سرشناسه:حرعاملی، محمدبن حسن، 1033 - 1104ق.
عنوان و نام پدیدآور: ترجمه وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه
تالیف: محمد بن الحسن الحر العاملی؛ تحقیق: محمدرضا الحسینی الجلالی / ترجمه: گروهی از محققین مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان
مشخصات نشر دیجیتالی: مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان 1400 ه ش
مشخصات ظاهری:30 ج.
موضوع:احادیث شیعه -- قرن 11ق.
موضوع:احادیث احکام
شناسه افزوده: متن عربی موسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث(قم)
رده بندی کنگره:BP135/ح4ت7 ی1300
رده بندی دیویی:297/212
شماره کتابشناسی ملی:1321690
ص: 1
ص: 1
ص: 2
ص: 3
ص: 4
(1) 1 بَابُ وُجُوبِهِ
2866- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی الْعِلَلِ وَ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: إِنَّمَا أُمِرَ أَنْ یُکَفَّنَ الْمَیِّتُ لِیَلْقَی رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ طَاهِرَ الْجَسَدِ وَ لِئَلَّا تَبْدُوَ عَوْرَتُهُ لِمَنْ یَحْمِلُهُ أَوْ یَدْفِنُهُ وَ لِئَلَّا یَظْهَرَ النَّاسُ عَلَی بَعْضِ حَالِهِ وَ قُبْحِ مَنْظَرِهِ وَ لِئَلَّا یَقْسُوَ الْقَلْبُ بِالنَّظَرِ إِلَی مِثْلِ ذَلِکَ لِلْعَاهَةِ وَ الْفَسَادِ وَ لِیَکُونَ أَطْیَبَ لِأَنْفُسِ الْأَحْیَاءِ وَ لِئَلَّا یُبْغِضَهُ حَمِیمُهُ فَیُلْغِیَ ذِکْرَهُ وَ مَوَدَّتَهُ فَلَا یَحْفَظَهُ فِیمَا خَلَّفَ وَ أَوْصَاهُ بِهِ وَ أَمَرَهُ بِهِ وَ أَحَبَّ (3).
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی أَحَادِیثَ کَثِیرَةٍ (4).
ص: 5
ترجمه:
فضل بن شاذان از امام رضا (ع) نقل کرده است: همانا دستور داده شده که مرده کفن شود تا پاکیزه بدن با پروردگار عزیز و جلیلش ملاقات کند، و تا عورت او برای کسی که او را حمل می کند یا دفن می کند، آشکار نشود، و تا مردم از برخی حال او و زشتی منظرش آگاه نشوند، و تا دل با دیدن چیزی مانند آن به خاطر نقص و فساد سخت نگردد، و تا برای زنده ها خوشایندتر باشد، و تا دوست نزدیک او از او بیزار نگردد و یاد و محبت او را از بین نبرد، پس او را در آنچه که به جا گذاشته است، نگه دارد و به آنچه به او وصیت کرده و دستور داده، پایبند بماند.
(1) 2 بَابُ عَدَدِ قِطَعِ الْکَفَنِ الْوَاجِبِ وَ النَّدْبِ وَ جُمْلَةٍ مِنْ أَحْکَامِهَا
2867- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَدِیدٍ وَ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ جَمِیعاً عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع الْعِمَامَةُ لِلْمَیِّتِ مِنَ الْکَفَنِ هِیَ قَالَ لَا إِنَّمَا الْکَفَنُ الْمَفْرُوضُ ثَلَاثَةُ أَثْوَابٍ أَوْ (3) ثَوْبٌ تَامٌّ لَا أَقَلَّ مِنْهُ یُوَارَی فِیهِ جَسَدُهُ کُلُّهُ فَمَا زَادَ فَهُوَ سُنَّةٌ إِلَی أَنْ یَبْلُغَ خَمْسَةً فَمَا زَادَ فَمُبْتَدَعٌ وَ الْعِمَامَةُ سُنَّةٌ وَ قَالَ أَمَرَ النَّبِیُّ ص بِالْعِمَامَةِ وَ عُمِّمَ النَّبِیُّ (وَ بَعَثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (4) ع وَ نَحْنُ بِالْمَدِینَةِ- وَ مَاتَ أَبُو عُبَیْدَةَ الْحَذَّاءُ وَ بَعَثَ مَعَنَا بِدِینَارٍ فَأَمَرَنَا بِأَنْ نَشْتَرِیَ حَنُوطاً وَ عِمَامَةً فَفَعَلْنَا) (5).
ترجمه:
زراره گفت: به امام باقر (ع) گفتم: آیا عمامه برای میت جزء کفن است؟ امام (ع) فرمود: نه، کفن واجب تنها سه تکه پارچه است یا یک پارچه کامل که کمتر از آن نباشد و تمام بدن او را بپوشاند. آنچه بیش از این باشد، سنت است تا پنج تکه. و هر چیزی که بیشتر از پنج تکه باشد، بدعت است. و عمامه سنت است. امام (ع) فرمود: پیامبر (ص) دستور به گذاشتن عمامه دادند و خودشان نیز با عمامه کفن شدند.
(و امام صادق (ع) ما را در مدینه فرستاد، و ابوعبیده حذاء درگذشته بود. ایشان دیناری با ما فرستاد و به ما دستور داد که حنوط و عمامه بخریم و ما این کار را انجام دادیم).
2868- 2- (6) وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ إِنَّمَا
ص: 6
الْکَفَنُ الْمَفْرُوضُ ثَلَاثَةُ أَثْوَابٍ وَ (1) ثَوْبٌ تَامٌّ.
ترجمه:
محمد بن مثل همین روایت را نقل کرده اما گفته همانا کفن واجب سه عدد لباس است ویک لباس کامل .
2869- 3- (2) وَ بِالْإِسْنَادِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ أَبِی مَرْیَمَ الْأَنْصَارِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ کُفِّنَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِی ثَلَاثَةِ أَثْوَابٍ بُرْدٍ أَحْمَرَ حِبَرَةٍ وَ ثَوْبَیْنِ أَبْیَضَیْنِ صُحَارِیَّیْنِ إِلَی أَنْ قَالَ وَ قَالَ إِنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ ع کَفَّنَ أُسَامَةَ بْنَ زَیْدٍ- فِی بُرْدٍ أَحْمَرَ (3) حِبَرَةٍ وَ إِنَّ عَلِیّاً ع کَفَّنَ سَهْلَ بْنَ حُنَیْفٍ فِی بُرْدٍ أَحْمَرَ حِبَرَةٍ.
ترجمه:
از ابی مریم انصاری نقل شده است که می گوید: شنیدم امام باقر (ع) می فرمود: پیامبر خدا (ص) در سه تکه پارچه کفن شدند؛ یک بُرد (پارچه) حِبَره (پارچه ای بافت دار و راه راه) سرخ رنگ و دو پارچه سفید صحاری. سپس فرمود: حسن بن علی (ع) اسامه بن زید را در بُردی سرخ رنگ (حِبَره) کفن کرد و علی (ع) نیز سهل بن حنیف را در بُردی سرخ رنگ (حِبَره) کفن نمود.
2870- 4- (4) وَ عَنْهُ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: کُفِّنَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِی ثَلَاثَةِ أَثْوَابٍ ثَوْبَیْنِ صُحَارِیَّیْنِ وَ ثَوْبٍ یُمْنَةٍ عِبْرِیٍّ أَوْ أَظْفَارٍ.
وَ الصَّحِیحُ عِبْرِیٍّ (5) مِنْ ظَفَارِ وَ هُمَا بَلَدَانِ (6).
ترجمه:
این روایت از زراره از امام باقر (ع) نقل شده است که ایشان فرمودند: رسول خدا (ص) در سه تکه پارچه کفن شدند؛ دو پارچه سفید از صحار (شهری در عمان) و یک پارچه یمنی عبری یا اظفار.
سپس توضیح داده می شود که صحیح این است که آن پارچه "عِبری" از "ظفار" باشد، و این دو نام شهرهایی هستند.
2871- 5- (7) وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَهْلٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ الثِّیَابِ الَّتِی یُصَلِّی فِیهَا الرَّجُلُ وَ یَصُومُ أَ یُکَفَّنُ فِیهَا قَالَ أُحِبُّ ذَلِکَ الْکَفَنَ یَعْنِی قَمِیصاً قُلْتُ یُدْرَجُ فِی ثَلَاثَةِ أَثْوَابٍ قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ وَ الْقَمِیصُ أَحَبُّ إِلَیَّ.
ترجمه:
این روایت از محمد بن سهل از پدرش نقل شده است که گفت: از امام کاظم (ع) درباره لباسی که مرد در آن نماز می خواند و روزه می گیرد، پرسیدم که آیا می توان او را در همان لباس کفن کرد؟ امام (ع) فرمود: من آن کفن را دوست دارم، یعنی همان پیراهن (قمیص). گفتم: آیا او را در سه تکه پارچه می پیچند؟ امام (ع) فرمود: اشکالی ندارد، ولی پیراهن (قمیص) نزد من محبوب تر است.
2872- 6- (8) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَمَّا
ص: 7
یُکَفَّنُ بِهِ الْمَیِّتُ قَالَ ثَلَاثَةُ أَثْوَابٍ وَ إِنَّمَا کُفِّنَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِی ثَلَاثَةِ أَثْوَابٍ ثَوْبَیْنِ صُحَارِیَّیْنِ وَ ثَوْبٍ حِبَرَةٍ- وَ الصُّحَارِیَّةُ تَکُونُ بِالْیَمَامَةِ- وَ کُفِّنَ أَبُو جَعْفَرٍ ع فِی ثَلَاثَةِ أَثْوَابٍ.
ترجمه:
این روایت از سماعه نقل شده است که گفت: از امام پرسیدم میت را با چه چیزی باید کفن کرد؟ امام (ع) فرمود: سه تکه پارچه. و پیامبر خدا (ص) در سه تکه پارچه کفن شدند: دو پارچه از صحار و یک پارچه حِبره (پارچه بافت دار و راه راه). و صحاریه از منطقه یمامه (منطقه ای در عربستان) است. همچنین امام باقر (ع) نیز در سه تکه پارچه کفن شدند.
2873- 7- (1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ إِسْمَاعِیلَ عَنْ یُونُسَ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ أَوْ (2) أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: الْکَفَنُ فَرِیضَةً لِلرِّجَالِ ثَلَاثَةُ أَثْوَابٍ وَ الْعِمَامَةُ وَ الْخِرْقَةُ سُنَّةٌ وَ أَمَّا النِّسَاءُ فَفَرِیضَتُهُ خَمْسَةُ أَثْوَابٍ.
ترجمه:
این روایت از یونس از برخی از افراد مورد اعتماد او از امام صادق (ع) یا امام باقر (ع) نقل شده است که فرمودند: کفن واجب برای مردان سه تکه پارچه است و عمامه و خرقه (پارچه کوچک برای پوشاندن برخی نواحی بدن) سنت هستند. اما کفن واجب برای زنان پنج تکه پارچه است.
2874- 8- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع کَیْفَ أَصْنَعُ بِالْکَفَنِ قَالَ تُؤْخَذُ خِرْقَةٌ فَیُشَدُّ بِهَا عَلَی مَقْعَدَتِهِ وَ رِجْلَیْهِ قُلْتُ فَالْإِزَارُ قَالَ لَا (4)- إِنَّهَا لَا تُعَدُّ شَیْئاً إِنَّمَا تُصْنَعُ لِتُضَمَّ مَا هُنَاکَ لِئَلَّا یَخْرُجَ مِنْهُ شَیْ ءٌ وَ مَا یُصْنَعُ مِنَ الْقُطْنِ أَفْضَلُ مِنْهَا ثُمَّ یُخْرَقُ الْقَمِیصُ إِذَا غُسِّلَ وَ یُنْزَعُ مِنْ رِجْلَیْهِ قَالَ ثُمَّ الْکَفَنُ قَمِیصٌ غَیْرُ مَزْرُورٍ وَ لَا مَکْفُوفٍ وَ عِمَامَةٌ یُعَصَّبُ بِهَا رَأْسُهُ وَ یُرَدُّ فَضْلُهَا عَلَی رِجْلَیْهِ.
أَقُولُ: هَذَا تَصْحِیفٌ وَ الصَّحِیحُ یُرَدُّ فَضْلُهَا عَلَی وَجْهِهِ ذَکَرَهُ صَاحِبُ الْمُنْتَقَی (5) وَ یَأْتِی مَا یَشْهَدُ لَهُ (6).
ترجمه:
این روایت از عبد الله بن سنان نقل شده است که گفت: به امام صادق (ع) عرض کردم، چگونه با کفن رفتار کنم؟ ایشان فرمودند: تکه پارچه ای برداشته می شود و بر روی محل نشستن و پاهای میت بسته می شود. گفتم: پس «إزار» (پارچه ای که بر بدن بسته می شود) چه؟ امام (ع) فرمودند: إزار اهمیتی ندارد، فقط برای نگه داشتن آنجا استفاده می شود تا چیزی از آن خارج نشود. پارچه ای که از پنبه تهیه شود، بهتر از آن است. سپس پیراهن (قمیص) پاره می شود وقتی که میت شسته شد و از پاهایش بیرون آورده می شود. سپس کفن شامل پیراهنی است که دکمه ندارد و آستین آن دوخته نشده است، و عمامه ای که سر میت با آن پیچیده می شود و باقیمانده آن عمامه بر روی پاهایش انداخته می شود.
می گویم :
در این روایت تصحیف رخ داده و صحیح آن است که گفته شود "باقی مانده عمامه بر روی صورتش برگردانده می شود" که در کتاب «المنتقی» به آن اشاره شده است.
جَعْفَرٍ ع قَالَ: یُکَفَّنُ الرَّجُلُ فِی ثَلَاثَةِ أَثْوَابٍ وَ الْمَرْأَةُ إِذَا کَانَتْ عَظِیمَةً فِی خَمْسَةٍ دِرْعٍ وَ مِنْطَقٍ وَ خِمَارٍ وَ لِفَافَتَیْنِ.
ترجمه:
این روایت از محمد بن مسلم از امام باقر (ع) نقل شده است که فرمودند: مرد در سه تکه پارچه کفن می شود و زن، اگر شخصیت والایی داشته باشد، در پنج تکه پارچه کفن می شود: پیراهن (دِرع)، پارچه ای که به دور کمر بسته می شود (مِنطَق)، روسری (خِمار) و دو پارچه بزرگ (لِفافتین).
2876- 10- (1) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کَتَبَ أَبِی فِی وَصِیَّتِهِ أَنْ أُکَفِّنَهُ فِی ثَلَاثَةِ (2) أَثْوَابٍ أَحَدُهَا رِدَاءٌ لَهُ حِبَرَةٌ کَانَ یُصَلِّی فِیهِ یَوْمَ الْجُمُعَةِ- وَ ثَوْبٌ آخَرُ وَ قَمِیصٌ فَقُلْتُ لِأَبِی لِمَ تَکْتُبُ هَذَا فَقَالَ أَخَافُ أَنْ یَغْلِبَکَ النَّاسُ وَ إِنْ قَالُوا کَفِّنْهُ فِی أَرْبَعَةٍ أَوْ خَمْسَةٍ فَلَا تَفْعَلْ (3) (وَ عَمِّمْهُ بَعْدُ) (4) بِعِمَامَةٍ وَ لَیْسَ تُعَدُّ الْعِمَامَةُ مِنَ الْکَفَنِ إِنَّمَا یُعَدُّ مَا یُلَفُّ بِهِ الْجَسَدُ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (5)
وَ
رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا إِلَی قَوْلِهِ وَ قَمِیصٌ (6)
ترجمه:
این حدیث از امام صادق (ع) نقل شده است که ایشان از پدر بزرگوارشان، امام باقر (ع)، در مورد کفن کردن ایشان سخن می گوید. امام باقر (ع) در وصیت خود توصیه کردند که با سه پارچه کفن شوند. یکی از این پارچه ها ردایی بوده که ایشان در نماز جمعه بر تن می کردند. امام صادق (ع) از پدرشان پرسیدند که چرا چنین وصیتی می کنند، و امام باقر (ع) پاسخ دادند که بیم دارم مردم بعد از وفات ایشان بخواهند تعداد بیشتری از پارچه ها (مثلاً چهار یا پنج) برای کفن استفاده کنند. بنابراین توصیه کردند که در همان سه پارچه کفن کنند و عمامه نیز بر سر بگذارند، اما عمامه جزء کفن حساب نمی شود. کفن تنها شامل پارچه هایی است که بدن را می پوشاند.
2877- 11- (7) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ زَیْدٍ الشَّحَّامِ قَالَ: سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِمَ کُفِّنَ قَالَ فِی ثَلَاثَةِ أَثْوَابٍ ثَوْبَیْنِ صُحَارِیَّیْنِ وَ بُرْدٍ حِبَرَةٍ.
ترجمه:
این روایت از زید شحّام نقل شده که او از امام صادق (ع) درباره کفن رسول خدا (ص) پرسید. امام صادق (ع) پاسخ دادند که پیامبر (ص) با سه پارچه کفن شدند: دو پارچه از نوع "صحاری" و یک پارچه "بُرد حبَره".
2878- 12- (8) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْمَیِّتُ یُکَفَّنُ فِی ثَلَاثَةٍ سِوَی الْعِمَامَةِ وَ الْخِرْقَةِ یَشُدُّ بِهَا وَرِکَیْهِ لِکَیْلَا یَبْدُوَ مِنْهُ شَیْ ءٌ وَ الْخِرْقَةُ وَ الْعِمَامَةُ لَا بُدَّ مِنْهُمَا وَ لَیْسَتَا مِنَ الْکَفَنِ.
ترجمه:
این روایت از عبدالله بن سنان نقل شده است که امام صادق (ع) درباره کفن کردن میت فرمودند: میت باید با سه پارچه کفن شود که شامل عمامه و خرقه (پارچه ای برای بستن ران ها) نمی شود. خرقه برای بستن ران ها استفاده می شود تا چیزی از بدن میت آشکار نشود. همچنین امام فرمودند که خرقه و عمامه ضروری هستند، اما جزء کفن به شمار نمی آیند.
ص: 9
2879- 13- (1) وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: یُکَفَّنُ الْمَیِّتُ فِی خَمْسَةِ أَثْوَابٍ قَمِیصٍ لَا یُزَرُّ عَلَیْهِ وَ إِزَارٍ وَ خِرْقَةٍ یُعَصَّبُ بِهَا وَسَطُهُ وَ بُرْدٍ یُلَفُّ فِیهِ وَ عِمَامَةٍ یُعْتَمُّ بِهَا وَ یُلْقَی فَضْلُهَا عَلَی صَدْرِهِ (2).
وَ
رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ وَ یُلْقَی فَضْلُهَا عَلَی وَجْهِهِ (3).
وَ رَوَاهُ أَیْضاً بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (4)
وَ کَذَا الْأَحَادِیثُ الثَّلَاثَةُ الَّتِی قَبْلَهُ.
ترجمه:
امام صادق علیه السلام می فرمایند که میت باید در پنج قطعه پارچه کفن شود:
قمیص: پیراهنی که روی آن دکمه بسته نمی شود.
ازار: پارچه ای که به عنوان لُنگ استفاده می شود.
خرقه: پارچه ای که به دور کمر بسته می شود.
بُرد: پارچه ای که کل بدن را در آن می پیچند.
عمامه: دستاری که به سر بسته می شود و گوشه آن روی سینه انداخته می شود.
2880- 14- (5) وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ إِنَّ أَبِی کَتَبَ فِی وَصِیَّتِهِ أَنْ أُکَفِّنَهُ فِی ثَلَاثَةِ أَثْوَابٍ أَحَدُهَا رِدَاءٌ لَهُ حِبَرَةٌ وَ ثَوْبٌ آخَرُ وَ قَمِیصٌ قُلْتُ وَ لِمَ کَتَبْتَ (6) هَذَا قَالَ مَخَافَةَ قَوْلِ النَّاسِ وَ عَصَّبْنَاهُ بَعْدَ ذَلِکَ بِعِمَامَةٍ.
ترجمه:
امام صادق علیه السلام می فرمایند که پدرشان، امام باقر علیه السلام، در وصیت خود نوشتند که او را با سه پارچه کفن کنند:
رداء حِبَره: نوعی عبای زیبا و زینتی.
ثوب دیگر: یک لباس اضافی.
قمیص: پیراهنی.
سپس حضرت از امام صادق علیه السلام می پرسد که چرا اینگونه وصیت کردند. امام پاسخ می دهند که از ترس سخن مردم این وصیت را نوشتند (به دلیل اینکه مردم نگویند کفن ایشان بیش از حد بوده است). همچنین، پس از این سه پارچه، ایشان با عمامه ای نیز میت را بسته اند.
2881- 15- (7) وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ إِنِّی کَفَّنْتُ أَبِی فِی ثَوْبَیْنِ شَطَوِیَّیْنِ (8)- کَانَ یُحْرِمُ فِیهِمَا وَ فِی قَمِیصٍ مِنْ
ص: 10
قُمُصِهِ وَ (1) عِمَامَةٍ کَانَتْ لِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ- وَ فِی بُرْدٍ اشْتَرَیْتُهُ بِأَرْبَعِینَ دِینَاراً لَوْ کَانَ الْیَوْمَ لَسَاوَی أَرْبَعَمِائَةِ دِینَارٍ.
وَ
عَنْ سَعْدِ (2) بْنِ عَبْدِ اللَّهِ (عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ) (3)
مِثْلَهُ إِلَی قَوْلِهِ أَرْبَعِینَ دِینَاراً (4).
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
امام کاظم (ع) می فرمایند:
"من پدرم را در دو پارچه شَطَوی (پارچه هایی که از منطقه شَطَوی می آمدند و در آن ها احرام می بست) کفن کردم. همچنین او را در پیراهنی از پیراهن های خودش و در عمامه ای که متعلق به علی بن الحسین (امام سجاد ع) بود، کفن کردم. و بر این ها، بُردی (پارچه ای بلند یا ردا) که با قیمت چهل دینار خریده بودم، اضافه کردم. اگر این برد امروز وجود داشت، قیمتش چهارصد دینار می بود."
2882- 16- (6) وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا رَفَعَهُ قَالَ: سَأَلْتُهُ کَیْفَ تُکَفَّنُ الْمَرْأَةُ فَقَالَ کَمَا یُکَفَّنُ الرَّجُلُ غَیْرَ أَنَّا نَشُدُّ عَلَی ثَدْیَیْهَا خِرْقَةً تَضُمُّ الثَّدْیَ إِلَی الصَّدْرِ وَ تُشَدُّ عَلَی ظَهْرِهَا وَ یُصْنَعُ (7) لَهَا الْقُطْنُ أَکْثَرَ مِمَّا یُصْنَعُ لِلرِّجَالِ وَ یُحْشَی الْقُبُلُ وَ الدُّبُرُ بِالْقُطْنِ وَ الْحَنُوطِ ثُمَّ تُشَدُّ عَلَیْهَا الْخِرْقَةُ شَدّاً شَدِیداً.
ترجمه:
از سهل، از بعضی از اصحاب ما، روایت را بصورت مرفوع (به معصوم رسانده)، گفت: از او پرسیدم که زن چگونه کفن می شود؟ فرمود: همان طور که مرد کفن می شود، جز اینکه ما پارچه ای را بر سینه های او می بندیم که سینه را به طرف قفسه سینه فشرده کند و آن پارچه به پشت او بسته می شود، و برای او پنبه ای بیشتر از آنچه برای مردان به کار برده می شود آماده می گردد. و جلو و عقب او (آلت تناسلی و مقعد) با پنبه و حنوط پر می شود، سپس پارچه به شدت بر او بسته می شود.
2883- 17- (8) وَ عَنْهُمْ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ یَزِیدَ عَنْ بَدْرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَلَّامٍ أَبِی عَلِیٍّ الْخُرَاسَانِیِّ عَنْ سَلَّامِ بْنِ سَعِیدٍ الْمَخْزُومِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ أَنَّ عَبَّادَ بْنَ کَثِیرٍ قَالَ لَهُ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ- فِی کَمْ ثَوْبٍ کُفِّنَ رَسُولُ اللَّهِ ص- قَالَ فِی ثَلَاثَةِ أَثْوَابٍ ثَوْبَیْنِ صُحَارِیَّیْنِ وَ ثَوْبٍ حِبَرَةٍ وَ کَانَ فِی الْبُرْدِ قِلَّةٌ.
ترجمه:
از سَلّام بن سعید مخزومی، از امام صادق (علیه السلام) در حدیثی (نقل شده) که عباد بن کثیر به او گفت: «ای ابا عبدالله! رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در چند لباس کفن شد؟» فرمود: «در سه لباس؛ دو لباس صُحاری و یک لباس حِبره، و در بُرد (نوع خاصی از پارچه)، کمی بود.»
ص: 11
2884- 18- (1) وَ عَنْ حُمَیْدِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْکِنْدِیِّ عَنْ غَیْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فِی کَمْ تُکَفَّنُ الْمَرْأَةُ قَالَ تُکَفَّنُ فِی خَمْسَةِ أَثْوَابٍ أَحَدُهَا الْخِمَارُ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (2) وَ کَذَا الَّذِی قَبْلَهُ.
ترجمه:
این حدیث از امام صادق (ع) نقل شده که در آن عبدالرحمن بن ابی عبدالله از ایشان می پرسد که زن در چند پارچه کفن می شود؟ امام (ع) در پاسخ می فرمایند: زن در پنج پارچه کفن می شود که یکی از آنها «خمار» است.
2885- 19- (3) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: کُفِّنَ النَّبِیُّ ص فِی ثَلَاثَةِ أَثْوَابٍ فِی بُرْدَتَیْنِ ظَفِرِیَّتَیْنِ مِنْ ثِیَابِ الْیَمَنِ- وَ ثَوْبِ کُرْسُفٍ وَ هُوَ ثَوْبُ قُطْنٍ.
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین علیهم السلام گفت: پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در سه لباس کفن شد: در دو پارچه ی ظفریه از لباس های یمنی و یک لباس کُرسف که همان لباس پنبه ای است."
2886- 20- (4) قَالَ: وَ سُئِلَ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ ع عَنِ الرَّجُلِ یَمُوتُ أَ یُکَفَّنُ فِی ثَلَاثَةِ أَثْوَابٍ بِغَیْرِ قَمِیصٍ قَالَ لَا بَأْسَ بِذَلِکَ وَ الْقَمِیصُ أَحَبُّ إِلَیَّ.
ترجمه:
از موسی بن جعفر (ع) پرسیده شد: آیا مردی که می میرد، در سه جامه بدون قمیص (پیراهن) کفن می شود؟ فرمود: هیچ اشکالی ندارد و قمیص محبوب تر است به من.
2887- 21- (5) مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِیزِ الْکَشِّیُّ فِی کِتَابِ الرِّجَالِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ بُنَانِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع أَنْ یَبْعَثَ (6) إِلَیَّ بِقَمِیصٍ مِنْ قُمُصِهِ أُعِدُّهُ لِکَفَنِی فَبَعَثَ إِلَیَّ بِهِ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ کَیْفَ أَصْنَعُ بِهِ قَالَ انْزِعْ أَزْرَارَهُ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (7).
ص: 12
ترجمه:
محمد بن اسماعیل بن بزیع
: گفت
از ابا جعفر (امام باقر علیه السلام) پرسیدم
أ که پیراهنی از پیراهن هایش به من بفرستد که آن را برای کفن خود آماده کنم
پس او آن را به من فرستاد
سپس گفتم به او
که چگونه باید با آن رفتار کنم فرمودند : ازارش را جدا کن (انرا به جای ازار قراربده )
(1) 3 بَابُ اسْتِحْبَابِ کَوْنِ کَافُورِ الْحَنُوطِ ثَلَاثَةَ عَشَرَ دِرْهَماً وَ ثُلُثاً لَا أَزْیَدَ أَوْ أَرْبَعَةَ مَثَاقِیلَ أَوْ مِثْقَالًا رَجُلًا کَانَ أَوِ امْرَأَةً
2888- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ رَفَعَهُ قَالَ: السُّنَّةُ فِی الْحَنُوطِ ثَلَاثَةَ عَشَرَ دِرْهَماً وَ ثُلُثٌ أَکْثَرُهُ وَ قَالَ إِنَّ جَبْرَئِیلَ ع نَزَلَ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ ص بِحَنُوطٍ وَ کَانَ وَزْنُهُ أَرْبَعِینَ دِرْهَماً فَقَسَمَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص ثَلَاثَةَ أَجْزَاءٍ جُزْءاً لَهُ وَ جُزْءاً لِعَلِیٍّ وَ جُزْءاً لِفَاطِمَةَ ع.
ترجمه:
از علی بن ابراهیم، از پدرش، روایت شده که گفت : سنت در حنوط سیزده درهم و یک سوم بیشتر است
و گفت: جبرئیل (ع) بر رسول خدا (ص) نازل شد با حنوطی
که وزن آن چهل درهم بود
پس رسول خدا (ص) آن را به سه قسمت تقسیم کرد
یک قسمت برای خودش و یک قسمت برای علی (ع) و یک قسمت برای فاطمه (ع).
2889- 2- (3) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَقَلُّ مَا یُجْزِی مِنَ الْکَافُورِ لِلْمَیِّتِ مِثْقَالٌ.
ترجمه:
ابونجران : ابو عبدالله علیه السلام فرمود: کمترین مقداری که از کافور برای میت کافی است، یک مثقال می باشد.
2890- 3- (4) قَالَ الْکُلَیْنِیُّ وَ فِی رِوَایَةِ الْکَاهِلِیِّ وَ حُسَیْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْقَصْدُ (5) مِنْ ذَلِکَ أَرْبَعَةُ مَثَاقِیلَ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (6)
وَ کَذَا کُلُّ مَا قَبْلَهُ.
ترجمه:
حسین بن مختار از ابو عبدالله (ع) نقل می کند که فرمود: مقدار مناسب از کافور برای میت چهار مثقال است.
2891- 4- (7) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ یَحْیَی الْکَاهِلِیِّ وَ الْحُسَیْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْقَصْدُ مِنَ الْکَافُورِ أَرْبَعَةُ مَثَاقِیلَ.
ترجمه:
حسین بن مختار از ابو عبدالله علیه السلام نقل می کند که فرمود: مقدار مناسب از کافور برای میت چهار مثقال است.
ص: 13
2892- 5- (1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی بْنِ عُبَیْدٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ: أَقَلُّ مَا یُجْزِی مِنَ الْکَافُورِ لِلْمَیِّتِ مِثْقَالٌ وَ نِصْفٌ.
ترجمه:
ابونجران : ابو عبدالله علیه السلام فرمود: کمترین مقداری که از کافور برای میت کافی است، یک مثقال ونیم می باشد.
2893- 6- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: إِنَّ جَبْرَئِیلَ أَتَی النَّبِیَّ ص بِأُوقِیَّةِ کَافُورٍ مِنَ الْجَنَّةِ- وَ الْأُوقِیَّةُ أَرْبَعُونَ دِرْهَماً فَجَعَلَهَا النَّبِیُّ ص ثَلَاثَةَ أَثْلَاثٍ ثُلُثاً لَهُ وَ ثُلُثاً لِعَلِیٍّ وَ ثُلُثاً لِفَاطِمَةَ ع.
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین می گوید: جبرئیل علیه السلام به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم با یک اوقیة کافور از بهشت آمد پس پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم آن را به سه قسمت تقسیم کرد: یک سوم برای خودش، یک سوم برای علی ، و یک سوم برای فاطمه سلام الله علیها .
2894- 7- (3) وَ فِی الْعِلَلِ عَنْ أَبِیهِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ یَرْفَعُهُ قَالَ: السُّنَّةُ فِی الْحَنُوطِ ثَلَاثَةَ عَشَرَ دِرْهَماً وَ ثُلُثٌ.
ترجمه:
عَنِ ابْنِ سِنَانٍ بصورت مرفوع نقل کرده حضرت فرمودند : مستحب است حنوط به ارزش سیزده وثلث درهم باشد
2895- 8- (4) قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ وَ رَوَوْا أَنَّ جَبْرَئِیلَ نَزَلَ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ ص بِحَنُوطٍ وَ کَانَ وَزْنُهُ أَرْبَعِینَ دِرْهَماً فَقَسَمَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص ثَلَاثَةَ أَجْزَاءٍ جُزْءاً لَهُ وَ جُزْءاً لِعَلِیٍّ وَ جُزْءاً لِفَاطِمَةَ ع.
ترجمه:
محمد احمد می گوید: روایت کردند که جبرئیل علیه السلام به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم با حنوط از بهشت آمد که وزنش چهل درهم بود پس پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم آن را به سه قسمت تقسیم کرد: یک سوم برای خودش، یک سوم برای علی ، و یک سوم برای فاطمه سلام الله علیها .
2896- 9- (5) عَلِیُّ بْنُ عِیسَی فِی کَشْفِ الْغُمَّةِ قَالَ رُوِیَ أَنَّ فَاطِمَةَ ع قَالَتْ إِنَّ جَبْرَئِیلَ أَتَی النَّبِیَّ ص- لَمَّا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ بِکَافُورٍ مِنَ الْجَنَّةِ- فَقَسَمَهُ أَثْلَاثاً ثُلُثاً (6) لِنَفْسِهِ وَ ثُلُثاً (7) لِعَلِیٍّ- وَ ثُلُثاً (8) لِی وَ کَانَ أَرْبَعِینَ دِرْهَماً.
ترجمه:
علی بن عیسی در کتاب «کشف الغمة» گفته است که روایت شده فاطمه (ع) فرمود: هنگامی که مرگ پیامبر (ص) نزدیک شد، جبرئیل نزد پیامبر (ص) آمد و مقداری کافور از بهشت آورد. پیامبر (ص) آن را به سه بخش تقسیم کرد: یک سوم برای خودش، یک سوم برای علی (ع)، و یک سوم برای من. و مقدار آن چهل درهم بود.
ص: 14
2897- 10- (1) عَلِیُّ بْنُ مُوسَی بْنِ طَاوُسٍ فِی کِتَابِ الطُّرَفِ عَنْ عِیسَی بْنِ الْمُسْتَفَادِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع عَنْ أَبِیهِ قَالَ: قَالَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع کَانَ فِی الْوَصِیَّةِ أَنْ یُدْفَعَ إِلَیَّ الْحَنُوطُ فَدَعَانِی رَسُولُ اللَّهِ ص قَبْلَ وَفَاتِهِ بِقَلِیلٍ فَقَالَ یَا عَلِیُّ وَ یَا فَاطِمَةُ- هَذَا حَنُوطِی مِنَ الْجَنَّةِ دَفَعَهُ إِلَیَّ جَبْرَئِیلُ- وَ هُوَ یُقْرِئُکُمَا السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکُمَا اقْسِمَاهُ وَ اعْزِلَا مِنْهُ لِی وَ لَکُمَا [قَالَتْ ثُلُثُهُ لَکَ] (2)- وَ لْیَکُنِ النَّاظِرُ فِی الْبَاقِی عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ ع- فَبَکَی رَسُولُ اللَّهِ ص وَ ضَمَّهُمَا إِلَیْهِ وَ قَالَ یَا عَلِیُّ قُلْ فِی الْبَاقِی قَالَ نِصْفُ مَا بَقِیَ لَهَا وَ النِّصْفُ لِمَنْ تَرَی یَا رَسُولَ اللَّهِ ص- قَالَ هُوَ لَکَ فَاقْبِضْهُ.
ترجمه:
عیسی بن مستفاد از امام موسی بن جعفر (ع) از پدرش روایت کرده است که علی بن ابی طالب (ع) فرمود: در وصیت این بود که حنوط به من سپرده شود. پس رسول خدا (ص) اندکی پیش از وفاتش مرا صدا زد و فرمود: ای علی و ای فاطمه، این حنوط من است که جبرئیل از بهشت برایم آورده است. او (جبرئیل) به شما سلام می رساند و می گوید این را بین خودتان تقسیم کنید و مقداری از آن را برای من و برای خودتان جدا کنید. (حضرت فاطمه گفت: یک سوم آن برای تو). و باید ناظر بر باقی مانده، علی بن ابی طالب (ع) باشد. پس رسول خدا (ص) گریست و آن دو را در آغوش گرفت و فرمود: ای علی، درباره باقی مانده چه می گویی؟ حضرت علی (ع) فرمود: نصف آنچه باقی مانده برای او (حضرت فاطمه) و نصف دیگر برای هر که تو بگویی، ای رسول خدا (ص). پیامبر (ص) فرمود: آن برای توست، پس آن را بپذیر.
(3) 4 بَابُ اسْتِحْبَابِ تَکْفِینِ الْمَیِّتِ فِی ثَوْبٍ کَانَ یُصَلِّی فِیهِ وَ یَصُومُ
ترجمه:
2898- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ عَلَاءٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تُکَفِّنَهُ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ یَکُونَ فِی کَفَنِهِ ثَوْبٌ کَانَ یُصَلِّی فِیهِ نَظِیفٌ فَافْعَلْ فَإِنَّ ذَلِکَ یُسْتَحَبُّ أَنْ یُکَفَّنَ فِیمَا کَانَ یُصَلِّی فِیهِ.
وَ
رَوَاهُ الصَّدُوقُ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ الْبَاقِرُ ع إِذَا کَفَّنْتَ الْمَیِّتَ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ وَ ذَکَرَ الْحَدِیثَ (5)
ترجمه:
محمد بن مسلم از امام باقر (ع) روایت کرده است که فرمود: هنگامی که می خواهی او (متوفی) را کفن کنی، اگر توانستی در کفنش لباسی باشد که در آن نماز می خوانده و پاکیزه است، این کار را انجام بده؛ زیرا مستحب است که او را در لباسی کفن کنند که در آن نماز می خوانده است.
2899- 2- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ
ص: 15
عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ قَالَ: یُسْتَحَبُّ أَنْ یَکُونَ فِی کَفَنِهِ ثَوْبٌ کَانَ یُصَلِّی فِیهِ نَظِیفٌ فَإِنَّ ذَلِکَ یُسْتَحَبُّ أَنْ یُکَفَّنَ فِیمَا کَانَ یُصَلِّی فِیهِ.
ترجمه:
حضرت فرمودند : مستحب است در کفنش لباسی باشد که در آن نماز می خوانده و پاکیزه است زیرا مستحب است که او را در لباسی کفن کنند که در آن نماز می خوانده است.
2900- 3- (1) وَ قَدْ تَقَدَّمَ حَدِیثُ مُحَمَّدِ بْنِ سَهْلٍ عَنْ أَبِیهِ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ الثِّیَابِ الَّتِی یُصَلِّی فِیهَا الرَّجُلُ وَ یَصُومُ أَ یُکَفَّنُ فِیهَا قَالَ أُحِبُّ ذَلِکَ الْکَفَنَ یَعْنِی قَمِیصاً.
ترجمه:
محمد بن سهل از پدرش روایت کرده که از امام کاظم (ع) پرسید درباره لباس هایی که مرد در آن ها نماز می خواند و روزه می گیرد، آیا در همان لباس ها کفن شود؟ امام (ع) فرمود: دوست دارم که این لباس کفن باشد، یعنی پیراهن.
2901- 4- (2) وَ حَدِیثُ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کَتَبَ أَبِی فِی وَصِیَّتِهِ إِلَیَّ أَنْ أُکَفِّنَهُ فِی ثَلَاثَةِ أَثْوَابٍ رِدَاءٍ لَهُ حِبَرَةٍ کَانَ یُصَلِّی فِیهِ یَوْمَ الْجُمُعَةِ.
ترجمه:
حلبی از امام صادق (ع) روایت کرده که فرمود: پدرم در وصیتش به من نوشت که او را در سه پارچه کفن کنم؛ یکی از آن ها ردایی باشد که از حِبَره (نوعی پارچه خط دار) بود و او در آن، روزهای جمعه نماز می خواند.
2902- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کَانَ ثَوْبَا رَسُولِ اللَّهِ ص اللَّذَانِ أَحْرَمَ فِیهِمَا یَمَانِیَّیْنِ عِبْرِیٌّ (6) وَ أَظْفَارٌ (7) وَ فِیهِمَا کُفِّنَ.
مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ مِثْلَهُ (8).
ترجمه:
از معاویة بن عمار از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که فرمود: دو لباس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) که با آنها احرام بست، یمنی بودند، یکی «عبری» و دیگری «اظفار»، و در همان ها کفن شد.
2903- 2- (9) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ
ص: 16
عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ إِنِّی کَفَّنْتُ أَبِی فِی ثَوْبَیْنِ شَطَوِیَّیْنِ کَانَ یُحْرِمُ فِیهِمَا وَ فِی قَمِیصٍ مِنْ قُمُصِهِ الْحَدِیثَ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
این روایت از یونس بن یعقوب نقل شده که امام موسی کاظم (علیه السلام) فرمودند: «من پدرم (امام جعفر صادق علیه السلام) را در دو لباس احرام شطوی و در پیراهنی از پیراهن های خودش کفن کردم.»
(2) 6 بَابُ کَرَاهَةِ تَجْمِیرِ الْکَفَنِ وَ أَنْ یُطَیَّبَ بِغَیْرِ الْکَافُورِ وَ الذَّرِیرَةِ کَالْمِسْکِ وَ إِتْبَاعِ الْمَیِّتِ بِمِجْمَرَةٍ
ترجمه:
2904- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تُحَنِّطَ الْمَیِّتَ إِلَی أَنْ قَالَ وَ أَکْرَهُ أَنْ یُتْبَعَ بِمِجْمَرَةٍ.
ترجمه:
این روایت از حلبی نقل شده که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «اگر خواستی مرده ای را حنوط کنی... و [امام در ادامه] فرمودند: دوست ندارم که عود سوز(مجمره) به همراه مرده برده شود.»
2905- 2- (4) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا یُجَمَّرُ الْکَفَنُ.
ترجمه:
از ابن ابی عمیر نقل شده که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «کفن با بخور خوشبو نمی شود.»
2906- 3- (5) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ النَّبِیَّ ص نَهَی أَنْ یُتْبَعَ (6) جَنَازَةٌ بِمِجْمَرَةٍ.
ترجمه:
این روایت از سکونی نقل شده که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نهی کردند از اینکه جنازه با بخورده دان (مجمره) همراه شود.
2907- 4- (7) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ غَیْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْکَافُورُ هُوَ الْحَنُوطُ.
ترجمه:
امام صادق علیه السلام فرمودند کافورهمان حنوط است
ص: 17
2908- 5- (1) وَ (عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا) (2) عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْکُوفِیِّ عَنِ ابْنِ جُمْهُورٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ وَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع لَا تُجَمِّرُوا الْأَکْفَانَ وَ لَا تَمْسَحُوا (3) مَوْتَاکُمْ بِالطِّیبِ إِلَّا الْکَافُورِ فَإِنَّ الْمَیِّتَ بِمَنْزِلَةِ الْمُحْرِمِ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْعِلَلِ وَ الْخِصَالِ عَنْ أَبِیهِ وَ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ یَحْیَی عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
این روایت از محمد بن مسلم نقل شده که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمودند: «کفن ها را با بخور خوشبو نکنید و مردگانتان را با عطریات جز کافور معطر نکنید، زیرا میت مانند مُحرِم (کسی که در حالت احرام است) است.»
2909- 6- (5) وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا یُسَخَّنُ لِلْمَیِّتِ الْمَاءُ لَا تُعَجَّلُ لَهُ النَّارُ وَ لَا یُحَنَّطُ بِمِسْکٍ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (6)
وَ کَذَا کُلُّ مَا قَبْلَهُ.
ترجمه:
از یعقوب بن یزید نقل شده که از عده ای از اصحاب امام صادق (علیه السلام) روایت کرده اند که امام صادق (ع) فرمودند: «برای میت آب گرم نشود، آتش (برای آماده کردن چیزی) برای اوعجله نشود(برای سرعت دادن تجهیزمیت از آتش استفاده نکنید) و او را با مُشک حنوط نکنید.
2910- 7- (7) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ صَالِحِ بْنِ السِّنْدِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِیرٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لِی فِی کَفْنِ أَبِی عُبَیْدَةَ الْحَذَّاءِ- إِنَّمَا الْحَنُوطُ الْکَافُورُ وَ لَکِنِ اذْهَبْ فَاصْنَعْ کَمَا یَصْنَعُ النَّاسُ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِیرٍ مِثْلَهُ (8).
ترجمه:
از داود بن سرحان نقل شده که امام صادق (علیه السلام) درباره کفن ابوعبیده الحذاء فرمودند: «حنوط تنها کافور است، اما برو و همان کاری را انجام بده که مردم انجام می دهند.»
ص: 18
2911- 8- (1) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ قَالَ: مَاتَ أَبُو عُبَیْدَةَ الْحَذَّاءُ وَ أَنَا بِالْمَدِینَةِ- فَأَرْسَلَ إِلَیَّ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع بِدِینَارٍ وَ قَالَ اشْتَرِ بِهَذَا حَنُوطاً وَ اعْلَمْ أَنَّ الْحَنُوطَ هُوَ الْکَافُورُ وَ لَکِنِ اصْنَعْ کَمَا یَصْنَعُ النَّاسُ قَالَ فَلَمَّا مَضَیْتُ أَتْبَعَنِی بِدِینَارٍ وَ قَالَ اشْتَرِ بِهَذَا کَافُوراً.
ترجمه:
این روایت از داود بن سرحان نقل شده است که گفت: «ابوعبیده الحذاء درگذشت و من در مدینه بودم. امام صادق (علیه السلام) یک دینار برای من فرستاد و فرمود: "با این دینار حنوط بخر، و بدان که حنوط همان کافور است، اما همان کاری را انجام بده که مردم انجام می دهند." سپس وقتی که رفتم، امام یک دینار دیگر برای من فرستاد و فرمود: "با این دینار کافور بخر."
2912- 9- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: سُئِلَ أَبُو الْحَسَنِ الثَّالِثُ ع- هَلْ یُقَرَّبُ إِلَی الْمَیِّتِ الْمِسْکُ وَ الْبَخُورُ قَالَ نَعَمْ.
أَقُولُ: هَذَا مَحْمُولٌ إِمَّا عَلَی نَفْیِ التَّحْرِیمِ وَ إِنْ کَانَ مَکْرُوهاً أَوْ عَلَی التَّقِیَّةِ لِمَا مَضَی (3) وَ یَأْتِی (4).
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین (علیه السلام) از امام موسی کاظم (علیه السلام) سوال می کند که آیا می توان عطر و بخور (مثل مشک و عود) را به میت نزدیک کرد؟ امام (ع) پاسخ می دهند: «بله.
می گویم : این روایت یا حمل برعدم تحریم یا برتقیه حمل می شود .
2913- 10- (5) قَالَ: وَ کُفِّنَ النَّبِیُّ ص فِی ثَلَاثَةِ أَثْوَابٍ إِلَی أَنْ قَالَ وَ رُوِیَ أَنَّهُ حُنِّطَ بِمِثْقَالِ مِسْکٍ سِوَی الْکَافُورِ.
أَقُولُ: هَذَا مَحْمُولٌ إِمَّا عَلَی بَیَانِ الْجَوَازِ أَوْ عَلَی الِاخْتِصَاصِ بِالنَّبِیِّ ص أَوْ عَلَی التَّقِیَّةِ فِی الرِّوَایَةِ.
ترجمه:
پیامبر (ص) در سه لباس کفن شد تا اینکه گفته شد: و روایت شده که او با معادل یک مثقال مشک بدون کافور حنوط شد.
می گویم: این بیان یا برای نشان دادن جواز است یا برای اختصاص به پیامبر (ص) یا برای تقیه درنقل خبر
2914- 11- (6) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیُّ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ خَلَفٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجَعْفَرِیِّ قَالَ: رَأَیْتُ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ ع یَنْفُضُ بِکُمِّهِ (7) الْمِسْکَ عَنِ الْکَفَنِ وَ یَقُولُ لَیْسَ هَذَا مِنَ الْحَنُوطِ فِی شَیْ ءٍ.
ترجمه:
ابراهیم بن محمد جعفری گفت: دیدم جعفر بن محمد (ع) با آستینش مشک را از کفن می تکاند و می گفت: این به هیچ وجه از حنوط نیست .
ص: 19
2915- 12- (1) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لَا تُقَرِّبُوا مَوْتَاکُمُ النَّارَ یَعْنِی الدُّخْنَةَ.
ترجمه:
ابو حمزه گفت: ابو جعفر (ع) فرمود: مردگان خود را به آتش نزدیک نکنید، یعنی به دود.
2916- 13- (2) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ بِنْتِ إِلْیَاسَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا بَأْسَ بِدُخْنَةِ کَفَنِ الْمَیِّتِ وَ یَنْبَغِی لِلْمَرْءِ الْمُسْلِمِ أَنْ یُدَخِّنَ ثِیَابَهُ إِذَا کَانَ یَقْدِرُ.
ترجمه:
عبدالله بن سنان از ابو عبدالله (ع) نقل کرد: هیچ اشکالی ندارد که به کفن میت دود بدهند و بر مسلمان واجب است که اگر می تواند، لباس های خود را دودی کند.
2917- 14- (3) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ غِیَاثِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ أَبِیهِ ع أَنَّهُ کَانَ یُجَمِّرُ الْمَیِّتَ (4) بِالْعُودِ فِیهِ الْمِسْکُ وَ رُبَّمَا جَعَلَ عَلَی النَّعْشِ الْحَنُوطَ وَ رُبَّمَا لَمْ یَجْعَلْهُ وَ کَانَ یَکْرَهُ أَنْ یُتْبَعَ الْمَیِّتُ بِالْمِجْمَرَةِ.
أَقُولُ: حَمَلَهُمَا الشَّیْخُ عَلَی التَّقِیَّةِ لِمُوَافَقَتِهِمَا لِلْعَامَّةِ وَ قَدْ تَقَدَّمَ مَا هُوَ قَرِینَةٌ عَلَی ذَلِکَ (5) وَ یُمْکِنُ حَمْلُهُ عَلَی کَفَنٍ لَبِسَهُ الْإِنْسَانُ فِی حَیَاتِهِ وَ صَلَّی فِیهِ.
ترجمه:
غیاث بن ابراهیم از ابو عبدالله (ع) نقل کرد که از پدرش (ع) شنید: او میت را با عود (عطر) حنوط می کرد و گاهی بر تابوت حنوط قرار می داد و گاهی هم این کار را نمی کرد و از این که میت را با مجمره دنبال کنند، کراهت داشت.
می گویم: شیخ این دو را بر تقیه حمل کرده است زیرا با نظر عموم هم خوانی دارد و پیش تر اشاره ای به این موضوع شده است. همچنین می توان این را بر کفنی که انسان در زندگی خود پوشیده و در آن نماز خوانده، حمل کرد.
2918- 1- (7) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع أَ رَأَیْتَ الْمَیِّتَ إِذَا مَاتَ لِمَ تُجْعَلُ مَعَهُ الْجَرِیدَةُ فَقَالَ یَتَجَافَی عَنْهُ الْعَذَابُ وَ الْحِسَابُ مَا دَامَ الْعُودُ رَطْباً إِنَّمَا الْحِسَابُ وَ الْعَذَابُ کُلُّهُ فِی
ص: 20
یَوْمٍ وَاحِدٍ فِی سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ قَدْرَ مَا یَدْخُلُ الْقَبْرَ وَ یَرْجِعُ الْقَوْمُ (1)- وَ إِنَّمَا جُعِلَتِ السَّعَفَتَانِ لِذَلِکَ فَلَا یُصِیبُهُ عَذَابٌ وَ لَا حِسَابٌ بَعْدَ جُفُوفِهِمَا إِنْ شَاءَ اللَّهُ.
وَ رَوَاهُ فِی الْعِلَلِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ (2)
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادٍ (3)
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
زراره گفت: به ابو جعفر (ع) گفتم: آیا می دانی چرا هنگام مرگ با میت، برگ ها (جریده) قرار می دهند؟ ایشان فرمودند: عذاب و حساب از او دور می شود تا زمانی که عود تر باشد. همانا حساب و عذاب همه در یک روز و در یک ساعت به اندازه ای که به قبر وارد می شود و مردم برمی گردند، است. و این دو برگ به همین دلیل قرار داده شده اند، پس بعد از خشک شدنشان، عذاب و حساب به او نمی رسد، ان شاءالله.
2919- 2- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ زِیَادٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْجَرِیدَةِ الَّتِی تَکُونُ مَعَ الْمَیِّتِ فَقَالَ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنَ وَ الْکَافِرَ.
ترجمه:
حسن بن زیاد گفت: از ابو عبدالله (ع) درباره جریده ای که با میت قرار می گیرد، سؤال کردم. ایشان فرمودند: این برگ برای مؤمن و کافر مفید است.
2920- 3- (6) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ یَحْیَی بْنِ عُبَادَةَ الْمَکِّیِّ أَنَّهُ قَالَ: سَمِعْتُ سُفْیَانَ الثَّوْرِیَّ یَسْأَلُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنِ التَّخْضِیرِ فَقَالَ إِنَّ رَجُلًا مِنَ الْأَنْصَارِ- هَلَکَ فَأُوذِنَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِمَوْتِهِ فَقَالَ لِمَنْ یَلِیهِ مِنْ قَرَابَتِهِ خَضِّرُوا صَاحِبَکُمْ فَمَا أَقَلَّ الْمُخَضَّرِینَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ- قَالَ وَ مَا التَّخْضِیرُ قَالَ جَرِیدَةٌ خَضِرَةٌ تُوضَعُ مِنْ أَصْلِ الْیَدَیْنِ إِلَی أَصْلِ التَّرْقُوَةِ.
ترجمه:
یحیی بن عباد مکّی گفت: شنیدم سفیان ثوری از ابو جعفر (ع) درباره تخضیر سؤال می کند. ایشان فرمود: مردی از انصار فوت کرد و رسول الله (ص) از فوت او مطلع شد. ایشان به نزدیکان او فرمود: صاحب خود را تخضیر کنید، و چه کم هستند مخضّرین در روز قیامت. سپس پرسید: تخضیر چیست؟ فرمود: جریده ای سبز است که از آغاز دستان تا آغاز ترقوه گذاشته می شود.
2921- 4- (7) قَالَ: وَ سُئِلَ الصَّادِقُ ع عَنْ عِلَّةِ الْجَرِیدَةِ فَقَالَ إِنَّهُ یَتَجَافَی عَنْهُ الْعَذَابُ مَا دَامَتْ رَطْبَةً.
ترجمه:
از صادق (ع) درباره علت جریده سؤال شد. ایشان فرمودند: عذاب از او دور می شود تا زمانی که آن رطوبت داشته باشد.
2922- 5- (8) وَ فِی مَعَانِی الْأَخْبَارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ یَحْیَی بْنِ عُبَادَةَ عَنْ
ص: 21
أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سَمِعَهُ یَقُولُ إِنَّ رَجُلًا مَاتَ مِنَ الْأَنْصَارِ- فَشَهِدَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص فَقَالَ خَضِّرُوهُ فَمَا أَقَلَّ الْمُخَضَّرِینَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ- فَقُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَیُّ شَیْ ءٍ التَّخْضِیرُ قَالَ تُؤْخَذُ جَرِیدَةٌ رَطْبَةٌ قَدْرَ ذِرَاعٍ فَتُوضَعُ [هُنَا] (1) وَ أَشَارَ بِیَدِهِ إِلَی عِنْدِ تَرْقُوَتِهِ تُلَفُّ مَعَ ثِیَابِهِ.
قَالَ الصَّدُوقُ جَاءَ هَذَا الْخَبَرُ هَکَذَا وَ الَّذِی یَجِبُ اسْتِعْمَالُهُ أَنْ یُجْعَلَ لِلْمَیِّتِ جَرِیدَتَانِ مِنَ النَّخْلِ خَضْرَاوَیْنِ أَقُولُ: هَذَا مَحْمُولٌ عَلَی جَوَازِ الِاقْتِصَارِ عَلَی وَاحِدَةٍ وَ یَأْتِی مِثْلُهُ کَثِیراً (2).
ترجمه:
یحیی بن عباد از ابو عبدالله (ع) نقل می کند که شنیدم ایشان فرمودند: مردی از انصار فوت کرد و رسول الله (ص) در تشییع او حضور یافت. سپس فرمود: او را تخضیر کنید، چه کم هستند کسانی که روز قیامت مخضر خواهند بود. به ابو عبدالله (ع) گفتم: تخضیر چیست؟ فرمود: جریده ای تازه به اندازه یک ذراع گرفته می شود و در اینجا (با دستش به محل ترقوه اشاره کرد) همراه با لباس هایش پیچیده می شود.
صدوق گفت: این روایت به این شکل آمده است، اما آنچه باید انجام شود این است که دو جریده سبز از نخل برای میت قرار داده شود.
می گویم: این روایت را می توان به جواز اکتفا کردن به یک جریده حمل کرد، و موارد مشابه آن بسیار آمده است.
2923- 6- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِیعاً عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ زِیَادٍ الصَّیْقَلِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: تُوضَعُ لِلْمَیِّتِ جَرِیدَتَانِ (4)- وَاحِدَةٌ فِی الْیَمِینِ وَ أُخْرَی فِی الْأَیْسَرِ قَالَ وَ قَالَ الْجَرِیدَةُ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنَ وَ الْکَافِرَ.
ترجمه:
حسن بن زیاد صیقل از ابو عبدالله (ع) نقل کرد: دو جریده برای میت قرار داده می شود، یکی در سمت راست و دیگری در سمت چپ. سپس فرمود: جریده برای مؤمن و کافر مفید است.
2924- 7- (5) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ حَرِیزٍ وَ فُضَیْلٍ وَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ کُلِّهِمْ قَالَ: قِیلَ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع لِأَیِّ شَیْ ءٍ تُوضَعُ مَعَ الْمَیِّتِ الْجَرِیدَةُ فَقَالَ إِنَّهُ یَتَجَافَی عَنْهُ الْعَذَابُ مَا دَامَتْ رَطْبَةً.
ترجمه:
عبدالرحمن بن ابی عبدالله نقل کرد که به ابو عبدالله (ع) گفته شد: چرا جریده با میت قرار داده می شود؟ ایشان فرمودند: تا زمانی که جریده تازه است، عذاب از او دور می شود.
2925- 8- (6) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ
ص: 22
عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: یُسْتَحَبُّ أَنْ یُدْخَلَ مَعَهُ فِی قَبْرِهِ جَرِیدَةٌ رَطْبَةٌ الْحَدِیثَ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ وَ کَذَا کُلُّ مَا قَبْلَهُ (1).
ترجمه:
این حدیث از امام صادق (ع) نقل شده است که ایشان فرموده اند: «مستحب است که با میت در قبرش یک شاخه تر و تازه خرما (جریده) قرار داده شود.
2926- 9- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ یَعْنِی ابْنَ بَابَوَیْهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ نُوحٍ قَالَ کَتَبَ أَحْمَدُ بْنُ الْقَاسِمِ إِلَی أَبِی الْحَسَنِ الثَّالِثِ ع- یَسْأَلُهُ عَنِ الْمُؤْمِنِ یَمُوتُ فَیَأْتِیهِ الْغَاسِلُ یُغَسِّلُهُ وَ عِنْدَهُ جَمَاعَةٌ مِنَ الْمُرْجِئَةِ (3)- هَلْ یُغَسِّلُهُ غُسْلَ الْعَامَّةِ وَ لَا یُعَمِّمُهُ وَ لَا یُصَیِّرُ مَعَهُ جَرِیدَةً فَکَتَبَ یُغَسِّلُ غُسْلَ الْمُؤْمِنِ وَ إِنْ کَانُوا حُضُوراً وَ أَمَّا الْجَرِیدَةُ فَلْیَسْتَخْفِ بِهَا وَ لَا یَرَوْنَهُ وَ لْیَجْهَدْ فِی ذَلِکَ جَهْدَهُ.
ترجمه:
ایوب بن نوح می گوید احمد بن قاسم به امام هادی (ع) نامه نوشت و از ایشان پرسید دربارهٔ مؤمنی که فوت می کند و غسل دهنده به نزد او می آید تا او را غسل دهد و در آن هنگام گروهی از مرجئه حضور دارند، آیا باید او را به شیوهٔ عموم مردم غسل دهد، بدون عمامه گذاری و بدون قرار دادن جریده (شاخه خرما) همراه او؟ امام هادی (ع) در پاسخ نوشتند: او را به شیوهٔ غسل مؤمنین غسل دهید، حتی اگر آن ها (مرجئه) حضور داشته باشند. اما در مورد جریده، آن را به طور پنهانی قرار دهید و نباید آن ها آن را ببینند و تا حد امکان در این کار کوشش کنید.
2927- 10- (4) قَالَ وَ رُوِیَ أَنَّ آدَمَ لَمَّا أَهْبَطَهُ اللَّهُ مِنْ جَنَّتِهِ (5) إِلَی الْأَرْضِ اسْتَوْحَشَ فَسَأَلَ اللَّهَ تَعَالَی أَنْ یُؤْنِسَهُ بِشَیْ ءٍ مِنْ أَشْجَارِ الْجَنَّةِ- فَأَنْزَلَ اللَّهُ إِلَیْهِ النَّخْلَةَ فَکَانَ یَأْنَسُ بِهَا فِی حَیَاتِهِ فَلَمَّا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ قَالَ لِوُلْدِهِ إِنِّی کُنْتُ آنَسُ بِهَا فِی حَیَاتِی وَ أَرْجُو الْأُنْسَ بِهَا بَعْدَ وَفَاتِی فَإِذَا مِتُّ فَخُذُوا مِنْهَا جَرِیداً وَ شُقُّوهُ بِنِصْفَیْنِ وَ ضَعُوهُمَا مَعِی فِی أَکْفَانِی فَفَعَلَ وُلْدُهُ ذَلِکَ وَ فَعَلَتْهُ الْأَنْبِیَاءُ بَعْدَهُ ثُمَّ انْدَرَسَ ذَلِکَ فِی الْجَاهِلِیَّةِ- فَأَحْیَاهُ النَّبِیُّ ص وَ فَعَلَهُ وَ صَارَتْ سُنَّةً مُتَّبَعَةً.
مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ النُّعْمَانُ الْمُفِیدُ فِی الْمُقْنِعَةِ مُرْسَلًا نَحْوَهُ (6).
ترجمه:
و روایت شده است که وقتی خداوند آدم (ع) را از بهشتش به زمین فرود آورد، او دچار وحشت و تنهایی شد. پس از خداوند متعال درخواست کرد که او را با چیزی از درختان بهشت مونس قرار دهد. پس خداوند نخل را برای او فرو فرستاد و آدم (ع) در زندگی اش با آن انس می گرفت. وقتی مرگش فرا رسید، به فرزندانش گفت: من در زندگی ام با این نخل مأنوس بودم و امیدوارم بعد از مرگم نیز با آن انس بگیرم. پس هرگاه مردم، از این نخل دو شاخه بگیرید و آن ها را به دو نیمه تقسیم کنید و با من در کفنم قرار دهید. فرزندانش این کار را انجام دادند و پیامبران بعد از او نیز چنین کردند. سپس این سنت در دوران جاهلیت فراموش شد، اما پیامبر (ص) آن را زنده کرد و انجام داد و این تبدیل به یک سنت شد که پیروی می شود.
ص: 23
2928- 11- (1) قَالَ وَ رُوِیَ عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّ الْجَرِیدَةَ تَنْفَعُ الْمُحْسِنَ وَ الْمُسِی ءَ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (2).
ترجمه:
و روایت شده است از امام صادق (ع) که جریده (شاخه خرما) به نیکوکار و بدکار نفع می رساند.
(3) 8 بَابُ اسْتِحْبَابِ کَوْنِ الْجَرِیدَتَیْنِ مِنَ النَّخْلِ وَ إِلَّا فَمِنَ السِّدْرِ وَ إِلَّا فَمِنَ الْخِلَافِ وَ إِلَّا فَمِنَ الرُّمَّانِ وَ إِلَّا فَمِنْ شَجَرٍ رَطْبٍ
ترجمه:
2929- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ بِلَالٍ أَنَّهُ کَتَبَ إِلَی أَبِی الْحَسَنِ الثَّالِثِ ع- الرَّجُلُ یَمُوتُ فِی بِلَادٍ لَیْسَ فِیهَا نَخْلٌ فَهَلْ یَجُوزُ مَکَانَ الْجَرِیدَةِ شَیْ ءٌ مِنَ الشَّجَرِ غَیْرُ النَّخْلِ فَإِنَّهُ قَدْ رُوِیَ (5) عَنْ آبَائِکَ ع- أَنَّهُ یَتَجَافَی عَنْهُ الْعَذَابُ مَا دَامَتِ الْجَرِیدَتَانِ رَطْبَتَیْنِ وَ أَنَّهَا تَنْفَعُ الْمُؤْمِنَ وَ الْکَافِرَ فَأَجَابَ ع یَجُوزُ مِنْ شَجَرٍ آخَرَ رَطْبٍ.
ترجمه:
از علی بن بلال روایت شده است که او به امام هادی (ع) نامه نوشت و پرسید: شخصی در سرزمینی فوت کرده است که در آن نخل وجود ندارد. آیا به جای جریده (شاخه خرما)، می توان از شاخه درخت دیگری استفاده کرد؟ زیرا از پدران شما (ع) روایت شده است که تا زمانی که آن دو جریده تر هستند، عذاب از او دور می شود و این (قرار دادن جریده) به مؤمن و کافر نفع می رساند. امام (ع) در پاسخ فرمودند: بله، می توان از درخت دیگری که تر باشد استفاده کرد.
2930- 2- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقَاسَانِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ بِلَالٍ أَنَّهُ کَتَبَ إِلَیْهِ یَسْأَلُهُ عَنِ الْجَرِیدَةِ إِذَا لَمْ یَجِدْ یَجْعَلُ بَدَلَهَا غَیْرَهَا فِی مَوْضِعٍ لَا یُمْکِنُ النَّخْلُ فَکَتَبَ یَجُوزُ إِذَا أُعْوِزَتِ الْجَرِیدَةُ وَ الْجَرِیدَةُ أَفْضَلُ وَ بِهِ جَاءَتِ الرِّوَایَةُ (7).
ترجمه:
از علی بن بلال روایت شده است که او به امام هادی (ع) نامه نوشت و دربارهٔ جریده (شاخه خرما) پرسید: اگر جریده پیدا نشود، آیا می توان به جای آن چیز دیگری قرار داد، در جایی که امکان وجود نخل نیست؟ امام (ع) نوشتند: بله، اگر جریده یافت نشود، جایگزین کردن آن جایز است، اما جریده بهتر است و روایت (دربارهٔ استفاده از جریده) بر آن دلالت دارد.
2931- 3- (8) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ غَیْرِ وَاحِدٍ مِنْ
ص: 24
أَصْحَابِنَا قَالُوا قُلْنَا لَهُ جَعَلَنَا اللَّهُ (1) فِدَاکَ إِنْ لَمْ نَقْدِرْ عَلَی الْجَرِیدَةِ فَقَالَ عُودَ السِّدْرِ قِیلَ (2) فَإِنْ لَمْ نَقْدِرْ عَلَی السِّدْرِ فَقَالَ عُودَ الْخِلَافِ (3).
ترجمه:
از بیش از یک نفر از اصحاب ما نقل شده که گفتند: به امام (ع) گفتیم: خدا ما را فدایت کند! اگر نتوانیم جریده (شاخه خرما) پیدا کنیم، چه کنیم؟ امام (ع) فرمودند: شاخه ای از درخت سدر. گفته شد: اگر نتوانیم سدر پیدا کنیم، چه کنیم؟ فرمودند: شاخه ای از درخت خلاف.
2932- 4- (4) قَالَ وَ رَوَی عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ فِی رِوَایَةٍ أُخْرَی قَالَ: یُجْعَلُ بَدَلَهَا عُودُ الرُّمَّانِ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ وَ الَّذِی قَبْلَهُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ وَ کَذَا الَّذِی قَبْلَهُمَا (5) أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (6) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (7).
ترجمه:
علی بن ابراهیم در روایتی دیگر نقل کرده است که گفته شد: به جای جریده (شاخه خرما)، از شاخه درخت انار استفاده شود.»
2933- 1- (9) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقَاسَانِیِّ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ عَبَّاسٍ وَ أَحْمَدَ بْنِ زَکَرِیَّا عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ عِیسَی قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ (10) ع عَنِ السَّعَفَةِ الْیَابِسَةِ إِذَا قَطَعَهَا بِیَدِهِ هَلْ یَجُوزُ لِلْمَیِّتِ تُوضَعُ مَعَهُ فِی حُفْرَتِهِ فَقَالَ لَا یَجُوزُ الْیَابِسُ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (11) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (12).
ص: 25
ترجمه:
محمد بن علی بن عیسی می گوید: از امام هادی (ع) دربارهٔ شاخه خشک (نخل) که با دست قطع شده است پرسیدم، آیا جایز است که برای میت در قبرش گذاشته شود؟ امام (ع) فرمودند: خشک جایز نیست.
2934- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ یَحْیَی بْنِ عُبَادَةَ الْمَکِّیِّ أَنَّهُ قَالَ: سَمِعْتُ سُفْیَانَ الثَّوْرِیَّ یَسْأَلُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنِ التَّخْضِیرِ فَقَالَ إِنَّ رَجُلًا مِنَ الْأَنْصَارِ هَلَکَ فَأُوذِنَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِمَوْتِهِ فَقَالَ لِمَنْ یَلِیهِ مِنْ قَرَابَتِهِ خَضِّرُوا صَاحِبَکُمْ فَمَا أَقَلَّ الْمُخَضَّرِینَ (3) یَوْمَ الْقِیَامَةِ- قَالَ وَ مَا التَّخْضِیرُ قَالَ جَرِیدَةٌ خَضْرَاءُ تُوضَعُ مِنْ أَصْلِ الثَّدْیَیْنِ (4) إِلَی أَصْلِ التَّرْقُوَةِ.
مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِیرٍ عَنْ یَحْیَی بْنِ عُبَادَةَ مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
یحیی بن عبادة مکی نقل می کند که شنیدم سفیان ثوری از امام باقر (ع) دربارهٔ "تخضیر" پرسید. امام (ع) فرمودند: مردی از انصار فوت کرد و خبر مرگ او به رسول خدا (ص) رسید. ایشان به نزدیکان آن مرد فرمودند: همراهتان را تخضیر کنید (یعنی او را سبزپوش کنید)، و چه اندک هستند کسانی که در روز قیامت سبزپوش خواهند بود. سفیان پرسید: تخضیر چیست؟ امام (ع) فرمودند: شاخه ای سبز است که از پایین سینه تا بالای ترقوه گذاشته می شود.
2935- 2- (6) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ: قَالَ: إِنَّ الْجَرِیدَةَ قَدْرُ شِبْرٍ تُوضَعُ وَاحِدَةٌ مِنْ عِنْدِ التَّرْقُوَةِ إِلَی مَا بَلَغَتْ مِمَّا یَلِی الْجِلْدَ وَ الْأُخْرَی فِی الْأَیْسَرِ مِنْ عِنْدِ التَّرْقُوَةِ إِلَی مَا بَلَغَتْ مِنْ فَوْقِ الْقَمِیصِ.
ترجمه:
جمیل بن دراج نقل می کند که گفته شد: جریده (شاخه خرما) به اندازه یک وجب (حدود 22 تا 25 سانتیمتر) است. یک جریده از نزدیکی ترقوه (استخوان ترقوه) تا جایی که به پوست برسد قرار داده می شود و دیگری در سمت چپ از نزدیکی ترقوه تا جایی که بالای پیراهن برسد.
2936- 3- (7) وَ بِالْإِسْنَادِ عَنْ جَمِیلٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْجَرِیدَةِ تُوضَعُ مِنْ دُونِ الثِّیَابِ أَوْ مِنْ فَوْقِهَا قَالَ فَوْقَ الْقَمِیصِ وَ دُونَ الْخَاصِرَةِ فَسَأَلْتُهُ مِنْ أَیِّ جَانِبٍ فَقَالَ مِنَ الْجَانِبِ الْأَیْمَنِ.
ترجمه:
جمیل نقل می کند که از امام (ع) دربارهٔ جریده پرسیدم: آیا جریده زیر لباس ها قرار داده می شود یا روی آن ها؟ امام (ع) فرمودند: بالای پیراهن و زیر کمر قرار داده می شود. سپس پرسیدم: از کدام سمت؟ فرمودند: از سمت راست.
ص: 26
2937- 4- (1) وَ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ رَجُلٍ عَنْ یَحْیَی بْنِ عُبَادَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: تُؤْخَذُ جَرِیدَةٌ رَطْبَةٌ قَدْرَ ذِرَاعٍ وَ تُوضَعُ وَ أَشَارَ بِیَدِهِ مِنْ عِنْدِ تَرْقُوَتِهِ إِلَی یَدِهِ تُلَفُّ مَعَ ثِیَابِهِ قَالَ وَ قَالَ الرَّجُلُ لَقِیتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع بَعْدُ فَسَأَلْتُهُ عَنْهُ فَقَالَ نَعَمْ قَدْ حَدَّثْتُ بِهِ یَحْیَی بْنَ عُبَادَةَ (2).
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ وَ کَذَا مَا قَبْلَهُ (3).
ترجمه:
یحیی بن عباده از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمودند: جریده ای تر به اندازه یک ذراع (حدود 45 تا 50 سانتیمتر) برداشته می شود و امام (ع) با دست خود اشاره کردند که از نزدیکی ترقوه تا دست گذاشته می شود و با لباس های او پیچیده می شود. راوی می گوید: بعداً امام صادق (ع) را دیدم و دوباره از ایشان درباره این موضوع پرسیدم، امام (ع) فرمودند: بله، من این حدیث را به یحیی بن عباده گفته ام.
2938- 5- (4) وَ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ رِجَالِهِ عَنْ یُونُسَ عَنْهُمْ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: وَ تَجْعَلُ لَهُ یَعْنِی الْمَیِّتَ قِطْعَتَیْنِ مِنْ جَرِیدِ النَّخْلِ رَطْباً قَدْرَ ذِرَاعٍ یُجْعَلُ لَهُ وَاحِدَةٌ بَیْنَ رُکْبَتَیْهِ نِصْفٌ فِیمَا یَلِی السَّاقَ وَ نِصْفٌ فِیمَا یَلِی الْفَخِذَ وَ یُجْعَلُ الْأُخْرَی تَحْتَ إِبْطِهِ الْأَیْمَنِ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
از یونس از امامان (ع) در حدیثی نقل شده است که فرمودند: برای میت دو تکه از جریده نخل تر به اندازه یک ذراع قرار داده می شود. یکی از آن ها بین زانوها قرار می گیرد، نیمی در نزدیکی ساق و نیمه دیگر در نزدیکی ران گذاشته می شود و دیگری زیر بغل راست او گذاشته می شود.»
2939- 6- (5) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ فُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: تُوضَعُ لِلْمَیِّتِ جَرِیدَتَانِ وَاحِدَةٌ فِی الْأَیْمَنِ وَ الْأُخْرَی فِی الْأَیْسَرِ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (6) وَ فِی الْأَحَادِیثِ هُنَا اخْتِلَافٌ مَحْمُولٌ عَلَی التَّخْیِیرِ.
ص: 27
ترجمه:
فضل بن یسار از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمودند: برای میت دو جریده قرار داده می شود؛ یکی در سمت راست و دیگری در سمت چپ.
(1) 11 بَابُ اسْتِحْبَابِ وَضْعِ الْجَرِیدَةِ کَیْفَ مَا أَمْکَنَ وَ لَوْ فِی الْقَبْرِ أَوْ عَلَیْهِ
ترجمه:
2940- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ رَفَعَهُ قَالَ: قِیلَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ رُبَّمَا حَضَرَنِی مَنْ أَخَافُهُ فَلَا یُمْکِنُ وَضْعُ الْجَرِیدَةِ عَلَی مَا رَوَیْتَنَا (3)- فَقَالَ أَدْخِلْهَا حَیْثُ مَا أَمْکَنَ.
ترجمه:
سهل بن زیاد به نقل از یکی از راویان نقل می کند که به امام (ع) گفته شد: خداوند مرا فدایت کند! ممکن است کسی که از او می ترسم، حاضر باشد و نتوانم جریده را طبق روایتی که برایمان نقل کردی قرار دهم. امام (ع) فرمودند: جریده را هر جا که امکان دارد قرار بده.
2941- 2- (4) وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی مُرْسَلًا مِثْلَهُ وَ زَادَ فِیهِ قَالَ: فَإِنْ وُضِعَتْ فِی الْقَبْرِ فَقَدْ أَجْزَأَهُ.
ترجمه:
محمد بن احمد بن یحیی به طور مرسل نقل کرده است که گفت: اگر جریده در قبر گذاشته شود، این کار کافی است .
2942- 3- (5) وَ عَنْ حُمَیْدِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْکِنْدِیِّ عَنْ غَیْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْجَرِیدَةِ تُوضَعُ فِی الْقَبْرِ قَالَ لَا بَأْسَ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (6)
وَ کَذَا الَّذِی قَبْلَهُ.
ترجمه:
عبد الرحمن بن ابی عبد الله از امام صادق (ع) نقل می کند که گفت: از ایشان دربارهٔ جریده ای که در قبر گذاشته می شود پرسیدم. امام (ع) فرمودند: هیچ اشکالی ندارد.
2943- 4- (7) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: مَرَّ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَی قَبْرٍ یُعَذَّبُ صَاحِبُهُ فَدَعَا بِجَرِیدَةٍ فَشَقَّهَا نِصْفَیْنِ فَجَعَلَ وَاحِدَةً عِنْدَ رَأْسِهِ وَ الْأُخْرَی عِنْدَ رِجْلَیْهِ وَ إِنَّهُ قِیلَ لَهُ لِمَ وَضَعْتَهُمَا فَقَالَ إِنَّهُ یُخَفَّفُ عَنْهُ الْعَذَابُ مَا کَانَتَا خَضْرَاوَیْنِ.
ترجمه:
محمد بن علی بن الحسین نقل می کند که رسول خدا (ص) بر قبری گذر کردند که صاحب آن عذاب می شد. ایشان درخواست کردند جریده ای بیاورند و آن را به دو نیم شکافتند و یکی را در کنار سر و دیگری را در کنار پاهای او قرار دادند. سپس به ایشان گفته شد: چرا این ها را گذاشتی؟ رسول خدا (ص) فرمودند: عذاب از او سبک می شود تا زمانی که این دو (جریده) سبز باشند.
2944- 5- (8) قَالَ: وَ سُئِلَ الصَّادِقُ ع عَنِ الْجَرِیدَةِ تُوضَعُ فِی الْقَبْرِ فَقَالَ لَا بَأْسَ.
ترجمه:
از امام صادق (ع) دربارهٔ جریده ای که در قبر گذاشته می شود پرسیدند. ایشان فرمودند: هیچ اشکالی ندارد.
ص: 28
2945- 6- (1) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنِ السِّنْدِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِی الْبَخْتَرِیِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ ع أَنَّ الرَّشَّ عَلَی الْقُبُورِ کَانَ عَلَی عَهْدِ النَّبِیِّ ص- وَ کَانَ یُجْعَلُ الْجَرِیدُ الرَّطْبُ عَلَی الْقُبُورِ حِینَ یُدْفَنُ الْإِنْسَانُ فِی أَوَّلِ الزَّمَانِ وَ یُسْتَحَبُّ ذَلِکَ لِلْمَیِّتِ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ عُمُوماً (2).
ترجمه:
ابو البختری از امام جعفر صادق (ع) از پدرش (ع) نقل می کند که پاشیدن آب بر قبرها در زمان پیامبر (ص) مرسوم بود، و در ابتدای دوران، جریده های تر بر قبرها قرار داده می شدند وقتی انسان دفن می شد، و این کار برای میت مستحب است.
(3) 12 بَابُ اسْتِحْبَابِ وَضْعِ التُّرْبَةِ الْحُسَیْنِیَّةِ مَعَ الْمَیِّتِ فِی الْحَنُوطِ وَ الْکَفَنِ وَ فِی الْقَبْرِ
ترجمه:
2946- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُدَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیِّ قَالَ: کَتَبْتُ إِلَی الْفَقِیهِ ع أَسْأَلُهُ عَنْ طِینِ الْقَبْرِ یُوضَعُ مَعَ الْمَیِّتِ فِی قَبْرِهِ هَلْ یَجُوزُ ذَلِکَ أَمْ لَا فَأَجَابَ وَ قَرَأْتُ التَّوْقِیعَ وَ مِنْهُ نَسَخْتُ تُوضَعُ مَعَ الْمَیِّتِ فِی قَبْرِهِ وَ یُخْلَطُ بِحَنُوطِهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ.
وَ رَوَاهُ الطَّبْرِسِیُّ فِی الْإِحْتِجَاجِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ صَاحِبِ الزَّمَانِ ع مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
محمد بن عبد الله بن جعفر حمیری می گوید: به فقیه(حضرت کاظم علیه السلام نامه نوشتم و از او پرسیدم آیا قرار دادن خاک قبر در کنار میت در قبر جائز است یا خیر؟ ایشان پاسخ دادند و من توقیع (پاسخ) را خواندم که در آن آمده: خاک در کنار میت در قبر قرار داده می شود و می توان آن را با حنوط (عطر مخصوص تدفین) مخلوط کرد، ان شاء الله.
2947- 2- (6) الْحَسَنُ بْنُ یُوسُفَ بْنِ الْمُطَهَّرِ الْعَلَّامَةُ فِی مُنْتَهَی الْمَطْلَبِ رَفَعَهُ قَالَ: إِنَّ امْرَأَةً کَانَتْ تَزْنِی وَ تَضَعُ أَوْلَادَهَا وَ تُحْرِقُهُمْ بِالنَّارِ خَوْفاً مِنْ أَهْلِهَا وَ لَمْ یَعْلَمْ بِهِ غَیْرُ أُمِّهَا فَلَمَّا مَاتَتْ دُفِنَتْ فَانْکَشَفَ التُّرَابُ عَنْهَا وَ لَمْ تَقْبَلْهَا الْأَرْضُ فَنُقِلَتْ مِنْ ذَلِکَ الْمَکَانِ (7) إِلَی غَیْرِهِ فَجَرَی لَهَا ذَلِکَ فَجَاءَ أَهْلُهَا إِلَی الصَّادِقِ
ص: 29
ع وَ حَکَوْا لَهُ الْقِصَّةَ فَقَالَ لِأُمِّهَا مَا کَانَتْ تَصْنَعُ هَذِهِ فِی حَیَاتِهَا مِنَ الْمَعَاصِی فَأَخْبَرَتْهُ بِبَاطِنِ أَمْرِهَا فَقَالَ الصَّادِقُ ع إِنَّ الْأَرْضَ لَا تَقْبَلُ هَذِهِ لِأَنَّهَا کَانَتْ تُعَذِّبُ خَلْقَ اللَّهِ بِعَذَابِ اللَّهِ اجْعَلُوا فِی قَبْرِهَا شَیْئاً مِنْ تُرْبَةِ الْحُسَیْنِ ع- فَفُعِلَ ذَلِکَ بِهَا فَسَتَرَهَا اللَّهُ تَعَالَی.
ترجمه:
حسن بن یوسف بن مطهر علامه در "منتهی المطلب" نقل کرده است: زنی بود که زنا می کرد و فرزندانش را می زا و آنها را به خاطر ترس از خانواده اش می سوزاند و غیر از مادرش کسی از این موضوع خبر نداشت. وقتی او مرد، دفن شد و خاک از روی او کنار رفت و زمین او را نپذیرفت. پس او را از آنجا به مکان دیگری منتقل کردند و این موضوع برای او رخ داد. اهلش به سوی صادق (ع) آمدند و داستان را برای او روایت کردند. او به مادرش گفت: این زن در زندگی اش چه کارهایی می کرد؟ و او باطن کارش را به او گفت. سپس صادق (ع) فرمود: زمین این زن را نمی پذیرد زیرا او بندگان خدا را به عذاب خدا عذاب می کرد. بگذارید در قبر او چیزی از خاک حسین (ع) قرار دهند. پس این کار با او انجام شد و خداوند او را پوشاند.
2948- 3- (1) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ فِی الْمِصْبَاحِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ عِیسَی أَنَّهُ سَمِعَ أَبَا الْحَسَنِ ع یَقُولُ مَا عَلَی أَحَدِکُمْ إِذَا دَفَنَ الْمَیِّتَ وَ وَسَّدَهُ التُّرَابَ أَنْ یَضَعَ مُقَابِلَ وَجْهِهِ لَبِنَةً مِنَ الطِّینِ وَ لَا یَضَعَهَا تَحْتَ رَأْسِهِ.
أَقُولُ: الْمُرَادُ الطِّینُ الْمَعْهُودُ لِلتَّبَرُّکِ وَ هُوَ طِینُ قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع وَ الْقَرِینَةُ ظَاهِرَةٌ وَ قَدْ فَهِمَ الشَّیْخُ ذَلِکَ أَیْضاً فَأَوْرَدَ الْحَدِیثَ فِی جُمْلَةِ أَحَادِیثِ تُرْبَةِ الْحُسَیْنِ ع وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (2).
ترجمه:
از جعفر بن عیسی نقل شده که او از امام کاظم (علیه السلام) شنید که می فرمود: «بر هیچ کدام از شما حرجی نیست که وقتی میّت را دفن کرد و خاک را بر او ریخت، در مقابل صورت او خشتی از گل قرار دهد و آن را زیر سر او نگذارد.»
می گویم:
منظور از گل، همان گل شناخته شده برای تبرک است و آن، گل قبر حسین (علیه السلام) است و قرینه آن واضح است. شیخ نیز این موضوع را درک کرده و این حدیث را در مجموعه احادیث مربوط به تربت حسین (علیه السلام) ذکر کرده است. و در ادامه، مطلبی خواهد آمد که بر این دلالت می کند.
(3) 13 بَابُ أَنَّهُ یُسْتَحَبُّ أَنْ یَکُونَ فِی الْکَفَنِ بُرْدٌ أَحْمَرُ حِبَرَةٌ وَ أَنْ تَکُونَ الْعِمَامَةُ قُطْناً وَ إِلَّا فَسَابِرِیّاً
ترجمه:
2949- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْکَفَنُ یَکُونُ بُرْداً فَإِنْ لَمْ یَکُنْ بُرْداً فَاجْعَلْهُ کُلَّهُ قُطْناً فَإِنْ لَمْ تَجِدْ عِمَامَةَ قُطْنٍ فَاجْعَلِ الْعِمَامَةَ سَابِرِیّاً (5).
ص: 30
مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ (1) عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ (2)
مِثْلَهُ.
ترجمه:
از عمار بن موسی از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که فرمودند: «کفن باید از بُرد (نوعی پارچه) باشد؛ اگر بُرد نبود، آن را به طور کامل از پنبه ای قرار ده. اگر عمامه پنبه ای پیدا نکردی، عمامه را از پارچه سابری قرار بده.»
2950- 2- (3) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَمَّنْ رَوَاهُ عَنْ أَبِی مَرْیَمَ الْأَنْصَارِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع أَنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ کَفَّنَ أُسَامَةَ بْنَ زَیْدٍ بِبُرْدٍ أَحْمَرَ حِبَرَةٍ (4) وَ أَنَّ عَلِیّاً ع کَفَّنَ سَهْلَ بْنَ حُنَیْفٍ بِبُرْدٍ أَحْمَرَ حِبَرَةٍ.
مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِیزِ الْکَشِّیُّ فِی کِتَابِ الرِّجَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْعُودٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ سَهْلِ بْنِ زَادَوَیْهِ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ نُوحٍ مِثْلَهُ (5) وَ حَذَفَ عَجُزَ الْحَدِیثِ
ترجمه:
از ابی مریم انصاری از امام باقر (علیه السلام) نقل شده است که حسن بن علی (علیه السلام) اسامة بن زید را در بُردی (نوعی پارچه) سرخ رنگ و حِبَره (نوعی پارچه نقش دار) کفن کرد.علی (علیه السلام) سَهْلَ بْنَ حُنَیْفٍ را در بُردی (نوعی پارچه) سرخ رنگ و حِبَره (نوعی پارچه نقش دار) کفن کرد.
2951- 3- (6) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْعَلَوِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ الْغَفَّارِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ أَنَّ عَلِیّاً کَفَّنَ سَهْلَ بْنَ حُنَیْفٍ فِی بُرْدٍ أَحْمَرَ حِبَرَةٍ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (7) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ هُنَا (8) وَ فِی تَرْبِیعِ الْقَبْرِ (9).
ص: 31
ترجمه:
علی (علیه السلام) سَهْلَ بْنَ حُنَیْفٍ را در بُردی (نوعی پارچه) سرخ رنگ و حِبَره (نوعی پارچه نقش دار) کفن کرد.
2952- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تُحَنِّطَ الْمَیِّتَ فَاعْمِدْ إِلَی الْکَافُورِ فَامْسَحْ بِهِ آثَارَ السُّجُودِ مِنْهُ وَ مَفَاصِلَهُ کُلَّهَا وَ رَأْسَهُ وَ لِحْیَتَهُ وَ عَلَی صَدْرِهِ مِنَ الْحَنُوطِ وَ قَالَ (حَنُوطُ الرَّجُلِ) (3) وَ الْمَرْأَةِ سَوَاءٌ وَ قَالَ أَکْرَهُ أَنْ یُتْبَعَ بِمِجْمَرَةٍ.
ترجمه:
از حلبی از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که فرمودند: «هنگامی که می خواهی میّت را حنوط کنی، به سراغ کافور برو و با آن مواضع سجود، تمامی مفاصل، سر، ریش، و بر سینه اش از حنوط را مسح کن.» و فرمودند: «حنوط مرد و زن یکسان است.» و فرمودند: «دوست ندارم که بخور دادن (با آتش دان) دنبال او باشد.»
2953- 2- (4) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی الْعِمَامَةِ لِلْمَیِّتِ فَقَالَ حَنِّکْهُ (5).
ترجمه:
از ابن ابی عمیر از برخی اصحاب ما از امام صادق (علیه السلام) درباره عمامه برای میّت نقل شده است که فرمودند: «آن را زیر چانه اش ببند.»(تحت الحنک برایش قرارده)
2954- 3- (6) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ رِجَالِهِ عَنْ یُونُسَ عَنْهُمْ ع قَالَ فِی تَحْنِیطِ الْمَیِّتِ وَ تَکْفِینِهِ قَالَ ابْسُطِ الْحِبَرَةَ بَسْطاً ثُمَّ ابْسُطْ عَلَیْهَا الْإِزَارَ ثُمَّ ابْسُطِ الْقَمِیصَ عَلَیْهِ وَ تَرُدُّ مُقَدَّمَ الْقَمِیصِ عَلَیْهِ ثُمَّ اعْمِدْ إِلَی کَافُورٍ مَسْحُوقٍ فَضَعْهُ عَلَی جَبْهَتِهِ مَوْضِعِ سُجُودِهِ وَ امْسَحْ بِالْکَافُورِ عَلَی جَمِیعِ مَفَاصِلِهِ (7)- مِنْ قَرْنِهِ إِلَی قَدَمِهِ وَ فِی رَأْسِهِ وَ فِی عُنُقِهِ وَ مَنْکِبَیْهِ وَ مَرَافِقِهِ وَ فِی کُلِ
ص: 32
مَفْصِلٍ مِنْ مَفَاصِلِهِ مِنَ الْیَدَیْنِ وَ الرِّجْلَیْنِ وَ فِی وَسَطِ رَاحَتَیْهِ ثُمَّ یُحْمَلُ فَیُوضَعُ عَلَی قَمِیصِهِ وَ یُرَدُّ مُقَدَّمُ الْقَمِیصِ عَلَیْهِ وَ یَکُونُ الْقَمِیصُ غَیْرَ مَکْفُوفٍ وَ لَا مَزْرُورٍ وَ یَجْعَلُ لَهُ قِطْعَتَیْنِ مِنْ جَرِیدِ النَّخْلِ رَطْباً قَدْرَ ذِرَاعٍ یُجْعَلُ لَهُ وَاحِدَةٌ بَیْنَ رُکْبَتَیْهِ نِصْفٌ مِمَّا یَلِی السَّاقَ وَ نِصْفٌ مِمَّا یَلِی الْفَخِذَ وَ یُجْعَلُ الْأُخْرَی تَحْتَ إِبْطِهِ الْأَیْمَنِ وَ لَا تَجْعَلْ فِی مَنْخِرَیْهِ وَ لَا فِی بَصَرِهِ وَ مَسَامِعِهِ وَ لَا عَلَی وَجْهِهِ قُطْناً وَ لَا کَافُوراً ثُمَّ یُعَمَّمُ یُؤْخَذُ وَسَطُ الْعِمَامَةِ فَیُثْنَی عَلَی رَأْسِهِ بِالتَّدْوِیرِ ثُمَّ یُلْقَی فَضْلُ الشِّقِّ الْأَیْمَنِ عَلَی الْأَیْسَرِ وَ الْأَیْسَرِ عَلَی الْأَیْمَنِ ثُمَّ یُمَدُّ عَلَی صَدْرِهِ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (1)
وَ کَذَا کُلُّ مَا قَبْلَهُ.
ترجمه:
از یونس از امامان (علیهم السلام) نقل شده است که در مورد حنوط و کفن کردن میّت فرمودند: «حِبَره (نوعی پارچه) را به صورت گسترده پهن کن، سپس بر روی آن، ازار (پارچه) را پهن کن و بعد پیراهن را روی آن بگذار و جلوی پیراهن را روی میّت برگردان. سپس به سراغ کافور پودر شده برو و آن را بر پیشانی میّت، در موضع سجده اش، قرار بده و با کافور بر تمام مفاصلش، از فرق سر تا کف پا، سر، گردن، شانه ها، آرنج ها و بر هر یک از مفاصل دست ها و پاهایش و وسط کف دستانش مسح کن. سپس میّت را حمل کرده و روی پیراهنش قرار بده و جلوی پیراهن را بر روی او برگردان. پیراهن نباید لبه دوزی شده یا دکمه دار باشد. سپس دو قطعه از شاخه های تازه درخت خرما، به طول یک ذراع، آماده کن؛ یکی را بین زانوهایش بگذار، به طوری که نیمی از آن در سمت ساق و نیمی در سمت ران باشد، و دیگری را زیر بغل سمت راستش قرار بده. در سوراخ های بینی، گوش ها، چشم ها و بر صورت او نه پنبه و نه کافور قرار نده. سپس عمامه را بر سرش بپیچ و وسط عمامه را بگیر و دور سرش بگردان. آنگاه اضافه قسمت راست را روی چپ و قسمت چپ را روی راست بیانداز و سپس آن را بر روی سینه اش بکش.»
2955- 4- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنِ الْمُفِیدِ عَنِ الصَّدُوقِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الْمَیِّتِ فَذَکَرَ حَدِیثاً یَقُولُ فِیهِ ثُمَّ تُکَفِّنُهُ تَبْدَأُ فَتَجْعَلُ عَلَی مَقْعَدَتِهِ شَیْئاً مِنَ الْقُطْنِ وَ ذَرِیرَةً تَضُمُّ فَخِذَیْهِ ضَمّاً شَدِیداً وَ جَمِّرْ ثِیَابَهُ بِثَلَاثَةِ أَعْوَادٍ ثُمَّ تَبْدَأُ فَتَبْسُطُ اللِّفَافَةَ طُولًا ثُمَّ تَذُرُّ عَلَیْهَا مِنَ الذَّرِیرَةِ ثُمَّ الْإِزَارَ طُولًا حَتَّی یُغَطِّیَ الصَّدْرَ وَ الرِّجْلَیْنِ ثُمَّ الْخِرْقَةَ عَرْضُهَا قَدْرُ شِبْرٍ وَ نِصْفٍ ثُمَّ الْقَمِیصَ تَشُدُّ الْخِرْقَةَ عَلَی الْقَمِیصِ بِحِیَالِ الْعَوْرَةِ وَ الْفَرْجِ حَتَّی لَا یَظْهَرَ مِنْهُ شَیْ ءٌ وَ اجْعَلِ الْکَافُورَ فِی مَسَامِعِهِ وَ أَثَرِ سُجُودِهِ مِنْهُ وَ فِیهِ وَ أَقِلَّ مِنَ الْکَافُورِ وَ اجْعَلْ عَلَی عَیْنَیْهِ قُطْناً وَ فِیهِ وَ أَرْنَبَتِهِ شَیْئاً قَلِیلًا ثُمَّ عَمِّمْهُ وَ أَلْقِ عَلَی وَجْهِهِ ذَرِیرَةً وَ لْیَکُنْ طَرَفَا (3) الْعِمَامَةِ مُتَدَلِّیاً عَلَی جَانِبِهِ الْأَیْسَرِ قَدْرَ شِبْرٍ یُرْمَی بِهَا عَلَی وَجْهِهِ وَ لْیَغْتَسِلِ الَّذِی غَسَّلَهُ وَ کُلُّ مَنْ مَسَّ مَیِّتاً فَعَلَیْهِ الْغُسْلُ وَ إِنْ کَانَ الْمَیِّتُ قَدْ
ص: 33
غُسِّلَ وَ الْکَفَنُ یَکُونُ بُرْداً وَ إِنْ لَمْ یَکُنْ بُرْداً فَاجْعَلْهُ کُلَّهُ قُطْناً فَإِنْ لَمْ تَجِدْ عِمَامَةَ قُطْنٍ فَاجْعَلِ الْعِمَامَةَ سَابِرِیّاً وَ قَالَ تَحْتَاجُ الْمَرْأَةُ مِنَ الْقُطْنِ لِقُبُلِهَا قَدْرَ نِصْفِ مَنٍّ وَ قَالَ التَّکْفِینُ أَنْ تَبْدَأَ بِالْقَمِیصِ ثُمَّ بِالْخِرْقَةِ فَوْقَ الْقَمِیصِ عَلَی أَلْیَیْهِ وَ فَخِذَیْهِ وَ عَوْرَتِهِ وَ یُجْعَلُ طُولُ الْخِرْقَةِ ثَلَاثَةَ أَذْرُعٍ وَ نِصْفاً وَ عَرْضُهَا شِبْراً وَ نِصْفاً ثُمَّ یُشَدُّ الْإِزَارُ أَرْبَعَةً ثُمَّ اللِّفَافَةُ ثُمَّ الْعِمَامَةُ (وَ یُطْرَحُ فَضْلُ الْعِمَامَةِ) (1) عَلَی وَجْهِهِ وَ یُجْعَلُ عَلَی کُلِّ ثَوْبٍ شَیْ ءٌ مِنَ الْکَافُورِ وَ یُجْعَلُ (2) عَلَی کَفَنِهِ ذَرِیرَةٌ وَ قَالَ وَ (3) إِنْ کَانَ فِی اللِّفَافَةِ خَرْقٌ (4) الْحَدِیثَ.
ترجمه:
از عمار بن موسی از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که در مورد میّت سوال شد و حدیثی را ذکر کردند که در آن فرمودند: «سپس او را کفن می کنی. ابتدا چیزی از پنبه و ذریره (نوعی عطر) بر روی مقعد او قرار می دهی و ران های او را محکم به هم می بندی. سپس لباس های او را با سه شاخه بخور بده. آنگاه لفافه را به صورت طولی پهن می کنی و بر روی آن از ذریره می پاشی. سپس ازار را به صورت طولی پهن کن تا سینه و پاها را بپوشاند. سپس پارچه ای به عرض یک و نیم وجب و بعد پیراهن را قرار بده. پارچه را روی پیراهن، در مقابل عورت و شرمگاه او محکم ببند تا چیزی از آن نمایان نشود. مقداری کافور در گوش ها و محل سجده اش بگذار و از کافور کم استفاده کن. بر روی چشمانش پنبه بگذار و کمی از آن بر روی بینی اش قرار بده. سپس عمامه اش را بر سرش بپیچ و بر روی صورتش ذریره بپاش و دو طرف عمامه را به اندازه یک وجب روی سمت چپ او آویزان کن، به طوری که آن را بر روی صورتش قرار بدهی. کسی که او را غسل داده و هر کسی که میّت را لمس کرده، باید غسل کند، حتی اگر میّت قبلاً غسل داده شده باشد. کفن باید از بُرد (نوعی پارچه) باشد، و اگر بُرد نبود، آن را به طور کامل از پنبه ای قرار بده. اگر عمامه پنبه ای پیدا نکردی، عمامه را از پارچه سابری قرار بده.» و فرمودند: «زن به مقدار نصف من (واحد وزن) پنبه برای جلوی خود نیاز دارد.» و فرمودند: «کفن کردن به این صورت است که ابتدا با پیراهن شروع می کنی، سپس پارچه ای را بالای پیراهن، روی باسن، ران ها و عورت او قرار می دهی. طول پارچه سه و نیم ذراع و عرض آن یک و نیم وجب باشد. سپس ازار را چهار مرتبه می پیچی، بعد لفافه و سپس عمامه را می گذاری، و باقی مانده عمامه را بر روی صورت او می اندازی. بر هر لباس مقداری از کافور می گذاری و ذریره را بر روی کفن او قرار می دهی.» و فرمودند: «اگر در لفافه پارگی باشد...».
2956- 5- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ عَنْ حُمْرَانَ بْنِ أَعْیَنَ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا غَسَّلْتُمُ الْمَیِّتَ مِنْکُمْ فَارْفُقُوا بِهِ وَ لَا تَعْصِرُوهُ وَ لَا تَغْمِزُوا لَهُ مَفْصِلًا وَ لَا تُقَرِّبُوا أُذُنَیْهِ شَیْئاً مِنَ الْکَافُورِ ثُمَّ خُذُوا عِمَامَتَهُ فَانْشُرُوهَا مَثْنِیَّةً عَلَی رَأْسِهِ وَ اطْرَحْ طَرَفَیْهَا مِنْ خَلْفِهِ وَ أَبْرِزْ جَبْهَتَهُ قُلْتُ فَالْحَنُوطُ کَیْفَ أَصْنَعُ بِهِ قَالَ یُوضَعُ فِی مَنْخِرِهِ وَ مَوْضِعِ سُجُودِهِ وَ مَفَاصِلِهِ فَقُلْتُ فَالْکَفَنُ فَقَالَ یُؤْخَذُ خِرْقَةٌ فَیَشُدُّ بِهَا سُفْلَهُ وَ یَضُمُّ فَخِذَیْهِ بِهَا لِیُضَمَّ مَا هُنَاکَ وَ مَا یُصْنَعُ مِنَ الْقُطْنِ أَفْضَلُ ثُمَّ یُکَفَّنُ بِقَمِیصٍ وَ لِفَافَةٍ وَ بُرْدٍ یُجْمَعُ فِیهِ الْکَفَنُ.
ترجمه:
حمران بن اعین می گوید: امام صادق (ع) فرمودند:
اگر میت را غسل می دهید، با او با نرمی و ملاطفت رفتار کنید و بدن او را زیاد فشار ندهید و مفاصل او را بیش از حد فشار ندهید و چیزی از کافور را به گوش های او نزدیک نکنید.
سپس عمامه او را بگیرید و آن را به صورت دو لایه روی سرش بگذارید و دو سر عمامه را از پشت سرش رها کنید و پیشانی او را باز بگذارید.
پرسیدم: با حنوط (یعنی مالیدن کافور) چگونه رفتار کنیم؟ فرمود: حنوط در بینی او، محل سجده اش، و مفاصلش قرار داده شود.
پرسیدم: کفن چگونه باشد؟ فرمود: پارچه ای برداشته شود و قسمت پایین بدن (شرمگاه) او بسته شود و ران های او به گونه ای به هم نزدیک شوند که آن قسمت بسته شود، و آنچه از پنبه ساخته شود بهتر است. سپس میت با پیراهن، لفافه، و یک رداء (چادر) کفن شود و کفن با همین سه لایه کامل می شود.
2957- 6- (6) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ أَخِیهِ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ فَضَالَةَ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ
ص: 34
وَ أَبَانٍ جَمِیعاً عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْبُرْدُ لَا یُلَفُّ بِهِ وَ لَکِنْ یُطْرَحُ عَلَیْهِ طَرْحاً فَإِذَا دَخَلَ الْقَبْرَ وُضِعَ تَحْتَ جَنْبِهِ.
وَ
بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مِثْلَهُ (1) إِلَّا أَنَّهُ قَالَ فَإِذَا أُدْخِلَ الْقَبْرَ وُضِعَ تَحْتَ خَدِّهِ وَ تَحْتَ جَنْبِهِ (2).
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی بَعْضِ الْمَقْصُودِ (3) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (4).
ترجمه:
ابن سنان و ابان، هر دو از امام صادق (ع) نقل کرده اند که فرمودند:
بُرد (پارچه ای که در کفن استفاده می شود) نباید به دور میت پیچیده شود، بلکه به صورت پوششی روی او قرار داده شود.
وقتی میت در قبر قرار گرفت، بُرد زیر او گذاشته شود
(5) 15 بَابُ اسْتِحْبَابِ تَطْیِیبِ الْمَیِّتِ وَ الْکَفَنِ بِالذَّرِیرَةِ وَ الْکَافُورِ
ترجمه:
2958- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا کَفَّنْتَ الْمَیِّتَ فَذُرَّ عَلَی کُلِّ ثَوْبٍ شَیْئاً مِنْ ذَرِیرَةٍ وَ کَافُورٍ.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (7).
ترجمه:
سماعه از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمودند:
هنگامی که میت را کفن می کنی، بر هر لباس (هر لایه از کفن) مقداری از ذریره و کافور بپاش.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (1) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (2) وَ وَضْعُ الْحَنُوطِ عَلَی مَسَامِعِهِ یَأْتِی وَجْهُهُ (3).
ترجمه:
سماعه همانند روایت قبلی نقل می کند و اضافه می کند که امام (ع) فرمودند:
مقداری از حنوط (کافور) را بر روی گوش ها و مواضع سجده (پیشانی، کف دست ها، زانوها، و انگشتان پا) قرار بده.
و مقداری از آن را نیز بر روی پشت کفن بگذار.
(4) 16 بَابُ وُجُوبِ جَعْلِ الْکَافُورِ عَلَی مَسَاجِدِ الْمَیِّتِ وَ کَرَاهَةِ وَضْعِهِ عَلَی مَسَامِعِهِ وَ فِیهِ
ترجمه:
2960- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ حُمَیْدِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْکِنْدِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ الْمِیثَمِیِّ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْحَنُوطِ لِلْمَیِّتِ فَقَالَ اجْعَلْهُ فِی مَسَاجِدِهِ.
ترجمه:
الرحمن بن ابی عبد الله از امام (ع) سوال می کند که درباره حنوط برای میت چه باید کرد و امام (ع) در پاسخ می فرمایند:
«حنوط را در مواضع سجده (مساجد) او قرار بده.»
2961- 2- (6) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ الْخَرَّازِ عَنْ عُثْمَانَ النَّوَّاءِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنِّی أُغَسِّلُ الْمَوْتَی قَالَ وَ تُحْسِنُ قُلْتُ إِنِّی أُغَسِّلُ فَقَالَ إِذَا غَسَّلْتَ فَارْفُقْ بِهِ وَ لَا تَغْمِزْهُ وَ لَا تَمَسَّ مَسَامِعَهُ بِکَافُورٍ وَ إِذَا عَمَّمْتَهُ فَلَا تُعَمِّمْهُ عِمَّةَ الْأَعْرَابِیِّ قُلْتُ کَیْفَ أَصْنَعُ قَالَ خُذِ (7) الْعِمَامَةَ مِنْ وَسَطِهَا وَ انْشُرْهَا عَلَی رَأْسِهِ ثُمَّ رُدَّهَا إِلَی خَلْفِهِ وَ اطْرَحْ طَرَفَیْهَا عَلَی صَدْرِهِ.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (8)
وَ کَذَا الَّذِی قَبْلَهُ
ص: 36
وَ
بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ مِثْلَهُ إِلَی قَوْلِهِ بِکَافُورٍ (1)
ترجمه:
عثمان نوّاء می گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم که من اموات را غسل می دهم.
امام (ع) فرمودند: آیا به خوبی این کار را انجام می دهی؟
گفتم: بله، من غسل می دهم.
امام (ع) فرمودند:
وقتی میت را غسل می دهی، با او به نرمی رفتار کن و او را فشار نده (بدنش را زیاد فشار نده یا مفاصلش را فشار نده).
به گوش های او کافور نزن.
وقتی می خواهی عمامه اش را ببندی، مانند عمامه بستن عرب های بادیه نشین نبند.
عرض کردم: چگونه این کار را انجام دهم؟
امام (ع) فرمودند: عمامه را از وسط بگیر و روی سر او باز کن، سپس عمامه را به سمت پشت او برگردان و دو سر آن را روی سینه او بینداز.
2962- 3- (2) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الصَّلْتِ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع کَیْفَ أَصْنَعُ بِالْحَنُوطِ قَالَ تَضَعُ فِی فَمِهِ وَ مَسَامِعِهِ وَ آثَارِ السُّجُودِ مِنْ وَجْهِهِ وَ یَدَیْهِ وَ رُکْبَتَیْهِ.
أَقُولُ: یَأْتِی وَجْهُهُ (3).
ترجمه:
این روایت از امام صادق (علیه السلام) نقل شده و در آن عبد الله بن سنان از حضرت سوال می کند که چگونه حنوط را استفاده کند. امام (ع) در پاسخ می فرمایند:
«حنوط را در دهان، گوش ها و مواضع سجده از جمله پیشانی، دست ها و زانوهای او قرار ده.»
2963- 4- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ أَبَانٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ: لَا تَجْعَلْ فِی مَسَامِعِ الْمَیِّتِ حَنُوطاً.
ترجمه:
حضرت قادق علیه السلام : حنوط را درگوشهای میت قرارنده .
2964- 5- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنِ الْکَاهِلِیِّ وَ حُسَیْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: یُوضَعُ الْکَافُورُ مِنَ الْمَیِّتِ عَلَی مَوْضِعِ الْمَسَاجِدِ وَ عَلَی اللَّبَّةِ (6) وَ بَاطِنِ الْقَدَمَیْنِ وَ مَوْضِعِ الشِّرَاکِ مِنَ الْقَدَمَیْنِ وَ عَلَی الرُّکْبَتَیْنِ وَ الرَّاحَتَیْنِ وَ الْجَبْهَةِ وَ اللَّبَّةِ.
ترجمه:
ازحسین بن مختار نقل شده آن امام صادق علیه السلام فرمودند : «کافور را بر مواضع سجده از بدن میت قرار دهید؛ همچنین بر ناحیه گودی گردن (لَبّه)، باطن پاها، موضع بند کفش (یعنی محل قرار گرفتن بند کفش روی پا)، زانوها، کف دست ها، پیشانی و گودی گردن.»
2965- 6- (7) وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ وَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ (8)
إِذَا جَفَّفْتَ الْمَیِّتَ عَمَدْتَ إِلَی الْکَافُورِ فَمَسَحْتَ بِهِ آثَارَ السُّجُودِ وَ مَفَاصِلَهُ کُلَّهَا
ص: 37
وَ اجْعَلْ فِی فِیهِ وَ مَسَامِعِهِ وَ رَأْسِهِ وَ لِحْیَتِهِ مِنَ الْحَنُوطِ وَ عَلَی صَدْرِهِ وَ فَرْجِهِ وَ قَالَ حَنُوطُ الرَّجُلِ وَ الْمَرْأَةِ سَوَاءٌ.
أَقُولُ: حَمَلَ الشَّیْخُ مَا تَضَمَّنَ وَضْعَ الْکَافُورِ فِی مَسَامِعِهِ عَلَی أَنَّ فِی بِمَعْنَی عَلَی وَ لَا یَخْفَی أَنَّ حَمْلَهُ عَلَی التَّقِیَّةِ قَرِیبٌ وَ یُمْکِنُ أَنْ یُرَادَ بِهِ الْکَرَاهَةُ وَ نَفْیُ التَّحْرِیمِ.
ترجمه:
این روایت از امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) توسط زراره نقل شده است که فرمودند:
«هنگامی که بدن میت را خشک کردی، کافور را بردار و با آن آثار سجده و تمام مفاصل او را مسح کن و از حنوط نیز در دهان، گوش ها، سر و ریش او و همچنین بر روی سینه و ناحیه عفت او قرار بده. و (امام) فرمودند: حنوط برای مرد و زن یکسان است.»
می گویم : مرحوم شیخ طوسی عبارت «وضع الکافور فی مسامعه» را این گونه تفسیر کرده که منظور از «فی» در اینجا همان «علی» (بر روی) است، نه اینکه کافور درون گوش ها قرار گیرد. همچنین، احتمال داده شده که این نوع تفسیر به دلیل رعایت تقیه باشد یا اینکه معنای کراهت داشته و به نفی حرمت اشاره داشته باشد.
2966- 7- (1) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ ع فِی آخِرِ حَدِیثٍ یَذْکُرُ فِیهِ غُسْلَ الْمَیِّتِ إِیَّاکَ أَنْ تَحْشُوَ مَسَامِعَهُ شَیْئاً فَإِنْ خِفْتَ أَنْ یَظْهَرَ مِنَ الْمَنْخِرَیْنِ شَیْ ءٌ فَلَا عَلَیْکَ أَنْ تُصَیِّرَ عَلَیْهِ قُطْناً وَ إِنْ لَمْ تَخَفْ فَلَا تَجْعَلْ فِیهِ شَیْئاً.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (2).
ترجمه:
این روایت از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است و در پایان حدیثی که به مسائل مربوط به غسل میت پرداخته است.می فرمایند : «از اینکه چیزی را در گوش های میت (مسامع) پر کنی، بپرهیز. اگر از خروج چیزی از سوراخ های بینی او ترسیدی، اشکالی ندارد که بر روی آن پنبه قرار دهی. اما اگر ترسی نداشتی، چیزی در آن قرار نده.»
2967- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ النَّبِیَّ ص نَهَی أَنْ یُوضَعَ عَلَی النَّعْشِ الْحَنُوطُ.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
2968- 2- (6) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ غِیَاثِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع
ص: 38
عَنْ أَبِیهِ أَنَّهُ کَانَ یُجَمِّرُ الْمَیِّتَ بِالْعُودِ فِیهِ الْمِسْکُ وَ رُبَّمَا جَعَلَ عَلَی النَّعْشِ الْحَنُوطَ وَ رُبَّمَا لَمْ یَجْعَلْهُ الْحَدِیثَ.
أَقُولُ: هَذَا مَحْمُولٌ عَلَی الْجَوَازِ.
ترجمه:
این روایت از امام صادق (علیه السلام) و به نقل از غیاث بن ابراهیم بیان می کند که امام (ع) درباره ی تجهیز میت می فرمایند:
«پدرم میت را با عود معطر (که در آن مشک باشد) بخور می دهد و گاهی بر روی نعش حنوط قرار می دهد و گاهی نیز این کار را انجام نمی دهد.»
2969- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ أَبِی أَوْصَانِی عِنْدَ الْمَوْتِ یَا جَعْفَرُ کَفِّنِّی فِی ثَوْبٍ کَذَا وَ کَذَا (3) وَ اشْتَرِ لِی بُرْداً وَاحِداً وَ عِمَامَةً وَ أَجِدْهُمَا فَإِنَّ الْمَوْتَی یَتَبَاهَوْنَ بِأَکْفَانِهِمْ.
ترجمه:
این روایت از امام صادق (علیه السلام) به نقل از یونس بن یعقوب است که در آن به وصیت پدر امام (ع) اشاره می شود. امام (ع) می فرمایند:
«پدرم به من وصیت کرد که هنگام مرگ، مرا در لباسی خاص (با مشخصات معین) کفن کن و برایم یک بُرد (نوعی عبا) و یک عمامه تهیه کن. زیرا مردگان به کفن های خود افتخار می کنند.»
2970- 2- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: تَنَوَّقُوا (5) فِی الْأَکْفَانِ (فَإِنَّهُمْ یُبْعَثُونَ) (6) بِهَا.
ترجمه:
این روایت از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که می فرمایند:
«در انتخاب کفن ها دقت کنید (و آن ها را با دقت و کیفیت مناسب انتخاب کنید)، زیرا مردگان با همان کفن ها برانگیخته می شوند.»
2971- 3- (7) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَجِیدُوا أَکْفَانَ مَوْتَاکُمْ فَإِنَّهَا زِینَتُهُمْ.
ترجمه:
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
«در انتخاب کفن برای مردگان تان دقت کنید، زیرا این کفن زینت آن ها است.»
2972- 4- (8) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی هَاشِمٍ عَنْ أَبِی خَدِیجَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ
ص: 39
ع قَالَ: تَنَوَّقُوا فِی الْأَکْفَانِ فَإِنَّکُمْ تُبْعَثُونَ بِهَا.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (1)
وَ کَذَا الَّذِی قَبْلَهُ.
ترجمه:
امام (ع) می فرمایند:
«در انتخاب کفن برای مردگان تان دقت کنید، زیرا با این کفنها مبعوث می شوند .»
2973- 5- (2) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ إِنِّی کَفَّنْتُ أَبِی فِی ثَوْبَیْنِ شَطَوِیَّیْنِ کَانَ یُحْرِمُ فِیهِمَا وَ فِی قَمِیصٍ مِنْ قُمُصِهِ وَ عِمَامَةٍ (3) کَانَتْ لِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع- وَ فِی بُرْدٍ اشْتَرَیْتُهُ بِأَرْبَعِینَ دِینَاراً وَ لَوْ کَانَ الْیَوْمَ لَسَاوَی أَرْبَعَمِائَةِ دِینَارٍ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
این روایت از امام هادی (علیه السلام) نقل شده است که در آن ایشان درباره ی کفن کردن پدرشان، امام جواد (علیه السلام)، توضیح می دهند:
«من پدرم را در دو لباس شطوی که در آن ها احرام می کرد، کفن کردم و در یک قمیص از قمیص های او و عمامه ای که متعلق به علی بن حسین (علیه السلام) بود و در بر دوشی گذاشتم. همچنین در یک بُرد که به قیمت چهل دینار خریده بودم، کفن کردم و اگر امروز این بُرد بود، به چهارصد دینار می رسید.»
2974- 6- (5) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی ثَوَابِ الْأَعْمَالِ وَ فِی الْعِلَلِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی رَفَعَهُ إِلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَجِیدُوا أَکْفَانَ مَوْتَاکُمْ فَإِنَّهَا زِینَتُهُمْ.
ترجمه:
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
«در انتخاب کفن برای مردگان تان دقت کنید، زیرا این کفن زینت آن ها است.»
2975- 7- (6) وَ فِی الْعِلَلِ أَیْضاً عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَوْصَانِی أَبِی بِکَفَنِهِ وَ قَالَ لِی یَا جَعْفَرُ- اشْتَرِ لِی بُرْداً وَ جَوِّدْهُ فَإِنَّ الْمَوْتَی یَتَبَاهَوْنَ بِأَکْفَانِهِمْ.
ترجمه:
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
«پدرم به من وصیت کرد درمورد کفن خود وفرمودند : ای جعفر و برایم یک بُرد (نوعی عبا) خوب تهیه کن. زیرا مردگان به کفن های خود افتخار می کنند.»
ص: 40
2976- 8- (1) أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی أَنَّ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ ع کُفِّنَ فِی حِبَرَةٍ اسْتُعْمِلَتْ لَهُ بِأَلْفَیْنِ وَ خَمْسِمِائَةِ دِینَارٍ عَلَیْهَا الْقُرْآنُ کُلُّهُ.
ترجمه:
می گویم : روایاتی می آوریم که امام موسی کاظم (علیه السلام) در کفن خود از یک پارچه خاص به نام "حبرة" استفاده شده است. این حبرة به قیمت دو هزار و پانصد دینار تهیه شده و بر روی آن قرآن کامل نوشته شده است.
2977- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْبَسُوا الْبَیَاضَ فَإِنَّهُ أَطْیَبُ وَ أَطْهَرُ وَ کَفِّنُوا فِیهِ مَوْتَاکُمْ.
وَ عَنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ مُثَنًّی الْحَنَّاطِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
از امام صادق (علیه السلام) و به نقل از ابن قداح بیان می کند که رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فرمودند:
«لباس های سفید بپوشید، زیرا آن ها بهترین و پاک ترین هستند و مردگان تان را نیز در همین لباس ها کفن کنید.»
2978- 2- (6) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ وَ غَیْرِهِ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ ص لَیْسَ مِنْ لِبَاسِکُمْ شَیْ ءٌ أَحْسَنَ مِنَ الْبَیَاضِ فَالْبَسُوهُ وَ کَفِّنُوا فِیهِ مَوْتَاکُمْ.
وَ
عَنْهُمْ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ أَبِی جَمِیلَةَ عَنْ جَابِرٍ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ فَأَلْبِسُوهُ مَوْتَاکُمْ (7).
وَ
رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ فَالْبَسُوهُ وَ کَفِّنُوا فِیهِ مَوْتَاکُمْ (8).
ص: 41
وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ وَ غَیْرِهِ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع مِثْلَهُ أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی کَوْنِ بَعْضِ قِطَعِ الْکَفَنِ أَحْمَرَ وَ بُرْداً فَیُحْمَلُ عَلَی الْجَوَازِ أَوْ عَلَی أَنَّ مَا عَدَا الْحِبَرَةَ وَ الْبُرْدَ یَکُونُ أَبْیَضَ (1) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی الْمَقْصُودِ فِی الْمَلَابِسِ وَ لَوْ فِی غَیْرِ الصَّلَاةِ فِی اسْتِحْبَابِ لُبْسِ الْبَیَاضِ (2).
ترجمه:
از امام باقر(علیه السلام) و به نقل ازجابر بیان می کند که رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فرمودند:
« لباس سفید بهترین و پاک ترین لباس هستند هم خودتان بپوشید و مردگان تان را نیز در همین لباس ها کفن کنید.»
(3) 20 بَابُ اسْتِحْبَابِ کَوْنِ الْکَفَنِ مِنَ الْقُطْنِ وَ کَرَاهَةِ کَوْنِهِ مِنَ الْکَتَّانِ
ترجمه:
2979- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی هَاشِمٍ عَنْ أَبِی خَدِیجَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْکَتَّانُ کَانَ لِبَنِی إِسْرَائِیلَ یُکَفَّنُونَ بِهِ وَ الْقُطْنُ لِأُمَّةِ مُحَمَّدٍ ص.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (5)
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
این روایت از امام صادق (علیه السلام) به نقل از ابی خدیجه بیان می کند که:
«کتان برای بنی اسرائیل بوده که با آن ها کفن می شدند و پنبه (قطن) برای امت محمد (صلى الله عليه وآله) است.»
2980- 2- (7) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ
ص: 42
عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا یُکَفَّنُ الْمَیِّتُ فِی کَتَّان.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (1) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (2).
ترجمه:
حضرت صادق علیه السلام : میت را درپارچه کتان کفن نکنید .
2981- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا یُکَفَّنُ الْمَیِّتُ فِی السَّوَادِ.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
حضرت صادق علیه السلام : میت را درپارچه سیاه کفن نکنید .
2982- 2- (6) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَائِذٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع یُحْرِمُ الرَّجُلُ فِی ثَوْبٍ أَسْوَدَ قَالَ لَا یُحْرِمُ فِی الثَّوْبِ الْأَسْوَدِ وَ لَا یُکَفَّنُ بِهِ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (7) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (8).
ص: 43
ترجمه:
این روایت از امام صادق (علیه السلام) به نقل از حسین بن مختار است که در آن به پرسش درباره ی احرام در لباس سیاه پرداخته شده است:
«گفتم: آیا مرد می تواند در لباس سیاه احرام ببندد؟ امام (ع) فرمودند: نه، او نمی تواند در لباس سیاه احرام ببندد و همچنین نمی توان او را با لباس سیاه کفن کرد.»
2983- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ مَرْوَانَ بْنِ (3) عَبْدِ الْمَلِکِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنْ رَجُلٍ اشْتَرَی مِنْ کِسْوَةِ الْکَعْبَةِ شَیْئاً فَقَضَی بِبَعْضِهِ حَاجَتَهُ وَ بَقِیَ بَعْضُهُ فِی یَدِهِ هَلْ یَصْلُحُ بَیْعُهُ قَالَ یَبِیعُ مَا أَرَادَ وَ یَهَبُ مَا لَمْ یُرِدْ (4) وَ یَسْتَنْفِعُ بِهِ وَ یَطْلُبُ بَرَکَتَهُ قُلْتُ (5) أَ یُکَفَّنُ بِهِ الْمَیِّتُ قَالَ لَا.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (6)
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ مِثْلَهُ (7).
ترجمه:
عبدالملک گفت: از امام کاظم (ع) درباره مردی پرسیدم که چیزی از پوشش کعبه خرید و مقداری از آن را برای رفع نیازش استفاده کرد و مقداری از آن نزد او باقی ماند. آیا فروش آن صحیح است؟ فرمود: هرچه را بخواهد می فروشد و آنچه را نخواهد می بخشد، و از آن استفاده می کند و برکتش را طلب می نماید. گفتم: آیا می شود میت را با آن کفن کرد؟ فرمود: نه.
2984- 2- (8) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ أَبِی مَالِکٍ الْجُهَنِیِّ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُمَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ اشْتَرَی مِنْ کِسْوَةِ الْبَیْتِ شَیْئاً هَلْ یُکَفَّنُ بِهِ الْمَیِّتُ قَالَ لَا.
ترجمه:
حسین بن عماره گفت: از امام باقر (ع) سؤال کردم درباره ی مردی که از کسوه ی بیت (کعبه) چیزی خریده است، آیا می توان با آن میت را کفن کرد؟ امام (ع) فرمودند: نه.
2985- 3- (9) وَ عَنْهُ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ عَبْدِ الْمَلِکِ بْنِ عُتْبَةَ الْهَاشِمِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَی ع عَنْ رَجُلٍ اشْتَرَی مِنْ کِسْوَةِ الْبَیْتِ شَیْئاً هَلْ یُکَفَّنُ فِیهِ الْمَیِّتُ قَالَ لَا.
ص: 44
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی عَدَمِ جَوَازِ کَوْنِ الْکَفَنِ حَرِیراً مَحْضاً وَ هَذَا مِنْهُ (1).
ترجمه:
عُتْبَةَ الْهَاشِمِیِّ : از امام باقر (ع) سؤال کردم درباره ی مردی که از کسوه ی بیت (کعبه) چیزی خریده است، آیا می توان با آن میت را کفن کرد؟ امام (ع) فرمودند: نه.
(2) 23 بَابُ جَوَازِ تَکْفِینِ الْمَیِّتِ فِی ثَوْبِ قَزٍّ (3) مَمْزُوجٍ بِقُطْنٍ مَعَ زِیَادَةِ الْقُطْنِ وَ عَدَمِ جَوَازِ التَّکْفِینِ فِی حَرِیرٍ مَحْضٍ
ترجمه:
2986- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ رَاشِدٍ (5) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ ثِیَابٍ تُعْمَلُ بِالْبَصْرَةِ- عَلَی عَمَلِ الْعَصْبِ (6) الْیَمَانِیِّ مِنْ قَزٍّ وَ قُطْنٍ هَلْ یَصْلُحُ أَنْ یُکَفَّنَ فِیهَا الْمَوْتَی قَالَ إِذَا کَانَ الْقُطْنُ أَکْثَرَ مِنَ الْقَزِّ فَلَا بَأْسَ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الثَّالِثِ ع (7)
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ مِثْلَهُ (8).
ترجمه:
عیسی از حسین بن راشد نقل کرده است که گفت: از امام پرسیدم درباره لباس هایی که در بصره به شیوه پارچه های یمانی از ابریشم و پنبه تهیه می شود، آیا مناسب است که مردگان با آنها کفن شوند؟ فرمود: اگر پنبه بیشتر از ابریشم باشد، اشکالی ندارد.
2987- 2- (9) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ أَبِی زِیَادٍ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص نِعْمَ الْکَفَنُ الْحُلَّةُ (10) وَ نِعْمَ الْأُضْحِیَّةُ الْکَبْشُ الْأَقْرَنُ.
ص: 45
قَالَ الشَّیْخُ هَذَا مُوَافِقٌ لِلْعَامَّةِ وَ لَسْنَا نَعْمَلُ بِهِ لِأَنَّ الْکَفَنَ لَا یَجُوزُ أَنْ یَکُونَ إِبْرِیسَماً أَقُولُ: فَیُمْکِنُ حَمْلُهُ عَلَی التَّقِیَّةِ فِی الرِّوَایَةِ لِأَنَّ رَاوِیَهُ مِنَ الْعَامَّةِ وَ عَلَی کَوْنِ الْحُلَّةِ حَرِیراً مَمْزُوجاً لَا مَحْضاً وَ عَلَی کَوْنِ الْحُکْمِ مَنْسُوخاً وَ نَقْلُهُ لِلتَّقِیَّةِ وَ قَدْ تَقَدَّمَ فِی أَحَادِیثِ کِسْوَةِ الْکَعْبَةِ مَا یَدُلُّ عَلَی الْمُرَادِ هُنَا (1) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی لِبَاسِ الْمُصَلِّی عُمُوماً (2).
ترجمه:
امام جعفرصادق علیه السلام از پدرش از پدرانش از علی (ع) نقل کرده است که رسول خدا (ص) فرمود: «بهترین کفن، حله [لباس دو تکه] است و بهترین قربانی، قوچ شاخ دار است.»
مرحوم شیخ (ره) گفته است: این روایت موافق نظر عامه (اهل سنت) است و ما به آن عمل نمی کنیم؛ زیرا کفن نباید از ابریشم باشد.
می گویم: می توان این روایت را به تقیه حمل کرد؛ زیرا راوی آن از عامه است، یا اینکه منظور از حله، ابریشمی مخلوط (نه خالص) باشد، یا حکم آن نسخ شده و روایت به جهت تقیه نقل شده است. و در احادیث مربوط به پوشش کعبه، آنچه که مقصود از اینجا را روشن کند، بیان شده است.
2988- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا خَرَجَ مِنَ الْمَیِّتِ شَیْ ءٌ بَعْدَ مَا یُکَفَّنُ فَأَصَابَ الْکَفَنَ قُرِضَ مِنْهُ.
ترجمه:
ابن ابی عمیر از برخی اصحابش از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود: «اگر از میت پس از کفن کردن چیزی خارج شود و به کفن برسد، آن قسمت از کفن بریده می شود.»
2989- 2- (5) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ رَفَعَهُ قَالَ: إِذَا غُسِّلَ الْمَیِّتُ ثُمَّ أَحْدَثَ بَعْدَ الْغُسْلِ فَإِنَّهُ یُغْسَلُ الْحَدَثُ وَ لَا یُعَادُ الْغُسْلُ.
ترجمه:
سهل بن زیاد از برخی اصحابش به صورت مرسل نقل کرده است که: «اگر میت غسل داده شود و پس از غسل، از او چیزی خارج شود، همان بخش شسته می شود و غسل دوباره تکرار نمی گردد.»
2990- 3- (6) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْکَاهِلِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا خَرَجَ مِنْ مَنْخِرِ الْمَیِّتِ
ص: 46
الدَّمُ أَوِ الشَّیْ ءُ بَعْدَ مَا یُغَسَّلُ فَأَصَابَ الْعِمَامَةَ أَوِ الْکَفَنَ قُرِضَ عَنْهُ (1).
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ یَحْیَی الْکَاهِلِیِّ مِثْلَهُ (2).
ترجمه:
کاهلی از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود: «اگر پس از غسل دادن میت، از بینی او خون یا چیزی خارج شود و به عمامه یا کفن برسد، آن قسمت بریده می شود.»
2991- 4- (3) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِی طَالِبٍ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الصَّلْتِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ وَ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ غَیْرِ وَاحِدٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا خَرَجَ مِنَ الْمَیِّتِ شَیْ ءٌ بَعْدَ مَا یُکَفَّنُ فَأَصَابَ الْکَفَنَ قُرِضَ مِنَ الْکَفَنِ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ فِی أَحَادِیثِ التَّغْسِیلِ مَا یُوَافِقُ الْحَدِیثَ الثَّانِیَ وَ لَا تَصْرِیحَ فِیهِ بِإِصَابَةِ النَّجَاسَةِ الْکَفَنَ وَ قَدْ جَمَعَ جَمَاعَةٌ مِنَ الْأَصْحَابِ بَیْنَ الْأَحَادِیثِ بِحَمْلِ الْغُسْلِ عَلَی مَا قَبْلَ الدَّفْنِ وَ الْقَرْضِ عَلَی مَا بَعْدَهُ (4).
ترجمه:
أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ از برخی اصحابش از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود: «اگر از میت پس از کفن کردن چیزی خارج شود و به کفن برسد، آن قسمت از کفن بریده می شود.»
2992- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ رَفَعَهُ قَالَ: الْمَرْأَةُ إِذَا مَاتَتْ نُفَسَاءَ وَ کَثُرَ دَمُهَا أُدْخِلَتْ إِلَی السُّرَّةِ فِی الْأَدِیمِ (7) أَوْ مِثْلِ الْأَدِیمِ نَظِیفٍ ثُمَّ تُکَفَّنُ بَعْدَ ذَلِکَ وَ یُحْشَی الْقُبُلُ وَ الدُّبُرُ بِالْقُطْنِ.
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ ع وَ ذَکَرَ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ وَ تُنَظَّفُ ثُمَّ یُحْشَی الْقُبُلُ وَ الدُّبُرُ ثُمَّ تُکَفَّنُ بَعْدَ ذَلِکَ (8).
ص: 47
مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ وَ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ فِی الْمَرْأَةِ وَ ذَکَرَ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ تَرَکَ وَ یُحْشَی الْقُبُلُ إِلَی آخِرِهِ (1)
ترجمه:
حسن بن محبوب به صورت مرسل نقل کرده است: «اگر زنی در حال نفاس بمیرد و خونش زیاد باشد، تا ناحیه ناف در چرم یا چیزی شبیه به چرم تمیز پیچیده می شود، سپس کفن می شود و جلو و عقب او با پنبه پر می شود.»
محمد بن علی بن حسین (ره) گفته است: امام صادق (ع) نیز همین را ذکر کرده، جز اینکه فرمود: «ابتدا تمیز می شود، سپس جلو و عقب او پر می شود و پس از آن کفن می گردد.»
2993- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ سَعْدِ بْنِ طَرِیفٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: مَنْ کَفَّنَ مُؤْمِناً کَانَ کَمَنْ (4) ضَمِنَ کِسْوَتَهُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ (5) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ ع وَ ذَکَرَ الْحَدِیثَ (6).
ترجمه:
این روایت از امام باقر (علیه السلام) نقل شده و می فرماید:
هر کس مؤمنی را کفن کند، گویا پوشاک او را تا روز قیامت ضمانت کرده است.
2994- 2- (7) وَ فِی الْمَجَالِسِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْرُورٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ خَلَفِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْعَبْدِیِّ عَنِ الْأَعْمَشِ عَنْ عَبَایَةَ بْنِ رِبْعِیٍّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ فِی حَدِیثِ وَفَاةِ فَاطِمَةَ بِنْتِ أَسَدٍ أُمِّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ ص لِعَلِیٍّ ع خُذْ عِمَامَتِی هَذِهِ وَ خُذْ ثَوْبَیَّ هَذَیْنِ فَکَفِّنْهَا فِیهِمَا وَ مُرِ النِّسَاءَ فَلْیُحْسِنَّ غُسْلَهَا.
ترجمه:
روایت اشاره به زمانی دارد که حضرت فاطمه بنت اسد، مادر امام علی (ع)، از دنیا رفت. پیامبر (ص) به امام علی (ع) دستور داد که عمامه و دو لباس خود را برداشته و ایشان را با آن کفن کند و همچنین به زنان دستور داد که در غسل دادن او دقت و حسن انجام داشته باشند.
ص: 48
2995- 3- (1) وَ فِی الْعِلَلِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ جَدِّهِ عَنْ بَکْرِ بْنِ عَبْدِ الْوَهَّابِ عَنْ عِیسَی بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ فِی حَدِیثٍ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص دَفَنَ فَاطِمَةَ بِنْتَ أَسَدٍ- وَ کَفَّنَهَا فِی قَمِیصِهِ وَ نَزَلَ فِی قَبْرِهَا وَ تَمَرَّغَ فِی لَحْدِهَا.
ترجمه:
از عیسی بن عبدالله، از پدرش، از جدّش در حدیثی که پیامبر خدا (ص) فاطمه بنت اسد را دفن کرد و او را در پیراهن خود کفن نمود و در قبر او فرود آمد و در لحد او (خود را) به خاک مالید.
2996- 4- (2) وَ عَنْهُ عَنْ جَدِّهِ یَعْقُوبَ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ أَسَدٍ أَوْصَتْ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ ص- فَقَبِلَ وَصِیَّتَهَا فَلَمَّا مَاتَتْ نَزَعَ قَمِیصَهُ وَ قَالَ کَفِّنُوهَا فِیهِ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی أَحَادِیثِ الْحِبَرَةِ (3) وَ الْأَحَادِیثُ فِی أَنَّ الْأَئِمَّةَ ع کَانُوا یَبْعَثُونَ الْأَکْفَانَ إِلَی شِیعَتِهِمْ کَثِیرَةٌ جِدّاً.
ترجمه:
از عبدالله بن سنان از امام صادق (ع) در حدیثی که فاطمه بنت اسد به پیامبر خدا (ص) وصیت کرد، پس پیامبر وصیت او را پذیرفت. هنگامی که از دنیا رفت، پیامبر پیراهن خود را درآورد و فرمود: او را در این (پیراهن) کفن کنید.
(4) 27 بَابُ اسْتِحْبَابِ إِعْدَادِ الْإِنْسَانِ کَفَنَهُ وَ جَعْلِهِ مَعَهُ فِی بَیْتِهِ وَ تَکْرَارِ نَظَرِهِ إِلَیْهِ
ترجمه:
2997- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا أَعَدَّ الرَّجُلُ کَفَنَهُ فَهُوَ مَأْجُورٌ کُلَّمَا نَظَرَ إِلَیْهِ.
وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ النَّوْفَلِیِّ مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
از سکونی از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود: زمانی که انسان کفن خود را آماده کند، هر بار که به آن نگاه می کند، پاداش می برد.
ص: 49
2998- 2- (1) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ کَانَ کَفَنُهُ مَعَهُ فِی بَیْتِهِ لَمْ یُکْتَبْ مِنَ الْغَافِلِینَ وَ کَانَ مَأْجُوراً کُلَّمَا نَظَرَ إِلَیْهِ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ مِثْلَهُ (2).
ترجمه:
از محمد بن سنان، از کسی که به او خبر داده، از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود: هر کس کفن خود را در خانه اش همراه داشته باشد، از جمله غافلان نوشته نمی شود و هر بار که به آن نگاه می کند، پاداش می برد.
2999- 3- (3) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی الْأَمَالِی الْمَشْهُورِ بِالْمَجَالِسِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ جَدِّهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا أَعَدَّ الرَّجُلُ کَفَنَهُ کَانَ مَأْجُوراً کُلَّمَا نَظَرَ إِلَیْهِ.
أَقُولُ: وَ الْأَحَادِیثُ فِی أَنَّ الْأَئِمَّةَ وَ خَوَاصَّ شِیعَتِهِمْ کَانُوا یُعِدُّونَ أَکْفَانَهُمْ کَثِیرَةٌ (4).
ترجمه:
از اسماعیل بن مسلم، از امام صادق (ع)، از پدران بزرگوارش نقل شده که رسول خدا (ص) فرمود: هرگاه انسان کفن خود را آماده کند، هر بار که به آن نگاه کند، پاداش می برد.
می گویم: و احادیث زیادی وجود دارد که نشان می دهد امامان و شیعیان خاص آنان کفن های خود را آماده می کردند.
(5) 28 بَابُ اسْتِحْبَابِ نَزْعِ أَزْرَارِ الْقَمِیصِ الْمُعَدِّ لِلْکَفَنِ دُونَ أَکْمَامِهِ إِذَا کَانَ مَلْبُوساً وَ اسْتِحْبَابِ کَوْنِهِ غَیْرَ مَکْفُوفٍ وَ لَا مَزْرُورٍ وَ کَرَاهَةِ أَنْ یَجْعَلَ لِمَا یُبْتَدَأُ مِنَ الْأَکْفَانِ أَکْمَاماً
ترجمه:
3000- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع
ص: 50
أَنْ یَأْمُرَ لِی بِقَمِیصٍ (1) أُعِدُّهُ لِکَفَنِی فَبَعَثَ بِهِ إِلَیَّ فَقُلْتُ کَیْفَ أَصْنَعُ فَقَالَ انْزِعْ أَزْرَارَهُ.
وَ رَوَاهُ الْکَشِّیُّ فِی کِتَابِ الرِّجَالِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ بُنَانِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ مِثْلَهُ (2).
ترجمه:
از محمد بن اسماعیل بن بزیع نقل شده که گفت: از امام باقر (ع) درخواست کردم که برای من پیراهنی بفرستند تا آن را برای کفن خود آماده کنم. ایشان پیراهنی برای من فرستادند. پس گفتم: چگونه با آن عمل کنم؟ فرمود: دکمه های آن را جدا کن.
3001- 2- (3) وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ الرَّجُلُ یَکُونُ لَهُ الْقَمِیصُ أَ یُکَفَّنُ فِیهِ فَقَالَ اقْطَعْ أَزْرَارَهُ قُلْتُ وَ کُمَّهُ قَالَ لَا إِنَّمَا ذَلِکَ إِذَا قَطَعَ لَهُ وَ هُوَ جَدِیدٌ لَمْ یَجْعَلْ لَهُ کُمّاً فَأَمَّا إِذَا کَانَ ثَوْباً لَبِیساً فَلَا یَقْطَعْ مِنْهُ إِلَّا الْأَزْرَارَ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (4).
ترجمه:
از محمد بن سنان، از کسی که به او خبر داده، از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود: گفتم: اگر شخصی پیراهنی داشته باشد، آیا با آن کفن می شود؟ امام فرمود: دکمه های آن را جدا کن. گفتم: و آستین های آن را؟ امام فرمود: نه، این تنها زمانی است که (پیراهن) برای او دوخته شده و نو باشد، در این صورت برای آن آستینی قرار داده نمی شود. اما اگر لباسی باشد که پوشیده شده، تنها دکمه های آن جدا شود.
3002- 3- (5) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ ع یَنْبَغِی أَنْ یَکُونَ الْقَمِیصُ لِلْمَیِّتِ غَیْرَ مَکْفُوفٍ وَ لَا مَزْرُورٍ (6).
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (7).
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین نقل کرده که امام صادق (ع) فرمود: باید پیراهن میت بدون آستین ودکمه باشد .
(8) 29 بَابُ اسْتِحْبَابِ کِتَابَةِ اسْمِ الْمَیِّتِ عَلَی الْکَفَنِ وَ أَنَّهُ یَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ یَکُونُ ذَلِکَ بِطِینِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع
ترجمه:
3003- 1- (9) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ
ص: 51
یَزِیدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ شُعَیْبٍ عَنْ أَبِی کَهْمَسٍ قَالَ: حَضَرْتُ مَوْتَ إِسْمَاعِیلَ وَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع جَالِسٌ عِنْدَهُ فَلَمَّا حَضَرَهُ الْمَوْتُ شَدَّ لَحْیَیْهِ وَ غَمَّضَهُ (وَ غَطَّی عَلَیْهِ الْمِلْحَفَةَ) (1) ثُمَّ أَمَرَ بِتَهْیِئَتِهِ فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ أَمْرِهِ دَعَا بِکَفَنِهِ فَکَتَبَ فِی حَاشِیَةِ الْکَفَنِ إِسْمَاعِیلُ یَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ.
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ مِثْلَهُ (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی کِتَابِ إِکْمَالِ الدِّینِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ نُوحٍ وَ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ شُعَیْبٍ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
از ابی کهمس نقل شده که گفت: حضور داشتم در زمان مرگ اسماعیل و امام صادق (ع) در کنار او نشسته بود. هنگامی که مرگ او نزدیک شد، لحی(چانه) او را محکم بست و چشمانش را بست و بر او ملحفه ای کشید. سپس دستور داد تا او را آماده کنند. پس از آن که از امور او فارغ شد، به کفنش اشاره کرد و در حاشیه کفن نوشت: اسماعیل شهادت می دهد که هیچ معبودی جز خداوند نیست.
3004- 2- (4) وَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِی کَهْمَسٍ قَالَ: حَضَرْتُ مَوْتَ إِسْمَاعِیلَ (5) وَ رَأَیْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع- وَ قَدْ سَجَدَ سَجْدَةً فَأَطَالَ السُّجُودَ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ فَنَظَرَ إِلَیْهِ (6) ثُمَّ سَجَدَ سَجْدَةً أُخْرَی أَطْوَلَ مِنَ الْأُولَی ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ قَدْ حَضَرَهُ الْمَوْتُ فَغَمَّضَهُ وَ رَبَطَ لِحْیَتَهُ وَ غَطَّی عَلَیْهِ الْمِلْحَفَةَ ثُمَّ قَامَ وَ رَأَیْتُ وَجْهَهُ وَ قَدْ دَخَلَهُ مِنْهُ شَیْ ءٌ اللَّهُ أَعْلَمُ بِهِ ثُمَّ قَامَ فَدَخَلَ مَنْزِلَهُ فَمَکَثَ سَاعَةً ثُمَّ خَرَجَ عَلَیْنَا مُدَّهِناً مُکْتَحِلًا عَلَیْهِ ثِیَابٌ غَیْرُ ثِیَابِهِ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِ وَ وَجْهُهُ غَیْرُ الَّذِی دَخَلَ بِهِ فَأَمَرَ وَ نَهَی فِی أَمْرِهِ حَتَّی إِذَا فَرَغَ (7) دَعَا بِکَفَنِهِ فَکَتَبَ فِی حَاشِیَةِ الْکَفَنِ إِسْمَاعِیلُ یَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ.
ترجمه:
از ابی کهمس نقل شده که گفت: حضور داشتم در زمان مرگ اسماعیل و دیدم که امام صادق (ع) سجده ای طولانی کرد و پس از آن سرش را بلند کرد و به اسماعیل نگاه کرد. سپس دوباره سجده ای کرد که از سجده اول طولانی تر بود. بعد از آن که سرش را بلند کرد و مرگ به اسماعیل نزدیک شده بود، چشمان او را بست، لحی اش را محکم بست و بر او ملحفه ای کشید. سپس بلند شد و من چهره اش را دیدم که نشانه هایی از تأثر در آن وجود داشت. سپس به خانه اش رفت و مدتی (یک ساعت) در آنجا ماند. پس از آن، بر ما بیرون آمد در حالی که لباس هایی غیر از لباس هایی که قبلاً پوشیده بود، بر تن داشت و چهره اش نیز متفاوت از آنچه که وارد شده بود، بود. او در امور خود دستورات و نهی هایی صادر کرد تا اینکه وقتی که از کارهایش فارغ شد، به کفنش اشاره کرد و در حاشیه کفن نوشت: اسماعیل شهادت می دهد که هیچ معبودی جز خداوند نیست.
ص: 52
3005- 3- (1) أَحْمَدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ الطَّبْرِسِیُّ فِی الْإِحْتِجَاجِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیِّ عَنْ صَاحِبِ الزَّمَانِ ع أَنَّهُ کَتَبَ إِلَیْهِ قَدْ رُوِیَ لَنَا عَنِ الصَّادِقِ ع- أَنَّهُ کَتَبَ عَلَی إِزَارِ إِسْمَاعِیلَ ابْنِهِ إِسْمَاعِیلُ یَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَهَلْ یَجُوزُ لَنَا أَنْ نَکْتُبَ مِثْلَ ذَلِکَ بِطِینِ الْقَبْرِ أَمْ غَیْرِهِ فَأَجَابَ یَجُوزُ ذَلِکَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی اسْتِحْبَابِ جَعْلِ التُّرْبَةِ مَعَ الْمَیِّتِ (2) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (3).
ترجمه:
از محمد بن عبدالله بن جعفر حمیری نقل شده که از صاحب الزمان (عج) پرسید: به ما روایت شده که امام صادق (ع) بر روی پیراهن اسماعیل، پسرش، نوشت: اسماعیل شهادت می دهد که هیچ معبودی جز خداوند نیست. آیا برای ما جایز است که چیزی مشابه این را بر روی گل قبر یا غیر از آن بنویسیم؟
ایشان پاسخ دادند: این کار جایز است و سپاس برای خداوند.
(4) 30 بَابُ اسْتِحْبَابِ کِتَابَةِ مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلَی الْحِبَرَةِ أَوِ الْقُرْآنِ کُلِّهِ
ترجمه:
3006- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ وَ فِی إِکْمَالِ الدِّینِ عَنْ عَبْدِ الْوَاحِدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُبْدُوسٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ قُتَیْبَةَ عَنْ حَمْدَانَ بْنِ سُلَیْمَانَ النَّیْسَابُورِیِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الصَّیْرَفِیِّ عَنْ أَبِیهِ فِی حَدِیثٍ أَنَّ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ ع کُفِّنَ بِکَفَنٍ فِیهِ حِبَرَةٌ اسْتُعْمِلَتْ لَهُ بِأَلْفَیْنِ وَ خَمْسِمِائَةِ دِینَارٍ عَلَیْهَا الْقُرْآنُ کُلُّهُ.
ترجمه:
از حسن بن عبدالله صیرفی، از پدرش در حدیثی نقل شده که موسی بن جعفر (ع) با کفنی که در آن حبره (نوعی پارچه یا لباس گرانبها) بود، کفن شد. این پارچه به قیمت دو هزار و پانصد دینار تهیه شده و بر روی آن تمام قرآن نوشته شده بود.
3007- 1- (7) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ
ص: 53
یَعْنِی عَبْدَ اللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ثَمَنُ الْکَفَنِ مِنْ جَمِیعِ الْمَالِ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ أَیْضاً بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ (1)
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی الْحُکْمِ الْأَوَّلِ فِی أَحَادِیثَ کَثِیرَةٍ (2) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی الثَّانِی فِی الْوَصَایَا وَ الْمَوَارِیثِ أَیْضاً إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَی (3).
ترجمه:
از ابن سنان (عبدالله) نقل شده که از امام صادق (ع) فرمودند: ثمن کفن (قیمت کفن) باید از تمام(اصل) دارایی (مال) باشد.
(4) 32 بَابُ وُجُوبِ کَفَنِ الْمَرْأَةِ عَلَی زَوْجِهَا وَ عَدَمِ وُجُوبِ تَکْفِینِ الشَّهِیدِ بَلْ یُدْفَنُ بِثِیَابِهِ
ترجمه:
3008- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: کَفَنُ الْمَرْأَةِ عَلَی زَوْجِهَا إِذَا مَاتَتْ.
ترجمه:
از عبدالله بن سنان، از امام صادق علیه السلام در حدیثی نقل شده که فرمود: کفن زن بر شوهرش واجب است وقتی که او از دنیا برود.
3009- 2- (6) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ أَبِی زِیَادٍ السَّکُونِیِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ: عَلَی الزَّوْجِ کَفَنُ امْرَأَتِهِ إِذَا مَاتَتْ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی الْحُکْمِ الثَّانِی فِی أَحَادِیثِ التَّغْسِیلِ (7).
ص: 54
ترجمه:
حضرت علی علیه السلام در حدیثی نقل شده که فرمود: کفن زن بر شوهرش واجب است وقتی که او از دنیا برود.
(1) 33 بَابُ جَوَازِ تَجْهِیزِ الْمُؤْمِنِ وَ تَکْفِینِهِ مِنَ الزَّکَاةِ إِذَا لَمْ یُخَلِّفْ مَالًا فَإِنْ حَصَلَ لَهُ کَفَنَانِ کُفِّنَ بِوَاحِدٍ وَ کَانَ الْآخَرُ لِعِیَالِهِ وَ لَمْ یَلْزَمْ قَضَاءُ دَیْنِهِ بِهِ
ترجمه:
3010- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ یُونُسَ الْکَاتِبِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَی ع فَقُلْتُ لَهُ مَا تَرَی فِی رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِنَا یَمُوتُ وَ لَمْ یَتْرُکْ مَا یُکَفَّنُ بِهِ أَشْتَرِی لَهُ کَفَنَهُ مِنَ الزَّکَاةِ فَقَالَ أَعْطِ عِیَالَهُ مِنَ الزَّکَاةِ قَدْرَ مَا یُجَهِّزُونَهُ فَیَکُونُونَ هُمُ الَّذِینَ یُجَهِّزُونَهُ قُلْتُ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلَدٌ وَ لَا أَحَدٌ یَقُومُ بِأَمْرِهِ فَأُجَهِّزُهُ أَنَا مِنَ الزَّکَاةِ قَالَ کَانَ أَبِی یَقُولُ إِنَّ حُرْمَةَ بَدَنِ الْمُؤْمِنِ مَیِّتاً کَحُرْمَتِهِ حَیّاً فَوَارِ بَدَنَهُ وَ عَوْرَتَهُ وَ جَهِّزْهُ وَ کَفِّنْهُ وَ حَنِّطْهُ وَ احْتَسِبْ بِذَلِکَ مِنَ الزَّکَاةِ وَ شَیِّعْ جَنَازَتَهُ قُلْتُ فَإِنِ اتَّجَرَ عَلَیْهِ بَعْضُ إِخْوَانِهِ بِکَفَنٍ آخَرَ وَ کَانَ عَلَیْهِ دَیْنٌ أَ یُکَفَّنُ بِوَاحِدٍ وَ یُقْضَی دَیْنُهُ بِالْآخَرِ قَالَ لَا لَیْسَ هَذَا مِیرَاثاً تَرَکَهُ إِنَّمَا هَذَا شَیْ ءٌ صَارَ إِلَیْهِ (3) بَعْدَ وَفَاتِهِ فَلْیُکَفِّنُوهُ بِالَّذِی اتَّجَرَ عَلَیْهِ وَ یَکُونُ الْآخَرُ لَهُمْ یُصْلِحُونَ بِهِ شَأْنَهُمْ.
وَ رَوَاهُ الْحِمْیَرِیُّ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ (4)
ترجمه:
از فضل بن یونس کاتب نقل شده که گفت: از امام موسی کاظم (ع) پرسیدم: در مورد مردی از یاران ما که می میرد و چیزی برای کفن ندارد، آیا می توانم برای او کفن را از زکات خریداری کنم؟ ایشان فرمودند: به خانواده اش از زکات به اندازه ای بده که بتوانند او را تجهیز کنند، پس آن ها خواهند بود که او را تجهیز می کنند. گفتم: اگر او فرزندی نداشته باشد و کسی دیگر برای امور او اقدام نکند، آیا من می توانم او را از زکات تجهیز کنم؟ ایشان فرمودند: پدرم می گفت: حرمت بدن مؤمن، در حال مرگ همانند حرمت او در حیات است، پس بدن او را دفن کنید، عوریتش را بپوشانید، او را تجهیز و کفن کنید و در این مورد از زکات حساب کنید و تشییع جنازه اش را به عهده بگیرید. گفتم: اگر برخی از برادرانش برای او کفن دیگری بخرند و بر او دین داشته باشد، آیا می توان او را با یکی کفن کرد و دینش را با دیگری پرداخت؟ فرمودند: نه، این ارثی نیست که او ترک کرده است، بلکه این چیزی است که بعد از وفات او به او تعلق گرفته است. پس باید او را با آن چیزی که خریداری شده، کفن کنند و دیگری برای اصلاح امور خود استفاده کند.
لِأَبِی الْحَسَنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع أُحِبُّ أَنْ تَدَعَنِی (1) أُکَفِّنُکَ فَقَالَ إِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ حَجُّ صَرُورَتِنَا وَ مُهُورُ نِسَائِنَا وَ أَکْفَانُنَا مِنْ طَهُورِ أَمْوَالِنَا.
ترجمه:
از محمد بن علی بن حسین نقل شده که روایت شده است که سندی بن شاهک به امام موسی بن جعفر (ع) گفت: دوست دارم که اجازه دهید من شما را کفن کنم. امام (ع) فرمودند: ما اهل خانه ای هستیم که حج صروره (اولین حج) و مهریه های زنان ما و کفن های ما از پاکیزه ترین اموال ما تأمین می شود.
(2) 35 بَابُ جَوَازِ التَّکْفِینِ مِنَ الْغَاسِلِ قَبْلَ غُسْلِ الْمَسِّ وَ اسْتِحْبَابِ کَوْنِهِ بَعْدَ غَسْلِ الْیَدَیْنِ مِنَ الْمِرْفَقَیْنِ أَوِ الْمَنْکِبَیْنِ ثَلَاثاً
ترجمه:
3012- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی وَ فَضَالَةَ جَمِیعاً عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ الَّذِی یُغَمِّضُ الْمَیِّتَ إِلَی أَنْ قَالَ فَالَّذِی یُغَسِّلُهُ یَغْتَسِلُ فَقَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَیُغَسِّلُهُ ثُمَّ یُلْبِسُهُ أَکْفَانَهُ قَبْلَ أَنْ یَغْتَسِلَ قَالَ یُغَسِّلُهُ ثُمَّ یَغْسِلُ یَدَیْهِ مِنَ الْعَاتِقِ (4)- ثُمَّ یُلْبِسُهُ أَکْفَانَهُ ثُمَّ یَغْتَسِلُ الْحَدِیثَ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
از محمد بن مسلم نقل شده که از یکی ازدوامام علیهما السلام پرسیدم: آیا کسی که چشم میت را می بندد باید غسل کند؟ ایشان فرمودند: بله. گفتم: پس آیا او می تواند میت را غسل دهد و سپس کفن های او را بپوشاند قبل از اینکه خودش غسل کند؟ فرمودند: او میت را غسل می دهد و سپس دست هایش را از شانه ها می شوید، و بعد کفن های میت را بر او می پوشاند و سپس خودش غسل می کند.
3013- 2- (6) وَ قَدْ سَبَقَ حَدِیثُ یَعْقُوبَ بْنِ یَقْطِینٍ عَنِ الْعَبْدِ الصَّالِحِ ع وَ ذَکَرَ صِفَةَ غُسْلِ الْمَیِّتِ إِلَی أَنْ قَالَ ثُمَّ یَغْسِلُ الَّذِی یُغَسِّلُهُ یَدَهُ قَبْلَ أَنْ یُکَفِّنَهُ إِلَی الْمَنْکِبَیْنِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ ثُمَّ إِذَا کَفَّنَهُ اغْتَسَلَ.
ترجمه:
پیشتر حدیثی از یعقوب بن یقطین از عبد صالح (ع) نقل شده که در آن به توصیف چگونگی غسل میت پرداخته است. در این حدیث آمده است که کسی که میت را غسل می دهد، قبل از آنکه او را کفن کند، باید دست خود را تا شانه ها سه بار بشوید و سپس بعد از اینکه میت را کفن کرد، خود غسل کند.
3014- 3- (7) وَ حَدِیثُ عَمَّارِ بْنِ مُوسَی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع ثُمَ
ص: 56
تَغْسِلُ یَدَکَ إِلَی الْمَرَافِقِ وَ رِجْلَیْکَ إِلَی الرُّکْبَتَیْنِ ثُمَّ تُکَفِّنُهُ.
ترجمه:
عمار بن موسی از امام صادق علیه السلام نقل کرده است:
سپس دست هایت را تا آرنج ها و پاهایت را تا زانوها بشوی و بعد او را کفن کن.
3015- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عَمْرٍو وَ أَنَسِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ ع فِی وَصِیَّةِ النَّبِیِّ ص لِعَلِیٍّ ع قَالَ: یَا عَلِیُّ لَا تُمَاکِسْ فِی أَرْبَعَةِ أَشْیَاءَ فِی شِرَاءِ الْأُضْحِیَّةِ وَ الْکَفَنِ وَ النَّسَمَةِ وَ الْکِرَاءِ إِلَی مَکَّةَ.
وَ فِی الْخِصَالِ بِإِسْنَادِهِ الْآتِی عَنْ حَمَّادِ بْنِ عَمْرٍو مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
انس بن محمد از پدرش، از امام جعفر صادق (ع)، از پدرش، از پدرانش (ع) در وصیت پیامبر (ص) به امام علی (ع) نقل کرده است:
ای علی! در چهار چیز چانه نزن: خرید قربانی، کفن، آزاد کردن برده، و کرایه به سمت مکه.
3016- 2- (4) وَ عَنْ أَبِیهِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی وَ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ جَمِیعاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی رَفَعَهُ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ: لَا تُمَاکِسْ فِی أَرْبَعَةِ أَشْیَاءَ فِی الْأُضْحِیَّةِ وَ الْکَفَنِ وَ ثَمَنِ النَّسَمَةِ وَ الْکِرَاءِ إِلَی مَکَّةَ.
ترجمه:
محمد بن عیسی به صورت مرفوع از امام باقر (ع) نقل کرده که فرمود:
در چهار چیز چانه نزن: قربانی، کفن، قیمت آزاد کردن برده، و کرایه به سمت مکه.
ص: 57
ص: 58
(1) 1 بَابُ اسْتِحْبَابِ إِیذَانِ النَّاسِ وَ خُصُوصاً إِخْوَانَ الْمَیِّتِ بِمَوْتِهِ وَ الِاجْتِمَاعِ لِصَلَاةِ الْجِنَازَةِ
ترجمه:
3017- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی وَلَّادٍ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ جَمِیعاً عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: یَنْبَغِی لِأَوْلِیَاءِ الْمَیِّتِ مِنْکُمْ أَنْ یُؤْذِنُوا إِخْوَانَ الْمَیِّتِ بِمَوْتِهِ فَیَشْهَدُونَ جِنَازَتَهُ وَ یُصَلُّونَ عَلَیْهِ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ فَیُکْتَبُ لَهُمُ (3) الْأَجْرُ وَ یُکْتَبُ لِلْمَیِّتِ الِاسْتِغْفَارُ وَ یَکْتَسِبُ هُوَ الْأَجْرَ فِیهِمْ وَ فِیمَا اکْتُسِبَ لَهُ (4) مِنَ الِاسْتِغْفَارِ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ (5)
وَ رَوَاهُ ابْنُ إِدْرِیسَ فِی آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ الْمَشِیخَةِ لِلْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ مِثْلَهُ (6) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی الْعِلَلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکِّلِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ مِثْلَهُ (7).
ترجمه:
از ابی ولاد و عبدالله بن سنان هر دو از امام صادق (ع) نقل کرده اند که فرمودند:
سزاوار است برای نزدیکان (ولیّان) میت از شما که برادران میت را از مرگ او آگاه سازند تا در تشییع جنازه او حاضر شوند، بر او نماز بگذارند، و برای او طلب آمرزش کنند، که برای آنان اجر نوشته می شود و برای میت طلب آمرزش ثبت می گردد، و او نیز در اجر و پاداش آن ها شریک می شود و از آنچه برای او از طلب آمرزش به دست آمده است، بهره مند می گردد.
ص: 59
3018- 2- (1) وَ فِی الْمَجَالِسِ بِإِسْنَادٍ یَأْتِی قَالَ: جَاءَ نَفَرٌ مِنَ الْیَهُودِ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ ص- فَسَأَلُوهُ عَنْ مَسَائِلَ إِلَی أَنْ قَالَ ع وَ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یُصَلِّی عَلَی الْجَنَائِزِ إِلَّا أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ- إِلَّا أَنْ یَکُونَ مُنَافِقاً أَوْ عَاقّاً.
ترجمه:
و در کتاب مجالس به سندی که خواهد آمد، گفته شد: گروهی از یهود نزد رسول خدا (ص) آمدند و از او درباره مسائلی پرسیدند، تا آنکه [پیامبر] فرمود: «و هیچ مؤمنی نیست که بر جنازه ها نماز بگزارد مگر اینکه خدا بهشت را برای او واجب می گرداند، مگر اینکه او منافق یا عاقّ (ناسپاس والدین) باشد.»
3019- 3- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنْ ذَرِیحٍ الْمُحَارِبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْجِنَازَةِ یُؤْذَنُ بِهَا النَّاسُ قَالَ نَعَمْ.
ترجمه:
از ذریح محاربی نقل شده که از امام صادق (ع) پرسید: «آیا هنگام تشییع جنازه، مردم را آگاه می کنند (دعوت می کنند)؟» فرمود: «بله».
3020- 4- (3) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ الْجِنَازَةَ یُؤْذَنُ بِهَا النَّاسُ.
أَقُولُ: یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (4).
ترجمه:
ازقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ نقل شده که از امام صادق علیه السلام فرمودند: « هنگام تشییع جنازه، مردم را آگاه می کنند (دعوت می کنند) .
3021- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُهَاجِرٍ عَنْ أُمِّهِ أُمِّ سَلَمَةَ قَالَتْ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا صَلَّی عَلَی مَیِّتٍ کَبَّرَ وَ تَشَهَّدَ ثُمَّ کَبَّرَ وَ صَلَّی عَلَی الْأَنْبِیَاءِ وَ دَعَا ثُمَّ کَبَّرَ وَ دَعَا لِلْمُؤْمِنِینَ (7)-
ص: 60
ثُمَّ کَبَّرَ الرَّابِعَةَ وَ دَعَا لِلْمَیِّتِ ثُمَّ کَبَّرَ الْخَامِسَةَ (1) وَ انْصَرَفَ فَلَمَّا نَهَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنِ الصَّلَاةِ عَلَی الْمُنَافِقِینَ کَبَّرَ وَ تَشَهَّدَ ثُمَّ کَبَّرَ وَ صَلَّی عَلَی النَّبِیِّینَ ثُمَّ کَبَّرَ وَ دَعَا لِلْمُؤْمِنِینَ- ثُمَّ کَبَّرَ الرَّابِعَةَ وَ انْصَرَفَ وَ لَمْ یَدْعُ لِلْمَیِّتِ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (2)
وَ
رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا إِلَّا أَنَّهُ قَالَ فِی الْمَوْضِعَیْنِ ثُمَّ کَبَّرَ فَصَلَّی عَلَی النَّبِیِّ وَ آلِهِ (3).
وَ رَوَاهُ فِی الْعِلَلِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَاتِمٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
مُحَمَّدِ بْنِ مُهَاجِرٍاز مادرش، ام سلمه، نقل کرده که گفت: شنیدم امام صادق (ع) می فرمود: «رسول خدا (ص) هرگاه بر میتی نماز می گزارد، تکبیر می گفت و تشهد می خواند، سپس تکبیر می گفت و بر پیامبران درود می فرستاد و دعا می کرد، سپس تکبیر می گفت و برای مؤمنین دعا می کرد، سپس تکبیر چهارم را می گفت و برای میت دعا می کرد، سپس تکبیر پنجم را می گفت و نماز را به پایان می رساند. اما هنگامی که خداوند عزوجل او را از نماز بر منافقین نهی فرمود، [رسول خدا] تکبیر می گفت و تشهد می خواند، سپس تکبیر می گفت و بر پیامبران درود می فرستاد، سپس تکبیر می گفت و برای مؤمنین دعا می کرد، سپس تکبیر چهارم را می گفت و نماز را به پایان می رساند و برای میت دعا نمی کرد.»
3022- 2- (5) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی الصَّلَاةِ عَلَی الْمَیِّتِ قَالَ تُکَبِّرُ ثُمَّ تُصَلِّی عَلَی النَّبِیِّ ص- ثُمَّ تَقُولُ اللَّهُمَّ عَبْدُکَ ابْنُ عَبْدِکَ ابْنُ أَمَتِکَ لَا أَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْراً وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنَّا اللَّهُمَّ إِنْ کَانَ مُحْسِناً فَزِدْ فِی حَسَنَاتِهِ (6) وَ تَقَبَّلْ مِنْهُ وَ إِنْ کَانَ مُسِیئاً فَاغْفِرْ لَهُ ذَنْبَهُ وَ افْسَحْ لَهُ فِی قَبْرِهِ وَ اجْعَلْهُ مِنْ رُفَقَاءِ مُحَمَّدٍ ص- ثُمَّ تُکَبِّرُ الثَّانِیَةَ وَ تَقُولُ اللَّهُمَّ إِنْ کَانَ زَاکِیاً فَزَکِّهِ وَ إِنْ کَانَ خَاطِئاً فَاغْفِرْ لَهُ- ثُمَّ تُکَبِّرُ الثَّالِثَةَ وَ تَقُولُ اللَّهُمَّ لَا تَحْرِمْنَا أَجْرَهُ وَ لَا تَفْتِنَّا بَعْدَهُ ثُمَّ تُکَبِّرُ الرَّابِعَةَ وَ تَقُولُ اللَّهُمَّ اکْتُبْهُ عِنْدَکَ فِی عِلِّیِّینَ وَ اخْلُفْ عَلَی عَقِبِهِ فِی الْغَابِرِینَ وَ اجْعَلْهُ مِنْ رُفَقَاءِ مُحَمَّدٍ ص- ثُمَّ کَبِّرِ (7) الْخَامِسَةَ وَ انْصَرِفْ.
ترجمه:
از زراره، از امام صادق (ع) درباره نماز بر میت نقل شده که فرمود: «تکبیر می گویی، سپس بر پیامبر (ص) درود می فرستی، سپس می گویی: "خدایا! این بنده تو، فرزند بنده تو، فرزند کنیز توست، من از او جز خیر نمی دانم و تو به حال او از ما داناتری. خدایا! اگر او نیکوکار است، بر نیکی هایش بیفزا و آنها را از او بپذیر، و اگر گناهکار است، گناهش را ببخش و در قبرش برای او گشایش قرار ده و او را از همراهان محمد (ص) قرار ده." سپس تکبیر دوم را می گویی و می گویی: "خدایا! اگر پاک و طاهر است، او را پاکیزه گردان و اگر خطاکار است، گناهانش را ببخش." سپس تکبیر سوم را می گویی و می گویی: "خدایا! ما را از اجر او محروم نکن و بعد از او ما را دچار فتنه مگردان." سپس تکبیر چهارم را می گویی و می گویی: "خدایا! او را نزد خود در درجات بلند (علیین) بنویس و به بازماندگان او خیر و برکت عطا کن و او را از همراهان محمد (ص) قرار ده." سپس تکبیر پنجم را بگو و نماز را به پایان برسان.»
3023- 3- (8) وَ بِالْإِسْنَادِ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
ص: 61
تُکَبِّرُ ثُمَّ تَشَهَّدُ ثُمَّ تَقُولُ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ- الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ رَبِّ الْمَوْتِ وَ الْحَیَاةِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ جَزَی اللَّهُ عَنَّا مُحَمَّداً خَیْرَ الْجَزَاءِ بِمَا صَنَعَ بِأُمَّتِهِ وَ بِمَا بَلَّغَ مِنْ رِسَالاتِ رَبِّهِ- ثُمَّ تَقُولُ اللَّهُمَّ عَبْدُکَ ابْنُ عَبْدِکَ ابْنُ أَمَتِکَ نَاصِیَتُهُ بِیَدِکَ خَلَا مِنَ الدُّنْیَا وَ احْتَاجَ إِلَی رَحْمَتِکَ وَ أَنْتَ غَنِیٌّ عَنْ عَذَابِهِ اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْراً وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ اللَّهُمَّ إِنْ کَانَ مُحْسِناً فَزِدْ فِی إِحْسَانِهِ وَ تَقَبَّلْ مِنْهُ وَ إِنْ کَانَ مُسِیئاً فَاغْفِرْ لَهُ ذَنْبَهُ (1) وَ ارْحَمْهُ وَ تَجَاوَزْ عَنْهُ بِرَحْمَتِکَ اللَّهُمَّ أَلْحِقْهُ بِنَبِیِّکَ- وَ ثَبِّتْهُ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ فِی الْآخِرَةِ اللَّهُمَّ اسْلُکْ بِنَا وَ بِهِ سَبِیلَ الْهُدَی وَ اهْدِنَا وَ إِیَّاهُ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ اللَّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ- ثُمَّ تُکَبِّرُ الثَّانِیَةَ وَ تَقُولُ مِثْلَ مَا قُلْتَ حَتَّی تَفْرُغَ مِنْ خَمْسِ تَکْبِیرَاتٍ.
ترجمه:
از حلبی از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود: «[در نماز میت] تکبیر می گویی، سپس تشهد می خوانی، سپس می گویی: "ما از آنِ خدا هستیم و به سوی او بازمی گردیم. ستایش از آنِ خداوند، پروردگار جهانیان، پروردگار مرگ و زندگی است. بر محمد و اهل بیت او درود فرست. خداوند بهترین جزا را به محمد بدهد، به خاطر آنچه برای امت خود انجام داد و به خاطر آنچه از پیام های پروردگارش رساند." سپس می گویی: "خدایا! این بنده تو، فرزند بنده تو، فرزند کنیز توست، اختیار او در دست توست. از دنیا جدا شده و به رحمت تو نیازمند است و تو از عذاب او بی نیازی. خدایا! ما جز خیر از او نمی دانیم و تو از ما به حال او داناتری. خدایا! اگر نیکوکار است، بر نیکی هایش بیفزا و آنها را از او بپذیر، و اگر گناهکار است، گناهش را ببخش و بر او رحم کن و با رحمت خود از او درگذر. خدایا! او را به پیامبرت ملحق کن و او را با سخن استوار در زندگی دنیا و آخرت ثابت قدم گردان. خدایا! ما و او را به راه هدایت ببر و ما و او را به راه راستت هدایت کن. خدایا! عفو تو، عفو تو." سپس تکبیر دوم را می گویی و همانند آنچه گفتی، تکرار می کنی تا اینکه پنج تکبیر را به پایان برسانی.
3024- 4- (2) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ الرَّحِیمِ (3) أَبِی الصَّخْرِ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ عَبْدِ الْخَالِقِ بْنِ عَبْدِ رَبِّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی الصَّلَاةِ عَلَی الْجَنَائِزِ تَقُولُ اللَّهُمَّ أَنْتَ خَلَقْتَ هَذِهِ النَّفْسَ وَ أَنْتَ أَمَتَّهَا تَعْلَمُ سِرَّهَا وَ عَلَانِیَتَهَا أَتَیْنَاکَ شَافِعِینَ فِیهَا شُفَعَاءَ (4) اللَّهُمَّ (5) وَلِّهَا مَا تَوَلَّتْ وَ احْشُرْهَا مَعَ مَنْ أَحَبَّتْ.
ترجمه:
از اسماعیل بن عبدالخالق بن عبدالربه، از امام صادق (ع) درباره نماز بر جنازه نقل شده که فرمود: می گویی: «خدایا! تو این نفس را آفریدی و تو او را میراندی. تو به نهان و آشکار او آگاهی. ما نزد تو آمده ایم، در حالی که شفاعت گر او هستیم. خدایا! او را به آنچه خود برگزیده، واگذار و او را با کسانی که دوست دارد، محشور گردان.»
3025- 5- (6) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی وَلَّادٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ التَّکْبِیرِ عَلَی الْمَیِّتِ فَقَالَ خَمْسٌ (7) تَقُولُ (فِی أَوَّلِهِنَّ) (8) أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ- ثُمَّ تَقُولُ اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا الْمُسَجَّی قُدَّامَنَا
ص: 62
عَبْدُکَ وَ ابْنُ عَبْدِکَ وَ قَدْ قَبَضْتَ رُوحَهُ إِلَیْکَ وَ قَدِ احْتَاجَ إِلَی رَحْمَتِکَ وَ أَنْتَ غَنِیٌّ عَنْ عَذَابِهِ اللَّهُمَّ إِنَّا (1) لَا نَعْلَمُ مِنْ ظَاهِرِهِ إِلَّا خَیْراً وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِسَرِیرَتِهِ اللَّهُمَّ إِنْ کَانَ مُحْسِناً فَضَاعِفْ حَسَنَاتِهِ وَ إِنْ کَانَ مُسِیئاً فَتَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِهِ (2)- ثُمَّ تُکَبِّرُ الثَّانِیَةَ وَ تَفْعَلُ ذَلِکَ فِی کُلِّ تَکْبِیرَةٍ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
از ابی ولاد نقل شده که گفت: از امام صادق (ع) درباره تکبیر بر میت پرسیدم. فرمود: «پنج تکبیر است. در تکبیر اول می گویی: "شهادت می دهم که هیچ معبودی جز خداوند یگانه، که شریکی ندارد، نیست. خدایا! بر محمد و آل محمد درود فرست." سپس می گویی: "خدایا! این فردی که پیش روی ما قرار دارد، بنده تو و فرزند بنده توست و تو روح او را به سوی خود قبض کرده ای. او به رحمت تو نیازمند است و تو از عذاب او بی نیازی. خدایا! ما جز خیر از ظاهر او نمی دانیم و تو به باطن او داناتری. خدایا! اگر نیکوکار است، حسنات او را چند برابر گردان، و اگر بدکار است، از گناهانش درگذر." سپس تکبیر دوم را می گویی و در هر تکبیر همین دعا را تکرار می کنی.»
3026- 6- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ فِی حَدِیثٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الصَّلَاةِ عَلَی الْمَیِّتِ فَقَالَ خَمْسُ تَکْبِیرَاتٍ یَقُولُ إِذَا کَبَّرَ (5) أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَلَی أَئِمَّةِ الْهُدَی- وَ اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونا بِالْإِیمانِ وَ لا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنا غِلًّا لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنا إِنَّکَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ- اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِأَحْیَائِنَا وَ أَمْوَاتِنَا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ أَلِّفْ بَیْنَ قُلُوبِنَا عَلَی قُلُوبِ أَخْیَارِنَا (6) وَ اهْدِنَا لِمَا اخْتُلِفَ فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِکَ إِنَّکَ تَهْدِی مَنْ تَشَاءُ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ- فَإِنْ قَطَعَ عَلَیْکَ التَّکْبِیرَةَ الثَّانِیَةَ فَلَا یَضُرُّکَ فَقُلِ (7) اللَّهُمَّ هَذَا عَبْدُکَ ابْنُ عَبْدِکَ وَ ابْنُ أَمَتِکَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ افْتَقَرَ (إِلَی رَحْمَتِکَ) (8) وَ اسْتَغْنَیْتَ عَنْهُ اللَّهُمَّ فَتَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِهِ وَ زِدْ فِی حَسَنَاتِهِ (9) وَ اغْفِرْ لَهُ وَ ارْحَمْهُ وَ نَوِّرْ لَهُ فِی قَبْرِهِ وَ لَقِّنْهُ حُجَّتَهُ وَ أَلْحِقْهُ بِنَبِیِّهِ ص- وَ لَا تَحْرِمْنَا أَجْرَهُ وَ لَا تَفْتِنَّا بَعْدَهُ- قُلْ هَذَا حَتَّی (10)
ص: 63
تَفْرُغَ مِنْ خَمْسِ تَکْبِیرَاتٍ وَ إِذَا فَرَغْتَ سَلَّمْتَ عَنْ یَمِینِکَ (1).
وَ
رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أُورَمَةَ عَنْ زُرْعَةَ مِثْلَهُ وَ تَرَکَ مِنْ آخِرِهِ وَ إِذَا فَرَغْتَ سَلَّمْتَ عَنْ یَمِینِکَ (2)
ترجمه:
از سماعه در حدیثی نقل شده که گفت: از امام (ع) درباره نماز بر میت پرسیدم. فرمود: «پنج تکبیر است. هنگامی که تکبیر می گویی، بگو: "شهادت می دهم که هیچ معبودی جز خداوند یگانه، که شریکی ندارد، نیست و شهادت می دهم که محمد بنده و فرستاده اوست. خدایا! بر محمد و آل محمد و بر پیشوایان هدایت درود فرست. و ما و برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشی گرفتند، بیامرز، و در دل های ما نسبت به کسانی که ایمان آورده اند، کینه ای قرار مده. پروردگارا! تو رئوف و مهربانی. خدایا! مؤمنان و مؤمناتِ زنده و مرده ما را بیامرز و دل های ما را بر قلب های نیکان ما یکی گردان و ما را به سوی آنچه در آن اختلاف کرده ایم، به اذن خود هدایت کن؛ چراکه تو هر که را بخواهی به راه راست هدایت می کنی."
اگر در تکبیر دوم دچار وقفه شدی، ضرری ندارد. بگو: "خدایا! این بنده تو، فرزند بنده تو، و فرزند کنیز توست. تو به حال او داناتری. او به رحمت تو نیازمند است و تو از او بی نیازی. خدایا! از گناهانش درگذر، حسناتش را افزایش ده، او را بیامرز، بر او رحم کن، قبرش را روشن گردان، حجت را به او تلقین کن، او را به پیامبرش (ص) ملحق ساز، ما را از پاداش او محروم مگردان و بعد از او ما را دچار فتنه مساز."
این را بگو تا پنج تکبیر را به پایان برسانی. و هنگامی که به پایان رسیدی، به سمت راست سلام بده.»
3027- 7- (3) وَ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ کُلَیْبٍ الْأَسَدِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ التَّکْبِیرِ عَلَی الْمَیِّتِ فَقَالَ بِیَدِهِ خَمْساً قُلْتُ کَیْفَ أَقُولُ: إِذَا صَلَّیْتُ عَلَیْهِ قَالَ تَقُولُ اللَّهُمَّ عَبْدُکَ احْتَاجَ إِلَی رَحْمَتِکَ وَ أَنْتَ غَنِیٌّ عَنْ عَذَابِهِ اللَّهُمَّ إِنْ کَانَ مُحْسِناً فَزِدْ فِی إِحْسَانِهِ وَ إِنْ کَانَ مُسِیئاً فَاغْفِرْ لَهُ.
ترجمه:
از کلیب اسدی نقل شده که گفت: از امام صادق (ع) درباره تعداد تکبیر بر میت پرسیدم. امام با دست خود پنج تکبیر را نشان داد. گفتم: چگونه بگویم هنگامی که بر او نماز می خوانم؟ فرمود: «می گویی: خدایا! بنده ات به رحمت تو نیازمند است و تو از عذاب او بی نیازی. خدایا! اگر نیکوکار است، بر نیکی اش بیفزا، و اگر بدکار است، او را بیامرز.»
3028- 8- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ عَنْ عَمِّهِ حَمْزَةَ بْنِ بَزِیعٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ سُوَیْدٍ عَنِ الرِّضَا ع فِیمَا یُعْلَمُ قَالَ فِی الصَّلَاةِ عَلَی الْجَنَائِزِ تَقْرَأُ فِی الْأُولَی بِأُمِّ الْکِتَابِ- وَ فِی الثَّانِیَةِ تُصَلِّی عَلَی النَّبِیِّ وَ آلِهِ وَ تَدْعُو فِی الثَّالِثَةِ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ تَدْعُو فِی الرَّابِعَةِ لِمَیِّتِکَ وَ الْخَامِسَةُ تَنْصَرِفُ بِهَا.
وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ عَنْ عَمِّهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ سُوَیْدٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع مِثْلَ ذَلِکَ (5).
ترجمه:
از علی بن سوید نقل شده که از امام رضا (ع) در مورد نماز بر جنازه نقل کرد. امام فرمود: «در تکبیر اول، "سوره حمد" را بخوان، و در تکبیر دوم بر پیامبر و آل او درود بفرست، و در تکبیر سوم برای مؤمنان و مؤمنات دعا کن، و در تکبیر چهارم برای میت خود دعا کن، و با تکبیر پنجم نماز را به پایان برسان.»
3029- 9- (6) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ أَخِیهِ عَلِیٍّ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ هَمَّامٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ
ص: 64
ع قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع صَلَّی رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَی جِنَازَةٍ فَکَبَّرَ عَلَیْهِ خَمْساً وَ صَلَّی عَلَی أُخْرَی (1) فَکَبَّرَ عَلَیْهِ أَرْبَعاً فَأَمَّا الَّذِی کَبَّرَ عَلَیْهِ خَمْساً فَحَمِدَ اللَّهَ وَ مَجَّدَهُ فِی التَّکْبِیرَةِ الْأُولَی وَ دَعَا فِی الثَّانِیَةِ لِلنَّبِیِّ ص- وَ دَعَا فِی الثَّالِثَةِ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ دَعَا فِی الرَّابِعَةِ لِلْمَیِّتِ وَ انْصَرَفَ فِی الْخَامِسَةِ وَ أَمَّا الَّذِی کَبَّرَ عَلَیْهِ أَرْبَعاً فَحَمِدَ اللَّهَ وَ مَجَّدَهُ فِی التَّکْبِیرَةِ الْأُولَی وَ دَعَا لِنَفْسِهِ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ فِی الثَّانِیَةِ وَ دَعَا لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِی الثَّالِثَةِ وَ انْصَرَفَ فِی الرَّابِعَةِ فَلَمْ یَدْعُ لَهُ لِأَنَّهُ کَانَ مُنَافِقاً.
ترجمه:
از اسماعیل بن همام از امام ابوالحسن (ع) نقل شده که فرمود: امام صادق (ع) فرمود: «رسول خدا (ص) بر جنازه ای نماز خواند و پنج تکبیر گفت، و بر جنازه دیگری نماز خواند و چهار تکبیر گفت. اما آنکه پنج تکبیر بر او گفت، در تکبیر اول حمد و ثنای خدا را گفت و در تکبیر دوم برای پیامبر (ص) دعا کرد و در تکبیر سوم برای مؤمنین و مؤمنات دعا کرد و در تکبیر چهارم برای میت دعا کرد و در تکبیر پنجم نماز را به پایان رساند. و اما آنکه چهار تکبیر بر او گفت، در تکبیر اول حمد و ثنای خدا را گفت و در تکبیر دوم برای خود و اهل بیتش دعا کرد و در تکبیر سوم برای مؤمنین و مؤمنات دعا کرد و در تکبیر چهارم نماز را به پایان رساند و برای میت دعا نکرد، زیرا او منافق بود.»
3030- 10- (2) وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ عَبَّاسِ (3) بْنِ هِشَامٍ عَنِ الْحَسَنِ (4) بْنِ أَحْمَدَ الْمِنْقَرِیِّ عَنْ یُونُسَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ: الصَّلَاةُ عَلَی الْجَنَائِزِ التَّکْبِیرَةُ الْأُولَی اسْتِفْتَاحُ الصَّلَاةِ وَ الثَّانِیَةُ أَشْهَدُ (5) أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ وَ الثَّالِثَةُ الصَّلَاةُ عَلَی النَّبِیِّ ص- وَ عَلَی أَهْلِ بَیْتِهِ وَ الثَّنَاءُ عَلَی اللَّهِ وَ الرَّابِعَةُ لَهُ وَ الْخَامِسَةُ یُسَلِّمُ وَ یَقِفُ مِقْدَارَ مَا بَیْنَ التَّکْبِیرَتَیْنِ وَ لَا یَبْرَحُ حَتَّی یُحْمَلَ السَّرِیرُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ.
ترجمه:
از یونس از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: «نماز بر جنازه به این صورت است که تکبیر اول، آغاز نماز است و در تکبیر دوم می گویی: "شهادت می دهم که هیچ معبودی جز خدا نیست و اینکه محمد (ص) رسول خدا است" و در تکبیر سوم برای پیامبر (ص) و اهل بیت او صلوات می فرستی و خدا را ستایش می کنی. در تکبیر چهارم برای میت دعا می کنی و در تکبیر پنجم سلام می دهی و به اندازه فاصله بین دو تکبیر مکث می کنی و از جای خود حرکت نمی کنی تا اینکه جنازه از مقابلت برداشته شود.»
3031- 11- (6) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الصَّلَاةِ عَلَی الْمَیِّتِ فَقَالَ تُکَبِّرُ ثُمَّ تَقُولُ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ- إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ- یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً- اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ
ص: 65
وَ آلِ مُحَمَّدٍ- وَ بَارِکْ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ- کَمَا صَلَّیْتَ وَ بَارَکْتَ عَلَی إِبْرَاهِیمَ- وَ آلِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَی أَئِمَّةِ الْمُسْلِمِینَ- اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَی إِمَامِ الْمُسْلِمِینَ- اللَّهُمَّ عَبْدُکَ فُلَانٌ وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ اللَّهُمَّ أَلْحِقْهُ بِنَبِیِّهِ مُحَمَّدٍ ص- وَ افْسَحْ لَهُ فِی قَبْرِهِ وَ نَوِّرْ لَهُ فِیهِ وَ صَعِّدْ رُوحَهُ وَ لَقِّنْهُ حُجَّتَهُ وَ اجْعَلْ مَا عِنْدَکَ خَیْراً لَهُ وَ أَرْجِعْهُ إِلَی خَیْرٍ مِمَّا کَانَ فِیهِ اللَّهُمَّ عِنْدَکَ نَحْتَسِبُهُ فَلَا تَحْرِمْنَا أَجْرَهُ وَ لَا تَفْتِنَّا بَعْدَهُ اللَّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ (اللَّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ) (1) تَقُولُ هَذَا کُلَّهُ فِی التَّکْبِیرَةِ الْأُولَی ثُمَّ تُکَبِّرُ الثَّانِیَةَ وَ تَقُولُ اللَّهُمَّ عَبْدُکَ فُلَانٌ اللَّهُمَّ أَلْحِقْهُ بِنَبِیِّهِ مُحَمَّدٍ ص- وَ افْسَحْ لَهُ فِی قَبْرِهِ وَ نَوِّرْ لَهُ فِیهِ وَ صَعِّدْ رُوحَهُ وَ لَقِّنْهُ حُجَّتَهُ وَ اجْعَلْ مَا عِنْدَکَ خَیْراً لَهُ وَ أَرْجِعْهُ إِلَی خَیْرٍ مِمَّا کَانَ فِیهِ اللَّهُمَّ عِنْدَکَ نَحْتَسِبُهُ فَلَا تَحْرِمْنَا أَجْرَهُ وَ لَا تَفْتِنَّا بَعْدَهُ اللَّهُمَّ عَفْوَکَ اللَّهُمَّ عَفْوَکَ- تَقُولُ هَذَا فِی الثَّانِیَةِ وَ الثَّالِثَةِ وَ الرَّابِعَةِ فَإِذَا کَبَّرْتَ الْخَامِسَةَ فَقُلِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَی آلِ مُحَمَّدٍ- اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ- وَ أَلِّفْ (2) بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَ تَوَفَّنِی عَلَی مِلَّةِ رَسُولِکَ- اللَّهُمَّ اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونا بِالْإِیمانِ وَ لا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنا غِلًّا لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنا إِنَّکَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ- اللَّهُمَّ عَفْوَکَ اللَّهُمَّ عَفْوَکَ وَ تُسَلِّمُ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (3) وَ عَلَی عَدَمِ وُجُوبِ دُعَاءٍ مُعَیَّنٍ (4) فَتُحْمَلُ هَذِهِ الْأَحَادِیثُ عَلَی التَّخْیِیرِ وَ التَّسْلِیمُ مَحْمُولٌ عَلَی التَّقِیَّةِ وَ کَذَا الْقِرَاءَةُ ذَکَرَهُ الشَّیْخُ وَ غَیْرُهُ لِمَا یَأْتِی (5) وَ هَذِهِ الْأَحَادِیثُ وَ مَا یَأْتِی دَالَّةٌ عَلَی جَوَازِ صَلَاةِ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ عَلَی الْجِنَازَةِ رَجُلًا کَانَ الْمَیِّتُ أَوِ امْرَأَةً
ص: 66
وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی التَّغْسِیلِ (1) وَ یُفْهَمُ مِنْ بَعْضِ أَحَادِیثِ صَلَاةِ الْجِنَازَةِ الْجَهْرُ وَ مِنْ بَعْضِهَا الْإِخْفَاتُ وَ الْبَاقِی مُطْلَقٌ أَوْ عَامٌّ فَالظَّاهِرُ التَّخْیِیرُ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ.
ترجمه:
از عمار بن موسی از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: «از ایشان درباره نماز بر میت پرسیدم. فرمود: تکبیر می گویی و سپس می گویی: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ، إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ، یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَارِکْ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، کَمَا صَلَّیْتَ وَ بَارَکْتَ عَلَی إِبْرَاهِیمَ وَ آلِ إِبْرَاهِیمَ، إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَی أَئِمَّةِ الْمُسْلِمِینَ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَی إِمَامِ الْمُسْلِمِینَ، اللَّهُمَّ عَبْدُکَ فُلَانٌ وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ، اللَّهُمَّ أَلْحِقْهُ بِنَبِیِّهِ مُحَمَّدٍ ص، وَ افْسَحْ لَهُ فِی قَبْرِهِ وَ نَوِّرْ لَهُ فِیهِ وَ صَعِّدْ رُوحَهُ وَ لَقِّنْهُ حُجَّتَهُ وَ اجْعَلْ مَا عِنْدَکَ خَیْراً لَهُ وَ أَرْجِعْهُ إِلَی خَیْرٍ مِمَّا کَانَ فِیهِ، اللَّهُمَّ عِنْدَکَ نَحْتَسِبُهُ فَلَا تَحْرِمْنَا أَجْرَهُ وَ لَا تَفْتِنَّا بَعْدَهُ، اللَّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ». این ها را در تکبیر اول می گویی. سپس تکبیر دوم را می گویی و می گویی: «اللَّهُمَّ عَبْدُکَ فُلَانٌ، اللَّهُمَّ أَلْحِقْهُ بِنَبِیِّهِ مُحَمَّدٍ ص، وَ افْسَحْ لَهُ فِی قَبْرِهِ وَ نَوِّرْ لَهُ فِیهِ وَ صَعِّدْ رُوحَهُ وَ لَقِّنْهُ حُجَّتَهُ وَ اجْعَلْ مَا عِنْدَکَ خَیْراً لَهُ وَ أَرْجِعْهُ إِلَی خَیْرٍ مِمَّا کَانَ فِیهِ، اللَّهُمَّ عِنْدَکَ نَحْتَسِبُهُ فَلَا تَحْرِمْنَا أَجْرَهُ وَ لَا تَفْتِنَّا بَعْدَهُ، اللَّهُمَّ عَفْوَکَ اللَّهُمَّ عَفْوَکَ». این ها را در تکبیر دوم و سوم و چهارم نیز می گویی. پس از تکبیر پنجم می گویی: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَی آلِ مُحَمَّدٍ، اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ، وَ أَلِّفْ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَ تَوَفَّنِی عَلَی مِلَّةِ رَسُولِکَ، اللَّهُمَّ اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونا بِالْإِیمَانِ وَ لا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنا غِلًّا لِلَّذِینَ آمَنُوا، رَبَّنا إِنَّکَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ، اللَّهُمَّ عَفْوَکَ اللَّهُمَّ عَفْوَکَ» و سپس سلام می دهی.»
3032- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زُرَارَةَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ: الصَّلَاةُ عَلَی الْمُسْتَضْعَفِ وَ الَّذِی لَا یُعْرَفُ مَذْهَبُهُ تُصَلَّی عَلَی النَّبِیِّ ص وَ یُدْعَی لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ- وَ یُقَالُ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلَّذِینَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِیلَکَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِیمِ- وَ یُقَالُ فِی الصَّلَاةِ عَلَی مَنْ لَا یُعْرَفُ مَذْهَبُهُ اللَّهُمَّ إِنَّ هَذِهِ النَّفْسَ أَنْتَ أَحْیَیْتَهَا وَ أَنْتَ أَمَتَّهَا اللَّهُمَّ وَلِّهَا مَا تَوَلَّتْ وَ احْشُرْهَا مَعَ مَنْ أَحَبَّتْ.
ترجمه:
از محمد بن مسلم نقل شده که امام باقر (ع) فرمود: «نماز بر مستضعف و کسی که مذهبش شناخته شده نیست به این صورت است که بر پیامبر (ص) درود فرستاده می شود و برای مؤمنین و مؤمنات دعا می شود و گفته می شود: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلَّذِینَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِیلَکَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِیمِ» و درباره کسی که مذهبش شناخته شده نیست در نماز گفته می شود: «اللَّهُمَّ إِنَّ هَذِهِ النَّفْسَ أَنْتَ أَحْیَیْتَهَا وَ أَنْتَ أَمَتَّهَا، اللَّهُمَّ وَلِّهَا مَا تَوَلَّتْ وَ احْشُرْهَا مَعَ مَنْ أَحَبَّتْ»».
3033- 2- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: الصَّلَاةُ عَلَی الْمُسْتَضْعَفِ وَ الَّذِی لَا یُعْرَفُ الصَّلَاةُ عَلَی النَّبِیِّ ص- وَ الدُّعَاءُ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ- تَقُولُ رَبَّنَا اغْفِرْ لِلَّذِینَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِیلَکَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِیمِ (5) إِلَی آخِرِ الْآیَتَیْنِ.
ترجمه:
از محمد بن مسلم نقل شده که از یکی از امامان (علیهما السلام) درباره نماز بر مستضعف و فردی که (مذهبش) شناخته شده نیست، پرسید. امام فرمود: «نماز، (شامل) درود بر پیامبر (ص) و دعا برای مؤمنین و مؤمنات است؛ و در آن می گویی: رَبَّنَا اغْفِرْ لِلَّذِینَ تَابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِیلَکَ وَ قِهِمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ.» (این جمله قسمتی از آیه 7 سوره غافر است که به شفاعت فرشتگان برای مؤمنین اشاره دارد).
3034- 3- (6) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَیْنَةَ عَنِ الْفُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِذَا صَلَّیْتَ عَلَی الْمُؤْمِنِ
ص: 67
فَادْعُ لَهُ وَ اجْتَهِدْ لَهُ فِی الدُّعَاءِ وَ إِنْ کَانَ وَاقِفاً مُسْتَضْعَفاً فَکَبِّرْ وَ قُلِ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلَّذِینَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِیلَکَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِیمِ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
از فضیل بن یسار نقل شده که از امام باقر (علیه السلام) شنیده است که فرمود: «وقتی بر مؤمن نماز می خوانی، برای او دعا کن و در دعا برای او اجتهاد و کوشش کن. اما اگر (فردی) واقف یا مستضعف باشد، (فقط) تکبیر بگو و بگو: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلَّذِینَ تَابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِیلَکَ وَ قِهِمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ.»
3035- 4- (2) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنْ کَانَ مُسْتَضْعَفاً فَقُلِ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلَّذِینَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِیلَکَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِیمِ- وَ إِذَا کُنْتَ لَا تَدْرِی مَا حَالُهُ فَقُلِ اللَّهُمَّ إِنْ کَانَ یُحِبُّ الْخَیْرَ وَ أَهْلَهُ فَاغْفِرْ لَهُ وَ ارْحَمْهُ وَ تَجَاوَزْ عَنْهُ- وَ إِنْ کَانَ الْمُسْتَضْعَفَ مِنْکَ بِسَبِیلٍ فَاسْتَغْفِرْ لَهُ عَلَی وَجْهِ الشَّفَاعَةِ لَا عَلَی وَجْهِ الْوَلَایَةِ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِیٍّ الْحَلَبِیِّ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
این روایت از امام صادق (علیه السلام) توسط حلبی نقل شده که فرمودند: «اگر فردی که بر او نماز می خوانی مستضعف باشد، بگو: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلَّذِینَ تَابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِیلَکَ وَ قِهِمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ. و اگر نمی دانی که وضعیت او چگونه است (و از حال او بی اطلاعی)، بگو: اللَّهُمَّ إِنْ کَانَ یُحِبُّ الْخَیْرَ وَ أَهْلَهُ فَاغْفِرْ لَهُ وَ ارْحَمْهُ وَ تَجَاوَزْ عَنْهُ. و اگر آن مستضعف به نوعی با تو (یا مکتب و مسیر تو) ارتباط و نسبتی دارد، برای او به صورت شفیع (واسطه شفاعت) استغفار کن، نه به عنوان ولی (یعنی او را در ولایت خویش قرار مده و برای او از جایگاه ولایت دعا نکن).»
3036- 5- (4) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: التَّرَحُّمُ عَلَی جِهَتَیْنِ جِهَةِ الْوَلَایَةِ وَ جِهَةِ الشَّفَاعَةِ.
ترجمه:
امام صادق علیه السلام فرمودند: «ترحم بر دو جهت انجام می شود: یک جهت ولایت و دیگری شفاعت».
3037- 6- (5) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ رَجُلٍ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: تَقُولُ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ- وَ تَقَبَّلْ شَفَاعَتَهُ وَ بَیِّضْ وَجْهَهُ وَ أَکْثِرْ تَبَعَهُ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی وَ ارْحَمْنِی وَ تُبْ عَلَیَّ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلَّذِینَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِیلَکَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِیمِ- فَإِنْ کَانَ مُؤْمِناً دَخَلَ فِیهَا وَ إِنْ کَانَ لَیْسَ بِمُؤْمِنٍ خَرَجَ مِنْهَا.
ترجمه:
این روایت از امام صادق (علیه السلام) به بیان دعاها و عبارات مخصوصی که در نماز بر میت باید خوانده شود، می پردازد. در این متن، به ترتیب به ذکر عبارات زیر اشاره شده است:
گواهی بر توحید و نبوت:
«أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ»
این عبارت نشان دهنده ایمان به یگانگی خدا و نبوت حضرت محمد (صلى الله عليه وآله) است.
درخواست درود بر پیامبر و اهل بیت:
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ»
این دعا نشان دهنده ارادت و احترام به مقام پیامبر (صلى الله عليه وآله) است.
درخواست شفاعت و نورانی کردن چهره پیامبر:
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ- وَ تَقَبَّلْ شَفَاعَتَهُ وَ بَیِّضْ وَجْهَهُ»
در اینجا درخواست می شود که شفاعت پیامبر (صلى الله عليه وآله) قبول شود و چهره ایشان نورانی گردد.
ص: 68
3038- 7- (1) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ غَالِبٍ عَنْ ثَابِتٍ أَبِی الْمِقْدَامِ قَالَ: کُنْتُ مَعَ أَبِی جَعْفَرٍ ع فَإِذَا بِجَنَازَةٍ لِقَوْمٍ مِنْ جِیرَتِهِ فَحَضَرَهَا وَ کُنْتُ قَرِیباً مِنْهُ فَسَمِعْتُهُ یَقُولُ اللَّهُمَّ إِنَّکَ (2) خَلَقْتَ هَذِهِ النُّفُوسَ وَ أَنْتَ تُمِیتُهَا وَ أَنْتَ تُحْیِیهَا وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِسَرَائِرِهَا وَ عَلَانِیَتِهَا مِنَّا وَ مُسْتَقَرِّهَا وَ مُسْتَوْدَعِهَا اللَّهُمَّ وَ هَذَا عَبْدُکَ وَ لَا أَعْلَمُ مِنْهُ شَرّاً (3) وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ وَ قَدْ جِئْنَاکَ شَافِعِینَ لَهُ بَعْدَ مَوْتِهِ فَإِنْ کَانَ مُسْتَوْجِباً فَشَفِّعْنَا فِیهِ وَ احْشُرْهُ مَعَ مَنْ کَانَ یَتَوَلَّاهُ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (4)
ترجمه:
این روایت از ثابت ابوالمقدام نقل شده که او می گوید در حضور امام باقر (علیه السلام) بودم و جنازه ای از همسایگان ایشان آورده شد. امام (ع) در تشییع آن جنازه حاضر شدند و در آنجا این دعا را خواندند:
«اللَّهُمَّ إِنَّکَ خَلَقْتَ هَذِهِ النُّفُوسَ وَ أَنْتَ تُمِیتُهَا وَ أَنْتَ تُحْیِیهَا وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِسَرَائِرِهَا وَ عَلَانِیَتِهَا مِنَّا وَ مُسْتَقَرِّهَا وَ مُسْتَوْدَعِهَا. اللَّهُمَّ وَ هَذَا عَبْدُکَ وَ لَا أَعْلَمُ مِنْهُ شَرّاً وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ وَ قَدْ جِئْنَاکَ شَافِعِینَ لَهُ بَعْدَ مَوْتِهِ. فَإِنْ کَانَ مُسْتَوْجِباً فَشَفِّعْنَا فِیهِ وَ احْشُرْهُ مَعَ مَنْ کَانَ یَتَوَلَّاهُ.»(ی خداوند، تو این نفس ها را آفریدی و تو هستی که آنها را می میرانی و زنده می گردانی و تو از هر کسی بیشتر به باطن و ظاهر این نفس ها آگاهی داری و جایگاه نهایی و موقتی آنها را بهتر می دانی این بنده توست و من از او شرّی نمی دانم، ولی تو بهتر از من به احوال او آگاهی. ما نزد تو برای این بنده شفاعت می کنیم. اگر او مستحق شفاعت است، شفاعت ما را درباره او بپذیراو را با کسانی که ولایتشان را داشت، محشور گردان.)
(5) 4 بَابُ کَیْفِیَّةِ الصَّلَاةِ عَلَی الْمُخَالِفِ وَ کَرَاهَةِ الْفِرَارِ مِنْ جِنَازَتِهِ إِذَا کَانَ یُظْهِرُ الْإِسْلَامَ
ترجمه:
3039- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِیٍّ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا صَلَّیْتَ عَلَی عَدُوِّ اللَّهِ فَقُلِ اللَّهُمَّ إِنَّا (7) لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا أَنَّهُ عَدُوٌّ لَکَ وَ لِرَسُولِکَ- اللَّهُمَّ فَاحْشُ قَبْرَهُ نَاراً وَ احْشُ جَوْفَهُ نَاراً وَ عَجِّلْ بِهِ إِلَی النَّارِ- فَإِنَّهُ کَانَ یُوَالِی (8) أَعْدَاءَکَ وَ یُعَادِی أَوْلِیَاءَکَ وَ یُبْغِضُ أَهْلَ بَیْتِ نَبِیِّکَ اللَّهُمَّ ضَیِّقْ عَلَیْهِ قَبْرَهُ- فَإِذَا رُفِعَ فَقُلِ اللَّهُمَّ لَا تَرْفَعْهُ وَ لَا تُزَکِّهِ.
ص: 69
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
عبیدالله بن علی حلبی نقل شده است که امام صادق (علیه السلام) در مورد دعا برای دشمنان خدا می فرمایند:
«اگر برای دشمن خدا نماز گزاردی، بگو:
اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا أَنَّهُ عَدُوٌّ لَکَ وَ لِرَسُولِکَ. اللَّهُمَّ فَاحْشُ قَبْرَهُ نَاراً وَ احْشُ جَوْفَهُ نَاراً وَ عَجِّلْ بِهِ إِلَی النَّارِ. فَإِنَّهُ کَانَ یُوَالِی أَعْدَاءَکَ وَ یُعَادِی أَوْلِیَاءَکَ وَ یُبْغِضُ أَهْلَ بَیْتِ نَبِیِّکَ. اللَّهُمَّ ضَیِّقْ عَلَیْهِ قَبْرَهُ. فَإِذَا رُفِعَ فَقُلِ اللَّهُمَّ لَا تَرْفَعْهُ وَ لَا تُزَکِّهِ. ما نمی دانیم از او جز این که او دشمن تو و رسول توست.ای خدا، قبر او را آتشین کن و درون او را آتشین کن و او را به آتش برسان؛ زیرا او با دشمنان تو دوستی کرده و با دوستان تو دشمنی کرده و اهل بیت نبی تو را دشمن می دارد.ای خدا، قبر او را بر او تنگ کن.پس وقتی از قبرش برمی خیزد، بگو: ای خدا، او را بالا نبر و او را پاک نگردان.»
3040- 2- (2) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ مِهْرَانَ الْجَمَّالِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَاتَ رَجُلٌ مِنَ الْمُنَافِقِینَ فَخَرَجَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ ع یَمْشِی فَلَقِیَهُ (3) مَوْلًی لَهُ فَقَالَ لَهُ إِلَی أَیْنَ تَذْهَبُ فَقَالَ أَفِرُّ مِنْ جِنَازَةِ هَذَا الْمُنَافِقِ أَنْ أُصَلِّیَ عَلَیْهِ فَقَالَ لَهُ الْحُسَیْنُ ع قُمْ إِلَی جَنْبِی فَمَا سَمِعْتَنِی أَقُولُ: فَقُلْ مِثْلَهُ قَالَ فَرَفَعَ یَدَیْهِ فَقَالَ اللَّهُمَّ أَخْزِ عَبْدَکَ فِی عِبَادِکَ وَ بِلَادِکَ اللَّهُمَّ أَصْلِهِ أَشَدَّ نَارِکَ (4)- اللَّهُمَّ أَذِقْهُ حَرَّ عَذَابِکَ (5)- فَإِنَّهُ کَانَ یَتَوَلَّی أَعْدَاءَکَ وَ یُعَادِی أَوْلِیَاءَکَ وَ یُبْغِضُ أَهْلَ بَیْتِ نَبِیِّکَ.
وَ رَوَاهُ الْحِمْیَرِیُّ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنِ السِّنْدِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ مِهْرَانَ مِثْلَهُ (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ مِثْلَهُ (7).
ترجمه:
مردی از منافقین مرد. امام حسین (ع) در حال راه رفتن بود، پس یکی از غلامان خود را دیدند به او گفتند: به کجا می روی؟ غلام پاسخ داد: از نماز بر جنازه این منافق فرار می کنم.
امام حسین (ع) به او فرمود: بایست کنار من هرچه من گفتم تکرارکن سپس دعا کرد و گفت:
خدایا، این بنده ات را در میان بندگان و بلاد خود خوار کن.
خدایا، او را در شدیدترین آتش خود قرار ده.
خدایا، او را طعم سوزش عذاب خود را بچشان زیرا او با دشمنان تو دوستی می کرد و با دوستان تو دشمنی می ورزید و اهل بیت پیامبر تو را دشمن می داشت.
3041- 3- (8) وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ قَالَ: تَقُولُ اللَّهُمَّ أَخْزِ عَبْدَکَ فِی بِلَادِکَ وَ عِبَادِکَ اللَّهُمَّ أَصْلِهِ نَارَکَ وَ أَذِقْهُ أَشَدَّ عَذَابِکَ فَإِنَّهُ کَانَ یُعَادِی أَوْلِیَاءَکَ وَ یُوَالِی أَعْدَاءَکَ وَ یُبْغِضُ أَهْلَ بَیْتِ نَبِیِّکَ.
ترجمه:
خدایا، این بنده ات را در بلاد و بندگان خود خوار کن.
خدایا، او را به آتش خود بسوزان و طعم شدیدترین عذاب خود را به او بچشان.
زیرا او با دوستان تو دشمنی می ورزید و با دشمنان تو دوستی می کرد و اهل بیت پیامبر تو را دشمن می داشت.
3042- 4- (9) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ
ص: 70
حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَمَّا مَاتَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أُبَیِّ بْنِ سَلُولٍ- حَضَرَ النَّبِیُّ ص جَنَازَتَهُ فَقَالَ عُمَرُ یَا رَسُولَ اللَّهِ- أَ لَمْ یَنْهَکَ اللَّهُ أَنْ تَقُومَ عَلَی قَبْرِهِ فَسَکَتَ فَقَالَ أَ لَمْ یَنْهَکَ اللَّهُ أَنْ تَقُومَ عَلَی قَبْرِهِ فَقَالَ لَهُ وَیْلَکَ وَ مَا یُدْرِیکَ مَا قُلْتُ إِنِّی قُلْتُ اللَّهُمَّ احْشُ جَوْفَهُ نَاراً وَ امْلَأْ قَبْرَهُ نَاراً وَ أَصْلِهِ نَاراً- قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فَأَبْدَی مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص مَا کَانَ یَکْرَهُ.
ترجمه:
حلبی ازحضرت صادق علیه السلام نقل می کند که وقتی عبدالله بن ابی بن سلول مرد، پیامبر صلی الله عليه وآله بر جنازه اش حاضر شد. عمر گفت: "ای رسول خدا، آیا خدا تو را نهی نکرده است که بر قبر او بایستی؟" پیامبر سکوت کرد و عمر دوباره گفت: "آیا خدا تو را نهی نکرده است که بر قبر او بایستی؟" پیامبر به او گفت: "وای بر تو! چه می دانی من چه گفتم؟ من گفتم: خداوندا، جوف او را با آتش پر کن و قبرش را با آتش پر کن و او را به آتش بسوزان."
ابو عبدالله علیه السلام فرمودند که پیامبر صلی الله عليه وآله از او چیزی را نشان داد که او از آن ناپسند می داشت.
3043- 5- (1) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: إِنْ کَانَ جَاحِداً لِلْحَقِّ فَقُلِ اللَّهُمَّ امْلَأْ جَوْفَهُ نَاراً وَ قَبْرَهُ نَاراً وَ سَلِّطْ عَلَیْهِ الْحَیَّاتِ وَ الْعَقَارِبَ- وَ ذَلِکَ قَالَهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع لِامْرَأَةِ سَوْءٍ مِنْ بَنِی أُمَیَّةَ صَلَّی عَلَیْهَا أَبِی- وَ قَالَ هَذِهِ الْمَقَالَةَ وَ اجْعَلِ الشَّیْطَانَ لَهَا قَرِیناً الْحَدِیثَ.
ترجمه:
محمد بن مسلم از یکی از آنان نقل می کند که فرمود: اگر کسی به حق جحد ورزد، بگو: "خداوندا، جوف او را با آتش پر کن و قبرش را با آتش پر کن و بر او مارها و عقرب ها را مسلط کن."
این را ابو جعفر علیه السلام درنمازبر زن بدی از بنی امیه گفتند فرمود: "این گفته را هم گفتند شیطان را برای او قرین قرار بده.
3044- 6- (2) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ زِیَادِ بْنِ عِیسَی عَنْ عَامِرِ بْنِ السِّمْطِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ رَجُلًا مِنَ الْمُنَافِقِینَ مَاتَ فَخَرَجَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ ع یَمْشِی مَعَهُ فَلَقِیَهُ مَوْلًی لَهُ فَقَالَ لَهُ الْحُسَیْنُ ع- أَیْنَ تَذْهَبُ یَا فُلَانُ قَالَ فَقَالَ لَهُ مَوْلَاهُ أَفِرُّ مِنْ جِنَازَةِ هَذَا الْمُنَافِقِ أَنْ أُصَلِّیَ عَلَیْهَا فَقَالَ لَهُ الْحُسَیْنُ ع- انْظُرْ أَنْ تَقُومَ عَلَی یَمِینِی فَمَا تَسْمَعُنِی أَقُولُ: فَقُلْ مِثْلَهُ فَلَمَّا أَنْ کَبَّرَ عَلَیْهِ وَلِیُّهُ قَالَ الْحُسَیْنُ- اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُمَّ الْعَنْ فُلَاناً عَبْدَکَ أَلْفَ لَعْنَةٍ مُؤْتَلِفَةٍ غَیْرِ مُخْتَلِفَةٍ اللَّهُمَّ أَخْزِ عَبْدَکَ فِی عِبَادِکَ وَ بِلَادِکَ وَ أَصْلِهِ حَرَّ نَارِکَ وَ أَذِقْهُ أَشَدَّ عَذَابِکَ فَإِنَّهُ کَانَ یَتَوَلَّی أَعْدَاءَکَ وَ یُعَادِی
ص: 71
أَوْلِیَاءَکَ وَ یُبْغِضُ أَهْلَ بَیْتِ نَبِیِّکَ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (1)
وَ کَذَا حَدِیثُ ابْنِ أُبَیِّ بْنِ سَلُولٍ.
ترجمه:
مردی از منافقین مرد. امام حسین (ع) در حال راه رفتن بود، پس یکی از غلامان خود را دیدند به او گفتند: به کجا می روی؟ غلام پاسخ داد: از نماز بر جنازه این منافق فرار می کنم.
امام حسین (ع) به او فرمود: بایست کنار من هرچه من گفتم تکرارکن سپس وقتی ولی شروع به نمازکرد وتکبیرگفت امام حسین (علیه السلام) فرمود: "خدا بزرگ تر است. خداوندا، فلانی، بنده ات را به هزار لعنت متفق و غیر مختلِف لعنت کن. خداوندا، بنده ات را در میان بندگانت و در بلادت خوار کن و او را در آتش داغت ریشه دار کن و او را به شدیدترین عذاب های خود بچشان، زیرا او دوستداران تو را دشمن می داشت و با دشمنانت دوستی می کرد و اهل بیت نبی ات را به شدت می بخشید.
3045- 7- (2) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ الْحَجَّالِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ أَوْ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَاتَتِ امْرَأَةٌ مِنْ بَنِی أُمَیَّةَ- فَحَضَرْتُهَا فَلَمَّا صَلَّوْا عَلَیْهَا وَ رَفَعُوهَا وَ صَارَتْ عَلَی أَیْدِی الرِّجَالِ قَالَ اللَّهُمَّ ضَعْهَا وَ لَا تَرْفَعْهَا وَ لَا تُزَکِّهَا قَالَ وَ کَانَتْ عَدُوَّةً لِلَّهِ قَالَ وَ لَا أَعْلَمُ (3) إِلَّا قَالَ وَ لَنَا.
ترجمه:
حماد بن عثمان از ابی عبدالله (علیه السلام) یا از کسی که او را ذکر کرده نقل کرده است که: زنی از بنی امیه فوت کرد. من در مراسم آن زن حاضر شدم. زمانی که بر او نماز خواندند و او را بلند کردند و به دست مردان سپردند، گفت: "خداوندا، او را بگذار و او را بلند نکن و او را تزکیه نکن." و گفت: "او دشمنی برای خدا بود." و من جز این نمی دانم که او برای ما (شیعه) نیز این گونه گفت.
(5) 5 بَابُ وُجُوبِ التَّکْبِیرَاتِ الْخَمْسِ فِی صَلَاةِ الْجِنَازَةِ وَ إِجْزَاءِ الْأَرْبَعِ مَعَ التَّقِیَّةِ أَوْ کَوْنِ الْمَیِّتِ مُخَالِفاً
ترجمه:
3046- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ وَ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ جَمِیعاً عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یُکَبِّرُ عَلَی قَوْمٍ خَمْساً وَ عَلَی قَوْمٍ آخَرِینَ أَرْبَعاً فَإِذَا کَبَّرَ عَلَی رَجُلٍ أَرْبَعاً اتُّهِمَ یَعْنِی بِالنِّفَاقِ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ
ص: 72
مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ (1)
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ (2)
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْعِلَلِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ تَرَکَ ذِکْرَ حَمَّادٍ (3).
ترجمه:
حماد بن عثمان» و «هشام بن سالم» هر دو از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده اند که فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بر گروهی پنج تکبیر و بر گروه دیگری چهار تکبیر می گفت، و هرگاه بر مردی چهار تکبیر می گفت، متهم به نفاق می شد.
3047- 2- (4) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ رَفَعَهُ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع لِمَ جُعِلَ التَّکْبِیرُ عَلَی الْمَیِّتِ خَمْساً قَالَ فَقَالَ وَرَدَ مِنْ کُلِّ صَلَاةٍ تَکْبِیرَةٌ.
ترجمه:
از او، از پدرش، به صورت مرفوع نقل کرده است که گفت: به امام صادق (علیه السلام) گفتم: چرا تکبیر بر میت پنج تا قرار داده شده است؟ فرمود: از هر نماز، یک تکبیر وارد شده است.
3048- 3- (5) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ الْجَعْفَرِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ع إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فَرَضَ الصَّلَاةَ خَمْساً وَ جَعَلَ لِلْمَیِّتِ مِنْ کُلِّ صَلَاةٍ تَکْبِیرَةً.
ترجمه:
از «سلیمان بن جعفر جعفری» از پدرش، از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: همانا خداوند تبارک و تعالی نماز را پنج گانه واجب کرد و برای میت از هر نماز، یک تکبیر قرار داد.
3049- 4- (6) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عَبْدِ الْمَلِکِ عَنْ أَبِی بَکْرٍ الْحَضْرَمِیِّ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع یَا بَا بَکْرٍ تَدْرِی کَمِ الصَّلَاةُ عَلَی الْمَیِّتِ قُلْتُ لَا قَالَ خَمْسُ تَکْبِیرَاتٍ فَتَدْرِی مِنْ أَیْنَ أُخِذَتِ الْخَمْسُ قُلْتُ لَا قَالَ أُخِذَتِ الْخَمْسُ تَکْبِیرَاتٍ مِنَ الْخَمْسِ صَلَوَاتٍ مِنْ کُلِّ صَلَاةٍ تَکْبِیرَةٌ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (7)
ص: 73
وَ رَوَاهُ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ (1)
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْخِصَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْمَلِکِ الْحَضْرَمِیِّ عَنْ أَبِی بَکْرٍ الْحَضْرَمِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع (2)
وَ رَوَاهُ فِی الْعِلَلِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ (3)
وَ رَوَی الَّذِی قَبْلَهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ مُوسَی بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ الْجَعْفَرِیِّ مِثْلَهُ.
ترجمه:
از «ابوبکر حضرمی» نقل شده است که امام باقر (علیه السلام) فرمود: ای ابابکر، می دانی نماز بر میت چند تکبیر دارد؟ گفتم: نه. فرمود: پنج تکبیر است. آیا می دانی این پنج تکبیر از کجا گرفته شده است؟ گفتم: نه. فرمود: این پنج تکبیر از پنج نماز گرفته شده است، از هر نماز یک تکبیر.
3050- 5- (4) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ سَعْدٍ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الصَّلَاةِ عَلَی الْمَیِّتِ فَقَالَ أَمَّا الْمُؤْمِنُ فَخَمْسُ تَکْبِیرَاتٍ وَ أَمَّا الْمُنَافِقُ فَأَرْبَعٌ وَ لَا سَلَامَ فِیهَا.
ترجمه:
از «اسماعیل بن سعد اشعری» از امام رضا (علیه السلام) نقل شده است که فرمود: از ایشان درباره نماز بر میت پرسیدم. فرمود: اما مؤمن، پنج تکبیر دارد و اما منافق، چهار تکبیر، و در آن سلام نیست.
3051- 6- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: التَّکْبِیرُ عَلَی الْمَیِّتِ خَمْسُ تَکْبِیرَاتٍ.
وَ عَنْهُ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
از عبد الله بن سنان، از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمودند: "تکبیر بر میت پنج تکبیر است."
ص: 74
3052- 7- (1) وَ عَنْهُ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ کُلَیْبٍ الْأَسَدِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ التَّکْبِیرِ عَلَی الْمَیِّتِ فَقَالَ بِیَدِهِ خَمْساً.
ترجمه:
کُلَیب اسدی نقل می کند که از امام صادق (ع) در مورد تعداد تکبیرهایی که بر میت گفته می شود، پرسیدم. امام (ع) با دست خود عدد پنج را نشان دادند.
3053- 8- (2) وَ عَنْهُ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: کَبَّرَ رَسُولُ اللَّهِ ص خَمْساً.
ترجمه:
ابو بصیر از امام باقر (ع) نقل می کند که رسول خدا (ص) بر میت پنج بار تکبیر گفتند.
3054- 9- (3) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الصَّلْتِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی وَلَّادٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ التَّکْبِیرِ عَلَی الْمَیِّتِ فَقَالَ خَمْساً.
ترجمه:
ابو ولاد نقل می کند که از امام صادق (ع) درباره تعداد تکبیرهایی که بر میت گفته می شود، پرسید و امام (ع) پاسخ دادند که تعداد آن پنج بار است.
3055- 10- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ أَخِیهِ عَلِیٍّ عَنْ حَمَّادِ بْنِ شُعَیْبٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: التَّکْبِیرُ عَلَی الْمَیِّتِ خَمْسُ تَکْبِیرَاتٍ.
ترجمه:
ازأَبِی بَصِیرٍ، از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمودند: "تکبیر بر میت پنج تکبیر است."
3056- 11- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الصَّلْتِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الصَّلْتِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ قُدَامَةَ بْنِ زَائِدَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص صَلَّی عَلَی ابْنِهِ إِبْرَاهِیمَ- فَکَبَّرَ عَلَیْهِ خَمْساً.
ترجمه:
قدامه بن زائده می گوید: شنیدم ابا جعفر (ع) می فرماید: «به راستی رسول خدا (ص) بر پسرش ابراهیم نماز خواند و بر او پنج بار تکبیر گفت.»
3057- 12- (6) وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ الْکُوفِیِّ وَ لَقَبُهُ حَمْدَانُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَزِیدَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع جَالِساً فَدَخَلَ رَجُلٌ
ص: 75
فَسَأَلَهُ عَنِ التَّکْبِیرِ عَلَی الْجَنَائِزِ فَقَالَ خَمْسُ تَکْبِیرَاتٍ ثُمَّ دَخَلَ آخَرُ فَسَأَلَهُ عَنِ الصَّلَاةِ عَلَی الْجَنَائِزِ فَقَالَ لَهُ أَرْبَعُ صَلَوَاتٍ فَقَالَ الْأَوَّلُ جُعِلْتُ فِدَاکَ سَأَلْتُکَ فَقُلْتَ خَمْساً وَ سَأَلَکَ هَذَا فَقُلْتَ أَرْبَعاً فَقَالَ إِنَّکَ سَأَلْتَنِی عَنِ التَّکْبِیرِ وَ سَأَلَنِی هَذَا عَنِ الصَّلَاةِ ثُمَّ قَالَ إِنَّهَا خَمْسُ تَکْبِیرَاتٍ بَیْنَهُنَّ أَرْبَعُ صَلَوَاتٍ ثُمَّ بَسَطَ کَفَّهُ فَقَالَ إِنَّهُنَّ خَمْسُ تَکْبِیرَاتٍ بَیْنَهُنَّ أَرْبَعُ صَلَوَاتٍ.
أَقُولُ: الْمُرَادُ بِالصَّلَاةِ هُنَا الْمَعْنَی اللُّغَوِیُّ أَعْنِی الدُّعَاءَ.
ترجمه:
از ابی بصیر روایت شده است که گفت: من نزد ابی عبدالله (ع) نشسته بودم، پس مردی وارد شد و از او درباره تکبیر در نماز جنازه سؤال کرد. امام (ع) فرمود: پنج تکبیر. سپس مرد دیگری وارد شد و از او درباره نماز بر جنازه سؤال کرد. امام (ع) فرمود: چهار نماز. سپس اولین مرد گفت: «جعلت فداک»، من از تو سؤال کردم و تو گفتی پنج، و این مرد سؤال کرد و تو گفتی چهار. امام (ع) پاسخ داد: «تو از من درباره تکبیر سؤال کردی و این مرد از من درباره نماز سؤال کرد». سپس فرمود: «این پنج تکبیر است که بین آنها چهار نماز است». سپس دستش را گسترش داد و گفت: «این پنج تکبیر است که بین آنها چهار نماز است».
من می گویم: منظور از نماز در اینجا معنای لغوی آن است، یعنی دعا.
3058- 13- (1) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ قَالَ: لَمَّا مَاتَ آدَمُ فَبَلَغَ إِلَی الصَّلَاةِ عَلَیْهِ قَالَ هِبَةُ اللَّهِ لِجَبْرَئِیلَ- تَقَدَّمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَصَلِّ عَلَی نَبِیِّ اللَّهِ فَقَالَ جَبْرَئِیلُ إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنَا بِالسُّجُودِ لِأَبِیکَ فَلَسْنَا نَتَقَدَّمُ أَبْرَارَ وُلْدِهِ وَ أَنْتَ مِنْ أَبَرِّهِمْ فَتَقَدَّمَ فَکَبَّرَ عَلَیْهِ خَمْساً عِدَّةَ الصَّلَوَاتِ الَّتِی فَرَضَهَا اللَّهُ عَلَی أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ص- وَ هِیَ السُّنَّةُ الْجَارِیَةُ فِی وُلْدِهِ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ خَلَفِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ مِثْلَهُ (2).
ترجمه:
از عبدالله بن سنان از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود: هنگامی که آدم (ع) وفات یافت و وقت نماز خواندن بر او فرا رسید، هبه الله (شیث) به جبرئیل گفت: «ای رسول خدا، جلو برو و بر پیامبر خدا نماز بگزار». جبرئیل پاسخ داد: «خداوند ما را به سجده برای پدرت (آدم) فرمان داد، پس ما از نیکان فرزندان او جلو نمی افتیم و تو از نیکوترین آنها هستی». پس هبه الله (شیث) جلو رفت و بر او پنج تکبیر گفت، به تعداد نمازهایی که خداوند بر امت محمد (ص) واجب کرده است. و این سنتی جاری است در میان فرزندان او تا روز قیامت.
3059- 14- (3) قَالَ الصَّدُوقُ وَ الْعِلَّةُ الَّتِی مِنْ أَجْلِهَا یُکَبَّرُ عَلَی الْمَیِّتِ خَمْسُ تَکْبِیرَاتٍ أَنَّ اللَّهَ فَرَضَ عَلَی النَّاسِ خَمْسَ فَرَائِضَ الصَّلَاةَ وَ الزَّکَاةَ وَ الصَّوْمَ وَ الْحَجَّ وَ الْوَلَایَةَ فَجَعَلَ لِلْمَیِّتِ مِنْ کُلِّ فَرِیضَةٍ تَکْبِیرَةً.
ترجمه:
صدوق (ره) گفت: و علتی که به خاطر آن بر میت پنج تکبیر گفته می شود این است که خداوند پنج فریضه را بر مردم واجب کرده است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت. پس برای میت از هر فریضه ای یک تکبیر قرار داده است.
3060- 15- (4) قَالَ وَ رُوِیَ أَنَّ الْعِلَّةَ فِی ذَلِکَ أَنَّ اللَّهَ فَرَضَ عَلَی النَّاسِ خَمْسَ صَلَوَاتٍ فَجَعَلَ مِنْ کُلِّ صَلَاةٍ فَرِیضَةٍ لِلْمَیِّتِ تَکْبِیرَةً.
ترجمه:
و روایت شده است که علت این امر (پنج تکبیر بر میت) این است که خداوند پنج نماز واجب را بر مردم فرض کرده است، پس از هر نماز واجب، یک تکبیر برای میت قرار داده است.
3061- 16- (5) وَ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ
ص: 76
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ النَّضْرِ قَالَ: قَالَ الرِّضَا ع مَا الْعِلَّةُ فِی التَّکْبِیرِ عَلَی الْمَیِّتِ خَمْسِ تَکْبِیرَاتٍ قَالَ رَوَوْا أَنَّهَا اشْتُقَّتْ مِنْ خَمْسِ صَلَوَاتٍ فَقَالَ هَذَا ظَاهِرُ الْحَدِیثِ فَأَمَّا فِی وَجْهٍ آخَرَ فَإِنَّ اللَّهَ فَرَضَ عَلَی الْعِبَادِ خَمْسَ فَرَائِضَ الصَّلَاةَ وَ الزَّکَاةَ وَ الصَّوْمَ وَ الْحَجَّ وَ الْوَلَایَةَ فَجَعَلَ لِلْمَیِّتِ مِنْ کُلِّ فَرِیضَةٍ تَکْبِیرَةً وَاحِدَةً فَمَنْ قَبِلَ الْوَلَایَةَ کَبَّرَ خَمْساً وَ مَنْ لَمْ یَقْبَلِ الْوَلَایَةَ کَبَّرَ أَرْبَعاً فَمِنْ أَجْلِ ذَلِکَ تُکَبِّرُونَ خَمْساً وَ مَنْ خَالَفَکُمْ یُکَبِّرُ أَرْبَعاً.
وَ فِی الْعِلَلِ (1) عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ (أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی) (2) عَمَّنْ ذَکَرَ عَنِ الرِّضَا ع مِثْلَهُ.
ترجمه:
از حسین بن نضر روایت شده است که گفت: امام رضا (ع) فرمود: «علت اینکه بر میت پنج تکبیر گفته می شود چیست؟» راوی گفت: «روایت کرده اند که این تکبیرات از پنج نماز (واجب) مشتق شده اند». امام (ع) فرمود: «این ظاهر حدیث است. اما در وجه دیگر، خداوند بر بندگان پنج فریضه را واجب کرده است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت. پس برای میت از هر فریضه، یک تکبیر قرار داده است. بنابراین، هر کس ولایت را پذیرفته، پنج تکبیر می گوید، و هر کس ولایت را نپذیرفته، چهار تکبیر می گوید. به همین دلیل شما (شیعیان) پنج تکبیر می گویید و کسانی که با شما مخالفت می کنند، چهار تکبیر می گویند
3062- 17- (3) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ عَنْ عَمِّهِ الْحُسَیْنِ بْنِ یَزِیدَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع- لِأَیِّ عِلَّةٍ نُکَبِّرُ عَلَی الْمَیِّتِ خَمْسَ تَکْبِیرَاتٍ وَ یُکَبِّرُ مُخَالِفُونَا بِأَرْبَعِ تَکْبِیرَاتٍ قَالَ لِأَنَّ الدَّعَائِمَ الَّتِی بُنِیَ عَلَیْهَا الْإِسْلَامُ خَمْسٌ الصَّلَاةُ وَ الزَّکَاةُ وَ الصَّوْمُ وَ الْحَجُّ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ- فَجَعَلَ اللَّهُ لِلْمَیِّتِ مِنْ کُلِّ دِعَامَةٍ تَکْبِیرَةً وَ إِنَّکُمْ أَقْرَرْتُمْ بِالْخَمْسِ کُلِّهَا وَ أَقَرَّ مُخَالِفُوکُمْ بِأَرْبَعٍ وَ أَنْکَرُوا وَاحِدَةً فَمِنْ ذَلِکَ یُکَبِّرُونَ عَلَی مَوْتَاهُمْ أَرْبَعَ تَکْبِیرَاتٍ وَ تُکَبِّرُونَ خَمْساً.
ترجمه:
ابی بصیر روایت می کند که به امام صادق (ع) گفتم: «به چه علتی ما بر میت پنج تکبیر می گوییم و مخالفان ما چهار تکبیر می گویند؟» امام (ع) فرمود: «زیرا ستون هایی که اسلام بر آنها بنا شده، پنج تاست: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت ما اهل بیت. پس خداوند برای میت از هر ستون، یک تکبیر قرار داده است. و شما (شیعیان) به هر پنج تای آن اقرار کرده اید، در حالی که مخالفان شما به چهار تای آن اقرار کرده و یکی (ولایت) را انکار کرده اند. به همین دلیل آنها بر مردگانشان چهار تکبیر می گویند و شما پنج تکبیر می گویید
3063- 18- (4) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ مَاجِیلَوَیْهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَالِکٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ هَیْثَمٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْخَطَّابِ الْحَلَالِ (5) عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ حُمْرَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع
ص: 77
فِی حَدِیثٍ قَالَ: کَانَ یُعْرَفُ الْمُؤْمِنُ وَ الْمُنَافِقُ بِتَکْبِیرِ رَسُولِ اللَّهِ ص- یُکَبِّرُ عَلَی الْمُؤْمِنِ خَمْساً وَ عَلَی الْمُنَافِقِ أَرْبَعاً.
ترجمه:
از ابراهیم بن محمد بن حمران، از امام صادق (ع) روایت شده است که در حدیثی فرمود: «مؤمن و منافق از طریق تکبیر رسول خدا (ص) شناخته می شدند؛ آن حضرت بر مؤمن پنج تکبیر و بر منافق چهار تکبیر می گفت
3064- 19- (1) وَ فِی الْمُقْنِعِ قَالَ: سُئِلَ بَعْضُ الصَّادِقِینَ ع- لِمَ یُکَبَّرُ عَلَی الْمَیِّتِ خَمْسُ تَکْبِیرَاتٍ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ خَمْسَ صَلَوَاتٍ وَ جَعَلَ لِلْمَیِّتِ مِنْ کُلِّ صَلَاةٍ تَکْبِیرَةً.
ترجمه:
از یکی از امامان صادقین (علیهم السلام) پرسیده شد: چرا بر میت پنج تکبیر گفته می شود؟ امام (ع) فرمودند: خداوند عزّ و جلّ پنج نماز را واجب کرده است و برای میت از هر نماز یک تکبیر قرار داده است.
3065- 20- (2) وَ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ الرِّضَا ع فِی کِتَابِهِ إِلَی الْمَأْمُونِ قَالَ: وَ الصَّلَاةُ عَلَی الْمَیِّتِ خَمْسُ تَکْبِیرَاتٍ فَمَنْ نَقَصَ فَقَدْ خَالَفَ السُّنَّةَ وَ الْمَیِّتُ یُسَلُّ مِنْ قِبَلِ رِجْلَیْهِ وَ یُرْفَقُ بِهِ إِذَا أَدْخَلَهُ قَبْرَهُ.
ترجمه:
فضل بن شاذان از امام رضا (ع) روایت می کند که در نامه ای به مأمون نوشته بودند: "نماز بر میت پنج تکبیر دارد؛ پس هر کس از آن بکاهد، از سنت تخطی کرده است. و میت از سمت پاهایش وارد قبر می شود و هنگام قرار دادن او در قبر با ملایمت رفتار شود.
3066- 21- (3) وَ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ وَ الْعِلَلِ عَنْ عَبْدِ الْوَاحِدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُبْدُوسٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ قُتَیْبَةَ وَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ نُعَیْمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ شَاذَانَ جَمِیعاً عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: إِنَّمَا أُمِرُوا بِالصَّلَاةِ عَلَی الْمَیِّتِ لِیَشْفَعُوا لَهُ وَ لِیَدْعُوا لَهُ بِالْمَغْفِرَةِ لِأَنَّهُ لَمْ یَکُنْ فِی وَقْتٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ أَحْوَجَ إِلَی الشَّفَاعَةِ فِیهِ وَ الطَّلِبَةِ وَ الِاسْتِغْفَارِ مِنْ تِلْکَ السَّاعَةِ وَ إِنَّمَا جُعِلَتْ خَمْسَ تَکْبِیرَاتٍ دُونَ أَنْ تَصِیرَ أَرْبَعاً أَوْ سِتّاً لِأَنَّ الْخَمْسَ تَکْبِیرَاتٍ إِنَّمَا أُخِذَتْ مِنَ الْخَمْسِ الصَّلَوَاتِ فِی الْیَوْمِ وَ اللَّیْلَةِ.
ترجمه:
فضل بن شاذان از امام رضا (ع) روایت می کند که فرمودند: "نماز بر میت به این جهت واجب شده است که برای او شفاعت کنند و برایش طلب مغفرت نمایند، زیرا هیچ زمانی مانند آن ساعت، میت به شفاعت و درخواست آمرزش نیازمندتر نیست. و اینکه نماز میت پنج تکبیر قرار داده شده و نه چهار یا شش تکبیر، به این دلیل است که این پنج تکبیر برگرفته از پنج نماز واجب در شبانه روز است.
3067- 22- (4) وَ فِی الْخِصَالِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی وَ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَمِیعاً عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ سُفْیَانَ بْنِ السِّمْطِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع
ص: 78
قَالَ: إِنَّ آدَمَ اشْتَکَی إِلَی أَنْ قَالَ (فَلَمَّا قَبَضَهُ اللَّهُ) (1) فَغَسَّلَتْهُ الْمَلَائِکَةُ ثُمَّ وُضِعَ وَ أُمِرَ هِبَةُ اللَّهِ أَنْ یَتَقَدَّمَ وَ یُصَلِّیَ عَلَیْهِ فَتَقَدَّمَ وَ صَلَّی عَلَیْهِ وَ الْمَلَائِکَةُ خَلْفَهُ وَ أَوْحَی اللَّهُ إِلَیْهِ أَنْ یُکَبِّرَ (2) خَمْساً وَ أَنْ یَسُلَّهُ وَ یُسَوِّیَ قَبْرَهُ ثُمَّ قَالَ هَکَذَا فَاصْنَعُوا بِمَوْتَاکُمْ.
ترجمه:
سفیان بن السمط از امام صادق (ع) روایت می کند که فرمودند: "حضرت آدم (ع) بیمار شد ... (پس هنگامی که خداوند جان او را گرفت) ملائکه او را غسل دادند، سپس او را در مکانی قرار دادند و به هبة الله (حضرت شیث) دستور داده شد که پیش قدم شود و بر او نماز بخواند. پس او پیش قدم شد و بر پدرش نماز خواند و ملائکه پشت سر او ایستادند، و خداوند به او وحی کرد که پنج تکبیر بگوید و میت را به آرامی در قبر بگذارید و قبر او را صاف کنید. سپس فرمود: 'همین گونه با مردگان خود رفتار کنید
3068- 23- (3) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْأَعْمَشِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع فِی حَدِیثِ شَرَائِعِ الدِّینِ قَالَ: وَ الصَّلَاةُ عَلَی الْمَیِّتِ خَمْسُ تَکْبِیرَاتٍ فَمَنْ نَقَصَ مِنْهَا فَقَدْ خَالَفَ السُّنَّةَ.
ترجمه:
از اعمش از جعفر بن محمد (ع) در حدیثی در مورد شریعت دین نقل شده است که فرمودند: 'نماز بر میت پنج تکبیر دارد و هر کس از آن بکاهد، با سنت مخالفت کرده است.'
3069- 24- (4).
ترجمه:
3070- 25- (5) عَلِیُّ بْنُ عِیسَی فِی کَشْفِ الْغُمَّةِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ أَخْبَارِ فَاطِمَةَ ع لِابْنِ بَابَوَیْهِ عَنْ عَلِیٍّ ع أَنَّهُ صَلَّی عَلَی فَاطِمَةَ ع وَ کَبَّرَ عَلَیْهَا خَمْساً وَ دَفَنَهَا لَیْلًا وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ ع مِثْلَهُ وَ أَنَّ فَاطِمَةَ ع دُفِنَتْ لَیْلًا.
ترجمه:
علی بن عیسی در کتاب «کشف الغمه» نقل می کند که از کتاب «أخبار فاطمة» ابن بابویه روایت شده است: علی (ع) بر فاطمه (ع) نماز خواند و بر او پنج تکبیر گفت و او را در شب دفن کرد. همچنین محمد بن علی (ع) نیز مانند آن را نقل کرده و می گوید که فاطمه (ع) شب دفن شد.
3071- 26- (6) مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْمُفِیدُ فِی الْمُقْنِعَةِ قَالَ رُوِیَ عَنِ الصَّادِقِینَ ع أَنَّهُمْ قَالُوا کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یُصَلِّی عَلَی الْمُؤْمِنِینَ وَ یُکَبِّرُ خَمْساً (7)- وَ یُصَلِّی عَلَی أَهْلِ النِّفَاقِ سِوَی مَنْ وَرَدَ النَّهْیُ عَنِ الصَّلَاةِ عَلَیْهِمْ فَیُکَبِّرُ أَرْبَعاً فَرْقاً (8) بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ أَهْلِ الْإِیمَانِ وَ کَانَتِ الصَّحَابَةُ إِذَا رَأَتْهُ قَدْ صَلَّی عَلَی مَیِّتٍ وَ کَبَّرَ أَرْبَعاً قَطَعُوا عَلَیْهِ بِالنِّفَاقِ.
ترجمه:
محمد بن محمد مفید در کتاب «مقنعه» می نویسد: روایت شده است که امامان صادق (ع) فرمودند: "رسول خدا (ص) بر مؤمنین نماز می خواند و پنج تکبیر می گفت، و بر اهل نفاق به جز کسانی که نهی از نماز بر آنها شده است، نماز می خواند و چهار تکبیر می گفت تا بین آنها و اهل ایمان فرق بگذارد. و صحابه هرگاه او را می دیدند که بر میتی نماز خوانده و چهار تکبیر گفته است، او را اهل نفاق می دانستند.
3072- 27- (9) وَ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع أَنَّهُ صَلَّی عَلَی سَهْلِ بْنِ حُنَیْفٍ وَ کَبَّرَ خَمْساً ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَی أَصْحَابِهِ فَقَالَ لَهُمْ إِنَّهُ مِنْ أَهْلِ بَدْرٍ.
ص: 79
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی هَذِهِ الْأَبْوَابِ (1) وَ فِی بَابِ الْمَسْحِ عَلَی الْخُفَّیْنِ وَ غَیْرِهِمَا (2) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ فِی الصَّلَاةِ عَلَی مَنْ لَمْ یَبْلُغْ وَ غَیْرِ ذَلِکَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ (3).
ترجمه:
از امیرالمؤمنین (ع) نقل شده است که بر سهل بن حنیف نماز خواند و پنج تکبیر گفت. سپس به اصحابش رو کرد و به آنها گفت: "او از اهل بدر است.
(4) 6 بَابُ جَوَازِ الزِّیَادَةِ فِی صَلَاةِ الْجِنَازَةِ عَلَی خَمْسِ تَکْبِیرَاتٍ وَ جَوَازِ إِعَادَةِ الصَّلَاةِ عَلَی الْمَیِّتِ وَ تَکْرَارِهَا عَلَی کَرَاهِیَةٍ وَ اسْتِحْبَابِ ذَلِکَ فِی الصَّلَاةِ عَلَی أَهْلِ الصَّلَاحِ وَ الْفَضْلِ
ترجمه:
3073- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کَبَّرَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع عَلَی سَهْلِ بْنِ حُنَیْفٍ- وَ کَانَ بَدْرِیّاً خَمْسَ تَکْبِیرَاتٍ ثُمَّ مَشَی سَاعَةً ثُمَّ وَضَعَهُ وَ کَبَّرَ عَلَیْهِ خَمْسَةً أُخْرَی فَصَنَعَ بِهِ ذَلِکَ حَتَّی کَبَّرَ عَلَیْهِ خَمْساً وَ عِشْرِینَ تَکْبِیرَةً.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ (6)
وَ رَوَاهُ الْکَشِّیُّ فِی کِتَابِ الرِّجَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْعُودٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ نُصَیْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ مِثْلَهُ (7).
ترجمه:
از حلبی نقل شده که از ابی عبد الله (ع) گفت: امیرالمؤمنین (ع) بر سهل بن حنیف- که از بدر بود- پنج تکبیر گفت، سپس یک ساعت راه رفت، سپس او را گذاشت و بر او پنج تکبیر دیگر گفت. او این کار را انجام داد تا بر او بیست و پنج تکبیر گفت."
3074- 2- (8) وَ بِالْإِسْنَادِ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی
ص: 80
حَدِیثٍ قَالَ: إِنَّ النَّبِیَّ ص لَمَّا تُوُفِّیَ قَامَ عَلِیٌّ ع عَلَی الْبَابِ فَصَلَّی عَلَیْهِ ثُمَّ أَمَرَ النَّاسَ عَشَرَةً عَشَرَةً یُصَلُّونَ عَلَیْهِ ثُمَّ یَخْرُجُونَ.
ترجمه:
از حلبی نقل شده که از ابی عبد الله (ع) در حدیثی گفت: وقتی پیامبر (ص) وفات یافت، علی (ع) بر در ایستاد و بر او نماز خواند، سپس به مردم دستور داد که ده نفر ده نفر بر او نماز بخوانند و سپس خارج شوند."
3075- 3- (1) وَ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ جَابِرٍ وَ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی حَدِیثٍ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص صَلَّی عَلَی حَمْزَةَ سَبْعِینَ صَلَاةً وَ کَبَّرَ عَلَیْهِ سَبْعِینَ تَکْبِیرَةً.
ترجمه:
از زُرَارَة نقل شده که از ابی جعفر (ع) در حدیثی گفت: رسول خدا (ص) بر حمزه هفتاد بار نماز(دعا) خواند و هفتاد بار بر او تکبیر گفت.
3076- 4- (2) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ أَنَّ آدَمَ لَمَّا مَاتَ فَبَلَغَ إِلَی الصَّلَاةِ عَلَیْهِ تَقَدَّمَ هِبَةُ اللَّهِ فَصَلَّی عَلَی أَبِیهِ وَ جَبْرَئِیلُ خَلْفَهُ وَ جُنُودُ الْمَلَائِکَةِ وَ کَبَّرَ عَلَیْهِ ثَلَاثِینَ تَکْبِیرَةً فَأَمَرَ جَبْرَئِیلُ فَرَفَعَ خَمْساً وَ عِشْرِینَ تَکْبِیرَةً وَ السُّنَّةُ الْیَوْمَ فِینَا خَمْسُ تَکْبِیرَاتٍ وَ قَدْ کَانَ یُکَبَّرُ عَلَی أَهْلِ بَدْرٍ تِسْعاً وَ سَبْعاً.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی کِتَابِ إِکْمَالِ الدِّینِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْهَمْدَانِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ نَحْوَهُ (3).
ترجمه:
از ابی حمزه نقل شده که از ابی جعفر (ع) در حدیثی طولانی گفت: وقتی آدم (ع) وفات یافت و به نماز بر او رسیدند، هبه الله پیش قدم شد و بر پدرش نماز خواند و جبرئیل پشت سر او بود و سپاه ملائکه، و بر او سی بار تکبیر گفت. سپس جبرئیل دستور داد که بیست و پنج بار دیگر تکبیر گفت و امروز سنت ما پنج تکبیر است، و بر اهل بدر نه و هفت بار تکبیر گفته می شد.
3077- 5- (4) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: کَبَّرَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَی حَمْزَةَ سَبْعِینَ تَکْبِیرَةً وَ کَبَّرَ عَلِیٌّ ع عِنْدَکُمْ عَلَی سَهْلِ بْنِ حُنَیْفٍ- خَمْساً وَ عِشْرِینَ تَکْبِیرَةً قَالَ کَبَّرَ خَمْساً خَمْساً کُلَّمَا أَدْرَکَهُ النَّاسُ قَالُوا
ص: 81
- یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ لَمْ نُدْرِکِ الصَّلَاةَ عَلَی سَهْلٍ فَیَضَعُهُ فَیُکَبِّرُ عَلَیْهِ خَمْساً حَتَّی انْتَهَی إِلَی قَبْرِهِ خَمْسَ مَرَّاتٍ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا نَحْوَهُ (1) وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (2).
ترجمه:
از ابی بصیر نقل شده که از ابی جعفر (ع) گفت: رسول الله (ص) بر حمزه هفتاد بار تکبیر گفت و علی (ع) در میان شما بر سهل بن حنیف بیست و پنج بار تکبیر گفت. گفت: او پنج بار پنج بار تکبیر می گفت، هر بار که مردم او را درک می کردند، می گفتند: ای امیرالمؤمنین، ما نماز بر سهل را درک نکردیم. پس او سَهْلٍ را می گذاشت و بر او پنج بار تکبیر می گفت تا به قبرش رسید، پنج بار.
3078- 6- (3) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ مُثَنَّی بْنِ الْوَلِیدِ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: صَلَّی رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَی حَمْزَةَ سَبْعِینَ صَلَاةً (4).
أَقُولُ: الْمُرَادُ بِالصَّلَاةِ هُنَا الدُّعَاءُ لِمَا مَرَّ (5).
ترجمه:
از زُرَارَة نقل شده که از ابی جعفر (ع) گفت: رسول الله (ص) بر حمزه هفتاد بار نماز خواند."
3079- 7- (6) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ بِأَسَانِیدَ تَقَدَّمَتْ فِی إِسْبَاغِ الْوُضُوءِ (7) عَنِ الرِّضَا ع عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ: کَبَّرَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَی حَمْزَةَ خَمْسَ تَکْبِیرَاتٍ وَ کَبَّرَ عَلَی الشُّهَدَاءِ بَعْدَ حَمْزَةَ خَمْسَ تَکْبِیرَاتٍ فَأَصَابَ حَمْزَةَ سَبْعِینَ تَکْبِیرَةً.
ترجمه:
ازامام رضا (ع) نقل شده که از پدرانش از علی (ع) گفت: رسول الله (ص) بر حمزه پنج بار تکبیر گفت و بر شهدای بعد از حمزه نیز پنج بار تکبیر گفت، پس حمزه هفتاد بار تکبیر دریافت کرد."
3080- 8- (8) وَ فِی الْأَمَالِی الْمَشْهُورِ بِالْمَجَالِسِ بِإِسْنَادٍ تَقَدَّمَ فِی التَّبَرُّعِ بِالتَّکْفِینِ (9) عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ أَنَّ النَّبِیَّ ص صَلَّی عَلَی فَاطِمَةَ بِنْتِ أَسَدٍ أُمِّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع- صَلَاةً لَمْ یُصَلِّ عَلَی أَحَدٍ قَبْلَهَا مِثْلَ تِلْکَ الصَّلَاةِ ثُمَّ کَبَّرَ عَلَیْهَا أَرْبَعِینَ تَکْبِیرَةً فَقَالَ لَهُ عَمَّارٌ- لِمَ کَبَّرْتَ
ص: 82
عَلَیْهَا أَرْبَعِینَ تَکْبِیرَةً یَا رَسُولَ اللَّهِ- قَالَ نَعَمْ یَا عَمَّارُ- الْتَفَتُّ إِلَی یَمِینِی فَنَظَرْتُ إِلَی أَرْبَعِینَ صَفّاً مِنَ الْمَلَائِکَةِ فَکَبَّرْتُ لِکُلِّ صَفٍّ تَکْبِیرَةً.
ترجمه:
از ابن عباس نقل شده که پیامبر (ص) بر فاطمه بنت اسد، مادر امیرالمؤمنین (ع) نمازی خواند که مثل آن را بر هیچ کس قبل از او نخوانده بود. سپس بر او چهل بار تکبیر گفت. عمار به او گفت: چرا بر او چهل بار تکبیر گفتی، ای رسول الله؟ گفت: آری، ای عمار، به سمت راست خود نگاه کردم و چهل صف از ملائکه را دیدم، پس برای هر صف یک تکبیر گفتم.
3081- 9- (1) أَحْمَدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ الطَّبْرِسِیُّ فِی الْإِحْتِجَاجِ عَنْ سُلَیْمِ بْنِ قَیْسٍ الْهِلَالِیِّ عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِیِّ أَنَّهُ قَالَ: أَتَیْتُ عَلِیّاً ع وَ هُوَ یُغَسِّلُ رَسُولَ اللَّهِ- وَ قَدْ کَانَ أَوْصَی أَنْ لَا یُغَسِّلَهُ غَیْرُ عَلِیٍّ ع- إِلَی أَنْ قَالَ فَلَمَّا غَسَّلَهُ وَ کَفَّنَهُ أَدْخَلَنِی وَ أَدْخَلَ أَبَا ذَرٍّ وَ الْمِقْدَادَ- وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ- فَتَقَدَّمَ وَ صَفَفْنَا خَلْفَهُ فَصَلَّی عَلَیْهِ ثُمَّ أَدْخَلَ عَشَرَةً مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَ عَشَرَةً مِنَ الْأَنْصَارِ- فَیُصَلُّونَ وَ یَخْرُجُونَ حَتَّی لَمْ یَبْقَ أَحَدٌ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ إِلَّا صَلَّی عَلَیْهِ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
از سلمان فارسی نقل شده که گفت: به علی (ع) مراجعه کردم و او در حال غسل دادن رسول الله (ص) بود و او وصیت کرده بود که غیر از علی (ع) کسی او را غسل ندهد. تا اینکه گفت: وقتی او را غسل داد و کفن کرد، مرا و اباذر و مقداد و فاطمه و حسن و حسین را وارد کرد. سپس پیش رفت و ما پشت سر او صف بستیم و بر او نماز خواند. سپس ده نفر از مهاجرین و ده نفر از انصار را وارد کرد تا بر او نماز بخوانند و خارج شوند، تا اینکه هیچ کس از مهاجرین و انصار باقی نماند مگر اینکه بر او نماز خواند.
3082- 10- (2) الْفَضْلُ بْنُ الْحَسَنِ الطَّبْرِسِیُّ فِی إِعْلَامِ الْوَرَی نَقْلًا مِنْ کِتَابِ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ حَدَّثَنِی أَبُو مَرْیَمَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع وَ ذَکَرَ حَدِیثَ تَجْهِیزِ رَسُولِ اللَّهِ إِلَی أَنْ قَالَ قَالَ النَّاسُ کَیْفَ الصَّلَاةُ عَلَیْهِ فَقَالَ عَلِیٌّ ع إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص إِمَامُنَا حَیّاً وَ مَیِّتاً فَدَخَلَ عَلَیْهِ عَشَرَةً عَشَرَةً فَصَلَّوْا عَلَیْهِ یَوْمَ الْإِثْنَیْنِ- وَ لَیْلَةَ الثَّلَاثَاءِ حَتَّی الصَّبَاحِ وَ یَوْمَ الثَّلَاثَاءِ- حَتَّی صَلَّی عَلَیْهِ کَبِیرُهُمْ وَ صَغِیرُهُمْ ذَکَرُهُمْ وَ أُنْثَاهُمْ وَ ضَوَاحِی الْمَدِینَةِ بِغَیْرِ إِمَامٍ.
ترجمه:
به من خبر داد ابومریم از ابی جعفر (علیه السلام) و ذکر کرد حدیث تجهیز (مراسم تدفین) رسول الله (صلى الله عليه وآله) تا اینکه گفت: گفتند مردم: چگونه بر او نماز بخوانیم؟ پس گفت علی (علیه السلام): به درستی که رسول الله (صلى الله عليه وآله) امام ماست در حال حیات و پس از مرگ. پس وارد شدند بر او (پیامبر) ده ده نفر و بر او نماز گزاردند در روز دوشنبه و شب سه شنبه تا صبح و در روز سه شنبه - تا اینکه بزرگ ترشان و کوچک ترشان و مردان و زنان و ساکنان مدینه بر او نماز خواندند بدون امام.»
3083- 11- (3) عَلِیُّ بْنُ مُوسَی بْنِ طَاوُسٍ فِی کِتَابِ الطُّرَفِ عَنْ عِیسَی بْنِ الْمُسْتَفَادِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ ع قَالَ: کَانَ فِیمَا أَوْصَی بِهِ رَسُولُ اللَّهِ ص أَنْ یُدْفَنَ فِی بَیْتِهِ وَ یُکَفَّنَ بِثَلَاثَةِ أَثْوَابٍ أَحَدُهَا یَمَانٍ وَ لَا یَدْخُلَ قَبْرَهُ غَیْرُ عَلِیٍّ ع- ثُمَ
ص: 83
قَالَ یَا عَلِیُّ کُنْ أَنْتَ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ- وَ کَبِّرُوا خَمْساً وَ سَبْعِینَ تَکْبِیرَةً وَ کَبِّرْ خَمْساً وَ انْصَرِفْ وَ ذَلِکَ بَعْدَ أَنْ یُؤْذَنَ لَکَ فِی الصَّلَاةِ قَالَ عَلِیٌّ وَ مَنْ یُؤْذِنُ لِی بِهَا قَالَ جَبْرَئِیلُ یُؤْذِنُکَ بِهَا ثُمَّ رِجَالُ أَهْلِ بَیْتِی یُصَلُّونَ عَلَیَّ أَفْوَاجاً أَفْوَاجاً ثُمَّ نِسَاؤُهُمْ ثُمَّ النَّاسُ مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ قَالَ فَفَعَلْتُ.
ترجمه:
از عیسی بن مستفاد از ابی الحسن موسی بن جعفر (علیه السلام) از پدرش (علیه السلام) نقل شده است که گفت: در آنچه که رسول الله (صلى الله عليه وآله) وصیت کرده بود، این بود که در خانه اش دفن شود و با سه لباس کفن شود، که یکی از آن ها یمانی باشد و غیر از علی (علیه السلام) هیچ کس به قبر او داخل نشود. سپس گفت: ای علی، تو و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) باشید - و 75 تکبیر بگویید و تکبیر بگویید و برگردید و این بعد از آن است که به شما اجازه داده شود برای نماز. علی (علیه السلام) گفت: و چه کسی به من اجازه می دهد؟ گفت: جبرئیل به تو اجازه می دهد. سپس مردان اهل بیت من به صورت گروه گروه بر من نماز خواهند خواند، سپس زنان آنان، و بعد از آن مردم. علی (علیه السلام) گفت: پس من عمل کردم.
3084- 12- (1) مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِیزِ الْکَشِّیُّ فِی کِتَابِ الرِّجَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْعُودٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْعَلَوِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ الْحُسَیْنِیِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ زَیْدٍ أَنَّهُ قَالَ: کَبَّرَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع عَلَی سَهْلِ بْنِ حُنَیْفٍ- سَبْعَ تَکْبِیرَاتٍ وَ کَانَ بَدْرِیّاً وَ قَالَ لَوْ کَبَّرْتُ عَلَیْهِ سَبْعِینَ لَکَانَ أَهْلًا.
ترجمه:
از حسن بن زید نقل شده است که گفت: علی بن ابی طالب (علیه السلام) بر سهل بن حنیف تکبیر گفت - هفت تکبیر. و او از کسانی بود که در جنگ بدر شرکت کرده بود و گفت: اگر بر او هفتاد تکبیر می گفتم، شایسته آن بود.»
3085- 13- (2) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیُّ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ طَرِیفٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص صَلَّی عَلَی جِنَازَةٍ فَلَمَّا فَرَغَ مِنْهَا جَاءَ قَوْمٌ لَمْ یَکُونُوا أَدْرَکُوهَا فَکَلَّمُوا رَسُولَ اللَّهِ ص أَنْ یُعِیدَ الصَّلَاةَ عَلَیْهَا فَقَالَ لَهُمْ قَدْ قَضَیْتُ الصَّلَاةَ عَلَیْهَا وَ لَکِنِ ادْعُوا لَهَا.
وَ عَنِ السِّنْدِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِی الْبَخْتَرِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ نَحْوَهُ (3) أَقُولُ: هَذَا دَالٌّ عَلَی عَدَمِ وُجُوبِ الْإِعَادَةِ لَا عَلَی عَدَمِ جَوَازِهَا.
ترجمه:
از حسین بن علوان از جعفر (علیه السلام) از پدرش (علیه السلام) نقل شده است که رسول الله (صلى الله عليه وآله) بر جنازه ای نماز خواند. پس از اینکه از آن فراغت یافت، گروهی آمدند که آن نماز را درک نکرده بودند و از رسول الله (صلى الله عليه وآله) خواستند که دوباره بر آن نماز بخواند. پس به آن ها گفت: من نماز بر آن خوانده ام، اما برای او دعا کنید.
من می گویم:
این دلالت دارد بر عدم وجوب اعاده نماز، نه بر عدم جواز آن.
3086- 14- (4) سَعِیدُ بْنُ هِبَةَ الرَّاوَنْدِیُّ فِی قِصَصِ الْأَنْبِیَاءِ بِسَنَدِهِ عَنِ ابْنِ
ص: 84
بَابَوَیْهِ عَنْ أَبِیهِ (عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ) (1) عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع فِی حَدِیثِ وَفَاةِ آدَمَ ع قَالَ: فَخَرَجَ هِبَةُ اللَّهِ- وَ صَلَّی عَلَیْهِ وَ کَبَّرَ عَلَیْهِ خَمْساً وَ سَبْعِینَ تَکْبِیرَةً سَبْعِینَ لآِدَمَ وَ خَمْسَةً لِأَوْلَادِهِ.
ترجمه:
از علی بن حسین (علیه السلام) در حدیث وفات آدم (علیه السلام) نقل شده است که گفت: پس هبه الله (علیه السلام) خارج شد و بر او نماز گزارد و بر او 75 تکبیر گفت، 70 برای آدم و 5 تا برای فرزندانش.
3087- 15- (2) وَ عَنِ ابْنِ بَابَوَیْهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ (3) عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ فُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ (4) عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: فَلَمَّا جَهَّزُوهُ یَعْنِی آدَمَ قَالَ جَبْرَئِیلُ- تَقَدَّمْ یَا هِبَةَ اللَّهِ فَصَلِّ عَلَی أَبِیکَ فَتَقَدَّمَ فَکَبَّرَ عَلَیْهِ خَمْساً وَ سَبْعِینَ تَکْبِیرَةً سَبْعِینَ تَفَضُّلًا لآِدَمَ ع وَ خَمْساً لِلسُّنَّةِ.
ترجمه:
از فضیل بن یسار نقل شده است که از ابی جعفر (علیه السلام) در حدیثی گفت: هنگامی که او را (آدم) تجهیز کردند، جبرئیل گفت: ای هبه الله، پیش بیفتم و بر پدرت نماز بخوان. پس پیش رفت و بر او 75 تکبیر گفت، 70 تا برای فضیلت آدم (علیه السلام) و 5 تا برای سنت.
3088- 16- (5) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ أَبِی مَرْیَمَ الْأَنْصَارِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ کُفِّنَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِی ثَلَاثَةِ أَثْوَابٍ إِلَی أَنْ قَالَ قُلْتُ: وَ کَیْفَ صُلِّیَ عَلَیْهِ قَالَ سُجِّیَ بِثَوْبٍ وَ جُعِلَ وَسَطَ الْبَیْتِ فَإِذَا دَخَلَ قَوْمٌ دَارُوا بِهِ وَ صَلَّوْا عَلَیْهِ وَ دَعَوْا لَهُ ثُمَّ یَخْرُجُونَ وَ یَدْخُلُ آخَرُونَ.
ترجمه:
از ابومریم انصاری نقل شده است که گفت: شنیدم ابا جعفر (علیه السلام) می گوید: رسول الله (صلى الله عليه وآله) در سه لباس کفن شد. تا اینکه گفتم: چگونه بر او نماز خوانده شد؟ گفت: او با لباسی پوشانده شد و در وسط خانه قرار گرفت. پس هنگامی که گروهی وارد می شدند، دور او می چرخیدند و بر او نماز می خواندند و برای او دعا می کردند، سپس خارج می شدند و گروه دیگری وارد می شدند.
3089- 17- (6) وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ الْبَرْقِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنِ التَّکْبِیرِ عَلَی
ص: 85
الْجِنَازَةِ هَلْ فِیهِ شَیْ ءٌ مُوَقَّتٌ (1) فَقَالَ لَا کَبَّرَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَحَدَ عَشَرَ وَ تِسْعاً وَ سَبْعاً وَ خَمْساً وَ سِتّاً وَ أَرْبَعاً.
أَقُولُ: حَمَلَ الشَّیْخُ الْأَرْبَعَ عَلَی التَّقِیَّةِ وَ عَلَی کَوْنِ الْمَیِّتِ مُخَالِفاً لِمَا مَرَّ (2).
ترجمه:
از جابر نقل شده است که گفتم: از ابا جعفر (علیه السلام) دربارهٔ تکبیر بر جنازه پرسیدم، آیا چیزی برای آن مقرر شده است؟ گفت: نه، رسول الله (صلى الله عليه وآله) یازده تکبیر گفت، و نُه و هفت و پنج و شش و چهار.
من می گویم: مرحوم شیخ این چهار مورد را بر تقیه و بر این که میت مخالف باشد حمل کرده است.
3090- 18- (3) وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُذَافِرٍ عَنْ عُقْبَةَ عَنْ جَعْفَرٍ قَالَ: سُئِلَ جَعْفَرٌ ع عَنِ التَّکْبِیرِ عَلَی الْجَنَائِزِ فَقَالَ ذَلِکَ إِلَی أَهْلِ الْمَیِّتِ مَا شَاءُوا کَبَّرُوا فَقِیلَ إِنَّهُمْ یُکَبِّرُونَ أَرْبَعاً فَقَالَ ذَاکَ إِلَیْهِمْ ثُمَّ قَالَ أَ مَا بَلَغَکُمْ أَنَّ رَجُلًا صَلَّی عَلَیْهِ عَلِیٌّ ع- فَکَبَّرَ عَلَیْهِ خَمْساً حَتَّی صَلَّی عَلَیْهِ خَمْسَ صَلَوَاتٍ یُکَبِّرُ فِی کُلِّ صَلَاةٍ خَمْسَ تَکْبِیرَاتٍ قَالَ ثُمَّ قَالَ إِنَّهُ بَدْرِیٌّ عَقَبِیٌّ أُحُدِیٌّ وَ کَانَ مِنَ النُّقَبَاءِ الَّذِینَ اخْتَارَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ص- مِنَ الِاثْنَیْ عَشَرَ وَ کَانَتْ لَهُ خَمْسُ مَنَاقِبَ فَصَلَّی عَلَیْهِ لِکُلِّ مَنْقَبَةٍ صَلَاةً.
ترجمه:
از عقبى نقل شده است که از جعفر (علیه السلام) دربارهٔ تکبیر بر جنازه پرسیدند. گفت: این بستگی به اهل میت دارد، هر چه بخواهند تکبیر می گویند. سپس گفته شد: آنان چهار تکبیر می گویند. گفت: این به خودشان بستگی دارد. سپس گفت: آیا به شما نرسیده که علی (علیه السلام) بر جنازه ای نماز خوانده و بر او پنج تکبیر گفته است، تا اینکه بر او پنج نماز خوانده که در هر نماز پنج تکبیر گفته می شود؟ سپس گفت: او بدری، عقبى، احدى و از نقباء بود که رسول الله (صلى الله عليه وآله) از دوازده نفر انتخاب کرده بود و او پنج فضیلت داشت و به ازای هر فضیلت بر او یک نماز خوانده شد.
3091- 19- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْمَیِّتُ یُصَلَّی عَلَیْهِ مَا لَمْ یُوَارَ بِالتُّرَابِ وَ إِنْ کَانَ قَدْ صُلِّیَ عَلَیْهِ.
ترجمه:
از عمار ساباطی نقل شده است که از ابی عبدالله (علیه السلام) شنیدم که گفت: بر میت نماز خوانده می شود تا زمانی که در خاک دفن نشده باشد، هرچند که بر او نماز خوانده شده باشد.
3092- 20- (5) وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْوَلِیدِ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْجِنَازَةِ لَمْ أُدْرِکْهَا حَتَّی بَلَغَتِ الْقَبْرَ أُصَلِّی عَلَیْهَا قَالَ إِنْ أَدْرَکْتَهَا قَبْلَ أَنْ تُدْفَنَ فَإِنْ شِئْتَ فَصَلِّ عَلَیْهَا.
ترجمه:
از یونس بن یعقوب نقل شده است که از ابی عبدالله (علیه السلام) پرسیدم: دربارهٔ جنازه ای که آن را درک نکرده ام تا به قبر برسد، آیا بر آن نماز بخوانم؟ گفت: اگر آن را قبل از دفن درک کردی، اگر خواستی می توانی بر آن نماز بخوانی.
ص: 86
3093- 21- (1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ قَالَ: قُلْتُ لِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّا نَتَحَدَّثُ بِالْعِرَاقِ أَنَّ عَلِیّاً ع- صَلَّی عَلَی سَهْلِ بْنِ حُنَیْفٍ فَکَبَّرَ عَلَیْهِ سِتّاً ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَی مَنْ کَانَ خَلْفَهُ فَقَالَ إِنَّهُ کَانَ بَدْرِیّاً قَالَ فَقَالَ جَعْفَرٌ ع- إِنَّهُ لَمْ یَکُنْ کَذَا وَ لَکِنْ صَلَّی عَلَیْهِ خَمْساً ثُمَّ رَفَعَهُ وَ مَشَی بِهِ سَاعَةً ثُمَّ وَضَعَهُ وَ کَبَّرَ عَلَیْهِ خَمْساً فَفَعَلَ ذَلِکَ خَمْسَ مَرَّاتٍ حَتَّی کَبَّرَ عَلَیْهِ خَمْساً وَ عِشْرِینَ تَکْبِیرَةً.
ترجمه:
از عمرو بن شمر نقل شده است که گفتم: ای جعفر بن محمد، جانم فدای تو، ما در عراق صحبت می کنیم که علی (علیه السلام) بر سهل بن حنیف نماز خوانده و بر او شش تکبیر گفته است. سپس به کسانی که پشت سرش بودند، گفت: او بدری بوده است. جعفر (علیه السلام) گفت: او چنین نبوده، بلکه بر او پنج تکبیر گفت، سپس او را بلند کرد و به مدت یک ساعت با او راه رفت، سپس او را گذاشت و بر او پنج تکبیر گفت. و این کار را پنج مرتبه انجام داد تا اینکه بر او 25 تکبیر گفت.
3094- 22- (2) وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع (3) فِی حَدِیثٍ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص خَرَجَ عَلَی جِنَازَةِ امْرَأَةٍ مِنْ بَنِی النَّجَّارِ- فَصَلَّی عَلَیْهَا فَوَجَدَ الْحَفَرَةَ لَمْ یُمَکَّنُوا فَوَضَعُوا الْجِنَازَةَ فَلَمْ یَجِئْ قَوْمٌ إِلَّا قَالَ لَهُمْ صَلُّوا عَلَیْهَا.
ترجمه:
و به همین سند از ابی عبدالله (علیه السلام) در حدیثی نقل شده است که رسول الله (صلى الله عليه وآله) بر جنازه ای از زنان بنی نجار خارج شد و بر او نماز خواند. وقتی که قبر را یافت، نتوانسته بودند آن را بکنند، پس جنازه را گذاشتند و هیچ قومی نیامد مگر اینکه به آن ها گفت: بر او نماز بخوانید.
3095- 23- (4) وَ عَنْهُ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُوسَی الْخَشَّابِ عَنْ غِیَاثِ بْنِ کَلُّوبٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص صَلَّی عَلَی جِنَازَةٍ فَلَمَّا فَرَغَ جَاءَ قَوْمٌ فَقَالُوا فَاتَتْنَا الصَّلَاةُ عَلَیْهَا فَقَالَ إِنَّ الْجِنَازَةَ لَا یُصَلَّی عَلَیْهَا مَرَّتَیْنِ ادْعُوا لَهَا (5) وَ قُولُوا خَیْراً.
أَقُولُ: یَأْتِی وَجْهُهُ (6).
ترجمه:
از اسحاق بن عمار نقل شده است که از ابی عبدالله (علیه السلام) شنیدم که گفت: رسول الله (صلى الله عليه وآله) بر جنازه ای نماز خواند، و هنگامی که فارغ شد، گروهی آمدند و گفتند: ما بر او نماز نخوانده ایم. فرمود: بر جنازه ای دو بار نماز خوانده نمی شود. پس برای او دعا کنید و خوب بگویید.
3096- 24- (7) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَنْ
ص: 87
أَبِیهِ عَنْ وَهْبِ بْنِ وَهْبٍ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی عَلَی جِنَازَةٍ فَلَمَّا فَرَغَ جَاءَهُ نَاسٌ فَقَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ لَمْ نُدْرِکِ الصَّلَاةَ عَلَیْهَا فَقَالَ لَا یُصَلَّی عَلَی جِنَازَةٍ مَرَّتَیْنِ وَ لَکِنِ ادْعُوا لَهُ (1).
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ وَهْبِ بْنِ وَهْبٍ مِثْلَهُ (2) وَ رَوَاهُ الْحِمْیَرِیُّ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنِ السِّنْدِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِی الْبَخْتَرِیِّ وَهْبِ بْنِ وَهْبٍ وَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ ظَرِیفٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (3)
قَالَ الشَّیْخُ الْوَجْهُ فِی هَاتَیْنِ الرِّوَایَتَیْنِ ضَرْبٌ مِنَ الْکَرَاهَةِ قَالَ وَ یَجُوزُ أَنْ یَکُونَ لِنَفْیِ الْوُجُوبِ فَإِنَّ مَا زَادَ عَلَی مَرَّةٍ مُسْتَحَبٌّ مَنْدُوبٌ إِلَیْهِ أَقُولُ: هَذَا خَبَرٌ وَاحِدٌ لَهُ سَنَدَانِ وَ یَحْتَمِلُ النَّسْخَ أَیْضاً وَ یَحْتَمِلُ الْحَمْلَ عَلَی التَّقِیَّةِ فِی الرِّوَایَةِ لِأَنَّ رَاوِیَهُ مِنَ الْعَامَّةِ وَ هُوَ مُوَافِقٌ لِأَشْهَرِ مَذَاهِبِهِمْ وَ مُعَارِضُهُ أَقْوَی مِنْهُ وَ أَکْثَرُ وَ أَوْضَحُ دَلَالَةً وَ اللَّهُ أَعْلَمُ.
ترجمه:
از وهب بن وهب نقل شده است که از جعفر (علیه السلام) و از پدرش (علیه السلام) شنیدم که گفت: رسول الله (صلى الله عليه وآله) بر جنازه ای نماز خواند، و هنگامی که فارغ شد، گروهی آمدند و گفتند: ای رسول الله، ما نماز را بر او درک نکردیم. فرمود: بر جنازه ای دو بار نماز خوانده نمی شود، اما برای او دعا کنید.
مرحوم شیخ گفت: وجه در این دو روایت نوعی از کراهت است و ممکن است برای نفی وجوب باشد، زیرا آنچه بیشتر از یک بار است، مستحب و مورد توصیه است.
من می گویم:
این خبر واحد دو سند دارد و احتمال نسخ را نیز دارد و احتمال حمل آن بر تقیه در روایت نیز وجود دارد، زیرا راوی آن از عامه است و با مشهورترین مذهب آن ها موافق است و معارض آن قوی تر و بیشتر و واضح تر است. و خدا داناتر است.
3097- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ وَ زُرَارَةَ وَ مَعْمَرِ بْنِ یَحْیَی وَ إِسْمَاعِیلَ الْجُعْفِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَیْسَ فِی الصَّلَاةِ عَلَی الْمَیِّتِ قِرَاءَةٌ وَ لَا دُعَاءٌ مُوَقَّتٌ تَدْعُو بِمَا بَدَا لَکَ (6) وَ أَحَقُّ الْمَوْتَی أَنْ یُدْعَی لَهُ الْمُؤْمِنُ وَ أَنْ یُبْدَأَ بِالصَّلَاةِ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ ص.
ترجمه:
از اسماعیل الجعفی نقل شده است که از ابی جعفر (علیه السلام) شنیدم که گفت: در نماز بر میت قرائتی نیست و دعا به طور مشخصی نیز وجود ندارد؛ می توانی به هر آنچه که برایت پیش می آید دعا کنی. و شایسته ترین مردگان برای دعا، مؤمن است و باید با درود بر رسول الله (صلى الله عليه وآله) آغاز شود.
ص: 88
3098- 2- (1) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْجِنَازَةِ أُصَلِّی (2) عَلَیْهَا عَلَی غَیْرِ وُضُوءٍ فَقَالَ نَعَمْ إِنَّمَا هُوَ تَکْبِیرٌ وَ تَسْبِیحٌ وَ تَحْمِیدٌ وَ تَهْلِیلٌ الْحَدِیثَ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ (3)
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ وَ کَذَا الَّذِی قَبْلَهُ (4).
ترجمه:
یونس بن یعقوب می گوید: از امام صادق (علیه السلام) درباره نماز میت پرسیدم که آیا می توانم بدون وضو بر آن نماز بخوانم؟ ایشان فرمودند: بله، زیرا این [نماز] فقط تکبیر، تسبیح، حمد، و تهلیل است.
3099- 3- (5) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ وَ زُرَارَةَ أَنَّهُمَا سَمِعَا أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ لَیْسَ فِی الصَّلَاةِ عَلَی الْمَیِّتِ قِرَاءَةٌ وَ لَا دُعَاءٌ مُوَقَّتٌ إِلَّا أَنْ تَدْعُوَ بِمَا بَدَا لَکَ وَ أَحَقُّ الْأَمْوَاتِ أَنْ یُدْعَی لَهُ أَنْ تَبْدَأَ بِالصَّلَاةِ عَلَی النَّبِیِّ ص.
ترجمه:
محمد بن مسلم و زراره نقل کرده اند که هر دو از امام باقر (علیه السلام) شنیدند که می فرمود: در نماز میت نه قرائت (سوره ای) وجود دارد و نه دعای خاص و معین؛ جز اینکه می توانی هر دعایی که برایت پیش آمد، بخوانی. و سزاوارترین اموات به اینکه برایش دعا شود، این است که ابتدا با درود فرستادن بر پیامبر (صلی الله علیه وآله) آغاز کنی.
3100- 4- (6) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْقُمِّیِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَیْمُونٍ الْقَدَّاحِ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ أَنَّ عَلِیّاً ع کَانَ إِذَا صَلَّی عَلَی مَیِّتٍ یَقْرَأُ بِفَاتِحَةِ الْکِتَابِ وَ یُصَلِّی عَلَی النَّبِیِّ ص تَمَامَ الْحَدِیثِ.
طإه
ترجمه:
عبدالله بن میمون قداح از امام جعفر (علیه السلام) از پدرش نقل کرده است که علی (علیه السلام) هرگاه بر میتی نماز می خواند، سوره فاتحه را قرائت می کرد و به طور کامل بر پیامبر (صلی الله علیه وآله) درود می فرستاد.
3101- 5- (7) وَ قَدْ تَقَدَّمَ حَدِیثُ عَلِیِّ بْنِ سُوَیْدٍ عَنِ الرِّضَا ع فِی الصَّلَاةِ عَلَی الْجَنَائِزِ فَقَالَ تَقْرَأُ فِی الْأُولَی بِأُمِّ الْکِتَابِ.
أَقُولُ: حَمَلَهُمَا الشَّیْخُ عَلَی التَّقِیَّةِ وَ قَدْ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی کَیْفِیَّةِ
ص: 89
صَلَاةِ الْجِنَازَةِ لَمْ تُذْکَرْ فِیهَا الْقِرَاءَةُ وَ ذُکِرَتْ فِیهَا أَدْعِیَةٌ مُخْتَلِفَةٌ (1) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی الْقُنُوتِ (2).
ترجمه:
حدیث علی بن سوید از امام رضا (علیه السلام) در مورد نماز بر جنازه ها قبلاً نقل شد. امام (علیه السلام) فرمودند: در رکعت اول سوره حمد را بخوان.
می گویم: شیخ (طوسی) این روایت ها را بر تقیه حمل کرده است. و قبلاً هم مطالبی که دلالت بر این موضوع داشت، در کیفیت نماز جنازه ذکر شد که در آن قرائت (سوره ای) نیامده بود و دعاهای متفاوتی ذکر شده بود.
3102- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: تُصَلَّی عَلَی الْجِنَازَةِ فِی کُلِّ سَاعَةٍ إِنَّهَا لَیْسَتْ بِصَلَاةِ رُکُوعٍ وَ سُجُودٍ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
محمد بن مسلم از امام باقر (علیه السلام) نقل می کند که فرمود: بر جنازه در هر ساعتی می توان نماز خواند؛ زیرا این [نماز]، نمازِ رکوع و سجود نیست.
3103- 2- (5) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ وَ الْعِلَلِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: إِنَّمَا لَمْ یَکُنْ فِی الصَّلَاةِ عَلَی الْمَیِّتِ رُکُوعٌ وَ لَا سُجُودٌ لِأَنَّهُ إِنَّمَا أُرِیدَ بِهَذِهِ الصَّلَاةِ الشَّفَاعَةُ لِهَذَا الْعَبْدِ الَّذِی قَدْ تَخَلَّی مِمَّا خَلَّفَ وَ احْتَاجَ إِلَی مَا قَدَّمَ.
قَالَ وَ إِنَّمَا جَوَّزْنَا الصَّلَاةَ عَلَی الْمَیِّتِ بِغَیْرٍ وُضُوءٍ لِأَنَّهُ لَیْسَ فِیهَا رُکُوعٌ وَ لَا سُجُودٌ أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (6) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (7).
ص: 90
ترجمه:
فضل بن شاذان از امام رضا (علیه السلام) نقل می کند که فرمود: در نماز میت رکوع و سجود نیست، زیرا هدف از این نماز شفاعت برای این بنده ای است که از آنچه باقی گذاشته (دنیا و دارایی ها) جدا شده و به آنچه پیش فرستاده (اعمال و عبادات) نیازمند است.
و فرمود: ما نماز میت را بدون وضو جایز دانستیم، چون در آن نه رکوع وجود دارد و نه سجود.
3104- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ سَعْدٍ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الصَّلَاةِ عَلَی الْمَیِّتِ قَالَ أَمَّا الْمُؤْمِنُ فَخَمْسُ تَکْبِیرَاتٍ وَ أَمَّا الْمُنَافِقُ فَأَرْبَعٌ وَ لَا سَلَامَ فِیهَا.
ترجمه:
اسماعیل بن سعد اشعری از امام رضا (علیه السلام) نقل می کند که فرمود: از ایشان درباره نماز میت پرسیدم. امام فرمودند: اما برای مؤمن پنج تکبیر است و برای منافق چهار تکبیر، و در آن (نماز میت) سلام وجود ندارد.
3105- 2- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْحَلَبِیِّ وَ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ وَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالا لَیْسَ فِی الصَّلَاةِ عَلَی الْمَیِّتِ تَسْلِیمٌ.
ترجمه:
حلبی و زراره از امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) نقل کرده اند که فرمودند: در نماز میت سلام وجود ندارد.
3106- 3- (4) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنِ الْحَلَبِیِّ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَیْسَ فِی الصَّلَاةِ عَلَی الْمَیِّتِ تَسْلِیمٌ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (5)
وَ کَذَا الَّذِی قَبْلَهُ.
ترجمه:
حلبی از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده که فرمودند: در نماز میت سلام وجود ندارد.
3107- 4- (6) وَ قَدْ سَبَقَ فِی حَدِیثِ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی صَلَاةِ الْجِنَازَةِ إِنَّمَا هُوَ تَکْبِیرٌ وَ تَحْمِیدٌ وَ تَسْبِیحٌ وَ تَهْلِیلٌ.
ترجمه:
یونس بن یعقوب از امام صادق (علیه السلام) درباره نماز میت نقل می کند که فرمودند: این [نماز] فقط تکبیر، حمد، تسبیح و تهلیل است.
تَکْبِیرَاتٍ وَ لَیْسَ فِی صَلَاةِ الْجَنَائِزِ تَسْلِیمٌ لِأَنَّ التَّسْلِیمَ فِی (صَلَاةِ) (1) الرُّکُوعِ وَ السُّجُودِ وَ لَیْسَ لِصَلَاةِ الْجِنَازَةِ رُکُوعٌ وَ لَا سُجُودٌ وَ یُرَبَّعُ قَبْرُ الْمَیِّتِ وَ لَا یُسَنَّمُ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ فِی أَحَادِیثِ کَیْفِیَّةِ الصَّلَاةِ عَلَی الْجِنَازَةِ مَا یَدُلُّ عَلَی نَفْیِ التَّسْلِیمِ حَیْثُ لَمْ یُذْکَرْ فِیهَا (2) وَ تَقَدَّمَ ذِکْرُهُ فِی حَدِیثِ عَمَّارٍ (3) وَ حَدِیثِ سَمَاعَةَ (4) وَ حَدِیثِ یُونُسَ (5) وَ حَمَلَهَا الشَّیْخُ وَ غَیْرُهُ عَلَی التَّقِیَّةِ وَ یُمْکِنُ کَوْنُهُ کِنَایَةً عَنِ الِانْصِرَافِ وَ یَحْتَمِلُ کَوْنُهُ سُنَّةً خَارِجَةً عَنْ صَلَاةِ الْجِنَازَةِ لِمَا یَأْتِی فِی الْعَشَرَةِ مِنِ اسْتِحْبَابِ التَّسْلِیمِ عِنْدَ الْمُفَارَقَةِ (6).
ترجمه:
حسن بن علی بن شُعْبَة در کتاب «تحف العقول» از امام رضا (علیه السلام) در نامه ای به مأمون نقل می کند که فرمود: نماز بر جنازه پنج تکبیر دارد و در نماز جنازه سلام وجود ندارد، زیرا سلام در نمازهای دارای رکوع و سجود است و نماز میت نه رکوع دارد و نه سجود. و قبر میت باید به صورت چهارگوش (مربع) باشد و به صورت برآمده (تپه ای) ساخته نشود.
(7) 10 بَابُ اسْتِحْبَابِ رَفْعِ الْیَدَیْنِ فِی کُلِّ تَکْبِیرَةٍ مِنْ صَلَاةِ الْجِنَازَةِ
ترجمه:
3109- 1- (8) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْعَرْزَمِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: صَلَّیْتُ خَلْفَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع عَلَی جِنَازَةٍ فَکَبَّرَ خَمْساً یَرْفَعُ یَدَهُ فِی کُلِّ تَکْبِیرَةٍ.
ترجمه:
عبدالرحمن بن عرزمی از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که فرمود: پشت سر امام صادق (علیه السلام) بر جنازه ای نماز خواندم. ایشان پنج تکبیر گفتند و در هر تکبیر دست هایشان را بلند می کردند.
ص: 92
3110- 2- (1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدِ بْنِ عُقْدَةَ فِی کِتَابِ الرِّجَالِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ خَالِدٍ مَوْلَی بَنِی الصَّیْدَاءِ أَنَّهُ صَلَّی خَلْفَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع عَلَی جِنَازَةٍ فَرَآهُ یَرْفَعُ یَدَیْهِ فِی کُلِّ تَکْبِیرَةٍ.
ترجمه:
3111- 3- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ یُونُسَ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا ع قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّ النَّاسَ- یَرْفَعُونَ أَیْدِیَهُمْ فِی التَّکْبِیرِ عَلَی الْمَیِّتِ فِی التَّکْبِیرَةِ الْأُولَی وَ لَا یَرْفَعُونَ فِیمَا بَعْدَ ذَلِکَ فَأَقْتَصِرُ عَلَی التَّکْبِیرَةِ الْأُولَی کَمَا یَفْعَلُونَ أَوْ أَرْفَعُ یَدَیَّ فِی کُلِّ تَکْبِیرَةٍ فَقَالَ ارْفَعْ یَدَکَ فِی کُلِّ تَکْبِیرَةٍ.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
یونس می گوید: از امام رضا (علیه السلام) پرسیدم: فدایت شوم، مردم در نماز بر میت، دست های خود را در تکبیر اول بلند می کنند و در تکبیرهای بعدی بلند نمی کنند. آیا من هم مانند آن ها فقط در تکبیر اول دست هایم را بلند کنم، یا در هر تکبیر دست هایم را بلند کنم؟ امام فرمودند: در هر تکبیر دست هایت را بلند کن.
3112- 4- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ غِیَاثٍ مُرْسَلًا وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ غِیَاثِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ عَلِیٍّ ع أَنَّهُ کَانَ لَا یَرْفَعُ یَدَهُ فِی الْجِنَازَةِ إِلَّا مَرَّةً وَاحِدَةً یَعْنِی فِی التَّکْبِیرِ (5).
أَقُولُ: یَأْتِی وَجْهُهُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ (6).
ترجمه:
غیاث بن ابراهیم از امام صادق (علیه السلام) از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل می کند که ایشان در نماز میت دست های خود را فقط یک بار (در هنگام تکبیر) بلند می کردند.
3113- 5- (7) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ بَابَوَیْهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی جَمِیعاً عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الْخَطَّابِ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ إِسْحَاقَ بْنِ أَبَانٍ الْوَرَّاقِ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ ع قَالَ: کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ
ص: 93
أَبِی طَالِبٍ ع یَرْفَعُ یَدَهُ فِی أَوَّلِ التَّکْبِیرِ عَلَی الْجِنَازَةِ ثُمَّ لَا یَعُودُ حَتَّی یَنْصَرِفَ.
أَقُولُ: حَمَلَهُمَا الشَّیْخُ عَلَی التَّقِیَّةِ لِمُوَافَقَتِهِمَا لِمَذَاهِبِ الْعَامَّةِ وَ جَوَّزَ فِیهِمَا الْحَمْلَ عَلَی الْجَوَازِ وَ رَفْعِ الْوُجُوبِ.
ترجمه:
اسماعیل بن اسحاق بن ابان وراق از امام جعفر (علیه السلام) از پدرش نقل می کند که فرمود: امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) در تکبیر اول نماز بر جنازه، دست های خود را بلند می کرد و سپس دیگر دست های خود را بلند نمی کرد تا زمانی که [نماز] به پایان برسد.
می گویم: شیخ (طوسی) این دو روایت را به خاطر موافقت آن ها با مذاهب اهل سنت، بر تقیه حمل کرده و احتمال داده که این روایت ها بر جواز و رفع وجوب (بلند نکردن دست) حمل شوند.
(1) 11 بَابُ اسْتِحْبَابِ وُقُوفِ الْإِمَامِ فِی مَوْقِفِهِ حَتَّی تُرْفَعَ الْجَنَازَةُ
ترجمه:
3114- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَفْصِ بْنِ غِیَاثٍ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ أَنَّ عَلِیّاً ع کَانَ إِذَا صَلَّی عَلَی جِنَازَةٍ لَمْ یَبْرَحْ مِنْ مُصَلَّاهُ حَتَّی یَرَاهَا عَلَی أَیْدِی الرِّجَالِ.
ترجمه:
حفص بن غیاث از امام جعفر (علیه السلام) از پدرش نقل می کند که امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) هرگاه بر جنازه ای نماز می خواند، از محل نمازش خارج نمی شد تا زمانی که آن جنازه را بر دستان مردان (برای حمل) می دید.
3115- 2- (3) وَ قَدْ سَبَقَ فِی حَدِیثِ یُونُسَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی الصَّلَاةِ عَلَی الْجَنَائِزِ قَالَ وَ لَا یَبْرَحْ حَتَّی یُحْمَلَ السَّرِیرُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ.
ترجمه:
و قبلاً در حدیث یونس از امام صادق (علیه السلام) درباره نماز بر جنازه آمده است که فرمود: [نمازگزار] از جای خود حرکت نکند تا زمانی که جنازه از مقابل او برداشته شود.
3116- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَبِی الْجَوْزَاءِ الْمُنَبِّهِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ عَمْرِو بْنِ خَالِدٍ عَنْ زَیْدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ ع فِی الصَّلَاةِ عَلَی الطِّفْلِ أَنَّهُ کَانَ یَقُولُ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ لِأَبَوَیْهِ وَ لَنَا سَلَفاً وَ فَرَطاً وَ أَجْراً.
ص: 94
ترجمه:
زید بن علی از پدرانش از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) درباره نماز بر کودک نقل می کند که ایشان می فرمود: «خدایا، او را برای پدر و مادرش و برای ما پیشگام، ذخیره و مایه پاداش قرار بده.»
3117- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زُرَارَةَ وَ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِیٍّ الْحَلَبِیِّ جَمِیعاً عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الصَّلَاةِ عَلَی الصَّبِیِّ مَتَی یُصَلَّی عَلَیْهِ قَالَ إِذَا عَقَلَ الصَّلَاةَ قُلْتُ مَتَی تَجِبُ الصَّلَاةُ عَلَیْهِ فَقَالَ إِذَا کَانَ ابْنَ سِتِّ سِنِینَ وَ الصِّیَامُ إِذَا أَطَاقَهُ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْحَلَبِیِّ وَ (3) زُرَارَةَ (4)
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
عبیدالله بن علی حلبی از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که از ایشان پرسیده شد: از چه زمانی باید بر کودک نماز خواند؟ امام فرمودند: زمانی که [مفهوم] نماز را درک کند. گفتم: چه زمانی نماز بر او واجب می شود؟ فرمودند: وقتی که شش ساله باشد، و روزه زمانی واجب می شود که بتواند آن را تحمل کند.
3118- 2- (6) قَالَ الصَّدُوقُ وَ سُئِلَ أَبُو جَعْفَرٍ ع مَتَی تَجِبُ الصَّلَاةُ عَلَیْهِ فَقَالَ إِذَا عَقَلَ الصَّلَاةَ وَ کَانَ ابْنَ سِتِّ سِنِینَ.
ترجمه:
صدوق نقل می کند که از امام باقر (علیه السلام) پرسیده شد: از چه زمانی نماز [میت] بر کودک واجب می شود؟ امام فرمودند: زمانی که [مفهوم] نماز را درک کند و شش ساله باشد.
3119- 3- (7) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ وَ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ جَمِیعاً عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنْ یَحْیَی بْنِ عِمْرَانَ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: مَاتَ بُنَیٌّ (8) لِأَبِی جَعْفَرٍ ع فَأُخْبِرَ بِمَوْتِهِ فَأَمَرَ بِهِ فَغُسِّلَ وَ کُفِّنَ وَ مَشَی مَعَهُ وَ صَلَّی عَلَیْهِ وَ طُرِحَتْ خُمْرَةٌ (9) فَقَامَ عَلَیْهَا ثُمَّ قَامَ عَلَی قَبْرِهِ حَتَّی فَرَغَ مِنْهُ ثُمَّ انْصَرَفَ وَ انْصَرَفْتُ مَعَهُ حَتَّی إِنِّی لَأَمْشِی مَعَهُ فَقَالَ أَمَا إِنَّهُ لَمْ یَکُنْ یُصَلَّی عَلَی مِثْلِ هَذَا
ص: 95
وَ کَانَ ابْنَ ثَلَاثِ سِنِینَ کَانَ عَلِیٌّ ع یَأْمُرُ بِهِ فَیُدْفَنُ وَ لَا یُصَلَّی عَلَیْهِ وَ لَکِنَّ النَّاسَ صَنَعُوا شَیْئاً فَنَحْنُ نَصْنَعُ مِثْلَهُ قَالَ قُلْتُ: فَمَتَی تَجِبُ عَلَیْهِ الصَّلَاةُ فَقَالَ إِذَا عَقَلَ الصَّلَاةَ وَ کَانَ ابْنَ سِتِّ سِنِینَ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
زراره نقل می کند که: پسر امام باقر (علیه السلام) درگذشت و به امام خبر دادند. ایشان دستور دادند که او را غسل دهند، کفن کنند، و با جنازه اش راه رفتند و بر او نماز خواندند. خمره ای (پارچه ای) روی زمین گذاشته شد و امام بر آن ایستاد و سپس بر قبرش ایستاد تا کار دفن تمام شد. سپس برگشت و من نیز با ایشان برگشتم. در حین راه رفتن، امام فرمود: «بدان که بر مانند این [کودک] نماز خوانده نمی شود، و او سه ساله بود. علی (علیه السلام) دستور می داد که او را دفن کنند و بر او نماز نخوانند، اما مردم کاری کردند و ما هم مانند آنان عمل می کنیم.» گفتم: «پس از چه زمانی نماز بر او واجب می شود؟» فرمود: «زمانی که [مفهوم] نماز را درک کند و شش ساله باشد.»
3120- 4- (1) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُوسَی بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الصَّبِیِّ أَ یُصَلَّی عَلَیْهِ إِذَا مَاتَ وَ هُوَ ابْنُ خَمْسِ سِنِینَ فَقَالَ إِذَا عَقَلَ الصَّلَاةَ صُلِّیَ عَلَیْهِ.
وَ رَوَاهُ الْحِمْیَرِیُّ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ (2)
أَقُولُ: هَذَا مَحْمُولٌ عَلَی السِّتِّ سِنِینَ لِمَا تَقَدَّمَ مِنَ التَّصْرِیحِ بِهِ (3) وَ یَأْتِی مَا ظَاهِرُهُ الْمُنَافَاةُ (4) وَ نُبَیِّنُ وَجْهَهُ وَ قَدْ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (5).
ترجمه:
(6) 14 بَابُ اسْتِحْبَابِ الصَّلَاةِ عَلَی الطِّفْلِ الَّذِی مَاتَ وَ لَمْ یَبْلُغْ سِتَّ سِنِینَ إِذَا کَانَ وُلِدَ حَیّاً
ترجمه:
3121- 1- (7) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا یُصَلَّی عَلَی الْمَنْفُوسِ وَ هُوَ الْمَوْلُودُ الَّذِی لَمْ یَسْتَهِلَّ وَ لَمْ یَصِحْ وَ لَمْ یُوَرَّثْ مِنَ الدِّیَةِ وَ لَا مِنْ غَیْرِهَا وَ إِذَا اسْتَهَلَّ فَصَلِّ عَلَیْهِ وَ وَرِّثْهُ.
ترجمه:
عبدالله بن سنان از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که فرمودند: «بر جنین (منفوس) که هنوز صدا نزده است و [به دنیا] نیامده، نماز خوانده نمی شود و از دیه و غیر آن ارث نمی برد. اما اگر [صدا] زد (به دنیا آمد)، بر او نماز بخوان و او را وارث قرار ده.»
ص: 96
3122- 2- (1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ یَقْطِینٍ عَنْ أَخِیهِ الْحُسَیْنِ (عَنْ أَبِیهِ عَلِیِّ بْنِ یَقْطِینٍ) (2) قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع لِکَمْ یُصَلَّی عَلَی الصَّبِیِّ إِذَا بَلَغَ مِنَ السِّنِینَ وَ الشُّهُورِ قَالَ یُصَلَّی عَلَیْهِ عَلَی کُلِّ حَالٍ إِلَّا أَنْ یَسْقُطَ لِغَیْرِ تَمَامٍ.
ترجمه:
علی بن یقطین نقل می کند که: از امام کاظم (علیه السلام) پرسیدم: بر کودکی در چه سنی و شرایطی نماز خوانده می شود؟ امام فرمودند: «در هر حالتی [بر او] نماز خوانده می شود، مگر این که [جنین] ناقص به دنیا بیاید.»
3123- 3- (3) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ: یُورَثُ الصَّبِیُّ وَ یُصَلَّی عَلَیْهِ إِذَا سَقَطَ مِنْ بَطْنِ أُمِّهِ فَاسْتَهَلَّ صَارِخاً وَ إِذَا لَمْ یَسْتَهِلَّ صَارِخاً لَمْ یُورَثْ وَ لَمْ یُصَلَّ عَلَیْهِ.
ترجمه:
از سکونی نقل شده که از امام جعفر (علیه السلام) و اجدادش شنیده است که فرمودند: «کودکی که از رحم مادر به دنیا بیاید و [با] صدا زدن (استهلال گریه کردن) همراه باشد، او ارث می برد و بر او نماز خوانده می شود. اما اگر [از رحم] خارج شود و صدا نزند، نه ارث می برد و نه بر او نماز خوانده می شود.»
3124- 4- (4) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْمَاضِی ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ لِکَمْ یُصَلَّی عَلَی الصَّبِیِّ إِذَا بَلَغَ مِنَ السِّنِینَ وَ الشُّهُورِ قَالَ یُصَلَّی عَلَیْهِ عَلَی کُلِّ حَالٍ إِلَّا أَنْ یَسْقُطَ لِغَیْرِ تَمَامٍ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
احمد بن محمد از فردی نقل می کند که از امام حسن (علیه السلام) پرسید: بر کودکی در چه سنی و شرایطی نماز خوانده می شود؟ امام فرمودند: «در هر حالتی [بر او] نماز خوانده می شود، مگر این که [جنین] ناقص به دنیا بیاید.»
3125- 5- (5) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الْمَوْلُودِ مَا لَمْ یَجْرِ عَلَیْهِ الْقَلَمُ هَلْ یُصَلَّی عَلَیْهِ قَالَ لَا إِنَّمَا الصَّلَاةُ عَلَی الرَّجُلِ وَ الْمَرْأَةِ إِذَا جَرَی عَلَیْهِمَا الْقَلَمُ.
قَالَ الْعَلَّامَةُ فِی الْمُخْتَلَفِ (6) وَ غَیْرِهِ (7) إِنَّ هَذَا مَحْمُولٌ عَلَی بُلُوغِ سِتِّ سِنِینَ لِأَنَّهُ حِینَئِذٍ یَجْرِی عَلَیْهِمَا الْقَلَمُ بِالتَّمْرِینِ لِمَا مَرَّ (8).
ترجمه:
مصدِّق بن صدقه از عمار نقل می کند که از امام صادق (علیه السلام) پرسیدند: «آیا بر مولودی که هنوز قلم بر اوجاری نشده نماز خوانده می شود؟» امام فرمودند: «نه، نماز تنها بر مرد و زن وقتی خوانده می شود که قلم بر آنها جاری شده باشد.»
علامه در "مختلف" می فرماید که این سخن به بلوغ شش سالگی مربوط می شود، زیرا در این سن است که قلم بر او جاری می شود بعنوان تمرین .
ص: 97
3126- 6- (1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الصَّلْتِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الصَّلْتِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ قُدَامَةَ بْنِ زَائِدَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص صَلَّی عَلَی ابْنِهِ إِبْرَاهِیمَ- فَکَبَّرَ عَلَیْهِ خَمْساً.
ترجمه:
قدامة بن زائده روایت می کند: شنیدم امام باقر (علیه السلام) می فرمود: «رسول خدا (صلی الله علیه وآله) بر فرزندش ابراهیم نماز خواند و پنج تکبیر بر او گفت.»
3127- 7- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَامِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: مَاتَ إِبْرَاهِیمُ بْنُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ لَهُ ثَمَانِیَةَ عَشَرَ شَهْراً فَأَتَمَّ اللَّهُ رَضَاعَهُ فِی الْجَنَّةِ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا ظَاهِرُهُ الْمُنَافَاةُ (3) وَ أَنَّهُ مَحْمُولٌ عَلَی نَفْیِ الْوُجُوبِ.
ترجمه:
عامر بن عبدالله روایت می کند از امام صادق (علیه السلام) که در حدیثی فرمود: «ابراهیم فرزند رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در حالی که هجده ماهه بود، از دنیا رفت و خداوند، شیرخوارگی او را در بهشت کامل کرد.»
اقول: و روایتی خواهد آمد که ظاهر آن با این روایت منافات دارد و می توان آن را حمل بر نفی وجوب کرد.
3128- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ فِی حَدِیثٍ أَنَّ ابْناً لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَطِیماً دَرَجَ فَمَاتَ فَخَرَجَ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَ عَلَیْهِ جُبَّةُ خَزٍّ صَفْرَاءُ وَ عِمَامَةُ خَزٍّ صَفْرَاءُ وَ مِطْرَفُ خَزٍّ أَصْفَرُ إِلَی أَنْ قَالَ فَصَلَّی عَلَیْهِ فَکَبَّرَ عَلَیْهِ أَرْبَعاً ثُمَّ أَمَرَ بِهِ فَدُفِنَ ثُمَّ أَخَذَ بِیَدِی فَتَنَحَّی بِی ثُمَّ قَالَ إِنَّهُ لَمْ یَکُنْ یُصَلَّی عَلَی الْأَطْفَالِ إِنَّمَا کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع یَأْمُرُ بِهِمْ فَیُدْفَنُونَ مِنْ وَرَاءُ وَ لَا یُصَلِّی عَلَیْهِمْ وَ إِنَّمَا صَلَّیْتُ عَلَیْهِ مِنْ أَجْلِ أَهْلِ الْمَدِینَةِ کَرَاهِیَةَ أَنْ یَقُولُوا لَا یُصَلُّونَ عَلَی أَطْفَالِهِمْ.
ص: 98
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
زراره در حدیثی نقل می کند که: «پسر امام صادق (علیه السلام) که ازشیرگرفته شده بود فوت کرد. امام با جبّه، عمامه و مطرف زرد به سمت او آمد و بر او نماز خواند. سپس بر او چهار تکبیر گفت و دستور دفن او را صادر کرد. بعد از آن، امام دست مرا گرفت و کنار برد و فرمود: "نماز بر کودکان خوانده نمی شود. امیرالمؤمنین (علیه السلام) نیز دستور می داد که آنها دفن شوند و بر آنها نماز خوانده نشود. اما من به خاطر اهل مدینه بر او نماز خواندم تا از این گفته ها که نمی توانند بر کودکان خود نماز بخوانند، جلوگیری کنم.
3129- 2- (2) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَی ع یَقُولُ فِی حَدِیثٍ لَمَّا قُبِضَ إِبْرَاهِیمُ بْنُ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَ یَا عَلِیُّ قُمْ فَجَهِّزِ ابْنِی فَقَامَ عَلِیٌّ ع فَغَسَّلَ إِبْرَاهِیمَ وَ حَنَّطَهُ وَ کَفَّنَهُ ثُمَّ خَرَجَ بِهِ وَ مَضَی رَسُولُ اللَّهِ ص حَتَّی انْتَهَی بِهِ إِلَی قَبْرِهِ فَقَالَ النَّاسُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص نَسِیَ أَنْ یُصَلِّیَ عَلَی إِبْرَاهِیمَ لِمَا دَخَلَهُ مِنَ الْجَزَعِ عَلَیْهِ فَانْتَصَبَ قَائِماً ثُمَّ قَالَ أَیُّهَا النَّاسُ أَتَانِی جَبْرَئِیلُ بِمَا قُلْتُمْ زَعَمْتُمْ أَنِّی نَسِیتُ أَنْ أُصَلِّیَ عَلَی ابْنِی لِمَا دَخَلَنِی مِنَ الْجَزَعِ أَلَا وَ إِنَّهُ لَیْسَ کَمَا ظَنَنْتُمْ وَ لَکِنَّ اللَّطِیفَ الْخَبِیرَ فَرَضَ عَلَیْکُمْ خَمْسَ صَلَوَاتٍ وَ جَعَلَ لِمَوْتَاکُمْ مِنْ کُلِّ صَلَاةٍ تَکْبِیرَةً وَ أَمَرَنِی أَنْ لَا أُصَلِّیَ إِلَّا عَلَی مَنْ صَلَّی الْحَدِیثَ.
وَ رَوَاهُ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِی سُمَیْنَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَسْلَمَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی ع (3)
أَقُولُ: هَذَا یَحْتَمِلُ إِرَادَةَ نَفْیِ الْوُجُوبِ وَ یَحْتَمِلُ النَّسْخَ وَ قَدْ تَقَدَّمَ فِی الْبَابِ السَّابِقِ (4) وَ فِی أَحَادِیثِ التَّکْبِیرَاتِ الْخَمْسِ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص صَلَّی عَلَی ابْنِهِ إِبْرَاهِیمَ (5) فَلَعَلَّ الْحُکْمَ نُسِخَ وَ صَلَّی عَلَیْهِ بَعْدَ قَوْلِهِمْ مَا قَالُوا وَ لَعَلَّهُ صَلَّی عَلَیْهِ غَیْرُهُ بِأَمْرِهِ وَ لَمْ یُصَلِّ عَلَیْهِ هُوَ فَیَصْدُقُ النَّفْیُ حَقِیقَةً
ص: 99
وَ الْإِثْبَاتُ مَجَازاً عَقْلِیّاً وَ قَوْلُهُ إِلَّا عَلَی مَنْ صَلَّی مَحْمُولٌ عَلَی بُلُوغِ سِتِّ سِنِینَ لِأَنَّهُ وَقْتُ التَّمْرِینِ وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (1) بَلْ عَلَی أَنَّهُمْ ع کَانُوا یَأْمُرُونَ أَوْلَادَهُمْ بِالصَّلَاةِ وَ هُمْ أَبْنَاءُ خَمْسِ سِنِینَ (2).
ترجمه:
از علی بن عبد الله (راوی) روایت است که گفت: شنیدم ابا الحسن موسی (ع) می گوید: وقتی ابراهیم، پسر رسول خدا (ص)، وفات یافت، گفت: ای علی، برخیز و پسرم را آماده کن. پس علی (ع) برخاست و ابراهیم را غسل داد و او را حنوط کرد و کفن نمود. سپس او را برداشت و با رسول خدا (ص) رفت تا به قبرش رسید. مردم گفتند: رسول خدا (ص) فراموش کرده است که بر ابراهیم نماز بخواند به خاطر اینکه از برای او دچار اندوه و غم شده است. پس او ایستاد و سپس گفت: ای مردم، به من خبر داد جبرییل که شما گفتید من فراموش کرده ام که بر پسرم نماز بخوانم به خاطر اینکه دچار اندوه شده ام. آگاه باشید که این طور نیست که شما تصور می کنید، بلکه لطیف و آگاه (خداوند) بر شما واجب کرده است که پنج نماز بخوانید و برای مردگان شما از هر نماز یک تکبیر قرار داده و به من فرمان داده است که تنها بر کسی نماز بخوانم که نماز خوانده است.
می گویم:
این ممکن است به معنای نفی وجوب باشد و ممکن است نسخ را حمل کند. و در باب قبلی و در احادیث تکبیرات خمس پیشتر گفته شده که رسول خدا (ص) بر پسرش ابراهیم نماز خوانده است. پس ممکن است حکم نسخ شده باشد و او (ص) بعد از گفتن آنچه گفتند بر او نماز خوانده است. و ممکن است او (ص) به امر خدا بر غیر او نماز خوانده باشد و بر او نماز نخوانده باشد، در این صورت نفی حقیقتاً صدق می کند و اثبات به صورت مجازی است. و قول او که «مگر بر کسی که نماز خوانده است» بر بلوغ شش سالگی حمل می شود، زیرا این زمان تمرین نماز است و خواهد آمد که بر آن دلالت کند. بلکه بر این مطلب دلالت دارد که آنها (اهل بیت) به فرزندانشان فرمان می دادند که در سنین پنج سالگی نماز بخوانند.
3130- 3- (3) وَ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ شِیرَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ حُسَیْنٍ الْحَرْسُوسِ (4) عَنْ هِشَامٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ النَّاسَ یُکَلِّمُونَّا وَ یَرُدُّونَ عَلَیْنَا قَوْلَنَا إِنَّهُ لَا یُصَلَّی عَلَی الطِّفْلِ لِأَنَّهُ لَمْ یُصَلِّ فَیَقُولُونَ لَا یُصَلَّی إِلَّا عَلَی مَنْ صَلَّی فَنَقُولُ نَعَمْ فَیَقُولُونَ أَ رَأَیْتُمْ لَوْ أَنَّ رَجُلًا نَصْرَانِیّاً أَوْ یَهُودِیّاً أَسْلَمَ ثُمَّ مَاتَ مِنْ سَاعَتِهِ فَمَا الْجَوَابُ فِیهِ فَقَالَ قُولُوا لَهُمْ أَ رَأَیْتُمْ (5) لَوْ أَنَّ هَذَا الَّذِی أَسْلَمَ السَّاعَةَ ثُمَّ افْتَرَی عَلَی إِنْسَانٍ مَا یَجِبُ عَلَیْهِ فِی فِرْیَتِهِ فَإِنَّهُمْ سَیَقُولُونَ یَجِبُ عَلَیْهِ الْحَدُّ فَإِذَا قَالُوا هَذَا قِیلَ لَهُمْ فَلَوْ أَنَّ هَذَا الصَّبِیَّ الَّذِی لَمْ یُصَلِّ افْتَرَی عَلَی إِنْسَانٍ هَلْ کَانَ یَجِبُ عَلَیْهِ الْحَدُّ فَإِنَّهُمْ سَیَقُولُونَ لَا فَیُقَالُ لَهُمْ صَدَقْتُمْ إِنَّمَا یَجِبُ أَنْ یُصَلَّی عَلَی مَنْ وَجَبَتْ (6) عَلَیْهِ الصَّلَاةُ وَ الْحُدُودُ وَ لَا یُصَلَّی عَلَی مَنْ لَمْ تَجِبْ عَلَیْهِ الصَّلَاةُ وَ لَا الْحُدُودُ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ عَنْ حُسَیْنٍ الْمَرْجُوسِ (7)
ص: 100
أَقُولُ: هَذَا أَیْضاً یُمْکِنُ حَمْلُهُ عَلَی بُلُوغِ سِتِّ سِنِینَ لِمَا مَرَّ (1) وَ الْوُجُوبُ بِمَعْنَی الثُّبُوتِ أَوِ الِاسْتِحْبَابِ وَ یَأْتِی لَفْظُ الْوُجُوبِ أَیْضاً فِی أَحَادِیثِ التَّمْرِینِ (2) وَ هُوَ قَرِینَةٌ وَ یَأْتِی أَیْضاً مَا یَدُلُّ عَلَی ثُبُوتِ التَّعْزِیرِ عَلَی الطِّفْلِ الْمُمَیِّزِ وَ عَلَی ثُبُوتِ حَدِّ السَّرِقَةِ وَ غَیْرِهِ عَلَی تَفْصِیلٍ یَأْتِی (3).
ترجمه:
هشام گفت: به امام صادق علیه السلام گفتم: مردم با ما صحبت می کنند و گفته ی ما را رد می کنند، [وقتی که می گوییم] بر کودک نماز خوانده نمی شود زیرا او نماز نخوانده است. آنها می گویند: بر کسی نماز خوانده می شود که نماز خوانده باشد. ما می گوییم: بله. سپس می گویند: نظر شما چیست اگر شخصی نصرانی یا یهودی، اسلام بیاورد و سپس در همان لحظه بمیرد؟ جواب در این باره چیست؟ امام فرمودند: به آنها بگویید: نظر شما چیست اگر همین کسی که اکنون اسلام آورده، سپس بر کسی افترا ببندد، در این افترا چه چیزی بر او واجب است؟ آنها خواهند گفت: حد بر او واجب است. وقتی که این را گفتند، به آنها گفته می شود: حال اگر این کودک که نماز نخوانده، بر کسی افترا ببندد، آیا حد بر او واجب است؟ آنها خواهند گفت: نه. پس به آنها گفته می شود: راست گفتید، تنها بر کسی نماز خوانده می شود که نماز و حدود بر او واجب باشد و بر کسی که نماز و حدود بر او واجب نیست، نماز خوانده نمی شود.
3131- 4- (4) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: صَلَّی أَبُو جَعْفَرٍ ع عَلَی ابْنٍ لَهُ صَبِیٍّ صَغِیرٍ لَهُ ثَلَاثُ سِنِینَ ثُمَّ قَالَ لَوْ لَا أَنَّ النَّاسَ یَقُولُونَ إِنَّ بَنِی هَاشِمٍ لَا یُصَلُّونَ عَلَی الصِّغَارِ مِنْ أَوْلَادِهِمْ مَا صَلَّیْتُ عَلَیْهِ.
ترجمه:
محمد بن علی بن الحسین (شیخ صدوق) نقل می کند: امام باقر علیه السلام بر فرزند خردسال خود که سه سال داشت، نماز خواند. سپس فرمود: اگر مردم نمی گفتند که بنی هاشم بر کودکان خردسالشان نماز نمی خوانند، بر او نماز نمی خواندم.
3132- 5- (5) وَ فِی کِتَابِ التَّوْحِیدِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ مُوسَی بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْیَنَ قَالَ: رَأَیْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع صَلَّی عَلَی ابْنٍ لِجَعْفَرٍ صَغِیرٍ فَکَبَّرَ عَلَیْهِ ثُمَّ قَالَ یَا زُرَارَةُ إِنَّ هَذَا وَ شِبْهَهُ لَا یُصَلَّی عَلَیْهِ وَ لَوْ لَا أَنْ تَقُولَ النَّاسُ إِنَّ بَنِی هَاشِمٍ لَا یُصَلُّونَ عَلَی الصِّغَارِ مَا صَلَّیْتُ عَلَیْهِ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
زراره بن اعین گفت: امام باقر علیه السلام را دیدم که بر فرزند خردسال امام جعفر (علیه السلام) نماز خواند و تکبیر گفت. سپس فرمود: ای زراره، بر این کودک و امثال او نماز خوانده نمی شود، و اگر مردم نمی گفتند که بنی هاشم بر کودکان خردسالشان نماز نمی خوانند، بر او نماز نمی خواندم.
(6) 16 بَابُ عَدَمِ جَوَازِ سَبْقِ الْمَأْمُومِ الْإِمَامَ فِی التَّکْبِیرِ فَإِنْ سَبَقَهُ أَعَادَ
ترجمه:
3133- 1- (7) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیُّ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ
ص: 101
الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یُصَلِّی لَهُ أَنْ یُکَبِّرَ قَبْلَ الْإِمَامِ قَالَ لَا یُکَبِّرُ إِلَّا مَعَ الْإِمَامِ فَإِنْ کَبَّرَ قَبْلَهُ أَعَادَ التَّکْبِیرَ.
أَقُولُ: هَذَا یَدُلُّ عَلَی حُکْمِ صَلَاةِ الْجِنَازَةِ وَ إِنْ لَمْ یَکُنْ مَخْصُوصاً بِهَا وَ الْحِمْیَرِیُّ أَوْرَدَهُ فِی بَابِ صَلَاةِ الْجِنَازَةِ بَیْنَ أَحَادِیثِهَا.
ترجمه:
علی بن جعفر از برادرش امام موسی بن جعفر علیه السلام نقل می کند: از ایشان درباره مردی پرسیدم که آیا می تواند پیش از امام تکبیر بگوید؟ فرمود: نباید پیش از امام تکبیر بگوید، بلکه باید همراه با امام تکبیر بگوید، و اگر پیش از امام تکبیر گفت، باید تکبیر را دوباره بگوید.
(1) 17 بَابُ أَنَّ مَنْ فَاتَهُ بَعْضُ التَّکْبِیرِ فِی صَلَاةِ الْجِنَازَةِ قَضَاهُ مُتَتَابِعاً وَ إِنْ رُفِعَتِ الْجِنَازَةُ قَضَاهُ وَ هُوَ یَمْشِی مَعَهَا
ترجمه:
3134- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: إِذَا أَدْرَکَ الرَّجُلُ التَّکْبِیرَةَ وَ التَّکْبِیرَتَیْنِ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَی الْمَیِّتِ فَلْیَقْضِ مَا بَقِیَ مُتَتَابِعاً.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنِ الْحَلَبِیِّ (3)
مِثْلَهُ.
ترجمه:
حلبی از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود: اگر شخصی به یک یا دو تکبیر از نماز میت برسد، باقی تکبیرها را پیاپی (پشت سر هم) به جا آورد.
3135- 2- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنْ عِیصِ بْنِ الْقَاسِمِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یُدْرِکُ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَی الْمَیِّتِ تَکْبِیرَةً قَالَ یُتِمُّ مَا بَقِیَ.
ترجمه:
عیص بن القاسم نقل می کند: از امام صادق علیه السلام درباره مردی پرسیدم که به یک تکبیر از نماز میت برسد. فرمود: باقی تکبیرها را کامل کند.
3136- 3- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِی جَمِیلَةَ عَنْ زَیْدٍ الشَّحَّامِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الصَّلَاةِ
ص: 102
عَلَی الْجَنَائِزِ إِذَا فَاتَ الرَّجُلَ مِنْهَا التَّکْبِیرَةُ أَوِ الثِّنْتَانِ أَوِ الثَّلَاثُ قَالَ یُکَبِّرُ مَا فَاتَهُ.
ترجمه:
زید شحام می گوید: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم اگر شخصی در نماز بر جنازه، یکی از تکبیرها یا دو تکبیر یا سه تکبیر را از دست بدهد، چه باید بکند؟ حضرت فرمودند: آنچه که از دستش رفته (تکبیرها) را انجام دهد.
یعنی در این صورت، شخص باید تکبیرهایی که در نماز بر جنازه از دست داده است را به صورت منفرد انجام دهد تا اینکه نماز جنازه اش کامل شود. این دستور نشان دهنده اهمیت تکبیرات در نماز میت است و بر کامل بودن آنها تاکید دارد.
3137- 4- (1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ (2) عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: قُلْتُ أَ رَأَیْتَ إِنْ فَاتَتْنِی تَکْبِیرَةٌ أَوْ أَکْثَرُ قَالَ تَقْضِی مَا فَاتَکَ قُلْتُ أَسْتَقْبِلُ الْقِبْلَةَ قَالَ بَلَی وَ أَنْتَ تَتْبَعُ الْجَنَازَةَ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
از جابر نقل شده که او از امام باقر (علیه السلام) پرسید: اگر من یک تکبیر یا بیشتر از نماز میت را از دست بدهم، چه کنم؟ امام (علیه السلام) فرمودند: آنچه را که از دست داده ای، قضا کن. جابر پرسید: آیا باید در هنگام قضا کردن به سمت قبله بایستم؟ امام (علیه السلام) فرمودند: بله، (اما) در حالی که جنازه را دنبال می کنی.
3138- 5- (3) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنِ النَّضْرِ بْنِ شُعَیْبٍ عَنْ خَالِدِ بْنِ مَادٍّ الْقَلَانِسِیِّ (4) عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَمِعْتُهُ یَقُولُ فِی الرَّجُلِ یُدْرِکُ مَعَ الْإِمَامَ فِی الْجِنَازَةِ تَکْبِیرَةً أَوْ تَکْبِیرَتَیْنِ فَقَالَ یُتِمُّ التَّکْبِیرَ وَ هُوَ یَمْشِی مَعَهَا فَإِذَا لَمْ یُدْرِکِ التَّکْبِیرَ کَبَّرَ عِنْدَ الْقَبْرِ فَإِنْ کَانَ أَدْرَکَهُمْ وَ قَدْ دُفِنَ کَبَّرَ عَلَی الْقَبْرِ.
ترجمه:
این روایت از خالد بن ماد القلانسی نقل شده است که او از مردی (که نامش ذکر نشده) از امام باقر (علیه السلام) روایت کرده که فرمودند:
اگر کسی در نماز میت به امام برسد و یک یا دو تکبیر را همراه با امام بگوید، تکبیرات باقی مانده را در حالی که همراه با جنازه حرکت می کند، انجام دهد. و اگر هیچ کدام از تکبیرات نماز را درک نکرد، (پس از نماز) کنار قبر تکبیر بگوید. و اگر به آنجا رسید در حالی که میت دفن شده بود، بر روی قبر تکبیر بگوید.
3139- 6- (5) وَ عَنْهُ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُوسَی الْخَشَّابِ عَنْ غِیَاثِ بْنِ کَلُّوبٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ أَبِیهِ أَنَّ عَلِیّاً ع کَانَ یَقُولُ لَا یُقْضَی مَا سَبَقَ مِنْ تَکْبِیرِ الْجَنَائِزِ (6).
قَالَ الشَّیْخُ أَیْ لَا یُقْضَی کَمَا کَانَ یُبْتَدَأُ مِنَ الْفَصْلِ بَیْنَهَا بِالدُّعَاءِ وَ إِنَّمَا یُقْضَی مُتَتَابِعاً لِمَا مَرَّ (7)
ص: 103
أَقُولُ: وَ یَحْتَمِلُ الْحَمْلُ عَلَی التَّکْبِیرِ الزَّائِدِ عَلَی الْخَمْسِ لَوْ زَادَ الْإِمَامُ کَمَا تَقَدَّمَ (1) وَ یُمْکِنُ الْحَمْلُ عَلَی نَفْیِ الْوُجُوبِ لِحُصُولِ الْوَاجِبِ الْکِفَائِیِّ بِفِعْلِ غَیْرِهِ وَ الْأَوَّلُ الْأَحْوَطُ.
ترجمه:
این روایت از اسحاق بن عمار نقل شده که او از امام صادق (علیه السلام) و ایشان از پدرشان (امام باقر علیه السلام) روایت کرده اند که امام علی (علیه السلام) می فرمود: آنچه از تکبیرات نماز میت از دست رفته، قضا نمی شود.
شیخ طوسی (ره) در توضیح این حدیث می فرماید: یعنی، تکبیرات از دست رفته به همان صورتی که ابتدا گفته می شوند (با فصل و فاصله بین آنها و دعا خواندن) قضا نمی شوند، بلکه به صورت پیوسته (متتابع) برای آنچه گذشته است، قضا می شوند.
می گویم :
این روایت می تواند بر تکبیرات اضافه بر پنج تکبیر حمل شود، در صورتی که امام تکبیرات بیشتری گفته باشد، همان طور که قبلاً بیان شد. همچنین، می تواند بر نفی وجوب قضا (برای تکبیرات از دست رفته) حمل شود، به دلیل این که وجوب کفایی با انجام دیگران حاصل شده است. اما نظر اول (قضای متتابع) احوط است.
3140- 7- (2) عَلِیُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِی کِتَابِهِ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یُدْرِکُ تَکْبِیرَةً أَوْ ثِنْتَیْنِ عَلَی مَیِّتٍ کَیْفَ یَصْنَعُ قَالَ یُتِمُّ مَا بَقِیَ مِنْ تَکْبِیرِهِ وَ یُبَادِرُهُ بِرَفْعِهِ (3) وَ یُخَفِّفُ.
ترجمه:
این روایت از کتاب علی بن جعفر نقل شده که او از برادرش امام کاظم (علیه السلام) پرسیده است:
اگر شخصی در نماز میت، یک یا دو تکبیر را درک کند، چه باید بکند؟ امام (علیه السلام) فرمودند: آنچه از تکبیرات باقی مانده است را به پایان برساند و (نماز خود را) همراه با برداشتن و حمل جنازه (به سوی قبر) به سرعت و با اختصار به اتمام رساند.
(4) 18 بَابُ جَوَازِ الصَّلَاةِ عَلَی الْمَیِّتِ بَعْدَ الدَّفْنِ لِمَنْ لَمْ یُصَلِّ عَلَیْهِ عَلَی کَرَاهَةٍ إِنْ کَانَ الْمَیِّتُ قَدْ صُلِّیَ عَلَیْهِ وَ حَدِّ ذَلِکَ وَ أَنَّهُ لَا یُصَلَّی عَلَی الْغَائِبِ بَلْ یُدْعَی لَهُ
ترجمه:
3141- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ وَ الْعَبَّاسِ جَمِیعاً عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا بَأْسَ أَنْ یُصَلِّیَ الرَّجُلُ عَلَی الْمَیِّتِ بَعْدَ مَا یُدْفَنُ.
ترجمه:
این روایت از هشام بن سالم نقل شده که او از امام صادق (علیه السلام) روایت می کند که فرمودند:
«اشکالی ندارد که شخصی بعد از دفن میت، بر او نماز بگزارد.
3142- 2- (6) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ یَعْنِی أَحْمَدَ بْنَ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ وَ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنْ مَالِکٍ مَوْلَی الْحَکَمِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا فَاتَتْکَ الصَّلَاةُ عَلَی الْمَیِّتِ حَتَّی یُدْفَنَ فَلَا بَأْسَ بِالصَّلَاةِ عَلَیْهِ وَ قَدْ دُفِنَ (7).
ص: 104
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (1).
ترجمه:
این روایت از مالک مولای حکم نقل شده که او از امام صادق (علیه السلام) روایت می کند که فرمودند:
«اگر نماز بر میت را از دست دادی تا جایی که میت دفن شد، اشکالی ندارد که بعد از دفن بر او نماز بخوانی.»
3143- 3- (2) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ یُوسُفَ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ یُوسُفَ عَنْ مُعَاذِ بْنِ ثَابِتٍ الْجَوْهَرِیِّ عَنْ عَمْرِو بْنِ جُمَیْعٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا فَاتَتْهُ الصَّلَاةُ عَلَی الْجِنَازَةِ صَلَّی عَلَی قَبْرِهِ (3).
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (4).
ترجمه:
این روایت از عمرو بن جمیع نقل شده که او از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است که فرمودند:
«هنگامی که نماز بر جنازه از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فوت می شد، ایشان بر روی قبر نماز می خواندند.»
3144- 4- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُوسَی عَنْ جَعْفَرِ بْنِ عِیسَی قَالَ: قَدِمَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَکَّةَ- فَسَأَلَنِی عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَعْیَنَ فَقُلْتُ مَاتَ قَالَ مَاتَ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ فَانْطَلِقْ بِنَا إِلَی قَبْرِهِ حَتَّی نُصَلِّیَ عَلَیْهِ قُلْتُ نَعَمْ فَقَالَ لَا وَ لَکِنْ نُصَلِّی عَلَیْهِ هَاهُنَا فَرَفَعَ یَدَیْهِ یَدْعُو وَ اجْتَهَدَ فِی الدُّعَاءِ وَ تَرَحَّمَ عَلَیْهِ.
ترجمه:
این روایت از جعفر بن عیسی نقل شده که می گوید:
«امام صادق (علیه السلام) به مکه آمدند و از من درباره عبدالله بن أَعْیَن سؤال کردند. من گفتم: او فوت کرده است. حضرت فرمودند: او فوت کرده؟ گفتم: بله. امام فرمودند: پس ما را به سوی قبرش ببر تا بر او نماز بخوانیم. گفتم: بله، حتماً. حضرت فرمودند: نه، بلکه همین جا بر او نماز می خوانیم.»
سپس امام دستان خود را بلند کردند و دعا کردند و در دعا بسیار تلاش نمودند و برای او طلب رحمت کردند.
3145- 5- (6) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ نُوحِ بْنِ شُعَیْبٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ أَوْ زُرَارَةَ قَالَ: الصَّلَاةُ عَلَی الْمَیِّتِ بَعْدَ مَا یُدْفَنُ إِنَّمَا هُوَ الدُّعَاءُ قَالَ قُلْتُ فَالنَّجَاشِیُّ لَمْ یُصَلِّ عَلَیْهِ النَّبِیُّ ص- فَقَالَ لَا إِنَّمَا دَعَا لَهُ.
ترجمه:
این روایت از محمد بن مسلم یا زراره نقل شده که گفتند:
«نماز بر میت بعد از دفن، در واقع همان دعا است.»
سپس راوی پرسید: «آیا پیامبر (صلی الله علیه وآله) بر نجاشی (پادشاه حبشه) نماز نخواند؟» امام فرمودند: «نه، (نماز نخواند)، بلکه برای او دعا کردند.»
3146- 6- (7) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ
ص: 105
زِیَادِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ یُونُسَ بْنِ ظَبْیَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ أَبِیهِ قَالَ: نَهَی رَسُولُ اللَّهِ ص أَنْ یُصَلَّی عَلَی قَبْرٍ أَوْ یُقْعَدَ عَلَیْهِ أَوْ یُبْنَی عَلَیْهِ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْمُقْنِعِ مُرْسَلًا (1)
أَقُولُ: هَذَا مُحْتَمِلٌ لِلنَّسْخِ وَ لِإِرَادَةِ الْکَرَاهَةِ وَ لِلِاخْتِصَاصِ بِالصَّلَاةِ الْیَوْمِیَّةِ وَ غَیْرِهَا سِوَی صَلَاةِ الْجِنَازَةِ وَ لِإِرَادَةِ نَفْیِ الْوُجُوبِ إِذَا کَانَ الْمَیِّتُ قَدْ صُلِّیَ عَلَیْهِ وَ لِغَیْرِ ذَلِکَ.
ترجمه:
این روایت از یونس بن ظبیان نقل شده که او از امام صادق (علیه السلام) و ایشان از پدرشان امام باقر (علیه السلام) نقل کرده اند که فرمودند:
«پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) نهی کردند از این که بر روی قبری نماز خوانده شود، یا بر آن نشسته شود، یا بر آن ساختمانی بنا شود.»
می گویم :
این حدیث احتمال دارد اشاره به نسخ (لغو شدن) این حکم، یا اشاره به کراهت انجام این اعمال باشد. همچنین، ممکن است این نهی مختص نمازهای روزانه و غیر از نماز میت باشد، یا بر نفی وجوب (نماز خواندن بر قبر) دلالت کند در صورتی که نماز میت قبلاً بر جنازه خوانده شده باشد، و یا دلایل دیگری را شامل شود.
3147- 7- (2) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ فِی حَدِیثٍ وَ لَا یُصَلَّی عَلَیْهِ وَ هُوَ مَدْفُونٌ.
ترجمه:
این روایت از عمار نقل شده که از امام صادق (علیه السلام) روایت می کند:
«در حدیثی امام فرمودند: و بر او (میت) در حالی که دفن شده است، نماز خوانده نمی شود.»
3148- 8- (3) وَ عَنْهُ عَنِ السَّیَّارِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَسْلَمَ عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ الْجَزِیرَةِ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا ع یُصَلَّی عَلَی الْمَدْفُونِ بَعْدَ مَا یُدْفَنُ قَالَ لَا لَوْ جَازَ لِأَحَدٍ لَجَازَ لِرَسُولِ اللَّهِ ص- قَالَ بَلْ لَا یُصَلَّی عَلَی الْمَدْفُونِ بَعْدَ مَا یُدْفَنُ وَ لَا عَلَی الْعُرْیَانِ.
أَقُولُ: حَمَلَهُمَا الشَّیْخُ عَلَی مُضِیِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَةٍ بَعْدَ الدَّفْنِ وَ حَمَلَهُمَا فِی مَوْضِعٍ آخَرَ عَلَی مُضِیِّ ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ.
ترجمه:
این روایت از محمد بن اسلم نقل شده که او از مردی از اهالی جزیره روایت می کند:
«به امام رضا (علیه السلام) عرض کردم: آیا می توان بعد از دفن بر شخص دفن شده نماز خواند؟ امام فرمودند: خیر، اگر برای کسی جایز بود، قطعاً برای رسول خدا (صلی الله علیه وآله) جایز بود (که چنین کند).» سپس امام فرمودند: «بلکه (به طور کلی) بر شخص دفن شده بعد از دفن نماز خوانده نمی شود و نه بر (کسی که) برهنه (باشد).»
می گویم :مرحوم شیخ این دوروایت حمل بر گذشت یک شبانه روزبعد ازدفن ودرجای دیگربرگذشت سه روزازدفن حمل کرده اند .
3149- 9- (4) وَ نَقَلُوا عَنِ الشَّیْخِ أَنَّهُ رَوَی فِی الْخِلَافِ أَنَّهُ یُصَلَّی عَلَی الْقَبْرِ إِلَی ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ.
ترجمه:
و از شیخ نقل کرده اند که او در کتاب الخلاف روایت کرده است که تا سه روز می توان بر قبر نماز خواند.
ص: 106
3150- 10- (1) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی الْخِصَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْقَاسِمِ الْمُفَسِّرِ عَنْ یُوسُفَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْعَسْکَرِیِّ عَنْ آبَائِهِ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص لَمَّا أَتَاهُ جَبْرَئِیلُ ع- بِنَعْیِ النَّجَاشِیِّ بَکَی بُکَاءَ حَزِینٍ عَلَیْهِ وَ قَالَ إِنَّ أَخَاکُمْ أَصْحَمَةَ وَ هُوَ اسْمُ النَّجَاشِیِّ مَاتَ ثُمَّ خَرَجَ إِلَی الْجَبَّانَةِ وَ صَلَّی عَلَیْهِ وَ کَبَّرَ سَبْعاً فَخَفَضَ اللَّهُ لَهُ کُلَّ مُرْتَفِعٍ حَتَّی رَأَی جِنَازَتَهُ وَ هُوَ بِالْحَبَشَةِ.
أَقُولُ: هَذَا مَحْمُولٌ عَلَی التَّقِیَّةِ فِی الرِّوَایَةِ أَوْ عَلَی أَنَّ الْمُرَادَ بِالصَّلَاةِ الدُّعَاءُ لِمَا مَرَّ (2) أَوْ مَخْصُوصٌ بِالرَّسُولِ ص لِأَنَّهُ رَآهُ کَمَا ذُکِرَ هُنَا وَ اللَّهُ أَعْلَمُ.
ترجمه:
این روایت از یوسف بن محمد بن زیاد از پدرش و او از امام حسن عسکری (علیه السلام) نقل شده است که از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) روایت می کند:
«زمانی که جبرئیل (علیه السلام) خبر فوت نجاشی را به پیامبر (صلی الله علیه وآله) رساند، پیامبر به شدت برای او گریست و فرمود: برادرتان اَصْحَمَة (که نام نجاشی است) درگذشته است. سپس پیامبر به سوی جَبّانه (مکانی بیرون از شهر) رفت و بر او نماز خواند و هفت تکبیر گفت. خداوند تمام نقاط مرتفع را برای او پایین آورد تا این که جنازه نجاشی را که در حبشه بود، مشاهده کرد.»
می گویم : این روایت یا حمل بر تقیه می شود یا اینکه منظور ازنماز دعا باشد یا مخصوص پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم است .
(3) 19 بَابُ وُجُوبِ کَوْنِ رَأْسِ الْمَیِّتِ إِلَی یَمِینِ الْإِمَامِ وَ رِجْلَیْهِ إِلَی یَسَارِهِ وَ وُجُوبِ الْإِعَادَةِ لَوْ صُلِّیَ عَلَیْهِ مَقْلُوباً وَ لَوْ جَاهِلًا إِلَّا أَنْ یُدْفَنَ
ترجمه:
3151- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ أَنَّهُ سُئِلَ عَمَّنْ (5) صُلِّیَ عَلَیْهِ فَلَمَّا سَلَّمَ الْإِمَامُ فَإِذَا الْمَیِّتُ مَقْلُوبٌ رِجْلَاهُ إِلَی مَوْضِعِ رَأْسِهِ قَالَ یُسَوَّی وَ تُعَادُ الصَّلَاةُ عَلَیْهِ وَ إِنْ کَانَ قَدْ حُمِلَ مَا لَمْ یُدْفَنْ فَإِنْ دُفِنَ فَقَدْ مَضَتِ الصَّلَاةُ عَلَیْهِ وَ لَا یُصَلَّی عَلَیْهِ وَ هُوَ مَدْفُونٌ.
ص: 107
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
«امام (علیه السلام) در پاسخ به سوالی در مورد کسی که بر او نماز خوانده شده است و وقتی امام سلام داده، متوجه می شوند که میت به طور نادرست قرار گرفته (پاهایش به سمت جایی است که سرش باید باشد) فرمودند: باید او را به حالت صحیح درآورد و دوباره بر او نماز خوانده شود. اما اگر میت دفن شده باشد، دیگر نماز بر او جایز نیست و نباید بر او نماز خوانده شود.»
3152- 2- (2) وَ قَدْ تَقَدَّمَ فِی حَدِیثِ یَعْقُوبَ بْنِ یَقْطِینٍ عَنِ الرِّضَا ع أَنَّ الْمَیِّتَ یُوضَعُ کَیْفَ مَا تَیَسَّرَ فَإِذَا طُهِّرَ وُضِعَ کَمَا یُوضَعُ فِی قَبْرِهِ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ فِی رِوَایَةِ الْحَلَبِیِّ فِی تَرْتِیبِ الْجَنَائِزِ إِذَا اجْتَمَعُوا (3).
ترجمه:
از یعقوب بن یقطین از امام رضا (علیه السلام) نقل شده است:
«مردگان را باید به هر طریقی که ممکن است قرار دهند، و هنگامی که پاک (طاهر) شدند، باید به همان شکل که در قبر قرار می گیرند، گذاشته شوند.»
(4) 20 بَابُ عَدَمِ کَرَاهَةِ الصَّلَاةِ عَلَی الْجِنَازَةِ عِنْدَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ غُرُوبِهَا وَ جَوَازِهَا فِی کُلِّ وَقْتٍ مَا لَمْ یَتَضَیَّقْ وَقْتُ فَرِیضَةٍ وَ کَذَا کُلُّ عِبَادَةٍ غَیْرِ مُوَقَّتَةٍ
ترجمه:
3153- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِیٍّ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا بَأْسَ بِالصَّلَاةِ عَلَی الْجَنَائِزِ حِینَ تَغِیبُ الشَّمْسُ وَ حِینَ تَطْلُعُ إِنَّمَا هُوَ اسْتِغْفَارٌ.
ترجمه:
از عبیدالله بن علی حلبی از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است امام (علیه السلام) فرمودند: اشکالی ندارد که بر جنازه ها در هنگام غروب آفتاب و هنگام طلوع آفتاب نماز خوانده شود؛ زیرا این نماز، طلب استغفار (و دعا) است.
3154- 2- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: یُصَلَّی عَلَی الْجِنَازَةِ فِی کُلِّ سَاعَةٍ إِنَّهَا لَیْسَتْ بِصَلَاةِ رُکُوعٍ وَ (7) سُجُودٍ وَ إِنَّمَا تُکْرَهُ الصَّلَاةُ عِنْدَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ عِنْدَ غُرُوبِهَا الَّتِی فِیهَا الْخُشُوعُ وَ الرُّکُوعُ وَ السُّجُودُ لِأَنَّهَا تَغْرُبُ بَیْنَ قَرْنَیْ شَیْطَانٍ وَ تَطْلُعُ بَیْنَ قَرْنَیْ شَیْطَانٍ.
ص: 108
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ (1)
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (2).
ترجمه:
از محمد بن مسلم از امام باقر (علیه السلام) نقل شده است که فرمودند : نماز بر جنازه در هر ساعتی جایز است، زیرا این نماز دارای رکوع و سجود نیست. اما نماز در زمان طلوع و غروب آفتاب مکروه است، زیرا این نمازها به طور معمول شامل خشوع، رکوع و سجود هستند و در این زمان ها، خورشید بین دو شاخ شیطان غروب و طلوع می کند.»
3155- 3- (3) وَ عَنْ حُمَیْدِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ غَیْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبَانٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع هَلْ یَمْنَعُکَ شَیْ ءٌ مِنْ هَذِهِ السَّاعَاتِ عَنِ الصَّلَاةِ عَلَی الْجَنَائِزِ فَقَالَ لَا.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ حُمَیْدِ بْنِ زِیَادٍ (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
از محمد بن مسلم نقل شده است که در آن از امام صادق (علیه السلام) سؤال می کند:
«سؤال کردم از امام صادق (علیه السلام) که آیا چیزی مانع شما از نماز بر جنازه در این ساعات می شود؟ فرمودند: خیر.»
3156- 4- (6) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ وَ فِی الْعِلَلِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: إِنَّمَا جَوَّزْنَا الصَّلَاةَ عَلَی الْمَیِّتِ قَبْلَ الْمَغْرِبِ وَ بَعْدَ الْفَجْرِ لِأَنَّ هَذِهِ الصَّلَاةَ إِنَّمَا تَجِبُ فِی وَقْتِ الْحُضُورِ وَ الْعِلَّةِ (7)- وَ لَیْسَتْ هِیَ مُوَقَّتَةً کَسَائِرِ الصَّلَوَاتِ وَ إِنَّمَا هِیَ صَلَاةٌ تَجِبُ فِی وَقْتِ حَدَثٍ وَ الْحَدَثُ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ فِیهِ اخْتِیَارٌ وَ إِنَّمَا هُوَ حَقٌّ یُؤَدَّی وَ جَائِزٌ أَنْ تُؤَدَّی الْحُقُوقُ فِی أَیِّ وَقْتٍ کَانَ إِذَا لَمْ یَکُنِ الْحَقُّ مُوَقَّتاً.
ترجمه:
این روایت از فضل بن شاذان نقل شده که در آن امام رضا (علیه السلام) فرمودند : ما فقط نماز بر میت را قبل از مغرب و بعد از فجر جائز دانستیم، زیرا این نماز در زمان حضور وجوب دارد و علت آن این است که این نماز مانند سایر نمازها دارای وقت مشخصی نیست. بلکه این یک نماز است که در زمان وقوع یک حادثه واجب می شود و در این حادثه انسان اختیاری ندارد و صرفاً حق است که باید ادا شود و جائز است که حقوق در هر زمانی ادا شوند اگر این حقوق زمان خاصی نداشته باشند.»
3157- 5- (8) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبَانٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: تُکْرَهُ الصَّلَاةُ عَلَی الْجَنَائِزِ حِینَ تَصْفَرُّ الشَّمْسُ وَ حِینَ تَطْلُعُ.
ص: 109
أَقُولُ: حَمَلَهُ الشَّیْخُ عَلَی التَّقِیَّةِ وَ قَدْ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی أَحَادِیثِ تَعْجِیلِ التَّجْهِیزِ (1) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ وَ عَلَی اسْتِثْنَاءِ ضِیقِ وَقْتِ الْفَرِیضَةِ (2).
ترجمه:
از عبد الرحمن بن ابی عبد الله نقل شده که در آن امام صادق (علیه السلام) فرمودند : نماز بر میت در زمانی که خورشید زرد می شود و زمانی که طلوع می کند مکروه است.»
می گویم : مرحوم شیخ آنرا برتقیه حمل کرده اند .
(3) 21 بَابُ جَوَازِ الصَّلَاةِ عَلَی الْجِنَازَةِ بِغَیْرِ طَهَارَةٍ وَ کَذَا التَّکْبِیرُ وَ التَّسْبِیحُ وَ التَّحْمِیدُ وَ التَّهْلِیلُ وَ الدُّعَاءُ وَ اسْتِحْبَابِ الْوُضُوءِ لَهَا أَوِ التَّیَمُّمِ
ترجمه:
3158- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ تَفْجَؤُهُ الْجِنَازَةُ وَ هُوَ عَلَی غَیْرِ طُهْرٍ قَالَ فَلْیُکَبِّرْ مَعَهُمْ.
ترجمه:
مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ : ازیکی ازدوامام علیهما السلام سوال کردم : اگر مردی به جنازه ای برخورد کند و در حال طهارت نداشته باشد، چه باید بکند؟ امام فرمود: پس باید با آنها تکبیر بگوید.
3159- 2- (5) وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِیعاً عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنْ عَبْدِ الْحَمِیدِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ ع الْجِنَازَةُ یُخْرَجُ بِهَا وَ لَسْتُ عَلَی وُضُوءٍ فَإِنْ ذَهَبْتُ أَتَوَضَّأُ فَاتَتْنِی الصَّلَاةُ أَ یُجْزِی لِی أَنْ أُصَلِّیَ عَلَیْهَا وَ أَنَا عَلَی غَیْرِ وُضُوءٍ فَقَالَ تَکُونُ عَلَی طُهْرٍ أَحَبُّ إِلَیَّ.
ترجمه:
عبدالحمید بن سعد گفت: به امام کاظم (ع) عرض کردم: جنازه ای را بیرون می برند و من در حال وضو نیستم. اگر بروم و وضو بگیرم، نماز بر جنازه از دستم می رود. آیا برای من جایز است که بدون وضو بر آن نماز بخوانم؟ امام فرمود: اینکه با وضو باشی، نزد من محبوب تر است.
3160- 3- (6) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ
ص: 110
الْجِنَازَةِ أُصَلِّی (1) عَلَیْهَا عَلَی غَیْرِ وُضُوءٍ فَقَالَ نَعَمْ إِنَّمَا هُوَ تَکْبِیرٌ وَ تَسْبِیحٌ وَ تَحْمِیدٌ وَ تَهْلِیلٌ کَمَا تُکَبِّرُ وَ تُسَبِّحُ فِی بَیْتِکَ عَلَی غَیْرِ وُضُوءٍ.
وَ
رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ إِلَی قَوْلِهِ فِی بَیْتِکَ (2)
ترجمه:
یونس بن یعقوب گفت: از امام صادق (ع) پرسیدم: آیا می توانم بر جنازه ای نماز بخوانم در حالی که وضو ندارم؟ امام فرمود: بله، این فقط تکبیر و تسبیح و تحمید و تهلیل است، همان طور که می توانی در خانه ات بدون وضو تکبیر و تسبیح بگویی.
3161- 4- (3) ثُمَّ قَالَ وَ فِی خَبَرٍ آخَرَ أَنَّهُ یَتَیَمَّمُ إِنْ أَحَبَّ.
ترجمه:
درروایت دیگری حضرت فرمودند : اگرخواست تیمم انجام بدهد .
3162- 5- (4) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ أَخِیهِ الْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ مَرَّتْ بِهِ جِنَازَةٌ وَ هُوَ عَلَی غَیْرِ وُضُوءٍ کَیْفَ یَصْنَعُ قَالَ یَضْرِبُ بِیَدَیْهِ عَلَی حَائِطِ اللَّبِنِ فَیَتَیَمَّمُ بِهِ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (5)
وَ کَذَا الْحَدِیثَانِ الْمَذْکُورَانِ قَبْلَهُ.
ترجمه:
سماعه گفت: از امام (ع) پرسیدم: اگر مردی به جنازه ای برخورد کند و در حال وضو نباشد، چه باید بکند؟ امام فرمود: باید دست هایش را به دیوار بزند و به وسیله آن تیمم کند.
3163- 6- (6) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْحَلَبِیِّ قَالَ: سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ تُدْرِکُهُ الْجِنَازَةُ وَ هُوَ عَلَی غَیْرِ وُضُوءٍ فَإِنْ ذَهَبَ یَتَوَضَّأُ فَاتَتْهُ الصَّلَاةُ عَلَیْهَا قَالَ یَتَیَمَّمُ وَ یُصَلِّی.
ترجمه:
حلبی گفت: از امام صادق (ع) پرسیدند: اگر مردی جنازه ای را در حالی که وضو ندارد، ببیند و اگر برود وضو بگیرد، نماز بر جنازه را از دست بدهد، چه باید بکند؟ امام فرمود: باید تیمم کند و بر آن نماز بخواند.
3164- 7- (7) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ وَ فِی الْعِلَلِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: إِنَّمَا جَوَّزْنَا
ص: 111
الصَّلَاةَ عَلَی الْمَیِّتِ بِغَیْرِ وُضُوءٍ لِأَنَّهُ لَیْسَ فِیهَا رُکُوعٌ وَ لَا سُجُودٌ وَ إِنَّمَا هِیَ دُعَاءٌ وَ مَسْأَلَةٌ وَ قَدْ یَجُوزُ أَنْ تَدْعُوَ اللَّهَ وَ تَسْأَلَهُ عَلَی أَیِّ حَالٍ کُنْتَ وَ إِنَّمَا یَجِبُ الْوُضُوءُ فِی الصَّلَاةِ الَّتِی فِیهَا رُکُوعٌ وَ سُجُودٌ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (1).
ترجمه:
فضل بن شاذان از امام رضا (ع) نقل می کند که فرمود: ما اجازه داده ایم که بر میت بدون وضو نماز بخوانیم، زیرا در این نماز رکوع و سجود نیست و تنها دعایی است و درخواستی. ممکن است که در هر حالتی از خداوند دعا و درخواست کنی. اما وضو در نمازهایی که شامل رکوع و سجود هستند، واجب است.
(2) 22 بَابُ جَوَازِ أَنْ تُصَلِّیَ الْحَائِضُ وَ الْجُنُبُ عَلَی الْجِنَازَةِ وَ اسْتِحْبَابِ التَّیَمُّمِ لَهُمَا وَ انْفِرَادِ الْحَائِضِ عَنِ الصَّفِ
ترجمه:
3165- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْحَائِضِ تُصَلِّی عَلَی الْجِنَازَةِ قَالَ نَعَمْ وَ لَا تَصُفُّ (4) مَعَهُمْ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع نَحْوَهُ (5) وَ
رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ مِثْلَهُ وَ زَادَ تَقِفُ مُفْرَدَةً (6)
ترجمه:
محمد بن مسلم گفت: از امام صادق (ع) پرسیدم: آیا زن حائض می تواند بر جنازه نماز بخواند؟ امام فرمود: بله، اما نباید در صف جماعت با آنها قرار گیرد.
3166- 2- (7) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الطَّامِثُ تُصَلِّی عَلَی الْجِنَازَةِ لِأَنَّهُ لَیْسَ فِیهَا رُکُوعٌ وَ لَا سُجُودٌ وَ الْجُنُبُ (8) (یَتَیَمَّمُ وَ یُصَلِّی) (9) عَلَی الْجِنَازَةِ.
ص: 112
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَنِ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ وَ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
حریز از کسی نقل می کند که از امام صادق (ع) شنیده است: زن حائض می تواند بر جنازه نماز بخواند، زیرا در این نماز رکوع و سجود نیست. همچنین، شخص جنب می تواند (تیمم کند و) بر جنازه نماز بخواند.
3167- 3- (2) وَ عَنْ حُمَیْدِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْکِنْدِیِّ عَنِ الْمِیثَمِیِّ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ تُصَلِّی الْحَائِضُ عَلَی الْجِنَازَةِ قَالَ نَعَمْ وَ لَا تَصُفُّ (3) مَعَهُمْ تَقُومُ مُفْرَدَةً.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ گفت: از امام صادق (ع) پرسیدم: آیا زن حائض می تواند بر جنازه نماز بخواند؟ امام فرمود: بله، اما نباید در صف جماعت با آنها قرار گیرد بلکه جدا بایستد .
3168- 4- (5) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ وَ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ جَمِیعاً عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْحَائِضِ تُصَلِّی عَلَی الْجِنَازَةِ فَقَالَ نَعَمْ وَ لَا تَقِفُ مَعَهُمْ وَ الْجُنُبُ یُصَلِّی عَلَی الْجِنَازَةِ.
ترجمه:
گفت: از امام صادق (ع) پرسیدم: آیا زن حائض می تواند بر جنازه نماز بخواند؟ امام فرمود: بله، اما نباید در صف جماعت با آنها قرار گیرد وشخص جنب می تواند بر جنازه نماز بخواند.
3169- 5- (6) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَنْ عُثْمَانَ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمَرْأَةِ الطَّامِثِ إِذَا حَضَرَتِ الْجِنَازَةَ فَقَالَ تَتَیَمَّمُ وَ تُصَلِّی عَلَیْهَا وَ تَقُومُ وَحْدَهَا بَارِزَةً مِنَ الصَّفِّ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ (7)
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (8).
ص: 113
ترجمه:
عثمان از سماعه نقل می کند که از امام صادق (ع) پرسیده شد درباره زن حائض که جنازه ای را حاضر می بیند. امام فرمود: او باید تیمم کند و بر جنازه نماز بخواند و باید به تنهایی و جدا از صف جماعت بایستد.
(1) 23 بَابُ أَنَّهُ یُصَلِّی عَلَی الْجِنَازَةِ أَوْلَی النَّاسِ بِهَا أَوْ مَنْ یَأْمُرُهُ وَ حُکْمِ حُضُورِ الْإِمَامِ
ترجمه:
3170- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: یُصَلِّی عَلَی الْجِنَازَةِ أَوْلَی النَّاسِ بِهَا أَوْ یَأْمُرُ مَنْ یُحِبُّ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
ابن ابی عمیر از برخی از یارانش نقل می کند که امام صادق (ع) فرمود: کسی باید بر جنازه نماز بخواند، نزدیک ترین فرد به میت است، یا می تواند کسی را که دوست دارد، برای این کار تعیین کند.
3171- 2- (4) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: یُصَلِّی عَلَی الْجِنَازَةِ أَوْلَی النَّاسِ بِهَا أَوْ یَأْمُرُ مَنْ یُحِبُّ.
ترجمه:
ابن ابی نصر از برخی از یارانش نقل می کند که امام صادق (ع) فرمود: کسی باید بر جنازه نماز بخواند، نزدیک ترین فرد به میت است، یا می تواند کسی را که دوست دارد، برای این کار تعیین کند.
3172- 3- (5) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا حَضَرَ الْإِمَامُ الْجِنَازَةَ فَهُوَ أَحَقُّ النَّاسِ بِالصَّلَاةِ عَلَیْهَا.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
طلحه بن زید از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمود: اگر امام (رهبر دینی) در مراسم جنازه حاضر باشد، او از همه مردم سزاوارتر است که بر جنازه نماز بخواند.
3173- 4- (7) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ: قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع إِذَا حَضَرَ سُلْطَانٌ مِنْ سُلْطَانِ اللَّهِ جِنَازَةً فَهُوَ أَحَقُّ بِالصَّلَاةِ عَلَیْهَا إِنْ قَدَّمَهُ وَلِیُّ الْمَیِّتِ وَ إِلَّا فَهُوَ غَاصِبٌ.
ص: 114
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (1).
ترجمه:
سکونی از جعفر بن محمد (ع) نقل می کند که او از پدرش و آن پدر از اجدادش نقل کرده که امیرالمؤمنین (ع) فرمود: اگر یکی از سلاطین خدا در جنازه ای حاضر شود، او از همه سزاوارتر است که بر جنازه نماز بخواند، به شرطی که ولی میت او را مقدم بدارد؛ وگرنه، او غاصب است.
(2) 24 بَابُ أَنَّ الزَّوْجَ أَوْلَی بِالْمَرْأَةِ مِنْ جَمِیعِ أَقَارِبِهَا حَتَّی الْأَخِ وَ الْوَلَدِ وَ الْأَبِ
ترجمه:
3174- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مَرَّارٍ عَنْ یُونُسَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَرْأَةِ تَمُوتُ مَنْ أَحَقُّ أَنْ یُصَلِّیَ عَلَیْهَا قَالَ الزَّوْجُ قُلْتُ الزَّوْجُ أَحَقُّ مِنَ الْأَبِ وَ الْأَخِ وَ الْوَلَدِ قَالَ نَعَمْ.
ترجمه:
ابوبصیر از امام صادق (ع) نقل می کند: از ایشان پرسیدم، هنگامی که زنی فوت کند، چه کسی سزاوارتر است که بر او نماز بخواند؟ امام فرمود: شوهر. گفتم: آیا شوهر از پدر، برادر و فرزند اولویت بیشتری دارد؟ امام فرمود: بله.
3175- 2- (4) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ الْمَرْأَةُ تَمُوتُ مَنْ أَحَقُّ (5) بِالصَّلَاةِ عَلَیْهَا قَالَ زَوْجُهَا قُلْتُ الزَّوْجُ أَحَقُّ مِنَ الْأَبِ وَ الْوَلَدِ وَ الْأَخِ قَالَ نَعَمْ وَ یُغَسِّلُهَا.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ (6)
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ (7)
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (8).
ترجمه:
از ابو بصیر، از امام صادق (ع) روایت شده است که گفت: به ایشان عرض کردم: «هنگامی که زن فوت می کند، چه کسی برای نماز خواندن بر او سزاوارتر است؟» فرمود: «شوهرش.» عرض کردم: «آیا شوهر از پدر، فرزند و برادر سزاوارتر است؟» فرمود: «بله، و او را غسل می دهد.»
ص: 115
3176- 3- (1) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أُورَمَةَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَیْسَرَةَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الزَّوْجُ أَحَقُّ بِامْرَأَتِهِ حَتَّی یَضَعَهَا فِی قَبْرِهَا.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (2).
ترجمه:
اسحاق بن عمار از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمودند: شوهر نسبت به همسرش سزاوارتر است تا زمانی که او را در قبرش بگذارد.
3177- 4- (3) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی الْمَرْأَةِ تَمُوتُ وَ مَعَهَا أَخُوهَا وَ زَوْجُهَا أَیُّهُمَا یُصَلِّی عَلَیْهَا فَقَالَ أَخُوهَا أَحَقُّ بِالصَّلَاةِ عَلَیْهَا.
أَقُولُ: یَأْتِی وَجْهُهُ (4).
ترجمه:
حفص بن بختری از امام صادق (ع) درباره زنی که می میرد و برادر و شوهرش همراه او هستند، پرسید: کدام یک بر او نماز می خوانند؟ امام فرمودند: برادرش به نماز خواندن بر او سزاوارتر است.
3178- 5- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَسِّنِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الصَّلَاةِ عَلَی الْمَرْأَةِ الزَّوْجُ أَحَقُّ بِهَا أَوِ الْأَخُ قَالَ الْأَخُ.
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ (6) عَنْ مُحَسِّنِ بْنِ أَحْمَدَ مِثْلَهُ (7) قَالَ الشَّیْخُ الْوَجْهُ حَمْلُ الْخَبَرَیْنِ عَلَی التَّقِیَّةِ لِمُوَافَقَتِهِمَا لِلْعَامَّةِ أَقُولُ: وَ یَحْتَمِلُ الْحَمْلُ عَلَی الْإِنْکَارِ وَ عَلَی صِغَرِ الزَّوْجِ وَ عَلَی کَوْنِ الزَّوْجَةِ مُطَلَّقَةً وَ عَلَی کَوْنِ الزَّوْجِ مُخَالِفاً وَ غَیْرِ ذَلِکَ.
ص: 116
ترجمه:
از حفص بن بخترى از امام صادق (ع) درباره زنی که می میرد و (در آن هنگام) برادر و شوهرش همراه او هستند، (پرسید)؛ کدام یک از آن دو بر او نماز بخواند؟ امام (ع) فرمود: برادرش به نماز خواندن بر او سزاوارتر (حق دارتر) است.
شیخ گفت: وجه (و دلیل) حمل دو خبر بر تقیه است، به دلیل موافقت آن ها با نظر عامه (اهل سنت) می گویم:
همچنین احتمال دارد که این حمل بر انکار (و ردّ نظر عامه) باشد و (یا) به دلیل کوچک (نابالغ) بودن شوهر، یا اینکه همسر (زن متوفی) مطلقه باشد، یا شوهر مخالف (شیعه) باشد و یا دلایل دیگری غیر از این ها.
(1) 25 بَابُ إِجْزَاءِ صَلَاةِ النِّسَاءِ عَلَی الْجِنَازَةِ وَ أَنَّهُ یَجُوزُ أَنْ تَؤُمَّهُنَّ الْمَرْأَةُ وَ یُکْرَهُ أَنْ تَتَقَدَّمَهُنَّ بَلْ تَقِفُ وَسَطَهُنَّ فِی الصَّفِ
ترجمه:
3179- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْعُودٍ الْعَیَّاشِیِّ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: قُلْتُ الْمَرْأَةُ تَؤُمُّ النِّسَاءَ قَالَ لَا إِلَّا عَلَی الْمَیِّتِ إِذَا لَمْ یَکُنْ أَحَدٌ أَوْلَی مِنْهَا تَقُومُ وَسَطَهُنَّ فِی الصَّفِّ مَعَهُنَّ فَتُکَبِّرُ وَ یُکَبِّرْنَ.
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَدِیدٍ وَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی نَجْرَانَ جَمِیعاً عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ مِثْلَهُ (3) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ مِثْلَهُ (4) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زُرَارَةَ مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
از زراره از امام باقر (ع) نقل شده است که فرمود: گفتم: آیا زن می تواند امام جماعت زنان شود؟ فرمود: خیر، مگر بر جنازه (نماز میت بخواند)، در صورتی که هیچ کس برای این کار شایسته تر از او نباشد. او (زن) در وسط صف به همراه آنان (زنان دیگر) می ایستد، تکبیر می گوید و آنان (نیز) تکبیر می گویند.
3180- 2- (6) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ زِیَادٍ الصَّیْقَلِ قَالَ: سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع کَیْفَ تُصَلِّی النِّسَاءُ عَلَی الْجَنَائِزِ إِذَا لَمْ یَکُنْ مَعَهُنَّ رَجُلٌ فَقَالَ یَقُمْنَ جَمِیعاً فِی صَفٍّ وَاحِدٍ وَ لَا تَتَقَدَّمُهُنَّ امْرَأَةٌ قِیلَ فَفِی صَلَاةٍ مَکْتُوبَةٍ أَ یَؤُمُّ بَعْضُهُنَّ بَعْضاً فَقَالَ نَعَمْ.
ترجمه:
از حسن بن زیاد صیقل نقل شده است که گفت: از امام صادق (ع) پرسیده شد: زنان چگونه بر جنازه ها نماز بخوانند اگر مردی همراه آنان نباشد؟ امام (ع) فرمود: همگی در یک صف بایستند و زنی از میان آن ها جلوتر از دیگران نایستد. پرسیده شد: پس در نماز واجب، آیا بعضی از آن ها می توانند امام جماعتِ دیگران شوند؟ فرمود: بله.
3181- 3- (7) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ
ص: 117
عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عُقْبَةَ عَنِ امْرَأَةِ الْحَسَنِ الصَّیْقَلِ عَنِ الْحَسَنِ الصَّیْقَلِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سُئِلَ کَیْفَ تُصَلِّی النِّسَاءُ عَلَی الْجِنَازَةِ إِذَا لَمْ یَکُنْ مَعَهُنَّ رَجُلٌ قَالَ یَصْفُفْنَ جَمِیعاً وَ لَا تَتَقَدَّمُهُنَّ امْرَأَةٌ.
ترجمه:
از حسن بن زیاد صیقل نقل شده است که گفت: از امام صادق (ع) پرسیده شد: زنان چگونه بر جنازه ها نماز بخوانند اگر مردی همراه آنان نباشد؟ امام (ع) فرمود: همگی در یک صف بایستند و زنی از میان آن ها جلوتر از دیگران نایستد.
3182- 4- (1) وَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِذَا لَمْ یَحْضُرِ الرَّجُلُ (2) تَقَدَّمَتِ امْرَأَةٌ (3) وَسَطَهُنَّ وَ قَامَ النِّسَاءُ عَنْ (4) یَمِینِهَا وَ شِمَالِهَا وَ هِیَ وَسَطَهُنَّ تُکَبِّرُ حَتَّی تَفْرُغَ مِنَ الصَّلَاةِ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ جَابِرٍ (5)
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ (6)
وَ الَّذِی قَبْلَهُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (7).
ترجمه:
از جابر از امام باقر (ع) نقل شده است که فرمود: هنگامی که مردی حضور نداشته باشد، زنی به جلو (پیش قدم) می شود و در میان آنان (زنان دیگر) می ایستد و زنان در سمت راست و چپ او قرار می گیرند، و او در میان آنان قرار دارد. (آن زن) تکبیر می گوید تا زمانی که نماز (میّت) را به پایان برساند.
3183- 1- (9) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا یُصَلَّی عَلَی جِنَازَةٍ بِحِذَاءٍ وَ لَا بَأْسَ بِالْخُفِّ.
ص: 118
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (1).
ترجمه:
از سیف بن عمیره از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: بر جنازه با کفش (نماز) خوانده نمی شود، اما نماز خواندن با "خف" (نوعی کفش نرم یا نعلین) اشکالی ندارد.
(2) 27 بَابُ اسْتِحْبَابِ وُقُوفِ الْإِمَامِ عِنْدَ وَسَطِ الرَّجُلِ أَوْ صَدْرِهِ وَ عِنْدَ صَدْرِ الْمَرْأَةِ أَوْ رَأْسِهَا
ترجمه:
3184- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع مَنْ صَلَّی عَلَی امْرَأَةٍ فَلَا یَقُومُ فِی وَسَطِهَا وَ یَکُونُ مِمَّا یَلِی صَدْرَهَا وَ إِذَا صَلَّی عَلَی الرَّجُلِ فَلْیَقُمْ فِی وَسَطِهِ.
ترجمه:
از عبدالله بن مغیره از برخی از اصحاب ما از امام صادق (ع) نقل شده است که امام علی (ع) فرمود: کسی که بر جنازه زنی نماز می خواند، نباید در وسط او (جنازه) بایستد، بلکه باید در جایی که برابر با سینه او است، قرار گیرد. و هرگاه بر جنازه مردی نماز می خواند، باید در وسط او بایستد.
3185- 2- (4) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ مُوسَی بْنِ بَکْرٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ ع قَالَ: إِذَا صَلَّیْتَ عَلَی الْمَرْأَةِ فَقُمْ عِنْدَ رَأْسِهَا وَ إِذَا صَلَّیْتَ عَلَی الرَّجُلِ فَقُمْ عِنْدَ صَدْرِهِ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ (5)
وَ الَّذِی قَبْلَهُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ وَ رَوَاهُمَا أَیْضاً بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
از موسی بن بکر از امام کاظم (ع) نقل شده است که فرمود: هرگاه بر جنازه زن نماز می خوانی، نزد سر او بایست و هرگاه بر جنازه مرد نماز می خوانی، نزد سینه او بایست.
إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَقُومُ مِنَ الرِّجَالِ بِحِیَالِ السُّرَّةِ وَ مِنَ النِّسَاءِ مِنْ دُونِ ذَلِکَ قَبْلَ الصَّدْرِ.
أَقُولُ: وَجْهُ الْجَمْعِ هُنَا التَّخْیِیرُ.
ترجمه:
از جابر از امام باقر (ع) نقل شده است که فرمود: رسول خدا (ص) در نماز بر جنازه مردان در برابر ناف (آن ها) می ایستاد و برای زنان پایین تر از آن، (یعنی) قبل از سینه.
من می گویم: وجه جمع (تلفیق این روایت ها) در اینجا، تخییر (اختیار) است.
(1) 28 بَابُ أَنَّ صَلَاةَ الْجِنَازَةِ وَاجِبَةٌ عَلَی الْکِفَایَةِ وَ إِجْزَاءِ صَلَاةِ وَاحِدٍ عَلَی الْجِنَازَةِ وَ اثْنَیْنِ وَ اسْتِحْبَابِ قِیَامِ الْمَأْمُومِ خَلْفَ الْإِمَامِ لَا بِجَنْبِهِ
ترجمه:
3187- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ یَحْیَی بْنِ زَکَرِیَّا (3) عَنْ أَبِیهِ زَکَرِیَّا بْنِ مُوسَی عَنِ الْیَسَعِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْقُمِّیِّ (4) قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یُصَلِّی عَلَی جِنَازَةٍ وَحْدَهُ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَاثْنَانِ یُصَلِّیَانِ عَلَیْهَا قَالَ نَعَمْ وَ لَکِنْ یَقُومُ الْآخَرُ خَلْفَ الْآخَرِ وَ لَا یَقُومُ بِجَنْبِهِ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ (5)
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْیَسَعِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ (6)
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (7) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (8).
ص: 120
ترجمه:
از یسع بن عبدالله قمی نقل شده است که گفت: از امام صادق (ع) درباره مردی که به تنهایی بر جنازه ای نماز می خواند، پرسیدم. فرمود: بله (جایز است). گفتم: اگر دو نفر باشند، آیا می توانند بر جنازه نماز بخوانند؟ فرمود: بله، ولی (در این حالت) نفر دوم پشت سر نفر اول بایستد و کنار او (در یک صف) قرار نگیرد.
(1) 29 بَابُ اسْتِحْبَابِ اخْتِیَارِ الْوُقُوفِ فِی الصَّفِّ الْأَخِیرِ فِی صَلَاةِ الْجِنَازَةِ
ترجمه:
3188- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ ص خَیْرُ الصُّفُوفِ فِی الصَّلَاةِ الْمُقَدَّمُ وَ خَیْرُ الصُّفُوفِ فِی الْجَنَائِزِ الْمُؤَخَّرُ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ لِمَ قَالَ صَارَ سُتْرَةً لِلنِّسَاءِ.
مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ مِثْلَهُ (3) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ ذَکَرَ مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
از سکونی از امام صادق (ع) نقل شده است که پیامبر (ص) فرمود: بهترین صف ها در نماز، صف جلو و بهترین صف ها در نماز میت، صف عقب است.
پرسیده شد: ای رسول خدا، چرا؟
فرمود: چون (صف عقب) پوششی برای زنان می شود.
3189- 2- (5) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: إِنَّ النِّسَاءَ کُنَّ یَخْتَلِطْنَ بِالرِّجَالِ فِی الصَّلَاةِ عَلَی الْجَنَائِزِ فَقَالَ النَّبِیُّ ص أَفْضَلُ الْمَوَاضِعِ فِی الصَّلَاةِ عَلَی الْمَیِّتِ الصَّفُّ الْأَخِیرُ فَتَأَخَّرْنَ إِلَی الصَّفِّ الْأَخِیرِ فَبَقِیَ فَضْلُهُ عَلَی مَا ذَکَرَهُ ع.
وَ فِی الْعِلَلِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ النَّوْفَلِیِّ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ أَبِی زِیَادٍ عَنْ
ص: 121
جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ عَنِ النَّبِیِّ ص مِثْلَ الْحَدِیثِ الْأَوَّلِ (1).
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق) گفته است: زنان در نماز بر جنازه ها با مردان در هم آمیخته می شدند. پس پیامبر (ص) فرمود: بهترین مکان ها در نماز میت، صفِ آخر است. پس زنان به صف آخر منتقل شدند و فضیلت آن (صف آخر) بر همان چیزی که پیامبر (ص) ذکر کرد، باقی ماند.
3190- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِکِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع- هَلْ یُصَلَّی عَلَی الْمَیِّتِ فِی الْمَسْجِدِ قَالَ نَعَمْ.
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ مِثْلَهُ (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی مِثْلَهُ (5) وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ الْحُصَیْنِ عَنْ فَضْلٍ الْبَقْبَاقِ مِثْلَهُ (6) وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِکِ مِثْلَهُ (7) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع مِثْلَ ذَلِکَ (8)
ص: 122
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ مِثْلَ ذَلِکَ (1).
ترجمه:
از فضل بن عبدالملک نقل شده است که گفت: از امام صادق (ع) پرسیدم: آیا می توان بر میّت در مسجد نماز خواند؟
فرمود: بله.
3191- 2- (2) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ (3) عَنْ مُوسَی بْنِ طَلْحَةَ عَنْ أَبِی بَکْرِ بْنِ عِیسَی بْنِ أَحْمَدَ الْعَلَوِیِّ قَالَ: کُنَّا فِی الْمَسْجِدِ وَ قَدْ جِی ءَ بِجِنَازَةٍ فَأَرَدْتُ أَنْ أُصَلِّیَ عَلَیْهَا فَجَاءَ أَبُو الْحَسَنِ الْأَوَّلُ ع- فَوَضَعَ مِرْفَقَهُ فِی صَدْرِی فَجَعَلَ یَدْفَعُنِی حَتَّی أَخْرَجَنِی (4) مِنَ الْمَسْجِدِ ثُمَّ قَالَ یَا أَبَا بَکْرٍ إِنَّ الْجَنَائِزَ لَا یُصَلَّی عَلَیْهَا فِی الْمَسْجِدِ (5).
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی (6)
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (7)
أَقُولُ: حَمَلَهُ الشَّیْخُ عَلَی الْکَرَاهَةِ لِمَا مَرَّ (8).
ترجمه:
از ابوبکر بن عیسی بن احمد علوی نقل شده است که گفت: ما در مسجد بودیم و جنازه ای آورده شد. خواستم که بر آن نماز بخوانم. پس امام کاظم (ع) آمد و آرنج خود را بر سینه ام گذاشت و مرا هل داد تا از مسجد بیرون برد. سپس فرمود: ای ابوبکر! بر جنازه ها نباید در مسجد نماز خوانده شود.
(9) 31 بَابُ جَوَازِ صَلَاةِ الْجِنَازَةِ فِی وَقْتِ الْفَرِیضَةِ وَ التَّخْیِیرِ بَیْنَ التَّقْدِیمِ وَ التَّأْخِیرِ مَا لَمْ یَتَضَیَّقْ وَقْتُ إِحْدَاهُمَا
ترجمه:
3192- 1- (10) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ یَزِیدَ بْنِ إِسْحَاقَ شَعِرٍ عَنْ هَارُونَ بْنِ حَمْزَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا دَخَلَ وَقْتُ صَلَاةٍ مَکْتُوبَةٍ فَابْدَأْ بِهَا قَبْلَ الصَّلَاةِ عَلَی
ص: 123
الْمَیِّتِ إِلَّا أَنْ یَکُونَ الْمَیِّتُ (1) مَبْطُوناً أَوْ نُفَسَاءَ أَوْ نَحْوَ ذَلِکَ.
ترجمه:
از هارون بن حمزه از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: هنگامی که وقت نماز واجب فرا رسید، ابتدا با آن (نماز واجب) شروع کن قبل از نماز بر میت، مگر اینکه میت مبتلا به اسهال (مبطون) یا تازه زایمان (نفاس) کرده باشد یا چیزی از این قبیل.
3193- 2- (2) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع إِذَا حَضَرْتُ الصَّلَاةَ عَلَی الْجِنَازَةِ فِی وَقْتِ مَکْتُوبَةٍ فَبِأَیِّهِمَا أَبْدَأُ فَقَالَ عَجِّلِ الْمَیِّتَ إِلَی قَبْرِهِ إِلَّا أَنْ تَخَافَ أَنْ یَفُوتَ وَقْتُ الْفَرِیضَةِ وَ لَا تَنْتَظِرْ بِالصَّلَاةِ عَلَی الْجِنَازَةِ طُلُوعَ الشَّمْسِ وَ لَا غُرُوبَهَا.
ترجمه:
از جابر نقل شده است که گفت: به امام باقر (ع) گفتم: هنگامی که در وقت نماز واجب، نماز بر جنازه ای حاضر شدم، با کدام یک (از آن دو) شروع کنم؟
فرمود: میت را به قبرش برسان (نماز میت را بجا آور) مگر اینکه بترسی وقت نماز واجب از دست برود. و برای نماز بر جنازه، منتظر طلوع یا غروب خورشید نباش.
3194- 3- (3) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُوسَی بْنِ الْقَاسِمِ وَ أَبِی قَتَادَةَ الْقُمِّیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ صَلَاةِ الْجَنَائِزِ إِذَا احْمَرَّتِ الشَّمْسُ أَ تَصْلُحُ أَوْ لَا قَالَ لَا صَلَاةَ فِی وَقْتِ صَلَاةٍ وَ قَالَ إِذَا وَجَبَتِ الشَّمْسُ فَصَلِّ الْمَغْرِبَ ثُمَّ صَلِّ عَلَی الْجَنَائِزِ.
وَ رَوَاهُ الْحِمْیَرِیُّ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ (4).
ترجمه:
از علی بن جعفر از برادرش امام کاظم (ع) نقل شده است که گفت: از ایشان درباره نماز میت هنگام سرخی (آسمان از) خورشید (غروب یا طلوع) پرسیدم: آیا جایز است یا خیر؟
فرمود: در وقت نماز واجب (نمازهای پنج گانه) نماز دیگری (مثل نماز میت) جایز نیست. و (امام) فرمود: هنگامی که خورشید غروب کرد، اول نماز مغرب را بخوان، سپس بر جنازه ها نماز بگزار.
(5) 32 بَابُ أَنَّهُ یُجْزِی صَلَاةٌ وَاحِدَةٌ عَلَی جَنَائِزَ مُتَعَدِّدَةٍ جُمْلَةً وَ مَا یُسْتَحَبُّ مِنْ تَرْتِیبِهِمْ فِی الْوَضْعِ
ترجمه:
3195- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا
ص: 124
ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ کَیْفَ یُصَلَّی عَلَیْهِمْ قَالَ الرِّجَالُ أَمَامَ النِّسَاءِ مِمَّا یَلِی الْإِمَامَ یُصَفُّ بَعْضُهُمْ عَلَی أَثَرِ بَعْضٍ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
از محمد بن مسلم از یکی از آن ها (امام باقر یا امام صادق) نقل شده است که گفت: از ایشان پرسیدم: مردان و زنان چگونه بر جنازه هایشان نماز خوانده می شود؟
فرمود: مردان در جلو (پیش رو) زنان قرار می گیرند و باید در صف هایشان برخی در اثر (دنباله) برخی دیگر بایستند.
3196- 2- (2) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی الرَّجُلِ یُصَلِّی عَلَی مَیِّتَیْنِ أَوْ ثَلَاثَةِ مَوْتَی کَیْفَ یُصَلِّی عَلَیْهِمْ قَالَ إِنْ کَانَ ثَلَاثَةً أَوِ اثْنَیْنِ أَوْ عَشَرَةً أَوْ أَکْثَرَ مِنْ ذَلِکَ فَلْیُصَلِّ عَلَیْهِمْ صَلَاةً وَاحِدَةً یُکَبِّرُ عَلَیْهِمْ خَمْسَ تَکْبِیرَاتٍ کَمَا یُصَلِّی عَلَی مَیِّتٍ وَاحِدٍ وَ قَدْ (3) صَلَّی عَلَیْهِمْ جَمِیعاً یَضَعُ مَیِّتاً وَاحِداً ثُمَّ یَجْعَلُ الْآخَرَ إِلَی أَلْیَةِ الْأَوَّلِ ثُمَّ یَجْعَلُ رَأْسَ الثَّالِثِ إِلَی أَلْیَةِ الثَّانِی شِبْهَ الْمُدَرَّجِ حَتَّی یَفْرُغَ مِنْهُمْ کُلِّهِمْ مَا کَانُوا فَإِذَا سَوَّاهُمْ هَکَذَا قَامَ فِی الْوَسَطِ فَکَبَّرَ خَمْسَ تَکْبِیرَاتٍ یَفْعَلُ کَمَا یَفْعَلُ إِذَا صَلَّی عَلَی مَیِّتٍ وَاحِدٍ سُئِلَ فَإِنْ کَانَ الْمَوْتَی رِجَالًا وَ نِسَاءً قَالَ یَبْدَأُ بِالرِّجَالِ فَیَجْعَلُ رَأْسَ الثَّانِی إِلَی أَلْیَةِ الْأَوَّلِ حَتَّی یَفْرُغَ مِنَ الرِّجَالِ کُلِّهِمْ ثُمَّ یَجْعَلُ رَأْسَ الْمَرْأَةِ إِلَی أَلْیَةِ الرَّجُلِ الْأَخِیرِ ثُمَّ یَجْعَلُ رَأْسَ الْمَرْأَةِ الْأُخْرَی إِلَی أَلْیَةِ الْمَرْأَةِ الْأُولَی حَتَّی یَفْرُغَ مِنْهُمْ کُلِّهِمْ فَإِذَا سَوَّی هَکَذَا قَامَ فِی الْوَسَطِ وَسَطَ الرِّجَالِ فَکَبَّرَ وَ صَلَّی عَلَیْهِمْ کَمَا یُصَلِّی عَلَی مَیِّتٍ وَاحِدٍ الْحَدِیثَ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
از عمار ساباطی از امام صادق (ع) نقل شده است که در مورد مردی که بر دو یا سه میت نماز می خواند، پرسیدم: چگونه بر آن ها نماز می خواند؟
فرمود: اگر سه نفر یا دو نفر یا ده نفر یا بیشتر از آن ها باشند، باید بر آن ها یک نماز بخواند و پنج تکبیر بر آن ها بگوید، همان گونه که بر یک میت نماز می خواند.
او ابتدا یک میت را می گذارد، سپس دیگری را در کنار (به طوری که) به نشیمن میت اول قرار دهد و سر میت سوم را به نشیمن میت دوم قرار می دهد، به طور مشابه به ترتیب (مانند نشاندن) تا وقتی که از همه آن ها فارغ شود. وقتی که آن ها را به صورت منظم قرار داد، در وسط ایستاده و پنج تکبیر می گوید و همانند زمانی که بر یک میت واحد نماز می خواند، عمل می کند.
سپس پرسیده شد: اگر میت ها شامل مردان و زنان باشند، فرمود: ابتدا بر مردان شروع می کند و سر میت دوم را به نشیمن میت اول قرار می دهد تا از همه مردان فارغ شود. سپس سر میت زن را به نشیمن آخرین مرد قرار می دهد و سر میت زن دیگر را به نشیمن زن اول قرار می دهد تا از همه آن ها فارغ شود.
وقتی که این ها را مرتب کرد، در وسط ایستاده و برای آن ها تکبیر گفته و بر آن ها همانند میت واحد نماز می خواند.
3197- 3- (5) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ ابْنِ
ص: 125
فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی جَنَائِزِ الرِّجَالِ وَ الصِّبْیَانِ وَ النِّسَاءِ قَالَ یَضَعُ (1) النِّسَاءَ مِمَّا یَلِی الْقِبْلَةَ وَ الصِّبْیَانَ دُونَهُمْ (2) وَ الرِّجَالَ مِمَّا دُونَ ذَلِکَ وَ یَقُومُ الْإِمَامُ مِمَّا یَلِی الرِّجَالَ.
ترجمه:
از ابن بُکَیْر از برخی اصحابش از امام صادق (ع) درباره جنازه های مردان و کودکان و زنان نقل شده است که فرمود: زنان را در سمت قبله (ابتدای صف) قرار می دهد، کودکان را بعد از آن ها و مردان را در پشت سر (بعد از) کودکان می گذارد و امام در سمتی که مردان (قرار دارند) می ایستد.
3198- 4- (3) وَ عَنْ حُمَیْدِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ غَیْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع- عَنْ جَنَائِزِ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ إِذَا اجْتَمَعَتْ فَقَالَ یُقَدَّمُ الرِّجَالُ فِی کِتَابِ عَلِیٍّ ع.
ترجمه:
از عبد الرحمن بن ابی عبدالله نقل شده است که گفت: از امام صادق (ع) درباره جنازه های مردان و زنان وقتی که جمع می شوند، پرسیدم. فرمود: مردان در کتاب علی (ع) مقدم هستند.
3199- 5- (4) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کَانَ إِذَا صَلَّی عَلَی الْمَرْأَةِ وَ الرَّجُلِ قَدَّمَ الْمَرْأَةَ وَ أَخَّرَ الرَّجُلَ وَ إِذَا صَلَّی عَلَی الْعَبْدِ وَ الْحُرِّ قَدَّمَ الْعَبْدَ وَ أَخَّرَ الْحُرَّ وَ إِذَا صَلَّی عَلَی الصَّغِیرِ وَ الْکَبِیرِ قَدَّمَ الصَّغِیرَ وَ أَخَّرَ الْکَبِیرَ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا عَنْ عَلِیٍّ ع (5)
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ (6)
وَ الَّذِی قَبْلَهُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ حُمَیْدِ بْنِ زِیَادٍ وَ الَّذِی قَبْلَهُمَا بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ أَخِیهِ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ مِثْلَهُ.
ترجمه:
از طَلْحَة بن زید نقل شده است که گفت: وقتی امام صادق (ع) بر زن و مرد نماز می خواند، زن را مقدم می داشت و مرد را تأخیر می انداخت. و وقتی بر بنده و آزاد نماز می خواند، بنده را مقدم می داشت و آزاد را تأخیر می انداخت. و وقتی بر کوچک و بزرگ نماز می خواند، کوچک را مقدم می داشت و بزرگ را تأخیر می انداخت.
3200- 6- (7) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ
ص: 126
بَزِیعٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا بَأْسَ أَنْ یُقَدَّمَ الرَّجُلُ وَ تُؤَخَّرَ الْمَرْأَةُ وَ یُؤَخَّرَ الرَّجُلُ وَ تُقَدَّمَ الْمَرْأَةُ یَعْنِی فِی الصَّلَاةِ عَلَی الْمَیِّتِ.
وَ
رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ مِثْلَهُ (1) إِلَّا أَنَّهُ قَالَ وَ تُقَدَّمَ الْمَرْأَةُ وَ یُؤَخَّرَ الرَّجُلُ
ترجمه:
از هِشَام بن سالم نقل شده است که امام صادق (ع) فرمود: هیچ اشکالی ندارد که مردی مقدم شود و زن تأخیر بیافتد، و مردی تأخیر بیافتد و زن مقدم شود؛ یعنی در نماز بر میت.
3201- 7- (2) وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الصَّلْتِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الصَّلْتِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ الْحَلَبِیِّ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ وَ الْمَرْأَةِ یُصَلَّی عَلَیْهِمَا قَالَ یَکُونُ الرَّجُلُ بَیْنَ یَدَیِ الْمَرْأَةِ مِمَّا یَلِی الْقِبْلَةَ فَیَکُونُ رَأْسُ الْمَرْأَةِ عِنْدَ وَرِکَیِ الرَّجُلِ مِمَّا یَلِی یَسَارَهُ وَ یَکُونُ رَأْسُهَا أَیْضاً مِمَّا یَلِی یَسَارَ الْإِمَامِ وَ رَأْسُ الرَّجُلِ مِمَّا یَلِی یَمِینَ الْإِمَامِ.
ترجمه:
از عبیدالله حلبی نقل شده است که او گفت: از امام (ع) درباره مرد و زنی که (می خواهند) بر آن ها نماز بخوانند، پرسیدم. امام فرمود: مرد در جلوی زن (از سمت قبله) قرار گیرد، به طوری که سر زن در کنار ران مرد از سمت چپ او باشد، و سر او (زن) نیز از سمت چپ امام باشد و سر مرد از سمت راست امام باشد.
3202- 8- (3) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ جَنَائِزِ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ إِذَا اجْتَمَعَتْ فَقَالَ یُقَدَّمُ الرَّجُلُ قُدَّامَ الْمَرْأَةِ قَلِیلًا وَ تُوضَعُ الْمَرْأَةُ أَسْفَلَ مِنْ ذَلِکَ قَلِیلًا عِنْدَ رِجْلَیْهِ وَ یَقُومُ الْإِمَامُ عِنْدَ رَأْسِ الْمَیِّتِ فَیُصَلِّی عَلَیْهِمَا جَمِیعاً الْحَدِیثَ.
ترجمه:
از سماعه نقل شده است که او گفت: از امام (ع) درباره جنازه های مردان و زنان وقتی که جمع شده اند، پرسیدم. امام فرمود: مرد کمی جلوتر از زن قرار می گیرد و زن کمی پایین تر از آن (مرد) در کنار پاهای او قرار می گیرد. امام در نزدیکی سر میت قرار می گیرد و بر هر دوی آن ها نماز می خواند.
3203- 9- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ کَیْفَ یُصَلَّی عَلَی الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ فَقَالَ تُوضَعُ الرِّجَالُ مِمَّا یَلِی الرِّجَالَ وَ النِّسَاءُ خَلْفَ الرِّجَالِ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
از محمد بن مسلم نقل شده است که او گفت: از امام باقر (ع) پرسیدم: چگونه بر مردان و زنان نماز خوانده می شود؟ امام فرمود: مردان در جایی قرار می گیرند که نزدیک به مردان است و زنان پشت سر مردان قرار می گیرند.
ص: 127
3204- 10- (1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ زُرَارَةَ وَ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: فِی الرَّجُلِ وَ الْمَرْأَةِ کَیْفَ یُصَلَّی عَلَیْهِمَا فَقَالَ یُجْعَلُ الرَّجُلُ وَرَاءَ الْمَرْأَةِ وَ یَکُونُ الرَّجُلُ مِمَّا یَلِی الْإِمَامَ.
ترجمه:
حلبی از امام صادق (ع) نقل می کند که درباره مرد و زنی که چگونه بر آن ها نماز خوانده شود، پرسید. امام فرمودند: مرد پشت سر زن قرار داده می شود و مرد نزدیک به امام باشد.
3205- 11- (2) وَ رَوَی الشَّیْخُ فِی الْخِلَافِ عَنْ عَمَّارِ بْنِ یَاسِرٍ قَالَ: أُخْرِجَتْ جَنَازَةُ أُمِّ کُلْثُومٍ بِنْتِ عَلِیٍّ وَ ابْنِهَا زَیْدِ بْنِ عُمَرَ- وَ فِی الْجَنَازَةِ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَرَ- وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبَّاسٍ وَ أَبُو هُرَیْرَةَ- فَوَضَعُوا جَنَازَةَ الْغُلَامِ مِمَّا یَلِی الْإِمَامَ وَ الْمَرْأَةَ وَرَاءَهُ وَ قَالُوا هَذَا هُوَ السُّنَّةُ.
أَقُولُ: حَمَلَ الشَّیْخُ وَ غَیْرُهُ أَحَادِیثَ التَّرْتِیبِ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ لِحَدِیثِ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ (3).
ترجمه:
عمار بن یاسر گفت: جنازه ام کلثوم دختر علی (ع) و پسرش زید بن عمر تشییع شد، و در این تشییع حسن، حسین، عبدالله بن عمر، عبدالله بن عباس و ابو هریره حضور داشتند. جنازه پسر را نزدیک به امام و جنازه زن را پشت سر او قرار دادند و گفتند: این، سنت است.
(می گویم: شیخ و دیگران، احادیث مربوط به ترتیب را بر استحباب حمل کرده اند، به دلیل حدیث هشام بن سالم.)
3206- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ فِی کِتَابِ الْغَیْبَةِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبَّادٍ عَنْ مُوسَی بْنِ یَحْیَی بْنِ خَالِدٍ أَنَّ أَبَا إِبْرَاهِیمَ ع قَالَ لِیَحْیَی یَا ابَا عَلِیٍّ أَنَا مَیِّتٌ وَ إِنَّمَا بَقِیَ مِنْ أَجَلِی أُسْبُوعٌ فَاکْتُمْ مَوْتِی وَ ائْتِنِی یَوْمَ الْجُمُعَةِ عِنْدَ الزَّوَالِ وَ صَلِّ عَلَیَّ أَنْتَ وَ أَوْلِیَائِی فُرَادَی الْحَدِیثَ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (6) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ عُمُوماً وَ خُصُوصاً (7).
ص: 128
ترجمه:
موسی بن یحیی بن خالد روایت می کند که امام کاظم (ع) به یحیی فرمود: ای ابا علی، من از دنیا خواهم رفت و از اجلم تنها یک هفته باقی مانده است. مرگ مرا مخفی کن و روز جمعه هنگام زوال نزد من بیا و تو و دوستانم به صورت فرادا بر من نماز بخوانید.
3207- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَمْرَکِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْمٍ کَبَّرُوا عَلَی جِنَازَةٍ تَکْبِیرَةً أَوِ اثْنَتَیْنِ وَ وُضِعَتْ مَعَهَا أُخْرَی کَیْفَ یَصْنَعُونَ قَالَ إِنْ شَاءُوا تَرَکُوا الْأُولَی حَتَّی یَفْرُغُوا مِنَ التَّکْبِیرِ عَلَی الْأَخِیرَةِ وَ إِنْ شَاءُوا رَفَعُوا الْأُولَی وَ أَتَمُّوا مَا بَقِیَ عَلَی الْأَخِیرَةِ کُلُّ ذَلِکَ لَا بَأْسَ بِهِ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی (3)
وَ رَوَاهُ الْحِمْیَرِیُّ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ (4)
أَقُولُ: اسْتَدَلَّ بِهِ جَمَاعَةٌ عَلَی التَّخْیِیرِ بَیْنَ قَطْعِ الصَّلَاةِ عَلَی الْأُولَی وَ اسْتِئْنَافِهَا عَلَیْهِمَا وَ بَیْنَ إِکْمَالِ الصَّلَاةِ عَلَی الْأُولَی وَ إِفْرَادِ الثَّانِیَةِ بِصَلَاةٍ ثَانِیَةٍ قَالَ الشَّهِیدُ فِی الذِّکْرَی (5) وَ الرِّوَایَةُ قَاصِرَةٌ عَنْ إِفَادَةِ الْمُدَّعَی إِذْ ظَاهِرُهَا أَنَّ مَا بَقِیَ مِنْ تَکْبِیرِ الْأُولَی مَحْسُوبٌ لِلْجِنَازَتَیْنِ فَإِذَا فَرَغَ مِنْ تَکْبِیرِ الْأُولَی تَخَیَّرُوا بَیْنَ تَرْکِهَا بِحَالِهَا حَتَّی یُکْمِلُوا التَّکْبِیرَ عَلَی الْأَخِیرَةِ وَ بَیْنَ رَفْعِهَا مِنْ مَکَانِهَا وَ الْإِتْمَامِ عَلَی الْأَخِیرَةِ انْتَهَی أَقُولُ: یَحْتَمِلُ أَنْ یُرَادَ بِالتَّکْبِیرِ هُنَا مَجْمُوعُ التَّکْبِیرِ عَلَی الْجِنَازَتَیْنِ أَعْنِی التَّکْبِیرَاتِ الْعَشْرَ بِمَعْنَی أَنَّهُمْ یُتِمُّونَ الْأُولَی وَ یَسْتَأْنِفُونَ صَلَاةً لِلْأُخْرَی
ص: 129
وَ یَتَخَیَّرُونَ فِی رَفْعِ الْأُولَی وَ تَرْکِهَا وَ حِینَئِذٍ لَا تَدُلُّ عَلَی مَا قَالُوهُ وَ لَا عَلَی مَا قَالَهُ الشَّهِیدُ وَ هَذَا هُوَ الْأَحْوَط
ترجمه:
علی بن جعفر از برادرش موسی بن جعفر (ع) نقل می کند: از او درباره گروهی که بر جنازه ای یک یا دو تکبیر گفتند و جنازه دیگری نیز در کنار آن قرار داده شد، پرسیدم که چگونه باید عمل کنند؟ امام فرمودند: اگر بخواهند، جنازه اول را رها کنند تا تکبیرهای جنازه دوم را به پایان برسانند و اگر بخواهند، جنازه اول را بردارند و بقیه تکبیرها را بر جنازه دوم انجام دهند. در هر صورت، هیچ اشکالی ندارد.
(می گویم:
گروهی با این روایت به جواز اختیار میان قطع نماز بر جنازه اول و شروع دوباره بر هر دو جنازه، یا تکمیل نماز بر جنازه اول و خواندن نماز دوم به صورت جداگانه بر جنازه دوم، استدلال کرده اند. شهید در کتاب "ذکری" گفته است که این روایت در افاده ادعای مذکور قاصر است؛ زیرا ظاهر آن این است که آنچه از تکبیرهای جنازه اول باقی مانده، برای هر دو جنازه حساب می شود. پس، هنگامی که تکبیرهای جنازه اول تمام شد، اختیار دارند که آن را به حال خود رها کنند تا تکبیرهای جنازه دوم را تکمیل نمایند یا آن را از جای خود بردارند و نماز را بر جنازه دوم تمام کنند. به پایان رسید.
می گویم:
ممکن است مقصود از تکبیر در اینجا مجموع تکبیرها برای دو جنازه باشد؛ یعنی ده تکبیر، به این معنا که نماز را بر جنازه اول به پایان برسانند و برای جنازه دوم، نماز جدیدی آغاز کنند و در این حال اختیار برداشتن یا رها کردن جنازه اول را داشته باشند. بنابراین، این روایت دلالت بر آنچه آنان گفته اند و آنچه شهید بیان کرده است، ندارد و این، مطابق با احتیاط است.
3208- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی هَاشِمٍ الْجَعْفَرِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا ع عَنِ الْمَصْلُوبِ فَقَالَ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ جَدِّی ع صَلَّی عَلَی عَمِّهِ قُلْتُ أَعْلَمُ ذَلِکَ وَ لَکِنِّی لَا أَفْهَمُهُ مُبَیَّناً فَقَالَ أُبَیِّنُهُ لَکَ إِنْ کَانَ وَجْهُ الْمَصْلُوبِ إِلَی الْقِبْلَةِ فَقُمْ عَلَی مَنْکِبِهِ الْأَیْمَنِ وَ إِنْ کَانَ قَفَاهُ إِلَی الْقِبْلَةِ فَقُمْ عَلَی مَنْکِبِهِ الْأَیْسَرِ فَإِنَّ بَیْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ قِبْلَةً وَ إِنْ کَانَ مَنْکِبُهُ الْأَیْسَرُ إِلَی الْقِبْلَةِ فَقُمْ عَلَی مَنْکِبِهِ الْأَیْمَنِ وَ إِنْ کَانَ مَنْکِبُهُ الْأَیْمَنُ إِلَی الْقِبْلَةِ فَقُمْ عَلَی مَنْکِبِهِ الْأَیْسَرِ وَ کَیْفَ کَانَ مُنْحَرِفاً فَلَا تُزَایِلَنَّ (3) مَنَاکِبَهُ وَ لْیَکُنْ وَجْهُکَ إِلَی مَا بَیْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لَا تَسْتَقْبِلْهُ وَ لَا تَسْتَدْبِرْهُ الْبَتَّةَ قَالَ أَبُو هَاشِمٍ- وَ قَدْ فَهِمْتُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ فَهِمْتُهُ وَ اللَّهِ (4).
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ (5)
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ بَشَّارٍ عَنِ الْمُظَفَّرِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ (6) الْقَزْوِینِیِّ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْقَاسِمِ بْنِ حَمْزَةَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ سَهْلٍ الْقُمِّیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَامِدٍ عَنْ أَبِی هَاشِمٍ الْجَعْفَرِیِّ (7).
ص: 130
ترجمه:
ابو هاشم جعفری روایت می کند: از امام رضا (ع) درباره نماز خواندن بر شخص به دار آویخته پرسیدم. امام فرمودند: آیا نمی دانی که جدم (ع) بر عمویش نماز خواند؟ گفتم: این را می دانم، اما توضیح روشن آن را نمی فهمم. امام فرمودند: برایت توضیح می دهم. اگر صورت شخص به دار آویخته به سمت قبله باشد، بر شانه راست او بایست. و اگر پشت او به سمت قبله باشد، بر شانه چپ او بایست. زیرا میان مشرق و مغرب قبله است. و اگر شانه چپ او به سمت قبله باشد، بر شانه راست او بایست. و اگر شانه راست او به سمت قبله باشد، بر شانه چپ او بایست. در هر حال، از شانه های او دور مشو و صورتت باید به سمت ما بین مشرق و مغرب باشد. هرگز به او روبه رو یا پشت به او نایست.
ابو هاشم گفت: به خواست خدا، آن را فهمیدم. به خدا قسم که آن را فهمیدم.
(1) 36 بَابُ عَدَمِ جَوَازِ صَلَاةِ الْجِنَازَةِ قَبْلَ التَّکْفِینِ فَإِنْ لَمْ یُوجَدْ کَفَنٌ وَجَبَ جَعْلُهُ فِی الْقَبْرِ وَ سَتْرُ عَوْرَتِهِ ثُمَّ الصَّلَاةُ عَلَیْهِ قَبْلَ الدَّفْنِ
ترجمه:
3209- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ (3) عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَی قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مَا تَقُولُ فِی قَوْمٍ کَانُوا فِی سَفَرٍ لَهُمْ یَمْشُونَ عَلَی سَاحِلِ الْبَحْرِ فَإِذَا هُمْ بِرَجُلٍ مَیِّتٍ عُرْیَانٍ قَدْ لَفَظَهُ الْبَحْرُ وَ هُمْ عُرَاةٌ وَ لَیْسَ عَلَیْهِمْ إِلَّا إِزَارٌ (4) کَیْفَ یُصَلُّونَ عَلَیْهِ (وَ هُوَ عُرْیَانٌ) (5) وَ لَیْسَ مَعَهُمْ فَضْلُ ثَوْبٍ یُکَفِّنُونَهُ بِهِ (6)- قَالَ یُحْفَرُ لَهُ وَ یُوضَعُ فِی لَحْدِهِ وَ یُوضَعُ اللَّبِنُ عَلَی عَوْرَتِهِ فَتُسْتَرُ عَوْرَتُهُ (7) بِاللَّبِنِ (وَ بِالْحَجَرِ) (8) ثُمَّ یُصَلَّی عَلَیْهِ ثُمَّ یُدْفَنُ قُلْتُ فَلَا یُصَلَّی عَلَیْهِ إِذَا دُفِنَ فَقَالَ لَا یُصَلَّی عَلَی الْمَیِّتِ بَعْدَ مَا یُدْفَنُ وَ لَا یُصَلَّی عَلَیْهِ وَ هُوَ عُرْیَانٌ حَتَّی تُوَارَی عَوْرَتُهُ.
وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ مَرْوَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ عَمَّارٍ مِثْلَهُ (9) وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ
ص: 131
أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ مَرْوَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ عَمَّارٍ (1)
وَ
رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَی إِلَی قَوْلِهِ وَ یُصَلَّی عَلَیْهِ ثُمَّ یُدْفَنُ (2)
ترجمه:
عمار بن موسی روایت می کند: به امام صادق (ع) گفتم: نظرتان درباره گروهی که در سفری در حال حرکت در کنار ساحل دریا بودند و ناگهان با جنازه مردی برهنه مواجه شدند که دریا او را به ساحل انداخته بود و آنان خود برهنه بودند و جز یک لنگ (لباس) چیزی بر تن نداشتند، چیست؟ چگونه بر او نماز بخوانند (در حالی که او برهنه است) و پارچه ای هم برای کفن کردن او ندارند؟
امام فرمودند: برای او قبری کنده شود و در لحدش گذاشته شود، سپس آجر یا سنگی بر روی عورت او گذاشته شود تا عورتش پوشانده شود، سپس بر او نماز خوانده شود و سپس دفن شود.
گفتم: آیا بعد از دفن بر او نماز خوانده نمی شود؟
امام فرمودند: نه، بر میت بعد از دفن نماز خوانده نمی شود و نباید بر او در حالی که برهنه است نماز خوانده شود، تا وقتی که عورت او پوشانده شود.
3210- 2- (3) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَسْلَمَ عَنْ رَجُلٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَوْمٌ کُسِرَ بِهِمْ فِی بَحْرٍ فَخَرَجُوا یَمْشُونَ عَلَی الشَّطِّ فَإِذَا هُمْ بِرَجُلٍ مَیِّتٍ عُرْیَانٍ وَ الْقَوْمُ لَیْسَ عَلَیْهِمْ إِلَّا مَنَادِیلُ مُتَّزِرِینَ بِهَا وَ لَیْسَ عَلَیْهِمْ فَضْلُ ثَوْبٍ یُوَارُونَ الرَّجُلَ فَکَیْفَ یُصَلُّونَ عَلَیْهِ وَ هُوَ عُرْیَانٌ فَقَالَ إِذَا لَمْ یَقْدِرُوا عَلَی ثَوْبٍ یُوَارُونَ بِهِ عَوْرَتَهُ فَلْیَحْفِرُوا قَبْرَهُ وَ یَضَعُوهُ فِی لَحْدِهِ یُوَارُونَ عَوْرَتَهُ بِلَبِنٍ أَوْ أَحْجَارٍ أَوْ تُرَابٍ ثُمَّ یُصَلُّونَ عَلَیْهِ ثُمَّ یُوَارُونَهُ فِی قَبْرِهِ قُلْتُ وَ لَا یُصَلُّونَ عَلَیْهِ وَ هُوَ مَدْفُونٌ بَعْدَ مَا یُدْفَنُ قَالَ لَا لَوْ جَازَ ذَلِکَ لِأَحَدٍ لَجَازَ لِرَسُولِ اللَّهِ ص- فَلَا یُصَلَّی عَلَی الْمَدْفُونِ وَ لَا عَلَی الْعُرْیَانِ.
وَ رَوَاهُ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِیهِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ أَسْلَمَ نَحْوَهُ (4) أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (5).
ترجمه:
محمد بن اسلم از مردی روایت می کند که گفت: به امام رضا (ع) گفتم: گروهی در دریا کشتی شان شکست و از دریا بیرون آمدند و در حال راه رفتن در کنار ساحل بودند که با جنازه مردی برهنه مواجه شدند. این گروه جز حوله ای که به کمر بسته اند، لباسی بر تن ندارند و پارچه اضافی برای پوشاندن مرد ندارند. چگونه بر او که برهنه است، نماز بخوانند؟
امام فرمودند: اگر توانایی تهیه پارچه ای برای پوشاندن عورت او ندارند، قبر او را بکنند و او را در لحدش بگذارند و عورتش را با آجر، سنگ یا خاک بپوشانند. سپس بر او نماز بخوانند و بعد در قبرش او را دفن کنند.
گفتم: آیا می توانند پس از دفن، بر او نماز بخوانند؟
امام فرمودند: نه، اگر این کار برای کسی جایز بود، برای رسول خدا (ص) جایز می بود. پس بر فرد دفن شده و فرد برهنه نماز خوانده نمی شود.
(6) 37 بَابُ وُجُوبِ الصَّلَاةِ عَلَی کُلِّ مَیِّتٍ مُسْلِمٍ أَوْ فِی حُکْمِهِ وَ إِنْ کَانَ شَارِبَ خَمْرٍ أَوْ زَانِیاً أَوْ سَارِقاً أَوْ قَاتِلًا أَوْ فَاسِقاً أَوْ شَهِیداً أَوْ مُخَالِفاً أَوْ مُنَافِقاً
ترجمه:
3211- 1- (7) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ
ص: 132
الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ شَارِبُ الْخَمْرِ وَ الزَّانِی وَ السَّارِقُ یُصَلَّی عَلَیْهِمْ إِذَا مَاتُوا فَقَالَ نَعَمْ.
وَ بِالْإِسْنَادِ عَنِ النَّضْرِ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ مِثْلَهُ (1) وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ مِثْلَهُ (2).
ترجمه:
محمد بن اسلم از مردی روایت می کند که گفت: به امام رضا (ع) گفتم: گروهی در دریا کشتی شان شکست و از دریا بیرون آمدند و در حال راه رفتن در کنار ساحل بودند که با جنازه مردی برهنه مواجه شدند. این گروه جز حوله ای که به کمر بسته اند، لباسی بر تن ندارند و پارچه اضافی برای پوشاندن مرد ندارند. چگونه بر او که برهنه است، نماز بخوانند؟
امام فرمودند: اگر توانایی تهیه پارچه ای برای پوشاندن عورت او ندارند، قبر او را بکنند و او را در لحدش بگذارند و عورتش را با آجر، سنگ یا خاک بپوشانند. سپس بر او نماز بخوانند و بعد در قبرش او را دفن کنند.
گفتم: آیا می توانند پس از دفن، بر او نماز بخوانند؟
امام فرمودند: نه، اگر این کار برای کسی جایز بود، برای رسول خدا (ص) جایز می بود. پس بر فرد دفن شده و فرد برهنه نماز خوانده نمی شود.
3212- 2- (3) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مِهْزَمٍ عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ أَبِیهِ ع قَالَ: صَلِّ عَلَی مَنْ مَاتَ مِنْ أَهْلِ الْقِبْلَةِ وَ حِسَابُهُ عَلَی اللَّهِ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (4)
وَ رَوَاهُ فِی الْمَجَالِسِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکِّلِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
طلحه بن زید از امام صادق (ع) از پدرشان (ع) نقل می کند: بر هر کس که از اهل قبله (مسلمانان) از دنیا رفته است، نماز بخوان و حساب او با خداوند است.
3213- 3- (6) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِی هَمَّامٍ إِسْمَاعِیلَ بْنِ هَمَّامٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ غَزْوَانَ (7) السَّکُونِیِّ عَنْ جَعْفَرٍ ع عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص صَلُّوا عَلَی الْمَرْجُومِ مِنْ أُمَّتِی وَ عَلَی الْقَتَّالِ (8) نَفْسَهُ مِنْ أُمَّتِی لَا تَدَعُوا أَحَداً مِنْ أُمَّتِی بِلَا صَلَاةٍ.
ص: 133
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (1)
أَقُولُ: وَ یَدُلُّ عَلَی حُکْمِ الشَّهِیدِ مُضَافاً إِلَی مَا هُنَا مَا تَقَدَّمَ فِی الزِّیَادَةِ عَلَی خَمْسِ تَکْبِیرَاتٍ (2) وَ فِی التَّغْسِیلِ أَیْضاً (3) وَ هُنَاکَ مَا ظَاهِرُهُ الْمُنَافَاةُ وَ ذَکَرْنَا وَجْهَهُ (4).
ترجمه:
سکونی از امام صادق (ع) از پدرشان (ع) از اجدادشان (ع) نقل می کند که رسول خدا (ص) فرمودند: بر کسی که در میان امتم سنگسار شده است و بر کسی که خودکشی کرده است، نماز بخوانید. هیچ یک از افراد امتم را بدون نماز رها نکنید.
3214- 4- (5) وَ یَأْتِی فِی الْجَمَاعَةِ عَنْ عَلِیٍّ ع أَنَّ الْأَغْلَفَ لَا یُصَلَّی عَلَیْهِ إِلَّا أَنْ یَکُونَ تَرَکَ ذَلِکَ خَوْفاً عَلَی نَفْسِهِ.
أَقُولُ: وَ یَنْبَغِی حَمْلُهُ عَلَی مَا إِذَا صَلَّی عَلَیْهِ وَ لَوْ وَاحِدٌ یَعْنِی لَا یَنْبَغِی الرَّغْبَةُ فِی الصَّلَاةِ عَلَیْهِ أَوْ عَلَی مَنْ جَحَدَ شَرْعِیَّةَ الْخِتَانِ بَعْدَ ثُبُوتِهَا عِنْدَهُ وَ قِیَامِ الْحُجَّةِ عَلَیْهِ بِحَیْثُ یَصِیرُ مُرْتَدّاً وَ یَأْتِی فِی الْأَطْعِمَةِ وَ الْأَشْرِبَةِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ مَا یَدُلُّ عَلَی عَدَمِ الصَّلَاةِ عَلَی شَارِبِ الْخَمْرِ وَ وَجْهُهُ مَا ذَکَرْنَاهُ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ (6).
ترجمه:
از امام علی (ع) نقل شده است که بر فردی که ختنه نشده است، نماز خوانده نمی شود، مگر اینکه او به دلیل ترس از خطر جانی از انجام آن خودداری کرده باشد.
می گویم: باید این روایت را چنین تفسیر کرد که اگر حتی یک نفر هم بر او نماز بخواند کافی است؛ یعنی نباید برای نماز خواندن بر او رغبتی نشان داده شود، یا بر کسی که پس از اثبات شرعی بودن ختنه و اقامه حجت بر او، آن را انکار کند که در این صورت مرتد می شود. همچنین، در بخش «طعام ها و نوشیدنی ها» ان شاءالله مطلبی در مورد نماز نخواندن بر شراب خوار خواهد آمد و دلیل آن همان است که ذکر شد. خدا داناتر است.
مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ ع عَنِ الرَّجُلِ یَأْکُلُهُ السَّبُعُ أَوِ الطَّیْرُ فَتَبْقَی عِظَامُهُ بِغَیْرِ لَحْمٍ کَیْفَ یُصْنَعُ بِهِ قَالَ یُغَسَّلُ وَ یُکَفَّنُ وَ یُصَلَّی عَلَیْهِ وَ یُدْفَنُ.
ترجمه:
علی بن جعفر نقل می کند که از برادرش امام موسی بن جعفر (ع) درباره مردی که توسط درنده یا پرنده ای خورده شده و تنها استخوان هایش بدون گوشت باقی مانده است، سؤال کرد. امام (ع) فرمود: غسل داده می شود، کفن می شود، بر او نماز خوانده می شود و دفن می گردد.
3216- 2- (1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِیهِ ع أَنَّ عَلِیّاً ع وَجَدَ قِطَعاً مِنْ مَیِّتٍ فَجُمِعَتْ ثُمَّ صَلَّی عَلَیْهَا ثُمَّ دُفِنَتْ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُوسَی الْخَشَّابِ عَنْ غِیَاثِ بْنِ کَلُّوبٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ (2)
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنِ الْخَشَّابِ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
از اسحاق بن عمار از امام صادق (علیه السلام) از پدرش (علیه السلام) نقل شده که علی (علیه السلام) قطعاتی از (بدن) میتی را یافت. پس آن ها را جمع کرده ، سپس بر آن ها نماز خواند و بعد دفن نمود.
3217- 3- (4) قَالَ: وَ سُئِلَ الصَّادِقُ ع عَنْ رَجُلٍ قُتِلَ وَ وُجِدَتْ أَعْضَاؤُهُ مُتَفَرِّقَةً کَیْفَ یُصَلَّی عَلَیْهِ قَالَ یُصَلَّی عَلَی الَّذِی فِیهِ قَلْبُهُ.
ترجمه:
امام صادق (علیه السلام) درباره مردی که کشته شده و اعضای بدنش پراکنده یافته شده، مورد سؤال قرار گرفت: چگونه بر او نماز خوانده شود؟ فرمود: بر (آن قسمتی از بدن) که قلب او در آن است، نماز خوانده شود.
3218- 4- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ عُثْمَانَ الْأَعْوَرِ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِیهِ ع فِی الرَّجُلِ یُقْتَلُ فَیُوجَدُ رَأْسُهُ فِی قَبِیلَةٍ (وَ وَسَطُهُ وَ صَدْرُهُ وَ یَدَاهُ فِی قَبِیلَةٍ وَ الْبَاقِی مِنْهُ فِی قَبِیلَةٍ) (6) قَالَ دِیَتُهُ عَلَی مَنْ وُجِدَ فِی قَبِیلَتِهِ صَدْرُهُ وَ یَدَاهُ وَ الصَّلَاةُ عَلَیْهِ.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی الْجَرَّاحِ طَلْحَةَ بْنِ زَیْدٍ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ عُثْمَانَ الْأَعْوَرِ مِثْلَهُ (7)
ص: 135
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ وَ الصَّدُوقُ أَیْضاً کَمَا یَأْتِی فِی الْقِصَاصِ (1).
ترجمه:
از فضل بن عثمان اعور از امام صادق (علیه السلام) از پدرش (علیه السلام) نقل شده که درباره مردی که کشته شده و سرش در قبیله ای و (میانه بدن، سینه و دستانش در قبیله ای دیگر و باقی بدنش در قبیله ای دیگر) یافت شود، فرمود: دیه او بر عهده قبیله ای است که سینه و دستانش در آن یافت شده و نماز (میّت) نیز بر او خوانده شود.
3219- 5- (2) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنْ خَالِدِ بْنِ مَادٍّ الْقَلَانِسِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ یَأْکُلُهُ السَّبُعُ أَوِ الطَّیْرُ فَتَبْقَی عِظَامُهُ بِغَیْرِ لَحْمٍ کَیْفَ یُصْنَعُ بِهِ قَالَ یُغَسَّلُ وَ یُکَفَّنُ وَ یُصَلَّی عَلَیْهِ وَ یُدْفَنُ فَإِذَا کَانَ الْمَیِّتُ نِصْفَیْنِ صُلِّیَ عَلَی النِّصْفِ الَّذِی فِیهِ قَلْبُهُ.
ترجمه:
از خالد بن ماد قالانسی از امام باقر (علیه السلام) نقل شده که گفت: از ایشان درباره مردی که توسط درنده یا پرنده ای خورده شده و استخوان هایش بدون گوشت باقی مانده، پرسیدم: با او چگونه رفتار شود؟ فرمود: غسل داده شود، کفن شود، بر او نماز خوانده شود و دفن گردد. و اگر میت به دو نیم شده باشد، بر آن نیمه ای که قلب در آن است، نماز خوانده شود.
3220- 6- (3) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَمْرَکِیِّ بْنِ عَلِیٍّ الْبُوفَکِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع مِثْلَ ذَلِکَ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی (4)
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ أَیْضاً بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
علی بن جعفرمثل همین روایت را از حضرت کاظم علیه السلام نقل کرده است .
3221- 7- (6) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: لَا یُصَلَّی عَلَی عُضْوِ رَجُلٍ مِنْ رِجْلٍ أَوْ یَدٍ أَوْ رَأْسٍ مُنْفَرِداً فَإِذَا کَانَ الْبَدَنُ فَصَلِّ عَلَیْهِ وَ إِنْ کَانَ نَاقِصاً مِنَ الرَّأْسِ وَ الْیَدِ وَ الرِّجْلِ.
ترجمه:
از طلحة بن زید از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود: بر عضوی از بدن مرد، مانند پا یا دست یا سر به صورت جداگانه نماز خوانده نمی شود. اما اگر بدن (موجود) باشد، بر آن نماز خوانده شود، حتی اگر سر، دست یا پا نداشته باشد.
3222- 8- (7) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِذَا قُتِلَ قَتِیلٌ فَلَمْ یُوجَدْ إِلَّا لَحْمٌ بِلَا عَظْمٍ لَمْ یُصَلَّ عَلَیْهِ وَ إِنْ وُجِدَ عَظْمٌ بِلَا لَحْمٍ فَصَلِّ عَلَیْهِ.
ص: 136
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (1)
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنِ السِّنْدِیِّ بْنِ الرَّبِیعِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ مِثْلَهُ (2) أَقُولُ: وَجْهُهُ وُجُودُ عِظَامِ الصَّدْرِ.
ترجمه:
از محمد بن مسلم از امام باقر (علیه السلام) نقل شده که فرمود: اگر مقتولی یافت شود و فقط گوشت بدون استخوان باشد، بر او نماز خوانده نمی شود؛ و اگر استخوان بدون گوشت یافت شود، بر آن نماز خوانده شود.
3223- 9- (3) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا وُجِدَ الرَّجُلُ قَتِیلًا فَإِنْ وُجِدَ لَهُ عُضْوٌ تَامٌّ صُلِّیَ عَلَیْهِ (4) وَ دُفِنَ وَ إِنْ لَمْ یُوجَدْ لَهُ عُضْوٌ تَامٌّ لَمْ یُصَلَّ عَلَیْهِ وَ دُفِنَ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (5).
ترجمه:
از احمد بن محمد بن خالد از پدرش از برخی از اصحاب او از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود: اگر مردی کشته شود و عضوی کامل از او یافت شود، بر آن نماز خوانده شده و دفن می شود. و اگر عضوی کامل از او یافت نشود، بر آن نماز خوانده نمی شود و (همان طور) دفن می گردد.
3224- 10- (6) قَالَ الْکُلَیْنِیُّ وَ رُوِیَ أَنَّهُ یُصَلَّی (7) عَلَی الرَّأْسِ إِذَا أُفْرِدَ مِنَ الْجَسَدِ.
ترجمه:
کلینی گفته است و روایت شده که بر سر، اگر از بدن جدا باشد، نماز خوانده می شود.
3225- 11- (8) وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا وُسِّطَ الرَّجُلُ بِنِصْفَیْنِ صُلِّیَ عَلَی النِّصْفِ الَّذِی فِیهِ الْقَلْبُ.
وَ
رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (9) وَ زَادَ وَ إِنْ لَمْ یُوجَدْ مِنْهُ إِلَّا الرَّأْسُ لَمْ یُصَلَّ عَلَیْهِ.
ص: 137
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ وَ الَّذِی قَبْلَهُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
از عبدالله بن حسین از برخی از اصحاب او از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود: اگر مردی از وسط به دو نیم شود، بر آن نیمه ای که قلب در آن است، نماز خوانده می شود.
3226- 12- (2) جَعْفَرُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ سَعِیدٍ الْمُحَقِّقُ فِی الْمُعْتَبَرِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ الْجَامِعِ لِأَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ الْبَزَنْطِیِّ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا رَفَعَهُ قَالَ: الْمَقْتُولُ إِذَا قُطِعَ أَعْضَاؤُهُ یُصَلَّی عَلَی الْعُضْوِ الَّذِی فِیهِ الْقَلْبُ.
ترجمه:
جعفر بن حسن بن سعید محقق در کتاب "المعتبر" به نقل از کتاب "الجامع" احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی از برخی اصحاب ما که (حدیث را) به صورت مرسل نقل کرده، گفته است: هنگامی که اعضای بدن مقتول قطعه قطعه شود، بر عضوی که قلب در آن است، نماز خوانده می شود.
3227- 13- (3) وَ عَنِ ابْنِ الْمُغِیرَةِ أَنَّهُ قَالَ: بَلَغَنِی عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ یُصَلَّی عَلَی کُلِّ عُضْوٍ رِجْلًا کَانَ أَوْ یَداً أَوِ الرَّأْسَ جُزْءاً فَمَا زَادَ فَإِذَا نَقَصَ عَنْ رَأْسٍ أَوْ یَدٍ أَوْ رِجْلٍ لَمْ یُصَلَّ عَلَیْهِ.
أَقُولُ: هَذَا وَ حَدِیثُ الصَّلَاةِ عَلَی الْعُضْوِ التَّامِّ حَمَلَهُمَا بَعْضُ الْأَصْحَابِ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ وَ حَمَلَ الْعَلَّامَةُ فِی التَّذْکِرَةِ (4) الْعُضْوَ التَّامَّ عَلَی الصَّدْرِ لِأَنَّهُ یَشْتَمِلُ عَلَی مَا لَا یَشْتَمِلُ عَلَیْهِ غَیْرُهُ هَذَا وَ الْحَمْلُ عَلَی التَّقِیَّةِ مُمْکِنٌ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ.
ترجمه:
از ابن مغیره نقل شده که گفته است: به من رسیده که امام باقر (علیه السلام) فرموده اند: بر هر عضوی، چه پا باشد یا دست یا سر، به صورت کامل و بیشتر از آن نماز خوانده می شود؛ اما اگر کمتر از سر، دست یا پا باشد، بر آن نماز خوانده نمی شود.
می گویم: این حدیث و حدیثی که نماز بر عضو کامل را مطرح کرده، توسط برخی اصحاب بر استحباب حمل شده است و علامه در کتاب "تذکرة" عضو کامل را بر سینه حمل کرده، زیرا سینه دارای چیزهایی است که دیگر اعضا فاقد آن هستند. این مطلب و حمل بر تقیه نیز ممکن است. و خداوند داناتر است.
(5) 39 بَابُ جَوَازِ خُرُوجِ النِّسَاءِ لِلصَّلَاةِ عَلَی الْجِنَازَةِ مَعَ عَدَمِ الْمَفْسَدَةِ
ترجمه:
3228- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ (7) عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی نَجْرَانَ وَ سِنْدِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ الْوَلِیدِ جَمِیعاً عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیْدٍ عَنْ یَزِیدَ بْنِ خَلِیفَةَ فِی حَدِیثٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع
ص: 138
أَنَّهُ سُئِلَ أَ تُصَلِّی النِّسَاءُ عَلَی الْجَنَائِزِ فَقَالَ إِنَّ زَیْنَبَ بِنْتَ النَّبِیِّ ص تُوُفِّیَتْ وَ إِنَّ فَاطِمَةَ ع خَرَجَتْ فِی نِسَائِهَا فَصَلَّتْ عَلَی أُخْتِهَا.
ترجمه:
از یزید بن خلیفه در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که از ایشان پرسیده شد: آیا زنان بر جنازه ها نماز می خوانند؟ فرمود: همانا زینب، دختر پیامبر (ص)، وفات یافت و فاطمه (علیهاالسلام) همراه با زنانش بیرون آمد و بر خواهرش نماز خواند.
3229- 2- (1) وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْکُوفِیِّ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ جَمِیعاً عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنْ یَزِیدَ بْنِ خَلِیفَةَ قَالَ: سَأَلَ عِیسَی بْنُ عَبْدِ اللَّهِ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَنَا حَاضِرٌ فَقَالَ تَخْرُجُ النِّسَاءُ إِلَی الْجِنَازَةِ فَقَالَ إِنَّ الْفَاسِقَ آوَی عَمَّهُ الْمُغِیرَةَ بْنَ أَبِی الْعَاصِ- ثُمَّ ذَکَرَ حَدِیثَ وَفَاةِ زَوْجَةِ عُثْمَانَ بِطُولِهِ إِلَی أَنْ قَالَ وَ خَرَجَتْ فَاطِمَةُ ع- وَ نِسَاءُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُهَاجِرِینَ فَصَلَّیْنَ عَلَی الْجِنَازَةِ.
ترجمه:
از یزید بن خلیفه نقل شده که گفت: عیسی بن عبدالله از امام صادق (علیه السلام) در حالی که من حضور داشتم، پرسید: آیا زنان برای تشییع جنازه خارج می شوند؟ امام فرمود: همانا فاسق (معاویه) عمویش مغیره بن ابی العاص را پناه داد؛ سپس داستان وفات همسر عثمان را به تفصیل بیان کرد تا آنکه فرمود: فاطمه (علیهاالسلام) و زنان مؤمنین و مهاجرین بیرون آمدند و بر جنازه نماز خواندند.
3230- 3- (2) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ أَبِی الْمَغْرَاءِ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَیْسَ یَنْبَغِی لِلْمَرْأَةِ الشَّابَّةِ أَنْ تَخْرُجَ إِلَی الْجِنَازَةِ تُصَلِّی عَلَیْهَا إِلَّا أَنْ تَکُونَ امْرَأَةً قَدْ دَخَلَتْ فِی السِّنِّ.
أَقُولُ: تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی صَلَاةِ النِّسَاءِ عَلَی الْجِنَازَةِ (3) وَ عَلَی الْمَنْعِ مَعَ الْمَفْسَدَةِ فِی آدَابِ الْحَمَّامِ (4) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (5) وَ یَأْتِی مَا ظَاهِرُهُ الْمُنَافَاةُ وَ نُبَیِّنُ وَجْهَهُ (6).
ص: 139
ترجمه:
از ابی بصیر از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود: برای زن جوان سزاوار نیست که به تشییع جنازه برود و بر آن نماز بخواند، مگر اینکه زن پیر شده باشد و به سنّی رسیده باشد.
(1) 40 بَابُ جَوَازِ تَشْیِیعِ الْجَنَازَةِ الَّتِی تَخْرُجُ مَعَهَا النِّسَاءُ الصَّوَارِخُ وَ اسْتِحْبَابِ حُضُورِ الصَّلَاةِ عَلَیْهَا وَ عَدَمِ جَوَازِ صُرَاخِ النِّسَاءِ مَعَهَا
ترجمه:
3231- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: حَضَرَ أَبُو جَعْفَرٍ ع جَنَازَةَ رَجُلٍ مِنْ قُرَیْشٍ- وَ أَنَا مَعَهُ وَ کَانَ فِیهَا عَطَاءٌ فَصَرَخَتْ صَارِخَةٌ فَقَالَ عَطَاءٌ لَتَسْکُتِنَّ أَوْ لَنَرْجِعَنَّ قَالَ فَلَمْ تَسْکُتْ فَرَجَعَ عَطَاءٌ- قَالَ فَقُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ إِنَّ عَطَاءً قَدْ رَجَعَ قَالَ وَ لِمَ قُلْتُ صَرَخَتْ هَذِهِ الصَّارِخَةُ فَقَالَ لَهَا لَتَسْکُتِنَّ أَوْ لَنَرْجِعَنَّ فَلَمْ تَسْکُتْ فَرَجَعَ فَقَالَ امْضِ (3) فَلَوْ أَنَّا إِذَا رَأَیْنَا شَیْئاً مِنَ الْبَاطِلِ مَعَ الْحَقِّ تَرَکْنَا لَهُ الْحَقَّ لَمْ نَقْضِ حَقَّ مُسْلِمٍ قَالَ فَلَمَّا صَلَّی عَلَی الْجِنَازَةِ قَالَ وَلِیُّهَا لِأَبِی جَعْفَرٍ ع ارْجِعْ مَأْجُوراً رَحِمَکَ اللَّهُ فَإِنَّکَ لَا تَقْوَی عَلَی الْمَشْیِ فَأَبَی أَنْ یَرْجِعَ الْحَدِیثَ.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
از زراره نقل شده که گفت: امام باقر (علیه السلام) در تشییع جنازه مردی از قریش حاضر بود و من نیز همراه او بودم. در آنجا عطا (یکی از اصحاب) بود و ناگهان زنی فریاد زد. عطا گفت: اگر ساکت نشوی، برمی گردیم. اما زن ساکت نشد و عطا برگشت. من به امام باقر (علیه السلام) گفتم: عطا برگشت. امام فرمود: و چرا؟ گفتم: این زن فریاد زده است. امام فرمود: به او گفتیم اگر ساکت نشوی، برمی گردیم و او ساکت نشد و برگشت. سپس امام فرمود: بروید، زیرا اگر ما بخواهیم وقتی چیزی از باطل را با حق دیدیم، حق را رها کنیم، هرگز حق مسلمانی را ترک نخواهیم کرد. سپس وقتی بر جنازه نماز خواند، ولی اش به امام باقر (علیه السلام) گفت: ای پدر جعفر، برگردید، خداوند شما را رحمت کند؛ زیرا شما نمی توانید به راه رفتن ادامه دهید. اما امام (علیه السلام) از بازگشت امتناع ورزید.
3232- 2- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ غِیَاثِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ أَبِیهِ قَالَ: لَا صَلَاةَ عَلَی جِنَازَةٍ مَعَهَا امْرَأَةٌ.
أَقُولُ: حَمَلَهُ الشَّیْخُ عَلَی نَفْیِ الْأَفْضَلِیَّةِ دُونَ الْإِجْزَاءِ وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (6).
ترجمه:
از غیاث بن ابراهیم از امام صادق (علیه السلام) از پدرش (امام باقر) نقل شده که فرمود: بر جنازه ای که زنی همراه آن است، نماز خوانده نمی شود.
می گویم: شیخ (طوسی) این روایت را بر نفی افضلیت (برتری) و نه عدم جواز حمل کرده است. و در ادامه مطالبی می آید که بر این تفسیر دلالت دارد.
ص: 140
3233- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ وَ الْعِلَلِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: إِنَّمَا أُمِرَ بِدَفْنِ الْمَیِّتِ لِئَلَّا یَظْهَرَ النَّاسُ عَلَی فَسَادِ جَسَدِهِ وَ قُبْحِ مَنْظَرِهِ وَ تَغَیُّرِ رِیحِهِ وَ لَا یَتَأَذَّی بِهِ الْأَحْیَاءُ بِرِیحِهِ وَ بِمَا یَدْخُلُ عَلَیْهِ مِنَ الْآفَةِ وَ الْفَسَادِ وَ لِیَکُونَ مَسْتُوراً عَنِ الْأَوْلِیَاءِ وَ الْأَعْدَاءِ فَلَا یَشْمَتَ عَدُوٌّ وَ لَا یَحْزَنَ صَدِیقٌ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (3) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (4).
ترجمه:
از فضل بن شاذان از امام رضا (علیه السلام) نقل شده که فرمود: دفن میت به این خاطر واجب شده است که مردم بر فساد جسم او و زشتی منظر او و تغییر بوی او آگاه نشوند و زندگان از بوی او و آسیب هایی که از آفات و فساد به وجود می آید، اذیت نشوند؛ و همچنین به این دلیل است که میت از نظر دوستان و دشمنان پوشیده باشد، تا دشمنی شاد نشود و دوستی ناراحت نگردد.
3234- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ مُیَسِّرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ
ص: 141
ع یَقُولُ مَنْ تَبِعَ جَنَازَةَ مُسْلِمٍ أُعْطِیَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَرْبَعَ شَفَاعَاتٍ وَ لَمْ یَقُلْ شَیْئاً إِلَّا وَ قَالَ الْمَلَکُ وَ لَکَ مِثْلُ ذَلِکَ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (1)
وَ رَوَاهُ فِی الْمَجَالِسِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ (2)
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
از میسّر نقل شده که گفت: شنیدم امام باقر (علیه السلام) می فرمود: هر کس جنازه مسلمانی را دنبال کند، در روز قیامت چهار شفاعت به او عطا می شود و هر دعایی که بگوید، فرشته به او می گوید: برای تو نیز همانند آن (پاداش) است.
3235- 2- (4) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی الْجَارُودِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: کَانَ (5) فِیمَا نَاجَی بِهِ مُوسَی رَبَّهُ أَنْ قَالَ یَا رَبِّ مَا لِمَنْ شَیَّعَ جَنَازَةً قَالَ أُوَکِّلُ بِهِ مَلَائِکَةً مِنْ مَلَائِکَتِی مَعَهُمْ رَایَاتٌ یُشَیِّعُونَهُمْ مِنْ قُبُورِهِمْ إِلَی مَحْشَرِهِمْ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی ثَوَابِ الْأَعْمَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
از ابی الجارود از امام باقر (علیه السلام) نقل شده که فرمود: از جمله چیزهایی که موسی (علیه السلام) در مناجات خود به درگاه پروردگار عرض کرد این بود که: ای پروردگار! پاداش کسی که جنازه ای را تشییع کند چیست؟ خداوند فرمود: فرشتگانی از فرشتگانم را همراه او می گمارم، که با پرچم هایی او را از قبرش تا محشر همراهی می کنند.
3236- 3- (7) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِذَا دَخَلَ الْمُؤْمِنُ قَبْرَهُ نُودِیَ أَلَا إِنَّ أَوَّلَ حِبَائِکَ (8) الْجَنَّةُ- (أَلَا وَ إِنَّ أَوَّلَ) (9) حِبَاءِ مَنْ تَبِعَکَ الْمَغْفِرَةُ.
ص: 142
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (1).
ترجمه:
از جابر از امام باقر (علیه السلام) نقل شده که فرمود: هنگامی که مؤمن وارد قبر خود می شود، ندا داده می شود: آگاه باش، نخستین هدیه ات بهشت است و آگاه باش که نخستین هدیه کسی که تو را همراهی کرده، آمرزش است.
3237- 4- (2) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَوَّلُ مَا یُتْحَفُ بِهِ الْمُؤْمِنُ (فِی قَبْرِهِ أَنْ) (3) یُغْفَرَ لِمَنْ تَبِعَ جَنَازَتَهُ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (4)
وَ رَوَاهُ فِی الْخِصَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکِّلِ عَنِ السَّعْدَآبَادِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُثْمَانَ وَ ابْنِ أَبِی حَمْزَةَ جَمِیعاً عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ نَحْوَهُ (5) وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
از اسحاق بن عمار از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود: نخستین چیزی که در قبر به مؤمن هدیه می شود این است که برای کسی که جنازه او را همراهی کرده، آمرزش حاصل می گردد.
3238- 5- (7) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع فِی حَدِیثٍ ضَمِنْتُ لِسِتَّةٍ عَلَی اللَّهِ الْجَنَّةَ- رَجُلٍ خَرَجَ فِی جَنَازَةِ رَجُلٍ مُسْلِمٍ فَمَاتَ فَلَهُ الْجَنَّةُ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق) نقل کرده است که: امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حدیثی فرمود: برای شش گروه، بهشت را نزد خداوند تضمین می کنم؛ یکی از آنان مردی است که برای تشییع جنازه مسلمانی خارج شود و (در همان حال) بمیرد، برای او بهشت خواهد بود.
3239- 6- (8) وَ فِی عِقَابِ الْأَعْمَالِ بِإِسْنَادٍ تَقَدَّمَ فِی عِیَادَةِ الْمَرِیضِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص فِی حَدِیثٍ قَالَ: مَنْ شَیَّعَ جَنَازَةً فَلَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حَتَّی یَرْجِعَ مِائَةُ أَلْفِ أَلْفِ حَسَنَةٍ وَ یُمْحَی عَنْهُ مِائَةُ أَلْفِ أَلْفِ سَیِّئَةٍ وَ یُرْفَعُ لَهُ مِائَةُ أَلْفِ أَلْفِ دَرَجَةٍ فَإِنْ صَلَّی عَلَیْهَا شَیَّعَهُ فِی جَنَازَتِهِ مِائَةُ أَلْفِ أَلْفِ
ص: 143
مَلَکٍ کُلُّهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ حَتَّی یَرْجِعَ فَإِنْ شَهِدَ دَفْنَهَا وَکَّلَ اللَّهُ بِهِ أَلْفَ مَلَکٍ کُلُّهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ حَتَّی یُبْعَثَ مِنْ قَبْرِهِ وَ مَنْ صَلَّی عَلَی مَیِّتٍ صَلَّی عَلَیْهِ جَبْرَئِیلُ- وَ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ وَ غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ إِنْ أَقَامَ عَلَیْهِ حَتَّی یَدْفِنَهُ وَ حَثَا عَلَیْهِ مِنَ التُّرَابِ انْقَلَبَ مِنَ الْجَنَازَةِ وَ لَهُ بِکُلِّ قَدَمٍ مِنْ حَیْثُ شَیَّعَهَا حَتَّی یَرْجِعَ إِلَی مَنْزِلِهِ قِیرَاطٌ مِنَ الْأَجْرِ وَ الْقِیرَاطُ مِثْلُ جَبَلِ أُحُدٍ یَکُونُ فِی مِیزَانِهِ مِنَ الْأَجْرِ.
ترجمه:
در کتاب «عقاب الأعمال» با اسنادی که در باب عیادت بیمار ذکر شده است، از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) روایت شده که فرمود: «هر کس جنازه ای را تشییع کند، برای او در ازای هر قدمی که برمی دارد، تا وقتی که برگردد، صد هزار هزار حسنه نوشته می شود و صد هزار هزار گناه از او پاک می گردد و صد هزار هزار درجه برای او بالا می رود. و اگر بر آن نماز بخواند، صد هزار هزار فرشته، جنازه را همراهی می کنند و همه آن ها برای او طلب آمرزش می نمایند تا زمانی که به خانه اش بازگردد. و اگر در دفن آن شرکت کند، خداوند هزار فرشته بر او می گمارد که برای او طلب آمرزش کنند تا زمانی که از قبر خود برانگیخته شود. و هر کس بر میتی نماز بخواند، جبرئیل و هفتاد هزار فرشته بر او نماز می خوانند و گناهان گذشته او آمرزیده می شود. و اگر تا دفن جنازه بماند و مشتی خاک بر آن بیفشاند، هنگامی که از جنازه باز می گردد، به ازای هر قدمی که از ابتدای تشییع جنازه برداشته است تا زمانی که به خانه اش بازگردد، قیراطی از پاداش برای او منظور می گردد و قیراط همچون کوه احد است که در ترازوی اعمال او به حساب می آید.
3240- 7- (1) الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الطُّوسِیُّ فِی الْمَجَالِسِ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ شَرِیفِ بْنِ سَابِقٍ عَنْ أَبِی الْعَبَّاسِ الْفَضْلِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِکِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَوَّلُ تُحْفَةِ الْمُؤْمِنِ أَنْ یُغْفَرَ لَهُ وَ لِمَنْ تَبِعَ جَنَازَتَهُ.
ترجمه:
در روایتی از امام صادق (علیه السلام) از پدران بزرگوارش نقل شده که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: «اولین هدیه ای که به مؤمن داده می شود این است که گناهان او و کسانی که جنازه اش را تشییع کرده اند، آمرزیده می شود.
3241- 8- (2) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیُّ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أَمَرَهُمْ بِسَبْعٍ مِنْهَا اتِّبَاعُ الْجَنَائِزِ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (3).
ص: 144
ترجمه:
در روایتی از مسعدة بن صدقه از امام صادق (علیه السلام) از پدر بزرگوارش آمده است که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) مردم را به انجام هفت امر توصیه فرمود که یکی از آن ها، تبعیت از جنازه ها (شرکت در تشییع جنازه ها) بود.
(1) 3 بَابُ اسْتِحْبَابِ تَرْکِ الرُّجُوعِ عَنِ الْجِنَازَةِ إِلَی أَنْ یُصَلَّی عَلَیْهَا وَ تُدْفَنَ وَ یُعَزَّی أَهْلُهَا وَ إِنْ أَذِنَ لَهُ وَلِیُّهَا فِی الرُّجُوعِ وَ أَنَّهُ لَا حَاجَةَ إِلَی إِذْنِهِ فِی التَّشْیِیعِ
ترجمه:
3242- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ سَعْدِ بْنِ طَرِیفٍ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ: قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع مَنْ تَبِعَ جَنَازَةً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ (مِنَ الْأَجْرِ) (3) أَرْبَعَ قَرَارِیطَ قِیرَاطٌ بِاتِّبَاعِهِ وَ قِیرَاطٌ لِلصَّلَاةِ عَلَیْهَا وَ قِیرَاطٌ بِالانْتِظَارِ حَتَّی یَفْرُغَ مِنْ دَفْنِهَا وَ قِیرَاطٌ لِلتَّعْزِیَةِ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
در روایتی از أصبغ بن نباته آمده است که امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود:
هر کس جنازه ای را همراهی کند، خداوند برای او چهار قیراط پاداش می نویسد:
یک قیراط به خاطر همراهی،
یک قیراط به خاطر نماز بر جنازه،
یک قیراط به خاطر انتظار تا پایان دفن،
و یک قیراط به خاطر تسلیت گفتن.
3243- 2- (5) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ جَمِیعاً عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّیِّ عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ شَیَّعَ جَنَازَةَ مُؤْمِنٍ حَتَّی یُدْفَنَ فِی قَبْرِهِ وَکَّلَ اللَّهُ تَعَالَی بِهِ سَبْعِینَ مَلَکاً (6) مِنَ الْمُشَیِّعِینَ یُشَیِّعُونَهُ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ إِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ إِلَی الْمَوْقِفِ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْمَجَالِسِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْهَیْثَمِ بْنِ أَبِی مَسْرُوقٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ کَثِیرٍ الرَّقِّیِّ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ ع وَ ذَکَرَ الْحَدِیثَ (7).
ترجمه:
در روایتی از داود رقی از مردی از اصحاب امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که ایشان فرمودند:
هر کس جنازه مؤمنی را تا زمانی که در قبرش دفن شود، مشایعت کند، خداوند متعال هفتاد ملک را مأمور می کند تا او را همراهی کنند و برای او استغفار نمایند، و زمانی که او از قبرش به سمت محشر خارج می شود، او را همراهی کنند.
3244- 3- (8) وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلٍ عَنِ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیْدٍ
ص: 145
عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ مَنْ مَشَی مَعَ جَنَازَةٍ حَتَّی یُصَلِّیَ عَلَیْهَا ثُمَّ رَجَعَ کَانَ لَهُ قِیرَاطٌ (مِنَ الْأَجْرِ) (1) فَإِذَا مَشَی مَعَهَا حَتَّی تُدْفَنَ کَانَ لَهُ قِیرَاطَانِ وَ الْقِیرَاطُ مِثْلُ جَبَلِ أُحُدٍ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ (2)
وَ رَوَی الصَّدُوقُ هَذِهِ الْأَحَادِیثَ الْأَرْبَعَةَ مُرْسَلَةً (3).
ترجمه:
در روایتی از أبی بصیر آمده است که او گفت شنیدم امام باقر (علیه السلام) می فرمودند:
هر کس با جنازه ای همراهی کند تا بر آن نماز گزارده شود و سپس بازگردد، برای او یک قیراط (از اجر) نوشته می شود، و اگر همراهی کند تا آن که دفن شود، برای او دو قیراط (اجر) خواهد بود و هر قیراط به اندازه کوه احد است.
3245- 4- (4) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: مَنْ شَیَّعَ مَیِّتاً حَتَّی یُصَلِّیَ عَلَیْهِ کَانَ لَهُ قِیرَاطٌ مِنَ الْأَجْرِ وَ مَنْ بَلَغَ مَعَهُ إِلَی قَبْرِهِ حَتَّی یُدْفَنَ کَانَ لَهُ قِیرَاطَانِ مِنَ الْأَجْرِ وَ الْقِیرَاطُ مِثْلُ جَبَلِ أُحُدٍ.
ترجمه:
در روایتی از جابر از امام باقر (علیه السلام) آمده است که فرمودند:
هر کس جنازه ای را همراهی کند تا بر آن نماز گزارده شود، برای او یک قیراط از اجر نوشته می شود و هر کس همراهی کند تا به قبر آن رسیده و دفن شود، برای او دو قیراط از اجر خواهد بود. هر قیراط به اندازه کوه احد است.
3246- 5- (5) وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: کُنْتُ مَعَ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی جَنَازَةٍ لِبَعْضِ قَرَابَتِهِ فَلَمَّا أَنْ صَلَّی عَلَی الْمَیِّتِ قَالَ وَلِیُّهُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع- ارْجِعْ یَا أَبَا جَعْفَرٍ مَأْجُوراً وَ لَا تَعَنَّی لِأَنَّکَ تَضْعُفُ عَنِ الْمَشْیِ فَقُلْتُ أَنَا لِأَبِی جَعْفَرٍ ع قَدْ أَذِنَ لَکَ فِی الرُّجُوعِ فَارْجِعْ وَ لِی حَاجَةٌ أُرِیدُ أَنْ أَسْأَلَکَ عَنْهَا فَقَالَ لِی أَبُو جَعْفَرٍ ع إِنَّمَا هُوَ فَضْلٌ وَ أَجْرٌ فَبِقَدْرِ مَا یَمْشِی مَعَ الْجَنَازَةِ یُؤْجَرُ الَّذِی یَتْبَعُهَا فَأَمَّا بِإِذْنِهِ فَلَیْسَ بِإِذْنِهِ جِئْنَا وَ لَا بِإِذْنِهِ نَرْجِعُ.
ترجمه:
در این روایت، زرارة نقل می کند که همراه امام باقر (علیه السلام) در مراسم جنازه ای از بستگان ایشان حضور داشت. پس از اینکه امام بر جنازه نماز خواندند، ولیّ متوفی به امام باقر (ع) گفت: «ای ابا جعفر، بازگرد و مأجور باش و خودت را به زحمت نینداز، زیرا که توان پیاده روی طولانی را نداری.»
زراره ادامه می دهد: به امام باقر (ع) عرض کردم: «به شما اجازه بازگشت داده شده است، پس بازگردید، زیرا من حاجتی دارم که می خواهم در مورد آن از شما سؤال کنم.»
امام باقر (ع) در پاسخ فرمودند: «همراهی با جنازه، فضل و اجر دارد. به اندازه ای که فرد همراهی می کند، برای او اجر نوشته می شود. پس این گونه نیست که ما با اجازه ولیّ متوفی آمده باشیم و یا با اجازه او بازگردیم.
3247- 6- (6) وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ رَفَعَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع
ص: 146
قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَمِیرَانِ وَ لَیْسَا بِأَمِیرَیْنِ لَیْسَ لِمَنْ تَبِعَ (1) جَنَازَةً أَنْ یَرْجِعَ حَتَّی یُدْفَنَ أَوْ یُؤْذَنَ لَهُ وَ رَجُلٌ یَحُجُّ مَعَ امْرَأَةٍ فَلَیْسَ لَهُ أَنْ یَنْفِرَ حَتَّی تَقْضِیَ نُسُکَهَا.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْخِصَالِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ رَفَعَهُ (2) وَ رَوَاهُ فِی الْمُقْنِعِ مُرْسَلًا (3).
ترجمه:
در این روایت، امام صادق (علیه السلام) از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نقل می کنند که حضرت فرمودند:
«دو امیر وجود دارند، اما در حقیقت امیر نیستند: یکی کسی که جنازه ای را همراهی می کند و نباید قبل از دفن جنازه یا اجازه دادن صاحب آن، از تشییع بازگردد. دوم، مردی که با زنی به حج می رود و او نباید از مکه خارج شود تا زمانی که آن زن مناسک خود را به پایان برساند.
3248- 7- (4) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: حَضَرَ أَبُو جَعْفَرٍ ع جِنَازَةَ رَجُلٍ مِنْ قُرَیْشٍ وَ أَنَا مَعَهُ إِلَی أَنْ قَالَ فَلَمَّا صَلَّی عَلَی الْجِنَازَةِ قَالَ وَلِیُّهَا لِأَبِی جَعْفَرٍ ع- ارْجِعْ مَأْجُوراً رَحِمَکَ اللَّهُ فَإِنَّکَ لَا تَقْوَی عَلَی الْمَشْیِ فَأَبَی أَنْ یَرْجِعَ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ قَدْ أَذِنَ لَکَ فِی الرُّجُوعِ وَ لِی حَاجَةٌ أُرِیدُ أَنْ أَسْأَلَکَ عَنْهَا فَقَالَ امْضِ فَلَیْسَ بِإِذْنِهِ جِئْنَا وَ لَا بِإِذْنِهِ نَرْجِعُ إِنَّمَا هُوَ فَضْلٌ وَ أَجْرٌ طَلَبْنَاهُ فَبِقَدْرِ مَا یَتْبَعُ الْجَنَازَةَ الرَّجُلُ یُؤْجَرُ عَلَی ذَلِکَ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
زراره از امام باقر (علیه السلام) نقل می کند که ایشان در مراسم تشییع جنازه مردی از قریش حضور داشتند و زراره نیز همراه ایشان بود. پس از آنکه امام (علیه السلام) بر جنازه نماز خواندند، ولیّ متوفی به امام باقر (علیه السلام) عرض کرد: «بازگردید، مأجور باشید، خدا شما را رحمت کند، زیرا شما توانایی راه رفتن (بیشتر) را ندارید.» اما امام (علیه السلام) از بازگشت خودداری کردند.
زراره به امام عرض کرد: «او به شما اجازه بازگشت داد، پس بازگردید و من هم حاجتی دارم که می خواهم درباره اش از شما بپرسم.» امام (علیه السلام) پاسخ دادند: «ادامه بده، ما نه با اجازه او آمدیم و نه با اجازه او بازمی گردیم. بلکه این (شرکت در تشییع) فضیلت و اجری است که در طلب آن هستیم. به همان اندازه که مردی جنازه را همراهی می کند، به او اجر داده می شود.
3249- 8- (6) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ شُعَیْبِ بْنِ وَاقِدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ زَیْدٍ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ ع فِی حَدِیثِ الْمَنَاهِی أَنَّ النَّبِیَّ ص قَالَ: مَنْ صَلَّی عَلَی مَیِّتٍ صَلَّی عَلَیْهِ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ وَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ فَإِنْ قَامَ (7) حَتَّی یُدْفَنَ وَ یُحْثَی
ص: 147
عَلَیْهِ التُّرَابُ کَانَ لَهُ بِکُلِّ قَدَمٍ نَقَلَهَا قِیرَاطٌ مِنَ الْأَجْرِ وَ الْقِیرَاطُ مِثْلُ جَبَلِ أُحُدٍ.
وَ فِی عِقَابِ الْأَعْمَالِ (1) بِسَنَدٍ تَقَدَّمَ فِی عِیَادَةِ الْمَرِیضِ نَحْوَهُ (2) أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ هُنَا (3) وَ فِی السَّفَرِ (4).
ترجمه:
در این روایت، امام صادق (علیه السلام) از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نقل می کند که ایشان فرمودند:
«هرکس بر جنازه ای نماز بخواند، هفتاد هزار فرشته بر او درود می فرستند و خداوند گناهان گذشته و آینده اش را می آمرزد. و اگر بر جنازه باقی بماند تا دفن شود و مقداری خاک بر آن بریزد، به ازای هر قدمی که برداشته است، یک قیراط اجر به او داده می شود و هر قیراط به اندازه کوه احد است.
3250- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُذَافِرٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ (7)
الْمَشْیُ خَلْفَ الْجَنَازَةِ أَفْضَلُ مِنَ الْمَشْیِ بَیْنَ یَدَیْهَا.
ترجمه:
امام صادق (علیه السلام) به نقل از اسحاق بن عمار می فرماید:
«راه رفتن پشت سر جنازه، بهتر (و بافضیلت تر) از راه رفتن در جلوی آن است.
3251- 2- (8) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: مَشَی النَّبِیُّ ص خَلْفَ جَنَازَةٍ فَقِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا لَکَ تَمْشِی خَلْفَهَا فَقَالَ إِنَّ الْمَلَائِکَةَ رَأَیْتُهُمْ (9) یَمْشُونَ أَمَامَهَا وَ نَحْنُ تَبَعٌ لَهُمْ.
ترجمه:
در این روایت، جابر به نقل از امام باقر (علیه السلام) می فرماید:
«پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) پشت سر جنازه ای راه می رفت، گفته شد: ای رسول خدا، چرا تو پشت سر آن راه می روی؟ فرمود: من ملائکه را می دیدم که در جلو آن راه می روند و ما نیز تابع آنها هستیم.
3252- 3- (10) وَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ الْحَجَّالِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ شَجَرَةَ عَنْ أَبِی الْوَفَاءِ الْمُرَادِیِّ عَنْ سَدِیرٍ عَنْ أَبِی
ص: 148
جَعْفَرٍ ع قَالَ: مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَمْشِیَ مَمْشَی الْکِرَامِ الْکَاتِبِینَ فَلْیَمْشِ جَنْبَیِ (1) السَّرِیرِ.
وَ
رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (2)
وَ کَذَا الْحَدِیثَانِ قَبْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ زَادَ فِی الْأَوَّلِ وَ لَا بَأْسَ بِأَنْ یَمْشِیَ بَیْنَ یَدَیْهَا.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا نَحْوَهُ (3).
ترجمه:
در این روایت، امام باقر (علیه السلام) به نقل از سدیر می فرماید:
«کسی که دوست دارد مانند کرام الکاتبین (فرشتگان نویسنده اعمال) راه برود، باید در دو طرف تابوت (یا جنازه) حرکت کند.»
3253- 4- (4) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنِ الْمُفِیدِ عَنِ الصَّدُوقِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ سَمِعْتُ النَّبِیَّ ص یَقُولُ اتْبَعُوا الْجَنَازَةَ وَ لَا تَتْبَعْکُمْ خَالِفُوا أَهْلَ الْکِتَابِ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (5) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (6).
ترجمه:
در این روایت، حضرت علی (علیه السلام) به نقل از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) می فرماید:
«پیامبر (ص) فرمود: جنازه را (تا قبر) همراهی کنید و نگذارید که جنازه شما را همراهی کند(جلوجنازه حرکت نکنید). با اهل کتاب مخالفت کنید.»
(7) 5 بَابُ جَوَازِ الْمَشْیِ قُدَّامَ الْجَنَازَةِ عَلَی کَرَاهِیَةٍ مَعَ عَدَمِ التَّقِیَّةِ وَ تَتَأَکَّدُ فِی جَنَازَةِ الْمُخَالِفِ
ترجمه:
3254- 1- (8) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَشْیِ مَعَ الْجَنَازَةِ فَقَالَ بَیْنَ یَدَیْهَا وَ عَنْ یَمِینِهَا وَ عَنْ شِمَالِهَا وَ خَلْفِهَا.
ص: 149
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
در این روایت، محمد بن مسلم از یکی از امامان (علیه السلام) درباره نحوه همراهی با جنازه سؤال می کند. امام (ع) در پاسخ می فرماید:
«(می توانی) در جلو، سمت راست، سمت چپ و پشت سر جنازه حرکت کنی.
3255- 2- (2) وَ عَنْ حُمَیْدِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْکِنْدِیِّ عَنْ غَیْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: امْشِ بَیْنَ یَدَیِ الْجَنَازَةِ وَ خَلْفَهَا.
ترجمه:
در این روایت، محمد بن مسلم از امام باقر (علیه السلام) نقل می کند که امام (ع) فرمود:
«در جلو و پشت سر جنازه حرکت کن.»
3256- 3- (3) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سُئِلَ کَیْفَ أَصْنَعُ إِذَا خَرَجْتُ مَعَ الْجَنَازَةِ أَمْشِی أَمَامَهَا أَوْ خَلْفَهَا أَوْ عَنْ یَمِینِهَا أَوْ عَنْ شِمَالِهَا فَقَالَ إِنْ کَانَ مُخَالِفاً فَلَا تَمْشِ أَمَامَهُ فَإِنَّ مَلَائِکَةَ الْعَذَابِ یَسْتَقْبِلُونَهُ بِأَلْوَانِ (4) الْعَذَابِ.
ترجمه:
از سکونی از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: از ایشان سؤال شد: هنگامی که با جنازه ای خارج می شوم، چگونه رفتار کنم؟ آیا جلو آن راه بروم یا پشت سرش، یا در سمت راست آن یا در سمت چپ آن؟ امام فرمود: اگر (متوفی) مخالف (اهل بیت) باشد، در جلوی آن راه نرو، زیرا ملائکه عذاب با انواع عذاب ها به استقبال او می آیند.
3257- 4- (5) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أُورَمَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرٍو وَ (6) حُسَیْنِ بْنِ أَحْمَدَ الْمِنْقَرِیِّ عَنْ یُونُسَ بْنِ ظَبْیَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: امْشِ أَمَامَ جَنَازَةِ الْمُسْلِمِ الْعَارِفِ- وَ لَا تَمْشِ أَمَامَ جَنَازَةِ الْجَاحِدِ- فَإِنَّ أَمَامَ جَنَازَةِ الْمُسْلِمِ مَلَائِکَةً یُسْرِعُونَ بِهِ إِلَی الْجَنَّةِ- وَ إِنَّ أَمَامَ جَنَازَةِ الْکَافِرِ مَلَائِکَةً یُسْرِعُونَ بِهِ إِلَی النَّارِ.
ترجمه:
از یونس بن ظبیان از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: جلوی جنازه مسلمان عارف راه برو و جلوی جنازه منکر راه نرو، زیرا در جلوی جنازه مسلمان، ملائکه ای هستند که او را به سرعت به سوی بهشت می برند، و در جلوی جنازه کافر، ملائکه ای هستند که او را به سرعت به سوی آتش می برند.
3258- 5- (7) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ وُهَیْبِ بْنِ حَفْصٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع کَیْفَ أَصْنَعُ إِذَا خَرَجْتُ مَعَ الْجَنَازَةِ أَمْشِی أَمَامَهَا أَوْ خَلْفَهَا أَوْ عَنْ یَمِینِهَا أَوْ عَنْ شِمَالِهَا فَقَالَ إِنْ کَانَ مُخَالِفاً فَلَا تَمْشِ أَمَامَهُ فَإِنَّ مَلَائِکَةَ
ص: 150
الْعَذَابِ یَسْتَقْبِلُونَهُ بِأَنْوَاعِ (1) الْعَذَابِ.
وَ رَوَاهُ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ وُهَیْبِ بْنِ حَفْصٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع (2)
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْعِلَلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ مَاجِیلَوَیْهِ عَنْ عَمِّهِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی الْقَاسِمِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ وُهَیْبٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
ازأَبِی بَصِیرٍ از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: از ایشان سؤال شد: هنگامی که با جنازه ای خارج می شوم، چگونه رفتار کنم؟ آیا جلو آن راه بروم یا پشت سرش، یا در سمت راست آن یا در سمت چپ آن؟ امام فرمود: اگر (متوفی) مخالف (اهل بیت) باشد، در جلوی آن راه نرو، زیرا ملائکه عذاب با انواع عذاب ها به استقبال او می آیند.
3259- 6- (4) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی الْمُقْنِعِ قَالَ رُوِیَ اتْبَعُوا الْجَنَازَةَ وَ لَا تَتْبَعْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْ عَمَلِ الْمَجُوسِ.
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین در کتاب «المقنع» گفت: روایت شده است که جنازه را دنبال کنید و (مگذارید) جنازه شما را دنبال کند، زیرا این کار از عمل مجوس است.
3260- 7- (5) قَالَ وَ رُوِیَ إِذَا کَانَ الْمَیِّتُ مُؤْمِناً فَلَا بَأْسَ أَنْ یُمْشَی قُدَّامَ جَنَازَتِهِ فَإِنَّ الرَّحْمَةَ تَسْتَقْبِلُهُ وَ الْکَافِرُ لَا یُتَقَدَّمُ أَمَامَ جَنَازَتِهِ فَإِنَّ اللَّعْنَةَ تَسْتَقْبِلُهُ.
ترجمه:
و روایت شده است که اگر میّت مؤمن باشد، اشکالی ندارد که جلوی جنازه او راه بروند، زیرا رحمت به استقبال او می آید، و (اما) جلوی جنازه کافر نباید راه رفت، زیرا لعنت به استقبال او می آید.
3261- 8- (6) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنِ السِّنْدِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِی الْبَخْتَرِیِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا لَقِیتَ جَنَازَةَ مُشْرِکٍ فَلَا تَسْتَقْبِلْهَا خُذْ عَنْ یَمِینِهَا وَ عَنْ شِمَالِهَا.
أَقُولُ: تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (7).
ص: 151
ترجمه:
از ابی البختری از جعفر از پدرش از علی (ع) نقل شده است که رسول خدا (ص) فرمود: هنگامی که با جنازه مشرکی روبه رو شدی، به استقبال آن نرو؛ از سمت راست یا سمت چپ آن حرکت کن.
(1) 6 بَابُ اسْتِحْبَابِ الْمَشْیِ مَعَ الْجَنَازَةِ وَ کَرَاهَةِ الرُّکُوبِ إِلَّا لِعُذْرٍ وَ جَوَازِهِ فِی الرُّجُوعِ
ترجمه:
3262- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَاتَ رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ ص- فَخَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِی جَنَازَتِهِ یَمْشِی فَقَالَ لَهُ بَعْضُ أَصْحَابِهِ أَ لَا تَرْکَبُ یَا رَسُولَ اللَّهِ- فَقَالَ إِنِّی لَأَکْرَهُ أَنْ أَرْکَبَ وَ الْمَلَائِکَةُ یَمْشُونَ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا نَحْوَهُ (3) وَ
رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ مِثْلَهُ وَ زَادَ وَ أَبَی أَنْ یَرْکَبَ (4)
ترجمه:
از عبدالرحمن بن ابی عبدالله از امام صادق (ع) نقل شده است: مردی از انصار، از یاران رسول خدا (ص) از دنیا رفت. رسول خدا (ص) برای تشییع جنازه او بیرون آمد و در حال راه رفتن بود. یکی از یارانش به او گفت: ای رسول خدا، آیا سوار نمی شوی؟ حضرت فرمود: من خوش ندارم که سوار شوم در حالی که ملائکه در حال راه رفتن هستند.
3263- 2- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدِ بْنِ الزَّیَّاتِ (6) عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ غِیَاثِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ ع أَنَّهُ کَرِهَ أَنْ یَرْکَبَ الرَّجُلُ مَعَ الْجَنَازَةِ فِی بَدْأَتِهِ (7)- إِلَّا مِنْ عُذْرٍ وَ قَالَ یَرْکَبُ إِذَا رَجَعَ.
ترجمه:
از غیاث بن ابراهیم از امام صادق (ع) از پدرش از علی (ع) نقل شده است که او خوش نداشت مردی در ابتدای تشییع جنازه سوار (بر مرکب) شود، مگر از روی عذر، و فرمود: هنگام بازگشت می تواند سوار شود.
3264- 3- (8) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی
ص: 152
عُمَیْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: رَأَی رَسُولُ اللَّهِ ص قَوْماً خَلْفَ جَنَازَةٍ رُکْبَاناً (1)- فَقَالَ مَا اسْتَحْیَا (2) هَؤُلَاءِ أَنْ یَتْبَعُوا صَاحِبَهُمْ رُکْبَاناً وَ قَدْ أَسْلَمُوهُ عَلَی هَذِهِ الْحَالِ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (3) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (4).
ترجمه:
از ابن ابی عمیر از برخی از یاران ما از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: رسول خدا (ص) گروهی را دید که سوار بر مرکب، پشت سر جنازه ای حرکت می کردند. حضرت فرمود: آیا این ها شرم نمی کنند که دوست خود را در این حال رها کرده و سوار بر مرکب او را دنبال می کنند؟
3265- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: مَنْ حَمَلَ جَنَازَةً مِنْ أَرْبَعِ جَوَانِبِهَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ أَرْبَعِینَ کَبِیرَةً.
مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ مِثْلَهُ (7).
ترجمه:
از جابر از امام باقر (ع) نقل شده است که فرمود: کسی که جنازه را از چهار سمت آن حمل کند، خداوند چهل گناه بزرگ او را می آمرزد.
3266- 2- (8) وَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَدِیدٍ عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: السُّنَّةُ أَنْ یُحْمَلَ السَّرِیرُ مِنْ جَوَانِبِهِ الْأَرْبَعِ وَ مَا کَانَ بَعْدَ ذَلِکَ مِنْ حَمْلٍ فَهُوَ تَطَوُّعٌ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ مِثْلَهُ (9).
ترجمه:
از جابر از امام باقر (ع) نقل شده است که فرمود: سنت آن است که تخت (جنازه) از چهار طرف آن حمل شود، و هر حملی که پس از آن انجام شود، [عمل] مستحبی است.
ص: 153
3267- 3- (1) وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ الْحَجَّالِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ شَجَرَةَ عَنْ عِیسَی بْنِ رَاشِدٍ عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ مَنْ أَخَذَ بِجَوَانِبِ السَّرِیرِ الْأَرْبَعَةِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ أَرْبَعِینَ کَبِیرَةً.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (2).
ترجمه:
از عیسی بن راشد از مردی از یاران او (امام صادق) نقل شده است که امام صادق (ع) فرمود: از او شنیدم که می گفت: کسی که از چهار طرف تخت (جنازه) بگیرد، خداوند چهل گناه بزرگ او را می آمرزد.
3268- 4- (3) وَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ سَعْدَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ أَخَذَ بِقَائِمَةِ السَّرِیرِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ خَمْساً وَ عِشْرِینَ کَبِیرَةً وَ إِذَا رَبَّعَ خَرَجَ مِنَ الذُّنُوبِ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (4).
ترجمه:
از سلیمان بن خالد از مردی از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: کسی که یکی از پایه های تخت (جنازه) را بگیرد، خداوند بیست و پنج گناه بزرگ او را می آمرزد، و اگر از چهار طرف (تخت) بگیرد، از گناهان خارج می شود.
3269- 5- (5) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِی حَدِیثٍ إِنَّ الْمُؤْمِنَ یُبَشَّرُ عِنْدَ مَوْتِهِ أَنَّ اللَّهَ قَدْ غَفَرَ لَکَ وَ لِمَنْ یَحْمِلُکَ إِلَی قَبْرِکَ.
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین گفت: رسول خدا (ص) در حدیثی فرمود: همانا به مؤمن هنگام مرگ بشارت داده می شود که خداوند تو و کسی را که تو را به سوی قبرت حمل می کند، آمرزیده است.
3270- 6- (6) قَالَ وَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع مَنْ حَمَلَ أَخَاهُ الْمَیِّتَ بِجَوَانِبِ السَّرِیرِ الْأَرْبَعَةِ مَحَا اللَّهُ عَنْهُ أَرْبَعِینَ کَبِیرَةً مِنَ الْکَبَائِرِ وَ السُّنَّةُ أَنْ یُحْمَلَ السَّرِیرُ مِنْ جَوَانِبِهِ الْأَرْبَعَةِ وَ مَا کَانَ بَعْدَ ذَلِکَ فَهُوَ تَطَوُّعٌ.
ترجمه:
و امام باقر (ع) فرمود: کسی که برادر [مؤمن] مرده خود را از چهار طرف تخت (جنازه) حمل کند، خداوند چهل گناه بزرگ از گناهان او را پاک می کند. و سنت آن است که تخت (جنازه) از چهار طرف آن حمل شود، و هر چیزی که پس از آن [حمل] باشد، [عملی] مستحبی است.
3271- 7- (7) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ
ص: 154
قَالَ: إِذَا حَمَلْتَ جَوَانِبَ السَّرِیرِ سَرِیرِ الْمَیِّتِ خَرَجْتَ مِنَ الذُّنُوبِ کَمَا وَلَدَتْکَ أُمُّکَ.
ترجمه:
از اسحاق بن عمار از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: هنگامی که (تمام) جوانب تخت میت را حمل کنی، از گناهان خارج می شوی، همانند روزی که مادرت تو را به دنیا آورد.
3272- 8- (1) وَ فِی ثَوَابِ الْأَعْمَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ سَعْدَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ صَالِحٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ أَخَذَ بِقَائِمَةِ السَّرِیرِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ خَمْساً وَ عِشْرِینَ کَبِیرَةً فَإِذَا رَبَّعَ خَرَجَ مِنَ الذُّنُوبِ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ (2).
ترجمه:
از سلیمان بن صالح از پدرش از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: کسی که یکی از پایه های تخت (جنازه) را بگیرد، خداوند بیست و پنج گناه بزرگ او را می آمرزد، و اگر از چهار طرف (تخت) بگیرد، از گناهان خارج می شود.
3273- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ أَنَّهُ کَتَبَ إِلَی أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع یَسْأَلُهُ عَنْ سَرِیرِ الْمَیِّتِ یُحْمَلُ أَ لَهُ جَانِبٌ یُبْدَأُ بِهِ فِی الْحَمْلِ مِنْ جَوَانِبِهِ الْأَرْبَعَةِ أَوْ مَا خَفَّ عَلَی الرَّجُلِ یَحْمِلُ مِنْ أَیِّ الْجَوَانِبِ شَاءَ فَکَتَبَ مِنْ أَیِّهَا شَاءَ.
وَ
رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: کَتَبْتُ إِلَیْهِ أَسْأَلُهُ وَ ذَکَرَ مِثْلَهُ (5)
ترجمه:
از حسین بن سعید نقل شده است که او به امام رضا (ع) نامه نوشت و از ایشان درباره تخت میت سؤال کرد که آیا در حمل آن از یکی از جوانب چهارگانه اش باید شروع کرد یا هر طرفی که برای شخص آسان تر باشد، می تواند از همان جا حمل کند؟ امام در پاسخ نوشت: از هر طرف که بخواهد.
3274- 2- (6) مُحَمَّدُ بْنُ إِدْرِیسَ فِی آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ الْجَامِعِ لِأَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ الْبَزَنْطِیِّ عَنِ ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: السُّنَّةُ أَنْ تَسْتَقْبِلَ الْجَنَازَةَ مِنْ جَانِبِهَا الْأَیْمَنِ وَ هُوَ مِمَّا یَلِی یَسَارَکَ ثُمَّ تَصِیرَ إِلَی مُؤَخَّرِهِ وَ تَدُورَ عَلَیْهِ حَتَّی تَرْجِعَ إِلَی مُقَدَّمِهِ.
ترجمه:
از ابن ابی یعفور از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: سنت آن است که جنازه را از سمت راست آن، که در سمت چپ تو قرار می گیرد، استقبال کنی. سپس به سمت عقب آن بروی و به دور آن بچرخی تا به جلوی آن بازگردی.
ص: 155
3275- 3- (1) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ یُونُسَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا إِبْرَاهِیمَ ع عَنْ تَرْبِیعِ الْجَنَازَةِ قَالَ إِذَا کُنْتَ فِی مَوْضِعِ تَقِیَّةٍ فَابْدَأْ بِالْیَدِ الْیُمْنَی ثُمَّ بِالرِّجْلِ الْیُمْنَی ثُمَّ ارْجِعْ مِنْ مَکَانِکَ إِلَی مَیَامِنِ الْمَیِّتِ لَا تَمُرَّ خَلْفَ رِجْلَیْهِ الْبَتَّةَ حَتَّی تَسْتَقْبِلَ الْجَنَازَةَ فَتَأْخُذَ یَدَهُ الْیُسْرَی ثُمَّ رِجْلَهُ الْیُسْرَی ثُمَّ ارْجِعْ مِنْ مَکَانِکَ لَا تَمُرَّ خَلْفَ الْجَنَازَةِ الْبَتَّةَ حَتَّی تَسْتَقْبِلَهَا تَفْعَلُ کَمَا فَعَلْتَ أَوَّلًا فَإِنْ لَمْ تَکُنْ تَتَّقِی فِیهِ فَإِنَّ تَرْبِیعَ الْجَنَازَةِ الَّذِی (2) جَرَتْ بِهِ السُّنَّةُ أَنْ تَبْدَأَ بِالْیَدِ الْیُمْنَی ثُمَّ بِالرِّجْلِ الْیُمْنَی ثُمَّ بِالرِّجْلِ الْیُسْرَی ثُمَّ بِالْیَدِ الْیُسْرَی حَتَّی (3) تَدُورَ حَوْلَهَا.
ترجمه:
از فضل بن یونس نقل شده است که گفت: از امام کاظم (ع) درباره تربیع جنازه پرسیدم. فرمود: اگر در موقعیتی هستی که نیاز به تقیه است، ابتدا از دست راست (جنازه) شروع کن، سپس به پای راست برو. سپس از جای خود به سمت راست میت بازگرد، و به هیچ وجه از پشت پاهای او عبور نکن تا اینکه به جلوی جنازه برسی و دست چپ او را بگیری، سپس به پای چپ برو. سپس از جای خود برگرد، و به هیچ وجه از پشت جنازه عبور نکن تا اینکه به جلوی آن برسی و همانند ابتدا عمل کنی. اما اگر نیاز به تقیه نیست، سنت در تربیع جنازه چنین است که ابتدا از دست راست، سپس از پای راست، سپس از پای چپ، و در نهایت از دست چپ شروع کنی تا اینکه دور آن بگردی.
3276- 4- (4) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ غَیْرِ وَاحِدٍ عَنْ یُونُسَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ یَقْطِینٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ السُّنَّةُ فِی حَمْلِ الْجَنَازَةِ أَنْ تَسْتَقْبِلَ جَانِبَ السَّرِیرِ بِشِقِّکَ الْأَیْمَنِ فَتَلْزَمَ الْأَیْسَرَ بِکَفِّکَ (5) الْأَیْمَنِ ثُمَّ تَمُرَّ عَلَیْهِ إِلَی الْجَانِبِ الْآخَرِ وَ تَدُورَ مِنْ خَلْفِهِ إِلَی الْجَانِبِ الثَّالِثِ مِنَ السَّرِیرِ ثُمَّ تَمُرَّ عَلَیْهِ إِلَی الْجَانِبِ الرَّابِعِ (6) مِمَّا یَلِی یَسَارَکَ.
ترجمه:
از علی بن یقطین از امام موسی کاظم (ع) نقل شده است که فرمود: سنت در حمل جنازه این است که به سمت راست تخت (جنازه) رو به رو شوی و دست راستت را به سمت چپ آن بچسبانی. سپس به سمت دیگر آن بروی و از پشت جنازه به سمت سوم تخت دور بزنی و سپس به سمت چهارم، که در کنار چپ تو قرار دارد، بروی.
3277- 5- (7) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ مُوسَی بْنِ أُکَیْلٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ سَیَابَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: تَبْدَأُ فِی حَمْلِ السَّرِیرِ مِنَ الْجَانِبِ الْأَیْمَنِ ثُمَّ تَمُرُّ عَلَیْهِ مِنْ خَلْفِهِ إِلَی الْجَانِبِ الْآخَرِ ثُمَّ تَمُرُّ حَتَّی تَرْجِعَ إِلَی الْمُقَدَّمِ کَذَلِکَ دَوَرَانُ الرَّحَی عَلَیْهِ.
ص: 156
وَ
رَوَی الشَّیْخُ الْأَحَادِیثَ الثَّلَاثَةَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ فِی حَدِیثِ الْفَضْلِ ثُمَّ ارْجِعْ مِنْ مَکَانِکَ إِلَی مَیَامِنِ الْمَیِّتِ لَا تَمُرَّ خَلْفَ رِجْلَیْهِ (1).
وَ رَوَی الْأَخِیرَ أَیْضاً بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (2).
ترجمه:
از علاء بن سیابة از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: در حمل تخت (جنازه) از سمت راست آن شروع کن، سپس از پشت آن به سمت دیگر برو، و بعد بگرد تا به جلوی آن برگردی. این گونه است که مانند چرخش آسیاب به دور آن می گردی.
(3) 9 بَابُ اسْتِحْبَابِ الدُّعَاءِ بِالْمَأْثُورِ عِنْدَ رُؤْیَةِ الْجَنَازَةِ وَ حَمْلِهَا
ترجمه:
3278- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ أَبَانٍ لَا أَعْلَمُهُ إِلَّا ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ: کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع إِذَا رَأَی جَنَازَةً قَدْ أَقْبَلَتْ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَجْعَلْنِی مِنَ السَّوَادِ الْمُخْتَرَمِ.
وَ
رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا إِلَّا أَنَّهُ أَسْقَطَ قَوْلَهُ قَدْ أَقْبَلَتْ (5)
ترجمه:
از ابوحمزه نقل شده است که گفت: هرگاه علی بن حسین (ع) جنازه ای را می دید که به سمت او می آید، می فرمود: «سپاس خدایی را که مرا از جماعتی که ناگهان از دنیا می روند، قرار نداد.
3279- 2- (6) وَ عَنْ حُمَیْدٍ عَنِ ابْنِ سَمَاعَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْعُودٍ الطَّائِیِّ عَنْ عَنْبَسَةَ بْنِ مُصْعَبٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنِ اسْتَقْبَلَ جَنَازَةً أَوْ رَآهَا فَقَالَ اللَّهُ أَکْبَرُ هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ- اللَّهُمَّ زِدْنَا إِیمَاناً وَ تَسْلِیماً الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی تَعَزَّزَ بِالْقُدْرَةِ وَ قَهَرَ الْعِبَادَ بِالْمَوْتِ- لَمْ یَبْقَ فِی السَّمَاءِ مَلَکٌ إِلَّا بَکَی رَحْمَةً لِصَوْتِهِ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ حُمَیْدٍ (7)
وَ الَّذِی قَبْلَهُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ مِثْلَهُ.
ترجمه:
از عنبسة بن مصعب از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: رسول خدا (ص) فرمود: هر کس جنازه ای را ملاقات کند یا آن را ببیند و بگوید: «اللّهُ أَكْبَرُ، این همان چیزی است که خدا و رسولش به ما وعده داده اند، و خدا و رسولش راست گفته اند. خدایا، بر ایمان و تسلیم ما بیفزا! سپاس خدایی را که به قدرتش عزیز است و بندگان را با مرگ مغلوب کرده است.»، در آسمان هیچ فرشته ای نمی ماند مگر اینکه به خاطر صدای او گریه می کند.
ص: 157
3280- 3- (1) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُوسَی بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ النَّهْدِیِّ رَفَعَهُ قَالَ: کَانَ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِذَا رَأَی جَنَازَةً قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَجْعَلْنِی مِنَ السَّوَادِ الْمُخْتَرَمِ.
ترجمه:
از ابی الحسن النهَدی (که حدیث را به امامی نسبت داده) نقل شده است که گفت: امام باقر (ع) هرگاه جنازه ای می دید، می فرمود: «سپاس خدایی را که مرا از جماعتی که ناگهان از دنیا می روند، قرار نداد.»
3281- 4- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْجَنَازَةِ إِذَا حُمِلَتْ کَیْفَ یَقُولُ الَّذِی یَحْمِلُهَا قَالَ یَقُولُ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ- اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ.
ترجمه:
از عمار سباطی از امام صادق (ع) نقل شده است که گفت: از او درباره جنازه ای که حمل می شود، پرسیدم، گفت: آنکه جنازه را حمل می کند، می گوید: «به نام خدا و با خدا، و درود خدا بر محمد و آل محمد. خدایا، برای مؤمنان و مؤمنات آمرزش طلب کن.»
(3) 10 بَابُ کَرَاهَةِ أَنْ تُتْبَعَ الْجَنَازَةُ بِالنَّارِ وَ الْمِجْمَرَةِ إِلَّا أَنْ تُخْرَجَ لَیْلًا فَلَا بَأْسَ بِالْمِصْبَاحِ وَ جَوَازِ الدَّفْنِ بِاللَّیْلِ وَ بِالنَّهَارِ
ترجمه:
3282- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لَا تُقَرِّبُوا مَوْتَاکُمُ النَّارَ یَعْنِی الدُّخْنَةَ.
ترجمه:
از ابی حمزه نقل شده است که امام باقر (ع) فرمود: «مُردگان خود را به آتش نزدیک نکنید»؛ یعنی به دود (آتش).
3283- 2- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ غِیَاثِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ أَبِیهِ ع فِی حَدِیثٍ أَنَّهُ کَانَ یَکْرَهُ أَنْ یُتْبَعَ الْمَیِّتُ بِالْمِجْمَرَةِ.
ترجمه:
از غیاث بن ابراهیم نقل شده است که ابی عبدالله (ع) از پدرش نقل کرده است که در حدیثی فرمود: «او (امام) کراهت داشت که میت با بخور (مجمرة) دنبال شود.»
3284- 3- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی
ص: 158
عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تُحَنِّطَ الْمَیِّتَ إِلَی أَنْ قَالَ وَ أَکْرَهُ أَنْ یُتْبَعَ بِمِجْمَرَةٍ.
ترجمه:
از حلبی نقل شده است که ابی عبدالله (ع) فرمود: «اگر خواستی میت را خوشبو کنی (تحنیط کنی) و (باید بدانید که) من کراهت دارم که او را با بخور (مجمرة) دنبال کنند.»
3285- 4- (1) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: سُئِلَ الصَّادِقُ ع عَنِ الْجَنَازَةِ یُخْرَجُ مَعَهَا بِالنَّارِ فَقَالَ إِنَّ ابْنَةَ رَسُولِ اللَّهِ ص أُخْرِجَتْ (2) لَیْلًا وَ مَعَهَا مَصَابِیحُ.
ترجمه:
ازامام صادق (ع) درباره جنازه ای که با آتش همراه است، سؤال شد. فرمود: "به راستی که دختر رسول خدا (ص) شبانه خارج شد و با او چراغ ها (مصابیح) بودند.
3286- 5- (3) وَ فِی الْعِلَلِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ عَنْ عَمِّهِ الْحُسَیْنِ بْنِ یَزِیدَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع لِأَیِّ عِلَّةٍ دُفِنَتْ فَاطِمَةُ ع بِاللَّیْلِ وَ لَمْ تُدْفَنْ بِالنَّهَارِ قَالَ لِأَنَّهَا أَوْصَتْ أَنْ لَا یُصَلِّیَ عَلَیْهَا رِجَالٌ (4).
ترجمه:
علی بن ابی حمزه از پدرش نقل کرده که گفت: «از امام صادق (ع) پرسیدم: به چه علتی فاطمه (علیهاالسلام) در شب دفن شد و در روز دفن نشد؟ فرمود: زیرا او وصیت کرده بود که مردان(آن دونفر) بر او نماز نخوانند.»
3287- 6- (5) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ عَمْرِو بْنِ أَبِی الْمِقْدَامِ وَ زِیَادِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: أَتَی رَجُلٌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ لَهُ یَرْحَمُکَ اللَّهُ هَلْ (شَیَّعْتَ الْجَنَازَةَ بِنَارٍ تَمْشِی مَعَهَا وَ بِمِجْمَرَةٍ) (6) أَوْ قِنْدِیلٍ أَوْ غَیْرِ ذَلِکَ مِمَّا یُضَاءُ بِهِ فَذَکَرَ حَدِیثاً طَوِیلًا فِیهِ مَرَضُ فَاطِمَةَ ع وَ وَفَاتُهَا إِلَی أَنْ قَالَ فَلَمَّا قَضَتْ نَحْبَهَا وَ هُمْ فِی جَوْفِ اللَّیْلِ أَخَذَ عَلِیٌّ ع- فِی جَهَازِهَا مِنْ سَاعَتِهِ (7) وَ أَشْعَلَ النَّارَ فِی جَرِیدِ النَّخْلِ وَ مَشَی مَعَ الْجَنَازَةِ بِالنَّارِ حَتَّی صَلَّی عَلَیْهَا وَ دَفَنَهَا لَیْلًا الْحَدِیثَ.
ص: 159
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی أَحَادِیثِ تَعْجِیلِ التَّجْهِیزِ (1) وَ فِی تَغْسِیلِ الزَّوْجَةِ (2) وَ غَیْرِهَا (3).
ترجمه:
«مردی به حضورامام صادق (ع) آمد و گفت: رحم الله علیک، آیا می توان(آتش) در تشییع جنازه روشن کرد و با آن همراهی کرد یا از چراغ یا چیز دیگری که با آن روشنایی می دهند استفاده کرد؟ سپس او حدیثی طولانی در مورد بیماری فاطمه (سلام الله علیها) و وفاتش ذکر کرد تا اینکه گفت: زمانی که او دار فانی را وداع گفت و آنان در دل شب بودند، علی (علیه السلام) در زمان تجهیز او از ساعت (وفات) وی، آتش را در شاخه های نخل روشن کرد و با آتش به سمت جنازه حرکت کرد تا بر او نماز بخواند و در شب او را دفن کرد.»
3288- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ سَعْدِ بْنِ طَرِیفٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: مَنْ حَفَرَ لِمَیِّتٍ قَبْراً کَانَ کَمَنْ بَوَّأَهُ (6) بَیْتاً مُوَافِقاً إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (7)
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ مِثْلَهُ (8).
ترجمه:
حضرت باقر علیه السلام : هر کس قبری برای مرده ای حفر کند، مانند این است که برای او خانه ای در بهشت آماده کرده است که تا روز قیامت به او تعلق دارد.
3289- 2- (9) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی عِقَابِ الْأَعْمَالِ بِإِسْنَادٍ تَقَدَّمَ فِی عِیَادَةِ الْمَرِیضِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَ: مَنِ احْتَفَرَ لِمُسْلِمٍ قَبْراً مُحْتَسِباً حَرَّمَهُ اللَّهُ عَلَی النَّارِ وَ بَوَّأَهُ بَیْتاً مِنَ (10) الْجَنَّةِ وَ أَوْرَدَهُ حَوْضاً فِیهِ مِنَ الْأَبَارِیقِ عَدَدُ (نُجُومِ السَّمَاءِ) (11) عَرْضُهُ مَا بَیْنَ أَیْلَةَ وَ صَنْعَاءَ.
ص: 160
ترجمه:
رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم : هر کس برای مسلمانی قبری حفر کند و این عمل را با نیت خالص انجام دهد، خداوند او را از آتش جهنم محفوظ می دارد و برای او خانه ای در بهشت می سازد و او را به حوضی می آورد که در آن ازلیوانها به تعداد ستاره های آسمان است و عرض آن بین ایله و صنعاء خواهد بود.
(1) 12 بَابُ اسْتِحْبَابِ بَذْلِ الْأَرْضِ الْمَمْلُوکَةِ لِیُدْفَنَ فِیهَا الْمُؤْمِنُ
ترجمه:
3290- 1- (2) عَبْدُ الْکَرِیمِ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ طَاوُسٍ فِی کِتَابِ فَرْحَةِ الْغَرِیِّ قَالَ رَوَی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْعَلَوِیُّ الْحَسَنِیُّ فِی کِتَابِ فَضْلِ الْکُوفَةِ بِإِسْنَادِهِ إِلَی عُقْبَةَ بْنِ عَلْقَمَةَ قَالَ: اشْتَرَی أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع أَرْضاً مَا بَیْنَ الْخَوَرْنَقِ إِلَی الْحِیرَةِ إِلَی الْکُوفَةِ- وَ فِی خَبَرٍ آخَرَ مَا بَیْنَ النَّجَفِ إِلَی الْحِیرَةِ إِلَی الْکُوفَةِ- مِنَ الدَّهَاقِینِ بِأَرْبَعِینَ أَلْفَ دِرْهَمٍ وَ أَشْهَدَ عَلَی شِرَائِهِ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ- تَشْتَرِی هَذَا بِهَذَا الْمَالِ وَ لَیْسَ یَنْبُتُ حَظّاً (3) فَقَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ کُوفَانَ کُوفَانَ یُرَدُّ أَوَّلُهَا عَلَی آخِرِهَا (4) یُحْشَرُ مِنْ ظَهْرِهَا سَبْعُونَ أَلْفاً یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِغَیْرِ حِسَابٍ فَاشْتَهَیْتُ أَنْ یُحْشَرُوا مِنْ مِلْکِی.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (5).
ص: 161
ترجمه:
عُقبه بن علقمه می گوید: امیرالمؤمنین (ع) زمینی را خرید که بین خورنق و حیره و کوفه قرار داشت. در روایت دیگری آمده که این زمین بین نجف و حیره و کوفه است. او این زمین را از دهقانان به قیمت چهل هزار درهم خرید و بر خرید خود شاهد گرفت. من به او گفتم: ای امیرالمؤمنین! این زمین را با این پول می خری که هیچ نفعی ندارد؟ او گفت: من شنیدم رسول خدا (ص) می فرمود: "کوفه، کوفه است؛ نخستین آن به آخرش برمی گردد و از پشت آن هفتاد هزار نفر به بهشت بدون حساب خواهند رفت." بنابراین من می خواهم که این افراد از ملک من محشور شوند.
(1) 13 بَابُ اسْتِحْبَابِ الدَّفْنِ فِی الْحَرَمِ وَ حُکْمِ نَقْلِ الْمَیِّتِ إِلَیْهِ وَ إِلَی الْمَشَاهِدِ الْمُشَرَّفَةِ لِیُدْفَنَ بِهَا وَ الزِّیَارَةِ بِالْمَیِّتِ
ترجمه:
3291- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ عَنْ أَبِی إِسْمَاعِیلَ السَّرَّاجِ عَنْ هَارُونَ بْنِ خَارِجَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ مَنْ دُفِنَ فِی الْحَرَمِ أَمِنَ مِنَ الْفَزَعِ الْأَکْبَرِ فَقُلْتُ لَهُ مِنْ بَرِّ النَّاسِ وَ فَاجِرِهِمْ قَالَ مِنْ بَرِّ النَّاسِ وَ فَاجِرِهِمْ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا نَحْوَهُ (3)
ترجمه:
هارون بن خارجۀ می گوید: شنیدم که ابا عبدالله (ع) می فرمود: "هر کس در حرم دفن شود، از فزع اکبر (هول بزرگ) در امان است." من به او گفتم: "آیا این امان شامل نیکوکاران و بدکاران نیز می شود؟" او پاسخ داد: "بله، شامل نیکوکاران و بدکاران می شود.
3292- 2- (4) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ ع إِنَّ اللَّهَ أَوْحَی إِلَی مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ- أَنْ أَخْرِجْ عِظَامَ یُوسُفَ مِنْ مِصْرَ إِلَی أَنْ قَالَ فَاسْتَخْرَجَهُ مِنْ شَاطِئِ النِّیلِ فِی صُنْدُوقٍ مَرْمَرٍ فَلَمَّا أَخْرَجَهُ طَلَعَ الْقَمَرُ فَحَمَلَهُ إِلَی الشَّامِ- فَلِذَلِکَ تَحْمِلُ أَهْلُ الْکِتَابِ مَوْتَاهُمْ إِلَی الشَّامِ.
وَ رَوَاهُ فِی الْعِلَلِ (5) وَ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ (6) وَ فِی الْخِصَالِ (7) عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ ع مِثْلَهُ.
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین نقل می کند که صادق (ع) فرمودند: "خداوند به موسی بن عمران وحی کرد که استخوان های یوسف را از مصر بیرون بیاور. پس موسی آنها را از کنار نیل در صندوقی از مرمر استخراج کرد. زمانی که او آنها را بیرون آورد، ماه نمایان شد و او آنها را به شام حمل کرد. به همین دلیل است که اهل کتاب مردگان خود را به شام منتقل می کنند."
3293- 3- (8) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ فِی الْمِصْبَاحِ قَالَ: لَا یُنْقَلُ الْمَیِّتُ مِنْ بَلَدٍ إِلَی
ص: 162
بَلَدٍ فَإِنْ نُقِلَ إِلَی الْمَشَاهِدِ کَانَ فِیهِ فَضْلٌ مَا لَمْ یُدْفَنْ وَ قَدْ رُوِیَتْ بِجَوَازِ نَقْلِهِ إِلَی بَعْضِ الْمَشَاهِدِ رِوَایَةٌ وَ الْأَوَّلُ أَفْضَلُ.
ترجمه:
محمد بن حسن در المصباح گفت: مرده از یک شهر به شهر دیگر منتقل نمی شود. اگر به مشاهد (مکان های مقدس) منتقل شود، در آن فضیلت است، به شرطی که دفن نشود. و روایت هایی درباره جواز انتقال به برخی مشاهد وجود دارد، ولی نظر اول بهتر است.
3294- 4- (1) وَ قَالَ فِی النِّهَایَةِ فَإِذَا دُفِنَ فِی مَوْضِعٍ فَلَا یَجُوزُ تَحْوِیلُهُ مِنْ مَوْضِعِهِ وَ قَدْ وَرَدَتْ رِوَایَةٌ بِجَوَازِ نَقْلِهِ إِلَی بَعْضِ مَشَاهِدِ الْأَئِمَّةِ ع- سَمِعْنَاهَا مُذَاکَرَةً وَ الْأَصْلُ مَا قَدَّمْنَاهُ.
ترجمه:
و در النهایة گفت: هنگامی که مرده در مکانی دفن شد، انتقال او از آن مکان جایز نیست. روایت هایی در مورد جواز نقل او به برخی از مشاهد ائمه (علیهم السلام) وجود دارد که ما آن را شنیده ایم. اما اصل موضوع همان طور که گفتیم، این است که انتقال مرده جایز نیست.
3295- 5- (2) وَ قَالَ الشَّهِیدُ فِی الذِّکْرَی قَالَ الْمُفِیدُ فِی الْمَسَائِلِ الْغَرِیَّةِ وَ قَدْ جَاءَ حَدِیثٌ یَدُلُّ عَلَی رُخْصَةٍ فِی نَقْلِ الْمَیِّتِ إِلَی بَعْضِ مَشَاهِدِ آلِ الرَّسُولِ ع- إِنْ أَوْصَی الْمَیِّتُ بِذَلِکَ.
ترجمه:
مرحوم شهید در الذکری نقل کرده است که مرحوم مفید در المسائل الغریة گفته است: حدیثی وارد شده که دلالت بر رخصت (اجازه) در انتقال میت به برخی از مشاهد آل رسول (علیهم السلام) دارد، به شرطی که میت به این امر وصیت کرده باشد.
3296- 6- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ بَکْرِ بْنِ صَالِحٍ وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ الدَّیْلَمِیِّ عَنْ هَارُونَ بْنِ الْجَهْمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ لَمَّا حَضَرَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ ع الْوَفَاةُ قَالَ لِلْحُسَیْنِ ع یَا أَخِی إِنِّی أُوصِیکَ بِوَصِیَّةٍ فَاحْفَظْهَا إِذَا أَنَا مِتُّ فَهَیِّئْنِی ثُمَّ وَجِّهْنِی إِلَی رَسُولِ اللَّهِ ص- لِأُحْدِثَ بِهِ عَهْداً ثُمَّ اصْرِفْنِی إِلَی أُمِّی- ثُمَّ رُدَّنِی فَادْفِنِّی بِالْبَقِیعِ وَ اعْلَمْ أَنَّهُ سَیُصِیبُنِی مِنْ عَائِشَةَ مَا یَعْلَمُ اللَّهُ وَ النَّاسُ صَنِیعَهَا الْحَدِیثَ.
ترجمه:
محمد بن مسلم نقل می کند که شنیدم اباجعفر (علیه السلام) می فرماید: زمانی که حسن بن علی (علیه السلام) در حال وفات بود، به حسین (علیه السلام) گفت: «ای برادر، من تو را به وصیتی وصیت می کنم، آن را حفظ کن. وقتی ازدنیا رفتم ، مرا آماده کن و به سوی رسول الله (صلى الله عليه وآله) ببر تا با او عهدی تازه کنم. سپس مرا به سوی مادرم برگردان و بعد مرا در بقیع دفن کن. و بدان که از عایشه چیزی بر من خواهد رسید که خدا و مردم از آن آگاهند.»
3297- 7- (4) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ یَزِیدَ الْکُنَاسِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ قَالَ: أَوْحَی اللَّهُ إِلَی مُوسَی ع أَنِ احْمِلْ عِظَامَ یُوسُفَ مِنْ مِصْرَ- قَبْلَ أَنْ تَخْرُجَ مِنْهَا إِلَی الْأَرْضِ الْمُقَدَّسَةِ بِالشَّامِ.
ترجمه:
یزید کنانی از اباجعفر (علیه السلام) در حدیثی طولانی نقل می کند که خداوند به موسی (علیه السلام) وحی کرد: «عظام یوسف را از مصر بیرون ببر قبل از آنکه از آنجا به سرزمین مقدس در شام بروی.»
ص: 163
3298- 8- (1) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ هَارُونَ بْنِ الْجَهْمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ لَمَّا احْتُضِرَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ ع قَالَ لِلْحُسَیْنِ ع- یَا أَخِی إِنِّی أُوصِیکَ بِوَصِیَّةٍ فَاحْفَظْهَا فَإِذَا أَنَا مِتُّ فَهَیِّئْنِی ثُمَّ وَجِّهْنِی إِلَی رَسُولِ اللَّهِ ص لِأُحْدِثَ بِهِ عَهْداً ثُمَّ اصْرِفْنِی إِلَی أُمِّی فَاطِمَةَ ع- ثُمَّ رُدَّنِی فَادْفِنِّی بِالْبَقِیعِ وَ اعْلَمْ أَنَّهُ سَیُصِیبُنِی مِنَ الْحُمَیْرَاءِ مَا یَعْلَمُ النَّاسُ مِنْ صَنِیعِهَا الْحَدِیثَ.
ترجمه:
محمد بن مسلم می گوید: شنیدم اباجعفر (علیه السلام) می فرماید: هنگامی که حسن بن علی (علیه السلام) در حال احتضار بود، به حسین (علیه السلام) گفت: «ای برادر، من تو را به وصیتی وصیت می کنم، آن را حفظ کن. وقتی من مرده بودم، مرا آماده کن و به سوی رسول الله (صلى الله عليه وآله) ببر تا با او عهدی تازه کنم. سپس مرا به سوی مادرم فاطمه (سلام الله علیها) برگردان و بعد مرا در بقیع دفن کن. و بدان که از حمیراء (عایشه) چیزی بر من خواهد رسید که مردم از کار او آگاهند.»
3299- 9- (2) الْفَضْلُ بْنُ الْحَسَنِ الطَّبْرِسِیُّ فِی مَجْمَعِ الْبَیَانِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: لَمَّا مَاتَ یَعْقُوبُ حَمَلَهُ یُوسُفُ ع- فِی تَابُوتٍ إِلَی أَرْضِ الشَّامِ فَدَفَنَهُ فِی بَیْتِ الْمَقْدِسِ.
ترجمه:
محمد بن مسلم از اباجعفر (علیه السلام) نقل می کند که در حدیثی گفته است: «هنگامی که یعقوب (علیه السلام) وفات یافت، یوسف (علیه السلام) او را در تابوتی به سرزمین شام برد و او را در بیت المقدس دفن کرد.»
3300- 10- (3) مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ الْمُفِیدُ فِی الْإِرْشَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ زِیَادٍ الْمُخَارِقِیِّ قَالَ: لَمَّا حَضَرَتِ الْحَسَنَ ع الْوَفَاةُ اسْتَدْعَی الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع فَقَالَ لَهُ یَا أَخِی إِنِّی مُفَارِقُکَ وَ لَاحِقٌ بِرَبِّی إِلَی أَنْ قَالَ فَإِذَا قَضَیْتُ نَحْبِی فَغَمِّضْنِی وَ غَسِّلْنِی وَ کَفِّنِّی وَ احْمِلْنِی عَلَی سَرِیرِی إِلَی قَبْرِ جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ ص لِأُجَدِّدَ بِهِ عَهْداً ثُمَّ رُدَّنِی إِلَی قَبْرِ جَدَّتِی فَاطِمَةَ [بِنْتِ أَسَدٍ] (4) فَادْفِنِّی هُنَاکَ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی الْحَجِّ (5) وَ فِی الزِّیَارَاتِ (6).
ص: 164
ترجمه:
زیاد مخارقی می گوید: «هنگامی که وفات حسن (علیه السلام) نزدیک شد، حسین بن علی (علیه السلام) را طلبید و به او گفت: ای برادر، من از تو جدا می شوم و به سوی رب خود می روم. سپس ادامه داد: وقتی کارم تمام شد، مرا بخوابان و غسل ده و کفن کن و مرا بر روی تخت خود به قبر جدّ خود، رسول الله (صلى الله عليه وآله) ببر تا با او عهدی تازه کنم. سپس مرا به قبر مادرم فاطمه (سلام الله علیها) برگردان و آنجا دفن کن.»
3301- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ النَّبِیَّ ص نَهَی أَنْ یُعَمَّقَ الْقَبْرُ فَوْقَ ثَلَاثَةِ أَذْرُعٍ.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
سکونی از ابی عبدالله (علیه السلام) نقل می کند که پیامبر (صلى الله عليه وآله) نهی فرموده است که قبر بیش از سه ذراع (متر) عمق داشته باشد.
3302- 2- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: حَدُّ الْقَبْرِ إِلَی التَّرْقُوَةِ وَ قَالَ بَعْضُهُمْ إِلَی الثَّدْیِ وَ قَالَ بَعْضُهُمْ قَامَةِ الرَّجُلِ حَتَّی یُمَدَّ الثَّوْبُ عَلَی رَأْسِ مَنْ فِی الْقَبْرِ وَ أَمَّا اللَّحْدُ فَبِقَدْرِ مَا یُمْکِنُ فِیهِ الْجُلُوسُ قَالَ وَ لَمَّا حَضَرَ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ ع الْوَفَاةُ قَالَ احْفِرُوا لِی حَتَّی تَبْلُغُوا (5) الرَّشْحَ.
وَ
رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا عَنِ الصَّادِقِ ع نَحْوَهُ إِلَی قَوْلِهِ الْجُلُوسُ فِیهِ (6).
وَ
رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ قَالَ: رَوَی أَصْحَابُنَا أَنَّ حَدَّ الْقَبْرِ وَ ذَکَرَ نَحْوَهُ (7).
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (8).
ص: 165
ترجمه:
ابن ابی عمیر از برخی از یاران خود نقل می کند که ابی عبدالله (علیه السلام) گفت: «حد قبر تا ترقوه است و برخی گفته اند تا پستان، و برخی دیگر گفته اند به قامت مرد. تا جایی که لباس بر سر کسی که در قبر است، کشیده شود. اما برای لحد (قبر افقی)، به اندازه ای که بتوان در آن نشسته، مناسب است.» سپس گفت: «هنگامی که علی بن حسین (علیه السلام) در حال وفات بود، گفت: برای من حفاری کنید تا به رشح (نقطه ای در خاک که نم دار است) برسید.»
3303- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص لَحَدَ لَهُ أَبُو طَلْحَةَ الْأَنْصَارِیُّ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
حلبی از ابی عبدالله (علیه السلام) نقل می کند که رسول الله (صلى الله عليه وآله) لحدی را برای او (یعنی ابوطلحة انصاری) تهیه کرد.
3304- 2- (4) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی هَمَّامٍ إِسْمَاعِیلَ بْنِ هَمَّامٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع حِینَ أُحْضِرَ (5)
إِذَا أَنَا مِتُّ فَاحْفِرُوا لِی وَ شُقُّوا لِی شَقّاً فَإِنْ قِیلَ لَکُمْ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص لُحِدَ لَهُ فَقَدْ صَدَقُوا.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
ابی همام، اسماعیل بن همام، از ابی الحسن الرضا (علیه السلام) نقل می کند که ابی جعفر (علیه السلام) گفت: «هنگامی که من وفات یافتم، برای من قبر حفر کنید و شقّی (لحدی) برای من بکنید. اگر به شما گفتند که رسول الله (صلى الله عليه وآله) برای او لحد تهیه کرد، راست گفته اند.»
3305- 3- (7) وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ رِئَابٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ فِی حَدِیثٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ أَبِی کَتَبَ فِی وَصِیَّتِهِ إِلَی أَنْ قَالَ وَ شَقَقْنَا لَهُ الْأَرْضَ مِنْ أَجْلِ أَنَّهُ کَانَ بَادِناً.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (8).
ترجمه:
حلبی در حدیثی نقل می کند که ابی عبدالله (علیه السلام) گفت: «پدرم در وصیت خود نوشت که ما برای او زمین را شکافتیم زیرا او چاق (بدن دار) بود.»
ص: 166
3306- 4- (1) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکِّلِ وَ أَحْمَدَ بْنِ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ مَاجِیلَوَیْهِ وَ أَحْمَدَ بْنِ زِیَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَذَانِیِّ وَ الْحُسَیْنِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ تَاتَانَةَ وَ الْحُسَیْنِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هِشَامٍ الْمُؤَدِّبِ وَ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْوَرَّاقِ کُلِّهِمْ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی الصَّلْتِ الْهَرَوِیِّ عَنِ الرِّضَا ع فِی حَدِیثٍ أَنَّهُ قَالَ لَهُ سَیُحْفَرُ لِی فِی هَذَا الْمَوْضِعِ فَتَأْمُرُهُمْ أَنْ یَحْفِرُوا لِی سَبْعَ مَرَاقِیَ إِلَی أَسْفَلَ وَ أَنْ یُشَقَّ لِی ضَرِیحَةٌ فَإِنْ أَبَوْا إِلَّا أَنْ یَلْحَدُوا فَتَأْمُرُهُمْ أَنْ یَجْعَلُوا اللَّحْدَ ذِرَاعَیْنِ وَ شِبْراً فَإِنَّ اللَّهَ سَیُوَسِّعُهُ مَا یَشَاءُ.
وَ رَوَاهُ فِی الْأَمَالِی أَیْضاً (2) أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی النُّزُولِ فِی قَبْرِ الْوَلَدِ وَ غَیْرِهِ (3).
ترجمه:
«از ابی الصَّلت هروى، از امام رضا (ع)، در حدیثی که فرمود: در این مکان برای من حفاری خواهد شد. پس به آنها امر کن که برای من هفت پله به سمت پایین حفاری کنند و برای من ضریحی بسازند. و اگر آنها نخواستند جز اینکه برای من قبر ساده ای درست کنند، پس به آنها امر کن که لحد (قبر) را به اندازه ی دو ذراع و یک شبر (حدود 25 سانتیمتر) بسازند، زیرا خداوند آن را به هر نحوی که بخواهد، وسیع خواهد کرد.»
(4) 16 بَابُ اسْتِحْبَابِ وَضْعِ الْمَیِّتِ دُونَ الْقَبْرِ بِذِرَاعَیْنِ أَوْ ثَلَاثَةٍ وَ نَقْلِهِ مَرَّتَیْنِ وَ دَفْنِهِ فِی الثَّالِثَةِ أَوِ الثَّانِیَةِ
ترجمه:
3307- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ الْبَرْقِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: یَنْبَغِی أَنْ یُوضَعَ الْمَیِّتُ دُونَ الْقَبْرِ هُنَیْهَةً ثُمَّ وَارِهِ.
ترجمه:
«از عبد اللَّه بن سنان، از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: شایسته است که میّت را برای لحظه ای (کوتاه) در کنار قبر قرار دهند، سپس او را دفن کنند.»
3308- 2- (6) وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَطِیَّةَ قَالَ: إِذَا أَتَیْتَ
ص: 167
بِأَخِیکَ إِلَی الْقَبْرِ فَلَا تَفْدَحْهُ بِهِ (1) ضَعْهُ أَسْفَلَ مِنَ الْقَبْرِ بِذِرَاعَیْنِ أَوْ ثَلَاثَةٍ حَتَّی یَأْخُذَ أُهْبَتَهُ ثُمَّ ضَعْهُ فِی لَحْدِهِ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
«از محمد بن عطیة روایت شده که گفت: وقتی برادرت را به قبر می آوری، او را در قبر نکوب، بلکه او را دو یا سه ذراع پایین تر از قبر بگذار تا خود را آماده کند، سپس او را در لحدش قرار بده.»
3309- 3- (2) وَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُبْدُونٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الزُّبَیْرِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَجْلَانَ قَالَ سَمِعْتُ صَادِقاً یَصْدُقُ عَلَی اللَّهِ یَعْنِی أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا جِئْتَ بِالْمَیِّتِ إِلَی قَبْرِهِ فَلَا تَفْدَحْهُ بِقَبْرِهِ وَ لَکِنْ ضَعْهُ دُونَ قَبْرِهِ بِذِرَاعَیْنِ أَوْ ثَلَاثَةِ أَذْرُعٍ وَ دَعْهُ حَتَّی یَتَأَهَّبَ لِلْقَبْرِ وَ لَا تَفْدَحْهُ بِهِ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
«از محمد بن عجله روایت شده که گفت: من شنیدم امام صادق (ع) که به راستی بر خدا صدق می کند، فرمود: وقتی میّت را به قبرش می آوری، او را به قبر نکوب، بلکه او را دو یا سه ذراع پایین تر از قبر بگذار و بگذار او آماده شود برای قبر، و او را به قبر نزن.»
3310- 4- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ الْخُرَاسَانِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ یُونُسَ قَالَ حَدِیثٌ سَمِعْتُهُ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی ع مَا ذَکَرْتُهُ وَ أَنَا فِی بَیْتٍ إِلَّا ضَاقَ عَلَیَّ یَقُولُ إِذَا أَتَیْتَ بِالْمَیِّتِ إِلَی شَفِیرِ الْقَبْرِ (4) فَأَمْهِلْهُ سَاعَةً فَإِنَّهُ یَأْخُذُ أُهْبَتَهُ لِلسُّؤَالِ.
ترجمه:
«از یونس روایت شده که گفت: حدیثی را از امام موسی (ع) شنیدم که یادآور شدم، در حالی که در خانه ای بودم که بر من تنگ بود، فرمود: وقتی میّت را به لبه ی قبر می آوری، او را یک ساعت مهلت بده، زیرا او خود را برای سؤال آماده می کند.»
3311- 5- (5) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَجْلَانَ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَا تَفْدَحْ (مَیِّتَکَ بِالْقَبْرِ) (6) وَ لَکِنْ ضَعْهُ أَسْفَلَ مِنْهُ بِذِرَاعَیْنِ أَوْ ثَلَاثَةٍ وَ دَعْهُ حَتَّی یَأْخُذَ أُهْبَتَهُ.
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی الْعِلَلِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ مِثْلَهُ (7).
ترجمه:
«از محمد بن عجله روایت شده که گفت: امام صادق (ع) فرمود: میّتت را به قبر نزن، بلکه او را دو یا سه ذراع پایین تر از آن قرار بده و بگذار تا خود را آماده کند.»
3312- 6- (8) قَالَ الصَّدُوقُ وَ فِی حَدِیثٍ آخَرَ إِذَا أَتَیْتَ بِالْمَیِّتِ الْقَبْرَ فَلَا تَفْدَحْ بِهِ الْقَبْرَ فَإِنَّ لِلْقَبْرِ أَهْوَالًا عَظِیمَةً وَ تَعَوَّذْ مِنْ هَوْلِ الْمُطَّلَعِ وَ لَکِنْ ضَعْهُ قُرْبَ
ص: 168
شَفِیرِ الْقَبْرِ وَ اصْبِرْ عَلَیْهِ هُنَیْئَةً ثُمَّ قَدِّمْهُ قَلِیلًا وَ اصْبِرْ عَلَیْهِ لِیَأْخُذَ أُهْبَتَهُ ثُمَّ قَدِّمْهُ إِلَی شَفِیرِ الْقَبْرِ.
ترجمه:
«صدوق (شیخ صدوق) گفته و در حدیثی دیگر آمده است: وقتی میّت را به قبر می آوری، او را به قبر نزن، زیرا قبر دارای هول های عظیم است. و از هول آنچه بر می خیزد، به خدا پناه ببر؛ بلکه او را نزدیک لبه ی قبر بگذار و کمی صبر کن، سپس او را به آرامی جلو بیاور و باز هم صبر کن تا خود را برای سؤال ها آماده کند، سپس او را به لبه ی قبر نزدیک کن.»
(1) 17 بَابُ عَدَمِ اسْتِحْبَابِ الْقِیَامِ لِمَنْ مَرَّتْ بِهِ جَنَازَةٌ إِلَّا أَنْ تَکُونَ جَنَازَةَ یَهُودِیٍ
ترجمه:
3313- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنْ یَحْیَی بْنِ عِمْرَانَ الْحَلَبِیِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ ع وَ عِنْدَهُ رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ- فَمَرَّتْ بِهِ جَنَازَةٌ فَقَامَ الْأَنْصَارِیُّ وَ لَمْ یَقُمْ أَبُو جَعْفَرٍ ع فَقَعَدْتُ مَعَهُ وَ لَمْ یَزَلِ الْأَنْصَارِیُّ قَائِماً حَتَّی مَضَوْا بِهَا ثُمَّ جَلَسَ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع مَا أَقَامَکَ قَالَ رَأَیْتُ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع یَفْعَلُ ذَلِکَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَ اللَّهِ مَا فَعَلَهُ الْحُسَیْنُ ع- وَ لَا قَامَ لَهَا أَحَدٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ قَطُّ فَقَالَ الْأَنْصَارِیُّ شَکَّکْتَنِی أَصْلَحَکَ اللَّهُ قَدْ کُنْتُ أَظُنُّ أَنِّی رَأَیْتُ.
ترجمه:
زراره نقل می کند: نزد امام باقر (ع) بودم و در کنار ایشان مردی از انصار حضور داشت. جنازه ای از آنجا عبور کرد، آن مرد انصاری برخواست، اما امام باقر (ع) برنخواستند. من هم همراه ایشان نشستم و آن مرد انصاری همچنان ایستاده بود تا اینکه جنازه عبور کرد، سپس نشست. امام باقر (ع) به او فرمودند: «چه چیزی باعث شد که برخیزی؟» گفت: «دیدم حسین بن علی (ع) چنین می کردند.» امام باقر (ع) فرمودند: «به خدا قسم، حسین (ع) این کار را نکرد و هیچ یک از ما اهل بیت هرگز برای جنازه ای برنخواستیم.» آن مرد انصاری گفت: «خدایت سلامت بدارد، تو مرا به شک انداختی. من گمان می کردم که دیده ام.»
3314- 2- (3) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ مُثَنًّی الْحَنَّاطِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کَانَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ ع جَالِساً فَمَرَّتْ عَلَیْهِ جَنَازَةٌ فَقَامَ النَّاسُ حِینَ طَلَعَتِ الْجَنَازَةُ فَقَالَ الْحُسَیْنُ ع- مَرَّتْ جَنَازَةُ یَهُودِیٍّ- وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَی طَرِیقِهَا فَکَرِهَ أَنْ تَعْلُوَ رَأْسَهُ جَنَازَةُ یَهُودِیٍّ فَقَامَ لِذَلِکَ.
وَ
رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ وَ تَرَکَ قَوْلَهُ فَقَامَ لِذَلِکَ (4).
وَ الَّذِی قَبْلَهُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ مِثْلَهُ.
ترجمه:
مثنی حناط از امام صادق (ع) نقل می کند: حسین بن علی (ع) نشسته بودند که جنازه ای از مقابلشان عبور کرد. مردم هنگامی که جنازه ظاهر شد، برخواستند. حسین (ع) فرمودند: «این جنازه، جنازه ی یهودی ای بود و رسول خدا (ص) در مسیر آن بود و خوش نداشت که جنازه ی یهودی بالای سرش قرار گیرد، پس به همین دلیل برخواست.»
ص: 169
3315- 3- (1) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ ظَرِیفٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ ع أَنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ ع کَانَ جَالِساً وَ مَعَهُ أَصْحَابٌ لَهُ فَمَرَّ بِجَنَازَةٍ فَقَامَ بَعْضُ الْقَوْمِ وَ لَمْ یَقُمِ الْحَسَنُ- فَلَمَّا مَضَوْا بِهَا قَالَ بَعْضُهُمْ أَ لَا قُمْتَ عَافَاکَ اللَّهُ فَقَدْ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَقُومُ لِلْجَنَازَةِ إِذَا مَرُّوا بِهَا عَلَیْهِ فَقَالَ الْحَسَنُ ع- إِنَّمَا قَامَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَرَّةً وَاحِدَةً وَ ذَلِکَ أَنَّهُ مُرَّ بِجَنَازَةِ یَهُودِیٍّ- وَ کَانَ الْمَکَانُ ضَیِّقاً فَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ کَرِهَ أَنْ تَعْلُوَ رَأْسَهُ.
ترجمه:
حسین بن علوان از امام صادق (ع) از پدرش نقل می کند که: حسن بن علی (ع) نشسته بودند و گروهی از یارانش در کنارش بودند. جنازه ای از آنجا عبور کرد. برخی از افراد برخواستند، اما حسن (ع) برنخواست. وقتی جنازه عبور کرد، برخی از آنان گفتند: «خدا تو را سلامت بدارد، چرا برنخواستی؟ زیرا رسول خدا (ص) هنگام عبور جنازه ای، برمی خواستند.» حسن (ع) فرمود: «رسول خدا (ص) فقط یک بار برای جنازه ای برخواستند و آن هم هنگامی بود که جنازه ی یهودی ای عبور کرد و مکان تنگ بود، پس رسول خدا (ص) برخواستند چون خوش نداشتند که جنازه بالای سرشان قرار گیرد.»
(2) 18 بَابُ أَنَّهُ یُسْتَحَبُّ لِمَنْ أَدْخَلَ الْمَیِّتَ الْقَبْرَ أَنْ یَحُلَّ أَزْرَارَهُ وَ یَخْلَعَ النَّعْلَیْنِ وَ الْعِمَامَةَ وَ الرِّدَاءَ وَ الْقَلَنْسُوَةَ وَ الطَّیْلَسَانَ وَ الْخُفَّ إِلَّا مَعَ الضَّرُورَةِ أَوِ التَّقِیَّةِ
ترجمه:
3316- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ یَقْطِینٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ الْأَوَّلَ ع یَقُولُ لَا تَنْزِلْ فِی الْقَبْرِ وَ عَلَیْکَ الْعِمَامَةُ وَ الْقَلَنْسُوَةُ وَ لَا الْحِذَاءُ وَ لَا الطَّیْلَسَانُ وَ حَلِّلْ أَزْرَارَکَ وَ بِذَلِکَ سُنَّةُ رَسُولِ اللَّهِ ص جَرَتْ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
علی بن یقطین نقل می کند: از امام کاظم (ع) شنیدم که فرمودند: «وقتی وارد قبر می شوی (برای دفن میت)، نباید عمامه، کلاه، کفش یا عبای خود را بر تن داشته باشی و دکمه های لباست را باز کن. این کار مطابق سنت رسول خدا (ص) است که چنین انجام می دادند.»
3317- 2- (4) وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْعِلَلِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ مِثْلَهُ وَ زَادَ قُلْتُ فَالْخُفُّ قَالَ لَا أَرَی بِهِ بَأْساً قُلْتُ لِمَ یُکْرَهُ الْحِذَاءُ قَالَ مَخَافَةَ أَنْ یَعْثُرَ بِرِجْلَیْهِ فَیَهْدِمَ.
ترجمه:
ابن ابی عمیر نیز همانند روایت قبلی نقل کرده و افزود: «پرسیدم: آیا پوشیدن "خف" (نوعی کفش) اشکالی دارد؟» فرمود: «اشکالی نمی بینم.» گفتم: «چرا پوشیدن کفش (معمولی) مکروه است؟» فرمود: «از این جهت که ممکن است به پایش گیر کند و باعث فرو ریختن (قبر یا اطراف آن) شود.»
3318- 3- (5) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ
ص: 170
عَنْ عَبْدِ الْعَزِیزِ الْعَبْدِیِّ عَنِ ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ أَنْ یَدْخُلَ الْقَبْرَ فِی نَعْلَیْنِ وَ لَا خُفَّیْنِ وَ لَا عِمَامَةٍ وَ لَا رِدَاءٍ وَ لَا قَلَنْسُوَةٍ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
ابن ابی یعفور از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمودند: «شایسته نیست که کسی با دو کفش، یا دو "خف" (نوعی کفش)، یا با عمامه، یا رداء (عبا)، و یا کلاه وارد قبر شود.»
3319- 4- (2) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْمِسْمَعِیِّ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ یَسَارٍ (3) الْوَاسِطِیِّ عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ أَبِی بَکْرٍ الْحَضْرَمِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تَنْزِلِ الْقَبْرَ وَ عَلَیْکَ الْعِمَامَةُ وَ لَا الْقَلَنْسُوَةُ وَ لَا رِدَاءٌ وَ لَا حِذَاءٌ وَ حَلِّلْ أَزْرَارَکَ قَالَ قُلْتُ: وَ الْخُفُّ قَالَ لَا بَأْسَ بِالْخُفِّ فِی وَقْتِ الضَّرُورَةِ وَ التَّقِیَّةِ.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْمِسْمَعِیِّ مِثْلَهُ (4) وَ زَادَ وَ لْیَجْهَدْ فِی ذَلِکَ جَهْدَهُ
ترجمه:
ابوبکر حضرمی از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمودند: «با عمامه، کلاه، عبا و کفش وارد قبر نشو و دکمه های لباست را باز کن.» راوی گفت: «آیا پوشیدن "خف" (نوعی کفش) چطور است؟» فرمودند: «در زمان ضرورت و تقیه، پوشیدن خف اشکالی ندارد.»
3320- 5- (5) وَ عَنْهُ عَنِ الْمِسْمَعِیِّ وَ رَجُلٍ آخَرَ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تَدْخُلِ الْقَبْرَ وَ عَلَیْکَ نَعْلٌ وَ لَا قَلَنْسُوَةٌ وَ لَا رِدَاءٌ وَ لَا عِمَامَةٌ قُلْتُ فَالْخُفُّ قَالَ لَا بَأْسَ بِالْخُفِّ فَإِنَّ فِی خَلْعِ الْخُفِّ شَنَاعَةً.
ترجمه:
سیف بن عمیره از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمودند: «با کفش، کلاه، عبا، یا عمامه وارد قبر نشو.» گفتم: «آیا پوشیدن "خف" (نوعی کفش) چطور است؟» فرمودند: «پوشیدن خف اشکالی ندارد، زیرا درآوردن آن نوعی زشتی و ناخوشایندی دارد.»
3321- 6- (6) وَ عَنْهُ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ قَالَ: رَأَیْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع دَخَلَ الْقَبْرَ وَ لَمْ یَحُلَّ أَزْرَارَهُ.
ص: 171
أَقُولُ: حَمَلَهُ الشَّیْخُ عَلَی الْجَوَازِ وَ نَفْیِ التَّحْرِیمِ وَ یَحْتَمِلُ الْحَمْلُ عَلَی التَّقِیَّةِ.
ترجمه:
محمد بن اسماعیل بن بزیع می گوید: «دیدم که امام کاظم (ع) وارد قبر شدند در حالی که دکمه های لباسشان را باز نکرده بودند.»
می گویم : مرحوم شیخ این روایت را بر جواز (اجازه) و نفی تحریم حمل کرده است و احتمال دارد که این عمل به جهت تقیه بوده باشد.
(1) 19 بَابُ اسْتِحْبَابِ حَلِّ عُقَدِ الْکَفَنِ وَ أَنْ یُجْعَلَ لَهُ وِسَادَةٌ مِنْ تُرَابٍ وَ یُجْعَلَ خَلْفَ ظَهْرِهِ مَدَرَةٌ وَ کَشْفِ وَجْهِهِ وَ إِلْصَاقِ خَدِّهِ بِالْأَرْضِ
ترجمه:
3322- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَحَدِهِمَا ع یُحَلُّ کَفَنُ (3) الْمَیِّتِ قَالَ نَعَمْ وَ یُبْرَزُ وَجْهُهُ.
ترجمه:
ابو حمزه می گوید: به یکی از آن دو امام (ع) گفتم: «آیا گره کفن میت باز شود؟» فرمودند: «بله، و صورتش نیز آشکار گردد.»
3323- 2- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: یُشَقُّ الْکَفَنُ إِذَا أُدْخِلَ الْمَیِّتُ فِی قَبْرِهِ مِنْ عِنْدِ رَأْسِهِ.
ترجمه:
حفص بن بختری از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمودند: «هنگامی که میت را در قبر قرار می دهند، کفن از سمت سرش شکافته شود (تا باز گردد).»
3324- 3- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ عُقَدِ کَفَنِ الْمَیِّتِ فَقَالَ إِذَا أَدْخَلْتَهُ الْقَبْرَ فَحُلَّهَا.
ترجمه:
ابی بصیر می گوید: از امام صادق (ع) در مورد گره های کفن میت پرسیدم. فرمودند: «وقتی او را به قبر وارد کردی، گره ها را باز کن.»
3325- 4- (6) وَ عَنْهُ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا وَضَعْتَهُ فِی لَحْدِهِ (7) فَحُلَّ عُقَدَهُ (8) الْحَدِیثَ.
ترجمه:
اسحاق بن عمار از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمودند: «وقتی میت را در لحد (محل دفن) قرار دادی، گره های کفن را باز کن.»
ص: 172
3326- 5- (1) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَالِمِ بْنِ مُکْرَمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: یُجْعَلُ لَهُ وِسَادَةٌ مِنْ تُرَابٍ وَ یُجْعَلُ خَلْفَ ظَهْرِهِ مَدَرَةٌ لِئَلَّا یَسْتَلْقِیَ وَ یُحَلُّ عُقَدُ کَفَنِهِ کُلُّهَا وَ یُکْشَفُ عَنْ وَجْهِهِ ثُمَّ یُدْعَی لَهُ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
سالم بن مکرّم از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمودند: «برای میت بالشی از خاک گذاشته می شود و در پشتش تکه ای گل یا سنگ قرار می دهند تا به پشت نخوابد. سپس همه ی گره های کفن او باز می شود و صورتش نیز آشکار می گردد، و سپس برای او دعا می شود.»
3327- 6- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ غَیْرِ وَاحِدٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: یُشَقُّ الْکَفَنُ مِنْ عِنْدِ رَأْسِ الْمَیِّتِ إِذَا أُدْخِلَ قَبْرَهُ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ یَعْقُوبَ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ (3)
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (4) وَ الْمُرَادُ بِالشَّقِّ هُنَا حَلُّ عُقَدِ الْکَفَنِ أَوْ یُحْمَلُ الشَّقُّ عَلَی تَعَذُّرِ الْحَلِّ قَالَهُ الْعَلَّامَةُ وَ غَیْرُهُ (5).
ترجمه:
ابن ابی عمیر از چند نفر از یاران خود از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمودند: «کفن میت از سمت سرش شکافته می شود وقتی که او را به قبرش وارد می کنند.»
(6) 20 بَابُ اسْتِحْبَابِ قِرَاءَةِ الْحَمْدِ وَ الْمُعَوِّذَتَیْنِ وَ الْإِخْلَاصِ وَ آیَةِ الْکُرْسِیِّ عِنْدَ وَضْعِ الْمَیِّتِ فِی قَبْرِهِ وَ تَلْقِینِهِ الشَّهَادَتَیْنِ وَ الْإِقْرَارَ بِالْأَئِمَّةِ ع بِأَسْمَائِهِمْ حَتَّی إِمَامِ زَمَانِهِ
ترجمه:
3328- 1- (7) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ یَقْطِینٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع یَقُولُ لَا تَنْزِلْ فِی الْقَبْرِ وَ عَلَیْکَ الْعِمَامَةُ إِلَی أَنْ قَالَ وَ لْیَتَعَوَّذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ-
ص: 173
وَ لْیَقْرَأْ فَاتِحَةَ الْکِتَابِ وَ الْمُعَوِّذَتَیْنِ- وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ آیَةَ الْکُرْسِیِّ- وَ إِنْ قَدَرَ أَنْ یَحْسِرَ عَنْ خَدِّهِ وَ یُلْصِقَهُ بِالْأَرْضِ فَلْیَفْعَلْ وَ لْیَتَشَهَّدْ (1) وَ لْیَذْکُرْ مَا یَعْلَمُ حَتَّی یَنْتَهِیَ إِلَی صَاحِبِهِ.
ترجمه:
علی بن یقطین می گوید: از امام کاظم (ع) شنیدم که فرمودند: «نباید با عمامه وارد قبر شوی تا اینکه بگویی: "از خدا به شیطان رجیم پناه می برم." و باید سوره حمد و دو سوره معوذتین و سوره اخلاص و آیه کرسی را بخوانی. و اگر می توانی، صورت میت را از روی خاک برداشته و آن را به زمین بچسبانی، این کار را انجام بده و سپس شهادت را بگو و هر آنچه را که می دانی یادآوری کن تا به میت برسد.»
3329- 2- (2) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: إِذَا وَضَعْتَ الْمَیِّتَ فِی لَحْدِهِ قَرَأْتَ آیَةَ الْکُرْسِیِّ- وَ اضْرِبْ یَدَکَ عَلَی مَنْکِبِهِ الْأَیْمَنِ ثُمَّ قُلْ یَا فُلَانُ قُلْ رَضِیتُ بِاللَّهِ رَبّاً وَ بِالْإِسْلَامِ دِیناً وَ بِمُحَمَّدٍ ص نَبِیّاً وَ بِعَلِیٍّ إِمَاماً وَ سَمِّ حَتَّی (3) إِمَامِ زَمَانِهِ.
ترجمه:
زراره می گوید: «وقتی میت را در لحد خود قرار دادی، آیه کرسی را بخوان و دستت را بر شانه راست او بگذار و بگو: "ای فلانی، من راضی هستم به اینکه خداوند رب من باشد و اسلام دین من و محمد (ص) نبی من و علی (ع) امام من باشد." و نام امام زمانش را نیز بیاور.»
3330- 3- (4) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ جَمِیعاً عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنْ یَحْیَی بْنِ عِمْرَانَ عَنْ هَارُونَ بْنِ خَارِجَةَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا سَلَلْتَ الْمَیِّتَ فَقُلْ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ص- اللَّهُمَّ إِلَی رَحْمَتِکَ لَا إِلَی عَذَابِکَ- فَإِذَا وَضَعْتَهُ فِی اللَّحْدِ فَضَعْ فَمَکَ (5) عَلَی أُذُنِهِ فَقُلِ اللَّهُ رَبُّکَ وَ الْإِسْلَامُ دِینُکَ وَ مُحَمَّدٌ نَبِیُّکَ وَ الْقُرْآنُ کِتَابُکَ وَ عَلِیٌّ إِمَامُکَ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (6)
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الصَّلْتِ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ مِثْلَهُ (7).
ترجمه:
ابی بصیر از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمودند: «وقتی میت را درقبر قراردادی بگو: "بسم الله و بالله و بر مذهب رسول خدا (ص)، اللهم به سوی رحمتت می رویم، نه به سوی عذابت." و وقتی او را در لحد قرار دادی، دستت را بر گوشش بگذار و بگو: "خداوند رب توست و اسلام دین توست و محمد (ص) نبی توست و قرآن کتاب توست و علی (ع) امام توست."»
3331- 4- (8) وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ یَعْنِی الْبَرْمَکِیَّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ
ص: 174
الْحَکَمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ مَحْفُوظٍ الْإِسْکَافِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَدْفِنَ الْمَیِّتَ فَلْیَکُنْ أَعْقَلُ مَنْ یَنْزِلُ فِی قَبْرِهِ عِنْدَ رَأْسِهِ وَ لْیَکْشِفْ عَنْ خَدِّهِ الْأَیْمَنِ حَتَّی یُفْضِیَ بِهِ إِلَی الْأَرْضِ وَ یُدْنِی فَمَهُ إِلَی سَمْعِهِ وَ یَقُولُ اسْمَعْ افْهَمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ اللَّهُ رَبُّکَ وَ مُحَمَّدٌ نَبِیُّکَ وَ الْإِسْلَامُ دِینُکَ وَ فُلَانٌ إِمَامُکَ اسْمَعْ وَ افْهَمْ وَ أَعِدْهَا عَلَیْهِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ هَذَا التَّلْقِینُ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ عَنِ الْمُفِیدِ عَنِ الصَّدُوقِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
محفوظ اسکاف از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمودند: «وقتی می خواهی میت را دفن کنی، باید عاقل ترین فرد از کسانی که در قبر می روند، در کنار سر او باشد و گونه راستش را آشکار کند تا با زمین تماس پیدا کند و دهانش را به گوش او نزدیک کند و بگوید: "بشنو و بفهم" (این جمله را سه بار تکرار کند) "خداوند رب توست و محمد (ص) نبی توست و اسلام دین توست و فلانی امام توست. بشنو و بفهم." و این جملات را سه بار بر او تکرار کند. این همان تلقین است.»
3332- 5- (2) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَجْلَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سُلَّهُ سَلًّا رَفِیقاً فَإِذَا وَضَعْتَهُ فِی لَحْدِهِ فَلْیَکُنْ أَوْلَی النَّاسِ مِمَّا یَلِی رَأْسَهُ وَ لْیَذْکُرِ اسْمَ اللَّهِ وَ یُصَلِّی عَلَی النَّبِیِّ ص- وَ یَتَعَوَّذُ مِنَ الشَّیْطَانِ وَ لْیَقْرَأْ فَاتِحَةَ الْکِتَابِ- وَ الْمُعَوِّذَتَیْنِ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ آیَةَ الْکُرْسِیِّ- فَإِنْ قَدَرَ أَنْ یَحْسِرَ عَنْ خَدِّهِ وَ یُلْزِقَهُ بِالْأَرْضِ فَعَلَ وَ یَتَشَهَّدُ وَ یَذْکُرُ مَا یَعْلَمُ حَتَّی یَنْتَهِیَ إِلَی صَاحِبِهِ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْعِلَلِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ نَحْوَهُ (3) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
محمد بن عجلان از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمودند: «او (میت) را به آرامی بیرون بکش (از جنازه خارج کن) و زمانی که او را در لحد قرار دادی، کسی که از همه به سر او نزدیک تر است باید نام خدا را یاد کند و بر پیامبر (ص) صلوات بفرستد و از شیطان به خدا پناه ببرد و سوره فاتحة الکتاب، معوذتین، سوره قل هو الله احد و آیه الکرسی را بخواند. اگر توانست، گونه اش را نمایان کند و آن را به زمین بچسباند، این کار را انجام دهد و تشهد بگوید و هر ذکری که می داند بگوید تا به میت برسد.»
3333- 6- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ
ص: 175
حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَالَ: إِذَا وَضَعْتَ الْمَیِّتَ فِی لَحْدِهِ فَقُلْ بِسْمِ اللَّهِ وَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ص- وَ اقْرَأْ آیَةَ الْکُرْسِیِّ- وَ اضْرِبْ بِیَدِکَ عَلَی مَنْکِبِهِ الْأَیْمَنِ ثُمَّ قُلْ یَا فُلَانُ قُلْ رَضِیتُ بِاللَّهِ رَبّاً وَ بِالْإِسْلَامِ دِیناً وَ بِمُحَمَّدٍ ص رَسُولًا وَ بِعَلِیٍّ إِمَاماً وَ تُسَمِّی إِمَامَ زَمَانِهِ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
زراره از امام باقر (ع) نقل می کند که فرمودند: «هنگامی که میت را در لحد گذاشتی، بگو: بسم الله و فی سبیل الله و بر آیین رسول خدا (ص). سپس آیه الکرسی را بخوان و با دستت بر شانه ی راست او بزن و بگو: ای فلانی، بگو: به خدا به عنوان پروردگار، به اسلام به عنوان دین، به محمد (ص) به عنوان پیامبر، و به علی به عنوان امام راضی هستم و نام امام زمانش را ببر.
3334- 7- (1) وَ عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ قُولَوَیْهِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَطِیَّةَ فِی حَدِیثٍ قَالَ: ضَعْهُ فِی لَحْدِهِ وَ أَلْصِقْ خَدَّهُ بِالْأَرْضِ وَ تَحْسِرُ عَنْ وَجْهِهِ وَ یَکُونُ أَوْلَی النَّاسِ بِهِ مِمَّا یَلِی رَأْسَهُ ثُمَّ لْیَقْرَأْ فَاتِحَةَ الْکِتَابِ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ- وَ الْمُعَوِّذَتَیْنِ وَ آیَةَ الْکُرْسِیِّ- ثُمَّ لْیَقُلْ مَا یَعْلَمُ حَتَّی یَنْتَهِیَ إِلَی صَاحِبِهِ.
ترجمه:
محمد بن عطیه در حدیثی روایت کرده است که فرمود: «هنگامی که او (میت) را در لحد قرار دادی، گونه اش را به زمین بچسبان و صورتش را از کفن بیرون آور. شخصی که در نزدیکی سر او قرار دارد، از دیگران سزاوارتر است که این کارها را انجام دهد. سپس فاتحه الکتاب، سوره قل هو الله احد، معوذتین (سوره های فلق و ناس) و آیه الکرسی را بخواند و هر آنچه می داند بگوید تا جایی که با او (میت) سخن بگوید و آن را به پایان برساند.»
3335- 8- (2) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَجْلَانَ فِی حَدِیثٍ أَنَّهُ سَمِعَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ فَإِذَا أَدْخَلْتَهُ إِلَی قَبْرِهِ فَلْیَکُنْ أَوْلَی النَّاسِ بِهِ عِنْدَ رَأْسِهِ وَ لْیَحْسِرْ عَنْ خَدِّهِ وَ لْیُلْصِقْ خَدَّهُ بِالْأَرْضِ وَ لْیَذْکُرِ اسْمَ اللَّهِ وَ لْیَتَعَوَّذْ مِنَ الشَّیْطَانِ وَ لْیَقْرَأْ فَاتِحَةَ الْکِتَابِ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ- وَ الْمُعَوِّذَتَیْنِ وَ آیَةَ الْکُرْسِیِّ- ثُمَّ لْیَقُلْ مَا یَعْلَمُ وَ یُسْمِعُهُ تَلْقِینَهُ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ ص وَ یَذْکُرُ لَهُ مَا یَعْلَمُ وَاحِداً وَاحِداً.
ترجمه:
محمد بن عجلان در حدیثی نقل کرده است که ابا عبدالله (ع) فرمود: «هنگامی که او (میت) را به قبرش وارد کردی، باید نزدیک ترین فرد به او در نزد سرش باشد. او باید گونه اش را بیرون آورد و آن را به زمین بچسباند. سپس باید نام خدا را ذکر کند، از شیطان به خدا پناه ببرد، فاتحه الکتاب، سوره قل هو الله احد، معوذتین (سوره های فلق و ناس) و آیه الکرسی را بخواند. سپس باید آنچه می داند را بگوید و به او تلقین کند که شهادت بدهد: «لا اله الا الله» و «محمد رسول الله» و همچنین باید یک به یک، آنچه را که می داند، به او یادآوری کند.»
3336- 9- (3) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی الْمَجَالِسِ بِإِسْنَادٍ تَقَدَّمَ فِی التَّبَرُّعِ بِالتَّکْفِینِ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ أَنَّ النَّبِیَّ ص لَمَّا وَضَعَ فَاطِمَةَ بِنْتَ أَسَدٍ- أُمَّ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع فِی قَبْرِهَا زَحَفَ حَتَّی صَارَ عِنْدَ رَأْسِهَا ثُمَّ قَالَ یَا فَاطِمَةُ إِنْ أَتَاکِ مُنْکَرٌ وَ نَکِیرٌ فَسَأَلَاکِ مَنْ رَبُّکِ فَقُولِی اللَّهُ
ص: 176
رَبِّی وَ مُحَمَّدٌ نَبِیِّی وَ الْإِسْلَامُ دِینِی وَ الْقُرْآنُ کِتَابِی وَ ابْنِی إِمَامِی وَ وَلِیِّی- ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ ثَبِّتْ فَاطِمَةَ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ- ثُمَّ خَرَجَ مِنْ قَبْرِهَا وَ حَثَا عَلَیْهَا حَثَیَاتٍ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (1).
ترجمه:
ابن عباس نقل می کند که پیامبر (ص) هنگامی که فاطمه بنت اسد، مادر علی بن ابی طالب (ع)، را در قبرش گذاشت، به آرامی سمت سر او رفت و گفت: «ای فاطمه! اگر منکر و نکیر به سراغت بیایند و از تو بپرسند که رب تو کیست، بگو: خدا ربی و محمد نبی من و اسلام دین من و قرآن کتاب من و پسرم امام من و ولی من است.» سپس پیامبر (ص) دعا کرد: «خداوندا! فاطمه را به گفتار ثابت ثابت بدار.» و سپس از قبر او خارج شد و مقداری خاک بر روی او ریخت.
(2) 21 بَابُ اسْتِحْبَابِ الدُّعَاءِ لِلْمَیِّتِ بِالْمَأْثُورِ عِنْدَ وَضْعِهِ فِی الْقَبْرِ وَ جُمْلَةٍ مِنْ أَحْکَامِ الدَّفْنِ
ترجمه:
3337- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا أَتَیْتَ بِالْمَیِّتِ الْقَبْرَ فَسُلَّهُ مِنْ قِبَلِ رِجْلَیْهِ فَإِذَا وَضَعْتَهُ فِی الْقَبْرِ فَاقْرَأْ آیَةَ الْکُرْسِیِّ وَ قُلْ بِسْمِ اللَّهِ وَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ص (4)- اللَّهُمَّ افْسَحْ لَهُ فِی قَبْرِهِ وَ أَلْحِقْهُ بِنَبِیِّهِ- وَ قُلْ کَمَا قُلْتَ فِی الصَّلَاةِ عَلَیْهِ مَرَّةً وَاحِدَةً مِنْ عِنْدِ اللَّهُمَّ إِنْ کَانَ مُحْسِناً فَزِدْ فِی إِحْسَانِهِ وَ إِنْ کَانَ مُسِیئاً فَاغْفِرْ لَهُ وَ ارْحَمْهُ وَ تَجَاوَزْ عَنْهُ- وَ اسْتَغْفِرْ لَهُ مَا اسْتَطَعْتَ قَالَ وَ کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع- إِذَا (أَدْخَلَ الْمَیِّتَ الْقَبْرَ) (5) قَالَ اللَّهُمَّ جَافِ الْأَرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَ صَاعِدْ عَمَلَهُ وَ لَقِّهِ مِنْکَ رِضْوَاناً.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
حلبی از امام صادق (ع) روایت می کند که فرمود: «هرگاه جنازه را به قبر رساندی، او را از سمت پاهایش وارد قبر کن و زمانی که او را در قبر گذاشتی، آیة الکرسی بخوان و بگو: بِسْمِ اللَّهِ وَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ص. سپس دعا کن: اللَّهُمَّ افْسَحْ لَهُ فِی قَبْرِهِ وَ أَلْحِقْهُ بِنَبِیِّهِ و همان دعایی که در هنگام نماز میت خواندی را تکرار کن: اللَّهُمَّ إِنْ کَانَ مُحْسِناً فَزِدْ فِی إِحْسَانِهِ وَ إِنْ کَانَ مُسِیئاً فَاغْفِرْ لَهُ وَ ارْحَمْهُ وَ تَجَاوَزْ عَنْهُ و تا جایی که می توانی برای او استغفار کن.»
سپس نقل می کند که امام علی بن الحسین (ع) هرگاه میتی را در قبر می گذاشت، می فرمود: اللَّهُمَّ جَافِ الْأَرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَ صَاعِدْ عَمَلَهُ وَ لَقِّهِ مِنْکَ رِضْوَاناً.
3338- 2- (7) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ
ص: 177
مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: إِذَا وُضِعَ (1) الْمَیِّتُ فِی لَحْدِهِ فَقُلْ بِسْمِ اللَّهِ وَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ص- عَبْدُکَ ابْنُ عَبْدِکَ نَزَلَ بِکَ وَ أَنْتَ خَیْرُ مَنْزُولٍ بِهِ اللَّهُمَّ افْسَحْ لَهُ فِی قَبْرِهِ وَ أَلْحِقْهُ بِنَبِیِّهِ- اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْراً وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ- فَإِذَا وَضَعْتَ عَلَیْهِ اللَّبِنَ فَقُلِ اللَّهُمَّ صِلْ وَحْدَتَهُ وَ آنِسْ وَحْشَتَهُ وَ أَسْکِنْ إِلَیْهِ مِنْ رَحْمَتِکَ رَحْمَةً تُغْنِیهِ عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِوَاکَ- وَ إِذَا خَرَجْتَ مِنْ قَبْرِهِ فَقُلْ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ اللَّهُمَّ ارْفَعْ دَرَجَتَهُ فِی أَعْلَی عِلِّیِّینَ وَ اخْلُفْ عَلَی عَقِبِهِ فِی الْغَابِرِینَ (وَ عِنْدَکَ نَحْتَسِبُهُ) (2) یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ أَیْضاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
از محمد بن مسلم از یکی از آن دو (امام) علیهماالسلام روایت شده که فرمود: «وقتی میت را در قبرش قرار دادی، بگو: "به نام خدا و در راه خدا و بر آیین رسول خدا صلی الله علیه وآله، بنده تو، فرزند بنده تو، به نزد تو آمد و تو بهترین کسی هستی که به سوی او آمده است. خدایا! قبرش را برای او وسیع کن و او را به پیامبرش ملحق کن. خدایا! ما از او چیزی جز خیر نمی دانیم و تو داناتری به او." سپس وقتی بر او خشت گذاشتی، بگو: "خدایا! تنهایی اش را وصل کن، وحشتش را آرام کن، و از رحمت خود بر او رحمتی نازل کن که او را از رحمت دیگران بی نیاز گرداند." و هنگامی که از قبرش بیرون آمدی، بگو: "ما از خداییم و به سوی او بازمی گردیم و ستایش برای خدا، پروردگار جهانیان است. خدایا! درجه اش را در بالاترین درجات بهشتی بلند کن و بر بازماندگانش در دنیا جانشینی نیکو باش. و ما او را نزد تو حساب می کنیم، ای پروردگار جهانیان.
3339- 3- (4) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِیعاً عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مَا أَقُولُ: إِذَا أَدْخَلْتُ الْمَیِّتَ مِنَّا قَبْرَهُ قَالَ قُلِ اللَّهُمَّ هَذَا عَبْدُکَ فُلَانٌ وَ ابْنُ عَبْدِکَ قَدْ نَزَلَ بِکَ وَ أَنْتَ خَیْرُ مَنْزُولٍ بِهِ قَدِ (5) احْتَاجَ إِلَی رَحْمَتِکَ اللَّهُمَّ وَ لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْراً وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِسَرِیرَتِهِ وَ نَحْنُ الشُّهَدَاءُ بِعَلَانِیَتِهِ اللَّهُمَّ فَجَافِ الْأَرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَ لَقِّنْهُ حُجَّتَهُ وَ اجْعَلْ هَذَا الْیَوْمَ خَیْرَ یَوْمَ أَتَی عَلَیْهِ وَ اجْعَلْ هَذَا الْقَبْرَ خَیْرَ بَیْتٍ نَزَلَ فِیهِ وَ صَیِّرْهُ إِلَی خَیْرٍ مِمَّا کَانَ فِیهِ وَ وَسِّعْ لَهُ فِی مَدْخَلِهِ وَ آنِسْ وَحْشَتَهُ وَ اغْفِرْ ذَنْبَهُ وَ لَا تَحْرِمْنَا أَجْرَهُ وَ لَا تُضِلَّنَا بَعْدَهُ.
ترجمه:
از سماعه روایت شده که گفت: به امام صادق (علیه السلام) گفتم: چه بگویم وقتی میت را در قبر قرار می دهم؟ فرمود: بگو: «خدایا! این بنده تو، فلانی، فرزند بنده توست، که به سوی تو آمده و تو بهترین کسی هستی که به سوی او آمده است. او به رحمت تو نیازمند است. خدایا! و ما از او جز خیر نمی دانیم و تو داناتر به سرّ او هستی و ما بر ظاهر او شاهدیم. خدایا! زمین را از دو پهلوی او دور ساز، حجتش را به او تلقین کن، و این روز را بهترین روزی قرار ده که بر او گذشته است، و این قبر را بهترین خانه ای قرار ده که در آن فرود آمده است، و او را به بهتر از آنچه که در آن بود منتقل کن، ورودی قبرش را برای او وسیع گردان، وحشتش را آرام کن، گناهش را بیامرز، و ما را از پاداش او محروم نساز و پس از او ما را گمراه مکن.
ص: 178
3340- 4- (1) وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا وَضَعْتَ الْمَیِّتَ عَلَی (2) الْقَبْرِ قُلْتَ اللَّهُمَّ عَبْدُکَ ابْنُ عَبْدِکَ وَ ابْنُ أَمَتِکَ نَزَلَ بِکَ وَ أَنْتَ خَیْرُ مَنْزُولٍ بِهِ- فَإِذَا سَلَلْتَهُ مِنْ قِبَلِ الرِّجْلَیْنِ وَ دَلَّیْتَهُ قُلْتَ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ- اللَّهُمَّ إِلَی رَحْمَتِکَ لَا إِلَی عَذَابِکَ اللَّهُمَّ افْسَحْ لَهُ فِی قَبْرِهِ وَ لَقِّنْهُ حُجَّتَهُ وَ ثَبِّتْهُ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ وَ قِنَا وَ إِیَّاهُ عَذَابَ الْقَبْرِ- وَ إِذَا سَوَّیْتَ عَلَیْهِ التُّرَابَ قُلِ اللَّهُمَّ جَافِ الْأَرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَ صَعِّدْ (3) رُوحَهُ إِلَی أَرْوَاحِ الْمُؤْمِنِینَ فِی عِلِّیِّینَ وَ أَلْحِقْهُ بِالصَّالِحِینَ.
ترجمه:
از سماعه از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمود: «وقتی میت را بر روی قبر قرار دادی، بگو: "خدایا! این بنده تو، فرزند بنده تو و فرزند کنیز تو، به سوی تو آمده و تو بهترین کسی هستی که به سوی او آمده است." سپس وقتی او را از سمت پاها بیرون کشیدی و داخل قبر کردی، بگو: "به نام خدا و به وسیله خدا و بر آیین رسول خدا. خدایا! به سوی رحمت تو (آمده)، نه به سوی عذاب تو. خدایا! قبرش را برای او وسیع کن، حجتش را به او تلقین کن، او را با سخن استوار ثابت بدار و ما و او را از عذاب قبر در امان دار." و وقتی که خاک را بر او هموار کردی، بگو: "خدایا! زمین را از دو پهلوی او دور ساز، روح او را به ارواح مؤمنین در علیین بالا ببر، و او را به صالحین ملحق کن.
3341- 5- (4) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَالِمِ بْنِ مُکْرَمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: یُجْعَلُ لَهُ وِسَادَةٌ مِنْ تُرَابٍ وَ یُجْعَلُ خَلْفَ ظَهْرِهِ مَدَرَةٌ لِئَلَّا یَسْتَلْقِیَ وَ یُحَلُّ عُقَدُ کَفَنِهِ کُلُّهَا وَ یُکْشَفُ عَنْ وَجْهِهِ ثُمَّ یُدْعَی لَهُ وَ یُقَالُ اللَّهُمَّ عَبْدُکَ وَ ابْنُ عَبْدِکَ وَ ابْنُ أَمَتِکَ نَزَلَ بِکَ وَ أَنْتَ خَیْرُ مَنْزُولٍ بِهِ اللَّهُمَّ افْسَحْ لَهُ فِی قَبْرِهِ وَ لَقِّنْهُ حُجَّتَهُ وَ أَلْحِقْهُ بِنَبِیِّهِ وَ قِهِ شَرَّ مُنْکَرٍ وَ نَکِیرٍ- ثُمَّ تُدْخِلُ یَدَکَ الْیُمْنَی تَحْتَ مَنْکِبِهِ الْأَیْمَنِ وَ تَضَعُ یَدَکَ الْیُسْرَی عَلَی مَنْکِبِهِ الْأَیْسَرِ وَ تُحَرِّکُهُ تَحْرِیکاً شَدِیداً وَ تَقُولُ یَا فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ اللَّهُ رَبُّکَ وَ مُحَمَّدٌ نَبِیُّکَ وَ الْإِسْلَامُ دِینُکَ وَ عَلِیٌّ وَلِیُّکَ وَ إِمَامُکَ وَ تُسَمِّی الْأَئِمَّةَ ع وَاحِداً وَاحِداً إِلَی آخِرِهِمْ أَئِمَّتُکَ أَئِمَّةُ هُدًی أَبْرَارٌ- ثُمَّ تُعِیدُ عَلَیْهِ التَّلْقِینَ مَرَّةً أُخْرَی فَإِذَا وَضَعْتَ عَلَیْهِ اللَّبِنَ فَقُلِ اللَّهُمَّ ارْحَمْ غُرْبَتَهُ وَ صِلْ وَحْدَتَهُ وَ آنِسْ وَحْشَتَهُ وَ آمِنْ رَوْعَتَهُ وَ أَسْکِنْ إِلَیْهِ مِنْ رَحْمَتِکَ رَحْمَةً یَسْتَغْنِی بِهَا عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِوَاکَ وَ احْشُرْهُ مَعَ مَنْ کَانَ یَتَوَلَّاهُ- وَ مَتَی زُرْتَ قَبْرَهُ فَادْعُ لَهُ بِهَذَا الدُّعَاءِ وَ أَنْتَ مُسْتَقْبِلُ الْقِبْلَةِ وَ یَدَاکَ عَلَی الْقَبْرِ
ص: 179
فَإِذَا خَرَجْتَ مِنَ الْقَبْرِ فَقُلْ وَ أَنْتَ تَنْفُضُ یَدَیْکَ مِنَ التُّرَابِ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ- ثُمَّ احْثُ التُّرَابَ عَلَیْهِ بِظَهْرِ کَفَّیْکَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ قُلِ اللَّهُمَّ إِیمَاناً بِکَ وَ تَصْدِیقاً بِکِتَابِکَ هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ- فَإِنَّهُ مَنْ فَعَلَ ذَلِکَ وَ قَالَ هَذِهِ الْکَلِمَاتِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ لِکُلِّ ذَرَّةٍ حَسَنَةً فَإِذَا سُوِّیَ قَبْرُهُ فَصُبَّ عَلَی قَبْرِهِ الْمَاءَ وَ تَجْعَلُ الْقَبْرَ أَمَامَکَ وَ أَنْتَ مُسْتَقْبِلُ الْقِبْلَةِ وَ تَبْدَأُ بِصَبِّ الْمَاءِ عِنْدَ رَأْسِهِ وَ تَدُورُ بِهِ عَلَی قَبْرِهِ مِنْ أَرْبَعِ جَوَانِبِهِ حَتَّی تَرْجِعَ إِلَی الرَّأْسِ مِنْ غَیْرِ أَنْ تَقْطَعَ الْمَاءَ فَإِنْ فَضَلَ مِنَ الْمَاءِ شَیْ ءٌ فَصُبَّهُ عَلَی وَسَطِ الْقَبْرِ ثُمَّ ضَعْ یَدَکَ عَلَی الْقَبْرِ وَ ادْعُ لِلْمَیِّتِ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُ.
ترجمه:
از سالم بن مکرّم از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمود: «برای او (میت) بالشی از خاک قرار داده می شود و در پشت او تکه گِلی می گذارند تا به پشت نیفتد. تمام گره های کفن او باز می شود و صورت او آشکار می گردد، سپس برای او دعا می شود و گفته می شود: "خدایا! این بنده تو، فرزند بنده تو و فرزند کنیز تو، به سوی تو آمده و تو بهترین کسی هستی که به سوی او آمده است. خدایا! قبرش را برای او وسیع کن، حجتش را به او تلقین کن، او را به پیامبرش ملحق گردان، و او را از شرّ منکر و نکیر حفظ کن." سپس دست راست خود را زیر شانه راست او و دست چپت را روی شانه چپ او قرار ده و او را به شدّت تکان بده و بگو: "ای فلان، فرزند فلان! خداوند پروردگار تو، محمد پیامبر تو، اسلام دین تو، و علی ولی و امام تو است." و نام ائمه (علیهم السلام) را یکی یکی تا آخرین آنها بر او ببر و بگو: "امامان تو، امامان هدایت و نیکوکارند." سپس تلقین را بار دیگر بر او تکرار کن. پس از اینکه خشت ها را بر او گذاشتی، بگو: "خدایا! غربت او را رحمت کن، تنهایی اش را وصل کن، وحشتش را آرام کن، ترسش را ایمن کن، و از رحمت خود به او رحمتی عطا کن که او را از رحمت دیگران بی نیاز گرداند، و او را با کسانی که ولایتشان را داشت، محشور کن." و هرگاه قبر او را زیارت کردی، این دعا را برای او بخوان در حالی که رو به قبله ایستاده ای و دستانت را روی قبر قرار داده ای.
وقتی از قبر بیرون آمدی، بگو در حالی که دست هایت را از خاک می تکانی: "ما از خداییم و به سوی او بازمی گردیم." سپس خاک را با پشت کف دست هایت سه مرتبه بر روی قبر او بریز و بگو: "خدایا! به تو ایمان داریم و کتابت را تصدیق می کنیم. این است آنچه خدا و رسولش به ما وعده داده اند، و خدا و رسولش راست گفتند." پس هر که این کار را انجام دهد و این کلمات را بگوید، خداوند برای او به ازای هر ذرّه (خاک) حسنه ای می نویسد. وقتی قبر او هموار شد، آب بر قبر او بریز و قبر را در مقابل خود بگیر و رو به قبله بایست. ابتدا آب را از سمت سر او بریز و سپس به دور قبر او از چهار طرف بچرخان تا به سر برگردی، بدون اینکه آب را قطع کنی. اگر مقداری از آب باقی ماند، آن را بر وسط قبر بریز، سپس دستت را بر قبر قرار ده و برای میت دعا و طلب آمرزش کن.»
3342- 6- (1) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِذَا نَزَلْتَ فِی قَبْرٍ فَقُلْ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ص- ثُمَّ تَسُلُّ الْمَیِّتَ سَلًّا فَإِذَا وَضَعْتَهُ فِی قَبْرِهِ فَحُلَّ عُقْدَتَهُ وَ قُلِ اللَّهُمَّ یَا رَبِّ عَبْدُکَ (2) ابْنُ عَبْدِکَ نَزَلَ بِکَ وَ أَنْتَ خَیْرُ مَنْزُولٍ بِهِ اللَّهُمَّ إِنْ کَانَ مُحْسِناً فَزِدْ فِی إِحْسَانِهِ وَ إِنْ کَانَ مُسِیئاً فَتَجَاوَزْ عَنْهُ وَ أَلْحِقْهُ بِنَبِیِّهِ مُحَمَّدٍ ص وَ صَالِحِ شِیعَتِهِ وَ اهْدِنَا وَ إِیَّاهُ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ اللَّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ- ثُمَّ تَضَعُ یَدَکَ الْیُسْرَی عَلَی عَضُدِهِ الْأَیْسَرِ وَ تُحَرِّکُهُ تَحْرِیکاً شَدِیداً ثُمَّ تَقُولُ یَا فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ إِذَا سُئِلْتَ فَقُلِ اللَّهُ رَبِّی وَ مُحَمَّدٌ نَبِیِّی وَ الْإِسْلَامُ دِینِی وَ الْقُرْآنُ کِتَابِی وَ عَلِیٌّ إِمَامِی حَتَّی تَسُوقَ (3) الْأَئِمَّةَ ع ثُمَّ تُعِیدُ عَلَیْهِ الْقَوْلَ ثُمَّ تَقُولُ أَ فَهِمْتَ یَا فُلَانُ- وَ قَالَ ع فَإِنَّهُ یُجِیبُ وَ یَقُولُ نَعَمْ ثُمَّ تَقُولُ ثَبَّتَکَ اللَّهُ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ هَدَاکَ اللَّهُ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ عَرَّفَ اللَّهُ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ أَوْلِیَائِکَ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِهِ- ثُمَ
ص: 180
تَقُولُ اللَّهُمَّ جَافِ الْأَرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَ اصْعَدْ بِرُوحِهِ إِلَیْکَ وَ لَقِّنْهُ مِنْکَ بُرْهَاناً اللَّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ- ثُمَّ تَضَعُ الطِّینَ وَ اللَّبِنَ فَمَا دُمْتَ تَضَعُ اللَّبِنَ وَ الطِّینَ تَقُولُ اللَّهُمَّ صِلْ وَحْدَتَهُ وَ آنِسْ وَحْشَتَهُ وَ آمِنْ رَوْعَتَهُ وَ أَسْکِنْ إِلَیْهِ مِنْ رَحْمَتِکَ رَحْمَةً تُغْنِیهِ بِهَا عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِوَاکَ فَإِنَّمَا رَحْمَتُکَ لِلظَّالِمِینَ- ثُمَّ تَخْرُجُ مِنَ الْقَبْرِ وَ تَقُولُ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ- اللَّهُمَّ ارْفَعْ دَرَجَتَهُ فِی أَعْلَی عِلِّیِّینَ وَ اخْلُفْ عَلَی عَقِبِهِ فِی الْغَابِرِینَ وَ عِنْدَکَ نَحْتَسِبُهُ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (1) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (2).
ترجمه:
اسحاق بن عمار می گوید: شنیدم امام صادق (علیه السلام) می فرمود: «هرگاه در قبری پایین آمدی، بگو: "بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله)". سپس میت را به آرامی در قبر قرار بده. پس وقتی او را در قبر گذاشتی، گره های کفن او را باز کن و بگو: "خدایا! ای پروردگار، این بنده تو، فرزند بنده تو به سوی تو آمده و تو بهترین کسی هستی که به سوی او آمده است. خدایا! اگر نیکوکار است، بر نیکوکاری اش بیفزا، و اگر بدکار است، از او درگذر، و او را به پیامبرش محمد (صلی الله علیه و آله) و شیعیان صالح او ملحق گردان. و ما و او را به راه راست هدایت فرما. خدایا! عفو و بخشش تو، عفو و بخشش تو." سپس دست چپت را بر بازوی چپ او بگذار و او را به شدت تکان بده و بگو: "ای فلان، فرزند فلان! هرگاه از تو سؤال شد، بگو: خداوند پروردگار من است، محمد پیامبر من است، اسلام دین من است، قرآن کتاب من است، و علی امام من است." سپس نام ائمه (علیهم السلام) را یکی یکی ذکر کن. سپس سخنت را دوباره تکرار کن و بگو: "فهمیدی ای فلان؟" و امام فرمود: "او پاسخ می دهد و می گوید: بله." سپس بگو: "خداوند تو را با قول ثابت نگه دارد، خداوند تو را به راه راست هدایت کند، خداوند تو را میان خود و اولیایت در جایگاهی از رحمتش قرار دهد."
سپس بگو: "خدایا! زمین را بر دو پهلوی او هموار کن، و روح او را به سوی خود ببر، و برهانی از جانب خود به او تلقین کن. خدایا! عفو و بخشش تو، عفو و بخشش تو." سپس خشت ها و گِل را بر او قرار بده و هرگاه مشغول گذاشتن خشت و گِل هستی، بگو: "خدایا! تنهایی او را وصل کن، وحشت او را آرام کن، ترس او را ایمن گردان، و رحمت خود را بر او فرود آور، به گونه ای که او را از رحمت دیگران بی نیاز گرداند، که همانا رحمت تو برای ظالمین است."
سپس از قبر بیرون بیا و بگو: "ما از خداییم و به سوی او بازمی گردیم." خدایا! مقام او را در بالاترین درجات علیین بلند گردان و بر فرزندان او که باقی مانده اند، خلیفه باش. و او را نزد خودمان محسوب می داریم، ای پروردگار جهانیان.
(3) 22 بَابُ اسْتِحْبَابِ إِدْخَالِ الْمَیِّتِ الْقَبْرَ مِنْ نَاحِیَةِ الرِّجْلَیْنِ إِدْخَالًا رَفِیقاً سَابِقاً بِرَأْسِهِ إِنْ کَانَ رَجُلًا وَ الْمَرْأَةِ مِمَّا یَلِی الْقِبْلَةَ
ترجمه:
3343- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا أَتَیْتَ بِالْمَیِّتِ الْقَبْرَ فَسُلَّهُ مِنْ قِبَلِ رِجْلَیْهِ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
3344- 2- (5) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَحَدَهُمَا
ص: 181
ع عَنِ الْمَیِّتِ فَقَالَ تَسُلُّهُ مِنْ قِبَلِ الرِّجْلَیْنِ وَ تُلْزِقُ الْقَبْرَ بِالْأَرْضِ إِلَّا (1) قَدْرَ أَرْبَعِ أَصَابِعَ مُفَرَّجَاتٍ وَ تُرَبِّعُ (2) قَبْرَهُ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الصَّلْتِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنِ الْعَلَاءِ (3)
وَ رَوَاهُ أَیْضاً بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (4)
وَ کَذَا الَّذِی قَبْلَهُ.
ترجمه:
محمد بن مسلم گفت: از یکی از آن دو (امام) درباره میت پرسیدم. پس فرمود: او را از سمت پاهایش خارج کن و قبر را تا چهار انگشت باز به زمین نزدیک کن و قبر او را چهارگوشه بساز.
3345- 3- (5) وَ عَنْ حُمَیْدِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبَانٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَیَابَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سُلَّ الْمَیِّتَ سَلًّا.
ترجمه:
عبدالرحمن بن سیابة از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که فرمود: «میت را به آرامی و آهسته خارج کن».
3346- 4- (6) قَالَ الْکُلَیْنِیُّ وَ فِی رِوَایَةٍ أُخْرَی قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ لِکُلِّ بَیْتٍ بَاباً وَ إِنَّ بَابَ الْقَبْرِ مِنْ قِبَلِ الرِّجْلَیْنِ.
ترجمه:
کلینی گفت: و در روایت دیگری رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: «هر خانه ای دری دارد و درِ قبر از سمت پاها است
3347- 5- (7) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی الْخِصَالِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْأَعْمَشِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع فِی حَدِیثِ شَرَائِعِ الدِّینِ قَالَ: وَ الْمَیِّتُ یُسَلُّ مِنْ قِبَلِ رِجْلَیْهِ سَلًّا وَ الْمَرْأَةُ تُؤْخَذُ بِالْعَرْضِ مِنْ قِبَلِ اللَّحْدِ وَ الْقُبُورُ تُرَبَّعُ وَ لَا تُسَنَّمُ.
ترجمه:
از اعمش از جعفر بن محمد (علیه السلام) در حدیث شرایع الدین نقل شده که فرمود: «و میت از سمت پاها کشیده می شود (وارد قبر می گردد) و زن از پهلو و از طرف لحد برداشته می شود و قبرها چهارگوش ساخته می شوند و نباید به شکل محدب درآیند»
3348- 6- (8) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ
ص: 182
السَّابَاطِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لِکُلِّ شَیْ ءٍ بَابٌ وَ بَابُ الْقَبْرِ مِمَّا یَلِی الرِّجْلَیْنِ إِذَا وَضَعْتَ الْجِنَازَةَ فَضَعْهَا مِمَّا یَلِی الرِّجْلَیْنِ یُخْرَجُ الْمَیِّتُ مِمَّا یَلِی الرِّجْلَیْنِ وَ یُدْعَی لَهُ حَتَّی یُوضَعَ فِی حُفْرَتِهِ وَ یُسَوَّی عَلَیْهِ التُّرَابُ.
ترجمه:
از عمار ساباطی از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود: «هر چیزی دری دارد و درِ قبر از سمت پاهاست. هنگامی که جنازه را می گذاری، آن را از سمت پاها بگذار. میت از سمت پاها بیرون آورده می شود و برای او دعا می شود تا زمانی که در قبرش گذاشته شده و خاک بر او هموار گردد»
3349- 7- (1) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ صَبِیحٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْعَرْزَمِیِّ عَنْ ثُوَیْرِ بْنِ یَزِیدَ عَنْ خَالِدِ بْنِ مَعْدَانَ عَنْ جُبَیْرِ بْنِ نُفَیْرٍ الْحَضْرَمِیِّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ لِکُلِّ بَیْتٍ بَاباً وَ إِنَّ بَابَ الْقَبْرِ مِنْ قِبَلِ الرِّجْلَیْنِ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (2) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (3).
ترجمه:
از جُبَیر بن نُفَیر حضرمی نقل شده که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: «هر خانه ای دری دارد و درِ قبر از سمت پاهاست».
(4) 23 بَابُ اسْتِحْبَابِ خُرُوجِ مَنْ نَزَلَ الْقَبْرَ مِنْ قِبَلِ الرِّجْلَیْنِ وَ جَوَازِ نُزُولِهِ مِنْ أَیِّ نَاحِیَةٍ شَاءَ
ترجمه:
3350- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ (6) عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ دَخَلَ الْقَبْرَ فَلَا یَخْرُجْ (7) إِلَّا مِنْ قِبَلِ الرِّجْلَیْنِ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ مِثْلَهُ (8).
ترجمه:
از سکونی نقل شده که امام صادق (علیه السلام) فرمود: «کسی که وارد قبر شد، از آن خارج نشود مگر از سمت پاها».
ص: 183
3351- 2- (1) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ رَفَعَهُ قَالَ: قَالَ: یَدْخُلُ الرَّجُلُ الْقَبْرَ مِنْ حَیْثُ شَاءَ وَ لَا یَخْرُجْ إِلَّا مِنْ قِبَلِ رِجْلَیْهِ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (2).
ترجمه:
از سهل بن زیاد به صورت مرسل نقل شده که فرمود: «مرد می تواند از هر جهتی که بخواهد وارد قبر شود، اما نباید خارج شود مگر از سمت پاهایش».
3352- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ الْحَجَّالِ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَیْمُونٍ عَنْ زُرَارَةَ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْقَبْرِ کَمْ یَدْخُلُهُ قَالَ ذَاکَ إِلَی الْوَلِیِّ إِنْ شَاءَ أَدْخَلَ وَتْراً وَ إِنْ شَاءَ شَفْعاً.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
از زراره نقل شده که او از امام صادق (ع) درباره تعداد افرادی که وارد قبر می شوند، پرسید. امام (ع) فرمود: «این به اختیار ولیّ (میّت) است؛ اگر بخواهد، یک نفر را وارد می کند و اگر بخواهد، دو نفر را وارد می کند.»
3353- 2- (6) وَ عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ أَبِی مَرْیَمَ الْأَنْصَارِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ کُفِّنَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَی أَنْ قَالَ ثُمَّ دَخَلَ عَلِیٌّ ع الْقَبْرَ فَوَضَعَهُ عَلَی یَدَیْهِ وَ أَدْخَلَ مَعَهُ الْفَضْلَ بْنَ الْعَبَّاسِ- فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ مِنْ بَنِی الْخُیَلَاءِ- یُقَالُ لَهُ أَوْسُ بْنُ خَوَلِیٍّ- أَنْشُدُکُمُ اللَّهَ أَنْ تَقْطَعُوا حَقَّنَا فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ ع ادْخُلْ فَدَخَلَ مَعَهُمَا فَسَأَلْتُهُ أَیْنَ وُضِعَ السَّرِیرُ فَقَالَ عِنْدَ رِجْلِ الْقَبْرِ وَ سُلَّ سَلًّا الْحَدِیثَ (7).
ص: 184
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (1).
ترجمه:
از ابی مریم انصاری نقل شده که او گفت: شنیدم امام باقر (ع) می فرمود: «رسول خدا (ص) کفن شد...» و سپس فرمود: «علی (ع) وارد قبر شد و پیامبر (ص) را بر دست هایش قرار داد و فضل بن عباس نیز با او داخل قبر شد. مردی از انصار از بنی خُیَلاء به نام اوس بن خولی گفت: «شما را به خدا سوگند، حق ما را قطع نکنید.» علی (ع) به او فرمود: «وارد شو.» پس او نیز با آن دو وارد قبر شد.» راوی سپس پرسید: «تابوت کجا قرار داده شد؟» امام (ع) پاسخ داد: «در نزد پای قبر و سپس [پیامبر (ص)] به آرامی در قبر قرار داده شد.»
(2) 25 بَابُ کَرَاهَةِ النُّزُولِ فِی قَبْرِ الْوَلَدِ خَاصَّةً وَ عَدَمِ تَحْرِیمِهِ وَ جَوَازِ النُّزُولِ فِی قَبْرِ الْوَالِدِ
ترجمه:
3354- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِیِّ وَ غَیْرِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: یُکْرَهُ لِلرَّجُلِ أَنْ یَنْزِلَ فِی قَبْرِ وَلَدِهِ.
ترجمه:
از حفص بن البختری و غیر او، از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود: «مکروه است که مرد در قبر فرزندش وارد شود.»
3355- 2- (4) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ صَالِحِ بْنِ السِّنْدِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِیرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الرَّجُلُ یَنْزِلُ فِی قَبْرِ وَالِدِهِ وَ لَا یَنْزِلُ الْوَالِدُ فِی قَبْرِ وَلَدِهِ.
ترجمه:
از عبد الله بن راشد، از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود: «مرد می تواند در قبر پدرش وارد شود، اما پدر در قبر فرزندش وارد نمی شود.»
3356- 3- (5) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ أَنَّهُ لَمْ یَنْزِلْ فِی قَبْرِ وَلَدِهِ إِسْمَاعِیلَ- وَ قَالَ هَکَذَا فَعَلَ النَّبِیُّ ص بِإِبْرَاهِیمَ وَلَدِهِ.
ترجمه:
از محمد بن ابی حمزه، از مردی که از امام صادق (ع) نقل کرده در حدیثی آمده که امام (ع) در قبر فرزندش اسماعیل وارد نشد. و فرمود: «پیامبر (ص) نیز همین گونه با فرزندش ابراهیم رفتار کرد.»
3357- 4- (6) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَی ع قَالَ فِی حَدِیثٍ عَنْ عَلِیٍّ ع لَمَّا قُبِضَ إِبْرَاهِیمُ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ ص- قَالَ یَا عَلِیُّ انْزِلْ فَأَلْحِدِ ابْنِی فَنَزَلَ ع فَأَلْحَدَ إِبْرَاهِیمَ فِی لَحْدِهِ فَقَالَ
ص: 185
النَّاسُ إِنَّهُ لَا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ أَنْ یَنْزِلَ فِی قَبْرِ وَلَدِهِ إِذْ لَمْ یَفْعَلْ رَسُولُ اللَّهِ ص فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ص- یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَیْسَ عَلَیْکُمْ بِحَرَامٍ أَنْ تَنْزِلُوا فِی قُبُورِ أَوْلَادِکُمْ وَ لَکِنِّی لَسْتُ آمَنُ إِذَا حَلَّ أَحَدُکُمُ الْکَفَنَ عَنْ وَلَدِهِ أَنْ یَلْعَبَ بِهِ الشَّیْطَانُ فَیَدْخُلَهُ عِنْدَ ذَلِکَ مِنَ الْجَزَعِ مَا یُحْبِطُ أَجْرَهُ ثُمَّ انْصَرَفَ ص.
وَ رَوَاهُ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِی سُمَیْنَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَسْلَمَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
از علی بن عبدالله نقل شده که شنیدم امام موسی کاظم (ع) فرمود: در حدیثی از امام علی (ع) آمده که زمانی که ابراهیم، فرزند پیامبر (ص) از دنیا رفت، پیامبر (ص) به علی (ع) فرمود: «ای علی، در قبر فرزندم وارد شو و او را در لحد بگذار.» پس امام علی (ع) وارد شد و ابراهیم را در لحد قرار داد. مردم گفتند: «نباید کسی در قبر فرزندش وارد شود، زیرا پیامبر (ص) این کار را انجام نداده است.» پیامبر (ص) به آنها فرمود: «ای مردم، برای شما حرام نیست که در قبر فرزندانتان وارد شوید، اما من نمی توانم تضمین کنم که اگر کسی کفن فرزندش را باز کند، شیطان او را وسوسه نکند و در نتیجه او را به بی تابی وادارد و این بی تابی موجب از بین رفتن پاداش او شود.» سپس پیامبر (ص) از آنجا خارج شد.
3358- 5- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْوَالِدُ لَا یَنْزِلُ فِی قَبْرِ وَلَدِهِ وَ الْوَلَدُ یَنْزِلُ فِی قَبْرِ وَالِدِهِ.
ترجمه:
از عبدالله بن محمد بن خالد نقل شده است که امام صادق (ع) فرمودند: «پدر نباید در قبر فرزندش وارد شود، ولی فرزند می تواند در قبر پدرش وارد شود.»
3359- 6- (3) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْوَلِیدِ عَنْ یَحْیَی بْنِ عَمْرٍو عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ الْعَنْبَرِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع الرَّجُلُ یَدْفِنُ ابْنَهُ فَقَالَ لَا یَدْفِنْهُ فِی التُّرَابِ قَالَ قُلْتُ: فَالابْنُ یَدْفِنُ أَبَاهُ قَالَ نَعَمْ لَا بَأْسَ.
مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
از عبدالله عنبری نقل شده است که به امام صادق (ع) گفتم: «آیا پدر می تواند فرزندش را در خاک دفن کند؟» امام فرمودند: «خیر، نباید او را در خاک دفن کند.» گفتم: «آیا فرزند می تواند پدرش را دفن کند؟» امام فرمودند: «بله، اشکالی ندارد.»
3360- 7- (5) وَ عَنْ حُمَیْدِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْکِنْدِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ الْمِیثَمِیِّ عَنْ أَبَانٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ رَاشِدٍ قَالَ: کُنْتُ مَعَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع حِینَ مَاتَ إِسْمَاعِیلُ ابْنُهُ فَأُنْزِلَ فِی قَبْرِهِ ثُمَّ رَمَی بِنَفْسِهِ عَلَی
ص: 186
الْأَرْضِ مِمَّا یَلِی الْقِبْلَةَ ثُمَّ قَالَ هَکَذَا صَنَعَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِإِبْرَاهِیمَ- ثُمَّ قَالَ إِنَّ الرَّجُلَ یَنْزِلُ فِی قَبْرِ وَالِدِهِ وَ لَا یَنْزِلُ فِی قَبْرِ وَلَدِهِ.
ترجمه:
از ابان نقل شده که عبدالله راشد می گوید: «من با امام صادق (ع) بودم زمانی که اسماعیل، پسر ایشان درگذشت. او را در قبرش قرار دادند، سپس امام (ع) به سمت قبله بر روی زمین افتاد و گفت: 'این گونه رسول الله (ص) با ابراهیم (ع) رفتار کرد.' سپس امام فرمودند: 'مرد می تواند در قبر پدرش فرود آید، اما نمی تواند در قبر فرزندش برود.'»
3361- 8- (1) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی کِتَابِ إِکْمَالِ الدِّینِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیِّ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ أَخِیهِ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ (عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ) (2) عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ مُرَّةَ مَوْلَی مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: لَمَّا تُوُفِّیَ إِسْمَاعِیلُ فَانْتَهَی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِلَی الْقَبْرِ أَرْسَلَ نَفْسَهُ فَقَعَدَ عَلَی حَاشِیَةِ الْقَبْرِ وَ لَمْ یَنْزِلْ فِی الْقَبْرِ ثُمَّ قَالَ هَکَذَا صَنَعَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِإِبْرَاهِیمَ وَلَدِهِ.
ترجمه:
مرّه، مولا محمد بن خالد، نقل می کند که: «زمانی که اسماعیل درگذشت، امام صادق (ع) به قبر رفت و خود را بر لبه قبر نشاند و در قبر نرفت. سپس فرمود: 'این گونه رسول الله (ص) با ابراهیم، پسرش رفتار کرد.'»
(3) 26 بَابُ اسْتِحْبَابِ نُزُولِ الزَّوْجِ فِی قَبْرِ الْمَرْأَةِ أَوْ مَنْ کَانَ یَرَاهَا فِی حَیَاتِهَا وَ نُزُولِ الْوَلِیِّ أَوْ مَنْ یَأْمُرُهُ مُطْلَقاً
ترجمه:
3362- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ جَمِیعاً عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع مَضَتِ السُّنَّةُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص- أَنَّ الْمَرْأَةَ لَا یَدْخُلُ قَبْرَهَا إِلَّا مَنْ کَانَ یَرَاهَا فِی حَیَاتِهَا.
ترجمه:
از سكونی نقل شده که از امام صادق (ع) شنید: «امیرالمؤمنین (ع) فرمود: سنت رسول الله (ص) بر این بوده که زن نمی تواند در قبرش وارد شود مگر کسی که او را در حیاتش می دیده است.»
الزَّوْجُ أَحَقُّ بِامْرَأَتِهِ حَتَّی یَضَعَهَا فِی قَبْرِهَا.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (1)
وَ کَذَا الَّذِی قَبْلَهُ.
ترجمه:
از اسحاق بن عمار نقل شده که امام صادق (ع) فرمود: «شوهر حق دارد همسرش را در قبرش بگذارد و او از همه کسانی که می توانند در قبرش باشند، حق تقدم دارد.»
3364- 3- (2) وَ قَدْ سَبَقَ حَدِیثُ زَیْدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ: یَکُونُ أَوْلَی النَّاسِ بِالْمَرْأَةِ فِی مُؤَخَّرِهَا.
ترجمه:
در روایت زید بن علی (ع) از پدرانش نقل شده است که امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «اولی ترین افراد با زن در هنگام دفن او، شوهرش است.»
3365- 4- (3) وَ حَدِیثُ مُحَمَّدِ بْنِ عَجْلَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا وَضَعْتَهُ فِی لَحْدِهِ فَلْیَکُنْ أَوْلَی النَّاسِ مِمَّا یَلِی رَأْسَهُ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (4).
ترجمه:
در روایت محمد بن عجلان از امام صادق (ع) آمده است: «وقتی که او (میت) را در لحد قرار دادی، اولی ترین افراد در نزد او، کسی است که به سر او نزدیک تر است.»
(5) 27 بَابُ جَوَازِ فَرْشِ الْقَبْرِ عِنْدَ الِاحْتِیَاجِ بِالثَّوْبِ وَ بِالسَّاجِ وَ أَنْ یُطْبَقَ عَلَیْهِ السَّاجُ
ترجمه:
3366- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقَاسَانِیِّ قَالَ کَتَبَ عَلِیُّ بْنُ بِلَالٍ إِلَی أَبِی الْحَسَنِ ع- أَنَّهُ رُبَّمَا مَاتَ عِنْدَنَا الْمَیِّتُ وَ تَکُونُ الْأَرْضُ نَدِیَّةً فَیُفْرَشُ الْقَبْرُ بِالسَّاجِ أَوْ یُطْبَقُ عَلَیْهِ فَهَلْ یَجُوزُ ذَلِکَ فَکَتَبَ ذَلِکَ جَائِزٌ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقَاسَانِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ کَتَبَ عَلِیُّ بْنُ بِلَالٍ إِلَیْهِ وَ ذَکَرَ الْحَدِیثَ (7).
ترجمه:
در این روایت، علی بن محمد القاسانی نقل می کند که علی بن بلال به امام ابوالحسن (ع) نامه ای نوشت و از ایشان سوال کرد: «گاهی اوقات فردی در نزد ما از دنیا می رود و زمین مرطوب و نَمناک است، پس قبر با چوب ساج (نوعی چوب مقاوم) فرش می شود یا روی آن پوشانده می شود. آیا این کار جایز است؟» امام در پاسخ نوشتند: «این کار جایز است.»
ص: 188
3367- 2- (1) وَ عَنْهُ عَنْ صَالِحِ بْنِ السِّنْدِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِیرٍ عَنْ یَحْیَی بْنِ أَبِی الْعَلَاءِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَلْقَی شُقْرَانُ مَوْلَی رَسُولِ اللَّهِ ص فِی قَبْرِهِ الْقَطِیفَةَ.
ترجمه:
در این روایت، یحیی بن ابی العلاء از امام صادق (ع) نقل می کند که: «شقران، غلام رسول خدا (ص)، قطیفه (نوعی پارچه) را در قبر رسول خدا (ص) انداخت.»
3368- 3- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ وَ قَدْ رُوِیَ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الثَّالِثِ ع إِطْلَاقٌ فِی أَنْ یُفْرَشَ الْقَبْرُ بِالسَّاجِ وَ یُطْبَقَ عَلَی الْمَیِّتِ السَّاجُ.
ترجمه:
در این روایت،مرحوم شیخ صدوق (محمد بن علی بن حسین) نقل می کند که از امام هادی (ع)، امام دهم شیعیان، در مورد فرش کردن قبر با ساج (نوعی چوب) و پوشاندن میت با آن، روایتی وجود دارد که به طور مطلق جواز این عمل را بیان می کند.
3369- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ حُسَیْنِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ جَعَلَ عَلِیٌّ ع عَلَی قَبْرِ رَسُولِ اللَّهِ ص لَبِناً فَقُلْتُ أَ رَأَیْتَ إِنْ جَعَلَ الرَّجُلُ عَلَیْهِ آجُرّاً هَلْ یَضُرُّ الْمَیِّتَ قَالَ لَا.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (6).
ترجمه:
در این روایت، أبان بن تغلب نقل می کند که از امام صادق (ع) شنیده است که حضرت علی (ع) بر روی قبر پیامبر (ص) «لَبِن» (آجر یا خشت خام) قرار دادند.
سپس راوی از امام (ع) پرسید: اگر کسی بر روی قبر، «آجُر» (آجر پخته) قرار دهد، آیا این کار به میت ضرری می رساند؟ امام صادق (ع) در پاسخ فرمودند: «خیر، ضرری به میت نمی رساند.»
(7) 29 بَابُ أَنَّهُ یُسْتَحَبُّ أَنْ یُحْثَی التُّرَابُ بِالْیَدِ وَ ظَهْرِ الْکَفِّ ثَلَاثاً وَ یُدْعَی بِالْمَأْثُورِ
ترجمه:
3370- 1- (8) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی
ص: 189
عُمَیْرٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ النُّعْمَانِ قَالَ: رَأَیْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع یَقُولُ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا مَا شَاءَ النَّاسُ- فَلَمَّا انْتَهَی إِلَی الْقَبْرِ تَنَحَّی فَجَلَسَ فَلَمَّا أُدْخِلَ الْمَیِّتُ لَحْدَهُ قَامَ فَحَثَا عَلَیْهِ التُّرَابَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ بِیَدِهِ.
ترجمه:
در این روایت، داوود بن نعمان نقل می کند که شاهد بود امام کاظم (ع) می فرمود: «ما شاء الله، لا ما شاء الناس» (آنچه که خدا می خواهد، نه آنچه که مردم می خواهند). سپس هنگامی که به قبر رسید، از آنجا کمی کنار رفت و نشست. هنگامی که میت را داخل لحد قرار دادند، امام (ع) برخواست و سه بار با دست خود بر روی قبر خاک ریخت.
3371- 2- (1) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَیْنَةَ قَالَ: رَأَیْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَطْرَحُ التُّرَابَ عَلَی الْمَیِّتِ فَیُمْسِکُهُ سَاعَةً فِی یَدِهِ ثُمَّ یَطْرَحُهُ وَ لَا یَزِیدُ عَلَی ثَلَاثَةِ أَکُفٍّ قَالَ فَسَأَلْتُهُ عَنْ ذَلِکَ فَقَالَ یَا عُمَرُ کُنْتُ أَقُولُ: إِیمَاناً بِکَ وَ تَصْدِیقاً بِبَعْثِکَ هَذَا مَا وَعَدَ (2) اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلَی قَوْلِهِ وَ تَسْلِیماً- هَکَذَا کَانَ یَفْعَلُ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ بِهِ جَرَتِ السُّنَّةُ.
ترجمه:
در این روایت، عمر بن اُذینه نقل می کند که شاهد بوده امام صادق (ع) هنگام دفن میت، سه کف خاک بر روی میت می ریخت و قبل از ریختن، خاک را برای مدتی در دست خود نگه می داشت. عمر می گوید که از امام درباره این عمل پرسیدم. امام (ع) فرمود: «ای عمر، در این هنگام می گفتم: "ایماناً بکَ و تصدیقاً ببعثکَ، هذا ما وعد الله و رسوله و تسلیماً..."» (ایمان به تو و تصدیق به بعثت تو، این همان وعده ای است که خداوند و رسولش داده اند و تسلیم در برابر آن). سپس امام اضافه کردند که رسول خدا (ص) نیز چنین عمل می کردند و این سنت به همین صورت جاری شده است.
3372- 3- (3) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: کُنْتُ مَعَ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی جَنَازَةِ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِنَا- فَلَمَّا أَنْ دَفَنُوهُ قَامَ ع إِلَی قَبْرِهِ فَحَثَا عَلَیْهِ مِمَّا یَلِی رَأْسَهُ ثَلَاثاً بِکَفِّهِ ثُمَّ بَسَطَ کَفَّهُ عَلَی الْقَبْرِ ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ جَافِ الْأَرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَ أَصْعِدْ إِلَیْکَ رُوحَهُ وَ لَقِّهِ مِنْکَ رِضْوَاناً وَ أَسْکِنْ قَبْرَهُ مِنْ رَحْمَتِکَ مَا تُغْنِیهِ بِهِ عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِوَاکَ ثُمَّ مَضَی.
ترجمه:
در این روایت، محمد بن مسلم نقل می کند که همراه امام باقر (ع) در مراسم تشییع جنازه یکی از اصحاب بود. پس از دفن آن شخص، امام (ع) به سوی قبر او رفتند و سه کف خاک از ناحیه سر میت بر روی قبر ریختند. سپس امام دست خود را بر روی قبر گستردند و دعا کردند:
«اللَّهُمَّ جَافِ الْأَرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَ أَصْعِدْ إِلَیْکَ رُوحَهُ وَ لَقِّهِ مِنْکَ رِضْوَاناً وَ أَسْکِنْ قَبْرَهُ مِنْ رَحْمَتِکَ مَا تُغْنِیهِ بِهِ عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِوَاکَ»
(خدایا، زمین را از پهلوهای او دور کن، روح او را به سوی خودت بالا ببر، و او را به رضوان خودت برسان. رحمتت را در قبر او جایگزین کن، به گونه ای که از رحمت غیر تو بی نیاز گردد).
3373- 4- (4) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا حَثَوْتَ التُّرَابَ عَلَی الْمَیِّتِ فَقُلْ إِیمَاناً بِکَ وَ تَصْدِیقاً بِبَعْثِکَ (5)- هَذَا مَا وَعَدَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ- قَالَ وَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص- یَقُولُ مَنْ حَثَا عَلَی مَیِّتٍ وَ قَالَ هَذَا الْقَوْلَ أَعْطَاهُ اللَّهُ بِکُلِّ ذَرَّةٍ حَسَنَةً.
ص: 190
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ وَ کَذَا الَّذِی قَبْلَهُ (1).
ترجمه:
این روایت از امام صادق (ع) نقل شده که ایشان فرمودند:
(زمانی که خاک بر روی میت می ریزی، بگو: «ایمانی به تو و تصدیقی به بعث تو، این همان وعده ای است که خداوند و رسولش داده اند»).
سپس امام صادق (ع) فرمودند که امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند:
(شنیدم که رسول خدا (ص) فرمودند: «هر کس بر روی میت خاک بریزد و این جمله را بگوید، خداوند به ازای هر ذرّه ای از خاک، به او حسنه ای عطا می کند»).
3374- 5- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنِ الْمُفِیدِ عَنِ الصَّدُوقِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْأَصْبَغِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا قَالَ: رَأَیْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع وَ هُوَ فِی جِنَازَةٍ فَحَثَا التُّرَابَ عَلَی الْقَبْرِ بِظَهْرِ کَفَّیْهِ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (3).
ترجمه:
این حدیث از محمد بن اصبغ نقل شده و در آن گفته شده است که یکی از اصحاب، امام ابوالحسن (ع) (احتمالاً امام موسی کاظم یا امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام) را مشاهده کرده که در مراسم تشییع جنازه شرکت کرده و هنگام خاکسپاری، خاک را با پشت دست های خود (کف دست ها) بر روی قبر ریخته است.
3375- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عُبَیْدِ بْنِ زُرَارَةَ قَالَ: مَاتَ لِبَعْضِ أَصْحَابِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَلَدٌ فَحَضَرَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع- فَلَمَّا أُلْحِدَ تَقَدَّمَ أَبُوهُ فَطَرَحَ (6) عَلَیْهِ التُّرَابَ فَأَخَذَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع بِکَفَّیْهِ وَ قَالَ لَا تَطْرَحْ عَلَیْهِ التُّرَابَ وَ مَنْ کَانَ مِنْهُ ذَا رَحِمٍ فَلَا یَطْرَحْ عَلَیْهِ التُّرَابَ (7) فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص نَهَی أَنْ یَطْرَحَ الْوَالِدُ أَوْ ذُو رَحِمٍ عَلَی مَیِّتِهِ التُّرَابَ فَقُلْنَا یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَ تَنْهَانَا عَنْ هَذَا (8) وَحْدَهُ فَقَالَ أَنْهَاکُمْ أَنْ تَطْرَحُوا التُّرَابَ عَلَی ذَوِی أَرْحَامِکُمْ فَإِنَّ ذَلِکَ یُورِثُ الْقَسْوَةَ فِی الْقَلْبِ وَ مَنْ قَسَا قَلْبُهُ بَعُدَ مِنْ رَبِّهِ.
ص: 191
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (1)
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْعِلَلِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَاتِمٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْقَاسِمِ الْعَلَوِیِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ سَهْلٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَهْلٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَاتِمٍ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ نَحْوَهُ (2).
ترجمه:
این روایت از عبید بن زراره نقل شده و داستانی را از حضور امام صادق (ع) در مراسم تشییع یکی از اصحابشان بیان می کند. در این روایت آمده است که هنگام دفن فرزند یکی از اصحاب امام صادق (ع)، پدر او پیش آمد و خواست که خاک بر روی فرزندش بریزد. امام صادق (ع) دست های او را گرفت و فرمود:
«خاک بر روی او نریز. و هر کسی که از نزدیکان و خویشاوندان میت باشد، نباید بر او خاک بریزد. زیرا رسول خدا (ص) نهی کرده است که پدر یا یکی از خویشان نزدیک، بر میت خود خاک بریزد.»
در ادامه، افراد حاضر پرسیدند: ای پسر رسول خدا! آیا تنها از این کار نهی می کنید؟ امام صادق (ع) فرمودند:
«من شما را از این کار نهی می کنم که بر خویشاوندان نزدیکتان (مثل فرزند) خاک بریزید، زیرا این کار قساوت قلب به همراه می آورد. و هر کس قلبش قساوت پیدا کند، از پروردگارش دور می شود.»
(3) 31 بَابُ اسْتِحْبَابِ تَرْبِیعِ الْقَبْرِ وَ رَفْعِهِ أَرْبَعَ أَصَابِعَ إِلَی شِبْرٍ
ترجمه:
3376- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ حُمَیْدِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ غَیْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبَانٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: یُدْعَی لِلْمَیِّتِ حِینَ یُدْخَلُ حُفْرَتَهُ وَ یُرْفَعُ الْقَبْرُ فَوْقَ الْأَرْضِ أَرْبَعَ أَصَابِعَ.
ترجمه:
محمد بن مسلم از امام باقر (علیه السلام) روایت کرده است که: برای میّت، هنگامی که در قبر گذاشته می شود، دعا خوانده می شود و قبر به اندازه چهار انگشت بالاتر از زمین برداشته می شود.
3377- 2- (5) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ قُدَامَةَ بْنِ زَائِدَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص سَلَّ إِبْرَاهِیمَ ابْنَهُ سَلًّا وَ رَفَعَ قَبْرَهُ.
ترجمه:
قدامة بن زائدة گفت: شنیدم که امام باقر (علیه السلام) می فرمود: پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) فرزندش ابراهیم را به آرامی درآورد و قبر او را بالاتر آورد.
3378- 3- (6) وَ عَنْهُ عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الْخَطَّابِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ سَیْفٍ عَنْ أَبِی الْمَغْرَاءِ عَنْ عُقْبَةَ بْنِ بَشِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ ص لِعَلِیٍّ ع یَا عَلِیُّ ادْفِنِّی فِی هَذَا الْمَکَانِ وَ ارْفَعْ قَبْرِی مِنَ الْأَرْضِ أَرْبَعَ أَصَابِعَ وَ رُشَّ عَلَیْهِ مِنَ الْمَاءِ.
ترجمه:
عقبة بن بشیر از امام باقر (علیه السلام) روایت کرده است که پیامبر (صلی الله علیه وآله) به علی (علیه السلام) فرمود: ای علی، مرا در این مکان دفن کن و قبرم را به اندازه چهار انگشت از زمین بالاتر ببر و بر روی آن آب بپاش.
3379- 4- (7) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ
ص: 192
عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: یُسْتَحَبُّ أَنْ یُدْخَلَ مَعَهُ فِی قَبْرِهِ جَرِیدَةٌ رَطْبَةٌ وَ یُرْفَعَ قَبْرُهُ مِنَ الْأَرْضِ قَدْرَ أَرْبَعِ أَصَابِعَ مَضْمُومَةٍ وَ یُنْضَحَ عَلَیْهِ الْمَاءُ وَ یُخَلَّی عَنْهُ.
ترجمه:
سماعه از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است که: مستحب است همراه میت در قبر، شاخه خرمای تازه ای قرار داده شود و قبر او به اندازه چهار انگشت جمع شده از زمین بلند شود و بر آن آب پاشیده و رها شود.
3380- 5- (1) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ أَبِی قَالَ لِی ذَاتَ یَوْمٍ فِی مَرَضِهِ إِذَا أَنَا مِتُّ فَغَسِّلْنِی وَ کَفِّنِّی وَ ارْفَعْ قَبْرِی أَرْبَعَ أَصَابِعَ وَ رُشَّهُ بِالْمَاءِ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
حماد بن عثمان از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است که فرمود: پدرم روزی در بیماری اش به من گفت: زمانی که من از دنیا رفتم، مرا غسل بده، کفن کن و قبرم را به اندازه چهار انگشت بلند کن و بر آن آب بپاش.
3381- 6- (2) وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ رِئَابٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ فِی حَدِیثٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ أَبِی أَمَرَنِی أَنْ أَرْفَعَ الْقَبْرَ مِنَ الْأَرْضِ أَرْبَعَ أَصَابِعَ مُفَرَّجَاتٍ وَ ذَکَرَ أَنَّ رَشَّ الْقَبْرِ بِالْمَاءِ حَسَنٌ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (3)
وَ کَذَا الْحَدِیثَانِ اللَّذَانِ قَبْلَهُ.
ترجمه:
حلبی در حدیثی روایت کرده است که امام صادق (علیه السلام) فرمود: پدرم به من دستور داد که قبر را به اندازه چهار انگشت باز از زمین بلند کنم و فرمود که پاشیدن آب بر قبر خوب است.
3382- 7- (4) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زُرَارَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ الْحَلَبِیِّ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَمَرَنِی أَبِی أَنْ أَجْعَلَ ارْتِفَاعَ قَبْرِهِ أَرْبَعَ أَصَابِعَ مُفَرَّجَاتٍ وَ ذَکَرَ أَنَّ الرَّشَّ بِالْمَاءِ حَسَنٌ وَ قَالَ تَوَضَّأْ إِذَا أَدْخَلْتَ الْمَیِّتَ الْقَبْرَ.
ترجمه:
محمد بن مسلم از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است که فرمود: پدرم به من دستور داد که ارتفاع قبر او را به اندازه چهار انگشت باز قرار دهم و فرمود که پاشیدن آب بر قبر خوب است و گفت: زمانی که میت را در قبر می گذاری، وضو بگیر.
3383- 8- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنِ الْغِفَارِیِّ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ
ص: 193
عَلِیٍّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ ع أَنَّ قَبْرَ رَسُولِ اللَّهِ ص رُفِعَ شِبْراً مِنَ الْأَرْضِ وَ أَنَّ النَّبِیَّ ص أَمَرَ بِرَشِّ الْقُبُورِ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْعِلَلِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ بَکْرِ بْنِ صَالِحٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ الرَّافِقِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ ع مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
ابراهیم بن علی از امام جعفر (علیه السلام) از پدرش روایت کرده است که قبر رسول خدا (صلی الله علیه وآله) به اندازه یک وجب از زمین بلند بود و پیامبر (صلی الله علیه وآله) دستور به پاشیدن آب بر قبور داده بود.
3384- 9- (2) مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْمُفِیدُ فِی الْإِرْشَادِ عَنْ یُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَی مَوْلَی آلِ سَامٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ أَبِی اسْتَوْدَعَنِی مَا هُنَاکَ فَلَمَّا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ قَالَ ادْعُ لِی شُهُوداً فَدَعَوْتُ لَهُ أَرْبَعَةً مِنْ قُرَیْشٍ- فَقَالَ اکْتُبْ هَذَا مَا أَوْصَی بِهِ یَعْقُوبُ بَنِیهِ إِلَی أَنْ قَالَ وَ أَوْصَی مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ إِلَی جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ- وَ أَمَرَهُ أَنْ یُکَفِّنَهُ فِی بُرْدِهِ الَّذِی کَانَ یُصَلِّی فِیهِ الْجُمُعَةَ وَ أَنْ یُعَمِّمَهُ بِعِمَامَتِهِ وَ أَنْ یُرَبِّعَ قَبْرَهُ وَ یَرْفَعَهُ أَرْبَعَةَ أَصَابِعَ وَ أَنْ یَحُلَّ عَنْهُ أَطْمَارَهُ عِنْدَ دَفْنِهِ الْحَدِیثَ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ یُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
عبدالأعلی، مولای آل سام، از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است که فرمود: پدرم (امام باقر علیه السلام) آنچه را که در آنجا بود به من سپرد. زمانی که لحظه وفاتش فرا رسید، گفت: برایم شاهدانی بیاور. من چهار نفر از قریش را آوردم. پس فرمود: بنویس: «این چیزی است که یعقوب به فرزندانش وصیت کرد...» تا اینکه فرمود: و محمد بن علی به جعفر بن محمد وصیت کرد و او را امر کرد که او را در بُردی که در آن نماز جمعه می خواند، کفن کند و عمامه اش را بر سر او ببندد و قبرش را چهارگوشه کند و آن را به اندازه چهار انگشت بلند نماید و هنگام دفن، جامه های کهنه اش را از او باز کند.
3385- 10- (4) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنِ السِّنْدِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِی الْبَخْتَرِیِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ ع أَنَّ قَبْرَ رَسُولِ اللَّهِ ص رُفِعَ مِنَ الْأَرْضِ قَدْرَ شِبْرٍ وَ أَرْبَعِ أَصَابِعَ وَ رُشَّ عَلَیْهِ الْمَاءُ قَالَ عَلِیٌّ وَ السُّنَّةُ أَنْ یُرَشَّ عَلَی الْقَبْرِ الْمَاءُ.
ترجمه:
این حدیث از امام علی (ع) نقل شده که بیان می کند قبر پیامبر اکرم (ص) به اندازه یک وجب و چهار انگشت از سطح زمین بلند شده و بر روی آن آب پاشیده شد. سپس امام علی (ع) می فرمایند که سنت این است که بر روی قبر آب پاشیده شود.
ص: 194
3386- 11- (1) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ تَمِیمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ تَمِیمٍ الْقُرَشِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَلِیٍّ الْأَنْصَارِیِّ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ الْبَصْرِیِّ عَنْ عُمَرَ بْنِ وَاقِدٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع فِی حَدِیثٍ أَنَّهُ قَالَ: إِذَا حُمِلْتُ إِلَی الْمَقْبَرَةِ الْمَعْرُوفَةِ بِمَقَابِرِ قُرَیْشٍ- فَالْحَدُونِی بِهَا وَ لَا تَرْفَعُوا قَبْرِی أَکْثَرَ مِنْ أَرْبَعِ أَصَابِعَ مُفَرَّجَاتٍ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
این روایت از امام موسی بن جعفر (ع) نقل شده است که ایشان فرمودند: «هنگامی که مرا به قبرستانی که به مقابر قریش معروف است حمل کردند، مرا در آنجا دفن کنید و قبرم را بیشتر از چهار انگشت باز شده (از سطح زمین) بلند نکنید.»
3387- 12- (2) وَ فِی الْعِلَلِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَاتِمٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ (3) عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْوَلِیدِ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لِأَیِّ عِلَّةٍ یُرَبَّعُ الْقَبْرُ قَالَ لِعِلَّةِ الْبَیْتِ لِأَنَّهُ نُزِّلَ مُرَبَّعاً.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (4).
ترجمه:
این روایت از امام صادق (ع) نقل شده است که راوی از ایشان می پرسد: «به چه علت قبر به شکل چهارگوش (مربع) ساخته می شود؟» امام (ع) در پاسخ می فرمایند: «به علت شباهت آن به خانه (بیت)؛ زیرا [بیت الله] به صورت چهارگوش نازل شده است.»
(5) 32 بَابُ اسْتِحْبَابِ رَشِّ الْقَبْرِ بِالْمَاءِ مُسْتَقْبِلًا مِنْ عِنْدِ الرَّأْسِ دَوْراً ثُمَّ عَلَی وَسَطِهِ وَ تَکْرَارِ الرَّشِّ أَرْبَعِینَ یَوْماً کُلَّ یَوْمٍ مَرَّةً
ترجمه:
3388- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عُقْبَةَ وَ ذُبْیَانَ بْنِ حَکِیمٍ عَنْ مُوسَی بْنِ أُکَیْلٍ النُّمَیْرِیِّ عَنْ أَبِی
ص: 195
عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: السُّنَّةُ فِی رَشِّ الْمَاءِ عَلَی الْقَبْرِ أَنْ تَسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةَ وَ تَبْدَأَ مِنْ عِنْدِ الرَّأْسِ إِلَی عِنْدِ الرِّجْلِ ثُمَّ تَدُورَ عَلَی الْقَبْرِ مِنَ الْجَانِبِ الْآخَرِ ثُمَّ یُرَشَّ عَلَی وَسَطِ الْقَبْرِ فَکَذَلِکَ السُّنَّةُ.
ترجمه:
این روایت از امام صادق (ع) نقل شده که ایشان می فرمایند: «سنت در پاشیدن آب بر قبر این است که رو به قبله بایستی و از قسمت سر (بالای قبر) تا انتهای آن (پایین قبر) آب بپاشی. سپس به سمت دیگر قبر بروی و همین کار را از سمت مقابل انجام دهی. در پایان، بر وسط قبر نیز آب پاشیده شود. این گونه است که سنت رعایت می شود.»
3389- 2- (1) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی رَشِّ الْمَاءِ عَلَی الْقَبْرِ قَالَ یَتَجَافَی عَنْهُ الْعَذَابُ مَا دَامَ النَّدَی فِی التُّرَابِ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْعِلَلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکِّلِ عَنِ السَّعْدَآبَادِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ مِثْلَهُ (2).
ترجمه:
این روایت از امام صادق (ع) نقل شده که ایشان درباره پاشیدن آب بر قبر می فرمایند: «عذاب از [صاحب] قبر برداشته می شود تا زمانی که رطوبت در خاک قبر باقی است.»
3390- 3- (3) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کَانَ رَشُّ الْقَبْرِ عَلَی عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ ص.
ترجمه:
این روایت از امام صادق (ع) نقل شده که ایشان فرمودند: «پاشیدن آب بر قبر در زمان رسول خدا (ص) نیز مرسوم بوده است.»
3391- 4- (4) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا فَرَغْتَ مِنَ الْقَبْرِ فَانْضِحْهُ ثُمَّ ضَعْ یَدَکَ عِنْدَ رَأْسِهِ وَ تَغْمِزُ کَفَّکَ عَلَیْهِ بَعْدَ النَّضْحِ.
ترجمه:
این روایت از زراره نقل شده است که امام صادق (ع) فرمودند: «هنگامی که از ساختن قبر فارغ شدی، بر آن آب بپاش. سپس دستت را در قسمت سر قبر بگذار و پس از پاشیدن آب، کف دستت را بر قبر بفشار.»
3392- 5- (5) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنِ السِّنْدِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِی الْبَخْتَرِیِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ ع أَنَّ الرَّشَّ عَلَی الْقُبُورِ کَانَ عَلَی عَهْدِ النَّبِیِّ ص.
ترجمه:
این روایت از امام صادق (ع) نقل شده که ایشان فرمودند: «پاشیدن آب بر قبر در زمان رسول خدا (ص) نیز مرسوم بوده است.»
ص: 196
3393- 6- (1) مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِیزِ الْکَشِّیُّ فِی کِتَابِ الرِّجَالِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْوَلِیدِ أَنَّ صَاحِبَ الْمَقْبَرَةِ سَأَلَهُ عَنْ قَبْرِ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ- وَ قَالَ مَنْ صَاحِبُ هَذَا الْقَبْرِ فَإِنَّ أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُوسَی الرِّضَا ع أَوْصَانِی بِهِ وَ أَمَرَنِی أَنْ أَرُشَّ قَبْرَهُ أَرْبَعِینَ شَهْراً أَوْ أَرْبَعِینَ یَوْماً فِی کُلِّ یَوْمٍ مَرَّةً.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (2) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (3).
ترجمه:
این روایت از محمد بن ولید نقل شده که می گوید صاحب مقبره از او درباره قبر یونس بن یعقوب سؤال کرد و گفت: «این قبر متعلق به چه کسی است؟ زیرا امام علی بن موسی الرضا (ع) مرا به مراقبت از این قبر سفارش کردند و به من امر نمودند که چهل ماه یا چهل روز، هر روز یک بار، بر این قبر آب بپاشم.»
(4) 33 بَابُ اسْتِحْبَابِ وَضْعِ الْیَدِ عَلَی الْقَبْرِ بَعْدَ النَّضْحِ عِنْدَ الرَّأْسِ مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةِ وَ تَفْرِیجِ الْأَصَابِعِ وَ غَمْزِ الْکَفِّ عَلَیْهِ وَ تَأَکُّدِ الِاسْتِحْبَابِ لِمَنْ لَمْ یُصَلِّ عَلَی الْمَیِّتِ
ترجمه:
3394- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: قَالَ: فَإِذَا حُثِیَ عَلَیْهِ التُّرَابُ وَ سُوِّیَ قَبْرُهُ فَضَعْ کَفَّکَ عَلَی قَبْرِهِ عِنْدَ رَأْسِهِ وَ فَرِّجْ أَصَابِعَکَ وَ اغْمِزْ کَفَّکَ عَلَیْهِ بَعْدَ مَا یُنْضَحُ بِالْمَاءِ.
ترجمه:
این روایت از زراره نقل شده که امام باقر (ع) در حدیثی فرمودند: «وقتی خاک بر روی قبر ریخته شد و سطح آن هموار گردید، دستت را در قسمت سر قبر بگذار و انگشتانت را از هم باز کن، سپس پس از پاشیدن آب، کف دستت را بر قبر بفشار.»
3395- 2- (6) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الْمُعَاذِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ بَکْرٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع إِنَّ أَصْحَابَنَا یَصْنَعُونَ شَیْئاً إِذَا حَضَرُوا الْجِنَازَةَ وَ دُفِنَ
ص: 197
الْمَیِّتُ لَمْ یَرْجِعُوا حَتَّی یَمْسَحُوا أَیْدِیَهُمْ عَلَی الْقَبْرِ أَ فَسُنَّةٌ ذَلِکَ أَمْ بِدْعَةٌ فَقَالَ ذَلِکَ وَاجِبٌ عَلَی مَنْ لَمْ یَحْضُرِ الصَّلَاةَ عَلَیْهِ.
ترجمه:
این روایت از اسحاق بن عمار نقل شده است که او به امام کاظم (ع) گفت: «اصحاب ما وقتی در مراسم تشییع جنازه حاضر می شوند و میت دفن می شود، قبل از بازگشت، دست هایشان را بر قبر می کشند. آیا این عمل سنت است یا بدعت؟» امام (ع) فرمودند: «این عمل برای کسی که در نماز میت حضور نداشته، واجب است.»
3396- 3- (1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْعَبَّاسِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْهَیْثَمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاقَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع شَیْ ءٌ یَصْنَعُهُ النَّاسُ عِنْدَنَا یَضَعُونَ أَیْدِیَهُمْ عَلَی الْقَبْرِ إِذَا دُفِنَ الْمَیِّتُ قَالَ إِنَّمَا ذَلِکَ لِمَنْ لَمْ یُدْرِکِ الصَّلَاةَ عَلَیْهِ فَأَمَّا مَنْ أَدْرَکَ الصَّلَاةَ فَلَا.
أَقُولُ: هَذَا وَ مَا قَبْلَهُ مَحْمُولٌ عَلَی تَأَکُّدِ الِاسْتِحْبَابِ لِمَنْ لَمْ یُدْرِکِ الصَّلَاةَ عَلَیْهِ وَ عَدَمِ تَأَکُّدِهِ لِمَنْ صَلَّی عَلَیْهِ لِمَا یَأْتِی (2).
ترجمه:
این روایت از محمد بن اسحاق نقل شده که او به امام رضا (ع) گفت: «در میان مردم ما، وقتی میت دفن می شود، مردم دست هایشان را بر قبر می گذارند. [آیا این عمل صحیح است؟]» امام (ع) فرمودند: «این عمل برای کسی است که در نماز میت شرکت نکرده باشد. اما کسی که در نماز میت حاضر بوده، [نیازی به انجام این عمل ندارد].»
می گویم : «این روایت و روایت های مشابه، دلالت بر تأکید استحباب این عمل برای کسی دارد که در نماز میت حضور نداشته است و عدم تأکید آن برای کسی که در نماز میت شرکت کرده، به دلیل آنچه در ادامه خواهد آمد.»
3397- 4- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَصْنَعُ بِمَنْ مَاتَ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ خَاصَّةً شَیْئاً لَا یَصْنَعُهُ بِأَحَدٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ کَانَ إِذَا صَلَّی عَلَی الْهَاشِمِیِّ وَ نَضَحَ قَبْرَهُ بِالْمَاءِ وَضَعَ رَسُولُ اللَّهِ ص کَفَّهُ عَلَی الْقَبْرِ حَتَّی تُرَی أَصَابِعُهُ فِی الطِّینِ فَکَانَ الْغَرِیبُ یَقْدَمُ أَوِ الْمُسَافِرُ مِنْ أَهْلِ الْمَدِینَةِ- فَیَرَی الْقَبْرَ الْجَدِیدَ عَلَیْهِ أَثَرُ کَفِّ رَسُولِ اللَّهِ ص- فَیَقُولُ مَنْ مَاتَ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
این روایت از زراره نقل شده که امام باقر (ع) فرمودند: «پیامبر خدا (ص) برای هر کسی از بنی هاشم که فوت می کرد، عملی انجام می داد که آن را برای هیچ یک از مسلمانان دیگر انجام نمی داد. ایشان وقتی بر هاشمی نماز می خواند و بر قبرش آب می پاشید، دست خود را بر روی قبر می گذاشت تا جایی که اثر انگشتان پیامبر (ص) بر روی خاک قبر دیده می شد. به طوری که هرگاه غریبی به مدینه می آمد یا مسافری از اهل مدینه بازمی گشت و قبر جدیدی را می دید که اثر کف دست پیامبر (ص) بر روی آن باقی مانده است، می پرسید: چه کسی از خاندان محمد (ص) از دنیا رفته است؟»
3398- 5- (5) وَ عَنْ حُمَیْدِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ غَیْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبَانٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ وَضْعِ الرَّجُلِ یَدَهُ عَلَی الْقَبْرِ مَا هُوَ وَ لِمَ صُنِعَ فَقَالَ صَنَعَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص
ص: 198
عَلَی ابْنِهِ (1) بَعْدَ النَّضْحِ قَالَ وَ سَأَلْتُهُ کَیْفَ أَضَعُ یَدِی عَلَی قُبُورِ الْمُسْلِمِینَ فَأَشَارَ بِیَدِهِ فِی (2) الْأَرْضِ وَ وَضَعَهَا عَلَیْهَا ثُمَّ رَفَعَهَا وَ هُوَ مُقَابِلُ الْقِبْلَةِ.
وَ
رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرٍو عَنْ أَبَانٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ ذَکَرَ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ اقْتَصَرَ عَلَی الْمَسْأَلَةِ الثَّانِیَةِ (3).
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (4).
ترجمه:
این روایت از عبد الرحمن بن ابی عبدالله نقل شده است که او از امام صادق (ع) در مورد قرار دادن دست بر قبر سؤال کرد و دلیل این عمل را پرسید. امام (ع) فرمودند: «این کار را رسول خدا (ص) بر روی قبر فرزندش انجام داد بعد از پاشیدن آب. سپس من از او پرسیدم که چگونه باید دستم را بر قبرهای مسلمانان بگذارم؟ ایشان با دستش به زمین اشاره کرد و آن را بر روی قبر گذاشت و سپس دستش را برداشت و رو به قبله ایستاد.»
(5) 34 بَابُ اسْتِحْبَابِ الْقِیَامِ عَلَی الْقَبْرِ وَ الدُّعَاءِ لِلْمَیِّتِ بِالْمَأْثُورِ وَ قِرَاءَةِ الْقَدْرِ سَبْعاً وَ قِرَاءَةِ آیَةِ الْکُرْسِیِّ وَ إِهْدَاءِ ثَوَابِهَا إِلَی الْأَمْوَاتِ
ترجمه:
3399- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ حُمَیْدِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ غَیْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبَانٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَجْلَانَ قَالَ: قَامَ أَبُو جَعْفَرٍ ع عَلَی قَبْرِ رَجُلٍ مِنَ الشِّیعَةِ- فَقَالَ اللَّهُمَّ صِلْ وَحْدَتَهُ وَ آنِسْ وَحْشَتَهُ وَ أَسْکِنْ إِلَیْهِ مِنْ رَحْمَتِکَ مَا یَسْتَغْنِی بِهَا عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِوَاکَ.
ترجمه:
این روایت از عبد الله بن عجلان نقل شده است که امام باقر (ع) بر سر قبر مردی از شیعیان ایستاد و فرمود: «خدایا، تنهایی اش را با ارتباط خودت برطرف کن، وحشتش را با مونس بودن خودت از بین ببر و از رحمتت به او عطا کن به طوری که او از رحمت دیگران بی نیاز شود.»
3400- 2- (7) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ
ص: 199
یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِیعاً عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ أَبِی الْمِقْدَامِ قَالَ: مَرَرْتُ مَعَ أَبِی جَعْفَرٍ ع بِالْبَقِیعِ- فَمَرَرْنَا بِقَبْرِ رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ الْکُوفَةِ مِنَ الشِّیعَةِ- قَالَ فَوَقَفَ عَلَیْهِ فَقَالَ اللَّهُمَّ ارْحَمْ غُرْبَتَهُ وَ صِلْ وَحْدَتَهُ وَ أَسْکِنْ إِلَیْهِ مِنْ رَحْمَتِکَ مَا یَسْتَغْنِی بِهَا عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِوَاکَ وَ أَلْحِقْهُ بِمَنْ کَانَ یَتَوَلَّاهُ.
ترجمه:
این روایت از عمرو بن ابی المقدام نقل شده است که می گوید: «با امام باقر (ع) از میان بقیع عبور می کردیم و به قبر مردی از اهل کوفه و از شیعیان رسیدیم. امام (ع) بر سر قبر ایستاد و فرمود: خدایا، غریبی او را رحمت کن، تنهایی اش را به وصل و دوستی خودت برطرف کن و از رحمتت به او عطا کن به گونه ای که از رحمت دیگران بی نیاز گردد و او را به کسانی ملحق کن که او را دوست می داشتند.»
3401- 3- (1) وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ: وَ صِلْ وَحْدَتَهُ وَ آنِسْ وَحْشَتَهُ وَ زَادَ ثُمَّ قَرَأَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ سَبْعَ مَرَّاتٍ.
ترجمه:
این روایت از حسن بن محبوب نقل شده که مشابه روایت قبلی است، با این تفاوت که در این روایت امام (ع) چنین دعا کردند: «خدایا، تنهایی او را با وصل و دوستی خودت برطرف کن، وحشت او را مونس باش»، و در ادامه افزودند: «سپس هفت مرتبه سوره إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ را قرائت فرمودند.»
3402- 4- (2) وَرَّامُ بْنُ أَبِی فِرَاسٍ فِی کِتَابِهِ قَالَ: قَالَ ع إِذَا قَرَأَ الْمُؤْمِنُ آیَةَ الْکُرْسِیِّ- وَ جَعَلَ ثَوَابَ قِرَاءَتِهِ لِأَهْلِ الْقُبُورِ جَعَلَ اللَّهُ تَعَالَی لَهُ مِنْ کُلِّ حَرْفٍ مَلَکاً یُسَبِّحُ لَهُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (3) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (4).
ترجمه:
این روایت از کتاب "مجموعة ورام" یا "تنبیه الخواطر" اثر ورّام بن أبی فراس نقل شده است. بر اساس این روایت، امام (علیه السلام) می فرمایند: «هنگامی که مؤمن آیةالکرسی را بخواند و ثواب آن را به اهل قبور هدیه کند، خداوند متعال از هر حرفی فرشته ای خلق می کند که تا روز قیامت برای او تسبیح می گوید.»
(5) 35 بَابُ اسْتِحْبَابِ تَلْقِینِ الْوَلِیِّ الْمَیِّتَ الشَّهَادَتَیْنِ وَ الْإِقْرَارَ بِالْأَئِمَّةِ ع بِأَسْمَائِهِمْ بَعْدَ انْصِرَافِ النَّاسِ
ترجمه:
3403- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُدَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الرَّازِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ
ص: 200
عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الدَّلَّالِ عَنْ یَحْیَی بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ مَا عَلَی أَهْلِ الْمَیِّتِ مِنْکُمْ أَنْ یَدْرَءُوا عَنْ مَیِّتِهِمْ لِقَاءَ مُنْکَرٍ وَ نَکِیرٍ- قَالَ قُلْتُ: کَیْفَ نَصْنَعُ قَالَ إِذَا أُفْرِدَ الْمَیِّتُ فَلْیَسْتَخْلِفْ عِنْدَهُ أَوْلَی النَّاسِ بِهِ فَیَضَعُ فَمَهُ عِنْدَ رَأْسِهِ ثُمَّ یُنَادِی بِأَعْلَی صَوْتِهِ یَا فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ أَوْ یَا فُلَانَةُ بِنْتَ فُلَانٍ هَلْ أَنْتَ عَلَی الْعَهْدِ الَّذِی فَارَقْتَنَا عَلَیْهِ مِنْ شَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ سَیِّدُ النَّبِیِّینَ وَ أَنَّ عَلِیّاً أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ سَیِّدُ الْوَصِیِّینَ وَ أَنَّ مَا جَاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ (1) حَقٌّ وَ أَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَ الْبَعْثَ حَقٌّ (2) وَ أَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ قَالَ فَیَقُولُ مُنْکَرٌ لِنَکِیرٍ انْصَرِفْ بِنَا عَنْ هَذَا فَقَدْ لُقِّنَ حُجَّتَهُ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ یَحْیَی بْنِ عَبْدِ اللَّهِ (3)
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ (4)
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ أَیْضاً بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
یحیی بن عبدالله نقل می کند که شنیدم امام صادق (علیه السلام) می فرمود: «چه اشکالی دارد که اهل میت از شما، از رویارویی میتشان با منکر و نکیر جلوگیری کنند؟» یحیی می گوید: گفتم: «چگونه باید این کار را انجام دهیم؟» امام (علیه السلام) فرمودند: «هنگامی که میت تنها گذاشته شد (در قبر قرار گرفت)، نزدیک ترین شخص به او باید نزد قبرش بایستد، سپس دهانش را نزدیک سر او قرار دهد و با صدای بلند بگوید: "ای فلان پسر فلان (نام میت و پدرش را ذکر کند) یا ای فلانه دختر فلان (اگر میت زن باشد) آیا تو بر عهدی که ما را بر آن ترک کردی استوار هستی؟ از شهادت به اینکه هیچ معبودی جز خداوند یگانه که شریک ندارد وجود ندارد و اینکه محمد بنده و فرستاده اوست، سرور پیامبران است، و اینکه علی امیرالمؤمنین و سرور اوصیا است، و اینکه آنچه محمد (صلی الله علیه و آله) آورده حق است، و مرگ حق است، و برانگیختن حق است و اینکه خداوند کسانی که در قبرها هستند را برمی انگیزد؟"» سپس امام (علیه السلام) فرمودند: «منکر به نکیر می گوید: "از نزد این شخص برویم، زیرا او حجت خود را فرا گرفته و آماده است."»
3404- 2- (6) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عُقْبَةَ وَ ذُبْیَانَ بْنِ حَکِیمٍ عَنْ مُوسَی بْنِ أُکَیْلٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: مَا عَلَی أَحَدِکُمْ إِذَا دَفَنَ مَیِّتَهُ وَ سَوَّی عَلَیْهِ وَ انْصَرَفَ عَنْ قَبْرِهِ أَنْ یَتَخَلَّفَ عِنْدَ قَبْرِهِ ثُمَّ یَقُولَ یَا فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ أَنْتَ عَلَی الْعَهْدِ الَّذِی عَهِدْنَاکَ بِهِ مِنْ شَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَ
ص: 201
مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أَنَّ عَلِیّاً أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع إِمَامُکَ وَ فُلَانٌ وَ فُلَانٌ حَتَّی تَأْتِیَ عَلَی آخِرِهِمْ فَإِنَّهُ إِذَا فَعَلَ ذَلِکَ قَالَ أَحَدُ الْمَلَکَیْنِ لِصَاحِبِهِ قَدْ کُفِینَا الْوُصُولَ إِلَیْهِ وَ مَسْأَلَتَنَا إِیَّاهُ فَإِنَّهُ قَدْ لُقِّنَ حُجَّتَهُ فَیَنْصَرِفَانِ عَنْهُ وَ لَا یَدْخُلَانِ إِلَیْهِ.
ترجمه:
جابر بن یزید نقل می کند که امام باقر (علیه السلام) فرمودند: «چه اشکالی دارد که هر یک از شما، هنگامی که میت خود را دفن کرد، روی قبرش را صاف کرد و از آنجا برگشت، نزد قبر میت بایستد و سپس بگوید: "ای فلان پسر فلان، تو بر عهدی که ما تو را بر آن شناختیم، استوار هستی؛ از شهادت به اینکه هیچ معبودی جز الله نیست و محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله) است، و اینکه علی (علیه السلام) امیرالمؤمنین و امام توست، و فلان و فلان (نام ائمه بعدی را ذکر کند) تا به آخرین آنها (امام زمان) برسی."»
سپس امام باقر (علیه السلام) فرمودند: «اگر این کار را انجام داد، یکی از آن دو فرشته (منکر و نکیر) به دیگری می گوید: "ما از دسترسی به او و پرسش از او بی نیاز شدیم، زیرا او حجت خود را یاد گرفته است." در نتیجه آن دو فرشته از نزد او بازمی گردند و وارد قبر او نمی شوند.
3405- 3- (1) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی الْعِلَلِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: یَنْبَغِی أَنْ یَتَخَلَّفَ عِنْدَ قَبْرِ الْمَیِّتِ أَوْلَی النَّاسِ بِهِ بَعْدَ انْصِرَافِ النَّاسِ عَنْهُ وَ یَقْبِضَ عَلَی التُّرَابِ بِکَفَّیْهِ وَ یُلَقِّنَهُ بِرَفِیعِ صَوْتِهِ فَإِذَا فَعَلَ ذَلِکَ کُفِیَ الْمَیِّتُ الْمَسْأَلَةَ فِی قَبْرِهِ.
ترجمه:
علی بن ابراهیم از پدرش و او از برخی از اصحابش نقل می کند که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «باید نزدیک ترین فرد به میت بعد از آنکه مردم از قبر او دور شدند، در کنار قبر بماند و با دو دستش خاک قبر را بگیرد و با صدای بلند او را تلقین کند. اگر این کار را انجام دهد، میت در قبرش از سؤال های فرشتگان محفوظ خواهد ماند.
3406- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ النَّبِیَّ ص نَهَی أَنْ یُزَادَ عَلَی الْقَبْرِ تُرَابٌ لَمْ یُخْرَجْ مِنْهُ.
ترجمه:
سکونی از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که پیامبر (صلی الله علیه و آله) نهی فرمودند که بر روی قبر میت، خاکی اضافه شود که از آن خارج نشده است.
3407- 2- (4) وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تُطَیِّنُوا الْقَبْرَ مِنْ غَیْرِ طِینِهِ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ (5)
وَ کَذَا الَّذِی قَبْلَهُ.
ترجمه:
به همین سند، از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که فرمودند: «قبر را با خاکی غیر از خاک خود قبر، نپوشانید.
3408- 3- (6) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ ع
ص: 202
کُلُّ مَا جُعِلَ عَلَی الْقَبْرِ مِنْ غَیْرِ تُرَابِ الْقَبْرِ فَهُوَ ثِقْلٌ عَلَی الْمَیِّتِ.
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین نقل می کند که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «هر چیزی که بر روی قبر گذاشته شود و از خاک خود قبر نباشد، بر میت سنگینی می کند.»
(1) 37 بَابُ جَوَازِ وَضْعِ الْحَصْبَاءِ وَ اللَّوْحِ عَلَی الْقَبْرِ وَ کِتَابَةِ اسْمِ الْمَیِّتِ عَلَیْهِ
ترجمه:
3409- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ حُمَیْدِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ غَیْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبَانٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَبْرُ رَسُولِ اللَّهِ ص مُحَصَّبٌ حَصْبَاءَ حَمْرَاءَ.
ترجمه:
ابان از برخی از اصحابش نقل می کند که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «قبر رسول الله (ص) با سنگ ریزه های قرمز پوشیده شده است.»
3410- 2- (3) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ قَالَ: لَمَّا رَجَعَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَی ع مِنْ بَغْدَادَ- وَ مَضَی إِلَی الْمَدِینَةِ مَاتَتْ لَهُ ابْنَةٌ بِفَیْدٍ- فَدَفَنَهَا وَ أَمَرَ بَعْضَ مَوَالِیهِ أَنْ یُجَصِّصَ قَبْرَهَا وَ یَکْتُبَ عَلَی لَوْحٍ اسْمَهَا وَ یَجْعَلَهُ فِی الْقَبْرِ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ وَ الَّذِی قَبْلَهُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ حُمَیْدِ بْنِ زِیَادٍ مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
یونس بن یعقوب نقل می کند که وقتی ابو الحسن موسی (علیه السلام) از بغداد بازگشت و به مدینه رفت، دخترش در فید (محلی نزدیک به مدینه) درگذشت. او دخترش را دفن کرد و به برخی از موالی خود دستور داد که قبر او را گچ کاری کند و بر روی لوحی نام او را بنویسد و آن را در قبر قرار دهد.
3411- 3- (5) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی کِتَابِ إِکْمَالِ الدِّینِ وَ إِتْمَامِ النِّعْمَةِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ مَاجِیلَوَیْهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْخَیْزَرَانِیِّ عَنْ جَارِیَةٍ لِأَبِی مُحَمَّدٍ ع فِی حَدِیثٍ أَنَّ أُمَّ الْمَهْدِیِّ ع مَاتَتْ فِی حَیَاةِ أَبِی مُحَمَّدٍ ع- وَ عَلَی قَبْرِهَا لَوْحٌ مَکْتُوبٌ عَلَیْهِ هَذَا قَبْرُ أُمِّ مُحَمَّدٍ ع.
ص: 203
ترجمه:
از جارية ای که خدمتکار امام محمد باقر (علیه السلام) بود، نقل شده که گفت: «امّ المهدی (علیه السلام) در زمان حیات امام محمد (ع) درگذشت و بر روی قبر او لوحی نوشته شده بود که بر روی آن نوشته شده بود: "این قبر مادر محمد (علیه السلام) است."»
(1) 38 بَابُ اسْتِحْبَابِ إِدْخَالِ الْمَرْأَةِ الْقَبْرَ عَرْضاً وَ کَوْنِ وَلِیِّهَا فِی مُؤَخَّرِهَا
ترجمه:
3412- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ صَالِحِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْهَمْدَانِیِّ عَنْ عَبْدِ الصَّمَدِ بْنِ هَارُونَ رَفَعَ الْحَدِیثَ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا أَدْخَلْتَ (3) الْمَیِّتَ الْقَبْرَ إِنْ کَانَ رَجُلًا یُسَلُّ سَلًّا وَ الْمَرْأَةُ تُؤْخَذُ عَرْضاً فَإِنَّهُ أَسْتَرُ.
ترجمه:
عبدالصمد بن هارون این حدیث را به صورت مرسل نقل کرده که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «هنگامی که میت را وارد قبر می کنی، اگر مرد باشد، او را به صورت مستقیم و سُراندن (کشیدن) وارد قبر کن و اگر زن باشد، به صورت عرضی او را وارد قبر کن؛ زیرا این کار پوشیده تر و مناسب تر است.»
3413- 2- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی الْجَوْزَاءِ الْمُنَبِّهِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ عَمْرِو بْنِ خَالِدٍ عَنْ زَیْدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع قَالَ: یُسَلُّ الرَّجُلُ سَلًّا وَ تُسْتَقْبَلُ الْمَرْأَةُ اسْتِقْبَالًا وَ یَکُونُ أَوْلَی النَّاسِ بِالْمَرْأَةِ فِی مُؤَخَّرِهَا.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (5).
ترجمه:
زید بن علی از پدرانش از امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) نقل می کند که فرمودند: «مرد به صورت مستقیم (کشیدن و سُراندن) وارد قبر می شود و زن به صورت رو به رو (به گونه ای که بدن او را بیشتر پوشانده و حفاظت کنند) وارد قبر می گردد و نزدیک ترین افراد (خویشاوندان محرم) به زن باید در قسمت عقب او باشند.»
(6) 39 بَابُ عَدَمِ جَوَازِ دَفْنِ الْکَافِرِ وَ إِنْ کَانَ أَبَا الْمُسْلِمِ إِلَّا ذِمِّیَّةً حَامِلًا مِنْ مُسْلِمٍ فَإِنِ اشْتَبَهَ الْمُسْلِمُ بِالْکَافِرِ دُفِنَ مَنْ کَانَ کَمِیشَ الذَّکَرِ
ترجمه:
3414- 1- (7) قَدْ تَقَدَّمَ فِی حَدِیثِ عَمَّارِ بْنِ مُوسَی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع
ص: 204
أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ النَّصْرَانِیِّ یَکُونُ فِی السَّفَرِ وَ هُوَ مَعَ الْمُسْلِمِینَ فَیَمُوتُ قَالَ لَا یُغَسِّلُهُ مُسْلِمٌ وَ لَا کَرَامَةَ وَ لَا یَدْفِنُهُ وَ لَا یَقُومُ عَلَی قَبْرِهِ وَ إِنْ کَانَ أَبَاهُ.
ترجمه:
عمار بن موسی از امام صادق (علیه السلام) روایت می کند که:
«از او درباره مسیحی ای که در سفر همراه مسلمانان است و می میرد، سؤال شد. فرمود: مسلمان او را غسل ندهد و او شایستگی (این کار) را ندارد و او را دفن نکند و بر قبرش حاضر نشود، حتی اگر (مسیحی) پدرش باشد.»
3415- 2- (1) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَشْیَمَ عَنْ یُونُسَ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا ع عَنِ الرَّجُلِ تَکُونُ لَهُ الْجَارِیَةُ الْیَهُودِیَّةُ- وَ النَّصْرَانِیَّةُ فَیُوَاقِعُهَا فَتَحْمِلُ ثُمَّ یَدْعُوهَا إِلَی أَنْ تُسْلِمَ فَتَأْبَی عَلَیْهِ فَدَنَا وِلَادَتُهَا فَمَاتَتْ وَ هِیَ تُطْلَقُ وَ الْوَلَدُ فِی بَطْنِهَا وَ مَاتَ الْوَلَدُ أَ یُدْفَنُ مَعَهَا عَلَی النَّصْرَانِیَّةِ- أَوْ یُخْرَجُ مِنْهَا وَ یُدْفَنُ عَلَی فِطْرَةِ الْإِسْلَامِ- فَکَتَبَ یُدْفَنُ مَعَهَا.
ترجمه:
از امام رضا (علیه السلام) درباره مردی که کنیز یهودی یا مسیحی ای دارد و با او همبستر می شود و او باردار می شود، سپس مرد او را به اسلام دعوت می کند، اما او نمی پذیرد و هنگام زایمانش نزدیک می شود و در حالی که باردار است، می میرد و بچه در شکمش می میرد. آیا (بچه) همراه او بر آیین مسیحیت دفن شود یا از او خارج شود و بر فطرت اسلام دفن گردد؟
(امام) نوشت: همراه او دفن شود.
3416- 3- (2) مُحَمَّدُ بْنُ مَکِّیٍّ الشَّهِیدُ فِی الذِّکْرَی عَنْ حَمَّادٍ اللَّحَّامِ عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّ النَّبِیَّ ص فِی یَوْمِ بَدْرٍ- أَمَرَ بِمُوَارَاةِ کَمِیشِ الذَّکَرِ أَیْ صَغِیرِهِ وَ قَالَ إِنَّهُ لَا یَکُونُ إِلَّا فِی کِرَامِ النَّاسِ.
قَالَ الشَّهِیدُ وَ أَوْرَدَهُ الشَّیْخُ فِی الْخِلَافِ (3) وَ الْمَبْسُوطِ (4) عَنْ عَلِیٍّ ع أَقُولُ: وَ یَأْتِی مُسْنَداً فِی الْجِهَادِ (5).
ترجمه:
(6) 40 بَابُ أَنَّ مَنْ مَاتَ فِی الْبَحْرِ وَ لَمْ یُمْکِنْ دَفْنُهُ فِی الْأَرْضِ وَجَبَ وَضْعُهُ فِی إِنَاءٍ وَ سَدُّ رَأْسِهِ أَوْ تَثْقِیلُهُ وَ إِرْسَالُهُ فِی الْمَاءِ
ترجمه:
3417- 1- (7) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ
ص: 205
الْحُسَیْنِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ الْحُرِّ قَالَ: سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ مَاتَ وَ هُوَ فِی (1) السَّفِینَةِ فِی الْبَحْرِ کَیْفَ یُصْنَعُ بِهِ قَالَ یُوضَعُ فِی خَابِیَةٍ وَ یُوکَی رَأْسُهَا وَ تُطْرَحُ (2) فِی الْمَاءِ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِیعاً عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی مِثْلَهُ (3) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
از امام صادق (علیه السلام) درباره مردی که در کشتی در دریا می میرد، پرسیده شد: با او چه باید کرد؟
فرمود: او را در ظرفی (بشکه ای) قرار دهند و درِ آن را ببندند و در آب بیندازند.
3418- 2- (5) وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِی الْبَخْتَرِیِّ وَهْبِ بْنِ وَهْبٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع إِذَا مَاتَ الْمَیِّتُ فِی الْبَحْرِ غُسِّلَ وَ کُفِّنَ وَ حُنِّطَ ثُمَّ یُصَلَّی عَلَیْهِ ثُمَّ یُوثَقُ فِی رِجْلَیْهِ (6) حَجَرٌ وَ یُرْمَی بِهِ فِی الْمَاءِ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (7)
وَ کَذَا الَّذِی قَبْلَهُ وَ رَوَاهُ الْحِمْیَرِیُّ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنِ السِّنْدِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِی الْبَخْتَرِیِّ مِثْلَهُ (8).
ترجمه:
ابو البختری وهب بن وهب از امام صادق (علیه السلام) روایت می کند که:
امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود:
«وقتی کسی در دریا از دنیا می رود، غسل داده شود و کفن و حنوط شود، سپس بر او نماز خوانده شود و بعد، سنگی به پای او بسته شود و در آب انداخته شود.»
عَنْ غَیْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبَانٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: فِی الرَّجُلِ یَمُوتُ مَعَ الْقَوْمِ فِی الْبَحْرِ فَقَالَ یُغَسَّلُ وَ یُکَفَّنُ وَ یُصَلَّی عَلَیْهِ وَ یُثَقَّلُ وَ یُرْمَی بِهِ فِی الْبَحْرِ.
ترجمه:
ابان از امام صادق (علیه السلام) روایت می کند که:
فرمود:
«وقتی کسی در دریا از دنیا می رود، غسل داده شود و کفن و حنوط شود، سپس بر او نماز خوانده شود و بعد، سنگی به پای او بسته شود و در آب انداخته شود.»
3420- 4- (1) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ رَفَعَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا مَاتَ الرَّجُلُ فِی السَّفِینَةِ وَ لَمْ یُقْدَرْ عَلَی الشَّطِّ قَالَ یُکَفَّنُ وَ یُحَنَّطُ فِی ثَوْبٍ (2) وَ یُلْقَی فِی الْمَاءِ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (3)
وَ کَذَا الَّذِی قَبْلَهُ.
ترجمه:
سهل بن زیاد از امام صادق (علیه السلام) روایت می کند که:
«وقتی مردی در کشتی از دنیا می رود و دسترسی به ساحل ممکن نیست، فرمود: او را کفن و حنوط کنند و در پارچه ای بپیچند و در آب بیندازند.»
(4) 41 بَابُ جَوَازِ تَثْقِیلِ الْمَیِّتِ وَ إِلْقَائِهِ فِی الْمَاءِ عِنْدَ خَوْفِ نَبْشِ الْعَدُوِّ لَهُ وَ إِحْرَاقِهِ وَ إِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ فِی غَیْرِ الْمَاءِ
ترجمه:
3421- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ وَ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ جَمِیعاً عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنْ یَحْیَی الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی الْمُسْتَهِلِّ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: سَأَلَنِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ مَا دَعَاکُمْ إِلَی الْمَوْضِعِ الَّذِی وَضَعْتُمْ فِیهِ زَیْداً إِلَی أَنْ قَالَ کَمْ إِلَی الْفُرَاتِ مِنَ الْمَوْضِعِ الَّذِی وَضَعْتُمُوهُ فِیهِ فَقُلْتُ قَذْفَةُ حَجَرٍ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ أَ فَلَا کُنْتُمْ أَوْقَرْتُمُوهُ حَدِیداً وَ قَذَفْتُمُوهُ فِی الْفُرَاتِ وَ کَانَ أَفْضَلَ.
ترجمه:
سلیمان بن خالد روایت می کند که:
امام صادق (علیه السلام) از من پرسید: چه چیزی باعث شد زید را در آن مکانی که او را گذاشتید، دفن کنید؟
(سپس) فرمود: چقدر فاصله است از آن مکانی که او را گذاشتید تا فرات؟
گفتم: به اندازه پرتاب یک سنگ.
فرمود: سبحان الله! چرا او را با آهن پر نکردید و در فرات نینداختید؟ این کار بهتر بود.
3422- 2- (6) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ رَجُلٍ ذَکَرَهُ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع کَیْفَ
ص: 207
صَنَعْتُمْ بِعَمِّی زَیْدٍ- قُلْتُ إِنَّهُمْ کَانُوا یَحْرُسُونَهُ فَلَمَّا شَفَّ النَّاسُ أَخَذْنَا خَشَبَتَهُ (1)- فَدَفَنَّاهُ فِی حَرْفٍ عَلَی شَاطِئِ الْفُرَاتِ- فَلَمَّا أَصْبَحُوا جَالَتِ الْخَیْلُ یَطْلُبُونَهُ فَوَجَدُوهُ فَأَحْرَقُوهُ فَقَالَ أَلَّا أَوْقَرْتُمُوهُ حَدِیداً وَ أَلْقَیْتُمُوهُ فِی الْفُرَاتِ- صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ.
ترجمه:
سلیمان بن خالد از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که امام (ع) در مورد زید بن علی (عموی امام صادق (ع)) صحبت می فرمایند. سلیمان می گوید که امام صادق (ع) از من پرسیدند: «چگونه با عموی من، زید، رفتار کردید؟» و من پاسخ دادم که «آن ها از او مراقبت می کردند، اما وقتی مردم از اطراف پراکنده شدند، ما جسد او را برداشتیم و در کناره ای از رود فرات دفن کردیم. وقتی صبح شد، سوارکاران آمدند و به دنبال او گشتند و وقتی او را یافتند، جسدش را سوزاندند.» امام (ع) فرمودند: «چرا او را با آهن سنگین نکردید و در فرات نینداختید؟ خداوند بر او درود فرستد و قاتلش را لعنت کند.»
3423- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ قَالَ: کَتَبْتُ إِلَی أَبِی مُحَمَّدٍ ع أَ یَجُوزُ أَنْ یَجْعَلَ الْمَیِّتَیْنِ عَلَی جَنَازَةٍ وَاحِدَةٍ فِی مَوْضِعِ الْحَاجَةِ وَ قِلَّةِ النَّاسِ وَ إِنْ کَانَ الْمَیِّتَانِ رَجُلًا وَ امْرَأَةً یُحْمَلَانِ عَلَی سَرِیرٍ وَاحِدٍ وَ یُصَلَّی عَلَیْهِمَا فَوَقَّعَ ع لَا یُحْمَلُ الرَّجُلُ مَعَ الْمَرْأَةِ عَلَی سَرِیرٍ وَاحِدٍ.
ترجمه:
این روایت از محمد بن حسن صفار نقل شده است که او به امام حسن عسکری (علیه السلام) نامه ای می نویسد و از ایشان درباره حکم قرار دادن دو میت روی یک تابوت سؤال می کند. او می پرسد که در شرایط اضطرار و کمبود جمعیت، آیا می توان دو میت را روی یک تابوت قرار داد؟ و اگر آن دو میت، یکی مرد و دیگری زن باشند، آیا می توان آن ها را روی یک تخت (تابوت) حمل کرد و بر هر دو نماز خواند؟
امام حسن عسکری (ع) در پاسخ می فرمایند: «مرد نباید با زن بر روی یک تخت (تابوت) حمل شود.»
(4) 43 بَابُ عَدَمِ جَوَازِ نَبْشِ الْقُبُورِ وَ لَا تَسْنِیمِهَا وَ حُکْمِ دَفْنِ مَیِّتَیْنِ فِی قَبْرٍ
ترجمه:
3424- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی الْجَارُودِ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ: قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع مَنْ حَدَّدَ قَبْراً أَوْ مَثَّلَ مِثَالًا فَقَدْ خَرَجَ عَنِ (6) الْإِسْلَامِ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (7)
ص: 208
وَ رَوَاهُ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ (1)
أَقُولُ:
نَقَلَ الشَّیْخُ وَ غَیْرُهُ عَنِ الصَّفَّارِ أَنَّهُ رَوَاهُ جَدَّدَ بِالْجِیمِ.
وَ أَنَّهُ قَالَ لَا یَجُوزُ تَجْدِیدُ الْقَبْرِ وَ لَا تَطْیِینُ جَمِیعِهِ بَعْدَ مُرُورِ الْأَیَّامِ وَ بَعْدَ مَا طُیِّنَ وَ لَکِنْ إِذَا مَاتَ مَیِّتٌ وَ طُیِّنَ قَبْرُهُ فَجَائِزٌ أَنْ یُرَمَّ سَائِرُ الْقُبُورِ وَ
عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ أَنَّهُ رَوَاهُ حَدَّدَ بِالْحَاءِ غَیْرِ الْمُعْجَمَةِ.
یَعْنِی بِهِ مَنْ سَنَّمَ قَبْراً وَ
عَنِ الْبَرْقِیِّ أَنَّهُ رَوَاهُ مَنْ جَدَّثَ قَبْراً بِالْجِیمِ وَ الثَّاءِ.
وَ یُمْکِنُ أَنْ یَکُونَ مَعْنَاهُ أَنْ یَجْعَلَ الْقَبْرَ دَفْعَةً أُخْرَی قَبْراً لِإِنْسَانٍ لِأَنَّ الْجَدَثَ الْقَبْرُ وَ قَالَ الصَّدُوقُ إِنَّمَا هُوَ مَنْ جَدَّدَ بِالْجِیمِ وَ مَعْنَاهُ نَبَشَ قَبْراً وَ عَنِ الْمُفِیدِ أَنَّهُ خَدَّدَ بِالْخَاءِ الْمُعْجَمَةِ وَ الدَّالَیْنِ مِنْ قَوْلِهِ تَعَالَی قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ (2) وَ الْخَدُّ هُوَ الشَّقُّ فَالنَّهْیُ تَنَاوَلَ شَقَّ الْقَبْرِ إِمَّا لِیُدْفَنَ فِیهِ أَوْ عَلَی جِهَةِ النَّبْشِ وَ لَا یَبْعُدُ صِحَّةُ الْجَمِیعِ وَ تَعَدُّدُ الرِّوَایَةِ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ (3).
ترجمه:
این روایت از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل شده و بیان می کند که ایشان فرمودند: «کسی که قبری را حدَّد کند یا مَثَّل کند، از اسلام خارج شده است.» در اینجا، اصطلاحات «حدَّد» و «مَثَّل» ممکن است به معانی مختلفی اشاره داشته باشند.
تفسیر و بررسی روایات مرتبط:
1. اصطلاح "حدَّدَ":
در برخی نسخ این روایت، اصطلاح «حدَّد» با حرف «ح» (غیر معجمه) آمده است، که به معنای برجسته کردن یا سَنام (بلند کردن) قبر است. یعنی کسی که قبری را به گونه ای خاص و برجسته بسازد یا آن را از حالت معمولی اش خارج کند.
در نسخه دیگری از روایت، «جدَّدَ» با حرف «ج» معجمه (جیم) آمده است، که می تواند به معنای «جدید کردن قبر» باشد. منظور این است که پس از گذشت زمان و تجزیه شدن بدن، کسی قبر را نباید نبش کند و آن را دوباره تجدید کند.
2. اصطلاح "مَثَّل":
این واژه به معنای ایجاد نقش یا شکل خاص بر قبر است، مثلاً کشیدن تصویر یا ایجاد تندیسی بر روی قبر که از نظر شرعی و عرف اسلامی جایز نیست و با سادگی و تواضعی که در احکام اسلامی برای دفن و قبور تأکید شده، مغایرت دارد.
دیدگاه علما:
شیخ صدوق معتقد است که منظور از روایت، "جدد" (با جیم) است، یعنی کسی که قبری را نبش کرده و دوباره آن را تجدید کند. او نبش قبر را جایز نمی داند.
شیخ مفید روایت را به شکل "خدَّد" (با خاء معجمه) نقل کرده و توضیح می دهد که این واژه به معنای شکافتن قبر است، چه به منظور دفن جدید یا نبش قبر. وی این کار را جایز نمی داند.
برخی دیگر از مفسران از لفظ «جدّث» (با جیم و ثاء) استفاده کرده اند و آن را به معنای تبدیل کردن قبری به قبر دیگر یا استفاده از آن قبر برای دفن فرد دیگری دانسته اند که این عمل نیز از نظر شرعی منع شده است.
3425- 2- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع بَعَثَنِی رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَی الْمَدِینَةِ- فَقَالَ لَا تَدَعْ صُورَةً إِلَّا مَحَوْتَهَا وَ لَا قَبْراً إِلَّا سَوَّیْتَهُ وَ لَا کَلْباً إِلَّا قَتَلْتَهُ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ الْأَمْرُ بِتَرْبِیعِ الْقَبْرِ (5) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی تَحْرِیمِ النَّبْشِ فِی
ص: 209
حَدِّ السَّرِقَةِ وَ غَیْرِ ذَلِکَ (1).
ترجمه:
این روایت از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که ایشان فرمودند امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمود: «رسول خدا (صلی الله علیه وآله) مرا به مدینه فرستاد و فرمود: هیچ تصویری را باقی نگذار مگر اینکه آن را محو کنی، و هیچ قبری را برجا نگذار مگر اینکه آن را با زمین هموار کنی، و هیچ سگی را باقی نگذار مگر اینکه آن را بکشی.»
(2) 44 بَابُ کَرَاهَةِ الْبِنَاءِ عَلَی الْقَبْرِ فِی غَیْرِ قَبْرِ النَّبِیِّ ص وَ الْأَئِمَّةِ ع وَ الْجُلُوسِ عَلَیْهِ وَ تَجْصِیصِهِ وَ تَطْیِینِهِ
ترجمه:
3426- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَی ع عَنِ الْبِنَاءِ عَلَی الْقَبْرِ وَ الْجُلُوسِ عَلَیْهِ هَلْ یَصْلُحُ قَالَ لَا یَصْلُحُ الْبِنَاءُ عَلَیْهِ وَ لَا الْجُلُوسُ وَ لَا تَجْصِیصُهُ وَ لَا تَطْیِینُهُ.
ترجمه:
این روایت از امام موسی کاظم (علیه السلام) نقل شده است که علی بن جعفر از ایشان در مورد حکم ساختن بنا بر روی قبر و نشستن روی آن سؤال می پرسد. ایشان در پاسخ فرمودند: «ساختن بنا بر روی قبر، نشستن بر آن، گچ کاری (سفید کردن) قبر و گل کاری آن جایز نیست.»
3427- 2- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ زِیَادِ بْنِ مَرْوَانَ الْقَنْدِیِّ عَنْ یُونُسَ بْنِ ظَبْیَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: نَهَی رَسُولُ اللَّهِ ص أَنْ یُصَلَّی عَلَی قَبْرٍ أَوْ یُقْعَدَ عَلَیْهِ أَوْ یُبْنَی عَلَیْهِ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْمُقْنِعِ مُرْسَلًا (5).
ترجمه:
این روایت از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که ایشان فرمودند: «رسول خدا (صلی الله علیه وآله) نهی فرمودند از اینکه بر قبری نماز خوانده شود، یا بر روی قبر نشسته شود، یا بر روی قبر بنایی ساخته شود.»
3428- 3- (6) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ جَرَّاحٍ الْمَدَائِنِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع
ص: 210
قَالَ: لَا تَبْنُوا عَلَی الْقُبُورِ وَ لَا تُصَوِّرُوا سُقُوفَ الْبُیُوتِ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص کَرِهَ ذَلِکَ.
وَ رَوَاهُ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنِ النَّضْرِ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
این روایت از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که ایشان فرمودند: «بر روی قبور بنا نسازید و سقف خانه ها را تزئین نکنید، چرا که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) از این کار کراهت داشتند.»
3429- 4- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ شُعَیْبِ بْنِ وَاقِدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ زَیْدٍ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص فِی حَدِیثِ الْمَنَاهِی أَنَّهُ نَهَی أَنْ تُجَصَّصَ الْمَقَابِرُ.
وَ رَوَاهُ أَیْضاً فِی الْأَمَالِی بِالْإِسْنَادِ الْآتِی وَ کَذَا جَمِیعُ حَدِیثِ الْمَنَاهِی (3).
ترجمه:
این روایت از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که ایشان از پدران بزرگوارشان و ایشان نیز از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) نقل می کنند که در حدیث «المناهی» فرمودند: «پیامبر (ص) نهی فرمودند از گچ کاری (سفید کردن) قبور.»
3430- 5- (4) وَ فِی مَعَانِی الْأَخْبَارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ هَارُونَ الزَّنْجَانِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ الْعَزِیزِ (عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ عُبَیْدٍ) (5) رَفَعَهُ عَنِ النَّبِیِّ ص أَنَّهُ نَهَی عَنْ تَقْصِیصِ الْقُبُورِ قَالَ وَ هُوَ التَّجْصِیصُ.
ترجمه:
این روایت از «القاسم بن عبید» به صورت مرفوع از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نقل شده است که ایشان نهی فرمودند از «تقصیص قبور». در توضیح این عبارت گفته شده که منظور از «تقصیص»، همان «گچ کاری» قبور است.
3431- 6- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِیِّ عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع بَعَثَنِی رَسُولُ اللَّهِ ص فِی هَدْمِ الْقُبُورِ وَ کَسْرِ الصُّوَرِ.
ترجمه:
این روایت از ابن قداح از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که ایشان فرمودند: «امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه وآله) مرا برای ویران کردن قبور و شکستن تصاویر (و مجسمه ها) فرستاد.»
3432- 7- (7) وَ قَدْ تَقَدَّمَ فِی حَدِیثٍ لَا تَدَعْ صُورَةً إِلَّا مَحَوْتَهَا وَ لَا قَبْراً إِلَّا سَوَّیْتَهُ.
ص: 211
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی جَوَازِ التَّجْصِیصِ فِی حَدِیثِ وَضْعِ الْحَصْبَاءِ وَ هُوَ دَالٌّ عَلَی نَفْیِ التَّحْرِیمِ فَلَا یُنَافِی الْکَرَاهَةَ ذَکَرَهُ الشَّیْخُ (1) وَ قَدْ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی کَرَاهَةِ تَطْیِینِ الْقَبْرِ بِغَیْرِ طِینِهِ (2) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی اسْتِحْبَابِ عِمَارَةِ قُبُورِ النَّبِیِّ وَ الْأَئِمَّةِ ع (3).
ترجمه:
و در حدیثی پیش تر آمده است: «هیچ تصویری را باقی مگذار، مگر آن که آن را محو کنی و هیچ قبری را مگذار، مگر آن که آن را هموار کنی.»
می گویم: و پیش تر آنچه دلالت بر جواز گچ کاری دارد در حدیث گذاشتن سنگ ریزه آمده است و این دلالت بر نفی حرمت می کند، پس منافاتی با کراهت ندارد. شیخ این را ذکر کرده است. و پیش تر آنچه بر کراهت گل کاری قبر با غیر گل خود آن دلالت دارد، آمده است و خواهد آمد آنچه بر استحباب عمارت قبور پیامبر و ائمه (علیهم السلام) دلالت می کند.
45 (4) بَابُ اسْتِحْبَابِ تَرْکِ الْجُلُوسِ لِمَنْ شَیَّعَ الْجَنَازَةَ حَتَّی یُوضَعَ الْمَیِّتُ فِی لَحْدِهِ وَ عَدَمِ تَحْرِیمِهِ
ترجمه:
3433- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ وَ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: یَنْبَغِی لِمَنْ شَیَّعَ جِنَازَةً أَنْ لَا یَجْلِسَ حَتَّی یُوضَعَ فِی لَحْدِهِ فَإِذَا وُضِعَ فِی لَحْدِهِ فَلَا بَأْسَ بِالْجُلُوسِ.
ترجمه:
3434- 2- (6) وَ قَدْ سَبَقَ فِی حَدِیثِ دَاوُدَ بْنِ النُّعْمَانِ أَنَّ أَبَا الْحَسَنِ ع لَمَّا انْتَهَی إِلَی الْقَبْرِ تَنَحَّی فَجَلَسَ فَلَمَّا أُدْخِلَ الْمَیِّتُ لَحْدَهُ قَامَ فَحَثَا عَلَیْهِ التُّرَابَ.
أَقُولُ: هَذَا یَدُلُّ عَلَی الْجَوَازِ وَ الْأَوَّلُ عَلَی الْأَفْضَلِیَّةِ.
ص: 212
ترجمه:
و در حدیث داود بن نعمان آمده است که: «هنگامی که اباالحسن (علیه السلام) به قبر رسید، کنار رفت و نشست. پس زمانی که میت را در لحد گذاشتند، برخواست و بر او خاک ریخت.»
می گویم: این (روایت) دلالت بر جواز (نشستن) دارد و روایت اول بر افضلیت.
(1) 46 بَابُ اسْتِحْبَابِ التَّعْزِیَةِ لِلرَّجُلِ وَ الْمَرْأَةِ لَا سِیَّمَا الثَّکْلَی
ترجمه:
3435- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ عَزَّی حَزِیناً کُسِیَ فِی الْمَوْقِفِ حُلَّةً یُحَبَّرُ بِهَا.
ترجمه:
از سکونی، از امام صادق (علیه السلام)، از پدرانش نقل شده که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: «هر کس فرد اندوهگینی را تسلیت دهد، در موقف (روز قیامت) حلّه ای بر او پوشانده می شود که با آن شادمان می گردد.»
3436- 2- (3) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ وَهْبٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ عَزَّی مُصَاباً کَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِهِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْتَقِصَ مِنْ أَجْرِ الْمُصَابِ شَیْئاً (4).
وَ رَوَاهُ الْحِمْیَرِیُّ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنِ السِّنْدِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِی الْبَخْتَرِیِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ ع (5)
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی ثَوَابِ الْأَعْمَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکِّلِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
از وهب، از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: «هر کس به مصیبت دیده ای تسلیت دهد، برای او مثل اجر (و پاداش) او خواهد بود، بدون اینکه از اجر مصیبت دیده چیزی کاسته شود.»
3437- 3- (7) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی الْجَارُودِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: کَانَ فِیمَا نَاجَی بِهِ مُوسَی ع رَبَّهُ قَالَ یَا رَبِّ مَا لِمَنْ عَزَّی الثَّکْلَی قَالَ أُظِلُّهُ فِی ظِلِّی یَوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلِّی.
ص: 213
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی ثَوَابِ الْأَعْمَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
از ابی الجارود، از امام باقر (علیه السلام) نقل شده که فرمود: «در آنچه موسی (علیه السلام) با پروردگارش مناجات می کرد، آمده است که (موسی) گفت: ای پروردگار من، پاداش کسی که به زن داغدیده تسلیت دهد، چیست؟ (خداوند) فرمود: او را در سایه خود جای می دهم، در روزی که هیچ سایه ای جز سایه من نیست.»
3438- 4- (2) وَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَنْصُورٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ الْجَزَرِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ عَزَّی حَزِیناً کُسِیَ فِی الْمَوْقِفِ حُلَّةً یُحْبَی بِهَا.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (3).
ترجمه:
از اسماعیل جزری، از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: «هر کس فرد اندوهگینی را تسلیت دهد، در موقف (روز قیامت) حلّه ای بر او پوشانده می شود که به سبب آن مورد اکرام و محبت قرار می گیرد.»
3439- 5- (4) وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عِیسَی بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْعُمَرِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع مَنْ عَزَّی الثَّکْلَی أَظَلَّهُ اللَّهُ فِی ظِلِّ عَرْشِهِ یَوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلُّهُ.
ترجمه:
علی بن عیسی بن عبدالله العمری، از پدرش، از جدش، از پدرش نقل کرده که امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: «هر کس به زن داغدیده تسلیت دهد، خداوند او را در سایه عرش خود در روزی که هیچ سایه ای جز سایه او نیست، قرار می دهد.»
3440- 6- (5) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص التَّعْزِیَةُ تُورِثُ الْجَنَّةَ.
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق) نقل کرده است که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: «تسلیت دهنده (به دیگران) بهشت را به ارث می برد.»
3441- 7- (6) وَ فِی الْمُقْنِعِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: مَنْ عَزَّی مُؤْمِناً (7) کُسِیَ فِی الْمَوْقِفِ حُلَّةً یُحَبَّرُ بِهَا.
ترجمه:
از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: «هر کس فرد اندوهگینی را تسلیت دهد، در موقف (روز قیامت) حلّه ای بر او پوشانده می شود که به سبب آن مورد اکرام و محبت قرار می گیرد.»
3442- 8- (8) وَ فِی ثَوَابِ الْأَعْمَالِ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْعَلَوِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ
ص: 214
مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص التَّعْزِیَةُ تُورِثُ الْجَنَّةَ.
ترجمه:
رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: «تسلیت دهنده (به دیگران) بهشت را به ارث می برد.»
3443- 9- (1) وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ قَالَ: مَنْ عَزَّی حَزِیناً کُسِیَ فِی الْمَوْقِفِ حُلَّةً یُحَبَّرُ بِهَا.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (2).
ترجمه:
فرمود: «هر کس فرد اندوهگینی را تسلیت دهد، در موقف (روز قیامت) حلّه ای بر او پوشانده می شود که به سبب آن مورد اکرام و محبت قرار می گیرد.»
3444- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ قَالَ: رَأَیْتُ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ ع یُعَزِّی قَبْلَ الدَّفْنِ وَ بَعْدَهُ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِیعاً عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ (5)
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ (6)
وَ رَوَاهُ أَیْضاً بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (7)
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ عُمُوماً (8) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (9).
ص: 215
ترجمه:
هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ : دیدم حضرت کاظم علیه السلام هم قبل وهم بعد ازدفن به مصیبت دیده تسلیت می گفتند .
(1) 48 بَابُ تَأَکُّدِ اسْتِحْبَابِ التَّعْزِیَةِ بَعْدَ الدَّفْنِ وَ تَعْجِیلِ الِانْصِرَافِ عَنِ الْقَبْرِ وَ أَنَّهُ یَکْفِی فِی التَّعْزِیَةِ أَنْ یَرَاهُ صَاحِبُ الْمُصِیبَةِ
ترجمه:
3445- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: التَّعْزِیَةُ لِأَهْلِ الْمُصِیبَةِ بَعْدَ مَا یُدْفَنُ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
از ابن ابی عمیر، از برخی از یارانش، از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود: «تسلیت (به خانواده مصیبت دیده) بعد از آن است که میت دفن شود.»
3446- 2- (4) وَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ الْحَجَّالِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَیْسَ التَّعْزِیَةُ إِلَّا عِنْدَ الْقَبْرِ ثُمَّ یَنْصَرِفُونَ لَا یَحْدُثُ فِی الْمَیِّتِ حَدَثٌ فَیَسْمَعُونَ الصَّوْتَ.
وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُذَافِرٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مِثْلَهُ (5) وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
از اسحاق بن عمار، از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود: «تسلیت تنها در کنار قبر است، سپس (مهمانان) می روند و هیچ حادثه ای در مورد میت پیش نمی آید که (مردم) صدای آن را بشنوند.»
3447- 3- (7) وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: التَّعْزِیَةُ الْوَاجِبَةُ بَعْدَ الدَّفْنِ.
أَقُولُ: الْمُرَادُ بِالْوُجُوبِ الِاسْتِحْبَابُ الْمُؤَکَّدُ.
ترجمه:
از احمد بن محمد بن خالد، از پدرش، از برخی از یارانش، از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود: «تسلیت واجب بعد از دفن است.»
می گویم: منظور از وجوب، استحباب مؤکد است.
3448- 4- (8) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ ع
ص: 216
التَّعْزِیَةُ الْوَاجِبَةُ بَعْدَ الدَّفْنِ وَ قَالَ کَفَاکَ مِنَ التَّعْزِیَةِ أَنْ یَرَاکَ صَاحِبُ الْمُصِیبَةِ.
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق) نقل کرده است که امام صادق (علیه السلام) فرمود: «تسلیت واجب بعد از دفن است و گفت: برای تسلیت، همین کافی است که صاحب مصیبت تو را ببیند.»
(2) 49 بَابُ کَیْفِیَّةِ التَّعْزِیَةِ وَ اسْتِحْبَابِ الدُّعَاءِ لِأَهْلِ الْمُصِیبَةِ بِالْخَلَفِ وَ التَّسْلِیَةِ
ترجمه:
3449- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ رِفَاعَةَ النَّخَّاسِ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: عَزَّی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع (4) رَجُلًا بِابْنٍ لَهُ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ خَیْرٌ لِابْنِکَ مِنْکَ وَ ثَوَابُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکَ مِنِ ابْنِکَ فَلَمَّا بَلَغَهُ (5) جَزَعُهُ بَعْدُ عَادَ إِلَیْهِ فَقَالَ لَهُ قَدْ مَاتَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَمَا لَکَ بِهِ أُسْوَةٌ فَقَالَ إِنَّهُ کَانَ مُرَاهِقاً (6) فَقَالَ إِنَّ أَمَامَهُ ثَلَاثَ خِصَالٍ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ رَحْمَةَ اللَّهِ وَ شَفَاعَةَ رَسُولِ اللَّهِ ص- فَلَنْ تَفُوتَهُ وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ إِنْ شَاءَ اللَّهُ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ (7)
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (8)
وَ رَوَاهُ فِی ثَوَابِ الْأَعْمَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ أَسْقَطَ قَوْلَهُ عَنْ رَجُلٍ (9).
ترجمه:
از رفاعة نخاس، از مردی، از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود: «امام صادق (ع) به مردی درگذشتن پسرش تسلیت گفت و فرمود: خداوند عزوجل برای پسرت بهتر از توست و پاداش خداوند برای تو بهتر از پسرت است. وقتی خبر جزع و زاری او به امام رسید، دوباره به او گفت: آیا رسول الله (ص) مرد و برای تو در او اسوه ای نیست؟ مرد پاسخ داد: او(پسرم) در سن جوانی بود. امام فرمود: برای او سه ویژگی وجود دارد: شهادت اینکه هیچ خدایی جز خدا نیست، رحمت خدا و شفاعت رسول الله (ص)؛ و یکی از اینها به خواست خدا از او فوت نخواهد شد.»
ص: 217
3450- 2- (1) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ ابْنِ مِهْرَانَ (2) قَالَ: کَتَبَ أَبُو جَعْفَرٍ الثَّانِی ع إِلَی رَجُلٍ ذَکَرْتَ مُصِیبَتَکَ بِعَلِیٍّ ابْنِکَ وَ ذَکَرْتَ أَنَّهُ کَانَ أَحَبَّ وُلْدِکَ إِلَیْکَ وَ کَذَلِکَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّمَا یَأْخُذُ مِنَ الْوَالِدِ وَ غَیْرِهِ أَزْکَی مَا عِنْدَ أَهْلِهِ لِیُعْظِمَ بِهِ أَجْرَ الْمُصَابِ بِالْمُصِیبَةِ فَأَعْظَمَ اللَّهُ أَجْرَکَ وَ أَحْسَنَ عَزَاکَ وَ رَبَطَ عَلَی قَلْبِکَ إِنَّهُ قَدِیرٌ وَ عَجَّلَ اللَّهُ عَلَیْکَ بِالْخَلَفِ وَ أَرْجُو أَنْ یَکُونَ اللَّهُ قَدْ فَعَلَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ.
ترجمه:
از ابن مهران نقل شده که گفت: امام جواد (علیه السلام) به مردی نامه نوشت: «مصیبت خود را درباره علی، پسرت، ذکر کردی و گفتی که او محبوب ترین فرزندانت نزد تو بود. همین گونه است خداوند عزوجل، که از والدین و دیگران، برترین و پاکیزه ترین آنچه را نزدشان است می گیرد تا با آن، پاداش صاحب مصیبت را در مصیبتش عظیم گرداند. پس خداوند پاداشت را بزرگ گرداند و تسلیت خوبی به تو بدهد و دلت را محکم کند. همانا او قادر است و خداوند به زودی عوض اورا به توعطا کند و امیدوارم که خداوند این کار را کرده باشد، اگر خدا بخواهد.»
3451- 3- (3) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: أَتَی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع قَوْماً قَدْ أُصِیبُوا بِمُصِیبَةٍ فَقَالَ جَبَرَ اللَّهُ وَهْنَکُمْ وَ أَحْسَنَ عَزَاکُمْ وَ رَحِمَ مُتَوَفَّاکُمْ ثُمَّ انْصَرَفَ.
أَقُولُ: وَ تَعْزِیَةُ الْأَئِمَّةِ ع لِأَصْحَابِهِمْ وَ غَیْرِهِمْ کَثِیرَةٌ مُشْتَمِلَةٌ عَلَی هَذِهِ الْمَعَانِی.
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین گفت: ابو عبد الله (علیه السلام) به قومی که دچار مصیبت شده بودند، آمد و گفت: «خداوند، ضعف شما را جبران کند و تسلیت شما را نیکو گرداند و مرحوم شما را رحمت کند.» سپس برگشتند .
(4) 50 بَابُ اسْتِحْبَابِ تَغْطِیَةِ الْقَبْرِ بِثَوْبٍ عِنْدَ وَضْعِ الْمَیِّتِ فِیهِ إِنْ کَانَ امْرَأَةً وَ جَوَازِهِ فِی الرَّجُلِ
ترجمه:
3452- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدِ بْنِ عُقْدَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یُوسُفَ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مَحْمُودِ بْنِ مَیْمُونٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ کِلَابٍ قَالَ سَمِعْتُ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ ع یَقُولُ یُغْشَی قَبْرُ الْمَرْأَةِ بِالثَّوْبِ وَ لَا یُغْشَی قَبْرُ الرَّجُلِ وَ قَدْ مُدَّ عَلَی قَبْرِ سَعْدِ بْنِ مُعَاذٍ ثَوْبٌ وَ النَّبِیُّ ص شَاهِدٌ فَلَمْ یُنْکِرْ ذَلِکَ.
ص: 218
ترجمه:
از جعفر بن کلاب نقل شده است که گفت: از جعفر بن محمد (علیه السلام) شنیدم که می فرمود: «قبر زن باید با پارچه پوشانده شود، ولی قبر مرد پوشانده نمی شود. و بر قبر سعد بن معاذ پارچه ای کشیده شد و پیامبر (ص) شاهد بود و آن را انکار نکرد.»
(1) 51 بَابُ أَنَّهُ إِذَا مَاتَ مُسْلِمٌ فِی بِئْرٍ مُحَرَّجٍ وَ لَمْ یُمْکِنْ إِخْرَاجُهُ وَجَبَ تَعْطِیلُهَا وَ جَعْلُهَا قَبْراً
ترجمه:
3453- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنْ ذُبْیَانَ بْنِ حَکِیمٍ عَنْ مُوسَی بْنِ أُکَیْلٍ النُّمَیْرِیِّ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ سَیَابَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی بِئْرٍ مُحَرَّجٍ (3) وَقَعَ فِیهِ رَجُلٌ فَمَاتَ فِیهِ فَلَمْ یُمْکِنْ إِخْرَاجُهُ مِنَ الْبِئْرِ أَ یُتَوَضَّأُ فِی تِلْکَ الْبِئْرِ قَالَ لَا یُتَوَضَّأُ فِیهِ یُعَطَّلُ وَ یُجْعَلُ قَبْراً وَ إِنْ أَمْکَنَ إِخْرَاجُهُ أُخْرِجَ وَ غُسِّلَ وَ دُفِنَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص حُرْمَةُ الْمُسْلِمِ مَیِّتاً کَحُرْمَتِهِ وَ هُوَ حَیٌّ سَوَاءٌ.
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ رَجُلٍ عَنْ ذُبْیَانَ بْنِ حَکِیمٍ مِثْلَهُ (4) وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْمُقْنِعِ مُرْسَلًا (5).
ترجمه:
این روایت از علی بْنِ سَیَابَةَ نقل شده که شخصی در چاه محرج افتاد و مرد نمی شد او را از چاه بیرون آورد از امام صادق علیه السلام سوال کردم آیا از این چاه می توان وضو گرفت فرمودند : وضو نگیرید و چاه را تعطیل کرده و آن را قبر او قرار دهید پس اگر ممکن است او را بیرون آورید او را بیرون آورده غسل داده و کفن کرده و دفن کنید زیرا رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند : حرمت مسلمان مرده مثل مسلمان زنده است .
(6) 52 بَابُ اسْتِحْبَابِ اتِّخَاذِ النَّعْشِ لِحَمْلِ الْمَیِّتِ وَ یَتَأَکَّدُ فِی الْمَرْأَةِ
ترجمه:
3454- 1- (7) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الْخَطَّابِ عَنْ مُوسَی بْنِ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ
ص: 219
خَالِدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ أَوَّلِ مَنْ جُعِلَ لَهُ النَّعْشُ قَالَ فَاطِمَةُ ع بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ ص.
ترجمه:
از سلیمان بن خالد نقل شده است که گفت: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: «اولین کسی که برای او نعش (تابوت) قرار داده شد چه کسی بود؟» حضرت فرمودند: «فاطمه (علیهاالسلام)، دختر رسول خدا (صلی الله علیه وآله).»
3455- 2- (1) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی بْنِ زَکَرِیَّا عَنْ أَبِیهِ عَنْ حُمَیْدِ بْنِ الْمُثَنَّی عَنْ أَبِی عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْحَذَّاءِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَوَّلُ نَعْشٍ أُحْدِثَ فِی الْإِسْلَامِ نَعْشُ فَاطِمَةَ ع- إِنَّهَا اشْتَکَتْ شَکَاتَهَا الَّتِی قُبِضَتْ فِیهَا وَ قَالَتْ لِأَسْمَاءَ إِنِّی نَحَلْتُ فَذَهَبَ لَحْمِی أَ لَا تَجْعَلِینَ لِی شَیْئاً یَسْتُرُنِی فَقَالَتِ الْأَسْمَاءُ- إِنِّی إِذْ کُنْتُ بِأَرْضِ الْحَبَشَةِ- رَأَیْتُهُمْ یَصْنَعُونَ شَیْئاً أَ فَلَا أَصْنَعُ لَکِ فَإِنْ أَعْجَبَکِ صَنَعْتُ لَکِ قَالَتْ نَعَمْ فَدَعَتْ بِسَرِیرٍ فَأَکَبَّتْهُ لِوَجْهِهِ ثُمَّ دَعَتْ بِجَرَائِدَ فَشَدَّدَتْهُ عَلَی قَوَائِمِهِ ثُمَّ جَلَّلَتْهُ ثَوْباً فَقَالَتْ هَکَذَا رَأَیْتُهُمْ یَصْنَعُونَ فَقَالَتِ اصْنَعِی لِی مِثْلَهُ اسْتُرِینِی سَتَرَکِ اللَّهُ مِنَ النَّارِ.
ترجمه:
از ابو عبدالرحمن حذاء نقل شده است که امام صادق (علیه السلام) فرمود: «اولین نعشی که در اسلام ایجاد شد، نعش فاطمه (علیهاالسلام) بود. زمانی که به آن بیماری مبتلا شد که در همان از دنیا رفت، به اسماء گفت: «من لاغر شده ام و گوشتم از بین رفته است. آیا برای من چیزی قرار نمی دهی که مرا بپوشاند؟» اسماء گفت: «وقتی در سرزمین حبشه بودم، دیدم آنها چیزی می سازند. آیا آن را برایت بسازم؟ اگر خوشت آمد، همان را برایت درست کنم.» حضرت فرمودند: «بله.» پس اسماء تختخوابی خواست و آن را بر روی زمین برعکس کرد. سپس چند شاخه خرما آورد و آن را به پایه های تخت بست. بعد روی آن را با پارچه ای پوشاند و گفت: «آنها را اینگونه دیدم که می سازند.» حضرت فاطمه (علیهاالسلام) فرمود: «برایم این چنین بساز. مرا بپوشان. خدا تو را از آتش بپوشاند.»
3456- 3- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ ع أَوَّلُ مَنْ جُعِلَ لَهُ النَّعْشُ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهَا.
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین گفته است: امام صادق (علیه السلام) فرمود: «اولین کسی که برای او نعش(تابوت) قرار داده شد، فاطمه دختر محمد (صلوات الله علیها) بود.»
3457- 4- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ أَوَّلِ مَنْ جُعِلَ لَهُ النَّعْشُ فَقَالَ فَاطِمَةُ ع.
ترجمه:
ازحلبی نقل شده است که گفت: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: «اولین کسی که برای او نعش (تابوت) قرار داده شد چه کسی بود؟» حضرت فرمودند: «فاطمه (علیهاالسلام)،
3458- 5- (4) عَلِیُّ بْنُ عِیسَی فِی کَشْفِ الْغُمَّةِ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: مَرِضَتْ فَاطِمَةُ ع مَرَضاً شَدِیداً فَقَالَتْ لِأَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَیْسٍ أَ لَا تَرَیْنَ إِلَی مَا بَلَغْتُ فَلَا تَحْمِلِینِی عَلَی سَرِیرٍ ظَاهِرٍ فَقَالَتْ لَا لَعَمْرِی وَ لَکِنْ أَصْنَعُ نَعْشاً کَمَا رَأَیْتُ یُصْنَعُ بِالْحَبَشَةِ قَالَتْ فَأَرِینِیهِ فَأَرْسَلَتْ إِلَی جَرَائِدَ رَطْبَةٍ
ص: 220
فَقُطِّعَتْ مِنَ الْأَسْوَاقِ ثُمَّ جَعَلَتْ عَلَی السَّرِیرِ نَعْشاً وَ هُوَ أَوَّلُ مَا کَانَ النَّعْشُ فَتَبَسَّمَتْ وَ مَا رَأَیْتُهَا مُتَبَسِّمَةً إِلَّا یَوْمَئِذٍ ثُمَّ حَمَلْنَاهَا فَدَفَنَّاهَا لَیْلًا.
ترجمه:
ابن عباس روایت کرده است: فاطمه (سلام الله علیها) دچار بیماری شدیدی شد و به اسماء بنت عمیس گفت: «آیا نمی بینی که به چه حالتی رسیده ام؟ مرا بر روی تختی آشکار قرار نده.» اسماء گفت: «نه، به خدا قسم، ولی برایت نعشی می سازم، همان طور که در حبشه دیدم.» فاطمه گفت: «آن را به من نشان بده.» پس اسماء شاخه های نخل تازه ای را خواست و آنها را بریدند و بر روی تخت، نعشی قرار داد. این اولین نعش بود. فاطمه لبخند زد و من او را جز در آن روز لبخندزن ندیدم. سپس او را برداشته و شبانه دفن کردیم.
3459- 6- (1) وَ عَنْ أَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَیْسٍ أَنَّ فَاطِمَةَ ع قَالَتْ لَهَا (2) إِنِّی قَدِ اسْتَقْبَحْتُ مَا یُصْنَعُ بِالنِّسَاءِ إِنَّهُ یُطْرَحُ عَلَی الْمَرْأَةِ الثَّوْبُ فَیَصِفُهَا لِمَنْ رَأَی فَقُلْتُ (3) یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ- أَنَا أَصْنَعُ لَکِ شَیْئاً رَأَیْتُهُ بِأَرْضِ الْحَبَشَةِ- قَالَتْ فَدَعَوْتُ بِجَرِیدَةٍ رَطْبَةٍ فَحَبَسْتُهَا ثُمَّ طَرَحْتُ عَلَیْهَا ثَوْباً فَقَالَتْ فَاطِمَةُ مَا أَحْسَنَ هَذَا وَ أَجْمَلَهُ لَا تُعْرَفُ بِهِ الْمَرْأَةُ مِنَ الرَّجُلِ فَإِذَا مِتُّ فَاغْسِلِینِی أَنْتِ إِلَی أَنْ قَالَ فَلَمَّا مَاتَتْ ع غَسَّلَهَا عَلِیٌّ وَ أَسْمَاءُ.
ترجمه:
اسماء بنت عمیس روایت کرده است که فاطمه (سلام الله علیها) به او گفت: «من از کاری که با زنان انجام می دهند بدم می آید، زیرا پارچه ای بر روی زن انداخته می شود که او را برای کسی که می بیند، توصیف می کند.» اسماء گفت: «ای دختر رسول خدا، من چیزی برایت می سازم که در سرزمین حبشه دیده ام.» پس شاخه نخل تازه ای را خواستم و آن را خم کردم، سپس پارچه ای بر روی آن انداختم. فاطمه گفت: «چه نیکو و زیباست، به طوری که زن از مرد شناخته نمی شود. هنگامی که از دنیا رفتم، تو مرا غسل بده.» و تا آنکه هنگامی که فاطمه (سلام الله علیها) از دنیا رفت، علی و اسماء او را غسل دادند.
3460- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زُرَارَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ الْحَلَبِیِّ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: تَوَضَّأْ إِذَا أَدْخَلْتَ الْمَیِّتَ الْقَبْرَ.
ترجمه:
این روایت از محمد بن مسلم نقل شده است که امام صادق (علیه السلام) فرمود: «هرگاه میت را در قبر قرار دادی، وضو بگیر.»
3461- 2- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَنْ أَدْخَلَ الْمَیِّتَ الْقَبْرَ عَلَیْهِ وُضُوءٌ قَالَ لَا إِلَّا أَنْ یَتَوَضَّأَ مِنْ تُرَابِ الْقَبْرِ إِنْ شَاءَ.
ص: 221
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی وَ فَضَالَةَ عَنِ الْعَلَاءِ (1)
أَقُولُ: هَذَا یَدُلُّ عَلَی نَفْیِ الْوُجُوبِ کَمَا یُفْهَمُ مِنْ لَفْظِ عَلَی فَلَا یُنَافِی الِاسْتِحْبَابَ وَ یَحْتَمِلُ أَنْ یَکُونَ الْوُضُوءُ بِمَعْنَی غَسْلِ الْیَدِ مِنْ أَثَرِ تُرَابِ الْقَبْرِ.
ترجمه:
محمد بن مسلم از یکی از آن دو (امام) در حدیثی که گفت: «به او گفتم: آیا کسی که میت را داخل قبر می گذارد باید وضو داشته باشد؟» فرمود: «خیر، مگر آنکه بخواهد با خاک قبر وضو بگیرد.»
می گویم: این دلالت بر نفی وجوب دارد، چنان که از کلمه «علی» فهمیده می شود، بنابراین با استحباب منافاتی ندارد و احتمال دارد که وضو در اینجا به معنای شستن دست از اثر خاک قبر باشد.
(2) 54 بَابُ اسْتِحْبَابِ زِیَارَةِ الْقُبُورِ وَ طَلَبِ الْحَوَائِجِ عِنْدَ قَبْرِ الْأَبَوَیْنِ
ترجمه:
3462- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع بَلَغَنِی أَنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا أَتَاهُ الزَّائِرُ أَنِسَ بِهِ فَإِذَا انْصَرَفَ عَنْهُ اسْتَوْحَشَ فَقَالَ لَا یَسْتَوْحِشُ.
ترجمه:
صفوان بن یحیی گفت: به امام موسی بن جعفر (ع) گفتم: به من رسیده است که مؤمن وقتی زائری نزد او می آید، انس می گیرد و زمانی که زائر از نزد او می رود، احساس وحشت می کند. امام فرمود: «نه، احساس وحشت نمی کند.»
3463- 2- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع الْمَوْتَی نَزُورُهُمْ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَیَعْلَمُونَ بِنَا إِذَا أَتَیْنَاهُمْ فَقَالَ إِی وَ اللَّهِ إِنَّهُمْ لَیَعْلَمُونَ بِکُمْ وَ یَفْرَحُونَ بِکُمْ وَ یَسْتَأْنِسُونَ إِلَیْکُمْ.
ترجمه:
محمد بن مسلم گفت: به امام صادق (ع) گفتم: آیا مردگان را زیارت می کنیم؟ فرمود: «بله.» گفتم: آیا آن ها از حضور ما وقتی نزدشان می رویم، آگاه می شوند؟ فرمود: «بله، به خدا قسم که آن ها از شما آگاه می شوند، از حضور شما خوشحال می شوند و با شما انس می گیرند.»
3464- 3- (5) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِیِّ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی زِیَارَةِ الْقُبُورِ قَالَ إِنَّهُمْ یَأْنَسُونَ بِکُمْ فَإِذَا غِبْتُمْ عَنْهُمُ اسْتَوْحَشُوا.
أَقُولُ: هَذَا مَخْصُوصٌ بِبَعْضِ الزَّائِرِینَ دُونَ بَعْضٍ فَلَا یُنَافِی الْأَوَّلَ.
ترجمه:
جمیل بن درّاج از امام صادق (ع) درباره زیارت قبور نقل کرد که فرمود: «آن ها با شما انس می گیرند و هنگامی که از نزدشان دور می شوید، احساس وحشت می کنند.»
می گویم: این مخصوص برخی از زائران است، نه همه، بنابراین با روایت اول منافاتی ندارد.
3465- 4- (6) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ
ص: 222
سِنَانٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ الْمُؤْمِنُ یَعْلَمُ مَنْ یَزُورُ قَبْرَهُ قَالَ نَعَمْ لَا یَزَالُ مُسْتَأْنِساً بِهِ مَا زَالَ عِنْدَ قَبْرِهِ فَإِذَا قَامَ وَ انْصَرَفَ مِنْ قَبْرِهِ دَخَلَهُ مِنِ انْصِرَافِهِ عَنْ قَبْرِهِ وَحْشَةٌ.
ترجمه:
اسحاق بن عمار از امام کاظم (ع) نقل کرد که گفتم: آیا مؤمن می داند چه کسی قبر او را زیارت می کند؟ فرمود: «بله، تا زمانی که زائر نزد قبرش باشد، با او انس می گیرد، و هنگامی که زائر از کنار قبرش بلند شود و برود، به خاطر رفتن او احساس وحشت می کند.»
3466- 5- (1) وَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْکُوفِیِّ عَنِ ابْنِ جُمْهُورٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ وَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَصَمِّ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع زُورُوا مَوْتَاکُمْ فَإِنَّهُمْ یَفْرَحُونَ بِزِیَارَتِکُمْ وَ لْیَطْلُبْ أَحَدُکُمْ حَاجَتَهُ عِنْدَ قَبْرِ أَبِیهِ وَ عِنْدَ قَبْرِ أُمِّهِ بِمَا (2) یَدْعُو لَهُمَا.
وَ
رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْخِصَالِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیٍّ ع فِی حَدِیثِ الْأَرْبَعِمِائَةِ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ بَعْدَ مَا یَدْعُو لَهُمَا (3).
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (4) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ هُنَا (5) وَ فِی أَحَادِیثِ أَکْلِ لُحُومِ الْأَضَاحِیِّ بَعْدَ ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ (6).
ترجمه:
محمد بن مسلم از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمود: امیرالمؤمنین (ع) گفت: «مردگان خود را زیارت کنید، زیرا آن ها از زیارت شما خوشحال می شوند، و هر یک از شما حاجت خود را نزد قبر پدر یا قبر مادرش بخواهد و برای آن ها دعا کند.»
(7) 55 بَابُ تَأَکُّدِ اسْتِحْبَابِ زِیَارَةِ الْقُبُورِ یَوْمَ الْإِثْنَیْنِ وَ الْخَمِیسِ وَ السَّبْتِ
ترجمه:
3467- 1- (8) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی
ص: 223
عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ عَاشَتْ فَاطِمَةُ ع بَعْدَ أَبِیهَا خَمْسَةً وَ سَبْعِینَ یَوْماً لَمْ تُرَ کَاشِرَةً وَ لَا ضَاحِکَةً تَأْتِی قُبُورَ الشُّهَدَاءِ فِی کُلِّ جُمْعَةٍ مَرَّتَیْنِ الْإِثْنَیْنَ وَ الْخَمِیسَ- فَتَقُولُ هَاهُنَا کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص هَاهُنَا کَانَ الْمُشْرِکُونَ.
وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
هشام بن سالم از امام صادق (ع) نقل می کند که شنیدم می فرمود: «فاطمه (ع) بعد از پدرش 75 روز زندگی کرد. در این مدت، نه خندان دیده شد و نه لبخند بر چهره داشت. هر هفته، دو بار در روزهای دوشنبه و پنج شنبه به زیارت قبور شهدا می رفت و می گفت: "اینجا رسول خدا (ص) بود، و اینجا مشرکان بودند."»
3468- 2- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَسِّنِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حُبَابٍ عَنْ یُونُسَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ فَاطِمَةَ ع کَانَتْ تَأْتِی قُبُورَ الشُّهَدَاءِ فِی کُلِّ غَدَاةِ سَبْتٍ- فَتَأْتِی قَبْرَ حَمْزَةَ وَ تَتَرَحَّمُ عَلَیْهِ وَ تَسْتَغْفِرُ لَهُ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (3).
ترجمه:
یونس از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمود: «فاطمه (ع) هر صبح شنبه به زیارت قبور شهدا می رفت و کنار قبر حمزه می آمد، برای او طلب رحمت می کرد و از خدا برایش طلب آمرزش می نمود.»
3469- 3- (4) جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُولَوَیْهِ فِی الْمَزَارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُوسَی بْنِ عُمَرَ (5) عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحَجَّالِ عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَخْرُجُ فِی مَلَإٍ مِنَ النَّاسِ مِنْ أَصْحَابِهِ کُلَّ عَشِیَّةِ خَمِیسٍ إِلَی بَقِیعِ الْمَدَنِیِّینَ- فَیَقُولُ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ الدِّیَارِ ثَلَاثاً رَحِمَکُمُ اللَّهُ ثَلَاثاً الْحَدِیثَ.
ص: 224
ترجمه:
(1) 56 بَابُ اسْتِحْبَابِ التَّسْلِیمِ عَلَی أَهْلِ الْقُبُورِ وَ التَّرَحُّمِ عَلَیْهِمْ
ترجمه:
3470- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع کَیْفَ التَّسْلِیمُ عَلَی أَهْلِ الْقُبُورِ فَقَالَ نَعَمْ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَی أَهْلِ الدِّیَارِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُسْلِمِینَ أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ وَ نَحْنُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ بِکُمْ لَاحِقُونَ.
ترجمه:
عبدالله بن سنان گفت: به امام صادق (ع) گفتم: چگونه بر اهل قبور سلام کنیم؟ فرمود: «بله، می گویی: سلام بر اهل دیار از مؤمنین و مسلمانان، شما پیشتازان ما هستید و ما نیز اگر خدا بخواهد به شما ملحق خواهیم شد.»
3471- 2- (3) وَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِیعاً عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ قَالَ: تَقُولُ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ مِنْ دِیَارِ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ وَ إِنَّا إِنْ شَاءَ اللَّهُ بِکُمْ لَاحِقُونَ.
وَ
رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّهُ کَانَ إِذَا مَرَّ عَلَی الْقُبُورِ قَالَ وَ ذَکَرَ مِثْلَهُ (4)
ترجمه:
منصور بن حازم گفت: می گویی: «سلام بر شما از دیار گروهی مؤمن، و ما نیز اگر خدا بخواهد به شما ملحق خواهیم شد.»
3472- 3- (5) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ جَرَّاحٍ الْمَدَائِنِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع کَیْفَ التَّسْلِیمُ عَلَی أَهْلِ الْقُبُورِ قَالَ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَی أَهْلِ الدِّیَارِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُسْلِمِینَ رَحِمَ اللَّهُ الْمُسْتَقْدِمِینَ مِنَّا وَ الْمُسْتَأْخِرِینَ وَ إِنَّا إِنْ شَاءَ اللَّهُ بِکُمْ لَاحِقُونَ.
وَ
رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ جَرَّاحٍ الْمَدَائِنِیِّ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ رَحِمَ اللَّهُ الْمُتَقَدِّمِینَ مِنَّا وَ الْمُتَأَخِّرِینَ (6)
ترجمه:
جرّاح مدائنی گفت: از امام صادق (ع) پرسیدم: چگونه بر اهل قبور سلام کنیم؟ فرمود: «می گویی: سلام بر اهل دیار از مؤمنین و مسلمانان، خداوند پیشینیان و پسینیان ما را رحمت کند، و ما نیز اگر خدا بخواهد به شما ملحق خواهیم شد.»
ص: 225
3473- 4- (1) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ ظَرِیفٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ ع فِی السَّلَامِ عَلَی أَهْلِ الْقُبُورِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الدِّیَارِ مِنْ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ أَنْتُمْ لَنَا سَلَفٌ وَ نَحْنُ لَکُمْ تَبَعٌ رَحِمَ اللَّهُ الْمُسْتَقْدِمِینَ مِنْکُمْ وَ الْمُسْتَأْخِرِینَ وَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ.
ترجمه:
حسین بن علوان از امام صادق (ع) از پدرش (امام باقر) نقل کرده که در سلام بر اهل قبور می گفت: «سلام بر شما، ای اهل دیار از گروهی مؤمن، و رحمت و برکات خدا بر شما باد. شما برای ما پیشگامانید و ما به دنبال شما خواهیم آمد. خداوند پیشینیان و پسینیان شما را رحمت کند، و ما از آنِ خدا هستیم و به سوی او بازمی گردیم.»
3474- 5- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ ع إِذَا دَخَلْتَ الْجَبَّانَةَ فَقُلِ السَّلَامُ عَلَی أَهْلِ الْجَنَّةِ.
أَقُولُ: وَ رَوَی ابْنُ قُولَوَیْهِ (3) وَ غَیْرُهُ (4) أَحَادِیثَ کَثِیرَةً فِی هَذَا الْمَعْنَی.
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین نقل کرده است که امام صادق (ع) فرمود: «هنگامی که وارد قبرستان شدی، بگو: سلام بر اهل بهشت.»
(5) 57 بَابُ اسْتِحْبَابِ وَضْعِ الزَّائِرِ یَدَهُ عَلَی الْقَبْرِ مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةِ وَ قِرَاءَةِ الْقَدْرِ سَبْعاً
ترجمه:
3475- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ قَالَ کُنْتُ بِفَیْدَ فَمَشَیْتُ مَعَ عَلِیِّ بْنِ بِلَالٍ- إِلَی قَبْرِ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ- فَقَالَ لِی عَلِیُّ بْنُ بِلَالٍ قَالَ لِی صَاحِبُ هَذَا الْقَبْرِ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: مَنْ أَتَی قَبْرَ أَخِیهِ ثُمَّ وَضَعَ یَدَهُ عَلَی الْقَبْرِ وَ قَرَأَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ سَبْعَ مَرَّاتٍ أَمِنَ یَوْمَ الْفَزَعِ الْأَکْبَرِ أَوْ یَوْمَ الْفَزَعِ.
وَ رَوَاهُ ابْنُ قُولَوَیْهِ فِی الْمَزَارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ وَ عَنْ جَمَاعَةِ مَشَایِخِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی (7).
ترجمه:
محمد بن احمد گفت: در فیْد بودم و با علی بن بلال به سوی قبر محمد بن اسماعیل بن بزیع رفتیم. علی بن بلال به من گفت: صاحب این قبر (محمد بن اسماعیل) از امام رضا (ع) نقل کرده است که فرمود: «هر کس به زیارت قبر برادر خود برود و دستش را روی قبر بگذارد و سوره "إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ" را هفت مرتبه بخواند، از وحشت بزرگ (روز قیامت) در امان خواهد بود.»
ص: 226
3476- 2- (1) وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ مَنْ أَتَی قَبْرَ أَخِیهِ الْمُؤْمِنِ مِنْ أَیِّ نَاحِیَةٍ یَضَعُ یَدَهُ وَ قَرَأَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ.
ترجمه:
محمد بن یعقوب نیز مانند این روایت را نقل کرده، با این تفاوت که فرمود: «هر کس به زیارت قبر برادر مؤمن خود از هر جهتی که باشد برود، دستش را روی قبر بگذارد و سوره "إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ" را بخواند.»
3477- 3- (2) وَ رَوَاهُ الْکَشِّیُّ فِی کِتَابِ الرِّجَالِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ بُنْدَارَ بِخَطِّهِ قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی قَالَ: کُنْتُ بِفَیْدَ وَ ذَکَرَ نَحْوَهُ إِلَی أَنْ قَالَ أَخْبَرَنِی صَاحِبُ هَذَا الْقَبْرِ یَعْنِی مُحَمَّدَ بْنَ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ- أَنَّهُ سَمِعَ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ مَنْ زَارَ قَبْرَ أَخِیهِ الْمُؤْمِنِ فَجَلَسَ عِنْدَ قَبْرِهِ وَ اسْتَقْبَلَ الْقِبْلَةَ وَ وَضَعَ یَدَهُ عَلَی الْقَبْرِ فَقَرَأَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ سَبْعَ مَرَّاتٍ أَمِنَ مِنَ الْفَزَعِ الْأَکْبَرِ.
ترجمه:
محمد بن احمد بن یحیی گفت: در فیْد بودم و ماجرایی مانند آن را نقل کرد، تا آنجا که گفت: صاحب این قبر (محمد بن اسماعیل بن بزیع) به من خبر داد که از امام باقر (ع) شنیده است که فرمود: «هر کس قبر برادر مؤمن خود را زیارت کند و نزد قبرش بنشیند، رو به قبله کند و دستش را روی قبر بگذارد و سوره "إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ" را هفت مرتبه بخواند، از وحشت بزرگ (روز قیامت) در امان خواهد بود.»
3478- 4- (3) وَ رَوَاهُ النَّجَاشِیُّ فِی کِتَابِ الرِّجَالِ قَالَ: قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی أَخْبَرَنِی مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی قَالَ کُنْتُ بِفَیْدَ وَ ذَکَرَ نَحْوَهُ إِلَی أَنْ قَالَ أَخْبَرَنِی صَاحِبُ هَذَا الْقَبْرِ یَعْنِی مُحَمَّدَ بْنَ إِسْمَاعِیلَ- أَنَّهُ سَمِعَ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ مَنْ زَارَ قَبْرَ أَخِیهِ الْمُؤْمِنِ وَ وَضَعَ یَدَهُ عَلَیْهِ (4)- وَ قَرَأَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ سَبْعَ مَرَّاتٍ أَمِنَ مِنَ الْفَزَعِ الْأَکْبَرِ.
ترجمه:
محمد بن احمد بن یحیی گفت: در فیْد بودم و ماجرایی مانند آن را نقل کرد، تا آنجا که گفت: صاحب این قبر (محمد بن اسماعیل بن بزیع) به من خبر داد که از امام باقر (ع) شنیده است که فرمود: «هر کس قبر برادر مؤمن خود را زیارت کند و دستش را روی قبر بگذارد و سوره "إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ" را هفت مرتبه بخواند، از وحشت بزرگ (روز قیامت) در امان خواهد بود.»
3479- 5- (5) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: قَالَ الرِّضَا ع مَا مِنْ عَبْدٍ زَارَ قَبْرَ مُؤْمِنٍ فَقَرَأَ عِنْدَهُ (6) إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ سَبْعَ مَرَّاتٍ إِلَّا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ لِصَاحِبِ الْقَبْرِ.
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین نقل کرده است که امام رضا (ع) فرمود: «هیچ بنده ای نیست که قبر مؤمنی را زیارت کند و در کنار آن سوره "إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ" را هفت مرتبه بخواند، مگر اینکه خداوند برای او و صاحب قبر او را می آمرزد.»
3480- 6- (7) وَ فِی ثَوَابِ الْأَعْمَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ: کُنْتُ أَنَا وَ إِبْرَاهِیمُ بْنُ هَاشِمٍ فِی بَعْضِ الْمَقَابِرِ إِذْ جَاءَ إِلَی قَبْرٍ
ص: 227
فَجَلَسَ مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةِ ثُمَّ وَضَعَ یَدَهُ عَلَی الْقَبْرِ فَقَرَأَ سَبْعَ مَرَّاتٍ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ- ثُمَّ قَالَ حَدَّثَنِی صَاحِبُ هَذَا الْقَبْرِ وَ هُوَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ أَنَّهُ مَنْ زَارَ قَبْرَ مُؤْمِنٍ فَقَرَأَ عِنْدَهُ سَبْعَ مَرَّاتٍ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ- غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ لِصَاحِبِ الْقَبْرِ.
ترجمه:
احمد بن محمد گفت: من و ابراهیم بن هاشم در یکی از قبرستان ها بودیم که شخصی به قبر نزدیک شد و رو به قبله نشسته، دستش را روی قبر گذاشت و سوره "إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ" را هفت مرتبه خواند. سپس گفت: صاحب این قبر، یعنی محمد بن اسماعیل بن بزیع به من خبر داد که هر کس قبر مؤمنی را زیارت کند و در کنار آن هفت مرتبه سوره "إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ" را بخواند، خداوند او و صاحب قبررا می آمرزد.
(1) 58 بَابُ اسْتِحْبَابِ الدُّعَاءِ بِالْمَأْثُورِ عِنْدَ زِیَارَةِ الْقُبُورِ وَ عَدَمِ جَوَازِ الطَّوَافِ بِالْقَبْرِ
ترجمه:
3481- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ أَنَّهُ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع الْمَوْتَی نَزُورُهُمْ قَالَ نَعَمْ إِلَی أَنْ قَالَ قُلْتُ: فَأَیَّ شَیْ ءٍ نَقُولُ إِذَا أَتَیْنَاهُمْ قَالَ قُلِ اللَّهُمَّ جَافِ الْأَرْضَ عَنْ جُنُوبِهِمْ وَ صَاعِدْ إِلَیْکَ أَرْوَاحَهُمْ وَ لَقِّهِمْ مِنْکَ رِضْوَاناً وَ أَسْکِنْ إِلَیْهِمْ مِنْ رَحْمَتِکَ مَا تَصِلُ بِهِ وَحْدَتَهُمْ وَ تُؤْنِسُ بِهِ وَحْشَتَهُمْ إِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ هُنَا (3) وَ عَلَی النَّهْیِ عَنِ الطَّوَافِ بِالْقَبْرِ فِی أَحَادِیثِ الْبَوْلِ فِی الْمَاءِ فِی أَحْکَامِ الْخَلْوَةِ (4).
ص: 228
ترجمه:
محمد بن مسلم گفت: به امام صادق (ع) عرض کردم: آیا می توانیم به زیارت اموات برویم؟ امام فرمود: «بله». تا اینکه گفتم: هنگامی که به زیارتشان می رویم، چه بگوییم؟ فرمود: بگو: «خدایا، زمین را از پهلوهایشان دور گردان، و ارواحشان را به سوی خود بالا ببر، و از جانب خود رضایتت را به ایشان برسان، و از رحمتت چیزی به ایشان نازل کن که به سبب آن تنهایی شان را برطرف کنی و وحشت شان را به آن مأنوس گردانی، زیرا تو بر هر چیزی توانایی.»
(1) 59 بَابُ اسْتِحْبَابِ الِاعْتِبَارِ عِنْدَ حَمْلِ الْجَنَازَةِ وَ اسْتِئْنَافِ الْعَمَلِ وَ مَا یَنْبَغِی تَذَکُّرُهُ وَ اسْتِحْبَابِ دَفْنِ الشَّعْرِ وَ الظُّفُرِ وَ السِّنِّ وَ الدَّمِ وَ الْمَشِیمَةِ وَ الْعَلَقَةِ
ترجمه:
3482- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَیُّوبَ عَنْ سَعْدَانَ عَنْ عَجْلَانَ أَبِی صَالِحٍ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع یَا بَا صَالِحٍ إِذَا أَنْتَ حَمَلْتَ جَنَازَةً فَکُنْ کَأَنَّکَ أَنْتَ الْمَحْمُولُ وَ کَأَنَّکَ سَأَلْتَ رَبَّکَ الرُّجُوعَ إِلَی الدُّنْیَا فَفَعَلَ فَانْظُرْ مَا ذَا تَسْتَأْنِفُ قَالَ ثُمَّ قَالَ عَجَبٌ لِقَوْمٍ حُبِسَ أَوَّلُهُمْ عَنْ آخِرِهِمْ ثُمَّ نُودِیَ فِیهِمُ الرَّحِیلُ وَ هُمْ یَلْعَبُونَ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی بَاقِی الْمَقْصُودِ فِی آدَابِ الْحَمَّامِ (3).
ترجمه:
عجلان ابی صالح گفت: امام صادق (ع) به من فرمود: «ای ابا صالح، هنگامی که جنازه ای را حمل می کنی، به گونه ای رفتار کن که گویی خود تو حمل می شوی و گویی از پروردگارت خواسته ای که به دنیا برگردی و او هم به تو اجابت کرده است. پس نگاه کن چه چیزی را آغاز می کنی.» سپس فرمود: «عجب است از قومی که آغاز آن ها از پایانشان حبس شده و سپس در آن ها ندا می شود که کوچ کنید، و آن ها در حال بازی هستند.»
(4) 60 بَابُ اسْتِحْبَابِ إِتْقَانِ بِنَاءِ الْقَبْرِ وَ غَیْرِهِ مِنَ الْأَعْمَالِ وَ أَنْ یُشَرَّجَ (5) اللَّبِنُ وَ یُسَوَّی الْخَلَلُ
ترجمه:
3483- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: لَمَّا مَاتَ إِبْرَاهِیمُ بْنُ رَسُولِ اللَّهِ ص- رَأَی النَّبِیُّ ص فِی قَبْرِهِ خَلَلًا فَسَوَّاهُ بِیَدِهِ ثُمَّ قَالَ إِذَا عَمِلَ أَحَدُکُمْ عَمَلًا فَلْیُتْقِنْ ثُمَّ قَالَ الْحَقْ بِسَلَفِکَ الصَّالِحِ عُثْمَانَ بْنِ مَظْعُونٍ.
ترجمه:
ابن قداح از امام صادق (ع) نقل می کند که در حدیثی فرمود: «هنگامی که ابراهیم، پسر پیامبر (ص) فوت کرد، پیامبر (ص) در قبر او نقصی را دید و آن را با دستش اصلاح کرد. سپس فرمود: "هنگامی که یکی از شما کاری را انجام می دهد، باید آن را به خوبی انجام دهد." سپس گفت: "به سلف صالح خود، عثمان بن مظعون، ملحق شو."»
ص: 229
3484- 2- (1) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی الْعِلَلِ وَ فِی الْمَجَالِسِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ شُقَیْرٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یُوسُفَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ بُزُرْجَ الْحَنَّاطِ عَنْ عَمْرِو بْنِ الْیَسَعِ (عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْیَسَعِ) (2) عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع فِی حَدِیثٍ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص نَزَلَ حَتَّی لَحَدَ سَعْدَ بْنَ مُعَاذٍ- وَ سَوَّی اللَّبِنَ عَلَیْهِ وَ جَعَلَ یَقُولُ نَاوِلْنِی حَجَراً نَاوِلْنِی تُرَاباً رَطْباً یَسُدُّ بِهِ مَا بَیْنَ اللَّبِنِ فَلَمَّا أَنْ فَرَغَ وَ حَثَا التُّرَابَ عَلَیْهِ وَ سَوَّی قَبْرَهُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنِّی لَأَعْلَمُ أَنَّهُ سَیَبْلَی وَ یَصِلُ إِلَیْهِ الْبَلَاءُ وَ لَکِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ عَبْداً إِذَا عَمِلَ عَمَلًا أَحْکَمَهُ.
ترجمه:
عبدالله بن سنان از امام صادق جعفر بن محمد (ع) در حدیثی نقل می کند که پیامبر خدا (ص) وارد قبر سعد بن معاذ شد و آجرها را بر او مرتب کرد و می فرمود: "به من سنگی بده، به من خاک نَم (مرطوب) بده تا با آن میان آجرها را پر کنم." پس هنگامی که کارش تمام شد و خاک را بر روی او ریخت و قبرش را مرتب کرد، پیامبر خدا (ص) فرمود: "به درستی که من می دانم او پوسیده خواهد شد و بلا به او خواهد رسید، اما خداوند بنده ای را دوست دارد که هرگاه کاری انجام دهد، آن را محکم و استوار انجام دهد."
(3) 61 بَابُ وُجُوبِ تَوْجِیهِ الْمَیِّتِ فِی قَبْرِهِ إِلَی الْقِبْلَةِ بِأَنْ یُجْعَلَ عَلَی جَنْبِهِ الْأَیْمَنِ وَ وَجْهُهُ إِلَیْهَا
ترجمه:
3485- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کَانَ الْبَرَاءُ بْنُ مَعْرُورٍ الْأَنْصَارِیُّ بِالْمَدِینَةِ- وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِمَکَّةَ وَ إِنَّهُ حَضَرَهُ الْمَوْتُ وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ الْمُسْلِمُونَ یُصَلُّونَ إِلَی بَیْتِ الْمَقْدِسِ فَأَوْصَی الْبَرَاءُ- أَنْ یُجْعَلَ وَجْهُهُ إِلَی تِلْقَاءِ النَّبِیِّ ص إِلَی الْقِبْلَةِ وَ أَنَّهُ أَوْصَی بِثُلُثِ مَالِهِ فَجَرَتْ بِهِ السُّنَّةُ.
ترجمه:
معاویة بن عمار از امام صادق (ع) نقل می کند که: براء بن معرور انصاری در مدینه بود، در حالی که پیامبر خدا (ص) در مکه حضور داشت. مرگ براء فرا رسید، و در آن زمان پیامبر خدا (ص) و مسلمانان به سوی بیت المقدس نماز می خواندند. براء وصیت کرد که صورتش به سمت پیامبر خدا (ص) به سوی قبله قرار داده شود و همچنین وصیت کرد که یک سوم از اموالش را وصیت کند. پس این امر ( وصیت به ثلث) به صورت سنت در آمد.
3486- 2- (5) وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ
ص: 230
عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ نَحْوَهُ إِلَّا أَنَّهُ أَسْقَطَ ذِکْرَ مَکَّةَ (1) وَ قَالَ أَنْ یُجْعَلَ وَجْهُهُ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ ص إِلَی الْقِبْلَةِ فَجَرَتْ بِهِ السُّنَّةُ وَ أَنَّهُ أَوْصَی بِثُلُثِ مَالِهِ فَنَزَلَ بِهِ الْکِتَابُ وَ جَرَتْ بِهِ السُّنَّةُ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْعِلَلِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی مِثْلَهُ (2).
ترجمه:
معاویه بن عمار (نحوه ی سابق) نقل می کند، جز اینکه ذکر مکه را حذف کرد و گفت: براء بن معرور وصیت کرد که صورتش به سمت پیامبر خدا (ص) به سوی قبله قرار داده شود. این عمل به عنوان سنت در آمد و او همچنین وصیت کرد که یک سوم از اموالش را وصیت کند، و بر اساس آن، کتاب (قرآن) نازل شد و این امر به عنوان سنت ادامه یافت.
3487- 3- (3) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ وَ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عُقْبَةَ وَ ذُبْیَانَ بْنِ حَکِیمٍ عَنْ مُوسَی بْنِ أُکَیْلٍ النُّمَیْرِیِّ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ سَیَابَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثِ الْقَتِیلِ إِذَا قُطِعَ رَأْسُهُ قَالَ إِذَا أَنْتَ صِرْتَ إِلَی الْقَبْرِ تَنَاوَلْتَهُ مَعَ الْجَسَدِ وَ أَدْخَلْتَهُ اللَّحْدَ وَ وَجَّهْتَهُ لِلْقِبْلَةِ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ هُنَا (4) وَ فِی أَحَادِیثِ اخْتِیَارِ الْمَاءِ عَلَی الْأَحْجَارِ فِی الِاسْتِنْجَاءِ (5) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (6).
ترجمه:
ع إِذَا دَخَلْتَ الْمَقَابِرَ فَطَأِ الْقُبُورَ فَمَنْ کَانَ مُؤْمِناً اسْتَرْوَحَ إِلَی ذَلِکَ وَ مَنْ کَانَ مُنَافِقاً وَجَدَ أَلَمَهُ.
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق) می گوید: امام موسی بن جعفر (ع) فرمود: «هنگامی که وارد قبرستان شدی، بر قبرها قدم بگذار؛ زیرا اگر آن شخص مؤمن باشد، از این کار احساس آرامش می کند و اگر منافق باشد، درد آن را حس خواهد کرد.»
(1) 63 بَابُ کَرَاهَةِ الضَّحِکِ بَیْنَ الْقُبُورِ وَ عَلَی الْجِنَازَةِ وَ التَّطَلُّعِ فِی الدُّورِ
ترجمه:
3489- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عَمْرٍو وَ أَنَسِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ فِی وَصِیَّةِ النَّبِیِّ ص لِعَلِیٍّ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی کَرِهَ لِأُمَّتِی الضَّحِکَ بَیْنَ الْقُبُورِ وَ التَّطَلُّعَ فِی الدُّورِ.
ترجمه:
انس بن محمد از جعفر بن محمد (ع) از اجدادش در وصیت پیامبر خدا (ص) به علی (ع) نقل می کند که فرمود: «به درستی که خداوند تبارک و تعالی برای امت من، خندیدن در میان قبرها و نگاه کردن به خانه ها را ناپسند می دارد.»
3490- 2- (3) قَالَ وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی کَرِهَ لِی سِتَّ خِصَالٍ وَ کَرِهْتُهُنَّ لِلْأَوْصِیَاءِ مِنْ وُلْدِی وَ أَتْبَاعِهِمْ مِنْ بَعْدِی الْعَبَثَ فِی الصَّلَاةِ وَ الرَّفَثَ فِی الصَّوْمِ وَ الْمَنَّ بَعْدَ الصَّدَقَةِ وَ إِتْیَانَ الْمَسَاجِدِ جُنُباً وَ التَّطَلُّعَ فِی الدُّورِ وَ الضَّحِکَ بَیْنَ الْقُبُورِ.
وَ فِی الْمَجَالِسِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُوسَی عَنْ غِیَاثِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ ذَکَرَ مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
پیامبر خدا (ص) فرمود: «به درستی که خداوند تبارک و تعالی شش خصلت را برای من ناپسند داشت و من نیز آن ها را برای وصیّان از نسل خود و پیروانشان بعد از خود ناپسند می دارم: 1. بی توجهی و بازیگوشی در نماز، 2. مجامعت با همسر در روزه، 3. منت گذاشتن پس از صدقه، 4. ورود به مساجد در حالت جنابت، 5. نگاه کردن به خانه ها، و 6. خندیدن در میان قبرها.»
3491- 3- (5) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکِّلِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ
ص: 232
إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْحَسَنِ الْقُرَشِیِّ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ الْبَصْرِیِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ کَرِهَ لَکُمْ أَیَّتُهَا الْأُمَّةُ أَرْبَعاً وَ عِشْرِینَ خَصْلَةً وَ نَهَاکُمْ عَنْهَا إِلَی أَنْ قَالَ وَ الضَّحِکَ بَیْنَ الْقُبُورِ وَ التَّطَلُّعَ فِی الدُّورِ.
وَ رَوَاهُ فِی الْفَقِیهِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
عبدالله بن حسین بن زید از پدرش نقل می کند که امام صادق (ع) از پدرانش روایت کرده است که پیامبر خدا (ص) فرمود: «خداوند برای شما ای امت، بیست و چهار خصلت را ناپسند داشته و شما را از آن ها نهی کرده است؛ تا اینکه فرمود: خندیدن در میان قبرها و نگاه کردن به خانه ها.»
3492- 4- (2) وَ فِی الْخِصَالِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُوسَی الْخَشَّابِ عَنْ غِیَاثِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ کَرِهَ لِی سِتَّ خِصَالٍ وَ کَرِهَهُنَّ لِلْأَوْصِیَاءِ مِنْ وُلْدِی وَ أَتْبَاعِهِمْ مِنْ بَعْدِی الْعَبَثَ فِی الصَّلَاةِ وَ الرَّفَثَ فِی الصَّوْمِ وَ الْمَنَّ بَعْدَ الصَّدَقَةِ وَ إِتْیَانَ الْمَسَاجِدِ جُنُباً وَ التَّطَلُّعَ فِی الدُّورِ وَ الضَّحِکَ بَیْنَ الْقُبُورِ.
ترجمه:
پیامبر خدا (ص) فرمود: «به درستی که خداوند تبارک و تعالی شش خصلت را برای من ناپسند داشت و من نیز آن ها را برای وصیّان از نسل خود و پیروانشان بعد از خود ناپسند می دارم: 1. بی توجهی و بازیگوشی در نماز، 2. مجامعت با همسر در روزه، 3. منت گذاشتن پس از صدقه، 4. ورود به مساجد در حالت جنابت، 5. نگاه کردن به خانه ها، و 6. خندیدن در میان قبرها.»
3493- 5- (3) وَ رَوَاهُ ابْنُ أَبِی فِرَاسٍ فِی کِتَابِهِ قَالَ: قَالَ ع مَنْ ضَحِکَ عَلَی جِنَازَةٍ أَهَانَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَی رُءُوسِ الْأَشْهَادِ وَ لَا یُسْتَجَابُ دُعَاؤُهُ وَ مَنْ ضَحِکَ فِی الْمَقْبَرَةِ رَجَعَ وَ عَلَیْهِ مِنَ الْوِزْرِ مِثْلُ جَبَلِ أُحُدٍ- وَ مَنْ تَرَحَّمَ عَلَیْهِ نَجَا مِنَ النَّارِ.
ترجمه:
ابن ابی فراس این روایت را در کتاب خود نقل کرده است: امام (علیه السلام) فرمودند: هرکس به جنازه ای بخندد، خداوند او را روز قیامت در برابر همه مردم خوار می کند و دعایش نیز مستجاب نمی شود. و هرکس در قبرستان بخندد، بازمی گردد در حالی که بر او گناهی به اندازه کوه احد نوشته شده است. و هرکس به اهل قبور ترحم کند، از آتش نجات می یابد.
3494- 6- (4) أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ الدَّیْلَمِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص سِتَّةٌ کَرِهَهَا اللَّهُ لِی فَکَرِهْتُهَا لِلْأَئِمَّةِ مِنْ ذُرِّیَّتِی وَ لْتَکْرَهْهَا الْأَئِمَّةُ لِأَتْبَاعِهِمْ مِنْهَا الضَّحِکُ بَیْنَ الْقُبُورِ وَ التَّطَلُّعُ فِی الدُّورِ.
ص: 233
ترجمه:
از محمد بن سلیمان دیلمی، از پدرش، از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «شش چیز را خداوند برای من ناپسند دانست و من نیز آن ها را برای امامان از نسل خود ناپسند دانستم، و باید امامان نیز آن ها را برای پیروانشان ناپسند شمارند؛ از جمله: خندیدن در میان قبرها و سرک کشیدن به خانه ها».
(1) 64 بَابُ اسْتِحْبَابِ الرِّفْقِ بِالْمَیِّتِ وَ الْقَصْدِ فِی الْمَشْیِ بِالْجَنَازَةِ
ترجمه:
3495- 1- (2) الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الطُّوسِیُّ فِی الْمَجَالِسِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَخْلَدٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَالِکٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ عُلَیَّةَ عَنْ لَیْثِ بْنِ أَبِی بُرْدَةَ عَنْ أَبِی مُوسَی عَنْ أَبِیهِ قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ ص عَلَیْکُمْ بِالسَّکِینَةِ عَلَیْکُمْ بِالْقَصْدِ فِی الْمَشْیِ بِجَنَازَتِکُمْ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی التَّغْسِیلِ (3) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ فِی جِهَادِ النَّفْسِ (4).
ترجمه:
رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم : برشما باد به آرامش ومیانه روی درتشیع جنازه هایتان .
3496- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ زِیَارَةِ الْقُبُورِ وَ بِنَاءِ الْمَسَاجِدِ فِیهَا فَقَالَ أَمَّا زِیَارَةُ الْقُبُورِ فَلَا بَأْسَ بِهَا وَ لَا تُبْنَی عِنْدَهَا مَسَاجِدُ.
ص: 234
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ سَأَلْتُهُ وَ ذَکَرَ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ ازحضرت صادق علیه السلام سوال کرد اززیارت قبوروساختن مسجد درآنها حضرت فرمودند : اما زیارت قبوراشکالی ندارد ولی نباید کنا آنها مسجد ساخت .
3497- 2- (2) قَالَ وَ قَالَ النَّبِیُّ ص لَا تَتَّخِذُوا قَبْرِی قِبْلَةً وَ لَا مَسْجِداً فَإِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْیَهُودَ- حَیْثُ اتَّخَذُوا قُبُورَ أَنْبِیَائِهِمْ مَسَاجِدَ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی مَکَانِ الْمُصَلِّی (3).
ترجمه:
رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم : قبرمرا قبله ومسجد قرارندهید همانا خداوند یهود را لعنت کرده چون قبورپیامبران خود رامسجد قراردادند .
3498- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی الْعِلَلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکِّلِ عَنِ السَّعْدَآبَادِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَیَابَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ لَا تَکْتُمُوا مَوْتَ مَیِّتٍ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ مَاتَ فِی غَیْبَتِهِ لِتَعْتَدَّ زَوْجَتُهُ وَ یُقْسَمَ مِیرَاثُهُ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (6).
ترجمه:
حضرت صادق علیه السلام : اگرمومنی درغربت فوت کرد مرگش را پنهان نکنید تا همسرش بتواند عده نگهدارد واموالش تقسیم شود .
(7) 67 بَابُ اسْتِحْبَابِ اتِّخَاذِ الطَّعَامِ لِأَهْلِ الْمُصِیبَةِ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ وَ الْبَعْثِ بِهِ إِلَیْهِمْ وَ کَرَاهَةِ الْأَکْلِ عِنْدَهُمْ
ترجمه:
3499- 1- (8) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِیِّ وَ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع
ص: 235
قَالَ: لَمَّا قُتِلَ جَعْفَرُ بْنُ أَبِی طَالِبٍ أَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَاطِمَةَ ع- أَنْ تَتَّخِذَ طَعَاماً لِأَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَیْسٍ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ وَ تَأْتِیَهَا وَ نِسَاءَهَا وَ تُقِیمَ عِنْدَهَا (ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ) (1) فَجَرَتْ بِذَلِکَ السُّنَّةُ أَنْ یُصْنَعَ لِأَهْلِ الْمُصِیبَةِ طَعَامٌ ثَلَاثاً (2).
وَ رَوَاهُ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ (3)
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ فِی الْمَجَالِسِ وَ الْأَخْبَارِ بِالْإِسْنَادِ الْآتِی عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ (4)
وَ
رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا إِلَی قَوْلِهِ فَجَرَتْ بِهِ السُّنَّةُ (5)
ترجمه:
در این روایت، امام صادق علیه السلام نقل می کنند که وقتی جعفر بن ابی طالب (برادر امام علی علیه السلام) به شهادت رسید، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به حضرت فاطمه علیهاالسلام دستور دادند که برای اسماء بنت عمیس (همسر جعفر بن ابی طالب) و زنان همراه او به مدت سه روز غذا تهیه کند و نزد آنها بماند. از این عمل، سنتی در میان مسلمانان شکل گرفت که برای اهل مصیبت تا سه روز غذا تهیه و در کنار آنان حضور پیدا می کردند.
3500- 2- (6) وَ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: یُصْنَعُ لِأَهْلِ الْمَیِّتِ مَأْتَمٌ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ مِنْ یَوْمَ مَاتَ.
ترجمه:
این روایت از امام باقر علیه السلام نقل شده است که ایشان فرمودند: برای خانواده متوفی سه روز از روز وفات او مراسم ماتم (عزا) برگزار می شود.
3501- 3- (7) وَ رَوَاهُ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: یُصْنَعُ لِلْمَیِّتِ الطَّعَامُ لِلْمَأْتَمِ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ بِیَوْمٍ مَاتَ فِیهِ.
ترجمه:
زراره از امام باقر (ع) روایت می کند که فرمود: برای میت، طعام (غذا) برای ماتم سه روز تهیه می شود، به روزی که در آن وفات یافته است.
3502- 4- (8) وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا إِلَّا أَنَّهُ قَالَ: یُصْنَعُ لِلْمَیِّتِ مَأْتَمٌ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ مِنْ یَوْمَ مَاتَ.
ترجمه:
مرحوم صدوق بصورت مرسل روایت می کند که فرمود: برای میت، طعام (غذا) برای ماتم سه روز تهیه می شود، به روزی که در آن وفات یافته است.
ص: 236
3503- 5- (1) وَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ سَعْدَانَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: یَنْبَغِی لِجِیرَانِ صَاحِبِ الْمُصِیبَةِ أَنْ یُطْعِمُوا الطَّعَامَ عَنْهُ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ نَحْوَهُ (2) وَ رَوَاهُ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدَانَ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
ابوبصیر از امام صادق (ع) روایت می کند که فرمود: شایسته است همسایگان صاحب مصیبت، به مدت سه روز به جای او (خانواده اش) طعام (غذا) تهیه کنند.
3504- 6- (4) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ ع الْأَکْلُ عِنْدَ أَهْلِ الْمُصِیبَةِ مِنْ عَمَلِ أَهْلِ الْجَاهِلِیَّةِ- وَ السُّنَّةُ الْبَعْثُ إِلَیْهِمْ بِالطَّعَامِ کَمَا أَمَرَ بِهِ النَّبِیُّ ص- فِی آلِ جَعْفَرِ بْنِ أَبِی طَالِبٍ لَمَّا جَاءَ نَعْیُهُ.
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق) نقل می کند که امام صادق (ع) فرمود: خوردن (غذا) نزد اهل مصیبت از کارهای اهل جاهلیت است، و سنت این است که برای آنان طعام فرستاده شود، همان طور که پیامبر (ص) در مورد خاندان جعفر بن ابی طالب هنگامی که خبر شهادتش رسید، دستور داد.
3505- 7- (5) أَحْمَدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُرَازِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ لَمَّا قُتِلَ جَعْفَرُ بْنُ أَبِی طَالِبٍ دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص- عَلَی أَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَیْسٍ إِلَی أَنْ قَالَ فَقَالَ اجْعَلُوا لِأَهْلِ جَعْفَرٍ طَعَاماً فَجَرَتِ السُّنَّةُ إِلَی الْیَوْمِ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (6).
ترجمه:
مرازم روایت می کند که از امام صادق (ع) شنیدم که می فرمود: هنگامی که جعفر بن ابی طالب کشته شد، رسول خدا (ص) بر اسماء بنت عمیس وارد شد ... تا اینکه فرمود: برای خانواده جعفر طعام (غذا) تهیه کنید. پس این سنت تا به امروز برقرار شد.
3506- 8- (7) وَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَمَّا قُتِلَ جَعْفَرُ بْنُ أَبِی طَالِبٍ أَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَاطِمَةَ ع- أَنْ تَأْتِیَ أَسْمَاءَ بِنْتَ عُمَیْسٍ هِیَ وَ نِسَاؤُهَا وَ تُقِیمَ عِنْدَهَا وَ تَصْنَعَ لَهَا طَعَاماً ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ.
ترجمه:
حفص بن البختری از امام صادق (ع) روایت می کند که فرمود: وقتی جعفر بن ابی طالب کشته شد، رسول خدا (ص) به فاطمه (ع) دستور داد که او و زنانش نزد اسماء بنت عمیس بروند و نزد او اقامت کنند و برای او به مدت سه روز غذا تهیه کنند.
ص: 237
3507- 9- (1) وَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ ع فِی حَدِیثٍ أَنَّهُ سَأَلَهُ عَنِ الْمَأْتَمِ فَقَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص- قَالَ ابْعَثُوا إِلَی أَهْلِ جَعْفَرٍ طَعَاماً فَجَرَتِ السُّنَّةُ.
ترجمه:
عباس بن موسی بن جعفر از پدرش (ع) در حدیثی نقل می کند که او درباره ماتم سؤال کرد. پس (امام) فرمود: رسول خدا (ص) فرمود: برای خانواده جعفر طعام (غذا) بفرستید. پس این سنت جاری شد.
3508- 10- (2) وَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ ظَرِیفِ بْنِ نَاصِحٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ زَیْدٍ عَنْ عُمْرَ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: لَمَّا قُتِلَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ ع- لَبِسَ نِسَاءُ بَنِی هَاشِمٍ السَّوَادَ وَ الْمُسُوحَ وَ کُنَّ لَا یَشْتَکِینَ مِنْ حَرٍّ وَ لَا بَرْدٍ وَ کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع یَعْمَلُ لَهُنَّ الطَّعَامَ لِلْمَأْتَمِ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ هُنَا (3) وَ فِی الْأَطْعِمَةِ (4).
ترجمه:
عمر بن علی بن حسین روایت می کند: هنگامی که حسین بن علی (ع) کشته شد، زنان بنی هاشم لباس سیاه و خشن پوشیدند و از گرما و سرما شکایتی نداشتند، و علی بن حسین (ع) برای آنان به منظور ماتم، غذا تهیه می کرد.
3509- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ أَوْ غَیْرِهِ قَالَ: أَوْصَی أَبُو جَعْفَرٍ ع بِثَمَانِمِائَةِ دِرْهَمٍ لِمَأْتَمِهِ وَ کَانَ یَرَی ذَلِکَ مِنَ السُّنَّةِ لِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص- قَالَ اتَّخِذُوا لآِلِ جَعْفَرٍ طَعَاماً فَقَدْ شُغِلُوا.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (7)
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (8).
ص: 238
ترجمه:
زراره یا غیر او روایت می کند: امام باقر (ع) برای ماتم خود هشتصد درهم وصیت کرد و این را از سنت می دانست، زیرا رسول خدا (ص) فرمود: برای خاندان جعفر طعام (غذا) تهیه کنید، زیرا آنان مشغول (مصیبت) هستند.
(1) 69 بَابُ جَوَازِ خُرُوجِ النِّسَاءِ فِی الْمَأْتَمِ لِقَضَاءِ الْحُقُوقِ وَ النُّدْبَةِ وَ کَرَاهَتِهِ لِغَیْرِ ذَلِکَ وَ تَحْرِیمِهِ مَعَ الْمَفْسَدَةِ
ترجمه:
3510- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ الْکَاهِلِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ ع إِنَّ امْرَأَتِی وَ امْرَأَةَ ابْنِ مَارِدٍ تَخْرُجَانِ فِی الْمَأْتَمِ فَأَنْهَاهُمَا فَتَقُولُ لِیَ امْرَأَتِی إِنْ کَانَ حَرَاماً فَانْهَنَا عَنْهُ حَتَّی نَتْرُکَهُ وَ إِنْ لَمْ یَکُنْ حَرَاماً فَلِأَیِّ شَیْ ءٍ تَمْنَعُنَاهُ فَإِذَا مَاتَ لَنَا مَیِّتٌ لَمْ یَجِئْنَا أَحَدٌ قَالَ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ ع عَنِ الْحُقُوقِ تَسْأَلُنِی کَانَ أَبِی ع یَبْعَثُ أُمِّی وَ أُمَّ فَرْوَةَ- تَقْضِیَانِ حُقُوقَ أَهْلِ الْمَدِینَةِ.
وَ
رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْکَاهِلِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع إِنَّ امْرَأَتِی وَ أُخْتِی وَ هِیَ امْرَأَةُ مُحَمَّدِ بْنِ مَارِدٍ وَ ذَکَرَ نَحْوَهُ (3)
ترجمه:
عبدالله کاهلی روایت می کند: به امام کاظم (ع) گفتم: همسرم و همسر ابن مارد در مراسم ماتم شرکت می کنند. من آنان را نهی می کنم، ولی همسرم به من می گوید: اگر این کار حرام است، ما را از آن بازدار تا ترک کنیم، و اگر حرام نیست، چرا ما را از آن منع می کنی؟ چون وقتی برای ما کسی از دنیا می رود، هیچ کس به دیدن ما نمی آید. امام کاظم (ع) فرمود: از حقوق (واجب) از من می پرسی؟ پدرم (ع) مادرم و ام فروه را می فرستاد تا حقوق اهل مدینه را ادا کنند.
3511- 2- (4) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: أَوْصَی أَبُو جَعْفَرٍ ع أَنْ یُنْدَبَ فِی الْمَوَاسِمِ عَشْرَ سِنِینَ.
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق) نقل می کند: امام باقر (ع) وصیت کرد که در موسم ها (مراسم ها) به مدت ده سال برای او ندبه (مرثیه خوانی) شود.
3512- 3- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ شُعَیْبِ بْنِ وَاقِدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ زَیْدٍ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ عَنِ النَّبِیِّ ص فِی حَدِیثِ الْمَنَاهِی أَنَّهُ نَهَی عَنِ اتِّبَاعِ النِّسَاءِ الْجَنَائِزَ.
وَ رَوَاهُ فِی الْأَمَالِی مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
حسین بن زید از امام صادق (ع) از پدرانش از پیامبر (ص) در حدیث مناهی نقل می کند که ایشان از همراهی زنان با جنازه ها نهی کردند.
ص: 239
3513- 4- (1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عَمْرٍو وَ أَنَسِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ جَمِیعاً عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ ع عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص فِی وَصِیَّتِهِ لِعَلِیٍّ ع قَالَ: لَیْسَ عَلَی النِّسَاءِ عِیَادَةُ مَرِیضٍ وَ لَا اتِّبَاعُ جَنَازَةٍ وَ لَا تُقِیمُ عِنْدَ الْقَبْرِ.
ترجمه:
انس بن محمد از پدرش، همگی از امام صادق (ع) از پدرانشان از رسول خدا (ص) در وصیت ایشان به علی (ع) نقل می کنند که فرمود: بر زنان عیادت بیمار و همراهی با جنازه و اقامت نزد قبر (پس از دفن) واجب نیست.
14- 3514- 5- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ فِی الْمَجَالِسِ وَ الْأَخْبَارِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُبَیْدِ اللَّهِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُوسَی عَنِ الْحُکَیْمِیِّ عَنْ سُفْیَانَ بْنِ زِیَادٍ عَنْ عَبَّادِ بْنِ صُهَیْبٍ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِیهِ ع عَنِ ابْنِ الْحَنَفِیَّةِ عَنْ عَلِیٍّ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص خَرَجَ فَرَأَی نِسْوَةً قُعُوداً فَقَالَ مَا أَقْعَدَکُنَّ هَاهُنَا قُلْنَ لِجَنَازَةٍ قَالَ أَ فَتَحْمِلْنَ فِیمَنْ یَحْمِلُ قُلْنَ لَا قَالَ أَ فَتُغَسِّلْنَ فِیمَنْ یُغَسِّلُ قُلْنَ لَا قَالَ أَ فَتُدْلِینَ فِیمَنْ یُدْلِی قُلْنَ لَا قَالَ فَارْجِعْنَ مَأْزُورَاتٍ غَیْرَ مَأْجُورَاتٍ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی الْجَوَازِ (3) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ فِی التِّجَارَةِ (4) وَ تَقَدَّمَ فِی آدَابِ الْحَمَّامِ مَا یَدُلُّ عَلَی النَّهْیِ عَنِ الْإِذْنِ لِلْمَرْأَةِ فِی الْخُرُوجِ إِلَی النِّیَاحَاتِ (5) وَ هُوَ مَحْمُولٌ عَلَی حُصُولِ الْمَفْسَدَةِ وَ کَذَا مَا مَرَّ هُنَا مِنَ النَّهْیِ.
ص: 240
ترجمه:
عباد بن صهیب از امام صادق (ع) از پدرش از ابن حنفیه از علی (ع) نقل می کند که رسول خدا (ص) بیرون آمد و زنانی را دید که نشسته بودند. فرمود: چه چیزی شما را اینجا نشانده است؟ گفتند: برای جنازه ای (اینجا هستیم). فرمود: آیا شما از کسانی هستید که جنازه را حمل می کنند؟ گفتند: نه. فرمود: آیا شما از کسانی هستید که (جنازه را) غسل می دهند؟ گفتند: نه. فرمود: آیا شما از کسانی هستید که در قبر می گذارند؟ گفتند: نه. فرمود: پس بازگردید، [که شما] پاداش ندارید و فقط دچار زحمت شده اید.
(1) 70 بَابُ جَوَازِ النَّوْحِ وَ الْبُکَاءِ عَلَی الْمَیِّتِ وَ الْقَوْلِ الْحَسَنِ عِنْدَ ذَلِکَ وَ الدُّعَاءِ
ترجمه:
3515- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْکُوفِیِّ عَنِ ابْنِ جُمْهُورٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَ عَنِ الْأَصَمِّ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع مُرُوا أَهَالِیَکُمْ بِالْقَوْلِ الْحَسَنِ عِنْدَ مَوْتَاکُمْ فَإِنَّ فَاطِمَةَ لَمَّا قُبِضَ أَبُوهَا أَسْعَدَتْهَا بَنَاتُ هَاشِمٍ- فَقَالَتِ اتْرُکْنَ التَّعْدَادَ وَ عَلَیْکُنَّ بِالدُّعَاءِ.
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی الْخِصَالِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیٍّ ع فِی حَدِیثِ الْأَرْبَعِمِائَةِ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
محمد بن مسلم از امام صادق (ع) روایت می کند که امیرالمؤمنین (ع) فرمود: به خانواده هایتان امر کنید که در هنگام مرگ عزیزانتان سخنان نیک بگویند، زیرا هنگامی که پدر فاطمه (س) از دنیا رفت، دختران هاشم او را همراهی می کردند. فاطمه (س) فرمود: شمارش و شیون را ترک کنید و به دعا بپردازید.
3516- 2- (4) وَ فِی کِتَابِ إِکْمَالِ الدِّینِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ عَنْ ظَرِیفِ بْنِ نَاصِحٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ یَزِیدَ قَالَ: مَاتَتِ ابْنَةٌ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَنَاحَ عَلَیْهَا سَنَةً ثُمَّ مَاتَ لَهُ وَلَدٌ آخَرُ فَنَاحَ عَلَیْهِ سَنَةً ثُمَّ مَاتَ إِسْمَاعِیلُ فَجَزِعَ عَلَیْهِ جَزَعاً شَدِیداً فَقَطَعَ النَّوْحَ قَالَ فَقِیلَ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَ یُنَاحُ فِی دَارِکَ فَقَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ لَمَّا مَاتَ حَمْزَةُ- لَکِنَّ حَمْزَةَ لَا بَوَاکِیَ لَهُ.
ترجمه:
حسین بن یزید روایت می کند: دختری از امام صادق (ع) وفات یافت، پس یک سال برای او ناله و شیون کرد. سپس فرزند دیگری از ایشان وفات یافت، و باز یک سال بر او ناله و شیون کرد. سپس اسماعیل وفات یافت، و ایشان به شدت بی تابی کرد و شیون را قطع کرد. گفته شد: آیا در خانه شما نوحه سرایی می شود؟ امام (ع) فرمود: رسول خدا (ص) زمانی که حمزه از دنیا رفت، فرمود: «اما حمزه کسی را ندارد که برای او گریه کند.»
3517- 3- (5) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ
ص: 241
الْحَکَمِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الْوَاسِطِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلَ الرَّحْمَنِ ع سَأَلَ رَبَّهُ أَنْ یَرْزُقَهُ ابْنَةً تَبْکِیهِ بَعْدَ مَوْتِهِ.
ترجمه:
محمد بن حسن واسطی از امام صادق (ع) روایت می کند که فرمود: ابراهیم خلیل الرحمن (ع) از پروردگارش درخواست کرد که دختری به او عطا کند تا پس از مرگش برای او گریه کند.
3518- 4- (1) وَ رَوَی الشَّیْخُ زَیْنُ الدِّینِ فِی مُسَکِّنِ الْفُؤَادِ أَنَّ فَاطِمَةَ ع نَاحَتْ عَلَی أَبِیهَا وَ أَنَّهُ أَمَرَ بِالنَّوْحِ عَلَی حَمْزَةَ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (2) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (3).
ترجمه:
و شیخ زین الدین در کتاب «مسکن الفؤاد» روایت کرده است که فاطمه (ع) بر پدرش نوحه سرایی کرد و اینکه او (پیامبر) امر کرد که بر حمزه نیز نوحه سرایی شود.
(4) 71 بَابُ کَرَاهِیَةِ النَّوْحِ لَیْلًا وَ أَنْ تَقُولَ النَّائِحَةُ هُجْراً وَ عَدَمِ تَحْرِیمِ النَّوْحِ بِغَیْرِ الْبَاطِلِ
ترجمه:
3519- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زَنْجَوَیْهِ (6) عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَکَمِ الْأَرْمَنِیِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجَعْفَرِیِّ عَنْ خَدِیجَةَ بِنْتِ عُمَرَ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ أَنَّهَا قَالَتْ سَمِعْتُ عَمِّی مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ ع وَ هُوَ یَقُولُ إِنَّمَا تَحْتَاجُ الْمَرْأَةُ فِی الْمَأْتَمِ إِلَی النَّوْحِ لِتَسِیلَ دَمْعَتُهَا وَ لَا یَنْبَغِی لَهَا أَنْ تَقُولَ هُجْراً فَإِذَا جَاءَهَا اللَّیْلُ فَلَا تُؤْذِی الْمَلَائِکَةَ بِالنَّوْحِ.
ترجمه:
علی بن ابی طالب (ع) در حدیثی طولانی فرمود که او (زنی) گفت: از عمویم محمد بن علی (ع) شنیدم که می فرمود: زن در ماتم به نوحه سرایی نیاز دارد تا اشکش جاری شود، ولی نباید سخنان ناپسند بگوید، و هنگامی که شب فرا می رسد، نباید با نوحه سرایی، فرشتگان را آزار دهد.
3520- 2- (7) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: سُئِلَ الصَّادِقُ ع عَنْ أَجْرِ النَّائِحَةِ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ قَدْ نِیحَ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ ص.
ص: 242
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی التِّجَارَةِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ (1).
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق) نقل می کند: از امام صادق (ع) درباره اجر نوحه سرا پرسیده شد. امام (ع) فرمود: اشکالی ندارد، زیرا بر رسول خدا (ص) نیز نوحه سرایی شده است.
3521- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ عَنْ أَبِی إِسْمَاعِیلَ السَّرَّاجِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: وَلَدٌ یُقَدِّمُهُ الرَّجُلُ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِینَ وَلَداً یُخَلِّفُهُمْ بَعْدَهُ کُلُّهُمْ قَدْ (رَکِبُوا الْخَیْلَ وَ جَاهَدُوا) (4) فِی سَبِیلِ اللَّهِ.
ترجمه:
ابو اسماعیل سراج از امام صادق (ع) روایت می کند که فرمود: فرزندی که مرد (پدر) پیش از خود از دست می دهد، برتر از هفتاد فرزندی است که بعد از او باقی بمانند و همگی سوار بر اسب شوند و در راه خدا جهاد کنند.
3522- 2- (5) وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی جَمِیعاً عَنِ ابْنِ مِهْرَانَ (6) قَالَ کَتَبَ رَجُلٌ إِلَی أَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی ع یَشْکُو إِلَیْهِ مُصَابَهُ بِوَلَدِهِ وَ شِدَّةِ مَا دَخَلَهُ فَکَتَبَ إِلَیْهِ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَخْتَارُ مِنْ مَالِ الْمُؤْمِنِ وَ مِنْ وُلْدِهِ أَنْفَسَهُ لِیَأْجُرَهُ عَلَی ذَلِکَ.
وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ قَالَ کَتَبَ إِلَی أَبِی جَعْفَرٍ ع رَجُلٌ وَ ذَکَرَ مِثْلَهُ (7).
ترجمه:
ابن مهران نقل می کند: مردی نامه ای به امام ابی جعفر ثانی (ع) نوشت و از مصیبتش به خاطر فرزندش و شدت غم و اندوهی که بر او عارض شده، شکایت کرد. امام (ع) در پاسخ نوشت: آیا نمی دانی که خداوند عزوجل از مال و فرزندان مؤمنان بهترین را برمی گزیند تا او را در برابر این مصیبت اجر دهد؟
3523- 3- (8) وَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:
ص: 243
دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَی خَدِیجَةَ حَیْثُ (1) مَاتَ الْقَاسِمُ ابْنُهَا وَ هِیَ تَبْکِی فَقَالَ لَهَا مَا یُبْکِیکِ فَقَالَتْ دَرَّتْ دُرَیْرَةٌ فَبَکَیْتُ فَقَالَ یَا خَدِیجَةُ أَ مَا تَرْضَیْنَ إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ- أَنْ تَجِی ءَ إِلَی بَابِ الْجَنَّةِ وَ هُوَ قَائِمٌ فَیَأْخُذَ بِیَدِکِ وَ یُدْخِلَکِ الْجَنَّةَ وَ یُنْزِلَکِ أَفْضَلَهَا وَ ذَلِکِ لِکُلِّ مُؤْمِنٍ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَحْکَمُ وَ أَکْرَمُ أَنْ یَسْلُبَ الْمُؤْمِنَ ثَمَرَةَ فُؤَادِهِ ثُمَّ یُعَذِّبَهُ بَعْدَهَا أَبَداً.
ترجمه:
جابر از امام باقر (ع) نقل می کند: رسول خدا (ص) بر خدیجه (س) وارد شد، زمانی که قاسم، فرزندش، از دنیا رفته بود و خدیجه (س) در حال گریه بود. پیامبر (ص) به او فرمود: «چه چیزی تو را به گریه واداشته است؟» خدیجه (س) گفت: «از جاری شدن اشک هایم گریستم.» پیامبر (ص) فرمود: «ای خدیجه، آیا راضی نمی شوی که در روز قیامت، هنگامی که به درِ بهشت می آیی، او (قاسم) ایستاده باشد و دست تو را بگیرد و تو را وارد بهشت کند و در بهترین جایگاه آن جای دهد؟ این (پاداش) برای هر مؤمنی است. همانا خداوند عزوجل حکیم تر و کریم تر از آن است که میوه دل مؤمنی را از او بگیرد و سپس او را بعد از این مصیبت عذاب کند، هرگز.»
3524- 4- (2) وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا أَحَبَّ عَبْداً قَبَضَ أَحَبَّ وُلْدِهِ إِلَیْهِ.
ترجمه:
از ابوبصیر نقل شده است که امام صادق (ع) فرمود: «هنگامی که خداوند عزوجل بنده ای را دوست بدارد، محبوب ترین فرزند او را به سوی خود می برد.»
3525- 5- (3) وَ بِالْإِسْنَادِ عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: تُوُفِّیَ طَاهِرُ بْنُ رَسُولِ اللَّهِ ص- فَنَهَی رَسُولُ اللَّهِ ص خَدِیجَةَ عَنِ الْبُکَاءِ فَقَالَتْ بَلَی یَا رَسُولَ اللَّهِ- وَ لَکِنْ دَرَّتْ عَلَیْهِ الدُّرَیْرَةُ فَبَکَیْتُ فَقَالَ أَ مَا تَرْضَیْنَ أَنْ تَجِدِیهِ قَائِماً عَلَی بَابِ الْجَنَّةِ- فَإِذَا رَآکِ أَخَذَ بِیَدِکِ فَأَدْخَلَکِ الْجَنَّةَ- أَطْهَرَهَا مَکَاناً وَ أَطْیَبَهَا قَالَتْ وَ إِنَّ ذَلِکَ کَذَلِکَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَعَزُّ وَ أَکْرَمُ مِنْ أَنْ یَسْلُبَ عَبْداً ثَمَرَةَ فُؤَادِهِ فَیَصْبِرَ وَ یَحْتَسِبَ وَ یَحْمَدَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ یُعَذِّبَهُ.
ترجمه:
از جابر از امام باقر (ع) نقل شده است: «طاهر، فرزند رسول خدا (ص)، وفات یافت. پیامبر (ص) به حضرت خدیجه (ع) فرمود که از گریه کردن خودداری کند. خدیجه (ع) عرض کرد: بله، ای رسول خدا! اما [اشک هایم] به طور خودکار جاری شد و من گریه کردم. پیامبر فرمود: آیا راضی نیستی که او را در روز قیامت، ایستاده بر درِ بهشت ببینی؟ و هنگامی که تو را ببیند، دستت را بگیرد و تو را به بهترین و پاک ترین جایگاه بهشت وارد کند؟ حضرت خدیجه گفت: آیا چنین خواهد شد؟ پیامبر فرمود: خداوند عزیزتر و بزرگوارتر از آن است که میوه دل بنده اش را از او بگیرد، و بنده در مقابل این مصیبت صبر کند، به حساب خدا بگذارد و او را حمد گوید، سپس خداوند او را عذاب کند.»
3526- 6- (4) وَ بِالْإِسْنَادِ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع (5) قَالَ: مَنْ قَدَّمَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ وَلَدَیْنِ یَحْتَسِبُهُمَا عِنْدَ اللَّهِ حَجَبَاهُ مِنَ النَّارِ بِإِذْنِ اللَّهِ.
ترجمه:
از جابر از امام باقر (ع) نقل شده است: «هر کس از مسلمانان دو فرزند خود را از دست بدهد و آن ها را در راه خدا به حساب آورد، آن دو فرزند، او را به اذن خداوند از آتش [جهنم] حفظ می کنند.»
3527- 7- (6) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ
ص: 244
الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِیعاً عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ثَوَابُ الْمُؤْمِنِ مِنْ وَلَدِهِ إِذَا مَاتَ الْجَنَّةُ صَبَرَ أَوْ لَمْ یَصْبِرْ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (1).
ترجمه:
از ابن بُکیر از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمودند: «پاداش مؤمن از فرزندش، زمانی که بمیرد، بهشت است؛ چه صبر کند و چه صبر نکند.»
3528- 8- (2) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الْخَطَّابِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ سَیْفٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: مَنْ قَدَّمَ أَوْلَاداً یَحْتَسِبُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ حَجَبُوهُ مِنَ النَّارِ بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا عَنِ الصَّادِقِ ع (3)
وَ رَوَاهُ فِی الْمَجَالِسِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکِّلِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ عَلِیِّ بْنِ سَیْفٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَیْفٍ عَنْ أَبِیهِ (4)
وَ فِی ثَوَابِ الْأَعْمَالِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
از جابر، از امام باقر (ع) نقل شده است که فرمودند: «هرکس فرزندانی را از دست بدهد و آنها را (به حساب) نزد خداوند بگذارد، آن فرزندان به اذن خداوند عزّ و جلّ او را از آتش دوزخ بازمی دارند.»
3529- 9- (6) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: قَالَ ع مَنْ قَدَّمَ وَلَداً کَانَ خَیْراً لَهُ مِنْ سَبْعِینَ یُخَلِّفُهُمْ بَعْدَهُ کُلُّهُمْ قَدْ رَکِبَ الْخَیْلَ وَ قَاتَلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
ترجمه:
امام صادق علیه السلام فرمودند : فرزندی که مرد (پدر) پیش از خود از دست می دهد، برتر از هفتاد فرزندی است که بعد از او باقی بمانند و همگی سوار بر اسب شوند و در راه خدا جهاد کنند.
أَبِیهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: وَلَدٌ وَاحِدٌ یُقَدِّمُهُ الرَّجُلُ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِینَ وَلَداً یَبْقَوْنَ بَعْدَهُ یُدْرِکُونَ الْقَائِمَ ع.
ترجمه:
از علی بن میسّر، از پدرش، از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمودند: «یک فرزند که مردی به آن پیشکش کند(ازدست بدهد)، بهتر است از هفتاد فرزندی که بعد از او باقی می مانند و به قائم (ع) می رسند.»
3531- 11- (1) وَ فِی الْمَجَالِسِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکِّلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْکُوفِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ وَهْبٍ عَنْ ثَوَابَةَ بْنِ مَسْعُودٍ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ قَالَ: تُوُفِّیَ ابْنٌ لِعُثْمَانَ بْنِ مَظْعُونٍ إِلَی أَنْ قَالَ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمَانِیَةَ أَبْوَابٍ وَ لِلنَّارِ سَبْعَةَ أَبْوَابٍ أَ فَمَا یَسُرُّکَ أَنْ لَا تَأْتِیَ بَاباً مِنْهَا إِلَّا وَجَدْتَ ابْنَکَ إِلَی جَنْبِکَ أَخَذَ بِحُجْزَتِکَ یَشْفَعُ لَکَ إِلَی رَبِّکَ فَقَالَ بَلَی فَقَالَ الْمُسْلِمُونَ وَ لَنَا یَا رَسُولَ اللَّهِ فِی فَرَطِنَا مَا لِعُثْمَانَ- قَالَ نَعَمْ لِمَنْ صَبَرَ مِنْکُمْ وَ احْتَسَبَ الْحَدِیثَ (2).
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (3).
ترجمه:
از انس بن مالک نقل شده است که فرمود: «ابن عثمان بن مظعون درگذشت و رسول الله (ص) به او فرمود: به راستی که برای بهشت هشت دروازه و برای آتش جهنم هفت دروازه است. آیا خوشحال نمی شوی اگر هیچ درب از این درها نباشد مگر اینکه فرزندت در کنار تو باشد و دستت را بگیرد و برای تو شفاعت کند؟» عثمان گفت: «بله.» سپس مسلمانان گفتند: «و برای ما ای رسول الله در فرزندانمان چه خواهد بود؟» پیامبر (ص) پاسخ داد: «بله، برای کسی که از شما صبر کند و پاداش آن را انتظار داشته باشد.»
(4) 73 بَابُ اسْتِحْبَابِ التَّحْمِیدِ وَ الِاسْتِرْجَاعِ وَ سُؤَالِ الْخَلَفِ عِنْدَ مَوْتِ الْوَلَدِ وَ سَائِرِ الْمَصَائِبِ
ترجمه:
3532- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا قُبِضَ وَلَدُ الْمُؤْمِنِ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا قَالَ الْعَبْدُ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لِمَلَائِکَتِهِ قَبَضْتُمْ وَلَدَ فُلَانٍ فَیَقُولُونَ نَعَمْ رَبَّنَا قَالَ فَیَقُولُ فَمَا قَالَ عَبْدِی قَالُوا حَمِدَکَ وَ اسْتَرْجَعَ فَیَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَخَذْتُمْ ثَمَرَةَ قَلْبِهِ وَ قُرَّةَ عَیْنِهِ فَحَمِدَنِی وَ اسْتَرْجَعَ ابْنُوا لَهُ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَ سَمُّوهُ بَیْتَ الْحَمْدِ.
ص: 246
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا نَحْوَهُ (1).
ترجمه:
از سکونی نقل شده است که ابوعبدالله (ع) فرمود: «رسول الله (ص) فرمود: وقتی که فرزند مؤمنی قبض روح می شود، و خداوند به آنچه بنده اش گفت آگاه تر است، خداوند به ملائکه اش می فرماید: آیا فرزند فلانی را قبض روح کردید؟ و آنها می گویند: آری، پروردگارا. سپس خداوند می پرسد: بنده ام چه گفت؟ و آنها پاسخ می دهند: او تو را حمد گفت و صبر کرد. آنگاه خداوند می فرماید: شما ثمره دل و روشنی چشم او را گرفته اید، او حمد مرا گفت و صبر کرد. پس برای او در بهشت خانه ای بسازید و آن را «خانه حمد» بنامید.»
3533- 2- (2) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ عَبْدِ الْحَمِیدِ بْنِ أَبِی جَعْفَرٍ الْفَرَّاءِ قَالَ: إِنَّ أَبَا جَعْفَرٍ ع انْقَلَعَ ضِرْسٌ مِنْ أَضْرَاسِهِ فَوَضَعَهُ فِی کَفِّهِ ثُمَّ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
از عبد الحمید بن ابی جعفر فراء نقل شده است که فرمود: «یکی از دندان های امام باقر (ع) افتاد. آن حضرت دندان را در کف دست خود گذاشت و سپس فرمود: "الحمدلله..."»
3534- 3- (3) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِیعاً عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَبِی الْحَسَنِ ع قَالا إِنَّ اللَّهَ لَیَعْجَبُ مِنْ رَجُلٍ یَمُوتُ وَلَدُهُ وَ هُوَ یَحْمَدُ اللَّهَ فَیَقُولُ یَا مَلَائِکَتِی عَبْدِی أَخَذْتُ نَفْسَهُ وَ هُوَ یَحْمَدُنِی.
أَقُولُ: التَّعَجُّبُ هُنَا مَجَازٌ عِبَارَةٌ عَنِ الِاسْتِعْظَامِ وَ الِاسْتِحْسَانِ وَ یُمْکِنُ أَنْ یَکُونَ الْمَعْنَی أَنَّهُ یَحْمِلُ الْمَلَائِکَةَ عَلَی التَّعَجُّبِ.
ترجمه:
روایت از عبد الرحمن بن الحجاج به این معناست که امام صادق (ع) و امام موسی کاظم (ع) فرمودند: «خداوند از مردی که فرزندش را از دست می دهد و در این حال خدا را حمد می کند، شگفت زده می شود و می فرماید: "ای فرشتگان من! من جان این بنده ام را گرفتم و او در حال حمد و شکر من بود."»
می گویم :
"تعجب" در اینجا به معنای اعجاب و شگفتی است و این می تواند به این معنا باشد که چنین حالتی در نظر ملائکه یا خداوند عظیم و شایسته ستایش است. یا اینکه ملائکه به حال تعجب در می آورد
3535- 4- (4) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ یَحْیَی عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنِ الْمُثَنَّی الْحَنَّاطِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا وَرَدَ عَلَیْهِ أَمْرٌ یَسُرُّهُ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَی هَذِهِ النِّعْمَةِ- وَ إِذَا وَرَدَ عَلَیْهِ أَمْرٌ یَغْتَمُّ بِهِ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَی کُلِّ حَالٍ.
ترجمه:
این روایت از مثنی حناط نقل شده که امام صادق (ع) فرمود: «هنگامی که رسول خدا (ص) با امری مواجه می شد که او را خوشحال می کرد، می فرمود: "الحمد لله علی هذه النعمة" (سپاس خداوند را بر این نعمت). و هنگامی که با امری مواجه می شد که باعث غم و اندوه او می شد، می فرمود: "الحمد لله علی کل حال" (سپاس خداوند را بر هر حالتی).»
3536- 5- (5) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ رَفَعَهُ قَالَ: کَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ عِنْدَ الْمُصِیبَةِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَجْعَلْ مُصِیبَتِی فِی دِینِی وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَوْ شَاءَ أَنْ یَجْعَلَ (6) مُصِیبَتِی أَعْظَمَ مِمَّا کَانَتْ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَی الْأَمْرِ الَّذِی شَاءَ أَنْ یَکُونَ فَکَانَ.
ترجمه:
این روایت از علی بن اسباط نقل شده که در آن امام صادق (ع) در هنگام مصیبت می فرمایند: «الحمد لله الّذی لم یجعل مصیبتی فی دینی، و الحمد لله الّذی لو شاء أن یجعل مصیبتی أعظم مما کانت لکان، و الحمد لله علی الأمر الّذی شاء أن یكون فکان.»
ص: 247
3537- 6- (1) وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (2) عَنْ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ عُبَیْدِ بْنِ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِنَّ الْمُؤْمِنَ مِنَ اللَّهِ لَبِأَفْضَلِ مَکَانٍ ثَلَاثاً إِنَّهُ لَیَبْتَلِیهِ بِالْبَلَاءِ ثُمَّ یَنْزِعُ نَفْسَهُ عُضْواً عُضْواً مِنْ جَسَدِهِ وَ هُوَ یَحْمَدُ اللَّهَ عَلَی ذَلِکَ.
ترجمه:
این روایت از عبید بن زراره نقل شده که در آن امام صادق (ع) می فرمایند:
«مؤمن در نزد خداوند در سه موقعیت به بهترین جایگاه دست می یابد: اینکه خداوند او را به بلاء (آزمایش و سختی) مبتلا می سازد و سپس جانش را به تدریج از اعضای بدنش می گیرد (یعنی او را دچار درد و رنج می کند)، در حالی که او همچنان حمد و ستایش خدا را به جا می آورد.»
3538- 7- (3) وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ جَمِیعاً عَنْ أَبِی جَمِیلَةَ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: مَنْ صَبَرَ وَ اسْتَرْجَعَ وَ حَمِدَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ رَضِیَ بِمَا صَنَعَ اللَّهُ وَ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ وَ مَنْ لَمْ یَفْعَلْ ذَلِکَ جَرَی عَلَیْهِ الْقَضَاءُ وَ هُوَ ذَمِیمٌ وَ أَحْبَطَ اللَّهُ أَجْرَهُ.
وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِی جَمِیلَةَ مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
این روایت از جابر نقل شده که امام باقر (ع) فرمودند:
«هر کس صبر کند و استرجاع گوید (یعنی بگوید: إنّا لله و إنّا إلیه راجعون) و خداوند عزّ و جلّ را حمد و ستایش کند، در واقع به آنچه خدا انجام داده راضی شده است و پاداش او بر عهده خداوند خواهد بود. اما هر کس این کارها را انجام ندهد، قضای الهی بر او جاری خواهد شد، در حالی که مورد مذمت و سرزنش است و خداوند پاداش او را از بین خواهد برد.»
3539- 8- (5) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ کَانَ فِی نُورِ اللَّهِ الْأَعْظَمِ مَنْ کَانَ عِصْمَةُ أَمْرِهِ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنِّی رَسُولُ اللَّهِ وَ مَنْ إِذَا أَصَابَتْهُ مُصِیبَةٌ قَالَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ- وَ مَنْ إِذَا أَصَابَ خَیْراً قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ (رَبِّ الْعالَمِینَ) (6)- وَ مَنْ إِذَا أَصَابَ خَطِیئَةً قَالَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ.
ترجمه:
این روایت از محمد بن علی بن حسین (ع) نقل شده است که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند :
«چهار ویژگی است که هر کس آنها را داشته باشد، در نور بزرگ خداوند قرار می گیرد:
شهادت به اینکه جز خداوند معبودی نیست و محمد (ص) فرستاده اوست.
هرگاه مصیبتی به او برسد، بگوید: إنّا لله و إنّا إلیه راجعون (ما از آن خدا هستیم و به سوی او بازمی گردیم).
و هرگاه خیری به او برسد، بگوید: الحمد لله رب العالمین (سپاس خداوندی را که پروردگار جهانیان است).»
3540- 9- (7) وَ فِی ثَوَابِ الْأَعْمَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ
ص: 248
عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ سَیْفٍ عَنْ أَخِیهِ الْحُسَیْنِ عَنْ أَبِیهِ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ أُلْهِمَ الِاسْتِرْجَاعَ عِنْدَ الْمُصِیبَةِ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (1).
ترجمه:
این روایت از امام ابو عبد الله (ع) نقل شده است «هر کس که در زمان مصیبت الهام به استرجاع (گفتن "إنّا لله و إنّا إلیه راجعون") شود، بهشت بر او واجب می شود.»
(2) 74 بَابُ اسْتِحْبَابِ الِاسْتِرْجَاعِ وَ الدُّعَاءِ بِالْمَأْثُورِ عِنْدَ تَذَکُّرِ الْمُصِیبَةِ وَ لَوْ بَعْدَ حِینٍ
ترجمه:
3541- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ مَعْرُوفِ بْنِ خَرَّبُوذَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: مَا مِنْ عَبْدٍ یُصَابُ بِمُصِیبَةٍ فَیَسْتَرْجِعُ عِنْدَ ذِکْرِهِ الْمُصِیبَةَ وَ یَصْبِرُ حِینَ تَفْجَؤُهُ إِلَّا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ کُلَّمَا ذَکَرَ مُصِیبَةً فَاسْتَرْجَعَ عِنْدَ ذِکْرِهِ الْمُصِیبَةَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ کُلَّ ذَنْبٍ اکْتَسَبَهُ فِیمَا بَیْنَهُمَا.
ترجمه:
این روایت از امام باقر علیه السلام که فرمودند :
«هیچ بنده ای نیست که به مصیبت مبتلا شود و در زمان یادآوری آن مصیبت استرجاع کند و صبر کند هنگامی که به او فجأة برسد، مگر اینکه خداوند تمام گناهان پیشین او را می آمرزد. و هر بار که مصیبتی را یاد کند و در آن هنگام استرجاع کند، خداوند تمام گناهان او را که در این فاصله مرتکب شده است، می آمرزد.»
3542- 2- (4) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ زُرْبِیٍّ (5) عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ ذَکَرَ مُصِیبَةً وَ لَوْ بَعْدَ حِینٍ فَقَالَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ- وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ اللَّهُمَّ أْجُرْنِی عَلَی مُصِیبَتِی وَ أَخْلِفْ عَلَیَّ أَفْضَلَ مِنْهَا- کَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ مَا کَانَ عِنْدَ أَوَّلِ صَدْمَةٍ.
ترجمه:
از امام صادق (ع) نقل شده است: هر کس مصیبتی را، هرچند پس از گذشت زمان، به یاد آورد و بگوید: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ، اللَّهُمَّ أْجُرْنِی عَلَی مُصِیبَتِی وَ أَخْلِفْ عَلَیَّ أَفْضَلَ مِنْهَا»، برای او از اجر و پاداش، مانند زمانی خواهد بود که در لحظه نخستِ مصیبت قرار داشت.
3543- 3- (6) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یُصَابُ بِمُصِیبَةٍ فِی الدُّنْیَا فَیَسْتَرْجِعُ عِنْدَ مُصِیبَتِهِ وَ یَصْبِرُ حِینَ تَفْجَؤُهُ
ص: 249
الْمُصِیبَةُ إِلَّا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا مَضَی مِنْ ذُنُوبِهِ إِلَّا الْکَبَائِرَ الَّتِی أَوْجَبَ اللَّهُ عَلَیْهَا النَّارَ (1) وَ کُلَّمَا ذَکَرَ مُصِیبَةً فِیمَا یَسْتَقْبِلُ مِنْ عُمُرِهِ فَاسْتَرْجَعَ عِنْدَهَا وَ حَمِدَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَهَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ کُلَّ ذَنْبٍ اکْتَسَبَهُ فِیمَا بَیْنَ الِاسْتِرْجَاعِ الْأَوَّلِ إِلَی الِاسْتِرْجَاعِ الْأَخِیرِ (2) إِلَّا الْکَبَائِرَ مِنَ الذُّنُوبِ.
وَ رَوَاهُ فِی ثَوَابِ الْأَعْمَالِ (3) عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ (4) بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ مَعْرُوفِ بْنِ خَرَّبُوذَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (5) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (6).
ترجمه:
امام باقر (ع) فرمود: هیچ مؤمنی نیست که در دنیا به مصیبتی دچار شود و هنگام مصیبتش استرجاع کند (یعنی بگوید: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ») و در لحظه ای که مصیبت ناگهان بر او وارد می شود صبر کند، مگر این که خداوند گناهان گذشته اش را بیامرزد، به جز گناهان بزرگی که خداوند به خاطر آن ها آتش (جهنم) را واجب کرده است. و هرگاه در آینده عمرش به یاد مصیبتی بیفتد و در آن لحظه استرجاع کند و خداوند عز و جل را حمد نماید، خداوند همه گناهانی را که بین استرجاع اول و استرجاع آخر انجام داده است، می آمرزد، مگر گناهان بزرگی از گناهان.
3544- 1- (8) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنْ فُضَیْلِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: عَجِبْتُ لِلْمَرْءِ الْمُسْلِمِ لَا یَقْضِی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ قَضَاءً إِلَّا کَانَ خَیْراً لَهُ إِنْ قُرِضَ بِالْمَقَارِیضِ کَانَ خَیْراً لَهُ وَ إِنْ مَلَکَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا کَانَ خَیْراً لَهُ.
ترجمه:
از ابن ابی یعفور نقل شده است که امام صادق (ع) فرمود: شگفت زده ام از مرد مسلمان، که خداوند عز و جل هیچ قضایی (تقدیری) برای او رقم نمی زند، مگر این که برای او خیر است؛ اگر با قیچی ها قطعه قطعه شود، برای او خیر است و اگر مالک شرق ها و غرب های زمین شود، برای او خیر است.
3545- 2- (9) وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ
ص: 250
عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ عَمْرِو بْنِ نَهِیکٍ بَیَّاعِ الْهَرَوِیِّ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنُ لَا أَصْرِفُهُ فِی شَیْ ءٍ إِلَّا جَعَلْتُهُ خَیْراً لَهُ فَلْیَرْضَ بِقَضَائِی وَ لْیَصْبِرْ عَلَی بَلَائِی وَ لْیَشْکُرْ نَعْمَائِی أَکْتُبْهُ یَا مُحَمَّدُ مِنَ الصِّدِّیقِینَ عِنْدِی.
ترجمه:
عمرو بن نهیک هروی فروشنده نقل می کند که امام صادق (ع) فرمود: خداوند عز و جل می فرماید: «بنده مؤمن من، او را در هیچ چیزی قرار نمی دهم مگر این که آن را برای او خیر قرار می دهم. پس باید به قضای من راضی باشد، بر بلای من صبر کند، و نعمت های مرا شکر کند. ای محمد، او را نزد خودم از صدّیقین بنویس.»
3546- 3- (1) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنْ لَیْثٍ الْمُرَادِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ أَعْلَمَ النَّاسِ بِاللَّهِ أَرْضَاهُمْ بِقَضَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
ترجمه:
از لیث مرادی نقل شده است که امام صادق (ع) فرمود: داناترین مردم به خداوند، راضی ترینِ آنان به قضای الهی عز و جل است.
3547- 4- (2) وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ یَحْیَی بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی الْبِلَادِ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیْدٍ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع قَالَ: الصَّبْرُ وَ الرِّضَا عَنِ اللَّهِ رَأْسُ طَاعَةِ اللَّهِ وَ مَنْ صَبَرَ وَ رَضِیَ عَنِ اللَّهِ فِیمَا قَضَی عَلَیْهِ فِیمَا أَحَبَّ أَوْ کَرِهَ لَمْ یَقْضِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ فِیمَا أَحَبَّ أَوْ کَرِهَ إِلَّا مَا هُوَ خَیْرٌ لَهُ.
ترجمه:
از ابوحمزه ثمالی نقل شده است که امام زین العابدین (ع) فرمود: صبر و رضایت از خدا، سرآمد اطاعت خداوند است. و هر کس در برابر آنچه خداوند برای او مقدر کرده، چه آن را دوست داشته باشد و چه ناپسند، صبر کند و راضی باشد، خداوند عز و جل در هر آنچه او دوست دارد یا ناپسند می دارد، جز خیر برای او مقدر نمی کند.
3548- 5- (3) وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ: یَنْبَغِی لِمَنْ عَقَلَ عَنِ اللَّهِ أَنْ لَا یَسْتَبْطِئَهُ فِی رِزْقِهِ وَ لَا یَتَّهِمَهُ فِی قَضَائِهِ.
ترجمه:
از صفوان جمال نقل شده است که امام کاظم (ع) فرمود: برای کسی که از خداوند درک و فهم دارد، شایسته است که در رزق و روزی خود، خدا را به کندی متهم نکند و در قضایش (تقدیر او) به او بدگمان نباشد.
3549- 6- (4) وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَقِیَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ ع عَبْدَ اللَّهِ بْنَ جَعْفَرٍ- فَقَالَ لَهُ یَا عَبْدَ اللَّهِ کَیْفَ یَکُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً وَ هُوَ یَسْخَطُ قِسْمَهُ وَ یُحَقِّرُ مَنْزِلَتَهُ وَ الْحَاکِمُ عَلَیْهِ اللَّهُ وَ أَنَا الضَّامِنُ لِمَنْ لَمْ یَهْجُسْ فِی قَلْبِهِ إِلَّا الرِّضَا أَنْ یَدْعُوَ اللَّهَ فَیُسْتَجَابَ لَهُ.
ترجمه:
ص: 251
3550- 7- (1) وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ بِأَیِّ شَیْ ءٍ عُلِمَ الْمُؤْمِنُ أَنَّهُ مُؤْمِنٌ قَالَ بِالتَّسْلِیمِ لِلَّهِ وَ الرِّضَا فِیمَا وَرَدَ عَلَیْهِ مِنْ سُرُورٍ أَوْ سَخَطٍ.
ترجمه:
از ابن سنان نقل شده است، از کسی که او را یاد کرده، از امام صادق (ع) که فرمود: به او گفتم: مؤمن به چه چیزی شناخته می شود که مؤمن است؟ فرمود: به تسلیم بودن در برابر خداوند و رضایت از آنچه که از خوشحالی یا ناخوشایندی بر او وارد می شود.
3551- 8- (2) وَ بِالْإِسْنَادِ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی یَعْفُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَمْ یَکُنْ رَسُولُ اللَّهِ ص یَقُولُ لِشَیْ ءٍ قَدْ مَضَی لَوْ کَانَ غَیْرُهُ.
ترجمه:
از عبد الله بن ابی یعفور از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که ایشان فرموده اند: «پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) هیچ گاه درباره چیزی که گذشته است، نمی گفت: اگر غیر از این بود(بهتربود)».
3552- 9- (3) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مَالِکِ بْنِ عَطِیَّةَ عَنْ دَاوُدَ بْنِ فَرْقَدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ فِیمَا أَوْحَی اللَّهُ إِلَی مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ ع یَا مُوسَی مَا خَلَقْتُ خَلْقاً أَحَبَّ إِلَیَّ مِنْ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ وَ إِنِّی إِنَّمَا أَبْتَلِیهِ لِمَا هُوَ خَیْرٌ لَهُ (4) وَ أَزْوِی عَنْهُ (5) لِمَا هُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِمَا یَصْلُحُ عَلَیْهِ عَبْدِی فَلْیَصْبِرْ عَلَی بَلَائِی وَ لْیَشْکُرْ نَعْمَائِی وَ لْیَرْضَ بِقَضَائِی أَکْتُبْهُ فِی الصِّدِّیقِینَ عِنْدِی إِذَا عَمِلَ بِرِضَایَ وَ أَطَاعَ أَمْرِی.
ترجمه:
از داود بن فرقد نقل شده که از امام صادق (علیه السلام) شنیده است. ایشان فرمودند: «به درستی که در آنچه خداوند به موسی بن عمران (علیه السلام) وحی کرد، آمده است: ای موسی! هیچ مخلوقی را خلق نکردم که نزد من محبوب تر از بنده مؤمنم باشد. و من او را به چیزی مبتلا نمی سازم مگر به چیزی که برای او خیر باشد، و چیزی را از او دور نمی سازم مگر به آنچه که برای او خیر باشد. و من به آنچه که برای بنده ام صلاح است، داناترم. پس باید بر بلای من صبر کند، نعمت هایم را شکر گزارد و به قضای من راضی باشد، تا او را از راست گویان نزد خودم بنویسم، آنگاه که مطابق رضایت من عمل کند و از دستورات من اطاعت نماید.»
3553- 10- (6) وَ بِالْإِسْنَادِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ زَیْدٍ الزَّرَّادِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ عَظِیمَ الْبَلَاءِ یُکَافَأُ بِهِ عَظِیمُ الْجَزَاءِ فَإِذَا أَحَبَّ اللَّهُ عَبْداً ابْتَلَاهُ بِعَظِیمِ الْبَلَاءِ فَمَنْ رَضِیَ فَلَهُ عِنْدَ اللَّهِ الرِّضَا وَ مَنْ سَخِطَ الْبَلَاءَ فَلَهُ (7) السَّخَطُ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْخِصَالِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ
ص: 252
سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحُسَیْنِ اللُّؤْلُؤِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ زَیْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
از زید زرّاد نقل شده که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: «به درستی که بلای بزرگ با پاداش بزرگ جبران می شود. پس هرگاه خداوند بنده ای را دوست داشته باشد، او را به بلای بزرگی مبتلا می سازد. پس هر کس از آن بلا راضی باشد، رضایت خداوند برای اوست و هر کس از آن بلا ناخشنود باشد، ناخشنودی خداوند برای اوست.»
3554- 11- (2) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجُعْفِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: أَحَقُّ خَلْقِ اللَّهِ أَنْ یُسَلِّمَ لِمَا قَضَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ عَرَفَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ رَضِیَ بِالْقَضَاءِ أَتَی عَلَیْهِ الْقَضَاءُ وَ أَعْظَمَ اللَّهُ أَجْرَهُ وَ مَنْ سَخِطَ الْقَضَاءَ مَضَی عَلَیْهِ الْقَضَاءُ وَ أَحْبَطَ اللَّهُ أَجْرَهُ.
ترجمه:
این روایت از عبدالله بن محمد جعفی نقل شده که امام باقر (علیه السلام) فرمودند: «شایسته ترین مخلوق خداوند برای تسلیم شدن به آنچه خداوند عزوجل مقدر کرده، کسی است که خداوند عزوجل را شناخته باشد. و هر کس به قضا و قدر راضی باشد، قضا و قدر بر او می گذرد (و اتفاق می افتد) و خداوند پاداش او را بزرگ می گرداند. و هر کس از قضا و قدر ناراضی باشد، قضا و قدر بر او می گذرد (و رخ می دهد) و خداوند پاداش او را از بین می برد.»
3555- 12- (3) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ رَجُلٍ (4) عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: رَأْسُ طَاعَةِ اللَّهِ الصَّبْرُ وَ الرِّضَا عَنِ اللَّهِ فِیمَا أَحَبَّ الْعَبْدُ أَوْ کَرِهَ وَ لَا یَرْضَی عَبْدٌ عَنِ اللَّهِ فِیمَا أَحَبَّ أَوْ کَرِهَ إِلَّا کَانَ خَیْراً لَهُ فِیمَا أَحَبَّ أَوْ کَرِهَ.
ترجمه:
از جمیل بن صالح نقل شده که از مردی از امام صادق (علیه السلام) شنیده است که فرمودند: «سرآمد اطاعت خداوند، صبر و رضایت از خداوند است، چه در آنچه که بنده دوست دارد و چه در آنچه که بنده نمی پسندد. و هیچ بنده ای در آنچه که دوست دارد یا ناخوشایند می دارد، از خداوند راضی نمی شود مگر اینکه آن امر، چه خوشایندش باشد و چه ناخوشایند، برای او خیر است.»
3556- 13- (5) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْمِنْقَرِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ هَاشِمِ بْنِ الْبَرِیدِ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: قَالَ (6) عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع الزُّهْدُ عَشَرَةُ أَجْزَاءٍ أَعْلَی دَرَجَةِ الزُّهْدِ أَدْنَی دَرَجَةِ الْوَرَعِ وَ أَعْلَی دَرَجَةِ الْوَرَعِ أَدْنَی دَرَجَةِ الْیَقِینِ وَ أَعْلَی دَرَجَةِ الْیَقِینِ أَدْنَی دَرَجَةِ الرِّضَا.
ترجمه:
از علی بن هاشم بن برید، از پدرش نقل شده که امام سجاد (علیه السلام) فرمودند: «زهد ده بخش دارد. بالاترین درجه زهد، پایین ترین درجه ورع است؛ و بالاترین درجه ورع، پایین ترین درجه یقین است؛ و بالاترین درجه یقین، پایین ترین درجه رضا (به مقدرات الهی) است.»
3557- 14- (7) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ وَ فِی الْمَجَالِسِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْقَاسِمِ الْمُفَسِّرِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ الْحُسَیْنِیِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ
ص: 253
النَّاصِرِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ الرِّضَا عَنْ أَبِیهِ ع قَالَ: نُعِیَ إِلَی الصَّادِقِ ع إِسْمَاعِیلُ وَ هُوَ أَکْبَرُ أَوْلَادِهِ وَ هُوَ یُرِیدُ أَنْ یَأْکُلَ وَ قَدِ اجْتَمَعَ نُدَمَاؤُهُ فَتَبَسَّمَ ثُمَّ دَعَا بِطَعَامِهِ فَقَعَدَ مَعَ نُدَمَائِهِ وَ جَعَلَ یَأْکُلُ أَحْسَنَ مِنْ أَکْلِهِ سَائِرَ الْأَیَّامِ وَ یَحُثُّ نُدَمَاءَهُ وَ یَضَعُ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ یَعْجَبُونَ مِنْهُ لَا یَرَوْنَ لِلْحُزْنِ فِی وَجْهِهِ أَثَراً فَلَمَّا فَرَغَ قَالُوا یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لَقَدْ رَأَیْنَا مِنْکَ عَجَباً أُصِبْتَ بِمِثْلِ هَذَا الِابْنِ وَ أَنْتَ کَمَا نَرَی فَقَالَ مَا لِی لَا أَکُونُ کَمَا تَرَوْنَ وَ قَدْ جَاءَنِی خَبَرُ أَصْدَقِ الصَّادِقِینَ أَنِّی مَیِّتٌ وَ إِیَّاکُمْ إِنَّ قَوْماً عَرَفُوا الْمَوْتَ فَلَمْ یُنْکِرُوا مَا یَخْطَفُهُ الْمَوْتُ مِنْهُمْ وَ سَلَّمُوا لِأَمْرِ خَالِقِهِمْ عَزَّ وَ جَلَّ.
ترجمه:
این روایت از امام رضا (علیه السلام) نقل شده که ایشان از پدرشان امام موسی کاظم (علیه السلام) روایت کرده اند: امام صادق (علیه السلام) خبر وفات فرزند بزرگشان، اسماعیل، را در حالی دریافت کردند که قصد داشتند غذا میل کنند و اصحاب و دوستانشان نیز همراه ایشان بودند. امام صادق (ع) تبسمی کردند، سپس غذا را طلب کردند و همراه با دوستان خود مشغول خوردن شدند. ایشان حتی بهتر از روزهای دیگر غذا می خوردند و دیگران را نیز تشویق می کردند و برای آنان غذا می گذاشتند. اصحاب ایشان که هیچ اثری از حزن و اندوه در چهره امام نمی دیدند، از این رفتار تعجب کردند.
پس از پایان غذا، به امام گفتند: «ای فرزند رسول خدا! ما از شما چیزی عجیبی دیدیم. شما با چنین مصیبتی مواجه شدید (وفات فرزندتان) و همچنان چنان رفتار می کنید که گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است.» امام (ع) فرمودند: «چرا نباید همان گونه باشم که می بینید؟ در حالی که خبری از راست گوترین راست گویان به من رسیده که من و شما همه خواهیم مرد. به راستی که گروهی از مردم (مؤمنان) مرگ را شناختند و به همین دلیل هیچ گاه آنچه را که مرگ از ایشان می رباید، انکار نمی کنند و به امر خالق خود تسلیم اند.»
3558- 15- (1) مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ الرَّضِیُّ فِی نَهْجِ الْبَلَاغَةِ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع أَنَّهُ قَالَ: طُوبَی لِمَنْ ذَکَرَ الْمَعَادَ وَ عَمِلَ لِلْحِسَابِ وَ قَنِعَ بِالْکَفَافِ وَ رَضِیَ عَنِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ.
ترجمه:
این روایت در کتاب نهج البلاغه از محمد بن حسین (سید رضی) نقل شده که امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمودند: «خوشا به حال کسی که به یاد معاد باشد، برای روز حساب عمل کند، به مقدار کفایت قانع باشد و از خداوند سبحان راضی باشد.»
3559- 16- (2) الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الطُّوسِیُّ فِی مَجَالِسِهِ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ قُولَوَیْهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ یُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ رَأْسُ طَاعَةِ اللَّهِ الرِّضَا بِمَا صَنَعَ اللَّهُ فِیمَا أَحَبَّ الْعَبْدُ وَ فِیمَا کَرِهَ وَ لَمْ یَصْنَعِ اللَّهُ بِعَبْدٍ شَیْئاً (رَضِیَ بِمَا صَنَعَ اللَّهُ فِیمَا أَحَبَّ وَ فِیمَا کَرِهَ) (3) إِلَّا وَ هُوَ خَیْرٌ لَهُ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (4) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (5).
ص: 254
ترجمه:
از اسحاق بن عمار نقل شده که گفت: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: «سرآمد اطاعت خداوند، رضایت از آن چیزی است که خداوند انجام داده، چه آنچه که بنده دوست داشته باشد و چه آنچه که بنده نمی پسندد. و خداوند برای هیچ بنده ای کاری انجام نداده است (چه در آنچه بنده دوست داشته باشد و چه آنچه بنده نمی پسندد) مگر اینکه برای او خیر باشد.»
3560- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَنِ ابْتُلِیَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ بِبَلَاءٍ فَصَبَرَ عَلَیْهِ کَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ أَلْفِ شَهِیدٍ.
ترجمه:
از ابوحمزه ثمالی نقل شده که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «هر مؤمنی که به بلایی گرفتار شود و بر آن صبر کند، پاداشی معادل هزار شهید برای او خواهد بود.»
3561- 2- (3) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَیْمُونٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: دَخَلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع الْمَسْجِدَ فَإِذَا هُوَ بِرَجُلٍ (4) مُکْتَئِبٍ (5) حَزِینٍ فَقَالَ لَهُ مَا لَکَ قَالَ أُصِبْتُ بِأَبِی (6) وَ أَخِی وَ أَخْشَی أَنْ أَکُونَ وَجِلْتُ فَقَالَ لَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع عَلَیْکَ بِتَقْوَی اللَّهِ وَ الصَّبْرِ تَقْدَمْ عَلَیْهِ غَداً وَ الصَّبْرُ فِی الْأُمُورِ بِمَنْزِلَةِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ فَإِذَا فَارَقَ الرَّأْسُ الْجَسَدَ فَسَدَ الْجَسَدُ وَ إِذَا فَارَقَ الصَّبْرُ الْأُمُورَ فَسَدَتِ الْأُمُورُ.
ترجمه:
از امام علی (علیه السلام) نقل شده که در مسجد با مردی حزن آلود و غمگین مواجه می شوند. مرد به امام می گوید که به خاطر از دست دادن پدر و برادرش غمگین است و از اینکه ممکن است دچار وحشت و اضطراب شود، نگران است. امام (ع) به او توصیه می کنند که تقوای الهی پیشه کند و صبر کند. سپس می فرمایند: «صبر در امور به منزله سر است در بدن؛ زیرا اگر سر از بدن جدا شود، بدن فساد می شود. همچنین اگر صبر از امور جدا شود، امور به فساد می گراید.»
3562- 3- (7) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَرْحُومٍ عَنْ أَبِی سَیَّارٍ (8) عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا دَخَلَ الْمُؤْمِنُ قَبْرَهُ کَانَتِ الصَّلَاةُ عَنْ یَمِینِهِ وَ الزَّکَاةُ عَنْ یَسَارِهِ وَ الْبِرُّ مُظِلٌّ (9) عَلَیْهِ وَ یَتَنَحَّی الصَّبْرُ نَاحِیَةً فَإِذَا دَخَلَ عَلَیْهِ الْمَلَکَانِ اللَّذَانِ یَلِیَانِ مُسَاءَلَتَهُ قَالَ الصَّبْرُ لِلصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الْبِرِّ دُونَکُمْ صَاحِبَکُمْ فَإِنْ عَجَزْتُمْ عَنْهُ فَأَنَا دُونَهُ.
ص: 255
وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ کَرَّامٍ (1) عَنْ أَبِی سَعِیدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مِثْلَهُ (2) وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی ثَوَابِ الْأَعْمَالِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
این روایت از امام صادق (علیه السلام) نقل شده و به وضعیت مؤمن در قبر و وضعیت اعمال نیک او اشاره دارد. در این حدیث آمده است که وقتی مؤمن به قبر خود وارد می شود، نماز در سمت راست او، زکات در سمت چپ او، و اعمال نیک او سایه ای بر او ایجاد می کند. سپس صبر به کنار می رود و وقتی که فرشتگان سؤال کننده وارد می شوند، صبر می گوید: «به نماز و زکات و اعمال نیک شما نزدیک شوید و اگر نتوانستید، من در خدمت شما هستم.»
3563- 4- (4) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِیعاً عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِیدِ عَنْ أَبَانِ بْنِ أَبِی مُسَافِرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا (5) قَالَ اصْبِرُوا عَلَی الْمَصَائِبِ.
ترجمه:
از امام صادق (علیه السلام) از طریق أبان بن أبی مسافر نقل شده است. امام (ع) در تفسیر آیه 200 سوره آل عمران که می فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا» (ای کسانی که ایمان آورده اید، صبر کنید و یکدیگر را به صبر دعوت کنید)، فرمودند: «اصْبِرُوا عَلَی الْمَصَائِبِ» (بر مصائب و سختی ها صبر کنید).
3564- 5- (6) قَالَ وَ فِی رِوَایَةِ ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: اصْبِرُوا (7) عَلَی الْمَصَائِبِ.
ترجمه:
از امام صادق (علیه السلام) از طریق أبان بن أبی یعفور نقل شده است. فرمودند: «اصْبِرُوا عَلَی الْمَصَائِبِ» (بر مصائب و سختی ها صبر کنید).
3565- 6- (8) وَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِسْمَاعِیلَ الْمِیثَمِیِّ عَنْ رِبْعِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ الصَّبْرَ وَ الْبَلَاءَ یَسْتَبِقَانِ إِلَی الْمُؤْمِنِ فَیَأْتِیهِ الْبَلَاءُ وَ هُوَ صَبُورٌ وَ إِنَّ الْجَزَعَ وَ الْبَلَاءَ یَسْتَبِقَانِ إِلَی الْکَافِرِ فَیَأْتِیهِ الْبَلَاءُ وَ هُوَ جَزُوعٌ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (9).
ترجمه:
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: به درستی که صبر و بلا به سوی مؤمن سبقت می گیرند، پس بلا به او می رسد در حالی که او صبور است. و به درستی که جزع و بلا به سوی کافر سبقت می گیرند، پس بلا به او می رسد در حالی که او جزوع (بی تاب) است.
ص: 256
3566- 7- (1) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِنَّ الْحُرَّ حُرٌّ عَلَی جَمِیعِ أَحْوَالِهِ إِنْ نَابَتْهُ نَائِبَةٌ صَبَرَ لَهَا وَ إِنْ تَدَاکَّتْ عَلَیْهِ الْمَصَائِبُ لَمْ تَکْسِرْهُ وَ إِنْ أُسِرَ وَ قُهِرَ وَ اسْتُبْدِلَ بِالْیُسْرِ عُسْراً کَمَا کَانَ یُوسُفُ الصِّدِّیقُ الْأَمِینُ لَمْ یَضْرُرْ حُرِّیَّتَهُ أَنِ اسْتُعْبِدَ أَوْ قُهِرَ وَ أُسِرَ وَ لَمْ تَضْرُرْهُ ظُلْمَةُ الْجُبِّ وَ وَحْشَتُهُ وَ مَا نَالَهُ أَنْ مَنَّ اللَّهُ عَلَیْهِ فَجَعَلَ الْجَبَّارَ الْعَاتِیَ لَهُ عَبْداً بَعْدَ إِذْ کَانَ [لَهُ] (2) مَالِکاً فَأَرْسَلَهُ وَ رَحِمَ بِهِ أُمَّةً وَ کَذَلِکَ الصَّبْرُ یُعْقِبُ خَیْراً فَاصْبِرُوا وَ وَطِّنُوا أَنْفُسَکُمْ عَلَی الصَّبْرِ تُؤْجَرُوا.
ترجمه:
از ابی بصیر نقل شده که گفت: شنیدم ابا عبدالله (علیه السلام) می فرمود: به درستی که آزاد (انسان) در تمامی حال هایش آزاد است. اگر بلایی به او برسد، بر آن صبر می کند و اگر مصائب بر او انبوه شوند، او را نمی شکند. و اگر اسیر شود و مقهور گردد و به جای آسانی، دشواری ببیند، همان طور که یوسف صدیق امین (علیه السلام) هیچ گاه آزادی اش آسیب نمی بیند، حتی اگر به بردگی درآید یا مقهور گردد و اسیر شود و ظلمت و وحشت او را ضرر نرساند. و آنچه بر او نازل شد، این است که خداوند بر او منت نهاد و جباری را که بر او تسلط داشت، به عنوان بنده اش درآورد بعد از آنکه مالک او بود. پس او را رها کرد و به وسیله او بر قومی رحم کرد. و همچنین صبر، خیری را به همراه دارد، پس صبر کنید و نفس های خود را به صبر عادت دهید تا پاداش بگیرید
3567- 8- (3) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ رِبْعِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ فُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الصَّبْرُ مِنَ الْإِیمَانِ بِمَنْزِلَةِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ فَإِذَا ذَهَبَ الرَّأْسُ ذَهَبَ الْجَسَدُ کَذَلِکَ إِذَا ذَهَبَ الصَّبْرُ ذَهَبَ الْإِیمَانُ.
ترجمه:
از فضیل بن یسار نقل شده که گفت: ابا عبدالله (علیه السلام) فرمود: صبر از ایمان به منزله سر از بدن است. پس اگر سر برود، بدن نیز می رود. همین طور اگر صبر برود، ایمان نیز می رود.
3568- 9- (4) وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ رِئَابٍ عَنِ ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الصَّبْرُ رَأْسُ الْإِیمَانِ.
ترجمه:
از ابن ابی یعفور نقل شده که گفت: ابا عبدالله (علیه السلام) فرمود: صبر، رأس ایمان است.
3569- 10- (5) وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی جَمِیلَةَ عَنْ جَدِّهِ عَنْ رَجُلٍ قَالَ: لَوْ لَا أَنَّ الصَّبْرَ خُلِقَ قَبْلَ الْبَلَاءِ لَتَفَطَّرَ الْمُؤْمِنُ کَمَا تَتَفَطَّرُ الْبَیْضَةُ عَلَی الصَّفَا.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا عَنِ الصَّادِقِ ع (6).
ترجمه:
از علی بن محمد بن ابی جمیله از جدش از مردی نقل شده که گفت: اگر صبر پیش از بلا آفریده نشده بود، مؤمن از هم می شکافت، همان گونه که تخم مرغ روی سنگ سخت از هم می شکافد.
ص: 257
3570- 11- (1) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ فُضَیْلِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ فِی الْجَنَّةِ مَنْزِلَةً لَا یَبْلُغُهَا عَبْدٌ إِلَّا بِالابْتِلَاءِ فِی جَسَدِهِ.
ترجمه:
از فضیل بن عثمان نقل شده که گفت: ابا عبدالله (علیه السلام) فرمود: به درستی که در بهشت منزلتی است که هیچ بنده ای به آن نمی رسد مگر با ابتلا در جسمش.
3571- 12- (2) وَ بِالْإِسْنَادِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: إِنْ تَصْبِرْ تُغْتَبَطْ وَ إِنْ لَا تَصْبِرْ یُنْفِذِ اللَّهُ مَقَادِیرَهُ رَاضِیاً کُنْتَ أَمْ کَارِهاً.
ترجمه:
از سماعه بن مهران نقل شده که گفت: ابا الحسن (علیه السلام) در حدیثی فرمود: اگر صبر کنی، شادمان و خوشنود می شوی، و اگر صبر نکنی، خداوند مقدراتش را جاری می کند، چه راضی باشی و چه ناخشنود.
3572- 13- (3) وَ عَنْهُ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ السَّرَّاجِ رَفَعَهُ إِلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع قَالَ: الصَّبْرُ مِنَ الْإِیمَانِ بِمَنْزِلَةِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ وَ لَا إِیمَانَ لِمَنْ لَا صَبْرَ لَهُ.
ترجمه:
از عبدالله سراج نقل شده که او این روایت را به علی بن الحسین (علیه السلام) رساند که فرمود: صبر از ایمان به منزله سر از بدن است و برای کسی که صبر ندارد، ایمانی نیست.
3573- 14- (4) وَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ الْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الصَّبْرُ مِنَ الْإِیمَانِ بِمَنْزِلَةِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ فَإِذَا ذَهَبَ الرَّأْسُ ذَهَبَ الْجَسَدُ کَذَلِکَ إِذَا ذَهَبَ الصَّبْرُ ذَهَبَ الْإِیمَانُ.
ترجمه:
این روایت از امام صادق (علیه السلام) می فرمایند : صبر همچون سر برای جسم است؛ اگر سر نباشد، بدن وجود نخواهد داشت. به همین ترتیب، اگر صبر از ایمان انسان برود، ایمان نیز از بین می رود.
3574- 15- (5) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ دَاوُدَ عَنْ یَحْیَی بْنِ آدَمَ عَنْ شَرِیکٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: مُرُوَّةُ الصَّبْرِ فِی حَالِ الْحَاجَةِ وَ الْفَاقَةِ وَ التَّعَفُّفِ وَ الْغِنَی أَکْثَرُ مِنْ مُرُوَّةِ الْإِعْطَاءِ.
ترجمه:
این روایت از امام باقر (علیه السلام) می فرمایند : صبر در شرایطی که انسان به کمک و حمایت نیاز دارد، و همچنین در حالت عفاف و غنا، ارزش بیشتری نسبت به بخشش و اعطای مال دارد.
3575- 16- (6) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ
ص: 258
الْحَکَمِ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ قَالَ: أَمَرَنِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع (أَنْ أُعَزِّیَ الْمُفَضَّلَ) (1)- وَ قَالَ (2) قُلْ لَهُ إِنَّا قَدْ أُصِبْنَا بِإِسْمَاعِیلَ فَصَبَرْنَا فَاصْبِرْ کَمَا صَبَرْنَا إِنَّا أَرَدْنَا أَمْراً وَ أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَمْراً فَسَلَّمْنَا لِأَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
ترجمه:
یونس بن یعقوب نقل می کند: امام صادق (علیه السلام) به من دستور داد (که به مفضل تسلیت بگویم) و فرمود: به او بگو: ما نیز به مصیبت اسماعیل دچار شدیم و صبر کردیم، پس تو هم همانند ما صبر کن. ما اراده ای داشتیم و خداوند عزوجل اراده ای (دیگر) داشت، پس ما در برابر اراده خداوند عزوجل تسلیم شدیم.
3576- 17- (3) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ یَحْیَی بْنِ سُلَیْمٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ رَفَعَهُ عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِی حَدِیثٍ مَنْ صَبَرَ عَلَی الْمُصِیبَةِ حَتَّی یَرُدَّهَا بِحُسْنِ عَزَائِهَا کَتَبَ اللَّهُ لَهُ ثَلَاثَمِائَةِ دَرَجَةٍ مَا بَیْنَ الدَّرَجَةِ إِلَی الدَّرَجَةِ کَمَا بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ.
ترجمه:
امام علی (علیه السلام) گفتند: رسول خدا (صلى الله عليه وآله) در حدیثی فرمودند: «هر کس بر مصیبت صبر کند تا آن را با خوب تسلیت دادن برگرداند، خداوند برای او سیصد درجه می نویسد که فاصله ی بین هر درجه تا درجه ی دیگر مانند فاصله ی بین آسمان و زمین است.»
3577- 18- (4) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ أَنْعَمَ عَلَی قَوْمٍ فَلَمْ یَشْکُرُوا فَصَارَتْ عَلَیْهِمْ وَبَالًا وَ ابْتَلَی قَوْماً بِالْمَصَائِبِ فَصَبَرُوا فَصَارَتْ عَلَیْهِمْ نِعْمَةً.
ترجمه:
سماعه گفت: امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «خداوند بر قومی نعمت هایی ارزانی داشت، اما آنها شکرگزاری نکردند، پس آن نعمت ها بر آن ها به وبال تبدیل شد. و بر قومی دیگر مصیبت هایی نازل کرد، اما آنها صبر کردند، پس آن مصیبت ها به نعمت برای آنها تبدیل شد.»
3578- 19- (5) وَ عَنْ حُمَیْدِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ ابْنِ سَمَاعَةَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبَانٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَیَابَةَ عَنْ أَبِی النُّعْمَانِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ أَوْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: مَنْ لَا یُعِدَّ الصَّبْرَ لِنَوَائِبِ الدَّهْرِ یَعْجِزْ.
ترجمه:
از ابی النعمان نقل شده که امام صادق (علیه السلام) یا امام باقر (علیه السلام) فرمودند: «هر کس صبر را برای ناملایمات روزگار آماده نکند، عاجز خواهد بود.»
3579- 20- (6) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی ثَوَابِ الْأَعْمَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی الْقَاسِمِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ زَیْدٍ (7) عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی بَکْرٍ عَنْ عَاصِمٍ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِ
ص: 259
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: مَنْ صَبَرَ عَلَی مُصِیبَةٍ زَادَهُ اللَّهُ عِزّاً إِلَی عِزِّهِ وَ أَدْخَلَهُ الْجَنَّةَ مَعَ مُحَمَّدٍ ص وَ أَهْلِ بَیْتِهِ.
ترجمه:
امام باقر علیه السلام فرمودند: «هر که بر مصیبتی صبر کند، خداوند به عزت او عزتی دیگر می افزاید و او را به همراه محمد صلی الله علیه و آله و اهل بیت او وارد بهشت می گرداند.»
3580- 21- (1) وَ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِکِ عَنِ الْهَیْثَمِ بْنِ أَبِی مَسْرُوقٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع مَنْ بُلِیَ مِنْ شِیعَتِنَا بِبَلَاءٍ فَصَبَرَ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَجْرَ أَلْفِ شَهِیدٍ.
ترجمه:
امام رضا علیه السلام فرمودند: امام باقر علیه السلام فرمودند: «هر کس از شیعیان ما به بلایی دچار شود و صبر کند، خداوند برای او پاداش هزار شهید را می نویسد.»
3581- 22- (2) وَ فِی الْخِصَالِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبَانٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ الصَّبْرَ وَ الْبِرَّ وَ الْحِلْمَ وَ حُسْنَ الْخُلُقِ مِنْ أَخْلَاقِ الْأَنْبِیَاءِ.
ترجمه:
این روایت از امام صادق (ع) نقل شده که ایشان فرموده اند:
«صبر، نیکوکاری، بردباری و خوش خلقی از اخلاق انبیاست.»
3582- 23- (3) وَ فِی صِفَاتِ الشِّیعَةِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ مَاجِیلَوَیْهِ عَنْ عَمِّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تَکُونُونَ مُؤْمِنِینَ حَتَّی تَکُونُوا مُؤْتَمَنِینَ وَ حَتَّی تَعُدُّوا النِّعْمَةَ وَ الرَّخَاءَ مُصِیبَةً وَ ذَلِکَ أَنَّ الصَّبْرَ عَلَی الْبَلَاءِ أَفْضَلُ مِنَ الْعَافِیَةِ عِنْدَ الرَّخَاءِ.
ترجمه:
این روایت از امام صادق (ع) نقل شده که ایشان فرموده اند:
«مؤمن نخواهید بود تا زمانی که امانت دار باشید و تا وقتی که نعمت و رفاه را مصیبت به حساب آورید، زیرا صبر بر بلا از آسایش در رفاه بهتر است.»
3583- 24- (4) أَحْمَدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ صَعْبٍ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ الْعَبْدُ بَیْنَ ثَلَاثٍ بَلَاءٍ وَ قَضَاءٍ وَ نِعْمَةٍ فَعَلَیْهِ لِلْبَلَاءِ مِنَ اللَّهِ الصَّبْرُ فَرِیضَةً وَ عَلَیْهِ لِلْقَضَاءِ مِنَ اللَّهِ التَّسْلِیمُ فَرِیضَةً وَ عَلَیْهِ لِلنِّعْمَةِ مِنَ اللَّهِ الشُّکْرُ فَرِیضَةً.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (5) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (6) ثُمَّ إِنَ
ص: 260
الْوُجُوبَ الَّذِی یُفْهَمُ مِنَ الْأَخِیرِ وَ غَیْرِهِ مَخْصُوصٌ بِبَعْضِ الْمَرَاتِبِ کَالرِّضَا بِالْقَضَاءِ وَ عَدَمِ الْإِنْکَارِ الْقَلْبِیِّ وَ مَا زَادَ عَلَیْهِ مُسْتَحَبٌّ کَعَدَمِ إِظْهَارِ التَّأَثُّرِ أَصْلًا وَ اسْتِشْعَارِ الْفَرَحِ وَ السُّرُورِ بِالْمُصِیبَةِ ظَاهِراً وَ بَاطِناً وَ اللَّهُ أَعْلَمُ.
ترجمه:
این روایت از امام صادق (ع) نقل شده که ایشان فرموده اند:
«بنده همواره در یکی از سه حالت است: بلا، قضا (تقدیر) و نعمت. پس بر اوست که در برابر بلا از جانب خداوند، صبر را به عنوان یک واجب انجام دهد؛ و بر اوست که در برابر قضا از جانب خداوند، تسلیم باشد به عنوان یک واجب؛ و بر اوست که در برابر نعمت از جانب خداوند، شکر را به عنوان یک واجب انجام دهد.
می گوید: «آنچه که از وجوب این صفات فهمیده می شود، تنها در برخی مراتب خاص واجب است؛ مانند رضایت به قضا و عدم انکار قلبی. اما آنچه فراتر از این حد است، مستحب است؛ مانند نشان ندادن تأثیر مصیبت در ظاهر و حتی داشتن احساس شادی و سرور باطنی و ظاهری نسبت به مصیبت، که البته این مرتبه ای بسیار عالی و دشوار است.»
(1) 77 بَابُ اسْتِحْبَابِ احْتِسَابِ الْبَلَاءِ وَ التَّأَسِّی بِالْأَنْبِیَاءِ وَ الْأَوْصِیَاءِ وَ الصُّلَحَاءِ
ترجمه:
3584- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ: ذُکِرَ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع الْبَلَاءُ وَ مَا یَخُصُّ اللَّهُ بِهِ الْمُؤْمِنَ فَقَالَ سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَشَدُّ النَّاسِ بَلَاءً فِی الدُّنْیَا فَقَالَ النَّبِیُّونَ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ وَ یُبْتَلَی الْمُؤْمِنُ بَعْدُ عَلَی قَدْرِ إِیمَانِهِ وَ حُسْنِ أَعْمَالِهِ فَمَنْ صَحَّ إِیمَانُهُ وَ حَسُنَ عَمَلُهُ اشْتَدَّ بَلَاؤُهُ وَ مَنْ سَخُفَ إِیمَانُهُ وَ ضَعُفَ عَمَلُهُ قَلَّ بَلَاؤُهُ.
ترجمه:
این روایت از امام صادق (ع) نقل شده که ایشان در پاسخ به مسئله بلایی که خداوند به مؤمن اختصاص می دهد، فرمودند:
«از پیامبر خدا (ص) پرسیده شد: چه کسانی در دنیا سخت ترین بلاها را می بینند؟ ایشان فرمودند: پیامبران، سپس کسانی که از نظر ایمان و عمل شبیه تر به آن ها هستند و به همین ترتیب هر که شبیه تر است (از نظر ایمان و عمل) بیشتر مورد بلا قرار می گیرد. مؤمن به میزان ایمان و خوبی اعمالش آزمایش می شود. پس هر کس ایمانش قوی تر و اعمالش نیکوتر باشد، بلایش سخت تر است؛ و هر کس ایمانش ضعیف تر و اعمالش کمتر باشد، بلایش نیز کمتر است.»
3585- 2- (3) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ فُضَیْلِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ فِی الْجَنَّةِ مَنْزِلَةً لَا یَبْلُغُهَا عَبْدٌ إِلَّا بِالابْتِلَاءِ فِی جَسَدِهِ.
ترجمه:
این حدیث از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که فرمودند: «در بهشت، مقامی وجود دارد که هیچ بنده ای به آن نمی رسد مگر با ابتلا و آزمایش در بدن خود.»
3586- 3- (4) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ یُونُسَ بْنِ رِبَاطٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِنَّ أَهْلَ الْحَقِّ لَمْ یَزَالُوا مُنْذُ کَانُوا فِی شِدَّةٍ أَمَا إِنَّ ذَلِکَ إِلَی مُدَّةٍ قَلِیلَةٍ وَ عَافِیَةٍ طَوِیلَةٍ.
ترجمه:
این روایت از یونس بن رِباط نقل شده که گفت: شنیدم امام صادق (علیه السلام) می فرمودند: «اهل حق همواره از زمانی که وجود داشته اند، در سختی بوده اند؛ بدان که این سختی مدت کمی خواهد بود و پس از آن آسایشی طولانی در پیش خواهد داشت.»
ص: 261
3587- 4- (1) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّهُ لَیَکُونُ لِلْعَبْدِ مَنْزِلَةٌ عِنْدَ اللَّهِ فَمَا یَنَالُهَا إِلَّا بِإِحْدَی خَصْلَتَیْنِ إِمَّا بِذَهَابِ مَالِهِ أَوْ بِبَلِیَّةٍ فِی جَسَدِهِ.
ترجمه:
این روایت از سلیمان بن خالد نقل شده که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «گاهی بنده ای نزد خدا مقامی دارد که به آن نمی رسد مگر با یکی از دو خصلت: یا از دست دادن مالش، یا ابتلا در بدنش.»
3588- 5- (2) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ أَشَدَّ النَّاسِ بَلَاءً الْأَنْبِیَاءُ ثُمَّ الَّذِینَ یَلُونَهُمْ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ.
ترجمه:
حضرت صادق علیه السلام : به راستی سخت ترین مردم از نظر بلا، پیامبران اند، سپس کسانی که پس از آن ها هستند، سپس هر که بهتر و بهتر باشد.
3589- 6- (3) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِیعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ رِبْعِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْفُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: أَشَدُّ النَّاسِ بَلَاءً الْأَنْبِیَاءُ ثُمَّ الْأَوْصِیَاءُ ثُمَّ الْأَمَاثِلُ فَالْأَمَاثِلُ.
ترجمه:
حضرت باقر علیه السلام : سخت ترین مردم از نظر بلا، پیامبران اند، سپس اوصیا، سپس هر که برتر و برتر باشد.
3590- 7- (4) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ الْمُؤْمِنُ لَا یَمْضِی عَلَیْهِ أَرْبَعُونَ لَیْلَةً إِلَّا عَرَضَ لَهُ أَمْرٌ یَحْزُنُهُ یُذَکَّرُ بِهِ.
ترجمه:
حضرت صادق علیه السلام : مؤمن چهل شبانه روز بر او نمی گذرد مگر اینکه امری که او را اندوهگین کند برایش پیش می آید که به وسیله آن یادآوری شود.
3591- 8- (5) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ فِی کِتَابِ عَلِیٍّ ع أَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ بَلَاءً النَّبِیُّونَ ثُمَّ الْوَصِیُّونَ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ وَ إِنَّمَا یُبْتَلَی الْمُؤْمِنُ عَلَی قَدْرِ أَعْمَالِهِ الْحَسَنَةِ فَمَنْ صَحَّ دِینُهُ وَ حَسُنَ عَمَلُهُ اشْتَدَّ بَلَاؤُهُ وَ ذَلِکَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ یَجْعَلِ الدُّنْیَا ثَوَاباً لِمُؤْمِنٍ وَ لَا عُقُوبَةً لِکَافِرٍ وَ مَنْ سَخُفَ دِینُهُ وَ ضَعُفَ عَمَلُهُ قَلَّ بَلَاؤُهُ وَ إِنَّ الْبَلَاءَ أَسْرَعُ إِلَی الْمُؤْمِنِ التَّقِیِّ مِنَ الْمَطَرِ إِلَی قَرَارِ الْأَرْضِ.
ص: 262
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْعِلَلِ عَنْ أَبِیهِ عَنِ السَّعْدَآبَادِیِّ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
حضرت صادق علیه السلام : به راستی در کتاب علی (ع) آمده است که سخت ترین مردم از نظر بلا، پیامبران اند، سپس اوصیا، سپس هر که برتر و برتر باشد، و مؤمن به اندازه اعمال نیکویش مبتلا می شود، پس هر کس دینش صحیح و عملش نیکو باشد، بلایش شدیدتر می شود، زیرا خداوند عزّوجلّ دنیا را پاداشی برای مؤمن و نه کیفری برای کافر قرار نداده است، و هر کس دینش سست و عملش ضعیف باشد، بلایش کمتر خواهد بود، و بلا برای مؤمن پرهیزکار سریع تر است از سرعت باران به قرارگاه زمین.
3592- 9- (2) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ أَبِی أُسَامَةَ عَنْ حُمْرَانَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ لَیَتَعَاهَدُ الْمُؤْمِنَ بِالْبَلَاءِ کَمَا یَتَعَاهَدُ الرَّجُلُ أَهْلَهُ بِالْهَدِیَّةِ مِنَ الْغَیْبَةِ وَ یَحْمِیهِ الدُّنْیَا کَمَا یَحْمِی الطَّبِیبُ الْمَرِیضَ.
ترجمه:
حضرت باقر علیه السلام : به راستی خداوند مؤمن را با بلا سرکشی می کند، همان گونه که مرد، خانواده اش را از غیبت با هدیه سرکشی می کند، و او را از دنیا حفظ می کند، همان گونه که پزشک بیمار را حفظ می کند.
3593- 10- (3) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ زَیْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ عَظِیمَ الْأَجْرِ لَمَعَ عَظِیمِ الْبَلَاءِ وَ مَا أَحَبَّ اللَّهُ قَوْماً إِلَّا ابْتَلَاهُمْ.
ترجمه:
حضرت صادق علیه السلام : به راستی پاداش بزرگ با بلای بزرگ همراه است، و خداوند هیچ قومی را دوست نداشت مگر اینکه آن ها را مبتلا ساخت.
3594- 11- (4) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُبَیْدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ وَ عِنْدَهُ سَدِیرٌ إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَحَبَّ عَبْداً غَتَّهُ (5) بِالْبَلَاءِ غَتّاً وَ إِنَّا وَ إِیَّاکُمْ یَا سَدِیرُ لَنُصْبِحُ بِهِ وَ نُمْسِی.
ترجمه:
امام صادق (ع) فرمودند، در حالی که سدیر نزد ایشان بود: به راستی خداوند هرگاه بنده ای را دوست بدارد، او را در بلا فرو می برد، و ای سدیر، ما و شما صبح و شام در بلا هستیم.
3595- 12- (6) وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْمُثَنَّی الْحَضْرَمِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ بُهْلُولٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُ بِمَنْزِلَةِ کِفَّةِ الْمِیزَانِ کُلَّمَا زِیدَ فِی إِیمَانِهِ زِیدَ فِی بَلَائِهِ.
ترجمه:
امام صادق (ع) فرمودند : به راستی مؤمن به منزله کفه ترازو است، هر چقدر به ایمانش افزوده شود، به بلایش نیز افزوده می شود.
ص: 263
3596- 13- (1) وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ أَبِی یَحْیَی الْحَنَّاطِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قَالَ: شَکَوْتُ إِلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مَا أَلْقَی مِنَ الْأَوْجَاعِ وَ کَانَ مِسْقَاماً فَقَالَ لِی لَوْ یَعْلَمُ الْمُؤْمِنُ مَا لَهُ مِنَ الْأَجْرِ فِی الْمَصَائِبِ لَتَمَنَّی أَنَّهُ قُرِضَ بِالْمَقَارِیضِ.
ترجمه:
عبدالله بن ابی یعفور گفت: به امام صادق (ع) از دردهایی که داشتم شکایت کردم و (عبدالله) شخصی بیمار بود. امام (ع) به من فرمود: اگر مؤمن بداند چه اجری در مصائب برای اوست، آرزو می کند که با قیچی ها قطعه قطعه شود.
3597- 14- (2) وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبَاداً فِی الْأَرْضِ مِنْ خَالِصِ عِبَادِهِ مَا یُنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ تُحْفَةً إِلَی الْأَرْضِ إِلَّا صَرَفَهَا عَنْهُمْ إِلَی غَیْرِهِمْ وَ لَا بَلِیَّةً إِلَّا صَرَفَهَا إِلَیْهِمْ.
ترجمه:
این روایت از امام صادق علیه السلام است که توسط ابو بصیر نقل شده امام علیه السلام می فرمایند:
خداوند عزوجل در زمین بندگان خاصی از بندگانش دارد که هر نعمتی که از آسمان به سوی زمین نازل می شود، آن را از آنان دور می سازد و به سوی دیگران می فرستد، و هر بلایی که نازل می شود، آن را به سوی ایشان هدایت می کند.
3598- 15- (3) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْوَلِیدِ بْنِ الْعَلَاءِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ إِذْ أَحَبَّ عَبْداً غَتَّهُ بِالْبَلَاءِ غَتّاً وَ ثَجَّهُ بِالْبَلَاءِ ثَجّاً (4) فَإِذَا دَعَاهُ قَالَ لَبَّیْکَ عَبْدِی لَئِنْ عَجَّلْتُ لَکَ مَا سَأَلْتَ إِنِّی عَلَی ذَلِکَ لَقَادِرٌ وَ لَئِنِ ادَّخَرْتُ لَکَ فَمَا ادَّخَرْتُ لَکَ خَیْرٌ لَکَ.
ترجمه:
از حَمّاد، از پدرش، از امام باقر علیه السلام روایت شده است:
همانا خداوند، هرگاه بنده ای را دوست بدارد، او را در بلا فرو می برد، فرو بردنی، و او را در بلا غرق می کند، غرق کردنی. پس هرگاه او (بنده) خدا را بخواند، خداوند می گوید: لبیک، ای بنده من! اگر آنچه را که درخواست کردی، زود برایت برآورم، بر آن توانا هستم. و اگر برایت ذخیره کنم، آنچه برایت ذخیره می کنم، برایت بهتر است.
3599- 16- (5) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ زَکَرِیَّا بْنِ الْحُرِّ عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّمَا یُبْتَلَی الْمُؤْمِنُ فِی الدُّنْیَا عَلَی قَدْرِ دِینِهِ أَوْ قَالَ عَلَی حَسَبِ دِینِهِ.
ترجمه:
از جابر بن یزید، از امام باقر علیه السلام روایت شده است:
همانا مؤمن در دنیا به اندازه دینش، یا فرمودند به حسب (سطح) دینش، مبتلا می شود.
3600- 17- (6) وَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع أَ یُبْتَلَی الْمُؤْمِنُ
ص: 264
بِالْجُذَامِ وَ الْبَرَصِ وَ أَشْبَاهِ هَذَا قَالَ فَقَالَ وَ هَلْ کُتِبَ الْبَلَاءُ إِلَّا عَلَی الْمُؤْمِنِ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
از ابن بُکَیر روایت شده که گفت: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: آیا مؤمن به بیماری هایی مانند جذام و پیسی و مانند این ها مبتلا می شود؟ امام فرمودند: آیا بلا جز بر مؤمن نوشته شده است؟....
3601- 18- (1) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَمَّنْ رَوَاهُ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ لَیَتَعَاهَدُ عَبْدَهُ الْمُؤْمِنَ بِالْبَلَاءِ کَمَا یَتَعَاهَدُ الْغَائِبُ أَهْلَهُ بِالطُّرَفِ وَ إِنَّهُ لَیَحْمِیهِ الدُّنْیَا کَمَا یَحْمِی الطَّبِیبُ الْمَرِیضَ.
ترجمه:
حلبی از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که در حدیثی فرمود: به درستی که خداوند، بنده مؤمنش را با بلا مورد توجه قرار می دهد، همان طور که شخص غایب، خانواده اش را با هدایایی مورد توجه قرار می دهد. و به راستی که خداوند، دنیا را از او دور نگه می دارد، همان طور که پزشک، بیمار را از [مصرف] چیزهایی [که برایش ضرر دارد] دور می کند.
3602- 19- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی الْعِلَلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ أَنَّ نَبِیّاً مِنَ الْأَنْبِیَاءِ بَعَثَهُ اللَّهُ إِلَی قَوْمِهِ فَأَخَذُوهُ فَسَلَخُوا فَرْوَةَ رَأْسِهِ وَ وَجْهِهِ فَأَتَاهُ مَلَکٌ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ بَعَثَنِی إِلَیْکَ فَمُرْنِی بِمَا شِئْتَ فَقَالَ لِی أُسْوَةٌ بِمَا یُصْنَعُ بِالْحُسَیْنِ ع.
ترجمه:
محمد بن سنان از کسی که او را ذکر کرده (نامش را برده) از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که در حدیثی فرمود: پیامبری از پیامبران که خداوند او را به سوی قومش فرستاد، آنان او را گرفتند و پوست سر و صورتش را کندند. پس فرشته ای نزد او آمد و گفت: به درستی که خداوند مرا به سوی تو فرستاده است، پس به من فرمان بده به هر چه که می خواهی. [پیامبر] گفت: برای من الگو و سرمشقی است آنچه با حسین (علیه السلام) انجام می دهند.
3603- 20- (3) وَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ إِسْمَاعِیلَ کَانَ رَسُولًا نَبِیّاً سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِ قَوْمَهُ فَقَشَرُوا جِلْدَةَ وَجْهِهِ وَ فَرْوَةَ رَأْسِهِ فَأَتَاهُ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ رَبِّ الْعَالَمِینَ فَقَالَ لَهُ رَبُّکَ یُقْرِئُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ قَدْ رَأَیْتُ مَا صُنِعَ بِکَ وَ قَدْ أَمَرَنِی بِطَاعَتِکَ فَمُرْنِی بِمَا شِئْتَ فَقَالَ یَکُونُ لِی بِالْحُسَیْنِ ع أُسْوَةٌ.
وَ رَوَاهُ ابْنُ قُولَوَیْهِ فِی الْمَزَارِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ جَمِیعاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ وَ کَذَا الَّذِی قَبْلَهُ (4).
ترجمه:
ابو بصیر از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که فرمود: به درستی که اسماعیل پیامبری فرستاده (از جانب خدا) بود. خداوند قومش را بر او مسلط کرد، پس آنان پوست صورت و پوست سرش را کندند. پس فرستاده ای از نزد پروردگار جهانیان نزد او آمد و به او گفت: پروردگارت به تو سلام می رساند و می فرماید: آنچه را که با تو انجام داده اند، دیدم و مرا به اطاعت از تو فرمان داده است. پس هر چه می خواهی به من امر کن. [اسماعیل] گفت: برای من در آنچه که با حسین (علیه السلام) انجام می شود، الگو و سرمشقی است.
ص: 265
3604- 21- (1) الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الطُّوسِیُّ فِی مَجَالِسِهِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ الْفَحَّامِ عَنِ الْمَنْصُورِیِّ عَنْ عَمِّ أَبِیهِ عَنِ الْإِمَامِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ عَنْ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: أَیُّ مَنْ صَفَتْ لَهُ دُنْیَاهُ فَاتَّهِمْهُ فِی دِینِهِ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ.
ترجمه:
از امام موسی بن جعفر (علیه السلام) نقل شده که فرمود: هر کس دنیایش برای او صاف و بی دغدغه شد، او را در دینش متهم کن.
3605- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ أَبَانِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِکِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: لَا تُبْدِی الشَّمَاتَةَ لِأَخِیکَ فَیَرْحَمَهُ اللَّهُ وَ یُصَیِّرَهَا بِکَ وَ قَالَ مَنْ شَمِتَ بِمُصِیبَةٍ نَزَلَتْ بِأَخِیهِ لَمْ یَخْرُجْ مِنَ الدُّنْیَا حَتَّی یُفْتَتَنَ.
ترجمه:
ابان بن عبدالملک از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که فرمود: شادی نکن (شَماتت نشان نده) برای مصیبتی که بر برادرت وارد شده است، که در این صورت خداوند به او رحم می کند و آن را [مصیبت را] به سوی تو باز می گرداند. و فرمود: **هر کس از مصیبتی که برادرش رسیده اورا شماتت کند ازدنیا نمی رود مگر آنکه گرفتار آن مصیبت شود .
3606- 2- (4) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی الْمَجَالِسِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَسَدٍ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یُوسُفَ بْنِ حَازِمٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مُجَالِدٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ غِیَاثٍ عَنْ بُرْدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ مَکْحُولٍ عَنْ وَاثِلَةَ (5) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا تُظْهِرِ الشَّمَاتَةَ بِأَخِیکَ فَیَرْحَمَهُ اللَّهُ وَ یَبْتَلِیَکَ.
وَ رَوَاهُ الطُّوسِیُّ فِی مَجَالِسِهِ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ
ص: 266
الْجِعَابِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ النَّیْسَابُورِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ السَّرِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَفْصِ بْنِ غِیَاثٍ (1).
ترجمه:
واثله (نقل می کند) که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: شادی نکن (شَماتت نکن) بر برادرت، که در این صورت خداوند به او رحم می کند و تو را مبتلا می سازد.
(2) 79 بَابُ اسْتِحْبَابِ تَذَکُّرِ الْمُصَابِ مُصِیبَةَ النَّبِیِّ ص وَ اسْتِصْغَارِ مُصِیبَةِ نَفْسِهِ بِالنِّسْبَةِ إِلَیْهَا
ترجمه:
3607- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ أَبِی الْمَغْرَاءِ عَنْ زَیْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدِ بْنِ هِلَالٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: وَ إِذَا أُصِبْتَ بِمُصِیبَةٍ فَاذْکُرْ مُصَابَکَ بِرَسُولِ اللَّهِ ص- فَإِنَّ الْخَلْقَ لَمْ یُصَابُوا بِمِثْلِهِ قَطُّ.
ترجمه:
عَمرو بن سعید بن هلال از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که در حدیثی فرمود: و هنگامی که به مصیبتی دچار شدی، مصیبتت را به یاد پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) بیاور، زیرا هیچ کس از مخلوقات به اندازه او دچار مصیبت نشده است.
3608- 2- (4) وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ عَمْرٍو النَّخَعِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ أُصِیبَ بِمُصِیبَةٍ فَلْیَذْکُرْ مُصَابَهُ بِالنَّبِیِّ ص- فَإِنَّهُ مِنْ أَعْظَمِ الْمَصَائِبِ.
ترجمه:
سلیمان بن عمرو نخعی از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که فرمود: هر کس به مصیبتی دچار شود، باید مصیبتش را به یاد پیامبر (صلی الله علیه و آله) بیاورد، زیرا او از بزرگترین مصیبت ها است.
3609- 3- (5) وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْوَلِیدِ الْجُعْفِیِّ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: لَمَّا أُصِیبَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع نَعَی الْحَسَنُ إِلَی الْحُسَیْنِ- وَ هُوَ بِالْمَدَائِنِ فَلَمَّا قَرَأَ الْکِتَابَ قَالَ یَا لَهَا مِنْ مُصِیبَةٍ مَا أَعْظَمَهَا مَعَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ مَنْ أُصِیبَ مِنْکُمْ بِمُصِیبَةٍ فَلْیَذْکُرْ مُصَابَهُ بِی (6)- فَإِنَّهُ لَنْ یُصَابَ بِمُصِیبَةٍ أَعْظَمَ مِنْهَا وَ صَدَقَ ص.
ترجمه:
عبدالله بن ولید جعفی از مردی نقل می کند که از پدرش شنیده است: زمانی که امیر مؤمنان (علیه السلام) به شهادت رسید، حسن (علیه السلام) این خبر را به حسین (علیه السلام) که در مدائن بود، رساند. وقتی نامه را خواند، گفت: "آه! چه مصیبت بزرگی است! با اینکه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: هر کس از شما به مصیبتی دچار شود، باید مصیبتش را به یاد من بیاورد، زیرا او هرگز به مصیبتی بزرگ تر از آنچه بر من رفته است، دچار نخواهد شد." و او راست گفت (صلی الله علیه و آله).
ص: 267
3610- 4- (1) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ زَیْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ الثَّقَفِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَالَ: إِنْ أُصِبْتَ بِمُصِیبَةٍ فِی نَفْسِکَ أَوْ فِی مَالِکَ أَوْ فِی وُلْدِکَ فَاذْکُرْ مُصَابَکَ بِرَسُولِ اللَّهِ ص- فَإِنَّ الْخَلَائِقَ لَمْ یُصَابُوا بِمِثْلِهِ قَطُّ.
ترجمه:
عَمرو بن سعید ثقفی از امام باقر (علیه السلام) نقل می کند که فرمود: اگر به مصیبتی در خودت یا در مال یا در فرزندانت دچار شدی، باید مصیبتت را به یاد پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) بیاوری، زیرا هیچ یک از مخلوقات به مصیبتی همانند او دچار نشده اند.
3611- 5- (2) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ ظَرِیفٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أُصِیبَ بِمُصِیبَةٍ فَلْیَذْکُرْ مُصِیبَتَهُ فِیَّ فَإِنَّهَا (3) أَعْظَمُ الْمَصَائِبِ.
ترجمه:
جعفر بن محمد از پدرش (امام باقر علیه السلام) نقل می کند که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: هر کس به مصیبتی دچار شود، باید مصیبتش را به یاد مصیبت من بیاورد، زیرا آن بزرگترین مصیبت ها است.
3612- 6- (4) وَ رَوَی الشَّیْخُ زَیْنُ الدِّینِ فِی کِتَابِ مُسَکِّنِ الْفُؤَادِ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا أَصَابَ أَحَدَکُمْ مُصِیبَةٌ فَلْیَذْکُرْ مُصِیبَتَهُ بِی فَإِنَّهَا مِنْ أَعْظَمِ الْمَصَائِبِ.
ترجمه:
ابن عباس نقل می کند که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: هرگاه یکی ازشما به مصیبتی دچار شود، باید مصیبتش را به یاد مصیبت من بیاورد، زیرا آن بزرگترین مصیبت ها است.
3613- 7- (5) وَ عَنْهُ ص أَنَّهُ قَالَ: (مَنْ عَظُمَتْ عِنْدَهُ مُصِیبَةٌ) (6) فَلْیَذْکُرْ مُصِیبَتَهُ بِی فَإِنَّهَا سَتَهُونُ عَلَیْهِ.
ترجمه:
از او (پیامبر خدا صلی الله علیه و آله) نقل شده که فرمود: هر کس مصیبتی برایش بزرگ و مهم باشد، باید مصیبتش را به یاد مصیبت من بیاورد، زیرا آن [مصیبت] بر او آسان خواهد شد.
3614- 8- (7) وَ عَنْهُ ص أَنَّهُ قَالَ فِی مَرَضِ مَوْتِهِ أَیُّهَا النَّاسُ أَیُّمَا عَبْدٍ مِنْ أُمَّتِی أُصِیبَ بِمُصِیبَةٍ مِنْ بَعْدِی فَلْیَتَعَزَّ بِمُصِیبَتِهِ بِی عَنِ الْمُصِیبَةِ الَّتِی تُصِیبُهُ بَعْدِی (8)- فَإِنَّ أَحَداً مِنْ أُمَّتِی لَنْ یُصَابَ بِمُصِیبَةٍ بَعْدِی أَشَدَّ عَلَیْهِ مِنْ مُصِیبَتِی.
ص: 268
ترجمه:
و از او (پیامبر خدا صلی الله علیه و آله) نقل شده که در زمان بیماری مرگش فرمود: ای مردم! هر کدام از بندگان از امتم که پس از من به مصیبتی دچار شود، باید به مصیبت خود در یادآوری مصیبت من دلگرمی بدهد و آن را تسلی بخشد، زیرا هیچ یک از امتم پس از من به مصیبتی سخت تر از مصیبت من دچار نخواهد شد.
(1) 80 بَابُ عَدَمِ جَوَازِ الْجَزَعِ عِنْدَ الْمُصِیبَةِ مَعَ عَدَمِ الرِّضَا بِالْقَضَاءِ
ترجمه:
3615- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِسْمَاعِیلَ الْمِیثَمِیِّ عَنْ رِبْعِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: إِنَّ الصَّبْرَ (3) وَ الْبَلَاءَ یَسْتَبِقَانِ إِلَی الْکَافِرِ فَیَأْتِیهِ الْبَلَاءُ وَ هُوَ جَزُوعٌ.
ترجمه:
ربیع بن عبدالله از امام صادق (ع) نقل می کند که در حدیثی فرمودند: به درستی که صبر و بلا به سوی کافر سبقت می گیرند (یا پیشی می جویند)، پس بلا به او می رسد در حالی که او بی تاب است.
3616- 2- (4) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِیعاً عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: یَا إِسْحَاقُ لَا تَعُدَّنَّ مُصِیبَةً أُعْطِیتَ عَلَیْهَا الصَّبْرَ وَ اسْتَوْجَبْتَ عَلَیْهَا مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الثَّوَابَ إِنَّمَا الْمُصِیبَةُ الَّتِی یُحْرَمُ صَاحِبُهَا أَجْرَهَا وَ ثَوَابَهَا إِذَا لَمْ یَصْبِرْ عِنْدَ نُزُولِهَا.
ترجمه:
اسحاق بن عمار از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمودند: ای اسحاق، مصیبتی را که در برابر آن صبر داده شده ای و به واسطه آن از جانب خداوند عزّ و جلّ سزاوار پاداش گشته ای، مصیبت محسوب نکن. همانا مصیبت، آن چیزی است که صاحبش از پاداش و ثوابش محروم گردد، وقتی که هنگام فرود آمدن آن (مصیبت) صبر نکند.
3617- 3- (5) وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ فَضْلِ بْنِ مُیَسِّرٍ قَالَ: کُنَّا عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَجَاءَ رَجُلٌ فَشَکَا إِلَیْهِ مُصِیبَةً أُصِیبَ بِهَا فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع- أَمَا إِنَّکَ إِنْ تَصْبِرْ تُؤْجَرْ وَ إِلَّا تَصْبِرْ یَمْضِ عَلَیْکَ قَدَرُ اللَّهِ الَّذِی قَدَّرَ عَلَیْکَ وَ أَنْتَ مَأْزُورٌ.
ترجمه:
فضل بن میسر می گوید: نزد امام صادق (ع) بودیم که مردی آمد و از مصیبتی که بر او وارد شده بود، شکایت کرد. امام صادق (ع) به او فرمود: «آگاه باش که اگر صبر کنی، پاداش می گیری و اگر صبر نکنی، تقدیر خداوند که بر تو مقرر شده است، بر تو خواهد گذشت و در این حال، تو گناهکار (یا مورد سرزنش) خواهی بود.»
3618- 4- (6) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ یُونُسَ عَنِ الْهَیْثَمِ بْنِ وَاقِدٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ أَنَّ مَلَکَ الْمَوْتِ قَالَ لِرَسُولِ اللَّهِ ص- یَا مُحَمَّدُ إِنِّی أَقْبِضُ
ص: 269
رُوحَ ابْنِ آدَمَ فَیَجْزَعُ أَهْلُهُ فَأَقُومُ فِی نَاحِیَةٍ مِنْ دَارِهِمْ فَأَقُولُ مَا هَذَا الْجَزَعُ فَوَ اللَّهِ مَا تَعَجَّلْنَاهُ قَبْلَ أَجَلِهِ وَ مَا کَانَ لَنَا فِی قَبْضِهِ مِنْ ذَنْبٍ فَإِنْ تَحْتَسِبُوهُ وَ تَصْبِرُوا تُؤْجَرُوا وَ إِنْ تَجْزَعُوا تَأْثَمُوا وَ تُوزَرُوا.
ترجمه:
هیثم بن واقد از مردی از امام صادق (ع) نقل می کند که در حدیثی فرمود: همانا ملک الموت به رسول خدا (ص) گفت: ای محمد! من روح فرزند آدم را قبض می کنم و خانواده اش بی تابی می کنند. پس من در گوشه ای از خانه شان می ایستم و می گویم: این بی تابی چیست؟ به خدا سوگند که ما او را قبل از رسیدن اجلش نگرفتیم و در قبض روح او گناهی از ما سر نزده است. پس اگر او را به حساب آورید (یعنی مصیبت را به حساب خداوند بگذارید) و صبر کنید، پاداش می گیرید و اگر بی تابی کنید، مرتکب گناه می شوید و مورد سرزنش قرار می گیرید.
3619- 5- (1) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ أَبِی حَمَّادٍ رَفَعَهُ قَالَ: جَاءَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع إِلَی الْأَشْعَثِ بْنِ قَیْسٍ- یُعَزِّیهِ بِأَخٍ لَهُ فَقَالَ لَهُ إِنْ جَزِعْتَ فَحَقَّ الرَّحِمِ أَتَیْتَ وَ إِنْ صَبَرْتَ فَحَقَّ اللَّهِ أَدَّیْتَ عَلَی أَنَّکَ إِنْ صَبَرْتَ جَرَی عَلَیْکَ الْقَضَاءُ وَ أَنْتَ مَحْمُودٌ وَ إِنْ جَزِعْتَ جَرَی عَلَیْکَ الْقَضَاءُ وَ أَنْتَ مَذْمُومٌ الْحَدِیثَ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (2) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (3).
ترجمه:
صالح بن ابی حماد (این حدیث را) به صورت مرفوع نقل می کند که امیرالمؤمنین (ع) نزد اشعث بن قیس آمد و او را به خاطر برادرش تسلیت گفت. پس به او فرمود: «اگر بی تابی کنی، حق خویشاوندی را به جا آورده ای و اگر صبر کنی، حق خداوند را ادا کرده ای. بر این اساس، اگر صبر کنی، قضا (و تقدیر) بر تو جاری می شود در حالی که تو ستوده هستی، و اگر بی تابی کنی، قضا (و تقدیر) بر تو جاری می شود در حالی که تو نکوهش شده ای.»
3620- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی وَ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ مُوسَی بْنِ بَکْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ: مَنْ ضَرَبَ یَدَهُ عَلَی فَخِذِهِ عِنْدَ مُصِیبَةٍ حَبِطَ أَجْرُهُ.
ترجمه:
زراره از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمود: «کسی که در هنگام مصیبت دست خود را بر رانش بزند، پاداشش از بین می رود.»
3621- 2- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص ضَرْبُ الْمُسْلِمِ یَدَهُ عَلَی فَخِذِهِ عِنْدَ الْمُصِیبَةِ إِحْبَاطٌ لِأَجْرِهِ.
ترجمه:
سکونی از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمود: رسول خدا (ص) گفت: «زدن دست مسلمان بر رانش در هنگام مصیبت، باعث از بین رفتن پاداشش می شود.»
ص: 270
3622- 3- (1) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ مُوسَی بْنِ بَکْرٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ: قَالَ: ضَرْبُ الرَّجُلِ یَدَهُ عَلَی فَخِذِهِ عِنْدَ الْمُصِیبَةِ إِحْبَاطٌ لِأَجْرِهِ.
ترجمه:
موسی بن بکر از امام کاطم علیه السلام نقل می کند که فرمود: «زدن دست مرد بر رانش در هنگام مصیبت، باعث از بین رفتن پاداشش می شود.»
3623- 4- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ الرَّضِیُّ فِی نَهْجِ الْبَلَاغَةِ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع أَنَّهُ قَالَ: الصَّبْرُ عَلَی قَدْرِ الْمُصِیبَةِ وَ مَنْ ضَرَبَ یَدَهُ عَلَی فَخِذِهِ عِنْدَ مُصِیبَتِهِ حَبِطَ أَجْرُهُ.
ترجمه:
مِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فرمود: «کسی که در هنگام مصیبت دست خود را بر رانش بزند، پاداشش از بین می رود.»
3624- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ ع لَیْسَ لِأَحَدٍ أَنْ یُحِدَّ أَکْثَرَ مِنْ ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ إِلَّا الْمَرْأَةِ عَلَی زَوْجِهَا حَتَّی تَقْضِیَ عِدَّتَهَا.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی حِدَادِ الْمَرْأَةِ فِی مَحَلِّهِ (5).
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین می گوید: امام صادق (ع) فرمود: «هیچ کس حق ندارد بیش از سه روز عزاداری کند، مگر زن برای شوهرش، تا زمانی که عده اش را به پایان برساند.»
(6) 83 بَابُ کَرَاهَةِ الصُّرَاخِ بِالْوَیْلِ وَ الْعَوِیلِ وَ الدُّعَاءِ بِالذُّلِّ وَ الثُّکْلِ وَ الْحُزْنِ وَ لَطْمِ الْوَجْهِ وَ الصَّدْرِ وَ جَزِّ الشَّعْرِ وَ إِقَامَةِ النِّیَاحَةِ
ترجمه:
3625- 1- (7) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ جَمِیعاً عَنْ أَبِی جَمِیلَةَ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَا الْجَزَعُ قَالَ
ص: 271
أَشَدُّ الْجَزَعِ الصُّرَاخُ بِالْوَیْلِ وَ الْعَوِیلِ (1) وَ لَطْمُ الْوَجْهِ وَ الصَّدْرِ وَ جَزُّ الشَّعْرِ مِنَ النَّوَاصِی وَ مَنْ أَقَامَ النُّوَاحَةَ فَقَدْ تَرَکَ الصَّبْرَ وَ أَخَذَ فِی غَیْرِ طَرِیقِهِ الْحَدِیثَ.
وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِی جَمِیلَةَ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع مِثْلَهُ (2).
ترجمه:
جابر از امام باقر (ع) نقل می کند که گفت: به او گفتم: «جزع چیست؟» امام (ع) فرمود: «شدیدترین جزع، فریاد کشیدن به وِیل و عویل و زدن بر صورت و سینه و کندن موها از جلوی سر است. و کسی که نوحه خوانی را برپا دارد، در واقع صبر را ترک کرده و در غیر راه صحیحی رفته است.»
3626- 2- (3) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ مِنْ أَلْفَاظِ رَسُولِ اللَّهِ ص الْمُوجَزَةِ الَّتِی لَمْ یُسْبَقْ إِلَیْهَا النِّیَاحَةُ مِنْ عَمَلِ الْجَاهِلِیَّةِ.
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین می گوید: «از الفاظ مختصر رسول خدا (ص) که پیش از آن ازکسی در نوحه خوانی سابقه نداشته ، این است که نوحه خوانی از اعمال جاهلیت است.»
3627- 3- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ شُعَیْبِ بْنِ وَاقِدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ زَیْدٍ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ ع فِی حَدِیثِ الْمَنَاهِی قَالَ: وَ نَهَی رَسُولُ اللَّهِ ص عَنِ الرَّنَّةِ عِنْدَ الْمُصِیبَةِ وَ نَهَی عَنِ النِّیَاحَةِ وَ الِاسْتِمَاعِ إِلَیْهَا.
ترجمه:
حسین بن زید از امام صادق (ع) از پدرانش نقل می کند که در حدیث مناهی فرمود: «و رسول خدا (ص) از رنجیدن در هنگام مصیبت نهی فرمود و همچنین از نوحه خوانی و گوش دادن به آن نهی کرد.»
3628- 4- (5) قَالَ: وَ قَالَ ص لِفَاطِمَةَ حِینَ قُتِلَ جَعْفَرُ بْنُ أَبِی طَالِبٍ لَا تَدْعِی بِذُلٍّ وَ لَا ثُکْلٍ وَ لَا حُزْنٍ (6) وَ مَا قُلْتِ فِیهِ فَقَدْ صَدَقْتِ.
ترجمه:
و رسول خدا (ص) به فاطمه (س) هنگامی که جعفر بن ابی طالب کشته شد، فرمود: «نه با ذلت دعا کن و نه با ثکلت (فقدان) و نه با حزن، و آنچه در مورد او گفتی، حقیقت دارد.»
3629- 5- (7) وَ فِی مَعَانِی الْأَخْبَارِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الْخَطَّابِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ عَمْرِو بْنِ أَبِی الْمِقْدَامِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ وَ (8) أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لا یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوفٍ (9)- قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ لِفَاطِمَةَ ع- إِذَا أَنَا مِتُّ فَلَا تَخْمِشِی عَلَیَّ وَجْهاً وَ لَا تُرْخِی عَلَیَّ شَعْراً وَ لَا تُنَادِی بِالْوَیْلِ وَ لَا تُقِیمِنَّ عَلَیَّ نَائِحَةً
ص: 272
- قَالَ ثُمَّ قَالَ هَذَا الْمَعْرُوفُ الَّذِی قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ وَ لا یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوفٍ (1).
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (2) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (3) وَ یُفْهَمُ مِنْ أَحَادِیثِ الْجَزَعِ أَنَّهُ قِسْمَانِ کَمَا مَرَّ فِی الصَّبْرِ (4).
ترجمه:
عمرو بن ابی المقدام می گوید: شنیدم که امام حسن و امام باقر (ع) در مورد سخن خداوند عز و جل که می فرماید: «و در کار نیکو از تو نافرمانی نکنند» (مُحْمَتَنه 12) می گفتند: «رسول خدا (ص) به فاطمه (ع) فرمود: وقتی من بمیرم، صورتت را مخراش و موهایت را رها مکن و نگو وِیل و بر من نوحه خوانی نکن. سپس فرمود: این همان کار نیکی است که خداوند عز و جل فرموده که از تو نافرمانی نکنند.»
(5) 84 بَابُ کَرَاهَةِ الصِّیَاحِ عَلَی الْمَیِّتِ وَ شَقِّ الثَّوْبِ عَلَی غَیْرِ الْأَبِ وَ الْأَخِ وَ الْقَرَابَةِ وَ کَفَّارَةِ ذَلِکَ
ترجمه:
3630- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ جَرَّاحٍ الْمَدَائِنِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا یَصْلُحُ الصِّیَاحُ عَلَی الْمَیِّتِ وَ لَا یَنْبَغِی وَ لَکِنَّ النَّاسَ لَا یَعْرِفُونَهُ وَ الصَّبْرُ خَیْرٌ.
ترجمه:
جرّاح مدائنی از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمود: «فریاد زدن بر میت درست و شایسته نیست، ولی مردم آن را نمی دانند، و صبر بهتر است.»
3631- 2- (7) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عُقْبَةَ عَنِ امْرَأَةِ الْحَسَنِ الصَّیْقَلِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا یَنْبَغِی الصِّیَاحُ عَلَی الْمَیِّتِ وَ لَا تُشَقُّ الثِّیَابُ.
ترجمه:
همسر حسن صیقل از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمود: «فریاد زدن بر میت شایسته نیست و نباید لباس ها پاره شوند.»
3632- 3- (8) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی وَ غَیْرِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ جَمَاعَةٍ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ مِنْهُمُ الْحَسَنُ بْنُ الْحَسَنِ الْأَفْطَسِ أَنَّهُمْ حَضَرُوا یَوْمَ تُوُفِّیَ مُحَمَّدُ بْنُ
ص: 273
عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ- بَابَ أَبِی الْحَسَنِ ع یُعَزُّونَهُ إِلَی أَنْ قَالَ إِذْ نَظَرَ إِلَی الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ- قَدْ جَاءَ مَشْقُوقَ الْجَیْبِ حَتَّی قَامَ عَنْ یَمِینِهِ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
گروهی از بنی هاشم، که حسن بن حسن افطس در میان آنها بود، حضور داشتند روزی که محمد بن علی بن محمد (ع) وفات یافت. آنها به درِ منزل امام حسن عسکری (ع) آمده بودند و به ایشان تسلیت می گفتند، تا اینکه (راوی) گفت: حسن بن علی (ع) را دید که در حالی که گریبانش پاره بود، آمد و در سمت راست (امام) ایستاد... (ادامه حدیث).
3633- 4- (1) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: لَمَّا قُبِضَ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ الْعَسْکَرِیُّ ع- رُئِیَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ ع وَ قَدْ خَرَجَ مِنَ الدَّارِ وَ قَدْ شُقَّ قَمِیصُهُ عَنْ خَلْفٍ وَ قُدَّامٍ.
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین می گوید: «هنگامی که علی بن محمد عسکری (ع) از دنیا رفت، دیده شد که حسن بن علی (ع) از خانه بیرون آمد در حالی که پیراهنش از پشت و جلو پاره شده بود.»
3634- 5- (2) عَلِیُّ بْنُ عِیسَی فِی کِتَابِ کَشْفِ الْغُمَّةِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ الدَّلَائِلِ لِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیِّ عَنْ أَبِی هَاشِمٍ الْجَعْفَرِیِّ قَالَ: خَرَجَ أَبُو مُحَمَّدٍ ع فِی جَنَازَةِ أَبِی الْحَسَنِ ع وَ قَمِیصُهُ مَشْقُوقٌ فَکَتَبَ إِلَیْهِ ابْنُ (3) عَوْنٍ مَنْ رَأَیْتَ أَوْ بَلَغَکَ مِنَ الْأَئِمَّةِ شَقَّ قَمِیصَهُ فِی مِثْلِ هَذَا فَکَتَبَ إِلَیْهِ أَبُو مُحَمَّدٍ ع یَا أَحْمَقُ وَ مَا یُدْرِیکَ مَا هَذَا قَدْ شَقَّ مُوسَی عَلَی هَارُونَ.
ترجمه:
ابو هاشم جعفری می گوید: «امام ابو محمد (ع) در تشییع جنازه امام ابو الحسن (ع) حاضر شد در حالی که پیراهنش پاره بود. ابن عون به او نوشت: چه کسی را دیده ای یا از کدام یک از امامان شنیده ای که پیراهن خود را در چنین مواردی پاره کرده باشد؟ امام ابو محمد (ع) به او نوشت: ای احمق! تو چه می دانی این کار چیست؟ موسی در مرگ هارون پیراهنش را پاره کرد.»
3635- 6- (4) مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِیزِ الْکَشِّیُّ فِی کِتَابِ الرِّجَالِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَلِیِّ بْنِ کُلْثُومٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَصْرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ وَ غَیْرِهِ قَالَ: خَرَجَ أَبُو مُحَمَّدٍ ع وَ ذَکَرَ الْحَدِیثَ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ فَکَتَبَ إِلَیْهِ أَبُو عَوْنٍ الْأَبْرَشُ.
ترجمه:
محمد بن حسن بن شمون و دیگران نقل کرده اند: «امام ابو محمد (ع) بیرون آمد و (راوی) همین حدیث قبلی را نقل کرد، جز اینکه گفت: ابو عون ابرش به او نوشت.»
3636- 7- (5) وَ عَنْهُ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ الْخَضِیبِ قَالَ: کَتَبَ أَبُو عَوْنٍ الْأَبْرَشُ قَرَابَةُ نَجَاحِ بْنِ سَلَمَةَ- إِلَی أَبِی مُحَمَّدٍ ع أَنَّ النَّاسَ قَدِ اسْتَوْهَنُوا (6)- مِنْ شَقِّکَ عَلَی أَبِی الْحَسَنِ ع- فَقَالَ یَا أَحْمَقُ مَا لَکَ وَ ذَاکَ قَدْ شَقَّ مُوسَی عَلَی هَارُونَ.
ترجمه:
ابراهیم بن خضیب می گوید: «ابو عون ابرش درباره ی قرابت نجاح بن سلم به امام ابو محمد (ع) نوشت که مردم نسبت به (پاره کردن پیراهن) به خاطر ابو الحسن (ع) شک و تردید دارند. امام (ع) در پاسخ فرمود: ای احمق! تو چه ارتباطی با این موضوع داری؟ این کار موسی در مرگ هارون بوده است.»
ص: 274
3637- 8- (1) وَ عَنْهُ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ الْحَارِثِ قَالَ: کُنْتُ بِسُرَّ مَنْ رَأَی بَعْدَ خُرُوجِ سَیِّدِی أَبِی الْحَسَنِ ع- فَرَأَیْنَا أَبَا مُحَمَّدٍ ع مَاشِیاً وَ قَدْ شُقَّ ثَوْبُهُ.
ترجمه:
فضل بن حارث می گوید: «من در سر من رأی(سامراء) بودم بعد از خروج سیدم ابو الحسن (ع) و دیدم که ابو محمد (ع) در حال راه رفتن است و لباسش پاره شده بود.»
3638- 9- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ الرَّضِیُّ فِی نَهْجِ الْبَلَاغَةِ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع أَنَّهُ لَمَّا وَرَدَ الْکُوفَةَ قَادِماً مِنْ صِفِّینَ- مَرَّ بِالشَّامِیِّینَ فَسَمِعَ بُکَاءَ النَّاسِ عَلَی قَتْلَی صِفِّینَ- إِلَی أَنْ قَالَ فَقَالَ لِشُرَحْبِیلَ الشَّامِیِّ- أَ تَغْلِبُکُمْ نِسَاؤُکُمْ عَلَی مَا أَسْمَعُ أَ لَا تَنْهَوْنَهُنَّ عَنْ هَذَا الرَّنِینِ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی أَحَادِیثِ الصَّبْرِ وَ الْجَزَعِ وَ الرِّضَا وَ غَیْرِ ذَلِکَ (3) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَی فِی الْکَفَّارَاتِ (4).
ترجمه:
محمد بن حسین رضی در نهج البلاغه از امیر المؤمنین (ع) نقل می کند که وقتی به کوفه وارد شد و از صفین می آمد، به شام یان برخورد کرد و صدای گریه مردم را به خاطر کشته های صفین شنید. سپس به شُرحبیل شامّی گفت: «آیا زنان شما بر آنچه که می شنوم، شما را غلبه می کنند؟ آیا شما آنها را از این ناله و زاری منع نمی کنید؟»
(5) 85 بَابُ جَوَازِ إِظْهَارِ التَّأَثُّرِ قَبْلَ الْمُصِیبَةِ وَ الصَّبْرِ وَ الرِّضَا وَ التَّسْلِیمِ بَعْدَهَا
ترجمه:
3639- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ قُتَیْبَةَ الْأَعْشَی قَالَ: أَتَیْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع أَعُودُ ابْناً لَهُ فَوَجَدْتُهُ عَلَی الْبَابِ فَإِذَا هُوَ مُهْتَمٌّ حَزِینٌ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ کَیْفَ الصَّبِیُّ فَقَالَ وَ اللَّهِ إِنَّهُ لِمَا بِهِ ثُمَّ دَخَلَ فَمَکَثَ سَاعَةً ثُمَّ خَرَجَ إِلَیْنَا وَ قَدْ أَسْفَرَ وَجْهُهُ وَ ذَهَبَ التَّغَیُّرُ وَ الْحُزْنُ قَالَ فَطَمِعْتُ أَنْ یَکُونَ قَدْ صَلَحَ الصَّبِیُّ فَقُلْتُ کَیْفَ الصَّبِیُّ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَقَالَ قَدْ مَضَی لِسَبِیلِهِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ لَقَدْ کُنْتَ
ص: 275
وَ هُوَ حَیٌّ مُهْتَمّاً حَزِیناً وَ قَدْ رَأَیْتُ حَالَکَ السَّاعَةَ وَ قَدْ مَاتَ غَیْرَ تِلْکَ الْحَالِ فَکَیْفَ هَذَا فَقَالَ إِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ إِنَّمَا نَجْزَعُ قَبْلَ الْمُصِیبَةِ فَإِذَا وَقَعَ أَمْرُ اللَّهِ رَضِینَا بِقَضَائِهِ وَ سَلَّمْنَا لِأَمْرِهِ.
ترجمه:
قتیبه الاعشی می گوید: «نزد امام صادق (ع) رفتم تا از فرزندش عیادت کنم. او را دم در دیدم و دیدم که اندوهگین و غمگین است. به او گفتم: "فدایت شوم، حال کودک چطور است؟" فرمود: "به خدا قسم حالش وخیم است." سپس داخل شد و مدتی ماند. سپس نزد ما بیرون آمد در حالی که چهره اش روشن شده و آن تغییر و غم از بین رفته بود. با خود گمان کردم که حال کودک بهتر شده است. گفتم: "فدایت شوم، حال کودک چطور است؟" فرمود: "به راه خود رفت (از دنیا رفت)." گفتم: "فدایت شوم، وقتی او زنده بود، اندوهگین و غمگین بودی و اکنون که از دنیا رفته است، حالت را به غیر از آن حال دیدم، چطور چنین است؟" فرمود: "ما اهل بیت، جزع می کنیم پیش از مصیبت، اما هنگامی که امر خدا واقع شد، به قضای او راضی می شویم و به امر او تسلیم می گردیم.»
3640- 2- (1) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ کَامِلٍ قَالَ: کُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع- فَصَرَخَتِ الصَّارِخَةُ مِنَ الدَّارِ فَقَامَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ثُمَّ جَلَسَ فَاسْتَرْجَعَ وَ عَادَ فِی حَدِیثِهِ حَتَّی فَرَغَ مِنْهُ ثُمَّ قَالَ إِنَّا لَنُحِبُّ أَنْ نُعَافَی فِی أَنْفُسِنَا وَ أَوْلَادِنَا وَ أَمْوَالِنَا فَإِذَا وَقَعَ الْقَضَاءُ فَلَیْسَ لَنَا أَنْ نُحِبَّ مَا لَمْ یُحِبَّ اللَّهُ لَنَا.
ترجمه:
علاء بن کامل می گوید: «در محضر امام صادق (ع) نشسته بودم که از داخل خانه صدای شیون و ناله ای بلند شد. امام صادق (ع) بلند شد و سپس نشست و "استرجاع" (گفتن إنا لله و إنا إلیه راجعون) کرد و به صحبت خود ادامه داد تا اینکه صحبتش را به پایان رساند. سپس فرمود: "ما دوست داریم که در جان، فرزندان و اموال خود عافیت داشته باشیم. اما هنگامی که قضا (و مقدرات الهی) رخ داد، دیگر نباید چیزی را که خداوند برای ما نمی پسندد، دوست بداریم."»
3641- 3- (2) وَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا قَالَ: کَانَ قَوْمٌ أَتَوْا أَبَا جَعْفَرٍ ع فَوَافَقُوا صَبِیّاً لَهُ مَرِیضاً فَرَأَوْا مِنْهُ اهْتِمَاماً وَ غَمّاً وَ جَعَلَ لَا یَقِرُّ قَالَ فَقَالُوا وَ اللَّهِ لَئِنْ أَصَابَهُ شَیْ ءٌ إِنَّا لَنَتَخَوَّفُ أَنْ نَرَی مِنْهُ مَا نَکْرَهُ قَالَ فَمَا لَبِثُوا أَنْ سَمِعُوا الصِّیَاحَ عَلَیْهِ فَإِذَا هُوَ قَدْ خَرَجَ عَلَیْهِمْ مُنْبَسِطَ الْوَجْهِ فِی غَیْرِ الْحَالِ الَّتِی کَانَ عَلَیْهَا فَقَالُوا لَهُ جَعَلَنَا اللَّهُ فِدَاکَ لَقَدْ کُنَّا نَخَافُ مِمَّا نَرَی مِنْکَ أَنْ لَوْ وَقَعَ أَنْ نَرَی مِنْکَ مَا یَغُمُّنَا فَقَالَ لَهُمْ إِنَّا لَنُحِبُّ أَنْ نُعَافَی فِیمَنْ نُحِبُّ فَإِذَا جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ سَلَّمْنَا فِیمَا أَحَبَّ.
ترجمه:
یونس بن یعقوب از برخی از اصحاب ما نقل می کند: «گروهی به دیدار امام باقر (ع) آمدند و در آن هنگام، فرزند خردسال امام بیمار بود. آن ها دیدند که امام بسیار نگران و غمگین است و قرار و آرام ندارد. گفتند: "به خدا قسم، اگر برای این کودک اتفاقی بیفتد، ما نگران هستیم که حالتی از امام ببینیم که خوشایند ما نباشد." طولی نکشید که صدای شیون از داخل خانه بلند شد. سپس امام در حالی که چهره اش گشوده و آرام بود و دیگر آن حالتی که قبلاً داشت را نداشت، نزد آن ها آمد. آنان گفتند: "خدا ما را فدای شما کند، ما از اینکه قبلاً شما را در چنین حالی دیدیم، نگران بودیم که اگر اتفاقی بیفتد، حالتی از شما ببینیم که ما را ناراحت کند." امام فرمود: "ما دوست داریم که در آنچه دوست داریم، عافیت یابیم. اما هنگامی که فرمان الهی فرا رسد، به آنچه او دوست دارد، تسلیم می شویم."»
3642- 4- (3) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ ع إِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ نَجْزَعُ قَبْلَ الْمُصِیبَةِ فَإِذَا نَزَلَ أَمْرُ اللَّهِ رَضِینَا بِقَضَائِهِ وَ سَلَّمْنَا لِأَمْرِهِ وَ لَیْسَ لَنَا أَنْ نَکْرَهَ مَا أَحَبَّ اللَّهُ لَنَا.
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین نقل می کند که امام صادق (ع) فرمود: «ما اهل بیت (ع) قبل از وقوع مصیبت، بی تابی و اضطراب نشان می دهیم، اما هنگامی که فرمان الهی فرود آید، به قضای او راضی می شویم و تسلیم امر او می گردیم و ما حق نداریم چیزی را که خداوند برای ما دوست دارد، ناپسند بشماریم.»
3643- 5- (4) وَ فِی کِتَابِ إِکْمَالِ الدِّینِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ
ص: 276
الْحَسَنِ بْنِ مَتِّیلٍ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْکُوفِیِّ قَالَ: لَمَّا حَضَرَتْ إِسْمَاعِیلَ بْنَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع الْوَفَاةُ جَزِعَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع جَزَعاً شَدِیداً فَلَمَّا غَمَّضَهُ دَعَا بِقَمِیصٍ غَسِیلٍ أَوْ جَدِیدٍ فَلَبِسَهُ ثُمَّ تَسَرَّحَ وَ خَرَجَ یَأْمُرُ وَ یَنْهَی (فَقِیلَ لَهُ) (1) لَقَدْ ظَنَنَّا أَنْ لَا نَنْتَفِعَ (2) بِکَ زَمَانَنَا لِمَا رَأَیْنَا مِنْ جَزَعِکَ فَقَالَ إِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ نَجْزَعُ مَا لَمْ تَنْزِلِ الْمُصِیبَةُ وَ إِذَا نَزَلَتْ صَبَرْنَا.
ترجمه:
محمد بن عبدالله کوفی نقل می کند: هنگامی که اسماعیل، فرزند امام صادق (ع)، در حال وفات بود، امام (ع) بی تابی شدیدی نشان داد. اما وقتی او را غسل داد و کفن کرد، لباسی شسته یا جدید خواست و آن را پوشید، سپس شانه زد و از خانه بیرون آمد و به امور مختلف پرداخت. به امام (ع) گفتند: «ما فکر نمی کردیم بعد از آن بی تابی ای که از شما دیدیم، دوباره به کارهایتان بپردازید.» امام (ع) فرمود: «ما اهل بیت (ع) تا زمانی که مصیبت نازل نشده، بی تابی می کنیم، اما وقتی مصیبت نازل شد، صبر پیشه می کنیم.»
3644- 6- (3) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: ثَقُلَ ابْنٌ لِجَعْفَرٍ وَ أَبُو جَعْفَرٍ ع جَالِسٌ إِلَی أَنْ قَالَ فَلَمَّا قَضَی قَالَ لَنَا أَنْ نَجْزَعَ مَا لَمْ یَنْزِلْ أَمْرُ اللَّهِ فَإِذَا نَزَلَ أَمْرُ اللَّهِ فَلَیْسَ لَنَا إِلَّا التَّسْلِیمُ ثُمَّ دَعَا بِدُهْنٍ فَادَّهَنَ وَ اکْتَحَلَ وَ دَعَا بِطَعَامٍ فَأَکَلَ هُوَ وَ مَنْ مَعَهُ ثُمَّ قَالَ هَذَا هُوَ الصَّبْرُ الْجَمِیلُ ثُمَّ أَمَرَ بِهِ فَغُسِّلَ وَ لَبِسَ جُبَّةَ خَزٍّ وَ مِطْرَفَ خَزٍّ وَ عِمَامَةَ خَزٍّ وَ خَرَجَ فَصَلَّی عَلَیْهِ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی أَحَادِیثِ کِتَابَةِ اسْمِ الْمَیِّتِ عَلَی الْکَفَنِ (4).
ترجمه:
زراره می گوید: یکی از پسران امام جعفر صادق (ع) بیمار شد و امام (ع) در کنار او نشسته بود. هنگامی که او درگذشت، امام (ع) به ما فرمود: «ما تا زمانی که امر خدا نازل نشده، باید بی تابی کنیم، اما وقتی که امر خدا نازل شد، هیچ چاره ای جز تسلیم وجود ندارد.» سپس امام (ع) خواست تا روغن بیاورند و به خود روغن زد و سرمه کشید. بعد خواست تا غذایی بیاورند و خود و همراهانش غذا خوردند. سپس فرمود: «این است صبر زیبا.» سپس دستور داد تا بدن او را غسل دهند و خود جبه ای از خز و پوشش و عمامه ای از خز پوشید و از خانه بیرون رفت تا بر او نماز بخواند.
3645- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ
ص: 277
تَبَارَکَ وَ تَعَالَی تَطَوَّلَ عَلَی عِبَادِهِ بِثَلَاثٍ أَلْقَی عَلَیْهِمُ الرِّیحَ بَعْدَ الرُّوحِ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ مَا دَفَنَ حَمِیمٌ حَمِیماً وَ أَلْقَی عَلَیْهِمُ السَّلْوَةَ (1) وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَانْقَطَعَ النَّسْلُ وَ أَلْقَی عَلَی هَذِهِ الْحَبَّةِ الدَّابَّةَ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَکَنَزَهَا مُلُوکُهُمْ کَمَا یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (2)
وَ رَوَاهُ فِی الْعِلَلِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
هشام بن سالم از امام صادق (ع) روایت می کند که فرمودند: «خداوند تبارک و تعالی بر بندگان خود سه رحمت بزرگ را نازل کرد:
بر آن ها روح را پس از مرگ دمید، و اگر این نبود، هیچ کس نمی توانست عزیزان خود را دفن کند.
بر آن ها آرامش نازل کرد، و اگر این نبود، نسل بشر قطع می شد.
بر این دانه (گندم) حشره ای را قرار داد، و اگر این نبود، پادشاهان آن را همانند طلا و نقره در خزانه های خود نگه می داشتند.»
3646- 2- (4) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنْ مِهْرَانَ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِنَّ الْمَیِّتَ إِذَا مَاتَ بَعَثَ اللَّهُ مَلَکاً إِلَی أَوْجَعِ أَهْلِهِ فَمَسَحَ عَلَی قَلْبِهِ فَأَنْسَاهُ لَوْعَةَ الْحُزْنِ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَمْ تُعْمَرِ الدُّنْیَا.
وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی مِثْلَهُ (5) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مِهْرَانَ بْنِ مُحَمَّدٍ مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
مهران بن محمد می گوید: از امام صادق (ع) شنیدم که فرمودند: «زمانی که کسی می میرد، خداوند ملکتی را به سوی نزدیک ترین افرادش می فرستد. آن فرشته بر قلب آن ها می نشیند و غم و اندوه آن ها را فراموش می کند. و اگر این نبود، دنیا نمی توانست به حیات خود ادامه دهد.»
3647- 3- (7) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ مَلَکاً مُوَکَّلًا بِالْمَقَابِرِ فَإِذَا انْصَرَفَ أَهْلُ الْمَیِّتِ مِنْ جَنَازَتِهِمْ عَنْ مَیِّتِهِمْ أَخَذَ قَبْضَةً مِنْ تُرَابٍ فَرَمَی بِهَا فِی آثَارِهِمْ فَقَالَ انْسَوْا مَا رَأَیْتُمْ فَلَوْ لَا ذَلِکَ مَا انْتَفَعَ أَحَدٌ بِعَیْشٍ.
ترجمه:
ابی بصیر از امام باقر (ع) نقل می کند که فرمودند: «ملکی مخصوص در قبرستان ها وجود دارد. زمانی که خانواده میت از تشییع جنازه خود برمی گردند، آن ملک مقداری از خاک قبر را بر می دارد و به سمت آن ها پرتاب می کند و می گوید: فراموش کنید آنچه را که دیدید، زیرا اگر این کار انجام نمی شد، هیچ کس از زندگی بهره مند نمی شد.»
3648- 4- (8) وَ فِی الْخِصَالِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ سَعْدِ بْنِ
ص: 278
عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ إِنِّی تَطَوَّلْتُ عَلَی عِبَادِی بِثَلَاثٍ أَلْقَیْتُ عَلَیْهِمُ الرِّیحَ بَعْدَ الرُّوحِ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ مَا دَفَنَ حَمِیمٌ حَمِیماً وَ أَلْقَیْتُ عَلَیْهِمُ السَّلْوَةَ بَعْدَ الْمُصِیبَةِ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَمْ یَتَهَنَّ أَحَدٌ بِعَیْشِهِ وَ خَلَقْتُ هَذِهِ الدَّابَّةَ وَ سَلَّطْتُهَا عَلَی الْحِنْطَةِ وَ الشَّعِیرِ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَکَنَزَتْهَا (1) مُلُوکُهُمْ کَمَا یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ کَمَا مَرَّ (2)
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (3).
ترجمه:
هشام بن سالم از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمودند: «خداوند عز و جل می فرماید: من بر بندگانم سه نعمت ارزانى داشته ام:
نَفَس راحت: «پس از مرگ، آرامش و راحتی را بر آن ها نازل کرده ام، و اگر این نعمت نبود، هیچ کس نمی توانست عزیزانش را دفن کند.»
سلوه و تسلی: «و پس از مصیبت، تسلی را بر آن ها فرود آورده ام، و اگر این نعمت نبود، هیچ کس نمی توانست از زندگی اش لذت ببرد.»
حشرات و آفات: «و این حشره را خلق کرده ام و آن را بر گندم و جو تسلط داده ام، و اگر این نبود، پادشاهان آن را همانند طلا و نقره، ذخیره می کردند.»
(4) 87 بَابُ جَوَازِ الْبُکَاءِ عَلَی الْمَیِّتِ وَ الْمُصِیبَةِ وَ اسْتِحْبَابِهِ عِنْدَ زِیَادَةِ الْحُزْنِ
ترجمه:
3649- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ حُمَیْدِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ غَیْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبَانٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: لَمَّا مَاتَتْ رُقَیَّةُ ابْنَةُ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص- الْحَقِی بِسَلَفِنَا الصَّالِحِ عُثْمَانَ بْنِ مَظْعُونٍ وَ أَصْحَابِهِ قَالَ وَ فَاطِمَةُ ع عَلَی شَفِیرِ الْقَبْرِ تَنْحَدِرُ دُمُوعُهَا فِی الْقَبْرِ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
ابو بصیر از یکی ازدوامام (علیهما السلام) نقل می کند که فرمودند: «وقتی رقیه، دختر رسول خدا (ص) وفات یافت، رسول خدا (ص) فرمودند: "به سلف صالح خود، عثمان بن مظعون و اصحاب او بپیوند." و در این هنگام، فاطمه (علیها السلام) بر لبه قبر ایستاده و اشک هایش بر قبر سرازیر می شد.»
3650- 2- (6) وَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ الْهُذَلِیِّ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ خَالِدٍ الْقَطَّانِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَنْصُورٍ الصَّیْقَلِ
ص: 279
عَنْ أَبِیهِ قَالَ: شَکَوْتُ إِلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَجْداً وَجَدْتُهُ عَلَی ابْنٍ لِی هَلَکَ حَتَّی خِفْتُ عَلَی عَقْلِی فَقَالَ إِذَا أَصَابَکَ مِنْ هَذَا شَیْ ءٌ فَأَفِضْ مِنْ دُمُوعِکَ فَإِنَّهُ یَسْکُنُ عَنْکَ.
ترجمه:
محمد بن منصور صیقل از پدرش نقل می کند که گفت: «به ابی عبدالله (علیه السلام) شکایت کردم از حزن و اندوهی که بر پسرم که فوت کرده بود، داشتم، به حدی که ترسیدم عقل خود را از دست بدهم. ایشان فرمودند: "اگر چنین حالتی به تو دست دهد، از اشک های خود بریز، زیرا این کار باعث آرامش تو خواهد شد."
3651- 3- (1) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: لَمَّا مَاتَ إِبْرَاهِیمُ بْنُ رَسُولِ اللَّهِ ص هَمَلَتْ عَیْنُ رَسُولِ اللَّهِ ص بِالدُّمُوعِ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص تَدْمَعُ الْعَیْنُ وَ یَحْزَنُ الْقَلْبُ وَ لَا نَقُولُ مَا یُسْخِطُ الرَّبَّ وَ إِنَّا بِکَ یَا إِبْرَاهِیمُ لَمَحْزُونُونَ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
ابن قداح از ابی عبدالله (علیه السلام) در حدیثی نقل می کند که: «هنگامی که ابراهیم، پسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) درگذشت، چشمان رسول خدا (ص) از اشک پر شد. سپس فرمودند: "چشمان می بارند و دل ها محزون می شوند، ولی ما چیزی نمی گوییم که موجب خشم پروردگار شود. و ما به خاطر تو، ای ابراهیم، بسیار محزون هستیم.
3652- 4- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ ع لَمَّا مَاتَ إِبْرَاهِیمُ بْنُ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص- حَزِنَّا عَلَیْکَ یَا إِبْرَاهِیمُ وَ إِنَّا لَصَابِرُونَ یَحْزَنُ الْقَلْبُ وَ تَدْمَعُ الْعَیْنُ وَ لَا نَقُولُ مَا یُسْخِطُ الرَّبَّ.
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین می گوید: ابی عبدالله (علیه السلام) فرمودند: «هنگامی که ابراهیم، پسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) درگذشت، رسول خدا (ص) فرمودند: "ما به خاطر تو، ای ابراهیم، محزون هستیم و ما صابر خواهیم بود. دل ها محزون می شوند و چشمان اشک می ریزند، ولی ما چیزی نمی گوییم که موجب خشم پروردگار شود."»
3653- 5- (3) قَالَ وَ قَالَ ع مَنْ خَافَ عَلَی نَفْسِهِ مِنْ وَجْدٍ بِمُصِیبَةٍ فَلْیُفِضْ مِنْ دُمُوعِهِ فَإِنَّهُ یَسْکُنُ عَنْهُ.
ترجمه:
و فرمودند (امام صادق علیه السلام): «هر کس از شدت اندوه بر خود بترسد که به خاطر مصیبت، حالش بد شود، باید از اشک هایش بریزد؛ زیرا این کار به آرامش او کمک می کند.»
3654- 6- (4) قَالَ وَ قَالَ ع إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص حِینَ جَاءَتْهُ وَفَاةُ جَعْفَرِ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ زَیْدِ بْنِ حَارِثَةَ- کَانَ إِذَا دَخَلَ بَیْتَهُ کَثُرَ بُکَاؤُهُ عَلَیْهِمَا جِدّاً وَ یَقُولُ کَانَا یُحَدِّثَانِّی وَ یُؤْنِسَانِّی فَذَهَبَا جَمِیعاً.
ترجمه:
و فرمودند (امام صادق علیه السلام): «رسول خدا (صلی الله علیه وآله) هنگامی که خبر وفات جعفر بن ابی طالب و زید بن حارثه به او رسید، هر بار که وارد خانه اش می شد، به شدت بر آن ها می گریست و می گفت: آنان با من صحبت می کردند و مرا تسلی می دادند و اکنون هر دو رفته اند.»
3655- 7- (5) وَ فِی الْخِصَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ
ص: 280
الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَهْلٍ الْبَحْرَانِیِّ (1) یَرْفَعُهُ إِلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْبَکَّاءُونَ خَمْسَةٌ آدَمُ وَ یَعْقُوبُ وَ یُوسُفُ- وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ ص وَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع- فَأَمَّا آدَمُ فَبَکَی عَلَی الْجَنَّةِ- حَتَّی صَارَ فِی خَدَّیْهِ أَمْثَالُ الْأَوْدِیَةِ وَ أَمَّا یَعْقُوبُ فَبَکَی عَلَی یُوسُفَ حَتَّی ذَهَبَ بَصَرُهُ وَ حَتَّی قِیلَ لَهُ تَاللَّهِ تَفْتَؤُا تَذْکُرُ یُوسُفَ- حَتَّی تَکُونَ حَرَضاً أَوْ تَکُونَ مِنَ الْهالِکِینَ (2)- وَ أَمَّا یُوسُفُ فَبَکَی عَلَی یَعْقُوبَ- حَتَّی تَأَذَّی بِهِ أَهْلُ السِّجْنِ فَقَالُوا إِمَّا أَنْ تَبْکِیَ اللَّیْلَ وَ تَسْکُتَ بِالنَّهَارِ وَ إِمَّا أَنْ تَبْکِیَ النَّهَارَ وَ تَسْکُتَ بِاللَّیْلِ فَصَالَحَهُمْ عَلَی وَاحِدٍ مِنْهُمَا وَ أَمَّا فَاطِمَةُ ع فَبَکَتْ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ ص- حَتَّی تَأَذَّی بِهَا أَهْلُ الْمَدِینَةِ فَقَالُوا لَهَا قَدْ آذَیْتِنَا بِکَثْرَةِ بُکَائِکِ وَ کَانَتْ تَخْرُجُ إِلَی الْمَقَابِرِ مَقَابِرِ الشُّهَدَاءِ فَتَبْکِی حَتَّی تَقْضِیَ حَاجَتَهَا ثُمَّ تَنْصَرِفُ وَ أَمَّا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع فَبَکَی عَلَی الْحُسَیْنِ ع- عِشْرِینَ سَنَةً أَوْ أَرْبَعِینَ سَنَةً مَا وُضِعَ بَیْنَ یَدَیْهِ طَعَامٌ إِلَّا بَکَی حَتَّی قَالَ لَهُ مَوْلًی لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکَ أَنْ تَکُونَ مِنَ الْهَالِکِینَ قَالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَی اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ- إِنِّی لَمْ أَذْکُرْ مَصْرَعَ بَنِی فَاطِمَةَ إِلَّا خَنَقَتْنِی لِذَلِکَ عَبْرَةٌ.
وَ فِی الْأَمَالِی عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
از محمد بن سهل بحرانی نقل شده که می گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «گریه کنندگان پنج نفر هستند: آدم، یعقوب، یوسف، فاطمه دختر محمد (صلی الله علیه وآله) و علی بن حسین (علیه السلام).
آدم بر بهشت گریست تا آن قدر اشک ریخت که در دو گونه اش مانند وادی ها شد.
یعقوب بر یوسف گریست تا چشمانش نابینا شد و به او گفته شد: "به خدا قسم، تو پیوسته به یاد یوسف خواهی بود، تا آنکه بیمار شوی یا از هالکین باشی" (یوسف، 85).
یوسف بر یعقوب گریست تا اهل زندان از این موضوع ناراحت شدند و گفتند: "یا شب گریه کن و روز سکوت کن، یا روز گریه کن و شب سکوت کن." او با آن ها بر یکی از این دو توافق کرد.
فاطمه (علیهاالسلام) بر رسول خدا (صلی الله علیه وآله) گریست تا اهل مدینه از زیاد بودن گریه اش به زحمت افتادند و به او گفتند: "تو ما را با کثرت گریه ات آزار می دهی." او به قبرستان شهدا می رفت و گریه می کرد تا حاجتش برآورده شود و سپس برمی گشت.
علی بن حسین (علیه السلام) بر حسین (علیه السلام) به مدت بیست یا چهل سال گریه کرد و هیچ غذایی برایش گذاشته نشد مگر اینکه گریه می کرد. یکی از غلامانش به او گفت: " فدای شما بشوم، می ترسم هلاک شوی." او پاسخ داد: "من فقط شکایت خود را به خدا می برم و از حزن خود به او می گویم و از خدا آنچه نمی دانید می دانم. هرگاه یاد مصیبت فرزندان فاطمه (علیهاالسلام) را می کنم، اشک هایم به من فشار می آورد."
3656- 8- (4) الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الطُّوسِیُّ فِی أَمَالِیهِ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ مَخْلَدٍ عَنِ ابْنِ السِّمَاکِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ بِشْرٍ عَنْ مُوسَی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ حَنَانٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی الْعَزِیزِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ أَبِی الْکُفَاتِ (5) عَنِ ابْنِ أَبِی مُلَیْکَةَ
ص: 281
عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ لَمَّا مَاتَ إِبْرَاهِیمُ بَکَی النَّبِیُّ ص- حَتَّی جَرَتْ دُمُوعُهُ عَلَی لِحْیَتِهِ فَقِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ ص تَنْهَی عَنِ الْبُکَاءِ وَ أَنْتَ تَبْکِی فَقَالَ لَیْسَ هَذَا بُکَاءً وَ إِنَّمَا هَذِهِ رَحْمَةٌ وَ مَنْ لَا یَرْحَمْ لَا یُرْحَمْ.
ترجمه:
از ابن ابی ملیکه نقل شده که عایشه می گوید: «زمانی که ابراهیم (پسر پیامبر) درگذشت، پیامبر (صلی الله علیه وآله) گریه کرد تا آنجا که اشک هایش بر روی ریشش جاری شد. به او گفته شد: "ای رسول خدا! (صلی الله علیه وآله) تو از گریه نهی می کنی، در حالی که خودت می گریی؟" پیامبر پاسخ داد: "این گریه نیست، بلکه این رحمت است، و کسی که رحم نکند، رحم نخواهد شد.
3657- 9- (1) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْمُفِیدِ عَنِ ابْنِ قُولَوَیْهِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ الْأَنْصَارِیِّ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: کُلُّ الْجَزَعِ وَ الْبُکَاءِ مَکْرُوهٌ سِوَی الْجَزَعِ وَ الْبُکَاءِ عَلَی الْحُسَیْنِ ع.
أَقُولُ: هَذَا مَحْمُولٌ عَلَی عَدَمِ زِیَادَةِ الْحُزْنِ أَوْ عَلَی اجْتِمَاعِ الْحُزْنِ وَ الْبُکَاءِ مَعاً.
ترجمه:
از معاویه بن وهب نقل شده که از ابو عبد الله (علیه السلام) در حدیثی شنیدم که فرمودند: «هر گونه جزع و گریه ای مکروه است، مگر جزع و گریه بر حسین (علیه السلام).»
3658- 10- (2) عَلِیُّ بْنُ مُوسَی بْنِ طَاوُسٍ فِی کِتَابِ الْمَلْهُوفِ عَلَی قَتْلَی الطُّفُوفِ عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّ زَیْنَ الْعَابِدِینَ بَکَی عَلَی أَبِیهِ أَرْبَعِینَ سَنَةً صَائِماً نَهَارَهُ قَائِماً لَیْلَهُ فَإِذَا حَضَرَ الْإِفْطَارُ جَاءَ غُلَامُهُ بِطَعَامِهِ وَ شَرَابِهِ فَیَضَعُهُ بَیْنَ یَدَیْهِ فَیَقُولُ کُلْ یَا مَوْلَایَ فَیَقُولُ قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ ص جَائِعاً قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ عَطْشَاناً [عَطْشَانَ] فَلَا یَزَالُ یُکَرِّرُ ذَلِکَ وَ یَبْکِی حَتَّی یُبَلَّ طَعَامُهُ بِدُمُوعِهِ وَ یُمْزَجَ شَرَابُهُ بِدُمُوعِهِ فَلَمْ یَزَلْ کَذَلِکَ حَتَّی لَحِقَ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
ترجمه:
علی بن موسی بن طاووس در کتاب «ملهوف» درباره کشته شدگان کربلا از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که زین العابدین (علیه السلام) به مدت چهل سال بر پدرش گریه کرد. او در روزها روزه دار و در شب ها ایستاده عبادت می کرد. هنگامی که زمان افطار می رسید، غلامش غذا و نوشیدنی اش را می آورد و آن را در مقابلش می گذارد. غلام می گفت: «بخور ای آقا!» و او پاسخ می داد: «پسر رسول خدا (ص) جائعا کشته شد، پسر رسول خدا (ص) تشنه کشته شد.» و او این جمله را تکرار می کرد و می گریست، به گونه ای که غذاهایش به اشک هایش خیس می شد و نوشیدنی اش با اشک هایش مخلوط می گشت. او همواره چنین می کرد تا اینکه به خدای عزوجل پیوست.
3659- 11- (3) وَ عَنْ بَعْضِ مَوَالِیهِ قَالَ: خَرَجَ یَوْماً إِلَی الصَّحْرَاءِ فَتَبِعْتُهُ فَوَجَدْتُهُ قَدْ سَجَدَ عَلَی حِجَارَةٍ خَشِنَةٍ فَوَقَفْتُ وَ أَنَا أَسْمَعَ شَهِیقَهُ وَ بُکَاءَهُ وَ أَحْصَیْتُ لَهُ أَلْفَ مَرَّةٍ وَ هُوَ یَقُولُ- لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حَقّاً حَقّاً لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تَعَبُّداً وَ رِقّاً لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ إِیمَاناً وَ صِدْقاً- ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ مِنْ سُجُودِهِ وَ إِنَّ لِحْیَتَهُ وَ وَجْهَهُ قَدْ غُمِرَا بِالْمَاءِ مِنْ دُمُوعِ عَیْنَیْهِ فَقُلْتُ یَا سَیِّدِی مَا آنَ لِحُزْنِکَ أَنْ
ص: 282
یَنْقَضِیَ وَ لِبُکَائِکَ أَنْ یَقِلَّ فَقَالَ لِی وَیْحَکَ إِنَّ یَعْقُوبَ بْنَ إِسْحَاقَ بْنِ إِبْرَاهِیمَ کَانَ نَبِیّاً ابْنَ نَبِیٍّ وَ کَانَ لَهُ اثْنَا عَشَرَ ابْناً فَغَیَّبَ اللَّهُ وَاحِداً مِنْهُمْ فَشَابَ رَأْسُهُ مِنَ الْحُزْنِ وَ احْدَوْدَبَ ظَهْرُهُ مِنَ الْغَمِّ وَ الْهَمِّ وَ ذَهَبَ بَصَرُهُ مِنَ الْبُکَاءِ وَ ابْنُهُ حَیٌّ فِی دَارِ الدُّنْیَا وَ أَنَا رَأَیْتُ أَبِی وَ أَخِی وَ سَبْعَةَ عَشَرَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی صَرْعَی مَقْتُولِینَ فَکَیْفَ یَنْقَضِی حُزْنِی وَ یَذْهَبُ بُکَائِی.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (1) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ هُنَا وَ فِی الزِّیَارَاتِ وَ غَیْرِ ذَلِکَ (2).
ترجمه:
روایت شده است: یکی از خدمتگزاران(حضرت سجاد علیه السلام ) ایشان گفت: روزی به سوی صحرا رفت، من نیز به دنبال او رفتم و او را در حال سجده بر سنگ های خشن یافتم. ایستادم و صدای ناله و گریه او را می شنیدم و هزار مرتبه او را شمردم که می گفت: «لا إله إلا الله، حقاً حقاً. لا إله إلا الله، تعبداً و رقاً. لا إله إلا الله، إیماناً و صدقاً.» سپس سر از سجده برداشت و دیدم که محاسن و صورتش از اشک چشم هایش خیس شده است. گفتم: ای آقای من، آیا وقت آن نرسیده است که اندوهت پایان یابد و گریه ات کم شود؟ به من فرمود: وای بر تو! یعقوب پسر اسحاق پسر ابراهیم، پیامبری بود، پسر پیامبر، و او دوازده پسر داشت. خداوند یکی از آنان را از او پنهان کرد، پس موی سرش از اندوه سفید شد، پشتش از غم و اندوه خمید، و بینایی اش را از گریه از دست داد، در حالی که پسرش زنده بود و در دنیا به سر می برد. اما من پدر، برادر و هفده تن از اهل بیتم را دیدم که بر زمین افتاده و کشته شده اند، پس چگونه اندوهم پایان یابد و گریه ام کم شود
3660- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ جَمِیعاً عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ رِئَابٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ الْأَوَّلَ ع یَقُولُ إِذَا مَاتَ الْمُؤْمِنُ بَکَتْ عَلَیْهِ الْمَلَائِکَةُ وَ بِقَاعُ الْأَرْضِ الَّتِی کَانَ یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَیْهَا وَ أَبْوَابُ السَّمَاءِ الَّتِی کَانَ یَصْعَدُ أَعْمَالُهُ فِیهَا وَ ثُلِمَ ثُلْمَةٌ فِی الْإِسْلَامِ لَا یَسُدُّهَا شَیْ ءٌ لِأَنَّ الْمُؤْمِنِینَ حُصُونُ الْإِسْلَامِ کَحُصُونِ سُورِ الْمَدِینَةِ لَهَا.
وَ رَوَاهُ الْحِمْیَرِیُّ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ جَمِیعاً عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
علی بن ریاب گفت: شنیدم که امام کاظم (ع) می فرمود: «هنگامی که مؤمن از دنیا می رود، فرشتگان بر او می گریند و زمین هایی که بر آن ها خدا را عبادت می کرد و درهای آسمانی که اعمالش از آن ها بالا می رفت. و شکافی در اسلام ایجاد می شود که هیچ چیز آن را پر نمی کند، زیرا مؤمنان دژهای اسلام هستند، همانند دژهای دیوار شهر.
3661- 2- (6) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ
ص: 283
عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع یَقُولُ وَ ذَکَرَ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ إِنَّ الْمُؤْمِنِینَ الْفُقَهَاءَ.
ترجمه:
علی بن ابی حمزه گفت: شنیدم که امام کاظم (ع) فرمود و همانند آن (روایت قبلی) را ذکر کرد، با این تفاوت که فرمود: «مؤمنان، همان فقها هستند.»
3662- 3- (1) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: لَمَّا انْصَرَفَ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنْ وَقْعَةِ أُحُدٍ إِلَی الْمَدِینَةِ- سَمِعَ مِنْ کُلِّ دَارٍ قُتِلَ مِنْ أَهْلِهَا قَتِیلٌ نَوْحاً وَ بُکَاءً وَ لَمْ یَسْمَعْ مِنْ دَارِ حَمْزَةَ عَمِّهِ فَقَالَ ص لَکِنَّ حَمْزَةَ لَا بَوَاکِیَ لَهُ فَآلَی أَهْلُ الْمَدِینَةِ أَنْ لَا یَنُوحُوا عَلَی مَیِّتٍ وَ لَا یَبْکُوهُ حَتَّی یَبْدَءُوا بِحَمْزَةَ فَیَنُوحُوا عَلَیْهِ وَ یَبْکُوهُ فَهُمْ إِلَی الْیَوْمِ عَلَی ذَلِکَ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (2).
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین روایت کرده است: زمانی که رسول خدا (ص) پس از واقعه اُحُد به مدینه بازگشت، از هر خانه ای که فردی از اهل آن کشته شده بود، صدای ناله و گریه شنید، اما از خانه حمزه، عمویش، صدایی نشنید. پس پیامبر (ص) فرمود: «اما حمزه، گریه کننده ای ندارد.» پس مردم مدینه سوگند یاد کردند که بر هیچ میتی ناله و گریه نکنند تا زمانی که ابتدا بر حمزه نوحه سرایی و گریه کنند. از آن روز تا به امروز نیز بر همین سنت هستند.
3663- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِیزِ الْکَشِّیُّ فِی کِتَابِ الرِّجَالِ عَنْ حَمْدَوَیْهِ وَ مُحَمَّدٍ ابْنَیْ نُصَیْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْحَمِیدِ الْعَطَّارِ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بَکْرٍ الرَّجَّانِیِّ قَالَ: ذَکَرْتُ أَبَا الْخَطَّابِ وَ مَقْتَلَهُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع- قَالَ فَرَقَقْتُ عِنْدَ ذَلِکَ فَبَکَیْتُ فَقَالَ أَ تَأْسَی عَلَیْهِمْ فَقُلْتُ لَا وَ لَکِنْ سَمِعْتُکَ تَذْکُرُ أَنَّ عَلِیّاً ع قَتَلَ أَصْحَابَ النَّهْرَوَانِ- فَأَصْبَحَ أَصْحَابُ عَلِیٍّ ع یَبْکُونَ عَلَیْهِمْ فَقَالَ عَلِیٌّ ع (5) أَ تَأْسَوْنَ عَلَیْهِمْ فَقَالُوا لَا (6)- إِنَّا ذَکَرْنَا الْأُلْفَةَ الَّتِی کُنَّا عَلَیْهَا وَ الْبَلِیَّةَ الَّتِی أَوْقَعَتْهُمْ فَلِذَلِکَ رَقَقْنَا عَلَیْهِمْ قَالَ لَا بَأْسَ.
ص: 284
ترجمه:
عبدالله بن بکر رجّانی روایت کرده است: ماجرای اباالخطاب و کشته شدنش را نزد امام صادق (ع) ذکر کردم. در آن هنگام، دلم نرم شد و گریه کردم. امام فرمود: «آیا بر آن ها تأسف می خوری؟» گفتم: «نه، ولی شنیدم که شما ذکر کردید که علی (ع) یاران نهروان را کشت و یاران علی (ع) در صبحگاه بر آنان گریه کردند.» علی (ع) فرمود: «آیا بر آن ها تأسف می خورید؟» گفتند: «نه، بلکه به یاد الفتی که با آن ها داشتیم و بلایی که بر سرشان آمد، افتادیم؛ به همین دلیل بر آنان دلمان نرم شد.» امام فرمود: «اشکالی ندارد.»
(1) 90 بَابُ اسْتِحْبَابِ شَهَادَةِ أَرْبَعِینَ أَوْ خَمْسِینَ لِلْمُؤْمِنِ بِالْخَیْرِ
ترجمه:
3664- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: إِذَا مَاتَ الْمُؤْمِنُ فَحَضَرَ جِنَازَتَهُ أَرْبَعُونَ رَجُلًا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فَقَالُوا اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْراً وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنَّا- قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قَدْ أَجَزْتُ شَهَادَاتِکُمْ وَ غَفَرْتُ لَهُ مَا عَلِمْتُ مِمَّا لَا تَعْلَمُونَ.
وَ فِی الْخِصَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مِثْلَهُ (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ یَسَارٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
عمر بن یزید از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: «هنگامی که مؤمنی از دنیا می رود و در مراسم جنازه اش چهل نفر از مؤمنین حاضر می شوند و می گویند: "خدایا! ما از او جز خوبی ندیدیم و تو به او از ما داناتری"، خداوند تبارک و تعالی می فرماید: "شهادت های شما را پذیرفتم و او را بر آنچه که شما نمی دانید و من می دانم، بخشیدم."»
3665- 2- (5) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی الْبِلَادِ عَنْ سَعْدٍ الْإِسْکَافِ فِی حَدِیثٍ قَالَ لَا أَعْلَمُهُ إِلَّا قَالَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: کَانَ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ عَابِدٌ فَأُعْجِبَ بِهِ دَاوُدُ ع- فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَیْهِ لَا یُعْجِبْکَ شَیْ ءٌ مِنْ أَمْرِهِ فَإِنَّهُ مُرَاءٍ قَالَ فَمَاتَ الرَّجُلُ فَقَالَ دَاوُدُ ع ادْفِنُوا صَاحِبَکُمْ وَ لَمْ یَحْضُرْهُ فَلَمَّا غُسِّلَ قَامَ خَمْسُونَ رَجُلًا فَشَهِدُوا بِاللَّهِ مَا یَعْلَمُونَ (6) إِلَّا خَیْراً فَلَمَّا صَلَّوْا عَلَیْهِ قَامَ خَمْسُونَ آخَرُونَ فَشَهِدُوا بِذَلِکَ فَلَمَّا دَفَنُوهُ قَامَ
ص: 285
خَمْسُونَ آخَرُونَ فَشَهِدُوا بِذَلِکَ أَیْضاً فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَی دَاوُدَ مَا مَنَعَکَ أَنْ تَشْهَدَ فُلَاناً فَقَالَ (1) یَا رَبِّ لِلَّذِی أَطْلَعْتَنِی عَلَیْهِ مِنْ أَمْرِهِ فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَیْهِ أَنْ کَانَ ذَلِکَ کَذَلِکَ وَ لَکِنَّهُ قَدْ شَهِدَ قَوْمٌ مِنَ الْأَحْبَارِ وَ الرُّهْبَانِ مَا یَعْلَمُونَ إِلَّا خَیْراً فَأَجَزْتُ شَهَادَتَهُمْ عَلَیْهِ وَ غَفَرْتُ لَهُ عِلْمِی فِیهِ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ (2)
وَ رَوَاهُ الْحُسَیْنُ بْنُ سَعِیدٍ فِی کِتَابِ الزُّهْدِ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
سعد اسکاف در حدیثی نقل کرده است که می گوید: «نمی دانم که این روایت را از چه کسی شنیدم، اما از امام باقر (ع) شنیدم که فرمود: در بنی اسرائیل، عابدی وجود داشت که داود (ع) به او علاقمند شد. خداوند به داود وحی کرد که به هیچ یک از امور او دل نبندد، زیرا او ریاکار است. پس آن مرد درگذشت و داود (ع) فرمود: "دوستتان را دفن کنید و حاضر نشوید." وقتی که او را شستشو دادند، پنجاه نفر شهادت دادند که ما از او جز خوبی نمی دانیم. هنگامی که بر او نماز خواندند، پنجاه نفر دیگر نیز همین شهادت را دادند و وقتی او را دفن کردند، باز هم پنجاه نفر دیگر همین شهادت را دادند.
سپس خداوند به داود وحی کرد: «چرا بر فلانی شهادت ندادی؟» داود گفت: «پروردگارا! من به چیزی که از حال او اطلاع پیدا کرده ام، توجه کردم.» خداوند وحی کرد که: «اینگونه است، اما گروهی از علما و زاهدان شهادت دادند که ما از او جز خوبی نمی دانیم؛ بنابراین شهادت آن ها را بر او پذیرفتم و آنچه را که من در مورد او می دانم، بخشیدم.»
(4) 91 بَابُ اسْتِحْبَابِ مَسْحِ رَأْسِ الْیَتِیمِ تَرَحُّماً لَهُ وَ مُلَاطَفَتِهِ وَ إِسْکَاتِهِ إِذَا بَکَی
ترجمه:
3666- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: قَالَ ع مَا مِنْ عَبْدٍ یَمْسَحُ یَدَهُ عَلَی رَأْسِ یَتِیمٍ تَرَحُّماً لَهُ إِلَّا أَعْطَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِکُلِّ شَعْرَةٍ نُوراً یَوْمَ الْقِیَامَةِ.
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین روایت کرده است که امام باقر (ع) فرمود: «هیچ بنده ای نیست که دستش را به عنوان رحمت بر سر یتیمی بکشد، مگر اینکه خداوند عز و جل برای هر مویی که بر سر اوست، نوری به او عطا می کند در روز قیامت.»
3667- 2- (6) قَالَ وَ رُوِیَ أَنَّهُ یَکْتُبُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ بِعَدَدِ کُلِّ شَعْرَةٍ مَرَّتْ عَلَیْهَا یَدُهُ حَسَنَةً.
ترجمه:
امام باقر (ع) فرمود: «روایت شده است که خداوند عز و جل برای او به تعداد هر مویی که دست او بر آن گذشته، یک حسنه می نویسد.»
3668- 3- (7) قَالَ وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَنْکَرَ مِنْکُمْ قَسَاوَةَ قَلْبِهِ فَلْیَدْنُ یَتِیماً فَیُلَاطِفُهُ وَ لْیَمْسَحْ رَأْسَهُ یَلِینُ قَلْبُهُ بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَإِنَّ لِلْیَتِیمِ حَقّاً.
ترجمه:
پیامبر خدا (ص) فرمود: «هر کسی از شما که خشکی و قساوت قلب خود را انکار می کند، باید به یتیمی نزدیک شود و با او مهربانی کند و بر سرش دست بکشد. به اذن خداوند عز و جل، قلب او نرم خواهد شد، زیرا یتیم حق دارد.»
ص: 286
3669- 4- (1) قَالَ وَ رُوِیَ أَنَّهُ قَالَ: یُقْعِدُهُ عَلَی خِوَانِهِ (2) وَ یَمْسَحُ رَأْسَهُ یَلِینُ قَلْبُهُ.
ترجمه:
امام باقر (ع) فرمود: «روایت شده است که او (پیامبر) فرمود: یتیم را بر دامن خود می نشاند و بر سرش دست می کشد، تا قلب او نرم شود.»
3670- 5- (3) قَالَ وَ قَالَ الصَّادِقُ ع إِذَا بَکَی الْیَتِیمُ اهْتَزَّ لَهُ الْعَرْشُ فَیَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی مَنْ هَذَا الَّذِی أَبْکَی عَبْدِیَ الَّذِی سَلَبْتُهُ أَبَوَیْهِ فِی صِغَرِهِ فَوَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی وَ ارْتِفَاعِی فِی مَکَانِی لَا یُسْکِتُهُ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ إِلَّا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی النِّکَاحِ فِی أَحْکَامِ الْأَوْلَادِ (4).
ترجمه:
امام صادق (ع) فرمود: «هنگامی که یتیم گریه کند، عرش الهی به اهتزاز درمی آید و خداوند تبارک و تعالی می فرماید: "کیست که بنده ام را که در کودکی والدینش را از او گرفته ام، گریان کرده است؟ به عزت و جلال و بلندی ام قسم، هیچ بنده مؤمنی او را ساکت نکند، مگر اینکه بهشت بر او واجب می شود."
ص: 287
ص: 288
(1) 1 بَابُ وُجُوبِ الْغُسْلِ بِمَسِّ مَیِّتِ الْآدَمِیِّ بَعْدَ بَرْدِهِ وَ قَبْلَ غُسْلِهِ وَ کَرَاهَةِ مَسِّهِ حِینَئِذ
ترجمه:
3671- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی وَ فَضَالَةَ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: قُلْتُ الرَّجُلُ یُغَمِّضُ (3) الْمَیِّتَ أَ عَلَیْهِ غُسْلٌ قَالَ إِذَا مَسَّهُ بِحَرَارَتِهِ فَلَا وَ لَکِنْ إِذَا مَسَّهُ بَعْدَ مَا یَبْرُدُ فَلْیَغْتَسِلْ قُلْتُ فَالَّذِی یُغَسِّلُهُ یَغْتَسِلُ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَیُغَسِّلُهُ (ثُمَّ یُلْبِسُهُ أَکْفَانَهُ) (4) قَبْلَ أَنْ یَغْتَسِلَ قَالَ یُغَسِّلُهُ ثُمَّ یَغْسِلُ یَدَیْهِ مِنَ الْعَاتِقِ ثُمَّ یُلْبِسُهُ أَکْفَانَهُ ثُمَّ یَغْتَسِلُ قُلْتُ فَمَنْ حَمَلَهُ عَلَیْهِ غُسْلٌ قَالَ لَا قُلْتُ فَمَنْ أَدْخَلَهُ الْقَبْرَ عَلَیْهِ وُضُوءٌ قَالَ لَا إِلَّا أَنْ یَتَوَضَّأَ مِنْ تُرَابِ الْقَبْرِ إِنْ شَاءَ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
محمد بن مسلم از یکی ازدوامام علیهما السلام نقل می کند که گفت: «به ایشان گفتم: آیا وقتی مردی چشمان میت را می بندد، بر او غسل واجب می شود؟» فرمود: «اگر او را با حرارت بدنش لمس کند، نه؛ اما اگر بعد از اینکه میت سرد شد، او را لمس کند، باید غسل کند.»
گفتم: «پس کسی که میت را می شوید، آیا باید غسل کند؟» فرمود: «بله.»
گفتم: «آیا او میت را می شوید و سپس او را کفن می پوشاند قبل از اینکه غسل کند؟» فرمود: «او میت را می شوید، سپس دست هایش را از شانه ها می شوید و بعد او را کفن می پوشاند و سپس غسل می کند.»
گفتم: «پس کسی که میت را حمل می کند، آیا بر او غسل واجب است؟» فرمود: «نه.»
گفتم: «آیا کسی که میت را به قبر می برد، آیا بر او وضو واجب است؟» فرمود: «نه، مگر اینکه بخواهد از خاک قبر وضو بگیرد.»
ص: 289
3672- 2- (1) وَ عَنْهُ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ جَابِرٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع حِینَ مَاتَ ابْنُهُ إِسْمَاعِیلُ الْأَکْبَرُ فَجَعَلَ یُقَبِّلُهُ وَ هُوَ مَیِّتٌ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَ لَیْسَ لَا یَنْبَغِی أَنْ یُمَسَّ الْمَیِّتُ بَعْدَ مَا یَمُوتُ وَ مَنْ مَسَّهُ فَعَلَیْهِ الْغُسْلُ فَقَالَ أَمَّا بِحَرَارَتِهِ فَلَا بَأْسَ إِنَّمَا ذَاکَ إِذَا بَرَدَ.
ترجمه:
اسماعیل بن جابر نقل می کند که: «زمانی که به نزد ابی عبدالله (ع) رفتم، در حالی که پسربزرگش اسماعیل درگذشته بود، او مشغول بوسیدن او بود. گفتم: "به فدای تو، آیا نباید میت را پس از مرگ لمس کرد؟ و اگر کسی او را لمس کند، آیا بر او غسل واجب می شود؟" فرمود: "اما اگر با حرارت بدنش باشد، اشکالی ندارد؛ زیرا این حکم زمانی است که میت سرد شده باشد."»
3673- 3- (2) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیْدٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَیِّتِ إِذَا مَسَّهُ الْإِنْسَانُ أَ فِیهِ غُسْلٌ قَالَ فَقَالَ إِذَا مَسِسْتَ جَسَدَهُ حِینَ یَبْرُدُ فَاغْتَسِلْ.
ترجمه:
عاصم بن حمید نقل می کند که: «از او (امام) درباره میت پرسیدم که اگر انسان او را لمس کند، آیا بر او غسل واجب می شود؟ فرمود: "اگر جسم او را زمانی که سرد شده لمس کردی، باید غسل کنی."»
3674- 4- (3) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَیُّوبَ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع الَّذِی یُغَسِّلُ الْمَیِّتَ عَلَیْهِ غُسْلٌ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَإِذَا مَسَّهُ وَ هُوَ سُخْنٌ قَالَ لَا غُسْلَ عَلَیْهِ فَإِذَا بَرَدَ فَعَلَیْهِ الْغُسْلُ قُلْتُ وَ الْبَهَائِمُ وَ الطَّیْرُ إِذَا مَسَّهَا عَلَیْهِ غُسْلٌ قَالَ لَا لَیْسَ هَذَا کَالْإِنْسَانِ.
ترجمه:
معاویه بن عمار نقل می کند که: «به ابی عبدالله (ع) گفتم: آیا بر کسی که میت را غسل می دهد، غسل واجب است؟ فرمود: بله. گفتم: پس اگر او را در حالی که گرم است لمس کند، آیا بر او غسل واجب می شود؟ فرمود: نه، بر او غسل واجب نیست. اما اگر سرد شود، بر او غسل واجب می شود. گفتم: و اگر حیوانات یا پرندگان را لمس کند، آیا بر او غسل واجب است؟ فرمود: نه، این مانند انسان نیست.»
3675- 5- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ قَالَ: کَتَبْتُ إِلَیْهِ رَجُلٌ أَصَابَ یَدَیْهِ أَوْ بَدَنَهُ ثَوْبُ الْمَیِّتِ الَّذِی یَلِی جِلْدَهُ قَبْلَ أَنْ یُغَسَّلَ هَلْ یَجِبُ عَلَیْهِ غَسْلُ یَدَیْهِ أَوْ بَدَنِهِ فَوَقَّعَ ع إِذَا أَصَابَ یَدَکَ جَسَدُ الْمَیِّتِ قَبْلَ أَنْ یُغَسَّلَ فَقَدْ یَجِبُ عَلَیْکَ الْغُسْلُ.
ترجمه:
3676- 6- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی بْنِ عُبَیْدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنِ ابْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ غَسَّلَ مَیِّتاً وَ کَفَّنَهُ اغْتَسَلَ غُسْلَ الْجَنَابَةِ.
ترجمه:
ابن مسلم از ابی عبد الله (ع) نقل می کند که فرمودند: «هر کس میتی را غسل دهد و کفن کند، باید غسل جنابت انجام دهد.»
ص: 290
3677- 7- (1) وَ عَنْهُ عَنِ الْحَسَنِ (2) بْنِ عُبَیْدٍ قَالَ: کَتَبْتُ إِلَی الصَّادِقِ ع هَلِ اغْتَسَلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع- حِینَ غَسَّلَ رَسُولَ اللَّهِ ص عِنْدَ مَوْتِهِ (فَأَجَابَهُ النَّبِیُّ ص طَاهِرٌ مُطَهَّرٌ) (3) وَ لَکِنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع فَعَلَ وَ جَرَتْ بِهِ السُّنَّةُ.
وَ عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْقَاسِمِ الصَّیْقَلِ قَالَ کَتَبْتُ إِلَیْهِ وَ ذَکَرَ مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
حسن بن عبید می گوید: «به صادق (ع) نوشتم که آیا امیر مؤمنان (ع) در زمان غسل دادن رسول خدا (ص) هنگام فوت ایشان، غسل کرد؟ (و او پاسخ داد) که پیامبر (ص) پاک و مطهر است، اما امیر مؤمنان (ع) غسل کرد و این عمل سنت شده است.»
3678- 8- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَبِی الْجَوْزَاءِ الْمُنَبِّهِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ عَمْرِو بْنِ خَالِدٍ عَنْ زَیْدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ: الْغُسْلُ مِنْ سَبْعَةٍ مِنَ الْجَنَابَةِ وَ هُوَ وَاجِبٌ وَ مِنْ غُسْلِ الْمَیِّتِ وَ إِنْ تَطَهَّرْتَ أَجْزَأَکَ وَ ذَکَرَ غَیْرَ ذَلِکَ.
قَالَ الشَّیْخُ قَوْلُهُ وَ إِنْ تَطَهَّرْتَ أَجْزَأَکَ مَحْمُولٌ عَلَی التَّقِیَّةِ وَ هُوَ مُوَافِقٌ لِلْعَامَّةِ لَا یُعْمَلُ عَلَیْهِ أَقُولُ: وَ یَحْتَمِلُ أَنْ یَکُونَ مَعْنَی تَطَهَّرْتَ اغْتَسَلْتَ وَ یُرَادُ بِهِ الْإِجْزَاءُ عَنِ الْوُضُوءِ وَ یَحْتَمِلُ أَنْ یُرَادَ الطَّهَارَةُ اللُّغَوِیَّةُ بِمَعْنَی النَّظَافَةِ وَ النَّزَاهَةِ أَیْ إِنْ تَنَزَّهْتَ وَ اجْتَنَبْتَ مَسَّهُ لَمْ یَلْزَمْکَ الْغُسْلُ کَمَا إِذَا لَفَّ الْغَاسِلُ عَلَی یَدِهِ خِرْقَةً وَ مَعَ هَذِهِ الِاحْتِمَالاتِ لَا یُعَارِضُ مَا مَضَی (6) وَ یَأْتِی (7).
ترجمه:
زید بن علی (ع) از پدران خود نقل می کند که علی (ع) گفت: «غسل به خاطر جنابت واجب است و همچنین غسل میت. اگر تطهیر شوی، برایت کافی است» و او به موارد دیگری نیز اشاره کرده است.
شیخ می گوید: «گفتن او که "اگر تطهیر شوی، برایت کافی است" به تقیه حمل می شود و با نظر عامه همخوانی دارد و بر آن عمل نمی شود.
می گویم : احتمال دارد که معنای "تطهیر" به معنای "غسل کردن" است و منظور از آن، کفایت کردن از وضو است. همچنین ممکن است به معنای طهارت لغوی به معنای پاکیزگی و نظافت باشد، یعنی اگر از لمس میت خودداری کنی، غسل لازم نیست، مانند وقتی که غسل دهنده دست خود را با پارچه ای می پوشاند. با این احتمال ها، این موضوع با آنچه قبلاً بیان شده است، در تضاد نیست.»
3679- 9- (8) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ
ص: 291
ع فِی رَجُلٍ أَمَّ قَوْماً فَصَلَّی بِهِمْ رَکْعَةً ثُمَّ مَاتَ قَالَ یُقَدِّمُونَ رَجُلًا آخَرَ فَیَعْتَدُّ بِالرَّکْعَةِ وَ یَطْرَحُونَ الْمَیِّتَ خَلْفَهُمْ وَ یَغْتَسِلُ مَنْ مَسَّهُ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ وَ الْکُلَیْنِیُّ کَمَا یَأْتِی فِی مَحَلِّهِ (1).
ترجمه:
امام صادق علیه السلام درمورد مردی که قومی را امامت کرده، یک رکعت نماز خوانده و سپس فوت کرده است. فرمودند : فرد دیگری را جلو می گذارند، پس آن رکعت را حساب می کنند و میت را پشت سر خود می گذارند و کسی که او را لمس کرده است، باید غسل کند.
3680- 10- (2) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع أَ یَغْتَسِلُ مَنْ غَسَّلَ الْمَیِّتَ قَالَ نَعَمْ قَالَ فَمَنْ أَدْخَلَهُ الْقَبْرَ قَالَ لَا إِنَّمَا مَسَّ الثِّیَابَ.
ترجمه:
سلیمان بن خالد از حضرت صادق علیه السلام سوال کرد آیا کسی که میت را غسل داده باید غسل کند حضرت فرمودند بله آیا کسی که میت را در قبر می گذارد هم باید غسل کند فرمودند خیر زیرا او لباس میت را لمس کرده است
3681- 11- (3) وَ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ وَ فِی الْعِلَلِ بِأَسَانِیدِهِ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: إِنَّمَا أُمِرَ مَنْ یُغَسِّلُ الْمَیِّتَ بِالْغُسْلِ لِعِلَّةِ الطَّهَارَةِ مِمَّا أَصَابَهُ مِنْ نَضْحِ الْمَیِّتِ لِأَنَّ الْمَیِّتَ إِذَا خَرَجَ مِنْهُ الرُّوحُ بَقِیَ مِنْهُ أَکْثَرُ آفَتِهِ.
ترجمه:
فضل بن شازان از حضرت رضا علیه السلام نقل کرده که حضرت فرمودند همانا دستور داده شده به کسی که میت را غسل داده غسل انجام بدهد برای پاک شدن ازترشحاتی که از میت به او رسیده است زیرا میت وقتی روح از بدنش خارج شد بسیاری ازآ فتهایش در او می ماند
3682- 12- (4) وَ بِأَسَانِیدِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: وَ عِلَّةُ اغْتِسَالِ مَنْ غَسَّلَ الْمَیِّتَ أَوْ مَسَّهُ الطَّهَارَةُ لِمَا أَصَابَهُ مِنْ نَضْحِ الْمَیِّتِ لِأَنَّ الْمَیِّتَ إِذَا خَرَجَ (5) الرُّوحُ مِنْهُ بَقِیَ أَکْثَرُ آفَتِهِ فَلِذَلِکَ یُتَطَهَّرُ مِنْهُ وَ یُطَهَّرُ.
ترجمه:
محمد سنان از حضرت رضا علیه السلام نقل می کند که فرمودند : علت غسل کردن کسی که میت را غسل داده یا او را لمس کرده این است که پاک شود از ترشحاتی که از میت به او رسیده است زیرا میت وقتی روح از بدنش خارج شود بیشتر آفات او در بدنش ی ماند لذا باید خود را پاک کند و(باغسل کردن) پاک خواهد شد
3683- 13- (6) وَ فِی الْخِصَالِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیٍّ ع فِی حَدِیثِ الْأَرْبَعِمِائَةِ قَالَ: وَ مَنْ غَسَّلَ مِنْکُمْ مَیِّتاً فَلْیَغْتَسِلْ بَعْدَ مَا یُلْبِسُهُ أَکْفَانَهُ.
ترجمه:
حضرت علی علیه السلام در حدیث اربعمائه فرمودند : کسی که از بین شما میت را غسل بدهد باید بعد از کفن کردن میت غسل کند
3684- 14- (7) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ غَسَّلَ
ص: 292
مَیِّتاً فَلْیَغْتَسِلْ وَ إِنْ مَسَّهُ مَا دَامَ حَارّاً فَلَا غُسْلَ عَلَیْهِ وَ إِذَا بَرَدَ ثُمَّ مَسَّهُ فَلْیَغْتَسِلْ قُلْتُ فَمَنْ أَدْخَلَهُ الْقَبْرَ قَالَ لَا غُسْلَ عَلَیْهِ إِنَّمَا یَمَسُّ الثِّیَابَ.
ترجمه:
حریزاز حضرت صادق علیه السلام نقل کرده که ایشان فرمودند : کسی که میتی را غسل بدهد باید خودش غسل کند و اگر در حالی که بدن میت گرم است او را لمس کند غسل واجب نیست و زمانی که سرد شد اگر او را لمس کرد باید غسل کند عرض کردم آیا کسی که او را وارد قبر می کند هم باید غسل کند فرمودند : خیر غسل بر او واجب نیست زیرا او لباس میت را لمس کرده است .
3685- 15- (1) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: یَغْتَسِلُ الَّذِی غَسَّلَ الْمَیِّتَ وَ إِنْ قَبَّلَ الْمَیِّتَ إِنْسَانٌ (بَعْدَ مَوْتِهِ) (2) وَ هُوَ حَارٌّ فَلَیْسَ عَلَیْهِ غُسْلٌ وَ لَکِنْ إِذَا مَسَّهُ وَ قَبَّلَهُ وَ قَدْ بَرَدَ فَعَلَیْهِ الْغُسْلُ وَ لَا بَأْسَ أَنْ یَمَسَّهُ بَعْدَ الْغُسْلِ وَ یُقَبِّلَهُ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ وَ کَذَا مَا قَبْلَهُ (3).
ترجمه:
عبدالله بن سنان از حضرت صادق علیه السلام نقل کرده که حضرت فرمودند : کسی که میت را غسل داده باید غسل انجام دهد و اگر کسی میتی را ببوسد در حالی که بدن او هنوز گرم است غسل واجب نیست اما اگر او را لمس کند یا ببوسد در حالی که بدنش سرد شده باید غسل کند و اشکالی ندارد که بعد از غسل میت را لمس کرده یا او را ببوسد .
3686- 16- (4) وَ قَدْ سَبَقَ فِی الْجَنَابَةِ حَدِیثُ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: وَ غُسْلُ مَنْ مَسَّ مَیِّتاً وَاجِبٌ.
ترجمه:
قبلاً اشاره شد در باب جنابت روایت سماعه از حضرت صادق علیه السلام که فرموده بودند غسل مس میت واجب است .
3687- 17- (5) وَ حَدِیثُ یُونُسَ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْغُسْلُ فِی سَبْعَةَ عَشَرَ مَوْطِناً مِنْهَا الْفَرْضُ ثَلَاثٌ قُلْتُ مَا الْفَرْضُ مِنْهَا قَالَ غُسْلُ الْجَنَابَةِ وَ غُسْلُ مَنْ مَسَّ مَیِّتاً وَ غُسْلُ الْإِحْرَامِ.
ترجمه:
روایت یونس از حضرت صادق علیه السلام که فرمودند : غسل در 17 مورد لازم است 3 مورد آن ها واجب است عرض کردم آن سه مورد کدام است فرمودند : غسل جنابت غسل مس میت و غسل احرام
3688- 18- (6) عَلِیُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِی کِتَابِهِ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ مَسَّ مَیِّتاً عَلَیْهِ الْغُسْلُ قَالَ إِنْ کَانَ الْمَیِّتُ لَمْ یَبْرُدْ فَلَا غُسْلَ عَلَیْهِ وَ إِنْ کَانَ قَدْ بَرَدَ فَعَلَیْهِ الْغُسْلُ إِذَا مَسَّهُ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی هَذِهِ الْأَبْوَابِ (7) وَ فِی الْأَغْسَالِ
ص: 293
الْمَسْنُونَةِ (1) وَ غَیْرِ ذَلِکَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ وَ تَقَدَّمَ أَیْضاً مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (2).
ترجمه:
علی بن جعفر از حضرت کاظم علیه السلام سوال کرد کسی میت را لمس کرده آیا غسل بر او واجب است حضرت فرمودند : اگر میت هنوز سرد نشده باشد غسل واجب نیست و اگر سرد شده باشد غسل مس میت بر او واجب است
می گویم : در آینده روایاتی که مربوط به این باب است می آید و همینطور در باب غسل های مستحب و جاهای دیگر.
(3) 2 بَابُ وُجُوبِ الْغُسْلِ عَلَی مَنْ مَسَّ قِطْعَةً قُطِعَتْ مِنْ آدَمِیٍّ إِنْ کَانَ فِیهَا عَظْمٌ وَ عَدَمِ وُجُوبِ الْغُسْلِ بِمَسِّ عَظْمٍ بَعْدَ سَنَةٍ
ترجمه:
3689- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا قُطِعَ مِنَ الرَّجُلِ قِطْعَةٌ فَهِیَ مَیْتَةٌ فَإِذَا مَسَّهُ إِنْسَانٌ فَکُلُّ مَا کَانَ فِیهِ عَظْمٌ فَقَدْ وَجَبَ عَلَی مَنْ یَمَسُّهُ الْغُسْلُ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ فِیهِ عَظْمٌ فَلَا غُسْلَ عَلَیْهِ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ نُوحٍ رَفَعَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
ایوب بن نوح از بعضی از اصحاب ما نقل کرده که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: اگر از بدن انسان قطعه ای جدا شود (مانند دست یا پا یا قسمتی از بدن) آن قطعه، حکم میت را دارد. اگر انسانی آن را لمس کند، در صورتی که در آن قطعه استخوانی باشد، بر کسی که آن را لمس کرده است، غسل واجب می شود. اما اگر در آن قطعه استخوانی وجود نداشته باشد، غسل واجب نیست.
3690- 2- (6) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عَبْدِ الْوَهَّابِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ الْجُعْفِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَمَّنْ یَمَسُّ (7) عَظْمَ الْمَیِّتِ قَالَ إِذَا جَازَ سَنَةٌ فَلَیْسَ بِهِ بَأْسٌ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ (8)
أَقُولُ: لَیْسَ فِیهِ دَلَالَةٌ عَلَی وُجُوبِ الْغُسْلِ بِمَسِّ الْعَظْمِ قَبْلَ سَنَةٍ بَلْ
ص: 294
ثُبُوتُ الْبَأْسِ أَعَمُّ وَ مَفْهُومُ الشَّرْطِ ضَعِیفٌ وَ لَعَلَّ وَجْهَهُ أَنَّ الْعَظْمَ قَبْلَ سَنَةٍ لَا یَکَادُ یَخْلُو مِنْ أَجْزَاءِ اللَّحْمِ الْمُوجِبِ مَسُّهَا لِلْغُسْلِ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ.
ترجمه:
اسماعیل جعفی از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمود: از ایشان درباره کسی که استخوان میت را لمس کند، پرسیدم. امام فرمود: اگر از مرگ میت یک سال گذشته باشد، در لمس آن اشکالی وجود ندارد (غسل واجب نمی شود).
می گویم : این روایت به روشنی دلالتی بر وجوب غسل در صورت لمس استخوان میت قبل از یک سال ندارد. بلکه "وجود اشکال" (ثبوت البأس) امری کلی تر است. مفهوم شرط نیز (یعنی «اگرهنوزیک سال نگذشته غسل واجب است ») ضعیف است و احتمالاً دلیل این حکم این باشد که استخوان میت قبل از گذشت یک سال، غالباً خالی از باقی مانده های گوشت است که لمس همان اجزای گوشت موجب وجوب غسل می شود. و الله اعلم.
(1) 3 بَابُ عَدَمِ وُجُوبِ الْغُسْلِ عَلَی مَنْ مَسَّ الْمَیِّتَ قَبْلَ الْبَرْدِ أَوْ بَعْدَ الْغُسْلِ
ترجمه:
3691- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: مَسُّ الْمَیِّتِ عِنْدَ مَوْتِهِ وَ بَعْدَ غُسْلِهِ وَ الْقُبْلَةُ لَیْسَ بِهَا بَأْسٌ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (3).
ترجمه:
محمد بن مسلم از امام باقر (علیه السلام) نقل می کند که فرمودند: لمس میت در هنگام مرگ و بعد از غسل دادن آن، و همچنین بوسیدن (میت) اشکالی ندارد (غسل واجب نمی شود).
3692- 2- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الصَّلْتِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا بَأْسَ بِأَنْ یَمَسَّهُ بَعْدَ الْغُسْلِ وَ یُقَبِّلَهُ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (5).
ترجمه:
عبدالله بن سنان از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که فرمود: اشکالی ندارد که (میت) پس از غسل لمس شود و (شخصی) آن را ببوسد.
3693- 3- (6) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: یَغْتَسِلُ الَّذِی غَسَّلَ الْمَیِّتَ وَ کُلُّ مَنْ مَسَّ مَیِّتاً فَعَلَیْهِ الْغُسْلُ وَ إِنْ کَانَ الْمَیِّتُ قَدْ غُسِّلَ.
ص: 295
أَقُولُ: حَمَلَهُ الشَّیْخُ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ وَ یَحْتَمِلُ الْحَمْلُ عَلَی مَا إِذَا غُسِّلَ بِالسِّدْرِ وَحْدَهُ أَوْ بِهِ وَ بِالْکَافُورِ وَ لَمْ یُغَسَّلْ بِالْمَاءِ الْقَرَاحِ أَوْ عَلَی أَنَّ الْمَیِّتَ غُسِّلَ بَدَنُهُ مِنَ النَّجَاسَاتِ وَ الْوَسَخِ وَ لَمْ یُغَسَّلْ غُسْلَ الْمَوْتِ أَوْ عَلَی أَنَّ غُسْلَ الْمَسِّ الْوَاقِعِ قَبْلَ غُسْلِ الْمَیِّتِ وَاجِبٌ وَ إِنْ کَانَ الْمَیِّتُ غُسِّلَ لَمْ یَسْقُطْ وَ یَحْتَمِلُ غَیْرُ ذَلِکَ.
ترجمه:
عمار ساباطی از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که فرمودند: کسی که میت را غسل داده است، باید غسل کند و همچنین هر کسی که میتی را لمس کرده باشد، بر او غسل واجب می شود، حتی اگر آن میت غسل داده شده باشد.
می گویم : مرحوم شیخ این روایت را بر استحباب حمل کرده است (یعنی غسل کردن بعد از لمس میت در این موارد مستحب است، نه واجب). همچنین چند احتمال دیگر در این زمینه مطرح شده که عبارتند از:
غسل ناقص: احتمال دارد منظور از وجوب غسل برای لمس کننده، زمانی باشد که میت فقط با سدر یا ترکیبی از سدر و کافور غسل داده شده باشد، اما غسل با آب خالص (الماء القراح) انجام نگرفته باشد. در این حالت، غسل مس میت واجب می شود.
غسل تطهیری از نجاسات: احتمال دیگر این است که میت فقط از نجاسات و کثافات تطهیر شده باشد (غسل تطهیری)، ولی غسل شرعی میت (غسل الموت) انجام نگرفته باشد. در این صورت نیز لمس میت موجب وجوب غسل خواهد شد.
وقوع غسل مس پیش از غسل میت: احتمال دیگر این است که وجوب غسل مس برای کسی که میت را لمس کرده، مربوط به زمانی باشد که لمس پیش از غسل دادن میت اتفاق افتاده است. در این صورت، حتی اگر بعداً میت غسل داده شده باشد، آن لمس کننده همچنان باید غسل مس میت را انجام دهد، زیرا غسل میت نمی تواند وجوب غسل مس پیش از آن را از بین ببرد.
احتمالات دیگر: احتمال های دیگری نیز می تواند در نظر گرفته شود که در متن به تفصیل نیامده است.
3694- 4- (1) أَحْمَدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ الطَّبْرِسِیُّ فِی الْإِحْتِجَاجِ قَالَ مِمَّا خَرَجَ عَنْ صَاحِبِ الزَّمَانِ ع- إِلَی مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیِّ- حَیْثُ کَتَبَ إِلَیْهِ رُوِیَ لَنَا عَنِ الْعَالِمِ ع- أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ إِمَامِ قَوْمٍ صَلَّی بِهِمْ بَعْضَ صَلَاتِهِمْ وَ حَدَثَتْ عَلَیْهِ حَادِثَةٌ کَیْفَ یَعْمَلُ مَنْ خَلْفَهُ فَقَالَ یُؤَخَّرُ وَ یَتَقَدَّمُ بَعْضُهُمْ وَ یُتِمُّ صَلَاتَهُمْ وَ یَغْتَسِلُ مَنْ مَسَّهُ التَّوْقِیعُ لَیْسَ عَلَی مَنْ نَحَّاهُ إِلَّا غَسْلُ الْیَدِ وَ إِذَا لَمْ تَحْدُثْ حَادِثَةٌ تَقْطَعُ الصَّلَاةَ تَمَّمَ صَلَاتَهُ مَعَ الْقَوْمِ.
ترجمه:
در کتاب «الاحتجاج» آمده است که از صاحب الزمان (عج) به محمد بن عبدالله بن جعفر حمیری، توقیعی (نامه ای) صادر شد. وی در نامه اش به امام پرسیده بود که به ما روایت شده است از عالم (حضرت کاظم علیه السلام که از ایشان سؤال شد: اگر امام جماعت در هنگام نماز (برای مثال) در اثنای بخشی از نماز دچار حادثه ای شد (مانند فوت)، تکلیف افرادی که پشت سر او نماز می خوانند، چیست؟ امام فرمودند: امام جماعت را به عقب می برند و یکی از مأمومین به جای او جلو آمده و نماز را به جا می آورد. و هر کسی که با امام جماعت تماس داشته باشد (مانند کسانی که او را به عقب می برند)، باید غسل کند.
اما توقیع (نامه امام زمان) می فرماید: بر کسی که امام جماعت را (در صورت فوت) کنار می برد، تنها شستن دست واجب است و نیازی به غسل نیست. و اگر حادثه ای که موجب قطع شدن نماز باشد، رخ ندهد، امام جماعت باید نماز را همراه با دیگران (تا انتها) به پایان برساند.
3695- 5- (2) وَ عَنْهُ قَالَ: وَ کَتَبَ إِلَیْهِ وَ رُوِیَ عَنِ الْعَالِمِ ع- أَنَّ مَنْ مَسَّ مَیِّتاً بِحَرَارَتِهِ غَسَلَ یَدَهُ وَ مَنْ مَسَّهُ وَ قَدْ بَرَدَ فَعَلَیْهِ الْغُسْلُ وَ هَذَا الْمَیِّتُ (3) فِی هَذِهِ الْحَالِ لَا یَکُونُ إِلَّا بِحَرَارَتِهِ فَالْعَمَلُ فِی ذَلِکَ عَلَی مَا هُوَ وَ لَعَلَّهُ یُنَحِّیهِ بِثِیَابِهِ وَ لَا یَمَسُّهُ فَکَیْفَ یَجِبُ عَلَیْهِ الْغُسْلُ التَّوْقِیعُ إِذَا مَسَّهُ عَلَی هَذِهِ الْحَالِ لَمْ یَکُنْ عَلَیْهِ إِلَّا غَسْلُ یَدِهِ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ فِی کِتَابِ الْغَیْبَةِ بِالْإِسْنَادِ الْآتِی (4)
أَقُولُ: السُّؤَالانِ مَخْصُوصَانِ بِوَقْتِ حَرَارَةِ الْبَدَنِ لِمَا مَضَی (5) وَ یَأْتِی (6).
ص: 296
ترجمه:
محمد بن عبدالله بن جعفر حمیری نقل می کند که امام زمان (عج) به او نوشتم: «و به ما روایت شده است از عالم (امام کاظم علیه السلام ) که هر کسی میتی را در حالتی که هنوز حرارت بدن دارد لمس کند، باید دستش را بشوید و هر کسی که میتی را در حالتی که سرد شده است لمس کند، بر او غسل واجب می شود. و در چنین حالتی، این میت (اشاره به امام جماعت که قبلاً ذکر شد) جز با حرارتش لمس نمی شود، پس حکم بر همان چیزی است که هست. و شاید او را با لباس هایش کنار ببرند و مستقیماً لمس نکنند، پس چطور می توان غسل را بر او واجب دانست؟ توقیع: در چنین حالتی اگر او را لمس کند، تنها شستن دست کافی است.»
می گویم : این دوسوال (بدن هنوزگرم بوده یا با لباسش اورا کناربردند) مربوط به زمان گرم بودن میت است .
(1) 4 بَابُ عَدَمِ وُجُوبِ الْغُسْلِ عَلَی مَنْ مَسَّ ثَوْبَ الْمَیِّتِ الَّذِی یَلِی جِلْدَهُ وَ لَا مَنْ حَمَلَهُ وَ لَا مَنْ أَدْخَلَهُ الْقَبْرَ
ترجمه:
3696- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ قَالَ: کَتَبْتُ إِلَیْهِ رَجُلٌ أَصَابَ یَدَیْهِ وَ بَدَنَهُ ثَوْبُ الْمَیِّتِ الَّذِی یَلِی جِلْدَهُ قَبْلَ أَنْ یُغَسَّلَ هَلْ یَجِبُ غَسْلُ یَدَیْهِ أَوْ بَدَنِهِ فَوَقَّعَ إِذَا أَصَابَ بَدَنَکَ جَسَدُ الْمَیِّتِ قَبْلَ أَنْ یُغَسَّلَ فَقَدْ یَجِبُ عَلَیْکَ الْغُسْلُ.
ترجمه:
از محمد بن حسن صفار نقل شده است: «به ایشان (امام) نوشتم: مردی که دست ها و بدنش با لباس میتی که قبل از غسل کردن، به بدن او چسبیده، برخورد کرده، آیا باید دست ها یا بدنش را بشوید؟»
امام در پاسخ نوشت: «اگر بدن تو با جسد میت، پیش از آن که غسل داده شود، برخورد کند، پس بر تو غسل واجب می شود.»
3697- 2- (3) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ مُحَمَّدٍ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: اغْتَسِلْ یَوْمَ الْأَضْحَی وَ الْفِطْرِ وَ الْجُمُعَةِ- وَ إِذَا غَسَّلْتَ مَیِّتاً وَ لَا تَغْتَسِلْ مِنْ مَسِّهِ إِذَا أَدْخَلْتَهُ الْقَبْرَ وَ لَا إِذَا حَمَلْتَهُ.
ترجمه:
از محمد حلبی از امام صادق (ع) نقل شده است: «در روز عید قربان، عید فطر و روز جمعه غسل کن، و هرگاه میتی را غسل دادی، غسل کن. اما از تماس با میت، زمانی که او را در قبر می گذاری یا حمل می کنی، غسل نکن.»
3698- 3- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ الْحَجَّالِ عَنْ ثَعْلَبَةَ عَنْ مَعْمَرِ بْنِ یَحْیَی قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَنْهَی عَنِ الْغُسْلِ إِذَا دَخَلَ الْقَبْرَ.
ترجمه:
از ثعلبه از معمر بن یحیی نقل شده است که گفت: «شنیدم امام صادق (ع) از غسل کردن هنگامی که (کسی) داخل قبر می شود، نهی می کرد.»
3699- 4- (5) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَ یَغْتَسِلُ مَنْ غَسَّلَ الْمَیِّتَ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَمَنْ أَدْخَلَهُ الْقَبْرَ قَالَ لَا إِنَّمَا یَمَسُّ الثِّیَابَ.
ص: 297
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی حَدِیثِ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ وَ حَدِیثِ حَرِیزٍ وَ حَدِیثِ سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ وَ غَیْرِ ذَلِکَ (1).
ترجمه:
از عبدالله بن سنان از امام صادق (ع) نقل شده است که گفت: «به امام عرض کردم: آیا کسی که میت را غسل می دهد، باید غسل کند؟ فرمود: بله. عرض کردم: پس کسی که او را داخل قبر می گذارد، (چطور)؟ فرمود: نه، زیرا او فقط لباس (میت) را لمس می کند.»
3700- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَیُّوبَ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ أَبِی زِیَادٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَبَّلَ عُثْمَانَ بْنَ مَظْعُونٍ بَعْدَ مَوْتِهِ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (4)
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
از اسماعیل بن ابی زیاد از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: «همانا رسول خدا (ص) پس از وفات عثمان بن مظعون، او را بوسید.»
3701- 2- (6) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ ع لَمَّا مَاتَ إِسْمَاعِیلُ أَمَرْتُ بِهِ وَ هُوَ مُسَجًّی أَنْ یُکْشَفَ عَنْ وَجْهِهِ فَقَبَّلْتُ وَجْهَهُ وَ ذَقَنَهُ وَ نَحْرَهُ ثُمَّ أَمَرْتُ بِهِ فَغُطِّیَ ثُمَّ قُلْتُ اکْشِفُوا عَنْهُ فَقَبَّلْتُ أَیْضاً جَبْهَتَهُ وَ ذَقَنَهُ وَ نَحْرَهُ ثُمَّ أَمَرْتُهُمْ فَغَطَّوْهُ ثُمَّ أَمَرْتُ بِهِ فَغُسِّلَ ثُمَّ دَخَلْتُ عَلَیْهِ وَ قَدْ کُفِّنَ فَقُلْتُ اکْشِفُوا عَنْ وَجْهِهِ فَقَبَّلْتُ جَبْهَتَهُ وَ ذَقَنَهُ وَ نَحْرَهُ وَ عَوَّذْتُهُ ثُمَّ قُلْتُ أَدْرِجُوهُ فَقِیلَ لَهُ بِأَیِّ شَیْ ءٍ عَوَّذْتَهُ فَقَالَ بِالْقُرْآنِ.
وَ فِی کِتَابِ إِکْمَالِ الدِّینِ وَ إِتْمَامِ النِّعْمَةِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ
ص: 298
عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحُسَیْنِ (1) بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَیُّوبَ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ جَمِیعاً عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ سَعِیدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَعْرَجِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مِثْلَهُ (2) أَقُولُ: حَمَلَ الشَّیْخُ التَّقْبِیلَ الْمَذْکُورَ عَلَی أَنَّهُ قَبْلَ الْبَرْدِ أَوْ بَعْدَ الْغُسْلِ وَ لَا حَاجَةَ إِلَی ذَلِکَ لِأَنَّ جَوَازَ التَّقْبِیلِ لَا یُنَافِی وُجُوبَ الْغُسْلِ بِوَجْهٍ فَإِنَّ الْجِمَاعَ الَّذِی لَیْسَ بِمُحَرَّمٍ وَ لَا مَکْرُوهٍ یُوجِبُ الْغُسْلَ وَ قَدْ أَشَارَ إِلَی ذَلِکَ الصَّدُوقُ فِی کِتَابِ إِکْمَالِ الدِّینِ (3) وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی الْمَقْصُودِ (4).
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین نقل کرده است که امام صادق (ع) فرمود: «هنگامی که اسماعیل از دنیا رفت، دستور دادم در حالی که رویش پوشانده شده بود، صورتش را باز کنند. سپس صورت، چانه و گردنش را بوسیدم. بعد دستور دادم که رویش را بپوشانند. سپس گفتم دوباره صورتش را باز کنید و مجدداً پیشانی، چانه و گردنش را بوسیدم. سپس دستور دادم رویش را بپوشانند. سپس دستور دادم که او را غسل دهند. بعد از آن که او غسل داده شد، نزد او رفتم و در حالی که کفن شده بود، گفتم صورتش را باز کنند و پیشانی، چانه و گردنش را بوسیدم و او را تعویذ کردم (دعا و وردی برایش خواندم). سپس گفتم او را در کفنش بپیچید. به امام عرض شد: با چه چیزی او را تعویذ کردی؟ فرمود: با قرآن.»
من می گویم: شیخ بوسیدن مذکور را به این معنا حمل کرده است که یا قبل از سرد شدن (جسد) یا بعد از غسل بوده است، اما نیازی به این توجیه نیست، زیرا جواز بوسیدن با وجوب غسل به هیچ وجه منافات ندارد؛ چرا که حتی نزدیکی جنسی (جماع) که نه حرام است و نه مکروه، غسل را واجب می کند. صدوق نیز در کتاب اکمال الدین به این نکته اشاره کرده است.
(5) 6 بَابُ عَدَمِ وُجُوبِ الْغُسْلِ بِمَسِّ الْمَیْتَةِ مِنْ غَیْرِ الْآدَمِیِّ وَ مَا لَا تَحُلُّهُ الْحَیَاةُ
ترجمه:
3702- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع فِی رَجُلٍ مَسَّ مَیْتَةً أَ عَلَیْهِ الْغُسْلُ قَالَ لَا إِنَّمَا ذَلِکَ مِنَ الْإِنْسَانِ.
ترجمه:
از محمد بن مسلم از یکی از آن دو امام (ع) نقل شده است که درباره مردی که مردار (حیوان مرده) را لمس کرده، سؤال شد: «آیا بر او غسل واجب است؟» فرمود: «نه، زیرا این (حکم) فقط در مورد انسان است.»
3703- 2- (7) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یَمَسُّ الْمَیْتَةَ أَ یَنْبَغِی
ص: 299
أَنْ یَغْتَسِلَ مِنْهَا فَقَالَ لَا إِنَّمَا ذَلِکَ (1) مِنَ الْإِنْسَانِ وَحْدَهُ.
ترجمه:
از حلبی از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که درباره مردی که مردار (حیوان مرده) را لمس کرده، سؤال شد: «آیا بر او غسل واجب است؟» فرمود: «نه، زیرا این (حکم) فقط در مورد انسان است.»
3704- 3- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ مِثْلَهُ وَ زَادَ قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یُصِیبُ ثَوْبُهُ جَسَدَ الْمَیِّتِ فَقَالَ یَغْسِلُ مَا أَصَابَ الثَّوْبَ.
ترجمه:
از ابن ابی عمیر نیز مشابه همین (روایت) نقل شده است و اضافه کرد: «و از او پرسیدم: مردی که لباسش به بدن میت برخورد کند، (چه حکمی دارد؟) فرمود: آن قسمتی از لباس را که با میت برخورد کرده است، بشوید.»
3705- 4- (3) وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ یُونُسَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ هَلْ یَحِلُّ أَنْ یَمَسَّ الثَّعْلَبَ وَ الْأَرْنَبَ أَوْ شَیْئاً مِنَ السِّبَاعِ حَیّاً أَوْ مَیِّتاً قَالَ لَا یَضُرُّهُ وَ لَکِنْ یَغْسِلُ یَدَهُ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ عَنِ الْمُفِیدِ عَنِ الصَّدُوقِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
از یونس، از برخی اصحابش، از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: «از ایشان پرسیدم: آیا جایز است که روباه، خرگوش یا حیوانات درنده ای را چه زنده و چه مرده لمس کند؟ فرمود: اشکالی ندارد، اما دستش را بشوید.»
3706- 5- (5) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ وَ فِی الْعِلَلِ بِأَسَانِیدِهِ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: إِنَّمَا لَمْ یَجِبِ الْغُسْلُ عَلَی مَنْ مَسَّ شَیْئاً مِنَ الْأَمْوَاتِ غَیْرِ الْإِنْسَانِ کَالطُّیُورِ وَ الْبَهَائِمِ وَ السِّبَاعِ وَ غَیْرِ ذَلِکَ لِأَنَّ هَذِهِ الْأَشْیَاءَ کُلَّهَا مُلَبَّسَةٌ رِیشاً وَ صُوفاً وَ شَعْراً وَ وَبَراً وَ هَذَا کُلُّهُ ذَکِیٌّ لَا یَمُوتُ وَ إِنَّمَا یُمَاسُّ مِنْهُ الشَّیْ ءُ الَّذِی هُوَ ذَکِیٌّ مِنَ الْحَیِّ وَ الْمَیِّتِ.
أَقُولُ: التَّعْلِیلُ غَیْرُ حَقِیقِیٍّ وَ مِثْلُهُ کَثِیرٌ جِدّاً وَ یَحْتَمِلُ کَوْنُهُ تَعْلِیلًا لِلْفَرْدِ الْأَغْلَبِ خَاصَّةً وَ قَدْ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی الْمَقْصُودِ (6) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (7).
ص: 300
ترجمه:
از فضل بن شاذان از امام رضا (ع) نقل شده است که فرمود: «تنها به کسی که چیزی از مردگان غیر انسان، مانند پرندگان، چهارپایان، درندگان و امثال آن ها را لمس کند، غسل واجب نمی شود؛ زیرا این موجودات همگی پوشیده از پر، پشم، مو و کرک هستند و همه این ها پاک (ذکی) بوده و نمی میرند. و آنچه از آن ها لمس می شود، همان بخش پاکِ موجود زنده و مرده است.»
می گویم: این علت یابی، حقیقی(عام) نیست و مانند آن، بسیار وجود دارد. احتمال دارد که این توضیح، تنها برای غالب موارد باشد، و آنچه پیش تر بیان شد، مقصود را روشن می سازد.
3707- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی بْنِ عُبَیْدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنِ ابْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ غَسَّلَ مَیِّتاً وَ کَفَّنَهُ اغْتَسَلَ غُسْلَ الْجَنَابَةِ.
ترجمه:
از ابن مسلم از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: «هر کس میتی را غسل دهد و کفن کند، باید غسل جنابت کند.»
ص: 301
ص: 302
3708- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی وَ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ الْغُسْلُ مِنَ الْجَنَابَةِ وَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ وَ الْعِیدَیْنِ- وَ حِینَ تُحْرِمُ وَ حِینَ تَدْخُلُ مَکَّةَ وَ الْمَدِینَةَ- وَ یَوْمَ عَرَفَةَ وَ یَوْمَ تَزُورُ الْبَیْتَ- وَ حِینَ تَدْخُلُ الْکَعْبَةَ- وَ فِی لَیْلَةِ تِسْعَ عَشْرَةَ وَ إِحْدَی وَ عِشْرِینَ وَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ مَنْ غَسَّلَ مَیِّتاً.
ترجمه:
از معاویه بن عمّار از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: «شنیدم او می گوید: غسل در موارد زیر است: غسل از جنابت، روز جمعه، عید فطر، عید قربان، هنگامی که احرام می بندی، وقتی که وارد مکه و مدینه می شوی، روز عرفه، روزی که خانه (کعبه) را زیارت می کنی، هنگامی که وارد کعبه می شوی، و در شب های نوزدهم، بیستم و بیست و سوم از ماه رمضان، و هر کس میتی را غسل دهد.»
3709- 2- (3) وَ بِالْإِسْنَادِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع کَمْ أَغْتَسِلُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ لَیْلَةً قَالَ لَیْلَةَ تِسْعَ عَشْرَةَ وَ لَیْلَةَ إِحْدَی وَ عِشْرِینَ- وَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ قَالَ قُلْتُ: فَإِنْ شَقَّ عَلَیَّ قَالَ فِی إِحْدَی وَ عِشْرِینَ وَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ- قُلْتُ فَإِنْ شَقَّ عَلَیَّ قَالَ حَسْبُکَ الْآنَ.
ترجمه:
از سلیمان بن خالد نقل شده است که گفت: «از امام صادق (ع) پرسیدم: در ماه رمضان چند بار باید غسل کنم؟ فرمود: در شب نوزدهم، شب بیستم، و شب بیست و سوم. گفتم: اگر بر من سخت باشد؟ فرمود: در شب بیستم و بیست و سوم. گفتم: اگر باز هم سخت باشد؟ فرمود: همین الان برای تو کافی است.»
3710- 3- (4) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ
ص: 303
عِیسَی عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ غُسْلِ الْجُمُعَةِ- فَقَالَ وَاجِبٌ فِی السَّفَرِ وَ الْحَضَرِ إِلَّا أَنَّهُ رُخِّصَ لِلنِّسَاءِ فِی السَّفَرِ لِقِلَّةِ الْمَاءِ وَ قَالَ غُسْلُ الْجَنَابَةِ وَاجِبٌ وَ غُسْلُ الْحَائِضِ إِذَا طَهُرَتْ وَاجِبٌ وَ غُسْلُ الِاسْتِحَاضَةِ وَاجِبٌ إِذَا احْتَشَتْ بِالْکُرْسُفِ فَجَازَ الدَّمُ الْکُرْسُفَ إِلَی أَنْ قَالَ وَ غُسْلُ النُّفَسَاءِ وَاجِبٌ وَ غُسْلُ الْمَوْلُودِ وَاجِبٌ وَ غُسْلُ الْمَیِّتِ وَاجِبٌ وَ غُسْلُ مَنْ غَسَّلَ الْمَیِّتَ وَاجِبٌ وَ غُسْلُ الْمُحْرِمِ وَاجِبٌ وَ غُسْلُ یَوْمِ عَرَفَةَ وَاجِبٌ وَ غُسْلُ الزِّیَارَةِ وَاجِبٌ إِلَّا مِنْ عِلَّةٍ وَ غُسْلُ دُخُولِ الْبَیْتِ وَاجِبٌ وَ غُسْلُ دُخُولِ الْحَرَمِ یُسْتَحَبُّ أَنْ لَا تَدْخُلَهُ إِلَّا بِغُسْلٍ وَ غُسْلُ الْمُبَاهَلَةِ وَاجِبٌ وَ غُسْلُ الِاسْتِسْقَاءِ وَاجِبٌ وَ غُسْلُ أَوَّلِ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ مُسْتَحَبٌّ وَ غُسْلُ لَیْلَةِ إِحْدَی وَ عِشْرِینَ سُنَّةٌ وَ غُسْلُ لَیْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ سُنَّةٌ لَا تَتْرُکْهَا لِأَنَّهُ یُرْجَی فِی إِحْدَاهُنَّ لَیْلَةُ الْقَدْرِ- وَ غُسْلُ یَوْمِ الْفِطْرِ- وَ غُسْلُ یَوْمِ الْأَضْحَی سُنَّةٌ لَا أُحِبُّ تَرْکَهَا وَ غُسْلُ الِاسْتِخَارَةِ یُسْتَحَبُّ.
وَ
رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ نَحْوَهُ (1) إِلَّا أَنَّهُ قَالَ- وَ غُسْلُ دُخُولِ الْحَرَمِ وَاجِبٌ یُسْتَحَبُّ أَنْ لَا تَدْخُلَهُ إِلَّا بِغُسْلٍ.
وَ
رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی نَحْوَهُ (2) إِلَّا أَنَّهُ أَسْقَطَ غُسْلَ مَنْ مَسَّ مَیِّتاً وَ غُسْلَ الْمُحْرِمِ وَ غُسْلَ یَوْمِ عَرَفَةَ وَ غُسْلَ دُخُولِ الْحَرَمِ وَ غُسْلَ الْمُبَاهَلَةِ.
أَقُولُ: حَمَلَ الشَّیْخُ وَ غَیْرُهُ الْوُجُوبَ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ الْمُؤَکَّدِ فِی غَیْرِ الْأَغْسَالِ السِّتَّةِ الْوَاجِبَةِ وَ ذَکَرُوا أَنَّ الْأَخْبَارَ دَالَّةٌ عَلَی نَفْیِ وُجُوبِهَا.
ترجمه:
از سماعه نقل شده است که گفت: «از امام صادق (ع) درباره غسل جمعه سؤال کردم. فرمود: غسل جمعه واجب است چه در سفر و چه در حضر، مگر این که برای زنان در سفر به دلیل کمبود آب رخصت داده شده است. همچنین غسل جنابت واجب است و غسل حائض هنگام طهارت(ازخون) واجب است و غسل مستحاضه نیز واجب است وقتی که از پارچه (کرستف) عبور کند. همچنین غسل نفاس واجب است و غسل مولود واجب است و غسل میت واجب است و غسل کسی که میت را غسل داده واجب است و غسل محرم واجب است و غسل روز عرفه واجب است و غسل زیارت واجب است مگر به عذر، و غسل ورود به خانه واجب است و غسل ورود به حرم مستحب است که تنها با غسل وارد نشود و غسل مباهله واجب است و غسل استسقاء واجب است و غسل اولین شب ماه رمضان مستحب است و غسل شب بیستم و شب بیست و سوم سنت است و نباید آن را ترک کرد؛ زیرا در یکی از این شب ها احتمال شب قدر وجود دارد. همچنین غسل روز فطر و روز قربانی سنت است و نباید ترک شود. غسل استخاره نیز مستحب است.»
و صدوق نیز با اسناد خود از سماعه بن مهران نقل کرده است، نزدیک به همین مضمون روایت کرده جز این که گفته است: «غسل ورود به حرم واجب است و مستحب است که تنها با غسل وارد شود.»
و کلینی نیز از محمد بن یحیی از احمد بن محمد از عثمان بن عیسی به همین مضمون نقل کرده است، جز این که غسل کسی که میت را لمس کرده، غسل محرم، غسل روز عرفه، غسل ورود به حرم و غسل مباهله را حذف کرده است.
راوی می گوید: به نظر می رسد که شیخ و دیگران وجوب را بر مستحب مؤکد در غیر از شش غسل واجب حمل کرده اند و ذکر کرده اند که اخبار دال بر نفی وجوب آن هاست.
3711- 4- (3) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع
ص: 304
الْغُسْلُ فِی سَبْعَةَ عَشَرَ مَوْطِناً لَیْلَةِ سَبْعَ عَشْرَةَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ- وَ لَیْلَةِ تِسْعَ عَشْرَةَ وَ لَیْلَةِ إِحْدَی وَ عِشْرِینَ- وَ لَیْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ وَ فِیهَا تُرْجَی لَیْلَةُ الْقَدْرِ- وَ غُسْلُ الْعِیدَیْنِ وَ إِذَا دَخَلْتَ الْحَرَمَیْنِ- وَ یَوْمِ تُحْرِمُ وَ یَوْمِ الزِّیَارَةِ وَ یَوْمِ تَدْخُلُ الْبَیْتَ- وَ یَوْمِ التَّرْوِیَةِ وَ یَوْمِ عَرَفَةَ وَ إِذَا غَسَّلْتَ مَیِّتاً وَ کَفَّنْتَهُ أَوْ مَسِسْتَهُ بَعْدَ مَا یَبْرُدُ وَ یَوْمِ الْجُمُعَةِ- وَ غُسْلُ الْکُسُوفِ إِذَا احْتَرَقَ الْقُرْصُ کُلُّهُ فَاسْتَیْقَظْتَ وَ لَمْ تُصَلِّ فَعَلَیْکَ أَنْ تَغْتَسِلَ وَ تَقْضِیَ الصَّلَاةَ وَ غُسْلُ الْجَنَابَةِ فَرِیضَةٌ.
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین نقل کرده است که امام باقر (ع) فرمودند:
«غسل در هفده موطن واجب است:
شب هفدهم ماه رمضان
شب نوزدهم
شب بیست و یکم
شب بیست و سوم که در این شب، احتمال شب قدر وجود دارد.
غسل روز عید فطر و روز عید قربانی
وقتی که به حرمین (مکه و مدینه) وارد می شوی
روزی که محرم می شوی
روز زیارت
روز ورود به خانه (کعبه)
روز ترویه
روز عرفه
وقتی که میت را غسل می دهی و کفن می کنی یا اگر بعد از سرد شدن، میت را لمس کنی
روز جمعه
غسل کسوف، اگر تمام قرص خورشید گرفته شود و بیدار شوی و نماز نخوانده باشی، بر تو واجب است که غسل کنی و نماز را قضا کنی
و غسل جنابت که فرض است.»
3712- 5- (1) وَ فِی الْخِصَالِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع مِثْلَهُ وَ زَادَ وَ غُسْلُ الْمَیِّتِ ثُمَّ قَالَ وَ قَالَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ- قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع اغْتَسِلْ فِی لَیْلَةِ أَرْبَعَةٍ وَ عِشْرِینَ- وَ مَا عَلَیْکَ أَنْ تَعْمَلَ فِی اللَّیْلَتَیْنِ جَمِیعاً.
ترجمه:
از محمد بن مسلم مثل همان روایت نقل شده است ولی اضافه کرده که امام باقر (ع) فرمودند:
«غسل میت هم از موارد واجب است. سپس عبد الرحمن بن ابی عبدالله گفت: امام صادق (ع) به من فرمود: در شب بیست و چهارم غسل کن و بر تو چیزی نیست که در هر دو شب (بیست و سوم و بیست و چهارم) غسل کنی.»
3713- 6- (2) وَ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ عَبْدِ الْوَاحِدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُبْدُوسٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ قُتَیْبَةَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ الرِّضَا ع فِی کِتَابٍ کَتَبَهُ إِلَی الْمَأْمُونِ- وَ غُسْلُ یَوْمِ الْجُمُعَةِ سُنَّةٌ وَ غُسْلُ الْعِیدَیْنِ وَ غُسْلُ دُخُولِ مَکَّةَ وَ الْمَدِینَةِ- وَ غُسْلُ الزِّیَارَةِ وَ غُسْلُ الْإِحْرَامِ وَ أَوَّلِ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ- وَ لَیْلَةِ سَبْعَ عَشْرَةَ وَ لَیْلَةِ تِسْعَ عَشْرَةَ- وَ لَیْلَةِ إِحْدَی وَ عِشْرِینَ وَ لَیْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ- هَذِهِ الْأَغْسَالُ سُنَّةٌ وَ غُسْلُ الْجَنَابَةِ فَرِیضَةٌ وَ غُسْلُ الْحَیْضِ مِثْلُهُ.
ترجمه:
3714- 7- (3) وَ فِی الْخِصَالِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ الْبَزَنْطِیِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ الْغُسْلَ فِی أَرْبَعَةَ عَشَرَ مَوْطِناً
ص: 305
- غُسْلُ الْمَیِّتِ وَ غُسْلُ الْجُنُبِ وَ غُسْلُ مَنْ غَسَّلَ الْمَیِّتَ وَ غُسْلُ الْجُمُعَةِ- وَ الْعِیدَیْنِ وَ یَوْمِ عَرَفَةَ وَ غُسْلُ الْإِحْرَامِ وَ دُخُولِ الْکَعْبَةِ وَ دُخُولِ الْمَدِینَةِ- وَ دُخُولِ الْحَرَمِ وَ الزِّیَارَةِ وَ لَیْلَةِ تِسْعَ عَشْرَةَ وَ إِحْدَی وَ عِشْرِینَ- وَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ.
ترجمه:
ابن سنان از حضرت صادق علیه السلام نقل کرده که فرمودند : غسل در 14 مورد وارد شده غسل میت /غسل جنابت /غسل مس میت /غسل جمعه /غسل عیدین /غسل روز عرفه /غسل احرام /و دخول در کعبه /و دخول در مدینه /و دخول در حرم و زیارت /و شب نوزدهم بیست /و یکم و بیست و سوم ماه رمضان
3715- 8- (1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْأَعْمَشِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع فِی حَدِیثِ شَرَائِعِ الدِّینِ قَالَ: وَ الْأَغْسَالُ مِنْهَا غُسْلُ الْجَنَابَةِ وَ الْحَیْضِ وَ غُسْلُ الْمَیِّتِ وَ مَنْ مَسَّ الْمَیِّتَ بَعْدَ مَا یَبْرُدُ وَ غُسْلُ مَنْ غَسَّلَ الْمَیِّتَ وَ غُسْلُ یَوْمِ الْجُمُعَةِ- وَ غُسْلُ الْعِیدَیْنِ وَ غُسْلُ دُخُولِ مَکَّةَ- وَ غُسْلُ دُخُولِ الْمَدِینَةِ وَ غُسْلُ الزِّیَارَةِ وَ غُسْلُ الْإِحْرَامِ وَ غُسْلُ یَوْمِ عَرَفَةَ- وَ غُسْلُ لَیْلَةِ سَبْعَ عَشْرَةَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ- وَ غُسْلُ لَیْلَةِ تِسْعَ عَشْرَةَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ- وَ غُسْلُ لَیْلَةِ إِحْدَی وَ عِشْرِینَ وَ لَیْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ مِنْهُ وَ أَمَّا الْفَرْضُ فَغُسْلُ الْجَنَابَةِ وَ غُسْلُ الْجَنَابَةِ وَ الْحَیْضِ وَاحِدٌ.
ترجمه:
اعمش از حضرت صادق علیه السلام نقل کرده که فرمودند :بعضی از غسل ها عبارتند از غسل جنابت /میت /و غسل میت /وغسل مس میت قتی بدن سرد شده باشد /و غسل روز جمعه /و غسل برای دخول در مکه /و مدینه /و غسل زیارت و غسل احرام /و غسل روز عرفه /و غسل شب هفدهم از ماه رمضان /و غسل شب نوزدهم رمضان /شب بیست و یکم /و بیست و سوم از ماه رمضان اما غسل واجب پس غسل جنابت و حیض یکی هستند .
3716- 9- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ مُحَمَّدٍ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: اغْتَسِلْ یَوْمَ الْأَضْحَی وَ الْفِطْرِ وَ الْجُمُعَةِ- وَ إِذَا غَسَّلْتَ مَیِّتاً وَ لَا تَغْتَسِلْ مِنْ مَسِّهِ إِذَا أَدْخَلْتَهُ الْقَبْرَ وَ لَا إِذَا حَمَلْتَهُ.
ترجمه:
از محمد حلبی از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: در روز عید قربان و عید فطر و روز جمعه غسل کن، و هرگاه میّتی را غسل دادی (غسل کن)، اما به خاطر لمس او هنگامی که او را در قبر قرار دادی و یا او را حمل کردی، غسل نکن.
3717- 10- (3) وَ عَنْهُ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْغُسْلُ مِنَ الْجَنَابَةِ وَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ وَ یَوْمَ الْفِطْرِ- وَ یَوْمَ الْأَضْحَی وَ یَوْمَ عَرَفَةَ عِنْدَ زَوَالِ الشَّمْسِ وَ مَنْ غَسَّلَ مَیِّتاً وَ حِینَ یُحْرِمُ وَ عِنْدَ دُخُولِ مَکَّةَ وَ الْمَدِینَةِ وَ دُخُولِ الْکَعْبَةِ- وَ غُسْلُ الزِّیَارَةِ وَ الثَّلَاثِ اللَّیَالِی فِی شَهْرِ رَمَضَانَ.
ترجمه:
از ابن سنان از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: غسل جنابت، و غسل روز جمعه، و روز عید فطر، و روز عید قربان، و روز عرفه هنگام زوال خورشید، و هر کس میّتی را غسل دهد، و هنگام احرام بستن، و هنگام ورود به مکه و مدینه، و ورود به کعبه، و غسل زیارت، و سه شب در ماه رمضان (مستحب است).
ص: 306
3718- 11- (1) وَ عَنْهُ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: الْغُسْلُ فِی سَبْعَةَ عَشَرَ مَوْطِناً لَیْلَةِ سَبْعَ عَشْرَةَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ هِیَ لَیْلَةُ الْتَقَی الْجَمْعَانِ وَ لَیْلَةِ تِسْعَ عَشْرَةَ وَ فِیهَا یُکْتَبُ الْوَفْدُ وَفْدُ السَّنَةِ وَ لَیْلَةِ إِحْدَی وَ عِشْرِینَ وَ هِیَ اللَّیْلَةُ الَّتِی أُصِیبَ فِیهَا أَوْصِیَاءُ الْأَنْبِیَاءِ ع- وَ فِیهَا رُفِعَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ ع وَ قُبِضَ مُوسَی ع- وَ لَیْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ یُرْجَی فِیهَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ- وَ یَوْمَیِ الْعِیدَیْنِ وَ إِذَا دَخَلْتَ الْحَرَمَیْنِ- وَ یَوْمِ تُحْرِمُ وَ یَوْمِ الزِّیَارَةِ وَ یَوْمِ تَدْخُلُ الْبَیْتَ وَ یَوْمِ التَّرْوِیَةِ وَ یَوْمِ عَرَفَةَ- وَ إِذَا غَسَّلْتَ مَیِّتاً أَوْ کَفَّنْتَهُ أَوْ مَسِسْتَهُ بَعْدَ مَا یَبْرُدُ وَ یَوْمِ الْجُمُعَةِ وَ غُسْلُ الْجَنَابَةِ فَرِیضَةٌ وَ غُسْلُ الْکُسُوفِ إِذَا احْتَرَقَ الْقُرْصُ کُلُّهُ فَاغْتَسِلْ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا کَمَا مَرَّ (2).
ترجمه:
از محمد بن مسلم از یکی از آن دو (امام باقر یا امام صادق علیهما السلام) روایت شده که فرمود: غسل در هفده موضع (مستحب است): شب هفدهم ماه رمضان که شب برخورد دو گروه است، و شب نوزدهم که در آن، گروه که که مهمان خدا خواهند بود(مه به حج می روند) نوشته می شود، و شب بیست و یکم که در آن، وصی های پیامبران مورد آسیب قرار گرفتند، و در آن شب عیسی بن مریم (ع) به آسمان برده شد و موسی (ع) قبض روح شد، و شب بیست و سوم که امید است شب قدر باشد، و روز عیدین (عید فطر و عید قربان)، و هنگامی که وارد حرمین (مکه و مدینه) می شوی، و روزی که احرام می بندی، و روز زیارت، و روزی که وارد خانه کعبه می شوی، و روز ترویه (هشتم ذی الحجه)، و روز عرفه، و هرگاه میّتی را غسل دادی یا کفن کردی یا پس از سرد شدن لمسش کردی، و روز جمعه. و غسل جنابت واجب است، و غسل کسوف زمانی که تمام قرص خورشید گرفته شد، پس (در این حالت) غسل کن.
3719- 12- (3) وَ عَنْهُ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ عُرْوَةَ عَنْ عَبْدِ الْحَمِیدِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: الْغُسْلُ مِنَ الْجَنَابَةِ وَ غُسْلُ الْجُمُعَةِ وَ الْعِیدَیْنِ- وَ یَوْمِ عَرَفَةَ وَ ثَلَاثِ لَیَالٍ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ- وَ حِینَ تَدْخُلُ الْحَرَمَ- وَ إِذَا أَرَدْتَ (دُخُولَ الْبَیْتِ الْحَرَامِ- وَ إِذَا أَرَدْتَ) (4) دُخُولَ مَسْجِدِ الرَّسُولِ ص وَ مَنْ غَسَّلَ الْمَیِّتَ.
ترجمه:
از محمد بن مسلم از امام باقر (ع) روایت شده که فرمود: غسل جنابت، و غسل جمعه، و (غسل) عیدین، و روز عرفه، و سه شب در ماه رمضان، و هنگام ورود به حرم، و زمانی که بخواهی وارد خانه کعبه شوی، و زمانی که بخواهی وارد مسجد رسول خدا (ص) شوی، و هر کس میّتی را غسل دهد (مستحب است).
3720- 13- (5) وَ عَنْهُ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ عُرْوَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ اللَّیَالِی الَّتِی یُسْتَحَبُّ فِیهَا الْغُسْلُ مِنْ (6) شَهْرِ رَمَضَانَ- فَقَالَ لَیْلَةُ تِسْعَ عَشْرَةَ وَ لَیْلَةُ إِحْدَی
ص: 307
وَ عِشْرِینَ- وَ لَیْلَةُ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ وَ قَالَ فِی لَیْلَةِ تِسْعَ عَشْرَةَ یُکْتَبُ وَفْدُ الْحَاجِّ وَ فِیهَا یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ وَ لَیْلَةُ إِحْدَی وَ عِشْرِینَ فِیهَا رُفِعَ عِیسَی وَ فِیهَا قُبِضَ وَصِیُّ مُوسَی- وَ فِیهَا قُبِضَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع- وَ لَیْلَةُ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ وَ هِیَ لَیْلَةُ الْجُهَنِیِّ- وَ حَدِیثُهُ أَنَّهُ قَالَ لِرَسُولِ اللَّهِ ص- إِنَّ مَنْزِلِی نَاءٍ عَنِ الْمَدِینَةِ فَمُرْنِی بِلَیْلَةٍ أَدْخُلُ فِیهَا فَأَمَرَهُ بِلَیْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ.
وَ رَوَاهُ فِی الْمِصْبَاحِ عَنْ زُرَارَةَ (1)
وَ
رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ مِثْلَهُ (2) إِلَّا أَنَّهُ حَذَفَ کِتَابَةَ وَفْدِ الْحَاجِّ وَ قَبْضِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع
ترجمه:
از زراره از یکی از آن دو (امام باقر یا امام صادق) روایت شده که فرمود: از او درباره شب هایی از ماه رمضان که غسل در آن ها مستحب است، پرسیدم. فرمود: شب نوزدهم، شب بیست و یکم، و شب بیست و سوم. و فرمود: در شب نوزدهم،اسم حاجیان(که به حج خواهند رفت) نوشته می شوند و در آن شب هر امر حکیمانه ای جدا می گردد. و شب بیست و یکم، در آن شب عیسی (ع) به آسمان برده شد و وصیّ موسی (ع) در آن شب وفات یافت و امیرالمؤمنین (ع) در آن شب شهید شد. و شب بیست و سوم، که همان شب جُهَنی است. و داستان جُهَنی این است که او به رسول خدا (ص) گفت: منزل من از مدینه دور است، پس مرا به شبی فرمان ده که در آن وارد (مدینه) شوم. پس پیامبر (ص) او را به شب بیست و سوم امر فرمود.
3721- 14- (3) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْأَحْمَرِیِّ عَنْ جَمَاعَةٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ عَنْ بُکَیْرِ بْنِ أَعْیَنَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فِی أَیِّ اللَّیَالِی أَغْتَسِلُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ قَالَ فِی تِسْعَ عَشْرَةَ وَ فِی إِحْدَی وَ عِشْرِینَ وَ فِی ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
از بکیر بن اعین روایت شده که گفت: از امام صادق (ع) پرسیدم: در کدام شب های ماه رمضان غسل کنم؟ فرمود: در شب نوزدهم، شب بیست و یکم، و شب بیست و سوم. ....
3722- 15- (4) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْوَلِیدِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْغُسْلِ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ- وَ أَیَّ اللَّیَالِی أَغْتَسِلُ قَالَ تِسْعَ عَشْرَةَ- وَ إِحْدَی وَ عِشْرِینَ وَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی اسْتِحْبَابِ أَکْثَرِ الْأَغْسَالِ الْمَذْکُورَةِ هُنَا (5) وَ فِی
ص: 308
الصَّلَاةِ (1) وَ الصَّوْمِ (2) وَ الْحَجِّ (3) وَ عَلَی اسْتِحْبَابِ أَغْسَالٍ أُخَرَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَی.
ترجمه:
از بکیر بن اعین روایت شده که گفت: از امام صادق (ع) پرسیدم: در کدام شب های ماه رمضان غسل کنم؟ فرمود: در شب نوزدهم، شب بیست و یکم، و شب بیست و سوم.
3723- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ أَحْمَدَ الْفَتَّالُ الْفَارِسِیُّ فِی رَوْضَةِ الْوَاعِظِینَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَیَابَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ غُسْلِ یَوْمِ عَرَفَةَ فِی الْأَمْصَارِ فَقَالَ اغْتَسِلْ أَیْنَمَا کُنْتَ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ أَبَانٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَیَابَةَ (6)
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (7) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (8).
ترجمه:
از عبدالرحمن بن سیابة روایت شده که گفت: از امام صادق (ع) درباره غسل روز عرفه در شهرها (غیر از مکه) پرسیدم. فرمود: هر کجا که هستی، غسل کن.
3724- 1- (10) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَرْأَةِ عَلَیْهَا غُسْلُ یَوْمِ الْجُمُعَةِ- وَ الْفِطْرِ
ص: 309
وَ الْأَضْحَی وَ یَوْمِ عَرَفَةَ- قَالَ نَعَمْ عَلَیْهَا الْغُسْلُ کُلُّهُ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ بِعُمُومِهِ وَ إِطْلَاقِهِ (1) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (2).
ترجمه:
از حلبی از امام صادق (ع) روایت شده که گفت: از او درباره (حکم) غسل روز جمعه، عید فطر، عید قربان و روز عرفه برای زن پرسیدم. فرمود: بله، همه این غسل ها بر او (زن) مستحب است.
(3) 4 بَابُ اسْتِحْبَابِ الْغُسْلِ لَیَالِیَ الْإِفْرَادِ الثَّلَاثَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ
ترجمه:
3725- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی وَ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: الْغُسْلُ فِی ثَلَاثِ (5) لَیَالٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ- فِی تِسْعَ عَشْرَةَ وَ إِحْدَی وَ عِشْرِینَ وَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ- وَ أُصِیبَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع فِی لَیْلَةِ تِسْعَ عَشْرَةَ- وَ قُبِضَ فِی لَیْلَةِ إِحْدَی وَ عِشْرِینَ- قَالَ وَ الْغُسْلُ فِی أَوَّلِ اللَّیْلِ وَ هُوَ یُجْزِی إِلَی آخِرِهِ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْعَلَاءِ نَحْوَهُ (6).
ترجمه:
از محمد بن مسلم از یکی از آن دو (امام باقر یا امام صادق) روایت شده که فرمود: غسل در سه شب از ماه رمضان (مستحب است): شب نوزدهم، شب بیست و یکم، و شب بیست و سوم. و امیرالمؤمنین (ع) در شب نوزدهم مورد ضربت قرار گرفت و در شب بیست و یکم به شهادت رسید. و فرمود: غسل در اول شب (انجام شود) و این (غسل) تا آخر شب کافی است.
3726- 2- (7) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع کَمْ أَغْتَسِلُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ لَیْلَةً قَالَ لَیْلَةَ تِسْعَ عَشْرَةَ وَ لَیْلَةَ إِحْدَی وَ عِشْرِینَ- وَ لَیْلَةَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ الْحَدِیثَ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (8) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (9) وَ الْحَصْرُ
ص: 310
الْمَذْکُورُ مَحْمُولٌ عَلَی حَصْرِ الِاسْتِحْبَابِ الْمُؤَکَّدِ لِمَا مَضَی (1) وَ یَأْتِی (2) مَعَ أَنَّهُ غَیْرُ صَرِیحٍ فِی الْحَصْرِ.
ترجمه:
از سلیمان بن خالد روایت شده که گفت: از امام صادق (ع) پرسیدم: در کدام شب ها باید در ماه رمضان غسل کنم؟ فرمود: در شب نوزدهم، شب بیست و یکم، و شب بیست و سوم. و من می گویم: پیشتر آنچه که دلالت بر این موضوع دارد ذکر شده و آنچه که به آن اشاره خواهد شد، نیز خواهد آمد. و حصر مذکور، بر حصر استحباب مؤکد برای آنچه که گذشت، حمل می شود، و به علاوه، این حصر به طور صریح در این مورد ذکر نشده است.
(3) 5 بَابُ اسْتِحْبَابِ الْغُسْلِ لَیْلَةَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ مَرَّتَیْنِ فِی أَوَّلِ اللَّیْلِ وَ آخِرِهِ
ترجمه:
3727- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ دَاوُدَ وَ عَلِیٍّ أَخَوَیْهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ بُرَیْدٍ قَالَ: رَأَیْتُهُ اغْتَسَلَ فِی لَیْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ مَرَّتَیْنِ مَرَّةً مِنْ أَوَّلِ اللَّیْلِ وَ مَرَّةً مِنْ آخِرِ اللَّیْلِ.
وَ
رَوَاهُ ابْنُ طَاوُسٍ فِی کِتَابِ الْإِقْبَالِ بِإِسْنَادِهِ إِلَی أَبِی مُحَمَّدٍ هَارُونَ بْنِ مُوسَی بِإِسْنَادِهِ إِلَی بُرَیْدِ بْنِ مُعَاوِیَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مِثْلَهُ (5) إِلَّا أَنَّهُ قَالَ- لَیْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَان
ترجمه:
از بریده روایت شده که گفت: او (امام صادق (ع)) را دیدم که در شب بیست و سوم دو بار غسل کرد؛ یک بار از اوایل شب و یک بار از آخر شب.
(6) 6 بَابُ اسْتِحْبَابِ غُسْلِ الْجُمُعَةِ فِی السَّفَرِ وَ الْحَضَرِ لِلْأُنْثَی وَ الذَّکَرِ الْعَبْدِ وَ الْحُرِّ وَ عَدَمِ تَأَکُّدِ الِاسْتِحْبَابِ لِلنِّسَاءِ فِی السَّفَرِ
ترجمه:
3728- 1- (7) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع
ص: 311
قَالَ: الْغُسْلُ یَوْمَ الْجُمُعَةِ عَلَی الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ فِی الْحَضَرِ وَ عَلَی الرِّجَالِ فِی السَّفَرِ وَ لَیْسَ عَلَی النِّسَاءِ فِی السَّفَرِ.
ترجمه:
از منصور بن حازم از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: غسل روز جمعه بر مردان و زنان در حال حضر (غیرسفر) واجب است و بر مردان در سفر نیز واجب است، اما بر زنان در سفر واجب نیست.
3729- 2- (1) قَالَ وَ فِی رِوَایَةٍ أُخْرَی أَنَّهُ رُخِّصَ لِلنِّسَاءِ فِی السَّفَرِ لِقِلَّةِ الْمَاءِ.
ترجمه:
فرمود: و در روایتی دیگر آمده است که برای زنان در سفر به خاطر کمبود آب، رخصت داده شده است (که غسل نکنند).
3730- 3- (2) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْغُسْلِ یَوْمَ الْجُمُعَةِ- فَقَالَ وَاجِبٌ عَلَی کُلِّ ذَکَرٍ أَوْ (3) أُنْثَی عَبْدٍ (4) أَوْ حُرٍّ (5).
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
از عبدالله بن مغیره از امام رضا (ع) روایت شده که گفت: از او درباره غسل روز جمعه پرسیدم. فرمود: بر هر مرد و زنی، بنده و آزاد واجب است.
3731- 4- (7) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ یُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لِیَتَزَیَّنْ أَحَدُکُمْ یَوْمَ الْجُمُعَةِ یَغْتَسِلُ وَ یَتَطَیَّبُ الْحَدِیثَ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (8).
ترجمه:
از هشام بن حکم روایت شده که گفت: امام صادق (ع) فرمود: یکی از شما در روز جمعه باید آراسته شود؛ غسل کند و خوشبو باشد.
3732- 5- (9) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لَا تَدَعِ الْغُسْلَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ فَإِنَّهُ سُنَّةٌ وَ شَمَّ الطِّیبِ إِلَی أَنْ قَالَ وَ قَالَ الْغُسْلُ وَاجِبٌ یَوْمَ الْجُمُعَةِ.
ترجمه:
از زراره روایت شده که گفت: امام باقر (ع) فرمود: غسل روز جمعه را ترک نکنید، زیرا این سنت است و بوی خوش استفاده کنید. و فرمود: غسل روز جمعه واجب است.
3733- 6- (10) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی
ص: 312
عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ (1) قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا ع عَنْ غُسْلِ یَوْمِ الْجُمُعَةِ- فَقَالَ وَاجِبٌ عَلَی کُلِّ ذَکَرٍ وَ أُنْثَی عَبْدٍ أَوْ (2) حَرٍّ.
ترجمه:
از محمد بن عبدالله روایت شده که گفت: از امام رضا (ع) درباره غسل روز جمعه پرسیدم. فرمود: بر هر مرد و زنی، بنده و آزاد واجب است.
3734- 7- (3) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ سَیْفٍ عَنْ أَبِیهِ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الْأَوَّلَ ع کَیْفَ صَارَ غُسْلُ یَوْمِ الْجُمُعَةِ- وَاجِباً فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ أَتَمَّ صَلَاةَ الْفَرِیضَةِ بِصَلَاةِ النَّافِلَةِ وَ أَتَمَّ صِیَامَ الْفَرِیضَةِ بِصِیَامِ النَّافِلَةِ وَ أَتَمَّ وُضُوءَ النَّافِلَةِ بِغُسْلِ یَوْمِ الْجُمُعَةِ- مَا کَانَ فِی (4) ذَلِکَ مِنْ سَهْوٍ أَوْ تَقْصِیرٍ أَوْ نِسْیَانٍ أَوْ نُقْصَانٍ (5).
وَ
رَوَاهُ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِی سُمَیْنَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَسْلَمَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ خَالِدٍ مِثْلَهُ (6) إِلَّا أَنَّهُ قَالَ وَ أَتَمَّ وُضُوءَ الْفَرِیضَةِ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ (7)
وَ رَوَاهُ أَیْضاً بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ وَ کَذَا کُلُّ مَا قَبْلَهُ (8) وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْعِلَلِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَعْبَدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ خَالِدٍ (9)
أَقُولُ: فِی هَذَا قَرِینَةٌ وَاضِحَةٌ عَلَی أَنَّ الْمُرَادَ بِالْوُجُوبِ الِاسْتِحْبَابُ الْمُؤَکَّدُ
ص: 313
لِأَنَّ إِتْمَامَ وُضُوءِ النَّافِلَةِ لَیْسَ بِوَاجِبٍ وَ لَا لَازِمٍ کَیْفَ وَ إِتْمَامُ الصَّلَاةِ وَ الصِّیَامِ الْوَاجِبَیْنِ هُنَا لَیْسَ بِوَاجِبٍ لِلْقَطْعِ بِعَدَمِ وُجُوبِ صَوْمِ النَّافِلَةِ وَ صَلَاةِ النَّافِلَةِ.
ترجمه:
از حسین بن خالد روایت شده که گفت: از امام حسن اول (ع) پرسیدم: چگونه غسل روز جمعه واجب شد؟ فرمود: خداوند نماز واجب را با نماز نافله کامل کرد و روزه واجب را با روزه نافله کامل کرد و وضو نافله را با غسل روز جمعه کامل کرد. هر آنچه در این مورد از سهو یا تقصیر یا نسیان یا نقصان باشد، وجود ندارد.
می گویم:
در اینجا نشانه ای روشن وجود دارد که مقصود از وجوب، استحباب مؤکد است. زیرا اتمام وضو نافله واجب و لازم نیست. چگونه ممکن است، در حالی که اتمام نماز و روزه واجب نیز در اینجا واجب نیست، به خاطر قطعیت عدم وجوب روزه و نماز نافله؟
3735- 8- (1) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ عَلِیِّ بْنِ یَقْطِینٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ النِّسَاءِ أَ عَلَیْهِنَّ غُسْلُ الْجُمُعَةِ قَالَ نَعَمْ.
ترجمه:
از علی بن یقطین روایت شده که گفت: از امام رضا علیه السلام درباره زنان پرسیدم: آیا بر آن ها غسل جمعه واجب است؟ فرمود: بله.
3736- 9- (2) وَ عَنْهُ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ یَقْطِینٍ عَنْ أَخِیهِ الْحُسَیْنِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ یَقْطِینٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ الْغُسْلِ فِی الْجُمُعَةِ- وَ الْأَضْحَی وَ الْفِطْرِ قَالَ سُنَّةٌ وَ لَیْسَ بِفَرِیضَةٍ.
ترجمه:
از علی بن یقطین روایت شده که گفت: از امام حسن (ع) درباره غسل در روز جمعه، عید قربانی و عید فطر پرسیدم. فرمود: سنت است و واجب نیست.
3737- 10- (3) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ غُسْلِ یَوْمِ (4) الْجُمُعَةِ- فَقَالَ سُنَّةٌ فِی السَّفَرِ وَ الْحَضَرِ إِلَّا أَنْ یَخَافَ الْمُسَافِرُ عَلَی نَفْسِهِ الْقُرَّ.
ترجمه:
از زراره روایت شده که گفت: از امام صادق (ع) درباره غسل روز جمعه پرسیدم. فرمود: سنت است در سفر و حضر، مگر اینکه مسافر از سرما بر خود بترسد.
3738- 11- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: اغْتَسِلْ یَوْمَ الْجُمُعَةِ- إِلَّا أَنْ تَکُونَ مَرِیضاً أَوْ تَخَافَ عَلَی نَفْسِکَ.
ترجمه:
از محمد بن مسلم روایت شده که از یکی ازدوامام علیهما السلام نقل کرده است: "روز جمعه غسل کن، مگر اینکه بیمار باشی یا از جان خود بترسی."
3739- 12- (6) وَ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْقَاسِمِ عَنْ عَلِیٍّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ غُسْلِ الْعِیدَیْنِ- أَ وَاجِبٌ هُوَ فَقَالَ هُوَ سُنَّةٌ قُلْتُ فَالْجُمُعَةُ قَالَ هُوَ سُنَّةٌ.
ترجمه:
علی می گوید از حضرت صادق علیه السلام سوال کردم در مورد غسل عیدین آیا واجب است فرمودند :سنت است عرض کردم پس غسل جمعه چطور فرمودند : آن هم مستحب است
ص: 314
3740- 13- (1) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی حَدِیثِ الْجُمُعَةِ قَالَ وَ الْغُسْلُ فِیهَا وَاجِبٌ.
ترجمه:
زراره می گوید از حضرت باقر علیه السلام درحدیث جمعه فرمودند :غسل در جمعه واجب است
3741- 14- (2) قَالَ وَ قَالَ الصَّادِقُ ع غُسْلُ یَوْمِ الْجُمُعَةِ طَهُورٌ وَ کَفَّارَةٌ لِمَا بَیْنَهُمَا مِنَ الذُّنُوبِ مِنَ الْجُمُعَةِ إِلَی الْجُمُعَةِ.
ترجمه:
حضرت صادق علیه السلام فرمودند :غسل روز جمعه طهارت و پاکیست و کفاره گناهان بین دو جمعه می باشد
3742- 15- (3) قَالَ وَ قَالَ الصَّادِقُ ع فِی عِلَّةِ غُسْلِ یَوْمِ الْجُمُعَةِ- إِنَّ الْأَنْصَارَ کَانَتْ تَعْمَلُ فِی نَوَاضِحِهَا وَ أَمْوَالِهَا فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْجُمُعَةِ حَضَرُوا الْمَسْجِدَ فَتَأَذَّی النَّاسُ بِأَرْوَاحِ آبَاطِهِمْ وَ أَجْسَادِهِمْ فَأَمَرَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ص بِالْغُسْلِ فَجَرَتْ بِذَلِکَ السُّنَّةُ.
وَ رَوَاهُ فِی الْعِلَلِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع (4)
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع نَحْوَهُ (5).
ترجمه:
امام صادق علیه السلام فرمودند علت غسل روز جمعه این است که انصار در آبکشی با شتر و در اموالشان کار می کردند وقتی روز جمعه درمسجد حاضر می شدند مردم از بوی بد آنها اذیت می شدند پس پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم امر کردند که غسل انجام دهند پس از آن تبدیل شد به سنت
3743- 16- (6) قَالَ وَ رُوِیَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَی أَتَمَّ صَلَاةَ الْفَرِیضَةِ بِصَلَاةِ النَّافِلَةِ وَ أَتَمَّ صِیَامَ الْفَرِیضَةِ بِصِیَامِ النَّافِلَةِ وَ أَتَمَّ الْوُضُوءَ بِغُسْلِ یَوْمِ الْجُمُعَةِ.
ترجمه:
روایت شده که خداوند تمام می کند نماز واجب را به وسیله نماز مستحبی وتمام می کند روزه واجب را به وسیله روزه مستحبی تمام می کند و وضو را با غسل روز جمعه تمام می کند .
3744- 17- (7) وَ فِی الْعِلَلِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی رَفَعَهُ قَالَ: غُسْلُ الْجُمُعَةِ وَاجِبٌ عَلَی الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ فِی السَّفَرِ وَ الْحَضَرِ إِلَّا أَنَّهُ رُخِّصَ لِلنِّسَاءِ فِی السَّفَرِ لِقِلَّةِ الْمَاءِ.
أَقُولُ: هَذَا یَدُلُّ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ أَیْضاً وَ إِلَّا لَمَا رُخِّصَ فِیهِ إِلَّا عِنْدَ عَدَمِ
ص: 315
الْمَاءِ لَا قِلَّتِهِ وَ احْتِمَالُ إِرَادَةِ عَدَمِ وُجُودِ مَا یَزِیدُ عَنْ قَدْرِ الضَّرُورَةِ لِلشُّرْبِ یَدْفَعُهُ أَنَّهُ لَا یَبْقَی فَرْقٌ بَیْنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ وَ لَا بَیْنَ السَّفَرِ وَ الْحَضَرِ مَعَ التَّصْرِیحَاتِ بِنَفْیِ الْوُجُوبِ کَمَا مَضَی (1) وَ یَأْتِی (2).
ترجمه:
از محمد بن احمد بن یحیی روایت شده که گفت: غسل جمعه واجب است بر مردان و زنان در سفر و حضر، مگر اینکه برای زنان در سفر به دلیل کمبود آب رخصت داده شده است.
می گویم:
اینهم دلالت دارد بر استحباب و گرنه این رخصت داده نمی شد مگر درصورت عدم آب و نه به دلیل کمی آن، و احتمال اراده عدم وجود مقداری که بیشتر از مقدار ضرورت برای نوشیدن باشد، رد می کند زیرا بین مردان و زنان و همچنین بین سفر و حضر فرقی نخواهد بود، با تصریحات به نفی وجوب، همان طور که گذشت.
3745- 18- (3) وَ فِی الْعِلَلِ وَ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ بِأَسَانِیدِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ کَتَبَ إِلَیْهِ فِی جَوَابِ مَسَائِلِهِ عِلَّةُ غُسْلِ الْعِیدِ (4)- وَ الْجُمُعَةِ وَ غَیْرِ ذَلِکَ (5) لِمَا فِیهِ مِنْ تَعْظِیمِ الْعَبْدِ رَبَّهُ وَ اسْتِقْبَالِهِ الْکَرِیمَ الْجَلِیلَ وَ طَلَبِ الْمَغْفِرَةِ لِذُنُوبِهِ وَ لِیَکُونَ لَهُمْ یَوْمَ عِیدٍ مَعْرُوفٍ یَجْتَمِعُونَ فِیهِ عَلَی ذِکْرِ اللَّهِ فَجُعِلَ فِیهِ الْغُسْلُ تَعْظِیماً لِذَلِکَ الْیَوْمِ وَ تَفْضِیلًا لَهُ عَلَی سَائِرِ الْأَیَّامِ وَ زِیَادَةً فِی النَّوَافِلِ وَ الْعِبَادَةِ وَ لِیَکُونَ طَهَارَةً لَهُ مِنَ الْجُمُعَةِ إِلَی الْجُمُعَةِ.
ترجمه:
از محمد بن سنان، از امام رضا (ع) نقل شده است که در پاسخ به سوالاتش نوشت:
علت غسل عید، جمعه و غیر از آن به دلیل تعظیم بنده برای پروردگارش، استقبال از ذات گرامی و بزرگ خداوند و طلب آمرزش برای گناهانش است، و همچنین برای اینکه آنان روز عید شناخته شده ای داشته باشند که در آن برای ذکر خداوند گرد هم آیند. پس در این روز، غسل واجب شده است تا تعظیم آن روز باشد و برتری اش بر سایر روزها نمایان گردد و افزایشی در نوافل و عبادات باشد، و همچنین برای اینکه از جمعه ای تا جمعه دیگر پاکی و طهارت برای او باشد.
3746- 19- (6) مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْمُفِیدُ فِی الْمُقْنِعَةِ قَالَ رُوِیَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: غُسْلُ الْجُمُعَةِ وَ الْفِطْرِ سُنَّةٌ فِی السَّفَرِ وَ الْحَضَرِ.
ترجمه:
مرحوم شیخ مفید در مقنعه گفته اند که حضرت صادق علیه السلام فرمودند :غسل روز جمعه و فطر مستحب است چه در وطن یا در سفر
3747- 20- (7) وَ عَنِ الْعَبْدِ الصَّالِحِ ع أَنَّهُ قَالَ: یَجِبُ غُسْلُ الْجُمُعَةِ عَلَی کُلِّ ذَکَرٍ وَ أُنْثَی مِنْ حُرٍّ أَوْ عَبْدٍ.
ترجمه:
حضرت کاظم علیه السلام فرمودند : غسل جمعه واجب است بر هر مرد یا زن چه آزاد باشد چه دربند .
الْحَارِثِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی أُسَامَةَ عَنْ یَزِیدَ بْنِ هَارُونَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ نَافِعٍ عَنِ ابْنِ عُمَرَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ جَاءَ إِلَی الْجُمُعَةِ فَلْیَغْتَسِلْ.
وَ بِالْإِسْنَادِ عَنْ عُمَرَ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ مُوسَی بْنِ سَهْلٍ الْوَشَّاءِ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ عُلَیَّةَ عَنْ أَیُّوبَ عَنْ نَافِعٍ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند : کسی که در نماز جمعه شرکت می کند باید غسل جمعه انجام دهد
3749- 22- (2) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: کَانَ أَبِی یَغْتَسِلُ (لِلْجُمُعَةِ) (3) عِنْدَ الرَّوَاحِ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (4) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ وَ عَلَی اسْتِحْبَابِ غُسْلِ یَوْمِ الْجُمُعَةِ لِلنِّسَاءِ أَیْضاً فِی السَّفَرِ (5) فَمَا هُنَا مَحْمُولٌ عَلَی نَفْیِ تَأَکُّدِ الِاسْتِحْبَابِ لَهُنَّ فِی السَّفَرِ.
ترجمه:
از احمد بن محمد بن ابی نصر از امام رضا (ع) نقل شده است که فرمود:
پدرم در هنگام رفتن (به نماز جمعه) غسل می کرد.
می گویم: و قبلاً نیز مواردی ذکر شده که بر این دلالت می کند، و خواهد آمد آنچه بر این موضوع و همچنین بر استحباب غسل روز جمعه برای زنان در سفر نیز دلالت دارد. بنابراین، آنچه در اینجا آمده، حمل می شود بر نفی تأکد استحباب برای زنان در سفر.
3750- 1- (7) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع
ص: 317
لَا تَدَعِ الْغُسْلَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ- فَإِنَّهُ سُنَّةٌ إِلَی أَنْ قَالَ وَ الْغُسْلُ وَاجِبٌ یَوْمَ الْجُمُعَةِ.
ترجمه:
از زرارة نقل شده که گفت: امام باقر (ع) فرمود:
غسل روز جمعه را ترک نکن، زیرا که آن سنت است ... تا آنکه فرمود: و غسل روز جمعه واجب است.
3751- 2- (1) وَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْأَحْمَرِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ الْأَنْصَارِیِّ عَنْ صَبَّاحٍ الْمُزَنِیِّ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ حَصِیرَةَ (2) عَنِ الْأَصْبَغِ قَالَ: کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع إِذَا أَرَادَ أَنْ یُوَبِّخَ الرَّجُلَ یَقُولُ وَ اللَّهِ لَأَنْتَ أَعْجَزُ مِنَ التَّارِکِ الْغُسْلِ یَوْمَ الْجُمُعَةِ- فَإِنَّهُ لَا یَزَالُ فِی طُهْرٍ إِلَی الْجُمُعَةِ الْأُخْرَی.
وَ رَوَاهُ الْمُفِیدُ فِی الْمُقْنِعَةِ مُرْسَلًا (3)
وَ
رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْعِلَلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ فَإِنَّهُ لَا یَزَالُ فِی هَمٍّ إِلَی الْجُمُعَةِ الْأُخْرَی (4).
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی مِثْلَ الرِّوَایَةِ الْأُولَی (5).
ترجمه:
از اصبغ نقل شده که گفت:
امیرالمؤمنین (ع) هرگاه می خواست شخصی را سرزنش کند، می فرمود: به خدا سوگند، تو ناتوان تر از کسی هستی که غسل روز جمعه را ترک می کند، زیرا او (کسی که غسل می کند) تا جمعه آینده در حالت طهارت باقی می ماند.
3752- 3- (6) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَهْلٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ الرَّجُلِ یَدَعُ غُسْلَ الْجُمُعَةِ- نَاسِیاً أَوْ غَیْرَ ذَلِکَ قَالَ إِنْ کَانَ نَاسِیاً فَقَدْ تَمَّتْ صَلَاتُهُ وَ إِنْ کَانَ مُتَعَمِّداً فَالْغُسْلُ أَحَبُّ إِلَیَّ وَ إِنْ هُوَ فَعَلَ فَلْیَسْتَغْفِرِ اللَّهَ وَ لَا یَعُودُ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (7) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (8).
ص: 318
ترجمه:
از محمد بن سهل از پدرش نقل شده که گفت:
از امام کاظم (ع) درباره شخصی پرسیدم که غسل جمعه را فراموش کرده یا آن را ترک کرده است. حضرت فرمود: اگر فراموش کرده، نماز او کامل است، ولی اگر عمداً ترک کرده، (بداند که) غسل نزد من محبوب تر است و اگر ترک کرده، باید از خدا آمرزش بطلبد و دیگر آن را ترک نکند.
(1) 8 بَابُ أَنَّ مَنْ فَاتَهُ غُسْلُ الْجُمُعَةِ حَتَّی صَلَّی اسْتُحِبَّ لَهُ الْغُسْلُ وَ إِعَادَةُ الصَّلَاةِ مَا دَامَ الْوَقْتُ بَاقِیاً
ترجمه:
3753- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یَنْسَی الْغُسْلَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ حَتَّی صَلَّی قَالَ إِنْ کَانَ فِی وَقْتٍ فَعَلَیْهِ أَنْ یَغْتَسِلَ وَ یُعِیدَ الصَّلَاةَ وَ إِنْ مَضَی الْوَقْتُ فَقَدْ جَازَتْ صَلَاتُهُ.
ترجمه:
از عمار ساباطی نقل شده که گفت:
از امام صادق (ع) درباره مردی پرسیدم که غسل روز جمعه را فراموش کرده و نماز را خوانده است. حضرت فرمود: اگر هنوز در وقت نماز است، باید غسل کند و نماز را دوباره بخواند، و اگر وقت نماز گذشته باشد، نمازش صحیح است و قبول می شود.
3754- 2- (3) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یَدَعُ غُسْلَ یَوْمِ الْجُمُعَةِ- نَاسِیاً أَوْ مُتَعَمِّداً فَقَالَ إِذَا کَانَ نَاسِیاً فَقَدْ تَمَّتْ صَلَاتُهُ وَ إِنْ کَانَ مُتَعَمِّداً فَلْیَسْتَغْفِرِ اللَّهَ وَ لَا یَعُدْ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (4).
ترجمه:
از ابی بصیر نقل شده که از امام صادق (ع) درباره مردی پرسید که غسل روز جمعه را فراموش کرده یا عمداً آن را ترک کرده است. حضرت فرمود:
اگر فراموش کرده، نمازش کامل است، و اگر عمداً ترک کرده، باید از خدا طلب آمرزش کند و دیگر آن را تکرار نکند (یعنی این کار را انجام ندهد).
(5) 9 بَابُ اسْتِحْبَابِ تَقْدِیمِ الْغُسْلِ یَوْمَ الْخَمِیسِ لِمَنْ خَافَ قِلَّةَ الْمَاءِ یَوْمَ الْجُمُعَةِ
ترجمه:
3755- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ لِأَصْحَابِهِ إِنَّکُمْ تَأْتُونَ غَداً مَنْزِلًا لَیْسَ فِیهِ مَاءٌ فَاغْتَسِلُوا الْیَوْمَ لِغَدٍ فَاغْتَسَلْنَا یَوْمَ الْخَمِیسِ لِلْجُمُعَةِ.
ترجمه:
از محمد بن حسین، از برخی اصحابش، از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود:
حضرت به اصحابش فرمود: فردا به مکانی می روید که در آن آب نیست، پس امروز برای فردا غسل کنید. پس، ما روز پنجشنبه برای جمعه غسل کردیم.
ص: 319
3756- 2- (1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أُمِّهِ وَ أُمِّ أَحْمَدَ ابْنَةِ (2) مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ قَالَتَا کُنَّا مَعَ أَبِی الْحَسَنِ ع بِالْبَادِیَةِ وَ نَحْنُ نُرِیدُ بَغْدَادَ فَقَالَ لَنَا یَوْمَ الْخَمِیسِ- اغْتَسِلَا الْیَوْمَ لِغَدٍ یَوْمِ الْجُمُعَةِ- فَإِنَّ الْمَاءَ بِهَا غَداً قَلِیلٌ (3)- فَاغْتَسَلْنَا یَوْمَ الْخَمِیسِ لِیَوْمِ الْجُمُعَةِ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ مِثْلَهُ (4) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ رَوَی الْحَسَنُ بْنُ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع عَنْ أُمِّهِ وَ أُمِّ أَحْمَدَ بْنِ مُوسَی قَالَتَا کُنَّا مَعَ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع بِالْبَادِیَةِ وَ ذَکَرَ الْحَدِیثَ (5).
ترجمه:
از حسین بن موسی بن جعفر (ع)، از مادرش و ام احمد، دختر موسی بن جعفر (ع) نقل شده که گفتند:
ما همراه امام کاظم (ع) در بیابان بودیم و قصد بغداد داشتیم. حضرت روز پنجشنبه به ما فرمود: امروز برای فردا، یعنی روز جمعه، غسل کنید، زیرا فردا در آنجا آب کمیاب خواهد بود. پس ما روز پنجشنبه برای روز جمعه غسل کردیم.
(6) 10 بَابُ أَنَّ مَنْ فَاتَهُ الْغُسْلُ یَوْمَ الْجُمُعَةِ قَبْلَ الزَّوَالِ اسْتُحِبَّ لَهُ قَضَاؤُهُ فِی بَقِیَّةِ النَّهَارِ أَوْ یَوْمِ السَّبْتِ
ترجمه:
3757- 1- (7) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِیعاً عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ
ص: 320
عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَا بُدَّ مِنَ الْغُسْلِ یَوْمَ الْجُمُعَةِ فِی السَّفَرِ وَ الْحَضَرِ وَ مَنْ نَسِیَ فَلْیُعِدْ مِنَ الْغَدِ.
ترجمه:
از حریز، از برخی از اصحاب ما، از امام باقر (ع) نقل شده که فرمود:
غسل روز جمعه در سفر و حضر واجب است و کسی که فراموش کند، باید روز بعد غسل کند.
3758- 2- (1) قَالَ الْکُلَیْنِیُّ وَ رُوِیَ فِیهِ رُخْصَةٌ لِلْعَلِیلِ.
ترجمه:
کلینی (ره) می گوید:
در این مورد رخصتی برای بیمار نقل شده است.
3759- 3- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی الرَّجُلِ لَا یَغْتَسِلُ یَوْمَ الْجُمُعَةِ فِی أَوَّلِ النَّهَارِ قَالَ یَقْضِیهِ مِنْ آخِرِ النَّهَارِ فَإِنْ لَمْ یَجِدْ فَلْیَقْضِهِ یَوْمَ السَّبْتِ.
ترجمه:
از سماعة بن مهران، از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود:
اگر مردی در آغاز روز جمعه غسل نکند، باید آن را در پایان روز قضاکند، و اگر در پایان روز نیز نتوانست، باید آن را روز شنبه قضا کند.
3760- 4- (3) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ فَاتَهُ الْغُسْلُ یَوْمَ الْجُمُعَةِ- قَالَ یَغْتَسِلُ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّیْلِ فَإِنْ فَاتَهُ اغْتَسَلَ یَوْمَ السَّبْتِ.
ترجمه:
از عبد الله بن بکر، از امام صادق (ع) نقل شده که گفت:
از او درباره مردی که غسل روز جمعه را فراموش کرده بود، سؤال کردم. حضرت فرمود: او باید بین زمان حال و شب غسل کند، و اگر این غسل را نیز فراموش کرد، می تواند روز شنبه غسل کند.
3761- 5- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ حُکَیْمٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ ذَرِیحٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی الرَّجُلِ هَلْ یَقْضِی غُسْلَ الْجُمُعَةِ قَالَ لَا.
أَقُولُ: هَذَا مَحْمُولٌ عَلَی نَفْیِ الْوُجُوبِ دُونَ الِاسْتِحْبَابِ أَوْ عَلَی مَا بَعْدَ یَوْمِ السَّبْتِ أَوِ التَّقِیَّةِ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ.
ص: 321
ترجمه:
از ذریح نقل شده که از امام صادق (ع) درباره این سؤال شد که آیا مرد می تواند غسل جمعه را قضا کند؟ حضرت فرمود:
خیر.
می گویم: این پاسخ به نفی وجوب قضا مربوط می شود و نه به نفی استحباب. همچنین ممکن است مربوط به مواردی بعد از روز شنبه یا به تقیه باشد. و خداوند داناتر است.
(1) 11 بَابُ أَنَّ وَقْتَ غُسْلِ الْجُمُعَةِ مِنْ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَی الزَّوَالِ وَ أَنَّ مَا قَرُبَ مِنَ الزَّوَالِ أَفْضَلُ فَإِنْ نَامَ بَعْدَهُ لَمْ یُعِدْ
ترجمه:
3762- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ وَ الْفُضَیْلِ قَالا قُلْنَا لَهُ أَ یُجْزِی إِذَا اغْتَسَلْتُ بَعْدَ الْفَجْرِ لِلْجُمُعَةِ فَقَالَ نَعَمْ.
وَ رَوَاهُ ابْنُ إِدْرِیسَ فِی آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ حَرِیزِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْفُضَیْلِ وَ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع مِثْلَهُ (3) وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِیعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
از زراره و فضل نقل شده که گفتند:
از امام باقر (ع) پرسیدیم: آیا اگر بعد از فجر برای جمعه غسل کنم، کافی است؟ حضرت فرمود: بله، کافی است.
3763- 2- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْأَحْمَرِیِّ عَنْ جَمَاعَةٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فِی أَیِّ اللَّیَالِی أَغْتَسِلُ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ إِلَی أَنْ قَالَ وَ الْغُسْلُ أَوَّلَ اللَّیْلِ قُلْتُ فَإِنْ نَامَ بَعْدَ الْغُسْلِ قَالَ هُوَ مِثْلُ غُسْلِ یَوْمِ الْجُمُعَةِ- إِذَا اغْتَسَلْتَ بَعْدَ الْفَجْرِ أَجْزَأَکَ.
ترجمه:
از ابن بکر، از پدرش نقل شده که گفت:
از امام صادق (ع) پرسیدم: در کدام شب ها از ماه رمضان غسل کنم؟ حضرت فرمود: غسل در اول شب (بهتر است). گفتم: اگر بعد از غسل بخوابد چه؟ حضرت فرمود: این مانند غسل روز جمعه است؛ اگر بعد از فجر غسل کنی، برایت کافی است.
3764- 3- (6) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْبَزَنْطِیِّ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: کَانَ أَبِی یَغْتَسِلُ یَوْمَ الْجُمُعَةِ عِنْدَ الرَّوَاحِ.
ترجمه:
از بزنطی، از امام رضا (ع) نقل شده که فرمود:
پدرم در روز جمعه در هنگام رفتن (به نماز جمعه) غسل می کرد.
ص: 322
3765- 4- (1) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْوَلِیدِ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْغُسْلِ فِی رَمَضَانَ- إِلَی أَنْ قَالَ وَ الْغُسْلُ أَوَّلَ اللَّیْلِ قُلْتُ فَإِنْ نَامَ بَعْدَ الْغُسْلِ قَالَ فَقَالَ أَ لَیْسَ هُوَ مِثْلَ غُسْلِ یَوْمِ الْجُمُعَةِ- إِذَا اغْتَسَلْتَ بَعْدَ الْفَجْرِ کَفَاکَ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (2).
ترجمه:
از ابن بکر نقل شده که گفت:
از امام صادق (ع) درباره غسل در ماه رمضان سؤال کردم. حضرت فرمود: غسل در اول شب (بهتر است). گفتم: اگر بعد از غسل بخوابد چه؟ حضرت فرمود: آیا این مانند غسل روز جمعه نیست؟ اگر بعد از فجر غسل کنی، برایت کافی است.
3766- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ دُوَیْلِ بْنِ هَارُونَ عَنْ أَبِی وَلَّادٍ الْحَنَّاطِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنِ اغْتَسَلَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ (5)- فَقَالَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ- وَ اجْعَلْنِی مِنَ التَّوَّابِینَ وَ اجْعَلْنِی مِنَ الْمُتَطَهِّرِینَ- کَانَ طُهْراً لَهُ مِنَ الْجُمُعَةِ إِلَی الْجُمُعَةِ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (6)
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی الْجَنَابَةِ (7).
ص: 323
ترجمه:
از ابی ولاد حناط از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که فرمود: هر کس در روز جمعه غسل کند و بگوید: «شهادت می دهم که هیچ معبودی جز خداوند یکتا که شریکی ندارد نیست، و محمد بنده و رسول اوست. خدایا، درود بفرست بر محمد و آل محمد، و مرا از توبه کنندگان قرار بده و از پاک شدگان قرار بده»، این غسل برای او از جمعه ای تا جمعه دیگر پاکی محسوب می شود.
(1) 13 بَابُ أَنَّ وَقْتَ الْغُسْلِ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ مِنْ أَوَّلِ اللَّیْلِ إِلَی آخِرِهِ فَإِنْ نَامَ لَمْ یُعِدْ
ترجمه:
3767- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع أَنَّهُ قَالَ: تَغْتَسِلُ فِی ثَلَاثِ لَیَالٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ إِلَی أَنْ قَالَ وَ الْغُسْلُ فِی أَوَّلِ اللَّیْلِ وَ هُوَ یُجْزِی إِلَی آخِرِهِ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ کَمَا مَرَّ (3).
ترجمه:
از محمد بن مسلم از یکی از آن دو (امام باقر یا امام صادق علیهماالسلام) روایت شده است که فرمود: در سه شب از ماه رمضان غسل می کنی... و (فرمود) غسل در ابتدای شب انجام می شود و این غسل تا آخر شب کفایت می کند.
3768- 2- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زُرَارَةَ وَ الْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: الْغُسْلُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ عِنْدَ وُجُوبِ (5) الشَّمْسِ قُبَیْلَهُ ثُمَّ تُصَلِّی وَ تُفْطِرُ.
مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ وَ فُضَیْلٍ مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
از فضیل از امام باقر (علیه السلام) روایت شده است که فرمود: غسل در ماه رمضان هنگام غروب خورشید، اندکی قبل از آن انجام می شود، سپس نماز می خوانی و افطار می کنی.
3769- 3- (7) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنْ عِیصِ بْنِ الْقَاسِمِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ اللَّیْلَةِ الَّتِی یُطْلَبُ فِیهَا مَا یُطْلَبُ مَتَی الْغُسْلُ فَقَالَ مِنْ أَوَّلِ اللَّیْلِ وَ إِنْ شِئْتَ حَیْثُ تَقُومُ مِنْ آخِرِهِ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْقِیَامِ فَقَالَ تَقُومُ فِی أَوَّلِهِ وَ آخِرِهِ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ وَ عَلَی حُکْمِ النَّوْمِ فِی وَقْتِ غُسْلِ
ص: 324
الْجُمُعَةِ (1) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (2).
ترجمه:
از عیص بن قاسم روایت شده که گفت: از امام صادق (علیه السلام) درباره شبی که در آن چیزی طلب می شود (شب قدر) پرسیدم، زمان غسل چه موقع است؟ فرمود: از ابتدای شب، و اگر خواستی زمانی که از آخر شب برمی خیزی. و از ایشان درباره قیام (شب زنده داری) پرسیدم، فرمود: در ابتدای شب و انتهای آن قیام می کنی.
3770- 1- (4) عَلِیُّ بْنُ مُوسَی بْنِ طَاوُسٍ فِی کِتَابِ الْإِقْبَالِ قَالَ رَوَی ابْنُ أَبِی قُرَّةَ فِی کِتَابِ عَمَلِ شَهْرِ رَمَضَانَ بِإِسْنَادِهِ إِلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: یُسْتَحَبُّ الْغُسْلُ فِی أَوَّلِ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ- وَ لَیْلَةِ النِّصْفِ مِنْهُ.
قَالَ ابْنُ طَاوُسٍ وَ قَدْ ذَکَرَهُ جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا الْمَاضِینَ.
ترجمه:
علی بن موسی بن طاووس در کتاب «الإقبال» گفته است که ابن ابی قرة در کتاب «عمل شهر رمضان» با سند خود از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که فرمود: غسل در اولین شب از ماه رمضان و شب نیمه آن مستحب است.
3771- 2- (5) قَالَ وَ قَدْ رُوِیَ أَنَّ الْغُسْلَ أَوَّلَ اللَّیْلِ.
ترجمه:
وباز ایشان گفته اند روایت شده که غسل دراول شب مستحب است .
3772- 3- (6) وَ رُوِیَ بَیْنَ الْعِشَاءَیْنِ وَ رُوِّینَا ذَلِکَ عَنِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ.
ترجمه:
وبازروایت شده که بین نماز مغرب وعشاء غسل مستحب است وما هم همین را ازائمه علیهم السلام روایت کرده ایم .
3773- 4- (7) قَالَ وَ رَأَیْتُ فِی کِتَابٍ أَعْتَقِدُ أَنَّهُ تَأْلِیفُ أَبِی مُحَمَّدٍ جَعْفَرِ بْنِ أَحْمَدَ الْقُمِّیِّ عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ: مَنِ اغْتَسَلَ أَوَّلَ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فِی نَهَرٍ جَارٍ وَ یَصُبُّ عَلَی رَأْسِهِ ثَلَاثِینَ کَفّاً مِنَ الْمَاءِ طَهُرَ إِلَی شَهْرِ رَمَضَانَ مِنْ قَابِلٍ.
ترجمه:
در کتابی که فکر می کنم تألیف ابومحمد جعفر بن احمد قمی باشد، از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که فرمود: هر کس در اولین شب از ماه رمضان در رودخانه جاری غسل کند و سی کف آب بر سر خود بریزد، تا ماه رمضان سال آینده پاک می شود.
3774- 5- (8) قَالَ وَ مِنْ ذَلِکَ الْکِتَابِ الْمُشَارِ إِلَیْهِ عَنِ الصَّادِقِ ع مَنْ أَحَبَّ أَنْ لَا تَکُونَ بِهِ الْحِکَّةُ فَلْیَغْتَسِلْ أَوَّلَ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ- فَإِنَّهُ مَنِ اغْتَسَلَ أَوَّلَ لَیْلَةٍ مِنْهُ لَا تَکُونُ بِهِ حِکَّةٌ (9) إِلَی شَهْرِ رَمَضَانَ مِنْ قَابِلٍ.
ترجمه:
در همان کتاب اشاره شده، از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است: هر کس دوست دارد که دچار خارش نشود، باید در اولین شب ماه رمضان غسل کند؛ زیرا هر کس در اولین شب ماه رمضان غسل کند، تا ماه رمضان سال آینده دچار خارش نخواهد شد.
ص: 325
3775- 6- (1) قَالَ وَ مِنْ کِتَابِ الْأَغْسَالِ لِأَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَیَّاشٍ الْجَوْهَرِیِّ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیٍّ ع فِی حَدِیثٍ أَنَّ النَّبِیَّ ص کَانَ إِذَا دَخَلَ الْعَشْرَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ- شَمَّرَ وَ شَدَّ الْمِئْزَرَ وَ بَرَزَ مِنْ بَیْتِهِ وَ اعْتَکَفَ وَ أَحْیَا اللَّیْلَ کُلَّهُ وَ کَانَ یَغْتَسِلُ کُلَّ لَیْلَةٍ مِنْهُ بَیْنَ الْعِشَاءَیْنِ.
ترجمه:
در کتاب «الأغسال» تألیف احمد بن محمد بن عیاش جوهری، با سند خود از امام علی (علیه السلام) روایت شده است که در حدیثی فرمود: هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه وآله) دهه آخر ماه رمضان را آغاز می کرد، لباس خود را بالا می زد، کمربندش را محکم می بست، از خانه بیرون می رفت و به اعتکاف می پرداخت و تمام شب را بیدار می ماند. او در هر شب از این دهه بین نماز مغرب و عشاء غسل می کرد.
3776- 7- (2) قَالَ ابْنُ طَاوُسٍ وَ رَوَیْنَا بِإِسْنَادِنَا إِلَی سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ: مَنِ اغْتَسَلَ أَوَّلَ یَوْمٍ مِنَ السَّنَةِ فِی مَاءٍ جَارٍ وَ صَبَّ عَلَی رَأْسِهِ ثَلَاثِینَ غُرْفَةً کَانَ دَوَاءَ السَّنَةِ وَ إِنَّ أَوَّلَ کُلِّ سَنَةٍ أَوَّلُ یَوْمٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ.
ترجمه:
از سکونی، از امام صادق (علیه السلام)، از پدرانش، از امام علی (علیه السلام) روایت شده است که فرمود: هر کس در اولین روز از سال در آب جاری غسل کند و سی کف آب بر سر خود بریزد، آن آب درمانی برای تمام سال خواهد بود. و همانا اولین روز هر سال، اولین روز از ماه رمضان است.
3777- 8- (3) قَالَ وَ مِنْ کِتَابِ جَعْفَرِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ مَنْ ضَرَبَ وَجْهَهُ بِکَفٍّ مِنْ مَاءِ وَرْدٍ أَمِنَ ذَلِکَ الْیَوْمَ مِنَ الْمَذَلَّةِ وَ الْفَقْرِ وَ مَنْ وَضَعَ عَلَی رَأْسِهِ مِنْ مَاءِ وَرْدٍ أَمِنَ تِلْکَ السَّنَةَ مِنَ الْبِرْسَامِ (4) فَلَا تَدَعُوا مَا نُوصِیکُمْ بِهِ.
ترجمه:
در کتاب جعفر بن سلیمان از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که: هر کس یک کف آب گل محمدی به صورت خود بزند، در آن روز از خواری و فقر در امان خواهد بود، و هر کس مقداری از آب گل محمدی را بر سر خود بگذارد، در آن سال از بیماری برسام (بیماری شبه جنون) در امان خواهد بود. پس آنچه را که به شما توصیه می کنیم، ترک نکنید.
3778- 9- (5) قَالَ وَ رُوِّینَا عَنِ الشَّیْخِ الْمُفِیدِ فِی الْمُقْنِعَةِ فِی رِوَایَةٍ عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ یُسْتَحَبُّ الْغُسْلُ لَیْلَةَ النِّصْفِ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ.
ترجمه:
و از شیخ مفید در کتاب «المقنعة» روایت شده است که از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده که غسل در شب نیمه ماه رمضان مستحب است.
3779- 10- (6) قَالَ وَ رَوَیْنَا بِإِسْنَادِنَا إِلَی مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ مِنْ کِتَابِ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ الْوَاحِدِ النَّهْدِیِّ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع
ص: 326
قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَغْتَسِلُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ- فِی الْعَشْرِ الْأَوَاخِرِ فِی کُلِّ لَیْلَةٍ.
ترجمه:
و ما از محمد بن ابی عمیر با سند خود به علی بن عبد الواحد نهدی روایت کرده ایم که از برخی از یارانش از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است: پیامبر (صلی الله علیه وآله) در ماه رمضان، در دهه آخر، در هر شب غسل می کرد.
3780- 11- (1) قَالَ وَ قَدْ رَوَیْنَا بِإِسْنَادِنَا إِلَی الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ بِإِسْنَادِهِ إِلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: غُسْلُ (2) إِحْدَی وَ عِشْرِینَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ سُنَّةٌ.
ترجمه:
و ما از حسین بن سعید با سند خود به امام صادق (علیه السلام) روایت کرده ایم که فرمود: غسل در بیست و یکم ماه رمضان سنت است.
3781- 12- (3) قَالَ وَ رَوَی عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ الْوَاحِدِ بِإِسْنَادِهِ إِلَی عِیسَی بْنِ رَاشِدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْغُسْلِ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ- فَقَالَ کَانَ أَبِی یَغْتَسِلُ فِی لَیْلَةِ تِسْعَ عَشْرَةَ- وَ إِحْدَی وَ عِشْرِینَ وَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ وَ خَمْسٍ وَ عِشْرِینَ.
ترجمه:
و علی بن عبد الواحد با سند خود از عیسی بن راشد نقل کرده است که از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم درباره غسل در ماه رمضان، فرمود: پدرم در شب نوزدهم، بیست و یکم، بیست و سوم و بیست و پنجم غسل می کرد.
3782- 13- (4) قَالَ وَ مِنَ الْکِتَابِ الْمَذْکُورِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِیرٍ عَنِ ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْغُسْلِ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ- فَقَالَ اغْتَسِلْ لَیْلَةَ تِسْعَ عَشْرَةَ- وَ إِحْدَی وَ عِشْرِینَ وَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ- وَ سَبْعٍ وَ عِشْرِینَ وَ تِسْعٍ وَ عِشْرِینَ.
ترجمه:
و از کتاب مذکور با سند خود از حنان بن سدیر، از ابن ابی یعفور نقل شده است که از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم درباره غسل در ماه رمضان، فرمود: در شب نوزدهم، بیست و یکم، بیست و سوم، بیست و هفتم و بیست و نهم غسل کن.
3783- 14- (5) قَالَ وَ عَنِ النَّبِیِّ ص أَنَّهُ کَانَ یَغْتَسِلُ فِی کُلِّ لَیْلَةٍ مِنَ الْعَشْرِ الْأَوَاخِرِ.
ترجمه:
و از پیامبر (صلی الله علیه وآله) روایت شده است که او در هر شب از دهه آخر ماه رمضان غسل می کرد
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین گفته است که روایت شده است که او در شب هفدهم غسل می کرد.
3785- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ یَحْیَی عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ النَّاسَ یَقُولُونَ إِنَّ الْمَغْفِرَةَ تَنْزِلُ عَلَی مَنْ صَامَ شَهْرَ رَمَضَانَ لَیْلَةَ الْقَدْرِ- فَقَالَ یَا حَسَنُ إِنَّ الْقَارِیجَارَ إِنَّمَا یُعْطَی أُجْرَتَهُ عِنْدَ فَرَاغِهِ وَ ذَلِکَ لَیْلَةُ الْعِیدِ- قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَمَا یَنْبَغِی لَنَا أَنْ نَعْمَلَ فِیهَا فَقَالَ إِذَا غَرَبَتِ الشَّمْسُ فَاغْتَسِلْ الْحَدِیثَ.
وَ
رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (3)
إِلَّا أَنَّهُ قَالَ وَ کَذَلِکَ الْعِیدُ.
وَ
رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ یَحْیَی مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ یَا حَسَنُ إِنَّ الْقَائِلَ لَحَّانٌ إِلَی أَنْ قَالَ وَ کَذَلِکَ الْعِیدُ وَ أَسْقَطَ قَوْلَهُ فَاغْتَسِلْ (4).
وَ
رَوَاهُ فِی الْعِلَلِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ السَّیَّارِیِّ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ یَحْیَی مِثْلَهُ وَ فِیهِ وَ کَذَلِکَ الْعِیدُ (5).
أَقُولُ: الْقَارِیجَارُ فَارِسِیٌّ مُعَرَّبٌ مَعْنَاهُ الْعَامِلُ وَ الْأَجِیرُ قَالَهُ بَعْضُ مَشَایِخِنَا.
ترجمه:
از قاسم بن یحیی، از جدش حسن بن راشد روایت شده است که گفت: به امام صادق (علیه السلام) گفتم: مردم می گویند که مغفرت در شب قدر بر کسانی که ماه رمضان را روزه می دارند نازل می شود. فرمود: ای حسن! مزد کارگر تنها در پایان کار داده می شود و آن، شب عید است. گفتم: فدای تو شوم، پس چه کاری باید انجام دهیم؟ فرمود: وقتی خورشید غروب کرد، غسل کن.
می گویم:
"قاریجار" واژه ای فارسی است که به عربی درآمده و به معنای "کارگر" و "اجیر" است، همان طور که برخی از مشایخ ما گفته اند.
3786- 2- (6) عَلِیُّ بْنُ مُوسَی بْنِ طَاوُسٍ فِی کِتَابِ الْإِقْبَالِ قَالَ رُوِیَ أَنَّهُ یُغْتَسَلُ قَبْلَ الْغُرُوبِ مِنْ لَیْلَةٍ إِذَا عُلِمَ أَنَّهَا لَیْلَةُ الْعِیدِ.
ترجمه:
علی بن موسی بن طاووس در کتاب «الإقبال» گفته است که روایت شده است که غسل قبل از غروب آفتاب در شب عید مستحب است، اگر معلوم شود که آن شب، شب عید است.
ص: 328
3787- 3- (1) قَالَ وَ رَوَیْنَا بِإِسْنَادِنَا إِلَی الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْغُسْلُ یَوْمَ الْفِطْرِ سُنَّةٌ.
ترجمه:
و ما از حسین بن سعید با سند خود از نضر بن سوید، از عبدالله بن سنان نقل کرده ایم که از امام صادق (علیه السلام) فرمود: غسل در روز عید فطر سنت است.
3788- 4- (2) قَالَ وَ رَوَی مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی قُرَّةَ بِإِسْنَادِهِ إِلَی أَبِی عُیَیْنَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: صَلَاةُ الْعِیدِ یَوْمَ الْفِطْرِ أَنْ تَغْتَسِلَ مِنْ نَهَرٍ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ نَهَرٌ قَصَدْتَ بِنَفْسِکَ اسْتِیفَاءَ الْمَاءِ بِتَخَشُّعٍ وَ لْیَکُنْ غُسْلُکَ تَحْتَ الظِّلَالِ أَوْ تَحْتَ حَائِطٍ وَ تَسْتَتِرُ بِجُهْدِکَ الْحَدِیثَ.
أَقُولُ: وَ قَدْ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (3) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (4).
ترجمه:
و محمد بن ابی قرّۀ با سند خود از ابوعیینه نقل کرده است که از امام صادق (علیه السلام) فرمود: در روز عید فطر، برای نماز عید باید از آب جاری غسل کنی؛ اگر آب جاری نبود، خودت را با خضوع و خشوع با آب، غسل کن. غسل تو باید در سایه یا زیر دیواری باشد و تا حد ممکن خود را بپوشانی.
(5) 16 بَابُ اسْتِحْبَابِ إِعَادَةِ الصَّلَاةِ بَعْدَ الْغُسْلِ لِمَنْ نَسِیَ غُسْلَ الْعِیدَیْنِ وَ ذَکَرَ فِی الْوَقْتِ خَاصَّةً وَ عَدَمِ وُجُوبِ ذَلِکَ
ترجمه:
3789- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ یَقْطِینٍ عَنْ أَخِیهِ الْحُسَیْنِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ یَقْطِینٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ الْغُسْلِ فِی الْجُمُعَةِ- وَ الْأَضْحَی وَ الْفِطْرِ قَالَ سُنَّةٌ وَ لَیْسَ بِفَرِیضَةٍ.
ترجمه:
از علی بن یقطین روایت شده است که گفت: از امام ابوالحسن (علیه السلام) درباره غسل در روز جمعه و عید قربانی و عید فطر پرسیدم. فرمود: این غسلها سنت است و واجب نیست.
3790- 2- (7) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: غُسْلُ یَوْمِ الْفِطْرِ وَ غُسْلُ یَوْمِ الْأَضْحَی سُنَّةٌ لَا أُحِبُّ تَرْکَهَا.
ترجمه:
از سماعه، از امام صادق (علیه السلام) در حدیثی نقل شده است که فرمود: غسل در روز عید فطر و غسل در روز عید قربانی سنت است و من دوست ندارم که ترک شود.
ص: 329
3791- 3- (1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یَنْسَی أَنْ یَغْتَسِلَ یَوْمَ الْعِیدِ حَتَّی صَلَّی قَالَ إِنْ کَانَ فِی وَقْتٍ فَعَلَیْهِ أَنْ یَغْتَسِلَ وَ یُعِیدَ الصَّلَاةَ وَ إِنْ مَضَی الْوَقْتُ فَقَدْ جَازَتْ صَلَاتُهُ.
أَقُولُ: حَمَلَهُ الشَّیْخُ وَ غَیْرُهُ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ لِمَا مَضَی (2) وَ یَأْتِی (3).
ترجمه:
از عمار نقل شده است که گفت: از امام صادق (علیه السلام) درباره مردی که فراموش کرده است در روز عید غسل کند تا اینکه نماز را خوانده است، پرسیدم. فرمود: اگر در وقت غسل یادش بیفتد، باید غسل کند و نماز را دوباره بخواند؛ اما اگر وقت گذشته باشد، نماز او صحیح است.
می گویم:
این روایت را مرحوم شیخ و دیگران بر استحباب حمل کرده اند برای روایاتی که قبلا گذشت .
3792- 4- (4) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ الْوَلِیدِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ غُسْلِ الْأَضْحَی فَقَالَ وَاجِبٌ إِلَّا بِمِنًی.
ترجمه:
از قاسم بن ولید نقل شده است که گفت: از او درباره غسل عید قربانی پرسیدم. فرمود: این غسل واجب است، مگر در منی.
3793- 5- (5) قَالَ وَ رُوِیَ أَنَّ غُسْلَ الْعِیدَیْنِ سُنَّةٌ.
أَقُولُ: الْوُجُوبُ هُنَا بِمَعْنَی الِاسْتِحْبَابِ الْمُؤَکَّدِ وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی أَحَادِیثِ غُسْلِ الْجُمُعَةِ وَ غَیْرِ ذَلِکَ (6).
ترجمه:
گفت که نقل شده است غسل های عیدین سنت است.
می گویم:
در اینجا وجوب به معنای استحباب مؤکد است و پیشتر نیز شواهدی در احادیث مربوط به غسل جمعه و غیره به این مطلب اشاره شده است.
3794- 1- (8) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ هَلْ یُجْزِیهِ أَنْ یَغْتَسِلَ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ هَلْ یُجْزِیهِ ذَلِکَ مِنْ غُسْلِ
ص: 330
الْعِیدَیْنِ- قَالَ إِنِ اغْتَسَلَ یَوْمَ الْفِطْرِ- وَ الْأَضْحَی قَبْلَ الْفَجْرِ (1) لَمْ یُجْزِهِ وَ إِنِ اغْتَسَلَ بَعْدَ طُلُوعِ الْفَجْرِ أَجْزَأَهُ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (2).
ترجمه:
علی بن جعفر از برادرش موسی بن جعفر (ع) نقل می کند که پرسیدم آیا اگر کسی قبل از طلوع فجر غسل کند، آیا این غسل برای او در عیدین کافی است؟ فرمودند: اگر در روز فطر و قربانی قبل از فجر غسل کند، این غسل او کافی نخواهد بود و اگر بعد از طلوع فجر غسل کند، کافی است.
3795- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ زِیَادٍ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی إِنِّی أَدْخُلُ کَنِیفاً (5) وَ لِی جِیرَانٌ وَ عِنْدَهُمْ جَوَارٍ یَتَغَنَّیْنَ وَ یَضْرِبْنَ بِالْعُودِ فَرُبَّمَا أَطَلْتُ الْجُلُوسَ اسْتِمَاعاً مِنِّی لَهُنَّ فَقَالَ ع لَا تَفْعَلْ فَقَالَ الرَّجُلُ وَ اللَّهِ مَا آتِیهِنَّ إِنَّمَا هُوَ سَمَاعٌ أَسْمَعُهُ بِأُذُنِی فَقَالَ ع لِلَّهِ أَنْتَ أَ مَا سَمِعْتَ اللَّهَ یَقُولُ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا- فَقَالَ بَلَی وَ اللَّهِ لَکَأَنِّی لَمْ أَسْمَعْ بِهَذِهِ الْآیَةِ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ مِنْ عَرَبِیٍّ وَ لَا مِنْ عَجَمِیٍّ لَا جَرَمَ أَنِّی لَا أَعُودُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ وَ أَنِّی أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ فَقَالَ لَهُ قُمْ فَاغْتَسِلْ وَ صَلِّ (6) مَا بَدَا لَکَ فَإِنَّکَ کُنْتَ مُقِیماً عَلَی أَمْرٍ عَظِیمٍ مَا کَانَ أَسْوَأَ حَالَکَ لَوْ مِتَّ عَلَی ذَلِکَ احْمَدِ اللَّهَ وَ سَلْهُ التَّوْبَةَ مِنْ کُلِّ مَا یَکْرَهُ فَإِنَّهُ لَا یَکْرَهُ إِلَّا کُلَّ قَبِیحٍ وَ الْقَبِیحَ دَعْهُ لِأَهْلِهِ فَإِنَّ لِکُلٍّ أَهْلًا.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ وَ الشَّیْخُ مُرْسَلًا نَحْوَهُ (7).
ص: 331
ترجمه:
مسعدة بن زیاد می گوید: من نزد ابی عبدالله (ع) بودم که مردی به او گفت: پدر و مادرم به فدای تو، من در حال نشستن در کنیف هستم و همسایه هایم در آنجا دخترانی دارند که آواز می خوانند و با عود می نوازند. گاهی ممکن است که به خاطر شنیدن صدای آنها مدت زیادی بنشینم. امام (ع) فرمودند: این کار را نکن. مرد گفت: به خدا قسم من به سراغ آنها نمی روم، فقط صدای آنها را می شنوم. امام (ع) فرمودند: آیا نشنیدی که خدا می فرماید: «همه چیز، از جمله گوش و چشم و قلب، مورد سؤال قرار می گیرد»؟ مرد گفت: بله، به خدا قسم، به گونه ای که گویی این آیه را نه از عرب و نه از عجم نشنیده ام. او قول داد که دیگر به این کار باز نگردد و از خداوند طلب آمرزش کند.
امام (ع) به او فرمودند: برخیز و غسل کن و هر چه می خواهی نماز بخوان؛ زیرا تو در امر بزرگی قرار داشته ای و اگر بر آن می مردی، چه بدحالی داشتی! خدا را شکر کن و از او توبه بخواه، چرا که او جز زشت ها را نمی پسندد. زشت ها را برای اهل خودشان رها کن، زیرا هر چیزی اهل خود را دارد.
این روایت در کتاب فقه و تهذیب نیز نقل شده است. و ذکر شده که شیخ بهاءالدین نتوانسته این روایت را در کتاب های مشهور حدیث پیدا کند.این نکته که روایت در باب غناء از کلینی آمده و نه در کتاب طهارت، ممکن است عجیب به نظر برسد. به ویژه این که بسیاری از علمای متأخر نیز چنین روایاتی را در موضوعات مختلف دسته بندی کرده اند،
(1) 19 بَابُ اسْتِحْبَابِ الْغُسْلِ لِمَنْ قَتَلَ وَزَغاً أَوْ قَصَدَ إِلَی مَصْلُوبٍ فَنَظَرَ إِلَیْهِ
ترجمه:
3796- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ أَبِی حَمَّادٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ کَرَّامٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ طَلْحَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْوَزَغِ فَقَالَ هُوَ رِجْسٌ وَ هُوَ مَسْخٌ کُلُّهُ فَإِذَا قَتَلْتَهُ فَاغْتَسِلْ.
وَ رَوَاهُ الصَّفَّارُ فِی بَصَائِرِ الدَّرَجَاتِ (3) عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ کَرَّامٍ (4) عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ طَلْحَةَ مِثْلَهُ.
ترجمه:
از عبد الله بن طَلْحَة نقل شده است که گفت: از ابی عبد الله (ع) درباره وزغ پرسیدم. پس او گفت: وزغ، ناپاک است و تمام آن مسخ (دگرگون شده) است. پس اگر آن را بکشی، غسل کن.
3797- 2- (5) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ رُوِیَ أَنَّ مَنْ قَتَلَ وَزَغاً فَعَلَیْهِ الْغُسْلُ.
قَالَ وَ قَالَ بَعْضُ مَشَایِخِنَا إِنَّ الْعِلَّةَ فِی ذَلِکَ أَنَّهُ یَخْرُجُ مِنْ ذُنُوبِهِ فَیَغْتَسِلُ مِنْهَا.
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین گفت: روایت شده است که هر کس وزغی را بکشد، بر او غسل واجب است. سپس گفت: برخی از مشایخ ما گفته اند که علت این امر این است که او (قاتل) از گناهانش خارج می شود و از آن ها غسل می کند.»
3798- 3- (6) قَالَ وَ رُوِیَ أَنَّ مَنْ قَصَدَ إِلَی مَصْلُوبٍ فَنَظَرَ إِلَیْهِ وَجَبَ عَلَیْهِ الْغُسْلُ عُقُوبَةً.
ص: 332
ترجمه:
گفت: روایت شده است که هر کس به سوی کسی که به دار آویخته شده است برود و به او نگاه کند، بر او غسل واجب است به عنوان عقوبت.
3799- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ زِیَادٍ الْقَنْدِیِّ عَنْ عَبْدِ الرَّحِیمِ الْقَصِیرِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّی اخْتَرَعْتُ دُعَاءً قَالَ دَعْنِی مِنِ اخْتِرَاعِکَ إِذَا نَزَلَ بِکَ أَمْرٌ فَافْزَعْ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ ص- وَ صَلِّ رَکْعَتَیْنِ تُهْدِیهِمَا إِلَی رَسُولِ اللَّهِ ص- قُلْتُ کَیْفَ أَصْنَعُ قَالَ تَغْتَسِلُ وَ تُصَلِّی رَکْعَتَیْنِ الْحَدِیثَ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زِیَادٍ الْقَنْدِیِّ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
عَبْدِ الرَّحِیمِ الْقَصِیرِمی گوید : وارد شدم بر ابوعبدالله (ع)، پس گفتم: فدایت شوم، من دعایی ابداع کرده ام. ایشان فرمودند: مرا از ابداع تورها کن. هنگامی که امری بر تو نازل شد، به رسول خدا (ص) پناه ببر و دو رکعت نماز بخوان که آن را به رسول خدا (ص) هدیه کنی. گفتم: چگونه انجام دهم؟ فرمود: غسل می کنی و دو رکعت نماز می خوانی... (ادامه حدیث).
3800- 2- (4) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ دُوَیْلٍ عَنْ مُقَاتِلِ بْنِ مُقَاتِلٍ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا ع عَلِّمْنِی دُعَاءً لِقَضَاءِ الْحَوَائِجِ (5)- فَقَالَ إِذَا کَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ إِلَی اللَّهِ مُهِمَّةٌ فَاغْتَسِلْ وَ الْبَسْ أَنْظَفَ ثِیَابِکَ الْحَدِیثَ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (6)
وَ کَذَا الَّذِی قَبْلَهُ أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَی (7).
ص: 333
ترجمه:
از مقاتل بن مقاتل روایت شده است که گفت: به امام رضا (ع) گفتم: دعایی برای برآورده شدن حوائج به من بیاموز. ایشان فرمودند: هنگامی که حاجتی مهم به سوی خداوند داری، غسل کن و پاکیزه ترین لباس هایت را بپوش... (ادامه حدیث).
3801- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی الْأَمْرِ یَطْلُبُهُ الطَّالِبُ مِنْ رَبِّهِ قَالَ یَتَصَدَّقُ فِی یَوْمِهِ عَلَی سِتِّینَ مِسْکِیناً عَلَی کُلِّ مِسْکِینٍ صَاعٌ بِصَاعِ النَّبِیِّ ص- فَإِذَا کَانَ اللَّیْلُ فَاغْتَسَلَ فِی ثُلُثِ اللَّیْلِ الْبَاقِی (3)- إِلَی أَنْ قَالَ فَإِذَا رَفَعَ رَأْسَهُ فِی السَّجْدَةِ الثَّانِیَةِ اسْتَخَارَ اللَّهَ مِائَةَ مَرَّةٍ یَقُولُ وَ ذَکَرَ الدُّعَاءَ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُرَازِمٍ عَنِ الْعَبْدِ الصَّالِحِ ع نَحْوَهُ (4).
ترجمه:
از زراره از امام صادق (ع) در مورد حاجتی که درخواست کننده از پروردگارش طلب می کند، نقل شده است: [امام فرمود] در همان روز به شصت مسکین صدقه بدهد، به هر مسکین یک صاع به میزان صاع پیامبر (ص). پس هنگامی که شب فرا رسید، در یک سوم پایانی شب غسل کند... (تا آنجا که فرمودند:) هنگامی که سرت را از سجده دوم بلند می کند، صد مرتبه از خداوند استخاره کند و بگوید... (ذکر دعا ادامه دارد).
3802- 2- (5) وَ قَدْ سَبَقَ حَدِیثُ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: وَ غُسْلُ الِاسْتِخَارَةِ یُسْتَحَبُّ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (6).
ترجمه:
و پیش تر حدیث سماعه از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: و غسل استخاره مستحب است.
3803- 1- (8) عَلِیُّ بْنُ مُوسَی بْنِ طَاوُسٍ فِی کِتَابِ الْإِقْبَالِ قَالَ وَجَدْنَا فِی کُتُبِ الْعِبَادَاتِ عَنِ النَّبِیِّ ص أَنَّهُ قَالَ: مَنْ أَدْرَکَ شَهْرَ رَجَبٍ فَاغْتَسَلَ فِی أَوَّلِهِ وَ أَوْسَطِهِ وَ آخِرِهِ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ کَیَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ.
ص: 334
ترجمه:
علی بن موسی بن طاووس در کتاب «إقبال» نقل کرده است: در کتاب های عبادات از پیامبر (ص) یافتیم که فرمودند: هر کس ماه رجب را درک کند و در ابتدای آن، وسط آن و پایان آن غسل کند، از گناهانش خارج می شود مانند روزی که مادرش او را به دنیا آورد.
3804- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ جَمَاعَةٍ عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ هَارُونَ بْنِ مُوسَی عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْفَرَزْدَقِ الْقِطَعِیِّ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَحْمَدَ الْمَالِکِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ هِلَالٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: صُومُوا شَعْبَانَ وَ اغْتَسِلُوا لَیْلَةَ النِّصْفِ مِنْهُ ذَلِکَ تَخْفِیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ رَحْمَةٌ (3).
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (4).
ترجمه:
از ابو بصیر از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمودند: ماه شعبان را روزه بگیرید و در شب نیمه آن غسل کنید، این تخفیف و رحمتی از سوی پروردگارتان است.
ترجمه:
از معلی بن خنیس از امام صادق (ع) درباره روز نوروز روایت شده است که فرمودند: هنگامی که روز نوروز فرا رسید، غسل کن و پاکیزه ترین لباس هایت را بپوش... (ادامه حدیث).
(1) 25 بَابُ اسْتِحْبَابِ الْغُسْلِ لِمَنْ تَرَکَ صَلَاةَ الْکُسُوفِ مُتَعَمِّداً أَوْ مَعَ احْتِرَاقِ الْقُرْصِ کُلِّهِ
ترجمه:
3806- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا انْکَسَفَ الْقَمَرُ فَاسْتَیْقَظَ الرَّجُلُ وَ لَمْ یُصَلِّ فَلْیَغْتَسِلْ مِنْ غَدٍ وَ لْیَقْضِ الصَّلَاةَ وَ إِنْ لَمْ یَسْتَیْقِظْ وَ لَمْ یَعْلَمْ بِانْکِسَافِ الْقَمَرِ فَلَیْسَ عَلَیْهِ إِلَّا الْقَضَاءُ بِغَیْرِ غُسْلٍ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (3) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (4).
ترجمه:
از حریز از کسی که او را خبر داده است، از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمودند: هنگامی که ماه گرفتگی رخ دهد و شخص بیدار شود و نماز [آیات] را نخواند، باید فردای آن روز غسل کند و نماز را قضا کند. اما اگر بیدار نشود و از ماه گرفتگی آگاه نباشد، بر او فقط قضا کردن نماز واجب است، بدون غسل.
3807- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ وَ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ جَمِیعاً عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا انْتَهَیْتَ إِلَی الْعَقِیقِ مِنْ قِبَلِ الْعِرَاقِ- أَوْ إِلَی الْوَقْتِ مِنْ هَذِهِ الْمَوَاقِیتِ وَ أَنْتَ تُرِیدُ الْإِحْرَامَ فَانْتِفْ إِبْطَیْکَ إِلَی أَنْ قَالَ وَ اغْتَسِلْ وَ الْبَسْ ثَوْبَیْکَ الْحَدِیثَ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (7) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (8).
ص: 336
ترجمه:
از معاویة بن عمار از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمودند: هنگامی که به عقیق از سمت عراق یا به یکی از این میقات ها رسیدی و قصد احرام داشتی، زیر بغل هایت را پاک کن... (تا آنجا که فرمودند:) و غسل کن و دو لباس احرامت را بپوش... (ادامه حدیث).
3808- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی الْعِلَلِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ یَحْیَی عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ: اغْسِلُوا صِبْیَانَکُمْ مِنَ الْغَمَرِ فَإِنَّ الشَّیْطَانَ یَشَمُّ الْغَمَرَ فَیَفْزَعُ الصَّبِیُّ فِی رُقَادِهِ وَ یَتَأَذَّی بِهِ الْکَاتِبَانِ.
وَ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ یُوسُفَ بْنِ زُرَیْقٍ الْبَغْدَادِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَنْبَسَةَ عَنْ دَارِمِ بْنِ قَبِیصَةَ عَنِ الرِّضَا ع عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ ذَکَرَ الْحَدِیثَ (3).
ترجمه:
از ابو بصیر از امام صادق (ع) از پدرانش از علی (ع) روایت شده است که فرمودند: کودکان خود را از «غمر» (چربی و آلودگی غذا) بشویید، زیرا شیطان بوی غمر را استشمام می کند و باعث وحشت کودک در خوابش می شود و دو فرشته نویسنده نیز از آن اذیت می شوند.
ترجمه:
پیش تر در حدیث سماعه از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمودند: غسل نوزاد واجب است.
3810- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْحَسَنِ الْحُسَیْنِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ الْعَبْدِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ صِیَامُ یَوْمِ غَدِیرِ خُمٍّ یَعْدِلُ صِیَامَ عُمُرِ الدُّنْیَا إِلَی أَنْ قَالَ وَ مَنْ صَلَّی فِیهِ رَکْعَتَیْنِ یَغْتَسِلُ عِنْدَ زَوَالِ الشَّمْسِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَزُولَ مِقْدَارَ نِصْفِ سَاعَةٍ إِلَی أَنْ قَالَ عَدَلَتْ عِنْدَ اللَّهِ مِائَةَ أَلْفِ حَجَّةٍ وَ مِائَةَ أَلْفِ عُمْرَةٍ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
از علی بن حسین العبدی روایت شده است که گفت: شنیدم امام صادق (ع) می فرمایند: روز غدیر خم معادل روزه داری عمر دنیا است... (تا آنجا که فرمودند:) و کسی که در این روز دو رکعت نماز بخواند، باید قبل از آنکه آفتاب به مقدار نیم ساعت از وسط آسمان بگذرد غسل کند... (تا آنجا که فرمودند:) این نماز در نظر خداوند معادل صد هزار حج و صد هزار عمره است.
3811- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَیُّوبَ عَنْ نُعَیْمِ بْنِ الْوَلِیدِ عَنْ یُوسُفَ الْکُنَاسِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا أَتَیْتَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع- فَأْتِ الْفُرَاتَ وَ اغْتَسِلْ الْحَدِیثَ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (5) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (6).
ص: 338
ترجمه:
از یوسف کنانی روایت شده است که امام صادق (ع) فرمودند: هنگامی که به قبر امام حسین (ع) آمدی، به فرات برو و غسل کن... (ادامه حدیث).
(1) 30 بَابُ اسْتِحْبَابِ غُسْلِ الْمَرْأَةِ مِنْ طِیبِهَا لِغَیْرِ زَوْجِهَا کَغُسْلِهَا مِنْ جَنَابَتِهَا
ترجمه:
3812- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ عَنْ سَعْدِ بْنِ (3) عُمَرَ الْجَلَّابِ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَیُّمَا امْرَأَةٍ بَاتَتْ وَ زَوْجُهَا عَلَیْهَا سَاخِطٌ فِی حَقٍّ لَمْ یُتَقَبَّلْ مِنْهَا صَلَاةٌ حَتَّی یَرْضَی عَنْهَا وَ أَیُّمَا امْرَأَةٍ تَطَیَّبَتْ لِغَیْرِ زَوْجِهَا لَمْ تُقْبَلْ مِنْهَا صَلَاةٌ حَتَّی تَغْتَسِلَ مِنْ طِیبِهَا کَغُسْلِهَا مِنْ جَنَابَتِهَا.
وَ رَوَی الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفَضْلِ الْحُکْمَ الْأَوَّلَ (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ السَّکُونِیِّ الْحُکْمَ الْأَخِیرَ (5).
ترجمه:
از عمر جلاب روایت شده است که امام صادق (ع) فرمودند: هر زنی که شب را در حالی بگذراند که شوهرش از او ناخشنود باشد، نماز او پذیرفته نمی شود تا زمانی که شوهرش از او راضی شود. و هر زنی که برای غیر شوهرش خود را معطر کند، نماز او پذیرفته نمی شود تا اینکه از عطرش غسل کند، مانند غسل از جنابت.
(6) 31 بَابُ تَدَاخُلِ الْأَغْسَالِ إِذَا تَعَدَّدَتْ وَ إِجْزَاءِ غُسْلٍ وَاحِدٍ عَنْهَا وَ إِجْزَاءِ کُلِّ غُسْلٍ عَنِ الْوُضُوءِ
ترجمه:
3813- 1- (7) قَدْ تَقَدَّمَ فِی حَدِیثِ زُرَارَةَ قَالَ: إِذَا اغْتَسَلْتَ بَعْدَ طُلُوعِ الْفَجْرِ أَجْزَأَکَ غُسْلُکَ ذَلِکَ لِلْجَنَابَةِ وَ الْجُمُعَةِ وَ عَرَفَةَ- وَ النَّحْرِ وَ الْحَلْقِ وَ الذَّبْحِ وَ الزِّیَارَةِ فَإِذَا اجْتَمَعَتْ عَلَیْکَ حُقُوقٌ أَجْزَأَکَ عَنْهَا غُسْلٌ وَاحِدٌ-
ص: 339
قَالَ ثُمَّ قَالَ وَ کَذَلِکَ الْمَرْأَةُ یُجْزِیهَا غُسْلٌ وَاحِدٌ لِجَنَابَتِهَا وَ إِحْرَامِهَا وَ جُمُعَتِهَا وَ غُسْلِهَا مِنْ حَیْضِهَا وَ عِیدِهَا.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ أَحَادِیثُ کَثِیرَةٌ تَدُلُّ عَلَی الْأَحْکَامِ الْمَذْکُورَةِ فِی الْجَنَابَةِ (1) وَ فِی الْحَیْضِ (2) وَ فِی تَغْسِیلِ الْمَیِّتِ (3) وَ غَیْرِ ذَلِکَ.
ترجمه:
پیش تر در حدیث زراره آمده است که فرمود: اگر بعد از طلوع فجر غسل کنی، آن غسل برای تو کفایت می کند برای جنابت و نماز جمعه و عرفه و قربانی و حلق و ذبح و زیارت. پس اگر حقوق مختلف بر تو جمع شود، یک غسل برای همه آن ها کافی است.
سپس فرمود: و همچنین برای زن نیز یک غسل کافی است برای جنابت و احرام و جمعه و غسل از حیض و عید.
ص: 340
(1) 1 بَابُ وُجُوبِ طَلَبِ الْمَاءِ مَعَ الْإِمْکَانِ غَلْوَةَ سَهْمٍ فِی الْحَزْنَةِ وَ غَلْوَةَ سَهْمَیْنِ فِی السَّهْلَةِ
ترجمه:
3814- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: إِذَا لَمْ یَجِدِ الْمُسَافِرُ الْمَاءَ فَلْیَطْلُبْ مَا دَامَ فِی الْوَقْتِ فَإِذَا خَافَ أَنْ یَفُوتَهُ الْوَقْتُ فَلْیَتَیَمَّمْ وَ لْیُصَلِّ الْحَدِیثَ.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
از زراره از یکی از آن دو (امام باقر یا امام صادق علیهما السلام) روایت شده است که فرمودند: اگر مسافر آب نیابد، باید به دنبال آن بگردد تا زمانی که در وقت نماز باشد. اما اگر بترسد که وقت نماز فوت شود، باید تیمم کند و نماز بخواند... (ادامه حدیث).
3815- 2- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ ع أَنَّهُ قَالَ: یُطْلَبُ الْمَاءُ فِی السَّفَرِ إِنْ کَانَتِ الْحُزُونَةُ فَغَلْوَةً (5) وَ إِنْ کَانَتْ سُهُولَةٌ فَغَلْوَتَیْنِ لَا یُطْلَبُ أَکْثَرَ مِنْ ذَلِکَ.
ص: 341
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (1) وَ یَأْتِی مَا ظَاهِرُهُ الْمُنَافَاةُ وَ نُبَیِّنُ وَجْهَهُ (2) وَ یَنْبَغِی حَمْلُ الْحَدِیثِ الْأَوَّلِ وَ غَیْرِهِ مِمَّا هُوَ مُطْلَقٌ عَلَی هَذَا التَّقْیِیدِ أَوْ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ فِی الزِّیَادَةِ عَلَی ذَلِکَ أَوْ عَلَی الْعِلْمِ بِوُجُودِ الْمَاءِ فِیمَا زَادَ وَ إِمْکَانِ تَحْصِیلِهِ فِی الْوَقْتِ.
ترجمه:
از سكونی از جعفر بن محمد (ع) از پدرش از علی (ع) روایت شده است که فرمودند: آب باید در سفر جست وجو شود؛ اگر در منطقه ای کوهستانی باشی، به اندازه مسافت یک تیر(غلوه) و اگر در منطقه ای هموار باشی، به اندازه دوتبر باید جست وجو کنی و بیشتر از آن جست وجو نکنید.
من می گویم: و به زودی آنچه که بر این موضوع دلالت دارد، خواهد آمد و همچنین آنچه که ظاهراً با آن منافات دارد نیز خواهد آمد که ما وجه آن را توضیح خواهیم داد. شایسته است که حدیث اول و دیگر احادیث مطلق را بر این قید حمل کنیم یا بر استحباب افزایش جست وجو در این موارد یا بر علم به وجود آب در مواردی که بیشتر از آن جست وجو می شود و امکان تحصیل آن در وقت وجود دارد.
(3) 2 بَابُ عَدَمِ وُجُوبِ طَلَبِ الْمَاءِ مَعَ الْخَوْفِ وَ لَوْ عَلَی الْمَالِ وَ جَوَازِ التَّیَمُّمِ وَ إِنْ عُلِمَ وُجُودُ الْمَاءِ فِی مَحَلِّ الْخَطَرِ
ترجمه:
3816- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَکُونُ فِی السَّفَرِ فَتَحْضُرُ الصَّلَاةُ وَ لَیْسَ مَعِی مَاءٌ وَ یُقَالُ إِنَّ الْمَاءَ قَرِیبٌ مِنَّا أَ فَأَطْلُبُ الْمَاءَ وَ أَنَا فِی وَقْتٍ یَمِیناً وَ شِمَالًا قَالَ لَا تَطْلُبِ الْمَاءَ وَ لَکِنْ تَیَمَّمْ فَإِنِّی أَخَافُ عَلَیْکَ التَّخَلُّفَ عَنْ أَصْحَابِکَ فَتَضِلُّ وَ یَأْکُلُکَ السَّبُعُ.
ترجمه:
از داود رقّی روایت شده است که گفت: به امام صادق (ع) گفتم: اگر در سفر باشم و وقت نماز فرا رسد و آب هم با من نباشد و گفته شود که آب نزد ما نزدیک است، آیا باید آب را جست وجو کنم در حالی که در وقت نماز هستم؟ امام (ع) فرمودند: نه، آب را جست وجو نکن، بلکه تیمم کن، زیرا من می ترسم که از همراهانت عقب بمانی و گم شوی و در آن صورت حیوانی تو را بخورد.
3817- 2- (5) وَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ سَالِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ لَا یَکُونُ مَعَهُ مَاءٌ وَ الْمَاءُ عَنْ یَمِینِ الطَّرِیقِ وَ یَسَارِهِ غَلْوَتَیْنِ أَوْ نَحْوَ ذَلِکَ قَالَ لَا آمُرُهُ أَنْ یُغَرِّرَ بِنَفْسِهِ فَیَعْرِضَ لَهُ لِصٌّ أَوْ سَبُعٌ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (6)
وَ الَّذِی قَبْلَهُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ مِثْلَهُ.
ترجمه:
از یعقوب بن سالم روایت شده است که پرسیدم از امام صادق (ع) درباره مردی که آب با او نیست و آب در سمت راست و چپ راه به اندازه دو مشکه (غلوه) فاصله دارد. امام (ع) فرمودند: به او نمی گویم که خود را در معرض خطر قرار دهد و ممکن است دزدی یا حیوانی به او آسیب برساند.
ص: 342
3818- 3- (1) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُوسَی الْخَشَّابِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَتَیَمَّمُ إِلَی أَنْ قَالَ فَقَالَ لَهُ دَاوُدُ الرَّقِّیُّ- أَ فَأَطْلُبُ الْمَاءَ یَمِیناً وَ شِمَالًا فَقَالَ لَا تَطْلُبِ الْمَاءَ (2) یَمِیناً وَ لَا شِمَالًا وَ لَا فِی بِئْرٍ إِنْ وَجَدْتَهُ عَلَی الطَّرِیقِ فَتَوَضَّأْ (3) وَ إِنْ لَمْ تَجِدْهُ فَامْضِ.
أَقُولُ: هَذَا مَحْمُولٌ عَلَی الْخَوْفِ وَ الْخَطَرِ لِمَا رَوَاهُ دَاوُدُ الرَّقِّیُّ (4) وَ غَیْرُهُ سَابِقاً (5) وَ لِمَا تَقَدَّمَ فِی الْبَابِ الْأَوَّلِ (6) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (7).
ترجمه:
از علی بن سالم از امام صادق (ع) روایت شده است که گفت: از ایشان پرسیدم: آیا تیمم کنم؟ و داود رقّی گفت: آیا آب را به راست و چپ جست وجو کنم؟ امام (ع) فرمودند: نه، آب را نه به راست جست وجو کن و نه به چپ و نه در چاهی، مگر اینکه آب را در مسیر پیدا کنی، در آن صورت وضو بگیر و اگر نیافتی، برو.
من می گویم:
این به خاطر ترس و خطر است، همان طور که داود رقّی و دیگران پیش تر روایت کرده اند، و همچنین بر اساس آنچه در باب اول ذکر شده و به زودی مواردی که بر این مطلب دلالت دارد خواهد آمد.
(8) 3 بَابُ جَوَازِ التَّیَمُّمِ مَعَ عَدَمِ الْوُصْلَةِ إِلَی الْمَاءِ کَالْبِئْرِ وَ زِحَامِ الْجُمُعَةِ وَ عَرَفَةَ
ترجمه:
3819- 1- (9) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِیٍّ الْحَلَبِیِّ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یَمُرُّ بِالرَّکِیَّةِ (10)- وَ لَیْسَ مَعَهُ دَلْوٌ قَالَ لَیْسَ عَلَیْهِ أَنْ یَدْخُلَ الرَّکِیَّةَ لِأَنَّ رَبَّ الْمَاءِ هُوَ رَبُّ الْأَرْضِ (11) فَلْیَتَیَمَّمْ.
ص: 343
وَ رَوَاهُ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ الْحَلَبِیِّ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
از عبیدالله بن علی حلبی روایت شده است که او از امام صادق (ع) درباره مردی که از کنار چاهی می گذرد و آب کشی (دلو) با خود ندارد پرسید. امام (ع) فرمودند: بر او لازم نیست که وارد چاه شود، زیرا صاحب آب همان صاحب زمین است، پس باید تیمم کند.
3820- 2- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی یَعْفُورٍ وَ عَنْبَسَةَ بْنِ مُصْعَبٍ جَمِیعاً عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا أَتَیْتَ الْبِئْرَ وَ أَنْتَ جُنُبٌ فَلَمْ تَجِدْ دَلْواً وَ لَا شَیْئاً تَغْرِفُ بِهِ فَتَیَمَّمْ بِالصَّعِیدِ فَإِنَّ رَبَّ الْمَاءِ رَبُّ الصَّعِیدِ وَ لَا تَقَعْ فِی الْبِئْرِ وَ لَا تُفْسِدْ عَلَی الْقَوْمِ مَاءَهُمْ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ (3)
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
از عبدالله بن ابی یعفور و عنبسه بن مصعب روایت شده است که هر دو از امام صادق (ع) نقل کردند: اگر به چاه رفتی و جنب هستی و دلو یا چیزی برای آب کشی نیافتی، پس باید با زمین (صعید) تیمم کنی، زیرا پروردگار آب همان پروردگار زمین است. و در چاه نیفتی و بر آب مردم آسیب نرسانی.
3821- 3- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَبَّاسِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ (6) عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ یَکُونُ فِی وَسْطِ الزِّحَامِ یَوْمَ الْجُمُعَةِ أَوْ یَوْمَ عَرَفَةَ- لَا یَسْتَطِیعُ الْخُرُوجَ مِنَ الْمَسْجِدِ مِنْ کَثْرَةِ النَّاسِ قَالَ یَتَیَمَّمُ وَ یُصَلِّی مَعَهُمْ وَ یُعِیدُ إِذَا انْصَرَفَ.
ترجمه:
از سکونی نقل شده است که از امام جعفر صادق (ع) درباره مردی که در روز جمعه یا روز عرفه در وسط ازدحام قرار دارد و نمی تواند از مسجد خارج شود، سؤال شد. امام (ع) فرمودند: او باید تیمم کند و با آنها (جمعیت) نماز بخواند و پس از انصراف، نماز را قضا کند.
3822- 4- (7) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ
ص: 344
عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْعَلَاءِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یَمُرُّ بِالرَّکِیَّةِ وَ لَیْسَ مَعَهُ دَلْوٌ قَالَ لَیْسَ عَلَیْهِ أَنْ یَنْزِلَ الرَّکِیَّةَ إِنَّ رَبَّ الْمَاءِ هُوَ رَبُّ الْأَرْضِ فَلْیَتَیَمَّمْ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (1)
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ وَ عَلَی أَنَّ الرَّاکِبَ إِذَا لَمْ یَقْدِرْ عَلَی النُّزُولِ لِلْخَوْفِ یَتَیَمَّمُ مِنْ عُرْفِ دَابَّتِهِ (2).
ترجمه:
از حسین بن ابی العلا نقل شده است که از امام ابی عبدالله (ع) درباره مردی که از کنار چاهی می گذرد و دلوئی ندارد، سؤال کرد. امام (ع) فرمودند: بر او واجب نیست که به چاه پایین برود؛ زیرا پروردگار آب، پروردگار زمین است. او باید تیمم کند.
می گویم : بعدا دلائلی که براین مطلب دلالت می کند خواهد آمد و اینکه اگر سوار بر مرکبی باشد و به دلیل ترس نتواند پایین بیاید، می تواند از گردن حیوان تیمم کند.
(3) 4 بَابُ وُجُوبِ التَّیَمُّمِ عَلَی مَنْ مَعَهُ مَاءٌ نَجِسٌ أَوْ مُشْتَبِهٌ بِالنَّجِسِ
ترجمه:
3823- 1- (4) قَدْ تَقَدَّمَ فِی أَبْوَابِ الْمَاءِ حَدِیثُ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ مَعَهُ إِنَاءَانِ وَقَعَ فِی أَحَدِهِمَا قَذَرٌ لَا یَدْرِی أَیُّهُمَا هُوَ وَ لَیْسَ یَقْدِرُ عَلَی مَاءٍ غَیْرِهِمَا قَالَ یُهَرِیقُهُمَا جَمِیعاً وَ یَتَیَمَّمُ.
وَ حَدِیثُ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مِثْلُهُ (5) أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی الْوُضُوءِ أَیْضاً (6).
ص: 345
ترجمه:
در گذشته در ابواب آب حدیثی از عمار ساباطی از امام صادق (ع) نقل شد: از ایشان درباره مردی پرسیدند که دو ظرف دارد و در یکی از آنها نجاست افتاده ولی نمی داند کدام یک است و به آبی غیر از این دو دسترسی ندارد. امام فرمود: هر دو را خالی کند و تیمم نماید.
(1) 5 بَابُ جَوَازِ التَّیَمُّمِ مَعَ عَدَمِ التَّمَکُّنِ مِنِ اسْتِعْمَالِ الْمَاءِ لِمَرَضٍ وَ بَرْدٍ وَ جُدَرِیٍّ وَ کَسْرٍ وَ جُرْحٍ وَ قَرْحٍ وَ نَحْوِهَا
ترجمه:
3824- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُکَیْنٍ وَ غَیْرِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قِیلَ لَهُ إِنَّ فُلَاناً أَصَابَتْهُ جَنَابَةٌ وَ هُوَ مَجْدُورٌ فَغَسَّلُوهُ فَمَاتَ فَقَالَ قَتَلُوهُ أَلَّا سَأَلُوا أَلَّا یَمَّمُوهُ إِنَّ شِفَاءَ الْعِیِّ السُّؤَالُ.
ترجمه:
از محمد بن سکین و دیگران از امام صادق (ع) نقل شده است: به ایشان گفته شد که فلان شخص دچار جنابت شد و مبتلا به بیماری آبله بود، پس او را غسل دادند و او فوت کرد. امام فرمود: او را کشتند! چرا سؤال نکردند؟ چرا او را تیمم ندادند؟ همانا درمان نادانی، پرسیدن است.
3825- 2- (3) قَالَ: وَ رُوِیَ ذَلِکَ فِی الْکَسِیرِ وَ الْمَبْطُونِ یَتَیَمَّمُ وَ لَا یَغْتَسِلُ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (4)
وَ
رَوَاهُ ابْنُ إِدْرِیسَ فِی آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ ذَکَرَ الْحَدِیثَ (5).
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
گفته شد: و همچنین این حکم درباره فردی که استخوانش شکسته یا مبتلا به بیماری شکمی است، روایت شده است که باید تیمم کند و غسل نکند.
3826- 3- (7) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ مَجْدُورٍ أَصَابَتْهُ جَنَابَةٌ فَغَسَّلُوهُ فَمَاتَ فَقَالَ قَتَلُوهُ أَلَّا سَأَلُوا فَإِنَّ دَوَاءَ الْعِیِّ السُّؤَالُ.
ترجمه:
از ابن ابی عمیر از برخی از اصحاب ما از امام صادق (ع) نقل شده است: از ایشان درباره فردی مبتلا به آبله که دچار جنابت شده بود، پرسیدم. او را غسل دادند و او فوت کرد. امام فرمود: او را کشتند! چرا سؤال نکردند؟ همانا درمان نادانی، پرسیدن است.
ص: 346
3827- 4- (1) وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: یَتَیَمَّمُ الْمَجْدُورُ وَ الْکَسِیرُ بِالتُّرَابِ إِذَا أَصَابَتْهُ جَنَابَةٌ.
ترجمه:
و به همین اسناد از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: فرد مبتلا به آبله و کسی که استخوانش شکسته است، هنگام جنابت باید با خاک تیمم کند.
3828- 5- (2) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ الْخَزَّازِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنِ الرَّجُلِ تَکُونُ بِهِ الْقَرْحُ وَ الْجِرَاحَةُ یُجْنِبُ قَالَ لَا بَأْسَ بِأَنْ لَا یَغْتَسِلَ یَتَیَمَّمُ.
وَ
رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ عَنِ الْجُنُبِ وَ تَرَکَ لَفْظَ الْجِرَاحَةِ (3)
ترجمه:
از محمد بن مسلم نقل شده که گفت: از امام باقر (ع) درباره مردی که به زخم و جراحت مبتلا است و دچار جنابت شده پرسیدم. امام فرمود: اشکالی ندارد که غسل نکند و تیمم نماید.
3829- 6- (4) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ بَکْرِ بْنِ صَالِحٍ وَ ابْنِ فَضَّالٍ جَمِیعاً عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ الْغِفَارِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ الْجَعْفَرِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ النَّبِیَّ ص ذُکِرَ لَهُ أَنَّ رَجُلًا أَصَابَتْهُ جَنَابَةٌ عَلَی جُرْحٍ کَانَ بِهِ فَأُمِرَ بِالْغُسْلِ فَاغْتَسَلَ فَکُزَّ (5) فَمَاتَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَتَلُوهُ قَتَلَهُمُ اللَّهُ إِنَّمَا کَانَ دَوَاءُ الْعِیِّ السُّؤَالَ.
ترجمه:
از جعفر بن ابراهیم جعفری از امام صادق (ع) نقل شده است: پیامبر (ص) شنید که مردی دچار جنابت شده و زخمی داشته است. به او دستور داده شد که غسل کند، پس غسل کرد و دچار تشنج شد و فوت کرد. رسول خدا (ص) فرمود: او را کشتند، خدا آنها را بکشد! همانا درمان نادانی، پرسیدن است.
3830- 7- (6) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی وَ مُوسَی بْنِ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ جَمِیعاً عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ
ص: 347
أَبِی نَصْرٍ عَنِ الرِّضَا ع فِی الرَّجُلِ تُصِیبُهُ الْجَنَابَةُ وَ بِهِ قُرُوحٌ أَوْ جُرُوحٌ أَوْ یَکُونُ یَخَافُ عَلَی نَفْسِهِ الْبَرْدَ فَقَالَ لَا یَغْتَسِلُ یَتَیَمَّمُ.
ترجمه:
از ابی نصر از امام رضا (ع) نقل شده است که درباره مردی که دچار جنابت شده و بدنش پر از زخم یا جراحت است، یا از سرما برای جان خود می ترسد، پرسیدند. امام فرمود: او نباید غسل کند، بلکه باید تیمم نماید.
3831- 8- (1) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی الرَّجُلِ تُصِیبُهُ الْجَنَابَةُ وَ بِهِ جُرُوحٌ أَوْ قُرُوحٌ أَوْ یَخَافُ عَلَی نَفْسِهِ مِنَ الْبَرْدِ فَقَالَ لَا یَغْتَسِلُ وَ یَتَیَمَّمُ.
ترجمه:
از داود بن سرحان از امام صادق (ع) نقل شده است که درباره مردی که دچار جنابت شده و بدنش زخمی یا دارای جراحت است، یا از سرما برای جان خود می ترسد، پرسیدند. امام فرمود: او نباید غسل کند و باید تیمم نماید.
3832- 9- (2) وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ حُکَیْمٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ رِبَاطٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع فِی الرَّجُلِ تَکُونُ بِهِ الْقُرُوحُ فِی جَسَدِهِ فَتُصِیبُهُ الْجَنَابَةُ قَالَ یَتَیَمَّمُ.
ترجمه:
از محمد بن مسلم از یکی از آن دو امام (باقر یا صادق علیهما السلام)نقل شده است که درباره مردی که بدنش دچار زخم هایی است و دچار جنابت می شود، پرسیدم. امام فرمود: باید تیمم کند.
3833- 10- (3) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: یُؤَمَّمُ الْمَجْدُورُ وَ الْکَسِیرُ إِذَا أَصَابَتْهُمَا الْجَنَابَةُ.
ترجمه:
از ابن ابی عمیر از برخی از اصحابش از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: فرد مبتلا به آبله و فردی که استخوانش شکسته است، اگر دچار جنابت شوند، باید تیمم کنند.
3834- 11- (4) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنِ الرَّجُلِ یَکُونُ بِهِ الْقُرُوحُ وَ الْجِرَاحَاتُ فَیُجْنِبُ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِأَنْ یَتَیَمَّمَ وَ لَا یَغْتَسِلَ.
ترجمه:
از محمد بن مسلم نقل شده که او از امام باقر (ع) درباره مردی که دچار زخم ها و جراحت هایی شده و جنابت پیدا می کند، پرسید. امام فرمود: اشکالی ندارد که تیمم کند و غسل نکند.
ترجمه:
امام صادق (ع) فرمود: فرد مبتلا به بیماری شکمی و فردی که استخوانش شکسته است، باید تیمم کنند و غسل نکنند.
3836- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْکُوفِیِّ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنْ غِیَاثِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع لَا وُضُوءَ مِنْ مَوْطَإٍ.
قَالَ النَّوْفَلِیُّ یَعْنِی مَا تَطَأُ عَلَیْهِ بِرِجْلِکَ.
ترجمه:
از غیاث بن ابراهیم از امام صادق (ع) نقل شده است که امیرالمؤمنین (ع) فرمود: از چیزی که بر روی آن پا می گذاری، وضو واجب نمی شود. نوفلی توضیح داد که منظور این است که از چیزی که با پای خود روی آن قدم می گذاری، وضو واجب نیست.
3837- 2- (3) وَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْعَلَوِیِّ عَنْ سَهْلِ بْنِ جُمْهُورٍ عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِیِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحُسَیْنِ الْعُرَنِیِّ عَنْ غِیَاثِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: نَهَی أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع أَنْ یَتَیَمَّمَ الرَّجُلُ بِتُرَابٍ مِنْ أَثَرِ الطَّرِیقِ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (4)
وَ کَذَا الَّذِی قَبْلَهُ.
ترجمه:
از غیاث بن ابراهیم از امام صادق (ع) نقل شده است که امیرالمؤمنین (ع) نهی کرد از اینکه فرد با خاکی که از مسیر راه به جا مانده است، تیمم کند.
(5) 7 بَابُ جَوَازِ التَّیَمُّمِ بِالتُّرَابِ وَ الْحَجَرِ وَ جَمِیعِ أَجْزَاءِ الْأَرْضِ دُونَ الْمَعَادِنِ وَ نَحْوِهَا
ترجمه:
3838- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ
ص: 349
إِبْرَاهِیمَ بْنِ مُحَمَّدٍ الثَّقَفِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ جَمِیعاً عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَعْطَی مُحَمَّداً ص- شَرَائِعَ نُوحٍ وَ إِبْرَاهِیمَ وَ مُوسَی وَ عِیسَی- إِلَی أَنْ قَالَ وَ جَعَلَ لَهُ الْأَرْضَ مَسْجِداً وَ طَهُوراً الْحَدِیثَ.
وَ رَوَاهُ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِی إِسْحَاقَ الثَّقَفِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
از أبان بن عثمان از فردی که نامش ذکر شده (یکی از راویان)، از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: خداوند تبارک و تعالی به پیامبر اسلام (ص) شریعت های نوح، ابراهیم، موسی و عیسی را عطا کرد... تا آنجا که فرمود: و زمین را برای او مسجد و وسیله ی طهارت (برای تیمم) قرار داد.
3839- 2- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ ص أُعْطِیتُ خَمْساً لَمْ یُعْطَهَا أَحَدٌ قَبْلِی جُعِلَتْ لِیَ الْأَرْضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً الْحَدِیثَ.
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین (ع) نقل کرده است که پیامبر (ص) فرمود: «به من پنج چیز داده شده است که به هیچ کس قبل از من داده نشده است: زمین برای من مسجد و وسیله ی طهارت قرار داده شده است.»
3840- 3- (3) وَ فِی الْخِصَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ الْبُنْدَارِ عَنْ مُجَاهِدِ بْنِ أَعْیَنَ عَنْ أَبِی بَکْرِ بْنِ أَبِی الْعَوَّامِ عَنْ یَزِیدَ عَنْ سُلَیْمَانَ التَّمِیمِیِّ عَنْ سَیَّارٍ عَنْ أَبِی أُمَامَةَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فُضِّلْتُ بِأَرْبَعٍ جُعِلَتْ لِیَ (4) الْأَرْضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً وَ أَیُّمَا رَجُلٍ مِنْ أُمَّتِی أَرَادَ الصَّلَاةَ فَلَمْ یَجِدْ مَاءً وَ وَجَدَ الْأَرْضَ فَقَدْ جُعِلَتْ لَهُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً وَ نُصِرْتُ بِالرُّعْبِ مَسِیرَةَ شَهْرٍ یَسِیرُ بَیْنَ یَدَیَّ وَ أُحِلَّتْ لِأُمَّتِیَ الْغَنَائِمُ وَ أُرْسِلْتُ إِلَی النَّاسِ کَافَّةً.
ترجمه:
از ابی امامه نقل شده است که رسول خدا (ص) فرمود: «به من چهار چیز فضیلت داده شده است: زمین برای من مسجد و وسیله ی طهارت قرار داده شده است؛ هرگاه مردی از امت من بخواهد نماز بخواند و آب پیدا نکند و زمین را بیابد، برای او مسجد و وسیله ی طهارت است. و من با ترس و وحشت بر دشمنانم پیروز شدم، به اندازه ی یک ماه راه که در پیش روی من است. و غنائم برای امت من حلال شده است. و من به سوی تمام مردم فرستاده شده ام.»
3841- 4- (5) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ وَ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی وَ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ زِیَادِ بْنِ الْمُنْذِرِ أَبِی الْجَارُودِ عَنْ سَعِیدِ بْنِ جُبَیْرٍ عَنِ ابْنِ
ص: 350
عَبَّاسٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أُعْطِیتُ خَمْساً لَمْ یُعْطَهَا أَحَدٌ قَبْلِی جُعِلَتْ لِیَ الْأَرْضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً وَ نُصِرْتُ بِالرُّعْبِ وَ أُحِلَّ لِیَ الْمَغْنَمُ وَ أُعْطِیتُ جَوَامِعَ الْکَلِمِ وَ أُعْطِیتُ الشَّفَاعَةَ.
ترجمه:
از ابن عباس نقل شده است که رسول خدا (ص) فرمود: «به من پنج چیز داده شده است که به هیچ کس قبل از من داده نشده است: زمین برای من مسجد و وسیله ی طهارت قرار داده شده است؛ من با ترس و وحشت بر دشمنانم پیروز شده ام؛ غنائم برای من حلال شده است؛ کلمات جامع به من عطا شده است؛ و شفاعت به من داده شده است.»
3842- 5- (1) عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ فِی تَفْسِیرِهِ رَفَعَهُ فِی قَوْلِهِ تَعَالَی وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِی کانَتْ عَلَیْهِمْ (2)- قَالَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ فَرَضَ عَلَی بَنِی إِسْرَائِیلَ- الْغُسْلَ وَ الْوُضُوءَ بِالْمَاءِ وَ لَمْ یُحِلَّ لَهُمُ التَّیَمُّمَ وَ لَمْ یُحِلَّ لَهُمُ الصَّلَاةَ إِلَّا فِی الْبِیَعِ وَ الْکَنَائِسِ وَ الْمَحَارِیبِ وَ کَانَ الرَّجُلُ إِذَا أَذْنَبَ جَرَحَ نَفْسَهُ جَرْحاً مَتِیناً فَیُعْلَمُ أَنَّهُ أَذْنَبَ وَ إِذَا أَصَابَ أَحَدَهُمْ شَیْئاً مِنْ بَدَنِهِ الْبَوْلُ قَطَعُوهُ وَ لَمْ یُحِلَّ لَهُمُ الْمَغْنَمَ فَرَفَعَ ذَلِکَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَنْ أُمَّتِهِ.
ترجمه:
علی بن ابراهیم در تفسیرش نقل کرده است که درباره ی قول خداوند متعال «و یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِی کانَتْ عَلَیْهِمْ» (سوره الأعراف، آیه 157) می گوید: خداوند بر بنی اسرائیل غسل و وضو با آب را واجب کرده بود و به آنها تیمم را حلال نکرده بود و نماز را جز در معابد و کلیساها و محاریب برایشان حلال نکرده بود.
و وقتی که کسی گناهی مرتکب می شد، باید خود را به شدت جراحت می زد تا مشخص شود که گناه کرده است. و اگر کسی بول به عضوی از بدنش می رسید، آن عضو را قطع می کردند. همچنین غنائم برای آنها حلال نبود، اما رسول خدا (ص) این بارها را از امت خود برداشت.
3843- 6- (3) وَ قَدْ تَقَدَّمَ حَدِیثُ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی الرَّجُلِ یَکُونُ مَعَهُ اللَّبَنُ أَ یَتَوَضَّأُ مِنْهُ لِلصَّلَاةِ قَالَ لَا إِنَّمَا هُوَ الْمَاءُ وَ الصَّعِیدُ.
ترجمه:
و حدیث ابی بصیر از امام صادق (ع) در مورد مردی که شیر همراه دارد و می خواهد از آن برای وضو برای نماز استفاده کند، نقل شده است. امام فرمود: «نه، وضو با شیر درست نیست؛ وضو فقط با آب و خاک (صعید) صحیح است.»
3844- 7- (4) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ عُبَیْدِ بْنِ زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الدَّقِیقِ یُتَوَضَّأُ بِهِ قَالَ لَا بَأْسَ بِأَنْ یُتَوَضَّأَ بِهِ وَ یُنْتَفَعَ بِهِ.
أَقُولُ: حَمَلَ الشَّیْخُ الْوُضُوءَ هُنَا عَلَی التَّحْسِینِ مُسْتَدِلًّا بِالْحَصْرِ السَّابِقِ (5) وَ اسْتَدَلَّ عَلَیْهِ أَیْضاً بِمَا تَقَدَّمَ فِی آدَابِ الْحَمَّامِ
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی الرَّجُلِ یَطَّلِی بِالنُّورَةِ فَیَجْعَلُ الدَّقِیقَ بِالزَّیْتِ ثُمَّ یَلُتُّهُ بِهِ یَتَمَسَّحُ بِهِ بَعْدَ النُّورَةِ لِیَقْطَعَ رِیحَهَا قَالَ لَا بَأْسَ (6).
ص: 351
أَقُولُ: وَ مَا تَضَمَّنَ ذِکْرَ التُّرَابِ غَیْرُ ظَاهِرٍ فِی الْحَصْرِ وَ قَدْ فَسَّرَ کَثِیرٌ مِنْ عُلَمَاءِ اللُّغَةِ الصَّعِیدَ بِوَجْهِ الْأَرْضِ وَ ادَّعَی بَعْضُهُمُ الْإِجْمَاعَ عَلَی ذَلِکَ وَ أَنَّهُ لَا یَخْتَصُّ بِالتُّرَابِ وَ کَذَا جَمَاعَةٌ مِنَ الْمُفَسِّرِینَ وَ الْفُقَهَاءِ وَ فَسَّرَهُ بَعْضُهُمْ بِالتُّرَابِ وَ یَأْتِی نُصُوصٌ کَثِیرَةٌ فِی التَّیَمُّمِ بِالْأَرْضِ (1) وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی مُقَدِّمَةِ الْعِبَادَاتِ (2) وَ غَیْرِهَا (3) وَ یَأْتِی مَا ظَاهِرُهُ الْمُنَافَاةُ وَ جَوَازُ التَّیَمُّمِ بِالْبِسَاطِ وَ نَحْوِهِ وَ نُبَیِّنُ وَجْهَهُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ (4).
ترجمه:
از عبید بن زُراره نقل شده است که گفت: از امام صادق (ع) درباره ی آرد (دقیق) پرسیدم که آیا می توان با آن وضو گرفت؟ امام فرمود: «اشکالی ندارد که با آن وضو گرفته شود و از آن استفاده کرد.»
من می گویم: شیخ در اینجا وضو را بر تحسین حمل کرده و به محدودیتی که قبلاً ذکر شد استناد کرده است. همچنین بر اساس آنچه در آداب حمام آمده است، استدلال کرده است.
در ادامه، از امام صادق (ع) در مورد مردی که با حنا (نور) رنگ می کند و آرد را با روغن ترکیب کرده و پس از رنگ کردن از آن برای پاک کردن بوی حنا استفاده می کند، نقل شده است که فرمود: «اشکالی ندارد.»
من می گویم: ذکر خاک در اینجا به طور غیرمستقیم است، و بسیاری از لغت شناسان صعید را به معنای «سطح زمین» تفسیر کرده اند و برخی از آنها اجماع بر این موضوع را ادعا کرده اند که صعید فقط به خاک محدود نمی شود. همچنین گروهی از مفسران و فقها نیز آن را به خاک تفسیر کرده اند. نصوص زیادی در مورد تیمم با خاک وجود دارد و پیش از این نیز شواهدی بر این موضوع در مقدمه عبادات ذکر شده است. همچنین نصوصی وجود دارد که ظاهر آن در تعارض با جواز تیمم با فرش و امثال آن است، و ما انشاء الله، وجه آن را بیان خواهیم کرد.
(5) 8 بَابُ جَوَازِ التَّیَمُّمِ بِالْجِصِّ وَ النُّورَةِ وَ عَدَمِ جَوَازِهِ بِالرَّمَادِ وَ الشَّجَرِ
ترجمه:
3845- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ فَضَالَةَ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ التَّیَمُّمِ بِالْجِصِّ فَقَالَ نَعَمْ فَقِیلَ بِالنُّورَةِ فَقَالَ نَعَمْ فَقِیلَ بِالرَّمَادِ فَقَالَ لَا إِنَّهُ لَیْسَ یَخْرُجُ مِنَ الْأَرْضِ إِنَّمَا یَخْرُجُ مِنَ الشَّجَرِ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی بَعْضِ الْمَقْصُودِ (7) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (8).
ص: 352
ترجمه:
ازحضرت علی علیه السلام در مورد تیمم با گچ سؤال شد، فرمود: بله. سپس در مورد نوره سؤال شد، فرمود: بله. سپس در مورد خاکستر سؤال شد، فرمود: نه، چون از زمین خارج نمی شود بلکه از درخت خارج می شود.
(1) 9 بَابُ جَوَازِ التَّیَمُّمِ عِنْدَ الضَّرُورَةِ بِغُبَارِ الثَّوْبِ وَ اللِّبْدِ وَ مَعْرَفَةِ الدَّابَّةِ وَ نَحْوِ ذَلِکَ فَإِنْ لَمْ یُوجَدْ فَبِالطِّینِ وَ عَدَمِ جَوَازِ التَّیَمُّمِ بِالثَّلْجِ
ترجمه:
3846- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع أَ رَأَیْتَ الْمُوَاقِفَ (3) إِنْ لَمْ یَکُنْ عَلَی وُضُوءٍ کَیْفَ یَصْنَعُ وَ لَا یَقْدِرُ عَلَی النُّزُولِ قَالَ یَتَیَمَّمُ مِنْ لِبْدِهِ أَوْ سَرْجِهِ أَوْ مَعْرَفَةِ دَابَّتِهِ فَإِنَّ فِیهَا غُبَاراً وَ یُصَلِّی.
وَ رَوَاهُ ابْنُ إِدْرِیسَ فِی آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ حَرِیزٍ مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
زرارة گفت: به امام باقر علیه السلام گفتم: اگر کسی در موقف ها (مثل میدان جنگ) وضو نداشته باشد و قادر به پیاده شدن نباشد، چه کند؟ امام فرمود: از روی زیرانداز یا زین یا جلوی زین مرکبش تیمم کند، زیرا روی آن ها گرد و غبار هست، و سپس نماز بخواند.
3847- 2- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ حُکَیْمٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنْ کَانَ أَصَابَکَ (6) الثَّلْجُ فَلْیَنْظُرْ لِبْدَ سَرْجِهِ فَیَتَیَمَّمُ مِنْ غُبَارِهِ أَوْ مِنْ شَیْ ءٍ مَعَهُ وَ إِنْ کَانَ فِی حَالٍ لَا یَجِدُ إِلَّا الطِّینَ فَلَا بَأْسَ أَنْ یَتَیَمَّمَ مِنْهُ.
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ حُکَیْمٍ مِثْلَهُ (7).
ترجمه:
زرارة از امام باقر علیه السلام نقل می کند که فرمود: اگر بر تو برف ببارد، باید به زیرانداز زین خود نگاه کنی وبر غبار آن تیمم کنی یا برچیزی که همراه توست. و اگر در وضعیتی هستی که جز گل چیزی نیابی، اشکالی ندارد که از آن تیمم کنی.
3848- 3- (8) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ حُکَیْمٍ عَنِ ابْنِ
ص: 353
الْمُغِیرَةِ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِذَا کُنْتَ فِی حَالٍ لَا تَجِدُ إِلَّا الطِّینَ فَلَا بَأْسَ أَنْ تَتَیَمَّمَ بِهِ.
ترجمه:
3849- 4- (1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ رِفَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا کَانَتِ الْأَرْضُ مُبْتَلَّةً لَیْسَ فِیهَا تُرَابٌ وَ لَا مَاءٌ فَانْظُرْ أَجَفَّ مَوْضِعٍ تَجِدُهُ فَتَیَمَّمْ مِنْهُ فَإِنَّ ذَلِکَ تَوْسِیعٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ فَإِنْ کَانَ فِی ثَلْجٍ فَلْیَنْظُرْ لِبْدَ سَرْجِهِ فَلْیَتَیَمَّمْ مِنْ غُبَارِهِ أَوْ شَیْ ءٍ مُغْبَرٍّ وَ إِنْ کَانَ فِی حَالٍ لَا یَجِدُ إِلَّا الطِّینَ فَلَا بَأْسَ أَنْ یَتَیَمَّمَ مِنْهُ.
ترجمه:
رفاعة از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود: اگر زمین مرطوب بود و روی آن نه خاک و نه آب وجود داشت، به خشک ترین نقطه ای که می توانی پیدا کنی نگاه کن و از آن تیمم کن، زیرا این از جانب خداوند عز و جل یک آسان گیری است. سپس فرمود: اگر در برف بود، به زیرانداز زین خود نگاه کن و از غبار آن یا هر چیز غبارآلودی تیمم کن. و اگر در وضعیتی بودی که جز گل چیزی نیافتی، اشکالی ندارد که روی آن تیمم کنی.
3850- 5- (2) وَ عَنْهُ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ هِلَالٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: قُلْتُ رَجُلٌ دَخَلَ الْأَجَمَةَ لَیْسَ فِیهَا مَاءٌ وَ فِیهَا طِینٌ مَا یَصْنَعُ قَالَ یَتَیَمَّمُ فَإِنَّهُ الصَّعِیدُ قُلْتُ فَإِنَّهُ رَاکِبٌ وَ لَا یُمْکِنُهُ النُّزُولُ مِنْ خَوْفٍ وَ لَیْسَ هُوَ عَلَی وُضُوءٍ قَالَ إِنْ خَافَ عَلَی نَفْسِهِ مِنْ سَبُعٍ أَوْ غَیْرِهِ وَ خَافَ فَوْتَ الْوَقْتِ فَلْیَتَیَمَّمْ یَضْرِبُ بِیَدِهِ عَلَی اللِّبْدِ أَوِ الْبَرْذَعَةِ وَ یَتَیَمَّمُ وَ یُصَلِّی.
ترجمه:
زرارة از یکی از امامان (علیهم السلام) نقل می کند که گفتم: مردی وارد بیشه ای شده که در آن آب نیست ولی گل وجود دارد، چه کند؟ فرمود: تیمم کند، زیرا آن نیز صعید (زمین) است. گفتم: اگر سوار باشد و به دلیل ترس نتواند پیاده شود و وضو هم نداشته باشد، چه کند؟ فرمود: اگر از درنده یا چیز دیگری برای جان خود بترسد و از فوت شدن وقت هم نگران باشد، با دست بر روی زیرانداز یا پتو ضربه بزند و تیمم کند و سپس نماز بخواند.
3851- 6- (3) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَطَرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا ع عَنِ الرَّجُلِ لَا یُصِیبُ الْمَاءَ وَ لَا التُّرَابَ أَ یَتَیَمَّمُ بِالطِّینِ قَالَ نَعَمْ صَعِیدٌ طَیِّبٌ وَ مَاءٌ طَهُورٌ.
ترجمه:
علی بن مطر از یکی از اصحاب ما نقل می کند که گفتم: از امام رضا علیه السلام درباره مردی که آب و خاک پیدا نمی کند، پرسیدم. آیا می تواند با گل تیمم کند؟ فرمود: بله، زیرا آن صعید پاک و آبی پاک کننده است.
3852- 7- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ یَعْنِی الْمُرَادِیَّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا کُنْتَ فِی حَالٍ لَا تَقْدِرُ إِلَّا عَلَی الطِّینِ فَتَیَمَّمْ بِهِ فَإِنَ
ص: 354
اللَّهَ أَوْلَی بِالْعُذْرِ إِذَا لَمْ یَکُنْ مَعَکَ ثَوْبٌ جَافٌّ أَوْ لِبْدٌ (1) تَقْدِرُ أَنْ تَنْفُضَهُ وَ تَتَیَمَّمَ بِهِ.
ترجمه:
ابوبصیر مرادی از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود: اگر در وضعیتی بودی که تنها گل در اختیار داشتی، با آن تیمم کن، زیرا خداوند در این حالت بهتر عذر را می پذیرد. البته اگر همراه تو لباس خشکی یا زیراندازی باشد که بتوانی آن را تکان دهی و با آن تیمم کنی، باید چنین کنی.
3853- 8- (2) قَالَ وَ فِی رِوَایَةٍ أُخْرَی صَعِیدٌ طَیِّبٌ وَ مَاءٌ طَهُورٌ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
و در روایت دیگری آمده است: «صعید پاک و آب پاک کننده است.»
3854- 9- (4) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِیعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُ عَنْ رَجُلٍ أَجْنَبَ فِی سَفَرٍ وَ لَمْ یَجِدْ إِلَّا الثَّلْجَ أَوْ مَاءً جَامِداً فَقَالَ هُوَ بِمَنْزِلَةِ الضَّرُورَةِ یَتَیَمَّمُ وَ لَا أَرَی أَنْ یَعُودَ إِلَی هَذِهِ الْأَرْضِ الَّتِی تُوبِقُ دِینَهُ.
وَ رَوَاهُ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِیٍّ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع (5)
وَ رَوَاهُ ابْنُ إِدْرِیسَ فِی آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعُبَیْدِیِّ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی (6)
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ (7)
أَقُولُ: هَذَا مَحْمُولٌ عَلَی أَنَّهُ یَتَیَمَّمُ مِنْ غُبَارِ ثَوْبٍ وَ نَحْوِهِ کَمَا مَرَّ وَ لَیْسَ بِظَاهِرٍ فِی أَنَّهُ یَتَیَمَّمُ بِالثَّلْجِ.
ترجمه:
محمد بن مسلم از امام صادق علیه السلام نقل می کند که پرسیدم: مردی در سفر جنب شده و جز برف یا آب یخ زده چیزی پیدا نمی کند، چه باید بکند؟ امام فرمود: این در حکم حالت ضرورت است، تیمم کند وبنظرمن دیگر نباید دوباره به چنین سرزمینی که دینش را به خطر می اندازد، بازگردد.
من می گویم: این روایت بر این حمل می شود که باید از غبار لباس یا چیزی مشابه تیمم کند، همان طور که پیش تر گفته شد، و ظاهر آن نیست که با برف تیمم کند.
ص: 355
3855- 10- (1) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ قَالَ: إِنْ کَانَتِ الْأَرْضُ مُبْتَلَّةً وَ لَیْسَ فِیهَا تُرَابٌ وَ لَا مَاءٌ فَانْظُرْ أَجَفَّ مَوْضِعٍ تَجِدُهُ فَتَیَمَّمْ مِنْ غُبَارِهِ أَوْ شَیْ ءٍ مُغْبَرٍّ وَ إِنْ کَانَ فِی حَالٍ لَا یَجِدُ إِلَّا الطِّینَ فَلَا بَأْسَ أَنْ یَتَیَمَّمَ بِهِ.
ترجمه:
عبدالله بن مغیره نقل می کند: اگر زمین مرطوب باشد و در آن نه خاک و نه آب وجود داشته باشد، به خشک ترین نقطه ای که پیدا می کنی نگاه کن و از غبار آن یا چیزی غبارآلود تیمم کن. و اگر در وضعیتی باشی که فقط گل پیدا کنی، اشکالی ندارد که با آن تیمم کنی.
3856- 11- (2) أَحْمَدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ حَفْصِ بْنِ غِیَاثٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ أَوَی إِلَی فِرَاشِهِ ثُمَّ ذَکَرَ أَنَّهُ عَلَی غَیْرِ طُهْرٍ تَیَمَّمَ مِنْ دِثَارِ ثِیَابِهِ کَانَ فِی صَلَاةٍ مَا ذَکَرَ اللَّهَ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (3) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ فِی صَلَاةِ الْخَوْفِ (4).
ترجمه:
حفص بن غیاث از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود: کسی که به رختخواب خود پناه برود و سپس یادش بیفتد که در حالت غیر از طهارت است، می تواند از گرد و غبار لباس هایش تیمم کند و در این حالت(خواب) در نماز است، هر زمان که خداوند را یاد کند.
(5) 10 بَابُ وُجُوبِ الطَّهَارَةِ بِالثَّلْجِ مَعَ إِمْکَانِ إِذَابَتِهِ أَوْ حُصُولِ مُسَمَّی الْغَسْلِ بِرُطُوبَتِهِ
ترجمه:
3857- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یُجْنِبُ فِی السَّفَرِ لَا یَجِدُ إِلَّا الثَّلْجَ قَالَ یَغْتَسِلُ بِالثَّلْجِ أَوْ مَاءِ النَّهَرِ (7).
أَقُولُ: الْمُرَادُ أَنَّهُ یُذِیبُ الثَّلْجَ بِالنَّارِ وَ یَغْتَسِلُ بِمَائِهِ إِنْ أَمْکَنَ أَوْ یَدْلُکُ
ص: 356
جَسَدَهُ بِالثَّلْجِ إِنْ کَانَ کَثِیرَ الرُّطُوبَةِ بِحَیْثُ یَحْصُلُ مُسَمَّی الْغَسْلِ وَ بَیَانُ ذَلِکَ أَنَّ السَّائِلَ فَرَضَ أَنَّهُ لَا یَجِدُ إِلَّا الثَّلْجَ فَذِکْرُ مَاءِ النَّهَرِ فِی الْجَوَابِ یَدُلُّ عَلَی أَنَّ مُرَادَهُ أَنَّهُ لَا فَرْقَ بَیْنَ أَنْ یَغْتَسِلَ بِالْمَاءِ الْمُذَابِ مِنَ الثَّلْجِ وَ أَنْ یَغْتَسِلَ بِمَاءِ النَّهَرِ.
ترجمه:
محمد بن مسلم می گوید: از ابا عبدالله (ع) درباره مردی که در سفر جنابت می کند و تنها ثلج می یابد، سؤال کردم. ایشان فرمودند: با ثلج غسل می کند یا با آب جاری.
من می گویم: منظور این است که او ثلج را با آتش ذوب کرده و با آب آن غسل می کند اگر ممکن باشد، یا اگر رطوبت بدن او زیاد باشد، می تواند با ثلج بدن خود را مالش دهد به طوری که غسل محقق شود.
توضیح این است که سائل فرض کرده که او تنها ثلج را می یابد، و ذکر آب جاری در جواب نشان دهنده این است که منظور امام (ع) این است که فرقی میان غسل با آب ذوب شده از ثلج و غسل با آب جاری وجود ندارد.
3858- 2- (1) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ شُرَیْحٍ قَالَ: سَأَلَ رَجُلٌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَنَا عِنْدَهُ فَقَالَ یُصِیبُنَا الدَّمَقُ (2)- وَ الثَّلْجُ وَ نُرِیدُ أَنْ نَتَوَضَّأَ وَ لَا نَجِدُ إِلَّا مَاءً جَامِداً فَکَیْفَ أَتَوَضَّأُ أَدْلُکُ بِهِ جِلْدِی قَالَ نَعَمْ.
وَ رَوَاهُ ابْنُ إِدْرِیسَ فِی آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
معاویه بن شریح می گوید: مردی از ابا عبدالله (ع) سؤال کرد و من نزد او بودم. او گفت: به ما باد وبرف (بوران) می رسد و می خواهیم وضو بگیریم و تنها آب جامد می یابیم. چگونه وضو بگیرم؟ آیا با آن می توانم بدنم را مالش دهم؟ امام (ع) فرمودند: بله.
3859- 3- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ الْعَلَوِیِّ عَنِ الْعَمْرَکِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ (5) ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ الْجُنُبِ أَوْ عَلَی غَیْرِ وُضُوءٍ لَا یَکُونُ مَعَهُ مَاءٌ وَ هُوَ یُصِیبُ ثَلْجاً وَ صَعِیداً أَیُّهُمَا أَفْضَلُ أَ یَتَیَمَّمُ أَمْ یَمْسَحُ بِالثَّلْجِ وَجْهَهُ فَقَالَ الثَّلْجُ إِذَا بَلَّ رَأْسَهُ وَ جَسَدَهُ أَفْضَلُ فَإِنْ لَمْ یَقْدِرْ عَلَی أَنْ یَغْتَسِلَ بِهِ فَلْیَتَیَمَّمْ.
وَ رَوَاهُ ابْنُ إِدْرِیسَ فِی آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
علی بن جعفر از برادرش موسی بن جعفر (ع) نقل می کند که گفت: از او درباره مردی که جنب است یا بدون وضو است و آبی با خود ندارد و ثلج و صعید (خاک) را می یابد، پرسیدم که کدام یک بهتر است؟ آیا باید تیمم کند یا با ثلج صورتش را مسح کند؟
او فرمود: اگربرف را بر روی سر و بدنش بمالد، بهتر است. اما اگر نتواند با برف غسل کند، باید تیمم کند.
3860- 4- (7) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ
ص: 357
عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ تُصِیبُهُ الْجَنَابَةُ فَلَا یَقْدِرُ عَلَی الْمَاءِ فَیُصِیبُهُ الْمَطَرُ هَلْ یُجْزِیهِ ذَلِکَ أَمْ هَلْ یَتَیَمَّمُ قَالَ إِنْ غَسَلَهُ أَجْزَأَهُ وَ إِلَّا عَلَیْهِ التَّیَمُّمُ قَالَ قُلْتُ: أَیُّهُمَا أَفْضَلُ أَ یَتَیَمَّمُ أَمْ یَمْسَحُ بِثَلْجٍ وَجْهَهُ وَ جَسَدَهُ وَ رَأْسَهُ قَالَ الثَّلْجُ إِنْ بَلَّ رَأْسَهُ وَ جَسَدَهُ أَفْضَلُ وَ إِنْ لَمْ یَقْدِرْ عَلَی أَنْ یَغْتَسِلَ یَتَیَمَّمْ.
ترجمه:
علی بن جعفر از برادرش (ع) روایت می کند که گفت: از او درباره مردی که جنب شده و به آب دسترسی ندارد و باران به او می رسد، پرسیدم که آیا این آب برای او کافی است یا باید تیمم کند؟
امام (ع) فرمودند: اگر خود را بشوید، کافی است، وگرنه باید تیمم کند.
سپس گفتم: کدام یک بهتر است؟ آیا باید تیمم کند یا با برف صورت و بدن و سرش را مسح کند؟
امام (ع) فرمودند: اگربرف بر روی سر و بدنش بمالد، بهتر است. اما اگر نتواند غسل کند، باید تیمم کند.
3861- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْکَاهِلِیِّ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ التَّیَمُّمِ فَضَرَبَ بِیَدَیْهِ عَلَی الْبِسَاطِ فَمَسَحَ بِهِمَا وَجْهَهُ ثُمَّ مَسَحَ کَفَّیْهِ إِحْدَاهُمَا عَلَی ظَهْرِ الْأُخْرَی.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (3)
أَقُولُ: الْغَرَضُ بَیَانُ کَیْفِیَّةِ التَّیَمُّمِ لَا مَا یَتَیَمَّمُ بِهِ وَ یَحْتَمِلُ کَوْنُهُ إِشَارَةً إِلَی جَوَازِ التَّیَمُّمِ بِالْغُبَارِ الْمَوْجُودِ فِی الْبِسَاطِ وَ نَحْوِهِ عِنْدَ الضَّرُورَةِ.
ترجمه:
از کاهلی روایت شده است که گفت: از او درباره تیمم سؤال کردم. سپس ایشان دستان خود را بر روی بساط زدند و با آن ها صورتشان را مسح کردند، سپس یکی از دستانشان را بر روی دیگری کشیدند.
من می گویم: هدف این روایت بیان نحوه ی تیمم است، نه چیزی که با آن تیمم می شود. این ممکن است به این معنا باشد که تیمم با غبار موجود بر روی بساط یا چیزهای مشابه در مواقع ضرورت جایز است.
3862- 2- (4) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ یُونُسَ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ الْخَرَّازِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ التَّیَمُّمِ فَقَالَ إِنَّ عَمَّاراً أَصَابَتْهُ جَنَابَةٌ فَتَمَعَّکَ کَمَا تَتَمَعَّکُ الدَّابَّةُ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص یَا عَمَّارُ- تَمَعَّکْتَ کَمَا تَتَمَعَّکُ الدَّابَّةُ فَقُلْتُ لَهُ کَیْفَ التَّیَمُّمُ فَوَضَعَ یَدَهُ عَلَی الْمِسْحِ (5)- ثُمَّ رَفَعَهَا فَمَسَحَ
ص: 358
وَجْهَهُ ثُمَّ مَسَحَ فَوْقَ الْکَفِّ قَلِیلًا.
وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ مِثْلَهُ.
ترجمه:
از ابی ایوب خرّاز روایت شده است که گفت: از ابا عبدالله (ع) درباره تیمم سؤال کردم. ایشان فرمودند: عمّار دچار جنابت شد و به گونه ای غلطید که حیوان غلط می زند. رسول خدا (ص) به او گفتند: ای عمّار، تو مانند حیوان غلطیدی
سپس از او پرسیدم: نحوه ی تیمم چگونه است؟ امام (ع) دست خود را بر روی خاک گذاشتند و سپس آن را بالا بردند و صورتشان را مسح کردند و سپس کمی بالای کف دست خود را مسح کردند.
3863- 3- (1) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ جَمِیعاً عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنِ التَّیَمُّمِ فَضَرَبَ بِیَدِهِ إِلَی الْأَرْضِ ثُمَّ رَفَعَهَا فَنَفَضَهَا ثُمَّ مَسَحَ بِهَا جَبِینَهُ وَ کَفَّیْهِ مَرَّةً وَاحِدَةً.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (2)
وَ
رَوَاهُ أَیْضاً عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ ثُمَّ مَسَحَ بِهِمَا جَبْهَتَهُ (3).
أَقُولُ: الظَّاهِرُ أَنَّ الْمُرَادَ کَوْنُ الْمَسْحِ وَقَعَ مَرَّةً وَاحِدَةً فَلَا یَدُلُّ عَلَی وَحْدَةِ الضَّرْبِ.
ترجمه:
از زراره نقل شده است که گفت: از ابا جعفر (ع) درباره تیمم سؤال کردم. ایشان دست خود را به زمین زدند، سپس آن را بالا بردند و تکانی دادند، و بعد با آن پیشانی و هر دو دست خود را یک بار مسح کردند.
و این روایت را شیخ به سند خود از محمد بن یعقوب نقل کرده است. همچنین، او این روایت را از مفید، از احمد بن محمد، از پدرش، از صفار، از احمد بن محمد، از حسین بن سعید، از احمد بن محمد و از ابن بکر روایت کرده است، با این تفاوت که در آن آمده است: سپس با آن ها جبین (پیشانی) خود را مسح کرد.
من می گویم: به نظر می رسد منظور این است که مسح تنها یک بار انجام می شود و این به معنای آن نیست که فقط یک بار دست به زمین زده شود.
3864- 4- (4) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ دَاوُدَ بْنِ النُّعْمَانِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ التَّیَمُّمِ قَالَ إِنَّ عَمَّاراً أَصَابَتْهُ جَنَابَةٌ فَتَمَعَّکَ کَمَا تَتَمَعَّکُ الدَّابَّةُ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ هُوَ یَهْزَأُ بِهِ یَا عَمَّارُ- تَمَعَّکْتَ کَمَا تَتَمَعَّکُ الدَّابَّةُ فَقُلْنَا لَهُ فَکَیْفَ التَّیَمُّمُ فَوَضَعَ یَدَیْهِ عَلَی الْأَرْضِ ثُمَّ رَفَعَهُمَا فَمَسَحَ وَجْهَهُ وَ یَدَیْهِ فَوْقَ الْکَفِّ قَلِیلًا.
ترجمه:
از داود بن نعمان نقل شده است که گفت: از ابا عبدالله (ع) درباره تیمم سؤال کردم. ایشان فرمودند: عمّار دچار جنابت شد و به گونه ای تیمم کرد که مانند غلطیدن یک حیوان بود. رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم (بشوخی) به او گفتند: ای عمّار، تو به گونه ای تیمم کردی که یک حیوان غلط می زند .
سپس ما از او پرسیدیم: پس نحوه ی تیمم چگونه است؟ امام (ع) دست های خود را بر روی زمین گذاشتند، سپس آن ها را بالا بردند و صورت و دست های خود را مسح کردند و کمی بالای کف دست ها را نیز مسح کردند.
3865- 5- (5) وَ عَنْهُ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَیُّوبَ عَنْ
ص: 359
حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ وَ ذَکَرَ التَّیَمُّمَ وَ مَا صَنَعَ عَمَّارٌ- فَوَضَعَ أَبُو جَعْفَرٍ ع کَفَّیْهِ عَلَی الْأَرْضِ ثُمَّ مَسَحَ وَجْهَهُ وَ کَفَّیْهِ وَ لَمْ یَمْسَحِ الذِّرَاعَیْنِ بِشَیْ ءٍ.
ترجمه:
از زراره نقل شده است که گفت: من شنیدم ابا جعفر (ع) درباره تیمم و کاری که عمّار انجام داد، می فرمودند. سپس ابا جعفر (ع) دستان خود را بر روی زمین گذاشتند و صورت و دستان خود را مسح کردند، اما بر روی جائ از دو بازوی خود مسح نکردند .
3866- 6- (1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عَمْرِو بْنِ أَبِی الْمِقْدَامِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ وَصَفَ التَّیَمُّمَ فَضَرَبَ بِیَدَیْهِ عَلَی الْأَرْضِ ثُمَّ رَفَعَهُمَا فَنَفَضَهُمَا ثُمَّ مَسَحَ عَلَی جَبِینِهِ وَ کَفَّیْهِ مَرَّةً وَاحِدَةً.
ترجمه:
از عمرو بن ابی المقدام روایت شده است که گفت: از ابا عبدالله (ع) درباره تیمم سؤال کردم و ایشان نحوه ی تیمم را توصیف کردند. سپس دستان خود را بر روی زمین زدند، آن ها را بالا بردند و تکانی دادند، سپس یک بار بر روی جبین (پیشانی) و هر دو دست خود مسح کردند.
3867- 7- (2) وَ عَنْهُ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ عُرْوَةَ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی التَّیَمُّمِ قَالَ تَضْرِبُ بِکَفَّیْکَ الْأَرْضَ ثُمَّ تَنْفُضُهُمَا وَ تَمْسَحُ بِهِمَا (3) وَجْهَکَ وَ یَدَیْکَ.
ترجمه:
از زراره نقل شده است که از ابا جعفر (ع) درباره تیمم سؤال کردم. ایشان فرمودند: با دستانت به زمین می زنی، سپس آن ها را تکانی می دهی و با آن ها صورت و دستانت را مسح می کنی.
3868- 8- (4) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص ذَاتَ یَوْمٍ لِعَمَّارٍ فِی سَفَرٍ لَهُ یَا عَمَّارُ- بَلَغَنَا أَنَّکَ أَجْنَبْتَ فَکَیْفَ صَنَعْتَ قَالَ تَمَرَّغْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ فِی التُّرَابِ قَالَ فَقَالَ لَهُ کَذَلِکَ یَتَمَرَّغُ الْحِمَارُ أَ فَلَا صَنَعْتَ کَذَا ثُمَّ أَهْوَی بِیَدَیْهِ إِلَی الْأَرْضِ فَوَضَعَهُمَا عَلَی الصَّعِیدِ ثُمَّ مَسَحَ جَبِینَهُ (5) بِأَصَابِعِهِ وَ کَفَّیْهِ إِحْدَاهُمَا بِالْأُخْرَی ثُمَّ لَمْ یُعِدْ ذَلِکَ.
ترجمه:
از زراره نقل شده است که گفت: ابا جعفر (ع) فرمودند: رسول خدا (ص) روزی به عمّار گفتند: ای عمّار، به ما خبر رسیده که تو جنب شده ای، چگونه عمل کردی؟ عمّار گفت: من در خاک غلطیدم، رسول خدا (ص) فرمودند: همان طور که الاغ در خاک غلط می زند،چرا این گونه عمل نکردی؟
سپس رسول خدا (ص) دست های خود را به سمت زمین دراز کردند و آن ها را بر روی خاک گذاشتند، سپس جبین (پیشانی) خود را با انگشتان و دستانشان مسح کردند، یکی از دستانشان را بر روی دست دیگر کشیدند و دیگر این عمل را تکرار نکردند.
3869- 9- (6) مُحَمَّدُ بْنُ إِدْرِیسَ فِی آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ نَوَادِرِ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: أَتَی عَمَّارُ بْنُ یَاسِرٍ رَسُولَ اللَّهِ ص فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ- إِنِّی أَجْنَبْتُ اللَّیْلَةَ فَلَمْ یَکُنْ مَعِی مَاءٌ قَالَ کَیْفَ
ص: 360
صَنَعْتَ قَالَ طَرَحْتُ ثِیَابِی وَ قُمْتُ عَلَی الصَّعِیدِ فَتَمَعَّکْتُ فِیهِ فَقَالَ هَکَذَا یَصْنَعُ الْحِمَارُ إِنَّمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَتَیَمَّمُوا صَعِیداً طَیِّباً (1)- فَضَرَبَ بِیَدِهِ عَلَی الْأَرْضِ ثُمَّ ضَرَبَ إِحْدَاهُمَا عَلَی الْأُخْرَی ثُمَّ مَسَحَ بِجَبِینِهِ ثُمَّ مَسَحَ کَفَّیْهِ کُلَّ وَاحِدَةٍ عَلَی الْأُخْرَی فَمَسَحَ الْیُسْرَی عَلَی الْیُمْنَی وَ الْیُمْنَی عَلَی الْیُسْرَی.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (2).
ترجمه:
از زراره نقل شده است که گفت: عمّار بن یاسر به رسول خدا (ص) آمد و گفت: ای رسول خدا، من شب گذشته جنب شدم و آبی نداشتم. پیامبر (ص) از او پرسیدند: چگونه عمل کردی؟ عمّار گفت: لباس های خود را درآوردم و بر روی خاک ایستادم و در آن غلطیدم.
پیامبر (ص) فرمودند: این گونه الاغ عمل می کند. خداوند عز و جل فرموده است: «تیمم کنید با خاک پاک». سپس ایشان دست خود را بر روی زمین زدند، سپس یکی از دست ها را بر دیگری زدند، و سپس بر جبین خود مسح کردند، و آنگاه هر یک از دست ها را بر دیگری مسح کردند و دست چپ را بر دست راست و دست راست را بر دست چپ کشیدند.
(3) 12 بَابُ وُجُوبِ الضَّرْبَتَیْنِ فِی التَّیَمُّمِ سَوَاءٌ کَانَ عَنْ وُضُوءٍ أَمْ عَنْ غُسْلٍ وَ یَتَخَیَّرُ فِی الثَّانِیَةِ بَیْنَ الْجَمْعِ وَ التَّفْرِیقِ
ترجمه:
3870- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ التَّیَمُّمِ فَقَالَ مَرَّتَیْنِ مَرَّتَیْنِ لِلْوَجْهِ وَ الْیَدَیْنِ.
ترجمه:
از محمد، از یکی از آن دو (امام باقر یا امام صادق) علیهما السلام، روایت شده که گفت:
از او درباره تیمم سؤال کردم، فرمود: دو بار، دو بار برای صورت و دست ها.
3871- 2- (5) وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ لَیْثٍ الْمُرَادِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی التَّیَمُّمِ قَالَ تَضْرِبُ بِکَفَّیْکَ عَلَی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ ثُمَّ تَنْفُضُهُمَا وَ تَمْسَحُ بِهِمَا وَجْهَکَ وَ ذِرَاعَیْکَ.
ترجمه:
از لیث مرادی، از امام صادق (علیه السلام) درباره تیمم روایت شده که فرمود:
با دو کف دستت دو بار بر زمین می زنی، سپس آن ها را تکان می دهی و با آن ها صورت و ساعدهایت را مسح می کنی.
3872- 3- (6) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ هَمَّامٍ الْکِنْدِیِّ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: التَّیَمُّمُ ضَرْبَةٌ لِلْوَجْهِ وَ ضَرْبَةٌ لِلْکَفَّیْنِ.
ترجمه:
از اسماعیل بن همام کندی، از امام رضا (علیه السلام) روایت شده که فرمود:
تیمم یک ضربه برای صورت و یک ضربه برای کف دست ها است.
3873- 4- (7) وَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ
ص: 361
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ کَیْفَ التَّیَمُّمُ قَالَ هُوَ ضَرْبٌ وَاحِدٌ لِلْوُضُوءِ وَ الْغُسْلِ مِنَ الْجَنَابَةِ تَضْرِبُ بِیَدَیْکَ مَرَّتَیْنِ ثُمَّ تَنْفُضُهُمَا نَفْضَةً لِلْوَجْهِ وَ مَرَّةً لِلْیَدَیْنِ وَ مَتَی أَصَبْتَ الْمَاءَ فَعَلَیْکَ الْغُسْلُ إِنْ کُنْتَ جُنُباً وَ الْوُضُوءُ إِنْ لَمْ تَکُنْ جُنُباً.
أَقُولُ: الْأَقْرَبُ أَنَّ الْمُرَادَ التَّیَمُّمُ ضَرْبٌ وَاحِدٌ أَیْ نَوْعٌ وَاحِدٌ وَ قِسْمٌ وَاحِدٌ لِلْوُضُوءِ وَ الْغُسْلِ وَ لَیْسَ فِیهِ اخْتِلَافٌ فِی عَدَدِ الضَّرَبَاتِ ثُمَّ بَیَّنَ أَنَّ کُلَّ وَاحِدٍ مِنَ التَّیَمُّمَیْنِ لَا بُدَّ لَهُ مِنْ ضَرْبَتَیْنِ فَلَا یَدُلُّ عَلَی التَّفْصِیلِ بَلْ یَدُلُّ عَلَی بُطْلَانِهِ وَ لَا أَقَلَّ مِنَ الِاحْتِمَالِ وَ عَلَی مَا فَهِمَهُ بَعْضُهُمْ فَالْمَعْنَی غَیْرُ صَحِیحٍ إِلَّا بِتَقْدِیرٍ وَ تَکَلُّفٍ بَعِیدٍ.
ترجمه:
از زراره، از امام باقر (علیه السلام) روایت شده که گفتم: تیمم چگونه است؟ فرمود:
تیمم یک ضربه است برای وضو و(لی برای) غسل از جنابت دو بار با دستانت بر زمین می زنی، سپس آن ها را تکان می دهی؛ یک بار برای صورت و یک بار برای دست ها. و هرگاه آب یافتی، اگر جنب بودی باید غسل کنی و اگر جنب نبودی، وضو بگیری.
به نظر می رسد منظور از "تیمم یک ضربه است" این است که تیمم از لحاظ نوع، یک عمل است، چه برای وضو و چه برای غسل، و اختلافی در تعداد ضربات نیست. سپس توضیح داده که هر تیمم نیاز به دو ضربه دارد و این روایت دلالتی بر تفصیل ندارد بلکه احتمالاً بیان کننده این است که تفصیل نادرست است یا حد اقل احتمال این معنا وجود دارد ولی معنائ که بعضی فهمیده اند (برای وضو یک ضربه وبرای غسب دوضربه )صحیح نیست مگر درتقدیرگرفتن ومشکل زیاد .
3874- 5- (1) وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ التَّیَمُّمِ فَضَرَبَ بِکَفَّیْهِ الْأَرْضَ ثُمَّ مَسَحَ بِهِمَا وَجْهَهُ ثُمَّ ضَرَبَ بِشِمَالِهِ الْأَرْضَ فَمَسَحَ بِهَا مِرْفَقَهُ إِلَی أَطْرَافِ الْأَصَابِعِ وَاحِدَةً عَلَی ظَهْرِهَا وَ وَاحِدَةً عَلَی بَطْنِهَا ثُمَّ ضَرَبَ بِیَمِینِهِ الْأَرْضَ ثُمَّ صَنَعَ بِشِمَالِهِ کَمَا صَنَعَ بِیَمِینِهِ ثُمَّ قَالَ هَذَا التَّیَمُّمُ عَلَی مَا کَانَ فِیهِ الْغُسْلُ وَ فِی الْوُضُوءِ الْوَجْهَ وَ الْیَدَیْنِ إِلَی الْمِرْفَقَیْنِ وَ أَلْقَی (2) مَا کَانَ عَلَیْهِ مَسْحُ الرَّأْسِ وَ الْقَدَمَیْنِ فَلَا یُؤَمَّمُ بِالصَّعِیدِ.
أَقُولُ: مَسْحُ الْوَجْهِ وَ الْیَدَیْنِ إِلَی الْمِرْفَقَیْنِ مَحْمُولٌ عَلَی التَّقِیَّةِ لِمُوَافَقَتِهِ لِمَذْهَبِ الْعَامَّةِ وَ مُخَالَفَتِهِ الْأَحَادِیثَ الْکَثِیرَةَ السَّابِقَةَ (3) وَ الْآتِیَةَ (4) ذَکَرَهُ الشَّیْخُ وَ غَیْرُهُ.
ترجمه:
محمد بن مسلم گفت: از امام صادق (ع) درباره تیمم پرسیدم. ایشان با دو دست خود به زمین ضربه زد، سپس با آنها صورتش را مسح کرد. سپس با دست چپ به زمین ضربه زد و با آن دست چپش را از آرنج تا سر انگشتان مسح کرد؛ یک بار بر پشت دست و یک بار بر کف دست. سپس با دست راست به زمین ضربه زد و همان کاری که با دست چپ کرد را با دست راست انجام داد. سپس فرمود: این تیمم برای جایی است که غسل واجب بوده باشد، و در وضو، صورت و دست ها تا آرنج مسح می شوند. و آنچه که در وضو مسح سر و پاها بوده، در تیمم وجود ندارد، پس تیمم با خاک انجام نمی شود.
توضیح: مسح صورت و دست ها تا آرنج بر اساس تقیه (پنهان کاری برای حفظ جان و مال) است، زیرا مطابق با مذهب اهل سنت بوده و مخالف با بسیاری از احادیث شیعه است که قبلاً و بعداً آمده اند. شیخ طوسی و دیگران این نکته را ذکر کرده اند.
3875- 6- (5) وَ عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ
ص: 362
أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقٍ عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ (1) عَنِ التَّیَمُّمِ مِنَ الْوُضُوءِ وَ الْجَنَابَةِ وَ مِنَ الْحَیْضِ لِلنِّسَاءِ سَوَاءٌ فَقَالَ نَعَمْ.
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ مِثْلَهُ (2) وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَی مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
عمار از امام صادق (ع) پرسید: آیا تیمم برای وضو، جنابت و حیض زنان یکسان است؟ امام (ع) فرمودند: بله.
3876- 7- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ فِی حَدِیثٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ تَیَمُّمِ الْحَائِضِ وَ الْجُنُبِ سَوَاءٌ إِذَا لَمْ یَجِدَا مَاءً قَالَ نَعَمْ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (5)
أَقُولُ: وَ مَا تَقَدَّمَ مِنَ الِاقْتِصَارِ عَلَی الضَّرْبَةِ الْوَاحِدَةِ فِی الْبَابِ السَّابِقِ بَعْضُهُ یَحْتَمِلُ النَّسْخَ وَ کُلُّهُ یَحْتَمِلُ أَنْ یَکُونَ الْمُرَادُ بِهِ بَیَانَ الْکَیْفِیَّةِ لَا الْکَمِّیَّةِ وَ تَقْرِیرَ الْأَعْضَاءِ الْمَمْسُوحَةِ لَا عَدَدِ الضَّرَبَاتِ (6) بِقَرِینَةِ الضَّرْبِ عَلَی الْبِسَاطِ وَ الِاقْتِصَارِ عَلَی الْوَاحِدَةِ فِی قِصَّةِ عَمَّارٍ مَعَ أَنَّ تَیَمُّمَهُ بَدَلٌ عَنِ الْغُسْلِ وَ غَیْرِ ذَلِکَ وَ الِاحْتِیَاطُ یُؤَیِّدُ مَا قُلْنَاهُ.
ترجمه:
ابوبصیر در حدیثی می گوید: از امام صادق (ع) درباره تیمم زن حائض و شخص جنب پرسیدم که آیا اگر آب پیدا نکنند، تیمم آنها یکسان است؟ امام (ع) فرمودند: بله.
و من می گویم: آنچه قبلاً درباره ی اکتفا به یک ضربه در باب پیشین آمده، برخی احتمال نسخ را دارد و همه اش این احتمال را دارد که مقصود از آن، بیان چگونگی باشد نه تعداد ضربات، و تأکید بر اعضای مسح شونده باشد نه تعداد ضربات. این امر با توجه به ضربه بر بساط و اکتفا به یک ضربه در داستان عمار قابل فهم است، با اینکه تیمم او جایگزین غسل و غیر آن بوده و احتیاط نیز آنچه را که گفتیم تأیید می کند.
3877- 8- (7) وَ قَدِ اسْتَدَلَّ الْعَلَّامَةُ فِی الْمُنْتَهَی وَ تَبِعَهُ الشَّهِیدَانِ (8) عَلَی التَّفْصِیلِ بِحَدِیثِ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ التَّیَمُّمَ مِنَ الْوُضُوءِ مَرَّةٌ وَاحِدَةٌ وَ مِنَ الْجَنَابَةِ مَرَّتَانِ.
وَ هَذَا وَهْمٌ عَجِیبٌ لِأَنَّ الْحَدِیثَ
ص: 363
الْمُدَّعَی لَا وُجُودَ لَهُ بَلْ هُوَ حَدِیثُ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ السَّابِقُ هُنَا (1) لَکِنَّ الشَّیْخَ أَشَارَ إِلَی مَضْمُونِهِ عَلَی أَحَدِ الِاحْتِمَالَیْنِ فِی أَثْنَاءِ کَلَامِهِ فِی التَّهْذِیبِ فَحَصَلَ الْوَهْمُ مِنْ تَأْدِیَةِ مَعْنَاهُ وَ ظَنَّ الْعَلَّامَةُ وَ غَیْرُهُ أَنَّهُ حَدِیثٌ آخَرُ صَرِیحٌ وَ لَیْسَ کَذَلِکَ وَ قَدْ حَقَّقَهُ صَاحِبُ الْمُنْتَقَی (2) وَ مَنْ رَاجَعَ کَلَامَ الشَّیْخِ یُحَقِّقُ ذَلِکَ (3).
ترجمه:
مرحوم علّامه در کتاب "منتهی" و پس از او شهیدین، برای توضیح مسئله تیمم به حدیثی از محمد بن مسلم از امام صادق (ع) استناد کرده اند که در آن آمده است: «تیمم برای وضو یک بار و برای جنابت دوبار است.»
این برداشت، اشتباهی عجیب است؛ زیرا چنین حدیثی وجود ندارد. بلکه این مطلب به حدیث ابن اُذَینة از محمد بن مسلم برمی گردد که پیش تر در همین جا ذکر شده است. اما مرحوم شیخ طوسی در «تهذیب» به مضمون آن حدیث اشاره کرده، و این اشتباه از تفسیر و بیان معنای حدیث ناشی شده است. علامه و دیگران تصور کرده اند که این حدیث، حدیثی دیگر و صریح است، در حالی که چنین نیست. این موضوع را صاحب «منتقی» به طور دقیق بررسی کرده است.
3878- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زُرَارَةَ أَنَّهُ قَالَ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع أَ لَا تُخْبِرُنِی مِنْ أَیْنَ عَلِمْتَ وَ قُلْتَ إِنَّ الْمَسْحَ بِبَعْضِ الرَّأْسِ وَ بَعْضِ الرِّجْلَیْنِ وَ ذَکَرَ الْحَدِیثَ إِلَی أَنْ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع- ثُمَّ فَصَّلَ بَیْنَ الْکَلَامِ فَقَالَ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ- فَعَرَفْنَا حِینَ قَالَ بِرُؤُسِکُمْ- أَنَّ الْمَسْحَ بِبَعْضِ الرَّأْسِ لِمَکَانِ الْبَاءِ إِلَی أَنْ قَالَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیداً طَیِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ- فَلَمَّا أَنْ وَضَعَ الْوُضُوءَ عَمَّنْ لَمْ یَجِدِ الْمَاءَ أَثْبَتَ بَعْضَ الْغَسْلِ مَسْحاً لِأَنَّهُ قَالَ بِوُجُوهِکُمْ- ثُمَّ وَصَلَ بِهَا وَ أَیْدِیکُمْ مِنْهُ أَیْ مِنْ ذَلِکَ التَّیَمُّمِ لِأَنَّهُ عَلِمَ أَنَّ ذَلِکَ أَجْمَعَ لَمْ یَجْرِ عَلَی الْوَجْهِ لِأَنَّهُ یَعْلَقُ مِنْ ذَلِکَ الصَّعِیدِ بِبَعْضِ الْکَفِّ وَ لَا یَعْلَقُ بِبَعْضِهَا ثُمَّ قَالَ ما یُرِیدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ (6) وَ الْحَرَجُ الضِّیقُ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ وَ الشَّیْخُ وَ الصَّدُوقُ فِی الْعِلَلِ کَمَا مَرَّ فِی الْوُضُوءِ (7).
ترجمه:
زرارة از امام باقر (ع) پرسید: «آیا به من نمی گویی که از کجا دانستی و گفتی که مسح باید بر برخی از سر و برخی از پاها باشد؟» و سپس حدیث را ادامه داد تا اینکه امام باقر (ع) فرمود: «سپس بین گفتار را جدا کرد و فرمود "وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ"، پس ما دانستیم وقتی گفت "بِرُؤُسِکُمْ"، یعنی مسح باید بر بخشی از سر باشد، به سبب وجود حرف "باء".»
سپس امام به آیه تیمم اشاره کرد و فرمود: «وقتی خداوند تکلیف وضو را از کسی که آب نیافت برداشت، به جای شستن، مسح کردن را جایگزین کرد؛ زیرا فرمود "بِوُجُوهِکُمْ"، و سپس ادامه داد "وَ أَیْدِیکُمْ مِنْهُ" یعنی از همان خاک برای تیمم. خداوند به این دلیل فرمود که بخشی از کف دست ها با آن خاک در تماس قرار می گیرد و بخشی دیگر نه. سپس فرمود: "خدا نمی خواهد که بر شما مشقتی قرار دهد."»
ص: 364
3879- 2- (1) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ التَّیَمُّمِ فَتَلَا هَذِهِ الْآیَةَ وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُما (2)- وَ قَالَ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَی الْمَرافِقِ (3)- قَالَ فَامْسَحْ (4) عَلَی کَفَّیْکَ مِنْ حَیْثُ مَوْضِعِ الْقَطْعِ وَ قَالَ وَ ما کانَ رَبُّکَ نَسِیًّا (5).
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (6)
أَقُولُ: فِیهِ تَعْلِیمٌ لِلسَّائِلِ الِاسْتِدْلَالَ عَلَی الْعَامَّةِ بِمَا یُوَافِقُ مَذْهَبَهُمْ فِی السَّرِقَةِ وَ یُبْطِلُ مَذْهَبَهُمْ فِی التَّیَمُّمِ فَکَأَنَّهُ قَالَ لَمَّا أُطْلِقَ الْأَیْدِی فِی آیَتَیِ السَّرِقَةِ وَ التَّیَمُّمِ وَ قُیِّدَتْ فِی آیَةِ الْوُضُوءِ عُلِمَ أَنَّ الْقَطْعَ وَ التَّیَمُّمَ لَیْسَ مِنَ الْمِرْفَقَیْنِ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ.
ترجمه:
از حماد بن عیسی، از برخی از اصحاب ما، از ابی عبدالله (علیه السلام) نقل شده است که از او درباره ی تَیَمُّم سوال شد، پس این آیه را تلاوت کرد: ودست مرد دزد و زن دزد را قطع کنید (مائده 38). و گفت: پس صورت ها و دست هایتان را تا مرفق بشویید (مائده 6). سپس گفت: و بر دستان خود مسح کنید از جایی که قطع شده است (مریم 64).
می گویم: در اینجا تعلیم است برای سائل تا استدلال کند بر عامه با آنچه با مذهبشان درحد سرقت موافق است و مذهب آن ها در تَیَمُّم را باطل می سازد. پس مانند این است که گفته شده: هنگامی که دست ها در آیات سرقت و تَیَمُّم بصورت مطلق بیان شده اند و در آیه ی وضو مقید شده اند، معلوم می شود که قطع و تَیَمُّم از مرفق ها نیستند و خدا داناتر است.
3880- 3- (7) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ عُثْمَانَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ کَیْفَ التَّیَمُّمُ فَوَضَعَ یَدَهُ عَلَی الْأَرْضِ فَمَسَحَ بِهَا وَجْهَهُ وَ ذِرَاعَیْهِ إِلَی الْمِرْفَقَیْنِ.
أَقُولُ: قَدْ حَمَلَ الشَّیْخُ هَذِهِ الرِّوَایَةَ وَ رِوَایَةَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ السَّابِقَةَ عَلَی التَّقِیَّةِ وَ قَدْ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی الْمَقْصُودِ (8).
ص: 365
ترجمه:
از سماعه نقل شده است که گفت: از او (امام) پرسیدم: چطور تَیَمُّم انجام می شود؟ پس او دستش را بر روی زمین گذاشت و با آن، صورتش و دو دستش را تا مرفق ها مسح کرد.
می گویم: شیخ این روایت و روایت محمد بن مسلم پیشین را بر تقیه حمل کرده است و پیشتر آنچه دلالت بر مقصود دارد، بیان شده است.
(1) 14 بَابُ عَدَمِ وُجُوبِ إِعَادَةِ الصَّلَاةِ الْوَاقِعَةِ بِالتَّیَمُّمِ إِلَّا أَنْ یُقَصِّرَ فِی طَلَبِ الْمَاءِ فَتَجِبُ أَوْ یَجِدَهُ فِی الْوَقْتِ فَتُسْتَحَبُ
ترجمه:
3881- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِیٍّ الْحَلَبِیِّ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ إِذَا أَجْنَبَ وَ لَمْ یَجِدِ الْمَاءَ قَالَ یَتَیَمَّمُ بِالصَّعِیدِ فَإِذَا وَجَدَ الْمَاءَ فَلْیَغْتَسِلْ وَ لَا یُعِیدُ الصَّلَاةَ.
وَ رَوَاهُ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِیٍّ الْحَلَبِیِّ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
از عبیدالله بن علی حلبی نقل شده است که او از ابی عبدالله (علیه السلام) پرسید: وقتی مردی جنابت کرد و آب نیافت، چه باید بکند؟ او (امام) گفت: باید با خاک تَیَمُّم کند، و هنگامی که آب را یافت، باید غسل کند و نیازی به تکرار نماز ندارد.
3882- 2- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ تُصِیبُهُ الْجَنَابَةُ فِی اللَّیْلَةِ الْبَارِدَةِ وَ یَخَافُ عَلَی نَفْسِهِ التَّلَفَ إِنِ اغْتَسَلَ فَقَالَ یَتَیَمَّمُ وَ یُصَلِّی فَإِذَا أَمِنَ مِنَ الْبَرْدِ اغْتَسَلَ وَ أَعَادَ الصَّلَاةَ.
أَقُولُ: یَأْتِی وَجْهُهُ (5).
ترجمه:
از عبدالله بن سنان نقل شده است که او از ابی عبدالله (علیه السلام) پرسید: وقتی مردی در شب سرد جنابت می کند و از اینکه اگر غسل کند، به خود آسیب برساند، می ترسد، چه باید بکند؟ او (امام) گفت: باید تَیَمُّم کند و نماز بخواند. سپس وقتی که از سرما ایمن شد، غسل کند و نماز را دوباره بخواند.
3883- 3- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: إِذَا لَمْ یَجِدِ الْمُسَافِرُ الْمَاءَ فَلْیَطْلُبْ مَا دَامَ فِی الْوَقْتِ فَإِذَا خَافَ أَنْ یَفُوتَهُ الْوَقْتُ فَلْیَتَیَمَّمْ وَ لْیُصَلِّ فِی آخِرِ الْوَقْتِ فَإِذَا وَجَدَ الْمَاءَ فَلَا قَضَاءَ عَلَیْهِ وَ لْیَتَوَضَّ لِمَا یَسْتَقْبِلُ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (7)
ص: 366
وَ
بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ عُرْوَةَ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ زُرَارَةَ مِثْلَهُ (1) إِلَّا أَنَّهُ قَالَ فَلْیُمْسِکْ مَا دَامَ فِی الْوَقْتِ
ترجمه:
از زراره نقل شده است که از یکی ازدوامام علیهما السلام پرسید: اگر مسافر آب نیابد، چه باید بکند؟ گفت: باید تا زمانی که در وقت نماز است، به دنبال آب برود. اما اگر بترسد که وقت نماز بگذرد، باید تَیَمُّم کند و در آخر وقت نماز بخواند. سپس اگر آب را یافت، بر او قضا نیست و باید وضو بگیرد برای نمازهای بعدی.
3884- 4- (2) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِذَا لَمْ یَجِدِ الرَّجُلُ طَهُوراً وَ کَانَ جُنُباً فَلْیَتَمَسَّحْ مِنَ الْأَرْضِ وَ لْیُصَلِّ فَإِذَا وَجَدَ مَاءً فَلْیَغْتَسِلْ وَ قَدْ أَجْزَأَتْهُ صَلَاتُهُ الَّتِی صَلَّی.
ترجمه:
از حلبی نقل شده است که گفت: از ابی عبدالله (علیه السلام) شنیدم که می گفت: اگر مردی طهارت(آب) نیابد و جنابت داشته باشد، باید از زمین تَیَمُّم کند و نماز بخواند. سپس اگر آب را یافت، باید غسل کند و نمازی که خوانده، او را کفایت می کند.
3885- 5- (3) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ کَانَ فِی سَفَرٍ وَ کَانَ مَعَهُ مَاءٌ فَنَسِیَهُ فَتَیَمَّمَ وَ صَلَّی ثُمَّ ذَکَرَ أَنَّ مَعَهُ مَاءً قَبْلَ أَنْ یَخْرُجَ الْوَقْتُ قَالَ عَلَیْهِ أَنْ یَتَوَضَّأَ وَ یُعِیدَ الصَّلَاةَ الْحَدِیثَ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (4)
أَقُولُ: هَذَا یَحْتَمِلُ الْحَمْلَ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ وَ عَلَی مَنْ تَیَمَّمَ قَبْلَ آخِرِ الْوَقْتِ مَعَ رَجَاءِ حُصُولِ الْمَاءِ وَ عَلَی مَنْ لَمْ یَطْلُبِ الْمَاءَ بِقَرِینَةِ النِّسْیَانِ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ.
ترجمه:
از ابی بصیر نقل شده است که گفت: از او (امام) پرسیدم درباره ی مردی که در سفر بود و با او آبی بود، اما آن را فراموش کرد و تَیَمُّم کرد و نماز خواند، سپس قبل از آنکه وقت بگذرد به یاد آورد که آب دارد. او (امام) گفت: بر او واجب است که وضو بگیرد و نماز را دوباره بخواند.
و می گویم: این روایت می تواند بر این معنا حمل شود که مستحب است، و نیز بر کسی که قبل از آخر وقت تَیَمُّم کرده و امید به دست یابی به آب دارد، و همچنین بر کسی که به سبب فراموشی آب را طلب نکرده است. و خدا داناتر است.
3886- 6- (5) وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِیرٍ عَمَّنْ رَوَاهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ أَصَابَتْهُ الْجَنَابَةُ فِی لَیْلَةٍ بَارِدَةٍ یَخَافُ عَلَی نَفْسِهِ التَّلَفَ إِنِ اغْتَسَلَ قَالَ یَتَیَمَّمُ وَ یُصَلِّی فَإِذَا أَمِنَ الْبَرْدَ اغْتَسَلَ وَ أَعَادَ الصَّلَاةَ.
ص: 367
أَقُولُ: تَقَدَّمَ وَجْهُهُ (1) وَ یُمْکِنُ الْحَمْلُ عَلَی مَنْ تَعَمَّدَ الْجَنَابَةَ ذَکَرَهُ بَعْضُ عُلَمَائِنَا لِمَا یَأْتِی (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ مِثْلَهُ (3) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
از جعفر بن بشیر نقل شده است که از کسی که از ابی عبدالله (علیه السلام) روایت کرده است، گفت: از او (امام) پرسیدم درباره ی مردی که در شب سردی جنابت می کند و از اینکه اگر غسل کند، به خود آسیب بزند، می ترسد. او (امام) گفت: باید تَیَمُّم کند و نماز بخواند. سپس وقتی که از سرما ایمن شد، غسل کند و نماز را دوباره بخواند.
و می گویم: توضیحات پیشین آمده است و می توان این موضوع را بر کسی که عمدًا جنابت را مرتکب شده است، حمل کرد. این مطلب را برخی از علما ذکر کرده اند برای آنچه که در آینده می آید.
3887- 7- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ النَّضْرِ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِذَا لَمْ یَجِدِ الرَّجُلُ طَهُوراً وَ کَانَ جُنُباً فَلْیَمْسَحْ مِنَ الْأَرْضِ وَ لْیُصَلِّ فَإِذَا وَجَدَ مَاءً فَلْیَغْتَسِلْ وَ قَدْ أَجْزَأَتْهُ صَلَاتُهُ الَّتِی صَلَّی.
ترجمه:
از ابن سنان نقل شده است که گفت: از ابی عبدالله (علیه السلام) شنیدم که می گفت: اگر مردی طهارت نیابد و جنابت داشته باشد، باید از زمین تَیَمُّم کند و نماز بخواند. سپس اگر آب را یافت، باید غسل کند و نمازی که خوانده، او را کفایت می کند.
3888- 8- (6) وَ عَنْهُ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَقْطِینٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنْ رَجُلٍ تَیَمَّمَ فَصَلَّی فَأَصَابَ بَعْدَ صَلَاتِهِ مَاءً أَ یَتَوَضَّأُ وَ یُعِیدُ الصَّلَاةَ أَمْ تَجُوزُ صَلَاتُهُ قَالَ إِذَا وَجَدَ الْمَاءَ قَبْلَ أَنْ یَمْضِیَ الْوَقْتُ تَوَضَّأَ وَ أَعَادَ فَإِنْ مَضَی الْوَقْتُ فَلَا إِعَادَةَ عَلَیْهِ.
ترجمه:
یعقوب بن یقطین گفت: از امام کاظم (ع) درباره مردی که تیمم کرد و نماز خواند، سپس بعد از نمازش آب پیدا کرد، پرسیدم که آیا وضو بگیرد و نماز را دوباره بخواند یا نمازش قبول است؟ فرمود: اگر قبل از اینکه وقت (نماز) بگذرد آب پیدا کند، وضو بگیرد و نماز را دوباره بخواند، اما اگر وقت گذشته باشد، تکرار (نماز) بر او واجب نیست.
3889- 9- (7) وَ عَنْهُ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع فَإِنْ أَصَابَ الْمَاءَ وَ قَدْ صَلَّی بِتَیَمُّمٍ وَ هُوَ فِی وَقْتٍ قَالَ تَمَّتْ صَلَاتُهُ وَ لَا إِعَادَةَ عَلَیْهِ.
ترجمه:
از زراره نقل شده است که گفت: به ابی جعفر (علیه السلام) گفتم: اگر او (مرد) آب را پیدا کند در حالی که با تَیَمُّم نماز خوانده و هنوز در وقت نماز است، چه باید بکند؟ او (امام) گفت: نماز او کامل است و نیازی به اعاده ندارد.
3890- 10- (8) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ
ص: 368
عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی رَجُلٍ تَیَمَّمَ فَصَلَّی ثُمَّ أَصَابَ الْمَاءَ فَقَالَ أَمَّا أَنَا فَکُنْتُ فَاعِلًا إِنِّی کُنْتُ أَتَوَضَّأُ وَ أُعِیدُ.
أَقُولُ: هَذَا وَاضِحُ الدَّلَالَةِ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ.
ترجمه:
از منصور بن حازم نقل شده است که از ابی عبدالله (علیه السلام) در مورد مردی که تَیَمُّم کرده و نماز خوانده و سپس آب پیدا کرده، پرسیدند. او (امام) گفت: اما من، این گونه عمل می کنم: من وضو می گیرم و نماز را دوباره می خوانم.
و می گویم: این به وضوح دلالت بر مستحب بودن دارد.
3891- 11- (1) وَ عَنْهُ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ تَیَمَّمَ وَ صَلَّی ثُمَّ بَلَغَ الْمَاءَ قَبْلَ أَنْ یَخْرُجَ الْوَقْتُ فَقَالَ لَیْسَ عَلَیْهِ إِعَادَةُ الصَّلَاةِ.
ترجمه:
از ابی بصیر نقل شده است که گفت: از ابی عبدالله (علیه السلام) پرسیدم درباره ی مردی که تَیَمُّم کرده و نماز خوانده و سپس قبل از اینکه وقت بگذرد، به آب رسیده است. او (امام) گفت: بر او نیازی به اعاده ی نماز نیست.
3892- 12- (2) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ أَبِی هَمَّامٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدِ بْنِ غَزْوَانَ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَبِی ذَرٍّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ أَنَّهُ أَتَی النَّبِیَّ ص فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ هَلَکْتُ جَامَعْتُ عَلَی غَیْرِ مَاءٍ قَالَ فَأَمَرَ النَّبِیُّ ص بِمَحْمِلٍ فَاسْتَتَرْتُ (3) بِهِ وَ بِمَاءٍ فَاغْتَسَلْتُ أَنَا وَ هِیَ ثُمَّ قَالَ یَا أَبَا ذَرٍّ یَکْفِیکَ الصَّعِیدُ عَشْرَ سِنِینَ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (4)
وَ عَنِ الْمُفِیدِ (5) عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ (عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی) (6) عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَبَّاسِ عَنِ السَّکُونِیِّ مِثْلَهُ.
ترجمه:
از سکونی نقل شده است که از جعفر، از پدرش، از اجدادش، از ابی ذر (رضی الله عنه) نقل کرده است که او به پیامبر (ص) آمد و گفت: ای رسول خدا، من هلاک شدم، زیرا با همسرم (مجامعت) کرده ام در حالی که آب ندارم. پیامبر (ص) دستور داد که محملی (پوشش) فراهم کنند و من با آب غسل کردم. سپس پیامبر (ص) گفت: ای اباذر، برای تو تَیَمُّم با خاک به مدت ده سال کافی است.
ص: 369
3893- 13- (1) وَ عَنْهُ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ مَیْسَرَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ فِی السَّفَرِ لَا یَجِدُ الْمَاءَ تَیَمَّمَ وَ صَلَّی ثُمَّ أَتَی الْمَاءَ وَ عَلَیْهِ شَیْ ءٌ مِنَ الْوَقْتِ أَ یَمْضِی عَلَی صَلَاتِهِ أَمْ یَتَوَضَّأُ وَ یُعِیدُ الصَّلَاةَ قَالَ یَمْضِی عَلَی صَلَاتِهِ فَإِنَّ رَبَّ الْمَاءِ هُوَ رَبُّ التُّرَابِ.
وَ
رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ مَیْسَرَةَ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ فَیَتَیَمَّمُ وَ یُصَلِّی ثُمَّ یَأْتِی عَلَی الْمَاءِ (2)
ترجمه:
از معاویه بن میسره نقل شده است که گفت: از ابی عبدالله (علیه السلام) پرسیدم درباره ی مردی که در سفر است و آب نمی یابد و تَیَمُّم کرده و نماز خوانده، سپس آب پیدا می کند و هنوز مقداری از وقت نماز باقی مانده است. آیا او باید بر نماز خود ادامه دهد یا وضو بگیرد و نماز را دوباره بخواند؟ امام (ع) گفت: بر نماز خود ادامه دهد، زیرا پروردگار آب، همان پروردگار خاک است.
3894- 14- (3) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی رَجُلٍ تَیَمَّمَ وَ صَلَّی ثُمَّ (4) أَصَابَ الْمَاءَ وَ هُوَ فِی وَقْتٍ قَالَ قَدْ مَضَتْ صَلَاتُهُ وَ لْیَتَطَهَّرْ.
ترجمه:
از یعقوب بن سالم نقل شده است که از ابی عبدالله (علیه السلام) در مورد مردی پرسیده شد که تَیَمُّم کرده و نماز خوانده است و سپس در حالی که هنوز وقت نماز باقی است، به آب دست پیدا می کند. امام (ع) فرمود: نماز او گذشته (و صحیح است)، اما باید (حالا) طهارت بگیرد.
3895- 15- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ أَجْنَبَ فَتَیَمَّمَ بِالصَّعِیدِ وَ صَلَّی ثُمَّ وَجَدَ الْمَاءَ قَالَ لَا یُعِیدُ إِنَّ رَبَّ الْمَاءِ رَبُّ الصَّعِیدِ فَقَدْ فَعَلَ أَحَدَ الطَّهُورَیْنِ.
ترجمه:
از محمد بن مسلم نقل شده است که گفت: از ابی عبدالله (علیه السلام) پرسیدم درباره ی مردی که جنب شده است و با خاک تَیَمُّم کرده و نماز خوانده است، سپس آب پیدا می کند. امام (ع) فرمود: نماز را اعاده نمی کند، زیرا پروردگار آب، همان پروردگار خاک است و او یکی از دو طهارت را انجام داده است.
3896- 16- (6) وَ عَنْهُ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْعِیصِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ یَأْتِی الْمَاءَ وَ هُوَ جُنُبٌ وَ قَدْ صَلَّی قَالَ یَغْتَسِلُ وَ لَا یُعِیدُ الصَّلَاةَ.
وَ عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ
ص: 370
مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْعِیصِ مِثْلَ ذَلِکَ (1).
ترجمه:
از عیص نقل شده است که گفت: از ابی عبدالله (علیه السلام) پرسیدم درباره ی مردی که جنب است و به آب دسترسی پیدا می کند در حالی که قبلاً نماز خوانده است. امام (ع) فرمود: باید غسل کند، اما نماز را اعاده نمی کند.
3897- 17- (2) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُوسَی الْخَشَّابِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَتَیَمَّمُ وَ أُصَلِّی ثُمَّ أَجِدُ الْمَاءَ وَ قَدْ بَقِیَ عَلَیَّ وَقْتٌ فَقَالَ لَا تُعِدِ الصَّلَاةَ فَإِنَّ رَبَّ الْمَاءِ هُوَ رَبُّ الصَّعِیدِ الْحَدِیثَ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (3).
ترجمه:
از علی بن سالم نقل شده است که از ابی عبدالله (علیه السلام) پرسیدم: تَیَمُّم می کنم و نماز می خوانم، سپس آب پیدا می کنم در حالی که هنوز مقداری از وقت نماز باقی مانده است. امام (ع) فرمود: نماز را اعاده نکن، زیرا پروردگار آب همان پروردگار خاک است.
(4) 15 بَابُ أَنَّ مَنْ مَنَعَهُ الزِّحَامُ مِنَ الْخُرُوجِ لِلْوُضُوءِ جَازَ لَهُ التَّیَمُّمُ وَ الصَّلَاةُ ثُمَّ یُسْتَحَبُّ لَهُ الْإِعَادَةُ
ترجمه:
3898- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ یَکُونُ فِی وَسْطِ الزِّحَامِ یَوْمَ الْجُمُعَةِ- أَوْ یَوْمَ عَرَفَةَ لَا یَسْتَطِیعُ الْخُرُوجَ مِنَ الْمَسْجِدِ مِنْ کَثْرَةِ النَّاسِ قَالَ یَتَیَمَّمُ وَ یُصَلِّی مَعَهُمْ وَ یُعِیدُ إِذَا انْصَرَفَ.
ترجمه:
از سکونی، از جعفر، از پدرش، از علی (ع) روایت شده که از ایشان درباره مردی پرسیده شد که در وسط ازدحام روز جمعه یا روز عرفه است و به دلیل زیادی مردم نمی تواند از مسجد خارج شود. فرمود: تیمم کند و با آنها (نماز) بخواند و وقتی بازگشت (بعد از امکان وضو)، آن را دوباره انجام دهد
3899- 2- (6) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ یَکُونُ وَسْطَ الزِّحَامِ یَوْمَ الْجُمُعَةِ- أَوْ یَوْمَ عَرَفَةَ فَأَحْدَثَ أَوْ ذَکَرَ أَنَّهُ عَلَی غَیْرِ وُضُوءٍ وَ لَا یَسْتَطِیعُ الْخُرُوجَ مِنْ کَثْرَةِ
ص: 371
الزِّحَامِ قَالَ یَتَیَمَّمُ وَ یُصَلِّی مَعَهُمْ وَ یُعِیدُ إِذَا هُوَ انْصَرَفَ.
أَقُولُ: هَذَا غَیْرُ صَرِیحٍ فِی الْوُجُوبِ فَیُحْمَلُ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ لِمَا مَرَّ (1) وَ یَحْتَمِلُ الْحَمْلَ عَلَی کَوْنِ الْخُرُوجِ مُتَعَسِّراً لَا مُتَعَذِّراً فَتَجِبُ الْإِعَادَةُ وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی الْمَقْصُودِ (2).
ترجمه:
از سماعه، از امام صادق (ع)، از پدرش، از علی (ع) روایت شده که از ایشان درباره مردی پرسیده شد که در وسط ازدحام روز جمعه یا روز عرفه باشد و اتفاقاً حدثی (حالتی که وضو را باطل می کند) از او سر بزند یا به یاد آورد که وضو ندارد و به دلیل زیادی ازدحام نتواند از مسجد خارج شود. فرمود: تیمم کند و با آنها (نماز) بخواند و وقتی بازگشت (و امکان وضو پیدا کرد)، آن را دوباره انجام دهد.
می گویم: این حدیث به وضوح دلالت بر وجوب (اعاده) ندارد؛ بنابراین حمل بر استحباب می شود، به دلیل آنچه گذشت. و احتمال دارد که حمل بر این شود که خروج دشوار است نه غیرممکن، پس در این صورت اعاده واجب می شود. همچنین، آنچه برای بیان مقصود لازم است، قبلاً ذکر شده است.
(3) 16 بَابُ أَنَّ مَنْ تَعَمَّدَ الْجَنَابَةَ ثُمَّ تَیَمَّمَ وَ صَلَّی مَعَ خَوْفِ التَّلَفِ اسْتُحِبَّ لَهُ الْإِعَادَةُ
ترجمه:
3900- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ تُصِیبُهُ الْجَنَابَةُ فِی اللَّیْلَةِ الْبَارِدَةِ وَ یَخَافُ عَلَی نَفْسِهِ التَّلَفَ إِنِ اغْتَسَلَ فَقَالَ یَتَیَمَّمُ وَ یُصَلِّی فَإِذَا أَمِنَ الْبَرْدَ اغْتَسَلَ وَ أَعَادَ الصَّلَاةَ.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِیرٍ عَمَّنْ رَوَاهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ أَصَابَتْهُ جَنَابَةٌ وَ ذَکَرَ مِثْلَهُ (5).
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِیرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ أَوْ غَیْرِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مِثْلَهُ (6) وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ (7)
ص: 372
أَقُولُ: هَذَا غَیْرُ صَرِیحٍ فِی تَعَمُّدِ الْجَنَابَةِ وَ إِنَّمَا حَمَلَهُ عَلَیْهَا بَعْضُ الْأَصْحَابِ وَ قَدْ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی أَنَّ الْمُرَادَ بِهِ وَ بِأَمْثَالِهِ الِاسْتِحْبَابُ (1) مَعَ أَنَّهُ یَحْتَمِلُ الْحَمْلَ عَلَی تَعَسُّرِ الْغُسْلِ وَ عَدَمِ تَعَذُّرِهِ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ.
ترجمه:
عبدالله بن سنان از امام صادق (ع) درباره مردی پرسید که در شب سرد جنب می شود و می ترسد اگر غسل کند به او آسیبی برسد. امام فرمود: تیمم کند و نماز بخواند، و هنگامی که از سرما ایمن شد، غسل کند و نماز را دوباره انجام دهد.
می گویم: این حدیث به وضوح دلالت بر تعمد در جنابت ندارد؛ بلکه برخی از اصحاب آن را چنین حمل کرده اند. همچنین، قبلاً آنچه دلالت بر این دارد که مراد از این حدیث و امثال آن استحباب است، بیان شده. علاوه بر این، احتمال دارد که مقصود دشواری غسل باشد، نه ناممکن بودن آن. و خداوند داناتر است.
(2) 17 بَابُ وُجُوبِ تَحَمُّلِ الْمَشَقَّةِ الشَّدِیدَةِ فِی الْغُسْلِ لِمَنْ تَعَمَّدَ الْجَنَابَةَ دُونَ مَنِ احْتَلَمَ وَ عَدَمِ جَوَازِ التَّیَمُّمِ لِلْمُتَعَمِّدِ حِینَئِذٍ
ترجمه:
3901- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَحْمَدَ رَفَعَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ مَجْدُورٍ أَصَابَتْهُ جَنَابَةٌ قَالَ إِنْ کَانَ أَجْنَبَ هُوَ (4) فَلْیَغْتَسِلْ وَ إِنْ کَانَ احْتَلَمَ فَلْیَتَیَمَّمْ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (5).
ترجمه:
از علی بن احمد، او به صورت مرفوع از امام صادق (ع) نقل کرده که فرمود: از ایشان درباره فردی که به بیماری آبله دچار شده و جنب شده بود، پرسیدم. امام فرمود: اگر او خودش عمداً خود را جنب کرده ، باید غسل کند، و اگر در خواب جنب شده (احتلام داشته)، تیمم کند.
3902- 2- (6) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ رَفَعَهُ قَالَ: إِنْ أَجْنَبَ فَعَلَیْهِ أَنْ یَغْتَسِلَ عَلَی مَا کَانَ مِنْهُ وَ إِنِ احْتَلَمَ تَیَمَّمَ.
وَ رَوَاهُمَا الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (7).
ترجمه:
از علی بن ابراهیم، از پدرش به صورت مرفوع نقل شده که فرمود: اگر عمداً خود را جنب کرده ، بر او واجب است که بر همان حال (جنب) غسل کند، و اگر در خواب جنب شد (احتلام کرد)، باید تیمم کند.
3903- 3- (8) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ
ص: 373
سُوَیْدٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ (1) حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ شُعَیْبٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ وَ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ حُسَیْنِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سُلَیْمَانَ جَمِیعاً عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ کَانَ فِی أَرْضٍ بَارِدَةٍ فَتَخَوَّفَ (2)- إِنْ هُوَ اغْتَسَلَ أَنْ یُصِیبَهُ عَنَتٌ مِنَ الْغُسْلِ کَیْفَ یَصْنَعُ قَالَ یَغْتَسِلُ وَ إِنْ أَصَابَهُ مَا أَصَابَهُ قَالَ وَ ذَکَرَ أَنَّهُ کَانَ وَجِعاً شَدِیدَ الْوَجَعِ فَأَصَابَتْهُ جَنَابَةٌ وَ هُوَ فِی مَکَانٍ بَارِدٍ وَ کَانَتْ لَیْلَةٌ شَدِیدَةُ الرِّیحِ بَارِدَةٌ فَدَعَوْتُ الْغِلْمَةَ فَقُلْتُ لَهُمُ احْمِلُونِی فَاغْسِلُونِی فَقَالُوا إِنَّا نَخَافُ عَلَیْکَ فَقُلْتُ لَیْسَ بُدٌّ فَحَمَلُونِی وَ وَضَعُونِی عَلَی خَشَبَاتٍ ثُمَّ صَبُّوا عَلَیَّ الْمَاءَ فَغَسَلُونِی.
ترجمه:
از ابن مسکان و عبدالله بن سلیمان، هر دو از امام صادق (ع) نقل شده که از ایشان درباره مردی که در سرزمین سردی بود و می ترسید که اگر غسل کند، آسیبی از غسل به او برسد، پرسیده شد. امام فرمود: باید غسل کند، حتی اگر هر آسیبی به او برسد.
راوی افزود: (امام) ذکر کرد که خودشان دردی شدید داشتند و جنب شده بودند و در مکانی سرد بودند و شب، بسیار سرد و بادی بود. پس به خدمتکاران گفتم: مرا بردارید و غسل دهید. آنها گفتند: می ترسیم که به شما آسیبی برسد. گفتم: چاره ای نیست. پس مرا برداشتند و روی تخته هایی گذاشتند و آب بر من ریختند و مرا غسل دادند.
3904- 4- (3) وَ عَنْهُ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ تُصِیبُهُ الْجَنَابَةُ فِی أَرْضٍ بَارِدَةٍ وَ لَا یَجِدُ الْمَاءَ وَ عَسَی أَنْ یَکُونَ الْمَاءُ جَامِداً فَقَالَ یَغْتَسِلُ عَلَی مَا کَانَ حَدَّثَهُ رَجُلٌ أَنَّهُ فَعَلَ ذَلِکَ فَمَرِضَ شَهْراً مِنَ الْبَرْدِ فَقَالَ اغْتَسِلْ عَلَی مَا کَانَ فَإِنَّهُ لَا بُدَّ مِنَ الْغُسْلِ وَ ذَکَرَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ اضْطُرَّ إِلَیْهِ وَ هُوَ مَرِیضٌ فَأَتَوْهُ بِهِ مُسَخَّناً فَاغْتَسَلَ وَ قَالَ لَا بُدَّ مِنَ الْغُسْلِ.
أَقُولُ: قَدْ حَمَلُوا جَمِیعَ مَا سَبَقَ عَلَی الْمُتَعَمِّدِ بِدَلَالَةِ التَّصْرِیحِ فِی بَعْضِهِ وَ قَرِینَةِ ذِکْرِ جَنَابَةِ الْإِمَامِ وَ هُوَ مُنَزَّهٌ عَنِ الِاحْتِلَامِ لِلنَّصِّ الْوَارِدِ فِی ذَلِکَ وَ غَیْرِ مَا ذُکِرَ مِنَ الْقَرَائِنِ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ.
ص: 374
ترجمه:
محمد بن مسلم گفت: از امام صادق (ع) درباره مردی پرسیدم که در سرزمین سردی جنب شده و آب پیدا نمی کند و احتمال دارد که آب یخ زده باشد. امام فرمود: باید غسل کند، هرچند شرایط دشوار باشد. مردی برای او (امام) نقل کرد که چنین کرد و از سرما به مدت یک ماه بیمار شد. امام فرمود: باید غسل کند، چرا که غسل ضروری است. امام صادق (ع) ذکر کرد که خودشان در حالی که بیمار بودند، به این حالت دچار شدند و برایشان آب گرم آوردند و غسل کردند و فرمودند: چاره ای جز غسل نیست.
می گویم: همه آنچه گذشت، درباره کسی است که عمداً جنب شده باشد، به دلیل تصریح در برخی روایات و اشاره به جنابت امام که از احتلام مبرا هستند، طبق نص واردشده در این باره و دیگر قرائن. و خداوند داناتر است.
(1) 18 بَابُ حُکْمِ اجْتِمَاعِ مَیِّتٍ وَ جُنُبٍ وَ مُحْدِثٍ أَوْ جُنُبٍ وَ جَمَاعَةٍ مُحْدِثِینَ وَ هُنَاکَ مَاءٌ لَا یَکْفِی الْجَمِیعَ
ترجمه:
3905- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی نَجْرَانَ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ ع عَنْ ثَلَاثَةِ نَفَرٍ کَانُوا فِی سَفَرٍ أَحَدُهُمْ جُنُبٌ وَ الثَّانِی مَیِّتٌ وَ الثَّالِثُ عَلَی غَیْرِ وُضُوءٍ وَ حَضَرَتِ الصَّلَاةُ وَ مَعَهُمْ مِنَ الْمَاءِ قَدْرُ (3) مَا یَکْفِی أَحَدَهُمْ مَنْ یَأْخُذُ الْمَاءَ (4) وَ کَیْفَ یَصْنَعُونَ قَالَ یَغْتَسِلُ الْجُنُبُ وَ یُدْفَنُ الْمَیِّتُ بِتَیَمُّمٍ وَ یَتَیَمَّمُ الَّذِی هُوَ عَلَی غَیْرِ وُضُوءٍ (5)- لِأَنَّ الْغُسْلَ مِنَ الْجَنَابَةِ فَرِیضَةٌ وَ غُسْلَ الْمَیِّتِ سُنَّةٌ وَ التَّیَمُّمَ لِلْآخَرِ جَائِزٌ.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ رَجُلٍ حَدَّثَهُ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع وَ ذَکَرَ نَحْوَهُ (6) أَقُولُ: الْمُرَادُ بِالسُّنَّةِ هُنَا مَا عُلِمَ وُجُوبُهُ مِنَ السُّنَّةِ لَا مِنَ الْقُرْآنِ قَالَ الشَّیْخُ وَ غَیْرُهُ وَ یَحْتَمِلُ الْحَمْلُ عَلَی الطَّرِیقَةِ الْمُتَّبَعَةِ وَ إِنْ کَانَتْ وَاجِبَةً لِمَا مَرَّ.
ترجمه:
عبدالرحمن بن ابی نجران از امام موسی بن جعفر (ع) پرسید که سه نفر در سفر بودند: یکی از آنها جنب بود، دیگری مرده، و سومی بدون وضو بود و وقت نماز رسید و با خود به اندازه ای آب داشتند که فقط برای یکی از آنها کافی بود. چه کسی باید از آن آب استفاده کند و چگونه عمل کنند؟ امام فرمود: جنب غسل کند، میت با تیمم دفن شود، و کسی که وضو ندارد، تیمم کند؛ زیرا غسل از جنابت واجب است، غسل میت سنت است، و تیمم برای فرد دیگر جایز است.
می گویم: منظور از «سنت» در اینجا، واجبی است که از سنت (روایات) فهمیده می شود، نه از قرآن. مرحوم شیخ و دیگران این را گفته اند و احتمال دارد که «سنت» به معنای روش متبعه باشد، حتی اگر واجب باشد، همان طور که گذشت.
3906- 2- (7) وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ وُهَیْبِ بْنِ حَفْصٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْمٍ کَانُوا فِی سَفَرٍ فَأَصَابَ بَعْضَهُمْ جَنَابَةٌ وَ لَیْسَ مَعَهُمْ مِنَ الْمَاءِ إِلَّا مَا یَکْفِی الْجُنُبَ لِغُسْلِهِ یَتَوَضَّئُونَ هُمْ هُوَ أَفْضَلُ أَوْ یُعْطُونَ الْجُنُبَ فَیَغْتَسِلُ وَ هُمْ لَا یَتَوَضَّئُونَ فَقَالَ یَتَوَضَّئُونَ هُمْ
ص: 375
وَ یَتَیَمَّمُ الْجُنُبُ.
ترجمه:
ابی بصیر گفت: از امام صادق (ع) پرسیدم درباره گروهی که در سفر بودند و بعضی از آنها جنب شدند و با خود آبی نداشتند مگر به اندازه ای که فقط برای غسل جنب کافی بود. آیا آنها وضو بگیرند که این بهتر است یا آب را به جنب بدهند تا غسل کند و خودشان وضو نگیرند؟ امام فرمود: آنها وضو بگیرند و جنب تیمم کند.
3907- 3- (1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ التَّفْلِیسِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنْ مَیِّتٍ وَ جُنُبٍ اجْتَمَعَا وَ مَعَهُمَا مَا (2) یَکْفِی أَحَدَهُمَا أَیُّهُمَا یَغْتَسِلُ قَالَ إِذَا اجْتَمَعَتْ سُنَّةٌ وَ فَرِیضَةٌ بُدِئَ (3) بِالْفَرْضِ.
ترجمه:
از حسن تفلیسی نقل شده که گفت: از امام (ع) درباره میت و جنبی که با هم جمع شده اند و آب کافی برای یکی از آنها دارند، پرسیدم. کدام یک باید غسل کند؟ امام فرمود: وقتی که سنت و فرض با هم جمع شوند، ابتدا به فرض عمل می شود.
3908- 4- (4) وَ عَنْهُ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ النَّضْرِ الْأَرْمَنِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع عَنِ الْقَوْمِ یَکُونُونَ فِی السَّفَرِ فَیَمُوتُ مِنْهُمْ مَیِّتٌ وَ مَعَهُمْ جُنُبٌ وَ مَعَهُمْ مَاءٌ قَلِیلٌ قَدْرَ مَا یَکْفِی أَحَدَهُمَا أَیُّهُمَا یَبْدَأُ بِهِ قَالَ یَغْتَسِلُ الْجُنُبُ وَ یُتْرَکُ الْمَیِّتُ لِأَنَّ هَذَا فَرِیضَةٌ وَ هَذَا سُنَّةٌ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْعِلَلِ (5) وَ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ النَّضْرِ مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
از حسین بن النضر ارمنی نقل شده که گفت: از امام رضا (ع) درباره گروهی که در سفر هستند و یکی از آنها می میرد و فردی دیگر جنب است و آب کمی دارند که فقط برای یکی از آنها کافی است، پرسیدم: کدام یک باید ابتدا استفاده کند؟ امام فرمود: جنب غسل کند و میت را رها کنند، زیرا غسل واجب است و غسل میت سنت است.
3909- 5- (7) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ (8) عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ الْمَیِّتُ وَ الْجُنُبُ یَتَّفِقَانِ فِی مَکَانٍ لَا یَکُونُ فِیهِ (9) الْمَاءُ إِلَّا بِقَدْرِ مَا یَکْتَفِی بِهِ أَحَدُهُمَا أَیُّهُمَا أَوْلَی أَنْ یُجْعَلَ الْمَاءُ لَهُ قَالَ یَتَیَمَّمُ الْجُنُبُ وَ یُغَسَّلُ الْمَیِّتُ بِالْمَاءِ.
أَقُولُ: هَذِهِ الْأَحَادِیثُ غَیْرُ صَرِیحَةٍ فِی الْوُجُوبِ بَلْ تُفِیدُ الْأَوْلَوِیَّةَ وَ الِاسْتِحْبَابَ وَ مِنَ الْقَرَائِنِ عَلَی ذَلِکَ الِاخْتِلَافُ فَیُحْمَلُ عَلَی التَّخْیِیرِ.
ص: 376
ترجمه:
محمد بن علی از بعضی از یارانش نقل کرده که از امام صادق (ع) پرسیدم: وقتی میت و جنب در مکانی جمع می شوند و آب تنها به اندازه ای است که برای یکی از آنها کافی باشد، کدام یک باید آب را استفاده کند؟ امام فرمود: جنب تیمم کند و میت با آب غسل داده شود.
می گویم: این احادیث صریح در وجوب نیستند، بلکه اولویت و استحباب را افاده می کنند و از قرائن این مطلب، اختلافی است که وجود دارد، بنابراین می توان آنها را بر تخییر حمل کرد.
(1) 19 بَابُ انْتِقَاضِ التَّیَمُّمِ بِکُلِّ مَا یَنْقُضُ الْوُضُوءَ وَ بِالتَّمَکُّنِ مِنِ اسْتِعْمَالِ الْمَاءِ فَإِنْ تَعَذَّرَ وَجَبَ التَّیَمُّمُ وَ إِنِ انْتَقَضَ تَیَمُّمُ الْجُنُبِ وَ لَوْ بِالْحَدَثِ الْأَصْغَرِ وَجَبَ عَلَیْهِ الْغُسْلُ
ترجمه:
3910- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ جَمِیعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع یُصَلِّی الرَّجُلُ بِوُضُوءٍ (3) وَاحِدٍ صَلَاةَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ کُلَّهَا قَالَ نَعَمْ مَا لَمْ یُحْدِثْ قُلْتُ فَیُصَلِّی بِتَیَمُّمٍ وَاحِدٍ صَلَاةَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ کُلَّهَا قَالَ نَعَمْ مَا لَمْ یُحْدِثْ أَوْ یُصِبْ مَاءً قُلْتُ فَإِنْ أَصَابَ الْمَاءَ وَ رَجَا أَنْ یَقْدِرَ عَلَی مَاءٍ آخَرَ وَ ظَنَّ أَنَّهُ یَقْدِرُ عَلَیْهِ (کُلَّمَا أَرَادَ فَعَسُرَ) (4) ذَلِکَ عَلَیْهِ قَالَ یَنْقُضُ ذَلِکَ تَیَمُّمَهُ وَ عَلَیْهِ أَنْ یُعِیدَ التَّیَمُّمَ الْحَدِیثَ.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادٍ مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
از زراره نقل شده که گفت: به امام باقر (ع) گفتم: آیا مرد می تواند با یک وضو تمام نمازهای شب و روز را بخواند؟ فرمود: بله، تا زمانی که حدثی نداشته باشد. گفتم: آیا می تواند با یک تیمم تمام نمازهای شب و روز را بخواند؟ فرمود: بله، تا زمانی که حدثی نداشته باشد یا آبی پیدا کند. گفتم: اگر آب پیدا کرد و امیدوار بود که به آب دیگری دسترسی پیدا کند و گمان کرد که می تواند به آن دست یابد (هر وقت خواست و این کار برایش دشوار شد)، فرمود: این باعث نقض تیمم او می شود و او باید تیمم جدیدی بگیرد.
3911- 2- (6) وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ حُسَیْنٍ الْعَامِرِیِّ عَمَّنْ سَأَلَهُ عَنْ رَجُلٍ أَجْنَبَ فَلَمْ یَقْدِرْ عَلَی الْمَاءِ وَ حَضَرَتِ الصَّلَاةُ فَتَیَمَّمَ بِالصَّعِیدِ ثُمَّ مَرَّ بِالْمَاءِ وَ لَمْ یَغْتَسِلْ وَ انْتَظَرَ مَاءً آخَرَ وَرَاءَ ذَلِکَ فَدَخَلَ وَقْتُ الصَّلَاةِ الْأُخْرَی وَ لَمْ یَنْتَهِ إِلَی الْمَاءِ وَ خَافَ فَوْتَ الصَّلَاةِ قَالَ یَتَیَمَّمُ وَ یُصَلِّی فَإِنَّ تَیَمُّمَهُ الْأَوَّلَ انْتَقَضَ حِینَ مَرَّ بِالْمَاءِ وَ لَمْ یَغْتَسِلْ.
ترجمه:
از حسین عامری نقل شده که از کسی که از او سوال کرده بود درباره مردی که جنب شده و به آب دسترسی نداشته و نماز حاضر شده، پرسید. او با زمین تیمم کرده و سپس به آب رسیده و غسل نکرده و منتظر آب دیگری مانده بود. وقتی که وقت نماز دیگر فرا رسید و او هنوز به آب نرسیده بود و از فوت نماز می ترسید، فرمود: او باید تیمم کند و نماز بخواند، زیرا تیمم اول او هنگامی که به آب رسید و غسل نکرد، باطل شده است.
ص: 377
3912- 3- (1) وَ قَدْ تَقَدَّمَ فِی حَدِیثِ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: فَإِذَا وَجَدَ الْمَاءَ فَلَا قَضَاءَ عَلَیْهِ وَ لْیَتَوَضَّأْ لِمَا یَسْتَقْبِلُ.
ترجمه:
در حدیث زراره آمده است که یکی ازدوامام علیهما السلام گفت: "وقتی که آب را پیدا کرد، بر او قضا واجب نیست و باید برای آنچه که در پیش رو دارد وضو بگیرد."
3913- 4- (2) وَ فِی حَدِیثِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: فَإِذَا وَجَدَ مَاءً فَلْیَغْتَسِلْ.
وَ فِی حَدِیثِ
الْحَلَبِیِّ عَنْهُ ع فَإِذَا وَجَدَ مَاءً فَلْیَغْتَسِلْ (3)
ترجمه:
در حدیث ابن سنان از ابی عبد اللَّه (ع) آمده است: "وقتی که آب را پیدا کرد، باید غسل کند."
و در حدیث حلبی از او (امام) نیز آمده است: "وقتی که آب را پیدا کرد، باید غسل کند."
3914- 5- (4) وَ فِی حَدِیثِ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع وَ مَتَی أَصَبْتَ الْمَاءَ فَعَلَیْکَ الْغُسْلُ إِنْ کُنْتَ جُنُباً وَ الْوُضُوءُ إِنْ لَمْ تَکُنْ جُنُباً.
ترجمه:
در حدیث زراره از ابی جعفر (ع) آمده است: "وهر زمانی آب را پیدا کردی، بر تو واجب است غسل کنی اگر جنابت داشته باشی و وضو بگیری اگر جنابت نداشته باشی."
3915- 6- (5) مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ الْعَیَّاشِیُّ فِی تَفْسِیرِهِ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: التَّیَمُّمُ بِالصَّعِیدِ لِمَنْ لَمْ یَجِدِ الْمَاءَ کَمَنْ تَوَضَّأَ مِنْ غَدِیرٍ مِنْ مَاءٍ أَ لَیْسَ اللَّهُ یَقُولُ فَتَیَمَّمُوا صَعِیداً طَیِّباً (6)- قَالَ قُلْتُ: فَإِنْ أَصَابَ الْمَاءَ وَ هُوَ فِی آخِرِ الْوَقْتِ قَالَ فَقَالَ قَدْ مَضَتْ صَلَاتُهُ قَالَ قُلْتُ لَهُ فَیُصَلِّی بِالتَّیَمُّمِ صَلَاةً أُخْرَی قَالَ إِذَا رَأَی الْمَاءَ وَ کَانَ یَقْدِرُ عَلَیْهِ انْتَقَضَ التَّیَمُّمُ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی النَّوَاقِضِ عُمُوماً وَ إِطْلَاقاً (7) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (8).
ص: 378
ترجمه:
از ابی ایوب نقل شده است که ابی عبدالله (ع) فرمودند: "تیمم با خاک برای کسی که آب نمی یابد مانند وضو گرفتن از چشمه ای از آب است. آیا خداوند نمی فرماید: «پس تیمم کنید با خاک پاک»؟ (نساء: 43) "
سپس می گوید: "گفتم: اگر در آخر وقت آب را پیدا کند، چه می شود؟" ایشان فرمودند: "نماز او گذشته است." گفتم: "آیا او می تواند با تیمم نماز دیگری بخواند؟" فرمودند: "اگر آب را دید و بتواند از آن استفاده کند، تیمم او باطل است."
(1) 20 بَابُ جَوَازِ إِیقَاعِ صَلَوَاتٍ کَثِیرَةٍ بِتَیَمُّمٍ وَاحِدٍ مَا لَمْ یُحْدِثْ أَوْ یَجِدِ الْمَاءَ
ترجمه:
3916- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع یُصَلِّی الرَّجُلُ بِتَیَمُّمٍ وَاحِدٍ صَلَاةَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ کُلَّهَا فَقَالَ نَعَمْ مَا لَمْ یُحْدِثْ أَوْ یُصِبْ مَاءً (3) الْحَدِیثَ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ کَمَا مَرَّ (4).
ترجمه:
از زُرَارَة نقل شده است که گفت: "به ابی جعفر (ع) گفتم: آیا مرد می تواند با یک تیمم، تمامی نمازهای شب و روز را بخواند؟" ایشان فرمودند: "بله، تا زمانی که حدثی (مانند خواب یا نیاز به وضو) نداشته باشد یا آب به او برسد."
3917- 2- (5) وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ وَ ابْنِ بُکَیْرٍ جَمِیعاً عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی رَجُلٍ تَیَمَّمَ قَالَ یُجْزِیهِ ذَلِکَ إِلَی أَنْ یَجِدَ الْمَاءَ.
ترجمه:
از زُرَارَة نقل شده است که از ابی عبدالله (ع) در مورد مردی که تیمم کرده است سؤال کردم. ایشان فرمودند: "این تیمم تا زمانی که آب پیدا کند برای او کافی است."
3918- 3- (6) وَ عَنْهُ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ لَا یَجِدُ الْمَاءَ أَ یَتَیَمَّمُ لِکُلِّ صَلَاةٍ فَقَالَ لَا هُوَ بِمَنْزِلَةِ الْمَاءِ.
ترجمه:
از حماد بن عثمان نقل شده است که گفت: از ابی عبدالله (ع) در مورد مردی که آب پیدا نمی کند، پرسیدم: آیا او برای هر نماز تیمم می کند؟ فرمودند: "نه، او به منزله ی کسی است که آب دارد."
3919- 4- (7) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَبَّاسِ عَنْ أَبِی هَمَّامٍ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: یَتَیَمَّمُ لِکُلِّ صَلَاةٍ حَتَّی یُوجَدَ الْمَاءُ (8).
أَقُولُ: هَذَا مَحْمُولٌ عَلَی حُصُولِ حَدَثٍ یَنْقُضُ التَّیَمُّمَ أَوْ عَلَی التَّقِیَّةِ أَوْ
ص: 379
عَلَی التَّمَکُّنِ مِنِ اسْتِعْمَالِ الْمَاءِ لِمَا مَرَّ (1).
ترجمه:
از ابی همام نقل شده است که از امام رضا (ع) پرسیدند: آیا باید برای هر نماز تیمم کند تا زمانی که آب پیدا شود؟ ایشان فرمودند: "بله، برای هر نماز تیمم می کند."
در حاشیه ی نسخه ی خطی آمده است: "شیخ و برخی از متأخرین این را بر استحباب تجدید مانند وضو حمل کرده اند و این بعید است، زیرا نص صریحی وجود ندارد و احتمال تقیه و غیره نیز مطرح است."
می گویم: این مسأله به وجود آمدن حدثی که تیمم را نقض کند یا به تقیه یا به توانایی استفاده از آب برای وضو مربوط می شود.
3920- 5- (2) وَ عَنْهُ عَنِ الْعَبَّاسِ عَنْ أَبِی هَمَّامٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدِ بْنِ غَزْوَانَ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ: لَا بَأْسَ بِأَنْ تُصَلِّیَ صَلَاةَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ بِتَیَمُّمٍ وَاحِدٍ مَا لَمْ تُحْدِثْ أَوْ تُصِبِ الْمَاءَ (3).
ترجمه:
از سکونی روایت شده است که از جعفر بن محمد (ع) نقل کرده است که از پدرش و اجدادش (ع) شنیده است که فرمودند: "هیچ اشکالی ندارد که با یک تیمم برای نماز شب و روز بخوانی، تا زمانی که حدثی جدید پیدا نکنید یا به آب دسترسی پیدا نکنید."
3921- 6- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَبَّاسِ عَنْ أَبِی هَمَّامٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدِ بْنِ غَزْوَانَ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ: لَا یُتَمَتَّعُ بِالتَّیَمُّمِ إِلَّا صَلَاةٌ وَاحِدَةٌ وَ نَافِلَتُهَا.
أَقُولُ: تَقَدَّمَ وَجْهُهُ (5).
ترجمه:
از سکونی روایت شده است که از جعفر بن محمد (ع) نقل کرده است که از پدرش و اجدادش (ع) شنیده است که فرمودند: "با تیمم، تنها یک نماز واجب و نافله اش را می توان خواند."
3922- 7- (6) وَ قَدْ سَبَقَ حَدِیثُ السَّکُونِیِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ ع أَنَّ النَّبِیَّ ص قَالَ یَا بَا ذَرٍّ یَکْفِیکَ الصَّعِیدُ عَشْرَ سِنِینَ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی أَنَّهُ لَا یَنْقُضُ التَّیَمُّمَ إِلَّا الْحَدَثُ أَوْ وُجُودُ الْمَاءِ (7).
ص: 380
ترجمه:
و پیش تر حدیثی از سکونی نقل شده است که از جعفر (ع) از اجدادش نقل کرده که پیامبر (ص) فرمود: "ای باذر، صعید برای تو به مدت ده سال کافی است."
من می گویم: و پیش تر آمده است که دلیلی وجود دارد بر اینکه تیمم تنها با وجود حدث (چیزی که وضو را باطل می کند) یا وجود آب باطل می شود.
(1) 21 بَابُ أَنَّ مَنْ دَخَلَ فِی صَلَاةٍ بِتَیَمُّمٍ ثُمَّ وَجَدَ الْمَاءَ وَجَبَ عَلَیْهِ الِانْصِرَافُ وَ الطَّهَارَةُ وَ الِاسْتِئْنَافُ مَا لَمْ یَرْکَعْ
ترجمه:
3923- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الصَّفَّارِ وَ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ فِی حَدِیثٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع إِنْ أَصَابَ الْمَاءَ وَ قَدْ دَخَلَ فِی الصَّلَاةِ قَالَ فَلْیَنْصَرِفْ فَلْیَتَوَضَّأْ مَا لَمْ یَرْکَعْ فَإِنْ کَانَ قَدْ رَکَعَ فَلْیَمْضِ فِی صَلَاتِهِ فَإِنَّ التَّیَمُّمَ أَحَدُ الطَّهُورَیْنِ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ جَمِیعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
از زراره در حدیثی آمده است که گفت: به ابو جعفر (ع) گفتم: اگر شخصی در حال نماز آب را پیدا کند، چه باید بکند؟ فرمود: باید برگردد و وضو بگیرد، مادامی که رکوع نکرده است. اما اگر رکوع کرده باشد، باید در نماز خود ادامه دهد؛ زیرا تیمم یکی از دو نوع طهارت است.
3924- 2- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحُسَیْنِ اللُّؤْلُؤِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِیرٍ وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ جَمِیعاً عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَاصِمٍ (5) قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ لَا یَجِدُ الْمَاءَ فَیَتَیَمَّمُ وَ یَقُومُ فِی الصَّلَاةِ فَجَاءَ الْغُلَامُ فَقَالَ هُوَ ذَا الْمَاءُ فَقَالَ إِنْ کَانَ لَمْ یَرْکَعْ فَلْیَنْصَرِفْ وَ لْیَتَوَضَّأْ وَ إِنْ کَانَ قَدْ رَکَعَ فَلْیَمْضِ فِی صَلَاتِهِ.
وَ رَوَاهُ ابْنُ إِدْرِیسَ فِی آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ نَحْوَهُ (6)
ص: 381
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ (1)
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (2).
ترجمه:
عبدالله بن عاصم می گوید: از ابا عبدالله (ع) درباره مردی که آب ندارد و تیمم کرده و در نماز ایستاده است، پرسیدم. در همین حال، غلامی آمد و گفت: «اینک آب است.» ابا عبدالله (ع) فرمود: اگر او هنوز رکوع نکرده، باید برگردد و وضو بگیرد. اما اگر رکوع کرده باشد، باید در نماز خود ادامه دهد.
3925- 3- (3) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ الْبَزَنْطِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حُمْرَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ رَجُلٌ تَیَمَّمَ ثُمَّ دَخَلَ فِی الصَّلَاةِ وَ قَدْ کَانَ طَلَبَ الْمَاءَ فَلَمْ یَقْدِرْ عَلَیْهِ ثُمَّ یُؤْتَی بِالْمَاءِ حِینَ یَدْخُلُ فِی الصَّلَاةِ قَالَ یَمْضِی فِی الصَّلَاةِ وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَیْسَ یَنْبَغِی لِأَحَدٍ أَنْ یَتَیَمَّمَ إِلَّا فِی آخِرِ الْوَقْتِ.
أَقُولُ: یَنْبَغِی حَمْلُ هَذَا عَلَی کَوْنِهِ قَدْ رَکَعَ لِمَا سَبَقَ (4) أَوْ عَلَی ضِیقِ الْوَقْتِ بِقَرِینَةِ آخِرِهِ.
ترجمه:
محمد بن حمره از ابا عبدالله (ع) نقل می کند که گفت: به او گفتم: مردی تیمم کرده و سپس در نماز ایستاده است و درحالیکه قبل از نماز به دنبال آب گشته و پیدا نکرده بود. آیا اگر در حین نماز آب برای او بیاورند، باید به نماز خود ادامه دهد؟ فرمود: اوبه نماز ادامه دهد و بدان که جایز نیست برای هیچ کس که تیمم کند، مگر در آخر وقت.
می گویم : باید این روایت را حمل کرد به موردی که بعد ازرکوع آب پیدا شده .
3926- 4- (5) وَ عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: قُلْتُ فِی رَجُلٍ لَمْ یُصِبِ الْمَاءَ وَ حَضَرَتِ الصَّلَاةُ فَتَیَمَّمَ وَ صَلَّی رَکْعَتَیْنِ ثُمَّ أَصَابَ الْمَاءَ أَ یَنْقُضُ الرَّکْعَتَیْنِ أَوْ یَقْطَعُهُمَا وَ یَتَوَضَّأُ ثُمَّ یُصَلِّی قَالَ لَا وَ لَکِنَّهُ یَمْضِی فِی صَلَاتِهِ فَیُتِمُّهَا وَ لَا یَنْقُضُهَا (لِمَکَانِ أَنَّهُ) (6) دَخَلَهَا وَ هُوَ عَلَی طُهْرٍ بِتَیَمُّمٍ (7) الْحَدِیثَ.
ص: 382
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زُرَارَةَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ أَنَّهُمَا قَالا لِأَبِی جَعْفَرٍ ع وَ ذَکَرَ الْحَدِیثَ (1).
ترجمه:
محمد بن مسلم گفت: از امام پرسیدم در مورد مردی که آب پیدا نکرده و وقت نماز فرا رسیده، پس تیمم کرده و دو رکعت نماز خوانده است. سپس آب پیدا کرد. آیا آن دو رکعت را باطل کند یا نماز را قطع کرده و وضو بگیرد و سپس نماز بخواند؟ امام فرمود: نه، بلکه باید نماز خود را ادامه دهد و آن را کامل کند و نباید آن را باطل کند (زیرا) او وارد نماز شده در حالی که با تیمم پاک بوده است.
3927- 5- (2) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ السِّنْدِیِّ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ صَلَّی رَکْعَةً عَلَی تَیَمُّمٍ ثُمَّ جَاءَ رَجُلٌ وَ مَعَهُ قِرْبَتَانِ مِنْ مَاءٍ قَالَ یَقْطَعُ الصَّلَاةَ وَ یَتَوَضَّأُ ثُمَّ یَبْنِی عَلَی وَاحِدَةٍ.
وَ رَوَاهُ ابْنُ إِدْرِیسَ فِی آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ (3)
أَقُولُ: یَأْتِی وَجْهُهُ (4).
ترجمه:
زراره از امام باقر (ع) نقل می کند که: از او درباره مردی پرسیدم که یک رکعت نماز با تیمم خوانده است، سپس مردی آمد که دو مشک آب همراه داشت. امام فرمود: نماز را قطع کند و وضو بگیرد، سپس بر یک رکعتی که خوانده است، بنا بگذارد (و ادامه دهد).
3928- 6- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُوسَی بْنِ سَعْدَانَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْعَلَاءِ عَنِ الْمُثَنَّی عَنِ الْحَسَنِ الصَّیْقَلِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلٌ تَیَمَّمَ ثُمَّ قَامَ یُصَلِّی فَمَرَّ بِهِ نَهَرٌ وَ قَدْ صَلَّی رَکْعَةً قَالَ فَلْیَغْتَسِلْ وَ لْیَسْتَقْبِلِ الصَّلَاةَ فَقُلْتُ إِنَّهُ قَدْ صَلَّی صَلَاتَهُ کُلَّهَا قَالَ لَا یُعِیدُ.
أَقُولُ: حَمَلَهُ الشَّیْخُ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ وَ یُمْکِنُ حَمْلُهُ عَلَی التَّقِیَّةِ لِمُوَافَقَتِهِ لَهَا وَ وُجُودِ النَّصِّ الصَّرِیحِ بِالتَّفْصِیلِ وَ یَحْتَمِلُ حَمْلُهُ عَلَی ذَلِکَ.
ص: 383
ترجمه:
حسن صیقل گفت: به امام صادق (ع) گفتم: مردی تیمم کرده و سپس برای نماز ایستاده است، در حالی که یک رکعت از نماز را خوانده بود، از کنار او نهری گذشت. امام فرمود: باید غسل کند و نماز را از نو آغاز کند. گفتم: او تمام نمازش را خوانده است. امام فرمود: (در این صورت) نماز را تکرار نمی کند.
می گویم: شیخ این روایت را بر استحباب حمل کرده است و ممکن است آن را بر تقیه حمل کرد، زیرا با آن مطابقت دارد و نص صریحی بر تفصیل موجود است و این احتمال نیز وجود دارد که بر آن حمل شود .
(1) 22 بَابُ وُجُوبِ تَأْخِیرِ التَّیَمُّمِ وَ الصَّلَاةِ إِلَی آخِرِ الْوَقْتِ مَعَ رَجَاءِ زَوَالِ الْعُذْرِ خَاصَّةً
ترجمه:
3929- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ (عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع) (3) قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ إِذَا لَمْ تَجِدْ مَاءً وَ أَرَدْتَ التَّیَمُّمَ فَأَخِّرِ التَّیَمُّمَ إِلَی آخِرِ الْوَقْتِ فَإِنْ فَاتَکَ الْمَاءُ لَمْ تَفُتْکَ الْأَرْضُ.
ترجمه:
محمد بن مسلم از امام صادق (ع) نقل می کند که شنیدم می فرمود: هرگاه آب نیافتی و خواستی تیمم کنی، تیمم را تا آخر وقت به تأخیر بینداز. پس اگر آب را از دست دادی، زمین (برای تیمم) از دست نمی رود.
3930- 2- (4) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: إِذَا لَمْ یَجِدِ الْمُسَافِرُ الْمَاءَ فَلْیَطْلُبْ مَا دَامَ فِی الْوَقْتِ فَإِذَا خَافَ أَنْ یَفُوتَهُ الْوَقْتُ فَلْیَتَیَمَّمْ وَ لْیُصَلِّ فِی آخِرِ الْوَقْتِ الْحَدِیثَ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (5)
وَ کَذَا الَّذِی قَبْلَهُ.
ترجمه:
زراره از یکی از آن دو امام علیهما السلام نقل می کند که فرمود: اگر مسافر آب نیابد، باید تا زمانی که در وقت نماز است، به جستجوی آب بپردازد. پس هرگاه ترسید که وقت (نماز) از دست برود، تیمم کند و در آخر وقت نماز بخواند.
3931- 3- (6) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَبَّاسِ عَنِ ابْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ رَجُلٌ أَمَّ قَوْماً وَ هُوَ جُنُبٌ وَ قَدْ تَیَمَّمَ وَ هُمْ عَلَی طَهُورٍ قَالَ لَا بَأْسَ فَإِذَا تَیَمَّمَ الرَّجُلُ فَلْیَکُنْ ذَلِکَ فِی آخِرِ الْوَقْتِ فَإِنْ فَاتَهُ الْمَاءُ فَلَنْ تَفُوتَهُ الْأَرْضُ.
ترجمه:
عبدالله بن بُکیر از امام صادق (ع) نقل می کند که به او گفتم: مردی است که به جماعت ایستاده در حالی که جنب است و تیمم کرده، و مأمومین با وضو هستند. امام فرمود: اشکالی ندارد. پس هنگامی که مردی تیمم می کند، باید آن را در آخر وقت انجام دهد؛ زیرا اگر آب را از دست بدهد، زمین (برای تیمم) از دست نمی رود.
ص: 384
3932- 4- (1) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْوَلِیدِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ أَجْنَبَ فَلَمْ یَجِدْ مَاءً یَتَیَمَّمُ وَ یُصَلِّی قَالَ لَا حَتَّی آخِرِ الْوَقْتِ إِنَّهُ إِنْ فَاتَهُ الْمَاءُ لَمْ تَفُتْهُ الْأَرْضُ.
ترجمه:
عبدالله بن بُکیر گفت: از امام صادق (ع) درباره مردی که جنب شده و آب نیافته پرسیدم. آیا تیمم کند و نماز بخواند؟ امام فرمود: نه، (صبر کند) تا آخر وقت؛ زیرا اگر آب از دست برود، زمین (برای تیمم) از دست نمی رود.
3933- 5- (2) وَ قَدْ تَقَدَّمَ فِی حَدِیثِ مُحَمَّدِ بْنِ حُمْرَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَیْسَ یَنْبَغِی لِأَحَدٍ أَنْ یَتَیَمَّمَ إِلَّا فِی آخِرِ الْوَقْتِ.
أَقُولُ: الْقَرَائِنُ ظَاهِرَةٌ فِی هَذِهِ الْأَحَادِیثِ عَلَی أَنَّ الْمَفْرُوضَ رَجَاءُ زَوَالِ الْعُذْرِ فَالْأَخِیرُ مَحْمُولٌ عَلَی ذَلِکَ أَوْ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ بِدَلَالَةِ لَفْظِ یَنْبَغِی وَ یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ أَیْضاً مَا تَقَدَّمَ مِنَ الْأَحَادِیثِ الدَّالَّةِ عَلَی عَدَمِ وُجُوبِ الْإِعَادَةِ عَلَی مَنْ صَلَّی بِتَیَمُّمٍ ثُمَّ زَالَ الْعُذْرُ مَعَ بَقَاءِ الْوَقْتِ وَ غَیْرِ ذَلِکَ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ.
ترجمه:
محمد بن حمران از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمود: بدان که شایسته نیست کسی تیمم کند مگر در آخر وقت.
می گویم:
قرائن در این احادیث نشان دهنده این است که فرض بر این است که امید به برطرف شدن عذر وجود دارد. بنابراین، حدیث اخیر بر این مبنا حمل می شود یا بر استحباب به دلیل عبارت «شایسته نیست» (یَنبَغی). همچنین، آنچه پیش تر از احادیث دال بر عدم وجوب اعاده نماز برای کسی که با تیمم نماز خوانده و سپس عذر برطرف شده در حالی که هنوز وقت باقی است، به این معنا دلالت می کند. و خدا داناتر است.
(3) 23 بَابُ أَنَّ الْمُتَیَمِّمَ یَسْتَبِیحُ مَا یَسْتَبِیحُهُ الْمُتَطَهِّرُ بِالْمَاءِ
ترجمه:
3934- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حُمْرَانَ وَ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ جَمِیعاً فِی حَدِیثٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ التُّرَابَ طَهُوراً کَمَا جَعَلَ الْمَاءَ طَهُوراً.
ترجمه:
محمد بن حمران و جمیل بن درّاج، هر دو در حدیثی از امام صادق (ع) نقل می کنند که فرمود: همانا خداوند خاک را پاک کننده قرار داده، همان طور که آب را پاک کننده قرار داده است.
3935- 2- (5) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ لَا یَجِدُ الْمَاءَ أَ یَتَیَمَّمُ لِکُلِّ صَلَاةٍ فَقَالَ لَا هُوَ بِمَنْزِلَةِ الْمَاءِ.
ترجمه:
حماد بن عثمان گفت: از امام صادق (ع) پرسیدم درباره مردی که آب پیدا نمی کند. آیا باید برای هر نماز تیمم کند؟ امام فرمود: نه، تیمم مانند آب است (و نیازی به تکرار تیمم برای هر نماز نیست).
ص: 385
3936- 3- (1) وَ قَدْ تَقَدَّمَ فِی حَدِیثِ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی رَجُلٍ تَیَمَّمَ قَالَ یُجْزِیهِ ذَلِکَ إِلَی أَنْ یَجِدَ الْمَاءَ.
ترجمه:
و در حدیث زراره از امام صادق (ع) درباره مردی که تیمم کرده، آمده است که فرمود: این تیمم برای او کافی است تا زمانی که آب پیدا کند.
3937- 4- (2) وَ فِی حَدِیثِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ النَّبِیَّ ص قَالَ: یَا ابَا ذَرٍّ یَکْفِیکَ الصَّعِیدُ عَشْرَ سِنِینَ.
ترجمه:
و در حدیث سَکونی از امام صادق (ع) آمده است که پیامبر (ص) فرمود: ای اباذر، خاک (به عنوان طهارت) برای تو به مدت ده سال کافی است.
3938- 5- (3) وَ فِی حَدِیثِ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ التَّیَمُّمَ أَحَدُ الطَّهُورَیْنِ.
ترجمه:
و در حدیث زراره از امام باقر (ع) آمده است که فرمود: همانا تیمم یکی از دو طهارت است.
3939- 6- (4) وَ فِی حَدِیثِ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ رَبَّ الْمَاءِ هُوَ رَبُّ الصَّعِیدِ فَقَدْ فَعَلَ أَحَدَ الطَّهُورَیْنِ.
ترجمه:
محمد بن مسلم از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمود: همانا پروردگار آب، پروردگار خاک (صعید) نیز هست؛ پس او یکی از دو طهارت را قرار داده است.
(6) 24 بَابُ وُجُوبِ تَیَمُّمِ الْجُنُبِ وَ إِنْ وَجَدَ مِنَ الْمَاءِ مَا یَکْفِیهِ لِلْوُضُوءِ وَحْدَهُ وَ عَدَمِ إِجْزَاءِ الْوُضُوءِ لَهُ
ترجمه:
3940- 1- (7) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِیٍّ الْحَلَبِیِّ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یُجْنِبُ وَ مَعَهُ قَدْرُ مَا یَکْفِیهِ مِنَ الْمَاءِ لِوُضُوءِ الصَّلَاةِ أَ یَتَوَضَّأُ بِالْمَاءِ أَوْ یَتَیَمَّمُ قَالَ لَا بَلْ یَتَیَمَّمُ أَ لَا تَرَی أَنَّهُ إِنَّمَا جُعِلَ عَلَیْهِ نِصْفُ الْوُضُوءِ.
ترجمه:
عبیدالله بن علی حلبی گفت: از امام صادق (ع) پرسیدم درباره مردی که جنب شده و مقداری آب برای وضوی نماز دارد. آیا باید با آب وضو بگیرد یا تیمم کند؟ امام فرمود: نه، بلکه باید تیمم کند. آیا نمی بینی که بر او نصف وضو واجب شده است؟
3941- 2- (8) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حُمْرَانَ وَ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ أَنَّهُمَا سَأَلَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ
ص: 386
ع عَنْ إِمَامِ قَوْمٍ أَصَابَتْهُ جَنَابَةٌ فِی السَّفَرِ وَ لَیْسَ مَعَهُ مِنَ الْمَاءِ مَا یَکْفِیهِ لِلْغُسْلِ أَ یَتَوَضَّأُ بَعْضُهُمْ وَ یُصَلِّی بِهِمْ فَقَالَ لَا وَ لَکِنْ یَتَیَمَّمُ الْجُنُبُ وَ یُصَلِّی بِهِمْ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ التُّرَابَ طَهُوراً کَمَا جَعَلَ الْمَاءَ طَهُوراً.
وَ
رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ یَعْقُوبَ یَعْنِی ابْنَ یَزِیدَ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حُمْرَانَ وَ جَمِیلٍ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ تَرَکَ لَفْظَ بَعْضُهُمْ (1).
وَ
رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ تَرَکَ قَوْلَهُ کَمَا جَعَلَ الْمَاءَ طَهُوراً (2)
ترجمه:
محمد بن حمران و جمیل بن درّاج گفتند: از امام صادق (ع) درباره امام جماعتی که در سفر جنب شده و آب کافی برای غسل ندارد، پرسیدیم. آیا برخی از آنها وضو بگیرند و با او نماز بخوانند؟ امام فرمود: نه، بلکه جنب باید تیمم کند و با آنها نماز بخواند؛ زیرا خداوند عزّ و جلّ خاک را پاک کننده قرار داده، همان طور که آب را پاک کننده قرار داده است.
3942- 3- (3) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْقَاسِمِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْعَلَاءِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یُجْنِبُ وَ مَعَهُ مِنَ الْمَاءِ بِقَدْرِ مَا یَکْفِیهِ لِوُضُوئِهِ لِلصَّلَاةِ أَ یَتَوَضَّأُ بِالْمَاءِ أَوْ یَتَیَمَّمُ قَالَ یَتَیَمَّمُ أَ لَا تَرَی أَنَّهُ جُعِلَ عَلَیْهِ نِصْفُ الطَّهُورِ.
ترجمه:
حسین بن ابی العلا گفت: از امام صادق (ع) درباره مردی که جنب شده و مقدار آبی دارد که برای وضوی نماز کافی است، پرسیدم. آیا باید با آب وضو بگیرد یا تیمم کند؟ امام فرمود: باید تیمم کند. آیا نمی بینی که بر او نصف طهارت واجب شده است؟
3943- 4- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع فِی رَجُلٍ أَجْنَبَ فِی سَفَرٍ وَ مَعَهُ مَاءٌ قَدْرَ مَا یَتَوَضَّأُ بِهِ قَالَ یَتَیَمَّمُ وَ لَا یَتَوَضَّأُ.
وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِیٍّ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مِثْلَهُ (5) أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (6).
ص: 387
ترجمه:
محمد بن مسلم از یکی از آن دو امام (ع) نقل می کند که در مورد مردی که در سفر جنب شده و آبی دارد که برای وضو گرفتن کافی است، فرمود: باید تیمم کند و وضو نگیرد.
(1) 25 بَابُ جَوَازِ التَّیَمُّمِ مَعَ وُجُودِ مَاءٍ یُضْطَرُّ إِلَیْهِ لِلشُّرْبِ وَ لَا یَزِیدُ عَنْ قَدْرِ الضَّرُورَةِ بِمَا یَکْفِی لِلطَّهَارَةِ وَ عَدَمِ وُجُوبِ إِهْرَاقِ الْمَاءِ
ترجمه:
3944- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ النَّضْرِ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ یَعْنِی عَبْدَ اللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: فِی رَجُلٍ أَصَابَتْهُ جَنَابَةٌ فِی السَّفَرِ وَ لَیْسَ مَعَهُ إِلَّا مَاءٌ قَلِیلٌ وَ یَخَافُ إِنْ هُوَ اغْتَسَلَ أَنْ یَعْطَشَ قَالَ إِنْ خَافَ عَطَشاً فَلَا یُهَرِیقُ مِنْهُ قَطْرَةً وَ لْیَتَیَمَّمْ بِالصَّعِیدِ فَإِنَّ الصَّعِیدَ أَحَبُّ إِلَیَّ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
ابن سنان (عبدالله) از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمود: درباره مردی که در سفر جنب شده و تنها آب کمی دارد و می ترسد اگر غسل کند، تشنه شود، فرمود: اگر از تشنگی می ترسد، نباید حتی یک قطره از آن آب را بریزد و باید با خاک (صعید) تیمم کند؛ زیرا خاک (تیمم) برای من محبوب تر است.
3945- 2- (4) وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ وَ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ حُسَیْنِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنْ مُحَمَّدٍ الْحَلَبِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع الْجُنُبُ یَکُونُ مَعَهُ الْمَاءُ الْقَلِیلُ فَإِنْ هُوَ اغْتَسَلَ بِهِ خَافَ الْعَطَشَ أَ یَغْتَسِلُ بِهِ أَوْ یَتَیَمَّمُ فَقَالَ بَلْ یَتَیَمَّمُ وَ کَذَلِکَ إِذَا أَرَادَ الْوُضُوءَ.
ترجمه:
محمد حلبی گفت: به امام صادق (ع) گفتم: آیا جنب می تواند آب کمی داشته باشد و اگر با آن آب غسل کند، می ترسد که تشنه شود؟ آیا باید با آن آب غسل کند یا تیمم کند؟ امام فرمود: باید تیمم کند و همچنین اگر بخواهد وضو بگیرد.
3946- 3- (5) وَ عَنْهُ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یَکُونُ مَعَهُ الْمَاءُ فِی السَّفَرِ فَیَخَافُ قِلَّتَهُ قَالَ یَتَیَمَّمُ بِالصَّعِیدِ وَ یَسْتَبْقِی الْمَاءَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَهُمَا طَهُوراً الْمَاءَ وَ الصَّعِیدَ.
ترجمه:
سماعه گفت: از امام صادق (ع) درباره مردی که در سفر آب دارد و از کم بودن آن می ترسد، پرسیدم. امام فرمود: باید با خاک (صعید) تیمم کند و آب را نگه دارد؛ زیرا خداوند عزّ و جلّ هر دو را (آب و خاک) پاک کننده قرار داده است.
ص: 388
3947- 4- (1) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یُجْنِبُ وَ مَعَهُ مِنَ الْمَاءِ قَدْرُ مَا یَکْفِیهِ لِشُرْبِهِ أَ یَتَیَمَّمُ أَوْ یَتَوَضَّأُ قَالَ یَتَیَمَّمُ أَفْضَلُ أَ لَا تَرَی أَنَّهُ إِنَّمَا جُعِلَ عَلَیْهِ نِصْفُ الطَّهُورِ.
ترجمه:
ابن ابی یعفور گفت: از امام صادق (ع) درباره مردی که جنب شده و مقداری آب دارد که برای نوشیدن کافی است، پرسیدم. آیا باید تیمم کند یا وضو بگیرد؟ امام فرمود: باید تیمم کند که این بهتر است؛ آیا نمی بینی که بر او نصف طهارت واجب شده است؟
(2) 26 بَابُ وُجُوبِ شِرَاءِ الْمَاءِ لِلطَّهَارَةِ وَ إِنْ کَثُرَ الثَّمَنُ وَ عَدَمِ جَوَازِ التَّیَمُّمِ مَعَ الْقُدْرَةِ عَلَی الشِّرَاءِ
ترجمه:
3948- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ عَنْ صَفْوَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنْ رَجُلٍ احْتَاجَ إِلَی الْوُضُوءِ لِلصَّلَاةِ وَ هُوَ لَا یَقْدِرُ عَلَی الْمَاءِ فَوَجَدَ بِقَدْرِ مَا یَتَوَضَّأُ بِهِ بِمِائَةِ دِرْهَمٍ أَوْ بِأَلْفِ دِرْهَمٍ وَ هُوَ وَاجِدٌ لَهَا یَشْتَرِی وَ یَتَوَضَّأُ أَوْ یَتَیَمَّمُ قَالَ لَا بَلْ یَشْتَرِی قَدْ أَصَابَنِی مِثْلُ ذَلِکَ فَاشْتَرَیْتُ وَ تَوَضَّأْتُ وَ مَا یَسُرُّنِی (4) بِذَلِکَ مَالٌ کَثِیرٌ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی مِثْلَهُ (5) وَ
رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع نَحْوَهُ (6) إِلَّا أَنَّهُ أَسْقَطَ قَوْلَهُ وَ هُوَ وَاجِدٌ لَهَا وَ قَالَ وَ مَا یَسُوؤُنِی بِذَلِکَ مَالٌ کَثِیرٌ
ترجمه:
صفوان گفت: از امام موسی کاظم (ع) درباره مردی که به وضو برای نماز نیاز دارد و نمی تواند به آب دسترسی پیدا کند، پرسیدم. اگر مقدار آبی به قیمت صد درهم یا هزار درهم پیدا کند و او توان خرید آن را دارد، آیا باید آن را بخرد و وضو بگیرد یا تیمم کند؟ امام فرمود: باید آن را بخرد. من نیز همچون او در چنین وضعیتی قرار گرفتم و آب خریدم و وضو گرفتم و هیچ مال زیادی برایم از آن خوشایندتر نیست.
3949- 2- (7) مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ الْعَیَّاشِیُّ فِی تَفْسِیرِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی طَلْحَةَ
ص: 389
قَالَ: سَأَلْتُ عَبْداً صَالِحاً ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیداً طَیِّباً (1)- مَا حَدُّ ذَلِکَ قَالَ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا بِشِرَاءٍ أَوْ بِغَیْرِ شِرَاءٍ إِنْ وُجِدَ قَدْرَ وُضُوءٍ بِمِائَةِ أَلْفٍ أَوْ بِأَلْفٍ وَ کَمْ بَلَغَ قَالَ ذَلِکَ عَلَی قَدْرِ جِدَتِهِ (2).
ترجمه:
حسین بن ابی طلحة گفت: از بنده صالح (امام) درباره سخن خداوند عزوجل که می فرماید: «اگر با زنان تماس گرفتید و آب نیافتید، پس تیمم کنید با خاک پاک» (نساء 4:43)، پرسیدم: حد این امر چیست؟ امام فرمود: اگر آب به قیمت خرید یا غیر خرید پیدا نشود، اگر به مقدار وضو با قیمت صد هزار یا هزار درهم وجود داشته باشد، آیا آن را خریداری می کنید؟ گفتم: چه مقدار لازم است؟ امام فرمود: این به مقدار استطاعت و نیاز او بستگی دارد.
(توضیح: بعضی به عدم وجوب استدلال کرده اند اگر خرید آب به وضعیت او ضرر بزند و همچنین عدم وجوب جستجوی آب در صورت ترس از مال، و به روشنی این استدلال نوعی قیاس است و این نص معارضی ندارد، بنابراین عمل به آن ضروری است.)
(3) 27 بَابُ کَرَاهِیَةِ الْجِمَاعِ عَلَی غَیْرِ مَاءٍ إِلَّا مَعَ الضَّرُورَةِ وَ عَدَمِ تَحْرِیمِهِ
ترجمه:
3950- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ السِّنْدِیِّ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا إِبْرَاهِیمَ ع عَنِ الرَّجُلِ یَکُونُ مَعَ أَهْلِهِ فِی السَّفَرِ فَلَا یَجِدُ الْمَاءَ یَأْتِی أَهْلَهُ فَقَالَ مَا أُحِبُّ أَنْ یَفْعَلَ ذَلِکَ إِلَّا أَنْ یَکُونَ شَبِقاً أَوْ یَخَافَ عَلَی نَفْسِهِ.
ترجمه:
اسحاق بن عمار گفت: از امام کاظم (ع) درباره مردی که با خانواده اش در سفر است و آب پیدا نمی کند، پرسیدم که آیا می تواند با همسرش رابطه داشته باشد؟ امام فرمود: دوست ندارم که چنین کاری کند مگر اینکه نیاز شدید (جنسی) داشته باشد یا از آسیب به خود بترسد.
3951- 2- (5) وَ رَوَاهُ ابْنُ إِدْرِیسَ فِی آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ مِثْلَهُ وَ زَادَ قُلْتُ یَطْلُبُ بِذَلِکَ اللَّذَّةَ قَالَ هُوَ حَلَالٌ فَقُلْتُ فَإِنَّهُ رُوِیَ عَنِ النَّبِیِّ ص أَنَّ أَبَا ذَرٍّ سَأَلَهُ عَنْ هَذَا فَقَالَ ائْتِ أَهْلَکَ تُؤْجَرْ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ أُؤْجَرُ قَالَ نَعَمْ إِنَّکَ إِذَا أَتَیْتَ الْحَرَامَ أُزِرْتَ فَکَذَلِکَ إِذَا أَتَیْتَ الْحَلَالَ أُجِرْتَ فَقَالَ أَ لَا تَرَی أَنَّهُ إِذَا خَافَ عَلَی نَفْسِهِ فَأَتَی الْحَلَالَ أُجِرَ.
ص: 390
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ أَیْضاً وَ الْکُلَیْنِیُّ کَمَا یَأْتِی فِی النِّکَاحِ (1).
ترجمه:
ابن ادریس این روایت را در کتاب "السرائر" از کتاب محمد بن علی بن محبوب نقل کرده و به آن اضافه کرده است: گفتم (به امام): آیا کسی که برای لذت جویی به همسرش مراجعه کند (در حال سفر و بدون دسترسی به آب)، این کار برای او حلال است؟ امام فرمود: بله، حلال است. سپس گفتم: اما روایت شده که اباذر از پیامبر (ص) در این باره پرسید و پیامبر فرمود: «نزد همسرت برو، ثواب می بری.» اباذر پرسید: ای رسول خدا، آیا من ثواب می برم؟ پیامبر فرمود: بله، همان گونه که اگر به حرام روی آوری، گناه می بری، به همین ترتیب اگر به حلال روی آوری، پاداش می بری. امام سپس فرمود: آیا نمی بینی که اگر کسی از آسیب به خود بترسد و به حلال (رابطه با همسر) روی آورد، پاداش می برد؟
3952- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الرَّجُلِ یُقِیمُ بِالْبِلَادِ الْأَشْهُرَ لَیْسَ فِیهَا مَاءٌ مِنْ أَجْلِ الْمَرَاعِی وَ صَلَاحِ الْإِبِلِ قَالَ لَا.
وَ رَوَاهُ ابْنُ إِدْرِیسَ فِی آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ (4)
وَ رَوَاهُ أَیْضاً نَقْلًا مِنْ کِتَابِ الْمَشِیخَةِ لِلْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ وَ أَبِی أَیُّوبَ وَ ابْنِ بُکَیْرٍ کُلِّهِمْ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع (5).
ترجمه:
این روایت از یکی ازدوامام معصوم علیهما السلام است که محمد نقل کرده و از ایشان درباره مردی که چند ماه در سرزمینی که در آن آب نیست، به دلیل مراتع و صلاح شتران مقیم می شود، سوال(که با نبود آب با همسرش مجامعت کند) شده است. پاسخ امام این بوده است: «نه».
3953- 2- (6) وَ قَدْ تَقَدَّمَ فِی حَدِیثِ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی رَجُلٍ أَجْنَبَ فِی سَفَرٍ وَ لَمْ یَجِدْ إِلَّا الثَّلْجَ أَوْ مَاءً جَامِداً فَقَالَ هُوَ بِمَنْزِلَةِ الضَّرُورَةِ یَتَیَمَّمُ وَ لَا أَرَی أَنْ یَعُودَ إِلَی هَذِهِ الْأَرْضِ الَّتِی تُوبِقُ دِینَهُ.
ترجمه:
در این روایت، محمد بن مسلم از امام صادق (ع) درباره مردی که در سفر جنب شده و فقط برف یا آب یخ زده در دسترس دارد، سوال کرده است. امام (ع) در پاسخ فرموده اند که این حالت به منزله ضرورت است و چنین فردی باید تیمم کند و سپس توصیه کرده اند که نباید به این سرزمین که دین او را در خطر می اندازد، بازگردد
3954- 3- (7) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی الْمُقْنِعِ قَالَ رُوِیَ إِنْ أَجْنَبْتَ فِی أَرْضٍ وَ لَمْ تَجِدْ إِلَّا مَاءً جَامِداً وَ لَمْ تَخْلُصْ إِلَی الصَّعِیدِ فَصَلِّ بِالتَّمَسُّحِ ثُمَّ لَا تَعُدْ إِلَی الْأَرْضِ الَّتِی تُوبِقُ فِیهَا دِینَکَ.
ص: 391
ترجمه:
در این روایت از کتاب «المقنع» که توسط شیخ صدوق (محمد بن علی بن حسین) نقل شده است، آمده که اگر در سرزمینی جنب شدی و تنها آب یخ زده در دسترس داشتی و نتوانستی به خاک (زمین) دسترسی پیدا کنی، باید با تمسح (شبیه به مسح) نماز بخوانی و سپس به آن سرزمینی که دینت را در خطر می اندازد بازنگردی.
3955- 1- (2) قَدْ تَقَدَّمَ حَدِیثُ زُرَارَةَ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنِ التَّیَمُّمِ فَضَرَبَ بِیَدَیْهِ الْأَرْضَ ثُمَّ رَفَعَهُمَا فَنَفَضَهُمَا ثُمَّ مَسَحَ بِهِمَا جَبْهَتَهُ وَ کَفَّیْهِ.
ترجمه:
در حدیثی از زرارة که از امام باقر (ع) نقل شده است، او از ایشان درباره چگونگی تیمم سؤال کرد. امام باقر (ع) دستان خود را به زمین زدند، سپس آن ها را بلند کرده و تکان دادند (برای زدودن گرد و غبار اضافه)، و پس از آن، دستان خود را بر پیشانی و کف دست هایشان کشیدند.
3956- 2- (3) وَ حَدِیثُ عَمْرِو بْنِ أَبِی الْمِقْدَامِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ وَصَفَ التَّیَمُّمَ فَضَرَبَ بِیَدَیْهِ عَلَی الْأَرْضِ ثُمَّ رَفَعَهُمَا فَنَفَضَهُمَا ثُمَّ مَسَحَ عَلَی جَبِینِهِ وَ کَفَّیْهِ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ غَیْرُ ذَلِکَ أَیْضاً مِنَ الْأَحَادِیثِ فِی هَذَا الْمَعْنَی (4).
ترجمه:
در حدیثی از عمرو بن ابی المقدام که از امام صادق (ع) نقل شده است، ایشان نحوه ی انجام تیمم را توصیف کردند. امام صادق (ع) دستان خود را به زمین زدند، سپس آن ها را بلند کرده و تکان دادند (برای زدودن گرد و غبار اضافی)، و سپس دستان خود را بر پیشانی و کف دست هایشان کشیدند.
(5) 30 بَابُ حُکْمِ مَنْ تَیَمَّمَ وَ صَلَّی فِی ثَوْبٍ نَجِسٍ هَلْ یُعِیدُ أَمْ لَا وَ تَیَمُّمِ الْجُنُبِ وَ الْحَائِضِ لِلْخُرُوجِ مِنَ الْمَسْجِدَیْنِ
ترجمه:
3957- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ لَیْسَ عَلَیْهِ إِلَّا ثَوْبٌ وَ لَا تَحِلُّ الصَّلَاةُ فِیهِ وَ لَیْسَ یَجِدُ مَاءً یَغْسِلُهُ کَیْفَ یَصْنَعُ قَالَ یَتَیَمَّمُ وَ یُصَلِّی فَإِذَا أَصَابَ مَاءً غَسَلَهُ وَ أَعَادَ الصَّلَاةَ.
أَقُولُ: هَذَا مَحْمُولٌ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ لِمَا تَقَدَّمَ وَ لِمَا یَأْتِی فِی النَّجَاسَاتِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ.
ترجمه:
در این حدیث از عمار ساباطی، امام صادق (ع) به پرسشی درباره فردی که تنها یک لباس بر تن دارد و آن لباس به دلیل نجاست یا مشکل دیگری مناسب برای نماز نیست و او هم آبی برای شستشوی آن نمی یابد، پاسخ داده اند. امام (ع) فرمودند که این فرد باید تیمم کند و نماز بخواند. سپس اگر بعداً به آب دسترسی پیدا کرد، لباس خود را بشوید و نماز را دوباره بخواند.
می گویم : این روایت حمل بر استحباب می شود بدلیل آنچه که گذشت وبعدا می آید .
ص: 392
3958- 2- (1) وَ قَدْ تَقَدَّمَ فِی حَدِیثِ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِذَا کَانَ الرَّجُلُ نَائِماً فِی الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ- أَوْ مَسْجِدِ الرَّسُولِ ص فَاحْتَلَمَ فَأَصَابَتْهُ جَنَابَةٌ فَلْیَتَیَمَّمْ وَ لَا یَمُرَّ فِی الْمَسْجِدِ إِلَّا مُتَیَمِّماً حَتَّی یَخْرُجَ مِنْهُ ثُمَّ یَغْتَسِلُ وَ کَذَلِکَ الْحَائِضُ إِذَا أَصَابَهَا الْحَیْضُ تَفْعَلُ ذَلِکَ الْحَدِیثَ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (2).
ترجمه:
در این حدیث از ابی حمزه، امام باقر (ع) به مسئله فردی که در مسجدالحرام یا مسجد پیامبر (ص) خوابیده و سپس جنب می شود، پرداخته اند. امام (ع) می فرمایند که این فرد باید تیمم کند و نباید در حال جنابت بدون تیمم از مسجد عبور کند تا زمانی که از مسجد خارج شود، سپس غسل کند. همچنین این حکم شامل زنی که در مسجد باشد و در آنجا حائض شود نیز می گردد. این زن نیز باید تیمم کند و بدون تیمم از مسجد خارج نشود.
ص: 393
ص: 394
(1) 1 بَابُ نَجَاسَةِ الْبَوْلِ وَ وُجُوبِ غَسْلِهِ مِنْ غَیْرِ الرَّضِیعِ مَرَّتَیْنِ عَنِ الثَّوْبِ وَ الْبَدَنِ
ترجمه:
3959- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْبَوْلِ یُصِیبُ الثَّوْبَ فَقَالَ اغْسِلْهُ مَرَّتَیْنِ.
ترجمه:
محمد از یکی از دو امام معصوم علیهما السلام نقل می کند که در مورد ادرار که به لباس برسد سوال کردم حضرت فرمودند : دو مرتبه آن را شستشو بده
3960- 2- (3) وَ عَنْهُ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْبَوْلِ یُصِیبُ الثَّوْبَ قَالَ اغْسِلْهُ مَرَّتَیْنِ.
ترجمه:
ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍازحضرت صادق علیه السلام نقل می کند که در مورد ادرار که به لباس برسد سوال کردم حضرت فرمودند : دو مرتبه آن را شستشو بده
3961- 3- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ أَبِی إِسْحَاقَ النَّحْوِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْبَوْلِ یُصِیبُ الْجَسَدَ قَالَ صُبَّ عَلَیْهِ الْمَاءَ مَرَّتَیْنِ.
ترجمه:
أَبِی إِسْحَاقَ النَّحْوِیِّ ازحضرت صادق علیه السلام نقل می کند که در مورد ادرار که به بدن برسد سوال کردم حضرت فرمودند : دو مرتبه روی آن آب بریز
3962- 4- (5) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ
ص: 395
عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْعَلَاءِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْبَوْلِ یُصِیبُ الْجَسَدَ قَالَ صُبَّ عَلَیْهِ الْمَاءَ مَرَّتَیْنِ فَإِنَّمَا هُوَ مَاءٌ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الثَّوْبِ یُصِیبُهُ الْبَوْلُ قَالَ اغْسِلْهُ مَرَّتَیْنِ الْحَدِیثَ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
حسین بن علا می گوید از حضرت صادق علیه السلام سوال کردم از ادراری که به بدن رسیده باشد فرمودند : دو مرتبه روی آن آب بریز زیرا خود ادرار هم آب است و سوال کردم از اینکه اگر به لباس برسد فرمودند : دو مرتبه آن را بشور
3963- 5- (2) قَالَ الْکُلَیْنِیُّ وَ رُوِیَ أَنَّهُ یُجْزِئُ أَنْ یُغْسَلَ بِمِثْلِهِ مِنَ الْمَاءِ إِذَا کَانَ عَلَی رَأْسِ الْحَشَفَةِ أَوْ غَیْرِهِ.
ترجمه:
مرحوم کلینی فرمودند : روایت شده که کفایت می کند در شستن بول که دو برابر آن چه بر روی آلت یا جای دیگرمانده آب ریخته شود
3964- 6- (3) قَالَ وَ رُوِیَ أَنَّهُ مَاءٌ لَیْسَ بِوَسَخٍ فَیَحْتَاجَ أَنْ یُدْلَکَ.
ترجمه:
مرحوم کلینی : روایت شده که ادرارهم آب است نه چیزچسبیده به بدن که برای برطرف کردن به دست کشیدن نیازباشد .
3965- 7- (4) مُحَمَّدُ بْنُ إِدْرِیسَ فِی آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ الْجَامِعِ لِأَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ الْبَزَنْطِیِّ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْبَوْلِ یُصِیبُ الْجَسَدَ قَالَ صُبَّ عَلَیْهِ الْمَاءَ مَرَّتَیْنِ فَإِنَّمَا هُوَ مَاءٌ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الثَّوْبِ یُصِیبُهُ الْبَوْلُ قَالَ اغْسِلْهُ مَرَّتَیْنِ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی الِاسْتِنْجَاءِ (5) وَ غَیْرِهِ (6) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (7).
ص: 396
ترجمه:
محمد بن ابونصر بزنطی می گوید : از حضرت سوال کردم بول به جسد ریخته فرمودند : دو مرتبه روی آن آب بریز زیر خود ادرار هم آب است و سوال کردم در مورد لباس که بول به آن رسیده باشد فرمودند :دو مرتبه آن را شستوشو بده
(1) 2 بَابُ طَهَارَةِ الثَّوْبِ إِذَا غُسِلَ مِنَ الْبَوْلِ فِی الْمَرْکَنِ مَرَّتَیْنِ وَ فِی الْمَاءِ الْجَارِی یَکْفِی مَرَّةً وَاحِدَةً
ترجمه:
3966- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنِ السِّنْدِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الثَّوْبِ یُصِیبُهُ الْبَوْلُ قَالَ اغْسِلْهُ فِی الْمَرْکَنِ مَرَّتَیْنِ فَإِنْ غَسَلْتَهُ فِی مَاءٍ جَارٍ فَمَرَّةً وَاحِدَةً.
قَالَ الْجَوْهَرِیُّ الْمَرْکَنُ الْإِجَّانَةُ الَّتِی تُغْسَلُ فِیهَا الثِّیَابُ.
ترجمه:
محمد بن مسلم می گوید از حضرت صادق علیه السلام سوال کردم لباسی به بول آلوده شده حضرت فرمودند : در طشت دو بار شستشو بده و در آب جاری یک مرتبه کفایت می کند
جوهری می گوید: مرکن همان طشتی است که لباس در آن شسته می شود
(3) 3 بَابُ طَهَارَةِ الثَّوْبِ مِنْ بَوْلِ الرَّضِیعِ بِصَبِّ الْمَاءِ عَلَیْهِ مَرَّةً وَاحِدَةً
ترجمه:
3967- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْعَلَاءِ فِی حَدِیثٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الصَّبِیِّ یَبُولُ عَلَی الثَّوْبِ قَالَ تَصُبُّ (5) عَلَیْهِ الْمَاءَ قَلِیلًا ثُمَّ تَعْصِرُهُ (6).
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ مِثْلَهُ (7).
ترجمه:
حسین بن علاء می گوید از حضرت صادق علیه السلام سوال کردم از نوزاد پسری که روی لباس بول کرده فرمودند : کمی آب روی آن ریخته شود
3968- 2- (8) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ
ص: 397
حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ بَوْلِ الصَّبِیِّ قَالَ تَصُبُّ عَلَیْهِ الْمَاءَ فَإِنْ کَانَ قَدْ أَکَلَ فَاغْسِلْهُ بِالْمَاءِ غَسْلًا وَ الْغُلَامُ وَ الْجَارِیَةُ (فِی ذَلِکَ) (1) شَرَعٌ سَوَاءٌ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ وَ کَذَا الَّذِی قَبْلَهُ (2).
ترجمه:
حماد حلبی می گوید : از حضرت صادق علیه السلام سوال کردم از ادرار نوزاد فرمودند : کمی آب روی آن ریخته شود اگر بچه غذاخور شده یک مرتبه با آب شستوشو شود و فرقی بین نوزاد پسر و دختر نیست
3969- 3- (3) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ عُثْمَانَ یَعْنِی ابْنَ عِیسَی عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ بَوْلِ الصَّبِیِّ یُصِیبُ الثَّوْبَ فَقَالَ اغْسِلْهُ قُلْتُ فَإِنْ لَمْ أَجِدْ مَکَانَهُ قَالَ اغْسِلِ الثَّوْبَ کُلَّهُ.
قَالَ الشَّیْخُ قَوْلُهُ اغْسِلْهُ أَرَادَ بِهِ صُبَّ عَلَیْهِ الْمَاءَ وَ اسْتَدَلَّ بِالْحَدِیثِ الْأَوَّلِ أَقُولُ: وَ یَحْتَمِلُ الْحَمْلُ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ وَ عَلَی مَنْ أَکَلَ الطَّعَامَ.
ترجمه:
سماعه می گوید از حضرت صادق علیه السلام سوال کردم در مورد ادرار کودکی که به لباسی رسیده باشد فرمودند آن را شستشو بده عرض کردم اگر جای ادرار را پیدا نکنم چه فرمودند : تمام لباس را شستوشو بده
مرحوم شیخ می گویند : منظور از شستن ریختن آب بر آن است و برای قول خود به روایت اول استناد کرده اند
می گویم : احتمال دارد حمل کنیم روایت را بر استحباب و بر نوزادی که غذاخور شده غذا شده
3970- 4- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ ع أَنَّ (5) عَلِیّاً ع قَالَ: لَبَنُ الْجَارِیَةِ وَ بَوْلُهَا یُغْسَلُ مِنْهُ الثَّوْبُ قَبْلَ أَنْ تَطْعَمَ لِأَنَّ لَبَنَهَا یَخْرُجُ مِنْ مَثَانَةِ أُمِّهَا وَ لَبَنُ الْغُلَامِ لَا یُغْسَلُ مِنْهُ الثَّوْبُ (6) وَ لَا بَوْلُهُ قَبْلَ أَنْ یَطْعَمَ لِأَنَّ لَبَنَ الْغُلَامِ یَخْرُجُ مِنَ الْعَضُدَیْنِ وَ الْمَنْکِبَیْنِ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (7)
ص: 398
وَ رَوَاهُ فِی الْعِلَلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ (1)
وَ رَوَاهُ فِی الْمُقْنِعِ أَیْضاً مُرْسَلًا (2)
قَالَ الشَّیْخُ مَا تَضَمَّنَ مِنْ أَنَّ بَوْلَ الصَّبِیِّ لَا یُغْسَلُ مِنْهُ الثَّوْبُ مَعْنَاهُ أَنَّهُ یَکْفِی صَبُّ الْمَاءِ عَلَیْهِ وَ إِنْ لَمْ یُعْصَرْ عَلَی مَا بَیَّنَهُ الْحَلَبِیُّ فِی رِوَایَتِهِ الْمُتَقَدِّمَةِ (3) أَقُولُ: وَ مَا تَضَمَّنَهُ مِنْ غَسْلِ الثَّوْبِ مِنْ لَبَنِ الْجَارِیَةِ مَحْمُولٌ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ أَوْ عَلَی اجْتِمَاعِهِ مَعَ الْبَوْلِ لِلْعَطْفِ بِالْوَاوِ وَ عَوْدِ ضَمِیرِ مِنْهُ إِلَی مَجْمُوعِ الْأَمْرَیْنِ بِاعْتِبَارِ جَعْلِهِمَا شَیْئاً وَاحِداً مَعَ احْتِمَالِهِ لِلتَّقِیَّةِ لِمُوَافَقَتِهِ لِبَعْضِ الْعَامَّةِ وَ کَوْنِ رَاوِیهِ عَامِّیّاً.
ترجمه:
این روایت نقل شده از سکونی، از جعفر بن محمد (امام صادق) و از پدرش (امام باقر) است که علی (علیه السلام) فرمود: شیر دختر بچه و ادرار او، لباس باید از آن شسته شود تا زمانی که (دختر) غذا نخورده است، زیرا شیر او از مثانه مادرش خارج می شود. و شیر پسر بچه و ادرار او، لباس از آن شسته نمی شود و ادرار او نیز شسته نمی شود تا زمانی که (پسر) غذا نخورده است، زیرا شیر پسر بچه از دو بازو و دو شانه خارج می شود
مرحوم .
شیخ گفته است: معنای اینکه ادرار پسر بچه از لباس شسته نمی شود، این است که کافی است آب بر آن ریخته شود حتی اگر فشرده نشود، همان گونه که حلبی در روایت قبلی اش توضیح داده است.
می گویم:
و آنچه در مورد شستن لباس از شیر دختر بچه آمده است، یا مستحب است یا به دلیل همراه بودن شیر با ادرار است، به دلیل استفاده از حرف «واو» برای عطف، و بازگشت ضمیر «منه» به مجموع این دو حالت (شیر و ادرار) به این دلیل که آنها به عنوان یک چیز واحد در نظر گرفته شده اند. همچنین احتمال دارد این روایت برای تقیه باشد، زیرا با نظر برخی از عامه مطابقت دارد و راوی آن نیز فردی از عامه است.
(4) 4 بَابُ أَنَّهُ لَا یَجِبُ عَلَی الْمُرَبِّیَةِ لِلْوَلَدِ غَسْلُ ثَوْبِهَا مِنْ بَوْلِهِ إِلَّا مَرَّةً وَاحِدَةً کُلَّ یَوْمٍ إِذَا لَمْ یَکُنْ لَهَا غَیْرُهُ
ترجمه:
3971- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی الْمُعَاذِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ أَبِی حَفْصٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سُئِلَ عَنِ امْرَأَةٍ لَیْسَ لَهَا إِلَّا قَمِیصٌ (6) وَ لَهَا مَوْلُودٌ فَیَبُولُ عَلَیْهَا کَیْفَ تَصْنَعُ قَالَ تَغْسِلُ الْقَمِیصَ فِی الْیَوْمِ مَرَّةً.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (7)
ص: 399
وَ رَوَاهُ فِی الْمُقْنِعِ أَیْضاً مُرْسَلًا (1).
ترجمه:
"از ابو حفص از امام صادق (ع) روایت شده که از ایشان درباره زنی پرسیدند که تنها یک پیراهن دارد و کودکی دارد که روی او ادرار می کند. او چه باید بکند؟ فرمودند: پیراهن را روزی یک بار بشوید."
(2) 5 بَابُ کَیْفِیَّةِ غَسْلِ الْفِرَاشِ وَ نَحْوِهِ مِمَّا فِیهِ الْحَشْوُ إِذَا أَصَابَهُ الْبَوْلُ
ترجمه:
3972- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی مَحْمُودٍ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا ع الطِّنْفِسَةُ وَ الْفِرَاشُ یُصِیبُهُمَا الْبَوْلُ کَیْفَ یُصْنَعُ بِهِمَا وَ هُوَ ثَخِینٌ کَثِیرُ الْحَشْوِ قَالَ یُغْسَلُ مَا ظَهَرَ مِنْهُ فِی وَجْهِهِ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی مَحْمُودٍ (4)
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
ابراهیم بن ابی محمود نقل می کند: به امام رضا (علیه السلام) گفتم: اگر بول (ادرار) به "طنفسه" (فرش) و "فراش" (تخت یا تشک) برخورد کند، که ضخیم و پر از حشو (مواد پر کننده) است، چگونه باید با آنها رفتار کرد؟ امام (علیه السلام) فرمودند: آنچه از سطح ظاهری اش قابل مشاهده است، شسته شود.
3973- 2- (6) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُوسَی بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِیدِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ الثَّوْبِ یُصِیبُهُ الْبَوْلُ فَیَنْفُذُ إِلَی الْجَانِبِ الْآخَرِ وَ عَنِ الْفَرْوِ وَ مَا فِیهِ مِنَ الْحَشْوِ قَالَ اغْسِلْ مَا أَصَابَ مِنْهُ وَ مَسَّ الْجَانِبَ الْآخَرَ فَإِنْ أَصَبْتَ مَسَّ شَیْ ءٍ مِنْهُ فَاغْسِلْهُ وَ إِلَّا فَانْضِحْهُ بِالْمَاءِ.
ترجمه:
ابراهیم بن عبدالحمید نقل می کند: از امام کاظم (علیه السلام) پرسیدم درباره لباسی که ادرار به آن برخورد کرده و به سمت دیگر آن نفوذ کرده باشد، و همچنین درباره پوستین و آنچه که درونش حشو (پرکننده) دارد. امام (علیه السلام) فرمودند: آنچه را که از آن ادرار به آن برخورد کرده و به طرف دیگر نفوذ کرده است، بشوی. اگر چیزی از آن را لمس کردی که ادرار به آن رسیده است، آن را بشوی و اگر چیزی حس نکردی، فقط با آب بپاش.
3974- 3- (7) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ:
ص: 400
سَأَلْتُهُ عَنِ الْفِرَاشِ یَکُونُ کَثِیرَ الصُّوفِ فَیُصِیبُهُ الْبَوْلُ کَیْفَ یُغْسَلُ قَالَ یُغْسَلُ الظَّاهِرُ ثُمَّ یُصَبُّ عَلَیْهِ الْمَاءُ فِی الْمَکَانِ الَّذِی أَصَابَهُ الْبَوْلُ حَتَّی یَخْرُجَ مِنْ جَانِبِ الْفِرَاشِ الْآخَرِ.
وَ رَوَاهُ عَلِیُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِی کِتَابِهِ (1).
ترجمه:
از علی بن جعفر از برادرش موسی بن جعفر (ع) روایت شده که فرمود: از او پرسیدم درباره رختخوابی که پشم زیادی دارد و ادرار به آن برخورد کرده، چگونه باید شسته شود؟ فرمود: قسمت رویی شسته شود، سپس آب بر محلی که ادرار به آن برخورد کرده ریخته شود تا از سمت دیگر رختخواب بیرون آید.
(2) 6 بَابُ أَنَّ النَّجَاسَةَ إِذَا أَصَابَتْ بَعْضَ الْعُضْوِ ثُمَّ عَرِقَ لَمْ یَنْجَسْ کُلُّهُ مَعَ عَدَمِ جَرَیَانِ الْعَرَقِ
ترجمه:
3975- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ حَکَمِ بْنِ حُکَیْمٍ ابْنِ أَخِی خَلَّادٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ لَهُ أَبُولُ فَلَا أُصِیبُ الْمَاءَ وَ قَدْ أَصَابَ یَدِی شَیْ ءٌ مِنَ الْبَوْلِ فَأَمْسَحُهُ بِالْحَائِطِ وَ بِالتُّرَابِ ثُمَّ تَعْرَقُ یَدِی فَأَمْسَحُ (4) وَجْهِی أَوْ بَعْضَ جَسَدِی أَوْ یُصِیبُ ثَوْبِی فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ.
مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ حَکَمِ بْنِ حُکَیْمٍ الصَّیْرَفِیِّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَ ذَکَرَ مِثْلَهُ (5) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
از حکم بن حکیم، پسر برادر خلاد، روایت شده که از امام صادق (ع) پرسید: "ادرار می کنم و آبی پیدا نمی کنم و مقداری از ادرار به دستم می رسد. آن را به دیوار یا خاک می مالم، سپس دستم عرق می کند و صورتم یا بخشی از بدنم یا لباسم را لمس می کنم. آیا مشکلی دارد؟" امام فرمودند: "اشکالی ندارد."
3976- 2- (7) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْعِیصِ بْنِ الْقَاسِمِ فِی حَدِیثٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَمَّنْ مَسَحَ ذَکَرَهُ بِیَدِهِ ثُمَّ عَرِقَتْ یَدُهُ فَأَصَابَ ثَوْبَهُ یَغْسِلُ ثَوْبَهُ قَالَ لَا.
ص: 401
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (1) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (2).
ترجمه:
از عیص بن قاسم در حدیثی روایت شده که گفت: از امام صادق (ع) پرسیدم درباره کسی که با دست خود آلتش را لمس کند و سپس دستش عرق کند و به لباسش برخورد کند. آیا باید لباسش را بشوید؟ امام فرمودند: "نه."
(3) 7 بَابُ أَنَّهُ إِذَا تَنَجَّسَ مَوْضِعٌ مِنَ الثَّوْبِ وَجَبَ غَسْلُهُ خَاصَّةً فَإِنِ اشْتَبَهَ وَجَبَ غَسْلُ کُلِّ مَوْضِعٍ یَحْصُلُ فِیهِ الِاشْتِبَاهُ وَ یُسْتَحَبُّ غَسْلُ الثَّوْبِ کُلِّهِ
ترجمه:
3977- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع فِی حَدِیثٍ فِی الْمَنِیِّ یُصِیبُ الثَّوْبَ فَإِنْ عَرَفْتَ مَکَانَهُ فَاغْسِلْهُ وَ إِنْ خَفِیَ عَلَیْکَ فَاغْسِلْهُ کُلَّهُ.
ترجمه:
از علاء، از محمد، از یکی از امامان (ع) در حدیثی درباره منی که به لباس برخورد می کند، روایت شده است که فرمود: "اگر محل آن را شناختی، همان قسمت را بشوی، و اگر محل آن را نمی دانی، تمام لباس را بشوی."
3978- 2- (5) وَ عَنْهُ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ أَصَابَ ثَوْبِی دَمُ رُعَافٍ أَوْ غَیْرُهُ أَوْ شَیْ ءٌ مِنْ مَنِیٍّ إِلَی أَنْ قَالَ قُلْتُ:- فَإِنِّی قَدْ عَلِمْتُ أَنَّهُ قَدْ أَصَابَهُ وَ لَمْ أَدْرِ أَیْنَ هُوَ فَأَغْسِلَهُ قَالَ تَغْسِلُ مِنْ ثَوْبِکَ النَّاحِیَةَ الَّتِی تَرَی أَنَّهُ قَدْ أَصَابَهَا حَتَّی تَکُونَ عَلَی یَقِینٍ مِنْ طَهَارَتِکَ الْحَدِیثَ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْعِلَلِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
از زراره روایت شده که گفت: "گفتم: به لباسم خون از بینی یا چیز دیگری یا مقداری منی برخورد کرده است." تا اینکه گفتم: "می دانم که به لباس برخورد کرده، ولی نمی دانم دقیقاً کجا است. آیا باید آن را بشویم؟" فرمود: "بخشی از لباس خود را که گمان می کنی به آن برخورد کرده بشوی تا از پاکی خود یقین پیدا کنی."
3979- 3- (7) وَ عَنْهُ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ بَوْلِ الصَّبِیِّ یُصِیبُ الثَّوْبَ فَقَالَ اغْسِلْهُ قُلْتُ فَإِنْ لَمْ أَجِدْ مَکَانَهُ قَالَ اغْسِلِ الثَّوْبَ کُلَّهُ.
ترجمه:
از سماعه روایت شده که گفت: از امام پرسیدم درباره ادرار کودک که به لباس برخورد کند. فرمود: "آن را بشوی." گفتم: "اگر محل آن را پیدا نکنم چه کنم؟" فرمود: "تمام لباس را بشوی."
ص: 402
3980- 4- (1) وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ عَنْبَسَةَ بْنِ مُصْعَبٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمَنِیِّ یُصِیبُ الثَّوْبَ فَلَا یَدْرِی أَیْنَ مَکَانُهُ قَالَ یَغْسِلُهُ کُلَّهُ وَ إِنْ عَلِمَ مَکَانَهُ فَلْیَغْسِلْهُ.
ترجمه:
از عنبسه بن مصعب روایت شده که گفت: از امام صادق (ع) درباره منی که به لباس برخورد کند و محل آن مشخص نباشد، پرسیدم. فرمود: "تمام لباس را بشوید، و اگر محل آن را می داند، همان قسمت را بشوید."
3981- 5- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: إِنِ اسْتَیْقَنَ أَنَّهُ قَدْ أَصَابَهُ یَعْنِی الْمَنِیَّ وَ لَمْ یَرَ مَکَانَهُ فَلْیَغْسِلِ الثَّوْبَ کُلَّهُ فَإِنَّهُ أَحْسَنُ.
ترجمه:
از حلبی، از امام صادق (ع) در حدیثی روایت شده که فرمود: "اگر یقین دارد که منی به لباس برخورد کرده، ولی محل آن را نمی بیند، باید تمام لباس را بشوید، زیرا این کار بهتر است."
3982- 6- (3) وَ بِالْإِسْنَادِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ فِی حَدِیثٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ أَبْوَالِ الدَّوَابِّ وَ الْبِغَالِ وَ الْحَمِیرِ فَقَالَ اغْسِلْهُ فَإِنْ لَمْ تَعْلَمْ مَکَانَهُ فَاغْسِلِ الثَّوْبَ کُلَّهُ فَإِنْ شَکَکْتَ فَانْضِحْهُ.
أَقُولُ: هَذَا مَحْمُولٌ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ لِعَدَمِ نَجَاسَةِ الْأَبْوَالِ الْمَذْکُورَةِ کَمَا یَأْتِی (4).
ترجمه:
از محمد بن مسلم در حدیثی روایت شده که گفت: از امام صادق (ع) درباره ادرار چارپایان، قاطرها و الاغ ها پرسیدم. فرمود: "آن را بشوی، و اگر محل آن را نمی دانی، تمام لباس را بشوی. و اگر شک داری، کمی آب بپاش."
می گویم: این حکم بر استحباب حمل می شود، زیرا ادرار حیوانات مذکور نجس نیست، همان گونه که در ادامه بیان می شود.
3983- 7- (5) وَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَنِیِّ یُصِیبُ الثَّوْبَ قَالَ إِنْ عَرَفْتَ مَکَانَهُ فَاغْسِلْهُ وَ إِنْ خَفِیَ عَلَیْکَ مَکَانُهُ فَاغْسِلْهُ کُلَّهُ.
(6).
ترجمه:
از ابن ابی یعفور روایت شده که گفت: از امام صادق (ع) درباره منی که به لباس برخورد کرده پرسیدم. فرمود: "اگر محل آن را می دانی، همان قسمت را بشوی، و اگر محل آن برایت مخفی بود، تمام لباس را بشوی."
3984- 8- (7) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ
ص: 403
عِیسَی عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَنِیِّ یُصِیبُ الثَّوْبَ قَالَ اغْسِلِ الثَّوْبَ کُلَّهُ إِذَا خَفِیَ عَلَیْکَ مَکَانُهُ قَلِیلًا کَانَ أَوْ کَثِیراً.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ وَ کَذَا کُلُّ مَا قَبْلَهُ (1).
ترجمه:
از سماعه روایت شده که گفت: از امام پرسیدم درباره منی که به لباس برخورد کرده. فرمود: "اگر محل آن برایت مخفی بود، تمام لباس را بشوی، خواه مقدار آن کم باشد یا زیاد."
3985- 9- (2) عَلِیُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِی کِتَابِهِ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یَکُونُ لَهُ الثَّوْبُ قَدْ أَصَابَهُ الْجَنَابَةُ فَلَمْ یَغْسِلْهُ هَلْ یَصْلُحُ النَّوْمُ فِیهِ قَالَ یُکْرَهُ.
ترجمه:
از علی بن جعفر در کتابش از برادرش موسی بن جعفر (ع) روایت شده که گفت: از او پرسیدم درباره مردی که لباسی دارد که به جنابت آلوده شده و آن را نشسته است، آیا خوابیدن در آن لباس صحیح است؟ فرمود: "خوابیدن در آن لباس مکروه است."
3986- 10- (3) قَالَ: وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یَعْرَقُ فِی الثَّوْبِ یَعْلَمُ أَنَّ فِیهِ جَنَابَةً کَیْفَ یَصْنَعُ هَلْ یَصْلُحُ لَهُ أَنْ یُصَلِّیَ قَبْلَ أَنْ یَغْسِلَ قَالَ إِذَا عَلِمَ أَنَّهُ إِذَا عَرِقَ أَصَابَ جَسَدَهُ مِنْ تِلْکَ الْجَنَابَةِ الَّتِی فِی الثَّوْبِ فَلْیَغْسِلْ مَا أَصَابَ جَسَدَهُ مِنْ ذَلِکَ وَ إِنْ عَلِمَ أَنَّهُ قَدْ أَصَابَ جَسَدَهُ وَ لَمْ یَعْرِفْ مَکَانَهُ فَلْیَغْسِلْ جَسَدَهُ کُلَّهُ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی الْمَاءِ وَ غَیْرِهِ (4).
ترجمه:
وگفت : "واز ایشان پرسیدم درباره مردی که در لباسی عرق کرده و می داند که آن لباس به جنابت آلوده است، چگونه باید عمل کند؟ آیا برای او جایز است قبل از شستن آن لباس نماز بخواند؟ فرمود: اگر بداند که عرق او به بدنش از آن جنابت که در لباس است، رسیده، باید بخشی از بدنش را که به آن آلوده شده بشوید. و اگر بداند که به بدنش آلوده شده ولی محل آن را نداشته باشد، باید تمام بدنش را بشوید."
(5) 8 بَابُ نَجَاسَةِ الْبَوْلِ وَ الْغَائِطِ مِنَ الْإِنْسَانِ وَ مِنْ کُلِّ مَا لَا یُؤْکَلُ لَحْمُهُ إِذَا کَانَ لَهُ نَفْسٌ سَائِلَةٌ
ترجمه:
3987- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنْ (7) أَصَابَ الثَّوْبَ شَیْ ءٌ مِنْ بَوْلِ السِّنَّوْرِ فَلَا تَصِحُّ الصَّلَاةُ فِیهِ حَتَّی یَغْسِلَهُ.
ص: 404
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
از سماعه، از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: "اگر به لباس چیزی از ادرار گربه برخورد کند، نماز در آن لباس صحیح نیست تا اینکه آن را بشوید."
3988- 2- (2) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع اغْسِلْ ثَوْبَکَ مِنْ أَبْوَالِ مَا لَا یُؤْکَلُ لَحْمُهُ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
از عبد الله بن سنان روایت شده که امام صادق (ع) فرمود: "لباس خود را از ادرار حیواناتی که گوشت آن ها خورده نمی شود، بشوی."
3989- 3- (4) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: اغْسِلْ ثَوْبَکَ مِنْ بَوْلِ کُلِّ مَا لَا یُؤْکَلُ لَحْمُهُ.
ترجمه:
از عبد الله بن سنان روایت شده که امام صادق (ع) فرمود: "لباس خود را از ادرارتمام حیواناتی که گوشت آن ها خورده نمی شود، بشوی."
3990- 4- (5) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی مَعَانِی الْأَخْبَارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ هَارُونَ الزَّنْجَانِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ الْعَزِیزِ عَنْ أَبِی عُبَیْدٍ الْقَاسِمِ بْنِ سَلَّامٍ عَنْ هَیْثَمٍ عَنْ یُونُسَ عَنِ الْحَسَنِ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أُتِیَ بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ فَوُضِعَ فِی حَجْرِهِ فَبَالَ فَأَخَذَهُ فَقَالَ لَا تُزْرِمُوا ابْنِی ثُمَّ دَعَا بِمَاءٍ فَصَبَّ عَلَیْهِ.
قَالَ الْأَصْمَعِیُّ الْإِزْرَامُ الْقَطْعُ یُقَالُ لِلرَّجُلِ إِذَا قَطَعَ بَوْلَهُ قَدْ أَزْرَمْتَ بَوْلَکَ.
ترجمه:
از یونس، از حسن روایت شده که گفت: رسول خدا (ص) به حسن بن علی (ع) آورده شد و او را در آغوش گرفت و ادرار کرد. پیامبر او را گرفت و فرمود: "پسرم را ناراحت (ادرارش را قطع) نکنید." سپس آب خواست و بر او ریخت.
و اصمعی گفته است: "ازرمی" به معنای قطع کردن است و گفته می شود به مردی که ادرارش را قطع کند، می گویند: "ادرار خود را قطع کردی."
3991- 5- (6) عَلِیُّ بْنُ مُوسَی بْنِ طَاوُسٍ فِی کِتَابِ الْمَلْهُوفِ عَلَی قَتْلَی الطُّفُوفِ عَنْ أُمِّ الْفَضْلِ زَوْجَةِ الْعَبَّاسِ أَنَّهَا جَاءَتْ بِالْحُسَیْنِ ع إِلَی رَسُولِ اللَّهِ ص- فَبَالَ عَلَی ثَوْبِهِ فَقَرَصَتْهُ فَبَکَی فَقَالَ النَّبِیُّ ص مَهْلًا یَا أُمَّ الْفَضْلِ- فَهَذَا ثَوْبِی یُغْسَلُ وَ قَدْ أَوْجَعْتِ ابْنِی.
ترجمه:
از علی بن موسی بن طاووس در کتاب "ملهوف بر کشته های طفوف" روایت شده که از ام الفضل، همسر عباس نقل شده است که او حسین (ع) را به نزد رسول خدا (ص) آورد و حسین بر لباس او ادرار کرد. ام الفضل او را نیشگون گرفت و حسین (ع) گریه کرد. پیامبر (ص) فرمود: "آهسته باش، ای ام الفضل، این لباس من است و آن را می شویند، و تو به پسرم آسیب زدی."
3992- 6- (7) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ
ص: 405
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الدَّقِیقِ یُصِیبُ فِیهِ خُرْءُ الْفَأْرِ هَلْ یَجُوزُ أَکْلُهُ قَالَ إِذَا بَقِیَ مِنْهُ شَیْ ءٌ فَلَا بَأْسَ یُؤْخَذُ أَعْلَاهُ.
ترجمه:
از عمار روایت شده که از امام صادق (ع) پرسیده شد درباره آردی که به آن فضله موش برخورد کرده، آیا خوردن آن مجاز است؟ فرمود: "اگر چیزی از آن باقی مانده باشد، اشکالی ندارد که قسمت بالایی آن را بردارند."(وازبقیه استفاده کنند)
3993- 7- (1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ بَوْلِ السِّنَّوْرِ وَ الْکَلْبِ وَ الْحِمَارِ وَ الْفَرَسِ قَالَ کَأَبْوَالِ الْإِنْسَانِ.
قَالَ الشَّیْخُ حُکْمُ بَوْلِ الْحِمَارِ وَ الْفَرَسِ هُنَا مَحْمُولٌ عَلَی التَّقِیَّةِ أَوِ الْکَرَاهِیَةِ لِمَا یَأْتِی (2) أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی الِاسْتِنْجَاءِ (3) وَ غَیْرِهِ (4) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ وَ عَلَی اشْتِرَاطِ النَّفْسِ السَّائِلَةِ (5).
ترجمه:
از سماعه روایت شده که گفت: از امام (ع) درباره ادرار گربه و سگ و الاغ و اسب پرسیدم. فرمود: "مانند ادرار انسان است."
شیخ می گوید: حکم ادرار الاغ و اسب در اینجا بر تقیه یا کراهت حمل می شود، زیرا در آتی آنچه نشان دهنده این مطلب است خواهد آمد.
می گویم: و پیشتر آنچه دلالت بر این موضوع دارد در مورد استنجا ذکر شده است و در آینده نیز آنچه دلالت بر این مطلب دارد واینکه شرط نجس بودن ادرارحیوان داشتن خون جهنده است خواهد آمد.
(6) 9 بَابُ طَهَارَةِ الْبَوْلِ وَ الرَّوْثِ مِنْ کُلِّ مَا یُؤْکَلُ لَحْمُهُ وَ اسْتِحْبَابِ إِزَالَةِ ذَلِکَ مِمَّا یُکْرَهُ لَحْمُهُ خَاصَّةً وَ یَتَأَکَّدُ فِی الْبَوْلِ
ترجمه:
3994- 1- (7) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنْ أَبَانٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا
ص: 406
بَأْسَ بِرَوْثِ الْحُمُرِ وَ اغْسِلْ أَبْوَالَهَا.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
از حلبی، از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: "در فضله الاغ ها اشکالی نیست، و باید ادرار آن ها را بشویید."
3995- 2- (2) وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ أَبِی الْأَغَرِّ النَّحَّاسِ (3) قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنِّی أُعَالِجُ الدَّوَابَّ فَرُبَّمَا خَرَجْتُ بِاللَّیْلِ وَ قَدْ بَالَتْ وَ رَاثَتْ فَیَضْرِبُ أَحَدُهَا بِرِجْلِهِ أَوْ یَدِهِ (4)- فَیُنْضَحُ عَلَی ثِیَابِی فَأُصْبِحُ فَأَرَی أَثَرَهُ فِیهِ فَقَالَ لَیْسَ عَلَیْکَ شَیْ ءٌ.
وَ
رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِی الْأَغَرِّ النَّحَّاسِ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ فَیُنْضَحُ عَلَی ثَوْبِی فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ.
(5).
ترجمه:
از ابی الاغر نحاس روایت شده که گفت: به امام صادق (ع) گفتم: "من با حیوانات کار می کنم و گاهی شب ها بیرون می روم و آن ها ادرار و فضله می کنند. گاهی یکی از آن ها با پایش یا دستش به من می زند و بر لباس هایم می پاشد و صبح که می شوم، آثار آن را می بینم." فرمود: "بر تو هیچ چیز نیست."
3996- 3- (6) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ مُحَمَّدٍ الْحَلَبِیِّ فِی حَدِیثٍ أَنَّهُ قَالَ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع السِّرْقِینُ الرَّطْبُ أَطَأُ عَلَیْهِ فَقَالَ لَا یَضُرُّکَ مِثْلُهُ.
ترجمه:
از محمد حلبی روایت شده که گفت: به امام صادق (ع) گفتم: "اگر بر روی سرگین مرطوب پا بگذارم، آیا ضرری دارد؟" فرمود: "چیزی مانند آن به تو ضرر نمی زند."
3997- 4- (7) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ أَنَّهُمَا قَالا لَا تَغْسِلْ ثَوْبَکَ مِنْ بَوْلِ شَیْ ءٍ یُؤْکَلُ لَحْمُهُ.
ترجمه:
از زراره روایت شده که گفت: "آن دوامام علیهما السلام فرمودند: لباس خود را از ادرار چیزی که گوشت آن خورده می شود، نشویید."
3998- 5- (8) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ أَلْبَانِ الْإِبِلِ وَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ وَ أَبْوَالِهَا
ص: 407
وَ لُحُومِهَا فَقَالَ لَا تَوَضَّ مِنْهُ إِنْ أَصَابَکَ مِنْهُ شَیْ ءٌ أَوْ ثَوْباً لَکَ فَلَا تَغْسِلْهُ إِلَّا أَنْ تَتَنَظَّفَ قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنْ أَبْوَالِ الدَّوَابِّ وَ الْبِغَالِ وَ الْحَمِیرِ فَقَالَ اغْسِلْهُ فَإِنْ لَمْ تَعْلَمْ مَکَانَهُ فَاغْسِلِ الثَّوْبَ کُلَّهُ فَإِنْ شَکَکْتَ فَانْضِحْهُ.
ترجمه:
از محمد بن مسلم روایت شده که گفت: "از امام صادق (ع) درباره شیر شتر و گاو و گوسفند و ادرار آن ها پرسیدم. فرمود: 'اگر چیزی از آن به تو برسد یا بر لباس ات بیفتد، وضو نگیر(مبطل وضونیست) و آن(لباس) را نشوی، مگر اینکه بخواهی تمیز شوی.' سپس از ادرار حیوانات و الاغ ها و قاطرها پرسیدم. فرمود: 'آن را بشوی و اگر مکان آن را نمی دانی، لباس را کاملاً بشوی و اگر شک داشتی، بر آن آب بپاش.
3999- 6- (1) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: إِنْ کَانَ مِمَّا یُؤْکَلُ لَحْمُهُ فَالصَّلَاةُ فِی وَبَرِهِ وَ بَوْلِهِ وَ شَعْرِهِ وَ رَوْثِهِ وَ أَلْبَانِهِ وَ کُلِّ شَیْ ءٍ مِنْهُ جَائِزٌ إِذَا عَلِمْتَ أَنَّهُ ذَکِیٌّ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (2)
وَ کَذَا کُلُّ مَا قَبْلَهُ.
ترجمه:
حضزت صادق علیه السلام : اگر از آنچه که گوشتش خورده می شود باشد، پس نماز در مو، ادرار، پشم، فضله، شیر و هر چیزی از آن جایز است، هنگامی که بدانی که آن (حیوان) به صورت ذبح شرعی است.
4000- 7- (3) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ عُرْوَةَ عَنْ بُکَیْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا ع فِی أَبْوَالِ الدَّوَابِّ تُصِیبُ الثَّوْبَ فَکَرِهَهُ فَقُلْتُ أَ لَیْسَ لُحُومُهَا حَلَالًا فَقَالَ بَلَی وَ لَکِنْ لَیْسَ مِمَّا جَعَلَهُ اللَّهُ لِلْأَکْلِ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
از زراره از یکی از آن دو (امام باقر یا امام صادق علیهما السلام) درباره ادرار چارپایان که به لباس برخورد کند، (نقل شده که) ایشان آن را ناخوشایند دانستند. پس گفتم: آیا گوشت آن ها حلال نیست؟ فرمودند: بله، ولی (این حیوانات) از آنچه که خداوند برای خوردن قرار داده، نیستند.
4001- 8- (5) وَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِی مَرْیَمَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مَا تَقُولُ فِی أَبْوَالِ الدَّوَابِّ وَ أَرْوَاثِهَا قَالَ أَمَّا أَبْوَالَهَا فَاغْسِلْ إِنْ أَصَابَکَ (6)- وَ أَمَّا
ص: 408
أَرْوَاثُهَا فَهِیَ أَکْثَرُ مِنْ ذَلِکَ.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
از ابو مریم نقل شده که گفت: به امام صادق (ع) گفتم: چه می فرمایید درباره ادرار و فضله چارپایان؟ فرمودند: اما ادرارشان را اگر به تو برسد، بشوی - و اما فضله هایشان، آن بیش از این است (نیاز به شست وشوی داشته باشد).
4002- 9- (2) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ یَمَسُّهُ بَعْضُ أَبْوَالِ الْبَهَائِمِ أَ یَغْسِلُهُ أَمْ لَا قَالَ یَغْسِلُ بَوْلَ الْحِمَارِ وَ الْفَرَسِ وَ الْبَغْلِ فَأَمَّا الشَّاةُ وَ کُلُّ مَا یُؤْکَلُ لَحْمُهُ فَلَا بَأْسَ بِبَوْلِهِ.
ترجمه:
عبدالرحمان بن ابی عبدالله گفت: از امام صادق (ع) پرسیدم درباره مردی که برخی از ادرار چارپایان به او برسد، آیا آن را بشوید یا نه؟ فرمودند: ادرار الاغ، اسب و قاطر را بشوید، اما ادرار گوسفند و هر آنچه گوشتش خورده می شود، اشکالی ندارد (نیازی به شستن نیست).
4003- 10- (3) وَ عَنْهُ عَنِ الْقَاسِمِ عَنْ أَبَانٍ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ وَ یُنْضَحُ بَوْلُ الْبَعِیرِ وَ الشَّاةِ وَ کُلُّ مَا یُؤْکَلُ لَحْمُهُ فَلَا بَأْسَ بِبَوْلِهِ.
ترجمه:
از ابان (روایتی مشابه نقل شده) جز اینکه او گفت: ادرار شتر و گوسفند و هر آنچه گوشتش خورده می شود، پاشیده می شود (برای تطهیر) و ادرارش اشکالی ندارد.
4004- 11- (4) وَ عَنْهُ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ حُسَیْنِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنِ الْحَلَبِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ أَبْوَالِ الْخَیْلِ وَ الْبِغَالِ فَقَالَ اغْسِلْ مَا أَصَابَکَ مِنْهُ.
ترجمه:
از حلبی نقل شده که گفت: از امام صادق (ع) درباره ادرار اسب ها و قاطرها پرسیدم، فرمودند: آنچه از آن به تو رسید، بشوی.
4005- 12- (5) وَ عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقٍ عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کُلُّ مَا أُکِلَ لَحْمُهُ فَلَا بَأْسَ بِمَا یَخْرُجُ مِنْهُ.
ترجمه:
از عمار از امام صادق (ع) نقل شده که فرمودند: هر چیزی که گوشتش خورده می شود، اشکالی ندارد در آنچه از آن خارج می شود.
4006- 13- (6) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنِ السِّنْدِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَی بْنِ أَعْیَنَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع
ص: 409
عَنْ أَبْوَالِ الْحَمِیرِ وَ الْبِغَالِ قَالَ اغْسِلْ ثَوْبَکَ قَالَ قُلْتُ فَأَرْوَاثُهَا قَالَ هُوَ أَکْثَرُ مِنْ ذَلِکَ.
ترجمه:
عبدالأعلی بن أعین گفت: از امام صادق (ع) درباره ادرار الاغ ها و قاطرها پرسیدم، فرمودند: لباست را بشوی. گفتم: فضله هایشان چه؟ فرمودند: (فضله) بیش از این است (و نیازی به شستن ندارد).
4007- 14- (1) وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ (2) عَنِ الْحَکَمِ بْنِ مِسْکِینٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ خُنَیْسٍ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قَالا کُنَّا فِی جَنَازَةٍ وَ قُدَّامَنَا (3) حِمَارٌ فَبَالَ فَجَاءَتِ الرِّیحُ بِبَوْلِهِ حَتَّی صَکَّتْ وُجُوهَنَا وَ ثِیَابَنَا فَدَخَلْنَا عَلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ- فَأَخْبَرْنَاهُ فَقَالَ لَیْسَ عَلَیْکُمْ بَأْسٌ (4).
ترجمه:
از معلی بن خنیس و عبدالله بن ابی یعفور نقل شده که گفتند: ما در تشییع جنازه ای بودیم و الاغی جلوتر از ما بود و ادرار کرد، سپس باد ادرار آن را به صورتمان و لباس هایمان زد. پس نزد امام صادق (ع) رفتیم و او را از این موضوع باخبر کردیم. فرمودند: بر شما اشکالی نیست.
4008- 15- (5) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: سُئِلَ عَنْ بَوْلِ الْبَقَرِ یَشْرَبُهُ الرَّجُلُ قَالَ إِنْ کَانَ مُحْتَاجاً إِلَیْهِ یَتَدَاوَی بِهِ (یَشْرَبُهُ) (6) وَ کَذَلِکَ بَوْلُ الْإِبِلِ وَ الْغَنَمِ.
ترجمه:
از عمار نقل شده که در حدیثی گفت: از امام صادق (ع) درباره ادرار گاو که مردی آن را بنوشد، سؤال شد. فرمودند: اگر به آن نیاز داشته باشد (برای درمان) می تواند بنوشد، و همچنین ادرار شتر و گوسفند.
4009- 16- (7) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ أَحْمَدَ وَ عَبْدِ اللَّهِ ابْنَیْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ رِئَابٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّوْثِ یُصِیبُ ثَوْبِی وَ هُوَ رَطْبٌ قَالَ إِنْ لَمْ تَقْذَرْهُ فَصَلِّ فِیهِ.
ترجمه:
از علی بن رئاب نقل شده که گفت: از امام صادق (ع) درباره فضله ای که به لباس من برخورد و هنوز مرطوب است، سؤال کردم. فرمودند: اگر آن را قذر (نجس) نمی دانی، در آن نماز بخوان.
4010- 17- (8) وَ عَنِ السِّنْدِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِی الْبَخْتَرِیِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ أَنَّ النَّبِیَّ ص قَالَ: لَا بَأْسَ بِبَوْلِ مَا أُکِلَ لَحْمُهُ.
ترجمه:
از ابی البختری نقل شده که از جعفر (صادق) از پدرش شنیدم که پیامبر (ص) فرمود: در ادرار آنچه که گوشتش خورده می شود، اشکالی نیست.
ص: 410
4011- 18- (1) وَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الدَّابَّةِ تَبُولُ فَیُصِیبُ بَوْلُهَا الْمَسْجِدَ أَوْ حَائِطَهُ أَ یُصَلَّی فِیهِ قَبْلَ أَنْ یُغْسَلَ قَالَ إِذَا جَفَّ فَلَا بَأْسَ.
وَ رَوَاهُ عَلِیُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِی کِتَابِهِ مِثْلَهُ (2).
ترجمه:
4012- 19- (3) وَ عَنْهُ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الثَّوْبِ یُوضَعُ فِی مَرْبِطِ الدَّابَّةِ عَلَی بَوْلِهَا أَوْ رَوْثِهَا قَالَ إِنْ عَلِقَ بِهِ شَیْ ءٌ فَلْیَغْسِلْهُ وَ إِنْ أَصَابَهُ شَیْ ءٌ مِنَ الرَّوْثِ أَوِ الصُّفْرَةِ الَّتِی یَکُونُ مَعَهُ فَلَا تَغْسِلْهُ مِنْ صُفْرَةٍ.
ترجمه:
از علی بن جعفر نقل شده که از برادرش پرسیدم درباره لباسی که در محل نگهداری چارپایان بر روی ادرار یا فضله آن ها قرار می گیرد. فرمود: اگر چیزی به آن چسبیده باشد، باید آن را بشویی، و اگر چیزی از فضله یا زردی (ادرار) که با آن است، به آن برخورد کرده باشد، آن را از زردی بشویید.
4013- 20- (4) الْحَسَنُ بْنُ یُوسُفَ بْنِ الْمُطَهَّرِ الْعَلَّامَةُ فِی الْمُخْتَلَفِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ عَمَّارِ بْنِ مُوسَی عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ: خُرْءُ الْخُطَّافِ لَا بَأْسَ بِهِ هُوَ مِمَّا یُؤْکَلُ لَحْمُهُ (5) وَ لَکِنْ کُرِهَ أَکْلُهُ لِأَنَّهُ اسْتَجَارَ بِکَ (وَ أَوَی إِلَی مَنْزِلِکَ) (6) وَ کُلُّ طَیْرٍ یَسْتَجِیرُ بِکَ فَأَجِرْهُ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ کَمَا یَأْتِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ (7).
ترجمه:
از عمار بن موسی نقل شده که از امام صادق (ع) شنیدم: فضله ی پرنده ی خطاف (یعنی آشیانه ساز) اشکالی ندارد، زیرا از آنچه که گوشتش خورده می شود، است. اما خوردن آن مکروه است، زیرا (پرنده) به تو پناه آورده است (و به منزل تو پناه می برد). و هر پرنده ای که به تو پناه آورد، آن را پناه بده.
4014- 21- (8) عَلِیُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِی کِتَابِهِ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الثَّوْبِ یَقَعُ فِی مَرْبِطِ الدَّابَّةِ عَلَی بَوْلِهَا وَ رَوْثِهَا کَیْفَ یَصْنَعُ قَالَ إِنْ عَلِقَ بِهِ شَیْ ءٌ فَلْیَغْسِلْهُ وَ إِنْ کَانَ جَافّاً فَلَا بَأْسَ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (9) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ فِی حَدِیثِ طَهَارَةِ
ص: 411
بَاطِنِ الْقَدَمِ (1) وَ فِی أَحَادِیثِ الصَّلَاةِ فِی مَرَابِضِ الْغَنَمِ وَ غَیْرِ ذَلِکَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ (2).
ترجمه:
از علی بن جعفر در کتابش نقل شده که از برادرش موسی بن جعفر (ع) پرسیدم: درباره لباسی که در محل نگهداری چارپایان به ادرار و فضله آن ها آلوده می شود، چه باید کرد؟ فرمود: اگر چیزی به آن چسبیده باشد، باید آن را بشویی، و اگر خشک باشد، اشکالی ندارد.
4015- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کُلُّ شَیْ ءٍ یَطِیرُ فَلَا بَأْسَ بِبَوْلِهِ وَ خُرْئِهِ.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
از ابی بصیر نقل شده که از امام صادق (ع) شنیدم: هر چیزی که پرواز می کند، در ادرار و فضله اش اشکالی نیست.
4016- 2- (6) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ وَهْبِ بْنِ وَهْبٍ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ ع أَنَّهُ قَالَ: لَا بَأْسَ بِخُرْءِ الدَّجَاجِ وَ الْحَمَامِ یُصِیبُ الثَّوْبَ.
ترجمه:
از وهب بن وهب نقل شده که از جعفر (صادق) از پدرش و از علی (ع) شنیدم که فرمود: در فضله ی مرغ و کبوتر که به لباس برخورد کند، اشکالی نیست.
4017- 3- (7) وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ فَارِسٍ قَالَ: کَتَبَ إِلَیْهِ رَجُلٌ یَسْأَلُهُ عَنْ ذَرْقِ الدَّجَاجِ تَجُوزُ الصَّلَاةُ فِیهِ فَکَتَبَ لَا.
قَالَ الشَّیْخُ هَذَا مَحْمُولٌ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ أَوْ عَلَی کَوْنِ الدَّجَاجِ جَلَّالًا أَوْ عَلَی التَّقِیَّةِ لِأَنَّهُ مَذْهَبُ کَثِیرٍ مِنَ الْعَامَّةِ.
ترجمه:
از فارس نقل شده که گفت: مردی به او نوشت و از او درباره فضله ی مرغ پرسید که آیا نماز در آن جایز است؟ او نوشت: نه.
شیخ گفت: این پاسخ بر اساس مستحب بودن (پرهيز از نماز در آن) یا به دلیل اینکه مرغ (در آن زمان) خوراکش نجس بوده است (جلّال) یا به خاطر تقیه است، زیرا این نظر از بسیاری از عامه است.
4018- 4- (8) وَ عَنْهُ عَنْ مُوسَی بْنِ عُمَرَ عَنْ یَحْیَی بْنِ عُمَرَ عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ بَوْلِ الْخَشَاشِیفِ یُصِیبُ ثَوْبِی فَأَطْلُبُهُ فَلَا أَجِدُهُ قَالَ اغْسِلْ ثَوْبَکَ.
ص: 412
وَ رَوَاهُ ابْنُ إِدْرِیسَ فِی آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُوسَی بْنِ عُمَرَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّیِّ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
از داوود رقی نقل شده که گفت: از امام صادق (ع) درباره ادرار خفاش که به لباسم برخورد کرده، پرسیدم و جستجو می کنم اما آن را نمی یابم. فرمودند: لباست را بشوی.
4019- 5- (2) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ غِیَاثٍ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: لَا بَأْسَ بِدَمِ الْبَرَاغِیثِ وَ الْبَقِّ وَ بَوْلِ الْخَشَاشِیفِ.
أَقُولُ: حَمَلَهُ الشَّیْخُ عَلَی التَّقِیَّةِ مُسْتَدِلًّا بِمَا دَلَّ عَلَی نَجَاسَةِ بَوْلِ مَا لَا یُؤْکَلُ لَحْمُهُ فَیَکُونُ الْحَدِیثُ الْأَوَّلُ مَخْصُوصاً بِالْمَأْکُولِ لَحْمُهُ وَ الْمَجْهُولِ حَالُهُ.
ترجمه:
از غیاث نقل شده که از جعفر (صادق) از پدرش شنیدم که فرمود: در خون کک و شپش و ادرار خفاش اشکالی نیست.
می گویم :
شیخ این روایت را بر تقیه حمل کرده و استدلال کرده که براساس آنچه دلالت بر نجاست ادرار حیوانات غیرمأکول اللحم دارد، این حدیث مخصوص حیوانات مأکول اللحم و مجهول الحال خواهد بود.
(3) 11 بَابُ طَهَارَةِ عَرَقِ جَمِیعِ الدَّوَابِّ وَ أَبْدَانِهَا وَ مَا یَخْرُجُ مِنْ مَنَاخِرِهَا وَ أَفْوَاهِهَا إِلَّا الْکَلْبَ وَ الْخِنْزِیرَ
ترجمه:
4020- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنِ الْفَضْلِ أَبِی الْعَبَّاسِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ فَضْلِ الْهِرَّةِ وَ الشَّاةِ وَ الْبَقَرَةِ وَ الْإِبِلِ وَ الْحِمَارِ وَ الْخَیْلِ وَ الْبِغَالِ وَ الْوَحْشِ وَ السِّبَاعِ فَلَمْ أَتْرُکْ شَیْئاً إِلَّا سَأَلْتُهُ عَنْهُ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ حَتَّی انْتَهَیْتُ إِلَی الْکَلْبِ فَقَالَ رِجْسٌ نِجْسٌ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
از فضل ابوالعباس نقل شده که گفت: از امام صادق (ع) درباره فضله ی گربه، گوسفند، گاو، شتر، الاغ، اسب، قاطر، حیوانات وحشی و درندگان پرسیدم، و چیزی را نگذاشتم که از او درباره اش نپرسیده باشم. فرمود: اشکالی ندارد تا اینکه به سگ رسیدم. فرمود: سگ پلید و نجس است.
4021- 2- (5) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ مَالِکٍ الْجُهَنِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَمَّا یَخْرُجُ مِنْ مَنْخِرِ الدَّابَّةِ یُصِیبُنِی قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ.
ص: 413
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
از مالک جهنی نقل شده که گفت: از امام صادق (ع) درباره آنچه از بینی چهارپا خارج می شود و به من برخورد می کند، پرسیدم. فرمود: اشکالی ندارد.
4022- 3- (2) وَ قَدْ سَبَقَ حَدِیثُ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کُلُّ مَا أُکِلَ لَحْمُهُ فَلَا بَأْسَ بِمَا یَخْرُجُ مِنْهُ.
ترجمه:
حدیث عمار از امام صادق (ع) پیشتر نقل شده که فرمود: هر چیزی که گوشت آن خورده می شود، در آنچه از آن خارج می شود، اشکالی نیست.
4023- 4- (3) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص کُلُّ شَیْ ءٍ یَجْتَرُّ فَسُؤْرُهُ حَلَالٌ وَ لُعَابُهُ حَلَالٌ.
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین نقل کرده که رسول خدا (ص) فرمود: هر چیزی که نشخوار می کند، پس باقی مانده آبی که ازآن نوشیده حلال است و بزاق آن نیز حلال است.
4024- 5- (4) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ مَسَّ ظَهْرَ سِنَّوْرٍ هَلْ یَصْلُحُ لَهُ أَنْ یُصَلِّیَ قَبْلَ أَنْ یَغْسِلَ یَدَهُ قَالَ لَا بَأْسَ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی الْأَسْآرِ (5) وَ تَقَدَّمَ مَا ظَاهِرُهُ الْمُنَافَاةُ وَ أَنَّهُ مَحْمُولٌ عَلَی الْکَرَاهَةِ (6).
ترجمه:
علی بن جعفر از برادرش موسی بن جعفر (ع) نقل کرده که فرمود: از او درباره مردی پرسیدم که دستش به پشت گربه برخورد کرده، آیا برای او مناسب است که بدون شستن دستش نماز بخواند؟ فرمود: اشکالی ندارد.
می گویم : و پیش تر نیز آنچه که بر این دلالت دارد در بحث باقی مانده های حیوانات ذکر شده و آنچه که ظاهراً مخالف آن است نیز آمده، و این روایت بر کراهت حمل شده است.
4025- 1- (8) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنِ الْفَضْلِ أَبِی الْعَبَّاسِ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنْ
ص: 414
أَصَابَ ثَوْبَکَ مِنَ الْکَلْبِ رُطُوبَةٌ فَاغْسِلْهُ وَ إِنْ مَسَّهُ جَافّاً فَاصْبُبْ عَلَیْهِ الْمَاءَ قُلْتُ لِمَ صَارَ بِهَذِهِ الْمَنْزِلَةِ قَالَ لِأَنَّ النَّبِیَّ ص أَمَرَ بِقَتْلِهَا (1).
ترجمه:
از فضل ابوالعباس نقل شده که گفت: امام صادق (ع) فرمود: اگر رطوبتی از سگ به لباس تو برخورد کرد، آن را بشوی، و اگر خشک بود، فقط بر آن آب بریز. گفتم: چرا سگ به این درجه از نجاست رسیده است؟ فرمود: زیرا پیامبر (ص) دستور به کشتن آن ها داده است.
4026- 2- (2) وَ بِالْإِسْنَادِ عَنِ الْفَضْلِ أَبِی الْعَبَّاسِ فِی حَدِیثٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْکَلْبِ فَقَالَ رِجْسٌ نِجْسٌ لَا یُتَوَضَّأْ بِفَضْلِهِ وَ اصْبُبْ ذَلِکَ الْمَاءَ وَ اغْسِلْهُ بِالتُّرَابِ أَوَّلَ مَرَّةٍ ثُمَّ بِالْمَاءِ.
ترجمه:
از فضل ابوالعباس در حدیثی نقل شده که او از امام صادق (ع) درباره سگ پرسید. امام فرمود: «سگ ناپاک و نجس است. نباید با باقی مانده آب او وضو گرفت. آن آب را بریز و ظرف را بار اول با خاک بشوی و سپس با آب.»
4027- 3- (3) وَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْکَلْبِ یَشْرَبُ مِنَ الْإِنَاءِ قَالَ اغْسِلِ الْإِنَاءَ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
از محمد بن مسلم از امام صادق علیه السلام نقل شده که گفت: از ایشان درباره سگ که از ظرف آب می نوشد، پرسیدم. امام فرمود: «ظرف را بشوی.»
4028- 4- (4) وَ عَنْهُ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْکَلْبِ یُصِیبُ شَیْئاً مِنْ جَسَدِ الرَّجُلِ قَالَ یَغْسِلُ الْمَکَانَ الَّذِی أَصَابَهُ.
ترجمه:
از محمد بن مسلم نقل شده که گفت: از امام صادق (ع) درباره سگ که چیزی از بدن انسان را لمس می کند، پرسیدم. امام فرمود: «جایی را که سگ به آن برخورد کرده، بشوی.»
4029- 5- (5) وَ عَنْهُ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا وَلَغَ الْکَلْبُ فِی الْإِنَاءِ فَصُبَّهُ.
ترجمه:
از حریز نقل شده که از کسی که از امام صادق (ع) خبر داده است، شنیدم که فرمود: «اگر سگ در ظرف آب زبان بزند آن را بریز.»
4030- 6- (6) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ نُوحٍ
ص: 415
عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ شُرَیْحٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ سُؤْرِ الْکَلْبِ یُشْرَبُ مِنْهُ أَوْ یُتَوَضَّأُ قَالَ لَا قُلْتُ أَ لَیْسَ سَبُعٌ (1) قَالَ لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ.
ترجمه:
از معاویه بن شریح نقل شده که از امام صادق (ع) در حدیثی پرسیدند: «آیا می توان از سؤر(نیمخورده) سگ نوشید یا با آن وضو گرفت؟» امام فرمود: «نه.» گفتم: «آیا او حیوانی درنده نیست؟» فرمود: «به خدا قسم، او نجس است. به خدا قسم، او نجس است.»
4031- 7- (2) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: لَا یُشْرَبُ سُؤْرُ الْکَلْبِ إِلَّا أَنْ یَکُونَ حَوْضاً کَبِیراً یُسْتَقَی (3) مِنْهُ.
ترجمه:
از ابی بصیر نقل شده که از امام صادق (ع) در حدیثی پرسیدند: «آیا سؤر سگ نوشیده می شود؟» امام فرمود: «سؤر سگ نوشیده نمی شود، مگر اینکه حوضی بزرگ باشد که از آن آب کشیده شود.»
4032- 8- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْکَلْبِ یُصِیبُ شَیْئاً (مِنْ جَسَدِ الرَّجُلِ) (5) قَالَ یَغْسِلُ الْمَکَانَ الَّذِی أَصَابَهُ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
محمد بن مسلم می گوید: از امام صادق (ع) درباره سگ پرسیدم که اگر چیزی از بدن مرد را لمس کند، چه باید کرد؟ امام فرمود: «باید مکانی را که لمس کرده بشویید.»
4033- 9- (7) وَ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْکَلْبِ السَّلُوقِیِّ فَقَالَ إِذَا مَسِسْتَهُ فَاغْسِلْ یَدَکَ.
ترجمه:
محمد بن مسلم می گوید: از امام صادق (ع) درباره ی سگ سلوقی پرسیدم. امام فرمود: «اگر او را لمس کردی، دستت را بشوی.»
4034- 10- (8) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ ابْنِ أَبِی
ص: 416
نَجْرَانَ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیْدٍ عَنْ أَبِی سَهْلٍ الْقُرَشِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ لَحْمِ الْکَلْبِ فَقَالَ هُوَ مَسْخٌ قُلْتُ هُوَ حَرَامٌ قَالَ هُوَ نَجَسٌ أُعِیدُهَا عَلَیْهِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ کُلَّ ذَلِکَ یَقُولُ هُوَ نَجَسٌ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
ابو سهل قریشی می گوید: از امام صادق (ع) درباره ی گوشت سگ پرسیدم. امام فرمود: «او مسخ است.» گفتم: «پس حرام است؟» فرمود: «او نجس است.» این را سه بار تکرار کرد و هر بار گفت: «او نجس است.»
4035- 11- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی الْخِصَالِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیٍّ ع فِی حَدِیثِ الْأَرْبَعِمِائَةِ قَالَ: تَنَزَّهُوا عَنْ قُرْبِ الْکِلَابِ فَمَنْ أَصَابَ الْکَلْبَ وَ هُوَ رَطْبٌ فَلْیَغْسِلْهُ وَ إِنْ کَانَ جَافّاً فَلْیَنْضِحْ ثَوْبَهُ بِالْمَاءِ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی الْأَسْآرِ وَ غَیْرِهَا (3) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (4).
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین در کتاب "الخصال" از علی (ع) در حدیث چهارصد نکته نقل می کند که فرمود: «از نزدیکی به سگ ها پرهیز کنید. هر کسی که با سگ رطوبت دار تماس پیدا کرد، باید آن را بشوید و اگر سگ خشک بود، باید روی لباسش آب بپاشد.»
4036- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَمْرَکِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یُصِیبُ ثَوْبَهُ خِنْزِیرٌ فَلَمْ یَغْسِلْهُ فَذَکَرَ وَ هُوَ فِی صَلَاتِهِ کَیْفَ یَصْنَعُ بِهِ قَالَ إِنْ کَانَ دَخَلَ فِی صَلَاتِهِ فَلْیَمْضِ وَ إِنْ لَمْ یَکُنْ دَخَلَ فِی صَلَاتِهِ فَلْیَنْضِحْ مَا أَصَابَ مِنْ ثَوْبِهِ إِلَّا أَنْ یَکُونَ فِیهِ أَثَرٌ فَیَغْسِلُهُ (7)
ص: 417
- قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنْ خِنْزِیرٍ یَشْرَبُ مِنْ إِنَاءٍ کَیْفَ یُصْنَعُ بِهِ قَالَ یُغْسَلُ سَبْعَ مَرَّاتٍ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (1) وَ رَوَاهُ عَلِیُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِی کِتَابِهِ مِثْلَهُ (2).
ترجمه:
علی بن جعفر از برادرش موسی بن جعفر (ع) پرسید: «اگر مردی لباسش به خینزیر (خوکی) آلوده شود و او آن را نشوید و در حال نماز یادش بیفتد، چه باید بکند؟» فرمود: «اگر او در نماز است، باید به نماز ادامه دهد و اگر هنوز وارد نماز نشده، باید جایی را که آلوده شده آب بپاشد، مگر اینکه آثار نجاست بر لباسش باقی مانده باشد که در این صورت باید آن را بشوید.»
سپس ادامه داد: «و درباره خوکی که از ظرفی می نوشد، چه باید کرد؟» فرمود: «ظرف را هفت بار بشویید.»
4037- 2- (3) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ خَیْرَانَ الْخَادِمِ قَالَ: کَتَبْتُ إِلَی الرَّجُلِ ع أَسْأَلُهُ عَنِ الثَّوْبِ یُصِیبُهُ الْخَمْرُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِیرِ أَ یُصَلَّی فِیهِ أَمْ لَا فَإِنَّ أَصْحَابَنَا قَدِ اخْتَلَفُوا فِیهِ فَقَالَ بَعْضُهُمْ صَلِّ فِیهِ فَإِنَّ اللَّهَ إِنَّمَا حَرَّمَ شُرْبَهَا وَ قَالَ بَعْضُهُمْ لَا تُصَلِّ فِیهِ فَکَتَبَ ع لَا تُصَلِّ فِیهِ فَإِنَّهُ رِجْسٌ الْحَدِیثَ.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
خیّران خادم گفت: «به شخصی (علی بن موسی الرضا (ع)) نوشتم و از او پرسیدم که اگر لباسی به شراب و گوشت خوک آلوده شود، آیا می توان در آن نماز خواند یا خیر؟ زیرا بین اصحاب ما اختلاف نظر وجود دارد. برخی می گویند می توان در آن نماز خواند، زیرا خدا فقط نوشیدن شراب را حرام کرده است. برخی دیگر می گویند نمی توان در آن نماز خواند. پس آن شخص (ع) نوشت: "در آن نماز نخوان، زیرا آن نجس است."»
4038- 3- (6) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ سُلَیْمَانَ الْإِسْکَافِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ شَعْرِ الْخِنْزِیرِ یُخْرَزُ بِهِ قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ وَ لَکِنْ یَغْسِلُ یَدَهُ إِذَا أَرَادَ أَنْ یُصَلِّیَ.
ترجمه:
سلیمان اسکاف گفت: «از ابو عبدالله (امام صادق (ع)) درباره استفاده از موهای خوک برای دوختن پرسیدم. ایشان فرمودند: "در این مورد اشکالی نیست، اما اگر کسی بخواهد نماز بخواند، باید دست خود را بشوید."
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (1) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (2) وَ یَأْتِی مَا ظَاهِرُهُ الْمُنَافَاةُ وَ نُبَیِّنُ وَجْهَهُ (3).
ترجمه:
علی بن رئاب از ابو عبدالله (امام صادق (ع)) در مورد شطرنج پرسید و ایشان فرمودند: «کسی که مهره های شطرنج را جابجا می کند، مانند کسی است که گوشت خوک را جابجا می کند.» من پرسیدم: «و چه بر کسی که گوشت خوک را جابجا کرده است؟» ایشان فرمودند: «او باید دستش را بشوید.»
4040- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ آنِیَةِ أَهْلِ الذِّمَّةِ وَ الْمَجُوسِ- فَقَالَ لَا تَأْکُلُوا فِی آنِیَتِهِمْ وَ لَا مِنْ طَعَامِهِمُ الَّذِی یَطْبُخُونَ وَ لَا فِی آنِیَتِهِمُ الَّتِی یَشْرَبُونَ فِیهَا الْخَمْرَ.
ترجمه:
محمد بن مسلم گفت: از امام باقر (ع) درباره ظروف اهل ذمه و مجوس پرسیدم. فرمود: در ظروف آن ها غذا نخورید و از غذایی که می پزند نخورید، و در ظرف هایی که در آن ها شراب می نوشند، نخورید.
4041- 2- (6) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ یَحْیَی الْکَاهِلِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْمٍ مُسْلِمِینَ یَأْکُلُونَ وَ حَضَرَهُمْ رَجُلٌ مَجُوسِیٌّ- أَ یَدْعُونَهُ إِلَی طَعَامِهِمْ فَقَالَ أَمَّا أَنَا فَلَا أُوَاکِلُ الْمَجُوسِیَّ وَ أَکْرَهُ أَنْ أُحَرِّمَ عَلَیْکُمْ شَیْئاً تَصْنَعُونَهُ فِی بِلَادِکُمْ.
ترجمه:
عبدالله بن یحیی کاهلی گفت: از امام صادق (ع) درباره گروهی از مسلمانان که غذا می خورند و مردی مجوسی در میان آن ها حاضر است پرسیدم. آیا او را به غذای خود دعوت کنند؟ فرمود: اما من با مجوسی هم سفره نمی شوم و دوست ندارم چیزی را که شما در سرزمین خود انجام می دهید، بر شما حرام کنم.
4042- 3- (7) وَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ
ص: 419
صَفْوَانَ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی رَجُلٍ صَافَحَ رَجُلًا مَجُوسِیّاً- قَالَ یَغْسِلُ یَدَهُ وَ لَا یَتَوَضَّأُ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ صَفْوَانَ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
محمد بن مسلم از امام باقر (ع) درباره مردی که با مردی مجوسی دست داده بود، پرسید. فرمود: دست خود را بشوید، ولی وضو نگیرد.
4043- 4- (2) وَ عَنْهُ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْکُوفِیِّ عَنْ عَبَّاسِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَعْمَرٍ عَنْ خَالِدٍ الْقَلَانِسِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَلْقَی الذِّمِّیَّ فَیُصَافِحُنِی قَالَ امْسَحْهَا بِالتُّرَابِ وَ بِالْحَائِطِ قُلْتُ فَالنَّاصِبَ قَالَ اغْسِلْهَا.
أَقُولُ: هَذَا مَحْمُولٌ عَلَی عَدَمِ الرُّطُوبَةِ وَ الْمَسْحُ وَ الْغَسْلُ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ وَ الَّذِی قَبْلَهُ مَحْمُولٌ عَلَی وُجُودِ الرُّطُوبَةِ بِهِ.
ترجمه:
خالد قلانسی گفت: به امام صادق (ع) گفتم: با ذمی برخورد می کنم و او با من دست می دهد. فرمود: دستت را به خاک یا دیوار بمال. گفتم: اگر ناصبی بود؟ فرمود: آن را بشوی.
می گویم: این حکم مربوط به زمانی است که رطوبتی وجود نداشته باشد، و مالیدن و شستن به عنوان مستحب توصیه شده است. و حکم قبلی مربوط به حالتی است که رطوبت وجود داشته باشد.
4044- 5- (3) وَ عَنْ حُمَیْدِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ وُهَیْبِ بْنِ حَفْصٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع فِی مُصَافَحَةِ الْمُسْلِمِ الْیَهُودِیَّ وَ النَّصْرَانِیَّ- قَالَ مِنْ وَرَاءِ الثَّوْبِ فَإِنْ صَافَحَکَ بِیَدِهِ فَاغْسِلْ یَدَکَ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْقَاسِمِ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
ابوبصیر از یکی از آن دو (امام باقر یا امام صادق علیهما السلام) نقل کرده است درباره دست دادن مسلمان با یهودی و نصرانی. فرمود: از پشت لباس دست بده، و اگر با دست خودت دست داد، دستت را بشوی.
4045- 6- (5) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ مُؤَاکَلَةِ الْمَجُوسِیِّ فِی قَصْعَةٍ وَاحِدَةٍ وَ أَرْقُدَ مَعَهُ عَلَی فِرَاشٍ وَاحِدٍ وَ أُصَافِحَهُ قَالَ لَا.
ترجمه:
علی بن جعفر از برادرش امام موسی کاظم علیه السلام نقل کرده است: از او درباره هم غذا شدن با مجوسی در یک ظرف، خوابیدن با او بر یک بستر و دست دادن با او پرسیدم. فرمود: نه.
4046- 7- (6) وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ
ص: 420
زِیَادٍ عَنْ هَارُونَ بْنِ خَارِجَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنِّی أُخَالِطُ الْمَجُوسَ- فَآکُلُ مِنْ طَعَامِهِمْ قَالَ لَا.
ترجمه:
هارون بن خارجه گفت: به امام صادق (ع) گفتم: من با مجوس معاشرت دارم و از غذای آن ها می خورم. فرمود: نه.
4047- 8- (1) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ سَعِیدٍ الْأَعْرَجِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ سُؤْرِ الْیَهُودِیِّ- وَ النَّصْرَانِیِّ فَقَالَ لَا.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (2).
ترجمه:
سعید اعرج گفت: از امام صادق علیه السلام درباره باقی مانده آب یهودی و نصرانی پرسیدم. فرمود: نه.
4048- 9- (3) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَخَاهُ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ ع عَنِ النَّصْرَانِیِّ- یَغْتَسِلُ مَعَ الْمُسْلِمِ فِی الْحَمَّامِ قَالَ إِذَا عَلِمَ أَنَّهُ نَصْرَانِیٌّ اغْتَسَلَ بِغَیْرِ مَاءِ الْحَمَّامِ إِلَّا أَنْ یَغْتَسِلَ وَحْدَهُ عَلَی الْحَوْضِ فَیَغْسِلُهُ ثُمَّ یَغْتَسِلُ وَ سَأَلَهُ عَنِ الْیَهُودِیِّ وَ النَّصْرَانِیِّ یُدْخِلُ یَدَهُ فِی الْمَاءِ أَ یَتَوَضَّأُ مِنْهُ لِلصَّلَاةِ قَالَ لَا إِلَّا أَنْ یُضْطَرَّ إِلَیْهِ.
أَقُولُ: أَوَّلُ الْحَدِیثِ مَحْمُولٌ عَلَی عَدَمِ الْمَادَّةِ وَ آخِرُهُ مَحْمُولٌ عَلَی کُرِّیَةِ الْمَاءِ أَوْ عَلَی الْمَادَّةِ فِی الْحَمَّامِ لِمَا تَقَدَّمَ (4).
ترجمه:
علی بن جعفر نقل می کند که از برادرش امام موسی بن جعفر (ع) درباره نصرانی ای که با مسلمان در حمام غسل می کند، پرسید. فرمود: اگر بداند که او نصرانی است، باید با آبی غیر از آب حمام غسل کند، مگر اینکه نصرانی به تنهایی روی حوض غسل کند، در این صورت باید حوض را بشوید و سپس غسل کند. همچنین از او درباره یهودی و نصرانی پرسید که دست خود را در آب فرو می برند. آیا می توان برای نماز از آن آب وضو گرفت؟ فرمود: نه، مگر در صورتی که ضرورت باشد.
می گویم: ابتدای حدیث مربوط به زمانی است که آب منبع نداشته باشد، و پایان آن مربوط به آب کر یا آب حمام وصل به منبع است، چنان که پیش تر توضیح داده شد.
4049- 10- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَمْرَکِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ فِرَاشِ الْیَهُودِیِّ وَ النَّصْرَانِیِّ یُنَامُ عَلَیْهِ قَالَ لَا بَأْسَ وَ لَا یُصَلَّی فِی ثِیَابِهِمَا وَ قَالَ لَا یَأْکُلِ الْمُسْلِمُ مَعَ الْمَجُوسِیِّ فِی قَصْعَةٍ وَاحِدَةٍ وَ لَا یُقْعِدْهُ عَلَی فِرَاشِهِ وَ لَا مَسْجِدِهِ وَ لَا یُصَافِحْهُ
ص: 421
- قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ اشْتَرَی ثَوْباً مِنَ السُّوقِ لِلُّبْسِ لَا یَدْرِی لِمَنْ کَانَ هَلْ تَصِحُّ (1) الصَّلَاةُ فِیهِ قَالَ إِنِ اشْتَرَاهُ مِنْ مُسْلِمٍ فَلْیُصَلِّ فِیهِ وَ إِنِ اشْتَرَاهُ مِنْ نَصْرَانِیٍّ فَلَا یُصَلِّی فِیهِ حَتَّی یَغْسِلَهُ.
ترجمه:
علی بن جعفر از برادرش امام موسی بن جعفر (ع) نقل می کند که از او درباره خوابیدن روی بستر یهودی و نصرانی پرسیدم. فرمود: اشکالی ندارد، اما نباید در لباس آن ها نماز خواند. همچنین فرمود: مسلمان نباید با مجوسی در یک ظرف غذا بخورد، او را بر بستر یا در مسجد خود ننشاند، و با او دست ندهد.
و پرسیدم: مردی لباسی از بازار برای پوشیدن خریده است و نمی داند صاحب آن چه کسی بوده است. آیا نماز خواندن در آن صحیح است؟ فرمود: اگر از مسلمانی خریده، در آن نماز بخواند، و اگر از نصرانی خریده است، در آن نماز نخواند مگر اینکه آن را بشوید.
4050- 11- (2) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی مَحْمُودٍ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا ع الْجَارِیَةُ النَّصْرَانِیَّةُ تَخْدُمُکَ وَ أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهَا نَصْرَانِیَّةٌ لَا تَتَوَضَّأُ وَ لَا تَغْتَسِلُ مِنْ جَنَابَةٍ قَالَ لَا بَأْسَ تَغْسِلُ یَدَیْهَا.
ترجمه:
ابراهیم بن ابی محمود گفت: به امام رضا (ع) گفتم: آیا خدمتکار نصرانی شماست و شما می دانید که او نصرانی است و وضو نمی گیرد و از جنابت غسل نمی کند؟ فرمود: اشکالی ندارد، او دست هایش را می شوید.
4051- 12- (3) أَحْمَدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُوسَی بْنِ بَکْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی آنِیَةِ الْمَجُوسِ قَالَ إِذَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَیْهَا فَاغْسِلُوهَا بِالْمَاءِ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی الْأَطْعِمَةِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ (4) وَ یَأْتِی هُنَاکَ مَا ظَاهِرُهُ الْمُنَافَاةُ وَ هُوَ مَحْمُولٌ عَلَی التَّقِیَّةِ (5) وَ کَذَا حَدِیثُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی مَحْمُودٍ الْمَذْکُورُ هُنَا (6) لِکَثْرَةِ أَحَادِیثِ النَّجَاسَةِ الْمُوَافِقَةِ لِنَصِّ الْقُرْآنِ وَ لِلِاحْتِیَاطِ وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی نَجَاسَةِ الْیَهُودِیِّ وَ النَّصْرَانِیِّ وَ الْمَجُوسِیِّ وَ النَّاصِبِ فِی الْمَاءِ الْمُضَافِ وَ الْمُسْتَعْمَلِ (7) وَ فِی نَوَاقِضِ الْوُضُوءِ (8).
و یأتی ما یدلّ علیه فی الحدیث 1 من الباب 50 و الباب 72 و الحدیث 4 من الباب 73 و الحدیث 2 من الباب 74 من هذه الأبواب.
ص: 422
ترجمه:
زراره از امام صادق (ع) درباره ظروف مجوس پرسید. فرمود: اگر به آن ها نیاز پیدا کردید، آن ها را با آب بشویید.
می گویم: مواردی که نشان دهنده این حکم است در مورد غذاها خواهد آمد ان شاءالله. همچنین، در آنجا مطالبی خواهد آمد که ظاهراً با این حکم تناقض دارد، و این موارد به تقیه حمل می شود. همچنین، حدیث ابراهیم بن ابی محمود نیز در اینجا به دلیل کثرت احادیث نجاست که با نص قرآن تطابق دارد و به احتیاط نیز اشاره دارد، معتبر است. پیش تر نیز مواردی وجود دارد که نشان دهنده نجاست یهودی، نصرانی، مجوسی و ناصبی درباب آب مضاف واستفاده شده و در نواقض وضو است.
4052- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ (3) عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: (لَا تَأْکُلِ اللُّحُومَ الْجَلَّالَةَ) (4) وَ إِنْ أَصَابَکَ مِنْ عَرَقِهَا فَاغْسِلْهُ.
ترجمه:
هشام بن سالم از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود: «گوشت های جلّاله را نخورید» و اگر عرق آن ها به شما رسید، آن را بشویید.
4053- 2- (5) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تَشْرَبْ مِنْ أَلْبَانِ الْإِبِلِ الْجَلَّالَةِ وَ إِنْ أَصَابَکَ شَیْ ءٌ مِنْ عَرَقِهَا فَاغْسِلْهُ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (6)
وَ کَذَا الَّذِی قَبْلَهُ أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی أَنَّ الْمُرَادَ بِهِمَا الْکَرَاهَةُ (7).
ترجمه:
حفص بن بختری از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود: «از شیر شترهای جلّاله نخورید» و اگر چیزی از عرق آن ها به شما رسید، آن را بشویید.
می گویم: پیش تر نیز مواردی وجود داشت که نشان می دهد منظور از این احادیث، کراهت است.
عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَذْیِ یُصِیبُ الثَّوْبَ فَقَالَ یَنْضِحُهُ بِالْمَاءِ إِنْ شَاءَ وَ قَالَ فِی الْمَنِیِّ یُصِیبُ الثَّوْبَ قَالَ إِنْ عَرَفْتَ مَکَانَهُ فَاغْسِلْهُ وَ إِنْ خَفِیَ عَلَیْکَ فَاغْسِلْهُ کُلَّهُ.
ترجمه:
محمد از یکی از آن دو (امام باقر یا امام صادق علیهما السلام) نقل کرده است که درباره مَذی که به لباس می رسد پرسیدم. فرمود: اگر خواستی، آن را با آب پاشش کن. همچنین درباره منی که به لباس می رسد، فرمود: اگر محل آن را می دانی، آن را بشوی، و اگر برایت پنهان بود، تمام لباس را بشوی.
4055- 2- (1) وَ عَنْهُ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ذَکَرَ الْمَنِیَّ وَ شَدَّدَهُ وَ جَعَلَهُ أَشَدَّ مِنَ الْبَوْلِ (2) ثُمَّ قَالَ إِنْ رَأَیْتَ الْمَنِیَّ قَبْلَ أَوْ بَعْدَ مَا تَدْخُلُ فِی الصَّلَاةِ فَعَلَیْکَ إِعَادَةُ الصَّلَاةِ وَ إِنْ أَنْتَ نَظَرْتَ فِی ثَوْبِکَ فَلَمْ تُصِبْهُ ثُمَّ صَلَّیْتَ فِیهِ ثُمَّ رَأَیْتَهُ بَعْدُ فَلَا إِعَادَةَ عَلَیْکَ وَ کَذَلِکَ الْبَوْلُ.
ترجمه:
محمد بن مسلم از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که امام (ع) دربارهٔ منی یاد کرد و آن را سخت تر از بول دانست. سپس فرمود: اگر منی را قبل یا بعد از اینکه وارد نماز شوی ببینی، باید نماز را دوباره بخوانی. و اگر در لباس خود نگاه کردی و آن را نیافتی، سپس در همان لباس نماز خواندی و بعداً آن را دیدی، بازگشت (و اعاده ای) بر تو نیست. و همین طور در مورد بول نیز چنین است.
4056- 3- (3) وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ عَنْبَسَةَ بْنِ مُصْعَبٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمَنِیِّ یُصِیبُ الثَّوْبَ فَلَا یَدْرِی أَیْنَ مَکَانُهُ قَالَ یَغْسِلُهُ کُلَّهُ وَ إِنْ عَلِمَ مَکَانَهُ فَلْیَغْسِلْهُ.
ترجمه:
عنسبه بن مصعب گفت: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم دربارهٔ منی که به لباس اصابت کند و جای آن را نداند. امام فرمود: همه لباس را بشوید. و اگر جای آن را بداند، همان قسمت را بشوید
4057- 4- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا احْتَلَمَ الرَّجُلُ فَأَصَابَ ثَوْبَهُ شَیْ ءٌ (5)- فَلْیَغْسِلِ الَّذِی أَصَابَهُ فَإِنْ ظَنَّ أَنَّهُ أَصَابَهُ شَیْ ءٌ وَ
ص: 424
لَمْ یَسْتَیْقِنْ وَ لَمْ یَرَ مَکَانَهُ فَلْیَنْضِحْهُ بِالْمَاءِ وَ إِنِ اسْتَیْقَنَ أَنَّهُ قَدْ أَصَابَهُ مَنِیٌّ وَ لَمْ یَرَ مَکَانَهُ فَلْیَغْسِلْ ثَوْبَهُ کُلَّهُ فَإِنَّهُ أَحْسَنُ.
ترجمه:
حلبی از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که فرمود: هنگامی که مرد احتلام کند و چیزی به لباسش برسد، همان جایی را که به آن رسیده است بشوید. اگر گمان کند که چیزی به آن رسیده، اما یقین نداشته باشد و جای آن را نداند، با آب آن را تر کند. و اگر یقین داشته باشد که منی به آن رسیده، اما جای آن را نبیند، باید تمام لباس را بشوید، زیرا این بهتر است.
4058- 5- (1) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَنِیِّ یُصِیبُ الثَّوْبَ قَالَ اغْسِلِ الثَّوْبَ کُلَّهُ إِذَا خَفِیَ عَلَیْکَ مَکَانُهُ قَلِیلًا کَانَ أَوْ کَثِیراً.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی مِثْلَهُ (2).
ترجمه:
سماعه گفت: از او (امام) دربارهٔ منی که به لباس برسد، پرسیدم. فرمود: تمام لباس را بشوی، اگر جای آن بر تو پنهان باشد، چه کم باشد و چه زیاد.
4059- 6- (3) وَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَنِیِّ یُصِیبُ الثَّوْبَ قَالَ إِنْ عَرَفْتَ مَکَانَهُ فَاغْسِلْهُ وَ إِنْ خَفِیَ عَلَیْکَ مَکَانُهُ فَاغْسِلْهُ کُلَّهُ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (4)
وَ کَذَا الْحَدِیثَانِ اللَّذَانِ قَبْلَهُ.
ترجمه:
ابن ابی یعفور از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که از ایشان دربارهٔ منی که به لباس برسد، پرسیدم. امام فرمود: اگر جای آن را شناختی، همان جا را بشوی، و اگر جای آن بر تو پنهان بود، تمام لباس را بشوی.
4060- 7- (5) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زَیْدٍ الشَّحَّامِ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الثَّوْبِ یَکُونُ فِیهِ الْجَنَابَةُ فَتُصِیبُنِی السَّمَاءُ حَتَّی یَبْتَلَّ عَلَیَّ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ.
أَقُولُ: وَجْهُهُ أَنَّ الْمَطَرَ طَهَّرَ الثَّوْبَ فَلَا یُنَافِی نَجَاسَةَ الْمَنِیِّ وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (6)
ص: 425
وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (1).
ترجمه:
زید شحام از امام صادق (علیه السلام) پرسید که اگر لباسی جنب باشد و باران بر من ببارد تا لباس خیس شود، (چه حکمی دارد)؟ امام فرمود: مشکلی ندارد.
می گویم : دلیلش این است که باران لباس را پاک کرده و این با نجاست منی منافاتی ندارد. و قبلاً نیز دلیلی بر این موضوع ذکر شده است.)
(2) 17 بَابُ طَهَارَةِ الْمَذْیِ وَ الْوَدْیِ وَ الْبُصَاقِ وَ الْمُخَاطِ وَ النُّخَامَةِ وَ الْبَلَلِ الْمُشْتَبِهِ
ترجمه:
4061- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَذْیِ یُصِیبُ الثَّوْبَ فَقَالَ یَنْضِحُهُ بِالْمَاءِ إِنْ شَاءَ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
محمد از یکی از آن دو (امام باقر یا امام صادق علیهما السلام) نقل می کند که پرسیدم از مَذی (رطوبتی) که به لباس برسد. امام فرمود: اگر بخواهد، با آب آن را تر کند.
4062- 2- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْعَلَاءِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمَذْیِ یُصِیبُ الثَّوْبَ قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ فَلَمَّا رَدَدْنَا عَلَیْهِ قَالَ یَنْضِحُهُ بِالْمَاءِ (5).
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
حسین بن ابی العلاء گفت: از امام صادق (علیه السلام) دربارهٔ مَذی که به لباس برسد، پرسیدم. امام فرمود: مشکلی ندارد. وقتی (سؤال را) دوباره مطرح کردیم، فرمود: با آب آن را تر کند.
4063- 3- (7) وَ عَنْهُ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْعَلَاءِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمَذْیِ یُصِیبُ الثَّوْبَ قَالَ إِنْ عَرَفْتَ مَکَانَهُ فَاغْسِلْهُ وَ إِنْ خَفِیَ عَلَیْکَ مَکَانُهُ فَاغْسِلِ الثَّوْبَ کُلَّهُ.
ترجمه:
حسین بن ابی العلاء گفت: از امام صادق (علیه السلام) دربارهٔ مَذی که به لباس برسد، پرسیدم. امام فرمود: اگر جای آن را شناختی، همان جا را بشوی و اگر جای آن بر تو پنهان بود، تمام لباس را بشوی.
ص: 426
4064- 4- (1) وَ عَنْهُ عَنْ عَلِیٍّ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْعَلَاءِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمَذْیِ یُصِیبُ الثَّوْبَ فَیَلْتَزِقُ بِهِ قَالَ یَغْسِلُهُ وَ لَا یَتَوَضَّأُ.
قَالَ الشَّیْخُ هَذَانِ الْخَبَرَانِ مَحْمُولَانِ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ لِمَا تَقَدَّمَ أَقُولُ: وَ یَحْتَمِلُ الْحَمْلُ عَلَی التَّقِیَّةِ.
ترجمه:
حسین بن ابی العلاء گفت: از امام صادق (علیه السلام) دربارهٔ مَذی که به لباس برسد و به آن بچسبد، پرسیدم. امام فرمود: آن را بشوید، ولی وضو نگیرد.
مرحوم شیخ (طوسی) می گوید: این دو روایت بر استحباب حمل می شوند به دلیل آنچه که قبلاً ذکر شد.
می گویم : همچنین احتمال دارد که بر تقیه حمل شود.
4065- 5- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمَذْیِ یُصِیبُ الثَّوْبَ قَالَ لَیْسَ بِهِ بَأْسٌ.
ترجمه:
ابی بصیر گفت: از امام صادق (علیه السلام) دربارهٔ مَذی که به لباس برسد، پرسیدم. امام فرمود: مشکلی ندارد.
4066- 6- (3) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ ظَرِیفٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ أَنَّ عَلِیّاً ع سُئِلَ عَنِ الْبُزَاقِ یُصِیبُ الثَّوْبَ قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ هُنَا (4) وَ فِی النَّوَاقِضِ وَ غَیْرِهَا (5) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ (6).
ص: 427
ترجمه:
حسین بن علوان از جعفر بن محمد (امام صادق علیه السلام ) نقل می کند که از امام علی (علیه السلام) دربارهٔ بزاقی که به لباس برسد، پرسیدند. امام فرمود: مشکلی ندارد.
(1)18 بَابُ أَنَّ مَنْ أَمَرَ الْغَیْرَ بِغَسْلِ ثَوْبٍ نَجِسٍ بِالْمَنِیِّ فَلَمْ یَغْسِلْهُ ثُمَّ صَلَّی فِیهِ قَبْلَ تَفَقُّدِ النَّجَاسَةِ فَعَلَیْهِ الْإِعَادَةُ
ترجمه:
4067- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ مُیَسِّرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع آمُرُ الْجَارِیَةَ فَتَغْسِلُ ثَوْبِی مِنَ الْمَنِیِّ فَلَا تُبَالِغُ فِی غَسْلِهِ فَأُصَلِّی فِیهِ فَإِذَا هُوَ یَابِسٌ قَالَ أَعِدْ صَلَاتَکَ أَمَا إِنَّکَ لَوْ کُنْتَ غَسَلْتَ أَنْتَ لَمْ یَکُنْ عَلَیْکَ شَیْ ءٌ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (3).
ترجمه:
میسر گفت: به امام صادق (علیه السلام) گفتم: من به کنیزم دستور می دهم که لباس مرا از منی بشوید و در شستن آن دقت نمی کند، من در آن نماز می خوانم. سپس آن(منی در) لباس خشک می شود. امام فرمود: نمازت را دوباره بخوان. آگاه باش که اگر خودت آن را شسته بودی، بر تو چیزی نبود.
(4) 19 بَابُ وُجُوبِ إِزَالَةِ النَّجَاسَةِ عَنِ الثَّوْبِ وَ الْبَدَنِ قَلِیلَةً کَانَتْ أَوْ کَثِیرَةً لِلصَّلَاةِ إِلَّا قَلِیلَ الدَّمِ
ترجمه:
4068- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَنِیِّ یُصِیبُ الثَّوْبَ قَالَ اغْسِلِ الثَّوْبَ کُلَّهُ إِذَا خَفِیَ عَلَیْکَ مَکَانُهُ قَلِیلًا کَانَ أَوْ کَثِیراً.
ترجمه:
سماعه گفت: از امام (علیه السلام) دربارهٔ منی که به لباس برسد، پرسیدم. امام فرمود: تمام لباس را بشوی، اگر جای آن بر تو پنهان باشد، چه کم باشد و چه زیاد.
4069- 2- (6) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ عَبْدِ الْکَرِیمِ بْنِ عَمْرٍو عَنِ الْحَسَنِ بْنِ زِیَادٍ قَالَ: سُئِلَ أَبُو
ص: 428
عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یَبُولُ فَیُصِیبُ بَعْضَ جَسَدِهِ (1) قَدْرُ نُکْتَةٍ مِنْ بَوْلِهِ فَیُصَلِّی ثُمَّ یَذْکُرُ بَعْدُ أَنَّهُ لَمْ یَغْسِلْهُ قَالَ یَغْسِلُهُ وَ یُعِیدُ صَلَاتَهُ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (2)
وَ کَذَا الَّذِی قَبْلَهُ.
ترجمه:
حسن بن زیاد گفت: از امام صادق (علیه السلام) دربارهٔ مردی پرسیدند که بول می کند و مقداری از بولش به بدنش می رسد، سپس نماز می خواند و بعداً یادش می آید که آن را نشسته است. امام فرمود: باید آن را بشوید و نماز را دوباره بخواند.
4070- 3- (3) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ قَالَ: بَعَثْتُ بِمَسْأَلَةٍ إِلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مَعَ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مَیْمُونٍ قُلْتُ سَلْهُ عَنِ الرَّجُلِ یَبُولُ فَیُصِیبُ فَخِذَهُ قَدْرُ نُکْتَةٍ مِنْ بَوْلِهِ فَیُصَلِّی وَ یَذْکُرُ بَعْدَ ذَلِکَ أَنَّهُ لَمْ یَغْسِلْهَا قَالَ یَغْسِلُهَا وَ یُعِیدُ صَلَاتَهُ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (4) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (5) وَ عَلَی اسْتِثْنَاءِ الدَّمِ (6).
ترجمه:
ابن مسکان ی گوید سوال خودم را به وسیله ابراهیم بن میمون به حضرت صادق علیه السلام رساندم از او خواستم از حضرت بپرسد کسی در حال بول کردن قطره کوچکی از بول به رانش رسیده با همین حال نماز خوانده بعد از نماز متوجه شد که آن را نشسته حضرت فرمودند ران خود را آب بکشد و نماز را دوباره بخواند
(7) 20 بَابُ جَوَازِ الصَّلَاةِ مَعَ نَجَاسَةِ الثَّوْبِ وَ الْبَدَنِ بِمَا یَنْقُصُ عَنْ سَعَةِ الدِّرْهَمِ مِنَ الدَّمِ مُجْتَمِعاً عَدَا مَا اسْتُثْنِیَ
ترجمه:
4071- 1- (8) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ
ص: 429
عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ زِیَادِ بْنِ أَبِی الْحَلَّالِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی یَعْفُورٍ فِی حَدِیثٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع الرَّجُلُ یَکُونُ فِی ثَوْبِهِ نُقَطُ الدَّمِ لَا یَعْلَمُ بِهِ ثُمَّ یَعْلَمُ فَیَنْسَی أَنْ یَغْسِلَهُ فَیُصَلِّی ثُمَّ یَذْکُرُ بَعْدَ مَا صَلَّی أَ یُعِیدُ صَلَاتَهُ قَالَ یَغْسِلُهُ وَ لَا یُعِیدُ صَلَاتَهُ إِلَّا أَنْ یَکُونَ مِقْدَارَ الدِّرْهَمِ مُجْتَمِعاً فَیَغْسِلُهُ وَ یُعِیدُ الصَّلَاةَ.
ترجمه:
ابن ابی یعفور ر روایتی می گوید به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم کسی در لباسش نقطه کوچکی از خون وجود داشته ولی نمی دانسته بعد متوجه می شود ولی فراموش می کند که آن را بشوید بعد از نماز متوجه می شود آیا باید نماز خود را اعاده کند حضرت فرمودند : آب بکشد و نماز را لازم نیست اعاده کند مگر اینکه مجموع خونها به مقدار یک درهم باشد که باید آن را آب بکشد و نماز را به اعاده کند
4072- 2- (1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِیرٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ الْجُعْفِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: فِی الدَّمِ یَکُونُ فِی الثَّوْبِ إِنْ کَانَ أَقَلَّ مِنْ قَدْرِ الدِّرْهَمِ فَلَا یُعِیدُ الصَّلَاةَ وَ إِنْ کَانَ أَکْثَرَ مِنْ قَدْرِ الدِّرْهَمِ وَ کَانَ رَآهُ فَلَمْ یَغْسِلْهُ حَتَّی صَلَّی فَلْیُعِدْ صَلَاتَهُ وَ إِنْ لَمْ یَکُنْ رَآهُ حَتَّی صَلَّی فَلَا یُعِیدُ الصَّلَاةَ.
ترجمه:
اسماعیل جعفی از حضرت باقر علیه السلام نقل می کند که حضرت در مورد خونی که درلباس است فرمودند : اگر کمتر از یک درهم باشد اعاده نمازلازم نیست ولی اگربیش ازدرهم بوده و آن را قبلاً دیده ولی آب نکشیده باشد و نماز خوانده باشد پس باید نماز را اعاده کند و اگر قبلاً آن را ندیده و نماز خوانده باشد اعاده نماز لازم نیست .
4073- 3- (2) وَ عَنْهُ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ یَعْنِی ابْنَ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی الرَّجُلِ یُصَلِّی فَأَبْصَرَ فِی ثَوْبِهِ دَماً قَالَ یُتِمُّ.
ترجمه:
داوود سرحان از حضرت صادق علیه السلام نقل می کند که حضرت فرمودند : کسی که نماز خوانده باشد و بعد از نماز ببیند لباسش به خون آلوده بوده نمازش صحیح است
4074- 4- (3) وَ عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَدِیدٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع وَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُمَا قَالا لَا بَأْسَ بِأَنْ یُصَلِّیَ الرَّجُلُ فِی الثَّوْبِ وَ فِیهِ الدَّمُ مُتَفَرِّقاً شِبْهَ النَّضْحِ وَ إِنْ کَانَ قَدْ رَآهُ صَاحِبُهُ قَبْلَ ذَلِکَ فَلَا بَأْسَ بِهِ مَا لَمْ یَکُنْ مُجْتَمِعاً قَدْرَ الدِّرْهَمِ.
ترجمه:
جمیل بن دراج از یکی از اصحابمان نقل کرده که حضرت باقر و حضرت صادق علیهما السلام فرمودند : اشکالی ندارد که شخصی در لباس آلوده به خون نماز بخواند در حالی که خون بصورت پراکنده مثل حالت پاشیده شده باشد ولو اینکه آن را قبلاً دیده باشد پس اشکال ندارد تا زمانیکه مجموع آنها به اندازه یک درهم نباشد
4075- 5- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ حُکَیْمٍ عَنِ ابْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ مُثَنَّی بْنِ عَبْدِ السَّلَامِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِنِّی حَکَکْتُ
ص: 430
جِلْدِی فَخَرَجَ مِنْهُ دَمٌ فَقَالَ إِنِ اجْتَمَعَ قَدْرَ حِمَّصَةٍ فَاغْسِلْهُ وَ إِلَّا فَلَا.
قَالَ الشَّیْخُ هَذَا مَحْمُولٌ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ أَقُولُ: وَ یَحْتَمِلُ الْحَمْلُ عَلَی بُلُوغِ سَعَةِ الدِّرْهَمِ.
ترجمه:
مثنی ابن عبدالسلام از حضرت صادق علیه السلام نقل می کند که به ایشان عرض کردم پوستم را خاراندم زخم شد خون جاری شد حضرت فرمودند : اگر به اندازه یک نخود باشد باید آن را بشویی و الا اشکالی ندارد
مرحوم شیخ این روایت را حمل بر استحباب کرده اند
من می گویم : احتمال دارد حمل کنیم این روایت را به مقدار یک درهم
4076- 6- (1) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: قُلْتُ لَهُ الدَّمُ یَکُونُ فِی الثَّوْبِ عَلَیَّ وَ أَنَا فِی الصَّلَاةِ قَالَ إِنْ رَأَیْتَهُ وَ عَلَیْکَ ثَوْبٌ غَیْرُهُ فَاطْرَحْهُ وَ صَلِّ وَ إِنْ لَمْ یَکُنْ عَلَیْکَ ثَوْبٌ غَیْرُهُ فَامْضِ فِی صَلَاتِکَ وَ لَا إِعَادَةَ عَلَیْکَ مَا لَمْ یَزِدْ عَلَی مِقْدَارِ الدِّرْهَمِ وَ مَا کَانَ أَقَلَّ مِنْ ذَلِکَ (2) فَلَیْسَ بِشَیْ ءٍ رَأَیْتَهُ قَبْلُ أَوْ لَمْ تَرَهُ وَ إِذَا کُنْتَ قَدْ رَأَیْتَهُ وَ هُوَ أَکْثَرُ مِنْ مِقْدَارِ الدِّرْهَمِ فَضَیَّعْتَ غَسْلَهُ وَ صَلَّیْتَ فِیهِ صَلَاةً کَثِیرَةً فَأَعِدْ مَا صَلَّیْتَ فِیهِ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (3)
وَ
رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ أَنَّهُ قَالَ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع (4) وَ ذَکَرَ الْحَدِیثَ وَ زَادَ وَ لَیْسَ ذَلِکَ بِمَنْزِلَةِ الْمَنِیِّ وَ الْبَوْلِ
ترجمه:
محمد بن مسلم گفت: به امام گفتم: خون در لباسم باشد و من در حال نماز باشم. فرمود: اگر آن را دیدی و لباسی غیر از آن بر تنت بود، آن را بینداز و نماز بخوان. و اگر لباسی غیر از آن نداشتی، به نمازت ادامه بده و تا زمانی که مقدار آن بیش از درهم نباشد، نیازی به تکرار نماز نداری. و هرچه کمتر از آن باشد، چیزی نیست؛ چه آن را قبل از نماز دیده باشی یا نه. و اگر آن را دیدی و مقدارش بیش از درهم بود و از شستن آن کوتاهی کردی و در آن لباس نمازهای زیادی خواندی، هرچه را که در آن لباس نماز خواندی، باید دوباره انجام دهی.
4077- 7- (5) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنِ الْحَلَبِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ دَمِ الْبَرَاغِیثِ یَکُونُ فِی الثَّوْبِ هَلْ یَمْنَعُهُ ذَلِکَ مِنَ الصَّلَاةِ فِیهِ قَالَ لَا وَ إِنْ کَثُرَ فَلَا بَأْسَ أَیْضاً بِشِبْهِهِ مِنَ الرُّعَافِ یَنْضِحُهُ وَ لَا یَغْسِلُهُ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
حلبی گفت: از امام صادق (ع) درباره خون کک که در لباس باشد، پرسیدم؛ آیا این مانع نماز خواندن در آن می شود؟ فرمود: نه، و اگر هم زیاد باشد، اشکالی ندارد. همچنین در مورد شبیه آن، مانند خون بینی (رعاف) که بر لباس باشد، فقط آن را با آب بپاشد و نیازی به شستن آن نیست.
ص: 431
4078- 8- (1) عَلِیُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِی کِتَابِهِ عَنْ أَخِیهِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الدُّمَّلِ یَسِیلُ مِنْهُ الْقَیْحُ کَیْفَ یَصْنَعُ قَالَ إِنْ کَانَ غَلِیظاً أَوْ فِیهِ خَلْطٌ مِنْ دَمٍ فَاغْسِلْهُ کُلَّ یَوْمٍ مَرَّتَیْنِ غُدْوَةً وَ عَشِیَّةً وَ لَا یَنْقُضُ ذَلِکَ الْوُضُوءَ وَ إِنْ أَصَابَ ثَوْبَکَ قَدْرُ دِینَارٍ مِنَ الدَّمِ فَاغْسِلْهُ وَ لَا تُصَلِّ فِیهِ حَتَّی تَغْسِلَهُ.
أَقُولُ: سَعَةُ الدِّینَارِ بِقَدْرِ سَعَةِ الدِّرْهَمِ تَقْرِیباً وَ أَوَّلُ الْحَدِیثِ مَحْمُولٌ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ.
ترجمه:
علی بن جعفر در کتاب خود از برادرش نقل می کند: از او درباره جوشی که از آن چرک بیرون می آید، پرسیدم؛ چه باید کرد؟ فرمود: اگر غلیظ باشد یا با خون مخلوط باشد، هر روز دو بار، صبح و شام، آن را بشوی و این وضو را باطل نمی کند. و اگر به اندازه یک دینار خون به لباست برسد، آن را بشوی و در آن لباس نماز نخوان تا آن را شسته باشی.
می گویم : اندازه دینار تقریباً به اندازه درهم است و بخش اول حدیث بر مستحب بودن دلالت دارد.
4079- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْمُکَارِی عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَوْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَا تُعَادُ الصَّلَاةُ مِنْ دَمٍ تُبْصِرُهُ غَیْرَ دَمِ الْحَیْضِ فَإِنَّ قَلِیلَهُ وَ کَثِیرَهُ فِی الثَّوْبِ إِنْ رَآهُ أَوْ لَمْ یَرَهُ سَوَاءٌ (4).
وَ
رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی نَحْوَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ مِنْ دَمٍ لَمْ تُبْصِرْهُ (5)
ترجمه:
ابوبصیر از امام صادق (ع) یا امام باقر (ع) نقل می کند که فرمود: نماز به خاطر خونی که دیده شود، غیر از خون حیض، تکرار نمی شود؛ زیرا مقدار کم یا زیاد آن در لباس، چه دیده شود یا نشود، فرقی ندارد.
(گروهی از اصحاب خون استحاضه و نفاس را نیز به این حکم اضافه کرده اند، اما دلیلی برای آن دیده نمی شود، هرچند این احتیاط موافق است. همچنین خون نجس العین نیز به حدیث آخر ملحق شده است، و همین طور خون استحاضه و نفاس برای لباسی غیر از آن زن. درباره خون نجس العین نیز گفته شده که با نجاست دیگری ملاقات کرده و از مقدار کم آن هم معاف نیست. اما این نظر قابل بحث است.)
4080- 2- (6) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ
ص: 432
رَفَعَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ: دَمُکَ أَنْظَفُ مِنْ دَمِ غَیْرِکَ إِذَا کَانَ فِی ثَوْبِکَ شِبْهُ النَّضْحِ مِنْ دَمِکَ فَلَا بَأْسَ وَ إِنْ کَانَ دَمُ غَیْرِکَ قَلِیلًا أَوْ کَثِیراً فَاغْسِلْهُ.
ترجمه:
احمد بن ابی عبدالله از پدرش نقل کرده که از امام صادق (ع) روایت شده: فرمود: خون خودت پاک تر از خون دیگران است. اگر در لباس تو مقداری مانند پاشیدگی از خون خودت باشد، اشکالی ندارد. اما اگر خون دیگری باشد، چه کم باشد و چه زیاد، آن را بشوی.
(1) 22 بَابُ جَوَازِ الصَّلَاةِ مَعَ نَجَاسَةِ الثَّوْبِ وَ الْبَدَنِ بِدَمِ الْجُرُوحِ وَ الْقُرُوحِ إِلَی أَنْ تَرْقَأَ وَ اسْتِحْبَابِ غَسْلِ الثَّوْبِ کُلَّ یَوْمٍ مَرَّةً
ترجمه:
4081- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ حُکَیْمٍ عَنِ الْمُعَلَّی أَبِی (3) عُثْمَانَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أَبِی جَعْفَرٍ ع وَ هُوَ یُصَلِّی فَقَالَ لِی قَائِدِی إِنَّ فِی ثَوْبِهِ دَماً فَلَمَّا انْصَرَفَ قُلْتُ لَهُ إِنَّ قَائِدِی أَخْبَرَنِی أَنَّ بِثَوْبِکَ دَماً فَقَالَ لِی (4) إِنَّ بِی دَمَامِیلَ وَ لَسْتُ أَغْسِلُ ثَوْبِی حَتَّی تَبْرَأَ.
ترجمه:
ابوبصیر گفت: نزد امام باقر (ع) رفتم در حالی که ایشان در حال نماز بودند. راهنمایم به من گفت: در لباس ایشان خون وجود دارد. وقتی امام از نماز فارغ شد، به ایشان گفتم که راهنمایم به من خبر داد که در لباستان خون است. امام فرمود: من دچار جوش هایی هستم و تا زمانی که بهبود نیابند، لباسم را نمی شویم.
4082- 2- (5) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ بِهِ الْقَرْحُ وَ الْجُرْحُ وَ لَا یَسْتَطِیعُ أَنْ یَرْبِطَهُ وَ لَا یَغْسِلَ دَمَهُ قَالَ یُصَلِّی وَ لَا یَغْسِلُ ثَوْبَهُ کُلَّ یَوْمٍ إِلَّا مَرَّةً فَإِنَّهُ لَا یَسْتَطِیعُ أَنْ یَغْسِلَ ثَوْبَهُ کُلَّ سَاعَةٍ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (6)
وَ کَذَا الَّذِی قَبْلَهُ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی مِثْلَهُ وَ کَذَا الَّذِی قَبْلَهُ (7).
ترجمه:
سماعه گفت: از امام درباره مردی که زخم یا جراحت دارد و نمی تواند آن را ببندد یا خونش را بشوید، پرسیدم. امام فرمود: نماز می خواند و لباسش را هر روز فقط یک بار می شوید، زیرا او نمی تواند هر ساعتی لباسش را بشوید.
ص: 433
4083- 3- (1) وَ عَنْهُ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنْ إِسْمَاعِیلَ الْجُعْفِیِّ قَالَ: رَأَیْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یُصَلِّی وَ الدَّمُ یَسِیلُ مِنْ سَاقِهِ.
ترجمه:
اسماعیل جعفی گفت: دیدم که امام باقر (ع) نماز می خواندند در حالی که خون از ساق پای ایشان جاری بود.
4084- 4- (2) وَ عَنْهُ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَیُّوبَ وَ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ تَخْرُجُ بِهِ الْقُرُوحُ فَلَا تَزَالُ تَدْمَی کَیْفَ یُصَلِّی (3) فَقَالَ یُصَلِّی وَ إِنْ کَانَتِ الدِّمَاءُ تَسِیلُ.
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْعَلَاءِ مِثْلَهُ (4) وَ رَوَاهُ مُحَمَّدُ بْنُ إِدْرِیسَ فِی آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ نَوَادِرِ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ قَالَ سَأَلْتُهُ وَ ذَکَرَ مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
محمد بن مسلم از یکی ازدوامام علیهما السلام نقل می کند که پرسیدم: مردی که بدنش دچار زخم هایی است که همیشه خونریزی دارند، چگونه نماز بخواند؟ امام فرمود: نماز می خواند حتی اگر خون ها جاری باشند.
4085- 5- (6) وَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ الْبَرْقِیِّ وَ الْعَبَّاسِ (7) جَمِیعاً عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنْ لَیْثٍ الْمُرَادِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع الرَّجُلُ تَکُونُ بِهِ الدَّمَامِیلُ وَ الْقُرُوحُ فَجِلْدُهُ وَ ثِیَابُهُ مَمْلُوَّةٌ دَماً وَ قَیْحاً وَ ثِیَابُهُ بِمَنْزِلَةِ جِلْدِهِ فَقَالَ یُصَلِّی فِی ثِیَابِهِ وَ لَا یَغْسِلُهَا وَ لَا شَیْ ءَ عَلَیْهِ.
وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَبَّاسِ مِثْلَهُ (8).
ترجمه:
لیث مرادی گفت: به امام صادق (ع) عرض کردم: مردی که دچار دمل ها و زخم هایی است و پوست و لباسش پر از خون و چرک شده و لباسش به مثابه پوست اوست، چه باید بکند؟ امام فرمود: در همان لباس هایش نماز می خواند و نیازی به شستن آن ها ندارد و چیزی بر او نیست.
ص: 434
4086- 6- (1) وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ عَنْ ظَرِیفِ بْنِ نَاصِحٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع الْجُرْحُ یَکُونُ فِی مَکَانٍ لَا یَقْدِرُ عَلَی رَبْطِهِ فَیَسِیلُ مِنْهُ الدَّمُ وَ الْقَیْحُ فَیُصِیبُ ثَوْبِی فَقَالَ دَعْهُ فَلَا یَضُرُّکَ أَنْ لَا تَغْسِلَهُ.
ترجمه:
عبدالرحمن بن ابی عبدالله گفت: به امام صادق (ع) عرض کردم: زخمی در جایی از بدن باشد که نتوان آن را بست و خون و چرک از آن جاری شود و به لباس من برسد، چه باید کرد؟ امام فرمود: آن را رها کن، نیازی نیست که آن را بشویی و ضرری به تو نمی رساند.
4087- 7- (2) وَ عَنْهُ عَنْ مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا کَانَ بِالرَّجُلِ جُرْحٌ سَائِلٌ فَأَصَابَ ثَوْبَهُ مِنْ دَمِهِ فَلَا یَغْسِلْهُ حَتَّی یَبْرَأَ وَ یَنْقَطِعَ الدَّمُ.
ترجمه:
سماعه بن مهران از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمود: اگر مردی زخمی داشته باشد که از آن خون جاری شود و خون به لباسش برسد، تا زمانی که زخم بهبود نیابد و خون قطع نشود، نیازی به شستن لباسش ندارد.
4088- 8- (3) وَ عَنْهُ عَنْ عَلِیِّ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الدُّمَّلِ یَکُونُ بِالرَّجُلِ فَیَنْفَجِرُ وَ هُوَ فِی الصَّلَاةِ قَالَ یَمْسَحُهُ وَ یَمْسَحُ یَدَهُ بِالْحَائِطِ أَوْ بِالْأَرْضِ وَ لَا یَقْطَعِ الصَّلَاةَ.
ترجمه:
عمار از امام صادق (ع) نقل می کند که پرسیدم: اگر مردی در حال نماز باشد و جوش او بترکد، چه باید کند؟ امام فرمود: آن را پاک کند و دستش را به دیوار یا زمین بمالد و نماز را قطع نکند.
(4) 23 بَابُ طَهَارَةِ دَمِ السَّمَکِ وَ الْبَقِّ وَ الْبَرَاغِیثِ وَ نَحْوِهَا مِمَّا لَا نَفْسَ لَهُ وَ إِنْ کَثُرَ وَ تَفَاحَشَ
ترجمه:
4089- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ زِیَادِ بْنِ أَبِی الْحَلَّالِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قَالَ: قُلْتُ
ص: 435
لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مَا تَقُولُ فِی دَمِ الْبَرَاغِیثِ قَالَ لَیْسَ بِهِ بَأْسٌ قُلْتُ إِنَّهُ یَکْثُرُ وَ یَتَفَاحَشُ قَالَ وَ إِنْ کَثُرَ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
عبدالله بن ابی یعفور گفت: به امام صادق (ع) عرض کردم: درباره خون کک ها چه می فرمایید؟ امام فرمود: اشکالی ندارد. گفتم: گاهی زیاد می شود و بسیار گسترده می گردد. امام فرمود: حتی اگر زیاد هم باشد، اشکالی ندارد.
4090- 2- (1) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ عَلِیّاً ع کَانَ لَا یَرَی بَأْساً بِدَمِ مَا لَمْ یُذَکَّ یَکُونُ فِی الثَّوْبِ فَیُصَلِّی فِیهِ الرَّجُلُ یَعْنِی دَمَ السَّمَکِ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنِ النَّوْفَلِیِّ (2)
وَ رَوَاهُ ابْنُ إِدْرِیسَ فِی آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
سکونی از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمود: امام علی (ع) مشکلی نمی دید اگر خونی که حاصل ذبح (شرعی) نیست، مانند خون ماهی، در لباس باشد و مرد در آن لباس نماز بخواند.
4091- 3- (4) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الرَّیَّانِ قَالَ: کَتَبْتُ إِلَی الرَّجُلِ ع هَلْ یَجْرِی دَمُ الْبَقِّ مَجْرَی دَمِ الْبَرَاغِیثِ وَ هَلْ یَجُوزُ لِأَحَدٍ أَنْ یَقِیسَ بِدَمِ الْبَقِّ عَلَی الْبَرَاغِیثِ فَیُصَلِّیَ فِیهِ وَ أَنْ یَقِیسَ عَلَی نَحْوِ هَذَا فَیَعْمَلَ بِهِ فَوَقَّعَ ع تَجُوزُ الصَّلَاةُ وَ الطُّهْرُ مِنْهُ أَفْضَلُ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (5).
ترجمه:
محمد بن ریان گفت: به آن مرد (امام) نوشتم: آیا خون پشه در حکم خون کک ها است و آیا جایز است کسی خون پشه را بر خون کک قیاس کند و در آن نماز بخواند؟ آیا می تواند بر اساس این قیاس عمل کند؟ امام (ع) نوشت: نماز در آن (خون پشه) جایز است و پاکی از آن بهتر است.
4092- 4- (6) وَ قَدْ تَقَدَّمَ حَدِیثُ الْحَلَبِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ دَمِ الْبَرَاغِیثِ یَکُونُ فِی الثَّوْبِ هَلْ یَمْنَعُهُ ذَلِکَ مِنَ الصَّلَاةِ قَالَ لَا وَ إِنْ کَثُرَ.
ترجمه:
در حدیث حلبی پیش تر ذکر شده که از امام صادق (ع) درباره خون کک که در لباس باشد، پرسیدم؛ آیا این مانع نماز خواندن در آن می شود؟ امام فرمود: نه، و اگر هم زیاد باشد، اشکالی ندارد.
ص: 436
4093- 5- (1) وَ حَدِیثُ غِیَاثٍ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: لَا بَأْسَ بِدَمِ الْبَرَاغِیثِ وَ الْبَقِّ وَ بَوْلِ الْخَشَاشِیفِ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (2).
ترجمه:
حدیث غیاث از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود: اشکالی ندارد در مورد خون کک ها وپشه و ادرار حشرات.
(3) 24 بَابُ أَنَّهُ إِنَّمَا یَجِبُ غَسْلُ ظَاهِرِ الْبَدَنِ مِنَ النَّجَاسَةِ دُونَ الْبَوَاطِنِ
ترجمه:
4094- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی مَحْمُودٍ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا ع یَقُولُ یُسْتَنْجَی وَ یُغْسَلُ مَا ظَهَرَ مِنْهُ عَلَی الشَّرْجِ وَ لَا یُدْخَلُ فِیهِ الْأَنْمُلَةُ.
ترجمه:
ابراهیم بن ابی محمود نقل می کند که شنیدم امام رضا (ع) فرمود: در هنگام استنجاء (پاک کردن نجاست از بدن)، آنچه بر روی مقعد ظاهر است، شسته می شود و انگشت به داخل آن وارد نمی شود.
4095- 2- (5) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ یُونُسَ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع فِی الرَّجُلِ یَمَسُّ أَنْفَهُ فِی الصَّلَاةِ فَیَرَی دَماً کَیْفَ یَصْنَعُ أَ یَنْصَرِفُ قَالَ إِنْ کَانَ یَابِساً فَلْیَرْمِ بِهِ وَ لَا بَأْسَ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ وَ الَّذِی قَبْلَهُ وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
محمد بن مسلم از یکی از امام علیهما السلام نقل می کند که درباره مردی که در حال نماز دست به بینی خود می زند و خون می بیند، پرسیدم: چه باید بکند؟ آیا نماز را قطع کند؟ امام فرمود: اگر خون خشک شده است، آن را دور بیندازد و اشکالی ندارد.
4096- 3- (7) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْجُرْحِ کَیْفَ یُصْنَعُ بِهِ فِی غَسْلِهِ قَالَ اغْسِلْ مَا حَوْلَهُ.
ترجمه:
حلبی از امام صادق (ع) نقل می کند که در حدیثی پرسیدم: درباره زخم که چگونه باید شسته شود، چه باید کرد؟ امام فرمود: اطراف آن را بشوی.
ص: 437
4097- 4- (1) وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ یُونُسَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْجُرْحِ کَیْفَ یَصْنَعُ بِهِ صَاحِبُهُ قَالَ یَغْسِلُ مَا حَوْلَهُ.
ترجمه:
عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ از امام صادق (ع) نقل می کند که در حدیثی پرسیدم: درباره زخم که چگونه باید شسته شود، چه باید کرد؟ امام فرمود: اطراف آن را بشوی.
4098- 5- (2) وَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ قَالَ: سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ یَسِیلُ مِنْ أَنْفِهِ الدَّمُ هَلْ عَلَیْهِ أَنْ یَغْسِلَ بَاطِنَهُ یَعْنِی جَوْفَ الْأَنْفِ فَقَالَ إِنَّمَا عَلَیْهِ أَنْ یَغْسِلَ مَا ظَهَرَ مِنْهُ.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
عمار ساباطی نقل می کند که از امام صادق (ع) پرسیده شد: مردی که از بینی اش خون جاری می شود، آیا باید داخل بینی را نیز بشوید؟ امام فرمود: فقط لازم است آنچه که از بینی ظاهر است، شسته شود.
4099- 6- (4) وَ بِالْإِسْنَادِ عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: إِنَّمَا عَلَیْهِ أَنْ یَغْسِلَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا یَعْنِی الْمَقْعَدَةَ وَ لَیْسَ عَلَیْهِ أَنْ یَغْسِلَ بَاطِنَهَا.
ترجمه:
عمار از امام صادق (ع) در حدیثی نقل می کند که فرمود: فقط لازم است آنچه که از مقعد ظاهر است، شسته شود و نیازی به شستن داخل آن نیست.
4100- 7- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ عُرْوَةَ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَیْسَ الْمَضْمَضَةُ وَ الِاسْتِنْشَاقُ فَرِیضَةً وَ لَا سُنَّةً إِنَّمَا عَلَیْکَ أَنْ تَغْسِلَ مَا ظَهَرَ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (6) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (7).
ص: 438
ترجمه:
زرارة از امام باقر (ع) نقل می کند که فرمود: مضمضه (شستن دهان) و استنشاق (شستن بینی) نه واجب است و نه مستحب. تنها چیزی که بر تو واجب است، شستن آن چیزی است که ظاهر است.
(1) 25 بَابُ أَنَّهُ إِنَّمَا یَجِبُ إِزَالَةُ عَیْنِ النَّجَاسَةِ دُونَ أَثَرِهَا وَ اسْتِحْبَابِ صَبْغِ أَثَرِ الدَّمِ بِالْمِشْقِ إِذَا لَمْ یَذْهَبْ
ترجمه:
4101- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنِ الْعَبْدِ الصَّالِحِ ع قَالَ: سَأَلَتْهُ أُمُّ وَلَدٍ لِأَبِیهِ إِلَی أَنْ قَالَ قَالَتْ أَصَابَ ثَوْبِی دَمُ الْحَیْضِ فَغَسَلْتُهُ فَلَمْ یَذْهَبْ أَثَرُهُ فَقَالَ اصْبَغِیهِ بِمِشْقٍ (3) حَتَّی یَخْتَلِطَ وَ یَذْهَبَ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
علی بن ابی حمزه از امام کاظم (ع) نقل می کند که کنیز امام صادق (ع) پرسید: خون حیض به لباسم اصابت کرده و آن را شستم، ولی اثرش باقی مانده است. امام فرمود: آن را با صبغی مانند مشک (رنگ طبیعی) رنگ کن تا مخلوط شود و اثرش از بین برود.
4102- 2- (5) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ لِلِاسْتِنْجَاءِ حَدٌّ قَالَ لَا (6) یُنَقَّی مَا ثَمَّةَ قُلْتُ فَإِنَّهُ یُنَقَّی مَا ثَمَّةَ وَ یَبْقَی الرِّیحُ قَالَ الرِّیحُ لَا یُنْظَرُ إِلَیْهَا.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (7).
ترجمه:
ابن مغیره از امام کاظم (ع) نقل می کند که به ایشان گفتم: آیا برای استنجا (پاک کردن محل خروج) حد و میزانی وجود دارد؟ امام فرمود: خیر، تا زمانی که آن محل پاک شود. پرسیدم: اگر آن محل پاک شد ولی بو باقی ماند، چه باید کرد؟ امام فرمود: بو اهمیتی ندارد و به آن توجهی نمی شود.
4103- 3- (8) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ السِّنْدِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عِیسَی بْنِ أَبِی مَنْصُورٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع امْرَأَةٌ أَصَابَ ثَوْبَهَا مِنْ دَمِ الْحَیْضِ فَغَسَلَتْهُ فَبَقِیَ أَثَرُ الدَّمِ فِی ثَوْبِهَا قَالَ قُلْ لَهَا تَصْبَغُهُ بِمِشْقٍ حَتَّی یَخْتَلِطَ.
ترجمه:
عیسی بن ابی منصور نقل می کند که به امام صادق (ع) گفتم: زنی است که لباسش به خون حیض آلوده شده و آن را شسته است، اما اثر خون همچنان در لباس باقی مانده است. امام فرمود: به او بگو لباسش را با مشق (رنگی خاص) رنگ کند تا خون با آن مخلوط شده و ناپدید شود.
ص: 439
4104- 4- (1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی بْنِ عُبَیْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی الْأَشْعَرِیِّ رَفَعَهُ فِی حَدِیثٍ قَالَ: سَأَلَتْهُ امْرَأَةٌ أَنَّ بِثَوْبِی دَمَ الْحَیْضِ وَ غَسَلْتُهُ وَ لَمْ یَذْهَبْ أَثَرُهُ فَقَالَ اصْبَغِیهِ بِمِشْقٍ.
ترجمه:
محمد بن احمد بن یحیی الأشعری در حدیثی مرفوع نقل می کند که زنی از امام سؤال کرد: "لباسم به خون حیض آلوده شده و آن را شسته ام، ولی اثر آن از بین نرفته است." امام پاسخ داد: "آن را با مشق (نوعی رنگ) رنگ کن."
4105- 5- (2) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنِ السَّیَّارِیِّ عَنْ أَبِی یَزِیدَ الْقَسْمِیِّ وَ قَسْمٌ حَیٌّ مِنَ الْیَمَنِ بِالْبَصْرَةِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ سَأَلَهُ عَنْ جُلُودِ الدَّارِشِ (3) یُتَّخَذُ مِنْهَا الْخِفَافُ قَالَ لَا تُصَلِّ فِیهَا فَإِنَّهَا تُدْبَغُ بِخُرْءِ الْکِلَابِ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ (4)
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْعِلَلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ مَاجِیلَوَیْهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ السَّیَّارِیِّ (5)
أَقُولُ: هَذَا مَحْمُولٌ عَلَی الْکَرَاهِیَةِ لِمَا مَضَی (6) وَ یَأْتِی (7) أَوْ عَلَی النَّهْیِ عَنِ الصَّلَاةِ فِیهَا قَبْلَ غَسْلِهَا لَا بَعْدَهُ.
ترجمه:
از امام رضا (ع) نقل شده است که درباره چرم هایی که از دارش (پوستی که با مواد غیرشرعی دباغی شده) ساخته می شوند و برای ساختن کفش استفاده می شوند، پرسیدند. امام فرمود: "در این کفش ها نماز نخوان، زیرا آنها با مدفوع سگ دباغی شده اند."
می گویم : این روایت حمل برکراهت می شود بدلیل آنچه که گذشت یا حمل می شود برنهی از نمازقبل ازشستن نه بعد ازآن
4106- 6- (8) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: سُئِلَ الرِّضَا ع عَنِ الرَّجُلِ یَطَأُ فِی الْحَمَّامِ وَ فِی رِجْلِهِ الشُّقَاقُ فَیَطَأُ الْبَوْلَ وَ النُّورَةَ فَیَدْخُلُ الشُّقَاقَ أَثَرٌ أَسْوَدُ مِمَّا وَطِئَ مِنَ الْقَذَرِ وَ قَدْ غَسَلَهُ کَیْفَ یَصْنَعُ بِهِ وَ بِرِجْلِهِ الَّتِی وَطِئَ بِهِمَا أَ یُجْزِیهِ الْغَسْلُ أَمْ یُخَلِّلُ أَظْفَارَهُ بِأَظْفَارِهِ وَ یَسْتَنْجِی فَیَجِدُ الرِّیحَ مِنْ أَظْفَارِهِ وَ لَا یَرَی شَیْئاً فَقَالَ لَا شَیْ ءَ عَلَیْهِ مِنَ الرِّیحِ وَ الشُّقَاقِ بَعْدَ غَسْلِهِ.
ص: 440
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (1).
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین نقل می کند که از امام رضا (ع) پرسیدند: مردی که در حمام راه می رود و در پایش شقاق(نوعی کفش) دارد، آیا وقتی به ادرار ونوره پا می گذارد، اثر سیاه از آن در شقاق باقی می ماند و اگرچه آن را شسته باشد، چه باید بکند؟ آیا فقط شستن پا کافی است یا باید ناخن هایش را هم با ناخن های خود تمیز کند و استنجا کند، اما بویی از ناخن هایش احساس کند و چیزی نبیند؟ امام فرمود: "بعد از شستن، هیچ مشکلی از بوی ناخن ها و شقاق وجود ندارد."
(2) 26 بَابُ تَعَدِّی النَّجَاسَةِ مَعَ الْمُلَاقَاةِ وَ الرُّطُوبَةِ لَا مَعَ الْیُبُوسَةِ وَ اسْتِحْبَابِ نَضْحِ الثَّوْبِ بِالْمَاءِ إِذَا لَاقَی الْمَیْتَةَ أَوِ الْخِنْزِیرَ أَوِ الْکَلْبَ بِغَیْرِ رُطُوبَةٍ
ترجمه:
4107- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْعِیصِ بْنِ الْقَاسِمِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ بَالَ فِی مَوْضِعٍ لَیْسَ فِیهِ مَاءٌ فَمَسَحَ ذَکَرَهُ بِحَجَرٍ وَ قَدْ عَرِقَ ذَکَرُهُ وَ فَخِذُهُ قَالَ یَغْسِلُ ذَکَرَهُ وَ فَخِذَیْهِ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
عیسی بن قاسم نقل می کند که از امام صادق (ع) پرسیدم: "مردی در مکانی که آب نیست ادرار کرده و با سنگ آلت خود را پاک کرده، اما آلت و ران هایش عرق کرده است. آیا باید چه کاری انجام دهد؟" امام فرمود: "باید آلت و ران هایش را بشوید."
4108- 2- (4) وَ عَنْهُ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنِ الْفَضْلِ أَبِی الْعَبَّاسِ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا أَصَابَ ثَوْبَکَ مِنَ الْکَلْبِ رُطُوبَةٌ فَاغْسِلْهُ وَ إِنْ مَسَّهُ جَافّاً فَاصْبُبْ عَلَیْهِ الْمَاءَ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
فضل بن عباس نقل می کند که امام صادق (ع) فرمود: "اگر رطوبتی از سگ به لباس تو رسید، آن را بشوی. و اگر به لباس تو به صورت خشک (بدون رطوبت) برخورد کرد، تنها بر آن آب بریز."
4109- 3- (5) وَ عَنْهُ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا مَسَّ ثَوْبَکَ کَلْبٌ فَإِنْ کَانَ یَابِساً فَانْضِحْهُ وَ إِنْ کَانَ رَطْباً فَاغْسِلْهُ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
حریز نقل می کند که یکی از راویان از امام صادق (ع) نقل کرده است: "اگر سگی به لباس تو برخورد کرد، اگر آن لباس خشک بود، بر آن آب بپاش؛ و اگر رطوبت داشت، آن را بشوی."
ص: 441
4110- 4- (1) وَ عَنْهُ عَنِ الْقَاسِمِ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْکَلْبِ یُصِیبُ الثَّوْبَ قَالَ انْضِحْهُ وَ إِنْ کَانَ رَطْباً فَاغْسِلْهُ.
ترجمه:
علی از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمود: "از او درباره سگی که به لباس برخورد کرده است، پرسیدم. فرمود: اگر لباس خشک باشد، بر آن آب بپاش؛ و اگر رطوبت داشته باشد، آن را بشوی."
4111- 5- (2) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُوسَی بْنِ الْقَاسِمِ وَ أَبِی قَتَادَةَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یَقَعُ ثَوْبُهُ عَلَی حِمَارٍ مَیِّتٍ هَلْ تَصْلُحُ لَهُ الصَّلَاةُ فِیهِ قَبْلَ أَنْ یَغْسِلَهُ قَالَ لَیْسَ عَلَیْهِ غَسْلُهُ وَ لْیُصَلِّ فِیهِ وَ لَا بَأْسَ.
ترجمه:
علی بن جعفر از برادرش موسی (ع) نقل می کند که فرمود: "از او درباره مردی که لباسش بر روی الاغ مرده افتاده است، پرسیدم. آیا او می تواند قبل از شستن آن در آن لباس نماز بخواند؟ فرمود: نیازی به شستن آن نیست و می تواند در آن نماز بخواند و هیچ اشکالی ندارد."
4112- 6- (3) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ مُوسَی بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ (4) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ خِنْزِیرٍ أَصَابَ ثَوْباً وَ هُوَ جَافٌّ هَلْ تَصْلُحُ الصَّلَاةُ فِیهِ قَبْلَ أَنْ یَغْسِلَهُ قَالَ نَعَمْ یَنْضِحُهُ بِالْمَاءِ ثُمَّ یُصَلِّی فِیهِ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
علی بن جعفر می گوید: "از او درباره خوکی که بر روی لباسی افتاده و آن لباس خشک است، پرسیدم. آیا او می تواند قبل از شستن آن در آن لباس نماز بخواند؟ فرمود: بله،روی آن آب می پاشد و سپس در آن نماز می خواند."
4113- 7- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَمْرَکِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ وَقَعَ ثَوْبُهُ عَلَی کَلْبٍ مَیِّتٍ قَالَ یَنْضِحُهُ بِالْمَاءِ (6) وَ یُصَلِّی فِیهِ وَ لَا بَأْسَ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ مِثْلَهُ (7).
ترجمه:
علی بن جعفر از برادرش موسی (ع) نقل می کند که فرمود: "از او درباره مردی که لباسش بر روی سگ مرده افتاده است، پرسیدم. آیا او می تواند قبل از شستن آن در آن لباس نماز بخواند؟ فرمود: کمی آب برآن بپاشد و در آن نماز بخواند و هیچ اشکالی ندارد."
4114- 8- (8) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ
ص: 442
عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ وَ ذَکَرَ الْحَدِیثَ وَ الَّذِی قَبْلَهُ وَ زَادَ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یَمْشِی فِی الْعَذِرَةِ وَ هِیَ یَابِسَةٌ فَتُصِیبُ ثَوْبَهُ وَ رِجْلَیْهِ هَلْ یَصْلُحُ لَهُ أَنْ یَدْخُلَ الْمَسْجِدَ فَیُصَلِّیَ وَ لَا یَغْسِلَ مَا أَصَابَهُ قَالَ إِذَا کَانَ یَابِساً فَلَا بَأْسَ.
ترجمه:
عبدالله بن حسن از جدش علی بن جعفراین حدیث وروایت قبلی را نقل می کند ودرادامه می گوید : "از او درباره مردی که در فضله خشک راه می رود و لباس و پاهایش آلوده می شود، پرسیدم. آیا جایز است که به مسجد برود و نماز بخواند بدون اینکه آنچه را که به او رسیده بشوید؟ فرمود: اگر فضله خشک باشد، اشکالی ندارد."
4115- 9- (1) وَ عَنْهُ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْفِرَاشِ یُصِیبُهُ الِاحْتِلَامُ کَیْفَ یُصْنَعُ بِهِ قَالَ اغْسِلْهُ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَلَا تَنَامُ عَلَیْهِ حَتَّی یَیْبَسَ فَإِنْ نِمْتَ عَلَیْهِ وَ أَنْتَ رَطْبُ الْجَسَدِ فَاغْسِلْ مَا أَصَابَ مِنْ جَسَدِکَ فَإِنْ جَعَلْتَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ ثَوْباً فَلَا بَأْسَ.
ترجمه:
علی بن جعفر از برادرش نقل می کند: "از او درباره لحاف یا فرشی که به احتلام(منی) آلوده شده پرسیدم. فرمود: آن را بشوی و اگر این کار را نکردی، بر آن نخواب تا خشک شود. اگر بر آن خوابیدی و بدنت تر باشد، باید آنچه را که به بدنت رسیده بشویی. اما اگر بین خود و آن لحاف یا فرش، پارچه ای بگذاری، اشکالی ندارد."
4116- 10- (2) وَ عَنْهُ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ ثِیَابِ الْیَهُودِ وَ النَّصَارَی- یَنَامُ عَلَیْهَا الْمُسْلِمُ قَالَ لَا بَأْسَ.
ترجمه:
علی بن جعفر از برادرش موسی (ع) نقل می کند که از او درباره لباس های یهودیان و مسیحیان پرسید و اینکه آیا مسلمان می تواند بر روی آن ها بخوابد یا نه. او فرمود: "هیچ اشکالی ندارد."
4117- 11- (3) وَ بِالْإِسْنَادِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَکَانِ یُغْتَسَلُ فِیهِ مِنَ الْجَنَابَةِ أَوْ یُبَالُ فِیهِ یَصْلُحُ أَنْ یُفْرَشَ فَقَالَ نَعَمْ إِذَا کَانَ جَافّاً.
وَ رَوَاهُ عَلِیُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِی کِتَابِهِ وَ کَذَا کُلُّ مَا قَبْلَهُ.
ترجمه:
با سندی از علی بن جعفر، از او پرسیده شد که آیا مکانی که در آن از جنابت غسل می شود یا در آنجا ادرار می شود، می تواند فرش شود یا نه؟ او پاسخ داد: "بله، اگر مکان خشک باشد، اشکالی ندارد."
4118- 12- (4) وَ زَادَ وَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یَمُرُّ بِالْمَکَانِ فِیهِ الْعَذِرَةُ فَتَهُبُّ الرِّیحُ فَتَسْفِی عَلَیْهِ مِنَ الْعَذِرَةِ فَیُصِیبُ ثَوْبَهُ وَ رَأْسَهُ یُصَلِّی فِیهِ قَبْلَ أَنْ یَغْسِلَهُ قَالَ نَعَمْ یَنْفُضُهُ وَ یُصَلِّی فَلَا بَأْسَ.
ترجمه:
و افزود: "از او پرسیدم درباره مردی که از محلی عبور می کند که در آنجا عذره وجود دارد و وزش باد، عذره را به سمت او می ریزد و بر لباس و سر او می نشیند. آیا می تواند در این حالت نماز بخواند قبل از اینکه آن را بشوید؟ او پاسخ داد: بله، باید آن را بتکاند و نماز بخواند، اشکالی ندارد."
4119- 13- (5) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنِ الْفُضَیْلِ (6) بْنِ غَزْوَانَ عَنِ الْحَکَمِ بْنِ حُکَیْمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنِّی أَغْدُو إِلَی السُّوقِ فَأَحْتَاجُ إِلَی الْبَوْلِ
ص: 443
وَ لَیْسَ عِنْدِی مَاءٌ ثُمَّ أَتَمَسَّحُ وَ أَتَنَشَّفُ بِیَدِی ثُمَّ أَمْسَحُهَا بِالْحَائِطِ وَ بِالْأَرْضِ ثُمَّ أَحُکُّ جَسَدِی بَعْدَ ذَلِکَ قَالَ لَا بَأْسَ.
ترجمه:
و گفت: "از امام صادق (ع) پرسیدم: من صبح ها به بازار می روم و به بول کردن نیاز دارم، اما آبی ندارم. آیا می توانم بعد از ادرار، خودم را با دستمال تمیز کنم و سپس دستم را به دیوار و زمین بکشم و بدنم را هم بعد از آن پاک کنم؟ او پاسخ داد: هیچ اشکالی ندارد."
4120- 14- (1) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ فِی حَدِیثٍ أَنَّ أَبَا جَعْفَرٍ ع وَطِئَ عَلَی عَذِرَةٍ یَابِسَةٍ فَأَصَابَ ثَوْبَهُ فَلَمَّا أَخْبَرَهُ قَالَ أَ لَیْسَ هِیَ یَابِسَةً فَقَالَ بَلَی فَقَالَ لَا بَأْسَ.
ترجمه:
محمد بن مسلم می گوید: "ابو جعفر (ع) بر روی عذرۀ خشک پا گذاشت و لباسش آلوده شد. وقتی به او خبر دادند، او پرسید: آیا آن عذرۀ خشک نبود؟ و من پاسخ دادم: بله. او گفت: هیچ اشکالی ندارد."
4121- 15- (2) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی الرَّجُلِ یَطَأُ فِی الْعَذِرَةِ أَوِ الْبَوْلِ أَ یُعِیدُ الْوُضُوءَ قَالَ لَا وَ لَکِنْ یَغْسِلُ مَا أَصَابَهُ.
ترجمه:
حلبی از ابی عبدالله (ع) می پرسد درباره مردی که بر روی عذرۀ یا بول پا گذاشته است که آیا باید وضو را دوباره بگیرد یا خیر. ابی عبدالله (ع) پاسخ می دهد: "خیر، نیازی به تکرار وضو نیست، اما باید آنچه را که آلوده شده است بشوید."
4122- 16- (3) قَالَ الْکُلَیْنِیُّ وَ فِی رِوَایَةٍ أُخْرَی إِذَا کَانَ جَافّاً فَلَا تَغْسِلْهُ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (4) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (5).
ترجمه:
مرحوم کلینی اشاره می کند که در یک روایت دیگر آمده است که اگر عذرۀ یا بول خشک باشد، نیازی به شستن آن نیست.
(6) 27 بَابُ طَهَارَةِ بَدَنِ الْجُنُبِ وَ عَرَقِهِ وَ حُکْمِ عَرَقِ الْجُنُبِ مِنْ حَرَامٍ
ترجمه:
4123- 1- (7) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ أَبِی أُسَامَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع
ص: 444
عَنِ الْجُنُبِ یَعْرَقُ فِی ثَوْبِهِ أَوْ یَغْتَسِلُ فَیُعَانِقُ امْرَأَتَهُ وَ یُضَاجِعُهَا وَ هِیَ حَائِضٌ أَوْ جُنُبٌ فَیُصِیبُ جَسَدَهُ مِنْ عَرَقِهَا قَالَ هَذَا کُلُّهُ لَیْسَ بِشَیْ ءٍ.
ترجمه:
«از ابو اسامه روایت شده که گفت: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم درباره فرد جنب که در لباسش عرق می کند یا غسل می کند، سپس همسرش را در آغوش می گیرد و با او همبستر می شود در حالی که همسرش حائض یا جنب است و از عرق او به بدنش می رسد. امام فرمود: این موارد هیچ کدام اهمیتی ندارد.»
4124- 2- (1) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ (2) مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ یُونُسَ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع الرَّجُلُ یَبُولُ وَ هُوَ جُنُبٌ ثُمَّ یَسْتَنْجِی فَیُصِیبُ ثَوْبُهُ جَسَدَهُ وَ هُوَ رَطْبٌ قَالَ لَا بَأْسَ.
ترجمه:
«از معاویة بن عمار روایت شده که گفت: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: مردی که در حال جنابت ادرار می کند، سپس خود را تطهیر می کند و لباس یا بدنش که مرطوب است به او می رسد. امام فرمود: اشکالی ندارد.»
4125- 3- (3) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِی أُسَامَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع تُصِیبُنِی السَّمَاءُ وَ عَلَیَّ ثَوْبٌ فَتَبُلُّهُ وَ أَنَا جُنُبٌ فَیُصِیبُ بَعْضَ مَا أَصَابَ جَسَدِی مِنَ الْمَنِیِّ أَ فَأُصَلِّی فِیهِ قَالَ نَعَمْ.
أَقُولُ: هَذَا مُقَیَّدٌ بِعَدَمِ الرُّطُوبَةِ فِی مَحَلِّ مُلَاقَاةِ الْمَنِیِّ أَوْ یُحْمَلُ عَلَی زَوَالِ النَّجَاسَةِ بِالْمَطَرِ أَوْ عَلَی التَّقِیَّةِ لِمَا مَضَی (4) وَ یَأْتِی (5).
ترجمه:
از ابو اسامه روایت شده که گفت: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: باران بر من می بارد در حالی که لباسی بر تن دارم و آن را خیس می کند، و من جنب هستم و مقداری از منی که بر بدنم بوده به آن برخورد می کند. آیا با آن لباس می توانم نماز بخوانم؟ امام فرمود: بله.
می گویم : این حکم مشروط به عدم وجود رطوبت در محل تماس منی است، یا به رفع نجاست با باران حمل می شود، یا بر اساس تقیه بیان شده است.
4126- 4- (6) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ: سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَنَا حَاضِرٌ عَنْ رَجُلٍ أَجْنَبَ فِی ثَوْبِهِ فَیَعْرَقُ فِیهِ فَقَالَ مَا أَرَی بِهِ بَأْساً قَالَ (7) إِنَّهُ یَعْرَقُ حَتَّی لَوْ شَاءَ أَنْ یَعْصِرَهُ عَصَرَهُ قَالَ فَقَطَّبَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فِی وَجْهِ الرَّجُلِ فَقَالَ إِنْ أَبَیْتُمْ فَشَیْ ءٌ مِنْ مَاءٍ فَانْضِحْهُ (8) بِهِ.
ترجمه:
از علی بن ابی حمزه روایت شده که گفت: امام صادق (علیه السلام) در حضور من درباره مردی که در لباسش جنب شده و در آن عرق می کند، سؤال شد. امام فرمود: من در این مورد اشکالی نمی بینم. سؤال کننده گفت: او آن قدر عرق می کند که اگر بخواهد آن را بچلاند، می تواند. امام صادق (علیه السلام) چهره اش را در هم کشید و فرمود: اگر (چنین حساسیتی دارید)، مقداری آب بردار و آن را بپاش.
4127- 5- (9) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ
ص: 445
ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ حُمْرَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا یُجْنِبُ الثَّوْبُ الرَّجُلَ وَ لَا یُجْنِبُ الرَّجُلُ الثَّوْبَ.
وَ رَوَاهُمَا الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (1)
وَ کَذَا الْحَدِیثُ الْأَوَّلُ.
ترجمه:
از حمزة بن حمران از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمود: لباس، انسان را جنب نمی کند و انسان نیز لباس را جنب نمی کند.
4128- 6- (2) وَ بِالْإِسْنَادِ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ أَبِی أُسَامَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الثَّوْبِ تَکُونُ فِیهِ الْجَنَابَةُ فَتُصِیبُنِی السَّمَاءُ حَتَّی یَبْتَلَّ عَلَیَّ قَالَ لَا بَأْسَ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زَیْدٍ الشَّحَّامِ مِثْلَهُ (3) أَقُولُ: تَقَدَّمَ وَجْهُهُ (4).
ترجمه:
از ابو اسامه روایت شده که گفت: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم درباره لباسی که جنابت در آن است و باران بر من می بارد تا اینکه خیس می شود. امام فرمود: اشکالی ندارد.
4129- 7- (5) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یُجْنِبُ فِی ثَوْبِهِ أَ یَتَجَفَّفُ فِیهِ مِنْ غُسْلِهِ فَقَالَ نَعَمْ لَا بَأْسَ بِهِ إِلَّا أَنْ تَکُونَ النُّطْفَةُ فِیهِ رَطْبَةً فَإِنْ کَانَتْ جَافَّةً فَلَا بَأْسَ.
قَالَ الشَّیْخُ هَذَا مَحْمُولٌ عَلَی أَنَّهُ لَمْ یَتَنَشَّفْ بِالْمَوْضِعِ الَّذِی فِیهِ الْمَنِیُّ.
ترجمه:
از زراره روایت شده که گفت: از امام صادق (علیه السلام) درباره مردی پرسیدم که در لباسش جنب شده، آیا می تواند بعد از غسل در آن لباس خود را خشک کند؟ امام فرمود: بله، اشکالی ندارد مگر اینکه منی در آن لباس مرطوب باشد. اگر خشک باشد، اشکالی ندارد.
شیخ گفته است: این روایت بر این اساس است که مرد در محلی که منی وجود دارد خود را خشک نکرده باشد.
4130- 8- (6) وَ عَنْهُ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ شُعَیْبٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْقَمِیصِ یَعْرَقُ فِیهِ الرَّجُلُ وَ هُوَ جُنُبٌ حَتَّی یَبْتَلَّ الْقَمِیصُ فَقَالَ لَا بَأْسَ وَ إِنْ أَحَبَّ أَنَّ یَرُشَّهُ بِالْمَاءِ فَلْیَفْعَلْ.
ترجمه:
از ابو بصیر روایت شده که گفت: از امام صادق (علیه السلام) درباره پیراهنی که مرد در آن عرق می کند در حالی که جنب است و پیراهن خیس می شود، پرسیدم. امام فرمود: اشکالی ندارد، و اگر دوست دارد که آن را با آب بپاشد، می تواند این کار را انجام دهد.
ص: 446
4131- 9- (1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْمُنَبِّهِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُلْوَانَ الْکَلْبِیِّ عَنْ عَمْرِو بْنِ خَالِدٍ عَنْ زَیْدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ: سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص عَنِ الْجُنُبِ وَ الْحَائِضِ یَعْرَقَانِ فِی الثَّوْبِ حَتَّی یَلْصَقَ عَلَیْهِمَا فَقَالَ إِنَّ الْحَیْضَ وَ الْجَنَابَةَ حَیْثُ جَعَلَهُمَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَیْسَ فِی الْعَرَقِ فَلَا یَغْسِلَانِ ثَوْبَهُمَا.
ترجمه:
از زید بن علی، از پدرش، از جدش، از علی (علیه السلام) روایت شده که گفت: از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) درباره فرد جنب و زن حائض که در لباس عرق می کنند تا آنکه لباس به بدنشان می چسبد، پرسیدم. پیامبر فرمود: حیض و جنابت در همان جایی است که خداوند عز و جل آن ها را قرار داده، و در عرق نیست. بنابراین نیازی نیست که لباس هایشان را بشویند.
4132- 10- (2) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ النَّضْرِ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیْدٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الثَّوْبِ یُجْنِبُ فِیهِ الرَّجُلُ وَ یَعْرَقُ فِیهِ فَقَالَ أَمَّا أَنَا فَلَا أُحِبُّ أَنْ أَنَامَ فِیهِ وَ إِنْ کَانَ الشِّتَاءُ فَلَا بَأْسَ مَا لَمْ یَعْرَقْ فِیهِ.
قَالَ الشَّیْخُ الْوَجْهُ فِی هَذَا الْخَبَرِ ضَرْبٌ مِنَ الْکَرَاهَةِ وَ هُوَ صَرِیحٌ فِیهِ.
ترجمه:
از ابو بصیر روایت شده که گفت: از امام صادق (علیه السلام) درباره لباسی که مرد در آن جنب شده و در آن عرق می کند، پرسیدم. امام فرمود: اما من دوست ندارم در آن لباس بخوابم، ولی اگر زمستان باشد اشکالی ندارد، به شرطی که در آن عرق نکند.»
شیخ گفته است: مفهوم این حدیث نوعی کراهت است و به وضوح به آن اشاره دارد.
4133- 11- (3) وَ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدٍ الْحَلَبِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلٌ أَجْنَبَ فِی ثَوْبِهِ وَ لَیْسَ مَعَهُ ثَوْبٌ غَیْرُهُ قَالَ یُصَلِّی فِیهِ وَ إِذَا وَجَدَ الْمَاءَ غَسَلَهُ.
أَقُولُ: ذَکَرَ الشَّیْخُ أَنَّهُ مَحْمُولٌ عَلَی کَوْنِ الْجَنَابَةِ مِنْ حَرَامٍ فَیَغْسِلُهُ احْتِیَاطاً أَوْ عَلَی حُصُولِ نَجَاسَةِ الْمَنِیِّ وَ نَحْوِهِ.
ترجمه:
«از محمد حلبی روایت شده که گفت: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: مردی در لباسش جنب شده و لباس دیگری ندارد. امام فرمود: در آن لباس نماز می خواند و وقتی آب پیدا کرد، آن را می شوید.»
می گویم : مرحوم شیخ فرموده اند : این حکم بر اساس این است که جنابت از کار حرامی باشد و او احتیاطاً آن را بشوید، یا بر اساس وجود نجاست منی و موارد مشابه باشد.
مَنْ رَأَی- فِی عَهْدِ أَبِی الْحَسَنِ ع- فَأَرَادَ أَنْ یَسْأَلَهُ عَنِ الثَّوْبِ الَّذِی یَعْرَقُ فِیهِ الْجُنُبُ أَ یُصَلَّی فِیهِ فَبَیْنَمَا هُوَ قَائِمٌ فِی طَاقِ بَابٍ لِانْتِظَارِهِ إِذْ حَرَّکَهُ أَبُو الْحَسَنِ ع بِمِقْرَعَةٍ وَ قَالَ مُبْتَدِئاً إِنْ کَانَ مِنْ حَلَالٍ فَصَلِّ فِیهِ وَ إِنْ کَانَ مِنْ حَرَامٍ فَلَا تُصَلِّ فِیهِ.
ترجمه:
محمد بن مکّی شهید در ذکرش آورده است که محمد بن همام با اسنادی از ادریس بن یزداد کفرثوثی روایت کرده که او می گفت: در زمان ابو الحسن (امام موسی کاظم) کسی خواست از او درباره لباسی که جنب در آن عرق می کند و آیا می تواند در آن نماز بخواند، سؤال کند. در حین اینکه او درکنار در منتظر بود، ابو الحسن (علیه السلام) با چوبی او را حرکت داد و فرمود: اگر آن لباس از حلال باشد، در آن نماز بخوان؛ و اگر از حرام باشد، در آن نماز نخوان.»
4135- 13- (1) وَ قَدْ تَقَدَّمَ فِی حَدِیثِ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ ع قَالَ: لَا تَغْتَسِلْ مِنْ غُسَالَةِ مَاءِ الْحَمَّامِ فَإِنَّهُ یُغْتَسَلُ فِیهِ مِنَ الزِّنَا وَ یَغْتَسِلُ فِیهِ وَلَدُ الزِّنَا وَ النَّاصِبُ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ هُوَ شَرُّهُمْ.
ترجمه:
و در حدیث علی بن حکم از شخصی از ابو الحسن (علیه السلام) آمده است که فرمود: ازفاضلاب حمام غسل نکن؛ زیرا در آن از زنا غسل می کنند و در آن فرزند زنا و دشمنان اهل بیت نیز غسل می کنند، وکه اواز بدترین ها هستند.
4136- 14- (2) وَ فِی حَدِیثٍ آخَرَ عَنِ الرِّضَا ع یَغْتَسِلُ فِیهِ الْجُنُبُ مِنَ الْحَرَامِ وَ الزَّانِی وَ النَّاصِبُ الَّذِی هُوَ شَرُّهُمَا.
أَقُولُ: حَمَلَ أَکْثَرُ الْأَصْحَابِ الْأَحَادِیثَ الْأَخِیرَةَ عَلَی الْکَرَاهَةِ وَ بَعْضُهُمْ حَمَلَهَا عَلَی النَّجَاسَةِ وَ هُوَ الْأَحْوَطُ وَ إِنْ کَانَتْ غَیْرَ صَرِیحَةٍ وَ قَدْ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی الطَّهَارَةِ فِی الْمَاءِ (3) وَ الْأَسْآرِ (4) وَ الْجَنَابَةِ (5) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (6).
ترجمه:
و در حدیثی دیگر از امام رضا (علیه السلام) آمده است که جنب در آن از حرام، زنا و دشمنی که بدترین ها هستند، غسل می کند.
من می گویم: بیشتر اصحاب این احادیث را بر کراهت حمل کرده اند و برخی دیگر آن را بر نجاست حمل کرده اند که این احتیاط بیشتری دارد، هرچند این احادیث به صراحت چنین چیزی را بیان نکرده اند. و همچنین پیشتر مطالبی در مورد طهارت در آب ها،وباب نیمخوده آب وباب جنابت ذکر شده و در آینده نیز مواردی در این زمینه خواهد آمد.
4137- 15- (7) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنِ السِّنْدِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِی الْبَخْتَرِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ أَنَّ عَلِیّاً ع کَانَ یَغْتَسِلُ مِنَ الْجَنَابَةِ ثُمَّ یَسْتَدْفِی (8) بِامْرَأَتِهِ وَ إِنَّهَا لَجُنُبٌ.
ص: 448
ترجمه:
از ابو البختری روایت شده که از جعفر بن محمد (علیه السلام) از پدرش نقل کرده است که علی (علیه السلام) بعد از غسل جنابت، با همسرش نزدیکی می کرد در حالی که او نیز جنب بود.
4138- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ سَوْرَةَ بْنِ کُلَیْبٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمَرْأَةِ الْحَائِضِ أَ تَغْسِلُ ثِیَابَهَا الَّتِی لَبِسَتْهَا فِی طَمْثِهَا قَالَ تَغْسِلُ مَا أَصَابَ ثِیَابَهَا مِنَ الدَّمِ وَ تَدَعُ مَا سِوَی ذَلِکَ قُلْتُ لَهُ وَ قَدْ عَرِقَتْ فِیهَا قَالَ إِنَّ الْعَرَقَ لَیْسَ مِنَ الْحَیْضِ (3).
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
«از سورۀ بن کلیب روایت شده که گفت: از امام صادق (علیه السلام) درباره زنی که در حال حائضی لباس هایی می پوشد، پرسیدم: آیا او باید لباس هایی را که در دوران عادت ماهیانه اش پوشیده بشوید؟ امام فرمود: او باید آنچه را که لباسش از خون آغشته شده بشوید و باقی مانده را رها کند. گفتم: آیا او در آن لباس عرق نکرده؟ امام فرمود: عرق از حیض نیست.»
4139- 2- (5) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعِیصِ بْنِ الْقَاسِمِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یُصَلِّی فِی ثَوْبِ الْمَرْأَةِ وَ فِی إِزَارِهَا وَ یَعْتَمُّ بِخِمَارِهَا قَالَ نَعَمْ إِذَا کَانَتْ مَأْمُونَةً.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
«از عیس بن قاسم روایت شده که گفت: از امام صادق (علیه السلام) درباره مردی پرسیدم که در لباس زنانه نماز می خواند و در شلوار زنانه اش می پوشد و با مقنعه اش عمامه می بندد. امام فرمود: بله، اگر او مورد اعتماد باشد.»
4140- 3- (7) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عُقْبَةَ بْنِ مُحْرِزٍ (8) عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْحَائِضُ تُصَلِّی فِی ثَوْبِهَا مَا لَمْ یُصِبْهُ دَمٌ.
ترجمه:
«از اسحاق بن عمار روایت شده که گفت: امام صادق (علیه السلام) فرمودند : زن حائض می تواند در لباسش نماز بخواند تا زمانی که لباسش به خون آلوده نشده باشد.»
ص: 449
4141- 4- (1) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی وَ فَضَالَةَ بْنِ أَیُّوبَ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْحَائِضِ تَعْرَقُ فِی ثِیَابِهَا أَ تُصَلِّی فِیهَا قَبْلَ أَنْ تَغْسِلَهَا قَالَ نَعَمْ لَا بَأْسَ.
ترجمه:
«از معاویه بن عمار روایت شده که گفت: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: آیا زن حائض که در لباسش عرق کرده می تواند قبل از شستن آن، در آن لباس نماز بخواند؟ امام فرمود: بله، اشکالی ندارد.»
4142- 5- (2) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَی قَالَ: سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْحَائِضِ تَعْرَقُ فِی ثَوْبٍ تَلْبَسُهُ فَقَالَ لَیْسَ عَلَیْهَا شَیْ ءٌ إِلَّا أَنْ یُصِیبَ شَیْ ءٌ مِنْ مَائِهَا أَوْ غَیْرِ ذَلِکَ مِنَ الْقَذَرِ فَتَغْسِلُ ذَلِکَ الْمَوْضِعَ الَّذِی أَصَابَهُ بِعَیْنِهِ.
ترجمه:
«از عمار بن موسی روایت شده که گفت: از امام صادق (علیه السلام) درباره زن حائض که در لباسش عرق می کند، پرسیدند. امام فرمود: بر او چیزی نیست، مگر اینکه مقداری از مایعاتش یا چیز دیگری از نجاست به آن برخورد کند، که در این صورت باید آن محل را به طور خاص بشوید.»
4143- 6- (3) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ یَقْطِینٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْحَائِضِ تَعْرَقُ فِی ثَوْبِهَا قَالَ إِنْ کَانَ ثَوْباً تَلْزَمُهُ فَلَا أُحِبُّ أَنْ تُصَلِّیَ فِیهِ حَتَّی تَغْسِلَهُ.
ترجمه:
«از علی بن یقطین روایت شده که گفت: از امام موسی کاظم (علیه السلام) پرسیدم درباره زن حائض که در لباسش عرق می کند. امام فرمود: اگر آن لباس به او چسبیده باشد، من دوست ندارم که او در آن نماز بخواند تا آن را بشوید.»
4144- 7- (4) وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْحَمِیدِ عَنْ أَبِی جَمِیلَةَ الْمُفَضَّلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ زَیْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا لَبِسَتِ الْمَرْأَةُ الطَّامِثُ ثَوْباً فَکَانَ عَلَیْهَا حَتَّی تَطْهُرَ فَلَا تُصَلِّی فِیهِ حَتَّی تَغْسِلَهُ فَإِنْ کَانَ یَکُونُ عَلَیْهَا ثَوْبَانِ صَلَّتْ فِی الْأَعْلَی مِنْهُمَا وَ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَهَا غَیْرُ ثَوْبٍ فَلْتَغْسِلْهُ حِینَ تَطْمَثُ ثُمَّ تَلْبَسُهُ فَإِذَا طَهُرَتْ صَلَّتْ فِیهِ وَ إِنْ لَمْ تَغْسِلْهُ.
ترجمه:
از زید شحام روایت شده که گفت: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: اگر زن حائض لباسی بپوشد و آن لباس تا زمانی که پاک شود بر تنش باشد، آیا می تواند در آن نماز بخواند؟ امام فرمود: او در آن لباس نماز نمی خواند تا آن را بشوید. اما اگر دو لباس بر تن داشته باشد، می تواند در لباس بالایی نماز بخواند. و اگر او تنها یک لباس داشته باشد، باید آن را هنگام عادت ماهیانه بشوید و بعد از پاک شدن، در آن نماز بخواند، حتی اگر آن را نشسته باشد.»
4145- 8- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع الْمَرْأَةُ الْحَائِضُ تَعْرَقُ فِی ثَوْبِهَا
ص: 450
فَقَالَ تَغْسِلُهُ قُلْتُ فَإِنْ کَانَ دُونَ الدِّرْعِ إِزَارٌ فَإِنَّمَا یُصِیبُ الْعَرَقُ مَا دُونَ الْإِزَارِ قَالَ لَا تَغْسِلْهُ.
أَقُولُ: حَمَلَ الشَّیْخُ مَا تَضَمَّنَ الْغَسْلَ عَلَی نَجَاسَةِ الثَّوْبِ بِالدَّمِ وَ نَحْوِهِ تَارَةً وَ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ أُخْرَی وَ قَدْ سَبَقَ مَا یَدُلُّ عَلَی الْمَقْصُودِ هُنَا (1) وَ فِی الْأَسْآرِ (2) وَ الْجَنَابَةِ (3) وَ غَیْرِ ذَلِکَ (4).
ترجمه:
از اسحاق بن عمار روایت شده که گفت: به امام صادق (علیه السلام) گفتم: آیا زن حائض که در لباسش عرق می کند، باید آن را بشوید؟ امام فرمود: بله، باید آن را بشوید. گفتم: اگر زیرلبا سش شلواری باشد و عرق فقط به زیر شلوار بیفتد، آیا باید آن را بشوید؟ امام فرمود: نه، نیازی به شستن آن نیست.»
(من می گویم: شیخ آنچه را که شامل شستن می شود، بر نجاست لباس به دلیل خون و موارد مشابهی حمل کرده است و گاهی نیز بر مستحب بودن شستن تأکید کرده است. و پیشتر مواردی که مقصود را نشان می دهد، ذکر شده است.)
(5) 29 بَابُ أَنَّ الشَّمْسَ إِذَا جَفَّفَتِ الْأَرْضَ وَ السَّطْحَ وَ الْبَوَارِیَّ مِنَ الْبَوْلِ وَ شِبْهِهِ تُطَهِّرُهَا وَ تَجُوزُ الصَّلَاةُ عَلَیْهَا
ترجمه:
4146- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنِ الْبَوْلِ یَکُونُ عَلَی السَّطْحِ أَوْ فِی الْمَکَانِ الَّذِی یُصَلَّی فِیهِ فَقَالَ إِذَا جَفَّفَتْهُ الشَّمْسُ فَصَلِّ عَلَیْهِ فَهُوَ طَاهِرٌ.
ترجمه:
«از زراره روایت شده که گفت: از امام باقر (علیه السلام) درباره ادراری که روی سقف یا در مکانی که در آن نماز خوانده می شود، پرسیدم. امام فرمود: اگر آن را آفتاب خشک کند، می توانی در آن نماز بخوانی، زیرا آن پاک است.»
4147- 2- (7) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ وَ حَدِیدِ بْنِ حَکِیمٍ الْأَزْدِیِّ جَمِیعاً قَالا قُلْنَا لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع السَّطْحُ یُصِیبُهُ الْبَوْلُ أَوْ یُبَالُ عَلَیْهِ أَ یُصَلَّی فِی ذَلِکَ الْمَکَانِ فَقَالَ إِنْ کَانَ تُصِیبُهُ الشَّمْسُ وَ الرِّیحُ وَ کَانَ جَافّاً فَلَا بَأْسَ بِهِ إِلَّا أَنْ یَکُونَ یُتَّخَذُ مَبَالًا.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ مِثْلَهُ (8).
ترجمه:
«از زراره و حَدید بن حکیم ازدی روایت شده که گفتند: به امام صادق (علیه السلام) گفتیم: آیا می توان در مکانی که ادرار روی آن ریخته شده، نماز خواند؟ امام فرمود: اگر آن مکان به آفتاب و باد برسد و خشک شود، اشکالی ندارد، مگر اینکه آن مکان به عنوان محل ادرار استفاده شود.»
4148- 3- (9) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَمْرَکِیِّ عَنْ
ص: 451
عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْبَوَارِیِّ (1) یُصِیبُهَا الْبَوْلُ هَلْ تَصْلُحُ الصَّلَاةُ عَلَیْهَا إِذَا جَفَّتْ مِنْ غَیْرِ أَنْ تُغْسَلَ قَالَ نَعَمْ لَا بَأْسَ.
ترجمه:
از علی بن جعفر روایت شده که در حدیثی گفت: از برادرم موسی بن جعفر (علیه السلام) پرسیدم: آیا می توان در محلی که ادرار به آن برخورد کرده، نماز خواند، اگر آن محل بدون شستن خشک شود؟ امام فرمود: بله، اشکالی ندارد.
4149- 4- (2) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: سُئِلَ عَنِ الْمَوْضِعِ الْقَذِرِ یَکُونُ فِی الْبَیْتِ أَوْ غَیْرِهِ فَلَا تُصِیبُهُ الشَّمْسُ وَ لَکِنَّهُ قَدْ یَبِسَ الْمَوْضِعُ الْقَذِرُ قَالَ لَا یُصَلَّی عَلَیْهِ وَ أَعْلِمْ مَوْضِعَهُ حَتَّی تَغْسِلَهُ (3) وَ عَنِ الشَّمْسِ هَلْ تُطَهِّرُ الْأَرْضَ قَالَ إِذَا کَانَ الْمَوْضِعُ قَذِراً مِنَ الْبَوْلِ أَوْ غَیْرِ ذَلِکَ فَأَصَابَتْهُ الشَّمْسُ ثُمَّ یَبِسَ الْمَوْضِعُ فَالصَّلَاةُ عَلَی الْمَوْضِعِ جَائِزَةٌ وَ إِنْ أَصَابَتْهُ الشَّمْسُ وَ لَمْ یَیْبَسِ الْمَوْضِعُ الْقَذِرُ وَ کَانَ رَطْباً فَلَا تَجُوزُ الصَّلَاةُ عَلَیْهِ حَتَّی یَیْبَسَ وَ إِنْ کَانَتْ رِجْلُکَ رَطْبَةً أَوْ جَبْهَتُکَ رَطْبَةً أَوْ غَیْرُ ذَلِکَ مِنْکَ مَا یُصِیبُ ذَلِکَ الْمَوْضِعَ الْقَذِرَ فَلَا تُصَلِّ عَلَی ذَلِکَ الْمَوْضِعِ حَتَّی یَیْبَسَ (4)- وَ إِنْ کَانَ غَیْرُ الشَّمْسِ أَصَابَهُ حَتَّی یَبِسَ فَإِنَّهُ لَا یَجُوزُ ذَلِکَ (5).
ترجمه:
«از عمار ساباطی روایت شده که در حدیثی گفت: از امام صادق (علیه السلام) پرسیده شد: آیا در مکانی که کثیف است و در خانه یا جای دیگر است و آفتاب به آن نمی تابد، اما آن مکان خشک شده، می توان نماز خواند؟ امام فرمود: نمی توان در آن مکان نماز خواند و باید آن را بشویی و همچنین در مورد آفتاب آیا زمین را پاک می کند؟ امام فرمود: اگر آن مکان کثیف باشد، از ادرار یا غیر آن، و آفتاب به آن بخورد و سپس خشک شود، نماز در آن مکان جایز است. اما اگر آفتاب به آن خورده باشد و آن مکان کثیف مرطوب باشد، نمی توان در آن نماز خواند تا اینکه آن مکان خشک شود. و اگر پای تو یا پیشانی ات مرطوب باشد و به آن مکان کثیف برخورد کند، نمی توان در آن مکان نماز خواند تا اینکه خشک شود. و اگر غیر از آفتاب به آن مکان برخورد کرده باشد، تا خشک شود، نمی توان در آن نماز خواند.»
قَالَ: یَا أَبَا بَکْرٍ مَا أَشْرَقَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ فَقَدْ طَهُرَ.
ترجمه:
از ابی بکر حضرمی روایت شده که امام باقر (علیه السلام) فرمود: ای ابا بکر، هر کجا که آفتاب تابید، آن مکان پاک شده است.
4151- 6- (1) وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: کُلُّ مَا أَشْرَقَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ فَهُوَ طَاهِرٌ.
ترجمه:
روایت شده که امام باقر (علیه السلام) فرمود: هر کجا که آفتاب تابید، آن مکان پاک شده است.»
4152- 7- (2) وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْأَرْضِ وَ السَّطْحِ یُصِیبُهُ الْبَوْلُ وَ مَا أَشْبَهَهُ هَلْ تُطَهِّرُهُ الشَّمْسُ مِنْ غَیْرِ مَاءٍ قَالَ کَیْفَ یَطَّهَّرُ مِنْ غَیْرِ مَاءٍ.
قَالَ الشَّیْخُ الْمُرَادُ أَنَّهُ لَا یَطَّهَّرُ مَا دَامَ رَطْباً إِذَا لَمْ تُجَفِّفْهُ الشَّمْسُ وَ اسْتَدَلَّ بِتَصْرِیحِ حَدِیثِ عَمَّارٍ أَقُولُ: وَ یُمْکِنُ أَنْ یُرَادَ بِالْمَاءِ رُطُوبَةُ وَجْهِ الْأَرْضِ إِشَارَةً إِلَی عَدَمِ طَهَارَتِهِ إِذَا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ جَافّاً وَ اشْتِرَاطِ رَشِّ الْمَاءِ مَعَ عَدَمِ الرُّطُوبَةِ وَقْتَ الْإِشْرَاقِ وَ یَحْتَمِلُ الْحَمْلُ عَلَی التَّقِیَّةِ لِأَنَّهُ قَوْلُ جَمَاعَةٍ مِنَ الْعَامَّةِ.
ترجمه:
«محمد بن اسماعیل بزعی می گوید: از امام (علیه السلام) درباره زمین و سطحی که بول بر آن می ریزد و چیزهای مشابه آیا آفتاب بدون آب آن را پاک می کند، پرسیدم. ایشان فرمودند: چگونه ممکن است بدون آب پاک شود؟
شیخ می گوید: مراد این است که تا زمانی که رطوبت در آن باشد، حتی اگر آفتاب بر آن بتابد، پاک نمی شود مگر اینکه آن را خشک کند. به تصریح حدیث عمّار استدلال می شود.
می گویم : منظور از «آب» رطوبت زمین است، که نشان دهنده عدم طهارت آن است اگر آفتاب بر آن بتابد و خشک شود، و همچنین لازم است که با عدم رطوبت در زمان طلوع آفتاب، آب پاشیده شود. این احتمال نیز وجود دارد که این برداشت به جهت تقیه باشد، زیرا این نظر از طرف گروهی از عامه است.»
(3) 30 بَابُ جَوَازِ الصَّلَاةِ عَلَی الْمَوْضِعِ النَّجِسِ وَ عَلَی الثَّوْبِ النَّجِسِ مَعَ عَدَمِ تَعَدِّی النَّجَاسَةِ وَ اسْتِحْبَابِ اجْتِنَابِ ذَلِکَ
ترجمه:
4153- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَخَاهُ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ ع عَنِ الْبَیْتِ وَ الدَّارِ لَا تُصِیبُهُمَا الشَّمْسُ وَ یُصِیبُهُمَا الْبَوْلُ وَ یُغْتَسَلُ فِیهِمَا مِنَ الْجَنَابَةِ أَ یُصَلَّی فِیهِمَا إِذَا جَفَّا قَالَ نَعَمْ.
ترجمه:
«علی بن جعفراز برادرش موسی بن جعفر (علیه السلام) درباره خانه و دفتری که آفتاب به آنها نمی تابد و بول بر آنها می ریزد و در آنها از جنابت غسل می شود، پرسید . آیا در این مکان ها می توان نماز خواند وقتی که خشک شده باشند؟ فرمودند: بله.»
4154- 2- (5) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُوسَی بْنِ الْقَاسِمِ وَ أَبِی قَتَادَةَ جَمِیعاً عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ
ص: 453
ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْبَوَارِیِّ یُبَلُّ قَصَبُهَا بِمَاءٍ قَذِرٍ أَ یُصَلَّی عَلَیْهِ قَالَ إِذَا یَبِسَتْ فَلَا بَأْسَ.
وَ رَوَاهُ الْحِمْیَرِیُّ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ (1)
وَ کَذَا الَّذِی قَبْلَهُ وَ رَوَاهُ عَلِیُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِی کِتَابِهِ مِثْلَهُ (2).
ترجمه:
علی بن جعفر از برادرش موسی بن جعفر (علیه السلام) پرسید: درباره ی حصیری که با آب نجس مرطوب شده، آیا می توان بر روی آن نماز خواند؟ فرمودند: وقتی که خشک شده باشد، اشکالی ندارد.
4155- 3- (3) وَ عَنْهُ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الشَّاذَکُونَةِ (4) یَکُونُ عَلَیْهَا الْجَنَابَةُ أَ یُصَلَّی عَلَیْهَا فِی الْمَحْمِلِ قَالَ لَا بَأْسَ.
وَ
رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زُرَارَةَ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ: قَالَ لَا بَأْسَ بِالصَّلَاةِ عَلَیْهَا (5)
ترجمه:
زراره از ابی جعفر (علیه السلام) پرسید: درباره ی شاذکونه (پوشش خاصی) که درآن جنب است، آیا می توان بر روی آن در محمل نماز خواند؟ فرمودند: اشکالی ندارد.
4156- 4- (6) وَ عَنْهُ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ صَالِحٍ النِّیلِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أُصَلِّی عَلَی الشَّاذَکُونَةِ وَ قَدْ أَصَابَتْهَا الْجَنَابَةُ فَقَالَ لَا بَأْسَ.
ترجمه:
محمد بن ابی عمیر گفت: به ابی عبدالله (علیه السلام) گفتم: آیا می توانم بر روی شاذکونه ای که درآن جنب شده ام نماز بخوانم؟ فرمودند: اشکالی ندارد.
4157- 5- (7) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْبَارِیَّةِ یُبَلُّ قَصَبُهَا بِمَاءٍ قَذِرٍ هَلْ تَجُوزُ الصَّلَاةُ عَلَیْهَا فَقَالَ إِذَا جَفَّتْ (8)- فَلَا بَأْسَ بِالصَّلَاةِ عَلَیْهَا.
ص: 454
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَمَّارٍ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
عمار ساباطی گفت: از امام صادق (علیه السلام) درباره حصیری که نی های آن با آب نجس خیس شده باشد، پرسیدم. آیا نماز خواندن بر روی آن جایز است؟ ایشان فرمودند: هنگامی که خشک شود، اشکالی در نماز خواندن بر روی آن نیست.
4158- 6- (2) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الشَّاذَکُونَةِ یُصِیبُهَا الِاحْتِلَامُ أَ یُصَلَّی عَلَیْهَا فَقَالَ لَا.
قَالَ الشَّیْخُ هَذَا مَحْمُولٌ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ أَوْ عَلَی کَوْنِ النَّجَاسَةِ رَطْبَةً تَتَعَدَّی إِلَیْهِ.
ترجمه:
صفوان از عبدالله بن بکیر نقل کرده است که گفت: از امام صادق (علیه السلام) درباره شاذکونه (فرشی که برای نماز استفاده می شود) که مَنی بر آن ریخته شده باشد، پرسیدم. آیا می توان بر روی آن نماز خواند؟ ایشان فرمودند: نه.
مرحوم شیخ (طوسی) گفته است: این روایت بر استحباب (ترک نماز) یا بر این اساس حمل می شود که نجاست مرطوب باشد و به نمازگزار سرایت کند.
4159- 7- (3) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیُّ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ مَرَّ بِمَکَانٍ قَدْ رُشَّ فِیهِ خَمْرٌ قَدْ شَرِبَتْهُ الْأَرْضُ وَ بَقِیَ نَدَاهُ أَ یُصَلِّی فِیهِ قَالَ إِنْ أَصَابَ مَکَاناً غَیْرَهُ فَلْیُصَلِّ فِیهِ وَ إِنْ لَمْ یُصِبْ فَلْیُصَلِّ وَ لَا بَأْسَ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (4) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (5).
ترجمه:
علی بن جعفر از برادرش موسی بن جعفر (علیه السلام) نقل کرده است که گفت: از او پرسیدم درباره مردی که از مکانی عبور می کند که در آن شراب پاشیده شده و زمین آن را جذب کرده است و رطوبت آن باقی مانده است. آیا می تواند در آن مکان نماز بخواند؟ فرمود: اگر مکان دیگری یافت، در آنجا نماز بخواند؛ و اگر مکانی پیدا نکرد، در همانجا نماز بخواند و اشکالی ندارد.
(6) 31 بَابُ جَوَازِ الصَّلَاةِ فِیمَا لَا تَتِمُّ الصَّلَاةُ فِیهِ مُنْفَرِداً وَ إِنْ کَانَ نَجِساً مِثْلِ الْقَلَنْسُوَةِ وَ التِّکَّةِ وَ الْجَوْرَبِ وَ الْکَمَرَةِ وَ النَّعْلِ وَ الْخُفَّیْنِ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِکَ
ترجمه:
4160- 1- (7) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ
ص: 455
مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: کُلُّ مَا کَانَ لَا تَجُوزُ فِیهِ الصَّلَاةُ وَحْدَهُ فَلَا بَأْسَ بِأَنْ یَکُونَ عَلَیْهِ الشَّیْ ءُ مِثْلُ الْقَلَنْسُوَةِ وَ التِّکَّةِ وَ الْجَوْرَبِ.
ترجمه:
زرارة از یکی از آن دو (امام باقر یا امام صادق علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: هر چیزی که نماز خواندن به تنهایی بر روی آن جایز نیست، اشکالی ندارد که چیزی مانند کلاه، بند شلوار و جوراب روی آن (نجاستی) باشد.
4161- 2- (1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی الصَّیْرَفِیِّ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَمَّنْ رَوَاهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی الرَّجُلِ یُصَلِّی فِی الْخُفِّ الَّذِی قَدْ أَصَابَهُ الْقَذَرُ فَقَالَ إِذَا کَانَ مِمَّا لَا تَتِمُّ فِیهِ الصَّلَاةُ فَلَا بَأْسَ.
وَ عَنِ الْمُفِیدِ عَنِ الصَّدُوقِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَیُّوبَ بْنِ نُوحٍ مِثْلَهُ (2).
ترجمه:
حماد بن عثمان از کسی که از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده، نقل کرده است درباره مردی که در خفی (نوعی کفش) نماز می خواند که نجاست به آن رسیده است. امام فرمود: اگر از چیزهایی است که نماز در آن کامل نمی شود (یعنی پوشش کامل بدن نیست)، اشکالی ندارد.
4162- 3- (3) وَ عَنْ سَعْدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُوسَی الْخَشَّابِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنِ ابْنِ أَبِی لَیْلَی عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ قَلَنْسُوَتِی وَقَعَتْ فِی بَوْلٍ فَأَخَذْتُهَا فَوَضَعْتُهَا عَلَی رَأْسِی ثُمَّ صَلَّیْتُ فَقَالَ لَا بَأْسَ.
ترجمه:
زرارة گفت: به امام صادق (علیه السلام) گفتم: کلاه من در ادرار افتاد، سپس آن را برداشتم و بر سرم گذاشتم و بعد نماز خواندم. امام فرمود: اشکالی ندارد.
4163- 4- (4) وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی الْبِلَادِ عَمَّنْ حَدَّثَهُمْ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا بَأْسَ بِالصَّلَاةِ فِی الشَّیْ ءِ الَّذِی لَا تَجُوزُ الصَّلَاةُ فِیهِ وَحْدَهُ یُصِیبُ الْقَذَرَ مِثْلِ الْقَلَنْسُوَةِ وَ التِّکَّةِ وَ الْجَوْرَبِ.
ترجمه:
ابراهیم بن ابی البلاد از کسی که برای او روایت کرده از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: اشکالی ندارد نماز خواندن با چیزی که به تنهایی نمی توان در آن نماز خواند و نجاست به آن رسیده است، مانند کلاه، بند شلوار و جوراب.
4164- 5- (5) وَ عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُدَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ
ص: 456
الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ أَوْ غَیْرِهِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: کُلُّ مَا کَانَ عَلَی الْإِنْسَانِ أَوْ مَعَهُ مِمَّا لَا تَجُوزُ الصَّلَاةُ فِیهِ وَحْدَهُ فَلَا بَأْسَ أَنْ یُصَلَّی فِیهِ وَ إِنْ کَانَ فِیهِ قَذَرٌ مِثْلُ الْقَلَنْسُوَةِ وَ التِّکَّةِ وَ الْکَمَرَةِ (1)- وَ النَّعْلِ وَ الْخُفَّیْنِ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِکَ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (2).
ترجمه:
عبدالله بن سنان از کسی که به او خبر داده، از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: هر چیزی که بر انسان باشد یا همراه او باشد و به تنهایی نماز در آن جایز نباشد، اشکالی ندارد که با آن نماز خوانده شود، حتی اگر نجس باشد، مانند کلاه،دستمال، چیزی که بوسیله آن سرآلت را بسته باشد، نعلین، و دو خف (کفش) و چیزهای مشابه آن.
(3) 32 بَابُ طَهَارَةِ بَاطِنِ الْقَدَمِ وَ النَّعْلِ وَ الْخُفِّ بِالْمَشْیِ عَلَی الْأَرْضِ النَّظِیفَةِ الْجَافَّةِ أَوِ الْمَسْحِ بِهَا حَتَّی تَزُولَ النَّجَاسَةُ
ترجمه:
4165- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ صَالِحٍ عَنِ الْأَحْوَلِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: فِی الرَّجُلِ یَطَأُ عَلَی الْمَوْضِعِ الَّذِی لَیْسَ بِنَظِیفٍ ثُمَّ یَطَأُ بَعْدَهُ مَکَاناً نَظِیفاً فَقَالَ لَا بَأْسَ إِذَا کَانَ خَمْسَةَ عَشَرَ ذِرَاعاً أَوْ نَحْوَ ذَلِکَ.
ترجمه:
احول از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است که درباره مردی که بر مکانی که پاک نیست قدم می گذارد و سپس بر مکانی پاک قدم می گذارد، پرسید. امام فرمود: اشکالی ندارد اگر فاصله حدود پانزده ذراع یا چیزی نزدیک به آن باشد.
4166- 2- (5) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: کُنْتُ مَعَ أَبِی جَعْفَرٍ ع إِذْ مَرَّ عَلَی عَذِرَةٍ یَابِسَةٍ فَوَطِئَ عَلَیْهَا فَأَصَابَتْ ثَوْبَهُ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَدْ وَطِئْتَ عَلَی عَذِرَةٍ فَأَصَابَتْ ثَوْبَکَ فَقَالَ أَ لَیْسَ هِیَ یَابِسَةً فَقُلْتُ بَلَی فَقَالَ لَا بَأْسَ إِنَّ الْأَرْضَ یُطَهِّرُ بَعْضُهَا بَعْضاً (6).
ترجمه:
محمد بن مسلم گفت: همراه امام باقر (علیه السلام) بودم که بر مدفوع خشک شده ای گذشت و بر آن قدم گذاشت و به لباسش برخورد کرد. گفتم: فدایت شوم، بر مدفوعی پا گذاشتید که به لباستان برخورد کرد. امام فرمود: آیا خشک نیست؟ گفتم: بله. فرمود: اشکالی ندارد، زمین بخشی از آن را پاک می کند.
ص: 457
4167- 3- (1) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنِ الْمُعَلَّی بْنِ خُنَیْسٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْخِنْزِیرِ یَخْرُجُ مِنَ الْمَاءِ فَیَمُرُّ عَلَی الطَّرِیقِ فَیَسِیلُ مِنْهُ الْمَاءُ أَمُرُّ عَلَیْهِ حَافِیاً فَقَالَ أَ لَیْسَ وَرَاءَهُ شَیْ ءٌ جَافٌّ قُلْتُ بَلَی قَالَ فَلَا بَأْسَ إِنَّ الْأَرْضَ یُطَهِّرُ بَعْضُهَا بَعْضاً.
ترجمه:
معلی بن خنیس گفت: از امام صادق (علیه السلام) درباره خوکی که از آب خارج می شود و بر روی راه می گذرد و آب از آن سرازیر می شود، پرسیدم. آیا می توانم بر روی آن با پای برهنه عبور کنم؟ امام فرمود: آیا چیزی خشک در پشت آن وجود دارد؟ گفتم: بله. فرمود: اشکالی ندارد، زیرا زمین بخشی از آن را پاک می کند.
4168- 4- (2) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ مُحَمَّدٍ الْحَلَبِیِّ قَالَ: نَزَلْنَا فِی مَکَانٍ بَیْنَنَا وَ بَیْنَ الْمَسْجِدِ زُقَاقٌ قَذِرٌ فَدَخَلْتُ عَلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ أَیْنَ نَزَلْتُمْ فَقُلْتُ نَزَلْنَا فِی دَارِ فُلَانٍ فَقَالَ إِنَّ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ الْمَسْجِدِ زُقَاقاً قَذِراً أَوْ قُلْنَا لَهُ إِنَّ بَیْنَنَا وَ بَیْنَ الْمَسْجِدِ زُقَاقاً قَذِراً فَقَالَ لَا بَأْسَ الْأَرْضُ تُطَهِّرُ بَعْضُهَا بَعْضاً قُلْتُ فَالسِّرْقِینُ الرَّطْبُ أَطَأُ عَلَیْهِ فَقَالَ لَا یَضُرُّکَ مِثْلُهُ.
ترجمه:
محمد حلبی گفت: در محلی نازل شدیم که بین ما و مسجد زباله دان نجسی وجود داشت. وارد بر امام صادق (علیه السلام) شدم، ایشان پرسیدند: کجا نازل شده اید؟ گفتم: در خانه فلانی نازل شده ایم. ایشان فرمودند: آیا بین شما و مسجد زباله دان وجود دارد؟ گفتیم: بله، بین ما و مسجد زباله زاری است. ایشان فرمودند: اشکالی ندارد، زیرا زمین بخشی از آن را پاک می کند. گفتم: و درباره سرکین های مرطوب که بر آن پا می گذارم چه؟ فرمودند: چیزی شبیه به آن ضرری ندارد.
4169- 5- (3) قَالَ الْکُلَیْنِیُّ وَ فِی رِوَایَةٍ أُخْرَی إِذَا کَانَ جَافّاً فَلَا تَغْسِلْهُ.
ترجمه:
مرحوم کلینی گفت: و در روایت دیگری آمده است: اگر (نجاست) خشک باشد، آن را نشویید.
4170- 6- (4) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ أَبِی الْقَاسِمِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَیُّوبَ وَ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی جَمِیعاً عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ أَبِی عِیسَی قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنِّی وَطِئْتُ عَذِرَةً بِخُفِّی وَ مَسَحْتُهُ حَتَّی لَمْ أَرَ فِیهِ شَیْئاً مَا تَقُولُ فِی الصَّلَاةِ فِیهِ قَالَ لَا بَأْسَ.
ترجمه:
حفص بن ابی عیسی گفت: به امام صادق (علیه السلام) گفتم: من بر مدفوعی با خف (کفش) پا گذاشتم و آن را پاک کردم تا چیزی در آن ندیدم. درباره نماز خواندن در آن چه می گویی؟ فرمود: اشکالی ندارد.
4171- 7- (5) وَ بِالْإِسْنَادِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ وَ عَلِیِّ بْنِ حَدِیدٍ وَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْیَنَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع رَجُلٌ وَطِئَ عَلَی عَذِرَةٍ
ص: 458
فَسَاخَتْ رِجْلُهُ فِیهَا أَ یَنْقُضُ ذَلِکَ وُضُوءَهُ وَ هَلْ یَجِبُ عَلَیْهِ غَسْلُهَا فَقَالَ لَا یَغْسِلُهَا إِلَّا أَنْ یَقْذَرَهَا وَ لَکِنَّهُ یَمْسَحُهَا حَتَّی یَذْهَبَ أَثَرُهَا وَ یُصَلِّی.
ترجمه:
زرارة بن أعین گفت: به امام باقر (علیه السلام) گفتم: مردی بر مدفوعی پا گذاشت و پایش در آن فرو رفت. آیا این موجب نقض وضوی او می شود و آیا باید آن را بشوید؟ فرمود: او جز در صورتی که آن را نجس بداند، نباید آن را بشوید، بلکه باید آن را پاک کند تا اثر آن برطرف شود و سپس نماز بخواند.
4172- 8- (1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ أَنَّهُ سَأَلَهُ عَنِ الرَّجُلِ یَتَوَضَّأُ وَ یَمْشِی حَافِیاً وَ رِجْلُهُ رَطْبَةٌ قَالَ إِنْ کَانَتْ أَرْضُکُمْ مُبَلَّطَةً أَجْزَأَکُمُ الْمَشْیُ عَلَیْهَا فَقَالَ أَمَّا نَحْنُ فَیَجُوزُ لَنَا ذَلِکَ لِأَنَّ أَرْضَنَا مُبَلَّطَةٌ یَعْنِی مَفْرُوشَةً بِالْحَصَی.
ترجمه:
عمار بن موسی از امام صادق (علیه السلام) در حدیثی پرسید: درباره مردی که وضو می گیرد و با پای برهنه راه می رود و پایش مرطوب است، چه می فرمایید؟ امام فرمود: اگر زمین شما سنگفرش باشد، راه رفتن بر روی آن برای شما کافی است. عمار گفت: اما ما (در جای دیگر) می توانیم این کار را انجام دهیم، زیرا زمین ما سنگفرش است، یعنی با شن فرش شده است.
4173- 9- (2) مُحَمَّدُ بْنُ إِدْرِیسَ فِی آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ نَوَادِرِ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ مُحَمَّدٍ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِنَّ طَرِیقِی إِلَی الْمَسْجِدِ فِی زُقَاقٍ یُبَالُ فِیهِ فَرُبَّمَا مَرَرْتُ فِیهِ وَ لَیْسَ عَلَیَّ حِذَاءٌ فَیَلْصَقُ بِرِجْلِی مِنْ نَدَاوَتِهِ فَقَالَ أَ لَیْسَ تَمْشِی بَعْدَ ذَلِکَ فِی أَرْضٍ یَابِسَةٍ قُلْتُ بَلَی قَالَ فَلَا بَأْسَ إِنَّ الْأَرْضَ یُطَهِّرُ بَعْضُهَا بَعْضاً قُلْتُ فَأَطَأُ عَلَی الرَّوْثِ الرَّطْبِ قَالَ لَا بَأْسَ أَنَا وَ اللَّهِ رُبَّمَا وَطِئْتُ عَلَیْهِ ثُمَّ أُصَلِّی وَ لَا أَغْسِلُهُ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ کَمَا مَرَّ (3).
ترجمه:
محمد حلبی از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است که گفت: به ایشان گفتم: راه من به مسجد از کوچه ای می گذرد که در آنجا ادرار می شود و شاید بر روی آن بروم و بدون کفش باشم، و از رطوبت آن به پایم می چسبد. امام فرمود: آیا بعد از آن در زمین خشک راه نمی روی؟ گفتم: بله. فرمود: اشکالی ندارد، زیرا زمین بخشی از آن را پاک می کند. گفتم: آیا می توانم بر روی مدفوع مرطوب پا بگذارم؟ فرمود: اشکالی ندارد، به خدا قسم شاید من هم بر آن پا گذاشته ام و سپس نماز خوانده ام و آن را نشسته ام.
ترجمه:
و حدیث زراره از امام باقر (علیه السلام) پیشتر آمده است که فرمود: سنت در استفاده از سنگ برای رفع حاجت بر این است که با سه سنگ (مدفوع) را پاک کند و آن را نشوید و می تواند پاهایش را پاک کند و آنها را نشوید.
(1) 33 بَابُ طَهَارَةِ الْحَیَّةِ وَ الْفَأْرَةِ وَ الْعَظَایَةِ وَ الْوَزَغِ فِی حَالِ حَیَاتِهَا وَ اسْتِحْبَابِ غَسْلِ أَثَرِ الْفَأْرَةِ أَوْ نَضْحِهِ
ترجمه:
4175- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْعَمْرَکِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْعَظَایَةِ وَ الْحَیَّةِ وَ الْوَزَغِ یَقَعُ فِی الْمَاءِ فَلَا یَمُوتُ أَ یُتَوَضَّأُ مِنْهُ لِلصَّلَاةِ قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ (3)- وَ سَأَلْتُهُ عَنْ فَأْرَةٍ وَقَعَتْ فِی حُبِّ دُهْنٍ وَ أُخْرِجَتْ قَبْلَ أَنْ تَمُوتَ أَ یَبِیعُهُ مِنْ مُسْلِمٍ قَالَ نَعَمْ وَ یَدَّهِنُ بِهِ (4).
ترجمه:
علی بن جعفر از برادرش موسی بن جعفر (علیه السلام) نقل کرده است که گفت: از او درباره سوسک، مار، و وزغی که در آب می افتد و نمی میرد، پرسیدم: آیا می توان از آن برای وضو گرفتن برای نماز استفاده کرد؟ فرمود: اشکالی ندارد. همچنین از او درباره موشی که در ظرف روغن می افتد و قبل از اینکه بمیرد، بیرون می آید، پرسیدم: آیا می تواند آن را به مسلمانی بفروشد؟ فرمود: بله، و می تواند روغن مالی کردن استفاده کند .
4176- 2- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْفَأْرَةِ الرَّطْبَةِ قَدْ وَقَعَتْ فِی الْمَاءِ فَتَمْشِی عَلَی الثِّیَابِ أَ یُصَلَّی فِیهَا قَالَ اغْسِلْ مَا رَأَیْتَ مِنْ أَثَرِهَا وَ مَا لَمْ تَرَهُ انْضِحْهُ بِالْمَاءِ.
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ (عَنْ مُوسَی بْنِ الْقَاسِمِ) (6) وَ أَبِی قَتَادَةَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ مِثْلَهُ (7) وَ عَنِ الْمُفِیدِ عَنِ الصَّدُوقِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَمْرَکِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ مِثْلَهُ (8).
ترجمه:
علی بن جعفر از برادرش موسی بن جعفر (علیه السلام) نقل کرده است که گفت: از او درباره موش مرطوبی که در آب افتاده و بر روی لباس ها می چرخد، پرسیدم: آیا می توان در آن نماز خواند؟ فرمود: آنچه را که از اثر آن دیدی بشوی و آنچه را که ندیدی با آب بشوی.
4177- 3- (9) قَالَ الشَّیْخُ وَ فِی رِوَایَةِ أَبِی قَتَادَةَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ وَ الْکَلْبُ مِثْلُ ذَلِکَ.
ص: 460
وَ رَوَاهُ الْحِمْیَرِیُّ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ (1)
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَمْرَکِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ (2)
وَ
رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ تَرَکَ ذِکْرَ الْکَلْبِ (3).
أَقُولُ: لَا مُنَافَاةَ بَیْنَ کَوْنِ حُکْمِ الْفَأْرَةِ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ وَ حُکْمِ الْکَلْبِ عَلَی الْوُجُوبِ لِلتَّصْرِیحِ بِالْحُکْمَیْنِ کَمَا مَرَّ هُنَا (4) وَ فِی الْأَسْآرِ (5) وَ غَیْرِ ذَلِکَ (6) وَ یَأْتِی فِی الْأَطْعِمَةِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ (7).
ترجمه:
شیخ گفت: و در روایت ابی قتاده از علی بن جعفر نیز (ذکر شده) که درباره سگ نیز همین حکم است.
من می گویم: هیچ تناقضی بین حکم موش که مستحب است و حکم سگ که واجب است وجود ندارد، زیرا هر دو حکم به صراحت ذکر شده اند همان طور که در اینجا و در سایر موارد آمده است و در مورد غذاها نیز ان شاءالله خواهد آمد.
(8) 34 بَابُ نَجَاسَةِ الْمَیْتَةِ مِنْ کُلِّ مَا لَهُ نَفْسٌ سَائِلَةٌ إِلَّا أَنْ یُطَهَّرَ الْمُسْلِمُ بِالْغُسْلِ
ترجمه:
4178- 1- (9) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مَیْمُونٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ یَقَعُ ثَوْبُهُ عَلَی جَسَدِ الْمَیِّتِ قَالَ إِنْ کَانَ غُسِّلَ فَلَا تَغْسِلْ مَا أَصَابَ ثَوْبَکَ مِنْهُ وَ إِنْ کَانَ لَمْ یُغَسَّلْ فَاغْسِلْ مَا أَصَابَ ثَوْبَکَ مِنْهُ یَعْنِی إِذَا بَرَدَ الْمَیِّتُ.
ص: 461
وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
ابراهیم بن میمون گفت: از امام صادق (علیه السلام) درباره مردی پرسیدم که لباسش بر بدن میت می افتد. فرمود: اگر میت غسل داده شده باشد، چیزی که به لباس تو برخورد کرده را نشوی، و اگر میت غسل داده نشده باشد، آنچه که به لباس تو برخورد کرده را بشوی، یعنی زمانی که میت سرد شده باشد.
4179- 2- (2) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یُصِیبُ ثَوْبُهُ جَسَدَ الْمَیِّتِ فَقَالَ یَغْسِلُ مَا أَصَابَ الثَّوْبَ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (3)
وَ الَّذِی قَبْلَهُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَبَّاسِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ مِثْلَهُ.
ترجمه:
حلبی از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است که در حدیثی گفت: از او درباره مردی که لباسش به بدن میت می خورد، پرسیدم. فرمود: آنچه که به لباس برخورد کرده را بشوید.
4180- 3- (4) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ یُونُسَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ هَلْ یَحِلُّ أَنْ یَمَسَّ الثَّعْلَبَ وَ الْأَرْنَبَ أَوْ شَیْئاً مِنَ السِّبَاعِ حَیّاً أَوْ مَیِّتاً قَالَ لَا یَضُرُّهُ وَ لَکِنْ یَغْسِلُ یَدَهُ (5).
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
یونس از برخی از یارانش از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است که گفت: از او پرسیدم آیا جایز است که به روباه، خرگوش یا چیزی از درندگان چه زنده و چه مرده دست بزند؟ فرمود: به او ضرری نمی زند، اما باید دستش را بشوید.
4181- 4- (7) وَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْوَاسِطِیِّ عَنْ قَاسِمٍ الصَّیْقَلِ قَالَ: کَتَبْتُ إِلَی الرِّضَا ع أَنِّی أَعْمَلُ أَغْمَادَ السُّیُوفِ مِنْ جُلُودِ الْحُمُرِ الْمَیْتَةِ فَتُصِیبُ ثِیَابِی فَأُصَلِّی فِیهَا فَکَتَبَ إِلَیَّ اتَّخِذْ ثَوْباً لِصَلَاتِکَ فَکَتَبْتُ إِلَی أَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی ع- کُنْتُ کَتَبْتُ إِلَی أَبِیکَ ع
ص: 462
بِکَذَا وَ کَذَا فَصَعُبَ عَلَیَّ ذَلِکَ فَصِرْتُ أَعْمَلُهَا مِنْ جُلُودِ الْحُمُرِ الْوَحْشِیَّةِ الذَّکِیَّةِ فَکَتَبَ إِلَیَّ کُلُّ أَعْمَالِ الْبِرِّ بِالصَّبْرِ یَرْحَمُکَ اللَّهُ فَإِنْ کَانَ مَا تَعْمَلُ وَحْشِیّاً ذَکِیّاً فَلَا بَأْسَ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
قاسم صیقل گفت: به امام رضا (علیه السلام) نوشتم که من غلاف های شمشیر را از پوست های الاغ های مرده می سازم که به لباس هایم می خورد و در آن نماز می خوانم. پس ایشان به من نوشتند: برای نماز خود لباس خاصی تهیه کن. سپس به امام جواد(علیه السلام) نوشتم که من اینگونه با پدرتان نامه نگاری کردم جواب ایشان برای من سخت شده است. بنابراین شروع به ساختن آن از پوست های الاغ های وحشی مذکّی کردم. سپس ایشان به من نوشتند: تمام اعمال نیکو با صبرانجام می شود ، رحمت خداوند بر تو باد، و اگر آنچه انجام می دهی، از پوست وحشی مذکّی باشد، اشکالی ندارد.
4182- 5- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: سُئِلَ الصَّادِقُ ع عَنْ جُلُودِ الْمَیْتَةِ یُجْعَلُ فِیهَا اللَّبَنُ وَ الْمَاءُ وَ السَّمْنُ مَا تَرَی فِیهِ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِأَنْ تَجْعَلَ فِیهَا مَا شِئْتَ مِنْ مَاءٍ أَوْ لَبَنٍ أَوْ سَمْنٍ وَ تَتَوَضَّأَ مِنْهُ وَ تَشْرَبَ وَ لَکِنْ لَا تُصَلِّی فِیهَا.
أَقُولُ: هَذَا مَحْمُولٌ عَلَی التَّقِیَّةِ لِأَنَّهُ مُوَافِقٌ لَهَا وَ یَحْتَمِلُ الْحَمْلَ عَلَی مَا لَا نَفْسَ لَهُ لِمَا تَقَدَّمَ (3) وَ یَأْتِی (4) إِنْ شَاءَ اللَّهُ.
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین گفت: از امام صادق (علیه السلام) درباره پوست های میت که در آنها شیر، آب و روغن ریخته می شود، سؤال شد. فرمود: اشکالی ندارد که در آنها هر چه بخواهی از آب، شیر یا روغن بریزی و از آن وضو بگیری و بنوشی، اما در آن نماز نخوانی.
می گویم: این سخن به تقیه حمل می شود، زیرا با آن موافق است و احتمال دارد که به آنچه که دارای نفس نیست، حمل شود، بر اساس آنچه که پیشتر ذکر شد.
الْحَسَنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سُئِلَ عَنِ الْخُنْفَسَاءِ وَ الذُّبَابِ وَ الْجَرَادِ وَ النَّمْلَةِ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِکَ یَمُوتُ فِی الْبِئْرِ وَ الزَّیْتِ وَ السَّمْنِ وَ شِبْهِهِ قَالَ کُلُّ مَا لَیْسَ لَهُ دَمٌ فَلَا بَأْسَ.
ترجمه:
عمار ساباطی از امام صادق (ع) نقل کرده است: از ایشان درباره خنفساء (سوسک)، مگس، ملخ، مورچه و چیزهای مشابه آن ها که در چاه، روغن و سمن (چربی حیوانی) و مانند آن ها می میرند، سؤال شد. امام فرمودند: هر موجودی که خون ندارد، اشکالی ندارد.
4184- 2- (1) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَفْصِ بْنِ غِیَاثٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ ع قَالَ: لَا یُفْسِدُ الْمَاءَ إِلَّا مَا کَانَتْ لَهُ نَفْسٌ سَائِلَةٌ.
ترجمه:
حفص بن غیاث از جعفر بن محمد (امام صادق) از پدرش (امام باقر) نقل کرده است که فرمود: آب را فاسد نمی کند، مگر چیزی که دارای "نفس سائله" باشد (یعنی چیزی که خون جهنده دارد).
4185- 3- (2) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع کُلُّ شَیْ ءٍ یَسْقُطُ فِی الْبِئْرِ لَیْسَ لَهُ دَمٌ مِثْلُ الْعَقَارِبِ وَ الْخَنَافِسِ وَ أَشْبَاهِ ذَلِکَ فَلَا بَأْسَ.
ترجمه:
ابن مسکان گفت: امام صادق علیه السلام فرمود: هر چیزی که در چاه بیفتد و خون ندارد، مانند عقرب ها و سوسک ها و چیزهای مشابه آن، اشکالی ندارد.
4186- 4- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ جَرَّةٍ وُجِدَ فِیهَا خُنْفَسَاءُ قَدْ مَاتَتْ قَالَ أَلْقِهَا وَ تَوَضَّأْ مِنْهُ وَ إِنْ کَانَ عَقْرَباً فَأَرِقِ الْمَاءَ وَ تَوَضَّأْ مِنْ مَاءٍ غَیْرِهِ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
سماعه گفت: از امام صادق (ع) درباره کوزه ای که در آن سوسکی مرده پیدا شد، سؤال کردم. فرمود: آن را بیرون بینداز و از آن آب وضو بگیر. و اگر عقرب بود، آب را بریز و از آب دیگری وضو بگیر.
4187- 5- (4) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی رَفَعَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا یُفْسِدُ الْمَاءَ إِلَّا مَا کَانَتْ لَهُ نَفْسٌ سَائِلَةٌ.
ترجمه:
محمد بن یحیی با سند خود از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود: آب را فاسد نمی کند، مگر چیزی که دارای "نفس سائله" باشد (یعنی چیزی که خون جهنده دارد).
4188- 6- (5) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ
ص: 464
عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ سَأَلَ أَخَاهُ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ ع عَنِ الْعَقْرَبِ وَ الْخُنْفَسَاءِ وَ أَشْبَاهِهِمَا یَمُوتُ فِی الْجَرَّةِ أَوِ الدَّنِّ یُتَوَضَّأُ مِنْهُ لِلصَّلَاةِ قَالَ لَا بَأْسَ.
ترجمه:
علی بن جعفر از برادرش موسی بن جعفر (ع) پرسید درباره عقرب، سوسک و چیزهای مشابه آن ها که در کوزه یا خمره می میرند، آیا می توان از آن برای وضو گرفتن به منظور نماز استفاده کرد؟ امام فرمود: اشکالی ندارد.
(1) 36 بَابُ اسْتِحْبَابِ تَرْکِ الْخُبْزِ وَ شِبْهِهِ إِذَا شَمَّهُ الْفَأْرُ أَوِ الْکَلْبُ
ترجمه:
4189- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَمْرَکِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْفَأْرَةِ وَ الْکَلْبِ إِذَا أَکَلَا مِنَ الْخُبْزِ أَوْ شَمَّاهُ أَ یُؤْکَلُ قَالَ یُطْرَحُ مَا شَمَّاهُ وَ یُؤْکَلُ مَا بَقِیَ.
ترجمه:
علی بن جعفر از برادرش موسی بن جعفر (ع) نقل کرده است: از او پرسیدم درباره موش و سگ که اگر از نان بخورند یا آن را بو کنند، آیا می توان آن را خورد؟ فرمود: آن قسمتی که آن ها بو کرده اند دور انداخته شود و باقی مانده خورده شود.
4190- 2- (3) وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقٍ عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الْکَلْبِ وَ الْفَأْرَةِ أَکَلَا مِنَ الْخُبْزِ وَ شِبْهِهِ قَالَ یُطْرَحُ مِنْهُ وَ یُؤْکَلُ الْبَاقِی.
ترجمه:
عمار از امام صادق (ع) نقل کرده است که از ایشان درباره سگ و موش که از نان و چیزهای مشابه آن بخورند، سؤال شد. امام فرمود: قسمتی که خورده شده دور انداخته شود و باقی مانده خورده شود.
4191- 3- (4) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ شُعَیْبِ بْنِ وَاقِدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ زَیْدٍ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ ع فِی حَدِیثِ الْمَنَاهِی قَالَ: نَهَی رَسُولُ اللَّهِ ص عَنْ أَکْلِ سُؤْرِ الْفَأْرِ.
ص: 465
ترجمه:
حسین بن زید از امام صادق جعفر بن محمد (ع) از پدرانشان نقل کرده است که در حدیث مناهی فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم از خوردن باقی مانده آب موش نهی کرد.
(1) 37 بَابُ أَنَّ کُلَّ شَیْ ءٍ طَاهِرٌ حَتَّی یُعْلَمَ وُرُودُ النَّجَاسَةِ عَلَیْهِ وَ أَنَّ مَنْ شَکَّ فِی أَنَّ مَا أَصَابَهُ بَوْلٌ أَوْ مَاءٌ مَثَلًا أَوْ شَکَّ فِی تَقَدُّمِ وُرُودِ النَّجَاسَةِ عَلَی الِاسْتِعْمَالِ وَ تَأَخُّرِهَا عَنْهُ بَنَی عَلَی الطَّهَارَةِ فِیهِمَا
ترجمه:
4192- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَصَابَ ثَوْبِی دَمُ رُعَافٍ أَوْ غَیْرِهِ أَوْ شَیْ ءٌ مِنْ مَنِیٍّ إِلَی أَنْ قَالَ فَإِنْ ظَنَنْتُ أَنَّهُ قَدْ أَصَابَهُ وَ لَمْ أَتَیَقَّنْ ذَلِکَ فَنَظَرْتُ فَلَمْ أَرَ شَیْئاً ثُمَّ صَلَّیْتُ فَرَأَیْتُ فِیهِ قَالَ تَغْسِلُهُ وَ لَا تُعِیدُ الصَّلَاةَ قُلْتُ لِمَ ذَاکَ قَالَ لِأَنَّکَ کُنْتَ عَلَی یَقِینٍ مِنْ طَهَارَتِکَ ثُمَّ شَکَکْتَ فَلَیْسَ یَنْبَغِی لَکَ أَنْ تَنْقُضَ الْیَقِینَ بِالشَّکِّ أَبَداً قُلْتُ فَهَلْ عَلَیَّ إِنْ شَکَکْتُ فِی أَنَّهُ أَصَابَهُ شَیْ ءٌ أَنْ أَنْظُرَ فِیهِ قَالَ لَا وَ لَکِنَّکَ إِنَّمَا تُرِیدُ أَنْ تُذْهِبَ الشَّکَّ الَّذِی وَقَعَ فِی نَفْسِکَ الْحَدِیثَ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْعِلَلِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
زراره گفت: به امام (ع) گفتم: لباسم به خون بینی یا چیز دیگری مثل منی آلوده شده است. (تا اینکه امام فرمود:) اگر گمان کنم که چیزی به آن رسیده ولی یقین نداشته باشم و نگاه کنم و چیزی نبینم، سپس نماز بخوانم و بعد ببینم که در آن اثری هست، امام فرمود: آن را بشوی ولی نماز را دوباره نخوان. گفتم: چرا؟ فرمود: زیرا تو یقین به طهارت داشتی و سپس شک کردی، و نباید یقین را با شک نقض کنی. گفتم: آیا اگر شک کنم که چیزی به آن اصابت کرده است، باید به آن نگاه کنم؟ فرمود: نه، ولی تو می خواهی شک را که در دلت افتاده، برطرف کنی.
4193- 2- (4) وَ عَنْهُ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا إِبْرَاهِیمَ ع عَنْ رَجُلٍ یَبُولُ بِاللَّیْلِ فَیَحْسَبُ أَنَّ الْبَوْلَ أَصَابَهُ فَلَا یَسْتَیْقِنُ فَهَلْ یُجْزِیهِ أَنْ یَصُبَّ عَلَی ذَکَرِهِ إِذَا بَالَ وَ لَا یَتَنَشَّفَ قَالَ یَغْسِلُ مَا اسْتَبَانَ أَنَّهُ قَدْ أَصَابَهُ وَ یَنْضِحُ مَا یَشُکُّ فِیهِ مِنْ جَسَدِهِ وَ ثِیَابِهِ وَ یَتَنَشَّفُ قَبْلَ أَنْ یَتَوَضَّأَ.
أَقُولُ: الْمُرَادُ بِالتَّنَشُّفِ الِاسْتِبْرَاءُ وَ بِالْوُضُوءِ الِاسْتِنْجَاءُ.
ترجمه:
عبد الرحمن بن حجاج گفت: از امام ابراهیم (ع) درباره مردی که در شب ادرار می کند و گمان می کند که ادرار به او اصابت کرده ولی یقین ندارد، پرسیدم. آیا برای او کافی است که بر روی آلتش هنگام ادرار کردن آب بریزد و خشک نکند؟ امام فرمود: آنچه که مشخص است که به او اصابت کرده، باید بشوید و در جایی که شک دارد، بر روی بدن و لباس هایش آب بپاشد و قبل از وضو باید خود را خشک کند.
من می گویم: منظور از "تنشّف" استبراء و از وضو استنجاء است.
ص: 466
4194- 3- (1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ مُوسَی بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ ع (2) فِی حَدِیثٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْفَأْرَةِ وَ الدَّجَاجَةِ وَ الْحَمَامِ وَ أَشْبَاهِهَا تَطَأُ الْعَذِرَةَ ثُمَّ تَطَأُ الثَّوْبَ أَ یُغْسَلُ قَالَ إِنْ کَانَ اسْتَبَانَ مِنْ أَثَرِهِ شَیْ ءٌ فَاغْسِلْهُ وَ إِلَّا فَلَا بَأْسَ.
وَ رَوَاهُ الْحِمْیَرِیُّ فِی کِتَابِ قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ وَ سَأَلْتُهُ وَ ذَکَرَ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
علی بن محمد (ع) در حدیثی فرمود: از او درباره موش، مرغ و کبوتر و چیزهای مشابه آن ها که بر نجاست پا می گذارند و سپس بر روی لباس پا می گذارند، سؤال کردم: آیا باید آن لباس را شست؟ فرمود: اگر از اثر آن چیزی نمایان باشد، آن را بشوی، وگرنه اشکالی ندارد.
4195- 4- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: کُلُّ شَیْ ءٍ نَظِیفٌ حَتَّی تَعْلَمَ أَنَّهُ قَذِرٌ فَإِذَا عَلِمْتَ فَقَدْ قَذِرَ وَ مَا لَمْ تَعْلَمْ فَلَیْسَ عَلَیْکَ.
ترجمه:
عمار از امام صادق (ع) در حدیثی نقل کرده است: هر چیزی پاک است تا زمانی که بدانی نجس است. و وقتی که دانستی که نجس شده، پس یقیناً نجس است، و آنچه را که نمی دانی، بر تو نیست.
4196- 5- (5) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَفْصِ بْنِ غِیَاثٍ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ: مَا أُبَالِی أَ بَوْلٌ أَصَابَنِی أَوْ مَاءٌ إِذَا لَمْ أَعْلَمْ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (6)
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ فِی أَحَادِیثِ الْمَاءِ (7) وَ فِی أَحَادِیثِ الْبَلَلِ الْخَارِجِ بَعْدَ الْبَوْلِ
ص: 467
وَ غَیْرِهَا مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (1) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (2).
ترجمه:
حفص بن غیاث از جعفر (امام صادق) از پدرش (امام باقر) از علی (ع) نقل کرده است که فرمود: من اهمیتی نمی دهم که آیا ادرار به من اصابت کرده یا آب، وقتی که نمی دانم.
4197- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَیُّوبَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ سَأَلَ أَبِی أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الَّذِی یُعِیرُ ثَوْبَهُ لِمَنْ یَعْلَمُ أَنَّهُ یَأْکُلُ الْجِرِّیَّ أَوْ یَشْرَبُ الْخَمْرَ فَیَرُدُّهُ أَ یُصَلِّی فِیهِ قَبْلَ أَنْ یَغْسِلَهُ قَالَ لَا یُصَلِّی فِیهِ حَتَّی یَغْسِلَهُ.
ترجمه:
عبدالله بن سنان گفت: پدرم از امام صادق (ع) درباره کسی که لباسش را به کسی قرض می دهد که می داند او شراب می نوشد یا از چیزهای نجس استفاده می کند، پرسید. آیا می تواند در آن لباس قبل از شستن نماز بخواند؟ امام فرمود: در آن لباس نماز نمی خواند تا آن را بشوید.
4198- 2- (5) وَ بِالْإِسْنَادِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ قَالَ قَرَأْتُ فِی کِتَابِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ إِلَی أَبِی الْحَسَنِ ع جُعِلْتُ فِدَاکَ رَوَی زُرَارَةُ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ وَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع- فِی الْخَمْرِ یُصِیبُ ثَوْبَ الرَّجُلِ أَنَّهُمَا قَالا لَا بَأْسَ بِأَنْ یُصَلِّیَ فِیهِ إِنَّمَا حَرُمَ شُرْبُهَا وَ رُوِیَ عَنْ (6) زُرَارَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ إِذَا
ص: 468
أَصَابَ ثَوْبَکَ خَمْرٌ أَوْ نَبِیذٌ یَعْنِی الْمُسْکِرَ فَاغْسِلْهُ إِنْ عَرَفْتَ مَوْضِعَهُ وَ إِنْ لَمْ تَعْرِفْ مَوْضِعَهُ فَاغْسِلْهُ کُلَّهُ وَ إِنْ صَلَّیْتَ فِیهِ فَأَعِدْ صَلَاتَکَ فَأَعْلِمْنِی مَا آخُذُ بِهِ فَوَقَّعَ ع بِخَطِّهِ وَ قَرَأْتُهُ (1) خُذْ بِقَوْلِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع.
ترجمه:
علی بن مهزیار گفت: در کتاب عبدالله بن محمد به امام کاظم علیه السلام خواندم: «روایات زُراره از امام باقر و امام صادق (ع) درباره شرابی که بر لباس مردی می ریزد، این گونه است که آن ها گفتند: اشکالی ندارد که در آن لباس نماز بخواند، زیرا فقط نوشیدن آن حرام است.» و از زُراره از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود: «اگر خمر یا نوشیدنی مسکر بر لباس تو بیفتد، اگر محل آن را شناخته ای، آن را بشوی. و اگر محل آن را نمی شناسی، کل آن را بشوی. و اگر در آن نماز خوانده ای، نمازت را دوباره بخوان.» سپس فرمود: «به من بگو چه باید انجام دهم»، و به خط خود نوشت و من آن را خواندم: «به قول امام صادق (ع) عمل کن.»
4199- 3- (2) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ یُونُسَ عَنْ بَعْضِ مَنْ رَوَاهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا أَصَابَ ثَوْبَکَ خَمْرٌ أَوْ نَبِیذٌ مُسْکِرٌ فَاغْسِلْهُ إِنْ عَرَفْتَ مَوْضِعَهُ وَ إِنْ لَمْ تَعْرِفْ مَوْضِعَهُ فَاغْسِلْهُ کُلَّهُ وَ إِنْ صَلَّیْتَ فِیهِ فَأَعِدْ صَلَاتَکَ.
ترجمه:
یونس از برخی از راویان نقل کرده است که امام صادق (ع) فرمود: «اگر خمر یا نوشیدنی مسکر بر لباس تو بیفتد، اگر محل آن را شناخته ای، آن را بشوی. و اگر محل آن را نمی شناسی، کل آن را بشوی. و اگر در آن لباس نماز خوانده ای، نمازت را دوباره بخوان.»
4200- 4- (3) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ خَیْرَانَ الْخَادِمِ قَالَ: کَتَبْتُ إِلَی الرَّجُلِ ع أَسْأَلُهُ عَنِ الثَّوْبِ یُصِیبُهُ الْخَمْرُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِیرِ أَ یُصَلَّی فِیهِ أَمْ لَا فَإِنَّ أَصْحَابَنَا قَدِ اخْتَلَفُوا فِیهِ فَقَالَ بَعْضُهُمْ صَلِّ فِیهِ فَإِنَّ اللَّهَ إِنَّمَا حَرَّمَ شُرْبَهَا وَ قَالَ بَعْضُهُمْ لَا تُصَلِّ فِیهِ فَکَتَبَ ع لَا تُصَلِّ فِیهِ فَإِنَّهُ رِجْسٌ الْحَدِیثَ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَهْلٍ مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
خیران بن خادم گفت: به آن مرد (امام) نوشتم و از او درباره لباسی که خمر و گوشت خوک به آن می رسد، پرسیدم که آیا در آن لباس می توان نماز خواند یا نه، زیرا اصحاب ما در این موضوع اختلاف نظر دارند. برخی از آن ها گفتند: در آن نماز بخوان، زیرا خدا فقط نوشیدن آن را حرام کرده است. و برخی دیگر گفتند: در آن نماز نخوان. پس امام (ع) نوشت: در آن نماز نخوان، زیرا آن [خمر و گوشت خوک] نجس است.
4201- 5- (5) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی جَمِیلٍ (6) الْبَصْرِیِّ عَنْ یُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْفُقَّاعِ فَقَالَ لَا تَشْرَبْهُ فَإِنَّهُ خَمْرٌ مَجْهُولٌ فَإِذَا أَصَابَ ثَوْبَکَ فَاغْسِلْهُ.
ص: 469
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (1)
وَ کَذَا کُلُّ مَا قَبْلَهُ.
ترجمه:
هشام بن حکم گفت: از امام صادق (ع) درباره فُقاع (نوشیدنی حاوی مالت) پرسیدم. امام فرمود: «آن را نخور، زیرا آن خمر ناشناخته ای است. و اگر بر لباس تو بیفتد، آن را بشوی.»
4202- 6- (2) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ وَضَّاحٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثِ النَّبِیذِ قَالَ: مَا یَبُلُّ الْمِیلَ یُنَجِّسُ حُبّاً مِنْ مَاءٍ یَقُولُهَا ثَلَاثاً.
ترجمه:
ابو بصیر از امام صادق (ع) در حدیثی درباره نبیذ (نوشیدنی تخمیری) نقل کرده است که فرمود: «آنچه که می افتد ازبول سه بار می گوید: آن ظرف آب را نجس می کند.»
4203- 7- (3) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تُصَلِّ فِی بَیْتٍ فِیهِ خَمْرٌ وَ لَا مُسْکِرٌ لِأَنَّ الْمَلَائِکَةَ لَا تَدْخُلُهُ وَ لَا تُصَلِّ فِی ثَوْبٍ قَدْ أَصَابَهُ خَمْرٌ أَوْ مُسْکِرٌ حَتَّی یُغْسَلَ.
ترجمه:
عمار از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود: «در خانه ای که خمر یا نوشیدنی مسکر وجود دارد، نماز نخوان، زیرا ملائکه وارد آن نمی شوند. و در لباسی که خمر یا نوشیدنی مسکر به آن رسیده، نماز نخوان تا آن لباس شسته شود.»
4204- 8- (4) وَ عَنْهُ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْمُبَارَکِ عَنْ زَکَرِیَّا بْنِ آدَمَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنْ قَطْرَةِ خَمْرٍ أَوْ نَبِیذٍ مُسْکِرٍ قَطَرَتْ فِی قِدْرٍ فِیهِ لَحْمٌ کَثِیرٌ وَ مَرَقٌ کَثِیرٌ قَالَ یُهَرَاقُ الْمَرَقُ أَوْ یُطْعِمُهُ أَهْلَ الذِّمَّةِ أَوِ الْکَلْبَ وَ اللَّحْمَ اغْسِلْهُ وَ کُلْهُ قُلْتُ فَإِنَّهُ قَطَرَ فِیهِ الدَّمُ قَالَ الدَّمُ تَأْکُلُهُ النَّارُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ قُلْتُ فَخَمْرٌ أَوْ نَبِیذٌ قَطَرَ فِی عَجِینٍ أَوْ دَمٌ قَالَ فَقَالَ فَسَدَ قُلْتُ أَبِیعُهُ مِنَ الْیَهُودِ وَ النَّصَارَی وَ أُبَیِّنُ لَهُمْ قَالَ نَعَمْ فَإِنَّهُمْ یَسْتَحِلُّونَ شُرْبَهُ قُلْتُ وَ الْفُقَّاعُ هُوَ بِتِلْکَ الْمَنْزِلَةِ إِذَا قَطَرَ فِی شَیْ ءٍ مِنْ ذَلِکَ قَالَ فَقَالَ أَکْرَهُ أَنْ آکُلَهُ إِذَا قَطَرَ فِی شَیْ ءٍ مِنْ طَعَامِی.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ کَمَا یَأْتِی فِی الْأَشْرِبَةِ الْمُحَرَّمَةِ (5) أَقُولُ: یَأْتِی الْوَجْهُ فِی حُکْمِ الدَّمِ فِی مَحَلِّهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ (6).
ترجمه:
زکریا بن آدام گفت: از امام کاظم علیه السلام درباره قطره ای از خمر یا نبیذ مسکر که در دیگ حاوی گوشت زیاد و مایع زیاد افتاده بود، سؤال کردم. فرمود: «آن مایع باید ریخته شود، یا به اهل ذمه (غیر مسلمانان) یا به سگ داده شود و گوشت را بشوی و بخور.» گفتم: «اگر خون به آن بیفتد چه؟» فرمود: «خون را آتش می خورد ان شاءالله.» گفتم: «پس اگر خمر یا نبیذ در خمیر یا خون بیفتد چه؟» فرمود: «فاسد می شود.» گفتم: «آیا می توانم آن را به یهود و نصارا بفروشم و برایشان توضیح دهم؟» فرمود: «بله، زیرا آن ها نوشیدن آن را حلال می دانند.» گفتم: «و درباره فُقاع، آیا در آن صورت هم به همین شکل است اگر در چیزی از این موارد بیفتد؟» فرمود: «از خوردن آن در چنین حالتی اکراه دارم.»
ص: 470
4205- 9- (1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ أَبِی بَکْرٍ الْحَضْرَمِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَصَابَ ثَوْبِی نَبِیذٌ أُصَلِّی فِیهِ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ قَطْرَةٌ مِنْ نَبِیذٍ قَطَرَ فِی حُبٍّ أَشْرَبُ مِنْهُ قَالَ نَعَمْ إِنَّ أَصْلَ النَّبِیذِ حَلَالٌ وَ إِنَّ أَصْلَ الْخَمْرِ حَرَامٌ.
أَقُولُ: حَمَلَهُ الشَّیْخُ عَلَی النَّبِیذِ الَّذِی لَا یُسْکِرُ کَمَا مَرَّ فِی الْمَاءِ الْمُضَافِ (2).
ترجمه:
ابو بکر حضرمی گفت: به امام صادق (ع) گفتم: «اگر نبیذ بر لباس من بیفتد، آیا می توانم در آن نماز بخوانم؟» فرمود: «بله.» گفتم: «اگر قطره ای از نبیذ در آبی که می نوشم بیفتد، آیا می توانم بنوشم؟» فرمود: «بله، زیرا اصل نبیذ حلال است و اصل خمر حرام است.»
من می گویم: این را شیخ به نبیذی حمل کرده است که مست نمی کند، همان طور که در مورد آب مخلوط (مضاف) نیز ذکر شده است.
4206- 10- (3) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ الْحُسَیْنِ (4) بْنِ أَبِی سَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنْ أَصَابَ ثَوْبِی شَیْ ءٌ مِنَ الْخَمْرِ أُصَلِّی فِیهِ قَبْلَ أَنْ أَغْسِلَهُ قَالَ لَا بَأْسَ إِنَّ الثَّوْبَ لَا یُسْکِرُ.
أَقُولُ: یَأْتِی وَجْهُهُ (5).
ترجمه:
حسین بن ابی ساره گفت: به امام صادق (ع) گفتم: «اگر چیزی از خمر بر لباس من بیفتد، آیا می توانم قبل از شستن آن در آن نماز بخوانم؟» فرمود: «اشکالی ندارد، زیرا لباس مست نمی کند.»
4207- 11- (6) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ قَالَ: سَأَلَ رَجُلٌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَنَا عِنْدَهُ عَنْ الْمُسْکِرِ وَ النَّبِیذِ یُصِیبُ الثَّوْبَ قَالَ لَا بَأْسَ.
وَ رَوَاهُ الْحِمْیَرِیُّ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْوَلِیدِ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ مِثْلَهُ (7).
ترجمه:
عبدالله بن بکیری گفت: مردی از امام صادق (ع) سؤال کرد در مورد مسکر و نبیذ که به لباس می رسد ومنهم حضورداشتم. امام فرمود: «اشکالی ندارد.»
4208- 12- (8) وَ بِالْإِسْنَادِ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ سَیَابَةَ عَنِ
ص: 471
الْحُسَیْنِ (1) بْنِ أَبِی سَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّا نُخَالِطُ الْیَهُودَ وَ النَّصَارَی- وَ الْمَجُوسَ وَ نَدْخُلُ عَلَیْهِمْ وَ هُمْ یَأْکُلُونَ وَ یَشْرَبُونَ فَیَمُرُّ سَاقِیهِمْ فَیَصُبُّ عَلَی ثِیَابِی الْخَمْرَ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ إِلَّا أَنْ تَشْتَهِیَ أَنْ تَغْسِلَهُ لِأَثَرِهِ.
أَقُولُ: حَمَلَ الشَّیْخُ هَذِهِ الْأَخْبَارَ عَلَی التَّقِیَّةِ مِنْ سَلَاطِینِ ذَلِکَ الْوَقْتِ وَ جَمْعٍ مِنْ عُلَمَاءِ الْعَامَّةِ وَ حَمَلَ مَا لَا تَصْرِیحَ فِیهِ بِالصَّلَاةِ عَلَی اللُّبْسِ فِی غَیْرِ الصَّلَاةِ وَ یُمْکِنُ الْحَمْلُ عَلَی تَعَذُّرِ الْإِزَالَةِ وَ بَعْضُهُ یُمْکِنُ حَمْلُهُ عَلَی الْإِنْکَارِ.
ترجمه:
حسین بن ابی ساره گفت: به امام صادق (ع) گفتم: «ما با یهود و نصارا و مجوس اختلاط داریم و به خانه های آن ها می رویم و آن ها در حال خوردن و نوشیدن هستند. ساقی خمرشان ازکنارما عبورمی کند و بر لباس من خمر می ریزد.» فرمود: «اشکالی ندارد، مگر اینکه بخواهی به خاطر اثرش آن را بشویی.»
من می گویم: شیخ این اخبار را بر تقیه از سلاطین آن زمان و جمعی از علمای عامه حمل کرده و آنچه که تصریحی در آن به نماز نیست، بر لباس در غیر نماز حمل کرده است و ممکن است حمل بر تعذر از پاک کردن و برخی دیگر بر انکار باشد.
4209- 13- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: سُئِلَ أَبُو جَعْفَرٍ وَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فَقِیلَ لَهُمَا إِنَّا نَشْتَرِی ثِیَاباً یُصِیبُهَا الْخَمْرُ وَ وَدَکُ (3) الْخِنْزِیرِ عِنْدَ حَاکَتِهَا أَ نُصَلِّی فِیهَا قَبْلَ أَنْ نَغْسِلَهَا فَقَالا نَعَمْ لَا بَأْسَ إِنَّمَا حَرَّمَ اللَّهُ أَکْلَهُ وَ شُرْبَهُ وَ لَمْ یُحَرِّمْ لُبْسَهُ وَ مَسَّهُ وَ الصَّلَاةَ فِیهِ.
وَ فِی الْعِلَلِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلِیِّ بْنِ إِسْمَاعِیلَ وَ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ کُلِّهِمْ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ بُکَیْرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع وَ عَنْ أَبِی الصَّبَّاحِ وَ أَبِی سَعِیدٍ وَ الْحَسَنِ النَّبَّالِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین گفت: از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) سؤال شد: «ما لباس هایی می خریم که خمر و دک (چربی) خوک به آن ها می رسد. آیا می توانیم قبل از شستن آن ها در آن نماز بخوانیم؟» فرمودند: «بله، هیچ اشکالی ندارد. خداوند فقط خوردن و نوشیدن آن را حرام کرده و پوشیدن و لمس کردن آن و نماز خواندن در آن را حرام نکرده است.»
4210- 14- (5) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ أَحْمَدَ وَ عَبْ دِ اللَّهِ ابْنَیْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْخَمْرِ وَ النَّبِیذِ الْمُسْکِرِ یُصِیبُ ثَوْبِی أَغْسِلُهُ أَوْ أُصَلِّی فِیهِ قَالَ صَلِّ فِیهِ إِلَّا أَنْ تَقْذَرَهُ فَتَغْسِلَ مِنْهُ مَوْضِعَ الْأَثَرِ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی إِنَّمَا حَرَّمَ شُرْبَهَا.
ترجمه:
ابن رئاب گفت: از امام صادق (ع) سؤال کردم: «در مورد خمر و نبید مسکر که به لباس من می رسد، آیا باید آن را بشویم یا می توانم در آن نماز بخوانم؟» فرمود: «در آن نماز بخوان، مگر اینکه آن را کثیف بدانی و بخواهی موضع اثر آن را بشویی. خداوند فقط نوشیدن آن را حرام کرده است.»
ص: 472
4211- 15- (1) وَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ النَّضُوحِ یُجْعَلُ فِی النَّبِیذِ أَ یَصْلُحُ أَنْ تُصَلِّیَ الْمَرْأَةُ وَ هُوَ فِی رَأْسِهَا قَالَ لَا حَتَّی تَغْتَسِلَ مِنْهُ.
أَقُولُ: وَ قَدْ عَرَفْتَ أَنَّ مَا دَلَّ عَلَی النَّجَاسَةِ أَقْوَی وَ أَحْوَطُ وَ أَنَّ مَا دَلَّ عَلَی الطَّهَارَةِ مَحْمُولٌ عَلَی التَّقِیَّةِ أَوْ نَحْوِهَا وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی النَّجَاسَةِ أَیْضاً فِی أَحَادِیثِ الْأَوَانِی وَ فِی الْأَشْرِبَةِ وَ غَیْرِ ذَلِکَ (2).
ترجمه:
علی بن جعفر از برادرش موسی بن جعفر (ع) نقل کرده است که گفت: از او درباره نضوح (آب کثیف) که در نبید قرار می گیرد سؤال کردم که آیا زن می تواند در حالتی که آن در سر او است نماز بخواند؟ فرمود: «نمی تواند تا زمانی که از آن غسل کند.»
می گویم : «و تو می دانی که آنچه نشان دهنده نجاست است قوی تر و احتیاطی تر است و آنچه نشان دهنده طهارت است بر اساس تقیه یا مشابه آن حمل می شود. همچنین احادیثی وجود دارد که نشان دهنده نجاست است در مورد ظروف و نوشیدنی ها و غیره.»
4212- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الصَّلْتِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ عَبْدِ الْحَمِیدِ بْنِ أَبِی الدَّیْلَمِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلٌ یَشْرَبُ الْخَمْرَ فَبَصَقَ فَأَصَابَ ثَوْبِی (5) مِنْ بُصَاقِهِ قَالَ لَیْسَ بِشَیْ ءٍ.
ترجمه:
عبد الحمید بن ابی الدیلَم از امام صادق علیه السلام می پرسد که اگر مردی خمر بنوشد و سپس بوسه ای بزند که به لباس او بخورد، آیا آن لباس نجس می شود یا نه.
أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یَشْرَبُ الْخَمْرَ ثُمَّ یَمُجُّهُ مِنْ فِیهِ فَیُصِیبُ ثَوْبِی فَقَالَ لَا بَأْسَ.
أَقُولُ: هَذَا مَحْمُولٌ عَلَی مَا یُوَافِقُ الْحَدِیثَ الْأَوَّلَ وَ قَدْ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی طَهَارَةِ الرِّیقِ وَ عَلَی عَدَمِ وُجُوبِ تَطْهِیرِ الْبَوَاطِنِ (1) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی الْأَشْرِبَةِ (2).
ترجمه:
حسین بن موسی الحنّاط از امام صادق (ع) می پرسد که اگر مردی خمر بنوشد و سپس آن را از دهانش بیرون بیاندازد و به لباس او بخورد، آیا آن لباس نجس می شود یا نه.
امام صادق (ع) در پاسخ می فرمایند که در این مورد هیچ اشکالی وجود ندارد،
(3) 40 بَابُ عَدَمِ وُجُوبِ الْإِعَادَةِ عَلَی مَنْ صَلَّی وَ ثَوْبُهُ أَوْ بَدَنُهُ نَجِسٌ قَبْلَ الْعِلْمِ بِالنَّجَاسَةِ
ترجمه:
4214- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یَرَی فِی ثَوْبِ أَخِیهِ دَماً وَ هُوَ یُصَلِّی قَالَ لَا یُؤْذِنْهُ حَتَّی یَنْصَرِفَ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
محمد بن مسلم از یکی ازدو امام معصوم علیهما السلام می پرسد که اگر فردی در حال نماز،خونی بر لباس برادرش ببیند، آیا باید به او هشدار دهد یا خیر.
امام (ع) در پاسخ می فرماید: نباید او را در حین نماز آگاه کند تا وقتی که نماز را به پایان برساند و از نماز خارج شود.
4215- 2- (6) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ یُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی رَجُلٍ صَلَّی فِی ثَوْبٍ فِیهِ جَنَابَةٌ (7) رَکْعَتَیْنِ ثُمَّ عَلِمَ بِهِ قَالَ عَلَیْهِ أَنْ یَبْتَدِئَ الصَّلَاةَ قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ صَلَّی وَ فِی ثَوْبِهِ جَنَابَةٌ أَوْ دَمٌ حَتَّی فَرَغَ مِنْ صَلَاتِهِ ثُمَّ عَلِمَ قَالَ مَضَتْ صَلَاتُهُ وَ لَا شَیْ ءَ عَلَیْهِ.
ترجمه:
از ابی بصیر از امام صادق (ع) درباره مردی که در لباسی که جنابت داشت دو رکعت نماز خواند و سپس متوجه شد، فرمود: باید نماز را از سر بگیرد. و از ایشان درباره مردی که نماز خواند در حالی که در لباسش جنابت یا خون بود تا اینکه نمازش تمام شد و سپس متوجه شد، پرسیدم. فرمود: نمازش گذشته و چیزی بر او نیست.
ص: 474
4216- 3- (1) وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ أَصَابَ ثَوْبَهُ جَنَابَةٌ أَوْ دَمٌ قَالَ إِنْ کَانَ عَلِمَ أَنَّهُ أَصَابَ ثَوْبَهُ جَنَابَةٌ قَبْلَ أَنْ یُصَلِّیَ ثُمَّ صَلَّی فِیهِ وَ لَمْ یَغْسِلْهُ فَعَلَیْهِ أَنْ یُعِیدَ مَا صَلَّی وَ إِنْ کَانَ لَمْ یَعْلَمْ بِهِ فَلَیْسَ عَلَیْهِ إِعَادَةٌ (2) وَ إِنْ کَانَ یَرَی أَنَّهُ أَصَابَهُ شَیْ ءٌ فَنَظَرَ فَلَمْ یَرَ شَیْئاً أَجْزَأَهُ أَنْ یَنْضِحَهُ بِالْمَاءِ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ (3)
وَ کَذَا الَّذِی قَبْلَهُ.
ترجمه:
عبدالله بن سنان گفت: از امام صادق (ع) درباره مردی که جنابت یا خونی به لباسش رسید، پرسیدم. فرمود: اگر دانست که جنابت به لباسش رسیده قبل از اینکه نماز بخواند و سپس در آن نماز خواند و آن را نشست، باید نمازی که خوانده را دوباره بخواند. و اگر ندانست که جنابت به آن رسیده، پس بر او اعاده ای (تکرار نماز) واجب نیست. و اگر گمان می کرد که چیزی به لباسش رسیده و نگاه کرد ولی چیزی ندید، کافی است که آن را با آب بپاشد.
4217- 4- (4) وَ قَدْ تَقَدَّمَ حَدِیثٌ عَنْ عَلِیٍّ ع أَنَّهُ قَالَ: مَا أُبَالِی أَ بَوْلٌ أَصَابَنِی أَمْ مَاءٌ إِذَا لَمْ أَعْلَمْ.
ترجمه:
و حدیثی از علی (ع) آمده است که فرمود: برایم تفاوتی ندارد که آیا ادرار به من رسیده یا آب، اگر ندانم.
4218- 5- (5) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ أَبَانٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یُصَلِّی وَ فِی ثَوْبِهِ عَذِرَةٌ مِنْ إِنْسَانٍ أَوْ سِنَّوْرٍ أَوْ کَلْبٍ أَ یُعِیدُ صَلَاتَهُ قَالَ إِنْ کَانَ لَمْ یَعْلَمْ فَلَا یُعِیدُ.
ترجمه:
عبدالرحمن بن ابی عبدالله گفت: از امام صادق (ع) درباره مردی که نماز می خواند و در لباسش مدفوع انسان یا گربه یا سگ بود، پرسیدم. آیا نمازش را باید تکرار کند؟ فرمود: اگر نمی دانست، پس نماز را تکرار نمی کند.
4219- 6- (6) وَ عَنْهُ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْعِیصِ بْنِ الْقَاسِمِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ صَلَّی فِی ثَوْبِ رَجُلٍ أَیَّاماً ثُمَّ إِنَّ صَاحِبَ الثَّوْبِ أَخْبَرَهُ أَنَّهُ لَا یُصَلَّی فِیهِ قَالَ لَا یُعِیدُ شَیْئاً مِنْ صَلَاتِهِ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ (7)
ص: 475
وَ الَّذِی قَبْلَهُ بِهَذَا السَّنَدِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَیُّوبَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَ رَوَاهُ أَیْضاً بِهَذَا السَّنَدِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ أَبَانٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ مِثْلَهُ.
ترجمه:
عیص بن قاسم گفت: از امام صادق (ع) درباره مردی پرسیدم که چند روز در لباس مرد دیگری نماز خوانده بود، سپس صاحب لباس به او خبر داد که در آن لباس نباید نماز خوانده شود. فرمود: هیچ یک از نمازهایش را نباید دوباره بخواند.
4220- 7- (1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنْ أَصَابَ ثَوْبَ الرَّجُلِ الدَّمُ فَصَلَّی فِیهِ وَ هُوَ لَا یَعْلَمُ فَلَا إِعَادَةَ عَلَیْهِ وَ إِنْ هُوَ عَلِمَ قَبْلَ أَنْ یُصَلِّیَ فَنَسِیَ وَ صَلَّی فِیهِ فَعَلَیْهِ الْإِعَادَةُ.
ترجمه:
ابوبصیر از امام صادق (ع) نقل کرد که فرمود: اگر به لباس مردی خون برسد و او در آن نماز بخواند در حالی که نمی دانسته، پس بر او اعاده ای (تکرار نماز) واجب نیست. و اگر قبل از نماز دانسته و فراموش کرده و در آن نماز خوانده، بر او واجب است که نمازش را اعاده کند.
4221- 8- (2) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ وَهْبِ بْنِ عَبْدِ رَبِّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی الْجَنَابَةِ تُصِیبُ الثَّوْبَ وَ لَا یَعْلَمُ بِهَا صَاحِبُهُ فَیُصَلِّی فِیهِ ثُمَّ یَعْلَمُ بَعْدَ ذَلِکَ قَالَ یُعِیدُ إِذَا لَمْ یَکُنْ عَلِمَ.
أَقُولُ: یَأْتِی وَجْهُهُ (3).
ترجمه:
وهب بن عبد ربه از امام صادق (ع) درباره جنابتی که به لباس برسد و صاحب آن نداند و در آن نماز بخواند، سپس بعد از آن متوجه شود، نقل کرده است. فرمود: اگر پیش از آن نمی دانسته، نماز را دوباره می خواند.
4222- 9- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ وُهَیْبِ بْنِ حَفْصٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ صَلَّی وَ فِی ثَوْبِهِ بَوْلٌ أَوْ جَنَابَةٌ فَقَالَ عَلِمَ بِهِ أَوْ لَمْ یَعْلَمْ فَعَلَیْهِ إِعَادَةُ الصَّلَاةِ إِذَا عَلِمَ.
أَقُولُ: حَمَلَهُمَا الشَّیْخُ عَلَی مَنْ لَمْ یَعْلَمْ وَقْتَ الصَّلَاةِ وَ قَدْ کَانَ عَلِمَ قَبْلَهَا وَ هُوَ حَسَنٌ لِمَا مَضَی (5) وَ یَأْتِی (6) وَ یُمْکِنُ الْحَمْلُ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ وَ یُمْکِنُ حَمْلُ الْأَوَّلِ عَلَی الْإِنْکَارِ.
ترجمه:
ابوبصیر از امام صادق (ع) نقل می کند که او از ایشان درباره مردی پرسید که نماز خوانده و در لباسش ادرار یا جنابت بوده است. امام فرمود: چه بداند و چه نداند، وقتی آگاه شود باید نماز را اعاده کند.
می گویم: شیخ این روایت را به فردی که هنگام نماز نمی دانسته و پیش از آن آگاه بوده، حمل کرده است و این تفسیر خوب است به دلیل آنچه قبلاً گذشت. همچنین می توان آن را بر استحباب حمل کرد و یا روایت اول را به عنوان انکار در نظر گرفت.
ص: 476
4223- 10- (1) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ احْتَجَمَ فَأَصَابَ ثَوْبَهُ دَمٌ فَلَمْ یَعْلَمْ بِهِ حَتَّی إِذَا کَانَ مِنَ الْغَدِ کَیْفَ یَصْنَعُ فَقَالَ إِنْ کَانَ رَآهُ فَلَمْ یَغْسِلْهُ فَلْیَقْضِ جَمِیعَ مَا فَاتَهُ عَلَی قَدْرِ مَا کَانَ یُصَلِّی وَ لَا یُنْقَصُ مِنْهُ شَیْ ءٌ وَ إِنْ کَانَ رَآهُ وَ قَدْ صَلَّی فَلْیَعْتَدَّ بِتِلْکَ الصَّلَاةِ ثُمَّ لْیَغْسِلْهُ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (2).
ترجمه:
علی بن جعفر از برادرش امام موسی بن جعفر (ع) نقل می کند که پرسیدم: مردی حجامت کرده و خون به لباسش رسیده، اما تا روز بعد از آن خبردار نشده است. چه باید بکند؟ امام فرمود: اگر دیده باشد و آن را نشسته باشد، باید تمام نمازهایی را که فوت شده است به اندازه ای که نماز می خوانده، قضا کند و چیزی از آن کم نمی شود. و اگر دیده باشد و نماز خوانده باشد، آن نماز را معتبر بداند و سپس آن لباس را بشوید.
(3) 41 بَابُ عَدَمِ وُجُوبِ الْإِعَادَةِ عَلَی مَنْ نَظَرَ فِی الثَّوْبِ قَبْلَ الصَّلَاةِ فَلَمْ یَجِدْ فِیهِ نَجَاسَةً وَ لَمْ یَعْلَمْ بِهَا مِنْ قَبْلُ ثُمَّ وَجَدَهَا بَعْدَ الصَّلَاةِ
ترجمه:
4224- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ أَصَابَ ثَوْبِی دَمُ رُعَافٍ إِلَی أَنْ قَالَ قُلْتُ فَإِنْ (5) لَمْ أَکُنْ رَأَیْتُ مَوْضِعَهُ وَ عَلِمْتُ أَنَّهُ أَصَابَهُ فَطَلَبْتُهُ فَلَمْ أَقْدِرْ عَلَیْهِ فَلَمَّا صَلَّیْتُ وَجَدْتُهُ قَالَ تَغْسِلُهُ وَ تُعِیدُ قُلْتُ فَإِنْ ظَنَنْتُ أَنَّهُ قَدْ أَصَابَهُ وَ لَمْ أَتَیَقَّنْ ذَلِکَ فَنَظَرْتُ فَلَمْ أَرَ فِیهِ شَیْئاً ثُمَّ صَلَّیْتُ فَرَأَیْتُ فِیهِ قَالَ تَغْسِلُهُ وَ لَا تُعِیدُ الصَّلَاةَ قُلْتُ لِمَ ذَاکَ قَالَ لِأَنَّکَ کُنْتَ عَلَی یَقِینٍ مِنْ طَهَارَتِکَ ثُمَّ شَکَکْتَ فَلَیْسَ یَنْبَغِی لَکَ أَنْ تَنْقُضَ الْیَقِینَ بِالشَّکِّ أَبَداً الْحَدِیثَ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْعِلَلِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
زراره گفت: گفتم: خون خون دماغی به لباسم رسید... تا آنکه گفتم: اگر محل آن را ندیده باشم ولی بدانم که به لباس رسیده و دنبال آن گشتم اما پیدا نکردم و پس از نماز آن را یافتم، چه کنم؟ فرمود: آن را می شویی و نماز را اعاده می کنی. گفتم: اگر گمان کنم که به لباس رسیده ولی یقین نداشته باشم و نگاه کنم و چیزی نبینم و سپس نماز بخوانم و بعد از آن ببینم، چه کنم؟ فرمود: آن را می شویی ولی نماز را اعاده نمی کنی. گفتم: چرا این گونه است؟ فرمود: چون تو یقین به پاکی خود داشتی و سپس شک کردی، و نباید یقین را با شک از بین ببری.
ص: 477
4225- 2- (1) وَ عَنْهُ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ذَکَرَ الْمَنِیَّ فَشَدَّدَهُ فَجَعَلَهُ أَشَدَّ مِنَ الْبَوْلِ ثُمَّ قَالَ إِنْ رَأَیْتَ الْمَنِیَّ قَبْلَ أَوْ بَعْدَ مَا تَدْخُلُ فِی الصَّلَاةِ (2)- فَعَلَیْکَ إِعَادَةُ الصَّلَاةِ (3) وَ إِنْ أَنْتَ نَظَرْتَ فِی ثَوْبِکَ فَلَمْ تُصِبْهُ ثُمَّ صَلَّیْتَ فِیهِ ثُمَّ رَأَیْتَهُ بَعْدُ فَلَا إِعَادَةَ عَلَیْکَ وَ کَذَلِکَ الْبَوْلُ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
محمد بن مسلم از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمود: درباره منی صحبت کرد و آن را سخت تر از ادرار دانست. سپس فرمود: اگر منی را قبل از ورود به نماز یا بعد از آن ببینی، بر تو واجب است که نماز را دوباره بخوانی. و اگر در لباس خود نگاه کردی و چیزی نیافتی و سپس در آن نماز خواندی و بعداً آن را دیدی، بر تو اعاده ای نیست و همچنین در مورد ادرار نیز همین طور است.
4226- 3- (5) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ سَیْفٍ عَنْ مَیْمُونٍ (6) الصَّیْقَلِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ رَجُلٌ أَصَابَتْهُ جَنَابَةٌ بِاللَّیْلِ فَاغْتَسَلَ فَلَمَّا أَصْبَحَ نَظَرَ فَإِذَا فِی ثَوْبِهِ جَنَابَةٌ فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَدَعْ شَیْئاً إِلَّا وَ لَهُ حَدٌّ إِنْ کَانَ حِینَ قَامَ نَظَرَ فَلَمْ یَرَ شَیْئاً فَلَا إِعَادَةَ عَلَیْهِ وَ إِنْ کَانَ حِینَ قَامَ لَمْ یَنْظُرْ فَعَلَیْهِ الْإِعَادَةُ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (7)
وَ رَوَاهُ أَیْضاً بِإِسْنَادِهِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ (8)
وَ
رَوَاهُ أَیْضاً مِثْلَهُ إِلَی قَوْلِهِ فَلَا إِعَادَةَ عَلَیْهِ
ترجمه:
سیف از میمون صیقل از امام صادق علیه السلام نقل می کند که گفت: از ایشان پرسیدم: مردی در شب به جنابت رسید و غسل کرد، اما وقتی صبح شد نگریست و دید که در لباسش جنابت است. امام فرمود: حمد خداوندی را که هیچ چیزی نیست مگر اینکه حدی دارد. اگر وقتی که برخواست، ننگریست و چیزی ندید، بر او اعاده ای نیست، و اگر وقتی که برخواست، ننگریست، بر او واجب است که نماز را اعاده کند.
4227- 4- (9) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: وَ قَدْ رُوِیَ فِی الْمَنِیِّ أَنَّهُ إِنْ کَانَ
ص: 478
الرَّجُلُ حَیْثُ قَامَ نَظَرَ وَ طَلَبَ فَلَمْ یَجِدْ شَیْئاً فَلَا شَیْ ءَ عَلَیْهِ فَإِنْ کَانَ لَمْ یَنْظُرْ وَ لَمْ یَطْلُبْ فَعَلَیْهِ أَنْ یَغْسِلَهُ وَ یُعِیدَ صَلَاتَهُ.
ترجمه:
محمد بن علی بن حسین گفت: در مورد منی روایت شده است که اگر مردی در جایی که ایستاده نگاه کند و جست وجو کند و چیزی نیابد، بر او چیزی نیست. و اگر ننگرد و جست وجو نکند، بر او واجب است که آن را بشوید و نماز را دوباره بخواند.
(1) 42 بَابُ وُجُوبِ الْإِعَادَةِ فِی الْوَقْتِ وَ اسْتِحْبَابِ الْقَضَاءِ بَعْدَهُ عَلَی مَنْ عَلِمَ بِالنَّجَاسَةِ فَلَمْ یَغْسِلْهَا ثُمَّ نَسِیَهَا وَقْتَ الصَّلَاةِ
ترجمه:
4228- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِیعاً عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ قَالَ کَتَبَ إِلَیْهِ سُلَیْمَانُ بْنُ رُشَیْدٍ یُخْبِرُهُ أَنَّهُ بَالَ فِی ظُلْمَةِ اللَّیْلِ وَ أَنَّهُ أَصَابَ کَفَّهُ بَرْدُ نُقْطَةٍ مِنَ الْبَوْلِ لَمْ یَشُکَّ أَنَّهُ أَصَابَهُ وَ لَمْ یَرَهُ وَ أَنَّهُ مَسَحَهُ بِخِرْقَةٍ ثُمَّ نَسِیَ أَنْ یَغْسِلَهُ وَ تَمَسَّحَ بِدُهْنٍ فَمَسَحَ بِهِ کَفَّیْهِ وَ وَجْهَهُ وَ رَأْسَهُ ثُمَّ تَوَضَّأَ وُضُوءَ الصَّلَاةِ فَصَلَّی فَأَجَابَهُ بِجَوَابٍ قَرَأْتُهُ بِخَطِّهِ أَمَّا مَا تَوَهَّمْتَ مِمَّا أَصَابَ یَدَکَ فَلَیْسَ بِشَیْ ءٍ إِلَّا مَا تُحَقِّقُ فَإِنْ حَقَّقْتَ ذَلِکَ کُنْتَ حَقِیقاً أَنْ تُعِیدَ الصَّلَوَاتِ اللَّوَاتِی کُنْتَ صَلَّیْتَهُنَّ بِذَلِکَ الْوُضُوءِ (3)- بِعَیْنِهِ مَا کَانَ مِنْهُنَّ فِی وَقْتِهَا وَ مَا فَاتَ وَقْتُهَا فَلَا إِعَادَةَ عَلَیْکَ لَهَا مِنْ قِبَلِ أَنَّ الرَّجُلَ إِذَا کَانَ ثَوْبُهُ نَجِساً لَمْ یُعِدِ الصَّلَاةَ إِلَّا مَا کَانَ فِی وَقْتٍ وَ إِذَا کَانَ جُنُباً أَوْ صَلَّی عَلَی غَیْرِ وُضُوءٍ فَعَلَیْهِ إِعَادَةُ الصَّلَوَاتِ الْمَکْتُوبَاتِ اللَّوَاتِی فَاتَتْهُ لِأَنَّ الثَّوْبَ خِلَافُ الْجَسَدِ فَاعْمَلْ عَلَی ذَلِکَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ.
ترجمه:
علی بن مهزیار گفت: سلیمان بن رشید به او نوشت که در ظلمت شب ادرار کرده و دستش به لکه ای از ادرار آلوده شده است. او هیچ شکی نداشت که به او رسیده و آن را ندیده است و با پارچه ای آن را پاک کرده و فراموش کرده که آن را بشوید. سپس به روغنی دست زده و با آن دست ها و صورت و سرش را مسح کرده و وضوگرفت و نماز خواند. امام به او جوابی داد که آن را با خط خود نوشته بود: اما آنچه را که تصور کرده ای که به دستت رسیده، چیزی نیست مگر اینکه به آن یقین پیدا کنی. اگر آن یقین کردی، واقعاً واجب است که نمازهایی را که با آن وضو خوانده ای اعاده کنی، چه در وقتش بوده باشد و چه فوت شده باشد، بر تو اعاده ای نیست. زیرا مردی که لباسش نجس است، تنها آن نمازی را که در وقتش خوانده، اعاده می کند، و اگر جنابت داشته باشد یا بی وضو نماز بخواند، بر او واجب است که نمازهای واجب فوت شده اش را اعاده کند. زیرا لباس غیر از بدن است. پس بر آن عمل کن، ان شاءالله.
4229- 2- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ أَصَابَ ثَوْبِی دَمُ رُعَافٍ أَوْ غَیْرِهِ أَوْ شَیْ ءٌ مِنْ مَنِیٍّ فَعَلَّمْتُ أَثَرَهُ
ص: 479
إِلَی أَنْ أُصِیبَ لَهُ الْمَاءَ فَأَصَبْتُ وَ حَضَرَتِ الصَّلَاةُ وَ نَسِیتُ أَنَّ بِثَوْبِی شَیْئاً وَ صَلَّیْتُ ثُمَّ إِنِّی ذَکَرْتُ بَعْدَ ذَلِکَ قَالَ تُعِیدُ الصَّلَاةَ وَ تَغْسِلُهُ قُلْتُ فَإِنِّی لَمْ أَکُنْ رَأَیْتُ مَوْضِعَهُ وَ عَلِمْتُ أَنَّهُ أَصَابَهُ فَطَلَبْتُهُ فَلَمْ أَقْدِرْ عَلَیْهِ فَلَمَّا صَلَّیْتُ وَجَدْتُهُ قَالَ تَغْسِلُهُ وَ تُعِیدُ الْحَدِیثَ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْعِلَلِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
زراره گفت: گفتم: در لباسم لکه ای از خون رعاف یا غیر آن یا چیزی از منی پیدا کردم وجای آن را علامت گذاری کردم تا اینکه آب را به آن بزنم. پس از حاضر شدن نماز فراموش کردم که در لباسم چیزی هست و نماز خواندم. سپس بعد از آن یادم آمد. امام فرمود: باید نماز را اعاده کنی و آن را بشویی. گفتم: اما من موضع آن را ندیدم و دانستم که به آن رسیده است و آن را جست وجو کردم و نتوانستم پیدا کنم. هنگامی که نماز خواندم، آن را یافتم. امام فرمود: آن را بشوی ونماز را اعاده کن.
4230- 3- (2) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یُصِیبُ ثَوْبَهُ الشَّیْ ءُ یُنَجِّسُهُ فَیَنْسَی أَنْ یَغْسِلَهُ فَیُصَلِّی فِیهِ ثُمَّ یَذْکُرُ أَنَّهُ لَمْ یَکُنْ غَسَلَهُ أَ یُعِیدُ الصَّلَاةَ قَالَ لَا یُعِیدُ قَدْ مَضَتِ الصَّلَاةُ وَ کُتِبَتْ لَهُ.
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
علاء گفت: از ابی عبدالله پرسیدم درباره مردی که لباسی را که چیزی نجس کننده به آن رسیده، فراموش می کند بشوید و در آن نماز می خواند، سپس یادش می آید که آن را نشسته است. آیا باید نماز را اعاده کند؟ امام فرمود: اعاده نمی کند. نماز گذشته است و برای او نوشته شده است.
4231- 4- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ قَالَ: بَعَثْتُ بِمَسْأَلَةٍ إِلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع- مَعَ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مَیْمُونٍ قُلْتُ تَسْأَلُهُ عَنِ الرَّجُلِ یَبُولُ فَیُصِیبُ فَخِذَهُ قَدْرُ نُکْتَةٍ مِنْ بَوْلِهِ فَیُصَلِّی وَ یَذْکُرُ بَعْدَ ذَلِکَ أَنَّهُ لَمْ یَغْسِلْهَا قَالَ یَغْسِلُهَا وَ یُعِیدُ صَلَاتَهُ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
ابن مسکان گفت: من مسأله ای را به ابی عبدالله فرستادم، همراه ابراهیم بن میمون. گفتم: از او بپرس که مردی که در حین ادرار کردن، مقدار کمی از ادرارش بر ران او می افتد و او در آن حال نماز می خواند، سپس یادش می آید که آن را نشسته است، آیا باید آن را بشوید؟ او گفت: باید آن را بشوید و نماز خود را اعاده کند.
4232- 5- (6) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یَرَی بِثَوْبِهِ الدَّمَ
ص: 480
فَیَنْسَی (1) أَنْ یَغْسِلَهُ حَتَّی یُصَلِّیَ قَالَ یُعِیدُ صَلَاتَهُ کَیْ یَهْتَمَّ بِالشَّیْ ءِ إِذَا کَانَ فِی ثَوْبِهِ عُقُوبَةً لِنِسْیَانِهِ قُلْتُ فَکَیْفَ یَصْنَعُ مَنْ لَمْ یَعْلَمْ أَ یُعِیدُ حِینَ یَرْفَعُهُ قَالَ لَا وَ لَکِنْ یَسْتَأْنِفُ.
ترجمه:
سماعة گفت: از ابی عبدالله پرسیدم درباره مردی که بر روی لباسش خون می بیند و فراموش می کند که آن را بشوید تا اینکه نماز می خواند. او گفت: باید نماز خود را اعاده کند؛ زیرا در اینجا مجازات فراموشی او است. گفتم: پس کسی که نمی داند چه کند، آیا باید درنمازی را که بالا برده(خوانده) اعاده کند؟ او گفت: نه، اما باید از نو شروع کند.
4233- 6- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ عَبْدِ الْکَرِیمِ بْنِ عَمْرٍو عَنِ الْحَسَنِ بْنِ زِیَادٍ قَالَ: سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یَبُولُ فَیُصِیبُ فَخِذَهُ (3) قَدْرُ نُکْتَةٍ مِنْ بَوْلِهِ فَیُصَلِّی ثُمَّ یَذْکُرُ بَعْدُ أَنَّهُ لَمْ یَغْسِلْهُ قَالَ یَغْسِلُهُ وَ یُعِیدُ صَلَاتَهُ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (4) أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی حَدِیثِ أَبِی بَصِیرٍ (5) وَ حَدِیثِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ (6) وَ غَیْرِهِمَا (7) وَ تَقَدَّمَ فِی نَوَاقِضِ الْوُضُوءِ (8) وَ فِی أَحْکَامِ الْخَلْوَةِ أَحَادِیثُ کَثِیرَةٌ فِیمَنْ نَسِیَ الِاسْتِنْجَاءَ حَتَّی صَلَّی وَ فِی بَعْضِهَا الْأَمْرُ بِالْإِعَادَةِ وَ فِی بَعْضِهَا نَفْیُ الْإِعَادَةِ (9) وَ قَدْ حَمَلَ الشَّیْخُ وَ جَمَاعَةٌ مَا تَضَمَّنَ الْإِعَادَةَ عَلَی مَنْ ذَکَرَ فِی الْوَقْتِ وَ مَا تَضَمَّنَ نَفْیَ الْإِعَادَةِ عَلَی مَنْ ذَکَرَ بَعْدَ خُرُوجِهِ لِلتَّفْصِیلِ السَّابِقِ (10) وَ تُحْمَلُ الْإِعَادَةُ بَعْدَ خُرُوجِ الْوَقْتِ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ جَمِیعاً.
ص: 481
ترجمه:
حسن بن زیاد گفت: از ابی عبدالله پرسیدند درباره مردی که در حین ادرار کردن، مقداری از ادرارش به ران او می رسد و او نماز می خواند و سپس به یاد می آورد که آن را نشسته است. او گفت: باید آن را بشوید و نماز خود را اعاده کند.
می گویم: و پیشتر دلیلی بر این موضوع در حدیث ابی بصیر و حدیث عبدالله بن سنان آمده است. همچنین در مورد نواقض وضو و احکام خلوت، احادیث زیادی وجود دارد درباره کسی که فراموش کرده بعد ازادرارخود را بشوید تا اینکه نماز بخواند. در برخی از این احادیث به اعاده کردن دستور داده شده و در برخی دیگر نافی اعاده ذکر شده است. شیخ و جماعتی نیز مواردی که مربوط به اعاده است را بر کسی که در وقت نماز یاد کرده و آنچه مربوط به نفی اعاده است را بر کسی که بعد از وقت یاد کرده، حمل کرده اند. اعاده کردن بعد از خروج از وقت نیز بر استحباب حمل می شود.
(1) 43 بَابُ وُجُوبِ الْإِعَادَةِ فِی الْوَقْتِ وَ بَعْدَهُ عَلَی مَنْ صَلَّی مَعَ نَجَاسَةِ ثَوْبِهِ أَوْ بَدَنِهِ عَامِداً عَالِماً
ترجمه:
4234- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ أَصَابَ ثَوْبَهُ جَنَابَةٌ أَوْ دَمٌ قَالَ إِنْ کَانَ عَلِمَ أَنَّهُ أَصَابَ ثَوْبَهُ جَنَابَةٌ قَبْلَ أَنْ یُصَلِّیَ ثُمَّ صَلَّی فِیهِ وَ لَمْ یَغْسِلْهُ فَعَلَیْهِ أَنْ یُعِیدَ مَا صَلَّی الْحَدِیثَ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
عبدالله بن سنان گفت: از ابی عبدالله پرسیدم درباره مردی که لباسش به جنابت یا خون آلوده شده است. او گفت: اگر او بداند که لباسش به جنابت آلوده شده است قبل از اینکه نماز بخواند، سپس در آن نماز بخواند و آن را نشوید، بر او واجب است که نمازش را اعاده کند.
4235- 2- (4) وَ قَدْ تَقَدَّمَ حَدِیثُ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنْ أَصَابَ ثَوْبَکَ خَمْرٌ أَوْ نَبِیذٌ یَعْنِی الْمُسْکِرَ فَاغْسِلْهُ وَ إِنْ صَلَّیْتَ فِیهِ فَأَعِدْ صَلَاتَکَ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (5) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (6).
ترجمه:
زراره از ابی عبدالله (ع) نقل می کند: اگر لباس تو به خمر یا نبیذ (یعنی مشروبات الکلی) آلوده شد، آن را بشوی و اگر در آن نماز خوانده ای، نمازت را اعاده کن.
4236- 1- (8) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ أَصَابَ ثَوْبِی دَمُ رُعَافٍ أَوْ شَیْ ءٌ مِنْ مَنِیٍّ إِلَی أَنْ
ص: 482
قَالَ إِنْ رَأَیْتُهُ فِی ثَوْبِی وَ أَنَا فِی الصَّلَاةِ قَالَ تَنْقُضُ الصَّلَاةَ وَ تُعِیدُ إِذَا شَکَکْتَ فِی مَوْضِعٍ مِنْهُ ثُمَّ رَأَیْتَهُ وَ إِنْ لَمْ تَشُکَّ ثُمَّ رَأَیْتَهُ رَطْباً قَطَعْتَ وَ غَسَلْتَهُ ثُمَّ بَنَیْتَ عَلَی الصَّلَاةِ لِأَنَّکَ لَا تَدْرِی لَعَلَّهُ شَیْ ءٌ أُوقِعَ عَلَیْکَ فَلَیْسَ یَنْبَغِی أَنْ تَنْقُضَ الْیَقِینَ بِالشَّکِّ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْعِلَلِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
زراره می گوید: گفتم: اگر در لباس من دمی از خون رُعاف (خون ریزی از بینی) یا چیزی از منی باشد، اگر در لباس خود آن را در حال نماز ببینم، آیا نماز من باطل می شود؟ گفت: اگر در موردی از آن شک کردی و آن را دیدی، نمازت باطل است و باید اعاده کنی. اما اگر شک نکردی و آن را مرطوب دیدی، باید آن را قطع کنی و بشویی، سپس بر نماز ادامه بدهی؛ زیرا تو نمی دانی، شاید چیزی به تو افتاده باشد و نباید یقین را به خاطر شک نقض کنی.
4237- 2- (2) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ یَعْنِی ابْنَ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی الرَّجُلِ یُصَلِّی فَأَبْصَرَ فِی ثَوْبِهِ دَماً قَالَ یُتِمُّ.
قَالَ الشَّیْخُ الْمَعْنَی فِیهِ إِذَا کَانَ الدَّمُ أَقَلَّ مِنْ مِقْدَارِ دِرْهَمٍ.
ترجمه:
داود بن سرحان می گوید: از ابی عبدالله (ع) در مورد مردی که در حال نماز است و در لباس خود دمی می بیند پرسیدم، ایشان فرمودند: او نماز را تمام می کند.
شیخ در توضیح این روایت می گوید: معنای آن این است که اگر خون کمتر از مقدار درهم باشد، نماز او باطل نمی شود و می تواند به نماز ادامه دهد.
4238- 3- (3) مُحَمَّدُ بْنُ إِدْرِیسَ فِی آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ الْمَشِیخَةِ لِلْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنْ رَأَیْتَ فِی ثَوْبِکَ دَماً وَ أَنْتَ تُصَلِّی وَ لَمْ تَکُنْ رَأَیْتَهُ قَبْلَ ذَلِکَ فَأَتِمَّ صَلَاتَکَ فَإِذَا انْصَرَفْتَ فَاغْسِلْهُ قَالَ وَ إِنْ کُنْتَ رَأَیْتَهُ قَبْلَ أَنْ تُصَلِّیَ فَلَمْ تَغْسِلْهُ ثُمَّ رَأَیْتَهُ بَعْدُ وَ أَنْتَ فِی صَلَاتِکَ فَانْصَرِفْ فَاغْسِلْهُ وَ أَعِدْ صَلَاتَکَ.
ترجمه:
عبدالله بن سنان از ابی عبدالله (ع) نقل می کند که فرمودند: اگر در لباس خود دمی دیدی و در حال نماز بودی و قبل از آن آن را ندیده بودی، نمازت را تمام کن و وقتی که سلام دادی، آن را بشوی.
و اگر قبل از نماز آن را دیده باشی و نشسته باشی و سپس در حین نماز آن را ببینی، پس باید نماز را قطع کنی، آن را بشویی و دوباره نماز را بخوانی.
4239- 4- (4) وَ قَدْ تَقَدَّمَ فِی حَدِیثِ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی رَجُلٍ صَلَّی فِی ثَوْبٍ فِیهِ جَنَابَةٌ رَکْعَتَیْنِ ثُمَّ عَلِمَ قَالَ عَلَیْهِ أَنْ یَبْتَدِئَ الصَّلَاةَ.
أَقُولُ: هَذَا مَحْمُولٌ عَلَی مَنْ عَلِمَ بِالنَّجَاسَةِ ثُمَّ نَسِیَهَا فِی وَقْتِ الصَّلَاةِ لِمَا
ص: 483
تَقَدَّمَ (1) أَوْ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی نَجَاسَةِ الْخِنْزِیرِ (2).
ترجمه:
و پیش تر در حدیث ابی بصیر از ابی عبدالله (ع) آمده است که فرمود: اگر مردی در لباسی که نجاست دارد، دو رکعت نماز بخواند و سپس متوجه شود، بر او واجب است که از نو نماز را آغاز کند.
می گویم: این حکم به افرادی تعلق دارد که قبل از نماز از نجاست آگاه بوده و سپس در زمان نماز آن را فراموش کرده اند. همچنین می تواند به عنوان یک مسأله مستحب در نظر گرفته شود. مواردی که قبلاً در مورد نجاست خوک بیان شده نیز دلیلی بر این موضوع است.
(3) 45 بَابُ جَوَازِ الصَّلَاةِ مَعَ النَّجَاسَةِ إِذَا تَعَذَّرَتِ الْإِزَالَةُ وَ اسْتِحْبَابِ الْإِعَادَةِ
ترجمه:
4240- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْحَلَبِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ أَجْنَبَ فِی ثَوْبِهِ وَ لَیْسَ مَعَهُ ثَوْبٌ غَیْرُهُ قَالَ یُصَلِّی فِیهِ فَإِذَا وَجَدَ الْمَاءَ غَسَلَهُ.
ترجمه:
محمد بن علی حلبی می گوید: از ابی عبدالله (ع) پرسیدم درباره ی مردی که در لباسش جنب شده و لباس دیگری ندارد، چه باید بکند؟ ایشان فرمودند: او در همان لباس نماز می خواند و وقتی که آب پیدا کرد، آن را می شوید.
4241- 2- (5) قَالَ الصَّدُوقُ وَ فِی خَبَرٍ آخَرَ وَ أَعَادَ الصَّلَاةَ.
ترجمه:
مرحوم صدوق (شیخ صدوق) گفته است: و در خبر دیگری آمده است که او باید نماز را دوباره بخواند.
4242- 3- (6) وَ عَنْهُ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یَکُونُ لَهُ الثَّوْبُ الْوَاحِدُ فِیهِ بَوْلٌ لَا یَقْدِرُ عَلَی غَسْلِهِ قَالَ یُصَلِّی فِیهِ.
ترجمه:
و از او (یعنی ابی عبدالله علیه السلام) نقل شده است که از او درباره مردی که تنها یک لباس دارد و آن لباس آلوده به بول است و نمی تواند آن را بشوید، سؤال شد. او (ابی عبدالله) فرمود: او می تواند در آن لباس نماز بخواند.
4243- 4- (7) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یُجْنِبُ فِی ثَوْبٍ لَیْسَ مَعَهُ غَیْرُهُ وَ لَا یَقْدِرُ عَلَی غَسْلِهِ قَالَ یُصَلِّی فِیهِ.
ترجمه:
و از عبدالرحمن بن ابی عبدالله نقل شده است که او از ابی عبدالله علیه السلام درباره مردی که در لباسی جنابت پیدا کرده و لباس دیگری ندارد و نمی تواند آن را بشوید، سؤال کرد. او (ابی عبدالله) فرمود: او می تواند در آن لباس نماز بخواند.
4244- 5- (8) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ عُرْیَانٍ وَ حَضَرَتِ الصَّلَاةُ فَأَصَابَ ثَوْباً
ص: 484
نِصْفُهُ دَمٌ أَوْ کُلُّهُ دَمٌ (1)- یُصَلِّی فِیهِ أَوْ یُصَلِّی عُرْیَاناً قَالَ إِنْ وَجَدَ مَاءً غَسَلَهُ وَ إِنْ لَمْ یَجِدْ مَاءً صَلَّی فِیهِ وَ لَمْ یُصَلِّ عُرْیَاناً.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ (2)
وَ رَوَاهُ الْحِمْیَرِیُّ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
علی بن جعفر از برادرش موسی علیه السلام نقل می کند که گفت: از او درباره مردی که عریان است و وقت نماز فرا رسیده، سؤال کردم. آیا اگر نیمی از لباسش یا تمام آن خون باشد، او می تواند در آن نماز بخواند یا باید عریان نماز بخواند؟ او فرمود: اگر آب پیدا کند، باید آن را بشوید؛ و اگر آب پیدا نکند، در آن لباس نماز می خواند و عریان نماز نمی خواند.
4245- 6- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ أَبَانٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یُجْنِبُ فِی ثَوْبٍ وَ لَیْسَ مَعَهُ غَیْرُهُ وَ لَا یَقْدِرُ عَلَی غَسْلِهِ قَالَ یُصَلِّی فِیهِ.
ترجمه:
عبد الرحمن بن ابی عبدالله نقل می کند که از ابی عبدالله علیه السلام پرسیدم: درباره مردی که در لباسی جنابت پیدا کرده و لباس دیگری ندارد و قادر به شستن آن نیست، چه می گوید؟ او فرمود: در آن لباس نماز می خواند.
4246- 7- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدٍ الْحَلَبِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یُجْنِبُ فِی الثَّوْبِ أَوْ یُصِیبُهُ بَوْلٌ وَ لَیْسَ مَعَهُ ثَوْبٌ غَیْرُهُ قَالَ یُصَلِّی فِیهِ إِذَا اضْطُرَّ إِلَیْهِ.
ترجمه:
محمد حلبی می گوید: از ابی عبدالله علیه السلام پرسیدم درباره مردی که در لباس خود جنابت پیدا کرده یا به او بول می رسد و لباس دیگری ندارد، چه می گوید؟ او فرمود: اگر به آن لباس نیاز دارد، در آن لباس نماز می خواند.
4247- 8- (6) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ لَیْسَ عَلَیْهِ إِلَّا ثَوْبٌ وَ لَا تَحِلُّ الصَّلَاةُ فِیهِ وَ لَیْسَ یَجِدُ مَاءً یَغْسِلُهُ کَیْفَ یَصْنَعُ قَالَ یَتَیَمَّمُ وَ یُصَلِّی فَإِذَا أَصَابَ مَاءً غَسَلَهُ وَ أَعَادَ الصَّلَاةَ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا ظَاهِرُهُ الْمُنَافَاةُ وَ نُبَیِّنُ وَجْهَهُ (7).
ص: 485
ترجمه:
عمار ساباطی می گوید: از ابی عبدالله علیه السلام پرسیدند درباره مردی که فقط یک لباس دارد و نماز در آن لباس حلال نیست و او آب برای شستن آن پیدا نمی کند، چه باید بکند؟ او فرمود: باید تیمم کند و نماز بخواند. وقتی که آب پیدا کرد، آن را می شوید و نماز را دوباره می خواند.
(1) 46 بَابُ وُجُوبِ طَرْحِ الثَّوْبِ النَّجِسِ مَعَ الْإِمْکَانِ وَ الصَّلَاةِ بِالْإِیمَاءِ عَارِیاً قَائِماً مَعَ عَدَمِ النَّاظِرِ وَ جَالِساً مَعَ وُجُودِهِ
ترجمه:
4248- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ جَمَاعَةٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ أَخِیهِ الْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ یَکُونُ فِی فَلَاةٍ مِنَ الْأَرْضِ (3)- وَ لَیْسَ عَلَیْهِ إِلَّا ثَوْبٌ وَاحِدٌ وَ أَجْنَبَ فِیهِ وَ لَیْسَ عِنْدَهُ مَاءٌ کَیْفَ یَصْنَعُ قَالَ یَتَیَمَّمُ وَ یُصَلِّی عُرْیَاناً قَاعِداً یُومِئُ إِیمَاءً.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
سماعته می گوید: از او (ابی عبدالله علیه السلام) پرسیدم درباره مردی که در بیابان است و فقط یک لباس دارد و در آن لباس اجناب شده و آب هم ندارد، چه باید بکند؟ فرمود: باید تیمم کند و عریان نشسته نماز بخواند و با اشاره (ایما) نماز را به جا آورد.
4249- 2- (5) أَحْمَدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی رَجُلٍ عُرْیَانٍ لَیْسَ مَعَهُ ثَوْبٌ قَالَ إِذَا کَانَ حَیْثُ لَا یَرَاهُ أَحَدٌ فَلْیُصَلِّ قَائِماً.
ترجمه:
ابن مسکان از ابی جعفر (علیه السلام) نقل می کند که درباره مردی عریان که هیچ لباس دیگری ندارد، پرسیدند. ایشان فرمودند: اگر در جایی باشد که کسی او را نبیند، باید ایستاده نماز بخواند.
4250- 3- (6) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُبَیْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَحْمَدَ عَنِ الْحُسَیْنِ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ یَکُونُ فِی فَلَاةٍ مِنَ الْأَرْضِ فَأَجْنَبَ وَ لَیْسَ عَلَیْهِ إِلَّا ثَوْبٌ فَأَجْنَبَ فِیهِ وَ لَیْسَ یَجِدُ الْمَاءَ قَالَ یَتَیَمَّمُ وَ یُصَلِّی عُرْیَاناً قَائِماً یُومِئُ إِیمَاءً.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ وَ الشَّیْخُ کَمَا مَرَّ (7).
ترجمه:
سماعه گفت: از او درباره مردی پرسیدم که در بیابانی از زمین باشد و جنب شود و لباسی جز یک لباس ندارد، و در همان لباس جنب شده و آب نمی یابد. فرمود: تیمم کند و عریان ایستاده نماز بخواند و با اشاره (رکوع و سجود را) انجام دهد.
4251- 4- (8) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ
ص: 486
عَبْدِ الْحَمِیدِ عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی رَجُلٍ أَصَابَتْهُ جَنَابَةٌ وَ هُوَ بِالْفَلَاةِ وَ لَیْسَ عَلَیْهِ إِلَّا ثَوْبٌ وَاحِدٌ وَ أَصَابَ ثَوْبَهُ مَنِیٌّ قَالَ یَتَیَمَّمُ وَ یَطْرَحُ ثَوْبَهُ وَ یَجْلِسُ مُجْتَمِعاً فَیُصَلِّی فَیُومِئُ إِیمَاءً.
أَقُولُ: جَمَعَ جَمَاعَةٌ مِنْهُمُ الشَّیْخُ بَیْنَ هَذِهِ الْأَحَادِیثِ وَ بَیْنَ مَا مَرَّ فِی الْبَابِ السَّابِقِ بِحَمْلِ هَذِهِ عَلَی إِمْکَانِ النَّزْعِ وَ تِلْکَ عَلَی تَعَذُّرِهِ لِبَرْدٍ وَ نَاظِرٍ وَ نَحْوِهِمَا وَ جَمَعَ بَیْنَهُمَا جَمَاعَةٌ بِالتَّخْیِیرِ (1).
ترجمه:
محمد بن علی حلبی از ابی عبدالله (علیه السلام) نقل می کند که در مورد مردی که در بیابان به جنابت افتاده و فقط یک لباس بر تن دارد و لباسش نیز به منی آلوده شده است، سؤال شد. ایشان فرمودند: باید تیمم کند و لباسش را درآورد و نشسته نماز بخواند و به صورت ایماء (با اشاره) نماز بخواند.
می گویم: جمعی از علماء، از جمله شیخ، بین این احادیث و آنچه که در باب قبل ذکر شده است، جمع بندی کرده اند و این احادیث را بر اساس امکان درآوردن لباس (در شرایط خاص) و همچنین بر اساس عدم امکان آن به دلیل سردی یا دیدن دیگران (مثل وجود ناظر) تفسیر کرده اند. برخی دیگر از علماء نیز بین این دو مورد جمع بندی کرده و تخییر (اختیار) را برای فرد در نظر گرفته اند.
(2) 47 بَابُ أَنَّهُ لَا یَجِبُ إِعْلَامُ الْغَیْرِ بِالنَّجَاسَةِ وَ لَا بِخَلَلٍ فِی الطَّهَارَةِ وَ حُکْمِ مَا لَوْ أَخْبَرَهُ الْمَالِکُ
ترجمه:
4252- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یَرَی فِی ثَوْبِ أَخِیهِ دَماً وَ هُوَ یُصَلِّی قَالَ لَا یُؤْذِنُهُ حَتَّی یَنْصَرِفَ.
ترجمه:
محمد بن مسلم از یکی از آن دوامام علیهما السلام نقل می کند که گفت: از او درباره مردی پرسیدم که در لباس برادرش در حال نماز خون ببیند. فرمود: به او خبر ندهد تا نمازش تمام شود.
4253- 2- (4) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: اغْتَسَلَ أَبِی مِنَ الْجَنَابَةِ فَقِیلَ لَهُ قَدْ أَبْقَیْتَ لُمْعَةً فِی ظَهْرِکَ لَمْ یُصِبْهَا الْمَاءُ فَقَالَ لَهُ مَا کَانَ عَلَیْکَ لَوْ سَکَتَّ ثُمَّ مَسَحَ تِلْکَ اللُّمْعَةَ بِیَدِهِ.
وَ قَدْ تَقَدَّمَ فِی الْجَنَابَةِ حَدِیثٌ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ مِثْلُهُ (5).
ترجمه:
عبدالله بن سنان از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمود: پدرم (امام باقر) از جنابت غسل کرد و به او گفته شد که قسمتی از پشتت باقی مانده و آب به آن نرسیده است. فرمود: چه می شد اگر سکوت می کرد؟ سپس آن قسمت را با دستش مسح می کرد.
ص: 487
4254- 3- (1) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْوَلِیدِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ أَعَارَ رَجُلًا ثَوْباً فَصَلَّی فِیهِ وَ هُوَ لَا یُصَلَّی فِیهِ قَالَ لَا یُعْلِمُهُ قَالَ قُلْتُ: فَإِنْ أَعْلَمَهُ قَالَ یُعِیدُ.
ترجمه:
عبدالله بن بکیر گفت: از امام صادق (ع) درباره مردی پرسیدم که لباسی را به مردی عاریه داده و او در آن نماز خوانده است، در حالی که صاحب لباس در آن نماز نمی خواند. فرمود: به او خبر ندهد. گفتم: اگر به او خبر دهد؟ فرمود: نماز را دوباره بخواند.
4255- 4- (2) وَ قَدْ تَقَدَّمَ حَدِیثُ الْعِیصِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی رَجُلٍ صَلَّی فِی ثَوْبِ رَجُلٍ أَیَّاماً ثُمَّ إِنَّ صَاحِبَ الثَّوْبِ أَخْبَرَهُ أَنَّهُ لَا یُصَلَّی فِیهِ قَالَ لَا یُعِیدُ شَیْئاً مِنْ صَلَاتِهِ.
أَقُولُ: هَذَا مَحْمُولٌ عَلَی مَا لَوْ أَعْلَمَهُ بَعْدَ الصَّلَاةِ وَ الَّذِی قَبْلَهُ مَحْمُولٌ عَلَی مَا لَوْ أَعْلَمَهُ قَبْلَهَا لِمَا تَقَدَّمَ (3) وَ یُمْکِنُ حَمْلُ هَذَا عَلَی کَوْنِ الْمُخْبِرِ غَیْرَ ثِقَةٍ وَ یَحْتَمِلُ الْأَوَّلُ الْحَمْلَ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ.
ترجمه:
و حدیث عیص بن القاسم از امام صادق (ع) پیش تر آمده است که در مورد مردی که چند روز در لباس مرد دیگری نماز خوانده، سپس صاحب لباس به او خبر داده که در آن لباس نماز نمی خوانده است، فرمود: چیزی از نمازش را دوباره نخواند.
می گویم: این (حدیث) حمل می شود بر اینکه اگر بعد از نماز به او خبر داده باشد، و حدیث قبلی (حدیث عبدالله بن بکیر) حمل می شود بر اینکه اگر قبل از نماز به او خبر داده باشد، به دلیل آنچه که پیش تر گفته شد. و می توان این (حدیث) را بر این حمل کرد که خبر دهنده فردی غیر قابل اعتماد بوده، و احتمال دارد که حدیث اول بر استحباب حمل شود.
4256- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یَتَقَیَّأُ فِی ثَوْبِهِ یَجُوزُ (6) أَنْ یُصَلِّیَ فِیهِ وَ لَا یَغْسِلَهُ قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ (7)
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ مِثْلَهُ (8).
ترجمه:
مصدق بن صدقه از عمار نقل می کند که گفت: از امام صادق (ع) درباره مردی پرسیدم که در لباسش استفراغ می کند، آیا می تواند در آن نماز بخواند بدون اینکه آن را بشوید؟ فرمود: اشکالی ندارد.
ص: 488
4257- 2- (1) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْقَیْ ءِ یُصِیبُ الثَّوْبَ فَلَا یُغْسَلُ قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ.
ترجمه:
عمار ساباطی نقل می کند که از امام صادق (ع) درباره استفراغی که به لباس برخورد کرده و شسته نمی شود، پرسید. فرمود: اشکالی ندارد.
(2) 49 بَابُ أَنَّهُ لَا یُسْتَعْمَلُ مِنَ الْجُلُودِ إِلَّا مَا کَانَ طَاهِراً فِی حَالِ الْحَیَاةِ ذَکِیّاً
ترجمه:
4258- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْوَاسِطِیِّ عَنْ قَاسِمٍ الصَّیْقَلِ قَالَ: کَتَبْتُ إِلَی الرِّضَا ع أَنِّی أَعْمَلُ أَغْمَادَ السُّیُوفِ مِنْ جُلُودِ الْحُمُرِ الْمَیْتَةِ فَتُصِیبُ ثِیَابِی فَأُصَلِّی فِیهَا فَکَتَبَ ع إِلَیَّ اتَّخِذْ ثَوْباً لِصَلَاتِکَ فَکَتَبْتُ إِلَی أَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی ع- أَنِّی کَتَبْتُ إِلَی أَبِیکَ ع بِکَذَا وَ کَذَا فَصَعُبَ عَلَیَّ ذَلِکَ فَصِرْتُ أَعْمَلُهَا مِنْ جُلُودِ الْحُمُرِ الْوَحْشِیَّةِ الذَّکِیَّةِ فَکَتَبَ ع إِلَیَّ کُلُّ أَعْمَالِ الْبِرِّ بِالصَّبْرِ یَرْحَمُکَ اللَّهُ فَإِنْ کَانَ مَا تَعْمَلُ وَحْشِیّاً ذَکِیّاً فَلَا بَأْسَ.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
قاسم صیقل گفت: به امام رضا (ع) نوشتم که من غلاف های شمشیر را از پوست الاغ های مرده می سازم و این پوست ها به لباس هایم برخورد می کند و در همان لباس ها نماز می خوانم. ایشان در پاسخ نوشت: لباسی برای نمازت تهیه کن. سپس به امام جواد (ع) نوشتم که به پدرت (ع) چنین و چنان نوشتم و این کار برایم سخت شد، بنابراین شروع کردم به ساختن غلاف ها از پوست الاغ های وحشی ذبح شده. ایشان در پاسخ نوشت: همه کارهای نیک با صبر انجام می شوند، خداوند تو را رحمت کند. پس اگر آنچه می سازی از الاغ های وحشی ذبح شده است، اشکالی ندارد.
4259- 2- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ جُلُودِ السِّبَاعِ یُنْتَفَعُ (6) بِهَا قَالَ إِذَا رَمَیْتَ وَ سَمَّیْتَ فَانْتَفِعْ بِجِلْدِهِ وَ أَمَّا الْمَیْتَةُ فَلَا.
ص: 489
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ هُنَا (1) وَ فِی کِتَابِ الصَّلَاةِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ (2).
ترجمه:
زرعة از سماعه نقل می کند که گفت: از او درباره پوست درندگان پرسیدم که آیا می توان از آن بهره برد؟ فرمود: اگر (حیوان را) شکار کردی و نام خدا را بردی، از پوستش استفاده کن؛ اما اگر مردار باشد، نه.
(3) 50 بَابُ طَهَارَةِ مَا یُشْتَرَی مِنْ مُسْلِمٍ وَ مِنْ سُوقِ الْمُسْلِمِینَ وَ الْحُکْمِ بِذَکَاتِهِ مَا لَمْ یُعْلَمْ أَنَّهُ مَیْتَةٌ وَ حُکْمِ مَا یُوجَدُ بِأَرْضِهِمْ
ترجمه:
4260- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ الْعَمْرَکِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ اشْتَرَی ثَوْباً مِنَ السُّوقِ لِلُّبْسِ (5)- لَا یَدْرِی لِمَنْ کَانَ هَلْ تَصْلُحُ الصَّلَاةُ فِیهِ قَالَ إِنِ اشْتَرَاهُ مِنْ مُسْلِمٍ فَلْیُصَلِّ فِیهِ وَ إِنِ اشْتَرَاهُ مِنْ نَصْرَانِیٍّ فَلَا یُصَلِّی فِیهِ حَتَّی یَغْسِلَهُ.
وَ رَوَاهُ الْحِمْیَرِیُّ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ (6)
وَ
رَوَاهُ ابْنُ إِدْرِیسَ فِی آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ الْجَامِعِ لِأَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ وَ ذَکَرَ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ فِی آخِرِهِ فَلَا یَلْبَسُهُ وَ لَا یُصَلِّی فِیهِ (7)
ترجمه:
علی بن جعفر از برادرش موسی (ع) در حدیثی نقل می کند که گفت: از او درباره مردی پرسیدم که لباسی از بازار برای پوشیدن خریده، اما نمی داند صاحب قبلی آن چه کسی بوده است. آیا نماز در آن صحیح است؟ فرمود: اگر آن را از مسلمان خریده، در آن نماز بخواند؛ و اگر از نصرانی خریده، در آن نماز نخواند مگر اینکه آن را بشوید.
4261- 2- (8) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ حُسَیْنِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنِ الْحَلَبِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْخِفَافِ الَّتِی تُبَاعُ فِی السُّوقِ فَقَالَ اشْتَرِ وَ صَلِّ فِیهَا حَتَّی تَعْلَمَ أَنَّهُ
ص: 490
مَیِّتٌ (1) بِعَیْنِهِ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ نَحْوَهُ (2).
ترجمه:
حلبی گفت: از امام صادق (ع) درباره کفشهایی که در بازار فروخته می شود پرسیدم. فرمود: بخر و در آن نماز بخوان تا زمانی که بدانی که آن ها به طور قطع ازمردارند.
4262- 3- (3) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ یَعْنِی ابْنَ مَحْبُوبٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یَأْتِی السُّوقَ فَیَشْتَرِی جُبَّةَ فِرَاءٍ لَا یَدْرِی أَ ذَکِیَّةٌ هِیَ أَمْ غَیْرُ ذَکِیَّةٍ أَ یُصَلِّی فِیهَا فَقَالَ نَعَمْ لَیْسَ عَلَیْکُمُ الْمَسْأَلَةُ إِنَّ أَبَا جَعْفَرٍ ع کَانَ یَقُولُ إِنَّ الْخَوَارِجَ ضَیَّقُوا عَلَی أَنْفُسِهِمْ بِجَهَالَتِهِمْ إِنَّ الدِّینَ أَوْسَعُ مِنْ ذَلِکَ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ الْجَعْفَرِیِّ عَنِ الْعَبْدِ الصَّالِحِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
احمد بن محمد بن ابی نصر گفت: از او درباره مردی پرسیدم که به بازار می رود و یک جبه (پالتو) از پوست می خرد و نمی داند که آیا آن پوست از حیوانی ذکّی است یا غیر ذکّی. آیا می تواند در آن نماز بخواند؟ فرمود: بله، بر تو مسئله ای نیست. امام باقر (ع) می فرمود: خوارج به واسطه جهل خود، بر خود سخت گرفته اند. دین از اینها وسیع تر است.
4263- 4- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ أَنَّ رَجُلًا سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَنَا عِنْدَهُ عَنِ الرَّجُلِ یَتَقَلَّدُ السَّیْفَ وَ یُصَلِّی فِیهِ قَالَ نَعَمْ فَقَالَ الرَّجُلُ إِنَّ فِیهِ الْکَیْمُخْتَ قَالَ وَ مَا الْکَیْمُخْتُ قَالَ جُلُودُ دَوَابَّ مِنْهُ مَا یَکُونُ ذَکِیّاً وَ مِنْهُ مَا یَکُونُ مَیْتَةً فَقَالَ مَا عَلِمْتَ أَنَّهُ مَیْتَةٌ فَلَا تُصَلِّ فِیهِ.
ترجمه:
علی بن ابی حمزه نقل می کند که مردی از امام صادق (ع) در حضور او پرسید: آیا مردی می تواند شمشیری به کمر ببندد و در آن نماز بخواند؟ فرمود: بله. مرد گفت: اما در آن کیمخت وجود دارد. فرمود: کیمخت چیست؟ گفت: پوست حیوانات است که بعضی از آن ها ذکی و بعضی دیگر مرده اند. فرمود: اگر دانستی که آن مرده است، در آن نماز نخوان.
4264- 5- (6) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنِ الْعَبْدِ الصَّالِحِ ع أَنَّهُ قَالَ: لَا بَأْسَ بِالصَّلَاةِ فِی الْفِرَاءِ (7) الْیَمَانِیِّ وَ فِیمَا صُنِعَ فِی أَرْضِ الْإِسْلَامِ- قُلْتُ فَإِنْ
ص: 491
کَانَ فِیهَا غَیْرُ أَهْلِ الْإِسْلَامِ- قَالَ إِذَا کَانَ الْغَالِبُ عَلَیْهَا الْمُسْلِمِینَ فَلَا بَأْسَ.
ترجمه:
اسحاق بن عمار از عبد صالح (ع) نقل می کند که فرمود: نماز در پوست های یمانی و در آنچه در سرزمین اسلام ساخته شده، اشکالی ندارد. گفتم: اگر در آن، غیر مسلمانان نیز وجود داشته باشند؟ فرمود: اگر غالب بر آن مسلمانان باشند، اشکالی ندارد.
4265- 6- (1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْخَفَّافِ یَأْتِی السُّوقَ فَیَشْتَرِی الْخُفَّ لَا یَدْرِی أَ ذَکِیٌّ هُوَ أَمْ لَا مَا تَقُولُ فِی الصَّلَاةِ فِیهِ وَ هُوَ لَا یَدْرِی أَ یُصَلِّی فِیهِ قَالَ نَعَمْ أَنَا أَشْتَرِی الْخُفَّ مِنَ السُّوقِ وَ یُصْنَعُ لِی وَ أُصَلِّی فِیهِ وَ لَیْسَ عَلَیْکُمُ الْمَسْأَلَةُ.
وَ رَوَاهُ الْحِمْیَرِیُّ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی مِثْلَهُ (2).
ترجمه:
احمد بن محمد بن ابی نصر نقل می کند که از امام رضا (ع) پرسیدم: اگر کسی به بازار برود و کفش (خف) بخرد و نداند که آیا آن کفش از حیوان ذکی است یا خیر، نماز در آن چگونه است؟ فرمود: بله، من هم کفش را از بازار می خرم و برایم ساخته می شود و در آن نماز می خوانم و بر شما مسئله ای نیست.
4266- 7- (3) وَ عَنْهُ عَنْ سَعْدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ أَبِیهِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ عِیسَی قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ الْجُلُودِ الْفِرَاءِ یَشْتَرِیهَا الرَّجُلُ فِی سُوقٍ مِنَ أَسْوَاقِ الْجَبَلِ (4) أَ یَسْأَلُ عَنْ ذَکَاتِهِ إِذَا کَانَ الْبَائِعُ مُسْلِماً غَیْرَ عَارِفٍ- قَالَ عَلَیْکُمْ أَنْتُمْ أَنْ تَسْأَلُوا عَنْهُ إِذَا رَأَیْتُمُ (5) الْمُشْرِکِینَ یَبِیعُونَ ذَلِکَ وَ إِذَا رَأَیْتُمْ یُصَلُّونَ فِیهِ فَلَا تَسْأَلُوا عَنْهُ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ عِیسَی عَنِ الرِّضَا ع مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
اسماعیل بن عیسی گفت: از امام کاظم علیه السلام درباره پوست های فری که مردی در بازاری از بازارهای کوهستان می خرد، پرسیدم آیا باید درباره ذکات آن بپرسد اگر فروشنده مسلمان و ناآگاه باشد؟ فرمود: شما باید از آن بپرسید اگر دیدید مشرکان آن را می فروشند؛ اما اگر دیدید که در آن نماز می خوانند، نیازی به پرسش نیست.
4267- 8- (7) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی وَ الْحَسَنِ بْنِ ظَرِیفٍ وَ عَلِیِّ بْنِ إِسْمَاعِیلَ کُلِّهِمْ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ کَانَ أَبِی یَبْعَثُ بِالدَّرَاهِمِ إِلَی السُّوقِ فَیَشْتَرِی بِهَا جُبُنّاً فَیُسَمِّی وَ یَأْکُلُ وَ لَا یَسْأَلُ عَنْهُ.
ترجمه:
حماد بن عیسی گفت: شنیدم امام صادق (ع) می فرمود: پدرم درهم ها را به بازار می فرستاد و با آن ها پنیر می خرید، و نام خدا را می برد و می خورد و درباره آن نمی پرسید.
ص: 492
4268- 9- (1) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْمِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ ع أَعْتَرِضُ السُّوقَ فَأَشْتَرِی خُفّاً لَا أَدْرِی أَ ذَکِیٌّ هُوَ أَمْ لَا قَالَ صَلِّ فِیهِ قُلْتُ فَالنَّعْلُ قَالَ مِثْلُ ذَلِکَ قُلْتُ إِنِّی أَضِیقُ مِنْ هَذَا قَالَ أَ تَرْغَبُ عَمَّا (2) کَانَ أَبُو الْحَسَنِ ع یَفْعَلُهُ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
حسن بن جهم گفت: به امام کاظم (ع) گفتم: آیا می توانم به بازار بروم و کفشی بخرم که ندانم آیا از حیوان ذکی است یا خیر؟ فرمود: در آن نماز بخوان. گفتم: و درباره نعل (کفش) چه؟ فرمود: درباره آن نیز همانند این است. گفتم: من از این موضوع تنگ نظر هستم. فرمود: آیا از آنچه حضرت ابوااحسن علیه السلام انجام می داد، روی گردان هستی؟
4269- 10- (4) وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ (5) الْأَشْعَرِیِّ قَالَ کَتَبَ بَعْضُ أَصْحَابِنَا إِلَی أَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی ع- مَا تَقُولُ فِی الْفَرْوِ یُشْتَرَی مِنَ السُّوقِ فَقَالَ إِذَا کَانَ مَضْمُوناً فَلَا بَأْسَ.
ترجمه:
محمد بن حسین اشعری گفت: یکی از یاران ما به امام جواد علیه السلام نوشت: درباره پوست (فرو) که از بازار خریده می شود، چه می گویی؟ فرمود: اگر مطمئن باشی که آن پوست ذکی است، اشکالی ندارد.
4270- 11- (6) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع سُئِلَ عَنْ سُفْرَةٍ وُجِدَتْ فِی الطَّرِیقِ مَطْرُوحَةً کَثِیرٍ لَحْمُهَا وَ خُبْزُهَا وَ جُبُنُّهَا وَ بَیْضُهَا وَ فِیهَا سِکِّینٌ فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع یُقَوَّمُ مَا فِیهَا ثُمَّ یُؤْکَلُ لِأَنَّهُ یَفْسُدُ وَ لَیْسَ لَهُ بَقَاءٌ فَإِذَا جَاءَ طَالِبُهَا غَرِمُوا لَهُ الثَّمَنَ قِیلَ لَهُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع لَا یُدْرَی سُفْرَةُ مُسْلِمٍ أَمْ سُفْرَةُ مَجُوسِیٍّ- فَقَالَ هُمْ فِی سَعَةٍ حَتَّی یَعْلَمُوا.
ترجمه:
سکونی از امام صادق (ع) نقل می کند که امیرالمؤمنین (ع) درباره سفره ای که در راه پیدا شده و شامل مقدار زیادی گوشت، نان، پنیر، تخم مرغ و چاقو بود، سؤال شد. امیرالمؤمنین (ع) فرمود: ابتدا ارزش آنچه در سفره است را تخمین بزنید و سپس بخورید؛ زیرا آن غذا فاسد می شود و دوام ندارد. پس اگر کسی برای آن درخواست کرد، باید قیمت آن را بپردازند. به او گفتند: ای امیرالمؤمنین (ع)، نمی دانیم این سفره متعلق به مسلمان است یا مجوسی. فرمود: آنها دروسعت هستند تا زمانی که(خلاف آنرا) بدانند.
4271- 12- (7) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ أَنَّهُ سَأَلَ
ص: 493
أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ تَقْلِیدِ السَّیْفِ فِی الصَّلَاةِ وَ فِیهِ الْفِرَاءُ وَ الْکَیْمُخْتُ فَقَالَ لَا بَأْسَ مَا لَمْ تَعْلَمْ أَنَّهُ مَیْتَةٌ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنْ سَمَاعَةَ (1)
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ (2).
ترجمه:
سماعة بن مهران گفت: از امام صادق (ع) درباره آویختن شمشیر در نماز که از پوست و کیمخت (پوست حیوانات) است، پرسیدم. فرمود: اشکالی ندارد، مادامی که ندانید آن از حیوان مرده است.
(3) 51 بَابُ وُجُوبِ غَسْلِ الْإِنَاءِ مِنَ الْخَمْرِ ثَلَاثاً وَ جَوَازِ اسْتِعْمَالِهِ بَعْدَ ذَلِکَ
ترجمه:
4272- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الدَّنِّ یَکُونُ فِیهِ الْخَمْرُ هَلْ یَصْلُحُ أَنْ یَکُونَ فِیهِ خَلٌّ أَوْ مَاءٌ کَامَخٌ أَوْ زَیْتُونٌ قَالَ إِذَا غُسِلَ فَلَا بَأْسَ وَ عَنِ الْإِبْرِیقِ وَ غَیْرِهِ یَکُونُ فِیهِ خَمْرٌ أَ یَصْلُحُ أَنْ یَکُونَ فِیهِ مَاءٌ قَالَ إِذَا غُسِلَ فَلَا بَأْسَ وَ قَالَ فِی قَدَحٍ أَوْ إِنَاءٍ یُشْرَبُ فِیهِ الْخَمْرُ قَالَ تَغْسِلُهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ سُئِلَ أَ یُجْزِیهِ أَنْ یَصُبَّ فِیهِ الْمَاءَ قَالَ لَا یُجْزِیهِ حَتَّی یَدْلُکَهُ بِیَدِهِ وَ یَغْسِلَهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ.
ترجمه:
عمار بن موسی گفت: از امام صادق (ع) پرسیدم درباره رسوبات (ظرفی) که در آن شراب است، آیا می توان در آن سرکه یا ترشی یا روغن استفاده کرد؟ فرمود: اگر شسته شود، اشکالی ندارد. همچنین درباره قوری و دیگر ظرف هایی که در آن شراب است، پرسیدم آیا می توان در آن آب استفاده کرد؟ فرمود: اگر شسته شود، اشکالی ندارد. سپس درباره لیوان یا ظرفی که در آن شراب نوشیده می شود، پرسیدم. فرمود: آن را سه بار بشوی. همچنین از ایشان سؤال شد که آیا می توان در آن آب ریخت؟ فرمود: نه، تا آن را با دست بشویی(دست بکشی) و سه بار بشویی.
ص: 494
4273- 2- (1) وَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِیعاً عَنِ الْحَجَّالِ عَنْ ثَعْلَبَةَ عَنْ حَفْصٍ الْأَعْوَرِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع الدَّنُّ یَکُونُ فِیهِ الْخَمْرُ ثُمَّ یُجَفَّفُ یُجْعَلُ فِیهِ الْخَلُّ قَالَ نَعَمْ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (2)
وَ کَذَا الَّذِی قَبْلَهُ قَالَ الشَّیْخُ الْمُرَادُ بِهِ إِذَا جُفِّفَ بَعْدَ أَنْ یُغْسَلَ ثَلَاثاً أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (3).
ترجمه:
حفص اعور می گوید: به امام صادق (ع) گفتم: اگررسوبات در (ظرفی) باشد که در آن شراب است و سپس خشک شود و در آن سرکه ریخته شود، آیا اشکالی دارد؟ فرمود: بله، اشکالی ندارد.
شیخ توضیح می دهد که منظور از این عبارت این است که اگر ظرف پس از شستشو سه بار خشک شود، استفاده از آن مجاز است. و همچنین به زودی دلیل های بیشتری در این باره ارائه خواهد شد.
4274- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَیُّوبَ عَنْ عُمَرَ بْنِ أَبَانٍ الْکَلْبِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ نَبِیذٍ قَدْ سَکَنَ غَلَیَانُهُ إِلَی أَنْ قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الظُّرُوفِ فَقَالَ نَهَی رَسُولُ اللَّهِ ص عَنِ الدُّبَّاءِ وَ الْمُزَفَّتِ وَ زِدْتُمْ أَنْتُمُ الْحَنْتَمَ یَعْنِی الْغَضَارَ وَ الْمُزَفَّتُ یُعْنَی الزِّفْتُ الَّذِی یَکُونُ فِی الزِّقِّ وَ یُصَبُّ فِی الْخَوَابِی لِیَکُونَ أَجْوَدَ لِلْخَمْرِ قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْجِرَارِ الْخُضْرِ وَ الرَّصَاصِ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهَا.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ (6)
وَ رَوَاهُ أَیْضاً بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ مِثْلَهُ (7).
ترجمه:
محمد بن مسلم می گوید: از یکی از آنها (امامان) پرسیدم درباره نبیذی که غلیان آن به پایان رسیده است. همچنین درباره ظروفی که در آن ها شراب نگهداری می شود، سوال کردم. فرمود: پیامبر (ص) از استفاده از دُبّاء و مزفت نهی کرده است. و شما (شیعیان) همچنین حَنتَم (ظرفی از جنس غضار) را اضافه کرده اید. مزفت به معنی زفتی است که در زُق (ظروف) استفاده می شود و در خُوابِی (ظروف بزرگ) ریخته می شود تا کیفیت شراب بهتر شود. سپس از او درباره جِرار (ظروف بزرگ) سبز و رصاص (ظروف سربی) سوال کردم و او فرمود: در استفاده از آن ها اشکالی نیست.
ص: 495
4275- 2- (1) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ خَالِدِ بْنِ جَرِیرٍ عَنْ أَبِی الرَّبِیعِ الشَّامِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: نَهَی رَسُولُ اللَّهِ ص عَنْ کُلِّ مُسْکِرٍ فَکُلُّ مُسْکِرٍ حَرَامٌ قُلْتُ فَالظُّرُوفُ الَّتِی یُصْنَعُ فِیهَا مِنْهُ فَقَالَ نَهَی رَسُولُ اللَّهِ ص عَنِ الدُّبَّاءِ وَ الْمُزَفَّتِ وَ الْحَنْتَمِ وَ النَّقِیرِ قُلْتُ وَ مَا ذَلِکَ قَالَ الدُّبَّاءُ الْقَرْعُ وَ الْمُزَفَّتُ الدِّنَانُ وَ الْحَنْتَمُ جِرَارٌ خُضْرٌ وَ النَّقِیرُ خَشَبٌ کَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِیَّةِ یَنْقُرُونَهَا حَتَّی یَصِیرَ لَهَا أَجْوَافٌ یَنْبِذُونَ فِیهَا.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ (2)
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی مَعَانِی الْأَخْبَارِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ (3)
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (4).
ترجمه:
در این روایت، ابو الربیع شامی از امام صادق (ع) نقل می کند که پیامبر اکرم (ص) از هر چیزی که مست کننده باشد، نهی کرده و هر نوع مسکر حرام است. راوی سپس از امام (ع) درباره ظروفی که برای تهیه مسکر استفاده می شدند، پرسید. امام فرمود: پیامبر (ص) از استفاده از دُبّاء (ظرف ساخته شده از کدو)، مزفّت (ظرف هایی که با قیر اندود شده اند)، حَنتَم (جرار یا کوزه های سبز رنگ)، و نقیر (ظروف چوبی که در دوران جاهلیت از درون آن ها خالی می کردند و از آن ها برای تهیه نبیذ استفاده می کردند) نهی کرده است.
(5) 53 بَابُ أَنَّهُ یُغْسَلُ الْإِنَاءُ مِنَ الْخِنْزِیرِ وَ الْفَأْرَةِ سَبْعاً وَ مِنْ بَاقِی النَّجَاسَاتِ ثَلَاثاً
ترجمه:
4276- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی (عَنْ
ص: 496
أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی) (1) عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سُئِلَ عَنِ الْکُوزِ وَ الْإِنَاءِ یَکُونُ قَذِراً کَیْفَ یُغْسَلُ وَ کَمْ مَرَّةً یُغْسَلُ قَالَ یُغْسَلُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ یُصَبُّ فِیهِ الْمَاءُ فَیُحَرَّکُ فِیهِ ثُمَّ یُفْرَغُ مِنْهُ ثُمَّ یُصَبُّ فِیهِ مَاءٌ آخَرُ فَیُحَرَّکُ فِیهِ ثُمَّ یُفْرَغُ ذَلِکَ الْمَاءُ ثُمَّ یُصَبُّ فِیهِ مَاءٌ آخَرُ فَیُحَرَّکُ فِیهِ ثُمَّ یُفْرَغُ مِنْهُ وَ قَدْ طَهُرَ إِلَی أَنْ قَالَ وَ قَالَ اغْسِلِ الْإِنَاءَ الَّذِی تُصِیبُ فِیهِ الْجُرَذَ مَیِّتاً سَبْعَ مَرَّاتٍ.
أَقُولُ: وَ قَدْ تَقَدَّمَ فِی بَابِ نَجَاسَةِ الْخِنْزِیرِ مَا یَدُلُّ عَلَی غَسْلِ الْإِنَاءِ مِنْهُ سَبْعاً (2).
ترجمه:
در این روایت، عمار ساباطی از امام صادق علیه السلام درباره نحوه شستن کوزه و ظرفی که آلوده شده است، سؤال می کند. امام (ع) پاسخ می دهد که این ظرف باید سه بار شسته شود: ابتدا در هر بار آب در ظرف ریخته شده، حرکت داده و سپس خالی می شود تا کاملاً پاک شود. همچنین امام می فرماید اگر در ظرف موشی مرده بیفتد، باید آن را هفت مرتبه شست.
(3) 54 بَابُ جَوَازِ مُؤَاکَلَةِ الذِّمِّیِّ وَ اسْتِخْدَامِهِ مَعَ اجْتِنَابِ مَا بَاشَرَهُ بِرُطُوبَةٍ
ترجمه:
4277- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عِیصِ بْنِ الْقَاسِمِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ مُؤَاکَلَةِ الْیَهُودِیِّ- وَ النَّصْرَانِیِّ وَ الْمَجُوسِیِّ- فَقَالَ إِذَا کَانَ مِنْ طَعَامِکَ وَ تَوَضَّأَ فَلَا بَأْسَ.
ترجمه:
از عیص بن قاسم روایت شده که گفت: از امام صادق (ع) درباره هم غذا شدن با یهودی، مسیحی و مجوسی پرسیدم. امام فرمود: اگر (آن غذا) از غذای تو باشد و (او) وضو گرفته باشد، اشکالی ندارد.
4278- 2- (5) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ
ص: 497
أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی مَحْمُودٍ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا ع الْجَارِیَةُ النَّصْرَانِیَّةُ تَخْدُمُکَ وَ أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهَا نَصْرَانِیَّةٌ- لَا تَتَوَضَّأُ وَ لَا تَغْتَسِلُ مِنْ جَنَابَةٍ قَالَ لَا بَأْسَ تَغْسِلُ یَدَیْهَا.
أَقُولُ: تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی نَجَاسَةِ الذِّمِّیِّ فَیَجِبُ اجْتِنَابُ مَا بَاشَرَهُ بِرُطُوبَةٍ (1) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ فِی الْأَطْعِمَةِ (2).
ترجمه:
از ابراهیم بن ابی محمود روایت شده که گفت: به امام رضا (ع) گفتم: کنیز مسیحی که به تو خدمت می کند و تو می دانی که او مسیحی است و وضو نمی گیرد و از جنابت غسل نمی کند، چه حکمی دارد؟ امام فرمود: اشکالی ندارد؛ (فقط) دست هایش را بشوید.
4279- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی مَحْمُودٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع عَنِ الْمَرْأَةِ وَلِیَهَا قَمِیصُهَا أَوْ إِزَارُهَا یُصِیبُهُ مِنْ بَلَلِ الْفَرْجِ وَ هِیَ جُنُبٌ أَ تُصَلِّی فِیهِ قَالَ إِذَا اغْتَسَلَتْ صَلَّتْ فِیهِمَا.
ترجمه:
از ابراهیم بن ابی محمود روایت شده که گفت: از امام رضا (ع) درباره زنی که پیراهن یا شلوارش از ترشحات ناحیه فرج در حالت جنابت مرطوب شده است، پرسیدم که آیا می تواند با آن ها نماز بخواند؟ امام فرمود: اگر غسل کرده باشد، می تواند با همان لباس ها نماز بخواند.
4280- 2- (5) وَ عَنْهُ عَنْ عَلِیِّ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الدُّمَّلِ یَکُونُ بِالرَّجُلِ فَیَنْفَجِرُ وَ هُوَ فِی الصَّلَاةِ قَالَ یَمْسَحُهُ وَ یَمْسَحُ یَدَهُ بِالْحَائِطِ أَوْ بِالْأَرْضِ وَ لَا یَقْطَعْ لَهُ الصَّلَاةَ.
ترجمه:
از عمار ساباطی روایت شده که گفت: از امام صادق (ع) درباره مردی که در حال نماز دملی بر بدنش است و در حین نماز ترکیده می شود، پرسیدم. امام فرمود: آن را پاک کند و دستش را به دیوار یا زمین بکشد و نباید به خاطر آن نماز را قطع کند.
4281- 3- (6) وَ قَدْ تَقَدَّمَ فِی حَدِیثِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ مَسَّ فَرْجَ امْرَأَتِهِ قَالَ لَیْسَ عَلَیْهِ شَیْ ءٌ وَ إِنْ شَاءَ غَسَلَ یَدَهُ.
ص: 498
ترجمه:
از عبد الرحمن بن ابی عبد الله روایت شده که گفت: از امام صادق (ع) درباره مردی که فرج همسرش را لمس کند، پرسیدم. امام فرمود: هیچ چیز (واجب) بر او نیست، ولی اگر بخواهد، می تواند دست خود را بشوید.
(1) 56 بَابُ أَنَّ الْحَجَّامَ مُؤْتَمَنٌ فِی تَطْهِیرِ مَوْضِعِ الْحِجَامَةِ مَا لَمْ یَظْهَرْ خِلَافُهُ
ترجمه:
4282- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ (عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ) (3) عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ یَعْقُوبَ الْهَاشِمِیِّ عَنْ مَرْوَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْحِجَامَةِ أَ فِیهَا وُضُوءٌ قَالَ لَا وَ لَا یَغْسِلْ مَکَانَهَا لِأَنَّ الْحَجَّامَ مُؤْتَمَنٌ إِذَا کَانَ یُنَظِّفُهُ وَ لَمْ یَکُنْ صَبِیّاً صَغِیراً.
ترجمه:
از عبد الاعلی روایت شده که گفت: از امام صادق (ع) درباره حجامت پرسیدم که آیا بعد از آن وضو واجب است؟ امام فرمود: خیر، و (نیازی نیست) جای آن را شستشو دهد، زیرا حجامت گر (حجام) امین است، به ویژه اگر جای آن را تمیز کند و کودک خردسال که نیست .
(4) 57 بَابُ طَهَارَةِ الْمِدَادِ وَ جَوَازِ الصَّلَاةِ فِی ثَوْبٍ أَصَابَهُ مِدَادٌ أَوْ زَیْتٌ أَوْ سَمْنٌ
ترجمه:
4283- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ وُهَیْبٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمِدَادِ یُصِیبُ الثَّوْبَ فَلَا یُغْسَلُ قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ.
ترجمه:
از ابوبصیر روایت شده که گفت: از امام صادق (ع) درباره جوهر (مداد) که به لباس اصابت می کند و شسته نمی شود، پرسیدم. امام فرمود: اشکالی ندارد.
4284- 2- (6) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ مِثْلَ ذَلِکَ وَ زَادَ وَ لَا بَأْسَ بِالسَّمْنِ وَ الزَّیْتِ إِذَا أَصَابَا الثَّوْبَ أَنْ یُصَلِّیَ فِیهِ.
ص: 499
ترجمه:
از محمد بن حسین روایت شده مشابه همان (حدیث پیشین)، و اضافه کرده است: و اشکالی ندارد که اگر روغن حیوانی (سمن) و یا روغن نباتی (زیت) به لباس اصابت کنند، در آن لباس نماز بخواند.
4285- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کَانَتْ لِرَسُولِ اللَّهِ ص مُمَسَّکَةٌ إِذَا هُوَ تَوَضَّأَ أَخَذَهَا بِیَدِهِ وَ هِیَ رَطْبَةٌ فَکَانَ إِذَا خَرَجَ عَرَفُوا أَنَّهُ رَسُولُ اللَّهِ ص بِرَائِحَتِهِ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی آدَابِ الْحَمَّامِ (3) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ فِی لِبَاسِ الْمُصَلِّی (4).
ترجمه:
از عبدالله بن سنان روایت شده که ابو عبدالله (ع) فرمود: رسول خدا (ص) یک مسحه (شیء برای وضو) داشت که وقتی وضو می گرفت، آن را در دست می گرفت و آن رطوبت داشت. وقتی او خارج می شد، مردم می دانستند که او رسول خدا (ص) بوده به خاطر بوی آن.
4286- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنِ الْعَمْرَکِیِّ الْبُوفَکِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یَصْلُحُ لَهُ أَنْ یَصُبَّ الْمَاءَ مِنْ فِیهِ یَغْسِلُ بِهِ الشَّیْ ءَ یَکُونُ فِی ثَوْبِهِ قَالَ لَا بَأْسَ.
ترجمه:
از علی بن جعفر روایت شده که برادرش موسی بن جعفر (ع) فرمود: از او (موسی بن جعفر) پرسیدم درباره ی مردی که می تواند آبی را از دهنش بریزد و چیزی را که در لباسش است، بشوید. او فرمود: «هیچ اشکالی ندارد.»
4287- 2- (7) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یَصُبُّ مِنْ فِیهِ الْمَاءَ یَغْسِلُ بِهِ الشَّیْ ءَ یَکُونُ فِی ثَوْبِهِ وَ هُوَ صَائِمٌ قَالَ لَا بَأْسَ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ عُمُوماً (8).
ص: 500
ترجمه:
از علی بن جعفر روایت شده که برادرش موسی بن جعفر (ع) فرمود: از او پرسیدم درباره ی مردی که آبی را از دهنش بریزد و با آن چیزی را که در لباسش است بشوید، در حالی که او روزه دار است. او فرمود: «هیچ اشکالی ندارد.»
4288- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ أَنَّهُ قَالَ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَخْرُجُ مِنَ الْخَلَاءِ فَأَسْتَنْجِی بِالْمَاءِ فَیَقَعُ ثَوْبِی فِی ذَلِکَ الْمَاءِ الَّذِی اسْتَنْجَیْتُ بِهِ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ لَیْسَ عَلَیْکَ شَیْ ءٌ.
ترجمه:
از محمد بن نعمان روایت شده که او به ابی عبدالله (ع) گفت: وقتی از دستشویی بیرون می آیم و با آب استنجا می کنم، لباس من در آن آبی که با آن استنجا کرده ام می افتد. او فرمود: «هیچ اشکالی ندارد، بر تو هیچ چیز نیست.»
4289- 2- (3) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْکَنِیفِ یُصَبُّ فِیهِ الْمَاءُ فَیَنْتَضِحُ عَلَی الثِّیَابِ مَا حَالُهُ قَالَ إِذَا کَانَ جَافّاً فَلَا بَأْسَ.
أَقُولُ: الظَّاهِرُ أَنَّ الْمُرَادَ إِذَا کَانَ وَجْهُ الْأَرْضِ خَالِیاً مِنْ نَجَاسَةٍ وَ قَدْ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی الْمُضَافِ وَ الْمُسْتَعْمَلِ (4).
ترجمه:
از علی بن جعفر روایت شده که از برادرش سوال کرد: «در مورد کنیف (توالت) که در آن آب ریخته می شود و ممکن است بر لباس ها بپاشد، چه حکمی دارد؟» او فرمود: «اگر خشک باشد، اشکالی ندارد.»
می گویم : منظور از «خشک» این است که سطح زمین از نجاست پاک باشد، و این نکته قبلاً در مورد آب مضاف و استفاده شده نیز ذکر شده است.
(5) 61 بَابُ عَدَمِ طَهَارَةِ جِلْدِ الْمَیْتَةِ بِالدِّبَاغِ وَ عَدَمِ جَوَازِ الصَّلَاةِ فِیهِ وَ تَحْرِیمِ الِانْتِفَاعِ بِهَا وَ کَرَاهَةِ الصَّلَاةِ فِیمَا یُشْتَرَی مِمَّنْ یَسْتَحِلُّ الْمَیْتَةَ بِالدِّبَاغِ
ترجمه:
4290- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ جِلْدِ الْمَیْتَةِ یُلْبَسُ فِی الصَّلَاةِ إِذَا دُبِغَ قَالَ لَا وَ إِنْ دُبِغَ سَبْعِینَ مَرَّةً.
ص: 501
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
محمد بن مسلم روایت کرده است که از امام (ع) سوال کردم: «آیا می توان پوست مردار را در نماز پوشید، امام (ع) فرمود: «نه، نمی توان اگرچه هفتاد بار دباغی شده باشد .
4291- 2- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی (3) عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیْدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی الْمُغِیرَةِ (4) قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع جُعِلْتُ فِدَاکَ الْمَیْتَةُ یُنْتَفَعُ مِنْهَا بِشَیْ ءٍ قَالَ لَا قُلْتُ بَلَغَنَا أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص مَرَّ بِشَاةٍ مَیْتَةٍ فَقَالَ مَا کَانَ عَلَی أَهْلِ هَذِهِ الشَّاةِ إِذْ لَمْ یَنْتَفِعُوا بِلَحْمِهَا أَنْ یَنْتَفِعُوا بِإِهَابِهَا قَالَ تِلْکَ شَاةٌ لِسَوْدَةَ بِنْتِ زَمْعَةَ زَوْجِ (5) النَّبِیِّ ص- وَ کَانَتْ شَاةً مَهْزُولَةً لَا یُنْتَفَعُ بِلَحْمِهَا فَتَرَکُوهَا حَتَّی مَاتَتْ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا کَانَ عَلَی أَهْلِهَا إِذْ لَمْ یَنْتَفِعُوا بِلَحْمِهَا أَنْ یَنْتَفِعُوا بِإِهَابِهَا أَیْ تُذَکَّی.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
علی بن ابی المغیر روایت کرده است که گفت: به امام صادق (ع) گفتم: «جانم فدای تو! آیا از مردار منفعتی برده می شود؟» فرمود: «نه.» گفتم: «به ما رسیده است که رسول خدا (ص) به گوسفند مرده گذشت و فرمود: چه بر اهل این شتر گذشته است که اگر از گوشت آن استفاده نمی کنند، از پوستش هم استفاده نمی کنند؟» کیسی گفت : «این گوسفند متعلق به سودة بنت زمعه، همسر پیامبر (ص) بود وگوسفند لاغری بود که از گوشتش استفاده نمی شد و آنها آن را رها کردند تا مرد. رسول خدا (ص) فرمود: چه بر اهل این گوسفند گذشته است که اگر از گوشتش استفاده نمی کنند، از پوستش هم استفاده نمی کنند، یعنی باید ذبح می شد.»
4292- 3- (7) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ إِسْحَاقَ الْعَلَوِیِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ الدَّیْلَمِیِّ عَنْ عَیْثَمِ بْنِ أَسْلَمَ النَّجَاشِیِّ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ أَنَّ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ ع کَانَ یَبْعَثُ إِلَی الْعِرَاقِ- فَیُؤْتَی مِمَّا قِبَلَکُمْ بِالْفَرْوِ فَیَلْبَسُهُ فَإِذَا حَضَرَتِ الصَّلَاةُ أَلْقَاهُ وَ أَلْقَی الْقَمِیصَ الَّذِی یَلِیهِ فَکَانَ یُسْأَلُ
ص: 502
عَنْ ذَلِکَ فَقَالَ إِنَّ أَهْلَ الْعِرَاقِ یَسْتَحِلُّونَ لِبَاسَ الْجُلُودِ الْمَیْتَةِ وَ یَزْعُمُونَ أَنَّ دِبَاغَهُ ذَکَاتُهُ.
ترجمه:
ابو بصیر از امام صادق (ع) نقل می کند که در حدیثی فرمود: «علی بن حسین (ع) به عراق می فرستاد و از آنجا با پوست ها برای او می آوردند. او آن پوست ها را می پوشید و وقتی وقت نماز می شد، آن را کنار می گذاشت و پیراهنی که زیر آن بود را می پوشید. از او درباره این موضوع سؤال می شد و او می فرمود: اهل عراق استفاده از پوست های مرده را حلال می دانند و ادعا می کنند که دباغی آن ها باعث حلال شدنشان می شود.»
4293- 4- (1) وَ بِالْإِسْنَادِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ هِلَالٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنِّی أَدْخُلُ سُوقَ الْمُسْلِمِینَ- أَعْنِی هَذَا الْخَلْقَ الَّذِینَ یَدَّعُونَ الْإِسْلَامَ- فَأَشْتَرِی مِنْهُمُ الْفِرَاءَ لِلتِّجَارَةِ فَأَقُولُ لِصَاحِبِهَا أَ لَیْسَ هِیَ ذَکِیَّةً فَیَقُولُ بَلَی فَهَلْ یَصْلُحُ لِی أَنْ أَبِیعَهَا عَلَی أَنَّهَا ذَکِیَّةٌ فَقَالَ لَا وَ لَکِنْ لَا بَأْسَ أَنْ تَبِیعَهَا وَ تَقُولَ قَدْ شَرَطَ لِیَ الَّذِی اشْتَرَیْتُهَا مِنْهُ أَنَّهَا ذَکِیَّةٌ قُلْتُ وَ مَا أَفْسَدَ ذَلِکَ قَالَ اسْتِحْلَالُ أَهْلِ الْعِرَاقِ لِلْمَیْتَةِ وَ زَعَمُوا أَنَّ دِبَاغَ جِلْدِ الْمَیْتَةِ ذَکَاتُهُ ثُمَّ لَمْ یَرْضَوْا أَنْ یَکْذِبُوا فِی ذَلِکَ إِلَّا عَلَی رَسُولِ اللَّهِ ص.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ وَ کَذَا الَّذِی قَبْلَهُ (2).
ترجمه:
عبد الرحمن بن حجاج می گوید: به امام صادق (ع) گفتم: «من به بازار مسلمانان می روم - یعنی به این افرادی که ادعای اسلام می کنند - و از آن ها پوست ها را برای تجارت می خرم. از صاحب پوست می پرسم آیا این پوست ها ذکیه (حلال) است؟ او پاسخ می دهد بله. آیا می توانم آن را بفروشم و بگویم که این پوست ذکیه است؟» امام (ع) فرمود: «نه، اما اشکالی ندارد که آن را بفروشی و بگویی: کسی که این را از او خریدم شرط کرده که این ذکیه است.» گفتم: «و چه چیزی این را باطل می کند؟» امام (ع) فرمود: «استحلال اهل عراق از مرده و ادعای آن ها که دباغی پوست مرده، آن را حلال می کند. سپس آن ها راضی نیستند که در این مورد جز بر رسول خدا (ص) دروغ بگویند.»
4294- 5- (3) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ أَبِی مَرْیَمَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع السَّخْلَةُ الَّتِی مَرَّ بِهَا رَسُولُ اللَّهِ ص- وَ هِیَ مَیْتَةٌ فَقَالَ مَا ضَرَّ أَهْلَهَا لَوِ انْتَفَعُوا بِإِهَابِهَا فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَمْ تَکُنْ مَیْتَةً یَا أَبَا مَرْیَمَ- وَ لَکِنَّهَا کَانَتْ مَهْزُولَةً فَذَبَحَهَا أَهْلُهَا فَرَمَوْا بِهَا فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا کَانَ عَلَی أَهْلِهَا لَوِ انْتَفَعُوا بِإِهَابِهَا.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (4).
ص: 503
ترجمه:
ابو مریم می گوید: به امام صادق (ع) گفتم: «سخله ای که رسول خدا (ص) بر آن گذر کردند و آن مرده بود، چه ضرری به اهلش می زد اگر از پوستش استفاده می کردند؟» امام (ع) فرمود: «این سخله مرده نبوده است، ای ابو مریم، بلکه آن سخله ای بود که نحیف و لاغر بود و اهلش آن را ذبح کردند و بعد آن را دور انداختند. سپس رسول خدا (ص) فرمود: چه مانعی داشت اگر اهلش از پوستش استفاده می کردند؟»
(1) 62 بَابُ نَجَاسَةِ الْقِطْعَةِ الَّتِی تُقْطَعُ مِنَ الْإِنْسَانِ وَ الْحَیَوَانَاتِ
ترجمه:
4295- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: فِی أَلَیَاتِ الضَّأْنِ تُقْطَعُ وَ هِیَ أَحْیَاءٌ إِنَّهَا مَیْتَةٌ.
ترجمه:
ابو بصیر از امام صادق (ع) نقل می کند که ایشان فرمودند: «دنبه گوسفند، اگر در حالی که زنده هستند، قطع شوند، آن ها مرده به حساب می آیند.»
4296- 2- (3) وَ قَدْ تَقَدَّمَ فِی حَدِیثِ أَیُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا قُطِعَ مِنَ الرَّجُلِ قِطْعَةٌ فَهِیَ مَیْتَةٌ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی الْأَطْعِمَةِ (4) وَ الصَّیْدِ وَ غَیْرِ ذَلِکَ (5).
ترجمه:
یوب بن نوح از برخی از اصحاب ما، از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمود: «اگر از بدن مردی قطعه ای بریده شود، آن قطعه مرده به حساب می آید.»
من می گویم: و مواردی که دلالت بر این معنا دارد در باب 32 از ابواب غذاهای حرام و همچنین در باب 30 از ابواب ذبیحه ها خواهد آمد.
4297- 1- (7) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَخَاهُ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ ع عَنِ الرَّجُلِ یَکُونُ بِهِ الثَّالُولُ أَوِ الْجُرْحُ هَلْ یَصْلُحُ لَهُ أَنْ یَقْطَعَ الثَّالُولَ وَ هُوَ فِی صَلَاتِهِ أَوْ یَنْتِفَ بَعْضَ لَحْمِهِ مِنْ ذَلِکَ الْجُرْحِ وَ یَطْرَحَهُ قَالَ إِنْ لَمْ یَتَخَوَّفْ أَنْ یَسِیلَ الدَّمُ فَلَا بَأْسَ وَ إِنْ تَخَوَّفَ أَنْ یَسِیلَ الدَّمُ فَلَا یَفْعَلْهُ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَمْرَکِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ (8).
ص: 504
ترجمه:
علی بن جعفر نقل می کند که از برادرش موسی بن جعفر (ع) سؤال کردم درباره مردی که دچار «ثالول» (زگیل) یا زخم است. آیا برای او جایز است که در حین نماز زگیل را ببرد یا بخشی از گوشت خود را از آن زخم بکند و بیندازد؟ امام (ع) فرمود: «اگر نترسد که خون بریزد، اشکالی ندارد. اما اگر بترسد که خون بریزد، نباید این کار را انجام دهد.»
4298- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی أَنَّهُ کَتَبَ إِلَی أَبِی الْحَسَنِ ع یَسْأَلُهُ عَنِ الرَّجُلِ مَعَهُ ثَوْبَانِ فَأَصَابَ أَحَدَهُمَا بَوْلٌ وَ لَمْ یَدْرِ أَیُّهُمَا هُوَ وَ حَضَرَتِ الصَّلَاةُ وَ خَافَ فَوْتَهَا وَ لَیْسَ عِنْدَهُ مَاءٌ کَیْفَ یَصْنَعُ قَالَ یُصَلِّی فِیهِمَا جَمِیعاً.
قَالَ الصَّدُوقُ یَعْنِی عَلَی الِانْفِرَادِ وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ صَفْوَانَ مِثْلَهُ (3).
ترجمه:
صفوان بن یحیا نقل می کند که او نامه ای به ابوالحسن (ع) نوشت و از او درباره مردی سؤال کرد که دو لباس دارد و یکی از آن ها به ادرار آلوده شده، ولی او نمی داند کدام یک است. نماز نیز نزدیک است و او از فوت آن می ترسد و آب نیز در دسترسش نیست. امام (ع) فرمود: «او می تواند با هر دو لباس نماز بخواند.»
4299- 2- (4) وَ قَدْ سَبَقَ فِی أَبْوَابِ الْمَاءِ حَدِیثُ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ مَعَهُ إِنَاءَانِ فِیهِمَا مَاءٌ وَقَعَ فِی أَحَدِهِمَا قَذَرٌ لَا یَدْرِی أَیُّهُمَا هُوَ وَ لَیْسَ یَقْدِرُ عَلَی مَاءٍ غَیْرِهِمَا قَالَ یُهَرِیقُهُمَا جَمِیعاً وَ یَتَیَمَّمُ.
وَ حَدِیثُ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع نَحْوُهُ (5).
ترجمه:
و در ابواب آب، حدیثی از عمار نقل شده است که از ابی عبدالله (ع) سؤال شد درباره مردی که دو ظرف آب دارد و در یکی از آن ها آلودگی وجود دارد، ولی نمی داند کدام یک است و همچنین نمی تواند آب دیگری تهیه کند. امام (ع) فرمود: «او باید هر دو ظرف را بریزد و سپس تیمم کند.»
(6) 65 بَابُ عَدَمِ جَوَازِ اسْتِعْمَالِ أَوَانِی الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ خَاصَّةً دُونَ الصُّفْرِ وَ غَیْرِهِ
ترجمه:
4300- 1- (7) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع عَنْ
ص: 505
آنِیَةِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ فَکَرِهَهَا فَقُلْتُ قَدْ رَوَی بَعْضُ أَصْحَابِنَا أَنَّهُ کَانَ لِأَبِی الْحَسَنِ ع مِرْآةٌ مُلَبَّسَةٌ فِضَّةً فَقَالَ لَا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ إِنَّمَا کَانَتْ لَهَا حَلْقَةٌ مِنْ فِضَّةٍ وَ هِیَ عِنْدِی ثُمَّ قَالَ إِنَّ الْعَبَّاسَ حِینَ عُذِرَ (1) عُمِلَ لَهُ قَضِیبٌ مُلَبَّسٌ مِنْ فِضَّةٍ مِنْ نَحْوِ مَا یُعْمَلُ لِلصِّبْیَانِ تَکُونُ فِضَّةٌ (2) نَحْواً مِنْ عَشَرَةِ دَرَاهِمَ فَأَمَرَ بِهِ أَبُو الْحَسَنِ ع فَکُسِرَ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ (3)
وَ رَوَاهُ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ (4)
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ نُعَیْمِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ نَحْوَهُ (5).
ترجمه:
محمد بن اسماعیل بن بزیع گفت: از ابوالحسن رضا (ع) درباره ظرف های طلا و نقره سؤال کردم. او این ظروف را مکروه دانست. گفتم: برخی از اصحاب ما روایت کرده اند که برای ابوالحسن (ع) آینه ای که دورش نقره ای بوده است. فرمود: «نه، و الحمد لله، بلکه فقط یک حلقه نقره ای داشت و آن در نزد من است.» سپس فرمود: «زمانی که عباس (عموی پیامبر) عذرش پذیرفته شد، برای او میله ای نقره ای درست کردند که مانند میله هایی بود که برای بچه ها درست می شود و وزن آن تقریباً ده درهم نقره بود. ابوالحسن (ع) دستور داد که آن را بشکنند.»
4301- 2- (6) وَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تَأْکُلْ فِی آنِیَةِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ.
ترجمه:
داود بن سرحان از ابی عبد الله (ع) نقل کرده است که فرمود: «در ظرف های طلا و نقره نخورید.»
4302- 3- (7) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ نَهَی عَنْ آنِیَةِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ.
ترجمه:
محمد بن مسلم از ابی جعفر (ع) نقل کرده است که فرمود: «از ظرف های طلا و نقره نهی کرد.»
ص: 506
4303- 4- (1) وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ مُوسَی بْنِ بَکْرٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی ع قَالَ: آنِیَةُ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ مَتَاعُ الَّذِینَ لا یُوقِنُونَ.
وَ رَوَاهُ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ مُوسَی بْنِ بَکْرٍ (2)
وَ الَّذِی قَبْلَهُ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ وَ الَّذِی قَبْلَهُمَا عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْوَشَّاءِ مِثْلَهُ.
ترجمه:
موسی بن بکر از ابی الحسن موسی (ع) نقل کرده است که فرمود: «ظرف های طلا و نقره متاع کسانی است که یقین ندارند.»
4304- 5- (3) وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا یَنْبَغِی الشُّرْبُ فِی آنِیَةِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَمَاعَةَ مِثْلَهُ (4).
ترجمه:
سماعه بن مهران از ابی عبدالله (ع) نقل کرده است که فرمود: «نمی توان در ظرف های طلا و نقره نوشید.»
4305- 6- (5) وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ أَخِیهِ یُوسُفَ قَالَ: کُنْتُ مَعَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی الْحِجْرِ- فَاسْتَسْقَی مَاءً فَأُتِیَ بِقَدَحٍ مِنْ صُفْرٍ فَقَالَ رَجُلٌ إِنَّ عَبَّادَ بْنَ کَثِیرٍ یَکْرَهُ الشُّرْبَ فِی الصُّفْرِ فَقَالَ لَا بَأْسَ وَ قَالَ ع لِلرَّجُلِ أَ لَا سَأَلْتَهُ أَ ذَهَبٌ هُوَ أَمْ فِضَّةٌ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ (6)
وَ رَوَاهُ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ (7)
ص: 507
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ نَحْوَهُ (1).
ترجمه:
این روایت از یونس بن یعقوب نقل شده که از برادرش یوسف روایت می کند. او می گوید که همراه امام صادق (ع) در حجر (بخشی از کعبه) بود و امام درخواست آب کرد. سپس ظرفی از جنس «صفر» (آلیاژی شبیه به برنج یا مس) برای او آوردند. مردی گفت که عباد بن کثیرنوشیدن از ظروف «صفر» را مکروه می داند. امام صادق (ع) فرمودند: «اشکالی ندارد.» سپس به آن مرد فرمودند: «چرا از او نپرسیدی که آیا آن (ظرف) از طلا یا نقره است؟»
4306- 7- (2) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبَانٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَا تَأْکُلْ فِی آنِیَةِ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ.
ترجمه:
در این روایت، محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام نقل می کند که ایشان فرمودند: «در ظروف طلا و نقره غذا نخور.»
4307- 8- (3) وَ عَنِ النَّبِیِّ ص أَنَّهُ قَالَ: آنِیَةُ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ مَتَاعُ الَّذِینَ لا یُوقِنُونَ.
ترجمه:
رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند : «ظرف های طلا و نقره متاع کسانی است که یقین ندارند.»
4308- 9- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ شُعَیْبِ بْنِ وَاقِدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ زَیْدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ ع فِی حَدِیثِ الْمَنَاهِی قَالَ: نَهَی رَسُولُ اللَّهِ ص عَنِ الشُّرْبِ فِی آنِیَةِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ.
ترجمه:
در این روایت، حسین بن زید از امام جعفر صادق (ع) از پدرانشان نقل می کند که در حدیث «المناهی» «رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم از نوشیدن در ظروف طلا و نقره نهی کرد.»
4309- 10- (5) أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِیٍّ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ أَنَّهُ کَرِهَ آنِیَةَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْآنِیَةَ الْمُفَضَّضَةَ.
ترجمه:
در این روایت، عبیدالله بن علی حلبی از امام صادق علیه السلام نقل می کند که آن حضرت ظروف طلا و نقره و همچنین ظروفی که با نقره مزین شده بودند را مکروه دانستند.
4310- 11- (6) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص نَهَاهُمْ عَنْ سَبْعٍ مِنْهَا الشُّرْبُ فِی آنِیَةِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (7) وَ اعْلَمْ أَنَّ أَکْثَرَ الْأَصْحَابِ عَلَی تَحْرِیمِ
ص: 508
آنِیَةِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ هُوَ الْمُعْتَمَدُ وَ قَدْ نَقَلُوا عَنْ جَمَاعَةٍ مِنَ الْعَامَّةِ عَدَمَ التَّحْرِیمِ فَیُمْکِنُ حَمْلُ مَا تَضَمَّنَ الْکَرَاهَةَ عَلَی التَّقِیَّةِ أَوْ عَلَی التَّحْرِیمِ.
ترجمه:
در این روایت، مسعدة بن صدقة از امام جعفر صادق (ع) نقل می کند که رسول خدا (ص) از هفت چیز نهی کرد که یکی از آنها نوشیدن در ظروف طلا و نقره بود.
می گویم : بدان که بیشتر فقهای شیعه بر حرمت استفاده از ظروف طلا و نقره اتفاق نظر دارند و این حکم معتبر است. همچنین ذکر شده است که برخی از فقهای اهل سنت این استفاده را حرام نمی دانند. لذا ممکن است روایاتی که کراهت را بیان می کنند، به دلیل تقیه یا به معنای تحریم تعبیر شوند.
(1) 66 بَابُ کَرَاهَةِ الْإِنَاءِ الْمُفَضَّضِ وَ اسْتِحْبَابِ اجْتِنَابِ مَوْضِعِ الْفِضَّةِ
ترجمه:
4311- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تَأْکُلْ فِی آنِیَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَ لَا فِی آنِیَةٍ مُفَضَّضَةٍ.
ترجمه:
در این روایت، حلبی از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمود: «در ظروف نقره ای و یا ظروفی که با نقره تزئین شده اند، غذا نخور.»
4312- 2- (3) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَیْمُونٍ عَنْ بُرَیْدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ کَرِهَ الشُّرْبَ فِی الْفِضَّةِ وَ فِی الْقَدَحِ الْمُفَضَّضِ وَ کَذَلِکَ أَنْ یُدَّهَنَ فِی مُدْهُنٍ مُفَضَّضٍ وَ الْمُشْطَةُ کَذَلِکَ.
وَ رَوَاهُ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ (4).
ترجمه:
در این روایت، برید از امام صادق (ع) نقل می کند که آن حضرت کراهت داشت از آشامیدن در ظروف نقره ای و قدح های مزین به نقره، و همچنین کراهت داشت از روغن زدن در ظرفی که با نقره تزئین شده باشد و از استفاده از شانه ای که دارای تزئینات نقره است.
4313- 3- (5) وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ ثَعْلَبَةَ مِثْلَهُ وَ زَادَ فَإِنْ لَمْ یَجِدْ بُدّاً مِنَ الشُّرْبِ فِی الْقَدَحِ الْمُفَضَّضِ عَدَلَ بِفَمِهِ عَنْ مَوْضِعِ الْفِضَّةِ.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ مِثْلَهُ (6) وَ کَذَا مَا قَبْلَهُ.
ترجمه:
در این روایت، صدوق از طریق سند خود از ثعلبه نقل می کند که مشابه حدیث قبلی است، اما با اضافه ای: اگر شخصی مجبور باشد در قدحی که با نقره تزئین شده است، آب بنوشد، باید دهان خود را از محلی که نقره روی قدح قرار دارد، دور کند.
4314- 4- (7) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ
ص: 509
مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ: سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الشُّرْبِ فِی الْقَدَحِ فِیهِ ضَبَّةٌ مِنْ فِضَّةٍ قَالَ لَا بَأْسَ إِلَّا أَنْ تَکْرَهَ الْفِضَّةَ فَتَنْزِعَهَا.
وَ رَوَاهُ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
در این روایت، معاویة بن وهب نقل می کند که از امام صادق (علیه السلام) درباره نوشیدن در قدحی که دارای نوار یا تزئینی از نقره است، پرسیده شد. امام (علیه السلام) فرمودند: مشکلی ندارد، مگر اینکه خودت از نقره کراهت داشته باشی، در این صورت می توانی آن را برداری.
4315- 5- (2) وَ عَنْهُ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا بَأْسَ أَنْ یَشْرَبَ الرَّجُلُ فِی الْقَدَحِ الْمُفَضَّضِ وَ اعْزِلْ فَمَکَ عَنْ مَوْضِعِ الْفِضَّةِ.
ترجمه:
در این روایت، عبدالله بن سنان نقل می کند که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: مشکلی ندارد که شخصی در قدحی که دارای تزئینات نقره است، بنوشد، اما باید دهان خود را از محل نقره دور نگه دارد.
4316- 6- (3) أَحْمَدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِیرٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ أَبِی الْمِقْدَامِ قَالَ: رَأَیْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع أُتِیَ بِقَدَحٍ مِنْ مَاءٍ فِیهِ ضَبَّةٌ مِنْ فِضَّةٍ فَرَأَیْتُهُ یَنْزِعُهَا بِأَسْنَانِهِ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ صَالِحِ بْنِ السِّنْدِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِیرٍ (4)
ترجمه:
در این روایت، عمرو بن ابی المقدام نقل می کند که امام صادق (علیه السلام) در حالی که قدحی از آب با تزئین نقره ای داشت، مشاهده کرد که ایشان نقره را با دندان های خود برمی دارد.
4317- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ رِبْعِیٍّ عَنِ الْفُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنِ السَّرِیرِ فِیهِ الذَّهَبُ أَ یَصْلُحُ إِمْسَاکُهُ فِی الْبَیْتِ فَقَالَ إِنْ کَانَ ذَهَباً فَلَا وَ إِنْ کَانَ مَاءَ الذَّهَبِ فَلَا بَأْسَ.
ترجمه:
در این روایت، فضیل بن یسار از امام صادق (علیه السلام) درباره ی مبلی که دارای تزئینات طلا باشد سؤال می کند. امام پاسخ می دهد که اگرمبل طلا باشد، نگهداری آن در خانه جایز نیست، اما اگر فقط آب طلا (یعنی طلا به صورت رقیق یا نازک) باشد، مانعی ندارد.
ص: 510
4318- 2- (1) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ التَّعْوِیذِ یُعَلَّقُ عَلَی الْحَائِضِ فَقَالَ نَعَمْ إِذَا کَانَ فِی جِلْدٍ أَوْ فِضَّةٍ أَوْ قَصَبَةِ حَدِیدٍ.
ترجمه:
در این روایت، منصور بن حازم از امام صادق (علیه السلام) درباره ی تعویذهایی که بر بدن زنان حائض (زنان در دوران قاعدگی) آویزان می شود سؤال می کند. امام صادق (ع) پاسخ می دهد که اگر تعویذ در جِلِد، نقره یا لوله ی آهنی (قضبان آهنی) باشد، آویزان کردن آن اشکالی ندارد.
4319- 3- (2) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَشْیَمَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنْ ذِی الْفَقَارِ سَیْفِ رَسُولِ اللَّهِ ص- فَقَالَ نَزَلَ بِهِ جَبْرَئِیلُ مِنَ السَّمَاءِ وَ کَانَتْ حَلْقَتُهُ فِضَّةً.
ترجمه:
در این روایت، صفوان بن یحیا از امام حسن (علیه السلام) درباره ی ذوالفقار، شمشیر رسول خدا (ص)، سؤال می کند. امام (ع) توضیح می دهد که این شمشیر به وسیله ی جبرییل (ع) از آسمان نازل شده و حَلْقَتِ آن (قسمت حلقه ای یا دستگیره ی شمشیر) از نقره بوده است.
4320- 4- (3) وَ عَنْ حُمَیْدِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ الدِّهْقَانِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ الطَّاطَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ أَبَانٍ عَنْ یَحْیَی بْنِ أَبِی الْعَلَاءِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ دِرْعُ رَسُولِ اللَّهِ ص ذَاتُ الْفُضُولِ لَهَا حَلْقَتَانِ مِنْ وَرِقٍ فِی مُقَدَّمِهَا وَ حَلْقَتَانِ مِنْ وَرِقٍ فِی مُؤَخَّرِهَا وَ قَالَ لَبِسَهَا عَلِیٌّ ع یَوْمَ الْجَمَلِ.
ترجمه:
در این روایت، یحیی بن ابی العلاء می گوید که از امام صادق (علیه السلام) شنیده است که دِرع (زره) رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم دارای دو حلقه از نقره در جلو و دو حلقه دیگر از نقره در پشت آن بوده است. همچنین امام (ع) اشاره می کند که این زره را علی (علیه السلام) در روز جمل به تن کرده است.
4321- 5- (4).
ترجمه:
4322- 6- (5) أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِی الْقَاسِمِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمِرْآةِ هَلْ یَصْلُحُ إِمْسَاکُهَا إِذَا کَانَ لَهَا حَلْقَةُ فِضَّةٍ قَالَ نَعَمْ إِنَّمَا کُرِهَ اسْتِعْمَالُ مَا یُشْرَبُ بِهِ قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ السَّرْجِ وَ اللِّجَامِ فِیهِ الْفِضَّةُ أَ یُرْکَبُ بِهِ قَالَ إِنْ کَانَ مُمَوَّهاً لَا یُقْدَرُ عَلَی نَزْعِهِ فَلَا بَأْسَ وَ إِلَّا فَلَا یُرْکَبُ بِهِ.
وَ رَوَاهُ عَلِیُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِی کِتَابِهِ (6)
ص: 511
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ کَمَا یَأْتِی فِی أَحْکَامِ الدَّوَابِّ إِنْ شَاءَ اللَّهُ (1) وَ
رَوَاهُ الْحِمْیَرِیُّ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْمِرْآةِ هَلْ یَصْلُحُ الْعَمَلُ بِهَا إِذَا کَانَ لَهَا حَلْقَةُ فِضَّةٍ قَالَ نَعَمْ إِنَّمَا کُرِهَ مَا یُشْرَبُ فِیهِ اسْتِعْمَالُهُ (2).
مُحَمَّدُ بْنُ إِدْرِیسَ فِی آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ الْجَامِعِ لِأَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ السَّرْجِ وَ اللِّجَامِ وَ ذَکَرَ مِثْلَهُ (3)
ترجمه:
در این روایت، علی بن جعفر از موسى بن جعفر (علیه السلام) سؤال می کند که آیا می توان آینه ای را که دارای حلقه ای از نقره است، در خانه نگه داشت. امام (ع) در پاسخ می گوید: «بله، اشکالی ندارد» و می افزاید که فقط استفاده از وسایلی که برای نوشیدن به کار می رود، مورد کراهت قرار گرفته است.
سپس علی بن جعفر سؤال می کند که آیا می توان با زین و لجامی که در آن نقره وجود دارد، سوار شد؟ امام (ع) پاسخ می دهد: «اگر زین و لجام رنگ آمیزی شده باشد و نتوان نقره را جدا کرد، اشکالی ندارد؛ وگرنه نمی توان با آن سوار شد».
4323- 7- (4) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ یُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَیْسٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ اسْمَ النَّبِیِّ ص فِی صُحُفِ إِبْرَاهِیمَ الْمَاحِی إِلَی أَنْ قَالَ وَ کَانَتْ لَهُ عِمَامَةٌ تُسَمَّی السَّحَابَ وَ کَانَ لَهُ دِرْعٌ تُسَمَّی ذَاتَ الْفُضُولِ لَهَا ثَلَاثُ حَلَقَاتِ فِضَّةٍ حَلْقَةٌ بَیْنَ یَدَیْهَا وَ حَلْقَتَانِ خَلْفَهَا الْحَدِیثَ.
وَ فِی الْمَجَالِسِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الصَّلْتِ عَنْ یُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
در این روایت، محمد بن قیس ازامام باقر(علیه السلام) نقل می کند که نام پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در صحف ابراهیم به عنوان «الماحی» ذکر شده است. (این واژه به معنای "محوکننده" است و به ویژگی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در محو کردن کفر و ضلالت اشاره دارد.)
سپس اشاره می شود که پیامبر (ص) دارای عمامه ای به نام «سحاب» بوده است و همچنین دارای درعی به نام «ذات الفضول» بوده که دارای سه حلقه نقره ای است: یکی در پیش و دو حلقه دیگر در پشت.
4324- 8- (6) وَ فِی الْمَجَالِسِ وَ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکِّلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی بْنِ عُبَیْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنْ ذِی الْفَقَارِ سَیْفِ رَسُولِ اللَّهِ ص- مِنْ أَیْنَ هُوَ قَالَ هَبَطَ بِهِ جَبْرَئِیلُ مِنَ السَّمَاءِ وَ کَانَ
ص: 512
عَلَیْهِ حِلْیَةٌ (1) مِنْ فِضَّةٍ وَ هُوَ عِنْدِی.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الرِّضَا ع مِثْلَهُ (2) أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (3) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ فِی الْمَلَابِسِ وَ غَیْرِهَا (4).
ترجمه:
در این روایت، احمد بن عبدالله از امام کاظم (علیه السلام) می پرسد که سلاح ذوالفقار، یعنی شمشیر پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) از کجا آمده است. امام (ع) در پاسخ می فرماید که این شمشیربوسیله جبرییل از آسمان نازل شده است و همچنین اشاره می کند که بر روی آن زینتی از نقره وجود دارد و در حال حاضر این شمشیر در نزد او (امام کاظم علیه السلام ) قرار دارد.
(5) 68 بَابُ طَهَارَةِ مَا لَا تَحُلُّهُ الْحَیَاةُ مِنَ الْمَیْتَةِ غَیْرَ نَجِسِ الْعَیْنِ إِنْ أُخِذَ جَزّاً أَوْ غُسِلَ مَوْضِعُ الْمُلَاقَاةِ
ترجمه:
4325- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا بَأْسَ بِالصَّلَاةِ فِیمَا کَانَ مِنْ صُوفِ الْمَیْتَةِ إِنَّ الصُّوفَ لَیْسَ فِیهِ رُوحٌ.
ترجمه:
در این روایت، حلبی از امام صادق (علیه السلام) می پرسد که آیا نماز خواندن بر روی چیزی که از پشم میته (یعنی پشم حیوانی که مرده است) درست است یا خیر. امام (ع) در پاسخ می فرماید : که اشکالی ندارد چون پشم روحی ندارد، بنابراین می توان بر روی آن نماز خواند.
4327- 3- (8) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ زُرَارَةَ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَبِی یَسْأَلُهُ عَنِ اللَّبَنِ مِنَ الْمَیْتَةِ وَ الْبَیْضَةِ مِنَ
ص: 513
الْمَیْتَةِ وَ إِنْفَحَةِ الْمَیْتَةِ فَقَالَ کُلُّ هَذَا ذَکِیٌّ.
قَالَ وَ زَادَ فِیهِ عَلِیُّ بْنُ عُقْبَةَ وَ عَلِیُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ رِبَاطٍ قَالَ: وَ الشَّعْرُ وَ الصُّوفُ کُلُّهُ ذَکِیٌّ.
ترجمه:
در این روایت، حسین بن زرارة از امام صادق (علیه السلام) می پرسد که آیا شیر، تخم مرغ، و چربی (انفحه) که از حیوانات مرده به دست می آید، حلال و پاک هستند یا خیر. امام (ع) در پاسخ می فرماید که همه این ها حلال و پاک هستند.
سپس علی بن عقب و علی بن حسن بن ربات به این مطلب اضافه می کنند که مو و پشم نیز حلال و پاک هستند.
4328- 4- (1) قَالَ الْکُلَیْنِیُّ وَ فِی رِوَایَةِ صَفْوَانَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الشَّعْرُ وَ الصُّوفُ وَ الرِّیشُ وَ کُلُّ نَابِتٍ لَا یَکُونُ مَیْتاً قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْبَیْضَةِ تَخْرُجُ مِنْ بَطْنِ الدَّجَاجَةِ الْمَیْتَةِ فَقَالَ یَأْکُلُهَا.
ترجمه:
در این روایت، حسین بن زرارة از امام صادق (علیه السلام) سوال می کند که آیا مو، پشم، پر و هر نوع نباتی که از یک حیوان مرده به دست می آید، حلال است یا خیر. امام (ع) در پاسخ می فرماید که این موارد حلال و پاک هستند.
سپس حسین بن زراره از امام (ع) می پرسد که آیا تخم مرغی که از جوجه مرده به دست می آید، قابل خوردن است یا نه. امام (ع) پاسخ می دهد که می توان آن را خورد.
4329- 5- (2) أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ قَالَ: سَأَلْتُهُ ع عَنِ الثَّنِیَّةِ تَنْفَصِمُ وَ تَسْقُطُ أَ یَصْلُحُ أَنْ تُجْعَلَ مَکَانَهَا سِنُّ شَاةٍ قَالَ إِنْ شَاءَ فَلْیَضَعْ مَکَانَهَا سِنّاً بَعْدَ أَنْ تَکُونَ ذَکِیَّةً.
أَقُولُ: اشْتِرَاطُ الذَّکَاةِ عَلَی وَجْهِ الِاسْتِحْبَابِ أَوْ بِمَعْنَی أَنَّهُ لَا بُدَّ مِنْ طَهَارَةِ مَوْضِعِ الْمُلَاقَاةِ أَوْ بِمَعْنَی کَوْنِهَا مِنْ حَیَوَانٍ یَقْبَلُ الذَّکَاةَ لَا مِنْ نَجِسِ الْعَیْنِ لِمَا مَرَّ.
ترجمه:
در این روایت، حلبی از امام صادق (علیه السلام) درباره دندانی که شکسته یا افتاده سوال می کند و می پرسد آیا می توان به جای آن دندانی از یک گوسفند گذاشت یا خیر. امام (ع) پاسخ می دهد که اگر کسی بخواهد، می تواند دندان گوسفند را به جای دندان شکسته قرار دهد، اما باید توجه داشته باشد که آن دندان از یک حیوان ذبح شده (ذکی) باشد.
می گویم : شرط ذکات برای دندانی که قرار است جایگزین شود، به عنوان یک توصیه و مستحب مطرح می گردد. این بدان معناست که محل تماس و قرارگیری دندان جدید باید پاک باشد و دندان باید از حیوانی باشد که قابل ذبح باشد و نجس العین نباشد.
16- 4330- 6- (3) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: قَالَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ إِنَّ دِبَاغَةَ الصُّوفِ وَ الشَّعْرِ غَسْلُهُ بِالْمَاءِ وَ أَیُّ شَیْ ءٍ یَکُونُ أَطْهَرَ مِنَ الْمَاءِ.
أَقُولُ: الْمُرَادُ غَسْلُ مَوْضِعِ الْمُلَاقَاةِ لِلْمَیْتَةِ.
ترجمه:
در این روایت، جعفر از امام باقر (علیه السلام) نقل می کند که جابربن عبدالله می گوید که دباغی پشم و مو به معنای شستن آنها با آب است مگرچه چیزی می تواند از آب پاک تر باشد.
4331- 7- (4) الْحَسَنُ بْنُ الْفَضْلِ الطَّبْرِسِیُّ فِی مَکَارِمِ الْأَخْلَاقِ عَنْ قُتَیْبَةَ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّا نَلْبَسُ هَذَا الْخَزَّ وَ سَدَاهُ
ص: 514
إِبْرِیسَمٌ قَالَ (وَ مَا بَأْسٌ بِإِبْرِیسَمٍ) (1) إِذَا کَانَ مَعَهُ غَیْرُهُ قَدْ أُصِیبَ الْحُسَیْنُ ع- وَ عَلَیْهِ جُبَّةُ خَزٍّ وَ سَدَاهُ إِبْرِیسَمٌ قُلْتُ إِنَّا نَلْبَسُ هَذِهِ الطَّیَالِسَةَ الْبَرْبَرِیَّةَ وَ صُوفُهَا مَیْتٌ قَالَ لَیْسَ فِی الصُّوفِ رُوحٌ أَ لَا تَرَی أَنَّهُ یُجَزُّ وَ یُبَاعُ وَ هُوَ حَیٌّ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی أَحَادِیثِ غُسْلِ الْمَسِّ (2) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ فِی الْأَطْعِمَةِ (3) وَ غَیْرِهَا (4) إِنْ شَاءَ اللَّهُ.
ترجمه:
از قتیبه بن محمد
گفت: گفتم به ابا عبدالله (ع)
ما این خز را می پوشیم و پود آن ابریشم است.
فرمود: (و چه اشکالی دارد در مورد ابریشم؟)
اگر با آن چیز دیگری باشد.
که حسین (ع) مبتلا شد و بر او جبۀ خز و سُداه آن ابریشم بود.
گفتم: ما این طیالس (پوشش ها) بربری را می پوشیم و صوف آن مرده است.
فرمود: در صوف روحی وجود ندارد.
آیا نمی بینی که آن چیده می شود و فروخته می شود در حالی که زنده است؟
(5) 69 بَابُ اسْتِحْبَابِ نَحْتِ الْقُدُورِ وَ غَیْرِهَا مِنَ الْأَوَانِی مِنْ أَحْجَارِ جَبَلِ سَنَابَادَ فِی خُرَاسَانَ وَ الطَّبْخِ فِیهَا
ترجمه:
4332- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ تَمِیمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ تَمِیمٍ الْقُرَشِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَلِیٍّ الْأَنْصَارِیِّ عَنْ عَبْدِ السَّلَامِ بْنِ صَالِحٍ الْهَرَوِیِّ عَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ خَرَجَ إِلَی الْمَأْمُونِ فَلَمَّا خَرَجَ مِنْ نَیْسَابُورَ- بَلَغَ قُرْبَ الْقَرْیَةِ الْحَمْرَاءِ إِلَی أَنْ قَالَ فَلَمَّا دَخَلَ سَنَابَادَ اسْتَنَدَ إِلَی الْجَبَلِ الَّذِی تُنْحَتُ مِنْهُ الْقُدُورُ فَقَالَ اللَّهُمَّ انْفَعْ بِهِ وَ بَارِکْ فِیمَا یُجْعَلُ وَ فِیمَا یُنْحَتُ مِنْهُ- ثُمَّ أَمَرَ ع فَنُحِتَ لَهُ قُدُورٌ مِنَ الْجَبَلِ وَ قَالَ لَا یُطْبَخُ مَا آکُلُهُ إِلَّا فِیهَا وَ کَانَ ع خَفِیفَ الْأَکْلِ قَلِیلَ الطَّعْمِ فَاهْتَدَی النَّاسُ إِلَیْهِ مِنْ ذَلِکَ الْیَوْمِ وَ ظَهَرَتْ بَرَکَةُ دُعَائِهِ فِیهِ الْحَدِیثَ.
ص: 515
ترجمه:
عبدالسلام بن صالح هروی روایت کرده است که امام رضا (ع) به سوی مأمون خارج شد. زمانی که از نیشابور خارج شد و به نزدیکی روستای سرخ رسید، تا این که می گوید: وقتی به سناباد وارد شد، به کوهی تکیه داد که دیگ ها از آن تراشیده می شوند، پس فرمود: «خدایا، به وسیله این کوه منفعت برسان و در آنچه از آن ساخته و تراشیده می شود، برکت قرار ده». سپس امام (ع) دستور داد که دیگ هایی از آن کوه برای ایشان تراشیده شود و فرمود: «آنچه من می خورم، جز در آن ها پخته نمی شود». و ایشان کم خوراک و کم طعام بودند. از آن روز، مردم به او هدایت یافتند و برکت دعای ایشان در آن کوه ظاهر شد.
(1) 70 بَابُ وُجُوبِ تَعْفِیرِ الْإِنَاءِ بِالتُّرَابِ مِنْ وُلُوغِ الْکَلْبِ ثُمَّ غَسْلِهِ بِالْمَاءِ
ترجمه:
4333- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنِ الْفَضْلِ أَبِی الْعَبَّاسِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ أَنَّهُ سَأَلَهُ عَنِ الْکَلْبِ فَقَالَ رِجْسٌ نِجْسٌ لَا یُتَوَضَّأُ بِفَضْلِهِ وَ اصْبُبْ ذَلِکَ الْمَاءَ وَ اغْسِلْهُ بِالتُّرَابِ أَوَّلَ مَرَّةٍ ثُمَّ بِالْمَاءِ.
ترجمه:
فضل ابوالعباس از امام صادق (ع) در حدیثی نقل می کند که از ایشان دربارهٔ سگ پرسید. امام (ع) فرمودند: «نجس پلید است؛ با باقی مانده آب آن وضو نگیر، آن آب را دور بریز، و بار اول آن را با خاک و سپس با آب بشوی.»
(3) 71 بَابُ حُکْمِ الْجُلُودِ الْمَدْبُوغَةِ بِخُرْءِ الْکِلَابِ وَ الَّتِی تُنْقَعُ فِی الْبَوْلِ
ترجمه:
4334- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنِ السَّیَّارِیِّ عَنْ أَبِی یَزِیدَ الْقَسْمِیِّ (5) عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ سَأَلَهُ عَنْ جُلُودِ الدَّارِشِ (6) الَّتِی یُتَّخَذُ مِنْهَا الْخِفَافُ قَالَ فَقَالَ لَا تُصَلِّ فِیهَا فَإِنَّهَا تُدْبَغُ بِخُرْءِ الْکِلَابِ.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ (7)
ص: 516
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ فِی الْعِلَلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ مَاجِیلَوَیْهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ السَّیَّارِیِّ مِثْلَهُ (1).
ترجمه:
ابویزید قسمی از امام رضا (ع) پرسید درباره پوست هایی که برای ساخت کفش استفاده می شود. امام (ع) فرمودند: «در آن ها نماز نخوان، زیرا با مدفوع سگ ها دباغی می شوند.»
4335- 2- (2) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ أَکْسِیَةِ الْمِرْعِزَّی (3) وَ الْخِفَافِ تُنْقَعُ فِی الْبَوْلِ أَ یُصَلَّی عَلَیْهَا قَالَ إِذَا غُسِلَتْ بِالْمَاءِ فَلَا بَأْسَ.
ترجمه:
علی بن جعفر از برادرش موسی بن جعفر (ع) نقل می کند که پرسیدم درباره کیسه پشمی(که ازریزه های پشم ساخته می شود) و کفش هایی که در ادرار خیسانده شده اند؛ آیا بر آن ها نماز خوانده می شود؟ امام (ع) فرمودند: «اگر با آب شسته شوند، اشکالی ندارد.»
(4) 72 بَابُ أَنَّ أَوَانِیَ الْمُشْرِکِینَ طَاهِرَةٌ مَا لَمْ یُعْلَمْ نَجَاسَتُهَا وَ اسْتِحْبَابِ اجْتِنَابِهَا
ترجمه:
4336- 1- (5) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ عَنْ زَکَرِیَّا بْنِ إِبْرَاهِیمَ قَالَ: کُنْتُ نَصْرَانِیّاً فَأَسْلَمْتُ فَقُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع- إِنَّ أَهْلَ بَیْتِی عَلَی دِینِ النَّصْرَانِیَّةِ- فَأَکُونُ مَعَهُمْ فِی بَیْتٍ وَاحِدٍ وَ آکُلُ مِنْ آنِیَتِهِمْ فَقَالَ لِی ع أَ یَأْکُلُونَ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ قُلْتُ لَا قَالَ لَا بَأْسَ.
وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ نَحْوَهُ (6).
ترجمه:
زکریا بن ابراهیم می گوید: «نصرانی بودم و مسلمان شدم. به امام صادق (ع) گفتم: خانواده ام بر دین نصرانی هستند و من با آن ها در یک خانه زندگی می کنم و از ظروف آن ها غذا می خورم.» امام (ع) به من فرمودند: «آیا گوشت خوک می خورند؟» گفتم: «نه.» فرمودند: «اشکالی ندارد.»
4337- 2- (7) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ
ص: 517
الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ آنِیَةِ أَهْلِ الذِّمَّةِ وَ الْمَجُوسِ- فَقَالَ لَا تَأْکُلُوا فِی آنِیَتِهِمْ وَ لَا مِنْ طَعَامِهِمُ الَّذِی یَطْبُخُونَ وَ لَا فِی آنِیَتِهِمُ الَّتِی یَشْرَبُونَ فِیهَا الْخَمْرَ.
ترجمه:
محمد بن مسلم می گوید: از امام باقر (ع) درباره ظروف اهل ذمه و مجوس پرسیدم. امام (ع) فرمودند: «در ظروف آن ها غذا نخورید و از غذایی که می پزند استفاده نکنید، و از ظروفی که در آن ها شراب می نوشند نیز استفاده نکنید.»
4338- 3- (1) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ جَابِرٍ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَا تَأْکُلْ ذَبَائِحَهُمْ وَ لَا تَأْکُلْ فِی آنِیَتِهِمْ یَعْنِی أَهْلَ الْکِتَابِ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ (2)
أَقُولُ: هَذَا مَحْمُولٌ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ أَوْ عَلَی الْعِلْمِ بِالتَّنْجِیسِ وَ قَدْ تَقَدَّمَتْ أَحَادِیثُ أَصَالَةِ الطَّهَارَةِ (3) وَ یَأْتِی مَا یُؤَیِّدُهَا إِنْ شَاءَ اللَّهُ (4).
ترجمه:
اسماعیل بن جابر می گوید: امام صادق (ع) به من فرمودند: «از ذبیحه های آن ها نخور و در ظروف آن ها غذا نخور»، منظورشان اهل کتاب بود.
می گویم : این حکم به استحباب حمل می شود یا در صورتی که یقین به نجاست باشد، زیرا پیشتر احادیثی درباره اصالت طهارت آمده است و ان شاءالله احادیثی که آن را تأیید می کند نیز خواهد آمد.
(5) 73 بَابُ طَهَارَةِ مَا یَعْمَلُهُ الْکُفَّارُ مِنَ الثِّیَابِ وَ نَحْوِهَا أَوْ یَسْتَعْمِلُونَهُ مَا لَمْ یُعْلَمْ تَنْجِیسُهُمْ لَهَا وَ اسْتِحْبَابِ تَطْهِیرِهَا أَوْ رَشِّهَا بِالْمَاءِ
ترجمه:
4339- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی الْبِلَادِ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ الثِّیَابِ السَّابِرِیَّةِ یَعْمَلُهَا الْمَجُوسُ وَ هُمْ أَخْبَاثٌ (7)- وَ هُمْ یَشْرَبُونَ الْخَمْرَ وَ نِسَاؤُهُمْ عَلَی تِلْکَ الْحَالِ أَلْبَسُهَا وَ لَا أَغْسِلُهَا وَ أُصَلِّی فِیهَا
ص: 518
قَالَ نَعَمْ قَالَ مُعَاوِیَةُ فَقَطَعْتُ لَهُ قَمِیصاً وَ خِطْتُهُ وَ فَتَلْتُ لَهُ أَزْرَاراً وَ رِدَاءً مِنَ السَّابِرِیِّ ثُمَّ بَعَثْتُ بِهَا إِلَیْهِ فِی یَوْمِ جُمُعَةٍ حِینَ ارْتَفَعَ النَّهَارُ فَکَأَنَّهُ عَرَفَ مَا أُرِیدُ فَخَرَجَ بِهَا (1) إِلَی الْجُمُعَةِ.
ترجمه:
معاویة بن عمار می گوید: از امام صادق (ع) درباره لباس های ساخت سباری که توسط مجوسیان تهیه می شود پرسیدم؛ در حالی که آنان افراد ناپاکی هستند، شراب می نوشند و زنانشان در همان حال هستند. آیا می توانم آن ها را بپوشم، بدون اینکه شسته شوند، و با آن ها نماز بخوانم؟
امام (ع) فرمودند: «بله». معاویة می گوید: برای ایشان پیراهنی دوختم و دکمه هایی و ردایی از پارچه سباری تهیه کردم و آن را در روز جمعه هنگامی که خورشید بالا آمده بود، برای ایشان فرستادم. گویا امام (ع) متوجه مقصود من شدند و با آن لباس ها برای نماز جمعه خارج شدند.
4340- 2- (2) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنِ الْمُعَلَّی بْنِ خُنَیْسٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ لَا بَأْسَ بِالصَّلَاةِ فِی الثِّیَابِ الَّتِی یَعْمَلُهَا الْمَجُوسُ- وَ النَّصَارَی وَ الْیَهُودُ.
ترجمه:
معلی بن خنیس می گوید: از امام صادق (ع) شنیدم که فرمودند: «نماز خواندن در لباس هایی که مجوسیان، مسیحیان و یهودیان می سازند، اشکالی ندارد.»
4341- 3- (3) وَ عَنْهُ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِیٍّ الْحَلَبِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الصَّلَاةِ فِی ثَوْبِ الْمَجُوسِیِّ- فَقَالَ یُرَشُّ بِالْمَاءِ.
ترجمه:
ابن علی حلبی می گوید: از امام صادق (ع) درباره نماز خواندن در لباس مجوسی پرسیدم. امام (ع) فرمودند: «باید به آن آب پاشیده شود.»
4342- 4- (4) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَمْرَکِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الصَّلَاةِ عَلَی بَوَارِیِّ النَّصَارَی وَ الْیَهُودِ- الَّذِینَ یَقْعُدُونَ عَلَیْهَا فِی بُیُوتِهِمْ أَ تَصْلُحُ قَالَ لَا یُصَلَّی عَلَیْهَا.
ترجمه:
علی بن جعفر از برادرش موسی بن جعفر (ع) در حدیثی نقل می کند که پرسیدم درباره نماز خواندن بر حصیرهای نصاری و یهودیانی که در خانه هایشان بر آن ها می نشینند؛ آیا مناسب است؟ امام (ع) فرمودند: «بر آن ها نماز خوانده نشود.»
4343- 5- (5) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدِ بْنِ عُقْدَةَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَمِیلِ بْنِ عَیَّاشٍ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْبَزَّازِ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: سَأَلْتُ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ ع عَنِ الثَّوْبِ یَعْمَلُهُ أَهْلُ الْکِتَابِ- أُصَلِّی فِیهِ قَبْلَ أَنْ یُغْسَلَ قَالَ لَا بَأْسَ وَ أَنْ یُغْسَلَ أَحَبُّ إِلَیَّ.
ترجمه:
ابوعلی بزاز از پدرش نقل می کند که از امام جعفر صادق (ع) درباره لباسی که اهل کتاب تهیه می کنند پرسیدم؛ آیا قبل از شسته شدن می توانم با آن نماز بخوانم؟ امام (ع) فرمودند: «اشکالی ندارد، اما شسته شود بهتر است.»
4344- 6- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ
ص: 519
وَ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ الطَّیْلَسَانُ یَعْمَلُهُ الْمَجُوسُ أُصَلِّی فِیهِ قَالَ أَ لَیْسَ یُغْسَلُ بِالْمَاءِ قُلْتُ بَلَی قَالَ لَا بَأْسَ قُلْتُ الثَّوْبُ الْجَدِیدُ یَعْمَلُهُ الْحَائِکُ أُصَلِّی فِیهِ قَالَ نَعَمْ.
ترجمه:
ابوبصیر از امام باقر (ع) نقل می کند که گفتم: «عبایی که مجوسیان می سازند، آیا می توانم با آن نماز بخوانم؟» امام (ع) فرمودند: «آیا با آب شسته نمی شود؟» گفتم: «بله.» فرمودند: «اشکالی ندارد.» گفتم: «لباس جدیدی که خیاط می سازد، آیا می توانم با آن نماز بخوانم؟» فرمودند: «بله.»
4345- 7- (1) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِی جَمِیلَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سَأَلَهُ عَنْ ثَوْبِ الْمَجُوسِیِّ أَلْبَسُهُ وَ أُصَلِّی فِیهِ قَالَ نَعَمْ قَالَ قُلْتُ: یَشْرَبُونَ الْخَمْرَ قَالَ نَعَمْ نَحْنُ نَشْتَرِی الثِّیَابَ السَّابِرِیَّةَ فَنَلْبَسُهَا وَ لَا نَغْسِلُهَا.
ترجمه:
ابوجمیله از امام صادق (ع) روایت می کند که از ایشان درباره لباس مجوسی پرسید: «آیا آن را بپوشم و با آن نماز بخوانم؟» امام (ع) فرمودند: «بله.» گفتم: «آن ها شراب می نوشند.» فرمودند: «بله، ما نیز لباس های سباری را می خریم و می پوشیم و آن را نمی شوییم.»
4346- 8- (2) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ ثِیَابِ الْیَهُودِ وَ النَّصَارَی- أَ یَنَامُ عَلَیْهَا الْمُسْلِمُ قَالَ لَا بَأْسَ.
ترجمه:
علی بن جعفر از برادرش نقل می کند که پرسیدم: «آیا مسلمان می تواند بر لباس های یهودیان و مسیحیان بخوابد؟» امام (ع) فرمودند: «اشکالی ندارد.»
4347- 9- (3) أَحْمَدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ الطَّبْرِسِیُّ فِی الْإِحْتِجَاجِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیِّ أَنَّهُ کَتَبَ إِلَی صَاحِبِ الزَّمَانِ ع عِنْدَنَا حَاکَةٌ مَجُوسٌ- یَأْکُلُونَ الْمَیْتَةَ وَ لَا یَغْتَسِلُونَ مِنَ الْجَنَابَةِ وَ یَنْسِجُونَ لَنَا ثِیَاباً فَهَلْ تَجُوزُ الصَّلَاةُ فِیهَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تُغْسَلَ فَکَتَبَ إِلَیْهِ فِی الْجَوَابِ لَا بَأْسَ بِالصَّلَاةِ فِیهَا.
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ فِی کِتَابِ الْغَیْبَةِ بِالْإِسْنَادِ الْآتِی (4)
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (5) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (6).
ص: 520
ترجمه:
محمد بن عبدالله بن جعفر حِمیری نقل می کند که به صاحب الزمان (ع) نوشت: «ما بافندگانی مجوسی داریم که مردار می خورند، از جنابت غسل نمی کنند و برای ما لباس می بافند. آیا پیش از شستن آن ها می توان با این لباس ها نماز خواند؟» امام (ع) در پاسخ نوشتند: «نماز خواندن با آن ها اشکالی ندارد.»
(1) 74 بَابُ طَهَارَةِ الثَّوْبِ الَّذِی یَسْتَعِیرُهُ الذِّمِّیُّ إِلَی أَنْ یُعْلَمَ تَنْجِیسُهُ لَهُ وَ اسْتِحْبَابِ تَطْهِیرِهِ قَبْلَ اسْتِعْمَالِهِ
ترجمه:
4348- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: سَأَلَ أَبِی أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَنَا حَاضِرٌ إِنِّی أُعِیرُ الذِّمِّیَّ- ثَوْبِی وَ أَنَا أَعْلَمُ أَنَّهُ یَشْرَبُ الْخَمْرَ وَ یَأْکُلُ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ فَیَرُدُّهُ عَلَیَّ فَأَغْسِلُهُ قَبْلَ أَنْ أُصَلِّیَ فِیهِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع صَلِّ فِیهِ وَ لَا تَغْسِلْهُ مِنْ أَجْلِ ذَلِکَ فَإِنَّکَ أَعَرْتَهُ إِیَّاهُ وَ هُوَ طَاهِرٌ وَ لَمْ تَسْتَیْقِنْ أَنَّهُ نَجَّسَهُ فَلَا بَأْسَ أَنْ تُصَلِّیَ فِیهِ حَتَّی تَسْتَیْقِنَ أَنَّهُ نَجَّسَهُ.
ترجمه:
عبدالله بن سنان می گوید: پدرم در حضور من از امام صادق (ع) پرسید: «لباسم را به اهل ذمه قرض می دهم و می دانم که شراب می نوشند و گوشت خوک می خورند، سپس لباس را به من برمی گردانند. آیا قبل از نماز خواندن آن را بشویم؟» امام صادق (ع) فرمودند: «در آن نماز بخوان و به خاطر این مسئله آن را نشوی، زیرا تو آن را به او در حالی قرض دادی که پاک بود و یقین نداری که آن را نجس کرده باشد. پس اشکالی ندارد در آن نماز بخوانی، مگر اینکه یقین پیدا کنی که آن را نجس کرده است.»
4349- 2- (3) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: سَأَلَ أَبِی أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ (4) یُعِیرُ ثَوْبَهُ لِمَنْ یَعْلَمُ أَنَّهُ یَأْکُلُ الْجِرِّیَّ وَ یَشْرَبُ الْخَمْرَ فَیَرُدُّهُ (5)- أَ یُصَلِّی فِیهِ قَبْلَ أَنْ یَغْسِلَهُ قَالَ لَا یُصَلِّی فِیهِ حَتَّی یَغْسِلَهُ.
وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ خَیْرَانَ الْخَادِمِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ ذَکَرَ مِثْلَهُ (6) قَالَ الشَّیْخُ هَذَا مَحْمُولٌ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ.
ترجمه:
عبدالله بن سنان می گوید: پدرم از امام صادق (ع) پرسید درباره مردی که لباس خود را به کسی قرض می دهد که می داند ماهی «جِرّی» می خورد و شراب می نوشد، سپس لباس را به او برمی گرداند؛ آیا می تواند قبل از شستن آن، در آن نماز بخواند؟ امام (ع) فرمودند: «نباید در آن نماز بخواند تا آن را بشوید.»
4350- 3- (7) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ ظَرِیفٍ
ص: 521
عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ أَنَّ عَلِیّاً ع کَانَ لَا یَرَی بِالصَّلَاةِ بَأْساً فِی الثَّوْبِ الَّذِی یُشْتَرَی مِنَ النَّصَارَی- وَ الْمَجُوسِ وَ الْیَهُودِ قَبْلَ أَنْ تُغْسَلَ یَعْنِی الثِّیَابَ الَّتِی تَکُونُ فِی أَیْدِیهِمْ فَیُنَجِّسُونَهَا وَ لَیْسَتْ بِثِیَابِهِمُ الَّتِی یَلْبَسُونَهَا.
أَقُولُ: قَوْلُهُ فَیُنَجِّسُونَهَا یَعْنِی أَنَّهَا مَظِنَّةُ النَّجَاسَةِ وَ أَنَّهَا لَا تَخْلُو مِنْهَا غَالِباً لَکِنْ لَمْ یَحْصُلِ الْعِلْمُ بِنَجَاسَتِهَا عَلَی أَنَّ التَّفْسِیرَ مِنَ الرَّاوِی وَ یَحْتَمِلُ الْحَمْلُ عَلَی جَوَازِ الشِّرَاءِ مَعَ الْعِلْمِ بِالنَّجَاسَةِ لِأَنَّهَا قَابِلَةٌ لِلتَّطْهِیرِ لَکِنْ لَا یُصَلَّی فِیهَا إِلَّا بَعْدَهُ وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی مَضْمُونِ الْبَابِ (1).
ترجمه:
حسین بن علوان از امام جعفر صادق (ع) از پدرش نقل می کند که امام علی (ع) نماز خواندن با لباسی را که از مسیحیان، مجوس و یهودیان خریداری شده و هنوز شسته نشده است، اشکالی نمی دانست؛ یعنی لباس هایی که در دست آن ها بوده و احتمال نجاست دارد، نه لباس هایی که خودشان می پوشند.
می گویم : اینکه می فرماید آنرا نجس می کنند یعنی که احتمال نجاست دارد، به این معنا که غالباً پاک نیست، اما یقین به نجاست آن نداریم. این تفسیر ممکن است از راوی باشد و احتمال دارد که حکم بر جواز خرید لباس باشد حتی با علم به نجاست، چرا که قابلیت تطهیر دارد؛ ولی نماز خواندن در آن تنها پس از تطهیر جایز است. پیشتر نیز دلیلی بر این مضمون آمده است.»
(2) 75 بَابُ أَنَّ طِینَ الْمَطَرِ طَاهِرٌ حَتَّی تُعْلَمَ نَجَاسَتُهُ وَ اسْتِحْبَابِ غَسْلِهِ بَعْدَ ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ
ترجمه:
4351- 1- (3) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی الْحَسَنِ ع فِی طِینِ الْمَطَرِ أَنَّهُ لَا بَأْسَ بِهِ أَنْ یُصِیبَ الثَّوْبَ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ إِلَّا أَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ قَدْ نَجَّسَهُ شَیْ ءٌ بَعْدَ الْمَطَرِ فَإِنْ أَصَابَهُ بَعْدَ ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ فَاغْسِلْهُ وَ إِنْ کَانَ الطَّرِیقُ نَظِیفاً لَمْ تَغْسِلْهُ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا (4)
وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ (5)
وَ رَوَاهُ ابْنُ إِدْرِیسَ فِی آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ (6)
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ عُمُوماً (7).
ص: 522
ترجمه:
محمد بن اسماعیل از برخی اصحاب ما از امام کاظم (ع) نقل می کند که درباره گل و لای باران فرمودند: «اگر تا سه روز به لباس برسد اشکالی ندارد، مگر اینکه بدانی پس از باران چیزی آن را نجس کرده است. اگر پس از سه روز به لباس رسید، آن را بشوی، و اگر راه پاک و تمیز باشد، نیازی به شستن نیست.»
(1) 76 بَابُ اسْتِحْبَابِ اسْتِعْمَالِ أَقْدَاحِ الشَّامِ وَ الْخَزَفِ وَ کَرَاهَةِ فَخَّارِ مِصْرَ
ترجمه:
4352- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ الْکَرْخِیِّ عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَشْرَبُ فِی الْأَقْدَاحِ الشَّامِیَّةِ یُجَاءُ بِهَا مِنَ الشَّامِ وَ تُهْدَی لَهُ (3).
ترجمه:
طلحه بن زید از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمودند: «پیامبر خدا (ص) در لیوان های شامی می نوشید که از شام برای او می آوردند و به او هدیه می دادند.»
4353- 2- (4) وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ قَالَ: کَانَ النَّبِیُّ ص یُعْجِبُهُ أَنْ یَشْرَبَ فِی الْقَدَحِ الشَّامِیِّ وَ کَانَ یَقُولُ هِیَ أَنْظَفُ آنِیَتِکُمْ.
ترجمه:
با همین سند روایت شده است که پیامبر اکرم (ص) از اینکه در لیوان شامی بنوشد، خوشش می آمد و می فرمود: «این لیوان ها پاک تر از سایر ظروف شما هستند.»
4354- 3- (5) وَ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ عَنْ عَمْرِو بْنِ أَبِی الْمِقْدَامِ قَالَ: رَأَیْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع وَ هُوَ یَشْرَبُ فِی قَدَحٍ مِنْ خَزَفٍ.
وَ رَوَاهُ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَسَدِیِّ عَنْ عَمْرِو بْنِ أَبِی الْمِقْدَامِ مِثْلَهُ (6).
ترجمه:
عَمرو بن ابی المقدام می گوید: «من دیدم که اباجعفر (ع) در حال نوشیدن از یک لیوان سفالی بود.»
4355- 4- (7) وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِیعاً عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ وَ ذَکَرَ مِصْرَ فَقَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص
ص: 523
لَا تَأْکُلُوا فِی فَخَّارِهَا وَ لَا تَغْسِلُوا رُءُوسَکُمْ بِطِینِهَا فَإِنَّهُ یَذْهَبُ بِالْغَیْرَةِ وَ یُورِثُ الدِّیَاثَةَ.
ترجمه:
این روایت به نقل از امام رضا (ع) آمده است که به سخن رسول الله (ص) اشاره دارد: «در فخار مصر غذا نخورید و سرهای خود را با خاک آن نشویید، زیرا این کار غیرت را می برد و به دیاثت می انجامد.»
4356- 5- (1) أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِیُّ فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ عَمْرِو بْنِ أَبِی الْمِقْدَامِ فِی حَدِیثٍ قَالَ: رَأَیْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَشْرَبُ وَ هُوَ قَائِمٌ فِی قَدَحِ خَزَفٍ.
ترجمه:
این روایت از عمرو بن ابی المقدام نقل شده که در آن به مشاهده ی امام باقر (ع) اشاره می شود که ایشان در حال ایستاده نوشیدنی می نوشند و از قدحی از خَزَف (ظرفی از سفال یا چینی) استفاده می کنند.
4357- 6- (2) سَعِیدُ بْنُ هِبَةِ اللَّهِ فِی قِصَصِ الْأَنْبِیَاءِ بِسَنَدِهِ عَنِ ابْنِ بَابَوَیْهِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ ع قَالَ: لَا تَأْکُلُوا فِی فَخَّارِهَا وَ لَا تَغْسِلُوا رُءُوسَکُمْ بِطِینِهَا فَإِنَّهَا تُورِثُ الذِّلَّةَ وَ تَذْهَبُ بِالْغَیْرَةِ (3).
ترجمه:
این روایت به نقل از امام رضا (ع) آمده است که فرمودند : «در فخار مصر غذا نخورید و سرهای خود را با خاک آن نشویید، زیرا این کارباعث ذلت شده غیرت را می برد .»
4358- 7- (4) وَ عَنِ ابْنِ بَابَوَیْهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ مَاجِیلَوَیْهِ عَنْ عَمِّهِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی الْقَاسِمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِنِّی أَکْرَهُ أَنْ (أَطْبُخَ شَیْئاً) (5) فِی فَخَّارِ مِصْرَ- وَ مَا أُحِبُّ أَنْ أَغْسِلَ رَأْسِی مِنْ طِینِهَا مَخَافَةَ أَنْ تُورِثَنِی تُرْبَتُهَا الذُّلَّ وَ تَذْهَبَ بِغَیْرَتِی (6).
ترجمه:
از داود رقّی روایت شده که از ابو عبد الله (ع) در حدیثی گفته است: ابو جعفر (ع) گفت: من از اینکه (چیزی را) در فخار مصر بپزم، کراهت دارم - و دوست ندارم که سرم را از گل آن بشویم، به خاطر اینکه ممکن است خاک آن برایم ذلت به ارمغان بیاورد و غیرتم را ببرد.
4359- 1- (8) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی
ص: 524
عُمَیْرٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ وَ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ زُرَارَةَ جَمِیعاً عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْخَمْرِ الْعَتِیقَةِ تُجْعَلُ خَلًّا قَالَ لَا بَأْسَ.
ترجمه:
از زُرَارَة روایت شده که از ابو عبد الله (ع) پرسیدم: درباره شراب قدیمی که سرکه می شود، چه می گویی؟ گفت: اشکالی ندارد.
4360- 2- (1) وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَیُّوبَ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ عُبَیْدِ بْنِ زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یَأْخُذُ الْخَمْرَ فَیَجْعَلُهَا خَلًّا قَالَ لَا بَأْسَ.
ترجمه:
از عبید بن زُرَارَة روایت شده که گفت: از ابو عبد الله (ع) درباره مردی پرسیدم که شراب را می گیرد و آن را سرکه می کند. گفت: اشکالی ندارد.
4361- 3- (2) وَ بِالْإِسْنَادِ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْخَمْرِ تُجْعَلُ خَلًّا قَالَ لَا بَأْسَ إِذَا لَمْ یُجْعَلْ فِیهَا مَا یَغْلِبُهَا.
ترجمه:
از ابو بصیر روایت شده که گفت: از ابو عبد الله (ع) درباره شراب پرسیدم که آیا می توان آن را سرکه کرد؟ گفت: اشکالی ندارد، به شرطی که در آن چیزی که بر آن غالب شود، قرار نگیرد.
4362- 4- (3) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْخَمْرِ یُصْنَعُ فِیهَا الشَّیْ ءُ حَتَّی تَحْمُضَ قَالَ إِنْ کَانَ الَّذِی صُنِعَ فِیهَا هُوَ الْغَالِبَ عَلَی مَا صُنِعَ فِیهِ فَلَا بَأْسَ.
أَقُولُ: وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی مَحَلِّهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ (4).
ترجمه:
از ابو بصیر روایت شده که گفت: از ابو عبد الله (ع) درباره شرابی که در آن چیزی درست می شود تا ترش شود، پرسیدم. فرمود: اگر آنچه در آن درست شده، غالب بر آنچه در آن است، باشد، اشکالی ندارد.
4363- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ یَحْیَی بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی الْبِلَادِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ بَزِیعِ بْنِ عُمَرَ بْنِ بَزِیعٍ قَالَ:
ص: 525
دَخَلْتُ عَلَی أَبِی جَعْفَرٍ ع وَ هُوَ یَأْکُلُ خَلًّا وَ زَیْتاً فِی قَصْعَةٍ سَوْدَاءَ مَکْتُوبٍ فِی وَسَطِهَا بِصُفْرَةٍ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ الْحَدِیثَ.
ترجمه:
از بزیع بن عمر بن بزیع روایت شده که گفت: بر ابو جعفر (ع) وارد شدم و او در حال خوردن سرکه و روغن در ظرفی سیاه بود که در وسط آن نوشته شده بود: «قل هو الله أحد».
(1) 79 بَابُ کَرَاهَةِ الصَّلَاةِ فِی الْفِرَاءِ غَیْرِ الْحِجَازِیَّةِ إِذَا لَمْ تُعْلَمْ ذَکَاتُهَا
ترجمه:
4364- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: تُکْرَهُ الصَّلَاةُ فِی الْفِرَاءِ إِلَّا مَا صُنِعَ فِی أَرْضِ الْحِجَازِ أَوْ مَا عُلِمَتْ مِنْهُ ذَکَاةٌ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ (3) وَ یَأْتِی مَا یَدُلُّ عَلَیْهِ (4).
ترجمه:
از حماد، از حلبی، از ابو عبدالله (ع) روایت شده است که فرمود: نماز در پشم (فرش یا لباس) مکروه است، مگر آنچه که در سرزمین حجاز ساخته شده باشد یا آنچه که معلوم باشد ذبح شده است.
(5) 80 بَابُ طَهَارَةِ الدُّودِ الَّذِی یَقَعُ مِنَ الْکَنِیفِ وَ الْمَقْعَدَةِ إِلَّا أَنْ تُرَی مَعَهُ نَجَاسَةٌ
ترجمه:
4365- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ الْعَلَوِیِّ عَنِ الْعَمْرَکِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الدُّودِ یَقَعُ مِنَ الْکَنِیفِ عَلَی الثَّوْبِ أَ یُصَلَّی فِیهِ قَالَ لَا بَأْسَ إِلَّا أَنْ تَرَی أَثَراً فَتَغْسِلَهُ.
وَ رَوَاهُ عَلِیُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِی کِتَابِهِ (7)
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ فِی النَّوَاقِضِ (8).
ص: 526
ترجمه:
از علی بن جعفر، از برادرش موسی (ع) روایت شده است که فرمود: از او دربارهٔ کرم هایی که از دستشویی بر روی لباس می افتند سؤال کردم، آیا در آن لباس نماز بخوانم؟ فرمود: اشکالی ندارد، مگر آنکه اثری(ازنجاست) ببینی، پس آن را بشوی.
(1) 81 بَابُ طَهَارَةِ مَا أَحَالَتْهُ النَّارُ رَمَاداً أَوْ دُخَاناً وَ حُکْمِ الْخُبْزِ الَّذِی عُجِنَ بِمَاءٍ نَجِسٍ
ترجمه:
4366- 1- (2) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ الْجِصِّ یُوقَدُ عَلَیْهِ بِالْعَذِرَةِ وَ عِظَامِ الْمَوْتَی ثُمَّ یُجَصَّصُ بِهِ الْمَسْجِدُ أَ یُسْجَدُ عَلَیْهِ فَکَتَبَ إِلَیْهِ بِخَطِّهِ أَنَّ الْمَاءَ وَ النَّارَ قَدْ طَهَّرَاهُ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ (3)
أَقُولُ: تَطْهِیرُ النَّارِ لِلنَّجَاسَةِ بِإِحَالَتِهَا رَمَاداً أَوْ دُخَاناً وَ تَطْهِیرُ الْمَاءِ أَعْنِی مَا یُجْبَلُ بِهِ الْجِصُّ یُرَادُ بِهِ حُصُولُ النَّظَافَةِ وَ زَوَالُ النَّفْرَةِ وَ قَدْ تَقَدَّمَ حُکْمُ الْخُبْزِ الَّذِی یُعْجَنُ عَجِینُهُ بِالْمَاءِ النَّجِسِ فِی الْأَسْآرِ (4).
ترجمه:
از حسن بن محبوب نقل شده است که گفت: از ابوالحسن (ع) دربارهٔ گچ (گچ کاری) که بر روی آن با فضله و استخوان های مردگان آتش روشن می شود و سپس با آن مسجد گچ کاری می شود، سؤال کردم: آیا بر روی آن سجده می شود؟ پس او با خط خودش نوشت که: آب و آتش آن را پاک کرده اند.
می گویم: پاک شدن با آتش برای نجاست به وسیلهٔ تبدیل آن به خاکستر یا دود است، و پاک شدن با آب، یعنی آبی که با آن گچ می سازند، به منظور ایجاد تمیزی و زوال تنفراست. و حکم نان نیز که خمیر آن با آب نجس ورز داده می شود، در روایات قبلی آمده است.
4367- 1- (6) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَمْرَکِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ أَبِی الْحَسَنِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: وَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ رَعَفَ وَ هُوَ یَتَوَضَّأُ فَتَقْطُرُ قَطْرَةٌ فِی إِنَائِهِ هَلْ یَصْلُحُ الْوُضُوءُ مِنْهُ قَالَ لَا.
ترجمه:
از علی بن جعفر نقل شده است که در حدیثی گفت: و از او (ابوالحسن ع) دربارهٔ مردی که در حال وضو دچار خونریزی بینی می شود و قطره ای از خون در ظرف وضو می افتد، سؤال کردم: آیا وضو از آن صحیح است؟ گفت: نه.
4368- 2- (7) مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ
ص: 527
أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: کُلُّ شَیْ ءٍ مِنَ الطَّیْرِ یُتَوَضَّأُ مِمَّا یَشْرَبُ مِنْهُ إِلَّا أَنْ تَرَی فِی مِنْقَارِهِ دَماً فَإِنْ رَأَیْتَ فِی مِنْقَارِهِ دَماً فَلَا تَتَوَضَّأْ مِنْهُ وَ لَا تَشْرَبْ.
أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَا یَدُلُّ عَلَی ذَلِکَ هُنَا (1) وَ فِی أَبْوَابِ الْمَاءِ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ (2).
ترجمه:
از عمار ساباطی نقل شده است که در حدیثی گفت: هر چیزی از پرندگان که از آن(ظرف) می نوشد، می توان از آن وضو گرفت، مگر اینکه در منقار آن خون ببینی. پس اگر در منقار آن خون دیدی، از آن وضو نگیر و نخور.
4369- 1- (4) مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ لَهُ الرَّجُلُ یُقَلِّمُ أَظْفَارَهُ وَ یَجُزُّ شَارِبَهُ وَ یَأْخُذُ مِنْ شَعْرِ لِحْیَتِهِ وَ رَأْسِهِ هَلْ یَنْقُضُ ذَلِکَ وُضُوءَهُ فَقَالَ یَا زُرَارَةُ کُلُّ هَذَا سُنَّةٌ إِلَی أَنْ قَالَ وَ إِنَّ ذَلِکَ لَیَزِیدُهُ تَطْهِیراً.
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ مِثْلَهُ (5).
ترجمه:
از زراره نقل شده است که از ابو جعفر (ع) سؤال کرد: آیا مردی که ناخن هایش را می تراشد، سبیلش را می گیرد و از موهای ریش و سرش می زند، وضویش را نقض می کند؟ فرمود: ای زراره! همه اینها سنت است تا اینکه فرمود: و حقیقتاً این کارها موجب افزایش طهارت او می شود.
4370- 2- (6) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنْ
ص: 528
صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنْ سَعِیدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَعْرَجِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع آخُذُ مِنْ أَظْفَارِی وَ مِنْ شَارِبِی وَ أَحْلِقُ رَأْسِی أَ فَأَغْتَسِلُ قَالَ لَا لَیْسَ عَلَیْکَ غُسْلٌ قُلْتُ فَأَتَوَضَّأُ قَالَ لَا لَیْسَ عَلَیْکَ وُضُوءٌ قُلْتُ فَأَمْسَحُ عَلَی أَظْفَارِی الْمَاءَ فَقَالَ هُوَ طَهُورٌ لَیْسَ عَلَیْکَ مَسْحٌ.
أَقُولُ: مِنَ الْمَعْلُومِ أَنَّ الْحَلْقَ فِی ذَلِکَ الْوَقْتِ وَ إِلَی الْآنَ لَا یَکُونُ إِلَّا بِالْحَدِیدِ وَ لَا یَکُونُ إِلَّا مَعَ الرُّطُوبَةِ.
ترجمه:
از سعید بن عبدالله الأعرج نقل شده است که گفت: به ابو عبدالله (ع) گفتم: آیا می توانم از ناخن هایم بزنم و سبیل هایم را بگیرم و سرم را بتراشم؟ آیا باید غسل کنم؟ فرمود: نه، بر تو غسل نیست. گفتم: پس آیا باید وضو بگیرم؟ فرمود: نه، بر تو وضو نیست. گفتم: پس آیا می توانم بر ناخن هایم آب بزنم؟ فرمود: این طهارت است، بر تو مسح نیست.
می گویم: معلوم است که تراشیدن در آن زمان و تا کنون جز با آهن (ابزار) انجام نمی شود و این کار جز با رطوبت نیست.
4371- 3- (1) وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ وَهْبِ بْنِ وَهْبٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ أَنَّ عَلِیّاً ع قَالَ: السَّیْفُ بِمَنْزِلَةِ الرِّدَاءِ تُصَلِّی فِیهِ مَا لَمْ تَرَ فِیهِ دَماً.
ترجمه:
از وهب بن وهب نقل شده است که از جعفر بن محمد (ع) شنیدم که علی (ع) فرمود: شمشیر در حکم ردای (پوشش) است؛ می توان در آن نماز خواند، تا زمانی که در آن خونی نبیند.
4372- 4- (2) مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْمِ قَالَ: أَرَانِی أَبُو الْحَسَنِ ع مِیلًا مِنْ حَدِیدٍ وَ مُکْحُلَةً مِنْ عِظَامٍ فَقَالَ هَذَا کَانَ لِأَبِی الْحَسَنِ ع فَاکْتَحِلْ بِهِ فَاکْتَحَلْتُ.
أَقُولُ: الْمِیلُ لَا بُدَّ مِنْ مُلَاقَاتِهِ لِرُطُوبَةِ دَاخِلِ الْعَیْنِ وَ الدَّمْعِ وَ لِظَاهِرِ الْأَجْفَانِ وَ الْأَهْدَابِ وَ الْکُحْلِ الَّذِی فِی الْمُکْحُلَةِ وَ غَیْرِ ذَلِکَ وَ لَمْ یُؤْمَرْ بِتَطْهِیرِ شَیْ ءٍ مِنْ ذَلِکَ وَ الْأَحَادِیثُ فِی هَذَا الْمَعْنَی کَثِیرَةٌ جِدّاً تَقَدَّمَ بَعْضُهَا فِی النَّوَاقِضِ وَ یَأْتِی بَعْضُهَا فِی اسْتِصْحَابِ الْحَدِیدِ فِی الصَّلَاةِ وَ فِی جَوَازِ الصَّلَاةِ فِی السَّیْفِ وَ فِی الْحَلْقِ وَ التَّقْصِیرِ فِی الْحَجِّ وَ غَیْرِ ذَلِکَ وَ قَدْ نَقَلَ جَمَاعَةٌ مِنْ عُلَمَائِنَا إِجْمَاعَ الْإِمَامِیَّةِ عَلَی الْعَمَلِ بِمَضْمُونِهَا (3).
ترجمه:
از حسن بن جهم نقل شده است که گفت: ابو الحسن (ع) به من میل (سرمه) از آهن و کحلی از استخوان ها نشان داد و فرمود: این برای ابو الحسن (ع) بود؛ پس با آن سرمه بکش. و من سرمه کشیدم.
من می گویم: میل باید با رطوبت داخل چشم و اشک و همچنین با سطح پلک ها و مژه ها و کحلی که در کحله (سرمه دان) است و غیره، تماس داشته باشد. و به تطهیر چیزی از این ها دستور داده نشده است و احادیث در این باره بسیار زیاد است. برخی از آن ها در باب نواقض ذکر شده و برخی دیگر در موضوع استفاده از آهن در نماز و جواز نماز در شمشیر و در حلق و تقصیر در حج و غیره خواهد آمد. و جمعی از علمای ما اجماع امامیه را بر عمل به مضمون آن ها نقل کرده اند.
ص: 529
4373- 5- (1) وَ قَدْ تَقَدَّمَ فِی النَّوَاقِضِ حَدِیثُ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی الرَّجُلِ یَقْرِضُ مِنْ شَعْرِهِ بِأَسْنَانِهِ أَ یَمْسَحُهُ بِالْمَاءِ قَبْلَ أَنْ یُصَلِّیَ قَالَ لَا بَأْسَ إِنَّمَا ذَلِکَ فِی الْحَدِیدِ.
أَقُولُ: حَمَلَهُ الشَّیْخُ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ وَ لَا یَخْفَی دَلَالَتُهُ عَلَی طَهَارَةِ الْحَدِیدِ لِأَنَّهُ لَوْ کَانَ نَجَساً لَمْ یَطْهُرْ أَثَرُهُ بِالْمَسْحِ لِمَا مَرَّ.
ترجمه:
و به راستی در نواقض، حدیث عمّار از ابو عبد الله (ع) در مورد مردی که از موی خود با دندان هایش می برد نقل شده است. آیا باید قبل از نماز آن را با آب بشوید؟ فرمود: «اشکالی ندارد؛ این فقط در مورد آهن است.»
من می گویم: شیخ این را بر استحباب حمل کرده است و دلالت آن بر طهارت آهن روشن است؛ زیرا اگر نجس بود، اثر آن با مسح پاک نمی شد، چنان که گذشت.
4374- 6- (2)
وَ فِی حَدِیثٍ آخَرَ عَنْ عَمَّارٍ عَنْهُ ع فِی رَجُلٍ قَصَّ أَظْفَارَهُ بِالْحَدِیدِ أَوْ جَزَّ مِنْ شَعْرِهِ أَوْ حَلَقَ قَفَاهُ فَإِنَّ عَلَیْهِ أَنْ یَمْسَحَهُ بِالْمَاءِ قَبْلَ أَنْ یُصَلِّیَ سُئِلَ فَإِنْ صَلَّی وَ لَمْ یَمْسَحْ مِنْ ذَلِکَ بِالْمَاءِ قَالَ یُعِیدُ الصَّلَاةَ لِأَنَّ الْحَدِیدَ نَجَسٌ وَ قَالَ لِأَنَّ الْحَدِیدَ لِبَاسُ أَهْلِ النَّارِ وَ الذَّهَبَ لِبَاسُ أَهْلِ الْجَنَّةِ.
قَالَ الشَّیْخُ هَذَا مَحْمُولٌ عَلَی الِاسْتِحْبَابِ دُونَ الْإِیجَابِ قَالَ لِأَنَّهُ شَاذٌّ مُخَالِفٌ لِلْأَخْبَارِ الْکَثِیرَةِ أَقُولُ: النَّجَاسَةُ هُنَا بِمَعْنَی عَدَمِ الطَّهَارَةِ اللُّغَوِیَّةِ أَعْنِی النَّظَافَةَ لِمَا مَرَّ وَ لِلِاکْتِفَاءِ بِالْمَسْحِ وَ عَدَمِ الْأَمْرِ بِالْغَسْلِ وَ لِتَعْلِیلِ النَّجَاسَةِ بِکَوْنِهِ مِنْ لِبَاسِ أَهْلِ النَّارِ وَ غَیْرِ ذَلِکَ.
ترجمه:
و در حدیثی دیگر از عمّار از او (ع) در مورد مردی که ناخن های خود را با آهن (یا) از موی خود کم می کند، یا پشت خود را می تراشد، گفته شده است که بر او واجب است قبل از نماز آن را با آب بشوید. از او پرسیدند که اگر نماز بخواند و از آن با آب نشوید، آیا باید دوباره نماز بخواند؟ فرمود: «بله، او باید نماز را دوباره بخواند؛ زیرا آهن نجس است» و فرمود: «زیرا آهن لباس اهل آتش است و طلا لباس اهل بهشت.»
شیخ گفته است: این بر استحباب حمل می شود نه بر وجوب، زیرا شاذ و مخالف با اخبار بسیار است. می گویم:
نجاست در اینجا به معنای عدم طهارت لغوی است؛ یعنی نظافت، به آنچه که گذشت و برای اکتفا به مسح و عدم امر به غسل و برای توجیه نجاست به خاطر اینکه از لباس اهل آتش است و غیر از این.
4375- 7- (3) وَ یَأْتِی فِی لِبَاسِ الْمُصَلِّی فِی حَدِیثِ مُوسَی بْنِ أُکَیْلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تَجُوزُ الصَّلَاةُ فِی شَیْ ءٍ مِنَ الْحَدِیدِ فَإِنَّهُ نَجَسٌ مَمْسُوخٌ.
أَقُولُ: تَقَدَّمَ وَجْهُهُ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ (4).
ترجمه:
موسی بن أکیل از ابی عبدالله (ع) نقل می کند که فرمود: «نماز در چیزی از آهن جایز نیست؛ زیرا آهن نجس و مسخ شده است.»
ص: 530