر تکلیفاً جایز است ولی باید طواف و نماز را اعاده نمود. آیت الله خویی: اگر تأخیر انداخت طواف و نماز را اعاده نماید.( المسائل الشرعیه، ج 1، ص 355)، لازم به تذکر است که ایشان کلام صریحی در این که تکلیفاً تأخیر نینداختن سعی به فردا واجب باشد نفرموده اند. آیت الله مکارم: ولی اگر تأخیر انداخت، سعی او باطل نخواهد شد هر چند گناه کرده است.
2- آیت الله بهجت، آیت الله خویی: اگر زیادی یک شوط باشد مستحب است آن را به هفت برساند. آیت الله سیستانی: اگر زاید یک شوط یا بیشتر باشد مستحب است آن را به هفت برساند.

[139] م- اگر سعی را کم کند سهواً،(1) واجب است آن را اتمام کند هر وقت یادش بیاید(2) و اگر به وطن خود مراجعت کرده و برای او مشقت ندارد، باید مراجعت کند و اگر نمی تواند یا مشقت دارد باید نایب بگیرد.

[140] م- اگر شک کند در عدد رفت و آمدها بعد از تقصیر، اعتنا نکند(3) و اگر شک کند بعد از آن که از عمل فارغ شد و منصرف شد، چون بناگذاری بر اتمام و اعتنا نکردن به شک

ص: 99


1- آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: چنانچه کمبود سعی از روی فراموشی و بعد از شوط چهارم بوده، واجب است باقی را هر وقت یادش آمد، هر چند بعد از فراغت از اعمال حج باشد، تدارک نماید. و اگر خود نتواند تدارک کند یا تدارک آن مشقّت داشته باشد واجب است نایب بگیرد و در این صورت احتیاط این است که نایب به نیّت فراغ ذمه منوب عنه از اتمام یا تمام یک سعی کامل به جا آورد. و اگر کمبودش پیش از شوط چهارم و از روی فراموشی بوده، احتیاط این است که شخصاً یک سعی کامل به قصد اعم از تمام یا اتمام به جا آورد. آیت الله فاضل: چنانچه قبل از تمام کردن شوط چهارم باشد بنابر احتیاط واجب سعی را از سر بگیرد ولی اگر شوط چهارم را تمام کرده است می تواند آن را اتمام کند یا از سر بگیرد.
2- آیت الله سیستانی: چه یک شوط فراموش کرده باشد یا بیشتر، بنابر اقوی و اگر پس از گذشتن زمان سعی یادش بیاید؛ مثلًا در عرفات یادش بیاید سعی عمره اش ناقص بوده یا پس از انتهای ذی حجه به یاد آورد سعی حجش ناقص بوده، احتیاط آن است که کمبود را جبران کند و سپس سعی را از سر بگیرد و اگر نتواند برگردد یا مشقت دارد، باید نایب بگیرد و احتیاط واجب آن است که نایب هم جمع نماید بین تدارک مقدار کمبود و بین اعاده سعی کامل.
3- آیت الله فاضل: چه شک در زیاده کند و چه شک در نقیصه و همین طور است اگر بعد از فراغ از عمل شک در زیاده کند.

خالی از اشکال نیست،(1) احتیاط آن است که

آنچه احتمال نقص می دهد اتمام کند خصوصاً اگر شک در ناقص گذاشتن در این باشد که عمداً برای حاجتی ترک کرده است سعی را، که برگردد و اتمام کند که در این صورت وجوب اتمام بعید نیست (2) و اگر شک در زیاده دارد و می داند ناقص نشده اعتنا نکند.

[141] س- اگر از مروه شروع و به صفا ختم کرده و بعد فهمیده است، وظیفه او چیست، به خصوص اگر تقصیر کرده باشد؟

ج- باید سعی را اعاده کند و اگر تقصیر نکرده تقصیر کند. (3)

ص: 100


1- آیات عظام اراکی، بهجت، مکارم، نوری: اعتنا به شک نکند و عملش صحیح است. آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: اظهر این است که باید به این شک اعتنا شود و شک در عدد اشواط سعی را باطل می کند. آیت الله سیستانی: اگر احتمال زیاد بودن آنها را بدهد، بنابر صحت بگذارد و اگر احتمال کم بودن آنها را می دهد در صورتی که شک او قبل از به هم خوردن موالات باشد سعی باطل است و بنابر احتیاط اگر بعد باشد نیز باطل است. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: اگر بعد از منصرف شدن از سعی، شک در عدد آن کند به آن شک اعتنا نکند و سعیش صحیح است، لیکن اگر احتمال می دهد که کمتر از هفت مرتبه سعی کرده، احتیاط آن است که دوباره سعی کند.
2- آیت الله مکارم: اگر از عمل منصرف شده و به ظاهر آن را پایان داده، به این شک اعتنا نکند.
3- آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: در فرض تقصیر هم باید دو مرتبه تقصیر کند. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: و تقصیر نماید( اگرچه قبلًا تقصیر کرده باشد) تا از احرام خارج شود. آیت الله فاضل: اگر با اعتقاد به صحت تقصیر کرده، تقصیر اعاده ندارد مگر از باب احتیاط و در غیر این صورت باید تقصیر را اعاده کند. آیت الله مکارم: اگر آن دور را که از مروه شروع کرده نادیده بگیرد و بقیه را تکمیل کند، بعید نیست کفایت کند.

[142] س- اگر کسی یقین کند که هفت شوط سعی بین صفا و مروه را تمام کرده است ولی بعد از تقصیر متوجه می شود که پنج شوط بوده، اولًا آیا کل سعی را باید از سر بگیرد یا دو شوطی را که ناقص بوده است باید تکمیل کند؟ و ثانیاً آیا تقصیر هم باید بکند، یا تقصیر اول کافی است؟

ج- باید سعی را اتمام کند و احتیاطاً تقصیر را اعاده نماید، گرچه وجوب این احتیاط معلوم نیست. (1) [143] س- زیادی در سعی جهلًا، آیا حکم زیادی سهوی را دارد یا عمدی را؟

ج- محل اشکال است. (2)

ص: 101


1- آیت الله بهجت: و تقصیر را هم اعاده می نماید. آیات عظام تبریزی، صافی، گلپایگانی، مکارم: این احتیاط ترک نشود. آیت الله خویی: و تقصیر را باید اعاده نماید و اگر در عمره تمتع بوده یک گاو کفاره بدهد. آیت الله سیستانی: این احتیاط واجب است و اگر تقصیر از روی فراموشی کمبود باشد و در عمره تمتّع باشد احتیاطاً باید یک گاو کفاره بدهد. آیت الله فاضل: اگر در عمره تمتع بوده احتیاطاً تقصیر را اعاده کند و بنابر احتیاط واجب یک گاو کفاره بدهد.
2- آیات عظام اراکی، خامنه ای، صافی، گلپایگانی، مکارم: حکم زیادی سهوی را دارد و سعی او صحیح است. آیت الله بهجت: ظاهراً جهلًا مانعی ندارد. آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: زیادی از روی جهل به حکم بنابر اظهر موجب بطلان سعی نمی باشد، اگرچه احتیاط در اعاده است. آیت الله فاضل: محل اشکال است و احتیاطاً اعاده کند.

تقصیر و بعض احکام آن

[144] م- واجب است بعد از آن که سعی کرد تقصیر کند، یعنی قدری از ناخن ها یا قدری از موی سر یا شارب یا ریش را بزند. و بهتر آن است که اکتفا به زدن ناخن نکند(1)، و از موی قدری بزند، بلکه موافق احتیاط است، و تراشیدن سر در تقصیر کفایت نمی کند بلکه حرام است (2).

[145] م- اگر تقصیر را فراموش کند تا وقتی که احرام حج را ببندد عمره اش صحیح است و مستحب است فدیه یک گوسفند(3)

ص: 102


1- آیت الله بهجت: این قید را ندارند. آیت الله سیستانی: بنابر احتیاط واجب اکتفا به آن نکند و اگر خواست ناخن بگیرد پس از کوتاه کردن مو باشد. آیت الله مکارم، بلکه احتیاط واجب است. آیت الله خامنه ای: نظر ایشان نسبت به بهتر بودن عدم اکتفا به زدن ناخن به دست نیامد.
2- آیت الله غروی: علی الاحوط. آیت الله فاضل: و کندن مو هم کفایت نمی کند اگرچه حرمتش محرز نباشد. آیات عظام خامنه ای، بهجت، سیستانی: و چنانچه از روی عمد و علم بتراشد باید یک گوسفند کفاره بدهد.( مناسک، مسأله 354)
3- آیات عظام اراکی، صافی، فاضل، گلپایگانی، نوری: بنابر احتیاط واجب یک گوسفند فدیه بدهد. آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی: بنابر احتیاط یک گوسفندبدهد.

و احتیاط آن است که فدیه بدهد.

[146] م- بعد از آن که شخص محرم تقصیر کرد حلال می شود بر او به غیر از تراشیدن (1) سر هرچه حرام شده بود بر او به واسطه احرام، حتی نزدیکی با زن.

[147] م- در عمره تمتع طواف نساء واجب نیست و اگر بخواهد احتیاط کند طواف و نماز آن را رجاءاً(2) به جا آورد.

[148] م- بعد از انجام عمره تمتع و قبل از حج تمتع نباید عمره مفرده به جا آورده شود(3) و اگر به جا آوردند صحت عمره مفرده

ص: 103


1- آیت الله سیستانی: سر تراشیدن نیز حلال می شود. اگرچه احتیاط مستحب ترک آن است پس از گذشت سی روز از عید فطر و احتیاط مستحب این است که در صورت انجام آن از روی علم و عمد یک قربانی کفاره بدهد.( مناسک، مسأله 356) آیت الله فاضل: تراشیدن سر بین عمره تمتّع و حجّ تمتّع مانعی ندارد. آیت الله بهجت: ظاهر عدم حرمت احرامی آن است و حرمت به جهت منافات با وجوب توفیر محلّ تأمّل است.( مناسک شیخ، ص 55). آیت الله اراکی: تراشیدن سر محلّ اشکال است و احوط ترک آن است. آیت الله گلپایگانی، آیت الله صافی: به احتیاط واجب تراشیدن سر جائز نیست. آیت الله مکارم: ترک تراشیدن سر احتیاط است.
2- آیت الله اراکی: و انجام آن موافق با احتیاط است. آیت الله فاضل: در عمره تمتّع طواف نساء واجب نیست بلکه انجام آن موافق احتیاط است و اگر بخواهند احتیاط کنند محلّ انجام آن قبل از تقصیر است. آیت الله مکارم: ضرورتی ندارد طواف نساء را به قصد رجاء به جا آورد.
3- آیت الله بهجت: محتمل است اشکال نداشته باشد. آیت الله خامنه ای: بنابر احتیاط.

محل اشکال است ولی برای عمره و حج تمتع اشکالی ایجاد نمی شود. (1)

احرام حج

[149] م- واجب است بر مکلف که بعد از تمام شدن اعمال عمره، احرام ببندد برای حج تمتع.

[150] م- وقت احرام موسّع است، و تا وقتی که بتواند بعد از احرام به وقوف اختیاری عرفه برسد می تواند تأخیر بیندازد و از آن وقت نمی تواند عقب بیندازد(2).

ص: 104


1- آیت الله تبریزی: عمره مفرده بین عمره تمتع و حج تمتع مشروع نیست مگر این که از حرم خارج شود و در ماه دیگر غیر از ماهی که محرم برای عمره تمتع شده با احرام عمره مفرده داخل مکه شود که در این صورت عمره مفرده او صحیح است و عمره تمتع او تبدیل به عمره مفرده می شود. آیت الله خویی، آیت الله گلپایگانی: فقط فرموده اند که به جا آوردن عمره مفرده بین عمره تمتع و حج تمتع جایز نیست. آیت الله سیستانی: اگر بین عمره تمتع و حج، عمره مفرده به جا آورد، ظاهر این است که موجب بطلان عمره تمتع خواهد شد و لازم است که آن را اعاده نماید. ولی اگر تا روز هشتم ذی حجّه در مکه بماند و قصد حج کند عمره مفرده اش تمتّع به حساب می آید و می تواند برای حج محرم شود. آیت الله فاضل: این در صورتی است که عمره مفرده را در همان ماهی که عمره تمتّع انجام داده به جا آورده شود، امّا اگر در ماه دیگر انجام داده، عمره تمتّع او باطل شده و اگر تا هشتم ذی حجّه در مکه بماند این عمره مفرده، عمره تمتّع محسوب می شود و حجّ تمتّع او با همین عمره صحیح خواهد بود.
2- آیت الله سیستانی: کسی که می تواند وقوف اختیاری عرفه را درک کند جایز نیست احرام را از وقت مذکور تأخیر بیندازد.

[151] م- محل احرام حج، شهر مکه است (1) هر موضع که باشد، گرچه در محله های تازه ساز، ولی مستحب است (2) در مقام ابراهیم (ع) یا حجر اسماعیل (ع) واقع شود.

وقوف به عرفات

[152] م- واجب است وقوف به عرفات- که محلی است معروف و محدود است بحدود معروفه- به قصد قربت و

خالص مثل سایر عبادات.

[153] م- اگر کسی که به واسطه عذر، روز نهم را وقوف

ص: 105


1- آیت الله بهجت: مکلف می تواند از هر جای مکه قدیم بنابر احتیاط برای حج احرام ببندد. آیت الله تبریزی: بنابر احتیاط احرام حج باید از مکه قدیم باشد. آیت الله خویی: احتیاط واجب این است که از مکه قدیمه برای حج احرام ببندد. آیت الله سیستانی: و احوط و اولی احرام بستن از مکّه قدیم است که در زمان رسول اللّه 9 بوده است، اگرچه اظهر جواز احرام بستن از قسمت های جدید شهر است، مگر قسمت هایی که بیرون حرم باشد. آیت الله مکارم: ولی از بیرون حرم( مانند مناطقی که بعد از مسجد تنعیم است و اکنون جزو مکه شده) خالی از اشکال نیست. آیت الله صافی: و بنابر احتیاط لازم تا می تواند از مکه قدیم محرم شود.
2- آیات عظام اراکی، فاضل، نوری: در مسجد یا در مقام ابراهیم. آیت الله خامنه ای: افضل احرام از مسجدالحرام است. آیت الله مکارم: مستحب است در مسجدالحرام احرام ببندد.

نکرده و شب دهم را عمداً و بی عذر(1) در عرفات وقوف نکند، ظاهراً حج او باطل می شود، اگرچه درک کند وقوف به مشعر را.

[154] م- اگر کسی بواسطه فراموشی یا غفلت یا عذر دیگر ترک کند وقوف به عرفات را در روز نهم، که وقت اختیاری است و در شب دهم که وقت اضطراری است، کفایت می کند در صحیح بودن حج او که وقوف اختیاری مشعر را درک کند چنانچه خواهد آمد. (2) [155] س- وقوف اضطراری عرفه آیا از اول شب تا طلوع فجر است، یا طلوع آفتاب؟

ج- وقوف اضطراری عرفه در شب عید است و شب تا طلوع فجر است. (3)

وقوف به مشعرالحرام

[156] م- بعد از آن که از وقوف به عرفات در مغرب شب

ص: 106


1- آیت الله بهجت: موجب بطلان حج است تعمّد ترک وقوف اضطراری عرفه، که از شب عید تا طلوع فجر است، علی الاحوط.
2- آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: حکم آن بعداً خواهد آمد.
3- آیات عظام اراکی، سیستانی، فاضل، نوری: و درک مقداری از آن، کفایت می کند؛ چنان که گذشت. آیت الله خویی: و شب تا طلوع آفتاب است. آیت الله مکارم: درک مقداری از آن هر چند کم باشد کافی است.

دهم فراغت حاصل شد، باید کوچ کند به مشعرالحرام که محل معروفی است و حدود معینی دارد.

[157] م- احتیاط واجب (1) آن است که شب دهم را تا طلوع صبح در مشعرالحرام به سر ببرد(2) و نیت کند اطاعت خدا را در این به سر بردن شب (3).

[158] م- چون صبح طلوع کرد نیت وقوف به مشعرالحرام کند تا طلوع آفتاب (4)، و چون این وقوف، عبادت خداوند است باید با نیت خالص از ریاء و خودنمایی وقوف کند،(5) و الّا حج او

ص: 107


1- آیت الله خامنه ای: وقت وقوف از طلوع فجر عید قربان است تا طلوع شمس و احتیاط آن است که از وقت رسیدن به مشعر در شب قصد وقوف کند. آیت الله خویی، آیت الله تبریزی: احتیاط این است که شب عید را در مزدلفه بیتوته کند، هر چند وجوب بیتوته ثابت نشده است. آیت الله بهجت: احتیاط این است که شب عید را در مزدلفه بیتوته کند. آیت الله سیستانی: واجب است پس از حرکت از عرفات مقداری از شب عید را تا صبح در مشعرالحرام بماند و پس از آن تا طلوع آفتاب نیز باید بماند گرچه کوچ کردن به طرف وادی محسر قبل از طلوع آفتاب به اندکی جایز است و جایز نیست از آن تجاوز کند.( مناسک، مسأله 372) آیت الله گلپایگانی، آیت الله صافی: واجب است بیتوته در مشعر و احتیاط آن است که در مشعر ذکر خدا را ترک نکند هر چند مختصر و کم باشد.( مناسک فارسی، مسأله 156).
2- آیت الله مکارم: و مقداری ذکر خدا بگوید.
3- آیت الله سیستانی: معتبر در عبادات قصد تذلّل و کرنش در پیشگاه حق است. آیت الله فاضل: نیّت این ماندن که یک احتیاط وجوبی است غیر از نیت ماندنی است که به عنوان واجب فتوایی در مسأله بعد می آید، بنابر این دو نیّت جداگانه باید صورت پذیرد.
4- آیت الله سیستانی: وقوف اختیاری مشعر مقداری از شب است و وقوف بین الطلوعین.
5- آیت الله بهجت: از اینجا تا آخر مسأله، از مناسک ایشان استفاده نمی شود.

در صورت ریاء کردن با عمد و علم باطل خواهد شد(1).

[159] م- جایز است برای کسانی که عذری دارند، قدری که شب در مشعر توقف کردند کوچ کنند به منی؛ مثل زن ها و بچه ها و بیماران و پیرمردان و اشخاص ضعیف و اشخاصی که برای پرستاری یا راهنمایی آنها لازم است همراه باشند(2) و احتیاط(3) واجب آن است که پیش از نصف شب حرکت نکنند، بنابراین برای این اشخاص وقوف بین

الطلوعین لازم نیست و احتیاط مستحب آن است که اگر توقف مشکل نباشد تخلف نکنند.

ص: 108


1- آیت الله مکارم: ترک عمدی وقوف در مشعر ما بین الطلوعین به تنهایی موجب بطلان حج نمی شود ولی گناه کرده و یک گوسفند باید کفاره بدهد.
2- آیت الله بهجت: کسی که شب را در مشعر به روز آورده، به قصد وقوف با قصد قربت، بنابر احتیاط مذکور( 979 مناسک محشی) و دشوار باشد بر او ماندن بعد از طلوع فجر، جایز است که قبل از طلوع فجر از آنجا بیرون رود به سوی منا؛ مثل زن ها و مردهای پیر و بیماران و کسانی که کار ضروری دارند. آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: کسانی که ناچارند همراه معذورین باشند، اگر بتوانند ولو یک لحظه قبل از طلوع آفتاب به مشعر برگردند باید برگردند و در فرض عجز، اگر بتوانند قبل از ظهر روز عید به آن جا برگردند باید برگردند. آیت الله فاضل: بلی لازم است همراهان معذورین و کسانی که عذر آنها برطرف شد، در صورت امکان برای درک وقوف اختیاری به مشعر برگردند.
3- آیت الله سیستانی: جایز است به توقّف قسمتی از شب عید در آن جا و حرکت کردن قبل از طلوع فجر به طرف منی اکتفا کنند. آیت الله خامنه ای: این احتیاط را متعرض نشده اند. آیت الله مکارم: این احتیاط مستحب است. سایر آیات عظام نظرشان این است: همین که مقداری از شب را در مشعر ماندند، می توانند تا قبل از طلوع فجر از آن جا بروند.

[160] م- کسی که درک نکند وقوف بین الطلوعین را یا وقوف شب را، در صورتی که صاحب عذر باشد،(1) اگر مقداری از طلوع آفتاب تا ظهر در مشعر توقف کند اگرچه کم باشد، حج او صحیح است. (2) [161] م- چون معلوم شد(3) که وقوف به عرفات و مشعر اختیاری و اضطراری دارند و از برای وقوف به مشعر دو قسم اضطراری است، پس به ملاحظه ادراک هر دو موقف یا یکی از آنها در وقت اختیاری یا اضطراری، مفرداً و مرکباً، و به ملاحظه ترک عمدی یا جهلی یا نسیانی، اقسام زیادی دارد که در اینجا آنچه مورد ابتلا ممکن است بشود، ذکر می شود:

اول- آن که مکلف درک هر دو موقف کند در وقت اختیاری؛ یعنی از ظهر روز عرفه، عرفات را و بین الطلوعین صبح دهم، مشعر را درک کند. پس اشکالی در صحت حج او نیست.

دوم- آن که هیچ یک از دو موقف را درک نکند، نه اختیاری آنها را و نه اضطراری را، پس اشکالی نیست در بطلان حج او و باید

ص: 109


1- آیت الله فاضل: اگر وقوف در عرفات را درک کرده باشد.
2- آیات عظام سیستانی، صافی، گلپایگانی، مکارم: حج او صحیح نیست مگر این که وقوف اختیاری یا لااقل اضطراری عرفات را نیز درک کرده باشد که حج او صحیح است.
3- آیت الله سیستانی: در بیان صور هشتگانه وقوفین، تفاوت هایی با متن وجود دارد.

به همان احرام حج عمره مفرده (1) که عبارت است از طواف و نماز آن و سعی و تقصیر و طواف نساء و نماز آن، به جا آورد و از احرام محلّ شود و اگر گوسفند(2) همراه داشته باشد احتیاطاً ذبح کند و باید سال دیگر حج به جا آورد، اگر شرایط استطاعت را دارا باشد،(3) در صورتی که درک نکردن موقف بواسطه عذر باشد.

[162] س- خدمه ای که با زن ها، قبل از طلوع فجر، به منی می روند ولی خود را قبل از طلوع آفتاب به مشعر می رسانند و وقوف رکنی مشعر را درک می کنند، آیا نیابت آنان صحیح است یا نه؟

ج- اگر از ذوی الأعذار نبوده اند(4) که نیابت آنها صحیح است در فرض مرقوم حجشان نیابتاً صحیح است. (5) هرچند مرتکب

ص: 110


1- آیت الله بهجت: با نیّت عدول به عمره مفرده علی الاحوط، و وجوب ذبح گوسفند که همراه داشته باشد محتاج به تأمّل است، بلی موافق احتیاط و مرویّ در خبر داود رقیّ و صحیح ضُریس به نقل فقیه است و در سال آینده حج می کند اگر شرایط مقرّره وجوب حج درباره او متحقّق بشود. آیت الله فاضل: و بهتر است قصد عدول به عمره مفرده بنماید.
2- آیت الله خویی: متعرض این فرع نشده اند. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: گوسفند را قربانی کند.
3- آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: اگر حج بر او مستقر بوده به حج برود، چه مستطیع باشد یا نباشد.
4- آیت الله بهجت: و عذر طاری است.
5- آیت الله اراکی، آیت الله نوری: با فرض ترک عمدی، نیابت محلّ اشکال است. آیت الله مکارم: اگر لازم بوده است با زن ها به منی بروند گناهی نکرده اند.

حرام شده اند. (1)

واجبات منا

اول- رمی جمره عقبه

یعنی ریگ انداختن به جمره که نام محلی است در منی.

[163] م- وقت انداختن سنگ (2) از طلوع آفتاب روز عید است تا غروب آن و اگر فراموش کرد، تا روز سیزدهم (3) می تواند

به جا آورد و اگر تا آن وقت متذکر نشد احتیاطاً(4) در سال دیگر

ص: 111


1- مراجعه شود به شرط هفتم نایب. آیت الله سیستانی: نیابت آنها به هر حال صحیح است.
2- آیت الله بهجت: وقت رمی بعد از طلوع آفتاب روز عید است تا غروب آن، و اگر فراموش کرد یا ترک کرد عمداً علی الاحوط، تا روز سیزدهم، در روزی که متذکّر شود به جا آورد با تقدیم قضاء بر اداء، و احتیاط در رعایت طلوع آفتاب است در قضاء ایضاً با عدم عذر مسوّغ رمی در شب در اداء مانند خوف و مرض، و اگر متذکّر نشد یا متذکّر شد بعد از انقضای ایّام تشریق یا ترک کرد عمداً تا آن وقت علی الاحوط، در سال آینده خود یا نایب او، با ترتب نیابت بر عدم حج در سال آینده یا عدم امکان مباشرت، به جاآورند. آیت الله فاضل: برای غیر معذورین.
3- آیت الله اراکی: ... تا روز سیزدهم می تواند به نیّت قضا به جا آورد. آیت الله خامنه ای: احتیاط واجب آن است که خودش یا نایبش انجام دهند و در سال دیگر نیز خودش یا نایبش قضای آن را به جاآورند. آیات عظام خویی، صافی، گلپایگانی: یا مسأله را نمی دانست. آیت الله فاضل: ... تا روز سیزدهم می تواند به نیّت قضا به جا آورد و واجب است قضا را قبل از رمی آن روز انجام دهد.
4- آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: احتیاط این است که به منی رفته و رمی نموده و در سال بعد رمی را شخصاً خودش و یا نایبش به جا آورد، و اگر بعد از خروج از مکه یادش آمد واجب نیست برگردد بلکه سال دیگر خودش یا نایبش بنابر احتیاط رمی می کنند. آیت الله خامنه ای: اگر از مکه بیرون نرفته احتیاط واجب آن است که به منی رفته رمی نماید و در سال دیگر نیز خودش یا نایبش قضا کند و اگر از مکه خارج شده احتیاط واجب آن است که در سال بعد خود یا نایبش رمی کند. آیت الله سیستانی: اگر در روز عید رمی نکرد از روی جهل یا فراموشی یا هر عذر دیگر هرگاه رفع مانع شد باید جبران کند در منی باشد و یا در مکه حتی اگر بعد از روز سیزدهم ماه باشد، ولی در شب رمی نکند و اگر پس از خروج از مکه مانع برطرف شود لازم نیست برگردد و احتیاط مستحب است که در سال بعد خود یا نایبش رمی کنند. آیت الله گلپایگانی: در سال بعد خودش یا نایبش باید رمی نماید. آیت الله مکارم: اگر بتواند باید خودش در سال آینده در همان موقع قضا کند و اگر نمی تواند نایب بگیرد.

خودش یا نایبش بیندازد.

[164] م- اگر شک کند که سنگ را دیگری استعمال کرده یا نه، جایز است به آن بیندازد. (1)

[165] م- اگر سنگی را که در حرم است احتمال بدهد از خارج آورده اند، اعتنا نکند. (2)

[166] م- اگر شک کند در عدد انداختن، در وقتی که مشغول عمل است، باید چندان بیندازد تا علم به عدد پیدا کند و همچنین اگر شک کند که سنگی که انداخت خورد به جمره یا نه، باید

ص: 112


1- آیت الله سیستانی: مگر این که در جایی باشد که علم داشته باشد بعضی از سنگ های آن جا استعمال شده است و احتمال بدهد که سنگ مورد نظر هم یکی از آن ها باشد که در این صورت باید احتیاط کند.
2- آیت الله خویی: فتوای ایشان به دست نیامد. آیت الله فاضل: احتیاط آن است که با آن رمی نکند.

بیندازد تا علم به رسیدن پیدا کند.

[167] م- اگر بعد از آن که سنگ را انداخت و از محل منصرف شد،(1) شک کند در عدد سنگ ها، اگر شک در نقیصه کند، احتیاط آن است (2) که برگردد و نقیصه را تمام کند و در شک در زیاده اعتنا نکند.

[168] م- اگر بعد از ذبح یا سر تراشیدن (3) شک کند در انداختن سنگ یا در عدد آن، اعتنا نکند.

[169] م- اگر بعد از فارغ شدن (4) شک کند در این که درست انداخته یا نه، بنابر صحت بگذارد، بلی اگر در رسیدن سنگ آخری به محل شک کند باید اعاده کند،(5) ولی اگر رسیدن را

ص: 113


1- آیت الله فاضل: در حالی که هنوز ذبح یا حلق را انجام نداده.
2- آیت الله بهجت: اشکال ندارد. آیت الله سیستانی: اگر بعد از صدق عرفی فراغ باشد اعتنا نکند و اگر قبل از آن است باید تدارک کند. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی و سایر آیات عظام قائلند: اگر شک در نقیصه کند باید برگردد و نقیصه را تمام کند.
3- آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: و یا پس از فرا رسیدن شب باشد. آیت الله گلپایگانی، آیت الله مکارم: هرگاه شک در نقیصه کند باید اتمام نماید. و متعرض انصراف از محل و یا دخول در عمل بعدی نشده اند.
4- آیت الله فاضل: از رمی.
5- آیت الله بهجت: در مسأله 115 گذشت. آیت الله خویی: اگر شک کند سنگریزه به جمره رسید یا نه بنابر نرسیدن گذاشته و سنگ دیگری بزند مگر آن که شک وی در وقتی باشد که به واجب دیگری مشغول شده یا پس از فرا رسیدن شب باشد. آیت الله سیستانی: اگر بعد از صدق فراغ باشد عرفاً اعتنا نکند، مطلقاً. آیت الله فاضل: برای این استثناء وجهی به نظر نمی رسد.

دانست و احتمال داد که با پا انداخته باشد یا سنگ مستعمل انداخته باشد، اعتنا نکند.

دوم از واجبات منا، ذبح است

[170] م- واجب است بر کسی که حج تمتع به جامی آورد ذبح یک هدی، یعنی یک شتر یا یا یک گاو یا یک گوسفند، و شتر افضل است و پس از آن گاو بهتر است.

[171] م- در هدی چند چیز معتبر است و باید مراعات شود:

اول- آن که اگر شتر باشد سن آن کمتر از پنج سال نباشد و داخل در شش سال شده باشد و اگر گاو است بنابر

احتیاط(1) واجب، کمتر از دو سال نباشد و داخل در سه سال شده باشد و همچنین در «بز» کمتر از سن گاو نباشد(2) و در میش به احتیاط(3) واجب کمتر از یک سال نباشد و داخل در سال دوم شده باشد.

ص: 114


1- آیت الله فاضل: اگر گاو داخل در سال دوم شده باشد کفایت می کند ولی بهتر است کمتر از دو سال نباشد و همچنین است اگر قربانی بز باشد و اگر میش باشد کمتر از یک سال هم کفایت می کند ولی احتیاط مستحب است که کمتر از یک سال نباشد.
2- آیت الله بهجت، آیت الله سیستانی: بنابر احتیاط واجب.
3- آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: گوسفند بایستی هفت ماهش تمام و وارد ماه هشتم باشد و کمتر از آن کافی نیست و احتیاط این است که یک سالش تمام و در سال دوم داخل شده باشد. آیت الله گلپایگانی: و در میش به احتیاط کمتر از ....

دوم- باید صحیح باشد، پس حیوان مریض (1) کافی نیست، حتی مثل کچلی بنابر احتیاط.

سوم- باید خیلی پیر نباشد. (2) چهارم (3)- باید تام الأجزاء باشد و ناقص کافی نیست. پس اگر واضح باشد کوری یا لنگی آن بنابر اقوی کافی نیست (4) و اگر واضح نباشد به احتیاط واجب کافی نیست (5) و احتیاط واجب آن است که چشمش سفید نشده باشد و باید گوش بریده و دم بریده و شاخ داخل آن شکسته یا بریده نباشد.

ص: 115


1- آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: احوط اولی این است که مریض نباشد. آیت الله فاضل: بنابر احتیاط واجب باید صحیح باشد. آیت الله گلپایگانی، متعرض این حکم نشده اند.
2- آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: احوط اولی آن است که خیلی پیر نباشد یعنی مغز استخوانش آب نشده باشد. آیت الله خامنه ای: پیر نبودن قربانی شرط نیست. آیت الله فاضل، آیت الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.
3- آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: باید تام الاعضاء باشد پس کافی نیست کور( هر چند یک چشم باشد) و لنگ و گوش بریده و آن که شاخ داخلش شکسته است و مانند آن.
4- آیت الله بهجت، آیت الله خامنه ای: باید تام الاجزاء باشد پس کور و یک چشمی و لنگ و گوش بریده حتّی اگر قلیلی از گوش بریده باشند و آن که از شاخ اندرونی آن چیزی ناقص است مجزی نیست.
5- آیت الله مکارم: لنگی مختصر عیب ندارد.

پنجم- باید لاغر نباشد(1) و اگر در گرده او پیه باشد(2) کافی است، و احتیاط(3) آن است که آن را در عرف لاغر نگویند.

ششم- باید «خصی» نباشد؛(4) یعنی باید خصیتین آن را بیرون نیاورده باشند.

هفتم- باید بیضه آن را نکوبیده باشند به احتیاط(5) واجب.

هشتم- باید در اصل خلقت بی دم نباشد به احتیاط واجب و اگر گوش یا شاخ در خلقت اصلی نداشته باشد، بعید نیست کفایت، اگرچه خلاف احتیاط است.

نهم- در اصل خلقت بی بیضه نباشد. (6)

ص: 116


1- آیت الله بهجت: باید لاغر نباشد و مشهور کفایت بودن پیه در گرده اوست و احوط آن است که علاوه بر این او را در عرف لاغر نگویند.
2- آیت الله مکارم: بر کلیه آن مقداری چربی باشد کافی است.
3- آیه اللّه خویی: باید عرفاً لاغر نباشد و پیه داشتن در گرده ملاک نیست. آیت الله سیستانی: معتبر است که قربانی عرفاً لاغر نباشد.
4- آیت الله تبریزی، آیت الله فاضل: بنابر احوط قربانی نباید اخته باشد.
5- آیت الله بهجت: اظهر اجزاء موجوء است. آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: احوط و اولی آن است که بیضه آن را نکوبیده باشند. آیت الله خامنه ای: کوبیده نبودن بیضه شرط نیست مگر این که به حدّ اخته شدن برسد. آیت الله فاضل: احتیاط مستحب آن است که بیضه آن را نکوبیده باشند. آیت الله گلپایگانی، آیت الله مکارم: جایز است کشتن حیوانی که بیضه آن را کوبیده باشند.
6- آیت الله مکارم: بنابر احتیاط.

[172] م- اگر حیوانی را به گمان آن که صحیح و سالم است ذبح کرد بعد معلوم شد که مریض یا ناقص بوده، کافی نیست و باید دوباره ذبح کند. (1)

[173] م- اگر حیوانی را به گمان چاقی ذبح کرد بعد معلوم شد لاغر است، کافی است. (2) [174] م- احتیاط(3) آن است که ذبیحه را سه قسمت کنند، یک قسمت را هدیه بدهند و یک قسمت را صدقه بدهند و قدری هم از ذبیحه بخورند و صدقه را به مؤمنین بدهند ولکن هیچ یک از این احتیاطها واجب (4) نیست و اگر صدقه را به فقرای کفار بدهد

ص: 117


1- آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: چنانچه قربانی را به عقیده این که سالم است خریداری نمود و قیمتش را پرداخت و بعد معلوم شد که عیبی دارد، ظاهر این است که می تواند به آن اکتفا نماید و لازم نیست قربانی دیگری بنماید. آیت الله خامنه ای: در صورت تمکّن.
2- آیت الله سیستانی: اگر حیوانی را به گمان چاقی خرید سپس معلوم شد لاغر است کافی است چه قبل از ذبح معلوم شود چه بعد از آن، ولی اگر خودش گوسفندی داشت و آن را به گمان چاقی ذبح کرد سپس معلوم شد لاغر است به احتیاط واجب کافی نیست.
3- آیت الله فاضل: مستحب است که ...
4- آیت الله اراکی: این احتیاطها واجب است. آیت الله بهجت: احوط آن است که قدری از ذبیحه بخورند و قدری هدیه دهند و قدری صدقه دهند و لازم نیست بنابر اظهر که مقدار هر یک از هدیه و صدقه ثلث ذبیحه باشد و نیز در خصوص سهم صدقه احوط آن است که بر مؤمنین بوده باشد و اگر به اختیار خود به غیر مؤمن بدهد احوط ضمان اوست یعنی قیمت قدری از آن را به عنوان صدقه به فقیر می دهد و همین احتیاط در سهم هدیه به مثل اتلاف و بیع جاری است و عمل به احتیاط به مثل توسیط فقیر یا استیکال او ممکن است، و در صورت عدم امکان، این تکلیف ساقط است. آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: این احتیاط واجب است ولی نسبت به صدقه انسان می تواند از فقیر مؤمن و نسبت به هدیه از مؤمن دیگری ولو از شهر خودش وکالت در قبول و اعراض بگیرد و بعد از ذبح از طرف آنها قبول و قبض کرده و بعد اعراض نماید و در صورتی که در منی متمکن از تقسیم نیست اخذ وکالت مزبور لازم است و اگر این عمل را با فرض تمکن انجام ندهد بنابر احتیاط واجب ضامن است. آیت الله سیستانی، در دو قسم اول با متن موافق هستند و اما در قسم سوم می فرمایند: بنابر احتیاط واجب آن را به فقرای مسلمانان صدقه دهد. و اگر صدقه دادن ممکن نباشد یا موجب مشقّت و زحمت زیادی شود وجوب آن ساقط می شود و رساندن آن به خود فقیر لازم نیست بلکه کفایت می کند به وکیل او داده شود اگر چه وکیل خود قربانی کننده باشد آن گاه وکیل بر حسب اجازه موکّل در آن تصرّف می کند به هدیه دادن یا فروش یا اعراض از آن و یا غیر اینها. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: واجب است که قدری از قربانی را خودش بخورد و قدری را هدیه دهد و مقداری را به فقیر مؤمن صدقه بدهد، و احتیاط آن است که هدیه را هم به مؤمن بدهد و این که هر یک از صدقه و هدیه کمتر از ثلث قربانی نباشد و در هدیه فقر شرط نیست. آیت الله مکارم: تقسیم ذبیحه به سه قسمت واجب نیست ولی واجب است که قسمتی از آن را به فقرا بدهند.

یا آن که تمام ذبیحه را به آنها بدهد اشکال ندارد و ضامن حصه فقراء نیست (1) لیکن احتیاط؛ خصوصاً در خوردنِ قدری از ذبیحه، خیلی مطلوب است.

ص: 118


1- آیت الله سیستانی: بلکه به احتیاط واجب ضامن حصّه فقرا است مگر این که قربانی ارزش مالی خود را به دلیل فراوانی بیش از حد از دست بدهد.

[175] م- احتیاط واجب (1) آن است که ذابح مؤمن باشد،(2) بلکه خالی از قوت نیست و همین طور در ذبح کفارات.

[176] م- احتیاط آن است که اگر احتمال نقص یا مرض در گوسفند بدهند، آن را معاینه کنند، اگرچه اقوی در احتمال آن که عیبی حادث شده باشد، مثل آن که احتمال بدهد گوش یا دمش را بریده اند یا آن را خصی کرده اند، عدم لزوم معاینه است و احتیاط در عیب هایی که محتمل است از حال تولد داشته و مادر زاد بوده، ترک نشود. (3)

[177] م- اگر بعد از ذبح کردن، احتمال داد ناقص بودن یا

ص: 119


1- آیات عظام اراکی، خامنه ای، فاضل، نوری: در صورتی که ذابح را در انجام قربانی نایب کرده باشد و امّا اگر از او خصوص ذبح را خواسته باشد لازم نیست مؤمن باشد و خودش باید قصد قربانی و قربت را انجام دهد.
2- آیت الله بهجت: ایمان شرط نیست ولی شرائط دیگر را باید دارا باشد. آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی، صافی، گلپایگانی: اگر مسلمان باشد کفایت می کند و شیعه بودن ذابح لزومی ندارد. آیت الله مکارم: تمام مسلمانان که ذبیحه آنان پاک و حلال است می توانند ذبح کنند.
3- آیت الله تبریزی: در موارد احتمال نقص و مرض مطلقاً فحص لازم نیست. آیت الله خویی: متعرض این فرع نشده اند. آیت الله سیستانی: فحص مطلقاً لازم نیست، گرچه احتیاط مستحب آن است که فحص کند مخصوصاً اگر احتمال نقص از هنگام ولادت در میان باشد. آیت الله مکارم: بعید نیست قول فروشنده در مورد سنّ حیوان و یا اخته نبودن یا سایر عیوب پنهانی که خریدار نمی داند مقبول باشد.

نداشتن سایر شرایط را، اعتنا نکند. (1)

[178] م- اگر نایب عمداً بر خلاف دستور شرع، در اوصاف ذبیحه یا در کشتن آن، عمل کرد ضامن است و باید غرامت آن را بدهد و باید دو مرتبه ذبح کنند.

[179] م- اگر نایب از روی اشتباه یا جهل، برخلاف دستور عمل کند،(2) اگر برای عمل اجرت گرفته است ضامن است (3) و الّا معلوم نیست ضامن باشد(4) و در هر صورت باید اعاده شود. (5)

[180] م- تأخیر ذبح از روز عید عمداً، جایز نیست علی

ص: 120


1- آیت الله خویی، آیت الله فاضل: در صورتی که احتمال بدهد که در حال ذبح احراز شرایط کرده بوده.( مناسک عربی، مسأله 388) آیت الله سیستانی: و همچنین اگر شک در این باشد که محل ذبح منی بوده یا جای دیگر.
2- آیت الله صافی: این فرع مجمل است و تفصیلی دارد. آیت الله گلپایگانی: متعرض این فرع نشده اند.
3- آیت الله خویی: ظاهراً به نظر ایشان فرض مزبور مطلقاً مورد ضمان است چون اتلاف مستند به نایب است و عدم ضمان وکیل بدون تعدی و تفریط در مورد تلف است نه اتلاف.( رجوع شود به مستند العروه، کتاب الاجاره، ص 245 و 247) و نظریه آیت الله تبریزی هم همین است. آیت الله سیستانی: در هر دو صورت ضامن است. آیت الله مکارم: اگر مقصّر بوده ضامن است.
4- آیت الله بهجت: اگر خلاف موجب عدم اجزاء شود در هر صورت ضامن است و اعاده لازم است. آیت الله فاضل: و نیز اگر تلف مستند به ذابح باشد بنابر احتیاط ضامن است اگر چه عمل را تبرعاً انجام داده باشد.
5- آیت الله مکارم: بنابر احتیاط واجب اعاده شود.

الاحوط(1)، لکن اگر تأخیر شد عمداً یا جهلًا یا نسیاناً، ذبح در شب کفایت می کند. (2)

[181] م- اگر بواسطه عذری مثل فراموشی یا غیر آن، ذبح را در روز عید نکرد، احتیاط واجب آن است که (3) در ایام «تشریق»

ص: 121


1- آیت الله اراکی: این احتیاط واجب نیست.( اطلاق آیه محکَّم است) آیت الله بهجت: واجب است ذبح هدی در روز عید، و امّا بعد از عید پس مجزی است در بقیّه ذی حجه اگر چه خلاف احتیاط است تکلیفاً تأخیر از آن بدون عذر خصوصاً تأخیر از ایّام تشریق سه گانه. آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: احتیاط این است که ذبح و نحر در روز عید قربان باشد. آیت الله سیستانی: این احتیاط مستحب است و می تواند در روزهای تشریق هم قربانی کند. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: بنابر احتیاط اختیاراً جایز نیست ذبح هدی را از روز عید تأخیر بیندازد اگرچه اقوی جواز آن است. آیت الله مکارم: تا روز سیزدهم جایز است.
2- آیت الله اراکی: کفایت مشکل است. آیت الله بهجت: احوط این است که ذبح در روز عید قربان باشد و در صورتی که به دلایلی نتواند تا مغرب قربانی کند، بعد از اذان مغرب هم می تواند. آیت الله تبریزی: ذبح در شب، بعد از عید، خلاف احتیاط است. آیت الله خامنه ای: اگر به واسطه عذری مثل فراموشی یا غیر آن، ذبح را در روز عید نکرد احتیاط واجب آن است که در ایام تشریق ذبح کند و اگر نشد در بقیه ماه ذی حجه. آیت الله خویی، آیت الله فاضل: ذبح در شب کفایت نمی کند مگر برای خائف. آیت الله سیستانی: و احتیاط واجب این است که در شب قربانی نکند، حتی شب روزهای تشریق، مگر برای خائف. آیت الله گلپایگانی: ذبح در شب یازدهم بنابر احوط جایز نیست و اگر در روز عید ذبح نکرد، روز یازدهم ذبح نماید.
3- آیت الله اراکی: این احتیاط واجب نیست.( اطلاق آیه محکَّم است). آیت الله بهجت: حکم آن در مسأله قبل بیان شد. آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: بلکه بدون تردید لازم است. آیت الله سیستانی: اقوی آن است که می تواند در روزهای تشریق قربانی کند. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: این احتیاط واجب نیست اگرچه مطلوب است ولکن اگر در غیر ایام نحر( روز عید و سه روز بعد از آن) بود بنابر احتیاط قصد ادا و قضا نکند، بلکه به قصد ما فی الذمه ذبح کند. آیت الله مکارم: تا روز سیزدهم در هر حال جایز است ذبح کند.

ذبح کند و اگر نشد در بقیه ماه ذی حجه و در تأخیر عمدی (1) نیز همین حکم است. (2)

[182] م- کسانی که وکیل دیگری هستند که برای او قربانی کنند، می توانند قبل از این که حلق یا تقصیر کنند، قربانیِ دیگری را ذبح نمایند.

[183] س- آیا مُحرم می تواند قبل از ذبحِ گوسفندِ خود، برای دیگری ذبح نماید؟

ج- مانع ندارد.

[184] س- آیا ذبح با کاردهای استیل که معلوم نیست آهن است یا نه چگونه است؟

ص: 122


1- آیت الله خویی: اگر از روی علم و عمد ترک کرده و طواف به جا آورده باشد ظاهراً طوافش باطل و اعاده آن بعد از تدارک ذبح واجب است.
2- آیت الله سیستانی: اگر عمداً ذبح را از ایام تشریق تأخیر بیندازد حجش باطل است و اگر معذور باشد باید روزه بگیرد و احتیاط مستحب این است که ذبح در بقیه ذی حجه را نیز انجام دهد.

ج- صحیح نیست. (1)

[185] س- شخصی به اعتماد نایب خود در رمی، ذبح کرده و حلق نموده است، بعد معلوم شده که نایب از جانب او رمی ننموده است، آیا ذبح و حلق او صحیح است؟

ج- کفایت می کند.

[186] س- بعد از فری اوداج اربعه، اگر گردن قربانی را در حالی که هنوز زنده است قطع نمود، چه صورتی دارد؟

ج- کار حرامی است،(2) لکن ذبیحه حلال است و کفایت از قربانی می کند. (3)

ص: 123


1- آیت الله بهجت: اگر در تیزی و حدّت مثل آهن باشد تا انتهای ذبح، بعید نیست حکم آهن را داشته باشد به الغای خصوصیت. آیت الله تبریزی: مانعی ندارد، بلی اگر در محل ذبح آهن باشد، احتیاط مستحب آن است که با آن ذبح کند. آیت الله خامنه ای: وسیله ذبح باید آهن باشد و استیل( فولاد همراه با مواد ضد زنگ) در حقیقت همان آهن است و ذبح با آن مانع ندارد. آیت الله خویی: ذبح با آن مانعی ندارد. آیت الله سیستانی: خالی از اشکال نیست. آیت الله صافی: اگر محرز نباشد که استیل آهن است صحیح نیست. آیت الله فاضل: اشکال ندارد. آیت الله مکارم، آیت الله نوری: با هر فلز برنده ای صحیح است.
2- آیت الله سیستانی، آیت الله فاضل: بنابر احتیاط.
3- آیت الله بهجت: مانعی ندارد ولی اگر عمداً چنین کند استفاده از گوشت آن مکروه است بلکه خلاف احتیاط است. آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: بنابر احتیاط لازم، ذبیحه حلال نیست. آیت الله مکارم: این کار حرام نیست ولی بهتر است این کار را نکند.

سوم از واجبات منا- تقصیر است

[187] م- هر مکلفی مختار است که بعد از ذبح کردن، یا سر بتراشد و یا از ناخن (1) یا موی خود قدری بچیند مگر چند طایفه:

اول- زن ها که باید از مو یا ناخن (2) خود قدری بگیرند، وکافی نیست ظاهراً(3) برای آن ها سر تراشیدن.

دوم- کسی که سال اول حج او باشد، که باید سر(4) بتراشد به احتیاط واجب (5).

سوم- کسی که موی سر خود را به عسل یا «صمغ» یا نحوآن برای رفع شپش و نحو آن چسبانیده باشد باید سر بتراشد به

ص: 124


1- آیت الله سیستانی: گرفتن ناخن کافی نیست بنابر احتیاط واجب و اگر خواست ناخن بگیرد باید بعد از کوتاه کردن مو باشد.
2- آیت الله فاضل: و سر تراشیدن برای آنها کافی نیست. آیت الله سیستانی، آیت الله مکارم: بنابر احتیاط واجب کوتاه کردن ناخن به تنهایی کافی نیست.
3- آیت الله گلپایگانی، آیت الله صافی: سر تراشیدن برای آنها جایز نیست.
4- آیت الله بهجت: سر تراشیدن در این مورد دوم و نیز سوم و چهارم مستحب مؤکّد است.( مناسک شیخ، ص 78) آیت الله نوری: مخیّر بین تراشیدن سر و کوتاه کردن مو یا چیدن ناخن می باشد.
5- آیات عظام خویی، خامنه ای، فاضل، تبریزی: احتیاط مستحب این است که سر تراشیدن را اختیار کند، هر چند مخیر بودنش بین حلق و تقصیر خالی از قوت نیست. آیت الله مکارم: چنین کسی نیز مخیّر است و سر تراشیدن متعیّن نیست.

احتیاط واجب (1).

چهارم- کسی که موی خود را جمع کرده و گره زده و در هم پیچیده و بافته است باید سر بتراشد به احتیاط واجب (2).

پنجم- خنثای مشکل اگر از این سه دسته اخیر نباشد باید تقصیر کند و سر نتراشد. (3) [188] م- احتیاط(4) آن است که تقصیر در روز عید باشد،

ص: 125


1- آیات عظام خویی، فاضل، تبریزی: احتیاط این است که سر تراشیدن را اختیار کند. بلکه وجوب آن اظهر است.
2- مانند طایفه قبل است.
3- آیت الله بهجت: سر تراشیدن برای خنثی مشکل جایز نیست بنابر تخییر که گذشت، و امّا بنابر تعیّن حلق بر مرد، اگر یکی از قسم متقدّم باشد، احوط جمع است.( مناسک شیخ، ص 78) آیت الله گلپایگانی، آیت الله صافی: خنثی در حکم زن است و تقصیر بر او متعیّن است. آیت الله مکارم: اگر از دو دسته اخیر نباشد مو را کوتاه کند و اگر باشد اول کمی مو را کوتاه کرده بعد سر را می تراشد.( بنابر احتیاط واجب) آیت الله خویی، آیت الله تبریزی: خنثای مشکل اگر موی سر خود را نچسبانده یا نبافته باشد باید تقصیر نماید.
4- آیت الله اراکی، آیت الله نوری: این احتیاط ترک نشود. آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: احتیاط واجب آن است که در روز عید باشد و اگر روز عید نکرد تا آخر ذی حجه وقت دارد. آیت الله خامنه ای: این احتیاط واجب است. آیت الله سیستانی: احتیاط مستحب این است که از روز عید تأخیر نشود و بعید نیست تأخیر آن تا آخرین زمانی که بتواند اعمال حج را در ماه ذی حجه به جا آورد. آیت الله گلپایگانی: متعرض این فرع نشده اند.

اگرچه بعید نیست جواز تأخیر تا آخرِ ایام تشریق.

[189] م- اگر کسی سر نتراشید و تقصیر نکرد در منی و از آن جا کوچ کرد باید مراجعت کند و عمل را انجام دهد و فرقی نیست در این حکم بین کسی که عمداً ترک کرده یا نسیاناً(1) و سهواً یا بواسطه مسأله ندانستن.

[190] م- اگر برای این شخص ممکن نشود برگشتن به منی، هرجا که هست سر بتراشد یا تقصیر کند و موی خود را بفرستد(2) به منی، در صورت امکان، و مستحب است که مو را در منی دفن کند در محل خیمه خود. (3)

[191] م- اگر قبل از سر تراشیدن یا تقصیر، طواف و سعی کند از روی سهو یا جهل به حکم، باید برگردد و سر بتراشد یا تقصیر کند و پس از آن طواف و نماز آن و سعی را به جا آورد(4) و اگر

ص: 126


1- آیت الله بهجت: اگر پس از اعمال حج تدارک نماید، اعاده طواف واجب است و در صورت تعمّد بنابر احوط گوسفندی کفاره دارد. آیت الله سیستانی: ناسی بنابر احتیاط واجب ملحق به عامد است.
2- آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: مستحب است موی خود را بفرستد. آیت الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.
3- آیت الله مکارم: یا غیر خیمه خود.
4- آیت الله اراکی: بنابر احتیاط پس از آن طواف و نماز آن و .... آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: اعاده طواف و سعی لزوم ندارد، بلکه احتیاط استحبابی دارد. آیت الله تبریزی: بلی اگر قبل از خروج از مکه متذکر شود، احتیاط در خصوص اعاده طواف نباید ترک شود. آیت الله سیستانی: اعاده طواف و سعی لازم نیست گرچه احوط است ولی اگر تقدیم طواف برای عذری غیر از جهل و نسیان بوده اعاده لازم است. آیت الله فاضل، آیت الله مکارم: بنابر احتیاط واجب پس از آن سعی و ....

نمی تواند به منی برگردد هرجا هست سر بتراشد و تقصیر کند و اعاده کند طواف و نماز و سعی را.

[192] م- به احتیاط واجب (1) باید در منی اول رمی جمره کند و بعد از آن ذبح کند و بعد تقصیر یا حلق.

[193] م- اگر برخلاف این ترتیب عمل کند، پس اگر از روی غفلت و سهو بوده، اعاده لازم نیست و اگر از روی جهل به مسأله بوده بعید نیست که اعاده نخواهد و احتیاط به اعاده است و اگر از روی علم و عمد بوده (2) در صورت امکان احتیاط را

ص: 127


1- آیت الله اراکی: علی الأشهر الاحوط لازم است اول رمی و بعد .... آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: واجب است که ذبح پس از رمی جمره عقبه باشد و بنابر احتیاط حلق و تقصیر باید پس از آن دو باشد. آیت الله خامنه ای، آیت الله مکارم: ترتیب مزبور واجب است و اگر رعایت نکند گناه کرده و امّا عملش صحیح است. آیت الله سیستانی: می تواند قبل از ذبح حلق یا تقصیر کند در صورتی که قربانی را در جایی که ذبح در آن مکان جایز است تهیه کرده باشد. آیت الله گلپایگانی: علی الاحوط اول رمی جمره عقبه کند و بعد ....
2- آیت الله خامنه ای: اگر خلاف ترتیب مقرر عمل کند معصیت کرده است لکن علی الظاهر تکرار اعمال غیر مترتبه لازم نیست گرچه موافق احتیاط است.

ترک نکند. (1)

[194] م- تأخیر حلق، تا آخر ایام تشریق مانع ندارد، هرچند عمدی باشد و حلق در شب هم صحیح است و کفایت می کند. (2)

[195] م- کسی که بخواهد دیگری را حلق نماید، نمی تواند قبل از این که خودش حلق یا تقصیر کند سر او را بتراشد ولی می تواند ناخن دیگری را برای تقصیر بگیرد و ازاله موی دیگری

ص: 128


1- آیت الله بهجت: اگر از روی فراموشی و جهل باشد اعاده آن لازم نیست و همین طور در صورت تعمّد بنابر مشهور که اظهر تمامیت آن است. آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: اگر از روی جهل یا نسیان بوده اعاده لازم نیست. آیت الله گلپایگانی: در صورت علم و عمد و امکان باید اعاده کند. آیت الله مکارم: این احتیاط مستحب است.
2- آیت الله اراکی: تقصیر و حلق را در شب انجام ندهند و تأخیر حلق از روز عید جایز نیست. آیت الله بهجت: حلق در روز عید است و در صورت تأخیر شب هم مجزی است. آیت الله تبریزی: احتیاط واجب در عدم تأخیر عمدی است. چنان که گذشت بنابر احتیاط حلق باید در روز باشد. پس اگر در روز عید انجام نگرفت باید در روز بعد انجام گیرد. آیت الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب حلق یا تقصیر باید در روز عید باشد و اگر تأخیر انداخت انجام آن در شب یازدهم یا بعد از آن کافی است. آیت الله خویی: احتیاط واجب این است که در روز انجام شود، و متعرض تأخیر عمدی تا آخر ایام تشریق نشده اند. آیت الله سیستانی: حلق در شب عید جایز نیست مگر برای خائف و به احتیاط مستحب از روز عید تأخیر نشود ولی بعد از عید در شب هم کافی است. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: حلق در شب خلاف احتیاط است و اگر در روز عید ترک نمود، روز یازدهم باید حلق کند و تأخیر عمدی علی الاحوط جایز نیست. آیت الله مکارم: احتیاط در ترک حلق در شب است.

نیز قبل از خارج شدن از احرام جایز نیست ولو برای تقصیر. (1) [196] س- اگر در موردی که حاجی باید حلق کند، بجای حلق تقصیر کرده است وظیفه اش چیست، آیا کفاره دارد یا نه؟

ج- اگر جاهل به مسأله بوده کفاره ندارد و در فرض علم احوط است و در فرض مسأله بنابر احتیاط باید حلق را انجام دهد و چنانچه اعمال مکه را به جا آورده اعاده کند. (2) [197] س- اگر کسی قربانی را از روی عمد تأخیر بیندازد، آیا می تواند حلق و یا تقصیر نماید و یا باید حتماً بعد از قربانی باشد؟

ج- باید حلق را بعد از قربانی (3) انجام دهد، علی الاحوط. (4)

ص: 129


1- آیت الله بهجت: و بعید نیست تقصیر واقع و موجب احلال شود، هر چند با فعلی که بر غیر حرام است انجام گیرد. آیت الله سیستانی: و مجزی نیز نمی باشد.
2- به مسأله 137 مراجعه شود. آیت الله بهجت: به ذیل مسأله 120 مناسک محشی مراجعه شود. آیت الله سیستانی: در فرض جهل، اعاده واجب نیست گرچه احوط است. آیت الله فاضل: به سؤال 137 و حاشیه مسأله 1148 مناسک محشی مراجعه شود. آیت الله مکارم: چنانچه گذشت حلق واجب نیست.
3- آیت الله اراکی، آیت الله نوری: بنابر احتیاط از روز عید تأخیر نیندازد. آیت الله سیستانی: بعد از تحصیل قربانی در منی علی الاحوط.
4- مراجعه شود به مسأله 134. آیت الله بهجت: مراجعه به مسأله 1139 و 1140 مناسک محشی مفید است.

واجبات بعد از اعمال منا

[198] م- جایز است بلکه مستحب است روز عید که از اعمال منی فارغ شد بیاید به مکه برای بقیه اعمال حج و جایز است (1) تأخیر بیندازد تا(2) روز یازدهم و بعید نیست که جایز باشد تأخیر تا آخر ذی حجه؛ به این معنی که روز آخر ذی حجه هم اگر آمد و اعمال را به جا آورد مانع ندارد. (3) [199] م- اعمالی که در مکه واجب است به جا بیاورد:

اول- طواف حج است که آن را طواف زیارت می گویند.

دوم- نماز طواف است.

سوم- سعی بین صفا و مروه است.

چهارم- طواف نساء است.

پنجم- نماز طواف نساء است.

[200] م- چند طایفه اند که برای آنها جایز است (4) طواف حج و

ص: 130


1- آیت الله سیستانی: و بنابر احتیاط مستحب از روز یازدهم تأخیر نیفتد.
2- آیت الله بهجت: در جواز تأخیر از روز یازدهم خلاف است، احوط عدم تأخیر است، اگرچه جواز تأخیر تا بعد از ایّام تشریق بلکه تا تمام ذی حجه بعید نیست، و محل خلاف جواز تکلیفی است نه وضعی.
3- آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: اگر چه احوط آن است که تأخیر نیندازد.
4- آیت الله بهجت: اظهر جواز تقدیم برای صاحب عذر است و احوط آن است که تقدیم کند و بعد از آن اگر ممکن شود اعاده آن در ایّام تشریق کند والّا در باقی ماه ذی حجه اعاده نماید و اگر ممکن نشد استنابه نماید علی الاحوط و اگر می داند( مورد چهارم) که در تمام ماه ممکن نمی شود، پس بی اشکال تقدیم واجب است و احوط جمع بین تقدیم و استنابه است.

نماز و سعی و طواف (1) نساء و نماز آن را، بعد از آن که

محرم به احرام حج شدند قبل از رفتن به عرفات، به جاآورند(2) و عمل آنها مجزی است:

اول- زنانی که ترس آن دارند که در برگشتن حایض یا نفساء شوند و پاک نشوند و نتوانند بمانند تا پاک شوند.

دوم- پیرمردان یا پیر زنانی که عاجز باشند از طواف در موقع

ص: 131


1- آیت الله بهجت: ... طواف نساء و نماز آن علی المشهور الأظهر .... آیت الله تبریزی: کسی که از رفتن به مکه یا از مباشرت به اعمال بعد از رجوع از منی بر جان خود می ترسد، او فقط می تواند طواف نساء و نمازش را نیز مقدّم بدارد و بقیه طوایف معذورین، طواف حج و نماز آن را مقدّم می کنند و بنابر احتیاط مستحبّ، سعی را هم مقدّم کنند و بعد در وقت خودش اعاده کنند و چنانچه سعی را مقدّم کردند، احتیاط واجب آن است که در وقتش اعاده کنند. آیت الله خویی: تقدیم طواف حج و نماز و سعی بر وقوفین در حج تمتع جایز نیست مگر برای پیرمردان یا زنی که بیم حیض شدن دارد، که این دو می توانند طواف حج و نمازش را قبل از وقوفین به جا آورده و سعی را در وقت خودش بنمایند و احوط این است که سعی را نیز مقدم داشته و در وقتش هم اعاده نمایند و اولی و بهتر نیز در صورت امکان، اعاده طواف و نماز است در ایام تشریق یا بعد از آن تا آخر ماه ذی حجه و کسی که از رفتن به مکه بر جان خود می ترسد می تواند طواف حج و نماز و سعی را بر وقوفین مقدم بدارد بلکه مقدم داشتن طواف نساء نیز عیبی ندارد و بعد از اعمال منی هر جا دلش بخواهد برود. آیت الله گلپایگانی: احوط برای این چند طایفه تقدیم طواف نساء و نماز آن است رجاءاً. سپس اعاده بعد از مناسک منی در صورت تمکّن و الّا باید نایب بگیرد.( آراء).
2- آیت الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.

مراجعت، برای زیادی جمعیت،(1) یا عاجز از برگشتن به مکه باشند. (2) سوم- اشخاص مریضی که بترسند در وقت ازدحام طواف کنند یا عاجز باشند از آن. (3) چهارم- کسانی که می دانند(4) تا آخر ماه ذی حجه، به جهتی برای آنها ممکن نمی شود طواف و سعی. (5)

[201] م- سه طایفه اول، اعمالی را که جلو انداختند، کافی است اگرچه بعد خلاف آن ظاهر شود، مثلًا زن حایض نشود و مریض خوب شود و ازدحام چندان نباشد که موجب مزاحمت شود، پس بر اینها لازم نیست اعاده اعمال گرچه احوط(6) است.

ص: 132


1- آیت الله فاضل: و نتواند صبر کند تا ازدحام تمام شود یا صبر کردن مستلزم عسر و حرج باشد.
2- آیت الله خویی: کلمه مریض در مناسکی که متن معتمدالعروه است ذکر شده و در معتمد العروه، ج 5، ص 344 آمده است:« انما یجوز تقدیم الطواف للعاجز، کالشیخ الکبیر والمریض والمرأه التی تخاف الحیض». آیت الله سیستانی: مناط عسر است نه عجز.
3- آیت الله سیستانی: مریض یا معلول و هر کسی که بازگشت به مکه برای او مشکل باشد، یا طواف مشکل باشد در اثر ازدحام و مانند آن. آیت الله فاضل: و نتوانند تا رفع ازدحام در مکه بمانند یا با عسر و حرج مواجه می شوند.
4- آیت الله سیستانی: کسانی که می ترسند برای آنها بازگشت به مکه میسر نشود.
5- آیت الله اراکی: بر این اشخاص تقدیم واجب است و احوط استنابه نیز می باشد. آیت الله خویی، متعرض این فرع نشده اند.
6- آیت الله بهجت، آیت الله خویی: به ذیل مسأله قبل مراجعه شود. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: احتیاط آن است که بعد از برگشتن از منی، اگر ممکن شود در ایّام تشریق و گرنه تا آخر ذی حجه طواف و سعی را دوباره به جا آورند. آیت الله مکارم: احتیاط به اعاده در صورت امکان ترک نشود.

[202] م- طایفه چهارم که عقیده داشت نمی تواند اعمال را بجاآورد،(1) اگر از جهت مرض (2) و پیری و علیلی بود مجزی است، و اما اگر از جهت دیگر بود؛ مثل آن که اعتقاد داشت سیل مانع می شود و بعد خلافش ظاهر شد باید اعاده کند اعمال را، بعد از رجوع. (3) [203] م- شخص محرم که بواسطه احرام حج چیزهایی بر او حرام شد که در سابق به تفصیل ذکر شد در سه موقع و بعد از سه عمل به تدریج آنها بر او حلال می شود:

اول- بعد از تقصیرکردن یا سر تراشیدن در منی که به آن همه

ص: 133


1- آیت الله خویی: فتوای معظّم له در این مسأله به دست نیامد.
2- آیت الله صافی: احوط آن است که پس از مراجعت از منی نایب بگیرند که اعمال آنها را انجام دهد و اگر بعد از مراجعت خلاف یقینی که داشت ظاهر شد اعاده لازم است بدون تفاوت بین صور مذکوره. آیت الله فاضل: و اگر احتمال حدوث مرض را می داد و بعداً مرض حادث نشد، مجزی نیست.
3- آیت الله بهجت، آیت الله سیستانی: در همه موارد اعاده را موافق احتیاط استحبابی بیان کرده اند. آیت الله گلپایگانی: اعاده مستحب است. آیت الله مکارم: مانند مسأله سابق است.

چیز حلال می شود مگر بوی خوش و زن چنانچه پیش ذکر شد(1)، و گفته شد که صید از جهت احرام نیز حلال می شود نه از جهت حرم (2).

دوم- بعد از به جا آوردن طواف زیارت و نماز آن و سعی بین صفا و مروه، به تفصیلی که گذشت، حلال می شود بر او بوی خوش،(3) ولی زن بر او حرام است. (4) سوم- بعد از به جا آوردن طواف نساء و نماز آن، که در کیفیّت مثل طواف و نماز عمره است که گذشت، حلال می شود بر او زن نیز، پس بعد از این سه عمل، همه چیز که به احرام حرام شده بود حلال می شود و اما صیدکردن (5) در حرم حرام است برای

ص: 134


1- آیت الله سیستانی: در حاشیه مسأله 1141 گذشت که عقد و شهادت بر آن با حلق یا تقصیر جایز می شود. آیت الله مکارم: احتیاط در ترک صید است هر چند در خارج حرم باشد.
2- مراجعه شود به مسأله 1141.
3- آیت الله بهجت: و این احوط است امّا اقوی بودن آن در قبال قول به حلیّت بعد از نماز طواف( و قبل از سعی) محتاج به تأمل است.
4- آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: صید و زن بر او حرام است و احوط در حج تمتّع آن است که پیش از طواف نساء و نماز آن از بوی خوش نیز اجتناب نماید.
5- آیت الله بهجت: امّا کندن گیاه و درخت حرم و شکار در حرم گفته شد که حرمتش اختصاص به محرم ندارد و شامل غیر محرم نیز هست و در مسأله 412 مناسک آمده است ولی حلیّت صید احرامی، به مجرّد تمامیّت مناسک منی، بی وجه نیست. آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: فقط چیزی که از حرام ها باقی می ماند شکار است که تا ظهر روز سیزدهم حرام است، بنابر احتیاط واجب.

همه کس؛ چه مُحْرم و چه مُحِلّ.

[204] م- کسانی که بواسطه عذر مثل پیری و خوف حیض، طواف زیارت و طواف نساء را مقدّم داشتند، بوی خوش و زن برآنها حلال نمی شود، و تمام محرمات بعد از تقصیر یا حلق حلال خواهد شد.

[205] س- آیا نایب هم، اگر خوف حیض یا مرض داشته باشد، می تواند اعمال حج را بر وقوفین و اعمال منی مقدم بدارد یا نه؟

ج- مانع ندارد. (1) [206] س- کسانی که اعمال حج را قبل از اعمال منی انجام می دهند، آیا می توانند سعی را بعد از برگشتن از منی انجام دهند و باقی اعمال را قبل؟

ج- محل اشکال است. (2)

[207] س- آیا بعد از انجام اعمال منی، قبل از انجام اعمال مکه، می توان از مکه خارج شد یا خیر؟

ص: 135


1- آیت الله خویی، فتوای ایشان در این مورد در دست نیست، بلی حکم نایب معذور به عذر طاری، قبلًا در بحث نیابت گذشت.
2- مراجعه شود به مسأله 145. آیت الله بهجت: بعد از طواف سعی است. آیت الله سیستانی: جایز نیست. آیت الله مکارم: همه را قبلًا انجام می دهند.

ج- مانع ندارد. (1)

[208] م- اگر شخص، چندین عمره مفرده بجای آورده باشد و در هیچ کدام طواف نساء نکرده باشد، یک طواف نساء برای تمام آنها کفایت می کند. (2)

بیتوته به منا

[209] م- چند طایفه باید در شب سیزدهم نیز تا نصف شب بمانند:

اول- کسی که صیدکرده است در احرام (3)، و احتیاط واجب (4)

ص: 136


1- آیت الله بهجت: خلاف احتیاط است. آیت الله تبریزی: احتیاط واجب این است که تا اعمال حج تمام نشده، از مکه خارج نشود. آیت الله خویی: جایز نیست.( المسائل الشرعیه، ج 1، ص 313) آیت الله فاضل: احتیاط واجب این است که تا اعمال حج تمام نشده از مکّه خارج نشود، مگر این که اطمینان داشته باشد که برای اتمام اعمال برمی گردد.
2- آیت الله بهجت، آیت الله فاضل: بنابر احتیاط، برای هر کدام یک طواف نساء انجام دهد. آیت الله تبریزی: هر احرام، طواف نساء مستقل لازم دارد ولی احتیاط این است تا طواف عمره مفرده را انجام نداده، محرم به احرام جدید نشود. آیت الله خامنه ای: علی الظاهر واجب است برای هر عمره مفرده جداگانه طواف نساء به جا آورد، اگرچه تحلّل با طواف نساء واحد بعید نیست. آیت الله خویی، آیت الله صافی: هر احرام، طواف نساء مستقل لازم دارد.( استفتائات) آیت الله سیستانی: هر احرام، طواف نساء مستقل لازم دارد بنابر احتیاط واجب.
3- آیت الله بهجت: از اینجا تا آخر این فرع را متعرض نشده اند.
4- آیت الله سیستانی، آیت الله بهجت: متعرض این مسأله نشده اند. آیت الله خویی: کسی که در حال احرام از شکار خودداری نکرده واجب است شب سیزدهم را نیز در منی بماند.

آن است که اگر صید را گرفته باشد و نکشته باشد شب سیزدهم را بماند، لکن غیر از صید کردن چیزهای دیگر که از صید بر محرم حرام است مثل خوردن گوشت

صید و نشان دادن صید به صیاد و غیر آن را اگر اجتناب نکرده واجب نیست بیتوته شب سیزدهم.

دوم- کسی که نزدیکی (1) با زن کرده در احرام چه در قُبُل و چه در دُبُر و چه با زن خود یا اجنبیه. ولی غیر از جماع کارهای دیگر مثل بوسیدن و لمس و غیر آن را اگر اجتناب نکرده واجب نمی شود بیتوته شب سیزدهم.

سوم- کسی که در روز دوازدهم کوچ نکرد از منی و غروب شب سیزدهم را درک کرد(2).

[210] م- واجب است بر حاج که شب یازدهم ذی حجه و شب دوازدهم را در منی بیتوته کند؛ یعنی در آن جا بماند از

ص: 137


1- آیت الله گلپایگانی، آیت الله صافی: کسی که از تمتّع از زن ها اجتناب نکرده( آداب و احکام حج، مسأله 924) آیات عظام خویی، سیستانی، تبریزی: بنابر احتیاط کسی که با زن نزدیکی کرده باید شب سیزدهم را در منی بماند.
2- آیت الله سیستانی: که در این صورت باید تا طلوع فجر در منی باشد.

غروب آفتاب (1) تا نصف شب. (2) [211] م- مقدار شب که واجب است در این سه شب بیتوته کرد، از اول شب است تا نصف آن،(3) پس کسی که از غروب بیتوته کرد در منی تا نیمه شب مانع ندارد بعد از آن بیرون برود، و احتیاط مستحب آن است که پیش از طلوع صبح وارد مکه نشود.

[212] م- نیمه شب را باید از اول غروب (4) تا طلوع آفتاب حساب کنند، بنابر احتیاط(5) واجب، و احتیاط آن است که از

ص: 138


1- آیت الله اراکی، آیت الله نوری: از غروب شرعی.
2- آیت الله بهجت: تا مابعد نصف شب. آیات عظام تبریزی، خامنه ای، خویی، سیستانی، مکارم: می تواند از سر شب تا بعد از نیمه شب و یا از قبل از نیمه شب تا طلوع فجر در آن جا بماند. آیت الله فاضل: و بعید نیست که بتوان به نیمه دوم شب اکتفا کرد.
3- آیت الله فاضل: و اکتفا کردن به نیمه دوم شب هم بعید به نظر نمی رسد. نظریه سایر آیات عظام در ذیل مسأله قبل گذشت.
4- آیت الله اراکی: باید از اول غروب شرعی حساب شود.
5- آیت الله بهجت، آیت الله مکارم: نیمه شب از اول غروب آفتاب تا طلوع صبح حساب می شود. آیت الله تبریزی: نصف شب در مسأله مبیت در منی، نصف از غروب تا طلوع فجر است، گرچه احتیاط برای کسی که نصف اول شب را بیتوته می کند آن است که نصف از غروب تا طلوع آفتاب را در منی بماند. آیت الله سیستانی: نیمه شب در منی از غروب آفتاب تا طلوع فجر حساب می شود. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: از مغرب تا طلوع فجر حساب کنند. آیت الله فاضل: نیمه شب در منی از غروب آفتاب تا طلوع فجر حساب می شود، بلی اگر بخواهد نیمه دوّم شب را بیتوته کند اولی این است که آن را تا طلوع آفتاب حساب کند.

مغرب شرعی حساب کنند. (1)

[213] م- اگر قسمتی از اول شب که باید در منی بیتوته کرد، درک نشود یا زودتر از نصف شب از منی خارج شوند،(2) احتیاط واجب (3) آن است که یک گوسفند قربانی کنند(4) و فرقی بین صورت عذر و عدم عذر نیست.

[214] م- کسانی که جایز است برای آنها کوچ کردن در روز

ص: 139


1- آیت الله خویی: معیار در بیتوته، از غروب آفتاب تا طلوع فجر است و نیمه شب، ما بین غروب آفتاب و طلوع فجر می باشد.
2- آیت الله فاضل: چنآن که بیتوته در منی را در نیمه دوم شب هم ترک کند.
3- آیت الله خامنه ای: مگر آن که نیمه دوم شب را کاملًا در منی باشد. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: کسی که برای انجام اعمال به مکه آمده و نتوانسته خود را تا گذشت قسمتی از شب به منی برساند، بر او کفاره واجب نیست، اگرچه بعد از نیمه شب به منی رسیده باشد.( آداب و احکام حج، مسأله 930) و در مسأله 938 آداب حج می فرمایند: در صورت عذر کفاره واجب نیست. نظریه سایر آیات عظام نسبت به حکم این مسأله، از مسأله 153 به دست می آید که درک نیمه دوم بیتوته هم کافی است و کفاره ندارد.
4- آیت الله بهجت: اگر حاجی ساعتی از اوایل شب بیتوته در منی را درک نکند کفاره ندارد و احتیاطاً قسمت دوم را در منی بماند. آیت الله سیستانی: ترک نیمه اول؛ چه با عذر باشد چه بی عذر، بیتوته نیمه دوم را باید درک کند. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: واجب است برگردد و در صورتی که بدون عذر قسمتی از اول شب را در منی نبوده احتیاط در پرداخت کفاره ترک نشود. آیت الله فاضل: واجب است. آیت الله مکارم: کافی است نصف اول یا نصف دوم شب را بماند.

دوازدهم، باید بعد از ظهر کوچ کنند و جایز نیست قبل از ظهر،(1) و کسانی که در روز سیزدهم کوچ می کنند مختارند هر وقت را بخواهند کوچ کنند.

[215] م- اگر حاجی صبح دوازدهم به مکه بیاید واجب نیست (2) برای نَفْر، بعد از ظهر به منی برگردد گرچه رفتن او به مکه قبل از ظهر جایز نیست. (3) [216] م- چند طایفه اندکه واجب نیست در شب های یازده و دوازده و سیزدهم در منی بمانند:

اول- بیماران و پرستاران آنها، و دیگر کسانی که برای آنها

ص: 140


1- آیت الله سیستانی: ولی در مواردی جایز است خارج شوند که در حاشیه مسأله بعد خواهد آمد.
2- آیات عظام اراکی، بهجت، مکارم: بنابر احتیاط برگردد. آیت الله تبریزی، آیت الله گلپایگانی: باید برگردد برای تحقّق نفر بعد از ظهر. آیت الله خویی: اگر می تواند قبل از ظهر به منی بیاید تا بعد از ظهر برگردد واجب است وگرنه بر او چیزی نیست. آیت الله فاضل: بنابر احتیاط واجب باید برای نفر ....
3- آیت الله سیستانی: اگر در منی متعلقاتی از قبیل رحل و اثاث به جاگذارد که مستلزم برگشتن باشد، می تواند پس از رمی و پیش از ظهر از منی بیرون رود و در این صورت باید به منی برگردد؛ چه پیش از ظهر و چه بعد از ظهر و قبل از غروب یا روز بعد کوچ کند و اگر متعلقاتی ندارد بنابر احتیاط جایز نیست پیش از ظهر خارج شود گرچه نیت برگشتن داشته باشد و اگر خارج شد به احتیاط واجب باید برای نفر باز گردد چه پیش از ظهر چه بعد از آن.

مشقت داشته باشد ماندن به هر عذری که باشد(1).

دوم- کسانی که ترس آن دارندکه اگر شب را بمانند مال آنها در مکه از بین می رود به شرطی که مال مُعْتَدٌ به باشد(2).

سوم- شبان هایی که احتیاج دارد(3) حیوانات آنها به چرانیدن در شب.

چهارم- کسانی که متکفل آب دادن به حجاج هستند در مکه (4).

پنجم- کسانی که شب را در مکه بیدار(5) باشند و به عبادت مشغول

ص: 141


1- آیت الله گلپایگانی، آیت الله صافی: و احتیاط آن است که اگر از روی فراموشی یا ندانستن مسأله و عذر دیگر مثل بیماری و پرستار بودن ترک کرد یک گوسفند ذبح نماید هر چند گناه نکرده( مناسک فارسی، مسأله 214)
2- آیت الله سیستانی: کسی که در صورت بیتوته نمودن در منی بر جان یا مال یا آبروی خود بترسد.
3- آیت الله خامنه ای: طائفه سوم و چهارم، خصوص چوپانی و سقایت را متعرض نشده اند. آیت الله مکارم: به طوری که ترک آن موجب ضرر یا زحمت شدید باشد. آیت الله خویی: طائفه سوم و چهارم استثناء نشده اند.( معتمد، ج 5، ص 395) آیت الله سیستانی: متعرض این قسم نشده اند.
4- آیت الله مکارم: یا متکفل سایر کارهای لازم برای حجاج هستند. آیت الله تبریزی: در استثناء این طایفه تأمّل است. آیت الله خویی: متعرض این قسم نشده اند.
5- آیت الله سیستانی: کسی که از منی اول شب یا پیش از آن بیرون رفته و در مکه در تمام مدت نیمه دوم شب تا طلوع فجر به جز اندک زمانی که برای حوائج ضروری مانند خوردن و آشامیدن و امثال آن لازم است، مشغول به عبادت شده و اشتغال به آن او را از برگشتن به منی بازداشته است. آیت الله خویی، آیت الله تبریزی: کسی که در مکه تمام شب و یا باقیمانده از شب اگر بعد از دخول در شب از منی خارج شده و مشغول به عبادت بوده به جز حاجت ضروری مانند خوردن و آشامیدن و تطهیر و امثال آنها کار دیگری نداشته. آیت الله بهجت: به نسک حج از قبیل طواف و سعی علی الاحوط و الّا رجوع به منی نماید و مشغول به سایر عبادات نشود مگر در صورت خروج از منی بعد از نصف شب علی الاحوط، و از امور ضروریه مذکوره نوم غالب است.( مناسک شیخ، ص 83)

باشند تا صبح و کار دیگر جز آن نکنند مگر کارهای ضرری از قبیل خوردن و آشامیدن به قدر احتیاج و تجدید وضو(1).

[217] س- مقدار شب برای کسی که در مکه بجای بیتوته در منی به عبادت مشغول می شود، چقدر است؟ از مغرب تا طلوع فجر است یا تا طلوع آفتاب؟

ج- تا طلوع فجر حساب می شود. (2)

رمی جمرات سه گانه

[218] م- شب هایی که واجب است در منی بیتوته کند باید در

ص: 142


1- آیت الله خویی، آیت الله تبریزی: این طایفه را نیز از وجوب بیتوته استثناء کرده اند و آن این است: کسی که طواف خانه خدا را نموده و به عبادت خود باقی مانده و سپس از مکه خارج شده و از عقبه مدنیین گذشته باشد، چنین شخصی می تواند در راه بیتوته کند و به منی نیاید. آیت الله سیستانی: طایفه دیگر کسی است که از مکه به قصد منی خارج شده و از عقبه مدنیین گذشته باشد که در این صورت می تواند در راه پیش از رسیدن به منی بخوابد، ولی اگر منزل او بعد از عقبه مدنیین باشد نمی تواند در منزلش بخوابد.
2- آیت الله سیستانی: از غروب آفتاب است تا طلوع فجر.

روز آنها رمی جمرات سه گانه کند، یعنی سنگریزه بزند به سه محل که یکی را جمره اولی و یکی را جمره وُسطی و یکی را جمره عقبه گویند، ولی اگر عمداً همه آن را ترک کند به حج او ضرر نمی رساند(1) و صحیح است گرچه در صورت عمد معصیت کار است.

[219] م- وقت انداختن سنگ از اول طلوع آفتاب تا غروب آفتاب روزی است که شب آن روز را بیتوته کرده است، و در شب جایز نیست به جا آورد.

[220] م- اگر کسی عذری داشته باشد از این که روز به جا آورد مثل شبان و مریض و علیل و کسی که ترس داشته باشد از چیزی مثل تزاحم جمعیت، جایز است شب آن روز یا شب بعد(2)

ص: 143


1- آیت الله بهجت: علی الاشهر الاقوی. آیت الله تبریزی: با ترک رمی اگرچه عمدی باشد، حج باطل نمی شود، و بنابر احتیاط باید قضای آن را در سال آینده خود یا نایبش انجام دهد.
2- آیت الله گلپایگانی: برای آنان جایز است رمی هر روزی را در شب آن روز انجام دهند، و اگر این را هم نتوانند، جایز است رمی همه روزها را در یک شب جمع کنند. آیت الله خویی، آیت الله تبریزی: برای چنین کسانی جایز است رمی را شب آن روز انجام دهند، و این بر نیابت مقدم است. آیت الله بهجت: صاحب عذر در شب رمی می کند یعنی شب مقدّم با علم به عدم تمکّن از رمی در روز، و اما شب مؤخّر با علم به تمکّن از رمی قضایی در روز مؤخّر پس احوط تأخیر قضاء است تا طلوع آفتاب.( مناسک شیخ، ص 85) آیت الله سیستانی: واجب است رمی جمرات در روز باشد، و از این حکم چوپانان، و هر کسی که از ماندن روز در منی معذور است به علت ترس یا مرض یا چیز دیگری، استثناء می شود، که برای آنان جایز است رمی هر روزی را در شب آن روز انجام دهند. و اگر این را هم نتوانند، جایز است رمی همه روزها را در یک شب جمع کنند. و امّا زنان، ضعفا، مریض ها و مثل آنان که در روز به خاطر کثرت جمعیت یا چیز دیگر نمی توانند رمی کنند، باید برای رمی در روز نایب بگیرند.

انجام دهد.

[221] م- اگر کسی فراموش کند رمی جمرات سه گانه را و خارج شود از منی و به مکه بیاید، پس اگر در ایام تشریق یادش آمد،(1) باید برگردد و به جا آورد و اگر متمکن نیست باید نایب بگیرد و اگر بعد از ایام تشریق یادش بیاید یا عمداً تعویق بیندازد تا بعد، احتیاط واجب آن است که خودش یا نایبش از مکه برگردد و به جا آورد(2) و در سال دیگر هم در ایامی که فوت شده است خودش یا نایبش قضا کند. (3)

ص: 144


1- آیت الله مکارم: یعنی تا روز سیزدهم.
2- آیت الله مکارم: اگر از سیزدهم بگذرد به سال بعد می افتد.
3- آیت الله بهجت: کسی که فراموش کند رمی را، بر می گردد از مکه به جهت آنها، و اگر متذکّر نشد تا بعد از خروج، قضا می کند در سال آینده در ایّام تشریق، خودش یا نایبش در صورت عدم امکان مباشرت علی الاحوط. آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: کسی که رمی را در منی فراموش نموده و پس از کوچ به مکه یادش آمد، واجب است به منی برگشته و رمی نماید. و چنانچه فراموش شده رمی دو روز یا سه روز باشد، احتیاط این است که بین وظیفه هر روز و روز دیگر یک ساعت فاصله بگذارد و چنانچه پس از خروج از مکه یادش آمد که رمی نکرده، واجب نیست به منی برگردد بلکه بنابر احتیاط در سال بعد خود یا نایبش آن را قضا نماید. آیت الله سیستانی: کسی که رمی جمرات را به علت فراموشی و یا جهل به مسأله ترک نماید و در مکه یادش بیاید یا حکمش را بداند واجب است به منی بیاید و رمی نماید و اگر رمی در دو روز ترک شده باشد یا سه روز، بنابر احتیاط باید به ترتیب روزها قضا نماید و بین قضای هر روز و روز بعد مقداری وقت فاصله بیندازد. و چنانچه پس از بیرون رفتن از مکه یادش بیاید یا حکمش را بداند، واجب نیست جهت تدارک آن برگردد و احتیاط مستحب این است که خودش شخصاً آن را در سال آینده قضا نماید، در صورتی که به حج برود و یا توسط نایبش، در صورتی که به حج نرود. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: اگر کسی رمی جمرات سه گانه را جهلًا یا سهواً یا عمداً ترک کرد، باید اگر به مکه یا خارج مکه هم رفته باشد تا ایّام تشریق نگذشته برگردد به منی و رمی را به جا آورد و اگر متمکّن نیست نایب بگیرد و اگر تا ایّام تشریق خودش یا نایبش به جانیاورد باید در سال بعد خودش یا نایبش رمی را قضا نماید در ایّام تشریق.

[222] م- زنان و مراقبین آنها و افراد ضعیفی که مجازند بعد از نصف شب از مشعرالحرام به منی وارد شوند، اگر از رمی در روز معذورند می توانند شب رمی کنند بلکه زنان مطلقاً مجازند(1) همان شب رمی نمایند.

[223] م- اگر کسی عذری داشته باشد از این که روز به جا آورد؛ مثل شبان و مریض و علیل و کسی که ترس داشته باشد از چیزی مثل تزاحم جمعیت، جایز است شب آن روز یا شب بعد(2) انجام دهد.

ص: 145


1- آیت الله بهجت: زنان و کسانی که کوچ از مشعر در شب برایشان جایز است می توانند شب عید رمی جمره نمایند بنابر اظهر. و نیز به ذیل مسأله 1018 مناسک محشی مراجعه شود. آیات عظام تبریزی، صافی، گلپایگانی: زنان می توانند رمی روز دهم را در شب آن انجام دهند، هر چند متمکن از رمی در روز دهم باشند، ولی در رمی روز یازدهم و دوازدهم، چنانچه از رمی در روز معذور باشند می توانند رمی هر روز را در شب آن انجام دهند و چنانچه معذور نباشند باید در روز رمی کنند. آیت الله خویی: بیماران و پیرها و ضعیف ها و کسانی که از دشمن می ترسند هم، می توانند در شب عید رمی کنند. آیت الله سیستانی: این حکم اختصاص به رمی روز عید دارد.
2- آیت الله بهجت: صاحب عذر در شب رمی می کند؛ یعنی شب مقدّم، با علم به عدم تمکّن از رمی در روز، و اما شب مؤخّر با علم به تمکّن از رمی قضایی در روز مؤخّر پس احوط تأخیر قضا است تا طلوع آفتاب. آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: برای چنین کسانی جایز است رمی را شب آن روز انجام دهند و این بر نیابت مقدم است. آیت الله سیستانی: واجب است رمی جمرات در روز باشد و از این حکم چوپانان و هر کسی که از ماندن روز در منی معذور است، به علت ترس یا مرض یا چیز دیگری، استثنا می شود، که برای آنان جایز است رمی هر روزی را در شب آن روز انجام دهند و اگر این را هم نتوانند، جایز است رمی همه روزها را در یک شب جمع کنند. و امّا زنان، ضعفا، مریض ها و مثل آنان که در روز به خاطر کثرت جمعیت یا چیز دیگر نمی توانند رمی کنند، باید برای رمی در روز نایب بگیرند. آیت الله گلپایگانی: برای آنان جایز است رمی هر روزی را در شب آن روز انجام دهند و اگر این را هم نتوانند، جایز است رمی همه روزها را در یک شب جمع کنند.

[224] س- کسانی که با عذر از رمی در روز می توانند شب رمی کنند آیا لازم است شب رمی کنند یا می توانند همان روز نایب بگیرند؟

ج- می توانند نایب بگیرند. (1)

ص: 146


1- آیات عظام اراکی، بهجت، تبریزی، صافی، گلپایگانی: باید شب رمی نماید. آیت الله خامنه ای: اگر از قبیل عذرهایی است که مجوز رمی در شب قبل است؛ مانند خوف و شغل و امثال آن موردی برای استنابه نیست ولی اگر از عذرهایی است که در روز حادث شده است می تواند نایب بگیرد ولی اگر در شب بعد رفع شد احتیاط واجب آن است که عمل را اعاده کند. آیت الله سیستانی: چنآن که گذشت کسی که معذور از رمی در روز است باید نایب بگیرد و نمی تواند در شب رمی نماید، مگر چوپانان و کسانی که از ماندن روز در منی معذور باشند. آیت الله فاضل: احتیاط واجب آن است که شب رمی کنند. آیت الله مکارم: تا در شب بتواند رمی کند نایب گرفتن مشکل است.

[225] س- اگر مردی که می تواند در روز رمی نماید، برای رمی زنی نایب شود آیا می تواند رمی زن را در شب انجام دهد؟

ج- نمی تواند و باید رمی را در روز انجام دهد.

مصدود

(1)

[226] م- «مصدود» به کسی گفته می شود که دشمن، او را از انجام عمره یا حج- به تفصیلی که می آید- منع کند. کسی که به واسطه مرض (2) از انجام عمره یا حج ممنوع شود، «محصور» نامیده می شود.

بقای بر احرام بدون اعمال

[227] م- شخصی که به احرام عمره یا حج، محرم شد، واجب است عمره و حج را تمام کند؛ وگرنه در احرام باقی می ماند. (3)

ص: 147


1- آیت الله خامنه ای، احکام محصور و مصدود را متعرض نشده اند.
2- آیت الله سیستانی: مصدود کسی است که دشمن و مانند او از رسیدن او به اماکن مقدسه برای انجام اعمال عمره یا حج پس از احرام منع کند و محصور کسی است که بیماری و مانند آن مانع رسیدن او به اماکن مقدسه برای انجام اعمال حج یا عمره پس از احرام شود. آیت الله مکارم: یا شکستگی اعضا یا مجروح شدن و مانند آن.
3- آیت الله تبریزی: بقای احرام در بعضی از صور محل اشکال است. آیت الله خویی: بقای احرام در بعض صور محلّ منع است. آیت الله سیستانی: در بعضی از موارد احرام بدون انجام اعمال باطل می شود.

وظیفه مصدودِ از ورود به مکه

[228] م- اگر کسی بعد از احرام عمره، توسط دشمن یا دیگری- از قبیل عمّال دولت و ...- از رفتن مکه منع شود و راه دیگری برای رفتن نباشد، یا اگر باشد، مؤونه آن را نداشته باشد، می تواند در همان محل که منع شده، یک شتر، یا یک گاو، یا یک گوسفند، قربانی کند(1) و از احرام خارج شود.

این قربانی بنابر احتیاط واجب، به نیت تحلیل انجام (2) و به احتیاط واجب،(3) قدری از مو یا ناخن خود را بگیرد؛(4) و در این

صورت

ص: 148


1- آیت الله سیستانی: به احتیاط واجب، بدون آن مُحل نمی شود و اگر نتواند قربانی تهیّه کند به احتیاط واجب ده روز روزه بگیرد. آیت الله مکارم: ... اگر قربانی میسّر نشد نیّت خروج از احرام می کند و احتیاطاً بجای قربانی 10 روز روزه می گیرد مطابق آنچه در قربانی در مناسک آورده ایم عمل کند.
2- آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: قید تحلیل لازم نیست.
3- آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: و احتیاط آن است که شخص مصدود علاوه بر قربانی حلق نیز بنماید و بهتر آن است که جمع کند بین حلق و تقصیر و احتیاط آن است که هنگام ذبح یا نحر قربانی قبل از تقصیر نیّت تحلیل از احرام کند.( آداب و احکام حج، مسأله 984).
4- آیت الله بهجت: و احتیاج به حلق یا تقصیر بعد از هدی موافق احتیاط است( مناسک شیخ، ص 97). آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: احتیاط این است که حلق یا تقصیر را به آن( قربانی) ضمیمه نماید، بلکه احتیاط این است که حلق را اختیار نماید در صورتی که قربانی را با خود آورده باشد در عمره مفرده.( مناسک، مسأله 444). آیت الله سیستانی: گرفتن ناخن بنابر احتیاط واجب کافی نیست و جایز است حلق به جای تقصیر. آیت الله فاضل: ... و یا بجای تقصیر حلق کند مخصوصاً کسی که سوق هدی نموده باشد. آیت الله مکارم: ناخن به تنهایی کفایت نمی کند.

همه چیز حتی زن، بر او حلال می شود. (1)

وظیفه مصدود واردِ در مکه

[229] م- اگر به احرام عمره، وارد مکه شود و دشمن یا کسی دیگر، او را از بجا آوردن اعمال عمره منع کنند، حکم مسأله قبل را دارد؛(2) بلکه اگر او را از طواف یا سعی نیز منع کنند، بعید نیست (3) همین حکم را داشته باشد.

فرض تعدّد راه

[230] م- اگر از راهی مصدود شود و راه دیگری وجود داشته باشد و مخارج رفتن از آن راه را دارا باشد، باید در احرام باقی بماند و از آن راه برود؛ و اگر از آن راه رفت و حج از او فوت شد، باید عمره مفرده بجا آورد و از احرام خارج شود.

ص: 149


1- آیت الله سیستانی: حکم مذکور در مورد عمره مفرده است و همچنین عمره تمتع اگر از اعمال حج نیز منع شود ولی اگر فقط از آمدن به مکه قبل از وقوفین منع شود وظیفه او به حج افراد تبدیل می شود.
2- آیت الله بهجت: معتمر به عمره تمتّع مصدود می شود به منع از دخول مکّه یا از انجام افعال بعد از دخول و متحلّل به هدی می شود در صورت عدم امکان استنابه در همان سال، اگرچه بعد از طواف مصدود از سعی بشود و همچنین اگر ممنوع شد در عمره مفرده از خصوص طواف نساء بعد از اتیان به سایر اعمال و تقصیر.( مناسک شیخ، ص 102 و 103)
3- آیت الله گلپایگانی: قسمت آخر مسأله را متعرض نشده اند. آیت الله مکارم: محلّ تأمل است.

محصور

حصر در احرام عمره

[231] م- اگر کسی به جهت مریضی، نتواند بعد از احرام عمره (1) به مکه برود، اگر بخواهد مُحلّ شود، باید هدی کند، و به احتیاط واجب (2) هدی یا پول آن را به وسیله شخص امینی به مکه

ص: 150


1- آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: شخص محصور اگر حج تمتّع و یا حج افراد بجا می آورد، در صورتی که موقع احرام با خداوند قرار گذاشته که اگر محصور شد خداوند او را محلّ گرداند، بدون فرستادن قربانی به منی، خود به خود محلّ می شود- حتی نسبت به زن- و شخص محصوری که حج قِران بجا می آورد به مجرّد فرستادن قربانی به منی محلّ می شود و نیازی به صبر کردن تا زمانی که قربانی به منی برسد نیست.( آداب و احکام حج، مسأله 988). اگر مریض شده یا دشمن او را منع کرده و نمی تواند اعمال عمره را تمام کند، نایب بگیرد.( آداب و احکام حج، مسأله 996)
2- آیت الله بهجت: اگر در عمره مفرده محصور شده، بنابر احتیاط باید قربانی بفرستد که در وقت معینی قربانی نمایند ... و بعد از این کار، تمامی محرّمات احرام بر او، بجز زن حلال می شود و اگر محصور در عمره تمتع باشد، حکمش حکم سابق است با این تفاوت که زن هم بر او حلال می شود.( مناسک، مسأله 454). آیت الله تبریزی: اگر در عمره مفرده محصور شد وظیفه اش این است که یک قربانی بفرستد و با دوستان خود وقت بگذارد که در آن وقت معین قربانی نمایند و خود در آن وقت معین با تقصیر از احرام خارج می شود و برای چنین شخصی؛ به خصوص جایز است در جای خود قربانی نموده و از احرام بیرون بیاید و بر چنین شخصی بعد از این کار تمام محرّمات احرام حلال می شود بجز زن و زن بر او حلال نمی شود مگر بعد از آن که خوب شد و عمره مفرده را بجا آورد و این در صورتی است که محصور در مکان خودش ذبح یا نحر نماید و اما اگر هدی را بفرستد، پس برای خروجش از احرام وجهی هست هنگامی که هدی به محلش برسد و کسی که در عمره تمتع محصور شده حکمش حکم سابق است با این فرق که فرستادن قربانی بر او تعیّن دارد و چنانچه آنچه گفته شد عمل کند، زن هم بر این شخص حلال می شود.( مناسک، مسأله 453). آیت الله خویی: وظیفه چنین کسی این است که مخیر است بین فرستادن قربانی و یا قیمت آن، توسط فردی به مکه و از احرام بیرون بیاید.( و در عمره مفرده به خصوص مخیّر است بین فرستادن هدی و یا ذبح هدی در مکان خودش و محل شدن) با این فرق که اگر این شخص که محصور از عمره مفرده بوده، با قربانی کردن تمامی محرّمات احرام بجز زن بر او حلال خواهد شد و اگر محصور در عمره تمتع باشد، زن هم بر او حلال خواهد شد.( مناسک، مسأله 453) آیت الله سیستانی: اگر در عمره تمتّع یا عمره مفرده محصور شود و بخواهد از احرام خارج شود باید قربانی یا قیمت آن را به مکه بفرستد که در روز معینی آن را ذبح کنند و پس از آن حلق یا تقصیر کند تا از احرام بیرون آید و اگر نتواند قربانی یا قیمت آن را بفرستد جایز است در جای خود قربانی کند و از احرام بیرون آید و اگر این را هم نتواند ده روز روزه بگیرد و در این دو مورد همه چیز بر او حلال می شود جز زن.( مناسک، مسأله 446 و 452). آیت الله فاضل: اما در عمره مفرده مخیر است بین ارسال هدی به مکّه و یا ذبح هدی در محلّ حصر، و درعمره تمتع به احتیاط واجب ....

بفرستد(1) و

با او قرارداد کند که در چه روز و چه ساعتی، آن را در مکه ذبح کند و وقتی که روز و ساعت موعود رسید، تقصیر کند؛ پس از آن، محرّمات احرام- غیر از(2) زن- بر او حلال می شود؛ و احتیاط آن است که (3) نایب در ذبح، قصد تحلیل منوبٌ عنه کند. (4)

حصر در احرام حج

[232] م- اگر حج گزار بعد از احرام حج، نتواند به خاطر مریضی، به عرفات و مشعر برود، باید بنابر احتیاط واجب (5) هدی

ص: 151


1- آیت الله خویی: اگر عمره مفرده باشد فرستادن تعیّن ندارد بلکه می تواند در مکان خودش هدی را ذبح کرده و مُحِلّ شود.( مناسک عربی، مسأله 448).
2- آیت الله بهجت: قبلًا گذشت که در عمره تمتّع از زن هم مُحلّ می شود. آیت الله مکارم: زن هم بر او حلال می شود.
3- آیت الله فاضل: و احتیاط مستحب آن است که نایب ...
4- آیت الله سیستانی: این احتیاط لازم نیست.
5- آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: حکم محصور در حج، مانند حکم محصور در عمره است ولی راجع به حلال شدن زن بر او احتیاط این است که زن بر او پس از حلق یا تقصیر حلال نمی شود، و فرستادن هدی یا پول آن متعین است، ولی مواعده روز عید متعین نیست.( مناسک عربی، مسأله 448). آیت الله سیستانی: بلکه بنابر اقوی. آیت الله فاضل: و اقوی آن است .... آیت الله گلپایگانی: باید یک قربانی به منی بفرستد و پس از ذبح و نحر قربانی در منی، نسبت به همه تروک احرام- بجز زن- مُحلّ می شود.

یا پول آن را به منی بفرستد و جهت ذبح در روز عید(1) قرار بگذارد و بعد از

ذبح، تقصیر کند؛ در این صورت، همه محرّمات احرام- غیر از زن- بر او حلال می شود. (2)

محصور و مسأله حلیّت نساء

[233] م- محصور اگر حجِ واجب (3) بر عهده او باشد، بعد از عمل به وظیفه محصور، زن بر او حلال نمی شود مگر آن که خودش به مکه بازگردد و اعمال حج را بجا(4) بیاورد و طواف

ص: 152


1- آیت الله بهجت: علی الأحوط.
2- آیت الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.
3- آیت الله خویی: بین حج واجب و مستحب تفصیل نیست.( مناسک عربی، مسأله 488).
4- آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: محصور در عمره تمتّع زن هم پس از تحلل بر او حلال می شود و محصور در حج بنابر احتیاط تا وقتی طواف حج و سعی و طواف نساء را در حج و یا عمره مفرده بجا نیاورد زن بر او حلال نمی شود.( مناسک، م 453). آیت الله سیستانی: هر گاه طواف و سعی را در حجی یا عمره ای بجا آورد، زن بر او حلال خواهد شد.( مناسک، مسأله 446). آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: اگر از انجام مناسک روز عید و یا بعد از روز عید محصور شود باید برای رمی و قربانی نایب بگیرد و خودش حلق نماید و در صورت امکان اعمال مکه را انجام دهد، وگرنه برای اعمال مکه نیز نایب بگیرد، و اگر در مسجد است نماز طواف را خودش بخواند وگرنه بنابر احتیاط باید خودش نماز بگزارد و نایب هم بگیرد و در صورت امکان در منی بیتوته کند و در این صورت حجش صحیح است و در غیر این صورت برای این که بیتوته نکرده، بنابر احتیاط کفّاره بدهد. و در این که استنابه جهت طواف نساء برای حلیّت زن کافی باشد، اشکال است؛ اگرچه در صورتی که رفتن به مکه برای او حرجی باشد اقوی جواز استنابه است.

نساء را انجام دهد؛ ولی اگر بازگشت ممکن نباشد، کفایت عمل نایب برای تحلیل زن بر او، بعید نیست. (1) اگر محصور، حج استحبابی بجا می آورد، کفایت طواف نایب از او، بعید نیست (2) هرچند احتیاط آن است که در صورت امکان، خودش برود. (3) [234] م- اگر حصر، بعد از عمره تمتع و خروج از احرام نیز حاصل شود،(4) انجام آن عمره، کفایت از حج نمی کند، و چنانچه سال اول استطاعت باشد، حج واجب نشده است.

مسائل متفرقه

[235] م- در وقتی که در «مسجدالحرام» یا «مسجدالنبی» نماز جماعت منعقد شد، مؤمنین نباید از آنجا خارج شوند(5) و باید از

ص: 153


1- آیت الله مکارم: بعد از انجام دستور سابق.
2- آیت الله فاضل: و همچنین است کسی که حج او نیابی تبرّعی یا استیجاری بوده، یا حج او واجب بوده و سال اول استطاعت بوده و استطاعت تا سال بعد استمرار نداشته باشد. و کفایت نیابت در صورتی است که رفتن برای خود او حرجی باشد. آیت الله سیستانی: حکم محصور که گفته شد، اختصاص به حج واجب ندارد. آیت الله مکارم: در صورتی که قادر بر حج نباشد یا عسر و حرج داشته باشد بنابر احتیاط واجب.
3- آیت الله فاضل: این احتیاط ترک نشود.
4- آیت الله بهجت، آیت الله سیستانی: به احتیاط واجب عمره خود را عمره مفرده قرار دهد و طواف نساء انجام دهد و از احرام خارج شود.
5- آیت الله غروی: در صورتی که تقیه آن را ایجاب کند.

جماعت تخلف نکنند و با سایر مسلمین به جماعت نماز بخوانند(1).

[236] م- سجده نمودن بر تمام اقسام سنگ ها چه مرمر باشد یا سنگهای سیاه معدنی یا سنگ گچ و آهک قبل از آن که پخته شود جایز است (2). و سنگ هایی که در «مسجدالحرام» از این قبیل است سجده بر آنها اشکال ندارد و همین طور در «مسجد رسول اللّه».

ص: 154


1- آیت الله خویی، آیت الله تبریزی: بلی نماز مجزی است در صورتی که قرائت حمد و سوره را خود برای خود آهسته انجام دهد، و در نماز جمعه بعد از فراغ از آن با آنها نماز ظهر را اعاده کند. آیت الله سیستانی: جایز است که نماز پشت سر آنها خوانده شود ولی باید اگر مأموم می تواند بصورت آهسته برای خود قرائت کند و الّا در ذهن و نفس خود بخواند و اگر نماز جمعه باشد بعد از آن ظهر را بخواند. آیت الله گلپایگانی: نماز با عامّه در حال ضرورت بی اشکال است و در غیر حال ضرورت شرکت در جماعت آنان خوب است لکن با تمکّن نماز را با شرایط کامل اعاده کند.( آداب و احکام حج، مسأله 1025) آیت الله صافی: نماز با عامّه در حال ضرورت بی اشکال است و در غیر حال ضرورت شرکت در جماعات آنان اگر موجب تألیف قلوب آنها و دفع اتّهام به شیعه باشد خوب است و اعاده آن لازم نیست اگر چه موافق با احتیاط است و خروج از مسجد در هنگام اقامه جماعات و یا ایستادن و شرکت نکردن شایسته نیست بلی اگر ضرورتی ایجاب کند مانع ندارد.( آداب و احکام حج) آیت الله بهجت: اگر کار ضروری ندارند خارج نشوند و خوب است شرکت کنند.
2- آیات عظام خامنه ای، بهجت، فاضل: بلکه به گچ و آهک پخته و آجر و کوزه گلی و مانند آن هم می شود سجده کرد. آیت الله غروی: پخته شدن مانع از صدق ارض و اجزای آن نیست. آیت الله سیستانی: بلکه بعد از پخته شدن نیز جایز است.

[237] م- در «مکه» و «مدینه» در مسافرخانه و هتل نباید(1) نماز را به جماعت بخوانند(2) و می توانند در جماعت سایر مسلمین در مساجد شرکت کنند و نماز را به جماعت بخوانند.

[238] م- تخییر بین قصر و اتمام در مکه و مدینه اختصاص (3) به

ص: 155


1- آیت الله فاضل: اگر خلاف تقیه ولو تقیه مداراتی است نماز را به جماعت نخوانند. آیت الله غروی: در صورتی که تقیه ایجاب کند.
2- آیات عظام اراکی، گلپایگانی، صافی: در صورتی که مفسده داشته باشد. آیت الله مکارم: نماز جماعت های کاروانی و بزرگ اشکال دارد ولی نماز چند نفری اشکال ندارد. آیت الله بهجت: برگزار نمودن نماز جماعت در هتل ها و مسافرخانه ها در مکه و مدینه مانعی ندارد اگر مستلزم مفسده نباشد. آیت الله سیستانی: اگر خلاف تقیه نباشد اشکال ندارد ولی شرکت در جماعت مسلمین بهتر است.
3- آیت الله سیستانی: در تمامی دو شهر مکه و مدینه با توسعه ای که پیدا شده است تخییر جاری است. آیات عظام گلپایگانی، خامنه ای، فاضل، مکارم، صافی، نوری: می تواند در تمامی دو شهر مکه و مدینه نماز را تمام بخواند و اختصاص به مسجدالحرام و مسجدالنبی ندارد. آیت الله تبریزی: در همه مکه و مدینه قدیم می تواند قصر و تمام بخواند.( استفتائات، س 129). آیت الله خویی: ظاهراً اختصاص ندارد بلکه این حکم در شهر قدیمی مکه و مدینه جاری است.( منهاج الصالحین، مسأله 925).[ قید قدیمی در منهاج نیست بلکه در استفتائات و در بعض مناسک مذکور است]. نظر سایر آیات عظام در مناسک نیست. به رسائل عملیه آنان مراجعه شود. آیت الله بهجت: مسافر می تواند در مسجدالحرام و مسجد پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و ... نمازش را تمام بخواند و احتیاط در این است که نماز را شکسته بخواند ولی اگر بخواهد در جایی که اوّل جزو این مسجد نبوده و بعد به این مساجد اضافه شده نماز بخواند احتیاط واجب آن است که شکسته بخواند.

مسجدالحرام و مسجدالنبی دارد و در تمام مکه و مدینه جاری نیست بلی اختصاص به مسجد اصلی ندارد و در جاهای توسعه داده شده مسجد هم جاری است هر چند احتیاط اقتصار بر مسجد اصلی است پس در تمام مسجد فعلی مسافر می تواند نماز را تمام بخواند همان طور که می تواند شکسته بخواند.

[239] م- در مسجد النبی سجده کردن (1) روی فرش های مسجد مانع ندارد(2) و مهر گذاشتن جایز نیست، و لازم نیست (3) در

ص: 156


1- آیت الله غروی: در صورت تقیه صحیح است.
2- آیت الله گلپایگانی: سجده روی فرش های مسجد در صورت تقیه مانع ندارد.( استفتائات ویژه حج، ص 30، مسأله 52) آیت الله خویی: اگر در آن مکان تمکن از سجود بر آنچه سجود بر آن جایز است ندارد سجده صحیح است. آیت الله فاضل: اگر مخالف تقیه نباشد و موجب هتک و انگشت نما شدن نشود باید در محلّی که بتواند پیشانی او در محلّ سجده بر سنگ های مسجد قرار گیرد سجده نماید. آیت الله بهجت: در صورت امکان سجده بر مایصح السجود علیه، اکتفا به غیر آن خلاف احتیاط است.( استفتائات ویژه حج). و در پرسش های جدید حج، ص 30، س 127 می فرماید: اعتبار عدم مندوحه در حال عمل، یقینی است و امّا مندوحه مکانی و یا زمانی پس اعتبار عدم آن موافق با احتیاط است. و در مورد سجده بر مهر و یا حصیر و بادبزن در مساجد مکه و مدینه در صورتی که موجب وهن و انگشت نما شدن باشد در پرسش های جدید حج، ص 31، ش 130 می فرماید: در فرض سؤال جایز نیست و حکم در صورت وجود مندوحه در مسأله قبل بیان شد. آیت الله سیستانی: اگر تقیه اقتضا کند و در همان جا مایصحّ السجود علیه نباشد سجده صحیح است و لازم نیست از آن جا منتقل شود به جای دیگر.
3- آیت الله تبریزی: در صورت تمکّن لازم است .... آیت الله گلپایگانی، آیت الله صافی: اگر فرادی می خواند و ضرورتی نباشد نباید به فرش سجده کند، و اگر به جماعت می خواند سجده بر فرش در مواردی که به خاطر تقیه ضرورت داشته باشد، مانع ندارد و حکم لزوم اعاده و عدم آن در مسأله اوّل گذشت.

جایی که سنگ است نماز بخوانند، و لازم نیست حصیر یا نحو آن با خود ببرند، ولی اگر مراعات کنند

که موجب وهن نشود و حصیر برای جانماز با خود داشته باشند و روی آن نماز بخوانند به طوری که متعارف سایر مسلمین است اشکال ندارد، لکن تأکید می شود از عملی که موجب هتک و انگشت نما شدن باشد اجتناب نمایند.

[240] س- کسی که نماز را در مسجدالحرام به نحو استداره خوانده است، به طوری که رو در روی امام جماعت و یا طرفین او ایستاده بوده است، آیا این نماز احتیاج به اعاده دارد؟

ج- با وضع فعلی نیاز به اعاده ندارد(1).

ص: 157


1- آیت الله گلپایگانی، آیت الله صافی: نماز به نحو استداره مانعی ندارد ولی بنابر احتیاط باید به حسب دائره مقدم بر امام نباشد، و همچنین بنابر احتیاط با مراعات قید قبلی نزدیک تر از امام به کعبه هم نباشد.( العروه الوثقی 1/ 783 مسأله 25 شرایط الجماعه) آیت الله بهجت: با انحفاظ نسبت در صف مأمومین با امام با انحفاظ نسبت امام به کعبه اگر محفوظ باشد تا تمام دور حتّی اطراف حجر اسمعیل و عدم حائل بین هر مأموم و آن که به او متّصل است، دور نیست تصحیح نماز جماعت به طور استداره در اطراف کعبه یا مسجد.( ذخیره 2، ص 231) آیت الله اراکی: در صورت تأخر مأموم در مواضع سجود و اقرب نبودن به کعبه از امام به حسب دائره. آیت الله فاضل: اگر به جهت تقیه خوانده باشد اعاده ندارد و در غیر مورد تقیه استداره جایز نیست. آیت الله خویی: جایز نیست، ولی به هر حال چون اقتدا صوری است باید قرائت را ولو آهسته و یا اگر نمی شود به نحو حدیث نفس بخواند و این نماز مجزی است. آیت الله تبریزی: در هر صورت باید قرائت را خود- ولو به نحو حدیث نفس- بخواند. آیت الله مکارم: احتیاط آن است که امام به حسب دایره و از جهت فاصله به کعبه از دیگران جلوتر باشد.

احکام خمس مربوط به عمره

نداشتن سال خمسی

[241] م- کسی که سال خمسی ندارد، اگر به حج مشرف شود و با پول خود، لباس احرام و قربانی خریداری نماید، اگر آن پول، از درآمد کسب و حقوق است و معلوم نیست که ربح بین سال است،(1) بدون تخمیس، حکم غصب را دارد و طواف و قربانی، صحیح نیست. (2)

ص: 158


1- آیت الله فاضل: به احتیاط واجب با مجتهد جامع الشرایط مصالحه کند.
2- آیات عظام بهجت، خامنه ای، صافی، گلپایگانی: ولکن اگر همانطور که متعارف است به ذمّه خریداری کرده باشد، حجّش صحیح است. آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: بنابر احتیاط واجب اگر ساترش متعلق خمس باشد، ولی اگر همانطور که متعارف است به ذمّه خریده، حجش اشکال ندارد. آیت الله سیستانی: در فرضی که خمس واجب باشد اگر همانطور که متعارف است به ذمّه خریداری کرده باشد اشکال ندارد. آیت الله فاضل: ولی در همین فرض چنانچه بداند پول از درآمد همان سال است و در همان سال خرج شود خمس واجب نیست. آیت الله نوری: و باید خودش آنها را انجام بدهد و اگر چون مراجعت کرده قدرت ندارد باید برای انجام طواف و نماز طواف و قربانی نایب بگیرد.

[242] م- اگر شخصی بدون این که خمس مال خود را بپردازد، به حج برود، اگر لباس احرام و قربانی او با پول غیر مخمّس نباشد، عمل او اشکال ندارد.

(1)

حسابرسی مال و صحت اعمال

[243] س- آیا برای صحّت اعمال عمره و حج- برای کسی که حسابرسی خمس ندارد- پرداخت خمس لباس احرام و لباسی که در طواف و نماز طواف می پوشد، کفایت می کند، یا باید حسابرسی تمام اموال صورت گیرد؟(2)

ص: 159


1- مراجعه شود به مسأله قبل. آیت الله بهجت: چنانچه با عین مال غیر مخمّس معامله کرده؛ یعنی عین مال در مقابل لباس قرار گرفته، طواف و نماز با آن لباس باطل است ولی اگر لباس را به ذمّه خریده و بعد از معامله، آن مال غیر مخمّس را در عوض دین پرداخت نموده، طواف و نماز با آن لباس باطل نیست.
2- آیت الله تبریزی: با اجازه مرجع تقلید می تواند در بخشی از اموال خمس را محاسبه کرده و از آنها برای لباس احرام و لباس ساتر در طواف و نماز طواف و قربانی استفاده کند و نیّت او بر این باشد که خمس بقیه اموال را نیز بپردازد تا اعمالش مورد قبول واقع شود. آیت الله خامنه ای: در فرض سؤال پرداخت خمس برای اموال مذکور و همچنین برای پولی که برای قربانی می پردازد کفایت می کند. آیت الله سیستانی: حسابرسی بقیه اموال در صحت حج دخالت ندارد، ولی اگر به مقدار بدهکاری خمس و مصارف حج نداشته باشد، حج او حَجّه الاسلام نیست. آیت الله صافی: چنین تخمیسی صحیح نیست؛ والله العالم. آیت الله فاضل: خیر کفایت نمی کند، بلکه باید کلّ اموال خود را مخمس کند. آیت الله مکارم: حداقل باید خمس تمام هزینه حج را بپردازد و سزاوار است که مردم را به این کار عادت ندهند؛ زیرا فرصتی است برای پاک کردن تمام اموال. آیت الله نوری: چنانچه متعلق خمس بوده اند، تخمیس آن برای صحت حج کفایت می کند، ولی لازم است بقیه اموال نیز جهت خمس حسابرسی شود.

احرام و طواف در لباس غیرمخمّس

[244] م- اگر شخصی با پول خمس نداده، لباس احرام بخرد و با آن محرم شده، و طواف و نماز بجا آورد، اگر از روی علم و عمد نبوده، اصل عمره و حج او صحیح است؛ ولی در صورتی که جاهل مقصر باشد، باید طواف و نماز را اعاده کند. (1)

تهیه قربانی از غیر مخمّس

[245] م- اگر قربانی از وجه غیر مُخَمَّس باشد، کفایت نمی کند. (2)

ص: 160


1- مراجعه به مسأله 240 شود. آیت الله بهجت: اگر قصد قربت از او محقق نشده است.( وسیله، ص 179). آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: اگر با عین پول خمس نداده لباس احرام بخرد اشکال دارد.( آداب و احکام حج، مسأله 542). آیت الله فاضل: و بنابراحتیاط سعی و تقصیر را نیز اعاده کند.
2- مراجعه شود به مسأله 240. آیت الله بهجت: اگر معامله به ذمّه باشد، ظاهراً کافی است.( مستفاد از س 97 مناسک). آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: چون متعارف خرید به ثمن کلی است، قربانی صحیح است. آیت الله سیستانی، آیت الله نوری: چون متعارف خرید به ثمن کلی است، قربانی صحیح است ولی ذمه اش به اندازه خمس مشغول است. آیت الله مکارم: کفایت می کند.

سپرده های حج و عمره و خمس آن

[246] م- آیا به سپرده های حج و عمره و سود آنها، خمس تعلق می گیرد؟(1)

ص: 161


1- آیت الله بهجت: خمس ندارد. آیت الله تبریزی: در فرض سؤال چنانچه بر اصل پول سال بگذرد؛ یعنی از وقت به دست آوردن پولی که به بانک سپرده اند، سال گذشته، باید خمس آن را بپردازند و نسبت به مقداری که زیادتر از اصل پول به آنها می دهند، اگر در همان سال به حج یا عمره بروند چیزی بر آنها نیست. والله العالم. آیت الله خامنه ای: در فرض مرقوم، اگر در همان سالِ خمسی سپرده گذاری به حج یا عمره می رود، خمس ندارد، ولی اگر نوبت حج او پس از آن سال خمسی است، اصل پول خمس دارد لکن سود حاصله اگر پیش از سال عزیمت قابل وصول نبوده جزو درآمد سال وصول، محسوب است که اگر در همان سال به حساب هزینه سفر محسوب شود، خمس ندارد. آیت الله سیستانی: به اصل پول خمس تعلق می گیرد و نیز به سود آن، اگر از طریق معامله شرعیّه ملک صاحب پول شده است، بلی اگر حج بر آنها مستقر شده و راه دیگری برای رفتن به حج در سال ثبت نام نداشته باشند خمس به آن تعلق نمی گیرد. آیت الله صافی: وجوب خمس معلوم نیست، هرچند احتیاط خوب است و نسبت به سود آن، اگر با آن پول معاملات شرعی، با رعایت شرایطش انجام شود و پرداختِ سود، طبق قرارداد باید در موقع تحویل اصل پول پرداخت شود، سود مذکور از منافع سال وصول است که اگر در همان سال صرف مؤونه شود خمس ندارد و اگر باقی بماند آن هم خمس دارد. آیت الله فاضل: افرادی که برای تشرف به حج یا عمره ثبت نام می کنند و در همان سال توفیق تشرّف پیدا نمی کنند، باید خمس اصل پول و سود متعلّقه مربوط به سنوات سابق را بپردازند، مگر برای افرادی که حج بر آنها مستقر شده و تمکّن از خرید فیش را ندارند. آیت الله مکارم: هرگاه این پول از درآمد همان سالی باشد که نام نویسی کرده است، نه به آن خمس تعلق می گیرد و نه به سود آن. آیت الله نوری: اگر همان سالی که مستطیع شده است، آن پول را برای انجام حج در نوبت خود به حساب ریخته است، آن پول جزو مؤونه و مخارج آن سال محسوب می شود و خمس ندارد ولی اگر در سالهای قبل مستطیع بوده است و تأخیر انداخته و به حساب نریخته است باید خمس آن را بدهد. و در عُمره نیز اگر به طور متعارف یک مرتبه یا در چند سال یک مرتبه باشد، پولی که به حساب ریخته است خمس ندارد امّا سودی که می گیرد از ارباح آن سالی است که آن را تحویل می گیرد و اگر تا آخر سالِ خمسی خود آن را در مخارج لازم زندگی خرج کرد، خمس ندارد و اگر بماند و سال بر آن بگذرد خمس دارد.

[247] م- شخصی برای عمره مفرده ثبت نام کرده، در حالی که تشرف او در سالِ ثبت نام قطعی بوده، ولی در سال بعد به او نوبت رسیده، آیا سرِ سالِ خمس، به پول واریز شده، خمس تعلّق می گیرد؟(1)

[248] م- سودی که از طرف سازمان حج و زیارت به سپرده های مردم تعلّق می گیرد، چه حکمی دارد؟(2)

ص: 162


1- آیات عظام بهجت، صافی، مکارم و نوری: در فرض سؤال خمس واجب نیست. آیت الله تبریزی: باید آن را تخمیس نماید، والله العالم. آیت الله خامنه ای: حکم مسأله قبل را دارد. آیت الله سیستانی: خمس دارد. آیت الله فاضل: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود.
2- آیت الله بهجت: اگر بعد از پایان کار، سود را با چیزی معامله کنند اشکال ندارد و یا این که زاید را صدقه دهند، با استجازه از حاکم شرع علی الأحوط. آیت الله تبریزی: با توجه به این که افراد ثبت نام کننده نسبت به فهم مورد قرارداد و عمل به قرارداد بر طبق عقود شرعیه متفاوت هستند، حکم مسأله متفاوت است. چنانچه اطمینان به انجام معامله شرعیه ندارند باید شرط اضافه بر اصلِ پول نکرده و خود را طلبکار ندانند و اگر به حج رفتند، فقط مقداری را که سازمان حج و زیارت از آنان می گیرد( مانده هزینه ها) به حساب حج و زیارت واریز می کنند. و اگر به حج نرفتند و زیاده به آنان داده شد، با زیاده، معامله مجهول المالک می نمایند. آیت الله خامنه ای: سود حاصله از معامله مضاربه ای برای سپرده گذار حلال است. آیت الله سیستانی: اگر واقعاً مضاربه ای صورت بگیرد و رعایت شرایط آن بشود، هرچند عقد کتبی باشد، اشکال ندارد و سود حاصله حلال است، ولی باید سهم هرکدام از عامل و مالک به عنوان درصدی از« سود» تعیین شود نه درصدی از« سرمایه». آیت الله صافی: اگر صاحب پول، پول را به بانک بدهد و بانک را وکیل کند که پول را در تجارت شرعی به کار گیرد و سود تجارت را به نحوی که توافق می کنند تقسیم کنند مانع ندارد، ولی اگر پول را به عنوان قرض به شرط سود در بانک بگذارد ربا و حرام است و اگر به عنوان مثلًا مضاربه بگذارد که 17 اصل پول به او داده شود، مضاربه باطل است؛ والله العالم. آیت الله فاضل: چنانچه بین صاحب پول و بانک، این عمل به قصد مضاربه انجام گیرد، صحیح است و سود حاصله مشروع است و در صورتی که به قصد مضاربه نباشد، چنانچه شرط زیاده و منفعت نشده باشد، باز سود حاصله اشکالی ندارد. آیت الله مکارم: در صورتی که مطابق یکی از عقود شرعیه عمل شود وسودی به صاحب پول بدهند، اشکالی ندارد. آیت الله نوری: در صورتی که دهندگان وجه به این موضوع راضی و با آگاهی آنان باشد، اشکال ندارد؛ برای اطلاع بیشتر به توضیح المسائل ص 606 مراجعه نمایید.

لُقطه حرم

[249] م- اگر در حرم چیزی پیدا کرد، برداشتن آن کراهت شدید دارد، بلکه احتیاط(1) در برنداشتن است. (2)

[250] م- اگر «لقطه» حرم را برداشت و از یک درهم کمتر

ص: 163


1- آیات عظام اراکی، فاضل، مکارم: این احتیاط ترک نشود.
2- آیت الله خویی، آیت الله فاضل: بنابر احتیاط باید عوض صاحبش به مؤمن فقیر صدقه بدهد و حق تملک ندارد.

باشد می تواند(1) قصد تملک آن را بکند و آن را مصرف کند و ضامن صاحبش نیست و چنانچه تملک نکرد و تفریط نکرد ضامن نیست، ولی اگر بدون تملک نگاه داشت و در نگهداری کوتاهی و تفریط کرد ضامن است،(2) و اگر قصد تملک کرد و صاحبش قبل از تلف شدن پیدا شد باید آن را به صاحبش رد کند به احتیاط واجب. (3)

[251] م- اگر لقطه را که در حرم برداشت یک درهم یا بیشتر ارزش داشت (4) باید یک سال تعریف کند و از صاحبش جستجو کند، پس اگر نیافت او را بعد از یک سال، مخیراست بین دو امر(5): یکی آن که آن را برای صاحبش حفظ کند، در این صورت اگر در نگهداری کوتاهی نکرد ضامن نیست در صورت تلف. دوم آن که برای صاحبش صدقه بدهد، لکن اگر صاحبش پیدا شد و راضی به صدقه نشد باید عوضش را به او بدهد(6) و جایز نیست آن را تملک

ص: 164


1- آیت الله سیستانی: بنابر احتیاط واجب باید از طرف صاحبش صدقه بدهد و هر وقت صاحبش پیدا شد چنانچه به صدقه دادن راضی نشود عوض آن را به او بدهد.
2- آیت الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.
3- آیت الله گلپایگانی: باید به صاحبش رد کند بنابر احتیاط اگر اقوی نباشد.
4- آیت الله سیستانی، آیت الله صافی: به احتیاط واجب باید صدقه بدهد.
5- آیت الله خویی: بنابر احتیاط باید عوض صاحبش صدقه بدهد و حق تملک ندارد. آیت الله سیستانی: احتیاط واجب آن است که تصدق کند. آیت الله مکارم: هرگاه احتمال قابل توجه در مورد پیدا شدن صاحبش نمی دهد صدقه بدهد.
6- آیت الله گلپایگانی: و همچنین می تواند آن را تحویل حاکم شرع بدهد. آیت الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.

کند و اگر تملک کند مالک نمی شود و ضامن هم می شود.

احکام تقلید

یادگیری احکام عمره و حج

[252] م- یادگیری و دانستن اعمال حج هر چند اجمالًا، قبل از سفر لازم نیست، و کافی است که عمره تمتّع و حج تمتع را به عنوان عبادتی که خداوند متعال بر او واجب کرده، نیت کند و کیفیت هر یک را در وقت عمل یاد بگیرد و عمل کند؛ هرچند یاد گرفتن اعمال، بهتر و موافق احتیاط است.

عمل بدون تقلید

[253] م- شخصی که مقلد هیچ یک از فقها نبوده و حج و عبادت های دیگر را بدون تقلید انجام داده، اگر اعمالش مطابق فتوای کسی که باید از او تقلید کند، باشد صحیح است. (1)

ص: 165


1- آیت الله مکارم: اگر مطابق فتوای کسی که الآن از او تقلید می کند باشد صحیح است. آیت الله سیستانی: اگر مطابق فتوای کسی که الآن باید از او تقلید کند باشد صحیح است، در غیر این صورت نیز گاهی صحیح است، مانند این که جاهل قاصر باشد و اخلال به چیزی شده باشد که با جهل قصوری ضرر ندارد. آیت الله صافی، آیت الله گلپایگانی: اگر اعمالش مطابق واقع باشد و عبادات را به قصد قربت بجا آورده باشد صحیح است و راه به دست آوردن مطابق شدن آن با واقع این است که یا علم پیدا کند که مطابق با واقع بوده یا آن که مطابق فتوای مجتهدی که فعلًا وظیفه اش تقلید از او است واقع شده است.( توضیح المسائل 14، احکام تقلید).

تغییر مرجع تقلید

[254] م- عدول از مجتهد زنده- پس از تحقق یافتن تقلید- به مجتهد زنده دیگری که با او مساوی است، جایز است و اگر دومی اعلم باشد، احتیاط واجب آن است که عدول نماید. (1)

[255] س- اگر از کسی که جامع الشرایط نبوده تقلید نمود و مدتی از آن گذشت، مانند کسی است که اصلًا تقلید نکرده باشد، پس حکم او حکم جاهل قاصر یا مقصّر است.

تبعیض در تقلید

[256] م- اگر دو مجتهد از نظر علمی مساوی باشند، شخص عامی در رجوع به هر یک از آن دو مخیّر است (2)، چنان که جایز

ص: 166


1- آیت الله تبریزی: اگر مجتهد دوم اعلم باشد و یا احتمال اعلمیت در او داده شود، عدول جایز است. آیات عظام خامنه ای، صافی، مکارم، نوری و وحید: اگر مجتهد دوم اعلم باشد، عدول جایز است. [ تبصره: بر اساس نظر آیت الله بهجت و آیت الله سیستانی، رجوع به مساوی در غیر موارد علم اجمالی به مخالفت قطعی، جایز است].
2- آیت الله وحید: تبعیض در تقلید جایز نیست و در صورت تساوی دو یا چند مجتهد، باید به فتوای کسی عمل کند که نظرش مطابق با احتیاط است و در غیر این صورت بین آن دو جمع نماید( مثلًا این که یکی به شکسته شدن نماز و دیگری به تمام فتوا داده است). اگر احتیاط ممکن نبود و یا مشقت داشت، می تواند از یکی از آنان تقلید کند. آیات عظام بهجت و سیستانی: در صورتی تبعیض در تقلید جایز است که دو مجتهد در تقوا و ورع نیز مساوی باشند.

است در بعضی از مسائل از یکی و در برخی، از آن دیگری تقلید نماید.

بقاء بر تقلید میّت

[257] م- تقلید میّت ابتداءً جایز نیست، ولی بقاء بر تقلید میّت اشکال ندارد ولی باید به فتوای مجهتد زنده باشد؛ و کسی که در بعضی از مسائل به فتوای مجهتدی عمل کرده، بعد از مردن آن مجتهد، می تواند در همه مسائل از او تقلید کند. (1)

ص: 167


1- آیت الله بهجت: فقها حیات را شرط می دانند؛ یعنی می گویند: برای ابتدای تقلید باید از مجتهد زنده تقلید کرد و امّا اگر مرجع تقلید انسان از دنیا رفت، در این که آیا می تواند بر تقلید باقی بماند یا باید به مجتهد زنده مراجعه نماید، مورد اختلاف است، پس اگر کسی در این مسأله مجتهد بود طبق نظر خودش عمل می کند وگرنه طبق نظر مجتهد زنده عمل می کند. باقی ماندن بر تقلید میّت در مسائلی که در آنها تقلید و عمل کرده است، در صورتی که مجتهدی که از دنیا رفته با مجتهد زنده از نظر علمی مساوی باشند، بنابر اقوی جایز است، هر چند با اجازه مجتهدی دیگری بر تقلید باقی بوده و عمل کرده باشد؛ و اگر مجتهدی که از دنیا رفته اعلم باشد، واجب است بر تقلید او باقی بماند و اگر مجتهد زنده بعداً اعلم شد واجب است در تمامی مسائل به او عدول نماید. آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: اگر مجتهدی که انسان از او تقلید می کند از دنیا برود، در صورتی که فتوای او در نظر مقلّد بوده و فراموش نکرده باشد، حکم بعد از فوت او حکم زنده بودنش است؛ واگر فتوای او را یاد نگرفته( خویی: یا فراموش کرده است) لازم است به مجتهد زنده رجوع کند.( تبریزی: و بعید نیست در صورتی که فراموش کرده است باز بتواند به فتوای او عمل کند.) آیت الله سیستانی: اگر مجتهدی که انسان از او تقلید می کند از دنیا برود، حکم بعد از فوت او حکم زنده بودنش است. بنابراین، اگر او اعلم از مجتهد زنده باشد باید- با علم به اختلاف در مسائل محل ابتلا ولو اجمالا- بر تقلید او باقی بماند و چنانچه مجتهد زنده اعلم از او باشد، باید به مجتهد زنده رجوع کند. و اگر اعلمیتی در میان آنها معلوم نشود یا مساوی باشند مخیّر است عمل خود را با فتوای هر کدام تطبیق نماید مگر در موارد علم اجمالی یا قیام حجّت اجمالی بر تکلیف مانند موارد اختلاف در قصر و تمام که بنابراحتیاط واجب باید رعایت هر دو فتوا را بنماید و مراد از تقلید در صدر این مسأله صرف التزام به متابعت از فتوای مجتهد معیّن است نه عمل کردن به دستور او. آیت الله صافی: بلکه جواز بقا بر تقلید او در سایر مسائل نیز بعید نیست. ولی اگر مجتهد میّتی که از او تقلید می کرده، اعلم از حی باشد، بقا بر تقلید او، بنابر احتیاط، واجب است؛ چنانکه اگر مجتهد حیّ، از میّت اعلم باشد عدول به حیّ واجب است. آیت الله فاضل: مسأله باقی ماندن بر تقلید میّت جایز است در صورتی که مجتهد میّت و مجتهد حیّ مساوی در علم باشند و چنانچه یکی از آن دو اعلم باشد تقلید از اعلم لازم است و در باقی ماندن بر تقلید میّت، فرقی بین مسائلی که عمل نموده ومسائلی که عمل ننموده وجود ندارد. آیت الله گلپایگانی: اگر مجتهدی که انسان از او تقلید می کند از دنیا برود، باید از مجهتد زنده تقلید کند. ولی کسی که در مسأله ای به فتوای مجهتدی عمل کرده یا آن را یاد گرفته و ملتزم به عمل به آن شده باشد، اگر بعد از مردن آن مجتهد در آن مسأله به فتوای مجتهد زنده رفتار نکرده باشد، می تواند در آن مسأله به فتوای مجتهدی که از دنیا رفته باقی باشد. اگر چه احتیاط مستحب آن است که به فتوای مجتهد زنده رفتار نماید. آیت الله مکارم: هر گاه مجتهدی که انسان از او تقلید می کند از دنیا برود، باقی ماندن بر تقلید او جایز است بلکه اگر اعلم باشد واجب است، به شرط این که عمل به فتوای او کرده باشد و یا حداقل فتوای او را برای عمل گرفته باشد. عمل کردن به فتوای مجتهد مرده ابتداءً جایز نیست هر چند اعلم باشد بنابر احتیاط واجب.

رجوع قهری احتیاط واجب بدون نیت رجوع

[258]- م اگر اعلم در مسأله ای احتیاط واجب کرده است، آیا لازم است مقلِّد جهت رجوع به فالاعلم بداند مرجعش احتیاط

ص: 168

واجب کرده و نیت رجوع کند، یا همین که در مقام انجام وظیفه شرعی بوده و عملش طبق فتوای فالأعلم است کافی است؟ به عبارت دیگر، اگر اعلم مثلًا در احرام از مکه قدیم احتیاط واجب است، ولی فالأعلم چنین احتیاطی نداشته، و مقلِّد اعلم از مکه جدید محرم شده و بعد از اعمال حج فهمیده است که اعلم چنین احتیاطی داشته، آیا عملش صحیح است یا خیر؟ و اکنون چه وظیفه ای دارد؟(1)

ص: 169


1- آیت الله بهجت: می تواند با رجوع فعلی، آن عمل را تصحیح کند. آیت الله خامنه ای: اگر عمل او در هنگام صدور از وی مطابق با فتوای کسی بوده که می توانست شرعاً از او تقلید کند، صحیح و مجزی است. آیت الله تبریزی: پس از فهمیدن فتوای فالأعلم در تصحیح عمل، به فتوای وی استناد می کند. باید برای ادله به کتب استدلالی مراجعه شود. آیت الله سیستانی: اگر مطابقت با فتوای کسی که می تواند از او تقلید کند داشته باشد، الآن می تواند به او رجوع کند. آیت الله صافی: در فرض سؤال، اگر بعد از خاتمه اعمال نیت کند که آنچه انجام داده ام بر طبق نظر فالأعلم باشد اشکال ندارد البته مشروط به این که هنگام احرام از مکه جدید قصد قربت از او متمشی شده باشد. آیت الله فاضل: چنانچه عمل صادر شده در هنگام وقوع مطابق فتوای فالاعلم باشد کفایت می کند ولو اینکه شخص در حین عمل علم به این مطابقت نداشته است، لیکن لازم است بعد از عمل برای تصحیح آن استناد به آن فتوی داشته باشد. آیت الله مکارم: بعد از اعمال حج رجوع به فالأعلم می کند و چون عمل گذشته او با آن هماهنگ است، اعاده لازم نیست.

وظیفه نایب در تقلید

[259] م- نایب باید اعمال حج را طبق فتوای مرجع خود انجام دهد و میزان، وظیفه خود اوست؛(1) ولی اگر به کیفیت خاصی، اجیر شده، باید طوری عمل کند که مراعات وظیفه خودش و کیفیت ذکر شده، بشود.

[260] م- اجیر و مستأجر، لازم نیست که سؤال کنند مقلّدِ چه کسی هستند؛ و اجیر مطابق تقلید خودش، عمل می کند. (2)

والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله اجمعین

ص: 170


1- آیت الله بهجت: در نیابت از میّت به وظیفه خودش عمل می کند و در نیابت صحیح از زنده فی الجمله احتیاط می کند( مناسک، س 23). آیت الله تبریزی، آیت الله خویی: چنانچه منوبٌ عنه حیّ باشد، باید طبق تقلید منوبٌ عنه عمل کند و چنانچه منوبٌ عنه مرده باشد، اگر وصیت کرده، باید به تقلید منوبٌ عنه عمل کند. در غیر این دو صورت، مراعات تقلید منوبٌ عنه لازم نیست. آیت الله تبریزی اضافه فرموده اند: و بنابر احتیاط لازم است آن عمل بنا به تقلید وصیّ و ورثه هم صحیح باشد و اگر وصیتی نکرده، نایب به حسب تقلید خودش عمل کند و طوری باشد که به حسب وظیفه ورثه هم مجزی باشد. آیت الله سیستانی: باید طبق تقلید خودش عمل کند ولی اگر اجیر شده باشد که طبق نظر منوبٌ عنه یا مستأجر عمل کند، چه به صراحت ذکر شده باشد و چه اطلاق منصرف به آن باشد، باید به همان نحو عمل کند، مگر در صورت یقین به فساد عمل.
2- آیت الله بهجت: به مسأله قبل مراجعه شود. آیت الله تبریزی: بنابر احتیاط مراعات تقلید منوبٌ عنه را بنماید. آیت الله خویی: اگر اجیر بتواند اعمال را به نحوی انجام دهد که بداند مطابق تقلید منوبٌ عنه واقع می شود، و در صورتی که عمل طبق فتوای مقلَّد منوبٌ عنه به نظر نایب باطل باشد، باید عمل به احتیاط کند.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109