بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار المجلد 99

اشارة

سرشناسه: مجلسی محمد باقربن محمدتقی 1037 - 1111ق.

عنوان و نام پدیدآور: بحارالانوار: الجامعه لدرراخبارالائمةالاطهار تالیف محمدباقر المجلسی.

مشخصات نشر: بیروت داراحیاء التراث العربی [ -13].

مشخصات ظاهری: ج - نمونه.

یادداشت: عربی.

یادداشت: فهرست نویسی بر اساس جلد بیست و چهارم، 1403ق. [1360].

یادداشت: جلد108،103،94،91،92،87،67،66،65،52،24(چاپ سوم: 1403ق.=1983م.=[1361]).

یادداشت: کتابنامه.

مندرجات: ج.24.کتاب الامامة. ج.52.تاریخ الحجة. ج67،66،65.الایمان و الکفر. ج.87.کتاب الصلاة. ج.92،91.الذکر و الدعا. ج.94.کتاب السوم. ج.103.فهرست المصادر. ج.108.الفهرست.

موضوع: احادیث شیعه — قرن 11ق

رده بندی کنگره: BP135/م3ب31300 ی ح

رده بندی دیویی: 297/212

شماره کتابشناسی ملی: 1680946

ص: 1

تتمة کتاب المزار

[أبواب زیارت الأئمة و رسول الله صلوات الله علیهم أجمعین]

باب 1 فضل زیارة الإمامین الطاهرین المعصومین أبی الحسن موسی بن جعفر و أبی جعفر محمد بن علی صلوات الله علیهم ببغداد و فضل مشهدهما

الأخبار

«1»

قب، [المناقب] لابن شهرآشوب الْخَطِیبُ فِی تَارِیخِهِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْخَلَّالِ قَالَ: مَا هَمَّنِی أَمْرٌ فَقَصَدْتُ قَبْرَ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ علیه السلام وَ تَوَسَّلْتُ بِهِ إِلَّا سَهَّلَ اللَّهُ لِی مَا أُحِبُ (1).

«2»

: وَ رُئِیَ فِی بَغْدَادَ امْرَأَةٌ تُهَرْوِلُ فَقِیلَ إِلَی أَیْنَ قَالَتْ إِلَی مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ فَإِنَّهُ حُبِسَ ابْنِی فَقَالَ لَهَا حَنْبَلِیٌّ إِنَّهُ قَدْ مَاتَ فِی الْحَبْسِ فَقَالَتْ بِحَقِّ الْمَقْتُولِ فِی الْحَبْسِ أَنْ تُرِیَنِی الْقُدْرَةَ فَإِذاً بِابْنِهَا قَدْ أُطْلِقَ وَ أُخِذَ ابْنُ الْمُسْتَهْزِئِ بِجِنَایَتِهِ (2).

«3»

قب، [المناقب] لابن شهرآشوب ابْنُ سِنَانٍ: قُلْتُ لِلرِّضَا علیه السلام مَا لِمَنْ زَارَ أَبَاکَ قَالَ لَهُ


1- 1. تاریخ بغداد: ج 1 ص 120.
2- 2. مناقب ابن شهرآشوب ص 422 طبع النجف الأشرف.

جمه بحارالانوار جلد 99: کتاب المزار

مشخصات کتاب

سرشناسه : مجلسی، محمد باقربن محمدتقی، 1037 - 1111ق.

عنوان قراردادی : بحار الانوار .فارسی .برگزیده

عنوان و نام پدیدآور : ترجمه بحارالانوار/ مترجم گروه مترجمان؛ [برای] نهاد کتابخانه های عمومی کشور.

مشخصات نشر : تهران: نهاد کتابخانه های عمومی کشور، موسسه انتشارات کتاب نشر، 1392 -

مشخصات ظاهری : ج.

شابک : دوره : 978-600-7150-66-5 ؛ ج.1 : 978-600-7150-67-2 ؛ ج.2 : 978-600-7150-68-9 ؛ ج.3 : 978-600-7150-69-6 ؛ ج.4 978-600-715070-2 : ؛ ج.5 978-600-7150-71-9 : ؛ ج.6 978-600-7150-72-6 : ؛ ج.7 978-600-7150-73-3 : ؛ ج.8 : 978-600-7150-74-0 ؛ ج.10 978-600-7150-76-4 : ؛ ج.11 978-600-7150-83-2 : ؛ ج.12 978-600-7150-66-5 : ؛ ج.13 978-600-7150-85-6 : ؛ ج.14 978-600-7150-86-3 : ؛ ج.15 978-600-7150-87-0 : ؛ ج.16:978-600-7150-88-7 ؛ ج.17:978-600-7150-89-4 ؛ ج.18: 978-600-7150-90-0 ؛ ج.19:978-600-7150-91-7 ؛ ج.20:978-600-7150-92-4 ؛ ج.21: 978-600-7150-93-1 ؛ ج.22:978-600-7150-94-8 ؛ ج.23:978-600-7150-95-5

مندرجات : ج.1. کتاب عقل و علم و جهل.- ج.2. کتاب توحید.- ج.3. کتاب عدل و معاد.- ج.4. کتاب احتجاج و مناظره.- ج. 5. تاریخ پیامبران.- ج.6. تاریخ حضرت محمد صلی الله علیه وآله.- ج.7. کتاب امامت.- ج.8. تاریخ امیرالمومنین.- ج.9. تاریخ حضرت زهرا و امامان والامقام حسن و حسین و سجاد و باقر علیهم السلام.- ج.10. تاریخ امامان والامقام حضرات صادق، کاظم، رضا، جواد، هادی و عسکری علیهم السلام.- ج.11. تاریخ امام مهدی علیه السلام.- ج.12. کتاب آسمان و جهان - 1.- ج.13. آسمان و جهان - 2.- ج.14. کتاب ایمان و کفر.- ج.15. کتاب معاشرت، آداب و سنت ها و معاصی و کبائر.- ج.16. کتاب مواعظ و حکم.- ج.17. کتاب قرآن، ذکر، دعا و زیارت.- ج.18. کتاب ادعیه.- ج.19. کتاب طهارت و نماز و روزه.- ج.20. کتاب خمس، زکات، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، عقود و معاملات و قضاوت

وضعیت فهرست نویسی : فیپا

ناشر دیجیتالی : مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان

یادداشت : ج.2 - 8 و 10 - 16 (چاپ اول: 1392) (فیپا).

موضوع : احادیث شیعه -- قرن 11ق.

شناسه افزوده : نهاد کتابخانه های عمومی کشور، مجری پژوهش

شناسه افزوده : نهاد کتابخانه های عمومی کشور. موسسه انتشارات کتاب نشر

رده بندی کنگره : BP135/م3ب3042167 1392

رده بندی دیویی : 297/212

شماره کتابشناسی ملی : 3348985

ص: 1

تتمة کتاب المزار

باب های زیارت ائمه و رسول الله صلوات الله علیهم أجمعین

باب اول : فضیلت زیارت دو امام پاک و معصوم، امام موسی کاظم و امام محمدتقی علیهما السلام در بغداد و فضیلت زیارتگاه­های آنان

روایات

روایت1.

المناقب: خطیب در کتاب تاریخ خود و به سند خودش از علی فرزند خلال نقل کرده که گفت: هر امری مرا ناراحت کرد، به نزد موسی بن جعفر علیه السلام رفتم و به او متوسل شدم تا اینکه خداوند آن چیزی را که دوست می­داشتم، برایم آسان نمود.(1)

روایت2.

در بغداد زنی دیده شد که می­دوید. به اوگفته شد: کجا می­روی؟ گفت: به سوی موسی فرزند جعفر؛ چرا که پسرم زندانی شده است. مردی حنبلی مذهب (به نشانه تمسخر) به او گفت: موسی بن جعفر خودش نیز در زندان درگذشت! آن زن گفت: خدایا، به حق آن کسی که در زندان کشته شده است، قدرت خود را به من بنمایان. پس از آن ناگهان پسر آن زن آزاد شد و پسر آن مسخره کننده به جرم جنایتش بازداشت شد.(2)

روایت3.

المناقب: ابن سنان گفته است: به امام رضا علیه السلام گفتم: ثواب کسی که پدرت را زیارت کند، چیست؟ فرمود: بهشت ازآن اوست؛ پس او را زیارت کن.(3)

روایت4.

زکریا پسر آدم از امام رضا علیه السلام نقل کرده است که فرمود: خداوند بغداد را به سبب منزلت قبر موسی بن جعفر علیه السلام رهایی بخشید و سپس فرمود:

در بغداد قبری وجود دارد که برای وجودی پاک است و خداوند مهربان او را در غرفه­هایی بهشتی جای داده است.

و قبری در طوس وجود دارد؛ وای از مصیبتی که درون را با ناله­های آتشین بگدازد.(4)

روایت5.

التهذیب: ابن سنان گفته است: به امام رضا علیه السلام گفتم: ثواب کسی که پدرت را زیارت نماید، چیست؟ فرمود: بهشت؛ پس او را زیارت نما.(5)

روایت6.

التهذیب: امام رضا علیه السلام فرمود: خداوند بغداد را به خاطر منزلت قبرهای دو تا از فرزندان حسین علیه السلام رهایی بخشید.(6)

روایت7.

عیون الاخبار: از ابراهیم پسر عقبه نقل شده که گفته است: به امام هادی علیه السلام نامه­ای نوشتم و در نامه از زیارت امام حسین علیه السلام و امام موسی کاظم و امام محمد تقی علیهما السلام سؤال نمودم؛ حضرت در جواب نامه به من نوشت: اباعبدالله علیه السلام مقدّم، و پاداش زیارت این دو امام علیهما السلام بیشتر و بزرگ­تر است.(7)

روایت8.

کامل الزیارات: مثل همین روایت را کلینی نقل کرده است.(8)

روایت9.

الکافی، التهذیب: مثل همین روایت را نقل کرده است.(9)

ص: 2


1- . تاریخ بغداد 1: 120
2- . مناقب ابن شهر آشوب: 422 (چاپ نجف اشرف)
3- . المناقب 3: 442
4- . المناقب 3: 442
5- . التهذیب 6: 82
6- . التهذیب 6: 81
7- . عیون الاخبار 2: 261
8- . کامل الزیارات: 300
9- . الکافی 4: 583؛ التهذیب 6: 82

الْجَنَّةُ فَزُرْهُ (1).

«4»

زَکَرِیَّا بْنُ آدَمَ عَنِ الرِّضَا علیه السلام: أَنَّ اللَّهَ نَجَّی بَغْدَادَ بِمَکَانِ قَبْرِ أَبِی الْحَسَنِ علیه السلام وَ قَالَ علیه السلام:

وَ قَبْرٌ بِبَغْدَادَ لِنَفْسٍ زَکِیَّةٍ***تَضَمَّنَهَا الرَّحْمَنُ فِی الْغُرُفَاتِ

وَ قَبْرٌ بِطُوسٍ یَا لَهَا مِنْ مُصِیبَةٍ***أَلَحَّتْ عَلَی الْأَحْشَاءِ بِالزَّفَرَاتِ (2).

«5»

یب، [تهذیب الأحکام] مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُدَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الْخَطَّابِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُیَسِّرٍ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا علیه السلام مَا لِمَنْ زَارَ أَبَاکَ قَالَ الْجَنَّةُ فَزُرْهُ (3).

«6»

یب، [تهذیب الأحکام] مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ هَمَّامٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ أَحْمَدَ بْنِ مَابُنْدَارَ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ الْعَبَّاسِ عَنْ جَعْفَرٍ الْجَوْهَرِیِّ عَنْ زَکَرِیَّا بْنِ آدَمَ الْقُمِّیِّ عَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ: إِنَّ اللَّهَ نَجَّی بَغْدَادَ لِمَکَانِ قبور [قَبْرِ] الْحُسَیْنِیَّیْنِ فِیهَا(4).

«7»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] مَاجِیلَوَیْهِ عَنْ مُحَمَّدٍ الْعَطَّارِ عَنْ حَمْدَانَ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحُصَیْنِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عُقْبَةَ قَالَ: کَتَبْتُ إِلَی أَبِی الْحَسَنِ الثَّالِثِ علیه السلام أَسْأَلُهُ عَنْ زِیَارَةِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ علیه السلام وَ عَنْ زِیَارَةِ أَبِی الْحَسَنِ وَ أَبِی جَعْفَرٍ علیهما السلام فَکَتَبَ إِلَیَّ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام الْمُقَدَّمُ وَ هَذَا أَجْمَعُ وَ أَعْظَمُ أَجْراً(5).

«8»

مل، [کامل الزیارات] الْکُلَیْنِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ حَمْدَانَ الْقَلَانِسِیِّ: مِثْلَهُ (6)

«9»

کا، [الکافی] یب مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ حَمْدَانَ الْقَلَانِسِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحُصَیْنِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ: مِثْلَهُ (7)

ص: 2


1- 1. المناقب ج 3 ص 442.
2- 2. المناقب ج 3 ص 442.
3- 3. التهذیب ج 6 ص 82.
4- 4. التهذیب ج 6 ص 81.
5- 5. عیون أخبار الرضا علیه السلام ج 2 ص 261.
6- 6. کامل الزیارات ص 300.
7- 7. الکافی ج 4 ص 583 و التهذیب ج 6 ص 82.

توضیح

کلام امام هادی علیه السلام که فرمود: اباعبدالله علیه السلام مقدّم است، یعنی امام حسین علیه السلام جلوتر و برتر است و زیارت او به تنهایی برتر از زیارت هر یک از امامان معصوم علیهم السلام است و مجموع زیارت این دو امام، جامع­تر و با فضیلت­تر است. یا مقصود این است که سزاوار است زیارت امام حسین علیه السلام مقدم گردد. اگر بعد از زیارت امام حسین علیه السلام، زیارت این دو امام نیز به آن افزوده گردد، کامل­تر و ثوابش بیشتر است.

یا به این معنی است که زیارت این دو امام، کامل­تر از زیارت تنها امام حسین علیه السلام است؛ زیرا اعتقاد به امامت این دو امام، مستلزم اعتقاد به امامت امام حسین علیه السلام است؛ ولی عکس آن چنین نیست. گویا زیارت آن دو امام مشتمل بر زیارت امام حسین علیه السلام است؛ و نیز به این دلیل که زیارت این دو امام، همان گونه که در زیارت امام رضا علیه السلام خواهد آمد، اختصاص به شیعیان برگزیده دارد؛ و البته بعید بودن این نظر اخیر، پوشیده نیست.

روایت10.

ثواب الاعمال: وشا نقل کرده است که به امام رضا علیه السلام گفتم: برای کسی که قبر امام موسی کاظم علیه السلام را زیارت نماید، چه ثوابی خواهد بود؟ فرمود: برای او ثوابی مانند ثواب کسی که قبر امام حسین علیه السلام را زیارت نماید، خواهد بود.(1)

روایت11.

کامل الزیارات: مثل همین روایت از علی پسر حسین روایت شده است.(2)

روایت12.

کامل الزیارات: وشا نقل کرده است که از امام رضا علیه السلام پرسیدم: آیا زیارت قبر امام موسی کاظم علیه السلام مانند زیارت قبر امام حسین علیه السلام است؟ فرمود: بلی.(3)

روایت13.

کامل الزیارات: مثل همین روایت را کلینی نقل کرده است.(4)

روایت14.

التهذیب: مثل همین روایت را آورده است.(5)

روایت15.

کامل الزیارات: از حسین پسر یسار واسطی نقل شده که گفته است: به امام رضا علیه السلام گفتم: آیا می­شود قبر امام موسی کاظم علیه السلام را در بغداد زیارت نمایم؟ فرمود:

ص: 3


1- . ثواب الاعمال: 89 (ذیل حدیث)
2- . کامل الزیارات: 299
3- . کامل الزیارات: 298
4- . کامل الزیارات: 299
5- . التهذیب 6: 91
بیان

قوله علیه السلام أبو عبد الله علیه السلام المقدم أی الحسین علیه السلام أقدم و أفضل و زیارته فقط أفضل من زیارة کل من المعصومین و مجموع زیارتیهما أجمع و أفضل أو المراد أن زیارة الحسین علیه السلام أولی بالتقدیم ثم إن أضیفت إلی زیارته زیارة الإمامین علیهما السلام کان أجمع و أعظم أجرا.

أو المعنی أن زیارتهما أجمع من زیارته علیه السلام وحدها لأن الاعتقاد بإمامتهما یستلزم الاعتقاد بإمامته دون العکس فکان زیارتهما تشتمل علی زیارته و لأن زیارتهما مختصة بالخواص من الشیعة کما سیأتی فی زیارة الرضا علیه السلام و لا یخفی بعد الوجه الأخیر.

«10»

ثو، [ثواب الأعمال] أَبِی عَنْ سَعْدٍ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنِ الْوَشَّاءِ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا علیه السلام مَا لِمَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی الْحَسَنِ علیه السلام قَالَ لَهُ مِثْلُ مَا لِمَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام (1).

«11»

مل، [کامل الزیارات] عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ: مِثْلَهُ (2).

«12»

مل، [کامل الزیارات] عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ عَنْ سَعْدٍ عَنِ ابْنِ عِیسَی عَنِ الْوَشَّاءِ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا علیه السلام عَنْ زِیَارَةِ قَبْرِ أَبِی الْحَسَنِ علیه السلام مِثْلُ زِیَارَةِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام قَالَ نَعَمْ (3).

«13»

مل، [کامل الزیارات] الْکُلَیْنِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنِ ابْنِ عِیسَی: مِثْلَهُ (4)

«14»

یب، [تهذیب الأحکام] مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُدَ عَنْ سَلَامَةَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبَانٍ الْقُمِّیِّ عَنِ ابْنِ عِیسَی: مِثْلَهُ (5).

«15»

مل، [کامل الزیارات] أَبِی عَنْ سَعْدٍ عَنِ ابْنِ عِیسَی عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْوَشَّاءِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ یَسَارٍ الْوَاسِطِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا علیه السلام أَزُورُ قَبْرَ أَبِی الْحَسَنِ علیه السلام بِبَغْدَادَ فَقَالَ:

ص: 3


1- 1. ثواب الأعمال ص 89 ذیل حدیث.
2- 2. کامل الزیارات ص 299.
3- 3. کامل الزیارات ص 298.
4- 4. کامل الزیارات ص 299.
5- 5. التهذیب ج 6 ص 91.

اگر چاره ای جز زیارت او نداشتی (برای رعایت تقیه) از پشت پرده زیارت کن.(1)

توضیح

دستور برای زیارت از بیرون دیوار و پشت پرده، برای تقیه از مخالفان است.

روایت16.

کامل الزیارات: امام رضا علیه السلام در مورد زیارت قبر امام موسی کاظم علیه السلام فرمود: در مساجد اطراف آن نماز بگزارید.(2)

روایت17.

کامل الزیارات: حسین پسر یسار واسطی گفته است: از امام رضا علیه السلام پرسیدم: برای کسی که قبر پدرت - که درود خداوند بر او و بر خاندان او باد - را زیارت نماید، چه ثوابی خواهد بود؟ فرمود: او را زیارت کنید. حسین گفته است: گفتم: در زیارت آن، چه مقدار فضیلت وجود دارد؟ فرمود: فضیلت آن مانند فضیلت کسی است که پدرش، یعنی رسول خدا صلی الله علیه و آله را زیارت نماید. گفتم: اگر بترسم و امکان وارد شدن و قرار گرفتن در کنار حرم را نداشته باشم، چه؟ فرمود: ازپشت دیوار درود فرست.(3)

روایت18.

التهذیب: مثل همین روایت را به سند دیگری نقل کرده است؛ با این تفاوت که در آن، عبارت «من وراء الجسر»{از پشت پل} آمده است.(4)

روایت19.

کامل الزیارات: امام رضا علیه السلام فرمود: کسی که قبر پدرم را در بغداد زیارت نماید، مانند کسی است که قبر رسول خدا صلی الله علیه و آله و قبر امیرالمؤمنین علیه السلام را زیارت نموده است؛ جز اینکه برتری رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام ­محفوظ است.(5)

روایت20.

کامل الزیارات: مثل همین روایت را کلینی نقل کرده است.(6)

ص: 4


1- . کامل الزیارات: 298
2- . کامل الزیارات: 299
3- . کامل الزیارات: 299
4- . التهذیب 6: 82
5- . کامل الزیارات: 299
6- . کامل الزیارات: 299

إِنْ کَانَ لَا بُدَّ مِنْهُ فَمِنْ وَرَاءِ الْحِجَابِ (1).

بیان

الأمر بالزیارة خارج الجدار و من وراء الحجاب للتقیة من المخالفین.

«16»

مل، [کامل الزیارات] مُحَمَّدُ بْنُ الْحِمْیَرِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَسَّانَ الْوَاسِطِیِّ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنِ الرِّضَا علیه السلام: فِی إِتْیَانِ قَبْرِ أَبِی الْحَسَنِ علیه السلام قَالَ صَلُّوا فِی الْمَسَاجِدِ حَوْلَهُ (2).

«17»

مل، [کامل الزیارات] أَبِی وَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ وَ ابْنُ الْوَلِیدِ جَمِیعاً عَنْ سَعْدٍ عَنِ ابْنِ یَزِیدَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ یَسَارٍ الْوَاسِطِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام مَا لِمَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِیکَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ فَقَالَ زُورُوهُ قَالَ قُلْتُ وَ أَیُّ شَیْ ءٍ فِیهِ مِنَ الْفَضْلِ قَالَ فَقَالَ فِیهِ مِنَ الْفَضْلِ کَفَضْلِ مَنْ زَارَ وَالِدَهُ یَعْنِی رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله قُلْتُ فَإِنْ خِفْتُ وَ لَمْ یُمْکِنِّی الدُّخُولُ دَاخِلًا قَالَ سَلِّمْ مِنْ وَرَاءِ الْجِدَارِ(3).

«18»

یب، [تهذیب الأحکام] مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُدَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ جَعْفَرٍ الْمُؤَدِّبِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنِ ابْنِ یَزِیدَ: مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّ فِیهِ مِنْ وَرَاءِ الْجِسْرِ(4).

«19»

مل، [کامل الزیارات] مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ عَنِ ابْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنِ ابْنِ بَزِیعٍ عَنِ الْخَیْبَرِیِّ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِیِّ قَالَ: قَالَ الرِّضَا علیه السلام مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی بِبَغْدَادَ کَانَ کَمَنْ زَارَ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ قَبْرَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام إِلَّا أَنَّ لِرَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فَضْلَهُمَا(5).

«20»

مل، [کامل الزیارات] الْکُلَیْنِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنِ ابْنِ أَبِی الْخَطَّابِ: مِثْلَهُ (6)

ص: 4


1- 1. کامل الزیارات ص 298.
2- 2. کامل الزیارات ص 299.
3- 3. کامل الزیارات ص 299.
4- 4. التهذیب ج 6 ص 82.
5- 5. کامل الزیارات ص 299.
6- 6. کامل الزیارات ص 299.

توضیح

معنای عبارت این است که برتر بودن رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام از امام موسی کاظم علیه السلام، منافاتی با تساوی ایشان در فضیلت زیارت ندارد. ممکن است معنی این گونه باشد: آنها در این امر که برای زیارتشان فضیلت بزرگی وجود دارد، مشترک هستند؛ اما زیارت آن دو بزرگوار، به خاطر برتری­شان، با فضیلت­تر است. معنای نخست، آشکارتر است.

روایت21.

می­گویم: مثل همین روایت را در التهذیب نقل کرده است.(1)

روایت22.

کامل الزیارات: پسر ابی نجران گفته است: از امام محمد تقی در مورد کسی که رسول خدا صلی الله علیه و آله را با نیت زیارت نماید سؤال نمودم، فرمود: بهشت برای او خواهد بود، و کسی که قبر امام موسی کاظم علیه السلام را زیارت نماید، پس بهشت برای او خواهد بود.(2)

روایت23.

کامل الزیارات: مثل همین روایت را علی پسر حسین از سعد نقل کرده است.(3)

روایت24.

کامل الزیارات: امام رضا علیه السلام فرمود: زیارت قبر پدرم مانند زیارت قبر امام حسین علیه السلام است.(4)

روایت25.

کامل الزیارات: احمد پسر عبدوس از پدرش رحیم روایت کرده که گفته است: به امام رضا علیه السلام گفتم: فدایت شوم، زیارت قبر امام موسی کاظم علیه السلام در بغداد مشقت و سختی به همراه دارد و ما می­رویم و از پشت دیوارها زیارت می­کنیم و سلام می­فرستیم، پس ثواب کسی که او را زیارت نماید، چیست؟ گفته است: فرمود: به خدا سوگند، برای او ثوابی مانند ثواب کسی که قبر رسول خدا صلی الله علیه و آله را زیارت نموده است، خواهد بود.(5)

روایت26.

کامل الزیارات: از رحیم نقل شده که گفته است: به امام رضا علیه السلام گفتم: زیارت قبر امام موسی کاظم علیه السلام در بغداد برای ما سختی به همراه دارد؛ پس برای کسی که او را زیارت نماید، چه ثوابی خواهد بود؟ فرمود: برای او ثوابی است مانند ثواب کسی که قبر امام حسین علیه السلام را زیارت نموده باشد. و گفته است: مردی پیش حضرت آمد و بر او سلام کرد و نشست و از بغداد و بدکرداری ساکنانش و آنچه که از بلاهای آسمانی و عذاب و صاعقه­ها ممکن است بر آنها فرود آید، یاد کرد و اموری از این قبیل را برشمرد. وی گفته است: من بلند شدم که بروم، از امام رضا علیه السلام شنیدم که می­فرمود: اما ابوالحسن، نه.(6)

ص: 5


1- . التهذیب 6: 81
2- . کامل الزیارات: 299
3- . کامل الزیارات: 301
4- . کامل الزیارات: 300
5- . کامل الزیارات: 300
6- . کامل الزیارات: 300
بیان

یعنی کونهما أفضل من موسی علیه السلام لا ینافی مساواتهم فی فضل الزیارة و یحتمل أن یکون المعنی أنهم مشترکون فی أن لزیارتهم فضلا عظیما لکن زیارتهما أفضل لفضلهما و الأول أظهر

«21»

أَقُولُ وَ رَوَاهُ فِی التَّهْذِیبِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُدَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَبَشِیِّ بْنِ قُونِیٍّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ سُلَیْمَانَ الرَّازِیِّ عَنِ ابْنِ أَبِی الْخَطَّابِ: مِثْلَهُ (1).

«22»

مل، [کامل الزیارات] أَبِی عَنْ سَعْدٍ عَنِ ابْنِ عِیسَی عَنِ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام عَمَّنْ زَارَ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله قَاصِداً قَالَ لَهُ الْجَنَّةُ وَ مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی الْحَسَنِ علیه السلام فَلَهُ الْجَنَّةُ(2).

«23»

مل، [کامل الزیارات] عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ عَنْ سَعْدٍ: مِثْلَهُ (3).

«24»

مل، [کامل الزیارات] ابْنُ الْوَلِیدِ عَنْ سَعْدٍ عَنِ ابْنِ عِیسَی عَنِ الْوَشَّاءِ عَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ: زِیَارَةُ قَبْرِ أَبِی مِثْلُ زِیَارَةِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام (4).

«25»

مل، [کامل الزیارات] ابْنُ الْوَلِیدِ عَنْ سَعْدٍ عَنِ ابْنِ عِیسَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُبْدُوسٍ عَنْ أَبِیهِ رَحِیمٍ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا علیه السلام جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّ زِیَارَةَ قَبْرِ أَبِی الْحَسَنِ علیه السلام بِبَغْدَادَ فِیهَا مَشَقَّةٌ وَ إِنَّمَا نَأْتِیهِ فَنُسَلِّمُ عَلَیْهِ مِنْ وَرَاءِ الْحِیطَانِ فَمَا لِمَنْ زَارَهُ مِنَ الثَّوَابِ قَالَ فَقَالَ لَهُ وَ اللَّهِ مِثْلُ مَا لِمَنْ أَتَی قَبْرَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله (5).

«26»

مل، [کامل الزیارات] ابْنُ الْوَلِیدِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ ابْنِ عِیسَی عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ رَحِیمٍ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا علیه السلام إِنَّ زِیَارَةَ قَبْرِ أَبِی الْحَسَنِ علیه السلام بِبَغْدَادَ عَلَیْنَا فِیهَا مَشَقَّةٌ فَمَا لِمَنْ زَارَهُ فَقَالَ لَهُ مِثْلُ مَا لِمَنْ أَتَی قَبْرَ الْحُسَیْنِ علیه السلام مِنَ الثَّوَابِ قَالَ وَ دَخَلَ رَجُلٌ فَسَلَّمَ عَلَیْهِ وَ جَلَسَ وَ ذَکَرَ بَغْدَادَ وَ رَدَاءَةَ أَهْلِهَا وَ مَا یَتَوَقَّعُ أَنْ یَنْزِلَ بِهِمْ مِنَ الْخَسْفِ وَ الصَّیْحَةِ وَ الصَّوَاعِقِ وَ عَدَّدَ مِنْ ذَلِکَ أَشْیَاءَ قَالَ فَقُمْتُ لِأَخْرُجَ فَسَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ علیه السلام وَ هُوَ یَقُولُ أَمَّا أَبُو الْحَسَنِ علیه السلام فَلَا(6).

ص: 5


1- 1. التهذیب ج 6 ص 81.
2- 2. کامل الزیارات ص 299.
3- 3. نفس المصدر ص 301.
4- 4. کامل الزیارات ص 300.
5- 5. کامل الزیارات ص 300.
6- 6. کامل الزیارات ص 300.

توضیح

یعنی قبر شریف او دچار این امور نمی­شود؛ یا او اجازه نمی­دهد چیزی از آن امور بر اهل بغداد فرود آید؛ زیرا آن­ها به برکت قبر او در امان هستند. عبارت نخست از نظر لفظ و عبارت دوم از نظر معنی آشکارتر است.

روایت27.

ق: ابو علی پسر همام از حسن پسر محمد پسر جمهور عمّی نقل کرده که گفته است: در سال 296 - یعنی همان سالی که علی پسر محمد پسر موسی پسر فرات، وزارت مقتدر عباسی را عهده دار شد - دیدم که در دست احمد پسر ربیعه انباری کاتب غده­ای زشت به وجود آمده و دردش بزرگ شده است، تا این که دستش بد بو شده و سیاه شد و یزید پزشک اشاره کرد که دستش باید قطع شود و هیچ کس در تلف شدن او بر اثر این کار شکی نداشت. پس کاتب، امیرالمؤمنین علیه السلام را در خواب دید و به او گفت: یا امیرالمؤمنین، آیا دستم را به من باز نمی­بخشی؟ امام فرمود: من با تو کاری ندارم؛ اما نزد موسی بن جعفر برو که او دستت را به تو باز می­گرداند. صبح شد؛ وی گفت: کجاوه ای برایم بیاورید و بستری برایم مهیا نمایید و نزد مقبره­های قریش ببرید؛ بعد از آن که او را غسل دادند و پاکیزه نمودند، آن کار را برای او انجام دادند، و لباسی بر تن او پوشاندند و او را نزد قبر موسی بن جعفر علیه السلام بردند، تا به او پناه برد و دعا کرد و مقداری از خاک قبرش برداشت و آن را به دست تا کتفش مالید و آن را محکم بست. وقتی صبح شد، آن را باز کرد، در حالی که همه گوشت و پوست دستش از آن افتاده بود و فقط استخوان و رگ­ها و تارهای ماهیچه­ها بر روی آن باقی مانده بود و بوی آن، قطع شده بود. خبر به گوش وزیر رسید و نزد وی رفت تا ملاقاتش کند. بعد از آن، کاتب معالجه شد و به دیوان بازگشت و مانند گذشته به نوشتن پرداخت. صالح دیلمی در مورد او چنین سروده است:

و همانا موسی کاظم علیه السلام دست کاتب را شفا داد؛ آن گاه که او را زیارت نمود.

روایت28.

قبس: شیخ ابوالحسن مثل همین را از محمد پسر همام برای ما حکایت کرد .

ص: 6

بیان

أی لا یصیب قبره الشریف مثل هذه الأمور أو لا یدع أن یصیب أهل بغداد شی ء من ذلک فهم ببرکة قبره محروسون و الأول أظهر لفظا و الثانی معنی.

«27»

ق، [الکتاب العتیق الغرویّ] أَبُو عَلِیِّ بْنُ هَمَّامٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ الْعَمِّیِّ قَالَ: رَأَیْتُ فِی سَنَةِ سِتَّةٍ وَ تِسْعِینَ وَ مِائَتَیْنِ وَ هِیَ السَّنَةُ الَّتِی تَقَلَّدَ فِیهَا عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی بْنِ الْفُرَاتِ وِزَارَةَ الْمُقْتَدِرِ أَحْمَدَ بْنَ رَبِیعَةَ الْأَنْبَارِیَّ الْکَاتِبَ وَ قَدِ اعْتَلَّتْ یَدُهُ الْعِلَّةَ الْخَبِیثَةَ وَ عَظُمَ أَمْرُهَا حَتَّی رَاحَتْ وَ اسْوَدَّتْ وَ أَشَارَ یَزِیدُ الْمُتَطَبِّبُ بِقَطْعِهَا وَ لَمْ یَشُکَّ أَحَدٌ مِمَّا رَآهُ فِی تَلَفِهِ فَرَأَی فِی مَنَامِهِ مَوْلَانَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ فَقَالَ لَهُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَ مَا تَسْتَوْهِبُ لِی یَدِی فَقَالَ أَنَا مَشْغُولٌ عَنْکَ وَ لَکِنِ امْضِ إِلَی مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ فَإِنَّهُ یَسْتَوْهِبُهَا لَکَ فَأَصْبَحَ فَقَالَ ائْتُونِی بِمَحْمِلٍ وَ وَطِّئُوا تَحْتِی وَ احْمِلُونِی إِلَی مَقَابِرِ قُرَیْشٍ فَفَعَلُوا بِهِ ذَلِکَ بَعْدَ أَنْ غَسَّلُوهُ وَ طَیَّبُوهُ وَ طَرَحُوا عَلَیْهِ ثَوْباً وَ حَمَلُوهُ إِلَی قَبْرِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ فَلَاذَ بِهِ وَ دَعَا وَ أَخَذَ مِنْ تُرْبَتِهِ وَ طَلَی بِهِ یَدَهُ إِلَی الْکَتِفِ وَ شَدَّهَا فَلَمَّا کَانَ مِنَ الْغَدِ حَلَّهَا وَ قَدْ سَقَطَ کُلُّ لَحْمٍ وَ جِلْدٍ عَلَیْهَا حَتَّی بَقِیَتْ عِظَاماً وَ عُرُوقاً وَ أَعْصَاباً مُشَبَّکَةً وَ انْقَطَعَتِ الرَّائِحَةُ وَ بَلَغَ خَبَرُهُ الْوَزِیرَ فَحُمِلَ إِلَیْهِ حَتَّی نَظَرَ إِلَیْهِ ثُمَّ عُولِجَ فَرَجَعَ إِلَی الدِّیوَانِ وَ کَتَبَ بِهَا کَمَا کَانَ فَفِیهِ یَقُولُ صَالِحٌ الدَّیْلَمِیُ:

وَ مُوسَی قَدْ شَفَی الْکَفَ***مِنَ الْکَاتِبِ إِذْ زَارَا

«28»

قبس، [قبس المصباح] أَخْبَرَنَا الشَّیْخُ أَبُو الْحَسَنِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی بْنِ جُنْدِیٍّ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ مُحَمَّدِ بْنِ هَمَّامٍ: مِثْلَهُ.

ص: 6

باب دوم : کیفیت زیارت امام موسی کاظم و امام محمدتقی علیهما السلام

روایات

روایت1.

کامل الزیارات: محمد پسر جعفر رزاز از ابوالحسن علیه السلام نقل نموده است که فرمود: - [در زیارت امام موسی کاظم علیه السلام] در بغداد - می­گویی: درود بر تو ای ولی خدا، درود بر تو ای حجت خدا، درود بر تو ای نور خدا در تاریکی­های زمین، درود بر تو ای کسی که برای خداوند در مورد امامت او بداء حاصل شد، من با شناخت حق و جایگاه تو، و دشمن داشتن دشمنانت، نزد تو برای زیارت آمده­ام؛ پس برایم نزد پروردگارت شفاعت کن، ای سرور من.

و گفته است: و دعا کن و خواسته­ات را درخواست نما. و گفته است: و با این زیارت، بر امام محمد تقی علیه السلام سلام بفرست. و گفته است: بگو: هرگاه خواستی امام موسی کاظم و امام محمد تقی علیهما السلام را زیارت نمایی، غسل کن و خود را پاکیزه نما و جامه­های پاک خودت را بر تن کن و قبر امام موسی کاظم و امام محمد تقی علیها السلام را زیارت نما و آن گاه که نزد قبر موسی کاظم علیه السلام می­روی، بگو: درود بر تو ای ولی خدا، درود بر تو ای حجت خدا، درود بر تو ای نور خدا در تاریکی­های زمین، درود بر تو ای کسی که برای خداوند در مورد امامت او بداء حاصل شد، من با شناخت حق و جایگاه تو، و دشمن داشتن دشمنانت، و دوست داشتن دوستانت، نزد تو برای زیارت آمده­ام؛ پس برایم نزد پروردگارت شفاعت کن، ای سرور من .

سپس نیاز خود را درخواست کن. سپس با این کلمات بر امام محمد تقی علیه السلام درود فرست و کارت را با غسل شروع کن و بگو: خدایا، بر محمد فرزند علی، آن امام نیکوکار پرهیزگار خشنود و پسندیده و حجت تو بر هر کسی که روی زمین و هر کسی که در زیر خاک است، درود بسیار و بابرکت پاکیزه و مبارک پیوسته و همواره و پیاپی، از بهترین آنچه که بر یکی از دوستانت فرستادی، درود فرست. درود برتو ای ولی خدا، درود بر تو ای نور خدا، درود بر تو ای حجت خدا، درود بر تو ای امام و پیشوای مؤمنان و وارث پیغمبران و نژاد پاک جانشینان، درود برتو ای نور خدا در تاریکی­های زمین؛ من با شناخت حق و جایگاه تو، و دشمن داشتن دشمنانت، و دوست داشتن دوستانت، نزد تو برای زیارت آمده­ام؛ پس برایم نزد پروردگارت شفاعت کن، ای سرور من.

ص: 7

باب 2 کیفیة زیارتهما صلی الله علیهما

الأخبار

«1»

مل، [کامل الزیارات] مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ الرَّزَّازُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی بْنِ عُبَیْدٍ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ علیه السلام قَالَ: تَقُولُ بِبَغْدَادَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ بَدَا لِلَّهِ فِی شَأْنِهِ أَتَیْتُکَ زَائِراً عَارِفاً بِحَقِّکَ مُعَادِیاً لِأَعْدَائِکَ فَاشْفَعْ لِی عِنْدَ رَبِّکَ یَا مَوْلَایَ قَالَ وَ ادْعُ اللَّهَ وَ اسْأَلْ حَاجَتَکَ قَالَ وَ سَلِّمْ بِهَذَا عَلَی أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ قَالَ قُلْ إِذَا أَرَدْتَ زِیَارَةَ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ علیهما السلام فَاغْتَسِلْ وَ تَنَظَّفْ وَ الْبَسْ ثَوْبَیْکَ الطَّاهِرَیْنِ وَ زُرْ قَبْرَ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ علیهما السلام وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی علیهم السلام وَ قُلْ حِینَ تَصِیرُ عِنْدَ قَبْرِ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ علیهما السلام السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ بَدَا لِلَّهِ فِی شَأْنِهِ أَتَیْتُکَ زَائِراً عَارِفاً بِحَقِّکَ مُعَادِیاً لِأَعْدَائِکَ مُوَالِیاً لِأَوْلِیَائِکَ اشْفَعْ لِی عِنْدَ رَبِّکَ یَا مَوْلَایَ ثُمَّ سَلْ حَاجَتَکَ ثُمَّ سَلِّمْ عَلَی أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ علیهما السلام بِهَذِهِ الْأَحْرُفِ وَ ابْدَأْ بِالْغُسْلِ وَ قُلِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْإِمَامِ الْبَرِّ التَّقِیِّ الرَّضِیِّ الْمَرْضِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلَی مَنْ فَوْقَ الْأَرَضِینَ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَی صَلَاةً کَثِیرَةً نَامِیَةً زَاکِیَةً مُبَارَکَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَارِثَ النَّبِیِّینَ وَ سُلَالَةَ الْوَصِیِّینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ أَتَیْتُکَ زَائِراً عَارِفاً بِحَقِّکَ مُعَادِیاً لِأَعْدَائِکَ مُوَالِیاً لِأَوْلِیَائِکَ فَاشْفَعْ لِی عِنْدَ رَبِّکَ یَا مَوْلَایَ.

ص: 7

سپس نیازت را درخواست کن که به خواست خداوند برآورده می­شود.

گفته است: نزد قبر امام موسی کاظم علیه السلام در بغداد می­گویی - و گفتن آن در همه زیارتگاه­ها کفایت می­کند - : درود بر دوستان خداوند و برگزیدگانش، درود بر امانتداران خداوند و دوستدارانش، درود بر یاوران خداوند و جانشینانش، درود بر دل­های محل معرفت خداوند، درود برمنزلگاه ذکر خداوند، درود بر نمودهای امر و نهی خداوند، درود بر دعوت کنندگان به سوی خداوند، درود براستقرار یافتگان در راه رضای خداوند، درود بر آزموده شدگان در راه طاعت خداوند، درود بر راهنمایان خلق به سوی خدا، درود بر کسانی که هر کس دوستشان بدارد، در حقیقت خدا را دوست داشته است، و هر کس دشمنشان بدارد، خدا را دشمن داشته است، و هر کس آنها را بشناسد، خدا را شناخته است، و هر کس نسبت به آنها جهالت ورزد، نسبت به خداوند جهالت ورزیده است، و هر کس به آنها چنگ زند، به خدا چنگ زده است، و هر کس از آنها تهی گردد، از خداوند تهی گشته است؛ خداوند را گواه می­گیرم که با هر کسی که با شما در سازش باشد، من نیز با او در سازش هستم؛ و با هر کسی که با شما در ستیز باشد، من نیز با او در ستیز هستم؛ به نهان و آشکار شما ایمان دارم، و کارم را در همه حال به شما واگذار نموده­ام؛ خداوند دشمن خاندان محمد را، چه از پریان باشد و چه از آدمیان، لعنت کند؛ از آنها به درگاه خداوند بیزاری می­جویم؛ خداوند بر محمد و خاندان او درود فرستد.

گفتن تمامی این کلمات در همه زیارت­ها [ی قبور امامان] جایز است و بر محمد و خاندان او بسیار درود می­فرستی و یکایک آنها را نام می­بری و از دشمنانشان به سوی خداوند بیزاری می­جویی و برای خودت و مردان و زنان مؤمن، دعای دلخواه خودت را انتخاب کرده و می­خوانی.(1)

روایت2.

بیان: در اصول کافی با همین سند از محمد پسر جعفر رزاز تا عبارت: و با این زیارت، بر امام محمد تقی علیه السلام سلام می­فرستی؛ را آورده و بعد از آن گفته است: امام رضا علیه السلام فرموده است: ازپدرم در مورد زیارت قبر امام حسین علیه السلام سؤال شد، فرمود: در مساجد اطراف آن، نماز بگزارید، و جایز است در همه زیارت گاه ها بگویی: درود بر دوستداران خداوند و برگزیدگان او، تا آخر؛ همان گونه که گذشت.(2)

روایت3.

و شیخ طوسی آن را در التهذیب روایت کرده است:

ص: 8


1- . کامل الزیارات: 301
2- . الکافی 4: 578

ثُمَّ سَلْ حَاجَتَکَ تُقْضَی إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَی.

قَالَ وَ تَقُولُ عِنْدَ قَبْرِ أَبِی الْحَسَنِ علیه السلام بِبَغْدَادَ وَ یُجْزِی فِی الْمَوَاطِنِ کُلِّهَا أَنْ تَقُولَ السَّلَامُ عَلَی أَوْلِیَاءِ اللَّهِ وَ أَصْفِیَائِهِ السَّلَامُ عَلَی أُمَنَاءِ اللَّهِ وَ أَحِبَّائِهِ السَّلَامُ عَلَی أَنْصَارِ اللَّهِ وَ خُلَفَائِهِ السَّلَامُ عَلَی مَحَالِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَی مَسَاکِنِ ذِکْرِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَی مَظَاهِرِ أَمْرِ اللَّهِ وَ نَهْیِهِ السَّلَامُ عَلَی الدُّعَاةِ إِلَی اللَّهِ السَّلَامُ عَلَی الْمُسْتَقِرِّینَ فِی مَرْضَاةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَی الْمُمَحَّصِینَ فِی طَاعَةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَی الْأَدِلَّاءِ عَلَی اللَّهِ السَّلَامُ عَلَی الَّذِینَ مَنْ وَالاهُمْ فَقَدْ وَالَی اللَّهَ وَ مَنْ عَادَاهُمْ فَقَدْ عَادَی اللَّهَ وَ مَنْ عَرَفَهُمْ فَقَدْ عَرَفَ اللَّهَ وَ مَنْ جَهِلَهُمْ فَقَدْ جَهِلَ اللَّهَ وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِهِمْ فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ وَ مَنْ تَخَلَّی مِنْهُمْ فَقَدْ تَخَلَّی مِنَ اللَّهِ أُشْهِدُ اللَّهَ أَنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ عَلَانِیَتِکُمْ مُفَوِّضٌ فِی ذَلِکَ کُلِّهِ إِلَیْکُمْ لَعَنَ اللَّهُ عَدُوَّ آلِ مُحَمَّدٍ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ أَبْرَأُ إِلَی اللَّهِ مِنْهُمْ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ هَذَا یُجْزِی فِی الزِّیَارَاتِ [الْمَشَاهِدِ] کُلِّهَا وَ تُکْثِرُ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ تُسَمِّی وَاحِداً وَاحِداً بِأَسْمَائِهِمْ وَ تَبْرَأُ إِلَی اللَّهِ مِنْ أَعَادِیهِمْ وَ تَخَیَّرُ لِنَفْسِکَ مِنَ الدُّعَاءِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ (1).

«2»

بَیَانٌ رُوِیَ فِی الْکَافِی، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ الرَّزَّازِ بِهَذَا الْإِسْنَادِ: إِلَی قَوْلِهِ وَ تُسَلِّمُ بِهَذَا عَلَی أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام.

ثُمَّ قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَسَّانَ عَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ: سُئِلَ أَبِی عَنْ إِتْیَانِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام قَالَ صَلُّوا فِی الْمَسَاجِدِ حَوْلَهُ وَ یُجْزِی فِی الْمَوَاضِعِ کُلِّهَا أَنْ تَقُولَ السَّلَامُ عَلَی أَوْلِیَاءِ اللَّهِ وَ أَصْفِیَائِهِ إِلَی آخِرِ مَا مَرَّ(2).

«3»

وَ رَوَاهُ الشَّیْخُ فِی التَّهْذِیبِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَسَّانَ قَالَ:

ص: 8


1- 1. کامل الزیارات ص 301.
2- 2. الکافی ج 4 ص 578.

از امام رضا علیه السلام در مورد زیارت قبر امام موسی کاظم علیه السلام سؤال شد، فرمود: در مساجد اطراف آن نماز بگزارید و زیارتی مانند زیارت قبل را ذکر کرد.(1)

می­گویم

شاید تکرار در کلام ابن قولویه از جهت اختلاف سندها باشد. فرمایش امام هادی علیه السلام که فرمود: «یا من بدا لله»، ممکن است اشاره به آنچه در بعضی روایت­ها آمده است باشد، مبنی بر اینکه برای وی چنین مقدر شده بود که با شمشیر به قیام برخیزد، سپس خداوند خواسته خود را در مورد او به ظهور رساند. و ممکن است اشاره به بدائی باشد که در مورد اسماعیل واقع شده است، چرا که بداء در اسماعیل مستلزم بداء در ایشان است، همان طور که پوشیده نیست.

اما اجرای آن در مورد امام محمد تقی علیه السلام نیاز به تکلف دیگری دارد، به این صورت که گفته شود: امام محمد تقی زمانی متولد شد که همه از وجود او ناامید شده بودند؛ گویا برای خداوند در مورد او بداء حاصل شد، یا به همان صورت نخست که گفته شد. در برخی نسخه­ها «یا مرید الله فی شأنه»، برگرفته از واژه اراده، و در برخی دیگر، «بدأ الله» با همزه آمده است؛ یعنی «أراد الله إمامته»: خداوند امامتش را خواستار است یا قبل از آفرینش او، امامتش را شروع کرد.

روایت4.

می­گویم: شیخ طوسی در کتاب التهذیب در مورد نحوه وداع با امام موسی کاظم علیه السلام گفته است: در کنار قبر، مانند زمانی که اولین بار برای زیارت ایستاده­ بودی، ایستاده و می­گویی: درود بر تو ای سرور من، ای اباالحسن، و رحمت خدا و برکت­های او نثار تو باد؛ تو را به خدا می­سپارم و بر تو درود می­فرستم؛ ما به خداوند و به فرستاده او و به هرآنچه تو آوردی و به سوی آن راهنمایی نمودی، ایمان آوردیم؛ خدایا، پس ما را با گواهان بنویس.(2)

و در مورد نحوه وداع با امام محمد تقی علیه السلام گفته است: کنار قبر آن حضرت، مانند ایستادنت در هنگام شروع به زیارت می­ایستی و می­گویی: درود بر تو ای سرور من، ای فرزند رسول خدا، و رحمت خدا و برکت­های او نثار تو باد. تو را به خدا می­سپارم و بر تو درود می­فرستم؛ ما به خداوند و به فرستاده او و به هرآنچه تو آوردی و به سوی آن راهنمایی نمودی، ایمان آوردیم؛ خدایا، پس ما را با گواهان بنویس. سپس از خداوند درخواست کن این زیارت را آخرین زیارت تو قرار ندهد و به دلخواه خودت دعا کن و بر قبر بوسه بزن و دو طرف روی خود را بر روی قبر بگذار؛ إن شاءالله.(3)

روایت5.

می­گویم: صدوق - که رحمت خدا بر او باد - در الفقیه گفته است: هرگاه به خواست خداوند داخل بغداد شدی، غسل کن و خود را پاکیزه نما و لباس­های پاک خودت را بر تن کن و قبر هر دو امام را زیارت نما و هنگامی که کنار قبر امام موسی بن جعفر علیه السلام می­روی، بگو: درود بر تو ای ولی خدا، تا آخر عبارتی که

ص: 9


1- . التهذیب 6: 82
2- . التهذیب 6: 83
3- . التهذیب 6: 91

سُئِلَ الرِّضَا علیه السلام عَنْ إِتْیَانِ قَبْرِ أَبِی الْحَسَنِ علیه السلام فَقَالَ صَلُّوا فِی الْمَسَاجِدِ حَوْلَهُ وَ ذَکَرَ نَحْوَهُ (1).

أقول

لعل التکرار فی کلام ابن قولویه من جهة اختلاف الأسانید قوله علیه السلام یا من بدا لله یمکن أن یکون إشارة إلی ما ورد فی بعض الأخبار أنه کان قدر له علیه السلام أنه القائم بالسیف ثم بدا لله فیه و أن یکون إشارة إلی البداء الذی وقع فی إسماعیل فإن البداء فی إسماعیل یستلزم البداء فیه علیه السلام کما لا یخفی.

لکن إجراؤه فی أبی جعفر علیه السلام یحتاج إلی تکلف آخر بأن یقال إنه لما تولد بعد یأس الناس منه فکأنما بدا لله فیه أو للوجه الأول الذی تقدم و فی بعض النسخ یا مرید الله فی شأنه من الإرادة و فی بعضها بدأ لله بالهمز أی أراد الله إمامته أو بدأ بها قبل خلقه.

«4»

أَقُولُ وَ ذَکَرَ الشَّیْخُ فِی التَّهْذِیبِ، فِی وَدَاعِ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی علیه السلام: تَقِفُ عَلَی الْقَبْرِ کَوُقُوفِکَ أَوَّلَ مَرَّةٍ لِلزِّیَارَةِ وَ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ أَسْتَوْدِعُکَ اللَّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَیْکَ السَّلَامَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالرَّسُولِ وَ بِمَا جِئْتَ بِهِ وَ دَلَلْتَ عَلَیْهِ اللَّهُمَ فَاکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِینَ (2).

وَ قَالَ فِی وَدَاعِ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام: تَقِفُ عَلَیْهِ کَوُقُوفِکَ عَلَیْهِ حِینَ بَدَأْتَ بِزِیَارَتِهِ وَ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ أَسْتَوْدِعُکَ اللَّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَیْکَ السَّلَامَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ بِمَا جِئْتَ بِهِ وَ دَلَلْتَ عَلَیْهِ اللَّهُمَّ اکْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ ثُمَّ تَسْأَلُهُ أَنْ لَا یَجْعَلَهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْکَ وَ ادْعُ بِمَا شِئْتَ وَ قَبِّلِ الْقَبْرَ وَ ضَعْ خَدَّیْکَ عَلَیْهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ (3).

«5»

أَقُولُ وَ قَالَ الصَّدُوقُ رَحِمَهُ اللَّهُ فِی الْفَقِیهِ،: إِذَا وَرَدْتَ بَغْدَادَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ فَاغْتَسِلْ وَ تَنَظَّفْ وَ الْبَسْ ثَوْبَیْکَ الطَّاهِرَیْنِ وَ زُرْ قَبْرَیْهِمَا وَ قُلْ حِینَ تَصِیرُ إِلَی قَبْرِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ علیهما السلام السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ إِلَی آخِرِ مَا مَرَّ

ص: 9


1- 1. التهذیب ج 6 ص 82.
2- 2. التهذیب ج 6 ص 83.
3- 3. التهذیب ج 6 ص 91.

در کلام ابن قولویه در مورد زیارت امام مو سی کاظم و امام محمد تقی علیهما السلام ذکر شد. سپس گفته است: بعد از آن، در زیر گنبدی که قبر امام محمد تقی علیه السلام قرار دارد، چهار رکعت نماز به جای آور؛ به گونه­ای که دو رکعت آن برای زیارت امام موسی کاظم علیه السلام و دو رکعت برای زیارت امام محمد تقی علیه السلام باشد؛ و در نزد سر امام موسی کاظم نماز مخوان؛ چرا که در مقابل آن، قبرهای قریش قرار دارد و جایز نیست آن­ها را در سمت قبله خود قرار دهی.(1)

روایت6.

می­گویم: مؤلف کتاب المزار الکبیر از محمد پسر جعفر رزّاز با سند قبلی تا عبارت «و سلم بهذا علی أبی جعفر علیه السلام»{و با این زیارت، بر امام محمد تقی علیه السلام سلام بده.} را روایت کرده و سپس گفته است: سپس نماز زیارت به جای می­آوری و بعد از فارغ شدن از نماز، تسبیحات حضرت زهرا را گفته و می­گویی: خدایا، دستم به سوی تو قرار گرفته، و امیدم به آنچه نزد توست افزون گشته است؛ پس ای سرور من، توبه­ام را بپذیر و مرا بیامرز و بر من مهربانی فرما، و در هر خیری برایم بهره­ای، و به سوی هر خیری برایم راهی قرار ده.

خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و دعایم را شنوا باش، و بر زاری و خواری و فروتنی و سرسپردگی­ام بر تو، رحم آور؛ چرا که من تسلیم تو هستم، و هیچ کامیابی و تندرستی و شرافت را جز به وسیله تو و از سوی تو امید ندارم، پس با رساندن من به این مکان باارزش در سال آینده بر من منت بگذار و این در حالی باشد که من از هر ناخوشی و بدی در ایمنی قرار داشته باشم؛ و مرا بر طاعت خودت و طاعت آن دوستدارانت که از میان آفریدگانت برگزیدی، یاری رسان.

خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و در دینم سلامتی قرار ده، و عمرم را طولانی کن، و بدنم را تندرست نما، ای کسی که بر من ترحم می­نمایی و به من بخشش می­کنی و از روی فضل خودت مرا بی­نیاز می­گردانی، گناهم را بیامرز، و نعمتت را در باقیمانده عمرم بر من کامل گردان، و مرا در حالیکه از من خوشنود هستی بمیران؛ خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و مرا از دین اسلام خارج مگردان، چرا که من به ریسمان تو چنگ زده­ام، و مرا به غیر خودت وا مگذار.

خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و آن چه را که برایم سودمند است به من بیاموز، و به واسطه آن چه که به من آموختی، به من سود رسان، قلبم را از علم و ترس از هیبت و انتقام خودت سرشار گردان؛ خدایا، از تو مانند شخص درمانده به درگاه تو و ترسان از عذاب و هراسان از کیفرت، درخواست می­کنم، که مرا بیامرزی، و بر من چشم­پوشی نمایی، و با رحمت خودت بر من مهربانی کنی، و با من از روی آمرزشت رفتار نمایی، و امر واجبت را از سوی من، ادا شده قرار دهی، و با فضل خودت مرا از درخواست نمودن از

ص: 10


1- . الفقیه 2: 363

فِی کَلَامِ ابْنِ قُولَوَیْهِ مِنْ زِیَارَةِ الْإِمَامَیْنِ علیهما السلام ثُمَّ قَالَ ثُمَّ صَلِّ فِی الْقُبَّةِ الَّتِی فِیهَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ علیهما السلام أَرْبَعَ رَکَعَاتٍ رَکْعَتَیْنِ لِزِیَارَةِ مُوسَی علیه السلام وَ رَکْعَتَیْنِ لِزِیَارَةِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ علیهما السلام وَ لَا تُصَلِّ عِنْدَ رَأْسِ مُوسَی علیه السلام فَإِنَّهُ یُقَابِلُ قُبُورَ قُرَیْشٍ وَ لَا یَجُوزُ اتِّخَاذُهَا قِبْلَةً(1).

«6»

أَقُولُ وَ رَوَی مُؤَلِّفُ الْمَزَارِ الْکَبِیرِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ الرَّزَّازِ بِالْإِسْنَادِ الْمُتَقَدِّمِ: إِلَی قَوْلِهِ وَ سَلِّمْ بِهَذَا عَلَی أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام ثُمَّ قَالَ ثُمَّ تُصَلِّی صَلَاةَ الزِّیَارَةِ فَإِذَا فَرَغْتَ مِنْهَا سَبَّحْتَ تَسْبِیحَ الزَّهْرَاءِ علیها السلام وَ تَقُولُ اللَّهُمَّ إِلَیْکَ نَصَبْتُ یَدِی وَ فِیمَا عِنْدَکَ عَظُمَتْ رَغْبَتِی فَاقْبَلْ یَا سَیِّدِی تَوْبَتِی وَ اغْفِرْ لِی وَ ارْحَمْنِی وَ اجْعَلْ لِی فِی کُلِّ خَیْرٍ نَصِیباً وَ إِلَی کُلِّ خَیْرٍ سَبِیلًا اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِی وَ ارْحَمْ تَضَرُّعِی وَ تَذَلُّلِی وَ اسْتِکَانَتِی وَ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ فَأَنَا لَکَ سِلْمٌ لَا أَرْجُو نَجَاحاً وَ لَا مُعَافَاةً وَ لَا تَشْرِیفاً إِلَّا بِکَ وَ مِنْکَ فَامْنُنْ عَلَیَّ بِتَبْلِیغِی هَذَا الْمَکَانَ الشَّرِیفَ مِنْ قَابِلٍ وَ أَنَا مُعَافًی مِنْ کُلِّ مَکْرُوهٍ وَ مَحْذُورٍ وَ أَعِنِّی عَلَی طَاعَتِکَ وَ طَاعَةِ أَوْلِیَائِکَ الَّذِینَ اصْطَفَیْتَهُمْ مِنْ خَلْقِکَ.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَی آلِ مُحَمَّدٍ وَ سَلِّمْنِی فِی دِینِی وَ امْدُدْ لِی فِی أَجَلِی وَ أَصْلِحْ لِی جِسْمِی یَا مَنْ رَحِمَنِی وَ أَعْطَانِی وَ بِفَضْلِهِ أَغْنَانِی اغْفِرْ لِی ذَنْبِی وَ أَتْمِمْ لِی نِعْمَتَکَ فِیمَا بَقِیَ مِنْ عُمُرِی حَتَّی تَوَفَّانِی وَ أَنْتَ عَنِّی رَاضٍ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَا تُخْرِجْنِی مِنْ مِلَّةِ الْإِسْلَامِ فَإِنِّی اعْتَصَمْتُ بِحَبْلِکَ فَلَا تَکِلْنِی إِلَی غَیْرِکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِّمْنِی مَا یَنْفَعُنِی وَ انْفَعْنِی بِمَا عَلَّمْتَنِی وَ امْلَأْ قَلْبِی عِلْماً وَ خَوْفاً مِنْ سَطَوَاتِکَ وَ نَقِمَاتِکَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مَسْأَلَةَ الْمُضْطَرِّ إِلَیْکَ الْمُشْفِقِ مِنْ عَذَابِکَ الْخَائِفِ مِنْ عُقُوبَتِکَ أَنْ تَغْفِرَ لِی وَ تَغَمَّدَنِی وَ تَحَنَّنَ عَلَیَّ بِرَحْمَتِکَ وَ تَعُودَ عَلَیَّ بِمَغْفِرَتِکَ وَ تُؤَدِّیَ عَنِّی فَرِیضَتَکَ وَ تُغْنِیَنِی بِفَضْلِکَ عَنْ سُؤَالِ

ص: 10


1- 1. الفقیه ج 2 ص 363.

هریک از آفریدگانت مرا بی­نیاز گردانی، و با رحمت خودت از آتش پناهم دهی.

خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و در ظهور ولیّ و فرزند ولیّ­ات شتاب فرما، و برای او گشایشی آسان قرار ده، و شکوهمندانه یاری­اش کن؛ خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و حجتش را با ولیّ­ات پدیدار نما، و سنّتش را با ظهور او زنده گردان، تا با ظهورش تمام بندگان و سرزمین­هایت به راه راست درآید، و هیچ کس حقی را پوشیده ندارد.

خدایا، مشتاق حکومت باشکوه و بزرگوارانه او هستم، همان حکومتی که در سایه آن به اسلام و مسلمانان عزت می­بخشی، و نفاق و منافقان را به واسطه آن خوار می­گردانی؛ خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و ما را در آن حکومت از دعوت کنندگان به سوی اطاعت خودت، و رستگاران در راهت قرار ده، و کرامت دنیا وآخرت را روزی­مان گردان.

خدایا، آن چه از حق بر ما ناشناخته است، به ما بشناسان، و آن چه دستمان از آن کوتاه است به ما برسان؛ بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و همه دعاهایمان را اجابت، و همه درخواست­هایمان را به ما عطا فرما، و ما را از سپاسگزاران نعمت­هایت، و از یادکنندگان بخشش­هایت قرار ده؛ و ما را بیامرز، ای بهترین آمرزندگان، و درباره ما و مؤمنان آن گونه که تو خود سزاوار آن هستی، رفتار نما، ای مهربان­ترین مهربانان. سپس سجده کن و دو طرف روی خود را بر زمین بگذار و نزد خدا تضرع نما.(1)

روایت7.

می­گویم: شیخ مفید و شهید ومؤلف کتاب المزار الکبیر - که خداوند روحشان را پاک گرداند، - گفته­اند: وقتی وارد بغداد شدی، برای زیارت غسل کن و به حرم شریف برو و بر در حرم بایست و اذن وارد شدن بخواه و سپس در حالی که می­گویی: با نام خدا، و به یاری خدا، و در راه خدا، و بر آیین رسول خدا، و درود بر دوستداران خدا، وارد حرم شو و بعد از آن، تا مقابل قبر حضرت موسی بن جعفر علیه السلام قرار گیری، همچنان برو و چون کنار قبرآن حضرت ایستادی، بگو: درود بر تو ای نور خدا در تاریکی­های زمین، درود بر تو ای ولیّ خدا، درود بر تو ای حجت خدا، درود برتو ای درگاه خدا، گواهی می­دهم که تو نماز را به پا داشتی، و زکات را ادا نمودی، و امر به معروف و نهی از منکر کردی، و قرآن را آن چنان که شایسته آن بود تلاوت نمودی، و در راه خدا چنان که سزاوار بود جهاد کردی، و بر آزار مردم در راه او برای به دست آوردن پاداش صبر نمودی، و او را خالصانه پرستیدی تا اینکه زمان رحلت به سراغ تو آمد.

گواهی می­دهم که تو نزد خدا و رسول او سزاوارترین فرد، و فرزند راستین رسول خدا هستی؛ من به درگاه خدا از دشمنان تو بیزاری می­جویم، و به واسطه دوستی تو به درگاه خدا نزدیکی می­جویم؛ ای سرور من، در حالی که نسبت به حق و جایگاه تو آشنا، و دوستدار

ص: 11


1- . المزار الکبیر: 179

أَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ وَ تُجِیرَنِی مِنَ النَّارِ بِرَحْمَتِکَ.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَ وَلِیِّکَ وَ ابْنِ وَلِیِّکَ وَ افْتَحْ لَهُ فَتْحاً یَسِیراً وَ انْصُرْهُ نَصْراً عَزِیزاً اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَظْهِرْ حُجَّتَهُ بِوَلِیِّکَ وَ أَحْیِ سُنَّتَهُ بِظُهُورِهِ حَتَّی یَسْتَقِیمَ بِظُهُورِهِ جَمِیعُ عِبَادِکَ وَ بِلَادِکَ وَ لَا یَسْتَخْفِیَ أَحَدٌ بِشَیْ ءٍ مِنَ الْحَقِّ اللَّهُمَّ إِنِّی أَرْغَبُ إِلَیْهِ فِی دَوْلَتِهِ الشَّرِیفَةِ الْکَرِیمَةِ الَّتِی تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنَا فِیهَا مِنَ الدَّاعِینَ إِلَی طَاعَتِکَ وَ الْفَائِزِینَ فِی سَبِیلِکَ وَ ارْزُقْنَا کَرَامَةَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ اللَّهُمَّ مَا أَنْکَرْنَا مِنَ الْحَقِّ فَعَرِّفْنَاهُ وَ مَا قَصُرْنَا عَنْهُ فَبَلِّغْنَاهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْتَجِبْ لَنَا جَمِیعَ مَا دَعَوْنَاکَ وَ أَعْطِنَا جَمِیعَ مَا سَأَلْنَاکَ وَ اجْعَلْنَا لِأَنْعُمِکَ مِنَ الشَّاکِرِینَ وَ لِآلَائِکَ مِنَ الذَّاکِرِینَ وَ اغْفِرْ لَنَا یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ وَ افْعَلْ بِنَا وَ بِالْمُؤْمِنِینَ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ ثُمَّ اسْجُدْ وَ عَفِّرْ خَدَّیْکَ وَ امْضِ فِی دَعَةِ اللَّهِ (1).

«7»

أَقُولُ قَالَ الْمُفِیدُ وَ الشَّهِیدُ وَ مُؤَلِّفُ الْمَزَارِ الْکَبِیرِ قَدَّسَ اللَّهُ أَرْوَاحَهُمْ: إِذَا وَرَدْتَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَی بِبَغْدَادَ فَاغْتَسِلْ لِلزِّیَارَةِ وَ اقْصِدِ الْمَشْهَدَ وَ قِفْ عَلَی الْبَابِ الشَّرِیفِ وَ اسْتَأْذِنْ ثُمَّ ادْخُلْ وَ أَنْتَ تَقُولُ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ وَ السَّلَامُ عَلَی أَوْلِیَاءِ اللَّهِ ثُمَّ امْضِ حَتَّی تَتَقَبَّلَ قَبْرَ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ علیهما السلام فَإِذَا وَقَفْتَ عَلَیْهِ فَقُلْ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَابَ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّکَ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تَلَوْتَ الْکِتَابَ حَقَّ تِلَاوَتِهِ وَ جَاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ وَ صَبَرْتَ عَلَی الْأَذَی فِی جَنْبِهِ مُحْتَسِباً وَ عَبَدْتَهُ مُخْلِصاً حَتَّی أَتَاکَ الْیَقِینُ.

أَشْهَدُ أَنَّکَ أَوْلَی بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ أَنَّکَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ حَقّاً أَبْرَأُ إِلَی اللَّهِ مِنْ أَعْدَائِکَ وَ أَتَقَرَّبُ إِلَی اللَّهِ بِمُوَالاتِکَ أَتَیْتُکَ یَا مَوْلَایَ عَارِفاً بِحَقِّکَ مُوَالِیاً

ص: 11


1- 1. المزار الکبیر ص 179.

دوستدارانت و دشمن دشمنانت هستم، به سوی تو آمده­ام؛ پس نزد پروردگارت برای من شفاعت کن.

سپس با صورت بر روی قبر قرار بگیر و بر آن بوسه بزن و دو طرف روی خود را بر روی آن بگذار و به سمت سر حضرت برو و بایست و بگو: درود برتو ای فرزند رسول خدا، گواهی می­دهم که تو راستگو بوده و خیرخواهانه انجام وظیفه نمودی، امانتدارانه سخن گفتی، و با شهادت از دنیا رفتی، و گمراهی را بر هدایت بر نگزیدی، و از حق به سوی باطل منحرف نگشتی؛ خداوند بر تو و بر پدران و فرزندان پاک تو درود فرستد.

سپس قبر را ببوس و دو رکعت نماز بگزار و بعد از این دو رکعت، هر نماز که بخواهی بگزار و سجده کن و بگو: خدایا، به تو تکیه کردم، و به سوی تو آمدم، و به فضل تو امید بستم، و قبر امامم را که پیروی­اش را واجب نموده­ای زیارت کردم، و به واسطه او به تو متوسل شدم، پس به خاطر آن حق آنان که بر خودت واجب نموده­ای، مرا و پدر و مادرم و مؤمنان را بیامرز، ای بزرگوار.

سپس گونه راست خود را بر زمین بگذار و بگو: خدایا، به راستی که تو نیازهایم را می­دانی، پس بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و آنها را برآورده کن.

سپس گونه چپ خود را بر زمین بگذار و بگو: خدایا، به راستی که تو تعداد گناهانم را می­دانی، پس به حق محمد و خاندان محمد، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و گناهانم را بیامرز، و آنچنان که شایسته توست، بر من نیکی فرما.

سپس به حالت سجده برگرد و صد مرتبه «شکراً» بگو و بعد از آن، سرت را از سجده بردار و به دلخواه خودت برای هر کس که می­خواهی و دوست داری، دعا کن.

سپس به طرف قبر امام جواد علیه السلام که پشت قبر جدش قرار دارد، رو کن، آن گاه که روبروی قبر او ایستادی بگو: درود بر تو ای ولی خدا، درود بر تو ای حجت خدا، درود بر تو ای نور خدا در تاریکی­های زمین، درود بر تو ای فرزند رسول خدا، درود بر تو و بر پدرانت، درود بر تو و بر فرزندانت، درود برتو و بر دوستدارانت، گواهی می­دهم که تو حقیقتاً نماز را به پا داشتی و زکات را پرداخت کردی و امر به معروف و نهی از منکر نمودی و قرآن را چنان که شایسته آن بود، تلاوت کردی و در راه خدا چنان که سزاوار آن بود، جهاد نمودی، و برآزار مردم در راه او صبر نمودی تا رحلت از این جهان به سراغ تو آمد؛ من، در حالی که نسبت به حق و جایگاه تو آشنا، و دوستدار دوستدارانت و دشمن دشمنانت هستم، به سوی تو آمده­ام؛ پس نزد پروردگارت برای من شفاعت کن .

سپس قبر را ببوس و هر دو گونه خود را روی آن قرار ده و دو رکعت نماز زیارت به جای آور و بعد از آن، به دلخواه خودت نماز بخوان؛

ص: 12

لِأَوْلِیَائِکَ مُعَادِیاً لِأَعْدَائِکَ فَاشْفَعْ لِی عِنْدَ رَبِّکَ.

ثُمَّ انْکَبَّ عَلَی الْقَبْرِ وَ قَبِّلْهُ وَ ضَعْ خَدَّیْکَ وَ تَحَوَّلْ إِلَی عِنْدِ الرَّأْسِ وَ قِفْ وَ قُلِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّکَ صَادِقٌ أَدَّیْتَ نَاصِحاً وَ قُلْتَ أَمِیناً وَ مَضَیْتَ شَهِیداً لَمْ تُؤْثِرْ عَمًی عَلَی الْهُدَی وَ لَمْ تَمِلْ مِنْ حَقٍّ إِلَی بَاطِلٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ وَ عَلَی آبَائِکَ وَ أَبْنَائِکَ الطَّاهِرِینَ ثُمَّ قَبِّلِ الْقَبْرَ وَ صَلِّ رَکْعَتَیْنِ وَ صَلِّ بَعْدَهُمَا مَا أَحْبَبْتَ وَ اسْجُدْ وَ قُلِ اللَّهُمَّ إِلَیْکَ اعْتَمَدْتُ وَ إِلَیْکَ قَصَدْتُ وَ لِفَضْلِکَ رَجَوْتُ وَ قَبْرَ إِمَامِیَ الَّذِی أَوْجَبْتَ عَلَیَّ طَاعَتَهُ زُرْتُ وَ بِهِ إِلَیْکَ تَوَسَّلْتُ فَبِحَقِّهِمُ الَّذِی أَوْجَبْتَ عَلَی نَفْسِکَ اغْفِرْ لِی وَ لِوالِدَیَّ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ یَا کَرِیمُ ثُمَّ اقْلِبْ خَدَّکَ الْأَیْمَنَ وَ قُلِ اللَّهُمَّ قَدْ عَلِمْتَ حَوَائِجِی فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اقْضِهَا ثُمَّ اقْلِبْ خَدَّکَ الْأَیْسَرَ وَ قُلِ اللَّهُمَّ قَدْ أَحْصَیْتَ ذُنُوبِی فَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهَا وَ تَصَدَّقْ عَلَیَّ بِمَا أَنْتَ أَهْلُهُ ثُمَّ عُدْ إِلَی السُّجُودِ وَ قُلْ شُکْراً شُکْراً مِائَةَ مَرَّةٍ ثُمَّ ارْفَعْ رَأْسَکَ وَ ادْعُ بِمَا شِئْتَ لِمَنْ شِئْتَ وَ أَحْبَبْتَ.

ثُمَّ تَوَجَّهْ نَحْوَ قَبْرِ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْجَوَادِ وَ هُوَ بِظَهْرِ جَدِّهِ علیهم السلام فَإِذَا وَقَفْتَ عَلَیْهِ فَقُلْ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَی آبَائِکَ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَی أَبْنَائِکَ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَی أَوْلِیَائِکَ أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تَلَوْتَ الْکِتَابَ حَقَّ تِلَاوَتِهِ وَ جَاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ وَ صَبَرْتَ عَلَی الْأَذَی فِی جَنْبِهِ حَتَّی أَتَاکَ الْیَقِینُ أَتَیْتُکَ زَائِراً عَارِفاً بِحَقِّکَ مُوَالِیاً لِأَوْلِیَائِکَ مُعَادِیاً لِأَعْدَائِکَ فَاشْفَعْ لِی عِنْدَ رَبِّکَ.

ثُمَّ قَبِّلِ الْقَبْرَ وَ ضَعْ خَدَّیْکَ عَلَیْهِ ثُمَّ صَلِّ رَکْعَتَیْنِ لِلزِّیَارَةِ وَ صَلِّ بَعْدَهُمَا مَا شِئْتَ

ص: 12

سپس سجده کن و بگو: خدایا، بر کسی که بدی کرده و مرتکب گناه شده است، و خوار و ذلیل گشته و اعتراف نموده است، رحم کن.

پس جانب راست صورت را روی زمین بگذار و بگو: اگر من بنده بدی بوده­ام، تو پروردگار خوبی هستی؛ سپس گونه چپ صورت را بر زمین بگذار و بگو: گناه بنده­ات بزرگ گشته است، پس سزاوار است که گذشت و عفو تو نیز نیکو گردد، ای بزرگوار. سپس به حالت سجده برگرد و صد مرتبه «شکراً» بگو و زیارت را به خواست خداوند به پایان برسان.(1)

روایت8.

زیارت دیگری برای زیارت همزمان آن دو امام علیهما السلام بیان کرده­اند که عبارت است از:

درود بر شما ای دو ولیّ خدا، درود بر شما ای دو حجت خدا، درود برشما ای دو نور خدا در تاریکی­های زمین، گواهی می­دهم که شما حقیقتاً آن چه را که خداوند به شما واگذار کرده بود تبلیغ نمودید، و آن چه را که به شما سپرده بود حفظ کردید، و حلال خدا را حلال، و حرام خدا را حرام دانستید، و حدود خدا را برپا داشتید، و کتاب خدا را تلاوت نمودید، و برای رسیدن به پاداش خداوند بر آزار و اذیت مردم شکیبایی نمودید تا رحلت از این دنیا به سراغ شما آمد. به درگاه خدا از دشمنان شما بیزاری می­جویم و به پیشگاه خدا به واسطه دوستی شما تقرّب می­جویم، من در حالی که به حق و جایگاه شما آشنا، و نسبت به دوستداران شما دوستدار، و نسبت به دشمنان شما دشمن، و به آن هدایتی که شما بر آن بودید، بینا، و به گمراهی مخالفت کنندگان با شما، دانا هستم، برای زیارت به درگاه شما آمدم، پس برایم نزد پروردگارتان شفاعت کنید؛ زیرا برای شما در نزد خداوند آبرویی بس بزرگ و مقامی پسندیده وجود دارد .

پس از این، خاک گرانقدر آن را ببوس و صورت راست خود را بر روی آن بگذار و به طرف سر قبر برو و بگو: درود بر شما ای دو حجت خداوند در زمین و آسمان، - من - بنده و دوستدار و زیارت کننده شما، و نزدیکی جوینده به سوی خدا به وسیله زیارت شما هستم؛ خدایا، زبان راستین درباره اولیاء برگزیده­ات برایم قرار ده، و زیارتگاه­های آنان را برایم دوست داشتنی گردان، و مرا در دنیا و آخرت همراه آنان قرار ده، ای مهربان­ترین مهربانان.

سپس برای هر یک از دو امام، دو رکعت نماز زیارت به جای آور و به دلخواه خودت دعا کن. وقتی خواستی بروی، با ایشان وداع کن و بعد از آن که همانند ایستادن زمان آمدن، ایستادی، بگو:

درود بر شما ای دو ولیّ خدا، شما را به خدا می­سپارم و بر شما درود می­فرستم، ما به خداوند و به رسول او و به هر آنچه شما دو امام آوردید و به آن راهنمایی نمودید، ایمان آوردیم؛ خدایا، نام ما را با گواهان ثبت فرما؛ خدایا، این زیارت را آخرین زیارت من از ایشان قرار مده، و همراهی ایشان را روزی­ام گردان، و مرا با این دو امام محشور بگردان، و به واسطه محبت ایشان

ص: 13


1- . المزار الکبیر: 177 و المزار شهید: 58

ثُمَّ اسْجُدْ وَ قُلْ ارْحَمْ مَنْ أَسَاءَ وَ اقْتَرَفَ وَ اسْتَکَانَ وَ اعْتَرَفَ.

ثُمَّ اقْلِبْ خَدَّکَ الْأَیْمَنَ وَ قُلْ إِنْ کُنْتُ بِئْسَ الْعَبْدُ فَأَنْتَ نِعْمَ الرَّبُّ ثُمَّ اقْلِبْ خَدَّکَ الْأَیْسَرَ وَ قُلْ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ یَا کَرِیمُ ثُمَّ عُدْ إِلَی السُّجُودِ وَ قُلْ شُکْراً شُکْراً مِائَةَ مَرَّةٍ ثُمَّ انْصَرِفْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ (1).

«8»

ثُمَّ قَالُوا: زِیَارَةٌ أُخْرَی لَهُمَا علیهما السلام جَمِیعاً قُلِ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا وَلِیَّیِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا حُجَّتَیِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا نُورَیِ اللَّهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ أَشْهَدُ أَنَّکُمَا قَدْ بَلَّغْتُمَا عَنِ اللَّهِ مَا حَمَّلَکُمَا وَ حَفِظْتُمَا مَا اسْتُودِعْتُمَا وَ حَلَّلْتُمَا حَلَالَ اللَّهِ وَ حَرَّمْتُمَا حَرَامَ اللَّهِ وَ أَقَمْتُمَا حُدُودَ اللَّهِ وَ تَلَوْتُمَا کِتَابَ اللَّهِ وَ صَبَرْتُمَا عَلَی الْأَذَی فِی جَنْبِ اللَّهِ مُحْتَسِبَیْنِ حَتَّی أَتَاکُمَا الْیَقِینُ أَبْرَأُ إِلَی اللَّهِ مِنْ أَعْدَائِکُمَا وَ أَتَقَرَّبُ إِلَی اللَّهِ بِوَلَایَتِکُمَا أَتَیْتُکُمَا زَائِراً عَارِفاً بِحَقِّکُمَا مُوَالِیاً لِأَوْلِیَائِکُمَا مُعَادِیاً لِأَعْدَائِکُمَا مُسْتَبْصِراً بِالْهُدَی الَّذِی أَنْتُمَا عَلَیْهِ عَارِفاً بِضَلَالَةِ مَنْ خَالَفَکُمَا فَاشْفَعَا لِی عِنْدَ رَبِّکُمَا فَإِنَّ لَکُمَا عِنْدَ اللَّهِ جَاهاً عَظِیماً وَ مَقَاماً مَحْمُوداً ثُمَّ قَبِّلِ التُّرْبَةَ وَ ضَعْ خَدَّکَ الْأَیْمَنَ عَلَیْهَا وَ تَحَوَّلْ إِلَی عِنْدِ الرَّأْسِ فَقُلْ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا حُجَّتَیِ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ سَمَائِهِ عَبْدُکُمَا وَ وَلِیُّکُمَا زَائِرُکُمَا مُتَقَرِّباً إِلَی اللَّهِ بِزِیَارَتِکُمَا اللَّهُمَ اجْعَلْ لِی لِسانَ صِدْقٍ فِی أَوْلِیَائِکَ الْمُصْطَفَیْنَ وَ حَبِّبْ إِلَیَّ مَشَاهِدَهُمْ وَ اجْعَلْنِی مَعَهُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ ثُمَّ صَلِّ لِکُلِّ إِمَامٍ رَکْعَتَیْنِ لِلزِّیَارَةِ وَ ادْعُ بِمَا أَحْبَبْتَ فَإِذَا أَرَدْتَ الِانْصِرَافَ فَوَدِّعْهُمَا علیهما السلام وَ قُلْ بَعْدَ أَنْ وَقَفْتَ مِثْلَ مَا وَقَفْتَ أَوَّلًا:

السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا وَلِیَّیِ اللَّهِ أَسْتَوْدِعُکُمَا اللَّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَیْکُمَا السَّلَامَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالرَّسُولِ وَ بِمَا جِئْتُمَا بِهِ وَ دَلَلْتُمَا عَلَیْهِ اللَّهُمَّ اکْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیَارَتِی إِیَّاهُمَا وَ ارْزُقْنِی مُرَافَقَتَهُمَا وَ احْشُرْنِی مَعَهُمَا

ص: 13


1- 1. المزار الکبیر ص 177 و مزار الشهید ص 58.

به من سود رسان؛ درود بر شما دو امام و رحمت خدا و برکت­های او نثار شما باد.(1)

روایت9.

سید پسر طاووس - که خداوند از او خشنود باد - گفته است: هرگاه خواستی امام موسی بن جعفر علیه السلام را زیارت نمایی، بهتر است غسل نمایی، سپس به مزار مقدس روانه شوی در حالی که با آرامش و وقار باشی. همین که به حرم رسیدی، بایست و بگو: خدا بزرگ است، خدا بزرگ است، هیچ معبودی جز خداوند نیست، و خدا بزرگ است؛ به خاطر راهنمایی­اش به دین خود، و توفیق دادن به راهی که به سوی آن دعوت کرده است، ستایش مخصوص اوست. خدایا، تو گرامی­ترین هدف، و گرامی­ترین میزبان هستی؛ من به درگاهت آمدم تا به وسیله فرزند دختر پیامبرت - که درودهای تو بر او و بر پدران پاک و فرزندان پاکیزه­اش باد، - تقرّب جویم؛ خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و کوشش مرا بیهوده مگردان، و امیدم را قطع مکن، و مرا نزد خودت در دنیا و آخرت به واسطه آنان آبرومند و از نزدیکی یافتگان قرار ده.

سپس پای راستت را هنگام وارد شدن جلوتر گذاشته و می­گویی: به نام خدا و به یاری خدا و در راه خدا و بر آیین رسول خدا - که درود خدا بر او و خاندانش باد، - خدایا، مرا و پدر و مادرم و تمام مردان و زنان مؤمن را بیامرز.

وقتی که به در بارگاه رسیدی، بایست و برای اذن دخول گرفتن بگو: آیا داخل شوم ای رسول خدا؟ آیا داخل شوم ای پیامبر خدا؟ آیا داخل شوم ای محمد فرزند عبدالله؟ آیا داخل شوم ای امیرالمؤمنین؟ آیا داخل شوم ای ابامحمد حسن؟ آیا داخل شوم ای اباعبدالله حسین؟ آیا داخل شوم ای ابامحمد علی فرزند حسین؟ آیا داخل شوم ای اباجعفر محمد فرزند علی؟ آیا داخل شوم ای اباعبدالله جعفر فرزند محمد؟ آیا داخل شوم ای سرور من، ای ابالحسن موسی فرزند جعفر؟ آیا داخل شوم ای سرورم، ای اباجعفر؟ آیا داخل شوم ای سرورم، ای محمد فرزند علی؟

بعد از داخل شدن چهار مرتبه «الله اکبر» بگو، سپس رو به قبر بایست و در حالتی که قبله بین دو کتف تو قرار داشته باشد، بگو: درود بر تو ای ولیّ خدا و فرزند ولیّ خدا، درود بر تو ای حجت خدا و فرزند حجت او، درود بر تو ای برگزیده خدا و فرزند برگزیده­اش، درود بر تو ای امانتدار خدا و فرزند امانتدارش، درود بر تو ای نور خدا در تاریکی­های زمین، درود بر تو ای امام و پیشوای راهنما، درود بر تو ای نشانه دین و تقوا، درود بر تو ای خزانه­دار دانش پیامبران، درود بر

ص: 14


1- . المزار الکبیر: 178؛ مزار الشهید: 59

وَ انْفَعْنِی بِحُبِّهِمَا وَ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ (1).

«9»

وَ قَالَ السَّیِّدُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ: إِذَا أَرَدْتَ زِیَارَةَ الْإِمَامِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ علیهما السلام فَیَنْبَغِی أَنْ تَغْتَسِلَ ثُمَّ تَأْتِیَ الْمَشْهَدَ الْمُقَدَّسَ وَ عَلَیْکَ السَّکِینَةُ وَ الْوَقَارُ فَإِذَا أَتَیْتَهُ فَقِفْ عَلَی بَابِهِ وَ قُلِ اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَی هِدَایَتِهِ لِدِینِهِ وَ التَّوْفِیقِ لِمَا دَعَا إِلَیْهِ مِنْ سَبِیلِهِ اللَّهُمَّ إِنَّکَ أَکْرَمُ مَقْصُودٍ وَ أَکْرَمُ مَأْتِیٍّ وَ قَدْ أَتَیْتُکَ مُتَقَرِّباً إِلَیْکَ بِابْنِ بِنْتِ نَبِیِّکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلَی آبَائِهِ الطَّاهِرِینَ وَ أَبْنَائِهِ الطَّیِّبِینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَا تُخَیِّبْ سَعْیِی وَ لَا تَقْطَعْ رَجَائِی وَ اجْعَلْنِی بِهِمْ عِنْدَکَ وَجِیهاً فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ ثُمَّ تُقَدِّمُ رِجْلَکَ الْیُمْنَی عِنْدَ الدُّخُولِ وَ تَقُولُ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اللَّهُمَ اغْفِرْ لِی وَ لِوالِدَیَ وَ لِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ.

فَإِذَا وَصَلْتَ إِلَی بَابِ الْقُبَّةِ فَقِفْ عَلَیْهِ وَ اسْتَأْذِنْ تَقُولُ أَ أَدْخُلُ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَ أَدْخُلُ یَا نَبِیَّ اللَّهِ أَ أَدْخُلُ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ أَ أَدْخُلُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَ أَدْخُلُ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ أَ أَدْخُلُ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنَ أَ أَدْخُلُ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ أَ أَدْخُلُ یَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ أَ أَدْخُلُ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ أَ أَدْخُلُ یَا مَوْلَایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ أَ أَدْخُلُ یَا مَوْلَایَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ أَ أَدْخُلُ یَا مَوْلَایَ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ.

فَإِذَا دَخَلْتَ فَکَبِّرِ اللَّهَ أَرْبَعاً ثُمَّ تَقِفُ مُسْتَقْبِلَ الْقَبْرِ بِوَجْهِکَ وَ الْقِبْلَةُ بَیْنَ کَتِفَیْکَ وَ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ وَ ابْنَ وَلِیِّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ ابْنَ حُجَّتِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَفِیَّ اللَّهِ وَ ابْنَ صَفِیِّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَمِینَ اللَّهِ وَ ابْنَ أَمِینِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا إِمَامَ الْهُدَی السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا عَلَمَ الدِّینِ وَ التُّقَی السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا خَازِنَ عِلْمِ النَّبِیِّینَ السَّلَامُ

ص: 14


1- 1. المزار الکبیر ص 178 و مزار الشهید ص 59.

تو ای خزانه­دار دانش رسولان، درود بر تو ای جانشین اوصیاء گذشته، درود بر تو ای منبع وحی آشکار شده، درود بر تو ای دارنده علم یقینی، درود بر تو ای گنجینه دانش رسولان، درود بر تو ای پیشوای شایسته، درود بر تو ای امام بی زغبت به دنیا، درود بر تو ای امام عبادتگر، درود بر تو ای امام بزرگوار و رشید، درود بر تو ای امام کشته شده و شهید، درود برتو ای فرزند رسول خدا و فرزند جانشین او.

درود بر تو ای سرور من، ای موسی فرزند جعفر، و رحمت خدا و برکت­های او نثار تو باد. گواهی می­دهم که تو واقعاً آن چه را که خداوند بر عهده تو قرار داده بود، به مردم رساندی؛ و آن چه را به تو سپرده بود، نگاه داشتی؛ و حلال خدا را حلال، و حرام خدا را حرام دانستی؛ و احکام خدا را برپا داشتی؛ و کتاب خدا را تلاوت نمودی؛ و در راه خدا بر آزار خلق شکیبایی کردی؛ و در راه خدا آنچنان که شایسته آن بود، به مجاهدت پرداختی، تا اینکه رحلت از این دنیا به سراغ تو آمد.

گواهی می­د­هم که تو بر همان روشی که پدران پاک تو و نیاکان پاک­سرشت و اوصیاء و راهنمایان، آن امامان راه یافته، بر آن از دنیا رفتند، از دنیا رفتی؛ و گمراهی را بر هدایت مقدم نداشتی، و از حق به باطل نگرویدی، گواهی می­دهم که تو در راه خدا و رسول خدا و امیرالمؤمنین، نصیحت خیرخواهانه کردی، و امانت را ادا نمودی، و از خیانت دوری گزیدی، و نماز را به پا داشتی، و زکات را ادا کردی، و امر به معروف و نهی از منکر نمودی، و خدا را از روی اخلاص و کوشش و به دست آوردن پاداش، بندگی کردی تا آن که رحلت از این دنیا به سراغ تو آمد؛ پس خداوند برای تو از طرف اسلام و اهل آن، بهترین و باشکوه­ترین پاداش­ را عنایت کند.

ای فرزند رسول خدا، من در حالی به زیارت تو آمدم که به حق و جایگاه تو آشنا، و به برتری تو معترف هستم، و دانش شما را در سینه دارم، و در پرده پیمان تو امان گرفته­ام، و به قبر تو پناهنده شده، و به بارگاه تو گریخته­ام، و خواستار شفاعت به درگاه خدا به واسطه تو، و دوستدار دوستانت، و دشمن دشمنانت، بینا و بصیر به مقام تو و به هدایتی

که تو برخوردار از آن هستی، دانا به گمراهی کسی که با تو مخالفت ورزد، و به آن نابینایی­ که چنین کسانی به آن دچار هستند، هستم.

ای پسر رسول خدا، پدر و مادرم و خودم و خاندانم و مالم و فرزندانم فدای تو باد؛ من نزد تو برای زیارت آمدم تا به وسیله آن به درگاه خدای متعال تقرّب بجویم و به وسیله تو به سوی او طلب شفاعت نمایم، پس برایم نزد پروردگارت شفاعت کن تا گناهم را بیامرزد و جرمم را ببخشد و از بدی­هایم درگذرد و خطاهایم را از من محو نماید و مرا داخل بهشت گرداند، و بر من آنچنان که سزاوار او است، تفضل نماید و مرا و پدرانم و برادران و همه مردان و زنان مؤمن را در هر جای زمین باشند، به فضل و بخشش و احسان خودش بیامرزد .

ص: 15

عَلَیْکَ یَا خَازِنَ عِلْمِ الْمُرْسَلِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نَائِبَ الْأَوْصِیَاءِ السَّابِقِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَعْدِنَ الْوَحْیِ الْمُبِینِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَاحِبَ الْعِلْمِ الْیَقِینِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا عَیْبَةَ عِلْمِ الْمُرْسَلِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ الصَّالِحُ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ الزَّاهِدُ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ الْعَابِدُ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ السَّیِّدُ الرَّشِیدُ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ الْمَقْتُولُ الشَّهِیدُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ ابْنَ وَصِیِّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ یَا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ بَلَّغْتَ عَنِ اللَّهِ مَا حَمَّلَکَ وَ حَفِظْتَ مَا اسْتَوْدَعَکَ وَ حَلَّلْتَ حَلَالَ اللَّهِ وَ حَرَّمْتَ حَرَامَ اللَّهِ وَ أَقَمْتَ أَحْکَامَ اللَّهِ وَ تَلَوْتَ کِتَابَ اللَّهِ وَ صَبَرْتَ عَلَی الْأَذَی فِی جَنْبِ اللَّهِ وَ جَاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّی أَتَاکَ الْیَقِینُ.

وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ مَضَیْتَ عَلَی مَا مَضَی عَلَیْهِ آبَاؤُکَ الطَّاهِرُونَ وَ أَجْدَادُکَ الطَّیِّبُونَ وَ الْأَوْصِیَاءُ الْهَادُونَ الْأَئِمَّةُ الْمَهْدِیُّونَ لَمْ تُؤْثِرْ عَمًی عَلَی هُدًی وَ لَمْ تَمِلْ مِنْ حَقٍّ إِلَی بَاطِلٍ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ نَصَحْتَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَنَّکَ أَدَّیْتَ الْأَمَانَةَ وَ اجْتَنَبْتَ الْخِیَانَةَ وَ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً مُجْتَهِداً مُحْتَسِباً حَتَّی أَتَاکَ الْیَقِینُ فَجَزَاکَ اللَّهُ عَنِ الْإِسْلَامِ وَ أَهْلِهِ أَفْضَلَ الْجَزَاءِ وَ أَشْرَفَ الْجَزَاءِ.

أَتَیْتُکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ زَائِراً عَارِفاً بِحَقِّکَ مُقِرّاً بِفَضْلِکَ مُحْتَمِلًا لِعِلْمِکَ مُحْتَجِباً بِذِمَّتِکَ عَائِذاً بِقَبْرِکَ لَائِذاً بِضَرِیحِکَ مُسْتَشْفِعاً بِکَ إِلَی اللَّهِ مُوَالِیاً لِأَوْلِیَائِکَ مُعَادِیاً لِأَعْدَائِکَ مُسْتَبْصِراً بِشَأْنِکَ وَ بِالْهُدَی الَّذِی أَنْتَ عَلَیْهِ عَالِماً بِضَلَالَةِ مَنْ خَالَفَکَ وَ بِالْعَمَی الَّذِی هُمْ عَلَیْهِ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی وَ نَفْسِی وَ أَهْلِی وَ مَالِی وَ وُلْدِی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَتَیْتُکَ مُتَقَرِّباً بِزِیَارَتِکَ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی وَ مُسْتَشْفِعاً بِکَ إِلَیْهِ فَاشْفَعْ لِی عِنْدَ رَبِّکَ لِیَغْفِرَ لِی ذُنُوبِی وَ یَعْفُوَ عَنْ جُرْمِی وَ یَتَجَاوَزَ عَنْ سَیِّئَاتِی وَ یَمْحُوَ عَنِّی خَطِیئَاتِی وَ یُدْخِلَنِی الْجَنَّةَ وَ یَتَفَضَّلَ عَلَیَّ بِمَا هُوَ أَهْلُهُ وَ یَغْفِرَ لِی وَ لِآبَائِی وَ لِإِخْوَانِی وَ لِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِی مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا بِفَضْلِهِ وَ جُودِهِ وَ مَنِّهِ.

ص: 15

سپس خود را بر قبر بیفکن و آن را ببوس و دو طرف روی خود را روی آن بگذار و به دلخواه خودت دعا کن؛ سپس به طرف سر قبر برگرد و بگو:

درود بر تو ای سرور من، ای موسی فرزند جعفر، و رحمت خدا و برکت­های او نثار تو باد؛ گواهی می­دهم که تو امام هدایتگر، و سرپرستی راهبر هستی؛ و تو معدن فرود آمدن وحی، و دارنده دانش تأویل قرآن، و دارنده تورات و انجیل در سینه، و عالم و عادل و راستگو و عمل کننده هستی؛ ای سرور من، به درگاه خدا از دشمنانت بیزاری می­جویم، و به درگاه خدا به وسیله دوستی تو تقرّب می­جویم؛ پس خداوند درود و رحمت و برکت­هایش را نثار تو و پدران و نیاکان و فرزندان و شیعیان و دوستدارن تو کند.

سپس دو رکعت نماز زیارت به جای آور و درآن سوره «یس» و «الرحمان» و یا هر چه از قرآن میسر باشد، بخوان؛ سپس آن چه را که می­خواهی، دعا کن.(1)

روایت10.

زیارت دیگری برای سرورمان، امام موسی کاظم علیه السلام: طبق آنچه پیش از این گفته شد، اذن ورود می­گیری و سپس پای راستت را هنگام وارد شدن، جلوتر می­گذاری و پس از آن که داخل شدی، صد مرتبه تکبیر می­گویی و مقابل ضریح می­ایستی و می­گویی:

درود بر تو ای بنده شایسته، درود بر تو ای نور درخشنده، درود بر تو ای ماه تابان، درود بر تو ای باران سودمند، درود بر تو ای امام کاظم، درود بر تو ای ولیّ خدا و حجت او، درود بر تو ای نور خدا در تاریکی­ها، درود برتو ای - عضو - خاندان خدا، درود بر تو ای درگاه خدا، درود بر تو ای برگزیده خدا، درود بر تو ای بنده خاص خدا، درود بر تو ای راز به ودیعه سپرده شده خدا، درود بر تو ای راه خدا، درود بر تو ای زیور نیکان، درود بر تو ای ادامه نژاد پاکان، درود بر تو ای عنصر خوبان، درود برتو ای وسیله آزمون آفریدگان، درود بر تو ای کسی که برای خداوند در مورد امامت او بداء حاصل شد؛ درود بر تو ای میراث­دار دانش پیامبران، و نژاد پاک جانشینان، و گواه روز جزا .

گواهی می­دهم که تو و پدرانت که قبل از تو بودند و فرزندانت که بعد از تو هستند، سروران و دوستان و پیشوایان من هستند؛ گواهی می­دهم که شما برگزیدگان خدا و انتخاب شدگان و حجت رسای خدا هستید که با علم خود، شما را انتخاب نمود، و شما را یاورانی برای دینش، قیام کننده به فرمانش، و خزانه­دار حکمتش، و نگهبانانی برای رازش، و اساس و پایه­های توحیدش، معادن برای کلماتش، و بازگو کنندگانی برای وحی­اش و گواهانی بر بندگانش قرار داد؛ و ص: 16


1- . مصباح الزائر: 198 - 200

ثُمَّ تَنْکَبُّ عَلَی الْقَبْرِ وَ تُقَبِّلُهُ وَ تُعَفِّرُ خَدَّیْکَ عَلَیْهِ وَ تَدْعُو بِمَا تُرِیدُ ثُمَّ تَتَحَوَّلُ إِلَی الرَّأْسِ تَقُولُ:

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ یَا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ أَشْهَدُ أَنَّکَ الْإِمَامُ الْهَادِی وَ الْوَلِیُّ الْمُرْشِدُ وَ أَنَّکَ مَعْدِنُ التَّنْزِیلِ وَ صَاحِبُ التَّأْوِیلِ وَ حَامِلُ التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الْعَالِمُ الْعَادِلُ وَ الصَّادِقُ الْعَامِلُ یَا مَوْلَایَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَی اللَّهِ مِنْ أَعْدَائِکَ وَ أَتَقَرَّبُ إِلَی اللَّهِ بِمُوَالاتِکَ فَصَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ وَ عَلَی آبَائِکَ وَ أَجْدَادِکَ وَ أَبْنَائِکَ وَ شِیعَتِکَ وَ مُحِبِّیکَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ ثُمَّ تُصَلِّی رَکْعَتَیْنِ لِلزِّیَارَةِ تَقْرَأُ فِیهِمَا سُورَةَ یس وَ الرَّحْمَنِ أَوْ مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ ثُمَّ تَدْعُو بِمَا تُرِیدُ(1).

«10»

زِیَارَةٌ أُخْرَی لِمَوْلَانَا أَبِی إِبْرَاهِیمَ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ علیه السلام: تَسْتَأْذِنُ بِمَا تَقَدَّمَ ثُمَّ تَدْخُلُ مُقَدِّماً رِجْلَکَ الْیُمْنَی فَإِذَا دَخَلْتَ فَکَبِّرِ اللَّهَ تَعَالَی مِائَةَ تَکْبِیرَةٍ وَ تَقِفُ مُسْتَقْبِلَ الضَّرِیحِ وَ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النُّورُ السَّاطِعُ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْقَمَرُ الطَّالِعُ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْغَیْثُ النَّافِعُ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ الْکَاظِمُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ وَ حُجَّتَهُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ فِی الظُّلُمَاتِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا آلَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَابَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَفْوَةَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا خَاصَّةَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا سِرَّ اللَّهِ الْمُسْتَوْدَعَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صِرَاطَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا زَیْنَ الْأَبْرَارِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا سَلِیلَ الْأَطْهَارِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا عُنْصُرَ الْأَخْیَارِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مِحْنَةَ الْخَلْقِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ بَدَا لِلَّهِ فِی شَأْنِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ عِلْمِ النَّبِیِّینَ وَ سُلَالَةَ الْوَصِیِّینَ وَ شَاهِدَ یَوْمِ الدِّینِ أَشْهَدُ أَنَّکَ وَ آبَاءَکَ الَّذِینَ کَانُوا مِنْ قَبْلِکَ وَ أَبْنَاءَکَ الَّذِینَ مِنْ بَعْدِکَ مَوَالِیَّ وَ أَوْلِیَائِی وَ أَئِمَّتِی أَشْهَدُ أَنَّکُمْ أَصْفِیَاءُ اللَّهِ وَ خِیَرَتُهُ وَ حُجَّتُهُ الْبَالِغَةُ انْتَجَبَکُمْ بِعِلْمِهِ وَ جَعَلَکُمُ أَنْصَاراً لِدِینِهِ وَ قُوَّاماً بِأَمْرِهِ وَ خُزَّاناً لِحُکْمِهِ وَ حَفَظَةً لِسِرِّهِ وَ أَرْکَاناً لِتَوْحِیدِهِ وَ مَعَادِنَ لِکَلِمَاتِهِ وَ تَرَاجِمَةً لِوَحْیِهِ وَ شُهُوداً عَلَی عِبَادِهِ اسْتَرْعَاکُمْ

ص: 16


1- 1. مصباح الزائر ص 198- 200.

آفریدگانش را به شما سپرد، و کتابش را به شما داد، و شما را با کرامت­های نزول قرآن مخصوص گردانید، و فضائل تأویل را به شما عطا کرد، و شما را تابوت حکمتش، و عصای عزتش، و مشعل­هایی در سرزمین­هایش، و نشانه­هایی برای بندگانش قرار داد، و از روحش در شما جاری نمود، و شما را از لغزش نگاه داشت، و از ناپاکی پاک نمود، و از شما پلیدی را دور کرد، و شما را از فتنه­ها ایمن نگاه داشت.

به وسیله شما نعمت کامل گشت، و پراکندگی تبدیل به جمع شد، و سخن­ها یکی گشت؛ اطاعت قطعی و محبت واجب تنها برای شماست؛ شما دوستان پاک و بندگان گرامی خداوند هستید؛ ای فرزند رسول خدا، من در حالی که به حق تو آشنا، و نسبت به جایگاه تو بینا، نسبت به دوستانت دوستدار، و نسبت به دشمنانت دشمن هستم، نزد تو آمدم؛ پدر و مادرم فدای تو باد؛ خداوند بر تو درود و سلام فراوان فرستد.(1)

(درودی برای امام موسی کاظم؛ که خداوند بر او درود فرستد.) خدایا، بر محمد و اهل بیت او درود فرست؛ و بر موسی بن جعفر، جانشین نیکوکاران، و پیشوای برگزیدگان، وگنجینه روشنایی­ها، و وارث آرامش و وقار، و حکمت و آثار، کسی که شب را تا سحر برای شب زنده­داری بیدار بود، و پیوسته طلب آمرزش می­نمود، هم­دوش سجده­های طولانی، و اشک­های فراوان، و مناجات بسیار، و زاری­های پی در پی و نیکو بود، و قرارگاه خویشتن­داری و عدالت، و خیر و فضل، و بخشش و بذل، و مونس بلا ها و شکیبایی، و واقع شده تحت فشار ظلم، و مدفون گشته با بیدادگری، و شکنجه کشیده در کنج زندان­ها و تاریکی سلول­ها، با پاهای کبود شده در حلقه­های زنجیر، جنازه­ای که با خواری و خفت بر او فریاد می­زدند، و وارد شده بر جدش مصطفی و پدرش علی مرتضی و مادرش بانوی همه زنان، با ارث غصب شده، و حکومت به زور گرفته شده، و امر [امامت] مغلوب گشته، و خون مورد مطالبه، و زهر نوشیده شده، درود فرست.

خدایا، همان گونه که بر سختی رنج شکیبایی نمود، و جرعه جرعه گرفتاری را به جان خرید، و تسلیم رضای تو گشت، و در طاعت تو اخلاص ورزید، و برای تو بی­آلایش بود، و خضوع در برابر تو را به نمایش گذاشت، و با بدعت و اهل آن دشمنی کرد، در اجرای اوامر و نواهی تو، سرزنش ملامتگران در او مؤثر واقع نگشت، پس بر او درودی با برکت و بلند مرتبه و پاک که مایه شفاعت او بر امت­هایی از آفریدگانت، و گروه هایی از بندگانت باشد، درود فرست؛ و به او از جانب ما تحیّت و سلامی برسان، و از نزد خودت در دوستی او فضل و احسان و آمرزش

ص: 17


1- . مصباح الزائر: 200

خَلْقَهُ وَ آتَاکُمْ کِتَابَهُ وَ خَصَّکُمْ بِکَرَائِمِ التَّنْزِیلِ وَ أَعْطَاکُمْ فَضَائِلَ التَّأْوِیلِ وَ جَعَلَکُمْ تَابُوتَ حِکْمَتِهِ وَ عَصَا عِزِّهِ وَ مَنَاراً فِی بِلَادِهِ وَ أَعْلَاماً لِعِبَادِهِ وَ أَجْرَی فِیکُمْ مِنْ رَوْحِهِ وَ عَصَمَکُمْ مِنَ الزَّلَلِ وَ طَهَّرَکُمْ مِنَ الدَّنَسِ وَ أَذْهَبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ وَ آمَنَکُمْ مِنَ الْفِتَنِ بِکُمْ تَمَّتِ النِّعْمَةُ وَ اجْتَمَعَتِ الْفُرْقَةُ وَ ائْتَلَفَتِ الْکَلِمَةُ وَ لَکُمُ الطَّاعَةُ الْمُفْتَرَضَةُ وَ الْمَوَدَّةُ الْوَاجِبَةُ وَ أَنْتُمْ أَوْلِیَاءُ اللَّهِ النُّجَبَاءُ وَ عِبَادُهُ الْمُکْرَمُونَ أَتَیْتُکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ عَارِفاً بِحَقِّکَ مُسْتَبْصِراً بِشَأْنِکَ مُوَالِیاً لِأَوْلِیَائِکَ مُعَادِیاً لِأَعْدَائِکَ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً(1) الصَّلَاةُ عَلَیْهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَی مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَصِیِّ الْأَبْرَارِ وَ إِمَامِ الْأَخْیَارِ وَ عَیْبَةِ الْأَنْوَارِ وَ وَارِثِ السَّکِینَةِ وَ الْوَقَارِ وَ الْحِکَمِ وَ الْآثَارِ الَّذِی کَانَ یُحْیِی اللَّیْلَ بِالسَّهَرِ إِلَی السَّحَرِ بِمُوَاصَلَةِ الِاسْتِغْفَارِ حَلِیفِ السَّجْدَةِ الطَّوِیلَةِ وَ الدُّمُوعِ الْغَزِیرَةِ وَ الْمُنَاجَاةِ الْکَثِیرَةِ وَ الضَّرَاعَاتِ الْمُتَّصِلَةِ الْجَمِیلَةِ وَ مَقَرِّ النُّهَی وَ الْعَدْلِ وَ الْخَیْرِ وَ الْفَضْلِ وَ النَّدَی وَ الْبَذْلِ وَ مَأْلَفِ الْبَلْوَی وَ الصَّبْرِ وَ الْمُضْطَهَدِ بِالظُّلْمِ وَ الْمَقْبُورِ بِالْجَوْرِ وَ الْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِیرِ ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیُودِ وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَی عَلَیْهَا بِذُلِّ الِاسْتِخْفَافِ وَ الْوَارِدِ عَلَی جَدِّهِ الْمُصْطَفَی وَ أَبِیهِ الْمُرْتَضَی وَ أُمِّهِ سَیِّدَةِ النِّسَاءِ بِإِرْثٍ مَغْصُوبٍ وَ وَلَاءٍ مَسْلُوبٍ وَ أَمْرٍ مَغْلُوبٍ وَ دَمٍ مَطْلُوبٍ وَ سَمٍّ مَشْرُوبٍ.

اللَّهُمَّ وَ کَمَا صَبَرَ عَلَی غَیْظِ الْمِحَنِ وَ تَجَرَّعَ فِیکَ غُصَصَ الْکُرَبِ وَ اسْتَسْلَمَ لِرِضَاکَ وَ أَخْلَصَ الطَّاعَةَ لَکَ وَ مَحَضَ الْخُشُوعَ وَ اسْتَشْعَرَ الْخُضُوعَ وَ عَادَی الْبِدْعَةَ وَ أَهْلَهَا وَ لَمْ یَلْحَقْهُ فِی شَیْ ءٍ مِنْ أَوَامِرِکَ وَ نَوَاهِیکَ لَوْمَةُ لَائِمٍ صَلِّ عَلَیْهِ صَلَاةً نَامِیَةً مُنِیفَةً زَاکِیَةً تُوجِبُ لَهُ بِهَا شَفَاعَةَ أُمَمٍ مِنْ خَلْقِکَ وَ قُرُونٍ مِنْ بَرَایَاکَ وَ بَلِّغْهُ عَنَّا تَحِیَّةً وَ سَلَاماً وَ آتِنَا مِنْ لَدُنْکَ فِی مُوَالاتِهِ فَضْلًا وَ إِحْسَاناً وَ مَغْفِرَةً وَ

ص: 17


1- 1. مصباح الزائر ص 200.

و خشنودی به ما عطا فرما؛ به راستی که تو دارای فضل و بخشش همه­گیر، و گذشت بزرگ هستی، به خاطر رحمتی که داری، ای مهربان­ترین مهربانان.

سپس دو رکعت نماز زیارت به جای آور و در دنباله آن، در حالت ایستاده بگو: خدایا، من به احترام کسی که از تو به تو پناه آورد، و به عزت تو پناهنده شد، و در زیر سایه­ات قرار گرفت، و به ریسمان تو چنگ زد، و جز به تو اعتماد نکرد، از تو درخواست می­نمایم ای زیاد عطا کننده، ای رها کننده اسیران، ای کسی که خودش را به خاطر جودش بسیار بخشنده نامید، که بر محمد و خاندان محمد درود فرستی، و مرا از این مکان نومید بر مگردانی، چرا که اینجا، جایی است که در آن گناهان بزرگ آمرزیده می­شود، و در آن رحمت از جانب خداوند بزرگوار و بسیار دانا امید می­رود، و مکانی است که در آن نیازخواهان نومید نمی­شوند، و به مشتاقان جواب رد داده نمی­شود، و جایگاه کسی است که از روی اشتیاق به سرورش پناه برده، و از روی ترس به او روی آورده است؛ و جایگاه کسی است که می­ترسد از روزی که مردم برای پروردگار جهانیان به پا می­خیزند، و و در آن روز، شفاعت شفاعتگران آنها را سود نبخشد، جز آن کسی که خداوند رحمان به او اجازه شفاعت داده و از رستگاران بوده باشد؛ و آن روزی است که در آن هیچ مال و فرزندی سود نمی دهد، مگر کسی که دلی پاک به سوی خدا بیاورد؛ و [آن روز] بهشت برای پرهیزگاران نزدیک می گردد. و به آنان گفته شود: این همان است که وعده یافته اید [و] برای هر توبه کار نگهبانِ [حدود خدا] خواهد بود، آنکه در نهان از خدای بخشنده بترسد و با دلی توبه کار [باز] آید؛ به سلامت [و شادکامی] در آن درآیید [که] این روزِ جاودانگی است.

خدایا، پس مرا از مخلصان و رستگاران، و از وارثان بهشت پرنعمت قرار ده؛ و مرا و پدر و مادرم و فرزندانم را در روز جزا بیامرز؛ و مرا به صالحان ملحق گردان؛ و برای خانواده و فرزندانم در میان باقی­ماندگان، جانشین قرار ده؛ و همه ما را در قرارگاه رحمت خودت گرد آور، ای مهربان­ترین مهربانان.

مرا از سختی­های هراسناکی که بین من و دیدارت وجود دارد، در سلامت بدار؛ تا مرا به درجه­ای برسانی که در آن همراهی دوستانت وجود دارد؛ کسانی که برآنها راهنمایی نمودی، و به پیروی­شان دستور دادی، و به من از حوض ایشان شرابی سیراب کننده و گوارا بنوشان، آن گونه که هرگز بعد از آن تشنه نشوم، و هیچ گاه چیزی شیرین­تر از آن نباشد، و مرا در گروه آنان محشور فرما، و بر آیین آنان بمیران، و مرا در گروه آنان قرار ده، و چهره­هایشان را در بهشت به من بشناسان، به راستی من به امامت و هدایت و ولایت آنان خشنود گشتم، پس آنان را پیشوایان و راهنمایان و سروران من در دنیا و آخرت قرار ده، و بین من و آنها به اندازه یک چشم بر هم زدن جدایی میانداز، ای مهربان­ترین مهربانان؛ بپذیر ای پروردگار جهانیان. و به دلخواه خودت نماز به جای آور و هر آن چه می­خواهی، دعا کن.(1)

روایت11.

زیارت دیگری که با آن امام - موسی کاظم - علیه السلام زیارت می­شود، به این ترتیب است که برای وارد شدن به همان شیوه که در گذشته آمد اذن می­گیری

ص: 18


1- . مصباح الزائر: 201 - 202

رِضْوَاناً إِنَّکَ ذُو الْفَضْلِ الْعَمِیمِ وَ التَّجَاوُزِ الْعَظِیمِ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ ثُمَّ تُصَلِّی رَکْعَتَیِ الزِّیَارَةِ وَ تَقُولُ عَقِیبَهُمَا وَ أَنْتَ قَائِمٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحُرْمَةِ مَنْ عَاذَ بِکَ مِنْکَ وَ لَجَأَ إِلَی عِزِّکَ وَ اسْتَظَلَّ بِفَیْئِکَ وَ اعْتَصَمَ بِحَبْلِکَ وَ لَمْ یَثِقْ إِلَّا بِکَ یَا جَزِیلَ الْعَطَایَا یَا فَکَّاکَ الْأُسَارَی یَا مَنْ سَمَّی نَفْسَهُ مِنْ جُودِهِ وَهَّاباً أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَا تَرُدَّنِی مِنْ هَذَا الْمَقَامِ خَائِباً فَإِنَّ هَذَا مَقَامٌ تُغْفَرُ فِیهِ الذُّنُوبُ الْعِظَامُ وَ تُرْجَی فِیهِ الرَّحْمَةُ مِنَ الْکَرِیمِ الْعَلَّامِ مَقَامٌ لَا یَخِیبُ فِیهِ السَّائِلُونَ وَ لَا یُجْبَهُ فِیهِ بِالرَّدِّ الرَّاغِبُونَ مَقَامُ مَنْ لَاذَ بِمَوْلَاهُ رَغْبَةً وَ تَبَتَّلَ إِلَیْهِ رَهْبَةً مَقَامُ الْخَائِفِ مِنْ یَوْمٍ یَقُومُ فِیهِ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمِینَ وَ لَا تَنْفَعُ فِیهِ شَفاعَةُ الشَّافِعِینَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ کَانَ مِنَ الْفَائِزِینَ ذَلِکَ یَوْمٌ لا یَنْفَعُ فِیهِ مالٌ وَ لا بَنُونَ إِلَّا مَنْ أَتَی اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِینَ وَ قِیلَ لَهُمْ هذا ما کُنْتُمْ تُوعَدُونَ لِکُلِّ أَوَّابٍ حَفِیظٍ مَنْ خَشِیَ الرَّحْمنَ بِالْغَیْبِ وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنِیبٍ ادْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِکَ یَوْمُ الْخُلُودِ اللَّهُمَّ فَاجْعَلْنِی مِنَ الْمُخْلَصِینَ الْفَائِزِینَ وَ اجْعَلْنِی مِنْ وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِیمِ وَ اغْفِرْ لِی وَ لِوَالِدَیَّ وَ لِوُلْدِی یَوْمَ الدِّینِ وَ أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ وَ اخْلُفْ عَلَی أَهْلِی وَ وُلْدِی فِی الْغَابِرِینَ وَ اجْمَعْ بَیْنَنَا جَمِیعاً فِی مُسْتَقَرِّ رَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ سَلِّمْنِی مِنْ أَهْوَالِ مَا بَیْنِی وَ بَیْنَ لِقَائِکَ حَتَّی تُبْلِغَنِی الدَّرَجَةَ الَّتِی فِیهَا مُرَافَقَةُ أَحِبَّائِکَ الَّذِینَ عَلَیْهِمْ دَلَلْتَ وَ بِالاقْتِدَاءِ بِهِمْ أَمَرْتَ وَ اسْقِنِی مِنْ حَوْضِهِمْ مَشْرَباً رَوِیّاً سَائِغاً هَنِیئاً لَا أَظْمَأُ بَعْدَهُ وَ لَا أَحْلَا عَنْهُ أَبَداً وَ احْشُرْنِی فِی زُمْرَتِهِمْ وَ تَوَفَّنِی عَلَی مِلَّتِهِمْ وَ اجْعَلْنِی فِی حِزْبِهِمْ وَ عَرِّفْنِی وُجُوهَهُمْ فِی رِضْوَانِکَ وَ الْجَنَّةَ فَإِنِّی رَضِیتُ بِهِمْ أَئِمَّةً وَ هُدَاةً وَ وُلَاةً فَاجْعَلْهُمْ أَئِمَّتِی وَ هُدَاتِی وَ وُلَاتِی فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ لَا تُفَرِّقْ بَیْنِی وَ بَیْنَهُمْ طَرْفَةَ عَیْنٍ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ آمِینَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ مَا تَخْتَارُ وَ ادْعُ بِمَا تُرِیدُ(1).

«11»

زِیَارَةٌ أُخْرَی یُزَارُ بِهَا صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ: تَسْتَأْذِنُ بِمَا تَقَدَّمَ وَ تَقِفُ

ص: 18


1- 1. مصباح الزائر ص 201- 202.

و مقابل ضریح می­ایستی و می­گویی: درود بر تو ای ولی خدا، درود بر تو ای برگزیده خدا، درود بر تو ای حجت خدا، درود بر تو ای نور خدا در تاریکی­های زمین، درود بر تو ای پیشوای پرهیزکاران، و میراث­دار دانش پیشینیان و پسینیان، درود بر تو ای از نسل جانشینان، درود بر تو ای گواه روز جزا، گواهی می­دهم که تو و پدرانت که پیش از تو بودند و فرزندانت که بعد از تو خواهند بود، سروران من و دوستان و پیشوایان و رهبرانم در دنیا وآخرت هستید.

گواهی می­دهم که شما برگزیدگان خدا و انتخاب شدگان او از میان آفریدگانش و حجت رسای او هستید که شما را با علم خود، انتخاب نموده و خزانه­دارهایی برای راز خود، و پایه­هایی برای یکتایی­اش، و بازگو کنندگانی برای وحی­، و محل قرار گرفتن کلماتش، و گواهانی برای بندگانش قرار داد، و امورات آفریدگانش را به شما سپرد، و کرامت­های نزول قرآن را مختص شما گردانید، و به شما دانش تأویل قرآن را عطا نمود، و شما را درهای حکمتش، و مایه روشنی در شهرها، و نشانه­هایی برای بندگانش قرار داد، و شما را برای نور خود، مثال زد، و شما را از لغزش نگاه داشت، و از پلیدی پاک نمود، و از فتنه­ها ایمن نگاه داشت؛ به وسیله شما نعمت کامل شد، و پراکندگی به گردهم­آیی تبدیل گشت، و به وسیله شما کلمه الهی نظم یافت [و وحدت حاصل شد]؛ اطاعت بی چون و چرا، و محبت واجب و سفارش شده تنها برای شما است؛ شما دوستداران برگزیده خداوند هستید که به وسیله شما، راستی را زنده گردانید؛ پس برای بندگانش نصیحت و خیرخواهی نمودید، و آنها را به کتاب خدا و اطاعت او دعوت نمودید، و از گناهان خدا باز داشتید، و از دین خدا دفاع نمودید.

ای سرورم، امام موسی کاظم علیه السلام، ای فرزند آخرین پیامبران، و فرزند پیشوای جانشینان، و فرزند بانوی زنان عالم، در حالی که به حق تو آگاه، و به مقام تو آشنا، و تصدیق کننده وعده تو، و دوستدار دوستانت، و دشمن دشمنانت هستم، نزد تو آمده­ام؛ پس ای سرور من، بهترین درود و سلام از طرف من نثار تو باد.

سپس می­گویی: خدایا، بر حجت خود از میان آفریدگانت، و امانتدار تو در سرزمین هایت، و جانشین تو در بین بندگان، و زبان حکمت، و طریقه حق، و مقصد راه، و دلیل بر طاعت، و راه مستقیم تو، و خزانه­دار و راه به سوی تو، حضرت موسی فرزند جعفر، که بازمانده پیامبرانت، و نسل برگزیدگانت، ندا دهنده حکمت، و خزانه­دار حلم و بردباری، و فرو برنده خشم، و روزه­دار در اوج گرما، و پیشوای مؤمنان، و زیور رهیافتگان، و حاکم پسندیده، و پیشوای پاک

ص: 19

عَلَی ضَرِیحِهِ وَ تَقُولُ:

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَفْوَةَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا إِمَامَ الْمُتَّقِینَ وَ وَارِثَ عِلْمِ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا سُلَالَةَ الْوَصِیِّینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا شَاهِدَ یَوْمِ الدِّینِ أَشْهَدُ أَنَّکَ وَ آبَاءَکَ الَّذِینَ کَانُوا مِنْ قَبْلِکَ وَ أَبْنَاءَکَ الَّذِینَ یَکُونُونَ مِنْ بَعْدِکَ مَوَالِیَّ وَ أَوْلِیَائِی وَ أَئِمَّتِی وَ قَادَتِی فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ.

وَ أَشْهَدُ أَنَّکُمْ أَصْفِیَاءُ اللَّهِ وَ خِیَرَتُهُ مِنْ خَلْقِهِ وَ حُجَّتُهُ الْبَالِغَةُ انْتَجَبَکُمْ لِعِلْمِهِ وَ جَعَلَکُمْ خَزَنَةً لِسِرِّهِ وَ أَرْکَاناً لِتَوْحِیدِهِ وَ تَرَاجِمَةً لِوَحْیِهِ وَ مَعَادِنَ لِکَلِمَاتِهِ وَ شُهُوداً لَهُ عَلَی عِبَادِهِ وَ اسْتَرْعَاکُمْ أَمْرَ خَلْقِهِ وَ خَصَّکُمْ بِکَرَائِمِ التَّنْزِیلِ وَ أَعْطَاکُمُ التَّأْوِیلَ وَ جَعَلَکُمْ أَبْوَاباً لِحِکْمَتِهِ وَ مَنَاراً فِی بِلَادِهِ وَ أَعْلَاماً لِعِبَادِهِ وَ ضَرَبَ لَکُمْ مَثَلًا مِنْ نُورِهِ وَ عَصَمَکُمْ مِنَ الزَّلَلِ وَ طَهَّرَکُمْ مِنَ الدَّنَسِ وَ آمَنَکُمْ مِنَ الْفِتَنِ فَبِکُمْ تَمَّتِ النِّعْمَةُ وَ اجْتَمَعَتْ بِکُمُ الْفُرْقَةُ وَ بِکُمُ انْتَظَمَتِ الْکَلِمَةُ وَ لَکُمُ الطَّاعَةُ الْمُفْتَرَضَةُ وَ الْمَوَدَّةُ الْوَاجِبَةُ الْمُوَظَّفَةُ وَ أَنْتُمْ أَوْلِیَاءُ اللَّهِ النُّجَبَاءُ أَحْیَا بِکُمُ الصِّدْقَ فَنَصَحْتُمْ لِعِبَادِهِ وَ دَعَوْتُمْ إِلَی کِتَابِ اللَّهِ وَ طَاعَتِهِ وَ نَهَیْتُمْ عَنْ مَعَاصِی اللَّهِ وَ ذَبَبْتُمْ عَنْ دِینِ اللَّهِ أَتَیْتُکَ یَا مَوْلَایَ یَا أَبَا إِبْرَاهِیمَ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ یَا ابْنَ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَ ابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ وَ ابْنَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ عَارِفاً بِحَقِّکَ مُسْتَبْصِراً بِشَأْنِکَ مُصَدِّقاً بِوَعْدِکَ مُوَالِیاً لِأَوْلِیَائِکَ مُعَادِیاً لِأَعْدَائِکَ فَعَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ مِنِّی أَفْضَلُ التَّحِیَّةِ وَ السَّلَامِ ثُمَّ تَقُولُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی حُجَّتِکَ مِنْ خَلْقِکَ وَ أَمِینِکَ فِی بِلَادِکَ وَ خَلِیفَتِکَ فِی عِبَادِکَ وَ لِسَانِ حِکْمَتِکَ وَ مَنْهَجِ حَقِّکَ وَ مَقْصَدِ سَبِیلِکَ وَ السَّبَبِ إِلَی طَاعَتِکَ وَ صِرَاطِکَ الْمُسْتَقِیمِ وَ خَازِنِکَ وَ الطَّرِیقِ إِلَیْکَ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ فَرَطِ أَنْبِیَائِکَ وَ سُلَالَةِ أَصْفِیَائِکَ دَاعِی الْحِکْمَةِ وَ خَازِنِ الْحِلْمِ وَ کَاظِمِ الْغَیْظِ وَ صَائِمِ الْقَیْظِ وَ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ وَ زَیْنِ الْمُهْتَدِینَ الْحَاکِمِ الرَّضِیِّ وَ الْإِمَامِ الزَّکِیِ

ص: 19

باوفا و جانشین - راستین - است، درود فرست.

خدایا، بر او و بر پیشوایان از پدران و فرزندان او درود فرست؛ و مرا در زمره او محشور گردان؛ و در گروه او قرار ده؛ و مرا از زیارت وی محروم مگردان؛ خدایا، همان گونه که با ولایت او بر من منت نهادی، و فرمانبرداری او را به من شناساندی، و مرا به محبت او راهنمایی کردی، و بیزاری از دشمن او را روزی­ام گردانیدی، پس از تو درخواست می­نمایم که با رحمت خودت مرا همراه او و همراه پیشوایان از پدران و فرزندان او و همراه آن مؤمنانی که برای آن ها به داشتن ولایت او خشنود گشتی، قرار دهی؛ ای پروردگار جهانیان و بهترین یاوران.

سپس طبق آن چه در زیارت دوم گفته شد، بر او درود می­فرستی و نماز زیارت به جای می­آوری و بعد از نماز، دعایی را که در تعقیب نماز همان زیارت گفته شد، می­خوانی؛ سپس نزد پاهای حضرت علیه السلام می­ایستی و می­گویی:

خدایا، گرفتاری بزرگ شد، و پنهان آشکار گشت، و پرده برداشته شد، و زمین تنگ شد، و آسمان دریغ نمود، و ای پروردگار تو تنها یاور هستی، و ای پروردگار شکایت تنها به سوی توست؛ خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، همان کسانی که اطاعتشان را واجب گرداندی، و به این وسیله مقامشان را به ما شناساندی؛ و گرفتاری ما را بسان چشم بر هم زدن یا زودتر از آن، از ما بر طرف گردان؛ ای بیناترین بینایان، و ای شنواترین شنوایان، و ای سریع­ترین حساب­رسان، و ای داورترین حاکمان. ای محمد ای علی، ای علی ای محمد، ای مصطفی ای مرتضی، ای مرتضی ای مصطفی، یاری­ام کنید که شما یاران من هستید؛ و کفایتم کنید که شما کفایت کنندگان من هستید؛ ای صاحب الزمان، به فریادم برس؛ به فریادم برس؛ به فریادم برس؛ مرا دریاب؛ مرا دریاب؛ مرا دریاب .

این دعا را تا بریده شدن نفس می­گویی، سپس حاجتت را درخواست می­کنی که به اذن خدا برآورده می­شود.(1)

سپس نزد قبر امام جواد علیه السلام می­ایستی و بر آن بوسه می­زنی و می­گویی:

درود بر تو ای ابا جعفر محمد فرزند علی، انسان نیکوکار و پرهیزکار، و امام باوفا؛ درود بر تو ای انسان پسندیده و پاک؛ درود بر تو ای ولی خدا؛ درود بر تو ای هم­راز خداوند؛ درود بر تو ای نماینده خداوند؛ درود بر تو ای صاحب راز خدا؛ درود بر تو ای نور خداوند؛ درود بر تو ای فروغ خدا؛ درود بر تو ای کلمه خدا؛ درود بر تو ای رحمت خداوند؛ درود بر تو ای نور درخشنده؛ درود بر تو ای ماه تابان؛ درود

ص: 20


1- . مصباح الزائر: 202 - 203

الْوَفِیِّ الْوَصِیِّ.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ عَلَی الْأَئِمَّةِ مِنْ آبَائِهِ وَ وُلْدِهِ وَ احْشُرْنِی فِی زُمْرَتِهِ وَ اجْعَلْنِی فِی حِزْبِهِ وَ لَا تَحْرِمْنِی مُشَاهَدَتَهُ اللَّهُمَّ فَکَمَا مَنَنْتَ عَلَیَّ بِوَلَایَتِهِ وَ بَصَّرْتَنِی طَاعَتَهُ وَ هَدَیْتَنِی لِمَوَدَّتِهِ وَ رَزَقْتَنِی الْبَرَاءَةَ مِنْ عَدُوِّهِ فَأَسْأَلُکَ أَنْ تَجْعَلَنِی مَعَهُ وَ مَعَ الْأَئِمَّةِ مِنْ آبَائِهِ وَ وُلْدِهِ بِرَحْمَتِکَ وَ مَعَ مَنِ ارْتَضَیْتَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ بِوَلَایَتِهِ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ وَ خَیْرَ النَّاصِرِینَ.

ثُمَّ تُصَلِّی عَلَیْهِ بِمَا تَقَدَّمَ فِی الزِّیَارَةِ الثَّانِیَةِ وَ تُصَلِّی صَلَاةَ الزِّیَارَةِ وَ تَدْعُو بَعْدَهَا بِالدُّعَاءِ الَّذِی تَقَدَّمَ عَقِیبَ صَلَاةِ تِلْکَ الزِّیَارَةِ ثُمَّ تَمْضِی فَتَقِفُ عِنْدَ رِجْلَیْهِ علیه السلام وَ تَقُولُ:

اللَّهُمَّ عَظُمَ الْبَلَاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ یَا رَبِّ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ الْمُشْتَکَی اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الَّذِینَ فَرَضْتَ طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ وَ فَرِّجْ عَنَّا کَرْبَنَا قَرِیباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یَا أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ وَ یَا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ وَ یَا أَسْرَعَ الْحَاسِبِینَ وَ یَا أَحْکَمَ الْحَاکِمِینَ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ یَا مُصْطَفَی یَا مُرْتَضَی یَا مُرْتَضَی یَا مُصْطَفَی انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ وَ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی تَقُولُ ذَلِکَ حَتَّی یَنْقَطِعَ النَّفَسُ ثُمَّ تَسْأَلُ حَاجَتَکَ فَإِنَّهَا تُقْضَی بِإِذْنِ اللَّهِ (1)

ثُمَّ تَقِفُ عَلَی قَبْرِ الْجَوَادِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ تُقَبِّلُهُ وَ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ الْبَرَّ التَّقِیَّ الْإِمَامَ الْوَفِیَّ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نَجِیَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا سَفِیرَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا سِرَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ضِیَاءَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا سَنَاءَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا کَلِمَةَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رَحْمَةَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النُّورُ السَّاطِعُ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْبَدْرُ الطَّالِعُ السَّلَامُ

ص: 20


1- 1. مصباح الزائر ص 202- 203.

بر تو ای پاک از نسل انسان­های پاک؛ درود بر تو ای پاکیزه از نژاد پاکیزگان؛ درود بر تو ای نشانه بزرگ؛ درود بر تو ای حجت بزرگ؛ درود بر تو ای به­دور از لغزش­ها؛ درود بر تو ای منزه از مشکلات؛ درود بر تو ای برتر از کاستی در ویژگی­ها؛ درود بر تو ای پسندیده در نزد مردمان شریف؛ درود بر تو ای ستون دین؛ گواهی می­دهم که تو ولی خدا و حجت او در زمین، و قرب خدا، و برگزیده او، و امانتدار دانش خداوند و دانش پیامبران، و پایه ایمان و ترجمان قرآن هستی.

گواهی می­دهم که هر کسی پیرو تو باشد، بر طریق حق و هدایت است و به درستی که هر کس منکر تو باشد و به دشمنی تو برخیزد، در گمراهی و هلاکت است؛ من از آنها در دنیا و آخرت به درگاه خداوند و آستان تو بیزاری می­جویم؛ و تا زمانی که من هستم و شب و روز برپاست، بر تو درود باد.(1)

(درود فرستادن بر امام جواد؛ که خداوند بر او و خاندانش درود و سلام فرستد.)

خدایا، بر محمد و اهل بیت او درود فرست؛ و بر محمد فرزند علی، آن امام پاکیزه و پرهیزکار، و نیکوکار و باوفا، و پاکیزه و پاک، رهبر امت، و وارث امامان، و خزانه­دار رحمت، و سرچشمه حکمت، و پیشوای برکت، و هم­طراز قرآن در فرمانبرداری، و نمونه­ای از جانشینان در اخلاص و عبادت، و حجت والای تو، و نمونه برجسته، و کلمه نیکوی تو، و دعوت کننده به سوی تو، و راهنمایی کننده به سوی تو، درود فرست؛ همان کسی که او را نشانه­ای بر بندگانت، و مترجم قرآن، و آشکار کننده دستور تو، و یاری کننده دین، و دلیل بر آفریدگانت، و نوری که به وسیله آن تاریکی­ها را شکافتی، و پیشوایی که هدایت به وسیله او به دست می­آید، و شفاعت کننده­ای که بهشت به شفاعت او به دست می­آید، قرار دادی.

خدایا، همچنان که در خشوع خود برای تو، چیزی کم نگذاشت و از خشیت تو، بهره­اش را کامل برگرفت، پس بر او چندین برابر آن مقدار درودی که بر هر دوستی که فرمانبرداری­اش را پسندیدی، و خدمت او را پذیرفتی، فرستادی درود فرست؛ و از طرف ما بر روح پاک آن حضرت، درود و سلام رسان، و در دوستی او از نزد خود به ما فضل و احسان و آمرزش و خشنودی عطا کن؛ به راستی که تو دارای بخشندگی دیرینه و چشم­پوشی نیکو هستی.

سپس نماز زیارت به جای آور و بعد از اینکه سلام نماز را دادی، بگو:

خدایا، تو پروردگار هستی و من پرورش داده شده­ام، تو آفریدگار هستی و من آفریده شده­ام، تو مالک هستی

ص: 21


1- . مصباح الزائر: 206

عَلَیْکَ أَیُّهَا الطَّیِّبُ مِنَ الطَّیِّبِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الطَّاهِرُ مِنَ الْمُطَهَّرِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْآیَةُ الْعُظْمَی السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْحُجَّةُ الْکُبْرَی السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُطَهَّرُ مِنَ الزَّلَّاتِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُنَزَّهُ عَنِ الْمُعْضِلَاتِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَلِیُّ عَنْ نَقْصِ الْأَوْصَافِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الرَّضِیُّ عِنْدَ الْأَشْرَافِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا عَمُودَ الدِّینِ أَشْهَدُ أَنَّکَ وَلِیُّ اللَّهِ وَ حُجَّتُهُ فِی أَرْضِهِ وَ أَنَّکَ جَنْبُ اللَّهِ وَ خِیَرَةُ اللَّهِ وَ مُسْتَوْدَعُ عِلْمِ اللَّهِ وَ عِلْمِ الْأَنْبِیَاءِ وَ رُکْنُ الْإِیمَانِ وَ تَرْجُمَانُ الْقُرْآنِ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مَنِ اتَّبَعَکَ عَلَی الْحَقِّ وَ الْهُدَی وَ أَنَّ مَنْ أَنْکَرَکَ وَ نَصَبَ لَکَ الْعَدَاوَةَ عَلَی الضَّلَالَةِ وَ الرَّدَی أَبْرَأُ إِلَی اللَّهِ وَ إِلَیْکَ مِنْهُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ السَّلَامُ عَلَیْکَ مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ(1)

الصَّلَاةُ عَلَیْهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الزَّکِیِّ التَّقِیِّ وَ الْبَرِّ الْوَفِیِّ وَ الْمُهَذَّبِ الصَّفِیِّ هَادِی الْأُمَّةِ وَ وَارِثِ الْأَئِمَّةِ وَ خَازِنِ الرَّحْمَةِ وَ یَنْبُوعِ الْحِکْمَةِ وَ قَائِدِ الْبَرَکَةِ وَ عَدِیلِ الْقُرْآنِ فِی الطَّاعَةِ وَ وَاحِدِ الْأَوْصِیَاءِ فِی الْإِخْلَاصِ وَ الْعِبَادَةِ وَ حُجَّتِکَ الْعُلْیَا وَ مَثَلِکَ الْأَعْلَی وَ کَلِمَتِکَ الْحُسْنَی الدَّاعِی إِلَیْکَ وَ الدَّالِّ عَلَیْکَ الَّذِی نَصَبْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِکَ وَ مُتَرْجِماً لِکِتَابِکَ وَ صَادِعاً بِأَمْرِکَ وَ نَاصِراً لِدِینِکَ وَ حُجَّةً عَلَی خَلْقِکَ وَ نُوراً تُخْرَقُ بِهِ الظُّلَمُ وَ قُدْوَةً تُدْرَکُ بِهِ الْهِدَایَةُ وَ شَفِیعاً تُنَالُ بِهِ الْجَنَّةُ اللَّهُمَّ وَ کَمَا أَخَذَ فِی خُشُوعِهِ لَکَ حَقَّهُ وَ اسْتَوْفَی مِنْ خَشْیَتِکَ نَصِیبَهُ فَصَلِّ عَلَیْهِ أَضْعَافَ مَا صَلَّیْتَ عَلَی وَلِیٍّ ارْتَضَیْتَ طَاعَتَهُ وَ قَبِلْتَ خِدْمَتَهُ وَ بَلِّغْهُ مِنَّا تَحِیَّةً وَ سَلَاماً وَ آتِنَا فِی مُوَالاتِهِ مِنْ لَدُنْکَ فَضْلًا وَ إِحْسَاناً وَ مَغْفِرَةً وَ رِضْوَاناً إِنَّکَ ذُو الْمَنِّ الْقَدِیمِ وَ الصَّفْحِ الْجَمِیلِ.

ثُمَّ صَلِّ صَلَاةَ الزِّیَارَةِ فَإِذَا سَلَّمْتَ فَقُلْ: اللَّهُمَّ أَنْتَ الرَّبُّ وَ أَنَا الْمَرْبُوبُ وَ أَنْتَ الْخَالِقُ وَ أَنَا الْمَخْلُوقُ وَ أَنْتَ الْمَالِکُ

ص: 21


1- 1. مصباح الزائر ص 206.

و من مملوک هستم، تو بخشنده هستی و من درخواست کننده­ام، تو روزی دهنده هستی و من روزی­خوارم، تو توانا هستی و من ناتوانم، تو نیرومند هستی و من ضعیف هستم، تو فریادرس هستی و من فریاد بر آورنده هستم، تو جاودانه هستی و من از بین رونده­ام، تو بزرگ هستی و من کوچکم، تو باعظمت هستی و من ناچیزم، تو سرور هستی و من برده­ام، تو عزتمند هستی و من خوارم، تو بلندمرتبه هستی و من پستم، تو تدبیرگر هستی و من در گرو تدبیر تواَم، تو پاینده هستی و من گذرا هستم، تو پاداش دهنده هستی و من مزد گیرنده، تو برانگیزاننده هستی و من برانگیخته شده هستم، تو بی­نیاز هستی و من نیازمندم، تو زنده هستی و من مرده­ام؛ ای پروردگار، تو کسی غیر از من را برای عذاب دادن داری، ولی من کسی غیر از تو را که بر من دلسوزی و مهربانی نماید، ندارم .

خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و ظهور آنها را نزدیک گردان، و بر خواری­ام در برابر تو، و بر زاری­ام به درگاه تو، و بر هراسان بودنم از مردم، و همدم شدنم با تو ای بزرگوار، رحم نما؛ در این لحظه با رحمتی از جانب خودت بر من نیکی فرما، به گونه­ای که قلبم را با آن آرام کنی، و کارم را با آن سامان دهی، و پراکندگی­ام را با آن گرد آوری، و چهره­ام را با آن سفید گردانی، و منزلتم را با آن گرامی داری، و بار گناهم را از من فرو ریزی، و گناهان گذشته­ام را با آن بیامرزی، و مرا در مدت عمر باقی­مانده­ام محافظت کنی، و در تمام مدت آن، مرا به اطاعت خودت و آنچه تو را از من خشنود می­سازد، بکار گیری، و کردارم را به بهترین کردارها منتهی سازی، و بهشت را پاداش آن برای من قرار دهی، و مرا به راه مردمان شایسته بگماری، و مرا در استفاده شایسته از آنچه بخشیده­ای یاری کنی، هم چنان که به نیکان در استفاده شایسته از آنچه به آنها بخشیده­ای یاری دادی؛ و توفیق عمل نیک را که به من عطا نموده­ای، هرگز از من نستانی؛ و مرا به ناشایستی که از آن نجاتم داده­ای، هیچگاه باز مگردانی؛ و مرا مورد سرزنش دشمنان و رشک­بران قرار ندهی؛ و هرگز مرا به اندازه یک چشم بر هم زدن و نه کم­تر از این مقدار و نه بیشتر از آن، به خودم وا مگذاری، ای پروردگار جهانیان.

خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و حق را در شکل حقیقت بنمایان تا از آن پیروی کنم؛ و باطل را در شکل باطل بنمایان تا از آن دوری نمایم، و حق و باطل را بر من مشتبه مساز که مبادا بدون هدایتی از جانب تو، به پیروی از هوای نفس خودم پردازم؛ و نفسم را تابع طاعت خودت قرار ده؛ و از نفسم آنچه را که مورد رضای توست بر گیر؛ و به اذن خودت به حقیقتی که در مورد آن اختلاف نظر به وجود آمده است، راهنمایی­ام کن؛ زیرا تو هر کسی را بخواهی، به راه راست راهنمایی می­کنی. سپس به دلخواه خودت دعا کن.(1)

روایت12.

زیارت دیگری برای امام جواد علیه السلام درود بر درگاه روی آورده شده، و راه راست، و عالم تأیید شده، و سرچشمه حکمت­ها، و چراغ تاریکی­ها، و سرور عرب و عجم، هدایت کننده به راه شکوفایی، توفیق داده شده توسط تأیید خداوندی و استواری؛ ای سرور من، ابی جعفر محمد فرزند علی، امام جواد، گواهی می­دهم ای ولی خدا، که تو

ص: 22


1- . مصباح الزائر: 207 - 208

وَ أَنَا الْمَمْلُوکُ وَ أَنْتَ الْمُعْطِی وَ أَنَا السَّائِلُ وَ أَنْتَ الرَّازِقُ وَ أَنَا الْمَرْزُوقُ وَ أَنْتَ الْقَادِرُ وَ أَنَا الْعَاجِزُ وَ أَنْتَ الْقَوِیُّ وَ أَنَا الضَّعِیفُ وَ أَنْتَ الْمُغِیثُ وَ أَنَا الْمُسْتَغِیثُ وَ أَنْتَ الدَّائِمُ وَ أَنَا الزَّائِلُ وَ أَنْتَ الْکَبِیرُ وَ أَنَا الْحَقِیرُ وَ أَنْتَ الْعَظِیمُ وَ أَنَا الصَّغِیرُ وَ أَنْتَ الْمَوْلَی وَ أَنَا الْعَبْدُ وَ أَنْتَ الْعَزِیزُ وَ أَنَا الذَّلِیلُ وَ أَنْتَ الرَّفِیعُ وَ أَنَا الْوَضِیعُ وَ أَنْتَ الْمُدَبِّرُ وَ أَنَا الْمُدَبَّرُ وَ أَنْتَ الْبَاقِی وَ أَنَا الْفَانِی وَ أَنْتَ الدَّیَّانُ وَ أَنَا الْمُدَانُ وَ أَنْتَ الْبَاعِثُ وَ أَنَا الْمَبْعُوثُ وَ أَنْتَ الْغَنِیُّ وَ أَنَا الْفَقِیرُ وَ أَنْتَ الْحَیُّ وَ أَنَا الْمَیِّتُ تَجِدُ مَنْ تُعَذِّبُ یَا رَبِّ غَیْرِی وَ لَا أَجِدُ مَنْ یَرْحَمُنِی غَیْرَکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ قَرِّبْ فَرَجَهُمْ وَ ارْحَمْ ذُلِّی بَیْنَ یَدَیْکَ وَ تَضَرُّعِی إِلَیْکَ وَ وَحْشَتِی مِنَ النَّاسِ وَ أُنْسِی بِکَ یَا کَرِیمُ ثُمَّ تَصَدَّقْ عَلَیَّ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ بِرَحْمَةٍ مِنْ عِنْدِکَ تُهْدِی ءُ بِهَا قَلْبِی وَ تَجْمَعُ بِهَا أَمْرِی وَ تَلُمُّ بِهَا شَعَثِی وَ تُبَیِّضُ بِهَا وَجْهِی وَ تُکْرِمُ بِهَا مَقَامِی وَ تَحُطُّ بِهَا عَنِّی وِزْرِی وَ تَغْفِرُ بِهَا مَا مَضَی مِنْ ذُنُوبِی وَ تَعْصِمُنِی فِیمَا بَقِیَ مِنْ عُمُرِی وَ تَسْتَعْمِلُنِی فِی ذَلِکَ کُلِّهِ بِطَاعَتِکَ وَ مَا یُرْضِیکَ عَنِّی وَ تَخْتِمُ عَمَلِی بِأَحْسَنِهِ وَ تَجْعَلُ لِی ثَوَابَهُ الْجَنَّةَ وَ تَسْلُکُ بِی سَبِیلَ الصَّالِحِینَ وَ تُعِینُنِی عَلَی صَالِحِ مَا أَعْطَیْتَنِی کَمَا أَعَنْتَ الصَّالِحِینَ عَلَی صَالِحِ مَا أَعْطَیْتَهُمْ وَ لَا تَنْزِعْ مِنِّی صَالِحاً أَعْطَیْتَنِیهِ أَبَداً وَ لَا تَرُدَّنِی فِی سُوءٍ اسْتَنْقَذْتَنِی مِنْهُ أَبَداً وَ لَا تُشْمِتْ بِی عَدُوّاً وَ لَا حَاسِداً أَبَداً وَ لَا تَکِلْنِی إِلَی نَفْسِی طَرْفَةَ عَیْنٍ أَبَداً وَ لَا أَقَلَّ مِنْ ذَلِکَ وَ لَا أَکْثَرَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَرِنِی الْحَقَّ حَقّاً فَأَتَّبِعَهُ وَ الْبَاطِلَ بَاطِلًا فَأَجْتَنِبَهُ وَ لَا تَجْعَلْهُ عَلَیَّ مُتَشَابِهاً فَأَتَّبِعَ هَوَایَ بِغَیْرِ هُدًی مِنْکَ وَ اجْعَلْ هَوَایَ تَبَعاً لِطَاعَتِکَ وَ خُذْ رِضَا نَفْسِکَ مِنْ نَفْسِی وَ اهْدِنِی لِمَا اخْتُلِفَ فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِکَ إِنَّکَ تَهْدِی مَنْ تَشَاءُ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ثُمَّ ادْعُ بِمَا أَحْبَبْتَ (1).

«12»

زِیَارَةٌ أُخْرَی لَهُ علیه السلام: السَّلَامُ عَلَی الْبَابِ الْأَقْصَدِ وَ الطَّرِیقِ الْأَرْشَدِ وَ الْعَالِمِ الْمُؤَیَّدِ یَنْبُوعِ الْحِکَمِ وَ مِصْبَاحِ الظُّلَمِ سَیِّدِ الْعَرَبِ وَ الْعَجَمِ الْهَادِی إِلَی الرَّشَادِ الْمُوَفَّقِ بِالتَّأْیِیدِ وَ السَّدَادِ مَوْلَایَ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْجَوَادِ أَشْهَدُ یَا وَلِیَّ اللَّهِ أَنَّکَ أَقَمْتَ

ص: 22


1- 1. مصباح الزائر ص 207- 208.

نماز را به پا داشتی، و زکات را ادا نمودی، و امر به معروف و نهی از منکر کردی، و در راه خدا آن چنان که شایسته بود، جهاد کردی و خدا را خالصانه پرستیدی تا مرگ به سراغ تو آمد؛ پس خوشبخت زندگی کردی و شهید از دنیا رفتی؛ ای کاش من هم با شما بودم و به کامیابی بزرگ نائل می­شدم؛ و رحمت خدا و برکت­های او نثار تو باد.

سپس بر خاک بوسه بزن و صورت راست خود را برآن بگذار و دو رکعت نماز زیارت به جای آور و بعد از آن هر چه می­خواهی، دعا کن.(1)

روایت13.

زیارت دیگری برای آن حضرت؛ که درودهای خداوند بر او باد.

مقابل قبر حضرت می­ایستی و می­گویی: درود بر تو ای برگزیده خدا، درود بر تو ای دوست خدا، درود بر تو ای ولی خدا، درود بر تو ای حجت خدا، درود بر تو ای نور خدا، درود بر تو ای برگزیده خدا، درود بر تو ای امام فرزند امام، درود بر تو ای فرزند سرور تمام آفریدگان، درود بر تو ای پیراسته از گناهان، درود بر تو ای دعوت کننده به سوی حق و هدایت، درود بر تو ای برطرف کننده شک و گمراهی و نابودی، درود بر تو ای دعوت کننده به سوی خیر و استواری، درود بر تو ای امام معروف به ابی جعفر محمد فرزند علی، امام جواد، درود بر تو ای فرزند بهترین آفریدگان، درود بر تو ای فرزند پیشوایان بزرگوار، درود بر تو ای خزانه­دار دانش، و معدن حکمت، درود بر تو ای تأیید شده به سبب عصمت و پاکدامنی، درود بر تو ای سرور من، ای ابا جعفر محمد فرزند علی، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار تو باد.

گواهی می­دهم ای سرور من، که تو نماز را به پا داشتی، و زکات را ادا نمودی، و امر به معروف و نهی از منکر کردی، و کتاب خدا را آن چنان که سزاوار آن بود تلاوت نمودی، و در راه خدا آن چنان که شایسته بود جهاد کردی، و در راه او بر آزار مردم شکیبایی ورزیدی، و خالصانه خدا را عبادت کردی تا اینکه زمان رحلت از این دنیا به سراغ تو آمد؛ من به درگاه خدا از دشمنانت بیزاری می­جویم، و به سوی خدا به واسطه دوستی تو تقرّب می­جویم؛ ای فرزند رسول خدا، من برای زیارت نزد تو آمدم، در حالی که آشنا به حق تو، و پناهنده به قبر تو، و اعتراف کننده به برتری­ات، دوستدار برای کسی که تو را دوست بدارد، و دشمن برای کسی که تو را دشمن بدارد، نسبت به جایگاه تو و به گمراهی کسی که با تو مخالفت ورزد بینا و آشنا، و خواهان شفاعت به وسیله تو به درگاه خداوند هستم، تا گناهم را بیامرزد، و از بدی­هایم در گذرد، پس نزد پروردگارت مرا شفاعت نما.

ص: 23


1- . مصباح الزائر: 208

الصَّلَاةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتَّی أَتَاکَ الْیَقِینُ فَعِشْتَ سَعِیداً وَ مَضَیْتَ شَهِیداً یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَکُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

ثُمَّ قَبِّلِ التُّرْبَةَ وَ ضَعْ خَدَّکَ الْأَیْمَنَ عَلَیْهَا وَ صَلِّ رَکْعَتَیْنِ لِلزِّیَارَةِ وَ ادْعُ بَعْدَهُمَا بِمَا تَشَاءُ(1).

«13»

زِیَارَةٌ أُخْرَی لَهُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ: تَقِفُ عَلَیْهِ وَ أَنْتَ مُسْتَقْبِلُهُ بِوَجْهِکَ وَ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَفِیَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حَبِیبَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا خِیَرَةَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ ابْنُ الْإِمَامِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدِ جَمِیعِ الْأَنَامِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُبَرَّأُ مِنَ الْآثَامِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الدَّاعِی إِلَی الْحَقِّ وَ الْهُدَی السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُزِیلُ لِلشَّکِّ وَ الْعَمَی وَ الرَّدَی السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الدَّاعِی إِلَی الْخَیْرِ وَ السَّدَادِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ الْمَعْرُوفُ بِأَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْجَوَادِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ خَیْرِ الْأَنَامِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْأَئِمَّةِ الْکِرَامِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا خَازِنَ الْعِلْمِ وَ مَعْدِنَ الْحِکْمَةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُؤَیَّدُ بِالْعِصْمَةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

أَشْهَدُ أَنَّکَ یَا مَوْلَایَ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تَلَوْتَ الْکِتَابَ حَقَّ تِلَاوَتِهِ وَ جَاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ وَ صَبَرْتَ عَلَی الْأَذَی فِی جَنْبِهِ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتَّی أَتَاکَ الْیَقِینُ أَنَا أَبْرَأُ إِلَی اللَّهِ مِنْ أَعْدَائِکَ وَ أَتَقَرَّبُ إِلَی اللَّهِ بِمُوَالاتِکَ أَتَیْتُکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ زَائِراً عَارِفاً بِحَقِّکَ عَائِذاً بِقَبْرِکَ مُقِرّاً بِفَضْلِکَ مُوَالِیاً لِمَنْ وَالَیْتَ مُعَادِیاً لِمَنْ عَادَیْتَ مُسْتَبْصِراً بِشَأْنِکَ وَ بِضَلَالَةِ مَنْ خَالَفَکَ مُسْتَشْفِعاً بِکَ إِلَی اللَّهِ لِیَغْفِرَ بِکَ ذُنُوبِی وَ یَتَجَاوَزَ عَنْ سَیِّئَاتِی فَاشْفَعْ لِی عِنْدَ رَبِّکَ.

ص: 23


1- 1. مصباح الزائر ص 208.

سپس خود را بر روی قبر بیفکن و آن را ببوس و آنچه می­خواهی، درخواست کن.(1)

ذکر هنگام وداع آن حضرت و نیز امام موسی کاظم علیهما السلام: کنار قبر امام محمد تقی علیه السلام می­ایستی و می­گویی:

درود بر تو ای ولی خدا و فرزند ولی او، درود بر تو ای حجت خدا و فرزند حجت او، درود بر تو ای فرزند رسول خدا، درود بر تو ای فرزند امیرالمؤمنین، درود بر تو ای فرزند فاطمه زهرا، درود بر تو ای فرزند حسن و حسین، درود بر تو ای فرزند امامان پاک، درود بر تو و بر پدران پاک و بر فرزندان پاکیزه­ات باد؛ درود بر تو ای سرور من، ای ابا جعفر، و رحمت خدا و برکت­های او نثار تو باد. سلام بر تو، سلام وداع کننده­ای که نه خسته شده و نه ملول گشته است، و رحمت خدا و برکت­های او بر تو باد؛ تو را به خدا می­سپارم و از او میخواهم که حق تو را رعایت کند؛ و بر تو سلام می­کنم و به خداوند و به پیامبر و به هر چه از جانب خداوند آمده است، ایمان آوردم.

خدایا، برمحمد و خاندان محمد درود فرست، و نام ما را با گواهان ثبت کن؛ خدایا، این زیارت را آخرین زیارت من از او قرار مده، و زیارتش را تا زمانی که زنده­ام، همواره روزی من گردان، و اگر مرا از دنیا بردی، در زمره او و در زمره پدران پاک و وارسته­اش محشور کن؛ خدایا، هیچگاه بین من و او جدایی مینداز، و مرا از این بارگاه باشکوه خارج مگردان جز آن که گناهم آمرزیده شده، و کوششم مورد سپاس قرار گرفته، و کردارم پذیرفته شده، و زیارتم مورد قبول، و خواسته­هایم برآورده شده، و تمام گرفتاری­ها از من برطرف شده باشد.

خدایا، برمحمد و خاندان محمد درود فرست، و مرا از کسانی که رستگار و موفق و سالم و کامیاب باز می­گردند، به بهترین صورت که هریک از زائران و هواداران و دوستانش باز می­گردند، باز گردان؛ پدر و مادرم و خودم و خانواده­ام و دارایی­ام فدای تو باد، ای موسی فرزند جعفر، و ای محمد فرزند علی؛ مرا مورد توجه و عنایت خود قرار دهید، و از گروه خودتان بنمایید، و در شفاعت خودتان داخل گردانید، و نزد پروردگارتان مرا یاد کنید؛ درود خدا بر شما و بر خانواده شما دو امام؛ خداوند بین من و شما جدایی نیندازد، و برکت شما را از من قطع نگرداند، و مرا و پدر و مادرم و همه مردان و زنان مؤمن را بیامرزد، به راستی که او ستوده و بزرگوار است.

سپس به دلخواه خوت دعا می­کنی، و بدون اینکه به طرف ضریح پشت ­کنی خارج می­شوی، و همین گونه برو تا این که ضریح از دیدگانت ناپدید شود.

ص: 24


1- . مصباح الزائر: 208 - 209

ثُمَّ تَنْکَبُّ عَلَی الْقَبْرِ وَ تُقَبِّلُهُ وَ تَدْعُو بِمَا تُرِیدُ(1)

ذِکْرُ وَدَاعٍ لَهُ وَ لِلْکَاظِمِ علیهما السلام تَقِفُ عَلَی قَبْرِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ علیه السلام وَ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ وَ ابْنَ وَلِیِّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ ابْنَ حُجَّتِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَی آبَائِکَ الْمُطَهَّرِینَ وَ عَلَی أَبْنَائِکَ الطَّیِّبِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَیْکَ سَلَامَ مُوَدِّعٍ لَا سَئِمٍ وَ لَا قَالٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ أَسْتَوْدِعُکَ اللَّهَ یَا مَوْلَایَ وَ أَسْتَرْعِیکَ وَ أَقْرَأُ عَلَیْکَ السَّلَامَ آمَنْتُ بِاللَّهِ وَ بِالرَّسُولِ وَ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اکْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیَارَتِی إِیَّاهُ وَ ارْزُقْنِی زِیَارَتَهُ أَبَداً مَا أَبْقَیْتَنِی فَإِنْ تَوَفَّیْتَنِی فَاحْشُرْنِی مَعَهُ وَ فِی زُمْرَتِهِ وَ زُمْرَةِ آبَائِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ اللَّهُمَّ لَا تُفَرِّقْ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ أَبَداً وَ لَا تُخْرِجْنِی مِنْ هَذِهِ الْقُبَّةِ الشَّرِیفَةِ إِلَّا مَغْفُوراً ذَنْبِی مَشْکُوراً سَعْیِی مَقْبُولًا عَمَلِی مَبْرُوراً زِیَارَتِی مَقْضِیّاً حَوَائِجِی قَدْ کَشَفْتَ جَمِیعَ الْبَلَاءِ عَنِّی اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ یَنْقَلِبُ مُفْلِحاً مُنْجِحاً سَالِماً غَانِماً بِأَفْضَلِ مَا یَنْقَلِبُ بِهِ أَحَدٌ مِنْ زُوَّارِهِ وَ مَوَالِیهِ وَ مُحِبِّیهِ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی وَ نَفْسِی وَ أَهْلِی وَ مَالِی یَا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ وَ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ اجْعَلَانِی فِی هَمِّکُمَا وَ صَیِّرَانِی فِی حِزْبِکُمَا وَ أَدْخِلَانِی فِی شَفَاعَتِکُمَا وَ اذْکُرَانِی عِنْدَ رَبِّکُمَا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکُمَا وَ عَلَی أَهْلِکُمَا وَ لَا فَرَّقَ اللَّهُ بَیْنِی وَ بَیْنَکُمَا وَ لَا قَطَعَ عَنِّی بَرَکَتَکُمَا وَ غَفَرَ لِی وَ لِوَالِدَیَّ وَ لِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ.

ثُمَّ تَدْعُو بِمَا تُحِبُّ ثُمَّ تَخْرُجُ وَ لَا تَجْعَلْ ظَهْرَکَ إِلَی الضَّرِیحِ وَ امْضِ کَذَلِکَ حَتَّی تَغِیبَ عَنْ مُعَایَنَتِکَ.

ص: 24


1- 1. مصباح الزائر ص 208- 209.

آنچه سید - که رحمت خدا بر او باد، - در مورد زیارت این دو امام آورده بود، در اینجا به پایان رسید.(1)

توضیح

«مطامیر» جمع مطموره، عبارت است از گودالی در زیر زمین. عبارت: «فی الغابرین»، الغابر یعنی گذشته و باقیمانده؛ مقصود از آن در این جا، معنای دوم است، یعنی بودنشان در میان بازماندگان پس از من؛ یا در معنای امور باقیماندگان است، به این صورت که آزارشان را از خانواده من بازگردانی، و آنها را دلسوز ایشان قرار دهی. «برح الخفا» مانند «سمع» - در وزن - زمانی گفته می­شود که مسئله نمایان شود. و «السفیر»، یعنی فرستاده اصلاحگر در میان قوم؛ عبارت: «یا سرّ الله»، یعنی صاحب سرّ او؛ یا کسی که خداوند بزرگی و و منزلت او را از مردم پوشیده نگاه دارد.

می­گویم

زیارت این دو امام در روزهای باشرافت و زمان­های مخصوص به آن دو امام، مانند روز میلاد امام کاظم علیه السلام که هفتم صفر، و روز وفات آن حضرت که بیست و پنجم رجب یا ششم و بنا به قولی، پنجم رجب است، و روز امامت او، که نیمه رجب یا شوال است، و روز ولادت امام جواد علیه السلام که دهم رجب به روایت ابن عیّاش یا هفدهم رمضان یا نیمه آن است، و روز وفات آن حضرت که آخر ذی القعده یا یازدهم آن است، و روز امامت او که همان روز شهادت پدرش علیهما السلام است، همان طور که به زودی خواهد آمد، بیشتر مورد سفارش و مناسب­تر است

ص: 25


1- . مصباح الزائر: 209

إلی هذا انتهی ما أورده السید ره من زیارة الإمامین صلوات الله علیهما(1).

توضیح

المطامیر جمع المطمورة و هی الحفیرة تحت الأرض قوله فی الغابرین الغابر الماضی و الباقی و المراد به هنا الثانی أی حال کونهم فی الباقین بعدی أو فی أمر الباقین بأن تکف عن أهلی أذاهم و تجعلهم مشفقین علیهم و یقال برح الخفاء کسمع إذا وضح الأمر و السفیر الرسول المصلح بین القوم قوله یا سر الله أی صاحب سره أو الذی ستر الله جلالته و منزلته عن الناس.

أقول

زیارتهما علیهما السلام فی الأیام الشریفة و الأوقات المختصة بهما آکد و أنسب کیوم ولادة الکاظم علیه السلام و هو سابع صفر و یوم وفاته علیه السلام و هو الخامس و العشرون من رجب أو سادسه و قیل خامسه و یوم إمامته و هو منتصف رجب أو شوال و یوم ولادة الجواد علیه السلام و هو عاشر رجب بروایة ابن عیاش أو سابع عشر شهر رمضان أو منتصفه و یوم وفاته و هو آخر ذی القعدة أو الحادی عشر منه و یوم إمامته و هو شهادة أبیه علیهما السلام کما سیأتی.

ص: 25


1- 1. مصباح الزائر ص 209.

.

باب سوم : فضیلت مسجد براثا و اعمال آن

روایات

روایت1.

کشف الیقین: به خط حدیث شناس اخباری، محمد فرزند مشهدی نوشته­ای یافتم که با سند خودش نقل کرده است که جابر بن عبدالله انصاری گفته است: انس فرزند مالک که خدمتکار رسول خدا صلی الله علیه و آله بود، برای ما نقل کرد و گفت: هنگامی که امیرالمؤمنین علی بن ابی­طالب از جنگ نهروان باز گشت، در براثا فرود آمد، در آن جا عابدی وجود داشت که در مسکن خودش ساکن بود و نامش حباب بود. وقتی عابد، فریاد و صدای لشکر را شنید از مسکن به سمت بیابان روی کرد و نگاهی به سپاه امیرالمؤمنین علیه السلام انداخت وآن امر را ناپسند دانست و زود پایین آمد و گفت: این سپاه چیست؟ و فرمانده این سپاه چه کسی است؟ به او گفته شد: او امیرالمؤمنین علیه السلام است که از جنگ نهروان باز گشته است. حباب به سرعت از بین مردم عبور کرد و مقابل امیرالمؤمنین ایستاد و گفت: درود بر تو ای امیرالمؤمنین حقیقی و راستین!

امیرالمؤمنین فرمود: از کجا فهمیدی که من امیرالمؤمنین حقیقی و راستین هستم؟ حباب به او گفت: دانشمندان و بزرگان دینی ما، خبر آن را به ما داده­اند. حضرت فرمود: ای حباب! عابد به او گفت: شما از کجا اسم مرا می­دانی؟ امام فرمود: حبیب من رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را به من آموخته است. حباب گفت: دستت را جلوتر بیاور؛ گواهی می­دهم که هیچ خدایی جز الله نیست و محمد، فرستاده خدا است و تو، علی فرزند ابی­طالب، جانشین او هستی. امیرالمؤمنین فرمود: در کجا ساکن هستی؟ حباب گفت: من در صومعه­ام که همین جا قرار دارد، ساکن هستم. امیرالمؤمنین فرمود: از امروز به بعد در این جا ساکن نباش، اما در این جا مسجدی بنا کن و آن را به نام سازنده آن نامگذاری نما؛ مردی به اسم براثا آن مسجد را بنا نمود و مسجد به نام سازنده­اش براثا نامیده شد.

سپس فرمود: ای حباب، از کجا آب می­نوشی؟ گفت: ای امیرالمؤمنین، از نهر دجله که این جا قرار دارد؛ امام فرمود: چرا در این جا چشمه یا چاهی حفر نمی­کنی؟ حباب به امام گفت: ای امیرالمؤمنین، هر زمان چاهی حفر می­کنیم، آن را شور و ناگوار می­یابیم؛ امیرالمؤمنین علیه السلام به او فرمود: در این مکان چاهی حفر کن؛ وی حفر کرد و تخته سنگی در برابرشان بیرون آمد، به طوری که نتوانستند آن را در آورند؛ امیرالمؤمنین علیه السلام آن تخته سنگ را در آورد و به دنبال آن، چشمه­ای

ص: 26

باب 3 فضل مسجد براثا و العمل فیه

الأخبار

«1»

شف، [کشف الیقین] وَجَدْتُ بِخَطِّ الْمُحَدِّثِ الْأَخْبَارِیِّ مُحَمَّدِ بْنِ الْمَشْهَدِیِّ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مَشَایِخِهِ عَنْ سُلَیْمَانَ الْأَعْمَشِ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیِّ قَالَ حَدَّثَنَا أَنَسُ بْنُ مَالِکٍ وَ کَانَ خَادِمَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله قَالَ: لَمَّا رَجَعَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام مِنْ قِتَالِ أَهْلِ النَّهْرَوَانِ نَزَلَ بَرَاثَا وَ کَانَ بِهَا رَاهِبٌ فِی قَلَّایَتِهِ وَ کَانَ اسْمُهُ الْحُبَابَ فَلَمَّا سَمِعَ الرَّاهِبُ الصَّیْحَةَ وَ الْعَسْکَرَ أَشْرَفَ مِنْ قَلَّایَتِهِ إِلَی الْأَرْضِ فَنَظَرَ إِلَی عَسْکَرِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فَاسْتَفْظَعَ ذَلِکَ فَنَزَلَ مُبَادِراً فَقَالَ مَنْ هَذَا وَ مَنْ رَئِیسُ هَذَا الْعَسْکَرِ فَقِیلَ لَهُ هَذَا أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ قَدْ رَجَعَ مِنْ قِتَالِ أَهْلِ النَّهْرَوَانِ فَجَاءَ الْحَبُابُ مُبَادِراً یَتَخَطَّی النَّاسَ حَتَّی وَقَفَ عَلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فَقَالَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ حَقّاً حَقّاً فَقَالَ وَ مَا عِلْمُکَ بِأَنِّی أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ حَقّاً حَقّاً قَالَ لَهُ بِذَلِکَ أَخْبَرَنَا عُلَمَاؤُنَا وَ أَحْبَارُنَا فَقَالَ لَهُ یَا حُبَابُ فَقَالَ لَهُ الرَّاهِبُ وَ مَا عِلْمُکَ بِاسْمِی فَقَالَ أَعْلَمَنِی بِذَلِکَ حَبِیبِی رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله فَقَالَ لَهُ الْحُبَابُ مُدَّ یَدَکَ فَأَنَا أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ أَنَّکَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَصِیُّهُ فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام وَ أَیْنَ تَأْوِی فَقَالَ أَکُونُ فِی قَلَّایَةٍ لِی هَاهُنَا فَقَالَ لَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ بَعْدَ یَوْمِکَ هَذَا لَا تَسْکُنْ فِیهَا وَ لَکِنِ ابْنِ هَاهُنَا مَسْجِداً وَ سَمِّهِ بِاسْمِ بَانِیهِ فَبَنَاهُ رَجُلٌ اسْمُهُ بَرَاثَا فَسُمِّیَ الْمَسْجِدُ بَرَاثَا بِاسْمِ الْبَانِی لَهُ ثُمَّ قَالَ وَ مِنْ أَیْنَ تَشْرَبُ یَا حُبَابُ فَقَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْ دِجْلَةَ هَاهُنَا قَالَ فَلِمَ لَا تَحْفِرُ هَاهُنَا عَیْناً أَوْ بِئْراً فَقَالَ لَهُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ کُلَّمَا حَفَرْنَا بِئْراً وَجَدْنَاهَا مَالِحَةً غَیْرَ عَذْبَةٍ فَقَالَ لَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام احْفِرْ هَاهُنَا بِئْراً فَحَفَرَ فَخَرَجَتْ عَلَیْهِمْ صَخْرَةٌ لَمْ یَسْتَطِیعُوا قَلْعَهَا فَقَلَعَهَا أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فَانْقَلَعَتْ عَنْ عَیْنٍ

ص: 26

شیرین­تر از عسل و گواراتر از سرشیر جوشیدن گرفت. امام به او فرمود: ای حباب، آب آشامیدنی تو از این چشمه خواهد بود؛ اما ای حباب، در کنار این مسجد تو، شهری ساخته خواهد شد که ستمگران در آن زیاد می­شوند و گرفتاری در آن شهر، بزرگ می­شود، تا اینکه هر شب جمعه در آنجا، هفتاد هزار زنا صورت می­گیرد.(1)

بیان

در النهایه گفته است:(2)

«القلایة»، معادل عربی واژه «کلاده» و آن، عبارت از پرستش­گاه­های مردمان نصاری است.

می­گویم

این حدیث به صورت کامل در کتاب احوال امیرالمؤمنین علیه السلام بیان شد.

روایت2.

امالی الطوسی: امام باقر علیه السلام فرمود: زمانی که امیرالمؤمنین علیه السلام از نبرد با خوارج باز گشت، از سرزمین زوراء عبورکرد و به مردم فرمود: اینجا سرزمین زوراء است؛ بروید و از آن دور شوید؛ چرا که واقع شدن خواری و ذلت در آن، سریع­تر از فرو رفتن میخ در سبوس است. وقتی به قسمتی از سرزمین بغداد آمد، فرمود: نام این سرزمین چیست؟ گفته شد: سرزمین نجرا؛ حضرت فرمود: - نجرا - سرزمینی بایر است؛ از اینجا دور شوید و به سمت راست حرکت کنید. وقتی به سمت راست آمد، با عابدی که در صومعه بود، رو به رو شد؛ به او فرمود: ای عابد، آیا می­توانم در اینجا اطراق کنم؟ عابد به او گفت: با سپاهت در این سرزمین اطراق نکن؛ فرمود: چرا؟ گفت: زیرا در این سرزمین جز پیامبر و جانشین پیامبر که با سپاهیانش در راه خداوند عز و جل نبرد می­کند، کسی فرود نمی­آید؛ در کتاب­هایمان این گونه یافته­- و خوانده­-­ایم. امیرالمؤمنین عیله السلام فرمود: من همان فرد هستم؛ عابد به سمت حضرت آمد و گفت: مرا به آیین اسلام در بیاور؛ چرا که من در انجیل وصف تو را یافته­ام و اینکه تو در سرزمین براثا خانه مریم و سرزمین عیسی علیهما السلام فرود می­آیی. امیرالمؤمنین فرمود: بایست و ما را از چیزی آگاه مساز. سپس به قسمتی از سرزمین آمد و فرمود: با دست های خود زمین را بکنید و خود حضرت نیز با دستش زمین را کند و چشمه­ای جوشان فوران کرد؛ و فرمود: این چشمه مریم است که برای او جوشیدن گرفت.

سپس فرمود: در اینجا به اندازه هفده ذراع حفر کنید؛ حفر کردند و تخته سنگی سفید رنگ نمایان گشت؛ به دنبال این، حضرت علیه السلام فرمود: بر روی این تخته سنگ بود که مریم، عیسی را از دوشش برداشت و بر روی آن نهاد و در اینجا نماز خواند. سپس امیرالمؤمنین علیه السلام آن تخته سنگ را راست نمود و به سمت آن نماز خواند و در آنجا چهار روز اقامت نمود و نماز را کامل ­می­خواند، و خانواده خویش را در ص: 27


1- . کشف الیقین: 156 -157
2- . النهایه 3 : 309

أَحْلَی مِنَ الشَّهْدِ وَ أَلَذَّ مِنَ الزُّبْدِ فَقَالَ لَهُ یَا حُبَابُ یَکُونُ شُرْبُکَ مِنْ هَذِهِ الْعَیْنِ أَمَا إِنَّهُ یَا حُبَابُ سَتُبْنَی إِلَی جَنْبِ مَسْجِدِکَ هَذَا مَدِینَةٌ وَ تَکْثُرُ الْجَبَابِرَةُ فِیهَا وَ یَعْظُمُ الْبَلَاءُ حَتَّی إِنَّهُ لَیُرْکَبُ فِیهَا کُلَّ لَیْلَةِ جُمُعَةٍ سَبْعُونَ أَلْفَ فَرْجٍ حَرَامٍ (1).

بیان

قال فی النهایة(2)

القلایة معرب کلادة من بیوت عبادة النصاری.

أقول

قد مر الحدیث بطوله فی کتاب أحوال أمیر المؤمنین علیه السلام.

«2»

ما، [الأمالی] للشیخ الطوسی الْمُفِیدُ عَنْ عَلِیِّ بْنِ بِلَالٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عِیسَی بْنِ حُمَیْدٍ عَنْ أَبِیهِ حُمَیْدِ بْنِ قَیْسٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ أَبِیهِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام یَقُولُ: إِنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام لَمَّا رَجَعَ مِنْ وَقْعَةِ الْخَوَارِجِ اجْتَازَ بِالزَّوْرَاءِ فَقَالَ لِلنَّاسِ إِنَّهَا الزَّوْرَاءُ فَسِیرُوا وَ جَنِّبُوا عَنْهَا فَإِنَّ الْخَسْفَ أَسْرَعُ إِلَیْهَا مِنَ الْوَتِدِ فِی النُّخَالَةِ فَلَمَّا أَتَی مَوْضِعاً مِنْ أَرْضِهَا قَالَ مَا هَذِهِ الْأَرْضُ قِیلَ أَرْضُ نَجْرَا فَقَالَ أَرْضُ سِبَاخٍ جَنِّبُوا وَ یَمِّنُوا فَلَمَّا أَتَی یَمْنَةَ السَّوَادِ إِذَا هُوَ بِرَاهِبٍ فِی صَوْمَعَةٍ فَقَالَ لَهُ یَا رَاهِبُ أَنْزِلُ هَاهُنَا فَقَالَ لَهُ الرَّاهِبُ لَا تَنْزِلْ هَذِهِ الْأَرْضَ بِجَیْشِکَ قَالَ وَ لِمَ قَالَ لِأَنَّهُ لَا یَنْزِلُهَا إِلَّا نَبِیٌّ أَوْ وَصِیُّ نَبِیٍّ بِجَیْشِهِ یُقَاتِلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ هَکَذَا نَجِدُ فِی کُتُبِنَا فَقَالَ لَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام أَنَا ذَلِکَ فَنَزَلَ الرَّاهِبُ إِلَیْهِ فَقَالَ خُذْ عَلَیَّ شَرَائِعَ الْإِسْلَامِ إِنِّی وَجَدْتُ فِی الْإِنْجِیلِ نَعْتَکَ وَ أَنَّکَ تَنْزِلُ أَرْضَ بَرَاثَا بَیْتَ مَرْیَمَ وَ أَرْضَ عِیسَی علیهما السلام فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ قِفْ وَ لَا تُخْبِرْنَا بِشَیْ ءٍ ثُمَّ أَتَی مَوْضِعاً فَقَالَ الْکُزُوا هَذَا فَلَکَزَهُ بِرِجْلِهِ علیه السلام فَانْبَجَسَتْ عَیْنٌ خَرَّارَةٌ فَقَالَ هَذِهِ عَیْنُ مَرْیَمَ الَّتِی أُنْبِعَتْ لَهَا ثُمَّ قَالَ اکْشِفُوا هَاهُنَا عَلَی سَبْعَةَ عَشَرَ ذِرَاعاً فَکُشِفَ فَإِذَا بِصَخْرَةٍ بَیْضَاءَ فَقَالَ علیه السلام عَلَی هَذِهِ وَضَعَتْ مَرْیَمُ عِیسَی مِنْ عَاتِقِهَا وَ صَلَّتْ هَاهُنَا فَنَصَبَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام الصَّخْرَةَ وَ صَلَّی إِلَیْهَا وَ أَقَامَ هُنَاکَ أَرْبَعَةَ أَیَّامٍ یُتِمُّ الصَّلَاةَ وَ جَعَلَ الْحَرَمَ

ص: 27


1- 1. کشف الیقین ص 156- 157 للسیّد بن طاوس طبع النجف.
2- 2. النهایة ج 3 ص 309.

چادری که با آن موضع به اندازه رسیدن صدای یک انسان فاصله داشت، اسکان داد؛ سپس فرمود: - اینجا - سرزمین براثا و این خانه مریم علیه السلام و مکان مقدّسی است که پیامبران در آن نماز خوانده­اند. امام محمد باقر علیه السلام فرمود: ما نیز چنین یافته­ایم که ابراهیم علیه السلام قبل از عیسی علیه السلام در آن مکان نماز خوانده است.(1)

روایت3.

الخرائج: مثل همین روایت را به صورت مرسل از آن حضرت علیه السلام روایت کرده است.(2)

توضیح

«اللکز»، یعنی راندن با دست؛ «الخریر»، یعنی صدای آب؛ عبارت «علی دعوة»، یعنی فاصله بین آن دو به اندازه مسافت رسیدن صدای ندا دهنده است؛ سپس بدان از این روایت استفاده می­شود که این مکان از جمله مکان­هایی است که برای مسافر جایز است نماز را در آنجا تمام بخواند، ولی کسی این مطلب را بیان نکرده است.

روایت4.

المناقب: حارث الأعور و عمرو پسر حریث و ابو ایوب نقل کرده­اند که امیرالمؤمنین هنگامی که از جنگ با خوارج باز گشت، در سمت راست نخلستان ها فرود آمد ترسایی به حضرت گفت: فقط جانشین پیامبر که در راه خدا می­جنگد، در این مکان فرود می­آید؛ علی علیه السلام فرمود: من سرور جانشینان، جانشین سرور پیامبران هستم. وی گفت: پس بنابر این تو باید مرد بدون مو پیشانی طایفه قریش و جانشین محمد باشی؛ مرا به دین اسلام در بیاور که من در انجیل، توصیف تو را دیده­ام که تو در مسجد براثا که خانه مریم و سرزمین عیسی است، فرود می­آیی.

امیرالمؤمنین فرمود: ای حباب بنشین؛ وی گفت: و این نشانه دیگری است. حضرت سپس فرمود: ای حباب، از این صومعه پایین بیا و به جای این دیر، مسجد بساز. حباب دیر را مسجد ساخت و همراه امیرالمؤمنین به کوفه آمد و همچنان در آنجا ساکن بود تا این که امیرالمؤمنین به شهادت رسید و حباب به مسجدش در براثا باز گشت.(3)

روایت5.

در روایتی آمده است که ترسا گفت: در انجیل خوانده­ام که ایلیا جانشین البارقلیطا، محمد، پیامبر امی و آخرین فرد از پیامبران خداوند و فرستادگان او که قبل از وی بودند، در این مکان نماز می­خواند؛- و این مطلب را در ضمن سخنان بسیاری بیان کرد- هر کس او را درک نماید، باید از نوری که او آورده است، پیروی نماید؛ به یقین بدانید که در آخر الزمان در این مکان درختی کاشته میشود که میوه­اش هرگز فاسد نمی­شود.(4)

ص: 28


1- . امالی طوسی 1 : 202؛ چاپ نجف اشرف
2- . الخرائج: آن را در محل مورد نظر نیافتم.
3- . مناقب ابن شهر آشوب 2 : 100؛ چاپ نجف اشرف
4- . مناقب ابن شهرآشوب 2 : 100؛ چاپ نجف اشرف

فِی خَیْمَةٍ مِنَ الْمَوْضِعِ عَلَی دَعْوَةٍ ثُمَّ قَالَ أَرْضُ بَرَاثَا هَذَا بَیْتُ مَرْیَمَ علیها السلام هَذَا الْمَوْضِعُ الْمُقَدَّسُ صَلَّی فِیهَا الْأَنْبِیَاءُ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ علیهما السلام وَ لَقَدْ وَجَدْنَا أَنَّهُ صَلَّی فِیهِ إِبْرَاهِیمُ قَبْلَ عِیسَی علیهما السلام (1).

«3»

یج، [الخرائج و الجرائح] مُرْسَلًا عَنْهُ علیه السلام: مِثْلَهُ (2)

بیان

اللکز الدفع بالکف و الخریر صوت الماء قوله علی دعوة أی کان البعد بینهما قدر مد صوت داع ینادی ثم اعلم أنه یستفاد من هذا الخبر أن هذا الموضع أیضا من المواضع التی یجوز للمسافر إتمام الصلاة فیها و لم یقل به أحد.

«4»

قب، [المناقب] لابن شهرآشوب الْحَارِثُ الْأَعْوَرُ وَ عَمْرُو بْنُ حُرَیْثٍ وَ أَبُو أَیُّوبَ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام: أَنَّهُ لَمَّا رَجَعَ مِنْ وَقْعَةِ الْخَوَارِجِ نَزَلَ یُمْنَی السَّوَادِ فَقَالَ لَهُ رَاهِبٌ لَا یَنْزِلُ هَاهُنَا إِلَّا وَصِیُّ نَبِیٍّ یُقَاتِلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَقَالَ عَلِیٌّ فَأَنَا سَیِّدُ الْأَوْصِیَاءِ وَصِیُّ سَیِّدِ الْأَنْبِیَاءِ قَالَ فَإِذاً أَنْتَ أَصْلَعُ قُرَیْشٍ وَصِیُّ مُحَمَّدٍ خُذْ عَلَیَّ الْإِسْلَامَ إِنِّی وَجَدْتُ فِی الْإِنْجِیلِ نَعْتَکَ وَ أَنْتَ تَنْزِلُ مَسْجِدَ بَرَاثَا بَیْتَ مَرْیَمَ وَ أَرْضَ عِیسَی قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ فَاجْلِسْ یَا حُبَابُ قَالَ وَ هَذِهِ دَلَالَةٌ أُخْرَی ثُمَّ قَالَ فَانْزِلْ یَا حُبَابُ مِنْ هَذِهِ الصَّوْمَعَةِ وَ ابْنِ هَذَا الدَّیْرَ مَسْجِداً فَبَنَی حُبَابٌ الدَّیْرَ مَسْجِداً وَ لَحِقَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ إِلَی الْکُوفَةِ فَلَمْ یَزَلْ بِهَا مُقِیماً حَتَّی قُتِلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فَعَادَ حُبَابٌ إِلَی مَسْجِدِهِ بِبَرَاثَا(3).

«5»

وَ فِی رِوَایَةٍ: أَنَّ الرَّاهِبَ قَالَ قَرَأْتُ أَنَّهُ یُصَلِّی فِی هَذَا الْمَوْضِعِ إِیلِیَا وَصِیُّ الْبَارِقْلِیطَا مُحَمَّدٍ نَبِیِّ الْأُمِّیِّینَ الْخَاتِمِ لِمَنْ سَبَقَهُ مِنْ أَنْبِیَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ فِی کَلَامِ کَثِیرٍ فَمَنْ أَدْرَکَهُ فَلْیَتَّبِعِ النُّورَ الَّذِی جَاءَ بِهِ أَلَا وَ إِنَّهُ یُغْرَسُ فِی آخِرِ الْأَیَّامِ بِهَذِهِ الْبُقْعَةِ شَجَرَةٌ لَا یَفْسُدُ ثَمَرَتُهَا(4).

ص: 28


1- 1. أمالی الطوسیّ ج 1 ص 202 طبع النجف الأشرف.
2- 2. الخرائج لم أعثر علیه فی مظانه.
3- 3. مناقب ابن شهرآشوب ج 2 ص 100 طبع النجف الأشرف.
4- 4. مناقب ابن شهرآشوب ج 2 ص 100 طبع النجف الأشرف.

روایت6.

در روایت زاذان آمده است که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: آب آشامیدنی تو از کجا تأمین می­شود؟ گفت: از دجله. امام فرمود: چرا چشمه­ای حفر نمی­کنی که از آب آن استفاده کنی؟ گفت: حفر کرده­ام ولی آب آن، شور در آمده است. امام فرمود: الآن چاه دیگری حفر کن؛ وی حفر کرد و آب آن، شیرین در آمد. سپس فرمود: ای حباب، آب آشامیدنی تو باید از اینجا باشد، و این مسجد همواره آباد باشد؛ اگر آن را خراب و نخل آن را قطع نمایند، مصیبتی آنان - و یا بنا به قولی، مردم - را فرا می­گیرد.(1)

روایت7.

در روایت محمد بن قیس آمده است: امیرالمؤمنین در قسمتی از آن مکان نرم وارد شد و با پایش به زمین کوبید و در اثر آن، چشمه­ای جوشیدن گرفت و حضرت فرمود: این چشمه مریم است؛ سپس فرمود: در اینجا به اندازه هفده ذرع حفر کنید؛ حفر کردند و سنگ سفید رنگی نمایان گشت؛ فرمود: در این مکان، مریم عیسی را از دوشش برداشت و روی آن سنگ گذاشت و در اینجا نماز خواند. امیرالمؤمنین تخته سنگ را راست نمود و به سمت آن نماز خواند و در آنجا چهار روز اقامت کرد.(2)

روایت8.

در روایت امام باقر علیه السلام آمده است: حضرت فرمود: این چشمه­ای است که برای مریم جوشیدن گرفت؛ در اینجا به اندازه هفده ذرع حفر کنید؛ حفر کردند و سنگی سفید رنگ نمایان گشت.(3)

روایت9.

در روایتی آمده است: در این مکان مقدس، پیامبران نماز خوانده­اند؛ و امام باقر علیه السلام فرمود: آن طور که ما اطلاع داریم، قبل از من، حضرت عیسی علیه السلام در آن نماز خوانده است.(4)

روایت10.

درروایت دیگری آمده است: حضرت ابراهیم در آن نماز خوانده است.(5)

روایت11.

روایت شده است که امیرالمؤمنین با صدای بلند به زبان عبری فرمود: ای چاه به من نزدیک شو؛ وقتی از کنار مسجد عبور کرد، در آنجا گیاه عوسج و خاری بزرگ بود، شمشیرش را بر کشید و همه آن را برید و فرمود: در اینجا قبر پیامبری از پیامبران الهی است؛ و به خورشید دستور داد باز گردد؛ خورشید برگشت و سیزده تن از اصحاب حضرت همراه او بودند، پس قبله را با خط راستی مشخص کرد و به سمت آن نماز خواند.(6)

توضیح

این مسجد هم اکنون موجود است و بین جاده بغداد و زیارتگاه کاظمین قرار دارد و مستحب است در آن نماز خوانده شود و نیازها درخواست گردد. بعضی از اصحاب گفته­اند نماز خواندن در مسجد شمس خارج حله مستحب است و آن، مسجدی است

ص: 29


1- . مناقب ابن شهرآشوب 2 : 101
2- . مناقب ابن شهر آشوب 2 : 101
3- . مناقب ابن شهر آشوب 2 : 101
4- . مناقب ابن شهر آشوب 2 : 101
5- . مناقب ابن شهر آشوب 2 : 101
6- . مناقب ابن شهر آشوب 2 : 101
«6»

وَ فِی رِوَایَةِ زَاذَانَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام: وَ مِنْ أَیْنَ شُرْبُکَ قَالَ مِنْ دِجْلَةَ قَالَ وَ لِمَ لَمْ تَحْفِرْ عَیْناً تَشْرَبُ مِنْهَا قَالَ قَدْ حَفَرْتُهَا فَخَرَجَتْ مَالِحَةً قَالَ فَاحْتَفِرِ الْآنَ بِئْراً أُخْرَی فَاحْتَفَرَ فَخَرَجَ مَاؤُهَا عَذْباً فَقَالَ یَا حُبَابُ لِیَکُنْ شُرْبُکَ مِنْ هَاهُنَا وَ لَا یَزَالُ هَذَا الْمَسْجِدُ مَعْمُوراً فَإِذَا خَرَّبُوهُ وَ قَطَعُوا نَخْلَهُ حَلَّتْ بِهِمْ أَوْ قَالَ بِالنَّاسِ دَاهِیَةٌ(1).

«7»

وَ فِی رِوَایَةِ مُحَمَّدِ بْنِ الْقَیْسِ: فَأَتَی أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام مَوْضِعاً مِنْ تِلْکَ الْمُلَیِّنَةِ فَرَکَلَهَا بِرِجْلِهِ فَانْبَجَسَتْ عَیْنٌ خَرَّارَةٌ فَقَالَ هَذِهِ عَیْنُ مَرْیَمَ ثُمَّ قَالَ احْتَفِرُوا هَاهُنَا سَبْعَةَ عَشَرَ ذِرَاعاً فَاحْتَفَرُوا فَإِذَا صَخْرَةٌ بَیْضَاءُ فَقَالَ هَاهُنَا وَضَعَتْ مَرْیَمُ عِیسَی مِنْ عَاتِقِهَا وَ صَلَّتْ هَاهُنَا فَنَصَبَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام الصَّخْرَةَ وَ صَلَّی إِلَیْهَا وَ أَقَامَ هُنَاکَ أَرْبَعَةَ أَیَّامٍ (2).

«8»

وَ فِی رِوَایَةِ الْبَاقِرِ علیه السلام قَالَ: هَذِهِ عَیْنُ مَرْیَمَ الَّتِی أُنْبِعَتْ لَهَا وَ اکْشِفُوا هَاهُنَا سَبْعَةَ عَشَرَ ذِرَاعاً فَکُشِفَ فَإِذَا صَخْرَةٌ بَیْضَاءُ الْخَبَرَ(3).

«9»

وَ فِی رِوَایَةٍ: هَذَا الْمَوْضِعُ الْمُقَدَّسُ صَلَّی فِیهِ الْأَنْبِیَاءُ وَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام وَ لَقَدْ وَجَدْنَا أَنَّهُ صَلَّی فِیهِ قَبْلِی عِیسَی (4).

«10»

وَ فِی رِوَایَةٍ أُخْرَی: صَلَّی فِیهِ الْخَلِیلُ علیه السلام (5).

«11»

وَ رُوِیَ: أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام صَاحَ فَقَالَ یَا بِئْرُ بِالْعِبْرَانِیِّ اقْرُبْ إِلَیَّ فَلَمَّا عَبَرَ إِلَی الْمَسْجِدِ وَ کَانَ فِیهِ عَوْسَجٌ وَ شَوْکٌ عَظِیمٌ فَانْتَضَی سَیْفَهُ وَ کَسَحَ ذَلِکَ کُلَّهُ وَ قَالَ إِنَّ هَاهُنَا قَبْرَ نَبِیٍّ مِنْ أَنْبِیَاءِ اللَّهِ وَ أَمَرَ الشَّمْسَ أَنِ ارْجِعِی فَرَجَعَتْ وَ کَانَ مَعَهُ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِهِ فَأَقَامَ الْقِبْلَةَ بِخَطِّ الْإِسْتِوَاءِ وَ صَلَّی إِلَیْهَا(6).

بیان

هذا المسجد الآن موجود و هو قریب من وسط الطریق من بغداد إلی مشهد الکاظمین علیهما السلام و یستحب الصلاة و طلب الحوائج فیه و ذکر بعض الأصحاب أنه یستحب الصلاة فی مسجد شمس خارج الحلة و هو المسجد الذی

ص: 29


1- 1. نفس المصدر ج 2 ص 101.
2- 2. نفس المصدر ج 2 ص 101.
3- 3. نفس المصدر ج 2 ص 101.
4- 4. نفس المصدر ج 2 ص 101.
5- 5. نفس المصدر ج 2 ص 101.
6- 6. نفس المصدر ج 2 ص 101.

که خورشید در آنجا بعد از وفات پیامبر صلی الله علیه و آله بر امیرالمؤمنین علیه السلام برگشت داده شد. این مسجد نیز در حال حاضر، پابرجا و معروف است.(1)

شهید - که رحمت خداوند شامل حال او باد، - در کتاب الذکری گفته است:(2) از مساجد با ارزش، مسجد براثا در قسمت غربی بغداد است و هم­اکنون پابرجا است؛ من آن را دیده و در آن نماز خواند­ه­ام. عده­ای از جابر انصاری روایت کرده­اند که گفته است: امام علی علیه السلام بعد از بازگشتن از جنگ خوارج، در براثا با ما - به عنوان امام جماعت - نماز خواند و ما تقریباً صد هزار نفر بودیم. مردی مسیحی از دیر خود بیرون آمد و گفت: فرمانده این لشکر کیست؟ گفتیم: این شخص؛ وی به سمت امام رفت و بر او سلام کرد.

سپس گفت: ای سرورم، آیا شما پیامبر هستید؟ حضرت فرمود: خیر؛ پیامبر، سرور من است که رحلت نموده است.وی گفت: پس جانشین پیامبر هستی؟ حضرت فرمود: بلی؛ وی گفت: صومعه به خاطر این مکان ساخته شده است که در براثا قرار دارد و در کتاب­های آسمانی خوانده­ام در این مکان، فقط پیامبر و جانشین پیامبر با چنین جماعتی نماز می­خواند؛ و سپس اسلام آورد. علی علیه السلام به او فرمود: چه کسی در این مکان نماز خوانده است؟ وی گفت: عیسی فرزند مریم و مادرش. علی علیه السلام به او فرمود: و همین­طور حضرت ابراهیم علیه السلام - نیز در آن نماز خوانده است. -

ص: 30


1- . این مسجد هم چنان در قسمت چپ خروجی حله به کربلا است و به دلیل کرامتش که بدان اشاره شد، متبرک و مقصد زائران است.
2- . الذکری: 155؛ چاپ ایران: 1271

رد فیه الشمس علی أمیر المؤمنین صلوات الله علیه بعد وفاة النبی صلی الله علیه و آله و هو أیضا الآن معمور و معروف (1).

و قال الشهید رحمه الله فی الذکری (2)

و من المساجد الشریفة مسجد براثا فی غربی بغداد و هو باق إلی الآن رأیته و صلیت فیه.

رَوَی الْجَمَاعَةُ عَنْ جَابِرٍ الْأَنْصَارِیِّ قَالَ: صَلَّی بِنَا عَلِیٌّ علیه السلام بِبَرَاثَا بَعْدَ رُجُوعِهِ مِنْ قِتَالِ الشُّرَاةِ وَ نَحْنُ زُهَاءُ مِائَةِ أَلْفِ رَجُلٍ فَنَزَلَ نَصْرَانِیٌّ مِنْ صَوْمَعَتِهِ فَقَالَ أَیْنَ عَمِیدُ هَذَا الْجَیْشِ فَقُلْنَا هَذَا فَأَقْبَلَ إِلَیْهِ وَ سَلَّمَ عَلَیْهِ ثُمَّ قَالَ یَا سَیِّدِی أَنْتَ نَبِیٌّ قَالَ لَا النَّبِیُّ سَیِّدِی قَدْ مَاتَ قَالَ أَ فَأَنْتَ وَصِیُّ نَبِیٍّ قَالَ نَعَمْ فَقَالَ إِنَّمَا بَنَیْتُ الصَّوْمَعَةَ مِنْ أَجْلِ هَذَا الْمَوْضِعِ وَ هُوَ بِبَرَاثَا وَ قَرَأْتُ فِی الْکُتُبِ الْمُنْزَلَةِ أَنَّهُ لَا یُصَلِّی فِی هَذَا الْمَوْضِعِ بِذَا الْجَمْعِ إِلَّا نَبِیٌّ أَوْ وَصِیُّ نَبِیٍّ ثُمَّ أَسْلَمَ فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ علیه السلام مَنْ صَلَّی هَاهُنَا قَالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ وَ أُمُّهُ فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ علیه السلام وَ الْخَلِیلُ علیه السلام.

ص: 30


1- 1. لا یزال هذا المسجد الشریف فی الحلّة علی یسار الخارج منها الی کربلا متبرکا و مقصدا لما وقع فیه من الکرامة المشار إلیها.
2- 2. الذکری ص 155 طبع ایران ص 1271.

باب چهارم : فضیلت زیارت امام آدمیان و پریان، حضرت علی بن موسی، امام رضا علیه السلام، و فضیلت مرقد مطهر او

روایات

روایت1.

عیون الاخبار، امالی الصدوق: امام صادق از طریق پدرانش علیهم السلام نقل کرده که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: به زودی، پاره تن من در سرزمین خراسان دفن خواهد شد؛ هیچ مؤمنی او را زیارت نمی­کند، مگر این که خداوند عز و جل بهشت را بر او واجب، و بدنش را بر آتش دوزخ حرام می­گرداند.(1)

روایت2.

امالی الصدوق: امام رضا علیه السلام فرمود: بارگاهی در خراسان وجود دارد که در آینده محل آمد و رفت فرشتگان قرار می­گیرد و پیوسته دسته­ای از آنها از آسمان فرود می­آیند و دسته­ای بالا می­روند، تا اینکه در صور دمیده شود. به امام گفته شد: ای پسر رسول خدا، این کدام بارگاه است؟ حضرت فرمود: آن بارگاه در سرزمین طوس قرار دارد و به خدا سوگند، آن باغی از باغ­های بهشت است؛ هر کس مرا در آن بارگاه زیارت نماید، مانند کسی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله را زیارت کرده باشد، و خداوند تبارک و تعالی برای او به سبب آن زیارت، ثواب هزار حج مورد سپاس و هزار عمره پذیرفته می­نویسد، و من و پدرانم در روز قیامت شفاعت کنندگان او خواهیم بود.

عیون الاخبار: قطّان و طالقانی و نقاش، همگی مثل این روایت را از احمد همدانی نقل کرده­اند .

ص: 31


1- . عیون الاخبار 2: 255 چاپ قم؛ امالی صدوق: 62 چاپ اسلامیه

باب 4 فضل زیارة إمام الإنس و الجن أبی الحسن علی بن موسی الرضا صلوات الله علیه و فضل مشهده

الأخبار

«1»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] لی، [الأمالی] للصدوق الطَّالَقَانِیُّ عَنِ الْجَلُودِیِّ عَنِ الْجَوْهَرِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَارَةَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: سَتُدْفَنُ بَضْعَةٌ مِنِّی بِأَرْضِ خُرَاسَانَ لَا یَزُورُهَا مُؤْمِنٌ إِلَّا أَوْجَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ الْجَنَّةَ وَ حَرَّمَ جَسَدَهُ عَلَی النَّارِ(1).

«2»

لی، [الأمالی] للصدوق الطَّالَقَانِیُّ عَنْ أَحْمَدَ الْهَمْدَانِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ 8 الرِّضَا علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ بِخُرَاسَانَ لَبُقْعَةً یَأْتِی عَلَیْهَا زَمَانٌ تَصِیرُ مُخْتَلَفَ الْمَلَائِکَةِ فَلَا یَزَالُ فَوْجٌ یَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَ فَوْجٌ یَصْعَدُ إِلَی أَنْ یُنْفَخَ فِی الصُّورِ فَقِیلَ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ أَیَّةُ بُقْعَةٍ هَذِهِ قَالَ هِیَ بِأَرْضِ طُوسَ وَ هُوَ وَ اللَّهِ رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّةِ مَنْ زَارَنِی فِی تِلْکَ الْبُقْعَةِ کَانَ کَمَنْ زَارَ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ کَتَبَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَهُ بِذَلِکَ ثَوَابَ أَلْفِ حَجَّةٍ مَبْرُورَةٍ وَ أَلْفِ عُمْرَةٍ مَقْبُولَةٍ وَ کُنْتُ أَنَا وَ آبَائِی شُفَعَاءَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ.

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] القطان و الطالقانی و النقاش جمیعا عن أحمد الهمدانی: مثله (2).

ص: 31


1- 1. عیون أخبار الرضا علیه السلام ج 2 ص 255 طبع قم و أمالی الصدوق ص 62 طبع الإسلامیة.
2- 2. زیادة من نسخة مخطوطة اشرف علیها المؤلّف العلامة مطالعة و علیها بعض الاستدراک و البیانات بخط یده قدّس سرّه لخزانة کتب الفاضل الخبیر البحاث المیرزا فخر الدین النصیری الامینی حفظه اللّه، و قد قابلنا المطبوعة هذه و صححناه عند الطباعة علی تلک النسخة الشریفة.

روایت3.

عیون الاخبار، امالی الصدوق: هروی گفته است: از امام رضا علیه السلام شنیدم که می­فرمود: به خدا سوگند، هیچ یک از ما، جز کشته شده به طریق شهادت نیست. به حضرت گفته شد: ای پسر رسول خدا، چه کسی تو را می­کشد؟ فرمود: بدترین آفریده خدا در زمان من، مرا با سم می­کشد؛ سپس مرا در خانه­ای تباه شده و در شهر دور افتاده دفن می­کند؛ آگاه باش که هر کس مرا در این غربت زیارت نماید، خداوند عز و جل ثواب صد هزار شهید و صد هزار صدیق و صد هزار حج گزارنده و عمره گزارنده و صد هزار رزمنده برای او می­نویسد و در گروه ما محشور می­نماید و در والاترین مراتب بهشت، همنشین ما قرار می­دهد.(1)

توضیح

در النهایه در حدیث کعب فرزند مالک آمده است:(2) و خداوند تو را در خانه خواری و تباه شده قرار ندهد؛ «مضیعه» با کسره حرف ضاد، بر وزن مفعله از ریشه «الضیاع»، به معنای دور انداختن و خواری است؛ گویا در آن تباه شده است. از آنجا که حرف میانی آن، «یاء» با کسره است، حرکت آن به حرف «ضاد» منتقل شده و حرف «یاء»، ساکن گردیده و کلمه بر وزن «معیشة» در آمده است و حال این دو کلمه، یکسان است.

روایت4.

عیون الاخبار، امالی الصدوق: از امام رضا علیه السلام روایت شده است که مردی از اهل خراسان به حضرت گفت: ای پسر رسول خدا، من در خواب، پیامبر را دیدم که به من می­فرمود: آن گاه که یکی از خاندان من در سرزمین شما دفن شود، و عهده­دار امانت من بشوید، و ستاره­ام در سرزمین شما پنهان گردد، چگونه خواهید بود؟ امام رضا علیه السلام به او فرمود: من در سرزمین شما دفن می­شوم، و من پاره تن پیامبرتان هستم، و من همان امانت و ستاره هستم؛ آگاه باش که هر کس مرا زیارت نماید، در حالی که به آن چه خداوند تبارک و تعالی از حق و طاعت من واجب نموده است، آگاه باشد، من و پدرانم در روز قیامت شفاعت کنندگان او خواهیم بود و هر کس که ما شفاعت کنندگان او در روز قیامت باشیم، نجات خواهد یافت، هر چند باری به سنگینی گناه دو گروه بزرگ آدمیان و پریان بر دوش او باشد.

پدرم از جدم و او از طریق پدرش، از پدرانش علیهم السلام نقل کرده که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس مرا در خواب ببیند، به یقین مرا دیده است؛ زیرا شیطان در صورت من و در صورت یکی از جانشنانم و در صورت هیچ یک از پیروان آنان در نمی­آید و به راستی، خواب راستین، یکی از هفتاد جزء پیامبری است.(3)

ص: 32


1- . عیون الاخبار2: 256؛ امالی صدوق: 63
2- . النهایه فی غریب الحدیث 3: 32
3- . عیون الاخبار 2: 257؛ امالی شیخ صدوق: 64
«3»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] لی، [الأمالی] للصدوق ابْنُ الْمُتَوَکِّلِ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْهَرَوِیِّ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا علیه السلام یَقُولُ: وَ اللَّهِ مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ شَهِیدٌ فَقِیلَ لَهُ فَمَنْ یَقْتُلُکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ شَرُّ خَلْقِ اللَّهِ فِی زَمَانِی یَقْتُلُنِی بِالسَّمِّ ثُمَّ یَدْفِنُنِی فِی دَارِ مَضِیعَةٍ وَ بِلَادِ غُرْبَةٍ أَلَا فَمَنْ زَارَنِی فِی غُرْبَتِی کَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَجْرَ مِائَةِ أَلْفِ شَهِیدٍ وَ مِائَةِ أَلْفِ صِدِّیقٍ وَ مِائَةِ أَلْفِ حَاجٍّ وَ مُعْتَمِرٍ وَ مِائَةِ أَلْفِ مُجَاهِدٍ وَ حُشِرَ فِی زُمْرَتِنَا وَ جُعِلَ فِی الدَّرَجَاتِ الْعُلَی مِنَ الْجَنَّةِ رَفِیقَنَا(1).

بیان

قال فی النهایة(2)

فی حدیث کعب بن مالک و لم یجعلک الله بدار هوان و لا مضیعة المضیعة بکسر الضاد مفعلة من الضیاع الاطراح و الهوان کأنه فیه ضائع فلما کانت عین الکلمة یاء و هی مکسورة نقلت حرکتها إلی الضاد فسکنت الیاء فصارت بوزن معیشة و التقدیر فیهما سواء.

«4»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] لی، [الأمالی] للصدوق الطَّالَقَانِیُّ عَنْ أَحْمَدَ الْهَمْدَانِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الرِّضَا علیه السلام: أَنَّهُ قَالَ لَهُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ خُرَاسَانَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ رَأَیْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله فِی الْمَنَامِ کَأَنَّهُ یَقُولُ لِی کَیْفَ أَنْتُمْ إِذَا دُفِنَ فِی أَرْضِکُمْ بَعْضِی فَاسْتُحْفِظْتُمْ وَدِیعَتِی وَ غُیِّبَ فِی ثَرَاکُمْ نَجْمِی فَقَالَ لَهُ الرِّضَا علیه السلام أَنَا الْمَدْفُونُ فِی أَرْضِکُمْ وَ أَنَا بَضْعَةٌ مِنْ نَبِیِّکُمْ وَ أَنَا الْوَدِیعَةُ وَ النَّجْمُ أَلَا فَمَنْ زَارَنِی وَ هُوَ یَعْرِفُ مَا أَوْجَبَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی مِنْ حَقِّی وَ طَاعَتِی فَأَنَا وَ آبَائِی شُفَعَاؤُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ مَنْ کُنَّا شُفَعَاءَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ نَجَا وَ لَوْ کَانَ عَلَیْهِ مِثْلُ وِزْرِ الثَّقَلَیْنِ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ لَقَدْ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ جَدِّی عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله قَالَ مَنْ رَآنِی فِی مَنَامِهِ فَقَدْ رَآنِی لِأَنَّ الشَّیْطَانَ لَا یَتَمَثَّلُ فِی صُورَتِی وَ لَا فِی صُورَةِ أَحَدٍ مِنْ أَوْصِیَائِی وَ لَا فِی صُورَةِ أَحَدٍ مِنْ شِیعَتِهِمْ وَ إِنَّ الرُّؤْیَا الصَّادِقَةَ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِینَ جُزْءاً مِنَ النُّبُوَّةِ(3).

ص: 32


1- 1. عیون أخبار الرضا علیه السلام ج 2 ص 256 و أمالی الصدوق ص 63.
2- 2. النهایة فی غریب الحدیث ج 3 ص 32.
3- 3. عیون الأخبار ج 2 ص 257 و الأمالی ص 64.

روایت5.

ثواب الاعمال، عیون الاخبار، امالی الصدوق، کامل الزیارات: بزنطی گفته است: در نامه امام رضا علیه السلام خواندم: این پیغام را به شیعیانم برسان که زیارت من، برابر با هزار حج نزد خداوند عز و جل است. بزنطی گفته است: به امام جواد علیه السلام گفتم: هزار حج؟ فرمود: بلی؛ به خدا سوگند، هزار هزار حج برای کسی که او را با شناخت حق و جایگاهش زیارت نماید، خواهد بود.(1)

روایت6.

بشارة المصطفی: مثل همین روایت را به سند دیگری نقل کرده است.(2)

روایت7.

امالی الصدوق: مثل همین روایت را از بزنطی نقل کرده و در آن آورده است: بزنطی گفته است: به امام جواد، فرزند امام رضا علیه السلام گفتم.(3)

روایت8.

امالی الصدوق: با همین سند از بزنطی نقل کرده که گفته است: از امام رضا علیه السلام شنیدم که می­فرمود: هر کس از دوستانم که حق و جایگاه مرا به رسمیت می­شناسد، مرا زیارت نماید، در روز قیامت برای او شفاعت خواهم نمود.(4)

روایت9.

عیون الاخبار: مثل همین روایت را با سند دیگری از بزنطی نقل کرده است.(5)

روایت10.

عیون الاخبار، امالی الصدوق: حسین پسر زید گفته است: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می­فرمود: مردی از فرزندان پسرم موسی متولد می­شود که اسم او، اسم امیرالمؤمنین علیه السلام است و در سرزمین طوس که در خراسان قرار دارد، دفن می­شود؛ او در آنجا با سمّ کشته می­شود و در همانجا غریبانه دفن می­گردد؛ هر کس او را زیارت نماید، در حالی که به حق و جایگاه او شناخت داشته باشد، خداوند عز و جل ثواب کسی را که قبل از فتح [مکه، در راه خدا] انفاق کرده و به پیکار پرداخته است، عطا می­کند.(6)

روایت11.

عیون الاخبار، امالی الصدوق:

ص: 33


1- . ثواب الاعمال: 89 چاپ بغداد؛ عیون الاخبار 2: 257؛ امالی صدوق: 64؛ کامل الزیارات: 306
2- . بشارة المصطفی: 24 چاپ نجف اشرف، چاپ دوم، سال 1383
3- . امالی صدوق: 119
4- . امالی صدوق: 119
5- . عیون الاخبار 2: 258
6- . عیون الاخبار 2: 255؛ امالی صدوق: 118
«5»

ثو، [ثواب الأعمال] ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] لی، [الأمالی] للصدوق مل، [کامل الزیارات] ابْنُ الْوَلِیدِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ ابْنِ عِیسَی عَنِ الْبَزَنْطِیِّ قَالَ: قَرَأْتُ کِتَابَ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام أَبْلِغْ شِیعَتِی أَنَّ زِیَارَتِی تَعْدِلُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَلْفَ حَجَّةٍ قَالَ فَقُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام أَلْفَ حَجَّةٍ قَالَ علیه السلام إِی وَ اللَّهِ أَلْفَ أَلْفِ حَجَّةٍ لِمَنْ زَارَهُ عَارِفاً بِحَقِّهِ (1).

«6»

بشا، [بشارة المصطفی] الْحَسَنُ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ بَابَوَیْهِ عَنْ عَمِّهِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِیهِ الْحَسَنِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ عَمِّهِ أَبِی جَعْفَرِ بْنِ بَابَوَیْهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْوَلِیدِ: مِثْلَهُ (2)

«7»

لی، [الأمالی] للصدوق أَبِی عَنْ سَعْدٍ عَنِ ابْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنِ الْبَزَنْطِیِّ: مِثْلَهُ وَ فِیهِ قَالَ فَقُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ابْنِهِ علیهما السلام (3).

«8»

لی، [الأمالی] للصدوق بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنِ الْبَزَنْطِیِّ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا علیه السلام یَقُولُ: مَا زَارَنِی أَحَدٌ مِنْ أَوْلِیَائِی عَارِفاً بِحَقِّی إِلَّا تَشَفَّعْتُ فِیهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ(4).

«9»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] أَبِی وَ ابْنُ الْوَلِیدِ مَعاً عَنْ سَعْدٍ عَنِ ابْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنِ الْبَزَنْطِیِّ: مِثْلَهُ (5).

«10»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] لی، [الأمالی] للصدوق مَاجِیلَوَیْهِ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حُسَیْنِ بْنِ زَیْدٍ عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ: یَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِ ابْنِی مُوسَی اسْمُهُ اسْمُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ فَیُدْفَنُ فِی أَرْضِ طُوسَ وَ هِیَ بِخُرَاسَانَ یُقْتَلُ فِیهَا بِالسَّمِّ فَیُدْفَنُ فِیهَا غَرِیباً مَنْ زَارَهُ عَارِفاً بِحَقِّهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَجْرَ مَنْ أَنْفَقَ قَبْلَ الْفَتْحِ وَ قَاتَلَ (6).

«11»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] لی، [الأمالی] للصدوق الْهَمْدَانِیُّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ الْیَقْطِینِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ

ص: 33


1- 1. ثواب الأعمال ص 89 طبع بغداد و عیون الأخبار ج 2 ص 257 و أمالی الصدوق ص 64 و کامل الزیارات ص 306.
2- 2. بشارة المصطفی ص 24 طبع النجف الأشرف الطبعة الثانیة سنة 1383.
3- 3. أمالی الصدوق ص 119.
4- 4. أمالی الصدوق ص 119.
5- 5. عیون الأخبار ج 2 ص 258.
6- 6. عیون الأخبار ج 2 ص 255 و أمالی الصدوق ص 118.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: پاره تن من در خراسان دفن می­گردد؛ هیچ شخص گرفتار او را زیارت نمی­کند، جز آن که خداوند غم او را بر طرف می­کند؛ و هیچ گنهکاری او را زیارت نمی­کند، جز آن که خداوند گناه او را می­آمرزد.(1)

روایت12.

عیون الاخبار، امالی الصدوق: امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: مردی از فرزندان من در سرزمین خراسان ستمکارانه با سمّ کشته می­شود و در همان جا دفن می­گردد؛ اسم او، اسم من و اسم پدرش، اسم پسر عمران، موسی علیه السلام است؛ هر کس او را در غربتش زیارت نماید، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می­آمرزد، هر چند به تعداد ستارگان و قطره­های باران و برگ­های درختان باشد.(2)

روایت13.

عیون الاخبار، امالی الصدوق: امام جواد علیه السلام فرمود: هر کس قبر پدرم را در طوس زیارت نماید، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می­آمرزد و آن گاه که روز قیامت شود، برای او منبری مقابل منبر رسول خدا صلی الله علیه و آله قرار داده می­شود، تا اینکه خداوند از حساب بندگانش فارغ گردد.(3)

روایت14.

الخصال، امالی الصدوق: امام رضا علیه السلام فرمود: هر کس با وجود دوری قبر من، مرا زیارت نماید، روز قیامت در سه جا نزد او می­آیم تا او را از وحشت رهایی بخشم: آن گاه که نامه اعمال در دست چپ و دست راست افراد داده شود، و نزد صراط، و هنگام سنجش اعمال.(4)

روایت15.

عیون الاخبار: مثل همین روایت را نقل کرده است.(5)

روایت16.

عیون الاخبار، امالی الصدوق: علی بن حسن بن فضّال از پدرش نقل کرده و گفته است: از امام رضا علیه السلام شنیدم که می­فرمود: من با زهر، مسموم گشته و کشته می­شوم و در دیار غربت دفن می­گردم؛ این را از روی ص: 34


1- . عیون الاخبار 2: 257؛ امالی صدوق: 119
2- . عیون الاخبار 2: 258 و امالی صدوق: 119
3- . عیون الاخبار 2: 259 و امالی صدوق: 120
4- . الخصال: ج 1 ص 109 چاپ اسلامیه؛ امالی صدوق: 121
5- . عیون الاخبار 2: 255

الْمِصْرِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی حُجْرٍ عَنْ قَبِیصَةَ عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: سَتُدْفَنُ بَضْعَةٌ مِنِّی بِخُرَاسَانَ مَا زَارَهَا مَکْرُوبٌ إِلَّا نَفَّسَ اللَّهُ کُرْبَتَهُ وَ لَا مُذْنِبٌ إِلَّا غَفَرَ اللَّهُ ذُنُوبَهُ (1).

«12»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] لی، [الأمالی] للصدوق الْوَرَّاقُ عَنْ سَعْدٍ عَنْ عِمْرَانَ بْنِ مُوسَی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ فُضَیْلٍ عَنْ غَزْوَانَ الضَّبِّیِّ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ إِسْحَاقَ عَنِ النُّعْمَانِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام: سَیُقْتَلُ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِی بِأَرْضِ خُرَاسَانَ بِالسَّمِّ ظُلْماً اسْمُهُ اسْمِی وَ اسْمُ أَبِیهِ اسْمُ ابْنِ عِمْرَانَ مُوسَی علیه السلام أَلَا فَمَنْ زَارَهُ فِی غُرْبَتِهِ غَفَرَ اللَّهُ ذُنُوبَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْهَا وَ مَا تَأَخَّرَ وَ لَوْ کَانَتْ مِثْلَ عَدَدِ النُّجُومِ وَ قَطْرِ الْأَمْطَارِ وَ وَرَقِ الْأَشْجَارِ(2).

«13»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] لی، [الأمالی] للصدوق الْعَطَّارُ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی علیه السلام قَالَ: مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی علیه السلام بِطُوسَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ نُصِبَ لَهُ مِنْبَرٌ بِحِذَاءِ مِنْبَرِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله حَتَّی یَفْرُغَ اللَّهُ مِنْ حِسَابِ عِبَادِهِ (3).

«14»

ل، [الخصال] لی، [الأمالی] للصدوق ابْنُ مُوسَی عَنِ الْأَسَدِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ حَمْدَانَ الدِّیوَانِیِّ قَالَ قَالَ الرِّضَا علیه السلام: مَنْ زَارَنِی عَلَی بُعْدِ دَارِی أَتَیْتُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِی ثَلَاثَةِ مَوَاطِنَ حَتَّی أُخَلِّصَهُ مِنْ أَهْوَالِهَا إِذَا تَطَایَرَتِ الْکُتُبُ یَمِیناً وَ شِمَالًا وَ عِنْدَ الصِّرَاطِ وَ عِنْدَ الْمِیزَانِ (4).

«15»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] الدَّقَّاقُ وَ السِّنَانِیُّ وَ الْوَرَّاقُ وَ الْمُکَتِّبُ جَمِیعاً عَنِ الْأَسَدِیِّ: مِثْلَهُ (5).

«16»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] لی، [الأمالی] للصدوق الطَّالَقَانِیُّ عَنِ ابْنِ عُقْدَةَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا علیه السلام یَقُولُ: إِنِّی مَقْتُولٌ وَ مَسْمُومٌ وَ مَدْفُونٌ بِأَرْضِ غُرْبَةٍ أَعْلَمُ ذَلِکَ بِعَهْدٍ

ص: 34


1- 1. عیون الأخبار ج 2 ص 257 و أمالی الصدوق ص 119.
2- 2. عیون الأخبار ج 2 ص 258 و أمالی الصدوق ص 119.
3- 3. عیون الأخبار ج 2 ص 259 و الأمالی ص 120.
4- 4. الخصال ج 1 ص 109 طبع الإسلامیة و أمالی الصدوق ص 121.
5- 5. عیون الأخبار ج 2 ص 255.

قولی که پدرم به من داده است می دانم و پدرم این را از پدرش و او از پدرانش و آنان از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده­اند. پس هر کس مرا در دیار غربت زیارت نماید، من و پدرانم در روز قیامت شفاعت کنندگان او خواهیم بود، و هر کس که ما شفاعت کنندگان او باشیم، نجات خواهد یافت؛ هر چند بر دوش او به میزان بار گناهان آدمیان و پریان، باشد.(1)

روایت17.

عیون الاخبار، امالی الصدوق: سلیمان پسر حفص گفته است: از امام موسی کاظم علیه السلام شنیدم که می­فرمود: هر کس قبر فرزندم علی را زیارت نماید، برای او نزد خداوند عز و جل، ثواب هفتاد حج پذیرفته شده، خواهد بود. گفتم: هفتاد حج پذیرفته شده؟ فرمود: بله؛ و بلکه هفتاد هزار حج. گفتم: هفتاد هزار حج؟ فرمود: چه بسیار حجی که مورد قبول واقع نشود؛ هر کس آن حضرت را زیارت نماید، یا یک شب نزد آن حضرت بماند، مانند کسی خواهد بود که خداوند را در عرش زیارت نموده باشد. گفتم: مانند کسی که خداوند را در عرش زیارت نموده باشد؟ فرمود: بله؛ وقتی روز قیامت می­شود، بر عرش خداوند، چهار نفر از پیشینیان و چهار نفر از پسینیان خواهند بود؛ پیشینیان، نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و پسینیان، محمد و علی و حسن و حسین هستند؛ سپس شاغول سنجش الهی نصب میشود و زیارت کنندگان قبرهای امامان، در کنار ما می­نشینند؛ آگاه باشید که مرتبه زیارت کنندگان قبر فرزندم علی علیه السلام از همه والاتر، و بهره­شان از همه بیشتر خواهد بود.(2)

روایت18.

امالی الصدوق: حمزه پسر حمران گفته است: امام صادق علیه السلام فرمود: یکی از نوادگانم در سرزمین خراسان در شهر طوس کشته می­شود؛ هر کس در آن دیار او را زیارت نماید، در حالی که به حق او آشنا باشد، در روز قیامت دستش را می­گیرم و او را وارد بهشت می­کنم؛ هر چند از اهل گناهان کبیره باشد. گفتم: فدایت شوم، شناخت حق او چیست؟ فرمود: بداند که فرمانبرداری او واجب است و او غریب و شهید است؛ هر کس او را زیارت نماید، در حالی که به حق او شناخت داشته باشد، خداوند ثواب هفتاد شهیدی که با ایمان حقیقی پیش روی رسول خدا صلی الله علیهه و آله به شهادت رسیده است، به او عطا می­کند.(3)

روایت19.

عیون الاخبار: مانند این روایت را نقل کرده است.(4)

روایت20.

در روایت دیگری گفته است: امام صادق علیه السلام فرمود: برای این - و با دست به سرورمان حضرت موسی کاظم علیه السلام اشاره فرمود، - فرزندی در طوس کشته می­شود که از شیعیان ما جز افراد کمیاب و کمیاب­تر او را زیارت نمی­کنند.(5)

توضیح

عبارت: «علی حقیقة»، یعنی در حالی که بر حقیقت ایمان یا شهادت حقیقی باشد.

ص: 35


1- . عیون الاخبار 2: 263؛ امالی صدوق: 611
2- . عیون الاخبار 2: 295؛ امالی صدوق: 120
3- . امالی صدوق: 121
4- . عیون الاخبار 2: 259
5- . عیون الاخبار 2: 259

عَهِدَهُ إِلَیَّ أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَلَا فَمَنْ زَارَنِی فِی غُرْبَتِی کُنْتُ أَنَا وَ آبَائِی شُفَعَاءَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ مَنْ کُنَّا شُفَعَاءَهُ نَجَا وَ لَوْ کَانَ عَلَیْهِ مِثْلُ وِزْرِ الثَّقَلَیْنِ (1).

«17»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] لی، [الأمالی] للصدوق ابْنُ مَسْرُورٍ عَنِ ابْنِ عَامِرٍ عَنْ عَمِّهِ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ حَفْصٍ قَالَ سَمِعْتُ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ علیهما السلام یَقُولُ: مَنْ زَارَ قَبْرَ وَلَدِی عَلِیٍّ کَانَ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَبْعُونَ حَجَّةً مَبْرُورَةً قُلْتُ سَبْعِینَ حَجَّةً مَبْرُورَةً قَالَ نَعَمْ سَبْعِینَ أَلْفَ حَجَّةٍ قُلْتُ سَبْعِینَ أَلْفَ حَجَّةٍ قَالَ فَقَالَ رُبَّ حَجَّةٍ لَا تُقْبَلُ مَنْ زَارَهُ أَوْ بَاتَ عِنْدَهُ لَیْلَةً کَانَ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِی عَرْشِهِ قُلْتُ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِی عَرْشِهِ قَالَ نَعَمْ إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ کَانَ عَلَی عَرْشِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعَةٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ أَرْبَعَةٌ مِنَ الْآخِرِینَ فَأَمَّا الْأَوَّلُونَ فَنُوحٌ وَ إِبْرَاهِیمُ وَ مُوسَی وَ عِیسَی وَ أَمَّا الْأَرْبَعَةُ الْآخِرُونَ فَمُحَمَّدٌ وَ عَلِیٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ ثُمَّ یُمَدُّ الْمِطْمَرُ فَیَقْعُدُ مَعَنَا زُوَّارُ قُبُورِ الْأَئِمَّةِ أَلَا إِنَّ أَعْلَاهَا دَرَجَةً وَ أَقْرَبَهُمْ حَبْوَةً زُوَّارُ قَبْرِ وَلَدِی عَلِیٍّ علیه السلام (2).

«18»

لی، [الأمالی] للصدوق ابْنُ نَاتَانَةَ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ حُمْرَانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: یُقْتَلُ حَفَدَتِی بِأَرْضِ خُرَاسَانَ فِی مَدِینَةٍ یُقَالُ لَهَا طُوسُ مَنْ زَارَهُ إِلَیْهَا عَارِفاً بِحَقِّهِ أَخَذْتُهُ بِیَدِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ أَدْخَلْتُهُ الْجَنَّةَ وَ إِنْ کَانَ مِنْ

أَهْلِ الْکَبَائِرِ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ مَا عِرْفَانُ حَقِّهِ قَالَ یَعْلَمُ أَنَّهُ مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ غَرِیبٌ شَهِیدٌ مَنْ زَارَهُ عَارِفاً بِحَقِّهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَجْرَ سَبْعِینَ شَهِیداً مِمَّنِ اسْتُشْهِدَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله عَلَی حَقِیقَةٍ(3).

«19»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] ابْنُ نَاتَانَةَ وَ الْمُکَتِّبُ وَ مَاجِیلَوَیْهِ وَ ابْنُ الْمُتَوَکِّلِ وَ أَحْمَدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ وَ عَلِیُّ بْنُ هِبَةِ اللَّهِ الْوَرَّاقُ جَمِیعاً عَنْ عَلِیٍّ: مِثْلَهُ (4).

«20»

وَ فِی حَدِیثٍ آخَرَ قَالَ قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام: یُقْتَلُ لِهَذَا وَ أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَی مَوْلَانَا مُوسَی علیه السلام وَلَدٌ بِطُوسَ لَا یَزُورُهُ مِنْ شِیعَتِنَا إِلَّا الْأَنْدَرُ فَالْأَنْدَرُ(5).

بیان

قوله علی حقیقة أی کائنا علی حقیقة الإیمان أو شهادة حقیقیة.

ص: 35


1- 1. عیون الأخبار: ج 2 ص 263 و الأمالی ص 611.
2- 2. عیون الأخبار ج 2 ص 295 و أمالی الصدوق ص 120.
3- 3. أمالی الصدوق ص 121.
4- 4. عیون الأخبار ج 2 ص 259.
5- 5. عیون الأخبار ج 2 ص 259.

روایت21.

امالی الصدوق: عبدالعظیم حسنی گفته است: از امام جواد علیه السلام شنیدم که می­فرمود: هر کس که پدرم را زیارت نماید و - در راه زیارت او - آزاری از قبیل باران یا سرما یا گرما به او برسد، جز این نیست که خداوند بدنش را بر آتش جهنم حرام گرداند.(1)

روایت22.

عیون الاخبار، امالی الصدوق: امام رضا علیه السلام فرمود: بار و بنه سفرتان را به سوی - زیارت - هیچ قبری جز قبرهای ما نبندید؛ آگاه باشید که من از روی ستم و با سمّ کشته می­شوم و در مکان غریب دفن می­گردم؛ هر کس بار سفرش را به قصد زیارت من ببندد، دعایش مستجاب می­گردد و خداوند گناهانش را می­آمرزد.(2)

روایت23.

عیون الاخبار: هروی گفته است: امام رضا علیه السلام در قبه­ای که قبر هارون الرشید در آنجا قرار داشت، وارد شد؛ سپس با دست خود کنار قبر هارون الرشید خط کشید و فرمود: این قبر من است و در اینجا دفن می­گردم و خداوند این مکان را محل رفت و آمد شیعیان و دوستدارانم قرار می­دهد؛ به خدا سوگند، زائری از ایشان مرا زیارت نمی­کند و سلام کننده­ای بر من سلام نمی­دهد، جز آن که با شفاعت ما اهل بیت، آمرزش خداوند و رحمت او بر وی واجب گردد. این کل روایت بود.(3)

روایت24.

عیون الاخبار: هروی گفته است: از امام رضا علیه السلام شنیدم که می­فرمود: من با سمّ و از روی ستم کشته می­شوم و در کنار هارون الرشید دفن می­گردم و خداوند عز و جل تربت مرا محل رفت و آمد شیعیان و دوستدارانم قرار می­دهد؛ هر کس مرا در این غربت زیارت نماید، دیدار من از او در روز قیامت واجب می­گردد؛ سوگند به خداوندی که محمد صلی الله علیه و آله را به پیامبری کرامت بخشید و او را بر تمام آفریدگان برگزیده ساخت، هیچ یک از شما نزد قبر من دو رکعت نماز نمی­گزارد، جز آن که سزاوار آمرزش از سوی خداوند عز و جل در روزی که او را دیدار می­نماید، می­گردد؛ و سوگند به حق آن خداوندی که ما را بعد از محمد صلی الله علیه و آله به امامت گرامی داشت، و به جانشینی آن حضرت اختصاص داد، زیارت کنندگان قبر من، گرامی­ترین میهمانان خداوند در روز قیامت خواهند بود؛ هر مؤمنی که مرا زیارت نماید و - در راه زیارت من، - قطره­ای باران به صورت او برخورد نماید،

ص: 36


1- . امالی صدوق: 654
2- . عیون الاخبار 2: 254؛ الخصال 1: 94
3- . عیون الاخبار 2: 136؛ در ضمن حدیث
«21»

لی، [الأمالی] للصدوق ابْنُ مُوسَی عَنِ الْأَسَدِیِّ عَنْ سَهْلٍ عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ الْحَسَنِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ الثَّانِیَ علیه السلام یَقُولُ: مَا زَارَ أَبِی علیه السلام أَحَدٌ فَأَصَابَهُ أَذًی مِنْ مَطَرٍ أَوْ بَرْدٍ أَوْ حَرٍّ إِلَّا حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهُ عَلَی النَّارِ(1).

«22»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] ل، [الخصال] الْهَمْدَانِیُّ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ یَاسِرٍ الْخَادِمِ قَالَ قَالَ الرِّضَا علیه السلام: لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ إِلَی شَیْ ءٍ مِنَ الْقُبُورِ إِلَّا إِلَی قُبُورِنَا أَلَا وَ إِنِّی مَقْتُولٌ بِالسَّمِّ ظُلْماً وَ مَدْفُونٌ فِی مَوْضِعِ غُرْبَةٍ فَمَنْ شَدَّ رَحْلَهُ إِلَی زِیَارَتِی اسْتُجِیبَ دُعَاؤُهُ وَ غُفِرَ لَهُ ذَنْبُهُ (2).

«23»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] تَمِیمٌ الْقُرَشِیُّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْأَنْصَارِیِّ عَنِ الْهَرَوِیِّ قَالَ: دَخَلَ الرِّضَا علیه السلام الْقُبَّةَ الَّتِی فِیهَا قَبْرُ هَارُونَ الرَّشِیدِ ثُمَّ خَطَّ بِیَدِهِ إِلَی جَانِبِهِ ثُمَّ قَالَ هَذِهِ تُرْبَتِی وَ فِیهَا أُدْفَنُ وَ سَیَجْعَلُ اللَّهُ هَذَا الْمَکَانَ مُخْتَلَفَ شِیعَتِی وَ أَهْلِ مَحَبَّتِی وَ اللَّهِ مَا یَزُورُنِی مِنْهُمْ زَائِرٌ وَ لَا یُسَلِّمُ عَلَیَّ مِنْهُمْ مُسَلِّمٌ إِلَّا وَجَبَ لَهُ غُفْرَانُ اللَّهِ وَ رَحْمَتُهُ بِشَفَاعَتِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ تَمَامَ الْخَبَرِ(3).

«24»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] مَاجِیلَوَیْهِ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْهَرَوِیِّ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا علیه السلام یَقُولُ: إِنِّی سَأُقْتَلُ بِالسَّمِّ مَسْمُوماً وَ مَظْلُوماً وَ أُقْبَرُ إِلَی جَنْبِ هَارُونَ وَ یَجْعَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ تُرْبَتِی مُخْتَلَفَ شِیعَتِی وَ أَهْلِ بَیْتِی فَمَنْ زَارَنِی فِی غُرْبَتِی وَجَبَتْ لَهُ زِیَارَتِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ الَّذِی أَکْرَمَ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله بِالنُّبُوَّةِ وَ اصْطَفَاهُ عَلَی جَمِیعِ الْخَلِیقَةِ لَا یُصَلِّی أَحَدٌ مِنْکُمْ عِنْدَ قَبْرِی رَکْعَتَیْنِ إِلَّا اسْتَحَقَّ الْمَغْفِرَةَ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یَوْمَ یَلْقَاهُ وَ الَّذِی أَکْرَمَنَا بَعْدَ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله بِالْإِمَامَةِ وَ خَصَّنَا بِالْوَصِیَّةِ إِنَّ زُوَّارَ قَبْرِی لَأَکْرَمُ الْوُفُودِ عَلَی اللَّهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یَزُورُنِی فَتُصِیبُ وَجْهَهُ قَطْرَةٌ مِنَ السَّمَاءِ

ص: 36


1- 1. الأمالی للصدوق ص 654.
2- 2. عیون الأخبار ج 2 ص 254 و الخصال ج 1 ص 94 طبع الإسلامیة و کان الرمز فی المتن( لی) علامة الأمالی و لم یوجد فیها و هو فی الخصال لذلک صححنا الرمز تبعا لصاحب الوسائل حیث روی الحدیث عن الخصال و العیون.
3- 3. عیون الأخبار ج 2 ص 136 ضمن حدیث.

خداوند پیکر او را بر آتش جهنم حرام می­گرداند.(1)

روایت25.

عیون الاخبار: ابوهاشم جعفری گفته است: از امام جواد علیه السلام شنیدم که می­فرمود: در میان دو کوه طوس، قطعه­ای از زمین وجود دارد که از بهشت برداشته شده است؛ هر کس داخل آن گردد، در روز قیامت از آتش جهنم ایمن خواهد بود.(2)

روایت26.

عیون الاخبار: عبدالعظیم حسنی از امام جواد علیه السلام نقل کرده است که فرمود: برای هر کسی که قبر پدرم را در طوس زیارت نماید، در حالی که به حق او شناخت داشته باشد، از سوی خداوند متعال، بهشت حتمی است.(3)

روایت27.

عیون الاخبار: با همین سند از عبدالعظیم حسنی روایت شده که گفته است: به امام جواد علیه السلام گفتم: بین زیارت قبر امام حسین و قبر پدرت در طوس، سرگردانم؛ نظر شما چیست؟ فرمود: همین جا بمان؛ سپس داخل شد و بیرون رفت، در حالی که اشک­هایش بر روی گونه­هایش جاری بود و فرمود: زیارت کنندگان قبر حضرت اباعبدالله بسیار هستند و زیارت کنندگان قبر پدرم در طوس کم هستند.(4)

روایت28.

عیون الخبار: پسر ابی نجران گفته است: از امام جواد علیه السلام پرسیدم: برای کسی که پدرت را زیارت نماید، چه پاداشی خواهد بود؟ فرمود: به خدا سوگند، پاداش او بهشت است.(5)

روایت29.

عیون الاخبار: پسر اسباط گفته است: از امام جواد علیه السلام پرسیدم: برای کسی که پدرت را در خراسان زیارت نماید، چه پاداشی خواهد بود؟ فرمود: بهشت، به خدا سوگند؛ بهشت، به خدا سوگند.(6)

روایت30.

عیون الاخبار: محمّد پسر سلیمان گفته است: از امام محمّد تقی علیه السلام در مورد شخصی سؤال کردم که حجّ واجب خود را با عمره تمتّع آغاز کرد و خداوند او را در به جای آوردن عمره و حج، یاری نمود؛ سپس به مدینه رفت و بر رسول خدا صلی الله علیه و آله سلام داد - و او را زیارت نمود - و سپس به زیارت پدرت امیرالمؤمنین رفت، در حالی که به حقّ او شناخت داشته و می­دانست که او حجّت خدا بر آفریدگان و درگاه خداوند که از آن به سوی خدا راه پیدا می­شود است، و بر آن حضرت سلام داد - و زیارت نمود؛ - سپس به سوی - قبر- اباعبدالله رفت و بر امام حسین علیه السلام سلام داد - و او را زیارت کرد؛ - و بعد از آن، به بغداد رفت و بر امام موسی کاظم علیه السلام سلام داد - و او را زیارت کرد - و پس از آن، به شهر خود باز گشت.

در همین زمان، خداوند آن مقدار مال که با آن، حج به جای آورد، به او روزی داد؛ کدام یک از این دو برای این مرد بهتر است؛ این کسی که

ص: 37


1- . عیون الاخبار 2: 256
2- . عیون الاخبار 2: 256
3- . عیون الاخبار 2: 256
4- . عیون الاخبار 2: 256
5- . عیون الاخبار 2 : 257
6- . عیون الاخبار 2 : 257

إِلَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ جَسَدَهُ عَلَی النَّارِ(1).

«25»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] ابْنُ الْمُتَوَکِّلِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی هَاشِمٍ الْجَعْفَرِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام یَقُولُ: إِنَّ بَیْنَ جَبَلَیْ طُوسَ قَبْضَةً قُبِضَتْ مِنَ الْجَنَّةِ مَنْ دَخَلَهَا کَانَ آمِناً یَوْمَ الْقِیَامَةِ مِنَ النَّارِ(2).

«26»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] مَاجِیلَوَیْهِ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ الْحَسَنِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: حُتِمَتْ لِمَنْ زَارَ أَبِی علیه السلام بِطُوسَ عَارِفاً بِحَقِّهِ الْجَنَّةُ عَلَی اللَّهِ تَعَالَی (3).

«27»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَدْ تَحَیَّرْتُ بَیْنَ زِیَارَةِ قَبْرِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ بَیْنَ قَبْرِ أَبِیکَ علیه السلام بِطُوسَ فَمَا تَرَی فَقَالَ لِی مَکَانَکَ ثُمَّ دَخَلَ وَ خَرَجَ وَ دُمُوعُهُ تَسِیلُ عَلَی خَدَّیْهِ فَقَالَ زُوَّارُ قَبْرِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام کَثِیرُونَ وَ زُوَّارُ قَبْرِ أَبِی علیه السلام بِطُوسَ قَلِیلٌ (4).

«28»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] أَبِی عَنْ سَعْدٍ عَنِ ابْنِ عِیسَی عَنِ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام مَا تَقُولُ لِمَنْ زَارَ أَبَاکَ قَالَ الْجَنَّةُ وَ اللَّهِ (5).

«29»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] ابْنُ الْوَلِیدِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ ابْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنِ ابْنِ أَسْبَاطٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام مَا لِمَنْ زَارَ وَالِدَکَ بِخُرَاسَانَ قَالَ الْجَنَّةُ وَ اللَّهِ الْجَنَّةُ وَ اللَّهِ (6).

«30»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] ابْنُ الْمُغِیرَةِ عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَیْفٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَسْلَمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام عَنْ رَجُلٍ حَجَّ حَجَّةَ الْإِسْلَامِ فَدَخَلَ مُتَمَتِّعاً بِالْعُمْرَةِ إِلَی الْحَجِّ فَأَعَانَهُ اللَّهُ تَعَالَی عَلَی حَجَّةٍ وَ عُمْرَةٍ ثُمَّ أَتَی الْمَدِینَةَ فَسَلَّمَ عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ثُمَّ أَتَی أَبَاکَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام عَارِفاً بِحَقِّهِ یَعْلَمُ أَنَّهُ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ بَابُهُ الَّذِی یُؤْتَی مِنْهُ فَسَلَّمَ عَلَیْهِ ثُمَّ أَتَی أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَسَلَّمَ عَلَیْهِ ثُمَّ أَتَی بَغْدَادَ فَسَلَّمَ عَلَی أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی علیه السلام ثُمَّ انْصَرَفَ إِلَی بِلَادِهِ.

فَلَمَّا کَانَ فِی هَذَا الْوَقْتِ رَزَقَهُ اللَّهُ تَعَالَی مَا یَحُجُّ بِهِ فَأَیُّهُمَا أَفْضَلُ هَذَا الَّذِی

ص: 37


1- 1. عیون الأخبار ج 2 ص 256 و فی الثالث ضمنت بدل حتمت.
2- 2. عیون الأخبار ج 2 ص 256 و فی الثالث ضمنت بدل حتمت.
3- 3. عیون الأخبار ج 2 ص 256 و فی الثالث ضمنت بدل حتمت.
4- 4. عیون الأخبار ج 2 ص 256 و فی الثالث ضمنت بدل حتمت.
5- 5. نفس المصدر ج 2 ص 257.
6- 6. نفس المصدر ج 2 ص 257.

حج واجب خود را به جای آورده است ،آیا برگردد و باز حجّ به جای آورد، یا به خراسان برود و پدرت امام رضا علیه السلام را زیارت نماید؟ فرمود: البته که برود بر پدرم سلام - و او را زیارت - کند، برتر است و باید در ماه رجب باشد؛ و بهتر است اکنون انجام ندهید؛ زیرا بر ما و شما از خلیفه خوف بدرفتاری هست.(1)

روایت31.

کامل الزیارات: مثل این روایت را از حسین پسر سیف روایت کرده است.(2)

روایت32.

عیون الاخبار: عبدالعظیم حسنی گفته است: از امام هادی علیه السلام شنیدم که می­فرمود: اهل قم و اهل آبه، به خاطر زیارت جدم علی بن موسی، امام رضا علیه السلام، آمرزیده می­شوند؛ آگاه باشید هر کس او را زیارت کند و در میانه راه، قطره­ای باران از آسمان بر او فرو ببارد، خداوند بدنش را بر آتش دوزخ حرام می­گرداند.(3)

روایت33.

عیون الاخبار: سلیمان پسر حفص گفته است: از امام موسی کاظم علیه السلام شنیدم که می­فرمود: پسرم علی با سم و مظلومانه کشته می­شود و در کنار هارون در طوس دفن می­گردد؛ هر کس او را زیارت کند، مانند کسی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله را زیارت کرده است.(4)

روایت34.

عیون الاخبار: امام رضا علیه السلام فرمود: من با سم و مظلومانه کشته می­شوم؛ هر کس مرا زیارت کند و به حق من شناخت داشته باشد، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می­آمرزد.(5)

روایت35.

عیون الاخبار: پسر مهزیار گفته است: به امام محمد تقی علیه السلام گفتم: فدایت شوم، آیا زیارت امام رضا علیه السلام با فضیلت­تر است یا زیارت امام حسین علیه السلام؟ فرمود: زیارت پدرم با فضیلت­تر است؛ چون امام حسین علیه السلام

ص: 38


1- . عیون الاخبار 2 : 258
2- . کامل الزیارات: 305
3- . عیون الاخبار 2 : 260
4- . عیون الاخبار 2 : 260
5- . عیون الاخبار 2: 261

حَجَّ حَجَّةَ الْإِسْلَامِ یَرْجِعُ أَیْضاً فَیَحُجُّ أَوْ یَخْرُجُ إِلَی خُرَاسَانَ إِلَی أَبِیکَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا علیه السلام فَیُسَلِّمُ عَلَیْهِ قَالَ بَلْ یَأْتِی خُرَاسَانَ فَیُسَلِّمُ عَلَی أَبِی علیه السلام أَفْضَلُ وَ لْیَکُنْ ذَلِکَ فِی رَجَبٍ وَ لَا یَنْبَغِی أَنْ تَفْعَلُوا هَذَا الْیَوْمَ فَإِنَّ عَلَیْنَا وَ عَلَیْکُمْ مِنَ السُّلْطَانِ شُنْعَةً(1).

«31»

مل، [کامل الزیارات] أَبِی وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ وَ عَلِیُّ بْنُ الْحَسَنِ جَمِیعاً عَنْ سَعْدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَیْفٍ: مِثْلَهُ (2).

«32»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] السِّنَانِیُّ عَنِ الْأَسَدِیِّ عَنْ سَهْلٍ عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ الْحَسَنِیِّ قَالَ سَمِعْتُ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ الْعَسْکَرِیَّ علیهما السلام یَقُولُ: أَهْلُ قُمَّ وَ أَهْلُ آبَةَ الْمَغْفُورُ لَهُمْ لِزِیَارَتِهِمْ لِجَدِّی عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا علیه السلام بِطُوسَ أَلَا وَ مَنْ زَارَهُ فَأَصَابَهُ فِی طَرِیقِهِ قَطْرَةٌ مِنَ السَّمَاءِ حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهُ عَلَی النَّارِ(3).

«33»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] الْفَامِیُّ عَنِ ابْنِ بُطَّةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ حَفْصٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ علیهما السلام یَقُولُ: إِنَّ ابْنِی عَلِیّاً مَقْتُولٌ بِالسَّمِّ ظُلْماً وَ مَدْفُونٌ إِلَی جَانِبِ هَارُونَ بِطُوسَ مَنْ زَارَهُ کَمَنْ زَارَ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله (4).

«34»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] ابْنُ الْوَلِیدِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ ابْنِ عِیسَی عَنِ الْوَشَّاءِ قَالَ قَالَ الرِّضَا علیه السلام: إِنِّی سَأُقْتَلُ بِالسَّمِّ مَظْلُوماً فَمَنْ زَارَنِی عَارِفاً بِحَقِّی غَفَرَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ(5).

«35»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] ابْنُ الْمُتَوَکِّلِ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ مَعْرُوفٍ عَنِ ابْنِ مَهْزِیَارَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام جُعِلْتُ فِدَاکَ زِیَارَةُ الرِّضَا علیه السلام أَفْضَلُ أَمْ زِیَارَةُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَقَالَ زِیَارَةُ أَبِی علیه السلام أَفْضَلُ وَ ذَلِکَ أَنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام

ص: 38


1- 1. عیون الأخبار ج 2 ص 258.
2- 2. کامل الزیارات ص 305.
3- 3. عیون الأخبار ج 2 ص 260.
4- 4. عیون الأخبار ج 2 ص 260.
5- 5. عیون الأخبار ج 2 ص 261.

را همه مردم زیارت می­کنند، ولی پدرم را جز شیعیان خاص زیارت نمی­کنند.(1)

روایت36.

کامل الزیارات: مانند این را از پسر مهزیار روایت کرده است.(2)

توضیح

شاید این اختصاص به آن زمان داشته باشد؛ زیرا جز شیعیان خاص که فضیلت زیارت امام رضا علیه السلام را میدانستند، کسی از آنان به زیارت او تمایل نشان نمیداد؛ بنا بر این تعلیل، در هر دوره­ای، هر یک از امامان که زیارت کننده­اش کم­تر باشد، ثواب زیارت او بیشتر خواهد بود. یا معنی روایت این است که اهل سنت نیز او را زیارت می­کنند؛ اما امام رضا علیه السلام را جز افراد خاص که همان شیعیان هستند، زیارت نمی­کنند؛ بنابراین، «من» - در روایت - بیانیه است. یا معنی روایت این است که از فرقه­های شیعه، جز آنان که معتقد به همه امامان - دوازده­گانه - باشند، او را زیارت نمی­کنند؛ بنابراین، کسی که معتقد به امامت امام رضا علیه السلام باشد، درباره امامان بعد از او، توقف نمی کند و مذاهب کمیابی هم که بعد از آن حضرت به وجود آمدند، دیری نپایید که نابود گشتند و اثری از آنان باقی نماند.

روایت37.

عیون الاخبار: طبق روایت دعبل، امام رضا علیه السلام فرمود: روزها و شب­هایی چند نمی­گذرد تا اینکه طوس محل رفت و آمد شیعیان و زیارت کنندگان من می­شود؛ آگاه باشید هر کس مرا در غربتم در طوس زیارت کند، در روز قیامت هم­رتبه من خواهد بود و آمرزیده می­شود.(3)

روایت38.

کامل الزیارات، ثواب الاعمال: علی پسر مهزیار گفته است: به امام جواد علیه السلام گفتم: برای کسی که به زیارت قبر امام رضا علیه السلام برود، چه پاداشی خواهد بود؟ فرمود: به خدا سوگند، بهشت - پاداش او است. -(4)

روایت39.

فرحة الغرّی:

ص: 39


1- . عیون الاخبار 2: 261
2- . کامل الزیارات: 306
3- . عیون الأخبار 2: 264
4- . ثواب الاعمال: 89؛ کامل الزیارات: 306

یَزُورُهُ کُلُّ النَّاسِ وَ أَبِی علیه السلام لَا یَزُورُهُ إِلَّا الْخَوَاصُّ مِنَ الشِّیعَةِ(1).

«36»

مل، [کامل الزیارات] الْکُلَیْنِیُّ وَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ وَ غَیْرُهُمَا عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ مَهْزِیَارَ: مِثْلَهُ (2)

بیان

لعل هذا مختص بهذا الزمان فإن الشیعة کانوا لا یرغبون فی زیارته إلا الخواص منهم الذین یعرفون فضل زیارته فعلی هذا التعلیل یکون فی کل زمان یکون إمام من الأئمة أقل زائرا یکون ثواب زیارته أکثر أو المعنی أن المخالفین أیضا یزورون الحسین علیه السلام و لا یزور الرضا إلا الخواص و هم الشیعة فیکون من بیانیة أو المعنی أن من فرق الشیعة لا یزوره إلا من کان قائلا بإمامة جمیع الأئمة فإن من قال بالرضا علیه السلام لا یتوقف فیمن بعده و المذاهب النادرة التی حدثت بعده زالت بأسرع زمان و لم یبق لها أثر.

«37»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] الْمُکَتِّبُ وَ الْوَرَّاقُ مَعاً عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْهَرَوِیِّ عَنِ الرِّضَا علیه السلام فِی خَبَرِ دِعْبِلٍ قَالَ علیه السلام: لَا تَنْقَضِی الْأَیَّامُ وَ اللَّیَالِی حَتَّی تَصِیرَ طُوسُ مُخْتَلَفَ شِیعَتِی وَ زُوَّارِی أَلَا فَمَنْ زَارَنِی فِی غُرْبَتِی بِطُوسَ کَانَ مَعِی فِی دَرَجَتِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَغْفُوراً لَهُ الْخَبَرَ(3).

«38»

مل، [کامل الزیارات] ثو، [ثواب الأعمال] ابْنُ الْوَلِیدِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ ابْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام مَا لِمَنْ أَتَی قَبْرَ الرِّضَا علیه السلام قَالَ الْجَنَّةُ وَ اللَّهِ (4).

«39»

حة، [فرحة الغری] نَصِیرُ الدِّینِ الطُّوسِیُّ عَنْ وَالِدِهِ عَنِ الْقُطْبِ الرَّاوَنْدِیِّ عَنِ الشَّیْخِ الْمُفِیدِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عَلِیٍّ الْجَعْفَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْفَضْلِ ابْنِ بِنْتِ دَاوُدَ الرَّقِّیِّ قَالَ: قَالَ

ص: 39


1- 1. عیون الأخبار ج 2 ص 261.
2- 2. کامل الزیارات ص 306.
3- 3. عیون الأخبار ج 2 ص 264.
4- 4. ثواب الأعمال ص 89 و کامل الزیارات ص 306.

امام صادق علیه السلام فرمود: چهار بقعه هستند که در روزهای طوفان - نوح -، به سوی خداوند فریاد بر آوردند: خانه کعبه، که خداوند آن را والامرتبه گرداند؛ و نجف و کربلا و طوس.(1)

روایت40.

کامل الزیارات: داود صرمی گفته است: از امام جواد علیه السلام شنیدم که می­فرمود: هر کس قبر پدرم را زیارت کند، بهشت برای او خواهد بود.(2)

روایت41.

کامل الزیارات: مثل این روایت را با سند دیگری از داود صرمی نقل کرده است.(3)

روایت42.

کامل الزیارات: حمدان دسوائی گفته است: پیش امام جواد علیه السلام رفتم و به او گفتم: برای کسی که پدرت را در طوس زیارت نماید، چه پاداشی است؟ فرمود: هر کس قبر پدرم را در طوس زیارت کند، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می­آمرزد. وی گفته است: من بعد از آن، ایوب پسر نوح را دیدم و به او گفتم: ای ابا حسین، من از سرورم امام جواد علیه السلام شنیدم که می­فرمود: هر کس قبر پدرم را در طوس زیارت کند، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می­آمرزد؛ ایوب گفت: آیا چیزی به آن برایت اضافه کنم؟ گفتم: بله؛ گفت: من از او - یعنی امام جواد علیه السلام - شنیدم که می­فرمود: هر کس قبر پدرم را در طوس زیارت کند، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می­آمرزد و در روز قیامت، منبری برایش مقابل منبر رسول خدا صلی الله علیه و آله قرار داده می­شود تا اینکه خداوند از حساب آفریدگان فارغ شود.(4)

روایت43.

کامل الزیارات: ابراهیم پسر اسحاق نهاوندی گفته است: امام رضا علیه السلام فرمود: هر کس مرا با وجود دوری جایگاهم و دور افتادگی مزارم زیارت کند، روز قیامت در سه جا به سراغ او می­آیم تا او را از انواع ترس­ها رها سازم: هنگامی که نامه­های اعمال به دستان راست و چپ انسان­ها داده شود؛ و در صراط؛ و هنگام سنجش اعمال مردمان. سعد [از راویان این حدیث] گفته است: این روایت را بعد از آن، از صالح پسر محمد همدانی نیز شنیدم. (5)

ص: 40


1- . فرحة الغری: 70؛ چاپ نجف اشرف ( چاپ دوم)
2- . کامل الزیارات: 303
3- . کامل الزیارات: 303
4- . کامل الزیارات: 304
5- . کامل الزیارات: 304

الصَّادِقُ علیه السلام: أَرْبَعُ بِقَاعٍ ضَجَّتْ إِلَی اللَّهِ أَیَّامَ الطُّوفَانِ الْبَیْتُ الْمَعْمُورُ فَرَفَعَهُ اللَّهُ وَ الْغَرِیُّ وَ کَرْبَلَاءُ وَ طُوسُ (1).

«40»

مل، [کامل الزیارات] جَمَاعَةُ مَشَایِخِی عَنْ سَعْدٍ عَنِ ابْنِ عِیسَی عَنْ دَاوُدَ الصَّرْمِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ: مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی فَلَهُ الْجَنَّةُ(2).

«41»

مل، [کامل الزیارات] الْحَسَنُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ أَبِیهِ عَنِ الصَّرْمِیِّ: مِثْلَهُ (3).

«42»

مل، [کامل الزیارات] أَبِی عَنْ سَعْدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ الْجَعْفَرِیِّ عَنْ حَمْدَانَ الدسوائی [الدَّسْتُوَائِیِ] قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی علیه السلام فَقُلْتُ لَهُ مَا لِمَنْ زَارَ أَبَاکَ بِطُوسَ فَقَالَ علیه السلام مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی بِطُوسَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ قَالَ حَمْدَانُ فَلَقِیتُ بَعْدَ ذَلِکَ أَیُّوبَ بْنَ نُوحِ بْنِ دَرَّاجٍ فَقُلْتُ لَهُ یَا أَبَا الْحُسَیْنِ إِنِّی سَمِعْتُ مَوْلَایَ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام یَقُولُ مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی بِطُوسَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ فَقَالَ أَیُّوبُ وَ أَزِیدُکَ فِیهِ قُلْتُ نَعَمْ فَقَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ یَعْنِی أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی بِطُوسَ غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ نُصِبَ لَهُ مِنْبَرٌ بِحِذَاءِ مِنْبَرِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله حَتَّی یَفْرُغَ اللَّهُ مِنْ حِسَابِ الْخَلَائِقِ (4).

«43»

مل، [کامل الزیارات] أَبِی عَنْ سَعْدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ النَّیْسَابُورِیِّ عَنْ شُعَیْبِ بْنِ عِیسَی عَنْ صَالِحِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْهَمْدَانِیِّ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ النَّهَاوَنْدِیِّ قَالَ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام: مَنْ زَارَنِی عَلَی بُعْدِ دَارِی وَ شُطُونِ مَزَارِی أَتَیْتُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِی ثَلَاثَةِ مَوَاطِنَ حَتَّی أُخَلِّصَهُ مِنْ أَهْوَالِهَا إِذَا تَطَایَرَتِ الْکُتُبُ یَمِیناً وَ شِمَالًا وَ عِنْدَ الصِّرَاطِ وَ عِنْدَ الْمِیزَانِ قَالَ سَعْدٌ وَ سَمِعْتُهُ بَعْدَ ذَلِکَ مِنْ صَالِحِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْهَمْدَانِیِ (5).

ص: 40


1- 1. فرحة الغریّ ص 70 طبع النجف الأشرف( الطبعة الثانیة).
2- 2. کامل الزیارات ص 303.
3- 3. کامل الزیارات ص 303.
4- 4. کامل الزیارات ص 304.
5- 5. کامل الزیارات ص 304.

توضیح

جوهری گفته است:(1)

«شطن عنه»، یعنی از او دور شد؛ و «بئر شطون»، یعنی چاه عمیق.

روایت44.

کامل الزیارات: علی پسر عبدالله پسر قطرب از امام موسی کاظم علیه السلام نقل کرده است که پسر حضرت که نوجوان بود در حالی که پسران دیگر حضرت در اطراف او نشسته بودند، نزد او آمد؛ امام موسی کاظم علیه السلام فرمود: این پسرم در سرزمین دور افتاده از دنیا می­رود؛ هر کس او را زیارت نماید، در حالی که تسلیم امر - ولایت - او و به حق او شناخت داشته باشد، نزد خداوند عز و جلّ مانند شهیدان جنگ بدر خواهد بود.(2)

روایت45.

کامل الزیارات: علی پسر ابراهیم از حمدان پسر اسحاق نقل میکند که گفت از امام جواد علیه السلام شنیدم (و یا اینکه حمدان گفته است برای من نقل شده است که مردی از امام علیه السلام شنیده است و شک از علی بن ابراهیم است) که امام جواد علیه السلام فرمود: هر کس قبر پدرم را در طوس زیارت کند، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می­آمرزد. راوی میگوید: من بعد از آن به حج رفتم و ایوب پسر نوح را دیدم و او به من گفت: امام جواد علیه السلام فرمود: هر کس قبر پدرم را در طوس زیارت کند، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می­آمرزد و برای او منبری در مقابل منبر رسول خدا و علی علیهما السلام قرار داده می­شود، تا اینکه خداوند از حساب آفریدگان فارغ شود؛ من بعد از آن ایوب پسر نوح را که به زیارت رفته بود، دیدم که می­گفت: به طلب منبر آمده­ام.(3)

روایت46.

کامل الزیارات: امام موسی کاظم علیه السلام فرمود: هر کس این پسرم - با دست خود به امام رضا علیه السلام اشاره کرد - را زیارت کند، بهشت از آن او خواهد بود.(4)

روایت47.

کامل الزیارات: یحیی پسر سلیمان مازنی از امام موسی کاظم علیه السلام نقل کرده است که فرمود: هر کس قبر فرزندم را زیارت کند، برای او نزد خداوند، عملی مانند هفتاد

ص: 41


1- . صحاح الجوهری 5: 2144
2- . کامل الزیارت: 304
3- . کامل الزیارات: 305
4- . کامل الزیارت: 306
بیان

قال الجوهری (1)

شطن عنه بعد و بئر شطون بعیدة القعر.

«44»

مل، [کامل الزیارات] أَبِی عَنْ سَعْدٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ الزَّیَّاتِ عَنْ یَحْیَی عَنِ الْحَسَنِ الْحُسَیْنِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ قُطْرُبٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ علیهما السلام قَالَ: مَرَّ بِهِ ابْنُهُ وَ هُوَ شَابٌّ حَدَثٌ وَ بَنُوهُ مُجْتَمِعُونَ عِنْدَهُ فَقَالَ إِنَّ ابْنِی هَذَا یَمُوتُ فِی أَرْضِ غُرْبَةٍ فَمَنْ زَارَهُ مُسَلِّماً لِأَمْرِهِ عَارِفاً بِحَقِّهِ کَانَ عِنْدَ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ کَشُهَدَاءِ بَدْرٍ(2).

«45»

مل، [کامل الزیارات] أَبِی وَ الْکُلَیْنِیُّ مَعاً عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ حَمْدَانَ بْنِ إِسْحَاقَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام أَوْ حُکِیَ لِی عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام الشَّکُّ مِنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام: مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی بِطُوسَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ قَالَ فَحَجَجْتُ بَعْدَ الزِّیَارَةِ فَلَقِیتُ أَیُّوبَ بْنَ نُوحٍ فَقَالَ لِی قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی بِطُوسَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ وَ بَنَی لَهُ مِنْبَراً حِذَاءَ مِنْبَرِ رَسُولِ اللَّهِ وَ عَلِیٍّ علیهما السلام حَتَّی یَفْرُغَ اللَّهُ مِنْ حِسَابِ الْخَلَائِقِ فَرَأَیْتُ بَعْدَ [ذَلِکَ] أَیُّوبَ بْنَ نُوحٍ وَ قَدْ زَارَ فَقَالَ جِئْتُ أَطْلُبُ الْمِنْبَرَ(3).

«46»

مل، [کامل الزیارات] أَبِی وَ أَخِی وَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ جَمِیعاً عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ زَیْدٍ النَّرْسِیِّ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی علیه السلام قَالَ: مَنْ زَارَ ابْنِی هَذَا وَ أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَی أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام فَلَهُ الْجَنَّةُ(4).

«47»

مل، [کامل الزیارات] الْکُلَیْنِیُّ عَنْ مُحَمَّدٍ الْعَطَّارِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ النَّیْسَابُورِیِّ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَعْدٍ الْمَکِّیِّ عَنْ یَحْیَی بْنِ سُلَیْمَانَ الْمَازِنِیِّ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ علیهما السلام قَالَ: مَنْ زَارَ قَبْرَ وَلَدِی کَانَ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ کَسَبْعِینَ

ص: 41


1- 1. صحاح الجوهریّ ج 5 ص 2144.
2- 2. کامل الزیارات ص 304 و فی المصدر إبراهیم بن ریان بدل( الزیات).
3- 3. کامل الزیارات ص 305.
4- 4. کامل الزیارات ص 306 و لیس فی السند( أخی).

حج پذیرفته شده خواهد بود. یحیی پسر سلیمان مازنی گفته است: گفتم: هفتاد حج؟ فرمود: بله؛ بلکه هفتصد حج. گفتم: هفتصد حج؟ فرمود: بله؛ بلکه هفتاد هزار حج. گفتم: هفتاد هزار حج؟ فرمود: چه بسا حجی که مورد قبول خداوند واقع نمی­شود؛ هر کس او را زیارت کند و یک شب نزد او بماند، مانند کسی است که خداوند را در عرش زیارت نموده است. گفتم: مانند کسی که خداوند را در عرش زیارت نموده است؟ فرمود: بله؛ هنگامی که روز قیامت شود، چهار نفر از پیشینیان و چهار نفر از پسینیان بر عرش خداوند قرار می­گیرند؛ چهار نفر از پیشینیان، نوح و ابراهیم و موسی و عیسی هستند؛ و چهار از پسینیان، محمد و علی و حسن و حسین علیهم السلام می­باشند؛ آن گاه شاغول عدل الهی نصب میشود و کسانی که قبرهای امامان علیهم السلام را زیارت کرده­اند، به ما ملحق شده و همراه ما می­نشینند؛ آگاه باشید که بلند مرتبه­ترین آنان و نزدیک­ترین آنان در بهره­مندی، زیارت کنندگان قبر فرزندم علی علیه السلام هستند.(1)

روایت48.

کامل الزیارات: مانند همین روایت را با همین سند نقل کرده است.(2)

توضیح

عبارت: «ثمّ یمّد المضمار»، المضمار، یعنی میدان مسابقه؛ و جایی که در آن جا اسب میتازند. شاید این عبارت کنایه از مجلس باشد که به خاطر بزرگی­اش، با این تعبیر آورده شده است. در بعضی از نسخه­ها، «المطمار» آورده شده است و «المطمار» و «المطمر»، یعنی ریسمان بنّائی که با آن اندازه گیری می­شود. آنچه پیش از این گفته شد، این معنا را تأیید می­کند؛ و شاید آن را گسترده است تا کسانی که از دوستداران او هستند، بر آن وارد شوند و مخالفان او از آن خارج گردند. در یکی از نسخه­های کتاب کافی، «ثمّ یمّد الطعام» آمده است.

«الحبوة»، یعنی هدیه و پیشکش. «الحبوة» همچنین به معنای لباس به دور خود پیچیدن نیز است؛ طوری که بین کمر و پاهای شخص با دستار و مانند آن بسته شود. در اینجا احتمال هر دو معنی وجود دارد.

روایت49.

امالی الصدوق: عبدالله پسر فضل گفته است: پیش امام صادق علیه السلام بودم که شخصی از اهل طوس نزد حضرت آمد و گفت: ای پسر رسول خدا، برای کسانی که قبر اباعبدالله حسین فرزند علی علیهما السلام را زیارت کنند، چه پاداشی هست؟ حضرت فرمود: ای شخص اهل طوس، هر کس قبر اباعبدالله حسین فرزند علی علیه السلام را زیارت کند و بداند که او امامی است که خداوند اطاعت از او را برای بندگان واجب ساخته است، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می­آمرزد و شفاعت او را درباره هفتاد گنهکار می­پذیرد و او در نزد قبر حضرت از خدای عز و جل نیازی طلب نمی­کند،

ص: 42


1- . کامل الزیارات: 307
2- . کامل الزیارات: 308

حَجَّةً مَبْرُورَةً قَالَ قُلْتُ سَبْعِینَ حَجَّةً قَالَ نَعَمْ وَ سَبْعِمِائَةِ حَجَّةٍ قُلْتُ وَ سَبْعِمِائَةِ حَجَّةٍ قَالَ نَعَمْ وَ سَبْعِینَ أَلْفَ حَجَّةٍ قُلْتُ وَ سَبْعِینَ أَلْفَ حَجَّةٍ قَالَ رُبَّ حَجَّةٍ لَا تُقْبَلُ مَنْ زَارَهُ وَ بَاتَ عِنْدَهُ لَیْلَةً کَانَ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِی عَرْشِهِ قُلْتُ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِی عَرْشِهِ قَالَ نَعَمْ إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ کَانَ عَلَی عَرْشِ اللَّهِ أَرْبَعَةٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ أَرْبَعَةٌ مِنَ الْآخِرِینَ فَأَمَّا الْأَرْبَعَةُ الَّذِینَ هُمْ مِنَ الْأَوَّلِینَ فَنُوحٌ وَ إِبْرَاهِیمُ وَ مُوسَی وَ عِیسَی وَ أَمَّا الْأَرْبَعَةُ الَّذِینَ هُمْ مِنَ الْآخِرِینَ فَمُحَمَّدٌ وَ عَلِیٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ علیهما السلام ثُمَّ یُمَدُّ الْمِطْمَارُ فَیَقْعُدُ مَعَنَا مَنْ زَارَ قُبُورَ الْأَئِمَّةِ علیهم السلام أَلَا إِنَّ أَعْلَاهُمْ دَرَجَةً وَ أَقْرَبَهُمْ حَبْوَةً زُوَّارُ قَبْرِ وَلَدِی عَلِیٍّ علیه السلام (1).

«48»

مل، [کامل الزیارات] أَبِی عَنْ سَعْدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ النَّیْشَابُورِیِّ بِهَذَا الْإِسْنَادِ: مِثْلَهُ (2)

بیان

قوله ثم یمد المضمار المضمار میدان السباق و الذی یضمر فیه الخیل و لعله کنایة عن المجلس عبر به عنه لسعته و فی بعض النسخ المطمار و المطمار و المطمر خیط للبناء یقدر به و یؤیده ما مر سابقا و لعل مده لیدخل فیه من کان من أولیائهم و یخرج عنه مخالفوهم و فی بعض نسخ الکافی ثم یمد الطعام.

و الحبوة العطیة و الحبوة أیضا الاحتباء بالثوب بأن یجمع بین ظهره و ساقیه بعمامة و نحوها و هنا یحتمل المعنیین.

«49»

لی، [الأمالی] للصدوق الطَّالَقَانِیُّ عَنْ أَحْمَدَ الْهَمْدَانِیِّ عَنِ الْمُنْذِرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْفَضْلِ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَدَخَلَ عَلَیْهِ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ طُوسَ فَقَالَ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا لِمَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیه السلام فَقَالَ لَهُ یَا طُوسِیُّ مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیه السلام وَ هُوَ یَعْلَمُ أَنَّهُ إِمَامٌ مِنَ اللَّهِ مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ عَلَی الْعِبَادِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ وَ قَبِلَ شَفَاعَتَهُ فِی سَبْعِینَ مُذْنِباً وَ لَمْ یَسْأَلِ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ عِنْدَ قَبْرِهِ حَاجَةً إِلَّا

ص: 42


1- 1. کامل الزیارات ص 307 و فیه( ثم یمد المضمار).
2- 2. کامل الزیارات ص 308.

مگر آنکه خداوند آن را برایش برآورده می­نماید.

عبدالله پسر فضل گفته است: سپس امام موسی کاظم علیه السلام وارد شد و امام صادق علیه السلام ایشان را بر روی پاهایش نشاند و شروع به بوسیدن بین دو چشمان حضرت کرد؛ سپس رو به مرد اهل طوس کرد و فرمود: ای طوسی، به یقین او امام و جانشین و حجت بعد از من است و از نسل او مردی خواهد آمد که باعث خشنودی خداوند عز و جل در آسمان، و خشنودی بندگان در زمین خواهد شد؛ او در سرزمین شما از روی ستم و دشمنی و با سمّ کشته می­شود و غریبانه در آنجا دفن می­گردد؛ آگاه باشید هر کس او را در غربتش زیارت کند و بداند که او امام بعد از پدرش است و اطاعت از او از سوی خداوند عز و جل واجب است، مانند کسی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله را زیارت کرده است.(1)

می­گویم

برخی از روایات درباره فضلیت زیارت حضرت رضا علیه السلام در باب­های فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام بیان شد و برخی دیگر نیز در قسمت بعدی خواهد آمد. و نیز بدان که زیارت حضرت رضا علیه السلام در روزهای پر فضیلت و اوقات شریف، بهتر است؛ به ویژه روزهایی که به ایشان اختصاص دارد؛ مانند روز ولادت آن حضرت که یازدهم ذی­القعده است و روز وفات او که در پایان ماه صفر، یا هفدهم ماه صفر، یا بیست و چهارم ماه رمضان است؛ و روزی که با او برای ولایت عهدی بیعت شد که روز اول ماه رمضان یا ششم آن است.

روایت50.

سید پسر طاووس در کتاب الإقبال گفته است: روایت شده است که دو رکعت نماز در روز ششم ماه رمضان خوانده می­شود که در هر رکعت آن، یک مرتبه حمد و بیست و پنج مرتبه سوره توحید خوانده می­شود. این نماز به خاطر آن است که در این روز برخی از حقوق سرورمان امام رضا علیه السلام آشکار گشته است.

می­گویم

پس مناسب است این نماز در نزد ضریح مقدس و بعد از زیارت آن حضرت علیه السلام خوانده شود.

روایت51.

سید در کتاب الإقبال هم چنین گفته است: در یکی از نوشته­های اصحاب غیر عرب (عجم) خودمان - که رضوان خداوند بر همه آنها باد، - دیدم که زیارت سرورمان امام رضا علیه السلام در بیست و سوم ذی­القعده، از دور یا نزدیک، با برخی از زیارت­های معروف، یا با آنچه در روایات آمده است

ص: 43


1- . امالی صدوق: 587

قَضَاهَا لَهُ.

قَالَ فَدَخَلَ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ علیه السلام فَأَجْلَسَهُ عَلَی فَخِذِهِ وَ أَقْبَلَ یُقَبِّلُ مَا بَیْنَ عَیْنَیْهِ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَیْهِ فَقَالَ لَهُ یَا طُوسِیُّ إِنَّهُ الْإِمَامُ وَ الْخَلِیفَةُ وَ الْحُجَّةُ بَعْدِی وَ إِنَّهُ سَیَخْرُجُ مِنْ صُلْبِهِ رَجُلٌ یَکُونُ رِضًی لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی سَمَائِهِ وَ لِعِبَادِهِ فِی أَرْضِهِ یُقْتَلُ فِی أَرْضِکُمْ بِالسَّمِّ ظُلْماً وَ عُدْوَاناً وَ یُدْفَنُ بِهَا غَرِیباً أَلَا فَمَنْ زَارَهُ فِی غُرْبَتِهِ وَ هُوَ یَعْلَمُ أَنَّهُ إِمَامٌ بَعْدَ أَبِیهِ مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ کَانَ کَمَنْ زَارَ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله (1).

أقول

قد مضی بعض أخبار فضل زیارته علیه السلام فی أبواب فضل زیارة الحسین علیه السلام و سیأتی بعضها فی الباب الآتی ثم اعلم أن زیارته علیه السلام فی الأیام الفاضلة و الأوقات الشریفة أفضل لا سیما الأیام التی لها اختصاص به علیه السلام کیوم ولادته و هو حادی عشر ذی القعدة و یوم وفاته و هو آخر شهر صفر أو السابع عشر منه أو الرابع و العشرون من شهر رمضان و یوم بویع بالخلافة و هو أول شهر رمضان أو السادس منه.

«50»

وَ قَالَ السَّیِّدُ ابْنُ طَاوُسٍ فِی کِتَابِ الْإِقْبَالِ رُوِیَ: أَنَّهُ یُصَلَّی یَوْمَ السَّادِسِ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ رَکْعَتَانِ کُلُّ رَکْعَةٍ بِالْحَمْدِ مَرَّةً وَ بِسُورَةِ الْإِخْلَاصِ خَمْساً وَ عِشْرِینَ مَرَّةً لِأَجْلِ مَا ظَهَرَ مِنْ حُقُوقِ مَوْلَانَا الرِّضَا علیه السلام فِیهِ (2).

أقول

فیناسب إیقاع هذه الصلاة فی روضته المقدسة بعد زیارته علیه السلام.

«51»

وَ قَالَ السَّیِّدُ أَیْضاً فِی کِتَابِ الْإِقْبَالِ رَأَیْتُ فِی بَعْضِ تَصَانِیفِ أَصْحَابِنَا الْعَجَمِ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ: أَنَّهُ یُسْتَحَبُّ أَنْ یُزَارَ مَوْلَانَا الرِّضَا علیه السلام یَوْمَ الثَّالِثِ وَ الْعِشْرِینَ مِنْ ذِی الْقَعْدَةِ مِنْ قُرْبٍ أَوْ بُعْدٍ بِبَعْضِ زِیَارَاتِهِ الْمَعْرُوفَةِ أَوْ بِمَا یَکُونُ

ص: 43


1- 1. أمالی الصدوق ص 587.
2- 2. الإقبال ص 373.

و مانند زیارت است، مستحب است.(1)

می­گویم

و البته مستحب بودن انجام زیارت حضرت علیه السلام در ماه رجب، پیش از این بیان شد.

روایت52.

در یکی از نوشته­های اصحاب خودمان دیدم که گفته است: در کتاب «فصل الخطاب» از امام رضا علیه السلام نقل شده است که فرمود: هر کس بار سفرش را برای زیارت من ببندد، دعایش مستجاب و گناهانش آمرزیده می­شود، و هر کس مرا در آن بارگاه زیارت کند، مانند کسی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله را زیارت نموده است، و خداوند برای او ثواب هزار حج مورد قبول، و هزار عمره پذیرفته شده را می­نویسد، و من و پدرانم در روز قیامت شفاعت کنندگان او خواهیم بود و این بارگاه، باغی از باغ­های بهشت و محل رفت و آمد فرشتگان است که پیوسته گروهی از آسمان فرو می­آید و گروهی دیگر بالا می­رود تا آن زمان که در صور، دمیده شود .

باب پنجم : کیفیت زیارت امام رضا علیه السلام

روایات

روایت1.

عیون الاخبار: شیخ ما، محمد پسر حسن در کتاب جامع خود بیان کرده و گفته است: اگر خواستی قبر امام رضا علیه السلام را در طوس زیارت کنی، هنگام بیرون رفتن از منزل غسل کن و هنگامی که غسل می­کنی بگو: خدایا، مرا پاکیزه کن و دلم را پاک نما و سینه­ام را بگشا و ستایش و ثنای خود را بر زبانم جاری ساز؛ به راستی که هیچ توانی جز به سبب تو نیست؛ خدایا، این غسل را برایم پاک کننده، و درمان دردهایم قرار ده.

و در وقت بیرون رفتن از منزل می­گویی: به نام خدا، و به یاری خدا، و به سوی خدا، و به سوی فرزند رسول خدا - بیرون می­شوم؛ - خدا مرا بس است، و بر خدا توکل کردم؛ خدایا، به درگاه تو رو کرده­ام، و به سوی تو آهنگ نموده­ام، آنچه را که پیش توست، در نظر گرفته­ام.

وقتی بیرون رفتی، بر در خانه خود بایست و بگو: خدایا، روی خود را به درگاه تو کرده­ام، و به امید تو خانواده و دارائی و آنچه را که تو به من ارزانی داشته­ای، جا گذاشته­ام، و به تو تکیه نموده­ام؛ پس مرا نومید مکن، ای خدایی که روی آورندگان به سویش را نومید، و نگاه داشتگانش را تباه نمی­سازد؛ بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و مرا با نگاه­داری خودت نگاه دار؛ به راستی که نگاه داشته شده توسط تو، تباه نمی­گردد.

پس هرگاه به سلامت رسیدی و خواستی به زیارت بروی، غسل کن و هنگام غسل کردن، بگو: خدایا، مرا پاکیزه گردان و دلم را پاک کن

ص: 44


1- . الاقبال: 525

کَالزِّیَارَةِ مِنَ الرِّوَایَةِ بِذَلِکَ انْتَهَی (1).

أقول

و قد مر استحباب کونها فی رجب.

«52»

وَ رَأَیْتُ فِی بَعْضِ مُؤَلَّفَاتِ أَصْحَابِنَا قَالَ ذُکِرَ فِی کِتَابِ فَصْلِ الْخِطَابِ عَنِ الرِّضَا علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: مَنْ شَدَّ رَحْلَهُ إِلَی زِیَارَتِی اسْتُجِیبَ دُعَاؤُهُ وَ غُفِرَتْ لَهُ ذُنُوبُهُ فَمَنْ زَارَنِی فِی تِلْکَ الْبُقْعَةِ کَانَ کَمَنْ زَارَ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ ثَوَابَ أَلْفِ حَجَّةٍ مَبْرُورَةٍ وَ أَلْفِ عُمْرَةٍ مَقْبُولَةٍ وَ کُنْتُ أَنَا وَ آبَائِی شُفَعَاءَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ هَذِهِ الْبُقْعَةُ رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّةِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِکَةِ لَا یَزَالُ فَوْجٌ یَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَ فَوْجٌ یَصْعَدُ إِلَی أَنْ یُنْفَخَ فِی الصُّورِ.

باب 5 کیفیة زیارته صلوات الله علیه

الأخبار

«1»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] ذَکَرَ شَیْخُنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ فِی جَامِعِهِ فَقَالَ: إِذَا أَرَدْتَ زِیَارَةَ الرِّضَا علیه السلام بِطُوسَ فَاغْتَسِلْ عِنْدَ خُرُوجِکَ مِنْ مَنْزِلِکَ وَ قُلْ حِینَ تَغْتَسِلُ اللَّهُمَّ طَهِّرْنِی وَ طَهِّرْ لِی قَلْبِی وَ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ أَجْرِ عَلَی لِسَانِی مِدْحَتَکَ وَ الثَّنَاءَ عَلَیْکَ فَإِنَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِکَ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ لِی طَهُوراً وَ شِفَاءً وَ تَقُولُ حِینَ تَخْرُجُ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ إِلَی اللَّهِ وَ إِلَی ابْنِ رَسُولِ اللَّهِ حَسْبِیَ اللَّهُ تَوَکَّلْتُ عَلَی اللَّهِ اللَّهُمَّ إِلَیْکَ تَوَجَّهْتُ وَ إِلَیْکَ قَصَدْتُ وَ مَا عِنْدَکَ أَرَدْتُ فَإِذَا خَرَجْتَ فَقِفْ عَلَی بَابِ دَارِکَ وَ قُلِ اللَّهُمَّ إِلَیْکَ وَجَّهْتُ وَجْهِی وَ عَلَیْکَ خَلَّفْتُ أَهْلِی وَ مَالِی وَ مَا خَوَّلْتَنِی وَ بِکَ وَثِقْتُ فَلَا تُخَیِّبْنِی یَا مَنْ لَا یُخَیِّبُ مَنْ أَرَادَهُ وَ لَا یُضَیِّعُ مَنْ حَفِظَهُ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ احْفَظْنِی بِحِفْظِکَ فَإِنَّهُ لَا یَضِیعُ مَنْ حَفِظْتَ فَإِذَا وَافَیْتَ سَالِماً فَاغْتَسِلْ وَ قُلْ حِینَ تَغْتَسِلُ اللَّهُمَّ طَهِّرْنِی وَ طَهِّرْ قَلْبِی وَ اشْرَحْ

ص: 44


1- 1. الإقبال ص 525.

و سینه­ام را بگشا، و ستایش و محبت و ثنای خودت را بر زبانم جاری ساز؛ به یقین هیچ توانی جز به سبب تو نیست؛ و من این را به خوبی دانسته­ام که آنچه موجب استواری دین من می­شود، همان تسلیم در برابر فرمان تو، و پیروی از سنت پیامبر تو، و گواهی دادن به تمام آفریدگان تو است؛ خدایا، این غسل را برای من شفا و نوری قرار ده، که تو بر هر چیز توانایی.

و پاکیزه­ترین جامه­های خود را بپوش و با پای برهنه، با آرامش و وقار و و ذکر «الله اکبر» و «لا إله إلا الله» و «سبحان الله» و گرامی داشتن یاد خداوند، برو و گام­های خود را کوتاه بردار.

هنگام داخل شدن بگو: به نام خدا و به یاری خدا و بر سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله - داخل می­شوم؛ - گواهی می­دهم که هیچ خدایی جز الله نیست، یگانه است و هیچ شریکی برای او وجود ندارد؛ و گواهی می­دهم که محمد، بنده و رسول او است، و علی ولیّ خدا است.

سپس به طرف سر قبر حضرت برو و روبروی او و رو به قبله بایست و بگو: گواهی می­دهم که هیچ خدایی جز الله نیست، یگانه است و هیچ شریکی برای او وجود ندارد؛ و گواهی می­دهم که محمد، بنده و فرستاده اوست، و او پیشوای پیشینیان و پسینیان است، و او سرور پیامبران و فرستادگان است؛ خدایا، بر محمد، بنده و فرستاده و پیامبر و پیشوای تمامی آفریدگانت، درود فرست؛ درودی که جز تو کسی توان شمارش آن را نداشته باشد.

خدایا، بر امیرالمؤمنین علی فرزند ابی­طالب، بنده و برادر فرستاده­ات، همان کسی که او را به علم خود برگزیدی، و برای هر کسی از آفریدگانت که مورد خواست تو بود، راهنما قرار دادی، و نشانه­ای برای کسی که به رسالت­هایت برانگیختی، و استوار کننده دین به یاری عدل تو، و داوری کننده بین مردم، و نگاهبان برای همه آنان قرار دادی، درود فرست؛ سلام و رحمت خداوند و برکت­های او نثار او باد.

خدایا، بر فاطمه دختر پیامبرت، و همسر ولی­ّات، و مادر دو نواده پیامبر، حسن و حسین، دو سرور جوانان اهل بهشت، آن بانوی پاک و پاکیزه و طاهره و پرهیزکار و پاکیزه و پسندیده و آراسته و سرور زنان دو جهان و همه اهل بهشت، درود فرست؛ درودی که جز تو کسی توان شمارش آن را نداشته باشد.

خدایا، بر حسن و حسین، دو نواده پیامبرت، و دو سرور جوانان اهل بهشت که در میان آفریدگانت به پا خاستند، و دو نشانه بر کسی که او را به رسالت­هایت برانگیختی، و دو استوار کننده دین از روی عدل تو، و دو داور در میان مردمان به حکم تو، درود فرست.

خدایا، بر علی فرزند حسین، بنده­ات که در میان آفریدگانت به پا خاست، و نشانه­ای بر کسی که به رسالت برانگیختی، بود، و استوار کننده دین به عدل تو، و داوری کننده در میان آفریدگانت به حکم تو،

ص: 45

لِی صَدْرِی وَ أَجْرِ عَلَی لِسَانِی مِدْحَتَکَ وَ مَحَبَّتَکَ وَ الثَّنَاءَ عَلَیْکَ فَإِنَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِکَ وَ قَدْ عَلِمْتُ أَنَّ قُوَّةَ دِینِی التَّسْلِیمُ لِأَمْرِکَ وَ الِاتِّبَاعُ لِسُنَّةِ نَبِیِّکَ وَ الشَّهَادَةُ عَلَی جَمِیعِ خَلْقِکَ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ لِی شِفَاءً وَ نُوراً إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ وَ الْبَسْ أَطْهَرَ ثِیَابِکَ وَ امْشِ حَافِیاً وَ عَلَیْکَ السَّکِینَةُ وَ الْوَقَارُ بِالتَّکْبِیرِ وَ التَّهْلِیلِ وَ التَّسْبِیحِ وَ التَّمْجِیدِ وَ قَصِّرْ خُطَاکَ.

وَ قُلْ حِینَ تَدْخُلُ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ اللَّهِ وَ سِرْ حَتَّی تَقِفَ عَلَی قَبْرِهِ وَ تَسْتَقْبِلَ وَجْهَهُ بِوَجْهِکَ وَ اجْعَلِ الْقِبْلَةَ بَیْنَ کَتِفَیْکَ وَ قُلْ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَنَّهُ سَیِّدُ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ أَنَّهُ سَیِّدُ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ وَ نَبِیِّکَ وَ سَیِّدِ خَلْقِکَ أَجْمَعِینَ صَلَاةً لَا یَقْوَی عَلَی إِحْصَائِهَا غَیْرُکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَبْدِکَ وَ أَخِی رَسُولِکَ الَّذِی انْتَجَبْتَهُ بِعِلْمِکَ وَ جَعَلْتَهُ هَادِیاً لِمَنْ شِئْتَ مِنْ خَلْقِکَ وَ الدَّلِیلَ عَلَی مَنْ بَعَثْتَهُ بِرِسَالَتِکَ وَ دَیَّانَ الدِّینِ بِعَدْلِکَ وَ فَصْلَ قَضَائِکَ بَیْنَ خَلْقِکَ وَ الْمُهَیْمِنَ عَلَی ذَلِکَ کُلِّهِ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی فَاطِمَةَ بِنْتِ نَبِیِّکَ وَ زَوْجَةِ وَلِیِّکَ وَ أُمِّ السِّبْطَیْنِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ الطُّهْرِ الطَّاهِرَةِ الْمُطَهَّرَةِ التَّقِیَّةِ النَّقِیَّةِ الرَّضِیَّةِ الزَّکِیَّةِ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ أَهْلِ الْجَنَّةِ أَجْمَعِینَ صَلَاةً لَا یَقْوَی عَلَی إِحْصَائِهَا غَیْرُکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سِبْطَیْ نَبِیِّکَ وَ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ الْقَائِمَیْنِ فِی خَلْقِکَ وَ الدَّلِیلَیْنِ عَلَی مَنْ بَعَثْتَ بِرِسَالَتِکَ وَ دَیَّانَیِ الدِّینِ بِعَدْلِکَ وَ فَصْلَیْ قَضَائِکَ بَیْنَ خَلْقِکَ.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَبْدِکَ الْقَائِمِ فِی خَلْقِکَ وَ الدَّلِیلِ عَلَی مَنْ بَعَثْتَ بِرِسَالَتِکَ وَ دَیَّانِ الدِّینِ بِعَدْلِکَ وَ فَصْلِ قَضَائِکَ بَیْنَ خَلْقِکَ

ص: 45

سرور عبادت کنندگان، درود فررست.

خدایا، بر محمد فرزند علی، بنده­ات و جانشین تو در روی زمین، شکافنده علم پیامبران، درود فرست.

خدایا، بر جعفر فرزند محمد، امام صادق، بنده و سرپرست دین تو، و حجت تو بر همه آفریدگانت، آن امام راستگوی نیکوکار، درود فرست.

خدایا، بر موسی فرزند جعفر، بنده شایسته­ات، و زبان گویای تو در میان آفریدگانت، همان کسی که به علم تو گویا، و حجتی بر آفریدگانت بود، درود فرست.

خدایا، بر علی فرزند موسی، امام رضا، آن امام پسندیده، و بنده و سرپرست دین تو، و برپا دارنده عدل تو، و دعوت کننده به آئین تو و آئین پدران راستگویش، درود فرست؛ درودی که کسی جز تو توان شمارش آن را نداشته باشد.

خدایا، بر محمد فرزند علی، بنده و نماینده­ات، که به فرمان تو به پا خاست، و به راه تو دعوت کرد، درود فرست.

خدایا، بر علی فرزند محمد، بنده تو و سرپرست آئین تو، و حجت تو بر همه آفریدگانت، درود فرست.

خدایا، بر حسن فرزند علی، آن عمل کننده به دستور تو، و به پا خاسته در میان آفریدگانت، و آن حجت تو و ادا کننده از طرف پیامبرت، و گواه تو بر آفریدگانت، و اختصاص یافته به بزرگواری تو، و دعوت کننده به فرمانبرداری تو و فرمانبرداری فرستاده­ات، درود فرست؛ درودهای تو نثار همه آنان باد.

خدایا، بر حجت و نماینده­ات که در میان آفریدگانت به پا خواهد خاست، درودی کامل و فزاینده و ماندنی که به سبب آن، در فرج او شتاب کنی، و یاری­اش نمایی، و به خاطر آن، ما را در دنیا و آخرت همراه او قرار دهی، درود فرست.

خدایا، به وسیله دوستی ایشان، به درگاه تو تقرّب می­جویم، و دوستدار آنان را دوست، و دشمن آنان را دشمن می­دارم؛ پس به خاطر آنان، خوبی دنیا و آخرت را روزی­ام کن، و به خاطر آنان، بدی دنیا و آخرت و سختی­های قیامت را از من دور گردان.

سپس نزد سر آن حضرت می­نشینی و می­گوئی: سلام بر تو ای ولیّ خدا، سلام بر تو ای حجت خدا، سلام بر تو ای نور خدا در تاریکی­های زمین، سلام بر تو ای استوانه دین، سلام بر تو ای وارث حضرت آدم برگزیده خدا، سلام بر تو ای وارث نوح پیغمبر خدا، سلام بر تو ای وارث ابراهیم خلیل خدا، سلام بر تو ای وارث اسماعیل قربانی خدا، سلام بر تو ای وارث موسی هم­سخن خدا، سلام بر تو ای وارث عیسی روح خدا، سلام بر تو ای وارث محمد فرزند عبدالله پایان بخش پیامبران و محبوب پروردگار جهانیان و فرستاده خداوند، سلام بر تو

ص: 46

سَیِّدِ الْعَابِدِینَ.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَبْدِکَ وَ خَلِیفَتِکَ فِی أَرْضِکَ بَاقِرِ عِلْمِ النَّبِیِّینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ عَبْدِکَ وَ وَلِیِّ دِینِکَ وَ حُجَّتِکَ عَلَی خَلْقِکَ أَجْمَعِینَ الصَّادِقِ الْبَارِّ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ عَبْدِکَ الصَّالِحِ وَ لِسَانِکَ فِی خَلْقِکَ النَّاطِقِ بِعِلْمِکَ وَ الْحُجَّةِ عَلَی بَرِیَّتِکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرْتَضَی عَبْدِکَ وَ وَلِیِّ دِینِکَ الْقَائِمِ بِعَدْلِکَ وَ الدَّاعِی إِلَی دِینِکَ وَ دِینِ آبَائِهِ الصَّادِقِینَ صَلَاةً لَا یَقْوَی عَلَی إِحْصَائِهَا غَیْرُکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَبْدِکَ وَ وَلِیِّکَ الْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ الدَّاعِی إِلَی سَبِیلِکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ وَلِیِّ دِینِکَ وَ حُجَّتِکَ عَلَی خَلْقِکَ أَجْمَعِینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْعَامِلِ بِأَمْرِکَ الْقَائِمِ فِی خَلْقِکَ وَ حُجَّتِکَ الْمُؤَدِّی عَنْ نَبِیِّکَ وَ شَاهِدِکَ عَلَی خَلْقِکَ الْمَخْصُوصِ بِکَرَامَتِکَ الدَّاعِی إِلَی طَاعَتِکَ وَ طَاعَةِ رَسُولِکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی حُجَّتِکَ وَ وَلِیِّکَ الْقَائِمِ فِی خَلْقِکَ صَلَاةً تَامَّةً نَامِیَةً بَاقِیَةً تُعَجِّلُ بِهَا فَرَجَهُ وَ تَنْصُرُهُ بِهَا وَ تَجْعَلُنَا مَعَهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِحُبِّهِمْ وَ أُوَالِی وَلِیَّهُمْ وَ أُعَادِی عَدُوَّهُمْ فَارْزُقْنِی بِهِمْ خَیْرَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ اصْرِفْ عَنِّی بِهِمْ شَرَّ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ أَهْوَالَ یَوْمِ الْقِیَامَةِ ثُمَّ تَجْلِسُ عِنْدَ رَأْسِهِ وَ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا عَمُودَ الدِّینِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ آدَمَ صَفِیِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ نُوحٍ نَبِیِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ إِسْمَاعِیلَ ذَبِیحِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ مُوسَی کَلِیمِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ عِیسَی رُوحِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَ حَبِیبِ رَبِّ الْعَالَمِینَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ

ص: 46

ای وارث امیرالمؤمنین علی، ولی خدا *؛ سلام بر تو ای وارث فاطمه زهرا سرور زنان عالمیان، سلام بر تو ای وارث ابی محمد امام حسن علیه السلام و سلام بر تو ای وارث ابی عبدالله امام حسین علیه السلام *، سلام بر تو ای وارث علی فرزند حسین، زیور عبادت کنندگان، سلام بر تو ای وارث محمد فرزند علی، شکافنده علم پیشینیان و پسینیان، سلام بر تو ای وارث جعفر فرزند محمد، آن راستگوی نیکوکار امانتدار، سلام بر تو ای وارث موسی فرزند جعفر، امام فرو خورنده خشم و بسیار بردبار.

سلام بر تو ای امام شهید و سعادتمند و ستمدیده و کشته شده، سلام بر تو ای جانشین راست­پیشه و نیک­رفتار و پرهیزکار؛ گواهی می­دهم که تو نماز را به پا داشتی، و زکات را ادا کردی، و به خوبی­ها امر کردی، و از زشتی باز داشتی، و خدا را از روی اخلاص پرستیدی، تا آنکه زمان رحلت از این دنیا به سراغ تو آمد؛ سلام بر تو ای اباالحسن، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار تو باد؛ به راستی که او ستوده و با عظمت است. خداوند امتی را که تو را به قتل رساند، نفرین کند؛ و خداوند امتی را که به تو ظلم کرد، نفرین کند؛ خداوند امتی را که پایه ستم و ناراستی را برای شما اهل بیت بنیان نهاد، نفرین کند.

سپس خود را بر قبر می­چسبانی و می­گویی: خدایا، من از سرزمینم به آهنگ درگاه تو کوچ کردم، و به امید رحمت تو شهرها را درنوردیدم؛ پس مرا نومید و بدون برآوردن خواسته­ام بر مگردان، و به این روی آوردن من بر سَرِ قبر برادرزاده پیامبرت، که درودهای تو بر او و خاندانش باد، رحم کن. پدر و مادرم به فدای تو باد، من برای زیارت تو آمده و میهمان تو هستم، و از آن جنایت­هایی که بر خودم کرده­ام، و بار گناهی که بر دوش خود گرد آورده­ام، به تو پناهنده گشته­ام، پس در روز نیاز و ناداری­ و بیچارگی­ام، در پیشگاه خداوند شفیع من باش؛ زیرا برای تو در پیشگاه خداوند، مقامی شایسته وجود دارد و تو نزد خداوند، آبرومند هستی.

سپس دست راستت را بلند می­کنی و دست چپ را بر قبر می­گستری و می­گویی: خدایا، من به وسیله محبت و ولایت این خاندان به تو تقرب می­جویم، آخرین آنها را دوست دارم به همان نحو که اولین نفرشان را دوست داشتم، و از هر همدمی غیر از ایشان بیزاری می­جویم؛ خدایا، کسانی را که نعمت تو را دگرگون کردند، و پیامبرت را متهم ساختند، و آیات تو را انکار کردند، و امام تو را به مسخره گرفتند، مردم را بر دوش خاندان محمد سوار کردند، نفرین کن؛ خدایا، من به وسیله نفرین کردن بر آنان و بیزاری جستن از آنها در دنیا و آخرت، به تو تقرّب می­جویم، ای خدای بخشاینده.

سپس نزد پای آن حضرت برمی­گردی و می­گویی: درود خدا بر تو ای اباالحسن، درود خدا بر روان تو و بر پیکرت باد؛ تو با اینکه راستگو و تصدیق شده بودی، شکیبابی کردی؛ خداوند کسانی را که تو را به دست و زبان کشتند، هلاک گرداند. پس در لعنت کردن بر کُشنده امیرالمؤمنین و قاتلان حسن

ص: 47

یَا وَارِثَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَلِیِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ سَیِّدِ الْعَابِدِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ بَاقِرِ عِلْمِ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ الْبَارِّ الْأَمِینِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ الْکَاظِمِ الْحَلِیمِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الشَّهِیدُ السَّعِیدُ الْمَظْلُومُ الْمَقْتُولُ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الصِّدِّیقُ الْوَصِیُّ الْبَارُّ التَّقِیُّ أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتَّی أَتَاکَ الْیَقِینُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا الْحَسَنِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْکَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً ظَلَمَتْکَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ وَ الْبِدْعَةِ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ ثُمَّ تَنْکَبُّ عَلَی الْقَبْرِ وَ تَقُولُ اللَّهُمَّ إِلَیْکَ صَمَدْتُ مِنْ أَرْضِی وَ قَطَعْتُ الْبِلَادَ رَجَاءَ رَحْمَتِکَ فَلَا تُخَیِّبْنِی وَ لَا تَرُدَّنِی بِغَیْرِ قَضَاءِ حَوَائِجِی وَ ارْحَمْ تَقَلُّبِی عَلَی قَبْرِ ابْنِ أَخِی رَسُولِکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی أَتَیْتُکَ زَائِراً وَافِداً عَائِذاً مِمَّا جَنَیْتُ عَلَی نَفْسِی وَ احْتَطَبْتُ عَلَی ظَهْرِی فَکُنْ لِی شَافِعاً إِلَی اللَّهِ تَعَالَی یَوْمَ حَاجَتِی وَ فَقْرِی وَ فَاقَتِی فَلَکَ عِنْدَ اللَّهِ مَقَامٌ مَحْمُودٌ وَ أَنْتَ عِنْدَ اللَّهِ وَجِیهٌ ثُمَّ تَرْفَعُ یَدَکَ الْیُمْنَی وَ تَبْسُطُ الْیُسْرَی عَلَی الْقَبْرِ وَ تَقُولُ اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِحُبِّهِمْ وَ وَلَایَتِهِمْ أَتَوَلَّی آخِرَهُمْ بِمَا تَوَلَّیْتُ بِهِ أَوَّلَهُمْ وَ أَبْرَأُ مِنْ کُلِّ وَلِیجَةٍ دُونَهُمْ اللَّهُمَّ الْعَنِ الَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَکَ وَ اتَّهَمُوا نَبِیَّکَ وَ جَحَدُوا آیَاتِکَ وَ سَخِرُوا بِإِمَامِکَ وَ حَمَلُوا النَّاسَ عَلَی أَکْتَافِ آلِ مُحَمَّدٍ اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْهُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ یَا رَحْمَانُ.

ثُمَّ تَحَوَّلْ عِنْدَ رِجْلَیْهِ وَ تَقُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا الْحَسَنِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ وَ عَلَی رُوحِکَ وَ بَدَنِکَ صَبَرْتَ عَلَی الْأَذَی وَ أَنْتَ الصَّادِقُ الْمُصَدَّقُ قَتَلَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ بِالْأَیْدِی وَ الْأَلْسُنِ ثُمَّ ابْتَهِلْ فِی اللَّعْنَةِ عَلَی قَاتِلِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ عَلَی قَتَلَةِ الْحَسَنِ

ص: 47

و حسین علیهما السلام و قاتلان همه اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله، تضرّع و مبالغه کن .

سپس از پشت قبر برو و نزد سر آن حضرت دو رکعت نماز بگزار؛ در رکعت اوّل سوره یس و در رکعت دوم سوره الرّحمن را بخوان، و در دعا و تضرّع بکوش و برای خود و پدر و مادرت و همه برادران مؤمن خود بسیار دعا کن و هر قدر می­خواهی، نزد سر آن حضرت بمان و نمازهای تو باید نزد قبر باشد.(1)

روایت2.

کامل الزیارات: برخی چنین روایت کرد­اند که اگر برای زیارت قبر حضرت علی فرزند موسی علیه السلام به طوس آمدی، به هنگام خروج از منزل غسل کن؛ تا آخر زیارت.(2)

روایت3.

عیون الاخبار: وداع کردن؛ هرگاه خواستی با حضرت علیه السلام وداع کنی، بگو: سلام بر تو ای سرور من و پسر سرورم، و رحمت خدا و برکت­های او نثار تو باد؛ تو برای ما سپری در برابر عذاب هستی و هم اکنون لحظه بازگشت من از سوی تو است اگر به من اجازه رفتن بدهی ، هرچند من از تو روی­گردان نیستم، و کسی را برای تو جایگزین نمی­دانم، و کسی را بر تو مقدم نمی­دارم، و نسبت به همجواری تو بی رغبت نیستم، و به درستی که جانم را (در راه زیارت تو) به دست حوادث سپردم و اهل و فرزندان و وطن خودم را ترک کردم؛ پس در روز نیاز و ناداری و تنگدستی­ام، شفیع من باش؛ همان روزی که هیچ دوست و خویشی به کار نیاید؛ روزی که پدر و فرزندان برایم سودی نمی­رساند. از خداوند که آمدن من به زیارت تو را مقدّر نمود، درخواست می­کنم که به وسیله تو اندوه مرا برطرف کند؛ و از خداوند که ترک کردن بارگاهت را بر من مقدّر نمود، می­خواهم که این زیارت را آخرین بازگشت من به سوی تو قرار ندهد؛ و از خداوند که دیدگانم را برای تو گریان ساخت، می­خواهم که این زیارت را برایم سبب رستگاری و توشه قرار دهد؛ و از خداوند که قبر تو را بر من شناساند و مرا برای سلام دادن به تو و زیارتت هدایت و راهنمایی نمود، می­خواهم که مرا وارد حوض شما گرداند، و بودن با شما را در بهشت بر من روزی کند .

درود بر تو ای برگزیده خدا، سلام بر امیرالمؤمنین و جانشین فرستاده پروردگار جهانیان، و فرمانده شیعیان نشانه­دار [رو سفید]، سلام بر حسن و حسین، دو سرور جوانان اهل بهشت، سلام بر امامان، - و یکایک آنان را نام می­بری - و رحمت خداوند و برکت­های او نثار آنان باد؛ سلام بر فرشتگان جاودان خداوند، سلام بر فرشتگان مقیم و تسبیح کنندگان خداوند، همانانی که فقط به امر خداوند عمل می­کنند؛ سلام بر ما و بر بندگان نیک خداوند باد.

خدایا، این زیارت را آخرین زیارت من از حضرت قرار مده، و اگر قرار دادی، پس مرا با او و با

ص: 48


1- . عیون الأخبار 2: 267 - 270؛ صاحب المزار الکبیر نیز این زیارت را با اندکی تفاوت ذکرکرده است: 181 - 182
2- . کامل الزیارت: 309

وَ الْحُسَیْنِ وَ عَلَی جَمِیعِ قَتَلَةِ أَهْلِ بَیْتِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله ثُمَّ تَحَوَّلْ عِنْدَ رَأْسِهِ مِنْ خَلْفِهِ وَ صَلِّ رَکْعَتَیْنِ تَقْرَأُ فِی إِحْدَاهُمَا یس وَ فِی الْأُخْرَی الرَّحْمَنَ وَ تَجْتَهِدُ فِی الدُّعَاءِ وَ التَّضَرُّعِ وَ أَکْثِرْ مِنَ الدُّعَاءِ لِنَفْسِکَ وَ لِوَالِدَیْکَ وَ لِجَمِیعِ إِخْوَانِکَ وَ أَقِمْ عِنْدَ رَأْسِهِ مَا شِئْتَ وَ لْتَکُنْ صَلَاتُکَ عِنْدَ الْقَبْرِ(1).

«2»

مل، [کامل الزیارات] رُوِیَ عَنْ بَعْضِهِمْ قَالَ: إِذَا أَتَیْتَ قَبْرَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی علیه السلام بِطُوسَ فَاغْتَسِلْ عِنْدَ خُرُوجِکَ إِلَی آخِرِ الزِّیَارَةِ(2).

«3»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام]: الْوَدَاعُ فَإِذَا أَرَدْتَ أَنْ تُوَدِّعَهُ فَقُلِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ وَ ابْنَ مَوْلَایَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ أَنْتَ لَنَا جُنَّةٌ مِنَ الْعَذَابِ وَ هَذَا أَوَانُ انْصِرَافِی عَنْکَ إِنْ کُنْتَ أَذِنْتَ لِی غَیْرَ رَاغِبٍ عَنْکَ وَ لَا مُسْتَبْدِلٍ بِکَ وَ لَا مُؤْثِرٍ عَلَیْکَ وَ لَا زَاهِدٍ فِی قُرْبِکَ وَ قَدْ جُدْتُ بِنَفْسِی لِلْحَدَثَانِ وَ تَرَکْتُ الْأَهْلَ وَ الْأَوْلَادَ وَ الْأَوْطَانَ فَکُنْ لِی شَافِعاً یَوْمَ حَاجَتِی وَ فَقْرِی وَ فَاقَتِی یَوْمَ لَا یُغْنِی عَنِّی حَمِیمِی وَ لَا قَرِیبِی یَوْمَ لَا یُغْنِی عَنِّی وَالِدِی وَ لَا وَلَدِی أَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِی قَدَّرَ عَلَیَّ رِحْلَتِی إِلَیْکَ أَنْ یُنَفِّسَ بِکَ کُرْبَتِی وَ أَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِی قَدَّرَ عَلَیَّ فِرَاقَ مَکَانِکَ أَنْ لَا یَجْعَلَهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ رُجُوعِی إِلَیْکَ وَ أَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِی أَبْکَی عَلَیْکَ عَیْنَیَّ أَنْ یَجْعَلَهُ لِی سَبَباً وَ ذُخْراً وَ أَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِی أَرَانِی مَکَانَکَ وَ هَدَانِی لِلتَّسْلِیمِ عَلَیْکَ وَ زِیَارَتِی إِیَّاکَ أَنْ یُورِدَنِی حَوْضَکُمْ وَ یَرْزُقَنِی مُرَافَقَتَکُمْ فِی الْجِنَانِ.

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَفْوَةَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَصِیِّ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ قَائِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ السَّلَامُ عَلَی الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ السَّلَامُ عَلَی الْأَئِمَّةِ وَ تُسَمِّیهِمْ وَاحِداً وَاحِداً وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَی مَلَائِکَةِ اللَّهِ الْبَاقِینَ السَّلَامُ عَلَی الْمَلَائِکَةِ الْمُقِیمِینَ الْمُسَبِّحِینَ الَّذِینَ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ السَّلَامُ عَلَیْنَا وَ عَلَی عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِینَ.

اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیَارَتِی إِیَّاهُ فَإِنْ جَعَلْتَهُ فَاحْشُرْنِی مَعَهُ وَ مَعَ

ص: 48


1- 1. عیون الأخبار ج 2 ص 267- 270 و أخرج الزیارة بتفاوت یسیر صاحب المزار الکبیر فیه ص 181- 182.
2- 2. کامل الزیارات ص 309.

نیاکان گذشته او محشور نما؛ و اگر مرا باقی گذاشتی، پس ای پروردگار، زیارت آنان را همیشه و تا آن موقع که زنده­ام، روزی­ام گردان، که به راستی تو بر همه چیز توانایی.

و می­گویی: تو را به خدا می­سپارم و از خدا میخواهم جانب تو را نگاه دارد و بر تو سلام می­گویم؛ ما به خدا و به آنچه دعوت نمودی، ایمان آوردیم، پس ما را جزو گواهان بنویس؛ خدایا، عشق و دوستی آنان را تا زمانی که زنده­ام، روزی­ام کن؛ سلام من همواره و پیوسته تا زمانی که زنده­ام و زمانی که از دنیا می­روم، بر تو باد؛ سلام بر ما و بر بندگان نیک خداوند باد.

و هنگامی که از بارگاه خارج شدی، روی خود را تا از دیدگانت پنهان نشده است، از او بر نگردان؛ إن شاء الله.(1)

توضیح

عبارت: «اللهم طهّرنی»، یعنی از گناهان؛ و «طهّر لی قلبی»، یعنی دلم را از پلیدی­های اخلاق نکوهیده پاک گردان. عبارت «و محبتک»، یعنی آنچه محبت تو را بر من، یا محبت مرا بر تو لازم می­گرداند؛ یا آنچه را که دوست داری. عبارت «و الشهادة علی جمیع خلقک»، یعنی به اینکه آنها بندگان و آفریدگان خداوند هستند؛ یا با ویژگی­هایی که دارند؛ یا شهادت به مدح و ذم هایی که استحقاق آن را دارند. عبارت «و احتطبت»، برگرفته از «الاحتطاب»، جمع «الحطب»، یعنی هیزم؛ و در اینجا استعاره از گناهان و بدی­هایی است که موجب آتش دوزخ می­شود .

روایت4.

عیون الاخبار: صقر پسر دلف گفته است: از پیشوایم امام علی النقی علیه السلام شنیدم که می­فرمود: هر کس حاجتی نزد خدای عز و جل داشته باشد، قبر جدم رضا علیه السلام را در طوس، در حالی که غسل کرده باشد، زیارت کند؛ و نزد سر حضرت، دو رکعت نماز بخواند و در قنوت، حاجتش را از خداوند متعال بخواهد که اگر خواسته­اش گناه یا بریدن ارتباط با خویشاوند نباشد، برآورده می­شود؛ زیرا مکان قبر او، بقعه­ای از بقعه­های بهشت است و هیچ مؤمنی آن را زیارت نمی­کند، مگر اینکه خداوند او را از آتش دوزخ رهایی می­بخشد و وارد بهشت می­نماید.(2)

روایت5.

امالی الصدوق: مثل همین روایت را از صقر نقل کرده است.(3)

روایت6.

عیون الاخبار: هروی گفته است:

ص: 49


1- . عیون الأخبار 2: 270 - 271
2- . عیون الأخبار 2: 262
3- . امالی صدوق: 588

آبَائِهِ الْمَاضِینَ وَ إِنْ أَبْقَیْتَنِی یَا رَبِّ فَارْزُقْنِی زِیَارَتَهُ أَبَداً مَا أَبْقَیْتَنِی إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ.

وَ تَقُولُ أَسْتَوْدِعُکَ اللَّهَ وَ أَسْتَرْعِیکَ وَ أَقْرَأُ عَلَیْکَ السَّلَامَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِمَا دَعَوْتَ إِلَیْهِ فَاکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِینَ اللَّهُمَّ فَارْزُقْنِی حُبَّهُمْ وَ مَوَدَّتَهُمْ أَبَداً مَا أَبْقَیْتَنِی السَّلَامُ مِنِّی أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ دَائِماً إِذَا فَنِیتُ السَّلَامُ عَلَیْنَا وَ عَلَی عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِینَ وَ إِذَا خَرَجْتَ مِنَ الْقُبَّةِ فَلَا تُوَلِّ وَجْهَکَ عَنْهُ حَتَّی یَغِیبَ عَنْ بَصَرِکَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَی (1).

بیان

قوله اللهم طهرنی أی من الذنوب و طهر لی قلبی أی من مدانس الأخلاق الذمیمة قوله و محبتک أی ما یوجب محبتک إیای أو محبتی لک أو ما تحبه قوله و الشهادة علی جمیع خلقک أی بأنهم عباد الله و مخلوقاته أو بما لهم من الأوصاف و بما یستحقونه من المدح و الذم قوله و احتطبت الاحتطاب جمع الحطب و هنا استعیر لما یوجب النار من الذنوب و الآثام.

«4»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] الْمُکَتِّبُ وَ مَاجِیلَوَیْهِ وَ أَحْمَدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ وَ ابْنُ نَاتَانَةَ وَ الْوَرَّاقُ جَمِیعاً عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الصَّقْرِ بْنِ دُلَفَ قَالَ سَمِعْتُ سَیِّدِی عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الرِّضَا علیهم السلام یَقُولُ: مَنْ کَانَتْ لَهُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَاجَةٌ فَلْیَزُرْ قَبْرَ جَدِّیَ الرِّضَا علیه السلام بِطُوسَ وَ هُوَ عَلَی غُسْلٍ وَ لْیُصَلِّ عِنْدَ رَأْسِهِ رَکْعَتَیْنِ وَ لْیَسْأَلِ اللَّهَ تَعَالَی حَاجَتَهُ فِی قُنُوتِهِ فَإِنَّهُ یَسْتَجِیبُ لَهُ مَا لَمْ یَسْأَلْ فِی مَأْثَمٍ أَوْ قَطِیعَةِ رَحِمٍ فَإِنَّ مَوْضِعَ قَبْرِهِ لَبُقْعَةٌ مِنْ بِقَاعِ الْجَنَّةِ لَا یَزُورُهَا مُؤْمِنٌ إِلَّا أَعْتَقَهُ اللَّهُ تَعَالَی مِنَ النَّارِ وَ أَدْخَلَهُ دَارَ الْقَرَارِ(2).

«5»

لی، [الأمالی] للصدوق أَحْمَدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنِ الصَّقْرِ: مِثْلَهُ (3).

«6»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] تَمِیمٌ الْقُرَشِیُّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ الْأَنْصَارِیِّ عَنِ الْهَرَوِیِّ قَالَ:

ص: 49


1- 1. عیون الأخبار ج 2 ص 270- 271.
2- 2. نفس المصدر ج 2 ص 262.
3- 3. أمالی الصدوق ص 588.

من در محضر امام رضا علیه السلام بودم که عده­ای از اهل قم نزد حضرت آمدند و به او سلام کردند و حضرت جواب آنها را داد و آنها را به پیش خود خواند و به آنها فرمود: سلام بر شما؛ خوش آمدید؛ به راستی که شما شیعیان ما هستید و به زودی روزی خواهد آمد که شما در آن روز، تربتم در طوس را زیارت خواهید کرد؛ آگاه باشید که هر کس قبر مرا زیارت کند، در حالی که غسل کرده باشد، گناهانش پاک می­گردد، مانند روزی که مادرش او را به دنیا آورده است.(1)

روایت7.

کامل الزیارات: هر گاه به بارگاه حضرت علی بن موسی، امام رضا علیه السلام رسیدی، بگو:

خدایا، بر علی فرزند موسی، امام رضا، آن انسان پسندیده و امام پرهیزگار و پاکیزه، و حجت تو بر همه کسانی که روی زمین، و همه کسانی که در زیر خاک هستند، آن امام راستین و شهید، درودی فراوان، کامل، فزاینده، پی در پی، پیوسته، دنبال هم، و مانند بهترین درودی که بر هر یک از دوستدارانت فرستادی، درود فرست.(2)

روایت8.

البلد الامین: اگر قبر امام رضا علیه السلام را از نزدیک زیارت کردی، بعد از اجازه ورود گرفتن و در حالی که غسل نموده باشی، بگو: خدایا، درود فرست... - تا آخر زیارت؛ که پیش از این بیان شد.- سپس دو رکعت نماز بخوان و در وداع با حضرت آن چه را که از امام صادق علیه السلام در وداع با پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده است را بگو و بگو: خداوند آن را آخرین سلام و درود من بر شما قرار ندهد. و اگر خواستی، بگو:

سلام بر تو ای ولی خدا، و رحمت خداوند و برکت­های او بر تو باد؛ خدایا، این زیارت را آخرین زیارت من از پسر پیامبرت، و حجتت بر آفریدگان قرار مده، و مرا همراه او در بهشت گرد آور؛ و مرا همراه او و در گروه او، همراه شهیدان و نیکان محشور کن؛ و آنان خوب همنشینانی هستند. تو را به خدا می­سپارم، و از تو خداحافظی می­کنم، و بر تو درود می­فرستم؛ ما به خدا و فرستاده او و به آنچه آوردی، و بر آن راهنمایی فرمودی، ایمان آوردیم؛ پس ما را در زمره گواهان بنویس.(3)

روایت9.

کتاب عتیق غروی: اگر از منزلت خارج شدی و قصد زیارت امام رضا علیه السلام را داشتی، آنچه را در هنگام رفتن به زیارت صاحب نجف، امام علی علیه السلام گفتی، بگو؛ هنگامی که نزد قبر رسیدی، بگو:

سلام بر تو ای نشان هدایت، سلام بر تو ای جانشین وارسته،

ص: 50


1- . عیون الأخبار 2: 260
2- . کامل الزیارات: 308
3- . البلد الامین: 283

کُنْتُ عِنْدَ الرِّضَا علیه السلام فَدَخَلَ عَلَیْهِ قَوْمٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ فَسَلَّمُوا عَلَیْهِ فَرَدَّ عَلَیْهِمْ وَ قَرَّبَهُمْ ثُمَّ قَالَ لَهُمْ مَرْحَباً بِکُمْ وَ أَهْلًا فَأَنْتُمْ شِیعَتُنَا حَقّاً وَ سَیَأْتِی عَلَیْکُمْ یَوْمٌ تَزُورُونَ فِیهِ تُرْبَتِی بِطُوسَ أَلَا فَمَنْ زَارَنِی وَ هُوَ عَلَی غُسْلٍ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ کَیَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ (1).

«7»

مل، [کامل الزیارات] حَکِیمُ بْنُ دَاوُدَ عَنْ سَلَمَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ بَکْرِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ هِشَامٍ عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْهُ قَالَ: إِذَا أَتَیْتَ الرِّضَا علیه السلام عَلِیَّ بْنَ مُوسَی فَقُلْ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرْتَضَی الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلَی مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَی الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلَاةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ (2).

«8»

لد، [بلد الأمین]: قُلْ بَعْدَ الِاسْتِئْذَانِ إِنْ کَانَتِ الزِّیَارَةُ مِنْ قُرْبٍ وَ أَنْتَ عَلَی غُسْلٍ اللَّهُمَّ صَلِّ إِلَی آخِرِ مَا مَرَّ ثُمَّ قَالَ ثُمَّ صَلِّ رَکْعَتَیْنِ وَ قُلْ فِی وَدَاعِهِ مَا رُوِیَ عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام فِی وَدَاعِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله قَالَ قُلْ لَا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ تَسْلِیمِی عَلَیْکَ وَ إِنْ شِئْتَ قُلْتَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیَارَتِی ابْنَ نَبِیِّکَ وَ حُجَّتَکَ عَلَی خَلْقِکَ وَ اجْمَعْنِی وَ إِیَّاهُ فِی جَنَّتِکَ وَ احْشُرْنِی مَعَهُ وَ فِی حِزْبِهِ مَعَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفِیقاً وَ أَسْتَوْدِعُکَ اللَّهَ وَ أَسْتَرْعِیکَ وَ أَقْرَأُ عَلَیْکَ السَّلَامَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالرَّسُولِ وَ بِمَا جِئْتَ بِهِ وَ دَلَلْتَ عَلَیْهِ فَاکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِینَ (3).

«9»

ق، کتاب العتیق الغروی: إِذَا خَرَجْتَ مِنْ مَنْزِلِکَ تُرِیدُ زِیَارَةَ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام فَقُلْ مَا تَقَدَّمَ ذِکْرُهُ عِنْدَ التَّوَجُّهِ لِزِیَارَةِ صَاحِبِ الْغَرِیِّ علیه السلام فَإِذَا وَصَلْتَ إِلَی قَبْرِهِ فَقُلْ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَلَمُ الْهَادِی السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْوَصِیُّ الزَّکِیُ

ص: 50


1- 1. عیون الأخبار ج 2 ص 260.
2- 2. کامل الزیارات ص 308.
3- 3. البلد الأمین ص 283.

سلام بر تو ای امام معصوم و پرهیزگار، سلام بر تو ای امام برجسته و وارسته از گناهان، سلام بر تو ای محل قرار گرفتن حکم خداوند، سلام بر تو ای صندوق راز الهی، سلام بر تو ای نگاهبان وحی خدا، سلام بر تو ای ادا کننده کامل طاعت و بندگی خدا، سلام بر تو ای بازگو کننده کتاب خدا، سلام بر تو ای دعوت کننده به یگانگی خدا، سلام بر تو ای بازگو کننده مراد و خواست خداوند، سلام بر تو ای حلال کننده حلال خدا، و حرام کننده حرام خدا، و دعوت کننده به دین خدا، و آشکار کننده احکام خدا، و جستجو کننده معرفت خدا .

سلام بر تو ای اباالحسن؛ گواهی می­دهم ای سرورم، که تو حجت و امانتدار خدا، و برگزیده و دوستدار او، و انتخاب شده او از میان آفریدگان، و حجت او بر بندگان هستی؛ گواهی می­دهم که هر کس با تو دوستی کند، با خداوند دوستی کرده، و هر کس با تو دشمنی نماید، با خداوند دشمنی کرده است؛ و هرکس به تو و به امامان از پدران و فرزندان تو چنگ زند، به یقین به ریسمانی محکم­ چنگ زده است؛ و گواهی می­دهم که شما کلمه تقوا، و پرچم­های هدایت، و نوری برای سایر مردمان هستید.

سپس خودت را بر روی قبر حضرت انداخته و آن را می­بوسی و می­گویی: ای انسان راستین و شهید، ای پسر امیرالمؤمنین و پیشوای جانشینان، و امام مسلمانان، و حجت خداوند بر تمامی آفریدگان، پدر و مادرم فدای تو باد. و نزد قبر حضرت، دو رکعت نماز می­خوانی و هنگامی که فارغ شدی و قصد وداع کردی، بگو: ای سرورم، ای اباالحسن، ای سرورم، ای رضا، من برای زیارت تو آمدم و گواهی می­دهم که تو بعد از پدرانت بهترین کسی هستی که به زیارتت آیند، و بهترین مقصود هستی؛ گواهی می­دهم که هر کس تو را زیارت کند، رسول خدا صلی الله علیه و اله را زیارت کرده، و فاطمه علیها السلام، سرور زنان جهان را خوشحال ساخته، و از سوی خداوند به کامیابی بزرگ دست یافته است؛ بنابراین خداوند این زیارت را آخرین زیارت من از تو، و آمدن به بارگاهت قرار ندهد؛ و زیارت دوباره و چندین باره را روزی­ام نماید؛ بپذیر ای پروردگار جهانیان.

روایت10.

نویسنده کتاب المزار الکبیر بعد از بیان زیارت نخستین، آورده است: زیارت دیگری نیز برای حضرت علیه السلام وجود دارد؛ به این ترتیب که غسل می­کنی و بر سر قبر او ایستاده و می­گویی: سلام بر تو ای ولیّ خدا و پسر ولی­ّ او، سلام بر تو ای حجت خدا و پسر حجت او و پدر حجت­هایش، سلام بر تو ای امام هدایتگر، و ریسمان محکم، و رحمت خداوند و برکت­های او بر تو باد. گواهی می­دهم که تو بر همان راهی از دنیا رفتی که پدران پاک تو علیهم السلام از دنیا رفتند؛ تو گمراهی را بر هدایت ترجیح ندادی، و از حق به سوی

ص: 51

السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ الْبَرُّ التَّقِیُّ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَلَمُ الْمُطَهَّرُ مِنَ الذُّنُوبِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وِعَاءَ حُکْمِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا عَیْبَةَ سِرِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْحَافِظُ لِوَحْیِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُسْتَوْفِی فِی طَاعَةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُتَرْجِمُ لِکِتَابِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الدَّاعِی إِلَی تَوْحِیدِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُعَبِّرُ لِمُرَادِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُحَلِّلُ لِحَلَالِ اللَّهِ وَ الْمُحَرِّمُ لِحَرَامِ اللَّهِ وَ الدَّاعِی إِلَی دِینِ اللَّهِ وَ الْمُعْلِنُ لِأَحْکَامِ اللَّهِ وَ الْفَاحِصُ عَنْ مَعْرِفَةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا الْحَسَنِ أَشْهَدُ یَا مَوْلَایَ أَنَّکَ حُجَّةُ اللَّهِ وَ أَمِینُهُ وَ صَفْوَةُ اللَّهِ وَ حَبِیبُهُ وَ خِیَرَةُ اللَّهِ مِنْ خَلْقِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَی عِبَادِهِ أَشْهَدُ أَنَّهُ مَنْ وَالاکَ فَقَدْ وَالَی اللَّهَ وَ مَنْ عَادَاکَ فَقَدْ عَادَی اللَّهَ وَ مَنِ اسْتَمْسَکَ بِکَ وَ بِالْأَئِمَّةِ مِنْ آبَائِکَ وَ وُلْدِکَ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی وَ أَشْهَدُ أَنَّکُمْ کَلِمَةُ التَّقْوَی وَ أَعْلَامُ الْهُدَی وَ نُورٌ لِسَائِرِ الْوَرَی ثُمَّ تَنْکَبُّ عَلَی قَبْرِهِ وَ تُقَبِّلُهُ وَ تَقُولُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی أَیُّهَا الصِّدِّیقُ الشَّهِیدُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ وَ إِمَامِ الْمُسْلِمِینَ وَ حُجَّةِ اللَّهِ عَلَی الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ وَ تُصَلِّی عِنْدَهُ رَکْعَتَیْنِ فَإِذَا فَرَغْتَ وَ أَرَدْتَ الْوَدَاعَ فَقُلْ یَا مَوْلَایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ یَا مَوْلَایَ أَیُّهَا الرِّضَا أَتَیْتُکَ زَائِراً وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ خَیْرُ مَزُورٍ بَعْدَ آبَائِکَ وَ أَفْضَلُ مَقْصُودٍ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مَنْ زَارَکَ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ أَبْهَجَ فَاطِمَةَ سَیِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ علیها السلام وَ نَالَ مِنَ اللَّهِ الْفَوْزَ الْعَظِیمَ فَلَا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیَارَتِکَ وَ إِتْیَانِ مَشْهَدِکَ وَ رَزَقَنِیَ الْعَوْدَ ثُمَّ الْعَوْدَ إِلَیْکَ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ.

«10»

قَالَ مُؤَلِّفُ الْمَزَارِ الْکَبِیرِ بَعْدَ إِیرَادِ الزِّیَارَةِ الْأُولَی: زِیَارَةٌ أُخْرَی لَهُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ تَغْتَسِلُ وَ تَقِفُ عَلَی قَبْرِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ وَ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ وَ ابْنَ وَلِیِّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ ابْنَ حُجَّتِهِ وَ أَبَا حُجَجِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا إِمَامَ الْهُدَی وَ الْعُرْوَةَ الْوُثْقَی وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ أَشْهَدُ أَنَّکَ مَضَیْتَ عَلَی مَا مَضَی عَلَیْهِ آبَاؤُکَ الطَّاهِرُونَ علیهم السلام لَمْ تُؤْثِرْ عَمًی عَلَی هُدًی وَ لَمْ تَمِلْ مِنْ حَقٍّ إِلَی

ص: 51

باطل منحرف نگشتی، و برای خشنودی خداوند و فرستاده­ او خیرخواهی نمودی، و امانت را ادا کردی؛ پس خداوند برای تو از اسلام و اهل آن، بهترین پاداش را عطا کند؛ پدر و مادرم فدای تو باد، به زیارت تو آمدم، در حالی که به حق تو آشنا، و با دوستدارانت دوست، و با دشمنانت دشمن هستم؛ پس نزد پروردگارت برای من شفاعت نما.(1)

روایت11.

می­گویم: در یکی از نوشته­های اصحاب پیشین خودمان، زیارتی برای حضرت علیه السلام یافتم و این نسخه، قدیمی بود؛ به طوری که تاریخ نوشتن آن، سال 746 هجری است و من آن را همان گونه که یافتم، ذکر نمودم.

گفته است: زیارت سرور و پیشوای ما، امام رضا علیه السلام، که بر او و بر پدران و فرزندانش درود و سلام باد، در همه زمان­ها مناسب است، و بهترین آنها ماه رجب می­باشد.

آن زیارت از فرزندش ابی جعفر، امام جواد علیه السلام روایت شده و این است:

سلام بر تو ای ولیّ خدا، سلام بر تو ای حجت خدا، سلام بر تو ای نور خدا در تاریکی­های زمین، سلام بر تو ای ستون دین، سلام بر تو ای وارث آدم برگزیده خدا، سلام بر تو ای وارث ابراهیم دوست خدا، سلام بر تو ای وارث موسی صحبت کننده با خدا،

ص: 52


1- . المزار الکبیر: 182

بَاطِلٍ وَ أَنَّکَ قَدْ نَصَحْتَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ أَدَّیْتَ الْأَمَانَةَ فَجَزَاکَ اللَّهُ عَنِ الْإِسْلَامِ وَ أَهْلِهِ خَیْرَ الْجَزَاءِ أَتَیْتُکَ بِأَبِی وَ أُمِّی زَائِراً عَارِفاً بِحَقِّکَ مُوَالِیاً لِأَوْلِیَائِکَ مُعَادِیاً لِأَعْدَائِکَ فَاشْفَعْ لِی عِنْدَ رَبِّکَ جَلَّ وَ عَزَّ(1).

«11»

أقول وجدت فی بعض مؤلفات قدماء أصحابنا زیارة له علیه السلام و کانت النسخة قدیمة کان تاریخ کتابتها سنة ست و أربعین و سبعمائة فأوردتها کما وجدتها قَالَ زِیَارَةُ مَوْلَانَا وَ سَیِّدِنَا أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا عَلَیْهِ وَ عَلَی آبَائِهِ وَ أَبْنَائِهِ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ کُلُّ الْأَوْقَاتِ صَالِحَةٌ لِزِیَارَتِهِ وَ أَفْضَلُهَا فِی شَهْرِ رَجَبٍ رُوِیَ ذَلِکَ عَنْ وَلَدِهِ أَبِی جَعْفَرٍ الْجَوَادِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ سَلَامُهُ وَ هِیَ: السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا عَمُودَ الدِّینِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ مُوسَی کَلِیمِ اللَّهِ

ص: 52


1- 1. المزار الکبیر ص 182 و فی آخر الزیارة زیادة لم یذکرها المؤلّف رحمه اللّه و هی: ( ثم انکب علی القبر فقبله وضع خدیک علیه و تحول الی الرأس فقل: السلام علیک یا مولای یا ابن رسول اللّه، و رحمة اللّه و برکاته، أشهد أنک الامام الهادی و المولی الراشد، و الولی المجاهد، أبرأ إلی اللّه تعالی من أعدائک، و أتقرب الی اللّه عزّ و جلّ بموالاتک، صلّی اللّه علیک و رحمة اللّه و برکاته. ثمّ صل رکعتین و صلّ بعدهما ما أحببت، و تحول الی عند الرجلین و ادع بما شئت و انصرف. فاذا أردت وداعه عند الانصراف فقل: السلام علیک یا مولای یا أبا الحسن، السلام علیک یا ابن رسول اللّه، و رحمة اللّه و برکاته، استودعک اللّه و أقرأ علیک السلام. آمنا باللّه و بما جئت به و دللت علیه، اللّهمّ اکتبنا مع الشاهدین. ثمّ انکب علی القبر فقبله وضع خدیک علیه، و ادع بما شئت لک و للمؤمنین، و انصرف راشدا ان شاء اللّه).

سلام بر تو ای وارث عیسی روح خدا، سلام بر تو ای وارث محمد فرستاده خدا، سلام بر تو ای وارث امیرالمؤمنین علی فرزند ابی­طالب، سلام بر تو ای وارث حسن و حسین، دو سرور جوانان اهل بهشت، سلام بر تو ای وارث علی فرزند حسین، سرور عبادت کنندگان، سلام بر تو ای وارث محمد فرزند علی، شکافنده علم گذشتگان و آیندگان، سلام بر تو ای وارث جعفر صادق فرزند محمد، امام معصوم و پرهیزگار، سلام بر تو ای وارث موسی فرزند جعفر، دانشمند بسیار آگاه.

سلام بر تو ای انسان راستین و شهید، سلام بر تو ای جانشین معصوم و پرهیزگار، گواهی می­دهم که تو نماز را برپا داشتی، و زکات را ادا کردی، و امر به معروف و نهی از منکر نمودی، و خداوند را عبادت نمودی، تا از دنیا رفتی؛ سلام بر تو ای امام پاک­نژاد، و ارجمند و گرامی، و نزدیک - به ما و از وطن خود - دور، و مسموم و دور افتاده؛ سلام بر تو ای دانشمند ارجمند، و صاحب منزلت و قدرت، و ای دور از وطن جد و پدرش؛ سلام بر کسی که به فرزندان و خانواده­اش دستور داد تا بر او بگریند، قبل از اینکه به شهادت برسد؛ سلام بر سرزمین­های خالی و ترک شده شما، آنچنان که منی و عرفات نیز از وجود شما خالی و تهی گشته است؛ سلام بر سرور بندگان، و ذخیره وعده داده شده، و چاه ترک شده، و کاخ برپا شده، سلام بر یاری کننده انسان اندوهگین، و کسی که زمین خراسان به برکت مرقدش خراسان شده است. سلام بر امامی که زائرانش اندک هستند؛ و سلام بر نور چشم فاطمه، سرور زنان جهان؛ سلام بر دارنده سرور خوشایند، و اخلاق مورد پسند، و شاخه­های پراکنده از درخت احمدی؛ سلام بر کسی که ریاست سرزمین بزرگ، و علم همه چیز، به او ختم شده است، تا امر محکم الهی کامل گردد.

سلام بر کسانی که نام­هایشان وسیله نیازمندان، و آرامگاه­هایشان باعث ایمنی مخلوقات و برهان­هایشان باطل ساختن شبهه­های کافران است؛ سلام بر کسی که کرسی - قضاوت - پدرش امیرالمؤمنین برای او نهاده شد، تا این که با اهل کتاب، مخاصمه - احتجاج - کرد، و ستون­های دین را محکم ساخت؛ سلام بر نشانِ نشان­ها، و امامی که با غربت خودش دل­های شیعیان را تا روز قیامت شکسته است؛ سلام بر چراغ پر نور، و دریای غرّنده، که خاکش محل فرود آمدن و بالا رفتن فرشتگان است؛ سلام بر امیران اسلام، و پادشاهان ادیان الهی، و نجیب­زادگان و کسانی که خداوند به ایشان علم غیبت و شهادت آموخت، و آنها را اهل سروری و سعادت­ قرار داد؛ سلام بر پناهگاه موجودات و سایه آنها، و امامی که سرزمین طوس با سکنی گزیدن او در آنجا، متبرک

ص: 53

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ عِیسَی رُوحِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ سَیِّدِ الْعَابِدِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ بَاقِرِ عِلْمِ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ الْبَرِّ التَّقِیِّ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ الْعَالِمِ الْحَفِیِّ.

السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الصِّدِّیقُ الشَّهِیدُ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْوَصِیُّ الْبَرُّ التَّقِیُّ أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ حَتَّی أَتَاکَ الْیَقِینُ السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ إِمَامٍ عَصِیبٍ وَ إِمَامٍ نَجِیبٍ وَ بَعِیدٍ قَرِیبٍ وَ مَسْمُومٍ غَرِیبٍ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَالِمُ النَّبِیهُ وَ الْقَدْرُ الْوَجِیهُ النَّازِحُ عَنْ تُرْبَةِ جَدِّهِ وَ أَبِیهِ السَّلَامُ عَلَی مَنْ أَمَرَ أَوْلَادَهُ وَ عِیَالَهُ بِالنِّیَاحَةِ عَلَیْهِ قَبْلَ وُصُولِ الْقَتْلِ إِلَیْهِ السَّلَامُ عَلَی دِیَارِکُمُ الْمُوحِشَاتِ کَمَا اسْتَوْحَشَتْ مِنْکُمْ مِنًی وَ عَرَفَاتٌ السَّلَامُ عَلَی سَادَاتِ الْعَبِیدِ وَ عُدَّةِ الْوَعِیدِ وَ الْبِئْرِ الْمُعَطَّلَةِ وَ الْقَصْرِ الْمَشِیدِ السَّلَامُ عَلَی غَوْثِ اللَّهْفَانِ وَ مَنْ صَارَتْ بِهِ أَرْضُ خُرَاسَانَ خُرَاسَانَ السَّلَامُ عَلَی قَلِیلِ الزَّائِرِینَ وَ قُرَّةِ عَیْنِ فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ السَّلَامُ عَلَی الْبَهْجَةِ الرَّضَوِیَّةِ وَ الْأَخْلَاقِ الرَّضِیَّةِ وَ الْغُصُونِ الْمُتَفَرِّعَةِ عَنِ الشَّجَرَةِ الْأَحْمَدِیَّةِ السَّلَامُ عَلَی مَنِ انْتَهَی إِلَیْهِ رِئَاسَةُ الْمُلْکِ الْأَعْظَمِ وَ عِلْمُ کُلِّ شَیْ ءٍ لِتَمَامِ الْأَمْرِ الْمُحْکَمِ السَّلَامُ عَلَی مَنْ أَسْمَاؤُهُمْ وَسِیلَةُ السَّائِلِینَ وَ هَیَاکِلُهُمْ أَمَانُ الْمَخْلُوقِینَ وَ حُجَجُهُمْ إِبْطَالُ شُبَهِ الْمُلْحِدِینَ السَّلَامُ عَلَی مَنْ کُسِرَتْ لَهُ وِسَادَةُ وَالِدِهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ حَتَّی خَصَمَ أَهْلَ الْکُتُبِ وَ ثَبَّتَ قَوَاعِدَ الدِّینِ السَّلَامُ عَلَی عَلَمِ الْأَعْلَامِ وَ مَنْ کُسِرَ قُلُوبُ شِیعَتِهِ بِغُرْبَتِهِ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ السَّلَامُ عَلَی السِّرَاجِ الْوَهَّاجِ وَ الْبَحْرِ الْعَجَّاجِ الَّذِی صَارَتْ تُرْبَتُهُ مَهْبِطَ الْأَمْلَاکِ وَ الْمِعْرَاجِ السَّلَامُ عَلَی أُمَرَاءِ الْإِسْلَامِ وَ مُلُوکِ الْأَدْیَانِ وَ طَاهِرِی الْوِلَادَةِ وَ مَنْ أَطْلَعَهُمُ اللَّهُ عَلَی عِلْمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهَادَةِ وَ جَعَلَهُمْ أَهْلَ السَّادَةِ [السَّعَادَةَ] السَّلَامُ عَلَی کُهُوفِ الْکَائِنَاتِ وَ ظِلِّهَا وَ مَنِ ابْتَهَجَتْ بِهِ مَعَالِمُ طُوسَ

ص: 53

و شادمان گردیده است. شعر:

ای قبری که در سرزمین طوس هستی، خداوند تو را از رحمتش سیراب گرداند، ای طوس، چه خوبی­هایی که در خود جا داده­ای.

بقعه­های تو در دنیا نیکو گردید، و آن امامی که در خاک آن پنهان گشت و در سناباد منزل کرد هم نیکو گردید .

کسی که شهادت او بر اهل اسلام بسیار سخت بود و مورد فیض رحمت الهی گردید.

ای قبر، تو همان هستی که بردباری و دانش و پاکی و وارستگی را در خود گنجانده­ای.

ای قبر، بر خود افتخار کن؛ چون تو پیکر پاک آن امام را در خود جا داده­ای و مورد غبطه مکان­های دیگر گشته­ای، و به وسیله فرشتگان محافظت می­شوی.

در هر دوره­ای از شما برای ما امام هدایتگری وجود داشته است که منزلگاهش آباد و مورد الفت ما است.

ستارگان آسمان دین الهی به تاریکی گراییدند، و شیران بیشه در کنام خود آرمیدند.

هشت ستاره از شما پنهان گشت و امید نورانی شدن چهار ستاره دیگرمی­رود؛ آن زمان که شتر، صدا برآورد.

تا اینکه حقیقت به وسیله شما روشن و آشکار، مشخص گردد؛ زیرا حقیقت در غیر از شما، تاریک و مبهم است.(1)

سلام بر مایه فخر نیکوکاران، و دارای مزاری دور افتاده، که شرط وارد شدن به بهشت و دوزخ است؛ سلام بر کسانی که خداوند درودهایش را لحظه­ای از آن ها قطع نکرده است، و موجودات ساکن به واسطه او ساکن شده­اند، و موجودات متحرک، به واسطه او به حرکت افتاده­اند؛ سلام بر کسانی که خداوند امامتشان را جدا کننده دو فرقه حق و باطل قرار داد، همان گونه که اهل مشرق و مغرب را ملزم به پذیرش ولایت آن ها کرد؛ سلام بر امامی که خداوند به واسطه او احکام کهنه شده پیامبران را زنده کرد، و مردم را ملزم به پذیرش ولایت آن ها کرد تا کلمه خداوند پروردگار جهانیان کامل گردد؛ سلام بر ماه­های سال، و تعداد ساعت­ها، و حروف «لا اله إلا الله» در رقم­های نوشته شده؛ سلام بر خوشی­های دنیا و نیک­بختی­های آن، و بر کسانی که درباره کلمه توحید از آنان سؤال شد و فرمودند: به خدا سوگند، ما یکی از شروط آن هستیم؛ سلام بر کسانی که وجود همه مخلوقات منوط به وجود آنان است و کسانی که خطیبان در مورد او گفته­اند:

آنان هفت پدرند، چه پدرانی! آنان بهترین کسانی هستند که آب ابر - باران - را نوشیده­اند. (بهترین خلق خدایند)(2)

ص: 54


1- 1. این ابیات در المناقب 3: 468 - 469 روایت شده و به علی پسر احمد خوافی منسوب گشته است؛ و پنج بیت نخست آن در عیون الأخبار 2: 251 آمده و به علی پسر ابی عبدالله خوافی منسوب گشته است و ظاهراً او همان شخص قبلی است.
2- . این بیت را عبدالجبار پسر سعید بر منبر رسول خدا صلی الله علیه و آله در مدینه منوّره هنگامی که خطبه خواند، سرود و برای مأمون و ولی عهدش امام رضا علیه السلام دعا نمود؛ سپس بیت بالا را سرود، و این در سالی که مأمون از امام رضا علیه السلام برای ولایت عهدی بیعت گرفت، بود. المناقب 3: 473؛ چاپ نجف اشرف

حَیْثُ حَلَّ بِرَبْعِهَا.

شِعْرٌ

یَا قَبْرَ طُوسَ سَقَاکَ اللَّهُ رَحْمَتَهُ***مَا ذَا ضَمِنْتَ مِنَ الْخَیْرَاتِ یَا طُوسُ

طَابَتْ بِقَاعُکَ فِی الدُّنْیَا وَ طَابَ بِهَا***شَخْصٌ ثَوَی بِسَنَاآبَادَ مَرْمُوسٌ

شَخْصٌ عَزِیزٌ عَلَی الْإِسْلَامِ مَصْرَعُهُ***فِی رَحْمَةِ اللَّهِ مَغْمُورٌ وَ مَغْمُوسٌ

یَا قَبْرَهُ أَنْتَ قَبْرٌ قَدْ تَضَمَّنَهُ***حِلْمٌ وَ عِلْمٌ وَ تَطْهِیرٌ وَ تَقْدِیسٌ

فَخْراً بِأَنَّکَ مَغْبُوطٌ بِجُثَّتِهِ***وَ بِالْمَلَائِکَةِ الْأَطْهَارِ مَحْرُوسٌ

فِی کُلِّ عَصْرٍ لَنَا مِنْکُمْ إِمَامُ هُدًی***فَرَبْعُهُ آهِلٌ مِنْکُمْ وَ مَأْنُوسٌ

أَمْسَتْ نُجُومُ سَمَاءِ الدِّینِ آفِلَةً***وَ ظَلَّ أُسْدُ الشری [الثَّرَی] قَدْ ضَمَّهَا الْخِیسُ

غَابَتْ ثَمَانِیَةٌ مِنْکُمْ وَ أَرْبَعَةٌ***تُرْجَی مَطَالِعُهَا مَا حَنَّتِ الْعِیسُ

حَتَّی مَتَی یَزْهَرُ الْحَقُّ الْمُنِیرُ بِکُمْ***فَالْحَقُّ فِی غَیْرِکُمْ دَاجٍ وَ مَطْمُوسٌ (1)

السَّلَامُ عَلَی مُفْتَخَرِ الْأَبْرَارِ وَ نَائِی الْمَزَارِ وَ شَرْطِ دُخُولِ الْجَنَّةِ أَوِ النَّارِ السَّلَامُ عَلَی مَنْ لَمْ یَقْطَعِ اللَّهُ عَنْهُمْ صَلَوَاتِهِ فِی آنَاءِ السَّاعَاتِ وَ بِهِمْ سَکَنَتِ السَّوَاکِنُ وَ تَحَرَّکَتِ الْمُتَحَرِّکَاتُ السَّلَامُ عَلَی مَنْ جَعَلَ اللَّهُ إِمَامَتَهُمْ مُمَیِّزَةً بَیْنَ الْفَرِیقَیْنِ کَمَا تَعَبَّدَ بِوَلَایَتِهِمْ أَهْلَ الْخَافِقَیْنِ السَّلَامُ عَلَی مَنْ أَحْیَا اللَّهُ بِهِ دَارِسَ حُکْمِ النَّبِیِّینَ وَ تَعَبَّدَهُمْ بِوَلَایَتِهِ لِتَمَامِ کَلِمَةِ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ السَّلَامُ عَلَی شُهُورِ الْحَوْلِ وَ عَدَدِ السَّاعَاتِ وَ حُرُوفِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فِی الرُّقُومِ الْمُسَطَّرَاتِ السَّلَامُ عَلَی إِقْبَالِ الدُّنْیَا وَ سُعُودِهَا وَ مَنْ سُئِلُوا عَنْ کَلِمَةِ التَّوْحِیدِ فَقَالُوا نَحْنُ وَ اللَّهِ مِنْ شُرُوطِهَا السَّلَامُ عَلَی مَنْ یُعَلَّلُ وُجُودُ کُلِّ مَخْلُوقٍ بِلَوْلَاهُمْ وَ مَنْ خَطَبَتْ لَهُمُ الْخُطَبَاءُ:

بِسَبْعَةِ آبَاءٍ هُمْ مَا هُمْ***هُمْ أَفْضَلُ مَنْ یَشْرَبُ صَوْبَ الْغَمَامِ (2)

ص: 54


1- 1. هذه الأبیات رویت فی المناقب ج 3 ص 468- 469 منسوبة لعلی بن أحمد الخوافی، و رویت الخمسة الأولی فی عیون الأخبار ج 2 ص 251 و نسبت الی علی بن أبی عبد اللّه الخوافی و الظاهر أنّه هو السابق.
2- 2. هذا البیت أنشده عبد الجبار بن سعید علی منبر النبیّ صلّی اللّه علیه و آله فی المدینة المنورة حین خطب و دعا للمأمون و لولی عهده الإمام علیّ بن موسی بن جعفر بن محمّد بن علی ابن الحسین بن علیّ بن أبی طالب علیهم السلام ثمّ أنشد البیت المذکور و ذلک فی سنة اخذ البیعة بولایة العهد راجع المناقب ج 3 ص 473 طبع النجف الأشرف.

سلام بر شکوه و بنای بزرگ ایشان، و کسانی که به خاطر افتخارات و بلند مرتبگی ایشان شعر هایی در مورد وجوب درود فرستادن بر ایشان و پاکی ایشان سروده شده است. سلام بر ماه ماه­ها، سخن گوینده با هر امتی با زبان خودشان، که به شیعیانش فرمود: خداوند امامی را بر امتی قرار نمی­دهد، مگر اینکه او را به زبان آنان آشنا گرداند؛ سلام بر شادمان کننده دل­ها، و برطرف کننده غم­ها، و گرامی­ترین انسان­ها، و مایه افتخار - نسل - عبد مناف؛ ای کاش من از طواف کنندگان بر بارگاه و حضرتش باشم، و شاهد سرور دیدار و انس با او باشم.

در هر لحظه بر درگاه شما طواف می­کنم؛ گویی طواف مخصوص آستان شما قرار داده شده است.

سلام بر امام مهربان، که غم­های روز طفوف - صحرای کربلا - را برانگیخت؛ من به خداوند و به پدران پاک و به فرزندان برگزیده­ و نیک تو قسم می­خورم که اگر زیارت شما با دوری خانه­تان رنج و مشقت فراوان نداشت، حتماً مقداری از حقوق واجب شما را با زیارت پی در پی به جای می­آوردم؛ سلام بر شما ای یاوران دین، و فرزندان پیامبران، و پیشوایان آفریدگان، و رحمت خداوند و برکت­های او بر شما باد.

سپس نماز زیارت بخوان و تسبیح بگو و آن را به آن حضرت، علیه السلام هدیه کن؛ سپس بگو: خدایا، همانا از تو درخواست می­کنم؛ ای خدایی که فرمانروایی­اش همیشگی، و عزتش پایدار، و پادشاهی­اش مورد اطاعت، در بزرگی تنها، و در بقای همیشگی­اش یگانه، و در میان آفریدگانش عادل، و در داوری­اش دانا، و در عقب انداختن کیفر، بزرگوار است؛ خدایا، نیازهای من به سوی تو باز می­گردد، و آرزوهایم در پیشگاه تو باز ایستاده است، و هرگاه مرا به کار نیکی موفق کرده­ای، راهنمای من بر آن کار و راه رسیدن من به سوی آن، تو بودی؛ ای توانایی که خواسته­ها او را درمانده نمی­کند؛ ای توانگری که هر مشتاق به سوی او پناه می­آورد؛ همواره با نعمت­های تو قرین، و بر بخشش­ها و بزرگواری­های بیشمار تو در حرکت بوده­ام.

از تو به خاطر آن نیروی نفوذ کننده­ات در همه چیزها، و حکم قطعی تو که با کوچک­ترین درخواستی آن را باز می­داری، و به خاطر آن نظری که از روی عنایت به کوه­ها نمودی و آنها بلندی گرفتند، و به زمین­ها افکندی و هموار شدند، و به آسمان­ها نگریستی و آنها مرتفع گشتند، و به دریاها کردی و آنها روان گردیدند؛ از تو درخواست می­کنم. ای کسی که از ابزار دید بشر والاتر، و از ریزه­کاری­هایی که در افکار خطور کند، دقیق­تر هستی؛ ای آقای من، جز به توفیق خودت که خودِ آن نیز موجب ستایش دیگری است، ستایش نمی­شوی؛ و بر کوچک­ترین نعمتی، مورد سپاس واقع نمی­شوی، جز آنکه خود آن نیز موجب سپاسی دیگر می­شود؛

ص: 55

السَّلَامُ عَلَی عَلِیِّ مَجْدِهِمْ وَ بِنَائِهِمْ وَ مَنْ أُنْشِدَ فِی فَخْرِهِمْ وَ عَلَائِهِمْ بِوُجُوبِ الصَّلَاةِ عَلَیْهِمْ وَ طَهَارَةِ ثِیَابِهِمْ السَّلَامُ عَلَی قَمَرِ الْأَقْمَارِ الْمُتَکَلِّمِ مَعَ کُلِّ لُغَةٍ بِلِسَانِهِمْ الْقَائِلِ لِشِیعَتِهِ مَا کَانَ اللَّهُ لِیُوَلِّی إِمَاماً عَلَی أُمَّةٍ حَتَّی یُعَرِّفَهُ بِلُغَاتِهِمْ السَّلَامُ عَلَی فَرْحَةِ الْقُلُوبِ وَ فَرَجِ الْمَکْرُوبِ وَ شَرِیفِ الْأَشْرَافِ وَ مَفْخَرِ عَبْدِ مَنَافٍ یَا لَیْتَنِی مِنَ الطَّائِفِینَ بِعَرْصَتِهِ وَ حَضْرَتِهِ مُسْتَشْهِداً لِبَهْجَةِ مُؤَانَسَتِهِ:

أَطُوفُ بِبَابِکُمْ فِی کُلِّ حِینٍ***کَأَنَّ بِبَابِکُمْ جُعِلَ الطَّوَافُ

السَّلَامُ عَلَی الْإِمَامِ الرَّءُوفِ الَّذِی هَیَّجَ أَحْزَانَ یَوْمِ الطُّفُوفِ بِاللَّهِ أُقْسِمُ وَ بِآبَائِکَ الْأَطْهَارِ وَ بِأَبْنَائِکَ الْمُنْتَجَبِینَ الْأَبْرَارِ لَوْ لَا بُعْدُ الشُّقَّةِ حَیْثُ شَطَّتْ بِکُمُ الدَّارُ لَقَضَیْتُ بَعْضَ وَاجِبِکُمْ بِتَکْرَارِ الْمَزَارِ وَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا حُمَاةَ الدِّینِ وَ أَوْلَادَ النَّبِیِّینَ وَ سَادَةَ الْمَخْلُوقِینَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ ثُمَّ صَلِّ صَلَاةَ الزِّیَارَةِ وَ سَبِّحْ وَ أَهْدِهَا إِلَیْهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ ثُمَّ قُلِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا اللَّهُ الدَّائِمُ فِی مُلْکِهِ الْقَائِمُ فِی عِزِّهِ الْمُطَاعُ فِی سُلْطَانِهِ الْمُتَفَرِّدُ فِی کِبْرِیَائِهِ الْمُتَوَحِّدُ فِی دَیْمُومِیَّةِ بَقَائِهِ الْعَادِلُ فِی بَرِیَّتِهِ الْعَالِمُ فِی قَضِیَّتِهِ الْکَرِیمُ فِی تَأْخِیرِ عُقُوبَتِهِ إِلَهِی حَاجَاتِی مَصْرُوفَةٌ إِلَیْکَ وَ آمَالِی مَوْقُوفَةٌ لَدَیْکَ وَ کُلَّمَا وَفَّقْتَنِی بِخَیْرٍ فَأَنْتَ دَلِیلِی عَلَیْهِ وَ طَرِیقِی إِلَیْهِ یَا قَدِیراً لَا تَئُودُهُ الْمَطَالِبُ یَا مَلِیّاً یَلْجَأُ إِلَیْهِ کُلُّ رَاغِبٍ مَا زِلْتُ مَصْحُوباً مِنْکَ بِالنِّعَمِ جَارِیاً عَلَی عَادَاتِ الْإِحْسَانِ وَ الْکَرَمِ.

أَسْأَلُکَ بِالْقُدْرَةِ النَّافِذَةِ فِی جَمِیعِ الْأَشْیَاءِ وَ قَضَائِکَ الْمُبْرَمِ الَّذِی تَحْجُبُهُ بِأَیْسَرِ الدُّعَاءِ وَ بِالنَّظْرَةِ الَّتِی نَظَرْتَ بِهَا إِلَی الْجِبَالِ فَتَشَامَخَتْ وَ إِلَی الْأَرَضِینَ فَتَسَطَّحَتْ وَ إِلَی السَّمَاوَاتِ فَارْتَفَعَتْ وَ إِلَی الْبِحَارِ فَتَفَجَّرَتْ یَا مَنْ جَلَّ عَنْ أَدَوَاتِ لَحَظَاتِ الْبَشَرِ وَ لَطُفَ عَنْ دَقَائِقِ خَطَرَاتِ الْفِکَرِ لَا تُحْمَدُ یَا سَیِّدِی إِلَّا بِتَوْفِیقٍ مِنْکَ یَقْتَضِی حَمْداً وَ لَا تُشْکَرُ عَلَی أَصْغَرِ مِنَّةٍ إِلَّا اسْتَوْجَبْتَ بِهَا شُکْراً

ص: 55

پس چه زمان نعمت­هایت به شماره در آید ای معبود من، و بخشش­هایت مورد سپاس واقع گردد ای سرور من، و ساخته­هایت قدردانی شود ای آقای من؛ و آن هم از نعمت­های تو است که ستایش کنندگان، تو را بستایند؛ و از سپاس تو است که سپاسگزاران از تو سپاسگزاری می­کنند؛ و تو هستی که در بخشش گناهان به تو تکیه می­شود، و بال­های پرده­پوشی­ خود را بر خطاکاران می­گسترانی، و سختی را با قدرت خودت برطرف می­نمایی؛ چه بسیار گناهی که بردباری­ات آن را پوشاند تا اینکه از بین رفت، و کار نیکی که فضل تو چند برابرش کرد تا پاداشت برای آن بزرگ گردید؛ تو برتر از آن هستی که جز از عدالت تو ترسیده شود، و جز احسان و فضل، چیز دیگری از تو امید رود؛ با آنچه لازمه فضل تو است، بر من نعمت ببخش؛ و با آنچه عدالت تو حکم می­کند، مرا رسوا مگردان .

ای آقای من، اگر زمین از گناهان من آگاه بود، به یقین مرا در خود فرو برده بود؛ یا اگر کوه­ها از آنها اطلاع داشتند، مرا در هم شکسته بودند؛ یا اگر آسمان­ها می­دانستند، مرا ربوده بودند؛ یا اگر دریاها می­دانستند، مرا در امواج خود غرق کرده بودند؛ آقای من، آقای من، آقای من؛ ای سرور من، سرور من، سرور من؛ چندین بار به مهمانی تو آمده­ام، پس مرا از آنچه به درخواست کنندگانت وعده فرمودی، محروم مکن؛ ای آشنا برای عارفان، و ای معبود عبادت کنندگان، و ای مورد سپاس سپاسگزاران، و ای همنشین اهل ذکر، ای ستوده ستایشگران، ای حاضر نزد آن کس که تو را جوید، ای ستوده شده کسی که او را به یگانگی بستاید، ای محبوب دوستدارش، ای فریادرس هر کس که او را در نظر گیرد، ای مقصد کسی که به سویش بازگردد، ای کسی که جز او غیب را نمی­داند، ای کسی که جز او بدی را دور نمی­گرداند، ای کسی که جز او کسی کارها را تدبیر نمی­کند، ای کسی که گناه را جز او نمی­آمرزد، ای کسی که آفریدگان را جز او نمی­آفریند، ای کسی که باران را جز او فرو نمی­فرستد، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و مرا بیامرز، ای بهترین آمرزندگان.

پروردگارا، از تو آمرزش می­خواهم، خواستن از روی شرمساری؛ و از تو آمرزش می­خواهم، خواستن از روی امیدواری؛ و از تو آمرزش می­خواهم، خواستن از روی توبه­جویی و بازگشت؛ و از تو آمرزش می­خواهم، خواستن از روی اشتیاق؛ و از تو آمرزش می­خواهم، خواستن از روی بیم و هراس؛ و از تو آمرزش می­خواهم، خواستن از روی طاعت و فرمانبرداری؛ و از تو آمرزش می­خواهم، خواستن از روی ایمان؛ و از توآمرزش می­خواهم، خواستن از روی اقرار به گناه؛ و از تو آمرزش می­خواهم، خواستن از روی اخلاص؛ و از تو آمرزش می­خواهم، خواستن از روی تقوی و پرهیزکاری؛ و از تو آمرزش می­خواهم، خواستن از روی توکل؛ و از تو آمرزش می­خواهم، خواستن از روی خواری؛ و از تو آمرزش می­خواهم، خواستن کار کننده برای تو، و گریزان از تو به سوی خودت؛ پس بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و توبه من و پدر و مادرم را بپذیر، همان گونه که توبه­پذیر تمامی آفریدگانت بوده­ای و هستی، ای مهربان­ترین مهربانان .

ای کسی که به بسیار آمرزنده و مهربان بودن معروف است، ای کسی که به بسیار آمرزنده و مهربان بودن معروف است، ای کسی که به بسیار آمرزنده و مهربان بودن معروف است؛ بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و توبه مرا بپذیر، و عملم را پاکیزه،

ص: 56

فَمَتَی تُحْصَی نَعْمَاؤُکَ یَا إِلَهِی وَ تُجَازَی آلَاؤُکَ یَا مَوْلَایَ وَ تُکَافَی صَنَائِعُکَ یَا سَیِّدِی وَ مِنْ نِعَمِکَ یَحْمَدُ الْحَامِدُونَ وَ مِنْ شُکْرِکَ یَشْکُرُ الشَّاکِرُونَ وَ أَنْتَ الْمُعْتَمَدُ لِلذُّنُوبِ فِی عَفْوِکَ وَ النَّاشِرُ عَلَی الْخَاطِئِینَ جَنَاحَ سِتْرِکَ وَ أَنْتَ الْکَاشِفُ لِلضُّرِّ بِیَدِکَ فَکَمْ مِنْ سَیِّئَةٍ أَخْفَاهَا حِلْمُکَ حَتَّی دَخِلَتْ وَ حَسَنَةٍ ضَاعَفَهَا فَضْلُکَ حَتَّی عَظُمَتْ عَلَیْهَا مُجَازَاتُکَ جَلَلْتَ أَنْ یُخَافَ مِنْکَ إِلَّا الْعَدْلُ وَ أَنْ یُرْجَی مِنْکَ إِلَّا الْإِحْسَانُ وَ الْفَضْلُ فَامْنُنْ عَلَیَّ بِمَا أَوْجَبَهُ فَضْلُکَ وَ لَا تَخْذُلْنِی بِمَا یَحْکُمُ بِهِ عَدْلُکَ.

سَیِّدِی لَوْ عَلِمَتِ الْأَرْضُ بِذُنُوبِی لَسَاخَتْ بِی أَوِ الْجِبَالُ لَهَدَّتْنِی أَوِ السَّمَاوَاتُ لَاخْتَطَفَتْنِی أَوِ الْبِحَارُ لَأَغْرَقَتْنِی سَیِّدِی سَیِّدِی سَیِّدِی مَوْلَایَ مَوْلَایَ مَوْلَایَ قَدْ تَکَرَّرَ وُقُوفِی لِضِیَافَتِکَ فَلَا تَحْرِمْنِی مَا وَعَدْتَ الْمُتَعَرِّضِینَ لِمَسْأَلَتِکَ یَا مَعْرُوفَ الْعَارِفِینَ یَا مَعْبُودَ الْعَابِدِینَ یَا مَشْکُورَ الشَّاکِرِینَ یَا جَلِیسَ الذَّاکِرِینَ یَا مَحْمُودَ مَنْ حَمِدَهُ یَا مَوْجُودَ مَنْ طَلَبَهُ یَا مَوْصُوفَ مَنْ وَحَّدَهُ یَا مَحْبُوبَ مَنْ أَحَبَّهُ یَا غَوْثَ مَنْ أَرَادَهُ یَا مَقْصُودَ مَنْ أَنَابَ إِلَیْهِ یَا مَنْ لَا یَعْلَمُ الْغَیْبَ إِلَّا هُوَ یَا مَنْ لَا یَصْرِفُ السُّوءَ إِلَّا هُوَ یَا مَنْ لَا یُدَبِّرُ الْأَمْرَ إِلَّا هُوَ یَا مَنْ لَا یَغْفِرُ الذَّنْبَ إِلَّا هُوَ یَا مَنْ لَا یَخْلُقُ الْخَلْقَ إِلَّا هُوَ یَا مَنْ لَا یُنَزِّلُ الْغَیْثَ إِلَّا هُوَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ.

رَبِّ إِنِّی أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ حَیَاءٍ وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ رَجَاءٍ وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ إِنَابَةٍ وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ رَغْبَةٍ وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ رَهْبَةٍ وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ طَاعَةٍ وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ إِیمَانٍ وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ إِقْرَارٍ وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ إِخْلَاصٍ وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ تَقْوَی وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ تَوَکُّلٍ وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ ذِلَّةٍ وَ أَسْتَغْفِرُکَ اسْتِغْفَارَ عَامِلٍ لَکَ هَارِبٍ مِنْکَ إِلَیْکَ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تُبْ عَلَیَّ وَ عَلَی وَالِدَیَّ بِمَا تُبْتَ وَ تَتُوبُ عَلَی جَمِیعِ خَلْقِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ یَا مَنْ تُسَمَّی بِالْغَفُورِ الرَّحِیمِ یَا مَنْ تُسَمَّی بِالْغَفُورِ الرَّحِیمِ یَا مَنْ تُسَمَّی بِالْغَفُورِ الرَّحِیمِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اقْبَلْ تَوْبَتِی وَ زَکِّ عَمَلِی وَ

ص: 56

و تلاشم را قابل سپاس گردان؛ و بر ناتوانی­ام رحم فرما؛ و صدایم را باز مدار؛ و مرا از خواسته­ام نومید مگردان؛ ای یاور یاری خواهان؛ و سلام و دعای مرا بر امامانم برسان، و در تمامی آنچه از تو درخواست نمودم، شفاعت آنها را بپذیر، و هدیه­ام را آن چنان که شایسته آنها است، به آنها برسان؛ و آن چه را که شایسته توست، از آن برای آنها بیفزای، به اندازه­ای که کسی غیر از تو توان شمارش آن را نداشته باشد؛ و هیچ قدرت و نیرویی جز به سبب خداوند بلند مرتبه و بزرگ نیست؛ و خداوند بر پاکیزه­ترین پیامبران، محمد و خاندان پاک او درود فرستد.

توضیح

از شیخ مفید - که خداوند روحش را پاکیزه گرداند، - روایت شده است که مستحب است بعد از زیارت امام رضا علیه السلام، این دعا خوانده شود: خدایا، من از تو درخواست می­کنم ای خدایی که در ملکش دائمی است؛ تا پایان دعا.

عبارت: «الحفیّ»، یعنی دانشمند آگاه که هر چیزی را تا عمق آنها می­داند، و «النبیه»، یعنی ارجمند؛ و «القدر» با فتحه، یعنی بی­نیازی و توانگری و قدرت؛ و در اینجا، مضاف حذف شده یا از نسخه­ها افتاده است؛ یعنی «ذو القدر» بوده است. «النازح»، یعنی دور؛ فرمایش حضرت، علیه السلام: «عدة الوعید»، یعنی وعده بر طرف کردن آن عذاب هایی که خداوند وعده داده است.

عبارت: «البئر المعطلة» اشاره دارد به آنچه در روایت­های زیادی گذشت؛ مبنی بر این که «بئر معطلة» امام غائب است؛ و «القصر المشید»، یعنی امام حاضر. فرمایش حضرت، علیه السلام: «أرض خراسان، خراسان»، یعنی خراسان به دلیل مرقد او در بین طوایف عالم، مشهور گشته و مقصد گروه­های مختلف مردم شده است؛ و عبارت: «علی البهجة»، یعنی دارنده آن.

عبارت: «الغصون»، یعنی او و سایر امامان علیهم السلام؛ یا صاحب الغصون، در صورتی که مراد از «الغصون»، اخلاق بزرگوارانه و فضیلت­های بزرگ باشد؛ و «العجّاج»، یعنی پر سر و صدا؛ کنایه از زیادی آب و شدت تلاطم امواج آن است. «الثری» مانند «العلی» - در وزن، - راهی است در سلمی که شیران بسیار دارد؛ و «الخیس» با کسره، یعنی درخت در هم پیچیده، و بیشه شیر؛ و «العیس» با کسره، یعنی شتر سفید رنگ که متمایل به زرد باشد؛ و «الطموس»، یعنی از بین رفتن و محو شدن؛ و «الخافقان»، یعنی مغرب و مشرق؛ یا افق آن دو؛ چون شب و روز در آنها آمد و شد می­کنند؛ یا دو طرف آسمان و زمین؛ یا انتهای آن دو؛ فیروز آبادی در کتابش این گونه ذکر کرده است.(1)

و فرمایش حضرت، علیه السلام: «و تعبّدهم»، یعنی پیامبران یا مردم؛ معنی نخست آشکارتر است. «کلمة الله»، یعنی ص: 57


1- . القاموس 3: 228

اشْکُرْ سَعْیِی وَ ارْحَمْ ضَرَاعَتِی وَ لَا تَحْجُبْ صَوْتِی وَ لَا تُخَیِّبْ مَسْأَلَتِی یَا غَوْثَ الْمُسْتَغِیثِینَ وَ أَبْلِغْ أَئِمَّتِی سَلَامِی وَ دُعَائِی وَ شَفِّعْهُمْ فِی جَمِیعِ مَا سَأَلْتُکَ وَ أَوْصِلْ هَدِیَّتِی إِلَیْهِمْ کَمَا یَنْبَغِی لَهُمْ وَ زِدْهُمْ مِنْ ذَلِکَ مَا یَنْبَغِی لَکَ بِأَضْعَافٍ لَا یُحْصِیهَا غَیْرُکَ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی طَیِّبِ الْمُرْسَلِینَ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ.

بیان

روی عن الشیخ المفید قدس الله روحه: أنه یستحب أن یدعو بعد زیارة الرضا علیه السلام بهذا الدعاء اللهم إنی أسألک یا الله الدائم فی ملکه إلی آخر الدعاء.

قوله الحفی هو العالم یتعلم باستقصاء و النبیه الشریف و القدر بالفتح الغنی و الیسار و القوة و هنا المضاف محذوف أو ساقط من النساخ أی ذو القدر و النازح البعید قوله علیه السلام و عدة الوعید أی عدة رفع ما أوعد الله من العقاب.

قوله و البئر المعطلة إشارة إلی ما مر فی أخبار کثیرة أن البئر المعطلة الإمام الغائب و القصر المشید الإمام الحاضر قوله علیه السلام أرض خراسان خراسان أی بسبب مرقده الشریف اشتهرت من بین طوائف العالم و صارت مقصودة لأصناف الأمم قوله علی البهجة أی صاحبها.

قوله و الغصون أی هو و سائر الأئمة علیهم السلام أو صاحب الغصون بأن یکون المراد بالغصون الأخلاق الکریمة و الفضائل العظیمة و العجاج الصیاح کنایة عن کثرة مائه و شدة تلاطم أمواجه و الثری کعلی طریق فی سلمی کثیرة الأسد و الخیس بالکسر الشجر الملتف و موضع الأسد و العیس بالکسر الإبل البیض یخالط بیاضها شقرة و الطموس الدروس و الامحاء و الخافقان المشرق و المغرب أو أفقاهما لأن اللیل و النهار یختلفان فیهما أو طرفا السماء و الأرض أو منتهاهما کذا ذکره الفیروزآبادی (1).

قوله علیه السلام و تعبدهم أی الأنبیاء أو الناس و الأول أظهر و کلمة الله

ص: 57


1- 1. القاموس ج 3 ص 228.

وعده خداوند، یا حکمت او، یا دین، یا شریعت او؛ عبارت: «السلام علی شهور الحول»، یعنی عدد امامان علیهم السلام، مطابق با تعداد ماه­های سال؛ و «عدد الساعات»، یعنی تعداد امامان مطابق با ساعات هر یک از شب و روز است؛ و هم چنین برابر تعداد حروف عبارت « لا إله إلا الله» میباشد؛ و به همین علت گاهی با هر یک از آنها برای تعبیر از امامان علیهم السلام استفاده می­شود.

شرح فرمایش حضرت: «بسبعة آباءهم»، در ابواب تاریخ امام رضا علیه السلام بیان شد. عبارت: «و من أنشد»، یعنی هر کس شعر بسراید که دلالت بر واجب بودن درود و سلام بر آنان و پاکی­شان از آلودگی گناهان دارد؛ و شاید این کلمه، اشتباه نوشتاری از کلمه «أرشد» باشد که در این صورت به آنچه حضرت علیه السلام برای مأمون از فضیلت خاندان و عترت پیامبر صلی الله علیه و آله و عصمت و واجب بودن درود بر آنها بیان نمود، اشاره خواهد داشت. «و شطّت الدار» با تشدید، یعنی دور شد؛ عبارت: «لا تؤوده»، یعنی بر او سنگین نمی­شود؛ و عبارت: «حتی دخلت»، یعنی تا اینکه پنهان گشت و رفت و کسی بر او اطلاع نیافت، یا پوشیده شد و اثری از آن باقی نماند؛ یا با کسره حرف «خاء» از عبارت «دخل أمره» مانند «فرح» - در وزن، گرفته شده است؛ - یعنی درونش تباه گشت؛ یا با حرف «حاء» بی نقطه، از عبارت «دحل عنّی» مانند «منع» - در وزن، گرفته شده است؛ - یعنی دور شد، و فرار کرد، و پنهان شد.

و بدان که ظاهر عبارت نشان می­دهد که این زیارت از امام جواد علیه السلام روایت شده است و احتمال دارد اشاره­ای که در کلام و با عبارت: «روی ذلک» وجود دارد، به پر فضیلت بودن آن در ماه رجب مربوط باشد؛ و در برخی عبارت­های زیارت، چیزهایی وجود دارد که روایی نبودن آنرا به گمان می­آورد؛ و البته خداوند بهتر می­داند.

می­گویم

برخی از مطالبی که مناسب این باب است، در باب گذشته بیان شد .

ص: 58

وعده أو حکمته أو دینه أو شریعته قوله السلام علی شهور الحول أی عددهم علیهم السلام مطابق لعدد شهور الحول و عدد ساعات کل من اللیل و النهار و حروف لا إله إلا الله و قد یعبر عنهم بکل منها لذلک.

قوله بسبعة آباء هم قد مضی شرحه فی أبواب تاریخ الرضا علیه السلام قوله و من أنشد أی نظم فی الشعر ما یدل علی وجوب الصلاة علیهم و طهارة ثیابهم من لوث الذنوب و لعله تصحیف أرشد فیکون إشارة إلی ما بین علیه السلام للمأمون من فضل الآل و العترة و عصمتهم و وجوب الصلاة علیهم و شطت الدار بالتشدید بعدت قوله لا تئوده أی تثقل علیه قوله حتی دخلت أی غابت و ذهبت

فلم یطلع علیها أحد أو غفرت و لم یبق لها أثر أو بکسر الخاء من قولهم دخل أمره کفرح أی فسد داخله أو بالحاء المهملة من قولهم دحل عنی کمنع أی تباعد و فر و استتر.

و اعلم أن ظاهر العبارة یدل علی أن هذه الزیارة مرویة عن الجواد علیه السلام و یحتمل أن یکون الإشارة فی قوله روی ذلک راجعة إلی کون أفضلها فی شهر رجب و فی بعض عبارتها ما یوهم کونها غیر مرویة و الله یعلم.

أقول

قد مضی بعض ما یناسب هذا الباب فی الباب السابق.

ص: 58

باب ششم : فضیلت زیارت دو امام همام، امام علی النقی و امام حسن عسکری علیهما السلام، و آداب زیارت و دعا در صحن آن دو حضرت؛ صلوات الله علیهما

روایات

روایت1.

التهذیب: امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: قبر من سامراء، موجب ایمنی مردمان مغرب و مشرق زمین است.(1)

می­گویم

روایت­های مربوط به فضیلت زیارت آن دو حضرت علیهما السلام، در ابتدای این کتاب بیان شد.

روایت2.

امالی الطوسی: فحام از منصوری و او از عموی پدرش نقل کرده که گفته است: به امام علی النقی علیه السلام گفتم: سرورم، دعایی به من یاد بده که به وسیله آن به درگاه خداوند عزّ و جلّ تقرّب جویم؛ حضرت فرمود: این دعایی است که بسیار با آن دعا می­کنم و از خداوند عزّ و جل می­خواهم که هر کس را که با آن، در صحن حرمم دعا می­کند، ناامید نگرداند؛ و آن دعا این است:

ای ذخیره من در مقابل دیگر ذخیره ها؛ و ای امید و مورد اعتماد من؛ و ای پناه و تکیه­گاه من؛ ای یگانه و یکتا؛ ای «قل هو الله أحد»؛ از تو ای خدای من، به حق آن آفریده­هایی از میان آفریدگانت، که هیچ کس را مانند ایشان نیافریدی، درخواست می­کنم که بر تمامی آنان درود و رحمت فرستی، و در مورد من چنین و چنان کنی.(2)

روایت3.

عدة الداعی: روایت شده است که مردی هر سال نزد خلیفه سهم و مقرّری داشت؛ روزی خلیفه بر او خشم گرفت و برای چند سال، مقرّری او را نداد؛ آن گاه مرد نزد سرورمان امام هادی علیه السلام آمد و منع مقرّری­اش از جانب خلیفه را بر او تعریف کرد و از ایشان خواست که اگر نزد خلیفه آمد، سفارش او را نزد خلیفه بنماید و به بازگرداندن مقرّری­اش نزد او میانجی­گری کند؛ سپس مرد بیرون رفت. وقتی شب شد، خلیفه پیکی را به سوی او فرستاد و او را طلبید؛ مرد آماده شد و به منزل خلیفه رفت، هنوز نرسیده بود که ص: 59


1- . التهذیب 6: 93
2- . امالی طوسی 1: 286

باب 6 فضل زیارة الإمامین الهمامین أبی الحسن علی بن محمد النقی الهادی و أبی محمد الحسن بن علی الزکی العسکری و آداب زیارتهما و الدعاء فی مشهدهما صلوات الله علیهما

الأخبار

«1»

یب، [تهذیب الأحکام] مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ رَوْحٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ ابْنِ هَاشِمٍ الْجَعْفَرِیِّ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ علیهما السلام قَبْرِی بِسُرَّمَنْ رَأَی أَمَانٌ لِأَهْلِ الْجَانِبَیْنِ (1).

أقول

قد مرت أخبار فضل زیارتهما فی أول الکتاب.

«2»

ما، [الأمالی] للشیخ الطوسی الْفَحَّامُ عَنِ الْمَنْصُورِیِّ عَنْ عَمِّ أَبِیهِ قَالَ: قُلْتُ لِلْإِمَامِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهما السلام عَلِّمْنِی یَا سَیِّدِی دُعَاءً أَتَقَرَّبُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ فَقَالَ لِی هَذَا دُعَاءٌ کَثِیراً مَا أَدْعُو بِهِ وَ قَدْ سَأَلْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ لَا یُخَیِّبَ مَنْ دَعَا بِهِ فِی مَشْهَدِی وَ هُوَ یَا عُدَّتِی عِنْدَ الْعُدَدِ وَ یَا رَجَائِی وَ الْمُعْتَمَدُ وَ یَا کَهْفِی وَ السَّنَدُ وَ یَا وَاحِدُ یَا أَحَدُ وَ یَا قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ أَسْأَلُکَ اللَّهُمَّ بِحَقِّ مَنْ خَلَقْتَهُ مِنْ خَلْقِکَ وَ لَمْ تَجْعَلْ فِی خَلْقِکَ مِثْلَهُمْ أَحَداً صَلِّ عَلَی جَمَاعَتِهِمْ وَ افْعَلْ بِی کَذَا وَ کَذَا(2).

«3»

عُدَّةُ الدَّاعِی، رُوِیَ: أَنَّ رَجُلًا کَانَ لَهُ شَیْ ءٌ مُوَظَّفٌ عَلَی الْخَلِیفَةِ کُلَّ سَنَةٍ فَغَضِبَ عَلَیْهِ وَ قَطَعَهُ عِدَّةَ سَنَوَاتٍ فَدَخَلَ الرَّجُلُ عَلَی مَوْلَانَا أَبِی الْحَسَنِ الْهَادِی علیه السلام فَحَکَی لَهُ صُدُودَهُ عَنْهُ وَ طَلَبَ مِنْهُ أَنَّهُ علیه السلام إِذَا اجْتَمَعَ بِهِ أَنْ یَذْکُرَهُ عِنْدَهُ وَ یَشْفَعَ لَهُ بِرَدِّ جَائِزَتِهِ ثُمَّ خَرَجَ الرَّجُلُ فَلَمَّا کَانَ اللَّیْلُ بَعَثَ إِلَیْهِ الْخَلِیفَةُ یَسْتَدْعِیهِ فَتَأَهَّبَ الرَّجُلُ وَ خَرَجَ إِلَی مَنْزِلِ الْخَلِیفَةِ فَلَمْ یَصِلْ حَتَّی وَافَاهُ

ص: 59


1- 1. التهذیب ج 6 ص 93.
2- 2. أمالی الطوسیّ ج 1 ص 286.

چند پیک او را دیدند که هر یک می­گفتند: امیرالمؤمنین را اجابت کن؛ هنگامی که به دربان رسید، به او گفت: آیا علی فرزند محمد به اینجا آمده است؟ دربان گفت: خیر.

هنگامی که نزد خلیفه رسید، وی آن مرد را به نزد خود طلبید و نزدیک خود جای داد و دستور داد هر آنچه از سهمش قطع شده بود را به او بدهند؛ هنگامی که بیرون رفت، دربان که «فتح» نام داشت، به او گفت: به او بگو: دعایی را که با آن برای تو دعا کرد را به من یاد دهد؛ بعد از آن مرد نزد امام هادی علیه السلام رفت؛ هنگامی که حضرت چشمش به او افتاد، فرمود: آیا این چهره نشانگر خشنودی و رضایت است؟ مرد گفت: بله؛ اما گفتند که شما نزد خلیفه نرفته­ای.

امام هادی علیه السلام فرمود: خداوند عادت ما قرار داده است که در سختی­ها جز به او پناه نبریم، و جز از او چیزی طلب نکنیم؛ پس من ترسیدم که این عادت را تغییر دهم و خداوند نیز آن چه را که برایم قرار داده است، تغییر دهد. مرد گفت: سرورم، فتح می­گفت که به شما بگویم آن دعایی را که با آن برای من دعا کردی، به او نیز بیاموزی؛ حضرت فرمود: به یقین «فتح» در ظاهر و نه در درون و باطن، با ما دوستی می­کند؛ این دعا برای کسی است که با آن دعا کند، به شرطی که با ما اهل بیت دوستی نماید؛ این دعا در هنگام نیاز خوانده می­شود و آن حاجت برآورده می­گردد و من از خدای عز و جلّ خواستم که کسی با آن بعد از من در نزد قبر من دعا نکند، مگر اینکه مستجاب شود؛ آن گاه دعا را آن چنان که بیان شد، ذکر فرمود.(1)

روایت4.

امالی الطوسی: فحام گفته است: ابوطیب احمد پسر محمد پسر بطّة به من نقل نمود و او همواره وارد صحن نمی­شد و از پشت پنجره­ها زیارت می­نمود. گفت: من در نیمه ظهر عاشورا که آفتاب سوزان بود و هیچ کس در راه نبود، آمدم در حالی که از مزدوران و نگهبانان ستمکار شهر می­ترسیدم، تا اینکه به حیاطی رسیدم که از آنجا به سمت پنجره های حرم میرفتم. چشم دوختم و ناگاه مردی را دیدم که در آستانه در و پشت به من نشسته است؛ گویی به دفتر نگاه می­کند. با صدایی که شبیه صدای حسین فرزند علی فرزند حضرت ابوجعفر [امام جواد] فرزند امام رضا علیهما السلام بود، به من گفت: به کجا می­روی ای ابوطیب؟ گفتم: این حسین است که برای زیارت برادرش آمده است. گفتم: سرورم، می­روم تا از پشت پنجره زیارت کنم و بیایم و حق تو را ادا کنم؛ گفت: ای ابوطیب، چرا وارد نمی­شوی؟ گفنم: این خانه صاحب دارد، من بدون اذن صاحبش وارد نمی­شوم.

گفت: ای ابوطیب، سرور ما نرم­خو است و ما را حقیقتاً دوست می­دارد؛ پس چگونه تو را از وارد شدن باز داریم؛

ص: 60


1- . عدة الداعی: 41 - 42

عِدَّةُ رُسُلٍ کُلٌّ یَقُولُ أَجِبْ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ فَلَمَّا وَصَلَ إِلَی الْبَوَّابِ قَالَ لَهُ جَاءَ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ هُنَا قَالَ الْبَوَّابُ لَا.

فَلَمَّا دَخَلَ عَلَی الْخَلِیفَةِ قَرَّبَهُ وَ أَدْنَاهُ وَ أَمَرَ لَهُ بِکُلِّ مَا انْقَطَعَ عَنْ جَائِزَتِهِ فَلَمَّا خَرَجَ قَالَ لَهُ الْبَوَّابُ وَ یُسَمَّی الْفَتْحَ قُلْ لَهُ یُعَلِّمُنِی الدُّعَاءَ الَّذِی دَعَا لَکَ بِهِ ثُمَّ فِیمَا بَعْدُ دَخَلَ الرَّجُلُ عَلَی أَبِی الْحَسَنِ علیه السلام فَلَمَّا بَصُرَ بِهِ قَالَ هَذَا وَجْهُ الرِّضَا قَالَ نَعَمْ وَ لَکِنْ قَالُوا إِنَّکَ مَا جِئْتَ إِلَیْهِ.

فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ علیه السلام إِنَّ اللَّهَ عَوَّدَنَا أَنْ لَا نَلْجَأَ فِی الْمُهِمَّاتِ إِلَّا إِلَیْهِ وَ لَا نَسْأَلَ سِوَاهُ فَخِفْتُ أَنْ أُغَیِّرَ فَیُغَیِّرَ مَا بِی فَقَالَ یَا سَیِّدِی الْفَتْحُ یَقُولُ یُعَلِّمُنِی الدُّعَاءَ الَّذِی دَعَا لَکَ بِهِ فَقَالَ إِنَّ الْفَتْحَ یُوَالِینَا بِظَاهِرِهِ دُونَ بَاطِنِهِ الدُّعَاءُ لِمَنْ دَعَا بِهِ بِشَرْطِ أَنْ یُوَالِیَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ لَکِنَّ هَذَا الدُّعَاءَ کَثِیراً مَا یَدْعُو بِهِ عِنْدَ الْحَوَائِجِ فَتُقْضَی وَ قَدْ سَأَلْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ لَا یَدْعُوَ بِهِ بَعْدِی أَحَدٌ عِنْدَ قَبْرِی إِلَّا اسْتُجِیبَ لَهُ ثُمَّ ذَکَرَ الدُّعَاءَ کَمَا مَرَّ(1).

«4»

ما، [الأمالی] للشیخ الطوسی الْفَحَّامُ قَالَ حَدَّثَنِی أَبُو الطَّیِّبِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ بُطَّةَ: وَ کَانَ لَا یَدْخُلُ الْمَشْهَدَ وَ یَزُورُ مِنْ وَرَاءِ الشُّبَّاکِ فَقَالَ لِی جِئْتُ یَوْمَ عَاشُورَاءَ نِصْفَ نَهَارِ ظَهِیرٍ وَ الشَّمْسُ تَغْلِی وَ الطَّرِیقُ خَالٍ مِنْ أَحَدٍ وَ أَنَا فَزِعٌ مِنَ الدُّعَاةِ وَ مِنْ أَهْلِ الْبَلَدِ الْجُفَاةِ إِلَی أَنْ بَلَغْتُ الْحَائِطَ الَّذِی أَمْضِی مِنْهُ إِلَی الشُّبَّاکِ فَمَدَدْتُ عَیْنِی وَ إِذَا بِرَجُلٍ جَالِسٍ عَلَی الْبَابِ ظَهْرُهُ إِلَیَّ کَأَنَّهُ یَنْظُرُ فِی دَفْتَرٍ فَقَالَ لِی إِلَی أَیْنَ یَا أَبَا الطَّیِّبِ بِصَوْتٍ یُشْبِهُ صَوْتَ حُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی جَعْفَرِ بْنِ الرِّضَا فَقُلْتُ هَذَا حُسَیْنٌ قَدْ جَاءَ یَزُورُ أَخَاهُ قُلْتُ یَا سَیِّدِی أَمْضِی أَزُورُ مِنَ الشُّبَّاکِ وَ أَجِیئُکَ فَأَقْضِی حَقَّکَ قَالَ وَ لِمَ لَا تَدْخُلُ یَا أَبَا الطَّیِّبِ فَقُلْتُ لَهُ الدَّارُ لَهَا مَالِکٌ لَا أَدْخُلُهَا مِنْ غَیْرِ إِذْنِهِ.

فَقَالَ یَا أَبَا الطَّیِّبِ تَکُونُ مَوْلَانَا رِقّاً وَ تُوَالِینَا حَقّاً وَ نَمْنَعُکَ تَدْخُلُ الدَّارَ

ص: 60


1- 1. عدّة الداعی ص 41- 42 و لم یوجد هذا فی مطبوعة المزار الأخری المطبوعة بتبریز.

ای ابوطیب، وارد شو. گفتم: من می­روم و سلام می­دهم و سخن حسین را قبول نکردم؛ سپس به سوی در رفتم که هیچ کس در آنجا نبود؛ بر من سخت آمد و نزد «البصری» خادم آنجا رفتم؛ او در را برایم گشود و من وارد شدم. ما می­گفتیم: آیا تو نبودی که وارد خانه نمی­شدی؟ گفت: آگاه باشید که به من اذن دادند و شما ماندید.(1)

روایت5.

کامل الزیارات: از یکی از امامان علیهم السلام روایت شده است که فرمود: اگر خواستی قبر امام علی النقی و امام حسن عسکری علیهما السلام را زیارت کنی، در صورتی که به قبر آن دو حضرت رسیدی، بعد از غسل، و در غیر این صورت از نزد دری که در سمت راهرو نرده­های ضریح قرار دارد، سلام بده و بگو:

سلام بر شما ای دو ولی خدا، سلام بر شما ای دو حجت خدا، سلام بر شما ای دو نور حق در تاریکی­های زمین، سلام بر شما ای دو امام که در مورد امامت شما از طرف خداوند بداء حاصل شد؛ من به زیارت شما آمدم، در حالی که به حق شما آشنا، و با دشمنان شما دشمن، و با دوستان شما دوست هستم؛ و به هر آنچه شما ایمان دارید، ایمان آوردم و به هر آنچه شما به آن کفر ورزیدید، کفر ورزیدم؛ هر چه نزد شما محقق و مورد تصدیق است، من هم آن را تصدیق می­کنم؛ و هر چه را که شما باطل می­پندارید، من هم باطل می­دانم؛ و از خدا که پروردگار من و شما است، درخواست می­کنم که بهره و ثواب مرا از زیارت شما، درود بر محمد و خاندانش قرار دهد، و همراهی شما با پدران نیک­تان در بهشت را نصیبم گرداند، و از او در خواست می­کنم که مرا از آتش دوزخ آزاد گرداند *، و شفاعت و همراهی­تان را نصیبم گرداند، و میان من و شما شناخت و آشنایی قرار دهد، و هرگز محبت شما و پدرانتان را از من نگیرد، و این زیارت را آخرین دوره زیارت من از شما قرار ندهد، و با رحمت خودش ما را در بهشت همراه شما محشور گرداند.

خدایا، دوستی این دو امام را برای همیشه نصیبم گردان؛ و مرا بر آیین آنان بمیران؛ خدایا، بر ستم کنندگان در حق محمد و خاندان محمد، نفرین بفرست؛ و از آنان انتقام گیر؛ و بر پیشینیان و آیندگان آنان لعنت فرست؛ و عذابت را بر آنان دو چندان گردان؛ و همه آنها و پیروان و دوستان و دنباله­روهای آنان را به پست­ترین درجات جهنم برسان، که همانا تو بر هر چیز توانایی. خدایا، در فرج و ظهور ولی­ّات و فرزند ولی­ّات شتاب فرما؛ و ای مهربان­ترین مهربانان، گشایش و فرج ما را همراه فرج آنان قرار ده. و در دعا کردن برای خود و پدر و مادرت بکوش، و هر دعا که می­خواهی، برگزین؛ و اگر نزد قبر ایشان رسیدی، دو رکعت نماز نزد قبر به جای آور، و اگر

ص: 61


1- . امالی طوسی 1: 294

ادْخُلْ یَا أَبَا الطَّیِّبِ فَقُلْتُ أَمْضِی أُسَلِّمُ إِلَیْهِ وَ لَا أَقْبَلُ مِنْهُ فَجِئْتُ إِلَی الْبَابِ وَ لَیْسَ عَلَیْهِ أَحَدٌ فَتَعَسَّرَ بِی فَبَادَرْتُ إِلَی عِنْدِ الْبَصْرِیِّ خَادِمِ الْمَوْضِعِ فَفَتَحَ لِیَ الْبَابَ فَدَخَلْتُ فَکُنَّا نَقُولُ أَ لَیْسَ کُنْتَ لَا تَدْخُلُ الدَّارَ فَقَالَ أَمَّا أَنَا فَقَدْ أَذِنُوا لِی وَ بَقِیتُمْ أَنْتُمْ (1).

«5»

مل، [کامل الزیارات] رُوِیَ عَنْ بَعْضِهِمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَنَّهُ قَالَ: إِذَا أَرَدْتَ زِیَارَةَ قَبْرِ أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ علیهم السلام تَقُولُ بَعْدَ الْغُسْلِ إِنْ وَصَلْتَ إِلَی قَبْرَیْهِمَا وَ إِلَّا أَوْمَأْتَ بِالسَّلَامِ مِنْ عِنْدِ الْبَابِ الَّذِی عَلَی الشَّارِعِ الشُّبَّاکِ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا وَلِیَّیِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا حُجَّتَیِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا نُورَیِ اللَّهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا مَنْ بَدَا لِلَّهِ فِی شَأْنِکُمَا أَتَیْتُکُمَا زَائِراً عَارِفاً بِحَقِّکُمَا مُعَادِیاً لِأَعْدَائِکُمَا مُوَالِیاً لِأَوْلِیَائِکُمَا مُؤْمِناً بِمَا آمَنْتُمَا بِهِ کَافِراً بِمَا کَفَرْتُمَا بِهِ مُحَقِّقاً لِمَا حَقَّقْتُمَا مُبْطِلًا لِمَا أَبْطَلْتُمَا أَسْأَلُ اللَّهَ رَبِّی وَ رَبَّکُمَا أَنْ یَجْعَلَ حَظِّی مِنْ زِیَارَتِکُمَا الصَّلَاةَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَنْ یَرْزُقَنِی مُرَافَقَتَکُمَا فِی الْجِنَانِ مَعَ آبَائِکُمَا الصَّالِحِینَ وَ أَسْأَلُهُ أَنْ یُعْتِقَ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ وَ یَرْزُقَنِی شَفَاعَتَکُمَا وَ مُصَاحَبَتَکُمَا وَ یُعَرِّفَ بَیْنِی وَ بَیْنَکُمَا وَ لَا یَسْلُبَنِی حُبَّکُمَا وَ حُبَّ آبَائِکُمَا الصَّالِحِینَ وَ أَنْ لَا یَجْعَلَهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیَارَتِکُمَا وَ یَحْشُرَنِی مَعَکُمَا فِی الْجَنَّةِ بِرَحْمَتِهِ.

اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی حُبَّهُمَا وَ تَوَفَّنِی عَلَی مِلَّتِهِمَا اللَّهُمَّ الْعَنْ ظَالِمِی آلِ مُحَمَّدٍ حَقَّهُمْ وَ انْتَقِمْ مِنْهُمْ اللَّهُمَّ الْعَنِ الْأَوَّلِینَ مِنْهُمْ وَ الْآخِرِینَ وَ ضَاعِفْ عَلَیْهِمُ الْعَذَابَ وَ أَبْلِغْ بِهِمْ وَ بِأَشْیَاعِهِمْ وَ مُحِبِّیهِمْ وَ مُتَّبِعِیهِمْ أَسْفَلَ دَرْکٍ مِنَ الْجَحِیمِ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ اللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَ وَلِیِّکَ وَ ابْنِ وَلِیِّکَ وَ اجْعَلْ فَرَجَنَا مَعَ فَرَجِهِمْ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ تَجْتَهِدُ فِی الدُّعَاءِ لِنَفْسِکَ وَ لِوَالِدَیْکَ وَ تَخَیَّرْ مِنَ الدُّعَاءِ فَإِنْ وَصَلْتَ إِلَیْهِمَا صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمَا فَصَلِّ عِنْدَ قَبْرَیْهِمَا رَکْعَتَیْنِ وَ إِذَا

ص: 61


1- 1. أمالی الطوسیّ ج 1 ص 294.

وارد مسجد شدی و نماز خواندی، هر دعایی خواستی بکن که مستجاب است، و این مسجد کنار خانه ایشان است که این دو امام علیهما السلام در آن نماز برپا می­داشته­اند.(1)

روایت6.

بیان: صدوق - که رحمت خداوند بر او باد، - مانند این زیارت را در کتاب الفقیه آورده است؛(2) جز اینکه عبارت: «سلام بر شما ای دو امام که در مورد امامت شما از طرف خداوند بداء حاصل شد» را نیاورده است. سپس گفته است: در دعا کردن برای خود و پدر و مادرت بکوش، و سر قبر آن دو امام برای هر زیارت، دو رکعت نماز بگزار، و اگر نتوانستی برای ایشان نماز بخوانی، وارد یکی از مساجد شو و برای زیارت هر امام، دو رکعت نماز به جای آور و هر دعا که دوست داشتی، بنما که خداوند نزدیک و اجابت کننده است.

روایت7.

شیخ مفید ضمن گفتاری در کتاب المزار که به او نسبت داده شده است، گفته است: اگر وارد صحن آن دو امام علیهما السلام شدی، غسل زیارت کن و سپس حرکت کن تا در کنار در بارگاه بایستی، و اذن وارد شدن بخواه و در حالی که پای راستت را جلوتر می­گذاری، وارد شو و بر سر قبر ایشان بایست و بگو: ... . وی بعد از این، مانند زیارت پیشین را ذکر نموده است؛ با این تفاوت که عبارت «سلام بر شما ای دو امام که در مورد امامت شما از طرف خداوند بداء حاصل شد» را با عبارت «ای دو امانت­دار خداوند» جایگزین کرده است. سپس وداع با ایشان را آن گونه که از کتاب التهذیب خواهیم گفت، بیان نموده و گفته است: سپس در حالی که رو به دو قبر هستی، و به عقب، خارج شو.(3)

روایت8.

شیخ - که خداوند مرقدش را نورانی گرداند، - در التهذیب گفته است: شیخ گفته است: وقتی به سامراء آمدی، قبل از اینکه وارد صحن شوی، - که بر ساکنان آن، درود و سلام باد؛ - غسل کن؛ بعد از آمد، در برابر نرده­ها بایست و صورتت را مقابل قبله قرار بده و بگو: ...

این مطلبی که شیخ در مورد وارد نشدن به خانه ذکر کرده است، با احتیاط­تر و شایسته­تر است؛ زیرا ثابت شده است که خانه، ملک و دارایی دیگری است و ما و دیگران جایز نیستیم با وارد شدن در آن دخل و تصرف کنیم، مگر اینکه صاحبش اجازه دهد و با اذن ورود این بزرگواران علیهم السلام، عذر از ما ساقط نمی­شود؛ پس شایسته است در آنجا ایستاده و وارد آنجا نشد، و اگر کسی وارد آن خانه شود، گناه نکرده است؛ به ویژه اگر روایاتی را که از آنان علیهم السلام نقل شده است، مبنی بر اینکه شیعیان خود را در استفاده از اموال امامان، در آزادی و حلالیت قرار داده­اند، بر این مورد بار شود؛ این روایت دارای عموم هستند و در این باره روایت­های بیشماری نقل شده است که ما بخش کوچکی از آن را پیش از این در باب خمس­ها از

ص: 62


1- . کامل الزیارات: 313
2- . الفقیه 2: 368
3- . المزار الکبیر: 182 - 183؛ با اندکی تفاوت

دَخَلْتَ الْمَسْجِدَ وَ صَلَّیْتَ دَعَوْتَ اللَّهَ بِمَا أَحْبَبْتَ إِنَّهُ قَرِیبٌ مُجِیبٌ وَ هَذَا الْمَسْجِدُ إِلَی جَانِبِ الدَّارِ وَ فِیهِ کان [کَانَا] یُصَلِّیَانِ علیهما السلام (1).

«6»

بیان : ذکر الصدوق رحمه الله هذه الزیارة بعینها فی الفقیه:(2) إلا أنه أسقط قوله السلام علیکما یا من بدا لله فی شأنکما ثم قال و تجتهد فی الدعاء لنفسک و لوالدیک و صل عندهما لکل زیارة رکعتین رکعتین و إن لم تصل إلیهما دخلت بعض المساجد و صلیت لکل إمام لزیارته رکعتین و ادع الله بما أحببت إن الله قَرِیبٌ مُجِیبٌ.

«7»

و قال الشیخ المفید قدس الله روحه علی ما ینسب إلیه من کتاب المزار: إذا وردت مشهدهما صلی الله علیهما فاغتسل للزیارة ثم امض حتی تقف علی باب القبة و استأذن و ادخل مقدما رجلک الیمنی و قف علی قبریهما و قل ثم ذکر الزیارة بعینها إلا أنه بدل قوله یا من بدا لله فی شأنکما بقوله یا أمینی الله ثم ذکر الوداع کما سننقله من التهذیب ثم قال ثم اخرج و وجهک إلی القبرین علی أعقابک (3).

«8»

و قال الشیخ نور الله مرقده فی التهذیب، قال الشیخ رحمه الله: إذا أتیت سرمن رأی فاغتسل قبل أن تأتی المشهد علی ساکنه السلام فإذا أتیته فقف بظاهر الشباک و اجعل وجهک تلقاء القبلة و قل:

هذا الذی ذکره من المنع من دخول الدار هو الأحوط و الأولی لأن الدار قد ثبت أنها ملک للغیر و لا یجوز لنا أن نتصرف فیها بالدخول فیها و لا غیره إلا بإذن صاحبها و لم ینقطع العذر لنا بإذنهم علیهم السلام فی ذلک فینبغی التوقف فی ذلک و الامتناع منه و لو أن أحدا یدخلها لم یکن مأثوما خاصة إذا تأول فی ذلک ما روی عنهم علیهم السلام من أنهم جعلوا شیعتهم فی حل من مالهم و ذلک علی عمومه و قد روی فی ذلک أکثر من أن یحصی و قد أوردنا طرفا منه فیما تقدم فی باب الأخماس فی

ص: 62


1- 1. کامل الزیارات ص 313.
2- 2. الفقیه ج 2 ص 368.
3- 3. المزار الکبیر ص 182- 183 بتفاوت.

همین کتاب بیان کردیم؛ با این حال، نزدیک­تر به احتیاط همان است که گفتیم.

و محمد پسر حسن پسر ولید این زیارت را بیان کرده و گفته است: اگر خواستی قبر آن دو امام را زیارت کنی، غسل کن و خود را پاکیزه گردان و جامه­های پاکیزه خود را بپوش؛ حال اگر به نزد قبر ایشان رسیدی که چه بهتر و در غیر این صورت، از دری که مشرف بر راهرو است، سلام بده و بگو: ...

می­گویم

آن گاه زیارت را درست مانند پیشین ذکر کرده و گفته است: و سعی کن کنار قبر آن دو امام، دو رکعت نماز بخوانی؛ در غیر این صورت وارد یکی از مساجد شو و نماز بخوان و هر دعایی که دوست داری بکن که خداوند بسیار نزدیک و اجابت کننده است.

سپس در وداع با آن دو امام علیهما السلام گفته است: همان گونه که موقع وارد شدن ایستاده بودی، بایست و بگو: سلام بر شما ای دو ولیّ خدا، شما را به خدا می­سپارم و بر شما درود می­فرستم، ما به خدا و به فرستاده او، و به آنچه شما دو نفر آوردید و بر آن راهنمایی کردید، ایمان آوردیم؛ خدایا، ما را در زمره گواهان بنویس. سپس از خدا بخواه که برای زیارت آن دو امام برگردی، و به آنچه دوست داری دعا کن؛ إن شاء الله.(1)

می­گویم

اما پیرامون بداء در مورد امام حسن عسکری علیه السلام، روایات زیادی وجود دارد که در باب اثبات امامت او ذکر شد؛ مبنی بر اینکه بداء در آن حضرت و در برادر بزرگتر او که قبل از حضرت، وفات کرد اتفاق افتاده است؛ همان گونه که در مورد حضرت موسی بن جعفر و برادرش اسماعیل علیهما السلام نیز بود. اما پیرامون پدرش، ما چیزی در مورد ایشان ندیدیم که دلالت بر بداء داشته باشد؛ شاید در ایشان نیز چیزی از این قبیل، یا قیام با شمشیر، یا غیر آن دو اتفاق افتاده باشد؛ یا اینکه این بداء به پدر نیز نسبت داده شده است؛ زیرا تصریح کردن به امامت، به او مربوط است. اما بنا بر گفته شیخ مفید - که رحمت خداوند بر او باد، - و دلیلی که در روایت ابوطیب گذشت، و دلالت بر عموم حکم داشت، و این روایت ابن قولویه، و آنچه در زیارات جامعه مبنی بر ایستادن در کنار قبر و چسبیدن به آن و افتادن به روی قبر بیان خواهد شد، و عمل اصحاب پیشین طبق این، و به ویژه بزرگانی از میان آنان که خود راوی احادیث مستحکم بودند، و جایز شمردن این عمل توسط آنان، نظر آشکارتر آن است که وارد شدن در خانه برای زیارت ایشان جایز است؛ و البته خداوند داناتر است.

سید پسر طاووس - که خداوند مرقدش را نورانی گرداند - گفته است: هنگامی که به آن محله با شرافت در سامراء رسیدی، موقع رسیدن غسل زیارت کن و پاکیزه­ترین لباس­هایت را بپوش و با آرامش و وقار قدم بردار تا به در مقدّس برسی؛ پس هرگاه رسیدی، اجازه ورود بخواه و بگو: ای پیامبر خدا، آیا وارد شوم؛ ای امیرالمؤمنین، آیا وارد شوم؛ ای فاطمه زهرا، سرور زنان جهان، آیا وارد شوم؛ ای سرور من، حسن

ص: 63


1- . التهذیب 6: 94

هذا الکتاب إلا أن الأحوط ما قدمناه.

و ذکر محمد بن الحسن بن الولید هذه الزیارة قال إذا أردت زیارة قبریهما تغتسل و تتنظف و البس ثوبیک الطاهرین فإن وصلت إلیهما و إلا أومأت من الباب الذی علی الشارع و تقول أقول ثم ذکر الزیارة بعینها ثم قال و تجتهد أن تصلی عند قبریهما رکعتین و إلا دخلت بعض المساجد و صلیت و دعوت بما أحببت أن الله قریب مجیب ثم قال فی وداعیهما علیهما السلام تقف کوقوفک فی أول دخولک و تقول السلام علیکما یا ولیی الله أستودعکما الله و أقرأ علیکما السلام آمنا بالله و بالرسول و بما جئتما به و دللتما علیه اللهم اکتبنا مع الشاهدین ثم اسأل الله العود إلیهما و ادع بما أحببت إن شاء الله (1).

أقول

أما البداء فی أبی محمد الحسن علیه السلام فقد مضی فی باب النص علیه أخبار کثیرة بأن البداء قد وقع فیه و فی أخیه الذی کان أکبر منه و مات قبله کما کان فی موسی و إسماعیل و أما فی أبیه علیه السلام فلم نر فیه شیئا یدل علی البداء فلعله وقع فیه أیضا شی ء من هذا القبیل أو من القیام بالسیف أو غیرهما أو نسب هذا البداء إلی الأب أیضا لأن التنصیص علی الإمامة یتعلق به و أما الدخول فی الدار للزیارة فالأظهر جوازه لما ذکره الشیخ رحمه الله و للتعلیل الذی سبق فی خبر أبی الطیب الدال علی عموم الحکم و لروایة ابن قولویه هذه و لما سیأتی فی الزیارات الجامعة من الوقوف عند القبر و اللصوق به و الانکباب علیه و لعمل قدماء الأصحاب و أرباب النصوص منهم و تجویزهم ذلک و الله یعلم.

وَ قَالَ السَّیِّدُ ابْنُ طَاوُسٍ نَوَّرَ اللَّهُ مَرْقَدَهُ: إِذَا وَصَلْتَ إِلَی مَحَلَّةِ الشَّرِیفِ بِسُرَّمَنْ رَأَی فَاغْتَسِلْ عِنْدَ وُصُولِکَ غُسْلَ الزِّیَارَةِ وَ الْبَسْ أَطْهَرَ ثِیَابِکَ وَ امْشِ عَلَی سَکِینَةٍ وَ وَقَارٍ إِلَی أَنْ تَصِلَ الْبَابَ الشَّرِیفَ فَإِذَا بَلَغْتَهُ فَاسْتَأْذِنْ وَ قُلْ أَ أَدْخُلُ یَا نَبِیَّ اللَّهِ أَ أَدْخُلُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَ أَدْخُلُ یَا فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ سَیِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ أَ أَدْخُلُ یَا مَوْلَایَ

ص: 63


1- 1. التهذیب ج 6 ص 94.

فرزند علی، آیا وارد شوم؛ ای سرور من، حسین فرزند علی، آیا وارد شوم؛ ای سرور من، علی فرزند حسین، آیا وارد شوم؛ ای سرور من، محمد فرزند علی، آیا وارد شوم؛ ای سرور من، جعفر فرزند محمد، آیا وارد شوم؛ ای سرور من، موسی فرزند جعفر، آیا وارد شوم؛ ای سرور من، علی فرزند موسی، آیا وارد شوم؛ ای سرور من، محمد فرزند علی، آیا وارد شوم؛ ای سرور من، علی فرزند محمد، آیا وارد شوم؛ ای سرور من، حسن فرزند علی، آیا وارد شوم؛ ای فرشتگانی که به این حرم ارزشمند و پر فضیلت گماشته شده­اید، آیا وارد شوم؟

سپس داخل شو و ابتدا پای راستت را درون بگذار و کنار ضریح امام هادی علیه السلام رو به قبر و پشت به قبله بایست و صد مرتبه «الله اکبر» بگو(1) و بگو:

سلام بر تو ای اباالحسن، علی فرزند محمد، امام پاکیزه و کمال یافته، و نور درخشان؛ و رحمت خداوند و برکت­های او بر تو باد؛ سلام بر تو ای برگزیده خدا، سلام بر تو ای راز الهی، سلام بر تو ای مورد اعتماد الهی، سلام بر تو ای رشته محکم خدا، سلام بر تو ای (عضو) خاندان خدا، سلام بر تو ای انتخاب شده از جانب خدا، سلام بر تو ای بنده خاص خالص خدا،* سلام بر تو ای حق خدا بر آفریدگان، سلام بر تو ای دوست خاصّ خدا، سلام بر تو ای نور انوار الهی، سلام بر تو ای زینت نیکوکاران عالم، سلام بر تو ای فرزند خوبان عالم، سلام بر تو ای عنصر پاکان جهان، سلام بر تو ای حجت خدای رحمان، سلام بر تو ای اصل و اساس ایمان، سلام بر تو ای سرور مؤمنان، سلام بر تو ای محبوب نیکان، سلام بر تو ای راهنمای هدایت، سلام بر تو ای همراه پاکی و پرهیزگاری، سلام بر تو ای ستون دین خدا.

سلام بر تو ای فرزند گرامی آخرین پیامبران، سلام بر تو ای فرند پیشوای جانشینان، سلام بر تو ای فرزند فاطمه زهرا، سرور زنان عالم، سلام بر تو ای امانتدار وحی خدا و وفا کننده به عهد، سلام بر تو ای پیشوای پسندیده حق، سلام بر تو ای پارسا و پرهیزگار، سلام بر تو ای حجت خدا بر تمامی آفریدگان، سلام بر تو ای تلاوت کننده قرآن، سلام بر تو ای تبیین کننده حکم الهی، و بیان کننده حلال و حرام، سلام بر تو ای ولیّ خیرخواه، سلام بر تو ای راه روشن خدا، سلام بر تو ای ستاره درخشان*.

ای سرور من، ای اباالحسن، گواهی می­دهم که به یقین تو حجت خدا بر آفریدگان، و خلیفه حق در میان مخلوقات، ص: 64


1- . مصباح الزائر: 210

الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ أَ أَدْخُلُ یَا مَوْلَایَ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ أَ أَدْخُلُ یَا مَوْلَایَ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ أَ أَدْخُلُ یَا مَوْلَایَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ أَ أَدْخُلُ یَا مَوْلَایَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ أَ أَدْخُلُ یَا مَوْلَایَ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ أَ أَدْخُلُ یَا مَوْلَایَ عَلِیَّ بْنَ مُوسَی أَ أَدْخُلُ یَا مَوْلَایَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ أَ أَدْخُلُ یَا مَوْلَایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ أَ أَدْخُلُ یَا مَوْلَایَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ أَ أَدْخُلُ یَا مَلَائِکَةَ اللَّهِ الْمُوَکَّلِینَ بِهَذَا الْحَرَمِ الشَّرِیفِ ثُمَّ تَدْخُلُ مُقَدِّماً رِجْلَکَ الْیُمْنَی وَ تَقِفُ عَلَی ضَرِیحِ الْإِمَامِ أَبِی الْحَسَنِ الْهَادِی علیه السلام مُسْتَقْبِلَ الْقَبْرِ وَ مُسْتَدْبِرَ الْقِبْلَةِ وَ تُکَبِّرُ اللَّهَ مِائَةَ تَکْبِیرَةٍ(1)

وَ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ الزَّکِیَّ الرَّاشِدَ النُّورَ الثَّاقِبَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَفِیَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا سِرَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَمِینَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حَبْلَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا آلَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا خِیَرَةَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَفْوَةَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حَقَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حَبِیبَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ الْأَنْوَارِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا زَیْنَ الْأَبْرَارِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا سَلِیلَ الْأَخْیَارِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا عُنْصُرَ الْأَطْهَارِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ الرَّحْمَنِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رُکْنَ الْإِیمَانِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَی الْمُؤْمِنِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ الصَّالِحِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا عَلَمَ الْهُدَی السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حَلِیفَ التُّقَی السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا عَمُودَ الدِّینِ.

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ خَاتِمِ النَّبِیِّینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْأَمِینُ الْوَفِیُّ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَلَمُ الرَّضِیُّ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الزَّاهِدُ التَّقِیُّ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْحُجَّةُ عَلَی الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا التَّالِی لِلْقُرْآنِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُبَیِّنُ لِلْحَلَالِ مِنَ الْحَرَامِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْوَلِیُّ النَّاصِحُ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الطَّرِیقُ الْوَاضِحُ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النَّجْمُ اللَّائِحُ.

أَشْهَدُ یَا مَوْلَایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ أَنَّکَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ خَلِیفَتُهُ فِی بَرِیَّتِهِ

ص: 64


1- 1. مصباح الزائر ص 210.

و امانتدار او در سرزمین­ها، و گواه او بر بندگانش می­باشی؛ و گواهی می­دهم که تو به حقیقت روح پرهیزگاری، و درگاه هدایت، و رشته محکم ایمان، و حجت حق بر هر کس که در رو و زیر زمین است، هستی؛ و گواهی می­دهم که تو پاک و وارسته از هر گناه و به­دور از هر عیب و نقص هستی، و به کرامت و لطف خاص خدا اختصاص یافته­ای، و حجت و برهان الهی به تو هدیه شد و کلمه خدا به تو عطا گردید، و تو آن پایه­ای هستی که بندگان به سویش پناه آورند، و سرزمین­ها به سبب او زندگی یابند.

و ای سرور من، گواهی می­دهم که من به - امامت و عصمت - تو و پدران بزرگوار و فرزندان گرامی تو باور دارم و اقرار می­کنم، و در مورد خودم، و در آداب دینی، و پایان کار، و منزلگاه موقّت و همیشگی­ام، از تو و پدران بزرگوار تو پیروی می­نمایم؛ و من دوستدار دوستان شما، و دشمن دشمنان شما هستم، و به نهان و آشکار و نخستین و آخرین شما ایمان دارم؛ پدر و مادرم فدای تو باد، و سلام و رحمت خداوند و برکت­های او نثار تو باد.(1)

سپس ضریح را ببوس و گونه راست و سپس گونه چپ خود را روی قبر بگذار و بگو: خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و بر حجت با وفایت بر آفریدگان، و ولیّ پاک، و امانتدار مورد رضایت، و برگزیده هدایتگر، و راه مستقیم، و شاهراه بزرگ، و طریق میانه، و نور دل­های اهل ایمان، و دوستدار پرهیزگاران، و همنشین وارستگان درود فرست.

خدایا، بر پیشوای ما حضرت محمد و اهل بیت پاک او درود فرست؛ و بر حضرت علی فرزند محمد، آن امام کمال یافته، و وارسته از لغزش­ها، و پاک از نقص و عیب، و با تمام امید به سوی تو روی آورده، و گرفتار شده به انواع فتنه­ها، و آزموده شده با رنج­ها و سختی­ها، و امتحان شده با آزمون نیک، و شکیبایی در برابر گرفتاری، راهنمای بندگان، و مایه برکت سرزمین­ها، و جایگاه رحمت تو، و گنجینه حکمت تو، و راهبر به سوی بهشت تو، و دانشمند در بین مردمان، و هدایتگر در میان آفریدگانت، که او را برای مقام جانشینی فرستاده­ات در بین امت برگزیدی و انتخاب کردی و اختیار نمودی، و او را ملزم حفظ شریعت پیامبر کردی؛ پس او به تنهایی برای برداشتن بار وصایت قیام کرد در حالی که بر جوانب این امر احاطه داشت و هرگز در مشکلات این وظیفه بزرگ نلغزید، بلکه امور مشکل و سخت را برطرف کرد، و راه خلل و فساد را بست، و واجبات الهی را ادا فرمود.

خدایا، همان طور که چشم پیامبرت را به وجود او روشن کردی، پس مقام او را والا گردان، و بزرگ­ترین پاداش نزد خود را به او عطا فرما، و بر او درود فرست، و از طرف ما به او درود و سلام برسان، و از سوی خود در دوست داشتن او، به ما فضل و احسان و آمرزش عطا فرما؛ به یقین تو صاحب فضیلت و رحمت بی­پایان هستی .

ص: 65


1- . مصباح الزائر: 210 - 211

وَ أَمِینُهُ فِی بِلَادِهِ وَ شَاهِدُهُ عَلَی عِبَادِهِ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ کَلِمَةُ التَّقْوَی وَ بَابُ الْهُدَی وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَی وَ الْحُجَّةُ عَلَی مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَی وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ الْمُطَهَّرُ مِنَ الذُّنُوبِ الْمُبَرَّأُ مِنَ الْعُیُوبِ وَ الْمُخْتَصُّ بِکَرَامَةِ اللَّهِ وَ الْمَحْبُوُّ بِحُجَّةِ اللَّهِ وَ الْمَوْهُوبُ لَهُ کَلِمَةُ اللَّهِ وَ الرُّکْنُ الَّذِی یَلْجَأُ إِلَیْهِ الْعِبَادُ وَ تَحْیَا بِهِ الْبِلَادُ أَشْهَدُ یَا مَوْلَایَ أَنِّی بِکَ وَ بِآبَائِکَ وَ أَبْنَائِکَ مُوقِنٌ مُقِرٌّ وَ لَکُمْ تَابِعٌ فِی ذَاتِ نَفْسِی وَ شَرَائِعِ دِینِی وَ خَاتِمَةِ عَمَلِی وَ مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَایَ وَ أَنِّی وَلِیٌّ لِمَنْ وَالاکُمْ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاکُمْ مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ عَلَانِیَتِکُمْ وَ أَوَّلِکُمْ وَ آخِرِکُمْ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی وَ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ (1)

ثُمَّ قَبِّلْ ضَرِیحَهُ وَ ضَعْ خَدَّکَ الْأَیْمَنَ عَلَیْهِ ثُمَّ الْأَیْسَرَ وَ قُلِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَی حُجَّتِکَ الْوَفِیِّ وَ وَلِیِّکَ الزَّکِیِّ وَ أَمِینِکَ الْمُرْتَضَی وَ صَفِیِّکَ الْهَادِی وَ صِرَاطِکَ الْمُسْتَقِیمِ وَ الْجَادَّةِ الْعُظْمَی وَ الطَّرِیقَةِ الْوُسْطَی وَ نُورِ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَلِیِّ الْمُتَّقِینَ وَ صَاحِبِ الْمُخْلِصِینَ.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَی عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الرَّاشِدِ الْمَعْصُومِ مِنَ الزَّلَلِ وَ الطَّاهِرِ مِنَ الْخَلَلِ وَ الْمُنْقَطِعِ إِلَیْکَ بِالْأَمَلِ الْمَبْلُوِّ بِالْفِتَنِ وَ الْمُخْتَبَرِ بِالْمِحَنِ وَ الْمُمْتَحَنِ بِحُسْنِ الْبَلْوَی وَ صَبْرِ الشَّکْوَی مُرْشِدِ عِبَادِکَ وَ بَرَکَةِ بِلَادِکَ وَ مَحَلِّ رَحْمَتِکَ وَ مُسْتَوْدَعِ حِکْمَتِکَ وَ الْقَائِدِ إِلَی جَنَّتِکَ الْعَالِمِ فِی بَرِیَّتِکَ وَ الْهَادِی فِی خَلِیقَتِکَ الَّذِی ارْتَضَیْتَهُ وَ انْتَجَبْتَهُ وَ اخْتَرْتَهُ لِمَقَامِ رَسُولِکَ فِی أُمَّتِهِ وَ أَلْزَمْتَهُ حِفْظَ شَرِیعَتِهِ فَاسْتَقَلَّ بِأَعْبَاءِ الْوَصِیَّةِ نَاهِضاً بِهَا وَ مُضْطَلِعاً بِحَمْلِهَا لَمْ یَعْثُرْ فِی مُشْکِلٍ وَ لَا هَفَا فِی مُعْضِلٍ بَلْ کَشَفَ الْغُمَّةَ وَ سَدَّ الْفُرْجَةَ وَ أَدَّی الْمُفْتَرَضَ.

اللَّهُمَّ فَکَمَا أَقْرَرْتَ نَاظِرَ نَبِیِّکَ بِهِ فَرَقِّهِ دَرَجَتَهُ وَ أَجْزِلْ لَدَیْکَ مَثُوبَتَهُ وَ صَلِّ عَلَیْهِ وَ بَلِّغْهُ مِنَّا تَحِیَّةً وَ سَلَاماً وَ آتِنَا مِنْ لَدُنْکَ فِی مُوَالاتِهِ فَضْلًا وَ إِحْسَاناً وَ مَغْفِرَةً وَ رِضْوَاناً إِنَّکَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ.

ص: 65


1- 1. مصباح الزائر ص 210- 211.

سپس نماز زیارت بگزار و چون سلام دادی، بگو: خدایا، ای دارنده قدرت همه­گیر، و دارنده رحمت گسترده، و نعمت­های پی در پی، و بخشش­های پشت سر هم، و نیکی­های بزرگ، و موهبت­های فراوان، بر محمد و خاندان محمد که همان راستگویان هستند، درود فرست، و درخواست مرا عطا فرما، و پریشانی امورم را سامان ده، و پراکندگی­هایم را گرد آور، و کردارم را پاک و خالص گردان، و قلبم را بعد از آنکه هدایتم فرمودی منحرف نگردان، و قدمم را ملغزان، و مرا یک لحظه به خودم وا مگذار، و امیدم را ناامید مساز، و بدی­هایم را آشکار مکن، و پرده از زشتی­هایم بر مگیر، مرا به حال وحشت و یأس قرار مده، و بر من مهربان باش، و به راه خود هدایتم فرما، و از هر پلیدی پاکیزه­ام گردان، و دلم را صاف کن و مرا برگزین و مرا خالص کن و برای خویش قرار ده و مرا خود بساز و به کار خود بگمار، و به خود نزدیک ساز، و از لطف خاص خودت دور مگردان، و به من لطف کن و به من جفا و کم لطفی روا مدار، و مرا گرامی دار، و خوارم نساز و از آنچه درخواست نمودم محروم نگردان، و آنچه را که از تو درخواست نکردم، به من عطا کن، به حق رحمت بی­پایانت، ای مهربان­ترین مهربانان.

و از تو به حق ذات بزرگوارت، و به حرمت پیامبر گرامی­ات محمد، - که درودهای تو بر او و خاندان او باد؛ - و به حرمت اهل بیت او، امیرالمؤمنین امام علی، و امام حسن و امام حسین و امام سجاد و امام باقر و امام جعفر صادق و امام موسی کاظم و امام رضا و امام محمد تقی و امام علی النقی و امام حسن عسکری و واپسین جانشین، - که درود و برکت­های تو بر آنان باد؛ - درخواست دارم که به ایشان درود فرستی، و به فرمان خود در فرج قیام کننده خاندان محمد شتاب فرمایی، و او را یاری نمایی، و اهل دین و ایمان را به واسطه او پیروز گردانی، و مرا از جمله نجات یافتگان به واسطه او، و وارستگان در فرمانبرداری­اش مقرّر فرمایی؛ و از تو به حق آنان درخواست می­کنم که دعای مرا مستجاب، و حاجتم را برآورده، و هر چه درخواست نمودم و آرزو کردم را عطا، و مرا در امور مهم دنیا و آخرتم کفایت فرمایی؛ ای مهربان­ترین مهربانان .

ای نور، ای برهان، ای نورانی کننده، ای تبیین کننده، پروردگارا، مرا از بدی بدها، و آفت­های روزگاران کفایت فرما؛ و رهایی روز دمیده شدن در صور را از تو درخواست می­نمایم.(1)

و برای هر چه خواهی، دعا کن و بسیار بگو: ای کسی که ذخیره من هستی در مقابل همه ذخیره ها و ای امید و مورد اعتماد من، ای پناه و تکیه گاه من، ای یگانه یکتا، ای «قل هو الله أحد»، از تو به حق آن آفریده­هایی از آفریدگانت، که هیچ کس را مانند آنان نیافریدی، درخواست می­کنم، بر گروه آنان درود فرست، و در مورد من چنین و چنان کن.

از حضرت علیه السلام روایت شده است که فرمود: من از خدای عزو جلّ خواستم ص: 66


1- . مصباح الزائر: 211 - 212

ثُمَّ تُصَلِّی صَلَاةَ الزِّیَارَةِ فَإِذَا سَلَّمْتَ فَقُلْ اللَّهُمَّ یَا ذَا الْقُدْرَةِ الْجَامِعَةِ وَ الرَّحْمَةِ الْوَاسِعَةِ وَ الْمِنَنِ الْمُتَتَابِعَةِ وَ الْآلَاءِ الْمُتَوَاتِرَةِ وَ الْأَیَادِی الْجَلِیلَةِ وَ الْمَوَاهِبِ الْجَزِیلَةِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِینَ وَ أَعْطِنِی سُؤْلِی اجْمَعْ شَمْلِی وَ لُمَّ شَعَثِی وَ زَکِّ عَمَلِی وَ لَا تُزِغْ قَلْبِی بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنِی وَ لَا تُزِلَّ قَدَمِی وَ لَا تَکِلْنِی إِلَی نَفْسِی طَرْفَةَ عَیْنٍ أَبَداً وَ لَا تُخَیِّبْ طَمَعِی وَ لَا تُبْدِ عَوْرَتِی وَ لَا تَهْتِکْ سِتْرِی وَ لَا تُوحِشْنِی وَ لَا تُؤْیِسْنِی وَ کُنْ لِی رَءُوفاً رَحِیماً وَ اهْدِنِی وَ زَکِّنِی وَ طَهِّرْنِی وَ صَفِّنِی وَ اصْطَفِنِی وَ خَلِّصْنِی وَ اسْتَخْلِصْنِی وَ اصْنَعْنِی وَ اصْطَنِعْنِی وَ قَرِّبْنِی إِلَیْکَ وَ لَا تُبَاعِدْنِی مِنْکَ وَ الْطُفْ بِی وَ لَا تَجْفُنِی وَ أَکْرِمْنِی وَ لَا تُهِنِّی وَ مَا أَسْأَلُکَ فَلَا تَحْرِمْنِی وَ مَا لَا أَسْأَلُکَ

فَاجْمَعْهُ لِی بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.

وَ أَسْأَلُکَ بِحُرْمَةِ وَجْهِکَ الْکَرِیمِ وَ بِحُرْمَةِ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ بِحُرْمَةِ أَهْلِ بَیْتِ رَسُولِکَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ جَعْفَرٍ وَ مُوسَی وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْخَلَفِ الْبَاقِی صَلَوَاتُکَ وَ بَرَکَاتُکَ عَلَیْهِمْ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ وَ تُعَجِّلَ فَرَجَ قَائِمِهِمْ بِأَمْرِکَ وَ تَنْصُرَهُ وَ تَنْتَصِرَ بِهِ لِدِینِکَ وَ تَجْعَلَنِی فِی جُمْلَةِ النَّاجِینَ بِهِ وَ الْمُخْلِصِینَ فِی طَاعَتِهِ وَ أَسْأَلُکَ بِحَقِّهِمْ لَمَّا اسْتَجَبْتَ لِی دَعْوَتِی وَ قَضَیْتَ حَاجَتِی وَ أَعْطَیْتَنِی سُؤْلِی وَ أُمْنِیَّتِی وَ کَفَیْتَنِی مَا أَهَمَّنِی مِنْ أَمْرِ دُنْیَایَ وَ آخِرَتِی یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ یَا نُورُ یَا بُرْهَانُ یَا مُنِیرُ یَا مُبِینُ یَا رَبِّ اکْفِنِی شَرَّ الشُّرُورِ وَ آفَاتِ الدُّهُورِ وَ أَسْأَلُکَ النَّجَاةَ یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ(1)

و ادع بما شئت و أکثر من قولک یا عدتی عند العدد و یا رجائی و المعتمد و یا کهفی و السند یا واحد یا أحد و یا قل هو الله أحد أسألک اللهم بحق من خلقت من خلقک و لم تجعل فی خلقک مثلهم أحدا صل علی جماعتهم و افعل بی کذا و کذا.

فَقَدْ رُوِیَ عَنْهُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ أَنَّهُ قَالَ: إِنَّنِی دَعَوْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَلَّا یُخَیِّبَ

ص: 66


1- 1. نفس المصدر ص 211- 212.

کسی را که بعد از من در زیارتگاهم با این دعا خدا را بخواند، ناامید برنگرداند.(1)

وی - که خداوند از او راضی باشد، - سپس گفته است: چون خواستی زیارت امام حسن عسکری علیه السلام را به جای آوری، همان­هایی را به جای آور که در زیارت پدرش امام هادی علیه السلام به جای آوردی؛ پس نزد ضریح حضرت بایست و بگو:

سلام بر تو ای سرور من، ای ابامحمد، حسن عسکری فرزند علی آن امام هدایت گر و هدایت یافته، و رحمت خداوند و برکت­های او بر تو باد؛ سلام بر تو ای ولیّ خدا و فرزند اولیاء خدا، سلام بر تو ای حجت خدا و فرزند حجت­های الهی، سلام بر تو ای برگزیده خدا و فرزند برگزیدگان حق، سلام بر تو ای خلیفه حق و فرزند خلفای الهی و پدر خلیفه خدا، سلام بر تو ای فرزند خاتم پیامبران خدا، سلام بر تو ای فرزند سرور جانشینان پیامبران خدا، سلام بر تو ای فرزند سرور رسولان، سلام بر تو ای فرزند امیرالمؤمنین، سلام بر تو ای فرزند فاطمه زهرا سرور زنان عالم، سلام بر تو ای فرزند پیشوایان هدایت امت، سلام بر تو ای فرزند جانشینان کمال یافته، سلام بر تو ای نگهبان اهل تقوا، سلام بر تو ای امام سعادتمندان، سلام بر تو ای پایه اهل ایمان، سلام بر تو ای گشایش قلب اندوهناکان، سلام بر تو ای وارث پیامبران برگزیده خدا، سلام بر تو ای گنجینه اسرار جانشین رسول خدا، سلام بر تو ای دعوت کننده به احکام الهی، سلام بر تو ای گوینده اسرار کتاب خدا، سلام بر تو ای حجت حجت­های الهی، سلام بر تو ای راهنمای امت­های عالم، سلام بر تو ای صاحب نعمت­ها، سلام بر تو ای مخزن دانش، سلام بر تو ای کشتی بردباری، سلام بر تو ای پدر بزرگوار امام مورد انتظار، که حجتش برای خردمندان آشکار است، و شناختش در یقین ثابت، و از دید ستمکاران پنهان، و از دولت و حکومت گناهکاران پنهان است؛ امامی که پروردگارمان دین اسلام را پس از محو و خاموش شدن، به وجود او از نو برمی­گرداند، و درخت قرآن را بعد از پژمردن سبز و خرم می­سازد.

ای سرور من، گواهی می­دهم که تو به یقین، نماز را به پا داشتی و زکات را ادا کردی، و امر به معروف و نهی از منکر نمودی، و مردمان را با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت فرا خواندی، و با اخلاص کامل خدا را تا هنگام رحلتت عبادت کردی؛ از خداوند به حق شأن و مقامی که برای شما نزد او وجود دارد، درخواست می­کنم زیارت مرا قبول فرماید،

ص: 67


1- . مصباح الزائر: 212

مَنْ دَعَا بِهِ فِی مَشْهَدِی بَعْدِی (1).

ثم قال رضی الله عنه: فإذا أردت زیارة أبی محمد الحسن العسکری صلوات الله علیه فلیکن بعد عمل جمیع ما قدمناه فی زیارة أبیه الهادی علیه السلام ثم قف علی ضریحه علیه السلام و قل:

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ الْعَسْکَرِیَّ ابْنَ عَلِیٍّ الْهَادِی الْمُهْتَدِی وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ وَ ابْنَ أَوْلِیَائِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ ابْنَ حُجَجِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَفِیَّ اللَّهِ وَ ابْنَ أَصْفِیَائِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا خَلِیفَةَ اللَّهِ وَ ابْنَ خُلَفَائِهِ وَ أَبَا خَلِیفَتِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ خَاتَمِ الْوَصِیِّینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْأَئِمَّةِ الْهَادِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْأَوْصِیَاءِ الرَّاشِدِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا عِصْمَةَ الْمُتَّقِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا إِمَامَ الْفَائِزِینَ السلَامُ عَلَیْکَ یَا رُکْنَ الْمُؤْمِنِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا فَرَجَ الْمَلْهُوفِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ الْأَنْبِیَاءِ الْمُنْتَجَبِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا خَازِنَ عِلْمِ وَصِیِّ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الدَّاعِی بِحُکْمِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النَّاطِقُ بِکِتَابِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ الْحُجَجِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا هَادِیَ الْأُمَمِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ النِّعَمِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا عَیْبَةَ الْعِلْمِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا سَفِینَةَ الْحِلْمِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا الْإِمَامِ الْمُنْتَظَرِ الظَّاهِرَةِ لِلْعَاقِلِ حُجَّتُهُ وَ الثَّابِتَةِ فِی الْیَقِینِ مَعْرِفَتُهُ الْمُحْتَجَبِ عَنْ أَعْیُنِ الظَّالِمِینَ وَ الْمُغَیَّبِ عَنْ دَوْلَةِ الْفَاسِقِینَ وَ الْمُعِیدِ رَبُّنَا بِهِ الْإِسْلَامَ جَدِیداً بَعْدَ الِانْطِمَاسِ وَ الْقُرْآنَ غَضّاً بَعْدَ الِانْدِرَاسِ.

أَشْهَدُ یَا مَوْلَایَ أَنَّکَ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ دَعَوْتَ إِلی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتَّی أَتَاکَ الْیَقِینُ أَسْأَلُ اللَّهَ بِالشَّأْنِ الَّذِی لَکُمْ عِنْدَهُ أَنْ یَتَقَبَّلَ زِیَارَتِی

ص: 67


1- 1. مصباح الزائر ص 212.

و سعی و تلاشم را در راه شما پاداش دهد، و به واسطه شما دعایم را مستجاب گرداند، و مرا از یاران و پیروان حق، و از پیروان و شیعیان و دوستداران و مشتاقان آن قرار دهد؛ و سلام و رحمت خداوند و برکت­های او بر تو باد.(1)

سپس ضریحش را ببوس و ابتدا طرف راست صورت خود و سپس طرف چپ آن را بر روی قبر بگذار و بگو: خدایا، بر سرور ما محمد و اهل بیت او درود فرست؛ و بر امام حسن عسکری علیه السلام، راهنمای دین تو، و دعوت کننده خلق به راه تو، و نشانه هدایت، و چراغ راه پرهیزگاری، و معدن گوهر خردمندی، و عقل کامل، و باران رحمت، و ابر حکمت، و دریای نصیحت، و وارث امامان هدایت، و گواه امت، و معصوم از هر گناه، و پاکیزه از هر عیب و نقص، و فرهیخته مقرّب درگاه حق، و پاک از هر ناپاکی، که تو او را وارث علم کتاب آسمانی گردانیدی، و تمییز بین حق و باطل را به او الهام نمودی، و نشانه­ای برای اهل قبله منصوب گردانیدی، و طاعت او را با طاعت خودت قرین ساختی، و محبت به او را بر همه آفریدگانت واجب گردانیدی، درود فرست.

خدایا، چنان که او در یکتا دانستن تو با اخلاص کامل به سوی تو باز آمد، و با آنان که به شرک و تشبیه در افتادند، به طور جدی مخالفت کرد، و از اهل ایمان حمایت نمود؛ پس ای پروردگار، بر او درود فرست، درودی که او را به درجه اهل خشوع رساند، و در بهشت رتبه­اش را به مقام جدش آخرین پیامبران بالا ببرد، و از طرف ما به او درود و سلام برسان، و از سوی خود در دوست داشتن او، به ما فضل و احسان و آمرزش و خشنودی عطا فرما؛ به یقین تو دارای فضیلت بزرگ و نعمت شکوهمند هستی.

سپس نماز زیارت به جای آور و چون فارغ شدی، بگو: ای خدای همیشگی و سرمدی، و ای زنده و پاینده ابدی، ای برطرف کننده رنج و اندوه و غم دل­ها، ای آنکه رسولان را مبعوث فرمودی، ای آن که وعده­هایت همه راست است، ای زنده ابدی که جز تو خدایی نیست؛ به واسطه حبیب تو حضرت محمد صلی الله علیه و آله و جانشین او حضرت علی علیه السلام که پسر عمو و همسر دختر او است، به تو متوسل می­شوم؛ همان کسانی که تمام شرایع و ادیان انبیای گذشته را به آن دو ختم کردی، و درِ فهم تأویل را به روی آن دو گشودی؛ پس خدایا، بر آن دو بزرگوار درودی که تمام آفریدگان پیشین و پسین گواه آن باشند، و همه دوستداران و بندگان نیک خدا به واسطه آن نجات یابند، درود فرست.

به واسطه حضرت فاطمه زهرا مادر امامان و پیشوایان هدایت یافته، بانوی زنان عالم، و شفاعت کننده درباره شیعیان فرزندان پاکش، به درگاه تو متوسل می­شوم؛ پس بر او درودی پیوسته که تا ابد و تا زمانی که چرخ روزگار می­چرخد، باقی باشد، درود فرست.

به واسطه حضرت حسن مجتبی، امام پسندیده و پاک و وارسته، و حضرت حسین، امام مظلوم و پسندیده و نیکوکار و پارسا، که هر دو سرور جوانان اهل بهشت هستند، و دو امام خیرخواه و نیکوی پرهیزگار پاک و پاکیزه

ص: 68


1- . مصباح الزائر: 212

لَکُمْ وَ یَشْکُرَ سَعْیِی إِلَیْکُمْ وَ یَسْتَجِیبَ دُعَائِی بِکُمْ وَ یَجْعَلَنِی مِنْ أَنْصَارِ الْحَقِّ وَ أَتْبَاعِهِ وَ أَشْیَاعِهِ وَ مَوَالِیهِ وَ مُحِبِّیهِ وَ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ (1)

ثُمَّ قَبِّلْ ضَرِیحَهُ وَ ضَعْ خَدَّکَ الْأَیْمَنَ عَلَیْهِ ثُمَّ الْأَیْسَرَ وَ قُلِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْهَادِی إِلَی دِینِکَ وَ الدَّاعِی إِلَی سَبِیلِکَ عَلَمِ الْهُدَی وَ مَنَارِ الْتُّقَی وَ مَعْدِنِ الْحِجَی وَ مَأْوَی النُّهَی وَ غَیْثِ الْوَرَی وَ سَحَابِ الْحِکْمَةِ وَ بَحْرِ الْمَوْعِظَةِ وَ وَارِثِ الْأَئِمَّةِ وَ الشَّهِیدِ عَلَی الْأُمَّةِ الْمَعْصُومِ الْمُهَذَّبِ وَ الْفَاضِلِ الْمُقَرَّبِ وَ الْمُطَهَّرِ مِنَ الرِّجْسِ الَّذِی وَرَّثْتَهُ عِلْمَ الْکِتَابِ وَ أَلْهَمْتَهُ فَصْلَ الْخِطَابِ وَ نَصَبْتَهُ عَلَماً لِأَهْلِ قِبْلَتِکَ وَ قَرَنْتَ طَاعَتَهُ بِطَاعَتِکَ وَ فَرَضْتَ مَوَدَّتَهُ عَلَی جَمِیعِ خَلِیقَتِکَ اللَّهُمَّ فَکَمَا أَنَابَ بِحُسْنِ الْإِخْلَاصِ فِی تَوْحِیدِکَ وَ أَرْدَی مَنْ خَاضَ فِی تَشْبِیهِکَ وَ حَامَی عَنْ أَهْلِ الْإِیمَانِ بِکَ فَصَلِّ یَا رَبِّ عَلَیْهِ صَلَاةً یَلْحَقُ بِهَا مَحَلَّ الْخَاشِعِینَ وَ یَعْلُو فِی الْجَنَّةِ بِدَرَجَةِ جَدِّهِ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَ بَلِّغْهُ مِنَّا تَحِیَّةً وَ سَلَاماً وَ آتِنَا مِنْ لَدُنْکَ فِی مُوَالاتِهِ فَضْلًا وَ إِحْسَاناً وَ مَغْفِرَةً وَ رِضْوَاناً إِنَّکَ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ وَ مَنٍّ جَسِیمٍ ثُمَّ تُصَلِّی صَلَاةَ الزِّیَارَةِ فَإِذَا فَرَغْتَ فَقُلْ یَا دَائِمُ یَا دَیْمُومُ یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ یَا کَاشِفَ الْکَرْبِ وَ الْهَمِّ وَ یَا فَارِجَ الْغَمِّ وَ یَا بَاعِثَ الرُّسُلِ وَ یَا صَادِقَ الْوَعْدِ وَ یَا حَیُّ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ بِحَبِیبِکَ مُحَمَّدٍ وَ وَصِیِّهِ عَلِیٍّ ابْنِ عَمِّهِ وَ صِهْرِهِ عَلَی ابْنَتِهِ الَّذِی خَتَمْتَ بِهِمَا الشَّرَائِعَ وَ فَتَحْتَ التَّأْوِیلَ وَ الطَّلَائِعَ فَصَلِّ عَلَیْهِمَا صَلَاةً یَشْهَدُ بِهَا الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ وَ یَنْجُو بِهَا الْأَوْلِیَاءُ وَ الصَّالِحُونَ وَ أَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ بِفَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ وَالِدَةِ الْأَئِمَّةِ الْمَهْدِیِّینَ وَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ الْمُشَفَّعَةِ فِی شِیعَةِ أَوْلَادِهَا الطَّیِّبِینَ فَصَلِّ عَلَیْهَا صَلَاةً دَائِمَةً أَبَدَ الْآبِدِینَ وَ دَهْرَ الدَّاهِرِینَ وَ أَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ بِالْحَسَنِ الرَّضِیِّ الطَّاهِرِ الزَّکِیِّ وَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الْمَرْضِیِّ الْبَرِّ التَّقِیِّ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ الْإِمَامَیْنِ الْخَیِّرَیْنِ الطَّیِّبَیْنِ التَّقِیَّیْنِ النَّقِیَّیْنِ الطَّاهِرَیْنِ

ص: 68


1- 1. مصباح الزائر ص 212.

و شهید و مظلوم و کشته راه خدا هستند، به درگاه تو متوسل می­شوم؛ پس بر آن دو بزرگوار، تا زمانی که خورشید طلوع و غروب می­کند، به طور همیشگی و پیاپی درود فرست.

به واسطه حضرت علی فرزند امام حسین علیه السلام، پیشوای اهل عبادت، و در پس حجاب ها از ترس ظالمین، و به واسطه حضرت محمد باقر علیه السلام فرزند علی، آن امام پاکی، و نور فروزنده، این دو امام پیشوا، و کلیدهای برکت­، و چراغ­های تیرگی­ها، به درگاه تو متوسل می­شوم؛ پس بر این دو امام، مادامی که شب تاریک می­گردد و روز جهان را روشن می­کند، درود فرست؛ درودی که هر صبح و شام برقرار باشد.

و به واسطه حضرت جعفر صادق، فرزند امام محمد باقر علیه السلام، که از جانب خداوند، راستگو در سخن، و گویا با علم خداوند است؛ و به واسطه حضرت موسی کاظم، فرزند امام جعفر علیه السلام، که بنده­ای شایسته، و جانشین خیرخواه است، این هر دو امام هدایتگر هدایت­یافته و با وفا و کفایت کننده، به درگاه تو متوسل می­شوم؛ پس بر این دو امام، مادامی که فرشته­ای تو را تسبیح می­گوید، و فلک به امر تو حرکت می­کند، درودی که همیشه در فزونی باشد، و هرگز نابودی و زوال نپذیرد، درود فرست.

و به واسطه حضرت علی فرزند امام موسی کاظم، امام رضا علیه السلام، و فرزندش امام محمد تقی، امام پسندیده، این دو امام پاک و ارجمند، به درگاه تو متوسل می­شوم؛ پس بر این دو امام، مادامی که صبح روشن و باقی است، درود فرست؛ درودی که به سبب آن، آن دو امام را به مقام رضای خود در والاترین درجات بهشتیان بالا ببری.

و به واسطه حضرت علی النقی، امام کمال یافته، و حضرت حسن عسکری هدایت گر، دو امام بر دوش گیرنده امور بندگان تو، و آزموده شده با رنج­های هولناک، و شکیبایی کنندگان در رویدادهای لغزاننده، به درگاه تو متوسل می­شوم؛ پس بر آن دو به اندازه پاداش شکیبایان، و ثواب سعادتمندان، درود فرست؛ درودی که رفعت مقام آنها را فراهم سازد .

و ای پروردگار، به واسطه امام و حقیقت زمانمان، روز وعده داده شده، و گواه آشکار، نور درخشان و روشنایی نورانی، و یاری شده با ایجاد ترس - در دل دشمنانش، - و پیروز گشته به وسیله کامیابی، به درگاه تو متوسل می­شوم؛ پس بر او به تعداد میوه­ها و برگ درختان، و تعداد اجزای ریگ­های بیابان، و به تعداد موی­ها و کرک­ها، و تعداد آنچه علم تو بر آن احاطه پیدا کرده، و کتاب تو آن را برشمرده است، درود فرست؛ درودی که اولین و آخرین آفریدگان بر آن رشک برند.

خدایا، ما را در زمره او محشور ساز، و در فرمانبردای او نگاه دار، و ما را به وسیله دولت آن حضرت محافظت بفرما، و ولایتش را هدیه ما قرار بده، و به واسطه عزت او، ما را در برابر دشمنان یاری فرما، و ما را ای پروردگار، از توبه کنندگان قرار ده، ای مهربان­ترین مهربانان.

ص: 69

الشَّهِیدَیْنِ الْمَظْلُومَیْنِ الْمَقْتُولَیْنِ فَصَلِّ عَلَیْهِمَا مَا طَلَعَتْ شَمْسٌ وَ مَا غَرَبَتْ صَلَاةً مُتَوَالِیَةً مُتَتَالِیَةً.

وَ أَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ بِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ سَیِّدِ الْعَابِدِینَ الْمَحْجُوبِ مِنْ خَوْفِ الظَّالِمِینَ وَ بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ الطَّاهِرِ النُّورِ الزَّاهِرِ الْإِمَامَیْنِ السَّیِّدَیْنِ مِفْتَاحَیِ الْبَرَکَاتِ وَ مِصْبَاحَیِ الظُّلُمَاتِ فَصَلِّ عَلَیْهِمَا مَا سَرَی لَیْلٌ وَ مَا أَضَاءَ نَهَارٌ صَلَاةً تَغْدُو وَ تَرُوحُ وَ أَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ عَنِ اللَّهِ وَ النَّاطِقِ فِی عِلْمِ اللَّهِ وَ بِمُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ الْعَبْدِ الصَّالِحِ فِی نَفْسِهِ وَ الْوَصِیِّ النَّاصِحِ الْإِمَامَیْنِ الْهَادِیَیْنِ الْمَهْدِیَّیْنِ الْوَافِیَیْنِ الْکَافِیَیْنِ فَصَلِّ عَلَیْهِمَا مَا سَبَّحَ لَکَ مَلَکٌ وَ تَحَرَّکَ لَکَ فَلَکٌ صَلَاةً تَنْمِی وَ تَزِیدُ وَ لَا تَفْنَی وَ لَا تَبِیدُ وَ أَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ بِعَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا وَ بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی الْإِمَامَیْنِ الْمُطَهَّرَیْنِ الْمُنْتَجَبَیْنِ فَصَلِّ عَلَیْهِمَا مَا أَضَاءَ صُبْحٌ وَ دَامَ صَلَاةً تُرَقِّیهِمَا إِلَی رِضْوَانِکَ فِی الْعِلِّیِّینَ مِنْ جِنَانِکَ.

وَ أَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الرَّاشِدِ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْهَادِی الْقَائِمَیْنِ بِأَمْرِ عِبَادِکَ الْمُخْتَبَرَیْنِ بِالْمِحَنِ الْهَائِلَةِ وَ الصَّابِرَیْنِ فِی الْإِحَنِ الْمَائِلَةِ فَصَلِّ عَلَیْهِمَا کِفَاءَ أَجْرِ الصَّابِرِینَ وَ إِزَاءَ ثَوَابِ الْفَائِزِینَ صَلَاةً تُمَهِّدُ لَهُمَا الرِّفْعَةَ وَ أَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ یَا رَبِّ بِإِمَامِنَا وَ مُحَقِّقِ زَمَانِنَا الْیَوْمِ الْمَوْعُودِ وَ الشَّاهِدِ الْمَشْهُودِ وَ النُّورِ الْأَزْهَرِ وَ الضِّیَاءِ الْأَنْوَرِ وَ الْمَنْصُورِ بِالرُّعْبِ وَ الْمُظَفَّرِ بِالسَّعَادَةِ فَصَلِّ عَلَیْهِ عَدَدَ الثَّمَرِ وَ أَوْرَاقِ الشَّجَرِ وَ أَجْزَاءِ الْمَدَرِ وَ عَدَدَ الشَّعْرِ وَ الْوَبَرِ وَ عَدَدَ مَا أَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ وَ أَحْصَاهُ کِتَابُکَ صَلَاةً یَغْبِطُهُ بِهَا الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ.

اللَّهُمَّ وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَتِهِ وَ احْفَظْنَا عَلَی طَاعَتِهِ وَ احْرُسْنَا بِدَوْلَتِهِ وَ أَتْحِفْنَا بِوَلَایَتِهِ وَ انْصُرْنَا عَلَی أَعْدَائِنَا بِعِزَّتِهِ وَ اجْعَلْنَا یَا رَبِّ مِنَ التَّوَّابِینَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.

ص: 69

خدایا، شیطان سرکش برای فریب آفریدگانت از تو فرصت خواست و تو نیز به او فرصت دادی، و برای گمراه کردن بندگانت مهلت خواست و تو با علم سابق ازلی خود مهلتش دادی، و او آشیانه کرد و لشکرش بسیار، و سپاهش انبوه شد، و مزدوران خود را به هر سوی جهان پراکند، پس بندگانت را گمراه، و دین تو را تباه، و کلمه حق را از جایگاهش منحرف، و بندگانت را فرقه­های پراکنده، و گروه­های سرکش کردند؛ و تو به در هم شکستن اساس و بنیان آنها، و پایمال کردن جایگاه­شان وعده داده­ای؛ پس ای خدا، فرزندان و سپاه او را هلاک ساز؛ و سرزمین­هایت را از بدعت­ها و اختلافات او پاک گردان؛ و بندگانت را از راه­ساخته­ها و آمیختن­های او آسوده ساز؛ و بد زمانه را بر آنها قرار ده؛ و عدالت خود را فراگیر، و دینت را آشکار، و دوستدارانت را نیرومند، و دشمنانت را خوار ساز؛ و شهر و دیار شیطان و دوستداران او را به دوستداران خودت به ارث رسان؛ و آنها را در دوزخ جاودانه کن؛ و عذاب دردناک را به آنان بچشان، و لعنت­های خود را که در بدسرشتی­های آفریدگان و زشتی­های فطرت قرار داده­ای، مسلط بر آنان، و پشت سر آنان، و جاری در زندگی آنان در هر صبح و شب، و شبانگاه و بامدادان، قرار ده؛ پروردگارا،

در این دنیا به ما نیکی و در آخرت - نیز - نیکی عطا کن، و ما را با رحمت خودت از عذاب آتش - دور - نگه دار؛ ای مهربان­ترین مهربانان .

سپس برای خود و برادرانت به دلخواه دعا نما.(1)

بعد از آن، مادر امام زمان علیهما السلام و قبر او را که در پشت ضریح سرورمان امام حسن عسکری علیه السلام قرار دارد، زیارت کرده و می­گویی: سلام بر رسول خدا صلی الله علیه و آله، راستگوی امانتدار؛ سلام بر سرور ما امیرالمؤمنین علی علیه السلام؛ سلام بر پیشوایان پاک، و حجت­های با برکت خدا، سلام بر مادر امام، که محل ودیعه اسرار خداوند فرمانروای بسیار دانا، و حامل فرزندی که اشرف خلق عالم است؛ سلام بر تو ای بانوی راستین و پسندیده، سلام بر تو ای بانوی شبیه به مادر حضرت موسی، و دختر حواری حضرت عیسی؛ سلام بر تو ای بانوی پرهیزکار و وارسته، سلام بر تو ای بانوی مورد پسند خدا و خشنود به خشنودی خدا، سلام بر تو ای بانوی توصیف شده در کتاب انجیل، که خطبه نکاح تو را روح الامین خواند، و پیشوای فرستادگان حق خواستار این ازدواج تو بود، و وجودت محل ودیعه اسرار پروردگار جهانیان گشت؛ سلام بر تو و بر پدران تو که از حواریین عیسی بودند، سلام بر تو و بر شوهر تو و بر فرزند گرامی تو باد؛ سلام بر تو و بر جسم و جان پاک تو باد؛ گواهی می­دهم که تو - امام زمان علیه السلام را - نیکو سرپرستی کردی، و خوب امانت و عهد خدا را ادا نمودی، و در ص: 70


1- . مصباح الزائر: 213 - 214

اللَّهُمَّ وَ إِنَّ إِبْلِیسَ الْمُتَمَرِّدَ اللَّعِینَ قَدِ اسْتَنْظَرَکَ لِإِغْوَاءِ خَلْقِکَ فَأَنْظَرْتَهُ وَ اسْتَمْهَلَکَ لِإِضْلَالِ عَبِیدِکَ فَأَمْهَلْتَهُ بِسَابِقِ عِلْمِکَ فِیهِ وَ قَدْ عَشَّشَ وَ کَثُرَتْ جُنُودُهُ وَ ازْدَحَمَتْ جُیُوشُهُ وَ انْتَشَرَتْ دُعَاتُهُ فِی أَقْطَارِ الْأَرْضِ فَأَضَلُّوا عِبَادَکَ وَ أَفْسَدُوا دِینَکَ وَ حَرَّفُوا الْکَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَ جَعَلُوا عِبَادَکَ شِیَعاً مُتَفَرِّقِینَ وَ أَحْزَاباً مُتَمَرِّدِینَ وَ قَدْ وَعَدْتَ نُقُوضَ بُنْیَانِهِ وَ تَمْزِیقَ شَأْنِهِ فَأَهْلِکْ أَوْلَادَهُ وَ جُیُوشَهُ وَ طَهِّرْ بِلَادَکَ مِنِ اخْتِرَاعَاتِهِ وَ اخْتِلَافَاتِهِ وَ أَرِحْ عِبَادَکَ مِنْ مَذَاهِبِهِ وَ قِیَاسَاتِهِ وَ اجْعَلْ دَائِرَةَ السَّوْءِ عَلَیْهِمْ وَ ابْسُطْ عَدْلَکَ وَ أَظْهِرْ دِینَکَ وَ قَوِّ أَوْلِیَاءَکَ وَ أَوْهِنْ أَعْدَاءَکَ وَ أَوْرِثْ دِیَارَ إِبْلِیسَ وَ دِیَارَ أَوْلِیَائِهِ أَوْلِیَاءَکَ وَ خَلِّدْهُمْ فِی الْجَحِیمِ وَ أَذِقْهُمْ مِنَ الْعَذَابِ الْأَلِیمِ وَ اجْعَلْ لَعَائِنَکَ الْمُسْتَوْدَعَةَ فِی مَنَاحِسِ الْخِلْقَةِ وَ مَشَاوِیهِ الْفِطْرَةِ دَائِرَةً عَلَیْهِمْ وَ مُوَکَّلَةً بِهِمْ وَ جَارِیَةً فِیهِمْ کُلَّ مَسَاءٍ وَ صَبَاحٍ وَ غُدُوٍّ وَ رَوَاحٍ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا بِرَحْمَتِکَ عَذابَ النَّارِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.

ثم ادع بما تحب لنفسک و لإخوانک (1)

ثُمَّ تَزُورُ أُمَّ الْقَائِمِ علیهما السلام وَ قَبْرُهَا خَلْفَ ضَرِیحِ مَوْلَانَا الْحَسَنِ الْعَسْکَرِیِّ علیه السلام فَتَقُولُ السَّلَامُ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله الصَّادِقِ الْأَمِینِ السَّلَامُ عَلَی مَوْلَانَا أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلَامُ عَلَی الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ الْحُجَجِ الْمَیَامِینِ السَّلَامُ عَلَی وَالِدَةِ الْإِمَامِ وَ الْمُودَعَةِ أَسْرَارَ الْمَلِکِ الْعَلَّامِ وَ الْحَامِلَةِ لِأَشْرَفِ الْأَنَامِ السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الْمَرْضِیَّةُ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا شَبِیهَةَ أُمِّ مُوسَی وَ ابْنَةَ حَوَارِیِّ عِیسَی السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا التَّقِیَّةُ النَّقِیَّةُ السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَنْعُوتَةُ فِی الْإِنْجِیلِ الْمَخْطُوبَةُ مِنْ رُوحِ اللَّهِ الْأَمِینِ وَ مَنْ رَغِبَ فِی وُصْلَتِهَا مُحَمَّدٌ سَیِّدُ الْمُرْسَلِینَ وَ الْمُسْتَوْدَعَةُ أَسْرَارَ رَبِّ الْعَالَمِینَ السَّلَامُ عَلَیْکِ وَ عَلَی آبَائِکِ الْحَوَارِیِّینَ السَّلَامُ عَلَیْکِ وَ عَلَی بَعْلِکِ وَ وُلْدِکِ السَّلَامُ عَلَیْکِ وَ عَلَی رُوحِکِ وَ بَدَنِکِ الطَّاهِرِ أَشْهَدُ أَنَّکِ أَحْسَنْتِ الْکَفَالَةَ وَ أَدَّیْتِ الْأَمَانَةَ وَ اجْتَهَدْتِ فِی

ص: 70


1- 1. مصباح الزائر ص 213- 214.

راه رضای خدا نهایت کوشش کردی، و هر چه رنج در راه رضای خدا دیدی صبر و تحمل کردی، و راز خدا را حفظ کردی، و ولی خدا را حمل کردی، و در حفظ حجت خدا کوشش تمام داشتی، و در وصلت با خاندان رسول خدا کمال رغبت را داشتی، در حالی که به حق و حقانیت آنها آشنا بودی، و ایمان به صدق و راستی آنها، و اعتراف به مقام و منزلتشان داشتی، و به امر خلافتشان بصیر و آگاه، و بر آن خاندان مشفق و مهربان بودی، و میل آنها را بر میل خود مقدّم داشتی.

و گواهی می­دهم که از جهان رحلت کردی، در حالی که در امر دینت با بصیرت و معرفت بودی، و اقتدا به نیکان کردی، و از خدا خشنود و خدا از تو خشنود بود، و با تقوای کامل پاک و پاکیزه صفات بودی؛ پس خدا از تو راضی باشد و تو را خشنود گرداند، و در بهشت برین منزل و مأوایت دهد، که همانا خدا به تو آن نعمت بزرگ که از حد تصور بیرون است انعام فرمود، و از مقام شرافت، مرتبه­ای که تو را بی­نیاز کرد اعطا فرمود؛ پس گوارا باد تو را آن عطا و بخششی که خدا به تو کرامت و گوارا کرد.

آنگاه سر خود را بالا گرفته و می­گویی: خدایا، تمام اعتمادم به تو و در طلب رضا و خشنودی توست، و توسلم به وسیله اولیای تو به سوی تو است، و به آمرزش و بردباری تو توکل کرده، و ازتو نگاهداری می­طلبم، و به قبر مادر دوستدار تو پناه آوردم؛ پس بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و مرا به زیارت این بانو بهره­مند ساز، و بر محبت او ثابت بدار، و از شفاعت او و شفاعت فرزندش محروم مگردان، و همنشینی او را روزی­ام گردان، و مرا با او و با فرزندش در قیامت محشور فرما، چنانکه به زیارت او و فرزندش موفقم داشتی؛ خدایا، به درگاه تو به واسطه امامان پاک روی آورده­ام، و به وسیله آن حجت­های پاک­نهاد، که خاندان طه و یاسین هستند، متوسل گردیدم؛ که بر محمد و خاندان پاک او درود فرستی، و مرا از بندگان دارای مقام اطمینان و کامیابی، و شادمان و بشارت دهنده هستند، و هیچ ترس و اندوهی ندارند، قرار دهی؛ و مرا از جمله کسانی که تلاش او را پذیرفته، و کار دنیا و آخرتش را سهل و آسان نموده­، و گرفتاری او را برطرف کرده، و از هر هراسی ایمن ساخته­ای، قرار دهی.

خدایا، به حق محمد و خاندان محمد، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و در ستاندن انتقام آنها شتاب فرما، و این زیارت مرا آخرین زیارت من از این بانو قرار مده، و باز هم همیشه و تا زمانی که مرا زنده نگه داشته­ای، زیارت او را روزی­ام گردان، و آن زمان که جانم را ستاندی، مرا در گروه او محشور نما، و در شفاعت فرزند پاک او و شفاعت خود او داخل گردان، و مرا و پدر و مادرم را و تمام مردان و زنان با ایمان را بیامرز، و به ما در دنیا نیکی عطا کن، و آخرت - نیز - نیکی عطا فرما، و با رحمت خودت ما را از عذاب دوزخ نگاه دار؛ و سلام و رحمت خداوند و برکت­های او بر شما باد .

در ذکر زیارت فاطمه دختر اسد - که رضوان خداوند بر او باد، - بیشتر این عبارات ذکر شد و ما فقط آنچه را که یافتیم، نقل کردیم؛ و خداوند به آنچه خشنود است، موفق گرداند.(1)

می­گویم: شیخ مفید و شهید(2)

و دیگران در کتاب­هایشان زیارت مادر امام زمان علیهما السلام را این چنین نقل کرده­اند و نویسنده کتاب المزار الکبیر گفته است: این زیارت را مردی از بحرین بر من املا کرد؛ شنیدم وی این بانو را با این زیارت نامه زیارت می­کند، سپس مانند این زیارت را ذکر کرد.(3)

سید پسر طاووس - که رحمت خداوند بر او باد، - در ذکر وداع با امام هادی و امام حسن عسکری علیهما السلام گفته است: وقتی از زیارت مادر امام زمان علیهما السلام فارغ گشتی و خواستی با این دو امام وداع کنی، پس رو به ضریح آنان بایست و بگو: سلام بر شما ای دو ولیّ خدا، سلام بر شما ای دو حجت­ خدا، سلام بر شما ای دو نور خدا، سلام بر شما و بر پدران و بر نیاکان و فرزندان شما باد، سلام بر شما و روح­ها و بدن­های شما باد، سلام بر شما از جانب کسی که با شما وداع می­کند، بدون آن که درمانده و کینه­توز و منحرف از شما باشد؛ رحمت خداوند و برکت­های او بر شما باد. سلام بر شما از طرف کسی که دوستدار شما است و از شما روی برنمی­گرداند، و دوستی شما را با دیگران عوض نمی­کند، و کسی را بر شما برتری و ترجیح نمی­دهد، ای پسران رسول خدا صلی الله علیه و آله، شما را به خدا می­سپارم و با شما خداحافظی می­نمایم، و بر شما درود و سلام می­فرستم، من به خدا و فرستاده او و به آنچه از نزد خدا آورده است، ایمان آوردم.

خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و ما را در زمره گواهان بنویس، خدایا، این زیارت را آخرین زیارت من قرار مده، و مرا به سوی ایشان باز گردان، و تا آن زمان که زنده­ام داشته­ای، زیارت دوباره و دوباره ایشان را روزی­ام گردان، و آنگاه که جانم را ستاندی، با این دو امام و با پدران آنان، امامان کمال یافته محشور گردان.

خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و عملم را بپذیر، و تلاشم را مورد سپاس گردان، و دعایم را مستجاب گردان، و تلاشم را بی­بهره مساز، و این زیارت را آخرین زیارت من قرار مده، و با نیکی و پرهیزگاری مرا به سوی آنها باز گردان، و برکت زیارتشان را در دنیا و آخرت بر من بشناشان؛ خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و مرا از محضر آن دو امام علیهما السلام نومید و دست خالی باز نگردان، بلکه رستگار و کامیاب، و با دعاهای مستجاب شده، و بر زاری­ام رحم آورده، و با نیازهای برآورده شده، باز گردان؛ و مرا از پیش رو و از پشت سر و از سمت راست و از سمت چپ حفاظت کن، و بدی هر بدی­رساننده­ و هر جنبنده ای که تو موی پیشانی­اش را گرفته­ای [ و صاحب اختیار او هستی]، را از من دور بدار؛ که به یقین پروردگار من بر راه راست قرار دارد. سپس برگرد که به خواست خداوند مورد رحمت واقع شده­ای.(4)

ص: 71


1- . مصباح الزائر: 214 - 215
2- . مزار الشهید: 65
3- . المزار الکبیر: 217
4- . مصباح الزائر: 216

مَرْضَاةِ اللَّهِ وَ صَبَرْتِ فِی ذَاتِ اللَّهِ وَ حَفِظْتِ سِرَّ اللَّهِ وَ حَمَلْتِ وَلِیَّ اللَّهِ وَ بَالَغْتِ فِی حِفْظِ حُجَّةِ اللَّهِ وَ رَغِبْتِ فِی وُصْلَةِ أَبْنَاءِ رَسُولِ اللَّهِ عارفا [عَارِفَةً] بِحَقِّهِمْ مُؤْمِنَةً بِصِدْقِهِمْ مُعْتَرِفَةً بِمَنْزِلَتِهِمْ مُسْتَبْصِرَةً بِأَمْرِهِمْ مُشْفِقَةً عَلَیْهِمْ مُؤْثِرَةً هَوَاهُمْ وَ أَشْهَدُ أَنَّکِ مَضَیْتِ عَلَی بَصِیرَةٍ مِنْ أَمْرِکِ مُقْتَدِیَةً بِالصَّالِحِینَ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً تَقِیَّةً نَقِیَّةً زَکِیَّةً فَرَضِیَ اللَّهُ عَنْکِ وَ أَرْضَاکِ وَ جَعَلَ الْجَنَّةَ مَنْزِلَکِ وَ مَأْوَاکِ فَلَقَدْ أَوْلَاکِ مِنَ الْخَیْرَاتِ مَا أَوْلَاکِ وَ أَعْطَاکِ مِنَ الشَّرَفِ مَا بِهِ أَغْنَاکِ فَهَنَّاکِ اللَّهُ بِمَا مَنَحَکِ مِنَ الْکَرَامَةِ وَ أَمْرَاکِ.

ثُمَّ تَرْفَعُ رَأْسَکَ وَ تَقُولُ اللَّهُمَّ إِیَّاکَ اعْتَمَدْتُ وَ لِرِضَاکَ طَلَبْتُ وَ بِأَوْلِیَائِکَ إِلَیْکَ تَوَسَّلْتُ وَ عَلَی غُفْرَانِکَ وَ حِلْمِکَ اتَّکَلْتُ وَ بِکَ اعْتَصَمْتُ وَ بِقَبْرِ أُمِّ وَلِیِّکَ لُذْتُ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ انْفَعْنِی بِزِیَارَتِهَا وَ ثَبِّتْنِی عَلَی مَحَبَّتِهَا وَ لَا تَحْرِمْنِی شَفَاعَتَهَا وَ شَفَاعَةَ وَلَدِهَا وَ ارْزُقْنِی مُرَافَقَتَهَا وَ احْشُرْنِی مَعَهَا وَ مَعَ وَلَدِهَا کَمَا وَفَّقْتَنِی لِزِیَارَةِ وُلْدِهَا وَ زِیَارَتِهَا اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِالْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ وَ أَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ بِالْحُجَجِ الْمَیَامِینِ مِنْ آلِ طه وَ یس أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبِینَ وَ أَنْ تَجْعَلَنِی مِنَ الْمُطْمَئِنِّینَ الْفَائِزِینَ الْفَرِحِینَ الْمُسْتَبْشِرِینَ الَّذِینَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ قَبِلْتَ سَعْیَهُ وَ یَسَّرْتَ أَمْرَهُ وَ کَشَفْتَ ضُرَّهُ وَ آمَنْتَ خَوْفَهُ اللَّهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ لَهُمْ بِانْتِقَامِکَ وَ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیَارَتِی إِیَّاهَا وَ ارْزُقْنِی الْعَوْدَ إِلَیْهَا أَبَداً مَا أَبْقَیْتَنِی وَ إِذَا تَوَفَّیْتَنِی فَاحْشُرْنِی فِی زُمْرَتِهَا وَ أَدْخِلْنِی فِی شَفَاعَةِ وَلَدِهَا وَ شَفَاعَتِهَا وَ اغْفِرْ لِی وَ لِوالِدَیَ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا بِرَحْمَتِکَ عَذابَ النَّارِ وَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا سَادَاتِی وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

و قد تقدم فی ذکر زیارة فاطمة بنت أسد رضوان الله علیها أکثر هذه الألفاظ و إنما نقلنا ما وجدناه و الله الموفق لما یرضاه (1).

ص: 71


1- 1. مصباح الزائر ص 214- 215.

روایت9.

سید پسر طاووس - که رحمت خداوند بر او باد،- سپس گفته است: زیارت دیگری برای آن دو امام وجود دارد: اگر خواستی این دو امام علیهم السلام را زیارت کنی، همان گونه که ذکر شد اجازه ورود بخواه، سپس در حالی که پای راستت را جلوتر می­گذاری، وارد شو؛ اگر بر سر قبر ایشان ایستادی، کنارشان بایست و پشت به قبله کن و صد مرتبه «الله اکبر» گفته و بگو: سلام بر شما ای دو ولیّ خدا، سلام بر شما ای دو دوستدار خدا، سلام بر شما ای دو حجت خدا، سلام بر شما ای دو نور خدا در تاریکی­های زمین، سلام بر شما ای دو امانت دار خدا، سلام بر شما ای دو سرور امت، سلام بر شما ای دو حافظ شریعت، سلام بر شما ای دو تلاوت کننده کتاب خدا، سلام بر شما ای دو وارث پیامبران، سلام بر شما ای دو گنجینه دانش جانشینان، سلام بر شما ای دو راهنمای هدایت، سلام بر شما ای دو نور پرهیزگاری، سلام بر شما ای دو ریسمان محکم خدا، سلام بر شما ای دو محل معرفت خدا، سلام بر شما ای دو جایگاه ذکر و یاد خدا، سلام بر شما ای دو حامل راز خدا، سلام بر شما ای دو معدن کلمه خدا، سلام بر شما ای دو پسر رسول خدا، سلام بر شما ای دو پسر جانشین رسول خدا، سلام بر شما ای دو نور چشمان فاطمه سرور زنان، سلام بر شما ای دو پسر امامان معصوم، سلام و درود بر شما و بر پدران پاک شما باد، سلام بر شما و بر فرزند شما که حجت خدا بر تمامی آفریدگان هست، باد؛ سلام و رحمت خداوند و برکت­های او بر شما و بر جان­ها و جسم­هایتان باد.

ای دو پسر رسول خدا، پدر و مادرم و خانواده و دارایی و فرزندانم فدای شما باد، من به زیارت شما آمدم، در حالی که به حق شما آشنا هستم، و به آنچه ایمان آورده­اید، ایمان آوردم، و به آنچه کافر شدید، کفر ورزیدم، آنچه را که حقیقت دانستید، حقیقت دانستم، و آنچه را که باطل شمردید باطل شمردم، و من دوستدار شما و دشمن دشمنانتان هستم، و خشم­دار نسبت به آنها، با دوست داران شما در مسالمت و دوستی هستم، و با کسی که با شما بجنگد می­جنگم، و آشنا به فضیلت و برتری شما، و حمل کننده دانش شما، و پناه گیرنده در امان شما، و مؤمن به آمدن شما از جانب خداوند، و تصدیق کننده حکومت شما، و منتظر امر و فرمان شما، و اعتراف کننده به شأن و مقام شما، و به مسیر هدایتی که شما در آن هستید، آگاه و بابصیرت به گمراهی کسی که با شما مخالفت کند، و به نابینایی­ای که آنان به آن گرفتارند، هستم؛ از خداوند که پروردگار من و شما است می­خواهم که بهره من از زیارت شما را درود بر محمد و خاندان او قرار دهد، و شفاعت شمار را روزی­ام کند، و بین من و شما جدایی نیفکند، و دوستی شما و پدران نیک شما را از من نگیرد، و مرا به همراه شما محشور گرداند، و با رحمت و فضل خودش من و شما را

ص: 73

أقول

ذکر المفید و الشهید(1) و غیرهما فی کتبهم زیارة أم القائم علیهما السلام هکذا و قال مؤلف المزار الکبیر أملاها علی رجل من البحرین سمعته یزور بها ثم ذکر هذه الزیارة بعینها(2).

ثُمَّ قَالَ السَّیِّدُ رَحِمَهُ اللَّهُ فِی ذِکْرِ وَدَاعِ الْإِمَامَیْنِ الْعَسْکَرِیَّیْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمَا: فَإِذَا فَرَغْتَ مِنْ زِیَارَةِ أُمِّ الْقَائِمِ علیه السلام وَ أَرَدْتَ وَدَاعَ الْعَسْکَرِیَّیْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمَا فَقِفْ عَلَی ضَرِیحِهِمَا وَ قُلِ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا وَلِیَّیِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا حُجَّتَیِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا نُورَیِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا وَ عَلَی آبَائِکُمَا وَ عَلَی أَجْدَادِکُمَا وَ أَوْلَادِکُمَا السَّلَامُ عَلَیْکُمَا وَ عَلَی أَرْوَاحِکُمَا وَ أَجْسَادِکُمَا السَّلَامُ عَلَیْکُمَا سَلَامَ مُوَدِّعٍ لَا سَئِمٍ وَ لَا قَالٍ وَ لَا مَالٍّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا سَلَامَ وَلِیٍّ غَیْرِ رَاغِبٍ عَنْکُمَا وَ لَا مُسْتَبْدِلٍ بِکُمَا غَیْرَکُمَا وَ لَا مُؤْثِرٍ عَلَیْکُمَا یَا ابْنَیْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَسْتَوْدِعُکُمَا اللَّهَ وَ أَسْتَرْعِیکُمَا وَ أَقْرَأُ عَلَیْکُمَا السَّلَامَ آمَنْتُ بِاللَّهِ وَ بِالرَّسُولِ وَ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اکْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی وَ ارْدُدْنِی إِلَیْهِمَا وَ ارْزُقْنِی الْعَوْدَ ثُمَّ الْعَوْدَ إِلَیْهِمَا مَا أَبْقَیْتَنِی فَإِنْ تَوَفَّیْتَنِی فَاحْشُرْنِی مَعَهُمَا وَ مَعَ آبَائِهِمَا الْأَئِمَّةِ الرَّاشِدِینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَقَبَّلْ عَمَلِی وَ اشْکُرْ سَعْیِی وَ عَرِّفْنِی الْإِجَابَةَ فِی دُعَائِی وَ لَا تُخَیِّبْ سَعْیِی وَ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی وَ ارْدُدْنِی إِلَیْهِمَا بِبِرٍّ وَ تَقْوَی وَ عَرِّفْنِی بَرَکَةَ زِیَارَتِهِمَا فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَا تَرُدَّنِی خَائِباً وَ لَا خَاسِراً وَ ارْدُدْنِی مُفْلِحاً مُنْجِحاً مُسْتَجَاباً دُعَائِی مَرْحُوماً صَوْتِی مَقْضِیّاً حَوَائِجِی وَ احْفَظْنِی مِنْ بَیْنِ یَدَیَّ وَ مِنْ خَلْفِی وَ عَنْ یَمِینِی وَ عَنْ شِمَالِی وَ اصْرِفْ عَنِّی شَرَّ کُلِّ ذِی شَرٍّ وَ شَرَّ کُلِّ دَابَّةٍ أَنْتَ آخِذٌ بِناصِیَتِها إِنَّ رَبِّی عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ ثُمَّ انْصَرِفْ مَرْحُوماً إِنْ شَاءَ اللَّهُ (3).

ص: 72


1- 1. مزار الشهید ص 65.
2- 2. المزار الکبیر ص 217.
3- 3. مصباح الزائر ص 216.

در بهشت خود گرد آورد.

سپس خود را بر قبر هر کدام از آنها می­اندازی و آن را می­بوسی و صورت راست و سپس صورت چپ را بر روی آن می­گذاری؛ سپس سرت را بلند کرده و می­گویی: خدایا، دوستی ایشان را روزی­ام گردان، و مرا بر ولایت آنان بمیران؛ خدایا، ستم کنندگان در حق خاندان محمد را لعنت کن، و از آنها انتقام گیر؛ خدایا، بر گذشتگان و آیندگان آنها لعنت فرست، و عذاب دردناک خود را بر آنها دوچندان گردان، که به راستی تو بر هر چیز توانا هستی؛ خدایا، فرج ولیّ و پسر پیامبرت را زودتر برسان، و گشایش امور ما را همزمان با فرج آنان قرار ده، ای مهربان­ترین مهربانان؛ خدایا، من برای زیارت این امامان معصوم آمدم، و امید ثواب فراوان و فرار از حساب بد را دارم.

خدایا، به واسطه اولیای تو که راهنما و هدایتگر به سوی تو هستند، به تو روی می­آورم تا گناهانم را ببخشی و از بدی هایم در گذری و در این ساعت در حضور اهل بیت پیامبرت و در این بارگاه مبارک و با شکوه به تو متوسل می­شوم؛ خدایا، این زیارت را از من قبول کن، و مرا به خاطر حسن نیت و ایمان درست و صحت دوستی­ام پاداش عنایت فرما، پاداشی که برتر از آنچه بر هر یک از بندگان مؤمن خود قرار داده­ای، باشد؛ و آنچه را بر من عطا نمودی استمرار بخش، و استفاده درست از آنچه بر من عنایت نمودی را نصیبم گردان، و مرا زیانکارترین وارد شونده بر آنها قرار مده، و گردنم را از آتش دوزخ برهان، و روزی حلال و پاک را بر من گسترده گردان، و مرا از یاران محمد و خاندان محمد قرار ده، و بین من و مکان­هایی که نافرمانی تو می­شود، جدایی انداز تا گناه نکنم، و مرا در اطاعت از خود و اولیای خودت یاری کن، تا در جایی که امر نمودی، غایبم نیابی، و در جایی که نهی نمودی، مرا نبینی.

خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و مرا بیامرز، و بر من رحم کن، و از من و از تمامی مردان و زنان مؤمن در گذر؛ خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و مرا از ترس امور آخرت *و از وحشت روز قیامت و از شر بازگشتگاه، و از تاریکی­ها و وحشت قبر، و محل­های رسوایی در دنیا و آخرت، پناه ده؛ خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و پاداشم را در این جایگاهم آمرزش خودت قرار ده، و هدیه­ات در این مکان و نزد امامان و سرورانم را آن قرار ده که لغزشم را نادیده بگیری، و عذرم را بپذیری، و از خطاهایم در گذری، و پرهیزگاری و تقوا را توشه­ام سازی، و آنچه را که در نزد تو است، برای من در معاد مایه خیر قرار دهی، و مرا در گروه محمد صلی الله علیه و آله محشور نمایی، و من و پدر و مادرم را بیامرزی،

ص: 74

«9»

ثُمَّ قَالَ السَّیِّدُ رَحِمَهُ اللَّهُ زِیَارَةٌ أُخْرَی لَهُمَا مَعاً صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمَا: إِذَا أَرَدْتَ ذَلِکَ فَتَسْتَأْذِنُ بِمَا تَقَدَّمَ ثُمَّ تَدْخُلُ مُقَدِّماً رِجْلَکَ الْیُمْنَی فَإِذَا وَقَفْتَ عَلَی قَبْرَیْهِمَا صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمَا فَقِفْ عِنْدَهُمَا وَ اجْعَلِ الْقِبْلَةَ بَیْنَ کَتِفَیْکَ وَ کَبِّرِ اللَّهَ مِائَةَ تَکْبِیرَةٍ وَ قُلِ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا وَلِیَّیِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا حَبِیبَیِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا حُجَّتَیِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا نُورَیِ اللَّهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا أَمِینَیِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا سَیِّدَیِ الْأُمَّةِ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا حَافِظَیِ الشَّرِیعَةِ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا تَالِیَیْ کِتَابِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا وَارِثَیِ الْأَنْبِیَاءِ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا خَازِنَیْ عِلْمِ الْأَوْصِیَاءِ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا عَلَمَیِ الْهُدَی السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا مَنَارَیِ التُّقَی السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا عُرْوَتَیِ اللَّهِ الْوُثْقَی السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا مَحَلَّیْ مَعْرِفَةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا مَسْکَنَیْ ذِکْرِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا حَامِلَیْ سِرِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا مَعْدِنَیْ کَلِمَةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا ابْنَیْ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا ابْنَیْ وَصِیِّ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا قُرَّتَیْ عَیْنِ فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ النِّسَاءِ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا ابْنَیْ الْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومِینَ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا وَ عَلَی آبَائِکُمَا الطَّاهِرِینَ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا وَ عَلَی وَلَدِکُمَا الْحُجَّةِ عَلَی الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا وَ عَلَی أَرْوَاحِکُمَا وَ أَجْسَادِکُمَا وَ أَبْدَانِکُمَا وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

بِأَبِی أَنْتُمَا وَ أُمِّی وَ أَهْلِی وَ مَالِی وَ وُلْدِی یَا ابْنَیْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَتَیْتُکُمَا زَائِراً لَکُمَا عَارِفاً بِحَقِّکُمَا مُؤْمِناً بِمَا آمَنْتُمَا بِهِ کَافِراً بِمَا کَفَرْتُمَا بِهِ مُحَقِّقاً لِمَا حَقَّقْتُمَا مُبْطِلًا لِمَا أَبْطَلْتُمَا مُوَالِیاً لَکُمَا مُعَادِیاً لِأَعْدَائِکُمَا وَ مُبْغِضاً لَهُمْ سِلْماً لِمَنْ سَالَمْتُمَا مُحَارِباً لِمَنْ حَارَبْتُمَا عَارِفاً بِفَضْلِکُمَا مُحْتَمِلًا لِعِلْمِکُمَا مُحْتَجِباً بِذِمَّتِکُمَا مُؤْمِناً بِإِیَابِکُمَا مُصَدِّقاً بِدَوْلَتِکُمَا مُرْتَقِباً لِأَمْرِکُمَا مُعْتَرِفاً بِشَأْنِکُمَا وَ بِالْهُدَی الَّذِی أَنْتُمَا عَلَیْهِ مُسْتَبْصِراً بِضَلَالَةِ مَنْ خَالَفَکُمَا وَ بِالْعَمَی الَّذِی هُمْ عَلَیْهِ أَسْأَلُ اللَّهَ رَبِّی وَ رَبَّکُمَا أَنْ یَجْعَلَ حَظِّی مِنْ زِیَارَتِی إِیَّاکُمَا الصَّلَاةَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَنْ یَرْزُقَنِی شَفَاعَتَکُمَا وَ لَا یُفَرِّقَ بَیْنِی وَ بَیْنَکُمَا وَ لَا یَسْلُبَنِی حُبَّکُمَا وَ حُبَّ آبَائِکُمَا الصَّالِحِینَ وَ أَنْ یَحْشُرَنِی مَعَکُمَا وَ یَجْمَعَ بَیْنِی وَ بَیْنَکُمَا

ص: 73

که به راستی تو بهترین کسی هستی که به سوی آن روی آورده می­شود، و بخشنده­ترین درخواست شونده ای هستی که به آن اعتماد می­شود؛ برای هر مهمان کرامتی است، و برای هر زیارت کنند­ای پاداشی وجود دارد، پس پاداش من در این جایگاهم را آمرزش خود، و بهشت برای من و برای تمامی مردان و زنان با ایمان قرار ده.

خدایا، من آن بنده خطاکار، گنهکار و اقرار کننده به گناهش هستم؛ پس ای خدا، ای بزرگوار، به حق محمد و خاندان محمد از تو می­خواهم با فضل بخشندگی­ات و بخشش بزرگوارانه­ات مرا از اجر و ثواب، محروم نگردانی. ای سرور من، ای اباالحسن علی فرزند محمد، و ای سرور من، ای ابامحمد، حسن فرزند علی، من به زیارت شما آمدم و به این وسیله، به خدای عز و وجل و به رسول خدا و به شما و به پدران و مادران شما دو امام تقرّب می­جویم؛ با زیارت شما، رهایی گردنم از آتش دوزخ را آرزو دارم؛ پس نزد پروردگارتان مرا در اجابت دعایم، و آمرزش گناهانم، و گناهان پدر و مادرم، و برادران و خواهران با ایمانم شفاعت کنید؛ یا الله، یا الله، یا الله، یا الله، یا الله، یا رحمان، یا رحمان، یا رحمان، یا رحمان، یا رحمان، هیچ خدایی جز تو نیست، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و دعایم را در آنچه از تو در خواست نمودم، مستجاب گردان؛ و دعایم را در حق کسانی که در مشارق و مغارب زمین هستند نیز مستجاب گردان؛ ای خدا، ای بخشنده، هیچ خدایی جز تو که بسیار بردبار و بخشنده هستی، وجود ندارد؛ هیچ خدایی جز تو که بلند مرتبه و بزرگ هستی، وجود ندارد؛ پاک و منزّه است خداوند پروردگار آسمان­های هفتگانه و پروردگار زمین­های هفتگانه، و آنچه در آنها و در بین آنها و در زیر آنها است، و پروردگار عرش بزرگ؛ سلام و درود بر پیامبران باد؛ و حمد و ستایش مخصوص پروردگار جهانیان است؛ و درود و سلام فراوان بر پیامبر، محمد و خاندان پاک او باد.

سپس چهار رکعت نماز زیارت در کنار ضریح می­خوانی و وقتی نمازت را به پایان بردی، دو دستانت را به سمت آسمان بلند کرده و با دعایی که در دنباله زیارت امام جواد علیه السلام ذکر کردیم، و عبارت بود از: «خدایا، تو پروردگار هستی و من پرورده»(1)

تا انتهای آن؛ دعا کن. وداع این زیارت در زیارت پیشین بیان شد.

روایت10.

می­گویم: در یکی از کتاب­های اصحابمان دعایی را یافتم که آن را به قسمت پیشین و به گونه­ای که مخالف با آن است، ارجاع د اده است. پسندیدم آن را بیان کنم که عبارت از این است: خدایا، تو پرودگار هستی و من پرورده، تو آفریدگار هستی و من آفریده؛ تو مالک هستی و من مملوک؛ تو بخشنده هستی و من خواهان؛ تو روزی دهنده هستی و من روزی خورنده؛ تو توانا هستی و من ناتوان؛ تو نیرومند هستی

ص: 75


1- . مصباح الزائر: 257

فِی جَنَّتِهِ بِرَحْمَتِهِ وَ فَضْلِهِ.

ثُمَّ تَنْکَبُّ عَلَی قَبْرِ کُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا فَتُقَبِّلُهُ وَ تَضَعُ خَدَّکَ الْأَیْمَنَ عَلَیْهِ وَ الْأَیْسَرَ ثُمَّ تَرْفَعُ رَأْسَکَ وَ تَقُولُ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی حُبَّهُمْ وَ تَوَفَّنِی عَلَی وَلَایَتِهِمْ اللَّهُمَّ الْعَنْ ظَالِمِی آلِ مُحَمَّدٍ حَقَّهُمْ وَ انْتَقِمْ مِنْهُمْ اللَّهُمَّ الْعَنِ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ مِنْهُمْ وَ ضَاعِفْ عَلَیْهِمُ الْعَذَابَ الْأَلِیمَ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ اللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَ وَلِیِّکَ وَ ابْنِ نَبِیِّکَ وَ اجْعَلْ فَرَجَنَا مَقْرُوناً بِفَرَجِهِمْ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَّ إِنِّی قَدْ أَتَیْتُ لِزِیَارَةِ هَؤُلَاءِ الْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومِینَ رَجَاءً لِجَزِیلِ الثَّوَابِ وَ فِرَاراً مِنْ سُوءِ الْحِسَابِ.

اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِأَوْلِیَائِکَ الدَّالِّینَ عَلَیْکَ فِی غُفْرَانِ ذُنُوبِی وَ حَطِّ سَیِّئَاتِی وَ أَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ عِنْدَ أَهْلِ بَیْتِ نَبِیِّکَ فِی هَذِهِ الْبُقْعَةِ الْمُبَارَکَةِ الشَّرِیفَةِ اللَّهُمَّ فَتَقَبَّلْ مِنِّی وَ جَازِنِی عَلَی حُسْنِ نِیَّتِی وَ صَالِحِ عَقِیدَتِی وَ صِحَّةِ مُوَالاتِی أَفْضَلَ مَا جَازَیْتَ أَحَداً مِنْ عَبِیدِکَ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَدِمْ لِی مَا خَوَّلْتَنِی وَ اسْتَعْمَلَنِی صَالِحاً فِیمَا آتَیْتَنِی وَ لَا تَجْعَلْنِی أَخْسَرَ وَارِدٍ إِلَیْهِمْ وَ أَعْتِقْ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ وَ أَوْسِعْ عَلَیَّ مِنْ رِزْقِکَ الْحَلَالِ الطَّیِّبِ وَ اجْعَلْنِی مِنْ رُفَقَاءِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ حُلْ بَیْنِی وَ بَیْنَ مَعَاصِیکَ حَتَّی لَا أَعْصِیَکَ وَ أَعِنِّی عَلَی طَاعَتِکَ وَ طَاعَةِ أَوْلِیَائِکَ حَتَّی لَا تَفْقِدَنِی حَیْثُ أَمَرْتَنِی وَ لَا تَرَانِی حَیْثُ نَهَیْتَنِی.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْ لِی وَ ارْحَمْنِی وَ اعْفُ عَنِّی وَ عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَعِذْنِی مِنْ هَوْلِ الْمُطَّلَعِ وَ مِنْ فَزَعِ یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ مِنْ شَرِّ الْمُنْقَلَبِ وَ مِنْ ظُلْمَةِ الْقَبْرِ وَ وَحْشَتِهِ وَ مِنْ مَوَاقِفِ الْخِزْیِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْ جَائِزَتِی فِی مَوْقِفِی هَذَا غُفْرَانَکَ وَ تُحْفَتَکَ فِی مَقَامِی هَذَا عِنْدَ أَئِمَّتِی وَ مَوَالِیَّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَنْ تُقِیلَ عَثْرَتِی وَ تَقْبَلَ مَعْذِرَتِی وَ تَتَجَاوَزَ عَنْ خَطِیئَتِی وَ تَجْعَلَ التَّقْوَی زَادِی وَ مَا عِنْدَکَ خَیْراً لِی فِی مَعَادِی وَ تَحْشُرَنِی فِی زُمْرَةِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله وَ تَغْفِرَ لِی وَ لِوَالِدَیَ

ص: 74

و من ضعیف؛ تو یاری کننده هستی و من یاری خواه؛ تو جاودانه هستی و من از بین رونده؛ تو بزرگ هستی و من ناچیز؛ تو با عظمت هستی و من کوچک؛ تو دارای عزت هستی و من خوار و پست؛ تو بلند مرتبه هستی و من فرومایه؛ تو تدبیر کننده هستی و من مورد تدبیر واقع شده؛ تو باقی هستی و من فنا پذیر؛ تو حاکم هستی و من محکوم؛ تو برانگیزاننده مردگان هستی و من برانگیخته شده؛ تو بی­نیاز هستی و من فقیر؛ تو زنده هستی و من مرده؛ پروردگارا، تو کسی غیر از من را برای اینکه عذاب کنی، داری ولی من جز تو کسی را که به من رحم کند، ندارم.

پروردگارا، به حرمت کسی که به امان تو پناه آورده، و به عزت تو متوسل شده، و در زیر سایه رحمت تو قرار گرفته، و به ریسمان تو چنگ زده، و جز تو به کسی دیگر اعتماد نکرده است، از تو درخواست می­کنم؛ ای بخشنده عطایا، ای آزاد کننده اسیران، ای آن که به خاطر جود و بخششش خود را بسیار بخشنده نامیده است، می­خواهم بر محمد و خاندان محمد درود فرستی، و مرا از این مکان نومیدانه برنگردانی؛ چون اینجا مکانی است که گناهان بزرگ بخشیده می­شود، و رحمت و لطف خداوند بخشنده و بسیار دانا امید می­رود؛ مکانی که درخواست کنندگان در آن بی بهره نمیمانند و رغبت مندان رانده نمیشوند. اینجا مکان کسی است که از روی میل و رغبت به سرورش پناه آورده، و از ترس به خدایش متوسل شده است؛ جایگاه کسی است که از روزی می­ترسد که آفریدگان در آن در مقابل پروردگار جهانیان می­ایستند، و در آن روز شفاعت شفاعت کنندگان سودی ندارد، مگر کسی که خداوند رحمان به او اذن داده و از رستگاران باشد؛ آن روزی که مال و فرزندان سودی نبخشد، مگر کسی که دلی پاک به سوی خدا بیاورد؛ و [آن روز] بهشت برای پرهیزگاران نزدیک می گردد؛ و به آنان گفته شود: این همان است که وعده یافته اید [و] برای هر توبه کار نگهبانِ [حدود خدا] خواهد بود؛ آنکه در نهان از خدای بخشنده بترسد و با دلی توبه کار [باز] آید.

خدایا، پس مرا از وارستگان و رستگاران، و از وارثان بهشت پر نعمت قرار ده؛ و من و پدر و مادرم و مؤمنان را در روز قیامت بیامرز؛ و به نیکوکاران ملحق گردان؛ و جانشین من در میان باقی­ماندگان از خانواده و فرزندانم باش؛ و در جایگاهی از رحمتت همه ما را جمع گردان، ای مهربان­ترین مهربانان؛ و مرا از وحشت­هایی که بین خودم و دیدار تو وجود دارد، نگاه دار؛ تا مرا به درجه­ای برسانی که همراهی اولیاء و دوستدارانت در آن باشد، کسانی که به سوی آنها راهنمایی فرمودی، و به پیروی از آنها امر نمودی، و مرا از حوض ایشان شرابی گوارا بنوشان، به گونه­ای که بعد از آن، هیچ عطش و تشنگی در آن نباشد؛ و مرا در گروه آنها محشور کن، و در آیین آنان بمیران، و در دسته­شان قرار ده، چهره­هاشان را در رضوان و بهشتت به من بنمایان؛ به راستی من آنها را به عنوان امامان و هدایتگران و اولیاء پسندیدم؛ پس آنها را امامان و هدایتگران من در دنیا و آخرت قرار ده، و هرگز بین من و آنها لحظه­ای جدایی نیفکن،

ص: 76

فَإِنَّکَ خَیْرُ مَرْغُوبٍ إِلَیْهِ وَ أَکْرَمُ مَسْئُولٍ اعْتُمِدَ عَلَیْهِ وَ لِکُلِّ وَافِدٍ کَرَامَةٌ وَ لِکُلِّ زَائِرٍ جَائِزَةٌ فَاجْعَلْ جَائِزَتِی فِی مَوْقِفِی هَذَا غُفْرَانَکَ وَ الْجَنَّةَ لِی وَ لِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ.

اللَّهُمَّ وَ أَنَا عَبْدُکَ الْخَاطِئُ الْمُذْنِبُ الْمُقِرُّ بِذَنْبِهِ فَأَسْأَلُکَ یَا اللَّهُ یَا کَرِیمُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ لَا تَحْرِمْنِی الْأَجْرَ وَ الثَّوَابَ مِنْ فَضْلِ عَطَائِکَ وَ کَرِیمِ تَفَضُّلِکَ یَا مَوْلَایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ یَا مَوْلَایَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ أَتَیْتُکُمَا زَائِراً لَکُمَا أَتَقَرَّبُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِلَی رَسُولِهِ وَ إِلَیْکُمَا وَ إِلَی أَبِیکُمَا وَ إِلَی أُمِّکُمَا بِذَلِکَ أَرْجُو بِزِیَارَتِکُمَا فَکَاکَ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ فَاشْفَعَا لِی عِنْدَ رَبِّکُمَا فِی إِجَابَةِ دُعَائِی وَ غُفْرَانِ ذُنُوبِی وَ ذُنُوبِ وَالِدَیَّ وَ إِخْوَانِیَ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَخَوَاتِیَ الْمُؤْمِنَاتِ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحْمَانُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْتَجِبْ دُعَائِی فِیمَا سَأَلْتُکَ وَ صِلْ بِذَلِکَ مَنْ بِمَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا یَا اللَّهُ یَا کَرِیمُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْحَلِیمُ الْکَرِیمُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَ رَبِّ الْأَرَضِینَ السَّبْعِ وَ مَا فِیهِنَّ وَ مَا بَیْنَهُنَّ وَ مَا تَحْتَهُنَّ وَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ وَ سَلامٌ عَلَی الْمُرْسَلِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ وَ الصَّلَاةُ عَلَی مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً کَثِیراً.

ثُمَّ تُصَلِّی عِنْدَ الضَّرِیحِ أَرْبَعَ رَکَعَاتٍ صَلَاةَ الزِّیَارَةِ فَإِذَا فَرَغْتَ رَفَعْتَ یَدَیْکَ إِلَی السَّمَاءِ وَ دَعَوْتَ بِمَا قَدَّمْنَا ذِکْرَهُ عَقِیبَ زِیَارَةِ الْجَوَادِ علیه السلام وَ هُوَ قَوْلُهُ اللَّهُمَّ أَنْتَ الرَّبُّ وَ أَنَا الْمَرْبُوبُ (1) بِتَمَامِهِ وَ وَدَاعُ هَذِهِ الزِّیَارَةِ قَدْ تَقَدَّمَ فِی الزِّیَارَةِ السَّابِقَةِ.

«10»

أَقُولُ وَجَدْتُ فِی بَعْضِ مُؤَلَّفَاتِ أَصْحَابِنَا الدُّعَاءَ الَّذِی أَحَالَهُ عَلَی مَا سَبَقَ بِوَجْهٍ یُخَالِفُهُ فَأَحْبَبْتُ إِیرَادَهُ وَ هُوَ هَذَا: اللَّهُمَّ أَنْتَ الرَّبُّ وَ أَنَا الْمَرْبُوبُ وَ أَنْتَ الْخَالِقُ وَ أَنَا الْمَخْلُوقُ وَ أَنْتَ الْمَالِکُ وَ أَنَا الْمَمْلُوکُ وَ أَنْتَ الْمُعْطِی وَ أَنَا السَّائِلُ وَ أَنْتَ الرَّازِقُ وَ أَنَا الْمَرْزُوقُ وَ أَنْتَ الْقَادِرُ وَ أَنَا الْعَاجِزُ وَ أَنْتَ الْقَوِیُ

ص: 75


1- 1. مصباح الزائر ص 257.

ای مهربان­ترین مهربانان.

خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و بر خواری­ام در پیشگاهت، و گریه و ناله­ام به درگاهت، و گوشه گیری و تنهایی­ام از مردم، و انس و دوستی­ام با تو، رحم آور، ای بخشنده؛ و با رحمت خودت در این لحظه بر من نیکی کن؛ به گونه­ای که به وسیله آن قلبم را هدایت کنی، و امورم را سامان بخشی، و پراکنگی ام را جمع کنی، و مرا رو سفید گردانی، و جایگاهم را به وسیله آن بزرگ نمایی، و بارم را از دوشم برداری، و گناهان گذشته­ام را بیامرزی، و در عمر باقی مانده­ام مرا نگاه داری، و روزی­ام را گسترده، و عمرم را طولانی گردانی، و همه آن را در پیروی و اطاعت از خودت، و آنچه باعث خشنودی تو می­شود، صرف کنی، و کارم را به بهترین شکل برایم مقدّر فرمایی، و ثوابش را بهشت برای من قرار دهی، و مرا در راه نیکوکاران قرار داده، و بر بهره مندی شایسته از آنچه بر من عطا نمودی یاری­ام کنی، همان گونه که نیکوکاران را بر بهره­مندی شایسته از آن چه بر ایشان عطا نمودی، یاری کردی؛ و بخشش نیکویت را هرگز از من باز نستانی، و مرا به انجام عمل زشتم که از آن رهایم ساختی، باز نگردانی؛ و لحظه­ای، نه بیشتر و نه کمتر از آن، مرا به خودم وا مگذاری، ای مهربان­ترین مهربانان.

خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و حق را بر من، حق بشناسان تا از آن پیروی کنم؛ و باطل را باطل بنمایان، تا از آن دوری نمایم؛ و آنها را بر من مشتبه نگردان که در نتیجه آن، از هوا و هوس خود بدون هدایتی از جانب تو پیروی کنم، و خواهش­های نفسانی­ام را در مسیر رضایت و طاعت خودت قرار ده، و در نفس من اسباب خشنودی خودت را به وجود بیاور، و مرا به اذن و اراده خودت به آنچه از حق مورد اختلاف است هدایت کن، که به راستی تو هر کسی را بخواهی به راه راست هدایت می­کنی.

روایت11.

سید پسر طاووس - که رحمت خداوند بر او باد، - سپس گفته است: زیارت دیگری نیز برای آن دو امام علیهما السلام وجود دارد که مانند آنچه ذکر شد، می­باشد؛ به این ترتیب که به صورت غسل کرده بر سر قبر ایشان بایست و بگو: سلام بر رسول خدا، سلام بر محمد فرزند عبدالله، سلام بر امیرالمؤمنین علی فرزند ابی­طالب، سلام بر امامان معصوم و هدایت شده از نسل علی علیه السلام، که به اطاعت و بندگی خدا امر نمودند، و اولیای خدا را به مقام تقرب رساندند، و از نافرمانی خدا دوری کردند، و با دشمنان او مبارزه نمودند، و هوادارن شیطان رانده شده را بی­اثر ساخته، و به راه راست هدایت کردند.

سلام بر شما ای دو امام پاک و راستگو که مؤمنان را از همنشینی با گناهکاران نجات دادید، و با مدارا کردن با دشمنان، از ریخته شدن خون­های دوستداران جلوگیری نمودید؛ گواهی می­دهم که شما دو حجت­ خداوند بر بندگانش، و روشنگران زمین و سرزمین­های او هستید، و به خاطر خداوند خشم ناشی از ظلم ستمگران را فرو خوردید،

ص: 77

وَ أَنَا الضَّعِیفُ وَ أَنْتَ الْمُغِیثُ وَ أَنَا الْمُسْتَغِیثُ وَ أَنْتَ الدَّائِمُ وَ أَنَا الزَّائِلُ وَ أَنْتَ الْکَبِیرُ وَ أَنَا الْحَقِیرُ وَ أَنْتَ الْعَظِیمُ وَ أَنَا الصَّغِیرُ وَ أَنْتَ الْعَزِیزُ وَ أَنَا الذَّلِیلُ وَ أَنْتَ الرَّفِیعُ وَ أَنَا الْوَضِیعُ وَ أَنْتَ الْمُدَبِّرُ وَ أَنَا الْمُدَبَّرُ وَ أَنْتَ الْبَاقِی وَ أَنَا الْفَانِی وَ أَنْتَ الدَّیَّانُ وَ أَنَا الْمُدَانُ وَ أَنْتَ الْبَاعِثُ وَ أَنَا الْمَبْعُوثُ وَ أَنْتَ الْغَنِیُّ وَ أَنَا الْفَقِیرُ وَ أَنْتَ الْحَیُّ وَ أَنَا الْمَیِّتُ تَجِدُ مَنْ تُعَذِّبُ یَا رَبِّ غَیْرِی وَ لَا أَجِدُ مَنْ یَرْحَمُنِی غَیْرَکَ.

اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحُرْمَةِ مَنْ عَاذَ بِذِمَّتِکَ وَ لَجَأَ إِلَی عِزِّکَ وَ اسْتَظَلَّ بِفَیْئِکَ وَ اعْتَصَمَ بِحَبْلِکَ وَ لَمْ یَثِقْ إِلَّا بِکَ یَا جَزِیلَ الْعَطَایَا یَا فَکَّاکَ الْأُسَارَی یَا مَنْ سَمَّی نَفْسَهُ مِنْ جُودِهِ الْوَهَّابَ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَا تَرُدَّنِی مِنْ هَذَا الْمَقَامِ خَائِباً فَإِنَّ هَذَا مَقَامٌ تُغْفَرُ فِیهِ الذُّنُوبُ الْعِظَامُ وَ تُرْجَی فِیهِ الرَّحْمَةُ مِنَ الْکَرِیمِ الْعَلَّامِ مَقَامٌ لَا یُخَیَّبُ فِیهِ السَّائِلُونَ وَ لَا یُرَدُّ فِیهِ الرَّاغِبُونَ مَقَامُ مَنْ لَاذَ بِمَوْلَاهُ رَغْبَةً وَ تَبَتَّلَ إِلَیْهِ رَهْبَةً مَقَامُ الْخَائِفِ مِنْ یَوْمٍ یَقُومُ فِیهِ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمِینَ وَ لَا تَنْفَعُ فِیهِ شَفاعَةُ الشَّافِعِینَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ کَانَ مِنَ الْفَائِزِینَ ذَلِکَ یَوْمٌ لا یَنْفَعُ فِیهِ مالٌ وَ لا بَنُونَ إِلَّا مَنْ أَتَی اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِینَ وَ قِیلَ لَهُمْ هذا ما کُنْتُمْ تُوعَدُونَ لِکُلِّ أَوَّابٍ حَفِیظٍ مَنْ خَشِیَ الرَّحْمنَ بِالْغَیْبِ وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنِیبٍ.

اللَّهُمَّ فَاجْعَلْنِی مِنَ الْمُخْلَصِینَ الْفَائِزِینَ وَ اجْعَلْنِی مِنْ وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِیمِ وَ اغْفِرْ لِی وَ لِوالِدَیَّ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ الدِّینِ وَ أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ وَ اخْلُفْ عَلَی أَهْلِی وَ وُلْدِی فِی الْغَابِرِینَ وَ اجْمَعْ بَیْنَنَا جَمِیعاً فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ سَلِّمْنِی مِنْ أَهْوَالِ مَا بَیْنِی وَ بَیْنَ لِقَائِکَ حَتَّی تُبْلِغَنِی الدَّرَجَةَ الَّتِی فِیهَا مُرَافَقَةُ أَوْلِیَائِکَ وَ أَحِبَّائِکَ الَّذِینَ عَلَیْهِمْ دَلَلْتَ وَ بِالاقْتِدَاءِ بِهِمْ أَمَرْتَ وَ اسْقِنِی مِنْ حَوْضِهِمْ مَشْرَباً رَوِیّاً لَا ظَمَأَ بَعْدَهُ أَبَداً وَ احْشُرْنِی فِی زُمْرَتِهِمْ وَ تَوَفَّنِی عَلَی مِلَّتِهِمْ وَ اجْعَلْنِی فِی حِزْبِهِمْ وَ عَرِّفْنِی وُجُوهَهُمْ فِی رِضْوَانِکَ وَ الْجَنَّةِ فَإِنِّی رَضِیتُ بِهِمْ أَئِمَّةً وَ هُدَاةً وَ وُلَاةً فَاجْعَلْهُمْ أَئِمَّتِی وَ هُدَاتِی فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ لَا تُفَرِّقْ بَیْنِی وَ بَیْنَهُمْ طَرْفَةَ عَیْنٍ أَبَداً

ص: 76

و برای خشنودی او بر کینه دشمنان صبر نمودید، تا ستون دین را استوار کردید، و شک را از یقین آشکار ساختید؛ پس خداوند هر کس را که مانع حق شما می­شود، و مردمی را که به شما ستم می­کند، لعنت کند.

سپس طرف راست صورتت را روی قبر بگذار و بگو: خدایا، این دو امام رهبران من هستند، و به واسطه آنها و پدرانشان تقرّب به درگاه تو را در روزی که به دیدارت نایل می­شوم، آرزو دارم؛ خدایا، تو و فرشتگانت را گواه می­گیرم که این دو نفر، بندگان تو هستند، تو آنها را برگزیدی، و بر همه برتری بخشیدی، و بندگانت را به دوستی آنها دعوت نمودی، و مرگی را که بر آنها نوشته شده بود، بر ایشان چشاندی، و آنچه را که در راه تو چشیدند، بسیار بزرگ­تر از آن شدائدی است که از جانب تو متحمل شدند، و مرا به همراه آنان در دنیا بر صحت اعتقاد در اطاعت از خودت جمع نمودی؛ پس مرا به همراه آنان در بهشت خود گرد آور، ای کسی که گنج را با ساختن دیوار حفظ نمود، و محمد صلی الله علیه و آله را در غار نگهبانی کرد، و ابراهیم علیه السلام را از آتش نجات بخشید.

خدایا، از کسانی که در مورد آن دو امام به لاهوتی بودن معتقد شدند، و طاغوت را بر آنها مقدّم کردند، به سوی تو بیزاری می­جویم؛ خدایا، بر مبارزه کنندگان انکار کننده، و اسرافگران مبالغه کننده، و شک کنندگان کوتاهی ورز، و واگذرانده امور به دیگران لعنت فرست؛ خدایا، تو سخنم را می­شنوی، و جایگاهم را می­بینی، و علم تو بر هر چه که پشت سر و روبروی من است، احاطه پیدا کرده است؛ پس مرا از هر بدی که دینم را تباه می­سازد، پناه ده، و از هر شبهه­ای که یقینم را به شک تبدیل می­کند، کفایت کن؛ و در دعایم برادران و کسانی که امورشان به من محول است را شریک گردان؛ خدایا، این جا مکانی است که برای رسیدن به آن، بیابان­ها را در نوردیدم، و خطرها را پشت سر گذاشتم، به امید آنکه دعایم در آن مستجاب شود، و خوبی­هایم چند برابر گردد، و بدی­هایم از بین رود.

خدایا، در این مکان با شکوه، برای من و برادرانم از خاندان محمد و شیعیان آنان و خانواده و فرزندان و نزدیکانم، از هر خیری نزدیکش را در دنیا، و خالص و کاملش را در آخرت عطا فرما؛ و از همه ما تمامی بدی­ها را که در دنیا پوچی و نابودی به بار می­آورد، و مانع رسیدن باران رحمت آسمان می­گردد، و در آخرت پشیمانی به دنبال دارد، دور گردان؛ خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و دعایم را مستجاب گردان، و بر محمد و تمامی خاندان او درود فرست.

سپس از نزد آنها خارج شو و پشتت را به ایشان نکن و به سرداب برو و صاحب امر علیه السلام را آنگونه که ذکر خواهد شد، زیارت کن.

توضیح

بدان که زیارت این دو امام در زمان­ها و روزهای مبارک و اوقات مخصوص به ایشان بهتر و مناسب­تر است:

ص: 78

یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْحَمْ ذُلِّی بَیْنَ یَدَیْکَ وَ تَضَرُّعِی إِلَیْکَ وَ وَحْشَتِی مِنَ النَّاسِ وَ أُنْسِی بِکَ یَا کَرِیمُ تَصَدَّقْ عَلَیَّ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ بِرَحْمَةٍ مِنْ عِنْدِکَ تَهْدِی بِهَا قَلْبِی وَ تَجْمَعُ بِهَا أَمْرِی وَ تَلُمُّ بِهَا شَعَثِی وَ تُبَیِّضُ بِهَا وَجْهِی وَ تُکْرِمُ بِهَا مَقَامِی وَ تَحُطُّ بِهَا عَنِّی وِزْرِی وَ تَغْفِرُ بِهَا مَا مَضَی مِنْ ذُنُوبِی وَ تَعْصِمُنِی بِهَا فِیمَا بَقِیَ مِنْ عُمُرِی وَ تُوَسِّعُ لِی بِهَا فِی رِزْقِی وَ تَمُدُّ بِهَا فِی أَجَلِی وَ تَسْتَعْمِلُنِی فِی ذَلِکَ کُلِّهِ بِطَاعَتِکَ وَ مَا یُرْضِیکَ عَنِّی وَ تَخْتِمُ لِی عَمَلِی بِأَحْسَنِهِ وَ تَجْعَلُ لِی ثَوَابَهُ الْجَنَّةَ وَ تَسْلُکُ بِی سَبِیلَ الصَّالِحِینَ وَ تُعِینُنِی عَلَی صَالِحِ مَا أَعْطَیْتَنِی کَمَا أَعَنْتَ الصَّالِحِینَ عَلَی صَالِحِ مَا أَعْطَیْتَهُمْ وَ لَا تَنْزِعْ مِنِّی صَالِحَ مَا أَعْطَیْتَنِیهِ أَبَداً وَ لَا تَرُدَّنِی فِی سُوءٍ اسْتَنْقَذْتَنِی مِنْهُ أَبَداً وَ لَا تَکِلْنِی إِلَی نَفْسِی طَرْفَةَ عَیْنٍ أَبَداً وَ لَا أَقَلَّ مِنْ ذَلِکَ وَ لَا أَکْثَرَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَرِنِی الْحَقَّ حَقّاً فَأَتْبَعَهُ وَ الْبَاطِلَ بَاطِلًا فَأَجْتَنِبَهُ وَ لَا تَجْعَلْهُ عَلَیَّ مُتَشَابِهاً فَأَتَّبِعَ هَوَایَ بِغَیْرِ هُدًی مِنْکَ وَ اجْعَلْ هَوَایَ مُتَّبِعاً لِرِضَاکَ وَ طَاعَتِکَ وَ خُذْ رِضَا نَفْسِکَ مِنْ نَفْسِی وَ اهْدِنِی لِمَا اخْتُلِفَ فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِکَ إِنَّکَ تَهْدِی مَنْ تَشَاءُ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ.

«11»

ثُمَّ قَالَ السَّیِّدُ رَحِمَهُ اللَّهُ زِیَارَةٌ أُخْرَی لَهُمَا علیهما السلام عَلَی صِفَةِ مَا تَقَدَّمَ: تَقِفُ عَلَیْهِمَا وَ أَنْتَ عَلَی غُسْلٍ وَ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَی مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ السَّلَامُ عَلَی الْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومِینَ مِنْ وُلْدِهِ الْمَهْدِیِّینَ الَّذِینَ أَمَرُوا بِطَاعَةِ اللَّهِ وَ قَرَّبُوا أَوْلِیَاءَ اللَّهِ وَ اجْتَنَبُوا مَعْصِیَةَ اللَّهِ وَ جَاهَدُوا أَعْدَاءَهُ وَ دَحَضُوا حِزْبَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ وَ هُدُوا إِلَی الصِّرَاطِ الْمُسْتَقِیمِ.

السَّلَامُ عَلَیْکُمَا أَیُّهَا الْإِمَامَانِ الطَّاهِرَانِ الصِّدِّیقَانِ اللَّذَانِ اسْتَنْقَذَا الْمُؤْمِنِینَ مِنْ مُخَالَطَةِ الْفَاسِقِینَ وَ حَقَنَا دِمَاءَ الْمُحِبِّینَ بِمُدَارَاةِ الْمُبْغِضِینَ أَشْهَدُ أَنَّکُمَا حُجَّتَا اللَّهِ عَلَی عِبَادِهِ وَ سِرَاجَا أَرْضِهِ وَ بِلَادِهِ وَ تَجَرَّعْتُمَا فِی رَبِّکُمَا غَیْظَ الظَّالِمِینَ

ص: 77

مانند روز ولادت امام هادی علیه السلام که نیمه ماه ذی الحجه است و به روایت ابن عیاش، دوم یا پنجم رجب است و به روایت ابراهیم بن هاشم، سیزدهم رجب است؛ روایت نخست مشهورتر است، اما در مورد بودن آن در ماه رجب، خبری وارد شده است. هم چنین در روز وفات ایشان که به روایت ابراهیم بن هاشم و دیگران، سوم رجب و بنا بر برخی نقل­ها، دوم یا پنجم رجب، و به روایت کلینی(1)

چهار روز مانده از ماه جمادی الآخر است. هم چنین در روز امامت ایشان که آخر ذی القعده یا یازدهم آن است.

و روز ولادت امام حسن عسکری علیه السلام بنا بر روایت شیخ مفید(2) و شیخ،(3)

دهم ربیع الثانی و بنا بر روایت طبرسی،(4)

هشتم، و بنا بر روایت شهید، چهارم ربیع الثانی است؛ و روز وفات ایشان بنا بر روایت کلینی و شیخ در التهذیب(5)

و طبرسی(6)

و شهید -که رحمت خداوند بر همه آنان باد، - هشتم ربیع الأول یا به گفته شیخ در المصباح،(7)

اول آن ماه است؛ و روز انتقال خلافت به ایشان که همان روز وفات پدرش علیهما السلام است .

سپس بدان که در بارگاه شریف، قبری وجود دارد که منسوب به حکیمه، دختر امام جواد علیه السلام است که زنی نجیب و بخشنده و فاضل و پرهیزگار و پسندیده می­باشد، و من نمی­دانم که چرا با وجود ظهور فضیلت و بزرگی­اش، به زیارت او اهتمام نورزیدند؛ او از خواص امامان علیهم السلام و رازدار ایشان بود، و مادر حضرت مهدی علیه السلام نزد وی بود و هنگام تولّد حضرت، وی حضور داشت و او، وی را بعضی اوقات در زمان حیات امام حسن عسکری علیه السلام می­دید و بعد از وفات امام حسن عسکری علیه السلام، از سفیران و مرتبطین حضرت بود. بنابراین شایسته است با آنچه خداوند بر زبان جاری ساخته است، زیارت شود؛ آن گونه که با فضیلت و شأن و مقام وی مناسب است.

ص: 79


1- . الکافی 1: 497
2- . مسار الشیعه: 24؛ چاپ سال 1315
3- . مصباح المتهجد: 554
4- . اعلام الوری: 349
5- . التهذیب 6: 92
6- . اعلام الوری: 349
7- . مصباح المتهجد: 553

وَ صَبَرْتُمَا فِی مَرْضَاتِهِ عَلَی عِنَادِ الْمُعَانِدِینَ حَتَّی أَقَمْتُمَا مَنَارَ الدِّینِ وَ أَبَنْتُمَا الشَّکَّ مِنَ الْیَقِینِ فَلَعَنَ اللَّهُ مَانِعَکُمَا الْحَقَّ وَ الْبَاغِیَ عَلَیْکُمَا مِنَ الْخَلْقِ.

ثُمَّ ضَعْ خَدَّکَ الْأَیْمَنَ عَلَی الْقَبْرِ وَ قُلِ اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَیْنِ الْإِمَامَیْنِ قَائِدَایَ وَ بِهِمَا وَ بِآبَائِهِمَا أَرْجُو الزُّلْفَةَ لَدَیْکَ یَوْمَ قُدُومِی عَلَیْکَ اللَّهُمَّ إِنِّی أُشْهِدُکَ وَ مَنْ حَضَرَ مِنْ مَلَائِکَتِکَ أَنَّهُمَا عَبْدَانِ لَکَ اصْطَفَیْتَهُمَا وَ فَضَّلْتَهُمَا وَ تَعَبَّدْتَ خَلْقَکَ بِمُوَالاتِهِمَا وَ أَذَقْتَهُمَا الْمَنِیَّةَ الَّتِی کَتَبْتَ عَلَیْهِمَا وَ مَا ذَاقَا فِیکَ أَعْظَمُ مِمَّا ذَاقَا مِنْکَ وَ جَمَعْتَنِی وَ إِیَّاهُمَا فِی الدُّنْیَا عَلَی صِحَّةِ الِاعْتِقَادِ فِی طَاعَتِکَ فَاجْمَعْنِی وَ إِیَّاهُمَا فِی جَنَّتِکَ یَا مَنْ حَفِظَ الْکَنْزَ بِإِقَامَةِ الْجِدَارِ وَ حَرَسَ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله بِالْغَارِ وَ نَجَّی إِبْرَاهِیمَ علیه السلام مِنَ النَّارِ.

اللَّهُمَّ إِنِّی أَبْرَأُ إِلَیْکَ مِمَّنِ اعْتَقَدَ فِیهِمَا اللَّاهُوتَ وَ قَدَّمَ عَلَیْهِمَا الطَّاغُوتَ اللَّهُمَّ الْعَنِ النَّاصِبَةَ الْجَاحِدِینَ وَ الْمُسْرِفِینَ الْغَالِینَ وَ الشَّاکِّینَ الْمُقَصِّرِینَ وَ الْمُفَوِّضِینَ اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَسْمَعُ کَلَامِی وَ تَرَی مَقَامِی وَ عِلْمُکَ مُحِیطٌ بِمَا خَلْفِی وَ أَمَامِی فَأَجِرْنِی مِنْ کُلِّ سُوءٍ یُخْرِجُ دِینِی وَ اکْفِنِی کُلَّ شُبْهَةٍ تُشَکِّکُ یَقِینِی وَ أَشْرِکْ فِی دُعَائِی إِخْوَانِی وَ مَنْ أَمْرُهُ یَعْنِینِی اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا مَوْقِفٌ خُضْتُ إِلَیْهِ الْمَتَالِفَ وَ قَطَعْتُ دُونَهُ الْمَخَاوِفَ طَلَباً أَنْ تَسْتَجِیبَ فِیهِ دُعَائِی وَ أَنْ تُضَاعِفَ فِیهِ حَسَنَاتِی وَ أَنْ تَمْحُوَ فِیهِ سَیِّئَاتِی اللَّهُمَّ وَ أَعْطِنِی فِیهِ وَ إِخْوَانِی مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ وَ شِیعَتِهِمْ وَ أَهْلَ حُزَانَتِی وَ أَوْلَادِی وَ قَرَابَاتِی مِنْ کُلِّ خَیْرٍ مُزْلِفٍ فِی الدُّنْیَا وَ مُحْظٍ فِی الْآخِرَةِ وَ اصْرِفْ عَنْ جَمْعِنَا کُلَّ شَرٍّ یُورِثُ فِی الدُّنْیَا عُدْماً وَ یَحْجُبُ غَیْثَ السَّمَاءِ وَ یُعْقِبُ فِی الْآخِرَةِ نَدَماً اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْتَجِبْ وَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ ثُمَّ تَخْرُجُ عَنْهُمَا وَ لَا تُوَلِّ ظَهْرَکَ إِلَیْهِمَا وَ امْضِ إِلَی السِّرْدَابِ فَزُرْ صَاحِبَ الْأَمْرِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ بِمَا سَیَأْتِی.

بیان

اعلم أن زیارتهما صلوات الله علیهما فی الأوقات و الأیام الشریفة و الأزمان المختصة بهما أفضل و أنسب.

ص: 78

و تنها خداوند توفیق دهنده است.

و باید برخی کلمات آن زیارت­های پیشین را که نیاز به توضیح و تبیین دارد، بیان کنیم؛ عبارت: «و لاهفا»، هفا الرجل، یعنی لغزید. عبارت: «و اصنعنی»، یعنی اخلاق و اعمالم را نیکو گردان گویی که تو مرا بار دیگر ساخته­ای؛ یا برگرفته از عبارت «صنع الفرس»، یعنی به خوبی از اسب نگهداری کرد و فربه­اش کرد، باشد؛ «و اصطنعتک لنفسی»، یعنی تو را برای کاری ویژه انتخاب کردم که از تو می­خواهم آن را به جای من انجام دهی؛ و «الإصطناع» باب افتعال از «صنیعه» است و آن یعنی بخشش و کرامت و احسان؛ و «الغض»، یعنی با طراوتی که تغییر نکرده است، و «الإحن» مانند عنب جمع «الإحنّه» با کسره، یعنی کینه و خشم.

و عبارت: «المائله»، یعنی کسی که تمایل به انتقام گرفتن دارد و کاسه صبرش لبریز شده است؛ و عبارت: «کفاء أجر الصابرین»، یعنی آنچه که مساوی با آن است؛ عبارت: «إزاء ثواب الآخرین»، یعنی آنچه موازی و هم طراز آن است؛ عبارت: «مناحس الخلقه»، یعنی شوم­هایشان؛ یعنی لعنت شدگانی که آنها را برای کسانی که در خلقت و سرشتشان نحسی و بدی است، قرار دادی؛ «مشاویه الفطره» که از «الشوه» است، به معنی زشتی و عیب است .

و عبارت: «من هول المطلع» الجزری گفته است:(1)

مراد از آن، مکان ایستادن در روز قیامت است؛ یا آنچه از امر آخرت که بلافاصله بعد از مرگ، بر او نمایان می­شود؛ و به مطلع که از مکان بلندی بر او دسترسی دارد، تشبیه شده است. عبارت: «و من أمره یعنینی»، یعنی برایم مهم است و به شأن آن، عنایت دارم؛ و «حزانتک» با ضمه، یعنی خانواده­ات که بر امورشان غمگین می­شوی؛ و عبارت: «مزلف»، برگرفته از واژه «الزلفی»، یعنی نزدیک؛ و عبارت: «محظ»، برگرفته از «الحظوه»، یعنی جایگاه و منزلت.

ص: 80


1- . النهایه 3: 49

کیوم ولادة الهادی و هو النصف من ذی الحجة و بروایة ابن عیاش ثانی رجب أو خامسه و بروایة إبراهیم بن هاشم ثالث عشر رجب و الأول أشهر و لکن کونه فی رجب قد ورد به الخبر و یوم وفاته و هو ثالث رجب بروایة إبراهیم بن هاشم و غیره أو ثانیه و خامسه علی بعض الأقوال أو لأربع بقین من جمادی الآخرة بروایة الکلینی (1)

و یوم إمامته و هو آخر ذی القعدة أو الحادی عشر منه.

و یوم ولادة العسکری علیه السلام و هو عاشر ربیع الثانی علی قول المفید(2) و الشیخ (3)

أو ثامنه علی قول الطبرسی (4) أو رابعه علی قول الشهید و یوم وفاته و هو ثامن ربیع الأول علی قول الکلینی و الشیخ فی التهذیب (5)

و الطبرسی (6) و الشهید رحمهم الله أو أوله علی قول الشیخ فی المصباح (7) و یوم انتقال الخلافة إلیه و هو یوم وفاة والده صلوات الله علیهما.

ثم اعلم أن فی القبة الشریفة قبرا منسوبا إلی النجیبة الکریمة العالمة الفاضلة التقیة الرضیة حکیمة بنت أبی جعفر الجواد علیه السلام و لا أدری لم لم یتعرضوا لزیارتها مع ظهور فضلها و جلالتها و أنها کانت مخصوصة بالأئمة علیهم السلام و مودعة أسرارهم و کانت أم القائم عندها و کانت حاضرة عند ولادته علیه السلام و کانت تراه حینا بعد حین فی حیاة أبی محمد العسکری و کانت من السفراء و الأبواب بعد وفاته فینبغی زیارتها بما أجری الله علی اللسان مما یناسب فضلها و شأنها

ص: 79


1- 1. الکافی ج 1 ص 497.
2- 2. مسار الشیعة ص 24 طبع سنة 1315.
3- 3. مصباح المتهجد ص 554.
4- 4. إعلام الوری ص 349.
5- 5. التهذیب ج 6 ص 92.
6- 6. إعلام الوری ص 349.
7- 7. مصباح المتهجد ص 553.

آبرای آن است،هنتهنتال

باب هفتم : زیارت امام پنهان از دیدگان، حاضر در دل­های برگزیدگان، مورد انتظار در شب و روز، حضرت حجت فرزند امام حسن، صلوات الله علیهما، در سرداب و غیر آن

روایات

روایت1.

الاحتجاج: بعد از دادن جواب مسائلی که در مورد آنها سؤال کرده بود، از ناحیه مقدّسه به سوی محمد حمیری بیرون آمد؛ (به نام خداوند بخشنده مهربان) نه خود در امر او فکر می­کنند، و نه از اولیای او می­پذیرند، حکمتی رسا است، پس جماعتی را که ایمان نمی­آورند، بیم دادن سودی نمی­رساند؛ سلام بر ما و بر بندگان شایسته خدا؛ هرگاه خواستید به وسیله ما به سوی خداوند تبارک و تعالی و به سوی ما توجه کنید، پس بگویید چنانچه خداوند متعال فرموده است: سلام بر آل یاسین، سلام بر تو ای دعوت کننده خلق به سوی خدا و آشکار کننده نشانه­های او، سلام بر تو ای درگاه خدا و حافظ دین خدا، سلام بر تو ای خلیفه خدا و یاور حق او، سلام بر تو ای حجت خدا و راهنما به سوی خواست او، سلام بر تو ای تلاوت کننده کتاب خدا و مفسّر آن، سلام ما برتو در تمام ساعات شب و روز، سلام بر تو ای باقی گذاشته خداوند در زمین، سلام بر تو ای عهد و پیمان خداوند که آن را - از آفریدگان - گرفته و استوار گردانیده است، سلام بر تو ای وعده خدا که - تحقق - آن را ضمانت کرده است، سلام بر تو ای پرچم افراشته، و دانش فراگیر، و پناه و رحمت گسترده، و وعده­ای راست است که هرگز دروغین نیست. سلام بر تو آن هنگام که برخیزی، سلام بر تو وقتی که بنشینی، سلام بر تو وقتی که قرائت و تفسیر می­کنی، سلام بر تو هنگامی که نماز می­خوانی و قنوت می­گیری، سلام بر تو هنگامی که رکوع و سجده به جای می­آوری، سلام بر تو هنگامی که «لا إله إلا الله» و «الله اکبر» می­گویی، سلام بر تو هنگامی که به حمد و استغفار به درگاه خداوند می­پردازی، سلام بر تو هنگامی که صبح و شب می­کنی، سلام بر تو در شب، آن هنگام که تاریک گردد، و در روز، آن هنگام که روشن شود؛ سلام بر تو ای امام ایمنی یافته، سلام بر تو ای پیش افتاده - از مردمان - و مورد آرزو، سلام بر تو، با تمام سلام­ها.

ای سرور من، تو را گواه می­گیرم که من شهادت می­دهم که هیچ خدایی جز الله نیست، یگانه است و هیچ شریکی ندارد، و محمد،

ص: 81

و الله الموفق. و لنوضح بعض ما یحتاج إلی التوضیح و البیان فی تلک الزیارات السالفة قوله و لا هفا هفا الرجل زل قوله و اصنعنی أی حسن أخلاقی و أعمالی کأنک صنعتنی مرة أخری أو من قولهم صنع الفرس إذا أحسن القیام علیها و سمنها و اصطنعتک لنفسی أی اخترتک لخاصة أمر أستکفیکه و الاصطناع افتعال من الصنیعة و هی العطیة و الکرامة و الإحسان و الغض الطری الذی لم یتغیر و الإحن کعنب جمع الإحنة بالکسر و هی الحقد و الغضب.

قوله المائلة أی التی تمیل إلی الانتقام و الخروج عن الصبر قوله کفاء أجر الصابرین أی ما یکون مکافئا له قوله و إزاء ثواب الفائزین أی ما یکون موازیا له قوله مناحس الخلقة أی مشائمها أی اللعائن التی قررتها للذین فی خلقتهم و طینتهم نحوسة و رداءة و کذا مشاویه الفطرة من الشوه بمعنی القبح و العیب.

قوله من هول المطلع قال الجزری (1)

یرید به الموقف یوم القیامة أو ما یشرف علیه من أمر الآخرة عقیب الموت فشبه بالمطلع الذی یشرف علیه من موضع عال قوله و من أمره یعنینی أی یهمنی و أعتنی بشأنه و حزانتک بالضم عیالک الذی تتحزن لأمرهم و قوله مزلف من الزلفی و هو القرب و قوله محظ من الحظوة و هی المکانة و المنزلة.

ص: 80


1- 1. النهایة ج 3 ص 49.

بنده و فرستاده او است، و هیچ دوستی جز او و اهل بیت او نیست؛ و تو را گواه می­گیرم ای سرور من، که علی امیرالمؤمنین حجت خدا است، و حسن حجت خدا است، و حسین حجت خدا است، و علی فرزند حسین حجت خدا است، و محمد فرزند علی حجت خدا است، و جعفر فرزند محمد حجت خدا است، و موسی فرزند جعفر حجت خدا است، و علی فرزند موسی حجت خدا است، و محمد فرزند علی حجت خدا است، و علی فرزند محمد حجت خدا است، و حسن فرزند علی حجت خدا است، و گواهی می­دهم که تو حجت خدا هستی، اول و آخر، شما هستید، و بازگشت شما حق است و هیچ تردیدی در آن نیست، روزی که کسی که قبلاً ایمان نیاورده یا خیری در ایمان آوردن خود به دست نیاورده، ایمان آوردنش سود نمی بخشد؛ گواهی می­دهم که مرگ، حق است و دو فرشته نکیر و منکر، حقیقت دارد.

و گواهی می­دهم که برانگیختن مردگان حق است، و صراط حق است، و مرصاد حق است، و سنجش اعمال حق است، و گرد آمدن همگان در محشر حق است، و حساب حق است، و بهشت و دوزخ حق است، و وعده و وعید خداوند به آن دو حق است؛ ای سرور من، هر کس با شما مخالفت ورزد، بدبخت است، و هر کس از شما پیروی نماید، سعادتمند است؛ پس بر آن چه تو را به آن گواه گرفتم، گواه باش؛ و من دوست شما هستم، و دشمن دشمنان شما هستم، حق و حقیقت همان است که شما به آن خشنود گشتید، و باطل همان است که شما نسبت به آن خشم گرفتید، و عمل نیکو آن است که به آن امر کردید، و کار زشت آن است که از آن باز داشتید؛ من به خداوند یگانه که هیچ شریکی برایش نیست، و به پیامبر او و به امیرالمؤمنین ایمان دارم؛ و ای سرور من، به اولین و آخرین شما ایمان دارم، نصرت و یاری من بر شما مهیا است، و دوستی من برای شما خالصانه است؛ بپذیر - ای خدا - ؛ بپذیر.

و بعد از آن، این دعا خوانده می­شود: خدایا، از تو می­خواهم که بر محمد، پیامبر رحمت و کلمه نور خود درود فرستی، و قلبم را از نور یقین، و سینه­ام را از نور ایمان، و فکرم را از نور نیّت­ها، و عزم و اراده­ام را با نور دانش، و نیرویم را با نور عمل، و زبانم را با نور صدق، و دینم را با نور بصیرت­هایی از جانب خود، و چشمم را با نور دیدن، و گوشم را با نور حکمت، و دوستی­ام را با نور دوستی با محمد و خاندان محمد صلی الله علیه و آله پر کنی تا آنگاه که تو را دیدار کنم، در حالی که به عهد و میثاق تو وفا کرده باشم، و تو ای سرپرست ستوده، مرا غرق رحمت خود کرده باشی.

خدایا، بر محمد، حجت خود در زمین، و جانشین تو در سرزمین­هایت، و دعوت کننده به راه تو، و قیام کننده به اجرای عدل تو، و بر انگیزاننده به امر تو، دوستدار مؤمنان، و نابود کننده کافران، و روشنی بخش تیرگی، و آشکار کننده حقیقت، درود فرست.

همان سخن گوینده به حکمت و راستی، و کلمه کمال یافته تو در زمین، و خویشتن­دار ترسان،

ص: 82

باب 7 زیارة الإمام المستتر عن الأبصار الحاضر فی قلوب الأخیار المنتظر فی اللیل و النهار الحجة بن الحسن صلوات الله علیهما فی السرداب و غیره

الأخبار

«1»

ج، [الإحتجاج]: خَرَجَ مِنَ النَّاحِیَةِ الْمُقَدَّسَةِ إِلَی مُحَمَّدٍ الْحِمْیَرِیِّ بَعْدَ الْجَوَابِ عَنِ الْمَسَائِلِ الَّتِی سَأَلَهَا بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ لَا لِأَمْرِهِ تَعْقِلُونَ وَ لَا مِنْ أَوْلِیَائِهِ تَقْبَلُونَ حِکْمَةٌ بالِغَةٌ فَما تُغْنِ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لَا یُؤْمِنُونَ السَّلَامُ عَلَیْنَا وَ عَلَی عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِینَ إِذَا أَرَدْتُمُ التَّوَجُّهَ بِنَا إِلَی اللَّهِ تَعَالَی وَ إِلَیْنَا فَقُولُوا کَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَی سَلَامٌ عَلَی آلِ یَاسِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا دَاعِیَ اللَّهِ وَ رَبَّانِیَّ آیَاتِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَابَ اللَّهِ وَ دَیَّانَ دِینِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا خَلِیفَةَ اللَّهِ وَ نَاصِرَ حَقِّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِیلَ إِرَادَتِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا تَالِیَ کِتَابِ اللَّهِ وَ تَرْجُمَانَهُ السَّلَامُ عَلَیْکَ فِی آنَاءِ لَیْلِکَ وَ أَطْرَافِ نَهَارِکَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مِیثَاقَ اللَّهِ الَّذِی أَخَذَهُ وَ وَکَّدَهُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِی ضَمِنَهُ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ وَ الْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ وَ الْغَوْثُ وَ الرَّحْمَةُ الْوَاسِعَةُ وَعْداً غَیْرَ مَکْذُوبٍ السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقُومُ السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْعُدُ السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْرَأُ وَ تُبَیِّنُ السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تُصَلِّی وَ تَقْنُتُ السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَرْکَعُ وَ تَسْجُدُ السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تُهَلِّلُ وَ تُکَبِّرُ السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تُحَمِّدُ وَ تَسْتَغْفِرُ السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تُصْبِحُ وَ تُمْسِی السَّلَامُ عَلَیْکَ فِی اللَّیْلِ إِذا یَغْشی وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّی السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ الْمَأْمُونُ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَأْمُولُ السَّلَامُ عَلَیْکَ بِجَوَامِعِ السَّلَامِ أُشْهِدُکَ یَا مَوْلَایَ أَنِّی أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً

ص: 81

و سرپرست خیرخواه، و کشتی نجات، و پرچم هدایت، و روشنی چشمان مردمان، و بهترین کسی که پیراهن و ردا بر تن کرد، بر طرف کننده نابینایی، کسی که زمین را از عدل و داد پر می­کند، آن چنان که از ظلم و ستم پر شده باشد؛ به راستی تو بر همه چیز توانا هستی.

خدایا، بر ولیّ خود و فرزند اولیائت، که طاعتشان را لازم گردانیدی، و حق آنها را بر مردم واجب ساختی، و ناپاکی­ها را از وجود آنان دور گردانیدی، و آنها را پاک و منزه ساختی، درود فرست؛ خدایا، او را یاری کن دینت را با او یاری کن، و به واسطه او دوستداران خود و دوستدران و شیعیان و یاران او را یاری رسان، و ما را از آنان قرار ده؛ خدایا، او را از شر هر ستمگر و سرکش، و از شر تمامی آفریدگانت در پناه خود گیر، و او را از پیش رو و از پشت سر و از طرف راست و از طرف چپ نگاه دار، و از او محافظت کن، و مگذار آسیب و بدی به او برسد، و رسول و خاندان رسول خود را در حفظ وجود او محفوظ گردان، و به وسیله او حکم عدل خود را آشکار گردان، و او را مؤید به نصرت خود بدار، و یاران او را یاری کن، و مخالفان او را محروم و خوار گردان، و پشت دشمنانش را بشکن، و پشت جباران و ستمکاران کفر را به وجود او در هم شکن، و کافران و منافقان و تمام افراد بی­دین را هر کجا که باشند، در کرانه­های شرق و غرب زمین، در خشکی و دریا، به قتل برسان و زمین را به واسطه او از عدل پر کن، و دین پاک پیامبرت صلی الله علیه و آله را به واسطه او آشکار فرما.

مرا نیز ای خدا، از یاران و پیروان و شیعیان او قرار ده، و در خاندان محمد علیهم السلام، آنچه را که امید دارند، و در دشمنان آنان، آنچه را که بر حذر می­دارند، به من بنمایان؛ ای خدای حق، بپذیر؛ ای دارنده شکوه و بزرگواری، ای مهربان­ترین مهربانان.(1)

روایت2.

سید علی پسر طاووس - که خداوند قبرش را نورانی گرداند، - گفته است: هنگامی که از زیارت امام هادی و امام حسن عسکری علیهما السلام فارغ گشتی، به سرداب مقدس برو و بر در آن بایست و بگو: ای خدای من، من بر در خانه­ای از خانه­های پیامبرت محمد صلی الله علیه و آله ایستاده­ام و تو از وارد شدن مردم به خانه­های او جز به اجازه او باز داشته­ و فرموده­ای: «ای کسانی که ایمان آورده­اید، به خانه­های پیامبر وارد نشوید، مگر اینکه به شما اجازه داده شود؛» خدایا، من به حرمت پیامبرت در غیبت او ایمان دارم، همان طور که در حضور او اعتقاد دارم، و می­دانم که پیامبران و جانشینان تو زنده­اند و نزد تو روزی می­خورند و شادمانند، مکان مرا می­بینند، و سخن مرا می­شنوند، و جواب سلامم را می­دهند، و تو شنیدن کلام آنها را از من باز داشتی، و دریچه فهم و درک من به لذت مناجات­هایشان را باز کردی؛ پس در ابتدا از تو اجازه می­خواهم ای پروردگار، و در مرحله دوم، از رسول تو -

ص: 83


1- . الاحتجاج 2: 316 - 318؛ چاپ نجف اشرف

عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ لَا حَبِیبَ إِلَّا هُوَ وَ أَهْلُهُ وَ أُشْهِدُکَ یَا مَوْلَایَ أَنَّ عَلِیّاً أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ حُجَّتُهُ وَ الْحَسَنَ حُجَّتُهُ وَ الْحُسَیْنَ حُجَّتُهُ وَ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ حُجَّتُهُ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ وَ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ وَ عَلِیَّ بْنَ مُوسَی حُجَّتُهُ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ وَ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ وَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ حُجَّةُ اللَّهِ أَنْتُمُ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ أَنَّ رَجْعَتَکُمْ حَقٌّ لَا رَیْبَ فِیهَا یَوْمَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمانِها خَیْراً وَ أَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَ أَنَّ نَاکِراً وَ نَکِیراً حَقٌّ وَ أَشْهَدُ أَنَّ النَّشْرَ وَ الْبَعْثَ حَقٌّ وَ أَنَّ الصِّرَاطَ حَقٌّ وَ الْمِرْصَادَ حَقٌّ وَ الْمِیزَانَ حَقٌّ وَ الْحَشْرَ حَقٌّ وَ الْحِسَابَ حَقٌّ وَ الْجَنَّةَ وَ النَّارَ حَقٌّ وَ الْوَعْدَ وَ الْوَعِیدَ بِهِمَا حَقٌّ یَا مَوْلَایَ شَقِیَ مَنْ خَالَفَکُمْ وَ سَعِدَ مَنْ أَطَاعَکُمْ فَاشْهَدْ عَلَی مَا أَشْهَدْتُکَ عَلَیْهِ وَ أَنَا وَلِیٌّ لَکَ بَرِی ءٌ مِنْ عَدُوِّکَ فَالْحَقُّ مَا رَضِیتُمُوهُ وَ الْبَاطِلُ مَا سَخِطْتُمُوهُ وَ الْمَعْرُوفُ مَا أَمَرْتُمْ بِهِ وَ الْمُنْکَرُ مَا نَهَیْتُمْ عَنْهُ فَنَفْسِی مُؤْمِنَةٌ بِاللَّهِ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ بِرَسُولِهِ وَ بِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ بِکُمْ یَا مَوْلَایَ أَوَّلِکُمْ وَ آخِرِکُمْ وَ نُصْرَتِی مُعَدَّةٌ لَکُمْ وَ مَوَدَّتِی خَالِصَةٌ لَکُمْ آمِینَ آمِینَ الدُّعَاءُ عَقِیبَ هَذَا الْقَوْلِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ نَبِیِّ رَحْمَتِکَ وَ کَلِمَةِ نُورِکَ وَ أَنْ تَمْلَأَ قَلْبِی نُورَ الْیَقِینِ وَ صَدْرِی نُورَ الْإِیمَانِ وَ فِکْرِی نُورَ النِّیَّاتِ وَ عَزْمِی نُورَ الْعِلْمِ وَ قُوَّتِی نُورَ الْعَمَلِ وَ لِسَانِی نُورَ الصِّدْقِ وَ دِینِی نُورَ الْبَصَائِرِ مِنْ عِنْدِکَ وَ بَصَرِی نُورَ الضِّیَاءِ وَ سَمْعِی نُورَ الْحِکْمَةِ وَ مَوَدَّتِی نُورَ الْمُوَالاةِ لِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ علیهم السلام حَتَّی أَلْقَاکَ وَ قَدْ وَفَیْتُ بِعَهْدِکَ وَ مِیثَاقِکَ فَتُغَشِّیَنِی رَحْمَتُکَ یَا وَلِیُّ یَا حَمِیدُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ حُجَّتِکَ فِی أَرْضِکَ وَ خَلِیفَتِکَ فِی بِلَادِکَ وَ الدَّاعِی إِلَی سَبِیلِکَ وَ الْقَائِمِ بِقِسْطِکَ وَ الثَّائِرِ بِأَمْرِکَ وَلِیِّ الْمُؤْمِنِینَ وَ بَوَارِ الْکَافِرِینَ وَ مُجَلِّی الظُلْمَةِ وَ مُنِیرِ الْحَقِّ.

وَ النَّاطِقِ بِالْحِکْمَةِ وَ الصِّدْقِ وَ کَلِمَتِکَ التَّامَّةِ فِی أَرْضِکَ الْمُرْتَقِبِ الْخَائِفِ

ص: 82

که درودهای تو بر او و بر خاندان او باد، - اجازه می­خواهم؛ و از خلیفه­ات، امامی که طاعتش را بر من واجب ساختی، برای وارد شدن به خانه­اش در این ساعت اجازه می­خواهم؛ و از فرشتگان فرمانبردار برای تو و شنوا که سرپرستی این بارگاه بابرکت را بر عهده دارند، اجازه ورود می­خواهم؛ سلام بر شما ای فرشتگان گمارده شده برای سرپرستی این زیارتگاه با شکوه و با برکت، و رحمت خداوند و برکت­های او بر شما باد.

من با اجازه خدا و اجازه فرستاده او، و اجازه جانشینانش، و اجازه این امام، و با اجازه شما که درود خداوند بر همه شما باد، وارد این خانه می­شوم تا به واسطه خداوند، و فرستاده­اش محمد و خاندان پاک او به خداوند تقرّب جویم؛ پس ای فرشتگان خداوند، یاوران و همراهان من باشید تا وارد این خانه گردم، و از خداوند به شیوه­های گوناگون درخواست نمایم، و به بندگی او و فرمانبرداری از این امام و پدرانش - که درود خداوند بر آنها باد، - اعتراف کنم.(1)

سپس در حالی که پای راستت را جلوتر می­گذاری وارد سرداب شو و بگو: به نام خدا و در راه خدا، و بر آیین رسول خدا، گواهی می­دهم که هیچ خدایی جز الله نیست، او یگانه است و شریکی ندارد، و گواهی می­دهم که محمد، بنده و فرستاده او است. و «الله اکبر» و «الحمد لله» و «سبحان الله» و «لا اله الا الله» بگو، و هنگامی که وارد آنجا شدی، رو به قبله بایست و بگو:

سلام خداوند و برکت­ها و تحیت­ها و درودها او بر سرورم صاحب الزمان، صاحب روشنایی و نور، و دین مقرّر و رسیده از جانب خداوند، و پرچم بر افراشته، و کتاب گشوده، و صاحب روزگاران و دوران­ها، و جانشین نیکو، و امام مورد اطمینان، و برپا خیزنده مورد اعتماد، و یاری شده مورد تأیید، و پناهگاه و یاور، و ستون اسلام، و تکیه­گاه مردمان، و کلید سخن، و عهده­دار اجرای احکام خداوند، و خورشید تاریکی، و ماه شب چهارده، و خرمی روزگارن، و صاحب شمشمیر برّنده، و شکافننده سرهای دشمنان، و دریای بخشش، و سید بزرگوار و سخاوتمند، و برهان در برابر دشمنان، و باب مقام برای روز قیامت باد؛ و سلام بر برطرف کننده غم­ها، و وارد شونده بر امور خطرناک، و برطرف کننده حسرت­ها، و باقی مانده خدا در روی زمین، و صاحب واجبات او، و حجت او بر آفریدگانش، و مخزن علم او، و جایگاه صدق او، و کسی که میراث­های پیامبران به او منتهی می­شود، و آثار جانشینان الهی نزد او است، و حجت خدا و پسر رسول او، و جانشین پیامبر، و عهده­دار امر خدا،

ص: 84


1- . مصباح الزائر: 216

وَ الْوَلِیِّ النَّاصِحِ سَفِینَةِ النَّجَاةِ وَ عَلَمِ الْهُدَی وَ نُورِ أَبْصَارِ الْوَرَی وَ خَیْرِ مَنْ تَقَمَّصَ وَ ارْتَدَی وَ مُجَلِّی الْعَمَی الَّذِی یَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی وَلِیِّکَ وَ ابْنِ أَوْلِیَائِکَ الَّذِینَ فَرَضْتَ طَاعَتَهُمْ وَ أَوْجَبْتَ حَقَّهُمْ وَ أَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرْتَهُمْ تَطْهِیراً اللَّهُمَّ انْصُرْهُ وَ انْتَصِرْ بِهِ لِدِینِکَ وَ انْصُرْ بِهِ أَوْلِیَاءَکَ وَ أَوْلِیَاءَهُ وَ شِیعَتَهُ وَ أَنْصَارَهُ وَ اجْعَلْنَا مِنْهُمْ اللَّهُمَّ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ کُلِّ بَاغٍ وَ طَاغٍ وَ مِنْ شَرِّ جَمِیعِ خَلْقِکَ وَ احْفَظْهُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ یَمِینِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ احْرُسْهُ وَ امْنَعْهُ مِنْ أَنْ یُوصَلَ إِلَیْهِ بِسُوءٍ وَ احْفَظْ فِیهِ رَسُولَکَ وَ آلَ رَسُولِکَ وَ أَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ وَ أَیِّدْهُ بِالنَّصْرِ وَ انْصُرْ نَاصِرِیهِ وَ اخْذُلْ خَاذِلِیهِ وَ اقْصِمْ قَاصِمِیهِ وَ اقْصِمْ بِهِ جَبَابِرَةَ الْکُفْرِ وَ اقْتُلْ بِهِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنَافِقِینَ وَ جَمِیعَ الْمُلْحِدِینَ حَیْثُ کَانُوا مِنْ مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا وَ امْلَأْ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ أَظْهِرْ بِهِ دِینَ نَبِیِّکَ صلی الله علیه و آله.

وَ اجْعَلْنِی اللَّهُمَّ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ أَتْبَاعِهِ وَ شِیعَتِهِ وَ أَرِنِی فِی آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام مَا یَأْمُلُونَ وَ فِی عَدُوِّهِمْ مَا یَحْذَرُونَ إِلَهَ الْحَقِّ آمِینَ یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ (1).

«2»

قَالَ السَّیِّدُ عَلِیُّ بْنُ طَاوُسٍ نَوَّرَ اللَّهُ مَرْقَدَهُ: إِذَا فَرَغْتَ مِنْ زِیَارَةِ الْعَسْکَرِیَّیْنِ علیهما السلام فَامْضِ إِلَی السِّرْدَابِ الْمُقَدَّسِ وَ قِفْ عَلَی بَابِهِ وَ قُلْ إِلَهِی إِنِّی قَدْ وَقَفْتُ عَلَی بَابِ بَیْتٍ مِنْ بُیُوتِ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ قَدْ مَنَعْتَ النَّاسَ مِنَ الدُّخُولِ إِلَی بُیُوتِهِ إِلَّا بِإِذْنِهِ فَقُلْتَ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ اللَّهُمَّ وَ إِنِّی أَعْتَقِدُ حُرْمَةَ نَبِیِّکَ فِی غَیْبَتِهِ کَمَا أَعْتَقِدُهَا فِی حَضْرَتِهِ وَ أَعْلَمُ أَنَّ رُسُلَکَ وَ خُلَفَاءَکَ أَحْیَاءٌ عِنْدَکَ یُرْزَقُونَ فَرِحِینَ یَرَوْنَ مَکَانِی وَ یَسْمَعُونَ کَلَامِی وَ یَرُدُّونَ سَلَامِی عَلَیَّ وَ أَنَّکَ حَجَبْتَ عَنْ سَمْعِی کَلَامَهُمْ وَ فَتَحْتَ بَابَ فَهْمِی بِلَذِیذِ مُنَاجَاتِهِمْ فَإِنِّی أَسْتَأْذِنُکَ یَا رَبِّ أَوَّلًا وَ أَسْتَأْذِنُ رَسُولَکَ

ص: 83


1- 1. الاحتجاج ج 2 ص 316- 318 طبع النجف الأشرف.

و رحمت و برکت­های خداوند بر او باد.

خدایا، همچنان که او را به علم خودت انتخاب کردی، و برای اجرای احکامت برگزیدی، و به معرفتت مخصوص گرداندی، و به کرامتت عظمتش بخشیدی، و با رحمتت او را دربر گرفتی، و با نعمتت پرورش دادی، و با حکمتت تغذیه اش کردی، و او را برای خودت انتخاب کردی، و برای امور سخت خودت اختیارش نمودی، و به پاکی­ات خشنودش ساختی، و او را هدایتگر هر کسی از آفریدگانت که خواستی، و حاکم دادگر دین، و جدا کننده حق از باطل در بین بندگانت قرار دادی، و وعده دادی که به واسطه او آراء متشتت را واحد کنی، و گرفتاری امت را بر طرف گردانی، و با دادگری او تیرگی ستم را روشنایی بخشی، و آتش ستم را خاموش کنی، و گرمی کفر و آثار آن را ریشه­کن سازی، و سرزمین­هایت را پاک گردانی، و دل­های بندگانت را آرامش بخشی، و همه ممالک نزدیک و دور، و عزتمند و خوار آنها را، و شرق و غرب آن، و دشت و کوه آن، باد مشرق و مغرب آن، و شمال و جنوب آن، و خشکی و دریای آن، و زمین­های سخت و دره­های آن، را - به فرمان او - گرد آوری، و آن را با عدل و داد پر کنی، همچنان که از ظلم و ستم پر شده باشد، و او را در آن ساکن گردانی، و به وسیله او به وعده مؤمنان جامه عمل بپوشانی، تا چیزی را شریک تو قرار ندهند، و حقی باقی نماند مگر این که آشکار گردد، و عدالتی نباشد مگر اینکه برقرار گردد، و حقی به خاطر ترس از آفریدگان پنهان نگردد.

خدایا، بر او درودی فرست که با آن حجتش را آشکار، و شادمانی­اش را نمایان کنی، و مقامش را والا، و قدرتش را تأیید نمایی، و برهانش را بزرگ، و مکانش را با شکوه گردانی، و بنیانش را بلند مرتبه قرار دهی، و پیروزی­اش را با شکوه، و جایگاهش را درخور گردانی، و یادش را پر آوازه، و کلمه حقش را نمایان سازی، و پیروزی­اش را فزونی بخشی، و دعوتش را عزتمندانه گردانی، و بر بزرگواری او بیفزایی، و او را برای پرهیزکاران امام قرار داده، و سلام و درود ما را در این مکان و در این زمان و در هر مکان و زمان به او برسانی، به طوری که جدید آن سلام و درود از بین نرود، و فراوانی آن زوال نپذیرد.

سلام بر تو ای باقی گذاشته شده خداوند در زمین و سرزمین­های او، و حجت او بر آفریدگانش، سلام بر تو ای یادگار گذشتگان، سلام بر تو ای صاحب شکوه و بزرگی، سلام بر تو ای حجت خداوند معبود، سلام بر تو ای کلمه ستوده شده، سلام بر تو ای خورشید خورشیدها، سلام بر تو ای هدایت کننده اهل زمین، و بیانگر واجبات الهی، سلام بر تو ای سرور من، ای صاحب الزمان و عالی مقام، سلام بر تو ای آخرین جانشینان، و فرزند آخرین پیامبران، سلام بر تو ای عزیز کننده دوستان، و خوار کننده دشمنان، سلام بر تو ای امام تنها، و برپا خیزنده کمال یافته،

ص: 85

صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ثَانِیاً وَ أَسْتَأْذِنُ خَلِیفَتَکَ الْإِمَامَ الْمُفْتَرَضَ عَلَیَّ طَاعَتُهُ فِی الدُّخُولِ فِی سَاعَتِی هَذِهِ إِلَی بَیْتِهِ وَ أَسْتَأْذِنُ مَلَائِکَتَکَ الْمُوَکَّلِینَ بِهَذِهِ الْبُقْعَةِ الْمُبَارَکَةِ الْمُطِیعَةِ لَکَ السَّامِعَةِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ أَیَّتُهَا الْمَلَائِکَةُ الْمُوَکَّلُونَ بِهَذَا الْمَشْهَدِ الشَّرِیفِ الْمُبَارَکِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

بِإِذْنِ اللَّهِ وَ إِذْنِ رَسُولِهِ وَ إِذْنِ خُلَفَائِهِ وَ إِذْنِ هَذَا الْإِمَامِ وَ بِإِذْنِکُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ أَجْمَعِینَ أَدْخُلُ هَذَا الْبَیْتَ مُتَقَرِّباً إِلَی اللَّهِ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ فَکُونُوا مَلَائِکَةَ اللَّهِ أَعْوَانِی وَ کُونُوا أَنْصَارِی حَتَّی أَدْخُلَ هَذَا الْبَیْتَ وَ أَدْعُوَ اللَّهَ بِفُنُونِ الدَّعَوَاتِ وَ أَعْتَرِفَ لِلَّهِ بِالْعُبُودِیَّةِ وَ لِهَذَا الْإِمَامِ وَ آبَائِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ بِالطَّاعَةِ(1)

ثُمَّ تَنْزِلُ مُقَدِّماً رِجْلَکَ الْیُمْنَی وَ تَقُولُ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ کَبِّرِ اللَّهَ وَ احْمَدْهُ وَ سَبِّحْهُ وَ هَلِّلْهُ فَإِذَا اسْتَقْرَرْتَ فِیهِ فَقِفْ مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةِ وَ قُلْ سَلَامُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ وَ تَحِیَّاتُهُ وَ صَلَوَاتُهُ عَلَی مَوْلَایَ صَاحِبِ الزَّمَانِ صَاحِبِ الضِّیَاءِ وَ النُّورِ وَ الدِّینِ الْمَأْثُورِ وَ اللِّوَاءِ الْمَشْهُورِ وَ الْکِتَابِ الْمَنْشُورِ وَ صَاحِبِ الدُّهُورِ وَ الْعُصُورِ وَ خَلَفِ الْحَسَنِ الْإِمَامِ الْمُؤْتَمَنِ وَ الْقَائِمِ الْمُعْتَمَدِ وَ الْمَنْصُورِ الْمُؤَیَّدِ وَ الْکَهْفِ وَ الْعَضُدِ وَ عِمَادِ الْإِسْلَامِ وَ رُکْنِ الْأَنَامِ وَ مِفْتَاحِ الْکَلَامِ وَ وَلِیِّ الْأَحْکَامِ وَ شَمْسِ الظَّلَامِ وَ بَدْرِ التَّمَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَیَّامِ وَ صَاحِبِ الصَّمْصَامِ وَ فَلَّاقِ الْهَامِ وَ الْبَحْرِ الْقَمْقَامِ وَ السَّیِّدِ الْهُمَامِ وَ حُجَّةِ الْخِصَامِ وَ بَابِ الْمَقَامِ لِیَوْمِ الْقِیَامِ وَ السَّلَامُ عَلَی مُفَرِّجِ الْکُرُبَاتِ وَ خَوَّاضِ الْغَمَرَاتِ وَ مُنَفِّسِ الْحَسَرَاتِ وَ بَقِیَّةِ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ صَاحِبِ فَرْضِهِ وَ حُجَّتِهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ عَیْبَةِ عِلْمِهِ وَ مَوْضِعِ صِدْقِهِ وَ الْمُنْتَهَی إِلَیْهِ مَوَارِیثُ الْأَنْبِیَاءِ وَ لَدَیْهِ مَوْجُودٌ آثَارُ الْأَوْصِیَاءِ وَ حُجَّةِ اللَّهِ وَ ابْنِ رَسُولِهِ وَ الْقَیِّمِ مَقَامَهُ وَ وَلِیِّ أَمْرِ اللَّهِ

ص: 84


1- 1. مصباح الزائر ص 216.

سلام بر تو ای امام یگانه، سلام بر تو ای امام مورد انتظار، و حق آشکار، سلام بر تو ای امام ولیّ و برگزیده، و حق نهایی، سلام بر تو ای امامی که برای ریشه­کن کردن ستم و دشمنی به او امید می­رود، سلام بر تو ای امام نابودگر فاسقان و متجاوزان، سلام بر تو ای امام ویران کننده بنیان شرک و نفاق، و ریشه­کن کننده آثار گمراهی و دو دستگی، سلام بر تو ای ذخیره خدا برای تجدید واجبات و سنت­ها، سلام بر تو ای نابود کننده آثار اندیشه باطل و هواهای نفسانی، و قطع کننده ریسمان­های دروغ و فتنه و افترا، سلام بر تو ای امامی که برای زنده گرداندن حکومت باشکوه به او امید می­رود، سلام بر تو ای جمع کننده کلمات الهی بر محور پرهیزکاری، سلام بر تو ای آستانه خدا، سلام بر تو ای انتقام گیرنده از جانب خدا، سلام بر تو ای احیا کننده برجسته­های دین و دینداران، سلام بر تو ای ویران کننده شوکت و عظمت دشمنان، سلام بر تو ای پرتو جلوه ازلی که تا روز قیامت هلاک و نابود نمی­گردد، سلام بر تو ای اساس ایمان، سلام بر تو ای سبب اتصال بین زمین و آسمان، سلام بر تو ای صاحب فتح و به اهتزاز درآورنده پرچم هدایت، سلام بر تو ای جمع کننده تمام صلاح­ها و رضایت­ها، سلام بر تو ای خواهان انتقام پیامبران، و فرزندان پیامبران، و انتقام گیرنده خون کشته شده در کربلا، سلام بر تو ای یاور هر کسی که به او ستم و تجاوز شده است، سلام بر تو ای امام منتظر(1)

که اگر دعا کند، مستجاب می­شود، سلام بر تو ای باقی مانده جانشینان خداوند، امام نیکوکار و پرهیزگار و باقی مانده برای از بین بردن ظلم و دشمنی.

سلام بر تو ای فرزند پیامبر برگزیده، سلام بر تو ای فرزند علی مرتضی، سلام بر تو ای فرزند فاطمه زهرا، سلام بر تو ای فرزند خدیجه کبری، و فرزند سروران مقرب و رهبران پرهیزگار، سلام بر تو ای فرزند نجیبان با کرامت، سلام بر تو ای فرزند برگزیدگان هدایت شده، سلام بر تو ای فرزند هدایتگران هدایت یافته، سلام بر تو ای فرزند برگزیدگان خوبی، سلام بر تو ای فرزند سروران بشر، سلام بر تو ای فرزند مهتران شرافتمند ، و پاکان با طهارت، سلام بر تو ای فرزند نیکوترین برگزیدگان خلق، و جوانمردان و برگزیدگان، سلام بر تو ای فرزند برهان­های روشن، و چراغ­های نورانی، سلام بر تو ای فرزند ستارگان ص: 86


1- . درمانده. خ ل

وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

اللَّهُمَّ کَمَا انْتَجَبْتَهُ لِعِلْمِکَ وَ اصْطَفَیْتَهُ لِحُکْمِکَ وَ خَصَصْتَهُ بِمَعْرِفَتِکَ وَ جَلَّلْتَهُ بِکَرَامَتِکَ وَ غَشَّیْتَهُ بِرَحْمَتِکَ وَ رَبَّیْتَهُ بِنِعْمَتِکَ وَ غَذَّیْتَهُ بِحِکْمَتِکَ وَ اخْتَرْتَهُ لِنَفْسِکَ وَ اجْتَبَیْتَهُ لِبَأْسِکَ وَ ارْتَضَیْتَهُ لِقُدْسِکَ وَ جَعَلْتَهُ هَادِیاً لِمَنْ شِئْتَ مِنْ خَلْقِکَ وَ دَیَّانَ الدِّینِ بِعَدْلِکَ وَ فَصْلَ الْقَضَایَا بَیْنَ عِبَادِکَ وَ وَعَدْتَهُ أَنْ تَجْمَعَ بِهِ الْکَلِمَ وَ تُفَرِّجَ بِهِ عَنِ الْأُمَمِ وَ تُنِیرَ بِعَدْلِهِ الظُّلَمَ وَ تُطْفِئَ بِهِ نِیرَانَ الظُّلَمِ وَ تَقْمَعَ بِهِ حَرَّ الْکُفْرِ وَ آثَارَهُ وَ تُطَهِّرَ بِهِ بِلَادَکَ وَ تَشْفِیَ بِهِ صُدُورَ عِبَادِکَ وَ تَجْمَعَ بِهِ الْمَمَالِکَ کُلَّهَا قَرِیبَهَا وَ بَعِیدَهَا عَزِیزَهَا وَ ذَلِیلَهَا شَرْقَهَا وَ غَرْبَهَا سَهْلَهَا وَ جَبَلَهَا صَبَاهَا وَ دَبُورَهَا شَمَالَهَا وَ جَنُوبَهَا بَرَّهَا وَ بَحْرَهَا حُزُونَهَا وَ وُعُورَهَا یَمْلَأُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً وَ تُمَکِّنَ لَهُ فِیهَا وَ تُنْجِزَ بِهِ وَعْدَ الْمُؤْمِنِینَ حَتَّی لَا یُشْرِکَ بِکَ شَیْئاً وَ حَتَّی لَا یَبْقَی حَقٌّ إِلَّا ظَهَرَ وَ لَا عَدْلٌ إِلَّا زَهَرَ وَ حَتَّی لَا یَسْتَخْفِیَ بِشَیْ ءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ صَلَاةً تُظْهِرُ بِهَا حُجَّتَهُ وَ تُوضِحُ بِهَا بَهْجَتَهُ وَ تَرْفَعُ بِهَا دَرَجَتَهُ وَ تُؤَیِّدُ بِهَا سُلْطَانَهُ وَ تُعَظِّمُ بِهَا بُرْهَانَهُ وَ تُشَرِّفُ بِهَا مَکَانَهُ وَ تُعَلِّی بِهَا بُنْیَانَهُ وَ تُعِزُّ بِهَا نَصْرَهُ وَ تَرْفَعُ بِهَا قَدْرَهُ وَ تُسْمِی بِهَا ذِکْرَهُ وَ تُظْهِرُ بِهَا کَلِمَتَهُ وَ تُکْثِرُ بِهَا نُصْرَتَهُ وَ تُعِزُّ بِهَا دَعْوَتَهُ وَ تَزِیدُهُ بِهَا إِکْرَاماً وَ تَجْعَلُهُ لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً وَ تُبَلِّغُهُ فِی هَذَا الْمَکَانِ مِثْلَ هَذَا الْأَوَانِ وَ فِی کُلِّ مَکَانٍ وَ أَوَانٍ مِنَّا تَحِیَّةً وَ سَلَاماً لَا یَبْلَی جَدِیدُهُ وَ لَا یَفْنَی عَدِیدُهُ.

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ بِلَادِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلَی عِبَادِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا خَلَفَ السَّلَفِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَاحِبَ الشَّرَفِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ الْمَعْبُودِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا کَلِمَةَ الْمَحْمُودِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا شَمْسَ الشُّمُوسِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَهْدِیَّ الْأَرْضِ وَ مُبِیِّنَ عَیْنِ الْفَرْضِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ وَ الْعَالِیَ الشَّأْنِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا خَاتَمَ الْأَوْصِیَاءِ وَ ابْنَ خَاتَمِ الْأَنْبِیَاءِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مُعِزَّ الْأَوْلِیَاءِ وَ مُذِلَّ الْأَعْدَاءِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ الْوَحِیدُ وَ الْقَائِمُ الرَّشِیدُ

ص: 85

درخشان، سلام بر تو ای فرزند پایه­های علم و دانش، سلام بر تو ای فرزند جایگاه­های بردباری، سلام بر تو ای فرزند ستاره­های درخشان و تابناک، سلام بر تو ای فرزند خورشیدهای نورانی، سلام بر تو ای فرزند ماه­های تابناک، سلام بر تو ای فرزند راه­های آشکار و نشانه­های درخشان، سلام بر تو ای فرزند سنت­های مشهور آسمانی، سلام بر تو ای فرزند معالم و آثار ایمان که مذکور است، سلام بر تو ای فرزند دلایل آشکار و معجزات موجود، سلام بر تو ای فرزند صراط مستقیم، و خبر بزرگ، سلام بر تو ای فرزند آیات روشن، و دلایل واضح، سلام بر تو ای فرزند برهان­های آشکار، سلام بر تو ای فرزند حجّت­های رسا، و نعمت­های عام الهی، ای فرزند طه و محکمات قرآن، و ای فرزند - سوره­های - یاسین و ذاریات، و ای فرزند - سوره­های - طور و عادیات.

سلام بر تو ای فرزند کسی که خداوند در باره­اش فرمود: «دنی فتدلّی فکانَ قابَ قَوسین أو أدنی»{نزدیک آمد و نزدیکتر شد تا [فاصله اش] به قدرِ [طول] دو [انتهای] کمان یا نزدیک­تر شد.} تا اینکه به نزدیک­ترین مکان نسبت به خداوند والا مرتبه رسید؛ کاش می­دانستم دل­ها کی به ظهور تو آرام خواهند شد؟ آیا در سرزمین طوی هستی؟ بر من بسیار سخت است که تو آفریدگان را ببینی ولی دیده نشوی، و هیچ از تو صدایی حتی آهسته هم به گوش نرسد، بر من بسیار سخت است که همگان دیده شوند و تو دیده نشوی، بر من بسیار سخت است که که دشمنان تو را احاطه کنند، جانم فدای تو که پنهان گشته­ای ولی از ما بی­خبر نیستی، جانم فدای تو، آن جدا گشته­ای که از ما جدا نیستی، و ما می­گوییم: حمد و سپاس مخصوص پروردگار جهانیان است؛ و خداوند بر محمد و همه خاندان او درود فرستد.(1)

سپس دستانت را بلند کرده و می­گویی: خدایا، تو برطرف کننده اندوه و گرفتاری هستی، و از دست دادن پیامبر و غیبت امام و پسر دختر پیامبرمان را به درگاه تو شکایت می­کنیم؛ خدایا، به وسیله او زمین را از عدل و داد پر کن، آن گونه که از ظلم و ستم پر گشته باشد؛ خدایا، بر محمد و اهل بیت او درود فرست، و سید و صاحب و امام وسرورمان صاحب الزمان، پناهگاه اهل عصرمان، و محل نجات اهل روزگارمان، آن امام که کلامش روشن و برهانش واضح است، هدایتگر از گمراهی و نجات بخش از جهالت، را به ما نشان ده، و علوم و معارفش را آشکار، و قوانینش را تثبیت گردان، (و یاری­اش را عالی، و عمرش را طولانی کن، و مقامش را گسترده، و امرش را احیا کن، و نورش را ظاهر گردان، و دوری­اش را نزدیک گردان، و وعده­اش را جامه عمل بپوشان، و عهدش را به انجام رسان، و زمین را به طول مدت اقامتش، و پایداری ملکش، و بزرگی ارتقاء و ارتفاعش زینت گردان، و مکان­های حضور او را نورانی، و قوانینش را تثبیت کن، ص: 87


1- . مصباح الزائر: 217 - 219

السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ الْفَرِیدُ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ الْمُنْتَظَرُ وَ الْحَقُّ الْمُشْتَهَرُ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ الْوَلِیُّ الْمُجْتَبَی وَ الْحَقُّ الْمُنْتَهَی السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ الْمُرْتَجَی لِإِزَالَةِ الْجَوْرِ وَ الْعُدْوَانِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ الْمُبِیدُ لِأَهْلِ الْفُسُوقِ وَ الطُّغْیَانِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ الْهَادِمُ لِبُنْیَانِ الشِّرْکِ وَ النِّفَاقِ وَ الْحَاصِدُ فُرُوعَ الْغَیِّ وَ الشِّقَاقِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِیدِ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا طَامِسَ آثَارِ الزَّیْغِ وَ الْأَهْوَاءِ وَ قَاطِعَ حَبَائِلِ الْکَذِبِ وَ الْفِتَنِ وَ الِامْتِرَاءِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُؤَمَّلُ لِإِحْیَاءِ الدَّوْلَةِ الشَّرِیفَةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا جَامِعَ الْکَلِمَةِ عَلَی التَّقْوَی السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَابَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ثَارَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مُحْیِیَ مَعَالِمِ الدِّینِ وَ أَهْلِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا قَاصِمَ شَوْکَةِ الْمُعْتَدِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَجْهَ اللَّهِ الَّذِی لَا یَهْلِکُ وَ لَا یَبْلَی إِلَی یَوْمِ الدِّینِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رُکْنَ الْإِیمَانِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَاحِبَ الْفَتْحِ وَ نَاشِرَ رَایَةِ الْهُدَی السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مُؤَلِّفَ شَمْلِ الصَّلَاحِ وَ الرِّضَا السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا طَالِبَ ثَارِ الْأَنْبِیَاءِ وَ أَبْنَاءِ الْأَنْبِیَاءِ وَ الثَّائِرَ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلَاءَ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمَنْصُورُ عَلَی مَنِ اعْتَدَی السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُنْتَظَرُ(1) الْمُجَابُ إِذَا دَعَا السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ الْخَلَائِفِ الْبَرَّ التَّقِیَّ الْبَاقِیَ لِإِزَالَةِ الْجَوْرِ وَ الْعُدْوَانِ.

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ النَّبِیِّ الْمُصْطَفَی السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ خَدِیجَةَ الْکُبْرَی وَ ابْنَ السَّادَةِ الْمُقَرَّبِینَ وَ الْقَادَةِ الْمُتَّقِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ النُّجَبَاءِ الْأَکْرَمِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْأَصْفِیَاءِ الْمُهْتَدِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْهُدَاةِ الْمَهْدِیِّینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ خِیَرَةِ الْخِیَرِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَادَةِ الْبَشَرِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْغَطَارِفَةِ الْأَکْرَمِینَ وَ الْأَطَایِبِ الْمُطَهَّرِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْبَرَرَةِ الْمُنْتَجَبِینَ وَ الْخَضَارِمَةِ الْأَنْجَبِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْحُجَجِ الْمُنِیرَةِ وَ السُّرُجِ الْمُضِیئَةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الشُّهُبِ

ص: 86


1- 1. المضطرّ خ ل.

برهانش را عظیم، و حکومتش را طولانی کن، و مکانش را عالی، و پایه­هایش را قوی و نیرومند گردان، و چهره­اش را به ما بنمایان، و شادمانی­اش را آشکار کن، و رتبه­اش را والا گردان، و کلمه­اش را بنمایان، و دعوتش را باشکوه بدار، و خواسته­اش را عطا فرما، و آرزویش را ای پروردگار، برآورده ساز، و مقامش را بزرگ گردان)(1)

، تکریم او را با شکوه کن، و به وسیله او مؤمنان را عزیز و گرامی گردان، و سنت­های پیامبران را به واسطه او زنده کن، و منافقان را به وسیله او خوار گردان، و ستمکاران را نابود ساز، و ظلم حسودان را دفع کن، و او را از شرّ مکر کنندگان حفظ کن، و خواست و اراده ستمگران را از او دفع گردان، و با لشگریان نشانه­دار تأیید کننده او باش، و او را بر تمامی دشمنان دینت مسلّط کن، و هر ستمکار سرکش را به واسطه او در هم شکن، و با شمشیرش هر آتش برافروخته را خاموش گردان، و حکمش را در هر مکانی اجرا کن، و با قدرت و حکومتش هر قدرتی را بر پا دار، و به وسیله او بت پرستان را ریشه کن، و اهل قرآن و ایمان را با او شریف گردان، و او را بر تمامی ادیان پیروز گردان ، و هر کس را که با او دشمنی کرد سرکوب گردان، و هر کس که با او کینه توزی نمود، خوار و ذلیل گردان، و هر کس که حقش را نادیده گرفت و صدق و راستی­اش را انکار کرد و امرش را بی­ارزش شمرد و خواستار خاموشی یادش شد و سعی در خاموش ساختن نورش نمود، را نابود ساز.

خدایا، با نورش هر تاریکی را روشن گردان، و به وسیله او هر غمی را بزدا، و ترس در دل دشمنان را پیشاپیش او بفرست، و قلب را با او آرام گردان، و پیروزی در جنگ را به وسیله او برپا کن، و او را برپا خیزنده مورد امید، و جانشین برتر، و امام منتظر، و عادل آزموده شده قرار ده، و با او زمین را از عدل و داد پر کن، همان گونه که از ظلم و ستم پر شده باشد، و او را در آنچه بر عهده­اش گذاشتی، و جانشینش قرار دادی، و طلب رعایتش را نمودی، یاری کن؛ تا احکامش بالای هر احکامی جاری گردد، و با حقش هر گمراهی هدایت یابد. خدایا او را با چشمان خودت که خواب در آن­ها راه ندارد، نگاه دار، و او را با رکن خودت که نابود نمی­گردد، حفظ کن، و با عزتت که از بین نمی­رود عزیز گردان، و مرا در شمار او و جزء مددکارانش، و از یاران و یاوران وپایه­هایش، و شیعیان و پیروانش، قرار ده؛ و طعم خوشحالی او را بر من بچشان، و لباس شادی­اش را بر من بپوشان، و مرا به همراه او برای بیعت و تأکید پیمانش، بین رکن و مقام، و نزد خانه محترمت حاضر گردان، و ای پروردگار، توفیق انجام طاعت او، و زیستن در خدمت او، و ماندن در دولت او، و دوری از گناه در محضرش را به من عنایت کن؛ و ای پروردگار، اگر مرا قبل از ظهور او از دنیا بردی، پس به فضل و احسان و کرم و منت خود مرا از کسانی قرار ده که در رجعت او باز می­گردد، و در حکومتش سهیم می­شود، و در روزگاران او بهره­مند می­گردد، و زیر سایه بیرق او آرام می­گیرد، و در زمره او محشور می­گردند، و چشمانش به دیدن او روشن می­شود؛ به راستی تو داری فضل بزرگ،

ص: 88


1- . بین دو علامت، افزوده­ای است از نسخه خطی که در صفحه 31 به آن اشاره کردیم.

الثَّاقِبَةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ قَوَاعِدِ الْعِلْمِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ مَعَادِنِ الْحِلْمِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْکَوَاکِبِ الزَّاهِرَةِ وَ النُّجُومِ الْبَاهِرَةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الشُّمُوسِ الطَّالِعَةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْأَقْمَارِ السَّاطِعَةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ السُّبُلِ الْوَاضِحَةِ وَ الْأَعْلَامِ اللَّائِحَةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ السُّنَنِ الْمَشْهُورَةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْمَعَالِمِ الْمَأْثُورَةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الشَّوَاهِدِ الْمَشْهُودَةِ وَ الْمُعْجِزَاتِ الْمَوْجُودَةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الصِّرَاطِ الْمُسْتَقِیمِ وَ النَّبَإِ الْعَظِیمِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْآیَاتِ الْبَیِّنَاتِ وَ الدَّلَائِلِ الظَّاهِرَاتِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْبَرَاهِینِ الْوَاضِحَاتِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْحُجَجِ الْبَالِغَاتِ وَ النِّعَمِ السَّابِغَاتِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ طَهَ وَ الْمُحْکَمَاتِ وَ یَاسِینَ وَ الذَّارِیَاتِ وَ الطُّورِ وَ الْعَادِیَاتِ.

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ مَنْ دَنا فَتَدَلَّی فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی وَ اقْتَرَبَ مِنَ الْعَلِیِّ الْأَعْلَی لَیْتَ شِعْرِی أَیْنَ اسْتَقَرَّتْ بِکَ النَّوَی أَمْ أَنْتَ بِوَادِی طُوًی عَزِیزٌ عَلَیَّ أَنْ تَرَی الْخَلْقَ وَ لَا تُرَی وَ لَا یُسْمَعُ لَکَ حَسِیسٌ وَ لَا نَجْوَی عَزِیزٌ عَلَیَّ أَنْ تَرَی الْخَلْقَ وَ لَا تُرَی عَزِیزٌ عَلَیَّ أَنْ تُحِیطَ بِکَ الْأَعْدَاءُ بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ مُغَیَّبٍ مَا غَابَ عَنَّا بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ نَازِحٍ مَا نَزَحَ عَنَّا وَ نَحْنُ نَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ (1)

ثُمَّ تَرْفَعُ یَدَیْکَ وَ تَقُولُ اللَّهُمَّ أَنْتَ کَاشِفُ الْکُرَبِ وَ الْبَلْوَی وَ إِلَیْکَ نَشْکُو فَقْدَ نَبِیِّنَا وَ غَیْبَةَ إِمَامِنَا وَ ابْنِ بِنْتِ نَبِیِّنَا اللَّهُمَّ وَ امْلَأْ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ- وَ أَرِنَا سَیِّدَنَا وَ صَاحِبَنَا وَ إِمَامَنَا وَ مَوْلَانَا صَاحِبَ الزَّمَانِ وَ مَلْجَأَ أَهْلِ عَصْرِنَا وَ مَنْجَی أَهْلِ دَهْرِنَا ظَاهِرَ الْمَقَالَةِ وَاضِحَ الدَّلَالَةِ هَادِیاً مِنَ الضَّلَالَةِ مُنْقِذاً مِنَ الْجَهَالَةِ وَ أَظْهِرْ مَعَالِمَهُ وَ ثَبِّتْ قَوَاعِدَهُ وَ أَعِزَّ نَصْرَهُ وَ أَطِلْ عُمُرَهُ وَ ابْسُطْ جَاهَهُ وَ أَحْیِ أَمْرَهُ وَ أَظْهِرْ نُورَهُ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ زَیِّنِ الْأَرْضَ بِطُولِ بَقَائِهِ وَ دَوَامِ مُلْکِهِ وَ عُلُوِّ ارْتِقَائِهِ وَ ارْتِفَاعِهِ وَ أَنِرْ مَشَاهِدَهُ وَ ثَبِّتْ قَوَاعِدَهُ وَ عَظِّمْ

ص: 87


1- 1. مصباح الزائر ص 217- 219.

و بخشش دیرینه، و نیکی بزرگوارانه هستی.(1)

پس در مکان خود، دوازده رکعت نماز به جای آور و در آن هر چه دوست داری بخوان، و به حضرت علیه السلام هدیه کن، و در هر یک از دو رکعت، بعد از اینکه سلام نماز را دادی، تسبیحات حضرت زهراء علیها السلام را بخوان و بگو: خدایا، تو سلام هستی، و سلام از تو است، و درود و سلام به تو بر می­گردد؛ خدایا، ما را با سلامی از جانب خودت زنده بدار؛ خدایا، این رکعت­ها هدیه­ای از طرف من به ولیّ و پسر ولی­ّات، و پسر اولیائت، امام پسر امامان، و جانشین شایسته، حضرت حجت صاحب الزمان، است؛ پس بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و این هدیه را به او برسان، و بهترین آرزویم را به من عطا فرما، و امید من به تو و به فرستاده­ات می­باشد، درودهای تو بر او و بر همه خاندان او باد.

هنگامی که از خواندن نماز فارغ شدی، این دعا را بخوان که مشهور است و در زمان غیبت حضرت قائم علیه السلام خوانده می­شود؛ و آن دعا این است: خدایا، خودت را به من بشناسان، که اگر تو خودت را به من نشناسانی، فرستاده­ات را نخواهم شناخت؛ خدایا، فرستاده­ات را به من بشناسان، که اگر فرستاده­ات را به من نشناسانی، حجتت را نخواهم شناخت؛ خدایا، حجتت را به من بشناسان، که اگر حجتت را به من نشناسانی، از دین خود گمراه می­گردم؛ خدایا، مرا به مرگ جاهلیت نمیران، و قلبم را بعد از اینکه هدایت کردی، منحرف نگردان.

خدایا، همان طور که مرا به ولایت کسانی از عهده­داران امر تو بعد از فرستاده­ات که فرمانبرداری­ ایشان را بر من واجب ساختی، هدایت نمودی، تا اینکه ولایت امیرالمؤمنین علی فرزند ابی­طالب و حسن و حسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و حسن و حجت قائم مهدی - که درودهای تو بر همه آنان باد، - پذیرفتم؛

خدایا، پس مرا بر دین خودت استوار گردان، و در طاعتت بگمار، و قلبم را برای ولیّ امرت نرم گردان؛ مرا از آنچه آفریدگانت را با آن آزمودی، معاف دار؛ و مرا بر اطاعت از ولیّ امرت ثابت قدم گردان، همان کسی که از آفریدگانت پوشانده­ای، و او به اذن تو از آفریدگان غایب گشت، و فرمان تو را انتظار می­کشد؛ و تو دانای بدون یاد گرفتن به زمان سامان کار ولیّ­ات، در اجازه دادن به او برای آشکار نمودن امر خود، و پرده برداشتن از رازش، هستی؛ پس مرا بر آن شکیبا ساز، تا زود رسیدن آنچه را که دیر انداخته­ای، و دیر رسیدن آنچه را که زود قرار داده­ای، و برملا ساختن آنچه پوشانده­ای، و جستجوی آنچه کتمان ساخته­ای، را دوست نداشته باشم؛ و با تو در تدبیرت منازعه نکنم، و نگویم چرا و چگونه، و نگویم ولیّ امرت را چه شده است که ظهور نمی­کند، با اینکه زمین از ستم پر گشته است؛ و - بلکه - من همه

ص: 89


1- . مصباح الزائر: 218 - 220

بُرْهَانَهُ وَ أَمِدَّ سُلْطَانَهُ وَ أَعْلِ مَکَانَهُ وَ قَوِّ أَرْکَانَهُ وَ أَرِنَا وَجْهَهُ وَ أَوْضِحْ بَهْجَتَهُ وَ ارْفَعْ دَرَجَتَهُ وَ أَظْهِرْ کَلِمَتَهُ وَ أَعِزَّ دَعْوَتَهُ وَ أَعْطِهِ سُؤْلَهُ وَ بَلِّغْهُ یَا رَبِّ مَأْمُولَهُ وَ شَرِّفْ مَقَامَهُ (1) وَ عَظِّمْ إِکْرَامَهُ وَ أَعِزَّ بِهِ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَحْیِ بِهِ سُنَنَ الْمُرْسَلِینَ وَ أَذِلَّ بِهِ الْمُنَافِقِینَ وَ أَهْلِکْ بِهِ الْجَبَّارِینَ وَ اکْفِهِ بَغْیَ الْحَاسِدِینَ وَ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ الْکَائِدِینَ وَ ازْجُرْ عَنْهُ إِرَادَةَ الظَّالِمِینَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنُودٍ مِنَ الْمَلَائِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَی أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ اقْصِمْ بِهِ کُلَّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ وَ أَخْمِدْ بِسَیْفِهِ کُلَّ نَارٍ وَقِیدٍ وَ أَنْفِذْ حُکْمَهُ فِی کُلِّ مَکَانٍ وَ أَقِمْ بِسُلْطَانِهِ کُلَّ سُلْطَانٍ وَ اقْمَعْ بِهِ عَبَدَةَ الْأَوْثَانِ وَ شَرِّفْ بِهِ أَهْلَ الْقُرْآنِ وَ الْإِیمَانِ وَ أَظْهِرْهُ عَلَی کُلِّ الْأَدْیَانِ وَ اکْبِتْ مَنْ عَادَاهُ وَ أَذِلَّ مَنْ نَاوَاهُ وَ اسْتَأْصِلْ مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ وَ أَنْکَرَ صِدْقَهُ وَ اسْتَهَانَ بِأَمْرِهِ وَ أَرَادَ إِخْمَادَ ذِکْرِهِ وَ سَعَی فِی إِطْفَاءِ نُورِهِ اللَّهُمَّ نَوِّرْ بِنُورِهِ کُلَّ ظُلْمَةٍ وَ اکْشِفْ بِهِ کُلَّ غُمَّةٍ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ الرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ الْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ نُصْرَةَ الْحَرْبِ وَ اجْعَلْهُ الْقَائِمَ الْمُؤَمَّلَ وَ الْوَصِیَّ الْمُفَضَّلَ وَ الْإِمَامَ الْمُنْتَظَرَ وَ الْعَدْلَ الْمُخْتَبَرَ وَ امْلَأْ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً وَ أَعِنْهُ عَلَی مَا وَلَّیْتَهُ وَ اسْتَخْلَفْتَهُ وَ اسْتَرْعَیْتَهُ حَتَّی یَجْرِیَ حُکْمُهُ عَلَی کُلِّ حُکْمٍ وَ یَهْدِیَ بِحَقِّهِ کُلَّ ضَلَالَةٍ.

وَ احْرُسْهُ اللَّهُمَّ بِعَیْنِکَ الَّتِی لَا تَنَامُ وَ اکْنُفْهُ بِرُکْنِکَ الَّذِی لَا یُرَامُ وَ أَعِزَّهُ بِعِزِّکَ الَّذِی لَا یُضَامُ وَ اجْعَلْنِی یَا إِلَهِی مِنْ عَدَدِهِ وَ مَدَدِهِ وَ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ أَرْکَانِهِ وَ أَشْیَاعِهِ وَ أَتْبَاعِهِ وَ أَذِقْنِی طَعْمَ فَرْحَتِهِ وَ أَلْبِسْنِی ثَوْبَ بَهْجَتِهِ وَ أَحْضِرْنِی مَعَهُ لِبَیْعَتِهِ وَ تَأْکِیدِ عَقْدِهِ بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ عِنْدَ بَیْتِکَ الْحَرَامِ وَ وَفِّقْنِی یَا رَبِّ لِلْقِیَامِ بِطَاعَتِهِ وَ الْمَثْوَی فِی خِدْمَتِهِ وَ الْمَکْثِ فِی دَوْلَتِهِ وَ اجْتِنَابِ مَعْصِیَتِهِ فَإِنْ تَوَفَّیْتَنِی اللَّهُمَّ قَبْلَ ذَلِکَ فَاجْعَلْنِی یَا رَبِّ فِیمَنْ یَکُرُّ فِی رَجْعَتِهِ وَ یُمَلَّکُ فِی دَوْلَتِهِ وَ یَتَمَکَّنُ فِی أَیَّامِهِ وَ یَسْتَظِلُّ تَحْتَ أَعْلَامِهِ وَ یُحْشَرُ فِی زُمْرَتِهِ وَ تَقَرُّ عَیْنُهُ بِرُؤْیَتِهِ بِفَضْلِکَ وَ إِحْسَانِکَ وَ کَرَمِکَ وَ امْتِنَانِکَ إِنَّکَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ

ص: 88


1- 1. ما بین العلامتین زیادة من النسخة المخطوطة التی اوعزنا إلیه ص 31.

امورم را به تو واگذار کنم.

خدایا، از تو می­خواهم ظهور ولیّ امرت را در حالی که امرش نافذ باشد، به من نشان دهی، و بدانم که حکومت واقعی، و قدرت و برهان، و حجت و خواست، و توان و نیرو تنها از آنِ تو است؛ پس آن را در مورد من و تمام مؤمنان به انجام رسان، تا به ولیّ امرت که درود خداوند بر او باد، نظاره کنیم، در حالی که گفتارش واضح، دلایلش روشن، هدایت کننده از گمراهی، شفا دهنده از نادانی، باشد؛ و محل­های حضور او را ای پروردگار، آشکار گردان و پایه هایش را تثبیت کن، و ما را از کسانی قرار ده که چشمانشان به دیدنش روشن می­گردد، و ما را به خدمت کردن به او برپا دار، و بر آیینش بمیران، و در زمره او محشور فرما.

خدایا، او را از شر تمامی آنچه خلق کردی و آفریدی و ایجاد کردی و پرورش دادی و تصویر نمودی، حفظ کن، و او را از پیش رو و از پشت سرش، و از سمت راست و چپش حفظ کن، با آن محافظتی که هر کس را با آن حفظ نمایی، تباه نگردد، و حرمت رسول و جانشین رسولت را، که بر او و خاندانش درود باد، به وسیله حفظ او رعایت فرما، و عمرش را طولانی گردان، و بر زمانش بیفزا، و او را بر آنچه گماشتی و طلب رعایتش را نمودی، یاری کن، و بزرگواری خودت را به او بیشتر کن؛ به راستی او امام هدایتگر و هدایت یافته، و برپا خاسته هدایت یافته، و پاک پرهیزکار، بی­آلایش و پاک، و خشنود و مورد پسند، و شکیبا و بسیار سپاسگذار و سختکوش است.

خدایا، یقین را به خاطر طول غیبت آن حضرت و قطع شدن اخبار او، از ما نگیر، و یاد و انتظار و ایمان به او و قوّت یقین در ظهورش، و دعای برای او، و درود بر او را از یاد ما نبر، تا غیبتش ما را از قیامش ناامید نگرداند، و باورمان به آن مانند باورمان به قیام رسولت، که درود تو بر او و بر خاندان او باد، و به آنچه از وحی و قرآن آورده است، باشد؛ و دل­هایمان را بر ایمان به او قوی گردان، تا ما در طریق هدایت و حجت بزرگ، و راه میانه، به دست او رهسپار گردانی، و ما را بر اطاعت از او قوی گردان، و بر همراهی­اش ثابت قدم دار، و ما را در گروه و یاری کنندگان و دوستان و خشنودان از کارش قرار ده، و آن را در زندگی و هنگام مرگمان از ما مگیر، تا ما را در حالی که نه شک کننده باشیم و نه عهد شکن و نه تردید کننده و نه تکذیب کننده، از دنیا ببری.

خدایا، فرج او را زودتر برسان، و او را با یاری خودت مورد تأیید قرار ده، و یاورانش را یاوری، و خوار کنندگانش را خوار ساز، هر کس را که با او دشمنی کند و او را تکذیب نماید، هلاک گردان؛ و حق را با او ظاهر ساز، و ستم را محو گردان، و به وسیله او بندگان مؤمن خود را از خوار شدن نجات ده، و سرزمین­هایت را زنده گردان، و ستمگران و کفار را بکش،

ص: 90

وَ الْمَنِّ الْقَدِیمِ وَ الْإِحْسَانِ الْکَرِیمِ (1)

ثُمَّ صَلِّ فِی مَکَانِکَ اثْنَتَیْ عَشْرَةَ رَکْعَةً وَ اقْرَأْ فِیهَا مَا شِئْتَ وَ أَهْدِهَا لَهُ علیه السلام فَإِذَا سَلَّمْتَ فِی کُلِّ رَکْعَتَیْنِ فَسَبِّحْ تَسْبِیحَ الزَّهْرَاءِ علیها السلام وَ قُلِ اللَّهُمَّ أَنْتَ السَّلَامُ وَ مِنْکَ السَّلَامُ وَ إِلَیْکَ یَعُودُ السَّلَامُ حَیِّنَا رَبَّنَا مِنْکَ بِالسَّلَامِ اللَّهُمَّ إِنَّ هَذِهِ الرَّکَعَاتِ هَدِیَّةٌ مِنِّی إِلَی وَلِیِّکَ وَ ابْنِ وَلِیِّکَ وَ ابْنِ أَوْلِیَائِکَ الْإِمَامِ ابْنِ الْأَئِمَّةِ الْخَلَفِ الصَّالِحِ الْحُجَّةِ صَاحِبِ الزَّمَانِ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَلِّغْهُ إِیَّاهَا وَ أَعْطِنِی أَفْضَلَ أَمَلِی وَ رَجَائِی فِیکَ وَ فِی رَسُولِکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلَی آلِهِ أَجْمَعِینَ فَإِذَا فَرَغْتَ مِنَ الصَّلَاةِ فَادْعُ بِهَذَا الدُّعَاءِ وَ هُوَ دُعَاءٌ مَشْهُورٌ یُدْعَی بِهِ فِی غَیْبَةِ الْقَائِمِ علیه السلام وَ هُوَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ رَسُولَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی اللَّهُمَّ لَا تُمِتْنِی مِیتَةً جَاهِلِیَّةً وَ لَا تُزِغْ قَلْبِی بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنِی اللَّهُمَّ فَکَمَا هَدَیْتَنِی بِوَلَایَةِ مَنْ فَرَضْتَ عَلَیَّ طَاعَتَهُ مِنْ وُلَاةِ أَمْرِکَ بَعْدَ رَسُولِکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ حَتَّی وَالَیْتُ وُلَاةَ أَمْرِکَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ عَلِیّاً وَ مُحَمَّداً وَ جَعْفَراً وَ مُوسَی وَ عَلِیّاً وَ مُحَمَّداً وَ عَلِیّاً وَ الْحَسَنَ وَ الْحُجَّةَ الْقَائِمَ الْمَهْدِیَّ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ اللَّهُمَّ فَثَبِّتْنِی عَلَی دِینِکَ وَ اسْتَعْمِلْنِی بِطَاعَتِکَ وَ لَیِّنْ قَلْبِی لِوَلِیِّ أَمْرِکَ وَ عَافِنِی مِمَّا امْتَحَنْتَ بِهِ خَلْقَکَ وَ ثَبِّتْنِی عَلَی طَاعَةِ وَلِیِّ أَمْرِکَ الَّذِی سَتَرْتَهُ عَنْ خَلْقِکَ وَ بِإِذْنِکَ غَابَ عَنْ بَرِیَّتِکَ وَ أَمْرَکَ یَنْتَظِرُ وَ أَنْتَ الْعَالِمُ غَیْرُ الْمُعَلَّمِ بِالْوَقْتِ الَّذِی فِیهِ صَلَاحُ أَمْرِ وَلِیِّکَ فِی الْإِذْنِ لَهُ بِإِظْهَارِ أَمْرِهِ وَ کَشْفِ سِرِّهِ فَصَبِّرْنِی عَلَی ذَلِکَ حَتَّی لَا أُحِبَّ تَعْجِیلَ مَا أَخَّرْتَ وَ لَا تَأْخِیرَ مَا عَجَّلْتَ وَ لَا کَشْفَ مَا سَتَرْتَ وَ لَا الْبَحْثَ عَمَّا کَتَمْتَ وَ لَا أُنَازِعَکَ فِی تَدْبِیرِکَ وَ لَا أَقُولَ لِمَ وَ کَیْفَ وَ لَا مَا بَالُ وَلِیِّ الْأَمْرِ لَا یَظْهَرُ وَ قَدِ امْتَلَأَتِ الْأَرْضُ مِنَ الْجَوْرِ وَ أُفَوِّضُ أُمُورِی

ص: 89


1- 1. مصباح الزائر ص 218- 220.

و سرهای گمراهی را با او بشکن، و ستمگران و کفار را با او ذلیل گردان، و منافقان و عهد شکنان و تمامی مخالفان و کافران را در کرانه­های شرق­ و غرب­ و خشکی و دشت و کوه­های زمین، هلاک گردان؛ تا سرزمینی احدی از آنان را فرو نگذاری، و آثاری را برای آنها بر جای ننهی؛ خدایا، سرزمین­هایت را از وجود آنها پاک گردان، و سینه­های بندگانت را از آنها شفا بخش، و به وسیله او آنچه از دینت نابود گشته است را زنده گردان، و آنچه از احکامت تغییر یافته و از سنتت دگرگون گشته است را اصلاح گردان، تا دینت به او و به دستان او تر و تازه و جدید و صحیح شود وو هیچ انحراف و بدعتی با آن به وجود نیاید، تا با عدالت او آتش­های کافران را خاموش گردانی؛ او بنده­ای است که برای خودت برگزیده­ای، و برای همراهی دینت به او راضی گشته، و با دانش خود، او را انتخاب نموده­ای، و از گناهان نگاه داشته­، و از کاستی­ها برکنار ساخته­ای، (و بر عالم غیب آشنایش نموده­ای،) و بر او نعمت بخشیده، و از پلیدی پاک نموده، و از آلودگی وارسته گردانده­ای.

خدایا، بر او و بر پدران او، که امامان پاک هستند، و بر شیعیان برگزیده­اش، درود فرست؛ و آنها را به روزهایی که آرزویش را دارند برسان، و این زیارت را از طرف ما، وارسته از هر شک و شبهه و ریا و دو رویی، قرار ده؛ تا به واسطه آن جز تو را نخواهیم، و جز روی تو را طلب نکنیم.

خدایا، ما از نبود پیامبرمان و غیبت اماممان و سختی روزگار بر ما و وقوع فتنه­ها علیه ما، و همدستی دشمنان، و زیاد بودن دشمنان و کمی تعداد خودمان، به درگاه تو شکایت می­کنیم؛ خدایا، پس آنها را با فتحی از جانب خودت که زودتر برسانی، و یاری از سوی خودت که با شکوه گردانی، و امام دادگری که آشکار نمایی، از ما برطرف ساز؛ ای خدای حق، بپذیر.

خدایا، از تو می­خواهیم به ولیّ­ات اذن دهی عدالت تو را در بین بندگانت آشکار سازد، و دشمنانت را در سرزمین­هایت به قتل رساند، تا برای ظلم و ستم پایه و اساسی نماند، جز آنکه شکسته باشی، و باقیمانده­ای نماند، جز آنکه نابود کرده باشی، و قدرتی نماند جز اینکه سست و ضعیف نموده، و رکنی نماند، جز اینکه ویران ساخته باشی، و لبه شمشیری نماند، جز اینکه کند ساخته، و سلاحی نماند جز اینکه خوار کرده باشی، و پرچمی نماند جز اینکه واژگونش نموده باشی، و انسان شجاعی نماند جز اینکه به قتل رسانده باشی، و لشگری نماند جز اینکه رسوا ساخته باشی؛ پروردگارا، آنها را به سنگ محکم، و شمشیر برّنده و خشم خود که از قوم گنهکارن برنمی­گردانی، نابود ساز؛ و دشمنان خود و دشمنان ولیّ­ات و دشمنان پیامبرت - که درودهای تو بر او و بر خاندان او باد، - را با دستان ولی­ّات و بندگان مؤمن خود عذاب کن .

خدایا، ولیّ و حجتت در زمین را در برابر وحشت دشمنان، و کینه کسانی که قصد او را نموده­اند، بسنده باش؛ و با هر کس که درباره او نیرنگ می­کند، مکر بنما؛ و پیشامد بد را برای کسانی که قصد بدی رساندن به او را دارند، قرار ده؛ و ریشه­شان را از او قطع کن،

ص: 91

کُلَّهَا إِلَیْکَ.

اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تُرِیَنِی وَلِیَّ أَمْرِکَ ظَاهِراً نَافِذَ الْأَمْرِ مَعَ عِلْمِی بِأَنَّ لَکَ السُّلْطَانَ وَ الْقُدْرَةَ وَ الْبُرْهَانَ وَ الْحُجَّةَ وَ الْمَشِیَّةَ وَ الْحَوْلَ وَ الْقُوَّةَ فَافْعَلْ بِی ذَلِکَ وَ بِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ حَتَّی نَنْظُرَ إِلَی وَلِیِّ أَمْرِکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْکَ وَ آلِهِ ظَاهِرَ الْمَقَالَةِ وَاضِحَ الدَّلَالَةِ هَادِیاً مِنَ الضَّلَالَةِ شَافِیاً مِنَ الْجَهَالَةِ أَبْرِزْ یَا رَبِّ مَشَاهِدَهُ وَ ثَبِّتْ قَوَاعِدَهُ وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ تُقِرُّ عَیْنَهُ بِرُؤْیَتِهِ وَ أَقِمْنَا بِخِدْمَتِهِ وَ تَوَفَّنَا عَلَی مِلَّتِهِ وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَتِهِ.

اللَّهُمَّ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ جَمِیعِ مَا خَلَقْتَ وَ ذَرَأْتَ وَ بَرَأْتَ وَ أَنْشَأْتَ وَ صَوَّرْتَ وَ احْفَظْهُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ یَمِینِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ بِحِفْظِکَ الَّذِی لَا یَضِیعُ مَنْ حَفِظْتَهُ بِهِ وَ احْفَظْ فِیهِ رَسُولَکَ وَ وَصِیَّ رَسُولِکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ السَّلَامُ وَ مُدَّ عُمُرَهُ وَ زِدْ فِی أَجَلِهِ وَ أَعِنْهُ عَلَی مَا وَلَّیْتَهُ وَ اسْتَرْعَیْتَهُ وَ زِدْ فِی کَرَامَتِکَ لَهُ فَإِنَّهُ الْهَادِی الْمَهْدِیُّ وَ الْقَائِمُ الْمُهْتَدِی وَ الطَّاهِرُ التَّقِیُّ الزَّکِیُّ النَّقِیُّ الرَّضِیُّ الْمَرْضِیُّ الصَّابِرُ الشَّکُورُ الْمُجْتَهِدُ.

اللَّهُمَّ وَ لَا تَسْلُبْنَا الْیَقِینَ لِطُولِ الْأَمَدِ فِی غَیْبَتِهِ وَ انْقِطَاعِ خَبَرِهِ عَنَّا وَ لَا تُنْسِنَا ذِکْرَهُ وَ انْتِظَارَهُ وَ الْإِیمَانَ بِهِ وَ قُوَّةَ الْیَقِینِ فِی ظُهُورِهِ وَ الدُّعَاءَ لَهُ وَ الصَّلَاةَ عَلَیْهِ حَتَّی لَا تُقَنِّطَنَا غَیْبَتُهُ مِنْ قِیَامِهِ وَ یَکُونَ یَقِینُنَا فِی ذَلِکَ کَیَقِینِنَا فِی قِیَامِ رَسُولِکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ مَا جَاءَ بِهِ مِنْ وَحْیِکَ وَ تَنْزِیلِکَ فَقَوِّ قُلُوبَنَا عَلَی الْإِیمَانِ بِهِ حَتَّی تَسْلُکَ بِنَا عَلَی یَدَیْهِ مِنْهَاجَ الْهُدَی وَ الْمَحَجَّةَ الْعُظْمَی وَ الطَّرِیقَةَ الْوُسْطَی وَ قَوِّنَا عَلَی طَاعَتِهِ وَ ثَبِّتْنَا عَلَی مُتَابَعَتِهِ وَ اجْعَلْنَا فِی حِزْبِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ وَ الرَّاضِینَ بِفِعْلِهِ وَ لَا تَسْلُبْنَا ذَلِکَ فِی حَیَاتِنَا وَ لَا عِنْدَ وَفَاتِنَا حَتَّی تَتَوَفَّانَا وَ نَحْنُ عَلَی ذَلِکَ لَا شَاکِّینَ وَ لَا نَاکِثِینَ وَ لَا مُرْتَابِینَ وَ لَا مُکَذِّبِینَ.

اللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ أَیِّدْهُ بِالنَّصْرِ وَ انْصُرْ نَاصِرِیهِ وَ اخْذُلْ خَاذِلِیهِ وَ دَمْدِمْ عَلَی مَنْ نَصَبَ لَهُ وَ کَذَّبَ بِهِ وَ أَظْهِرْ بِهِ الْحَقَّ وَ أَمِتْ بِهِ الْجَوْرَ وَ اسْتَنْقِذْ بِهِ عِبَادَکَ الْمُؤْمِنِینَ مِنَ الذُّلِّ وَ انْعَشْ بِهِ الْبِلَادَ وَ اقْتُلْ بِهِ الْجَبَابِرَةَ وَ الْکَفَرَةَ وَ اقْصِمْ بِهِ

ص: 90

و ترس و وحشت از او را در دل­هایشان بینداز، و گام­هایشان را بلغزان، و به مرگ ناگهانی دچارشان کن، و عذاب خود را برای آنها شدید کن، و در بین بندگانت رسواشان ساز، و در سرزمین­هایت بر آنها لعنت فرست، و در قعر آتش دوزخ ساکن گردان، و شدیدترین عذاب را برای آنها فرو فرست، و در آتش بیفکن، و قبرهای مردگانشان را از آتش پر کن، و داغ­ترین آتش را به آنها برسان، که آنها نماز را تباه ساختند، و دنباله رو شهوت­هایشان گشتند، و بندگانت را گمراه ساختند، و سرزمین­هایت را ویران نمودند.

خدایا، به واسطه ولیّ­ات قرآن را زنده بدار، و نورش را تا همیشه که هیچ شب و تاریکی در آن نباشد، به ما بنمایان؛ و به وسیله او دل­های مرده را زنده کن، و سینه­های دردمند را شفا بخش، و به وسیله او خواسته­های مختلف را به سوی حق گرد آور، و حدود به تعطیلی کشانده شده و احکام مهمل واقع شده را به وسیله او برپا دار، تا اینکه هیچ حقی نماند جز آنکه ظاهر گردد، و عدالتی نماند جز آنکه روشن شود؛ و ما را ای پروردگار، از یاران او، و قوی کنندگان حکومت او، و فرمانبرداران امر او، و خشنود شوندگان از کار او، و تسلیم شدگان در برابر احکام او، و از کسانی که نیازی به تقیّه از آفریدگانت نداشته باشد، قرار ده.

و تو ای پروردگار، کسی هستی که سختی را برطرف می­کنی، و به درمانده آن هنگام که تو را فرا بخواند پاسخ می­دهی، و از گرفتاری بزرگ نجات می­بخشی؛ پس سختی را از ولیّ­ات برطرف کن، و همان گونه که برای او وعده داده­ای، او را جانشین در زمین قرار ده.

خدایا، مرا از بدخواهان خاندان محمد علیهم السلام قرار مده، و مرا از دشمنان خاندان محمد علیهم السلام قرار مده، و مرا از کینه و خشم گیرندگان نسبت به محمد و خاندان محمد علیهم السلام قرار مده، که من از آن به تو پناه می­برم، پس مرا پناه ده، و از تو امان می­خواهم، پس مرا در امان خود گیر؛ خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و به خاطر آنان مرا نزد خودت از رستگاران در دنیا و آخرت، و از نزدیکی­یافتگان قرار ده؛ بپذیر، ای پروردگار جهانیان.(1)

زیارت دیگری برای حضرت علیه السلام وجود دارد که به ندبه معروف است و آن از ناحیه پاک حضرت علیه السلام به ابو جعفر محمد پسر عبدالله حمیری رسیده و او دستور داده است که در سرداب مقدّس خوانده شود؛ که این است:

به نام خداوند بخشنده مهربان؛ نه خود در امر او فکر می­کنند و نه از اولیای او می­پذیرند، این حکمتی رسا است، ولی کسانی را که ایمان نمی­آورند، بیم دادن سودی نمی­رساند؛ سلام بر ما و بر بندگان شایسته خدا، سلام بر آل یاسین، آن همان فضلیت روشن است، و خداوند برای کسی که او را به راه راست هدایت می­کند، دارای فضلیت بزرگ است؛ ای آل یاسین، خداوند خلافتش، و دانش محل جریان ص: 92


1- . مصباح الزائز: 220 - 223

رُءُوسَ الضَّلَالَةِ وَ ذَلِّلْ بِهِ الْجَبَّارِینَ وَ الْکَافِرِینَ وَ أَبِرْ بِهِ الْمُنَافِقِینَ وَ النَّاکِثِینَ وَ جَمِیعَ الْمُخَالِفِینَ وَ الْمُلْحِدِینَ فِی مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا وَ بَرِّهَا وَ سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا حَتَّی لَا تَدَعَ مِنْهُمْ دَیَّاراً وَ لَا تُبْقِیَ لَهُمْ آثَاراً طَهِّرْ مِنْهُمْ بِلَادَکَ وَ اشْفِ مِنْهُمْ صُدُورَ عِبَادِکَ وَ جَدِّدْ بِهِ مَا امْتَحَی مِنْ دِینِکَ وَ أَصْلِحْ بِهِ مَا بُدِّلَ مِنْ حُکْمِکَ وَ غُیِّرَ مِنْ سُنَّتِکَ حَتَّی یَعُودَ دِینُکَ بِهِ وَ عَلَی یَدَیْهِ غَضّاً جَدِیداً صَحِیحاً لَا عِوَجَ فِیهِ وَ لَا بِدْعَةَ مَعَهُ حَتَّی تُطْفِئَ بِعَدْلِهِ نِیرَانَ الْکَافِرِینَ فَإِنَّهُ عَبْدُکَ الَّذِی اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِکَ وَ ارْتَضَیْتَهُ لِنَصْرِ دِینِکَ وَ اصْطَفَیْتَهُ بِعِلْمِکَ وَ عَصَمْتَهُ مِنَ الذُّنُوبِ وَ بَرَّأْتَهُ مِنَ الْعُیُوبِ وَ أَطْلَعْتَهُ عَلَی الْغُیُوبِ وَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِ وَ طَهَّرْتَهُ مِنَ الرِّجْسِ وَ نَقَّیْتَهُ مِنَ الدَّنَسِ.

اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَیْهِ وَ عَلَی آبَائِهِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ وَ عَلَی شِیعَتِهِ الْمُنْتَجَبِینَ وَ بَلِّغْهُمْ مِنْ أَیَّامِهِمْ مَا یَأْمُلُونَ وَ اجْعَلْ ذَلِکَ مِنَّا خَالِصاً مِنْ کُلِّ شَکٍّ وَ شُبْهَةٍ وَ رِیَاءٍ وَ سُمْعَةٍ حَتَّی لَا نُرِیدَ بِهِ غَیْرَکَ وَ لَا نَطْلُبَ بِهِ إِلَّا وَجْهَکَ اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُو إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا وَ غَیْبَةَ إِمَامِنَا وَ شِدَّةَ الزَّمَانِ عَلَیْنَا وَ وُقُوعَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الْأَعْدَاءِ وَ کَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا اللَّهُمَّ فَافْرِجْ ذَلِکَ عَنَّا بِفَتْحٍ مِنْکَ تُعَجِّلُهُ وَ نَصْرٍ مِنْکَ تُعِزُّهُ وَ إِمَامِ عَدْلٍ تُظْهِرُهُ إِلَهَ الْحَقِّ آمِینَ اللَّهُمَّ إِنَّا نَسْأَلُکَ أَنْ تَأْذَنَ لِوَلِیِّکَ فِی إِظْهَارِ عَدْلِکَ فِی عِبَادِکَ وَ قَتْلِ أَعْدَائِکَ فِی بِلَادِکَ حَتَّی لَا تَدَعَ لِلْجَوْرِ یَا رَبِّ دِعَامَةً إِلَّا قَصَمْتَهَا وَ لَا بَقِیَّةً إِلَّا أَفْنَیْتَهَا وَ لَا قُوَّةً إِلَّا أَوْهَنْتَهَا وَ لَا رُکْناً إِلَّا هَدَمْتَهُ وَ لَا حَدّاً إِلَّا فَلَلْتَهُ وَ لَا سِلَاحاً إِلَّا أَذْلَلْتَهُ وَ لَا رَایَةً إِلَّا نَکَّسْتَهُ وَ لَا شُجَاعاً إِلَّا قَتَلْتَهُ وَ لَا جَیْشاً إِلَّا خَذَلْتَهُ وَ ارْمِهِمْ یَا رَبِّ بِحَجَرِکَ الدَّامِغِ وَ اضْرِبْهُمْ بِسَیْفِکَ الْقَاطِعِ وَ بَأْسِکَ الَّذِی لَا تَرُدُّ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِینَ وَ عَذِّبْ أَعْدَاءَکَ وَ أَعْدَاءَ وَلِیِّکَ وَ أَعْدَاءَ رَسُولِکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِیَدِ وَلِیِّکَ وَ أَیْدِی عِبَادِکَ الْمُؤْمِنِینَ اللَّهُمَّ اکْفِ وَلِیَّکَ وَ حُجَّتَکَ فِی أَرْضِکَ هَوْلَ عَدُوِّهِ وَ کَیْدَ مَنْ أَرَادَهُ وَ امْکُرْ بِمَنْ مَکَرَ بِهِ وَ اجْعَلْ دَائِرَةَ السَّوْءِ عَلَی مَنْ أَرَادَ بِهِ سُوءاً وَ اقْطَعْ عَنْهُ مَادَّتَهُمْ

ص: 91

امرش در آنچه قضا و مقدّر نموده و حتمی ساخته است، و در ملکوت خود آن را اراده نموده است را به شما واگذار نموده است، و پرده را برای شما کنار زده است، و شما ذخیره­ها و گواهان و دانشمندان و امانتداران و رهبران بندگان و بزرگان شهرها و برپا دارندگان احکام و درهای ایمان و از نسل پیامبران و برگزیده فرستادگان و خانواده انسان برگزیده پروردگار جهانیان هستید، و خداوند بخشش­های نیکو را برای شما مقدّر نمود، و آن را نافذ و حتمی و همراه همیشگی شما قرار داد، و ما از خود چیزی نداریم، جز اینکه شما وسیله آن و راه دستیابی به آن هستید، خیر خواهی خداوند به دوستان شما همان نعمت الهی است و انتقام او از دشمنانتان، همان خشم و کیفر است؛ از این رو هیچ نجات و پناهی، و هیچ راه گریزی جز شما ای چشمان نظاره­گر خداوند، و دارندگان معرفت او، و جایگاه­های توحیدش در زمین و آسمان، وجود ندارد؛ و تو ای سرور من و ای حجت و باقی گذاشته شده خداوند، کمال نعمت خدا، و وارث پیامبران و جانشینان او هستی؛ همان کسی که در روزگار خویش ایشان را (به عنوان خلیفه خداوند) درک کرده ایم و شما صاحب رجعتی هستی که طبق وعده پروردگار ما محقق است همان رجعتی که دولت حق در آن تشکیل میشود و فرج ما در آن است و یاری پروردگار و عزت ما در آن متحقق میشود.

سلام بر تو ای پرچمِ بلندِ افراشته، و ای دانشِ ریزان، و ای فریادرس و رحمتِ گسترده، و این وعده ای غیر قابل دروغ پنداشتن است؛ سلام بر تو ای صاحب بینایی و شنوایی، همان کسی که میثاق­هایش به چشم خدا است، و عهدهایش در دست خدا، و فرمانروایی­اش به قدرت خدا است؛ تو آن حکیمی هستی که خشم او را به شتاب، و بخشنده­ای که محافظه کاری او را به بخل وا نمی­دارد، و دانشمندی که تعصب او را نادان نمی­گرداند، مجاهدت تو در راه خدا دقیقاً همان خواست خدا است، و مبارزه تو در راه خدا دقیقاً همان انتقام گرفتن او است، و شکیبایی تو در راه خدا دقیقاً همان بردباری خدا است، و سپاسگزاری تو برای خداوند دقیقاً همان فزونی دادن و رحمت خدا است.

سلام بر تو ای کسی که به وسیله خداوند محافظت شده­ای، همان کسی که خداوند نور و روشنایی روبرو و پشت سر و طرف راست و طرف چپ و بالا و پایین او است؛ سلام بر تو ای کسی که نور گوش و دیده­اش در قدرت خداوند ذخیره شده است؛ سلام بر تو ای وعده خدا که خود آن را تعهّد کرده است؛ سلام بر تو ای میثاق خداوند که بر آن پیمان گرفته و استوارش ساخته است؛ سلام بر تو ای دعوت کننده به سوی خدا و استوار کننده دین او؛ سلام بر تو ای جانشین خدا و یاری کننده حق او؛ سلام بر تو ای حجّت خدا و دلیل اراده او، سلام بر تو ای تلاوت کننده کتاب خدا و تفسیر کننده آن، سلام بر تو در تمام لحظه های شب و ساعت های روز، سلام بر تو ای باقی نهاده خدا در زمین، سلام بر تو آنگاه که می ایستی، و آنگاه که می نشینی، سلام بر تو آنگاه که - قرآن را - می خوانی و تبیین می کنی، سلام بر تو آنگاه که نماز می گزاری و قنوت می خوانی، سلام بر تو آنگاه که رکوع و سجود می آوری، سلام بر تو هنگامی که استعاذه می­خوانی و تسبیح می­گویی، سلام بر تو آنگاه که «لا اله الا الله» و «الله اکبر» می گویی، سلام بر تو آنگاه که - خدا را - می ستایی و آمرزش می خواهی، ص: 93

وَ أَرْعِبْ لَهُ قُلُوبَهُمْ وَ زَلْزِلْ أَقْدَامَهُمْ وَ خُذْهُمْ جَهْرَةً وَ بَغْتَةً وَ شَدِّدْ عَلَیْهِمْ عَذَابَکَ وَ أَخْزِهِمْ فِی عِبَادِکَ وَ الْعَنْهُمْ فِی بِلَادِکَ وَ أَسْکِنْهُمْ أَسْفَلَ نَارِکَ وَ أَحِطْ بِهِمْ أَشَدَّ عَذَابِکَ وَ أَصْلِهِمْ نَاراً وَ احْشُ قُبُورَ مَوْتَاهُمْ نَاراً وَ أَصْلِهِمْ حَرَّ نَارِکَ فَإِنَّهُمْ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ وَ أَضَلُّوا عِبَادَکَ وَ أَخْرَبُوا بِلَادَکَ اللَّهُمَّ وَ أَحْیِ بِوَلِیِّکَ الْقُرْآنَ وَ أَرِنَا نُورَهُ سَرْمَداً لَا لَیْلَ فِیهِ وَ أَحْیِ بِهِ الْقُلُوبَ الْمَیْتَةَ وَ اشْفِ بِهِ الصُّدُورَ الْوَغِرَةَ وَ اجْمَعْ بِهِ الْأَهْوَاءَ الْمُخْتَلِفَةَ عَلَی الْحَقِّ وَ أَقِمْ بِهِ الْحُدُودَ الْمُعَطَّلَةَ وَ الْأَحْکَامَ الْمُهْمَلَةَ حَتَّی لَا یَبْقَی حَقٌّ إِلَّا ظَهَرَ وَ لَا عَدْلٌ إِلَّا زَهَرَ وَ اجْعَلْنَا یَا رَبِّ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ مُقَوِّیَةِ سُلْطَانِهِ وَ الْمُؤْتَمِرِینَ لِأَمْرِهِ وَ الرَّاضِینَ بِفِعْلِهِ وَ الْمُسَلِّمِینَ لِأَحْکَامِهِ وَ مِمَّنْ لَا حَاجَةَ بِهِ إِلَی التَّقِیَّةِ مِنْ خَلْقِکَ وَ أَنْتَ یَا رَبِّ الَّذِی تَکْشِفُ الضُّرَّ وَ تُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاکَ وَ تُنَجِّی مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ فَاکْشِفِ الضُّرَّ عَنْ وَلِیِّکَ وَ اجْعَلْهُ خَلِیفَةً فِی أَرْضِکَ کَمَا ضَمِنْتَ لَهُ.

اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْنِی مِنْ خُصَمَاءِ آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام وَ لَا تَجْعَلْنِی مِنْ أَعْدَاءِ آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام وَ لَا تَجْعَلْنِی مِنْ أَهْلِ الْحَنَقِ وَ الْغَیْظِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام فَإِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ ذَلِکَ فَأَعِذْنِی وَ أَسْتَجِیرُ بِکَ فَأَجِرْنِی اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنِی بِهِمْ عِنْدَکَ فَائِزاً فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ آمِینَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ (1).

زِیَارَةٌ أُخْرَی لَهُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ هِیَ الْمَعْرُوفَةُ بِالنُّدْبَةِ خَرَجَتْ مِنَ النَّاحِیَةِ الْمَحْفُوفَةِ بِالْقُدْسِ إِلَی أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحِمْیَرِیِّ رَحِمَهُ اللَّهُ وَ أَمَرَ أَنْ تُتْلَی فِی السِّرْدَابِ الْمُقَدَّسِ وَ هِیَ:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ لَا لِأَمْرِ اللَّهِ تَعْقِلُونَ وَ لَا مِنْ أَوْلِیَائِهِ تَقْبَلُونَ حِکْمَةٌ بالِغَةٌ فَما تُغْنِ الْآیاتُ وَ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا یُؤْمِنُونَ السَّلَامُ عَلَیْنَا وَ عَلَی عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِینَ سَلَامٌ عَلَی آلِ یَاسِینَ ذَلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْمُبِینُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ لِمَنْ یَهْدِیهِ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِیمَ قَدْ آتَاکُمُ اللَّهُ یَا آلَ یَاسِینَ خِلَافَتَهُ وَ عِلْمَ مَجَارِی

ص: 92


1- 1. مصباح الزائر ص 220- 223.

سلام بر تو آنگاه که که خدا را ستوده و مدح می­کنی، سلام بر تو آن هنگام که شب می­کنی، و آن هنگام شب را به صبح می­رسانی .

سلام بر تو در شب آنگاه که - تاریکی اش گیتی را - فرو پوشد، و در روز آنگاه که روشنایی اش آشکار گردد، سلام بر تو در آخرت و در دنیا، سلام بر شما ای حجت­های خداوند، و دعوت کنندگان و هدایتگران و حامیان و رهبران و امامان و پیشوایان و سروران ما؛ سلام بر شما، شما نور ما و مایه مباهات ما در وقت نماز، و دستاویز ما برای دعا و نماز و روزه و طلب آمرزش و سایر اعمالمان هستید؛ سلام بر تو ای امامِ امان یافته، سلام بر تو ای امام آرزو شده، با همه سلام­های جامع و فراگیر بر تو سلام باد.

ای مولای من، تو را گواه می گیرم که من شهادت می دهم: خدایی جز الله نیست و او یکتای بی همتا است، و حضرت محمّد، بنده و فرستاده او است و محبوبی جز او و خاندانش نیست؛ *و امیرالمؤمنین - علی - حجّت او است، و حسن حجّت او است، و حسین حجّت او است، و علیّ فرزند حسین حجّت او است، و محمّد فرزند علی حجّت او است، و جعفر فرزند محمّد حجّت او است، و موسی فرزند جعفر حجّت او است، و علی فرزند موسی حجّت او است، و محمّد فرزند علی حجّت او است، و علی فرزند محمّد حجّت او است، و حسن فرزند علی حجّت او است، و شهادت می دهم که تو حجّت خدا هستی، و پیامبران، دعوت کننده و مایه هدایت و کمال یافتن شما هستند، اول و آخر و پایان آن، شما هستید؛ و گواهی می­دهم که بازگشت شما - به این دنیا قبل از قیامت - راست است و هیچ تردیدی در آن نیست، کسی که قبلاً ایمان نیاورده یا خیری در ایمان آوردن خود به دست نیاورده، ایمان آوردنش سود نمی بخشد. و گواهی می دهم که مرگ راست است، و آمدن دو فرشته پرسشگر - در گور - راست است، و از نو زنده شدن راست است، و برانگیخته شدن راست است، و - پل - صراط راست است، و در کمین گاه بودن خدا راست است، و ترازوی اعمال راست است، و رستاخیز راست است، و حسابرسی کردارها راست است، و بهشت و دوزخ راست است، پاداش به آن دو حق است، و نوید و هشدار به آن دو راست است، و اینکه شما برای شفاعت شایسته هستید، که نه باز می­گردانده میشوید و نه کسی از شما پیشی میگیرد، و شما به خواست و فرمان خدا عمل می­کنید، و برای خداوند رحمت و کلمه والا است، و خوبی و حجت پر نعمت خداوند به دست اوست، او آدمیان و پریان را آفرید تا او را عبادت کنند، و از بندگانش، عبادتش را خواست، پس عده­ای بدبخت و عده­ای سعادتمند هستند، کسی که با شما مخالفت کند بدبخت است، و کسی که از شما فرمانبرداری نماید، خوشبخت و سعادتمند است.

و تو ای مولای من، بر آن چه تو را بر آن شاهد گرفتم گواه باش، تو آن را نزد خود نگاه می­داری و آن را برای من حفظ می­کنی، و من بر آن گواه می­میرم و بر آن محشور می­شوم و با این گواهی (در مقابل خداوند) خواهم ایستاد در حالی که دوستدار شما و بیزار از دشمن شما هستم و دشمن میدارم کسی را که از شما نفرت دارد و محبت دارم به کسی که شما او را دوست دارید. حق همان است که شما آن را پسندیده باشید، و باطل همان که شما از آن ناخشنود شوید، تنها آنچه شما فرمان داده اید، شایسته است، و آنچه نهی فرموده اید، ناپسند است، و قضا و قدر حتمی آن است که خواست شما به آن اختصاص یافته است، و هر آنچه که سنت شما به

ص: 94

أَمْرِهِ فِیمَا قَضَاهُ وَ دَبَّرَهُ وَ رَتَّبَهُ وَ أَرَادَهُ فِی مَلَکُوتِهِ فَکَشَفَ لَکُمُ الْغِطَاءَ وَ أَنْتُمْ خَزَنَتُهُ وَ شُهَدَاؤُهُ وَ عُلَمَاؤُهُ وَ أُمَنَاؤُهُ وَ سَاسَةُ الْعِبَادِ وَ أَرْکَانُ الْبِلَادِ وَ قُضَاةُ الْأَحْکَامِ وَ أَبْوَابُ الْإِیمَانِ وَ سُلَالَةُ النَّبِیِّینَ وَ صَفْوَةُ الْمُرْسَلِینَ وَ عِتْرَةُ خِیَرَةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ مِنْ تَقْدِیرِهِ مَنَائِحَ الْعَطَاءِ بِکُمْ إِنْفَاذُهُ مَحْتُوماً مَقْرُوناً فَمَا شَیْ ءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَیْهِ السَّبِیلُ خِیَارُهُ لِوَلِیِّکُمْ نِعْمَةٌ وَ انْتِقَامُهُ مِنْ عَدُوِّکُمْ سَخْطَةٌ فَلَا نَجَاةَ وَ لَا مَفْزَعَ إِلَّا أَنْتُمْ وَ لَا مَذْهَبَ عَنْکُمْ یَا أَعْیُنَ اللَّهِ النَّاظِرَةَ وَ حَمَلَةَ مَعْرِفَتِهِ وَ مَسَاکِنَ تَوْحِیدِهِ فِی أَرْضِهِ وَ سَمَائِهِ وَ أَنْتَ یَا مَوْلَایَ وَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ بَقِیَّتَهُ کَمَالَ نِعْمَتِهِ وَ وَارِثَ أَنْبِیَائِهِ وَ خُلَفَائِهِ مَا بَلَغْنَاهُ مِنْ دَهْرِنَا وَ صَاحِبُ الرَّجْعَةِ لِوَعْدِ رَبِّنَا الَّتِی فِیهَا دَوْلَةُ الْحَقِّ وَ فَرَجُنَا وَ نَصْرُ اللَّهِ لَنَا وَ عِزُّنَا.

السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ وَ الْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ وَ الْغَوْثُ وَ الرَّحْمَةُ الْوَاسِعَةُ وَعْداً غَیْرَ مَکْذُوبٍ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَاحِبَ الْمَرْأَی وَ الْمَسْمَعِ الَّذِی بِعَیْنِ اللَّهِ مَوَاثِیقُهُ وَ بِیَدِ اللَّهِ عُهُودُهُ وَ بِقُدْرَةِ اللَّهِ سُلْطَانُهُ أَنْتَ الْحَکِیمُ الَّذِی لَا تُعَجِّلُهُ الْغَضْبَةُ وَ الْکَرِیمُ الَّذِی لَا تُبَخِّلُهُ الْحَفِیظَةُ وَ الْعَالِمُ الَّذِی لَا تُجَهِّلُهُ الْحَمِیَّةُ مُجَاهَدَتُکَ فِی اللَّهِ ذَاتُ مَشِیَّةِ اللَّهِ وَ مُقَارَعَتُکَ فِی اللَّهِ ذَاتُ انْتِقَامِ اللَّهِ وَ صَبْرُکَ فِی اللَّهِ ذُو أَنَاةِ اللَّهِ وَ شُکْرُکَ لِلَّهِ ذُو مَزِیدِ اللَّهِ وَ رَحْمَتِهِ.

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَحْفُوظاً بِاللَّهِ اللَّهُ نُورُ أَمَامِهِ وَ وَرَاءِهِ وَ یَمِینِهِ وَ شِمَالِهِ وَ فَوْقِهِ وَ تَحْتِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَخْزُوناً فِی قُدْرَةِ اللَّهِ نُورُ سَمْعِهِ وَ بَصَرِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِی ضَمِنَهُ وَ یَا مِیثَاقَ اللَّهِ الَّذِی أَخَذَهُ وَ وَکَّدَهُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا دَاعِیَ اللَّهِ وَ دَیَّانَ دِینِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا خَلِیفَةَ اللَّهِ وَ نَاصِرَ حَقِّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِیلَ إِرَادَتِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا تَالِیَ کِتَابِ اللَّهِ وَ تَرْجُمَانَهُ السَّلَامُ عَلَیْکَ فِی آنَاءِ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقُومُ السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْعُدُ السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْرَأُ وَ تُبَیِّنُ السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تُصَلِّی وَ تَقْنُتُ السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَرْکَعُ وَ تَسْجُدُ السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَعَوَّذُ وَ تُسَبِّحُ السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تُهَلِّلُ وَ تُکَبِّرُ السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَحْمَدُ وَ تَسْتَغْفِرُ

ص: 93

آن اختصاص نیافته است، نابود شدنی است.

پس هیچ خدایی جز الله نیست، او یگانه است و هیچ شریکی ندارد، محمد، بنده و فرستاده او است، علی امیر مؤمنان و حجّت او است، و حسن حجّت او است، و حسین حجّت او است، و علیّ حجّت او است، و محمّد حجّت او است، و جعفر حجّت او است، و موسی حجّت او است، و علیّ حجّت او است، و محمّد حجّت او است، و علی حجّت او است، و حسن حجّت او است، و شهادت می دهم که تو حجّت خدا هستی، و شما حجت­ها و برهان­های خداوند هستید؛ ای مولای من، از بیعتی که خداوند از من گرفته است، که آن همان مبارزه در راه خدا است که با آن جان­های مؤمنان را خریده است، شادمان هستم؛ پس دل من به خداوند یکتای بی­همتا و به فرستاده او، و به امیر المؤمنین، و به شما ای مولای من، از نخستین تا واپسین شما ایمان دارد؛ و یاری من همواره برای شما آماده، و دوستی من برای شما از روی اخلاص است؛ و بیزاری­ام از دشمنان شما، یعنی اهل خشم و جدال، ثابت و همیشگی است، برای خونخواهی شما من دوستدار تنها هستم، و خداوند معبود راستین، مرا برای آن بگمارد، خدایا اجابت کن، خدایا اجابت کن، من در آنچه در آن به تو نزدیک گشتم و متوسل شدم، جز تو چه کسی را دارم؟ تو مرا محافظت می­کنی از آنچه به واسطه­اش به تو تقرّب جستم، ای پناه و آبرو و برکت خداوند، مرا بی نیاز گردان و به خودت نزدیک کن، مرا دریاب، و به خودت متصل گردان و از خودت جدا مکن.

خدایا، توسّل و تقرّب من به تو به واسطه آنها است؛ خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و مرا به آنان متصل گردان، و از آنان جدا مکن، به واسطه حجت خودت مرا حفظ کن؛ درود و سلام تو بر آل یاسین باد؛ مولای من، تو مایه مباهات نزد خداوند، که پروردگار تو و پروردگار من است، هستی؛ که به راستی او ستوده گرامی است. خدایا، به نامت که او را از آن آفریدی و در تو مستقر گشت، و او هرگز از تو به چیز دیگری بیرون نمی­رود، ای ایجاد شدن، ای ایجاد کننده، ای والا مرتبه، ای پاک و منزّه گشته، ای مهربانی کننده، ای دلسوز، از تو می­خواهم همان گونه که او را لطیف آفریدی، بر محمد پیامبر رحمت تو، و کلمه نور تو، و پدر هدایتگران به رحمت تو است، درود فرستی؛ و قلبم را با نور یقین، و سینه­ام را با نور ایمان، و اندیشه­ام را با نور ثبات، و اراده­ام را با نور توفیق، و هوشیاری­ام را با نور دانش، و نیرویم را با نور عمل، و زبانم را با نور راستی، و دینم را با نور بصیرت از جانب خودت، و دیده­ام را با نور روشنایی، و گوشم را با نور شنیدن حکمت، و دوستی­ام را با نور دوستی با محمد و خاندان محمد علیهم السلام، و جانم را با نور بیزاری از دشمنان محمد و دشمنان خاندان محمد پر کن، تا در حالی تو را دیدار کنم که به عهد و میثاق خود وفا کرده باشم؛ و ای سرپرست و ای ستوده، رحمتت مرا در بر گیرد. دعایم در منظر دید آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم است و تو ای حجت خدا دعایم را میشنوی پس تو سبب های اجابت دعایم را فراهم کن،

ص: 95

السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تُمَجِّدُ وَ تَمْدَحُ السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تُمْسِی وَ تُصْبِحُ.

السَّلَامُ عَلَیْکَ فِی اللَّیْلِ إِذا یَغْشی وَ فِی النَّهارِ إِذا تَجَلَّی السَّلَامُ عَلَیْکَ فِی الْآخِرَةِ وَ الْأُولَی السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا حُجَجَ اللَّهِ وَ دُعَاتَنَا وَ هُدَاتَنَا وَ رُعَاتَنَا وَ قَادَتَنَا وَ أَئِمَّتَنَا وَ سَادَتَنَا وَ مَوَالِیَنَا السَّلَامُ عَلَیْکُمْ أَنْتُمْ نُورُنَا وَ أَنْتُمْ جَاهُنَا أَوْقَاتَ صَلَوَاتِنَا وَ عِصْمَتُنَا بِکُمْ لِدُعَائِنَا وَ صَلَاتِنَا وَ صِیَامِنَا وَ اسْتِغْفَارِنَا وَ سَائِرِ أَعْمَالِنَا السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ الْمَأْمُونُ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ الْمَأْمُولُ السَّلَامُ عَلَیْکَ بِجَوَامِعِ السَّلَامِ.

اشْهَدْ یَا مَوْلَایَ أَنِّی أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ لَا حَبِیبَ إِلَّا هُوَ وَ أَهْلُهُ وَ أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ حُجَّتُهُ وَ أَنَّ الْحَسَنَ حُجَّتُهُ وَ أَنَّ الْحُسَیْنَ حُجَّتُهُ وَ أَنَّ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ حُجَّتُهُ وَ أَنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ وَ أَنَّ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ وَ أَنَّ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ وَ أَنَّ عَلِیَّ بْنَ مُوسَی حُجَّتُهُ وَ أَنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ وَ أَنَّ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ وَ أَنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ وَ أَنْتَ حُجَّتُهُ وَ أَنَّ الْأَنْبِیَاءَ دُعَاةٌ وَ هُدَاةُ رُشْدِکُمْ أَنْتُمُ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ خَاتِمَتُهُ وَ أَنَّ رَجْعَتَکُمْ حَقٌّ لَا شَکَّ فِیهَا وَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمانِها خَیْراً وَ أَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَ أَنَّ مُنْکَراً وَ نَکِیراً حَقٌّ وَ أَنَّ النَّشْرَ حَقٌّ وَ الْبَعْثَ حَقٌّ وَ أَنَّ الصِّرَاطَ حَقٌّ وَ أَنَّ الْمِرْصَادَ حَقٌّ وَ أَنَّ الْمِیزَانَ حَقٌّ وَ الْحِسَابَ حَقٌّ وَ أَنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ وَ النَّارَ حَقٌّ وَ الْجَزَاءَ بِهِمَا لِلْوَعْدِ وَ الْوَعِیدِ حَقٌّ وَ أَنَّکُمْ لِلشَّفَاعَةِ حَقٌّ لَا تُرَدُّونَ وَ لَا تُسْبَقُونَ بِمَشِیَّةِ اللَّهِ وَ بِأَمْرِهِ تَعْمَلُونَ وَ لِلَّهِ الرَّحْمَةُ وَ الْکَلِمَةُ الْعُلْیَا وَ بِیَدِهِ الْحُسْنَی وَ حُجَّةُ اللَّهِ النُّعْمَی خَلَقَ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ لِعِبَادَتِهِ أَرَادَ مِنْ عِبَادِهِ عِبَادَتَهُ فَشَقِیٌّ وَ سَعِیدٌ قَدْ شَقِیَ مَنْ خَالَفَکُمْ وَ سَعِدَ مَنْ أَطَاعَکُمْ.

وَ أَنْتَ یَا مَوْلَایَ فَاشْهَدْ بِمَا أَشْهَدْتُکَ عَلَیْهِ تَخْزُنُهُ وَ تَحْفَظُهُ لِی عِنْدَکَ أَمُوتُ عَلَیْهِ وَ أُنْشَرُ عَلَیْهِ وَ أَقِفُ بِهِ وَلِیّاً لَکَ بَرِیئاً مِنْ عَدُوِّکَ مَاقِتاً لِمَنْ أَبْغَضَکُمْ وَادّاً لِمَنْ أَحْبَبْتُمْ فَالْحَقُّ مَا رَضِیتُمُوهُ وَ الْبَاطِلُ مَا سَخِطْتُمُوهُ وَ الْمَعْرُوفُ مَا أَمَرْتُمْ بِهِ وَ الْمُنْکَرُ مَا نَهَیْتُمْ عَنْهُ وَ الْقَضَاءُ الْمُثْبَتُ مَا اسْتَأْثَرَتْ بِهِ مَشِیَّتُکُمْ وَ الْمَمْحُوُّ

ص: 94

تا به آن چنگ آویزم؛ شنوایی و خشنودی من همراه تو، همراه تو، همراه تو است، ای بزرگوار.(1)

می­گویم

نویسنده کتاب المزار الکبیر گفته است: شیخ فقیه، ابو محمد عربی پسر مسافر در منزل خود در شهر حلّه، در ماه ربیع الأول سال 573 برای ما نقل کرد؛ و شیخ ابو البقاء هبة لله پسر نماء پسر علی پسر حمدون، برایم نقل کرد، و این هر دو گفته­اند: شیخ امین حسین پسر احمد پسر محمد پسر علی پسر طحال بغدادی - که رحمت خداوند بر او باد، - در زیارتگاه سرورمان امیرالمؤمنین علی فرزند ابی­طالب - که درودهای خداوند بر او باد، - برای ما نقل کرد و گفت: شیخ مفید ابو علی حسن پسر محمد طوسی - که خداوند از او خشنود باد، - در زیارتگاه پیش گفته، به نقل از پدرش ابی جعفر طوسی -که خداوند از او خشنود باد، - از محمد پسر اسماعیل، از محمد پسر اشناس پارچه­فروش، از محمد پسر احمد پسر یحیی قمی، از محمد پسر علی پسر زنجویه قمی، از محمد پسر عبدالله پسر جعفر حمیری برای ما نقل کرد.

وی گفت: ابو علی حسن پسر اشناس برای ما گفت و همچنین به ما خبر داد ابو المفضّل محمد پسر عبیدالله شیبانی به ما خبر داد که اباجعفر محمد پسر عبدالله پسر جعفر حمیری به او خبر داده و نقل تمام آنچه را که روایت کرده است، اجازه داده است؛ مبنی بر اینکه روزی از ناحیه مقدّسه - که خداوند آن را ایمن نگاه دارد، - نوشته ای به سوی او بیرون آمد، و بعد از جواب دادن به سوالات و درود فرستادن (به محمد و آل محمد) و توجه (به ایشان)، در آن نوشته آمده بود: به نام خداوند بخشنده مهربان؛ نه خود در امر او فکر می­کنند و نه از اولیای او می­پذیرند، این حکمتی رسا است، ولی کسانی را که ایمان نمی­آورند، بیم دادن سودی نمی­رساند؛ سلام بر ما و بر بندگان شایسته خدا؛ هرگاه خواستید به واسطه ما به سوی خدا و ما روی آورید، آن گونه که خدای متعال فرموده است، بگویید: سلام بر آل یاسین، آن همان فضلیت روشن است، و خداوند برای کسی که او را به راه راست خود هدایت می­کند، دارای فضلیت بزرگ است.

توجه: ای آل یاسین، به یقین، خداوند خلافت و محل جریان امر خود را به شما واگذار نموده است.

می­گویم

و دعا را تا آخر آنچه گذشت ادامه داد. نویسنده المزار الکبیر - که رحمت خداوند بر او باد، - سپس گفته است: این ذکری است برای توجه به سوی حضرت حجت، صاحب الزمان علیه السلام در زیارت ایشان که بعد از دوازده رکعت نماز است.(2)

ص: 96


1- . مصباح الزائر: 223 - 225
2- . المزار الکبیر: 188

مَا لَا اسْتَأْثَرَتْ بِهِ سُنَّتُکُمْ.

فَلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ مُحَمَّدٌ عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ حُجَّةٌ الْحَسَنُ حُجَّتُهُ الْحُسَیْنُ حُجَّتُهُ عَلِیٌّ حُجَّتُهُ مُحَمَّدٌ حُجَّتُهُ جَعْفَرٌ حُجَّتُهُ مُوسَی حُجَّتُهُ عَلِیٌّ حُجَّتُهُ مُحَمَّدٌ حُجَّتُهُ عَلِیٌّ حُجَّتُهُ الْحَسَنُ حُجَّتُهُ وَ أَنْتَ حُجَّتُهُ وَ أَنْتُمْ حُجَجُهُ وَ بَرَاهِینُهُ أَنَا یَا مَوْلَایَ مُسْتَبْشِرٌ بِالْبَیْعَةِ الَّتِی أَخَذَ اللَّهُ عَلَیَّ شَرْطَهُ قِتَالًا فِی سَبِیلِهِ اشْتَرَی بِهِ أَنْفُسَ الْمُؤْمِنِینَ فَنَفْسِی مُؤْمِنَةٌ بِاللَّهِ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ بِرَسُولِهِ وَ بِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ بِکُمْ یَا مَوَالِیَّ أَوَّلِکُمْ وَ آخِرِکُمْ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ وَ مَوَدَّتِی خَالِصَةٌ لَکُمْ وَ بَرَاءَتِی مِنْ أَعْدَائِکُمْ أَهْلِ الْحَرْدَةِ وَ الْجِدَالِ ثَابِتَةٌ لِثَارِکُمْ أَنَا وَلِیٌّ وَحِیدٌ وَ اللَّهُ إِلَهُ الْحَقِّ جَعَلَنِی بِذَلِکَ آمِینَ آمِینَ مَنْ لِی إِلَّا أَنْتَ فِیمَا دِنْتُ وَ اعْتَصَمْتُ بِکَ فِیهِ تَحْرُسُنِی فِیمَا تَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَیْکَ یَا وِقَایَةَ اللَّهِ وَ سِتْرَهُ وَ بَرَکَتَهُ أَغْنِنِی أَدْنِنِی أَدْرِکْنِی صِلْنِی بِکَ وَ لَا تَقْطَعْنِی اللَّهُمَّ بِهِمْ إِلَیْکَ تَوَسُّلِی وَ تَقَرُّبِی اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ صِلْنِی بِهِمْ وَ لَا تَقْطَعْنِی بِحُجَّتِکَ اعْصِمْنِی وَ سَلَامُکَ عَلَی آلِ یَاسِینَ مَوْلَایَ أَنْتَ الْجَاهُ عِنْدَ اللَّهِ رَبِّکَ وَ رَبِّی إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی خَلَقْتَهُ مِنْ ذَلِکَ وَ اسْتَقَرَّ فِیکَ فَلَا یَخْرُجُ مِنْکَ إِلَی شَیْ ءٍ أَبَداً أَیَا کَیْنُونُ أَیَا مُکَوِّنُ أَیَا مُتَعَالِ أَیَا مُتَقَدِّسُ أَیَا مُتَرَحِّمُ أَیَا مُتَرَئِّفُ أَیَا مُتَحَنِّنُ أَسْأَلُکَ کَمَا خَلَقْتَهُ غَضّاً أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ نَبِیِّ رَحْمَتِکَ وَ کَلِمَةِ نُورِکَ وَ وَالِدِ هُدَاةِ رَحْمَتِکَ وَ امْلَأْ قَلْبِی نُورَ الْیَقِینِ وَ صَدْرِی نُورَ الْإِیمَانِ وَ فِکْرِی نُورَ الثَّبَاتِ وَ عَزْمِی نُورَ التَّوْفِیقِ وَ ذَکَائِی نُورَ الْعِلْمِ وَ قُوَّتِی نُورَ الْعَمَلِ وَ لِسَانِی نُورَ الصِّدْقِ وَ دِینِی نُورَ الْبَصَائِرِ مِنْ عِنْدِکَ وَ بَصَرِی نُورَ الضِّیَاءِ وَ سَمْعِی نُورَ وَعْیِ الْحِکْمَةِ وَ مَوَدَّتِی نُورَ الْمُوَالاةِ لِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ علیهم السلام وَ نَفْسِی نُورَ قُوَّةِ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَاءِ مُحَمَّدٍ وَ أَعْدَاءِ آلِ مُحَمَّدٍ حَتَّی أَلْقَاکَ وَ قَدْ وَفَیْتُ بِعَهْدِکَ وَ مِیثَاقِکَ فَلْتَسَعْنِی رَحْمَتُکَ یَا وَلِیُّ یَا حَمِیدُ بِمَرْأَی آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَسْمَعِکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ دُعَائِی فَوَفِّنِی مُنْجِزَاتِ إِجَابَتِی أَعْتَصِمُ بِکَ مَعَکَ

ص: 95

احمد پسر ابراهیم گفت: به ابوجعفر محمد پسر عثمان از اشتیاقم برای دیدن مولایمان علیه السلام شکایت کردم و او به من گفت: آیا با وجود شور و اشتیاق، خواستار دیدن او - نیز - هستی؟ گفتم: بله؛ گفت: خداوند به شور و اشتیاق تو پاداش نیک دهد و چهره او را در آسانی و عافیت به تو نمایان سازد، ای ابا عبدالله، اصرار مکن که او را ببینی؛ چون روزهای غیبت نیز (مانند تو) مشتاق آن حضرت هستند و بودن در کنارش را طلب نکن؛ چون غیبت از اراده­های بزرگ خدا است، و تسلیم در برابر خواست خدا شایسته­تر می­باشد؛ اما با زیارت به سوی او روی آور؛ اما همان گونه عمل کنید که محمد پسر علی عمل میکرد و حضرت به او املاء کرده بود؛ از متنی که پیش او وجود دارد، نسخه­برداری کنید و آن، توجه به سوی صاحب الزمان با زیارت، بعد از نماز دوازده رکعتی است که دو رکعت دو رکعت به جای می­آوری و در همه آنها که دو رکعتی هستند، «قل هو الله أحد» را می­خوانی، و سپس بر محمد و خاندان او درود می­فرستی و کلام خداوند بزرگ را می­گویی که فرموده است: سلام بر آل یاسین، آن همان فضیلت روشن از جانب خدا است، و خداوند صاحب فضیلت بزرگ است، و امام او کسی است که او را به راه مستقیم هدایت می­کند؛ ای آل یاسین، همانا خداوند خلافتش را بر عهده شما نهاد؛ - که ما در زیارت بیان کردیم؛ - و خداوند بر پیشوایمان حضرت محمد و خاندان پاک او درود فرستد.(1)

می­گویم

شاید با عبارت: «ما در زیارت بیان کردیم»،

اشاره به این دارد که بعد از آن، زیارت ندبه را آن گونه که بیان شد، بخواند؛ و از این روایت روشن گشت که نماز قبل از زیارت، و دوازده رکعت است.

سپس سید - که رحمت خداوند بر او باد، - گفته است: زیارت دیگری نیز برای حضرت علیه السلام وجود دارد که دو رکعت نماز می­خوانی و بعد از آن می­گویی: سلام و درود کامل و تام، فراگیر و جامع خداوند، و درودها و برکت­های همیشگی او بر حجت و ولیّ خدا در زمین و شهرهایش، و جانشین او در میان آفریدگان و بندگانش، نسل نبوّت، و باقیمانده عترت و برگزیدگان از جانب خدا، صاحب الزمان، آشکار کننده ایمان، و بیان کننده احکام قرآن، پاک گرداننده زمین، و گستراننده عدالت در طول و عرض آن، و حجت برپا خیزنده، مهدی، امام منتظر خشنود از خدا، پاک و فرزند امامان معصوم باد. سلام بر تو ای وارث دانش پیامبران، و امانتدار حکمت­های جانشینان، سلام بر تو ای دستاویز دین، سلام بر تو ای عزت بخش مؤمنان به ضعف کشانده شده، سلام بر تو ای

ص: 97


1- . المزار الکبیر: 194

مَعَکَ مَعَکَ سَمْعِی وَ رِضَایَ یَا کَرِیمُ (1).

أَقُولُ

قَالَ مُؤَلِّفُ الْمَزَارِ الْکَبِیرِ حَدَّثَنَا الشَّیْخُ الْفَقِیهُ أَبُو مُحَمَّدٍ عَرَبِیُّ بْنُ مُسَافِرٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ بِدَارِهِ بِالْحِلَّةِ فِی شَهْرِ رَبِیعٍ الْأَوَّلِ سَنَةَ ثَلَاثٍ وَ سَبْعِینَ وَ خَمْسِمِائَةٍ وَ حَدَّثَنِی الشَّیْخُ أَبُو الْبَقَاءِ هِبَةُ اللَّهِ بْنُ نَمَاءِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ حُمْدُونٍ قَالا جَمِیعاً حَدَّثَنَا الشَّیْخُ الْأَمِینُ الْحُسَیْنُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ طَحَّالٍ الْبَغْدَادِیُّ ره بِمَشْهَدِ مَوْلَانَا أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ قَالَ حَدَّثَنَا الشَّیْخُ الْمُفِیدُ أَبُو عَلِیٍّ الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الطُّوسِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ بِالْمَشْهَدِ الْمَذْکُورِ عَنْ وَالِدِهِ أَبِی جَعْفَرٍ الطُّوسِیِّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَشْنَاسَ الْبَزَّازِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی الْقُمِّیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ زَنْجَوَیْهِ الْقُمِّیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیِّ.

قَالَ قَالَ أَبُو عَلِیٍّ الْحَسَنُ بْنُ أَشْنَاسَ وَ أَخْبَرَنَا أَبُو الْمُفَضَّلِ مُحَمَّدُ بْنُ عُبَیْدِ اللَّهِ الشَّیْبَانِیُّ أَنَّ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیَّ أَخْبَرَهُ وَ أَجَازَ لَهُ جَمِیعَ مَا رَوَاهُ: أَنَّهُ خَرَجَ إِلَیْهِ مِنَ النَّاحِیَةِ الْمُقَدَّسَةِ حَرَسَهَا اللَّهُ بَعْدَ الْمَسَائِلِ وَ الصَّلَاةِ وَ التَّوَجُّهِ أَوَّلُهُ:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ لَا لِأَمْرِ اللَّهِ تَعْقِلُونَ وَ لَا مِنْ أَوْلِیَائِهِ تَقْبَلُونَ حِکْمَةٌ بالِغَةٌ عَنْ قَوْمٍ لا یُؤْمِنُونَ وَ السَّلَامُ عَلَیْنَا وَ عَلَی عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِینَ فَإِذَا أَرَدْتُمُ التَّوَجُّهَ بِنَا إِلَی اللَّهِ تَعَالَی وَ إِلَیْنَا فَقُولُوا کَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَی سَلَامٌ عَلَی آلِ یَاسِینَ ذَلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْمُبِینُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ مَنْ یَهْدِیهِ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِیمَ.

التَّوَجُّهَ: قَدْ آتَاکُمُ اللَّهُ یَا آلَ یَاسِینَ خِلَافَتَهُ وَ مَجَارِیَ أَمْرِهِ.

أقول

و ساق الدعاء إلی آخر ما مر ثم قال ره فی المزار الکبیر ذکر التوجه إلی الحجة صاحب الزمان صلوات الله علیه بالزیارة بعد صلاة اثنتی عشرة رکعة(2).

ص: 96


1- 1. مصباح الزائر ص 223- 225.
2- 2. المزار الکبیر ص 188.

خوار کننده کافران سرکش.

سلام بر تو ای مولای من صاحب الزمان، ای پسر رسول خدا، سلام بر تو ای پسر امیرالمؤمنین، سلام بر تو ای پسر فاطمه زهرا، سرور زنان عالم، سلام بر تو ای پسر امامان که حجت بر تمامی آفریدگان هستند، سلام بر تو ای مولای من، سلام کسی که در ولایت به تو اخلاص دارد، گواهی می­دهم که تو در گفتار و کردار امام هدایت یافته هستی، و تو کسی هستی که زمین را از عدل و داد پر می­کنی، خداوند فرج تو را زودتر برساند، و بیرون آمدن تو را آسان گرداند، و زمان تو را نزدیک نماید، و یاران و همراهانت را زیاد گرداند، و وعده­ات را به انجام رساند، که او صادق­ترین گویندگان است - که فرموده است: - «و خواستیم بر کسانی که در آن سرزمین فرو دست شده بودند، منّت نهیم و آنان را پیشوایان [مردم] گردانیم، و ایشان را وارث [زمین] کنیم.» ای مولای من، حاجتم چنین و چنان است، پس در نزد پروردگارت برای برآورده شدن آن وساطت کن. بعد از آن به دلخواه دعا کن و برگرد، و تا بیرون آمدن از در، صورت خود را برنگردان.(1)

می­گویم

سند این زیارت در باب «رقاع الحوائج» خواهد آمد و در آن آمده است که در رکعت اول بعد از حمد، سوره «إنا فتحنا» و در رکعت دوم سوره «إذا جاء نصر الله» می­خوانی .

زیارت دیگری برای آن حضرت علیه السلام وجود دارد؛ از آنجا که ذکر طلب اجازه ورود در ابتدای زیارت حضرت، بیان شد، پس در هر زیارتی به تکرار آن نیاز نیست؛ بنابراین، وقتی بعد از اجازه گرفتن وارد شدی، بگو: سلام بر تو ای خلیفه خدا در زمین، و خلیفه فرستاده او و پدرانش، امامان معصوم هدایتگر، سلام بر تو ای حافظ اسرار پروردگار جهانیان، سلام بر تو ای وارث دانش فرستاده شدگان، سلام بر تو ای باقی نهاده خداوند از برگزیدگان ارجمندش، سلام بر تو ای فرزند نورهای درخشان، سلام بر تو ای فرزند سایه­های تابناک، سلام بر تو ای فرزند تصویرهای نورانی و پاک، سلام بر تو ای وارث گنج دانش­های خداوندی، سلام بر تو ای حافظ اسرار پنهان ربانی، سلام بر تو ای کسی که انوار عظمت برای او فروتن گشت، سلام بر تو ای باب خدا که جز از آن به سوی خدا نمیتوان رفت، سلام بر تو ای راه خدا که هر کس در غیر آن قدم گذارد نابود می­گردد، سلام بر تو ای حجاب ازلی دیرینه خداوند، سلام بر تو ای فرزند درخت طوبی و سدرة المنتهی، سلام بر تو ای نور خداوند که خاموش نمی­گردد، سلام بر تو ای حجت خداوند که

ص: 97


1- . مصباح الزائر: 225 - 226

قَالَ أَبُو عَلِیٍّ الْحَسَنُ بْنُ أَشْنَاسَ وَ أَخْبَرَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ الدَّعْجَلِیُّ قَالَ أَخْبَرَنَا أَبُو الْحُسَیْنِ حَمْزَةُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَبِیبٍ قَالَ عَرَّفَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ أَحْمَدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ قَالَ: شَکَوْتُ إِلَی أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عُثْمَانَ شَوْقِی إِلَی رُؤْیَةِ مَوْلَانَا علیه السلام فَقَالَ لِی مَعَ الشَّوْقِ تَشْتَهِی أَنْ تَرَاهُ فَقُلْتُ لَهُ نَعَمْ فَقَالَ لِی شَکَرَ اللَّهُ لَکَ شَوْقَکَ وَ أَرَاکَ وَجْهَهُ فِی یُسْرٍ وَ عَافِیَةٍ لَا تَلْتَمِسْ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَنْ تَرَاهُ فَإِنَّ أَیَّامَ الْغَیْبَةِ تَشْتَاقُ إِلَیْهِ وَ لَا تَسْأَلِ الِاجْتِمَاعَ مَعَهُ إِنَّهَا عَزَائِمُ اللَّهِ وَ التَّسْلِیمُ لَهَا أَوْلَی وَ لَکِنْ تَوَجَّهْ إِلَیْهِ بِالزِّیَارَةِ وَ أَمَّا کَیْفَ یَعْمَلُ وَ مَا أَمْلَاهُ عِنْدَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ فَانْسَخُوهُ مِنْ عِنْدِهِ وَ هُوَ التَّوَجُّهُ إِلَی الصَّاحِبِ بِالزِّیَارَةِ بَعْدَ صَلَاةِ اثْنَتَیْ عَشْرَةَ رَکْعَةً تَقْرَأُ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ فِی جَمِیعِهَا رَکْعَتَیْنِ رَکْعَتَیْنِ ثُمَّ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ تَقُولُ قَوْلَ اللَّهِ جَلَّ اسْمُهُ- سَلَامٌ عَلَی آلِ یَاسِینَ ذَلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْمُبِینُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ إِمَامُهُ مَنْ یَهْدِیهِ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِیمَ وَ قَدْ آتَاکُمُ اللَّهُ خِلَافَتَهُ یَا آلَ یَاسِینَ وَ ذَکَرْنَا فِی الزِّیَارَةِ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ (1).

أقول

و لعله أشار بقوله و ذکرنا فی الزیارة إلی أنه یتلو بعد ذلک زیارة الندبة کما مر فظهر من هذا الخبر أن الصلاة قبل الزیارة و أنها اثنتا عشرة رکعة.

ثُمَّ قَالَ السَّیِّدُ رَحِمَهُ اللَّهُ زِیَارَةٌ أُخْرَی لَهُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ: تُصَلِّی رَکْعَتَیْنِ وَ تَقُولُ بَعْدَهُمَا سَلَامُ اللَّهِ الْکَامِلُ التَّامُّ الشَّامِلُ الْعَامُّ وَ صَلَوَاتُهُ وَ بَرَکَاتُهُ الدَّائِمَةُ عَلَی حُجَّةِ اللَّهِ وَ وَلِیِّهِ فِی أَرْضِهِ وَ بِلَادِهِ وَ خَلِیفَتِهِ فِی خَلْقِهِ وَ عِبَادِهِ وَ سُلَالَةِ النُّبُوَّةِ وَ بَقِیَّةِ الْعِتْرَةِ وَ الصَّفْوَةِ صَاحِبِ الزَّمَانِ وَ مُظْهِرِ الْإِیمَانِ وَ مُعْلِنِ أَحْکَامِ الْقُرْآنِ وَ مُطَهِّرِ الْأَرْضِ وَ نَاشِرِ الْعَدْلِ فِی الطُّولِ وَ الْعَرْضِ وَ الْحُجَّةِ الْقَائِمِ الْمَهْدِیِّ الْإِمَامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِیِّ الطَّاهِرِ ابْنِ الْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ عِلْمِ النَّبِیِّینَ وَ مُسْتَوْدَعَ حُکْمِ الْوَصِیِّینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا عِصْمَةَ الدِّینِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِینَ الْمُسْتَضْعَفِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ

ص: 97


1- 1. المزار الکبیر ص 194.

پنهان نمی­گردد، سلام بر تو ای زبان گویای الهی، سلام بر تو ای وجه خداوند که در بین بندگانش در رفت و آمد هستی، سلام کسی که تو را با آنچه خود را به او شناساندی شناخت، و تو را به برخی از ویژگی­هایت که تو شایسته و بالاتر از آن هستی، توصیف کرد.

گواهی می­دهم که تو حجتی برای گذشتگان و آیندگان هستی، و تنها گروه تو پیروز هستند، و تنها دوستداران تو رستگار هستند، و تنها دشمنان تو زیانکار هستند، و تو دارنده تمام دانش­ها، و شکافنده هر پیوسته، و محقق کننده هر حق، و باطل گرداننده هر باطل، و پیشی جسته­ای که به او نتوان رسید، هستی؛ ای مولای من، به امامت و هدایت و ولایت و ارشاد تو راضی و خشنود گشتم، و جایگزینی به جای تو نمی­طلبم، و غیر از تو ولیّ و سرپرستی نمی­گیرم، و تو تنها حقیقت پایدار هستی که هیچ شکی در آن نیست؛ من به خاطر طولانی شدن دوره غیبت تو شک و تردید ندارم، و به خاطر طولانی بودن آن متحیّر و سرگردان نمی­شوم، و وعده خداوند برای تو حق است، و یاری او برای دینش به وسیله تو راست است، خوشا به حال آن کسانی که به ولایت تو سعادتمند گشتند، و وای برآنهایی که با انکار کردن تو بدبخت شدند، و تو تنها شفاعت کننده اطاعت شده هستی که مورد دفاع قرار نمی­گیرد، و خداوند سبحان تو را برای یاری دین خود، و عزتمند ساختن مؤمنان، و انتقام گرفتن از کافران، ذخیره و نگهداری کرده است؛ اعمال و کارها بر ولایتت موقوف است، و گفته­ها با پذیرفتن امامت تو معتبر است، هر کس ولایت تو را قبول کند و به امامت تو اقرار کند، اعمالش مورد قبول واقع می­گردد، و گفته­هایش مورد تصدیق است، و خوبی­ها برای او چند برابر می­گردند، و بدی­های او محو و نابود می­گردند، و هر کس از معرفت تو روی گرداند، و کسی دیگر را جایگزین تو کند، خداوند او را به صورت بر آتش دوزخ می­افکند، و هیچ عملی را از او قبول نمی­کند، و برای اعمال او در روز قیامت ارزشی نهاده نمی­شود.

ای مولای من، گواهی می­دهم که ظاهر گفتارم مانند باطنش، و پنهانش مانند آشکارش است، و تو بر من نسبت به آن گواه هستی، و آن عهدی است که با تو بسته­ام، و میثاق بسته شده من نزد تو است، چرا که تو نظام دین، و عزت یکتا پرستان، و رهبر و پیشوای پرهیزکاران هستی، و پروردگار جهانیان درباره تو مرا به آن امر فرموده است.

پس اگر روزگاران طولانی گردد، و دوران­ها به درازا کشد، جز یقین من به تو، و دوستی­ام نسبت به تو، و اعتماد و اطمینانم بر تو، و انتظار ظهورت، و مراقبت (از حریم تو به وسیله) جانم و مالم و تمامی آنچه پروردگارم به من بخشیده است، افزون نگردد؛ و اگر روزهای درخشانت، و پرچم­های آشکارت، و دولت مقتدرت را دریابم، پس من بنده­ای از بندگانت، و اقرار کننده به حق تو، و عمل کننده به اوامر و نواهی تو هستم، من با ص: 99

یَا مُذِلَّ الْکَافِرِینَ الْمُتَکَبِّرِینَ.

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ صَاحِبَ الزَّمَانِ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْأَئِمَّةِ الْحُجَجِ عَلَی الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ سَلَامَ مُخْلِصٍ لَکَ فِی الْوَلَاءِ أَشْهَدُ أَنَّکَ الْإِمَامُ الْمَهْدِیُّ قَوْلًا وَ فِعْلًا وَ أَنَّکَ الَّذِی تَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا عَجَّلَ اللَّهُ فَرَجَکَ وَ سَهَّلَ مَخْرَجَکَ وَ قَرَّبَ زَمَانَکَ وَ کَثَّرَ أَنْصَارَکَ وَ أَعْوَانَکَ وَ أَنْجَزَ لَکَ وَعْدَکَ فَهُوَ أَصْدَقُ الْقَائِلِینَ وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ یَا مَوْلَایَ حَاجَتِی کَذَا وَ کَذَا فَاشْفَعْ لِی إِلَی رَبِّکَ فِی نَجَاحِهَا وَ ادْعُ بِمَا أَحْبَبْتَ وَ تَنْصَرِفُ وَ لَا تُحَوِّلْ وَجْهَکَ حَتَّی تَخْرُجَ مِنَ الْبَابِ (1).

أقول

سیأتی سند هذه الزیارة فی باب رقاع الحوائج و فیه أنه یقرأ فی الرکعة الأولی بعد الفاتحة سورة إنا فتحنا و فی الثانیة إذا جاء نصر الله.

زِیَارَةٌ أُخْرَی لَهُ علیه السلام قَدْ تَقَدَّمَ ذِکْرُ الِاسْتِئْذَانِ فِی أَوَّلِ زِیَارَتِهِ علیه السلام فَأَغْنَی ذَلِکَ عَنِ الْإِعَادَةِ فِی کُلِّ زِیَارَةٍ: فَإِذَا دَخَلْتَ بَعْدَ الْإِذْنِ فَقُلِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا خَلِیفَةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ خَلِیفَةَ رَسُولِهِ وَ آبَائِهِ الْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومِینَ الْمَهْدِیِّینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حَافِظَ أَسْرَارِ رَبِّ الْعَالَمِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ عِلْمِ الْمُرْسَلِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ مِنَ الصَّفْوَةِ الْمُنْتَجَبِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْأَنْوَارِ الزَّاهِرَةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْأَشْبَاحِ الْبَاهِرَةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الصُّوَرِ النَّیِّرَةِ الطَّاهِرَةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ کَنْزِ الْعُلُومِ الْإِلَهِیَّةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حَافِظَ مَکْنُونِ الْأَسْرَارِ الرَّبَّانِیَّةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ خَضَعَتْ لَهُ الْأَنْوَارُ الْمَجْدِیَّةُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَابَ اللَّهِ الَّذِی لَا یُؤْتَی إِلَّا مِنْهُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا سَبِیلَ اللَّهِ الَّذِی مَنْ سَلَکَ غَیْرَهُ هَلَکَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حِجَابَ اللَّهِ الْأَزَلِیِّ الْقَدِیمِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ شَجَرَةِ طُوبَی وَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَی السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ الَّذِی لَا یُطْفَی السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ الَّتِی

ص: 98


1- 1. مصباح الزائر ص 225- 226.

اطاعت و فرمانبرداری از تو آرزوی شهادت پیش روی تو می­کنم، و با ولایت تو آرزوی سعادت و خوشبختی ای که نزد توست را دارم، و اگر قبل از ظهورت مرگم فرا رسد، به واسطه تو به خداوند سبحان متوسل می­شوم، تا بر محمد و خاندان محمد درود فرستد، و برای من بازگشت در ظهورت، و رجعت در ایام تو قرار دهد، تا با طاعتت به مرادم برسم، و دلم را از دشمنانت خنک گردانم؛ ای مولای من، من در زیارتم از تو، به مانند ایستادن خطاکاران، و آمرزش خواهان و پشیمانان ایستاده و می­گویم: من بد کردم، و به خودم ستم روا داشتم؛ و ای مولای من، به شفاعت تو اعتماد و اطمینان دارم، و تو تکیه­گاه و مورد اطمینان من، و وسیله­ام به سوی پروردگار هستی؛ مرا همین بس که تو ولیّ و سرور و شفاعت کننده من باشی، و حمد و سپاس مخصوص خدایی است که مرا به ولایت تو هدایت نمود، و اگر خداوند مرا هدایت نمیکرد هدایت نمیشدم، با ستایشی که اقتضای ثبات نعمت را دارد، و شکری که موجبات افزونی از روی فضلش است؛ سلام بر تو ای مولای من، و بر پدران تو، آن سروران و امامان هدایت یافته، و رحمت خداوند و برکت­های او بر تو باد؛ و سلام و درود شما بر من باد.

سپس نماز زیارت به جای آور که نحوه آن در زیارت نخست گفته شد و وقتی از آن فارغ گشتی، بگو: خدایا، بر محمد و اهل بیت او، آن هدایتگران هدایت یافته، دانشمندان صادق، جانشینان پسندیده، ستون­های دین، و اساس یکتا پرستی، بازگو کنندگان وحی، و حجت­های تو بر آفریدگان، و جانشینان تو در سرزمین­هایت، درود فرست؛ آنها کسانی هستند که برای خودت انتخاب نموده، و بر بندگانت برگزیده­ای، و برای دین خود پسندیده­ای، و به معرفت خود مخصوص گردانده­ای، و با بزرگواری خود، گرامی­شان داشته­ای، و از حکمتت بهره­مند ساخته­ای، و رحمتت را بر آنها گسترانیده، و با نعمتت زینتشان بخشیده­ای، و از نورت بر آنها جامه پوشانده، و در ملکوت خود والا مرتبه گردانده­ای، و با فرشتگانت گرداگرد آنها را گرفته­ای، و به واسطه پیامبرت به آنها شرافت بخشیده­ای.

خدایا، بر محمد و بر آنان درود فرست؛ درودی آراسته و فزاینده، و زیاد و پاکیزه و همیشگی، که جز تو کسی بر آن احاطه نداشته باشد، و جز علم تو آن را فرا نگیرد، و هیچ کس غیر از تو توان شمارش آن را نداشته باشد؛ خدایا، بر ولیّ خودت که سنت تو را زنده ساخت، و به امر تو قیام کرد، و دعوت کننده به سوی تو، و راهنمای بر توست، و حجت تو بر آفریدگان، و جانشین تو در زمین، و گواه تو بر بندگان است، درود فرست.

خدایا، یاری او را باشکوه، و عمر او را طولانی کن، و زمین را به وسیله ماندن طولانی او زینت بخش؛ خدایا، او را از ستم حسودان نگاه دار، و از شرّ فریبکاران ایمنی بخش، و خواست و اراده ستمگران را از او دور گردان، و او را از دست ظالمان رهایی بخش؛ خدایا، در نسل او، و شیعیان و پیروان او، و نزدیکان

ص: 100

لَا تَخْفَی السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا لِسَانَ اللَّهِ الْمُعَبِّرَ عَنْهُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَجْهَ اللَّهِ الْمُتَقَلِّبَ بَیْنَ أَظْهُرِ عِبَادِهِ سَلَامَ مَنْ عَرَفَکَ بِمَا تَعَرَّفْتَ بِهِ إِلَیْهِ وَ نَعَتَکَ بِبَعْضِ نُعُوتِکَ الَّتِی أَنْتَ أَهْلُهَا وَ فَوْقُهَا.

أَشْهَدُ أَنَّکَ الْحُجَّةُ عَلَی مَنْ مَضَی وَ مَنْ بَقِیَ وَ أَنَّ حِزْبَکَ هُمُ الْغَالِبُونَ وَ أَوْلِیَاءَکَ هُمُ الْفَائِزُونَ وَ أَعْدَاءَکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ وَ أَنَّکَ حَائِزُ کُلِّ عِلْمٍ وَ فَاتِقُ کُلِّ رَتْقٍ وَ مُحَقِّقُ کُلِّ حَقٍّ وَ مُبْطِلُ کُلِّ بَاطِلٍ وَ سَابِقٌ لَا یُلْحَقُ رَضِیتُ بِکَ یَا مَوْلَایَ إِمَاماً وَ هَادِیاً وَ وَلِیّاً وَ مُرْشِداً لَا أَبْتَغِی بِکَ بَدَلًا وَ لَا أَتَّخِذُ مِنْ دُونِکَ وَلِیّاً وَ أَنَّکَ الْحَقُّ الثَّابِتُ الَّذِی لَا رَیْبَ فِیهِ لَا أَرْتَابُ وَ لَا أَغْتَابُ لِأَمَدِ الْغَیْبَةِ وَ لَا أَتَحَیَّرُ لِطُولِ الْمُدَّةِ وَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ بِکَ حَقٌّ وَ نُصْرَتَهُ لِدِینِهِ بِکَ صِدْقٌ طُوبَی لِمَنْ سَعِدَ بِوَلَایَتِکَ وَ وَیْلٌ لِمَنْ شَقِیَ بِجُحُودِکَ وَ أَنْتَ الشَّافِعُ الْمُطَاعُ الَّذِی لَا یُدَافَعُ ذَخَرَکَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِنُصْرَةِ الدِّینِ وَ إِعْزَازِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الِانْتِقَامِ مِنَ الْجَاحِدِینَ الْأَعْمَالُ مَوْقُوفَةٌ عَلَی وَلَایَتِکَ وَ الْأَقْوَالُ مُعْتَبَرَةٌ بِإِمَامَتِکَ مَنْ جَاءَ بِوَلَایَتِکَ وَ اعْتَرَفَ بِإِمَامَتِکَ قُبِلَتْ أَعْمَالُهُ وَ صُدِّقَتْ أَقْوَالُهُ وَ تُضَاعَفُ لَهُ الْحَسَنَاتُ وَ تُمْحَی عَنْهُ السَّیِّئَاتُ وَ مَنْ زَلَّ عَنْ مَعْرِفَتِکَ وَ اسْتَبْدَلَ بِکَ غَیْرَکَ أَکَبَّهُ اللَّهُ عَلَی مَنْخِرَیْهِ فِی النَّارِ وَ لَمْ یَقْبَلْ لَهُ عَمَلًا وَ لَمْ یُقِمْ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَزْناً.

أَشْهَدُ یَا مَوْلَایَ أَنَّ مَقَالِی ظَاهِرُهُ کَبَاطِنِهِ وَ سِرُّهُ کَعَلَانِیَتِهِ وَ أَنْتَ الشَّاهِدُ عَلَیَّ بِذَلِکَ وَ هُوَ عَهْدِی إِلَیْکَ وَ مِیثَاقِی الْمَعْهُودُ لَدَیْکَ إِذْ أَنْتَ نِظَامُ الدِّینِ وَ عِزُّ الْمُوَحِّدِینَ وَ یَعْسُوبُ الْمُتَّقِینَ وَ بِذَلِکَ أَمَرَنِی فِیکَ رَبُّ الْعَالَمِینَ.

فَلَوْ تَطَاوَلَتِ الدُّهُورُ وَ تَمَادَتِ الْأَعْصَارُ لَمْ أَزْدَدْ بِکَ إِلَّا یَقِیناً وَ لَکَ إِلَّا حُبّاً وَ عَلَیْکَ إِلَّا اعْتِمَاداً وَ لِظُهُورِکَ إِلَّا تَوَقُّعاً وَ مُرَابَطَةً بِنَفْسِی وَ مَالِی وَ جَمِیعِ مَا أَنْعَمَ بِهِ عَلَیَّ رَبِّی فَإِنْ أَدْرَکْتُ أَیَّامَکَ الزَّاهِرَةَ وَ أَعْلَامَکَ الظَّاهِرَةَ وَ دَوْلَتَکَ الْقَاهِرَةَ فَعَبْدٌ مِنْ عَبِیدِکَ مُعْتَرِفٌ بِحَقِّکَ مُتَصَرِّفٌ بَیْنَ أَمْرِکَ وَ نَهْیِکَ أَرْجُو

ص: 99

و مردم عامی طرفدار او، و از تمام مردمان دنیا، چیزی به او عطا فرما که به واسطه آن، چشمانش روشن، و وجودش شادمان گردد؛ و او را به بهترین آرزویش در دنیا و آخرت برسان، که به راستی تو بر هر چیز توانا هستی. سپس به آنچه دوست داری، دعا کن.(1)

زیارت پسندیده دیگری نیز وجود دارد که حضرت علیه السلام با آن زیارت می­شود؛ به این ترتیب که می­گویی: سلام بر آن حق تازه و جدید، و آن دانشمند که دانشش کهنه نگردد، سلام بر زنده کننده مؤمنان و نابود کننده کافران، سلام بر مهدی همه امت­ها، و جامع تمام کلمات، سلام بر یادگار گذشتگان، و صاحب شرف، سلام بر حجت خدای معبود، و کلمه ستوده، سلام بر عزیز کننده دوستداران حق، و خوار کننده دشمنان او، سلام بر وارث پیامبران و آخرین جانشینان، سلام بر حضرت قائم منتظر، و آن عدالت مشهور، سلام بر شمشیر از نیام کشیده، و ماه تابان و نور درخشان، سلام بر خورشید تاریکی و ماه شب چهارده، سلام بر بهار مردمان، و شادمانی و خرّمی روزگار و دوران، سلام بر صاحب شمشیر برّان و شکافنده سرها، سلام بر صاحب دین و آئین مقرّر، و کتاب نگاشته شده، سلام بر نماینده خدا در شهرهایش، و حجت او بر بندگانش، آنکه میراث پیامبران به او رسید، و آثار برگزیدگان نزد او موجود است، آن امین بر راز و سرپرست کار، سلام بر مهدی که خدای عز و جل به آمدنش ملت­ها را وعده کرده است، تا به وسیله او گفته­ها را گرد آورد، پراکندگی را برطرف کند، و به دست او زمین را از عدل و داد پر کند، و موقعیتش را محکم و پابرجا نماید، و با آمدنش به وعده­ای که به مؤمنان داده است وفا کند، گواهی می­دهم ای مولای من، که تو و پدران پیشوای تو در زندگی دنیا، و در آن روزی که گواهان بپا خیزند، امامان و سروران من هستید؛ از تو می­خواهم ای مولای من، از خدای تبارک و تعالی اصلاح کارم و برآوردن حاجاتم، و آمرزش گناهانم، و دستگیری­ات از من در دین و دنیا و آخرت را برای من، و برای تمامی برادران و خواهران با ایمانم درخواست کنی؛ به راستی که او بسیار آمرزنده و مهربان است.

سپس نماز زیارت را به نحوی که پیش از این ذکر نمودیم به جای آور و وقتی از نماز فارغ شدی، بگو:

خدایا، بر حجت خود در روی زمین، و جانشین خود در شهرهایت، و دعوت کننده به راه تو، و قیام کننده به عدل تو، و کامیاب به فرمان تو، سرپرست مؤمنان، و نابود کننده کافران، و برطرف کننده تاریکی، و روشنی بخش حق،

ص: 101


1- . مصباح الزائر: 226 - 228

بِطَاعَتِکَ الشَّهَادَةَ بَیْنَ یَدَیْکَ وَ بِوَلَایَتِکَ السَّعَادَةَ فِیمَا لَدَیْکَ وَ إِنْ أَدْرَکَنِیَ الْمَوْتُ قَبْلَ ظُهُورِکَ فَأَتَوَسَّلُ بِکَ إِلَی اللَّهِ سُبْحَانَهُ أَنْ یُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ یَجْعَلَ لِی کَرَّةً فِی ظُهُورِکَ وَ رَجْعَةً فِی أَیَّامِکَ لِأَبْلُغَ مِنْ طَاعَتِکَ مُرَادِی وَ أَشْفِیَ مِنْ أَعْدَائِکَ فُؤَادِی یَا مَوْلَایَ وَقَفْتُ فِی زِیَارَتِی إِیَّاکَ مَوْقِفَ الْخَاطِئِینَ الْمُسْتَغْفِرِینَ النَّادِمِینَ أَقُولُ عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسِی وَ عَلَی شَفَاعَتِکَ یَا مَوْلَایَ مُتَّکَلِی وَ مُعَوَّلِی وَ أَنْتَ رُکْنِی وَ ثِقَتِی وَ وَسِیلَتِی إِلَی رَبِّی وَ حَسْبِی بِکَ وَلِیّاً وَ مَوْلًی وَ شَفِیعاً وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانِی لِوَلَایَتِکَ وَ مَا کُنْتُ لِأَهْتَدِیَ لَوْ لَا أَنْ هَدَانِیَ اللَّهُ حَمْداً یَقْتَضِی ثَبَاتَ النِّعْمَةِ وَ شُکْراً یُوجِبُ الْمَزِیدَ مِنْ فَضْلِهِ وَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ وَ عَلَی آبَائِکَ مَوَالِیَّ الْأَئِمَّةِ الْمُهْتَدِینَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ وَ عَلَیَّ مِنْکُمُ السَّلَامُ.

ثُمَّ صَلِّ صَلَاةَ الزِّیَارَةِ وَ قَدْ تَقَدَّمَ بَیَانُهَا فِی الزِّیَارَةِ الْأُولَی فَإِذَا فَرَغْتَ مِنْهَا فَقُلِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ الْهَادِینَ الْمَهْدِیِّینَ الْعُلَمَاءِ الصَّادِقِینَ الْأَوْصِیَاءِ الْمَرْضِیِّینَ دَعَائِمِ دِینِکَ وَ أَرْکَانِ تَوْحِیدِکَ وَ تَرَاجِمَةِ وَحْیِکَ وَ حُجَجِکَ عَلَی خَلْقِکَ وَ خُلَفَائِکَ فِی أَرْضِکَ فَهُمُ الَّذِینَ اخْتَرْتَهُمْ لِنَفْسِکَ وَ اصْطَفَیْتَهُمْ عَلَی عِبَادِکَ وَ ارْتَضَیْتَهُمْ لِدِینِکَ وَ خَصَصْتَهُمْ بِمَعْرِفَتِکَ وَ جَلَّلْتَهُمْ بِکَرَامَتِکَ وَ غَذَّیْتَهُمْ بِحِکْمَتِکَ وَ غَشَّیْتَهُمْ بِرَحْمَتِکَ وَ زَیَّنْتَهُمْ بِنِعْمَتِکَ وَ أَلْبَسْتَهُمْ مِنْ نُورِکَ وَ رَفَعْتَهُمْ فِی مَلَکُوتِکَ وَ حَفَفْتَهُمْ بِمَلَائِکَتِکَ وَ شَرَّفْتَهُمْ بِنَبِیِّکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَیْهِمْ صَلَاةً زَاکِیَةً نَامِیَةً کَثِیرَةً طَیِّبَةً دَائِمَةً لَا یُحِیطُ بِهَا إِلَّا أَنْتَ وَ لَا یَسَعُهَا إِلَّا عِلْمُکَ وَ لَا یُحْصِیهَا أَحَدٌ غَیْرُکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی وَلِیِّکَ الْمُحْیِی لِسُنَّتِکَ الْقَائِمِ بِأَمْرِکَ الدَّاعِی إِلَیْکَ الدَّلِیلِ عَلَیْکَ وَ حُجَّتِکَ عَلَی خَلْقِکَ وَ خَلِیفَتِکَ فِی أَرْضِکَ وَ شَاهِدِکَ عَلَی عِبَادِکَ.

اللَّهُمَّ أَعِزَّ نَصْرَهُ وَ امْدُدْ فِی عُمُرِهِ وَ زَیِّنِ الْأَرْضَ بِطُولِ بَقَائِهِ اللَّهُمَّ اکْفِهِ بَغْیَ الْحَاسِدِینَ وَ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ الْکَائِدِینَ وَ ازْجُرْ عَنْهُ إِرَادَةَ الظَّالِمِینَ وَ خَلِّصْهُ مِنْ أَیْدِی الْجَبَّارِینَ اللَّهُمَّ أَعْطِهِ فِی نَفْسِهِ وَ ذُرِّیَّتِهِ وَ شِیعَتِهِ وَ رَعِیَّتِهِ وَ

ص: 100

و گویای به حکمت و پند نیکو و راستی، و کلمه تو، و گنجینه تو و دیده تو در روی زمین، آن خویشتن­دار ترسان، و دوستدار خیرخواه، کشتی نجات و پرچم هدایت، و نور دیدگان مردم، و بهترین کسی که پیراهن و قبای - خلافت - بر تن کند، و تنها رها شده، و گشاینده گرفتاری، و زداینده اندوه، و برطرف کننده گرفتاری، درود فرست؛ درودهای خداوند بر او و بر پدران او، امامان راهنما، و رهبران خجسته، تا آنگاه که اختران سحرگاه سر زنند، و درختان برگ دهند، و میوه­ها برسند، و شب و روز گردش کنند، و پرندگان نغمه سرایی نمایند، باد؛ خدایا، ما را به دوستی­اش سود رسان، و در گروه او و در زیر پرچمش محشور فرما؛ ای خدای حق، بپذیر، ای پروردگار جهانیان.

(درود فرستادن بر آن حضرت، که خداوند بر او درود فرستد.): خدایا، بر محمد و اهل بیت او درود فرست؛ و بر ولیّ و جانشین و وارث امام حسن عسکری علیهما السلام، و برپا خیزنده به فرمان تو، و غائب در میان آفریدگان، و منتظر به اذن توست، درود فرست.

خدایا، بر او درود فرست، و دوری او را نزدیک ساز، و وعده او را به انجام رسان، و به عهدش وفا کن، و از قدرت او حجاب را بر طرف نما، و با ظهور او دفترهای رنج و محنت را پدیدار ساز، و پیش از ظهور او ترس در دل دشمنان بینداز و قلب ها را به وسیله او ثابت کن و جنگ و جهاد را به ظهورش برانگیز، و او را با سپاهی از فرشتگان نشان­دار مورد تأیید قرار ده، و او را بر همه دشمنان دینت مسلط و غالب ساز، و به او الهام کن که از آن دشمنان دین هیچ رکنی نگذارد، جز آنکه ویران سازد، و هیچ سری در آنها نباشد جز اینکه آن را قطع گرداند، و هیچ مکر و کیدی نکنند جز آنکه شر آنها را به خودشان باز گرداند، و هر فاسق و گناهکاری را حد زند، و هر فرعون گردنکشی را هلاک سازد، و هر پرده را بدرد، و هر پرچم کفر و باطل را سرنگون سازد، و هیچ حکومت و سلطنتی نگذارد جز آنکه در تصرف آورد، و هر سرنیزه و قدرتی را در هم بشکند، و هر سبب جور و بیداد را پاره سازد، و هر سپاهی را پراکنده و شکست خورده گرداند، و منبری مگذارد جز آنکه همه را بسوزاند، و هر شمشیری را بشکند، و هر بت را خرد سازد، و خون همه بریزد، و جور و ستم را نابود گرداند، و هر سنگر و حصن محکم را ویران کند، و هر درگاه فتنه و فساد را ببندد، و به کلی مسدود گرداند، و هیچ کاخ مگذارد جز آنکه همه را خراب و ویران سازد، و هیچ مسکن و منزل نباشد جز آنکه تفتیش کند، و هر زمین هموار زیر پا آورد، و بر هر کوه بالا رود، و هر گنج و خزینه پنهان در زمین را بیرون آورد، به خاطر رحمت خودت، ای مهربان­ترین مهربانان.(1)

زیارت دیگری وجود دارد که مولایمان صاحب امر علیه السلام با آن زیارت می­شود: وقتی قبر امام هادی و امام حسن عسکری

ص: 102


1- . مصباح الزائر: 228 - 229

خَاصَّتِهِ وَ عَامَّتِهِ وَ مِنْ جَمِیعِ أَهْلِ الدُّنْیَا مَا تُقِرُّ بِهِ عَیْنَهُ وَ تَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ وَ بَلِّغْهُ أَفْضَلَ أَمَلِهِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ ثُمَّ ادْعُ اللَّهَ بِمَا أَحْبَبْتَ (1).

زِیَارَةٌ أُخْرَی مُسْتَحْسَنَةٌ یُزَارُ بِهَا صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ سَلَامُهُ تَقُولُ: السَّلَامُ عَلَی الْحَقِّ الْجَدِیدِ وَ الْعَالِمِ الَّذِی عِلْمُهُ لَا یَبِیدُ السَّلَامُ عَلَی مُحْیِی الْمُؤْمِنِینَ وَ مُبِیرِ الْکَافِرِینَ السَّلَامُ عَلَی مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْکَلِمِ السَّلَامُ عَلَی خَلَفِ السَّلَفِ وَ صَاحِبِ الشَّرَفِ السَّلَامُ عَلَی حُجَّةِ الْمَعْبُودِ وَ کَلِمَةِ الْمَحْمُودِ السَّلَامُ عَلَی مُعِزِّ الْأَوْلِیَاءِ وَ مُذِلِّ الْأَعْدَاءِ السَّلَامُ عَلَی وَارِثِ الْأَنْبِیَاءِ وَ خَاتَمِ الْأَوْصِیَاءِ السَّلَامُ عَلَی الْقَائِمِ الْمُنْتَظَرِ وَ الْعَدْلِ الْمُشْتَهَرِ السَّلَامُ عَلَی السَّیْفِ الشَّاهِرِ وَ الْقَمَرِ الزَّاهِرِ وَ النُّورِ الْبَاهِرِ السَّلَامُ عَلَی شَمْسِ الظَّلَامِ وَ بَدْرِ التَّمَامِ السَّلَامُ عَلَی رَبِیعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَیَّامِ السَّلَامُ عَلَی صَاحِبِ الصَّمْصَامِ وَ فَلَّاقِ الْهَامِ السَّلَامُ عَلَی صَاحِبِ الدِّینِ الْمَأْثُورِ وَ الْکِتَابِ الْمَسْطُورِ السَّلَامُ عَلَی بَقِیَّةِ اللَّهِ فِی بِلَادِهِ وَ حُجَّتِهِ عَلَی عِبَادِهِ الْمُنْتَهَی إِلَیْهِ مَوَارِیثُ الْأَنْبِیَاءِ وَ لَدَیْهِ مَوْجُودٌ آثَارُ الْأَصْفِیَاءِ الْمُؤْتَمَنِ عَلَی السِّرِّ وَ الْوَلِیِّ لِلْأَمْر.ِ

السَّلَامُ عَلَی الْمَهْدِیِّ الَّذِی وَعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأُمَمَ أَنْ یَجْمَعَ بِهِ الْکَلِمَ وَ یَلُمَّ بِهِ الشَّعَثَ وَ یَمْلَأَ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا وَ یُمَکِّنَ لَهُ وَ یُنْجِزَ بِهِ وَعْدَ الْمُؤْمِنِینَ أَشْهَدُ یَا مَوْلَایَ أَنَّکَ وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ آبَائِکَ أَئِمَّتِی وَ مَوَالِیَّ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ أَسْأَلُکَ یَا مَوْلَایَ أَنْ تَسْأَلَ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فِی صَلَاحِ شَأْنِی وَ قَضَاءِ حَوَائِجِی وَ غُفْرَانِ ذُنُوبِی وَ الْأَخْذِ بِیَدِی فِی دِینِی وَ دُنْیَایَ وَ آخِرَتِی لِی وَ لِإِخْوَانِی وَ أَخَوَاتِیَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ کَافَّةً إِنَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ.

ثُمَّ صَلِّ صَلَاةَ الزِّیَارَةِ بِمَا قَدَّمْنَاهُ فَإِذَا فَرَغْتَ فَقُلِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی حُجَّتِکَ فِی أَرْضِکَ وَ خَلِیفَتِکَ فِی بِلَادِکَ الدَّاعِی إِلَی سَبِیلِکَ وَ الْقَائِمِ بِقِسْطِکَ وَ الْفَائِزِ بِأَمْرِکَ وَلِیِّ الْمُؤْمِنِینَ وَ مُبِیرِ الْکَافِرِینَ وَ مُجَلِّی الظُلْمَةِ وَ مُنِیرِ الْحَقِ

ص: 101


1- 1. مصباح الزائر ص 226- 228.

علیهما السلام را زیارت نمودی، به سرداب برو و میان دو در بایست و درها را با دست خود بگیر، مانند کسی که رخصت داخل شدن می­طلبد؛ سپس «بسم الله الرحمن الرحیم» بگو و با حضور قلب و تأنی پایین برو، و دو رکعت نماز در عرصه سرداب به جای آور و بگو:

خدا بزرگ­تر است؛ خدا بزرگ­تر است؛ هیچ خدایی جز الله نیست، و خدا بزرگ­تر است، و ستایش مخصوص خدا است، ستایش مخصوص خدا است که ما را هدایت فرمود، و دوستان و دشمنان خود را به ما شناساند، و ما را به زیارت امامان و پیشوایان دینمان موفق گرداند، و ما را دشمن بدخواه آنها قرار نداد، و نیز از کسانی که در حق آن امامان زیاده روی کردند، و امر عالم وجود را واگذار شده به آنها دانستند، و از شک کنندگان و کوتاهی کنندگان، قرار نداد؛ و سلام بر ولیّ خدا و فرزند اولیای او؛ سلام بر آن کسی که خدا او را برای عزت و بزرگواری دوستانش، و ذلیل و نابود کردن دشمنانش ذخیره گردانید؛ سلام بر آن نوری که اهل کفر خواستند آن را خاموش کنند، اما خدا ابا کرد و امتناع فرمود، مگر آن که آن نور خود را به حد کمال رساند، با آنکه کافران مخالف آن بودند، و خدا او را با عمر طولانی یاری کرد، تا آنکه به دست آن امام به رغم دشمنان دین حق را آشکار سازد؛ ای امام عصر، گواهی می­دهم که خدا تو را از کودکی برگزید، و دانش­هایش را در بزرگسالی در تو به حد کمال رساند، و تو تا زمانی که جبت و طاغوت را از بین ببری، زنده خواهی بود.

خدایا، بر او و بر خدمتگزاران و یاوران او، در حال غیبت و دوری آن حضرت، درود فرست؛ و او را در پرده عزت مستور بدار؛ و برای او جایگاه محفوظی مقرّر گردان؛ و خشم خود را ای پروردگار، بر دشمنان او شدید نما؛ و دوستان و زیارت کنندگان او را محفوظ بدار. خدایا، همچنان که قلب مرا با یاد او زنده داشتی، همان طور شمشیر و سلاح مرا برای یاری آن حضرت از نیام بیرون آور؛ و چنانچه مرگ حتمی که به رغم دوست نداشتن همه بندگان، مقدّر گردانیدی، میان من و دیدار او جدائی انداخت، پس مرا در زمان ظهور آن حضرت از قبر برانگیز، تا کفن را ازار کنم، و در آن صفی که تو در کتاب آسمانی­ات اهل آن را ستوده و فرموده­ای: «کأنهم بنیان مرصوص»{گویی بنایی ریخته شده از سُرب اند.}، در رکاب آن حضرت جهاد کنم.

خدایا، انتظار طولانی گشت، و مردمان فاسق بر ما شماتت و سرزنش کردند، و بر ما یاری کردن یکدیگر مشکل گردید؛ خدایا صورت مبارک ولیّ خود را هم در حال حیات و هم پس از مرگ به ما بنما؛ خدایا، من به رجعت در پیشاپیش صاحب این بقعه ایمان دارم؛ به فریادم برس؛ به فریادم برس؛ به فریادم برس؛ ای صاحب الزمان، من در راه وصال تو از همه دوستان بریدم، و از وطن خود برای زیارت تو هجرت کردم، و کارم را از اهل شهر و دیارها پنهان داشتم، تا مرا نزد پروردگار من و تو، و نزد پدران خود و سرورانم، در توفیق نیکو بر من، و فرو ریختن نعمت بر من، و فرستادن نیکی به سوی من، شفاعت کنی .

خدایا، بر محمد و خاندان محمد، که اهل حق و پیشوای آفریدگان هستند، درود فرست؛ و دعاهای مرا مستجاب فرما، و آنچه از مصالح دین و دنیایم را که در دعایم بر زبان نیاوردم، به من عطا فرما؛ که همانا تو

ص: 103

وَ الصَّادِعِ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ الصِّدْقِ وَ کَلِمَتِکَ وَ عَیْبَتِکَ وَ عَیْنِکَ فِی أَرْضِکَ الْمُتَرَقِّبِ الْخَائِفِ الْوَلِیِّ النَّاصِحِ سَفِینَةِ النَّجَاةِ وَ عَلَمِ الْهُدَی وَ نُورِ أَبْصَارِ الْوَرَی وَ خَیْرِ مَنْ تَقَمَّصَ وَ ارْتَدَی وَ الْوِتْرِ الْمَوْتُورِ وَ مُفَرِّجِ الْکَرْبِ وَ مُزِیلِ الْهَمِّ وَ کَاشِفِ الْبَلْوَی صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلَی آبَائِهِ الْأَئِمَّةِ الْهَادِینَ وَ الْقَادَةِ الْمَیَامِینِ مَا طَلَعَتْ کَوَاکِبُ الْأَسْحَارِ وَ أَوْرَقَتِ الْأَشْجَارُ وَ أَیْنَعَتِ الْأَثْمَارُ وَ اخْتَلَفَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ وَ غَرَّدَتِ الْأَطْیَارُ.

اللَّهُمَّ انْفَعْنَا بِحُبِّهِ وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَتِهِ وَ تَحْتَ لِوَائِهِ إِلَهَ الْحَقِّ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ.

الصَّلَاةُ عَلَیْهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَی وَلِیِّ الْحَسَنِ وَ وَصِیِّهِ وَ وَارِثِهِ الْقَائِمِ بِأَمْرِکَ وَ الْغَائِبِ فِی خَلْقِکَ وَ الْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِکَ.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ قَرِّبْ بُعْدَهُ وَ أَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ أَوْفِ عَهْدَهُ وَ اکْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ الْغَیْبَةِ وَ أَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحَائِفَ الْمِحْنَةِ وَ قَدِّمْ أَمَامَهُ الرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ الْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ الْحَرْبَ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُسَوِّمِینَ وَ سَلِّطْهُ عَلَی أَعْدَاءِ دِینِکَ أَجْمَعِینَ وَ أَلْهِمْهُ أَنْ لَا یَدَعَ مِنْهُمْ رُکْناً إِلَّا هَدَّهُ وَ لَا هَاماً إِلَّا قَدَّهُ وَ لَا کَیْداً إِلَّا رَدَّهُ وَ لَا فَاسِقاً إِلَّا حَدَّهُ وَ لَا فِرْعَوْنَ إِلَّا أَهْلَکَهُ وَ لَا سِتْراً إِلَّا هَتَکَهُ وَ لَا عَلَماً إِلَّا نَکَّسَهُ وَ لَا سُلْطَاناً إِلَّا کَبَسَهُ وَ لَا رُمْحاً إِلَّا قَصَفَهُ وَ لَا مِطْرَداً إِلَّا خَرَقَهُ وَ لَا جُنْداً إِلَّا فَرَّقَهُ وَ لَا مِنْبَراً إِلَّا أَحْرَقَهُ وَ لَا سَیْفاً إِلَّا کَسَرَهُ وَ لَا صَنَماً إِلَّا رَضَّهُ وَ لَا دَماً إِلَّا أَرَاقَهُ وَ لَا جَوْراً إِلَّا أَبَادَهُ وَ لَا حِصْناً إِلَّا هَدَمَهُ وَ لَا بَاباً إِلَّا رَدَمَهُ وَ لَا قَصْراً إِلَّا أَخْرَبَهُ وَ لَا مَسْکَناً إِلَّا فَتَّشَهُ وَ لَا سَهْلًا إِلَّا أَوْطَنَهُ وَ لَا جَبَلًا إِلَّا صَعِدَهُ وَ لَا کَنْزاً إِلَّا أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ (1).

زِیَارَةٌ أُخْرَی یُزَارُ بِهَا مَوْلَانَا صَاحِبُ الْأَمْرِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ: إِذَا زُرْتَ الْعَسْکَرِیَّیْنِ

ص: 102


1- 1. مصباح الزائر ص 228- 229.

بسیار ستوده و گرامی هستی؛ و خداوند بر محمد و خاندان پاک او درود فرستد.

سپس داخل صفّه شو و دو رکعت نماز به جای آور و بگو: خدایا، بنده تو برای زیارت به درگاه ولیّ تو ایستاده است، آن ولیّ تو که طاعتش را بر همه بندگان، از بنده و آزاد، واجب کردی، و دوستانت را به واسطه او از آتش دوزخ نجات دادی؛ خدایا، تو این زیارت را مقبول درگاهت گردان، و دعای مستجابی در این زیارت قرار ده، از طرف کسی که بی هیچ شک تصدیق به امامت و حقانیّت ولیّ­ات کرده است؛ خدایا، این زیارت را آخرین بار من از او و از زیارت او قرار مده، و پای مرا هرگز از محل حضور او، و از زیارت پدر و جد او قطع مکن؛ خدایا، هزینه­ای را که در این راه کردم، برایم جایگزین نما؛ و با این زیارت که نصیبم کردی، در دنیا و آخرت، به من و برادران و پدر و مادر و تمام خاندانم سود رسان؛ ای امامی که اهل ایمان به نعمت وجود تو رستگار می­شوند، و کافران و دروغ گویان به دست تو هلاک می­گردند، تو را به خدا می­سپارم.

ای مولای من، ای فرزند امام حسن عسکری، من به زیارت تو و پدر و جد تو آمدم، و یقین دارم که رستگاری ما به وجود شما است، و معتقدم که شما پیشوای امت هستید؛ خدایا، این شهادت و زیارت مرا برایم نزد خود در دفتر علیین خویش ثبت فرما، و مرا به رتبه نیکان نایل ساز، و مرا به دوستی آنان سود رسان، ای پروردگار جهانیان.(1)

می­گویم

محمد پسر مشهدی در کتاب المزار الکبیر، مثل این زیارت را به صورت جداگانه آورده است.(2)

سید پسر طاووس - که خداوند از او خشنود باد، - سپس گفته است: یکی از اصحاب ما نقل کرده­ است: محمد پسر علی پسر ابی قرّه گفت: من دعای ندبه را که دعای صاحب الزمان علیه السلام است، از کتاب محمد پسر حسین پسر سفیان بزوفری - که خداوند از او راضی باد، - نقل کردم، و مستحب است که در عیدهای چهارگانه، خوانده شود؛ و آن دعا، این است:

ستایش و سپاس مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است، و خداوند بر سیّد و پیشوای ما محمد، پیامبر خود و بر خاندان او درود و سلام کامل فرستد؛ خدایا، به خاظر قضای حتمی که درباره اولیائت جاری کردی، ستایش از آن تو است؛ همان کسانی که وجودشان را برای خودت و دینت خالص گردانیدی، زمانی که بزرگ­ترین نعمت جاودانه را که پیش تو وجود دارد، و نه از بین می­رود، و نه تباه می­گردد، برای آنان برگزیدی؛ بعد از آنکه زهد در مقامات این دنیای پست و لذت­ها و زیورهای آن را بر آنها شرط فرمودی، و آنها نیز به خاطر تو بر این شرط متعهد شدند، و تو دانستی که آنان به عهد خود وفا خواهند کرد، پس آنان را پذیرفتی و مقرّب درگاه خود ساختی، و ذکر والا، و ثنای آشکار را بر آنها از پیش عطا کردی، و فرشتگانت را بر آنها فرو فرستاده، و با وحی خودت آنها را کرامت،

ص: 104


1- . مصباح الزائر: 229 - 230
2- . المزار الکبیر: 216 - 217

صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمَا فَأْتِ إِلَی السِّرْدَابِ وَ قِفْ مَاسِکاً جَانِبَ الْبَابِ کَالْمُسْتَأْذِنِ وَ سَمِّ وَ انْزِلْ وَ إلیک [عَلَیْکَ] السَّکِینَةَ وَ الْوَقَارَ وَ صَلِّ رَکْعَتَیْنِ فِی عَرْصَةِ السِّرْدَابِ وَ قُلِ:

اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ وَ لِلَّهِ الْحَمْدُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدانا لِهذا وَ عَرَّفَنَا أَوْلِیَاءَهُ وَ أَعْدَاءَهُ وَ وَفَّقَنَا لِزِیَارَةِ أَئِمَّتِنَا وَ لَمْ یَجْعَلْنَا مِنَ الْمُعَانِدِینَ النَّاصِبِینَ وَ لَا مِنَ الْغُلَاةِ الْمُفَوِّضِینَ وَ لَا مِنَ الْمُرْتَابِینَ الْمُقَصِّرِینَ السَّلَامُ عَلَی وَلِیِّ اللَّهِ وَ ابْنِ أَوْلِیَائِهِ السَّلَامُ عَلَی الْمُدَّخَرِ لِکَرَامَةِ أَوْلِیَاءِ اللَّهِ وَ بَوَارِ أَعْدَائِهِ السَّلَامُ عَلَی النُّورِ الَّذِی أَرَادَ أَهْلُ الْکُفْرِ إِطْفَاءَهُ فَأَبَی اللَّهُ إِلَّا أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ بِکُرْهِهِمْ وَ أَیَّدَهُ بِالْحَیَاةِ حَتَّی یُظْهِرَ عَلَی یَدِهِ الْحَقَّ بِرَغْمِهِمْ أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ اصْطَفَاکَ صَغِیراً وَ أَکْمَلَ لَکَ عُلُومَهُ کَبِیراً وَ أَنَّکَ حَیٌّ لَا تَمُوتُ حَتَّی تُبْطِلَ الْجِبْتَ وَ الطَّاغُوتَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ عَلَی خُدَّامِهِ وَ أَعْوَانِهِ عَلَی غَیْبَتِهِ وَ نَأْیِهِ وَ اسْتُرْهُ سَتْراً عَزِیزاً وَ اجْعَلْ لَهُ مَعْقِلًا حَرِیزاً وَ اشْدُدِ اللَّهُمَّ وَطْأَتَکَ عَلَی مُعَانِدِیهِ وَ احْرُسْ مَوَالِیَهُ وَ زَائِرِیهِ اللَّهُمَّ کَمَا جَعَلْتَ قَلْبِی بِذِکْرِهِ مَعْمُوراً فَاجْعَلْ سِلَاحِی بِنُصْرَتِهِ مَشْهُوراً وَ إِنْ حَالَ بَیْنِی وَ بَیْنَ لِقَائِهِ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَی عِبَادِکَ حَتْماً وَ أَقْدَرْتَ بِهِ عَلَی خَلِیقَتِکَ رَغْماً فَابْعَثْنِی عِنْدَ خُرُوجِهِ ظَاهِراً مِنْ حُفْرَتِی مُؤْتَزِراً کَفَنِی حَتَّی أُجَاهِدَ بَیْنَ یَدَیْهِ فِی الصَّفِّ الَّذِی أَثْنَیْتَ عَلَی أَهْلِهِ فِی کِتَابِکَ فَقُلْتَ کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ.

اللَّهُمَّ طَالَ الِانْتِظَارُ وَ شَمِتَ بِنَا الْفُجَّارُ وَ صَعُبَ عَلَیْنَا الِانْتِصَارُ اللَّهُمَّ أَرِنَا وَجْهَ وَلِیِّکَ الْمَیْمُونِ فِی حَیَاتِنَا وَ بَعْدَ الْمَنُونِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَدِینُ لَکَ بِالرَّجْعَةِ بَیْنَ یَدَیْ صَاحِبِ هَذِهِ الْبُقْعَةِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ قَطَعْتُ فِی وُصْلَتِکَ الْخُلَّانَ وَ هَجَرْتُ لِزِیَارَتِکَ الْأَوْطَانَ وَ أَخْفَیْتُ أَمْرِی عَنْ أَهْلِ الْبُلْدَانِ لِتَکُونَ شَفِیعاً عِنْدَ رَبِّکَ وَ رَبِّی وَ إِلَی آبَائِکَ وَ مَوَالِیَّ فِی حُسْنِ التَّوْفِیقِ لِی وَ إِسْبَاغِ النِّعْمَةِ عَلَیَّ وَ سَوْقِ الْإِحْسَانِ إِلَیَّ.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَصْحَابِ الْحَقِّ وَ قَادَةِ الْخَلْقِ وَ اسْتَجِبْ مِنِّی مَا دَعَوْتُکَ وَ أَعْطِنِی مَا لَمْ أَنْطِقْ بِهِ فِی دُعَائِی مِنْ صَلَاحِ دِینِی وَ دُنْیَایَ إِنَّکَ

ص: 103

و با دانش خودت بهره­مندی بخشیدی، و آنها را واسطه و وسیله رسیدن به تو، و وارد شدن به رضوان و بهشت خودت قرار دادی.

از این رو، بعضی از آنها را در بهشت منزل دادی، تا هنگامی که او را از بهشت بیرون کردی؛ و برخی را در کشتی نشانده، و به همراه کسانی که ایمان آورده و در کشتی با او در آمده بودند، همه را از هلاکت، به رحمت خود نجات دادی؛ بعضی را به مقام دوستی خود برگزیدی، و زبان راستین - و یاد نیکو - در میان امت­های پسین را از تو درخواست کرد، و تو او را اجابت نمودی، و آن را والا مقام گرداندی؛ بعضی را از درخت طور با وی سخن گفته، و برادرش را وزیر و معاون وی گردانیدی؛ بعضی را بدون پدر آفریدی، و به او معجزات عطا فرموده، او را به روح قدس الهی م-ؤیّ-د داشتی؛ و همه آن پیامبران را شریعت و طریقه و آیینی عطا کردی، و برای آنان وصی و جانشینی، که یکی بعد از دیگری نگهبان آیین و شریعت، از مدّتی تا مدّت معین باشد، قرار دادی؛ تا آنکه دین تو برپا شود، و حجت بر بندگان تو باشد، و حق از قرارگاه خود خارج نشود، باطل بر اهل حق چیره نشود، و تا کسی نگوید: «- پروردگارا، - چرا پیامبری بیم دهنده به سوی ما نفرستادی، و نشانه­ای هدایتگر برای ما برپا نداشتی، تا پیش از آنکه خوار و رسوا شویم، از آیات تو پیروی کنیم؟»

تا آنکه امر رسالت به حبیب گرامی­ات محمّد صلی اللَّه علیه و آله ختم کردی، و او چنانکه تو او را به رسالت برگزیدی، پیشوای هرآفریده­ای بود، و برگزیده پیامبرانی که به رسالت انتخاب فرمودی، و برتر از هر کس که برگزیده توست، و گرامی­تر از تمام پیامبرانی که معتمد تو بودند، به این جهت او را بر همه فرستادگانت مقدّم داشتی، و بر تمام بندگانت از جن و انس مبعوث گردانیدی، و شرق و غرب عالم را زیر پای او گستردی، و براق را مسخّر او فرمودی، و روح پاک وی را به سوی آسمان خود به معراج بردی، و علم گذشته و آینده، تا پایان آفرینش را به او به سپردی؛ آنگاه او را با وسیله رعب و ترس دشمن از او، بر دشمنان یاری رساندی، و جبرئیل و میکائیل و دیگر فرشتگان نشان­دار را گرداگرد او فرستادی، و به او وعده فرمودی دینش را بر تمام ادیان عالم چیره گردانی، هرچند مشرکان را خوش نیاید؛ و این پس از آن بود که او را با فتح و دستیابی به خانه کعبه، مکان صدق اهل بیت، باز گردانیدی؛ و برای او و اهل بیتش، آن خانه مکه را نخستین خانه برای عبادت بندگان، و بابرکت و وسیله هدایت جهانیان مقرّر فرمودی؛ در آن خانه، نشانه­های آشکار از جمله مقام ابراهیم وجود دارد، و هر کس در آن داخل شود، در ایمنی خواهد بود؛ و فرمودی: «خدا فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.»

سپس در کتاب خود، پاداش محمد - که درودهای تو بر او و خاندانش باد، - را دوستی آنان مقرّر کردی و فرمودی: «بگو: به ازای آن [رسالت] پاداشی از شما خواستار نیستم، مگر دوستی درباره خویشاوندان.» و فرمودی: «بگو: بر این [رسالت] اجری از شما طلب نمی کنم، جز اینکه هر کس بخواهد راهی به سوی پروردگارش [در پیش] گیرد.» و اینان همان راه به سوی تو، و مسیر دستیابی به رضوان تو هستند .

ص: 105

حَمِیدٌ مَجِیدٌ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ.

ثُمَّ ادْخُلِ الصُّفَةَ فَصَلِّ رَکْعَتَیْنِ وَ قُلِ اللَّهُمَّ عَبْدُکَ الزَّائِرُ فِی فِنَاءِ وَلِیِّکَ الْمَزُورِ الَّذِی فَرَضْتَ طَاعَتَهُ عَلَی الْعَبِیدِ وَ الْأَحْرَارِ وَ أَنْقَذْتَ بِهِ أَوْلِیَاءَکَ مِنْ عَذَابِ النَّارِ اللَّهُمَّ اجْعَلْهَا زِیَارَةً مَقْبُولَةً ذَاتَ دُعَاءٍ مُسْتَجَابٍ مِنْ مُصَدِّقٍ بِوَلِیِّکَ غَیْرِ مُرْتَابٍ اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ بِهِ وَ لَا بِزِیَارَتِهِ وَ لَا تَقْطَعْ أَثَرِی مِنْ مَشْهَدِهِ وَ زِیَارَةِ أَبِیهِ وَ جَدِّهِ اللَّهُمَّ أَخْلِفْ عَلَیَّ نَفَقَتِی وَ انْفَعْنِی بِمَا رَزَقْتَنِی فِی دُنْیَایَ وَ آخِرَتِی لِی وَ لِإِخْوَانِی وَ أَبَوَیَّ وَ جَمِیعِ عِتْرَتِی أَسْتَوْدِعُکَ اللَّهَ أَیُّهَا الْإِمَامُ الَّذِی تَفُوزُ بِهِ الْمُؤْمِنُونَ وَ یَهْلِکُ عَلَی یَدَیْهِ الْکَافِرُونَ الْمُکَذِّبُونَ .0یَا مَوْلَایَ یَا ابْنَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ جِئْتُکَ زَائِراً لَکَ وَ لِأَبِیکَ وَ جَدِّکَ مُتَیَقِّناً الْفَوْزَ بِکُمْ مُعْتَقِداً إِمَامَتَکُمْ اللَّهُمَّ اکْتُبْ هَذِهِ الشَّهَادَةَ وَ الزِّیَارَةَ لِی عِنْدَکَ فِی عِلِّیِّینَ وَ بَلِّغْنِی بَلَاغَ الصَّالِحِینَ وَ انْفَعْنِی بِحُبِّهِمْ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ (1).

أقول

أورد محمد بن المشهدی هذه الزیارة فی المزار الکبیر: مثلها سواء(2).

ثُمَّ قَالَ السَّیِّدُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ ذَکَرَ بَعْضُ أَصْحَابِنَا قَالَ قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی قُرَّةَ نَقَلْتُ مِنْ کِتَابِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سُفْیَانَ الْبَزَوْفَرِیِّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ دُعَاءَ النُّدْبَةِ وَ ذَکَرَ أَنَّهُ الدُّعَاءُ لِصَاحِبِ الزَّمَانِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ یُسْتَحَبُّ أَنْ یُدْعَی بِهِ فِی الْأَعْیَادِ الْأَرْبَعَةِ وَ هُوَ: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ نَبِیِّهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ عَلَی مَا جَرَی بِهِ قَضَاؤُکَ فِی أَوْلِیَائِکَ الَّذِینَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِکَ وَ دِینِکَ إِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزِیلَ مَا عِنْدَکَ مِنَ النَّعِیمِ الْمُقِیمِ الَّذِی لَا زَوَالَ لَهُ وَ لَا اضْمِحْلَالَ بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَیْهِمُ الزُّهْدَ فِی دَرَجَاتِ هَذِهِ الدُّنْیَا الدَّنِیَّةِ وَ زُخْرُفِهَا وَ زِبْرِجِهَا فَشَرَطُوا لَکَ ذَلِکَ وَ عَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفَاءَ بِهِ فَقَبِلْتَهُمْ وَ قَرَّبْتَهُمْ وَ قَدَّمْتَ لَهُمُ الذِّکْرَ الْعَلِیَّ وَ الثَّنَاءَ الْجَلِیَّ وَ أَهْبَطْتَ عَلَیْهِمْ مَلَائِکَتَکَ وَ کَرَّمْتَهُمْ بِوَحْیِکَ وَ رَفَدْتَهُمْ

ص: 104


1- 1. مصباح الزائر ص 229- 230.
2- 2. المزار الکبیر ص 216- 217.

و هنگامی که دوران عمر پیغمبرت سپری گشت، جانشین او علی فرزند ابی­طالب - که درودهای خداوند بر آن دو و بر خاندان آنان باد، - به هدایت امت به پا خاست؛ چرا که پیامبر صلی الله علیه و آله بیم دهنده بود و برای هر قومی، هدایتگری هست. پس - رسول خدا - در حالی که امّت همه در پیش او بودند، فرمود: هر کس که من پیشوای او بودم، پس از من، علی پیشوای او خواهد بود؛ خدایا، هر کسی را که او را دوست بدارد، دوست بدار؛ و هر کسی را که او را دشمن بدارد، دشمن بدار؛ و هر کسی که او را یاری کند، یاری نما؛ و هر کسی که او را خوار سازد، خوار فرما. و فرمود: هر کس من پیامبر او بودم، پس علی امیر و فرماندار اوست؛ و فرمود: من و علی هر دو از یک درخت هستیم و سایرین از درخت­های مختلف هستند؛ و او را در جایگاهی مانند جایگاه هارون نسبت به موسی نشاند و فرمود: تو نسبت به من، مانند هارون نسبت به موسی است، جز اینکه پس از من پیغمبری نیست. و دختر خود را بانوی تمام زنان عالم است، به ازدواج علی درآورد؛ و در مسجد خود، جایگاهی ویژه برای او قرار داد و تمام درهای منازل اصحاب را - که به مسجد رسول خدا باز بود، - به غیر از در خانه علی، بست؛ سپس اسرار علم و حکمتش را به او سپرد و فرمود: من شهر علم هستم و علی دَرِ آن است، هر کس بخواهد در این شهر وارد شود، باید از درگاهش وارد گردد؛ آنگاه فرمود: تو برادر و جانشین و وارث من هستی؛ گوشت تو از گوشت من، و خون تو از خون من است؛ آشتی تو آشتی من، و جنگ تو جنگ من است؛ و ایمان چنان با گوشت و خون تو آمیخته شده است که با گوشت و خون من آمیخته­ شده است؛ تو فردا جانشین من بر حوض کوثر خواهی بود، و پس از من، تو دِین مرا ادا می­کنی؛ و وعده­هایم را به انجام می­رسانی؛ شیعیان تو در قیامت بر کرسی­هایی از نور با روی سفید در بهشت، اطراف من قرار خواهند گرفت، و آنها همسایگان من خواهند بود؛ و اگر تو نبودی ای علی، مؤمنان بعد از من شناخته نمی­شدند.

و علی بعد از رسول خدا، وسیله تشخیص هدایت از گمراهی، و نور از نابینایی، و ریسمان محکم خداوند، و راه مستقیم او بود؛ هیچ کس به خویشاوندی با رسول خدا، بر او سبقت نیافته، و در اسلام و ایمان بر او سبقت نگرفته است؛ و نه کسی در مناقب و اوصافِ کمال به او خواهد رسید؛ پا جای چای پیامبر - که خداوند بر آن دو و خاندان آنان درود فرستد، - می­گذاشت؛ و مطابق حقیقت قرآن جنگ می­کرد؛ و در راه رضای خدا سرزنش بدگویان را به خود نمی­گرفت؛ و در راه خدا، خون­های گردنکشان عرب را به خاک ریخت، و شجاعان و پهلوانانشان را به قتل رساند، و گرگ­هایشان را در هم شکست؛ در نتیجه در دل­هایشان کینه­های بدر و حنین و خیبر و غیره را به یادگار گذاشت؛ و در اثر آن کینه پنهانی، بر دشمنی او قیام کردند؛ و به مبارزه و جنگ با او هجوم آوردند؛ تا آنکه ناگزیر با عهدشکنان و ستمکاران و خارج شدگان از دین به نبرد برخاست.

و چون نوبت اجل او فرا رسید، بدبخت­ترین فرد از پسینیان، به پیروی از بدبخت­ترین فرد از پیشینیان او را به قتل رساند؛ در نتیجه فرمان رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله، درباره هدایتگران بعد از هدایتگران، عملی نشد؛ و امت بر نافرمانی و دشمنی او پافشاری کردند، و بر نابود کردن خویشان پیامبر، و دور کردن فرزندان او هم­صدا شدند؛ جز اندکی از مؤمنان که به پیمان خود در رعایت حقّ آنان وفا نمودند؛ تا آنکه عده­ای از آنان کشته، و عده­ای اسیر، و عده­ای آواره شدند؛ و قضا در مورد آنها به چیزی که امید پایان نیک از آن می­رفت، جریان پیدا کرد؛ و البته ملک زمین از آن خدا است، و هر کدام از بندگانش که او بخواهد، آن را به ارث می­برد، و عاقبت نیک، از آنِ اهل تقوی است؛

ص: 106

بِعِلْمِکَ وَ جَعَلْتَهُمُ الذَّرَائِعَ إِلَیْکَ وَ الْوَسِیلَةَ إِلَی رِضْوَانِکَ.

فَبَعْضٌ أَسْکَنْتَهُ جَنَّتَکَ إِلَی أَنْ أَخْرَجْتَهُ مِنْهَا وَ بَعْضُهُمْ حَمَلْتَهُ فِی فُلْکِکَ وَ نَجَّیْتَهُ مَعَ مَنْ آمَنَ مَعَهُ مِنَ الْهَلَکَةِ بِرَحْمَتِکَ وَ بَعْضٌ اتَّخَذْتَهُ لِنَفْسِکَ خَلِیلًا وَ سَأَلَکَ لِسَانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرَةِ فَأَجَبْتَهُ وَ جَعَلْتَ ذَلِکَ عَلِیّاً وَ بَعْضٌ کَلَّمْتَهُ مِنْ شَجَرَةٍ تَکْلِیماً وَ جَعَلْتَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ رِدْءاً وَ وَزِیراً وَ بَعْضٌ أَوْلَدْتَهُ مِنْ غَیْرِ أَبٍ وَ آتَیْتَهُ الْبَیِّنَاتِ وَ أَیَّدْتَهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ کُلٌّ شَرَعْتَ لَهُ شَرِیعَةً وَ نَهَجْتَ لَهُ مِنْهَاجاً وَ تَخَیَّرْتَ لَهُ أَوْصِیَاءَ مُسْتَحْفِظاً بَعْدَ مُسْتَحْفِظٍ مِنْ مُدَّةٍ إِلَی مُدَّةٍ إِقَامَةً لِدِینِکَ وَ حُجَّةً عَلَی عِبَادِکَ وَ لِئَلَّا یَزُولَ الْحَقُّ عَنْ مَقَرِّهِ وَ یَغْلِبَ الْبَاطِلُ عَلَی أَهْلِهِ وَ لِئَلَّا یَقُولَ أَحَدٌ لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَیْنا رَسُولًا مُنْذِراً وَ أَقَمْتَ لَنَا عَلَماً هَادِیاً فَنَتَّبِعَ آیاتِکَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزی.

إِلَی أَنِ انْتَهَیْتَ بِالْأَمْرِ إِلَی حَبِیبِکَ وَ نَجِیبِکَ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله فَکَانَ کَمَا انْتَجَبْتَهُ سَیِّدَ مَنْ خَلَقْتَهُ وَ صَفْوَةَ مَنِ اصْطَفَیْتَهُ وَ أَفْضَلَ مَنِ اجْتَبَیْتَهُ وَ أَکْرَمَ مَنِ اعْتَمَدْتَهُ قَدَّمْتَهُ عَلَی أَنْبِیَائِکَ وَ بَعَثْتَهُ إِلَی الثَّقَلَیْنِ مِنْ عِبَادِکَ وَ أَوْطَأْتَهُ مَشَارِقَکَ وَ مَغَارِبَکَ وَ سَخَّرْتَ لَهُ الْبُرَاقَ وَ عَرَجْتَ بِرُوحِهِ إِلَی سَمَائِکَ وَ أَوْدَعْتَهُ عِلْمَ مَا کَانَ وَ مَا یَکُونُ إِلَی انْقِضَاءِ خَلْقِکَ ثُمَّ نَصَرْتَهُ بِالرُّعْبِ وَ حَفَفْتَهُ بِجَبْرَئِیلَ وَ مِیکَائِیلَ وَ الْمُسَوِّمِینَ مِنْ مَلَائِکَتِکَ وَ وَعَدْتَهُ أَنْ تُظْهِرَ دِینَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ وَ ذَلِکَ بَعْدَ أَنْ بَوَّأْتَهُ مُبَوَّأَ صِدْقٍ مِنْ أَهْلِهِ وَ جَعَلْتَ لَهُ وَ لَهُمْ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدیً لِلْعالَمِینَ فِیهِ آیاتٌ بَیِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِیمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً وَ قُلْتَ إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً.

ثُمَّ جَعَلْتَ أَجْرَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مَوَدَّتَهُمْ فِی کِتَابِکَ فَقُلْتَ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی وَ قُلْتَ ما سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ وَ قُلْتَ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شاءَ أَنْ یَتَّخِذَ إِلی رَبِّهِ سَبِیلًا فَکَانُوا هُمُ السَّبِیلَ إِلَیْکَ وَ الْمَسْلَکَ إِلَی رِضْوَانِکَ.

ص: 105

و پروردگار ما منزه است، چرا که وعده او قطعی و انجام یافتنی است، و و خداوند هرگز خلف وعده نخواهد کرد، و او شکست ناپذیر و حکیم است.

پس بر پاکان اهل بیت پیامبر و علی - که خداوند بر آن دو و خاندان آنان درود فرستد، - گریه کنندگان باید بگریند، و بر همانان، ندبه کنندگان باید ندبه کنند، و برای امثال آنان، اشک­ها باید از دیدگان ببارند، و ناله کنندگان باید ناله کنند، و شیون کنندگان باید شیون از دل برکشند، که کجاست امام حسن؟ کجاست امام حسین؟ کجا هستند فرزندان امام حسین؟ که هر یک، انسان نیک بعد از دیگری، و راستگوی بعد از راستگو بودند، کجا هستند آنان که راه بعد از راه بودند؟ کجا هستند برگزیدگان بعد از برگزیدگان؟ کجا هستند خورشیدهای تابان؟ کجا هستند ماه­های فروزان؟ کجا هستند ستارگان درخشان؟ کجا هستند راهنمایان دین، و پایه­های دانش؟

کجاست حضرت بقیه اللَّه، که خاندان هدایت هرگز از وجود او خالی نیست؟ کجاست آن آماده شده برای برکندن ریشه ستمگران؟ کجاست آن مورد امید برای از بین بردن اختلاف و کج رفتاری­؟ کجاست ذخیره شده برای زنده کردن واجبات و مستحبات؟ کجاست برگزیده برای برگردانیدن ملّت و شریعت؟ کجاست آرزو شده برای زنده کردن قرآن و احکام آن؟ کجاست زنده کننده نشانه­های دین و دینداران؟ کجاست در هم شکننده شوکت ستمکاران و تجاوز کنندگان؟ کجاست ویران کننده بنیان­های شرک و نفاق؟ کجاست نابود کننده اهل گناه و نافرمانی و سرکشی؟ کجاست برچیننده ریشه گمراهی و دشمنی؟ کجاست بر هم کوبنده آثار باطل و هواهای نفسانی؟ کجاست قطع کننده ریسمان­های دروغ و افترا؟ کجاست نابود کننده زورگویان سرکش؟ کجاست بیچاره کننده مردمان بی­دین و کینه­توز و گمراه؟ کجاست عزیزکننده دوستان و خوار کننده دشمنان؟ کجاست گردآورنده مردم بر محور پرهیزکاری؟ کجاست باب الهی که از آن وارد می­شوند؟ کجاست وجه الهی که دوستان به سوی آن روی آوردند؟ کجاست آن وسیله پیوند بین زمین و آسمان؟ کجاست صاحب روز فتح و برافرازنده پرچم هدایت؟ کجاست به وجود آورنده سامان و راستی و خشنودی؟ کجاست دادخواهی کننده ستم­های روا داشته شده بر پیامبران؟ کجاست خونخواه واقعه کربلا؟ کجاست یاری شده در برابر کسی که به او ستم کرده و افترا زده است؟ کجاست درمانده­ای که هرگاه دعا کند، اجابت می­شود؟ کجاست برترین آفریدگان و صاحب نیکی و تقوی؟

کجاست فرزند پیغمبر، مصطفی؟ و فرزند علی مرتضی؟ و فرزند خدیجه شیر زن؟ و فرزند فاطمه زهرا، بزرگترین زنان عالم؟ پدر و مادرم و خودم فدای نگهداری و حمایت تو باد؛ ای فرزند بزرگان مقرّب خدا، ای فرزند برگزیدگان بزرگوار، ای فرزند هدایتگران هدایت یافته، ای فرزند بهترین انسان­های پاکباخته،

ص: 107

فَلَمَّا انْقَضَتْ أَیَّامُهُ أَقَامَ وَلِیَّهُ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمَا وَ عَلَی آلِهِمَا هَادِیاً إِذْ کَانَ هُوَ الْمُنْذِرَ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ فَقَالَ وَ الْمَلَأُ أَمَامَهُ مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ قَالَ مَنْ کُنْتُ نَبِیَّهُ فَعَلِیٌّ أَمِیرُهُ وَ قَالَ أَنَا وَ عَلِیٌّ مِنْ شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ وَ سَائِرُ النَّاسِ مِنْ شَجَرٍ شَتَّی وَ أَحَلَّهُ مَحَلَّ هَارُونَ مِنْ مُوسَی فَقَالَ أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِیَّ بَعْدِی وَ زَوَّجَهُ ابْنَتَهُ سَیِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ أَحَلَّ لَهُ مِنْ مَسْجِدِهِ مَا حَلَّ لَهُ وَ سَدَّ الْأَبْوَابَ إِلَّا بَابَهُ ثُمَّ أَوْدَعَهُ عِلْمَهُ وَ حِکْمَتَهُ فَقَالَ أَنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا فَمَنْ أَرَادَ الْحِکْمَةَ فَلْیَأْتِهَا مِنْ بَابِهَا ثُمَّ قَالَ أَنْتَ أَخِی وَ وَصِیِّی وَ وَارِثِی لَحْمُکَ لَحْمِی وَ دَمُکَ دَمِی وَ سِلْمُکَ سِلْمِی وَ حَرْبُکَ حَرْبِی وَ الْإِیمَانُ مُخَالِطٌ لَحْمَکَ وَ دَمَکَ کَمَا خَالَطَ لَحْمِی وَ دَمِی وَ أَنْتَ غَداً عَلَی الْحَوْضِ خَلِیفَتِی وَ أَنْتَ تَقْضِی دَیْنِی وَ تُنْجِزُ عِدَاتِی وَ شِیعَتُکَ عَلَی مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ مُبْیَضَّةً وُجُوهُهُمْ حَوْلِی فِی الْجَنَّةِ وَ هُمْ جِیرَانِی وَ لَوْ لَا أَنْتَ یَا عَلِیُّ لَمْ یُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدِی وَ کَانَ بَعْدَهُ هُدًی مِنَ الضَّلَالِ وَ نُوراً مِنَ الْعَمَی وَ حَبْلَ اللَّهِ الْمَتِینَ وَ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِیمَ لَا یُسْبَقُ بِقَرَابَةٍ فِی رَحِمٍ وَ لَا بِسَابِقَةٍ فِی دِینٍ وَ لَا یُلْحَقُ فِی مَنْقَبَةٍ یَحْذُو حَذْوَ الرَّسُولِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِمَا وَ آلِهِمَا وَ یُقَاتِلُ عَلَی التَّأْوِیلِ وَ لَا تَأْخُذُهُ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ قَدْ وَتَرَ فِیهِ صَنَادِیدَ الْعَرَبِ وَ قَتَلَ أَبْطَالَهُمْ وَ نَاهَشَ ذُؤْبَانَهُمْ فَأَوْدَعَ قُلُوبَهُمْ أَحْقَاداً بَدْرِیَّةً وَ خَیْبَرِیَّةً وَ حُنَیْنِیَّةً وَ غَیْرَهُنَّ فَأَضَبَّتْ عَلَی عَدَاوَتِهِ وَ أَکَبَّتْ عَلَی مُنَابَذَتِهِ حَتَّی قَتَلَ النَّاکِثِینَ وَ الْقَاسِطِینَ وَ الْمَارِقِینَ.

وَ لَمَّا قَضَی نَحْبَهُ وَ قَتَلَهُ أَشْقَی الْآخِرِینَ یَتْبَعُ أَشْقَی الْأَوَّلِینَ لَمْ یُمْتَثَلْ أَمْرُ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله فِی الْهَادِینَ بَعْدَ الْهَادِینَ وَ الْأُمَّةُ مُصِرَّةٌ عَلَی مَقْتِهِ مُجْتَمِعَةٌ عَلَی قَطِیعَةِ رَحِمِهِ وَ إِقْصَاءِ وُلْدِهِ إِلَّا الْقَلِیلَ مِمَّنْ وَفَی لِرِعَایَةِ الْحَقِّ فِیهِمْ فَقُتِلَ مَنْ قُتِلَ وَ سُبِیَ مَنْ سُبِیَ وَ أُقْصِیَ مَنْ أُقْصِیَ وَ جَرَی الْقَضَاءُ لَهُمْ بِمَا یُرْجَی لَهُ حُسْنُ الْمَثُوبَةِ وَ کَانَتِ الْأَرْضُ لِلَّهِ یُورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ

ص: 106

ای فرزند مهتران شرافتمند، ای فرزند نیکوترین انسان­های پاک، ای فرزند گرامی­ترِ مهتران، ای فرزند ماه­های تابان، و چراغ­های فروزان، و ستارگان درخشان، ای فرزند راه­های روشن خدا، ای فرزند نشان­های آشکار، ای فرزند دانش­های کامل الهی، ای فرزند سنت­های معروف، ای فرزند نشانه­های سفارش شده، ای فرزند معجزه­های موجود، ای فرزند راهنمایان آشکار، ای فرزند راه راست، ای فرزند خبر بزرگ، ای فرزند کسی که یاد او در امّ الکتاب نزد خداوند حکیم، والا است.

ای فرزند آیه­ها و نشانه­ها، ای فرزند ادلّه روشن؛ ای فرزند برهان­های آشکار، ای فرزند حجّت­های رسا، ای فرزند نعمت­های فراگیر، ای فرزند طه و آیه­های محکم قرآن، و ای فرزند یاسین و ذاریات، ای فرزند طور و عادیات، ای فرزند کسی که خداوند در باره­اش فرمود: «دنی فتدلّی فکانَ قابَ قَوسین أو أدنی»{نزدیک آمد و نزدیکتر شد تا [فاصله اش] به قدرِ [طول] دو [انتهای] کمان یا نزدیک­تر شد.} تا اینکه به نزدیک­ترین مکان نسبت به خداوند والا مرتبه رسید.

کاش می­دانستم دل­ها کی به ظهور تو آرام خواهند شد؟ بلکه در کدام سرزمین و خاک اقامت داری؟ آیا در رضوی، یا در غیر آن، یا در سرزمین طوی هستی؟ بر من بسیار سخت است که آفریدگان را ببینم ولی تو دیده نشوی، و هیچ صدایی حتی آهسته هم از تو نشنوم؛ بر من بسیار سخت است که بلاها تو را و نه مرا، احاطه کنند؛ و از سوی من هیچ ناله و شکایتی به تو نرسد.

جانم فدای تو، که پنهان گشته­ای ولی از ما بی­خبر نیستی؛ جانم فدای تو، که از ما جدا گشته­ای ولی جدا نیستی؛ جانم فدای تو، همان آرزوی قلبی و مورد اشتیاق، که هر مرد و زنِ باایمان او را یاد کند و از روی شوق او ناله زند؛ جانم فدای تو، آن عزّتمند همیشگی که هم­طرازی ندارد؛ جانم فدای تو، آن رکن اصیل ارجمندی که هم­قطاری ندارد؛ جانم فدای تو، آن نعمت­های خاص خداوند که مثل و مانند نخواهد داشت؛ جانم فدای تو، از آن خاندان شرف هستی که هیچ کس نمی­تواند با شما برابری کند.

تا کی در - انتظار - تو سرگردان باشم، ای سرور من؛ تا به کی؟ و با چگونه خطابی درباره تو توصیف کنم؛ و چگونه راز دل گویم؟ بر من سخت است که پاسخ، از غیر تو یابم؛ بر من سخت است که بر تو بگریم و مردم تو را واگذارند؛ بر من سخت است که - بپذیرم - آنچه اتفاق افتاده است، تنها در مورد تو و نه آنان، جریان یابد.

آیا یاوری هست تا با یاری او ناله و فغان و گریه را طولانی نمایم؟ آیا زاری کننده­ای هست تا زاری او را هنگام تنها شدن یاور باشم؟ آیا چشمی می­گرید تا چشم من هم گریه او را یاری نماید؟ آیا به سوی تو راهی هست ای فرزند احمد، تا دیدار شوی؟ آیا روز ما به فردایی می­رسد که - به دیدار جمالت - بهره­مند شویم؟ کی می­شود بر جویبارهای گوارایت درآییم و سیراب شویم؟ کی می­شود

ص: 108

وَ سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولًا وَ لَنْ یُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ.

فَعَلَی الْأَطَائِبِ مِنْ أَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِمَا وَ آلِهِمَا فَلْیَبْکِ الْبَاکُونَ وَ إِیَّاهُمْ فَلْیَنْدُبِ النَّادِبُونَ وَ لِمِثْلِهِمْ فَلْتَدُرَّ الدُّمُوعُ وَ لْیَصْرُخِ الصَّارِخُونَ وَ یَعِجَّ الْعَاجُّونَ أَیْنَ الْحَسَنُ أَیْنَ الْحُسَیْنُ أَیْنَ أَبْنَاءُ الْحُسَیْنِ صَالِحٌ بَعْدَ صَالِحٍ وَ صَادِقٌ بَعْدَ صَادِقٍ أَیْنَ السَّبِیلُ بَعْدَ السَّبِیلِ أَیْنَ الْخِیَرَةُ بَعْدَ الْخِیَرَةِ أَیْنَ الشُّمُوسُ الطَّالِعَةُ أَیْنَ الْأَقْمَارُ الْمُنِیرَةُ أَیْنَ الْأَنْجُمُ الزَّاهِرَةُ أَیْنَ أَعْلَامُ الدِّینِ وَ قَوَاعِدُ الْعِلْمِ.

أَیْنَ بَقِیَّةُ اللَّهِ الَّتِی لَا تَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهَادِیَةِ أَیْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِرِ الظَّلَمَةِ أَیْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقَامَةِ الْأَمْتِ وَ الْعِوَجِ أَیْنَ الْمُرْتَجَی لِإِزَالَةِ الْجَوْرِ وَ الْعُدْوَانِ أَیْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِیدِ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ أَیْنَ الْمُتَخَیَّرُ لِإِعَادَةِ الْمِلَّةِ وَ الشَّرِیعَةِ أَیْنَ الْمُؤَمَّلُ لِإِحْیَاءِ الْکِتَابِ وَ حُدُودِهِ أَیْنَ مُحْیِی مَعَالِمِ الدِّینِ وَ أَهْلِهِ أَیْنَ قَاصِمُ شَوْکَةِ الْمُعْتَدِینَ أَیْنَ هَادِمُ أَبْنِیَةِ الشِّرْکِ وَ النِّفَاقِ أَیْنَ مُبِیدُ أَهْلِ الْفُسُوقِ وَ الْعِصْیَانِ وَ الطُّغْیَانِ أَیْنَ حَاصِدُ فُرُوعِ الْغَیِّ وَ النِّفَاقِ أَیْنَ طَامِسُ آثَارِ الزَّیْغِ وَ الْأَهْوَاءِ أَیْنَ قَاطِعُ حَبَائِلِ الْکَذِبِ وَ الِافْتِرَاءِ أَیْنَ مُبِیدُ الْعُتَاةِ وَ الْمَرَدَةِ أَیْنَ مُسْتَأْصِلُ أَهْلِ الْعِنَادِ وَ التَّظْلِیلِ وَ الْإِلْحَادِ أَیْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِیَاءِ وَ مُذِلُّ الْأَعْدَاءِ أَیْنَ جَامِعُ الْکَلِمِ عَلَی التَّقْوَی أَیْنَ بَابُ اللَّهِ الَّذِی مِنْهُ یُؤْتَی أَیْنَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِی یَتَوَجَّهُ إِلَیْهِ الْأَوْلِیَاءُ أَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ أَیْنَ صَاحِبُ یَوْمِ الْفَتْحِ وَ نَاشِرُ رَایَةِ الْهُدَی أَیْنَ مُؤَلِّفُ شَمْلِ الصَّلَاحِ وَ الرِّضَا أَیْنَ الطَّالِبُ بِذُحُولِ الْأَنْبِیَاءِ أَیْنَ الْمُطَالِبُ بِکَرْبَلَاءَ أَیْنَ الْمَنْصُورُ عَلَی مَنِ اعْتَدَی عَلَیْهِ وَ افْتَرَی أَیْنَ الْمُضْطَرُّ الَّذِی یُجَابُ إِذَا دَعَا أَیْنَ صَدْرُ الْخَلَائِفِ ذُو الْبِرِّ وَ التَّقْوَی.

أَیْنَ ابْنُ النَّبِیِّ الْمُصْطَفَی وَ ابْنُ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی وَ ابْنُ خَدِیجَةَ الْغَرَّاءِ وَ ابْنُ فَاطِمَةَ الْکُبْرَی بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی وَ نَفْسِی لَکَ الْوِقَاءُ وَ الْحِمَی یَا ابْنَ السَّادَةِ الْمُقَرَّبِینَ یَا ابْنَ النُّجَبَاءِ الْأَکْرَمِینَ یَا ابْنَ الْهُدَاةِ الْمَهْدِیِّینَ یَا ابْنَ الْغَطَارِفَةِ الْأَنْجَبِینَ

ص: 107

از چشمه آب زلال تو سودمند گردیم که عطش، طولانی گشت؟ کی می­شود با تو صبح و شام کنیم، تا چشم ما از آن روشن شود؟ کی می­شود تو ما را و ما تو را ببینیم، در حالی که پرچم نصرت و پیروزی برافراشته­ باشی؟ آیا ما را خواهی دید که به گرد تو حلقه زده باشیم و تو به پیشوایی از طرف مردمان، تمام روی زمین را پر از عدل و داد کرده باشی؟ و دشمنانت را کیفر خواری و عقاب بچشانی، و سرکشان و منکران حق را نابود کرده باشی، و ریشه متکبّران را بریده، و پایه­های ستمکاران را از بیخ برکنی، تا ما - با خاطر شاد - به «الحمد لله ربّ العالمین» لب برگشاییم؟

ای خدا تو برطرف کننده غم­ها و گرفتاری­ها هستی، و من از تو داد می­خواهم که دادخواهی پیش توست، و تو پروردگار دنیا و آخرت هستی؛ باری به داد ما برس، ای فریادرس فریاد خواهان، بندة ضعیف و بلا دیده خود را - دریاب، - و سیّد او را به او بنمایان، ای خداوند بسیار مقتدر و توانا؛ و به واسطه آن، غم و اندوه و سوز دل را از او برطرف کن؛ و حرارت قلب او را فرو نشان، ای خدایی که بر عرش، استقرار یافته­ای؛ و بازگشت و سرانجام به سوی توست.

خدایا، و ما بندگان تو، مشتاق ولیّ تو هستیم، که او یادآور تو و رسول توست؛ او را برای ما مایه عصمت و نگهداری و پناهگاه آفریده­ای؛ و او را برای استواری و حفظ ما برانگیخته­ای؛ و برای اهل ایمان از ما، امام و پیشوا قرار داده­ای؛ پس از طرف ما به او سلام و تحیّت برسان، و به این وسیله بر بزرگواری بر ما ای پروردگار، بیفزا، و قرارگاه او را قرارگاه و آرام بخش ما قرار ده، و به واسطه پیشوایی او بر ما نعمت را تمام گردان، تا ما را در بهشت­های تو، و همنشینی با شهیدان از وارستگان تو داخل سازد.

خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست؛ و بر محمد، جدّ او و فرستاده تو، سیّد بزرگ­تر، و بر پدرش - علی - سیّد کوچک­تر، و بر جدّ مادری­­اش صدیقه کبری، فاطمه دختر محمد، و بر پدران نیکوکار او که تو برگزیدی، درود فرست؛ و بهترین و کامل­ترین و تمام­ترین و جاودانه­ترین و بزرگ­ترین و فراوان­ترین درودی که بر هر یک از برگزیدگان و نیکان آفریدگانت فرستادی، بر او بفرست؛ و بر او چنان درودی بفرست که نه پایانی برای شمارش آن باشد، و نه نهایتی برای گستردگی آن، و نه تمام شدنی برای زمان آن؛ خدایا، و حق را به وسیله او برپا دار؛ و باطل را به وسیله او نابود ساز؛ و دوستدارانت را به وسیله او راهنمایی کن؛ و دشمنانت را به وسیله او خوار گردان؛ و بین ما و او ای خدا، پیوندی برقرار ساز که به همراهی ما با پیشینیان او بیانجامد، و ما را از کسانی قرار ده که به دامان آنان چنگ زده، و در سایه آنان زیست می­کند؛ و ما را بر ادای حقوق او به وی، و کوشش در فرمانبرداری او، و دوری از نافرمانی­اش، یاری فرما؛ و با خشنود ساختن او، بر ما منّت گذار؛ و دلسوزی و مهربانی و دعا و خوبی او را، که به واسطه آن

ص: 109

یَا ابْنَ الْأَطَایِبِ الْمُسْتَظْهَرِینَ یَا ابْنَ الْخَضَارِمَةِ الْمُنْتَجَبِینَ یَا ابْنَ الْقَمَاقِمَةِ الْأَکْبَرِینَ یَا ابْنَ الْبُدُورِ الْمُنِیرَةِ یَا ابْنَ السُّرُجِ الْمُضِیئَةِ یَا ابْنَ الشُّهُبِ الثَّاقِبَةِ یَا ابْنَ الْأَنْجُمِ الزَّاهِرَةِ یَا ابْنَ السُّبُلِ الْوَاضِحَةِ یَا ابْنَ الْأَعْلَامِ اللَّائِحَةِ یَا ابْنَ الْعُلُومِ الْکَامِلَةِ یَا ابْنَ السُّنَنِ الْمَشْهُورَةِ یَا ابْنَ الْمَعَالِمِ الْمَأْثُورَةِ یَا ابْنَ الْمُعْجِزَاتِ الْمَوْجُودَةِ یَا ابْنَ الدَّلَائِلِ الْمَشْهُودَةِ یَا ابْنَ الصِّرَاطِ الْمُسْتَقِیمِ یَا ابْنَ النَّبَإِ الْعَظِیمِ یَا ابْنَ مَنْ هُوَ فِی أُمِّ الْکِتَابِ لَدَی اللَّهِ عَلِیٌّ حَکِیمٌ.

یَا ابْنَ الْآیَاتِ وَ الْبَیِّنَاتِ یَا ابْنَ الدَّلَائِلِ الظَّاهِرَاتِ یَا ابْنَ الْبَرَاهِینِ الْبَاهِرَاتِ یَا ابْنَ الْحُجَجِ الْبَالِغَاتِ یَا ابْنَ النِّعَمِ السَّابِغَاتِ یَا ابْنَ طَهَ وَ الْمُحْکَمَاتِ یَا ابْنَ یس وَ الذَّارِیَاتِ یَا ابْنَ الطُّورِ وَ الْعَادِیَاتِ یَا ابْنَ مَنْ دَنا فَتَدَلَّی فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی دُنُوّاً وَ اقْتِرَاباً مِنَ الْعَلِیِّ الْأَعْلَی لَیْتَ شِعْرِی أَیْنَ اسْتَقَرَّتْ بِکَ النَّوَی بَلْ أَیُّ أَرْضٍ تُقِلُّکَ أَوْ ثَرَی أَ بِرَضْوَی أَمْ غَیْرِهَا أَمْ ذِی طُوًی عَزِیزٌ عَلَیَّ أَنْ أَرَی الْخَلْقَ وَ لَا تُرَی وَ لَا أَسْمَعَ لَکَ حَسِیساً وَ لَا نَجْوَی عَزِیزٌ عَلَیَّ أَنْ تُحِیطَ بِکَ دُونِیَ الْبَلْوَی وَ لَا یَنَالَکَ مِنِّی ضَجِیجٌ وَ لَا شَکْوَی.

بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ مُغَیَّبٍ لَمْ یَخْلُ مِنَّا بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ نَازِحٍ مَا نَزَحَ عَنَّا بِنَفْسِی أَنْتَ أُمْنِیَّةُ شَائِقٍ یَتَمَنَّی مِنْ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ ذَکَرَا فَحَنَّا بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ عَقِیدِ عِزٍّ لَا یُسَامَی بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ أَثِیلِ مَجْدٍ لَا یُجَازَی بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ تِلَادِ نِعَمٍ لَا تُضَاهَی بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ نَصِیفِ شَرَفٍ لَا یُسَاوَی إِلَی مَتَی أَحَارُ فِیکَ یَا مَوْلَایَ وَ إِلَی مَتَی وَ أَیَّ خِطَابٍ أَصِفُ فِیکَ وَ أَیَّ نَجْوَی عَزِیزٌ عَلَیَّ أَنْ أُجَابَ دُونَکَ وَ أُنَاغَی عَزِیزٌ عَلَیَّ أَنْ أَبْکِیَکَ وَ یَخْذُلَکَ الْوَرَی عَزِیزٌ عَلَیَّ أَنْ یَجْرِیَ عَلَیْکَ دُونَهُمْ مَا جَرَی هَلْ مِنْ مُعِینٍ فَأُطِیلَ مَعَهُ الْعَوِیلَ وَ الْبُکَاءَ هَلْ مِنْ جَزُوعٍ فَأُسَاعِدَ جَزَعَهُ إِذَا خَلَا هَلْ قَذِیَتْ عَیْنٌ فَسَاعَدَتْهَا عَیْنِی عَلَی الْقَذَی هَلْ إِلَیْکَ یَا ابْنَ أَحْمَدَ سَبِیلٌ فَتُلْقَی هَلْ یَتَّصِلُ یَوْمُنَا مِنْکَ بِغَدِهِ فَنَحْظَی مَتَی نَرِدُ مَنَاهِلَکَ الرَّوِیَّةَ فَنَرْوَی مَتَی نَنْتَفِعُ

ص: 108

به رحمت گسترده، و رستگاری در پیش تو دست یابیم، به ما موهبت فرما؛ و نماز ما را به واسطه او پذیرفته شده، و گناهان ما را به واسطه او آمرزیده، و دعای ما را به واسطه او به اجابت رسیده قرار ده؛ و روزی­های ما را به واسطه او گسترده، و همّ و غمّ ما را بواسطه او برطرف و کفایت شده، و حاجت­های ما را به واسطه او برآورده شده قرار ده؛ و با صورت بزرگوارانه­ات به ما رو کن؛ و تقرّب ما به سوی خودت را بپذیر؛ و با نگاهی مهربانانه به ما نگاه کن؛ تا به واسطه آن، کرامت نزد تو را به حدّ کمال رسانیم؛ و پس از آن، از روی بخشش خود، آن را از ما نستان؛ و ما را از حوض جدّ او صلی الله علیه و آله، با کاسه و با دست او، به صورت سیراب و گوارا و با آرامش و فراوان، که بعد از آن، تشنگی نباشد، بنوشان؛ ای مهربان­ترین مهربانان .

سپس نماز زیارت که چگونگی خواندن آن پیشتر ذکر شد، می­خوانی و به دلخواه خودت دعا می­کنی که به خواست خداوند مستجاب است.(1)

می­گویم

محمد پسر مشهدی در کتاب المزار الکبیر گفته است: محمد پسر علی پسر أبی قره گفت: من آن را از کتاب ابو جعفر محمد پسر حسین پسر سفیان بزوفری... نقل کردم.

می­گویم

و مانند آنچه را که سید ذکر کرده، به همان صورت نقل کرده است؛ و من گمان می­کنم که سید از او نقل کرده است؛ جز اینکه نماز را در آخر آن بیان نکرده است.(2)

سید پسر طاووس - که رحمت خداوند بر او باد، - سپس گفته است: ذکری که مولایمان هر روز بعد از نماز صبح با آن زیارت می­شود، - این است: -

خدایا، به مولایم صاحب الزمان - که درودهای خداوند بر او باد، - از طرف همه مردان و زنان مؤمن، در کرانه­های شرق و غرب زمین، و خشکی­ها و دریاهایش، و همواری­ها و کوه­هایش، زنده و مرده آنان، و همچنین از طرف پدر و مادرم و فرزندانم و خودم، درودها و تحیت­هایی به سنگینی عرش خدا، و کشیدگی کلماتش، و نهایت خشنودی اش، و شمار آنچه کتابش برشمرده، و دانشش به آن احاطه یافته است، برسان. خدایا، در این روز و در هر روز برای آن حضرت، عهد و پیمان و بیعت، بر عهده ام تجدید می کنم.

خدایا، همچنان که مرا به این حضور، شرافت بخشیدی، و به این فضیلت برتری ام دادی، و به این نعمت، ویژه­ام گرداندی، پس بر مولا و سرورم صاحب الزمان درود فرست؛ و مرا از یاران و پیروان و دفاع کنندگان از او قرار ده؛ و مرا از شهادت جویان پیش رویش، از روی میل و رغبت، و نه ناراحتی و اکراه، در صفی که اهل آن را در قرآنت وصف نموده و فرموده ای: «گویی آنان بنایی محکم و استوارند.»، در فرمانبرداری خودت و

ص: 110


1- . مصباح الزائر: 230 - 234 .
2- . المزار الکبیر: 190 - 194

مِنْ عَذْبِ مَائِکَ فَقَدْ طَالَ الصَّدَی مَتَی نُغَادِیکَ وَ نُرَاوِحُکَ فَنُقِرَّ مِنْهَا عَیْناً مَتَی تَرَانَا وَ نَرَاکَ وَ قَدْ نَشَرْتَ لِوَاءَ النَّصْرِ تُرَی أَ تَرَانَا نَحُفُّ بِکَ وَ أَنْتَ تَؤُمُّ الْمَلَأَ وَ قَدْ مَلَأْتَ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ أَذَقْتَ أَعْدَاءَکَ هَوَاناً وَ عِقَاباً وَ أَبَرْتَ الْعُتَاةَ وَ جَحَدَةَ الْحَقِّ وَ قَطَعْتَ دَابِرَ الْمُتَکَبِّرِینَ وَ اجْتَثَثْتَ أُصُولَ الظَّالِمِینَ وَ نَحْنُ نَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ.

اللَّهُمَّ أَنْتَ کَشَّافُ الْکُرَبِ وَ الْبَلْوَی وَ إِلَیْکَ أَسْتَعْدِی فَعِنْدَکَ الْعَدْوَی وَ أَنْتَ رَبُّ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَی فَأَغِثْ یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ عُبَیْدَکَ الْمُبْتَلَی وَ أَرِهِ سَیِّدَهُ یَا شَدِیدَ الْقُوَی وَ أَزِلْ عَنْهُ بِهِ الْأَسَی وَ الْجَوَی وَ بَرِّدْ غَلِیلَهُ یَا مَنْ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی وَ مَنْ إِلَیْهِ الرُّجْعَی وَ الْمُنْتَهَی اللَّهُمَّ وَ نَحْنُ عَبِیدُکَ الشَّائِقُونَ إِلَی وَلِیِّکَ الْمُذَکِّرِ بِکَ وَ بِنَبِیِّکَ خَلَقْتَهُ لَنَا عِصْمَةً وَ مَلَاذاً وَ أَقَمْتَهُ لَنَا قِوَاماً وَ مَعَاذاً وَ جَعَلْتَهُ لِلْمُؤْمِنِینَ مِنَّا إِمَاماً فَبَلِّغْهُ مِنَّا تَحِیَّةً وَ سَلَاماً وَ زِدْنَا بِذَلِکَ یَا رَبِّ إِکْرَاماً وَ اجْعَلْ مُسْتَقَرَّهُ لَنَا مُسْتَقَرّاً وَ مُقَاماً وَ أَتْمِمْ نِعْمَتَکَ بِتَقْدِیمِکَ إِیَّاهُ أَمَامَنَا حَتَّی تُورِدَنَا جِنَانَکَ وَ مُرَافَقَةَ الشُّهَدَاءِ مِنْ خُلَصَائِکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ جَدِّهِ وَ رَسُولِکَ السَّیِّدِ الْأَکْبَرِ وَ عَلَی أَبِیهِ السَّیِّدِ الْأَصْغَرِ وَ جَدَّتِهِ الصِّدِّیقَةِ الْکُبْرَی فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ وَ عَلَی مَنِ اصْطَفَیْتَ مِنْ آبَائِهِ الْبَرَرَةِ وَ عَلَیْهِ أَفْضَلَ وَ أَکْمَلَ وَ أَتَمَّ وَ أَدْوَمَ وَ أَکْبَرَ وَ أَوْفَرَ مَا صَلَّیْتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ أَصْفِیَائِکَ وَ خِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ وَ صَلِّ عَلَیْهِ صَلَاةً لَا غَایَةَ لِعَدَدِهَا وَ لَا نِهَایَةَ لِمَدَدِهَا وَ لَا نَفَادَ لِأَمَدِهَا اللَّهُمَّ وَ أَقِمْ بِهِ الْحَقَّ وَ أَدْحِضْ بِهِ الْبَاطِلَ وَ أَدِلْ بِهِ أَوْلِیَاءَکَ وَ أَذْلِلْ بِهِ أَعْدَاءَکَ وَ صِلِ اللَّهُمَّ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ وُصْلَةً تُؤَدِّی إِلَی مُرَافَقَةِ سَلَفِهِ وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ یَأْخُذُ بِحُجْزَتِهِمْ وَ یَمْکُثُ فِی ظِلِّهِمْ وَ أَعِنَّا عَلَی تَأْدِیَةِ حُقُوقِهِ إِلَیْهِ وَ الِاجْتِهَادِ فِی طَاعَتِهِ وَ الِاجْتِنَابِ عَنْ مَعْصِیَتِهِ وَ امْنُنْ عَلَیْنَا بِرِضَاهُ وَ هَبْ لَنَا رَأْفَتَهُ وَ رَحْمَتَهُ وَ دُعَاءَهُ وَ خَیْرَهُ مَا نَنَالُ

ص: 109

فرستاده­ات و خاندان او علیهم السلام قرار ده؛ خدایا، این بیعتی برای او بر عهده من تا روز قیامت است.(1)

می­گویم

در یکی از کتاب­های قدیم این گونه یافتم که نوشته بود: بعد از آن، دست راست خود را بر دست چپ می­ساید.

سید - که خداوند از او خشنود باد، - سپس گفته است: دعای عهد که امر شده است در زمان غیبت خوانده شود، این است:

از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: هر کس با این دعای عهد، چهل صبح به سوی خداوند متعال دعا نماید، از یاران امام قائم ما خواهد بود؛ و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خداوند او را از قبر بیرون می­آورد که در خدمت آن حضرت باشد؛ و در ازای هر کلمه، هزار نیکی به او کرامت می­فرماید، و هزار گناه از او محو می­نماید؛ و آن دعا، این است:

خدایا، ای پروردگار نور بزرگ، و پروردگار کرسی بلند، و پروردگار دریای جوشان، و فرو فرستنده تورات و انجیل و زبور، و پروردگار سایه و آفتاب سوزان، و فرو فرستنده قرآن بزرگ، و پروردگار فرشتگان مقرّب، و پیامبران و فرستادگان؛ خدایا، از تو می­خواهم به ذات بزرگوارت، و به نور جمال تابانت، و فرمانروایی دیرینه­ات، ای زنده، ای پاینده، از تو به خاطر آن نامت که آسمان­ها و زمین­ها به وسیله آن روشن گشته، و آن نامت که پیشینیان و پسینیان به واسطه آن، شایسته گشتند، ای زنده پیش از هر زنده، و ای زنده پس از هر موجود زنده، و ای زنده در آن هنگام که هیچ زنده­ای وجود نداشت، ای زنده گرداننده مردگان، و ای میراننده زندگان، ای زنده­ای که معبودی جز تو نیست، درخواست می­کنم؛ خدایا، به مولای ما، آن امام راهنمای راه یافته، و قیام کننده به فرمان تو، - که درودهای خدا بر او و پدران پاک او باد، - از طرف همه مردان و زنان با ایمان، در کرانه­های شرق و غرب زمین، هموار و کوهستان آن، خشکی و دریای آن، و از طرف من و پدر و مادرم، درودهایی هم­وزن عرش خدا، و شماره کلمات - و نعمت­های - او، و آنچه را دانش او برشمرده، و کتابش به آن احاطه دارد، برسان.

خدایا، من در بامداد این روز و روزهایی که زندگی کنم، عهد و پیمان و بیعتی برای آن حضرت در گردنم تازه می­کنم، که هرگز از آن سر نپیچم، و دست بر ندارم؛ خدایا، مرا از یاران و یاوران او، و دفاع کنندگان از او، و شتابندگان به سوی او، در برآوردن خواسته­هایش، و حمایت کنندگان از او، و پیشی گیرندگان به سوی خواسته او، و شهادت جویان پیش روی او قرار ده؛ خدایا، اگر میان من و او آن مرگی که بر بندگانت حتمی و قطعی قرار داده­ای، فاصله انداخت، پس مرا از گور، با کفن به خود پیچیده، و شمیشر آخته، و نیزه برهنه کرده، و پاسخ گویان به ندای دعوت کننده، در شهر و بیابان، بیرون آور.

خدایا، آن چهره ارجمند، و پیشانی نورانی و پسندیده را به من بنمایان؛ و سرمه دیدارش را به یک نگاه

ص: 111


1- . مصباح الزائر: 234

بِهِ سَعَةً مِنْ رَحْمَتِکَ وَ فَوْزاً عِنْدَکَ وَ اجْعَلْ صَلَاتَنَا بِهِ مَقْبُولَةً وَ ذُنُوبَنَا بِهِ مَغْفُورَةً وَ دُعَاءَنَا بِهِ مُسْتَجَاباً وَ اجْعَلْ أَرْزَاقَنَا بِهِ مَبْسُوطَةً وَ هُمُومَنَا بِهِ مَکْفِیَّةً وَ حَوَائِجَنَا بِهِ مَقْضِیَّةً وَ أَقْبِلْ إِلَیْنَا بِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ وَ اقْبَلْ تَقَرُّبَنَا إِلَیْکَ وَ انْظُرْ إِلَیْنَا نَظْرَةً رَحِیمَةً نَسْتَکْمِلُ بِهَا الْکَرَامَةَ عِنْدَکَ ثُمَّ لَا تَصْرِفْهَا عَنَّا بِجُودِکَ وَ اسْقِنَا مِنْ حَوْضِ جَدِّهِ صلی الله علیه و آله ِکَأْسِهِ وَ بِیَدِهِ رَیّاً رَوِیّاً هَنِیئاً سَائِغاً لَا ظَمَأَ بَعْدَهُ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ ثم صل صلاة الزیارة و قد تقدم وصفها ثم تدعو بما أحببت فإنک تجاب إن شاء الله تعالی (1).

أقول

قال محمد بن المشهدی فی المزار الکبیر قال محمد بن علی بن أبی قرة نقلت من کتاب أبی جعفر محمد بن الحسین بن سفیان البزوفری.

أقول

و ذکر مثل ما ذکره السید سواء و أظن أن السید أخذه منه إلا أنه لم یذکر الصلاة فی آخره (2).

ثُمَّ قَالَ السَّیِّدُ رَحِمَهُ اللَّهُ ذِکْرُ مَا یُزَارُ بِهِ مَوْلَانَا صَاحِبُ الزَّمَانِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ کُلَّ یَوْمٍ بَعْدَ صَلَاةِ الْفَجْرِ: اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلَایَ صَاحِبَ الزَّمَانِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِی مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا وَ سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا حَیِّهِمْ وَ مَیِّتِهِمْ وَ عَنْ وَالِدَیَّ وَ وُلْدِی وَ عَنِّی مِنَ الصَّلَوَاتِ وَ التَّحِیَّاتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ کَلِمَاتِهِ وَ مُنْتَهَی رِضَاهُ وَ عَدَدَ مَا أَحْصَاهُ کِتَابُهُ وَ أَحَاطَ بِهِ عِلْمُهُ بِهِ اللَّهُمَّ أُجَدِّدُ لَهُ فِی هَذَا الْیَوْمِ وَ فِی کُلِّ یَوْمٍ عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فِی رَقَبَتِی اللَّهُمَّ فَکَمَا شَرَّفْتَنِی بِهَذَا التَّشْرِیفِ وَ فَضَّلْتَنِی بِهَذِهِ الْفَضِیلَةِ وَ خَصَصْتَنِی بِهَذِهِ النِّعْمَةِ فَصَلِّ عَلَی مَوْلَایَ وَ سَیِّدِی صَاحِبِ الزَّمَانِ وَ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَشْیَاعِهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ وَ اجْعَلْنِی مِنَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ طَائِعاً غَیْرَ مُکْرَهٍ فِی الصَّفِّ الَّذِی نَعَتَّ أَهْلَهُ فِی کِتَابِکَ فَقُلْتَ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ عَلَی طَاعَتِکَ وَ طَاعَةِ

ص: 110


1- 1. مصباح الزائر ص 230- 234.
2- 2. المزار الکبیر ص 190- 194.

از من به او، به دیده­ام بکش؛ و در ظهورش شتاب کن، و خروجش را آسان گردان، و راهش را وسیع گردان، و مرا به راه او در آور، و دستورش را نافذ، و پشتش را محکم کن، و خدایا، به دست او شهرهایت را آباد، و بندگانترا به وسیله او زنده گردان؛ که همانا تو خود فرموده­ای و فرمایش تو حق است: «به سبب آنچه دست­های مردم فراهم آورده، فساد در خشکی و دریا نمودار شده است.» پس ای خدا، نماینده­ات و فرزند دختر پیامبرت را که هم­نام فرستاده تو است، آشکار کن؛ تا به هیچ باطلی دست نیابد، جز آنکه از هم بدرد؛ و حق را به عنوان حق جلوه­گر کرده و آن را پابرجا نماید؛ و او را ای خدا، پناهگاه بندگان ستمدیده، و یاور کسی که جز تو یاوری برایش یافت نمی­شود، و تازه کننده آن احکامی از کتاب تو که تعطیل مانده است، و محکم کننده آنچه از نشانه­های دین و آئین تو و دستورات پیامبرت صلی اللّه علیه و آله رسیده است، قرار ده؛ و ای خدا، او را از کسانی که از خشم زورگویان نگاه داشته­ای، قرار ده.

خدایا، پیامبرت محمد صلی الله علیه و آله، و هر کسی را که از دعوت او پیروی کند، به دیدار او شاد گردان؛ و به بیچارگی ما پس از ظهور او رحم آور؛ خدایا، این غم و اندوه را با ظهور او از این امت برطرف کن، و ظهور او را برای ما زودتر برسان،که آنها ظهور او را دور می­پندارند، ولی ما آن را نزدیک می­دانیم؛ به خاطر رحمتی که داری، ای مهربانترین مهربانان.

سپس سه مرتبه با دست به ران راست خود می­زنی و در هر مرتبه می­گویی: شتاب فرما ای مولای من، ای صاحب الزمان.(1)

ق: مانند این روایت را از امام صادق علیه السلام نقل کرده است.

سید پسر طاووس - که رحمت خداوند بر او باد، - سپس گفته است: هرگاه خواستی از حرم شریف آن حضرت علیه السلام برگردی، به سوی سرداب پاک و والامرتبه برگرد و در آنجا هر چقدر بخواهی، نماز به جای آور، سپس رو به قبله بایست و بگو: خدایا، تو هر بلا را از ولیّ خود، و خلیفه خویش و حجت تو بر آفریدگانت، و زبان تو که از تو سخن می­گوید، و به حکمت رسای تو گویا است، و چشم بینای تو به اجازه تو است، و گواه تو بر بندگانت، و بزرگترین رزمنده، و پناه آورده به تو، و بازگشته از پیش تو، دور گردان؛ و او را از شر همه آنچه آفریدی و ایجاد فرمودی و پدید آوردی و تصویر کردی، در پناه خود گیر؛ و او را

ص: 112


1- . مصباح الزائر: 235 - 236

رَسُولِهِ وَ آلِهِ علیهم السلام اللَّهُمَّ هَذِهِ بَیْعَةٌ لَهُ فِی عُنُقِی إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ(1).

أقول

وجدت فی بعض الکتب القدیمة بعد ذلک و یصفق بیده الیمنی علی الیسری.

ثُمَّ قَالَ السَّیِّدُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ ذِکْرُ الْعَهْدِ الْمَأْمُورِ بِهِ فِی زَمَانِ الْغَیْبَةِ رُوِیَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: مَنْ دَعَا إِلَی اللَّهِ تَعَالَی أَرْبَعِینَ صَبَاحاً بِهَذَا الْعَهْدِ کَانَ مِنْ أَنْصَارِ قَائِمِنَا فَإِنْ مَاتَ قَبْلَهُ أَخْرَجَهُ اللَّهُ تَعَالَی مِنْ قَبْرِهِ وَ أَعْطَاهُ بِکُلِّ کَلِمَةٍ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَیِّئَةٍ وَ هُوَ هَذَا اللَّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِیمِ وَ رَبَّ الْکُرْسِیِّ الرَّفِیعِ وَ رَبَ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ وَ مُنْزِلَ التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الزَّبُورِ وَ رَبَّ الظِّلِّ وَ الْحَرُورِ وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظِیمِ وَ رَبَّ الْمَلَائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ وَ الْأَنْبِیَاءِ الْمُرْسَلِینَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنِیرِ وَ مُلْکِکَ الْقَدِیرِ یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ وَ بِاسْمِکَ الَّذِی یَصْلُحُ بِهِ

الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ یَا حَیُّ قَبْلَ کُلِّ حَیٍّ یَا حَیُّ بَعْدَ کُلِّ حَیٍّ حِینَ لَا حَیَّ یَا مُحْیِیَ الْمَوْتَی وَ مُمِیتَ الْأَحْیَاءِ یَا حَیُّ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلَانَا الْإِمَامَ الْهَادِیَ الْمَهْدِیَّ الْقَائِمَ بِأَمْرِکَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلَی آبَائِهِ الطَّاهِرِینَ عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِی مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا وَ عَنِّی وَ عَنْ وَالِدَیَّ مِنَ الصَّلَوَاتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ کَلِمَاتِهِ وَ مَا أَحْصَاهُ عِلْمُهُ وَ أَحَاطَ بِهِ کِتَابُهُ اللَّهُمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَةِ یَوْمِی هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَیَّامِی عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فِی عُنُقِی لَا أَحُولُ عَنْهَا وَ لَا أَزُولُ أَبَداً اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ وَ الْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ السَّابِقِینَ إِلَی إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ اللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَی عِبَادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کَفَنِی شَاهِراً سَیْفِی مُجَرِّداً قَنَاتِی مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدَّاعِی فِی الْحَاضِرِ وَ الْبَادِی.

اللَّهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِیدَةَ وَ اکْحُلْ نَاظِرِی بِنَظْرَةٍ

ص: 111


1- 1. مصباح الزائر ص 234.

از پیش رو و از پشت سر و از سمت راست و از سمت چپ و از بالا و از پایینش، با آن نگاه داشتن که اگر کسی را با آن نگاه داری، تباه نمی­گردد، نگاه دار؛ و حرمت فرستاده­ات و پدران او را، که همان پیشوایان و امامان و ستون­های دین هستند، به وسیله حفظ او نگاه دار.

و او را در امانت خود که هرگز تباه نمی­گردد، و در جوار خودت که هرگز به عاقبت بد دچار نمی­شود، و در آن نگاه داشتن و عزّتت که هرگز مقهور نمی­گردد، قرار ده؛ و او را در ایمنی محکم خود، که هر کس را در آن ایمنی دهی، خوار نشود، ایمنی ده؛ و او را در کنف حمایت خود که هر کس در آنجا باشد، از بین نرود، قرار ده؛ و او را با یاری شکوهمند خود یاری کن؛ و با سپاه چیره خویش مورد تأیید قرار ده؛ و با نیروی خودت نیرومند ساز؛ و فرشتگانت را با او همراه گردان، و دوستانش را دوست بدار؛ و دشمنانش را دشمن بدار؛ و لباس مستحکم نگاهداری خود را بر او بپوشان؛ و بر گرداگرد او فرشتگان راستین بگمار؛ خدایا، تفرقه و پریشانی­های خلق را به وجود او گرد آور، و رخنه­های در دین را به وسیله او مسدود ساز؛ و با وجود او ستم را نابود، و عدالت را آشکار کن؛ و اهل زمین را با ماندن طولانی او زینت بخش؛ و با یاری خود او را مورد تأیید و کمک قرار ده؛ و با افکندن ترس در دل دشمنانش، او را یاری نما؛ و یاوران او را قوی و نیرومند، و خوار کنندگان او را خوار ساز؛ و آنان را که به دشمنی او قیام کنند، هلاک گردان؛ و کسانی که با او مکر و فریبکاری کنند، نابود ساز؛ و ستمگران اهل کفر و سردسته­ها و رؤسای آنها را با شمشیر او به خاک هلاکت انداز؛ و رؤسای ضلالت و گمراهی، و ایجاد کنندگان بدعت، و محو کنندگان سنت­های الهی، و تقویت کنندگان باطل را به وسیله او در هم شکن؛ و زورگویان را به وسیله او خوار گردان؛ و کافران و تمام افراد بی­دین را از تمام روی زمین، مشرق و مغرب و خشکی و دریا و صحرا و کوه، ریشه کن ساز؛ به گونه­ای که دیگر دیاری از کافران، و اثری از آنان باقی نگذاری.

خدایا، سرزمین­های خود را به وسیله او پاک ساز؛ و (دل­های) بندگانت را از هلاک آنها شاد گردان، و اهل ایمان را به وجود او عزت بخش، و احکام فرستادگان، و احکام کهنه شده پیامبران را به واسطه او زنده ساز؛ و آنچه از دین و حکم شریعت را که ویران ساخته­اند، به وجود او از نو بنیاد کن، تا آنکه به وسیله او و به دست او شریعت و آئین خود را به صورت جدید و کاملاً تازه و باطراوت و خالص و صحیح، که با آن هیچ ناراستی و بدعت نباشد، باز گردانی؛ و به این خاطر که با دادگری او، تاریکی ستم را روشن، و آتش کفر را به کلی خاموش گردانی؛ و به وسیله او محل قرار گرفتن حق، و اساس عدالت ناشناخته مانده را آشکار نمایی؛ زیرا او، آن بنده وارسته توست که کاملاً برای خود خالص گردانیده، و برای دانش غیبی خویش برگزیده­ای، و او را از گناه باز داشته، و از کاستی به دور داشته­ای، و از آلودگی پاک کرده، و از هر ناپاکی، سالم نگاه داشته­ای.

خدایا، پس ما در روز قیامت و روز فرا رسیدن حادثه بزرگ، بر او گواهی می­دهیم که او هیچ گناهی نکرده، و هیچ زشتی به بار نیاورده، و هیچ معصیت مرتکب نشده است، و هیچ طاعتی از تو را تباه نکرده، و هیچ حرمتی از تو را هتک ننموده، و هیچ فریضه­ای از واجبات تو را دگرگون نساخته، و هیچ حکمی از شریعت تو را تغییر نداده است؛ و او امام هدایتگر هدایت یافته، و پاک

ص: 113

مِنِّی إِلَیْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلَادَکَ وَ أَحْیِ بِهِ عِبَادَکَ فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُ ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ فَأَظْهِرِ اللَّهُمَّ لَنَا وَلِیَّکَ وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمَّی بِاسْمِ رَسُولِکَ حَتَّی لَا یَظْفَرَ بِشَیْ ءٍ مِنَ الْبَاطِلِ إِلَّا مَزَّقَهُ وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبَادِکَ وَ نَاصِراً لِمَنْ لَا یَجِدُ لَهُ نَاصِراً غَیْرَکَ وَ مُجَدِّداً لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْکَامِ کِتَابِکَ وَ مُشَیِّداً لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلَامِ دِینِکَ وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صلی الله علیه و آله وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِینَ اللَّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله بِرُؤْیَتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلَی دَعْوَتِهِ وَ ارْحَمِ اسْتِکَانَتَنَا بَعْدَهُ اللَّهُمَّ اکْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً وَ نَرَاهُ قَرِیباً بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ ثُمَّ تَضْرِبُ عَلَی فَخِذِکَ الْأَیْمَنِ بِیَدِکَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ تَقُولُ الْعَجَلَ یَا مَوْلَایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ ثَلَاثاً(1).

ق، [الکتاب العتیق الغرویّ] أخبرنی السید عبد الحمید بن فخار بن معد الحسینی قراءة علیه و هو یعارضنی بأصل سماعه الذی بخط والده قال أخبرنی والدی عن الحسن بن علی بن الدربی عن محمد بن عبد الله الشیبانی عن أبی محمد الحسن بن علی عن علی بن إسماعیل عن زکریا بن یحیی بن کثیر عن محمد بن علی القرشی عن أحمد بن سعید عن علی بن الحکم عن الربیع بن محمد عن ابن سلیم عن أبی عبد الله علیه السلام: مثله.

ثُمَّ قَالَ السَّیِّدُ رَحِمَهُ اللَّهُ: فَإِذَا أَرَدْتَ الِانْصِرَافَ مِنْ حَرَمِهِ الشَّرِیفِ فَعُدْ إِلَی السِّرْدَابِ الْمُنِیفِ وَ صَلِّ فِیهِ مَا شِئْتَ ثُمَّ قُمْ مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةِ وَ قُلِ اللَّهُمَّ ادْفَعْ عَنْ وَلِیِّکَ وَ خَلِیفَتِکَ وَ حُجَّتِکَ عَلَی خَلْقِکَ وَ لِسَانِکَ الْمُعَبِّرِ عَنْکَ وَ النَّاطِقِ بِحِکْمَتِکَ وَ عَیْنِکَ النَّاظِرَةِ بِإِذْنِکَ وَ شَاهِدِکَ عَلَی عِبَادِکَ الْجَحْجَاحِ الْمُجَاهِدِ الْعَائِذِ بِکَ الْعَائِدِ عِنْدَکَ وَ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ جَمِیعِ مَا خَلَقْتَ وَ بَرَأْتَ وَ أَنْشَأْتَ وَ صَوَّرْتَ وَ احْفَظْهُ

ص: 112


1- 1. مصباح الزائر ص 235- 236.

و پرهیزکار و پاکیزه، و خشنود و پسندیده و وارسته است؛ خدایا تو به او در خصوص خودش و اهل بیتش و فرزندانش و امتش و همه رعیت هایش چیز هایی عطا کن که دیده­اش را با آن روشن، و وجودش را با آن شادمان گردانی، و فرمانروایی همه سرزمین­ها، چه نزدیک و چه دور، و چه شکوهمند و چه خوار را برای او گرد آوری؛ تا حکم خود را بر هر حکمی جاری گرداند، و با حق خودش بر هر باطلی چیره گردد.

خدایا، ما را به دست او به راه هدایت، و شیوه برتر، و راه میانه ببر، به طوری که پیش رونده به آن باز گردد، و در پی آینده به آن برسد؛ و ما را بر طاعت او توانا کن، و بر پیروی­اش ثابت قدم بدار، و با نعمت بیعت کردن با او بر ما منت گذار، و ما را از سپاه آن حضرت علیه السلام که به فرمانش کاملاً قیام کنند، و با او شکیبایی ورزند، و در یاری و مددکاری او صرف رضا و خشنودی تو را خواستارند، قرار ده؛ تا آنکه ما را در روز قیامت در صف یاران و مددکاران او و تقویت کنندگان حکومت او محشور سازی؛ و این درخواست را برای ما خالص از هرگونه شک و تردید و ریا و دورنگی قرار ده، تا آنکه به وسیله او جز بر تو اعتماد نکنیم، و به وسیله او جز دیدار تو را خواستار نباشیم؛ و برای اینکه ما را به مقام او وارد کنی، و در بهشت رضوان همراه او قرار دهی، و ما را از خستگی و بی­میلی و کسالت و سستی، در پناه خود گیر؛ و ما را از کسانی که به وسیله او دین خود را یاری می­کنی، و به وسیله او یاری ولی­ات را شکوهمند می­سازی، قرار ده؛ و ما را با کسانی غیر از ما جایگزین مگردان، که البته این جایگزین کردن ما با سایرین بر تو آسان است، اما برای ما بسیار بزرگ و گران است.

خدایا، به وسیله او هر تاریکی را نورانی گردان، و با وجود استوار او هر بدعتی را نابود ساز، و با عزتش هر گمراهی را ویران کن، و هر زورگویی را در هم شکن، و با شمشیرش هر آتش را فرو نشان، و با عدلش ظلم هر ظالمی را هلاک گردان، و حکمش را بر هر حاکمی جاری ساز، و هر فرمانروایی را با حکومت او خوار و ذلیل گردان .

خدایا، هر کس که با او ستیزه نماید خوار و ذلیل گردان، و هر کس که با او دشمنی کند هلاک کن، و با هر کس که نسبت به او نیرنگ کند، مکر نما، و هر کس که حق او را نادیده گیرد، و امر او را سبک شمارد، و سعی در خاموش ساختن نور او، و از بین بردن یادش داشته باشد، از ریشه بر کن.

خدایا، بر محمد مصطفی، و علی مرتضی، و فاطمه زهرا،(1) و حسن خشنود، و حسین پاک، و تمامی جانشینان که چراغ­های ظلمت و پرچم­های هدایت و نور پرهیزکاری و دستاویز استوار و ریسمان محکم و راه راست هستند، درود فرست؛ و بر ولیّ­ات و عهده­داران عهد تو و امامان از نسل او درود فرست؛ و به طول عمر آنها بیفزا، و زمانشان را افزون گردان، و آنها را به بزرگ­ترین آرزویشان در دین و دنیا و آخرت برسان، که به راستی تو بر هر چیز توانا هستی.

ص: 114


1- . و خدیجه کبری. خ

مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ یَمِینِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ مِنْ فَوْقِهِ وَ مِنْ تَحْتِهِ بِحِفْظِکَ الَّذِی لَا یَضِیعُ مَنْ حَفِظْتَهُ بِهِ وَ احْفَظْ فِیهِ رَسُولَکَ وَ آبَاءَهُ السَّادَةَ أَئِمَّتَکَ وَ دَعَائِمَ دِینِکَ.

وَ اجْعَلْهُ فِی وَدِیعَتِکَ الَّتِی لَا تَضِیعُ وَ فِی جِوَارِکَ الَّذِی لَا یُخْفَرُ وَ فِی مَنْعِکَ وَ عِزِّکَ الَّذِی لَا یُقْهَرُ وَ آمِنْهُ بِأَمَانِکَ الْوَثِیقِ الَّذِی لَا یُخْذَلُ مَنْ آمَنْتَهُ بِهِ وَ اجْعَلْهُ فِی کَنَفِکَ الَّذِی لَا یُرَامُ مَنْ کَانَ فِیهِ وَ انْصُرْهُ بِنَصْرِکَ الْعَزِیزِ وَ أَیِّدْهُ بِجُنْدِکَ الْغَالِبِ وَ قَوِّهِ بِقُوَّتِکَ وَ أَرْدِفْهُ بِمَلَائِکَتِکَ وَ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ أَلْبِسْهُ دِرْعَکَ الْحَصِینَةَ وَ حُفَّهُ بِالْمَلَائِکَةِ حَفّاً اللَّهُمَّ اشْعَبْ بِهِ الصَّدْعَ وَ ارْتُقْ بِهِ الْفَتْقَ وَ أَمِتْ بِهِ الْجَوْرَ وَ أَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ وَ زَیِّنْ بِطُولِ بَقَائِهِ الْأَرْضَ وَ أَیِّدْهُ بِالنَّصْرِ وَ انْصُرْهُ بِالرُّعْبِ وَ قَوِّ نَاصِرِیهِ وَ اخْذُلْ خَاذِلِیهِ وَ دَمْدِمْ عَلَی مَنْ نَصَبَ لَهُ وَ دَمِّرْ عَلَی مَنْ غَشَّهُ وَ اقْتُلْ بِهِ جَبَابِرَةَ الْکُفْرِ وَ عُمُدَهُ وَ دَعَائِمَهُ وَ اقْصِمْ بِهِ رُءُوسَ الضَّلَالَةِ وَ شَارِعَةَ الْبِدَعِ وَ مُمِیتَةَ السُّنَّةِ وَ مُقَوِّیَةَ الْبَاطِلِ وَ ذَلِّلْ بِهِ الْجَبَّارِینَ وَ أَبِرْ بِهِ الْکَافِرِینَ وَ جَمِیعَ الْمُلْحِدِینَ فِی مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا وَ سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا حَتَّی لَا تَدَعَ مِنْهُمْ دَیَّاراً وَ لَا تُبْقِیَ لَهُمْ آثَاراً اللَّهُمَّ طَهِّرْ بِهِ بِلَادَکَ وَ اشْفِ مِنْهُمْ صُدُورَ عِبَادِکَ وَ أَعِزَّ بِهِ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَحْیِ بِهِ سُنَنَ الْمُرْسَلِینَ وَ دَارِسَ حُکْمِ النَّبِیِّینَ وَ جَدِّدْ بِهِ مَا امْتَحَی مِنْ دِینِکَ وَ بُدِّلَ مِنْ حُکْمِکَ حَتَّی تُعِیدَ دِینَکَ بِهِ وَ عَلَی یَدَیْهِ جَدِیداً غَضّاً مَحْضاً صَحِیحاً لَا عِوَجَ فِیهِ وَ لَا بِدْعَةَ مَعَهُ وَ حَتَّی تُنِیرَ بِعَدْلِهِ ظُلَمَ الْجَوْرِ وَ تُطْفِئَ بِهِ نِیرَانَ الْکُفْرِ وَ تُوضِحَ بِهِ مَعَاقِدَ الْحَقِّ وَ مَجْهُولَ الْعَدْلِ فَإِنَّهُ عَبْدُکَ الَّذِی اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِکَ وَ اصْطَفَیْتَهُ عَلَی غَیْبِکَ وَ عَصَمْتَهُ مِنَ الذُّنُوبِ وَ بَرَّأْتَهُ مِنَ الْعُیُوبِ وَ طَهَّرْتَهُ مِنَ الرِّجْسِ وَ سَلَّمْتَهُ مِنَ الدَّنَسِ.

اللَّهُمَّ فَإِنَّا نَشْهَدُ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ یَوْمَ حُلُولِ الطَّامَّةِ أَنَّهُ لَمْ یُذْنِبْ ذَنْباً وَ لَا أَتَی حُوباً وَ لَمْ یَرْتَکِبْ مَعْصِیَةً وَ لَمْ یُضَیِّعْ لَکَ طَاعَةً وَ لَمْ یَهْتِکْ لَکَ حُرْمَةً وَ لَمْ یُبَدِّلْ لَکَ فَرِیضَةً وَ لَمْ یُغَیِّرْ لَکَ شَرِیعَةً وَ أَنَّهُ الْهَادِی الْمُهْتَدِی الطَّاهِرُ

ص: 113

سپس بسیار دعا کن و با سعادتمندی برگرد؛ إن شاء الله.(1)

می­گویم

آنچه را که از کتاب مصباح الزائر استخراج و نقل کردیم، در اینجا به پایان رسید.

کفعمی - که رحمت داوند بر او باد، - در کتاب «مصباح» خود گفته است: یونس پسر عبدالرحمن از امام رضا علیه السلام روایت نمود که حضرت به دعا کردن برای امام زمان علیه السلام با این دعا امر می­کرد: «خدایا، از ولیّ و خلیفه­ات... دور کن.» و این دعا را مانند آنچه بیان کردیم، تا عبارت: «و آن بر ما بسیار بزرگ و گران است.» ادامه داد.

سپس بعد از آن این زیارت را آورده است: خدایا، بر عهده­داران پیمان او و پیشوایان بعد او درود فرست، و آنان را به آرزوهایشان برسان، و بر عمرشان بیفزا، و یاری با عزت به آنها عطا فرما، و آنچه از امر دین خود به آنها مربوط فرمودی، در حقشان به حد کمال رسان، و اساس و ارکان آنها را ثبات و دوام بخش، و ما را از یاران آنها و از یاوران دین خود قرار ده، که البته آنان معدن کلمات روحانی، و گنجینه دانش، و ارکان یکتا پرستی و معرفت، و عهده­داران دین تو، و صاحب اختیاران امر شرع تو هستند، و از بندگان خاص و خالص تو، و برگزیده از آفریدگان تو، و دوستان خاص و فرزندان دوستداران خاص، و برگزیده فرزندان پیامبر تو هستند؛ و سلام بر آنان، و رحمت و برکت­های خداوند نثارشان باد.(2)

می­گویم

در نسخه­ای قدیمی از نوشته­های اصحاب ما، مطلبی یافتم که الفاظ آن، چنین است:

طلب اذن برای ورود بر سرداب و امامان علیهم السلام: خدایا، این بارگاهی است که مطهرش ساخته­ای، و مکانی است که شرافتش بخشیدی، و نشانه­هایی که پاکش نمودی، آن گونه که دلایل یکتا پرستی، و سایه­های عرش با عظمت الهی در آن آشکار گشت، کسانی که آنها را پادشاهانی برای حفظ نظام برگزیدی، و به عنوان رئیس تمامی مردم و برای برقرار کردن عدالت از ابتدای هستی تا روز قیامت انتخابشان نمودی، آنگاه با جانشین ساختن پیامبرانت برای حفظ شریعت و احکامت بر آنها منت نهادی، پس با جانشین ساختن آنها رسالت بیم دهندگان را کامل ساختی، آن چنان که ریاستشان را در فطرت مکلّفان واجب نمودی.

پس منزهی تو، چه خدای مهربانی هستی؛ و هیچ خدایی جز تو نیست، چه فرمانروای دادگری هستی؛ آفرینش تو با آنچه که خِرَدها بر آن آفریده گشتند، همسانی دارد، و حکمت تو با آنچه امور عقلی و نقلی بر آن مقرّر گشته، مطابقت دارد، پس حمد و ستایش مخصوص توست، زیرا تقدیر نیکو و زیبا مقدّر نمودی، و شکر و سپاس بر قضای تو که با کامل­ترین دلایل است، مخصوص توست؛ پاک و منزّه است کسی که پیرامون کار و فعلش مورد سؤال قرار نمی­گیرد، و در امرش منازعه نمی­شود؛ و پاک و منزّه است کسی که رحمت را قبل از ابتدای خلقت

ص: 115


1- . مصباح الزائر: 236 - 237
2- . مصباح الکفعمی: 548

التَّقِیُّ النَّقِیُّ الرَّضِیُّ الْمَرْضِیُّ الزَّکِیُّ اللَّهُمَّ أَعْطِهِ فِی نَفْسِهِ وَ أَهْلِهِ وَ ذُرِّیَّتِهِ وَ أُمَّتِهِ وَ جَمِیعِ رَعِیَّتِهِ مَا تُقِرُّ بِهِ عَیْنَهُ وَ تَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ وَ تَجْمَعُ لَهُ مُلْکَ الْمَمَالِکِ قَرِیبِهَا وَ بَعِیدِهَا وَ عَزِیزِهَا وَ ذَلِیلِهَا حَتَّی یَجْرِیَ حُکْمُهُ عَلَی کُلِّ حُکْمٍ وَ یَغْلِبَ بِحَقِّهِ عَلَی کُلِّ بَاطِلٍ.

اللَّهُمَّ اسْلُکْ بِنَا عَلَی یَدَیْهِ مِنْهَاجَ الْهُدَی وَ الْمَحَجَّةَ الْعُظْمَی وَ الطَّرِیقَةَ الْوُسْطَی الَّتِی یَرْجِعُ إِلَیْهَا الْغَالِی وَ یَلْحَقُ بِهَا التَّالِی وَ قَوِّنَا عَلَی طَاعَتِهِ ثَبِّتْنَا عَلَی مُتَابَعَتِهِ وَ امْنُنْ عَلَیْنَا بِمُبَایَعَتِهِ وَ اجْعَلْنَا فِی حِزْبِهِ الْقَوَّامِینَ بِأَمْرِهِ الصَّابِرِینَ مَعَهُ الطَّالِبِینَ رِضَاکَ بِمُنَاصَحَتِهِ حَتَّی تَحْشُرَنَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِی أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ مُقَوِّیَةِ سُلْطَانِهِ وَ اجْعَلْ ذَلِکَ خَالِصاً مِنْ کُلِّ شَکٍّ وَ شُبْهَةٍ وَ رِیَاءٍ وَ سُمْعَةٍ حَتَّی لَا نَعْتَمِدَ بِهِ غَیْرَکَ وَ لَا نَطْلُبَ بِهِ إِلَّا وَجْهَکَ وَ حَتَّی تُحِلَّنَا مَحَلَّهُ وَ تَجْعَلَنَا فِی الْجَنَّةِ مَعَهُ وَ أَعِذْنَا مِنَ السَّأْمَةِ وَ الْکَسَلِ وَ الْفَتْرَةِ وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ تَنْتَصِرُ بِهِ لِدِینِکَ وَ تُعِزُّ بِهِ نَصْرَ وَلِیِّکَ وَ لَا تَسْتَبْدِلْ بِنَا غَیْرَنَا فَإِنَّ اسْتِبْدَالَکَ بِنَا غَیْرَنَا عَلَیْکَ یَسِیرٌ وَ هُوَ عَلَیْنَا کَبِیرٌ.

اللَّهُمَّ نَوِّرْ بِهِ کُلَّ ظُلْمَةٍ وَ هُدَّ بِرُکْنِهِ کُلَّ بِدْعَةٍ وَ اهْدِمْ بِعِزِّهِ کُلَّ ضَلَالَةٍ وَ اقْصِمْ بِهِ کُلَّ جَبَّارٍ وَ أَخْمِدْ بِسَیْفِهِ کُلَّ نَارٍ وَ أَهْلِکْ بِعَدْلِهِ جَوْرَ کُلِّ جَائِرٍ وَ أَجْرِ حُکْمَهُ عَلَی کُلِّ حَاکِمٍ وَ أَذِلَّ بِسُلْطَانِهِ کُلَّ سُلْطَانٍ اللَّهُمَّ أَذِلَّ کُلَّ مَنْ نَاوَاهُ وَ أَهْلِکْ کُلَّ مَنْ عَادَاهُ وَ امْکُرْ بِمَنْ کَادَهُ وَ اسْتَأْصِلْ مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ وَ اسْتَهَانَ بِأَمْرِهِ وَ سَعَی فِی إِطْفَاءِ نُورِهِ وَ أَرَادَ إِخْمَادَ ذِکْرِهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَی وَ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی وَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ(1) وَ الْحَسَنِ الرَّضِیِّ وَ الْحُسَیْنِ الْمُصَفَّی وَ جَمِیعِ أَوْصِیَاءِ مَصَابِیحِ الدُّجَی وَ أَعْلَامِ الْهُدَی وَ مَنَارِ الْتُّقَی وَ الْعُرْوَةِ الْوُثْقَی وَ الْحَبْلِ الْمَتِینِ وَ الصِّرَاطِ الْمُسْتَقِیمِ وَ صَلِّ عَلَی وَلِیِّکَ وَ وُلَاةِ عَهْدِکَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ وَ مُدَّ فِی أَعْمَارِهِمْ وَ زِدْ فِی آجَالِهِمْ وَ بَلِّغْهُمْ أَقْصَی آمَالِهِمْ دِیناً وَ دُنْیَا وَ آخِرَةً إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ.

ص: 114


1- 1. و خدیجة الکبری خ.

بر خود نوشت، و حمد و سپاس مخصوص خدایی است که بر ما منت نهاد توسط حاکمانی که جانشین او در روی زمین می­شوند، اگر قرار بود او در مکانی ظاهر شود، و هیچ خدایی جز الله نیست که ما را با جانشینانش که در همه زمان­ها از شریعت حفاظت می­کنند، شرافت و بزرگی بخشید؛ و خداوند بزرگتر است که آنها را با معجزاتی بر ما نمایان ساخت، که جن و انس از آنها در عجز هستند، و هیچ قدرت و نیرویی جز با خداوند بلند مرتبه و بزرگ نیست، که ما را بر مسیر احسان های نیکویش بر امت های گذشته قرار داد.

خدایا، پس حمد و ثنای بزرگ مخصوص توست، آن گونه که بقای سرمدی برای جلوه­ات واجب است، و آن گونه که پیامبرمان را بهترین پیامبران، و پادشاهانمان را برترین مخلوقات قرار دادی، و آنها را با علم و دانش بر جهانیان انتخاب کردی، ما را برای شتافتن به آستان­های آبادشان توفیق ده، و ارواحمان را مشتاق قدمگاه­های آنان، و جان­هایمان را دوستدار مشاهده مجالس و محل رفت و آمدهای آنها بگردان؛ گویی که ما در حضورشان با آنها صحبت می­کنیم.

پس خداوند بر آنها، پیشوایان غایب و پنهان، و نسل پاکان، و امامان معصوم درود فرستد.

خدایا، برای وارد شدن به این مکان­ها به ما اجازه ده، مکان هایی که عبادت اهل آسمان ها و زمین را در زیارت آنها قرار دادی و اشک­هایمان را با خشوع و ترس از خودت جاری ساز، و اعضایمان را برای عبودیت و بندگی و واجباتت رام گردان، تا به اوصافی که برایشان واجب است اقرار کنیم، و اعتراف کنیم به اینکه آنان شفیعان آفریدگان، هنگامی که ترازوهای سنجش اعمال در روز اعراف [روز جدایی بهشتیان از جهنمیان] برپا گردد، هستند؛ و حمد و ستایش مخصوص خداوند است و سلام بر آن بندگان خداوند که او آن ها را برگزید یعنی محمد و خاندان طاهرینش.

سپس آستانه را ببوس، و با خشوع و گریان وارد شو، که آن اجازه­ای از سوی آنان است؛ درودهای خداوند بر همه آنان باد.

شیخ مفید و شهید(1) و نویسنده کتاب المزار الکبیر - که رحمت خداوند بر همه آنان باد، - در توصیف زیارت امام زمان علیه السلام گفته­اند: اگر از زیارت جد و پدرش فارغ گشتی، بر در حرم او بایست و بگو:

سلام بر تو ای جانشین خدا، و جانشین پدران خود که همه هدایت یافته بودند، سلام بر تو ای جانشین امامان پیشین، سلام بر تو ای نگهبان و حافظ اسرار پروردگار جهانیان، سلام بر تو ای

ص: 116


1- . مزار الشهید: 62 - 65

ثُمَّ ادْعُ اللَّهَ کَثِیراً وَ انْصَرِفْ مَسْعُوداً إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَی (1).

أقول

إلی هذا انتهی ما نقلناه و أخرجناه من کتاب مصباح الزائر.

وَ قَالَ الْکَفْعَمِیُّ رَحِمَهُ اللَّهُ فِی مِصْبَاحِهِ رَوَی یُونُسُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنِ الرِّضَا عَلَیْهِ السَّلَامُ: أَنَّهُ کَانَ یَأْمُرُ بِالدُّعَاءِ لِصَاحِبِ الْأَمْرِ علیه السلام بِهَذَا الدُّعَاءِ اللَّهُمَّ ادْفَعْ عَنْ وَلِیِّکَ وَ خَلِیفَتِکَ وَ سَاقَ الدُّعَاءَ مِثْلَ مَا مَرَّ إِلَی قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلَیْنَا کَبِیرٌ ثُمَّ أَوْرَدَ بَعْدَهُ هَذِهِ الزِّیَارَةَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی وُلَاةِ عَهْدِهِ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ وَ بَلِّغْهُمْ آمَالَهُمْ وَ زِدْ فِی آجَالِهِمْ وَ أَعِزَّ نَصْرَهُمْ وَ تَمِّمْ لَهُمْ مَا أَسْنَدْتَ إِلَیْهِمْ مِنْ أَمْرِکَ لَهُمْ وَ ثَبِّتْ دَعَائِمَهُمْ وَ اجْعَلْنَا لَهُمْ أَعْوَاناً وَ عَلَی دِینِکَ أَنْصَاراً فَإِنَّهُمْ مَعَادِنُ کَلِمَاتِکَ وَ خُزَّانُ عِلْمِکَ وَ أَرْکَانُ تَوْحِیدِکَ وَ دَعَائِمُ دِینِکَ وَ وُلَاةُ أَمْرِکَ وَ خَالِصَتُکَ مِنْ عِبَادِکَ وَ صَفْوَتُکَ مِنْ خَلْقِکَ وَ أَوْلِیَاؤُکَ وَ سَلَائِلُ أَوْلِیَائِکَ وَ صَفْوَةُ أَوْلَادِ نَبِیِّکَ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ (2).

وَ أَقُولُ

وَجَدْتُ فِی نُسْخَةٍ قَدِیمَةٍ مِنْ مُؤَلَّفَاتِ أَصْحَابِنَا مَا هَذَا لَفْظُهُ: اسْتِئْذَانٌ عَلَی السِّرْدَابِ الْمُقَدَّسِ وَ الْأَئِمَّةِ علیهم السلام اللَّهُمَّ إِنَّ هَذِهِ بُقْعَةٌ طَهَّرْتَهَا وَ عَقْوَةٌ شَرَّفْتَهَا وَ مَعَالِمُ زَکَّیْتَهَا حَیْثُ أَظْهَرْتَ فِیهَا أَدِلَّةَ التَّوْحِیدِ وَ أَشْبَاحَ الْعَرْشِ الْمَجِیدِ الَّذِینَ اصْطَفَیْتَهُمْ مُلُوکاً لِحِفْظِ النِّظَامِ وَ اخْتَرْتَهُمْ رُؤَسَاءَ لِجَمِیعِ الْأَنَامِ وَ بَعَثْتَهُمْ لِقِیَامِ الْقِسْطِ فِی ابْتِدَاءِ الْوُجُودِ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ ثُمَّ مَنَنْتَ عَلَیْهِمْ بِاسْتِنَابَةِ أَنْبِیَائِکَ لِحِفْظِ شَرَائِعِکَ وَ أَحْکَامِکَ فَأَکْمَلْتَ بِاسْتِخْلَافِهِمْ رِسَالَةَ الْمُنْذِرِینَ کَمَا أَوْجَبْتَ رِئَاسَتَهُمْ فِی فِطَرِ الْمُکَلَّفِینَ فَسُبْحَانَکَ مِنْ إِلَهٍ مَا أَرْأَفَکَ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ مِنْ مَلِکٍ مَا أَعْدَلَکَ حَیْثُ طَابَقَ صُنْعُکَ مَا فَطَرْتَ عَلَیْهِ الْعُقُولَ وَ وَافَقَ حُکْمُکَ مَا قَرَّرْتَهُ فِی الْمَعْقُولِ وَ الْمَنْقُولِ فَلَکَ الْحَمْدُ عَلَی تَقْدِیرِکَ الْحَسَنَ الْجَمِیلَ وَ لَکَ الشُّکْرُ عَلَی قَضَائِکَ الْمُعَلَّلِ بِأَکْمَلِ التَّعْلِیلِ فَسُبْحَانَ مَنْ لَا یُسْأَلُ عَنْ فِعْلِهِ وَ لَا یُنَازَعُ فِی أَمْرِهِ وَ سُبْحَانَ مَنْ کَتَبَ عَلی

ص: 115


1- 1. مصباح الزائر ص 236- 237.
2- 2. مصباح الکفعمیّ ص 548.

باقی مانده از بندگان خاص و برگزیده خدا، سلام بر تو ای فرزند نورهای درخشان، سلام بر تو ای فرزند مردان بزرگ و شخصیت­های بارز، سلام بر تو ای فرزند عترت پاک پیامبر، سلام بر تو ای معدن دانش­های پیامبری، سلام بر تو ای درگاه خدا که هیچ کس جز از آن درگاه به سوی قرب خدا نایل نگردد، سلام بر تو ای راه خدا که هر کس به غیر از آن طریق رود نابود می­گردد، سلام بر تو ای کسی که درخت طوبی و سدره المنتهای بهشت را به چشم مشاهده می­کنی، سلام بر تو ای نور ازلی خدا که هرگز خاموش نخواهد شد، سلام بر تو ای حجت خدا که هرگز مخفی نخواهد شد، سلام بر تو ای حجت خدا بر تمام موجودات آسمان و زمین.

سلام بر تو باد، سلام کسی که تو را به آن مقام که خدا تو را معرفی کرده است، بشناسد، و تو را به پاره ای از صفاتت بستاید که تو درخور آن ها و بالاتر از آن صفات هستی؛ گواهی می­دهم که تو حجت خدا بر رفتگان و باقیماندگان امت هستی، و تنها گروه تو چیره است، و دوستداران تو رستگاران، و دشمنان تو زیانکاران هستند؛ و گواهی می­دهم که تو گنجینه هر دانش، و گشاینده هر گره، و اثبات کننده هر حق و باطل کننده هر باطل هستی؛ ای مولای من، من به امامت و هدایت و ولایت و پیشوایی و رهبری تو بر خلق راضی و خشنودم، و هیچ کسی را به جای تو نمی­خواهم، و جز تو کسی را امام و پیشوای خود نمی­گیرم.

گواهی می­دهم که تو حق ثابت ابدی هستی که پاک ومنزه از هر عیب و نقص خواهی بود، و گواهی می­دهم که وعده خدا درباره تو حق و راست است و به واسطه طولانی شدن زمان غیبت، و دور شدن زمان ظهورت، هیچ تردیدی در آن پیدا نمی­کنم، و هرگز همراه با کسانی که تو را نشناختند و به وجود تو جاهل بودند، در حیرت و گمراهی قرار نمی­گیرم؛ بلکه همیشه منتظر دوران ظهور دولت بزرگوارانه تو هستم، تو آن شفاعت کننده­ای که هیچ کس با تو نزاع نکند، و آن پیشوای چیره که هیچ کس با تو مقاومت نتواند کرد، هستی؛ خدا برای یاری دین خود، و عزت و اقتدار اهل ایمان، و انتقام از دشمنان سرکش و خارج شده از دین، تو را ذخیره ساخته است.

گواهی می­دهم که به واسطه ولایت و دوستی تو اعمال بندگان پذیرفته می­شود، و کردار خلق نیکو می­گردد، و اعمال خوب چند برابر، و اعمال بد محو و آمرزیده می­شود؛ پس هر کس با ایمان به ولایت تو و اعتراف به امامت تو محشور شود، اعمالش پذیرفته است و گفتارش تصدیق شود و خوبی­هایش دوچندان و گناهانش محو و بخشیده می­گردد؛ و هر کس از ولایت و عهد امامتت برگردد، و جاهل به مقام معرفتت باشد، و غیر تو را به جای تو برگزیند، خداوند او را به صورت در آتش دوزخ بیفکند، و هیچ عمل او را نپذیرد، و در روز قیامت در ترازوی حساب برای عملش وزنی نباشد.

ای مولای من، خدا و فرشتگانش و تو را گواه می­گیرم بر این عقیده که به تو عرضه داشتم، که ظاهر او مانند باطن آن، و نهان و آشکارش یکسان است، و تو خود بر این عرض من گواه هستی، و این عهد و پیمان من با توست؛ زیرا تو نظام بخش دین، و پیشوای پرهیزکاران، و عزت و شرافت بخشنده یکتا پرستان هستی، و پروردگار جهانیان مرا به این ایمان و عهد، دستور داده است؛ پس اگر روزگارها طولانی شود، و عمرها بگذرد، جز به یقین من درباره تو، و محبتم

ص: 117

نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ قَبْلَ ابْتِدَاءِ خَلْقِهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی مَنَّ عَلَیْنَا بِحُکَّامٍ یَقُومُونَ مَقَامَهُ لَوْ کَانَ حَاضِراً فِی الْمَکَانِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الَّذِی شَرَّفَنَا بِأَوْصِیَاءَ یَحْفَظُونَ الشَّرَائِعَ فِی کُلِّ الْأَزْمَانِ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ الَّذِی أَظْهَرَهُمْ لَنَا بِمُعْجِزَاتٍ یَعْجِزُ عَنْهَا الثَّقَلَانِ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ الَّذِی أَجْرَانَا عَلَی عَوَائِدِهِ الْجَمِیلَةِ فِی الْأُمَمِ السَّالِفِینَ.

اللَّهُمَّ فَلَکَ الْحَمْدُ وَ الثَّنَاءُ الْعَلِیُّ کَمَا وَجَبَ لِوَجْهِکَ الْبَقَاءُ السَّرْمَدِیُّ وَ کَمَا جَعَلْتَ نَبِیَّنَا خَیْرَ النَّبِیِّینَ وَ مُلُوکَنَا أَفْضَلَ الْمَخْلُوقِینَ وَ اخْتَرْتَهُمْ عَلی عِلْمٍ عَلَی الْعالَمِینَ وَفِّقْنَا لِلسَّعْیِ إِلَی أَبْوَابِهِمُ الْعَامِرَةِ إِلَی یَوْمِ الدِّینِ وَ اجْعَلْ أَرْوَاحَنَا تَحِنُّ إِلَی مَوْطِنِ أَقْدَامِهِمْ وَ نُفُوسَنَا تَهْوَی النَّظَرَ إِلَی مَجَالِسِهِمْ وَ عَرَصَاتِهِمْ حَتَّی کَأَنَّنَا نُخَاطِبُهُمْ فِی حُضُورِ أَشْخَاصِهِمْ.

فَصَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنْ سَادَةٍ غَائِبِینَ وَ مِنْ سُلَالَةٍ طَاهِرِینِ وَ مِنْ أَئِمَّةٍ مَعْصُومِینَ اللَّهُمَّ فَأْذَنْ لَنَا بِدُخُولِ هَذِهِ الْعَرَصَاتِ الَّتِی اسْتَعْبَدْتَ بِزِیَارَتِهَا أَهْلَ الْأَرَضِینَ وَ السَّمَاوَاتِ وَ أَرْسِلْ دُمُوعَنَا بِخُشُوعِ الْمَهَابَةِ وَ ذَلِّلْ جَوَارِحَنَا بِذُلِّ الْعُبُودِیَّةِ وَ فَرْضِ الطَّاعَةِ حَتَّی نُقِرَّ بِمَا یَجِبُ لَهُمْ مِنَ الْأَوْصَافِ وَ نَعْتَرِفَ بِأَنَّهُمْ شُفَعَاءُ الْخَلَائِقِ إِذَا نُصِبَتِ الْمَوَازِینُ فِی یَوْمِ الْأَعْرَافِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ سَلامٌ عَلی عِبادِهِ الَّذِینَ اصْطَفی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ ثُمَّ قَبِّلِ الْعَتَبَةَ وَ ادْخُلْ خَاشِعاً بَاکِیاً فَإِنَّهُ الْإِذْنُ مِنْهُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ.

وَ قَالَ الشَّیْخُ الْمُفِیدُ وَ الشَّهِیدُ(1)

وَ مُؤَلِّفُ الْمَزَارِ الْکَبِیرِ رَحِمَهُمُ اللَّهُ فِی وَصْفِ زِیَارَتِهِ علیه السلام: فَإِذَا فَرَغْتَ مِنْ زِیَارَةِ جَدِّهِ وَ أَبِیهِ فَقِفْ عَلَی بَابِ حَرَمِهِ فَقُلِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا خَلِیفَةَ اللَّهِ وَ خَلِیفَةَ آبَائِهِ الْمَهْدِیِّینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَصِیَّ الْأَوْصِیَاءِ الْمَاضِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حَافِظَ أَسْرَارِ رَبِّ الْعَالَمِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا

ص: 116


1- 1. مزار الشهید ص 62- 65.

نسبت به تو، و توکل و اعتمادم بر تو، و توقع و انتظارم به حضور تو، و آمادگی­ام برای جهاد در پیشاپیش تو، که جان و مال و فرزندان و خانواده و تمامی آنچه را که پروردگارم به من بخشیده است، پیشاپیش تو ببخشم، و به امر و نهی تو در آن تصرف نمایم، نخواهد افزود؛ ای مولای من.

پس هر گاه دوران درخشان و پرچم­های نمایان تو را دریابم، بنده فرمانبردار امر و نهی تو خواهم بود، و به واسطه آن اطاعت، امید و انتظار مقام رفیع شهادت در رکاب تو، و سعادت و پیروزی در پیشگاه تو را دارم؛ ای مولای من، پس اگر پیش از ظهور تو مرگ من فرا رسد، به واسطه تو و پدران پاک تو به درگاه خداوند والامرتبه متوسل می­شوم، و از او درخواست می­کنم که بر محمد و خاندان محمد درود فرستد، و مرا در زمان ظهورت دوباره زنده گرداند، و - در دوران حکومت تو - به دنیا باز گرداند، تا در سایه اطاعت تو به آن مقصود والا که دارم نایل شوم، و با انتقام کشیدن از دشمنانت باطن قلبم را شفا دهم؛ ای مولای من، من در مکان زیارتت مانند خطاکاران پشیمان، و ترسناکان از عقاب پروردگار جهانیان ایستاده­ام؛ و در نجاتم از عقاب خدا همه اعتمادم به شفاعت تو است، و به دوستی و شفاعت تو، محو شدن گناهانم، و پوشاندن عیب­ها و زشتی­هایم، و آمرزش لغزش­هایم را امیدوارم؛ پس تو ای مولای من برای دوستدارت شفیع باش تا به آرزویش برسد و از خدا آمرزش گناهانش را بخواه، که او به رشته ولایت و محبت تو چنگ زده، و از دشمنانت بیزاری جسته است.

خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و به وعده­ای که به ولیّ خود داده­ای، جامه عمل بپوشان؛ خدایا، کلمه حق او را در جهان ظاهر ساز، و آوازه دعوت او را بلند گردان، و در برابر دشمنانش و دشمنان تو ای پروردگار جهانیان، یاریش کن؛ خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و کلمه کمال یافته خود، و شخص غائب گشته تو در زمینت، و ترسان و منتظر را آشکار فرما؛ خدایا، او را شکوهمندانه یاری کن، و پیروزی نزدیک و آسان به او عطا فرما.

خدایا، به واسطه او دین اسلام را پس از به سستی گراییدن، شکوهمند کن، و به وسیله آن، خورشید حقیقت را بعد از غروب کردن، بیرون آور؛ و تاریکی را به واسطه او روشن، و غم­ را به وسیله او برطرف گردان؛ خدایا، و شهرها را به واسطه او ایمن گردان، و بندگان را به وجود او هدایت فرما؛ خدایا، زمین را به وجود او پر از عدل و داد ساز، چنانکه پر از ظلم و ستم شده است؛ به یقین تو شنونده اجابت کننده هستی. سلام بر تو ای ولیّ خدا، به دوستدارت برای وارد شدن در حرم با شکوهت اجازه بده؛ درودهای خداوند و رحمت و برکت­های او بر تو و بر پدران پاک تو باد.(1)

پس به سرداب غیبت آن حضرت برو و میان دو در بایست، و کناره در را با دست بگیر، و مانند کسی که اجازه داخل شدن می­خواهد، آرام از صمیم دل ناله برآور، و بسم الله الرحمن الرحیم بگو و با حضور قلب و آرامش پایین برو، و دو رکعت نماز در محل ص: 118


1- . المزار الکبیر: 194 - 196؛ مزار الشهید: 62 - 64

بَقِیَّةَ اللَّهِ مِنَ الصَّفْوَةِ الْمُنْتَجَبِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْأَنْوَارِ الزَّاهِرَةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْأَعْلَامِ الْبَاهِرَةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْعِتْرَةِ الطَّاهِرَةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَعْدِنَ الْعُلُومِ النَّبَوِیَّةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَابَ اللَّهِ الَّذِی لَا یُؤْتَی إِلَّا مِنْهُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا سَبِیلَ اللَّهِ الَّذِی مَنْ سَلَکَ غَیْرَهُ هَلَکَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نَاظِرَ شَجَرَةِ طُوبَی وَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَی السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ الَّذِی لَا یُطْفَی السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ الَّتِی لَا تَخْفَی السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَی مَنْ فِی الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ السَّلَامُ عَلَیْکَ سَلَامَ مَنْ عَرَفَکَ بِمَا عَرَّفَکَ بِهِ اللَّهُ وَ نَعَتَکَ بِبَعْضِ نُعُوتِکَ الَّتِی أَنْتَ أَهْلُهَا وَ فَوْقَهَا أَشْهَدُ أَنَّکَ الْحُجَّةُ عَلَی مَنْ مَضَی وَ مَنْ بَقِیَ وَ أَنَّ حِزْبَکَ هُمُ الْغَالِبُونَ وَ أَوْلِیَاءَکَ هُمُ الْفَائِزُونَ وَ أَعْدَاءَکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ وَ أَنَّکَ خَازِنُ کُلِّ عِلْمٍ وَ فَاتِقُ کُلِّ رَتْقٍ وَ مُحَقِّقُ کُلِّ حَقٍّ وَ مُبْطِلُ کُلِّ بَاطِلٍ رَضِیتُکَ یَا مَوْلَایَ إِمَاماً وَ هَادِیاً وَ وَلِیّاً وَ مُرْشِداً لَا أَبْتَغِی بِکَ بَدَلًا وَ لَا أَتَّخِذُ مِنْ دُونِکَ وَلِیّاً أَشْهَدُ أَنَّکَ الْحَقُّ الثَّابِتُ الَّذِی لَا عَیْبَ فِیهِ وَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ فِیکَ حَقٌّ لَا أَرْتَابُ لِطُولِ الْغَیْبَةِ وَ بُعْدِ الْأَمَدِ وَ لَا أَتَحَیَّرُ مَعَ مَنْ جَهِلَکَ وَ جَهِلَ بِکَ مُنْتَظِرٌ مُتَوَقِّعٌ لِأَیَّامِکَ وَ أَنْتَ الشَّافِعُ الَّذِی لَا تُنَازَعُ وَ الْوَلِیُّ الَّذِی لَا تُدَافَعُ ذَخَرَکَ اللَّهُ لِنُصْرَةِ الدِّینِ وَ إِعْزَازِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الِانْتِقَامِ مِنَ الْجَاحِدِینَ الْمَارِقِینَ أَشْهَدُ أَنَّ بِوَلَایَتِکَ تُقْبَلُ الْأَعْمَالُ وَ تُزَکَّی الْأَفْعَالُ وَ تُضَاعَفُ الْحَسَنَاتُ وَ تُمْحَی السَّیِّئَاتُ فَمَنْ جَاءَ بِوَلَایَتِکَ وَ اعْتَرَفَ بِإِمَامَتِکَ قُبِلَتْ أَعْمَالُهُ وَ صُدِّقَتْ أَقْوَالُهُ وَ تَضَاعَفَتْ حَسَنَاتُهُ وَ مُحِیَتْ سَیِّئَاتُهُ وَ مَنْ عَدَلَ عَنْ وَلَایَتِکَ وَ جَهِلَ مَعْرِفَتَکَ وَ اسْتَبْدَلَ بِکَ غَیْرَکَ کَبَّهُ اللَّهُ عَلَی مَنْخِرِهِ فِی النَّارِ وَ لَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ لَهُ عَمَلًا وَ لَمْ یُقِمْ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَزْناً.

أُشْهِدُ اللَّهَ وَ أُشْهِدُ مَلَائِکَتَهُ وَ أُشْهِدُکَ یَا مَوْلَایَ بِهَذَا ظَاهِرُهُ کَبَاطِنِهِ وَ سِرُّهُ کَعَلَانِیَتِهِ وَ أَنْتَ الشَّاهِدُ عَلَی ذَلِکَ وَ هُوَ عَهْدِی إِلَیْکَ وَ مِیثَاقِی لَدَیْکَ إِذْ أَنْتَ نِظَامُ الدِّینِ وَ یَعْسُوبُ الْمُتَّقِینَ وَ عِزُّ الْمُوَحِّدِینَ وَ بِذَلِکَ أَمَرَنِی رَبُّ الْعَالَمِینَ فَلَوْ تَطَاوَلَتِ الدُّهُورُ وَ تَمَادَتِ الْأَعْمَارُ لَمْ أَزْدَدْ فِیکَ إِلَّا یَقِیناً وَ لَکَ إِلَّا حُبّاً وَ

ص: 117

سرداب به جای آور و بگو: خدا بزرگ­تر است؛ خدا بزرگ­تر است؛ و حمد و ستایش مخصوص خداوند است؛ حمد و ستایش مخصوص خداوندی است که ما را به این هدایت نمود .

می­گویم

و زیارت و نماز و دعا را مانند آنچه پیشتر با روایت سید پسر طاووس بیان کردیم، تا عبارت: «و مرا با دوستی آنها سود رسان، ای پروردگار جهانیان.» ادامه داده­اند.

سپس گفته­اند - خداوند روان همه آنان را پاک گرداند، - : و به طریق دیگر روایت شده است که هنگام پایین رفتن از سرداب بگویی: سلام بر حق جدید... ؛ و مانند آنچه گذشت، تا عبارت: «و دستگیری از من در دین و دنیا و آخرتم، برای من و برای همه مردان و زنان با ایمان؛ که به راستی او بسیار آمرزنده و مهربان است؛ و خداوند بر سرورمان محمد پیامبر خدا و خاندان پاک او درود فرستد.» نقل نموده­اند.

سپس دوازده رکعت نماز زیارت می­خوانی که هر دو رکعت، با یک سلام باشد؛ بعد از آن با دعایی که از حضرت علیه السلام روایت شده است، دعا کن که چنین است:

خدایا بلا و گرفتاری بزرگ شد، و راز پنهانی آشکار گردید، و پرده برداشته شد، و زمین تنگ گرفت، و آسمان خودداری ورزید؛ و به سوی تو ای پروردگار، شِکوه می­آوریم؛ و در سختی و آسانی بر تو اعتماد می­کنیم؛ خدایا، بر محمد و خاندان او، که اطاعتشان را بر ما واجب کردی، و به این وسیله منزلت و مقام آنان را به ما شناساندی، درود فرست؛ به حق آنان برای ما گشایشی فوری، همچون چشم بر هم زدن یا زودتر از آن، قرار ده؛ ای محمد، ای علی، ای علی، ای محمد، یاری­ام کنید که به راستی شما یاور من هستید؛ و مرا بسنده باشید، که به راستی شما کفایت کنندگان من هستید؛ ای مولای من، ای صاحب الزمان، به فریاد من برس؛ به فریاد من برس؛ به فریاد من برس؛ مرا دریاب؛ مرا دریاب؛ مرا دریاب.(1)

شیخ مفید و شهید - که رحمت خداوند بر آن دو باد، - بعد از آن گفته­اند: سپس نزد امام هادی و امام عسکری علیهما السلام برگرد و مادر حضرت حجت را زیارت کن، و زیارت ایشان را مانند آنچه بیان شد آورده اند.(2)

نیز بدان که زیارت آن حضرت، علیه السلام، در هر مکان و زمان، مستحب است و در سرداب مقدّس و نزد قبرهای اجداد پاک او - که درود خداوند بر همه آنان باد، - با فضیلت­تر است؛ و در زمان­های شریف، به خصوص شب میلاد او که طبق صحیح­ترین نظر، نیمه شعبان است، و شب قدر، که در آن شب فرشتگان و روح بر او فرود می­آیند، مناسب­تر است. و این روایت در زیارت امام موجود، در باب زیارت امام حسین علیه السلام از دور، بیان گردید؛ پس غافل مباش.

ص: 119


1- . المزار الکبیر: 196؛ مزار الشهید: 64 - 65
2- . مزار الشهید: 65

عَلَیْکَ إِلَّا مُتَّکَلًا وَ مُعْتَمَداً وَ لِظُهُورِکَ إِلَّا مُتَوَقَّعاً وَ مُنْتَظَراً وَ لِجِهَادِی بَیْنَ یَدَیْکَ مُتَرَقَّباً فَأَبْذُلَ نَفْسِی وَ مَالِی وَ وُلْدِی وَ أَهْلِی وَ جَمِیعَ مَا خَوَّلَنِی رَبِّی بَیْنَ یَدَیْکَ وَ التَّصَرُّفَ بَیْنَ أَمْرِکَ وَ نَهْیِکَ مَوْلَایَ فَإِنْ أَدْرَکْتُ أَیَّامَکَ الزَّاهِرَةَ وَ أَعْلَامَکَ الْبَاهِرَةَ فَهَا أَنَا ذَا عَبْدُکَ الْمُتَصَرِّفُ بَیْنَ أَمْرِکَ وَ نَهْیِکَ أَرْجُو بِهِ الشَّهَادَةَ بَیْنَ یَدَیْکَ وَ الْفَوْزَ لَدَیْکَ مَوْلَایَ فَإِنْ أَدْرَکَنِیَ الْمَوْتُ قَبْلَ ظُهُورِکَ فَإِنِّی أَتَوَسَّلُ بِکَ وَ بِآبَائِکَ الطَّاهِرِینَ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی وَ أَسْأَلُهُ أَنْ یُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ یَجْعَلَ لِی کَرَّةً فِی ظُهُورِکَ وَ رَجْعَةً فِی أَیَّامِکَ لِأَبْلُغَ مِنْ طَاعَتِکَ مُرَادِی وَ أَشْفِیَ مِنْ أَعْدَائِکَ فُؤَادِی مَوْلَایَ وَقَفْتُ فِی زِیَارَتِکَ مَوْقِفَ الْخَاطِئِینَ النَّادِمِینَ الْخَائِفِینَ مِنْ عِقَابِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ قَدِ اتَّکَلْتُ عَلَی شَفَاعَتِکَ وَ رَجَوْتُ بِمُوَالاتِکَ وَ شَفَاعَتِکَ مَحْوَ ذُنُوبِی وَ سَتْرَ عُیُوبِی وَ مَغْفِرَةَ زَلَلِی فَکُنْ لِوَلِیِّکَ یَا مَوْلَایَ عِنْدَ تَحْقِیقِ أَمَلِهِ وَ اسْأَلِ اللَّهَ غُفْرَانَ زَلَلِهِ فَقَدْ تَعَلَّقَ بِحَبْلِکَ وَ تَمَسَّکَ بِوَلَایَتِکَ وَ تَبَرَّأَ مِنْ أَعْدَائِکَ.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَنْجِزْ لِوَلِیِّکَ مَا وَعَدْتَهُ اللَّهُمَّ أَظْهِرْ کَلِمَتَهُ وَ أَعْلِ دَعْوَتَهُ وَ انْصُرْهُ عَلَی عَدُوِّهِ وَ عَدُوِّکَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَظْهِرْ کَلِمَتَکَ التَّامَّةَ وَ مُغَیَّبَکَ فِی أَرْضِکَ الْخَائِفَ الْمُتَرَقِّبَ اللَّهُمَّ انْصُرْهُ نَصْراً عَزِیزاً وَ افْتَحْ لَهُ فَتْحاً قَرِیباً یَسِیراً اللَّهُمَّ وَ أَعِزَّ بِهِ الدِّینَ بَعْدَ الْخُمُولِ وَ أَطْلِعْ بِهِ الْحَقَّ بَعْدَ الْأُفُولِ وَ اجْلُ بِهِ الظُّلْمَةَ وَ اکْشِفْ بِهِ الْغُمَّةَ اللَّهُمَّ وَ آمِنْ بِهِ الْبِلَادَ وَ اهْدِ بِهِ الْعِبَادَ اللَّهُمَّ امْلَأْ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً إِنَّکَ سَمِیعٌ مُجِیبٌ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ ائْذَنْ لِوَلِیِّکَ فِی الدُّخُولِ إِلَی حَرَمِکَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکَ وَ عَلَی آبَائِکَ الطَّاهِرِینَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ (1)

ثُمَّ ائْتِ سِرْدَابَ الْغَیْبَةِ وَ قِفْ بَیْنَ الْبَابَیْنِ مَاسِکاً جَانِبَ الْبَابِ بِیَدِکَ ثُمَّ تَنَحْنَحْ کَالْمُسْتَأْذِنِ وَ سَمِّ وَ انْزِلْ وَ عَلَیْکَ السَّکِینَةُ وَ الْوَقَارُ وَ صَلِّ رَکْعَتَیْنِ فِی عَرْصَةِ

ص: 118


1- 1. المزار الکبیر ص 194- 196 و مزار الشهید ص 62- 64.

ق: زیارت مولایمان جانشین نیک، صاحب الزمان علیه السلام: سلام بر تو ای خلیفه خدا...؛ و زیارت را مانند آنچه گذشت، تا عبارت: «و رحمت خداوند و برکت­های او بر شما باد.» بیان نمود.

و باید آنچه را که از زیارت­ها و دعاهای گذشته نیاز به توضیح دارد، بیان کنیم؛ و خداوند کمک کننده و یاریگر است.

کلام حضرت که فرمود: «بدر التمام»، در نسخه­ها همین گونه بدون حرف لام آمده است که از قبیل اضافه موصوف به صفت، و تقدیر آن، «بدر النور التمام» است؛ گفته می­شود: «قمر تمام» با کسره و فتحه حرف تاء خوانده شده است ولی با کسره فصیح­تر است: یعنی وقتی که در آن، کاستی نباشد. «الصمصام»، یعنی شمشیر برنده­ای که خم نمی­شود. «الهام» جمع «الهامّه»، همان سر است.

«القمقام» با فتحه و گاهی با ضمه، یعنی پیشوا، و دریا و تعداد زیاد. «الهمام» مانند غراب، یعنی پادشاه بلند همت، و سرور شجاع سخاوتمند. «خاض الغمرات»، یعنی به کام آن رفت، و به سرعت وارد آن شد؛ و «غمرة الشیء»، یعنی شدت و ازدحام چیزی؛ و در مورد مردم، به جمعیت آنان گویند، یعنی وارد شدن بین جماعات زیاد، بدون توجه و ترس برای جنگیدن؛ یا در سختی­ها و امور بزرگ. «الحزون» جمع «الحزن»، مانند «الوعور» جمع «الوعر»، و این دو به معنای زمین سخت و ناهموار؛ که این دو واژه به سیاق گذشته نیستند. در عبارت «حتی لا یشرک»، شاید فاعل محذوف باشد؛ یعنی کسی.

«الغطارفۀ» با حرف غین نقطه­دار، و حرف طاء بدون نقطه، جمع «غطریف» با کسره، یعنی پیشوای گرامی؛ و «الخضارمة» با حرف خاء و ضاد نقطه­دار، جمع «خضرم» با کسره حرف خاء و راء، یعنی چاه پر آب و دریای بزرگ پر آب، و زیادی هر چیز، و وسیع، و انسان بسیار بخشنده، و مرد بردبار؛ و «الثاقبۀ»، یعنی روشن؛ و «النوی»، یعنی خانه، و منتقل شدن از جایی به جای دیگر.

«رضوی» مانند «سکری»، کوهی در مدینه است؛ روایت است که حضرت علیه السلام در آن جا است؛ و «طوی» با ضمه و کسره و گاهی با تنوین، سرزمینی در شام است؛ و «ذو طوی» با حرف طاء دارای سه حرکت و گاهی با تنوین، مکانی نزدیک مکه است؛ و «الحسیس»، یعنی صدای آرام؛ و «الوقید»، یعنی سوزان و شعله­ور.

«دوائر الدهر»، یعنی پیشامدهای روزگار که می­گردد و انسان را در بر می­گیرد؛ و «دائرۀ السوء»، یعنی آنچه برای او پیش می­آید و او را دردمند می­سازد؛ «البغتۀ»، یعنی ناگهان؛ و «الجهرۀ»، یعنی آشکار؛ و «الوغر» با حرف غین نقطه­دار، یعنی کینه و بدخواهی و دشمنی و شعله­ور شدن از خشم.

ص: 120

السِّرْدَابِ وَ قُلِ اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ وَ لِلَّهِ الْحَمْدُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدانا لِهذا.

أقول

و ساقوا الزیارة و الصلاة و الدعاء مثل ما أوردناه سابقا بروایة السید إلی قوله و انفعنی بحبهم یا رب العالمین.

ثُمَّ قَالُوا قَدَّسَ اللَّهُ أَرْوَاحَهُمْ وَ رُوِیَ بِطَرِیقٍ آخَرَ أَنْ تَقُولَ عِنْدَ نُزُولِ السِّرْدَابِ: السَّلَامُ عَلَی الْحَقِّ الْجَدِیدِ وَ سَاقُوا مِثْلَ مَا مَرَّ إِلَی قَوْلِهِ وَ الْأَخْذَ بِیَدِی فِی دِینِی وَ دُنْیَایَ وَ آخِرَتِی لِی وَ لِکَافَّةِ إِخْوَانِیَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ إِنَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ ثُمَّ تُصَلِّی صَلَاةَ الزِّیَارَةِ اثْنَتَیْ عَشْرَةَ رَکْعَةً کُلَّ رَکْعَتَیْنِ بِتَسْلِیمَةٍ ثُمَّ تَدْعُو بَعْدَهَا بِالدُّعَاءِ الْمَرْوِیِّ عَنْهُ علیه السلام وَ هُوَ اللَّهُمَّ عَظُمَ الْبَلَاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ السَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ الْمُشْتَکَی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلًا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ مِنْ ذَلِکَ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ وَ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ یَا مَوْلَایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی (1).

ثم قال المفید و الشهید رحمهما الله ثم عد إلی العسکریین صلوات الله علیهما فزر أم الحجة و ذکراها مثل ما تقدم (2)

ثم اعلم أنه یستحب زیارته صلوات الله علیه فی کل مکان و زمان و فی السرداب المقدس و عند قبور أجداده الطاهرین صلوات الله علیهم أجمعین أفضل و فی الأزمنة الشریفة لا سیما لیلة میلاده و هی النصف من شعبان علی الأصح و لیلة القدر التی تنزل علیه فیها الملائکة و الروح أنسب و قد مر الخبر فی زیارة الإمام الموجود فی باب زیارة الحسین علیه السلام من البعید فلا تغفل

ص: 119


1- 1. المزار الکبیر ص 196 و مزار الشهید ص 64- 65.
2- 2. مزار الشهید ص 65.

کلام حضرت علیه السلام که فرمود: «لا لأمر الله تعقلون»، آن چنان که از کلامش بر می­آید، گمان می­رود از اجزای زیارت باشد؛ به ویژه با توجه کلام حضرت علیه السلام در روایت احتجاج - که بیان شد، - و در بیشتر نسخه­ها از قلم افتاده است؛ که طبق آن، حضرت فرمود: «اگر خواستید به وسیله ما به خداوند و به ما تقرّب بجویید، پس همان گونه که خداوند متعال فرموده است، بگویید: سلام بر آل یاسین...» پس عبارت «سلام بر آل یاسین»، یا عبارت بعد از آن، ابتدای زیارت است؛ در این صورت، ذکر آیه برای استشهاد خواهد بود، نه اینکه در زیارت خوانده شود. ما آن را در اینجا به خاطر اختلاف زیادی که میان آنها وجود دارد، تکرار کردیم.

و کلام حضرت علیه السلام که فرمود: «و من تقدیره منائح العطاء»، المنائح جمع المنیحه، یعنی بخشش، و غالباً به بخشش شیر اطلاق می­شود، مانند شتر یا گوسفند که آن را به دیگری می­دهی تا بدوشد و سپس به تو برگرداند؛ و مراد از آن، سودهای دنیوی، به خاطر امانت و گذرا بودنش است؛ و البته عام دانستن آن، بهتر است.

عبارت «منایح» یا به دلیل مفعول بودن، منصوب است، که در این صورت عبارت «إنفاذه» مبتدا، و «من تقدیره» خبر است، و «بکم» متعلّق «انفاذه» است؛ و معنای عبارت این است که از جمله آنچه که خداوند در خصوص عطاهایش مقدّر نمود، این است که تحققش را حتمی و مقرون به نتیجه قرار داد، یا به برکت و وسیله شما مقرون به یکدیگر کرد؛ پس چیزی وجود ندارد، جز اینکه شما سبب آن هستید؛ و مفرد بودن ضمیر «إنفاذه» به خاطر مربوط بودن آن به کلمه «عطاء» می­باشد؛ یا اینکه «منایح»، مرفوع است؛ بنابراین، صورت­های زیر، ممکن است:

اول اینکه «منائح العطاء» مبتدا، و «من تقدیره» خبر آن باشد، و عبارت «بکم إنفاذه» جمله ابتدائیه باشد؛ گویی سؤال کننده­ای پرسیده است: چگونه آن را مقدّر نمود؟ و در جواب بگوید: محقق شدن آن به وسیله شما است.

دوم اینکه «إنفاذه» بدل اشتمال از عبارت «منائح العطاء» باشد؛ پس معنی چنین می­شود: از تقدیرات او، محقق ساختن بخشش­هایش به واسطه شما است.

سوم اینکه عبارت «منائح العطاء» مبتدا، و عبارت «بکم إنفاذه» خبر آن باشد، و این جمله همراه با ظرف پیشین، یک جمله است؛ یعنی از مقدّر کردن او این حکم و این قضیه را.

کلام حضرت علیه السلام که فرمود: «خیاره لولیّکم نعمة»، یعنی هر آنچه از راحتی و گرفتاری­ها و پیشامدهای ناگوار که خداوند برای ولی­ّ شما انتخاب نمود، نعمتی برای اوست؛ بر خلاف پیشامدهایی که بر دشمنان شما وارد می­شود، که آنها انتقام و خشم خداوند هستند. عبارت: «یا صاحب المرأی و المسمع»، یعنی کسی که آفریدگان را می­بیند و سخنشان را می­شنود، بدون آنکه آنها او را ببینند. عبارت «بعین الله»، یعنی با دانش او؛ یا حفاظت و نگاه داشتن او؛

ص: 121

ق، [الکتاب العتیق الغرویّ] زِیَارَةُ مَوْلَانَا الْخَلَفِ الصَّالِحِ صَاحِبِ الزَّمَانِ علیه السلام: السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا خَلِیفَةَ اللَّهِ وَ سَاقَ الزِّیَارَةَ نَحْواً مِمَّا مَرَّ إِلَی قَوْلِهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

و لنوضح بعض ما یحتاج من الزیارات و الأدعیة السابقة إلی البیان و الله المستعان.

قوله بدر التمام کذا فی النسخ بدون اللام من قبیل إضافة الموصوف إلی الصفة بتقدیر أی بدر النور التمام یقال قمر تمام بکسر التاء و فتحها و الکسر أفصح إذا لم یکن فیه نقص و الصمصام السیف القاطع الذی لا ینثنی و الهام جمع الهامة و هی الرأس.

و القمقام بالفتح و قد یضم السید و البحر و العدد الکثیر و الهمام کغراب الملک العظیم الهمة و السید الشجاع السخی و خاض الغمرات أی اقتحمها و دخلها مبادرا و غمرة الشی ء شدته و مزدحمه و من الناس جماعتهم أی الدخال بین الجماعات الکثیرة للقتال من غیر مبالاة أو فی الشدائد و عظائم الأمور و الحزون جمع الحزن کالوعور جمع الوعر و هما ما غلظ من الأرض فیهما لیسا علی سیاق ما سبق قوله حتی لا یشرک لعل فاعله محذوف أی أحد.

و الغطارفة بالغین المعجمة و الطاء المهملة جمع الغطریف بالکسر و هو السید الشریف و الخضارمة بالخاء و الضاد المعجمتین جمع خضرم بکسر الخاء و الراء و هو البئر الکثیرة الماء و البحر الغطمطم و الکثیر من کل شی ء و الواسع و الجواد المعطاء و السید الحمول و الثاقبة المضیئة و النوی الدار و التحول من مکان إلی آخر.

و رضوی کسکری جبل بالمدینة یروی أنه علیه السلام قد یکون هناک و طوی بالضم و الکسر و قد ینون واد بالشام و ذو طوی مثلثة الطاء و قد ینون أیضا موضع قرب مکة و الحسیس الصوت الخفی و الوقید المتوقد المشتعل و دوائر الدهر صروفه التی تدور و تحیط بالإنسان و دائرة السوء ما یدور علیه و یسوؤه و البغتة المفاجأة و الجهرة العلانیة و الوغر بالغین المعجمة الحقد و الضغن و العداوة و التوقد من الغیظ.

ص: 120

فیروز آبادی گفته است:(1) «أنت علی عینی»، یعنی هم در اکرام و هم در نگاه داشتن؛ و «صنع ذلک علی عین و عینین»، و «عمد عینین»، یعنی آن را با جدیت و یقین انجام داد؛ و «ها هو عرض عین»، یعنی نزدیک؛ و گفته است:(2) «الحفیظة»، یعنی جوانمردی و خشم و دفاع از خویشان .

و کلام حضرت علیه السلام که فرمود: «و خاتمته»، یعنی آخرین پایان دهنده؛ یا پایان امر امامت و خلافت.

و کلام حضرت علیه السلام که فرمود: «ما استأثرت به مشیّتکم»، یعنی آن را انتخاب کرد؛ گفته می­شود: «استأثر بالشیء»، یعنی آن را تصرّف کرد و به خود اختصاص داد؛ و در بعضی نسخه­های تصحیح شده قدیمی، «و الممحوّ ما استأثرت به سنتکم» بدون حرف نفی آمده است؛ یعنی در واقع قدر و منزلت شما به درجه­ای رسیده است که قضا و قدر بر طبق خواست شما جاری می­گردد، و جایگاه شما در بین مردم نادیده گرفته شده است، به طوری که آنچه را که سنت شما به آن جاری گشته است، از بین برده و ترک می­کنند.

«الحرد»، یعنی قصد کردن؛ و «حرد، یحرد، حروداً»، یعنی از قوم خود دست کشید، و تنهایی را برگزید، و با آنها معاشرت نکرد؛ «الحرد» هم چنین به معنای خشم و غضب است. و فرمایش حضرت علیه السلام که فرمود: «فیما دنت»، یعنی اعتقاد پیدا کردم و آن را دین خود ساختم، و با آن خدا را عبادت کردم؛ و کلام حضرت علیه السلام که فرمود: «أنت الجاه»، یعنی صاحب جاه و ارزش و منزلت.

عبارت «أسألک باسمک الذی خلقته»، یعنی قائم علیه السلام را؛ و آن اسمی است که به خود اختصاص داده و کسی از آفریدگانش را از آن آگاه نساخته است، آن چنان که در باب الأسماء از کتاب توحید گذشت؛ و بعید نیست که در اصل «من ذاتک» باشد که در این صورت، ضمیر به «اسم» بر می­گردد؛ یا اینکه «خلقت» بدون ضمیر باشد؛ یعنی اشیاء را از آن اسم خلق کردی.

کفعمی - که رحمت خداوند بر او باد، - در مورد کلام حضرت علیه السلام که فرمود: «یا ابن شجرة طوبی و سدرة المنتهی»، گفته است: مراد این است که حضرت علیه السلام، صاحب آن دو و دانا نسبت به آن دو است، و فضیلتش به آن دو می­رسد؛ و از سنت عرب این است که هنگامی که اراده مدح و ستایش کسی را بکنند، چیز بزرگ را به بزرگ اضافه می­کنند؛ از این رو به کعبه بیت الله، و به حجاج، وفد الله، و به اهل قرآن، أهل الله، و به السلطان، ظل الله فی الأرض، می­گویند؛ و به مرد سرسخت، «ابن الأیام» و به مرد بزرگ، «ابن جلا»، و به خطیب توانا، «ابن أقوال» می­گویند ص: 122


1- . القاموس 4: 252
2- . القاموس 2: 395

قوله لا لأمر الله تعقلون یتوهم من کلامه أن هذه الفقرات من أجزاء الزیارة لا سیما و قد سقط من النسخ ما مر فی روایة الإحتجاج من قوله علیه السلام: إذا أردتم التوجه بنا إلی الله تعالی و إلینا فقولوا کما قال الله تعالی سلام علی آل یاسین.

فقوله سلام علی آل یاسین أول الزیارة أو ما بعده فیکون ذکر الآیة للاستشهاد لا لأن تذکر فی الزیارة و إنما أعدنا هاهنا للاختلاف الکثیر بینهما.

قوله علیه السلام و من تقدیره منائح العطاء المنائح جمع المنیحة و هی العطیة و تطلق غالبا فی منحة اللبن کالناقة أو الشاة تعطیها غیرک یحتلبها ثم یردها علیک فیکون المراد بها الفوائد الدنیویة لکونها عاریة و التعمیم أظهر.

و قوله منائح إما منصوب بمفعولیة التقدیر فقوله إنفاذه مبتدأ و من تقدیره خبره و بکم متعلق بإنفاذه و المعنی أن من جملة ما قدر الله تعالی فی عطایاه أن جعل إنفاذها محتوما مقرونا بالحصول أو بعضها ببعض ببرکتکم و وسیلتکم فما شی ء منه إلا أنتم سببه و إفراد ضمیر إنفاذه لرجوعه إلی العطاء أو مرفوع فیحتمل وجوها.

الأول أن یکون منائح العطاء مبتدأ و من تقدیره خبره و قوله بکم إنفاذه جملة مستأنفة فکان سائلا سأل کیف قدره فقال بکم إنفاذه.

الثانی أن یکون إنفاذه بدل اشتمال لقوله منائح العطاء و المعنی من تقدیره إنفاذ منائح العطاء بکم.

الثالث أن یکون قوله منائح العطاء مبتدأ و قوله بکم إنفاذه خبره و یکون الجملة مع الظرف المتقدم جملة أی من تقدیره هذا الحکم و هذه القضیة قوله خیاره لولیکم نعمة أی کل ما اختاره لولیکم من الراحة و البلایا و المصائب فهو نعمة له بخلاف المصائب التی ترد علی أعدائکم فإنها انتقام و سخط قوله علیه السلام یا صاحب المرأی و المسمع أی الذی یری الخلائق و یسمع کلامهم من غیر أن یروه قوله بعین الله أی بعلمه أو بحفظه و حراسته قال

ص: 121

و «ابن مدینتها» و «ابن بلدتها» و «ابن نجدتها» به کسی می­گویند که به آنها آشنا باشد؛ کلام کفعمی - که رحمت خداوند بر او باد، - به پایان رسید.(1)

«أینع الثمر»، یعنی وقت چیدن آن فرا رسید؛ و «غرد الطائر» مانند فرح و «غرَّد، تغریداً» و «أغرد و تغرَّد»، یعنی صدایش را بلند کرد و با آن به وجد آمد؛ و «الهدّ»، یعنی ویرانی شدید و شکستن؛ و «القدّ»، یعنی از ریشه بریدن، یا از درازا بریدن؛ و «القصف»، یعنی شکستن, و «المطرد» مانند منبر، یعنی نیزه کوچک؛ و «التخریق [پاره پاره کردن] - با «مطرد» - مناسب نیست، و شاید در آن اشتباه رخ داده باشد. جزری گفته است:(2) «الوطء» در اصل له کردن با پا است و جنگ و کشتن را به این خاطر با این نام، نام گذاری شده است که هر کس چیزی را با پا له کند، نهایت نابودی و اهانت را در آن به کار گرفته است؛ و حدیث «اللهم اشدد وطأتک علی مضرّ»، از همین کاربرد است، یعنی آن را به شدت در بر گیر و نابود کن؛ تمام شد. «المنون»، یعنی مرگ؛ «زخرف الدنیا»، یعنی زینت آن، و اصل آن، طلا است؛ بعد از آن، به هر زینت دهنده­ای اطلاق شده است؛ و «الزِّّبرج» با کسره، یعنی زینت از رنگ و نگار پارچه یا گوهر و طلا؛ و «الردء» با کسره، یعنی یاور؛ و «الصنادید» جمع الصندید با کسره، یعنی مرد شجاع؛ و «الأبطال» جمع «البطل» با فتحه تمام حروف، یعنی پهلوان و دلاور.

و کلام حضرت علیه السلام که فرمود: «و ناهش ذؤبانهم» در بعضی نسخه­ها، «ناوش» آمده است؛ گفته می­شود: «نهشه»، یعنی او را گاز گرفت؛ یا با دندان­هایش او را گرفت؛ و «المناوشۀ»، یعنی جنگیدن؛ و «الذؤبان» با همزه، جمع «الذئب» است و «ذؤبان العرب»، راهزنان و دزدان آنان هستند. و فرمایش او علیه السلام که فرمود: «فأضبّت علی عداوته»، وقتی گفته می­شود: «أضب علی الشیء»، یعنی آن را در برگرفت، و در بعضی نسخه­ها با حرف صاد بی­نقطه و نون آمده است؛ گفته می­شود: «أصنَّ علی الأمر»، یعنی به آن کار اصرار ورزید؛ و «أکب علی الأمر»، یعنی بدان روی آورد و ملازمش شد؛ و «المنابذه»، یعنی با دیگری جنگیدن و «أقصاه»، یعنی او را راند و دور کرد؛ و «ندب المیّت»، مانند «نصر»، یعنی بر او گریست و خوبی­هایش را شمرد.

فرمایش حضرت: «فلتدرّ الدموع»، «الدرّ»، یعنی جاری شدن؛ و در بسیاری از نسخه­ها «فلتذرف» آمده است که از «ذرف الدمع»، یعنی اشک جاری شد، گرفته شده است. و «العجّ»، یعنی بلند کردن صدا؛ و «الأمت»، یعنی پایین آوردن و بلند کردن و اختلاف در چیزی را گویند؛ و «الذّحل»، یعنی خونخواهی؛ و فرمایش حضرت علیه السلام که فرمود: «و افتری»، در بعضی نسخه­های قدیمی به صورت «علی من اعتدی و انتزی» آمده است، و «الانتزاء«، یعنی شتاب کردن به سوی بدی؛ عبارت: «من عقید عزّ»، یعنی کسی که عزت بر او بسته و محکم گشته است و از او جدا نمی­شود؛ یا عزت بسته شده؛ و از جمله کاربردهای آن،

ص: 123


1- . مصباح الکفعمی: 495
2- . النهایه 4: 231

الفیروزآبادی (1)

أنت علی عینی أی فی الإکرام و الحفظ جمیعا و صنع ذلک علی عین و عینین و عمد عینین أی تعمده بجد و یقین و ها هو عرض عین أی قریب و قال (2)

الحفیظة الحمیة و الغضب و الذب عن المحارم.

قوله علیه السلام و خاتمته أی خاتمة الآخر أو خاتمة أمر الإمامة و الخلافة.

قوله علیه السلام ما استأثرت به مشیتکم أی اختارته یقال استأثر بالشی ء أی استبد به و خص به نفسه و فی بعض النسخ المصححة القدیمة و الممحو ما استأثرت به سنتکم بدون حرف النفی فالمعنی أن قدرکم فی الواقع بلغ إلی درجة یجری القضاء علی وفق مشیتکم و جهل قدرکم فی الناس بحیث یمحون و یترکون ما جرت به سنتکم.

و الحرد القصد و حرد یحرد حرودا أی تنحی عن قومه و نزل منفردا و لم یخالطهم و الحرد أیضا الغضب قوله علیه السلام فیما دنت أی اعتقدت و جعلته دینی أو عبدت الله به قوله علیه السلام أنت الجاه أی ذو الجاه و القدر و المنزلة.

قوله علیه السلام أسألک باسمک الذی خلقته أی القائم علیه السلام و هو الاسم الذی استأثر به و لم یخبر به أحدا من خلقه کما مر فی باب الأسماء من کتاب التوحید و لا یبعد أن یکون فی الأصل من ذاتک فیکون الضمیر راجعا إلی الاسم أو یکون خلقت بدون الضمیر أی خلقت الأشیاء من ذلک الاسم.

قوله یا ابن شجرة طوبی و سدرة المنتهی قال الکفعمی رحمه الله قلت یرید أنه علیه السلام صاحبهما و العالم بهما و المرتقی فضله علیهما و من سنة العرب إضافة العظیم إلی العظیم إذا أرادوا المدح فیقولون الکعبة بیت الله و الحجاج وفد الله و أهل القرآن هم أهل الله و السلطان ظل الله فی الأرض و یقولون للرجل الجلد ابن الأیام و للسید ابن جلا و ابن أقوال هو المنطیق المقتدر علی الکلام

ص: 122


1- 1. القاموس ج 4 ص 252.
2- 2. القاموس ج 2 ص 395.

دعایی است که این گونه وارد شده است: «أسألک بمعاقد العزّ من عرشک»، *یا به معنی هم پیمان و قرار بسته با عزت است؛ هم چنان که گفته می­شود: «فلان عقید الکرم»، یعنی بخشندگی از او جدا نمی­شود؛ گویی پیمانی بین آن دو بسته شده است؛ و «الأثیل» ریشه دار، یعنی دارنده ارجمندی با اصالت؛ و «المساماة»، یعنی به دیگری فخر کردن و به رخ کشیدن بزرگی و رفعت.

عبارت «لا یجازی»، در نسخه­ها این گونه آمده است، و شکل واضح­تر آن، «لا یحاذی» با حرف حاء بدون نقطه و حرف ذال نقطه­دار است؛ یعنی با او برابری نمی­کند و در عظمت مانند آن نیست؛ یا با حرف جیم و راء بدون نقطه، برگرفته از «مجاراة» در سخن و مسابقه است؛ و شاید این واضح­تر باشد؛ و «التلاد»، یعنی قدیم؛ و «المضاهاة»، یعنی مشابهت داشتن؛ و گفته حضرت علیه السلام که فرمود: «من نصیف شرف»، یعنی برخوردار از شرف، که از «نصف» گرفته شده است؛ گویی حضرت نیمی از شرف را گرفته است، و سایر آفریدگان نیز نیمه دیگر را دارا هستند؛ و «النصیف» هم چنین یعنی عمامه؛ و ممکن است استعاره باشد، یعنی او زینت بخش شرافت و بزرگی است. جوهری گفته است:(1) «المناغاة»، یعنی عشقبازی کردن؛ و «المرأة تناغی الصّبیّ»، یعنی زن با کودک به زبان کودکی حرف زد، طوری که او را سرگرم و شاد کند؛ و گفته است:(2) «القذی فی العین و الشراب»، یعنی آن چه در چشم فرو رود؛ و «قذیت عینه، تقذی»، یعنی در چشمش خاشاکی فرو رفت.

و فرمایش حضرت علیه السلام که فرمود: «هل یتّصل یومنا منک بغده»، یعنی هر روز تو را ببینیم، یا منظور از «یوم»، روزهای جدایی، و منظور از «الغد»، روزهای وصال است؛ و عبارت: «فنحظی» برگرفته از «الحظوة»، یعنی قدر و منزلت از باب علم است؛ و «نقع بالماء» مانند «منع»، یعنی از آب سیراب شد؛ و «أنقعه الماء»، یعنی او را سیراب کرد؛ و «الصدی» با فتحه همه حروف، یعنی تشنگی؛ عبارت «دابر المتکبّرین»، یعنی آخرین باقی مانده آنان، کنایه از ریشه کن ساختن و نابود کردن آنها است؛ و «الجث»، یعنی قطع کردن و کندن درخت از ریشه؛ و گفته می­شود: «استعداه»، یعنی او را یاری و همراهی کرد؛ و «العدوی»، یعنی یاری کردن؛ و «الأسی» با فتحه و الف مقصور، یعنی حزن و اندوه؛ و «الجوی»، یعنی بیماری، و بیماری از درون اگر طول بکشد؛ و «الغلیل»، یعنی شدت تشنگی و گرمای درون.

کلام حضرت علیه السلام که فرمود: «التائقون»، یعنی مشتاقان؛ و «أدحضه»، یعنی آن را باطل و بی­اثر ساخت؛ و «الإدالة، یعنی چیرگی و غلبه کردن؛ جزری در النهایة گفته است:(3) در حدیث آمده است که «إنَّ الرحم أخذت بحجزة الرحمن»، یعنی او را گرفت و

ص: 124


1- . الصحاح 6: 2513
2- . الصحاح 6: 2460
3- . النهایه 1: 236؛ در آن به جای «یا لیتنی» آمده است: و النبی آخذ بحجزة الله؛ یعنی پیامبر به خدا تمسک جست.

و ابن مدینتها و ابن بلدتها و ابن نجدتها العالم بها انتهی کلامه رحمه الله (1)

و أینع الثمر حان قطافه و نضج و غرد الطائر کفرح و غرد تغریدا و أغرد و تغرد رفع صوته و طرب به و الهد الهدم الشدید و الکسر و القد القطع المستأصل أو المستطیل أو الشق طولا و القصف الکسر و المطرد کمنبر رمح صغیر و التخریق لا یناسبه و لعل فیه تصحیفا و قال الجزری (2) الوطء فی الأصل الدوس بالقدم فسمی به الغزو و القتل لأن من یطأ علی الشی ء برجله فقد استقصی فی هلاکه و إهانته و منه الحدیث اللهم اشدد وطأتک علی مضر أی خذهم أخذا شدیدا انتهی و المنون الموت و زخرف الدنیا زینتها و أصله الذهب ثم أطلق علی کل مزین و الزبرج بالکسر الزینة من وشی أو جوهر و الذهب و الردء بالکسر العون و الصنادید جمع الصندید بالکسر و هو السید الشجاع و الأبطال جمع البطل بالتحریک و هو الشجاع.

قوله علیه السلام و ناهش ذؤبانهم فی بعض النسخ ناوش یقال نهشه أی عضه أو أخذه بأضراسه و المناوشة المناولة فی القتال و الذؤبان بالهمز جمع الذئب و ذؤبان العرب صعالیکهم و لصوصهم قوله علیه السلام فأضبت علی عداوته یقال أضب علی الشی ء إذا أمسکه و فی بعض النسخ بالصاد المهملة و النون یقال أصن علی الأمر إذا أصر فیه و أکب علی الأمر أقبل و لزم و المنابذة المحاربة و القصاة أبعده و ندب المیت کنصر بکاه و عدد محاسنه.

قوله فلتدر الدموع الدر السیلان و فی کثیر من النسخ فلتذرف من قولهم ذرف الدمع أی سال و العج رفع الصوت و الأمت الانخفاض و الارتفاع و الاختلاف فی الشی ء و الذحل طلب المکافاة بالجنایة قوله علیه السلام و افتری فی بعض النسخ القدیمة علی من اعتدی و انتزی و الانتزاء الوثوب إلی الشر قوله من عقید عز أی الذی عقد و شد علیه العز فلا یدقه أو عز معقود و منه ما ورد

ص: 123


1- 1. مصباح الکفعمیّ ص 495.
2- 2. النهایة ج 4 ص 231.

به آن پناه برد؛ و اصل کلمه «الحجزة»، جای بستن شلوار است؛ سپس به شلوار به دلیل مجاورتش، حجزه گفته شد؛ سپس استعاره از گرفتن و پناه بردن و چنگ زدن به چیزی و تعلّق داشتن به آن شد؛ و در این باره حدیٍث دیگری نیز هست که «یا لیتنی آخذ بحجزة الله»، یعنی ای کاش من به ریسمان و سببی از خداوند چنگ زده بودم.

و درباره فرمایش حضرت علیه السلام که فرمود: «و الغرة الحمیدة»، کفعمی گفته است:(1) یعنی سفید ستوده، و «الأغر»، یعنی هر چیز سفید و درخشان؛ و ستاره به دلیل سفیدی و تابناک بودنش «غرار» نامیده شده است؛ و «الغرّة»، یعنی سفیدی پیشانی اسب، و زیبایی و نیکویی.

کلام حضرت علیه السلام که فرمود: «و أکحل ناظری»، در بعضی نسخه­ها به صورت «و أکحل مرهی» آمده است؛ گفته می­شود: «مرهت العین؛ مرهاً»، یعنی چشمش از بی سرمگی خراب گردید؛ پس اسناد «سرمه کشیدن به او، مجاز است، و «الأزر»، یعنی شدت و قدرت و پشت؛ و «دمدم القوم»، یعنی آنها را نابود و هلاک کرد؛ و «التدمیر»، یعنی هلاک کردن؛ و «الحوب» با ضمّه و فتحه، یعنی گناه.

در مورد این کلام حضرت علیه السلام که فرمود: «و الأئمة من بعده»، کفعمی در حاشیه کتاب خود گفته است:(2) یعنی ابتدا بر او درود فرست، سپس و بعد از اینکه بر او درود فرستادی، بر آنها درود فرست؛ منظور از «الأئمة من بعده»، فرزندان او است؛ چون آنها دانشمندان برجسته هستند؛ و شخص عالم پیشوای کسی است که به او اقتدا کند؛ و این فرموده حضرت علیه السلام در دعایی که روایت شده از مهدی علیه السلام است، که میفرماید: «الائمه من ولده» دلیل بر صحت این بیان است. پایان.

می­گویم

طبق معنایی که برای عبارت «من بعده» بیان نموده است، ممکن است منظور از «ائمه»، پدران پاک او باشد؛ یعنی بعد از این که بر او درود فرستادی، بر پدران پاک او درود فرست. احتمال دارد منظور از «الأئمة بعده»، [امامان بعد از او] امامانی باشند که بعد از ظهور حضرت علیه السلام به دنیا باز می­گردند؛ و بسیاری از روایت­ها دلالت بر وجود آنها بعد از حضرت حجت علیه السلام دارد که سخن درباره آن، پیش از این در کتاب «الغیبة» بیان شد .

ص: 125


1- . مصباح الکفعمی: 551
2- . مصباح الکفعمی: 550

فی الدعاء أسألک بمعاقد العز من عرشک أو المعنی حلیف العز و معاهده کما یقال فلان عقید الکرم أی لا یفارقه کأنه وقعت المعاقدة بینهما و الأثیل المتأصل أی ذو مجد أصیل و المساماة المفاخرة و المغالبة فی السمو و الرفعة.

قوله لا یجازی کذا فی النسخ و الأظهر لا یحاذی بالحاء المهملة و الذال المعجمة أی لا یحاذیه و یماثله مجدا أو بالجیم و الراء المهملة من المجاراة فی الکلام و المسابقة و لعله أظهر و التلاد القدیم و المضاهاة المشابهة قوله علیه السلام من نصیف شرف أی سهیم شرف مأخوذ من النصف کأنه أخذ نصف الشرف و سائر الخلق نصفه و النصیف أیضا العمامة فیمکن أن یکون علی الاستعارة أی أنه مزین الشرف و قال الجوهری (1) المناغاة المغازلة و المرأة تناغی الصبی أی تکلمه بما یعجبه و یسره و قال (2)

القذی فی العین و الشراب ما یسقط فیه و قذیت عینه تقذی إذا سقطت فی عینه قذاة.

قوله علیه السلام هل یتصل یومنا منک بغده أی نراک یوما بعد یوم أو المراد بالیوم أیام الفراق و بالغد أیام الوصال و قوله فنحظی من الحظوة و هی القدر و المنزلة من باب علم و نقع بالماء کمنع روی و أنقعه الماء أرواه و الصدی بالتحریک العطش قوله دابر المتکبرین أی آخر من یبقی منهم کنایة عن استیصالهم و الجث القطع و انتزاع الشجر من أصله و یقال استعداه أی استعانه و استنصره و العدوی النصرة و الأسی بالفتح مقصورا الحزن و الجوی کذلک المرض و داء الجوف إذا تطاول و الغلیل شدة العطش و حرارة الجوف.

قوله و التائقون أی المشتاقون و أدحضه أبطله و الإدالة الغلبة و قال فی النهایة(3) فی الحدیث إن الرحم أخذت بحجزة الرحمن أی اعتصمت

ص: 124


1- 1. الصحاح ج 6 ص 2513.
2- 2. الصحاح ج 6 ص 2460.
3- 3. النهایة ج 1 ص 236 و فیه و النبیّ آخذ بحجزة اللّه بدل یا لیتنی.

باب هشتم : زیارات جامعه­ای که هر یک از امامان، علیهم السلام با آنها زیارت می­شود، و در اینجا چند زیارت است

روایات

روایت1.

زیارت اول:

عیون الاخبار: از امام رضا علیه السلام درباره آمدن نزد قبر حضرت موسی بن جعفر علیه السلام سؤال شد، حضرت فرمود: در مساجد اطراف آن نماز بخوانید، و در همه زیارت گاه ها کفایت میکند که بگویی:

سلام بر اولیای خدا و برگزیدگانش، سلام بر امانتداران خدا و دوستداران او، سلام بر یاران خدا و جانشینان او، سلام بر جایگاه­های معرفتِ خدا، سلام بر مسکن­های ذکر خدا، سلام بر آشکار سازندگان امر و نهی خدا، سلام بر دعوت کنندگان به سوی خدا، سلام بر استقرار یافتگان در خشنودی­های خدا، سلام بر آزموده شدگان در فرمانبرداری خدا، سلام بر راهنمایان به سوی خدا، سلام بر آنانی که هر کس دوستشان بدارد، همانا خدا را دوست داشته، و هر کس دشمنشان بدارد، همانا خدا را دشمن داشته، و هر کس آنان را بشناسد، همانا خدا را شناخته، و هر کس آنان را نشناسد، همانا خدا را نشناخته، و هر کس به آنان چنگ زند، همانا به خدا چنگ زده، و هر کس آنان را رها کند، همانا خداوند عز و جل را رها کرده است.

خدا را گواه می­گیرم که من با هر کس که نسبت به شما در آشتی باشد، در آشتی­ام؛ و با هر کس که نسبت به شما در ستیزه باشد، در جنگ و ستیز هستم؛ به نهان و آشکار شما ایمان دارم، و اختیار همه این کارها را به شما واگذار می­کنم؛ خداوند دشمن خاندان محمد از جنّ و انس و از اولین و آخرین را لعنت کند؛ و به درگاه خدا از آنان بیزاری می­جویم؛ و خداوند بر محمد و خاندان پاک او درود فرستد.

خواندن این زیارت در همه زیارت گاه ها کافی است، و بر محمد و خاندان او بسیار درود می­فرستی، و نام آنها را یکی یکی بر زبان می­آوری، و از دشمنانشان بیزاری می­جویی، و هر دعایی را که دوست داشته باشی، برای خودت و مردان و زنان مؤمن انتخاب می­کنی.(1)

روایت2.

کامل الزیارات:

ص: 126


1- . عیون الأخبار 2: 271

به و التجأت إلیه مستجیرة و أصل الحجزة موضع شد الإزار ثم قیل للإزار حجزة للمجاورة فاستعاره للاعتصام و الالتجاء و التمسک بالشی ء و التعلق به و منه الحدیث الآخر یا لیتنی آخذ بحجزة الله أی بسبب منه.

قوله علیه السلام و الغرة الحمیدة قال الکفعمی (1)

أی البیضاء المحمودة و الأغر الأبیض المشرق و منه سمی النجم بالغرار لبیاضه و إشراقه و الغرة ابیضاض فی جبهة الفرس و الغرة الحسن.

قوله علیه السلام و اکحل ناظری فی بعض النسخ و اکحل مرهی یقال مرهت العین مرها إذا فسدت لترک الکحل فإسناد الإکحال إلیه مجاز و الأزر الشدة و القوة و الظهر و دمدم القوم طحنهم فأهلکهم و التدمیر الإهلاک و الحوب بالضم و الفتح الإثم.

قوله و الأئمة من بعده قال الکفعمی فی الحاشیة(2)

أی صل علیه أولا ثم صل علیهم ثانیا من بعد أن تصلی علیه و یرید بالأئمة من بعده أولاده لأنهم علماء أشراف و العالم إمام من اقتدی به و یدل علیه قوله و الأئمة من ولده فی الدعاء المروی عن المهدی علیه السلام انتهی.

أقول

علی المعنی الذی ذکره لقوله من بعده یحتمل أن یکون المراد بالأئمة آباءه الطاهرین أی بعد أن صلیت علیه صل علی آباء الطاهرین و یحتمل أن یکون المراد بالأئمة بعده الأئمة الذین یرجعون إلی الدنیا بعد ظهوره و کثیر من الأخبار یدل علی وجودهم بعده أیضا و قد سبق القول فیه فی کتاب الغیبة.

ص: 125


1- 1. مصباح الکفعمیّ ص 551.
2- 2. مصباح الکفعمیّ ص 550.

مانند این روایت را از علی پسر حسان نقل کرده است.(1)

روایت3.

الکافی: مانند این روایت را از اشعری آورده است.(2)

توضیح

عبارت «علی الممحّصین» با حرف حاء دارای تشدید و فتحه، برگرفته از «التمحیص»، به معنای خالص نمودن طلا و غیر آن، از آنچه با آن آمیخته می­شود است؛ و به معنی آزمایش و امتحان استفاده می­شود؛ یعنی کسانی که خداوند آنها را از ریاء و شرک و پلیدی­های اخلاق و کردار، به سبب طاعتش پاک نمود؛ و ممکن است به صیغه اسم فاعل هم خوانده شود. کفعمی آن را با حرف ضاد نقطه­دار خوانده و گفته است: معنی آن، وارستگان در طاعت خداوند است؛ به گونه­ای که هیچ ریاء و شهرت­طلبی آنها را در بر نمی­گیرد. و «المحض»، یعنی چیز خالص، مانند شیر، یا دوستی، یا نسب خانوادگی؛ تمام. شکل نوشتاری نخست، با نسخه­های معتبر همخوانی دارد و در بعضی از نسخه­ها، «مخلصین» با فتحه و کسره حرف لام آمده است.

زیارت دوم:

روایت4.

عیون الاخبار: نخعی گفته است: به امام علی النقی علیه السلام گفتم: ای پسر رسول خدا، به من گفته­ای بلیغ و کامل بیاموز که هر وقت یکی از شما را زیارت کردم، آن را بگویم؛ فرمود: هنگامی که به سوی در حرکت کردی، بایست و در حالی که غسل کرده باشی، شهادتین را بگو؛ وقتی وارد شدی و قبر را مشاهده کردی، بایست و سی مرتبه بگو: «الله اکبر؛ الله اکبر»؛ سپس با متانت و آرامش، کمی راه برو و گام­هایت را به هم نزدیک گردان؛ سپس بایست و سی مرتبه تکبیر بگو، سپس نزدیک قبر برو و چهل مرتبه تکبیر بگو *تا صد تکبیر کامل گردد؛ سپس بگو:

سلام بر شما ای خاندان نبوت، و جایگاه رسالت، و مرکز فرود آمدن و بالا رفتن فرشتگان، و جای فرود آمدن وحی، و معدن رحمت، و گنجینه­داران دانش، و سر حد نهایی بردباری، و اصول و اساس کرم و بزرگواری، و پیشوایان ملّت­ها، و در اختیار دارندگان نعمت­ها، و ریشه و اصل نیکان، و استوانه­های خوبان، و سیاست مداران امور بندگان،

ص: 127


1- . کامل الزیارات: 315
2- . کافی 4: 578 - 579

باب 8 الزیارات الجامعة التی یزار بها کل إمام صلوات الله علیهم و فیه عدة زیارات

الأخبار

«1»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] الزِّیَارَةُ الْأُولَی ابْنُ الْوَلِیدِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَسَّانَ قَالَ: سُئِلَ الرِّضَا علیه السلام عَنْ إِتْیَانِ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی علیه السلام فَقَالَ صَلُّوا فِی الْمَسَاجِدِ حَوْلَهُ وَ یُجْزِی فِی الْمَوَاضِعِ کُلِّهَا أَنْ تَقُولَ السَّلَامُ عَلَی أَوْلِیَاءِ اللَّهِ وَ أَصْفِیَائِهِ السَّلَامُ عَلَی أُمَنَاءِ اللَّهِ وَ أَحِبَّائِهِ السَّلَامُ عَلَی أَنْصَارِ اللَّهِ وَ خُلَفَائِهِ السَّلَامُ عَلَی مَحَالِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَی مَسَاکِنِ ذِکْرِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَی مُظْهِرِی أَمْرِ اللَّهِ وَ نَهْیِهِ السَّلَامُ عَلَی الدُّعَاةِ إِلَی اللَّهِ السَّلَامُ عَلَی الْمُسْتَقِرِّینَ فِی مَرْضَاةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَی الْمُمَحَّصِینَ فِی طَاعَةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَی الْأَدِلَّاءِ عَلَی اللَّهِ السَّلَامُ عَلَی الَّذِینَ مَنْ وَالاهُمْ فَقَدْ وَالَی اللَّهَ وَ مَنْ عَادَاهُمْ فَقَدْ عَادَی اللَّهَ وَ مَنْ عَرَفَهُمْ فَقَدْ عَرَفَ اللَّهَ وَ مَنْ جَهِلَهُمْ فَقَدْ جَهِلَ اللَّهَ وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِهِمْ فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ وَ مَنْ تَخَلَّی مِنْهُمْ فَقَدْ تَخَلَّی مِنَ اللَّهِ أُشْهِدُ اللَّهَ أَنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ عَلَانِیَتِکُمْ مُفَوِّضٌ فِی ذَلِکَ کُلِّهِ إِلَیْکُمْ لَعَنَ اللَّهُ عَدُوَّ آلِ مُحَمَّدٍ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ أَبْرَأُ إِلَی اللَّهِ مِنْهُمْ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ هَذَا یُجْزِی فِی الزِّیَارَاتِ کُلِّهَا وَ تُکْثِرُ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ تُسَمِّی وَاحِداً وَاحِداً بِأَسْمَائِهِمْ وَ تَبْرَأُ مِنْ أَعْدَائِهِمْ وَ تَخَیَّرُ مَا شِئْتَ مِنَ الدُّعَاءِ لِنَفْسِکَ وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ (1).

«2»

مل، [کامل الزیارات] مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ مَتٍّ الْجَوْهَرِیُّ عَنِ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ هَارُونَ بْنِ

ص: 126


1- 1. عیون الأخبار ج 2 ص 271.

و پایه­ها و ستون­های شهرها، و درهای ایمان، و امانتداران خداوند رحمان، و از نژاد پیامبران، و زبده اولاد رسولان، و خانواده انتخاب شده پروردگار جهانیان؛ و رحمت خدا و برکت­های او بر شما باد.

سلام بر پیشوایان هدایت، و چراغ­های تاریکی، و نشانه­های پرهیزکاری، و صاحبان خرد، و دارندگان عقل و هوشیاری، و پناهگاه مردمان، و وارثان پیامبران، و نمونه والا، و اهل دعوت نیکو، و حجّت­های خدا بر اهل دنیا و آخرت و این جهان؛ و رحمت خدا و برکت­های او بر شما باد؛ سلام بر جایگاه­های شناخت خدا، و مسکن­های برکت خدا، و کان­های حکمت و فرزانگی خدا، و نگهبانان راز خدا، و حاملان کتاب خدا، و جانشینان پیامبر خدا، و فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله؛ و رحمت خدا و برکت­های او بر شما باد.

سلام بر دعوت کنندگان به سوی خدا، و رهنمایان به سوی موجبات خشنودی خدا، و انجام دهندگان کامل فرمان خدا، و کاملان در دوستی و محبّت خدا، و وارستگان در یگانه پرستی خدا، و آشکار کنندگان امر و نهی خدا، و بندگان گرامی خدا، آنان که در گفتار به خداوند پیشی نگیرند، و آنان که به دستورش عمل کنند؛ و رحمت خدا و برکت­های او بر شما باد.

سلام بر امامان دعوت کننده به حق، و پیشوایان راهنما، و آقایان سرپرست، و دفاع کنندگان و حامیان - از دین خدا - ، و اهل ذکر، و فرمانداران و نمایندگان خدا، و باقی­نهاده­های خدا و برگزیدگان او، و گروه او و گنجینه دانشش، و حجّت او و راه او، و نور او و دلیل روشن او؛ و رحمت خدا و برکت­های او بر شما باد.

گواهی می­دهم که هیچ خدایی جز الله نیست، یگانه است و هیچ شریکی ندارد؛ همان گونه که خدا برای خودش گواهی داده است، و فرشتگانش و دانشمندان از آفریدگانش بر آن گواهی داده­اند، هیچ خدایی جز او که شکست ناپذیر و حکیم است، وجود ندارد؛ و گواهی می­دهم که محمّد، بنده انتخاب شده او، و فرستاده پسندیده اوست که او را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا بر همه آیین­ها پیروز کند، و گرچه مشرکان خوش نداشته باشند.

و گواهی می­دهم که شما پیشوایان رشد یافته و راه یافته، وارستگان گرامی، مقرّبان پرهیزکار، راستگویان زبده، فرمانبرداران خدا، قیام کنندگان به فرمان او، انجام دهندگان خواسته او، دست یافتگان به مقام کرامت او هستید، که به علم خود شما را برگزید، و برای اسرار غیبی خود،

ص: 128

مُسْلِمٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَسَّانَ: مِثْلَهُ (1)

«3»

کا، [الکافی] مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنِ الْأَشْعَرِیِّ: مِثْلَهُ (2)

بیان

قوله علی الممحصین بالحاء المشددة المفتوحة من التمحیص و هو تخلیص الذهب و غیره عما یشوبه و یستعمل بمعنی الاختبار و الامتحان أی الذین صفاهم الله من الریاء و الشرک و مدانس الأخلاق و الأفعال بسبب طاعته و یمکن أن یقرأ بصیغة اسم الفاعل أیضا و قرأ الکفعمی (3) رحمه الله بالضاد المعجمة و قال أی المخلصین فی طاعة الله فلا یعتریهم فیها ریاء و لا سمعة و المحض الشی ء الخالص من لبن أو ود أو نسب انتهی و الأول هو الموافق للنسخ المعتبرة و فی بعض النسخ المخلصین بفتح اللام و کسرها.

«4»

ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] الزِّیَارَةُ الثَّانِیَةُ الدَّقَّاقُ وَ السِّنَانِیُّ وَ الْوَرَّاقُ وَ الْمُکَتِّبُ جَمِیعاً عَنِ الْأَسَدِیِّ عَنِ الْبَرْمَکِیِّ عَنِ النَّخَعِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلَامُهُ عَلَیْهِمْ عَلِّمْنِی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَوْلًا أَقُولُهُ بَلِیغاً کَامِلًا إِذَا زُرْتُ وَاحِداً مِنْکُمْ فَقَالَ إِذَا صِرْتَ إِلَی الْبَابِ فَقِفْ وَ اشْهَدِ الشَّهَادَتَیْنِ وَ أَنْتَ عَلَی غُسْلٍ فَإِذَا دَخَلْتَ وَ رَأَیْتَ الْقَبْرَ فَقِفْ وَ قُلِ اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ ثَلَاثِینَ مَرَّةً ثُمَّ امْشِ قَلِیلًا وَ عَلَیْکَ السَّکِینَةُ وَ الْوَقَارُ وَ قَارِبْ بَیْنَ خُطَاکَ ثُمَّ قِفْ وَ کَبِّرِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ ثَلَاثِینَ مَرَّةً ثُمَّ ادْنُ مِنَ الْقَبْرِ وَ کَبِّرِ اللَّهَ أَرْبَعِینَ مَرَّةً تَمَامَ مِائَةِ تَکْبِیرَةٍ ثُمَّ قُلِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلَائِکَةِ وَ مَهْبِطَ الْوَحْیِ وَ مَعْدِنَ الرَّحْمَةِ وَ خُزَّانَ الْعِلْمِ وَ مُنْتَهَی الْحِلْمِ وَ أُصُولَ الْکَرَمِ وَ قَادَةَ الْأُمَمِ وَ أَوْلِیَاءَ النِّعَمِ وَ عَنَاصِرَ الْأَبْرَارِ وَ دَعَائِمَ الْأَخْیَارِ وَ سَاسَةَ الْعِبَادِ

ص: 127


1- 1. کامل الزیارات ص 315.
2- 2. الکافی ج 4 ص 578- 579.
3- 3. مصباح الکفعمیّ س 505.

شما را پسندید، و برای راز خود انتخابتان کرد، و به قدرتش اختیارتان کرد، و به راهنمایی خود عزیزتان نمود، و به دلیل روشنش مخصوصتان داشت، و شما را برای نور خود برگزید، و شما را به روح خود تأیید کرد، و شما را پسندید تا اینکه جانشینانی در زمینش و حجّت­هایی بر آفریدگانش، و یاورانی برای دینش، و نگهبانانی برای رازش، و گنجینه­دارانی برای دانشش، و امانتداران حکمتش، و مفسران وحی­اش، و پایه­های یکتا پرستی­اش، و گواهانی بر آفریدگانش، و نشانه­هایی برای بندگانش، و مشعل­هایی در شهرهایش، و راهنمایانی بر راهش باشید؛ خداوند شما را از لغزش نگاه داشت، و شما را از فتنه­ها و آزمایش­ها ایمن گرداند، و از آلودگی پاکتان کرد، و پلیدی را از شما دور نمود، و کاملاً پاکیزه­تان ساخت.

شما - نیز در مقابل، - شوکت او را بزرگ شمردید، و مقامش را گرامی داشتید، و کرمش را ستودید، و یاد او را بلند آوازه کردید، و پیمانش را محکم کردید، و آن عهدی را که در فرمانبرداری­اش داشتید سخت استوار کردید، و در پنهانی و آشکار برای او خیرخواهی نمودید، و مردم را با حکمت و پند نیکو به راهش دعوت کردید، و در راه خشنودی او جانتان را فدا کردید، و در مقابل پیشامدهای ناگوار به خاطر او بردباری کردید، و نماز را به پا داشتید، و زکات را پرداختید، و امر به معروف و نهی از منکر کردید، و در راه خدا آن طور که باید جهاد و مبارزه کردید، تا بالاخره دعوت حق را آشکار، و واجبات او را بیان داشتید، و حدود و مقرّراتش را برپا داشتید، و دستورات و احکامش را منتشر ساختید، و روش او را مقرّر داشتید، و در راه رضای او گام برداشتید، و تسلیم قضا و قدر او شدید، و پیامبران گذشته او را تصدیق کردید.

پس کسی که از شما روی گردانده، از دین خارج گشته است، و آن که ملازم شما بوده، به حق رسیده است، و آن که در حق شما کوتاهی کرده، نابود گردیده است، و حق همراه شما و در میان شما و از جانب شما است و به سوی شما باز می­گردد، و شما اهل حق و معدن آن هستید، و میراث نبوت نزد شما است، و بازگشت خلق خدا به سوی شما است، و حسابشان با شما است، و سخنی که حق و باطل را جدا کند نزد شما است، و آیات خدا پیش شما است، و تصمیمات قطعی او درباره شما است، و نور و دلیل روشن او نزد شما است، و امر امامتش واگذار شده به شما است.

هر کس شما را دوست بدارد، همانا خدا را دوست داشته، و هر کس شما را دشمن بدارد، همانا خدا را دشمن داشته، و هر کس به شما محبّت داشته باشد، همانا به خدا محبّت داشته، و هر کس با شما کینه بوزد، همانا با خدا کینه توزی کرده، و هر کس به شما چنگ زند، همانا به خدا چنگ زده است؛ شاهراه و راه راست، و گواهان در این خانه زودگذر دنیا، و شفاعت کنندگان در خانه پایدار قیامت، و رحمت پیوسته حق، و نشانه پنهان در گنجینه، و امانت نگهداری شده، و آن درگاهی که مردم به وسیله آن آزمایش شوند، شما هستید.

هرکه به نزد شما آمد، [به یقین] نجات یافت، و هر کس نیامد، [به یقین] هلاک شد؛ به سوی خدا دعوت می­کنید، و بر ص: 129

وَ أَرْکَانَ الْبِلَادِ وَ أَبْوَابَ الْإِیمَانِ وَ أُمَنَاءَ الرَّحْمَنِ وَ سُلَالَةَ النَّبِیِّینَ وَ صَفْوَةَ الْمُرْسَلِینَ وَ عِتْرَةَ خِیَرَةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَی أَئِمَّةِ الْهُدَی وَ مَصَابِیحِ الدُّجَی وَ أَعْلَامِ التُّقَی وَ ذَوِی النُّهَی وَ أُولِی الْحِجَی وَ کَهْفِ الْوَرَی وَ وَرَثَةِ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْمَثَلِ الْأَعْلَی وَ الدَّعْوَةِ الْحُسْنَی وَ حُجَجِ اللَّهِ عَلَی أَهْلِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَی وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَی مَحَالِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ وَ مَسَاکِنِ بَرَکَةِ اللَّهِ وَ مَعَادِنِ حِکْمَةِ اللَّهِ وَ حَفَظَةِ سِرِّ اللَّهِ وَ حَمَلَةِ کِتَابِ اللَّهِ وَ أَوْصِیَاءِ نَبِیِّ اللَّهِ وَ ذُرِّیَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَی الدُّعَاةِ إِلَی اللَّهِ وَ الْأَدِلَّاءِ عَلَی مَرْضَاةِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَوْفِرِینَ فِی أَمْرِ اللَّهِ وَ التَّامِّینَ فِی مَحَبَّةِ اللَّهِ وَ الْمُخْلِصِینَ فِی تَوْحِیدِ اللَّهِ وَ الْمُظْهِرِینَ لِأَمْرِ اللَّهِ وَ نَهْیِهِ وَ عِبَادِهِ الْمُکْرَمِینَ الَّذِینَ لا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَی الْأَئِمَّةِ الدُّعَاةِ وَ الْقَادَةِ الْهُدَاةِ وَ السَّادَةِ الْوُلَاةِ وَ الذَّادَةِ الْحُمَاةِ وَ أَهْلِ الذِّکْرِ وَ أُولِی الْأَمْرِ وَ بَقِیَّةِ اللَّهِ وَ خِیَرَتِهِ وَ حِزْبِهِ وَ عَیْبَةِ عِلْمِهِ وَ حُجَّتِهِ وَ صِرَاطِهِ وَ نُورِهِ وَ بُرْهَانِهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ کَمَا شَهِدَ اللَّهُ لِنَفْسِهِ وَ شَهِدَتْ لَهُ مَلَائِکَتُهُ وَ أُولُو الْعِلْمِ مِنْ خَلْقِهِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ الْمُنْتَجَبُ وَ رَسُولُهُ الْمُرْتَضَی أَرْسَلَهُ بِالْهُدی وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ وَ أَشْهَدُ أَنَّکُمُ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ الْمَهْدِیُّونَ الْمَعْصُومُونَ الْمُکَرَّمُونَ الْمُقَرَّبُونَ الْمُتَّقُونَ الصَّادِقُونَ الْمُصْطَفَوْنَ الْمُطِیعُونَ لِلَّهِ الْقَوَّامُونَ بِأَمْرِهِ الْعَامِلُونَ بِإِرَادَتِهِ الْفَائِزُونَ بِکَرَامَتِهِ اصْطَفَاکُمْ بِعِلْمِهِ وَ ارْتَضَاکُمْ لِغَیْبِهِ

ص: 128

او راهنمایی می­نمایید، و به او ایمان دارید، و تسلیم او هستید، و به دستورش عمل می­کنید، و به سوی راه او ارشاد می­کنید، و به گفتار او حکم می­کنید؛ هر کس شما را دوست داشته باشد، [به خدا سوگند] نیک بخت گردیده، و هر کس شما را دشمن داشته باشد، به هلاکت رسیده است؛ و هر کس شما را انکار کند، زیانکار شده، و هر کس از شما جدا شود، گمراه گشته است، و هر کس به شما چنگ زند، رستگار شده است، و هر کس به درگاه شما پناه آورد، ایمن گشته است، و هر کس شما را تصدیق کند، سلامتی یافته است، و هر کس به شما چنگ زند، هدایت یافته است، هر کس از شما پیروی کند، بهشت جایگاه او است، و هر کس با شما مخالفت کند، دوزخ جایگاه او است، و هر کس شما را انکار کند، کافر، و هر کس با شما بجنگد، مشرک است؛ و هر کس شما را رد کرد، در ته جهنم جای دارد.

گواهی می­دهم که این مقام و منزلت در گذشته برای شما ثابت بوده، و در آینده نیز برای شما جاری است؛ و همانا روان­های شما و نورتان و سرشتتان یکی است، همه آنها پاک و پاکیزه، و برخی از برخی دیگر گرفته شده است؛ خداوند شما را به صورت نورهایی آفرید، و گرداگرد عرش خود قرار داد، تا آنگاه که با آوردنتان در این جهان بر ما منّت گذارد، و شما را «در خانه هایی که خدا رخصت داده که [قدر و منزلت] آنها رفعت یابد و نامش در آنها یاد شود.» قرار داد، و درودهای ما(1)

بر شما، و آنچه از دوستی شما که برای ما مخصوص داشته، همه را موجب پاکی اخلاق ما، و پاک شدن خود ما، و تزکیه ما، و کفاره گناهان ما قرار داده است و ما در نزد خدا از تسلیم شدگان به برتری شما، و شناخته شدگان به تصدیق مقام شما هستیم.

پس خداوند شما را به باشکوه­ترین جایگاه بزرگواران، و بلندترین منازل مقرّبان، و بالاترین درجات فرستادگان رساند؛ آن جا که کسی به آن نرسد، و بالاتر از آن جایگاه کسی راه نیابد، و پیش روی بر آن پیشی نگیرد، و برای رسیدن به آنجا کسی طمع نبندد؛ تا این که هیچ فرشته مقرّب، و هیچ پیامبر فرستاده شده، و هیچ صدّیق، و هیچ شهید، و هیچ دانشمند، و هیچ نادان، و هیچ پست، و هیچ برتر، و هیچ مؤمن نیک کردار، و هیچ تبهکار بدکار، و هیچ گردنکش ستیزه جو، و هیچ اهریمن سرکش، و هیچ آفریده دیگری باقی نماند، جز آن که خداوند شکوه امر شما، و عظمت مقام شما، و بزرگی منزلت شما، و کامل بودن نورتان، و درستی منصب شما، و پابرجا بودن مقامتان، و شرافت جایگاهتان، و منزلتی که پیش او دارید، و بزرگواری شما در نزد او، خاص بودن شما در پیش او، و نزدیک بودن جایگاه شما نسبت به خودش، را به او بشناساند.

پدر و مادر و خانواده و دارایی و بستگانم فدای شما باد؛ خدا را گواه می­گیرم، و شما را گواه می­گیرم که به شما و به آنچه شما ایمان آوردید، ایمان دارم؛ و به دشمن شما و به آنچه نسبت به آن، کفر ورزیدید، کافر هستم؛ به مقام شما، و به گمراهی

ص: 130


1- درود ما. خ ل

وَ اخْتَارَکُمْ لِسِرِّهِ وَ اجْتَبَاکُمْ بِقُدْرَتِهِ وَ أَعَزَّکُمْ بِهُدَاهُ وَ خَصَّکُمْ بِبُرْهَانِهِ وَ انْتَجَبَکُمْ لِنُورِهِ وَ أَیَّدَکُمْ بِرُوحِهِ وَ رَضِیَکُمْ خُلَفَاءَ فِی أَرْضِهِ وَ حُجَجاً عَلَی بَرِیَّتِهِ وَ أَنْصَاراً لِدِینِهِ وَ حَفَظَةً لِسِرِّهِ وَ خَزَنَةً لِعِلْمِهِ وَ مُسْتَوْدَعاً لِحِکْمَتِهِ وَ تَرَاجِمَةً لِوَحْیِهِ وَ أَرْکَاناً لِتَوْحِیدِهِ وَ شُهَدَاءَ عَلَی خَلْقِهِ وَ أَعْلَاماً لِعِبَادِهِ وَ مَنَاراً فِی بِلَادِهِ وَ أَدِلَّاءَ عَلَی صِرَاطِهِ عَصَمَکُمُ اللَّهُ مِنَ الزَّلَلِ وَ آمَنَکُمْ مِنَ الْفِتَنِ وَ طَهَّرَکُمْ مِنَ الدَّنَسِ وَ أَذْهَبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَکُمْ تَطْهِیراً فَعَظَّمْتُمْ جَلَالَهُ وَ أَکْبَرْتُمْ شَأْنَهُ وَ مَجَّدْتُمْ کَرَمَهُ وَ أَدَمْتُمْ ذِکْرَهُ وَ وَکَّدْتُمْ مِیثَاقَهُ وَ أَحْکَمْتُمْ عَقْدَ طَاعَتِهِ وَ نَصَحْتُمْ لَهُ فِی السِّرِّ وَ الْعَلَانِیَةِ وَ دَعَوْتُمْ إِلَی سَبِیلِهِ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ بَذَلْتُمْ أَنْفُسَکُمْ فِی مَرْضَاتِهِ وَ صَبَرْتُمْ عَلَی مَا أَصَابَکُمْ فِی جَنْبِهِ وَ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَ آتَیْتُمُ الزَّکَاةَ وَ أَمَرْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ جَاهَدْتُمْ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّی أَعْلَنْتُمْ دَعْوَتَهُ وَ بَیَّنْتُمْ فَرَائِضَهُ وَ أَقَمْتُمْ حُدُودَهُ وَ نَشَرْتُمْ (1) شَرَائِعَ أَحْکَامِهِ وَ سَنَنْتُمْ سُنَّتَهُ وَ صِرْتُمْ فِی ذَلِکَ مِنْهُ إِلَی الرِّضَا وَ سَلَّمْتُمْ لَهُ الْقَضَاءَ وَ صَدَّقْتُمْ مِنْ رُسُلِهِ مَنْ مَضَی فَالرَّاغِبُ عَنْکُمْ مَارِقٌ وَ اللَّازِمُ لَکُمْ لَاحِقٌ وَ الْمُقَصِّرُ فِی حَقِّکُمْ زَاهِقٌ وَ الْحَقُّ مَعَکُمْ وَ فِیکُمْ وَ مِنْکُمْ وَ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ أَهْلُهُ وَ مَعْدِنُهُ وَ مِیرَاثُ النُّبُوَّةِ عِنْدَکُمْ وَ إِیَابُ الْخَلْقِ إِلَیْکُمْ وَ حِسَابُهُمْ عَلَیْکُمْ وَ فَصْلُ الْخِطَابِ عِنْدَکُمْ وَ آیَاتُ اللَّهِ لَدَیْکُمْ وَ عَزَائِمُهُ فِیکُمْ وَ نُورُهُ وَ بُرْهَانُهُ عِنْدَکُمْ وَ أَمْرُهُ إِلَیْکُمْ مَنْ وَالاکُمْ فَقَدْ وَالَی اللَّهَ وَ مَنْ عَادَاکُمْ فَقَدْ عَادَی اللَّهَ وَ مَنْ أَحَبَّکُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ وَ مَنْ أَبْغَضَکُمْ فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِکُمْ فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ أَنْتُمْ السَّبِیلُ الْأَعْظَمُ وَ الصِّرَاطُ الْأَقْوَمُ وَ شُهَدَاءُ دَارِ الْفَنَاءِ وَ شُفَعَاءُ دَارِ الْبَقَاءِ وَ الرَّحْمَةُ الْمَوْصُولَةُ وَ الْآیَةُ الْمَخْزُونَةُ وَ الْأَمَانَةُ الْمَحْفُوظَةُ وَ الْبَابُ الْمُبْتَلَی بِهِ النَّاسُ.

مَنْ أَتَاکُمْ فَقَدْ نَجَا وَ مَنْ لَمْ یَأْتِکُمْ فَقَدْ هَلَکَ إِلَی اللَّهِ تَدْعُونَ وَ عَلَیْهِ

ص: 129


1- 1. فسرتم خ ل.

کسی که با شما مخالفت کند، بینا و دارای بصیرت هستم؛ دوستدار شما و دوستداران شما هستم، و خشم دشمنانتان را در دل دارم و دشمن آنها هستم؛ نسبت به کسی که با شما در آشتی و سلامت است، در آشتی، و با هرکس که با شما در جنگ است، در جنگ هستم؛ آنچه را شما حق دانستید، حق می­دانم؛ و آنچه را شما باطل دانستید، باطل می­دانم؛ پیرو شما، آشنا به حق شما، اقرار کننده به برتری شما، پذیرنده دانش شما، قرار گرفته در پرده عهد و امان شما، اعتراف کننده به - حق - شما، باورمند به بازگشتتان، و تصدیق کننده رجعت شما، و چشم به راه فرمان شما، و منتظر دولت شما، گیرنده گفتارتان، و انجام دهنده دستورتان، و پناهنده به شما، و زیارت کننده شما، پناه آوردنده به شما و گریخته به قبرهای شما، وشفاعت جوینده به وسیله شما به درگاه خداوند عز و جل، و تقرّب جوینده به وسیله شما به سوی خدا، و قرار دهنده شما در پیش روی خواسته­ها و نیازمندی­ها و اراده­ام، در همه حالات و کارهایم هستم.

به نهان و آشکار شما، و حاضر و غایب شما، و اوّل و آخر شما، ایمان دارم، و در این باره کار را به خودتان وا می­گذارم، و تسلیم شما هستم، و دلم تسلیم شما است، و رأی من نیز تابع رای شما است، و یاری من برای شما آماده است، تا آن که خدای متعال دینش را به وسیله شما زنده کند، و دوباره شما را در روزهای ویژه خود بازگرداند، و برای عدل خود آشکارتان سازد، و در روی زمینش پابرجایتان کند .

پس من با شما هستم، همراه شما، نه همراه با دشمن شما؛ به شما ایمان آوردم، و آخرین فرد شما را دوست دارم، به همان دلیل که اوّلین فرد شما را دوست دارم؛ و از دشمنانتان و از جبت و طاغوت و شیطان­ها و پیروان ستم کننده آنها به شما، و از انکار کنندگان حق شما، و بیرون روندگان از زیر بار ولایت و زمامداری شما، و غصب کنندگان میراث شما، و شک کنندگان درباره شما، و منحرف شدگان از طریق شما، و از هر همدم و وسیله­ای غیر از شما، و هر فرمانروایی جز شما، و از پیشوایانی که مردم را به دوزخ می­خوانند، به پیشگاه خداوند عز و جل بیزاری می­جویم.

پس خداوند مرا تا زنده هستم، بر ولایت شما و بر دوستی شما، و دین و آیین شما، پا بر جا بدارد؛ و برای فرمانبرداری شما موفقم گرداند؛ و شفاعت شما را روزی­ام کند؛ و از دوستان برگزیده شما، پیروی کنندگان از آنچه به سوی آن دعوت کردید، قرار دهد؛ و مرا از کسانی قرار دهد که از شما پیروی می­کند، و به راه شما می­رود، و به راهنمایی شما راهنمایی می­جوید، و در گروه شما محشور می­گردد، و در دوران رجعت و بازگشت شما باز می­گردد، و در دوران حکومت شما به فرمانروایی می­رسد، و به عافیت از شما مفتخر می­گردد، و در روزهای - حکومت - شما توانمند می­گردد، و فردای قیامت، دیده­اش به دیدار شما روشن می­گردد.

پدر و مادرم و خودم و خانواده و دارایی­ام فدای شما باد؛ هر کس آهنگ خدا کند، از شما شروع می­کند؛ و آن کس که خدا را به یکتایی شناسد، از شما می­پذیرد؛ و هر کس قصد او کند، به شما رو می­کند؛ سروران من، ثنای شما را نتوانم کرد؛ و با ستایش به کنه و حقیقت شما نرسم؛ و با توصیف، قدر و منزلت شما را بیان نتوانم؛ که شما روشنی خوبان، و راهنمای نیکان، و حجّت­های خداوند جبار هستید؛ خداوند - آفرینش را - به وسیله شما آغاز کرد، و به وسیله شما نیز ختم می­کند، و به سبب شما باران را فرو می­ریزد، و به سبب شما آسمان را نگاه می­دارد که جز به اذن او

ص: 131

تَدُلُّونَ وَ بِهِ تُؤْمِنُونَ وَ لَهُ تُسَلِّمُونَ وَ بِأَمْرِهِ تَعْمَلُونَ وَ إِلَی سَبِیلِهِ تُرْشِدُونَ وَ بِقَوْلِهِ تَحْکُمُونَ سَعِدَ وَ اللَّهِ مَنْ وَالاکُمْ وَ هَلَکَ مَنْ عَادَاکُمْ وَ خَابَ مَنْ جَحَدَکُمْ وَ ذَلَّ مَنْ فَارَقَکُمْ وَ فَازَ مَنْ تَمَسَّکَ بِکُمْ وَ أَمِنَ مَنْ لَجَأَ إِلَیْکُمْ وَ سَلِمَ مَنْ صَدَّقَکُمْ وَ هُدِیَ مَنِ اعْتَصَمَ بِکُمْ مَنِ اتَّبَعَکُمْ فَالْجَنَّةُ مَأْوَاهُ وَ مَنْ خَالَفَکُمْ فَالنَّارُ مَثْوَاهُ وَ مَنْ جَحَدَکُمْ کَافِرٌ وَ مَنْ حَارَبَکُمْ مُشْرِکٌ وَ مَنْ رَدَّ عَلَیْکُمْ فِی أَسْفَلِ دَرْکٍ مِنَ الْجَحِیمِ أَشْهَدُ أَنَّ هَذَا سَابِقٌ لَکُمْ فِیمَا مَضَی وَ جَارٍ لَکُمْ فِیمَا بَقِیَ وَ أَنَّ أَرْوَاحَکُمْ وَ نُورَکُمْ وَ طِینَتَکُمْ وَاحِدَةٌ طَابَتْ وَ طَهُرَتْ بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ خَلَقَکُمُ اللَّهُ أَنْوَاراً فَجَعَلَکُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِینَ حَتَّی مَنَّ عَلَیْنَا بِکُمْ فَجَعَلَکُمْ فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَ جَعَلَ صَلَوَاتِنَا(1)

عَلَیْکُمْ وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وَلَایَتِکُمْ طِیباً لِخَلْقِنَا وَ طَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا وَ تَزْکِیَةً لَنَا وَ کَفَّارَةً لِذُنُوبِنَا فَکُنَّا عِنْدَهُ مُسَلِّمِینَ (2) بِفَضْلِکُمْ وَ مَعْرُوفِینَ بِتَصْدِیقِنَا إِیَّاکُمْ فَبَلَغَ اللَّهُ بِکُمْ أَشْرَفَ مَحَلِّ الْمُکَرَّمِینَ وَ أَعْلَی مَنَازِلِ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَرْفَعَ دَرَجَاتِ الْمُرْسَلِینَ حَیْثُ لَا یَلْحَقُهُ لَاحِقٌ وَ لَا یَفُوقُهُ فَائِقٌ وَ لَا یَسْبِقُهُ سَابِقٌ وَ لَا یَطْمَعُ فِی إِدْرَاکِهِ طَامِعٌ حَتَّی لَا یَبْقَی مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ وَ لَا صِدِّیقٌ وَ لَا شَهِیدٌ وَ لَا عَالِمٌ وَ لَا جَاهِلٌ وَ لَا دَنِیٌّ وَ لَا فَاضِلٌ وَ لَا مُؤْمِنٌ صَالِحٌ وَ لَا فَاجِرٌ طَالِحٌ وَ لَا جَبَّارٌ عَنِیدٌ وَ لَا شَیْطَانٌ مَرِیدٌ وَ لَا خَلْقٌ فِیمَا بَیْنَ ذَلِکَ شَهِیدٌ إِلَّا عَرَّفَهُمْ جَلَالَةَ أَمْرِکُمْ وَ عِظَمَ خَطَرِکُمْ وَ کِبَرَ شَأْنِکُمْ وَ تَمَامَ نُورِکُمْ وَ صِدْقَ مَقَاعِدِکُمْ وَ ثَبَاتَ مَقَامِکُمْ وَ شَرَفَ

مَحَلِّکُمْ وَ مَنْزِلَتِکُمْ عِنْدَهُ وَ کَرَامَتَکُمْ عَلَیْهِ وَ خَاصَّتَکُمْ لَدَیْهِ وَ قُرْبَ مَنْزِلَتِکُمْ مِنْهُ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی وَ أَهْلِی وَ مَالِی وَ أُسْرَتِی أُشْهِدُ اللَّهَ وَ أُشْهِدُکُمْ أَنِّی مُؤْمِنٌ بِکُمْ وَ بِمَا آمَنْتُمْ بِهِ کَافِرٌ بِعَدُوِّکُمْ وَ بِمَا کَفَرْتُمْ بِهِ مُسْتَبْصِرٌ بِشَأْنِکُمْ وَ بِضَلَالَةِ

ص: 130


1- 1. صلاتنا خ ل.
2- 2. مسمین خ ل.

بر زمین افتد، و به سبب شما اندوه را می­گشاید، و سختی را برطرف می­کند؛ و آنچه را پیامبرانش فرود آورده، و فرشتگانش به زمین آوردند، در نزد شما است، و جبرئیل روح الامین به سوی جدّ شما نازل گردید .

در صورتی که زیارت برای امیرالمؤمنین علی علیه السلام خوانده شود، - به جای «جبرئیل روح الامین به سوی جدّ شما نازل گردید.»، - بگو: جبرئیل روح الامین به سوی برادرت نازل گردید.

خداوند آنچه را به هیچ یک از مردم جهانیان نداده، به شما داده است؛ هر شرافتمندی در برابر شما سر فروتنی به زیر آورده، و هر متکبری به فرمانبرداری شما گردن نهاده،(1)

و هر گردنکشی در برابر برتری شما فروتن گشته، و هر چیزی برای شما خوار شده، و زمین به پرتو نور شما روشن شده است، و مردمان به وسیله ولایت و دوستی شما رستگار شدند، و به وسیله شما می­توان به بهشت رضوان رسید، و بر آن کس که ولایت شما را انکار کند، خشم خداوند رحمان خواهد بود.

پدر و مادرم و خودم و خانواده و دارایی­ام فدای شما باد؛ ذکر شما در زبان ذکر کنندگان است، و نام­هایتان در میان نام­ها، و پیکرتان با سایر پیکرها، و روانتان در میان سایر روان­ها، و جان­هاتان در عداد سایر جان­ها، و آثارتان در میان آثار دیگران، و قبرهاتان در شمار سایر قبرها است؛ - ولی شما را چه نسبت با دیگران، - نام­هایتان چه شیرین، و جان­هاتان چه بزرگوار، و مقامتان چه بزرگ، *و موقعیتتان چه برجسته، و عهدتان چه باوفا، و وعده­تان چه راست است.

سخنتان نور، و دستورتان یکپارچه رشد و رستگاری است، سفارشتان پرهیزکاری، و کارتان خیر و خوبی، و عادت شما نیکی، و شیوه شما بزرگواری، و رفتار شما حق و راستی و مدارا ، و گفتارتان حکم و حتمی، و رأی شما دانش و بردباری و دوراندیشی است؛ اگر از خوبی سخنی به میان آید، آغاز و ریشه و شاخه و مرکز و جایگاه و پایان آن شما هستید.

پدر و مادرم و خودم به فدای شما؛ چگونه ثنای نیکوی شما را توصیف کنم، و چگونه آزمایش­های خوبی را که دادید، شماره کنم؛ به وسیله شما بود که خدا ما را از ذلت بیرون آورد، و گرفتاری­های سخت ما را گشایش داد، و از پرتگاه هلاکت و نابودی، و از آتش دوزخ نجاتمان داد .

پدر و مادرم و خودم به فدای شما؛ به وسیله دوستی شما خداوند دستورات دینمان را به ما یاد داد؛ آنچه را که از دنیای ما تباه گشته بود، اصلاح کرد؛ و به وسیله ولایت شما کلمه توحید کامل شد؛ و نعمت بزرگ گشت؛ و جدایی و اختلاف تبدیل به الفت و اتحاد گردید؛ و به وسیله موالات شما عبادت واجب پذیرفته گردد؛ و دوستی شماست که بر آفریدگان لازم و واجب است؛ و درجات بلند، و مقام شایسته، و جایگاه معین و معلوم در نزد خداوند عز و جل، و منزلت عظیم، و رتبه بزرگ، و شفاعت پذیرفته، از آن شما است.

ص: 132


1- . روان گشته است؛ بهره­مند شده است. خ ل

مَنْ خَالَفَکُمْ مُوَالٍ لَکُمْ وَ لِأَوْلِیَائِکُمْ مُبْغِضٌ لِأَعْدَائِکُمْ وَ مُعَادٍ لَهُمْ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ مُحَقِّقٌ لِمَا حَقَّقْتُمْ مُبْطِلٌ لِمَا أَبْطَلْتُمْ مُطِیعٌ لَکُمْ عَارِفٌ بِحَقِّکُمْ مُقِرٌّ بِفَضْلِکُمْ مُحْتَمِلٌ لِعِلْمِکُمْ مُحْتَجِبٌ بِذِمَّتِکُمْ مُعْتَرِفٌ بِکُمْ مُؤْمِنٌ بِإِیَابِکُمْ مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِکُمْ مُنْتَظِرٌ لِأَمْرِکُمْ مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِکُمْ آخِذٌ بِقَوْلِکُمْ عَامِلٌ بِأَمْرِکُمْ مُسْتَجِیرٌ بِکُمْ زَائِرٌ لَکُمْ عَائِذٌ بِکُمْ لَائِذٌ بِقُبُورِکُمْ مُسْتَشْفِعٌ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِکُمْ وَ مُتَقَرِّبٌ بِکُمْ إِلَیْهِ وَ مُقَدِّمُکُمْ أَمَامَ طَلِبَتِی وَ حَوَائِجِی وَ إِرَادَتِی فِی کُلِّ أَحْوَالِی وَ أُمُورِی مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ عَلَانِیَتِکُمْ وَ شَاهِدِکُمْ وَ غَائِبِکُمْ وَ أَوَّلِکُمْ وَ آخِرِکُمْ وَ مُفَوِّضٌ فِی ذَلِکَ کُلِّهِ إِلَیْکُمْ وَ مُسَلِّمٌ فِیهِ مَعَکُمْ وَ قَلْبِی لَکُمْ مُسَلِّمٌ وَ رَأْیِی لَکُمْ تَبَعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّی یُحْیِیَ اللَّهُ تَعَالَی دِینَهُ بِکُمْ وَ یَرُدَّکُمْ فِی أَیَّامِهِ وَ یُظْهِرَکُمْ لِعَدْلِهِ وَ یُمَکِّنَکُمْ فِی أَرْضِهِ فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لَا مَعَ عَدُوِّکُمْ آمَنْتُ بِکُمْ وَ تَوَلَّیْتُ آخِرَکُمْ بِمَا تَوَلَّیْتُ بِهِ أَوَّلَکُمْ وَ بَرِئْتُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَعْدَائِکُمْ وَ مِنَ الْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ الشَّیَاطِینِ وَ حِزْبِهِمُ الظَّالِمِینَ لَکُمْ وَ الْجَاحِدِینَ لِحَقِّکُمْ وَ الْمَارِقِینَ مِنْ وَلَایَتِکُمْ وَ الْغَاصِبِینَ لِإِرْثِکُمْ وَ الشَّاکِّینَ فِیکُمْ وَ الْمُنْحَرِفِینَ عَنْکُمْ وَ مِنْ کُلِّ وَلِیجَةٍ دُونَکُمْ وَ کُلِّ مُطَاعٍ سِوَاکُمْ وَ مِنَ الْأَئِمَّةِ الَّذِینَ یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ.

فَثَبَّتَنِیَ اللَّهُ أَبَداً مَا حَیِیتُ عَلَی مُوَالاتِکُمْ وَ مَحَبَّتِکُمْ وَ دِینِکُمْ وَ وَفَّقَنِی لِطَاعَتِکُمْ وَ رَزَقَنِی شَفَاعَتَکُمْ وَ جَعَلَنِی مِنْ خِیَارِ مَوَالِیکُمُ التَّابِعِینَ لِمَا دَعَوْتُمْ إِلَیْهِ وَ جَعَلَنِی مِمَّنْ یَقْتَصُّ آثَارَکُمْ وَ یَسْلُکُ سَبِیلَکُمْ وَ یَهْتَدِی بِهُدَاکُمْ وَ یُحْشَرُ فِی زُمْرَتِکُمْ وَ یَکُرُّ فِی رَجْعَتِکُمْ وَ یُمَلَّکُ فِی دَوْلَتِکُمْ وَ یُشَرَّفُ فِی عَافِیَتِکُمْ وَ یُمَکَّنُ فِی أَیَّامِکُمْ وَ تَقَرُّ عَیْنُهُ غَداً بِرُؤْیَتِکُمْ.

بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی وَ نَفْسِی وَ أَهْلِی وَ مَالِی مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَأَ بِکُمْ وَ مَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ عَنْکُمْ وَ مَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِکُمْ مَوَالِیَّ لَا أُحْصِی ثَنَاءَکُمْ وَ لَا أَبْلُغُ مِنَ الْمَدْحِ کُنْهَکُمْ وَ مِنَ الْوَصْفِ قَدْرَکُمْ وَ أَنْتُمْ نُورُ الْأَخْیَارِ وَ هُدَاةُ الْأَبْرَارِ وَ حُجَجُ الْجَبَّارِ بِکُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِکُمْ یَخْتِمُ وَ بِکُمْ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ بِکُمْ یُمْسِکُ السَّماءَ أَنْ

ص: 131

پروردگارا، به آنچه نازل کردی گرویدیم و فرستاده [ات] را پیروی کردیم پس ما را در زمره گواهان بنویس. پروردگارا، پس از آنکه ما را هدایت کردی، دل­هایمان را دستخوش انحراف مگردان، و از جانب خود، رحمتی بر ما ارزانی دار که تو خود بخشایشگری. منزّه است پروردگار ما، که وعده پروردگار ما قطعاً انجام شدنی است.

ای ولی خدا، همانا میان من و خدای عز و جل، گناهانی است که آنها را جز رضایت شما محو و پاک نمی­کند؛ پس به حق آن خدایی که شما را امانتدار راز خود کرده، و سرپرستی کار آفریدگان خود را به شما واگذارده، و فرمانبرداری شما را به فرمانبرداری خود مقرون ساخته است، بخشش گناهانم را از خدا بخواهید، و شفیعان من گردید؛ زیرا که من فرمانبردار شما هستم؛ هر کس از شما فرمانبرداری کند، خدا را فرمانبرداری کرده، و هر کس نافرمانی شما کند، خداوند را نافرمانی کرده، و هر کس شما را دوست داشته باشد، خداوند را دوست داشته، و هر کس شما را دشمن بدارد، خدا را دشمن داشته است.

خدایا، اگر من شفیعانی به درگاه تو نزدیک­تر از محمّد و خاندان برگزیده او، آن پیشوایان نیکوکار می­یافتم، به طور مسلّم آنها را شفیعان خود قرار می­دادم؛ پس از تو به خاطر آن حقی که برای آنان بر خود واجب کردی، از تو درخواست می­کنم که مرا در زمره عارفان به مقام و حق آنها، و در زمره کسانی که به وسیله شفاعت آنها مورد مهر قرار گرفته­اند، قرار ده؛ که تو مهربان­ترین مهربانان هستی؛ و خداوند بر محمّد و خاندان پاک او درود فرستد، و سلام مخصوص و فراوان نثار آنها گرداند؛ و خدا ما را بس است، و نیکو حمایتگری است.(1)

وداع: وقتی خواستی برگردی، بگو: سلام بر تو، سلام وداع کننده؛ نه کسی که خسته و آزرده و ملول است، و رحمت خداوند و برکت­های او بر شما باد؛ ای اهل بیت نبوت، به راستی خداوند ستوده و گرامی است؛ سلام دوستداری که از شما رو بر نمی­گرداند، و کسی را به جای شما نمی­گیرد، و بر شما برتری نمی­دهد، و از شما منصرف نمی­گردد، و از نزدیک شدن به شما کناره گیری نمی­کند؛ خداوند این را آخرین دوره از زیارت قبرهایتان، و آمدن من به حرم­هایتان قرار ندهد؛ و سلام و درود بر شما باد؛ و خداوند مرا در زمره شما محشور گرداند؛ و بر حوض شما وارد نماید، و مرا از گروه شما قرار دهد، و شما را از من خشنود کند، و در دولت شما توانمندم نماید، و در رجعت و بازگشت شما زنده­ام کند، و در روزهای ویژه شما به فرمانروایی ام برساند، و سعی و کوششم را به خاطر شما مورد سپاس گرداند، و گناهم را به شفاعت شما بیامرزد، و لغزشم را به محبت شما نادیده بگیرد، و مقامم را به واسطه دوستی شما والا گرداند، و مرا به واسطه فرمانبرداری از شما شریف گرداند، و به هدایت شما عزیز گرداند، و مرا از کسانی قرار دهد که رستگار، پیروز، موفق، سالم، بخشوده و بی­نیاز، و دست یافته به رضوان و فضل و کفایت خداوند، با بهترین

ص: 133


1- . عیون الأخبار 2: 272 - 277

تَقَعَ عَلَی الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ بِکُمْ یُنَفِّسُ الْهَمَّ وَ بِکُمْ یَکْشِفُ الضُّرَّ وَ عِنْدَکُمْ مَا نَزَلَتْ بِهِ رُسُلُهُ وَ هَبَطَتْ بِهِ مَلَائِکَتُهُ وَ إِلَی جَدِّکُمْ بُعِثَ الرُّوحُ الْأَمِینُ وَ إِنْ کَانَتِ الزِّیَارَةُ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ فَقُلْ وَ إِلَی أَخِیکَ بُعِثَ الرُّوحُ الْأَمِینُ آتَاکُمُ اللَّهُ مَا لَمْ یُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعَالَمِینَ طَأْطَأَ کُلُّ شَرِیفٍ لِشَرَفِکُمْ وَ بَخَعَ (1)

کُلُّ مُتَکَبِّرٍ لِطَاعَتِکُمْ وَ خَضَعَ کُلُّ جَبَّارٍ لِفَضْلِکُمْ وَ ذَلَّ کُلُّ شَیْ ءٍ لَکُمْ وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِکُمْ وَ فَازَ الْفَائِزُونَ بِوَلَایَتِکُمْ بِکُمْ یُسْلَکُ إِلَی الرِّضْوَانِ وَ عَلَی مَنْ جَحَدَ وَلَایَتَکُمْ غَضَبُ الرَّحْمَنِ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی وَ نَفْسِی وَ أَهْلِی وَ مَالِی ذِکْرُکُمْ فِی الذَّاکِرِینَ وَ أَسْمَاؤُکُمْ فِی الْأَسْمَاءِ وَ أَجْسَادُکُمْ فِی الْأَجْسَادِ وَ أَرْوَاحُکُمْ فِی الْأَرْوَاحِ وَ أَنْفُسُکُمْ فِی النُّفُوسِ وَ آثَارُکُمْ فِی الْآثَارِ وَ قُبُورُکُمْ فِی الْقُبُورِ فَمَا أَحْلَی أَسْمَاءَکُمْ وَ أَکْرَمَ أَنْفُسَکُمْ وَ أَعْظَمَ شَأْنَکُمْ وَ أَجَلَّ خَطَرَکُمْ وَ أَوْفَی عَهْدَکُمْ وَ أَصْدَقَ وَعْدَکُمْ کَلَامُکُمْ نُورٌ وَ أَمْرُکُمْ رُشْدٌ وَ وَصِیَّتُکُمُ التَّقْوَی وَ فِعْلُکُمُ الْخَیْرُ وَ عَادَتُکُمُ الْإِحْسَانُ وَ سَجِیَّتُکُمُ الْکَرَمُ وَ شَأْنُکُمُ الْحَقُّ وَ الصِّدْقُ وَ الرِّفْقُ وَ قَوْلُکُمْ حُکْمٌ وَ حَتْمٌ وَ رَأْیُکُمْ عِلْمٌ وَ حِلْمٌ وَ حَزْمٌ إِنْ ذُکِرَ الْخَیْرُ کُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاهُ.

بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی وَ نَفْسِی کَیْفَ أَصِفُ حُسْنَ ثَنَائِکُمْ وَ أُحْصِی جَمِیلَ بَلَائِکُمْ وَ بِکُمْ أَخْرَجَنَا اللَّهُ مِنَ الذُّلِّ وَ فَرَّجَ عَنَّا غَمَرَاتِ الْکُرُوبِ وَ أَنْقَذَنَا بِکُمْ مِنْ شَفَا جُرُفِ الْهَلَکَاتِ وَ مِنَ النَّارِ.

بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی وَ نَفْسِی بِمُوَالاتِکُمْ عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعَالِمَ دِینِنَا وَ أَصْلَحَ مَا کَانَ فَسَدَ مِنْ دُنْیَانَا وَ بِمُوَالاتِکُمْ تَمَّتِ الْکَلِمَةُ وَ عَظُمَتِ النِّعْمَةُ وَ ائْتَلَفَتِ الْفُرْقَةُ وَ بِمُوَالاتِکُمْ تُقْبَلُ الطَّاعَةُ الْمُفْتَرَضَةُ وَ لَکُمُ الْمَوَدَّةُ الْوَاجِبَةُ وَ الدَّرَجَاتُ الرَّفِیعَةُ وَ الْمَقَامُ الْمَحْمُودُ وَ الْمَکَانُ الْمَعْلُومُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْجَاهُ الْعَظِیمُ وَ الشَّأْنُ الْکَبِیرُ وَ الشَّفَاعَةُ الْمَقْبُولَةُ.

ص: 132


1- 1. نخع خ ل نجع خ ل.

آنچه هر یک از زائران و دوستان و محبّان و شیعیان شما بر می­گردند، برمی­گردد؛ و خداوند همواره بازگشت دوباره و چندین باره نزد شما را تا زمانی که زنده هستم، با نیت صادق، و ایمان و پرهیزکاری و فروتنی، و نیز روزی گسترده و حلال و پاکیزه را روزی­ام گرداند.

خدایا، این را آخرین دوره از زیارت و یاد آنان و درود فرستادن بر آنها قرار نده؛ و آمرزش و رحمت و خیر و برکت و پرهیزکاری و پیروزی و نور و ایمان و حسن اجابت، را بر من واجب گردان؛ آنگونه که بر اولیائت که عارف به حق آنان هستند، و طاعت آنها را واجب می­دانند، و مشتاقان زیارت آنان، و مقرّبان درگاه تو و آنها هستند، واجب گردانده­ای.

پدر و مادرم و خودم و خانواده و دارایی­ام فدای شما باد؛ مرا مورد عنایت خود قرار دهید، و جزو گروه خود گردانید، و در شفاعتتان داخل کنید، و نزد پروردگارتان مرا یاد کنید؛ خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و از طرف من به روح­ها و بدن­های آنها درود فرست؛ سلام و رحمت خداوند و برکت­هایش بر او و بر آنها باد؛ و خدا بر محمد و خاندان او درود و سلام فراوان فرستد؛ و خداوند ما را بس است، و نیکو حمایتگری است.(1)

توضیح

فرمایش حضرت علیه السلام که فرمود: «و علیک السکینة»، یعنی آرامش قلب به سبب ذکر خدا و به یاد آوردن عظمت او و عظمت اولیائش؛ و «الوقار»، یعنی آرامش جسم؛ عکس آن نیز نقل شده است؛ و نزدیک کردن گام­ها یا برای ثواب بیشتر است، یا از روی وقار. «موضع الرسالة»، یعنی مخزن علم تمام فرستادگان خداوند، - که درود و سلام بر ایشان باد، - یا قومی که خداوند فرستاده را از بین ایشان قرارداده است؛ که البته معنای نخست، آشکارتر است.

«مختلف الملائکة»، یعنی محل فرود آمدن فرشتگان و محل بالا رفتن آنان؛ و «مهبط الوحی» با فتحه و کسره حرف باء، یا به اعتبار نزول وحی بر پیامبر در خانه­هایشان است، یا نزول وحی بر امامان برای چیزهایی غیر از شریعت و احکام، از جمله اطلاعات غیبی، است؛ و یا اینکه موارد وحی به ایشان اعم از امور غیبی باشد (و شرایع و احکام را هم در بر گیرد)، که در شب قدر و شب­های دیگر اتفاق افتاده باشد؛ که اگر در مورد احکام شریعت باشد، برای تأکید و تبیین خواهد بود. مطالب مربوط به این بحث، در کتاب الإمامة ذکر شد. «معدن الرحمة» با کسره حرف دال است، چرا که رحمت­های خاص و عام فقط به خاطر ایشان بر کسانی که مستعد پذیرش هستند، نازل می­شود؛ پژوهش و نکات مربوط به آن، پیش از این ذکر شد .

«خزّان العلم»، طبق این، تمامی دانش­هایی که از آسمان در کتب الهی نازل شده، یا بر زبان­ پیامبران

ص: 134


1- . عیون الأخبار 2: 277 - 278

رَبَّنا آمَنَّا بِما أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِینَ رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولًا یَا وَلِیَّ اللَّهِ إِنَّ بَیْنِی وَ بَیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذُنُوباً لَا یَأْتِی عَلَیْهَا إِلَّا(1)

رِضَاکُمْ فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَکُمْ عَلَی سِرِّهِ وَ اسْتَرْعَاکُمْ أَمْرَ خَلْقِهِ وَ قَرَنَ طَاعَتَکُمْ بِطَاعَتِهِ لَمَّا اسْتَوْهَبْتُمْ ذُنُوبِی وَ کُنْتُمْ شُفَعَائِی فَإِنِّی لَکُمْ مُطِیعٌ مَنْ أَطَاعَکُمْ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ مَنْ عَصَاکُمْ فَقَدْ عَصَی اللَّهَ وَ مَنْ أَحَبَّکُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ وَ مَنْ أَبْغَضَکُمْ فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ اللَّهُمَّ إِنِّی لَوْ وَجَدْتُ شُفَعَاءَ أَقْرَبَ إِلَیْکَ مِنْ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ الْأَخْیَارِ الْأَئِمَّةِ الْأَبْرَارِ لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعَائِی فَبِحَقِّهِمُ الَّذِی أَوْجَبْتَ لَهُمْ عَلَیْکَ أَسْأَلُکَ أَنْ تُدْخِلَنِی فِی جُمْلَةِ الْعَارِفِینَ بِهِمْ وَ بِحَقِّهِمْ وَ فِی زُمْرَةِ الْمَرْحُومِینَ بِشَفَاعَتِهِمْ إِنَّکَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً کَثِیراً وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ (2) الْوَدَاعُ إِذَا أَرَدْتَ الِانْصِرَافَ فَقُلِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ سَلَامَ مُوَدِّعٍ لَا سَئِمٍ وَ لَا قَالٍ وَ لَا مَالٍّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ سَلَامَ وَلِیٍّ غَیْرِ رَاغِبٍ عَنْکُمْ وَ لَا مُسْتَبْدِلٍ بِکُمْ وَ لَا مُؤْثِرٍ عَلَیْکُمْ وَ لَا مُنْحَرِفٍ عَنْکُمْ وَ لَا زَاهِدٍ فِی قُرْبِکُمْ لَا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیَارَةِ قُبُورِکُمْ وَ إِتْیَانِ مَشَاهِدِکُمْ وَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَ حَشَرَنِی اللَّهُ فِی زُمْرَتِکُمْ وَ أَوْرَدَنِی حَوْضَکُمْ وَ جَعَلَنِی مِنْ حِزْبِکُمْ وَ أَرْضَاکُمْ عَنِّی وَ مَکَّنَنِی مِنْ دَوْلَتِکُمْ وَ أَحْیَانِی فِی رَجْعَتِکُمْ وَ مَلَّکَنِی فِی أَیَّامِکُمْ وَ شَکَرَ سَعْیِی بِکُمْ وَ غَفَرَ ذَنْبِی بِشَفَاعَتِکُمْ وَ أَقَالَ عَثْرَتِی بِمَحَبَّتِکُمْ (3) وَ أَعْلَی کَعْبِی بِمُوَالاتِکُمْ وَ شَرَّفَنِی بِطَاعَتِکُمْ وَ أَعَزَّنِی بِهُدَاکُمْ وَ جَعَلَنِی مِمَّنِ انْقَلَبَ مُفْلِحاً مُنْجِحاً غَانِماً سَالِماً مُعَافًی غَنِیّاً فَائِزاً بِرِضْوَانِ اللَّهِ وَ فَضْلِهِ وَ کِفَایَتِهِ بِأَفْضَلِ مَا

ص: 133


1- 1. الا رضی اللّه و رضاکم خ.
2- 2. عیون الأخبار ج 2 ص 272- 277.
3- 3. بحبکم خ ل.

جاری گشته است، به اضافه آنچه در شب قدر یا غیر آن، بر آنها نازل شده یا می­شود، نزد آنان ذخیره شده است؛ همان گونه که ذکر شد. «منتهی الحلم»، یعنی محل آخرین درجه بردباری، یا دارای پایان آن؛ که نهایت آن برای مبالغه است؛ و «الحلم»، یا به معنی آرامش و فرو بردن خشم است؛ یا به معنی عقل است؛ معنای نخست آشکارتر است.

«اصول الکرم»؛ یعنی بزرگوار و بخشنده و عطا کننده، یا دارنده انواع خیر و شرف و فضایل؛ و هر دو معنی، و کامل بودن آن دو در ایشان، ظاهر و آشکار است؛ یا مراد این است که آنها اسباب کرم خداوند متعال بر بندگان در دنیا و آخرت هستند.

«قادة الامم»، یعنی - رهبری - طایفه­های این امّت به سوی معرفت خداوند و اطاعت او در دنیا با هدایت، و به سوی درجات بهشت در آخرت با شفاعت، و یا پیشوایان مؤمنان تمام امّت­ها در آخرت؛ چرا که برای ایشان شفاعت بزرگی وجود دارد؛ بلکه در دنیا نیز چنین است؛ زیرا با توسل به انوار مقدس آنان، پیامبران و امّت­هایشان هدایت یافتند.

«اولیاء النّعم»؛ یعنی نعمت­های ظاهری و باطنی؛ زیرا به واسطه ایشان برکت­ها نازل می­شود، و به واسطه ایشان مردم به خوشبختی­ها دست می­یابند. «عناصر الابرار»؛ «عناصر» با کسره حرف صاد، جمع عنصر با دو ضمه است؛ و گاهی حرف صاد فتحه می­گیرد و به معنی اصل و نسب است؛ یعنی ایشان اساس نیکوکاران هستند؛ به خاطر انتسابشان به آنها و هدایت شدنشان به واسطه ایشان؛ یا این که آنها فقط به برکت ایشان وجود یافتند؛ یا به خاطر اینکه هر یک از ایشان برای خود جانشینی بر جای نهاد و او سید خوبان است.

«دعائم الاخیار»؛ «دعائم» جمع دعامة با کسره حرف دال، به معنی ستون خانه است، و ایشان سرور خوبان هستند و تکیه و اعتماد آنها بر ایشان است. «ساسة العباد»؛ «ساسة» جمع سائس است، یعنی پادشاهان بندگان و جانشینان خداوند بر آنها .

«ارکان البلاد»، زیرا که نظام هستی نیاز به وجود پیشوا و امام دارد. «ابواب الایمان»، یعنی ایمان فقط از جانب ایشان فهمیده می­شود و بدون ولایت ایشان حاصل نمی­گردد. «السلالة» با ضمه، یعنی آنچه از چیزی زاده شده باشد؛ فرزند. «الصفوة» با گرفتن سه حرکت توسط فاء الفعل، یعنی خلاصه و برگزیده. «الخیرة» با کسره حرف خاء و سکون حرف یاء و فتحه آن، یعنی برگزیده. «علی ائمة الهدی»، یعنی هدایت لازمه و پیروشان است؛ پس ایشان پیشوایان هدایت هستند؛ یا ایشان پیشوایان مردم بر طریق هدایت هستند؛ و این معنی آشکارتر است. «الدّجی» جمع «الدجیّة» ص: 135

یَنْقَلِبُ بِهِ أَحَدٌ مِنْ زُوَّارِکُمْ وَ مَوَالِیکُمْ وَ مُحِبِّیکُمْ وَ شِیعَتِکُمْ وَ رَزَقَنِیَ اللَّهُ الْعَوْدَ ثُمَّ الْعَوْدَ أَبَداً مَا أَبْقَانِی رَبِّی بِنِیَّةٍ صَادِقَةٍ وَ إِیمَانٍ وَ تَقْوَی وَ إِخْبَاتٍ وَ رِزْقٍ وَاسِعٍ حَلَالٍ طَیِّبٍ.

اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیَارَتِهِمْ وَ ذِکْرِهِمْ وَ الصَّلَاةِ عَلَیْهِمْ وَ أَوْجِبْ لِیَ الْمَغْفِرَةَ وَ الرَّحْمَةَ وَ الْخَیْرَ وَ الْبَرَکَةِ وَ التَّقْوَی وَ الْفَوْزَ وَ النُّورَ وَ الْإِیمَانَ وَ حُسْنَ الْإِجَابَةِ کَمَا أَوْجَبْتَ لِأَوْلِیَائِکَ الْعَارِفِینَ بِحَقِّهِمْ الْمُوجِبِینَ طَاعَتَهُمْ وَ الرَّاغِبِینَ فِی زِیَارَتِهِمُ الْمُتَقَرِّبِینَ إِلَیْکَ وَ إِلَیْهِمْ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی وَ نَفْسِی وَ أَهْلِی وَ مَالِی اجْعَلُونِی فِی هَمِّکُمْ وَ صَیِّرُونِی فِی حِزْبِکُمْ وَ أَدْخِلُونِی فِی شَفَاعَتِکُمْ وَ اذْکُرُونِی عِنْدَ رَبِّکُمْ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَبْلِغْ أَرْوَاحَهُمْ وَ أَجْسَادَهُمْ مِنِّی السَّلَامَ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ کَثِیراً وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ (1).

بیان

قوله علیه السلام و علیک السکینة أی اطمینان القلب بذکر الله و تذکر عظمته و عظمة أولیائه و الوقار اطمینان البدن و قیل بالعکس و مقاربة الخطا إما لکثرة الثواب أو للوقار و موضع الرسالة أی مخزن علم جمیع رسل الله علیهم الصلاة و السلام أو القوم الذین جعل الله الرسول منهم و الأول أظهر.

و مختلف الملائکة أی محل نزولهم و عروجهم و مهبط الوحی بفتح الباء و کسرها إما باعتبار هبوطه علی الرسول صلی الله علیه و آله فی بیوتهم أو علیهم لغیر الشرائع و الأحکام کالمغیبات أو الأعم فی لیلة القدر و غیرها فیکون فی الشرائع للتأکید و التبیین و قد مر القول فیه فی کتاب الإمامة و معدن الرحمة بکسر الدال لأن الرحمات الخاصة و العامة إنما تنزل علی القوابل بسببهم کما مر تحقیقه.

و خزان العلم فإن جمیع العلوم التی نزلت من السماء فی الکتب الإلهیة

ص: 134


1- 1. عیون الأخبار ج 2 ص 277- 278.

با ضمه، به معنای تاریکی است.

«أعلام التقی»؛ «الاعلام» جمع علم است، یعنی نشانه؛ و نشان راهنما؛ و کوه؛ یعنی آنها نزد هر کسی به تقوی معروف هستند و تقوی فقط از ایشان فهمیده می­شود. «النهی» با ضمه، به معنی عقل است، و نیز جمع «نهیة» به معنی عقل است. «الحجی»، به وزن إلی همان عقل و زرنگی وافر است. «کهف الوری»، یعنی پناهگاه مردم در دین وآخرت و دنیا. «ورثة الانبیاء»، یعنی وارث دانش­های پیامبران و نشانه­های آنان، مانند تابوت و عصا و انگشتر سلیمان و عمامه هارون و غیر آن؛ همان طور که در کتاب الامامة بیان شد.

«المثل الاعلی»، یعنی خداوند متعال در آیه نور، نور خود را به ایشان مثال زده است؛ و آن را به صورت مفرد آورده است، زیرا خداوند به همه آنان مثال زده است در حالی که نور همه آنان یکی است. «المثل» هم چنین به معنی حجت و صفت است؛ پس ایشان حجت­های خداوند و متصف به صفات او هستند؛ گویا طبق بیانی مبالغه آمیز ایشان صفات خداوند هستند. «الدعوة الحسنی»، حمل برای مبالغه میشود؛ یعنی صاحب دعوت نیکوتر؛ پس ایشان مردم را به راه نجات دعوت می­کنند؛ یا مراد این است که ایشان کسانی هستند که دعای نیکو از جانب حضرت ابراهیم علیه السلام برای ایشان است؛ آنجا که فرمود: «فاجعل افئدة من الناس تهوی الیهم»(1) {پس دل­های برخی از مردم را به سوی آنها گرایش ده.} و فرمود: «و من ذریتی»(2)

{و از دودمانم}؛ همان گونه که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: من حاصل دعای پدرم ابراهیم هستم. «الاخرة و الاولی»؛ «الاولی» تأکید برای دنیا است؛ یا مراد از اهل آخرت، اهل آخر الزمان باشد؛ و همین طور، اولی.

«حملة

کتاب الله»، یعنی تمام کتاب و معنا و تأویل و باطن آن همان گونه که نازل شده است، بدون نقص و تغییری، نزد ایشان است. و فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین را نیز از باب تغلیب شامل می­شود؛ یا این فقره از زیارت مختص به غیر آن حضرت است، و به زودی در زیارت جامعه کبیره خواهد آمد. و عبارت «وارثان رسول خدا» نیاز به تکلّف و سختی ندارد. «المستقرّین فی امرالله»، یعنی انجام دهندگان اوامر او هستند؛ یا در امر خلافت مستقر هستند.

و در بعضی نسخه­ها «المستوفرین» آمده است، یعنی کسانی که بیشتر از سایرین به اوامر الهی عمل می­کنند. «التّامین فی محبّة الله» در برخی نسخه­های قدیمی به صورت «النّامین» با حرف نون آمده و از

ص: 136


1- . ابراهیم: 37
2- . بقره: 124

أو جرت علی ألسنة الأنبیاء مخزونة عندهم مع ما نزلت أو تنزل علیهم فی لیلة القدر و غیرها کما سبق بیانه و منتهی الحلم أی محل نهایة الحلم أو ذا نهایته أو نهایته مبالغة و الحلم إما بمعنی الأناة و کظم الغیظ أو العقل و الأول أظهر.

و أصول الکرم الکریم الجواد المعطی أو الجامع لأنواع الخیر و الشرف و الفضائل و المعنیان و کمالهما فیهم ظاهران أو المراد أنهم أسباب کرم الله تعالی علی العباد فی الدنیا و الآخرة.

و قادة الأمم أی طوائف هذه الأمة إلی معرفة الله و طاعته فی الدنیا بالهدایة و إلی درجات الجنان فی الآخرة بالشفاعة أو قادة مؤمنی جمیع الأمم فی الآخرة فإن لهم الشفاعة الکبری بل فی الدنیا أیضا لأن بالتوسل إلی أنوارهم المقدسة اهتدی الأنبیاء و أممهم.

و أولیاء النعم أی النعم الظاهرة و الباطنة فإن بهم تنزل البرکات و بهم یفوز الخلق بالسعادات و عناصر الأبرار بکسر الصاد جمع عنصر بضمتین و قد یفتح الصاد و هو الأصل و الحسب أی هم أصول الأبرار لانتسابهم إلیهم و اهتدائهم بهم أو لأنهم إنما وجدوا ببرکتهم أو لأنه خلف کل منهم خلفا و هو سید الأبرار.

و دعائم الأخیار جمع دعامة بکسر الدال و هی عماد البیت و هم سادة الأخیار و بهم استنادهم و علیهم اعتمادهم و ساسة العباد جمع السائس أی ملوک العباد و خلفاء الله علیهم.

و أرکان البلاد فإن نظام العالم بوجود الإمام و أبواب الإیمان أی لا یعرف الإیمان إلا منهم أو لا یحصل بدون ولایتهم و السلالة بالضم ما انسل من الشی ء و الولد و الصفوة مثلثة الفاء الخلاصة و النقاوة و الخیرة بکسر الخاء و سکون الیاء و فتحها المختار علی أئمة الهدی أی الهدی یلزمهم و یتبعهم فهم أئمته أو هم أئمة الناس فی الهدایة و هذا أظهر و الدجی جمع الدجیة

ص: 135

نمو است، یعنی در آغاز سن، در سایه محبت او رشد یافتند؛ یا در هر لحظه و هر زمان بر محبتشان نسبت به او افزودند. «الذادة الحماة»؛ «الذود»، به معنای راندن و دفع کردن است؛ یعنی از دین خداوند در برابر آنچه آن را باطل می­گرداند، دفاع می­کنند، و از آنچه موجب هلاکت و گمراهی بندگان خدا می­شود،

از آنها حمایت می­کنند.

«بقیّة الله»، یعنی باقی جانشینان خداوند از پیامبران و اوصیاء، اشاره به فرمایش خداوند متعال دارد که فرموده است: «بقیّة الله خیرٌ لکم إن کنتم تعلمون»{اگر مؤمن باشید، باقیمانده [حلال ] خدا برای شما بهتر است.}؛ و یا کسانی که خداوند به واسطه ایشان بندگان را حفظ کرد و بر آنها مهربانی کرد؛ پس حمل برای مبالغه است و اشاره به فرمایش خداوند متعال که فرموده است: «اولو بقیة»(1){خردمندان}

دارد. معنای نخست، آشکارتر است.

«العیبة»، یعنی صندوق. «نوره»، یعنی کسانی که علم را با علم خداوند و هدایت او نورانی کردند؛ یا با نور وجود؛ زیرا ایشان علت­های غایی برای او هستند .

«العزیز»، یعنی غلبه کننده و قاهر، کسی که هیچ کس به کبریای او نمی­رسد؛ و «الحکیم»، یعنی کسی که کارهایش را محکم و استوار انجام میدهد، و دانا به حکمت­ها و مصالح است. «القوّامون بأمره»، یعنی امامت یا عام­تر از آن؛ یا کسانی که دیگران را برای فرمانبرداری از اوامر الهی آماده میکنند.

«اصطفاکم بعلمه»، یعنی به این که شما شایسته آن انتخاب هستید، دانا است؛ یا این که شما را خزانه­دار علم خود قرار می­دهد؛ یا این که شما را نیز همان گونه قرار دهد.

«ارتضاکم لغیبه» اشاره به فرمایش خداوند متعال دارد که فرموده است: «فلا یظهر علی غیبه أحداً إلا من ارتضی من رسول»(2)

کسی را به غیب خود آگاه نمی­کند، جز پیامبری را که از او خشنود باشد.}؛ یا اینکه وجود رسول در این آیه، از باب تغلیب شامل آنان می­شود؛ و یا اینکه معنای دیگری از آن مراد است که عام­تر از معنای اصطلاحی است؛ و احتمال دارد اشاره به آن نباشد و مقصود در این آیه، حصر علم غیب بدون واسطه در فرستادگان است؛ اما علم امامان علیه السلام، فقط به واسطه رسول صلی الله علیه و آله است، و از بسیاری از روایات فهمیده می­شود که لفظ «مِن» در این آیه، بیانیه نیست و مراد از موصول، امیرالمؤمنین، یا آن حضرت به همراه سایر امامان علیهم السلام است؛ زیرا ایشان از سوی رسول برگزیده شده­اند، یا آنها را به امر خداوند برای جانشینی و خلافت برگزیده است، پس نیاز به تکلف ندارد.

«اجتباکم بقدرته» اشاره به مرتبه بالای برگزیده شدن آنان دارد؛ و از آن جایی که به قدرتش نسبت داده است، اشاره به این دارد که مانند آن، از عجایب قدرتش است؛ یا برای آشکار کردن قدرتش است؛ و ممکن است مراد از آن، این باشد که نیرویش را به شما بخشید، و با قدرتش اموری که بالاتر از نیروی بشر است را از سوی شما آشکار نمود؛

ص: 137


1- . هود/ 86 و 116
2- . جن/ 27

بالضم فیهما و هی الظلمة.

و أعلام التقی الأعلام جمع علم و هو العلامة و المنار و الجبل أی أنهم معروفون عند کل أحد بالتقوی و لا یعرف التقوی إلا منهم و النهی بالضم العقل و جمع نهیة أیضا و هی العقل و الحجی کإلی العقل و الفطنة و کهف الوری أی ملجأ الخلائق فی الدین و الآخرة و الدنیا و ورثة الأنبیاء أی ورثوا علوم الأنبیاء و آثارهم کالتابوت و العصا و خاتم سلیمان و عمامة هارون و غیرها کما مر فی کتاب الإمامة.

و المثل الأعلی أی مثل الله نوره تعالی بهم فی آیة النور و الإفراد لأنه مثل بجمیعهم مع أن نورهم واحد و المثل أیضا یکون بمعنی الحجة و الصفة فهم حجج الله و المتصفون بصفاته کأنهم صفاته علی المبالغة و الدعوة الحسنی الحمل علی المبالغة أی أهل الدعوة الحسنی فإنهم یدعون الناس إلی طریق النجاة أو المراد أنهم الذین فیهم الدعوة الحسنی من إبراهیم علیه السلام حیث قال فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ (1) و قال وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی (2) کما قال النبی صلی الله علیه و آله أنا دعوة أبی إبراهیم و الآخرة و الأولی الأولی تأکید للدنیا أو المراد بأهل الآخرة أهل الملة الآخرة و کذا الأولی.

و حملة کتاب الله أی عندهم تمام الکتاب علی ما نزل من غیر نقص و تغییر و معناه و تأویله و بطونه و ذریة رسول الله صلی الله علیه و آله شمل أمیر المؤمنین علیه السلام تغلیبا أو هذه الفقرة مختصة بغیره علیه السلام و سیأتی فی الجامعة الکبیرة و ورثة رسول الله صلی الله علیه و آله فلا یحتاج إلی تکلف و المستقرین فی أمر الله أی فی أمره عاملین بها أو فی أمر الخلافة.

و فی بعض النسخ المستوفرین أی الذین یعملون بأوامر الله أکثر من سائر الخلق و التامین فی محبة الله فی بعض النسخ القدیمة و النامین بالنون من

ص: 136


1- 1. إبراهیم: 37.
2- 2. البقرة: 124.

همان گونه که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: در خیبر را با نیروی بدنی از جا نکندم، بلکه با نیروی ربّانی از جا درآوردم .

«خصّکم ببرهانه»، به معنای حجت­ها و دلائل؛ یا معجزات؛ یا قرآن؛ یا اعم از همه اینها است، که همین آشکارتر است.

«أیّدکم بروحه»، یعنی روحی که آن را برگزید و آن جبرئیل است که همراه ایشان است و آنها را هدایت می­کند؛ همان طور که گذشت. «تراجمة لوحیه»؛ «التراجمه» با کسره حرف جیم، جمع «الترجمان» با ضمه و فتحه است، و منظور از آن، کسی است که کلام را به زبان دیگری تفسیر می­کند، و مراد از آن در اینجا، مفسّر قرآن، و سایر آنچه به پیامبرمان و سایر پیامبران وحی شده است، می­باشد.

«ارکاناً لتوحیده»، یعنی توحید فقط از کسی قبول می­گردد که مقرون به اعتقاد به ولایت ایشان باشد؛ همان گونه که در روایات بسیاری آمده است که مخالفان ایشان، مشرک هستند؛ و این که کلمه توحید در قیامت از غیر شیعه سلب می­گردد، و این که اگر آنها نباشند، توحید او تبیین نمی­گردد، پس ایشان ارکان توحید هستند؛ یا به این معنی است که خداوند آنها را ارکان زمین قرار داد، تا مردم به توحید و یگانگی خداوند ایمان بیاورند؛ و این معنی بعید است.

«شهداء علی خلقه»، همان گونه که خداوند متعال فرموده است: «لتکونوا شهداء علی الناس»{تا گواهان بر خلق باشید.} در بسیاری از روایتها آمده است که اعمال بندگان بر ایشان عرضه می­شود. «مناراً فی بلاده»، یعنی به واسطه ایشان، اهل شهرها هدایت می­شوند. «أدلاء علی صراطه»، یعنی دین ثابت او در دنیا ثابت، و راه مشخص او در آخرت.

«آمنکم من الفتن»، یعنی در دین. «أذهب عنکم الرجس»، یعنی شرک و شک و همه گناهان. «وکّدهم میثاقه»، یعنی میثاق گرفته شده از ارواح، یا عام­تر که شامل بشود هم این معنی را و هم پیمان­هایی که پیامبر از خلق گرفته است. «علی ما أصابکم فی جنبه»، یعنی در طاعت او، یا حقّ او، یا قرب و جوار او؛ همان طور که در مورد فرمایش خداوند متعال، یعنی «علی ما فرّطت فی جنب الله»{دریغا بر آنچه در حضور خدا کوتاهی ورزیدم.}، چنین گفته­اند. «صرتم فی ذلک»؛ «فی ذلک»، یعنی در جهاد؛ یا در همه اموری که در پیش بیان شد؛ و احتمال دارد کلمه «فی»، سبببیه باشد. «منه إلی الرضا»، یعنی خشنودی خداوند از شما، یا خشنودی شما از خداوند.

«فالراغب عنکم مارق»، یعنی خارج از دین است. «اللازم لکم لاحق»، یعنی به شما؛ یا به درجات عالی؛ و گفته می­شود: «زهق الباطل»، یعنی از بین رفت؛ و «زهق السهم»، یعنی تیر به

ص: 138

النمو أی نشئوا فی بدو سنهم فی محبته أو فی کل آن و زمان یزدادون فی حبه و الذادة الحماة الذود الطرد و الدفع أی یدفعون عن دین الله ما یبطله و یحمون عباد الله عما یهلکهم و یظلهم.

و بقیة الله أی بقیة خلفاء الله فی الأرض من الأنبیاء و الأوصیاء إشارة إلی قوله تعالی بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ أو الذین بهم أبقی الله علی العباد و رحمهم فالحمل للمبالغة فیکون إشارة إلی قوله تعالی أُولُوا بَقِیَّةٍ(1) و الأول أظهر.

و العیبة الصندوق و نوره أی الذین نوروا العلم بعلم الله و هدایته أو بنور الوجود أیضا لأنهم علل غائیة له و العزیز الغالب القاهر الذی لا یصل أحد إلی کبریائه و الحکیم المحکم لأفعاله العالم بالحکم و المصالح القوامون بأمره أی الإمامة أو الأعم أو المقیمون لغیرهم علی الطاعة بأمره.

اصطفاکم بعلمه أی عالما بأنکم مستأهلون لذلک الاصطفاء أو لأن یجعلکم خزان علمه أو بأن جعلکم کذلک.

و ارتضاکم لغیبه إشارة إلی قوله تعالی فَلا یُظْهِرُ عَلی غَیْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضی مِنْ رَسُولٍ (2) إما بکون الرسول فی الآیة شاملا لهم علی التغلیب أو بکون المراد به معنی آخر أعم من المعنی المصطلح و یحتمل أن لا یکون إشارة إلیها و یکون المقصود فی الآیة حصر علم الغیب بلا واسطة فی الرسل و أما علمهم علیهم السلام فإنما هو بتوسط الرسول صلی الله علیه و آله و یظهر من کثیر من الروایات أن لفظة من فی الآیة لیست بیانیة و أن المراد بالموصول أمیر المؤمنین أو مع سائر الأئمة علیهم السلام فإنهم المرتضی من الرسول أی ارتضاهم بأمر الله للوصایة و الخلافة فلا یحتاج إلی تکلف.

و اجتباکم بقدرته إشارة إلی علو مرتبة اجتبائهم حیث نسبه إلی قدرته مومیا إلی أن مثل ذلک من غرائب قدرته أو لإظهار قدرته و یحتمل أن یکون المراد أعطاکم قدرته و أظهر منکم الأمور التی هی فوق طاقة البشر بقدرته

ص: 137


1- 1. هود: 86 و 116.
2- 2. الجن: 27.

هدف نخورد و پشت آن افتاد. «إلیکم»، یعنی هر حقی در آخر کار به شما باز می­گردد؛ چرا که شما باعث رسیدن آن به خلق هستید؛ یا در قیامت به سوی شما باز می­گردد؛ چرا که حساب آنها بر شما است. «إیاب الخلق إلیکم»؛ «الإیاب» با کسره به معنی رجوع است؛ یعنی آفریدگان در دنیا برای تمام کارهایشان به آنان و به کلام و زیارتگاه­های آنها مراجعه می­کنند؛ یا در قیامت برای حسابرسی به آنها رجوع می­نمایند؛ وهمین معنی آشکارتر است. پس مراد از فرمایش خداوند متعال که فرموده است: «إنّ إلینا إیابهم»{در حقیقت، بازگشت آنان به سوی ماست.}، یعنی به سوی اولیای ما؛ همان طور که روایات بسیاری بر آن دلالت دارد.

«و فصل الخطاب عندکم»، یعنی سخنی که جدا کننده بین حق و باطل است. «و آیات الله لدیکم»، یعنی آیه­های قرآن، یا معجزه­های پیامبران.

«عزائمه فیکم»، یعنی تلاش و اهتمام در تبلیغ، و صبر برسختی­های آن، و آشکار ساختن حق به عهده شماست؛ و در حق شما وارد گشته، و بر شما واجب شده است؛ یا واجباتی که ترک آن اجازه داده نشده است، در مورد شما بر بندگان واجب شده است مانند وجوب پیروی از شما، و اعتقاد به امامت و عظمت و عصمت شما؛ یا آنچه که خداوند در قرآن به آن قسم خورده است، مانند خورشید و ماه و نیمروز، مراد از آن، شما هستید، یا قسم به آنها تنها برای شما است؛ و گفته شده است: یعنی شما ملتزمان به سوره­های دارای سجده واجب، و نه دارای سجده­های مستحب، هستید؛ یا اینکه سوره­های عزائم؛ یا سایر آیات در شأن شما نازل شده است؛ یا قبول واجبات لازم، فقط با پیروی از شما امکان پذیر است؛ یا وفای به پیمان­ها و عهدهای الهی در پیروی از شما است .

«أمره إلیکم»، یعنی امر امامت؛ و ظاهر عبارت اشاره به تفویض دارد. «الرحمة

ص: 139

کَمَا قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ: مَا قَلَعْتُ بَابَ خَیْبَرَ بِقُوَّةٍ جِسْمَانِیَّةٍ بَلْ بِقُوَّةٍ رَبَّانِیَّةٍ.

و خصکم ببرهانه أی بالحجج و الدلائل أو المعجزات أو القرآن أو الأعم من الجمیع و هو أظهر.

و أیدکم بروحه أی الروح الذی اختاره و هو روح القدس الذی هو معهم یسددهم کما مر و تراجمة لوحیه التراجمة بکسر الجیم جمع الترجمان بالضم و الفتح و هو الذی یفسر الکلام بلسان آخر و المراد هنا مفسر القرآن و سائر ما أوحی إلی نبینا و سائر الأنبیاء صلوات الله علیه و علیهم.

و أرکانا لتوحیده أی لا یقبل التوحید من أحد إلا إذا کان مقرونا بالاعتقاد بولایتهم کما ورد فی أخبار کثیرة أن مخالفیهم مشرکون و أن کلمة التوحید فی القیامة تسلب من غیر الشیعة أو أنهم لو لم یکونوا لم یتبین توحیده فهم أرکانه أو المعنی أن الله جعلهم أرکان الأرض لیوحده الناس و فیه بعد.

و شهداء علی خلقه کما قال تعالی لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ و قد سبق فی الأخبار الکثیرة أن أعمال العباد تعرض علیهم و منارا فی بلاده أی یهتدی بهم أهل البلاد و دلاء علی صراطه أی دینه القویم فی الدنیا و الصراط المعروف فی الآخرة.

و آمنکم من الفتن أی فی الدین و أذهب عنکم الرجس أی الشرک و الشک و المعاصی کلها و وکدتم میثاقه أی المیثاق المأخوذ علی الأرواح أو الأعم منه و مما أخذ النبی صلی الله علیه و آله من الخلق علی ما أصابکم فی جنبه أی فی طاعته و حقه أو قربه و جواره کما قالوا فی قوله تعالی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللَّهِ و صرتم فی ذلک أی فی الجهاد أو فی کل من الأمور المتقدمة و کلمة فی تحتمل السببیة منه إلی الرضا أی رضا الله عنکم أو رضاکم عن الله.

فالراغب عنکم مارق أی خارج من الدین و اللازم لکم لاحق أی بکم أو بالدرجات العالیة و یقال زَهَقَ الْباطِلُ أی اضمحل و زهق السهم إذا جاوز

ص: 138

الموصولة»، یعنی رحمت غیر منقطع؛ زیرا بعد از هر امام، امام دیگری وجود دارد؛ همان طور که این کلام خداوند که فرموده است: «و لقد وصّلنا لهم القول لعلّهم یتذکرون»{ما پیوسته سخن را به ایشان گفتیم؛ شاید متذکر شوند.} در روایات به آن تفسیر شده است؛ یا اینکه یعنی رحمت متصل گشته بین خدا و بین آفریدگانش.

«الآیة المخزونة»، یعنی آنها نشانه قدرت خداوند متعال و عظمت او هستند؛ اما معرفت او، همان گونه که سزاوار است، جز از اولیای خاص، باز داشته می­شود؛ و در آن، اشاره به این که آیه­های موجود در بطن آیه­ها، همان امامان علیهم السلام هستند، وجود دارد؛ همان طور که در روایت­ها بیان شد. و همانا امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده است: برای خدا، نشانه­ای بزرگ­تر از من وجود ندارد.

«الامانة المحفوظة»، یعنی حفظ آنها، و بخشش جان­ها و مال­های جهانیان در نگهبانی از امامان، بر آنان واجب است؛ یا مراد، دارنده امانت است؛ یعنی ولایت آنان، امانت نگاه داشته شده و عرضه شده

ص: 140

الهدف و إلیکم أی کل حق یرجع إلیکم بآخره فإنکم الباعث لوصوله إلی الخلق أو فی القیامة یرجع إلیکم فإن حسابهم علیکم و إیاب الخلق إلیکم الإیاب بالکسر الرجوع أی رجوع الخلق فی الدنیا لجمیع أمورهم إلیهم و إلی کلامهم و إلی مشاهدهم أو فی القیامة للحساب و هو أظهر فالمراد بقوله تعالی إِنَّ إِلَیْنا إِیابَهُمْ أی إلی أولیائنا کما دلت علیه أخبار کثیرة.

و فصل الخطاب عندکم أی الخطاب الفاصل بین الحق و الباطل و آیات الله لدیکم أی آیات القرآن أو معجزات الأنبیاء.

و عزائمه فیکم أی الجد و الاهتمام فی التبلیغ و الصبر علی المکاره و الصدع بالحق فیکم وردت و علیکم وجبت أو الواجبات اللازمة التی لم یرخص فی ترکها إنما وجب علی العباد لکم کوجوب متابعتکم و الاعتقاد بإمامتکم و جلالتکم و عصمتکم أو ما أقسم الله به فی القرآن کالشمس و القمر و الضحی أنتم المقصودون بها أو القسم بها إنما هو لکم و قیل أی کنتم آخذین بالعزائم دون الرخص أو السور العزائم أو سائر الآیات نزلت فیکم أو قبول الواجبات اللازمة إنما هو بمتابعتکم أو الوفاء بالمواثیق و العهود الإلهیة فی متابعتکم.

و أمره إلیکم أی أمر الإمامة و ظاهره یومئ إلی التفویض (1) و الرحمة

ص: 139


1- 1. کان الانسب من شیخنا المؤلّف رحمه اللّه التعبیر بیوهم بدل یومی فان قوله علیه السلام فی الزیارة: و أمره الیکم لا یومی الی التفویض بعد أن کان التفویض ممّا نبرأ منه تبعا لائمتنا علیهم السلام و قد أمرونا فی کثیر من الأحادیث بلعن المفوضة و حتّی قرنوهم بالغلاة و نعتوهم بالکفر و الشرک. و قد سبق من شیخنا المؤلّف رحمه اللّه فی الجزء السابع ص 259 ط( کمبانیّ) نقلا عن عیون أخبار الرضا علیه السلام روایة حدیث أبی هاشم الجعفری حین سأل الإمام الرضا علیه السلام عن الغلاة و المفوضة فقال: الغلاة کفّار و المفوضة مشرکون، من جالسهم أو خالطهم أو واکلهم أو شاربهم أو واصلهم أو زوجهم أو تزوج الیهم أو أمنهم أو ائتمنهم. علی أمانة أو صدق حدیثهم أو أعانهم بشطر کلمة خرج من ولایة اللّه عزّ و جلّ و ولایة رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و ولایتنا أهل البیت. و کذلک خبر یزید بن عمیر المروی فی العیون أیضا و قال فیه: دخلت علی علی ابن موسی الرضا علیه السلام بمرو فقلت له یا ابن رسول اللّه روی لنا عن الصادق جعفر بن محمّد علیه السلام أنّه قال: لا جبر و لا تفویض أمر بین أمرین فما معناه؟ فقال: من زعم أن اللّه عزّ و جلّ فوض أمر الخلق و الرزق الی حججه علیه السلام فقد قال بالتفویض، و القائل بالجبر کافر و القائل بالتفویض مشرک. و نحو هذین الخبرین ممّا أوضح معنی تفویض أمر الخلق الی الأئمّة و أبطل قول المفوضة و أوجب لعنهم و مقاطعتهم. فکل ما ورد فی هذه الزیارة الجامعة- و غیرها مما یوهم ظاهره التفویض و لا یومی الی ذلک، فانما هو محمول علی رعایتهم علیهم السلام لامر خلقه عزّ و جلّ و قیامهم بینهم باعلاء دینه اذ أنهم علیه السلام حججه علی خلقه و أنهم عباد مکرمون لا یسبقونه بالقول و هم بأمره یعملون. و یزید ما قلناه ایضاحا ما جاء فی آخر الزیارة المذکورة من قوله علیه السلام و استرعاکم أمر خلقه أی جعلکم رعاة لامرهم و ولاة علیهم و أین هذا من التفویض المنهی عنه و الملعون قائله؟.

بر آسمان­ها و زمین است، و روایت­های بسیاری در این باره که امانت عرضه شده همان ولایت است، بیان شد؛ و بعید نیست که این کلمه در اصل، همان «المعروضة» باشد.

«الباب المبتلی به الناس» اشاره به کلام پیامبر صلی الله علیه و آله دارد که فرمود: مثل اهل بیت من، مثل باب الحطه - در میان بنی اسرائیل؛ به معنای راه آمرزش گناهان - است. در عبارت «أشهد أنَّ هذا»، اسم اشاره به وجوب پیروی مربوط است؛ یا به هر یک از چیزهایی که ذکر شده است. «سابق لکم فیما مضی»، یعنی در مورد امامان پیشین از شما جریان داشته است؛ و احتمال دارد زمان­های گذشته، و یا کتاب­های پیشین منظور باشد؛ معنای نخست آشکارتر است. «فجعلکم بعرشه محدقین»، یعنی گرداگرد.

«فجعلکم فی بیوت» اشاره به این دارد که آیات نازل شده بعد از آیه نور، در مورد ایشان نازل شده است؛ همان گونه که آیات بعدی، در مورد دشمنان ایشان نازل شده است؛ و روایات بسیاری در مورد آن، پیشتر ذکر شد. مقصود از «بیوت»، یا خانه­های معنوی است که همان خانه­های علم و حکمت و غیر آن، از کمالات و ذکر است، و آن کنایه از زیادی آن انوار از ایشان است؛ یا خانه­های صوری که همان خانه­های پیامبر و امامان - که درود خداوند بر او و بر آنا باد، - در زمان زنده بودن، و مرقدهای آنان بعد وفاتشان است. «طیّباً لخلقنا» با فتحه، اشاره به این دارد که در روایات آمده است که ولایت ایشان و محبت آنان، نشانه ولادت پاک است؛ و با ضمه، یعنی درود ما بر شما و پذیرفتن ولایت از جانب ما را سببی برای تزکیه اخلاق ما و اتصاف ما به اخلاق نیکو قرار داده است.

«و کنّا عنده مسلّمین بفضلکم»، اشاره به آنچه در روایات طینت (روایات مربوط به آفرینش مومنین از گل ائمه اطهار علیهم السلام) آمده است و نیز روایاتی که دلالت می­کند نزد ایشان کتابی وجود دارد که در آن، اسامی شیعیان و پدران آنان آمده است، دارد؛ و در بعضی نسخه­ها «مسمّین» آمده است و شاید همین بهتر باشد. «و لا خلق فیما بین ذلک شهید»، شهید یعنی آگاه؛ یا حاضر. «و خطر الرجل» با فتحه همه حروف، یعنی قدر و منزلت. «شأن» با همزه، یعنی امر، و حال. بیضاوی(1) درباره کلام خداوند متعال که فرموده است: «فی مقعد صدقٍ» گفته است: یعنی مقام پسندیده.

«ثبات مقامکم»، یعنی قیام شما در طاعت خدا و رضایت و معرفت او. «الاسرة من الرجل» با ضمه یعنی خانواده نزدیک، «السلم» با کسره، یعنی سازش و فرمانبرداری. «محتمل لعلمکم»، یعنی آنچه از شما آمده است را رد نمی­کنم، هرچند که فهم من به آن نرسد. «محتجب بذمّتکم»، یعنی

ص: 141


1- . تفسیر البیضاوی: 705؛ چاپ استامبول، سال 1305، با حاشیه قرآن کریم

الموصولة أی الغیر المنقطعة فإن کل إمام بعده إمام کما فسر قوله تعالی وَ لَقَدْ وَصَّلْنا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ بذلک فی بعض الأخبار أو الموصولة بین الله و بین خلقه.

و الآیة المخزونة أی هم علامة قدرة الله تعالی و عظمته لکن معرفة ذلک کما ینبغی مخزونة إلا عن خواص أولیائهم و فیه إشارة إلی أن الآیات فی بطون الآیات هم الأئمة علیهم السلام کما مر فی الأخبار وَ قَدْ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ: مَا لِلَّهِ آیَةٌ أَکْبَرُ مِنِّی.

و الأمانة المحفوظة أی یجب علی العالمین حفظهم و بذل أنفسهم و أموالهم فی حراستهم أو المراد ذو الأمانة بمعنی أن ولایتهم الأمانة المحفوظة المعروضة

ص: 140

با وارد شدن من در پناه و امان شما، از هلاکتگاه­ها در پوشش هستم.

«مؤمن بإیابکم»، یعنی به بازگشت شما در دنیا برای برتری دادن دین و انتقام از کافران و منافقان، قبل از قیامت؛ و عبارت بعدی، آن را تفسیر کرده است، و این دو عبارت دلالت بر بازگشت همه امامان دارند؛ بیان آن در کتاب الغیبة گذشت. «الإرتقاب»، یعنی انتظار. گفته می­شود: «لاذ به»، یعنی به او پناه برد و فریاد خواست. «مؤمن بسرّکم و علانیتکم»، یعنی به امام غایب و ظاهر شما؛ یا به آنچه از کمالات شما ظاهر گشته است، و به آنچه از احوالات عجیب شما که بر بیشتر آفریدگان پنهان است؛ و همین معنی آشکارتراست.

«مفوّض فی ذلک کلّه إلیکم»، یعنی در هیچ یک از کارهایتان به شما اعتراض نمی­کنم، و می­دانم که هر آنچه که آورده­اید، به امر خدای متعال است؛ یا تمام امورم را به شما تسلیم می­کنم تا اشکالات آن را اصلاح کنید، چه در زمان زنده بودن، و چه در زمان مرده بودن؛ معنی نخست آشکارتر است. «مسلّم فیه»، یعنی به خاطر حاکم نبودن شما و غیبتتان و غیر آن، برخداوند متعال اعتراض نمی­کنم؛ بلکه تسلیم می­شوم و همراه شما، به قضای او خشنود می­شوم؛ یعنی همان گونه که تسلیم شدید و خشنود گشتید. «قلبی لکم مسلّم»، یعنی دلم تسلیم شما است و چیزی در مورد اعمال و گفته­ها و احوال شما در آن رسوخ نمی­کند. «رأیی لکم تبع»، یعنی نظر من تابع نظر شما است.

«یردّکم فی أیّامه»، اشاره به رجعت دارد؛ و نیز به آنچه در روایات آمده است، مبنی بر این که مراد از روزها در کلام خداوند متعال که فرموده است: «و ذکّرهم بأیّام الله»، همان روزهای قیام و ظهور حضرت قائم علیه السلام است؛ ومراد از «الجبت و الطاغوت»، خلیفه اول و دوم، و مراد از «الشیاطین»، سایر خلفای ستمکار هستند.

«الولیجة»، یعنی وارد شده، و خویشان و نزدیکان شخص، یا کسی که او را مورد اعتماد برای خودت از غیر خانواده­ات می­گیری، و مرد گاهی در میان قوم است و از آنها نیست، یعنی از غیر ایشان، کسی را که در دینم و سایر کارهایم بر او اعتماد کنم، نمی­گیرم؛ یا از هر کسی که او را با شما در امامت و خلافت داخل گردانیدند و از شما نیست، بیزار هستم؛ و آن اشاره دارد به این که مؤمنین در کلام خداوند متعال که فرموده است: «و لم یتّخذوا من دون الله و لا رسوله و لا المؤمنین ولیجة»{و غیر از خدا و فرستاده او و مؤمنان، محرم اسراری نگرفته اند.}، همان امامان علیهم السلام هستند؛ و بعضی از مفسران در مورد آن گفته­اند: یعنی رابط و همرازی از مشرکان که با آنها معاشرت و دوستی می­کنید. «اقتصّ أثره»، یعنی از آن پیروی کرد.

«الزمرة» با ضمه، یعنی گروه و جماعت. «یکرّ فی رجعتکم»؛ «الکرّ»، یعنی بازگشت؛

ص: 142

علی السماوات و الأرض و قد مر أخبار کثیرة فی أن الأمانة المعروضة هی الولایة و لا یبعد أن یکون فی الأصل المعروضة.

و الباب المبتلی به الناس إشارة إلی قَوْلِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله: مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی مَثَلُ بَابِ حِطَّةٍ.

أشهد أن هذا اسم الإشارة راجع إلی وجوب المتابعة أو إلی کل من المذکورات سابق لکم فیما مضی أی جار لکم فیما مضی من الأئمة و یحتمل الأزمنة السالفة و الکتب المتقدمة و الأول أظهر فجعلکم بعرشه محدقین أی مطیفین. فجعلکم فی بیوت إشارة إلی أن الآیات التی بعد آیة النور أیضا نزلت فیهم کما أن الآیات التی بعدها نزلت فی أعدائهم و قد تقدمت الأخبار الکثیرة فی ذلک فالمراد بالبیوت إما البیوت المعنویة التی هی بیوت العلم و الحکمة و غیرهما من الکمالات و الذکر فیها کنایة عن استفاضة تلک الأنوار منهم أو البیوت الصوریة التی هی بیوت النبی و الأئمة صلوات الله علیه و علیهم فی حیاتهم و مشاهدهم بعد وفاتهم

طیبا لخلقنا بالفتح إشارة إلی ما مر فی الروایات أن ولایتهم و حبهم علامة طیب الولادة أو بالضم أی جعل صلاتنا علیکم و ولایتنا لکم سببا لتزکیة أخلاقنا و اتصافنا بالأخلاق الحسنة.

و کنا عنده مسلمین بفضلکم إشارة إلی ما ورد فی أخبار الطینة و الأخبار الدالة علی أن عندهم کتابا فیه أسماء شیعتهم و أسماء آبائهم و فی بعض النسخ مسمین و لعله أظهر و لا خلق فیما بین ذلک شهید أی عالم أو حاضر و خطر الرجل بالتحریک قدره و منزلته و الشأن بالهمز الأمر و الحال و قال البیضاوی (1) فی قوله تعالی فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ أی مقام مرضی و ثبات مقامکم أی قیامکم فی طاعة الله و مرضاته و معرفته و الأسرة بالضم من الرجل الرهط الأدنون و السلم بالکسر المصالحة و الانقیاد محتمل لعلمکم أی لا أرد ما ورد عنکم و إن لم یبلغ إلیه فهمی محتجب بذمتکم أی

ص: 141


1- 1. تفسیر البیضاوی ص 705 طبع إسلامبول سنة 1305 بهامش القرآن الکریم.

گفته می­شود: «کرّه»؛ و «کرّ بنفسه»، گاهی متعدّی می­شود و گاهی نمی­شود؛ جوهری این را بیان کرده است.(1)

و این هم چنین دلالت بر بازگشت شیعیان خاص در هنگام رجعت دارد. «من أراد الله بدأ بکم»، یعنی کسی که به شما آغاز نکند، خدا را نخواسته است، بلکه شیطان را خواسته است. «من وحّده قبل عنکم»، یعنی کسی که شما را قبول نکرد، یکتا پرست نیست، بلکه مشرک است، هرچند اظهار یکتا پرستی نماید.

«بکم فتح الله»، یعنی در وجود، یا خلافت، یا همه نیکی­ها؛ و احتمال دارد حرف باء، سببیه یا صله باشد. «بکم یختم»، یعنی دولت شما آخرین دولت­ها است، و دولت در آخرت نیز برای شما است. «ألا بإذنه»، یعنی هنگام برپا شدن قیامت، یا هر وقت دیگر که او بخواهد. گفته می­شود: «طأطأ رأسه»، یعنی سرش را خم کرد و پایین آورد. «بخع کل ّمتکبّر لطاعتکم»؛ «بخع بالحق، بخوعاٌ»، یعنی به آن اقرار کرد، و برای آن فروتنی نمود، مانند «نجع» با کسره، «نجاعة»؛ و در بعضی نسخه­ها با حرف نون آمده است؛ «نخع لی بحقّی»، مانند «منع»، یعنی به حق من اقرار کرد.

«ذکرکم فی الذّاکرین»، یعنی هرچند ذکر شما در ظاهر در بین ذکر گویندگان است، اما نسبتی بین ذکر شما و ذکر دیگران نیست. «فما أحلی أسمائکم»، و عبارت­های بعدی نیز این گونه است، و تطبیق این بندها با اندک تکلّفی ممکن است، هرچند نیازی به آن نیست؛ زیرا مجموع آنها در برابر مجموع بندهای دیگر است. «منتهاه»، یعنی هر خیری در آخرت به سوی شما باز می­گردد؛ چون شما عامل آن خیر هستید؛ یا خیرات کامل و نازل شده از سوی خدا به شما منتهی می­شود و بر شما نازل می­گردد. «جمیل بلائکم»، یعنی نعمت شما؛ و «البلاء»، ممکن است بخشش و رنج و سختی باشد. «غمرة الشیء»، یعنی شدت و ازدحام آن. «من شفا جرف الهلکات»؛ «شفا» از هر چیز یعنی لبه و کناره آن؛ «الجرف» با یک یا دو ضمه، یعنی آنچه را که سیل­ها از جا کنده و از زمین، خورده و برداشته است؛ جوهری این را گفته است.(2)

«بموالاتکم تمّت الکلمة»، یعنی کلمه توحید، یا ایمان؛ اشاره به فرمایش خداوند بلند مرتبه که فرموده است: «الیوم أکملت لکم دینکم»{امروز دین شما را برایتان کامل گردانیدم.}، دارد. «المفترضة» به صیغه مفعول است؛ گفته می­شود: «إفترضه الله»، یعنی خداوند آن را واجب نمود. «لکم المودّة الواجبة»، یعنی در کلام خداوند متعال که فرموده است: «قل لا أسئلکم علیه أجراٌ إلّا المودّة فی القربی»{بگو من مزدی از شما نمی­خواهم، جز دوستی شما در اهل بیتم.}.

ص: 143


1- . صحاح الجوهری 2: 805
2- . الصحاح 4: 1336

مستتر عن المهالک بدخولی فی ذمتکم و أمانکم.

مؤمن بإیابکم أی برجعتکم فی الدنیا لإعلاء الدین و الانتقام من الکافرین و المنافقین قبل القیامة و الفقرة التالیة مفسرة لها و هما تدلان علی رجعة جمیع الأئمة و قد مر بیانها فی کتاب الغیبة و الارتقاب الانتظار و یقال لاذ به إذا التجأ به و استغاث مؤمن بسرکم و علانیتکم أی بالإمام المختفی و الظاهر منکم أو بما ظهر من کمالاتکم و بما استتر عن أکثر الخلق من غرائب أحوالکم و هذا أظهر.

و مفوض فی ذلک کله إلیکم أی لا أعترض علیکم فی شی ء من أمورکم و أعلم أن کل ما تأتون به فهو بأمره تعالی أو أسلم جمیع أموری إلیکم لکی تصلحوا خللها حیا و میتا و الأول أظهر و مسلم فیه أی لا أعترض علی الله تعالی فی عدم استیلائکم و غیبتکم و غیر ذلک بل أسلم و أرضی بقضائه معکم أی کما سلمتم و رضیتم و قلبی لکم مسلم أی منقاد لا یختلج فیه شی ء لشی ء من أفعالکم و أقوالکم و أحوالکم و رأیی لکم تبع أی تابع لرأیکم.

و یردکم فی أیامه إشارة إلی الرجعة و إلی ما ورد فی الأخبار أن المراد بالأیام فی قوله تعالی وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ هی أیام قیام القائم علیه السلام و من الجبت و الطاغوت أی الأول و الثانی و الشیاطین سائر خلفاء الجور.

و الولیجة الدخیلة و خاصتک من الرجال أو من تتخذه معتمدا علیه من غیر أهلک و الرجل یکون فی القوم و لیس منهم أی لا أتخذ من غیرهم من أعتمد علیه فی دینی و سائر أموری أو أبرأ من کل من أدخلوه معکم فی الإمامة و الخلافة و لیس منکم و فیه إشارة إلی أن المؤمنین فی قوله تعالی وَ لَمْ یَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لَا الْمُؤْمِنِینَ وَلِیجَةً هم الأئمة علیهم السلام و قال بعض المفسرین فیها أی دخلا و بطانة من المشرکین یخالطونهم و یودونهم و اقتص أثره أی تتبعه.

و الزمرة بالضم الفوج و الجماعة و یکر فی رجعتکم الکر الرجوع

ص: 142

«المقام المحمود»، همان مقام شفاعت بزرگ است؛ همان طور که خداوند بلند مرتبه فرموده است: «عسی أن یبعثک ربّک مقاماً محموداً»{امید که پروردگارت تو را به مقامی ستوده برساند.}. «المقام المعلوم»، یعنی در نزدیکی و کمال؛ اشاره به فرمایش خداوند بلند مرتبه دارد که فرموده است: «و ما منّا إلا له مقامٌ معلوم»{و هیچ یک از ما [فرشتگان] نیست مگر [اینکه] برای او [مقام و] مرتبه ای معیّن است.}؛ همان طور که گذشت، در بطن آیه وجود دارد. «لا تزغ قلوبنا»، یعنی آن را به باطل مایل مگردان. در عبارت «أن کان»، «أن» مخففه از مثقله است؛ «وعد ربّنا لمفعولاً»، یعنی آنچه از اجابت شدن دعاها، و مضاعف کردن ثواب ها به ما وعده داده است.

«لایأتی علیها إلّا رضاکم»، یعنی فقط خشنودی شما از ما، و شفاعت شما برای ما آن را از بین می­برد و محو می­نماید؛ گفته می­شود: «أتی علیه الدهر»، یعنی روزگار او را هلاک گرداند. در عبارت «لمّا استوهبتم»،

کلمه «لمّا» ایجابی است، به معنی «إلّا»؛ یعنی از شما در همه احوال درخواست می­نمایم، و شما را قسم میدهم، جز در حالت بخشش خواستن شما از خداوند برای من، که آن هم، زمان دست یافتن به خواسته است. «و لا قالٍ»، یعنی کینه توز. «و لا مالّ»، برگرفته از ملال است. «أعلا کعبی بموالاتکم»، یعنی مرا بر دشمنانم غلبه دهد؛ به این صورت که آنها را زیر پایم قرار دهد؛ یا اینکه مراد، مطلق علو و برتری است؛ و جزری در مورد داستان قیله گفته است:(1)

به خدا سوگند، مقام تو پیوسته عالی خواهد بود؛ و آن دعای طلب شکوه و بزرگی برای او است. تمام.

«الإخبات»، یعنی فروتنی. «اجعلونی فی همّکم»، یعنی مرا از کسانی قرار دهید که به امورشان اهتمام می­ورزید، و شما به شفاعت آنان نسبت در دنیا و آخرت توجه دارید.

می­گویم

سخن را در شرح این زیارت کمی بسط دادم، هرچند به دلیل ترس از زیاده روی، حق آن را به طور کامل ادا نکردم؛ چون این زیارت از صحیح­ترین روایات در سند، و از فراگیر ترین زیارات از نظر مورد، و از فصیح­ترین آنها در لفظ، و از بلیغ­ترینشان در معنی، و از والاترین آنها در جایگاه می­باشد.

ص: 144


1- . النهایه 4: 23

یقال کره و کر بنفسه یتعدی و لا یتعدی ذکره الجوهری (1) و هذا یدل علی رجوع خواص الشیعة أیضا فی رجعتهم من أراد الله بدأ بکم أی من لم یبدأ بکم فلم یرد الله بل أراد الشیطان و من وحده قبل عنکم أی من لم یقبل عنکم فلیس بموحد بل هو مشرک و إن أظهر التوحید.

بکم فتح الله أی فی الوجود أو الخلافة أو جمیع الخیرات و الباء تحتمل السببیة و الصلة و بکم یختم أی دولتکم آخر الدول و الدولة فی الآخرة أیضا لکم إلا بإذنه أی عند قیام الساعة أو فی کل وقت یرید و یقال طأطأ رأسه أی طأمنه و خفضه و بخع کل متکبر لطاعتکم بخع بالحق بخوعا أقر به و خضع به کنجع بالکسر نجاعة و فی بعض النسخ بالنون یقال نخع لی بحقی کمنع أی أقر.

ذکرکم فی الذاکرین أی و إن کان ذکرکم فی الظاهر مذکورا من بین الذاکرین و لکن لا نسبة بین ذکرکم و ذکر غیرکم فما أحلی أسماءکم و کذا البواقی و یمکن تطبیق الفقرات بأدنی تکلف مع أنه لا حاجة إلیه إذ مجموع تلک الفقرات فی مقابلة مجموع الفقرات الأخر و منتهاه أی کل خیر یرجع بالآخرة إلیکم لأنکم سببه أو الخیرات الکاملة النازلة من الله ینتهی إلیکم و ینزل علیکم جمیل بلائکم أی نعمتکم و البلاء تکون منحة و محنة و غمرة الشی ء شدته و مزدحمه من شفا جرف الهلکات شفا کل شی ء حرفه و جانبه و الجرف بالضم و بضمتین ما تجرفته السیول و أکلته من الأرض قاله الجوهری (2).

و بموالاتکم تمت الکلمة أی کلمة التوحید أو الإیمان إشارة إلی قوله تعالی الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ و المفترضة علی بناء المفعول یقال افترضه الله أی أوجبه و لکم المودة الواجبة أی فی قوله تعالی قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی

ص: 143


1- 1. صحاح الجوهریّ ج 2 ص 805.
2- 2. الصحاح ج 4 ص 1336.

می­گویم

از میان یکی از نوشته­های اصحابمان یک نسخه قدیمی دیدم که این زیارت را در آن ذکر کرده و قبل از آن، دعای اذن را آورده و گفته است: هنگامی که وارد صحن شدی، روبروی قبله بر در بایست و بگو:

خدایا، من بر در خانه­ای از خانه­های پیامبرت محمد صلی الله علیه و آله ایستاده­ام و تو از وارد شدن مردم به خانه­هایشان جز به اجازه آنان باز داشته­ و فرموده­ای: «ای کسانی که ایمان آورده­اید، به خانه­های پیامبر وارد نشوید، مگر اینکه به شما اجازه داده شود؛» خدایا، من به حرمت پیامبرت در غیبت او ایمان دارم، همان طور که در حضور او اعتقاد دارم، و می­دانم که پیامبران و جانشینان تو زنده­اند و نزد تو روزی می­خورند، *مکان مرا در این وقت و زمان می­بینند، و سخن مرا می­شنوند، و جواب سلامم را می­دهند، و تو شنیدن کلام آنها را از من باز داشتی، و دریچه فهم و درک من به لذت مناجات­هایشان را باز کردی؛ پس در ابتدا از تو اجازه می­خواهم ای پروردگار، و در مرحله دوم، از رسول تو - که درودهای تو بر او و بر خاندان او باد، - اجازه می­خواهم؛ و از خلیفه­ات، امامی که طاعتش را بر من واجب ساختی، برای وارد شدن به خانه­اش در این ساعت اجازه می­خواهم؛ و از فرشتگان

فرمانبردار برای تو و شنوا که سرپرستی این بارگاه با برکت را بر عهده دارند، اجازه ورود می­خواهم؛ سلام بر شما ای فرشتگان گمارده شده برای سرپرستی این زیارتگاه با شکوه و با برکت، و رحمت خداوند و برکت­های او بر شما باد.

من با اجازه خدا و اجازه فرستاده او، و اجازه جانشینانش، و اجازه این امام، و با اجازه شما که درود

ص: 145

و المقام المحمود هو مقام الشفاعة الکبری کما قال تعالی عَسی أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً و المقام المعلوم أی فی القرب و الکمال إشارة إلی قوله تعالی وَ ما مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ فی بطن الآیة کما مر لا تُزِغْ قُلُوبَنا أی لا تملها إلی الباطل إن کان إن مخففة من المثقلة وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولًا أی ما وعده لنا من إجابة الدعوات و تضعیف المثوبات.

لا یأتی علیها إلا رضاکم أی یذهبها و لا یمحوها إلا رضاکم عنا و شفاعتکم لنا یقال أتی علیه الدهر أی أهلکه لما استوهبتم کلمة لما إیجابیة بمعنی إلا أی أسألکم و أقسم علیکم فی جمیع الأحوال إلا حال الاستیهاب الذی هو وقت حصول المطلوب و لا قال أی مبغض و لا مال من الملال و أعلی کعبی بموالاتکم أی غلبنی علی أعدائی بأن یجعلهم تحت قدمی أو المراد مطلق العلو و الرفعة و قال الجزری (1) فی حدیث قیلة و الله لا یزال کعبک عالیا هو دعاء لها بالشرف و العلو انتهی.

و الإخبات الخضوع اجعلونی فی همکم أی فیمن تهتمون لأمورهم و لکم العنایة فی شأنهم بالشفاعة لهم فی الدنیا و الآخرة.

أقول

إنما بسطت الکلام فی شرح تلک الزیارة قلیلا و إن لم أستوف حقها حذرا من الإطالة لأنها أصح الزیارات سندا و أعمها موردا و أفصحها لفظا و أبلغها معنی و أعلاها شأنا(2)

ص: 144


1- 1. النهایة ج 4 ص 23.
2- 2. لقد عکف کثیر من الاعلام علی شرح هذه الزیارة اهتماما بها فشرحوا بعض ما ورد فیها ممّا یوجب الایهام و أوضحوا بعض ألفاظها و معانیها المغلقة دفعا للاعتراض وردا للانتقاد و قد ذکر جملة منهم شیخنا الحجة الرازیّ دام ظله فی کتابه الذریعة و الی القارئ أسماء من ذکرهم فی خصوص ج 13- و هم. «1» الشیخ أحمد بن زین الدین الاحسائی المتوفی 1243 أو 41 و شرحه مطبوع و عندی منه نسخة مخطوطة کتبت فی حیاة المؤلّف فی سنة 1238 بعد تألیفه بثمان سنین. «2» المولی محمّد تقی المجلسیّ والد شیخنا الباقر مؤلف کتابنا هذا- البحار 3- السیّد حسین بن محمّد تقی الهمدانیّ و اسم شرحه الشموس الطالعة. «4» السیّد عبد اللّه شبر الحسینی و اسم شرحه الأنوار اللامعة و هو مطبوع. «5» السیّد میرزا علی نقی بن المجاهد الطباطبائی الحائری. «6» المیرزا محمّد علیّ بن محمّد نصیر الچهاردهی الرشتی 7- السیّد محمّد بن محمّد باقر الحسینی النائینی المختاری. «8» السیّد محمّد بن عبد الکریم الطباطبائی البروجردی و اسم شرحه الاعلام اللامعة و غیرهم ممن لا یسمعنا الوقت باستقرائهم.

خداوند بر همه شما باد، وارد این خانه می­شوم تا به واسطه فرستاده­اش محمد و خاندان پاک او به خداوند متعال تقرّب جویم؛ پس ای فرشتگان خداوند، یاوران و همراهان من باشید تا وارد این خانه گردم، و از خداوند به شیوه­های گوناگون درخواست نمایم، و به بندگی او و فرمانبرداری از این امام و پدرانش - که درود خداوند بر آنها باد، - اعتراف کنم

سپس در حالی که پای راستت را جلوتر می­گذاری داخل شو و بگو: به نام خدا و در راه خدا، و بر آیین رسول خدا، گواهی می­دهم که هیچ خدایی جز الله نیست، او یگانه است و شریکی ندارد، و گواهی می­دهم که محمد، بنده و فرستاده او است.

سپس صد مرتبه «الله اکبر» بگو و روبروی ضریح بایست و قبله را در روبرویت داشته باش و بگو: سلام بر شما ای اهل بیت پیامبر...، و درست مانند آنچه پیشتر گذشت، نقل نموده است؛ جز اینکه بعد از کلام حضرت علیه السلام که فرموده است: «به یقین، وعده پروردگارمان محقق می­شود.»، گفته است: سپس روی قبر بیفت و بگو: ای ولیّ خدا...؛ تا آخر زیارت.

روایت5.

سپس بدان هنگامی که این زیارت را در نسخه اصلی تصحیح شده قدیمی از نوشته­های اصحاب پیشینمان دیدم، که آن را در ابتدای کتابمان، به «کتاب العتیق» نام نهادیم که گسترده­تر از این زیارت است که در اینجا آوردیم؛ علاوه بر این که اختلافاتی در بین الفاظ آن وجود داشت؛ از این رو بهتر دیدم که آن را بیاورم، و آن را زیارت سوم قرار دادم:

زیارت سوم: گفته است: هرگاه به مرقد آنها رسیدی، بگو: حمد و ستایش مخصوص پروردگار جهانیان است، او بخشایشگر و مهربان است، کسی که مانندی برای او وجود ندارد، و او شنوا و دانا است، و هیچ خدایی جز الله پادشاه حقیقی و آشکار، وجود ندارد، و خداوند، پروردگار عرش بزرگ، پاک و منزه است؛ درودها و تحیت­ها و مهربانی و آمرزش و رضوان و فضل و کرامت و رحمت و برکت­های خداوند، و درودهای فرشتگان مقرّب او، و پیامبران فرستاده شده­اش، و شهیدان و صدیقان، و بندگان نیک او، و هر کس از اولین و آخرین که تسبیح خدا کند، به گنجایش همه آسمان­ها و زمین­ها، و به گنجایش همه چیزها، و به تعداد همه چیزها، تا ابد، و مانند ابد، و بعد از ابد مانند ابد، و چندین برابر تمامی آن، و در همه آنها به صورت سرمدی و پیوسته، به همراه جاودانگی فرمانروایی خداوند و بقای صورت بزرگوارانه او، بر آقای فرستادگان، و آخرین پیامبران،

ص: 146

أقول

رأیت من بعض تألیفات أصحابنا نسخة قدیمة ذکر فیها هذه الزیارة و قدم قبلها دعاء الإذن فقال: إِذَا دَخَلْتَ الْمَشْهَدَ فَقِفْ عَلَی الْبَابِ مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةِ وَ قُلِ اللَّهُمَّ إِنِّی قَدْ وَقَفْتُ عَلَی بَابِ بَیْتٍ مِنْ بُیُوتِ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ قَدْ مَنَعْتَ النَّاسَ الدُّخُولَ إِلَی بُیُوتِهِ إِلَّا بِإِذْنِ نَبِیِّکَ فَقُلْتَ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ اللَّهُمَّ وَ إِنِّی أَعْتَقِدُ حُرْمَةَ نَبِیِّکَ فِی غَیْبَتِهِ کَمَا أَعْتَقِدُهَا فِی حَضْرَتِهِ وَ أَعْلَمُ أَنَّ رُسُلَکَ وَ خُلَفَاءَکَ أَحْیَاءٌ عِنْدَکَ یُرْزَقُونَ یَرَوْنَ مَکَانِی فِی وَقْتِی هَذَا وَ زَمَانِی وَ یَسْمَعُونَ کَلَامِی وَ یَرُدُّونَ عَلَیَّ سَلَامِی وَ أَنَّکَ حَجَبْتَ عَنْ سَمْعِی کَلَامَهُمْ وَ فَتَحْتَ بَابَ فَهْمِی بِلَذِیذِ مُنَاجَاتِهِمْ وَ إِنِّی أَسْتَأْذِنُکَ یَا رَبِّ أَوَّلًا وَ أَسْتَأْذِنُ رَسُولَکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ثَانِیاً وَ أَسْتَأْذِنُ خَلِیفَتَهُ الْإِمَامَ الْمَفْرُوضَ عَلَیَّ طَاعَتُهُ فِی الدُّخُولِ فِی سَاعَتِی هَذِهِ إِلَی بَیْتِهِ وَ أَسْتَأْذِنُ مَلَائِکَتَکَ الْمُوَکَّلِینَ بِهَذِهِ الْبُقْعَةِ الْمُبَارَکَةِ الْمُطِیعَةِ لَکَ السَّامِعَةِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ أَیُّهَا الْمَلَائِکَةُ الْمُوَکَّلُونَ بِهَذَا الْمَشْهَدِ الشَّرِیفِ الْمُبَارَکِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

بِإِذْنِ اللَّهِ وَ إِذْنِ رَسُولِهِ وَ إِذْنِ خُلَفَائِهِ وَ إِذْنِ هَذَا الْإِمَامِ وَ بِإِذْنِکُمْ صَلَوَاتُ

ص: 145

و امام پرهیزکاران، و سرپرست مؤمنان، و پناه جهانیان، و چراغ بینندگان، و امان بیمناکان، و دنباله­رو ایمان، و همنشین قرآن، و نور نورها، و هدایت­گر نیکوکاران، و ستون خداوند جبار، و حجت او بر جهانیان، و برگزیدگان او از میان پیشینیان و پسینیان، محمد پسر عبدالله، پیامبر و فرستاده و دوست و برگزیده و خاص و خالص و رحمت و نور و نماینده و امانتدار و حجاب و چشم و یاد و ولیّ و و کنار و راه او، و دستاویز محکم، و ریسمان استوار، و برهان آشکار، و مثل اعلا، و دعوت نیکو، و نشانه بزرگ، و حجت با عظمت، و فرستاده بزرگوار، و مهرورز و مهربان، و نیرومند و شکست ناپذیر و شفاعت کننده و فرمانروا، و بر تمامی امامان، باد. سلام بر:

امیرالمؤمنین علی، و حسن و حسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و حسن و واپسین جانشین، مهدی؛ بر او و بر آنان، که پاکان و پاکیزگان و فرمانبرداران و مقرّب درگاه خداوند هستند، بر همه آنان درود و رحمت باد. برترین سلام خدا و فراوان­ترین رحمت او، و پاک­ترین تحیت­ها، و شریف­ترین درودها، و بزرگ­ترین برکت­های او، تا ابد و از سوی تمامی مردان و زنان با ایمان، زنده و مرده، از جانب من و پدر و مادر و خانواده و فرزندان و برادران و خواهران و خانواده و نزدیکان من، در مدت باقیمانده عمر من، و بعد از وفاتم، و تا آن زمان که خورشید طلوع و غروب کند، بر او و بر همه آنان باد؛ سلام خداوند بر آنها در میان پیشینیان باد؛ سلام خداوند بر آنها در میان پسینیان باد؛ و سلام خداوند بر آنها در روزی که مردم برای پروردگار جهانیان بر می­خیزند، باد.

سلام بر تو ای پیامبر، و رحمت خداوند و برکت­های او بر تو باد؛ سلام بر تو ای رسول خدا، سلام بر تو ای برگزیده خداوند از آفریدگانش، و بهترین او از میان مخلوقاتش؛ سلام بر تو ای امانتدار خدا بر رسالت، و امور بزرگ او، پایان بخش گذشتگان، و باز کننده آنچه بسته شده(1)

است، و سیطره یافته بر همه آنها؛ و رحمت خداوند و برکت­های او بر تو باد؛ سلام بر تو ای پیشوای فرستادگان، سلام بر تو ای آخرین پیامبران، سلام بر تو ای امام پرهیزکاران، سلام بر تو ای سرپرست مؤمنان، سلام بر تو ای سرور مسلمانان، سلام بر تو ای حجت خداوند بر جهانیان، سلام بر تو ای بنده خالص خدا، و دوست و حبیب و برگزیده او از گذشتگان و آیندگان، سلام

ص: 147


1- . گره زده شده. خ ل

اللَّهِ عَلَیْکُمْ أَجْمَعِینَ أَدْخُلُ إِلَی هَذَا الْبَیْتِ مُتَقَرِّباً إِلَی اللَّهِ تَعَالَی بِرَسُولِهِ مُحَمَّدٍ وَ بِآلِهِ الطَّاهِرِینَ فَکُونُوا مَلَائِکَةَ اللَّهِ أَعْوَانِی وَ کُونُوا أَنْصَارِی حَتَّی أَدْخُلَ هَذَا الْبَیْتَ وَ أَدْعُوَ اللَّهَ بِفُنُونِ الدَّعَوَاتِ وَ أَعْتَرِفَ لِلَّهِ بِالْعُبُودِیَّةِ وَ لِهَذَا الْإِمَامِ وَ آبَائِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ بِالطَّاعَةِ ثُمَّ ادْخُلْ مُقَدِّماً رِجْلَکَ الْیُمْنَی وَ قُلْ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ ثُمَّ قُلِ اللَّهُ أَکْبَرُ مِائَةَ مَرَّةٍ وَ قِفْ مُسْتَقْبِلَ الضَّرِیحِ وَ اجْعَلِ الْقِبْلَةَ بَیْنَ کَتِفَیْکَ وَ قُلِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَ ذَکَرَ مِثْلَ مَا مَرَّ سَوَاءً إِلَّا أَنَّهُ قَالَ بَعْدَ قَوْلِهِ علیه السلام إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولًا ثُمَّ انْکَبَّ عَلَی الْقَبْرِ وَ قُلْ یَا وَلِیَّ اللَّهِ إِلَی آخِرِ الزِّیَارَةِ.

«5»

ثم اعلم أنی لما رأیت تلک الزیارة أیضا فی أصل مصحح قدیم من تألیفات قدماء أصحابنا سمیناه فی أول کتابنا بالکتاب العتیق أبسط مما أوردنا مع اختلافات فی ألفاظها فأحببت إیرادها و جعلتها.

الزیارة الثالثة قَالَ: إِذَا وَصَلْتَ إِلَیْهِمْ فَقُلْ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الَّذِی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ ءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا الَّلهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ الْمُبِینُ وَ سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ تَحِیَّاتُهُ وَ رَأْفَتُهُ وَ مَغْفِرَتُهُ وَ رِضْوَانُهُ وَ فَضْلُهُ وَ کَرَامَتُهُ وَ رَحْمَتُهُ وَ بَرَکَاتُهُ وَ صَلَوَاتُ مَلَائِکَتِهِ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَنْبِیَائِهِ الْمُرْسَلِینَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ عِبَادِهِ الصَّالِحِینَ وَ مَنْ سَبَّحَ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ مِلْ ءَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ وَ مِلْ ءَ کُلِّ شَیْ ءٍ وَ عَدَدَ کُلِّ شَیْ ءٍ وَ زِنَةَ کُلِّ شَیْ ءٍ أَبَداً وَ مِثْلَ الْأَبَدِ وَ بَعْدَ الْأَبَدِ مِثْلَ الْأَبَدِ وَ أَضْعَافَ ذَلِکَ کُلِّهِ فِی مِثْلِ ذَلِکَ کُلِّهِ سَرْمَداً دَائِماً مَعَ دَوَامِ مُلْکِ اللَّهِ وَ بَقَاءِ وَجْهِهِ الْکَرِیمِ عَلَی سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ وَ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ

ص: 146

بر تو ای مژده دهنده و بیم دهنده، سلام بر تو ای محمد پسر عبدالله، سلام بر تو ای اباالقاسم و بر خاندان تو؛ و رحمت خداوند و برکت­های او بر تو باد.

سلام بر شما ای خاندان نبوت، و جایگاه رسالت، و مرکز فرود آمدن و بالا رفتن فرشتگان، و جای فرود آمدن وحی، و معدن رحمت، و جایگاه آرامش، و گنجینه­داران دانش، و سر حد نهایی بردباری، و اصول و اساس کرم و بزرگواری، و پیشوایان ملّت­ها، و در اختیار دارندگان نعمت­ها، و ریشه و اصل نیکان، و استوانه­های خداوند جبار، و سیاست مداران امور بندگان، و پایه­ها و ستون­های شهرها، و درهای ایمان، و امانتداران خداوند رحمان، و نژاد پیامبران، و زبده رسولان، و آل یاسین، و خانواده انتخاب شده پروردگار جهانیان؛ و رحمت خدا و برکت­های او بر شما باد. سلام بر شما پیشوایان هدایت، و چراغ­های تاریکی، و اهل تقوی، و نشانه های پرهیزکاری و صاحبان خرد، و دارندگان عقل و هوشیاری، سروران مخلوقات، و ماه­های تابان دنیا، و وارثان پیامبران، و نمونه والا، و اهل دعوت نیکو، و حجّت­ های خدا بر کسانی که در آسمان و زمین و آخرت و دنیا هستند ؛ و رحمت خدا و برکت­های او بر شما باد.

سلام بر جایگاه­های شناخت خدا، و مسکن­های برکت خدا، و کان­های حکمت و فرزانگی خدا، و گنجوران علم خدا، و نگهبانان راز خدا، و حاملان کتاب خدا، *و وارثان رسول خدا صلی الله علیه و آله؛ و رحمت خدا و برکت­های او بر شما باد. سلام بر دعوت کنندگان به سوی خدا، و رهنمایان به سوی خدا، و اذن­دارندگان از سوی خدا، و برپا کنندگان حق خدا، و سخن گویان از طرف خدا، و استقرار یافتگان در فرمان خدا، و وارستگان در طاعت خدا(1)،

و اعتراف کنندگان به دین خدا، و کاملان در دوستی و محبّت خدا، و بندگان گرامی او، آنان که در گفتار به خداوند پیشی نگیرند، و آنان که به دستورش عمل کنند؛ و رحمت خدا و برکت­های او بر شما باد.

سلام بر امامان دعوت کننده به خدا، و راهنمایان به سوی خدا، و کسانی که از طرف خداوند خبر میدهند، و قیام کنندگان به حق خدا، و گویندگان از طرف خدا، و بسیار عمل کنندگان به امر خدا، و مخلصان در طاعت خدا، و آشکار بیان کنندگان دین خدا، و کاملان در محبت خدا، و بندگان گرامی خداوند کسانی که در سخن از او پیشی نمی گیرند و به امر او عمل می کنند، و رحمت و برکات خداوند بر ایشان باد. سلام بر امامان دعوت کننده به سوی خدا، و پیشوایان هدایتگر، و آقایان سرپرست، و دفاع کنندگان و حامیان - از دین خدا - ، و شیرمردان آب - حیات - رساننده، و اهل ذکر، و فرمانداران و نمایندگان خدا، و باقی­نهاده­های خدا و برگزیدگان او، و خاصان او و گروه او و چشم او، و حجّت او و کنار او، و راه او و نور او؛ و رحمت خدا و برکت­های او بر شما باد.

گواهی می­دهم که هیچ خدایی جز الله نیست، یگانه است و هیچ شریکی ندارد؛ همان گونه که خدا برای خودش گواهی داده است، و فرشتگانش و دانشمندان از آفریدگانش بر آن گواهی داده­اند، هیچ خدایی جز او که شکست ناپذیر و حکیم است، وجود ندارد؛ و گواهی می­دهم که محمّد، بنده او، و فرستاده انتخاب شده او، و پیامبر مورد امید او، و دوست برگزیده او، و امانتدار پسندیده اوست که او را

ص: 148


1- . در یکتا پرستی خدا. خ

وَ إِمَامِ الْمُتَّقِینَ وَ وَلِیِّ الْمُؤْمِنِینَ وَ مَلَاذِ الْعَالَمِینَ وَ سِرَاجِ النَّاظِرِینَ وَ أَمَانِ الْخَائِفِینَ وَ تَالِی الْإِیمَانِ وَ صَاحِبِ الْقُرْآنِ وَ نُورِ الْأَنْوَارِ وَ هَادِی الْأَبْرَارِ وَ دِعَامَةِ الْجَبَّارِ وَ حُجَّتِهِ عَلَی الْعَالَمِینَ وَ خِیَرَتِهِ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ نَبِیِّهِ وَ رَسُولِهِ وَ حَبِیبِهِ وَ صَفِیِّهِ وَ خَاصَّتِهِ وَ خَالِصَتِهِ وَ رَحْمَتِهِ وَ نُورِهِ وَ سَفِیرِهِ وَ أَمِینِهِ وَ حِجَابِهِ وَ عَیْنِهِ وَ ذِکْرِهِ وَ وَلِیِّهِ وَ جَنْبِهِ وَ صِرَاطِهِ وَ عُرْوَتِهِ الْوُثْقَی وَ حَبْلِهِ الْمَتِینِ وَ بُرْهَانِهِ الْمُبِینِ وَ مَثَلِهِ الْأَعْلَی وَ دَعْوَتِهِ الْحُسْنَی وَ آیَتِهِ الْکُبْرَی وَ حُجَّتِهِ الْعُظْمَی وَ رَسُولِهِ الْکَرِیمِ الرَّءُوفِ الرَّحِیمِ الْقَوِیِّ الْعَزِیزِ الشَّفِیعِ الْمُطَاعِ وَ عَلَی الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمْ جَمِیعاً السَّلَامُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ جَعْفَرٍ وَ مُوسَی وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْخَلَفِ الْمَهْدِیِّ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ جَمِیعاً السَّلَامُ وَ الرَّحْمَةُ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ الْمُطِیعِینَ الْمُقَرَّبِینَ وَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ أَفْضَلُ سَلَامِ اللَّهِ وَ أَوْفَرُ رَحْمَتِهِ وَ أَزْکَی تَحِیَّاتِهِ وَ أَشْرَفُ صَلَوَاتِهِ وَ أَعْظَمُ بَرَکَاتِهِ أَبَداً مِنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ الْأَحْیَاءِ مِنْهُمْ وَ الْأَمْوَاتِ وَ مِنِّی وَ مِنْ وَالِدَیَّ وَ أَهْلِی وَ وُلْدِی وَ إِخْوَتِی وَ أَخَوَاتِی وَ أَهْلِی وَ قَرَابَاتِی فِی حَیَاتِی مَا بَقِیتُ وَ بَعْدَ وَفَاتِی وَ مَا طَلَعَتْ شَمْسٌ أَوْ غَرَبَتْ عَلَیْهِمْ سَلَامُ اللَّهِ فِی الْأَوَّلِینَ وَ عَلَیْهِمْ سَلَامُ اللَّهِ فِی الْآخِرِینَ وَ عَلَیْهِمْ سَلَامُ اللَّهِ یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمِینَ سَلَامٌ عَلَیْکَ أَیُّهَا النَّبِیُّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ سَلَامٌ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ سَلَامٌ عَلَیْکَ یَا خِیَرَةَ اللَّهِ مِنْ خَلْقِهِ وَ صَفْوَتَهُ مِنْ بَرِیَّتِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَمِینَ اللَّهِ عَلَی رِسَالَتِهِ وَ عَزَائِمِ أَمْرِهِ الْخَاتِمِ لِمَا سَبَقَ وَ الْفَاتِحِ لِمَا غُلِقَ (1) وَ الْمُهَیْمِنِ عَلَی ذَلِکَ کُلِّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا سَیِّدَ الْمُرْسَلِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا خَاتَمَ النَّبِیِّینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا إِمَامَ الْمُتَّقِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ الْمُؤْمِنِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَی الْمُسْلِمِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَی الْعَالَمِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا خَالِصَةَ اللَّهِ وَ خَلِیلَهُ وَ حَبِیبَهُ وَ صَفِیَّهُ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ السَّلَامُ

ص: 147


1- 1. انغلق خ ل.

بیم دهنده­ای در میان پیشینیان، و فرستاده­ای برای پسینیان، با هدایت و آیین حق فرستاد، تا بر همه آیین­ها پیروز کند، و گرچه مشرکان خوش نداشته باشند؛ پس حضرت صلی الله علیه و آله، آنچه را که به آن امر شده بود آشکارا بیان کرد و آنچه را که به او واگذار شده بود، تبلیغ نمود، و امتش را نصیحت کرد، و در راه پروردگارش مجاهدت نمود، و با حکمت و پند نیکو به سوی او فرا خواند، و بر آزارهایی که در راه خدا به او وارد آمد، شکیبایی نمود، او را صادقانه و از روی تصدیق و با شکیبایی و حسابگرانه، و نه از روی سستی و همراه با کوتاهی، بندگی کرد، تا از دنیا رفت.

گواهی می­دهم که دین همان گونه است که وضع کرد، و کتاب همان گونه است که تلاوت نمود، و حلال همان است که حلال دانست، و حرام همان است که حرام شمرد، و تمییز حق و باطل همان است که به آن حکم کرد، و حق همان است که گفت، و هدایت همان است که به آن امر نمود؛ و گواهی می­دهم کسانی که او را تکذیب کردند و با او مخالفت نمودند، و بر او دروغ بستند، و حق او را نادیده گرفتند، و فضل او را انکار نمودند، و او را متهم ساختند، و به جانشین او ظلم کردند، و با او دشمنی نمودند، و خلافت او را غصب کردند، و پیمان وی نسبت به او را گسستند، و بیعت حضرت را برای او شکستند، و اساس ظلم و ستم و دشمنی بر خاندان او را بنیان نهادند، و آنها را کشتند و غیر از ایشان را به سرپرستی گرفتند، چنین کسانی در پایین­ترین مرتبه جهنم، عذاب دردناک را خواهند چشید، عذاب از آنان تخفیف نمی یابد و آنها در آنجا نومیدند؛ آنها مورد نفرین خداوند، و سر خود را از خواری به زیر افکنده­اند؛ پس پشیمانی و رسوایی طولانی را با افراد بسیار پست و بد،

ببینند، و با صورت­های خود بر آتش افتاده­اند؛ و گواهی می­دهم کسانی که به او ایمان آوردند و او را تصدیق نمودند و یاری­اش کردند و محترمش شمردند، و به او پاسخ مثبت دادند، و عزیزش داشتند و از او پیروی نمودند، و نوری را که با او نازل شده است، پیروی کردند، فقط آنها رستگاران هستند، و در بهشت پر از نعمت، و کامیابی بزرگ، و خرسندی و شادمانی، و ملک بزرگ و ثواب جاوادنه در مقام بزرگوارانه خواهند بود.

پس خداوند او را با بهترین پاداش، و بهترین آنچه پیامبری از امت خود، و فرستاده شده­ای از کسانی که به سوی آنها فرستاده شده، پاداش گرفته است، از سوی ما پاداش دهد؛ و بهترین نوع فضیلت­ها را به او اختصاص دهد، و او را به والاترین شکوه بزرگواران، از درجات بلند مرتبه در اعلی علیین، در باغ­ها و جوی­ها، در جایگاه صدق و راستی نزد پادشاه مقتدر، برساند؛ و به او آنقدر عطا کند تا خشنود شود، و بعد از خشنودی نیز بر آن بیفزاید، و او را نزدیک­ترین خلق برای همنشینی خود، و مقرّب­ترین آنان، و والاترینشان در جاه و مقام، و بلندمرتبه­ترینشان در نزد خود، و بهترینشان بر او در حمد و ثناء، و نخستین سخن گویندگان با او، و پرطرفدارترین پیامبران، و با نصیب­ترین خلق، و بهرمنده­ترین آنها در هر خیر که او تقسیم کننده آن بین آنها است، قرار دهد؛ و پاداش او را از سوی تمامی مؤمنان، از اولین و آخرینشان، به خوبی عطا کند.

ص: 149

عَلَیْکَ یَا أَیُّهَا الْبَشِیرُ النَّذِیرُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا الْقَاسِمِ وَ عَلَی آلِکَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلَائِکَةِ وَ مَهْبِطَ الْوَحْیِ وَ مَعْدِنَ الرَّحْمَةِ وَ مَأْوَی السَّکِینَةِ وَ خَزَائِنَ الْعِلْمِ وَ مُنْتَهَی الْحِلْمِ وَ أُصُولَ الْکَرَمِ وَ قَادَةَ الْأُمَمِ وَ أَوْلِیَاءَ النِّعَمِ وَ عَنَاصِرَ الْأَبْرَارِ وَ دَعَائِمَ الْجَبَّارِ وَ سَاسَةَ الْعِبَادِ وَ أَرْکَانَ الْبِلَادِ وَ أَبْوَابَ الْإِیمَانِ وَ أُمَنَاءَ الرَّحْمَنِ وَ سُلَالَةَ النَّبِیِّینَ وَ صَفْوَةَ الْمُرْسَلِینَ وَ آلَ یس وَ عِتْرَةَ خِیَرَةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ أَئِمَّةَ الْهُدَی وَ مَصَابِیحَ الدُّجَی وَ أَهْلَ التَّقْوَی وَ أَعْلَامَ التُّقَی وَ ذَوِی النُّهَی وَ أُولِی الْحِجَی وَ سَادَةَ الْوَرَی وَ بُدُورَ الدُّنْیَا وَ وَرَثَةَ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْمَثَلَ الْأَعْلَی وَ الدَّعْوَةَ الْحُسْنَی وَ الْحُجَّةَ عَلَی مَنْ فِی الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ وَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَی وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

السَّلَامُ عَلَی مَحَالِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ وَ مَسَاکِنِ بَرَکَةِ اللَّهِ وَ مَعَادِنِ حِکْمَةِ اللَّهِ وَ خَزَنَةِ عِلْمِ اللَّهِ وَ حَفَظَةِ سِرِّ اللَّهِ وَ حَمَلَةِ کِتَابِ اللَّهِ وَ وَرَثَةِ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَی الدُّعَاةِ إِلَی اللَّهِ وَ الْأَدِلَّاءِ عَلَی اللَّهِ وَ الْمُؤَذِّنِینَ عَنِ اللَّهِ وَ الْقَائِمِینَ بِحَقِّ اللَّهِ وَ النَّاطِقِینَ عَنِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَوْفِرِینَ فِی أَمْرِ اللَّهِ وَ الْمُخْلِصِینَ فِی طَاعَةِ اللَّهِ (1) وَ الصَّادِعِینَ بِدِینِ اللَّهِ وَ التَّامِّینَ فِی مَحَبَّةِ اللَّهِ وَ عِبَادِهِ الْمُکْرَمِینَ الَّذِینَ لا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَی الْأَئِمَّةِ الدُّعَاةِ وَ الْقَادَةِ الْهُدَاةِ وَ السَّادَةِ الْوُلَاةِ وَ الذَّادَةِ الْحُمَاةِ وَ الْآسَادِ السُّقَاةِ وَ أَهْلِ الذِّکْرِ وَ أُولِی الْأَمْرِ وَ بَقِیَّةِ اللَّهِ وَ خِیَرَتِهِ وَ صَفْوَتِهِ وَ حِزْبِهِ وَ عَیْنِهِ وَ حُجَّتِهِ وَ جَنْبِهِ وَ صِرَاطِهِ وَ نُورِهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ کَمَا شَهِدَ اللَّهُ لِنَفْسِهِ وَ شَهِدَتْ لَهُ مَلَائِکَتُهُ وَ أُولُو الْعِلْمِ مِنْ خَلْقِهِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ الْمُجْتَبَی وَ نَبِیُّهُ الْمُرْتَجَی وَ حَبِیبُهُ الْمُصْطَفَی وَ أَمِینُهُ الْمُرْتَضَی أَرْسَلَهُ

ص: 148


1- 1. توحید اللّه خ.

و گواهی می­دهم که شما پیشوایان رشد یافته و راه یافته، وارستگان گرامی، مقرّبان پرهیزکار، برگزیدگان فرمانبردار خدا، قیام کنندگان به فرمان او، انجام دهندگان خواسته او، دست یافتگان به مقام کرامت او هستید.

او به علم خود شما را برگزید، و برای خود پرورش داد، و برای اسرار غیبی خود، شما را پسندید، و برای راز خود انتخابتان کرد، و به قدرتش اختیارتان کرد، و به راهنمایی خود عزیزتان نمود، و به دلایل روشنش مخصوصتان داشت، و شما را برای نور خود برگزید، و شما را به روح خود تأیید کرد، و شما را برای جانشینی در زمینش پسندید، و شما را حجّت­هایی بر آفریدگانش، و یاورانی برای دینش، و نگهبانانی برای حکمش، و گنجینه­دارانی برای دانشش، و امانتداران حکمتش، و مفسران وحی­اش، و پایه­های یکتا پرستی­اش، و نمایندگانی از سوی او، و گواهانی بر آفریدگانش، و سبب­هایی به سوی او، و نشانه­هایی برای بندگانش، و مشعل­هایی در شهرهایش، و راه­هایی به سوی بهشتش، و راهنمایانی بر راهش باشید .

خداوند شما را از گناهان نگاه داشت، و از عیب­ها به دور داشت، و بر امور غیبی امانتدار ساخت، و آفت­ها را از شما دور ساخت، و از بدی­ها حفظ نمود، و از آلودگی و گمراهی پاک کرد، و از لغزش­ها و خطا نگاهتان داشت، و از شما پلیدی را دور کرد، و شما را از فتنه­ها و گرفتاری­ها ایمن داشت، و بندگانش را به شما سپرد، و امور را به شما واگذار نمود، و برای شما تدبیر قرار داد، و اسباب را به شما شناساند، و کتاب را در میان شما به ارث گذاشت، و کلیدها را به شما عطا نمود، و آنچه را خلق کرده برای شما تسخیر نمود، شما نیز شوکتش را بزرگ شمردید، و مقامش را بزرگ دانستید، و از عظمتش ترسیدید داشتید، و بزرگواری­اش را ستودید، و به ذکر او ادامه دادید، و پیمانش را محکم کردید، و گره ریسمان طاعتش را محکم کردید ، و در پنهانی و آشکار برای رضای او خیرخواهی کردید، و مردم را با حکمت و پند نیکو به راه او دعوت کردید، و در راه خشنودی او از جان خود گذشتید، و در مقابل پیشامدهای ناگوار به خاطر او بردباری کردید، و امر او را آشکار نمودید، و کتاب او را تلاوت کردید، و از خشم و گرفتار کردن او ترساندید، و روزهای - ویژه - او را یادآور شدید، و به عهد او وفا نمودید، و نماز را برپا داشتید، و زکات را پرداختید، و امر به معروف و نهی از منکر کردید، و در راه خدا آن طور که باید جهاد و مبارزه کردید، و آنگونه که بهتر است مجادله کردید، تا بالاخره دعوت حق را آشکار، و دشمنان او را ریشه کن ساختید، و دین او را آشکار نمودید، و واجبات او را بیان داشتید، و حدود و مقرراتش را برپا داشتید، و دستورات و احکامش را بیان کردید، و روش او را مقرّر داشتید، و در راه رضای او گام برداشتید، و تسلیم قضا و قدر او شدید، و پیامبران گذشته او را تصدیق کردید.

پس کسی که از شما روی گردانده، از دین خارج گشته است، و آن که ملازم شما بوده، به حق رسیده است، و آن که در حق شما کوتاهی کرده، نابود گردیده است،

ص: 150

نَذِیراً فِی الْأَوَّلِینَ وَ رَسُولًا فِی الْآخِرِینَ بِالْهُدی وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ فَصَدَعَ صلی الله علیه و آله بِمَا أَمَرَ بِهِ وَ بَلَّغَ مَا حُمِّلَ وَ نَصَحَ لِأُمَّتِهِ وَ جَاهَدَ فِی سَبِیلِ رَبِّهِ وَ دَعَا إِلَیْهِ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ صَبَرَ عَلَی مَا أَصَابَهُ فِی جَنْبِهِ وَ عَبَدَهُ صَادِقاً مُصَدِّقاً صَابِراً مُحْتَسِباً لَا وَانِیاً وَ لَا مُقَصِّراً حَتَّی أَتَاهُ الْیَقِینُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ الدِّینَ کَمَا شَرَعَ وَ الْکِتَابَ کَمَا تَلَا وَ الْحَلَالَ مَا أَحَلَّ وَ الْحَرَامَ مَا حَرَّمَ وَ الْفَصْلَ مَا قَضَی وَ الْحَقَّ مَا قَالَ وَ الرُّشْدَ مَا أَمَرَ وَ أَنَّ الَّذِینَ کَذَّبُوهُ وَ خَالَفُوهُ وَ کَذَبُوا عَلَیْهِ وَ جَحَدُوا حَقَّهُ وَ أَنْکَرُوا فَضْلَهُ وَ اتَّهَمُوهُ وَ ظَلَمُوا وَصِیَّهُ وَ اعْتَدَوْا عَلَیْهِ وَ غَصَبُوهُ خِلَافَتَهُ وَ نَقَضُوا عَهْدَهُ فِیهِ وَ حَلُّوا عَقْدَهُ لَهُ وَ أَسَّسُوا الْجَوْرَ وَ الظُّلْمَ وَ الْعُدْوَانَ عَلَی آلِهِ وَ قَتَلُوهُمْ وَ تَوَلَّوْا غَیْرَهُمْ ذَائِقُو الْعَذَابِ الْأَلِیمِ فِی أَسْفَلِ دَرْکٍ مِنَ الْجَحِیمِ لَا یُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ عَذَابِهَا وَ هُمْ فِیهِ مُبْلِسُونَ مَلْعُونُونَ ناکِسُوا رُؤُسِهِمْ فَعَایَنُوا النَّدَامَةَ وَ الْخِزْیَ الطَّوِیلَ مَعَ الْأَرْذَلِینَ الْأَشْرَارِ قَدْ کُبُّوا عَلَی وُجُوهِهِمْ فِی النَّارِ وَ أَنَّ الَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَ صَدَّقُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ وَقَّرُوهُ وَ أَجَابُوهُ وَ عَزَّرُوهُ وَ اتَّبَعُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ وَ الْفَوْزِ الْعَظِیمِ وَ الْغِبْطَةِ وَ السُّرُورِ وَ الْمُلْکِ الْکَبِیرِ وَ الثَّوَابِ الْمُقِیمِ فِی الْمَقَامِ الْکَرِیمِ فَجَزَاهُ عَنَّا أَحْسَنَ الْجَزَاءِ وَ خَیْرَ مَا جَزَی نَبِیّاً عَنْ أُمَّتِهِ وَ رَسُولًا عَمَّنْ أُرْسِلَ إِلَیْهِ وَ خَصَّهُ بِأَفْضَلِ قِسَمِ الْفَضَائِلِ وَ بَلَّغَهُ أَعْلَی شَرَفِ الْمُکَرَّمِینَ مِنَ الدَّرَجَاتِ الْعُلَی فِی أَعْلَی عِلِّیِّینَ فِی جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ وَ أَعْطَاهُ حَتَّی یَرْضَی وَ زَادَهُ بَعْدَ الرِّضَا وَ جَعَلَهُ أَقْرَبَ الْخَلْقِ مِنْهُ مَجْلِساً وَ أَدْنَاهُمْ إِلَیْهِ مَنْزِلًا وَ أَعْظَمَهُمْ عِنْدَهُ جَاهاً وَ أَعْلَاهُمْ لَدَیْهِ کَعْباً وَ أَحْسَنَهُمْ عَلَیْهِ ثَنَاءً وَ أَوَّلَ الْمُتَکَلِّمِینَ کَلَاماً وَ أَکْثَرَ النَّبِیِّینَ أَتْبَاعاً وَ أَوْفَرَ الْخَلْقِ نَصِیباً وَ أَجْزَلَهُمْ حَظّاً فِی کُلِّ خَیْرٍ هُوَ قَاسِمُهُ بَیْنَهُمْ وَ أَحْسَنَ جَزَاءَهُ عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ.

ص: 149

و حق همراه شما و در میان شما و از جانب شما است و به سوی شما باز می­گردد، و شما اهل حق و معدن آن هستید، و میراث نبوت نزد شما است، و بازگشت خلق خدا به سوی شما است، و حسابشان با شما است، و سخنی که حق و باطل را جدا کند نزد شما است، و آیات خدا پیش شما است، و تصمیمات قطعی او درباره شما است، و نور او نزد شما است، و دلیل روشنش از سوی شماست، و امر امامتش واگذار شده به شما است؛ هر کس شما را دوست بدارد، همانا خدا را دوست داشته، و هر کس از شما اطاعت کند، همانا خدا را اطاعت کرده، و هر کس به شما محبّت داشته باشد، همانا به خدا محبّت داشته، و هر کس به شما چنگ زند، همانا به خدا چنگ زده است.

ای سروران من، و چه خوب سرورانی هستید، شاهراه و راه راست، و گواهان در این خانه زودگذر دنیا، و شفاعت کنندگان در خانه پایدار قیامت، و رحمت پیوسته حق، و نشانه پنهان در گنجینه، و امانت نگهداری شده، و آن درگاهی که مردم به وسیله آن آزمایش شوند، شما هستید. هر کس به نزد شما آمد، [به یقین] نجات یافت، و هر کس نیامد، [به یقین] گمراه شد؛ به سوی خدا دعوت می­کنید،* و به او ایمان دارید، و تسلیم او هستید، و به دستورش عمل می­کنید، و به سوی راه او ارشاد می­کنید، و به گفتار او حکم می­کنید، و به سوی او باز میگردید و تنها او را بزرگ می­شمرید؛ هر کس با شما دوستی نمود، سعادتمند شد، و هر کس با شما دشمنی کرد هلاک گشت، و هر کس به شما جاهل گشت، دست خالی، و هر کس از شما برید، گمراه گردید؛ و هر کس به شما تمسک جست پیروز گردید، و هر کس به شما پناه آورد ایمن گشت، و هر کس شما را تصدیق نمود سالم ماند، و هر کس به شما پناه آورد، هدایت یافت.

هر کس از شما پیروی کند، بهشت جایگاه او است، و هر کس با شما مخالفت کند، دوزخ جایگاه او است، و هر کس شما را انکار کند، کافر، و هر کس با شما بجنگد، مشرک است؛ و هر کس شما را رد کرد، در ته جهنم جای دارد. گواهی می­دهم که این مقام و منزلت در گذشته برای شما ثابت بوده، و در آینده نیز برای شما جاری است؛ و همانا نورهای شما و بدن­هایتان(1) و وجودتان و سایه­تان و روح­هایتان و سرشتتان یکی است؛ همه آنها گرامی و با عظمت و پربرکت و مقدس و پاک و پاکیزه، و برخی از برخی دیگر است؛ شما همواره در نظر عنایت خدا و در پیش او بودید؛ در ملکوت او فرمان می­راندید، و برای او جانشینی می­کردید، و تنها او را تسبیح می­کردید، و گرداگرد عرش او بودید، و آن را احاطه کرده بودید، تا شما را بر ما گذر داد.

و شما را «در خانه هایی که خدا رخصت داده که [قدر و منزلت] آنها رفعت یابد و نامش در آنها یاد شود؛ در آن [خانه] ها هر بامداد و شامگاه او را نیایش می کنند.» قرار داد؛ مردانی که خود خداوند متعال پاک کردن آن ها را به عهده گرفت؛ و به بندگانش دستور داد تا آنها را بزرگ شمارند؛ و آن خانه ها را بر هر خانه­ای در زمین که پاک گردانده است، برتری داد؛ و بر هر خانه­ای که در آسمان پاکش نمود، بلند گردانید؛ نه ارزشی به پای آنها می­رسد، و نه به بلندای سقف آنها، نظری؛ و نه به زمین آنها نگاه طمع­باری(2)؛ و نه به کنه آن،

ص: 151


1- . و نام­هایتان. خ ل
2- . و نه به گسترگی زمین آن. خ ل

وَ أَشْهَدُ أَنَّکُمُ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ الْمَهْدِیُّونَ الْمَعْصُومُونَ الْمُکَرَّمُونَ الْمُقَرَّبُونَ الْمُتَّقُونَ الْمُصْطَفَوْنَ الْمُطِیعُونَ لِلَّهِ الْقَوَّامُونَ بِأَمْرِهِ الْعَامِلُونَ بِإِرَادَتِهِ الْفَائِزُونَ بِکَرَامَتِهِ.

اصْطَفَاکُمْ بِعِلْمِهِ وَ اصْطَنَعَکُمْ لِنَفْسِهِ وَ ارْتَضَاکُمْ لِغَیْبِهِ وَ اخْتَارَکُمْ لِسِرِّهِ وَ اجْتَبَاکُمْ بِقُدْرَتِهِ وَ أَعَزَّکُمْ بِهُدَاهُ وَ خَصَّکُمُ بِبَرَاهِینِهِ وَ انْتَجَبَکُمْ لِنُورِهِ وَ أَیَّدَکُمْ بِرُوحِهِ وَ رَضِیَکُمْ خُلَفَاءَ فِی أَرْضِهِ وَ جَعَلَکُمْ حُجَجاً عَلَی بَرِیَّتِهِ وَ أَنْصَاراً لِدِینِهِ وَ حَفَظَةً لِحُکْمِهِ وَ خَزَنَةً لِعِلْمِهِ وَ مُسْتَوْدَعاً لِحِکْمَتِهِ وَ تَرَاجِمَةً لِوَحْیِهِ وَ أَرْکَاناً لِتَوْحِیدِهِ وَ سُفَرَاءَ عَنْهُ وَ شُهَدَاءَ عَلَی خَلْقِهِ وَ أَسْبَاباً إِلَیْهِ وَ أَعْلَاماً لِعِبَادِهِ وَ مَنَاراً فِی بِلَادِهِ وَ سُبُلًا إِلَی جَنَّتِهِ وَ أَدِلَّاءَ عَلَی صِرَاطِهِ عَصَمَکُمُ اللَّهُ مِنَ الذُّنُوبِ وَ بَرَّأَکُمْ مِنَ الْعُیُوبِ وَ ائْتَمَنَکُمْ عَلَی الْغُیُوبِ وَ جَنَّبَکُمُ الْآفَاتِ وَ وَقَاکُمُ السَّیِّئَاتِ وَ طَهَّرَکُمْ مِنَ الدَّنَسِ وَ الزَّیْغِ وَ نَزَّهَکُمْ مِنَ الزَّلَلِ وَ الْخَطَاءِ وَ أَذْهَبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ وَ آمَنَکُمْ مِنَ الْفِتَنِ وَ اسْتَرْعَاکُمُ الْأَنَامَ وَ فَوَّضَ إِلَیْکُمُ الْأُمُورَ وَ جَعَلَ لَکُمْ التَّدْبِیرَ وَ عَرَّفَکُمُ الْأَسْبَابَ وَ أَوْرَثَکُمُ الْکِتَابَ وَ أَعْطَاکُمُ الْمَقَالِیدَ وَ سَخَّرَ لَکُمْ مَا خَلَقَ فَعَظَّمْتُمْ جَلَالَهُ وَ أَکْبَرْتُمْ شَأْنَهُ وَ هِبْتُمْ عَظَمَتَهُ وَ مَجَّدْتُمْ کَرَمَهُ وَ أَدْمَنْتُمْ ذِکْرَهُ وَ وَکَّدْتُمْ مِیثَاقَهُ وَ أَحْکَمْتُمْ عُقَدَ عُرَی طَاعَتِهِ وَ نَصَحْتُمْ لَهُ فِی السِّرِّ وَ الْعَلَانِیَةِ وَ دَعَوْتُمْ إِلَی سَبِیلِهِ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ بَذَلْتُمْ أَنْفُسَکُمْ فِی مَرْضَاتِهِ وَ صَبَرْتُمْ عَلَی مَا أَصَابَکُمْ فِی جَنْبِهِ وَ صَدَعْتُمْ بِأَمْرِهِ وَ تَلَوْتُمْ کِتَابَهُ وَ حَذَّرْتُمْ بَأْسَهُ وَ ذَکَرْتُمْ أَیَّامَهُ وَ وَفَیْتُمْ بِعَهْدِهِ وَ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَ آتَیْتُمُ الزَّکَاةَ وَ أَمَرْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ جَاهَدْتُمْ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ وَ جَادَلْتُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّی أَعْلَنْتُمْ دَعْوَتَهُ وَ قَمَعْتُمْ عَدُوَّهُ وَ أَظْهَرْتُمْ دِینَهُ وَ بَیَّنْتُمْ فَرَائِضَهُ وَ أَقَمْتُمْ حُدُودَهُ وَ شَرَعْتُمْ أَحْکَامَهُ وَ سَنَنْتُمْ سُنَّتَهُ وَ صِرْتُمْ فِی ذَلِکَ مِنْهُ إِلَی الرِّضَا وَ سَلَّمْتُمْ لَهُ الْقَضَاءَ وَ صَدَّقْتُمْ مِنْ رُسُلِهِ مَنْ مَضَی.

الرَّاغِبُ عَنْکُمْ مَارِقٌ وَ اللَّازِمُ لَکُمْ لَاحِقٌ وَ الْمُقَصِّرُ عَنْکُمْ زَاهِقٌ وَ

ص: 150

اندیشه­­ای؛ بشری با ساکنانش برابری نمی­کند، هر کسی آرزو می­کند که کاش از شما بود، ولی شما آرزو نمی­کنید که کاش از غیر خودتان بودید؛ شما نهایت بزرگواری­ها و شرافت هستید، و نورها و عزت و مجد و سروری در شما استقرار یافته است، و کسی جز خدای بزرگ و بلند مرتبه، بالاتر از شما و نزدیک­تر به او، و خاص­تر نزد او، و بزرگوارتر از شما بر او نیست.

شما آرامش شهرها، و نور بندگان هستید، و اعتماد و امید در روز ندا دادن [قیامت] به شماست، هر گاه حجتی از شما غائب شود، یا ستاره­ای از شما غروب کند، خداوند به دنبال آن، برای بندگانش جانشینی، و امامی هدایتگر، و برهانی آشکار، و نشانه­ای روشن، که هریک گوش شنوایی از دیگری، و هدایتگری بعد از هدایتگر دیگر، و خازن علم و نگهبان بودند، معرفی نمود؛ خداوند بخشش ریزان خود را از شما نمی­کاهد، و ریشه آن را قطع نمی­کند، و میراث آن را از شما سلب نمی­کند، و این سببی پیوسته از طرف خدا به شما، و رحمتی از او بر ما، و نوری از سوی او برای ما، و حجتی از ناحیه او بر ما است؛ ما را به سوی او ارشاد می­کنید، و مقرّب او می­سازید، و به او نزدیک می­کنید؛ او درود ما را بر شما، و ذکرهای ما را برای شما قرار داد؛ و آنچه از دوستی شما را که به ما اختصاص داد، و از فضیلت شما به ما شناساند، همه را موجب پاکی اخلاق ما، و پاک شدن جان­های ما، و مایه برکتی در ما گرداند؛ زیرا ما در نزد او شناخته شده در گروه شما، و اعتراف کنندگان به برتری شما، و شناخته شدگان به تصدیق کنندگان مقام شما، و یاد شوندگان به اطاعت کردنمان از شما، و از مشهور شدگان به ایمان ما به شما، هستیم.

پس خداوند شما را به باشکوه­ترین جایگاه بزرگواران، و بلندترین منازل مقرّبان، و بالاترین درجات فرستادگان رساند؛ آن جا که کسی به آن نرسد، و بالاتر از آن جایگاه کسی راه نیابد، و پیش روی بر آن پیشی نگیرد، و برای رسیدن به آنجا کسی طمع نبندد؛ تا این که هیچ فرشته مقرّب، و هیچ پیامبر فرستاده شده، و هیچ صدّیق، و هیچ شهید، و هیچ دانشمند، و هیچ نادان، و هیچ پست، و هیچ برتر، و هیچ مؤمن نیک کردار، و هیچ تبهکار بدکار، و هیچ گردنکش ستیزه جو، و هیچ اهریمن سرکش، و هیچ آفریده دیگری در میان آنان که نظاره گر باشد، باقی نماند، جز آن که خداوند شکوه امر شما، و عظمت مقام شما، و بزرگی(1)

منزلت شما، و جلالت ارزش شما، و کامل بودن نورتان، و درستی منصب شما، و پابرجا بودن مقامتان، و شرافت جایگاهتان، و منزلتی که پیش او دارید، و بزرگواری شما در برابر او، خاص بودن شما در پیش او، و نزدیک بودن جایگاه شما نسبت به خودش، را به او شناساند.

سپس ویژه­ترین درودها و برترین آنها، و فزاینده­ترین(2) برکت­ها و باشکوه­ترین آنها، و پاکیزه­ترین تحیت­ها و کامل­ترین آنها را از سوی خود و فرشتگان مقرّب، و فرستادگان و پیامبران برگزیده خود، و ص: 152


1- . بزرگ. خ ل
2- . فراوان­ترین. خ ل

الْحَقُّ مَعَکُمْ وَ فِیکُمْ وَ مِنْکُمْ وَ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ أَهْلُهُ وَ مَعْدِنُهُ وَ مِیرَاثُ النُّبُوَّةِ عِنْدَکُمْ وَ إِیَابُ الْخَلْقِ إِلَیْکُمْ وَ حِسَابُهُمْ عَلَیْکُمْ وَ فَصْلُ الْخِطَابِ عِنْدَکُمْ وَ آیَاتُهُ لَدَیْکُمْ وَ عَزَائِمُهُ فِیکُمْ وَ نُورُهُ مَعَکُمْ وَ بُرْهَانُهُ مِنْکُمْ وَ أَمْرُهُ إِلَیْکُمْ مَنْ وَالاکُمْ فَقَدْ وَالَی اللَّهَ وَ مَنْ أَطَاعَکُمْ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ مَنْ أَحَبَّکُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِکُمْ فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ.

أَنْتُمْ یَا مَوَالِیَّ وَ نِعَمِ الْمَوَالِی السَّبِیلُ الْأَعْظَمُ وَ الصِّرَاطُ الْأَقْوَمُ وَ شُهَدَاءُ دَارِ الْفَنَاءِ وَ شُفَعَاءُ دَارِ الْبَقَاءِ وَ الرَّحْمَةُ الْمَوْصُولَةُ وَ الْآیَةُ الْمَخْزُونَةُ وَ الْأَمَانَةُ الْمَحْفُوظَةُ وَ الْبَابُ الْمُبْتَلَی بِهِ النَّاسُ مَنْ أَتَاکُمْ نَجَا وَ مَنْ أَبَاکُمْ هَوَی إِلَی اللَّهِ تَدْعُونَ وَ بِهِ تُؤْمِنُونَ وَ لَهُ تُسَلِّمُونَ وَ بِأَمْرِهِ تَعْمَلُونَ وَ إِلَی سَبِیلِهِ تُرْشِدُونَ وَ بِقَوْلِهِ تَحْکُمُونَ وَ إِلَیْهِ تُنِیبُونَ وَ إِیَّاهُ تُعَظِّمُونَ سَعِدَ مَنْ وَالاکُمْ وَ هَلَکَ مَنْ عَادَاکُمْ وَ خَابَ مَنْ جَهِلَکُمْ وَ ضَلَّ مَنْ فَارَقَکُمْ وَ فَازَ مَنْ تَمَسَّکَ بِکُمْ وَ أَمِنَ مَنْ لَجَأَ إِلَیْکُمْ وَ سَلِمَ مَنْ صَدَّقَکُمْ وَ هُدِیَ مَنِ اعْتَصَمَ بِکُمْ مَنِ اتَّبَعَکُمْ فَالْجَنَّةُ مَأْوَاهُ وَ مَنْ خَالَفَکُمْ فَالنَّارُ مَثْوَاهُ وَ مَنْ جَحَدَکُمْ کَافِرٌ وَ مَنْ حَارَبَکُمْ مُشْرِکٌ وَ مَنْ رَدَّ عَلَیْکُمْ فَفِی أَسْفَلِ دَرْکِ الْجَحِیمِ أَشْهَدُ أَنَّ هَذَا سَابِقٌ لَکُمْ فِیمَا مَضَی وَ جَارٍ لَکُمْ فِیمَا بَقِیَ وَ أَنَّ أَنْوَارَکُمْ وَ أَجْسَادَکُمْ (1) وَ أَشْبَاحَکُمْ وَ ظِلَالَکُمْ وَ أَرْوَاحَکُمْ وَ طِینَتَکُمْ وَاحِدَةٌ جَلَّتْ وَ عَظُمَتْ وَ بُورِکَتْ وَ قُدِّسَتْ وَ طَابَتْ وَ طَهُرَتْ بَعْضاً مِنَ بَعْضٍ لَمْ تَزَالُوا بِعَیْنِ اللَّهِ وَ عِنْدَهُ وَ فِی مَلَکُوتِهِ تَأْمُرُونَ وَ لَهُ تَخْلُفُونَ وَ إِیَّاهُ تُسَبِّحُونَ وَ بِعَرْشِهِ مُحْدِقُونَ وَ بِهِ حَافُّونَ حَتَّی مَرَّ بِکُمْ عَلَیْنَا.

فَجَعَلَکُمْ فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَ الْآصَالِ رِجَالٌ تَوَلَّی عَزَّ ذِکْرُهُ تَطْهِیرَهَا وَ أَمَرَ خَلْقَهُ بِتَعْظِیمِهَا فَرَفَعَهَا عَلَی کُلِّ بَیْتٍ قَدَّسَهُ فِی الْأَرْضِ وَ أَعْلَاهَا عَلَی کُلِّ بَیْتٍ طَهَّرَهُ فِی السَّمَاءِ لَا یُوَازِیهَا خَطَرٌ وَ لَا یَسْمُو إِلَی سَمْکِهَا الْبَصَرُ وَ لَا یَطْمَعُ إِلَی أَرْضِهَا(2) النَّظَرُ وَ لَا یَقَعُ عَلَی کُنْهِهَا

ص: 151


1- 1. و أسماءکم خ ل.
2- 2. لا یطمح الی عرضها خ ل.

شهیدان و نیکان از بندگان وارسته­اش، آن چنان که او شایسته آن است، و آن چنان که شما شایسته آن هستید، تا ابد بر شما قرار داد.

ای سروران من، پدر و مادرم و خودم به فدای شما، خدا را و شما را گواه می­گیرم که من بنده شما هستم، و خوشا به حال من اگر مرا به بندگی خود بپذیرید؛ و من به شما و به آنچه ایمان آوردید، ایمان آوردم، و به دشمن شما و آنچه به آن کفر ورزیدید، کافر هستم؛ و به شأن و مقام شما، و گمراهی مخالفان شما آگاه هستم؛ دوستدار شما و دوستدار دوستان شما، و دشمن دشمنانتان، و نفرین کننده بر آنها، و بیزاری جوینده از آنها، و خشم­دارنده نسبت به آنها هستم؛ با کسانی که با شما در آشتی باشند، در آشتی، و با کسانی که با شما بجنگند، در جنگ هستم؛ و حق داننده آنچه شما حق دانستید، و باطل کننده آنچه باطل ساختید، و فرمانبردار شما، و آشنا به حق شما، و اقرار کننده به برتری شما، و دنباله­رو شما، و تسلیم سخن شما، و پذیرنده دانش شما، و پوشانده شده در امان شما، و باورمند به بازگشت شما، و تصدیق کننده رجعت شما، و منتظر روزهای شما، و امیدوار دولت شما، گیرنده سخن شما، و عمل کننده به امر شما، پناه آورنده به شما، و چنگ زننده به ریسمان شما، و نگهبان شما، زیارت کننده شما، پناه آورنده به قبرهای شما، و پناه آورنده به شما، شفاعت جوینده از شما نزد خداوند، و متوسل شونده به شما به درگاه خداوند هستم.

شما ذخیره من برای دیدار او هستید، و شما مرا کافی هستید، و من به واسطه شما به درگاهش تقرّب می­جویم، و شما را پیشاپیش همه درخواست ها و نیازها و اراده­ام در همه احوال و امورم در دنیا و دین و آخرت، و محل بازگشت و منزلگاهم، قرار میدهم. و من به نهان و ظاهر شما، و شاهد و غایب شما، و اول و آخرین شما ایمان دارم، و همه آنها را به شما واگذار می­کنم، و در آنها تسلیم شما هستم، و از رأی و نظر شما پیروی می­کنم، و آماده یاری شما هستم، تا خداوند دینش را به واسطه شما احیا کند، و شما را برای عدالتش آشکار نماید، و شما را در روزهایش باز گرداند، و برای آفریدگانش برپا دارد، سپس در زمین خود، مالکتان سازد.

پس من با شما هستم، همراه شما، و نه همراه دیگری، و به سوی شما می­آیم، به سوی شما، و نه به سوی دشمن شما؛ من به شما ایمان آوردم، و ولایت آخرین فرد را قبول کردم، همان گونه که ولایت اولین فرد از شما را پذیرفتم؛ و از دشمنانتان، جبت و طاغوت، و ابلیس­ها و شیطان­ها، و از دسته و پیروان آنان، و دوستان و صاحبان آنان، و خشنود شدگان از آنها و کردارشان، و بازدارندگان از شما، و ستمگران به شما، و پایمال کنندگان حق شما، و جدا شوندگان از شما، و غصب کنندگان ارث شما، و کسانی که مردم را از گرد ولایت شما پراکنده میکنند(1)

،و منحرف شدگان از شما، و از هر همدمی غیر از شما، به درگاه خداوند برائت جستم.

ص: 153


1- . و شک کنندگان در مقام شما. ظ

الْفِکَرُ وَ لَا یُعَادِلُ سُکَّانَهَا الْبَشَرُ یَتَمَنَّی کُلُّ أَحَدٍ أَنَّهُ مِنْکُمْ وَ لَا تَتَمَنَّوْنَ أَنَّکُمْ مِنْ غَیْرِکُمْ إِلَیْکُمُ انْتَهَتِ الْمَکَارِمُ وَ الشَّرَفُ وَ مِنْکُمُ اسْتَقَرَّتِ الْأَنْوَارُ وَ الْعِزَّةُ وَ الْمَجْدُ وَ السُّؤْدُدُ فَمَا فَوْقَکُمْ أَحَدٌ إِلَّا اللَّهُ الْکَبِیرُ الْمُتَعَالِ وَ لَا أَقْرَبَ إِلَیْهِ وَ لَا أَخَصَّ لَدَیْهِ وَ لَا أَکْرَمَ عَلَیْهِ مِنْکُمْ.

أَنْتُمْ سَکَنُ الْبِلَادِ وَ نُورُ الْعِبَادِ وَ عَلَیْکُمُ الِاعْتِمَادُ یَوْمَ التَّنَادِ کُلَّمَا غَابَ مِنْکُمْ حُجَّةٌ أَوْ أَفَلَ مِنْکُمْ نَجْمٌ أَطْلَعَ اللَّهُ لِخَلْقِهِ عَقِبَهُ خَلَفاً إِمَاماً هَادِیاً وَ بُرْهَاناً مُبِیناً وَ عَلَماً نَیِّراً وَاعٍ عَنْ وَاعٍ وَ هَادٍ بَعْدَ هَادٍ خَزَنَةً حَفَظَةً لَا یَغِیضُ عَنْکُمْ غُزْرُهُ وَ لَا یَنْقَطِعُ مَوَادُّهُ وَ لَا یُسْلَبُ مِنْکُمْ إِرْثُهُ سَبَباً مَوْصُولًا مِنَ اللَّهِ إِلَیْکُمْ وَ رَحْمَةً مِنْهُ عَلَیْنَا وَ نُوراً مِنْهُ لَنَا وَ حُجَّةً مِنْهُ عَلَیْنَا تُرْشِدُونَنَا إِلَیْهِ وَ تُقَرِّبُونَنَا مِنْهُ وَ تُزْلِفُونَنَا لَدَیْهِ وَ جَعَلَ صَلَوَاتِنَا عَلَیْکُمْ وَ ذِکْرَنَا لَکُمْ وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وَلَایَتِکُمْ وَ عَرَّفَنَا مِنْ فَضْلِکُمْ طِیباً لِخَلْقِنَا وَ طَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا وَ بَرَکَةً فِینَا إِذْ کُنَّا عِنْدَهُ مَوْسُومِینَ فِیکُمْ مُعْتَرِفِینَ بِفَضْلِکُمْ مَعْرُوفِینَ بِتَصْدِیقِنَا إِیَّاکُمْ مَذْکُورِینَ بِطَاعَتِنَا لَکُمْ وَ مَشْهُورِینَ بِإِیْمَانِنَا بِکُمْ فَبَلَغَ اللَّهُ بِکُمْ أَفْضَلَ شَرَفِ مَحَلِّ الْمُکَرَّمِینَ وَ أَعْلَی مَنَازِلِ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَرْفَعَ دَرَجَاتِ الْمُرْسَلِینَ حَیْثُ لَا یَلْحَقُهُ لَاحِقٌ وَ لَا یَفُوقُهُ فَائِقٌ وَ لَا یَسْبِقُهُ سَابِقٌ وَ لَا یَطْمَعُ فِی إِدْرَاکِهِ طَامِعٌ حَتَّی لَا یَبْقَی مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ وَ لَا صِدِّیقٌ وَ لَا شَهِیدٌ وَ لَا عَالِمٌ وَ لَا جَاهِلٌ وَ لَا دَنِیٌّ وَ لَا فَاضِلٌ وَ لَا مُؤْمِنٌ صَالِحٌ وَ لَا فَاجِرٌ طَالِحٌ وَ لَا جَبَّارٌ عَنِیدٌ وَ لَا شَیْطَانٌ مَرِیدٌ وَ لَا خَلْقٌ فِیمَا بَیْنَ ذَلِکَ شَاهِدٌ مَا هُنَالِکَ إِلَّا عَرَّفَهُ جَلَالَةَ أَمْرِکُمْ وَ عِظَمَ خَطَرِکُمْ وَ کَبِیرَ(1)

شَأْنِکُمْ وَ جَلَالَةَ قَدْرِکُمْ وَ تَمَامَ نُورِکُمْ وَ صِدْقَ مَقْعَدِکُمْ وَ ثَبَاتَ مَقَامِکُمْ وَ شَرَفَ مَحَلِّکُمْ وَ مَنْزِلَتِکُمْ عِنْدَهُ وَ کَرَامَتَکُمْ عَلَیْهِ وَ خَاصَّتَکُمْ لَدَیْهِ وَ قُرْبَ مَجْلِسِکُمْ مِنْهُ.

ثُمَّ جَعَلَ خَاصَّةَ الصَّلَوَاتِ وَ أَفْضَلَهَا وَ نَامِیَ (2) الْبَرَکَاتِ وَ أَشْرَفَهَا وَ زَاکِیَ التَّحِیَّاتِ وَ أَتَمَّهَا مِنْهُ وَ مِنْ مَلَائِکَتِهِ الْمُقَرَّبِینَ وَ رُسُلِهِ وَ أَنْبِیَائِهِ الْمُنْتَجَبِینَ

ص: 152


1- 1. کبر خ ل.
2- 2. وافی خ ل.

و خداوند مرا همیشه تا زمانی که زنده­ام، و بعد از وفاتم، بر دوستی و محبت و دین شما ثابت قدم گرداند، و توفیق فرمانبرداری شما را نصیبم گرداند، و شفاعت شما را روزی­ام نماید.

و مرا از دوستان برگزیده شما، دنباله­رو آنچه به آن امر نمودید، از کسانی که از شما پیروی می­کنند، و در راه شما حرکت می­کند، و به هدایت شما اقتدا می­کند،(1)

و شیوه شما را دنبال می­کند، و همگروه شما می­شود، و به شما چنگ می­آویزد، و در زمره شما محشور می­شوند، و در بازگشت شما باز می­گردد، و در حکومت شما فرمانروا می­شود، و در عافیت شما وارد می­شود، و در روزهای ظهور شما متمکّن می­گردد، و فردای قیامت دیده­اش به دیدار شما روشن می­گردد، قرار دهد.

پدر و مادرم و خودم و خانواده و دارایی­ام فدای شما باد؛ هر کس خدا را بخواهد، از شما شروع می­کند، و هر کس خدا را دوست بدارد، از شما پیروی می­کند، و هر کس اقرار به توحید کرد، از شما میپذیرد ، و هر کس قصد او کند، به شما گرایش پیدا می­کند؛ ای سروران من، من نمی­توانم فضلیت­های شما را بشمارم، و ثنای شما را به عدد در بیاورم، و به کنه مدح شما، و در توصیف به اندازه منزلت شما برسم.

شما نور نورها، هدایتگر نیکوکاران، امامان برگزیدگان، و جانشینان خداوند جبار هستید؛ خداوند - آفرینش را - به واسطه شما آغاز نمود، و به واسطه شما به پایان می­برد؛ و به وسیله شما است که آسمان را می­گیرد، تا جز با اذن او بر روی زمین نیفتد؛ و به واسطه شما باران را فرو می­فرستد، و غم را بر طرف می­کند، و بدی را از بین می­برد، و ضرر را دفع می­کند، و فقیر را غنی می­سازد، و بیمار را شفا می­بخشد؛ با کلام شما بود که هر زبانی گویا شد، و به واسطه شما خداوند بسیار منزه و پاک، تسبیح گشت؛ و با تسبیح شما زبان­ها به تسبیح جاری گشت، و فرستادگانش را در شما فرستاد، و فرشتگانش را بر شما نازل ساخت، و روح الامین را به سوی شما فرستاد، و چیزهایی را که به هیچ یک از جهانیان نداده است، به شما داد.

هر انسان شریفی به شرافت شما سر فرود آورد، و هر متکبری به اطاعت از شما راضی گشت، و هر زورگویی به برتری شما فروتن گشت، و هر چیزی برای شما رام گشت، و زمین به نور شما روشن گشت؛ رستگاران به وسیله شما رستگار شدند، و به وسیله شما قدم در راه بهشت گذاشته می­شود، و بر کسی که ولایت شما را انکار کند، خداوند خشم می­گیرد.

پدر و مادرم و خودم و خانواده و دارایی­ام فدای شما باد؛ ذکر شما در زبان ذکر کنندگان است، و نام­هایتان در میان نام­ها، و پیکرتان با سایر پیکرها، و روانتان در میان سایر روان­ها، و جان­هاتان در عداد سایر جان­ها، *- ولی شما را چه نسبت با دیگران، - نام­هایتان چه شیرین، و جان­هاتان چه بزرگوار، و مقامتان چه بزرگ، و منزلتتان چه گرامی، و موقعیتتان چه برجسته، و عهدتان چه باوفا، و وعده­تان چه راست است.

ص: 154


1- . هدایت می­شود. خ ل

وَ الشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِهِ الْمُخْلَصِینَ کَمَا هُوَ أَهْلُهُ وَ أَنْتُمْ أَهْلُهُ أَبَداً عَلَیْکُمْ أَجْمَعِینَ.

أُشْهِدُ اللَّهَ وَ أُشْهِدُکُمْ یَا مَوَالِیَّ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی وَ نَفْسِی أَنِّی عَبْدُکُمْ وَ طُوبَی لِی إِنْ قَبِلْتُمُونِی عَبْداً وَ أَنِّی مُؤْمِنٌ بِکُمْ وَ بِمَا آمَنْتُمْ بِهِ کَافِرٌ بِعَدُوِّکُمْ وَ بِمَا کَفَرْتُمْ بِهِ مُسْتَبْصِرٌ بِشَأْنِکُمْ وَ بِضَلَالَةِ مَنْ خَالَفَکُمْ مُوَالٍ لَکُمْ مُحِبٌّ لِأَوْلِیَائِکُمْ وَ مُعَادٍ لِأَعْدَائِکُمْ لَاعِنٌ لَهُمْ مُتَبَرِّئٌ مِنْهُمْ مُبْغِضٌ لَهُمْ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ مُحَقِّقٌ لِمَا حَقَّقْتُمْ مُبْطِلٌ لِمَا أَبْطَلْتُمْ مُطِیعٌ لَکُمْ عَارِفٌ بِحَقِّکُمْ مُقِرٌّ بِفَضْلِکُمْ مُقْتَدٍ بِکُمْ مُسَلِّمٌ لِقَوْلِکُمْ مُحْتَمِلٌ لِعِلْمِکُمْ مُحْتَجِبٌ بِذِمَّتِکُمْ مُوقِنٌ بِإِیَابِکُمْ مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِکُمْ مُنْتَظِرٌ لِأَیَّامِکُمْ مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِکُمْ آخِذٌ بِقَوْلِکُمْ عَامِلٌ بِأَمْرِکُمْ مُسْتَجِیرٌ بِکُمْ مُعْتَصِمٌ بِحَبْلِکُمُ مُحْتَرِسٌ بِکُمْ زَائِرٌ لَکُمْ لَائِذٌ بِقُبُورِکُمْ عَائِذٌ بِکُمْ مُسْتَشْفِعٌ إِلَی اللَّهِ بِکُمْ وَ مُتَوَسِّلٌ بِکُمْ إِلَیْهِ وَ أَنْتُمْ عُدَّتِی لِلِقَائِهِ وَ حَسْبِی بِکُمْ وَ مُتَقَرِّبٌ بِکُمْ إِلَیْهِ وَ مُقَدِّمُکُمْ أَمَامَ طَلِبَتِی وَ حَوَائِجِی وَ إِرَادَتِی فِی کُلِّ أَحْوَالِی وَ أُمُورِی فِی دُنْیَایَ وَ دِینِی وَ آخِرَتِی وَ مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَایَ وَ مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ عَلَانِیَتِکُمْ وَ شَاهِدِکُمْ وَ غَائِبِکُمْ وَ أَوَّلِکُمْ وَ آخِرِکُمْ وَ مُفَوِّضٌ فِی ذَلِکَ کُلِّهِ إِلَیْکُمْ وَ مُسَلِّمٌ فِیهِ لَکُمْ وَ رَأْیِی لَکُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّی یُحْیِیَ اللَّهُ دِینَهُ بِکُمْ وَ یُظْهِرَکُمْ لِعَدْلِهِ فَیَرُدَّکُمْ فِی أَیَّامِهِ وَ یُقِیمَکُمْ لِخَلْقِهِ ثُمَّ یُمَلِّکَکُمْ فِی أَرْضِهِ فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لَا مَعَ غَیْرِکُمْ وَ إِلَیْکُمْ إِلَیْکُمْ لَا إِلَی عَدُوِّکُمْ آمَنْتُ بِکُمْ وَ تَوَلَّیْتُ آخِرَکُمْ بِمَا تَوَلَّیْتُ بِهِ أَوَّلَکُمْ وَ بَرِئْتُ إِلَی اللَّهِ مِنْ أَعْدَائِکُمْ- الْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ الْأَبَالِسَةِ وَ الشَّیَاطِینِ وَ مِنْ حِزْبِهِمْ وَ أَتْبَاعِهِمْ وَ مُحِبِّیهِمْ وَ ذَوِیهِمْ وَ الرَّاضِینَ بِهِمْ وَ بِفِعْلِهِمْ الصَّادِّینَ عَنْکُمْ الظَّالِمِینَ لَکُمْ الْجَاحِدِینَ حَقَّکُمْ الْمُفَارِقِینَ لَکُمْ الْغَاصِبِینَ إِرْثَکُمْ وَ الشَّاقِّینَ (1) فِیکُمْ وَ الْمُنْحَرِفِینَ عَنْکُمْ وَ مِنْ کُلِّ وَلِیجَةٍ دُونَکُمْ.

ص: 153


1- 1. و الشاکین ظ.

سخنتان نور، و دستورتان یکپارچه رشد و رستگاری است، سفارشتان پرهیزکاری، و کارتان خیر و خوبی، و عادت شما نیکی، و شیوه شما بزرگواری، و مقام شما حق، و رأی شما دانش دوراندیشی است؛ اگر از خوبی سخنی به میان آید، آغاز و ریشه و شاخه و مرکز و جایگاه و پایان آن شما هستید.

پدر و مادرم و خودم به فدای شما؛ چگونه ثنای نیکوی شما را توصیف کنم، و چگونه آزمایش­های خوبی را که دادید، شماره کنم؛ به وسیله شما بود که خدا ما را از ذلت بیرون آورد، و زنجیر هایمان را باز کرد، و سنگینی هایمان را از دوشمان برداشت و گرفتاری های سختمان را گشایش داد و از پرتگاه هلاکت و نابودی، و از آتش دوزخ نجاتمان داد.

*به وسیله دوستی شما خداوند دستورات دینمان را آشکار کرد؛ آنچه را که از دنیای ما تباه گشته بود، اصلاح کرد؛ و به وسیله دوستی شما کلمه توحید کامل شد؛ و نعمت بزرگ گشت؛ و جدایی و اختلاف تبدیل به الفت و اتحاد گردید؛ و به وسیله موالات شما فرمانبرداری واجب پذیرفته گردد؛ و چه طاعت بزرگی است طاعت شما؛ و برای شما است دوستی واجب و چه دوستی با کرامتی است و درجات بلند، و نور های درخشان ، و جایگاه معین و معلوم در نزد خداوند عز و جل، و منزلت عظیم، و ارزش والا و رتبه بزرگ، و شفاعت پذیرفته، از آن شما است.

پروردگارا، به آنچه نازل کردی گرویدیم و فرستاده [ات] را پیروی کردیم پس ما را در زمره گواهان بنویس. پروردگارا، پس از آنکه ما را هدایت کردی، دل­هایمان را دستخوش انحراف مگردان، و از جانب خود، رحمتی بر ما ارزانی دار که تو خود بخشایشگری. پروردگارا، ما شنیدیم که دعوتگری به ایمان فرا می خواند که: «به پروردگار خود ایمان آورید»، پس ایمان آوردیم.

خدایا، - دعوت تو را - اجابت می­کنم که اجابت شده و گوینده ای والا مقام، و منادی ای با عظمت دارد ؛ تو را اجابت می­کنم و می­پذیرم، که تو مبارک و والامرتبه و بزرگوار و بزرگ و با عظمت و مقدس هستی؛ پروردگارا، از روی اقرار به پروردگاری تو، و باورمندی به تو، و تصدیق کتاب تو، و وفاداری به پیمان تو، دعوت تو را اجابت می­کنم و می­پذیرم؛ این منم بنده­ای که در پیشگاه تو است؛ پروردگارا، دعوت تو را مانند اجابت کردن هراسناک از تو، و امیدوار به تو، و پناه آورده به تو، اجابت می­کنم؛ خشنود شدیم، و دوستدار تو گشتیم، و شنیدیم و گردن نهادیم؛ پروردگارا، آمرزش تو را [خواستاریم] و فرجام به سوی تو است؛ تو معبود و سرور ما هستی.

گوش به فرمان تو هستم ای منادی خدا، اگر چه با بدنم تو را اجابت نکرده، و یاری­ات را درک نکرده­ باشم؛ این منم، بنده و زائر تو، و زائر خاندان و خانواده تو، و قرار گرفته در پیشگاه شما؛(1) قلب و جان و روح و گوش و دیده­ام، با تسلیم شما شدن، و ایمان به تو و برادرت و جانشینت امیرالمؤمنین، و پیشوای جانشینان، و دختر تو فاطمه، بانوی زنان جهانیان، و دو نواده تو، حسن و حسین،

ص: 155


1- . و میهمان شما. خ

وَ ثَبَّتَنِیَ اللَّهُ أَبَداً مَا حَیِیتُ وَ بَعْدَ وَفَاتِی عَلَی مُوَالاتِکُمْ وَ مَحَبَّتِکُمْ وَ دِینِکُمْ وَ وَفَّقَنِی لِطَاعَتِکُمْ وَ رَزَقَنِی شَفَاعَتَکُمْ.

وَ جَعَلَنِی مِنْ خِیَارِ مَوَالِیکُمُ التَّابِعِینَ مَا دَعَوْتُمْ إِلَیْهِ مِمَّنْ یَقْفُو آثَارَکُمْ وَ یَسْلُکُ سَبِیلَکُمْ وَ یَقْتَدِی (1) بِهُدَاکُمْ وَ یَقْتَصُّ مِنْهَاجَکُمْ وَ یَکُونُ مِنْ حِزْبِکُمْ وَ یَتَعَلَّقُ بِحَجْزَتِکُمْ وَ یُحْشَرُ فِی زُمْرَتِکُمْ وَ یَکُرُّ فِی رَجْعَتِکُمْ وَ یُمَلَّکُ فِی دَوْلَتِکُمْ وَ یُشَرَّفُ فِی عَافِیَتِکُمْ وَ یُمَکَّنُ فِی أَیَّامِکُمْ وَ تَقَرُّ عَیْنُهُ غَداً بِرُؤْیَتِکُمْ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی وَ نَفْسِی وَ أَهْلِی وَ مَالِی مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَأَ بِکُمْ وَ مَنْ أَحَبَّهُ اتَّبَعَکُمْ وَ مَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ عَنْکُمْ وَ مَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِکُمْ لَا أُحْصِی یَا مَوَالِیَّ فَضْلَکُمْ وَ لَا أَعُدُّ ثَنَاءَکُمْ وَ لَا أَبْلُغُ مِنَ الْمَدْحِ کُنْهَکُمْ وَ مِنَ الوَصْفِ قَدْرَکُمْ.

أَنْتُمْ نُورُ الْأَنْوَارِ وَ هُدَاةُ الْأَبْرَارِ وَ أَئِمَّةُ الْأَخْیَارِ وَ أَصْفِیَاءُ الْجَبَّارِ بِکُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِکُمْ یَخْتِمُ وَ بِکُمْ یُمْسِکُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَی الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ بِکُمْ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ یُنَفِّسُ الْهَمَّ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَدْفَعُ الضُّرَّ وَ یُغْنِی الْعَدِیمَ وَ یَشْفِی السَّقِیمَ بِمَنْطِقِکُمْ نَطَقَ کُلُّ لِسَانٍ وَ بِکُمْ سَبَّحَ السُّبُّوحُ الْقُدُّوسُ وَ بِتَسْبِیحِکُمْ جَرَتِ الْأَلْسُنُ بِالتَّسْبِیحِ فِیکُمْ نَزَلَتْ رُسُلُهُ وَ عَلَیْکُمْ هَبَطَتْ مَلَائِکَتُهُ وَ إِلَیْکُمْ بُعِثَ الرُّوحُ الْأَمِینُ وَ آتَاکُمُ اللَّهُ مَا لَمْ یُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعَالَمِینَ.

طَأْطَأَ کُلُّ شَرِیفٍ لِشَرَفِکُمْ وَ بَخَعَ کُلُّ مُتَکَبِّرٍ لِطَاعَتِکُمْ وَ خَضَعَ کُلُّ جَبَّارٍ لِفَضْلِکُمْ وَ ذَلَّ کُلُّ شَیْ ءٍ لَکُمْ وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِکُمْ فَفَازَ الْفَائِزُونَ بِکُمْ وَ بِکُمْ یُسْلَکُ إِلَی الرِّضْوَانِ وَ عَلَی مَنْ یَجْحَدُ وَلَایَتَکُمْ یَغْضَبُ الرَّحْمَنُ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی وَ نَفْسِی وَ أَهْلِی وَ مَالِی ذِکْرُکُمْ فِی الذَّاکِرِینَ وَ أَسْمَاؤُکُمْ فِی الْأَسْمَاءِ وَ أَجْسَادُکُمْ فِی الْأَجْسَادِ وَ أَرْوَاحُکُمْ فِی الْأَرْوَاحِ وَ أَنْفُسُکُمْ فِی النُّفُوسِ فَمَا أَحْلَی أَسْمَاءَکُمْ وَ أَکْرَمَ نُفُوسَکُمْ وَ أَعْظَمَ شَأْنَکُمْ وَ أَجَلَّ أَخْطَارَکُمْ وَ أَعْلَی أَقْدَارَکُمْ وَ أَوْفَی عَهْدَکُمْ وَ أَصْدَقَ وَعْدَکُمْ.

ص: 154


1- 1. یهتدی خ ل.

دو پیشوای جوانان اهل بهشت، و به راهنمایان به سوی خداوند، امامان از خانواده تو، و نسل پاک تو، شما را اجابت کرده است؛ و یاری من برای شما آماده است، تا خداوند به اذن خود حکم کند، که او بهترین حکم کنندگان است.

ای رسول خدا، گوش به فرمان تو هستم، و به سوی تو می­آیم؛ ای پیامبر خدا تو را اجابت میکنم به این صورت که به ریسمان تو چنگ زده و آویخته­ام؛ ای دوست خدا، من گوش به فرمان تو هستم و به تو پناه می­آورم؛ ای نور خدا، من گوش به فرمان تو هستم؛ ای محمد پسر عبدالله، ای برگزیده خدا، ای اباالقاسم، با ابراز خواری در برابر عزت تو، و فرمانبرداری از فرمان تو، و پذیرش کلام تو، و وارد شدن در نور تو، و ایمان به تو، و به برادر و جانشین تو، امیرالمؤمنین، و خاندان تو و خانواده پاک تو، و با تصدیق آنچه از نزد پروردگارت برای ما آورده­ای، تو را اجابت می­کنم؛ پروردگارا، گناهان ما را بیامرز، و بدی­های ما را بزدای، و ما را در زمره نیکان بمیران.

پروردگارا، و آنچه را که به وسیله فرستادگانت به ما وعده داده ای به ما عطا کن، و ما را روز رستاخیز رسوا مگردان، زیرا تو وعده ات را خلاف نمی کنی. پروردگارا، در این دنیا به ما نیکی و در آخرت [نیز] نیکی عطا کن، و با رحمت خودت ما را از عذاب آتش [دور] نگه دار. منزّه است پروردگار ما، که وعده پروردگار ما قطعاً انجام شدنی است. منزّه است پروردگار تو، پروردگار شکوهمند، از آنچه وصف می کنند. و درود بر فرستادگان. و ستایش، ویژه خدا، پروردگار جهانیان است.

خدایا، تو را گواه میگیرم که اینها، قبرهای اولیای تو، و صحن­ها و یادگارهای آنها، و محل غیبت و عروج آنها است؛ همان دست یافتگان به کرامت تو، و برتری یافتگان بر آفریدگان تو؛ کسانی که روشنگر هر چیزی را به آنها شناساندی، و میراث­های پیامبران را به آنها بخشیدی، و آنها را حجت­های خود بر مردمان، و امانتداران و خزانه­داران تو بر وحی­ات قرار دادی.

خدایا، پس به روح­ها و بدن­های آنها در این ساعت و در هر وقت و لحظه و هنگام و زمان، از طرف ما درود و سلام فرست، و سلام آنان را به ما برگردان؛ و سلام و رحمت خداوند و برکت­های او بر شما باد. گواهی می­دهم که شما سخن مرا می­شنوید، و سلام مرا برمی­گردانید؛ خدایا، تو با زبان پیامبرت، که درودهای تو بر او باد، فرمودی و فرمایش تو راست است که «به کسانی که ایمان آورده­اند بشارت ده که برای آنها جایگاه صدقی نزد پروردگارشان است.»

خدایا، من به تو و به آنها ایمان آوردم، و تصدیق نمودم و شنیدم و اطاعت کردم و تسلیم گشتم؛ پس هیچگاه مرا در جایگاه­های رسوایی در دنیا و آخرت قرار مده، و خواسته­ام را به من عطا فرما، و نماز هایم را به واسطه آنها مقبول خویش گردان، و دعاهایم را به حق آنها اجابت کن، و تلاش و سعی مرا به حق آنان مورد سپاس قرار ده، و گناهانم را به واسطه آنها بیامرز،

ص: 156

کَلَامُکُمْ نُورٌ وَ أَمْرُکُمْ رُشْدٌ وَ وَصِیَّتُکُمْ تَقْوَی وَ فِعْلُکُمُ الْخَیْرُ وَ عَادَتُکُمُ الْإِحْسَانُ وَ سَجِیَّتُکُمُ الْکَرَمُ وَ شَأْنُکُمُ الْحَقُّ وَ رَأْیُکُمْ عِلْمٌ وَ حَزْمٌ إِنْ ذُکِرَ الْخَیْرُ کُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاهُ.

بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی وَ نَفْسِی کَیْفَ أَصِفُ حُسْنَ ثَنَائِکُمْ وَ أُحْصِی جَمِیلَ بَلَائِکُمْ وَ بِکُمْ أَخْرَجَنَا اللَّهُ مِنَ الذُّلِّ وَ أَطْلَقَ عَنَّا رَهَائِنَ الْغُلِّ وَ وَضَعَ عَنَّا الْآصَارَ وَ فَرَّجَ عَنَّا غَمَرَاتِ الْکُرُوبِ وَ أَنْقَذَنَا مِنْ شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ بِمُوَالاتِکُمْ أَظْهَرَ اللَّهُ مَعَالِمَ دِینِنَا وَ أَصْلَحَ مَا کَانَ فَسَدَ مِنْ دُنْیَانَا وَ بِمُوَالاتِکُمْ تَمَّتِ الْکَلِمَةُ وَ عَظُمَتِ النِّعْمَةُ وَ ائْتَلَفَتِ الْفُرْقَةُ وَ بِمُوَالاتِکُمْ تُقْبَلُ الطَّاعَةُ الْمُفْتَرَضَةُ وَ أَعْظِمْ بِهَا طَاعَةً وَ لَکُمُ الْمَوَدَّةُ الْوَاجِبَةُ وَ أَکْرِمْ بِهَا مَوَدَّةً لَکُمُ الدَّرَجَاتُ الرَّفِیعَةُ وَ الْأَنْوَارُ الزَّاهِرَةُ وَ الْمَقَامُ الْمَعْلُومُ عِنْدَ اللَّهِ وَ الْجَاهُ الْعَظِیمُ وَ الْقَدْرُ الْجَلِیلُ وَ الشَّأْنُ الْکَبِیرُ وَ الشَّفَاعَةُ الْمَقْبُولَةُ.

رَبَّنا آمَنَّا بِما أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِینَ رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِیاً یُنادِی لِلْإِیمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا لَبَّیْکَ اللَّهُمَّ لَبَّیْکَ مُجَاباً وَ مُسْمِعاً جَلِیلًا وَ مُنَادِیاً عَظِیماً لَبَّیْکَ وَ سَعْدَیْکَ تَبَارَکْتَ وَ تَعَالَیْتَ وَ تَجَالَلْتَ وَ تَکَبَّرْتَ وَ تَعَظَّمْتَ وَ تَقَدَّسْتَ لَبَّیْکَ رَبَّنَا وَ سَعْدَیْکَ إِقْرَاراً بِرُبُوبِیَّتِکَ وَ إِیقَاناً بِکَ وَ تَصْدِیقاً بِکِتَابِکَ وَ وَفَاءً بِعَهْدِکَ هَا أَنَا ذَا عَبْدُکَ بَیْنَ یَدَیْکَ لَبَّیْکَ اللَّهُمَّ لَبَّیْکَ تَلْبِیَةَ الْخَائِفِ مِنْکَ الرَّاجِی لَکَ الْمُسْتَجِیرِ بِکَ رَضِینَا وَ أَحْبَبْنَا وَ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ وَ أَنْتَ إِلَهُنَا وَ مَوْلَانَا لَبَّیْکَ دَاعِیَ اللَّهِ إِنْ کَانَ لَمْ یُجِبْکَ بِدَنِی وَ لَمْ أُدْرِکْ نُصْرَتَکَ فَهَا أَنَا ذَا عَبْدُکَ وَ زَائِرُکَ وَ زَائِرُ آلِکَ وَ عِتْرَتِکَ وَ الْمُحِلُّ بِسَاحَتِکُمْ (1) قَدْ أَجَابَکُمْ قَلْبِی وَ نَفْسِی وَ رُوحِی وَ سَمْعِی وَ بَصَرِی بِالتَّسْلِیمِ وَ الْإِیمَانِ بِکَ وَ بِأَخِیکَ وَ وَصِیِّکَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ وَ ابْنَتِکَ فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ سِبْطَیْکَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ

ص: 155


1- 1. و الوافد الیکم خ.

و یادم را به واسطه آنها والا گردان، و مقامم را به سبب آنان بلند گردان، و یقینم را به واسطه آنها ثابت گردان، و روحم را به واسطه آنها سالم، و جسمم را به واسطه آنها تندرست و پر روزی، و خوشبخت و تنومند، و پرهیزکار و دانا، و پارسا و فروتن، و نگهدارنده و پاکیزه، و دانشمند و موفق، و وارسته و مورد تأیید قرار گرفته، و نیرومند و شکست ناپذیر قرار ده؛ و مرا از آنها جدا مکن؛ و بین من و آنها در دنیا و آخرت جدایی میفکن؛ بپذیر؛ ای پروردگار جهانیان.

وداع

هنگامی که خواستی با آنها وداع کنی، بگو: سلام خدا و درودها و رحمت و برکت­هایش بر بهترین­های او و برگزیده­ها و دوستداران و حجت­ها و اولیای او، محمد فرستاده او و خاندانش، امیرالمؤمنین علی، حسن، حسین، علی، محمد، جعفر، موسی، علی، محمد، علی، حسن، جانشین نیک او، باد؛ بر او و همه آنان سلام و رحمت باد. سلام بر بندگان خالص خداوند از میان آفریدگان، و برگزیدگان او از میان مردمان، و امانتداران او بر وحی­اش، و حجت­های او بر بندگانش، و گنجینه­داران علم او، باد؛ بر آنان از طرف خداوند، دائمی­ترین درودها، و پاکیزه­ترین برکت­ها، و فزاینده­ترین درودها باد. سلام بر شما ای سرورانم، امامان و رهبران من؛ و شما چه خوب سروران و امامان و رهبران هستید؛ و سلام بر شما باد؛ و سلام من بر شما اندک است؛ سلام بر شما ای آل یاسین، سلامی فروان و پاک و پربرکت و پیوسته و جاودانه و همیشگی و ابدی؛ آن گونه که شما شایسته چنین سلامی هستید، از طرف من و پدر و مادرم و خانواده و فرزندان، و برادران و خواهرانم، و از تمامی مردان و زنان با ایمان، چه زنده باشند و چه مرده؛ و رحمت خداوند و برکت­های او بر شما باد.

سلام بر شما، سلام وداع کننده، نه خسته و کینه توز و نه زیاده­رو(1) است؛ و رحمت خداوند و برکت­های او بر شما باد، ای اهل بیت نبوت؛ - به راستی خداوند ستوده و گرامی است. - سلام کسی که نه از شما روی گردانده، و نه از راه شما منحرف گشته، و نه کسی را بر شما برتری داده، و نه از نزدیکی و قرابت با شما کناره گیری کرده است؛ کسی را به جای شما نمی­خواهم، و از شما روی برنمی­تابم، و راه­هایی را در بین شما برنمی­گزینم، و شما را در برابر بهایی نمی­فروشم؛ خداوند این را آخرین دوره از زیارت شما، و گرامیداشت یاد شما، و بزرگداشت نام­های شما، و آمدن به صحن و حرم­های شما، و درود فرستادن بر شما، و سلام دادن به شما قرار ندهد؛ بلکه خداوند آن را پاداشی برای ما و مایه ایمنی در دنیا و آخرتمان، و ذکر و نوری برای رستاخیزمان، و امن و ایمانی برای بازگشتگاه موقت و بازگشتگاه جاودانه­مان قرار دهد.

ص: 157


1- . و نه ملول. ظ

سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجِنَانِ وَ بِالْأَدِلَّاءِ عَلَی اللَّهِ الْأَئِمَّةِ مِنْ عِتْرَتِکَ وَ ذُرِّیَّتِکَ الطَّاهِرِینَ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّی یَحْکُمَ اللَّهُ بِإِذْنِهِ وَ هُوَ خَیْرُ الْحاکِمِینَ.

لَبَّیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ سَعْیاً إِلَیْکَ وَ إِقْبَالًا لَبَّیْکَ یَا نَبِیَّ اللَّهِ تَعَلُّقاً بِحَبْلِکَ وَ اعْتِصَاماً لَبَّیْکَ یَا حَبِیبَ اللَّهِ تَعَوُّداً بِکَ وَ لِوَاذاً لَبَّیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ یَا خِیَرَةَ اللَّهِ یَا أَبَا الْقَاسِمِ تَذَلُّلًا لِعِزَّتِکَ وَ طَاعَةً لِأَمْرِکَ وَ قَبُولًا لِقَوْلِکَ وَ دُخُولًا فِی نُورِکَ وَ إِیمَاناً بِکَ وَ بِأَخِیکَ وَ وَصِیِّکَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ آلِکَ وَ عِتْرَتِکَ الطَّاهِرِینَ وَ تَصْدِیقاً بِمَا جِئْتَنَا بِهِ مِنْ عِنْدِ رَبِّکَ رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ کَفِّرْ عَنَّا سَیِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلی رُسُلِکَ وَ لا تُخْزِنا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمِیعادَ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا بِرَحْمَتِکَ عَذابَ النَّارِ سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولًا سُبْحانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ وَ سَلامٌ عَلَی الْمُرْسَلِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ اللَّهُمَّ إِنِّی أُشْهِدُکَ أَنَّ هَذِهِ قُبُورُ أَوْلِیَائِکَ وَ مَشَاهِدُهُمْ وَ آثَارُهُمْ وَ مَغِیبُهُمْ وَ مَعَارِجُهُمْ الْفَائِزِینَ بِکَرَامَتِکَ الْمُفَضَّلِینَ عَلَی خَلْقِکَ الَّذِینَ عَرَّفْتَهُمْ تِبْیَانَ کُلِّ شَیْ ءٍ وَ حَبَوْتَهُمْ بِمَوَارِیثِ الْأَنْبِیَاءِ وَ جَعَلْتَهُمْ حُجَجَکَ عَلَی بَرِیَّتِکَ وَ أُمَنَاءَکَ عَلَی وَحْیِکَ وَ خُزَّانَکَ عَلَی وَحْیِکَ اللَّهُمَّ فَبَلِّغْ أَرْوَاحَهُمْ وَ أَجْسَادَهُمْ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ وَقْتٍ وَ أَوَانٍ وَ حِینٍ وَ زَمَانٍ مِنَّا السَّلَامَ وَ ارْدُدْ عَلَیْنَا مِنْهُمُ السَّلَامَ وَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ أَشْهَدُ أَنَّکُمْ تَسْمَعُونَ الْکَلَامَ وَ تَرُدُّونَ السَّلَامَ اللَّهُمَّ إِنَّکَ قُلْتَ عَلَی لِسَانِ نَبِیِّکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلَی آلِهِ وَ قَوْلُکَ الْحَقُ وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ اللَّهُمَّ إِنِّی قَدْ آمَنْتُ بِکَ وَ بِهِمْ وَ صَدَّقْتُ وَ سَمِعْتُ وَ أَطَعْتُ وَ أَسْلَمْتُ فَلَا تُوقِفْنِی أَبَداً مَوَاقِفَ الْخِزْیِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعْطِنِی سُؤْلِی وَ اجْعَلْ صَلَوَاتِی بِهِمْ مَقْبُولَةً وَ دُعَائِی بِهِمْ مُسْتَجَاباً وَ سَعْیِی بِهِمْ مَشْکُوراً وَ ذَنْبِی بِهِمْ مَغْفُوراً وَ

ص: 156

و خداوند مرا از کسانی قرار دهد که از زیارت و یاد کردن شما، و درود فرستادن بر شما، و سلام دادن به شما، کامیاب و پیروز، و موفق و سالم، و بخشیده شده و توانگر، و دست یافته به رضوان خداوند و رحمت او، و فضل و نگاه داشتن او، و یاری و امنیت او، و آمرزش و نور او، و هدایت و نگاهداشت او، و مراقبت و توفیق و بازداشتن او برمی­گردند؛ و بازگشت دوباره و چندین باره را تا زمانی که پروردگارم مرا زنده بدارد، همراه با نیت و ایمان و پرهیزکاری و فروتنی، و نور و باور، و روزی گسترده از فضل خود، و پاک و پرسود، و گوارا و شیرین، و سالم بدون رنج و مشقت، و بدون منّت از کسی، و نعمت فراوان، و عافیت سالم، روزی­ام نماید؛ و برای من از حیات و کرامت و برکت، نیکویی و ایمان، و آمرزش و رضوان، مانند آنچه را که به اولیاء و بندگان نیک خود از زیارت کنندگان آنها و وارد شدگانشان ، و دوستداران و محبان آنها، و هوادارن و شیعیان آنان، و آشنایان به حق آنان، و واجب دانندگان طاعت آنان، و پیوسته یاد کنندگان از آنان، و علاقمندان به زیارت آنان، و منتظران روزهای آنان، و فرمانبرداران از آنان، تقرب جویندگان به واسطه آن، به تو و به آنان، واجب گردانده­ای، واجب گردان.

پروردگارا، تو بهترین کسی هستی که مردمان به سویش مهمان روند، و بار سفرها برایش بسته شود، و آرزوها به سوی او منصرف شوند، و برای امیدها و بخشش­ها امید رود؛ و تو ای پیشوای من، بزرگوارترین میزبان، و بزرگوارترین زیارت شده هستی، و برای هر زائری کرامتی، و برای هر مهمانی هدیه­ای، و برای هر گذرنده ای بخششی، و برای هر امیدواری ثوابی، و برای هر خواهش کننده از چیزهایی که پیش توست پاداشی، و برای هر علاقمندی به تو هدیه­ای، و برای هر پناه آورده­ای به سوی تو رحمتی، و برای هر زاری کننده به سوی تو اجابتی، و برای هر متوسل شده­ای به سوی تو عفو و گذشتی، قرار داده­ای؛ و من برای زیارت قبرهای دوستداران و اولیای تو، و بندگان برگزیده تو آمده­ام، و مهمان آنان هستم، و در بارگاه آنان فرود آمده­ام، و قصد حرم آنان را کرده­ام، و علاقمند شفاعتشان هستم، و از آنچه نزد آنان است درخواست می­کنم، و به آنها امید بسته­ام، و به واسطه آنها به تو متوسل شده­ام؛ و این حقی بر عهده توست که خواستار و مهمان آنها، و فرود آمده در بارگاه آنها، و منزل گزیده در درگاه آنها را که از گروه و شیعیان آنان هستند، نومید و دست خالی برنگردانی.

من به امید آنچه از رحمت و آمرزش، و فضل و بخشش، برای زیارت کنندگان آنها، و فرمانبرداران از آنها پیش تو وجود دارد، در این مکان ارزشمند ایستاده­ام؛ پس مرا از بی­بهره­ترین کسانی که به سوی تو و آنان آمده­اند، قرار نده؛ و مرا با دادن بهشت، بزرگ بدار؛ و با آمرزیدن بر من منت بنه؛ و مرا با عافیت زیبا گردان؛ و مرا با رهایی از آتش، پاداش ده؛ و روزی حلال و بخشش گسترده و فراوان خود را نصیبم گردان؛

ص: 158

ذِکْرِی بِهِمْ رَفِیعاً وَ کَعْبِی بِهِمْ عَالِیاً وَ یَقِینِی بِهِمْ ثَابِتاً وَ رُوحِی بِهِمْ سَلِیمَةً وَ جِسْمِی بِهِمْ مُعَافًی مَرْزُوقاً سَعِیداً رَشِیداً تَقِیّاً عَالِماً زَاهِداً مُتَوَاضِعاً حَافِظاً زَکِیّاً فَقِیهاً مُوَفَّقاً مَعْصُوماً مُؤَیَّداً قَوِیّاً عَزِیزاً وَ لَا تَقْطَعْ بِی عَنْهُمْ وَ لَا تُفَرِّقْ بَیْنِی وَ بَیْنَهُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ.

الْوَدَاعُ فَإِذَا أَرَدْتَ وَدَاعَهُمْ فَقُلْ سَلَامُ اللَّهِ وَ تَحِیَّاتُهُ وَ رَحْمَتُهُ وَ بَرَکَاتُهُ عَلَی خِیَرَةِ اللَّهِ وَ أَصْفِیَائِهِ وَ أَحِبَّائِهِ وَ حُجَجِهِ وَ أَوْلِیَائِهِ مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ وَ آلِهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیٍّ الْحَسَنِ الْحُسَیْنِ عَلِیٍّ مُحَمَّدٍ جَعْفَرٍ مُوسَی عَلِیٍّ مُحَمَّدٍ عَلِیٍّ الْحَسَنِ الْخَلَفِ الصَّالِحِ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ جَمِیعاً السَّلَامُ وَ الرَّحْمَةُ السَّلَامُ عَلَی خَالِصَةِ اللَّهِ مِنْ خَلْقِهِ وَ صَفْوَتِهِ مِنْ بَرِیَّتِهِ وَ أُمَنَائِهِ عَلَی وَحْیِهِ وَ حُجَجِهِ عَلَی عِبَادِهِ وَ خُزَّانِهِ عَلَی عِلْمِهِ وَ عَلَیْهِمْ مِنَ اللَّهِ دَائِمُ الصَّلَوَاتِ وَ زَاکِی الْبَرَکَاتِ وَ نَامِی التَّحِیَّاتِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ مَوَالِیَّ أَئِمَّتِی وَ قَادَتِی وَ نِعْمَ الْمَوَالِی وَ الْأَئِمَّةُ وَ الْقَادَةُ أَنْتُمْ وَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَ السَّلَامُ لَکُمْ مِنِّی قَلِیلٌ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ آلَ یَاسِینَ سَلَاماً کَثِیراً طَیِّباً مُبَارَکاً مُتَتَابِعاً سَرْمَداً دَائِماً أَبَداً کَمَا أَنْتُمْ أَهْلُهُ مِنِّی وَ مِنْ وَالِدَیَّ وَ أَهْلِی وَ وُلْدِی وَ إِخْوَتِی وَ أَخَوَاتِی وَ مِنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ الْأَحْیَاءِ مِنْهُمْ وَ الْأَمْوَاتِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

السَّلَامُ عَلَیْکُمْ سَلَامَ مُوَدِّعٍ لَا سَئِمٍ وَ لَا قَالٍ وَ لَا غَالٍ (1) وَ رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ غَیْرَ رَاغِبٍ عَنْکُمْ وَ لَا مُنْحَرِفٍ عَنْکُمْ وَ لَا مُؤْثِرٍ عَلَیْکُمْ وَ لَا زَاهِدٍ فِی قُرْبِکُمْ وَ لَا أَبْتَغِی بِکُمْ بَدَلًا وَ لَا عَنْکُمْ حِوَلًا وَ لَا أَتَّخِذُ بَیْنَکُمْ سُبُلًا وَ لَا أَشْتَرِی بِکُمْ ثَمَناً لَا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیَارَتِکُمْ وَ تَعْظِیمِ ذِکْرِکُمْ وَ تَفْخِیمِ أَسْمَائِکُمْ وَ إِتْیَانِ مَشَاهِدِکُمْ وَ آثَارِکُمْ وَ الصَّلَاةِ لَکُمْ وَ التَّسْلِیمِ عَلَیْکُمْ بَلْ جَعَلَهُ اللَّهُ مَثَابَةً لَنَا وَ أَمْناً فِی دُنْیَانَا وَ آخِرَتِنَا وَ ذِکْراً وَ نُوراً لِمَعَادِنَا وَ أَمَاناً وَ إِیمَاناً لِمُنْقَلَبِنَا وَ مَثْوَانَا.

ص: 157


1- 1. و لا مال ظ.

و بدی هر بدی رساننده، از پریان آدمیان، را برای همیشه از من دور کن .

ای پیشوایان من، پدر و مادرم فدای شما باد؛ من به واسطه شما به خداوند تقرّب می­جویم، و به واسطه شما به او روی می­آورم؛ و به واسطه شما نیازم را از خداوند می­خواهم؛ خداوند به واسطه شما مرا در دنیا و آخرت، آبرومند و از مقرّبان قرار دهد.

پدر و مادرم و خودم فدای شما؛ بر من مهربانی نمایید و رحم کنید، و مرا مورد عنایت خاص خود قرار دهید، و نزد پروردگارتان مرا یاد کنید، و بازدارنده من باشید، و مرا از گروه خودتان قرار دهید، و با شفاعت خود، مرا شریف گردانید، و در دولت خودتان مرا قدرتمند کنید، و در زمره خود محشور کنید، و در حوض خود وارد نمایید، و با رضایتتان مرا اکرام کنید، و با طاعتتان مرا سعادتمند گردانید، و فضل خود را مخصوص من قرار دهید، و با قدرت خود، مرا از بدی­های دنیا و آخرت، و بدی آدمی و پری، و هر بدی رساننده­ای حفظ کنید.

من با حمایت خدا و حمایت شما، و جلال خدا، و کبریای خدا، و ملک و سلطان خدا، و عظمت و عزت خدا، و کلمات مبارک او، اهل و فرزندان و اموال و برداران با ایمانم را در دنیا و آخرت از هر بدی نگاه می­دارم و حفظ میکنم و در پناه او قرار می­گیرم و از او کمک میخواهم، و به واسطه شما امید نجات دارم، و صلاح را خواستارم، و پیروزی را امید دارم، و شفا از هر بیماری و درد را می­طلبم، و فرارم از هر ترسی به سوی شما است، و در هر سختی و آسایشی، تکیه­گاه من شما هستید.

خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، همان گونه که تو و آنها سزاوار آن هستید، و مرا در هر خیری که به سویش فرا خواندند، و بر آن راهنمایی نمودند، و به آن دستور دادند، و در گفته و عمل، به آن خشنود گشتند، وارد کن؛ و مرا به واسطه آنها از هر ناگواری نجات بخش، و از هر بدی خارج گردان، و مرا از هر چه از آن نهی کردند، و آن را انکار نمودند، و از آن ترساندند و هشدار دادند، حفظ کن؛ و فرج آنان را که گشایش ما نیز با آنان است، زودتر برسان؛ و دشمنانشان را، از آدمی و پری، هلاک گردان؛ و به روح­ها و بدن­های آنان تا ابد از سوی من سلام برسان؛ و سلام آنها را به ما باز گردان، و سلام و رحمت خداوند و برکت­های او بر شما باد .

توضیح

«لما غلق»، که در بعضی نسخه­ها به صورت «لما انغلق» آمده است، یعنی به خاطر آنچه از امر توحید و معارف و حکمت­ها و دانش­ها که مشتبه شده است؛ و گفته شده است: به خاطر آنچه از امر جاهلیت مشتبه شده است. «الآساد» جمع أسد است، و بعید نیست که «السّقاة»، اشتباه نوشتاری «السعاة» باشد. گفته می­شود: «ونی، ینی، ونیاً»، یعنی کوتاهی

ص: 159

وَ جَعَلَنِیَ اللَّهُ مِمَّنِ انْقَلَبَ عَنْ زِیَارَتِکُمْ وَ ذِکْرِکُمْ وَ الصَّلَاةِ لَکُمْ وَ التَّسْلِیمِ عَلَیْکُمْ مُفْلِحاً مُنْجِحاً غَانِماً سَالِماً مُعَافاً غَنِیّاً فَائِزاً بِرِضْوَانِ اللَّهِ وَ رَحْمَتِهِ وَ فَضْلِهِ وَ کِفَایَتِهِ وَ نَصْرِهِ وَ أَمْنِهِ وَ مَغْفِرَتِهِ وَ نُورِهِ وَ هُدَاهُ وَ حِفْظِهِ وَ کِلَاءَتِهِ وَ تَوْفِیقِهِ وَ عِصْمَتِهِ وَ رَزَقَنِیَ الْعَوْدَ ثُمَّ الْعَوْدَ أَبَداً مَا أَبْقَانِی رَبِّی إِلَیْکُمْ بِنِیَّةٍ وَ إِیمَانٍ وَ تَقْوَی وَ إِخْبَاتٍ وَ نُورٍ وَ إِیقَانٍ وَ أَرْزَاقٍ مِنْ فَضْلِهِ وَاسِعَةٍ طَیِّبَةٍ دَارَّةٍ هَنِیئَةٍ مَرِیئَةٍ سَلِیمَةٍ مِنْ غَیْرِ کَدٍّ وَ لَا مَنٍّ مِنْ أَحَدٍ وَ نِعْمَةٍ سَابِغَةٍ وَ عَافِیَةٍ سَالِمَةٍ وَ أَوْجَبَ لِی مِنَ الْحَیَاةِ وَ الْکَرَامَةِ وَ الْبَرَکَةِ وَ الصَّلَاحِ وَ الْإِیمَانِ وَ الْمَغْفِرَةِ وَ الرِّضْوَانِ مِثْلَ مَا أَوْجَبَ لِأَوْلِیَائِهِ وَ صَالِحِی عِبَادِهِ مِنْ زُوَّارِهِمْ وَ وَافِدِیهِمْ وَ مُوَالِیهِمْ وَ مُحِبِّیهِمْ وَ حِزْبِهِمْ وَ شِیعَتِهِمْ الْعَارِفِینَ حَقَّهُمْ الْمُوجِبِینَ طَاعَتَهُمْ الْمُدْمِنِینَ ذِکْرَهُمُ الرَّاغِبِینَ فِی زِیَارَتِهِمْ الْمُنْتَظِرِینَ أَیَّامَهُمْ الْمُطِیعِینَ لَهُمْ الْمُتَقَرِّبِینَ بِذَلِکَ إِلَیْکَ وَ إِلَیْهِمْ اللَّهُمَّ أَنْتَ خَیْرُ مَنْ وَفَدَتْ إِلَیْهِ الرِّجَالُ وَ شُدَّتْ إِلَیْهِ الرِّحَالُ وَ صُرِفَتْ نَحْوَهُ الْآمَالُ وَ ارْتُجِیَ لِلرَّغَائِبِ وَ الْإِفْضَالِ وَ أَنْتَ یَا سَیِّدِی أَکْرَمُ مَأْتِیٍّ وَ أَکْرَمُ مَزُورٍ وَ قَدْ جَعَلْتَ لِکُلِّ زَائِرٍ کَرَامَةً وَ لِکُلِّ وَافِدٍ تُحْفَةً وَ لِکُلِّ سَائِرٍ عَطِیَّةً وَ لِکُلِّ رَاجٍ ثَوَاباً وَ لِکُلِّ مُلْتَمِسِ مَا عِنْدَکَ جَزَاءً وَ لِکُلِّ رَاغِبٍ إِلَیْکَ هِبَةً وَ لِکُلِّ مَنْ فَزِعَ إِلَیْکَ رَحْمَةً وَ لِکُلِّ مُتَضَرِّعٍ إِلَیْکَ إِجَابَةً وَ لِکُلِّ مُتَوَسِّلٍ إِلَیْکَ عَفْواً وَ قَدْ جِئْتُکَ زَائِراً لِقُبُورِ أَحِبَّائِکَ وَ أَوْلِیَائِکَ وَ خِیَرَتِکَ مِنْ عِبَادِکَ وَافِداً إِلَیْهِمْ نَازِلًا بِفِنَائِهِمْ قَاصِداً لِحَرَمِهِمْ رَاغِباً فِی شَفَاعَتِهِمْ مُلْتَمِساً مَا عِنْدَهُمْ رَاجِیاً لَهُمْ مُتَوَسِّلًا إِلَیْکَ بِهِمْ وَ حَقٌّ عَلَیْکَ أَلَّا تُخَیِّبَ سَائِلَهُمْ وَ وَافِدَهُمْ وَ النَّازِلَ بِفِنَائِهِمْ وَ الْمُنِیخَ بِسَاحَتِهِمْ مِنْ حِزْبِهِمْ وَ أَشْیَاعِهِمْ وَ وَقَفْتُ بِهَذَا الْمَقَامِ الشَّرِیفِ رَجَاءَ مَا عِنْدَکَ لِزُوَّارِهِمْ وَ الْمُطِیعِینَ لَهُمْ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ وَ الْفَضْلِ وَ الْإِنْعَامِ فَلَا تَجْعَلْنِی مِنْ أَخْیَبِ وَفْدِکَ وَ وَفْدِهِمْ وَ أَکْرِمْنِی بِالْجَنَّةِ وَ مُنَّ عَلَیَّ بِالْمَغْفِرَةِ وَ جَمِّلْنِی بِالْعَافِیَةِ وَ أَجِرْنِی بِالْعِتْقِ مِنَ النَّارِ وَ أَوْسِعْ عَلَیَّ رِزْقَکَ الْحَلَالَ وَ فَضْلَکَ الْوَاسِعَ الْجَزِیلَ وَ ادْرَأْ عَنِّی أَبَداً

ص: 158

و سستی کرد. «کبّه»، یعنی آن را واژگون کرد و به زمین زد. «التعزیر»، یعنی بزرگ و محترم شمردن. فیروز آبادی گفته است:(1) «اصطنعتک لنفسی»، یعنی تو را برای امر ویژه­ای برگزیدم که از تو بخواهم آن را انجام دهی؛ جزری گفته است:(2)

«الإصطناع»، باب افتعال از «الصنیعه» است؛ یعنی بخشش و کرامت و احسان. «أفل» مانند «نصر» و «ضرب»، یعنی پنهان گشت. «غاض الماء»، یعنی آب کم شد «الغزر» با فتحه و ضمه، یعنی کثرت و زیادی.

عبارت «و الشاقّین فیکم»، یعنی کسانی که مردم را شکافته و از ولایت شما پراکنده می­کنند؛ و همان طور که گذشت، صحیح­تر آن است که این کلمه، اشتباه نوشتاری «الشَّاکین» است.

عبارت «أعظم بها طاعة» صیغه تعجب است، و ضمیر در «بها» به «المولاة» برمی­گردد؛ یعنی آن دوستی از جهت طاعت و بندگی چه بزرگ است، نتیجه اینکه آن دوستی علاوه بر اینکه شرط قبولی طاعات است، در واقع خود بزرگترین طاعت است؛ عبارت «أکرم بها مودّة» نیز مانند آن است. عبارت «و السلام لکم منّی قلیل»، یعنی سلام و درود من شایسته وجود بزرگوار شما نیست، بلکه چیزی از جانب من که شایسته شما باشد، بالاتر از سلام است؛ مانند جان فشانی و فدا کردن جان برای شما.

زیارت چهارم:

روایت6.

کامل الزیارات: امام صادق علیه السلام فرمود: هنگامی که نزد قبر امام حسین علیه السلام آمدی، این را بگو؛ و گفتن آن نزد قبر هر امامی تو را کفایت میکند .

سلام بر تو از جانب خدا، سلام بر محمد امین خدا بر فرستادگانش، و امور بزرگش، پایان بخش پیشینیان، و آغازگر آیندگان؛ خدایا، بر محمد، بنده و رسول خود، درود فرست؛ همان کسی که با علم خود، او را برگزیدی، و هدایتگری برای هر یک از آفریدگانت که خواستی، و راهنمای هر کسی که با رسالت­ها و کتاب­هایت برانگیختی، و استوار کننده دین با عدالت تو، و داور تو در میان آفریدگانت، و مسلط بر همه آنها، قرار دادی؛ و سلام خداوند و رحمت و برکت­هایش بر او باد.

در زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام می­گویی: خدایا، بر علی امیرالمؤمنین،

ص: 160


1- . القاموس 2: 53
2- . النهایة 3: 3

شَرَّ کُلِّ ذِی شَرٍّ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ.

بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی یَا سَادَتِی أَتَقَرَّبُ بِکُمْ إِلَی اللَّهِ وَ أَتَوَجَّهُ بِکُمْ إِلَی اللَّهِ وَ أَطْلُبُ بِکُمْ حَاجَتِی مِنَ اللَّهِ جَعَلَنِیَ اللَّهُ بِکُمْ وَجِیهاً فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ.

بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی وَ نَفْسِی تَحَنَّنُوا عَلَیَّ وَ ارْحَمُونِی وَ اجْعَلُونِی مِنْ هَمِّکُمْ وَ اذْکُرُونِی عِنْدَ رَبِّکُمْ وَ کُونُوا عِصْمَتِی وَ صَیِّرُونِی مِنْ حِزْبِکُمْ وَ شَرِّفُونِی بِشَفَاعَتِکُمْ وَ مَکِّنُونِی فِی دَوْلَتِکُمْ وَ احْشُرُونِی فِی زُمْرَتِکُمْ وَ أَوْرِدُونِی حَوْضَکُمْ وَ أَکْرِمُونِی بِرِضَاکُمْ وَ أَسْعِدُونِی بِطَاعَتِکُمْ وَ خُصُّونِی بِفَضْلِکُمْ وَ احْفَظُونِی مِنْ مَکَارِهِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ شَرِّ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ وَ کُلِّ ذِی شَرٍّ بِقُدْرَتِکُمْ فَبِذِمَّةِ اللَّهِ وَ ذِمَّتِکُمْ وَ جَلَالِ اللَّهِ وَ کِبْرِیَاءِ اللَّهِ وَ مُلْکِ اللَّهِ وَ سُلْطَانِ اللَّهِ وَ عَظَمَةِ اللَّهِ وَ عِزِّ اللَّهِ وَ کَلِمَاتِهِ الْمُبَارَکَاتِ أَمْتَنِعُ وَ أَحْتَرِسُ وَ أَسْتَجِیرُ وَ أَسْتَغِیثُ وَ أَحْتَرِزُ وَ أَهْلِی وَ وُلْدِی وَ مَالِی وَ إِخْوَانِیَ الْمُؤْمِنِینَ أَبَداً فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ مِنْ کُلِّ سُوءٍ وَ بِکُمْ أَرْجُو النَّجَاةَ وَ أَطْلُبُ الصَّلَاحَ وَ آمُلُ النَّجَاحَ وَ أَسْتَشْفِی مِنْ کُلِّ دَاءٍ وَ سُقْمٍ وَ إِلَیْکُمْ مَفَرِّی مِنْ کُلِّ خَوْفٍ وَ عَلَیْکُمْ مُعَوَّلِی عِنْدَ کُلِّ شِدَّةٍ وَ رَخَاءٍ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا أَنْتَ وَ هُمْ أَهْلُهُ وَ أَدْخِلْنِی فِی کُلِّ خَیْرٍ دَعَوْا إِلَیْهِ وَ دَلُّوا عَلَیْهِ وَ أَمَرُوا بِهِ وَ رَضُوا بِهِ قَوْلًا وَ فِعْلًا وَ نَجِّنِی بِهِمْ مِنْ کُلِّ مَکْرُوهٍ وَ أَخْرِجْنِی مِنْ کُلِّ سُوءٍ وَ اعْصِمْنِی مِنْ کُلِّ مَا نَهَوْا عَنْهُ وَ أَنْکَرُوهُ وَ خَوَّفُوا مِنْهُ وَ حَذَّرُوهُ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ فَرَجَنَا بِهِمْ وَ أَهْلِکْ عَدُوَّهُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ وَ بَلِّغْ أَرْوَاحَهُمْ وَ أَجْسَادَهُمْ أَبَداً مِنِّی السَّلَامَ وَ ارْدُدْ عَلَیْنَا مِنْهُمُ السَّلَامَ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

بیان

لما غلق و فی بعض النسخ لما انغلق أی لما اشتبه من أمر التوحید و المعارف و الحکم و العلوم و قیل لما انغلق من أمر الجاهلیة و الآساد جمع الأسد و لا یبعد أن یکون السقاة تصحیف السعاة و یقال ونی ینی ونیا إذا قصر

ص: 159

بنده تو و برادر رسولت، درود فرست...؛ تا آخر آن. و در زیارت حضرت فاطمه علیها السلام - به جای آن، می­گویی: - بر کنیز تو و دختر رسولت درود فرست... . و در زیارت سایر امامان، - می­گویی: - فرزندان رسولت؛ همان طور که در زیارت پیامبر صلی الله علیه و آله در بار اول گفتی، تا اینکه به نام صاحب خود (امامی که او را زیارت می کنی) برسی؛ سپس می­گویی:

گواهی می­دهم که شما کلمه تقوا و پرهیزکاری، و درِ هدایت، و ریسمان محکم، و حجت رسا بر کسانی که در روی زمین و در زیر خاک هستند، هستید؛ گواهی می­دهم که روح­ها و سرشت شما از یک سرشت است، که از نور خداوندی و رحمت او، پاک و پاکیزه گشته است؛ خدا را و شما را گواه می­گیرم که با تمام وجودم و شریعت­های دینم، و فرجام­های عملم، پیرو شما هستم؛ خدایا، پس با رحمت خودت آن را بر من تمام کن.

سلام بر تو ای اباعبدالله، گواهی می­دهم که تو آنچه را که از سوی خدا به آن امر شده بودی، انجام دادی؛ و به حق او را بدون سستی و ضعف قیام کردی؛ پس خداوند به تو به عنوان یک صدیق از سوی پیروانش جزای خیر دهد. گواهی می­دهم که جهاد واقعی، تنها همراه تو جهاد کردن است؛ و حق با تو و برای تو است، و تو معدن آن هستی، و میراث نبوت نزد تو و نزد اهل بیت تو است؛ گواهی می­دهم که تو نماز را برپا داشتی، و زکات را پرداختی، و امر به معروف و نهی از منکر کردی؛ و با حکمت و پند نیکو به راه پروردگارت دعوت نمودی، و پروردگارت را عبادت نمودی تا از دنیا رفتی .

و می­گویی: سلام بر فرشتگان نشانه­دار خداوند، سلام بر فرشتگان فرود آینده خداوند، سلام بر فرشتگان به صف شده خداوند، سلام بر فرشتگان خداوند، که به اذن او در این حرم اقامت دارند.

سپس می­گویی: خدایا، بر آن دو کس که نعمت­های تو را تغییر دادند، و با کتاب تو به مخالفت برخاستند، و آیات تو را انکار کردند، و رسول تو را متهم ساختند، لعنت فرست، و در قبرها و شکم­های آن دو آتش قرار ده، و عذابی دردناک برایشان آماده کن، و آن دو و پیروانشان را در جهنم کبودچشم محشور کن، و آن دو و طرفداران و پیروان آن دو را در روز قیامت، کور و لال و کر، به روی چهره شان درافتاده، برانگیز؛ جایگاهشان دوزخ است، هر بار که آتش آن فرو نشیند، شراره ای [تازه] برایشان می افزاییم.

خدایا، این را آخرین دوره از زیارت قبر پسر پیامبرت قرار مده، و مقامی پسندیده به او عطا کن، تا به واسطه آن، دینت را یاری کرده و دشمنت را به قتل رسانی، که تو خود، آن را وعده داده­ای و تو پروردگاری هستی که خلف وعده نمی­کنی.

در کنار قبرهای تمامی امامان علیهم السلام نیز همین گونه می­گویی.

ص: 161

و فتر و کبه قلبه و صرعه و التعزیر التعظیم و التوقیر و قال الفیروزآبادی (1)

اصطنعتک لنفسی اخترتک لخاصة أمر أستکفیه و قال الجزری (2)

الاصطناع افتعال من الصنیعة و هی العطیة و الکرامة و الإحسان و أفل کنصر و ضرب غاب و غاض الماء قل و نقص و الغزر بالفتح و الضم الکثرة.

قوله و الشاقین فیکم أی الذین یشقون و یفرقون الناس فی ولایتکم و الأصوب أنه تصحیف الشاکین کما مر.

و قوله و أعظم بها طاعة علی صیغة التعجب و الضمیر راجع إلی الموالاة أی ما أعظم تلک الموالاة من جهة الطاعة و الحاصل أنها مع کونها شرطا لقبول الطاعات هی فی نفسها أعظمها و کذا قوله أکرم بها مودة قوله و السلام لکم منی قلیل أی سلامی لا یلیق بجنابکم بل اللائق بکم منی فوق السلام کبذل الحیاة و إفداء النفس فیکم.

«6»

الزِّیَارَةُ الرَّابِعَةُ مل، [کامل الزیارات] أَبِی وَ جَمَاعَةُ مَشَایِخِی عَنْ مُحَمَّدٍ الْعَطَّارِ وَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ مَتٍّ الْجَوْهَرِیُّ جَمِیعاً عَنِ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عُرْوَةَ ابْنِ أَخِی شُعَیْبٍ الْعَقَرْقُوفِیِّ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: تَقُولُ إِذَا أَتَیْتَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیه السلام وَ یُجْزِیکَ عِنْدَ قَبْرِ کُلِّ إِمَامٍ علیه السلام.

السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنَ اللَّهِ وَ السَّلَامُ عَلَی مُحَمَّدٍ أَمِینِ اللَّهِ عَلَی رُسُلِهِ وَ عَزَائِمِ أَمْرِهِ الْخَاتِمِ لِمَا سَبَقَ وَ الْفَاتِحِ لِمَا اسْتَقْبَلَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ الَّذِی انْتَجَبْتَهُ بِعِلْمِکَ وَ جَعَلْتَهُ هَادِیاً لِمَنْ شِئْتَ مِنْ خَلْقِکَ وَ الدَّلِیلَ عَلَی مَنْ بَعَثْتَ بِرِسَالاتِکَ وَ کُتُبِکَ وَ دَیَّانَ الدِّینِ بِعَدْلِکَ وَ فَصْلَ قَضَائِکَ بَیْنَ خَلْقِکَ وَ الْمُهَیْمِنَ عَلَی ذَلِکَ کُلِّهِ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

وَ تَقُولُ فِی زِیَارَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِیٍّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ

ص: 160


1- 1. القاموس ج 3 ص 53.
2- 2. النهایة ج 3 ص 3.

و نزد هر امامی که إن شاء الله زیارت کردی، می­گویی:

سلام بر تو ای ولیّ خدا، سلام بر تو ای حجت خدا، سلام بر تو ای نور خدا در تاریکی­های زمین، سلام بر تو ای امام مؤمنان، و وارث دانش پیامبران، و فرزندان جانشینان، و گواه روز جزا؛ گواهی می­دهم که تو و پدرانت که قبل از تو بودند، و فرزندان تو در زمان بعد، سروران و اولیاء و امامان من هستند.

و گواهی می­دهم که شما برگزیدگان خدا و ذخیره­های او، و حجت­های رسای خداوند هستید، که با علم خود، شما را یاوران دینش، و برخاستگان به دستور او، و گنجینه­داران علم او، و حافظان سرّ او، و بازگو کنندگان وحی او، و معدن کلمات او و پایه­های یکتا پرستی­اش، و گواهان بر آفریدگانش برگزید؛ آفریدگانش را به شما سپرد، و کتابش را در میان شما به ارث گذاشت، و به کرامت­های تنزیل [قرآن]، شما را مخصوص گردانید، و تأویل را به شما عنایت نمود، و شما را صندوق حکمتش، و مناره و راهنمایش در سرزمین­ها قرار داد، و از نور خود برای شما مثال زد، و از علمش در میان شما جاری ساخت، و از شما را لغزش­ها حفظ نمود، و از آلودگی پاکتان

کرد، و پلیدی را از بین شما برد؛ به واسطه شما نعمت تمام گشت، و تفرقه جمع گشت، و کلمه [توحید] اتحاد و یگانگی پیدا کرد، و طاعت و مودّت واجب، لازم گشت؛ و شما اولیای برگزیده­اش، و بندگان بزرگوار او هستید.

ای پسر رسول خدا، من نزد تو آمده­ام، در حالی که آشنا به حق تو، و آگاه به شأن و مقام تو، و دشمن دشمنانت، و دوست اولیائت هستم؛ پدر و مادرم فدای تو باد؛ خداوند بر تو درود و سلام فراوان فرستد؛ من برای زیارت نزد تو آمدم و به تو پناه آوردم، از آنچه بر خود مرتکب شدم، و بر پشتم جمع کردم، به تو پناهنده گشتم؛ پس شفیع من باش، چون نزد خداوند برای تو مقامی معلوم وجود دارد، و تو در نزد خداوند آبرومند هستی. من به خدا و به آنچه بر شما نازل شده است ایمان آوردم، و آخرین فرد شما را پذیرفتم، همان گونه که اولین فرد از شما را قبول کردم، و از هر همدمی غیر شما بیزاری می­جویم؛ و من به جبت و طاغوت، و لات و عزّی کفر ورزیدم.(1)

زیارت پنجم:

این زیارت را سید پسر طاووس و نویسنده کتاب المزار الکبیر - که رحمت خداوند بر آن دو باد، - روایت کرده و گفته­اند: این زیارت از امامان علیه السلام روایت شده است؛ هرگاه قصد و نیت زیارت کردی، این را بگو: خدایا، اراده­ام را به محقق شدن، و نیتم را به توفیق، و امیدم را به تصدیق پیوند ده، و امورم را بر عهده بگیر،

ص: 162


1- . کامل الزیارت: 316

عَبْدِکَ وَ أَخِی رَسُولِکَ إِلَی آخِرِهِ وَ فِی زِیَارَةِ فَاطِمَةَ أَمَتِکَ وَ بِنْتِ رَسُولِکَ وَ فِی سَائِرِ الْأَئِمَّةِ أَبْنَاءِ رَسُولِکَ عَلَی مَا قُلْتَ فِی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فِی أَوَّلِ مَرَّةٍ حَتَّی تَنْتَهِیَ إِلَی صَاحِبِکَ ثُمَّ تَقُولُ:

أَشْهَدُ أَنَّکُمْ کَلِمَةُ التَّقْوَی وَ بَابُ الْهُدَی وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَی وَ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ عَلَی مَنْ فِیهَا وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَی وَ أَشْهَدُ أَنَّ أَرْوَاحَکُمْ وَ طِینَتَکُمْ مِنْ طِینَةٍ وَاحِدَةٍ طَابَتْ وَ طَهُرَتْ مِنْ نُورِ اللَّهِ وَ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ أُشْهِدُ اللَّهَ وَ أُشْهِدُکُمْ أَنِّی لَکُمْ تَبَعٌ بِذَاتِ نَفْسِی وَ شَرَائِعِ دِینِی وَ خَوَاتِیمِ عَمَلِی اللَّهُمَّ فَأَتْمِمْ لِی ذَلِکَ بِرَحْمَتِکَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ بَلَّغْتَ عَنِ اللَّهِ مَا أُمِرْتَ بِهِ وَ قُمْتَ بِحَقِّهِ غَیْرَ وَاهِنٍ وَ لَا مُوهِنٍ فَجَزَاکَ اللَّهُ مِنْ صِدِّیقٍ خَیْراً عَنْ رَعِیَّتِکَ أَشْهَدُ أَنَّ الْجِهَادَ مَعَکَ جِهَادٌ وَ أَنَّ الْحَقَّ مَعَکَ وَ لَکَ وَ أَنْتَ مَعْدِنُهُ وَ مِیرَاثُ النُّبُوَّةِ عِنْدَکَ وَ عِنْدَ أَهْلِ بَیْتِکَ أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ دَعَوْتَ إِلی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ عَبَدْتَ رَبَّکَ حَتَّی أَتَاکَ الْیَقِینُ وَ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَی مَلَائِکَةِ اللَّهِ الْمُسَوِّمِینَ السَّلَامُ عَلَی مَلَائِکَةِ اللَّهِ الْمُنْزَلِینَ السَّلَامُ عَلَی مَلَائِکَةِ اللَّهِ الْمُرْدِفِینَ السَّلَامُ عَلَی مَلَائِکَةِ اللَّهِ الَّذِینَ هُمْ فِی هَذَا الْحَرَمِ بِإِذْنِ اللَّهِ مُقِیمُونَ ثُمَّ تَقُولُ اللَّهُمَّ الْعَنِ اللَّذَیْنِ بَدَّلَا نِعْمَتَکَ وَ خَالَفَا کِتَابَکَ وَ جَحَدَا آیَاتِکَ وَ اتَّهَمَا رَسُولَکَ احْشُ قَبْرَهُمَا وَ أَجْوَافَهُمَا نَاراً وَ أَعِدَّ لَهُمَا عَذَاباً أَلِیماً وَ احْشُرْهُمَا وَ أَشْیَاعَهُمَا إِلَی جَهَنَّمَ زُرْقاً احْشُرْهُمَا وَ أَشْیَاعَهُمَا وَ أَتْبَاعَهُمَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلی وُجُوهِهِمْ عُمْیاً وَ بُکْماً وَ صُمًّا مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ کُلَّما خَبَتْ زِدْناهُمْ سَعِیراً اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیَارَةِ قَبْرِ ابْنِ نَبِیِّکَ وَ ابْعَثْهُ مَقَاماً مَحْمُوداً تَنْتَصِرُ بِهِ لِدِینِکَ وَ تَقْتُلُ بِهِ عَدُوَّکَ فَإِنَّکَ وَعَدْتَهُ وَ أَنْتَ الرَّبُّ الَّذِی لا تُخْلِفُ الْمِیعادَ.

وَ کَذَلِکَ تَقُولُ عِنْدَ قُبُورِ کُلِّ الْأَئِمَّةِ علیهم السلام

ص: 161

و مرا به خودم وا مگذار، که بر زمین­های سرگردانی فرود آیم، و از حضور در زیارتگاه­های مقدّس باز مانم.

و قبل از بیرون آمدن، دو رکعت نماز بخوان و در دنباله آن بگو: خدایا، دینم و جانم و همه بستگانم را به تو می­سپارم؛ خدایا، تو همراه در سفر، و جانشین در خانواده و مال و فرزندان هستی؛ خدایا، از همنشینان بد، و باز نگشتن به تو پناه می­ برم؛ خدایا، غم آنچه را که بر ما احاطه کرده است(1)، بر ما آسان گردان؛ و افزونی آنچه را که برای آن صبح و شام می­کنیم، بر ما آسان گردان؛ به راستی تو بر هر چیز توانا هستی.

وقتی به راه افتادی، تمام تلاش و هدف تو همانی باشد که به خاطر آن به راه افتادی، و از حالت شادمانی خود کم کن، و هم­صحبتی با کسی را که همراه توست را نیکو بدار، و حمد و ثنای خداوند متعال و صلوات بر رسول او را زیاد به جای آور، و اگر خواستی غسل زیارت کنی، در حالی که غسل می­کنی بگو: با نام خدا، و به یاری خدا، و در راه خدا، و بر آیین رسول خدا؛ خدایا، آلودگی گناهان، و کثیفی عیب­ها را از من پاک گردان، و مرا با آب توبه پاکیزه کن، و لباس عصمت بر من بپوشان، و مرا با لطفی از طرف خودت که مرا برای اعمال نیک موفق گرداند، تأیید فرما؛ به راستی تو دارنده بخشش بزرگ هستی.

هنگامی که نزدیک درِ صحن شدی، بگو: حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که مرا برای آمدن نزد ولیّ­اش، و زیارت حجتش توفیق داد، و وارد حرم او کرد، و بهره­ام را از زیارت قبر او، و فرود آمدن به صحن غیبت او، و حریم تربت او کم نکرد؛ حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که آنچه را آرزو کردم، از من باز نداشت، وآنچه را امید داشتم از من دریغ ننمود، و امیدم را در آنچه انتظار داشتم قطع نکرد، بلکه لباس عافیتش را بر من پوشاند، و نعمتش را به من بخشید، و کرامتش را به من ارزانی داشت.

وقتی وارد صحن شدی، روبروی ضریح مقدس بایست و بگو: سلام بر شما امامان مؤمنان، و سروران پرهیزکاران، و بزرگان صدّیقان، و فرمانروایان نیکان، و رهبران نیکوکاران، و نشانه­های برجسته هدایت یافتگان، و نورهای عارفان، و وارثان پیامبران، و برگزیدگان جانشینان، و خورشیدهای پرهیزکاران، و ماه­های جانشینان، و بندگان خداوند رحمان، و شریکان قرآن، و راه­های ایمان، و معدن­های حقیقت­ها، و شفیعان آفریدگان؛ و رحمت خداوند و برکت­های او بر شما باد .

گواهی می­دهم که شما درهای خداوند، و کلیدهای رحمت و آمرزش او، و ابرهای

ص: 163


1- . در آن غوطه­ور هستیم. خ ل

وَ تَقُولُ عِنْدَ کُلِّ إِمَامٍ زُرْتَهُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ.

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَارِثَ عِلْمِ النَّبِیِّینَ وَ سُلَالَةَ الْوَصِیِّینَ وَ الشَّهِیدَ یَوْمَ الدِّینِ أَشْهَدُ أَنَّکَ وَ آبَاءَکَ الَّذِینَ کَانُوا مِنْ قَبْلِکَ وَ أَبْنَاءَکَ الَّذِینَ مِنْ بَعْدِکَ مَوَالِیَّ وَ أَوْلِیَائِی وَ أَئِمَّتِی وَ أَشْهَدُ أَنَّکُمْ أَصْفِیَاءُ اللَّهِ وَ خَزَنَتُهُ وَ حُجَّتُهُ الْبَالِغَةُ انْتَجَبَکُمْ بِعِلْمِهِ أَنْصَاراً لِدِینِهِ وَ قُوَّاماً بِأَمْرِهِ وَ خُزَّاناً لِعِلْمِهِ وَ حَفَظَةً لِسِرِّهِ وَ تَرَاجِمَةً لِوَحْیِهِ وَ مَعْدِناً لِکَلِمَاتِهِ وَ أَرْکَاناً لِتَوْحِیدِهِ وَ شُهُوداً عَلَی عِبَادِهِ اسْتَوْدَعَکُمْ خَلْقَهُ وَ أَوْرَثَکُمْ کِتَابَهُ وَ خَصَّکُمْ بِکَرَائِمِ التَّنْزِیلِ وَ أَعْطَاکُمُ التَّأْوِیلَ وَ جَعَلَکُمْ تَابُوتَ حِکْمَتِهِ وَ مَنَاراً فِی بِلَادِهِ وَ ضَرَبَ لَکُمْ مَثَلًا مِنْ نُورِهِ وَ أَجْرَی فِیکُمْ مِنْ عِلْمِهِ وَ عَصَمَکُمْ مِنَ الزَّلَلِ وَ طَهَّرَکُمْ مِنَ الدَّنَسِ وَ أَذْهَبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ فَبِکُمْ تَمَّتِ النِّعْمَةُ وَ اجْتَمَعَتِ الْفُرْقَةُ وَ ائْتَلَفَتِ الْکَلِمَةُ وَ لَزِمَتِ الطَّاعَةُ الْمُفْتَرَضَةُ وَ الْمَوَدَّةُ الْوَاجِبَةُ وَ أَنْتُمْ أَوْلِیَاؤُهُ النُّجَبَاءُ وَ عِبَادُهُ الْمُکَرَّمُونَ أَتَیْتُکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ عَارِفاً بِحَقِّکَ مُسْتَبْصِراً بِشَأْنِکَ مُعَادِیاً لِأَعْدَائِکَ مُوَالِیاً لِأَوْلِیَائِکَ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً أَتَیْتُکَ وَافِداً زَائِراً عَائِذاً مُسْتَجِیراً مِمَّا جَنَیْتُ عَلَی نَفْسِی وَ احتطنت [احْتَطَبْتُ] عَلَی ظَهْرِی فَکُنْ لِی شَفِیعاً فَإِنَّ لَکَ عِنْدَ اللَّهِ مَقَاماً مَعْلُوماً

وَ أَنْتَ عِنْدَ اللَّهِ وَجِیهٌ آمَنْتُ بِاللَّهِ وَ بِمَا أُنْزِلَ عَلَیْکُمْ وَ أَتَوَالَی آخِرَکُمْ بِمَا تَوَلَّیْتُ بِهِ أَوَّلَکُمْ وَ أَبْرَأُ مِنْ کُلِّ وَلِیجَةٍ دُونَکُمْ وَ کَفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ اللَّاتِ وَ الْعُزَّی (1).

الزِّیَارَةُ الْخَامِسَةُ:

رَوَاهَا السَّیِّدُ وَ مُؤَلِّفُ الْمَزَارِ الْکَبِیرِ رَحِمَهُمَا اللَّهُ قَالا هِیَ مَرْوِیَّةٌ عَنِ الْأَئِمَّةِ علیهم السلام: إِذَا أَرَدْتَ ذَلِکَ فَلْیَکُنْ مِنْ قَوْلِکَ عِنْدَ الْعَقْدِ عَلَی الْعَزْمِ وَ النِّیَّةِ اللَّهُمَّ صِلْ عَزْمِی بِالتَّحْقِیقِ وَ نِیَّتِی بِالتَّوْفِیقِ وَ رَجَائِی بِالتَّصْدِیقِ وَ تَوَلَّ أَمْرِی وَ

ص: 162


1- 1. کامل الزیارات ص 316.

رضوان او، و چراغ­های بهشت او، و حاملان قرآن، و گنجینه­داران دانش او، و نگهبانان راز او، و محل نزول وحی­اش، و امانت­های نبوّت، و ودیعه­های رسالت هستید؛ شما امانتداران و دوستداران خدا، و بندگان و برگزیدگانش، و یاوران یکتا پرستی او، و پایه­های بزرگداشت او، و دعوت کنندگان او به کتاب­هایش، و نگهبانان آفریدگانش، و نگهداران ودیعه­هایش هستید،؛ حمد و ثنای فرشتگان در اخلاص و خشوع از شما پیشی نمی­گیرد، و کسی که تضرّع و خشوع دارد، با شما ادعای برابری نمیکند .

چگونه این طور نباشد و حال آن که برای شما دل­هایی است که خداوند پرورش آنها با ترس و امید به عهده گرفته است، و آنها را ظرف­هایی برای شکر و ستایش قرار داد، و آنها را از پیامدهای غفلت ایمن نگاه داشت، و از دل­مشغولی­های سستی خالص نمود؛ بلکه حتی آسمانیان با دوستی شما، و با بیزاری از دشمنان شما، و گریه کردن پیوسته بر مصیبت شما، و طلب آمرزش برای شیعیان و دوستداران شما، تقرّب می­جویند.

خدا را که آفریدگار من است، گواه می­گیرم، و فرشتگان و پیامبرانش را گواه می­گیرم، و ای سروران من، شما را نیز گواه می­گیرم که مؤمن به ولایت شما، و معتقد به امامت شما، و اقرار کننده به خلافت شما، و آشنا به منزلت شما، و باورمند به عصمت شما، و فروتن در برابر ولایت شما، و تقرّب جوینده به خدا به وسیله دوستی شما، و بیزاری از دشمنان شما، هستم؛ می­دانم که خداوند شما را از تمامی بدی­های آشکار و پنهان، و از هر شک و تردید و نجاست، و پلیدی و آلودگی پاک نمود، و پرچم حقیقیت به شما بخشید، که هر کس از آن پیشی گرفت گمراه شد، و هر کس عقب ماند، بلغزید؛ و طاعت شما را برای هر سیاه­پوست و سفیدپوستی واجب گردانید.

گواهی می­دهم که شما به عهد و پیمان خدا، و به تمامی آنچه در کتابش با شما شرط نموده است، وفا کردید، و آفریدگان را به راه او دعوت نمودید، و نیروی خود را در راه خشنودی او به کار گرفتید، و خلق را بر آیین نبوت و راه و شیوه رسالت واداشتید، و در آن به سیره پیامبران، و راه­های جانشینان حرکت نمودید؛ ولی امر شما اطاعت نگردید، و گوشی حرف­های شما را نشنید؛ پس درودهای خداوند بر روح­ها و بدن­های شما باد.(1)

سپس بر روی قبر می­افتی و می­گویی: ای حجت خدا، پدر و مادرم فدای تو باد؛ از پستان ایمان شیر نوشیدی، و به نور اسلام از شیر گرفته شدی، و از خنکای یقین تغذیه نمودی، و لباس عصمت به تو پوشاند شد، و برگزیده شدی و وارث دانش کتاب گشتی، داوری میان مردمان را به تلقین از خداوند آموختی، با وجود تو معارف قرآن و ابهامات تأویل و تفسیر روشن گشت، و پرچم حقیقت به تو واگذار شد، و هدایت خلق را عهده­دار گشتی،

ص: 164


1- . المزار الکبیر: 93 - 94؛ مصباح الزائر: 237 - 239

لَا تَکِلْنِی إِلَی نَفْسِی فَأَحُلَّ عُقْدَةَ الْخِیَرَةِ(1) وَ أَتَخَلَّفَ عَنْ حُضُورِ الْمَشَاهِدِ الْمُقَدَّسَةِ وَ صَلِّ رَکْعَتَیْنِ قَبْلَ خُرُوجِکَ وَ قُلْ بِعَقِبِهِمَا اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْتَوْدِعُکَ دِینِی وَ نَفْسِی وَ جَمِیعَ حُزَانَتِی اللَّهُمَّ أَنْتَ الصَّاحِبُ فِی السَّفَرِ وَ الْخَلِیفَةُ فِی الْأَهْلِ وَ الْمَالِ وَ الْوَلَدِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ سُوءِ الصُّحْبَةِ وَ إِخْفَاق الْأَوْبَةِ اللَّهُمَّ سَهِّلْ لَنَا حُزْنَ مَا نَتَغَوَّلُ (2) وَ یَسِّرْ عَلَیْنَا مُسْتَغْزَرَ مَا نَرُوحُ وَ نَغْدُو لَهُ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ- وَ إِذَا سَلَکْتَ عَلَی طَرِیقِکَ فَلْیَکُنْ هَمُّکَ لِمَا سَلَکْتَ لَهُ وَ لْتُقَلِّلْ مِنْ حَالٍ تَغُضُّ مِنْکَ وَ لْتُحْسِنِ الصُّحْبَةَ لِمَنْ صَحِبَکَ وَ أَکْثِرْ مِنَ الثَّنَاءِ عَلَی اللَّهِ تَعَالَی ذِکْرُهُ وَ الصَّلَاةِ عَلَی رَسُولِهِ فَإِذَا أَرَدْتَ الْغُسْلَ لِلزِّیَارَةِ فَقُلْ وَ أَنْتَ تَغْتَسِلُ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ اللَّهُمَّ اغْسِلْ عَنِّی دَرَنَ الذُّنُوبِ وَ وَسَخَ الْعُیُوبِ وَ طَهِّرْنِی بِمَاءِ التَّوْبَةِ وَ أَلْبِسْنِی رِدَاءَ الْعِصْمَةِ وَ أَیِّدْنِی بِلُطْفٍ مِنْکَ یُوَفِّقُنِی لِصَالِحِ الْأَعْمَالِ إِنَّکَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ.

فَإِذَا دَنَوْتَ مِنْ بَابِ الْمَشْهَدِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی وَفَّقَنِی لِقَصْدِ وَلِیِّهِ وَ زِیَارَةِ حُجَّتِهِ وَ أَوْرَدَنِی حَرَمَهُ وَ لَمْ یَبْخَسْنِی حَظِّی مِنْ زِیَارَةِ قَبْرِهِ وَ النُّزُولِ بِعَقْوَةِ مُغَیَّبِهِ وَ سَاحَةِ تُرْبَتِهِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَسِمْنِی بِحِرْمَانِ مَا أَمَّلْتُهُ وَ لَا صَرَفَ عَنِّی مَا رَجَوْتُهُ وَ لَا قَطَعَ رَجَائِی فِیمَا تَوَقَّعْتُهُ بَلْ أَلْبَسَنِی عَافِیَتَهُ وَ أَفَادَنِی نِعْمَتَهُ وَ آتَانِی کَرَامَتَهُ فَإِذَا دَخَلْتَ الْمَشْهَدَ فَقِفْ عَلَی الضَّرِیحِ الطَّاهِرِ وَ قُلِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ أَئِمَّةَ الْمُؤْمِنِینَ وَ سَادَةَ الْمُتَّقِینَ وَ کُبَرَاءَ الصِّدِّیقِینَ وَ أُمَرَاءَ الصَّالِحِینَ وَ قَادَةَ الْمُحْسِنِینَ وَ أَعْلَامَ الْمُهْتَدِینَ وَ أَنْوَارَ الْعَارِفِینَ وَ وَرَثَةَ الْأَنْبِیَاءِ وَ صَفْوَةَ الْأَوْصِیَاءِ وَ شُمُوسَ الْأَتْقِیَاءِ وَ بُدُورَ الْخُلَفَاءِ وَ عِبَادَ الرَّحْمَنِ وَ شُرَکَاءَ الْقُرْآنِ وَ مَنْهَجَ الْإِیمَانِ وَ مَعَادِنَ الْحَقَائِقِ وَ شُفَعَاءَ الْخَلَائِقِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

أَشْهَدُ أَنَّکُمْ أَبْوَابُ اللَّهِ وَ مَفَاتِیحُ رَحْمَتِهِ وَ مَقَالِیدُ مَغْفِرَتِهِ وَ سَحَائِبُ

ص: 163


1- 1. الحیرة خ ل.
2- 2. ما نتوغل فیه خ ل.

و عهد امامت به تو سپرده شد، و حفظ شریعت بر تو واجب گشت.

ای سرور من، گواهی می­دهم که تو به شرایط وصیت وفا نمودی، و آنچه از حدود طاعت بر تو واجب گشت انجام دادی، و مسئولیت امامت و رهبری را بر عهده گرفتی، و در صبر و تلاش و نصیحت بندگان، و فرو بردن خشم، و گذشت از مردم، پا جای پای پیامبر گذاشتی، و تصمیم گرفتی عدالت را در میان خلق، و انصاف در قضاوت را اجرا کنی، و حجت­ها را بر امت با دلایل راستین، و شواهد گویا محکم ساختی، و با حکمت رسا و پند نیکو به راه خداوند دعوت نمودی.

پس تو از اصلاح انحراف، و بستن شکاف، اصلاح فاسد، و درهم شکستن دشمن، و زنده کردن سنت­ها، و از بین بردن بدعت­ها منع شدی، تا به شهادت رسیدی و از دنیا رفتی، و با حالتی ستوده، رسول خدا صلی الله علیه و آله را دیدار کردی؛ درودهای خداوند به صورت مداوم و پی در پی بر تو باد.

سپس نزد پاها برو و بگو:

ای پیشوایان من، ای خاندان رسول خدا، من به واسطه شما به درگاه خداوند بزرگ تقرّب می­جویم، بر خلاف کسانی که بر شما مکر کردند، و بیعت شما را شکتند، و ولایت شما را نادیده گرفتند، و منزلت شما را انکار نمودند، و ریسمان طاعت شما را از گردن درآوردند، و اسباب دوستی شما را پایمال ساختند، و با برائت و رویگردانی از شما، به فرعون­هایشان تقرّب جستند، و شما را از اجرای حدود الهی، و ریشه کردن کردن کفر، و پرکردن شکاف، و جمع کردن پراکندگی امت، و بستن نفوذ­ها، و راست کردن کجی، و اجرای احکام، و تهذیب اسلام، و سرکوب گناهان منع کردند؛ و غبار جنگ­ها و فتنه­ها را بر پا کردند، و شمشیرهای کینه را بر شما تیز کردند، و پرده­ها را از شما دریدند، و با خمس شما شراب­ها خریدند، و صدقه­های نیازمندان را به ریشخند زنان و مسخره کنندگان دادند.

و دلیل آن این است که گناهکاران گمراه، و حسودان ستمکار، و عهدشکنان و فریبکاران و اهل خلاف و نیرنگ، و دل­های فاسد شده از آلودگی به شرک، و بدن­های آکنده از پلیدی کفر، این راه را برای آنان هموار کردند؛ و بر نفاق اقدام نمودند، و بر روابط دشمنی پرداختند.

پس هنگامی که محمد مصطفی صلی الله علیه و آله درگذشت، از غفلت مردم(1) استفاده کردند، و فرصت را غنیمت شمردند، و حرمت و احترام را پایمال نمودند، و آن حضرت را در بستر مرگ رها کردند، و برای نقض بیعت

ص: 165


1- . عترت. خ ل

رِضْوَانِهِ وَ مَصَابِیحُ جِنَانِهِ وَ حَمَلَةُ فُرْقَانِهِ وَ خَزَنَةُ عِلْمِهِ وَ حَفَظَةُ سِرِّهِ وَ مَهْبِطُ وَحْیِهِ وَ أَمَانَاتُ النُّبُوَّةِ وَ وَدَائِعُ الرِّسَالَةِ أَنْتُمْ أُمَنَاءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ وَ عِبَادُهُ وَ أَصْفِیَاؤُهُ وَ أَنْصَارُ تَوْحِیدِهِ وَ أَرْکَانُ تَمْجِیدِهِ وَ دُعَاتُهُ إِلَی کُتُبِهِ وَ حَرَسَةُ خَلَائِقِهِ وَ حَفَظَةُ وَدَائِعِهِ لَا یَسْبِقُکُمْ ثَنَاءُ الْمَلَائِکَةِ فِی الْإِخْلَاصِ وَ الْخُشُوعِ وَ لَا یُضَادُّکُمْ ذُو ابْتِهَالٍ وَ خُضُوعٍ.

أَنَّی وَ لَکُمُ الْقُلُوبُ الَّتِی تَوَلَّی اللَّهُ رِیَاضَتَهَا بِالْخَوْفِ وَ الرَّجَاءِ وَ جَعَلَهَا أَوْعِیَةً لِلشُّکْرِ وَ الثَّنَاءِ وَ آمَنَهَا مِنْ عَوَارِضِ الْغَفْلَةِ وَ صَفَّاهَا مِنْ شَوَاغِلِ الْفَتْرَةِ بَلْ یَتَقَرَّبُ أَهْلُ السَّمَاءِ بِحُبِّکُمْ وَ بِالْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِکُمْ وَ تَوَاتُرِ الْبُکَاءِ عَلَی مُصَابِکُمْ وَ الِاسْتِغْفَارِ لِشِیعَتِکُمْ وَ مُحِبِّیکُمْ فَأَنَا أُشْهِدُ اللَّهَ خَالِقِی وَ أُشْهِدُ مَلَائِکَتَهُ وَ أَنْبِیَاءَهُ وَ أُشْهِدُکُمْ یَا مَوَالِیَّ أَنِّی مُؤْمِنٌ بِوَلَایَتِکُمْ مُعْتَقِدٌ لِإِمَامَتِکُمْ مُقِرٌّ بِخِلَافَتِکُمْ عَارِفٌ بِمَنْزِلَتِکُمْ مُوقِنٌ بِعِصْمَتِکُمْ خَاضِعٌ لِوَلَایَتِکُمْ مُتَقَرِّبٌ إِلَی اللَّهِ بِحُبِّکُمْ وَ بِالْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِکُمْ عَالِمٌ بِأَنَّ اللَّهَ قَدْ طَهَّرَکُمْ مِنَ الْفَوَاحِشِ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ مِنْ کُلِّ رِیبَةٍ وَ نَجَاسَةٍ وَ دَنِیَّةٍ وَ رَجَاسَةٍ وَ مَنَحَکُمْ رَایَةَ الْحَقِّ الَّتِی مَنْ تَقَدَّمَهَا ضَلَّ وَ مَنْ تَأَخَّرَ عَنْهَا زَلَّ وَ فَرَضَ طَاعَتَکُمْ عَلَی کُلِّ أَسْوَدَ وَ أَبْیَضَ.

وَ أَشْهَدُ أَنَّکُمْ قَدْ وَفَیْتُمْ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ ذِمَّتِهِ وَ بِکُلِّ مَا اشْتَرَطَ عَلَیْکُمْ فِی کِتَابِهِ وَ دَعَوْتُمْ إِلَی سَبِیلِهِ وَ أَنْفَذْتُمْ طَاقَتَکُمْ فِی مَرْضَاتِهِ وَ حَمَلْتُمُ الْخَلَائِقَ عَلَی مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ وَ مَسَالِکِ الرِّسَالَةِ وَ سِرْتُمْ فِیهِ بِسِیرَةِ الْأَنْبِیَاءِ وَ مَذَاهِبِ الْأَوْصِیَاءِ فَلَمْ یُطَعْ لَکُمْ أَمْرٌ وَ لَمْ تُصْغِ إِلَیْکُمْ أُذُنٌ فَصَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَی أَرْوَاحِکُمْ وَ أَجْسَادِکُمْ (1) ثُمَّ تَنْکَبُّ عَلَی الْقَبْرِ وَ تَقُولُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا حُجَّةَ اللَّهِ لَقَدْ أُرْضِعْتَ بِثَدْیِ الْإِیمَانِ وَ فُطِمْتَ بِنُورِ الْإِسْلَامِ وَ غُذِّیتَ بِبَرْدِ الْیَقِینِ وَ أُلْبِسْتَ حُلَلَ الْعِصْمَةِ وَ اصْطُفِیتَ وَ وُرِّثْتَ عِلْمَ الْکِتَابِ وَ لُقِّنْتَ فَصْلَ الْخِطَابِ وَ أُوضِحَ بِمَکَانِکَ مَعَارِفُ التَّنْزِیلِ وَ غَوَامِضُ التَّأْوِیلِ وَ سُلِّمَتْ إِلَیْکَ رَایَةُ الْحَقِّ وَ کُلِّفْتَ هِدَایَةَ الْخَلْقِ

ص: 164


1- 1. المزار الکبیر ص 93- 94 و مصباح الزائر ص 237- 239.

و مخالفت با پیمان محکم، و امانت سپرده شده به کوه­های بلند، که کوه­ها از برداشتن آن امانت خودداری ورزیدند، و بر انسان ستمکار و نادان، و بدبخت و متکبر و دارای گناهان دردآور، و کسی که ابا داشت از عاقبت نیک تبعیت کند، سپرده شد، شتافتند،

پس بادیه­نشین­های فرومایه، و باقیمانده­های - جنگ - احزاب، به خانه نبوت و رسالت، و محل نزول وحی و فرشتگان، و اقامتگاه سلطان ولایت، و معدن وصیت و خلافت و امامت، ریختند و عهد مصطفی را نسبت به برادرش، پرچم هدایت، و آشکار کننده راه نجات از راه­های گمراهی، نقض نمودند، و جگر بهترین مردم را با ظلم به دخترش، و ستم به حبیبه­اش، و آزار عزیزه­اش، پاره تنش، و بند جگرش، مجروح ساختند، و شوهرش را خوار کردند، و قدر و منزلت او را پایین آوردند، و محارم او را حلال شمردند، و ارتباط خویشاوندی را با او قطع نمودند، و برادری­اش را منکر شدند، و از دوستی­اش روی گرداندند، و طاعتش را نقض نمودند، و ولایتش را انکار نمودند، و بردگان را در خلافتش به طمع انداختند.

و او را به بیعت با خودشان کشاندند، در حالی که شمشیر خلافت را آخته، و لبه­اش را برّان کرده بودند، و قلب علی علیه السلام خشمناک، و خروشان از خشم، و بسیار شکیبا، و فرو برنده خشم بود؛ او را به آن بیعتی با خودشان فرا خواندند که نحسی آن، اسلام را فرا گرفته بود، و در دل­های اهل آن بیعت، تخم گناهان را کاشته بود؛و بر سلمان بدی کرد ، و مقداد را طرد نمود، و جندب(ابوذر) را تبعید کرد، و شکم عمار را درید، و قرآن را تحریف کرد، و احکام الهی را تغییر داد، و جایگاه آنان را دگرگون ساخت، و خمس را برای آزاد شدگان - به دست پیامبر در جریان فتح مکه - مباح کرد، و فرزندان ملعون­ها را بر جوجه­ها [اهل بیت پیامبر] مسلط کرد، و حلال را با حرام درآمیخت، و ایمان و اسلام را تحقیر کرد، و کعبه را ویران ساخت، و در روز حرّه، بر خانه هجرت [مدینه] شورش برد، و دختران مهاجر و انصار را برای بد رفتاری و یورش بردن آشکار نمود، و بر آنها لباس عار و رسوایی پوشاند، و به اهل شبهه در قتل اهل بیت پیامبر و از بین بردن نسل او، و ریشه­کن ساختن اصل او، و اسارت خانواده­اش، و قتل یارانش، و شکستن منبرش، و برگرداندن افتخاراتش، و پنهان ساختن دینش، و قطع یادش اجازه داد.

ای سروران من، کاش پیامبر مصطفی شما را در این حال که تیرهای امت در شکم­هایتان فرو رفته(1)، و نیزه­هاشان در گلویتان است، و شمشیرهایشان به خون­های شما آغشته است، و زنازاده­ها گناه جوشان خود را با پرهیزکاری شما، و کفر خشم­آلودشان را با ایمان شما تشفی میدادند، و از شما، یکی در محراب به خاک افتاده­ و شمشیر فرقش را شکافته است،

ص: 166


1- . غرق شده. خ ل

وَ نُبِذَ إِلَیْکَ عَهْدُ الْإِمَامَةِ وَ أُلْزِمْتَ حِفْظَ الشَّرِیعَةِ.

وَ أَشْهَدُ یَا مَوْلَایَ أَنَّکَ وَفَیْتَ بِشَرَائِطِ الْوَصِیَّةِ وَ قَضَیْتَ مَا لَزِمَکَ مِنْ حَدِّ الطَّاعَةِ وَ نَهَضْتَ بِأَعْبَاءِ الْإِمَامَةِ وَ احْتَذَیْتَ مِثَالَ النُّبُوَّةِ فِی الصَّبْرِ وَ الِاجْتِهَادِ وَ النَّصِیحَةِ لِلْعِبَادِ وَ کَظْمِ الْغَیْظِ وَ الْعَفْوِ عَنِ النَّاسِ وَ عَزَمْتَ عَلَی الْعَدْلِ فِی الْبَرِیَّةِ وَ النَّصَفَةِ فِی الْقَضِیَّةِ وَ وَکَّدْتَ الْحُجَجَ عَلَی الْأُمَّةِ بِالدَّلَائِلِ الصَّادِقَةِ وَ الشَّوَاهِدِ النَّاطِقَةِ وَ دَعَوْتَ إِلَی اللَّهِ بِالْحِکْمَةِ الْبَالِغَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ فَمَنَعْتَ مِنْ تَقْوِیمِ الزَّیْغِ وَ سَدِّ الثَّلْمِ وَ إِصْلَاحِ الْفَاسِدِ وَ کَسْرِ الْمُعَانِدِ وَ إِحْیَاءِ السُّنَنِ وَ إِمَاتَةِ الْبِدَعِ حَتَّی فَارَقْتَ الدُّنْیَا وَ أَنْتَ شَهِیدٌ وَ لَقِیتَ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ أَنْتَ حَمِیدٌ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکَ تَتَرَادَفُ وَ تَزِیدُ ثُمَّ صِرْ إِلَی عِنْدِ الرِّجْلَیْنِ وَ قُلْ یَا سَادَتِی یَا آلَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی بِکُمْ أَتَقَرَّبُ إِلَی اللَّهِ جَلَّ وَ عَلَا بِالْخِلَافِ عَلَی الَّذِینَ غَدَرُوا بِکُمْ وَ نَکَثُوا بَیْعَتَکُمْ وَ جَحَدُوا وَلَایَتَکُمْ وَ أَنْکَرُوا مَنْزِلَتَکُمْ وَ خَلَعُوا رِبْقَةَ طَاعَتِکُمْ وَ هَجَرُوا أَسْبَابَ مَوَدَّتِکُمْ وَ تَقَرَّبُوا إِلَی فَرَاعِنَتِهِمْ بِالْبَرَاءَةِ مِنْکُمْ وَ الْإِعْرَاضِ عَنْکُمْ وَ مَنَعُوکُمْ مِنْ إِقَامَةِ الْحُدُودِ وَ اسْتِئْصَالِ الْجُحُودِ وَ شَعْبِ الصَّدْعِ وَ لَمِّ الشَّعَثِ وَ سَدِّ الْخَلَلِ وَ تَثْقِیفِ الْأَوَدِ وَ إِمْضَاءِ الْأَحْکَامِ وَ تَهْذِیبِ الْإِسْلَامِ وَ قَمْعِ الْآثَامِ وَ أَرْهَجُوا عَلَیْکُمْ نَقْعَ الْحُرُوبِ وَ الْفِتَنِ وَ أَنْحَوْا عَلَیْکُمْ سُیُوفَ الْأَحْقَاد وَ هَتَکُوا مِنْکُمُ السُّتُورَ وَ ابْتَاعُوا بِخُمُسِکُمُ الْخُمُورَ وَ صَرَفُوا صَدَقَاتِ الْمَسَاکِینِ إِلَی الْمُضْحِکِینَ وَ السَّاخِرِینَ وَ ذَلِکَ بِمَا طَرَّقَتْ لَهُمُ الْفَسَقَةُ الْغُوَاةُ وَ الْحَسَدَةُ الْبُغَاةُ أَهْلُ النَّکْثِ وَ الْغَدْرِ وَ الْخِلَافِ وَ الْمَکْرِ وَ الْقُلُوبِ الْمُنْتِنَةِ مِنْ قَذَرِ الشِّرْکِ وَ الْأَجْسَادِ الْمُشْحَنَةِ مِنْ دَرَنِ الْکُفْرِ أَضَبُّوا عَلَی النِّفَاقِ وَ أَکَبُّوا عَلَی عَلَائِقِ الشِّقَاقِ.

فَلَمَّا مَضَی الْمُصْطَفَی صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اخْتَطَفُوا الْغِرَّةَ(1) وَ انْتَهَزُوا الْفُرْصَةَ وَ انْتَهَکُوا الْحُرْمَةَ وَ غَادَرُوهُ عَلَی فِرَاشِ الْوَفَاةِ وَ أَسْرَعُوا لِنَقْضِ الْبَیْعَةِ

ص: 165


1- 1. العترة خ ل.

و شهیدی که روی تابوت بوده و کفن­هایش با تیرها پاره گشته است، و یکی در بیابان شهید شده­ و سرش بالای نیزه­ها رفته، و یکی در زندان به بند کشیده شده­ و اعضای بدنش با آهن خرد گشته، و مسمومی که جگرش با نوشیدن سم، تکه تکه شده، و گروه شما مردمانی هستید که برد­گان و برده­زادگان شما را به قتل می­رسانند؛ ای سروران من، آیا رنج­ها جز آن است که بر شما روا داشته شده، و مصیبت­ها جز آن است که شما را فرا گرفته، و حوادث جز آن است که شما را هدف گرفته، و بلاها جز آن است که به سوی شما آمده است؟ درودهای خداوند بر شما و بر ارواح و اجسادتان و رحمت و برکاتش بر شما باد.(1)

سپس آن را ببوس و بگو: ای خاندان مصطفی، پدر و مادرم فدای شما باد؛ ما کاری از دستمان بر نمی­آید جز آنکه در اطراف مرقد شما طواف کنیم، و در آن به خاطر این مصیبت­های بزرگ که در پیشگاه شما به بار آمد، و بلاهای بزرگی که به ساحت شما فرود آمد، و برای همیشه در دل­های شیعیان شما زخم، و در جگرهایشان جراحت به جا گذاشت، و در سینه­هاشان غم و اندوه کاشت، نسبت به ارواح شما تعزیت بگوییم.

بنابراین، خدا را گواه می­گیریم که با اولیاء و یاران پیشین شما در ریختن خون­های عهدشکنان و ستمگران و از دین برگشتگان، و قاتلان اباعبدالله، سالار و سرور جوانان اهل بهشت، در روز کربلا، با نیّت و دل و با تأسف خوردن بر از دست دادن آن موقعیت­هایی که برای یاری شما آماده گشته بودند، همراه گشتیم؛ و درود ما بر شما، و رحمت خداوند و برکت­های او بر شما باد.

سپس قبر را بین خودت و قبله قرار بده و بگو: خدایا، ای صاحب قدرتی که جهان از آن قدرت درست شده و از آن تشکیل یافته است و زیر سایه عظمت ایجاد شده است، و شواهد خلقت در آن زبان به نطق گشوده است که تو خدایی هستی که جز تو هیچ خدایی نیست، و تو ایجاد کننده و آفریدگار آن هستی، تو نه آن را از چیزی، و نه بر چیزی، و نه در چیزی، و نه از روی ترس که بر تو وارد شود، چون کسی غیر از تو نیست، و نه از روی نیاز که در ایجاد آن، برایت وجود داشته باشد، و نه برای یاری خواستن تو از آنچه بعداً آن را می­آفرینی، به وجود آوردی؛ بلکه آن را به وجود آوردی تا دلیل و نشانی بر تو باشد، که تو از آفریده خود، جدا هستی؛ از این رو انسان خردمند نمی­تواند تو را انکار کند، و صاحب معرفت نمی­تواند نسبت به تو کفر بورزد.

از تو به شرافت اخلاص در یکتا پرستی­ات، و احترام پایبندی به کتاب و اهل بیت پیامبرت، درخواست می­کنم که بر آدم، نوآفرین فطرت تو، و حجت تازه تو، و زبان قدرت تو، و ص: 167


1- . المزار الکبیر: 94-66؛ مصباح الزائر: 239-241

وَ مُخَالَفَةِ الْمَوَاثِیقِ الْمُؤَکَّدَةِ وَ خِیَانَةِ الْأَمَانَةِ الْمَعْرُوضَةِ عَلَی الْجِبَالِ الرَّاسِیَةِ وَ أَبَتْ أَنْ تَحْمِلَهَا وَ حَمَلَهَا الْإِنْسَانُ الظَّلُومُ الْجَهُولُ ذُو الشِّقَاقِ وَ الْعِزَّةِ بِالْآثَامِ الْمُولِمَةِ وَ الْأَنَفَةِ عَنِ الِانْقِیَادِ لِحَمِیدِ الْعَاقِبَةِ فَحُشِرَ سَفِلَةُ الْأَعْرَابِ وَ بَقَایَا الْأَحْزَابِ إِلَی دَارِ النُّبُوَّةِ وَ الرِّسَالَةِ وَ مَهْبِطِ الْوَحْیِ وَ الْمَلَائِکَةِ وَ مُسْتَقَرِّ سُلْطَانِ الْوَلَایَةِ وَ مَعْدِنِ الْوَصِیَّةِ وَ الْخِلَافَةِ وَ الْإِمَامَةِ حَتَّی نَقَضُوا عَهْدَ الْمُصْطَفَی فِی أَخِیهِ عَلَمِ الْهُدَی وَ الْمُبَیِّنِ طَرِیقَ النَّجَاةِ مِنْ طُرُقِ الرَّدَی وَ جَرَحُوا کَبِدَ خَیْرِ الْوَرَی فِی ظُلْمِ ابْنَتِهِ وَ اضْطِهَادِ حَبِیبَتِهِ وَ اهْتِضَامِ عَزِیزَتِهِ بَضْعَةِ لَحْمِهِ وَ فِلْذَةِ کَبِدِهِ وَ خَذَلُوا بَعْلَهَا وَ صَغَّرُوا قَدْرَهُ وَ اسْتَحَلُّوا مَحَارِمَهُ وَ قَطَعُوا رَحِمَهُ وَ أَنْکَرُوا أُخُوَّتَهُ وَ هَجَرُوا مَوَدَّتَهُ وَ نَقَضُوا طَاعَتَهُ وَ جَحَدُوا وَلَایَتَهُ وَ أَطْمَعُوا الْعَبِیدَ فِی خِلَافَتِهِ وَ قَادُوهُ إِلَی بَیْعَتِهِمْ مُصْلِتَةً سُیُوفَهَا مُقْذِعَةً أَسِنَّتَهَا وَ هُوَ سَاخِطُ الْقَلْبِ هَائِجُ الْغَضَبِ شَدِیدُ الصَّبْرِ کَاظِمُ الْغَیْظِ یَدْعُونَهُ إِلَی بَیْعَتِهِمُ الَّتِی عَمَّ شُومُهَا الْإِسْلَامَ وَ زَرَعَتْ فِی قُلُوبِ أَهْلِهَا الْآثَامَ وَ عَقَّتْ سَلْمَانَهَا وَ طَرَدَتْ مِقْدَادَهَا وَ نَفَتْ جُنْدَبَهَا وَ فَتَقَتْ بَطْنَ عَمَّارِهَا وَ حَرَّفَتِ الْقُرْآنَ وَ بَدَّلَتِ الْأَحْکَامَ وَ غَیَّرَتِ الْمَقَامَ وَ أَبَاحَتِ الْخُمُسَ لِلطُّلَقَاءِ وَ سَلَّطَتْ أَوْلَادَ اللُّعَنَاءِ عَلَی الْفُرُوجِ وَ خَلَطَتِ الْحَلَالَ بِالْحَرَامِ وَ اسْتَخَفَّتْ بِالْإِیمَانِ وَ الْإِسْلَامِ وَ هَدَمَتِ الْکَعْبَةَ وَ أَغَارَتْ عَلَی دَارِ الْهِجْرَةِ یَوْمَ الْحَرَّةِ وَ أَبْرَزَتْ بَنَاتِ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ لِلنَّکَالِ وَ السُّورَةِ(1)

وَ أَلْبَسَتْهُنَّ ثَوْبَ الْعَارِ وَ الْفَضِیحَةِ وَ رَخَّصَتْ لِأَهْلِ الشُّبْهَةِ فِی قَتْلِ أَهْلِ بَیْتِ الصَّفْوَةِ وَ إِبَادَةِ نَسْلِهِ وَ اسْتِیصَالِ شَافَتِهِ وَ سَبْیِ حَرَمِهِ وَ قَتْلِ أَنْصَارِهِ وَ کَسْرِ مِنْبَرِهِ وَ قَلْبِ مَفْخَرِهِ وَ إِخْفَاءِ دِینِهِ وَ قَطْعِ ذِکْرِهِ یَا مَوَالِیَّ فَلَوْ عَایَنَکُمُ الْمُصْطَفَی وَ سِهَامُ الْأُمَّةِ معرقة(2)[مُغْرَقَةٌ] فِی أَکْبَادِکُمْ وَ رِمَاحُهُمْ مُشْرَعَةٌ فِی نُحُورِکُمْ وَ سُیُوفُهَا مُولَعَةٌ فِی دِمَائِکُمْ یَشْفِی أَبْنَاءُ الْعَوَاهِرِ غَلِیلَ الْفِسْقِ مِنْ وَرَعِکُمْ وَ غَیْظَ الْکُفْرِ مِنْ إِیمَانِکُمْ وَ أَنْتُمْ بَیْنَ صَرِیعٍ فِی الْمِحْرَابِ قَدْ فَلَقَ السَّیْفُ هَامَتَهُ

ص: 166


1- 1. و السوءة خ ل.
2- 2. مغرقة خ ل.

جانشین تو در روی زمین، و بر حضرت محمد، آن وارسته در میان برگزیدگان تو، و جستجوگر معرفت تو، و غوطه­ور و امانتدار بر راز نهانی تو، با آنچه از نعمتت و با دستگیری خودت بر او بخشیدی، و بر پیامبران و بزرگواران و جانشینان و راستانی که بین این دو بودند، درود فرستی؛ و به خاطر این امامم، مرا ببخشی.(1)

و صورتت را بر روی قبر بگذار و بگو: خدایا، از تو به جایگاه این پیشوا در طاعت تو، و منزلت او در نزد تو، درخواست می­کنم مرا به مرگ ناگهانی نمیران، و مرا از توبه کردن محروم نکن، و پرهیز از محرّمات دینی و دنیوی را به من روزی کن، و مرا به جای طلب دنیا، مشغول آخرت گردان، و بر آنچه دوست داری و خشنود می­شوی موفق بدار، و مرا از پیروی خواهش درون، و مغرور شدن به سبب امور بیهوده و آرزوها، به دور دار.

خدایا، راستی را در سخنم، و درستی را در کردارم، و صدق و وفا را در پیمان و وعده­ام، و حفظ و مهربانی را همراه عهد و پیمانم، و نیکی و احسان را از منش و خُلقم قرار ده؛ و سلامت را برایم فراگیر، و عافیت را برایم احاطه کننده و در برگیرنده قرار ده؛ و صنع و یاری لطیف خود را بر من روانه گردان، و توفیق و آسانی نیکوی خود را بر من گسترده ساز، و مرا ای پروردگار، خوشبخت زنده بدار، و با شهادت بمیران، و برای مرگ و بعد از آن پاکیزه گردان.

خدایا، صحت و نور را در شنوایی و بینایی­ام، و جدیت و خیر را در راهم، و هدایت و بصیرت را در دینم، و در مذهبم، و ترازوی - سنجش اعمال - را هماره پیش روی چشمانم، و ذکر و پند را شعار و لباسم، و اندیشه و عبرت را انس و تکیه­گاهم قرار ده؛ و یقین را در قلبم جای ده، و آن را محکم­ترین چیزها در جانم قرار ده، و آن را بر رأی و اراده­ام چیره گردان؛ و ارشاد را در کردارم، و تسلیم در برابر امر تو را بستر و تکیه گاهم، و خشنودی به قضا و قدر تو را بالاترین عزم و مقصودم قرار ده، تا از هیچ یک از آفریدگانت برای دینم نترسم، و به واسطه آن جز آخرتم را نخواهم، و از آن تمجید و مدح خودم را دنبال نکنم، و بهترین عاقبت­ها را عاقبتم، و بهترین سرنوشت­ها را سرنوشتم، و بهترین زندگی را زندگی­ام، و برترین هدایت را هدایتم، و فراوان­ترین بهره را بهره من، و بیشترین قسمت­ها را قسمت و نصیبم قرار ده؛ و برای من ای پروردگار، از هر بدی، سرپرست، و به سوی هر خوبی، راهنما و راهبر، و از هر ستمکار و حسود، پشتوانه و نگهدارنده باش.

ص: 168


1- . مصباح الزائر: 241؛ المزار الکبیر: 96 - 97

وَ شَهِیدٍ فَوْقَ الْجَنَازَةِ قَدْ شُکَّتْ أَکْفَانُهُ بِالسِّهَامِ وَ قَتِیلٍ بِالْعَرَاءِ قَدْ رُفِعَ فَوْقَ الْقَنَاةِ رَأْسُهُ وَ مُکَبَّلٍ فِی السِّجْنِ قَدْ رُضَّتْ بِالْحَدِیدِ أَعْضَاؤُهُ وَ مَسْمُومٍ قَدْ قُطِّعَتْ بِجُرَعِ السَّمِّ أَمْعَاؤُهُ وَ شَمْلُکُمْ عَبَادِیدُ تُفْنِیهِمُ الْعَبِیدُ وَ أَبْنَاءُ الْعَبِیدِ فَهَلِ الْمِحَنُ یَا سَادَتِی إِلَّا الَّتِی لَزِمَتْکُمْ وَ الْمَصَائِبُ إِلَّا الَّتِی عَمَّتْکُمْ وَ الْفَجَائِعُ إِلَّا الَّتِی خَصَّتْکُمْ وَ الْقَوَارِعُ إِلَّا الَّتِی طَرَقَتْکُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَی أَرْوَاحِکُمْ وَ أَجْسَادِکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ (1)

ثُمَّ قَبِّلْهُ وَ قُلْ بِأَبِی وَ أُمِّی یَا آلَ الْمُصْطَفَی إِنَّا لَا نَمْلِکُ إِلَّا أَنْ نَطُوفَ حَوْلَ مَشَاهِدِکُمْ وَ نُعَزِّیَ فِیهَا أَرْوَاحَکُمْ عَلَی هَذِهِ الْمَصَائِبِ الْعَظِیمَةِ الْحَالَّةِ بِفِنَائِکُمْ وَ الرَّزَایَا الْجَلِیلَةِ النَّازِلَةِ بِسَاحَتِکُمُ الَّتِی أَثْبَتَتْ فِی قُلُوبِ شِیعَتِکُمُ الْقُرُوحَ وَ أَوْرَثَتْ أَکْبَادَهُمُ الْجُرُوحَ وَ زَرَعَتْ فِی صُدُورِهِمُ الْغُصَصَ فَنَحْنُ نُشْهِدُ اللَّهَ أَنَّا قَدْ شَارَکْنَا أَوْلِیَاءَکُمْ وَ أَنْصَارَکُمُ الْمُتَقَدِّمِینَ فِی إِرَاقَةِ دِمَاءِ النَّاکِثِینَ وَ الْقَاسِطِینَ وَ الْمَارِقِینَ وَ قَتَلَةِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ سَیِّدِ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ یَوْمَ کَرْبَلَاءَ بِالنِّیَّاتِ وَ الْقُلُوبِ وَ التَّأَسُّفِ عَلَی فَوْتِ تِلْکَ الْمَوَاقِفِ الَّتِی حَضَرُوا لِنُصْرَتِکُمْ وَ عَلَیْکُمْ مِنَّا السَّلَامُ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ ثُمَّ اجْعَلِ الْقَبْرَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ الْقِبْلَةِ وَ قُلِ اللَّهُمَّ یَا ذَا الْقُدْرَةِ الَّتِی صَدَرَ عَنْهَا الْعَالَمُ مُکَوَّناً مَبْرُوءاً عَلَیْهَا مَفْطُوراً تَحْتَ ظِلِّ الْعَظَمَةِ فَنَطَقَتْ شَوَاهِدُ صُنْعِکَ فِیهِ بِأَنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ مُکَوِّنُهُ وَ بَارِئُهُ وَ فَاطِرُهُ ابْتَدَعْتَهُ لَا مِنْ شَیْ ءٍ وَ لَا عَلَی شَیْ ءٍ وَ لَا فِی شَیْ ءٍ وَ لَا لِوَحْشَةٍ دَخَلَتْ عَلَیْکَ إِذْ لَا غَیْرُکَ وَ لَا حَاجَةٍ بَدَتْ لَکَ فِی تَکْوِینِهِ وَ لَا لِاسْتِعَانَةٍ مِنْکَ عَلَی مَا تَخْلُقُ بَعْدَهُ بَلْ أَنْشَأْتَهُ لِیَکُونَ دَلِیلًا عَلَیْکَ بِأَنَّکَ بَائِنٌ مِنَ الصُّنْعِ فَلَا یُطِیقُ الْمُنْصِفُ لِعَقْلِهِ إِنْکَارَکَ وَ الْمَوْسُومُ بِصِحَّةِ الْمَعْرِفَةِ جُحُودَکَ.

أَسْأَلُکَ بِشَرَفِ الْإِخْلَاصِ فِی تَوْحِیدِکَ وَ حُرْمَةِ التَّعَلُّقِ بِکِتَابِکَ وَ أَهْلِ بَیْتِ نَبِیِّکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی آدَمَ بَدِیعِ فِطْرَتِکَ وَ بِکْرِ حُجَّتِکَ وَ لِسَانِ قُدْرَتِکَ وَ

ص: 167


1- 1. المزار الکبیر ص 94- 66 و مصباح الزائر ص 239- 241.

خدایا، اعتماد و عصمتم، و اطمینان و توفیقم، و نیرو و قدرتم بر توست؛ و زندگی و مرگم برای توست، و ایستادن و حرکتم در قبضه قدرت توست، و چنگ و دست آویختنم به ریسمان محکم توست، و اعتماد و توکلم در همه امور بر توست، و نجات و رهایی­ام از عذاب جهنم و چشیدن آتش دوزخ، با توست؛ و اقامتگاه موقّت و بازگشتگاه جاودانه­ام در خانه امن و کرامت تو، با توست؛ و رستگاری و گشایش من بر دستان پیشوایان و سرورانم خاندان مصطفی است.

خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و مردان و زنان با ایمان و مسلمان را بیامرز، و مرا و پدر و مادرم و فرزندانشان، و خانواده و همسایگان مرا، و همه مردان و زنان مؤمن را که بر من حق دارند، بیامرز؛ که به راستی تو دارای بخشش بزرگ هستی؛ و سلام خداوند و رحمت و برکت­های او بر تو باد.(1)

سید پسر طاووس - که رحمت خداوند بر او باد، - سپس گفته است: دعایی وجود دارد که در تعقیب زیارت برای سایر امامان علیهم السلام خوانده می­شود:

خدایا، من این امام را زیارت کردم، در حالی که اقرار کننده به امامت او، و معتقد به واجب بودن فرمانبرداری او هستم؛ با گناهان و عیب­هایم، و گناهان بزرگم، و بدی­ها و اشتباهات فراوانم، و آنچه از من می­دانی، با پناه آوردن به بخشش تو، و امان خواهان از بردباری تو، و امیدوار به رحمت تو، و گریخته به رکن و مقام تو، و امان گرفته با مهربانی تو، و شفاعت خواهان از ولیّ و پسر اولیاء تو، و برگزیده و پسر برگزیدگان تو، و امانتدار و پسر امانتداران تو، و جانشین و پسر جانشینان تو، همان کسانی که وسیله­ای برای رحمت و رضوان خود، و خانه­ای برای مهربانی و آمرزش خود قرار دادی، آهنگ زیارتگاه او را کردم.

خدایا، اولین درخواستم از تو این است که گناهان گذشته مرا با وجود فراوان بودنش، ببخشی؛ و مرا در باقیمانده عمرم محافظت نمایی؛ و دینم را از آنچه آلوده می­گرداند و تباه می­سازد و خوار می­کند، پاک گردانی؛ و آن را از تردید و شک و فساد و شرک حفظ فرمایی؛ و مرا بر طاعت خودت و طاعت رسولت، و فرزندان نجیب و شریفش - که دروردها و رحمت و سلام و برکت­هایت بر آنها باد، - ثابت قدم بداری؛ و مرا بر طاعت آنها زنده بداری، و بر طاعت آنها بمیرانی؛ و مودّت و دوستی آنها را، و کینه دشمنانشان را، و همراهی دوستان آنها را، و نیکی آنها را از دل من پاک نکنی.

و از تو می­خواهم ای پروردگار، که آن را از من قبول کنی، و عبادت خودت و مراقبت

ص: 169


1- . مصباح الزائر: 241 - 242

الْخَلِیفَةِ فِی بَسِیطَتِکَ وَ عَلَی مُحَمَّدٍ الْخَالِصِ مِنْ صَفْوَتِکَ وَ الْفَاحِصِ عَنْ مَعْرِفَتِکَ وَ الْغَائِصِ الْمَأْمُونِ عَلَی مَکْنُونِ سَرِیرَتِکَ بِمَا أَوْلَیْتَهُ مِنْ نِعْمَتِکَ بِمَعُونَتِکَ وَ عَلَی مَنْ بَیْنَهُمَا مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الْمُکَرَّمِینَ وَ الْأَوْصِیَاءِ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ أَنْ تَهَبَنِی لِإِمَامِی هَذَا(1)

وَ ضَعْ خَدَّکَ عَلَی سَطْحِ الْقَبْرِ وَ قُلِ اللَّهُمَّ بِمَحَلِّ هَذَا السَّیِّدِ مِنْ طَاعَتِکَ وَ بِمَنْزِلَتِهِ عِنْدَکَ لَا تُمِتْنِی فَجْأَةً وَ لَا تَحْرِمْنِی تَوْبَةً وَ ارْزُقْنِی الْوَرَعَ عَنْ مَحَارِمِکَ دِیناً وَ دُنْیَا وَ اشْغَلْنِی بِالْآخِرَةِ عَنْ طَلَبِ الْأُولَی وَ وَفِّقْنِی لِمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَی وَ جَنِّبْنِی اتِّبَاعَ الْهَوَی وَ الِاغْتِرَارَ بِالْأَبَاطِیلِ وَ الْمُنَی اللَّهُمَّ اجْعَلِ السَّدَادَ فِی قَوْلِی وَ الصَّوَابَ فِی فِعْلِی وَ الصِّدْقَ وَ الْوَفَاءَ فِی ضَمَانِی وَ وَعْدِی وَ الْحِفْظَ وَ الْإِینَاسَ مَقْرُونَیْنِ بِعَهْدِی وَ عَقْدِی وَ الْبِرَّ وَ الْإِحْسَانَ مِنْ شَأْنِی وَ خُلُقِی وَ اجْعَلِ السَّلَامَةَ لِی شَامِلَةً وَ الْعَافِیَةَ بِی مُحِیطَةً مُلْتَفَّةً وَ لَطِیفَ صُنْعِکَ وَ عَوْنِکَ مَصْرُوفاً إِلَیَّ وَ حُسْنَ تَوْفِیقِکَ وَ یُسْرَکَ مَوْفُوراً عَلَیَّ وَ أَحْیِنِی یَا رَبِّ سَعِیداً وَ تَوَفَّنِی شَهِیداً وَ طَهِّرْنِی لِلْمَوْتِ وَ مَا بَعْدَهُ اللَّهُمَّ وَ اجْعَلِ الصِّحَّةَ وَ النُّورَ فِی سَمْعِی وَ بَصَرِی وَ الْجِدَةَ وَ الْخَیْرَ فِی طُرُقِی وَ الْهُدَی وَ الْبَصِیرَةَ فِی دِینِی وَ مَذْهَبِی وَ الْمِیزَانَ أَبَداً نَصْبَ عَیْنِی وَ الذِّکْرَ وَ الْمَوْعِظَةَ شِعَارِی وَ دِثَارِی وَ الْفِکْرَةَ وَ الْعِبْرَةَ أُنْسِی وَ عِمَادِی وَ مَکِّنِ الْیَقِینَ فِی قَلْبِی وَ اجْعَلْهُ أَوْثَقَ الْأَشْیَاءِ فِی نَفْسِی وَ أَغْلِبْهُ عَلَی رَأْیِی وَ عَزْمِی وَ اجْعَلِ الْإِرْشَادَ فِی عَمَلِی وَ التَّسْلِیمَ لِأَمْرِکَ مِهَادِی وَ سَنَدِی وَ الرِّضَا بِقَضَائِکَ وَ قَدَرِکَ أَقْصَی عَزْمِی وَ نِهَایَتِی وَ أَبْعَدَ هَمِّی وَ غَایَتِی حَتَّی لَا أَتَّقِیَ أَحَداً مِنْ خَلْقِکَ بِدِینِی وَ لَا أَطْلُبَ بِهِ غَیْرَ آخِرَتِی وَ لَا أَسْتَدْعِیَ مِنْهُ إِطْرَائِی وَ مَدْحِی وَ اجْعَلْ خَیْرَ الْعَوَاقِبِ عَاقِبَتِی وَ خَیْرَ الْمَصَایِرِ مَصِیرِی وَ أَنْعَمَ الْعَیْشِ عَیْشِی وَ أَفْضَلَ الْهُدَی هُدَایَ وَ أَوْفَرَ الْحُظُوظِ حَظِّی وَ أَجْزَلَ الْأَقْسَامِ قِسْمِی وَ نَصِیبِی وَ کُنْ لِی یَا رَبِّ مِنْ کُلِّ سُوءٍ وَلِیّاً وَ إِلَی کُلِّ خَیْرٍ دَلِیلًا وَ قَائِداً وَ مِنْ کُلِّ بَاغٍ وَ حَسُودٍ ظَهِیراً وَ مَانِعاً

ص: 168


1- 1. مصباح الزائر ص 241 و المزار الکبیر ص 96- 97.

از آن را برای من، دوست داشتنی گردانی؛ و مرا برای آن با نشاط سازی، و مرا از گناهان و حرام­های خودت متنفّر گردانی، و مرا از آنها دور نمایی، و مرا از کوتاهی در نمازم، و سبک شمردن آن، و عقب انداختن آن دور گردانی، و مرا برای ادای آن، آن گونه که واجب ساختی، و به آن امر نمودی، طبق روش رسول تو - که درودها و رحمت و برکت­های تو بر او و خاندان او باد، - از روی خضوع و خشوع، توفیق دهی؛ و برای پرداختن زکات، و دادن صدقات، و بخشش نیکی، و احسان به شیعه خاندان محمد صلی الله علیه و آله و یاری آنان، سینه­ام را گشاده سازی؛ و جز بعد از آنکه حج بیت الحرام، و زیارت قبر پیامبرت صلی الله علیه و آله، و قبرهای امامان علیهم السلام را روزی­ام نمایی، جانم را نستانی.

و از تو ای پروردگار، توبه ای راستین که از آن خشنود باشی، و نیّتی که آن را بستایی، و عمل شایسته­ای که آن را بپذیری، درخواست دارم؛ و اینکه مرا بیامرزی، و در هنگام مرگم بر من رحم کنی، و سکرات مرگ را بر من آسان سازی، و مرا در زمره محمد و خاندان محمد، که درودهای تو بر او و بر آنان باد، محشور کنی، و مرا با رحمت خودت وارد بهشت سازی، و اشکم را در طاعتت بسیار، و اشکم را در آنچه مرا به تو نزدیک می­گرداند، جاری نمایی؛ و قلبم را نسبت به اولیائت مهربان کنی، و مرا در دنیا از کمبودها و آفات، و بیماری­های سخت، و مرض­های مزمن، و تمامی انواع بلا(1)

و حوادث، مصون بداری؛ و قلبم را حرام دور بداری، و نافرمانی­هایت را در نظرم منفور گردانی؛ و حلال را برایم دوست داشتنی­ نمایی، و درهایش را به رویم بگشایی، و نیّت و عملم را بر آن ثابت بداری؛ و عمرم را دراز گردانی، و درهای رنج و سختی را بر من ببندی، و آنچه را که بر من بخشیدی، از من نگیری؛ و چیزی را که بر من احسان نمودی، باز نگردانی؛ و نعمت­هایی را که به من ارزانی داشتی، از من نگیری؛ و آنچه را که به من عطا نمودی، تا چندین برابر افزون گردانی؛ و مال فراوان و گسترده و گوارا، و فزاینده و به مقدار، و عزتی جاویدان و کافی، و مقامی بزرگ و والا، و نعمتی وسیع و فراگیر بر من عطا کنی؛ و به واسطه آن، مرا از خواسته­های کم، و درآمدهای سخت بی­نیاز کنی، و مرا از آن رها سازی، در حالی که مرا در مورد دینم و خودم و فرزندانم و هر آنچه که به من عطا کردی و بخشیدی، معاف بداری؛ و اموالم و تمامی آنچه را که به من بخشیدی، حفظ کنی، و دستان ستمگران را از من قطع کنی، و مرا به وطنم باز گردانی، و به نهایت آرزویم در دنیا و آخرت برسانی، و سرانجام کارم را پسندیده و نیکو و سالم قرار دهی، و مرا با سخاوت، سرزنده و خوش اخلاق، به دور از بخل و خساست و دورویی و دروغ و بهتان، و بیهوده­سخن گفتن قرار دهی؛ و در دلم دوستی محمد و خاندان محمد و شیعیان آنان را قرار دهی؛

ص: 170


1- . بلاها. خ ل

اللَّهُمَّ بِکَ اعْتِدَادِی وَ عِصْمَتِی وَ ثِقَتِی وَ تَوْفِیقِی وَ حَوْلِی وَ قُوَّتِی وَ لَکَ مَحْیَایَ وَ مَمَاتِی وَ فِی قَبْضَتِکَ سُکُونِی وَ حَرَکَتِی وَ إِنَّ بِعُرْوَتِکَ الْوُثْقَی اسْتِمْسَاکِی وَ وُصْلَتِی وَ عَلَیْکَ فِی الْأُمُورِ کُلِّهَا اعْتِمَادِی وَ تَوَکُّلِی وَ مِنْ عَذَابِ جَهَنَّمَ وَ مَسِّ سَقَرَ نَجَاتِی وَ خَلَاصِی وَ فِی دَارِ أَمْنِکَ وَ کَرَامَتِکَ مَثْوَایَ وَ مُنْقَلَبِی وَ عَلَی أَیْدِی سَادَاتِی وَ مَوَالِیَّ آلِ الْمُصْطَفَی فَوْزِی وَ فَرَجِی اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ

آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِمَاتِ وَ اغْفِرْ لِی وَ لِوالِدَیَ وَ مَا وَلَدَا وَ أَهْلَ بَیْتِی وَ جِیرَانِی وَ لِکُلِّ مَنْ قَلَّدَنِی یَداً مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ إِنَّکَ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ وَ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ (1).

ثُمَّ قَالَ السَّیِّدُ رَحِمَهُ اللَّهُ: دُعَاءٌ یُدْعَی بِهِ عَقِیبَ الزِّیَارَةَ لِسَائِرِ الْأَئِمَّةِ علیهم السلام اللَّهُمَّ إِنِّی زُرْتُ هَذَا الْإِمَامَ مُقِرّاً بِإِمَامَتِهِ مُعْتَقِداً لِفَرْضِ طَاعَتِهِ فَقَصَدْتُ مَشْهَدَهُ بِذُنُوبِی وَ عُیُوبِی وَ مُوبِقَاتِ آثَامِی وَ کَثْرَةِ سَیِّئَاتِی وَ خَطَایَایَ وَ مَا تَعْرِفُهُ مِنِّی مُسْتَجِیراً بِعَفْوِکَ مُسْتَعِیذاً بِحِلْمِکَ رَاجِیاً رَحْمَتَکَ لَاجِیاً إِلَی رُکْنِکَ عَائِذاً بِرَأْفَتِکَ مُسْتَشْفِعاً بِوَلِیِّکَ وَ ابْنِ أَوْلِیَائِکَ وَ صَفِیِّکَ وَ ابْنِ أَصْفِیَائِکَ وَ أَمِینِکَ وَ ابْنِ أُمَنَائِکَ وَ خَلِیفَتِکَ وَ ابْنِ خُلَفَائِکَ الَّذِینَ جَعَلْتَهُمُ الْوَسِیلَةَ إِلَی رَحْمَتِکَ وَ رِضْوَانِکَ وَ الذَّرِیعَةَ إِلَی رَأْفَتِکَ وَ غُفْرَانِکَ اللَّهُمَّ وَ أَوَّلُ حَاجَتِی إِلَیْکَ أَنْ تَغْفِرَ لِی مَا سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِی عَلَی کَثْرَتِهَا وَ تَعْصِمَنِی فِیمَا بَقِیَ مِنْ عُمُرِی وَ تُطَهِّرَ دِینِی مِمَّا یُدَنِّسُهُ وَ یَشِینُهُ وَ یُزْرِی بِهِ وَ تَحْمِیَهُ مِنَ الرَّیْبِ وَ الشَّکِّ وَ الْفَسَادِ وَ الشِّرْکِ وَ تُثَبِّتَنِی عَلَی طَاعَتِکَ وَ طَاعَةِ رَسُولِکَ وَ ذُرِّیَّتِهِ النُّجَبَاءِ السُّعَدَاءِ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِمْ وَ رَحْمَتُکَ وَ سَلَامُکَ وَ بَرَکَاتُکَ وَ تُحْیِیَنِی مَا أَحْیَیْتَنِی عَلَی طَاعَتِهِمْ وَ تُمِیتَنِی إِذَا أَمَتَّنِی عَلَی طَاعَتِهِمْ وَ أَنْ لَا تَمْحُوَ مِنْ قَلْبِی مَوَدَّتَهُمْ وَ مَحَبَّتَهُمْ وَ بُغْضَ أَعْدَائِهِمْ وَ مُرَافَقَةَ أَوْلِیَائِهِمْ وَ بِرَّهُمْ وَ أَسْأَلُکَ یَا رَبِّ أَنْ تَقْبَلَ ذَلِکَ مِنِّی وَ تُحَبِّبَ إِلَیَّ عِبَادَتَکَ وَ الْمُوَاظَبَةَ

ص: 169


1- 1. مصباح الزائر ص 241- 242.

و با رحمت و بزرگواری خود ای پروردگار، مرا و خانواده و دارایی و فرزندان و افراد تحت سرپرستی من، و برادران و دوستان و نسلم را حفظ کنی.

خدایا، اینها نیازهای من به درگاه توست، و من به خاطر فرومایه و بخیل بودنم آنها را زیاد کردم، در حالی که آنها نزد تو کوچک و کم است، و - برآوردن آنها - بر تو سهل و آسان می­باشد؛ از تو به احترام منزلت و مقام محمد و خاندان محمد - سلام بر او و بر آنان باد، - در نزد خودت، و به حق آنان بر تو، و به آنچه برای آنها واجب نمودی، و به احترام سایر پیامبران و فرستادگان و برگزیدگانت، و دوستداران مخلص از میان بندگانت، و به احترام اسم اعظم تو، درخواست می­کنم که تمامی آنها را بر آورده سازی، و مرا با آنها یاری دهی، و امید و آرزویم را نا امید نگردانی، و صاحب این قبر را شفیع من قرار دهی.

ای پیشوای من، ای ولیّ خدا، ای امین خدا، از تو به حق پدران پاکیزه­ات، و به حق فرزندان برگزیده­ات می­خواهم که نزد خداوند بزرگ مرا در همه این نیازها شفاعت کنی، چون نزد خداوند - که نام­هایش ستوده و منزّه باشند، - برای تو منزلتی باشکوه و مرتبه­ای بزرگ و مقامی والا وجود دارد.

خدایا، اگر کسی را که نزد تو آبرومندتر از این امام و از پدران و فرزندان پاک او علیهم السلام باشد، می­شناختم، به یقین، او را شفیع خویش قرار می­دادم، و پیشاپیش این نیازها و خواسته­هایم پیش می­انداختم؛ پس نیازهایم را از من بشنو و آنها را برآورده ساز؛ و برای من آنچه را که تو خود شایسته آن هستی، به انجام رسان، ای مهربان­ترین مهربانان؛ خدایا، و هر آنچه از مصالح دین و دنیا و آخرتم را که درخواستم آن را فرا نگرفت(1)،

و هوشیاری­ام به آن نرسید، به وسیله - برآورده ساختن - آن بر من منت بگذار، و مرا حفظ کن، و پاسدار من باش، و بر من عطا فرما، و مرا بیامرز؛ و هر شیطان بدسرشت، یا سلطان ستمکار، یا مخالف دین، یا نزاع کننده در مورد دنیا، حسد برنده به من به خاطر داشتن نعمتی، یا ظالم، یا تجاوزگر، که خواستار بدی و آسیب رساندن به من باشد، دست او را از من قطع کن، و مکر و حیله­اش را از من دور گردان، و او را به خودش مشغول کن، و بدی خودش و پیروانش و شیطان­هایش را از من باز دار، و مرا از همه آنچه بر من ضرر می­رساند و ظلم روا می­دارد، در امان بدار، و تمامی خوبی­هایی را، چه از آنهایی که می­شناسم و چه از آنهایی که نمی­شناسم، به من عطا کن .

خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و مرا و پدر و مادرم و برادران و خواهرانم، و عموها و عمه­هایم، و دایی­ها و خاله­هایم، و پدر بزرگ­ها و مادر بزرگ­هایم، و فرزندان و نواده­های آنان، و همسران و فرزندانم، و نزدیکان و دوستانم، و همسایگان و بردارانم در راه تو، از اهل مشرق زمین و مغرب آن، و همه مردان و زنان مؤمن که نسبت به آنها دوستی دارم، زنده­های آنان

ص: 171


1- . توانم از آن عاجز گردید. خ

عَلَیْهَا وَ تُنَشِّطَنِی لَهَا وَ تُبَغِّضَ إِلَیَّ مَعَاصِیَکَ وَ مَحَارِمَکَ وَ تَدْفَعَنِی عَنْهَا وَ تُجَنِّبَنِی التَّقْصِیرَ فِی صَلَاتِی وَ الِاسْتِهَانَةَ بِهَا وَ التَّرَاخِیَ عَنْهَا وَ تُوَفِّقَنِی لِتَأْدِیَتِهَا کَمَا فَرَضْتَ وَ أَمَرْتَ بِهِ عَلَی سُنَّةِ رَسُولِکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ رَحْمَتُکَ وَ بَرَکَاتُکَ خُضُوعاً وَ خُشُوعاً وَ تَشْرَحَ صَدْرِی لإِیتَاءِ الزَّکَاةِ وَ إِعْطَاءِ الصَّدَقَاتِ وَ بَذْلِ الْمَعْرُوفِ وَ الْإِحْسَانِ إِلَی شِیعَةِ آلِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله وَ مُوَاسَاتِهِمْ وَ لَا تَتَوَفَّانِی إِلَّا بَعْدَ أَنْ تَرْزُقَنِی حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرَامِ وَ زِیَارَةَ قَبْرِ نَبِیِّکَ علیه السلام وَ قُبُورِ الْأَئِمَّةِ علیهم السلام.

وَ أَسْأَلُکَ یَا رَبِّ تَوْبَةً نَصُوحاً تَرْضَاهَا وَ نِیَّةً تَحْمَدُهَا وَ عَمَلًا صَالِحاً تَقْبَلُهُ وَ أَنْ تَغْفِرَ لِی وَ تَرْحَمَنِی إِذَا تَوَفَّیْتَنِی وَ تُهَوِّنَ عَلَیَّ سَکَرَاتِ الْمَوْتِ وَ تَحْشُرَنِی فِی زُمْرَةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ وَ تُدْخِلَنِی الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِکَ وَ تَجْعَلَ دَمْعِی غَزِیراً فِی طَاعَتِکَ وَ عَبْرَتِی جَارِیَةً فِیمَا یُقَرِّبُنِی مِنْکَ وَ قَلْبِی عَطُوفاً عَلَی أَوْلِیَائِکَ وَ تَصُونَنِی فِی هَذِهِ الدُّنْیَا مِنَ الْعَاهَاتِ وَ الْآفَاتِ وَ الْأَمْرَاضِ الشَّدِیدَةِ وَ الْأَسْقَامِ الْمُزْمِنَةِ وَ جَمِیعِ أَنْوَاعِ الْبَلَاءِ(1) وَ الْحَوَادِثِ وَ تَصْرِفَ قَلْبِی عَنِ الْحَرَامِ وَ تُبَغِّضَ إِلَیَّ مَعَاصِیَکَ وَ تُحَبِّبَ إِلَیَّ الْحَلَالَ وَ تَفْتَحَ إِلَیَّ أَبْوَابَهُ وَ تُثَبِّتَ نِیَّتِی وَ فِعْلِی عَلَیْهِ وَ تَمُدَّ فِی عُمُرِی وَ تُغْلِقَ أَبْوَابَ الْمِحَنِ عَنِّی وَ لَا تَسْلُبْنِی مَا مَنَنْتَ بِهِ عَلَیَّ وَ لَا تَسْتَرِدَّ شَیْئاً مِمَّا أَحْسَنْتَ بِهِ إِلَیَّ وَ لَا تَنْزِعَ مِنِّی النِّعَمَ الَّتِی أَنْعَمْتَ بِهَا عَلَیَّ وَ تَزِیدَ فِیمَا خَوَّلْتَنِی وَ تُضَاعِفَهُ أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً وَ تَرْزُقَنِی مَالًا کَثِیراً وَاسِعاً سَائِغاً هَنِیئاً نَامِیاً وَافِیاً وَ عِزّاً بَاقِیاً کَافِیاً وَ جَاهاً عَرِیضاً مَنِیعاً وَ نِعْمَةً سَابِغَةً عَامَّةً وَ تُغْنِیَنِی بِذَلِکَ عَنِ الْمَطَالِبِ الْمُنَکَّدَةِ وَ الْمَوَارِدِ الصَّعْبَةِ وَ تُخَلِّصَنِی مِنْهَا مُعَافًی فِی دِینِی وَ نَفْسِی وَ وُلْدِی وَ مَا أَعْطَیْتَنِی وَ مَنَحْتَنِی وَ تَحْفَظَ عَلَیَّ مَالِی وَ جَمِیعَ مَا خَوَّلْتَنِی وَ تَقْبِضَ عَنِّی أَیْدِیَ الْجَبَابِرَةِ وَ تَرُدَّنِی إِلَی وَطَنِی وَ تُبَلِّغَنِی نِهَایَةَ أَمَلِی فِی دُنْیَایَ وَ آخِرَتِی وَ تَجْعَلَ عَاقِبَةَ أَمْرِی مَحْمُودَةً حَسَنَةً سَلِیمَةً وَ تَجْعَلَنِی رَحِیبَ الصَّدْرِ وَاسِعَ الْحَالِ حَسَنَ الْخُلُقِ بَعِیداً مِنَ الْبُخْلِ وَ الْمَنْعِ وَ النِّفَاقِ وَ الْکَذِبِ وَ الْبَهْتِ وَ قَوْلِ الزُّورِ وَ تُرْسِخَ فِی قَلْبِی مَحَبَّةَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ شِیعَتِهِمْ

ص: 170


1- 1. البلایا خ ل.

و مرده­هاشان، و تمامی آنهایی را که به من خوبی یاد داده، یا دانشی از من یاد گرفته است، را بیامرز.

خدایا، آنان را در دعای نیکویم، و زیارتم از مرقد حجت و ولیّ­ات، سهیم بدار؛ و مرا در دعاهای نیکوی آنان سهیم گردان، به خاطر رحمتی که داری، ای مهربان­ترین مهربانان؛ و از سوی آنها به ولیّ­ات سلام برسان؛ و سلام و رحمت خداوند و برکت­های او بر تو باد، ای پیشوا و سرور من، - ای فلانی فرزند فلانی، - خداوند بر تو، و بر روح و بدن تو درود فرستد؛ تو وسیله و بهانه من برای رسیدن به خداوند هستی، و من حق دوستداری و امید بستن دارم، پس در به دست آوردن این مسائلی که بیان کردم، و بازگشتنم از این مکان همراه با موفقیت، و در آنچه با رحمت و قدرت خداوند، از او درخواست نمودم، شفیع من باش؛ خدایا، به من عقل کامل، و خرد برتر، و عزت جاویدان، و قلب پاک، و عمل بسیار، و ادب پر فضیلت روزی گردان؛ و همه آنها را به سود من قرار ده، و به زیان من قرار مده؛ به خاطر رحمتی که داری، ای مهربان­ترین مهربانان.(1)

هم چنین مستحب است که در دنباله زیارت آنان علیهم السلام، این دعا خوانده شود: خدایا، اگر گناهانم صورت مرا در نزد تو سیاه نموده، و دعایم را در درگاه تو پوشیده نگاه داشته است، و بین من و تو حائل گشته است، پس از تو درخواست می­کنم که با صورت بزرگوارانه­ات به من روی آوری، و رحمتت را بر من بگسترانی، و برکت­هایت را بر من فرو آوری.

و اگر گناهانم مانع شده صدایی از طرف مرا به سوی خود بالا ببری، یا گناهی را برای من در نزد خودت بیامرزی، یا از خطای هلاکت­بار من درگذری، اکنون این منم که به بزرگوار روی تو، و شکوه جلال تو پناهنده گشته، و به تو متوسّل شده­ام، و به واسطه دوست داشتنی­ترین آفریدگان در نزد تو، و بزرگوارترین آنها بر تو، و شایسته­ترین آنان نسبت به تو، و فرمانبردارترین آنان از تو، و والاترین آنان از نظر منزلت و مقام در نزد تو، محمد و خانواده پاک او، امامان هدایتگر هدایت­یافته، کسانی که طاعتشان را بر آفریدگانت واجب ساخته، و به دوستی­شان امر نموده­ای، و عهده­داران امر تو بعد از رسولت صلی الله علیه و آله قرار داده ای، به تو تقرّب جسته­ام.

ای خوار کننده هر زورگوی ستیزه­جو، و ای عزیز کننده مؤمنان، تلاشم به نهایت حد خود رسید، پس در این لحظه مرا ببخش، با رحمتی از جانب خودت که با آن بر من منّت بگذاری؛ ای مهربان­ترین مهربانان.

سپس ضریح را ببوس و گونه­هایت را بر آن بمال و بگو: خدایا، اینجا زیارتگاهی است که اگر کسی در آن به رحمت تو دست نیابد، امید نمی­رود آن را در جای دیگر به دست آورد؛ و هیچ کس بدبخت­تر از کسی نیست که امیدوار به آنجا برود و ناامید باز گردد؛ خدایا، از بدی برگشتن،(2)

و ناامیدی بازگشت، و بازخواست در ص: 172


1- . مصباح الزائر: 242 - 244
2- . بد برگشتن. خ ل

وَ تَحْرُسَنِی یَا رَبِّ فِی نَفْسِی وَ أَهْلِی وَ مَالِی وَ وُلْدِی وَ أَهْلِ حُزَانَتِی وَ إِخْوَانِی وَ أَهْلِ مَوَدَّتِی وَ ذُرِّیَّتِی بِرَحْمَتِکَ وَ جُودِکَ.

اللَّهُمَّ هَذِهِ حَاجَاتِی عِنْدَکَ وَ قَدِ اسْتَکْثَرْتُهَا لِلُؤْمِی وَ شُحِّی وَ هِیَ عِنْدَکَ صَغِیرَةٌ حَقِیرَةٌ وَ عَلَیْکَ سَهْلَةٌ یَسِیرَةٌ فَأَسْأَلُکَ بِجَاهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلَامُ عِنْدَکَ وَ بِحَقِّهِمْ عَلَیْکَ وَ بِمَا أَوْجَبْتَ لَهُمْ وَ بِسَائِرِ أَنْبِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ وَ أَصْفِیَائِکَ وَ أَوْلِیَائِکَ الْمُخْلَصِینَ مِنْ عِبَادِکَ وَ بِاسْمِکَ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ لَمَّا قَضَیْتَهَا کُلَّهَا وَ أَسْعَفْتَنِی بِهَا وَ لَمْ تُخَیِّبْ أَمَلِی وَ رَجَائِی وَ شَفِّعْ صَاحِبَ هَذَا الْقَبْرِ فِیَّ یَا سَیِّدِی یَا وَلِیَّ اللَّهِ یَا أَمِینَ اللَّهِ أَسْأَلُکَ أَنْ تَشْفَعَ لِی إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی هَذِهِ الْحَاجَاتِ کُلِّهَا بِحَقِّ آبَائِکَ الطَّاهِرِینَ وَ بِحَقِّ أَوْلَادِکَ الْمُنْتَجَبِینَ فَإِنَّ لَکَ عِنْدَ اللَّهِ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ الْمَنْزِلَةَ الشَّرِیفَةَ وَ الْمَرْتَبَةَ الْجَلِیلَةَ وَ الْجَاهَ الْعَرِیضَ اللَّهُمَّ لَوْ عَرَفْتُ مَنْ هُوَ أَوْجَهُ عِنْدَکَ مِنْ هَذَا الْإِمَامِ وَ مِنْ آبَائِهِ وَ أَبْنَائِهِ الطَّاهِرِینَ عَلَیْهِمُ السَّلَامُ وَ الصَّلَاةُ لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعَائِی وَ قَدَّمْتُهُمْ أَمَامَ حَاجَتِی وَ طَلِبَاتِی هَذِهِ فَاسْمَعْ مِنِّی وَ اسْتَجِبْ لِی وَ افْعَلْ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَّ وَ مَا قَصُرَتْ عَنْهُ مَسْأَلَتِی (1) وَ لَمْ تَبْلُغْهُ فِطْنَتِی مِنْ صَالِحِ دِینِی وَ دُنْیَایَ وَ آخِرَتِی فَامْنُنْ بِهِ عَلَیَّ وَ احْفَظْنِی وَ احْرُسْنِی وَ هَبْ لِی وَ اغْفِرْ لِی وَ مَنْ أَرَادَنِی بِسُوءٍ أَوْ مَکْرُوهٍ مِنْ شَیْطَانٍ مَرِیدٍ أَوْ سُلْطَانٍ عَنِیدٍ أَوْ مُخَالِفٍ فِی دَیْنٍ أَوْ مُنَازِعٍ فِی دُنْیَا أَوْ حَاسِدٍ عَلِیَّ نِعْمَةً أَوْ ظَالِمٍ أَوْ بَاغٍ فَاقْبِضْ عَنِّی یَدَهُ وَ اصْرِفْ عَنِّی کَیْدَهُ وَ اشْغَلْهُ بِنَفْسِهِ وَ اکْفِنِی شَرَّهُ وَ شَرَّ أَتْبَاعِهِ وَ شَیَاطِینِهِ وَ أَجِرْنِی مِنْ کُلِّ مَا یَضُرُّنِی وَ یُجْحِفُ بِی وَ أَعْطِنِی جَمِیعَ الْخَیْرِ کُلَّهُ مِمَّا أَعْلَمُ وَ مِمَّا لَا أَعْلَمُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْ لِی وَ لِوالِدَیَ وَ لِإِخْوَانِی وَ أَخَوَاتِی وَ أَعْمَامِی وَ عَمَّاتِی وَ أَخْوَالِی وَ خَالاتِی وَ أَجْدَادِی وَ جَدَّاتِی وَ أَوْلَادِهِمْ وَ ذَرَارِیِّهِمْ وَ أَزْوَاجِی وَ ذُرِّیَّاتِی وَ أَقْرِبَائِی وَ أَصْدِقَائِی وَ جِیرَانِی وَ إِخْوَانِی فِیکَ مِنْ أَهْلِ الشَّرْقِ وَ الْغَرْبِ وَ لِجَمِیعِ أَهْلِ مَوَدَّتِی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ الْأَحْیَاءِ مِنْهُمْ

ص: 171


1- 1. و عجزت عنه قوتی خ.

روز حساب، به تو پناه می­برم؛ و از تو بسیار دور است ای پروردگار، که طاعت ولیّ­ات را به طاعت خودت، و دوستی او را به دوستی خودت، و نافرمانی او را به نافرمانی خودت مقرون سازی، و آنگاه زیارت کننده او، و کسی را که از راه دور به زیارت قبرش آمده است، نومید کنی، و به عزت تو سوگند که دلم آن را باور نمی­کند، زیرا قلب­ها در مورد تو، به زیبایی اشاره می­کنند.(1)

سپس نماز زیارت بخوان؛ و اگر خواستی وداع کنی و برگردی، بگو: سلام بر شما ای اهل بیت نبوت، و معدن رسالت، سلام کسی که با شما وداع می­کند، و نه کسی که خسته و دشمنی کننده است، و رحمت خداوند و برکت­های او بر شما اهل بیت باد. به راستی خداوند ستوده و گرامی است .

می­گویم

و وداع را تا آخر آنچه در زیارت جامعه دوم گذشت، ادامه داده است.(2)

شیخ مفید - که خداوند روان او را پاک گرداند، - در کتاب المزار گفته است: مستحب است در تعقیب زیارت آنان علیهم السلام، این دعا خوانده شود: «خدایا، اگر گناهانم چهره مرا نزد تو سیاه نموده است...» و آن را تا عبارت «به زیبایی اشاره می­کند.» ادامه داده و سپس گفته است: بعد از آن، بگو:

ای ولیّ خدا، همانا بین من و بین خداوند، گناهانی است که جز خشنودی و رضایت تو آنها را از بین نمی­برد، پس به حق کسی که تو را امانتدار راز خود قرار داد، و امور آفریدگانش را به تو سپرد، و فرمانبرداری تو را به فرمانبرداری خویش، و دوستی تو را به دوستی خود مقرون ساخت، می­خواهم که بهبود حال مرا به همراه خداوند بزرگ، بر عهده بگیری، و بهره­ام را از زیارت تو، آمیخته شدن به زائران وارسته­ات قرار دهی، همان کسانی که از خداوند عز و جل، آزادی­شان - از آتش دوزخ - را خواستاری، و در پاداش نیکوی آنها، به او رو می­کنی.

و این منم که امروز به قبر تو پناهنده، و از خودم به نگهداری نیکوی تو پناهنده شده­ام؛ پس بر من چاره­ای کن ای سرور من، و مرا دریاب؛ از خدای عز و جل گشایش امورم را درخواست کن؛ به راستی که برای تو نزد خداوند مقامی بزرگوارانه، و منزلتی بزرگ وجود دارد؛ و خداوند بر تو درود و سلام بسیار فرستد.

شیخ مفید - رحمت خدا بر او باد، - در کتاب یاد شده سپس گفته است: دعای دیگری وجود دارد که در دنباله زیارت سایر امامان علیهم السلام خوانده می­شود، و آن این است: «خدایا، من این امام را زیارت نمودم و به امامت او اقرار دارم...» و دعا را تا عبارت «و آن را به زیان من قرار مده؛ به خاطر رحمتی که داری، ای مهربان­ترین مهربانان.» ادامه داد.

می­گویم

هم چنین در یکی از نوشته­های اصحابمان دعای دیگری یافتم که مستحب است در

ص: 173


1- . مصباح الزائر: 244-245
2- . مصباح الزائر: 245

وَ الْأَمْوَاتِ وَ لِجَمِیعِ مَنْ عَلَّمَنِی خَیْراً أَوْ تَعَلَّمَ مِنِّی عِلْماً.

اللَّهُمَّ أَشْرِکْهُمْ فِی صَالِحِ دُعَائِی وَ زِیَارَتِی لِمَشْهَدِ حُجَّتِکَ وَ وَلِیِّکَ وَ أَشْرِکْنِی فِی صَالِحِ أَدْعِیَتِهِمْ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ بَلِّغْ وَلِیَّکَ مِنْهُمُ السَّلَامَ وَ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ یَا سَیِّدِی وَ مَوْلَایَ یَا فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ وَ عَلَی رُوحِکَ وَ بَدَنِکَ أَنْتَ وَسِیلَتِی إِلَی اللَّهِ وَ ذَرِیعَتِی إِلَیْهِ وَ لِی حَقُّ مُوَالاتِی وَ تَأْمِیلِی فَکُنْ شَفِیعِی إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْوُقُوفِ عَلَی قِصَّتِی هَذِهِ وَ صَرْفِی عَنْ مَوْقِفِی هَذَا بِالنُّجْحِ وَ بِمَا سَأَلْتُهُ کُلَّهُ بِرَحْمَتِهِ وَ قُدْرَتِهِ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی عَقْلًا کَامِلًا وَ لُبّاً رَاجِحاً وَ عِزّاً بَاقِیاً وَ قَلْباً زَکِیّاً وَ عَمَلًا کَثِیراً وَ أَدَباً بَارِعاً وَ اجْعَلْ ذَلِکَ کُلَّهُ لِی وَ لَا تَجْعَلْهُ عَلَیَّ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ (1) و یستحب أن یدعی بهذا الدعاء أیضا عقیب الزیارة لهم علیهم السلام اللَّهُمَّ إِنْ کَانَتْ ذُنُوبِی قَدْ أَخْلَقَتْ وَجْهِی عِنْدَکَ وَ حَجَبَتْ دُعَائِی عَنْکَ وَ حَالَتْ بَیْنِی وَ بَیْنَکَ فَأَسْأَلُکَ أَنْ تُقْبِلَ عَلَیَّ بِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ وَ تَنْشُرَ عَلَیَّ رَحْمَتَکَ وَ تُنَزِّلَ عَلَیَّ بَرَکَاتِکَ وَ إِنْ کَانَتْ قَدْ مَنَعَتْ أَنْ تَرْفَعَ لِی إِلَیْکَ صَوْتاً أَوْ تَغْفِرَ لِی ذَنْباً أَوْ تَتَجَاوَزَ عَنْ خَطِیئَةٍ مُهْلِکَةٍ فَهَا أَنَا ذَا مُسْتَجِیرٌ بِکَرَمِ وَجْهِکَ وَ عِزِّ جَلَالِکَ مُتَوَسِّلٌ إِلَیْکَ مُتَقَرِّبٌ إِلَیْکَ بِأَحَبِّ خَلْقِکَ إِلَیْکَ وَ أَکْرَمِهِمْ عَلَیْکَ وَ أَوْلَاهُمْ بِکَ وَ أَطْوَعِهِمْ لَکَ وَ أَعْظَمِهِمْ مَنْزِلَةً وَ مَکَاناً عِنْدَکَ مُحَمَّدٍ وَ بِعِتْرَتِهِ الطَّاهِرِینَ الْأَئِمَّةِ الْهُدَاةِ الْمَهْدِیِّینَ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَی خَلْقِکَ طَاعَتَهُمْ وَ أَمَرْتَ بِمَوَدَّتِهِمْ وَ جَعَلْتَهُمْ وُلَاةَ الْأَمْرِ مِنْ بَعْدِ رَسُولِکَ صلی الله علیه و آله.

یَا مُذِلَّ کُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ وَ یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِینَ بَلَغَ مَجْهُودِی فَهَبْ لِی نَفْسِیَ السَّاعَةَ وَ رَحْمَةً مِنْکَ تَمُنُّ بِهَا عَلَیَّ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ ثُمَّ قَبِّلِ الضَّرِیحَ وَ مَرِّغْ خَدَّیْکَ عَلَیْهِ وَ قُلِ اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا مَشْهَدٌ لَا یَرْجُو مَنْ فَاتَتْهُ فِیهِ رَحْمَتُکَ أَنْ یَنَالَهَا فِی غَیْرِهِ وَ لَا أَحَدٌ أَشْقَی مِنِ امْرِئٍ قَصَدَهُ مُؤَمِّلًا فَآبَ عَنْهُ خَائِباً اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ الْإِیَابِ (2) وَ خَیْبَةِ الْمُنْقَلَبِ وَ الْمُنَاقَشَةِ عِنْدَ

ص: 172


1- 1. مصباح الزائر ص 242- 244.
2- 2. سوء الایاب خ ل.

دنباله زیارت امیرالمؤمنین یا هر یک از امامان علیهم السلام خوانده شود؛ و آن دعا این است: «خدایا، به خاطر جایگاه این پیشوا در فرمانبرداری تو...» و دعا را تا عبارت «به راستی تو دارای بخشش بزرگ هستی؛ و سلام و رحمت خداوند و برکت­های او بر تو باد.» ادامه داده است.

می­گویم

اگر زیارت کننده هر امام، بعد از هر زیارتی، با هر یک از این دعاها دعا نماید، نیکو خواهد بود.

توضیح

فرمایش حضرت علیه السلام که فرمود: «و إخفاق الأوبة»؛ گفته می­شود: «طلب حاجة فأخفق»، یعنی آن را به دست نیاورد. عبارت: «ما نتغوّل»، در النهایة گفته است:(1)

«المغاولة»، به معنی اقدام به حرکت کردن است؛ و در بعضی نسخه­ها به صورت «ما نتوغّل فیه» است که همین آشکارتر است. فیروز آبادی گفته است:(2) «وغل فی الشیء، یغل، و غولاً»، یعنی داخل شد، و پنهان گشت، یا دور شد و رفت؛ «و أوغل فی البلاد و العلم»، یعنی رفت و رسید و دور شد؛ مانند «توغّل».

عبارت: «مستغزر ما نروح»، در بیشتر نسخه­ها به صورت تقدیم حرف نقطه­دار بر حرف بی­نقطه است؛ فیروز آبادی گفته است:(3)

«المستغزر» کسی است که بیشتر از آنچه می­بخشد، درخواست می­کند؛ و در بعضی نسخه­ها، عکس این است؛ و شاید مراد از «غزر الشیء فی الشیء»، پنهان کردنش در آن باشد؛ ولی معنای نخست آشکارتر است؛ یعنی خواسته­های زیاد. جوهری گفته است:(4) «غضّ منه، یغضّ» با ضمه، یعنی قدر و منزلتش را پایین آورد.

و گفته می­شود: «بخسه حقّه»، مانند «منعه» یعنی، «نقصه»، یعنی حقش را نداد. «العقوة»، یعنی آنچه اطراف خانه و محلّه است؛ و گفته می­شود: «سمته خسفاً»، یعنی ذلت و خواری را به او دادم و او را بر آن وارد کردم. «الثلمه» با ضمه، یعنی شکاف چیز شکسته شده و ویران؛ و «الثلم» با فتحه همه حروف، یعنی لبه دره بشکافد. جزری در النهایه گفته است:(5)

«و أقام أوده بثقافة»؛ «الثقاف» وسیله­ای است که با آن نیزه را صاف می­کنند؛ منظور این است که او کجی و انحراف مسلمانان را درست کرد.

فیروز آبادی گفته است: «أرهج»، یعنی غبار برانگیخت؛(6) و گفته است: «النقع»، یعنی غبار.(7)

ص: 174


1- . النهایة 3: 190
2- . القاموس 4: 65 - 66
3- . القاموس 2: 102؛ با اندکی تفاوت
4- . الصحاح 1: 155
5- . النهایه 1: 155
6- . القاموس 1: 191
7- . القاموس 3: 90

الْحِسَابِ وَ حَاشَاکَ یَا رَبِّ أَنْ تَقْرِنَ طَاعَةَ وَلِیِّکَ بِطَاعَتِکَ وَ مُوَالاتَهُ بِمُوَالاتِکَ وَ مَعْصِیَتَهُ بِمَعْصِیَتِکَ ثُمَّ تُؤْیِسَ زَائِرَهُ وَ الْمُتَحَمِّلَ مِنْ بُعْدِ الْبِلَادِ إِلَی قَبْرِهِ وَ عِزَّتِکَ لَا یَنْعَقِدُ عَلَی ذَلِکَ ضَمِیرِی إِذْ کَانَتِ الْقُلُوبُ إِلَیْکَ بِالْجَمِیلِ تُشِیرُ-(1) ثُمَّ صَلِّ صَلَاةَ الزِّیَارَةِ فَإِذَا أَرَدْتَ الْوَدَاعَ وَ الِانْصِرَافَ فَقُلِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَعْدِنَ الرِّسَالَةِ سَلَامَ مُوَدِّعٍ لَا سَئِمٍ وَ لَا قَالٍ وَ رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ.

أقول

و ساق الوداع إلی آخر ما مر فی الجامعة الثانیة(2).

وَ قَالَ الشَّیْخُ الْمُفِیدُ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ فِی کِتَابِ الْمَزَارِ: یُسْتَحَبُّ أَنْ یُدْعَی بِهَذَا الدُّعَاءِ عَقِیبَ الزِّیَارَةِ لَهُمْ علیهم السلام وَ هُوَ اللَّهُمَّ إِنْ کَانَتْ ذُنُوبِی قَدْ أَخْلَقَتْ وَجْهِی عِنْدَکَ وَ سَاقَ إِلَی قَوْلِهِ إِلَیْکَ بِالْجَمِیلِ تُشِیرُ ثُمَّ قَالَ ثُمَّ قُلْ یَا وَلِیَّ اللَّهِ إِنَّ بَیْنِی وَ بَیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذُنُوباً لَا یَأْتِی عَلَیْهَا إِلَّا رِضَاکَ فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَکَ عَلَی سِرِّهِ وَ اسْتَرْعَاکَ أَمْرَ خَلْقِهِ وَ قَرَنَ طَاعَتَکَ بِطَاعَتِهِ وَ مُوَالاتَکَ بِمُوَالاتِهِ تَوَلَّ صَلَاحَ حَالِی مَعَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اجْعَلْ حَظِّی مِنْ زِیَارَتِکَ تَخْلِیطِی بِخَالِصِی زُوَّارِکَ الَّذِینَ تَسْأَلُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِی عِتْقِ رِقَابِهِمْ وَ تَرْغَبُ إِلَیْهِ فِی حُسْنِ ثَوَابِهِمْ وَ هَا أَنَا الْیَوْمَ بِقَبْرِکَ لَائِذٌ وَ بِحُسْنِ دِفَاعِکَ عَنِّی عَائِذٌ فَتَلَافَنِی یَا مَوْلَایَ وَ أَدْرِکْنِی وَ اسْأَلِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِی أَمْرِی فَإِنَّ لَکَ عِنْدَ اللَّهِ مَقَاماً کَرِیماً وَ جَاهاً عَظِیماً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً.

ثم قال رحمه الله فی الکتاب المذکور دعاء آخر یدعی به عقیب الزیارة لسائر الأئمة علیهم السلام و هو: اللَّهُمَّ إِنِّی زُرْتُ هَذَا الْإِمَامَ مُقِرّاً بِإِمَامَتِهِ وَ سَاقَ الدُّعَاءَ إِلَی قَوْلِهِ وَ لَا تَجْعَلْهُ عَلَیَّ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.

أقول

و رأیت أیضا فی بعض مؤلفات أصحابنا دعاء آخر یستحب أن یدعی به

ص: 173


1- 1. مصباح الزائر ص 244- 245.
2- 2. مصباح الزائر ص 245.

عبارت: «و أنحوا» با حرف حاء بی­نقطه است، گفته می­شود: «أنحی علیه ضرباً»، یعنی به طرف فلانی رفت، و «أنحی له السلاح»، یعنی با اسلحه او را زد؛ فیروز آبادی این را بیان کرده است.(1)

«شحنه و أشحنه»، یعنی پرش کرد. «أضبَّ فلاناً»، یعنی با او ملازمت کرد و از او جدا نشد و به او متمسّک شد. «أکبُّوا»، گفته می­شود: «أکب علیه»، یعنی به طرفش رفت و با او ماند؛ و در بعضی نسخه­ها به صورت «ألبّوا» است؛ گفته می­شود: «ألبَّ علیَّ کذا»، یعنی او را رها نکرد. «الإختطاف»، یعنی ربودن، و به سرعت گرفتن چیزی؛ یعنی آنها غفلت مردم را مغتنم شمردند و از آنها برای پیشبرد اهدافشان استفاده کردند.

عبارت: «خیانة الأمانة المعروضة» اشاره دارد به آنچه در روایت­ها پیرامون آیه «إنا عرضنا الأمانة»{ما امانت را عرضه کردیم.} آمده است که امانت همان خلافت است؛ و شخصی که آن را بر عهده گرفت، ابوبکر است؛ و کلام حضرت علیه السلام که فرمود: «ذو الشقاق و العزة»، به آیه «بل الذین کفروا فی عزَّة و شقاق»{آری، آنان که کفر ورزیدند در سرکشی و ستیزه اند.} اشاره دارد؛ و «العزَّة»، یعنی روگردانی از حق؛ و «الشقاق»، یعنی مخالفت با خداوند و رسولش. ««اهتضمه»، یعنی به او ظلم کرد و او را غصب نمود. «أصلت السیف»، یعنی شمشیر را از غلافش بیرون کشید .

فرمایش حضرت علیه السلام: «مقذعة أسنّتها»، در بعضی نسخه­ها با حرف دال بی­نقطه، و در بعضی به صورت نقطه­دار آمده است؛ فیروز آبادی گفته است:(2) «قدعه» مانند «منعه»، یعنی او را باز داشت؛ مانند «أقدعه»؛ و «قدع الشیء»، یعنی چیزی را انجام داد؛ و گفته است:(3)

«قذعه» مانند «منعه»، یعنی به او فحش و دشنام داد؛ مانند «أقذعه»؛ و «قذعه بالعصا»، یعنی او را با عصا زد؛ در کتاب المزار الکبیر، «مشرعة» آمده است که ظاهراً همین درست است.

عبارت: «عقّت»، برگرفته از «العقوق» است، خلاف نیکی؛ و بعید نیست که در اصل، «عنفّت» از «التعنیف» باشد. «السورة»، یعنی یورش بردن و دشمنی کردن؛ ممکن است که این کلمه اشتباه نوشتاری «السوءة» باشد. «یوم الحرة» مشهور است و در احوالات سید الساجدین امام زین العابدین علیه السلام بیان شد. فیروز آبادی گفته است:(4) «الشأفة» به معنای زخمی است که از کف پا بیرون می­آید، و داغ می­شود و به این ترتیب از بین می­رود و اگر بریده شود، صاحبش می­میرد؛ و در اصل، «استأصل الله شأفته»، یعنی خداوند او را نابود کند، آنگونه که آن زخم و دمل از بین می­رود؛ یا معنایش این است خداوند او را از بیخ و بن نابود گرداند؛ تمام.

ص: 175


1- . القاموس 4: 394
2- . القاموس 3: 65
3- . القاموس 3: 65
4- . القاموس 3: 156

عقیب زیارة أمیر المؤمنین أو أحد الأئمة علیهم السلام و هو: اللهم بمحل هذا السید من طاعتک و ساق إلی قوله إنک ذو فضل عظیم و السلام علیک و رحمة الله و برکاته.

أقول

فإذا دعا الزائر لکل إمام عقیب أی زیارة کانت بکل من هذه الأدعیة کان حسنا.

بیان

قوله و إخفاق الأوبة یقال طلب حاجة فأخفق أی لم یدرکها قوله ما نتغول قال فی النهایة(1)

المغاولة المبادرة فی السیر و فی بعض النسخ ما نتوغل فیه و هو أظهر قال الفیروزآبادی (2) وغل فی الشی ء یغل وغولا دخل و تواری أو بعد و ذهب و أوغل فی البلاد و العلم ذهب و بالغ و أبعد کتوغل.

قوله مستغزر ما نروح فی أکثر النسخ بتقدیم المعجمة علی المهملة قال الفیروزآبادی (3) المستغزر الذی یطلب أکثر مما یعطی و فی بعضها بالعکس و لعله من غزر الشی ء فی الشی ء أی إخفاؤه فیه و الأول أظهر أی المطالب الکثیرة و قال الجوهری (4) غض منه یغض بالضم أی وضع و نقص من قدره.

و یقال بخسه حقه کمنعه نقصه و العقوة ما حول الدار و المحلة و یقال سمته خسفا إذا أولیته إیاه و أوردته علیه و الثلمة بالضم فرجة المکسور و المهدوم و الثلم محرکة أن ینثلم حرف الوادی و قال الجزری (5)

فیه و أقام أوده بثقافه الثقاف ما یقوم به الرماح یرید أنه سوی عوج المسلمین و قال الفیروزآبادی أرهج أثار الغبار(6) و قال النقع الغبار(7).

ص: 174


1- 1. النهایة ج 3 ص 190.
2- 2. القاموس ج 4 ص 65- 66.
3- 3. القاموس ج 2 ص 102 بتفاوت.
4- 4. الصحاح ج 1 ص 155.
5- 5. النهایة ج 1 ص 155.
6- 6. القاموس ج 1 ص 191.
7- 7. القاموس ج 3 ص 90.

عبارت: «معرقة» برگرفته از «أعرق الشّجرة»، یعنی ریشه­های درخت تا عمق زمین فرو رفت؛ و در بعضی نسخه­ها با حرف غین نقطه­دار آمده است و مجهول است. «أشرعت الرمح نحوه»، یعنی نیزه را به طرف او نشانه گرفت. «مولغة» برگرفته از «ولوغ الکلب» است؛ گفته می­شود «أولغ الرجل الکلب»، یعنی آن مرد سگ را وادار به فرو بردن زبانش در ظرف - برای خوردن آب و... - کرد؛ شاعر گفته است:

-روزی نگذشت مگر آنکه در برابر آن دو، گوشت مردان بود یا دهان در ظرف خون دارند .

«الجنازة» با کسره و گاهی با فتحه خوانده شده است؛ گفته شده است: در صورتی که با کسره باشد، به معنای مرده، و در صورتی که با فتحه خوانده شود، به معنای تابوت است.

در مورد عبارت «شکَّت»، جزری در کتابش گفته است:(1) مردی وارد منزلش شد و ماری را در آنجا یافت؛ سپس «شکَّها بالرمح»، یعنی نیزه را در مار فرو برد و آن را زد؛ تمام. و در بعضی نسخه­ها با حرف سین بی­نقطه آمده است، و «السکّ»، یعنی چفت یا کلون برای در گذاشتن. «العراء»، یعنی فضایی که با چیزی پوشیده نباشد. «القناة»، یعنی نیزه. «الکبل»، یعنی قید و بند؛ و «کبله»، یعنی او را در زندان یا جای دیگر حبس کرد. «الرضّ»، یعنی خرد کردن و کوبیدن. «الشمل»، یعنی جمع شدن. «العبادید»، یعنی گروه­هایی از مردم، و اسبان که به هر سو روند. «القوارع»، یعنی ناگواری­ها.

عبارت: «ثم اجعل القبر بینک و بین القبلة»، یعنی پشت قبر در حالت رو به قبله بایست. عبارت: «نجاتی»، یعنی آن را می­خواهم؛ و عطف کردن آن بر «الامور» و همین طور عبارت­های بعدی، بعید است. جوهری گفته است.(2)

«نکد عیشهم»، یعنی زندگیشان سخت شد؛ و «رجل نکد»، یعنی مرد سختگیر؛ و «ناکده فلان» و «تناکدان»، یعنی آن دو به یکدیگر سختگیری کردند. «اللؤم» با ضمه و همزه، یعنی بخل. گفته می­شود: «أجحف به»، یعنی او را برد؛ به ضرر و خسارت بزرگ هم اطلاق می­شود. گفته می­شود: «برع»، یعنی از یارانش در علم و جز آن، برتری یافت؛ یا در هر فضیلت و جمالی کامل گشت.

زیارت ششم:

این را نیز سید پسر طاووس - که خداوند از او راضی باشد، - در کتاب مصباح الزائر نقل نموده است؛ و البته با سندهای دیگر نیز ذکر گردیده است. وی گفته است: از امام باقر علیه السلام روایت شده است که فرمود: کسی از شیعیانمان آن را نزد قبر امیرالمؤمنین علیه السلام یا یکی از امامان علیهم السلام نمی­خواند، جز آنکه این زیارت در نردبانی نورانی واقع می­شود، و با مُهر محمد صلی الله علیه و آله

ص: 176


1- . النهایه 2: 253
2- . صحاح الجوهری 1: 542

قوله و أنحوا بالحاء المهملة یقال أنحی علیه ضربا إذا أقبل و أنحی له السلاح ضربه بها ذکره الفیروزآبادی (1) و شحنه و أشحنه ملأه و أضب فلانا لزمه فلم یفارقه و علیه أمسک قوله و أکبوا یقال أکب علیه إذا أقبل و لزم و فی بعض النسخ و ألبوا یقال ألب علی کذا إذا لم یفارقه و الاختطاف استلاب الشی ء و أخذه بسرعة أی اغتنموا غفلة الناس و أخذوها لتحصیل مرادهم.

و قوله و خیانة الأمانة المعروضة فیه إشارة إلی ما ورد فی الأخبار فی قوله تعالی إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ الآیة أن الأمانة هی الخلافة و الإنسان الذی حملها هو أبو بکر قوله علیه السلام ذو الشقاق و العزة إشارة إلی قوله تعالی بَلِ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی عِزَّةٍ وَ شِقاقٍ و العزة استکبار عن الحق و الشقاق المخالفة لله و لرسوله و اهتضمه ظلمه و غصبه و أصلت السیف جرده من غمده.

قوله علیه السلام مقذعة أسنتها فی بعض النسخ بالدال المهملة و فی بعضها بالمعجمة قال الفیروزآبادی (2)

قدعه کمنعه کفه کأقدعه و الشی ء أمضاه و قال (3)

قذعه کمنعه رماه بالفحش و سوء القول کأقذعه و بالعصا ضربه و فی المزار الکبیر مشرعة و هو الظاهر.

قوله و عقت من العقوق خلاف البر و لا یبعد أن یکون فی الأصل عنفت من التعنیف و السورة السطوة و الاعتداء و یمکن أن یکون تصحیف السوءة و یوم الحرة مشهور و قد سبق ذکره فی أحوال سید الساجدین علیه السلام و قال الفیروزآبادی (4)

الشأفة قرحة تخرج فی أصل القدم فتکوی فتذهب و إذا قطعت مات صاحبها و الأصل و استأصل الله شأفته أذهبه کما تذهب تلک القرحة أو معناه أزاله من أصله انتهی.

ص: 175


1- 1. القاموس ج 4 ص 394.
2- 2. القاموس ج 3 ص 65.
3- 3. القاموس ج 3 ص 65.
4- 4. القاموس ج 3 ص 156.

بر آن زده می­شود، تا اینکه به حضرت قائم علیه السلام تسلیم شود، و صاحب آن را با بشارت و تحیّت و کرامت دیدار کند؛ و آن زیارت، این چنین است:

سلام بر تو ای امین خدا در زمینش، و حجت او بر بندگانش، سلام بر تو ای سرور من؛ گواهی می­دهم که تو در راه خدا آن چنان که شایسته است، جهاد نمودی، و به دستورات کتاب او عمل کردی، و سنت­های پیامبرش را - که خداوند بر او و خاندانش درود فرستد، - پیروی کردی، تا خداوند تو را به جوار خود دعوت نمود، و با اختیارش تو را به سوی خودش برد، و حجت را به دشمنانت تمام کرد، به همراه حجت­های رسای دیگری که در تو وجود داشت، بر تمامی آفریدگانش.

خدایا، پس جانم را مطمئن به تقدیرت، خشنود به قضایت، مشتاق به ذکر و دعایت، دوستدار اولیای برگزیده­ات، محبوب در زمین و آسمانت، شکیبا در برابر نزول بلایت، علاقمند به شادی دیدارت، اندوزنده توشه پرهیزکاری برای روز جزایت، پیروی کننده(1)

از سنت­های اولیائت، کناره­گیری کننده از اخلاق دشمنانت، و برگرفته شده از دنیا به وسیله حمد و ثنایت، قرار ده.

سپس صورتش را روی قبر می­گذارد و می­گوید:

خدایا، دل­های خضوع و خشوع کنندگان در برابر تو عاشق، و راه­های دوستداران به سوی تو هموار، و پرچم­های قصد کنندگانت آشکار، و قلب­های عارفان نسبت به تو ترسان، و صداهای دعوت کنندگان به سوی تو بلند، و درهای اجابت برای آنها گشوده، و دعای کسی که با تو مناجات کند اجابت شده، و توبه کسی که به سوی تو باز گردد پذیرفته، و اشک کسی که از ترس تو بگرید مورد رحمت، و یاری کردن کسی که از تو طلب یاری نموده است موجود، و کمک کردن کسی که از تو کمک طلبیده آماده، و وعده­هایت برای بندگان عملی، و لغزش کسی که از تو طلب بخشش نموده است نادیده گرفته شده، و عمل های عمل کنندگان در پیش تو محفوظ، و روزی­هایت از پیش تو برای آفریدگان نازل، و بهره­های بیشتر برایشان واصل، و گناهان استغفار کنندگان آمرزیده، و نیازهای بندگانت نزد تو برآورده شده، و پاداش­های خواهندگان نزد تو بسیار، و بهره­های بیشتر پی در پی گشته، و غذاهای فقیران آماده، و چشمه­های تشنگان پر آب می­باشد؛ خدایا، پس دعایم را اجابت کن، و ستایشم را بپذیر، و بین من و اولیائم جمع گردان، به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین؛ به راستی تو سرپرست نعمت­های من و نهایت آرزویم، و پایان امید من در بازگشتگاه موقّت و منزلگاه همیشگی­ام هستی.(2)

ص: 177


1- . آراسته شده. خ ل
2- . مصباح الزائر: 245 - 246

قوله معرقة من أعرق الشجرة إذا اشتدت عروقه فی الأرض و فی بعض النسخ بالغین المعجمة علی بناء المفعول و أشرعت الرمح نحوه سددت قوله مولغة من ولوغ الکلب یقال أولغ الرجل الکلب إذا حمله علی الولوغ قال الشاعر:

ما مر یوم إلا و عندهما***لحم رجال أو یولغان دما

و الجنازة بالکسر و قد یفتح و قیل بالکسر المیت و بالفتح السریر.

قوله شکت قال الجزری (1)

فیه إن رجلا دخل بیته فوجد حیة فشکها بالرمح أی خرقها فانتظمها به انتهی و فی بعض النسخ بالسین المهملة و السک تضبیب الباب بالحدید و العراء الفضاء لا یستر فیه بشی ء و القناة الرمح و الکبل القید و کبله حبسه فی سجن أو غیره و الرض الدق و الشمل الاجتماع و العبادید الفرق من الناس و الخیل الذاهبون فی کل وجه و القوارع الدواهی.

قوله ثم اجعل القبر بینک و بین القبلة أی قف خلف القبر مستقبلا للقبلة قوله نجاتی أی أطلبها و عطفه علی الأمور بعید و کذا ما بعده و قال الجوهری (2) نکد عیشهم اشتد و رجل نکد أی عسر و ناکده فلان و هما یتناکدان إذا تعاسرا و اللؤم بالضم مهموزا

الشح و یقال أجحف به إذا ذهب به و یطلق علی الضرر العظیم و یقال برع أی فاق أصحابه فی العلم و غیره أو تم فی کل فضیلة و جمال.

الزِّیَارَةُ السَّادِسَةُ رَوَاهَا السَّیِّدُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ أَیْضاً فِی مِصْبَاحِ الزَّائِرِ وَ قَدْ مَرَّتْ بِأَسَانِیدَ قَالَ یُرْوَی عَنِ الْبَاقِرِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ أَنَّهُ قَالَ: مَا قَالَهَا أَحَدٌ مِنْ شِیعَتِنَا عِنْدَ قَبْرِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ أَوْ أَحَدٍ مِنَ الْأَئِمَّةِ علیهم السلام إِلَّا وَقَعَ فِی دَرَجِ نُورٍ وَ طُبِعَ عَلَیْهِ بِطَابَعِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله

ص: 176


1- 1. النهایة ج 2 ص 253.
2- 2. صحاح الجوهریّ ج 1 ص 542.

زیارت هفتم:

سید - که رحمت خدا بر او باد - گفته است: این از امام هادی علیه السلام روایت شده است؛ طبق آنچه پیش از این در زیارت امام زمان علیه السلام آوردیم، اذن می­گیری؛ بعد از آن، ابتدا با پای راست وارد می­شوی و می­گویی:

به نام خدا و به یاری خدا و بر آئین رسول خدا صلی الله علیه و آله، گواهی می دهم که هیچ معبودی جز خدا وجود ندارد، یگانه است و هیچ شریکی برای او نیست، و گواهی می­دهم که محمد، بنده و فرستاده اوست؛ درود و سلام کامل خدا بر او و خاندان او باد.

سپس

روبروی ضریح و پشت به قبله ایستاده و با صد مرتبه الله اکبر، خدا را به بزرگی یاد می­کنی و می­گویی:

به نام خداوند بخشایشگر مهربان؛ گواهی می­دهم که هیچ معبودی جز خدا وجو ندارد، یگانه است و هیچ شریکی برای او نیست؛ آن گونه که خداوند برای خودش گواهی داده است و فرشتگان او و دانشوران از میان آفریدگان او برایش گواهی داده­اند؛ جز او، که شکست ناپذیر و حکیم است، هیچ معبودی نیست. و گواهی می­دهم که محمد، بنده برگزیده، و فرستاده پسندیده اوست که او را با هدایت و آیین درست روانه کرد، تا آن را بر هر چه دین است فائق گرداند، هر چند مشرکان را ناخوش آید .

خدایا، بافضیلت­ترین درودها و کامل­ترین آنها، و فزاینده­ترین برکت­ها و شامل­ترین آنها، و پاک­ترین تحیّت­ها و تمام­ترین آنها را بر پیشوای ما محمد، بنده و فرستاده­ات، و همسخن تو و دوستدار تو و مورد خشنودی­ات و برگزیده­ات و انتخاب شده­ات و برجسته شده­ات و وارسته­ات و امانتدار و گواه تو، و راهنمایی کننده به سوی تو، و آشکارا بیان کننده اوامر تو، و پند دهنده به خاطر تو، و سختکوش در راه تو، و نگهبانی کننده از دین تو، و آشکار کننده برهان های تو، و راهنمایی کننده به فرمانبرداری تو، و ارشاد کننده به آنچه مورد خشنودی توست، و نگهبان وحی تو، و نگاهدارنده پیمان تو، و قاطع در پیش بردن فرمان تو، و تأیید شده با نور درخشان و استوار گشته با امر مورد رضایت، و وارسته از هر اشتباه و لغزش، قرار ده.

- همان کسی که - از هر ناپاکی و سبکی به دور داشته شده، و با بهترین دین­ها و ملت­ها برانگیخته گشته، ناراستی و کجی را راست گرداننده، و نشانه­ها و دلیل­ها را برپا دارنده، برای نمایاندن دو نیم ساختن - ماه -، و آشکار کردن روش نیکو، اختصاص یافته، آشکار کننده آن بخش از یگانگی تو که پوشیده داشته شده است، و زنده کننده آن عبادت هایت که از بین رفته اند، و پایان دهنده به آنچه پیش از این گذشته است، و گشاینده آنچه گره خورده است، برگزیده از میان آفریدگانت، و برگزیده برای پرده برداشتن از حقیقت­های تو، ص: 178

حَتَّی یُسَلَّمَ إِلَی الْقَائِمِ علیه السلام فَیَلْقَی صَاحِبَهُ بِالْبُشْرَی وَ التَّحِیَّةِ وَ الْکَرَامَةِ وَ هَذِهِ الزِّیَارَةُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَمِینَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلَی عِبَادِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ أَشْهَدُ أَنَّکَ جَاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ وَ عَمِلْتَ بِکِتَابِهِ وَ اتَّبَعْتَ سُنَنَ نَبِیِّهِ صلی الله علیه و آله حَتَّی دَعَاکَ اللَّهُ إِلَی جِوَارِهِ وَ قَبَضَکَ إِلَیْهِ بِاخْتِیَارِهِ وَ أَلْزَمَ أَعْدَاءَکَ الْحُجَّةَ مَعَ مَا لَکَ مِنَ الْحُجَجِ الْبَالِغَةِ عَلَی جَمِیعِ خَلْقِهِ اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِی مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِکَ رَاضِیَةً بِقَضَائِکَ مُولَعَةً بِذِکْرِکَ وَ دُعَائِکَ مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ أَوْلِیَائِکَ مَحْبُوبَةً فِی أَرْضِکَ وَ سَمَائِکَ صَابِرَةً عَلَی نُزُولِ بَلَائِکَ مُشْتَاقَةً إِلَی فَرْحَةِ لِقَائِکَ مُتَزَوِّدَةً التَّقْوَی لِیَوْمِ جَزَائِکَ مُسْتَنَّةً(1)

بِسُنَنِ أَوْلِیَائِکَ مُفَارِقَةً لِأَخْلَاقِ أَعْدَائِکَ مَشْغُولَةً عَنِ الدُّنْیَا بِحَمْدِکَ وَ ثَنَائِکَ ثُمَّ یَضَعُ خَدَّهُ عَلَی الْقَبْرِ وَ یَقُولُ اللَّهُمَّ إِنَّ قُلُوبَ الْمُخْبِتِینَ إِلَیْکَ وَالِهَةٌ وَ سُبُلَ الرَّاغِبِینَ إِلَیْکَ شَارِعَةٌ وَ أَعْلَامَ الْقَاصِدِینَ إِلَیْکَ وَاضِحَةٌ وَ أَفْئِدَةَ الْعَارِفِینَ مِنْکَ فَازِعَةٌ وَ أَصْوَاتَ الدَّاعِینَ إِلَیْکَ صَاعِدَةٌ وَ أَبْوَابَ الْإِجَابَةِ لَهُمْ مُفَتَّحَةٌ وَ دَعْوَةَ مَنْ نَاجَاکَ مُسْتَجَابَةٌ وَ تَوْبَةَ مَنْ أَنَابَ إِلَیْکَ مَقْبُولَةٌ وَ عَبْرَةَ مَنْ بَکَی مِنْ خَوْفِکَ مَرْحُومَةٌ وَ الْإِعَانَةَ لِمَنِ اسْتَعَانَ بِکَ مَوْجُودَةٌ وَ الْإِغَاثَةَ لِمَنِ اسْتَغَاثَ بِکَ مَبْذُولَةٌ وَ عِدَاتِکَ لِعِبَادِکَ مُنْجَزَةٌ وَ زَلَلَ مَنِ اسْتَقَالَکَ مُقَالَةٌ وَ أَعْمَالَ الْعَامِلِینَ لَدَیْکَ مَحْفُوظَةٌ وَ أَرْزَاقَکَ مِنْ لَدُنْکَ إِلَی الْخَلَائِقِ نَازِلَةٌ وَ عَوَائِدَ الْمَزِیدِ إِلَیْهِمْ وَاصِلَةٌ وَ ذُنُوبَ الْمُسْتَغْفِرِینَ مَغْفُورَةٌ وَ حَوَائِجَ خَلْقِکَ عِنْدَکَ مَقْضِیَّةٌ وَ جَوَائِزَ السَّائِلِینَ عِنْدَکَ مُوَفَّرَةٌ وَ عَوَائِدَ الْمَزِیدِ مُتَوَاتِرَةٌ وَ مَوَائِدَ الْمُسْتَطْعِمِینَ مُعَدَّةٌ وَ مَنَاهِلَ الظِّمَاءِ مُتْرَعَةٌ اللَّهُمَّ فَاسْتَجِبْ دُعَائِی وَ اقْبَلْ ثَنَائِی وَ اجْمَعْ بَیْنِی وَ بَیْنَ أَوْلِیَائِی بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ إِنَّکَ وَلِیُّ نَعْمَائِی وَ مُنْتَهَا مُنَایَ وَ غَایَةُ رَجَائِی فِی مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَایَ (2).

ص: 177


1- 1. مستسنة خ ل.
2- 2. مصباح الزائر ص 245- 246.

که با او، راه های هدایت آشکار گشته، و با او، سیاهی­های شدید نابینایی روشن گردیده است.

در هم کوبنده سپاهیان ناراستان، و دور کننده تاختن­های گمراهان، برگزیده از سرشت بزرگواری، و از نسل گرامی پیشینیان، و غرس کننده افتخاری ریشه­دار، و شاخه درختی بلند و پر میوه و برگ­دار، انتخواب شده از نسل برگزیدگان، و چراغ روشنایی، و ارجمند در والایی، و میانه - و باطن - مکه، برانگیخته شده به حق از سوی تو، و برهان روشن تو بر تمام آفریدگان، آخرین پیامبران تو، و دلیل رسای تو در زمین و آسمانت.

خدایا، بر او درودی بفرست که در کنار بهره­مندی از آن، به بالاترین درجه بهره­مندی قرار گیرد، و از برکت دست آویختن به سبب آن، از اندازه دست آویختگان به سبب آن بالاتر رود، و بعد از آن، بزرگ داشتن و گرامی ساختن [به سبب آن،] را بر او افزون گردان، به گونه­ای که آرزوهای بزرگ از رسیدن به آن، باز مانند، تا آنجا که به خاطر بزرگواری تو، به والاترین جایگاه و درجات بالا رود، و به خاطر نعمت های تو، به عالی­ترین منازل بخشش­ها گام نهد، و خدایا حق او را از ظالمین به او و ظلم کنندگان به برگزیده از خاندانش بگیر. خدایا، و بر دوستدارت، و برپادارنده­ دینت، و برپا خاسته به عدالت بعد از پیامبرت، علی فرزند ابی­طالب، امیرالمؤمنین، و امام پرهیزکاران، و پیشوای جانشینان، رئیس دین، فرمانده روی­سفیدان ، و قبله عارفان، و نشان هدایت یافتگان، و ریسمان محکم تو، و رشته استوار تو، و خلیفه پیامبر تو بر تمام مردمان، و جانشین او در دنیا و دین، درود فرست.

بزرگ­ترین انسان راستین در میان انسان­ها، و آشکارترین جدایی اندازنده میان حلال و حرام، یاور دین اسلام، و در هم شکننده بت­ها، و سرافراز کننده دین و حمایت کننده آن، و سپر پیامبر و نگاهدارنده او، ویژه گشته برای برادری با او در روز برادر گرفتن، و کسی که نسبت به پیامبر، به منزله هارون نسبت به موسی بود، پنجمین فرد از افراد کساء، و همسر سرور بانوان، مقدم دارنده دیگران در غذا، با وجود گرسنگی شدید، کسی که تلاشش در سوره هل أتی مورد سپاس قرار گرفته است، چراغ هدایت، و پناه پرهیزکاری، و جایگاه عقل، و کوه زیرکی، و فراخواننده به دلیل بس بزرگ، و مسافر به سوی نهایی­ترین هدف، و اوج گیرنده به سوی بزرگی و والایی، و دانای به تأویل و باطن قرآن، همان کسی که

ص: 179

الزِّیَارَةُ السَّابِعَةُ قَالَ السَّیِّدُ ره هِیَ مَرْوِیَّةٌ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الثَّالِثِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ: تَسْتَأْذِنُ بِمَا قَدَّمْنَاهُ فِی زِیَارَةِ صَاحِبِ الْأَمْرِ علیه السلام ثُمَّ تَدْخُلُ مُقَدِّماً رِجْلَکَ الْیُمْنَی عَلَی الْیُسْرَی وَ تَقُولُ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً ثُمَّ تَسْتَقْبِلُ الضَّرِیحَ بِوَجْهِکَ وَ تَجْعَلُ الْقِبْلَةَ خَلْفَکَ وَ تُکَبِّرُ اللَّهَ مِائَةَ تَکْبِیرَةٍ وَ تَقُولُ:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ کَمَا شَهِدَ اللَّهُ لِنَفْسِهِ وَ شَهِدَتْ لَهُ مَلَائِکَتُهُ وَ أُولُو الْعِلْمِ مِنْ خَلْقِهِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ الْمُنْتَجَبُ وَ رَسُولُهُ الْمُرْتَضَی أَرْسَلَهُ بِالْهُدی وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ.

اللَّهُمَّ اجْعَلْ أَفْضَلَ صَلَوَاتِکَ وَ أَکْمَلَهَا وَ أَنْمَی بَرَکَاتِکَ وَ أَعَمَّهَا وَ أَزْکَی تَحِیَّاتِکَ وَ أَتَمَّهَا عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ وَ نَجِیِّکَ وَ وَلِیِّکَ وَ رَضِیِّکَ وَ صَفِیِّکَ وَ خِیَرَتِکَ وَ خَاصَّتِکَ وَ خَالِصَتِکَ وَ أَمِینِکَ الشَّاهِدِ لَکَ وَ الدَّالِّ عَلَیْکَ وَ الصَّادِعِ بِأَمْرِکَ وَ النَّاصِحِ لَکَ الْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِکَ وَ الذَّابِّ عَنْ دِینِکَ وَ الْمُوضِحِ لِبَرَاهِینِکَ وَ الْمَهْدِیِ (1) إِلَی طَاعَتِکَ وَ الْمُرْشِدِ إِلَی مَرْضَاتِکَ وَ الْوَاعِی لِوَحْیِکَ وَ الْحَافِظِ لِعَهْدِکَ وَ الْمَاضِی عَلَی إِنْفَاذِ أَمْرِکَ الْمُؤَیَّدِ بِالنُّورِ الْمُضِی ءِ وَ الْمُسَدَّدِ بِالْأَمْرِ الْمَرْضِیِّ الْمَعْصُومِ مِنْ کُلِّ خَطَإٍ وَ زَلَلٍ الْمُنَزَّهِ مِنْ کُلِّ دَنَسٍ وَ خَطَلٍ وَ الْمَبْعُوثِ بِخَیْرِ الْأَدْیَانِ وَ الْمِلَلِ مُقَوِّمِ الْمَیْلِ وَ الْعِوَجِ وَ مُقِیمِ الْبَیِّنَاتِ وَ الْحُجَجِ الْمَخْصُوصِ بِظُهُورِ الْفَلَجِ وَ إِیضَاحِ الْمَنْهَجِ الْمُظْهِرِ مِنْ تَوْحِیدِکَ مَا اسْتَتَرَ وَ الْمُحْیِی مِنْ عِبَادَتِکَ مَا دَثَرَ وَ الْخَاتِمِ لِمَا سَبَقَ وَ الْفَاتِحِ لِمَا انْغَلَقَ الْمُجْتَبَی مِنْ خَلَائِقِکَ وَ الْمُعْتَامِ لِکَشْفِ حَقَائِقِکَ

ص: 178


1- 1. المهدی- بفتح الدال و ضم المیم- خ ل.

فرشتگان ویژه­ات را با طشت آب و حوله، به خدمت او گماشتی، تا وضو گیرد، و خورشید را بعد از اینکه به نزدیکی غروبش رسیده بود، برای او باز گرداندی، تا اینکه در اول وقت برای تو نماز گزارد، و از غذای بهشتیان به او خوراندی، آن هنگام که به مقداد قرضی داد، و به خاطر او بر فرشتگان برگزیده­ات مباهات کردی، آن هنگام که در مقابل به دست آوردن خشنودی تو از جانش گذشت تا تو راضی شوی، و ولایت او را یکی از واجبات خودت قرار دادی.

پس نگون بخت کسی است که به بعضی - از این حقایق - اعتراف کند و بعضی دیگر را انکار نماید. بزرگ نیکان، و معدن افتخارات، و تقسیم کننده بهشت و آتش، و صاحب اختیار اهل اعراف، و پدر امامان بزرگوار، مظلومی که حقش به ستم از او ستانده شده، و شکیبای به امید اجر الهی، و تنها مانده در میان خود و خانواده­اش، و آهنگ نموده شده در میان گروه و عزیزان خود است؛ درودی که برای فزونی­اش پایانی نباشد، و برای استوار گشتنش سستی پیش نیاید؛ خدایا، لباس­های زیبای نعمت را بر او بپوشان، و او را با تاج بزرگواری تاجدار گردان، و او را به والاترین مرتبه و مقام، بالا ببر، تا اینکه به پیامبرت، که سلام بر او و بر خاندانش باد، بپیوندد، و در برابر ستمکارانش ای خدا، به نفع او داوری کن، به راستی که تو در آنچه داوری کنی، عادلانه داوری می­نمایی.

خدایا، و بر بتول، آن بانوی پاکیزه، زهرا دختر رسول خدا، مادر امامان هدایتگر، سرور زنان جهانیان، وارث برترین پیامبران، و همسر برترین جانشینان، شتافته به سوی تو با حالت اندوهبار از آنچه به پدرش رسید، و دادخواه از آنچه از سوی غصب کنندگان حقش به او رسید، خشمگین بر امتی که در یاری او، حق تو را رعایت نکردند، به دلیل اینکه شبانه او را در قبر دفن کردند، همان کسی که حقش مورد غصب واقع شد، و آب دهانش را از روی غصه فرو میبرد، درودی که نه پایانی برای امتدادش باشد، و نه نهایتی برای دوامش، و نه تمام شدنی برای شمارش آن.

خدایا، در برابر بدی­های سرای زودگذر برایش در سرای جاودان دادن عوض­هایی نفیس را بر عهده بگیر، و در برابر کسی که با دشمنی کرده است، او را به نهایت آرزوها، و پایان هدف­ها برسان، تا اینکه هیچ دوستی از او که به واسطه ناراحتی او ناراحت شده باشد نماند مگر اینکه خشنود گردیده باشد، به راستی که تو عزتمندترین کسان پناه دهنده به ستمدیدگان، و عادلترین داوران هستی؛ خدایا، او را در بزرگواری به همسرش و پدرش ملحق نما، و حق او را از ستمگران به وی باز ستان.

خدایا، و بر امامان پیشگام، و رهبران هدایتگر، و پیشوایان وارسته، و و پرهیزکاران نیک، و جایگاه آرامش و وقار، و گنجینه داران دانش، و دارندگان بیشترین بردباری و افتخار، سیاست مداران بندگان، و استوانه­های شهرها، و راهنمایان راستی، و انسان­های خردورز بزرگ­منش، دانایان به شریعت

ص: 180

وَ الْمُوَضَّحَةِ بِهِ أَشْرَاطُ الْهُدَی وَ الْمَجْلُوِّ بِهِ غِرْبِیبُ الْعَمَی.

دَامِغِ جَیْشَاتِ الْأَبَاطِیلِ وَ دَافِعِ صَوْلَاتِ الْأَضَالِیلِ الْمُخْتَارِ مِنْ طِینَةِ الْکَرَمِ وَ سُلَالَةِ الْمَجْدِ الْأَقْدَمِ وَ مَغْرِسِ الْفَخَارِ الْمُعْرِقِ وَ فَرْعِ العَلَاءِ الْمُثْمِرِ الْمُورِقِ الْمُنْتَجَبِ مِنْ شَجَرَةِ الْأَصْفِیَاءِ وَ مِشْکَاةِ الضِّیَاءِ وَ ذُوَابَةِ الْعَلْیَاءِ وَ سُرَّةِ الْبَطْحَاءِ بَعِیثِکَ بِالْحَقِّ وَ بُرْهَانِکَ عَلَی جَمِیعِ الْخَلْقِ خَاتَمِ أَنْبِیَائِکَ وَ حُجَّتِکَ الْبَالِغَةِ فِی أَرْضِکَ وَ سَمَائِکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ صَلَاةً یَنْغَمِرُ فِی جَنْبِ انْتِفَاعِهِ بِهَا قَدْرَ الِانْتِفَاعِ وَ یَحُوزُ مِنْ بَرَکَةِ التَّعَلُّقِ بِسَبَبِهَا مَا یَفُوقُ قَدْرَ الْمُتَعَلِّقِینَ بِسَبَبِهِ وَ زِدْهُ بَعْدَ ذَلِکَ بِهِ مِنَ الْإِکْرَامِ وَ الْإِجْلَالِ مَا یَتَقَاصَرُ عَنْهُ فَسِیحُ الْآمَالِ حَتَّی یَعْلُوَ مِنْ کَرَمِکَ أَعْلَی مَحَالِّ الْمَرَاتِبِ وَ یَرْقَی مِنْ نِعَمِکَ أَسْنَی مَنَازِلِ الْمَوَاهِبِ وَ خُذْ لَهُ اللَّهُمَّ بِحَقِّهِ وَ وَاجِبِهِ مِنْ ظَالِمِیهِ وَ ظَالِمِی الصَّفْوَةِ مِنْ أَقَارِبِهِ اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَی وَلِیِّکَ وَ دَیَّانِ دِینِکَ وَ الْقَائِمِ بِالْقِسْطِ مِنْ بَعْدِ نَبِیِّکَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِمَامِ الْمُتَّقِینَ وَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ وَ یَعْسُوبِ الدِّینِ وَ قَائِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ وَ قِبْلَةِ الْعَارِفِینَ وَ عَلَمِ الْمُهْتَدِینَ وَ عُرْوَتِکَ الْوُثْقَی وَ حَبْلِکَ الْمَتِینِ وَ خَلِیفَةِ رَسُولِکَ عَلَی النَّاسِ أَجْمَعِینَ وَ وَصِیِّهِ فِی الدُّنْیَا وَ الدِّینِ.

الصِّدِّیقِ الْأَکْبَرِ فِی الْأَنَامِ وَ الْفَارُوقِ الْأَزْهَرِ بَیْنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ نَاصِرِ الْإِسْلَامِ وَ مُکَسِّرِ الْأَصْنَامِ مُعِزِّ الدِّینِ وَ حَامِیهِ وَ وَاقِی الرَّسُولِ وَ کَافِیهِ الْمَخْصُوصِ بِمُوَاخَاتِهِ یَوْمَ الْإِخَاءِ وَ مَنْ هُوَ مِنْهُ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی خَامِسِ أَصْحَابِ الْکِسَاءِ وَ بَعْلِ سَیِّدَةِ النِّسَاءِ الْمُؤْثِرِ بِالْقُوتِ بَعْدَ ضُرِّ الطَّوَی وَ الْمَشْکُورِ سَعْیُهُ فِی هَلْ أَتَی مِصْبَاحِ الْهُدَی وَ مَأْوَی التُّقَی وَ مَحَلِّ الْحِجَی وَ طَوْدِ النُّهَی الدَّاعِی إِلَی الْمَحَجَّةِ الْعُظْمَی وَ الظَّاعِنِ (1) إِلَی الْغَایَةِ الْقُصْوَی وَ السَّامِی إِلَی الْمَجْدِ وَ الْعُلَی وَ الْعَالِمِ بِالتَّأْوِیلِ وَ الذِّکْرَی الَّذِی أَخْدَمْتَهُ خَوَاصَ

ص: 179


1- 1. الطاعن خ ل.

و پاکباختگان، و چراغ­های تاریکی­ها و چشمه­های حکمت، و سرپرستان نعمت، و پناهگاه امت­ها، همردیفان قرآن و آیه­های آن، و امانتداران تأویل و صاحب اختیاران آن، و بیان کنندگان وحی به زبان مردم و راهنمایی­های آن، امامان هدایت و چراغ­های تابان تاریکی ها، و نشانه­های پرهیزکاری، و پناه مردمان، و نگاهبانان اسلام، و حجت­های تو بر تمام آفریدگان، حسن و حسین، دو سرور جوانان اهل بهشت، و دو نواده پیامبر مهربانی، و بر علی فرزند حسین، بسیار سجده کننده و زینت عبادت کنندگان، و محمد فرزند علی، شکافنده دانش دین، و جعفر فرزند محمد، آن راستین امانتدار، و موسی فرزند جعفر، فروخورنده خشم و بردبار، و علی فرزند موسی، خشنود و وفادار، و محمد فرزند علی، آن نیکوکار تقوا پیشه، و علی فرزند محمد، آن برگزیده پاکیزه، و حسن فرزند علی، آن هدایتگر مورد خشنودی، و حجت فرزند حسن، صاحب اختیار دوره و زمان - آخر -، جانشین جانشینان، و بازمانده پیامبران، پوشیده از آفریدگان، و مورد آرزو برای آشکار ساختن حق تو، مهدی مورد انتظار، و برپا خیزنده­ای که با او یاری جسته می­شود.

خدایا، بر همه آنان درود فرست؛ درودی که در هر دو جهان جاودانه باشد، و آنان را به واسطه آن به برترین جایگاه بزرگواران برسانی؛ خدایا، آنان را در بزرگ داشتن، به جدشان و پدرشان ملحق نما، و حق آنان را از ستمگران به آنان باز ستان.

گواهی می­دهم ای سرور من، که شما فرمانبردار برای خداوند، و برپا خاستگان به فرمان او، و انجام دهندگان با اراده او، دست یافتگان به کرامت او هستید که شما را با علم خود برگزید، و شایسته غیب خود قرار داد، و با علم نهانی خود انتخابتان نمود، و با هدایتش سرافرازتان کرد، و شما را با برهان­های خودش ویژه گردانید، و با روح خودش مورد تأیید قرار داد، و شما را به عنوان جانشینان خود در زمین و دعوت کنندگان به سوی حقش، و گواهان برای آفریدگانش، و یاوران برای دینش، و حجت­هایی برای مردمانش، و بازگو کنندگان برای وحی­اش، و گنجینه داران برای علمش، و امانتداران برای حکمتش پسندید، خداوند شما را از گناهان نگاه داشت و از کاستی­ها دور نمود، و برای نهان­ها امانتدار قرار داد .

ای پیشوایان من، شما را در حالی که به حقّتان آشنا، به جایگاهتان بینا، هدایت یافته با هدایت شما، راه رونده به دنبال شما، و پیروی کننده از سنت شما، و دست آویخته به ولایت شما، چنگ زده به ریسمان شما، فرمانبردار دستور شما، دوستدار دوستان شما، دشمن دشمنان شما، آگاه به اینکه حقیقت در شما و همراه شما است، توسل جسته به واسطه شما به سوی خداوند، و جویای شفاعت به وسیله آبروی شما نزد او هستم، زیارت کرده­ام؛ و شایسته اوست که نیازخواه خودش را، و زیارت کننده شما که به

ص: 181

مَلَائِکَتِکَ بِالطَّاسِ وَ الْمِنْدِیلِ حَتَّی تَوَضَّأَ وَ رَدَدْتَ عَلَیْهِ الشَّمْسَ بَعْدَ دُنُوِّ غُرُوبِهَا حَتَّی أَدَّی فِی أَوَّلِ الْوَقْتِ لَکَ فَرْضاً وَ أَطْعَمْتَهُ مِنْ طَعَامِ أَهْلِ الْجَنَّةِ حِینَ مَنَحَ الْمِقْدَادَ قَرْضاً وَ بَاهَیْتَ بِهِ خَوَاصَّ مَلَائِکَتِکَ إِذْ شَرَی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِکَ لِتَرْضَی وَ جَعَلْتَ وَلَایَتَهُ إِحْدَی فَرَائِضِکَ.

فَالشَّقِیُّ مَنْ أَقَرَّ بِبَعْضٍ وَ أَنْکَرَ بَعْضاً عُنْصُرِ الْأَبْرَارِ وَ مَعْدِنِ الْفَخَارِ وَ قَسِیمِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ صَاحِبِ الْأَعْرَافِ وَ أَبِی الْأَئِمَّةِ الْأَشْرَافِ الْمَظْلُومِ الْمُغْتَصَبِ وَ الصَّابِرِ الْمُحْتَسِبِ وَ الْمَوْتُورِ فِی نَفْسِهِ وَ عِتْرَتِهِ الْمَقْصُودِ(1) فِی رَهْطِهِ وَ أَعِزَّتِهِ صَلَاةً لَا انْقِطَاعَ لِمَزِیدِهَا وَ لَا اتِّضَاعَ لِمَشِیدِهَا اللَّهُمَّ أَلْبِسْهُ حُلَلَ الْإِنْعَامِ وَ تَوِّجْهُ تَاجَ الْإِکْرَامِ وَ ارْفَعْهُ إِلَی أَعْلَی مَرْتَبَةٍ وَ مَقَامٍ حَتَّی یَلْحَقَ نَبِیَّکَ عَلَیْهِ وَ عَلَی آلِهِ السَّلَامُ وَ احْکُمْ لَهُ اللَّهُمَّ عَلَی ظَالِمِیهِ إِنَّکَ الْعَدْلُ فِیمَا تَقْضِیهِ اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَی الطَّاهِرَةِ الْبَتُولِ الزَّهْرَاءِ ابْنَةِ الرَّسُولِ أُمِّ الْأَئِمَّةِ الْهَادِینَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَارِثَةِ خَیْرِ الْأَنْبِیَاءِ وَ قَرِینَةِ خَیْرِ الْأَوْصِیَاءِ الْقَادِمَةِ عَلَیْکَ مُتَأَلِّمَةً مِنْ مُصَابِهَا بِأَبِیهَا مُتَظَلِّمَةً مِمَّا حَلَّ بِهَا مِنْ غَاصِبِیهَا سَاخِطَةً عَلَی أُمَّةٍ لَمْ تَرْعَ حَقَّکَ فِی نُصْرَتِهَا بِدَلِیلِ دَفْنِهَا لَیْلًا فِی حُفْرَتِهَا الْمُغْتَصَبَةِ حَقُّهَا وَ الْمُغَصَّصَةِ بِرِیقِهَا صَلَاةً لَا غَایَةَ لِأَمَدِهَا وَ لَا نِهَایَةَ لِمَدَدِهَا وَ لَا انْقِضَاءَ لِعَدَدِهَا.

اللَّهُمَّ فَتَکَفَّلْ لَهَا عَنْ مَکَارِهِ دَارِ الْفَنَاءِ فِی دَارِ الْبَقَاءِ بِأَنْفَسِ الْأَعْوَاضِ وَ أَنِلْهَا مِمَّنْ عَانَدَهَا نِهَایَةَ الْآمَالِ وَ غَایَةَ الْأَغْرَاضِ حَتَّی لَا یَبْقَی لَهَا وَلِیٌّ سَاخِطٌ لِسَخَطِهَا إِلَّا وَ هُوَ رَاضٍ إِنَّکَ أَعَزُّ مَنْ أَجَارَ الْمَظْلُومِینَ وَ أَعْدَلُ قَاضٍ اللَّهُمَّ أَلْحِقْهَا فِی الْإِکْرَامِ بِبَعْلِهَا وَ أَبِیهَا وَ خُذْ لَهَا الْحَقَّ مِنْ ظَالِمِیهَا اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَی الْأَئِمَّةِ الرَّاشِدِینَ وَ الْقَادَةِ الْهَادِینَ وَ السَّادَةِ الْمَعْصُومِینَ وَ الْأَتْقِیَاءِ الْأَبْرَارِ مَأْوَی السَّکِینَةِ وَ الْوَقَارِ وَ خُزَّانِ الْعِلْمِ وَ مُنْتَهَی الْحِلْمِ وَ الْفَخَارِ سَاسَةِ الْعِبَادِ وَ أَرْکَانِ الْبِلَادِ وَ أَدِلَّةِ الرَّشَادِ الْأَلِبَّاءِ الْأَمْجَادِ الْعُلَمَاءِ بِشَرْعِکَ

ص: 180


1- 1. المقهور: ظ.

آنچه نزد اوست امیدوار است، و فرمانبرداران از دستور شما را دست خالی برنگرداند.

خدایا، پس همچنان که مرا برای ایمان آوردن به پیامبرت، و راست انگاشتن دعوتش موفق گردانیدی، و با اطاعت از او و پیروی از آیینش بر من نعمت بخشیدی، و مرا به شناخت او، و شناخت امامان از نسل او هدایت کردی، و با شناخت آنان ایمان را کامل کردی، و به واسطه ولایت و اطاعت آنان اعمال را پذیرفتی، و بندگان را به واسطه دورد فرستادن بر آنان، به بندگی سزاوارشان ساختی، و آنان را کلید دعا، و سبب اجابت قرار دادی، پس بر همه آنان درود فرست، و به خاطر آنان مرا در دنیا و آخرت نزد خودت آبرومند و از نزدیکی یافتگان قرار ده.

خدایا، گناهان ما را به خاطر آنان آمرزیده شده، و عیب­های ما را پوشیده، و واجبات ما رو مورد سپاس، و مستحبات ما را مورد قبول، و دل­های ما را با یاد خودت آباد، و جان­های ما را با فرمانبرداری از خودت شادمان، و اعضای بدنمان را با برای خدمت خودت چیره، و اسم­های ما را در میان برجستگانت مشهور، و روزی­های ما را از پیش خودت پی در پی، و نیازهای ما را در نزد خود بر آورده قرار ده، به خاطر رحمتی که داری، ای مهربان­ترین مهربانان.

خدایا، وعده­ات را برای آنان به انجام رسان، و با شمشیر برپا خیزنده از آنان زمینت را پاک گردان، و به وسیله او حدود به تعطیلی کشیده شده، و احکام فرو گذاشته و دگرگون شده­ات را برپا دار، و به وسیله او دل­های مرده را زنده گردان، و خواسته­های پراکنده را به وسیله او هماهنگ ساز، و به وسیله او زنگار ستم را از راه خودت بزدای، تا اینکه حقیقت را به دستان خودش در بهترین صورت آشکار سازد، و باطل و اهل آن را به واسطه نور دولتش از بین ببرد، و تا اینکه به خاطر ترس از آفریدگان، چیزی از حقیقت را پوشیده نگذارد.

خدایا، گشایش آنان را نزدیک گردان، و پیروزی­شان را آشکار نما، و ما را بر راه روشن آن ها روانه کن، و ما را بر پایبندی به ولایت آنان بمیران، و در گروه آنان و زیر پرچم­شان به رستاخیز در آور، و بر حوض آنان واردمان کن، و با جام آنان سیرابمان کن، و بین ما و آنان جدایی مینداز، و ما را از شفاعت آنان محروم مفرما، تا اینکه به گذشت و آمرزش تو دست یابیم، و به سوی رحمت و خشنودی تو رهسپار گردیم؛ ای معبود راستین، پروردگار جهانیان، ای کسی که مهربانی­اش به مؤمنان نزدیک است، و ما به حقیقت و نه از روی تردید، همان­هاییم،(1)

ای کسی که وقتی قرار گرفتن در معرض خشم او ما را به وحشت اندازد، حسن ظنمان به او باعث آرامش ما میشود، پس ما در بین ترس و امید به تو تکیه کرده ایم و منتظر هستیم ، با نیازخواهی شدید برای گذشت و آمرزش تو روی آورده­ایم، پس برای قدرت و عزت تو گردن­هایمان خوار گشته­اند، پس بر محمد و خاندان پاک محمد درود فرست، و دعای ما را به خاطر آنان مورد اجابت قرار ده و دوستداری ما نسبت به آنان را مایه پوشش ما از آتش گردان.

ص: 182


1- . دوستداران تو هستیم. خ ل

الزُّهَّادِ وَ مَصَابِیحِ الظُّلَمِ وَ یَنَابِیعِ الْحِکَمِ وَ أَوْلِیَاءِ النِّعَمِ وَ عِصَمِ الْأُمَمِ قُرَنَاءِ التَّنْزِیلِ وَ آیَاتِهِ وَ أُمَنَاءِ التَّأْوِیلِ وَ وُلَاتِهِ وَ تَرَاجِمَةِ الْوَحْیِ وَ دَلَالاتِهِ أَئِمَّةِ الْهُدَی وَ مَنَارِ الدُّجَی وَ أَعْلَامِ التُّقَی وَ کُهُوفِ الْوَرَی وَ حَفَظَةِ الْإِسْلَامِ وَ حُجَجِکَ عَلَی جَمِیعِ الْأَنَامِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ سِبْطَیْ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ وَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ السَّجَّادِ زَیْنِ الْعَابِدِینَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ بَاقِرِ عِلْمِ الدِّینِ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ الْأَمِینِ وَ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ الْکَاظِمِ الْحَلِیمِ- وَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْوَفِیِّ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَرِّ التَّقِیِّ وَ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ الزَّکِیِّ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْهَادِی الرَّضِیِّ وَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَاحِبِ الْعَصْرِ وَ الزَّمَانِ وَصِیِّ الْأَوْصِیَاءِ وَ بَقِیَّةِ الْأَنْبِیَاءِ الْمُسْتَتِرِ عَنْ خَلْقِکَ وَ الْمُؤَمَّلِ لِإِظْهَارِ حَقِّکَ الْمَهْدِیِّ الْمُنْتَظَرِ وَ الْقَائِمِ الَّذِی بِهِ یُنْتَصَرُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ صَلَاةً بَاقِیَةً فِی الْعَالَمِینَ تُبَلِّغُهُمْ بِهَا أَفْضَلَ مَحَلِّ الْمُکَرَّمِینَ اللَّهُمَّ أَلْحِقْهُمْ فِی الْإِکْرَامِ بِجَدِّهِمْ وَ أَبِیهِمْ وَ خُذْ لَهُمُ الْحَقَّ مِنْ ظَالِمِیهِمْ.

أَشْهَدُ یَا مَوْلَایَ (1) أَنَّکُمْ الْمُطِیعُونَ لِلَّهِ الْقَوَّامُونَ بِأَمْرِهِ الْعَامِلُونَ بِإِرَادَتِهِ الْفَائِزُونَ بِکَرَامَتِهِ اصْطَفَاکُمْ بِعِلْمِهِ وَ اجْتَبَاکُمْ لِغَیْبِهِ وَ اخْتَارَکُمْ بِسِرِّهِ وَ أَعَزَّکُمْ بِهُدَاهُ وَ خَصَّکُمُ بِبَرَاهِینِهِ وَ أَیَّدَکُمْ بِرُوحِهِ وَ رَضِیَکُمْ خُلَفَاءَ فِی أَرْضِهِ وَ دُعَاةً إِلَی حَقِّهِ وَ شُهَدَاءَ عَلَی خَلْقِهِ وَ أَنْصَاراً لِدِینِهِ وَ حُجَجاً عَلَی بَرِیَّتِهِ وَ تَرَاجِمَةً لِوَحْیِهِ وَ خَزَنَةً لِعِلْمِهِ وَ مُسْتَوْدَعاً لِحِکْمَتِهِ عَصَمَکُمُ اللَّهُ مِنَ الذُّنُوبِ وَ بَرَّأَکُمْ مِنَ الْعُیُوبِ وَ ائْتَمَنَکُمْ عَلَی الْغُیُوبِ زُرْتُکُم یَا مَوَالِیَّ عَارِفاً بِحَقِّکُمْ مُسْتَبْصِراً بِشَأْنِکُمْ مُهْتَدِیاً بِهُدَاکُمْ مُقْتَفِیاً لِأَثَرِکُمْ مُتَّبِعاً لِسُنَّتِکُمْ مُتَمَسِّکاً بِوَلَایَتِکُمْ مُعْتَصِماً بِحَبْلِکُمْ مُطِیعاً لِأَمْرِکُمْ مُوَالِیاً لِأَوْلِیَائِکُمْ مُعَادِیاً لِأَعْدَائِکُمْ عَالِماً بِأَنَّ الْحَقَّ فِیکُمْ وَ مَعَکُمْ مُتَوَسِّلًا إِلَی اللَّهِ بِکُمْ مُسْتَشْفِعاً إِلَیْهِ بِجَاهِکُمْ وَ حَقٌّ عَلَیْهِ أَنْ لَا یُخَیِّبَ سَائِلَهُ وَ الرَّاجِیَ

ص: 181


1- 1. یا موالی خ ل.

خدایا، ما را نسبت به پیمودن مسیر، بینا گردان تا بر آن تکیه کنیم، و بر داخل شدن به مسیر رشد آگاهمان ساز تا بر آن وارد شویم، و اشتباهات ما را به راستی مبدّل نما، پروردگارا، پس از آنکه ما را هدایت کردی، دل­هایمان را دستخوش انحراف مگردان، و از جانب خود، رحمتی بر ما ارزانی دار، ای کسی که به خاطر بخشندگی و بزرگواری­اش به بخشایشگری اسم برده می­شود، و در این دنیا به ما نیکی و در آخرت نیز نیکی عطا کن، و ما را از عذاب آتش دور نگه دار، اگر چه به خاطر اعمالمان شایسته آتش شده باشیم، به خاطر رحمتی که داری، ای مهربان­ترین مهربانان.(1)

سپس برمی­گردی و روبروی ضریح می­ایستی و می­گویی: ای ولیّ خدا، به راستی که بین من و خداوند عز و جل گناهانی وجود دارد که جز خشنودی او، چیز دیگری آنها را از بین نمی­برد؛ پس به حق کسی که تو را امانتدار اسرار خود قرار داد، و امور آفریدگانش را به تو سپرد، و فرمانبرداری از تو را هم ردیف با فرمانبرداری از خودش، و دوستداری تو را هم ردیف با دوستداری خودش قرار داد، سامان دادن حال مرا با خداوند عز و جل را بر عهده گیر، و بهره مرا از زیارت خودت، قرار گرفتن در میان زیارت کنندگان وارسته­ات قرار ده، همان کسانی که از خدای عز و جل، آزاد شدن گردن­هایشان را درخواست کنی، و در ثواب نیکوی آنان، به سویشان روی آوری، و این منم که امروز به قبر تو روی آورده­ام، و به حمایت نیکوی تو از من پناهنده شده­ام، پس پاداشم ده ای سرور من، و مرا دریاب، و از خدای عز و جل در مورد مشکل من درخواست کن، به راستی که تو در نزد خداوند جایگاه بزرگوارانه­ای داری، درود خدا و سلام کامل او بر تو باد.

سپس ضریح را در ببوس و رو به قبله کن و دستت را بالا ببر و بگو:

خدایا، همانا از آنجا که فرمانبرداری او را بر من واجب گردانیدی، و مرا به واسطه دوستداری او گرامی داشتی، دانستم که این به خاطر جایگاه والای او نزد تو، و بهره گرانقدر او از جانب تو، و به خاطر نزدیکی منزلت او نسبت به توست، پس به همین خاطر به قبر او روی آوردم، همچون روی آوردن کسی که می­داند میانجی­گری او را بر نمی­گردانی؛ پس به خاطر دانش دیرینه­ات درباره او، و خشنودی نیکویت از وی، از من و از پدر و مادرم خشنود باش، و آتش را بر من گشوده و مسلط مساز، به خاطر رحمتی که داری، ای مهربان­ترین مهربانان.(2)

سپس از جای خود بر می­گردی و پشت قبر می­ایستی؛ پس قبر را روبروی خود قرار ده و دستانت را بالا ببر و بگو:

خدایا، اگر از محمد و خاندان برگزیده او، آن پرهیزکاران و نیکان که درود بر او و بر آنان باد، واسطه ای نزدیک­تر نسبت به تو می­یافتم، به وسیله آنان به سوی تو وساطت می­جستم، و این قبر یکی از دوستداران تو

ص: 183


1- . مصباح الزائر: 246-250
2- . مصباح الزائر: 250

مَا عِنْدَهُ لِزُوَّارِکُمُ الْمُطِیعِینَ لِأَمْرِکُمْ.

اللَّهُمَّ فَکَمَا وَفَّقْتَنِی لِلْإِیمَانِ بِنَبِیِّکَ وَ التَّصْدِیقِ لِدَعْوَتِهِ وَ مَنَنْتَ عَلَیَّ بِطَاعَتِهِ وَ اتِّبَاعِ مِلَّتِهِ وَ هَدَیْتَنِی إِلَی مَعْرِفَتِهِ وَ مَعْرِفَةِ الْأَئِمَّةِ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ وَ أَکْمَلْتَ بِمَعْرِفَتِهِمُ الْإِیمَانَ وَ قَبِلْتَ بِوَلَایَتِهِمْ وَ طَاعَتِهِمُ الْأَعْمَالَ وَ اسْتَعْبَدْتَ بِالصَّلَاةِ عَلَیْهِمْ عِبَادَکَ وَ جَعَلْتَهُمْ (1) مِفْتَاحاً لِلدُّعَاءِ وَ سَبَباً لِلْإِجَابَةِ فَصَلِّ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ وَ اجْعَلْنِی بِهِمْ عِنْدَکَ وَجِیهاً فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ.

اللَّهُمَّ اجْعَلْ ذُنُوبَنَا بِهِمْ مَغْفُورَةً وَ عُیُوبَنَا مَسْتُورَةً وَ فَرَائِضَنَا مَشْکُورَةً وَ نَوَافِلَنَا مَبْرُورَةً وَ قُلُوبَنَا بِذِکْرِکَ مَعْمُورَةً وَ أَنْفُسَنَا بِطَاعَتِکَ مَسْرُورَةً وَ جَوَارِحَنَا عَلَی خِدْمَتِکَ مَقْهُورَةً وَ أَسْمَاءَنَا فِی خَوَاصِّکَ مَشْهُورَةً وَ أَرْزَاقَنَا مِنْ لَدُنْکَ مَدْرُورَةً وَ حَوَائِجَنَا لَدَیْکَ مَیْسُورَةً بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَّ أَنْجِزْ لَهُمْ وَعْدَکَ وَ طَهِّرْ بِسَیْفِ قَائِمِهِمْ أَرْضَکَ وَ أَقِمْ بِهِ حُدُودَکَ الْمُعَطَّلَةَ وَ أَحْکَامَکَ الْمُهْمَلَةَ وَ الْمُبَدَّلَةَ وَ أَحْیِ بِهِ الْقُلُوبَ الْمَیْتَةَ وَ اجْمَعْ بِهِ الْأَهْوَاءَ الْمُتَفَرِّقَةَ وَ اجْلُ بِهِ صَدَاءَ الْجَوْرِ عَنْ طَرِیقَتِکَ حَتَّی یَظْهَرَ الْحَقُّ عَلَی یَدَیْهِ فِی أَحْسَنِ صُورَتِهِ وَ یَهْلِکَ الْبَاطِلُ وَ أَهْلُهُ بِنُورِ دَوْلَتِهِ وَ لَا یَسْتَخْفِیَ لِشَیْ ءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ.

اللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ أَظْهِرْ فَلْجَهُمْ وَ اسْلُکْ بِنَا مَنْهَجَهُمْ وَ أَمِتْنَا عَلَی وَلَایَتِهِمْ وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَتِهِمْ وَ تَحْتَ لِوَائِهِمْ وَ أَوْرِدْنَا حَوْضَهُمْ وَ اسْقِنَا بِکَأْسِهِمْ وَ لَا تُفَرِّقْ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُمْ وَ لَا تَحْرِمْنَا شَفَاعَتَهُمْ حَتَّی نَظْفَرَ بِعَفْوِکَ وَ غُفْرَانِکَ وَ نَصِیرَ إِلَی رَحْمَتِکَ وَ رِضْوَانِکَ إِلَهَ الْحَقِّ رَبَّ الْعَالَمِینَ یَا قَرِیبَ الرَّحْمَةِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ نَحْنُ أُولَئِکَ (2) حَقّاً لَا ارْتِیَاباً یَا مَنْ إِذَا أَوْحَشَنَا التَّعَرُّضُ لِغَضَبِهِ آنَسَنَا حُسْنُ الظَّنِّ بِهِ فَنَحْنُ وَاثِقُونَ (3) بَیْنَ رَغْبَةٍ وَ رَهْبَةٍ ارْتِقَاباً قَدْ أَقْبَلْنَا لِعَفْوِکَ وَ مَغْفِرَتِکَ طُلَّاباً فَأَذْلَلْنَا لِقُدْرَتِکَ وَ عِزَّتِکَ رِقَاباً فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّاهِرِینَ وَ اجْعَلْ دُعَاءَنَا بِهِمْ مُسْتَجَاباً وَ وَلَاءَنَا لَهُمْ مِنَ النَّارِ حِجَاباً.

ص: 182


1- 1. و جعلتها خ ل.
2- 2. اولیاؤک خ ل.
3- 3. واقفون خ ل.

و بزرگی از برگزیدگان تو، و از کسانی است که فرمانبرداری­اش را بر آفریدگان واجب گردانیده­ای، و من او را در برابر خود قرار داده­ام، از تو ای پروردگار، به خاطر احترام او نزد تو، و به خاطر حقی که او بر تو دارد، درخواست می­کنم که یکی از نگاه­های مهربانانه­ات را بر من بیفکنی، تا به سبب آن ژولیدگی­ام را برطرف نمایی، و در دنیا و آخرت، حالم را نیکو گردانی، که به راستی تو بر هر چیزی توانایی.

خدایا، همانا گناهان من، چون از شماره بیرون رفته، و از حد درگذشته است، دانستم که وساطت هر کسی غیر از دوستداران تو از آن باز می­ماند، به همین خاطر از شهرم به راه افتادم، و با خوش­بینی آهنگ دوستدار تو را نمودم، و از جانب او به ریسمان استواری دست آویخته­ام، و این منم ای سرور من که به واسطه او به تو شفاعت جسته­ام، و به او بر تو سوگند خورده­ام، پس بر غربت من رحم کن، و توبه­ام را بپذیر.

خدایا، من به کار شایسته­ای که در گذشته انجام داده باشم امیدوار نیستم، و به نیکی­ که به عنوان دفاع از خودم قابل ارائه باشد اتکایی ندارم، و اگر نیکی­های تمام آفریدگان را پیش آورم، سپس از فرمانبرداری دوستداران تو مخالفت ورزم، به یقین آن نیکی­ها باعث دور شدن من از جوار تو خواهد شد، بدون اینکه بین من و آتش تو جدایی بیندازند، به خاطر همین دانستم که بهترین فرمانبرداری از تو، فرمانبرداری از دوستداران توست.

خدایا، به خاطر کسی که به وسیله او به تو روی آورده­ام، به روی آوردنم رحم نما، و تو می دانی که من بزرگوار تر از آنان را سراغ ندارم، به دلیلی جایگاه رفیعی که آنان نزد تو دارند، ای مهربان­ترین مهربانان؛ خدایا، به راستی که تو به نعمت دادن توصیف گشته­ای، و دوستدار تو به شفاعت کردن درباره کسی که به سوی او آمده باشد، شناخته شده است، پس اگر از روی بزرگواری در مورد من وساطت نمود، صورت - مهربانی - تو رو به من خواهد بود، و اگر صورت - مهربانی - تو رو به من باشد، به منزلگاه بهشت خواهم رسید .

خدایا، همچنان­که به واسطه او به تو توسل می­جویم، می خواهم که با خشنودی و نعمت رساندن بر من منت نهی، خدایا، او را از ما خشنود ساز و بر ما خشمگین مساز، و ما را به سبب او هدایت کن و درباره او گمراهمان مگردان، و درباره او ما را در راهی قرار ده که خود می­پسندی، و فرمانبرداری­ام را به نیت وارسته­ام در سلام دادنم(1) به او همراه ساز، ای مهربان­ترین مهربانان.

خدایا، بر برگزیده آفریده­هایت محمد و خاندان او درود فرست، آن گونه که آنان را بر جهانیان گرامی داشتی، و آنان را از روی دانش، بر پیشینیان برگزیدی؛ خدایا، و بر حجت خودت، و برگزیده­ات از میان آفریدگانت، از پی رونده پیامبرت، برپادارنده فرمانت، علی فرزند ابی­طالب درود فرست؛ و بر فاطمه زهرا، سرور بانوان هر دو جهان، درود فرست؛ و بر حسن و حسین، زینت دو گوشه عرشت، و دو دلیل آفریدگان

ص: 184


1- . دوست داشتنم. خ ل

اللَّهُمَّ بَصِّرْنَا قَصْدَ السَّبِیلِ لِنَعْتَمِدَهُ وَ مَوْرِدَ الرُّشْدِ لِنَرِدَهُ وَ بَدِّلْ خَطَایَانَا صَوَاباً وَ لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً یَا مَنْ تَسَمَّی جُودُهُ وَ کَرَمُهُ وَهَّاباً وَ آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ إِنْ حَقَّتْ عَلَیْنَا اکْتِسَاباً بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ (1)

ثُمَّ تَعُودُ وَ تَقِفُ عَلَی الضَّرِیحِ وَ تَقُولُ یَا وَلِیَّ اللَّهِ إِنَّ بَیْنِی وَ بَیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذُنُوباً لَا یَأْتِی عَلَیْهَا إِلَّا رِضَاهُ (2) فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَکَ عَلَی سِرِّهِ وَ اسْتَرْعَاکَ أَمْرَ خَلْقِهِ وَ قَرَنَ طَاعَتَکَ بِطَاعَتِهِ وَ مُوَالاتَکَ بِمُوَالاتِهِ تَوَلَّ صَلَاحَ حَالِی مَعَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اجْعَلْ حَظِّی مِنْ زِیَارَتِکَ تَخْلِیطِی بِخَالِصِی زُوَّارِکَ الَّذِینَ تَسْأَلُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِی عِتْقِ رِقَابِهِمْ وَ تَرْغَبُ إِلَیْهِمْ فِی حُسْنِ ثَوَابِهِمْ وَ هَا أَنَا الْیَوْمَ بِقَبْرِکَ لَائِذٌ وَ بِحُسْنِ دِفَاعِکَ عَنِّی عَائِذٌ فَتَلَافَنِی یَا مَوْلَایَ وَ أَدْرِکْنِی وَ اسْأَلِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِی أَمْرِی

فَإِنَّ لَکَ عِنْدَ اللَّهِ مَقَاماً کَرِیماً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً ثُمَّ قَبِّلِ الضَّرِیحَ وَ تَوَجَّهْ إِلَی الْقِبْلَةِ وَ ارْفَعْ یَدَیْکَ وَ قُلِ اللَّهُمَّ إِنَّکَ لَمَّا فَرَضْتَ عَلَیَّ طَاعَتَهُ وَ أَکْرَمْتَنِی بِمُوَالاتِهِ عَلِمْتُ أَنَّ ذَلِکَ لِجَلِیلِ مَرْتَبَتِهِ عِنْدَکَ وَ نَفِیسِ حَظِّهِ لَدَیْکَ وَ لِقُرْبِ مَنْزِلَتِهِ مِنْکَ فَلِذَلِکَ لُذْتُ بِقَبْرِهِ لِوَاذَ مَنْ یَعْلَمُ أَنَّکَ لَا تَرُدُّ لَهُ شَفَاعَةً فَبِقَدیمِ عِلْمِکَ فِیهِ وَ حُسْنِ رِضَاکَ عَنْهُ ارْضَ عَنِّی وَ عَنْ وَالِدَیَّ وَ لَا تَجْعَلْ لِلنَّارِ عَلَیَّ سَبِیلًا وَ لَا سُلْطَاناً بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ (3)

ثُمَّ تَتَحَوَّلُ مِنْ مَوْضِعِکَ وَ تَقِفُ وَرَاءَ الْقَبْرِ فَاجْعَلْهُ بَیْنَ یَدَیْکَ وَ ارْفَعْ یَدَیْکَ وَ قُلِ:

اللَّهُمَّ لَوْ وَجَدْتُ شَفِیعاً أَقْرَبَ إِلَیْکَ مِنْ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ الْأَخْیَارِ الْأَتْقِیَاءِ الْأَبْرَارِ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلَامُ لَاسْتَشْفَعْتُ بِهِمْ إِلَیْکَ وَ هَذَا قَبْرُ وَلِیٍّ مِنْ أَوْلِیَائِکَ

ص: 183


1- 1. مصباح الزائر ص 246- 250.
2- 2. رضاک خ ل.
3- 3. مصباح الزائر ص 250.

بر تو، و دعوت کنندگان به سوی تو، درود فرست.

خدایا، و بر علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و حسن و واپسین باقیمانده نیک، آن چراغ­های تاریکی، و حجت­های تو بر تمام آفریدگان، گنجینه داران دانش از اینکه از بین رود، و یاوران دین از اینکه به کجی گراید، درود فرست، درودی که پاداش آن کامل­ترین خشنودی تو، و فزاینده­ترین برکت­هایت، و بزرگوارانه­ترین نیکی­هایت باشد؛ خدایا، همه دشمنان آنان را از جن و انس نفرین کن و عذاب دردناک را بر آنان بیفزا، و سلام بر تو و رحمت و برکت­های خدا نثار تو باد.

سپس در اینجا با دعای عهد که برای زمان غیبت سفارش شده است و پیش از این در زیارت حضرت قائم علیه السلام گفته شد، دعا می­کنی و بعد از آن نیز می­گویی:

خدایا، دلم را نسبت به تقدیر خودت مطمئن، و نسبت به امور حتمی­ات خشنود، به یادکرد و دعای تو حریص، نسبت به برگزیدگان از اولیای تو دوستدار، در زمین و آسمانت دوست داشتنی، در برابر فرود آمدن بلای تو شکیبا، برای شادی دیدارت مشتاق، برای روز پاداش تو توشه بر گرفته از پرهزکاری، آراسته به روشهای نیکوی دوستداران تو، دوری گزیده از ویژگی­های دشمنان تو، و کناره گرفته از دنیا در نتیجه پرداختن به سپاس و ستایش تو، قرار ده.(1)

توضیح

جرزی گفته است:(2)

«اعتام الشیء، یعتامه»: او را برگزیده است. و گفته است:(3)

«الغربیب»، یعنی تاریکی شدید؛ و در حدیث علی علیه السلام در مورد ویژگی­های پیامبر صلی الله علیه و آله گفته است: «دامغ جیشات الأباطیل»، همان جمع جیشة است که اسم مرة از جاش است وقتی بالا بیاید.(4)

پایان. و «الأضالیل» جمع الأضلولة، و آن ضد هدایت است. «السلالة» با ضمه، یعنی هرچه از چیزی تولید شود. «الذؤابة» با ضمه و با همزه، به معنای سرافرازی و ارجمندی، و والاترین هر چیزی است.

«العلیاء» با فتحه، یعنی آسمان، و قله کوه، و جای مرتفع، و هرچه که از چیزی بالاتر رود، همه اینها را فیروزآبادی بیان کرده است.(5)

ص: 185


1- . مصباح الزائر: 250-251
2- . النهایه3: 163
3- . النهایه3: 173
4- . النهایه1: 224
5- . القاموس4: 365

وَ سَیِّدٍ مِنْ أَصْفِیَائِکَ وَ مَنْ فَرَضْتَ عَلَی الْخَلْقِ طَاعَتَهُ قَدْ جَعَلْتُهُ بَیْنَ یَدَیَّ أَسْأَلُکَ یَا رَبِّ بِحُرْمَتِهِ عِنْدَکَ وَ بِحَقِّهِ عَلَیْکَ لَمَّا نَظَرْتَ إِلَیَّ نَظْرَةً رَحِیمَةً مِنْ نَظَرَاتِکَ تَلُمُّ بِهَا شَعَثِی وَ تُصْلِحُ بِهَا حَالِی فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ فَإِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ.

اللَّهُمَّ إِنَّ ذُنُوبِی لَمَّا فَاتَتِ الْعَدَدَ وَ جَازَتِ الْأَمَدَ عَلِمْتُ أَنَّ شَفَاعَةَ کُلِّ شَافِعٍ دُونَ أَوْلِیَائِکَ تَقْصُرُ عَنْهَا فَوَصَلْتُ الْمَسِیرَ مِنْ بَلَدَیِ قَاصِداً وَلِیَّکَ بِالْبُشْرَی وَ مُتَعَلِّقاً مِنْهُ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَی وَ هَا أَنَا یَا مَوْلَایَ قَدِ اسْتَشْفَعْتُ بِهِ إِلَیْکَ وَ أَقْسَمْتُ بِهِ عَلَیْکَ فَارْحَمْ غُرْبَتِی وَ اقْبَلْ تَوْبَتِی.

اللَّهُمَّ إِنِّی لَا أُعَوِّلُ عَلَی صَالِحَةٍ سَلَفَتْ مِنِّی وَ لَا أَثِقُ بِحَسَنَةٍ تَقُومُ بِالْحُجَّةِ عَنِّی وَ لَوْ أَنِّی قَدَّمْتُ حَسَنَاتِ جَمِیعِ خَلْقِکَ ثُمَّ خَالَفْتُ طَاعَةَ أَوْلِیَائِکَ لَکَانَتْ تِلْکَ الْحَسَنَاتُ مُزْعِجَةً لِی عَنْ جِوَارِکَ غَیْرَ حَائِلَةٍ بَیْنِی وَ بَیْنَ نَارِکَ فَلِذَلِکَ عَلِمْتُ أَنَّ أَفْضَلَ طَاعَتِکَ طَاعَةُ أَوْلِیَائِکَ اللَّهُمَّ ارْحَمْ تَوَجُّهِی بِمَنْ تَوَجَّهْتُ بِهِ إِلَیْکَ فَلَقَدْ عَلِمْتَ أَنِّی غَیْرُ وَاجِدٍ أَعْظَمَ مِقْدَارٍ مِنْهُمْ لِمَکَانِهِمْ مِنْکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَّ إِنَّکَ بِالْإِنْعَامِ مَوْصُوفٌ وَ وَلِیُّکَ بِالشَّفَاعَةِ لِمَنْ أَتَاهُ مَعْرُوفٌ فَإِذَا شَفَعَ فِیَّ مُتَفَضِّلًا کَانَ وَجْهُکَ عَلَیَّ مُقْبِلًا وَ إِذَا کَانَ وَجْهُکَ عَلَیَّ مُقْبِلًا أَصَبْتُ مِنَ الْجَنَّةِ مَنْزِلًا اللَّهُمَّ فَکَمَا أَتَوَسَّلُ بِهِ إِلَیْکَ أَنْ تَمُنَّ عَلَیَّ بِالرِّضَا وَ النِّعَمِ اللَّهُمَّ أَرْضِهِ عَنَّا وَ لَا تُسْخِطْهُ عَلَیْنَا وَ اهْدِنَا بِهِ وَ لَا تُضِلَّنَا فِیهِ وَ اجْعَلْنَا فِیهِ عَلَی السَّبِیلِ الَّذِی تَخْتَارُهُ وَ أَضِفْ طَاعَتِی إِلَی خَالِصِ نِیَّتِی فِی تَحِیَّتِی (1) یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی خِیَارِ خَلْقِکَ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ کَمَا انْتَجَبْتَهُمْ عَلَی الْعَالَمِینَ وَ اخْتَرْتَهُمْ عَلَی عِلْمٍ مِنَ الْأَوَّلِینَ اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَی حُجَّتِکَ وَ صَفْوَتِکَ مِنْ بَرِیَّتِکَ التَّالِی لِنَبِیِّکَ الْمُقِیمِ لِأَمْرِکَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ صَلِّ عَلَی فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَی الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ شَنْفَیْ عَرْشِکَ وَ دَلِیلَیْ خَلْقِکَ

ص: 184


1- 1. محبّتی خ ل.

عبارت آن حضرت، علیه السلام: «و سرّة البطحاء»، یعنی گرامی­ترین کسی که در محدوده مکه بزرگ شد؛ چرا که ناف، در میانه بدن انسان قرار دارد، و بهترین کارها، میانی­ترین آنها است. «الطوی»، یعنی خالی بودن شکم و گرسنگی؛ و «الطود» با فتحه، یعنی کوه بزرگ. «الظاعن»، یعنی مسافر؛ و در اینجا با حرف «طاء» بدون نقطه، مناسب­تر است، همان گونه که در بعضی از نسخه­ها چنین است؛ گفته می­شود: «طعن فی السن»، یعنی پیر شد؛ و «طعن فی المفازة»، یعنی بسیار رفت.

عبارت «المقصود فی رهطه»، یعنی کسی که مردم از میان گروهش برای برطرف کردن مشکلاتشان به سوی او می­روند؛ یا همدستانش به سوی او می­روند؛ و شاید اشتباه نوشتاری از «المقهور»{مورد بی­مهری واقع شده} باشد. «الألباء» جمع اللبیب، همان خردورز است. «صدء الحدید» با فتحه حروف، آن کثیفی که روی آهن قرار می­گیرد - زنگار -؛ و «الشنف»، از زینت های گوش و چیزی که در قسمت بالایی آن آویزان شود.

عبارت «أن یعدم»، احتمال دارد کلمه «أن» با کسره باشد، یعنی آنان دارندگان دانش هستند، هنگامی که در میان مردم از بین رود و برچیده شود؛ یا با فتحه تضمین باشد، یعنی آن را از نابود شدن حفظ می­کنند؛ یا با فتحه تقدیری باشد، یعنی جلوگیری از نابود شدن آن؛ همان طور که در مورد این کلام خداوند متعال که فرموده است: «أن تقولوا یوم القیامة کنّا عن هذا غافلین»(1){تا

مبادا روز قیامت بگویید ما از این [امر] غافل بودیم.} گفته شده است، که نمونه­های این در قرآن فراوان است؛ و این احتمال آشکارتر است. این دو احتمال همچنین در بند بعدی نیز وجود دارند، هر چند احتمال آخری، آشکار است.

می­گویم

نویسنده المزار الکبیر زیارت جامعی را برای همه قبور، که بر اهالی آنها برترین درودها نثار باد، بیان کرده و گفته است که دانشمند گرامی و بزرگوار، ابو المکارم حمزه پسر علی پسر زهره، که خداوند عزت او را دائمی گرداند، این را برای ما املا کرده و گفته است: هرگاه خواستی یکی از امامان علیهم الصلاة و السلام را زیارت نمایی، پس بر در ضریحش بایست و بگو: خدایا، به راستی که من بر در یکی از خانه­های پیامبر تو ایستاده­ام.

می­گویم

سپس دعای اذن خواستن را که پیش از این چند بار گفته شد، بیان کرد و پس از آن، زیارت پیشین را همان گونه که سید آورده است، تا عبارت «إن حقّت علینا إکتساباً برحمتک یا أرحم الراحمین و أنت حسبنا و نعم الوکیل»{اگر به دست آوردن آن برای ما حتمی شده باشد، به خاطر رحمتی که داری، ای مهربان­ترین مهربانان، و تو برای ما بس هستی و نیکو حمایتگری می­باشی.} ذکر کرد. سپس دعای وداع را آن گونه که در زیارت جامع دومی گذشت، بیان کرده است.(2)

در بعضی نوشته­های اصحاب خودمان دیدم که از ابن عیاش ذکر کرده­اند که مستحب است بعد از

ص: 186


1- . اعراف/ 172
2- . المزار الکبیر: 183-187

عَلَیْکَ وَ دُعَاتَهُمْ إِلَیْکَ.

اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَی عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ جَعْفَرٍ وَ مُوسَی وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ الْحَسَنِ 12 وَ الْخَلَفِ الصَّالِحِ الْبَاقِی مَصَابِیحِ الظَّلَامِ وَ حُجَجِکَ عَلَی جَمِیعِ الْأَنَامِ خَزَنَةِ الْعِلْمِ أَنْ یُعْدَمَ وَ حُمَاةِ الدِّینِ أَنْ یَسْقُمَ صَلَاةً یَکُونُ الْجَزَاءُ عَلَیْهَا أَتَمَّ رِضْوَانِکَ وَ نَوَامِیَ بَرَکَاتِکَ وَ کَرَائِمَ إِحْسَانِکَ اللَّهُمَّ الْعَنْ أَعْدَاءَهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَجْمَعِینَ وَ ضَاعِفْ عَلَیْهِمُ الْعَذَابَ الْأَلِیمَ وَ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

ثُمَّ تَدْعُو هَاهُنَا بِدُعَاءِ الْعَهْدِ الْمَأْمُورِ بِهِ فِی حَالِ الْغَیْبَةِ وَ قَدْ تَقَدَّمَ فِی زِیَارَةِ الْقَائِمِ علیه السلام ثُمَّ تَقُولُ أَیْضاً:

اللَّهُمَّ اجْعَلْ نَفْسِی مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِکَ رَاضِیَةً بِقَضَائِکَ مُولَعَةً بِذِکْرِکَ وَ دُعَائِکَ مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ أَوْلِیَائِکَ مَحْبُوبَةً فِی أَرْضِکَ وَ سَمَائِکَ صَابِرَةً عَلَی نُزُولِ بَلَائِکَ مُشْتَاقَةً إِلَی فَرْحَةِ لِقَائِکَ مُتَزَوِّدَةً التَّقْوَی لِیَوْمِ جَزَائِکَ مُسْتَسِنَّةً بِسُنَنِ أَوْلِیَائِکَ مُفَارِقَةً لِأَخْلَاقِ أَعْدَائِکَ مَشْغُولَةً عَنِ الدُّنْیَا بِحَمْدِکَ وَ ثَنَائِکَ (1).

توضیح

قال الجزری (2) اعتام الشی ء یعتامه اختاره و قال الغربیب الشدید السواد و قال (3) فی حدیث علی علیه السلام فی صفة النبی صلی الله علیه و آله دامغ جیشات الأباطیل هی جمع جیشة و هی مرة من جاش إذا ارتفع (4) انتهی و الأضالیل جمع الأضلولة و هی ضد الهدی و السلالة بالضم ما انسل من الشی ء و الذؤابة بالضم مهموزة من العز و الشرف و کل شی ء أعلاه.

و العلیاء بالفتح السماء و رأس الجبل و المکان العالی و کل ما علا من شی ء کل ذلک ذکره الفیروزآبادی (5).

ص: 185


1- 1. مصباح الزائر ص 250- 251.
2- 2. النهایة ج 3 ص 163.
3- 3. النهایة ج 3 ص 173.
4- 4. النهایة ج 1 ص 224.
5- 5. القاموس ج 4 ص 365.

زیارت هر امام، نماز زیارت بخواند، سپس برگردد و روبروی ضریح بایستد و بگوید: «ای ولی خدا، همانا بین من و خدای عز و جل گناهانی وجود دارد که چیزی جز رضایت تو آنها را از بین نمی­برد.» و مثل آنچه پیش از این گذشت را ادامه داده است، تا این عبارت «و عذاب دردناک را بر آنان دوچندان کن، و سلام بر تو، و رحمت خدا و برکت­های او نثار تو باد.»

می­گویم

پس روشن می­شود آنچه سید - که رحمت خدا بر او باد، - آورده است، یک روایت نبوده است، بلکه بین روایات متعدد جمع کرده است.

زیارت هشتم:

سید - که رحمت خدا بر او باد، - این را روایت کرده و گفته است: این زیارت را امام رضا علیه السلام فرموده است؛ و من گمان می­کنم که وی - رحمت خدا بر او باد، - آن را از روایتی که عبد العزیز پسر مسلم، از امام رضا علیه السلام در مورد فضیلت امام و ویژگی­های او نقل کرده است، و ما آن را پیش از این در کتاب امامت آوردیم، جمع کرده است؛ ولی آن را آن گونه که سزاوار است، گردآوری نکرده است. وی - که خدا از وی خشنود باد، - گفته است: هرگاه خواستی یکی از امامان علیهم السلام را زیارت نمایی، روبروی ضریحش بایست و بگو:

سلام بر ایستادگان در جایگاه پیامبران، میراث­داران دانش­های برگزیدگان، سلام بر جانشینان خدا و جانشینان فرستاده او.

سلام بر شما ای کسانی که صاحب اختیار دین، و نظم دهنده جامعه مسلمانان و نیکی دنیا و ذخیره انسان­های با ایمان هستید؛ سلام بر شما ای اصل رو به رشد اسلام، و فرع برتری یافته آن، سلام بر شما ای کسانی که تمام یافتن نماز و زکات و روزه و حج و جهاد، و فراوانی غنایم و صدقه­ها و تأیید حدود نام برده شده، و احکام روشن گشته، به واسطه شما است.

سلام بر شما ای کسانی که به واسطه شما مرزها و گوشه ها نگاه داشته می­شوند، و کارهای آفریدگان با امامت شما به گونه­ای نیکو و عادلانه به جریان می­ افتد؛ سلام بر شما ای حلال دارنده حلال خدا، و حرام دارنده حرام خدا، و برپا دارنده حدود خدا، و نگهبانی کنندگان از دین خدا، و دعوت کنندگان به راه خدا، به وسیله حکمت و پند نیکو، و دلیل رسا.

سلام بر شما ای کسانی که برتری­تان مانند خورشید درخشان، تابان است؛ و جهان به نور آن، روشنایی یافته است؛ و آن در کرانه­ای است که دست­ها و دیدگان به آن نمی­یازند.

سلام بر شما ای ماه­های کامل درخشان، و چراغ­های نورانی، و نورهای تابان،

ص: 187

قوله علیه السلام و سرة البطحاء أی أشرف من نشأ ببطحاء مکة فإن السرة فی وسط الإنسان و خیر الأمور أوسطها و الطوی خلاء البطن و الجوع و الطود بالفتح الجبل العظیم و الظاعن السائر و بالطاء المهملة فی هذا المقام أنسب کما فی بعض النسخ یقال طعن فی السن أی کبر و طعن فی المفازة ذهب کثیرا.

قوله المقصود فی رهطه أی الذی یقصده الناس لکشف مشکلاتهم من بین رهطه أو یقصده رهطه و لعله تصحیف المقهور و الألباء جمع اللبیب و هو العاقل و صدأ الحدید بالتحریک وسخه الذی یعلوه و الشنف من حلی الأذن و ما یعلق فی أعلاها.

قوله أن یعدم کلمة أن تحتمل أن تکون بالکسر أی هم یخزنون العلم إذا عدم بین الناس و ارتفع أو بالفتح بتضمین أی یحرسونه من الانعدام أو بتقدیر أی کراهة أن یعدم کما قیل فی قوله تعالی أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلِینَ و مثله کثیر فی القرآن و هذا أظهر و کذا الاحتمالان جاریان فی الفقرة الأخیر مع ظهور الأخیر

أقول

قال مؤلف المزار الکبیر زیارة جامعة لسائر المشاهد علی أصحابها أفضل السلام أملاها علینا الشریف الجلیل العالم أبو المکارم حمزة بن علی بن زهرة أدام الله عزه من فلق فیه قال: إذا أردت زیارة أحد من الأئمة علیهم الصلاة و السلام فقف علی بابه و قل- اللهم إنی قد وقفت علی باب بیت من بیوت نبیک

أقول

ثم ذکر دعاء الاستئذان الذی مر مرارا ثم ذکر الزیارة المتقدمة کما أورده السید إلی قوله إن حقت علینا اکتسابا برحمتک یا أرحم الراحمین و أنت حسبنا وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ ثم ذکر الوداع کما مر فی الجامعة الثانیة(1).

و رأیت فی بعض مؤلفات أصحابنا أنه ذکر عن ابن عیاش: أنه یستحب بعد

ص: 186


1- 1. المزار الکبیر ص 183- 187.

و ستارگان هدایتگر، در تاریکی شدید شب، و راه­های شهر خالی از سکنه، و اعماق دریاها؛ سلام بر شما ای کسانی که دوستی­تان مانند آب گوارا برای تشنه کام، و غذای خوشگوار سودمند برای گرسنه است؛ راهنمایی کنندگان به سوی هدایت، و نجات دهندگان از پستی، و آتشی بر بالای تپه برای کسی که هدایت بیابد و روشنی بجوید؛ سلام بر راهنمایان در هلاکت­گاه­ها، همان کسانی که دوری گزیده از آنها هلاک خواهد شد، و همراهی کننده با آنها، به مقصد خواهد رسید.

سلام بر کسانی که دانش آنان مانند ابر سیل آسا، و باران ریزان، و آسمان سایه افکن، و زمین گسترده، و چشمه جوشان، و برکه و بهشت است؛ سلام بر شما ای کسانی که همچون همنشین امانتدار، و فرزند دلسوز، و مادر نیکوکار نسبت به فرزند خردسال، هستید؛ سلام بر شما ای گشایش بندگان در گرفتاری­ها، و حجت آشکار و روشن آنها.

سلام بر شما ای امانتداران خدا در میان آفریدگان، و حجت او بر بندگان، و جانشینان او در زمینش؛ سلام بر بر شما ای دعوت کنندگان به سوی خدا، دفاع کنندگان از حریم خدا؛ سلام بر پاک گشتگان از گناهان، و دور شدگان از عیب­ها؛ سلام بر ویژه گشتگان برای دانش دل افگار، و بردباری مشخص، و تمام برتری­ها، و اهل نیکی و بخشندگی؛ سلام بر شما ای نظم دهندگان به دین، و موجب سرافرازی مسلمانان، و خشم منافقان، و نابودی کافران؛ سلام بر کسانی که در فضیلتشان، کسی بر آنان نمی­رسد، و در ولایت آنان جایگزینی پیدا نمی­گردد .

سلام بر پیشوایان پربرکت، کسانی که شیوا سخنان از بیان فضیلت­های آنان ناتوان گردند، و افراد فصیح زبان، از دریافتن آنان باز مانند، و در توصیف برتری­شان خطبه­رانان سرگردان شوند، و خردورزان به آن نرسند، و بزرگان از درک جایگاه آنان کوچک باشند؛ سلام بر کسانی که مانند ستارگان از دست خواهندگان - دور - هستند؛ سلام بر دانشمندانی که دچار نادانی نمی­شوند، و دعوت کنندگانی که سست و خسته نمی­گردند؛ سلام بر معدن پاکی و پاکیزگی، و پرستش و وارستگی، و دانش و عبادت؛ سلام بر ویژه گشتگان برای دعوت پیامبر، و نسل پاک حضرت بتول.

سلام بر کسانی که هیچ کسی در اصالت بر آنها پیشی نمی­گیرد، و هیچ کسی در شایستگی به آنها نمی­رسد؛ خانه شان از قریش، و نسل از هاشم، و فرزندان از پیامبر صلی الله علیه و آله، و خشنودی از خداوند عز و جل،

ص: 188

زیارة کل إمام أن یصلی صلاة الزیارة ثم یعود و یقف علی الضریح و یقول یا ولی الله إن بینی و بین الله عز و جل ذنوبا لا یأتی علیها إلا رضاک و ساق مثل ما مر إلی قوله و ضاعف علیهم العذاب الألیم و السلام علیک و رحمة الله و برکاته.

أقول

فظهر أن ما أورده السید ره لیس روایة واحدة بل ألف بین الروایات.

الزِّیَارَةُ الثَّامِنَةُ ذَکَرَهَا السَّیِّدُ ره وَ قَالَ إِنَّهَا مِنْ کَلَامِ الرِّضَا علیه السلام وَ ظَنِّی أَنَّهُ ره أَلَّفَهُ مِنَ الْخَبَرِ الَّذِی رَوَاهُ عَبْدُ الْعَزِیزِ بْنُ مُسْلِمٍ عَنِ الرِّضَا علیه السلام فِی فَضْلِ الْإِمَامِ وَ صِفَاتِهِ وَ قَدْ قَدَّمْنَا ذِکْرَهُ فِی کِتَابِ الْإِمَامَةِ وَ لَکِنْ لَمْ یُؤَلِّفْهُ کَمَا یَنْبَغِی قَالَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ: إِذَا أَرَدْتَ زِیَارَةَ أَحَدِهِمْ علیهم السلام فَقِفْ عَلَی ضَرِیحِهِ وَ قُلِ السَّلَامُ عَلَی الْقَائِمِینَ مَقَامَ الْأَنْبِیَاءِ الْوَارِثِینَ عُلُومَ الْأَصْفِیَاءِ(1) السَّلَامُ عَلَی خُلَفَاءِ اللَّهِ وَ خُلَفَاءِ رَسُولِهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا مَنْ هُمْ زِمَامُ الدِّینِ وَ نِظَامُ الْمُسْلِمِینَ وَ صَلَاحُ الدُّنْیَا وَ عُدَّةُ الْمُؤْمِنِینَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا أَصْلَ الْإِسْلَامِ النَّامِی وَ فَرْعَهُ السَّامِی السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا مَنْ بِهِمْ تَمَامُ الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الصِّیَامِ وَ الْحَجِّ وَ الْجِهَادِ وَ تَوَفُّرُ الْفَیْ ءِ وَ الصَّدَقَاتِ وَ إِمْضَاءُ الْحُدُودِ الْمُسَمَّیَاتِ وَ الْأَحْکَامِ الْمُبَیَّنَاتِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا مَنْ بِهِمْ تُمْنَعُ الثُّغُورُ وَ الْأَطْرَافُ وَ تَجْرِی أُمُورُ الْخَلْقِ بِإِمَامَتِهِمْ عَلَی الْقَصْدِ وَ الْإِنْصَافِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ أَیُّهَا الْمُحَلِّلُونَ حَلَالَ اللَّهِ وَ الْمُحَرِّمُونَ حَرَامَ اللَّهِ وَ الْمُقِیمُونَ حُدُودَ اللَّهِ وَ الذَّابُّونَ عَنْ دِینِ اللَّهِ وَ الدَّاعُونَ إِلَی سَبِیلِ اللَّهِ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ الْحُجَّةِ الْبَالِغَةِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا مَنْ فَضْلُهُمْ کَالشَّمْسِ الْمُضِیئَةِ الطَّالِعَةِ الْمُجَلِّلَةِ بِنُورِهَا الْعَالَمَ وَ هِیَ فِی الْأُفُقِ بِحَیْثُ لَا تَنَالُهَا الْأَیْدِی وَ الْأَبْصَارُ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ أَیُّهَا الْبُدُورُ الْمُنِیرَةُ وَ السُّرُجُ الزَّاهِرَةُ وَ الْأَنْوَارُ السَّاطِعَةُ

ص: 187


1- 1. الأوصیاء خ ل.

مایه شرافت شرافتمندان، و شاخه ها از فرزندان عبد مناف است؛ سلام بر برگزیدگان برای امامت، دانشمندان به سیاست، که فرمانبرداری­شان واجب گشته است؛ سلام بر کسانی که خداوند برای امامت برگزیده­شان کرد، و سینه­شان را برای آن گشوده ساخت، و در دل­هایشان چشمه­های حکمت را به امانت سپرد، و از این رو در جواب دادن ناتوان نگشتند، و از کار درست باز نماندند.

سلام بر شما ای پیشوایان پاک مورد تأیید واقع شده، موفق شدگان و راستی یافتگان؛ سلام بر شما ای کسانی که از لغزش­ها و اشتباهات، و خطا و تباهی، در ایمنی قرار گرفته­اند، گواهان بر مردم، و امانتداران بر حقیقت هستند؛ سلام بر شما و بر پدران بزرگوار شما، همان کسانی که خداوند برتری­اش را برایشان بخشید، و به وسیله آنها به راه­هایش راهنمایی کرد، و به وسیله آنها راه­های روشن دین را آشکار گرداند، و گره­ها و درهای بسته آن را به وسیله آنان باز گشود، این فضل خداست، آن را به هر که بخواهد عطا می کند و خدا دارای فضل بسیار است؛ و رحمت خدا و برکت­های او بر شما باد.

سپس ضریح را ببوس و نماز زیارت و هر نماز دیگری که برایت وجود داشت، به جای آور و بعد از آن به دلخواه خودت دعا کن و بگو: ای بلند مرتبه در دوری­اش، ای مهرورز در مهربانی­اش، ای بیرون آورنده گیاه، ای زنده کننده مردگان، ای پشتیبان پناهندگان، ای پناه پناه­جویان، ای شنواترین شنوندگان، ای بیننده­ترین بینندگان، ای فریادرس فریادخواهان، ای تکیه­گاه کسی که هیچ تکیه­گاهی ندارد، ای پشتوانه کسی که هیچ پشتوانه­ای ندارد، ای ذخیره کسی که هیچ ذخیره­ای ندارد، ای پناهگاه ناتوانان،(1)

ای گنجینه نیازمندان، ای امیدواری بزرگ، ای نجات دهنده غرق شدگان، ای زنده کننده مردگان، ای ایمنی دهنده بیمناکان، ای معبود جهانیان، ای سازنده هر ساخته­ای، ای به هم رساننده هر شکسته­ای، ای همراه هر دور افتاده­ای، ای انس و همدم هر تنها، ای نزدیکی که دور نیست، ای حاضر در کنار هر ناپیدا، ای چیره­ای که مغلوب واقع نمی­شود، ای زنده در زمانی که هیچ زنده ای نباشد، ای زنده کننده مردگان، ای زنده­ای که هیچ خدایی جز تو وجود ندارد، نوآفرین آسمان­ها و زمین، تو برپا خاسته برای هر کس با توجه به هر آن چیزی است که به دست آورده است؛ سپس به دلخواه خودت دعا کن.(2)

ذکر خداحافظی؛ مانند ایستادن هنگام زیارت، می­ایستی و می­گویی:

سلام بر شما ای امانتداران خدا در زمینش، و حجت­های او بر بندگانش، و گنجینه داران علم او، و جایگاه اسرار نهانی او، و باب بازداشتن و دستور دادن او، و راه مستقیم او، سلام وداع کننده­ای که نه بیزار است و نه صرفاً گوینده و نه رویگردان؛

ص: 189


1- . در چاپ کمپانی، «یا حرز من لا حرز له»{ای پناهگاه کسی که هیچ پناهی ندارد.} آمده است.
2- . مصباح الزائر: 251-253

وَ النُّجُومُ الْهَادِیَةُ فِی غَیَاهِبِ الدُّجَا وَ طُرُقِ الْبَلَدِ الْقَفْرِ وَ لُجَجِ الْبِحَارِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا مَنْ حُبُّهُمْ کَالْمَاءِ الْعَذْبِ عَلَی الظَّمَاءِ وَ الْغِذَاءِ الْمَرِی ءِ النَّافِعِ عَلَی الطَّوَی الدَّالُّونَ عَلَی الْهُدَی وَ الْمُنَجُّونَ مِنَ الرَّدَی وَ النَّارِ عَلَی الْیَفَاعِ لِمَنِ اهْتَدَی وَ اصْطَلَی السَّلَامُ عَلَی الْأَدِلَّاءِ فِی الْمَهَالِکِ الْمُفَارِقُ لَهُمْ هَالِکٌ وَ اللَّازِمُ لَهُمْ لَاحِقٌ.

السَّلَامُ عَلَی مَنْ عُلُومُهُمْ کَالسَّحَابِ الْهَاطِلِ وَ الْغَیْثِ الْمَاطِرِ وَ السَّمَاءِ الظَّلِیلَةِ وَ الْأَرْضِ الْبَسِیطَةِ وَ الْعَیْنِ الْغَزِیرَةِ وَ الْغَدِیرِ وَ الرَّوْضَةِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا مَنْ هُمْ کَالْأَمِینِ الرَّفِیقِ وَ الْوَالِدِ الشَّفِیقِ وَ الْأُمِّ الْبَرَّةِ بِالْوَلَدِ الصَّغِیرِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا فَرَجَ الْعِبَادِ فِی الدَّاهِیَةِ وَ حُجَّتَهُمْ الْوَاضِحَةَ الشَّافِیَةَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا أُمَنَاءَ اللَّهِ فِی خَلْقِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلَی عِبَادِهِ وَ خُلَفَاءَهُ فِی أَرْضِهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ أَیُّهَا الدُّعَاةُ إِلَی اللَّهِ الذَّابُّونَ عَنْ حَرِیمِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَی الْمُطَهَّرِینَ مِنَ الذُّنُوبِ الْمُبَرَّئِینَ مِنَ الْعُیُوبِ السَّلَامُ عَلَی الْمَخْصُوصِینَ بِالْعِلْمِ الْمَهْمُومِ (1) وَ الْحِلْمِ الْمَعْلُومِ وَ الْفَضْلِ کُلِّهِ وَ أَهْلِ الْخَیْرِ وَ الْبَذْلِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا نِظَامَ الدِّینِ وَ عِزَّ الْمُسْلِمِینَ وَ غَیْظَ الْمُنَافِقِینَ وَ بَوَارَ الْکَافِرِینَ السَّلَامُ عَلَی مَنْ لَا یُدَانِیهِمْ فِی فَضْلِهِمْ أَحَدٌ وَ لَا یُوجَدُ فِی وَلَایَتِهِمْ بَدَلٌ السَّلَامُ عَلَی السَّادَةِ الْمَیَامِینِ وَ مَنْ عَجَزَتْ عَنْ ذِکْرِ فَضْلِهِمُ الْبُلَغَاءُ وَ قَصُرَتْ عَنْ إِدْرَاکِهِمُ الْفُصَحَاءُ وَ تَحَیَّرَتْ فِی نَعْتِ فَضْلِهِمُ الْخُطَبَاءُ وَ لَمْ تَنْتَهِ إِلَیْهِ الْحُکَمَاءُ وَ تَصَاغَرَتْ عَنْ قَدْرِهِمُ الْعُظَمَاءُ السَّلَامُ عَلَی مَنْ هُمْ کَالنُّجُومِ مِنْ یَدِ الْمُتَنَاوِلِ السَّلَامُ عَلَی الْعُلَمَاءِ الَّذِینَ لَا یَجْهَلُونَ وَ الدُّعَاةِ الَّذِینَ لَا یَنْکُلُونَ السَّلَامُ عَلَی مَعْدِنِ الْقُدْسِ وَ الطَّهَارَةِ وَ النُّسُکِ وَ الزَّهَادَةِ وَ الْعِلْمِ وَ الْعِبَادَةِ السَّلَامُ عَلَی الْمَخْصُوصِینَ بِدَعْوَةِ الرَّسُولِ وَ نَسْلِ الطُّهْرِ الْبَتُولِ السَّلَامُ عَلَی مَنْ لَا یَسْبِقُهُمْ أَحَدٌ فِی نَسَبٍ وَ لَا یُدَانِیهِمْ فِی حَسَبٍ الْبَیْتُ مِنْ قُرَیْشٍ وَ الذِّرْوَةُ مِنْ هَاشِمٍ وَ الْعِتْرَةُ مِنَ الرَّسُولِ صلی الله علیه و آله وَ الرِّضَا مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ

ص: 188


1- 1. المفهوم ط.

و رحمت خدا و برکت­های او نثار شما باد. خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و صبحگاه ما را به سوی خودت همراه با توکل بر خودت قرار ده، و شبانگاه ما را از سوی خودت پیوند خورده به رستگاری از ناحیه خودت، و دعای ما برای تو را همراه با اجابت، و فروتنی ما در پیشگاه تو را مایه رحمت خودت، و اعتراف کردن ما به گناهانمان را واسطه دست یافتن به گذشت خودت، و بریدن ما - از همه چیز و پیوستن تنها - به سوی تو را سبب رسیدن به آمرزش خودت، و زیارت دوستدارانت توسط ما را مورد قبول از سوی خودت، و بازگشتن ما از این حرم گرانقدر را به سوی بهترین بازگشتگاه، به سوی محل گشایش، و فراخی و راحتی، و در حفاظت و ایمنی،(1)

و در سلامتی ای که جان و خانواده و دارایی و فرزندان و دین و برادران را در بر گیرد، قرار ده.

خدایا، این را آخرین دوره از سوی ما برای زیارت و یاد کردن پیشوایان و امامانمان، که فرمانبرداری­شان و شناختشان، و بازگشت به سوی آنان، و بودن همراه آنان را بر ما واجب گردانیده­ای، قرار مده؛ خدایا، گواه باش که ما دعوت کننده به سوی تو را اجابت کردیم، و ندا دهنده به سوی تو را پاسخ مثبت گفتیم، و فرمانش را به جای آوردیم، و از او پیروی کردیم؛ خدایا، پس ما را جزو گواهان بنویس.

خدایا، این را آخرین دوره از سوی ما برای زیارت و یاد کردن و و درود فرستادن بر آنان قرار مده، و آن را سالیان زیاد بر ما روزی کن، و هنگامی که جان ما را ستاندی، گواه باش که ما شنوندگان، فرمانبرداران، ایمان آوردگان، تصدیق کنندگان و نه تکذیب کنندگان، اقرار کنندگان و نه انکار کنندگان، و تسلیم شدگان به فرمان تو، و چنگ آویختگان به ریسمان تو، و پیروان برای امامانمان، و فروتنان برای فرمان و دستورشان، نه از سرکش­ها و خودبین­ها، و خشنود شدگان به آنچه برای ما پسندیده­ای، و گیرندگان آنچه برای ما بخشیده­ای، و سپاسگزاران برای نعمت­هایت، بوده­ایم. و از فضل خود به سوی ما ارزانی دار، و سپاسگزاری برای نعمت­هایی که به ما داده­ای، را به دل ما بیفکن، بپذیر ای پروردگار جهانیان؛ و درود و سلام بر شما ای اهل بیت؛ به راستی که او ستوده گرامی است، و رحمت خدا و برکت­های و درودهای او، تا آن زمان که ابری ببارد، و کبوتری پر بگشاید، و شب­ها و روزها در پی هم آیند.

پس از این بسیار دعا کن و مورد رحمت واقع شده باز گرد؛ إن شاء الله.(2)

توضیح

عبارت: «الماء العذب علی الظما» احتمال دارد بر وزن فعال، جمع ظامی، و مصدر باشد؛ در النهایه گفته است: «الظمأ»، یعنی تشنگی شدید؛ گفته می­شود: «ظمئت، أظمأ،

ص: 190


1- . آسانی زندگی و ایمنی. خ ل
2- . مصباح الزائر: 253-254

شَرَفِ الْأَشْرَافِ وَ الْفَرْعِ مِنْ بَنِی عَبْدِ مَنَافٍ السَّلَامُ عَلَی الْمُصْطَفَیْنَ بِالْإِمَامَةِ الْعُلَمَاءِ بِالسِّیَاسَةِ الْمُفْتَرَضِینَ الطَّاعَةُ السَّلَامُ عَلَی مَنِ اخْتَارَهُمُ اللَّهُ تَعَالَی لِلْإِمَامَةِ وَ شَرَحَ صُدُورَهُمْ لِذَلِکَ وَ أَوْدَعَ قُلُوبَهُمْ یَنَابِیعَ الْحِکْمَةِ فَلَمْ یَعْیَوْا بِجَوَابٍ وَ لَمْ یَقْصُرُوا عَنْ صَوَابٍ.

السَّلَامُ عَلَیْکُمْ أَیُّهَا السَّادَةُ الْمَعْصُومُونَ الْمُؤَیَّدُونَ الْمُوَفَّقُونَ الْمُسَدَّدُونَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا مَنْ أَمِنُوا الْعِثَارَ وَ الزَّلَلَ وَ الْخَطَأَ وَ الْخَطَلَ الشُّهَدَاءُ عَلَی الْخَلْقِ وَ الْأُمَنَاءُ عَلَی الْحَقِّ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَ عَلَی آبَائِکُمْ الْأَکْرَمِینَ الَّذِینَ آتَاهُمُ اللَّهُ فَضْلَهُ وَ هَدَی بِهِمْ سُبُلَهُ وَ أَوْضَحَ بِهِمْ مِنَ الدِّینِ مَنْهَجَهُ وَ افْتَتَحَ بِهِمْ مَقْفَلَهُ وَ مُرْتَجَهُ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ ثُمَّ قَبِّلِ الضَّرِیحَ وَ صَلِّ صَلَاةَ الزِّیَارَةِ وَ مَا بَدَا لَکَ مِنَ الصَّلَوَاتِ ثُمَّ ادْعُ اللَّهَ بِمَا أَحْبَبْتَ وَ قُلْ یَا شَامِخاً فِی بُعْدِهِ یَا رَءُوفاً فِی رَحْمَتِهِ یَا مُخْرِجَ النَّبَاتِ یَا مُحْیِیَ الْأَمْوَاتِ یَا ظَهْرَ اللَّاجِینَ یَا جَارَ الْمُسْتَجِیرِینَ یَا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ یَا أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ یَا صَرِیخَ الْمُسْتَصْرِخِینَ یَا عِمَادَ مَنْ لَا عِمَادَ لَهُ یَا سَنَدَ مَنْ لَا سَنَدَ لَهُ یَا ذُخْرَ مَنْ لَا ذُخْرَ لَهُ یَا حِرْزَ الضُّعَفَاءِ(1) یَا کَنْزَ الْفُقَرَاءِ یَا عَظِیمَ الرَّجَاءِ یَا مُنْقِذَ الْغَرْقَی یَا مُحْیِیَ الْمَوْتَی یَا أَمَانَ الْخَائِفِینَ یَا إِلَهَ الْعَالَمِینَ یَا صَانِعَ کُلِّ مَصْنُوعٍ یَا جَابِرَ کُلِّ کَسِیرٍ یَا صَاحِبَ کُلِّ غَرِیبٍ یَا مُونِسَ کُلِّ وَحِیدٍ یَا قَرِیباً غَیْرَ بَعِیدٍ یَا شَاهِدَ کُلِّ غَائِبٍ یَا غَالِباً غَیْرَ مَغْلُوبٍ یَا حَیُّ حِینَ لَا حَیَّ یَا مُحْیِیَ الْمَوْتَی یَا حَیُّ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَنْتَ الْقَائِمُ عَلَی کُلِّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ ثُمَّ ادْعُ بِمَا شِئْتَ (2)

ذِکْرُ الْوَدَاعِ تَقِفُ کَوُقُوفِکَ فِی الزِّیَارَةِ وَ تَقُولُ:

السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا أُمَنَاءَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ حُجَجَهُ عَلَی خَلْقِهِ وَ خُزَّانَ عِلْمِهِ وَ مَوْضِعَ سِرِّهِ وَ بَابَ نَهْیِهِ وَ أَمْرِهِ وَ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِیمَ سَلَامَ مُوَدِّعٍ لَا سَئِمٍ وَ لَا قَالٍ وَ لَا مَالٍ

ص: 189


1- 1. فی طبعة الکمپانی: یا حرز من لا حرز له.
2- 2. مصباح الزائر ص 251- 253.

ظماء، فأنا ظامیء، و قوم ظماء» از همین کاربرد است و اسم ساخته شده از آن، «الظموء» است. پایان. «الیفاع»، یعنی مکانی مرتفع از زمین؛ و «الاصطلاء» بر وزن افتعال، برگرفته از افروختن آتش و گرم شدن با آن است. «الهطل»، یعنی باران ضعیف و پیوسته، و پی در پی بودن باران پراکنده دانه درشت.

عبارت: «و مرتجه» در صیغه مفعول از باب افعال است و در بعضی نسخه­ها با دو حرف تاء آمده است؛ جوهری گفته است: «أرتجت الباب»، یعنی در را قفل کردم؛ و «اُرتج علی القاری» - به این صورت که فاعل آن اسم برده نشود، - زمانی گفته می­شود که توان خواندن نداشته باشد، به گونه­ای که گویا دهانش بسته شده است، آن گونه که در، بر روی هم قرار می­گیرد؛ «اُرتتج علیه» نیز همین گونه است؛ و «اُرتجّ علیه» همراه با تشدید نگو. پایان. «الجناب»، یعنی گرداگرد، و اطراف؛ و گفته می­شود: «أمرع الوادی»، یعنی زمانی که سرسبزی در آن زیاد شود؛ و از این برای گشایش کار و توانگری مثال زده می­شود.

زیارت نهم:

این زیارت را سید - که خدا روانش را پاک گرداند، - بیان کرده و گفته است: روبروی ضریح امامی که زیارتش می­کنی می­ایستی و می­گویی:

خدایا، ای برپادارنده آسمان­های برافراشته، و ای هموار گرداننده زمین­های گسترده، و ای استوار سازنده کوه­های ثابت، ای بیرون آورنده گیاه، ای کسی که صداها بر او مشتبه نمی­گردند، از تو درخواست می­کنم ای خدا، که سلام مرا به نوری نوآفرین از میان سایر نورها، و آفریده از پرتوهای ذرات نیکان، صاحب اختیار بهشت و آتش، محمد فرستاده برگزیده، پیشوا بر هر توانگر و ناتوان، و دارنده برتری­ها و خصلت­های نیک و افتخارات، کسی که برگزیده­اش ساخته و در هر دو جهان آشکار و نهانی والا قرار داده­ای، نسل ابراهیم خلیل، و هم­پیوند با قربانی خدا اسماعیل، مورد خدمت توسط جبرائیل، دارنده نشانه­هایی در سراسر گیتی، و قرار گرفته بر روی براق، صلی الله علیه و آله، ابلاغ نمایی.

سلام باد بر امام عادل، و باران آرام پیاپی، دارنده معجزه­ها و برتری­ها و استدلال­ها و راهنمایی­ها، پیشوای بزرگان، و قهرمان پیکارها، و رئیس دین، و همان کسی که دستورات دین را از همدیگر تشخیص دهنده، و همواره در رکوع، و به قتل رساننده برگشتگان از دین بوده است، امام

ص: 191

وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْ غُدُوَّنَا إِلَیْکَ مَقْرُوناً بِالتَّوَکُّلِ عَلَیْکَ وَ رَوَاحَنَا عَنْکَ مَوْصُولًا بِالنَّجَاحِ مِنْکَ وَ دُعَاءَنَا لَکَ مَقْرُوناً بِحُسْنِ الْإِجَابَةِ وَ خُضُوعَنَا بَیْنَ یَدَیْکَ دَاعِیاً إِلَی رَحْمَتِکَ وَ اعْتِرَافَنَا بِذُنُوبِنَا شَفِیعاً إِلَی عَفْوِکَ وَ انْقِطَاعَنَا إِلَیْکَ سَبَباً إِلَی غُفْرَانِکَ وَ زِیَارَتَنَا لِأَوْلِیَائِکَ مَشْفُوعَةً بِالْقَبُولِ مِنْکَ وَ مَرْجِعَنَا مِنْ هَذَا الْحَرَمِ الشَّرِیفِ إِلَی خَیْرِ مَرْجِعٍ إِلَی جَنَابٍ مُمْرِعٍ وَ سَعَةٍ وَ دَعَةٍ وَ حِفْظٍ وَ أَمَانٍ (1) وَ سَلَامَةٍ شَامِلَةٍ لِلنَّفْسِ وَ الْأَهْلِ وَ الْمَالِ وَ الْوُلْدِ وَ الدِّینِ وَ الْإِخْوَانِ اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنَّا لِزِیَارَةِ سَادَاتِنَا وَ أَئِمَّتِنَا الْمَفْرُوضِ عَلَیْنَا طَاعَتُهُمْ وَ مَعْرِفَتُهُمْ وَ الرُّجُوعُ إِلَیْهِمْ وَ الْکَوْنُ مَعَهُمْ اللَّهُمَّ فَاشْهَدْ بِأَنَّا قَدْ أَجَبْنَا دَاعِیَکَ وَ لَبَّیْنَا مُنَادِیَکَ وَ امْتَثَلْنَا أَمْرَهُ وَ اقْتَفَیْنَا أَثَرَهُ اللَّهُمَ فَاکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِینَ.

اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنَّا لِزِیَارَتِهِمْ وَ ذِکْرِهِمْ وَ الصَّلَاةِ عَلَیْهِمْ وَ ارْزُقْنَا ذَلِکَ أَعْوَاماً کَثِیرَةً فَإِذَا تَوَفَّیْتَنَا فَاشْهَدْ بِأَنَّا سَامِعُونَ مُطِیعُونَ مُؤْمِنُونَ مُصَدِّقُونَ غَیْرُ مُکَذِّبِینَ مُقِرُّونَ غَیْرُ جَاحِدِینَ وَ لِأَمْرِکَ مُسَلِّمُونَ وَ بِحَبْلِکَ مُعْتَصِمُونَ وَ لِأَئِمَّتِنَا طَائِعُونَ وَ لِأَمْرِهِمْ وَ حُکْمِهِمْ خَاضِعُونَ لَا مُسْتَکْبِرِینَ وَ لَا مُتَکَبِّرِینَ وَ بِمَا رَضِیتَ لَنَا رَاضُونَ وَ لِمَا أَعْطَیْتَنَا آخِذُونَ وَ لِأَنْعُمِکَ شَاکِرُونَ وَ زِدْنَا مِنْ فَضْلِکَ إِلَیْنَا وَ أَلْهِمْنَا شُکْرَکَ لِمَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیْنَا آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ وَ تَحِیَّاتُهُ مَا هَطَلَ غَمَامٌ وَ هَتَفَ حَمَامٌ وَ تَعَاقَبَتِ اللَّیَالِی وَ الْأَیَّامُ.

ثُمَّ ادْعُ کَثِیراً وَ انْصَرِفْ مَرْحُوماً إِنْ شَاءَ اللَّهُ (2).

بیان

قوله الماء العذب علی الظماء یحتمل أن یکون علی فعال جمع ظامی و أن یکون مصدرا قال فی النهایة(3) الظمأ شدة العطش یقال ظمئت أظمأ

ص: 190


1- 1. و خفض و أمان خ ل.
2- 2. مصباح الزائر ص 253- 254.
3- 3. النهایة ج 3 ص 63.

بزرگ شکم و بدون موی جلوی سر، و قهرمان پرهیزکار، و بلند همت میانجی­گر، کسی که از شرک به دور بوده است، یاور - پیامبر در - جنگ احد و حنین، و پدر حسن و حسین، با نژادی پاک که نابینایی(1) جاهلیت به او نرسید، و در نسب خالصش به هیچ آلودگی ای متهم نگشت، همواره در محراب عبادت بوده است، و به «پدر خاک» مشهور گردیده است، در سرزمین نجف به خاک سپرده شده است، آن که از نظر نسب و شرافت والا است، سرور من امیرالمؤمنین، علی فرزند ابی­طالب، که بهترین سلام از سوی من نثار او باد.

سلام باد بر بانوی پاک و ستوده، و نیک و پرهیزکار و کمال یافته، از پلیدی­ها پاکیزه گشته، و از آلودگی­ها به دور داشته شده، پاکیزه و بر تمام بانوان هر دو جهان برتری داده شده، نیک بخت، کسی که با دشمنی حقش گرفته شده است، کسی که داغدار فرزندانش گشت، زهرای بسیار زیبا، پاک گشته از آفت­ها، و میانجی­گر در روز دیدار قیامت، دختر پیامبرت، و همسر ولی ات، و مادر امام به شهادت رسیده­ات، فاطمه نگهدارنده، پرورش دهنده یتیمان، آشنا به دانش­ها و احکام دین، که بهترین سلام از سوی دوستدارش نثار او باد.

سلام باد بر امام بی­آلایش، نواده ستمدیده پیامبر، و چیره و مسموم شده، ماه تابان در میان ستارگان، به خاک سپرده شده در بقیع، دارای شرافت والا، پیشوای پاک، و آراسته و پرهیزکار، ابی­محمد حسن فرزند علی علیهما السلام.

سلام باد بر امام کشته شده، و پیشوای گرامی، همان کسی که فرزند و نسل پیامبر است، و خداوند بزرگوار او را پاک گردانده است، و کسی که قرآن در مورد فضیلت او سخن گفته است، و جبرئیل با او سخن گفته است، سرور تمام شهیدان است، همان کسی که تحریف و دگرگون کنندگان دین، او را تکذیب کردند، همان کسانی که دینشان را با امور باطل آراستند، و میان حرام و حلال فرقی نگذاشتند، همانندان اصحاب فیل، که لعنت و نفرین خدا پیاپی و همواره و نسل به نسل بر آنان باد، - امامی که - کشته شده به دست سرکشان، و مهار شده به وسیله گمراهان ستمگر فاسد، به خاک سپرده شده در خاک کربلا است، همان کسی که فرشتگان آسمان بر او نماز گزاردند و به خاک سپاری او را بر عهده گرفتند، حسین فرزند علی علیهما السلام.

سلام باد بر نور تابان، و برق درخشنده، و دانشمند پیشگام، زاده شده از نسل پیامبری، و شیرخوار جانشینی او، یار قرآن، و سنگ چخماق برق زننده، روشنایی درخشان، و بازار سود رسان، و قله بلندی­ها، دارای پینه­ها، بسیار پرستش کننده در میان قوم عرب، بسیار سجده کننده، زینت عبادت کنندگان، همواره گریان، علی فرزند حسین علیهما السلام.

ص: 192


1- . زناکار و فاجر گشتن مرد. خ ل

ظماء فأنا ظامئ و قوم ظماء و الاسم الظموء انتهی و الیفاع ما ارتفع من الأرض و الاصطلاء افتعال من صلی النار و التسخن بها و الهطل المطر الضعیف الدائم و تتابع المطر المتفرق العظیم القطر.

قوله و مرتجه علی بناء المفعول من باب الإفعال و فی بعض النسخ بتاءین قال الجوهری (1) أرتجت الباب أغلقته و أرتج علی القاری علی ما لم یسم فاعله إذا لم یقدر علی القراءة کأنه أطبق علیه کما یرتج الباب و کذلک ارتتج علیه و لا تقل ارتج علیه بالتشدید انتهی و الجناب الفناء و الناحیة و یقال أمرع الوادی إذا کثر فیه الکلاء و یضرب به المثل لاتساع الأمر و الاستغناء.

الزِّیَارَةُ التَّاسِعَةُ ذَکَرَهَا السَّیِّدُ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ قَالَ: تَقِفُ عَلَی ضَرِیحِ الْإِمَامِ الْمَزُورِ صَلَوَاتُ عَلَیْهِ وَ تَقُولُ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا رَافِعَ السَّمَاوَاتِ الْمَبْنِیَّاتِ وَ یَا سَاطِحَ الْأَرَضِینَ الْمَدْحُوَّاتِ وَ یَا مُمَکِّنَ الْجِبَالِ الرَّاسِیَاتِ یَا مُخْرِجَ النَّبَاتِ یَا مَنْ لَا تَتَشَابَهُ عَلَیْهِ الْأَصْوَاتُ أَنْ تُبَلِّغَ اللَّهُمَّ سَلَامِی إِلَی النُّورِ الْمُخْتَرَعِ مِنَ الْأَنْوَارِ وَ الْمُبْتَدَعِ مِنْ شُعَاعِ عَنَاصِرِ الْأَبْرَارِ وَ مَالِکِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ مُحَمَّدٍ الرَّسُولِ الْمُخْتَارِ

سَیِّدِ مُضَرَ وَ نِزَارٍ وَ صَاحِبِ الْفَضَائِلِ وَ الْمَنَاقِبِ وَ الْفَخَارِ وَ مَنِ انْتَجَبَهُ وَ اصْطَفَاهُ عَالِمُ الْعَلَانِیَةِ وَ الْأَسْرَارِ سُلَالَةِ إِبْرَاهِیمَ الْخَلِیلِ وَ عُنْصُرِ الذَّبِیحِ إِسْمَاعِیلَ الْمَخْدُومِ بِجَبْرَئِیلَ صَاحِبِ الْآیَاتِ فِی الْآفَاقِ الْمَحْمُولِ عَلَی الْبُرَاقِ صلی الله علیه و آله.

السَّلَامُ عَلَی الْإِمَامِ الْعَادِلِ وَ الصَّیِّبِ الْهَاطِلِ صَاحِبِ الْمُعْجِزَاتِ وَ الْفَضَائِلِ وَ الْبَرَاهِینِ وَ الدَّلَائِلِ السَّیِّدِ الْحُلَاحِلِ وَ الْبَطَلِ الْمُنَازِلِ وَ الْیَعْسُوبِ لِلدِّینِ وَ مَنْ هُوَ لِلْأَحْکَامِ فَاصِلٌ وَ لِلرُّکُوعِ مُوَاصِلٌ وَ لِلْمَارِقَةِ مِنَ الدِّینِ قَاتِلٌ الْإِمَامِ

ص: 191


1- 1. صحاح الجوهریّ ج 1 ص 317.

سلام باد بر امام راستگو در سخن، بزگوار و گرانقدر، پاسخ گوینده به هر پرسش، خبر دهنده از سوی خداوند در مورد روزی­ها و زمان مرگ، همان کسی که از دروغ و نیرنگ به دور بود، کم نظیر و مانند، امام بی­آلایش، محمد فرزند علی، شکافنده دانش­ها، علیهما السلام.

سلام باد بر امام راستین، بیان کننده مشکلات، و آشکار کننده حقیقت­ها، که هر گوینده­ای در استدلال او فرومانده است، به بند آورنده زبان جدال کنندگان، آرام کننده بانگ بر آوردن­ها، و بسیار دانا در نزد مردمان مغرب زمین و مشرق زمین، جعفر صادق فرزند محمد علیهما السلام.

سلام باد بر امام پرهیزکار، و وارسته و برگزیده و نور احمدی، و ستاره تابان، ریسمان محکم خداوند، که هر کس به آن چنگ آویزد نجات می­یابد، و هر کس از آن روی گرداند از بین می­رود، روشنایی پرنور، و تابش درخشان، موسی فرزند جعفر علیهما السلام.

سلام باد بر امام خشنود، و پیرمرد از نسل علی، دارای اختیار در حکمرانی در مورد جان­های مردمان، به خاک سپرده شده در طوس، علی فرزند موسی، امام رضا علیهما السلام.

سلام باد بر در میانه، و راه والا، و دانشمند مورد تأیید واقع شده، چشمه حکمت­ها، و چراغ تاریکی­ها، پیشوای مردمان عرب و عجم، هدایتگر به سوی کمال، و موفق گردانیده شده به وسیله تأیید و پشتیبانی، محمد جواد، فرزند علی علیهما السلام.

سلام باد بر هدیه خداوند جبار، برگزیده از میان هدایت یافتگان و نیکان، اطلاع دهنده از خبرهای نهانی، کسی که قرآن برایش به منزله لباس رو و زیر بود، پیشوای مردمان، علی فرزند محمد، علیه السلام؛ زاده شده در پادگان، کسی که با پندهایش به دور داشت و بیم داد.

سلام باد بر امام دور گشته از گناهان، پاک گشته از ستم، عالم والا مقام، کسی که در راه خدا هیچ سرزنشی را به خود نگرفت، دانای به دستورات دین، کسی که فرزندش از دیدگان مردمان نهان گشته است، ماه تمام تابان، پرهیزکار وارسته، پاک پاکیزه، ابی­محمد حسن فرزند علی، امام عسکری علیهما السلام.

سلام باد بر امام دانا، پنهان از دیدگان، و حاضر در سرزمین­ها، و ناپیدا از چشم­ها، و حاضر در فکرها، بازمانده برگزیدگان، میراث­دار شمشیر ذوالفقار، کسی که در خانه دارای پوشش خدا آشکار می­شود، و ندا می­دهد ای خون­خواهان حسین، من خونخواه

ص: 193

الْبَطِینِ الْأَصْلَعِ وَ الْبَطَلِ الْأَوْرَعِ وَ الْهُمَامِ الْمُشَفَّعِ الَّذِی هُوَ عَنِ الشِّرْکِ أَنْزَعُ صَاحِبِ أُحُدٍ وَ حُنَیْنٍ وَ أَبِی شَبَّرَ وَ شَبِیرٍ الْمُهَذَّبِ الْأَنْسَابِ الَّذِی لَمْ یَلْحَقْهُ عَمَهُ (1)

الْجَاهِلِیَّةِ وَ لَمْ یَطْعَنْ فِی صَمِیمِهِ بِشَائِبَةِ مُشَابٍ حَلِیفِ الْمِحْرَابِ الْمُکَنَّی بِأَبِی تُرَابٍ الْمُودَعِ بِأَرْضِ النَّجَفِ الْعَالِی النَّسَبِ وَ الشَّرَفِ مَوْلَایَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ مِنِّی أَفْضَلُ السَّلَامِ السَّلَامُ عَلَی الطَّاهِرَةِ الْحَمِیدَةِ وَ الْبَرَّةِ النَّقِیَّةِ الرَّشِیدَةِ التَّقِیَّةِ مِنَ الْأَرْجَاسِ الْمُبَرَّأَةِ مِنَ الْأَدْنَاسِ الزَّاکِیَةِ الْمُفَضَّلَةِ عَلَی نِسَاءِ الْعَالَمِینَ السَّعِیدَةِ الْمَطْلُوبَةِ بِالْأَحْقَادِ الْمَفْجُوعَةِ بِالْأَوْلَادِ الْحُورِیَّةِ الزَّهْرَاءِ الْمُهَذَّبَةِ مِنَ الْخَنَاءِ الْمُشَفَّعَةِ یَوْمَ اللِّقَاءِ ابْنَةِ نَبِیِّکَ وَ زَوْجَةِ وَلِیِّکَ وَ أُمِّ شَهِیدِکَ فَاطِمَةَ الِانْفِطَامِ مُرَبِّیَةِ الْأَیْتَامِ الْعَارِفَةِ بِالشَّرَائِعِ وَ الْأَحْکَامِ عَلَیْهَا مِنْ وَلِیِّهَا أَفْضَلُ السَّلَامِ السَّلَامُ عَلَی الْإِمَامِ الْمَعْصُومِ وَ السِّبْطِ الْمَظْلُومِ وَ الْمُضْطَهَدِ الْمَسْمُومِ بَدْرِ النُّجُومِ وَ الْمُودَعِ بِالْبَقِیعِ ذِی الشَّرَفِ الرَّفِیعِ السَّیِّدِ الزَّکِیِّ وَ الْمُهَذَّبِ التَّقِیِّ أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ علیهما السلام.

السَّلَامُ عَلَی الْإِمَامِ الْقَتِیلِ وَ السَّیِّدِ النَّبِیلِ الَّذِی هُوَ لِلرَّسُولِ نَجْلٌ وَ سَلِیلٌ وَ الَّذِی طَهَّرَهُ الْجَلِیلُ وَ الَّذِی نَطَقَ بِفَضْلِهِ التَّنْزِیلُ وَ نَاغَاهُ جَبْرَئِیلُ سَیِّدِ کُلِّ قَتِیلٍ الَّذِی فَنَّدَهُ أَهْلُ التَّحْرِیفِ وَ التَّبْدِیلِ الَّذِینَ زَخْرَفُوا دِینَهُمْ بِالْأَبَاطِیلِ وَ لَمْ یُفَرِّقُوا بَیْنَ التَّحْرِیمِ وَ التَّحْلِیلِ أَشْبَاهُ أَهْلِ الْفِیلِ عَلَیْهِمْ لَعَائِنُ اللَّهِ جِیلًا بَعْدَ جِیلٍ وَ قَبِیلًا بَعْدَ قَبِیلٍ قَتِیلِ الطُّغَاةِ وَ جَدِیلِ الْغُوَاةِ الظَّلَمَةِ الْبُغَاةِ الْمُسْتَوْدَعِ بِأَرْضِ کَرْبَلَاءَ الَّذِی صَلَّتْ عَلَیْهِ وَ تَوَلَّتْ دَفْنَهُ مَلَائِکَةُ السَّمَاءِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیهما السلام.

السَّلَامُ عَلَی النُّورِ السَّاطِعِ وَ الْبَرْقِ اللَّامِعِ وَ الْعَالِمِ الْبَارِعِ سَلِیلِ النُّبُوَّةِ وَ فَطِیمِ الْوَصِیَّةِ خِدْنِ التَّأْوِیلِ وَ الزِّنَادِ الْقَادِحِ وَ الضِّیَاءِ اللَّائِحِ وَ الْمَتْجَرِ الرَّابِحِ وَ بُرْجِ الْبُرُوجِ ذِی الثَّفِنَاتِ رَاهِبِ الْعَرَبِ السَّجَّادِ زَیْنِ الْعَابِدِینَ الْبَکَّاءِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیه السلام.

ص: 192


1- 1. عهر خ ل.

تنها مانده­ها هستم، من در هم کوبنده زورگویان، برپاخیزنده انتظار کشیده شده، فرزند حسن هستم؛ بهترین سلام نثار او و خاندان او باد.

خدایا، در ظهور او شتاب کن، و بیرون آمدنش را آسان نما، و سیره اش را فراگیر ساز، و ما را از یاران و کمک­رسانان او، و دفاع کنندگان از او، و پیکار کنندگان در راه او، و به شهادت رسیدگان پیشاپیش او قرار ده؛ خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و اعمال ما را بپذیر، و به خاطر رحمتی که داری، ما را به تمام آرزوها، و فراخ­ترین دوره­ها برسان؛ خدایا، از تو خشنودی، و گذشت از آنچه در گذشته از سوی ما روی داده است، و موفق گرداندن به آنچه دوست می­داری و مورد خشنودی توست را درخواست می­کنیم.

سپس خاک را می­بوسی و نیک بخت برمی­گردی، إن شاء الله.(1)

ق: مثل همین را نقل کرده و در پایان آن افزوده است: سپس خاک را می­بوسی و بعد از به جای آوردن دو رکعت نماز زیارت، برمی­گردی.

توضیح

جوهری گفته است:(2)

«الصوب»، یعنی فرود آمدن باران؛ و «الصیب»، یعنی ابر دارای باران؛ و «الهاطل»، یعنی بارش به صورت پیاپی؛ و «الحلاحل» با ضمه، یعنی شخص بزرگ دلیر، یا نیرومند بسیار جوانمرد، و استوار در ارجمندی؛ و «البطل» با فتحه حروف، یعنی شخص دلیری که زخمش بسته می شود و به خاطر آن، شیون نمی­کند، و خون همرزمانش پیش او می­ریزد؛ و «المنازلة»، یعنی پیکار و مبارزه در نبرد؛ و «الصلع»، یعنی برهنه شدن قسمت جلویی سر از مو؛ و «الأروع»، یعنی کسی که زیبایی و خوش سیمایی­اش، یا دلیری­اش تو را به حیرت آورد؛ و «الهمام» با ضمه، یعنی فرمانروای بلند همت، و پیشوای دلیر و بخشنده.

عبارت «فی صمیمه»، یعنی نژاد پاک او. عبارت «فاطمة الانفطام» در نسخه­ها به همین صورت آمده است، ولی شکل درست آن، «فاطمة الافطام» است که جمع جمع برای «الفطیم» می­باشد، یعنی دوستدارانش را از آتش باز می­دارد. «النجل»، یعنی فرزند. گفته می­شود: «ناغت الأم صبیها»، یعنی مادر با بچه­اش مهربانی کرد و او را با سخن گفتن و بازی سرگرم نمود. «الفند»، یعنی اشتباه در سخن و دروغ. «الزخرف من القول»، یعنی سخنان زیبا با آراستن آن به دروغ.

ص: 194


1- . مصباح الزائر: 254-256
2- . صحاح الجوهری1: 164

السَّلَامُ عَلَی الْإِمَامِ الصَّادِقِ الْمَقَالِ الْمُتَکَرِّمِ الْمِفْضَالِ الْمُجِیبِ عَنْ کُلِّ سُؤَالٍ الْمُخْبِرِ عَنِ اللَّهِ بِالْأَرْزَاقِ وَ الْآجَالِ الَّذِی لَا یَعْرِفُ الْکَذِبَ وَ لَا الِانْتِحَالَ الْبَعِیدِ الشَّبِیهِ وَ الْمِثَالِ الْإِمَامِ الْمَعْصُومِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ بَاقِرِ الْعُلُومِ علیهما السلام.

السَّلَامُ عَلَی الْإِمَامِ الصَّادِقِ مُبَیِّنِ الْمُشْکِلَاتِ وَ مُظْهِرِ الْحَقَائِقِ المُفْحِمِ بِحُجَّتِهِ کُلَّ نَاطِقٍ مُخْرِسِ أَلْسِنَةِ أَهْلِ الْجِدَالِ مُسَکِّنِ الشَّقَاشِقِ الْعَلِیمِ عِنْدَ أَهْلِ الْمَغَارِبِ وَ الْمَشَارِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ علیهما السلام.

السَّلَامُ عَلَی الْإِمَامِ التَّقِیِّ وَ الْمُخْلِصِ الصَّفِیِّ وَ النُّورِ الْأَحْمَدِیِّ وَ الشِّهَابِ الْمُضِیِّ عُرْوَةِ اللَّهِ الْوُثْقَی الَّتِی مَنْ تَمَسَّکَ بِهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا هَوَی النُّورِ الْأَنْوَرِ وَ الضِّیَاءِ الْأَزْهَرِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ علیهما السلام.

السَّلَامُ عَلَی الْإِمَامِ الرَّضِیِّ وَ الشَّیْخِ الْعَلَوِیِّ الْمُحَکَّمِ فِی إِمْضَاءِ حُکْمِهِ فِی النُّفُوسِ الْمُسْتَوْدَعِ بِأَرْضِ طُوسَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا علیهما السلام السَّلَامُ عَلَی الْبَابِ الْأَقْصَدِ وَ الطَّرِیقِ الْأَرْشَدِ وَ الْعَالِمِ الْمُؤَیَّدِ یَنْبُوعِ الْحِکَمِ وَ مِصْبَاحِ الظُّلَمِ سَیِّدِ الْعَرَبِ وَ الْعَجَمِ الْهَادِی إِلَی الرَّشَادِ الْمُوَفَّقِ بِالتَّأْیِیدِ وَ السَّدَادِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْجَوَادِ علیهم السلام السَّلَامُ عَلَی الْإِمَامِ مِنْحَةِ الْجَبَّارِ الْمُخْتَارِ مِنَ الْمَهْدِیِّینَ الْأَبْرَارِ الْمُخْبِرِ عَمَّا غَبَرَ مِنَ الْأَخْبَارِ الَّذِی کَانَ لَهُ الْقُرْآنُ دِثَاراً وَ شِعَاراً سَیِّدِ الْوَرَی عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْمَوْلُودِ بِالْعَسْکَرِ الَّذِی حَذَّرَ بِمَوَاعِظِهِ وَ أَنْذَرَ علیهم السلام السَّلَامُ عَلَی الْإِمَامِ الْمُنَزَّهِ عَنِ الْمَآثِمِ الْمُطَهَّرِ مِنَ الْمَظَالِمِ الْحَبْرِ الْعَالِمِ الَّذِی لَمْ تَأْخُذْهُ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ الْعَالِمِ بِالْأَحْکَامِ الْمُغَیَّبِ وَلَدُهُ عَنْ عُیُونِ الْأَنَامِ الْبَدْرِ التَّمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ الطَّاهِرِ الزَّکِیِّ أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْعَسْکَرِیِّ علیهما السلام.

السَّلَامُ عَلَی الْإِمَامِ الْعَالِمِ الْغَائِبِ عَنِ الْأَبْصَارِ وَ الْحَاضِرِ فِی الْأَمْصَارِ وَ الْغَائِبِ عَنِ الْعُیُونِ وَ الْحَاضِرِ فِی الْأَفْکَارِ بَقِیَّةِ الْأَخْیَارِ الْوَارِثِ ذَا الْفَقَارِ الَّذِی یَظْهَرُ فِی بَیْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ ذِی الْأَسْتَارِ وَ یُنَادِی بِشِعَارِ یَا ثَارَاتِ الْحُسَیْنِ أَنَا

ص: 193

«الجیل» با کسره، یعنی گروهی از مردم.

«و جدلته»، یعنی به سوی او تیر انداختی و او را بر زمین افکندی؛ و «الخدن» با کسره، یعنی یار، و کسی که در هر کار آشکار و باطن، تو را همراهی می­کند؛ و تفسیر «ذو الثفنات» پیش از این گفته شد، و همانا آن حضرت علیه السلام به خاطر سجده بسیار نمودن به این نام نامیده شده است، زیرا پیشانی آن حضرت مانند زانوی شتر، پینه بسته بود. جرزی در ضمن حدیث علی علیه السلام گفته است:(1)

همانا بیشتر سخنان، از بانگ کردن شیطان است؛ «الشقشقة»، پوست سرخ رنگی است که شتر عربی از درون خود در آن می دمد، تا اینکه از دهانش آشکار می­گردد؛ فرد سخنران زبان آور به شتر بانگ­آور تشبیه شده است، و زبانش به شقشقه او، و به این خاطر آن را به شیطان نسبت داده است که دروغ و باطل را در آن وارد می­کند.

می­گویم

شاید این زیارت از نوشته خود وی - که خدا بر وی رحمت فرستد، - یا از اشخاص دیگری مثل او باشد؛ همان طور از که از چینش آن پیدا است.

زیارت دهم:

این زیارت را شیخ در المصباح و سیّد در الاقبال و المزار و جز این دو، روایت کرده­اند. شیخ گفته است: ابن عیاش گفته است: خیر پسر عبدالله از سرور خودش یعنی ابا القاسم حسین پسر روح - که خدا از او خشنود باد، - برایم نقل کرده و گفته است: هر یک از قبور امامان را که در ماه رجب در محضر او بودی، زیارت کن و هنگام وارد شدن بگو:

سپاس مخصوص خدایی است که ما را در ماه رجب به شهادتگاه دوستدارانش کشاند، و حقوق واجب آنها را بر ما واجب گرداند، و درود خدا بر محمد برگزیده، و بر جانشینان در پرده نگه داشته شده­اش؛ خدایا، پس همان طور که ما را به شهادتگاه آنان کشاندی، به همان ترتیب، وعده آنان برای ما را به انجام رسان، و ما را در کنار آنان جای ده و از پا نهادن به چشمه ای که در سرای ماندگار و جاودان قرار دارد، محروم نفرما؛ و سلام بر شما باد؛ به راستی که من با

خواسته و حاجتم به سوی شما آمده ام و به شما تکیه کرده ام؛ حاجتم رهایی از آتش و قرار گرفتن با شما در آن سرای جاویدان و همراه با شیعیان خوبتان است؛ و سلام بر شما به پاداش آنچه صبر کردید؛ راستی چه نیکوست فرجام آن سرای! من در آن چیزی که بخشیدن آن به دست شما، و پاداش دادن بر عهده شما(2)

است، گدای شما، و چشم دوخته به شما هستم؛ که به واسطه لطف شما استخوان باز شکسته به هم می­رسد، و بیمار بهبودی می­یابد، و دانش آنچه رحم­ها می­افزایند و می­کاهند، پیش شما است.

ص: 195


1- . النهایه2: 249
2- . در آن. خ

الطَّالِبُ بِالْأَوْتَارِ أَنَا قَاصِمُ کُلِّ جَبَّارٍ الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ ابْنُ الْحَسَنِ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَفْضَلُ السَّلَامِ.

اللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اجْعَلْنَا مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ الذَّابِّینَ عَنْهُ الْمُجَاهِدِینَ فِی سَبِیلِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدِهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَقَبَّلْ مِنَّا الْأَعْمَالَ وَ بَلِّغْنَا بِرَحْمَتِکَ جَمِیعَ الْآمَالِ وَ أَفْسَحَ الْآجَالِ اللَّهُمَّ إِنَّا نَسْأَلُکَ الرِّضَا وَ الْعَفْوَ عَمَّا مَضَی وَ التَّوْفِیقَ لِمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَی ثُمَّ تُقَبِّلُ التُّرْبَةَ وَ تَنْصَرِفُ مَغْبُوطاً إِنْ شَاءَ اللَّهُ (1).

ق، [الکتاب العتیق الغرویّ]: مِثْلَهُ وَ فِی آخِرِهِ ثُمَّ تُقَبِّلُ التُّرْبَةَ وَ تَنْصَرِفُ بَعْدَ أَنْ تُصَلِّیَ رَکْعَتَیِ الزِّیَارَةِ.

توضیح

قال الجوهری (2) الصوب نزول المطر و الصیب السحاب ذو الصوب و الهاطل الماطر بالمطر المتتابع و الحلاحل بالضم السید الشجاع أو الضخم الکثیر المروة و الرزین فی نجابة و البطل بالتحریک الشجاع تبطل جراحته فلا یکترث لها و تبطل عنده دماء الأقران و المنازلة المقابلة و المبارزة فی القتال و الصلع انحسار شعر مقدم الرأس و الأروع من یعجبک بحسنه و جهارة منظره أو بشجاعته و الهمام بالضم الملک العظیم الهمة و السید الشجاع السخی.

قوله فی صمیمه أی نسبه الخالص قوله فاطمة الانفطام کذا فی النسخ و الصواب فاطمة الأفطام جمع جمع للفطیم أی تفطم محبیها من النار و النجل الولد و یقال ناغت الأم صبیها أی لاطفته و شاغلته بالمحادثة و الملاعبة و الفند الخطأ فی القول و الکذب و الزخرف من القول حسنه بترقیش الکذب

ص: 194


1- 1. مصباح الزائر ص 254- 256.
2- 2. صحاح الجوهریّ ج 1 ص 164.

همانا من به راز شما باور دارم، و در برابر فرمایش شما تسلیم هستم، و در بازگشتنم خدا را به شما قسم می دهم که حاجت­های مرا برآورده و مورد تأیید قرار دهد و به فرجام رسیده و بزرگ گرداند،(1)

و کارهایم را در پیش شما نیکو نماید.

سلام باد بر شما، به عنوان سلام کسی که وداع می­کند، و خواسته­هایش را پیش شما به امانت می­سپارد؛ و از خداوند درخواست می­کند دوباره به سوی شما باز گردد، و گام­هایش به سوی شما بریده نگردد، و مرا از محضر شما به بهترین حالت برگرداند، بازگشتن به سوی مکانی فراخ، و آسایش گسترده، و راحتی و آرامش، تا فرا رسیدن زمان مرگ، و بهترین فرجام و مکان، در نعمت­های جاودان، و زندگی همواره سرزنده و با نشاط، و خوراکی­های دائمی، و نوشیدنی خالص و ویژه، و آب گوارا، و دوباره آب خوردن و نوشیدن اول، به طوری که نه از آن بیزاری ایجاد شود و نه ملالت آید؛ و رحمت خدا و برکت­های او و درودهایش، تا زمان برگشتن دوباره به محضر شما، و رستگار شدن در رجعت شما، و محشور شدن در میان گروه شما؛ و سلام بر شما و رحمت خدا و برکت­ها و درودها و تحیت­های او نثار شما باد؛ و او برای ما بس است، و او خوب حمایتگری است.(2)

توضیح

عبارت حضرت، علیه السلام که فرموده است: «غیر محلّئین عن ورد»، با حرف حاء بدون نقطه و فتحه حرف لام دارای تشدید، و دارای همزه، است. جزری در ضمن حدیث، گفته است:(3) «یرد علیّ یوم القیامة رهط فیحلّئون عن الحوض»{در روز قیامت گروهی بر من وارد می­شوند که از وارد شدن بر حوض باز داشته می­شوند.} یعنی از آن باز داشته می­شوند، و از وارد شدن منع می­شوند؛ و «الورد» با کسره، یعنی آبی که بر آن وارد می­شود؛ و «المهیض»، یعنی استخوان شکسته؛ عبارت آن حضرت، علیه السلام: «و ما تزداد الأرحام» به عبارت «یجبر» عطف شده است و «ما» در آن، مصدر یا موصول است، هرچند اولی پیچیدگی کمتری دارد.

در بعضی نسخه­ها، «و عندکم و ما تزداد» آمده است، و همین آشکارتر است. پس از این باید گفت: منظور از آن، زیاد شدن مدت بارداری، یا تعداد فرزندان، یا خون حیض، است. «و ما تغیض»، یعنی آنچه کاسته می­گردد. عبارت آن حضرت علیه السلام که فرموده است: «و أبراحها»، در بیشتر نسخه­ها با حرف باء و حاء آمده است، یعنی آشکار کردن آن، که از «برح الأمر» ساخته شده است، یعنی آشکار گردد؛ و گفته می­شود: «أبرحه»، یعنی او را به شگفت آورد، و گرامی داشت، و بزرگ دانست؛ و در بعضی نسخه­ها، «ایزاحها» با حرف یاء و زاء و حاء، آمده است که هیچ معنایی برای آن نیافتیم.

عبارت آن حضرت علیه السلام که فرموده است: «و بشؤنی لدیکم»، به عبارت «بحوائجی» معطوف است، و عبارت:

ص: 196


1- . ایزاحها. خ
2- . مصباح الطوسی: 572؛ الاقبال: 111
3- . النهایه1: 281

و الجیل بالکسر الصنف من الناس.

و جدلته أی رمیته و صرعته و الخدن بالکسر الصاحب و من یخادنک فی کل أمر ظاهر و باطن و قد مر تفسیر ذی الثفنات و أنه إنما سمی علیهم السلام بذلک لکثرة سجوده إذ کان فی جبهته علیهم السلام مثل ثفنة البعیر و قال الجزری (1)

فی حدیث علی علیهم السلام إن کثیرا من الخطب من شقاشق الشیطان الشقشقة الجلدة الحمراء التی یخرجها الجمل العربی من جوفه ینفخ فیها فتظهر من شدقه شبه الفصیح المنطیق بالفحل الهادر و لسانه بشقشقته و نسبها إلی الشیطان لما یدخله من الکذب و الباطل.

أقول

هذه الزیارة لعلها من مؤلفاته رحمه الله أو من أمثاله کما یشهد به نظامه.

الزِّیَارَةُ الْعَاشِرَةُ رَوَاهَا الشَّیْخُ فِی الْمِصْبَاحِ وَ السَّیِّدُ فِی الْإِقْبَالِ وَ الْمَزَارِ وَ غَیْرِهِمَا قَالَ الشَّیْخُ قَالَ ابْنُ عَیَّاشٍ حَدَّثَنِی خَیْرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مَوْلَاهُ یَعْنِی أَبَا الْقَاسِمِ الْحُسَیْنَ بْنَ رَوْحٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: زُرْ أَیَّ الْمَشَاهِدِ کُنْتَ بِحَضْرَتِهَا فِی رَجَبٍ تَقُولُ إِذَا دَخَلْتَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَشْهَدَنَا مَشْهَدَ أَوْلِیَائِهِ فِی رَجَبٍ وَ أَوْجَبَ عَلَیْنَا مِنْ حَقِّهِمْ مَا قَدْ وَجَبَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ وَ عَلَی أَوْصِیَائِهِ الْحُجُبِ اللَّهُمَّ فَکَمَا أَشْهَدْتَنَا مَشْهَدَهُمْ فَأَنْجِزْ لَنَا مَوْعِدَهُمْ وَ أَوْرِدْنَا مَوْرِدَهُمْ غَیْرَ مُحَلَّئِینَ عَنْ وِرْدٍ فِی دَارِ الْمُقَامَةِ وَ الْخُلْدِ وَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ إِنِّی قَدْ قَصَدْتُکُمْ وَ اعْتَمَدْتُکُمْ بِمَسْأَلَتِی وَ حَاجَتِی وَ هِیَ فَکَاکُ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ وَ الْمَقَرُّ مَعَکُمْ فِی دَارِ الْقَرَارِ مَعَ شِیعَتِکُمُ الْأَبْرَارِ وَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ أَنَا سَائِلُکُمْ وَ آمِلُکُمْ فِیمَا إِلَیْکُمْ فِیهِ التَّفْوِیضُ وَ عَلَیْکُمُ (2) التَّعْوِیضُ فَبِکُمْ یُجْبَرُ الْمَهِیضُ وَ یُشْفَی الْمَرِیضُ وَ عِنْدَکُمْ مَا تَزْدَادُ الْأَرْحَامُ وَ مَا تَغِیضُ.

ص: 195


1- 1. النهایة ج 2 ص 249.
2- 2. فیه خ.

«و صلاحها»، عطف تفسیری برای آن است، یعنی به نیکو گرداندن کارهایی از من که در ارتباط با شماست، از قبیل محبت و دوست داشتن شما و نزدیک شدن به شما و فرمانبرداری از شما؛ و در بعضی از نسخه­ها، «و لشؤنی» با حرف لام آمده است که در این صورت، عطف به عبارت «فی رجعتی» محسوب می­شود.

عبارت آن حضرت علیه السلام که فرموده است: «و لکم حوائجه مودع»، عبارت «مودع»، یا در نتیجه عطف به «مودّع»، مجرور است، یا مرفوع است تا همراه با ظرف، جمله حالیه باشد. عبارت او: «و سعیه» در صورت عطف شدن به «مرجع»، و «غیر»، در صورت حالیه بودن منصوب می­شوند، یا اینکه هر دو به منظور تشکیل جمله حالیه از ضمیر در «مرجع»، می­توانند به صورت مرفوع بیایند. «الجناب»، یعنی ساحت، و کوچ، و ناحیه؛ وقتی گفته می­شود: «أمرع الوادی»، یعنی دارای سرسبزی شده است؛ ضرب المثل «أمرع وادیه و أجنی حلّبه» برای کسی مثال زده می­شود که در کارش گشایش به وجود آمده و به توانگری رسیده باشد. «الخفض»، یعنی آسایش و راحتی؛ گفته می­شود: «عیش خافض»، یعنی زندگی آرام؛ و گفته می­شود: «أوسع»، یعنی به گشایش و فراخی رسید؛ و «أوسع الله علیه»، یعنی خداوند او را توانگر ساخت. «الدعة»، یعنی گشایش در زندگی. «المهل» با فتحه یک یا تمام حروف، یعنی آرامش و مدارا؛ و با فتحه تمام حروف، به معنای پیشگامی در خوبی نیز هست.

عبارت آن حضرت علیه السلام که فرموده است: «و خیر مصیر»، گویا به عبارت «و إلیکم المرجع» عطف شده است و بعید است به عبارت «خیر مرجع» عطف شده باشد؛ و احتمال دارد با در تقدیر داشتن «نسأل» و مانند آن، به جمله­های پیشین عطف شده باشد؛ و احتمال دارد با عطف به «الأجل»، به صورت مجرور باشد، که این نیز بعید است. «الأزل» با فتحه حروف، یعنی قدیم و از ابتدا موجود بودن؛ و شاید منظور از آن در اینجا، مجازاً دائمی بودن تا ابد باشد. گفته می­شود: «اقتبل أمره»، یعنی کارش را سر گرفت. «السلسل» مانند «جعفر» - در وزن - ، یعنی آب گوارا و خنک؛ و «السلسل من الخمر» یعنی شراب گوارا. «العلّ» با فتحه، یعنی نوشیدن دوباره، یا نوشیدن بعد از نوشیدن پشت سر هم. «النهل» با فتحه حروف، یعنی نخستین نوشیدن. عبارت: «حتی العود»، یا غایت برای سلام دادن است، یا برای نعمت­های برزخی که پیش از آن بیان کرد، یا برای چیز دیگری است که به قرینه عبارات پیشین، در تقدیر گرفته شده است؛ یعنی می­خواهم تا زمان بازگشتن در آن نعمت­ها باشم.

زیارت یازدهم:

زیارت مصافقه؛ در نسخه ای کهن از نوشته­های اصحابمان مطلبی یافتم که عین عبارت آن چنین است: تنی چند روایت کرده اند که زیارت سروران ما علیهم السلام در حقیقت تجدید پیمان و بیعت گرفته شده­ای است که بر گردن بندگان است و روش زیارت این است که زیارت کننده هنگام زیارت آنان بگوید:

ص: 197

إِنِّی بِسِرِّکُمْ مُؤْمِنٌ وَ لِقَوْلِکُمْ مُسَلِّمٌ وَ عَلَی اللَّهِ بِکُمْ مُقْسِمٌ فِی رَجْعَتِی بِحَوَائِجِی وَ قَضَائِهَا وَ إِمْضَائِهَا وَ إِنْجَاحِهَا وَ إِبْرَاحِهَا(1) وَ بِشُئُونِی لَدَیْکُمْ وَ صَلَاحِهَا.

وَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ سَلَامَ مُوَدِّعٍ وَ لَکُمْ حَوَائِجَهُ مُودِعٌ یَسْأَلُ اللَّهَ إِلَیْکُمُ الْمَرْجِعَ وَ سَعْیُهُ إِلَیْکُمْ غَیْرَ مُنْقَطِعٍ وَ أَنْ یُرْجِعَنِی مِنْ حَضْرَتِکُمْ خَیْرَ مَرْجِعٍ إِلَی جَنَابٍ مُمْرِعٍ وَ خَفْضٍ مُوَسَّعٍ وَ دَعَةٍ وَ مَهَلٍ إِلَی حِینِ الْأَجَلِ وَ خَیْرِ مَصِیرٍ وَ مَحَلٍّ فِی النَّعِیمِ الْأَزَلِ وَ الْعَیْشِ الْمُقْتَبَلِ وَ دَوَامِ الْأُکُلِ وَ شُرْبِ الرَّحِیقِ وَ السَّلْسَلِ وَ عَلٍّ وَ نَهَلٍ لَا سَأَمَ مِنْهُ وَ لَا مَلَلَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ وَ تَحِیَّاتُهُ حَتَّی الْعَوْدِ إِلَی حَضْرَتِکُمْ وَ الْفَوْزِ فِی کَرَّتِکُمْ وَ الْحَشْرِ فِی زُمْرَتِکُمْ وَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ وَ صَلَوَاتُهُ وَ تَحِیَّاتُهُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ (2).

بیان

قوله علیه السلام غیر محلئین عن ورد بالحاء المهملة و فتح اللام المشددة مهموزا قال الجزری (3)

فی الحدیث یرد علی یوم القیامة رهط فیحلئون عن الحوض أی یصدون عنه و یمنعون من وروده و الورد بالکسر الماء الذی ترد علیه و المهیض العظم المکسور قوله علیه السلام و ما تزداد الأرحام معطوف علی قوله یجبر و ما مصدریة أو موصولة و الأول أقل تکلفا.

و فی بعض النسخ و عندکم ما تزداد و هو أظهر ثم المراد به إما ازدیاد مدة الحمل أو عدد الأولاد أو دم الحیض و ما تغیض أی ما تنقص قوله علیه السلام و إبراحها فی أکثر النسخ بالباء الموحدة و الحاء المهملة أی إظهارها من برح الأمر إذا ظهر و یقال أبرحه أی أعجبه و أکرمه و عظمه و فی بعضها إیزاحها بالیاء المثناة التحتانیة و الزاء المعجمة و الحاء المهملة و لم نجد له معنی.

قوله علیه السلام و بشئونی لدیکم معطوف علی قوله بحوائجی و قوله

ص: 196


1- 1. ایزاحها خ.
2- 2. مصباح الطوسیّ ص 572 و الاقبال ص 111.
3- 3. النهایة ج 1 ص 281.

ای سرور من، به منظور زیارت تو، و در حالتی که تسلیم تو هستم، و به تو پناه آورده­ام، و آهنگ تو را نموده­ام، به سوی تو آمده­ام؛ عهد و پیمان، و میثاق با ولایت شما، و بیزاری از دشمنانتان را که خدای عز و جل برای شما بر گردن من قرار داده است را تازه می­کنم، و به فرمانبرداری واجب شده شما اعتراف می­نمایم.

سپس دست راست خود را بر روی قبر می­گذاری و می­گویی: این دست من است که برای بیعتی که بر ما واجب است، به سوی تو دراز می کنم؛ ای امام من، آن را از من بپذیر، که من زیارتت کردم در حالی که به حق تو، در کنار آنچه خدای سبحان برای یاری تو لازم گردانده است اعتراف دارم؛ و این دست من است برای آنچه خداوند عز و جل، در مورد دوست داشتن شما، و اقرار به فرمانبرداری واجب گشته شما، و بیزاری از دشمنانتان امر کرده است، - برای بیعت دراز شده است. - و سلام بر شما، و رحمت خدا و برکت­های او نثار شما باد.

سپس ضریح شریف را بوسه بزن و بگو:

ای پیشوا و سرور و امام من، که فرمانبرداری­ات بر من واجب گشته است؛ گواهی می­دهم که تو بر وفای به وعده، و ادامه دادن به پیمان باقی ماندی؛ و به کسی که قبر تو را زیارت کند، وعده زیبا داده­ای، که از تو وفای به آن امید می­رود، و به پایان بردن آن مورد انتظار است؛ و همانا من از دیار خودم تو را در نظر گرفته و آمده­ام، و تو را در پیش خدا به عنوان تکیه­گاه خودم قرار داده­ام، پس گمانم، و پندارم در مورد تو را تحقق بخش؛ درودهای خدا برای تو باد، و خداوند، سلام فراوان نثار تو کند.

خدایا، با زیارت او از جانب من، به تو نزدیکی می­جویم، و نجات دادن از آتش را از سوی تو امیدوارم، و به پدران و فرزندان او، که درودهای خداوند نثار آنان باد، به عنوان امامان و پیشوایان و رهبران، خشنود گشتیم؛ خدایا، در هر خوبی که آنان را در آن وارد کرده­ای، مرا وارد نما؛ و از هر بدی که آنان را از آن بیرون کرده­ای، مرا بیرون نما؛ و مرا در دنیا و آخرت همراه آنان قرار ده؛ به خاطر رحمتی که داری، ای رحم کننده­ترین رحم کنندگان؛ ای پروردگار جهانیان.

سپس چند رکعت، نزد هر امامی دو رکعت، نماز زیارت می­خوانی و برمی­گردی؛ پس وقتی این را انجام دادی، زیارت تو مثل پیمان تجدید شده خواهد بود.

می­گویم

بعضی از اصحاب پسین ما این زیارت را عیناً با این عبارت از شیخ مفید - که خداوند روانش را پاک قرار دهد، - روایت کرده­اند.

زیارت دوازدهم: این زیارت را نیز در همان کتاب گفته شده یافتم و گمان می­رود از نوشته­های خود عالمان، و نه از ائمه هدی علیهم السلام، باشد. ص: 198

و صلاحها عطف تفسیر له أی رجعتی بصلاح شئونی المتعلقة بکم من محبتکم و مودتکم و القرب عندکم و طاعتکم و فی بعض النسخ و لشئونی باللام فهو معطوف علی قوله فی رجعتی.

قوله علیه السلام و لکم حوائجه مودع قوله مودع إما مجرور بالعطف علی مودع أو مرفوع لیکون مع الظرف جملة حالیة قوله و سعیه بنصبه بالعطف علی المرجع و نصب الغیر علی الحالیة أو برفعهما لیکون جملة حالیة عن المضمر فی المرجع و الجناب الفناء و الرحل و الناحیة و یقال أمرع الوادی إذا صار ذا کلإ فی المثل أمرع وادیه و أجنی حلبه یضرب لمن اتسع أمره و استغنی و الخفض الدعة و الراحة و یقال عیش خافض و یقال أوسع أی صار ذا سعة و أوسع الله علیه أغناه و الدعة السعة فی العیش و المهل بالفتح و بالتحریک السکینة و الرفق و بالتحریک التقدم فی الخیر أیضا.

قوله علیه السلام و خیر مصیر کأنه معطوف علی قوله إلیکم المرجع و عطفه علی خیر مرجع بعید و یحتمل عطفه علی الجمل السابقة بتقدیر أی نسأل أو مثله و یحتمل جره بالعطف علی الأجل و هو أیضا بعید و الأزل بالتحریک القدم و لعل المراد به هنا الدوام فی الأبد مجازا و یقال اقتبل أمره أی استأنفه و السلسل کجعفر الماء العذب أو البارد و من الخمر اللینة و العل بالفتح الشربة الثانیة أو الشرب بعد الشرب تباعا و النهل بالتحریک أول الشرب قوله حتی العود إما غایة للتسلیم أو للنعم المذکورة قبله فی البرزخ أو لأمر مقدر بقرینة ما سبق أی أسأل الکون فی تلک النعم حتی العود.

الزِّیَارَةُ الْحَادِیَةَ عَشْرَةَ زِیَارَةُ الْمُصَافَقَةِ وَجَدْتُ فِی نُسْخَةٍ قَدِیمَةٍ مِنْ تَأْلِیفَاتِ أَصْحَابِنَا مَا هَذَا لَفْظُهُ رَوَی غَیْرُ وَاحِدٍ: أَنَّ زِیَارَةَ سَادَاتِنَا علیهم السلام إِنَّمَا هِیَ تَجْدِیدُ الْعَهْدِ وَ الْمِیثَاقِ الْمَأْخُوذِ فِی رِقَابِ الْعِبَادِ وَ سَبِیلُ الزَّائِرِ أَنْ یَقُولَ عِنْدَ زِیَارَتِهِمْ علیهم السلام:

ص: 197

زیارت این است:

سلام بر تمام پیامبران و فرستادگان، سلام بر حجت­های خدا بر جهانیان، سلام بر محمد فرزند عبدالله، آخرین پیامبران، سلام بر فرستاده راستین و امانتدار، سلام بر بشارت دهنده و بیم دهنده، سلام بر ماه تابان درخشان، سلام بر دانش آشکار، سلام بر ماه تمام روشن، سلام بر روشنی چشم مؤمنان، سلام بر کسی که خداوند او را به عنوان رحمت برای جهانیان فرستاده است.

سلام بر کسی که خدا او را خالص نمود و برگزید، سلام بر کسی که خدا او را انتخاب کرد و گرامی داشت، سلام بر برگزیده خداوند آفریدگار، سلام بر حجت خدا بر مردمان مغرب زمین و مشرق زمین، سلام آشکارکننده رسالت، سلام بر حجت و راهنمای روشنگر، سلام بر داور عدل گستر، سلام بر دانشمند برتر، سلام بر چراغ تابان، سلام بر شفاعت کننده در روز رستاخیز، سلام بر دلسوز مهربان، سلام بر بخشنده بزرگوار، سلام بر شرافتمند از همه شرافتمندان، سلام بر کسی که پدران و گذشتگانش پاک بودند.

سلام بر ویژه گردانده شده به پیامبری از میان بهترین قبیله، سلام بر حمایت شده به وسیله وحی و قرآن، سلام بر شفاعت کننده­ای که از او شفاعت خواسته شود، سلام بر والاتر از همه، سلام بر پیامبر درس نخوانده، سلام بر فرستاده شده عرب نژاد، سلام بر سخنور پیامبران، و زینت زمین و آسمان، و رحمت خدا و برکت­های او نثار او باد.

سلام بر امیرالمؤمنین حقیقی، سلام بر امانتدار وارسته و راستین خدا، سلام بر آخرین جانشینان، سلام بر پیشوای جانشینان، سلام بر برگزیده پروردگار جهانیان.

سلام بر جانشین پیشوای فرستادگان، سلام بر امام دوستدار خدا، سلام بر خلیفه اهل مکه، سلام بر حجت والای خدا، سلام بر حقیقت آشکار، سلام بر دارنده بخشش و ارزانی داشتن، سلام بر بی­مانند و مثل، سلام بر کسی که دشمنان به فضیلت او سر تسلیم فرود آورده­اند، سلام بر کسی که زنان از آوردن مانند آن نازا گشته­اند.

سلام بر پیشوای امامان، سلام بر خدایی­ترین مرد امت، سلام بر

ص: 199

جِئْتُکَ یَا مَوْلَایَ زَائِراً لَکَ وَ مُسَلِّماً عَلَیْکَ وَ لَائِذاً بِکَ وَ قَاصِداً إِلَیْکَ أُجَدِّدُ مَا أَخَذَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَکُمْ فِی رَقَبَتِی مِنَ الْعَهْدِ وَ الْبَیْعَةِ وَ الْمِیثَاقِ بِالْوَلَایَةِ لَکُمْ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِکُمْ مُعْتَرِفاً بِالْمَفْرُوضِ مِنْ طَاعَتِکُمْ.

ثُمَّ تَضَعُ یَدَکَ الْیُمْنَی عَلَی الْقَبْرِ وَ تَقُولُ:

هَذِهِ یَدِی مُصَافِقَةٌ لَکَ عَلَی الْبَیْعَةِ الْوَاجِبَةِ عَلَیْنَا فَاقْبَلْ ذَلِکَ مِنِّی یَا إِمَامِی فَقَدْ زُرْتُکَ وَ أَنَا مُعْتَرِفٌ بِحَقِّکَ مَعَ مَا أَلْزَمَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مِنْ نُصْرَتِکَ وَ هَذِهِ یَدِی عَلَی مَا أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مِنْ مُوَالاتِکُمْ وَ الْإِقْرَارِ بِالْمُفْتَرَضِ مِنْ طَاعَتِکُمْ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِکُمْ وَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

ثُمَّ قَبِّلِ الضَّرِیحَ الشَّرِیفَ وَ قُلْ یَا سَیِّدِی وَ مَوْلَایَ وَ إِمَامِی وَ الْمُفْتَرَضَ عَلَیَّ طَاعَتُهُ أَشْهَدُ أَنَّکَ بَقِیتَ عَلَی الْوَفَاءِ بِالْوَعْدِ وَ الدَّوَامِ عَلَی الْعَهْدِ وَ قَدْ سَلَفَ مِنْ جَمِیلِ وَعْدِکَ لِمَنْ زَارَ قَبْرَکَ مَا أَنْتَ الْمَرْجُوُّ لِلْوَفَاءِ بِهِ وَ الْمُؤَمَّلُ لِتَمَامِهِ وَ قَدْ قَصَدْتُکَ مِنْ بَلَدِی وَ جَعَلْتُکَ عِنْدَ اللَّهِ مُعْتَمَدِی فَحَقِّقْ ظَنِّی وَ مُخَیَّلَتِی فِیکَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً کَثِیراً اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِزِیَارَتِی إِیَّاهُ وَ أَرْجُو مِنْکَ النَّجَاةَ مِنَ النَّارِ وَ بِآبَائِهِ وَ أَبْنَائِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ رَضِینَا بِهِمْ أَئِمَّةً وَ سَادَةً وَ قَادَةً اللَّهُمَّ أَدْخِلْنِی فِی کُلِّ خَیْرٍ أَدْخَلْتَهُمْ فِیهِ وَ أَخْرِجْنِی مِنْ کُلِّ سُوءٍ أَخْرَجْتَهُمْ مِنْهُ وَ اجْعَلْنِی مَعَهُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ ثُمَّ تُصَلِّی رَکَعَاتِ الزِّیَارَةِ عِنْدَ کُلِّ إِمَامٍ رَکْعَتَیْنِ وَ تَنْصَرِفُ فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِکَ کَانَتِ الزِّیَارَةُ مِثْلَ الْعَهْدِ الْمُجَدَّدِ.

أقول

و رواها بعض أصحابنا المتأخرین عن الشیخ المفید قدس الله روحه بهذه العبارة بعینها.

الزِّیَارَةُ الثَّانِیَةَ عَشْرَةَ زِیَارَةٌ وَجَدْتُهَا أَیْضاً فِی الْکِتَابِ الْمَذْکُورِ وَ الْمَظْنُونُ أَنَّهَا مِنَ الْمُؤَلَّفَاتِ غَیْرُ مَرْوِیَّةٍ

ص: 198

بزرگ­ترین انسان راستین، سلام بر جدا کننده میانه حق و ناشایست، سلام بر ریشه­دار در دانش، سلام بر یاریگر ستمدیده، سلام بر برادر پیامبر، سلام بر همسر بتول، سلام با پرچم شهرت یافته، سلام بر جدا کننده روشن، سلام بر خبر بزرگ، سلام بر راه راست، سلام بر پدر دو نواده پیامبر، سلام بر کسی که به دو قبله نماز گزارد.

سلام بر یاریگر اسلام، سلام بر شکننده بت­ها، سلام بر آشکارکننده مشکلات، سلام بر برطرف کننده شبهه­ها، سلام بر پناهگاه در سختی­ها، سلام بر برگشاینده اندوه­ها.

سلام بر امام نیکان، سلام بر جدا کننده اهل بهشت و آتش، سلام بر نابود کننده کافران، سلام بر خشمگین سازنده ستمگران، سلام بر دارنده معجزه­ها، سلام بر کسی که از بزرگترین نشانه­های خدا است، سلام بر نشانه هدایتگر، سلام بر حقیقت آشکار، سلام بر سرپرست آزادگان، سلام بر پدر امامان نیک، سلام بر میراث­دار پیامبران.

سلام بر فرمانده سپاهیان سفیدپوش، سلام بر رئیس دین، سلام بر فرمانده مؤمنان، سلام بر دانای به قرآن، سلام بر راست سخن گوینده، سلام بر دارنده حکمت و سخن آخر، سلام بر دانای به نسب­ها و سبب­ها، سلام بر گشاینده در خیبر، سلام بر پدر حسن و حسین، و رحمت خدا و برکت­های او نثار او باد.

سلام بر بانوی راستین پاک، سلام بر چشمه خرم و درخشان پیامبر، سلام بر بانوی پاکیزه دانشمند، سلام بر بانوی ستمدیده شکیبا، سلام بر بانوی دشمن تباهکاران، سلام بر مادر امامان نیک، سلام بر پاره تن پیامبر، سلام بر در دانه احمدی.

سلام بر فاطمه بتول، سلام بر زهرا دختر پیامبر، سلام بر بانوی پاک گشته از پلیدی­ها، سلام بر بانوی دور گشته از آلودگی­ها، سلام بر بانوی نگاه داشته شده

ص: 200

عَنِ الْأَئِمَّةِ الْهُدَاةِ وَ هِیَ هَذِهِ: السَّلَامُ عَلَی کَافَّةِ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ السَّلَامُ عَلَی حُجَجِ اللَّهِ عَلَی الْعَالَمِینَ السَّلَامُ عَلَی مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ السَّلَامُ عَلَی الرَّسُولِ الصَّادِقِ الْأَمِینِ السَّلَامُ عَلَی الْبَشِیرِ النَّذِیرِ السَّلَامُ عَلَی الْقَمَرِ الزَّاهِرِ الْمُنِیرِ السَّلَامُ عَلَی الْعَلَمِ الظَّاهِرِ السَّلَامُ عَلَی الْبَدْرِ الْبَاهِرِ السَّلَامُ عَلَی قُرَّةِ عَیْنِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلَامُ عَلَی مَنْ أَرْسَلَهُ اللَّهُ رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ السَّلَامُ عَلَی مَنْ أَصْفَاهُ اللَّهُ وَ اصْطَفَاهُ السَّلَامُ عَلَی مَنِ اخْتَارَهُ اللَّهُ وَ اجْتَبَاهُ السَّلَامُ عَلَی صَفْوَةِ اللَّهِ الْخَالِقِ السَّلَامُ عَلَی حُجَّةِ اللَّهِ عَلَی أَهْلِ الْمَغَارِبِ وَ الْمَشَارِقِ السَّلَامُ عَلَی الصَّادِعِ بِالرِّسَالَةِ السَّلَامُ عَلَی وَاضِحِ الْحُجَّةِ وَ الدَّلَالَةِ السَّلَامُ عَلَی الْحَاکِمِ الْعَادِلِ السَّلَامُ عَلَی الْحِبْرِ الْفَاضِلِ السَّلَامُ عَلَی السِّرَاجِ الْمُنِیرِ السَّلَامُ عَلَی شَفِیعِ یَوْمِ النُّشُورِ السَّلَامُ عَلَی الرَّءُوفِ الرَّحِیمِ السَّلَامُ عَلَی السَّخِیِّ الْکَرِیمِ السَّلَامُ عَلَی شَرِیفِ الْأَشْرَافِ السَّلَامُ عَلَی طَاهِرِ الْآبَاءِ وَ الْأَسْلَافِ السَّلَامُ عَلَی الْمَخْصُوصِ بِالرِّسَالَةِ مِنْ خَیْرِ قَبِیلٍ السَّلَامُ عَلَی الْمُؤَیَّدِ بِالْوَحْیِ وَ التَّنْزِیلِ السَّلَامُ عَلَی الشَّفِیعِ الْمُشَفَّعِ السَّلَامُ عَلَی الرَّفِیعِ الْأَرْفَعِ السَّلَامُ عَلَی النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ السَّلَامُ عَلَی الرَّسُولِ الْعَرَبِیِّ السَّلَامُ عَلَی خَطِیبِ الْأَنْبِیَاءِ وَ زَیْنِ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ حَقّاً السَّلَامُ عَلَی أَمِینِ اللَّهِ إِخْلَاصاً وَ صِدْقاً السَّلَامُ عَلَی خَاتَمِ الْوَصِیِّینَ السَّلَامُ عَلَی سَیِّدِ الْمُسْتَخْلَفِینَ السَّلَامُ عَلَی خِیَرَةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ السَّلَامُ عَلَی وَصِیِّ سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ السَّلَامُ عَلَی الْإِمَامِ الْوَلِیِّ السَّلَامُ عَلَی الْخَلِیفَةِ الْمَکِّیِّ السَّلَامُ عَلَی حُجَّةِ اللَّهِ الْعَلِیِّ السَّلَامُ عَلَی الْحَقِّ الْجَلِیِّ السَّلَامُ عَلَی ذِی الْجُودِ وَ الْبَذْلِ السَّلَامُ عَلَی مَفْقُودِ النَّظِیرِ وَ الْمِثْلِ السَّلَامُ عَلَی مَنْ سَلَّمَ الْأَعْدَاءُ لِفَضْلِهِ السَّلَامُ عَلَی مَنْ عَقِمَ النِّسَاءُ أَنْ یَلِدْنَ بِمِثْلِهِ السَّلَامُ عَلَی سَیِّدِ الْأَئِمَّةِ السَّلَامُ عَلَی رَبَّانِیِّ الْأُمَّةِ السَّلَامُ عَلَی الصِّدِّیقِ

ص: 199

از بد اندیشی، سلام بر بانوی برتری یافته بر تمام بانوان مردم، سلام بر مریم کبری .

سلام بر بانوی بهشتی از میان انسان­ها، سلام بر بانویی که پدرش پیامبر است، سلام بر بانویی کسی که همسرش - علی - جانشین است، سلام بر بانویی که خودش و نسلش مبارک گشته­اند، سلام بر کسی که امامان از نسل و فرزندان او هستند، سلام بر درخت زیتون، که مبارک و خجسته است، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار او باد.

سلام بر دو ریحانه پیامبر، سلام بر دو روشنی چشم بتول، سلام بر دو حجت خدای نعمت دهنده، سلام بر دو همراه همیشگی بزرگواری و نیکی، سلام بر دو کسی که در سوره الرحمن بیان شده­اند، سلام بر دو کسی که از آنها به لؤلؤ و مرجان تعبیر شده است، سلام بر دو رزمنده در راه خدا که به شهادت رسیدند، سلام بر سلام بر دو مظلوم ستمدیده، سلام بر دو شکیبای دادورز، سلام بر دو ستاره درخشان، سلام بر دو پیشوای دارای فضل، سلام بر دو نوه ریحانه، سلام بر دو رهبر هدایتگر، سلام بر دو امانتدار برگزیده، سلام بر دو پاکیزه انتخاب شده، سلام بر دو پاک گشته دوستدار خدا، سلام بر دو خشنود گشته دانشمند، سلام بر دو امام برادر، سلام بر دو تنه رسته از یک بیخ و هر دو جانشین، سلام بر حسن و حسین پاک و آراسته، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار آن دو باد.

سلام بر پیشوای مسلمانان، سلام بر ولیّ امانتدار خدا، سلام بر بهار دل­های محتاجان و بینوایان، سلام بر امام علی، فرزند حسین، زینت عبادت کنندگان، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار او باد.

سلام بر حجت وارسته خدا، سلام بر دریای انباشته از دانش­ها، سلام بر دارنده خصلت­های نیک و پرافتخار، سلام بر امام محمد باقر، فرزند علی، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار او باد.

سلام بر حجت خدا بر آفریدگان، سلام بر آشکار کننده حقیقت­ها، سلام بر دارنده خوبی­ها و آثار فراوان، سلام بر امام جعفر صادق، فرزند محمد، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار او باد .

ص: 201

الْأَکْبَرِ السَّلَامُ عَلَی الْفَارُوقِ بَیْنَ الْحَقِّ وَ الْمُنْکَرِ السَّلَامُ عَلَی الرَّاسِخِ فِی الْعُلُومِ السَّلَامُ عَلَی نَاصِرِ الْمَظْلُومِ السَّلَامُ عَلَی أَخِی الرَّسُولِ السَّلَامُ عَلَی بَعْلِ الْبَتُولِ السَّلَامُ عَلَی الْعَلَمِ الْأَشْهَرِ السَّلَامُ عَلَی الْفَارُوقِ الْأَزْهَرِ السَّلَامُ عَلَی النَّبَإِ الْعَظِیمِ السَّلَامُ عَلَی الصِّرَاطِ الْمُسْتَقِیمِ السَّلَامُ عَلَی أَبِی السِّبْطَیْنِ السَّلَامُ عَلَی الْمُصَلِّی إِلَی الْقِبْلَتَیْنِ السَّلَامُ عَلَی نَاصِرِ الْإِسْلَامِ السَّلَامُ عَلَی مُکَسِّرِ الْأَصْنَامِ السَّلَامُ عَلَی مُوضِحِ الْمُشْکِلَاتِ السَّلَامُ عَلَی کَاشِفِ الشُّبُهَاتِ السَّلَامُ عَلَی الْمَفْزَعِ فِی الْمُلِمَّاتِ السَّلَامُ عَلَی مُجْلِی الْکُرُبَاتِ السَّلَامُ عَلَی إِمَامِ الْأَبْرَارِ السَّلَامُ عَلَی قَسِیمِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ السَّلَامُ عَلَی مُبِیرِ الْکُفَّارِ السَّلَامُ عَلَی غَیْظِ الْفُجَّارِ السَّلَامُ عَلَی صَاحِبِ الْمُعْجِزَاتِ السَّلَامُ عَلَی مَنْ کَانَ لِلَّهِ أَکْبَرَ الْآیَاتِ السَّلَامُ عَلَی الْعَلَمِ الْهَادِی السَّلَامُ عَلَی الْحَقِّ الْبَادِی السَّلَامُ عَلَی وَالِی الْأَحْرَارِ السَّلَامُ عَلَی أَبِی الْأَئِمَّةِ الْأَبْرَارِ السَّلَامُ عَلَی وَارِثِ النَّبِیِّینَ السَّلَامُ عَلَی قَائِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ السَّلَامُ عَلَی یَعْسُوبِ الدِّینِ السَّلَامُ عَلَی قُدْوَةِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلَامُ عَلَی الْعَالِمِ بِالْکِتَابِ السَّلَامُ عَلَی النَّاطِقِ بِالصَّوَابِ السَّلَامُ عَلَی ذِی الْحِکْمَةِ وَ فَصْلِ الْخِطَابِ السَّلَامُ عَلَی الْعَالِمِ بِالْأَنْسَابِ وَ الْأَسْبَابِ السَّلَامُ عَلَی دَاحِی بَابِ خَیْبَرَ السَّلَامُ عَلَی أَبِی شَبِیرٍ وَ شَبَّرَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَی الصِّدِّیقَةِ الطَّاهِرَةِ السَّلَامُ عَلَی النَّبْعَةِ النَّبَوِیَّةِ النَّاضِرَةِ السَّلَامُ عَلَی الزَّکِیَّةِ الْعَارِفَةِ السَّلَامُ عَلَی الْمَظْلُومَةِ الصَّابِرَةِ السَّلَامُ عَلَی خَصِیمَةِ الْفَجَرَةِ السَّلَامُ عَلَی أُمِّ الْأَئِمَّةِ الْبَرَرَةِ السَّلَامُ عَلَی الْبَضْعَةِ النَّبَوِیَّةِ السَّلَامُ عَلَی الدُّرَّةِ الْأَحْمَدِیَّةِ السَّلَامُ عَلَی فَاطِمَةَ الْبَتُولِ السَّلَامُ عَلَی الزَّهْرَاءِ ابْنَةِ الرَّسُولِ السَّلَامُ عَلَی الْمُطَهَّرَةِ مِنَ الْأَرْجَاسِ السَّلَامُ عَلَی الْمُبَرَّأَةِ مِنَ الْأَدْنَاسِ السَّلَامُ عَلَی الْمَحْرُوسَةِ

ص: 200

سلام بر حجت خدا بر جهانیان، سلام بر جانشین مورد رضایت و دانشمند، سلام بر حقیقت درخشان، سلام بر امام نورانی، موسی کاظم فرزند جعفر، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار او باد.

سلام بر حجت پسندیده خدا، سلام بر شمشیر کشیده شده خدا، سلام بر دادورز در داوری، سلام بر امام علی رضا فرزند موسی، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار او باد.

سلام بر حجت خدا بر بندگان، سلام بر امانتدار خدا در شهرها، سلام بر ویژه گردانده شده به توفیق و استقامت در راستی، سلام بر امام محمد جواد فرزند علی، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار او باد.

سلام بر حجت خدا بر هر کسی که به شبانگاه و صبحگاه می­رسد، سلام بر پیشوای مردمان شهرنشین و بیابان نشین، سلام بر نور تابان، سلام بر امام علی هادی فرزند محمد، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار او باد.

سلام بر حجت نهانی خدا، سلام بر آبرودار سالخورده، سلام بر جرقه های آتشین، سلام بر امام حسن عسکری فرزند علی، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار او باد.

سلام بر حجت خدا بر انسان­ها و جن­ها، سلام بر کسی که خداوند به او وعده یاری و قدرت داده است، سلام بر آشکار کننده عدالت و ایمان، سلام بر کسی که به واسطه او در همه جا خداوند رحمن پرستیده می­گردد، سلام بر کسی که خداوند به واسطه او دینش را بر تمام دین­ها برتری می­بخشد، سلام بر امام سرور و پیشوای ما، برپاخیزنده به فرمان خدا، صاحب زمان، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار او باد.

سلام بر فرزندان وارسته، سلام بر خانواده پاک گشته، سلام بر کسانی که خداوند در تورات و انجیل بر امام بودن آنها تصریح کرده است، سلام بر شما ای خانواده خدا و یاریگران او، و سایه­های خدا و نورهای او، و خلیفه­های خدا و فرمانداران او؛ ای پیشوایان من، دوستی و محبت و یاری خود را با جدیت تقدیم شما می­کنم، که آنها برای شما نگه داشته شده­اند؛ و یاری من برای شما آماده است، پس اگر به من فرمان دهید ای پیشوایان من، اطاعت خواهم نمود، و اگر مرا نهی نمایید ای رهبران من دست خواهم کشید، و اگر از من طلب یاری کنید ای حامیان من یاری خواهم کرد، که برای من راه گریزی از شما وجود ندارد، و چاره دیگری برایم از شما وجود ندارد، و من جز به سوی شما نخواهم آمد، چرا که شما

ص: 202

مِنَ الْوَسْوَاسِ السَّلَامُ عَلَی الْمُفَضَّلَةِ عَلَی کَافَّةِ نِسَاءِ النَّاسِ السَّلَامُ عَلَی مَرْیَمَ الْکُبْرَی.

السَّلَامُ عَلَی الْإِنْسِیَّةِ الْحَوْرَاءِ السَّلَامُ عَلَی مَنْ وَالِدُهَا النَّبِیُّ السَّلَامُ عَلَی مَنْ بَعْلُهَا الْوَصِیُّ السَّلَامُ عَلَی مَنْ بُورِکَتْ وَ بُورِکَ نَسْلُهَا السَّلَامُ عَلَی مَنِ الْأَئِمَّةُ مِنْ ذُرِّیَّتِهَا وَ وُلْدِهَا السَّلَامُ عَلَی الشَّجَرَةِ الزَّیْتُونَةِ الْمُبَارَکَةِ الْمَیْمُونَةِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

السَّلَامُ عَلَی رَیْحَانَتَیِ الرَّسُولِ السَّلَامُ عَلَی قُرَّتَیْ عَیْنِ الْبَتُولِ السَّلَامُ عَلَی حُجَّتَیِ اللَّهِ الْمَنَّانِ السَّلَامُ عَلَی حَلِیفَیِ الْکَرَمِ وَ الْإِحْسَانِ السَّلَامُ عَلَی الْمَذْکُورَیْنِ فِی سُورَةِ الرَّحْمَنِ السَّلَامُ عَلَی الْمُعَبَّرِ عَنْهُمَا بِاللُّؤْلُؤِ وَ الْمَرْجَانِ السَّلَامُ عَلَی الْمُجَاهِدَیْنِ فِی اللَّهِ الشَّهِیدَیْنِ السَّلَامُ عَلَی الْمَظْلُومَیْنِ الْمُهْتَضَمَیْنِ السَّلَامُ عَلَی الصَّابِرَیْنِ الْمُحْتَسِبَیْنِ السَّلَامُ عَلَی النَّجْمَیْنِ الزَّاهِرَیْنِ السَّلَامُ عَلَی السَّیِّدَیْنِ الْفَاضِلَیْنِ السَّلَامُ عَلَی السِّبْطَیْنِ الرَّیْحَانَتَیْنِ السَّلَامُ عَلَی الْقُدْوَتَیْنِ السَّلَامُ عَلَی الْأَمِینَیْنِ الصَّفْوَتَیْنِ السَّلَامُ عَلَی الزَّکِیَّیْنِ الْخِیَرَتَیْنِ السَّلَامُ عَلَی الطَّاهِرَیْنِ الْوَلِیَّیْنِ السَّلَامُ عَلَی الرَّضِیَّیْنِ الْعَالِمَیْنِ السَّلَامُ عَلَی الْإِمَامَیْنِ الْأَخَوَیْنِ السَّلَامُ عَلَی الصِّنْوَیْنِ الْخَلِیفَتَیْنِ السَّلَامُ عَلَی الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ الطَّاهِرَیْنِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَی سَیِّدِ الْمُسْلِمِینَ السَّلَامُ عَلَی وَلِیِّ اللَّهِ الْأَمِینِ السَّلَامُ عَلَی رَبِیعِ الْأَرَامِلِ وَ الْمَسَاکِینِ السَّلَامُ عَلَی الْإِمَامِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ زَیْنِ الْعَابِدِینَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَی حُجَّةِ اللَّهِ الطَّاهِرِ السَّلَامُ عَلَی بَحْرِ الْعُلُومِ الزَّاخِرِ السَّلَامُ عَلَی ذِی الْمَنَاقِبِ وَ الْمَفَاخِرِ السَّلَامُ عَلَی الْإِمَامِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَی حُجَّةِ اللَّهِ عَلَی الْخَلَائِقِ السَّلَامُ عَلَی مُحَقِّقِ الْحَقَائِقِ السَّلَامُ عَلَی ذِی الْمَکَارِمِ وَ السَّوَابِقِ السَّلَامُ عَلَی الْإِمَامِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

ص: 201

جلوه­های حاضر خداوند، و چشمان بینای او، و دستان گشوده­اش هستید؛ تسلیم شما هستم، ای فرمانروایان دنیا و پهنه آخرت.

سلام بر تاج های جانشینان، و خلیفه­های برگزیده، و میراث­داران دانش­های پیامبران؛ سلام بر رئیسان راستین، و فرزندان پاک از خاندان طه و یس؛ سلام بر دانشمندان سرشناس، و هدایتگران به سوی سرای سلامتی، سخنوران از خدا با راست­ترین سخن و پاک­ترین کلام؛ خداوند بر آنان، که رشته­های نگهدارنده آفریدگان، و نشانه­های هدایتگر، و غایت موجودات، از تمام ساکنان در جاهای آرام، و حرکت کنندگان در جاهای متحرک، درود بفرستد؛ که به راستی او ستوده گرامی است؛ و سلام بر شما و رحمت خدا و برکت­هایش نثار شما باد.

خدایا، با حقیقت­های ایمان و راستی یقین گواهی می­دهم که آنان خلیفه­های تو در زمین، و حجت­های تو بر بندگانت، و وسیله­های نزدیکی جستن به سوی تو، و درهای رحمتت هستند؛ پس بر همه آنان درود فرست، و بهره من از دعایم را اجابت کردن آن قرار ده، و بهره­ام را صرف خواندن آن مساز.

خدایا، ایستادن من در این شهادتگاه پاک و مطهر را ایستادن اجابت و مهربانی قرار ده، و ایستادن پستی و خواری قرار مده؛ که ما تو را بخشنده قبل از درخواست شناخته­ایم، پس چگونه هنگام درخواست و زاری امیدوار نباشیم؟! به ویژه آن که هنگام فرمان دادن ما به دعا، وعده اجابت داده­ای و رسیدن به امید را برای ما ضمانت کرده­ای، و تو باوفاترین ضمانت کنندگان، و رحم کننده­ترین رحم کنندگان هستی؛ ای خدای من، تو را در بعضی وقت­ها نافرمانی کرده­ام، ولی در تمام لحظه­ها به تو ایمان داشته­ام، پس چگونه قسمتی از عمرم که گناهکار بوده­ام، بر تمام عمرم که مؤمن بوده­ام، چیره می­گردد؟! ای خدای من، به عزتت سوگند می­خورم، اگر شکیبی در برابر عذاب تو، یا پوستی در برابر تحمل خشم تو برایم وجود داشت، از تو درخواست گذشت نمی­کردم، و بر انتقام گرفتنت از من صبر می­نمودم، به خاطر اینکه بر نفس خودم خشم گیرم، که چگونه از تو نافرمانی کرد؛ و از آن بیزاری جویم، که چگونه تو به آن روی آوردی و او پشت­کنان از تو روی گرداند؟! ای خدای من، چگونه از رحمت تو نومید گردم، در حالی که تو رحم کننده­ترین رحم کنندگان هستی؟! و چگونه دست خالی برگردم، در حالی که تو بزرگوارترین بزرگواران هستی؟!

ای خدای من، به خاطر آن اسم­هایت که بر دل برگزیدگانت، امانتدارانت محمد و خاندان او، نوشتی، پس آنچه را که به آنان معرفی کردی شناختند، و آنچه را که به آنان فهماندی فهمیدند، و آنچه را که از امور ویژه

ص: 203

السَّلَامُ عَلَی حُجَّةِ اللَّهِ عَلَی الْعَوَالِمِ السَّلَامُ عَلَی الْوَصِیِّ الرَّضِیِّ الْعَالِمِ السَّلَامُ عَلَی الْحَقِّ النَّاجِمِ السَّلَامُ عَلَی الْإِمَامِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ النُّورِ الْکَاظِمِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَی حُجَّةِ اللَّهِ الْمُرْتَضَی السَّلَامُ عَلَی سَیْفِ اللَّهِ الْمُنْتَضَی السَّلَامُ عَلَی الْعَادِلِ فِی الْقَضَاءِ السَّلَامُ عَلَی الْإِمَامِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَی حُجَّةِ اللَّهِ عَلَی الْعِبَادِ السَّلَامُ عَلَی أَمِینِ اللَّهِ فِی الْبِلَادِ السَّلَامُ عَلَی الْمَخْصُوصِ بِالتَّوْفِیقِ وَ السَّدَادِ السَّلَامُ عَلَی الْإِمَامِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْجَوَادِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَی حُجَّةِ اللَّهِ عَلَی کُلِّ رَائِحٍ وَ غَادٍ السَّلَامُ عَلَی سَیِّدِ الْحُضَّارِ وَ الْبَوَادِی السَّلَامُ عَلَی النُّورِ الْبَادِی السَّلَامُ عَلَی الْإِمَامِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْهَادِی وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَی حُجَّةِ اللَّهِ السَّرِیِّ السَّلَامُ عَلَی الْعِزِّ الْقَعْسَرِیِّ السَّلَامُ عَلَی الزِّنَادِ الْوَرِیِّ السَّلَامُ عَلَی الْإِمَامِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْعَسْکَرِیِّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَی حُجَّةِ اللَّهِ عَلَی الْإِنْسِ وَ الْجَانِّ السَّلَامُ عَلَی مَنْ وَعَدَهُ اللَّهُ بِالنَّصْرِ وَ الْإِمْکَانِ السَّلَامُ عَلَی مُظْهِرِ الْعَدْلِ وَ الْإِیمَانِ السَّلَامُ عَلَی مَنْ بِهِ یُعْبَدُ الرَّحْمَنُ فِی کُلِّ مَکَانٍ السَّلَامُ عَلَی مَنْ بِهِ یُظْهِرُ اللَّهُ دِینَهُ عَلَی الْأَدْیَانِ السَّلَامُ عَلَی مَوْلَانَا وَ سَیِّدِنَا الْإِمَامِ الْقَائِمِ بِأَمْرِ اللَّهِ صَاحِبِ الزَّمَانِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَی الْعِتْرَةِ الطَّیِّبِینَ السَّلَامُ عَلَی الْأُسْرَةِ الطَّاهِرِینَ السَّلَامُ عَلَی مَنْ نَصَّ اللَّهُ عَلَی إِمَامَتِهِمْ فِی التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِیلِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا آلَ اللَّهِ وَ أَنْصَارَهُ وَ ظِلَالَ اللَّهِ وَ أَنْوَارَهُ وَ خُلَفَاءَ اللَّهِ وَ أُمَرَاءَهُ لَأَبْذُلَنَّ لَکُمْ یَا سَادَتِی مَوَدَّتِی وَ مَحَبَّتِی وَ مُوَاسَاتِی فَإِنَّهَا مَذْخُورَةٌ لَکُمْ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ فَإِنْ أَمَرْتُمُونِی یَا سَادَتِی أَطَعْتُ وَ إِنْ نَهَیْتُمُونِی یَا قَادَتِی انْتَهَیْتُ وَ إِنِ اسْتَنْصَرْتُمُونِی یَا حُمَاتِی نَصَرْتُ فَلَا مَذْهَبَ لِی عَنْکُمْ وَ لَا بُدَّ لِی مِنْکُمْ وَ لَا وِفَادَةَ لِی إِلَّا إِلَیْکُمْ لِأَنَّکُمْ

ص: 202

و استوار خود به آنان وحی نمودی دریافتند، و آنان را به عنوان الگو معرفی کردی، و برهانشان را درخشان ساختی، و اسم­هایشان را با اسم خودت هم­ردیف قرار دادی، از تو درخواست می­کنم که مرا از هر بدی که در آن قرار دارم، و از تمام سختی­ها و حوادث هولناک روز قیامت برهانی.

ای خدای من، چگونه شاد باشم در حالی که تو را نافرمانی نموده­ام؟! و چگونه اندوهگین باشم در حالی که تو را شناخته­ام؟! و چگونه تو را بخوانم در حالی که گناهکارم؟! و چگونه تو را نخوانم در حالی که تو بزرگوار هستی؟! خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست؛ و در این مکان با ارزش هیچ گناهی برایم باقی مگذار جز آن که آمرزیده باشی، و هیچ اندوهی جز آن که برطرف کرده باشی، و هیچ دردی جز آن که شفا داده باشی، و هیچ بدهی جز آن که پرداخت نموده باشی، و هیچ بیماری باقی مگذار جز آن که بهبودی داده باشی، و هیچ ناپیدایی جز آن که نگاه داشته و بازگردانده باشی، و هیچ دشمنی جز آن که نابودش کرده باشی، و هیچ زورگویی جز آن که در هم کوبیده و برگردانده باشی، و هیچ نیازی از نیازهای دنیا و آخرتم که ای پروردگار، در آن خشنودی تو و سامان کار من باشد، جز اینکه برآورده باشی، ای پروردگار جهانیان؛ و سلام بر شما و رحمت خدا و برکت­هایش نثار شما باد .

توضیح

«الحبر» با کسره و گاهی فتحه نیز می­گیرد، یعنی دانشمند، یا شخص نیکوکار. عبارت «اخلاصاً و صدقاً»، هر دو متعلّق به «سلام» هستند، یا علت برای امانتدار بودن. عبارت «علی النبعة» یا مصدر به معنای فاعل است، یعنی چشمه جوشان از دانش و حکمت، یا درختی است که از آن کمان می­سازند، یعنی شاخه اصیل درخت پیامبری که امامان از او شاخه گرفته­اند. «زخر البحر»، یعنی پر شد و بالا آمد. «الناجم»، یعنی فروزان و درخشان. «السریّ» مانند «غنیّ» - در وزن، - یعنی شرافتمند جوانمرد. «القعسرة»، یعنی توانا شدن بر چیزی، و استواری، و محکمی؛ و «القعسر»، یعنی دیرینه، و «القعسری» یعنی بزرگ و شدید و منظور در اینجا شدت و صلابت در دین یا قدمت در ارجمندی و بزرگواری است. «الزناد»، یعنی چیزی که با آن جرقه آتش ایجاد می­شود؛ و «وریّ»{آتشین} بودن آن در اینجا، کنایه از اقتباس فراوان دانش­ها از وی، علیه السلام است.

زیارت سیزدهم:

این زیارت نیز از همان کتاب گرفته شده است. گفته است: وداعی برای همه امامان، که درودهای خداوند نثار آنان باد:

سلام بر شما ای پیشوایان مؤمنان، و امامان پرهیزکاران، و نشانه­های هدایت کننده، و میراث­داران پیامبران، و نسل فرستادگان، و رهبران نیکان، و حجت­های خداوند بر جهانیان؛ زمان وداع من با شما فرا رسید، و لحظه عجله و شتاب در آن است، ولی نه از روی بیزاری از شما، و نه از روی خستگی از ماندن در پیش شما، بلکه به خاطر چیزهایی که مانع آن می­شوند، و سختی­هایی که از ماندن باز می­دارند، که

ص: 204

أَوْجُهُ اللَّهِ الْحَاضِرَةُ وَ عُیُونُهُ النَّاظِرَةُ وَ أَیَادِیهِ الْبَاسِطَةُ مُسَلَّمٌ إِلَیْکُمْ سُلْطَانُ الدُّنْیَا وَ مَمْلَکَةُ الْآخِرَةِ.

السَّلَامُ عَلَی تِیجَانِ الْأَوْصِیَاءِ وَ خُلَفَاءِ الْأَصْفِیَاءِ وَ وَارِثِی عُلُومِ الْأَنْبِیَاءِ السَّلَامُ عَلَی رُؤَسَاءِ الصِّدِّیقِینَ وَ الْعِتْرَةِ الطَّاهِرَةِ مِنْ آلِ طه وَ یس السَّلَامُ عَلَی علماء [الْعُلَمَاءِ] الْأَعْلَامِ وَ الْهَادِینَ إِلَی دَارِ السَّلَامِ النَّاطِقِینَ عَنِ اللَّهِ بِأَصْدَقِ الْحَدِیثِ وَ أَطْیَبِ الْکَلَامِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِمْ أَوْتَادِ الْکَائِنَاتِ وَ أَعْلَامِ الْهِدَایَاتِ وَ غَایَةِ الْمَوْجُودَاتِ مَا سَکَنَتِ السَّوَاکِنُ وَ تَحَرَّکَتِ الْمُتَحَرِّکَاتُ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ وَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ بِحَقَائِقِ الْإِیمَانِ وَ صِدْقِ الْیَقِینِ أَنَّهُمْ خُلَفَاؤُکَ فِی أَرْضِکَ وَ حُجَجُکَ عَلَی عِبَادِکَ وَ الْوَسَائِلُ إِلَیْکَ وَ أَبْوَابُ رَحْمَتِکَ فَصَلِّ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ وَ اجْعَلْ حَظِّی مِنْ دُعَائِکَ إِجَابَتَهُ وَ لَا تَجْعَلْ حَظِّی مِنْهُ تِلَاوَتَهُ اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَقَامِی فِی هَذَا الْمَشْهَدِ الْمُقَدَّسِ الْمُطَهَّرِ مَقَامَ إِجَابَةٍ وَ اسْتِعْطَافٍ وَ لَا تَجْعَلْهُ مَقَامَ إِهَانَةٍ وَ اسْتِخْفَافٍ فَقَدْ عَرَفْنَاکَ یَا رَبِّ مُعْطِیاً قَبْلَ السُّؤَالِ فَکَیْفَ لَا نَرْجُوکَ عِنْدَ الضَّرَاعَةِ وَ الِابْتِهَالِ لَا سِیَّمَا قَدْ وَعَدْتَنَا بِالْإِجَابَةِ حِینَ أَمَرْتَنَا بِالدُّعَاءِ وَ ضَمِنْتَ لَنَا بُلُوغَ الرَّجَاءِ وَ أَنْتَ أَوْفَی الضَّامِنِینَ وَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ إِلَهِی عَصَیْتُکَ فِی بَعْضِ الْأَوْقَاتِ وَ آمَنْتُ بِکَ فِی کُلِّ الْأَوْقَاتِ فَکَیْفَ یَغْلِبُ بَعْضُ عُمُرِی مُذْنِباً کُلَّ عُمُرِی مُؤْمِناً إِلَهِی وَ عِزَّتِکَ لَوْ کَانَ لِی صَبْرٌ عَلَی عَذَابِکَ أَوْ جَلَدٌ عَلَی احْتِمَالِ عِقَابِکَ لَمَا سَأَلْتُکَ الْعَفْوَ عَنِّی وَ لَصَبَرْتُ عَلَی انْتِقَامِکَ مِنِّی سَخَطاً عَلَی نَفْسِی کَیْفَ عَصَتْکَ وَ مَقْتاً لَهَا کَیْفَ أَقْبَلَتْ عَلَیْهَا وَ أَدْبَرَتْ مُعْرِضَةً عَنْکَ إِلَهِی کَیْفَ آیَسُ مِنْ رَحْمَتِکَ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ وَ کَیْفَ أَرْجِعُ بِالْخَیْبَةِ وَ أَنْتَ أَکْرَمُ الْأَکْرَمِینَ إِلَهِی أَسْأَلُکَ بِأَسْمَائِکَ الَّتِی کَتَبْتَهَا عَلَی قُلُوبِ أَصْفِیَائِکَ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أُمَنَائِکَ فَعَرَفُوا مَا عَرَّفْتَهُمْ وَ فَهِمُوا مَا فَهَّمْتَهُمْ وَ عَقَلُوا مَا أَوْحَیْتَ إِلَیْهِمْ مِنْ خَصَائِصِکَ

ص: 203

پوزش خواستن برای آن هویدا است، و توقف و ماندن با وجود آن، ناممکن است.

پس شما را به خدا می­سپارم، و به خاطر شما خشنودی اش را از او درخواست می­کنم، و همچون کسی که تصمیم جدی بر بازگشت به سوی شما داشته باشد، و از اینکه نتوانسته پیش شما بماند ناراحت است، با شما وداع می­نمایم، و چگونه بر دور شدن از زیارتگاه گرانقدر و گرامی شما، و سرای قبرهای مبارک و بزرگوارتان افسوس نخورد، در حالی که در آنها دعا پذیرفته می­شود، و بدی و گرفتاری دور می­گردد، و نگون بختی برطرف می­گردد، و بیماری شفا داده می­شود، و به واسطه وجود شما عذاب تبدیل به ایمنی می­گردد، و سختی­ها آسان می­گردد، و خواهندگان کامیاب می­شوند، و ثواب به دست می­آید؛ و به واسطه شما نعمت­ها تمام می­شود، و رحمت همه­گیر می­گردد، و عذاب دور می­شود، و اندوه برچیده می­گردد، و توبه پذیرفته می­شود، و گناهان بزرگ آمرزیده می­گردد، و کارها پاکیزه می­گردند، و آرزوها به دست می­آیند، و امیدها تحقق می­یابند، و نهانی­ها به بروز می­رسند، و تنگی­ها رخت بر می­بندند، و فکرها راهنمایی می­شوند، و خواهش­ها در مسیر درست به کمال می­رسند، و بزرگی به دست می­آید، و خوشبختی کامل می­گردد، و ایمان پذیرفته می­شود، و آرامش به دست می­آید، و وارد بهشت می­گردد، و هر کسی از انسان و جن، از شما درخواست می­کند.

پس افسوس بر جدا شدن از محل شما، و خوشا به بوسیدن آستانه شما، و وارد شدن پیاپی از درهای شما با اجازه شما، و مالیدن گونه بر خاک خوشبوی شما، و پناه بردن به خانه­های شما، و محل قرار گرفتن بدن­ها و وجودهایتان، که بر گرداگردش فرشتگان بزرگوار قرار گرفته اند، و از رحمت و درود خدا انباشته شده­اند. دوست داشتم برای آنها خدمتکار، و در کنار آنها ساکن باشم، و کوچ کردن از آنها مرا به درد نیاورد، و سخن گفتن با آن از دستم نرود، تا آنکه بسیار بر آن فرود آیم و بر آن دست بکشم و سلام بدهم.

پس، از خدایی که مرا به شناختن شما هدایتم کرد، و مرا با محبت شما گرامی داشت، و با ولایت شما مرا به بندگی پذیرفت، و مرا به زیارت شما فراخواند، بازگشت به محضر شما را تا زمانی که مرا باقی نگه داشته است، و بشارت به همنشینی با شما زمانی که جانم را ستانده باشد، و محشور شدن در گروه شما، و مورد شفاعت شما قرار گرفتن را درخواست می­کنم. پس ای کاش می­دانستم ای پیشوایان من، که هنگام کوچ کردن حالم چگونه خواهد بود؟! آیا گناهانم آمرزیده، و زشتی­هایم پوشیده، و نیازهایم برآورده، و خواسته­ام کامیاب خواهد بود؟! پس اگر چنین شود، این همان چیزی است که امیدش را داشتم، و در بزرگواری شما به فراست دیده بودم، پس با وجود شما من چقدر خوشبخت خواهم بود، و کامیابی­ام در سایه محبت شما چقدر والا خواهد بود! یا اینکه با بار گناهم، که بر پشتم سنگینی کند، و دعای پوشیده مانده­ام، و امید بی­بهره­ام کوچ خواهم کرد؟!

پس وای از این بدبختی، اگر حال من این گونه باشد! و وای از تهی گشتن آرزوهایم! نیکی و

ص: 205

وَ عَزَائِمِکَ وَ ضَرَبْتَ أَمْثَالَهُمْ وَ أَنَرْتَ بُرْهَانَهُمْ وَ قَرَنْتَ بِاسْمِکَ (1)

أَسْمَاءَهُمْ إِلَّا مَا خَلَّصْتَنِی مِنْ کُلِّ سُوءٍ أَنَا فِیهِ وَ مِنْ جَمِیعِ الشَّدَائِدِ وَ مِنْ أَهْوَالِ یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِلَهِی کَیْفَ أَفْرَحُ وَ قَدْ عَصَیْتُکَ وَ کَیْفَ أَحْزَنُ وَ قَدْ عَرَفْتُکَ وَ کَیْفَ أَدْعُوکَ وَ أَنَا عَاصٍ وَ کَیْفَ لَا أَدْعُوکَ وَ أَنْتَ کَرِیمٌ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَا تَجْعَلْ لِی فِی هَذَا الْمَقَامِ الشَّرِیفِ ذَنْباً إِلَّا غَفَرْتَهُ وَ لَا هَمّاً إِلَّا فَرَّجْتَهُ وَ لَا سُقْماً

إِلَّا شَفَیْتَهُ وَ لَا دَیْناً إِلَّا قَضَیْتَهُ وَ لَا مَرِیضاً إِلَّا عَافَیْتَهُ وَ لَا غَائِباً إِلَّا حَفِظْتَهُ وَ رَدَدْتَهُ وَ لَا عَدُوّاً إِلَّا قَصَمْتَهُ وَ لَا جَبَّاراً إِلَّا کَسَرْتَهُ وَ رَدَدْتَهُ وَ لَا حَاجَةً مِنْ حَوَائِجِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ لَکَ یَا رَبِّ فِیهَا رِضاً وَ لِیَ فِیهَا صَلَاحٌ إِلَّا قَضَیْتَهَا یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ وَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

بیان

الحبر بالکسر و قد یفتح العالم أو الصالح قوله إخلاصا و صدقا متعلقان بالتسلیم أو علتان للأمانة قوله علی النبعة إما مصدر بمعنی الفاعل أی العین النابعة من العلوم و الحکم أو شجر یتخذ منه القسی أی غصن شجرة النبوة و تفرعت منها الأئمة و زخر البحر تملأ و ارتفع و الناجم الطالع الظاهر و السری کغنی الشریف ذو المروة و القعسرة التقوی علی الشی ء و الصلابة و الشدة و القعسر القدیم و القعسری الضخم الشدید و المراد هنا الشدة و الصلابة فی الدین أو القدم فی المجد و الکرم و الزناد ما یقدح به النار و وریه هنا کنایة عن کثرة اقتباس العلوم منه علیه السلام.

الزِّیَارَةُ الثَّالِثَةَ عَشْرَةَ مَأْخُوذَةٌ أَیْضاً مِنَ الْکِتَابِ الْمَذْکُورِ قَالَ: وَدَاعٌ لِسَائِرِ الْأَئِمَّةِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا سَادَةَ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَئِمَّةَ الْمُتَّقِینَ وَ أَعْلَامَ الْمُهْتَدِینَ وَ وَرَثَةَ النَّبِیِّینَ وَ سُلَالَةَ الْمُرْسَلِینَ وَ قُدْوَةَ الصَّالِحِینَ وَ حُجَجَ اللَّهِ عَلَی الْعَالَمِینَ قَدْ آنَ لَکُمْ مِنِّی الْوَدَاعُ وَ حَانَ التَّعْجِیلُ لَهُ وَ الْإِسْرَاعُ لَا مِنْ سَأَمٍ لَکُمْ وَ لَا مَلَلٍ لِلْمُقَامِ عِنْدَکُمْ لَکِنْ لِأَسْبَابٍ مَانِعَةٍ وَ مُلِمَّاتٍ عَنِ الْإِقَامَةِ دَافِعَةٍ یَتَّضِحُ لَهَا

ص: 204


1- 1. بأسمائک خ.

بخشندگی شما، و وعده زیبای شما به کسی که زیارتتان کند و ضمانت شما بر آن وعده، از چنین چیزی به دور است؛ و اخلاق ستوده شما، و پاکی سرشت و ریشه شما، و بزرگواری­تان بر پروردگارتان، و عنایت شما به زیارت کننده و دوستدارتان، از اینکه درخواست کننده اش را رد کند، یا آرزوهایش در پیشش(1)

بی­بهره گردد، ابا دارد؛ و خداوند از راست نگرداندن وعده شما، و محقق نساختن امید به روی آوردن به شما، ابا می­کند؛ و این به خاطر حاجت روا کردن و بزرگواری نمودن برای روی آورده به سوی شما، و انباشتن توشه زیارت کننده شما با خوبی­ها است، و درباره شما همین گونه گمان می رود، و از بخشندگی او نسبت به شیعیان شما همین مورد انتظار است.

و خدا را گواه می­گیرم و بر آن پایبند می­مانم، و شما را گواه می­گیرم که من بر پیمانی در مورد اقرار به ولایت شما، و باور به فرمانبرداری واجب شما، و اعتراف به برتری شما، و به پا خاستن به یاری شما، و نزدیکی جستن به خدا به واسطه محبت شما، و به طاعت او از طریق بودن همراه شما بسته­ام، پایبند هستم، و این دست من است که به فرمانی که خداوند نسبت به وفای به عهد شما، و بیعت واجب گشته برای شما داده است، آماده است؛ نه هرگز برای آن جایگزینی می­خواهم، و نه هرگز می­خواهم از آن برگردم.

و گواهی می­دهم که این از سوی خداوند دستوری محکم، و مسئله­ای حتمی شده و ضروری بر امت است، برای ناآشنای به آن دلیلی، و برای فروگذارنده آن بهانه­ای وجود ندارد؛ به وسیله پایبندی به این پیمان در نهان و آشکار، و در هوشیاری و فراموشی، و در مرگ و زندگی در دنیا و آخرت، و با وجود دوری منزل، و نزدیکی مزار، برای خدا دینداری می­ورزم؛ خدایا، پس بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و مرا تا زمانی که تو را دیدار کنم بر آن ثابت قدم بدار، و مرا برای فرمانبرداری و خشنودی خودت موفق کن، و از آنچه به من آموخته ای، به من سود رسان، و از خوبی­هایی که به دلم افکنده­ای، برایم افزون­تر کن، و دلم را بعد از اینکه هدایتم نموده­ای، ملغزان، که به خاطر اینکه خودت سرپرستی مرا بر عهده گرفته­ای، تو را سپاس ویژه می­گویم.

پس از تو ای کسی که نعمت­هایش شمارش نگردد، و بزرگواری­اش برابر نداشته باشد، درخواست می­کنم که بر محمد و خاندان محمد درود فرستی، و این را آخرین دوره از زیارت من برای دوستدارانت، و فرود آمدن به زیارتگاه حجت­ها و برگزیده­هایت قرار ندهی؛ و به واسطه آن سپاسگزاری از نعمت­هایت، و پافشاری در خواستن و خواندن تو را به دلم افکن؛ و آنچه را که تو را برای آن خوانده­ام، برایم اجابت فرما؛ و همه آنچه را که از تو درخواست کرده­ام، از فضل خود برایم عطا کن؛ و مرا بیامرز، آمرزشی بازدارنده، و به خاطر بخششت، بر من رحمت قرار ده، رحمتی گسترده که مرا از خشم و آتش تو نگاه دارد، و به واسطه آن از روی فضل خودت، مرا در سرای جاویدان همراه امامان وارسته، و شیعیان خاندان نیک محمد، جای دهی.

و مرا از کسانی که حسابش را آسان، و بازگشتش به سوی تو را نیکو، و بدی­هایش را پاک، و

ص: 206


1- . در پیشتان. خ ل

الِاعْتِذَارُ وَ یَتَعَذَّرُ مَعَهَا اللَّبْثُ وَ الْقَرَارُ.

فَأَسْتَوْدِعُکُمُ اللَّهَ وَ أَسْأَلُهُ بِکُمْ رِضَاهُ وَدَاعَ عَازِمٍ عَلَی الْعَوْدِ إِلَیْکُمْ مُتَأَسِّفٍ لِتَعَذُّرِ الْمُقَامِ لَدَیْکُمْ وَ کَیْفَ لَا یَتَأَسَّفُ عَلَی فِرَاقِ مَشَاهِدِکُمُ الشَّرِیفَةِ الْمُعَظَّمَةِ وَ بِقَاعِ قُبُورِکُمُ الْمُبَارَکَةِ الْمُکَرَّمَةِ وَ فِیهَا یُسْتَجَابُ الدُّعَاءُ وَ یُصْرَفُ السُّوْءُ وَ الْبَلَاءُ وَ یُمْحَی الشَّقَاءُ وَ یُشْفَی الدَّاءُ وَ بِکُمْ یُؤْمَنُ الْعَذَابُ وَ تَهُونُ الصِّعَابُ وَ یَنْجَحُ الطُّلَّابُ وَ یَرْجَحُ الثَّوَابُ وَ بِکُمْ تَتِمُّ النِّعْمَةُ وَ تَعُمُّ الرَّحْمَةُ وَ تَنْدَفِعُ النَّقِمَةُ وَ تَنْکَشِفُ الْغُمَّةُ وَ تُقْبَلُ التَّوْبَةُ وَ تُغْفَرُ الْحَوْبَةُ وَ تَزْکُو الْأَعْمَالُ وَ تُنَالُ الْآمَالُ وَ یَتَحَقَّقُ الرَّجَاءُ وَ تُبْلَغُ السَّرَّاءُ وَ تُدْفَعُ الضَّرَّاءُ وَ تُهْدَی الْآرَاءُ وَ تُرْشَدُ الْأَهْوَاءُ وَ تَحْصُلُ السِّیَادَةُ وَ تَکْمُلُ السَّعَادَةُ وَ یُقْبَلُ الْإِیمَانُ وَ یُدْرَکُ الْأَمَانُ وَ تُدْخَلُ الْجِنَانُ وَ عَنْکُمْ یُسْأَلُ الْإِنْسُ وَ الْجَانُّ فَوَا أَسَفَا لِمُفَارَقَةِ جَنَابِکُمْ وَ وَا شَوْقَاهْ إِلَی تَقْبِیلِ أَعْتَابِکُمْ وَ الْوُلُوجِ بِإِذْنِکُمْ لِأَبْوَابِکُمْ وَ تَعْفِیرِ الْخَدِّ عَلَی أَرِیجِ تُرَابِکُمْ وَ اللِّیَاذِ بِعَرَصَاتِکُمْ وَ مَحَالِّ أَبْدَانِکُمْ وَ أَشْخَاصِکُمُ الْمَحْفُوفَةِ بِالْمَلَائِکَةِ الْکِرَامِ وَ الْمَتْحُوفَةِ مِنَ اللَّهِ بِالرَّحْمَةِ وَ السَّلَامِ وَدِدْتُ أَنْ (1) کُنْتُ لَهَا سَادِناً وَ فِی جِوَارِهَا قَاطِناً لَا یُزْعِجُنِی عَنْهَا الرَّحِیلُ وَ لَا یَفُوتُنِی بِهَا الْمُقِیلُ لِیَکْثُرَ بِهَا إِلْمَامِی وَ اسْتِلَامِی لَهَا وَ سَلَامِی.

فَأَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِی هَدَانِی لِمَعْرِفَتِکُمْ وَ أَکْرَمَنِی بِمَحَبَّتِکُمْ وَ تَعَبَّدَنِی بِوَلَایَتِکُمْ وَ نَدَبَنِی إِلَی زِیَارَتِکُمْ الْعَوْدَ مَا أَبْقَانِی إِلَی حَضْرَتِکُمْ وَ الْبِشَارَةَ إِذَا تَوَفَّانِی بِمُرَافَقَتِکُمْ وَ الْحَشْرَ فِی زُمْرَتِکُمْ وَ الدُّخُولَ فِی شَفَاعَتِکُمْ فَیَا لَیْتَ شِعْرِی یَا سَادَتِی کَیْفَ حَالِی فِی رِحْلَتِی أَ مَغْفُورَةٌ ذُنُوبِی وَ مَسْتُورَةٌ عُیُوبِی وَ مَقْضِیَّةٌ حَاجَتِی وَ مُنْجَحَةٌ طَلِبَتِی فَذَاکَ الَّذِی أَمَّلْتُهُ وَ فِی کَرَمِکُمْ تَوَسَّمْتُهُ فَمَا أَسْعَدَنِی بِکُمْ وَ أَعْظَمَ فَوْزِی بِحُبِّکُمْ أَمْ رَاحِلٌ بِوِزْرِی مُثْقِلٌ بِهِ ظَهْرِی مَحْجُوباً دُعَائِی خَائِباً رَجَائِی.

فَیَا شِقْوَتَاهْ إِنْ کَانَتْ هَذِهِ حَالِی وَ یَا خَیْبَةَ آمَالِی یَأْبَی ذَلِکَ بِرُّکُمْ وَ

ص: 205


1- 1. لو کنت خ ل.

خوبی­هایش را چند برابر ساخته­ای، و در گروه محمد و خاندان محمد، که درودهای تو نثار همه آنان باد، محشور نموده­ای، قرار ده؛ و پدر و مادر و مؤمنان را بیامرز، به خاطر رحمتی که داری، ای رحم کننده­ترین رحم کنندگان.

توضیح

«الأرج» و «الأریج» به معنای پراکنده شدن بوی خوش است؛ و «اللوذ» و «اللواذ» و «اللیاذ بالشیء»، یعنی پوشاندن و نگاه داشتن با چیزی؛ «السادن»، یعنی خدمتکار؛ و «الإلمام»، یعنی فرود آمدن؛ و «الشیمة» با کسره، یعنی سرشت. عبارت «و أعراقکم»، یعنی ریشه­های شما، و پدرانتان. عبارت «أمر عازم»، شاید به معنی مفعول باشد، یعنی بر آن تصمیم جدی گرفته شده، یا اینکه عزم به صورت مجازی به آن نسبت داده شده است. عبارت «وازعة»، یعنی نگه دارنده از عذاب، یا از بازگشتن به گناه.

زیارت چهاردهم:

از همان کتاب گفته شده نقل شده است. گفته است: زیارت جامعی برای همه امامان و زیارتگاه­ها، که بر ساکنان آنها درود باد، است؛ همان طور که پیش از این گذشت، اذن می­گیری و می­گویی:

سلام بر شما ای کسانی که محل شناخت خدا هستید؛ سلام بر شما ای کسانی که مکان برکت خدا هستید؛ سلام بر شما ای کسانی که ظرف پاک دانستن خدا هستید؛ سلام بر شما ای نگه دارندگان راز خدا؛ سلام بر شما ای کسانی که خداوند به عنوان نشانه­هایی برای آفریدگانش، و یاورانی برای دینش، و گنجینه­دارانی برای علم و راز خودش برگزید؛ کتابش را برای شما به ارث گذاشت، و شما را برای کرامت­های قرآن ویژه گرداند؛ و شما را به عنوان مثالی برای نورش بیان کرد؛ و از روح خود در شما به جریان انداخت؛ پس خداوند بر شما درود فرستد، ای پیشوایان و سروران من.

سلام بر تو ای محمد برگزیده، سلام بر تو ای علی پسندیده، سلام بر تو ای فاطمه زهرا، سلام بر شما ای دو پیشوا، حسن و حسین، سلام بر تو ای علی فرزند حسین، سلام بر تو ای محمد فرزند علی، سلام بر تو ای مرد راستین، جعفر فرزند محمد، سلام بر تو ای موسی فرزند جعفر، سلام بر تو ای علی فرزند موسی، سلام بر تو ای محمد فرزند علی، سلام بر تو ای علی فرزند محمد، سلام بر تو ای حسن فرزند علی، سلام بر تو ای حجت انتظار کشیده شده خدا.

سلام بر شما ای اهل بیت پیامبر، و مرکز رسالت، و محل رفت و آمد فرشتگان؛ سلام بر شما ای پایه­ها و ستون­ها، اختصاص یافتگان به امامت؛ من دوستدار و زیارت کننده شما، ص: 207

إِحْسَانُکُمْ وَ جَمِیلُ وَعْدِکُمْ لِزَائِرِکُمْ وَ ضَمَانِکُمْ وَ تَأْبَی مَکَارِمُ أَخْلَاقِکُمْ وَ طَهَارَةُ شِیَمِکُمْ وَ أَعْرَاقِکُمْ وَ کَرَمُکُمْ عَلَی رَبِّکُمْ وَ عِنَایَتُکُمْ بِزَائِرِکُمْ وَ مُحِبِّکُمْ أَنْ یَرُدَّ سُؤَّالَهُ أَوْ یُخَیِّبَ لَدَیْهِ (1) آمَالَهُ وَ یَأْبَی اللَّهُ إِلَّا تَصْدِیقَ وَعْدِکُمْ وَ تَحْقِیقَ الرَّجَاءِ بِقَصْدِکُمْ إِسْعَافاً وَ إِکْرَاماً لِقَاصِدِکُمْ وَ إِتْحَافاً بِالْخَیْرَاتِ لِزَائِرِکُمْ وَ کَذَلِکَ الظَّنُّ بِکُمْ وَ الْمَرْجُوُّ مِنْ فَضْلِهِ لِشِیعَتِکُمْ.

وَ أُشْهِدُ اللَّهَ وَ أَعْهَدُ عَلَیْهِ وَ أُشْهِدُکُمْ أَنِّی عَلَی مَا عَاهَدْتُهُ عَلَیْهِ مِنَ الْإِقْرَارِ بِوَلَایَتِکُمْ وَ الِاعْتِقَادِ لِفَرْضِ طَاعَتِکُمْ وَ الِاعْتِرَافِ بِفَضْلِکُمْ وَ الْقِیَامِ بِنَصْرِکُمْ وَ التَّقَرُّبِ إِلَی اللَّهِ بِحُبِّکُمْ وَ الطَّاعَةِ لَهُ بِالْکَوْنِ مَعَکُمْ وَ هَذِهِ یَدِی عَلَی مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ مِنَ الْوَفَاءِ بِعَهْدِکُمْ وَ الْبَیْعَةِ الْوَاجِبَةِ لَکُمْ لَا أَبْغِی بِذَلِکَ بَدَلًا وَ لَا أُرِیدُ عَنْهُ تَحْوِیلًا وَ أَشْهَدُ أَنَّ ذَلِکَ مِنَ اللَّهِ أَمْرٌ عَازِمٌ وَ حَتْمٌ عَلَی الْأُمَّةِ لَازِمٌ لَا حُجَّةَ لِمَنْ جَهِلَهُ وَ لَا عُذْرَ لِمَنْ أَهْمَلَهُ أَدِینُ اللَّهَ بِذَلِکَ فِی السِّرِّ وَ الْإِعْلَانِ وَ الذُّکْرِ وَ النِّسْیَانِ وَ فِی الْمَمَاتِ وَ الْمَحْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَی وَ عَلَی بُعْدِ الدَّارِ وَ قُرْبِ الْمَزَارِ اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ثَبِّتْنِی عَلَی ذَلِکَ حَتَّی أَلْقَاکَ وَ وَفِّقْنِی لِطَاعَتِکَ وَ رِضَاکَ وَ انْفَعْنِی بِمَا عَلَّمْتَنِی وَ زِدْنِی مِنَ الْخَیْرِ مَا أَلْهَمْتَنِی وَ لَا تُزِغْ قَلْبِی بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنِی فَلَکَ الْحَمْدُ عَلَی مَا أَوْلَیْتَنِی فَأَسْأَلُکَ یَا مَنْ لَا تُحْصَی نِعَمُهُ وَ لَا یُوَازَی کَرَمُهُ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیَارَةِ أَوْلِیَائِکَ وَ الْإِلْمَامِ بِمَشَاهِدِ حُجَجِکَ وَ أَصْفِیَائِکَ وَ أَلْهِمْنِی بِهَا شُکْرَ آلَائِکَ وَ الْإِلْحَاحَ بِمَسْأَلَتِکَ وَ دُعَائِکَ وَ اسْتَجِبْ لِی مَا دَعَوْتُکَ وَ أَعْطِنِی بِفَضْلِکَ کُلَّ مَا سَأَلْتُکَ وَ اغْفِرْ لِی مَغْفِرَةً وَازِعَةً وَ ارْحَمْنِی بِجُودِکَ رَحْمَةً وَاسِعَةً یُؤْمِنُنِی بِهَا مِنْ سَخَطِکَ وَ النَّارِ وَ تُسْکِنُنِی بِفَضْلِکَ بِهَا دَارَ الْقَرَارِ مَعَ الْأَئِمَّةِ الْأَطْهَارِ وَ شِیعةِ آلِ مُحَمَّدٍ الْأَبْرَارِ.

وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ یَسَّرْتَ حِسَابَهُ وَ أَحْسَنْتَ إِلَیْکَ مَآبَهُ وَ مَحَوْتَ سَیِّئَاتِهِ وَ ضَاعَفْتَ

ص: 206


1- 1. لدیکم خ ل.

نزدیکی جوینده به خدا به واسطه محبت شما هستم؛ دوستدار شما را دوست می­دارم، و به وسیله شما از دشمنانتان به خدا پناه می­جویم، و از خداوند عز و جل شفاعت می­خواهم؛ و از او می­خواهم بر پیامبرش محمد و بر شما، که درود خدا بر او و بر شما باد، درودی دائم، بسیار و پیوسته که نه قطع شدنی و نه از بین رفتنی برای آن باشد، فرستد؛ و از او به واسطه شما درخواست می­کنم، و شما را پیشاپیش نیازهایم قرار می­دهم، پس در رهاندن گردن من از آتش برایم واسطه شوید ای پیشوایان من؛ و می­خواهم که به واسطه شما همه نیازهای مرا برای آخرت و دنیا برآورده سازد؛ و مرا و خانواده­ام و فرزندانم، و مردان و زنان مؤمن را در برابر بدی رساندن هر بدی­رسان، چه از جن باشد و چه انسان، چه کوچک باشد و چه بزرگ، بسنده باشد؛ که به راستی من امید بسته­ام از زیارتگاه تو ای سرور من، که درود خدا بر تو باد، جز با برآورده شدن نیازهایم، و هر آن چیزی که درباره آن به سوی تو گریخته­ام، و از یاری و برکت نیک او به زیارت تو دل بسته­ام، بر نگردم؛ درودهای خدا و رحمت او و برکت­هایش نثار تو و نثار امامان از پدران تو، و امامان از فرزندان تو باد.

سپس بر ضریح بوسه بزن و بگو: سلام بر شما ای خاندان محمد، ای خاندان خدا و یاران او، و سایه­های خدا و نورهای او، به راستی که دوستی و جان خودم را، و همیاری و دارایی خودم را تقدیم شما می­کنم؛ که آنها برای شما اندوخته شده، و یاری­ام برای شما آماده است، تا اینکه خداوند به شما اذن دهد؛ پس اگر به من فرمان دهید ای سروران من، اطاعت خواهم کرد، و اگر مرا باز دارید ای پیشوایان من، دست خواهم کشید، و اگر از من یاری بخواهید ای رهبران من، یاری خواهم کرد، و اگر کمک بخواهید ای پیشوایان من، کمک خواهم نمود، و اگر از من یاری بخواهید ای راهنمایان من، یاری خواهم کرد، و اگر مرا به بندگی بخواهید ای سرپرستان من، بندگی خواهم نمود.

پس ای سروران من، بندگی من بعد از خداوند والامرتبه، با میل و همواره برای شما است؛ و سلام و درود پیاپی من بر شما است؛ و درودهای خدا و رحمت و برکت­هایش نثار شما باد.

پس هنگامی که خواستی وداع نمایی، بگو: ای سرورم، بعضی از آنچه را که از زیارت کردن تو در دل گرفته بودم، به جای آوردم، و اگر همه آنچه را که بر من واجب است انجام می­دادم، سرای تو را اقامتگاه خود می­کردم، ولی من نیز از فرزندان دنیا هستم، و همچون عادت گذشتگان، در آن سختکوشی می­کنم؛ پس از خداوند بسیار مهربان و رحمتگر می­خواهم، که بر محمد و خاندان محمد درود فرستد، و این را آخرین دوره از زیارت شما و تمام مؤمنان توسط من قرار ندهد؛ به راستی که او رحم کننده­ترین رحم کنندگان است، و او بر هر کاری توانا است.

سپس به دلخواه خودت دعای فراوان کن؛ إن شاء الله تعالی.

ص: 208

حَسَنَاتِهِ وَ حَشَرْتَهُ فِی زُمْرَةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّاهِرِینَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ وَ اغْفِرْ لِوَالِدَیَّ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.

توضیح

الأرج و الأریج توهج ریح الطیب و اللوذ و اللواذ و اللیاذ بالشی ء الاستتار و الاحتصان به و السادن الخادم و الإلمام النزول و الشیمة بالکسر الطبیعة قوله و أعراقکم أی أصولکم و آباؤکم قوله أمر عازم لعله بمعنی المفعول أی معزوم علیه أو أسند العزم إلیه مجازا قول وازعة أی کافة عن العقاب أو عن المعاودة فی الإثم.

الزِّیَارَةُ الرَّابِعَةَ عَشْرَةَ مَنْقُولَةٌ مِنَ الْکِتَابِ الْمَذْکُورِ قَالَ زِیَارَةٌ جَامِعَةٌ لِسَائِرِ الْأَئِمَّةِ وَ الْمَشَاهِدِ عَلَی سَاکِنِیهَا السَّلَامُ: تَسْتَأْذِنُ بِمَا تَقَدَّمَ وَ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا مَحَالَّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا مَسَاکِنَ بَرَکَةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا أَوْعِیَةَ تَقْدِیسِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا حَفَظَةَ سِرِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا مَنِ انْتَجَبَهُمُ اللَّهُ لِخَلْقِهِ أَعْلَاماً وَ لِدِینِهِ أَنْصَاراً وَ لِعِلْمِهِ وَ سِرِّهِ خُزَّاناً وَرَّثَکُمْ کِتَابَهُ وَ خَصَّکُمْ بِکَرَائِمِ التَّنْزِیلِ وَ ضَرَبَ لَکُمْ مَثَلًا مِنْ نُورِهِ وَ أَجْرَی فِیکُمْ مِنْ رُوحِهِ فَصَلَّی اللَّهُ عَلَیْکُمْ یَا سَادَاتِی وَ مَوَالِیَّ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مُحَمَّدُ الْمُصْطَفَی السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا عَلِیُّ الْمُرْتَضَی السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا أَیُّهَا السَّیِّدَانِ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الصَّادِقُ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا عَلِیَّ بْنَ مُوسَی السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ الْمُنْتَظَرَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَعْدِنَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلَائِکَةِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ أَیُّهَا الدَّعَائِمُ وَ الْأَرْکَانُ الْمَخْصُوصُونَ بِالْإِمَامَةِ أَنَا وَلِیُّکُمْ وَ زَائِرُکُمْ

ص: 207

می­گویم

در این کتاب از زیارت­های جامعه به تعداد معصومین صلوات الله علیهم اجمعین آوردم، ولی بافضیلت­ترین و مورد اعتمادترین آنها، زیارت دوم است، سپس اول و چهارم و پنجم و ششم و هفتم، سپس دهم و سوم.

و در بعضی کتاب­ها زیارت­های جامعه دیگری نیز دیدم، ولی آنها را یا به خاطر مورد اعتماد نبودن، و یا به خاطر تکراری بودن محتوای آنها با آنچه در اینجا نقل کردیم، نیاوردم. کفعمی نیز در البلد الامین زیارت جامع دیگری بیان کرده است که من آن را در بخش اعمال روز جمعه(1)

آورده­ام و آنچه ما بیان کرده­ایم، کفایت می­کند؛ إن شاء الله تعالی.

[و زیارت جامعی در باب زیارت پیامبر صلی الله علیه و آله خیلی پیش از این شد.](2)

ص: 209


1- . و آن را برای فایده رسانی بیشتر، در پایان کتاب نقل خواهیم کرد؛ إن شاء الله تعالی.
2- . در حاشیه نسخه­ای که به دست شریف خود نوشته است، این طور آمده است؛ و زیارت جامعی که گفته شد، در جلد 100، صفحه 189، زیر شماره 12 آمده است.

الْمُتَقَرِّبُ إِلَی اللَّهِ بِحُبِّکُمْ أُوَالِی وَلِیَّکُمْ وَ أَبْرَأُ إِلَی اللَّهِ بِکُمْ مِنْ عَدُوِّکُمْ وَ أَسْتَشْفِعُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَسْأَلُهُ أَنْ یُصَلِّیَ عَلَی نَبِیِّهِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ عَلَیْکُمْ صَلَاةً دَائِمَةً کَثِیرَةً مُتَّصِلَةً لَا انْقِطَاعَ لَهَا وَ لَا زَوَالَ وَ أَسْأَلُهُ بِکُمْ وَ أُقَدِّمُکُمْ أَمَامَ حَوَائِجِی فَکُونُوا لِی شُفَعَاءَ یَا سَادَتِی فِی فَکَاکِ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ وَ أَنْ یَقْضِیَ لِی بِکُمْ حَوَائِجِی کُلَّهَا لِلْآخِرَةِ وَ الدُّنْیَا وَ أَنْ یَکْفِیَنِی وَ أَهْلِی وَ وُلْدِی وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ شَرَّ کُلِّ ذِی شَرٍّ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ مِنْ صَغِیرٍ أَوْ کَبِیرٍ فَقَدْ رَجَوْتُ أَنْ لَا أَنْصَرِفَ مِنْ مَشْهَدِکَ یَا مَوْلَایَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکَ إِلَّا بِقَضَاءِ حَوَائِجِی وَ مَا فَزِعْتُ إِلَیْکَ فِیهِ وَ رَجَوْتُهُ مِنْ حُسْنِ مَعُونَتِهِ وَ بَرَکَتِهِ بِزِیَارَتِکَ (1) صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکَ وَ عَلَی الْأَئِمَّةِ مِنْ آبَائِکَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِکَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ ثُمَّ قَبِّلِ الضَّرِیحَ وَ قُلِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا آلَ مُحَمَّدٍ یَا آلَ اللَّهِ وَ أَنْصَارَهُ وَ ظِلَالَ اللَّهِ وَ أَنْوَارَهُ لَأَبْذُلَنَّ لَکُمْ مَوَدَّتِی وَ مُهْجَتِی وَ مُوَاسَاتِی وَ مَالِی فَإِنَّهَا لَکُمْ مَذْخُورَةٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّی یَأْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ فَإِنْ أَمَرْتُمُونِی یَا مَوَالِیَّ أَطَعْتُ وَ إِنْ نَهَیْتُمُونِی یَا سَادَتِی کَفَفْتُ وَ إِنِ اسْتَنْصَرْتُمُونِی یَا قَادَتِی نَصَرْتُ وَ إِنِ اسْتَعَنْتُمُونِی یَا سَادَتِی أَعَنْتُ وَ إِنِ اسْتَنْجَدْتُمُونِی یَا هُدَاتِی أَنْجَدْتُ وَ إِنِ اسْتَعْبَدْتُمُونِی یَا وُلَاتِی تَعَبَّدْتُ فَلَکُمْ یَا أَئِمَّتِی عُبُودِیَّتِی بَعْدَ اللَّهِ تَعَالَی طَوْعاً سَرْمَداً وَ عَلَیْکُمْ سَلَامِی وَ تَحِیَّاتِی سَلَاماً مُجَدَّداً وَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ فَإِذَا أَرَدْتَ الْوَدَاعَ فَقُلْ قَدْ قَضَیْتُ یَا مَوْلَایَ بَعْضَ الْأَرَبِ مِنْ زِیَارَتِکَ وَ لَوْ فَعَلْتُ یَا مَوْلَایَ مَا یَجِبُ عَلَیَّ لَجَعَلْتُ عَرْصَتَکَ دَارَ إِقَامَةٍ وَ لَکِنَّنِی مِنْ أَبْنَاءِ الدُّنْیَا أَکْدَحُ فِیهَا کَمَا جَرَتْ عَادَةُ مَنْ مَضَی فَأَسْأَلُ اللَّهَ الْبَارَّ الرَّحِیمَ أَنْ یُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ لَا یَجْعَلَهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیَارَتِکُمْ وَ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ إِنَّهُ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ ثُمَّ ادْعُ اللَّهَ کَثِیراً بِمَا أَرَدْتَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَی.

ص: 208


1- 1. برکة زیارتک خ ل.

باب نهم : باب دیگر در زیارت آنان، علیهم السلام، در روزهای هفته و صلوات و سلام مفصل برایشان

روایات

روایت1.

جمال الأسبوع:(1) با اسناد به صدوق، از صقر پسر ابی دلف روایت کرده و گفته است: وقتی متوکل، پیشوای ما امام کاظم علیه السلام را بازداشت کرد، برای با خبر شدن از او آمدم؛ زرافی که دربان متوکل بود، به من نگریست و دستور داد پیش او روم، همین که بردندم (زرافی) به من گفت: کارت چیست ای صقر؟ گفتم: خیر است، ای استاد؛ گفت: بنشین؛ گفته است: همه خبرهای گذشته و آینده را از من گرفت، پیش خود گفتم خطا کردم که اینجا آمدم، گوید چون مردم را از گرد او عقب راندند و فراغتی بدست آورد به من گفت: برای چه کاری آمده­ای؟ گفتم: برای کار خیری؛ گفت: گویا آمده­ای از حال سرورت سؤال کنی! به او گفتم: سرور من کیست؟ سرور من امیر مؤمنان است! گفت: ساکت باش، سرور تو بر حق است، مرا به خشم نیاور، که به راستی من نیز بر عقیده تو هستم؛ گفتم: پس خدا را شکر؛ گفت: آیا می­خواهی او را ببینی؟ گفتم: آری؛ گفت: بنشین تا نامه­رسان از پیش او بیرون آید.

گفته است: پس نشستم؛ وقتی بیرون آمد، به خدمتکاری که داشت، گفت: دست صقر را بگیر و او را وارد اتاق کن - و به اتاقی اشاره کرد. - پس وارد شدم و دیدم قسمت بالایی حصیری نشسته و در روبروی او قبر کنده شده­ای بود؛ گفته است: پس سلام کردم و جواب سلام مرا داد، سپس دستور داد بنشینم. بعد از آن به من گفت: ای صقر، چه اتفاقی برایت افتاده است؟ گفتم:

ص: 210


1- . جمال الاسبوع: 25
أقول

أوردت فی هذا الکتاب من الجوامع بعدد المعصومین صلوات الله علیهم أجمعین لکن أفضلها و أوثقها الثانیة ثم الأولی و الرابعة و الخامسة و السادسة و السابعة ثم العاشرة و الثالثة.

و رأیت فی بعض الکتب زیارات جامعة أخری ترکتها إما لعدم الوثوق بها أو لتکرر مضامینها مع ما نقلناه و قد ذکر الکفعمی أیضا جامعة کبیرة فی البلد الأمین أوردتها فی أعمال یوم الجمعة(1)

و فیما ذکرناه کفایة إن شاء الله تعالی و مرت جامعة فی باب زیارة النبی صلی الله علیه و آله من البعید(2).

ص: 209


1- 1. و سننقلها فی آخر الکتاب لمزید الفائدة إنشاء اللّه تعالی.
2- 2. کذا فی هامش النسخة المخطوطة بخط یده الشریف، و الجامعة التی مرت هی فی ج 100 ص 189 تحت الرقم 12، راجعة.

آمده­ام از حال شما آگاه شوم؛ وی گفته است: سپس به قبر نگریستم و گریستم و پس از آن به من نگاه کرد و گفت: ای صقر، نگران نباش، هرگز نمی­توانند آسیبی به ما برسانند؛ گفتم: سپاس باد خدا را.

سپس گفتم: ای پیشوای من، حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت می­شود که معنی آن را نمی­دانم؛ فرمود: آن حدیث چیست؟ گفتم: این کلام او که فرموده است: «لا تعادوا الأیام فتعادیکم»{با روزها دشمنی نکنید، تا آنها با شما دشمنی کنند.}؛ معنای این چیست؟ فرمود: آری، آن روزها ما هستیم، تا زمانی که آسمان­ها و زمین پابرجا است؛ شنبه اسم رسول خدا صلی الله علیه و آله است؛ و یکشنبه، امیرالمؤمنین؛ و دوشنبه، حسن و حسین علیهم السلام؛ و سه­شنبه، علی فرزند حسین، و محمد فرزند علی، و جعفر فرزند محمد؛ و چهارشنبه، موسی فرزند جعفر، و علی فرزند موسی، و محمد فرزند علی، و من؛ و پنج­شنبه، فرزندم حسن؛ و جمعه، فرزند فرزندم است که گروه حق به دور او جمع می­گردد؛ و این معنی روزها است، پس در دنیا با آنها دشمنی نکنید که در آخرت با شما دشمن باشند؛ سپس فرمود: برخیز و برو که تو را در امان نمی­بینم.

ذکر زیارت پیامبر صلوات الله علیه و آله و سلم در روز مخصوص او، که همان روز شنبه است.

گواهی می دهم که معبودی جز خدا نیست، یکتاست و شریکی ندارد، و گواهی می دهم که تو فرستاده او هستی، و تو همان محمّد فرزند عبداللّه هستی، و گواهی می دهم که تو پیام­های پروردگارت را به مردم رساندی، و برای امّتت خیرخواهی نمودی، و در راه خدا با حکمت و اندرز پسندیده کوشیدی، و آنچه را از حق بر عهده تو بود ادا کردی، و همانا تو به مردمان مؤمن مهربانی نمودی، و بر کافران سخت گرفتی، و خدا را با نیت خالص تا رسیدن مرگ بندگی کردی، پس خداوند تو را به شریف ترین مقام اهل کرامت نایل گرداند. سپاس مخصوص خداوندی است که ما را به وسیله تو از شرک و گمراهی رهانید.

خدایا، بر محمّد و خاندانش درود فرست، و درودهای خود و درودهای فرشتگان نزدیکی یافته­ات، و پیامبران فرستاده­ات، و بندگان شایسته ات، و همه اهل آسمان ها و زمین ها، و هر آن کسی از پیشینیان و آیندگان که تو را تسبیح گوید، همه را ای پروردگار جهانیان، بر محمّد، بنده و فرستاده و پیامبرت، و امانتدار و برگزیده­ات، و محبوب و پاک و بنده خاص و خالصت، و اختیار شده از میان بندگانت، قرار ده؛ و به او فضل و برتری و مرتبه شفاعت و درجه بلند عطا کن، و او را به مقام ستوده ای که پیشینیان و آیندگان بر آن رشک برند، برانگیز. خدیا، تو فرموده ای: «و لو أنهم إذ ظلموا

ص: 211

باب 9 آخر فی زیارتهم علیهم السلام فی أیام الأسبوع و الصلاة و السلام علیهم مفصلا

الأخبار

«1»

تم، [فلاح السائل](1)

بِالْإِسْنَادِ إِلَی الصَّدُوقِ عَنِ ابْنِ الْمُتَوَکِّلِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَحْمَدَ الْمَوْصِلِیِّ عَنِ الصَّقْرِ بْنِ أَبِی دُلَفَ قَالَ: لَمَّا حَمَلَ الْمُتَوَکِّلُ سَیِّدَنَا أَبَا الْحَسَنِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ جِئْتُ أَسْأَلُ عَنْ خَبَرِهِ قَالَ فَنَظَرَ الزَّرَّافِیُّ إِلَیَّ وَ کَانَ حَاجِباً لِلْمُتَوَکِّلِ فَأَمَرَ أَنْ أُدْخَلَ إِلَیْهِ فَأُدْخِلْتُ إِلَیْهِ فَقَالَ یَا صَقْرُ مَا شَأْنُکَ فَقُلْتُ خَیْرٌ أَیُّهَا الْأُسْتَادُ فَقَالَ اقْعُدْ قَالَ فَأَخَذَنِی مَا تَقَدَّمَ وَ مَا تَأَخَّرَ وَ قُلْتُ أَخْطَأْتُ فِی الْمَجِی ءِ قَالَ فَزَجَرَ النَّاسَ عَنْهُ ثُمَّ قَالَ لِی شَأْنَکَ وَ فِیمَ جِئْتَ قُلْتُ لِخَیْرٍ مَّا قَالَ لَعَلَّکَ جِئْتَ تَسْأَلُ عَنْ خَبَرِ مَوْلَاکَ فَقُلْتُ لَهُ وَ مَنْ مَوْلَایَ مَوْلَایَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ اسْکُتْ مَوْلَاکَ هُوَ الْحَقُّ لَا تَحْتَشِمْنِی فَإِنِّی عَلَی مَذْهَبِکَ فَقُلْتُ الْحَمْدُ لِلَّهِ فَقَالَ أَ تُحِبُّ أَنْ تَرَاهُ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ اجْلِسْ حَتَّی یَخْرُجَ صَاحِبُ الْبَرِیدِ مِنْ عِنْدِهِ قَالَ فَجَلَسْتُ فَلَمَّا خَرَجَ قَالَ لِغُلَامٍ لَهُ خُذْ بِیَدِ الصَّقْرِ وَ أَدْخِلْهُ إِلَی الْحُجْرَةِ وَ أَوْمَی إِلَی بَیْتٍ فَدَخَلْتُ فَإِذَا هُوَ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِ حَصِیرٍ وَ بِحِذَائِهِ قَبْرٌ مَحْفُورٌ قَالَ فَسَلَّمْتُ فَرَدَّ ثُمَّ أَمَرَنِی بِالْجُلُوسِ ثُمَّ قَالَ لِی یَا صَقْرُ فَمَا أَتَی بِکَ قُلْتُ:

ص: 210


1- 1. جمال الأسبوع ص 25 و کان الرمز( تم) و هو رمز فلاح السائل و لما لم أعثر علی الحدیث فی المطبوع منه و کانت الروایة فی جمال الأسبوع و کان رمزه عند المؤلّف( جم) فمن المظنون قویا ان قلم الناسخ سها فی ذلک فکتب( تم) بدل( جم) و فیه( عصائب) بدل( عصابة).

أنفسهم جاؤک فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توّاباً رحیماً»(1)

اگر آنان وقتی به خود ستم کرده بودند، پیش تو می آمدند و از خدا آمرزش می خواستند و پیامبر [نیز] برای آنان طلب آمرزش می کرد، قطعاً خدا را توبه پذیرِ مهربان می یافتند.} ای خدای من، من با حالت بازگشت و درخواست آمرزش و توبه از گناهانم به سوی تو آمدم، پس بر محمّد و خاندانش درود فرست، و آن گناهانم را بیامرز. ای سرور ما، به واسطه تو و اهل بیت تو، به جانب خدای متعال که پروردگار من و توست، روی می آورم تا مرا بیامرزد.

سپس سه مرتبه آیه استرجاع - «إنا لله و إنا إلیه راجعون»(2){ما از آنِ خدا هستیم، و به سوی او باز می گردیم.}- را بخوان و بگو:

ای محبوب دل­های ما، ما به خاطر تو سوگواریم، و چه بزرگ است سوگواری بر تو، از آن رو که وحی از ما بریده، و هم از آن رو که به فقدان تو دچار گشته ایم؛ به راستی که ما از آنِ خدا هستیم و به سوی او باز می گردیم؛ ای پیشوای ما، ای فرستاده خدا، درود خدا بر تو و بر خاندان پاک پاکیزه ات باد. امروز روز شنبه است و آن روز توست، و من در این روز مهمان تو و پناهنده تو هستم، پس از من پذیرایی کن و به من پناه ده، زیرا تو بزرگوار هستی و مهمان نوازی را دوست می­داری، و مأمور به پناه دادن هستی، پس از من پذیرایی کن و نیکو پذیرایی فرما، و ما را پناه ده، و نیکو پناه مان ده، به برکت جایگاهی که خدا نزد تو و نزد خاندانت دارد، و به حق منزلتی که آنان نزد خداوند دارند، و به حق آنچه از دانشش نزد شما سپرده است، که همانا او گرامی ترین گرامیان است .

زیارت امیرالمؤمنین

به روایت کسی که امام زمان علیه السلام را مشاهده کرده و در بیداری و نه در خواب، او را زیارت می­کند؛ در روز یکشنبه که روز امیر المؤمنین علیه الصلاة و السلام است.

سلام بر شجره نبوت، و درخت هاشمی تنومند و تابان، و بارور به برکت نبوّت، و خرّم و سرسبز به حرمت امامت؛ سلام بر تو و بر دو آرمیده در کنارت، آدم و نوح؛ سلام بر تو و بر اهل بیت پاک و پاکیزه ات؛ سلام بر تو و بر فرشتگان حلقه زننده بر دورت، و گرد آمده بر قبرت؛ ای سرور من، ای امیرالمؤمنین، امروز روز یکشنبه و روز تو و به نام توست، و من در این روز میهمان و پناهنده به تو هستم؛ پس ای سرور من، از من پذیرایی کن و مرا پناه ده، چرا که تو بزرگوار هستی و مهمان نوازی را دوست می داری، و مأمور(3)

به پناه دادن هستی، پس خواهشی را که برای آن در این روز به سوی تو روی آوردم، و آن را از تو امید دارم، برآور، به حق مقام والای خود و جایگاه بنلد اهل بیتت نزد خدا، و مقام خدا نزد شما، و به حق پسر عمویت رسول خدا، که خدا بر او و خاندانش و همه شما درود و سلام فرستد.

زیارت حضرت زهرا علیها السلام

سلام بر تو ای آزموده شده­ای که آن کسی که تو را آفرید، تو را آزمود، پس تو را به آنچه آزمود، شکیبا یافت؛

ص: 212


1- . نساء/ 64
2- . بقره/ 156
3- . مورد انتظار. خ ل

جِئْتُ أَتَعَرَّفُ خَبَرَکَ قَالَ ثُمَّ نَظَرْتُ إِلَی الْقَبْرِ فَبَکَیْتُ فَنَظَرَ إِلَیَّ فَقَالَ یَا صَقْرُ لَا عَلَیْکَ لَنْ یَصِلُوا إِلَیْنَا بِسُوءٍ فَقُلْتُ الْحَمْدُ لِلَّهِ ثُمَّ قُلْتُ یَا سَیِّدِی حَدِیثٌ یُرْوَی عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله لَا أَعْرِفُ مَعْنَاهُ قَالَ وَ مَا هُوَ قُلْتُ قَوْلُهُ لَا تُعَادُوا الْأَیَّامَ فَتُعَادِیَکُمْ مَا مَعْنَاهُ فَقَالَ نَعَمْ الْأَیَّامُ نَحْنُ مَا قَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ فَالسَّبْتُ اسْمُ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ الْأَحَدُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْإِثْنَیْنُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ علیهما السلام وَ الثَّلَاثَاءُ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ الْأَرْبِعَاءُ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ وَ عَلِیُّ بْنُ مُوسَی وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ وَ أَنَا وَ الْخَمِیسُ ابْنِی الْحَسَنُ وَ الْجُمُعَةُ ابْنُ ابْنِی وَ إِلَیْهِ تُجْمَعُ عَصَائِبُ الْحَقِّ فَهَذَا مَعْنَی الْأَیَّامِ فَلَا تُعَادُوهُمْ فِی الدُّنْیَا فَیُعَادُوکُمْ فِی الْآخِرَةِ ثُمَّ قَالَ وَدِّعْ وَ اخْرُجْ فَلَا آمَنُ عَلَیْکَ.

ذکر زیارة النبی صلوات الله علیه و آله و سلم فی یومه و هو یوم السبت

أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ رَسُولُهُ وَ أَنَّکَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ بَلَّغْتَ رِسَالاتِ رَبِّکَ وَ نَصَحْتَ لِأُمَّتِکَ وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ أَدَّیْتَ الَّذِی عَلَیْکَ مِنَ الْحَقِّ وَ أَنَّکَ قَدْ رَؤُفْتَ بِالْمُؤْمِنِینَ وَ غَلُظْتَ عَلَی الْکَافِرِینَ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتَّی أَتَاکَ الْیَقِینُ فَبَلَغَ اللَّهُ بِکَ أَشْرَفَ مَحَلِّ الْمُکَرَّمِینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی اسْتَنْقَذَنَا بِکَ مِنَ الشِّرْکِ وَ الضَّلَالِ.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْ صَلَوَاتِکَ وَ صَلَوَاتِ مَلَائِکَتِکَ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَنْبِیَائِکَ الْمُرْسَلِینَ وَ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ وَ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ وَ مَنْ سَبَّحَ لَکَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ وَ نَبِیِّکَ وَ أَمِینِکَ وَ نَجِیِّکَ وَ حَبِیبِکَ وَ صَفِیِّکَ وَ صَفْوَتِکَ وَ خَاصَّتِکَ وَ خَالِصَتِکَ وَ خِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ وَ أَعْطِهِ الْفَضْلَ وَ الْفَضِیلَةَ وَ الْوَسِیلَةَ وَ الدَّرَجَةَ الرَّفِیعَةَ وَ ابْعَثْهُ مَقَاماً مَحْمُوداً یَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ اللَّهُمَّ إِنَّکَ قُلْتَ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا

ص: 211

من از صمیم قلب به تو ایمان دارم، و بر آنچه پدر بزرگوارت و جانشینش، که درود خدا بر آن دو باد، آوردند بردبارم؛ و از تو می خواهم از آنجا که مؤمن به تو هستم، مرا به آن دو ملحق سازی، تا دلشاد گردم؛ پس گواه باش که همانا من تنها به ولایت تو و ولایت خاندان پیامبر تو، محمد، که درود خدا بر همه آنان باد، پاک گشته­ام.

می­گویم

در این زیارت، افزوده­ای بنا به نقل از روایت دیگری پیدا کردم که عبارت است از: سلام بر تو ای آزموده شده، همان کسی که آفریدگارت، پیش از آفریدنت، تو را آزمود، و تو نسبت به آنچه تو را آزمود، شکیبا بودی؛ و ما دوستان و تصدیق کنندگان تو هستیم، و به همه آنچه پدر بزرگوارت صلی الله علیه و آله، و جانشینش علیه السلام، آوردند سر می سپاریم. و ما از تو میخواهیم ای خدا، از آن رو که تصدیق کنندگان آنان بودیم، ما را به خاطر این باور به درجه والا برسانی، تا خود را بشارت دهیم(1)

که به ولایت آنان علیهم السلام، پاک گشتیم.

روز دوشنبه و آن به نام امام حسن و امام حسین صلوات الله علیهما است

زیارت امام حسن فرزند علی بن ابی­طالب علیهم السلام

از کتاب شیخ محمد فرزند علی الطرازی:

سلام بر تو ای فرزند فرستاده پرودگار جهانیان، سلام بر تو ای فرزند امیرالمؤمنین، سلام بر تو ای فرزند فاطمه زهرا، سلام بر تو ای محبوب خدا، سلام بر تو ای برگزیده خدا، سلام بر تو ای امین خدا، سلام بر تو ای حجت خدا، سلام بر تو ای نور خدا، سلام بر تو ای راه خدا، سلام بر تو ای روشنگر حکم خدا، سلام بر تو ای یاور دین خدا، سلام بر تو ای پیشوای پاک نهاد، سلام بر تو ای نیکوکردار وفادار، سلام بر تو ای به پا خاسته امانتدار، سلام بر تو ای آگاه به تأویل، سلام بر تو ای راهنمای راه یافته، سلام بر تو ای پاک و پاکیزه، سلام بر تو ای پرهیزکار پاکدامن، سلام بر تو ای حقیقت راستین و آشکار، سلام بر تو ای شهید راستین، سلام بر تو ای ابا محمّد حسن فرزند علی، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار تو باد.

زیارت امام حسین فرزند علی علیهما السلام، از کتابی غیر از کتاب الطرازی:

سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، سلام بر تو ای فرزند امیرالمؤمنین، سلام بر تو ای فرزند سرور زنان جهانیان، گواهی می دهم که تو نماز را بپا داشتی، و زکات را پرداختی، و امر

ص: 213


1- . تا بشارت دهی. خ ل

أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِیماً إِلَهِی فَقَدْ أَتَیْتُکَ مُنِیباً مُسْتَغْفِراً تَائِباً مِنْ ذُنُوبِی فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اغْفِرْهَا لِی یَا سَیِّدَنَا أَتَوَجَّهُ بِکَ وَ بِأَهْلِ بَیْتِ نَبِیِّکَ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی رَبِّکَ وَ رَبِّی لِیَغْفِرَ لِی ثُمَّ اسْتَرْجِعْ ثَلَاثاً وَ قُلْ أُصِبْنَا بِکَ یَا حَبِیبَ قُلُوبِنَا فَمَا أَعْظَمَ الْمُصِیبَةَ بِکَ حَیْثُ انْقَطَعَ عَنَّا الْوَحْیُ وَ حَیْثُ فَقَدْنَاکَ فَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ یَا سَیِّدَنَا یَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکَ وَ عَلَی آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ هَذَا یَوْمُ السَّبْتِ وَ هُوَ یَوْمُکَ وَ أَنَا فِیهِ ضَیْفُکَ وَ جَارُکَ فَأَضِفْنِی وَ أَجِرْنِی فَإِنَّکَ کَرِیمٌ تُحِبُّ الضِّیَافَةَ وَ مَأْمُورٌ بِالْإِجَارَةِ فَأَضِفْنِی وَ أَحْسِنْ ضِیَافَتِی وَ أَجِرْنَا وَ أَحْسِنْ إِجَارَتَنَا بِمَنْزِلَةِ اللَّهِ عِنْدَکَ وَ عِنْدَ آلِ بَیْتِکَ وَ بِمَنْزِلَتِهِمْ عِنْدَهُ وَ بِمَا اسْتَوْدَعَکُمُ اللَّهُ مِنْ عِلْمِهِ فَإِنَّهُ أَکْرَمُ الْأَکْرَمِینَ.

زیارة أمیر المؤمنین علیه السلام بروایة من شاهد صاحب الزمان علیه السلام و هو یزور بها فی الیقظة لا فی النوم یوم الأحد و هو یوم أمیر المؤمنین علیه الصلاة و السلام

السَّلَامُ عَلَی الشَّجَرَةِ النَّبَوِیَّةِ وَ الدَّوْحَةِ الْهَاشِمِیَّةِ الْمُضِیئَةِ الْمُثْمِرَةِ بِالنُّبُوَّةِ الْمُونِعَةِ بِالْإِمَامَةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَی ضَجِیعَیْکَ آدَمَ وَ نُوحٍ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَی أَهْلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَی الْمَلَائِکَةِ الْمُحْدِقِینَ بِکَ وَ الْحَافِّینَ بِقَبْرِکَ یَا مَوْلَایَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ هَذَا یَوْمُ الْأَحَدِ وَ هُوَ یَوْمُکَ وَ بِاسْمِکَ وَ أَنَا ضَیْفُکَ فِیهِ وَ جَارُکَ فَأَضِفْنِی یَا مَوْلَایَ وَ أَجِرْنِی فَإِنَّکَ کَرِیمٌ تُحِبُّ الضِّیَافَةَ وَ مَأْمُورٌ(1) بِالْإِجَارَةِ فَافْعَلْ مَا رَغِبْتُ إِلَیْکَ فِیهِ وَ رَجَوْتُهُ مِنْکَ بِمَنْزِلَتِکَ وَ آلِ بَیْتِکَ عِنْدَ اللَّهِ وَ بِمَنْزِلَتِهِ عِنْدَکُمْ وَ بِحَقِّ ابْنِ عَمِّکَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ عَلَیْکُمْ أَجْمَعِینَ.

زِیَارَةُ الزَّهْرَاءِ علیها السلام: السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ الَّذِی خَلَقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صَابِرَةً

ص: 212


1- 1. مأمول خ ل.

به معروف و نهی از منکر نمودی، و خدا را خالصانه عبادت کردی، و در راه خدا به نحو شایسته به جهاد برخاستی، تا مرگ تو را دربر گرفت، پس تا من هستم، و شب و روز باقی است، بر تو و بر خاندان پاک و پاکیزه ات از سوی من سلام باد؛ ای سرور من، من دل بسته تو و خاندان تو هستم؛ با آن کس که با شما در صلح است، آشتی می­کنم، و با آن کس که با شما در جنگ است، دشمن هستم؛ من به نهان و آشکار، و ظاهر و باطن شما ایمان دارم؛ نفرین خدا بر دشمنانتان، از پیشینیان و آیندگان؛ و من از آنان به سوی خدای والامرتبه بیزاری می جویم.

ای سرور من، ای ابا محمّد، ای سرور من، ای ابا عبداللّه، امروز روز دوشنبه است، و روز شما دو بزرگوار و به نام شماست، و من در این روز میهمان شما هستم؛ پس پذیرای من باشید و نیکو پذیرایی کنید؛ چه خوشبخت میهمانی است آن کسی که شما دو بزرگوار میزبانش باشید؛ و من در این روز از(1)

پناهندگان به شما دو بزرگوار هستم، پس مرا پناه دهید؛ به یقین شما مأمور به پذیرایی نمودن و پناه دادن هستید؛ خدا بر شما دو بزرگوار و خاندان پاک شما درود فرستد.

روز سه­شنبه، که به نام امام علی فرزند حسین، و امام محمد فرزند علی، و امام جعفر فرزند محمد، که درود خدا بر همه آنان باد، است. زیارت آنان، علیهم السلام:

سلام بر شما ای خزانه داران علم خدا، سلام بر شما ای مفسرّان وحی خدا، سلام برشما ای پیشوایان هدایت، سلام بر شما ای نشانه های پارسایی، سلام بر شما ای فرزندان رسول خدا؛ من به حق شما دانا، و به مقام شما بینا، و با دشمنانتان دشمن، و با دوستانتان دوست هستم؛ پدر و مادرم فدایتان، درودهای خدا بر شما باد. خدایا، من آخرین اینان را چنان که اولینشان را دوست داشتم، دوست دارم؛ و از هر صف بندی در برابر ایشان بیزاری می جویم؛ و به جبت و طاغوت و لات و عزّی - که بت­های روزگار جاهلیت بوده­اند،- کفر می ورزم؛ ای سروران من، درودهای خدا و رحمت و برکت­هایش بر شما باد. سلام بر تو ای پیشوای عبادت کنندگان، و زبده جانشینان؛ سلام بر تو ای شکافنده دانش پیامبران؛ سلام بر تو ای راستگوی پذیرفته در گفتار و کردار .

ای سروران من، امروز روز سه شنبه، روز شماست و من در این روز میهمان شما و پناهنده به شما هستم، پس به حق مقام خدا نزد شما و اهل بیت پاکیزه و پاکتان، پذیرای من باشید، و به من پناه دهید.

روز چهارشنبه، که به نام امام موسی فرزند جعفر، و امام علی فرزند موسی، و امام محمد فرزند علی، و امام علی فرزند محمد، که درودهای خدا بر همه آنان باد، است.

ص: 214


1- . در پناه شما دو بزرگوار. خ ل

أَنَا لَکِ مُصَدِّقٌ صَابِرٌ عَلَی مَا أَتَی بِهِ أَبُوکِ وَ وَصِیُّهُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمَا وَ أَنَا أَسْأَلُکِ إِنْ کُنْتُ صَدَّقْتُکِ إِلَّا أَلْحَقْتِنِی بِتَصْدِیقِی لَهُمَا لِتُسَرَّ نَفْسِی فَاشْهَدِی أَنِّی طَاهِرٌ بِوَلَایَتِکِ وَ وَلَایَةِ آلِ نَبِیِّکِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله.

أَقُولُ

وَ وَجَدْتُ فِی هَذِهِ الزِّیَارَةِ زِیَادَةً بِرِوَایَةٍ أُخْرَی وَ هِیَ: السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ وَ کُنْتِ لِمَا امْتَحَنَکِ بِهِ صَابِرَةً وَ نَحْنُ لَکِ أَوْلِیَاءُ مُصَدِّقُونَ وَ لِکُلِّ مَا أَتَی بِهِ أَبُوکِ صلی الله علیه و آله وَ أَتَی بِهِ وَصِیُّهُ علیه السلام مُسَلِّمُونَ وَ نَحْنُ نَسْأَلُکِ اللَّهُمَّ إِذْ کُنَّا مُصَدِّقِینَ لَهُمْ أَنْ تُلْحِقَنَا بِتَصْدِیقِنَا بِالدَّرَجَةِ الْعَالِیَةِ لِنُبَشِّرَ(1)

أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوَلَایَتِهِمْ علیهم السلام.

یوم الإثنین و هو باسم الحسن و الحسین صلوات الله علیهما زیارة أبی محمد الحسن بن علی بن أبی طالب علیهم السلام

مِنْ کِتَابِ الشَّیْخِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الطِّرَازِیِّ،: السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حَبِیبَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَفْوَةَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَمِینَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صِرَاطَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَیَانَ حُکْمِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نَاصِرَ دِینِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا السَّیِّدُ الزَّکِیُّ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْبَرُّ الْوَفِیُّ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْقَائِمُ الْأَمِینُ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَالِمُ بِالتَّأْوِیلِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْهَادِی الْمَهْدِیُّ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الطَّاهِرُ الزَّکِیُّ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا التَّقِیُّ النَّقِیُّ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقِیقُ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الشَّهِیدُ الصِّدِّیقُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

زِیَارَةُ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیه السلام مِنْ غَیْرِ کِتَابِ الطِّرَازِیِّ،: السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ أَشْهَدُ أَنَّکَ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ وَ أَمَرْتَ

ص: 213


1- 1. لتبشر خ ل.

زیارت آنان، علیهم السلام:

سلام بر شما ای دوستداران خدا، سلام بر شما ای حجتّ­های خدا، سلام بر شما ای نور خدا در تاریکی­های زمین، سلام بر شما، درودهای خدا بر شما و بر خاندان پاکیزه و پاکتان؛ پدر و مادرم فدایتان، به راستی که خدا را خالصانه پرستیدید، و در راه خدا آن چنان که شایسته او بود جهاد نمودید، تا مرگ شما را دربر گرفت؛ پس نفرین خدا بر دشمنان شما، از تمام جنیان و آدمیان؛ من به سوی خدا و به سوی شما از دشمنانتان بیزاری می جویم؛ ای سرور من، ای ابا ابراهیم موسی فرزند جعفر، ای سرور من، ای ابا الحسن علی فرزند موسی، ای سرور من، ای ابا جعفر محمّد فرزند علی، ای سرور من، ای ابا الحسن علی فرزند محمّد، من دل بسته شما هستم، و به نهان و آشکار شما ایمان دارم، در این روز شما، که روز چهارشنبه است، از شما درخواست پذیرایی دارم، و به شما پناه می جویم، پس به حقّ خاندان پاکیزه و پاکتان، مرا پذیرا باشید و به من پناه دهید.

روز پنج­شنبه، که به نام امام حسن عسکری فرزند علی، که درود و سلام خدا بر همه آنان باد، است.

سلام بر تو ای ولیّ خدا، سلام بر تو ای حجّت خدا و آراسته گشته او، سلام بر تو ای پیشوای مؤمنان، و وارث پیامبران، و برهان محکم پروردگار جهانیان، درود خدا بر تو و اهل بیت پاکیزه و پاکت باد. ای سرور من، ای ابا محمّد حسن فرزند علی، من دل بسته تو و اهل بیت تو هستم، و امروز روز پنجشنبه و روز توست، و من در آن میهمان و پناهنده به تو هستم، پس به حق خاندان پاکیزه و پاکت، به نیکی از من پذیرایی کن و به من پناه ده .

روز جمعه، و آن روز صاحب الزمان صلوات الله علیه، و به نام او است، و آن همان روزی است که حضرت در آن ظهور می­کند؛ خداوند ظهورش را نزدیک سازد.

زیارت آن حضرت، علیه السلام:

سلام بر تو ای حجّت خدا در زمینش، سلام بر تو ای دیده خدا در میان آفریدگانش، سلام بر تو ای نور خدا که رهجویان به آن نور ره می یابند، و به آن نور از مؤمنان اندوه و غم زدوده می شود، سلام بر تو ای پاک نهاد و هراسان، سلام بر تو ای دوستدار خیرخواه، سلام بر تو ای کشتی نجات، سلام بر تو ای چشمه حیات، سلام بر تو، خدا بر تو و بر خاندان پاکیزه و و پاک تو درود فرستد؛

ص: 215

بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً وَ جَاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّی أَتَاکَ الْیَقِینُ فَعَلَیْکَ السَّلَامُ مِنِّی مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ وَ عَلَی آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ أَنَا یَا مَوْلَایَ مَوْلًی لَکَ وَ لِآلِ بَیْتِکَ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ جَهْرِکُمْ وَ ظَاهِرِکُمْ وَ بَاطِنِکُمْ لَعَنَ اللَّهُ أَعْدَاءَکُمْ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی مِنْهُمْ یَا مَوْلَایَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ یَا مَوْلَایَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ هَذَا یَوْمُ الْإِثْنَیْنِ وَ هُوَ یَوْمُکُمَا وَ بِاسْمِکُمَا وَ أَنَا فِیهِ ضَیْفُکُمَا فَأَضِیفَانِی فَأَحْسِنَا ضِیَافَتِی فَنِعْمَ مَنِ اسْتُضِیفَ بِهِ أَنْتُمَا وَ أَنَا فِیهِ مِنْ (1) جِوَارِکُمَا فَأَجِیرَانِی فَإِنَّکُمَا مَأْمُورَانِ بِالضِّیَافَةِ وَ الْإِجَارَةِ فَصَلَّی اللَّهُ عَلَیْکُمَا وَ آلِکُمَا الطَّیِّبِینَ.

یوم الثلاثاء و هو باسم علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد صلوات الله علیهم أجمعین زیارتهم علیهم السلام

السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا خُزَّانَ عِلْمِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا تَرَاجِمَةَ وَحْیِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا أَئِمَّةَ الْهُدَی السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا أَعْلَامَ التُّقَی السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا أَوْلَادَ رَسُولِ اللَّهِ أَنَا عَارِفٌ بِحَقِّکُمْ مُسْتَبْصِرٌ بِشَأْنِکُمْ مُعَادٍ لِأَعْدَائِکُمْ مُوَالٍ لِأَوْلِیَائِکُمْ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَوَالَی آخِرَهُمْ کَمَا تَوَالَیْتُ أَوَّلَهُمْ وَ أَبْرَأُ مِنْ کُلِّ وَلِیجَةٍ دُونَهُمْ وَ أَکْفُرُ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ اللَّاتِ وَ الْعُزَّی صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ یَا مَوَالِیَّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا سَیِّدَ الْعَابِدِینَ وَ سُلَالَةَ الْوَصِیِّینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَاقِرَ عِلْمِ النَّبِیِّینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَادِقاً مُصَدَّقاً فِی الْقَوْلِ وَ الْفِعْلِ یَا مَوَالِیَّ هَذَا یَوْمُکُمْ وَ هُوَ یَوْمُ الثَّلَاثَاءِ وَ أَنَا فِیهِ ضَیْفٌ لَکُمْ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکُمْ فَأَضِیفُونِی وَ أَجِیرُونِی بِمَنْزِلَةِ اللَّهِ عِنْدَکُمْ وَ آلِ بَیْتِکُمْ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ.

یوم الأربعاء و هو باسم موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد صلوات الله علیهم أجمعین

ص: 214


1- 1. فی جوارکما خ ل.

سلام بر تو، خدا در تحقق وعده ای که بر یاری و ظهور امر تو به تو داده است، شتاب فرماید؛ سلام بر تو ای سرور من، من دل بسته تو، و به شأن دنیا و آخرت تو آگاه هستم؛ و به واسطه دوستی تو و خاندان تو، به سوی خدا تقرّب می جویم، و ظهور تو و ظهور حق را به دست تو انتظار می کشم؛ و از خدا درخواست می کنم بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستد، و مرا از منتظران تو، و از پیروان و یاوران تو در برابر دشمنانت، و از شهدای در پیشگاه تو، و در شمار شیفتگانت قرار دهد.

ای سرور من، ای صاحب زمان، درودهای خدا بر تو و بر خاندان تو باد؛ امروز روز جمعه و روز توست، روزی که ظهور تو و گشایش کار اهل ایمان به دست تو در آن روز، و کشتن کافران به شمشیر تو امید می رود؛ و من ای سرور من، در این روز میهمان و پناهنده به تو هستم، و تو ای سرور من، بزرگواری از فرزندان بزرگواران، و مأمور به پذیرایی و پناه دادن هستی؛ پس از من پذیرایی کن و به من پناه ده؛ درودهای خدا بر تو و خاندان پاکیزه ات باد.

توضیح

کلام او که فرمود: «المونعة»، از عبارت «أینع الثمر» گرفته شده است، و در معنای زمان چیدن میوه به کار می­رود.

ق: ذکر سلام و درود بر پیامبر و امیرالمؤمنین و امامان از فرزندان او، که بهترین تحیت و سلام بر آنان باد؛ که نخستین آنها، اختصاص به رسول خدا صلی الله علیه و آله دارد: سلام بر رسول خدا، و بر رسول خدا سلام باد؛ سلام بر پیامبران خدا و فرستادگان؛ سلام بر حجت­های خدا در میان جهانیان؛ سلام بر تو ای رسول خدا؛ سلام بر تو ای حجت خدا؛ سلام بر تو ای برگزیده خدا؛ سلام بر تو ای محمد فرزند عبدالله؛ سلام بر تو ای بزرگوارترین فرستادگان، و آخرین پیامبران، و پیشوای پیشینیان و آیندگان.

خدایا، تو ما را فراخواندی تا بر خودمان گواهی دهیم که تو پروردگار و پیشوا و سرور ما هستی، پس با اقرار به تو، دعوت تو را پذیرفتیم، و ما را بر خودمان گواه گرفتی، پس تو در کتابت که بر پیامبر فرستاده شده­ات نازل کردی، فرمودی: «و إذ أخذ ربّک من بنی آدم من ظهورهم ذریّتهم و أشهدهم علی أنفسهم ألست بربّکم قالوا بلی»(1)

هنگامی را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، ذریّه آنان را برگرفت و ایشان را بر خودشان گواه ساخت که آیا پروردگار شما نیستم؟ گفتند: چرا.}

سپس ما بر خودمان گواه گرفتی که محمد، که درودهای تو بر او باد، فرستاده تو، آخرین پیامبران و پیشوای فرستادگان، و امام پارسایان؛ و علی فرزند ابی­طالب، پیشوای مردمان عرب، امیرالمؤمنین

ص: 216


1- . اعراف/ 172

زیارتهم علیهم السلام

السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا أَوْلِیَاءَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا حُجَجَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا نُورَ اللَّهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَی آلِ بَیْتِکُمْ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی لَقَدْ عَبَدْتُمُ اللَّهَ مُخْلِصِینَ وَ جَاهَدْتَهُمْ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّی أَتَاکُمُ الْیَقِینُ فَلَعَنَ اللَّهُ أَعْدَاءَکُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَجْمَعِینَ وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَی اللَّهِ وَ إِلَیْکُمْ مِنْهُمْ یَا مَوْلَایَ یَا أَبَا إِبْرَاهِیمَ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ یَا مَوْلَایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُوسَی یَا مَوْلَایَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ یَا مَوْلَایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ أَنَا مَوْلًی لَکُمْ مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ جَهْرِکُمْ مُتَضَیِّفٌ بِکُمْ فِی یَوْمِکُمْ هَذَا وَ هُوَ یَوْمُ الْأَرْبِعَاءِ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکُمْ فَأَضِیفُونِی وَ أَجِیرُونِی بِآلِ بَیْتِکُمُ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ.

یوم الخمیس و هو یوم الحسن بن علی صاحب العسکر صلوات الله علیهم و سلم

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ خَالِصَتَهُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَارِثَ الْمُرْسَلِینَ وَ حُجَّةَ رَبِّ الْعَالَمِینَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ وَ عَلَی آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ یَا مَوْلَایَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ أَنَا مَوْلًی لَکَ وَ لِآلِ بَیْتِکَ وَ هَذَا یَوْمُکَ وَ هُوَ یَوْمُ الْخَمِیسِ وَ أَنَا ضَیْفُکَ فِیهِ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکَ فَأَحْسِنْ ضِیَافَتِی وَ إِجَارَتِی بِحَقِّ آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ.

یوم الجمعة و هو یوم صاحب الزمان صلوات الله علیه و باسمه و هو الیوم الذی یظهر فیه عجله الله.

زیارته علیه السلام

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا عَیْنَ اللَّهِ فِی خَلْقِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ الَّذِی بِهِ یَهْتَدِی الْمُهْتَدُونَ وَ یُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْوَلِیُّ النَّاصِحُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا سَفِینَةَ النَّجَاةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا عَیْنَ الْحَیَاةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ وَ عَلَی آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ

ص: 215

و جانشین فرستاده پروردگار جهانیان است؛ سپس دستور به فرمانبرداری دادی و فرمودی: «یا أیها الذین آمنوا أطیعوا الله و أطیعوا الرسول و اُولی الأمر منکم»(1){ای

کسانی که ایمان آورده اید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید} و با آن، از ما عهد و پیمان­های استوار گرفتی، تا مبادا بگوییم که ما واقعاً از این در غفلت بودیم!

سپس به ما دستور دادی بر پیامبرت محمد، و بر خاندان او، که حجت­های تو بر آفریدگانت، و همه آنان مبارک و برگزیده، و امامان دادورز پاک گشته [ انتخاب شده] نیک­کردار، همان کسانی که آلودگی را از آنان زدودی و آنان را پاک و پاکیزه گرداندی، درود و سلام بفرستیم؛ پس به این وسیله ما را از روی شرافت بخشیدن به پیامبرت و بزرگ و گرامی داشتن او، که درود تو بر او باد، به کسب رضایت خودت در گفتار و کردار، راهنمایی کردی، و فرمودی: «إن الله و ملائکته یصلّون علی النبیّ یا أیها الذین آمنوا صلّوا علیه و سلّموا تسلیماً»(2){خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود می فرستند؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، بر او درود فرستید و به فرمانش بخوبی گردن نهید.} می­پذیریم ای خدا، می­پذیریم؛ می­پذیریم ای خدا، ای پروردگار ما، و گردن می­نهیم؛ همچون پذیرفتن ناتوانی در پیشگاه تو؛ همچون پذیرفتن بیمناک نیازمند به سوی تو؛ به تو گوش فرا دادیم و اطاعت نمودیم؛ ای پروردگار ما، و پیشوای ما، و سرور ما.

خدایا، باشکوه­ترین درودها و تحیت­ها و مهربانی و رحمت و تحیت خودت را بر بنده­ات محمد، و فرستاده­ات به سوی بهترین آفریدگانت، و برگزیده­ات و دوستت برای خودت، و همنوا برای دانشت، و امانتدار برای رازت، و گنجینه­دار برای نهان خودت، و به جای آورنده پیمانت، و به انجام رساننده وعده­ات، و دعوت کننده به سوی ذات یکتایی­ات، آخرین پیامبران، و پیشوای فرستادگان، بشارت دهنده و بیم دهنده، چراغ تابان، پاک پاکیزه، نشانه فروزان، برانگیخته شده به پیام رسانی، و هدایت کننده از گمراهی، همان کسی که او را رحمت برای جهانیان، و نوری که مؤمنان با او روشنی می­جویند، و بشارت دهنده به بی­کرانی ثوابت، و بیم دهنده از دردناکی کیفرت قرار داردی، قرار ده.

و گواهی می­دهم که او به راستی از سوی تو آمده است، و پیام­های تو را رسانده، و آیه­های تو را تلاوت نموده، و به اطاعت تو دستور داده، و از نافرمانی تو نهی کرده است؛ پس امر تو را روشنگری نمود، و دین تو را آشکار کرد، و دعوت به سوی تو را برتری بخشید، و در راه تو بسیار کوشید، و به فرموده خودت، تو را پرستید، تا اینکه مرگ او را دربر گرفت.

پس ای خدا، خودت بر او درود فرست، همان گونه که ما را به وسیله او از گمراهی­ها راهنمایی کردی، و ما را به وسیله او از سختی­ها رهاندی، و ما را به وسیله او از لب پرتگاه هلاکت نجات دادی، و ما را به وسیله او در نیکی­ها وارد ساختی، و به ما به وسیله او خوبی­ها بخشیدی،

ص: 217


1- . نساء/ 59
2- . احزاب/ 56

السَّلَامُ عَلَیْکَ عَجَّلَ اللَّهُ لَکَ مَا وَعَدَکَ مِنَ النَّصْرِ وَ ظُهُورِ الْأَمْرِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ أَنَا مَوْلَاکَ عَارِفٌ بِأُولَاکَ وَ أُخْرَاکَ أَتَقَرَّبُ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی بِکَ وَ بِآلِ بَیْتِکَ وَ أَنْتَظِرُ ظُهُورَکَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَی یَدِکَ وَ أَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ یُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ یَجْعَلَنِی مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ لَکَ وَ التَّابِعِینَ وَ النَّاصِرِینَ لَکَ عَلَی أَعْدَائِکَ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْکَ فِی جُمْلَةِ أَوْلِیَائِکَ.

یَا مَوْلَایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکَ وَ عَلَی آلِ بَیْتِکَ هَذَا یَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ هُوَ یَوْمُکَ الْمُتَوَقَّعُ فِیهِ ظُهُورُکَ وَ الْفَرَجُ فِیهِ لِلْمُؤْمِنِینَ عَلَی یَدِکَ وَ قَتْلُ الْکَافِرِینَ بِسَیْفِکَ وَ أَنَا یَا مَوْلَایَ فِیهِ ضَیْفُکَ وَ جَارُکَ وَ أَنْتَ یَا مَوْلَایَ کَرِیمٌ مِنْ أَوْلَادِ الْکِرَامِ وَ مَأْمُورٌ بِالْإِجَارَةِ فَأَضِفْنِی وَ أَجِرْنِی صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکَ وَ عَلَی أَهْلِ بَیْتِکَ الطَّاهِرِینَ.

بیان

قوله المونعة من قولهم أینع الثمر إذا حان قطافه.

ذکر السلام و الصلاة علی النبی و أمیر المؤمنین و الأئمة من ولده علیهم أفضل التحیة و السلام فأول ذلک علی رسول الله صلی الله علیه و آله

السَّلَامُ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ وَ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ السَّلَامُ عَلَی أَنْبِیَاءِ اللَّهِ وَ الْمُرْسَلِینَ السَّلَامُ عَلَی حُجَجِ اللَّهِ فِی الْعَالَمِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَفْوَةَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَکْرَمَ الْمُرْسَلِینَ وَ خَاتَمَ النَّبِیِّینَ وَ سَیِّدَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ اللَّهُمَّ إِنَّکَ دَعَوْتَنَا لِتُشْهِدَنَا عَلَی أَنْفُسِنَا أَنَّکَ رَبُّنَا وَ سَیِّدُنَا وَ مَوْلَانَا فَأَجَبْنَاکَ بِالْإِقْرَارِ لَکَ وَ أَشْهَدْتَنَا بِذَلِکَ عَلَی أَنْفُسِنَا فَقُلْتَ فِی کِتَابِکَ الْمُنْزَلِ عَلَی نَبِیِّکَ الْمُرْسَلِ وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلی (1) ثُمَّ أَشْهَدْتَنَا عَلَی أَنْفُسِنَا أَنَّ مُحَمَّداً صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ رَسُولَکَ خَاتَمُ النَّبِیِّینَ وَ سَیِّدُ الْمُرْسَلِینَ وَ إِمَامُ الْمُتَّقِینَ وَ أَنَّ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ سَیِّدَ الْعَرَبِ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ

ص: 216


1- 1. الأعراف: 172.

و به وسیله او بدی­ها از ما را بردی، و به وسیله او درجه ما را والا گرداندی؛ خدایا، پس از طرف ما برترین و بزرگترین و باشکوه­ترین پاداش پیامبران، و بهترین پاداشی را که برای پیامبری از امت خودش داده­ای، به او بده.

خدایا، و تو و فرشتگان نزدیکی­یافته­ات، و پیامبران و فرستادگان برگزیده­ات، و دوستداران و بندگان مؤمن­ات، و تمام اهل طاعتت، از آسمانیان و زمینیان، بر او درود فرستید؛ خدایا، و او را به جایگاه شایسته­ای که در موقف حاضر شده وعده داده­ای، برانگیز؛ تا به این وسیله چهره­اش را نورانی گردانی، و پیشینیان و پسینیان به آن غبطه خورند؛ جایگاهی که با آن، دلیلش را محکم گردانی، و لغزشش را نادیده بگیری، و شفاعتش را بپذیری، و همنشینانش را با آن گرامی بداری، و فرزندانش را با آن به وی ملحق گردانی، و خانواده­اش را بر وی وارد نمایی، و چشمش را با شیعیانش روشن گردانی، و برهانش را با عظمت، و منزلتش را رفیع، و مکانش را والا نمایی.

خدایا، پس منزلگاه او را نزدیکترین همه پیامبران به خود، و جایگاهش را نزدیکترین آنان، و محل فرود آمدن او را برترین آنان، و محبت و شکوه او در پیشگاه خودت را بزرگترینشان، و مکان و نزدیکی او را والاترین آنان، و درجه و غرفه­های او والاترین از میان پیامبران، و او را پیشوای فرستادگان، و آخرین پیامبران، و امام پارسایان، و سرپرست مؤمنان، و پیامبر رحمت، و پیشوای امت، و کلید برکت، و نجات دهنده از هلاکت، و فرستاده پروردگار جهانیان، قرار ده.

خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و ما در راه فرمانبرداری خودت و پیروی از روش او به کار گیر، و ما را در آیین او بمیران و در میان شیعیان او برانگیز، و در گروه او محشورمان ساز، و از ما دیدار او را مپوشان، و از همنشینی با او محروممان مگردان، و ما را از کسانی که همراه او برانگیخته می­سازی، قرار ده، تا ما را در غرفه­های او ساکن کنی، و بر حوض او وارد نمایی، و در کنار او جاودانه سازی .

خدایا، ما به او و به محبت او ایمان می­آوریم، پس به خاطر آن ما را دوست بدار، و بین ما و او جدایی مینداز، بپذیر ای پروردگار جهانیان؛ خدایا، بر محمد و بر خاندان محمد درود فرست، و از سوی ما بر محمد برترین تحیت و سلام را برسان، و سلام بر او و رحمت خدا و برکت­هایش نثار او باد.

سلام و درود بر پدر امامان، که برترین سلام و رحمت نثار او باد:

سلام بر تو ای دوستدار خدا، سلام بر تو ای حجت خدا، سلام بر تو ای جانشین رسول خدا، سلام بر تو ای میراث­دار پیامبران، و برترین جانشینان، و جانشین بهترین فرستادگان، سلام بر تو ای مایه عزت مؤمنان، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار تو باد.

ص: 218

وَ وَصِیُّ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ثُمَّ أَمَرْتَنَا بِالطَّاعَةِ فَقُلْتَ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ (1) فَأَخَذْتَ بِذَلِکَ عَلَیْنَا الْعَهْدَ وَ الْمَوَاثِیقَ لِئَلَّا نَقُولَ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ.

ثُمَّ أَمَرْتَنَا بِالصَّلَاةِ وَ السَّلَامِ عَلَی مُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ وَ عَلَی أَهْلِ بَیْتِهِ حُجَجِکَ عَلَی خَلْقِکَ الْمُبَارَکِینَ الْأَخْیَارِ الْأَئِمَّةِ الْعَادِلِینَ الطَّاهِرِینَ الْأَخْیَارِ الْأَبْرَارِ الَّذِینَ أَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرْتَهُمْ تَطْهِیراً فَدَلَلْتَنَا عَلَی رِضَاکَ مِنَ الْقَوْلِ وَ الْعَمَلِ فِی ذَلِکَ شَرَفاً وَ تَعْظِیماً لِنَبِیِّکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ تَکْرِیماً فَقُلْتَ إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً(2) لَبَّیْکَ اللَّهُمَّ لَبَّیْکَ لَبَّیْکَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا وَ سَعْدَیْکَ تَلْبِیَةَ الضَّعِیفِ بَیْنَ یَدَیْکَ تَلْبِیَةَ الْخَائِفِ الْفَقِیرِ إِلَیْکَ سَمِعْنَا لَکَ وَ أَطَعْنَا رَبَّنَا وَ سَیِّدَنَا وَ مَوْلَانَا اللَّهُمَّ اجْعَلْ شَرَائِفَ صَلَوَاتِکَ وَ تَحِیَّاتِکَ وَ رَأْفَتِکَ وَ رَحْمَتِکَ وَ تَحِیَّتِکَ عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ إِلَی خَیْرِ خَلْقِکَ وَ صَفِیِّکَ وَ خَلِیلِکَ لِنَفْسِکَ وَ نَجِیِّکَ لِعِلْمِکَ وَ أَمِینِکَ عَلَی سِرِّکَ وَ خَازِنِکَ عَلَی غَیْبِکَ وَ مُؤَدِّی عَهْدِکَ وَ مُنْجِزِ وَعْدِکَ وَ الدَّاعِی إِلَیْکَ وَحْدَکَ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَ سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ الْبَشِیرِ النَّذِیرِ السِّرَاجِ الْمُنِیرِ الطُّهْرِ الطَّاهِرِ الْعَلَمِ الزَّاهِرِ الْمَبْعُوثِ بِالرِّسَالَةِ وَ الْهَادِی مِنَ الضَّلَالَةِ الَّذِی جَعَلْتَهُ رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ وَ نُوراً یَسْتَضِی ءُ بِهِ الْمُؤْمِنُونَ وَ بَشِیراً بِجَزِیلِ ثَوَابِکَ وَ نَذِیراً بِالْأَلِیمِ مِنْ عِقَابِکَ وَ أَشْهَدُ أَنَّهُ قَدْ جَاءَ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِکَ وَ بَلَّغَ رِسَالاتِکَ وَ تَلَا آیَاتِکَ وَ أَمَرَ بِطَاعَتِکَ وَ نَهَی عَنْ مَعْصِیَتِکَ فَبَیَّنَ أَمْرَکَ وَ أَظْهَرَ دِینَکَ وَ أَعْلَی الدَّعْوَةَ لَکَ وَ جَاهَدَ فِی سَبِیلِکَ وَ عَبَدَکَ حَتَّی أَتَاهُ الْیَقِینُ مِنْ قَوْلِکَ.

فَصَلِّ اللَّهُمَّ أَنْتَ عَلَیْهِ کَمَا هَدَیْتَنَا بِهِ مِنَ الضَّلَالاتِ وَ خَلَّصْتَنَا بِهِ مِنَ الْغَمَرَاتِ وَ أَنْقَذْتَنَا بِهِ مِنْ شَفَا جُرُفِ الْهَلَکَاتِ وَ أَدْخَلْتَنَا بِهِ فِی الصَّالِحَاتِ وَ أَعْطَیْتَنَا بِهِ الْحَسَنَاتِ

ص: 217


1- 1. النساء: 59.
2- 2. الأحزاب: 56.

خدایا، بر علی فرزند ابی­طالب، آن جانشین پسندیده، و خلیفه برگزیده، و دعوت کننده به سوی تو و سرای سلامتی، بزرگترین انسان راستین، و جدایی کننده از سوی تو بین حلال و حرام، و نور آشکار و زیبای تو، و زبان گویای تو به فرمان حق و روشن تو، و چشم تو بر تمام آفریدگانت، و دست راست و والای تو، و ریسمان محکم تو، و پیوند استوار تو، و برترین کلمه تو، و جانشین پسندیده فرستاده­ات، و نشانه دین، و روشنی بخش پارسایان، و آخرین جانشینان، و پیشوای مؤمنان، و امام پارسایان، بعد از محمد امین پیامبر، و فرمانده سپاه سفیدپوشان، درود فرست؛ درودی که یادش را با آن بالا ببری، و کارش را با آن نیکو گردانی، و وجودش را با آن ارزش بخشی، و دعوتش را با آن آشکار سازی، و فرزندانش را با آن یاری رسانی، و دلیلش را با آن محکم گردانی، و یاری­اش را با آن عزتمندانه کنی، و همراهی­اش را با آن گرامی بداری؛ او که پیشوای مؤمنان، و آشکار کننده حقیقت به وسیله حقیقت، و دور کننده(1)

سپاهیان باطل، و یاور خدا و فرستاده او بود.

خدایا، پس همان گونه که او را برای آفریدگانت به کار گرفتی و او نیز به فرمان تو در میان آنان به خدمت پرداخت، و در میان مردم دادورزی کرد، و حقوق آنان را به صورت برابر تقسیم نمود، و با دشمن پیامبرت پیکار نمود، و از حریم اسلام دفاع کرد، و بین حلال و حرام پرده افکند، در حالی که به رضایت تو آگاه و بصیر بود، و دعوت کننده به سوی ایمان به تو بود، بدون اینکه از اراده­اش برگردد، و از تصمیم جدی­اش روی برتابد، و حافظ پیمان تو، و ادا کننده نهایی وعده تو، و هدایتگر به دین تو، و اقرار کننده به پروردگاری تو، و تصدیق کننده فرستاده تو، و تلاشگر در راه تو، و خشنود به فرمایش تو بود؛ پس او امانتدار معتمد تو، و خزانه­دار علم پوشیده تو، و شاهد(2)

روز پاداش تو، و دوستدار تو در میان جهانیان است.

خدایا، بر محمد و خاندان محمد دروود فرست، و از پیش خود بر او فراخی قرار ده، و خشنودی از ثواب بی­کران، و پاداش بزرگ و گرانقدر خودت را به او عطا کن؛ خدایا، ما را گوش به فرمان و فرمانبردار او، و سپاه پیروزمند، و هواداران مسلمان، و پیروان راستین، و رهروان صمیمی، و همراهان یاریگر، و دوستداران وارسته، و همدستان خیرخواه، و یارانی همنشین قرار ده؛ بپذیر ای پروردگار جهانیان؛ خدایا، او را با برترین پاداش بزرگواران پاداش ده؛ و خواسته­اش را به او عطا کن، ای پروردگار جهانیان.

و گواه باش که او برای پیامبرت خیرخواهی کرد، و به راه تو راهنمایی نمود، و به طرز شایسته تلاش کرد، و به راه راستی و کمال فرا خواند، و با دین راستین تو در میان آفریدگانت به­پا خاست، و به فرمان تو دستور داد؛ و او در هیچ

ص: 219


1- . هلاک کننده. خ ل ظ
2- . مشاهده کننده. خ

وَ أَذْهَبْتَ بِهِ عَنَّا السَّیِّئَاتِ وَ رَفَعْتَ لَنَا بِهِ الدَّرَجَاتِ اللَّهُمَّ فَاجْزِهِ عَنَّا أَفْضَلَ وَ أَعْظَمَ وَ أَشْرَفَ جَزَاءِ النَّبِیِّینَ وَ خَیْرَ مَا جَازَیْتَ نَبِیّاً عَنْ أُمَّتِهِ.

اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَیْهِ أَنْتَ وَ مَلَائِکَتُکَ الْمُقَرَّبُونَ وَ أَنْبِیَاؤُکَ وَ رُسُلُکَ الْمُصْطَفَوْنَ وَ أَوْلِیَاؤُکَ وَ عِبَادُکَ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَهْلُ طَاعَتِکَ أَجْمَعُونَ مِنْ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ أَهْلِ الْأَرَضِینَ اللَّهُمَّ وَ ابْعَثْهُ الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ الَّذِی وَعَدْتَهُ فِی الْمَوْقِفِ الْمَشْهُودِ تُبَیِّضُ بِهِ وَجْهَهُ وَ یَغْبِطُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ مَقَاماً تُفْلِجُ بِهِ حُجَّتَهُ وَ تُقِیلُ بِهِ عَثْرَتَهُ وَ تَقْبَلُ بِهِ شَفَاعَتَهُ وَ تُکْرِمُ بِهِ مُرَافَقَتَهُ وَ تُلْحِقُ بِهِ ذُرِّیَّاتِهِ وَ تُورِدُ عَلَیْهِ عِتْرَتَهُ وَ تُقِرُّ عَیْنَهُ بِشِیعَتِهِ وَ تُعْظِمُ بُرْهَانَهُ وَ تَرْفَعُ شَأْنَهُ وَ تُعْلِی مَکَانَهُ اللَّهُمَّ فَاجْعَلْهُ أَقْرَبَ الْنَّبِیِّینَ مِنْکَ مَنْزِلًا وَ أَدْنَاهُمْ مِنْکَ مَحَلًّا وَ أَفْضَلَهُمْ عِنْدَکَ نُزُلًا وَ أَعْظَمَهُمْ لَدَیْکَ حُبّاً وَ شَرَفاً وَ أَعْلَاهُمْ مَکَاناً وَ زُلْفَی وَ أَرْفَعَهُمْ عِنْدَکَ دَرَجَةً وَ غُرَفاً وَ سَیِّدَ الْمُرْسَلِینَ وَ خَاتَمَ النَّبِیِّینَ وَ إِمَامَ الْمُتَّقِینَ وَ وَلِیَّ الْمُؤْمِنِینَ وَ نَبِیَّ الرَّحْمَةِ وَ سَیِّدَ الْأُمَّةِ وَ مِفْتَاحَ الْبَرَکَةِ وَ الْمُنْقِذَ مِنَ الْهَلَکَةِ وَ رَسُولَ رَبِّ الْعَالَمِینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْتَعْمِلْنَا بِطَاعَتِکَ وَ سُنَّتِهِ وَ تَوَفَّنَا عَلَی مِلَّتِهِ وَ ابْعَثْنَا فِی شِیعَتِهِ وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَتِهِ وَ لَا تَحْجُبْنَا عَنْ رُؤْیَتِهِ وَ لَا تَحْرِمْنَا مُرَافَقَتَهُ وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ تَبْعَثُنَا مَعَهُ حَتَّی تُسْکِنَّا غُرَفَهُ وَ تُورِدَنَا حَوْضَهُ وَ تُخَلِّدَنَا فِی جِوَارِهِ اللَّهُمَّ إِنَّا نُؤْمِنُ بِهِ وَ بِحُبِّهِ فَأَحْبِبْنَا لِذَلِکَ وَ لَا تُفَرِّقْ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَی آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَبْلِغْ مُحَمَّداً عَنَّا أَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَ السَّلَامِ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

السلام و الصلاة علی أبی الأئمة علیه أفضل السلام و الرحمة

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَصِیَّ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ النَّبِیِّینَ وَ أَفْضَلَ الْوَصِیِّینَ وَ وَصِیَّ خَیْرِ الْمُرْسَلِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِینَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

ص: 218

حکمی ستم ننمود، و در هیچ ظلمی وارد نشد، و به هیچ گناهی دست نگشود؛ و او برادر پیامبر تو بود، و نخستین کسی که به او ایمان آورد، و پیام­های او را تصدیق کرد و یاری­اش نمود؛ و او جانشینش بود، و وارث علم او، و محل اسرار او، دوست داشتنی­ترین مردمان به او؛ و او در دنیا و آخرت همراه او، و پدر حسن و حسین، دو پیشوای جوانان اهل بهشت است.

خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و از ما به او تحیت و سلام ابلاغ کن، و از او بر ما تحیت و سلام باز گردان؛ و سلام بر او، و رحمت خدا و برکتهایش نثار او باد .

سلام و درود بر بانوی پیشوا، فاطمه زهرا، آن بانوی رشد یافته و راست قامت: سلام بر پیشوای زنان جهان، و دختر پیشوای پیامبران، و مادر امامان پاک، فاطمه بزرگوار، دختر محمد، و خواهر مریمِ بتول، پاکترین زنان، و دختر بهترین پیامبران؛ سلام بر تو، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار تو باد.

خدایا، بر بانوی پیشوا و گم شده، بزرگوار ستوده شده، به شهادت رسیده والا مرتبه گشته، رشد یافته، مادر امامان، سرور بانوان امت، دختر پیامبرت، همسر ولیّ­ات، سرور زنان، و میراث­دار پیشوای پیامبران، و همراه پیشوای جانشینان، نگاه داشته شده از هر بدی، درود فرست؛ درودی پاک و مبارک، و والا و به یاد ماندنی، که در سایه آن، نامش را در محل نیکان و برگزیدگان، و در باشکوه­ترین شکوه پیامبران، و در والاترین جایگاه علیین، در والاترین درجات، و در بلندترین بلندی بالا ببری.

خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و مقام آن بانو را والا، و جایگاهش را گرامی، و ثوابش را فراوان، و محل نشستنش را نزدیک خودت قرار ده؛ و مکان و اقامتگاهش را در پیش خودت با شکوه گردان؛ و برای او از دشمنانش انتقام گیر؛ و عذاب را بر کسی که به او ستم نمود، و کیفر را بر کسی که حق او را غصب کرد، دوچندان کن؛ و حق او را ای پروردگار، بستان؛ که به راستی تو بر هر چیزی توانایی. خدایا، بر محمد و بر خاندان محمد درود فرست، و از سوی ما بر آن بانو درود ابلاغ کن، و از سوی او بر ما درود باز گردان؛ و سلام بر او، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار او باد.

سلام و درود بر نواده بزرگ­تر پیامبر، فرزند پاک علی امیرالمؤمنین:

سلام بر نواده بزرگ­تر، مورد اعتماد مرتضی، و فرزند مورد پسند جانشین پیامبر، کشته شده و مسموم گشته، و وارسته ستمدیده، و نواده پیامبر، و فرزند بتول؛ سلام بر تو

ص: 220

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ الْوَصِیِّ الْمُرْتَضَی الْخَلِیفَةِ الْمُجْتَبَی وَ الدَّاعِی إِلَیْکَ وَ إِلَی دَارِ السَّلَامِ صِدِّیقِکَ الْأَکْبَرِ وَ فَارُوقِکَ بَیْنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ نُورِکَ الظَّاهِرِ الْجَمِیلِ وَ لِسَانِکَ النَّاطِقِ بِأَمْرِکَ الْحَقِّ الْمُبِینِ وَ عَیْنِکَ عَلَی الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ وَ یَدِکَ الْعُلْیَا الْیَمِینِ وَ حَبْلِکَ الْمَتِینِ وَ عُرْوَتِکَ الْوُثْقَی وَ کَلِمَتِکَ الْعُلْیَا وَ وَصِیِّ رَسُولِکَ الْمُرْتَضَی وَ عَلَمِ الدِّینِ وَ مَنَارِ الْمُتَّقِینَ وَ خَاتَمِ الْوَصِیِّینَ وَ سَیِّدِ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِمَامِ الْمُتَّقِینَ بَعْدَ النَّبِیِّ مُحَمَّدٍ الْأَمِینِ وَ قَائِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ صَلَاةً تَرْفَعُ بِهَا ذِکْرَهُ وَ تُحَسِّنُ بِهَا أَمْرَهُ وَ تُشَرِّفُ بِهَا نَفْسَهُ وَ تُظْهِرُ بِهَا دَعْوَتَهُ وَ تَنْصُرُ بِهَا ذُرِّیَّتَهُ وَ تُفْلِجُ بِهَا حُجَّتَهُ وَ تُعِزُّ بِهَا نَصْرَهُ وَ تُکْرِمُ بِهَا صُحْبَتَهُ سَیِّدِ الْمُؤْمِنِینَ وَ مُعْلِنِ الْحَقِّ بِالْحَقِّ

وَ دَافِعِ (1)

جُیُوشِ الْأَبَاطِیلِ وَ نَاصِرِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ اللَّهُمَّ کَمَا اسْتَعْمَلْتَهُ عَلَی خَلْقِکَ فَعَمِلَ فِیهِمْ بِأَمْرِکَ وَ عَدَلَ فِی الرَّعِیَّةِ وَ قَسَّمَ بِالسَّوِیَّةِ وَ جَاهَدَ عَدُوَّ نَبِیِّکَ وَ ذَبَّ عَنْ حَرِیمِ الْإِسْلَامِ وَ حَجَزَ بَیْنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ مُسْتَبْصِراً فِی رِضْوَانِکَ دَاعِیاً إِلَی إِیمَانِکَ غَیْرَ نَاکِلٍ عَنْ حَزْمٍ وَ لَا مُنْثَنٍ عَنْ عَزْمٍ حَافِظاً لِعَهْدِکَ قَاضِیاً بنفاد [بِنَفَاذِ] وَعْدِکَ هَادِیاً لِدِینِکَ مُقِرّاً بِرُبُوبِیَّتِکَ وَ مُصَدِّقاً لِرَسُولِکَ وَ مُجَاهِداً فِی سَبِیلِکَ وَ رَاضِیاً بِقَوْلِکَ فَهُوَ أَمِینُکَ الْمَأْمُونُ وَ خَازِنُ عِلْمِکَ الْمَکْنُونِ وَ شَاهِدُ(2)

یَوْمِ الدِّینِ وَ وَلِیُّکَ فِی الْعَالَمِینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَی آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْسَحْ لَهُ فَسْحاً عِنْدَکَ وَ أَعْطِهِ الرِّضَا مِنْ ثَوَابِکَ الْجَزِیلِ وَ عَظِیمِ جَزَائِکَ الْجَلِیلِ اللَّهُمَّ وَ اجْعَلْنَا لَهُ سَامِعِینَ مُطِیعِینَ وَ جُنْداً غَالِبِینَ وَ حِزْباً مُسَلِّمِینَ وَ أَتْبَاعاً مُصَدِّقِینَ وَ شِیعَةً مُتَأَلِّفِینَ وَ صَحْباً مُؤَازِرِینَ وَ أَوْلِیَاءَ مُخْلِصِینَ وَ وُزَرَاءَ مُنَاصِحِینَ وَ رُفَقَاءَ مُصَاحِبِینَ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ اللَّهُمَّ اجْزِهِ أَفْضَلَ جَزَاءِ الْمُکْرَمِینَ وَ أَعْطِهِ سُؤْلَهُ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ وَ أَشْهَدُ أَنَّهُ قَدْ نَاصَحَ لِرَسُولِکَ وَ هَدَی إِلَی سَبِیلِکَ وَ جَاهَدَ حَقَّ الْجِهَادِ وَ دَعَا إِلَی سَبِیلِ الرَّشَادِ وَ قَامَ بِحَقِّکَ فِی خَلْقِکَ وَ صَدَعَ بِأَمْرِکَ وَ أَنَّهُ لَمْ یَجُرْ فِی

ص: 219


1- 1. دامغ خ ل ظ.
2- 2. مشاهد خ.

ای پیشوای من، ای حجت خدا و فرزند و برادر حجت خدا؛ سلام بر حسن فرزند علی، و رحمت و برکت­های خدا نثار او باد.

خدایا، بر امام مورد اطمینان و پسندیده، و دعوت کننده برگزیده امت، حسن فرزند علی، خلیفه راستین، و امانتدار پیشی گیرنده، عمل کننده به حق، و گوینده به راستی، و امام پیشگام، و سرپرست بزرگوار، باشرافت ترین اهل شهرها، و فریادرس بندگان، درود فرست؛ آن گونه که پاک­ترین و برترین و نیکوترین و کامل­ترین و پاکیزه­ترین و فزاینده­ترین درودی باشد که بر هر یک از اولیا و برگزیدگان و دوستدارانت فرستاده­ای؛ درودی باشد که چهره­اش را با آن نورانی گردانی، و روحش را با آن پاک سازی، و منزلتش را با آن بزرگوارانه نمایی، و جایگاهش را با آن والا کنی، و شکوهش را با آن، با عظمت نمایی، و منزل­هایش را با آن آراسته سازی، و منزلتش را با آن در سرای جاودان، و در والاترین مرتبه علیین، در جایگاه نیکان، همراه پدران راستین و برگزیده­اش، با شکوه نمایی؛ که او به راستی به اطاعت تو پرداخت، و از نافرمانی تو نهی نمود، و از نیرنگ دوری گزید، و از بدی باز داشت، و با مؤمنان دوستی ورزید، و از تباهکاران دوری جست، و برای او زمانی معین بود، ولی برایش همتایی نبود، و سنش هنوز کامل نشده بود، که وصیت پدرش را عهده­دار گشت، و بلا را از اسلام دور نمود.

پس زمانی که از گرفتار آمدن مؤمنان در فتنه بیمناک گشت، به کسی که باید، تکیه کرد، و به آنچه پیش آمده بود، آگاه بود، بدون اینکه از دینش در خواب باشد؛ پس با سختکوشی به عبادت تو پرداخت، و به حد واجب از عبادت بسنده نکرد، و به این ترتیب دین را استوار گرداند، و در حالت یقین از دنیا رفت.

خدایا، بر محمد و بر خاندان محمد درود فرست، و بر او از سوی ما بهترین پاداش انسان­های راستین، و دعوت کنندگان سختکوش، و رهبران آموزگار، را قرار ده؛ خداوند بر آنان در میان پیشینیان و پسینیان درود فرستد؛ و بر آنان از سوی ما سلام برسان، و بر ما نیز از سوی آنان سلام باز گردان، و سلام بر آنان، و رحمت و برکت­هایش نثار او باد.

سلام و درود بر پیشوای دوم، ابا عبدالله حسین، فرزند علی علیهما السلام:

سلام بر پیشوای(1) شهید شده، و نواده نیک بخت، پدر امامان بعدی و پسر بهترین زنان امت؛ سلام بر تو ای پیشوای من، ای ابا عبدالله، و رحمت خدا و برکت­ هایش نثار تو باد؛ خدایا،

ص: 221


1- . در حاشیه چاپ کمپانی، «الکریم»{بزرگوار} را به آن افزوده است.

حُکْمٍ وَ لَا دَخَلَ فِی ظُلْمٍ وَ لَمْ یَسْعَ فِی إِثْمٍ وَ أَنَّهُ أَخُو رَسُولِکَ وَ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ صَدَّقَهُ بِرِسَالاتِهِ وَ نَصَرَهُ وَ أَنَّهُ وَصِیُّهُ وَ وَارِثُ عِلْمِهِ وَ مَوْضِعُ سِرِّهِ وَ أَحَبُّ الْخَلْقِ إِلَیْهِ وَ أَنَّهُ قَرِینُهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ أَبُو سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَبْلِغْهُ عَنَّا التَّحِیَّةَ وَ السَّلَامَ وَ ارْدُدْ عَلَیْنَا مِنْهُ التَّحِیَّةَ وَ السَّلَامَ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

السلام و الصلاة علی السیدة فاطمة الزهراء الرشیدة

السَّلَامُ عَلَی سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ بِنْتِ سَیِّدِ النَّبِیِّینَ وَ أُمِّ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ الْأَکْرَمِ وَ شَقِیقَةِ الْبَتُولِ مَرْیَمَ أَطْهَرِ النِّسَاءِ وَ بِنْتِ خَیْرِ الْأَنْبِیَاءِ السَّلَامُ عَلَیْکِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی السَّیِّدَةِ الْمَفْقُودَةِ الْکَرِیمَةِ الْمَحْمُودَةِ الشَّهِیدَةِ الْعَالِیَةِ الرَّشِیدَةِ أُمِّ الْأَئِمَّةِ وَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْأُمَّةِ بِنْتِ نَبِیِّکَ صَاحِبَةِ وَلِیِّکَ سَیِّدَةِ النِّسَاءِ وَ وَارِثَةِ سَیِّدِ الْأَنْبِیَاءِ وَ قَرِینَةِ سَیِّدِ الْأَوْصِیَاءِ الْمَعْصُومَةِ مِنْ کُلِّ سُوءٍ صَلَاةً طَیِّبَةً مُبَارَکَةً مَرْفُوعَةً مَذْکُورَةً تَرْفَعُ بِهَا ذِکْرَهَا فِی مَحَلِّ الْأَبْرَارِ الْأَخْیَارِ فِی أَشْرَفِ شَرَفِ النَّبِیِّینَ فِی أَعْلَی عِلِّیِّینَ فِی الدَّرَجَاتِ الْعُلَی فِی الرَّفِیعِ الْأَعْلَی اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَی آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَعْلِ کَعْبَهَا وَ أَکْرِمْ مَآبَهَا وَ أَجْزِلْ ثَوَابَهَا وَ أَدْنِ مِنْکَ مَجْلِسَهَا وَ شَرِّفْ لَدَیْکَ مَکَانَهَا وَ مَثْوَاهَا وَ انْتَقِمْ لَهَا مِنْ عَدُوِّهَا وَ ضَاعِفِ الْعَذَابَ عَلَی مَنْ ظَلَمَهَا وَ النَّقِمَةَ عَلَی مَنْ غَصَبَهَا وَ خُذْ لَهَا یَا رَبِّ بِحَقِّهَا إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَی آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَبْلِغْهَا مِنَّا التَّحِیَّةَ وَ ارْدُدْ عَلَیْنَا مِنْهَا التَّحِیَّةَ وَ السَّلَامُ عَلَیْهَا وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

السَّلَامُ وَ الصَّلاةُ عَلَی السِّبْطِ الْأَکْبَرِ ابْنِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیٍّ الْمُطَهَّرِ

السَّلَامُ عَلَی السِّبْطِ الثِّقَةِ الْمُرْتَضَی وَ ابْنِ الْوَصِیِّ الْمَرْضِیِّ الْمَقْتُولِ الْمَسْمُومِ وَ الزَّکِیِّ الْمَظْلُومِ وَ سِبْطِ الرَّسُولِ وَ ابْنِ الْبَتُولِ السَّلَامُ عَلَیْکَ

ص: 220

بر امام مورد ستم واقع شده و کشته شده، و پیشوا و نواده پیامبر، و فرزند بتول، بشارت دهنده و بیم دهنده، فرزند جانشین مشاور، حسین فرزند علی، سرپرست وارسته، پیشوای جوانان اهل بهشت، و امام هدایت و اهل سنت، و رهبر و فرمانروا، و عبادت کننده پارسا، و رشد یافته جهادگر، درود فرست؛ آن گونه که او به طاعت تو پرداخت، و از نافرمانی تو نهی کرد، و در کسب خشنودی تو سختکوشی نمود، و به ایمان به تو شتافت؛

در راه تو، آشکارا و نهانی با دشمنات پیکار کرد؛ بندگانت را به سوی تو فرا می­خواند، و در حالی که در پیشگاه تو ایستاده بود، به سوی تو راهنمایی می­کرد؛ ستم را با راستی از بین می­برد، و سنت و کتاب را زنده می­ساخت، پس در راه رضایت تو با سختی زندگی کرد، و در میان دوستداران تو به نحو ستوده­ای در گذشت، و با حالت شهید به سوی تو پرکشید، نه در شب و نه در روز، هرگز تو را نافرمانی نکرد، و در راه تو با منافقان و کافران به پیکار پرداخت.

پس ای خدا، به او از اسلام و مسلمانان، بهترین پاداش را برسان، و عذاب چند برابر، و بدترین بازگشتگاه را برای قاتلانش قرار ده، چرا که او با بزرگواری جنگید، و با مظلومیت به شهادت رسید، و آمرزیده از دنیا رفت؛ می­گفت: من فرزند رسول خدا، و فرزند کسی که پاکی ورزید و عبادت نمود، هستم؛ پس او را با عمد و اراده جدی کشتند، و بر سر ایمان با او پیکار نمودند، و در کشتن او از شیطان پیروی کردند، و در آن از خدای رحمن ترسی به خود راه ندادند؛ پس ای خدا، بر او درودهایی بفرست که جایگاهش را با آن باشکوه گردانی، و بزرگ داشتن را با آن، در حق او چند برابر کنی، و کارش را با آن با عظمت گردانی، و با آن در یاری او شتاب فرمایی.

خدایا، بر محمد و بر خاندان محمد درود فرست، و او را برای بهترین نوع فضیلت­ها ویژه گردان، و او را به باشکوه­ترین منزلگاه­ها برسان، و شرافت بزرگواران را به او عطا کن، و با رحمت خودت او را در میان نزدیکی یافتگان، در بلندترین والایی، و والاترین درجه علیین بالا ببر؛ و او را به درجه بزرگ، و منزلت بلند(1)

و درخور، و برترین منزلت، و بزرگواری گرانقدر برسان؛ و بهترین پاداشی را که برای هر امامی از سوی مردمانش، و برای هر پیامبری از سوی امتش قرار داده­ای، از سوی ما برای او قرار ده؛ و برترین تحیت و سلام را از سوی ما به او برسان، و برای ما از سوی او تحیت و سلام را باز گردان؛ و سلام بر او، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار او باد.

سلام و درود بر پیشوای عبادت کنندگان، بسیار سجده کننده دارای پینه­ها، علی فرزند حسین:

سلام بر زینت عبادت کنندگان، و مایه روشنی چشم بینندگان، علی فرزند حسین، امام مورد پسند، و فرزند امامان مورد رضایت؛ سلام بر تو ای پیشوا و سرور من، و رحمت

ص: 222


1- . بلندی درخور. خ

یَا سَیِّدِی یَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ ابْنَ حُجَّتِهِ وَ أَخَا حُجَّتِهِ السَّلَامُ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْإِمَامِ الثِّقَةِ الْمُرْتَضَی وَ دَاعِی الْأُمَّةِ الْمُجْتَبَی الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ خَلِیفَةِ الصَّادِقِ وَ الْأَمِینِ السَّابِقِ الْعَامِلِ بِالْحَقِّ وَ الْقَائِلِ لِلصِّدْقِ وَ الْإِمَامِ الْمُقَدَّمِ وَ الْوَلِیِّ الْمُکَرَّمِ وَ جَوْزِ الْبِلَادِ وَ غَیْثِ الْعِبَادِ أَطْیَبَ وَ أَفْضَلَ وَ أَحْسَنَ وَ أَکْمَلَ وَ أَزْکَی وَ أَنْمَی مَا صَلَّیْتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ وَ أَصْفِیَائِکَ وَ أَحِبَّائِکَ صَلَاةً تُبَیِّضُ بِهَا وَجْهَهُ وَ تُطَیِّبُ بِهَا رُوحَهُ وَ تُکْرِمُ بِهَا شَأْنَهُ وَ تُعْلِی بِهَا مَکَانَهُ وَ تُعَظِّمُ بِهَا شَرَفَهُ وَ تُزَیِّنُ بِهَا غُرَفَهُ وَ تُشَرِّفُ بِهَا مَنْزِلَتَهُ فِی دَارِ الْقَرَارِ فِی أَعْلَی عِلِّیِّینَ فِی مَحَلِّ الْأَبْرَارِ مَعَ آبَائِهِ الصَّادِقِینَ الْأَخْیَارِ فَقَدْ عَمِلَ بِطَاعَتِکَ وَ نَهَی عَنْ مَعْصِیَتِکَ وَ فَارَقَ الْغَدْرَ وَ نَهَی عَنِ الشَّرِّ وَ أَحَبَّ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَبْعَدَ الْفَاسِقِینَ وَ کَانَ لَهُ أَمَدٌ وَ لَمْ یَکُنْ مَعَهُ أَحَدٌ وَ لَمْ یَتِمَّ لَهُ عَدَدٌ فَلَزِمَ عَنْ أَبِیهِ الْوَصِیَّةَ وَ دَفَعَ عَنِ الْإِسْلَامِ الْبَلِیَّةَ فَلَمَّا خَافَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ الْفِتَنَ رَکَنَ إِلَی الَّذِی إِلَیْهِ رَکَنَ وَ کَانَ بِمَا أَتَی عَالِماً وَ عَنْ دِینِهِ غَیْرَ نَائِمٍ فَعَبَدَکَ بِالاجْتِهَادِ وَ لَمْ یَقْنَعْ بِالاقْتِصَادِ فَأَثْبَتَ الدِّینَ وَ مَضَی عَلَی الْیَقِینِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَی آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْزِهِ عَنَّا أَفْضَلَ جَزَاءِ الصَّادِقِینَ الدُّعَاةِ الْمُجْتَهِدِینَ الْقَادَةِ الْمُعَلِّمِینَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِمْ فِی الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ أَبْلِغْهُمْ عَنَّا السَّلَامَ وَ ارْدُدْ عَلَیْنَا مِنْهُمُ السَّلَامَ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

السَّلَامُ وَ الصَّلَاةُ عَلَی السَّیِّدِ الثَّانِی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیهما السلام

السَّلَامُ عَلَی السَّیِّدِ(1)

الشَّهِیدِ وَ السِّبْطِ السَّعِیدِ أَبِی الْأَئِمَّةِ وَ ابْنِ خَیْرِ نِسَاءِ الْأُمَّةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا سَیِّدِی یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ اللَّهُمَ

ص: 221


1- 1. زاد فی هامش طبعة الکمبانیّ[ الکریم].

خدا و برکت­هایش نثار تو باد. خدایا، بر امام دادورز و امانتدار، علی فرزند حسین، امام پرهیزکاران، و سرپرست مؤمنان، و جانشین جانشینان، و خزانه­دار وصیت­های فرستادگان، و میراث­دار دانش­های پیامبران، و حجت والای خدا، و انسان نمونه خدا، و کلمه استوار او، درود فرست.

خدایا، بر محمد و بر خاندان محمد درود فرست، و او را در میان دوستدارانت به باشکوه­ترین درودها، و بزرگوارانه­ترین تحیت­ها مخصوص گردان؛ که به راستی او در میان بندگانت به نصیحت پرداخت، و در راه عبادت تو خیرخواهی کرد، و در راه کسب رضایت تو شتاب نمود، و در برابر دشمنانت ایستاد، و دوستدارانت را را با پاداش بزرگ تو بشارت داد، و به طور شایسته تو را پرستید، و آنچه را که در مکنت او بود، پرداخت، تا اینکه حکومت او سپری شد، و مدت آن به پایان رسید، و به سوی معشوقش شتافت؛ نسبت به پیروانش دلسوز، و به مردمانش مهربان، و برای اهل هدایت پناهگاه، و نجات دهنده آنها از تمام پستی­ها، و راهنمای مسلمانان، برای حلال و حرام، و ستون دین، و روشنی بخش جامعه مسلمانان، و حجت خدا بر جهانیان بود .

خدایا، بر محمد و بر خاندان محمد درود فرست، و از سوی ما به او درود برسان، و بر ما از سوی او درود و سلام باز گردان، و سلام بر او، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار او باد.

سلام و درود بر ابی جعفر، امام محمد باقر، فرزند علی علیهما السلام:

سلام بر کسی که هم نام پیامبر هدایت، و شکافنده دانش­های مردمان است، همان محمد فرزند علی، پیشوای جانشینان، و میراث­دار دانش­های پیامبران؛ سلام بر تو ای سرور من، ای ابا جعفر، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار تو باد.

خدایا، بر محمد باقر، آن پاک پاکیزه، درود فرست، که به راستی او دین و برکت­های آن را به طور کامل آشکار کرد، و مایه روشنی اسلام بود، همان محمد فرزند علی، ولیّ و فرزند ولیّ تو، فرمان دهنده به حق، و گوینده سخن راستین، شکافنده - علم - دین به طور کامل، و پراکنده سازنده علم به طور کامل، که در راه تو سرزنش هیچ ملامتگری او را تحت تأثیر قرار نداد، و هرگز پوشاننده فرمان تو، و آشتی کننده با دشمن تو نبود، پس حقی را که بر عهده او بود به جای آورد، و امری را که به او سپرده شده بود ادا نمود، و کسانی را که در ولایت بندگانت داخل شده بودند، به ولایت تو وارد ساخت؛ و کسانی را که از عبادت تو به سوی عبادت دیگران بیرون شده بودند، در عبادت تو وارد ساخت؛ و به فرمانبردای تو فرمان داد، و

ص: 223

صَلِّ عَلَی الْإِمَامِ الْمَظْلُومِ الْمَقْتُولِ السَّیِّدِ سِبْطِ الرَّسُولِ وَ ابْنِ الْبَتُولِ الْبَشِیرِ النَّذِیرِ ابْنِ الْوَصِیِّ الْوَزِیرِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ الزَّاکِی الْوَلِیِّ سَیِّدِ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ إِمَامِ الْهُدَی وَ أَهْلِ السُّنَّةِ الْقَائِدِ الرَّائِدِ وَ الْعَابِدِ الزَّاهِدِ وَ الرَّاشِدِ الْمُجَاهِدِ کَمَا عَمِلَ بِطَاعَتِکَ وَ نَهَی عَنْ مَعْصِیَتِکَ وَ بَالَغَ فِی رِضْوَانِکَ وَ أَقْبَلَ عَلَی إِیمَانِکَ قَاتَلَ فِیکَ عَدُوَّکَ عَلَانِیَةً وَ سِرّاً یَدْعُو الْعِبَادَ إِلَیْکَ وَ یَدُلُّهُمْ عَلَیْکَ قَائِماً بَیْنَ یَدَیْکَ یَهْدِمُ الْجَوْرَ بِالصَّوَابِ وَ یُحْیِی السُّنَّةَ وَ الْکِتَابَ فَعَاشَ فِی رِضْوَانِکَ مَکْدُوداً وَ مَاتَ فِی أَوْلِیَائِکَ مَحْمُوداً وَ مَضَی إِلَیْکَ شَهِیداً لَمْ یَعْصِکَ فِی لَیْلٍ وَ لَا نَهَارٍ وَ جَاهَدَ فِیکَ الْمُنَافِقِینَ وَ الْکُفَّارَ.

فَاجْزِهِ اللَّهُمَّ عَنِ الْإِسْلَامِ وَ أَهْلِهِ خَیْرَ الْجَزَاءِ وَ ضَاعِفْ لِقَاتِلِهِ الْعَذَابَ وَ شَرَّ الْمَأْوَی فَقَدْ قَاتَلَ کَرِیماً وَ قُتِلَ مَظْلُوماً وَ مَضَی مَرْحُوماً یَقُولُ أَنَا ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ مُحَمَّدٍ وَ ابْنِ مَنْ زَکَّی وَ عَبَدَ فَقَتَلُوهُ بِالْعَمْدِ الْمُتَعَمِّدِ وَ قَاتَلُوهُ عَلَی الْإِیمَانِ وَ أَطَاعُوا فِی قَتْلِهِ الشَّیْطَانَ وَ لَمْ یُرَاقِبُوا فِیهِ الرَّحْمَنَ فَصَلِّ عَلَیْهِ اللَّهُمَّ صَلَوَاتٍ تُشَرِّفُ بِهَا مَقَامَهُ وَ تُضَاعِفُ بِهَا إِکْرَامَهُ وَ تُعَظِّمُ بِهَا أَمْرَهُ وَ تُعَجِّلُ بِهَا نَصْرَهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَی آلِ مُحَمَّدٍ وَ خُصَّهُ بِأَفْضَلِ قِسَمِ الْفَضَائِلِ وَ بَلِّغْهُ أَشْرَفَ الْمَنَازِلِ وَ أَعْطِهِ شَرَفَ الْمُکَرَّمِینَ وَ ارْفَعْهُ بِرَحْمَتِکَ فِی الْمُقَرَّبِینَ فِی الرَّفِیعِ الْأَعْلَی فِی أَعْلَی عِلِّیِّینَ وَ بَلِّغْهُ الدَّرَجَةَ الْکَبِیرَةَ وَ الْمَنْزِلَةَ الرَّفِیعَةَ(1) الْخَطِیرَةَ وَ الْمَنْزِلَةَ الْفَضِیلَةَ وَ الْکَرَامَةَ الْجَلِیلَةَ وَ اجْزِهِ عَنَّا خَیْرَ مَا جَازَیْتَ إِمَاماً عَنْ رَعِیَّتِهِ وَ رَسُولًا عَنْ أُمَّتِهِ وَ بَلِّغْهُ مِنَّا أَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَ السَّلَامِ وَ ارْدُدْ عَلَیْنَا التَّحِیَّةَ وَ السَّلَامَ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

السَّلَامُ وَ الصَّلَاةُ عَلَی سَیِّدِ الْعَابِدِینَ السَّجَادِ ذِی الثَّفِنَاتِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ

السَّلَامُ عَلَی زَیْنِ الْعَابِدِینَ وَ قُرَّةِ عَیْنِ النَّاظِرِینَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ الْإِمَامِ الْمَرْضِیِّ وَ ابْنِ الْأَئِمَّةِ الْمَرْضِیِّینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا سَیِّدِی وَ مَوْلَایَ وَ رَحْمَةُ

ص: 222


1- 1. و الرفعة الخطیرة خ.

از نافرمانی تو نهی کرد، پس دل­ها را با هدایت، زنده ساخت، و و از تاریکی و نابینایی بیرون آورد، تا اینکه حکومتش سپری شد، و زمان آن به پایان رسید، و به عنوان آشکار کننده دین پروردگارش، و شکافنده دانش در میان مردمانش، در گذشت؛ به اسم جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله، و شبیه او در رفتارش، دارویی برای بهره­مندان، و چراغ هدایتی برای کسی که برگردد و فرمان برد، و آبشخوری برای آینده و رونده، و خاستگاهی برای علم که از او مایه می­گرفت، بود.

خدایا، همچنان که او را نوری قرار دادی که مؤمنان از آن روشنی می­جویند، و امامی که پرهیزکاران با او راهنمایی می­شوند، تا اینکه دین تو را آشکار ساخت، و فرمان تو را علنی نمود، و دعوت به سوی تو را به بالاترین مرتبه خود رساند، و به فرمان تو سخن گفت، و به سوی بهشت تو فرا خواند، پس به این ترتیب دوستدار تو را عزتمند کرد، و دشمن تو را خوار نمود، خدایا، پس تو و فرشتگانت و پیامبرانت و فرستادگانت و دوستدارانت، و بندگان فرمانبردار تو، بر او درود بفرستید.

خدایا، پس درخواستش را به او عطا کن، و او را به آرزویش برسان، و پایگاه او را باشکوه ساز، و مکانش را والا گردان، و یادش را بلند مرتبه گردان، و یاری­اش را عزّتمند ساز، و او را در شرافتمندی به شرافت بالا برسان، و همراه پدران نزدیکی یافته­اش، همان برگزیدگان و پیشگامان، و نیکان و پاکان، کسانی که نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین می­شوند، قرار ده؛ و از اسلام و مسلمانان، بهترین پاداش را به او عطا کن، ای رحم کننده­ترین رحم کنندگان؛ خدایا، بر محمد و بر خاندان محمد درود فرست، و بر او از سوی ما تحیّت و سلام برسان، و از سوی او بر ما تحیّت و سلام باز گردان؛ و سلام بر او، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار او باد.

سلام و درود بر امام جعفر، فرزند محمد؛ که درودهای خداوند یکتای یگانه بر او باد.

سلام بر امام راستگو، فرزند امامان راستگو، و پدر امامان راستگو، حجت خدا و فرزند حجت خدا بر جهانیان، امام جعفرصادق فرزند محمد، خلیفه پیشینیان، و پدر پیشوای جانشینان، و لقب گرفته به نواده پیامبر هدایت؛ سلام بر تو ای سرور من، ای ابا عبدالله، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار تو باد. خدایا، بر امام هدایت یافته، و فرمانروای برپادارنده، جانشین جانشینان، و امام پارسایان، نشانه دین، سخن گوینده به راستی یقینی، و فریادرس مسلمانان، و پدر یتیمان و بینوایان، جعفر فرزندمحمد، امام دانشمند، و قاضی حاکم، آگاه مورد پسند، و دعوت کننده به هدایت، که هر کس او را فرمان برد، هدایت شود، و هر کس از او روی برتابد، گمراه گردد، درود فرست.

خدایا، پس همان طور که او برای کسب خشنودی تو تلاش کرد، و برای دوستدارانت خیرخواهی نمود، به مؤمنین رأفت نمود و بر کافران و منافقان خشم گرفت، و تو را عبادت کرد تا اینکه مرگ او را دربر گرفت، در میان دوستدارانت روش­های نیکو بر جای نهاد، و در میان آنان علم را

ص: 224

اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی إِمَامِ الْعَدْلِ الْأَمِینِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ إِمَامِ الْمُتَّقِینَ وَ وَلِیِّ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَصِیِّ الْوَصِیِّینَ وَ خَازِنِ وَصَایَا الْمُرْسَلِینَ وَ وَارِثِ عِلْمِ النَّبِیِّینَ وَ حُجَّةِ اللَّهِ الْعُلْیَا وَ مَثَلِ اللَّهِ الْأَعْلَی وَ کَلِمَتِهِ الْوُثْقَی اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَی آلِ مُحَمَّدٍ وَ اخْصُصْهُ بَیْنَ أَوْلِیَائِکَ مِنْ شَرَائِفِ صَلَوَاتِکَ وَ کَرَائِمِ تَحِیَّاتِکَ فَقَدْ نَاصَحَ فِی عِبَادِکَ وَ نَصَحَ فِی عِبَادَتِکَ وَ نَصَحَ فِی طَاعَتِکَ وَ سَارَعَ فِی رِضْوَانِکَ وَ انْتَصَبَ لِأَعْدَائِکَ وَ بَشَّرَ أَوْلِیَاءَکَ بِالْعَظِیمِ مِنْ جَزَائِکَ وَ عَبَدَکَ حَقَّ عِبَادَتِکَ وَ أَطَاعَکَ حَقَّ طَاعَتِکَ وَ قَضَی مَا کَانَ عَلَیْهِ فِی دَوْلَتِهِ حَتَّی انْقَضَتْ دَوْلَتُهُ وَ فَنِیَتْ مُدَّتُهُ وَ أَزِفَتْ مَنِیَّتُهُ وَ کَانَ رَءُوفاً بِشِیعَتِهِ رَحِیماً بِرَعِیَّتِهِ مَفْزَعاً لِأَهْلِ الْهُدَی وَ مُنْقِذاً لَهُمْ مِنْ جَمِیعِ الرَّدَی وَ دَلِیلًا لِأَهْلِ الْإِسْلَامِ عَلَی الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ عِمَادَ الدِّینِ وَ مَنَارَ الْمُسْلِمِینَ وَ حُجَّةَ اللَّهِ عَلَی الْعَالَمِینَ (1) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَی آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَبْلِغْهُ مِنَّا التَّحِیَّةَ وَ ارْدُدْ عَلَیْنَا مِنْهُ التَّحِیَّةَ وَ السَّلَامَ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

السَّلَامُ وَ الصَّلَاةُ عَلَی أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ علیه السلام

السَّلَامُ عَلَی سَمِیِّ نَبِیِّ الْهُدَی وَ بَاقِرِ عِلْمِ الْوَرَی مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ وَ وَارِثِ عِلْمِ النَّبِیِّینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ الْبَاقِرِ الطُّهْرِ الطَّاهِرِ فَإِنَّهُ قَدْ أَظْهَرَ الدِّینَ وَ بَرَکَاتِهِ إِظْهَاراً وَ کَانَ لِلْإِسْلَامِ مَنَاراً مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَلِیِّکَ وَ ابْنِ وَلِیِّکَ وَ الصَّادِعِ بِالْحَقِّ وَ النَّاطِقِ بِالصِّدْقِ وَ الْبَاقِرِ لِلدِّینِ بَقْراً وَ النَّاثِرِ الْعِلْمِ نَثْراً لَمْ تَأْخُذْهُ فِیکَ لَوْمَةُ لَائِمٍ وَ کَانَ لِأَمْرِکَ غَیْرَ مُکَاتِمٍ وَ لِعَدُوِّکَ مُرَاغِماً فَقَضَی الْحَقَّ الَّذِی کَانَ عَلَیْهِ وَ أَدَّی الْأَمْرَ الَّذِی صَارَ إِلَیْهِ وَ أَخْرَجَ مَنْ دَخَلَ فِی وَلَایَةِ عِبَادِکَ إِلَی وَلَایَتِکَ وَ أَدْخَلَ مَنْ خَرَجَ عَنْ عِبَادَتِکَ إِلَی عِبَادَةِ غَیْرِکَ فِی عِبَادَتِکَ وَ أَمَرَ بِطَاعَتِکَ وَ نَهَی

ص: 223


1- 1. علی خلقه خ.

آشکار کرد و به بروز رساند، و بدعت­ها را تعطیل کرد، و دین را زنده و آراسته ساخت، تو نیز بر او درود فرست .

خدایا، به خاطر آن مقدار از سنت­های تو که زنده ساخت، و آن مقدار از دین تو که برپا داشت، و به سوی کسب رضایت تو شتافت، و به تقوای تو عمل نمود، و ما را از تاریکی­ها به سوی نور بیرون آورد، بر او درود فرست، و از سوی ما بهترین پاداش را که برای هر یک از پاداش گیرندگان داده می­شود، به او عطا کن؛ و او را در جایگاه پدران والامرتبه­اش، به برترین درجات والایی برسان، و خشنودی از وی را چند برابر کن، و با تحیّت و سلامی از سوی ما بر او تحیت فرست؛ و سلام بر او، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار او باد.

سلام و درود بر امام موسی امانتدار، بنده نیک کردار و دارای منزلت:

سلام بر نامیده شده به هم­سخن پرودگار والامرتبه، و فرزند بهترین جانشینان، و فرزند سرور بانوان، و میراث­دار دانش پیامبران؛ سلام بر نور خدا در زمین و آسمان، سلام بر خزانه­دار دانش پیامبر هدایت، و آزمایش بزرگ، امانتدار خشنود پسندیده، و پدر امام رضا، حضرت موسی فرزند جعفر، خلیفه خداوند رحمن، و امام اهل قرآن، و دارنده تأویل و تنزیل وحی؛ سلام بر تو ای سرور من، ای ابا ابراهیم، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار تو باد.

خدایا، بر جانشین امانتدار، و کلید در دین، و نشانه آشکار روشنگر، و فرزند فرستاده پروردگار جهانیان، موسی فرزند جعفر علیه السلام، خلیفه خدا بر مؤمنان، دارنده عدالت، و حقیقت و یقین، و خزانه­دار باقیمانده دانش پیامبران، و گنجینه دانش مرسلین، و محل وحی پیامبران، و میراث­دار پیشینیان، و محل قرار گرفتن میراث امامان گذشته، آگاه به آنچه از سوی خداوند نازل شده است، به آنچه بوده و آنچه خواهد بود، امام هدایت، و میراث­دار اولیایی که از دنیا رفته­اند، و پیشوای اهل دنیا، درود فرست، پس دینش را به وسیله او، و جانشینش از میان فرزندان و نسل او، به طور کامل آشکار کن.

سلام و درود بر علی فرزند موسی، امام رضا، که درودهای خداوند بر او باد.

سلام بر امام خشنود و پسندیده، هم نام پیشوای جانشینان، و امام پرهیزکاران،(1)

خلیفه خداوند رحمن، و امام اهل قرآن، و دارنده دانش تأویل، و مرکز فرقان، و دربر دارنده تورات و انجیل، و از بین برنده(2) ناپاکی­ها و امور باطل، و گوینده عمل کننده، حاکم ص: 225


1- . امام مؤمنان. خ
2- . دور کننده. ظ

عَنْ مَعْصِیَتِکَ فَأَحْیَا الْقُلُوبَ بِالْهُدَی وَ أَخْرَجَهَا مِنَ الظُّلْمَةِ وَ الْعَمَی حَتَّی انْقَضَتْ دَوْلَتُهُ وَ انْقَطَعَتْ مُدَّتُهُ وَ مَضَی بِدِینِ رَبِّهِ مُجَاهِراً وَ لِلْعِلْمِ فِی خَلْقِهِ بَاقِراً سَمِیِّ جَدِّهِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ شَبِیهِهِ فِی فِعْلِهِ دَوَاءً لِأَهْلِ الِانْتِفَاعِ وَ هُدًی لِمَنْ أَنَابَ وَ أَطَاعَ وَ مَنْهَلًا لِلْوَارِدِ وَ الصَّادِرِ وَ مَطْلَباً لِلْعِلْمِ مِنْهُ یُمْتَارُ اللَّهُمَّ کَمَا جَعَلْتَهُ نُوراً یَسْتَضِی ءُ بِهِ الْمُؤْمِنُونَ وَ إِمَاماً یَهْتَدِی بِهِ الْمُتَّقُونَ حَتَّی أَظْهَرَ دِینَکَ وَ أَعْلَنَ أَمْرَکَ وَ أَعْلَی الدَّعْوَةَ لَکَ وَ نَطَقَ بِأَمْرِکَ وَ دَعَا إِلَی جَنَّتِکَ فَعَزَّ بِهِ وَلِیُّکَ وَ ذَلَّ بِهِ عَدُوُّکَ اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَیْهِ أَنْتَ وَ مَلَائِکَتُکَ وَ أَنْبِیَاؤُکَ وَ رُسُلُکَ وَ أَوْلِیَاؤُکَ وَ عِبَادُکَ مِنْ أَهْلِ طَاعَتِکَ اللَّهُمَّ فَأَعْطِهِ سُؤْلَهُ وَ بَلِّغْهُ أَمَلَهُ وَ شَرِّفْ بُنْیَانَهُ وَ أَعْلِ مَکَانَهُ وَ ارْفَعْ ذِکْرَهُ وَ أَعِزَّ نَصْرَهُ وَ شَرِّفْهُ فِی الشَّرَفِ الْأَعْلَی مَعَ آبَائِهِ الْمُقَرَّبِینَ الْأَخْیَارِ السَّابِقِینَ الْأَبْرَارِ الْمُطَهَّرِینَ الَّذِینَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ وَ اجْزِهِ عَنِ الْإِسْلَامِ وَ أَهْلِهِ خَیْرَ جَزَاءِ الْمَجْزِیِّینَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَی آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَلِّغْهُ مِنَّا التَّحِیَّةَ وَ السَّلَامَ وَ ارْدُدْ عَلَیْنَا مِنْهُ التَّحِیَّةَ وَ السَّلَامَ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

السَّلَامُ وَ الصَّلَاةُ عَلَی جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ الْوَاحِدِ الْأَحَدِ

السَّلَامُ عَلَی الصَّادِقِ بْنِ الصَّادِقِینَ وَ أَبِی الصَّادِقِینَ حُجَّةِ اللَّهِ وَ ابْنِ حُجَّتِهِ عَلَی الْعَالَمِینَ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ خَلِیفَةِ مَنْ مَضَی وَ أَبِی سَادَةِ الْأَوْصِیَاءِ وَ کَنِیِّ سِبْطِ نَبِیِّ الْهُدَی السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْإِمَامِ الْمَهْدِیِّ وَ الرَّاعِی الْمُؤَدِّی وَصِیِّ الْأَوْصِیَاءِ وَ إِمَامِ الْأَتْقِیَاءِ عَلَمِ الدِّینِ النَّاطِقِ بِالْحَقِّ الْیَقِینِ وَ غِیَاثِ الْمُسْلِمِینَ وَ أَبِی الْیَتَامَی وَ الْمَسَاکِینِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْإِمَامِ الْعَالِمِ وَ الْقَاضِی الْحَاکِمِ الْعَارِفِ الْمُرْتَضَی وَ الدَّاعِی إِلَی الْهُدَی مَنْ أَطَاعَهُ اهْتَدَی وَ مَنْ صَدَّ عَنْهُ غَوَی اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَیْهِ کَمَا عَمِلَ بِرِضَاکَ وَ نَصَحَ لِأَوْلِیَائِکَ وَ رَءُوفَ بِالْمُؤْمِنِینَ وَ غَلُظَ عَلَی الْکَافِرِینَ وَ الْمُنَافِقِینَ وَ عَبَدَکَ حَتَّی أَتَاهُ الْیَقِینُ شَرَعَ فِی أَوْلِیَائِکَ السُّنَنَ

ص: 224

عدالت پیشه، و راستگوی نیک­کردار، و دارنده پرافتخار، کسی که جدش پیشوای پیامبران، و پدرش پیشوای جانشینان است، و بازگشت پیشینیان و پسینیان به سوی اوست؛ سلام بر تو ای ابا الحسن، علی فرزند موسی، امام رضا، و رحمت خدا و برکت­های او نثار تو باد.

خدایا، بر محمد و بر خاندان محمد درود فرست، و همان گونه که او را به سبب فرستاده­ات محمد، گرامی داشتی، و او را راهنمای خودت در راه حقیقت قرار دادی، و او نیز با حکمت و اندرز نیکو به راه تو فرا خواند، پس تو نیز پیمان را بر او کامل، و وعده را بر او تمام کن، و او را و فرزندان و دوستدارانش را با یاری و یاور، مورد تأیید قرار ده، تا با جدیت دین را آراسته سازد، و در آن با تمام تلاش بکوشد، و و دین را برای تو خالص، و سپاس را تمام گرداند؛ خدایا، بر او در حالت زنده بودن و مرده بودن درود فرست، و در گشایش ما به وسیله او، و به وسیله جانشین بعد از او شتاب کن، و او را در برابر فرمانبرداران از شیطان یاری کن، و ایمان را با او عزّتمند گردان، و شیطان را به وسیله او خوار نما.

سلام و درود بر محمد فرزند علی، امام جواد، درودهای خداوند بر او باد.

سلام بر امامی که فرزند امام، و فرزند پیشوای مردمان، و راهنمای بندگان، و شفاعت کننده در روز ندا دادن همدیگر در قیامت است، محمد فرزند علی، امام جواد؛ سلام بر تو ای فرزند پیشوای فرستادگان، و فرزند بهترین جانشینان، و هم نام پیامبر پروردگار جهانیان، و امام برگزیده، و فرزند خلیفه، حضرت رضا.

خدایا، در منزلگاه والا بر او درود فرست، و او را به درجات والا برسان، و بر او از سوی ما بهترین پاداش نیکوکاران را عطا کن، و او را در روز قیامت شفاعت کننده ما قرار ده، و بر او از سوی ما تحیّت و سلام برسان، و بر ما از سوی و تحیت و سلام باز گردان؛ و سلام بر او، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار او باد.

سلام و درود بر علی فرزند محمد، امام هادی علیه السلام:

بر تو ای پیشوای من، ای ابا الحسن علی فرزند محمد، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار تو باد؛ خدایا، بر امام فرزند محمد امام، فرزند بهترین مردمان، و فرزند جانشینان بزرگوار، راهنمای بر تو، و دعوت کننده به سوی تو، آشکار کننده دین، و انتقام گیرنده از ستمکاران، علی فرزند محمد، میراث­دار امامان، و خزانه­دار حکمت، آگاه به تأویل قرآن، فرزند پیشوای پیامبران، و مادرش سرور بانوان جهانیان، از منزلگاه والا، و در آخرت و دنیا، درود فرست؛ خداوند بر همه آنان درود فرستد.

خدایا، همچنان که او را به خاطر جدش پیامبر برگزیده، و به خاطر علی مرتضی، و فاطمه

ص: 226

وَ أَظْهَرَ فِیهِمُ الْعِلْمَ وَ أَعْلَنَ وَ عَطَّلَ الْبِدَعَ وَ أَحْیَا الدِّینَ وَ نَفَعَ اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَیْهِ وَ اجْزِهِ عَنَّا أَفْضَلَ الْجَزَاءِ بِمَا أَحْیَا مِنْ سُنَّتِکَ وَ أَقَامَ مِنْ دِینِکَ وَ سَارَعَ إِلَی رِضَاکَ وَ عَمِلَ بِتَقْوَاکَ وَ أَخْرَجَنَا مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ خَیْرَ جَزَاءِ الْمَجْزِیِّینَ وَ أَبْلِغْهُ أَفْضَلَ دَرَجَاتِ الْعُلَی فِی مَقَامِ آبَائِهِ الْأَعْلَی وَ ضَاعِفْ لَهُ الرِّضَا وَ حَیِّهِ مِنَّا بِالتَّحِیَّةِ وَ السَّلَامِ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

السَّلَامُ وَ الصَّلَاةُ عَلَی مُوسَی الْأَمِینِ الْعَبْدِ الصَّالِحِ الْمَکِینِ

السَّلَامُ عَلَی سَمِیِّ کَلِیمِ رَبِّ الْعُلَی وَ ابْنِ خَیْرِ الْأَوْصِیَاءِ وَ ابْنِ سَیِّدَةِ النِّسَاءِ وَ وَارِثِ عِلْمِ الْأَنْبِیَاءِ السَّلَامُ عَلَی نُورِ اللَّهِ فِی الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ السَّلَامُ عَلَی خَازِنِ عِلْمِ نَبِیِّ الْهُدَی وَ الْمِحْنَةِ الْعُظْمَی الْأَمِینِ الرِّضَا الْمُرْتَضَی وَ أَبِی الْإِمَامِ الرِّضَا مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ خَلِیفَةِ الرَّحْمَنِ وَ إِمَامِ أَهْلِ الْقُرْآنِ وَ صَاحِبِ التَّأْوِیلِ وَ التَّنْزِیلِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا سَیِّدِی یَا أَبَا إِبْرَاهِیمَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْوَصِیِّ الْأَمِینِ وَ مِفْتَاحِ بَابِ الدِّینِ وَ الْعَلَمِ الْوَاضِحِ الْمُبِینِ وَ ابْنِ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِینَ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ علیهما السلام خَلِیفَةِ اللَّهِ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ صَاحِبِ الْعَدْلِ وَ الْحَقِّ الْیَقِینِ وَ خَازِنِ بَقَایَا عِلْمِ النَّبِیِّینَ وَ عَیْبَةِ عِلْمِ الْمُرْسَلِینَ وَ مَعْدِنِ وَحْیِ النَّبِیِّینَ وَ وَارِثِ السَّابِقِینَ وَ

وِعَاءِ مَوَارِیثِ الْأَئِمَّةِ الْمَاضِینَ الْعَالِمِ بِمَا أُنْزِلَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ بِمَا کَانَ أَوْ یَکُونُ إِمَامِ الْهُدَی وَ وَارِثِ مَنْ مَضَی مِنَ الْأَوْلِیَاءِ وَ سَیِّدِ أَهْلِ الدُّنْیَا فَأَظْهَرَ بِهِ دِینَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ وَ بِالْوَصِیِّ مِنْ وُلْدِهِ وَ ذُرِّیَّتِهِ.

السَّلَامُ وَ الصَّلَاةُ عَلَی الْإِمَامِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ

السَّلَامُ عَلَی الرِّضَا الْمُرْتَضَی سَمِیِّ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ وَ إِمَامِ الْمُتَّقِینَ (1) خَلِیفَةِ الرَّحْمَنِ وَ إِمَامِ أَهْلِ الْقُرْآنِ وَ صَاحِبِ التَّأْوِیلِ وَ مَعْدِنِ الْفُرْقَانِ وَ حَامِلِ التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ إِفْنَاءِ(2) الْخَبِیثَاتِ وَ الْأَبَاطِیلِ وَ الْقَائِلِ الْفَاعِلِ وَ الْحَاکِمِ

ص: 225


1- 1. امام المؤمنین خ.
2- 2. مجتنب ظ.

زهرا، سرور بانوان، ویژه گرداندی، پس درجه او را بزرگ، و منزلت او را والا گردان، و دوستداران او را گرامی دار؛ بپذیر، ای پروردگار جهانیان؛ و به او از سوی ما تحیّت و سلام برسان، و بر ما از سوی او تحیّت و درود باز گردان؛ و سلام بر او، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار او باد.

سلام و درود بر امام برگزیده، حسن فرزند علی، مورد اعتماد برگزیده:

سلام بر تو ای امام پرهیزکار، و فرزند شایسته پسندیده، هم نام نوه پیامبر هدایت، و میراث­دار جانشینان گذشته، و نجات دهنده از پستی، چراغ فروزان، و ماه تابان؛ سلام بر تو ای پیشوای من، ای ابا محمد حسن فرزند علی، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار تو باد.

خدایا، بر امام هدایتگر، حکم کننده و دعوت کننده، و داوری کننده با عدالت، و برپا دارنده آنچه بر محمد نازل شده است، حسن فرزند علی، فرزند پیشوای فرستادگان، درود فرست؛ و او را در آنچه طلب رعایتش را خواسته­ای، یاری کن، و از او دفاع نما، و شیعیانش را محافظت نما؛ خدایا، بر محمد و بر خاندان محمد درود فرست، و بر او از سوی ما تحیت و درود فرست، و بر ما از سوی او تحیّت و سلام باز گردان؛ و سلام بر او، و درود و رحمت خدا و برکت­هایش نثار او باد.

درود و سلام بر امام واپسین، به­پا خیزنده به حق، فرزند برترین گذشتگان:

سلام بر تو ای حجت خدا در میان بندگانش، و خلیفه او در شهرهایش، و نور او در آسمان و زمینش، و دعوت کننده به سنت و احکام واجب او، دگرگون سازنده ستم به عدالت، و نابود کننده کافران با قتل، و دور کننده باطل با ظهور خود، و آشکار کننده حقیقت با گفتار خودش، و فراهم آورنده امکان زندگی برای بندگان در کنار خود، امام مورد انتظار، و عدالت خبر داده شده؛ سلام بر تو ای امام هدایتگر، مورد اعتماد و وارسته، و به قتل رساننده هر زشت سرشت پست؛ سلام بر تو از سوی بنده­ات، و منتظر آشکار شدن عدالت تو؛ سلام بر تو ای سرور من و فرزند سرور من، و پیشوای من و فرزند پیشوایان من، و بر هم­پیمانان با تو، و برپا خاستگان به این کار، بعد از تو؛ سلام بر تو و بر آنان و بر تمام امامان، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار شما باد.

خدایا، بر امام ما و فرزند امامان ما، و بر پیشوای ما و فرزند پیشوایان ما، آن جانشین وارسته، پرهیزکار وارسته، امام بازمانده، فرزند امام پیشین، حجت تو در زمین برای بندگان، و پوشیده و محافظت شده تو در شهرها، و پیک تو در آنچه میان تو و آفریدگانت وجود دارد، و برپا خیزنده در میان آنان با حق، بهترین

ص: 227

الْعَادِلِ وَ الصَّادِقِ الْبَرِّ وَ الْحَائِزِ الْفَخْرِ جَدُّهُ سَیِّدُ النَّبِیِّینَ وَ أَبُوهُ سَیِّدُ الْوَصِیِّینَ وَ إِلَیْهِ مَآبُ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُوسَی الرِّضَا وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَی آلِ مُحَمَّدٍ وَ کَمَا أَکْرَمْتَهُ بِمُحَمَّدٍ رَسُولِکَ وَ جَعَلْتَهُ فِی الْحَقِّ دَلِیلَکَ فَدَعَا إِلَی سَبِیلِکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ فَأَکْمِلْ لَهُ الْعَهْدَ وَ تَمِّمْ لَهُ الْوَعْدَ وَ أَیِّدْهُ وَ ذُرِّیَّتَهُ وَ أَوْلِیَاءَهُ بِالنَّصْرِ وَ الْجُنْدِ لِیُخَلِّصَ الدِّینَ بِالْجِدِّ فَیَعْمَلَ فِی ذَلِکَ بِالْجَهْدِ وَ یُصَیِّرَ لَکَ الدِّینَ خَالِصاً وَ الْحَمْدَ تَامّاً اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ حَیّاً وَ مَیِّتاً وَ عَجِّلْ فَرَجَنَا بِهِ وَ بِالْوَصِیِّ مِنْ بَعْدِهِ وَ انْصُرْهُ عَلَی أَهْلِ طَاعَةِ الشَّیْطَانِ وَ أَعْزِزْ بِهِ الْإِیمَانَ وَ أَذْلِلْ بِهِ الشَّیْطَانَ.

السَّلَامُ وَ الصَّلَاةُ عَلَی الْإِمَامِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْجَوَادِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ

السَّلَامُ عَلَی الْإِمَامِ ابْنِ الْإِمَامِ وَ ابْنِ سَیِّدِ الْأَنَامِ هَادِی الْعِبَادِ وَ شَافِعِ یَوْمِ التَّنَادِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْجَوَادِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ وَ ابْنَ خَیْرِ الْوَصِیِّینَ وَ سَمِیَّ نَبِیِّ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ الْإِمَامَ الْمُجْتَبَی وَ ابْنَ الْخَلِیفَةِ الرِّضَا اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ فِی الْمَلَإِ الْأَعْلَی وَ بَلِّغْهُ الدَّرَجَاتِ الْعُلَی وَ اجْزِهِ عَنَّا خَیْرَ جَزَاءِ الْمُحْسِنِینَ وَ شَفِّعْهُ فِینَا یَوْمَ الدِّینِ وَ أَبْلِغْهُ مِنَّا التَّحِیَّةَ وَ السَّلَامَ وَ ارْدُدْ عَلَیْنَا مِنْهُ التَّحِیَّةَ وَ السَّلَامَ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ بَرَکَاتُهُ.

السَّلَامُ وَ الصَّلَاةُ عَلَی الْإِمَامِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْهَادِی علیه السلام

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا سَیِّدِی یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْإِمَامِ ابْنِ مُحَمَّدٍ الْإِمَامِ ابْنِ خَیْرِ الْأَنَامِ وَ ابْنِ الْأَوْصِیَاءِ الْکِرَامِ الدَّالِّ عَلَیْکَ وَ الدَّاعِی إِلَیْکَ الْمُظْهِرِ لِلدِّینِ وَ الْمُنْتَقِمِ مِنَ الظَّالِمِینَ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَارِثِ الْأَئِمَّةِ وَ خَازِنِ الْحِکْمَةِ الْعَالِمِ بِالتَّأْوِیلِ ابْنِ سَیِّدِ النَّبِیِّینَ وَ أُمِّهِ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ مِنَ الْمَلَإِ الْأَعْلَی وَ فِی الْآخِرَةِ وَ الْأُولَی.

اللَّهُمَّ کَمَا خَصَصْتَهُ بِجَدِّهِ النَّبِیِّ الْمُصْطَفَی وَ بِعَلِیٍّ الْمُرْتَضَی وَ بِفَاطِمَةَ

ص: 226

درودها را بفرست؛ و برترین برکت­ها را بر آنان و بر او قرار ده.

خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و او را برپا خیزنده مورد امید، و عدالت پیشی گرفته، قرار ده؛ و او را با فرشتگان نزدیکی­یافته­ات بپوشان؛ و او را با روح القدس از سوی خودت مورد تأیید قرار ده، ای پروردگار جهانیان؛ و او را دعوت کننده به کتابت، و برپا دارنده دینت قرار ده؛ و او را در زمین جانشین قرار ده، همان گونه که پیشینیان او را جانشین ساختی؛ و دینی را که برای او پسندیده ای، برای او مستقر ساز؛ و بیمش را به ایمنی دگرگون ساز؛ تا تو را عبادت کند، و چیزی را شریک تو نسازد؛ و او را پیروز گردان و با یاری عزتمندانه یاری­اش کن؛ و برای او پیروزی آشکار و آسانی قرار ده؛ و از جانب خود برایش در برابر دشمنانت و دشمنان او، تسلطی یاری بخش قرار ده؛ و دینت و سنت پیامبرت را با او آشکار ساز؛ اجابت فرما؛ تا هیچ قسمتی از حقیقت به خاطر ترس از هر یک از آفریدگانت پوشیده نماند؛ و برترین و پاک­ترین و فزاینده­ترین سلام را بر او برسان، و بر ما از سوی او تحیت و سلام باز گردان؛ و سلام بر او و بر تمام امامان، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار آنان باد.

سلام و درود بر فرمانداران دوره حضرت حجت، و بر امامان از نسل او، و دعوت کنندگان به سوی آنان: سلام بر فرمانداران دوره او، و بر امامان از نسل او؛ خدایا، بر آنان درود فرست، و به آرزوهایشان برسان، و بر عمرهایشان بیفزا، و یاری­شان را سرافرازانه ساز، و آن کاری را که به آنان واگذاشتی، برایشان تمام نما، و ما را یاوران آنان، و یاریگران دین خودت قرار ده؛ چرا که آنان محل قرار گرفتن کلمات تو، و خزانه­های دانش تو، و پایه­های یکتایی تو، و ستون­های دین تو، و فرمانداران امر تو، و وارستگان تو از میان بندگانت، و برگزیدگان تو از میان آفریدگانت، و دوستداران تو و فرزندان دوستدارانت، و برگزیده­ترین فرزندان برگزیدگانت، هستند؛ و بر آنان از سوی ما تحیّت و سلام برسان، و بر ما از سوی آنان تحیّت و سلام باز گردان؛ و سلام بر آنان، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار آنان باد.

توضیح

عبارت «جوز البلاد»، یعنی باشرافت­ترین فرد شهر؛ فیروزآبادی گفته است:(1)

«جوز الشیء»، یعنی وسط و قسمت بزرگ چیزی؛ «الرائد»، یعنی کسی که به دنبال بدست آوردن جا و مکان فرستاده می­شود؛ و منظور از آن در اینجا شفاعت کننده است.

بدان که این نسخه نادرست است و به طور قطع، از سلام بر امام رضا و امام جواد

ص: 228


1- . القاموس2: 170

الزَّهْرَاءِ سَیِّدَةِ النِّسَاءِ فَعَظِّمْ دَرَجَتَهُ وَ أَعْلِ مَنْزِلَتَهُ وَ أَکْرِمْ أَوْلِیَاءَهُ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ وَ أَبْلِغْهُ مِنَّا التَّحِیَّةَ وَ السَّلَامَ وَ ارْدُدْ عَلَیْنَا مِنْهُ التَّحِیَّةَ وَ السَّلَامَ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

السَّلَامُ وَ الصَّلَاةُ عَلَی الْإِمَامِ الْمُنْتَجَبِ الْحَسَنِ بْنِ عَلَیٍّ الثِّقَةِ الْمُنْتَخَبِ

السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ التَّقِیُّ وَ ابْنُ الْخَلَفِ الرَّضِیِّ سَمِیُّ سِبْطِ نَبِیِّ الْهُدَی وَ وَارِثُ مَنْ مَضَی مِنَ الْأَوْصِیَاءِ وَ الْمُنْقِذُ مِنَ الرَّدَی السِّرَاجُ الْأَزْهَرُ وَ الْقَمَرُ الْأَنْوَرُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا سَیِّدِی یَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْإِمَامِ الْهَادِی وَ الصَّادِعِ الدَّاعِی الْحَاکِمِ بِالْعَدْلِ وَ الْقَائِمِ بِمَا عَلَی مُحَمَّدٍ أُنْزِلَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ ابْنِ سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ وَ أَعِنْهُ عَلَی مَا اسْتَرْعَیْتَهُ وَ ادْفَعْ عَنْهُ وَ احْفَظْ شِیعَتَهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَی آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَبْلِغْهُ مِنَّا التَّحِیَّةَ وَ السَّلَامَ وَ ارْدُدْ عَلَیْنَا مِنْهُ التَّحِیَّةَ وَ السَّلَامَ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

السَّلَامُ وَ الصَّلَاةُ عَلَی الْإِمَامِ الْخَلَفِ الْقَائِمِ بِالْحَقِّ ابْنِ أَفْضَلِ السَّلَفِ

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ فِی عِبَادِهِ وَ خَلِیفَتَهُ فِی بِلَادِهِ وَ نُورَهُ فِی سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ وَ الدَّاعِیَ إِلَی سُنَّتِهِ وَ فَرْضِهِ مُبَدِّلَ الْجَوْرِ عَدْلًا وَ مُفْنِیَ الْکُفَّارِ قَتْلًا وَ دَافِعَ الْبَاطِلِ بِظُهُورِهِ وَ مُظْهِرَ الْحَقِّ بِکَلَامِهِ وَ مُعَیِّشَ الْعِبَادِ بِفِنَائِهِ الْإِمَامَ الْمُنْتَظَرَ وَ الْعَدْلَ الْمُخْتَبَرَ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ الْمَهْدِیُّ الثِّقَةُ النَّقِیُّ وَ قَاتِلُ کُلِّ خَبَثٍ رَدِیٍّ السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ عَبْدِکَ وَ الْمُنْتَظِرِ لِظُهُورِ عَدْلِکَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ وَ ابْنَ مَوْلَایَ وَ سَیِّدِی وَ ابْنَ سَادَتِی وَ عَلَی أُولِی عَهْدِکَ وَ الْقُوَّامِ بِالْأَمْرِ مِنْ بَعْدِکَ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَیْهِمْ وَ عَلَی الْأَئِمَّةِ أَجْمَعِینَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی إِمَامِنَا وَ ابْنِ أَئِمَّتِنَا وَ سَیِّدِنَا وَ ابْنِ سَادَتِنَا الْوَصِیِّ الزَّکِیِّ التَّقِیِّ النَّقِیِّ الْإِمَامِ الْبَاقِی ابْنِ الْمَاضِی حُجَّتِکَ فِی الْأَرْضِ عَلَی الْعِبَادِ وَ غَیْبِکَ الْحَافِظِ فِی الْبِلَادِ وَ السَّفِیرِ فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ خَلْقِکَ وَ الْقَائِمِ فِیهِمْ بِحَقِّکَ أَفْضَلَ

ص: 227

و امام هادی علیهم السلام قسمت­هایی پاک شده و افتاده است؛ و گویا منظور از «ولاة عهد» حضرت قائم علیه السلام، جانشینان او در زمان خود وی در سرتاسر زمین هستند؛ و حقیقت را خدا می­داند.

روایت2.

مصباح الطوسی: از معصومین علیهم السلام، روایت شده است که بنده، در روز جمعه هشت رکعت نماز به جای می­آورد و چهار رکعت آن را به رسول خدا صلی الله علیه و آله، و چهار رکعت را به فاطمه علیها السلام هدیه می­کند؛ و در روز شنبه، چهار رکعت به جای می­آورد و به امیرالمؤمنین علیه السلام هدیه می­کند؛ و همین طور در هر روز به یکی از امامان علیهم السلام هدیه می­کند، تا روز پنج­شنبه که چهار رکعت را به امام جعفر فرزند محمد علیهما السلام هدیه میکند؛ سپس در روز جمعه باز هشت رکعت به جای می­آورد و چهار رکعت را به رسول خدا صلی الله علیه و آله، و چهار رکعت را فاطمه علیها السلام هدیه می­کند؛ سپس روز شنبه، چهار رکعت به جای می­آورد و به امام موسی فرزند جعفر علیه السلام هدیه می­کند، و همین طور تا روز پنج­شنبه که به صاحب زمان علیه السلام هدیه می­کند.

دعای بین هر دو رکعت از آنها این است: خدایا، تو خود سلام هستی، و سلام از توست، و سلام به سوی تو باز می­گردد؛ پروردگارا، ما را با سلام زنده بدار؛ خدایا، این رکعت­ها هدیه­ای از طرف من به دوستدارت، - فلان معصوم - است؛ پس بر محمد و خاندان او درود فرست، و این هدیه را به او برسان، و بهترین آرزو و امیدم در مورد تو، و در مورد پیامبرت، که درود تو بر او و بر خاندانش باد، و در مورد او را به من عطا کن. سپس با آنچه که دوست می­داری، دعا می­کنی؛ إن شاء الله.(1)

روایت3.

الکافی: علی فرزند ابراهیم از احمد فرزند ابی عبدالله، از زیاد قندی، از عبدالرحیم قصیر نقل کرده و گفته است: بر امام صادق علیه السلام وارد شدم و گفتم: فدایت شوم؛ دعایی اختراع کرده­ام؛ فرمود: اختراعت را فرو گذار؛ اگر برایت اتفاقی پیش آمد، به رسول خدا صلی الله علیه و آله پناه ببر؛ دو رکعت نماز بخوان که آنها را به رسول خدا صلی الله علیه و آله هدیه می­کنی؛ گفتم: چگونه این کار را انجام دهم؟ فرمود: غسل می­کنی و دو رکعت نماز به جای می­آوری که در آن، به گونه نماز واجب شروع می­کنی و تشهد نماز واجب را می­گویی؛ هنگامی که از تشهد فارغ شدی و سلام دادی، بگو:

خدایا، تو خود سلام هستی، و سلام از توست، و سلام به سوی تو باز می­گردد؛ خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و بر روح محمد، و روح امامان راستین سلام مرا برسان، و بر من از سوی آنان سلام تحیت باز گردان؛ و سلام بر آنان، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار آنان باد؛ خدایا، این

ص: 229


1- . مصباح طوسی: 225

صَلَوَاتِکَ وَ بَارِکْ عَلَیْهِمْ وَ عَلَیْهِ أَفْضَلَ بَرَکَاتِکَ.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْهُ الْقَائِمَ الْمُؤَمَّلَ وَ الْعَدْلَ الْمُعَجَّلَ وَ حُفَّهُ بِمَلَائِکَتِکَ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَیِّدْهُ مِنْکَ بِرُوحِ الْقُدُسِ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ وَ اجْعَلْهُ الدَّاعِیَ إِلَی کِتَابِکَ وَ الْقَائِمَ بِدِینِکَ وَ اسْتَخْلِفْهُ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفْتَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِ وَ مَکِّنْ لَهُ دِینَهُ الَّذِی ارْتَضَیْتَهُ لَهُ وَ أَبْدِلْهُ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِ أَمْناً یَعْبُدُکَ لَا یُشْرِکُ بِکَ شَیْئاً وَ انْتَصِرْ بِهِ وَ انْصُرْهُ نَصْراً عَزِیزاً وَ افْتَحْ لَهُ فَتْحاً مُبِیناً یَسِیراً وَ اجْعَلْ لَهُ مِنْ لَدُنْکَ عَلَی عَدُوِّکَ وَ عَدُوِّهِ سُلْطَاناً نَصِیراً وَ أَظْهِرْ بِهِ دِینَکَ وَ سُنَّةَ نَبِیِّکَ آمِینَ حَتَّی لَا یَسْتَخْفِیَ بِشَیْ ءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ وَ سَلِّمْ عَلَیْهِ أَفْضَلَ السَّلَامِ وَ أَطْیَبَهُ وَ أَنْمَاهُ وَ ارْدُدْ عَلَیْنَا مِنْهُ التَّحِیَّةَ وَ السَّلَامَ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِ وَ عَلَی الْأَئِمَّةِ أَجْمَعِینَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

السَّلَامُ وَ الصَّلَاةُ عَلَی وُلَاةِ عَهْدِ الْحُجَّةِ وَ عَلَی الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ وَ الدُّعَاةِ لَهُمْ

السَّلَامُ عَلَی وُلَاةِ عَهْدِهِ وَ عَلَی الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِمْ وَ بَلِّغْهُمْ آمَالَهُمْ وَ زِدْ فِی آجَالِهِمْ وَ أَعِزَّ نَصْرَهُمْ وَ تَمِّمْ لَهُمْ مَا أَسْنَدْتَ مِنْ أَمْرِکَ إِلَیْهِمْ وَ اجْعَلْنَا لَهُمْ أَعْوَاناً وَ عَلَی دِینِکَ أَنْصَاراً فَإِنَّهُمْ مَعَادِنُ کَلِمَاتِکَ وَ خَزَائِنُ عِلْمِکَ وَ أَرْکَانُ تَوْحِیدِکَ وَ دَعَائِمُ دِینِکَ وَ وُلَاةُ أَمْرِکَ وَ خُلَصَاؤُکَ مِنْ عِبَادِکَ وَ صَفْوَتُکَ مِنْ خَلْقِکَ وَ أَوْلِیَاؤُکَ وَ سَلَائِلُ أَوْلِیَائِکَ وَ صَفْوَةُ أَوْلَادِ أَصْفِیَائِکَ وَ بَلِّغْهُمْ مِنَّا التَّحِیَّةَ وَ السَّلَامَ وَ ارْدُدْ عَلَیْنَا مِنْهُمُ التَّحِیَّةَ وَ السَّلَامَ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

بیان

قوله جوز البلاد أی أشرف أهل البلاد قال الفیروزآبادی (1) جوز الشی ء وسطه و معظمه و الرائد الذی یرسل فی طلب الکلإ و المراد هنا الشفیع.

اعلم أن النسخة کانت سقیمة و کان قد محی و سقط من السلام علی الرضا و الجواد

ص: 228


1- 1. القاموس ج 2 ص 170.

دو رکعت نماز، هدیه­ای از سوی من به رسول خدا صلی الله علیه و آله است؛ پس ای سرپرست مؤمنان، آن مقدار ثوابی را که در تو و فرستاده­ات آرزو کرده و امید بسته­ام، به خاطر این دو رکعت به من عطا کن.

سپس گونه خود را بر خاک می­گذاری و چهل مرتبه می­گویی: ای زنده ای پاینده، ای زنده­ای که نمی­میرد، ای زنده­ای که هیچ خدایی جز تو نیست، ای دارنده شکوه و بزرگواری، ای رحم کننده­ترین رحم کنندگان. سپس گونه چپ خود را بر خاک گذاشته و همین را چهل مرتبه می­گویی؛ سپس گونه راست خود را بر خاک گذاشته و همین را چهل مرتبه می­گویی؛ سپس سرت را بلند کرده و دستانت را دراز می­کنی و همین را چهل مرتبه می­گویی؛ سپس دستها را بر گردنت می گذاری و با انگشت سبابه خودت پناه می­جویی و آن را چهل مرتبه می­گویی.

سپس محاسنت را با دست چپ بگیر و گریه کن، یا حالت گریه به خود بگیر و بگو: ای محمد، ای فرستاده خدا، نیازم را به سوی خدا و به سوی تو به می­آورم؛ و نیازم را به سوی اهل بیت کمال یافته تو می­آورم؛ و در نیازم به واسطه شما به خدا روی می­آورم.

سپس به سجده رفته و می­گویی: یا الله، یا الله، - تا اینکه نفست بریده گردد، - بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و در مورد من چنین و چنان کن. امام صادق علیه السلام فرمود: من بر خداوند عز و جل ضامنم که تا نیازت را برآورده نکرده است، تو را برنگرداند.(1)

ص: 230


1- . الکافی3: 476

و الهادی علیهم السلام أشیاء و لعل المراد بولاة عهد القائم خلفاؤه فی زمانه علیه السلام فی أقطار الأرض و الله یعلم.

«2»

مصبا، [المصباحین] رُوِیَ عَنْهُمْ علیهم السلام: أَنَّهُ یُصَلِّی الْعَبْدُ فِی یَوْمِ الْجُمُعَةِ ثَمَانَ رَکَعَاتٍ أَرْبَعاً تُهْدَی إِلَی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ أَرْبَعاً تُهْدَی إِلَی فَاطِمَةَ علیها السلام وَ یَوْمَ السَّبْتِ أَرْبَعَ رَکَعَاتٍ تُهْدَی إِلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام وَ کَذَلِکَ کُلَّ یَوْمٍ إِلَی وَاحِدٍ مِنَ الْأَئِمَّةِ علیهم السلام إِلَی یَوْمِ الْخَمِیسِ أَرْبَعَ رَکَعَاتٍ تُهْدَی إِلَی جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیه السلام ثُمَّ یَوْمَ الْجُمُعَةِ أَیْضاً ثَمَانَ رَکَعَاتٍ أَرْبَعاً تُهْدَی إِلَی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ أَرْبَعَ رَکَعَاتٍ تُهْدَی إِلَی فَاطِمَةَ علیها السلام ثُمَّ یَوْمَ السَّبْتِ أَرْبَعَ رَکَعَاتٍ تُهْدَی إِلَی مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ علیهما السلام ثُمَّ کَذَلِکَ إِلَی یَوْمِ الْخَمِیسِ تُهْدَی إِلَی صَاحِبِ الزَّمَانِ علیه السلام الدُّعَاءُ بَیْنَ کُلِّ رَکْعَتَیْنِ مِنْهَا اللَّهُمَّ أَنْتَ السَّلَامُ وَ مِنْکَ السَّلَامُ وَ إِلَیْکَ یَعُودُ السَّلَامُ حَیِّنَا رَبَّنَا مِنْکَ بِالسَّلَامِ اللَّهُمَّ إِنَّ هَذِهِ الرَّکَعَاتِ هَدِیَّةٌ مِنِّی إِلَی وَلِیِّکَ فُلَانٍ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ بَلِّغْهُ إِیَّاهَا وَ أَعْطِنِی أَفْضَلَ أَمَلِی وَ رَجَائِی فِیکَ وَ فِی رَسُولِکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ فِیهِ ثُمَّ تَدْعُو بِمَا أَحْبَبْتَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ (1).

«3»

کا، [الکافی] عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ زِیَادٍ الْقَنْدِیِّ عَنْ عَبْدِ الرَّحِیمِ الْقَصِیرِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّی اخْتَرَعْتُ دُعَاءً قَالَ دَعْنِی مِنِ اخْتِرَاعِکَ إِذَا نَزَلَ بِکَ أَمْرٌ فَافْزَعْ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ صَلِّ رَکْعَتَیْنِ تُهْدِیهِمَا إِلَی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله قُلْتُ کَیْفَ أَصْنَعُ قَالَ تَغْتَسِلُ وَ تُصَلِّی رَکْعَتَیْنِ تَسْتَفْتِحُ فِیهِمَا اسْتِفْتَاحَ الْفَرِیضَةِ وَ تَشَهَّدُ تَشَهُّدَ الْفَرِیضَةِ فَإِذَا فَرَغْتَ مِنَ التَّشَهُّدِ وَ سَلَّمْتَ قُلْتَ اللَّهُمَّ أَنْتَ السَّلَامُ وَ مِنْکَ السَّلَامُ وَ إِلَیْکَ یَرْجِعُ السَّلَامُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَلِّغْ رُوحَ مُحَمَّدٍ مِنِّی السَّلَامَ وَ أَرْوَاحَ الْأَئِمَّةِ الصَّادِقِینَ سَلَامِی وَ ارْدُدْ عَلَیَّ مِنْهُمُ السَّلَامَ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ اللَّهُمَّ إِنَّ هَاتَیْنِ

ص: 229


1- 1. مصباح الطوسیّ ص 225.

باب دهم : نوشتن نامه در نیازمندی­ها به امامان صلوات الله علیهم، و توسّل و درخواست شفاعت از آنان، در زیارتگاه­های آنان و جاهای دیگر

روایات

روایت1.

مصباح الزائر: ابوالعباس بن کشمرد نقل کرد که او از کسانی بود که در هیت به همراه ابی­الهیجاء پسر حمدان، اسیر شد. گفت: ابو طاهر سلیمان نسبت به ابی­الهیجاء بزرگوار و خوش خدمت بود و او را دعوت می­کرد تا باهم غذا بخورند؛ همچنین برای گفت و گو در شب او را دعوت می­نمود.

در یکی از شب­ها از ابی­الهیجاء خواستم پیش سلیمان پسر حسن، حال مرا بیان کند و آزادی مرا از او بخواهد. او درخواست مرا پذیرفت و در همان شب، طبق عادتی که داشت، پیش ابوطاهر رفت و پس از برگشتن پیش من نیامد. و از عادت او این بود که نزد من می­آمد، و در هر شب بعد از برگشتن از نزد سلیمان، همنشین من می­شد، به این ترتیب، دلمان آرام می­گرفت، و خبرهای دنیا را برایمان می­گفت. به خاطر همین، وقتی آن شب، که از او خواسته بودم در مورد مسئله من با او صحبت کند، پیش ما باز نگشت، وحشت زده شدم و به سوی منزلش که معمولاً آنجا بود، روانه شدم.

ابوالهیجاء که در دینداری آدمی برجسته، و نسبت به ولایت پیشوایانش دارای اخلاص، و نسبت به برادرانش گشاده دست بود، وقتی نگاهش به من افتاد، به شدت گریه کرد و گفت: ای اباالعباس، به خدا سوگند آرزو می­کردم یک سال بیمار می­شدم ولی مسئله تو را مطرح نمی­کردم. گفتم: برای چه؟ گفت: برای اینکه وقتی اسم تو را بردم، به شدت خشمگین و برافروخته شد و به کسی که به مثل او قسم یاد می­شود، قسم خورد که قطعاً فردا هنگام طلوع

ص: 231

الرَّکْعَتَیْنِ هَدِیَّةٌ مِنِّی إِلَی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله فَأَثِبْنِی عَلَیْهِمَا مَا أَمَّلْتُ وَ رَجَوْتُ فِیکَ وَ فِی رَسُولِکَ یَا وَلِیَّ الْمُؤْمِنِینَ ثُمَّ تَخِرُّ سَاجِداً وَ تَقُولُ یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ یَا حَیُّ لَا یَمُوتُ یَا حَیُّ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ أَرْبَعِینَ مَرَّةً ثُمَّ ضَعْ خَدَّکَ الْأَیْسَرَ فَتَقُولُهَا أَرْبَعِینَ مَرَّةً ثُمَّ ضَعْ خَدَّکَ الْأَیْمَنَ فَتَقُولُهَا أَرْبَعِینَ مَرَّةً ثُمَّ تَرْفَعُ رَأْسَکَ وَ تَمُدُّ یَدَکَ فَتَقُولُ أَرْبَعِینَ مَرَّةً ثُمَّ تَرُدُّ یَدَکَ إِلَی رَقَبَتِکَ وَ تَلُوذُ بِسَبَّابَتِکَ وَ تَقُولُ ذَلِکَ أَرْبَعِینَ مَرَّةً ثُمَّ خُذْ لِحْیَتَکَ بید [بِیَدِکَ] الْیُسْرَی وَ ابْکِ أَوْ تَبَاکَ وَ قُلْ یَا مُحَمَّدُ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَشْکُو إِلَی اللَّهِ وَ إِلَیْکَ حَاجَتِی وَ أَشْکُو إِلَی أَهْلِ بَیْتِکَ الرَّاشِدِینَ حَاجَتِی وَ بِکُمْ أَتَوَجَّهُ إِلَی اللَّهِ فِی حَاجَتِی ثُمَّ تَسْجُدُ وَ تَقُولُ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ حَتَّی یَنْقَطِعَ نَفَسُکَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ بِی کَذَا وَ کَذَا قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَأَنَا الضَّامِنُ عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ لَا تَبْرَحَ حَتَّی تُقْضَی حَاجَتُکَ (1).

ص: 230


1- 1. الکافی ج 3 ص 476.

آفتاب دستور به زدن گردن تو می­دهد. به خدا سوگند، با هر ترفندی در از بین بردن آنچه در ذهن او بود، کوشیدم و هرچه نرم گفتاری بود، برایش آوردم ولی او بر گفته خودش پافشاری کرد و سوگندی را که برایت گفتم، دوباره بر زبان آورد.

گفت: سپس ابوالهیجاء شروع به دلجویی از من کرد و گفت: ای برادر من، اگر گمان نمی­کردم وصیتی داشته باشی یا مسئله­ای باشد که نیاز به گفتنش داشته باشی، مطمئناً این را به تو نمی­گفتم، و تو را از آنچه در سر دارد، آگاه نمی­کردم و این خبرهایی را که به تو دادم، از تو مخفی می­نمودم. ولی با این حال، باز به خداوند والامرتبه امیدوار باش، و در آنچه از این حالت تنگنایی برایت پیش آمده و تو را اندوهناک می­سازد، به سوی او باز گرد، چرا که او پناه دهنده است، بدون اینکه کسی بر او پناه دهد؛ و به خداوند والامرتبه و به محمد و علی و خاندان آن دو، همان امامان هدایتگر، که درود خداوند بر تمامی آنان باد، در حالی که آنان را توانا و ذخیره­ای برای گرفتاری­ها و کارهای بزرگ بدانی، روی آور.

ابوالعباس گفت: به محل خودم برگشتم، به طوری که حالت خاص نومیدی از زندگی و احساس نابودی برایم پیش آمد و سپس غسل نمودم و لباسی پوشیدم و آن را به منزله کفن خودم قرار دادم و رو به قبله نمودم و شروع به نماز خواندن و مناجات با پروردگارم، و زاری به سوی او، و اعتراف به گناهانم در برابر او، و بازگشتن از یکایک آنها کردم؛ واز طریق واسطه قرار دادن محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و حسن و حجت خدا در زمینش، همان کسی که برای زنده کردن دینش مورد امیدواری است، که درود خدا بر او و بر تمام آنان باد، به خدا روی کردم. گفت: همچنان در محراب ایستاده بودم و به سوی امیرالمؤمنین زاری می­کردم و از او یاری می­جستم و می­گفتم: ای امیرالمؤمنین، در آنچه مرا وحشت زده و دل­نگران کرده است، از طریق تو به خداوند والامرتبه که پروردگار من و پروردگار توست، روی می­آورم .

و همچنان این کلام و مانند آن را می­گفتم که شب به نیمه رسید و زمان نماز و دعا فرا رسید و من از خداوند، کمک می­خواستم و از طریق امیرالمؤمنین، که درودهای خداوند بر او باد، به خداوند متوسل می­شدم؛ تا اینکه خواب سبکی به چشمم آمد و من به خواب رفتم. در خواب امیرالمؤمنین علیه السلام را دیدم که به من فرمود: ای پسر کشمرد! گفتم: بلی، ای امیرالمؤمنین؛ فرمود: به خاطر چه چیزی تو را در این حالت می­بینم؟ گفتم: آیا برای کسی که فردای همین شب و با حالت دوری از خانواده و فرزندانش، و بدون وصیتی که آن را به کسی که عهده دار آن شود، بسپارد، کشته می­شود، سزاوار نیست که نگرانی و زاری­اش این­گونه شدید شده باشد؟ فرمود: کفایت خدا و نگاه داشتن او، میان تو و کسی که تو را تهدید کرده است، در کیفرهایی که برای تو در کمین گرفته است، فاصله می­اندازد. بنویس:

ص: 232

باب 10 کتابة الرقاع للحوائج إلی الأئمة صلوات الله علیهم و التوسل و الاستشفاع بهم فی روضاتهم المقدسة و غیرها

الأخبار

«1»

صبا، [مصباح الزائر] عن محمد بن عبد الله بن المطلب الشیبانی قال: سمعت أبا العباس بن کشمرد فی داره ببغداد و سأله شیخنا أبو علی محمد بن همام بن سهیل الکاتب ره أن یذکر لنا حاله إذ کان عند الهجری بالأنبار(1) حدثنا أبو العباس أنه کان ممن أسر بالهیت مع أبی الهیجاء بن حمدان قال و کان أبو طاهر سلیمان مکرما لأبی الهیجاء برا به و کان یستدعیه إلی طعامه فیأکل معه و یستدعیه أیضا باللیل للحدیث معه فلما کان ذات لیلة سألت أبا الهیجاء أن یجری ذکری عند سلیمان بن الحسن و یسأله إطلاقی فأجابنی إلی ذلک و مضی إلی أبی طاهر فی تلک اللیلة علی رسمه و عاد من عنده و لم یأتنی و کان من عادته أن یغشانی و رفیقی فی کل لیلة عند عوده من عند سلیمان فتسکن نفوسنا و یعرفنا أخبار الدنیا فلما لم یعاودنا فی تلک اللیلة مع سؤالی إیاه الخطاب فی أمری استوحشت لذلک فصرت إلیه إلی منزله المرسوم به و کان أبو الهیجاء مبرزا فی دینه مخلصا فی ولایة سادته متوفرا علی إخوانه فلما وقع طرفه علی بکی بکاء شدیدا و قال و الله یا أبا العباس لقد تمنیت أن مرضت سنة و لم أجر ذکرک قلت و لم قال لأنی ذکرتک له اشتد غضبه و غیظه و حلف بالذی یحلف بمثله لیأمرن بضرب رقبتک غدا عند طلوع

ص: 231


1- 1. بالاحساء خ ل.

به نام خداوند بخشایشگر مهربان؛ از سوی بنده خوار - فلانی فرزند فلانی - به سرور بزرگواری که هیچ خدایی جز او، زنده و پاینده، وجود ندارد؛ و سلام بر آل یاسین، و محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و حسن و حجت تو بر آفریدگانت ای پروردگار؛ خدایا، همانا من مسلمان هستم، و همانا گواهی می­دهم که تو خداوند و معبود من، و معبود پیشینیان و پسینیان هستی، هیچ خدایی جز تو وجود ندارد؛ و به حق این اسم­هایی که اگر با آنها دعا شوی، اجابت می­کنی، و اگر با آنها خوانده شوی، عطا می­کنی، به تو روی می­کنم، تا اینکه بر آنان درود فرستی، و بیرون آمدن مرا آسان نمایی، و تو قبل از این پناه و امان دهنده من بوده ای، در برابر کسی که بخواهد بر من آسیبی برساند، یا آن که سرکشی کند.

و سوره یس را بخوان و بعد از آن، به دلخواه خودت دعا کن، که خداوند از تو می­شنود و اجابت می­فرماید، و اندوه و گرفتاری تو را برطرف می­نماید. سپس سرورم به من فرمود: این نامه را در تکه­ای گِل قرار بده و آن را در دریا بینداز. گفتم: ای سرور من، دریا از من دور است و من زندانی­ام و از تصرف در آنچه می­خواهم، بازداشته شده­ام؛ فرمود: آن را در چاه، و در هر منبع آبی که نزدیک تو باشد، بینداز .

پسر کشمرد گفت: بعد از این به هوش آمدم و برخاستم و دستوری را که امیرالمؤمنین علیه السلام به من فرموده بود، انجام دادم؛ ولی با این حال، به خاطر بزرگی گناه و ضعیف بودن یقینی که معمولاً در آدمی­زاد هست، باز نگران بودم و در وجودم آرامش نداشتم. وقتی به صبح رسیدیم و آفتاب طلوع کرد، من فرا خوانده شدم و تردید نداشتم که این، به خاطر وعده قتلی است که به من داده شده بود. وقتی بر ابی­طاهر وارد شدم، او روی یک صندلی در قسمت بالای یک مجلس بزرگ نشسته بود و در سمت راست او، دو نفر بر روی صندلی، و در سمت چپ او ابوالهیجاء بر روی یک صندلی نشسته بودند و یک صندلی دیگر در کنار ابوالهیجاء بود که کسی بر روی آن نبود.

وقتی ابوطاهر مرا دید، به نزد خود فرا خواند، تا اینکه به نزدیک صندلی رسیدم. سپس به من دستور داد بر آن بنشینم. در دل خودم گفتم: عاقبت این کار چیزی جز خیر نیست. سپس رو به من کرد و گفت: در باره تو تصمیم جدی بر چیزی که به تو رسید، گرفته بودیم؛ ولی بعد از آن، این­گونه دیدیم که بر تو گشایش قرار دهیم، و تو را بین دو چیز مخیّر نماییم؛ یا بنشینی(1)

و بر تو نیکی کرده باشیم؛ و یا به سوی خانواده­ات روانه شوی و اجازه نیکو به تو داده باشیم. به او گفتم: در ماندن پیش پیشوا، سود و بزرگی هست، و در بازگشتن

ص: 233


1- . به ما خدمت کنی. خ ل

الشمس و لقد اجتهدت و الله فی إزالة ما عنده بکل حیلة و أوردت علیه کل لطیفة و هو مصر علی قوله و أعاد یمینه بما خبرتک عنه.

قال ثم جعل أبو الهیجاء یطیب نفسی و قال یا أخی لو لا أنی ظننت أن لک وصیة أو حالا تحتاج إلی ذکرها لطویت عنک ما أطلعتک علیه من نیته و سترت ما أخبرتک به عنه و مع هذا فثق بالله تعالی و ارجع فیما یهمک من هذه الحالة الغلیظة إلیه فإنه جل ذکره یُجِیرُ وَ لا یُجارُ عَلَیْهِ و توجه إلی الله تعالی بالعدة و الذخیرة للشدائد و الأمور العظیمة بمحمد و علی و آلهما الأئمة الهادین صلوات الله علیهم أجمعین قال أبو العباس فانصرفت إلی موضعی الذی أنزلت فیه فی حالة عظیمة من الإیاس من الحیاة و استشعار الهلکة فاغتسلت و لبست ثیابا جعلتها کفنی و أقبلت علی القبلة فجعلت أصلی و أناجی إلی ربی و أتضرع إلیه و أعترف له بذنوبی و أتوب منها ذنبا ذنبا و توجهت إلی الله تعالی بمحمد و علی و فاطمة و الحسن و الحسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و الحسن و الحجة لله فی أرضه المأمول لإحیاء دینه صلوات الله علیه و علیهم أجمعین قال و لم أزل فی المحراب قائما أتضرع إلی أمیر المؤمنین علیه السلام و أستغیث به و أقول یا أمیر المؤمنین أتوجه بک إلی الله تعالی ربی و ربک فیما دهمنی و أظلنی و لم أزل أقول هذا و شبهه من الکلام إلی أن انتصف اللیل و جاء وقت الصلاة و الدعاء و أنا أستغیث إلی الله و أتوسل إلیه بأمیر المؤمنین صلوات الله علیه إذ نعست عینی فرقدت فرأیت أمیر المؤمنین علیه السلام فقال لی یا ابن کشمرد قلت لبیک یا أمیر المؤمنین فقال ما لی أراک علی هذه الحالة فقلت یا مولای أ ما یحق لمن یقتل صباح هذه اللیلة غریبا عن أهله و ولده بغیر وصیة یسندها إلی متکفل بها أن یشتد قلقه و جزعه فقال تحول کفایة الله و دفاعه بینک و بین الذی توعدک فیما أرصدک به من سطواته اکتب:

ص: 232

به سوی خانواده­ام و مادر سالخورده­ام، ثواب و پاداش بزرگ وجود دارد. گفت: هر چه را می­خواهی انجام ده که این مسئله به تو واگذار شده است.

پس، از پیشگاه او روی گردانده و بیرون آمدم؛ سپس مرا صدا زد، و من به سوی او باز گشتم؛ به من گفت: با علی فرزند ابی­طالب چه نسبتی داری؟ گفتم: نسبتی با او ندارم، ولی دوستدار او هستم. گفت: به دوستداری او پایبند باش که او دستور آزادی و گشایش تو را به ما داد، و ما نتوانستیم از دستور او سرپیچی کنیم؛ باز پایبند باش. پس از این، آماده شدم و کسانی بزرگوارانه مرا تا رسیدن به محل خودم همراهی نمودند؛ پس سپاس باد تو را.(1)

روایت2.

مصباح الکفعمی: از نامه­های استغاثه در پیشامدهای ترسناک، داستان کشمرد است که سوره حمد و آیة الکرسی و آیه عرش را می­نویسی؛ سپس می­نویسی: به نام خداوند بخشایشگر مهربان؛ از بنده خوار...

می­گویم: و تا عبارت «أو یطغی»{یا آنکه سرکشی نماید.} ادامه داده و سپس گفته است: سپس به دلخواه خود دعا می­کنی و این دعا را در کاغذی می­نویسی و آن را در گلوله­ای گِلی پاک و تمیز قرار؛ سپس سوره یس را بر آن می­خوانی و آن را در چاه یا رودخانه یا چشمه آب عمیق می­اندازی و کامیاب می­گردی؛ ان شاء الله تعالی.

سپس گفته است: و یکی از آنها، استغاثه به حضرت مهدی علیه السلام است که دعایی را که ذکر می کنیم در نامه ای می­نویسی و آن را در قبر یکی از امامان علیهم السلام می­اندازی؛ یا آنکه آن را محکم کن و گره بزن و با خاک پاکیزه­ای خاک­مالی کن و در آن قرار ده و آن را در رودخانه یا چاهی عمیق، یا برکه آب بینداز، که آن به حضرت صاحب الأمر علیه السلام می­رسد و او خودش برآوردن نیاز تو را بر عهده می­گیرد. می­نویسی:

به نام خداوند بخشایشگر مهربان. ای سرور من، که درود خدا بر تو باد، با حالت استغاثه برای تو نامه نوشتم، و درباره پیشامدی که برایم روی داده است، با پناه آوردن به خداوند عز و جل و به تو، شکایت آورده­ام؛ پیشامدی که مرا آشفته کرده، و دلم را مشغول نموده، و فکرم را به خود واداشته، و هوشیاری­ام را کاسته است، و نعمت بزرگ خداوند در پیش من را دگرگون ساخته است، هنگام به خیال آمدن آن، دست به دامن دوستانم می­شوم، و هنگام دیدن روی آوردن آن به من، خویشاوندان از من دوری می­گزینند؛ و چاره­ام از ایستادگی در برابر آن، ناتوان گشته؛ و شکیبایی­ام، و توانایی­ام در برابر تحمل آن، به من خیانت نموده است؛ پس به خاطر آن به تو پناه آورده­ام، و در درخواست از خداوند جل ثناؤه، و حمایت او از من، بر او و بر تو سر سپرده­ام؛ در حالی که به جایگاه تو در پیشگاه خداوند، پروردگار جهانیان، سرپرست اداره کردن، و صاحب اختیار کارها، آگاهم؛ و در شتاب کردن برای شفاعت نمودن به سوی او - جل

ص: 234


1- . مصباح الزائر: 272-273

بسم الله الرحمن الرحیم من العبد الذلیل فلان بن فلان إلی المولی الجلیل الذی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ و سلام علی آل یس و محمد و علی و فاطمة و الحسن و الحسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و الحسن و حجتک یا رب علی خلقک اللهم إنی لمسلم و إنی أشهد أنک الله إلهی و إله الأولین و الآخرین لا إله غیرک و أتوجه إلیک بحق هذه الأسماء التی إذا دعیت بها أجبت و إذا سئلت بها أعطیت لما صلیت علیهم و هونت علی خروجی و کنت لی قبل ذلک عیاذا(1)

و مجیرا ممن أراد أن یفرط علی أو یطغی و اقرأ سورة یس و ادع بعدها بما أحببت یسمع الله منک و یجب و یکشف همک و کربک ثم قال لی مولای اجعل الرقعة فی کتلة من طین و ارم بها فی البحر فقلت یا مولای البحر بعید منی و أنا محبوس ممنوع من التصرف فیما ألتمس فقال ارم بها فی البئر و فیما دنا منک من منابع الماء قال ابن کشمرد فانتبهت و قمت ففعلت ما أمرنی به أمیر المؤمنین علیه السلام و أنا مع ذلک قلق غیر ساکن النفس لعظیم الجرم و ضعف الیقین من الآدمیین فلما أصبحنا و طلعت الشمس استدعیت فلم أشک أن ذلک لما وعدت به من القتل فلما دخلت علی أبی طاهر و هو جالس فی صدر مجلس کبیر علی کرسی و عن یمینه رجلان علی کرسیین و علی یساره أبو الهیجاء علی کرسی و إذا کرسی آخر إلی جانب أبی الهیجاء لیس علیه أحد فلما بصر بی أبو طاهر استدنانی حتی وصلت إلی الکرسی فأمرنی بالجلوس علیه فقلت فی نفسی لیس عقیب هذا إلا خیر ثم أقبل علی فقال قد کنا عزمنا فی أمرک علی ما بلغک ثم رأینا بعد ذلک أن نفرج عنک و أن نخیرک أحد أمرین إما أن تجلس (2) فنحسن إلیک و إما أن تنصرف إلی عیالک فنحسن إجازتک فقلت له فی المقام عند السید النفع و الشرف و فی الانصراف

ص: 233


1- 1. غیاثا خ ل.
2- 2. تخدمنا خ ل.

ثناؤه - در این کار من، به تو اعتماد دارم؛ و به اجابت خداوند مبارک و والامرتبه تو را در مورد خواسته من، یقین دارم؛ و تو ای سرور من، برای محقق ساختن گمان من، و راست گرداندن امید من در مورد شما در این کارم - که چنین و چنان است،- که من توان برداشتن آن، و شکیبایی در برابر آن را ندارم، سزاوار هستی؛ هرچند من، به خاطر کارهای زشت، و کوتاهی در واجباتی که برای خداوند عز و جل بر عهده من بوده است، سزاوار چنین وضعیتی و حتی چند برابر آن هستم. پس ای سرور من، که درود خداوند بر تو باد، در هنگام درماندگی به فریاد من رس؛ و درخواست درباره کار مرا برای خداوند عز و جل، قبل از فرا رسیدن نابودی، و سرزنش دشمنان، پیش انداز؛ که به واسطه تو نعمت بر من گسترده شده است.

و از خداوند جل جلاله یاری عزتمندانه، و گشایشی نزدیک، که در آن رسیدن به آرزوها، و خیر آغاز و پایان کارها، و ایمنی از تمام امور ترسناک در هر حال وجود داشته باشد، را درخواست کن؛ چرا که او - جل ثناؤه - به آنچه بخواهد، انجام دهنده است، و او برایم بسنده است، و بهترین حمایتگر در آغاز و بازگشتنگاه است.

سپس از نهر یا برکه بالا می­روی و قصد یکی از درب­ها را می­کنی، یا عثمان پسر سعید عمروی، یا پسرش محمد پسر عثمان، یا حسین پسر روح، یا علی پسر محمد سمری، که اینها درب­های مهدی علیه السلام بوده اند؛ پس یکی از آنها را ندا داده و می­گویی: ای فلانی پسر فلانی، سلام بر تو؛ گواهی می­دهم که وفات تو در راه خدا بوده است؛ و گواهی می­دهم که تو زنده و در نزد خدا روزی خورنده هستی؛ و من تو را در حالی که نزد خداوند عز و جل مورد زنده هستی خطاب قرار داده­ام؛ و این نامه و درخواست من به سرورمان علیه السلام است؛ پس آن را به او تسلیم کن، که تو مورد اعتماد هستی. سپس آن را در رودخانه یا چاه یا برکه بینداز که خواسته­ات برآورده می­گردد؛ إن شاءالله.(1)

توضیح

«الکتلة» با ضمه، آمیخته­ای از خرما و گِل و جز آن است؛ فیروزآبادی این را بیان کرده است.(2)

منظور از آیة العرش، آن گونه که در البلد الامین تصریح کرده است، گویا همان آیه سخره است. و این دو نامه را همان طور که ما بیان کردیم، بیان کرده است؛ و البته ما این دو را پیش از این در کتاب دعا در ابواب دعاهای حاجت، با سندهای آن همراه با تفسیرها و افزوده­هایی در کنار سایر نامه­های استغاثه آوردیم.

روایت3.

وی - که رحمت خدا بر او باد، - سپس در البلد الامین گفته است: از امام صادق علیه السلام روایت شده است که اگر درخواستی از خداوند والامرتبه داشتی، یا از چیزی ترسیدی، در برگه سفیدی بعد از «بسم الله الرحمن الرحیم» بنویس: خدایا، به واسطه دوست داشتنی­ترین اسم­ها برای تو، و بزرگ­ترین آنها در پیش تو، به تو روی می­آورم؛ و به واسطه هر کسی که حقش را

ص: 235


1- . مصباح الکفعمی: 405؛ البلد الامین: 157
2- . القاموس4: 43

إلی عیالی و والدتی عجوز کبیرة الثواب و الأجر فقال افعل ما شئت فالأمر مردود إلیک.

فخرجت منصرفا من بین یدیه فنادانی فرددت إلیه فقال لی من تکون من علی بن أبی طالب فقلت لست نسیبا له و لکنی ولیه فقال تمسک بولایته فهو أمرنا بإطلاقک و الإفراج عنک فلم یمکنا المخالفة لأمره ثم أمسک فجهزت و أصحبنی من أوصلنی مکرما إلی مأمنی فلک الحمد(1).

«2»

کف، المصباح للکفعمی من رقاع الاستغاثات فی الأمور المخوفات القصة الکشمردیة تکتب الحمد و آیة الکرسی و آیة العرش ثم تکتب بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ من العبد الذلیل أقول و ساقها إلی قوله أو یطغی ثم قال ثم تدعو بما تختار و تکتب هذه القصة فی قرطاس ثم تضع فی بندقة طین طاهر نظیف ثم تقرأ علیها سورة یس ثم ترمی فی بئر عمیقة أو نهر أو عین ماء عمیقة تنجح إن شاء الله تعالی.

ثم قال و منها استغاثة إلی المهدی علیه السلام تکتب ما سنذکره فی رقعة و تطرحها علی قبر من قبور الأئمة علیهم السلام أو فشدها و اختمها و اعجن طینا نظیفا و اجعلها فیه و اطرحها فی نهر أو بئر عمیقة أو غدیر ماء فإنها تصل إلی صاحب الأمر علیه السلام و هو یتولی قضاء حاجتک بنفسه تکتب بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ کتبت یا مولای صلوات الله علیک مستغیثا و شکوت ما نزل بی مستجیرا بالله عز و جل ثم بک من أمر قد دهمنی و أشغل قلبی و أطال فکری و سلبنی بعض لبی و غیر خطیر نعمة الله عندی أسلمنی عند تخیل وروده الخلیل و تبرأ منی عند ترائی إقباله إلی الحمیم و عجزت عن دفاعه حیلتی و خاننی فی تحمله صبری و قوتی فلجأت فیه إلیک و توکلت فی المسألة لله جل ثناؤه علیه و علیک فی دفاعه عنی علما بمکانک من الله رب العالمین ولی التدبیر و مالک الأمور واثقا بک فی المسارعة فی الشفاعة إلیه جل

ص: 234


1- 1. مصباح الزائر ص 272- 273.

بر خودت واجب گردانیده­ای، به واسطه محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و امامان علیهم السلام - و آنان را اسم می­بری، - به تو نزدیکی می­جویم، و به تو دست می­آویزم؛ مرا این گونه و این گونه کفایت فرما. سپس نامه را پیچیده و آن را در گلوله گِلی قرار می­دهی و در آب روان یا چاه می­اندازی؛ که خداوند والامرتبه مشکل تو را برطرف می­نماید.(1)

سپس گفته است: از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرموده است: هر کس روزی­اش کم شود و زندگی برایش تنگ گردد، یا نیاز مهمی در امور دنیا و آخرت برایش وجود داشته باشد، پس باید در برگه سفیدی بنویسد و آن را هنگام طلوع آفتاب در آب روان بیاندازد و اسم­ها در یک سطر باشد.

به نام خداوند بخشایشگر مهربان؛ فرمانروای راستین آشکار. از بنده خوار، به سوی سرور بزرگوار؛ سلام بر محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و حسن و قائم، پیشوا و سرور ما، درودهای خداوند بر تمامی آنان باد. پروردگارا، به من سختی و ترس رسیده است، پس به حق محمد و خاندان محمد، سختی مرا برطرف کن، و ترس مرا ایمنی ده؛ و از تو به حق هر پیامبر و جانشین و انسان راستین و شهیدی درخواست می­کنم که بر محمد و خاندان محمد درود فرستی، ای مهربان­ترین مهربانان.

ای پیشوایان من، به سبب جایگاهی که برای شما در نزد خداوند وجود دارد، مرا شفاعت نمایید؛ به راستی که برای شما در نزد خداوند جایگاه برجسته­ای وجود دارد؛ و به من سختی رسیده است ای پیشوایان من، و خداوند مهربان­ترین مهربانان است؛ پس ای پروردگار، برای من چنین و چنان کن.(2)

سپس گفته است: و نیز برای آن، دعای زیر بر کاغذ نوشته شده و بر آب داده می­شود:

به نام خداوند بخشایشگر مهربان. از بنده خوار به سرور بزرگوار؛ پروردگارا، همانا به من سختی رسیده است و تو مهربان­ترین مهربانان هستی؛ به حق محمد و خاندان او، بر محمد و خاندان او درود فرست، و اندوهم را برطرف کن، و گرفتاری­ام را از من باز گشا، به خاطر رحمتی که داری، ای مهربان­ترین مهربانان.(3)

روایت4.

کتاب العتیق الغروی: نسخه نامه­ای که نوشته شده و با آن به سوی شهادتگاه سرورمان امیرالمؤمنین علی فرزند ابی­طالب، که بهترین درودها بر او باد، روی آورده می­شود:

ص: 236


1- . در کتاب البلد الامین در محل مورد نظر، به این نامه دست نیافتم؛ ولی آن را در المصباح، صفحه 403، با افزوده ای در پایان آن یافتم.
2- . البلد الامین: 157
3- . البلد الامین: 157

ثناؤه فی أمری متیقنا لإجابته تبارک و تعالی إیاک بإعطاء سؤلی و أنت یا مولای جدیر بتحقیق ظنی و تصدیق أملی فیک فی أمر کذا و کذا فیما لا طاقة لی بحمله و لا صبر لی علیه و إن کنت مستحقا له و لأضعافه بقبیح أفعالی و تفریطی فی الواجبات التی لله عز و جل فأغثنی یا مولای صلوات الله علیک عند اللهف و قدم المسألة لله عز و جل فی أمری قبل حلول التلف و شماتة الأعداء فبک بسطت النعمة علی و اسأل الله جل جلاله لی نصرا عزیزا و فتحا قریبا فیه بلوغ الآمال و خیر المبادی و خواتیم الأعمال و الأمن من المخاوف کلها فی کل حال إنه جل ثناؤه لما یشاء فعال و هو حسبی وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ فی المبدإ و المآل.

ثم تصعد النهر أو الغدیر و تعمد بعض الأبواب إما عثمان بن سعید العمروی أو ولده محمد بن عثمان أو الحسین بن روح أو علی بن محمد السمری فهؤلاء کانوا أبواب المهدی علیه السلام فتنادی بأحدهم یا فلان بن فلان سلام علیک أشهد أن وفاتک فی سبیل الله و أنک حی عند الله مرزوق و قد خاطبتک فی حیاتک التی لک عند الله عز و جل و هذه رقعتی و حاجتی إلی مولانا علیه السلام فسلمها إلیه فأنت الثقة الأمین ثم ارمها فی النهر أو البئر أو الغدیر تقضی حاجتک إن شاء الله (1).

بیان

الکتلة بالضم من التمر و الطین و غیره ما جمع ذکره الفیروزآبادی (2) و آیة العرش لعلها آیة السخرة کما صرح به فی البلد الأمین و ذکر فیه هاتین الرقعتین مثل ما ذکرنا و قد أسلفناهما فی کتاب الدعاء فی أبواب أدعیة الحاجات بأسانید مع تفسیرات و زیادات مع سائر رقاع الاستغاثات.

«3»

ثُمَّ قَالَ رَحِمَهُ اللَّهُ فِی الْبَلَدِ الْأَمِینِ، عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام: إِذَا کَانَ لَکَ حَاجَةٌ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی أَوْ خِفْتَ شَیْئاً فَاکْتُبْ فِی بَیَاضٍ بَعْدَ الْبَسْمَلَةِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِأَحَبِّ الْأَسْمَاءِ إِلَیْکَ وَ أَعْظَمِهَا لَدَیْکَ وَ أَتَقَرَّبُ وَ أَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ بِمَنْ أَوْجَبْتَ حَقَّهُ

ص: 235


1- 1. مصباح الکفعمیّ ص 405 و البلد الأمین ص 157.
2- 2. القاموس ج 4 ص 43.

ای امیرالمؤمنین، بنده تو، - فلانی فرزند فلانی. - به نام خداوند بخشایشگر مهربان؛ و سپاس فراوان، آن گونه که سزاوار اوست، برای خداوند که پروردگار جهانیان است، باد. و خداوند بر پیشوایان پاک و پاکیزه، پیامبرش محمد وخاندانش که انسان­هایی راستین و برجسته هستند، درود و سلام کامل بفرستد. و هیچ نیرو و توانی جز به سبب خداوند والامرتبه و بزرگ نیست؛ و خداوند برای ما بسنده است، و او حمایتگری نیکو، و تواناترین یاور، و روشن­ترین راهنما است. ای سرور و امام من، ای امیرالمؤمنین، خداوند بر تو و بر برادرت، فرستاده و پیامبرش، و دو فرزندت نواده­های بزرگوار پیامبر، دو پیشوای جوانان اهل بهشت، از میان تمام کسانی که خداوند آفریده است، و بر عروس تو، بتول پاک و وارسته، پیشوای زنان جهان، از میان تمام پیشینیان و پسینیان، درود فرستد؛ بر شما سلام باد.

ای سرور من، ای امیرالمؤمنین، آنچه را که در آن قرار گرفته­ام - از فلان وضعیت و فلان حالت، - به تو شکایت می­کنم؛ و به خاطر حقی که سرور تو بر تو دارد، و به حق برادرت محمد که پیامبر اوست، خداوند بر هر دوی شما درود فرستد، و به حق خودت و جایگاهی که از سوی خداوند داری، و به حق فرزندانت که امامان هدایت هستند، درود خداوند بر همه شما باد، و به حق زهرای وارسته، از تو درخواست می­کنم که برای من، در برطرف کردن آن مشکل من، و فراهم کردن وسیله گشایش آن، و بی­نیاز کردن از - فلان چیز - و باز گرداندنم به - فلان چیز، - در پیش خداوند بخشنده شفاعت نمایی؛ و در وجود خودم و فرزندانم و برادر و خواهر و همسرم، و هر چیزی مالکیت آن به دست من است، برکت قرار دهد؛ و بر من رحم کند و مرا بیامرزد، و از من خشنود گردد و مرا به شما ملحق نماید، و میان من و شما جدایی نیندازد، و مرا بر فرمانبرداری از شما، و دوست داشتن شما بمیراند، و فرزندان مرا مؤمن و معتقد به شما بیرون آورد، و مرا به دوستداران صمیمی و همه برادرانم برساند، و بر من و پدر و ماردم و خانواده و فرزندانم رحم کند، و از من و از آنان خشنود گردد، و بر من و آنان در قبرهایمان نور و روشنی، و گشادی و شادی وارد کند، و شروع به هر آنچه برای خودم و مردان و زنان مؤمن دعا کرده­ام، نماید.

خداوند آن را از تو درباره دوستدارت بپذیرد، و تو را در آن واسطه کند، و او را با تو محشور نماید، و میان تو و او جدایی نیندازد؛ و سپاس مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است؛ و هیچ نیرو و توانی جز به سبب خداوند والامرتبه و بزرگ نیست؛ بر زنده همیشگی توکل نموده­ام.

گواهی می­دهم که من دوستدار تو را دوست می­دارم، و از دشمنان تو، و هر کسی که به تو ستم نمود، و حق تو را به زور ستاند، و دیگری را بر تو مقدّم نمود، و آن کسی که تو را به شهادت رساند، به سوی خداوند بیزاری می­جویم؛ خدایا، پس این گواهی را برایم بنویس؛ و سلام بر تو، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار تو و بر اهل بیت با برکت، باد؛ خداوند برای ما بس است، و او نیکو حمایتگری است.

ص: 237

عَلَیْکَ بِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ الْأَئِمَّةِ علیهم السلام وَ تُسَمِّیهِمْ اکْفِنِی کَذَا وَ کَذَا ثُمَّ تَطْوِی الرُّقْعَةَ وَ تَجْعَلُهَا فِی بُنْدُقَةِ طِینٍ وَ تَطْرَحُهَا فِی مَاءٍ جَارٍ أَوْ بِئْرٍ فَإِنَّهُ تَعَالَی یُفَرِّجُ عَنْکَ (1).

ثُمَّ قَالَ وَ رُوِیَ عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: مَنْ قَلَّ عَلَیْهِ رِزْقٌ أَوْ ضَاقَتْ مَعِیشَتُهُ أَوْ کَانَتْ لَهُ حَاجَةٌ مُهِمَّةٌ مِنْ أَمْرِ دُنْیَاهُ وَ آخِرَتِهِ فَلْیَکْتُبْ فِی رُقْعَةٍ بَیْضَاءَ وَ یَطْرَحْهَا فِی الْمَاءِ الْجَارِی عِنْدَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ تَکُونُ الْأَسْمَاءُ فِی سَطْرٍ وَاحِدٍ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْمَلِکِ الْحَقِّ الْمُبِینِ مِنَ الْعَبْدِ الذَّلِیلِ إِلَی الْمَوْلَی الْجَلِیلِ سَلَامٌ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ جَعْفَرٍ وَ مُوسَی وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْقَائِمِ سَیِّدِنَا وَ مَوْلَانَا صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ رَبِّ مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَ الْخَوْفُ فَاکْشِفْ ضُرِّی وَ آمِنْ خَوْفِی بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَسْأَلُکَ بِکُلِّ نَبِیٍّ وَ وَصِیٍّ وَ صِدِّیقٍ وَ شَهِیدٍ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اشْفَعُوا لِی یَا سَادَاتِی بِالشَّأْنِ الَّذِی لَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ فَإِنَّ لَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ لَشَأْناً مِنَ الشَّأْنِ فَقَدْ مَسَّنِیَ الضُّرُّ یَا سَادَاتِی وَ اللَّهُ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فَافْعَلْ بِی یَا رَبِّ کَذَا وَ کَذَا(2).

ثُمَّ قَالَ: وَ مِنْهَا مَا یُکْتَبُ أَیْضاً عَلَی کَاغَذٍ وَ یُرْسَلُ فِی الْمَاءِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ مِنَ الْعَبْدِ الذَّلِیلِ إِلَی الْمَوْلَی الْجَلِیلِ رَبِّ إِنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اکْشِفْ هَمِّی وَ فَرِّجْ عَنِّی غَمِّی بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ (3).

«4»

ق، [الکتاب العتیق الغرویّ]: نُسْخَةُ رُقْعَةٍ تُکْتَبُ وَ یُوَجَّهُ بِهَا إِلَی مَشْهَدِ مَوْلَانَا أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ أَفْضَلُ السَّلَامِ:

ص: 236


1- 1. لم أعثر علی هذه الرقعة فی مظانها فی البلد الأمین و وجدتها فی المصباح ص 403 بزیادة فی آخرها فلیراجع.
2- 2. البلد الأمین ص 157.
3- 3. البلد الأمین ص 157.

روایت5.

کتاب العتیق الغروی: از عبدالله پسر جعفر حمیری روایت می­کند که گفته است: نزد سرورم ابی محمد حسن فرزند علی، امام عسکری صلوات الله علیه بودم. وقتی به پیش او وارد شدم، نامه از بن خرما، که از سوی بعضی دوستدارانش به او فرستاده شده بود، وجود داشت که در آن، از سنگینی آهن و بد حالی و سختگیری حاکم سخن رفته بود. حضرت به او نوشت: ای عبدالله، همانا خداوند عز و جل، بندگانش را امتحان می­کند تا صبر آنان را بیازماید، و به خاطر آن ثواب نیکوکاران را به او عطا کند؛ پس تو نیز صبر کن؛ و نامه­ای به خداوند عز و جل بنویس و آن را به شهادتگاه حسین فرزند علی صلوات الله علیه برسان و در پیش او، به سوی خداوند عز و جل بالا ببر و به جایی بینداز که هیچ کسی تو را نبیند؛ و در نامه بنویس:

به خداوند فرمانروای بسیار چیره، بسیار مهربان و منت گذارنده، دارای ارجمندی و بزرگواری، و دارای نعمت­های بزرگ، و بخشش­های فراوان، و داننده امور نهانی، و اجابت کننده دعاها، و رحم آورنده بر اشک چشم­ها، همان کسی که گفتارها او را سرگرم نکند، و صداها او را سرگردان نسازد، و هیچ خواب سبک و سنگین بر او عارض نگردد؛ از سوی بنده خوار بینوای نادار، درمانده ناتوان پناهنده؛ خدایا، تو خود سلام هستی، و سلام از سوی توست، و سلام به سوی تو باز می­گردد؛ مبارک و والامرتبه گشته­ای، ای دارنده ارجمندی و بزرگواری، و نعمت­های بزرگ، و بخشش­های فراوان؛ ای خدای من، به من و خانواده­ام سختی رسیده است، و تو رحم کننده­ترین رحم کنندگان، و مهربان­ترین مهربانان، و بخشنده­ترین بخشندگان، و داورترین داوران، و عادل­ترین جداکنندگان هستی.

خدایا، همانا من آهنگ در تو را نمودم، و در پیشگاه تو فرود آمدم، و به ریسمان تو چنگ زدم، و از تو فریادخواهی کردم، و به تو پناه آوردم؛ ای فریادرس فریاد خواهان، به فریاد من رس؛ ای پناه پناهندگان، به من پناه ده؛ ای خدای جهانیان، دست مرا بگیر؛ به راستی که زورگویان در زمین تو سر بر آورده­اند، و در شهرهای تو آشکار گشته­اند، و دینداران تو را به خدمت گرفته­اند، و به اموال عمومی مسلمانان دست انداخته­اند، و صاحبان حق را از حقوق خودشان که تو برایشان قرار داده­ای، باز داشته­اند، و آن را در امور بیهوده و ابزارهای خوشگذرانی صرف کرده­اند، و نعمت­های تو را کوچک شمرده­اند، و اولیای تو را تکذیب کرده­اند، و به زورگویی خودشان تسلط به دست آورده­اند تا کسانی را که تو خوار کرده­ای، عزتمند، و کسانی را که تو عزتمند نموده­ای، خوار کنند؛ و نیاز را از کسی که از آنان درخواست نماید، و سود را از کسی که از آنان نیکویی بخواهند، باز می­دارند؛ و تو ای سرور من، شنونده هر دعا، و رحم آورنده بر اشک چشم، و درگذرنده از هر لغزش، شنونده هر سخن پنهانی، و محل هر شکایت هستی؛ هیچ چیز از آنچه در آسمان­های برافراشته، و در زمین­های پست، و در میان این دو و در زیر خاک وجود دارد، بر تو پوشیده نیست.

ص: 238

عَبْدُکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ فُلَانُ بْنُ فُلَانٍ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ کَثِیراً کَمَا هُوَ أَهْلُهُ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی السَّادَةِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ مُحَمَّدٍ نَبِیِّهِ وَ آلِهِ الصَّادِقِینَ الْفَاضِلِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ أَقْوَی مُعِینٍ وَ أَهْدَی دَلِیلٍ یَا مَوْلَایَ وَ إِمَامِی یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ وَ عَلَی أَخِیکَ رَسُولِهِ وَ نَبِیِّهِ وَ ابْنَیْکَ السِّبْطَیْنِ الْفَاضِلَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ مِمَّنْ خَلَقَ اللَّهُ وَ عِرْسِکَ الْبَتُولِ الطَّاهِرَةِ الزَّکِیَّةِ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ عَلَیْکُمُ السَّلَامُ أَشْکُو إِلَیْکَ یَا مَوْلَایَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ مَا أَنَا فِیهِ مِنْ کَذَا وَ کَذَا وَ أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مَوْلَاکَ عَلَیْکَ وَ بِحَقِّ أَخِیکَ مُحَمَّدٍ نَبِیِّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکُمَا وَ بِحَقِّکَ وَ مَوْضِعِکَ مِنَ اللَّهِ وَ بِحَقِّ أَبْنَائِکَ أَئِمَّةِ الْهُدَی صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ أَجْمَعِینَ وَ بِحَقِّ الزَّهْرَاءِ الطَّاهِرَةِ أَنْ تَشْفَعَ لِی إِلَی اللَّهِ الْکَرِیمِ فِی کَشْفِ ذَلِکَ وَ تَفْرِیجِهِ وَ إِغْنَائِی عَنْ کَذَا وَ کَذَا وَ رَدِّی إِلَی کَذَا وَ کَذَا وَ أَنْ یُبَارِکَ لِی فِی نَفْسِی وَ وُلْدِی وَ أَخِی وَ أُخْتِی وَ زَوْجَتِی وَ مَا تَحْوِیهِ یَدِی وَ أَنْ یَرْحَمَنِی وَ یَغْفِرَ لِی وَ یَرْضَی عَنِّی وَ یُلْحِقَنِی بِکُمْ وَ لَا یُفَرِّقَ بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ وَ یُمِیتَنِی عَلَی طَاعَتِکُمْ وَ مُوَالاتِی إِیَّاکُمْ وَ یُخْرِجَ أَوْلَادِی مُؤْمِنِینَ قَائِلِینَ بِکُمْ وَ أَنْ یُبَلِّغَنِی مَحَابِّی فِی نَفْسِی وَ جَمِیعِ إِخْوَانِی وَ أَنْ یَرْحَمَنِی وَ وَالِدَیَّ وَ أَهْلِی وَ وُلْدِی وَ یَرْضَی عَنِّی وَ عَنْهُمْ وَ یُدْخِلَ عَلَیَّ وَ عَلَیْهِمْ فِی قُبُورِنَا الضِّیَاءَ وَ النُّورَ وَ الْفُسْحَةَ وَ السُّرُورَ وَ أَنْ یَبْتَدِئَ فِی کُلِّ مَا دَعَوْتُ لِنَفْسِی وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ سَمِعَ اللَّهُ ذَلِکَ مِنْکَ فِی وَلِیِّکَ وَ شَفَّعَکَ فِیهِ وَ حَشَرَهُ مَعَکَ وَ لَا فَرَّقَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ تَوَکَّلْتُ عَلَی الْحَیِّ الدَّائِمِ أُشْهِدُکَ أَنِّی أُوَالِی مَنْ وَالاکَ وَ أَبْرَأُ إِلَی اللَّهِ مِنْ أَعْدَائِکَ وَ مِمَّنْ ظَلَمَکَ وَ ابْتَزَّکَ حَقَّکَ وَ قَدَّمَ غَیْرَکَ عَلَیْکَ وَ مَنْ قَتَلَکَ اللَّهُمَّ فَاکْتُبْ لِی هَذِهِ الشَّهَادَةَ وَ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ أَهْلَ الْبَیْتِ الْمُبَارَکِ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ.

ص: 237

خدایا، من بنده تو و فرزند کنیز تو، و انسان خواری در میان آفریدگان تو، و شتابنده به سوی مهربانی تو، و امیدوار ثواب تو هستم؛ خدایا، همانا هر کسی که به سویش رفتم، مرا بر تو راهنمایی می­کرد، و مرا به سوی تو ارشاد می­نمود، و به آنچه پیش توست، تشویقم می­کرد؛ ای سرور من، و من امیدوارانه به سوی تو آمدم؛ پیشوای من، و من با آرزو آهنگ تو را نمودم؛ ای بهترین مورد آرزو، و ای بزرگوارترین آهنگ شده، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و آرزوی مرا بی­نصیب قرار نده، و امید مرا قطع مکن، و دعای مرا بپذیر، و بر زاری من رحم آور، ای فریادرس فریادخواهان، به فریاد من رس، ای پناه پناهندگان، مرا پناه ده، ای خدای جهانیان، دستم را بگیر، مرا هوشیار کن و نجاتم ده، و مرا موفق بدار و نگاهم دار.

خدایا، با آرزوی بزرگ، آهنگ تو را نمودم، و با امید گشاده، به تو امیدوار گشتم، پس آرزویم را بی­بهره قرار نده، و امیدم را قطع نکن؛ خدایا، به راستی که هیچ نیازخواهی از سوی تو بی­بهره بر نمی­گردد، و هیچ کامیابی از بخشش تو نمی­کاهد؛ ای پروردگار، ای پیشوا، ای سرور، ای تکیه­گاه، ای پناهگاه، ای حفظ کننده، ای نگاه دارنده، ای ایمنگاه، به فریاد من رس .

خدایا، تنها به تو امید بستم ای پیشوای من، و تنها بر تو تسلیم شدم ای سرور من، و درب تو را کوبیدم؛ پس بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و مرا با نومیدی و اندوهگین(1)

برمگردان، و مرا از کسانی که با نیکی خودت بر او بخشیدی، و با بخشش خودت بر او نعمت دادی، و با نعمت خودت بر او نیکی کردی، و بخشش­هایت را بر او فراوان ساختی، قرار ده؛ تو پناه و تکیه­گاه من هستی، تو دست­آویز و امید من هستی، برای من هیچ آرزویی جز تو، و هیچ امیدی غیر تو وجود ندارد.

خدایا، پس بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و با بخشش خود بر من نیکی کن، و با نیکی خودت بر من نعمت ده، و در مورد من آن گونه که تو خود سزاوار هستی رفتار کن، و در مورد من آن گونه که من سزاوار هستم رفتار نکن، ای سزاوار نگاه داشتن و آمرزیدن، و تو برای من از پدر و مادرم و تمام آفریدگان بهتر هستی.

خدایا، این داستان من است به سوی تو، و نه به سوی آفریدگان ؛ و نیاز من به توست، چرا که تو بهترین درخواست شونده، و عزتمندترین مورد امید هستی؛ خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و با نیکی خودت بر من مهربانی کن، و با بخشش و ایمنی خودت بر من منت بگذار، و دین مرا با توانگری محافظت کن، و امانت مرا با نگاه داشتن خودت مراقبت نما، و دل مرا به طاعت خودت، و زبانم را به یاد تو، و اعضای بدنم را به آنچه مرا به تو نزدیک می­سازد، مشغول ساز.

خدایا، قلبی دارای خشوع، و زبانی یاد کننده تو، و چشمی پایین افتاده، و باوری درست به من روزی کن،

ص: 239


1- . بی­بهره. خ ل
«5»

ق، [الکتاب العتیق الغرویّ] یُرْوَی عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیِّ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ مَوْلَایَ أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْعَسْکَرِیِّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ إِذْ وَرَدَتْ إِلَیْهِ رُقْعَةٌ مِنَ الْحَبْسِ مِنْ بَعْضِ مَوَالِیهِ یَذْکُرُ فِیهَا ثِقْلَ الْحَدِیدِ وَ سُوءَ الْحَالِ وَ تَحَامُلَ السُّلْطَانِ وَ کَتَبَ إِلَیْهِ یَا عَبْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَمْتَحِنُ عِبَادَهُ لِیَخْتَبِرَ صَبْرَهُمْ فَیُثِیبَهُمْ عَلَی ذَلِکَ ثَوَابَ الصَّالِحِینَ فَعَلَیْکَ بِالصَّبْرِ وَ اکْتُبْ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ رُقْعَةً وَ أَنْفِذْهَا إِلَی مَشْهَدِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ ارْفَعْهَا عِنْدَهُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ادْفَعْهَا حَیْثُ لَا یَرَاکَ أَحَدٌ وَ اکْتُبْ فِی الرُّقْعَةِ:

إِلَی اللَّهِ الْمَلِکِ الدَّیَّانِ الْمُتَحَنِّنِ الْمَنَّانِ ذِی الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ وَ ذِی الْمِنَنِ الْعِظَامِ وَ الْأَیَادِی الْجِسَامِ وَ عَالِمِ الْخَفِیَّاتِ وَ مُجِیبِ الدَّعَوَاتِ وَ رَاحِمِ الْعَبَرَاتِ الَّذِی لَا تَشْغَلُهُ اللُّغَاتُ وَ لَا تُحَیِّرُهُ الْأَصْوَاتُ وَ لَا تَأْخُذُهُ السِّنَاتُ مِنْ عَبْدِهِ الذَّلِیلِ الْبَائِسِ الْفَقِیرِ الْمِسْکِینِ الضَّعِیفِ الْمُسْتَجِیرِ اللَّهُمَّ أَنْتَ السَّلَامُ وَ مِنْکَ السَّلَامُ وَ إِلَیْکَ یَرْجِعُ السَّلَامُ تَبَارَکْتَ وَ تَعَالَیْتَ یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ وَ الْمِنَنِ الْعِظَامِ وَ الْأَیَادِی الْجِسَامِ إِلَهِی مَسَّنِی وَ أَهْلِیَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ وَ أَرْأَفُ الْأَرْأَفِینَ وَ أَجْوَدُ الْأَجْوَدِینَ وَ أَحْکَمُ الْحَاکِمِینَ وَ أَعْدَلُ الْفَاصِلِینَ اللَّهُمَّ إِنِّی قَصَدْتُ بَابَکَ وَ نَزَلْتُ بِفِنَائِکَ وَ اعْتَصَمْتُ بِحَبْلِکَ وَ اسْتَغَثْتُ بِکَ وَ اسْتَجَرْتُ بِکَ یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ أَغِثْنِی یَا جَارَ الْمُسْتَجِیرِینَ أَجِرْنِی یَا إِلَهَ الْعَالَمِینَ خُذْ بِیَدِی إِنَّهُ قَدْ عَلَا الْجَبَابِرَةُ فِی أَرْضِکَ وَ ظَهَرُوا فِی بِلَادِکَ وَ اتَّخَذُوا أَهْلَ دِینِکَ خَوَلًا وَ اسْتَأْثَرُوا بِفَیْ ءِ الْمُسْلِمِینَ وَ مَنَعُوا ذَوِی الْحُقُوقِ حُقُوقَهُمُ الَّتِی جَعَلْتَهَا لَهُمْ وَ صَرَفُوهَا فِی الْمَلَاهِی وَ الْمَعَازِفِ وَ اسْتَصْغَرُوا آلَاءَکَ وَ کَذَّبُوا أَوْلِیَاءَکَ وَ تَسَلَّطُوا بِجَبْرِیَّتِهِمْ لِیُعِزُّوا مَنْ أَذْلَلْتَ وَ یُذِلُّوا مَنْ أَعْزَزْتَ وَ احْتَجَبُوا عَمَّنْ یَسْأَلُهُمْ حَاجَةً أَوْ مَنْ یَنْتَجِعُ مِنْهُمْ فَائِدَةً وَ أَنْتَ مَوْلَایَ سَامِعُ کُلِّ دَعْوَةٍ وَ رَاحِمُ کُلِّ عَبْرَةٍ وَ مُقِیلُ کُلِّ عَثْرَةٍ سَامِعُ کُلِّ نَجْوَی وَ مَوْضِعُ کُلِّ شَکْوَی لَا یَخْفَی عَلَیْکَ مَا فِی السَّمَاوَاتِ الْعُلَی وَ الْأَرَضِینَ السُّفْلَی وَ مَا بَیْنَهُمَا وَ مَا تَحْتَ الثَّرَی.

ص: 238

تا زود رسیدن چیزی را که تو دیر انداخته­ای، و دیر رسیدن چیزی را که تو زود انداخته­ای، دوست نداشته باشم؛ ای پروردگار جهانیان، و ای مهربان­ترین مهربانان، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و دعای مرا بپذیر، و بر زاری من رحم آور، و بلا را از من باز دار، و دشمنان و هیچ رشک­بری را سرزنشگر من قرار نده، و هیچ نعمتی را که بر اندام من پوشانده­ای، از من نگیر، و مرا هرگز به اندازه چشم به هم زدنی به خودم وا مگذار؛ ای پروردگار جهانیان، و بر محمد پیامبر و خاندان او درود و سلام کامل فرست.

روایت6.

کتاب العتیق الغروی: دعایی که در کارهای مهم و سختی­ها بعد از نماز شب با آن دعا می­شود، به همراه نامه­ای که نوشته می­شود؛ و شرح آن، این گونه است: نیت را خالص نموده و شک را از ضمیر خودت دور کرده و نماز پایانی عشاء را می­خوانی، سپس دو رکعت به حالت نشسته می­خوانی و در رکعت اول، حمد و سوره واقعه، و در رکعت دوم، حمد و سوره «قل هو الله أحد» را می­خوانی؛ و سخن گفتن و حرف زدن را فرو می­گذاری، و به هیچ تسبیح و ذکر نمی­پردازی؛ وقتی وارد بستر شدی، تسبیح حضرت فاطمه علیها السلام را می­گویی، سپس با گفتن ذکر خدا، بر پهلوی راست می­خوابی تا اینکه به خواب فرو روی؛ و هر بار که بیدار شدی، خداوند عز و جل را با پاک شمردن و بزرگ داشتن، با هر ذکری که در ذهن تو بود، یاد می­کنی.

پس اگر ثلث آخر شب شد، برمی­خیزی و وضوی ناب می­گیری و هشت رکعت به صورت پیوسته نماز به جای می­آوری و در هر رکعت، حمد و پنج بار سوره «قل هو الله أحد» را می­خوانی؛ سپس دو رکعت به جای می­آوری که در رکعت اول، حمد و «سبح اسم ربک الأعلی» و در رکعت دوم، حمد و «قل یا أیها الکافرون» را می­خوانی. وقتی از آن دو فارغ شدی، بر می­خیزی و یک رکعت نماز وتر می­گزاری که در آن، حمد و «قل هو الله أحد» می­خوانی و با دعای وتر دعا می­کنی و قنوت را با خضوع و فروتنی و افتادگی، طولانی می­سازی.

پس وقتی از وتر فارغ شدی و سلام دادی، کامل برمی­خیزی و دست راستت را با نامه­ای که به دست خودتت و با شرحی که در ادامه برایت خواهم گفت، نوشته­ای، بالا می­بری، و سرت را برهنه کرده و دست چپت را بر کمر تکیه داده و می­گویی: «یا ربّ» تا اینکه نفس تو بریده گردد؛ و همین­طور «یا سیدی»، و همین­طور «یا مولای»؛ این جایگاه شخص گریزان نزار، خوار فروتن، بینوای نادار، بی­چیز کوچک، درمانده پناهنده­ای است که برای زدودن آنچه برایش پیش آمده است، کسی جز تو را نمی­یابد، و در آنچه او را در بر گرفته است،

ص: 240

اللَّهُمَّ إِنِّی عَبْدُکَ ابْنُ أَمَتِکَ ذَلِیلٌ بَیْنَ بَرِیَّتِکَ مُسْرِعٌ إِلَی رَحْمَتِکَ رَاجٍ لِثَوَابِکَ اللَّهُمَّ إِنَّ کُلَّ مَنْ أَتَیْتُهُ فَعَلَیْکَ یَدُلُّنِی وَ إِلَیْکَ یُرْشِدُنِی وَ فِیمَا عِنْدَکَ یُرَغِّبُنِی مَوْلَایَ وَ قَدْ أَتَیْتُکَ رَاجِیاً سَیِّدِی وَ قَدْ قَصَدْتُکَ مُؤَمِّلًا یَا خَیْرَ مَأْمُولٍ وَ یَا أَکْرَمَ مَقْصُودٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَی آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَا تُخَیِّبْ أَمَلِی وَ لَا تَقْطَعْ رَجَائِی وَ اسْتَجِبْ دُعَائِی وَ ارْحَمْ تَضَرُّعِی یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ أَغِثْنِی یَا جَارَ الْمُسْتَجِیرِینَ أَجِرْنِی یَا إِلَهَ الْعَالَمِینَ خُذْ بِیَدِی أَنْقِذْنِی وَ اسْتَنْقِذْنِی وَ وَفِّقْنِی وَ اکْفِنِی اللَّهُمَّ إِنِّی قَصَدْتُکَ بِأَمَلٍ فَسِیحٍ وَ أَمَّلْتُکَ بِرَجَاءٍ مُنْبَسِطٍ فَلَا تُخَیِّبْ أَمَلِی وَ لَا تَقْطَعْ رَجَائِی اللَّهُمَّ إِنَّهُ لَا یَخِیبُ مِنْکَ سَائِلٌ وَ لَا یَنْقُصُکَ نَائِلُ یَا رَبَّاهْ یَا سَیِّدَاهْ یَا مَوْلَاهْ یَا عِمَادَاهْ یَا کَهْفَاهْ یَا حِصْنَاهْ یَا حِرْزَاهْ یَا لَجَئَآهْ اللَّهُمَّ إِیَّاکَ أَمَّلْتُ یَا سَیِّدِی وَ لَکَ أَسْلَمْتُ مَوْلَایَ وَ لِبَابِکَ قَرَعْتُ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَا تَرُدَّنِی بِالْخَیْبَةِ مَحْزُوناً(1)

وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ تَفَضَّلْتَ عَلَیْهِ بِإِحْسَانِکَ وَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِ بِتَفَضُّلِکَ وَ جُدْتَ عَلَیْهِ بِنِعْمَتِکَ وَ أَسْبَغْتَ عَلَیْهِ آلَاءَکَ اللَّهُمَّ أَنْتَ غِیَاثِی وَ عِمَادِی وَ أَنْتَ عِصْمَتِی وَ رَجَائِی مَا لِی أَمَلٌ سِوَاکَ وَ لَا رَجَاءٌ غَیْرُکَ.

اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ جُدْ عَلَیَّ بِفَضْلِکَ وَ امْنُنْ عَلَیَّ بِإِحْسَانِکَ وَ افْعَلْ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ لَا تَفْعَلْ بِی مَا أَنَا أَهْلُهُ یَا أَهْلَ التَّقْوَی وَ أَهْلَ الْمَغْفِرَةِ وَ أَنْتَ خَیْرٌ لِی مِنْ أَبِی وَ أُمِّی وَ مِنَ الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ.

اللَّهُمَّ إِنَّ هَذِهِ قِصَّتِی إِلَیْکَ لَا إِلَی الْمَخْلُوقِینَ وَ مَسْأَلَتِی لَکَ إِذْ کُنْتَ خَیْرَ مَسْئُولٍ وَ أَعَزَّ مَأْمُولٍ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَعَطَّفْ عَلَیَّ بِإِحْسَانِکَ وَ مُنَّ عَلَیَّ بِعَفْوِکَ وَ عَافِیَتِکَ وَ حَصِّنْ دِینِی بِالْغِنَی وَ احْرُزْ أَمَانَتِی بِالْکِفَایَةِ وَ اشْغَلْ قَلْبِی بِطَاعَتِکَ وَ لِسَانِی بِذِکْرِکَ وَ جَوَارِحِی بِمَا یُقَرِّبُنِی مِنْکَ.

اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی قَلْباً خَاشِعاً وَ لِسَاناً ذَاکِراً وَ طَرْفاً غَاضّاً وَ یَقِیناً صَحِیحاً

ص: 239


1- 1. محروما خ ل.

جز به سوی تو باز نمی­ گردد؛ ای پیشوای من، من همان کسی هستم که تو خود دقیق می­شناسی، و به آنچه در من وجود دارد، آگاه هستی، که در عبادت تو جز به توفیق تو ناتوان هستم، و در سپاسگزاری از تو جز به یاری تو کم­کار هستم، به گناهم در این باره اقرار می­کنم، و به جرم خودم اعتراف می­نمایم، و درخواست می­کنم از من درگذری؛ پس بر محمد و خاندان او درود فرست، و در همین لحظه، همین لحظه، همین لحظه از سوی ما به او تحیت و سلام برسان، و به خاطر آنان ای خدا، در آنچه که پیش از این در مورد من اتفاق افتاده است، به من رو کن، و به سست پایگی­ام رحم آور، و دعای مرا بپذیر، به خاطر رحمتی که داری، ای مهربان­ترین مهربانان.

سپس گریه می-کنی یا حالت گریه به خود می­گیری و بعد از آن، با دیدگان فرو افتاده و در حالی که دستت با نامه به سوی آسمان بلند است، از دعا دست می­کشی؛ و باید در این حالت تنها باشی، و به گونه­ای که تا حد توان، هیچ کس تو را نبیند؛ و اگر طاقت آوردی تا دمیدن سپیده به همان حالت بمان؛ و اگر از آن حالت برگشتی و خسته شدی و صبر تو کم شد، پس سجده کن و گونه­هایت را بر خاک قرار ده، و انگشت سبابه راست خودت را به سوی آسمان بلند کن، و گونه­ات بر زمین باشد، و به پروردگارت پناه ببر و از او یاری بخواه و بگو:

ای پیشوای من، گناهانم مرا به نابودی کشانده­اند، و کارهای مهم مرا سرگردان ساخته­اند، و گرفتاری­ها بر آن(1)

احاطه کرده­اند، و امیدم در زدودن آن جز از تو، و اعتمادم به کسی که از تو رویگردان است، بریده گشته است؛ ای خدا و پیشوای من، پس با چشم مهربانی­ات به من نگاه کن، و با بخشندگی و نیکی خودت بر من ببخش، و در این شب مرا پناه ده، و این نامه­ام را بپذیر، و نیازم را برآورده ساز، و دعایم را اجابت فرما، و سرگردانی­ام را برطرف کن، و ناداری و تهیدستی را از من بردار، و مرا از سرزنش دشمنان، و نگون بخت شدن باز دار، و درخواست و نیازم را با بخشندگی و بزرگواری­ات به من عطا کن، ای سرور من؛ به راستی که تو نزدیک و اجابت کننده هستی .

و ترک چیزی را که پیش از این بر انجام آن عادت داشته­ای، به صورت راسخ و توبه­کنان نیت کن، که به راستی خداوند عز و جل، بزرگوارترین دعا شونده، و نزدیک­ترین اجابت کننده است.

متن نامه

به نام خداوند بخشایشگر مهربان. از سوی بنده خوار، پست نادار، گناهکار به خود جنایت کرده، در راه مانده، نیازخواه درمانده، اقرار کننده به گناهانش، ستم نموده به خودش، پناهنده به پروردگارش؛ به سوی سرور بزرگوار بزرگ، والامرتبه­ترین والامرتبه، پروردگار آسمان­ها و زمین­ها،

ص: 241


1- . بر من. خ ل ظ

حَتَّی لَا أُحِبَّ تَعْجِیلَ مَا أَخَّرْتَ وَ لَا تَقْدِیمَ مَا أَجَّلْتَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ وَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْتَجِبْ دُعَائِی وَ ارْحَمْ تَضَرُّعِی وَ کُفَّ عَنِّی الْبَلَاءَ وَ لَا تُشْمِتْ بِیَ الْأَعْدَاءَ وَ لَا حَاسِداً وَ لَا تَسْلُبْنِی نِعْمَةً أَلْبَسْتَنِیهَا وَ لَا تَکِلْنِی إِلَی نَفْسِی طَرْفَةَ عَیْنٍ أَبَداً یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ وَ آلِهِ وَ سَلِّمْ تَسْلِیماً.

«6»

ق، [الکتاب العتیق الغرویّ]: دُعَاءٌ یُدْعَی بِهِ فِی الْمُهِمَّاتِ وَ الشَّدَائِدِ بَعْدَ صَلَاةِ اللَّیْلِ مَعَ رُقْعَةٍ تُکْتَبُ وَ شَرْحُ الْحَالِ فِی ذَلِکَ تُخْلِصُ النِّیَّةَ وَ تُزِیلُ عَنْکَ الشَّکَّ فِی الطَّوِیَّةِ وَ تَعْمَلُ عَلَی أَنْ تُصَلِّیَ فَرِیضَةَ الْعِشَاءِ الْآخِرَةَ ثُمَّ تُصَلِّی الرَّکْعَتَیْنِ وَ أَنْتَ جَالِسٌ تَقْرَأُ فِی الْأُولَی الْفَاتِحَةَ وَ سُورَةَ الْوَاقِعَةِ وَ فِی الثَّانِیَةِ الْحَمْدَ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ تَدَعُ الْکَلَامَ وَ الْحَدِیثَ وَ لَا تَتَشَاغَلُ بِشَیْ ءٍ مِنَ (1) التَّسْبِیحِ وَ الذِّکْرِ فَإِذَا دَخَلْتَ فِی فِرَاشِکَ تُسَبِّحُ تَسْبِیحَ فَاطِمَةَ علیها السلام ثُمَّ تَضْطَجِعُ عَلَی جَانِبِکَ الْأَیْمَنِ وَ أَنْتَ تَذْکُرُ اللَّهَ إِلَی أَنْ یَغْشَاکَ النَّوْمُ وَ کُلَّمَا اسْتَیْقَظْتَ ذَکَرْتَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِالتَّقْدِیسِ وَ التَّعْظِیمِ وَ مَا یَحْضُرُکَ مِنَ الذِّکْرِ فَإِذَا کَانَ الثُّلُثُ الْأَخِیرُ قُمْتَ فَأَسْبَغْتَ الْوُضُوءَ وَ صَلَّیْتَ ثَمَانَ رَکَعَاتٍ مُتَّصِلَاتٍ تَقْرَأُ فِی رَکْعَةٍ فَاتِحَةَ الْکِتَابِ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ خَمْسِینَ مَرَّةً ثُمَّ تُصَلِّی اثْنَتَیْنِ تَقْرَأُ فِی الْأُولَی الْحَمْدَ وَ سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَی وَ فِی الثَّانِیَةِ الْحَمْدَ وَ قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ فَإِذَا فَرَغْتَ مِنْهُمَا قُمْتَ فَصَلَّیْتَ رَکْعَةَ الْوَتْرِ تَقْرَأُ فِیهَا الْحَمْدَ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ تَدْعُو بِدُعَاءِ الْوَتْرِ وَ تُطِیلُ الْقُنُوتَ بِخُشُوعٍ وَ تَضَرُّعٍ وَ اسْتِکَانَةٍ فَإِذَا فَرَغْتَ مِنَ الْوَتْرِ وَ سَلَّمْتَ قُمْتَ قِیَاماً فَرَفَعْتَ یَدَکَ الْیُمْنَی بِرُقْعَةٍ کَتَبْتَهَا بِخَطِّکَ عَلَی مَا أَشْرَحُ لَکَ وَ کَشَفْتَ رَأْسَکَ وَ اعْتَمَدْتَ بِالْیَدِ الْیُسْرَی عَلَی ظَهْرِکَ وَ تَقُولُ یَا رَبِّ حَتَّی یَنْقَطِعَ النَّفَسُ مِنْکَ یَا سَیِّدِی کَذَلِکَ یَا مَوْلَایَ کَذَلِکَ هَذَا مَقَامُ الْعَائِذِ الضَّارِعِ الذَّلِیلِ الْخَاشِعِ الْبَائِسِ الْفَقِیرِ الْمِسْکِینِ الْحَقِیرِ الْمُسْتَکِینِ الْمُسْتَجِیرِ الَّذِی لَا یَجِدُ لِکَشْفِ مَا بِهِ غَیْرَکَ وَ لَا یَرْجِعُ فِیمَا قَدْ أَحَاطَ بِهِ

ص: 240


1- 1. سوی ظ.

صاحب اختیار امور، و داننده نهان­ها، کسی که نه مخالفی برایش وجود دارد، و نه همتایی برایش هست، و نه همسر و نه فرزندی دارد، یکتای بی­نیازی است که نه زاده و نه زاییده شده است، و نه برای او همتایی وجود دارد.

با افتادگی و فروتنی می­گویم؛ پروردگارا، بدی نمودم و به خودم ستم کردم، پس بر محمد و خاندان او درود فرست، و از من درگذر، و اشتباه مرا بیامرز، و از لغزش­های من درگذر، و با بخشش و بزرگی خودت دست مرا بگیر؛ سپس می­گویم ای بزرگوارترین بزرگواران، ای هدف خواهندگان، ای اجابت کننده دعای درماندگان، ای برطرف کننده از گرفتاران، ای مهربان­ترین مهربانان.

ای خدای من و پیشوای من، من بنده تو، فرزند بنده تو، فرزند کنیز تو - فلانی فرزند فلانی - هستم، مرا در حالی که کوچک بودم به وجود آوردی، و در حالی که تهیدست بودم توانگر ساختی، و در حالی که پست بودم بالا بردی، و در حالی که شکسته بودم به هم رساندی، و به وسیله آنچه که تو سزاوار آن، و نسبت به آن، از من آگاه­تر هستی، بر من نعمت دادی؛ مرا به وجود آوردی، و به عزت و بزرگواری­ات سوگند که از روی بزرگواری در آزمودن بود؛ و بعد از اندک بودن، به من زندگی دادی؛ و نعمت را بر من فرو ریختی؛ و منت را بر من واجب گرداندی؛ و بیشتر از آرزویم را به من رساندی تا مرا بیازمایی و از میزان سپاسگزاری­ام، و مقدار تلاش و فرمانبرداری­ام، و اقرار و پشیمانی­ام آگاه گردی؛ و این به خاطر بخشش تو بر من، و تأکیدی بر حجت تو در نزد من بود؛ ولی من حق نعمت تو را انکار کردم؛ و نعمت­های فراوان تو در کنار خودم را فراموش نمودم، و نادانی و نابینایی مرا تا ارتکاب لغزش­ها و اشتباهات پیش برد؛ تا اینکه در بیراهی پرتگاه افتادم؛ و با کم­کاری و نابینایی دگرگون گشتم؛ و راه کسی که سرگردان و سرکش گشته است، را پیمودم؛ و بدی مرتکب شدم و در نتیجه آن، چیزی را که مخفی می­کردم، به من پیوست و پوشش از من برداشته شد؛ و من بعد از نیکی کامل تو، و نعمت­های پیاپی، و پوشاندن زیبای تو، و نگاه داشتن کامل تو، به حالت نومیدی و درماندگی افتادم.

ای خدا و پیشوا و سرور من، حال من با لغزش­ها دگرگون شده، و عقلم ناپدید گشته، و آشفتگی­ام رخ نموده، و بیچارگی­ام گسترش یافته، و تهیدستی­ام زبانزد شده، و امیدهایم از آفریدگان بریده گشته است؛ و تو باز گردنده به سوی گناهکاران با نعمت­ها، و دهنده از روی نیکی و منت بر بدکرداران هستی؛ و این از روی بخشش و عطای تو، و ارزانی داشتن و بزرگی توست، و تو عهده­دار به پایان رساندن آن چیزی که در مورد کارم شروع کرده­ای، از سوی من هستی؛ و چه بسا نیکی­هایی که در پیش من ارزانی داشتی؛ ولی من به خودم ستم کردم، و در کارم زیاده روی نمودم، و در به جای آوردن حق تو در نزد من، کوتاهی نمودم، و من از تو به تو پناه می­آورم، و از محروم شدن و پیشامد بد، از تو به خودت می­گریزم؛ در پذیرفتن من و گذشتن از من، و تمام کردن نعمت­هایی که بر من بخشیدی و نیکو ساختن آن،

ص: 242

إِلَی سِوَاکَ سَیِّدِی أَنَا مَنْ قَدْ عَلِمْتَ وَ فِیَّ مَا عَرَفْتَ مِنْ ضَعْفِی عَنْ عِبَادَتِکَ إِلَّا بِتَوْفِیقِکَ وَ تَقْصِیرِی عَنْ شُکْرِکَ إِلَّا بِعَوْنِکَ أُقِرُّ بِذَنْبِی فِی ذَلِکَ وَ أَعْتَرِفُ بِجُرْمِی وَ أَسْأَلُ الصَّفْحَ عَنِّی فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَبْلِغْهُمْ السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ عَنِّی أَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَ السَّلَامِ وَ اقْبَلْنِی بِهِمْ اللَّهُمَّ عَلَی مَا کَانَ مِنِّی وَ ارْحَمْ ضَعْفَ رُکْنِی وَ اسْتَجِبْ دُعَائِی بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ ثُمَّ تَبْکِی أَوْ تَبَاکَی ثُمَّ تُمْسِکُ عَنِ الدُّعَاءِ وَ أَنْتَ بِطَرْفٍ خَاشِعٍ وَ یَدُکَ بِالرُّقْعَةِ مَرْفُوعَةٌ نَحْوَ السَّمَاءِ وَ لْتَکُنْ فِی ذَلِکَ خَالِیاً وَحْدَکَ وَ بِحَیْثُ لَا یَرَاکَ أَحَدٌ إِنِ اسْتَطَعْتَ وَ کُنْ کَذَلِکَ إِلَی أَنْ یَلُوحَ الْفَجْرُ إِنْ أَطَقْتَ وَ إِنْ نَکَلْتَ (1) عَنْ ذَلِکَ وَ أَعْیَیْتَ وَ قَلَّ صَبْرُکَ فَاسْجُدْ وَ عَفِّرْ خَدَّیْکَ وَ ارْفَعْ سَبَّابَتَکَ الْیُمْنَی وَ خَدُّکَ عَلَی الْأَرْضِ وَ اسْتَجِرْ بِرَبِّکَ وَ اسْتَغِثْ بِهِ وَ قُلْ سَیِّدِی أَوْبَقَتْنِی الذُّنُوبُ وَ حَیَّرَتْنِی الْخُطُوبُ وَ أَحْدَقَتْ بِهِ (2)

الْکُرُوبُ وَ انْقَطَعَ رَجَائِی فِی کَشْفِ ذَلِکَ إِلَّا مِنْکَ وَ ثِقَتِی لِمَنْ تَنْصَرِفُ عَنْکَ إِلَهِی وَ سَیِّدِی فَانْظُرْ بِعَیْنِ رَأْفَتِکَ إِلَیَّ وَ جُدْ بِجُودِکَ وَ إِحْسَانِکَ عَلَیَّ وَ أَجِرْنِی فِی لَیْلَتِی وَ اقْبَلْ قِصَّتِی وَ اقْضِ حَاجَتِی وَ اسْتَجِبْ دَعْوَتِی وَ اکْشِفْ حَیْرَتِی وَ أَزِلِ الْفَقْرَ وَ الْفَاقَةَ عَنِّی وَ أَعِذْنِی مِنْ شَمَاتَةِ الْأَعْدَاءِ وَ دَرَکِ الشَّقَاءِ وَ أَعْطِنِی سُؤْلِی وَ مَسْأَلَتِی بِجُودِکَ وَ کَرَمِکَ یَا مَوْلَایَ إِنَّکَ قَرِیبٌ مُجِیبٌ وَ انْوِ تَرْکَ شَیْ ءٍ مِمَّا أَنْتَ عَلَیْهِ بِنِیَّةِ مُقْلِعٍ مُنِیبٍ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَکْرَمُ مَدْعُوٍّ وَ أَقْرَبُ مُجِیبٍ نُسْخَةُ الرُّقْعَةِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ مِنَ الْعَبْدِ الذَّلِیلِ الْحَقِیرِ الْفَقِیرِ الْمُذْنِبِ الْجَانِی عَلَی نَفْسِهِ الْمُنْقَطَعِ بِهِ السَّائِلِ الْمُسْتَکِینِ الْمُقِرِّ بِذُنُوبِهِ الظَّالِمِ لِنَفْسِهِ الْمُسْتَجِیرِ بِرَبِّهِ إِلَی الْمَوْلَی الْکَرِیمِ الْعَظِیمِ الْعَلِیِّ الْأَعْلَی رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ

ص: 241


1- 1. کللت خ ل.
2- 2. بی خ ل ظ.

و زدودن درماندگی و ناداری و بیچارگی از من، و آشفتگی و گرفتاری، از تو به خودت دست­آویز می­گردم، تا اینکه حالم به زیباترین حال و پرنعمت ترین زمانی که بر من بود، جریان یابد.

پروردگارا، اگر گناهانم چهره(1) مرا نزد تو کهنه و پوسیده ساخته، و حال مرا دگرگون کرده است، پس من از تو درخواست می­کنم و به تو روی می­آورم، و به سوی تو دست­آویز می­گردم، و به تو نزدیکی می­جویم، و از تو شفاعت می­خواهم، و تو را قسم می­دهم، ای کسی که هیچ خوانده شده ای جز او، و هیچ پروردگاری غیر از او وجود ندارد، به احترام جایگاه پیشوای ما، فرستاده­ات محمد، و به احترام جایگاه اولیائت، و برگزیدگان و وارستگانت، و دوستدارانت از میان آفریدگانت، علی امیرالمؤمنین و فاطمه، و حسن و حسین، و علی فرزند حسین، و محمد فرزند علی، و جعفر فرزند محمد، و موسی فرزند جعفر، و علی فرزند موسی، و محمد فرزند علی، و علی فرزند محمد، و حسن فرزند علی، و واپسین جانشین راستین نیک صاحب زمان تو، و برپا خیزنده با حجت و فرمان تو، و چشم تو در میان بندگان، و از فرزندان پیامبرت، که درودهای تو بر همه آنان، و سلام و رحمت و برکت­های خالص تو نثار آنان باد.

و به خاطر حق تو بر آنان، و حقی که برای آنان بر عهده خودت، و بر عهده تمام آفریدگانت قرار داده ای، از تو درخواست می­کنم که بر همه آنان درود فرستی، و در همین لحظه، همین لحظه سلام مرا به آنان برسانی و به خاطر آنان گرفتاری را از من بزدایی، و به خاطر آنان اندوه مرا برطرف کنی، و به خاطر آنان مرا از سرگردانی، به سوی راحتی و گشایش و رهایی و ایمنی خودت بیرون آوری، و آن گناهانم را که مرا به این روز انداخته است، بیامرزی، و دستم را بگیری، و از من درگذری، آن­گونه که به واسطه آن تو را دیدار کنم و تو از من خشنود باشی، و کاری را که از روی نیکی به من، و کامل کردن نعمت در پیش من، درباره من آغازیده­ای و مراقبت از من را تا زمانی که مرا باقی داشته­ای، به فرجام رسانی؛ و آن اسبابی که درهایش به رویم بسته شده، بگشایی؛ و در نتیجه، در همین لحظه، همین لحظه، همین لحظه از سوی خودت روزی گسترده گسترده گسترده، فراوان فراوان فراوان، حلال پاکیزه، بدون اینکه با سختی یا سیاهی، یا با منت یکی از آفریدگانت همراه باشد، بلکه از گسترده­ای از بخشش­های فراوان تو، و خزانه­های بزرگ تو در زمین و آسمانت باشد، به من ببخشی.

پس، از بخشش تو درخواست می­کنم؛ پس بر محمد و خاندان او درود فرست، و در رساندن آن به من همراه با آسانی و ایمنی و نعمت و سلامت و فرجامی نیکو، شتاب کن؛ و پرداخت تمام بدهی­هایم، و سامان تمام کارهایم را سریع­تر و سریع­تر و بدون درنگ، برایم آسان ساز؛ و اختیار مرا در فرمانبرداری از خودت، و فرمانبرداری محمد و خاندان او، که درودهای تو بر آنان باد، در آنچه به من می­ بخشی، به دست گیر؛ و آن را برای من و در پیش من تا زمانی که مرا نگاه داشته­ای، نگاه دار؛

ص: 243


1- . جایگاهم. خ ل

مَالِکِ الْأُمُورِ وَ عَلَّامِ الْغُیُوبِ مَنْ لَا ضِدَّ لَهُ وَ لَا نِدَّ لَهُ وَ لَا صَاحِبَةَ وَ لَا وَلَدَ لَهُ الْأَحَدِ الصَّمَدِ الَّذِی لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ أَقُولُ بِخُضُوعٍ وَ خُشُوعٍ رَبِّ عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسِی فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اعْفُ عَنِّی وَ اغْفِرْ خَطَائِی وَ اصْفَحْ عَنْ زَلَلِی وَ خُذْ بِیَدِی بِجُودِکَ وَ مَجْدِکَ ثُمَّ أَقُولُ یَا أَکْرَمَ الْأَکْرَمِینَ یَا غَایَةَ الطَّالِبِینَ یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ یَا مُنَفِّسُ عَنِ الْمَکْرُوبِینَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ إِلَهِی وَ سَیِّدِی أَنَا عَبْدُکَ ابْنُ عَبْدِکَ ابْنُ أَمَتِکَ فُلَانُ بْنُ فُلَانٍ أَنْشَأْتَنِی وَ کُنْتُ صَغِیراً وَ أَغْنَیْتَنِی وَ کُنْتُ فَقِیراً وَ رَفَعْتَنِی وَ کُنْتُ حَقِیراً وَ جَبَرْتَنِی وَ کُنْتُ کَسِیراً وَ مَنَنْتَ عَلَیَّ بِمَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّی نَأَشْتَنِی وَ عِزَّتِکَ وَ جَلَالِکَ مِنَ الْمِحْنَةَ تَکَرُّماً وَ نَعَشْتَنِی بَعْدَ قِلَّةٍ وَ أَسْبَغْتَ عَلَیَّ النِّعْمَةَ وَ أَوْجَبْتَ عَلَیَّ الْمِنَّةَ وَ بَلَّغْتَنِی فَوْقَ الْأُمْنِیَّةِ لِتَبْلُوَنِی فَتَعْرِفَ شُکْرِی وَ مِقْدَارَ سَعْیِی وَ طَاعَتِی وَ إِقْرَارِی وَ إِنَابَتِی أَخْذاً بِالْفَضْلِ عَلَیَّ وَ تَأْکِیداً لِلْحُجَّةِ فِیمَا لَدَیَّ فَجَحَدْتُ حَقَّ نِعْمَتِکَ وَ نَسِیتُ مَا عِنْدِی مِنْ مِنَنِکَ وَ قَادَنِی الْجَهْلُ وَ الْعَمَی إِلَی رُکُوبِ الزَّلَلِ وَ الْخَطَاءِ حَتَّی وَقَعْتُ فِی غَوَایَةِ الرَّدَی وَ تَبَدَّلَتْ بِالتَّقْصِیرِ وَ الْعَمَی وَ رَکِبْتُ طَرِیقَ مَنْ حَارَ وَ طَغَا وَ رَکِبْتُ فَحَلَّ بِی مَا کُنْتَ أَخَفْتَنِی وَ بَرِحَ مِنِّی الْخَفَاءُ وَ صِرْتُ إِلَی حَالِ الْبُؤْسِ وَ الضَّرَّاءِ بَعْدَ إِحْسَانِکَ الْکَامِلِ وَ نِعْمَتِکَ الْمُتَرَادِفَةِ وَ سَتْرِکَ الْجَمِیلِ وَ صِیَانَتِکَ التَّامَّةِ إِلَهِی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلَایَ فَقَدْ تَغَیَّرَ بِالزَّلَلِ حَالِی وَ کُسِفَ بَالِی وَ ظَهَرَ اخْتِلَالیِ وَ شَاعَتْ فَاقَتِی وَ شُهِرَ فَقْرِی وَ انْقَطَعَتْ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ آمَالِی وَ أَنْتَ الْعَائِدُ عَلَی الْعَاصِینَ بِالنِّعَمِ وَ الْآخِذُ عَلَی الْمُسِیئِینَ بِالْإِحْسَانِ وَ الْمِنَنِ فَضْلًا مِنْکَ وَ طَوْلًا وَ جُوداً وَ مَجْداً وَ وَلِیٌّ بِإِتْمَامِ مَا ابْتَدَأْتَ فِی أَمْرِی مِنِّی وَ رَبِّ مَا أَسْدَیْتَ مِنْ مَعْرُوفِکَ عِنْدِی فَقَدْ ظَلَمْتُ نَفْسِی وَ فَرَّطْتُ فِی أَمْرِی وَ قَصَّرْتُ فِی حَقِّکَ عِنْدِی وَ أَنَا عَائِذٌ مِنْکَ بِکَ وَ هَارِبٌ إِلَیْکَ عَنْکَ مِنَ الْحِرْمَانِ وَ سُوءِ الْقَضَاءِ مُتَوَسِّلٌ بِکَ إِلَیْکَ فِی قَبُولِی وَ الصَّفْحِ عَنِّی وَ إِتْمَامِ مَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیَّ وَ إِصْلَاحِهِ لِی

ص: 242

صبحی را برایم پیش آور که در آن، رستگاری و نیکویی و موفقیت کامل، و رهایی سریع، برایم وجود داشته باشد؛ ای کسی که خزانه­های هر کلیدی به دست اوست؛ به راستی که تو بر هر چیزی توانایی؛ و هر کاری را که بخواهی، واقع می­شود؛ و هیچ نیرو و توانی جز به سبب خداوند والانرتبه بزرگ نیست؛ و درود بر فرستاده­اش و خاندان پاک و برگزیده و نیک او، و بر جبرئیل و میکائیل، و همه فرشتگان نزدیکی­یافته، و پیامبران و فرستادگان و امامان پاک؛ درود خداوند بر آنان باد؛ و هر چیزی که خداوند خواسته است، واقع شده است؛ و او بهترین آمرزندگان است؛ و خداوند برای ما بسنده است و او نیکو حمایتگری است.

سپس نامه را گرفته و در دریا یا رودخانه­ای می­اندازی، خداوند نیازهای تو را برآورده کرده و مشکل تو را برطرف می­کند؛ إن شاء الله عز و جل.

روایت7.

کتاب العتیق الغروی: متن نامه­ای که در هنگام کارهای مهم به خداوند سبحان نوشته می­شود.

از امام باقر علیه السلام روایت شده است که فرمود: هرگاه کار مهمی برایت پیش آمد و تو را نگران ساخت، یا نیازی برایت پدیدار گشت که خداوند سبحان حقیقت آن را می­داند، و گفتار درباره آن را تصدیق نمود، که او به نهان­ها، و امور پوشیده آگاه است، پس خودت را پایزه کن، و روز پنج­شنبه را روزه بگیر، به صبح جمعه که رسیدی، آنچه را که به تو می­گویم، در نامه­ای با مداد یا مرکب بنویس و برگه را بپیچ، و آن را به دریا بینداز. پس رو به قبله بایست و اسم خداوند عز و جل جلاله را بر زبان آور، و بر رسول خدا صلی الله علیه و آله و خاندان پاک او درود بفرست و بگو: خداوند برای همه چیز، کافی است؛ و آن را در دریا بینداز، که خداوند بزرگ نیاز تو را برآورده ساخته و تو را با قدرت خودش نگاه می­دارد.

سوره حمد، و آیة الکرسی تا عبارت «هم فیها خالدون»، و «الم الله لا إله إلا هو الحیّ القیّوم» تا عبارت «وَقودُها النّار»، و «قل اللّهم مالکَ المُلک» تا عبارت «بغَیر حساب»، و «إنَّ ربَّکم اللهُ الّذی خلق السَّموات و الأرضَ» تا عبارت «قریبٌ من المحسنین»، و «لقد جائکم رسولٌ من أنفسکم» تا عبارت «ربّ العرشِ العظیم»، و «قل ادعوا الله أو ادعوا الرَّحمن» تا عبارت «و کبِّره تکبیراً» را می­نویسی.

سپس می­نویسی: خداوند بزرگ­تر است، خداوند بزرگ­تر است، هیچ خدایی جز الله وجود ندارد و خداوند بزرگ­تر است، خداوند بزرگ­تر است، و سپاس مخصوص خداوند پروردگار جهانیان است؛ و طه، قرآن را بر تو نازل نکردیم تا به رنج افتی - تا عبارت - نام­های نیکو به او اختصاص دارد؛ ای الله،

ص: 244

وَ کَشْفِ الضُّرِّ وَ الْفَقْرِ وَ الْفَاقَةِ عَنِّی وَ الْإِخْلَالِ وَ الْبَلْوَی حَتَّی یَجْرِیَ حَالِی عَلَی أَجْمَلِ حَالٍ وَ أَسْبَغِ نِعْمَةٍ کَانَتْ عَلَیَّ فِی وَقْتٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ یَا رَبِّ إِنْ کَانَتْ ذُنُوبِی أَخْلَقَتْ وَجْهِی (1)

عِنْدَکَ وَ غَیَّرَتْ حَالِی فَإِنِّی أَسْأَلُکَ وَ أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ وَ أَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ وَ أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ وَ أَسْتَشْفِعُ إِلَیْکَ وَ أُقْسِمُ عَلَیْکَ یَا مَنْ لَا مَسْئُولَ غَیْرُهُ وَ لَا رَبَّ سِوَاهُ بِجَاهِ سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ رَسُولِکَ وَ بِجَاهِ أَوْلِیَائِکَ وَ خِیَرَتِکَ وَ أَصْفِیَائِکَ وَ أَحِبَّائِکَ مِنْ خَلْقِکَ عَلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ الْخَلَفِ الصِّدْقِ الصَّالِحِ صَاحِبِ زَمَانِکَ وَ الْقَائِمِ بِحُجَّتِکَ وَ أَمْرِکَ وَ عَیْنِکَ فِی عِبَادِکَ مِنْ وُلْدِ نَبِیِّکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ وَ سَلَامُکَ وَ رَحْمَتُکَ وَ بَرَکَاتُکَ خَالِصاً وَ أَسْأَلُکَ بِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ وَ بِالْحَقِّ الَّذِی جَعَلْتَهُ لَهُمْ عَلَیْکَ وَ عَلَی جَمِیعِ خَلْقِکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ وَ تُبَلِّغَهُمْ سَلَامِی السَّاعَةَ السَّاعَةَ وَ تَکْشِفَ بِهِمْ ضُرِّی وَ تُفَرِّجَ بِهِمْ هَمِّی وَ تُخْرِجَنِی بِهِمْ عَنْ حَیْرَتِی إِلَی رَوْحِکَ وَ فَرَجِکَ وَ خَلَاصِکَ وَ عَافِیَتِکَ وَ أَنْ تَغْفِرَ ذُنُوبِیَ الَّتِی أَصَارَتْنِی إِلَی مَا أَنَا فِیهِ وَ أَنْ تَأْخُذَ بِیَدِی وَ تَعْفُو عَنِّی عَفْواً أَلْقَاکَ بِهِ وَ أَنْتَ مِنِّی رَاضٍ وَ تُتِمَّ مَا ابْتَدَأْتَ بِهِ مِنْ أَمْرِی إِحْسَاناً إِلَیَّ وَ تَکْمِیلًا لِلنِّعْمَةِ عِنْدِی وَ حِرَاسَةً لِی مَا أَبْقَیْتَنِی وَ تُفَتَّحَ مَا انْغَلَقَ مِنْ أَسْبَابِی فَتَرْزُقَنِی السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ مِنْکَ رِزْقاً وَاسِعاً وَاسِعاً وَاسِعاً صَبّاً صَبّاً صَبّاً حَلَالًا طَیِّباً مِنْ غَیْرِ کَدٍّ وَ لَا کَدَرٍ وَ لَا مِنَّةٍ مِنْ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ إِلَّا سَعَةً مِنْ عَطَایَاکَ السَّابِغَةِ وَ خَزَائِنِکَ الْعَظِیمَةِ فِی سَمَائِکَ وَ أَرْضِکَ فَمِنْ فَضْلِکَ أَسْأَلُ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ عَجِّلْ ذَلِکَ عَلَیَّ فِی یُسْرٍ مِنْکَ وَ عَافِیَةٍ وَ نِعْمَةٍ وَ سَلَامَةٍ وَ حَمِیدِ عَاقِبَةٍ وَ سَهِّلْ لِی قَضَاءَ دُیُونِی کُلِّهَا وَ صَلَاحَ شُئُونِی کُلِّهَا عَاجِلًا عَاجِلًا غَیْرَ آجِلِ وَ خُذْ بِنَاصِیَتِی إِلَی الْعَمَلِ بِطَاعَتِکَ وَ طَاعَةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِمُ فِیمَا تَهَبُهُ لِی وَ احْرُسْهُ عَلَیَّ وَ عِنْدِی مَا أَبْقَیْتَنِی وَ أَقْبِلْ عَلَیَ

ص: 243


1- 1. جاهی خ ل.

ای الله، ای الله؛ ای پناهگاه من هنگامی که راه­ها برایم تنگ شود، و ناراحتی­هایم بزرگ گردد، و توانم کاسته شود، و چاره­ام ضعیف گردد، و بیچارگی­ام افزون شود، و گمانم بد شود، و دلم نومید گردد، و از اداره کردن شرایطم ناتوان گردد، و در کارم سرگردان شود؛ مرا آن گونه که خواستی آفریدی، در حالی که از آفرینش من بی­نیاز بودی؛ پس بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و اندوهم را بگشا، و ناراحتی­ام را برطرف کن، و عذاب دلم را از بین ببر، و این بدی حال مرا که می­بینی دگرگون ساز، و بیم مرا ایمنی ده، و دشواری کار مرا آسان ساز، و در کار من برایم راه بیرون شدنی قرار ده، و مرا از جایی که گمان نمی­برم روزی رسان، که به راستی تو بر آن توانا هستی، ای زنده کننده استخوان­هایی که پوسیده شده­اند.

سپس می­نویسی: از بنده خوار، به سوی سرور بزرگوار، خداوندی که هیچ خدایی جز او نیست، زنده پاینده، همیشگی پایدار، دیرینه بدون آغاز و پایان، نوآفرین آسمان­ها و زمین، و پدیدآورنده و روشنایی آن دو، دارای ارجمندی و بزرگواری، و اسم­های بزرگ است؛ و سلام بر آل یاسین در میان جهانیان، محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و حسن و حجت تو بر آفریدگانت باد، ای پروردگار.

خدایا، همانا من از تو درخواست می­کنم، چرا که تو به راستی خدا و آفریدگار من، و خدای پیشینیان و پسینیان هستی و هیچ خدایی جز تو، و هیچ معبودی غیر از تو وجود ندارد؛ به حق این اسم­هایی که اگر با آنها خوانده شوی، اجابت می­کنی، و اگر با آنها مورد درخواست واقع شوی، عطا می­کنی، به تو روی می­آورم که بر همه آنان درود فرستی، و در مورد من چنین و چنان کنی - و نیاز خودت را در برگه می­نویسی، - و بر محمد و خاندان محمد درود فرستی، و رحمت خدا و برکت­هایش بر اهل بیت، و بر یاران گرامی و برگزیده محمد، کسانی که نه تغییر دادند و نه جایگزین ساختند، باد؛ و هیچ نیرو و توانی جز به سبب خداوند والامرتبه بزرگ نیست؛ و خداوند برای ما بسنده است، و نیکو حمایتگری است.

توضیح

«الحبر» با کسره، چیزی است که با آن نوشته می­شود؛ و گویا تردید از سوی راوی است.

روایت8.

قبس: شنیدم شیخ اباعبدالله حسین فرزند حسن فرزند بابویه، که خداوند از او خشنود باد، در ری در سال چهارصد و چهل، از عموی خود، ابوجعفر محمد فرزند علی فرزند بابویه، که خدا بر او رحمت کند، روایت می­کند؛ گفت: از بزرگان قمی برایم نقل کرد و گفت: پیشامدی برایم اتفاق افتاد که مرا در تنگنای شدیدی قرار داد و نتوانستم آن را برای هیچ یک از خانواده­ام و برادرانم فاش کنم؛ پس خوابیدم و به خاطر آن غمگین بودم؛ در خواب، مردی زیبا صورت و نیکو لباس، با بوی خوش دیدم؛ خیال کردم از بزرگان قمی ما

ص: 245

بِصَبَاحٍ یَکُونُ لِی فِیهِ کَامِلُ الْفَلَاحِ وَ الصَّلَاحِ وَ النَّجَاحِ وَ تَعْجِیلُ السَّرَاحِ یَا مَنْ بِیَدِهِ خَزَائِنُ کُلِّ مِفْتَاحٍ فَإِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ وَ مَا تَشَاءُ مِنْ أَمْرٍ یَکُونُ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ وَ الصَّلَاةُ عَلَی رَسُولِهِ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ الْأَخْیَارِ الْأَبْرَارِ وَ عَلَی جَبْرَائِیلَ وَ مِیکَائِیلَ وَ جَمِیعِ الْمَلَائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ وَ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ وَ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ وَ مَا شَاءَ اللَّهُ کَانَ وَ هُوَ خَیْرُ الْغَافِرِینَ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ ثُمَّ تَأْخُذُ الرُّقْعَةَ فَتَرْمِی بِهَا فِی بَحْرٍ أَوْ فِی نَهَرٍ جَارٍ یَقْضِی اللَّهُ حَوَائِجَکَ وَ یُفَرِّجُ عَنْکَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ.

«7»

ق، [الکتاب العتیق الغرویّ] نُسْخَةُ رُقْعَةٍ تُکْتَبُ إِلَی اللَّهِ سُبْحَانَهُ عِنْدَ الْمُهِمَّاتِ رُوِیَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الْأَوَّلِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: إِذَا دَهِمَکَ أَمْرٌ یُهِمُّکَ أَوْ عَرَضَ لَکَ حَاجَةٌ یَعْلَمُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ حَقِیقَتَهَا وَ صَدَقَ الْقَوْلُ فِیهَا فَهُوَ عَالِمٌ بِالْغُیُوبِ وَ خَفِیَّاتِ الْأُمُورِ فَکُنْ طَاهِراً وَ صُمْ یَوْمَ الْخَمِیسِ أَصْبِحْ یَوْمَ الْجُمُعَةِ فَاکْتُبْ فِی رُقْعَةٍ مَا أَنَا ذَاکِرُهُ لَکَ بِمِدَادٍ أَوْ بِحِبْرٍ وَ اطْوِ الْوَرَقَةَ وَ اعْمِدْ إِلَی وَسَطِ الْبَحْرِ فَاسْتَقْبِلِ الْقِبْلَةَ وَ سَمِّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَلَالُهُ وَ صَلِّ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ عَلَی آلِهِ الْأَبْرَارِ وَ قُلْ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْ ءٍ وَ ارْمِ بِهَا فِی الْبَحْرِ فَإِنَّ اللَّهَ جَلَّتْ عَظَمَتُهُ یَقْضِی حَاجَتَکَ وَ یَکْفِیکَ بِقُدْرَتِهِ تَکْتُبُ سُورَةَ الْحَمْدِ وَ آیَةَ الْکُرْسِیِّ إِلَی قَوْلِهِ هُمْ فِیها خالِدُونَ وَ الم اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ إِلَی قَوْلِهِ وَقُودُ النَّارِ وَ قُلِ اللَّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ إِلَی قَوْلِهِ بِغَیْرِ حِسابٍ وَ إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ إِلَی قَوْلِهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ وَ لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ إِلَی قَوْلِهِ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ وَ قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ إِلَی قَوْلِهِ وَ کَبِّرْهُ تَکْبِیراً ثُمَّ تَکْتُبُ اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ وَ لِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ طه ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقی إِلَی قَوْلِهِ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنی یَا اللَّهُ

ص: 244

که برایشان حدیث می­خواندم، است؛ به خاطر همین با خودم گفتم: تا کی اندوه و گرفتاری­ام را مخفی کنم و به کسی از برادرانم نگویم، و این یکی از بزرگان ما است، آن را برایش می­گویم، شاید در پیش او برایم گشایشی یافتم؛ ولی او زودتر از من شروع کرد و فرمود: در پیشامدی که برای تو اتفاق افتاده است، به سوی خداوند والامرتبه بازگرد و از صاحب الزمان علیه السلام یاری بخواه و او را برای خودت پناهگاه بگیر، که او پناه دوستداران مؤمن خویش است؛ سپس دست راست راستش را بلند کرد و گفت: او را زیارت کن و بر او سلام کن، و از او بخواه برای تو در این خواسته ات به سوی خداوند والامرتبه شفاعت نماید.

به او گفتم: به من بیاموز چگونه بگویم، چون این اندوهی که در آن واقع شده­ام، هر زیارت و دعایی را از یاد من برده است؛ پس نفس عمیقی کشید و فرمود: «لا حول و لا قوة إلا بالله»{هیچ نیرو و توانی جز به سبب خداوند نیست.} و دستش را بر سینه من کشید و فرمود: خداوند تو را بس است و هیچ نگرانی بر تو نیست؛ خود را پاک کن و دو رکعت نماز بگزار، سپس برخیز و در حالت رو به قبله، زیر آسمان بگو:

سلام کامل و تمام شده، و گسترده و عام خداوند، و درودهای همیشگی، و برکت­های استوار او بر حجت خدا و ولیّ او در زمین و شهرهایش، و خلیفه او بر آفریدگان و بندگانش، و نسل پیامبر، و بازمانده عترت و برگزیدگان، صاحب زمان، و آشکار کننده ایمان، و نمایان سازنده احکام قرآن، پاک کننده زمین، و گسترنده عدالت در طول و عرض زمین، حجت برپا خیزنده، مهدی، و امام مورد انتظار و خشنودی، پاکی که فرزند امامان پاک است، جانشینی که فرزند جانشینان مورد پسند و هدایت کننده و معصوم است، بر او فرزند هدایت گران پاک است، نثار باد؛ سلام بر تو ای امام مسلمانان و مؤمنان؛ سلام بر تو ای میراث­دار دانش پیامبران، و امانتدار حکمت جانشینان؛ سلام بر تو ای ریسمان دین؛ سلام بر تو ای سرافراز کننده مؤمنان به ناتوانی کشانده شده؛ سلام بر تو ای خوار کننده کافران سرکش ستمکار؛ سلام بر تو ای سرور من، ای صاحب الزمان، ای فرزند امیرالمؤمنین، و فرزند فاطمه زهرا، سرور بانوان جهان؛ سلام بر تو ای فرزند امامان، حجت­های خداوند بر تمام آفریدگان؛ سلام بر تو ای سرور من، سلام کسی که در وفای به تو دارای نیت خالصانه است؛ گواهی می­دهم که تو در گفتار و کردار، امام هدایتگر هستی؛ و تو همان کسی هستی که زمین را از برابری و عدالت سرشار می­کنی؛ پس خداوند در گشایش تو شتاب کند، و راه بیرون شدن تو را آسان نماید، و زمان تو را نزدیک قرار دهد، و یاران و یاوران تو را فراوان کند، و وعده تو را برایت به انجام رساند، و او راستگوترین گویندگان است، - که فرموده است: - «و خواستیم

ص: 246

یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ یَا کَهْفِی إِذَا ضَاقَتْ عَلَیَّ مَذَاهِبِی وَ عَظُمَتْ هُمُومِی وَ قَلَّ صَبْرِی وَ ضَعُفَتْ حِیلَتِی وَ کَثُرَتْ فَاقَتِی وَ سَاءَتْ ظُنُونِی وَ قَنَطَتْ نَفْسِی وَ عَجَزْتُ عَنْ تَدْبِیرِ حَالِی وَ تَحَیَّرْتُ فِی أَمْرِی خَلَقْتَنِی کَیْفَ شِئْتَ وَ کُنْتَ عَنْ خَلْقِی غَنِیّاً فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ فَرِّجْ هُمُومِی وَ اکْشِفْ غُمُومِی وَ أَزِلْ عَذَابَ قَلْبِی وَ غَیِّرْ مَا تَرَی مِنْ سُوءِ حَالِی وَ آمِنْ خَوْفِی وَ یَسِّرْ بِمَا قَدْ تَعَسَّرَ مِنْ أَمْرِی وَ اجْعَلْ لِی مِنْ أَمْرِی مَخْرَجاً وَ ارْزُقْنِی مِنْ حَیْثُ لَا أَحْتَسِبُ إِنَّکَ تَقْدِرُ عَلَی ذَلِکَ یَا مُحْیِیَ الْعِظَامِ وَ هِیَ رَمِیمٌ ثُمَّ تَکْتُبُ مِنَ الْعَبْدِ الذَّلِیلِ إِلَی الْمَوْلَی الْجَلِیلِ اللَّهُ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ الدَّائِمُ الدَّیْمُومُ الْقَدِیمُ الْأَزَلِیُّ الْأَبَدِیُ بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ فَاطِرُهُمَا وَ نُورُهُمَا ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ وَ الْأَسْمَاءِ الْعِظَامِ وَ سَلَامٌ عَلَی آلِ یَاسِینَ فِی الْعَالَمِینَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ جَعْفَرٍ وَ مُوسَی وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ الْحَسَنِ وَ حُجَّتِکَ یَا رَبِّ عَلَی خَلْقِکَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا رَبِّ لِأَنَّکَ أَنْتَ إِلَهِی وَ خَالِقِی وَ إِلَهُ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ لَا إِلَهَ غَیْرُکَ وَ لَا مَعْبُودَ سِوَاکَ أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْمَاءِ الَّتِی إِذَا دُعِیتَ بِهَا أَجَبْتَ وَ إِذَا سُئِلْتَ بِهَا أَعْطَیْتَ إِلَّا صَلَّیْتَ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ وَ فَعَلْتَ بِی کَذَا وَ کَذَا وَ تَکْتُبُ ذِکْرَ حَاجَتِکَ فِی الْوَرَقَةِ وَ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ عَلَی أَهْلِ الْبَیْتِ وَ عَلَی أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِینَ الْأَخْیَارِ الَّذِینَ لَا غَیَّرُوا وَ لَا بَدَّلُوا وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ.

بیان

الحبر بالکسر الذی یکتب به و لعل التردید من الراوی.

«8»

قبس، [قبس المصباح] سَمِعْتُ الشَّیْخَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنَ بْنَ الْحَسَنِ بْنِ بَابَوَیْهِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ بِالرَّیِّ سَنَةَ أَرْبَعِینَ وَ أَرْبَعِمِائَةٍ یَرْوِی عَنْ عَمِّهِ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ بَابَوَیْهِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنِی بَعْضُ مَشَایِخِی الْقُمِّیِّینَ قَالَ: کَرَبَنِی أَمْرٌ ضِقْتُ بِهِ ذَرْعاً وَ لَمْ یَسْهُلْ فِی نَفْسِی أَنْ أُفْشِیَهُ لِأَحَدٍ مِنْ أَهْلِی وَ إِخْوَانِی فَنِمْتُ وَ أَنَا بِهِ مَغْمُومٌ فَرَأَیْتُ فِی النَّوْمِ رَجُلًا جَمِیلَ الْوَجْهِ حَسَنَ اللِّبَاسِ طَیِّبَ الرَّائِحَةِ خِلْتُهُ بَعْضَ مَشَایِخِنَا الْقُمِّیِّینَ

ص: 245

بر کسانی که در آن سرزمین فرو دست شده بودند منّت نهیم و آنان را پیشوایان [مردم] گردانیم، و ایشان را وارث [زمین] کنیم.» ای سرور من، خواسته من این است - چنین و چنان، - پس در برآورده شدن آن برایم شفاعت کن؛ و به دلخواه دعا می­کنی.

گفت: بیدار شدم و به آسایش و گشایش یقین پیدا کرده بودم، و هنوز قسمت زیادی از شب باقی مانده بود، ولی به خاطر ترس از اینکه فراموش کنم، عجله کردم و آنچه را که به من آموخته بود، نوشتم؛ سپس بدنم را پاکیزه ساختم و در زیر آسمان قرار گرفتم و در رکعت نماز گزاردم و در رکعت اول، همان طور که برایم معین کرده بود، بعد از حمد، «إنّا فتحنا لک فتحاً مبیناً»، و در رکعت دوم بعد از حمد، «إذا جاءَ نصرُ الله و الفتح» را خواندم؛ وقتی سلام را داد، برخاستم و در حالت رو به قبله زیارت کردم و سپس نیازم را خواستم و از سرورم صاحب زمان یاری طلبیدم؛ سپس سجده شکر کردم و دعا را در آن طولانی کردم تا اینکه ترسیدم نماز شب را از دست بدهم؛ سپس برخاستم و نماز و ذکر به جای آوردم و بعد از نماز صبح، به ذکر تعقیب پرداختم، و در محراب نمازم به دعا کردن نشستم.

به خدا سوگند، آفتاب طلوع نکرده بود که گشایشی برای من از آنچه در آن واقع شده بودم، به دست آمد؛ و بعد از آن در باقیمانده عمرم مثل آن گرفتاری برایم تکرار نشده است؛ و هیچ کسی از مردم ندانست که آن اتفاقی که مرا تا آن روز غمگین ساخته بود، چه بود؛ منت برای خدا، و سپاس فراوان مخصوص اوست.

لد: استغاثه به حضرت مهدی علیه السلام؛ و آن به این صورت است که بعد از غسل، دو رکعت نماز در زیر آسمان، که رکعت اول، با حمد و فتح، و رکعت دوم، با حمد و نصر باشد، به جای می­آوری، و وقتی سلام دادی، برخیز و بگو: «سلام کامل و تمام شده...» تا پایان زیارت.(1)

می­گویم: در نسخه ای قدیمی از نوشته­های برخی اصحاب خودمان، که خداوند از آنان خشنود باد، متنی یافتم با این عبارت: این دعا را محمد فرزند بابویه، که خدا بر او رحمت کند، از امامان علیهم السلام روایت کرده و گفته است: در هیچ کاری با آن دعا نکردم، مگر آنکه به زودی اثر اجابت آن را دیدم؛ و دعا این است: خدایا از تو درخواست دارم و به وسیله پیامبرت، پیامبر رحمت محمّد صلی الله علیه و آله به سویت روی آوردم؛ ای ابا القاسم، ای فرستاده خدا، ای امام رحمت، ای پیشوا و سرور ما، به تو رو آوردیم و تو را واسطه قرار دادیم، و به سوی خدا تو را وسیله ساختیم، و تو را پیش روی خواسته­هایمان نهادیم، ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد خدا شفاعت کن .

ای اباالحسن، ای امیرالمؤمنین، ای علی فرزند ابی­طالب، ای حجّت خدا بر بندگان، ای پیشوا و سرور ما، به تو روی آوردیم و تو را واسطه قرار دادیم و به سوی خدا به تو توسّل جستیم و تو را پیش روی

ص: 246


1- . البلد الامین: 158

الَّذِینَ کُنْتُ أَقْرَأُ عَلَیْهِمْ فَقُلْتُ فِی نَفْسِی إِلَی مَتَی أُکَابِدُ هَمِّی وَ غَمِّی وَ لَا أُفْشِیهِ لِأَحَدٍ مِنْ إِخْوَانِی وَ هَذَا شَیْخٌ مِنْ مَشَایِخِنَا الْعُلَمَاءِ أَذْکُرُ لَهُ ذَلِکَ فَلَعَلِّی أَجِدُ لِی عِنْدَهُ فَرَجاً فَابْتَدَأَنِی وَ قَالَ ارْجِعْ فِیمَا أَنْتَ بِسَبِیلِهِ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی وَ اسْتَعِنْ بِصَاحِبِ الزَّمَانِ علیه السلام وَ اتَّخِذْهُ لَکَ مَفْزَعاً فَإِنَّهُ نِعْمَ الْمُعِینُ وَ هُوَ عِصْمَةُ أَوْلِیَائِهِ الْمُؤْمِنِینَ ثُمَّ أَخَذَ بِیَدِهِ الْیُمْنَی وَ قَالَ زُرْهُ وَ سَلِّمْ عَلَیْهِ وَ سَلْهُ أَنْ یَشْفَعَ لَکَ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی فِی حَاجَتِکَ فَقُلْتُ لَهُ عَلِّمْنِی کَیْفَ أَقُولُ فَقَدْ أَنْسَانِی هَمِّی بِمَا أَنَا فِیهِ کُلَّ زِیَارَةٍ وَ دُعَاءٍ فَتَنَفَّسَ الصُّعَدَاءَ وَ قَالَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ وَ مَسَحَ صَدْرِی بِیَدِهِ وَ قَالَ حَسْبُکَ اللَّهُ لَا بَأْسَ عَلَیْکَ تَطَهَّرْ وَ صَلِّ رَکْعَتَیْنِ ثُمَّ قُمْ وَ أَنْتَ مُسْتَقْبِلُ الْقِبْلَةِ تَحْتَ السَّمَاءِ وَ قُلْ سَلَامُ اللَّهِ الْکَامِلُ التَّامُّ الشَّامِلُ الْعَامُّ وَ صَلَوَاتُهُ الدَّائِمَةُ وَ بَرَکَاتُهُ الْقَائِمَةُ عَلَی حُجَّةِ اللَّهِ وَ وَلِیِّهِ فِی أَرْضِهِ وَ بِلَادِهِ وَ خَلِیفَتِهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ عِبَادِهِ وَ سُلَالَةِ النُّبُوَّةِ وَ بَقِیَّةِ الْعِتْرَةِ وَ الصَّفْوَةِ صَاحِبِ الزَّمَانِ وَ مُظْهِرِ الْإِیمَانِ وَ مُعْلِنِ أَحْکَامِ الْقُرْآنِ مُطَهِّرِ الْأَرْضِ وَ نَاشِرِ الْعَدْلِ فِی الطُّولِ وَ الْعَرْضِ الْحُجَّةِ الْقَائِمِ الْمَهْدِیِّ وَ الْإِمَامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِیِّ الطَّاهِرِ ابْنِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ الْوَصِیِّ ابْنِ الْأَوْصِیَاءِ الْمَرْضِیِّینَ الْهَادِی الْمَعْصُومِ ابْنِ الْهُدَاةِ الْمَعْصُومِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا إِمَامَ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُؤْمِنِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ عِلْمِ النَّبِیِّینَ وَ مُسْتَوْدَعَ حِکْمَةِ الْوَصِیِّینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا عِصْمَةَ الدِّینِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِینَ الْمُسْتَضْعَفِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مُذِلَّ الْکَافِرِینَ الْمُتَکَبِّرِینَ الظَّالِمِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْأَئِمَّةِ الْحُجَجِ عَلَی الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ سَلَامَ مُخْلِصٍ لَکَ فِی الْوَلَاءِ أَشْهَدُ أَنَّکَ الْإِمَامُ الْمَهْدِیُّ قَوْلًا وَ فِعْلًا وَ أَنَّکَ الَّذِی تَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا فَعَجَّلَ اللَّهُ فَرَجَکَ وَ سَهَّلَ اللَّهُ مَخْرَجَکَ وَ قَرَّبَ زَمَانَکَ وَ کَثَّرَ أَنْصَارَکَ وَ أَعْوَانَکَ وَ أَنْجَزَ لَکَ مَوْعِدَکَ وَ هُوَ أَصْدَقُ الْقَائِلِینَ وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَ

ص: 246

خواسته­هایمان نهادیم، ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد خدا شفاعت کن.

ای فاطمه زهرا، ای دختر محمّد، ای نور چشم رسول خدا، ای سرور و بانوی ما، به تو روی آوردیم و تو را واسطه قرار دادیم و به سوی خدا به تو توسّل جستیم، و تو را پیش روی خواسته­هایمان نهادیم، ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد خدا شفاعت کن.

ای ابامحمّد، ای حسن فرزند علی، ای برگزیده، ای فرزند فرستاده خدا، ای حجّت خدا بر بندگان، ای پیشوا و سرور ما، به تو روی آوردیم و تو را واسطه قرار دادیم و و به سوی خدا به تو توسّل جستیم، و تو را پیش روی خواسته­هایمان نهادیم، ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد خدا شفاعت کن.

ای اباعبداللّه، ای حسین فرزند علی، ای شهید، ای فرزند فرستاده خدا، ای حجّت خدا بر بندگان، ای پیشوا و سرور ما، به تو روی آوردیم، و تو را واسطه قرار دادیم، و به سوی خدا به تو توسّل جستیم و تو را پیش روی خواسته­هایمان نهادیم، ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد خدا شفاعت کن.

ای اباالحسن، ای علی فرزند حسین، ای زین العابدین، ای فرزند فرستاده خدا، ای حجّت خدا بر بندگان ای پیشوا و سرور ما، به تو روی آوردیم و تو را واسطه قرار دادیم و به سوی خدا به تو توسّل جستیم، و تو را پیش روی خواسته­هایمان نهادیم، ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد خدا شفاعت کن.

ای اباجعفر، ای محمّد فرزند علی، ای باقر، ای فرزند فرستاده خدا، ای حجّت خدا بر بندگان، ای پیشوا و سرور ما، به تو روی آوردیم و تو را واسطه قرار دادیم، و به سوی خدا به تو توسّل جستیم، و تو را پیش روی خواسته­هایمان نهادیم، ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد خدا شفاعت کن.

ای اباعبداللّه، ای جعفر فرزند محمّد، ای صادق، ای فرزند رسول خدا، ای حجّت خدا بر بندگان، ای پیشوا و سرور ما، به تو روی آوردیم و تو را واسطه قرار دادیم، و به سوی خدا به تو توسّل جستیم و تو را پیش روی خواسته­هایمان نهادیم، ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد خدا شفاعت کن.

ای اباالحسن ای موسی فرزند جعفر، ای کاظم، ای فرزند فرستاده خدا، ای حجّت خدا بر بندگان، ای پیشوا و سرور ما، به تو روی آوردیم و تو را واسطه قرار دادیم، و به سوی خدا به تو توسّل جستیم و تو را پیش روی خواسته­هایمان نهادیم، ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد خدا شفاعت کن.

ای اباالحسن، ای علی فرزند موسی، ای رضا، ای فرزند فرستاده خدا، ای حجّت خدا

ص: 248

عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ یَا مَوْلَایَ حَاجَتِی کَذَا وَ کَذَا فَاشْفَعْ لِی فِی نَجَاحِهَا وَ تَدْعُو بِمَا أَحْبَبْتَ قَالَ فَانْتَبَهْتُ وَ أَنَا مُوقِنٌ بِالرَّوْحِ وَ الْفَرَجِ وَ کَانَ عَلَیَّ بَقِیَّةٌ مِنْ لَیْلِی وَاسِعَةٌ فَبَادَرْتُ وَ کَتَبْتُ مَا عَلَّمَنِیهِ خَوْفاً أَنْ أَنْسَاهُ ثُمَّ تَطَهَّرْتُ وَ بَرَزْتُ تَحْتَ السَّمَاءِ وَ صَلَّیْتُ رَکْعَتَیْنِ قَرَأْتُ فِی الْأُولَی بَعْدَ الْحَمْدِ کَمَا عُیِّنَ لِی إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحاً مُبِیناً وَ فِی الثَّانِیَةِ بَعْدَ الْحَمْدِ إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ فَلَمَّا سَلَّمْتُ قُمْتُ وَ أَنَا مُسْتَقْبِلُ الْقِبْلَةِ وَ زُرْتُ ثُمَّ دَعَوْتُ حَاجَتِی وَ اسْتَغَثْتُ بِمَوْلَایَ صَاحِبِ الزَّمَانِ ثُمَّ سَجَدْتُ سَجْدَةَ الشُّکْرِ وَ أَطَلْتُ فِیهَا الدُّعَاءَ حَتَّی خِفْتُ فَوَاتَ صَلَاةِ اللَّیْلِ ثُمَّ قُمْتُ وَ صَلَّیْتُ وِرْدِی وَ عَقَّبْتُ بَعْدَ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَ جَلَسْتُ فِی مِحْرَابِی أَدْعُو فَلَا وَ اللَّهِ مَا طَلَعَتِ الشَّمْسُ حَتَّی جَاءَنِی الْفَرَجُ مِمَّا کُنْتُ فِیهِ وَ لَمْ یَعُدْ إِلَی مِثْلِ ذَلِکَ بَقِیَّةَ عُمُرِی وَ لَمْ یَعْلَمْ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ مَا کَانَ ذَلِکَ الْأَمْرُ الَّذِی أَهَمَّنِی إِلَی یَوْمِ هَذَا وَ الْمِنَّةُ لِلَّهِ وَ لَهُ الْحَمْدُ کَثِیراً.

لد، [بلد الأمین]: اسْتِغَاثَةٌ إِلَی الْمَهْدِیِّ علیه السلام وَ هِیَ بَعْدَ الْغُسْلِ وَ صَلَاةُ رَکْعَتَیْنِ تَحْتَ السَّمَاءِ تَقْرَأُ فِی الْأُولَی بِالْحَمْدِ وَ الْفَتْحِ وَ فِی الثَّانِیَةِ بِالْحَمْدِ وَ النَّصْرِ فَإِذَا سَلَّمْتَ فَقُمْ وَ قُلْ سَلَامُ اللَّهِ الْکَامِلُ إِلَی آخِرِ الزِّیَارَةِ(1).

أَقُولُ وَجَدْتُ فِی نُسْخَةٍ قَدِیمَةٍ مِنْ مُؤَلَّفَاتِ بَعْضِ أَصْحَابِنَا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ مَا هَذَا لَفْظُهُ هَذَا الدُّعَاءُ رَوَاهُ مُحَمَّدُ بْنُ بَابَوَیْهِ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنِ الْأَئِمَّةِ علیهم السلام وَ قَالَ مَا دَعَوْتُ فِی أَمْرٍ إِلَّا رَأَیْتُ سُرْعَةَ الْإِجَابَةِ وَ هُوَ: اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ وَ أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله یَا أَبَا الْقَاسِمِ یَا رَسُولَ اللَّهِ یَا إِمَامَ الرَّحْمَةِ یَا سَیِّدَنَا وَ مَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکَ إِلَی اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ یَا أَبَا الْحَسَنِ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ یَا عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ یَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ یَا سَیِّدَنَا وَ مَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکَ إِلَی اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکَ بَیْنَ یَدَیْ

ص: 247


1- 1. البلد الأمین ص 158.

بر بندگان، ای پیشوا و سرور ما، به تو روی آوردیم و تو را واسطه قرار دادیم، و به سوی خدا به تو توسّل جستیم و تو را پیش روی خواسته­هایمان نهادیم، ای آبرومند نزد خدا، برایمان نزد خدا شفاعت کن.

ای اباجعفر، ای محمّد فرزند علی، ای تقی جواد، ای فرزند فرستاده خدا، ای حجّت خدا بر بندگان، ای پیشوا و سرور ما، به تو روی آوردیم و تو را واسطه قرار دادیم، و به سوی خدا به تو توسّل جستیم، و تو را پیش روی خواسته­هایمان نهادیم، ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد خدا شفاعت کن.

ای اباالحسن، ای علی فرزند محمّد، ای هادی نقی، ای فرزند فرستاده خدا، ای حجّت خدا بر بندگان، ای پیشوا و سرور ما، به تو روی آوردیم و تو را واسطه قرار دادیم و به سوی خدا به تو توسّل جستیم، و تو را پیش روی خواسته­هایمان نهادیم، ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد خدا شفاعت کن.

ای ابامحمّد، ای حسن بن علی، ای پاکنهاد عسگری، ای فرزند فرستاده خدا، ای حجّت خدا بر بندگان، ای پیشوا و سرور ما، به تو روی آوردیم و تو را واسطه قرار دادیم و به سوی خدا به تو توسّل جستیم و تو را پیش روی خواسته­هایمان نهادیم، ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد خدا شفاعت کن.

ای جانشین حسن، ای حجت واپسین، ای برپا خیزنده مورد انتظار، ای فرزند فرستاده خدا، ای حجّت خدا بر بندگان، ای پیشوا و سرور ما، به تو روی آوردیم و تو را واسطه قرار دادیم، و به سوی خدا به تو توسّل جستیم، و تو را پیش روی خواسته­هایمان نهادیم، ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد خدا شفاعت کن .

پس از خواندن دعا، نیاز خود را بخواهد که به خواست خدا برآورده می شود.

روایت9.

ق: مانند این را روایت کرده است، با این تفاوت که در همه آنها صیغه اول شخص مفرد آورده و در پایان آن افزوده است: ای پیشوایان و سروران من، من به شما امامان و توشه هایم برای روز ناداری و تنگدستی روی آوردم، و به وسیله شما به سوی خدا توسّل جستم، پس در نزد خدا واسطه من شوید، و مرا پیش خدا از گناهانم رهایی ببخشید، که شما وسیله من به خدا هستید، من به واسطه دوستی شما و نزدیک شدن به شما امیدوار نجات از جانب خدا هستم، پس نزد خدا امید من باشید، ای پیشوایان من، ای دوستداران خدا؛ خداوند بر همه آنان درود فرستد، و خداوند بر دشمنان خدا، ستم کنندگان به آنان، از پیشینیان و پسینیان، لعنت کند؛ بپذیر، ای پروردگار جهانیان.

روایت10.

ق: ابوالقاسم عبیدالله فرزند عبد الواحد دارمی کاتبی نصیبی گفته است: متنی به خط ابی علی محمد پسر جنید، که رحمت خدا بر او باد، در پشت قسمتی از یکی از کتاب­هایش بعد

ص: 249

حَاجَاتِنَا یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ.

یَا فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ یَا سَیِّدَتَنَا وَ مَوْلَاتَنَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکَ إِلَی اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعِی لَنَا عِنْدَ اللَّهِ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ یَا حَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ أَیُّهَا الْمُجْتَبَی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ یَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ یَا سَیِّدَنَا وَ مَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکَ إِلَی اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ یَا حُسَیْنَ بْنِ عَلِیٍّ أَیُّهَا الشَّهِیدُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ یَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ یَا سَیِّدَنَا وَ مَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکَ إِلَی اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ یَا أَبَا الْحَسَنِ یَا عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ یَا زَیْنَ الْعَابِدِینَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ یَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ یَا سَیِّدَنَا وَ مَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکَ إِلَی اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ یَا أَبَا جَعْفَرٍ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ أَیُّهَا الْبَاقِرُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ یَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ یَا سَیِّدَنَا وَ مَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکَ إِلَی اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ یَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ أَیُّهَا الصَّادِقُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ یَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ یَا سَیِّدَنَا وَ مَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکَ إِلَی اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ یَا أَبَا الْحَسَنِ یَا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ أَیُّهَا الْکَاظِمُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ یَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ یَا سَیِّدَنَا وَ مَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکَ إِلَی اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ یَا أَبَا الْحَسَنِ یَا عَلِیَّ بْنَ مُوسَی أَیُّهَا الرِّضَا یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ یَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَی

ص: 248

از وفات او یافتم که که نوشته بود: ابوالوفاء شیرازی برایم نقل کرده و گفته است: در کرمان با حال سختی در زندان ابی الیاس زندانی بودم، به خاطر همین بسیار به سوی خداوند عز و جل شکایت کردم و از سرورانمان یاری خواستم؛ گفته است: خوابیدم و در خواب، سرورمان رسول خدا صلی الله علیه و آله را دیدم؛ به من فرمود: به واسطه من و این دو فرزندم، یعنی حسن و حسین، که درود خداوند بر آن دو باد، برای کاری از کارهای دنیایی­ات شفاعت مخواه، و این ابوحسن برای تو از دشمنان من انتقام می­گیرد. گفت: گفتم: ای رسول خدا، چگونه از برایم از دشمنان من انتقام می­گیرد، در حالی که ریسمانی بر گردنش افکنده شده و نمی­تواند یاری دهد، و حقش به زور ستانده شده و توانی ندارد.

گفت: پس رسول خدا صلی الله علیه و آله با تعجب به من نگاه کرد و فرمود: آن به خاطر شرایط دوره مسئولیت او بود، و او به آن وفا نموده است.

و اما حسن، پس به این خاطر؛ و اما حسین، پس به این دلیل؛ و حضرت، صلی الله علیه و آله همچنان هر یک از امامان صلوات الله علیهم را یکی یکی نام میبرد و هر چه را که برای آن به او شفا طلبیده شده است، بیان میکرد، که از ابی القاسم در آن لحظه پوشیده مانده است، و آنها در روایت نوشته شده است؛ تا اینکه به صاحب الزمان صلوات الله علیه رسید و فرمود:

و اما صاحب زمان، پس هرگاه چاقو به این جای تو رسید، و با دست به گلو اشاره کرد، پس بگو: ای صاحب الزمان، به فریاد من رس؛ ای صاحب زمان، مرا دریاب؛ گفت: در خواب با صدای بلند گفتم: ای صاحب زمان، به فریاد من رس؛ ای صاحب زمان، مرا دریاب؛ پس بیدار شدم، در حالی که نگهبانان بندهای مرا می­گرفتند.

این تمام روایت ابی­القاسم دارمی، طبق آنچه به خط پسر جنید یافتم، بود؛ و اما امام زین العابدین، برای رهایی از حکمرانان و به گناه افکندن شیطان­ها است؛ و امام باقر، و امام جعفر، برای آخرت و هر چیزی که برای طاعت خدا و خشنودی او بخواهی؛ و امام موسی کاظم، پس به واسطه او از خداوند عز و جل عافیت بخواه؛ و اما امام رضا، پس سلامت در مسافرت­ها، و در بیابان­ها و دریاها را به واسطه او درخواست کن؛ و اما امام جواد، پس روزی از ناحیه خداوند عز و جل را به واسطه او نازل کن.

و اما علی النّقی، پس برای مستحبات و نیکی به دوستان، و هر چیزی که برای طاعت خداوند عز و جل بخواهی، است؛ و امام حسن عسکری، پس برای آخرت است؛ و حضرت صاحب زمان، پس هرگاه شمشیر به گلوگاه تو رسید، از او یاری بخواه. و البته تمام حدیث در روایت گفته شد.

ص: 250

خَلْقِهِ یَا سَیِّدَنَا وَ مَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکَ إِلَی اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ یَا أَبَا جَعْفَرٍ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ أَیُّهَا الْجَوَادُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ یَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ یَا سَیِّدَنَا وَ مَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکَ إِلَی اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ یَا أَبَا الْحَسَنِ یَا عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ أَیُّهَا الْهَادِی النَّقِیُّ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ یَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ یَا سَیِّدَنَا وَ مَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکَ إِلَی اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ یَا حَسَنَ بْنِ عَلِیٍّ أَیُّهَا الْمُجْتَبَی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ یَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ یَا سَیِّدَنَا وَ مَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکَ إِلَی اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ یَا وَصِیَّ الْحَسَنِ وَ الْخَلَفَ الْحُجَّةَ أَیُّهَا الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ یَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ یَا سَیِّدَنَا وَ مَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکَ إِلَی اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ ثُمَّ یَسْأَلُ حَاجَتَهُ فَإِنَّهَا تُقْضَی إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَی.

«9»

ق، [الکتاب العتیق الغرویّ] رُوِیَ: مِثْلُهُ إِلَّا أَنَّهُ رُوِیَ فِی الْکُلِّ بِصِیغَةِ الْمُتَکَلِّمِ وَحْدَهُ وَ زَادَ فِی آخِرِهِ یَا سَادَتِی وَ مَوَالِیَّ إِنِّی تَوَجَّهْتُ بِکُمْ أَئِمَّتِی وَ عُدَّتِی لِیَوْمِ فَقْرِی وَ حَاجَتِی إِلَی اللَّهِ وَ تَوَسَّلْتُ بِکُمْ إِلَی اللَّهِ وَ اسْتَشْفَعْتُ بِکُمْ إِلَی اللَّهِ فَاشْفَعُوا لِی عِنْدَ اللَّهِ وَ اسْتَنْقِذُونِی مِنْ ذُنُوبِی عِنْدَ اللَّهِ فَإِنَّکُمْ وَسِیلَتِی إِلَی اللَّهِ وَ بِحُبِّکُمْ وَ بِقُرْبِکُمْ أَرْجُو نَجَاتاً مِنَ اللَّهِ فَکُونُوا عِنْدَ اللَّهِ رَجَائِی یَا سَادَتِی یَا أَوْلِیَاءَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أَعْدَاءَ اللَّهِ ظَالِمِیهِمْ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ.

«10»

ق، [الکتاب العتیق الغرویّ] أبو القاسم عبید الله بن عبد الواحد الدارمی الکاتبی النصیبی قال وجدت بخط أبی علی محمد بن أحمد بن الجنید رحمه الله علی ظهر جزء من کتبه بعد

ص: 249

دعایی که دربردارنده توسل به هر یک از امامان علیهم السلام، با توجه به آنچه که برای او قرار داده شده است.

خدایا، بر محمد و اهل بیت او درود فرست، و از تو درخواست می­کنم ای خدا، به حق محمّد و دخترش و دو پسر او حسن و حسین، مرا بر طاعت خویش و جلب خشنودی خود کمک کنی، و مرا به وسیله آنان به بر ترین مقامی که دوستدارانشان را به آن رساندی، برسانی .

خدایا، از تو به حق دوستدارت امیرالمؤمنین علی فرزند ابی­طالب درخواست می­کنم که به واسطه او از کسی که به من ستم نموده است، انتقام مرا بگیری؛ و به واسطه او مرا از گزند هر کسی که قصد ستم بر من را دارد، تا زمانی که مرا نگاه داشته ای، نگاه داری.

و از تو به حق دوستدارت علی فرزند حسین علیهما السلام درخواست می­کنم مرا به واسطه او کفایت کنی، و از ستم حاکمان، و دمیدن شیطان­ها نجات دهی.

و از تو درخواست می­کنم ای خدا، به حق دو دوستدارت، محمد فرزند علی، و جعفر فرزند محمد علیهما السلام، که مرا به وسیله آن دو، به طاعت و جلب رضایت خود در امر آخرتم کمک کنی.

و از تو درخواست می­کنم ای خدا، به حق دوستدارت بنده نیک، موسی فرزند جعفر علیهما السلام، فرو خورنده خشمش، که مرا از تمام بیماری­ها و مرض­ها، و دردها و ناراحتی­هایی که برای بینایی و تمام اعضای دیگر بدنم، چه ظاهری و چه باطنی، بیم دارم و دوری می­کنم، بهبود دهی؛ به خاطر قدرتی که داری، ای مهربان­ترین مهربانان.

و از تو درخواست می­کنم ای خدا، به حق دوستدارت علی فرزند موسی، امام رضا علیه السلام، که مرا به واسطه او نجات دهی، و مرا در همه مسافرت هایم، در خشکی ها و دریا ها، و بیابان­های خشک و درّه ها و دریا ها، از آنچه می ترسم و پرهیز دارم، در امان بداری.

و از تو درخواست می­کنم ای خدا، به حق دوستدارت ابی­جعفر امام جواد علیه السلام، که بر من از فضل خودت ببخشی، و از فراخی عنایتت تفضلّ فرمایی، تا آنجا که مرا از آنچه در دست آفریدگانت هست، و به ویژه افراد پست آنان، بی­نیاز گردانی؛ و در آن، و در آن نعمت­ها و بخشش­ها و روزی تو که پیش من وجود دارد، برایم برکت قرار ده؛ ای خدای من، امید جز از تو بریده گشت، و آرزوها جز در مورد تو به نومیدی رسید، ای دارنده ارجمندی و بزرگواری، از تو به حق هر کسی که حقش بر تو واجب است، درخواست می­کنم که بر محمد و اهل بیت او درود فرستی، و آن روزی­ات را بازداشته­ای، بر من گسترده سازی، و آن را آسان قرار دهی، و در خوبی و ایمنی از سوی خودت میسر سازی، و من در

ص: 251

وفاته حدثنی أبو الوفاء الشیرازی قال: کنت محبوسا فی حبس أبی إلیاس بکرمان علی حال ضیقه فأکثرت الشکوی إلی الله عز و جل و الاستغاثة بموالینا قال و نمت فرأیت فی النوم مولانا رسول الله صلی الله علیه و آله فقال لی لا تستشفع بی و بولدی هذین یعنی الحسن و الحسین صلوات الله علیهما لأمر الدنیا و هذا أبو حسن ینتقم لک من أعدائی قال قلت یا رسول الله و کیف ینتقم لی من أعدائی و قد لبب بحبل فی عنقه فلم ینتصر و غصب حقه فلم یقتدر قال فنظر إلی رسول الله صلی الله علیه و آله متعجبا و قال ذاک لعهد عهدته إلیه و قد وفی به و أما الحسن فلکذا و أما الحسین فلکذا و لم یزل صلی الله علیه و آله یسمی واحدا واحدا من الأئمة صلوات الله علیهم و یذکر ما یستشفی به له مما غاب عن أبی القاسم فی الوقت و هو مسطور فی الروایة إلی أن انتهی إلی صاحب الزمان صلوات الله علیه فقال و أما صاحب الزمان فإذا بلغ السکین منک هکذا و أومأ بیده إلی حلقه فقل یا صاحب الزمان أغثنی یا صاحب الزمان أدرکنی قال فصحت فی نومی یا صاحب الزمان أغثنی یا صاحب الزمان أدرکنی فانتبهت و الموکلون یأخذون قیودی.

تمام روایة أبی القاسم الدارمی مما وجده بخط ابن الجنید و أما علی بن الحسین فللنجاة من السلاطین و معرة الشیاطین و أما محمد بن علی و جعفر بن محمد فللآخرة و ما تبتغیه من طاعة الله و رضوانه و أما أبو إبراهیم موسی فالتمس به العافیة من الله عز و جل و أما أبو الحسن الرضا فاطلب به السلامة فی الأسفار و فی البراری و البحار و أما أبو جعفر الجواد فاستنزل به الرزق من الله عز و جل و أما علی بن محمد فللنوافل و بر الإخوان و ما تبتغیه من طاعة الله عز و جل و أما الحسن فللآخرة و أما صاحب الزمان فإذا بلغ منک السیف المذبح فاستغث به و تمام الحدیث قد تقدم فی الروایة.

ص: 250

آسایش و فراخی باشم، ای مهربان­ترین مهربانان.

و از تو می­خواهم ای خدا، به حق دوستدارت علی فرزند محمد علیه السلام، که به واسطه او مرا بر انجام مستحبات و نیکی به برادرانم و اطاعت کامل تو یاری رسانی.

و از تو می­خواهم ای خدا، به حق دوستدارت حسن فرزند علی علیه السلام، امام هدایتگر امانتدار، بزرگوار اندرزگو، مورد اعتماد و دانشمند، مرا به واسطه او بر امر آخرتم یاری رسانی.

و از تو می­خواهم ای خدا، به حق دوستدارت و حجت تو بر بندگانت، و باقی گذاشته شده تو در زمینت، انتقام گیرنده برای تو از دشمنانت، و دشمنان فرستاده­ات، بازمانده پدران پاکش، و میراث­­دار پیشینیان نیکوکارش، صاحب زمان، که خداوند بر او و بر پدران بزرگوارش، آن پیشگامان برگزیده درود فرستد، که به خاطر او مرا دریابی، و از هر سختی و اندوه رها سازی، و نیکی­های دیرینه و جدید خود را بر من ادامه دهی، و بخشش­های زیبایت در پیش من را برایم پیاپی سازی؛ پروردگارا، به خاطر او مرا یاری رسان، و از بیم، و از سختی و پیشامد بزرگ، و گرفتاری و اتفاق، و اندوه و بدهی، و مرض و بیماری، و آسیب و ظلم، و ستم و آزمون، در دین و دنیا و آخرتم نجاتم ده، به خاطر منت و مهربانی و رحمت و بزرگواری و بخشش و دلسوزی­ات.

ای نگه دارنده موسی علیه السلام در برابر فرعون؛ و ای نگه دارنده محمد صلوات الله علیه و خاندان او در برابر آنچه غمگینش می­ساخت؛ و ای نگاه دارنده علی علیه السلام در برابر آنچه روز صفین اندوهگینش می­نمود؛ و ای کفایت کننده امام علی فرزند امام حسین علیه السلام در روز حرّه؛ و ای کفایت کننده امام جعفر فرزند امام محمدباقر علیه السلام در برابر اباالدوانیق؛ بر محمد و خاندان او درود فرست، و مرا در دنیا در برابر هر چیزی که اندوهگینم می­سازد، و هر پیشامد هولناکی غیر از بهشت، کفایت نما؛ به خاطر رحمتی که داری، ای مهربان­ترین مهربانان .

ای برآورده کننده خواسته­ها، ای بخشنده آرزوها، ای عطا کننده فراوان، ای گشاینده بندها.

خدایا، همانا تو خود می­دانی که من می­دانم که تو برای برآورده ساختن خواسته من توانا هستی، پس بر محمد و خاندان او درود فرست، و برای گشایش ولیّ­ات و فرزند دختر پیامبرت ای پروردگار، شتاب فرما؛ و خواسته­های اهل بیت محمد را ای خدا، بر آور؛ و به خاطر محمد و اهل بیت او ای پروردگار، نیازهای دنیا و آخرت مرا، چه کوچک باشند و چه بزرگ، در آسانی و ایمنی از سوی خودت بر آورده ساز؛ و نعمتت را بر من تمام کن؛ و به خاطر آنان بزرگواری­ات را بر من بچشان؛ و به واسطه آنان لباس عافیتت را بر من بپوشان؛ و با گذشت خودت بر من بخشش نما؛ و به حق محمد و اهل بیت او، در تمام کارهایم

ص: 252

الدعاء المتضمن للتوسل بکل واحد من الأئمة علیهم السلام لما جعل له اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ أَسْأَلُکَ اللَّهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ ابْنَتِهِ وَ ابْنَیْهَا الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ علیهما السلام إِلَّا أَعَنْتَنِی بِهِمْ عَلَی طَاعَتِکَ وَ رِضْوَانِکَ وَ بَلَّغْتَنِی بِهِمْ أَفْضَلَ مَا بَلَّغْتَهُ أَحَداً مِنْ أَوْلِیَائِهِمْ فِی ذَلِکَ وَ أَسْأَلُکَ بِحَقِّ وَلِیِّکَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ إِلَّا انْتَقَمْتَ لِی بِهِ مِمَّنْ ظَلَمَنِی وَ کَفَیْتَنِی بِهِ مَئُونَةَ مَنْ یُرِیدُنِی بِظُلْمٍ أَبَداً مَا أَبْقَیْتَنِی وَ أَسْأَلُکَ بِحَقِّ وَلِیِّکَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیهما السلام إِلَّا کَفَیْتَنِی بِهِ وَ نَجَّیْتَنِی مِنْ جَوْرِ السَّلَاطِینِ وَ نَفْثِ الشَّیَاطِینِ وَ أَسْأَلُکَ اللَّهُمَّ بِحَقِّ وَلِیَّیْکَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهما السلام إِلَّا أَعَنْتَنِی بِهِمَا عَلَی أَمْرِ آخِرَتِی بِطَاعَتِکَ وَ أَسْأَلُکَ اللَّهُمَّ بِحَقِّ وَلِیِّکَ الْعَبْدِ الصَّالِحِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ الْکَاظِمِ بِغَیْظِهِ علیه السلام إِلَّا عَافَیْتَنِی بِهِ مِمَّا أَخَافُهُ وَ أَحْذَرُهُ عَلَی بَصَرِی وَ جَمِیعِ سَائِرِ جَسَدِی وَ جَوَارِحِ بَدَنِی مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطَنَ مِنْ جَمِیعِ الْأَسْقَامِ وَ الْأَمْرَاضِ وَ الْأَعْلَالِ وَ الْأَوْجَاعِ بِقُدْرَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ أَسْأَلُکَ اللَّهُمَّ بِحَقِّ وَلِیِّکَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا علیه السلام إِلَّا أَنْجَیْتَنِی بِهِ وَ سَلَّمْتَنِی مِمَّا أَخَافُهُ وَ أَحْذَرُهُ فِی جَمِیعِ أَسْفَارِی فِی الْبَرَارِی وَ الْقِفَارِ وَ الْأَوْدِیَةِ وَ الْغِیَاضِ وَ الْبِحَارِ وَ أَسْأَلُکَ اللَّهُمَّ بِحَقِّ وَلِیِّکَ أَبِی جَعْفَرٍ الْجَوَادِ علیه السلام إِلَّا جُدْتَ عَلَیَّ بِهِ مِنْ فَضْلِکَ وَ تَفَضَّلْتَ عَلَیَّ بِهِ مِنْ وُسْعِکَ مَا أَسْتَغْنِی بِهِ عَمَّا فِی أَیْدِی خَلْقِکَ وَ خَاصَّةً یَا رَبِّ لِئَامَهُمْ وَ بَارِکْ لِی فِیهِ وَ فِیمَا لَکَ عِنْدِی مِنْ نِعَمِکَ وَ فَضْلِکَ وَ رِزْقِکَ إِلَهِی انْقَطَعَ الرَّجَاءُ إِلَّا مِنْکَ وَ خَابَتِ الْآمَالُ إِلَّا فِیکَ یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مَنْ حَقُّهُ عَلَیْکَ وَاجِبٌ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ أَنْ تَبْسُطَ عَلَیَّ مَا حَظَرْتَهُ مِنْ رِزْقِکَ وَ أَنْ تُسَهِّلَ ذَلِکَ وَ تُیَسِّرَهُ فِی خَیْرٍ مِنْکَ وَ عَافِیَةٍ وَ أَنَا فِی

ص: 251

سرپرست و حفظ کننده، و یاور و نگهبان، و مراقب و پوشاننده و روزی دهنده من باش؛ هر چه خداوند خواسته است، واقع شده است؛ و هر چه را که نخواسته است، به وجود نیامده است؛ درخواست هیچ چیزی، نه در زمین و نه در آسمان، خداوند را ناتوان نمی­گرداند؛ او وجود دارد، او وجود دارد، اگر خدا بخواهد.

می گویم

این دعا را پیش از این در ابواب دعاهای حوائج در کتاب دعا، از کتاب قبس المصباح، با تغییری در متن و سند روایت کردم.

روایت11.

البلد الامین: داستانی که از امام ابی­الحسن عسکری علیه السلام روایت شده است؛ می­نویسد: به نام خداوند بخشایشگر مهربان. به سوی فرمانروای بسیار چیره، مهربان بسیار نعمت دهنده، یکتای بی­نیاز؛ از طرف بنده خوار بینوای درمانده - فلانی پسر فلانی. - خدایا، تو سلام هستی، و سلام از سوی توست، و سلام به سوی تو باز می­گردد، مبارک و والامرتبه گشته­ای، ای دارنده ارجمندی و بزرگواری؛ و درودهای خداوند و برکت­ها و سلام او بر محمد و خاندان او باد.

و اما بعد، به درستی که ثروتمندان و مقام­داران، برای کار هایشان و برطرف شدن مشکلاتشان اموال و آبرویشان را به کار برده و آماده نگاه می دارند؛ اما مستضعفان تهیدست از تحقق خواسته­هایشان در درگاه پادشاهان عقب افتاده اند .

پس ای کسی که زمام امور تمامی بندگان به دست اوست، و ای کسی که به سرپرستی خودش برای مؤمنان اقرار دارد، و ای ذلیل کننده کینه توزان ستمگر، تو مورد اعتماد و امید من هستی، گریزگاه و پناهگاه من تو هستی، و بر تو توکل کرده­ام، و چنگ زدن و پناه بردنم بر تو بوده است.

پروردگارا، پس سختی آن را تبدیل به آسانی کن، و قلبش را مسخّر من گردان، و تنفّر او را از من دور دار، و در برابر آنچه در نظر دارد،(1)

مرا کفایت کن؛ به درستی که تقدیر همه امور به دست توست، و تو بر هر چه بخواهی انجام دهنده هستی؛ سپاس تو را سزاست، و ستایش به سوی تو بالا می آید، هیچ خدایی جز تو نیست، پاک و منزّه هستی، و سپاس شایسته توست، هر چه را خواهی محو و اثبات می کنی، و امّ الکتاب نزد توست، و خداوند بر محمد و خاندان پاک او درود فرستد؛ و سلام بر آنان، و رحمت خدا و برکت­هایش نثار آنان باد.

همانا روایت شده است که یکی از دوستان امام عسکری علیه السلام آن حضرت را از مشکلی که داشت خبر داد و او در زندان متوکل بود، و متوکل به صورت آشکار او را به کیفر تهدید می­کرد؛ پس ثروتنمدان برای او هدایایی فرستادند، ولی در نزد آن مرد چیزی وجود نداشت؛ پس امام هادی علیه السلام او را به نوشتن این دعا امر فرمود، و آن را شب در سه برگه نوشت و در سه محل پنهان نمود، و آفتاب ندمیده بود که خداوند عز و جل با منت و مهربانی خودش مشکل او را برگشود.(2)

ص: 253


1- . سختی­های او. خ ل
2- . البلد الامین: 159

خَفْضِ عَیْشٍ وَ دَعَةٍ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.

وَ أَسْأَلُکَ اللَّهُمَّ بِحَقِّ وَلِیِّکَ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ علیه السلام إِلَّا أَعَنْتَنِی بِهِ عَلَی قَضَاءِ نَوَافِلِی وَ بِرِّ إِخْوَانِی وَ کَمَالِ طَاعَتِکَ وَ أَسْأَلُکَ اللَّهُمَّ بِحَقِّ وَلِیِّکَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ علیهما السلام الْهَادِی الْأَمِینِ الْکَرِیمِ النَّاصِحِ الثِّقَةِ الْعَالِمِ إِلَّا أَعَنْتَنِی بِهِ عَلَی أَمْرِ آخِرَتِی وَ أَسْأَلُکَ اللَّهُمَّ بِحَقِّ وَلِیِّکَ وَ حُجَّتِکَ عَلَی عِبَادِکَ وَ بَقِیَّتِکَ فِی أَرْضِکَ الْمُنْتَقِمِ لَکَ مِنْ أَعْدَائِکَ وَ أَعْدَاءِ رَسُولِکَ بَقِیَّةِ آبَائِهِ الطَّاهِرِینَ وَ وَارِثِ أَسْلَافِهِ الصَّالِحِینَ صَاحِبِ الزَّمَانِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ عَلَی آبَائِهِ الْکِرَامِ الْمُتَقَدِّمِینَ الْأَخْیَارِ إِلَّا تَدَارَکْتَنِی بِهِ وَ نَجَّیْتَنِی مِنْ کُلِّ کَرْبٍ وَ هَمٍّ وَ حَفِظْتَ عَلَیَّ قَدِیمَ إِحْسَانِکَ إِلَیَّ وَ حَدِیثَهُ وَ أَدْرَرْتَ عَلَیَّ جَمِیلَ عَوَائِدِکَ عِنْدِی یَا رَبِّ أَعِنِّی بِهِ وَ نَجِّنِی مِنَ الْمَخَافَةِ وَ مِنْ کُلِّ شِدَّةٍ وَ عَظِیمَةٍ وَ هَوْلٍ وَ نَازِلَةٍ وَ غَمٍّ وَ دَیْنٍ وَ مَرَضٍ وَ سُقْمٍ وَ آفَةٍ وَ ظُلْمٍ وَ جَوْرٍ وَ فِتْنَةٍ فِی دِینِی وَ دُنْیَایَ وَ آخِرَتِی بِمَنِّکَ وَ رَأْفَتِکَ وَ رَحْمَتِکَ وَ کَرَمِکَ وَ تَفَضُّلِکَ وَ تَعَطُّفِکَ یَا کَافِیَ مُوسَی علیه السلام فِرْعَوْنَ وَ یَا کَافِیَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مَا أَهَمَّهُ وَ یَا کَافِیَ عَلِیٍّ علیه السلام مَا أَهَمَّهُ یَوْمَ صِفِّینَ وَ یَا کَافِیَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیه السلام یَوْمَ الْحَرَّةِ وَ یَا کَافِیَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ أَبَا الدَّوَانِیقِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اکْفِنِی مَا أَهَمَّنِی فِی دَارِ الدُّنْیَا وَ کُلَّ هَوْلٍ دُونَ الْجَنَّةِ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ یَا قَاضِیَ الْحَوَائِجِ یَا وَهَّابَ الرَّغَائِبِ یَا مُعْطِیَ الْجَزِیلِ یَا فَکَّاکَ الْعُنَاةِ اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ أَنِّی أَعْلَمُ أَنَّکَ قَادِرٌ عَلَی قَضَاءِ حَوَائِجِی فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ عَجِّلْ یَا رَبِّ فَرَجَ وَلِیِّکَ وَ ابْنِ بِنْتِ نَبِیِّکَ وَ اقْضِ یَا اللَّهُ حَوَائِجَ أَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ وَ اقْضِ لِی یَا رَبِّ بِمُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ حَوَائِجَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ صَغِیرَهَا وَ کَبِیرَهَا فِی یُسْرٍ مِنْکَ وَ عَافِیَةٍ وَ تَمِّمْ نِعْمَتَکَ عَلَیَّ وَ هَنِّئْنِی بِهِمْ کَرَامَتَکَ وَ أَلْبِسْنِی بِهِمْ عَافِیَتَکَ وَ تَفَضَّلْ عَلَیَّ بِعَفْوِکَ وَ کُنْ لِی بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ فِی جَمِیعِ أُمُورِی

ص: 252

روایت12.

قبس: مفضل پسر عمر از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: هرگاه برای تو خواسته­ای وجود داشت و عرصه بر تو تنگ آمد، پس دو رکعت نماز بگزار، و وقتی سلام را دادی، سه مرتبه تکبیر بگو و تسبیح فاطمه علیها السلام را بگو؛ سپس سجده کن و صد مرتبه بگو: «یا مولاتی فاطمه، أغیثینی»{ای بانوی من، فاطمه، به فریاد من برس.} سپس گونه راست خودت را بر زمین بگذار و مانند آن را بگو؛ سپس به سجده برگرد و مانند آن را صد و ده مرتبه بگو؛ و خواسته­ات را بیان کن، که همانا خداوند برآورده می­سازد.

روایت13.

البلد الامین: دو رکعت نماز می­گزاری؛ وقتی سلام دادی، سه مرتبه تکبیر بگو و تسبیح زهرا علیها السلام را بگو و سجده کن و در سجده، صدبار بگو: «یا مولاتی فاطمه، أغیثینی»{ای بانوی من، فاطمه، به فریاد من برس.}؛ سپس گونه راست خود را بر زمین بگذار و مثل آن را بگو؛ سپس به سجده برگرد و مانند آن را بگو؛ سپس گونه چپ خود را بر زمین بگذار و مانند آن را بگو؛ سپس به سجده برگرد و مانند آن را صد و ده مرتبه بگو؛ و خواسته­ات را بیان کن، برآورده می­شود.(1)

ص: 254


1- . البلد الامین: 159

وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ نَاصِراً وَ کَالِئاً وَ رَاعِیاً وَ سَاتِراً وَ رَازِقاً مَا شَاءَ اللَّهُ کَانَ وَ مَا لَمْ یَشَأْ لَمْ یَکُنْ لَا یُعْجِزُ اللَّهَ شَیْ ءٌ طَلَبَهُ فِی الْأَرْضِ وَ لَا فِی السَّمَاءِ هُوَ کَائِنٌ هُوَ کَائِنٌ إِنْ شَاءَ اللَّهُ.

أقول

رویته سالفا فی أبواب أدعیة الحوائج فی کتاب الدعاء من کتاب قبس المصباح بتغییر فی المتن و السند.

«11»

لد، [بلد الأمین] قِصَّةٌ مَرْوِیَّةٌ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْعَسْکَرِیِّ علیه السلام: یُکْتَبُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ إِلَی اللَّهِ الْمَلِکِ الدَّیَّانِ الرَّءُوفِ الْمَنَّانِ الْأَحَدِ الصَّمَدِ مِنْ عَبْدِهِ الذَّلِیلِ الْبَائِسِ الْمُسْتَکِینِ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ اللَّهُمَّ أَنْتَ السَّلَامُ وَ مِنْکَ السَّلَامُ وَ إِلَیْکَ یَعُودُ السَّلَامُ تَبَارَکْتَ وَ تَعَالَیْتَ یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ وَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ بَرَکَاتُهُ وَ سَلَامُهُ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ مَنْ یَحْضُرُنَا مِنْ أَهْلِ الْأَمْوَالِ وَ الْجَاهِ قَدِ اسْتَعَدُّوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ وَ تَقَدَّمُوا بِسَعَةِ جَاهِهِمْ فِی مَصَالِحِهِمْ وَ لَمِّ شُئُونِهِمْ وَ تَأَخَّرَ الْمُسْتَضْعَفُونَ الْمُقِلُّونَ مِنْ تَنَجُّزِ حَوَائِجِهِمْ لِأَبْوَابِ الْمُلُوکِ وَ مَطَالِبِهِمْ فَیَا مَنْ بِیَدِهِ نَوَاصِی الْعِبَادِ أَجْمَعِینَ وَ یَا مُقِرّاً بِوَلَایَتِهِ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ مُذِلَّ الْعُتَاةِ الْجَبَّارِینَ أَنْتَ ثِقَتِی وَ رَجَائِی وَ إِلَیْکَ مَهْرَبِی وَ مَلْجَئِی وَ عَلَیْکَ تَوَکُّلِی وَ بِکَ اعْتِصَامِی وَ عِیَاذِی فَأَلِنْ یَا رَبِّ صَعْبَهُ وَ سَخِّرْ لِی قَلْبَهُ وَ رُدَّ عَنِّی نَافِرَهُ وَ اکْفِنِی مَاتِعِیهِ (1)

فَإِنَّ مَقَادِیرَ الْأُمُورِ بِیَدِکَ وَ أَنْتَ الْفَعَّالُ لِمَا تَشَاءُ لَکَ الْحَمْدُ وَ إِلَیْکَ یَصْعَدُ الْحَمْدُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ وَ بِحَمْدِکَ تَمْحُو مَا تَشَاءُ وَ تُثْبِتُ وَ عِنْدَکَ أُمُّ الْکِتَابِ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

فإنه روی أن بعض موالی العسکری علیه السلام یعلمه ما هو فیه من البلاء و کان فی حبس المتوکل و کان المتوکل قد جهر یستوعده بالعقوبة فاستعد له أهل الثروة بالتحف و لم یکن عند الرجل شی ء فأمره الهادی علیه السلام بکتابة هذه القصة فکتبها لیلا فی ثلاث رقاع و أخفاها فی ثلاثة أماکن فما کان إلا عند انبساط الشمس حتی فرج الله عز و جل عنه بمنه و لطفه (2).

ص: 253


1- 1. بوائقه خ ل.
2- 2. البلد الأمین ص 159.

باب یازدهم : زیارت به نیابت از امامان علیهم السلام و دیگران

روایات

روایت1.

الکافی، التهذیب: علی فرزند ابراهیم حضرمی از پدرش نقل کرده و گفته است: از مکه برگشتم و نزد امام کاظم علیه السلام در مسجد رفتم و او در فاصله میان قبر و منبر نشسته بود؛ به او گفتم: ای فرزند رسول خدا، وقتی به سوی مکه خارج می­شدم، چه بسا کسانی که من گفتند: از طرف من هفت بار طواف کن و دو رکعت نماز بگزار؛ اما (به علت مشغولیت) من از پرداختن به آن بازمانده ام، هنگام برگشتن نمی­دانم به او چه بگویم.

فرمود: وقتی به مکه رسیدی و اعمال خود را انجام دادی، هفت مرتبه طواف کن و دو رکعت نماز بگزار و بگو: خدایا، این طواف و این دو رکعت، از طرف پدر و مادرم و از طرف همسرم، و از طرف فرزندانم، و از طرف خویشانم، و از طرف تمام همشهری­هایم، چه آزاد باشند و چه بنده، و سفید پوست و سیاه پوست آنان، باشد؛ و اگر بخواهی به مرد بگویی: به راستی از طرف تو طواف نمودم و دو رکعت نماز گزاردم، مطمئناً راست گفته­ای.

وقتی کنار قبر پیامبر صلی الله علیه و آله آمدی، و آنچه را که بر تو واجب است انجام دادی، پس دو رکعت نماز بگزار و کنار سر پیامبر صلی الله علیه و آله بایست و سپس بگو: سلام بر تو ای پیامبر خدا، از طرف پدرم و مادرم و همسرم و فرزندانم و خویشانم و از طرف تمام همشهریانم، چه آزاد باشند و چه بنده، و سفید پوست و سیاه پوست آنان، باد؛ و اگر بخواهی به کسی بگویی: همانا من از طرف تو بر رسول خدا صلی الله علیه و آله سلام خواندم، مطمئناً راست گفته­ای.(1)

روایت2.

التهذیب: هرکس از طرف برادرش در برابر مزدی رهسپار زیارت شود، پس باید هنگام فارغ شدن از کار زیارت بگوید: خدایا، هر سختی و پیشامد و ژولیدگی و رنجوری به من رسید، پس - فلانی فرزند فلانی - را در آن پاداش ده، و مرا در به جای آوردن زیارت از سوی او پاداش ده؛ و وقتی بر امام سلام کرد، در پایان سلام باید بگوید: ص: 255


1- . الکافی4: 316؛ التهذیب6: 109
«12»

قبس، [قبس المصباح] رَوَی الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِذَا کَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ إِلَی اللَّهِ وَ ضِقْتَ بِهَا ذَرْعاً فَصَلِّ رَکْعَتَیْنِ فَإِذَا سَلَّمْتَ کَبِّرِ اللَّهَ ثَلَاثاً وَ سَبِّحْ تَسْبِیحَ فَاطِمَةَ علیها السلام ثُمَّ اسْجُدْ وَ قُلْ مِائَةَ مَرَّةٍ یَا مَوْلَاتِی فَاطِمَةُ أَغِیثِینِی ثُمَّ ضَعْ خَدَّکَ الْأَیْمَنَ عَلَی الْأَرْضِ وَ قُلْ مِثْلَ ذَلِکَ ثُمَّ عُدْ إِلَی السُّجُودِ وَ قُلْ ذَلِکَ مِائَةَ مَرَّةٍ وَ عَشْرَ مَرَّاتٍ وَ اذْکُرْ حَاجَتَکَ فَإِنَّ اللَّهَ یَقْضِیهَا.

«13»

لد، [بلد الأمین]: تُصَلِّی رَکْعَتَیْنِ فَإِذَا سَلَّمْتَ فَکَبِّرِ اللَّهَ ثَلَاثاً وَ سَبِّحْ تَسْبِیحَ الزَّهْرَاءِ علیها السلام وَ اسْجُدْ وَ قُلْ مِائَةَ مَرَّةٍ یَا مَوْلَاتِی یَا فَاطِمَةُ أَغِیثِینِی ثُمَّ ضَعْ خَدَّکَ الْأَیْمَنَ وَ قُلْ کَذَلِکَ ثُمَّ عُدْ إِلَی السُّجُودِ وَ قُلْ کَذَلِکَ ثُمَّ ضَعْ خَدَّکَ الْأَیْسَرَ عَلَی الْأَرْضِ وَ قُلْ کَذَلِکَ ثُمَّ عُدْ إِلَی السُّجُودِ وَ قُلْ کَذَلِکَ مِائَةَ مَرَّةٍ وَ عَشْرَ مَرَّاتٍ وَ اذْکُرْ حَاجَتَکَ تُقْضَی (1).

ص: 254


1- 1. البلد الأمین ص 159.

ای سرور من، از طرف - فلانی فرزند فلانی - که به نیابت از او به زیارت آمده­ام، بر تو سلام باد؛ پس برای او در نزد پروردگارت شفاعت فرما؛ سپس به دلخواه خودش برای او دعا نماید؛ إن شاء الله.(1)

روایت3.

التهذیب: داود صرمی گفته است: به او - یعنی امام حسن عسکری علیه السلام - گفتم: همانا پدرت را زیارت کردم، و - ثواب - آن زیارت را برای تو(2) قرار دادم؛ فرمود: برای تو از جانب خداوند، پاداش و ثواب بزرگ، و از جانب ما سپاسگزاری است.

روایت4.

التهذیب: کسی که به نیابت از دیگری زیارت کند، می­گوید: خدایا، همانا - فلانی فرزند فلانی - به امید دستیابی به ثواب فراوان و گریختن از حساب بد، مرا به سوی دوستدارنش و دوستداران خودم فرستاده است تا از جانب او زیارت کنم؛ خدایا، به راستی که او در آمرزیدن گناهانش و پاک کردن بدی­هایش توسط تو، به واسطه دوستدارانت، که راهنمایان به سوی تو هستند، به تو روی می­آورد؛ و در کنار زیارتگاه امامش صلوات الله علیه، به واسطه آنان به تو متوسل می­شود؛ خدایا، پس از او بپذیر، و شفاعت دوستدارانش صلوات الله علیهم درباره او را قبول فرما.

خدایا، او را به خاطر نیت نیکو، و باور درست، و دوستداری راستش، به بهترین صورتی که هر یک از بندگان مؤمن خود را پاداش داده­ای، پاداش ده؛ و چیزی را که به او بخشیده­ای، برایش پیاپی ساز؛ و آنچه را به او بخشیده­ای، به استفاده نیک او در آور؛ و من را آخرین فرستاده از جانب او قرار مده؛ خدایا، گردن او را از آتش برهان؛ و از روزی حلال و پاکیزه­ات بر او بگستران؛ و او را از همنشینان محمد و خاندان محمد قرار ده؛ و در فرزندان و دارایی و خانواده و آنچه در اختیار دارد، برکت قرار ده.

خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و بین او و گناهانش فاصله بینداز، تا اینکه نافرمانی تو را نکند، و او را بر فرمانبرداری خودت و فرمانبرداری دوستدارانت یاری رسان، تا اینکه او را در جایی که فرمان داده، غائب، و در جایی که او را از آن بازداشته­ای، حاضر نبینی. خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و او را بیامرز و بر او مهربانی نما، و از او و همه مردان و زنان مؤمن درگذر.

خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و او را از اتفاقات هولناک ورود به قیامت، و ترس روز قیامت، و بدی بازگشتگاه دائمی، و از تاریکی و وحشت قبر، و از جاهای خواری در دنیا و آخرت، در امان دار.

ص: 256


1- . التهذیب6: 105؛ و در آن «من عمل الزیارة»{از کارهای زیارت} آمده است.
2- . شما. خ ل

باب 11 الزیارة بالنیابة عن الأئمة علیهم السلام و غیرهم

الأخبار

«1»

کا، [الکافی] یب، [تهذیب الأحکام] مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْأَشْعَثِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ الْحَضْرَمِیِّ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: رَجَعْتُ مِنْ مَکَّةَ فَأَتَیْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَی علیه السلام فِی الْمَسْجِدِ وَ هُوَ قَاعِدٌ فِیمَا بَیْنَ الْقَبْرِ وَ

الْمِنْبَرِ فَقُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی إِذَا خَرَجْتُ إِلَی مَکَّةَ رُبَّمَا قَالَ لِیَ الرَّجُلُ طُفْ عَنِّی أُسْبُوعاً صَلِّ رَکْعَتَیْنِ فَرُبَّمَا شُغِلْتُ عَنْ ذَلِکَ فَإِذَا رَجَعْتُ لَمْ أَدْرِ مَا أَقُولُ لَهُ قَالَ إِذَا أَتَیْتَ مَکَّةَ فَقَضَیْتَ نُسُکَکَ فَطُفْ أُسْبُوعاً وَ صَلِّ رَکْعَتَیْنِ وَ قُلِ اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا الطَّوَافَ وَ هَاتَیْنِ الرَّکْعَتَیْنِ عَنْ أَبِی وَ أُمِّی وَ عَنْ زَوْجَتِی وَ عَنْ وُلْدِی وَ عَنْ حَامَّتِی وَ عَنْ جَمِیعِ أَهْلِ بَلَدِی حُرِّهِمْ وَ عَبْدِهِمْ وَ أَبْیَضِهِمْ وَ أَسْوَدِهِمْ فَلَا تَشَاءُ أَنْ تَقُولَ لِلرَّجُلِ إِنِّی قَدْ طُفْتُ عَنْکَ وَ صَلَّیْتُ عَنْکَ رَکْعَتَیْنِ إِلَّا کُنْتَ صَادِقاً فَإِذَا أَتَیْتَ قَبْرَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَقَضَیْتَ مَا یَجِبُ عَلَیْکَ فَصَلِّ رَکْعَتَیْنِ ثُمَّ قِفْ عِنْدَ رَأْسِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ثُمَّ قُلِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نَبِیَّ اللَّهِ مِنْ أَبِی وَ أُمِّی وَ زَوْجَتِی وَ وُلْدِی وَ حَامَّتِی وَ مِنْ جَمِیعِ أَهْلِ بَلَدِی حُرِّهِمْ وَ عَبْدِهِمْ أَبْیَضِهِمْ وَ أَسْوَدِهِمْ فَلَا تَشَاءُ أَنْ تَقُولَ لِلرَّجُلِ إِنِّی قَدْ أَقْرَأْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله عَنْکَ السَّلَامَ إِلَّا کُنْتَ صَادِقاً(1).

«2»

یب، [تهذیب الأحکام]: مَنْ خَرَجَ زَائِراً عَنْ أَخٍ لَهُ بِأَجْرٍ فَلْیَقُلْ عِنْدَ فَرَاغِهِ مِنْ عَمَلِ الزِّیَارَةِ اللَّهُمَّ مَا أَصَابَنِی مِنْ تَعَبٍ أَوْ نَصَبٍ أَوْ شَعَثٍ أَوْ لُغُوبٍ فَأْجُرْ فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ فِیهِ وَ أْجُرْنِی فِی قَضَائِی عَنْهُ فَإِذَا سَلَّمَ عَلَی الْإِمَامِ فَلْیَقُلْ فِی آخِرِ التَّسْلِیمِ السَّلَامُ عَلَیْکَ

ص: 255


1- 1. الکافی ج 4 ص 316 و التهذیب ج 6 ص 109.

خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و پاداش او را در این جایی که من ایستاده­ام، آمرزش او قرار ده؛ و هدیه او را در این جایی که من ایستاده­ام، نزد امامم صلی الله علیه، این قرار ده که از لغزش او چشم بپوشی، و عذرخواهی­اش را بپذیری، و از اشتباهش درگذری، و پرهیزکاری را توشه او، و آنچه را که در پیش توست، خوبی برای او در آخرت، قرار دهی؛ و او را در گروه محمد و خاندان محمد صلی الله علیه و آله محشور نمایی؛ و او و پدر و مادرش را بیامرزی؛ که به راستی تو بهترین کسی هستی که به سوی او روی آورده می­شود؛ و بزرگوارترین درخواست شونده­ای هستی که بندگان بر او اعتماد کنند؛ خدایا، برای هر مهمان، پاداشی هست، و برای هر زیارت کننده، بزرگواری؛ پس پاداش او را در این مکانی که من ایستاده­ام، آمرزش او، و بهشت برای او(1)

و برای تمام مردان و زنان مؤمن قرار ده.

خدایا، و من بنده خطاکار و گنه­پیشه تو، که به گناهانش اقرار می­کند هستم؛ پس از تو درخواست می­کنم ای خدا، به حق محمد و خاندان محمد، که بعد از این مرا از پاداش و ثواب خودت، که از روی بخشش فراوان تو، و بزرگواری بخشش توست، محروم نفرمایی.

سپس در کنار زیارتگاه رو به قبله دستانت را به سمت آسمان بالا می­بری و می­گویی: ای سرور من، ای امام من، همانا بنده­ات - فلانی فرزند فلانی - مرا برای زیارت به سوی زیارتگاه تو فرستاده است، و به وسیله آن به خداوند عز و جل و به سوی فرستاده او و به سوی شما نزدیکی می­جوید؛ و او به این وسیله آزادی گردنش از آتش از روی کیفر را امید دارد؛ پس او و تمام مردان و زنان مؤمن را بیامرز؛ یا الله، یا الله، یا لله، یا الله، یا الله، یا الله، یا الله؛ هیچ خدایی جز الله بردبار بزرگوار وجود ندارد؛ هیچ خدایی جز الله والامرتبه بزرگ وجود ندارد؛ از تو می­خواهم بر محمد و خاندان محمد درود فرستی، و دعای مرا درباره او و همه برادران و خواهران و فرزندان و خانواده­ام بپذیری؛ به خاطر بخشش و بزرگواری که داری، ای مهربان­ترین مهربانان.(2)

می­گویم: نویسنده کتاب المزار الکبیر گفته است: همه اصحاب ما روایت کرده­اند که امام صادق علیه السلام کسی را به سوی یکی از شیعیان فرستاد و فرمود: این درهم­­ها را از من بگیر و از طرف فرزندم اسماعیل حج به جای آور، و نه قسمت از ثواب آن برای تو، و یک قسمت برای اسماعیل باشد.

امام حسن عسکری علیه السلام نیز کسی را برای زیارت از سوی او به زیارتگاه امام حسین علیه السلام فرستاد و فرمود: همانا برای خداوند جایگاه­هایی وجود دارد که دوست دارد در آنجا دعا شود و اجابت فرماید؛ و همانا محل قرار گرفتن قبر امام حسین علیه السلام یکی از آن جایگاه­ها است.(3)

ص: 257


1- . و برای من. خ
2- . التهذیب6: 116
3- . المزار الکبیر: 196

یَا مَوْلَایَ عَنْ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ أَتَیْتُکَ زَائِراً عَنْهُ فَاشْفَعْ لَهُ عِنْدَ رَبِّکَ ثُمَّ یَدْعُو لَهُ بِمَا أَحَبَّ إِنْ شَاءَ اللَّهُ (1).

«3»

یب، [تهذیب الأحکام] مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ دَاوُدَ الصَّرْمِیِّ قَالَ: قُلْتُ لَهُ یَعْنِی أَبَا الْحَسَنِ الْعَسْکَرِیَّ علیه السلام إِنِّی زُرْتُ أَبَاکَ وَ جَعَلْتُ ذَلِکَ لَکَ (2) فَقَالَ لَکَ مِنَ اللَّهِ أَجْرٌ وَ ثَوَابٌ عَظِیمٌ وَ مِنَّا الْمَحْمَدَةُ(3).

«4»

یب، [تهذیب الأحکام]: یَقُولُ الزَّائِرُ إِذَا نَابَ عَنْ غَیْرِهِ اللَّهُمَّ إِنَّ فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ أَوْفَدَنِی إِلَی مَوَالِیهِ وَ مَوَالِیَّ لِأَزُورَ عَنْهُ رَجَاءً لِجَزِیلِ الثَّوَابِ وَ فِرَاراً مِنْ سُوءِ الْحِسَابِ اللَّهُمَّ إِنَّهُ یَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِأَوْلِیَائِکَ الدَّالِّینَ عَلَیْکَ فِی غُفْرَانِکَ ذُنُوبَهُ وَ حَطِّ سَیِّئَاتِهِ وَ یَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ بِهِمْ عِنْدَ مَشْهَدِ إِمَامِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ اللَّهُمَّ فَتَقَبَّلْ مِنْهُ وَ اقْبَلْ شَفَاعَةَ أَوْلِیَائِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ فِیهِ اللَّهُمَّ جَازِهِ عَلَی حُسْنِ نِیَّتِهِ وَ صَحِیحِ عَقِیدَتِهِ وَ صِحَّةِ مُوَالاتِهِ أَحْسَنَ مَا جَازَیْتَ أَحَداً مِنْ عَبِیدِکَ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَدِمْ لَهُ مَا خَوَّلْتَهُ وَ اسْتَعْمِلْهُ صَالِحاً فِیمَا آتَیْتَهُ وَ لَا تَجْعَلْنِی آخِرَ وَافِدٍ لَهُ یُوفِدُهُ اللَّهُمَّ أَعْتِقْ رَقَبَتَهُ مِنَ النَّارِ وَ أَوْسِعْ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ الْحَلَالِ الطَّیِّبِ وَ اجْعَلْهُ مِنْ رُفَقَاءِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَارِکْ لَهُ فِی وُلْدِهِ وَ مَالِهِ وَ أَهْلِهِ وَ مَا مَلَکَتْ یَمِینُهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ حُلْ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ مَعَاصِیکَ حَتَّی لَا یَعْصِیَکَ وَ أَعِنْهُ عَلَی طَاعَتِکَ وَ طَاعَةِ أَوْلِیَائِکَ حَتَّی لَا تَفْقِدَهُ حَیْثُ أَمَرْتَهُ وَ لَا تَرَاهُ حَیْثُ نَهَیْتَهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْ لَهُ وَ ارْحَمْهُ وَ اعْفُ عَنْهُ وَ عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَعِذْهُ مِنْ هَوْلِ الْمُطَّلَعِ وَ مِنْ فَزَعِ یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ سُوءِ الْمُنْقَلَبِ وَ مِنْ ظُلْمَةِ الْقَبْرِ وَ وَحْشَتِهِ وَ مِنْ مَوَاقِفِ الْخِزْیِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ

ص: 256


1- 1. التهذیب ج 6 ص 105 و فیه من عمل الزیارة إلخ.
2- 2. لهم خ ل.
3- 3. التهذیب ج 6 ص 110.

پس هرگاه به قصد زیارت از طرف برادرت، یا برای به جای آوردن حج در برابر مزد، رهسپار شدی، پس در جایی که قصد نموده­ای دو رکعت نماز بگزار، و بعد از اینکه فارغ شدی، تسبیح خدا را بگو و سپس بگو: خدایا، همانا فلانی با علم به ثواب نیکوی تو، و با این باور که تو می­شنوی و اجابت می­کنی، و کیفر می­کنی و ثواب می­بخشی، مرا به سوی تو فرستاده است؛ خدایا، پس گام­های من از طرف او را، کفاره گناهان گذشته او، و نمازهای(1) من به نیابت از او را، گواه برای او درباره ایمان راستینش، و ثبت کننده آمرزش برای او در فهرست آمرزیدن قرار ده؛ خدایا، هر سختی و دشواری و گرسنگی و رنجوری به من رسیده است، پس - فلانی فرزند فلانی - را در آن پاداش ده، و مرا به خاطر او پاداش عطا کن.

در نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام نیز همین گونه می­گویی.

سپس در دنباله کلام می­گویی:

سلام بر تو ای سرورم - فلانی فرزند فلانی، - همانا من از طرف او به زیارت تو آمده­ام، پس برای من و برای او در نزد پروردگارت شفاعت کن؛ خدایا، از مهربانی خودت آن مقدار به او برسان که از مهربانی دیگران بی­نیاز گردد، هرچند مرده باشد؛ خدایا، زمین را از دو پهلوی او دور دار، و رحمت خود را به او برسان، و آن اعمال زیارت که انجام دادم، گواه برای او قرار ده؛ به خاطر رحمتی که داری، ای مهربان­ترین مهربانان.

و هرگاه از طرف برادرت یا مادرت یا پدرت زیارت کردی، ابتدا به روش سلام دادن، بر امام علیه السلام سلام بده؛ سپس بگو: خدایا، به احترام محمد و خاندان پاک او، نسبت به فلانی فرزند فلانی، هر کجا باشد، یاور و یاریگر و نگهبان و مراقب باش.

سپس دو رکعت نماز بگزار، وقتی سلام آن را دادی، سجده کن و در سجده بگو: خدایا، برای تو نماز گزاردم و برای تو رکوع نمودم و برای تو سجده کردم؛ چرا که نماز جز برای تو سزاوار نیست؛ خدایا، ثواب نماز و سلام و زیارتم را هدیه­ای از طرف خودم برای - فلانی فرزند فلانی - قرار دادم، پس آن را برای او از طرف من بپذیر، و به خاطر رحمتی که داری، بهترین پاداش آن را به من عطا کن.

و بافضیلت­تر آن است که بگویی: خدایا، همانا - فلانی فرزند فلانی - به امید دست یافتن به ثواب فراوان، مرا به زیارت سرور خودش و سرور من فرستاده است، و دعا را تا آخر آن جایی که شیخ بیان کرده است، ادامه داده است. خداوند بر هر دوی آنها رحمت کند.(2)

ص: 258


1- . نماز من. خ ل
2- . المزار الکبیر: 196-198

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْ جَائِزَتَهُ فِی مَوْقِفِی هَذَا غُفْرَانَکَ وَ تُحْفَتَهُ فِی مَقَامِی هَذَا عِنْدَ إِمَامِی صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ أَنْ تُقِیلَ عَثْرَتَهُ وَ تَقْبَلَ مَعْذِرَتَهُ وَ تَتَجَاوَزَ عَنْ خَطِیئَتِهِ وَ تَجْعَلَ التَّقْوَی زَادَهُ وَ مَا عِنْدَکَ خَیْراً لَهُ فِی مَعَادِهِ وَ تَحْشُرَهُ فِی زُمْرَةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله وَ تَغْفِرَ لَهُ وَ لِوَالِدَیْهِ فَإِنَّکَ خَیْرُ مَرْغُوبٍ إِلَیْهِ وَ أَکْرَمُ مَسْئُولٍ اعْتَمَدَ الْعِبَادُ عَلَیْهِ اللَّهُمَّ وَ لِکُلِّ مُوفِدٍ جَائِزَةٌ وَ لِکُلِّ زَائِرٍ کَرَامَةٌ فَاجْعَلْ جَائِزَتَهُ فِی مَوْقِفِی هَذَا غُفْرَانَکَ وَ الْجَنَّةَ لَهُ (1) وَ لِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ اللَّهُمَّ وَ أَنَا عَبْدُکَ الْخَاطِئُ الْمُذْنِبُ الْمُقِرُّ بِذُنُوبِهِ فَأَسْأَلُکَ یَا اللَّهُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَنْ لَا تَحْرِمَنِی بَعْدَ ذَلِکَ الْأَجْرِ وَ الثَّوَابِ مِنْ فَضْلِ عَطَائِکَ وَ کَرَمِ تَفَضُّلِکَ ثُمَّ تَرْفَعُ یَدَیْکَ إِلَی السَّمَاءِ مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةِ عِنْدَ الْمَشْهَدِ وَ تَقُولُ یَا مَوْلَایَ یَا إِمَامِی عَبْدُکَ فُلَانُ بْنُ فُلَانٍ أَوْفَدَنِی زَائِراً لِمَشْهَدِکَ یَتَقَرَّبُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِذَلِکَ وَ إِلَی رَسُولِهِ وَ إِلَیْکَ یَرْجُو بِذَلِکَ فَکَاکَ رَقَبَتِهِ مِنَ النَّارِ مِنَ الْعُقُوبَةِ فَاغْفِرْ لَهُ وَ لِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْحَلِیمُ الْکَرِیمُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَسْتَجِیبَ لِی فِیهِ وَ فِی جَمِیعِ إِخْوَانِی وَ أَخَوَاتِی وَ وُلْدِی وَ أَهْلِی بِجُودِکَ وَ کَرَمِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ (2).

أَقُولُ قَالَ مُؤَلِّفُ الْمَزَارِ الْکَبِیرِ رَوَی أَصْحَابُنَا جَمِیعاً: أَنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَرْسَلَ إِلَی بَعْضِ الشِّیعَةِ فَقَالَ خُذْ هَذِهِ الدَّرَاهِمَ فَحُجَّ عَنِ ابْنِی إِسْمَاعِیلَ یَکُنْ لَکَ تِسْعَةُ أَسْهُمٍ مِنَ الثَّوَابِ وَ لِإِسْمَاعِیلَ سَهْمٌ وَاحِدٌ وَ قَدْ أَنْفَذَ أَبُو الْحَسَنِ الْعَسْکَرِیُّ علیه السلام زَائِراً عَنْهُ إِلَی مَشْهَدِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَقَالَ إِنَّ لِلَّهِ مَوَاطِنَ یُحِبُّ أَنْ یُدْعَی فِیهَا فَیُجِیبَ وَ إِنَّ حَائِرَ الْحُسَیْنِ علیه السلام مِنْ تِلْکَ الْمَوَاطِنِ (3).

ص: 257


1- 1. ولی خ.
2- 2. التهذیب ج 6 ص 116.
3- 3. المزار الکبیر ص 196.

روایت6.

سپس گفته است: از یکی از امامان دانشمند راستگو علیهم السلام روایت شده است که در مورد شخصی سؤال شد که دو رکعت نماز می­گزارد، یا یک روز روزه می­گیرد، یا حج یا عمره به جای می­آورد، یا رسول خدا صلی الله علیه و آله یا یکی از امامان علیهم السلام را زیارت می­کند، و ثواب آن را برای پدر و مادرش یا یکی از از برادران دینی­اش قرار می­دهد؛ آیا در برابر این کار، برای خود او نیز ثوابی خواهد بود؟ فرمود: ثواب این کار به کسی می­رسد که برای او قرار داده شده است، بدون اینکه از پاداش او چیزی کاسته شود.(1)

روایت7.

مصباح الزائر: شرایط کسی که به نیابت از دیگری زیارت می­کند: هرگاه از منزل خود تصمیم بر آن گرفتی، و برای نیابت مزد گرفته باشی، پس بگو: به نام خداوند بخشایشگر مهربان. خدایا، از اینکه دین را در برا بر دنیا بفروشیم، یا روشنی را با تاریکی جایگزین نماییم، یا دشمنان را به جای دوستان برگزینیم، به تو پناه می­آورم؛ خدایا، پس ما را در دنیا و آخرت همراه محمد و خاندان محمد قرار ده؛ و به خاطر رحمتی که داری، دنیا و آخرت را یکجا برای ما قرار ده؛ که من بر کمی شکیبایی­مان بر ناداری آگاه هستم. و در منزل خودت غسل می­کنی و دو رکعت نماز به جای می­آوری؛ که از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرموده است: هیچ بنده­ای از دو رکعت نمازی که هنگام مسافرت کردن می­گزارد، چیز با ارزش­تری برای خانواده­اش باقی نگذاشته است؛ و می­گوید: خدایا، می­خواهم از طرف - فلانی، و او را با اسم و نسبش نام می­برد، - ولیّ تو را زیارت کنم، و تو می­دانی ای پروردگار، که ناداری و تهیدستی مرا واداشته است که از طرف او زیارت نمایم، بدون اینکه دین خودم را به او بفروشم، یا اینکه حال او را بر طاعت خودم برای تو، مقدّم کنم، و اگر تو از روی بخشش رحمتت اجازه نداده بودی که به نیابت از او زیارت کنم، هرگز جز از طرف خودم زیارت نمی­نمودم، و بر ناداری و تهیدستی و بینوایی شکیبایی می­ورزیدم؛ خدایا، پس آن را از او بپذیر، و گمانش را محقق نما، و در زیارت من از طرف او، به من پاداش ده، و امید او درباره من را بی­بهره مگردان، و آرزویش را محقق نما، که به راستی او برای به دست آوردن خشنودی تو، و نزدیکی جستن به تو، در این روی آوردن، مرا پیش انداخته است.

خدایا، پس خواسته­اش را به او عطا کن، و آنچه را که به خاطر آن به تو روی آوردم، به من برسان؛ و امروز خودم و دینم و پایان کارهایم و فرزندانم و پدران و مادرانم، چه آنها که حاضر باشند و چه آنها که غائب، و تمام خویشانم و آنچه را که به من واگذار کرده­ای، به تو می­سپارم؛ خدایا، ما را، و برای ما حفظ کن؛ و من و آنان را در زمره آن امانت­هایت که از بین نمی­رود، قرار ده؛ و از من و همه دوستانم در راه، هر چیز ترسناکی را دور کن؛ تا اینکه مرا کامیاب از انتظاری که در این سفر از تو داشتم، که عبارت بود از قبول کردن زیارت تو توسط من از طرف - فلانی فرزند فلانی -

ص: 259


1- . المزار الکبیر: 198

فَإِذَا خَرَجْتَ زَائِراً عَنْ أَخٍ لَکَ أَوْ حَاجّاً بِأُجْرَةٍ فَصَلِّ رَکْعَتَیْنِ بِالْمَوْضِعِ الَّذِی تَقْصِدُهُ فَإِذَا فَرَغْتَ مِنْهُمَا فَسَبِّحْ ثُمَّ قُلِ اللَّهُمَّ إِنَّ فُلَاناً أَوْفَدَنِی إِلَیْکَ لِعِلْمِهِ بِحُسْنِ ثَوَابِکَ مُعْتَقِداً أَنَّکَ تَسْمَعُ وَ تُجِیبُ وَ تُعَاقِبُ وَ تُثِیبُ اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ خُطُوَاتِی عَنْهُ کَفَّارَةً لِمَا سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِهِ وَ صَلَوَاتِی (1) عَنْهُ شَاهِدَةً لَهُ بِصِدْقِ الْإِیمَانِ مُثْبَتَةً لَهُ فِی دِیوَانِ الْغُفْرَانِ اللَّهُمَّ مَا أَصَابَنِی مِنْ تَعَبٍ أَوْ نَصَبٍ أَوْ سَغَبٍ أَوْ لُغُوبٍ فَأْجُرْ فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ فِیهِ وَ أْجُرْنِی عَلَیْهِ.

وَ کَذَلِکَ تَقُولُ عِنْدَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله وَ عِنْدَ الْأَئِمَّةِ علیهم السلام.

ثُمَّ تَقُولُ عَقِیبَ الْکَلَامِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ مِنْ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ فَإِنِّی أَتَیْتُکَ زَائِراً عَنْهُ فَاشْفَعْ لِی وَ لَهُ عِنْدَ رَبِّکَ اللَّهُمَّ أَوْصِلْ عَلَیْهِ مِنْ رَحْمَتِکَ مَا یَسْتَغْنِی بِهِ عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِوَاکَ وَ إِنْ کَانَ مَیِّتاً قَالَ بَعْدَ ذَلِکَ اللَّهُمَّ جَافِ الْأَرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَ اجْعَلْ رَحْمَتَکَ وَاصِلَةً إِلَیْهِ وَ اجْعَلْ مَا أَفْعَلُهُ مِنَ الْمَنَاسِکِ شَاهِداً لَهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ إِذَا زُرْتَ عَنْ أَخِیکَ أَوْ أُمِّکَ أَوْ أَبِیکَ فَسَلِّمْ عَلَی الْإِمَامِ علیه السلام عَلَی نَسَقِ التَّسْلِیمِ ثُمَّ قُلِ اللَّهُمَّ کُنْ لِفُلَانِ بْنِ فُلَانٍ عَوْناً وَ مُعِیناً وَ نَاصِراً وَ کَالِئاً وَ رَاعِیاً حَیْثُ کَانَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ ثُمَّ صَلِّ رَکْعَتَیْنِ فَإِذَا سَلَّمْتَ مِنْهُمَا فَاسْجُدْ وَ قُلْ فِی سُجُودِکَ اللَّهُمَّ لَکَ صَلَّیْتُ وَ لَکَ رَکَعْتُ وَ لَکَ سَجَدْتُ لِأَنَّهُ لَا تَنْبَغِی الصَّلَاةُ إِلَّا لَکَ اللَّهُمَّ قَدْ جَعَلْتُ ثَوَابَ صَلَاتِی وَ سَلَامِی وَ زِیَارَتِی هَدِیَّةً مِنِّی إِلَی فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ فَتَقَبَّلْ ذَلِکَ لَهُ مِنِّی وَ أْجُرْنِی عَلَیْهِ خَیْرَ الْجَزَاءِ بِرَحْمَتِکَ وَ أَفْضَلُ مَا یُقَالُ اللَّهُمَّ إِنَّ فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ أَوْفَدَنِی إِلَی مَوْلَاهُ وَ مَوْلَایَ لِأَزُورَ عَنْهُ رَجَاءً لِجَزِیلِ الثَّوَابِ وَ سَاقَ الدُّعَاءَ إِلَی آخِرِ مَا ذَکَرَهُ الشَّیْخُ رَحِمَهُمَا اللَّهُ (2).

ص: 258


1- 1. صلاتی خ ل.
2- 2. المزار الکبیر ص 196- 198.

و بخشیدن آن به او توسط تو، به وطنم باز گردانی.

سپس از دعاها آنچه را که دوست می­داری، برمی­گزینی؛ پس اگر خداوند تو را در سلامت قرار داد، و به جای شروع زیارت رسیدی، و خواستی برای زیارت غسل نمایی، پس هنگام غسل کردن بگو: خدایا، من این غسل را از طرف - فلانی فرزند فلانی - به جای آوردم، پس این را برای او نور و پاک کننده و نگهدارنده و شفای از هر درد و بیماری و از هر آسیب و تباهی، و از بدی هر چیزی که ترسیده و دوری می­شود، قرار ده؛ و قلب و اعضای درونی، و استخوان و گوشت و خون و مو وپوست و مغز او را، و هر چیزی را که زمین از او بردارد، پاک گردان؛ و آن را گواه برای او در روز ناداری و نیازش به آن قرار ده؛ و به خاطر آن به من پاداش ده؛ و مرا از گناهان پاک گردان، ای مهربان­ترین مهربانان.

سپس پاک­ترین لباست را بپوش، و مستحب است لباس برای کسی که از طرف او زیارت می­کنی باشد، و با آرامش و درنگ قدم بردار، و «لا إله إلا الله» و «الحمد لله» فراوان بگو؛ پس وقتی به نزدیک درب زیارتگاه رسیدی، بگو:

خدایا، این در به روی قبری باز می­شود که در آن، یکی از درهای تو وجود دارد؛ خدایا، پس همان گونه که آن را برای - فلانی - گشودی و فرستادن من به سوی او را روزی­اش کردی، پس هیچ گاه درهای توبه را به رویش مبند، و او را از گناهان نگاه دار؛ خدایا، و همانا برای تو در هر روز به سوی زیارت کنندگان این مکان، لحظه­هایی وجود دارد که در آن لحظه­ها، رحمتت را به آنان می­رسانی؛ پس به خاطر حقی که بر خودت داری، و به خاطر حق دوستدارانت بر تو، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و - فلانی فرزند فلانی - را مانند حاضر در این مکان برای دست یافتن به برکت­ها و رحمت خودت قرار ده.

سپس داخل زیارتگاه شو و بگو: سپاس مخصوص خداوندی است که مرا از زیارت کنندگان مسجدهایش قرار داد؛ خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و عمل - فلانی فرزند فلانی - را در نیکوترین صورت به پایان ببر، و دل او را بعد از اینکه هدایتش کردی، ملغزان، و به او از ناحیه خودت رحمتی ببخشای، که تو خود بخشایشگری.

سپس برای خودت به دلخواه دعا کن؛(1)

و بعد از آن، به طرف قبله برگرد و تسبیح حضرت زهرا علیها السلام را بگو و بگو:

گواهی می­دهم که هیچ خدایی جز الله وجود ندارد، یگانه است و هیچ شریکی برای او نیست؛ و گواهی می­دهم که محمد بنده و فرستاده اوست؛

ص: 260


1- . مصباح الزائر: 265-266
«6»

ثُمَّ قَالَ وَ رُوِیَ عَنْ بَعْضِ الْعُلَمَاءِ الصَّادِقِینَ علیهم السلام: أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الرَّجُلِ یُصَلِّی رَکْعَتَیْنِ أَوْ یَصُومُ یَوْماً أَوْ یَحُجُّ أَوْ یَعْتَمِرُ أَوْ یَزُورُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَوْ أَحَدَ الْأَئِمَّةِ وَ یَجْعَلُ ثَوَابَ ذَلِکَ لِوَالِدَیْهِ أَوْ لِأَخٍ لَهُ فِی الدِّینِ أَ وَ یَکُونُ لَهُ عَلَی ذَلِکَ ثَوَابٌ فَقَالَ إِنَّ ثَوَابَ ذَلِکَ یَصِلُ إِلَی مَنْ جَعَلَ لَهُ مِنْ غَیْرِ أَنْ یُنْقَصَ مِنْ أَجْرِهِ شَیْ ءٌ(1).

«7»

صبا، [مصباح الزائر]: صِفَةُ مَنْ یَنُوبُ عَنْ غَیْرِهِ إِذَا عَزَمْتَ عَلَی ذَلِکَ مِنْ مَنْزِلِکَ وَ کُنْتَ مُسْتَأْجَراً لِلنِّیَابَةِ فَقُلْ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ أَنْ نَبِیعَ الدِّینَ بِالدُّنْیَا أَوْ نَسْتَبْدِلَ الظُّلْمَةَ بِالضِّیَاءِ أَوْ نَخْتَارَ الْأَعْدَاءَ عَلَی الْأَوْلِیَاءِ اللَّهُمَّ فَاجْعَلْنَا مَعَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ اجْمَعِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةَ لَنَا بِرَحْمَتِکَ فَقَدْ عَلِمْتَ قِلَّةَ صَبْرِنَا عَلَی الْفَقْرِ وَ تَغْتَسِلُ فِی مَنْزِلِکَ وَ تُصَلِّی رَکْعَتَیْنِ.

فَإِنَّهُ رُوِیَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: مَا اسْتَخْلَفَ عَبْدٌ عَلَی أَهْلِهِ خِلَافَةً أَفْضَلَ مِنْ رَکْعَتَیْنِ یَرْکَعُهُمَا إِذَا أَرَادَ سَفَراً وَ یَقُولُ اللَّهُمَّ إِنِّی أُرِیدُ زِیَارَةَ وَلِیِّ اللَّهِ عَنْ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ وَ یَذْکُرُهُ بِاسْمِهِ وَ نَسَبِهِ وَ أَنْتَ تَعْلَمُ یَا رَبِّ أَنَّ الْفَقْرَ وَ الْفَاقَةَ حَمَلَنِی عَلَی أَنْ أَزُورَ عَنْهُ غَیْرَ بَائِعٍ مِنْهُ دِینِی وَ لَا مُؤْثِرٍ حَالَهُ عَلَی طَاعَتِی لَکَ وَ لَوْ لَا أَنَّکَ بِفَضْلِ رَحْمَتِکَ أَذِنْتَ أَنْ أَزُورَ عَنْهُ لَمَا زُرْتُ عَنْ سِوَایَ وَ لَصَبَرْتُ عَلَی الْفَقْرِ وَ الْفَاقَةِ وَ الْمَسْکَنَةِ اللَّهُمَّ فَتَقَبَّلْ ذَلِکَ مِنْهُ وَ حَقِّقْ ظَنَّهُ وَ أْجُرْنِی فِی زِیَارَتِی عَنْهُ وَ لَا تُخَیِّبْ رَجَاءَهُ فِیَّ وَ حَقِّقْ أَمَلَهُ فَإِنَّهُ إِنَّمَا وَجَّهَنِی فِی هَذَا الْوَجْهِ طَلَباً لِمَرْضَاتِکَ وَ تَقَرُّباً إِلَیْکَ اللَّهُمَّ فَأَعْطِهِ سُؤْلَهُ وَ بَلِّغْنِی مَا تَوَجَّهْتُ لَهُ وَ أَسْتَوْدِعُکَ الْیَوْمَ نَفْسِی وَ دِینِی وَ خَوَاتِیمَ عَمَلِی وَ وُلْدِی وَ وَالِدِی الشَّاهِدَ مِنَّا وَ الْغَائِبَ وَ جَمِیعَ أهلی [أَهْلِ] حُزَانَتِی وَ مَا مَلَّکْتَنِیهِ اللَّهُمَّ احْفَظْنَا وَ احْفَظْ عَلَیْنَا وَ اجْعَلْنِی وَ إِیَّاهُمْ فِی وَدَائِعِکَ الَّتِی لَا تَضِیعُ وَ اصْرِفْ عَنِّی وَ عَنْ رُفَقَائِی فِی طَرِیقِی کُلَّ مَحْذُورٍ حَتَّی تَرُدَّنِی إِلَی وَطَنِی ظَافِراً بِمَا أَتَوَقَّعُهُ فِی هَذَا الْقَصْدِ مِنْ قَبُولِکَ زِیَارَتِی عَنْ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ

ص: 259


1- 1. المزار الکبیر ص 198.

و گواهی می­دهم که علی علیه السلام بنده خدا و برادر فرستاده اوست؛ خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست .

سپس وارد شو و در کنار سر بایست و بگو: خدایا، گواهی می دهم، و فرشتگان تو را گواه می­گیرم که من از طرف - فلانی فرزند فلانی - بر اهل بیت پیامبر سلام می­کنم؛ و به راستی که او مرا به این مکان گرامی پیش انداخته است؛ بدون اینکه از روی خودبزرگ­بینی از سوی او باشد، بلکه از روی قصد و فرمانبردار بودن بر آن، و گرداندن صورتش بر این خاک است؛ جز اینکه گرفتاری­هایی او را بازداشته، و سختی­هایی مانع او شده است؛ و به همین خاطر مرا پیش انداخته که بر او و تمام امامان مورد خشنودی خدا سلام دهم.

خدایا، تو خود آگاه هستی که - فلانی فرزند فلانی - گواهی می­دهد بر این که هیچ خدایی جز الله وجود ندارد، یگانه است و هیچ شریکی برای او نیست؛ و این که محمد بنده و فرستاده اوست؛ و علی، امیرالمؤمنین است؛ و امامان از نسل او، امامان و پیشوایان او هستند؛ آنان را دوست می­دارد، و از دشمنانشان بیزاری می­جوید. و بگو: خدایا، من از طرف - فلانی فرزند فلانی - بر ولیّ تو سلام می­دهم؛ پس بر ولیّ­ات از طرف او سلام برسان؛ ای ولیّ خدا، من بر تو سلام می­دهم؛ سلام بر تو ای حجت خدا؛ سلام بر تو ای نور خدا در تاریکی­های زمین؛ سلام بر تو ای امام مؤمنان، و میراث­دار دانش پیامبران، از آدم و سایر پیامبران و جانشینان و مؤمنان.

سپس صورت بر قبر می­گذاری و می­گویی: پدر و مادرم فدای تو باد، برای زیارت و مهمانی تو از طرف - فلانی فرزند فلانی - آمده­ام، و به واسطه تو به خداوند روی آورده­ام، پس برای او در نزد خداوند شفاعت کن، که او گریزان از گناهانش و امیدوار به رهایی از کیفر پروردگار والامرتبه­اش آهنگ تو را نموده است؛ ای ولیّ خدا، برای - فلانی فرزند فلانی - شفاعت کننده باش، و خواسته او درباره دین و آخرتش را برآورده ساز.

سپس سرت را بلند کرده و در کنار سر حضرت، دو رکعت نماز می­گزاری و می­گویی: خدایا، از تو به حق پیامبرت مصطفی، و علی مرتضی، و فاطمه زهرا، و به حق حسن و حسین، و علی فرزند حسین، و محمد فرزند علی، و جعفر فرزند محمد، و موسی فرزند جعفر، و علی فرزند موسی، و محمد فرزند علی، و علی فرزند محمد، و حسن فرزند علی، و واپسین جانشین نیک، همنام پیامبرت، درخواست می­کنم، - فلانی فرزند فلانی - را از پیش رویش و از پشت سر و از سمت راست و از سمت چپش حفظ کن، و بدی­ها را از او دور کن، و خواسته­اش را به او عطا کن، به ویژه آن نیازی که برآوردن آن را از تو در این زیارت ولیّ تو از سوی من، به دل دارد؛ ای مهربان­ترین مهربانان.

ص: 261

وَ إِعْطَائِکَ إِیَّاهُ.

ثُمَّ تَخْتَارُ مِنَ الْأَدْعِیَةِ مَا أَحْبَبْتَ، فَإِذَا سَلَّمَکَ اللَّهُ وَ بَلَغْتَ مَوْضِعَ الْأَخْذِ فِی الزِّیَارَةِ وَ أَرَدْتَ الِاغْتِسَالَ لَهَا فَقُلْ عِنْدَ الْغُسْلِ اللَّهُمَّ إِنِّی اغْتَسَلْتُ هَذَا الْغُسْلَ عَنْ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ فَاجْعَلْهُ لَهُ نُوراً وَ طَهُوراً وَ حِرْزاً وَ شِفَاءً عَنْ کُلِّ دَاءٍ وَ سُقْمٍ وَ مِنْ کُلِّ آفَةٍ وَ عَاهَةٍ وَ مِنْ شَرِّ مَا یُخَافُ وَ یُحْذَرُ وَ طَهِّرْ قَلْبَهُ وَ جَوَارِحَهُ وَ عِظَامَهُ وَ لَحْمَهُ وَ دَمَهُ وَ شَعْرَهُ وَ بَشَرَهُ وَ مُخَّهُ وَ مَا أَقَلَّتِ الْأَرْضُ مِنْهُ وَ اجْعَلْهُ لَهُ شَاهِداً یَوْمَ فَقْرِهِ إِلَیْهِ وَ حَاجَتِهِ وَ أْجُرْنِی عَلَی ذَلِکَ وَ طَهِّرْنِی مِنَ الذُّنُوبِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.

ثُمَّ الْبَسْ أَطْهَرَ ثِیَابِکَ وَ یُسْتَحَبُّ أَنْ یَکُونَ الثِّیَابُ لِمَنْ تَزُورُ عَنْهُ وَ امْشِ بِسَکِینَةٍ وَ تَأْنِیَةٍ وَ أَکْثِرْ مِنَ التَّهْلِیلِ وَ التَّحْمِیدِ فَإِذَا دَنَوْتَ مِنْ بَابِ الْمَشْهَدِ فَقُلِ اللَّهُمَّ هَذَا بَابٌ یُشْرَعُ إِلَی قَبْرٍ فِیهِ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِکَ اللَّهُمَّ فَکَمَا فَتَحْتَهُ عَلَی فُلَانٍ وَ رَزَقْتَهُ إِنْفَاذِی إِلَیْهِ فَلَا تُغْلِقَنَّ أَبْوَابَ تَوْبَتِکَ عَنْهُ وَ اعْصِمْهُ مِنَ الذُّنُوبِ اللَّهُمَّ وَ إِنَّ لَکَ فِی کُلِّ یَوْمٍ إِلَی زُوَّارِ هَذَا الْمَکَانِ لَحَظَاتٍ تُنِیلُهُمْ فِیهَا رَحْمَتَکَ فَبِحَقِّکَ عَلَی نَفْسِکَ وَ بِحَقِّ أَوْلِیَائِکَ عَلَیْکَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْ فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ کَالشَّاهِدِ لِهَذَا الْمَکَانِ فِی نَیْلِ بَرَکَاتِکَ وَ رَحْمَتِکَ ثُمَّ ادْخُلِ الْمَشْهَدَ وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنِی مِنْ عُمَّارِ مَسَاجِدِهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اخْتِمْ عَمَلَ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ بِأَحْسَنِهِ وَ لَا تُزِغْ قَلْبَهُ بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَهُ وَ هَبْ لَهُ مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ثُمَّ ادْعُ لِنَفْسِکَ بِمَا أَحْبَبْتَ (1) ثُمَّ مِلْ إِلَی الْقِبْلَةِ وَ سَبِّحْ تَسْبِیحَ الزَّهْرَاءِ علیها السلام وَ قُلْ:

أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ

ص: 260


1- 1. مصباح الزائر ص 265- 266.

هنگامی که خواستی وداع کنی، غسل کن و او را زیارت کن و بگو: خدایا، تو را گواه می­گیرم و تو برای گواه بودن بس هستی؛ و این امام صلوات الله علیه را گواه می­گیرم که - فلانی فرزند فلانی - به من امانت سپرده و از من خواسته است که از طرف او قبر سرورش و سرور خودم را زیارت کنم، و برای او نزد قبرش دعا نمایم؛ پس تو را گواه می­گیرم که امانت او را ادا کردم، و تمام تلاش خود را به کار بستم، و پیش قبر ولیّ­ات زیارت نمودم، و در زیارت از طرف او، هیچ یک از آفریدگانت را شریک قرار ندادم؛ پس این را از طرف او بپذیر، و او را در گروه محمد و خاندان محمد محشور کن، و او را بر حوض آنان وارد نما، و او را از یاران آنان قرار ده، و در دولت آنان به وی جایگاه عطا کن، و دلیلش را محکم بگردان، و به خواسته­اش برسان؛ خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و در این لحظه، بر روح و پیکر آنان از طرف - فلانی فرزند فلانی - سلام برسان، و در زیارت من از طرف او، به من پاداش ده؛ ای مهربان­ترین مهربانان.

و می­گویی: خدایا، همانا - فلانی فرزند فلانی - به امید ثواب فراوان و گریختن از حساب بد، مرا برای زیارت سرورش و سرور خودم فرستاد.(1)

می­گویم

و دعا را تا پایان، همان گونه که ما به طور جداگانه از کتاب التهذیب بیرون کشیده­ایم، ادامه داده است.

سپس سیّد - که خدا بر او رحمت کند، - و دیگران گفته­اند: هرگاه خواستی از طرف برادرت یا پدرت یا مادرت یا خویشان سببی یا نسبی یا دیگران، زیارت مستحب به جای آوری، پس به روشی که برای سلام دادن دستور داده شده است، به امام علیه السلام سلام بده، و بعد از فارغ شدن، دو رکعت نماز بگزار، و وقتی سلام نماز را دادی، بگو: خدایا، برای تو نماز گزاردم، و برای تو رکوع و سجده نمودم، چرا که نماز جز برای تو سزاوار نیست؛ خدایا، ثواب زیارتم و این دو رکعت نمازم را هدیه­ای از طرف خودم برای سرورم فلان امام فرزند فلان امام علیه السلام، به نیابت از - فلانی فرزند فلانی - قرار دادم؛ پس آن را از من بپذیر، و برای آن به من پاداش ده، که به راستی تو بر هر چیزی توانایی.

و اگر خواستی از طرف تمام برادران مؤمن خودت، و از طرف تمام کسانی که تو را به زیارت از طرف او و دعا برای او سفارش کرده­اند، به طور مستحبی زیارت کنی، پس امامی را که در کنار او هستی، زیارت کن و با آن، قصد نیابت کن و دو رکعت نماز بگزار و بگو: خدایا، من این زیارت را به جای آوردم، و این نماز و این دو رکعت را گزاردم،

ص: 262


1- . مصباح الزائر: 266-267

وَ أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً علیه السلام عَبْدُ اللَّهِ وَ أَخُو رَسُولِهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.

ثُمَّ ادْخُلْ وَ قِفْ عِنْدَ الرَّأْسِ وَ قُلِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ وَ أُشْهِدُ مَلَائِکَتَکَ أَنِّی أُسَلِّمُ عَلَی أَهْلِ بَیْتِ النُّبُوَّةِ عَنْ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ فَإِنَّهُ وَجَّهَنِی إِلَی هَذَا الْمَوْضِعِ الشَّرِیفِ عَنْ غَیْرِ اسْتِکْبَارٍ مِنْهُ لِقَصْدِهِ وَ التَّسْلِیمِ عَلَیْهِ وَ تَقْلِیبِ وَجْهِهِ عَلَی هَذِهِ التُّرْبَةِ إِلَّا أَنَّ أَشْغَالًا صَدَّتْهُ وَ عَوَائِقَ مَنَعَتْهُ فَوَجَّهَنِی لِأُسَلِّمَ عَلَیْهِ وَ عَلَی جَمِیعِ الْأَئِمَّةِ الْمَرْضِیِّینَ اللَّهُمَّ أَنْتَ عَالِمٌ أَنَّ فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ یَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَنَّ عَلِیّاً أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ أَئِمَّتُهُ وَ سَادَتُهُ یَتَوَلَّاهُمْ وَ یَتَبَرَّأُ مِنْ أَعْدَائِهِمْ وَ قُلِ اللَّهُمَّ إِنِّی أُسَلِّمُ عَنْ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ عَلَی وَلِیِّکَ فَبَلِّغْهُ عَنْهُ السَّلَامَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ إِنِّی أُسَلِّمُ عَلَیْکَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَارِثَ عِلْمِ النَّبِیِّینَ آدَمَ وَ مَنْ دُونَهُ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْأَوْصِیَاءِ وَ الْمُؤْمِنِینَ ثُمَّ تَنْکَبُّ عَلَی الْقَبْرِ وَ تَقُولُ أَتَیْتُکَ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی زَائِراً وَافِداً إِلَیْکَ عَنْ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ مُتَوَجِّهاً بِکَ إِلَی اللَّهِ فَاشْفَعْ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ فَقَدْ قَصَدَکَ هَارِباً مِنْ ذُنُوبِهِ رَاجِیاً الْخَلَاصَ مِنْ عُقُوبَةِ رَبِّهِ تَعَالَی یَا وَلِیَّ اللَّهِ کُنْ لِفُلَانِ بْنِ فُلَانٍ شَافِعاً وَ اقْضِ حَاجَتَهُ فِی دِینِهِ وَ عُقْبَاهُ ثُمَّ تَرْفَعُ رَأْسَکَ وَ تُصَلِّی عِنْدَ الرَّأْسِ رَکْعَتَیْنِ وَ تَقُولُ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ نَبِیِّکَ الْمُصْطَفَی وَ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی وَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ وَ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ الْخَلَفِ الصَّالِحِ سَمِیِّ نَبِیِّکَ احْفَظْ فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ یَمِینِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ اصْرِفِ الْأَسْوَاءَ عَنْهُ وَ أَعْطِهِ أُمْنِیَّتَهُ وَ خَاصَّةً الْحَاجَةَ الَّتِی یُرِیدُ قَضَاءَهَا مِنْکَ فِی زِیَارَتِی هَذِهِ قَبْرَ وَلِیِّکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.

ص: 261

و ثواب آن دو را هدیه­ای از طرف خودم برای سرورم - فلانی فرزند فلانی - به نیابت از تمام برادران و خواهران ایمانی­ام، و به نیابت از تمام کسانی که مرا به زیارت و دعا برایش سفارش کرده­اند، قرار دادم؛ خدایا، آن را از من و از آنان بپذیر، به خاطر رحمتی که داری، ای مهربان­ترین مهربانان.

پس تو اگر به یکی از آنان بگویی: همانا من از طرف تو نماز گزاردم و زیارت کردم و بر امام سلام دادم، در گفتار خودت راستگو بوده­ای.

و اگر از طرف دیگری نائب بودی، بعد از زیارت و نماز و دعا بگو: خدایا، هر سختی و پیشامد و گرسنگی و رنجوری به من رسید، به خاطر آن، به - فلانی فرزند فلانی - پاداش ده، و به من به خاطر نیابت از او پاداش عطا کن؛ سلام بر تو ای سرور من از جانب - فلانی فرزند فلانی -، از طرف او به زیارت تو آمدم؛ پس برای من در نز پروردگارت شفاعت کن. و برای او و تمام مؤمنان دعا می­کنی. هنگام وداع نیز همین گونه عمل می­کنی.(1)

ق: اگر بیرون آمدن تو برای زیارت قبرهای آنان به خاطر خودت نباشد، بلکه اجیر از طرف یکی از برادرانت باشی، بگو: خدایا، بر محمد و خاندان پاک او درود فرست، و ثواب و پاداش تمام چیزهایی که در این سفر، از آغاز تا برگشتن به من رسید یا می­رسد، از سختی و پیشامد و بیماری و حادثه بد در دارایی و هزینه، و هر غم و اندوه و دشواری و جز آن، که باعث به دست آمدن ثواب، و واجب شدن نیکی می­گردد، و گناهان و بدی­ها و اشتباهات را پاک می­کند، تا اینکه به این زیارتگاه، که آن را ارزشمند، و احترامش را بزرگ گرداندی، رسیدم، برای - فلانی فرزند فلانی - قرار ده؛ همان کسی که مرا برای (زیارت) آن حضرت و از جانب خودش و با مال و هزینه اش به اینجا فرستاد؛ به راستی که تو دلسوز و مهربان، و بر هر چیزی توانا، و مهربان­ترین مهربانان هستی؛ و خداوند بر محمد، آخرین پیامبران، و بر خاندان پاک و وارسته او درود فرستد.(2)

ص: 263


1- . مصباح الزائر: 265
2- . مصباح الزائر: 265

فَإِذَا أَرَدْتَ الْوَدَاعَ فَاغْتَسِلْ وَ زُرْ بِزِیَارَتِهِ ثُمَّ قُلِ اللَّهُمَّ إِنِّی أُشْهِدُکَ وَ کَفَی بِکَ شَهِیداً وَ أُشْهِدُ هَذَا الْإِمَامَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ أَنَّ فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ ائْتَمَنَنِی وَ سَأَلَنِی أَنْ أَزُورَ عَنْهُ قَبْرَ مَوْلَاهُ وَ مَوْلَایَ وَ أَدْعُو لَهُ عِنْدَ قَبْرِهِ فَأُشْهِدُکَ أَنِّی أَدَّیْتُ الْأَمَانَةَ وَ بَذَلْتُ الْمَجْهُودَ وَ زُرْتُ عِنْدَ قَبْرِ وَلِیِّکَ وَ لَمْ أُشْرِکْ فِی زِیَارَتِی عَنْهُ أَحَداً مِنْ خَلْقِکَ فَاقْبَلْ ذَلِکَ مِنْهُ وَ احْشُرْهُ فِی زُمْرَةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَوْرِدْهُ حَوْضَهُمْ وَ اجْعَلْهُ فَاقْبَلْ ذَلِکَ مِنْهُ وَ احْشُرْهُ فِی زُمْرَةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَوْرِدْهُ حَوْضَهُمْ وَ اجْعَلْهُ مِنْ حِزْبِهِمْ وَ مَکِّنْهُ فِی دَوْلَتِهِمْ وَ أَفْلِجْ حُجَّتَهُ وَ أَنْجِحْ طَلِبَتَهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَلِّغْ أَرْوَاحَهُمْ وَ أَجْسَادَهُمْ عَنْ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ السَّلَامَ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ أْجُرْنِی فِی زِیَارَتِی عَنْهُ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ تَقُولُ اللَّهُمَّ إِنَّ فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ أَوْفَدَنِی إِلَی مَوْلَاهُ وَ مَوْلَایَ لِأَزُورَ عَنْهُ رَجَاءً لِجَزِیلِ الثَّوَابِ وَ فِرَاراً مِنْ سُوءِ الْحِسَابِ (1).

أقول

و ساق الدعاء إلی آخر ما أخرجناه من التهذیب سواء.

ثُمَّ قَالَ السَّیِّدُ رَحِمَهُ اللَّهُ وَ غَیْرُهُ: إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَزُورَ عَنْ أَخِیکَ أَوْ أَبِیکَ أَوْ أُمِّکَ أَوْ ذِی سَبَبٍ أَوْ نَسَبٍ أَوْ غَیْرِهِمْ تَطَوُّعاً فَسَلِّمْ عَلَی الْإِمَامِ علیه السلام عَلَی نَسَقِ التَّسْلِیمِ الْمَأْمُورِ بِهِ فَإِذَا فَرَغْتَ فَصَلِّ رَکْعَتَیْنِ فَإِذَا سَلَّمْتَ مِنْهُمَا فَقُلِ اللَّهُمَّ لَکَ صَلَّیْتُ وَ لَکَ رَکَعْتُ وَ لَکَ سَجَدْتُ لِأَنَّهُ لَا یَنْبَغِی الصَّلَاةُ إِلَّا لَکَ اللَّهُمَّ وَ قَدْ جَعَلْتُ ثَوَابَ زِیَارَتِی وَ صَلَاتِی هَاتَیْنِ الرَّکْعَتَیْنِ هَدِیَّةً مِنِّی إِلَی مَوْلَایَ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ علیه السلام عَنْ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ فَتَقَبَّلْ ذَلِکَ مِنِّی وَ أْجُرْنِی عَلَیْهِ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ- وَ إِنْ أَرَدْتَ أَنْ تَزُورَ عَنْ جَمِیعِ إِخْوَانِکَ الْمُؤْمِنِینَ وَ عَنْ جَمِیعِ مَنْ یُوصِیکَ بِالزِّیَارَةِ عَنْهُ وَ الدُّعَاءِ لَهُ تَطَوُّعاً فَزُرِ الْإِمَامَ الَّذِی تَکُونُ عِنْدَهُ وَ اقْصِدْ بِهَا النِّیَابَةَ وَ صَلِّ رَکْعَتَیْنِ ثُمَّ قُلِ اللَّهُمَّ إِنِّی زُرْتُ هَذِهِ الزِّیَارَةَ وَ صَلَّیْتُ هَذِهِ الصَّلَاةَ وَ هَاتَیْنِ الرَّکْعَتَیْنِ

ص: 262


1- 1. مصباح الزائر ص 266- 267.

باب دوازدهم : آراستن میّت و نزدیک کردن او به زیارتگاه­های مقدّس

اشاره

آراستن میّت و نزدیک کردن او به زیارتگاه­های مقدّس(1)

روایات

روایت1.

الکافی: محمد فرزند مسلم گفته است: از امام باقر علیه السلام شنیدم می­فرمود: وقتی زمان وفات امام حسن علیه السلام فرا رسید، به امام حسین علیه السلام فرمود: ای برادرم، به تو یک سفارش می­کنم، آن را به خاطر بسپار؛ وقتی من جان سپردم، مرا آماده کن و رویاروی رسول خدا صلی الله علیه و آله قرار ده، تا پیمان خودم را با او تازه کنم؛ سپس به سمت مادرم علیها السلام برگردان؛ بعد از آن، بازگردان و در بقیع دفنم کن.(2)

روایت2.

الکافی: محمد فرزند حسن، و علی فرزند محمد مانند این را از سهل فرزند زیاد روایت کرده­اند.(3)

می­گویم

مثل این روایت با سندهای آن در باب شهادت آن حضرت علیها السلام گذشت؛ و ممکن است به این روایت برای مستحب بودن نزدیک کردن مردگان به زیارتگاه­های شریف و ضریح­های پاک، استدلال شود؛ همان طور که در میان عموم مردم این گونه مرسوم است .

ص: 264


1- . این باب در چاپ تبریز یافت نشد.
2- . الکافی1: 300
3- . الکافی1: 302

وَ جَعَلْتُ ثَوَابَهُمَا هَدِیَّةً مِنِّی إِلَی مَوْلَایَ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ عَنْ جَمِیعِ إِخْوَانِیَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ عَنْ جَمِیعِ مَنْ أَوْصَانِی بِالزِّیَارَةِ وَ الدُّعَاءِ لَهُ اللَّهُمَّ تَقَبَّلْ ذَلِکَ مِنِّی وَ مِنْهُمْ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ فَإِنَّکَ إِذَا قُلْتَ لِأَحَدِهِمْ إِنِّی قَدْ صَلَّیْتُ وَ زُرْتُ وَ سَلَّمْتُ عَلَی الْإِمَامِ عَنْکَ کُنْتَ صَادِقاً فِی قَوْلِکَ وَ إِنْ کُنْتَ نَائِباً عَنْ غَیْرِکَ فَقُلْ بَعْدَ الزِّیَارَةِ وَ الصَّلَاةِ وَ الدُّعَاءِ اللَّهُمَّ مَا أَصَابَنِی مِنْ تَعَبٍ أَوْ نَصَبٍ أَوْ سَغَبٍ أَوْ لُغُوبٍ فَأْجُرْ فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ عَنْهُ وَ أْجُرْنِی فِی نِیَابَتِی عَنْهُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ عَنْ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ أَتَیْتُکَ زَائِراً عَنْهُ فَاشْفَعْ لِی عِنْدَ رَبِّکَ وَ تَدْعُو لَهُ وَ لِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ کَذَلِکَ تَفْعَلُ فِی الْوَدَاعِ.

ق، [الکتاب العتیق الغرویّ]: إِذَا لَمْ یَکُنْ خُرُوجُکَ لِقُبُورِهِم زَائِراً لِنَفْسِکَ بَلْ مُسْتَأْجِراً عَنْ أَخٍ مِنْ إِخْوَانِکَ فَقُلِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّاهِرِینَ وَ اجْعَلْ ثَوَابَ وَ أَجْرَ جَمِیعِ مَا نَالَنِی وَ یَنَالُنِی فِی سَفَرِی هَذَا فِی بَدْئِی وَ مَرْجِعِی مِنْ تَعَبٍ وَ نَصَبٍ وَ وَصَبٍ وَ مُصِیبَةٍ فِی مَالٍ وَ نَفَقَةٍ وَ کُلِّ غَمٍّ وَ هَمٍّ وَ کَدٍّ وَ غَیْرِ ذَلِکَ مِمَّا یُکْسِبُ الثَّوَابَ وَ یُوجِبُ الْحَسَنَاتِ وَ یَحُطُّ الْأَوْزَارَ وَ السَّیِّئَاتِ وَ الْخَطَایَا إِلَی أَنْ بَلَغْتُ هَذَا الْمَشْهَدَ الَّذِی شَرَّفْتَهُ وَ عَظَّمْتَ حُرْمَتَهُ لِفُلَانِ بْنِ فُلَانٍ الَّذِی أَوْفَدَنِی لَهُ وَ عَنْهُ وَ بِمَالِهِ وَ نَفَقَتِهِ إِنَّکَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ وَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَ عَلَی آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ (1).

ص: 263


1- 1. مصباح الزائر ص 265.

ابواب زیارت فرزندان و یاران و نزدیکان امامان علیهم السلام، و دیگر مؤمنان، و ذکر مکان­های شریف

باب اول : زیارت فاطمه دختر امام موسی کاظم علیهما السلام در قم

روایات

روایت1.

ثواب الاعمال، عیون الاخبار: پدرم و فرزند متوکل، از علی، از پدرش، از سعد پسر سعد روایت کرده و گفته است: از امام رضا علیه السلام در مورد فاطمه دختر امام موسی فرزند جعفر علیها السلام سؤال کردم، حضرت علیه السلام فرمود: هرکس آن بانو را زیارت کند، بهشت برای او خواهد بود.(1)

روایت2.

کامل الزیارات: مثل همین را از علی فرزند بابویه، از علی، از پدرش روایت کرده است.(2)

روایت3.

کامل الزیارات: پدرم و برادرم و گروهی دیگر، از احمد پسر ادریس و جز او، از عمرکی، از کسی که آن را نقل کرده است، از فرزند امام رضا علیه السلام نقل کرده است که فرمود: هر کس قبر عمه­ام را در قم زیارت کند، بهشت برای او خواهد بود.(3)

روایت4.

می­گویم: در بعضی کتاب­های زیارت دیدم علی فرزند ابراهیم از پدرش،

ص: 265


1- . ثواب الاعمال: ص 89؛ عیون الاخبار2: 267
2- . کامل الزیارات: 324
3- . کامل الزیارات: 324

باب 12 تزویر المیت و تقریبه إلی المشاهد المقدسة

اشاره

باب 12 تزویر المیت و تقریبه إلی المشاهد المقدسة(1)

الأخبار

«1»

کا، [الکافی] عَلِیٌّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ بَکْرِ بْنِ صَالِحٍ وَ الْعِدَّةُ عَنِ ابْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ الدَّیْلَمِیِّ عَنْ هَارُونَ بْنِ الْجَهْمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام یَقُولُ: لَمَّا حَضَرَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ علیهما السلام الْوَفَاةُ قَالَ لِلْحُسَیْنِ علیه السلام یَا أَخِی إِنِّی أُوصِیکَ بِوَصِیَّةٍ فَاحْفَظْهَا إِذَا أَنَا مِتُّ فَهَیِّئْنِی وَ وَجِّهْنِی إِلَی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله لِأُحْدِثَ بِهِ عَهْداً ثُمَّ اصْرِفْنِی إِلَی أُمِّی علیها السلام ثُمَّ رُدَّنِی فَادْفِنِّی بِالْبَقِیعِ (2).

«2»

کا، [الکافی] مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ وَ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ: مِثْلَهُ (3)

أقول

قد مضی مثله بأسانید فی باب شهادته علیه السلام و یمکن أن یستدل به علی استحباب تقریب الموتی إلی المشاهد المشرفة و الضرائح المقدسة کما هو المتعارف لعموم الناس.

ص: 264


1- 1. لم یوجد هذا الباب فی مطبوعة تبریز.
2- 2. الکافی ج 1 ص 300.
3- 3. الکافی ج 1 ص 302.

از سعد، از امام رضا علیه السلام نقل کرده و گفته است: حضرت فرمود: ای سعد، پیش شما برای ما قبری وجود دارد؛ گفتم: فدای شما شوم، قبر فاطمه دختر امام موسی علیهما السلام؟ فرمود: آری؛ هر کس او را در حالتی که به جایگاهش شناخت داشته باشد زیارت نماید، بهشت برای او خواهد بود؛ پس وقتی کنار قبر آمدی، نزد سر حضرت و رو به قبله بایست، و سی و چهار مرتبه الله اکبر، و سی و سه مرتبه سبحان الله، و سی و سه مرتبه الحمد لله بگو؛ سپس بگو:

سلام بر آدم، برگزیده خدا، سلام بر نوح پیامبر خدا، سلام بر ابراهیم دوست خدا، سلام بر موسی هم­سخن خدا، سلام بر عیسی روح خدا، سلام بر تو ای رسول خدا، سلام بر تو ای بهترین آفریدگان خدا، سلام بر تو ای برگزیده خدا، سلام بر تو ای محمد فرزند عبداللّه آخرین پیامبران، سلام بر تو ای امیرالمؤمنین علی فرزند ابی­طالب، جانشین رسول خدا، سلام بر تو ای فاطمه سرور بانوان جهانیان، سلام بر شما ای دو فرزندزاده پیامبر رحمت، و دو سرور جوانان اهل بهشت، سلام بر تو ای علی فرزند حسین، سرور عبادت کنندگان، و روشنی چشم بینندگان، سلام بر تو ای محمد فرزند علی، شکافنده دانش پس از پیامبر، سلام بر تو ای جعفر فرزند محمد، راستگوی نیکوکار امانتدار، سلام بر تو ای موسی فرزند جعفر، امام پاک و پاکیزه، سلام بر تو ای علی فرزند موسی، امام پسندیده، سلام بر تو ای محمد فرزند علی، امام پرهیزکار، سلام بر تو ای علی فرزند محمّد، وارسته اندرزگوی امانتدار، سلام بر تو ای حسن فرزند علی، سلام بر جانشین پس از او؛ خدایا، بر نورت، و چراغت، و نماینده نماینده ات، و جانشین جانشینت، حجّتت بر آفریدگانت درود فرست.

سلام بر تو ای دختر رسول خدا، سلام بر تو ای دختر فاطمه و خدیجه، سلام بر تو ای دختر امیرالمؤمنین، سلام بر تو ای دختر حسن و حسین، سلام بر تو ای دختر ولیّ خدا، سلام بر تو ای خواهر ولیّ خدا، سلام بر تو ای عمّه ولیّ خدا.

سلام بر تو ای دختر موسی فرزند جعفر، و رحمت خدا و برکتهای او نثار تو باد؛ سلام بر تو، خدا بین ما و شما در بهشت آشنایی قرار دهد، و ما را در گروه شما محشور نماید، و بر حوض پیامبرتان واردمان کند، و به ما با جام جدّتان، از دست علی فرزند ابی­طالب بنوشاند، درودهای خدا بر شما باد. از خدا می­خواهم به ما درباره شما خوشحالی و گشایش بنمایاند، و ما و شما را در گروه جدّتان محمّد صلی الله علیه و آله گرد آورد،

ص: 266

أبواب زیارات أولاد الأئمة علیهم السلام و أصحابهم و خواصهم و سائر المؤمنین و ذکر سائر الأماکن الشریف

باب 1 زیارة فاطمة بنت موسی علیهما السلام بقم

الأخبار

«1»

ثو، [ثواب الأعمال] ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] أَبِی وَ ابْنُ الْمُتَوَکِّلِ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ علیهما السلام فَقَالَ علیه السلام مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّةُ(1).

«2»

مل، [کامل الزیارات] عَلِیُّ بْنُ بَابَوَیْهِ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ: مِثْلَهُ (2).

«3»

مل، [کامل الزیارات] أَبِی وَ أَخِی وَ الْجَمَاعَةُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ وَ غَیْرِهِ عَنِ الْعَمْرَکِیِّ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنِ ابْنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ: مَنْ زَارَ قَبْرَ عَمَّتِی بِقُمَّ فَلَهُ الْجَنَّةُ(3).

«4»

أَقُولُ رَأَیْتُ فِی بَعْضِ کُتُبِ الزِّیَارَاتِ حَدَّثَ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ

ص: 265


1- 1. ثواب الأعمال ص 89 و عیون الأخبار ج 2 ص 267.
2- 2. کامل الزیارات ص 324.
3- 3. کامل الزیارات ص 324.

و معرفت شما را از ما باز نگیرد، به راستی او سرپرستی تواناست .

به درگاه خدا به سبب دوستی شما، و بیزاری از دشمنانتان، و تسلیم بودن به خدا، و خشنودی از آن، بدون اینکه چیزی را انکار کنم، یا در موردی سرکشی نمایم، و با یقین و رضایت به آنچه محمد آورده، به خداوند نزدیکی می­جویم؛ به واسطه آن، روی رضایت تو را می­طلبیم، ای پیشوای من؛ خدایا، و خشنودی تو و سرای آخرت را می خواهیم. ای فاطمه، درباره بهشت برایم شفاعت کن، به درستی که برای تو نزد خداوند، مقام والایی وجود دارد.

خدایا، از تو می خواهم که سرانجام کار مرا به خوشبختی ختم کنی، پس آنچه را که در آن واقع شده­ام، از من مگیر، و هیچ نیرو و توانی جز به سبب خداوند والامرتبه بزرگ نیست. خدایا، ما را بپذیر، و این را به خاطر بزرگواری و عزتت، و به خاطر رحمت و عافیتت از ما قبول فرما؛ و خداوند بر محمد و خاندان او، همه آنان، درود و سلامی کامل فرستد؛ ای مهربان ترین مهربانان.

روایت5.

تاریخ قم: که برای حسین فرزند محمد قمی است، با سند آن از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: همانا برای خداوند حرمی وجود دارد و آن، مکه است؛ و برای فرستاده­اش حرمی وجود دارد و آن، مدینه است؛ و برای امیرالمؤمنین حرمی وجود دارد و آن، کوفه است؛ و برای ما حرمی وجود دارد و آن، قم است؛ و به زودی بانویی از فرزندان من در آن دفن خواهد شد که اسمش فاطمه است؛ هر کس او را زیارت کند، بهشت برایش واجب می­شود؛ حضرت علیه السلام این را زمانی فرمود که مادر امام موسی کاظم علیه السلام هنوز به او باردار نشده بود.(1)

روایت6.

و با سندی دیگر از آن حضرت، علیه السلام روایت شده است که فرمود: همانا زیارت آن بانو با بهشت برابری می­کند.(2)

ص: 267


1- . تاریخ قم (ترجمه فارسی): 215؛ چاپ ایران، سال 1353
2- . تاریخ قم (ترجمه فارسی): 215؛ چاپ ایران، سال 1353

عَنْ سَعْدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا علیه السلام قَالَ قَالَ: یَا سَعْدُ عِنْدَکُمْ لَنَا قَبْرٌ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَبْرُ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَی علیهما السلام قَالَ نَعَمْ مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّةُ فَإِذَا أَتَیْتَ الْقَبْرَ فَقُمْ عِنْدَ رَأْسِهَا مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةِ وَ کَبِّرْ أَرْبَعاً وَ ثَلَاثِینَ تَکْبِیرَةً وَ سَبِّحْ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِینَ تَسْبِیحَةً وَ احْمَدِ اللَّهَ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِینَ تَحْمِیدَةً ثُمَّ قُلِ السَّلَامُ عَلَی آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَی نُوحٍ نَبِیِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَی إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَی مُوسَی کَلِیمِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَی عِیسَی رُوحِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا خَیْرَ خَلْقِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَفِیَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ خَاتَمَ النَّبِیِّینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ وَصِیَّ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَةُ سَیِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا یَا سِبْطَیْ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ وَ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَ الْعَابِدِینَ وَ قُرَّةَ عَیْنِ النَّاظِرِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ بَاقِرَ الْعِلْمِ بَعْدَ النَّبِیِّ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ الْبَارَّ الْأَمِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ الطَّاهِرَ الطُّهْرَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا عَلِیَّ بْنَ مُوسَی الرِّضَا الْمُرْتَضَی السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ التَّقِیَّ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ النَّقِیَّ النَّاصِحَ الْأَمِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ السَّلَامُ عَلَی الْوَصِیِّ مِنْ بَعْدِهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی نُورِکَ وَ سِرَاجِکَ وَ وَلِیِّ وَلِیِّکَ وَ وَصِیِّ وَصِیِّکَ وَ حُجَّتِکَ عَلَی خَلْقِکَ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِیجَةَ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّةَ وَلِیِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلَامُ عَلَیْکِ عَرَّفَ اللَّهُ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمْ فِی الْجَنَّةِ وَ حَشَرَنَا فِی زُمْرَتِکُمْ وَ أَوْرَدَنَا حَوْضَ نَبِیِّکُمْ وَ سَقَانَا بِکَأْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَدِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ أَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ یُرِیَنَا فِیکُمُ السُّرُورَ وَ الْفَرَجَ وَ أَنْ یَجْمَعَنَا وَ إِیَّاکُمْ فِی زُمْرَةِ جَدِّکُمْ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله وَ أَنْ

ص: 266

باب دوم : فضیلت زیارت عبدالعظیم حسنی، فرزند عبدالله؛ خداوند از او خشنود باد

روایات

روایت1.

ثواب الاعمال: علی پسر احمد از حمزه پسر قاسم، از محمد عطار، از مردی از امام حسن عسکری علیه السلام روایت کرده و گفته است: بر او وارد شدم، فرمود: کجا بودی؟ گفتم: امام حسین علیه السلام را زیارت کردم؛ فرمود: ولی اگر تو قبر عبدالعظیم را که پیش شما است، زیارت می­کردی، همانند کسی که حسین فرزند علی، صلوات الله علیهما را زیارت کرده است، می­بودی.(1)

روایت2.

کامل الزیارات: مثل همین روایت را علی فرزند بابویه از محمد عطار از بعضی از اهل ری، از امام حسن عسکری علیه السلام روایت کرده است.(2)

روایت3.

فهرست نجاشی: حسین پسر عبدالله از جعفر پسر محمد، از علی پسر حسین سعدآبادی، از برقی نقل کرده و گفته است: عبدالعظیم از ترس حاکم وارد ری شده بود و در سردابی در خانه یکی از شیعیان در کوچه بردگان ساکن شده بود، و در آن سرداب به عبادت خداوند می­پرداخت، و روزها روزه می­گرفت و شب­ها به نماز و دعا برمی­خاست، و به صورت مخفیانه برای زیارت قبری که در مقابل قبرش بود، و میان آن دو راهی وجود داشت، بیرون می­رفت و می­گفت: او مردی از فرزندان امام موسی علیه السلام است، و همچنان در آن سرداب پناه می­گرفت، و خبرش به یکی پس از دیگری، از شیعیان خاندان محمد، که بر او و بر آنان سلام باد، می­رسید تا اینکه بیشتر آنان او را شناختند.

یکی از شیعیان، رسول خدا صلی الله علیه و آله را در خواب دید که به او فرمود: همانا مردی از فرزندان

ص: 268


1- . ثواب الاعمال: 89
2- . کامل الزیارات: 324

لَا یَسْلُبَنَا مَعْرِفَتَکُمْ إِنَّهُ وَلِیٌّ قَدِیرٌ.

أَتَقَرَّبُ إِلَی اللَّهِ بِحُبِّکُمْ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِکُمْ وَ التَّسْلِیمِ إِلَی اللَّهِ رَاضِیاً بِهِ غَیْرَ مُنْکِرٍ وَ لَا مُسْتَکْبِرٍ وَ عَلَی یَقِینِ مَا أَتَی بِهِ مُحَمَّدٌ وَ بِهِ رَاضٍ نَطْلُبُ بِذَلِکَ وَجْهَکَ یَا سَیِّدِی اللَّهُمَّ وَ رِضَاکَ وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ یَا فَاطِمَةُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تَخْتِمَ لِی بِالسَّعَادَةِ فَلَا تَسْلُبَ مِنِّی مَا أَنَا فِیهِ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ اللَّهُمَّ اسْتَجِبْ لَنَا وَ تَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَ عِزَّتِکَ وَ بِرَحْمَتِکَ وَ عَافِیَتِکَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.

«5»

تَارِیخُ قُمَّ، لِلْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقُمِّیِّ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکَّةُ وَ لِرَسُولِهِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِینَةُ وَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ حَرَماً وَ هُوَ الْکُوفَةُ وَ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ قُمُّ وَ سَتُدْفَنُ فِیهِ امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِی تُسَمَّی فَاطِمَةَ مَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ قَالَ علیه السلام ذَلِکَ وَ لَمْ تَحْمِلْ بِمُوسَی أُمُّهُ (1).

«6»

وَ بِسَنَدٍ آخَرَ عَنْهُ علیه السلام: أَنَّ زِیَارَتَهَا تَعْدِلُ الْجَنَّةَ(2).

ص: 267


1- 1. تاریخ قم( الترجمة الفارسیة) 215 طبع ایران سنة 1353.
2- 2. تاریخ قم( الترجمة الفارسیة) 215 طبع ایران سنة 1353.

من از کوچه بردگان بر دوش حمل می­شود و در کنار درخت سیب، در درب(1)

عبدالجبار فرزند عبدالوهاب - و به مکانی که در آن دفن شده است، اشاره کرد - دفن می­گردد؛ از این رو مرد رفت تا درخت آن مرد و محل آن را از صاحبش بخرد؛ به او گفت: درخت و محل آن را برای چه چیزی می­خواهی؟ پس او را از خواب خودش آگاه کرد؛ و صاحب درخت گفت که او نیز مثل این خواب را دیده است، و آن درخت را همراه تمام باغ، وقف برای سادات و شیعیان قرار داده است، تا - مردگان خود را - در آن دفن کنند؛ پس از این، عبدالعظیم بیمار شد و وفات نمود، خدا بر او رحمت فرستد؛ هنگامی که بدنش برای غسل کردن برهنه شد، در جیبش برگه­ای یافت شد که در آن، نسب خود را بیان کرده بود؛ در آن چنین آمده بود: من ابوالقاسم عبدالعظیم فرزند عبدالله، فرزند علی فرزند حسن فرزند زید فرزند حسن فرزند علی فرزند ابی­طالب علیه السلام هستم.(2)

ص: 269


1- . در منبع اصلی، باغ عبدالجبار آمده است.
2- . رجال النجاشی: 173 (چاپ بمبئی)

باب 2 فضل زیارة عبد العظیم بن عبد الله الحسنی رضی الله عنه

الأخبار

«1»

ثو، [ثواب الأعمال] عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ مُحَمَّدٍ الْعَطَّارِ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْعَسْکَرِیِّ علیه السلام قَالَ: دَخَلْتُ عَلَیْهِ فَقَالَ أَیْنَ کُنْتَ فَقُلْتُ زُرْتُ الْحُسَیْنَ علیه السلام قَالَ أَمَا لَوْ أَنَّکَ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدِ الْعَظِیمِ عِنْدَکُمْ لَکُنْتَ کَمَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمَا(1).

«2»

مل، [کامل الزیارات] عَلِیُّ بْنُ بَابَوَیْهِ عَنْ مُحَمَّدٍ الْعَطَّارِ عَنْ بَعْضِ أَهْلِ الرَّیِّ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْعَسْکَرِیِّ علیه السلام: مِثْلَهُ (2).

«3»

جش، [الفهرست] للنجاشی الْحُسَیْنُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ السَّعْدَ آبَادِیِّ عَنِ الْبَرْقِیِّ قَالَ: کَانَ عَبْدُ الْعَظِیمِ وَرَدَ الرَّیَّ هَارِباً مِنَ السُّلْطَانِ وَ سَکَنَ سَرَباً فِی دَارِ رَجُلٍ مِنَ الشِّیعَةِ فِی سَکِّ الْمَوَالِی وَ کَانَ یَعْبُدُ اللَّهَ فِی ذَلِکَ السَّرَبِ وَ یَصُومُ نَهَارَهُ وَ یَقُومُ لَیْلَهُ وَ کَانَ یَخْرُجُ مُسْتَتِراً یَزُورُ الْقَبْرَ الْمُقَابِلَ قَبْرَهُ وَ بَیْنَهُمَا الطَّرِیقُ وَ یَقُولُ هُوَ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ علیهما السلام فَلَمْ یَزَلْ یَأْوِی إِلَی ذَلِکَ السَّرَبِ وَ یَقَعُ خَبَرُهُ إِلَی الْوَاحِدِ بَعْدَ الْوَاحِدِ مِنْ شِیعَةِ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلَامُ حَتَّی عَرَفَهُ أَکْثَرُهُمْ فَرَأَی رَجُلٌ مِنَ الشِّیعَةِ فِی الْمَنَامِ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله قَالَ لَهُ إِنَّ رَجُلًا مِنْ

ص: 268


1- 1. ثواب الأعمال ص 89.
2- 2. کامل الزیارات ص 324.

باب سوم : فضیلت بیت المقدس

آیات

- «سبحانَ الّذی أسری بعبده لیلاً مِن المسجدِ الحرامِ إلی المسجدِ الأقصَی الّذی بارَکنا حَولَه(1)».

{ منزّه

است آن [خدایی] که بنده اش را شبانگاهی از مسجد الحرام به سوی مسجد الأقصی- که پیرامون آن را برکت داده ایم- سیر داد، تا از نشانه های خود به او بنمایانیم، که او همان شنوای بیناست.}

روایات

روایت1.

امالی الطوسی: با اسناد برادر ابی دعبل، از امام رضا علیه السلام از طریق پدرانش از امیرالمؤمنین علیهم السلام روایت کرده که فرموده است: چهار تا از قصرهای بهشت در دنیا است: مسجدالحرام، و مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله، و مسجد بیت المقدس، و مسجد کوفه.(2)

روایت2.

ثواب الاعمال: از سکونی، از امام جعفر علیه السلام، از طریق پدرانش از علی علیه السلام روایت شده است که فرمود: نماز در بیت المقدس، هزار نماز، و نماز در مسجد اعظم، صد [هزار] نماز، و نماز در مسجد قبیله، بیست و پنج نماز، و نماز در مسجد کوچه، دوازده نماز، و نماز فرادای شخص در خانه، یک نماز حساب می­شود.(3)

محاسن: مثل همین را از نوفلی روایت کرده است.(4)

توضیح

در بعضی نسخه­ها، نماز در مسجد اعظم، صد هزار نماز بیان شده است؛ پس منظور از مسجد اعظم، مسجدالحرام است؛ و در بعضی نسخه­ها صد نماز آمده است، پس منظور از آن، مسجد جامع شهر است؛ و همین آخری، آشکارتر است.

روایت3.

تفسیر العیاشی: از جابر جعفی نقل شده که گفته است: امام محمد فرزند علی علیه السلام فرمود: ای جابر، افترای اهل شام در باره خداوند چقدر بزرگ است! می­پندارند خداوند مبارک و والامرتبه آنگاه که به آسمان رفت، +

ص: 270


1- . اسراء/1
2- . امالی طوسی1: 379
3- . ثواب الاعمال: 29
4- . المحاسن1: 55 و 57 (در حدیث­های جداگانه)

وُلْدِی یُحْمَلُ مِنْ سِکَّةِ الْمَوَالِی وَ یُدْفَنُ عِنْدَ شَجَرَةِ التُّفَّاحِ فِی بَابِ (1)

عَبْدِ الْجَبَّارِ بْنِ عَبْدِ الْوَهَّابِ وَ أَشَارَ إِلَی الْمَکَانِ الَّذِی دُفِنَ فِیهِ فَذَهَبَ الرَّجُلُ لِیَشْتَرِیَ شَجَرَةَ الرَّجُلِ وَ مَکَانَهَا مِنْ صَاحِبِهَا فَقَالَ لَهُ لِأَیِّ شَیْ ءٍ تَطْلُبُ الشَّجَرَةَ وَ مَکَانَهَا فَأَخْبَرَهُ بِالرُّؤْیَا فَذَکَرَ صَاحِبُ الشَّجَرَةِ أَنَّهُ کَانَ رَأَی مِثْلَ هَذِهِ الرُّؤْیَا وَ أَنَّهُ قَدْ جَعَلَ مَوَاضِعَ الشَّجَرَةِ مَعَ جَمِیعِ الْبَاغِ وَقْفاً عَلَی الشَّرِیفِ وَ الشِّیعَةِ یُدْفَنُونَ

فِیهِ فَمَرِضَ عَبْدُ الْعَظِیمِ وَ مَاتَ رَحِمَهُ اللَّهُ فَلَمَّا جُرِّدَ لِیُغَسَّلَ وُجِدَ فِی جَیْبِهِ رُقْعَةٌ فِیهَا ذِکْرُ نَسَبِهِ فَإِذَا فِیهَا أَنَا أَبُو الْقَاسِمِ عَبْدُ الْعَظِیمِ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ زَیْدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام (2).

ص: 269


1- 1. فی المصدر: باغ عبد الجبار.
2- 2. رجال النجاشیّ ص 173 طبع بمبئی.

پای خود را روی سنگ بیت المقدس نهاد؛ در حالی که واقعیّت آن است که یکی از بندگان خدا پایش را روی سنگ گذاشته است و خداوند مبارک و والامرتبه به ما فرمان داده است آنجا را به عنوان نمازگاه برگزینیم.

ای جابر، همانا برای خداوند مبارک و والامرتبه، نمونه و همانندی وجود ندارد؛ از توصیف توصیفگران والاتر، و از پندار پندارگران بزرگوارتر است؛ و از دیدگان بینندگان در پوشش است؛ با نابود شوندگان نابود نمی­شود؛ و با فرو شوندگان فرو نمی­رود؛ چیزی مانند او نیست، و او شنوای دانا است.(1)

توضیح

ظاهراً منظور از «عبد» در عبارت، پیامبر صلی الله علیه و آله است؛ چرا که پای مبارکش را در شب معراج بر روی آن نهاد(2)

و همان طور که مشهور است، از آنجا به آسمان عروج کرد؛ و احتمال دارد پیامبران یا جانشینان دیگر، علیهم السلام باشد؛ و در هر صورت، بر مستحب بودن نماز در آنجا دلالت دارد .

ص: 271


1- . تفسیر العیاشی1: 59
2- . ولی ظاهراً منظور از «حجر»{سنگ}، مقام ابراهیم است و اثر پای شریف او بر روی آن است و خداوند عز وجل در کلام خود، که فرموده است: «و اتخذوا من مقام ابراهیم المصلی»{در مقام ابراهیم، نمازگاهی برای خود اختیار کنید.}، به ما فرمان داده است که آن را به عنوان محل نماز برگزینیم.

باب 3 فضل بیت المقدس

الآیات

أسری: سُبْحانَ الَّذِی أَسْری بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی الَّذِی بارَکْنا حَوْلَهُ.

الأخبار

«1»

ما، [الأمالی] للشیخ الطوسی بِإِسْنَادِ أَخِی دِعْبِلٍ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام قَالَ: أَرْبَعَةٌ مِنْ قُصُورِ الْجَنَّةِ فِی الدُّنْیَا الْمَسْجِدُ الْحَرَامُ وَ مَسْجِدُ الرَّسُولِ صلی الله علیه و آله وَ مَسْجِدُ بَیْتِ الْمَقْدِسِ وَ مَسْجِدُ الْکُوفَةِ(1).

«2»

ثو، [ثواب الأعمال] أَبِی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنِ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ الرَّازِیِّ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ علیهم السلام قَالَ: صَلَاةٌ فِی بَیْتِ الْمَقْدِسِ أَلْفُ صَلَاةٍ وَ صَلَاةٌ فِی الْمَسْجِدِ الْأَعْظَمِ مِائَةُ أَلْفِ صَلَاةٍ وَ صَلَاةٌ فِی مَسْجِدِ الْقَبِیلَةِ خَمْسٌ وَ عِشْرُونَ صَلَاةً وَ صَلَاةٌ فِی مَسْجِدِ السُّوقِ اثْنَتَا عَشْرَةَ صَلَاةً وَ صَلَاةُ الرَّجُلِ فِی بَیْتِهِ وَحْدَهُ صَلَاةٌ وَاحِدَةٌ(2).

سن، [المحاسن] عن النوفلی: مثله (3).

بیان

فی بعض النسخ فی المسجد الأعظم مائة ألف صلاة فالمراد المسجد الحرام و فی بعضها مائة صلاة فالمراد جامع البلد و الأخیر أظهر.

«3»

شی، [تفسیر العیاشی] عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِیِّ قَالَ قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ: یَا جَابِرُ مَا أَعْظَمَ فِرْیَةَ أَهْلِ الشَّامِ عَلَی اللَّهِ یَزْعُمُونَ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی حَیْثُ صَعِدَ إِلَی السَّمَاءِ وَضَعَ

ص: 270


1- 1. أمالی الطوسیّ ج 1 ص 379.
2- 2. ثواب الأعمال ص 29.
3- 3. المحاسن ج 1 ص 55 و ص 57 فی أحادیث متفرقة.

باب چهارم : آداب زیارت فرزندان امامان علیهم السلام

اشاره

سید پسر طاووس - که خداوند روانش را پاک گرداند، - گفته است: ذکر زیارت قبرهای فرزندان امامان، که درود و سلام خداوند بر آنان باد، این گونه است:

هرگاه خواستی یکی از آنان، مانند قاسم فرزند امام کاظم علیه السلام، یا عباس فرزند امیرالمؤمنین علیه السلام، یا علی فرزند حسین علیه السلام، کشته شده در بیابان کربلا، و هر کسی که در حکم آنان باشد، را زیارت نمایی، روبروی قبر هر کسی از آنان، صلوات الله علیهم، که زیارت می­شود، بایست و بگو:

سلام بر تو ای پیشوای وارسته، پاک دوستدار، و دعوت کننده مهربان؛ گواهی می­دهم که تو حقیقت را گفتی، و از حقیقت و راستی سخن راندی، و در آشکار و نهان، به سوی سرورت و سرور من فرا خواندی، پیرو تو رستگار شد،(1)

و تصدیق کننده تو نجات یافت، و دروغ پندارنده تو، و نافرمانی کننده از تو درباخت و زیانکار شد؛ در مورد این گواهی من، برایم گواه باش تا از دست یافتگان به معرفت و فرمانبرداری تو، و تصدیق و پیروی از تو باشم؛ و سلام بر تو ای پیشوا و فرزند پیشوای من؛ تو آن درِ خداوند که از آن درآیند، و از آن بازگردند، هستی؛ برای زیارت به سوی تو آمده­ام، و خواسته­هایم در امانت توست، و این من هستم که دین و امانت خودم، و پایان کارهایم، و تمام آرزوهایم، تا زمان مرگم را به تو می­سپارم؛ و سلام بر تو، و رحمت خدا و برکت­های او نثار تو باد.(2)

(زیارت دیگری) با این زیارت نیز آن بزرگواران، که سلام خداوند بر آنان باد، زیارت می­شوند؛ می­گویی: سلام بر جد تو، مصطفی؛ سلام بر پدر تو، مرتضی پسندیده؛ سلام بر دو پیشوا، حسن و حسین؛ سلام بر خدیجه، سرور زنان جهان؛ سلام

ص: 272


1- . یاور تو رستگار شد. خ
2- . مصباح الزائر: 260

قَدَمَهُ عَلَی صَخْرَةِ بَیْتِ الْمَقْدِسِ وَ لَقَدْ وَضَعَ عَبْدٌ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ قَدَمَهُ عَلَی حَجَرٍ فَأَمَرَنَا اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَنْ نَتَّخِذَهَا مُصَلًّی یَا جَابِرُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَا نَظِیرَ لَهُ وَ لَا شَبِیهَ تَعَالَی عَنْ صِفَةِ الْوَاصِفِینَ وَ جَلَّ عَنْ أَوْهَامِ الْمُتَوَهِّمِینَ وَ احْتَجَبَ عَنْ عَیْنِ النَّاظِرِینَ لَا یَزُولُ مَعَ الزَّائِلِینَ وَ لَا یَفِلُ مَعَ الْآفِلِینَ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ ءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ (1).

بیان

الظاهر أن المراد بالعبد النبی صلی الله علیه و آله حیث وضع قدمه الشریف علیه لیلة المعراج (2) و عرج منه کما هو المشهور و یحتمل غیره من الأنبیاء و الأوصیاء علیهم السلام و علی أی حال یدل علی استحباب الصلاة علیه.

ص: 271


1- 1. تفسیر العیّاشیّ ج 1 ص 59.
2- 2. بل الظاهر من الحجر أن المراد به مقام إبراهیم و به أثر قدمه الشریف و قد أمرنا اللّه عزّ و جلّ بقوله« وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِیمَ مُصَلًّی» أن نتخذه مصلی.

بر فاطمه، مادر امامان پاک؛ سلام بر جا­ن­های پرافتخار، دریاهای انباشته دانش­ها، واسطه­هایم در آخرت، و دوستدارانم هنگام برگشتن روح به استخوان­های پوسیده، امامان آفریدگان، و حاکمان راستین؛ سلام بر تو ای انسان برجسته و گرامی و پاک و بزرگوار؛ گواهی می­دهم که هیچ خدایی جز الله وجود ندارد، و اینکه محمد بنده و برگزیده اوست، و اینکه علی دوستدار و انتخاب شده اوست؛ و اینکه امامت تا روز جزا منحصر در فرزندان اوست؛ این را به صورت یقینی می­دانیم، و ما بر آن باور داریم، و در یاری آنان کوشا هستیم.(1)

توضیح

می­گویم: شیخ مفید، که رحمت خدا بر او باد، در المزار، زیارت نخست را برای فرزندان امامان علیهم السلام بیان کرده است. و نیز آگاه باش که زیارت زیارتگاه­های منسوب به فرزندان امامان هدایتگر و عترت پاک و خویشان آنان، که درود خداوند بر آنان باد، و فرود آمدن در آنها مستحب است؛ چرا که در بزرگ داشتن آنان، بزرگ داشتن امامان و گرامی داشتن آنان نهفته است؛ و اصل درباره آنان، ایمان و نیکویی است، مگر اینکه خلاف این دو درباره آنان دانسته شود؛ مانند جعفر کذاب و همانندان آن؛ ولی کسی که در میان آنان به بزرگواری شناخته شده است، و به نیکویی معروف گشته است، جعفر فرزند ابی­طالب علیه السلام است که در موته دفن شده است؛ و فاطمه دختر امام موسی کاظم علیهما السلام که در قم دفن شده است؛ و عبدالعظیم حسنی، که خداوند از او راضی باد، و قبر او در ری است؛ و فضیلت زیارت این دو پیش از این گفته شد؛ و علی فرزند امام جعفر علیه السلام که در قم دفن شده است و بزرگواری او مشهورتر از آن است که نیاز به بیان داشته باشد؛ و اما مدفون بودن او در قم در کتاب­های معتبر بیان نشده است، ولی اثر قبر او از قدیم وجود داشته و اسم او بر روی آن نوشته شده است .

و اما غیر از اینها، فضیلت بعضی از آنان، آن­چنان که از حال آنان در خبرها به دست می­آید، گمان می­رود؛ و بعضی از آنان هستند که از بررسی آثار، بدی پندار و کردار آنان احتمال داده می­شود؛ مانند فرزندان امام حسن علیه السلام که خروج کردند و چیزی را که برای آنان نبود، ادعا نمودند؛ مانند محمد و ابراهیم، که دو فرزند عبدالله، فرزند امام حسن علیه السلام بودند، و غیر این دو نفر؛ و مانند

ص: 273


1- . مصباح الزائر: 261

باب 4 آداب زیارة أولاد الأئمة علیهم السلام

اشاره

قَالَ السَّیِّدُ عَلِیُّ بْنُ طَاوُسٍ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ: ذِکْرُ زِیَارَةِ قُبُورِ أَوْلَادِ الْأَئِمَّةِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ وَ سَلَامُهُ إِذَا أَرَدْتَ زِیَارَةَ أَحَدٍ مِنْهُمْ کَالْقَاسِمِ بْنِ الْکَاظِمِ علیه السلام أَوِ الْعَبَّاسِ بْنِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام أَوْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیه السلام الْمَقْتُولِ بِالطَّفِّ وَ مَنْ جَرَی فِی الْحُکْمِ مَجْرَاهُمْ تَقِفُ عَلَی قَبْرِ الْمَزُورِ مِنْهُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمُ فَقُلْ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا السَّیِّدُ الزَّکِیُّ الطَّاهِرُ الْوَلِیُّ وَ الدَّاعِی الْحَفِیُّ أَشْهَدُ أَنَّکَ قُلْتَ حَقّاً وَ نَطَقْتَ حَقّاً وَ صِدْقاً وَ دَعَوْتَ إِلَی مَوْلَایَ وَ مَوْلَاکَ عَلَانِیَةً وَ سِرّاً فَازَ مُتَّبِعُکَ (1) وَ نَجَا مُصَدِّقُکَ وَ خَابَ وَ خَسِرَ مُکَذِّبُکَ وَ الْمُتَخَلِّفُ عَنْکَ اشْهَدْ لِی بِهَذِهِ الشَّهَادَةِ لِأَکُونَ مِنَ الْفَائِزِینَ بِمَعْرِفَتِکَ وَ طَاعَتِکَ وَ تَصْدِیقِکَ وَ اتِّبَاعِکَ وَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا سَیِّدِی وَ ابْنَ سَیِّدِی أَنْتَ بَابُ اللَّهِ الْمُؤْتَی مِنْهُ وَ الْمَأْخُوذُ عَنْهُ أَتَیْتُکَ زَائِراً وَ حَاجَاتِی لَکَ مُسْتَوْدِعاً وَ هَا أَنَا ذَا أَسْتَوْدِعُکَ دِینِی وَ أَمَانَتِی وَ خَوَاتِیمَ عَمَلِی وَ جَوَامِعَ أَمَلِی إِلَی مُنْتَهَی أَجَلِی وَ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ (2).

زِیَارَةٌ أُخْرَی یُزَارُونَ بِهَا أَیْضاً سَلَامُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ تَقُولُ:

السَّلَامُ عَلَی جَدِّکَ الْمُصْطَفَی السَّلَامُ عَلَی أَبِیکَ الْمُرْتَضَی الرِّضَا السَّلَامُ عَلَی السَّیِّدَیْنِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ السَّلَامُ عَلَی خَدِیجَةَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالِمِینَ السَّلَامُ

ص: 272


1- 1. فاز مسعدک خ.
2- 2. مصباح الزائر ص 260.

فرزندان امام موسی کاظم علیه السلام که در برابر امام رضا علیه السلام به مخالفت برخاستند و آن حضرت را پیش قاضی بردند؛ و مانند موسی المبرقع، فرزند امام جواد علیه السلام که در قم دفن شده است، و در بعضی خبرها، آن­چنان که پیش از این گذشت، مورد نکوهش واقع شده است. ولی عیب گرفتن در مورد آنان به صرف روایات کمیاب شایسته نیست؛ علاوه بر اینکه در روایت از طعنه زدن در مورد آنان و بی­احترامی کردن به ایشان نهی شده است.

و البته سخن مفصل درباره آن، در باب احوال زید فرزند علی، امام زین العابدین علیهما السلام پیشتر گذشت.

ص: 275

عَلَی فَاطِمَةَ أُمِّ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ السَّلَامُ عَلَی النُّفُوسِ الْفَاخِرَةِ بُحُورِ الْعُلُومِ الزَّاخِرَةِ شُفَعَائِی فِی الْآخِرَةِ وَ أَوْلِیَائِی عِنْدَ عَوْدِ الرُّوحِ إِلَی الْعِظَامِ النَّاخِرَةِ أَئِمَّةِ الْخَلْقِ وَ وُلَاةِ الْحَقِّ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الشَّخْصُ الشَّرِیفُ الطَّاهِرُ الْکَرِیمُ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ

وَ مُصْطَفَاهُ وَ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّهُ وَ مُجْتَبَاهُ وَ أَنَّ الْإِمَامَةَ فِی وُلْدِهِ إِلَی یَوْمِ الدِّینِ نَعْلَمُ ذَلِکَ عِلْمَ الْیَقِینِ وَ نَحْنُ لِذَلِکَ مُعْتَقِدُونَ وَ فِی نَصْرِهِمْ مُجْتَهِدُونَ (1).

بیان

أقول ذکر المفید رحمه الله فی المزار الزیارة الأولی لأولاد الأئمة علیهم السلام ثم اعلم أن المشاهد المنسوبة إلی أولاد الأئمة الهادیة و العترة الطاهرة و أقاربهم صلوات الله علیهم یستحب زیارتها و الإلمام بها فإن فی تعظیمهم تعظیم الأئمة و تکریمهم و الأصل فیهم الإیمان و الصلاح إلی أن یعلم منهم خلافهما کجعفر الکذاب و أضرابه لکن المعلوم حاله من بینهم بالجلالة و المعروف بالنبالة جعفر بن أبی طالب علیه السلام المدفون بموتة و فاطمة بنت موسی علیهما السلام المدفونة بقم و عبد العظیم الحسنی المقبور بالری رضی الله عنه و قد مر فضل زیارتهما و علی بن جعفر علیهما السلام المدفون بقم و جلالته أشهر من أن یحتاج إلی البیان و أما کونه مدفونا فی قم فغیر مذکور فی الکتب المعتبرة لکن أثر قبره الشریف موجود قدیم و علیه اسمه مکتوب.

و أما غیرهم فبعضهم یظن فضلهم بما یظهر من حالهم من الأخبار و بعضهم یظن سوء رأیهم و فعلهم من تتبع الآثار کأولاد الحسن علیه السلام الذین خرجوا و ادعوا ظاهرا ما لیس لهم مثل محمد و إبراهیم ابنی عبد الله بن الحسن و غیرهما(2) و کبعض

ص: 273


1- 1. مصباح الزائر ص 261.
2- 2. من الغریب من المصنّف أن یذهب الی هذا الرأی فی الثائرین من أبناء الأئمّة علیهم السلام و خصوصا من ذکرهم بعد ما سبق منه فی تاریخ الإمام الصّادق علیه السلام فی باب أحوال اقربائه و عشائره فقد روی عن الاقبال جمیع ما ذکره السیّد ابن طاوس قدس سره و رواه من الأحادیث الدالة علی مدح اولئک السادة و معرفتهم بالحق و انهم مضوا. و هم مرضیون للائمة علیهم السلام. و قد احتمل السیّد ابن طاوس فی، توجیه ما ورد فی بعض الکتب من مفارقتهم للصادقین علیه السلام أنه محمول علی التقیة لئلا ینسب اظهارهم لانکار المنکر و ثورتهم علی الحاکمین الجائرین الی الأئمّة الطاهرین علیه السلام فیؤخذون بجرائر القوم، و قد اطال السیّد الکلام فی تنزیههم من ص 51 الی ص 53 و نقله عنه المؤلّف برمته فی ج 48 من ص 298 الی ص 304 فراجع. و ان الباحث المتتبع فی تاریخ اولئک العلویین الثائرین یجد أکثر من دلیل علی أنهم کانوا دعاة الی بیعة الرضا من آل محمد صلی الله علیه و آله و انما لم یشیروا الی امام بعینه حفظا له عن نقمة السلطات الحاکمة و تفادیا له عن القتل، و قد ذکرنا فی مقدّمة الرسالة الذهبیة( طب الإمام الرضا علیه السلام المطبوعة فی النجف الأشرف سنة 1385 جانبا من تاریخ أولئک ما یسلط الاضواء علی حسن نیتهم فی الثورة و جمیل سرائرهم فی الدعوة فحری بالقراء مراجعة ذلک.

و حال هریک از آنان با توجه به آنچه از روایت­ها به دست می­آید، در باب­های تاریخ امامان برگزیده، پیش از این بیان شد، و در اینجا به خاطر دوری از تکرار، دوباره نمی­آوریم.

و قاسم فرزند کاظم، که سید بیان کرده است، قبرش نزدیک غری، و معروف است.

ص: 276

أولاد موسی علیه السلام الذین وثبوا علی الرضا علیه السلام و أحضروه عند القاضی و کموسی المبرقع ابن الجواد علیه السلام المدفون بقم و قد ورد بعض الأخبار فی ذمه کما مر لکن لا یقدح فیهم بمجرد الأخبار النادرة مع أنه ورد فی الخبر النهی عن القدح فیهم و التعرض لهم (1).

ص: 274


1- 1. لقد روی شیخنا المجلسیّ فی مرآة العقول ج 1 ص 262 نقلا عن الصدوق بإسناده قول الإمام الصّادق علیه السلام لبعض أهل مجلسه و قد أراد أن یتناول زید بن علیّ علیه السلام فنهره علیه السلام فقال: مهلا لیس لکم أن تدخلوا فیما بیننا الا بسبیل خیر انه لم تمت نفس منا الا و تدرکه السعادة قبل أن تخرج نفسه و لو بفواق ناقة. و لذلک شواهد کثیرة فی الاخبار منها حدیث المفضل المروی فی العیّاشیّ ج 1 ص 283 قال سألت أبا عبد اللّه علیه السلام عن قول اللّه( وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ إِلَّا لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ) فقال هذه نزلت فینا خاصّة: انه لیس برجل من ولد فاطمة یموت و لا یخرج من الدنیا حتّی یقر.

ولی در مورد نحوه زیارت آنان، روایت مخصوصی در این باره وارد نشده است، و می­توان با آنچه در زیارت سایر مؤمنان آمده است، زیارتشان نمود؛ و نیز می­توان آنان را با صیغه مخاطب، آن گونه که در بیان فضیلت آنان و توسل جستن و شفاعت خواستن از آنان و پدران پاک آنان علیهم السلام بر زبان جاری می­شود، زیارت کرد.

و همین طور زیارت مرقدهای منسوب به پیامبران علیهم السلام، مانند ابراهیم و اسحاق و یعقوب و ذی­الکفل و یونس و دیگران، که درود خداوند بر همه آنان باد، مستحب است.

ص: 277

و قد مر بسط القول فی ذلک فی باب أحوال زید بن علی علیهما السلام (1).

ص: 275


1- 1. مر الکلام فی ج 46 ص 198 و ما بعدها و ص 205 من هذه الطبعة الإسلامیة. للامام بإمامته کما أقر ولد یعقوب لیوسف حین قالوا( تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَکَ اللَّهُ عَلَیْنا). و روی ذلک الفیض فی تفسیره الصافی ج 1 ص 411 و عقبه بقوله: یعنی ان ولد فاطمة هم المعنیون باهل الکتاب هنا و ذلک لقوله سبحانه( ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا) فانهم المرادون بالمصطفین هناک اه. و ذکر الطبرسیّ فی مجمعه ج 9 ص 409 عن میسر بن عبد العزیز عن الصادق علیه السلام انه قال: الظالم لنفسه منا من لا یعرف حقّ الامام، و المقتصد منا العارف بحق الامام و السابق بالخیرات هو الامام، و هولاء کلهم مغفور لهم. و عن زیاد بن المنذر عن أبی جعفر علیه السلام قال: اما الظالم لنفسه منا فمن عمل صالحا و آخر سیئا، و اما المقتصد فهو المتعبد المجتهد، و اما السابق بالخیرات فعلی و الحسن و الحسین و من قتل من آل محمّد صلّی اللّه علیه و آله شهیدا. و ورد فی الخرائج للراوندی فی باب معجزات الإمام الباقر علیه السلام ص 31 طبع الهند نهی الإمام الصّادق علیه السلام للحسن بن راشد عن تناول زید بن علیّ و تنقصه ثمّ قال علیه السلام: یا حسن ان فاطمة لعظمها عند اللّه حرم ذریتها علی النار و فیهم أنزلت( ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَیْراتِ) فاما الظالم لنفسه الذی لا یعرف، و المفسد العارف بحق الامام، یا حسن لا یخرج أحدنا من الدنیا حتّی یقر لکل ذی فضل فضله اه. و قد روی الامیر الزاهد الشیخ ورّام فی آخر کتابه تنبیه الخواطر ج 2 ص 522 طبع النجف الأشرف شاهدا علی ذلک قصة الشریف عمر بن حمزة أعرضنا عن ذکرها لطولها، الی غیر ذلک ممّا یقطع ألسنة المعادین و سبیل المعتدین عن تناول أبناء الزهراء علیه السلام و الدخول فیما بینهم الا بسبیل خیر کما سبق فی الخبر الأوّل و لا یعزب عن بال القاری ما ورد فی التوقیع الخارج من الناحیة المقدّسة من قوله علیه السلام: و اما سبیل عمی جعفر و ولده فسبیل أخوة یوسف.

و همین طور زیارت هر کسی از یاران بزرگ پیامبر صلی الله علیه و آله که فضیلت و والایی جایگاه و مرقد و قبر او معلوم باشد، مستحب است؛ مانند سلمان

ص: 278

و تقدم ذکر ما یظهر من حال کل منهم من الأخبار فی أبواب تاریخ الأئمة الأخیار علیهم السلام فلا نعیده هاهنا حذرا من التکرار.

و القاسم بن الکاظم الذی ذکره السید قبره قریب من الغری و معروف (1)

ص: 276


1- 1. لقد سبق أنا ذکرنا فی هامش ص 283 ج 48 من البحار( الطبعة الإسلامیة) فی باب أحوال أولاد الإمام موسی بن جعفر علیه السلام شیئا من ترجمة القاسم ابن الامام موسی بن جعفر علیه السلام و ذکرنا أن قبره قریب من الحلّة السیفیة عند الهاشمیة و هو مزار متبرک به یقصده الناس للزیارة و طلب البرکة، ثمّ ذکرنا قول یاقوت فی معجمه و البغدادیّ فی مراصده: أن بشوشة- قریة بأرض بابل أسفل من حلة بنی مزید- قبر القاسم بن موسی ابن جعفر. و لم یکن ذکرنا لقول یاقوت و ابن عبد الحق البغدادیّ اختیارا منا لقولهما، بل ذکرنا اولا اختیارنا و ذکرنا قولهما ثانیا احاطة للقاری بما ذهب إلیه هذان فی کتابیهما، و لکن مع الاسف الشدید أن یتوهم بعض المعلقین المحدثین أن ذکرنا لقول یاقوت و صاحبه اختیار منا لذلک فنسبه الینا و هذا الوهم من سوء الفهم و نسأله التسدید و العصمة. و لا یعزب عن ذهن القارئ ان ما ذهب إلیه شیخنا المؤلّف فی تعیین قبر القاسم المذکور حیث قال: و قبره قریب من الغریّ، انما هو مبنی علی ظنه أو انه من سهو القلم و العصمة للّه وحده، و احتمال أن یکون مراده قربه من الغریّ بالنسبة الی بعده عن بلده أصفهان کما احتمله بعضهم بعید غایته. و قد اشتهر عن الرضا علیه السلام انه قال: من لم یزرنی فلیزر أخی القاسم، و لم اقف علی مصدر لهذا الحدیث الا أنّه مستفیض حتّی نظمه بعض الشعراء و منهم السیّد علیّ بن یحیی بن حدید الحسینی من أعلام القرن الحادی عشر و قد ترجمه صاحب نشوة السلافة، فقد نظم السیّد المذکور الحدیث المشهور بقوله مخاطبا القاسم علیه السلام کما فی البابلیات ج 1 ص 162: أیها السیّد الذی جاء فیه***قول صدق ثقاتنا ترویه بصحیح الاسناد قد جاء حقا***عن أخیه لأمه و أبیه اننی قد ضمنت جنات عدن***للذی زارنی بلا تمویه و إذا لم یطق زیارة قبری***حیث لم یستطع وصولا إلیه فلیزر فی العراق قبر أخی ال***...قاسم و لیحسن الثناء علیه

و ابوذر

ص: 279

و أما کیفیة زیارتهم فلم یرد فیها خبر علی الخصوص و یجوز زیارتهم بما ورد فی زیارة سائر المؤمنین و یجوز تخصیصهم بالخطاب بما جری علی اللسان من ذکر فضلهم و التوسل و الاستشفاع بهم و بآبائهم الطاهرین علیهم السلام.

و کذا یستحب زیارة المراقد المنسوبة إلی الأنبیاء علیهم السلام کإبراهیم و إسحاق و یعقوب (1) و ذی الکفل (2)

و یونس (3) و غیرهم صلوات الله علیهم أجمعین.

ص: 277


1- 1. قبورهم علیهم السلام فی موضع واحد یسمی الیوم بالخلیل- نسبة الی إبراهیم خلیل الرحمن علیه السلام - بقرب بیت المقدس بینهما مسیرة یوم کما فی معجم البلدان، و اسمه الاصلی حبرون و قیل حبری، و ذکر یاقوت عن الهروی أنّه قال: دخلت القدس فی سنة 670 ه و اجتمعت فیه و فی مدینة الخلیل بمشایخ حدثونی أنّه فی سنة 512 ه فی أیام الملک بردویل انخسف موضع فی مغارة الخلیل فدخل إلیها جماعة من الفرنج باذن الملک فوجدوا فیها إبراهیم الخلیل و إسحاق و یعقوب علیهم السلام و قد بلیت أکفانهم و هم مستندون الی حائط، و علی رءوسهم قنادیل، و رءوسهم مکشوفة فجدد الملک أکفانهم ثمّ سد الموضع.
2- 2. هو حزقیل النبیّ و قبره فی برملاحة- موضع فی أرض بابل قرب حلة دبیس ابن مزید شرقیّ قریة یقال لها القسونات- و کذا فیه قبر باروخ استاذ حزقیل و قبر یوسف الریان، و قبر یوشع و لیس یوشع بن نون، و قبر عزرة و لیس عزرة الکاتب کما فی معجم البلدان و تعرف الیوم الناحیة باسم الکفل نسبة إلیه یمر بها المارة تقع فی منتصف الطریق بین الکوفة و الحلّة.
3- 3. قبره فی نینوی من الموصل کما دلت علی ذلک اخبار و آثار و هو المشهور أیضا الا أن المرحوم العلامة السیّد مهدیّ القزوینی ذکر فی کتابه فلک النجاة ص 335 ذلک و قال: و الأصحّ أنّه عن الغریّ ستة عشر فرسخا، و لم یعین جهته، و لم نعرف بقرب الغریّ موضعا ینسب إلیه سوی المقام الذی علی شاطئ الفرات و هو المکان الذی ألقته فیه الحوت و قد أشار الی ذلک أیضا السیّد القزوینی رحمه اللّه فراجع.

و مقداد و عمار و حذیفه و جابر انصاری .

و همین طور یاران بزرگ هر یک از امامان علیهم السلام، که حالشان از طریق کتاب­های رجال شیعه معلوم شده است؛ مانند میثم تمار و رشید هجری و قنبر و حجر فرزند عدی

ص: 281

و کذا یستحب زیارة کل من یعلم فضله و علو شأنه و مرقده و رمسه من أفاضل صحابة النبی صلی الله علیه و آله کسلمان (1).

ص: 278


1- 1. هو أبو عبد اللّه و قیل فی کنیته أیضا أبو الحسن و أبو إسحاق کما فی الکشّیّ، أسلم عند قدوم النبیّ صلّی اللّه علیه و آله الی المدینة، و کان قبل ذلک قرأ الکتب فی طلب الدین، و کان عبد القوم من بنی قریظة فکاتبهم فأدی النبیّ صلّی اللّه علیه و آله کتابته و عتق، و أول مشاهده مع النبیّ صلّی اللّه علیه و آله الخندق و قیل فی حفره أنّه کان برأی منه. و قد وردت أخبار کثیرة فی فضله کقوله صلی الله علیه و آله سلمان منا أهل البیت، و کقوله صلی الله علیه و آله أمرنی ربی بحب أربعة قالوا- أصحابه-: و من هم یا رسول اللّه؟ قال: علی بن أبی طالب علیه السلام و المقداد بن الأسود و أبو ذر الغفاری و سلمان. و قد کتب فی أخباره و ما ورد فی فضله جماعة من المؤلّفین، و أوفی من کتب هو خاتمة المحدثین الشیخ النوریّ رحمه اللّه، فانه کتب کتابا سماه( نفس الرحمن فی فضائل سلمان) جمع فیه فأوعی. توفی سلمان رضی اللّه عنه بالمدائن فی سنة 34 ه عن عمر طویل قیل بلغ ثلاثمائة سنة و قیل غیر ذلک و تولی غسله و تجهیزه الإمام أمیر المؤمنین علیه السلام جاءه من المدینة الی المدائن و ذلک أمر مستفیض ثابت اشتهر حتّی نظمه الشعراء. و ممّا یستطرف نقله فی المقام ما رواه القاضی المرعشیّ فی مجالس المؤمنین ج 1 ص 507 أن الخلیفة المستنصر باللّه العباسیّ خرج یوما الی زیارة قبر سلمان سلام اللّه علیه و معه السیّد عزّ الدین ابن الاقساسی فقال له الخلیفة فی الطریق: ان من الاکاذیب ما یرویه غلاة الشیعة من مجی ء علیّ بن أبی طالب علیه السلام من المدینة الی المدائن لما توفی سلمان و تغسیله إیّاه و مراجعته فی لیلته الی المدینة، فأجابه ابن الاقساسی بالبدیهة. بقوله: أنکرت لیلة اذ صار الوصی الی***ارض المدائن لما أن لها طلبا و غسل الطهر سلمانا و عاد الی***عراص یثرب و الاصباح ما وجبا و قلت ذلک من قول الغلاة و ما***ذنب الغلاة إذا لم یوردوا کذبا فآصف قبل ردّ الطرف من سبأ***بعرش بلقیس وافی یخرق الحجبا فأنت فی آصف لم تغل فیه بلی***فی( حیدر) أنا غال ان ذا عجبا ان کان( أحمد) خیر المرسلین فذا***خیر الوصیین أو کل الحدیث هبا و قد وردت الأبیات بتغییر و تفاوت فی مناقب آل أبی طالب للحافظ ابن شهرآشوب السروی فی ج 2 ص 131 و نسبت الی ابی الفضل التمیمی و بناء علی ذلک فیکون الشریف الاقساسی استشهد بها و لم تکن له أذان وفاة الحافظ ابن شهرآشوب سنة 588 قبل ولادة المستنصر بسنة فلاحظ.

و زراره و محمد فرزند مسلم و برید و

ص: 282

و أبی ذر(1)

ص: 279


1- 1. اسمه جندب بن جنادة کما هو مشهور و قیل فی اسم أبیه غیر ذلک، صحابی جلیل مشهود من السابقین الی الإسلام هاجر بعد وقعة بدر، و فیه قال النبیّ صلّی اللّه علیه و آله: ما أظلت الخضراء و لا أقلت الغبراء علی ذی لهجة أصدق من أبی ذر، یعیش وحده، و یموت وحده، و یبعث وحده، و یدخل الجنة وحده. و له مواقف جلیلة فی الإسلام، نفاه عثمان بن عفان من المدینة الی الشام حین ثقل علیه وجوده لامره بالمعروف و انکاره المنکر. و لما حل بالشام ازداد فی دعوته فثقل علی معاویة ذلک لما کان یلمسه من استجابة الناس لابی ذر فکتب الی عثمان یطلب ابعاده عن الشام فأجابه بحمله علی أصعب مرکب، فسیره مع من یغذ به السیر بعنف علی قتب بغیر وطاء، فأجهده ذلک فما وصل المدینة الا و قد تهری لهم فخذیه و بلغ منه الجهد. فجری بینه و بین عثمان کلام أغضبه فحاول استمالة أبی ذر بالاموال فلم یفلح فنفاه الی الربذة و هی قریة تبعد عن المدینة بثلاثة أیّام قریبة من ذات عرق فعاش هناک وحیدا. ثم مات وحیدا و کان ذلک سنة 32 ه.

ابابصیر و فضیل فرزند یسار و امثال آنها، اگر به محل قبر آنان آگاهی وجود داشته باشد.

و همین طور حدیث شناسان و دانشمندان مشهور شیعه، که آثار و دانش­های امامان پاک را نگاه داشته­اند؛ مانند مفید

ص: 283

و المقداد(1)

و عمار(2) و حذیفة(3)

و جابر الأنصاری (4).

و کذا أفاضل أصحاب کل من الأئمة علیهم السلام المعلوم حالهم من کتب رجال الشیعة کمیثم التمار(5).

ص: 280


1- 1. هو ابن عمرو البهرانی و انما نسب الی الأسود لانه حالفه فی الجاهلیة فتبناه فنسب إلیه حتّی نزل قوله تعالی( ادْعُوهُمْ لِآبائِهِمْ) و هو من السابقین الی الإسلام هاجر الی الحبشة الهجرة الثانیة فهو من علیة الصحابة و هو أول من عدا به فرسه فی سبیل اللّه لانه لم یکن فرس مع غیره فی یوم بدر، زوجه النبیّ صلّی اللّه علیه و آله ضباعة بنت الزبیر بن عبد المطلب.
2- 2. هو أبو الیقظان صحابی جلیل مشهور من السابقین الاولین و ممن عذب فی سبیل اللّه، شهد بدرا و المشاهد کلها مع النبیّ صلّی اللّه علیه و آله و کان ممن هاجر الی الحبشة ثمّ المدینة، و شهد مع الإمام أمیر المؤمنین الجمل و صفّین، و کان ینادی فی صفّین الرواح الرواح الی الجنة: الیوم ألقی الاحبة محمّدا و حزبه، فقتلته الفئة الباغیة کما أخبره النبیّ الصادق الأمین صلی الله علیه و آله حین قال له: و تقتلک الفئة الباغیة، استشهد بصفین سنة 37 ه.
3- 3. صحابی جلیل و ابن صحابی جلیل و کان أبوه الیمان العبسی ممن استشهد بأحد و صح عن النبیّ صلّی اللّه علیه و آله أنّه أعلم حذیفة بما کان و ما یکون الی ان تقوم الساعة کما فی صحیح مسلم و غیره، مات حذیفة بالمدائن سنة 36 ه و کان قبره و قبر عبد اللّه الأنصاریّ علی ضفة نهر دجلة، و نتیجة ما حصل فی الضفة من التأکل بسبب میاه الفیضان فقد خشیت الحکومة العراقیة علی قبریهما من الانهیار فنقلت بقایا رفاتیهما الی مشهد سلمان فدفنا هناک و کان ذلک فی سنة 1350 ه.
4- 4. صحابی و ابن صحابی شهد بدرا و ثمانی عشر غزوة مع النبیّ صلّی اللّه علیه و آله، و هو من السابقین الذین رجعوا الی أمیر المؤمنین علیه السلام ، و عرف بانقطاعه الی أهل البیت بقی حتّی ادرک ایام الباقر علیه السلام و مات بالمدینة سنة 78 عن أربع و تسعین سنة.
5- 5. من وجوه صحابة الإمام أمیر المؤمنین علیه السلام و حواریه و اصفیائه و حملة أسراره. و حاله فی الجلالة و عظیم المنزلة أشهر من ان یذکر، صلبه الدعی ابن الدعی عبید اللّه بن زیاد عام 61 ه قبل ان یرد الحسین علیه السلام الی العراق بعشرة أیّام فی السبخة خارج مسجد الکوفة عند دار عمرو بن حریث و قبره الیوم ظاهر مشید یؤمه الناس بالزیارة و التبرک.

و شیخ طوسی

ص: 284

و رشید الهجری (1)

و قنبر(2) و حجر بن عدی (3)

ص: 281


1- 1. بضم الراء من علیة أصحاب الإمام أمیر المؤمنین علیه السلام و الحسن و الحسین علیه السلام و هو ممن القی إلیه علم المنایا و البلایا حتّی کان یسمیه الامام رشید البلایا لانه ما زال یلفی الرجل بعد الرجل فیقول: انت تموت بکذا و انت تموت بکذا، قتله ابن مرجانة عبید اللّه بن زیاد بعد ان قطع یدیه و رجلیه و ثمّ لسانه و دفن بباب النخیلة من الکوفة، و قبره الیوم بقرب جسر العباسیات بقرب قریة ذی الکفل و علیه قبة.
2- 2. هو مولی أمیر المؤمنین علیه السلام و خادمه الخاص و قد کان ممن یحمل اسرار الامام علیه السلام ذبحه الحجاج بن یوسف الثقفی ظلما و جریمته تفانیه فی حبّ مولاه، و کان ذلک فی الکوفة، و قیل: ان قبره بحمص و لیس ذلک بمعتمد و لعله لواحد من ذریته.
3- 3. من سادات الصحابة وفد علی النبیّ صلّی اللّه علیه و آله هو و أخوه هانی بن عدی، و قد شهد القادسیة مع المسلمین و أبلی بلاء حسنا ثمّ صحب الامام امیر المؤمنین علیه السلام فکان من وجوه أصحابه و ذوی الرأی و الإشارة و التدبیر شهد معه الجمل و صفّین أخذه الدعی زیاد بن أبیه مع جماعة من الشیعة و أرسلهم مکبلین بالحدید الی معاویة بالشام، و کانت عدتهم أربعة عشر رجلا فعرض علیهم البراءة من الامام أمیر المؤمنین علیه السلام فلم یفعلوا فأمر معاویة بقتل ثمانیة منهم و ترک ستة فکان حجر بن عدی ممن قتل فی ذلک الیوم و کانت حادثة حجر و أصحابه احدی بوائق معاویة و قد استنکرها علیه سادات المسلمین و وجوه الصحابة لاحظ ابن الطبریّ و ابن الأثیر حوادث سنة 51 ه و دفن حجر و أصحابه بمرج عذراء و قد بنیت علیهم قبة جدد تعمیرها قبل اعوام و قد طلب منی المرحوم شیخ العراقین بیات أن أکتب له مختصرا فی ترجمة اولئک الشهداء لیکتب علی جدران القبة فی الکتیبة فکتبت فی ذلک الوقت ما تیسر عن تراجمهم و أسباب. قتلهم و نقمة المسلمین علی معاویة فی فعلته النکراء فیا ویله من حجر و أصحاب حجر: فلقد روی ابن سیرین قال بلغنا أن معاویة لما حضرته الوفاة جعل یقول: یومی منک یا حجر طویل.

و دو سید بزرگوار مرتضی و رضی،

ص: 285

و زرارة(1)

و محمد بن مسلم (2) و برید(3).

ص: 282


1- 1. اسمه عبد ربّه و لقبه زرارة یکنی بأبی علی و أبی الحسن من عیون أصحاب الامامین الصادقین و أکابر رجال الشیعة فقها و حدیثا و معرفة بالکلام، وردت فی مدحه روایات دلت علی سمو مکانته و جلالة شأنه عند الأئمّة علیهم السلام أغنت عن الاطناب فی مدحه له کتب رواها عنه جماعة من أصحابنا و له أولاد منهم الحسن و الحسین و رومی و عبید و عبد اللّه و یحیی و له أخوة منهم عمران و بکیر و عبد الرحمن و عبد الملک، و لهم أولاد لهم جمیعا روایات کثیرة و أصول و تصانیف، و بیتهم من بیوت الشیعة الشامخة رفیع العماد کثیر الاوتاد: توفی زرارة سنة 150 بعد وفاة الإمام الصّادق علیه السلام ( عن شرح مشیخة الفقیه ص 9 بقلم سماحة السیّد الوالد دام ظله).
2- 2. هو أبو جعفر الاوقص الطحان الأعور السمان الطائفی الکوفیّ القصیر الحداج الثقفی مولاهم من أصحاب الصادقین و الکاظم علیهم السلام، وجه أصحابنا بالکوفة، فقیه ورع محدث. و کان من أوثق الناس و ممن أجمعت العصابة علی تصحیح ما یصحّ عنه و من جملة حواری الإمام الباقر علیه السلام و من أوتاد الأرض و أعلام الدین کما فی خبر جمیل بن دراج، و من القوامین بالقسط و القوامین بالصدق و أحبّ الناس أحیاء و أمواتا الی الصادق علیه السلام کما فی خبر داود بن سرحان و خبر البقباق و خبر عمر بن یزید و الجمیع مرویّ فی الکشّیّ، کما فیه من الاخبار الدالة علی جلالة قدره و رفیع منزلته ما یغنینا عن الاطناب فی مدحه سمع عن الباقر علیه السلام ثلاثین ألف حدیث و من الصادق علیه السلام ستة عشر ألف حدیث روی عنه خلق کثیر، له کتاب یسمی الاربعمائة مسألة فی أبواب الحلال و الحرام رواه العلا بن رزین مات سنة( 150) عن شرح مشیخة الفقیه ص 6- 7 باقتضاب).
3- 3. وجه من وجوه الشیعة و محدث فقیه من فقهاء أصحاب الأئمّة له مکانة محترمة عند. الأئمّة علیهم السلام و ذکره الکشّیّ ممن أجمعت العصابة علی تصحیح ما یصحّ عنهم و ممن اتفقت علی تصدیقه و انقادوا له بالفقه و هو من أوتاد الأرض و اعلام الدین کما فی خبر جمیل عن الصادق علیه السلام .

و علامه حلی و دیگران، که خداوند از آنان خشنود باد.

ص: 286

و أبی بصیر(1)

و الفضیل بن یسار(2) و أمثالهم مع العلم بموضع قبرهم.

و کذا المشاهیر من محدثی الشیعة و علمائهم الحافظین لآثار الأئمة الطاهرین و علومهم کالمفید(3).

ص: 283


1- 1. الظاهر مراد المؤلف هو لیث بن البختری المرادی الکوفیّ لانه من أوتاد الأرض و أعلام الدین کما فی خبر جمیل عن الصادق علیه السلام روی عن الصادق و الکاظم علیهما السلام ورد فی مدحه من الحدیث ما یدلّ علی جلالته و عظیم مکانته، روی ذلک الکشّیّ فی رجاله و ربما عد ممن أجمعت العصابة علی تصحیح ما یصحّ عنهم و الإقرار لهم بالفقه و هو أحد المخبتین الذین بشرهم الإمام الصّادق علیه السلام بالجنة( شرح المشیخة ص 18).
2- 2. هو أبو القاسم النهدی عربی صمیم ثقة جلیل القدر روی عن الصادقین علیهما السلام و مات فی أیّام الصادق علیه السلام أصله کوفیّ نزل البصرة، ورد فی مدحه من الروایات ما یغنی عن الاطناب فی مدحه و اطرائه خصوصا ما رواه الشیخ الصدوق فی مشیخة الفقیه ص 32 حیث ذکر عن ربعی بن عبد اللّه عن غاسل الفضیل بن یسار أنّه قال انی لاغتسل الفضیل و أن یده لتسبقنی الی عورته قال فخبرت بذلک أبا عبد اللّه علیه السلام فقال: رحم اللّه الفضیل بن یسار هو منا أهل البیت.
3- 3. هو محمّد بن محمّد بن النعمان الحارثی عربی صمیم یکنی بأبی عبد اللّه و یعرف بابن المعلم و یلقب بالمفید، ولد فی 11 شهر ذی القعدة سنة 336 او سنة 338 فی سویقة ابن البصری بعکبراء- علی عشرة فراسخ من بغداد فی ناحیة الدجیل( و کان ربعة نحیفا اسمر، خشن اللباس کثیر الصدقات عظیم الخشوع کثیر الصلاة و الصیام دقیق الفطنة ماضی الخاطر حسن اللسان و الجدل صبورا علی الخصم، جمیل العلانیة. ما کان ینام من اللیل الاهجعة ثمّ یقوم یصلی او یطالع أو یدرس أو یتلو القرآن تخرج فی العلم علی عدة مشایخ أذعن لهم الخاصّة و العامّة بالفضل، أنها هم سیدنا الوالد دام ظله فی ترجمته فی مقدّمة التهذیب ص 11- 14- الی 61 شیخا. کما أنّه تخرج علیه جماعة من أئمة أهل العلم و الفضل ذکر أعیانهم سیدنا الوالد أیضا فی ترجمته ص 14- 16- و فیهم أمثال الشریف المرتضی و اخیه الرضی و شیخ الطائفة الطوسیّ- رحمهم اللّه- و النجاشیّ و سلار و الکراجکیّ و عضد الدولة البویهی. خلف من الآثار العلمیة مکتبة ضخمة، غذت الفکر الإسلامی فی مختلف الفنون و قد ذکرها سیدنا الوالد دام ظله فی ترجمته من ص 22 الی ص 30 و أنهاها الی 194 مؤلّفا کما ذکر جمیل الثناء علیه من أقطاب المسلمین و کلهم ألسنة ثناء و تقدیر، توفی رحمه اللّه فی لیلة الجمعة لثلاث خلون من شهر رمضان المبارک سنة 413 و عمره 75 سنة أو 77 سنة. و کانت وفاته ببغداد فشیعه من الشیعة بما یقدر بثمانین الف سوی غیرهم من سائر المذاهب و الفرق، و وضعت جنازته بمیدان الأشنان- و کان واسعا- للصلاة علیه، فصلی علیه تلمیذه الشریف المرتضی و صلی الناس خلفه، ثمّ حمل الی داره فدفن فیها و بقی أربع سنین ثمّ نقل جثمانه الطاهر الی مقابر قریش فدفن الی جانب شیخه أبی القاسم جعفر بن محمّد بن قولویه- صاحب کامل الزیارات- عند رجلی الامامین الکاظمین، و هو مزار معروف متبرک به. ( باقتضاب عن مقدّمة تهذیب الأحکام بقلم سماحة سیدنا الوالد دام ظله).

و قبرستان­های قم از بزرگان و حدیث شناسان پر است، و بزرگ داشتن آنان به منزله بزرگ داشتن دین است، و گرامی داشتن آنان، به منزله گرامی داشتن امامان پاک است؛ درود خداوند بر همه آنان باد .

باب پنجم : زیارت سلمان فارسی، که خداوند از او خشنود باد، و نمایندگان حضرت قائم، علیه السلام

روایات

روایت1.

سید، که خداوند روانش را پاک گرداند، گفته است: هرگاه خواستی او را زیارت کنی، روبروی قبر او می­ایستی و رو به قبله می­کنی و می­گویی: سلام بر فرستاده خدا، محمد فرزند عبدالله، آخرین پیامبران؛ سلام بر امیرالمؤمنین و پیشوای جانشینان؛ سلام بر امامان پاکباخته اهل کمال؛ سلام بر فرشتگان نزدیکی یافته؛ سلام بر تو ای همنشین فرستاده امانتدار خدا؛ سلام بر تو ای دوستدار امیرالمؤمنین؛ سلام بر تو ای به امانت دارنده اسرار پیشوایان پربرکت؛ سلام بر تو ای باقیمانده خدا از میان نیکان پیشین؛ سلام بر تو ای اباعبداللّه، و رحمت خدا و برکت­های او نثار تو باد.

گواهی می دهم که تو خدا را آن گونه که به تو فرمان داد، فرمان بردی؛ و از فرستاده او آن طور که تو را فرا خواند، پیروی نمودی؛ و جانشینش را آن گونه که بر تو الزام کرده بود، ولیّ خودت قرار دادی؛ و به نکوداشت فرزندانش دعوت کردی، آنچنان که تو را آگاه ساخت؛ و حق را به یقین دانستی، و آن چنان که فرمان داده شده بودی،

ص: 287

و الشیخ الطوسی (1).

ص: 284


1- 1. هو أبو جعفر محمّد بن الحسن الطوسیّ شیخ الطائفة و زعیمها، ولد فی شهر رمضان سنة 385، قدم بغداد من طوس سنة 408 و هو ابن ثلاثة و عشرین سنة، حضر علی الشیخ المفید نحوا من خمس سنین و لازمه حتّی توفی رحمة اللّه فاختص بعده بالشریف المرتضی طیلة 13 سنة. جعل له الخلیفة القائم بامر اللّه العباسیّ کرسی الکلام و الافادة، و لم یکونوا یسمحوا به الا لوحید عصره. استقل بزعامة الطائفة بعد موت شیخه الشریف المرتضی فی سنة 436 و بقی فی بغداد طیلة اثنی عشر عاما، ثمّ غادرها الی النجف الأشرف سنة 448. لیضع حجر الزاویة للهیئة العلمیة النجفیة، فهو مؤسسها و بانی مجدها و إلیه یرجع الفضل فی اختیارها و تشیید جامعتها العلمیة، توفّی سنة 460 فی محرم الحرام عن خمسة و سبعین عاما و دفن فی داره التی حولت بعده مسجدا حسب وصیته، و قبره الیوم أحد المزارات المقصودة لطلب الخیر و البرکة. خلف من الآثار العلمیة أکثر من خمسین کتابا فی فنون الإسلام، و لقد من اللّه علی أن وفقنی للقیام ببعض الخدمات فی نشر کتابیه الاستبصار و التهذیب اللذین تولی تحقیقهما سماحة سیدنا الوالد دام ظله و طبعا فی النجف الأشرف.

به آن اعتماد کردی؛(1)

گواهی می دهم که تو درگاه جانشین برگزیده خدا، و راه حجّت پسندیده خدا، و امانتدار خدا در آنچه از علوم برگزیدگان به تو سپرده شده است، هستی.

گواهی می دهم که تو از اهل بیت پیامبر، آن شرافتمندان برگزیده برای یاری جانشین او هستی؛ گواهی می دهم که تو دارنده درجات دهگانه ایمان، و استدلال­ها و دلایل مغلوب کننده هستی؛ و تو نماز را به پا داشتی، و زکات را دادی، و امر به معروف و نهی از منکر نمودی؛ و امانت را ادا کردی، و برای خدا و فرستاده­اش خیرخواهی نمودی، و در کنار او، بر آزار مردم صبر کردی، تا مرگ به سراغ تو آمد.

خداوند، بر کسی که حق تو را انکار کرد، و از مقام تو کاست، لعنت کند؛ خداوند، برکسی که تو را در راه سرورانت آزرد، لعنت کند؛ خداوند بر کسی که تو را به خاطر اهل بیت پیامبرت به زحمت افکند، لعنت کند؛ خداوند بر کسی که تو را در راه سرورانت سرزنش نمود، لعنت کند؛ خداوند، دشمن خاندان محمّد را، چه از جن باشند و چه آدمی، از پیشینیان و پسینیان، لعنت کند، و عذاب دردناک را بر آنان دوچندان گرداند.

خداوند بر تو ای اباعبداللّه، درود فرستد؛ خداوند بر تو ای یار رسول خدا، درود فرستد؛ خداوند بر او و خاندانش، و بر تو ای دوستدار امیرالمؤمنین درود فرستد؛ و خداوند بر روح پاکیزه، و پیکر پاک تو درود فرستد؛ و خداوند هنگامی که ما را می میراند، به منّت و مهربانی خودش، ما را به تو و به جایگاه سروران بابرکت ملحق سازد؛ و ما را همراه آنان و در کنار ایشان در بهشت­های پرنعمت گرد آورد.

خداوند بر تو ای اباعبداللّه درود فرستد؛ و خداوند بر برادران شیعه نیکوکار تو، از گذشتگان سعادتمند، درود فرستد؛ و نسیم رحمت و خشنودی را، بر بازماندگان از اهل ایمان، وارد کند؛ و ما و آنان را به کسانی از خانواده پاک، که او دوست داشت، ملحق نماید؛ و سلام و رحمت خدا و برکت­هایش بر تو و بر آنان باد.

آنگاه سوره «انّا انزلناه فی لیلة القدر» را هفت مرتبه بخوان، سپس هرچه خواهی نماز مستحبّ به جای آور. چون خواستی با وی، که رحمت خدا بر او باد، وداع کنی، این وداع باید به گونه وداعی که در دنباله زیارت­های آنان بیان می­کنیم، باشد؛ خداوند از او خشنود باد.(2)

می­گویم: این زیارت را به نقل از خط علی فرزند سکون، که خداوند روانش را پاک گرداند، یافتم؛ و بعد از عبارت «بر فرشتگان نزدیکی یافته» افزوده است: سپس دست چپ خود را بر روی آن بگذار و بگو.

ص: 288


1- . آن چنان که به تو الهام کرده بود، باور پیدا کردی. خ ل
2- . مصباح الزائر: 261

و السیدین الجلیلین المرتضی (1) و الرضی (2).

ص: 285


1- 1. هو الشریف ذو المجدین علم الهدی أبو القاسم علیّ بن الشریف النقیب أبی احمد الحسین بن موسی بن محمّد بن موسی بن إبراهیم ابن الإمام موسی الکاظم علیه السلام مفخرة الشیعة الإمامیّة و بطل من ابطال العلم اوحد أهل زمانه علما و عملا، انتهت إلیه الرئاسة فی المجد و الشرف و فی العلم و الدین حتّی لقب بذی المجدین و کان اماما فی علم الکلام و الفقه و الأدب و الشعر. ولد فی رجب سنة 355 ه و خلف من الآثار العلمیة مؤلّفات قیمة اشتهر منها کتاب الغرر و الدرر المطبوع مکرّرا و کتاب الشافی فی الإمامة و کتاب تنزیه الأنبیاء و غیرها. توفی فی 25 ربیع الأوّل سنة 436 ه و تولی غسله أبو الحسین النجاشیّ و الشریف ابو یعلی الجعفری و الفقیه سالار بن عبد العزیز الدیلمیّ، و صلی علیه ولده و دفن فی داره ببغداد أو لا ثمّ نقل الی جوار جده الحسین علیه السلام فدفن مع أبیه و أخیه قدس اللّه أرواحهم.
2- 2. هو الشریف ذو الحسبین أبو الحسن محمّد بن أبی أحمد الحسین الموسوی کان نابغة عصره و امام مصره أشعر الطالبیین تولی نقابة الاشراف و النظر فی المظالم و امارة الحاجّ فی سنة 388 و أبوه حی و کان عالی الهمة رفیع المنزلة، بلغ من اعتداده بشرفه و اعتماده علی کفاءته أن کتب الی القادر العباسیّ قصیدة یقول فیها: عطفا أمیر المؤمنین فاننا*** فی دوحة العلیاء لا نتفرق ما بیننا یوم الفخار تفاوت***أبدا کلانا فی المعالی معرق الا الخلافة میزتک فاننی***أنا عاطل منها و أنت مطوق ولد ببغداد سنة 359 ه و نشأ بها، خلف من الآثار القیمة و المؤلّفات الممتعة ما لا تزال غرة المکتبة الإسلامیة و معینها الذی لا ینضب و فی مقدمتها تفسیره حقائق التأویل و تلخیص البیان و المجازات النبویّة و کتاب نهج البلاغة الکتاب الذی قیل فیه انه دون کلام الخالق و فوق کلام المخلوق الی غیر ذلک. توفی ببغداد یوم الاحد سادس محرم سنة 406 ه و حضر حین وفاته الوزیر فخر الملک فی داره مع سائر الوزراء و الأعیان و القضاة و الاشراف و هم حفاة مشاة و صلی علیه الوزیر المذکور و دفن فی داره فی محلة الکرخ بخط مسجد الانباریین ثمّ نقل بعد ذلک الی کربلاء فدفن عند جده الحسین علیه السلام .

روایت2.

سیّد، که رحمت خداوند بر او باد، سپس گفته است:

زیارت دیگر برای سلمان فارسی؛ در زیارت دوم می­گویی:

سلام بر پیشوای ما محمد، آخرین پیامبران، و بر خاندان او، امامان پاکان؛ سلام بر همه پیامبران خدا و فرشتگان نزدیکی یافته، و بندگان نیکوکار او؛ سلام بر تو ای بنده نیکوکار، و باورمند و وارسته و اندرزگو؛ سلام بر کسی که ایمانش را با اهل بیت پاک درآمیخت، و اسلامش او را از تمام کافران و مشرکان به دور داشت.

سلام بر تو ای اباعبدالله و جانشین او،(1)

و ای یار رسول خدا و برگزیده او؛ سلام بر تو ای فرمانبردار و عبادتگر و فروتن و پارسا؛ سلام بر تو ای سلمان، و رحمت خدا و برکتهایش نثار تو باد. گواهی می­دهم که تو با نیکویی زندگی کردی، و نیک­بخت از دنیا رفتی، هیچ پیمانی را نشکستی، و هیچ بندی از شرع را باز نکردی، و هیچ بدی را نپسندیدی، و هیچ خوبی را بد نشمردی، و هیچ مخالفی را به دوستی نگرفتی، و با هیچ دوستی به مخالفت نپرداختی، و دین خود را به دنیایت نفروختی، و زودگذر را بر آنچه جاودانه می­ماند، ترجیح ندادی.

و گواهی می­دهم که تو در حال پایبندی به روش نیکوی آخرین پیامبران، و دوستی امیرالمؤمنین، و اهل بیت پاک، از دنیا رفتی؛ و گواهی می­دهم که تو به سوی ستوده­ترین همسایگی، و نیک­بخت­ترین منزلگاه کوچ کرده­ای؛ پس خداوند نعمت همیشگی، و بزرگواری پیاپی خودش را گوارای تو نماید؛ و تو را در گروه سروران پاک، و امامان بزرگوارت قرار دهد؛ و مرا از زیارت تو، و اخلاص در محبت به تو، سود رساند؛ و ما را در منزلگاه جاودانه رحمت، و محل بخشیدن نعمت گرد آورد؛ به راستی که او بر آن توانا است .

خدایا، به حق محمد و خانواده پاک و هدایتگر او، از تو درخواست می­کنم که بر همه آنان درود فرستی، و بزرگواری و نعمت رساندن و پیاپی ساختن نیکی و سپاس­داشتن را بر بنده­ات سلمان دوچندان کنی؛ همان کسی که او را با اسلام و ایمان، و نزدیک بودن با پیامبرت و جانشین او علیهما السلام، گرامی کردی؛ و می­خواهم که زیارت او را کفاره گناهان من، و باعث پاک شدن از عیب­هایم، و افزونی در باور من، و محکم کننده ایمانم قرار دهی؛ و سرانجام کار مرا در دنیا و دین من نیکو سازی؛ و من و پدر و مادرم و خانواده­ام را بیامرزی؛ به راستی که تو بر هر چیزی توانا هستی؛ و خدا برای ما بس است، و او چه نیکو حمایتگری است، چه نیکو سرور و چه نیکو یاوری است.

ص: 289


1- . و دوستدار او. خ ل

و العلامة الحلی (1)

و غیرهم رضی الله عنهم.

ص: 286


1- 1. هو الامام الشیخ الاوحد آیة اللّه علی الإطلاق جمال الدین أبو منصور الحسن ابن سدید الدین یوسف بن زین الدین علیّ بن المطهّر الحلّیّ ولد فی 29 شهر رمضان سنة 648 ه و کان من أعاظم فقهاء الطائفة جامعا لشتی العلوم مکثرا للتصانیف مجیدا فیها تضلع فی الکلام و الفقه و الأصول مع قوة عارضة و کمال حجة و بلیغ بیان، له تألیفات قیمة تزید علی مائة مصنف، و قیل انه وجد بخطه رحمه اللّه خمسمائة مجلد من مصنّفاته غیر ما وجد بخط غیره. و هو الذی ناظر علماء السنة فأفحمهم و ظهر علیهم، و حدیث نصرته لمذهب الحق فی بلاط السلطان محمّد الجایتو خان الملقب بشاه خدابنده فی سنة 708 مشهور و سببه تشیع السلطان المذکور و من حینه انتشر المذهب فی ایران و أمر السلطان بتغییر الخطبة فی تمام ممالکه و تغییر نقوش السکة و نقش الاسامی المبارکة علیها و الاذان بحی علی خیر العمل و کل ذلک ببرکة العلّامة الحلّیّ رحمه اللّه. توفی یوم السبت 21 محرم الحرام سنة 726 ه و نقل الی النجف الأشرف و دفن. فی الحجرة التی الی جنب المنارة الشمالیة من حرم الإمام أمیر المؤمنین علیه السلام . و قبره الیوم ظاهر مزار للمؤمنین فی مدخل البهو علی یمین الداخل الی الحرم العلوی علی صاحبه السلام( و قد کتبت له ترجمة ضافیة فی مقدّمة کتابه الالفین الطبعة الثانیة التی ستصدر قریبا ان شاء اللّه فی النجف الأشرف من المطبعة الحیدریّة).

سپس سوره «إنا أنزلناه فی لیلة القدر» را می­خوانی و دو رکعت نماز می­گزاری و به دلخواه خودت دعا می­کنی، که امید است به خواست خداوند والامرتبه، مورد اجابت واقع شود.(1)

زیارت سوم برای سلمان؛ رحمت خدا بر او باد.

سلام بر تو ای دوستدار مورد اطمینان، و برگزیده نگهدارنده اسرار، و دارنده(2)

حق در طول زمان، درک کننده دانش پیشینیان، و پوشیده دارنده دانش پسینیان، راهنمایی شده به سوی پیامبر با نشانه­ها و توصیف­ها، و ویژگی­ها و وقت­ها، تا اینکه (پیامبر) هنگام فرار رسیدن ترس و بیم جان سپردن، همراه بشارت نزدش آمد، پس بشارت مسلمانان به او، و راهنمایی ایشان به سوی او را به وی رساند، و پیامبر خاتم را در میان دو بازوی خود مشاهده کرد، و کلیدهای دنیا و آخرت در دستان او بود، و (نیز پیامبر او را) به جانشینان بعد از خودش، که برپادارنده پیمان او هستند (بشارت داد)، آنگاه که او را از خبرهای رسیده از گذشتگان در دوره­های پیشین آگاه ساخت؛ پس پیامبر صلی الله علیه و آله، به خاطر برتری دادن تو بر یارانش، تو را از خانواده و خویشان خود قرار داد، زیرا تو نخستین آنان در پیشگامی در شناخت او، و واپسین آنان در اظهار آن، و در حقیقت، بیشترین دعوت کننده­ آنان به سوی او بودی.(3)

از این رو، ما به زیارت تو آمده­ایم، و نعمت­های فراوان خداوند را یاد می­کنیم، و این از روی اشاره به رحمت او، و اعتراف به نعمتش است.

پس، از خداوندی که تو را برای راستی در دین، و پیروی از نیکان بزرگواران ویژه گرداند، درخواست می­کنم که مرا بر زندگی تو زنده بدارد، و بر مرگ تو بمیراند، در حالی که آنچه را تو زشت شمردی، زشت بشمرم، و هر کس را که تو با آن مخالفت نمودی، رد نمایم. و سلام بر تو، و رحمت خدا و برکت­های او نثار تو باد.(4)

زیارت چهارم برای سلمان فارسی؛ خداوند از او خشنود باشد و او را خشنود گرداند.

سلام بر تو ای اباعبدالله سلمان، سلام بر تو ای پیرو برگزیده خداوند بخشایشگر، سلام بر تو ای کسی که از اهل ایمان متمایز گشت، سلام بر تو ای کسی که با گروه شیطان مخالفت نمود، سلام بر تو ای کسی که به راستی سخن گفت، و از هیبت پادشاه ستمگر ترسی به خود راه نداد، سلام بر تو ای کسی که بندگانِ بت­ها را در هم کوبید، سلام بر تو ای بهترین کسی که از جانشین رسول خدا، و همسر سرور بانوان، پیروی نمودی.

سلام بر تو ای کسی که همراه پیامبر، و جانشین او،

ص: 290


1- . مصباح الزائر: 262
2- . خواهنده. خ ل
3- . بیشترین رعایت کننده حق او. خ
4- . مصباح الزائر: 262

و مقابر قم مملوة من الأفاضل و المحدثین و تعظیمهم من تعظیم الدین و إکرامهم من إکرام الأئمة الطاهرین صلوات الله علیهم أجمعین.

باب 5 زیارة سلمان الفارسی رضی الله عنه و سفراء القائم علیه السلام

الأخبار

«1»

قَالَ السَّیِّدُ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ: إِذْ أَرَدْتَ زِیَارَتَهُ تَقِفُ عَلَی قَبْرِهِ وَ تَسْتَقْبِلُ الْقِبْلَةَ وَ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ السَّلَامُ عَلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ السَّلَامُ عَلَی الْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومِینَ الرَّاشِدِینَ السَّلَامُ عَلَی الْمَلَائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَاحِبَ رَسُولِ اللَّهِ الْأَمِینِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مُودَعَ أَسْرَارِ السَّادَةِ الْمَیَامِینِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ مِنَ الْبَرَرَةِ الْمَاضِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ أَشْهَدُ أَنَّکَ أَطَعْتَ اللَّهَ کَمَا أَمَرَکَ وَ اتَّبَعْتَ الرَّسُولَ کَمَا نَدَبَکَ وَ تَوَلَّیْتَ خَلِیفَتَهُ کَمَا أَلْزَمَکَ وَ دَعَوْتَ إِلَی الِاهْتِمَامِ بِذُرِّیَّتِهِ کَمَا وَقَّفَکَ وَ عَلِمْتَ الْحَقَّ یَقِیناً

ص: 287

پدر دو فرزندزاده پیامبر،(1)

بدون اینکه تردید به خود راه دهی، در راه خدا جهاد نمودی؛ [سلام بر تو ای کسی که راستی ورزید، ولی گروه­هایی او را دروغین انگاشتند؛] سلام بر تو ای کسی که پیشوای آفریدگان، از آدمی­زاد و جن، درباره­اش فرمود: تو از ما اهل بیت هستی، که هیچ انسانی به مقام تو نمی­رسد؛ سلام بر تو ای کسی که کار کفن کردن و به خاک سپردنش هنگام وفات را، ابوالحسنان(2)

{پدر امام حسن و امام حسین} بر عهده گرفت؛ سلام بر تو ای کسی که از او با هر نیکی پاداش داده شد؛ سلام بر تو، و البته تو بر بهترین دین­ها پایبند بودی؛ سلام بر تو، و رحمت خدا و برکت­های او نثار تو باد.

ای اباعبدالله، به زیارت تو آمده­ام تا حق امام را در تو به جای آورم، و از آزمون موفق تو در راه اسلام سپاسگزاری نمایم؛ پس، از خداوندی که تو را برای راستی در دین، و پیروی از نیکان بزرگواران ویژه گرداند، درخواست می­کنم که مرا به گونه زندگی تو زنده بدارد، و به گونه مرگ تو بمیراند، و به گونه تو محشور نماید، در حالی که آنچه را که تو زشت شمردی، زشمت بشمرم، و از هر کس که تو جدا گشتی، جدایی گزینم، و هر کس را که با تو مخالفت کرد، رد نمایم؛ هان، لعنت خداوند بر ستمکاران، از پیشینیان و پسینیان باد؛ پس ای اباعبدالله، برای این خواهش و زیارت من، در نزد امام من و امام تو، گواه باش؛ و خداوند، من و شما و ایشان را در منزلگاه رحمت خودش گرد آورد؛ و از روی نیکویی و بخشش خودش، ما و آنان و همه مردان و زنان با ایمان را در بهشت­های پر نعمت جای دهد.

سپس نماز زیارت یا هر نماز دیگری که خواستی، بخوان؛ و برای خودت و مؤمنان از خداوند بسیار دعا کن؛ و وقتی تصمیم بر بازگشت از زیارت او گرفتی، روبروی او برای وداع بایست و بگو: سلام بر تو ای اباعبدالله، تو آن درب خداوند هستی که از آن درآیند و باز روند؛ گواهی می­دهم که تو حقیقت را بیان کردی، و با راستی فرا خواندی؛ و در آشکار و نهان به سوی سرورت که سرور من نیز هست، فرا خواندی؛ به زیارت تو آمدم، و خواسته­های من امانت برای توست؛ و این منم، امانت گذاری که دین و امانتم، و پایان کارهایم، و تمام آرزوهایم تا زمان فرا رسیدن وقتم را به تو می­سپارم؛ و سلام بر تو، و رحمت خدا و برکت­های او نثار تو باد؛ و خداوند بر محمد و خاندان برگزیده او درود فرستد. بعد از این، بسیار دعا کن و به خواست خداوند والامرتبه برگرد.(3)

توضیح

عبارت «صاحب العشرة»، یعنی دهمین درجه از ایمان .

به این دلیل که از امام صادق علیه السلام با سندهای آن روایت شده است که ایمان، ده درجه است؛ مقداد

ص: 291


1- . أبی السبطان. خ ل
2- .أبو الحسنین. خ ل
3- . مصباح الزائر: 263

وَ اعْتَمَدْتَهُ (1) کَمَا أَمَرَکَ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ بَابُ وَصِیِّ الْمُصْطَفَی وَ طَرِیقُ حُجَّةِ اللَّهِ الْمُرْتَضَی وَ أَمِینُ اللَّهِ فِیمَا اسْتُودِعْتَ مِنْ عُلُومِ الْأَصْفِیَاءِ.

أَشْهَدُ أَنَّکَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِ النَّبِیِّ النُّجَبَاءِ الْمُخْتَارِینَ لِنُصْرَةِ الْوَصِیِّ أَشْهَدُ أَنَّکَ صَاحِبُ الْعَاشِرَةِ وَ الْبَرَاهِینِ وَ الدَّلَائِلِ الْقَاهِرَةِ وَ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أَدَّیْتَ الْأَمَانَةَ وَ نَصَحْتَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ صَبَرْتَ عَلَی الْأَذَی فِی جَنْبِهِ حَتَّی أَتَاکَ الْیَقِینُ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ جَحَدَکَ حَقَّکَ وَ حَطَّ مِنْ قَدْرِکَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ آذَاکَ فِی مَوَالِیکَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ أَعْنَتَکَ فِی أَهْلِ نَبِیِّکَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ لَامَکَ فِی سَادَاتِکَ لَعَنَ اللَّهُ عَدُوَّ آلِ مُحَمَّدٍ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ ضَاعَفَ عَلَیْهِمُ الْعَذَابَ الْأَلِیمَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ یَا صَاحِبَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ عَلَیْکَ یَا مَوْلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی رُوحِکَ الطَّیِّبَةِ وَ جَسَدِکَ الطَّاهِرِ وَ أَلْحَقَنَا بِمَنِّهِ وَ رَأْفَتِهِ إِذَا تَوَفَّانَا بِکَ وَ بِمَحَلِّ السَّادَةِ الْمَیَامِینِ وَ جَمَعَنَا مَعَهُمْ بِجِوَارِهِمْ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی إِخْوَانِکَ الشِّیعَةِ الْبَرَرَةِ مِنَ السَّلَفِ الْمَیَامِینِ وَ أَدْخَلَ الرَّوْحَ وَ الرِّضْوَانَ عَلَی الْخَلَفِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَلْحَقَنَا وَ إِیَّاهُمْ بِمَنْ تَوَلَّاهُ مِنَ الْعِتْرَةِ الطَّاهِرِینَ وَ عَلَیْکَ وَ عَلَیْهِمُ السَّلَامُ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ ثُمَّ اقْرَأْ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ سَبْعَ مَرَّاتٍ ثُمَّ صَلِّ مَنْدُوباً مَا بَدَا لَکَ فَإِذَا أَرَدْتَ وَدَاعَهُ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَیْهِ فَلْیَکُنْ ذَلِکَ بِالْوَدَاعِ الَّذِی نَذْکُرُهُ عَقِیبَ مَا یَأْتِی مِنْ زِیَارَاتِهِ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَیْهِ (2).

أَقُولُ وَجَدْتُ هَذِهِ الزِّیَارَةَ نَقْلًا عَنْ خَطِّ عَلِیِّ بْنِ السَّکُونِ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ: وَ زَادَ بَعْدَ قَوْلِهِ عَلَی الْمَلَائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ ثُمَّ ضَعْ یَدَکَ الْیُسْرَی عَلَیْهِ وَ قُلْ:

ص: 288


1- 1. اعتقدته کما ألهمک خ ل.
2- 2. مصباح الزائر ص 261.

در هشتمین، و ابوذر در نهمین، و سلمان در دهمین درجه قرار دارد.(1)

عبارت «یا من تمیّز من أهل الإیمان» در بعضی متن­ها، به صورت «یا من لم یتمیّز» تصحیح شده است؛ پس منظور از «اهل ایمان»، اهل بیت علیهم السلام هستند. عبارت «أبو السبطان» به این شکل، به گونه حکایت است؛ مانند «أبو الحسنان».

سید، که رحمت خدا بر او باد، سپس گفته است: زیارت باب­های حضرت حجت صلوات الله علیه، که به شیخ ابی­القاسم حسین فرزند روح، که خداوند از او خشنود باد، منسوب است: بر رسول خدا صلی الله علیه و آله و بعد از آن، بر امیرالمؤمنین علیه السلام، و بر خدیجه کبری، و بر فاطمه زهرا، و بر امام حسن و اما حسین، و بر امامان علیهم السلام تا صاحب زمان صلوات الله علیه سلام می­دهی و بعد، می­گویی:

سلام بر تو ای فلانی فرزند فلانی؛ گواهی می­دهم که تو باب ولیّ خدا هستی که از جانب او و به سوی او امانت را به جا آوردی، و با او مخالفت ننمودی و بر سر آن مخالفت نکردی؛ به طور ویژه به پا خاستی، و به صورت پیشگام روانه شدی؛ با شناخت به حقی که تو بر آن پایبند هستی، به سوی تو آمدم؛ و گواهی می­دهم که تو در ادای وظایف و پیام رسانی، خیانت نکردی؛ سلام بر تو، چه باب گسترده­ای، و چه پیام­رسان امانتداری، و چه مورد اعتماد والا مقامی!

گواهی می­دهم که خداوند تو را با نور خودش ویژه گرداند، تا اینکه شخص حضرت را به چشم دیدی، پس از جانب او و به سوی او امانت را بجا آوردی.

سپس برمی­گردی و سلام بر رسول خدا صلی الله علیه و آله تا صاحب زمان را از ابتدا می­خوانی و بعد از آن می­گویی: با حالت اخلاص به یکتایی خدا، و دوستی اولیای او، و بیزاری از دشمنان آنان، و از کسانی که با تو مخالفت کردند ای حجت از سوی مولای ما، به سوی تو آمدم؛ و خدایا به سوی تو روی می­آورم،(2) و به سبب آنان به تو توسل می­جویم. سپس دعا می­کنی و آنچه را که دوست داری، از خداوند می­خواهی، اگر خداوند والامرتبه بخواهد، اجابت می­فرماید.

می­گویم: در بعضی متن­های قدیمی از نوشته­های اصحابمان، زیارت سرورمان، ص: 292


1- . این روایت در خصال الصدوق2: 213-214 (چاپ اسلامیه)؛ روضة الواعظین(از فتال نیشابوری): 213-214 (چاپ حیدری، سال 1386 ه-. ق) نیز آمده است.
2- . و روی آوردن به واسطه آنان به سوی خداوند، و توسل من، به وسیله توست. خ ل
«2»

ثُمَّ قَالَ السَّیِّدُ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَیْهِ:

زِیَارَةٌ أُخْرَی لِسَلْمَانَ الْفَارِسِیِّ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَیْهِ ثَانِیَةٌ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ(1) خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَ عَلَی آلِهِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ السَّلَامُ عَلَی أَنْبِیَاءِ اللَّهِ أَجْمَعِینَ وَ مَلَائِکَتِهِ الْمُقَرَّبِینَ وَ عِبَادِهِ الصَّالِحِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ وَ الْمُؤْمِنُ الْمُخْلِصُ النَّاصِحُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ خَلَطَهُ إِیمَانُهُ بِأَهْلِ الْبَیْتِ الطَّاهِرِینَ وَ بَاعَدَهُ إِسْلَامُهُ مِنْ جُمْلَةِ الْکُفَّارِ وَ الْمُشْرِکِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ وَصِیَّهُ (2) وَ صَاحِبَ رَسُولِهِ وَ صَفِیِّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الطَّائِعُ الْعَابِدُ الْخَاشِعُ الزَّاهِدُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا سَلْمَانُ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ أَشْهَدُ أَنَّکَ عِشْتَ حَمِیداً وَ مَضَیْتَ سَعِیداً لَمْ تَنْکُثْ عَهْداً وَ لَا حَلَلْتَ مِنَ الشَّرْعِ عَقْداً وَ لَا رَضِیتَ مُنْکَراً وَ لَا أَنْکَرْتَ مَعْرُوفاً وَ لَا وَالَیْتَ مُخَالِفاً وَ لَا خَالَفْتَ مُؤَالِفاً وَ لَا بِعْتَ دِینَکَ بِدُنْیَاکَ وَ لَا آثَرْتَ عَلَی مَا یَبْقَی مَا یَفْنَی.

وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ مَضَیْتَ عَلَی سُنَّةِ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَ وَلَایَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَهْلِ الْبَیْتِ الطَّاهِرِینَ وَ أَنَّکَ صِرْتَ إِلَی أَحْمَدِ جِوَارٍ وَ أَسْعَدِ قَرَارٍ فَهَنَّأَکَ اللَّهُ إِنْعَامَهُ الْمُؤَبَّدَ وَ إِکْرَامَهُ الْمُجَدَّدَ وَ جَعَلَکَ فِی زُمْرَةِ مَوَالِیکَ الطَّاهِرِینَ وَ أَئِمَّتِکَ الْأَکْرَمِینَ وَ نَفَعَنِی بِزِیَارَتِکَ وَ إِخْلَاصِی فِی مَحَبَّتِکَ وَ جَمَعَ بَیْنَنَا فِی مُسْتَقَرِّ الرَّحْمَةِ وَ مَحَلِّ النِّعْمَةِ إِنَّهُ عَلَی ذَلِکَ قَدِیرٌ.

اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ الطَّاهِرِینَ الْهَادِینَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ وَ أَنْ تُضَاعِفَ إِکْرَامَکَ وَ إِنْعَامَکَ وَ تُرَادِفَ إِحْسَانَکَ وَ امْتِنَانَکَ عَلَی عَبْدِکَ سَلْمَانَ الَّذِی شَرَّفْتَهُ بِالْإِسْلَامِ وَ الْإِیمَانِ وَ الْقُرْبِ مِنْ نَبِیِّکَ وَ وَصِیِّهِ عَلَیْهِمَا السَّلَامُ وَ أَنْ تَجْعَلَ زِیَارَتِی لَهُ کَفَّارَةً لِذُنُوبِی وَ مُمَحِّصَةً(3) لِعُیُوبِی وَ زِیَادَةً فِی یَقِینِی وَ مُؤَکِّدَةً لِإِیمَانِی وَ أَنْ تَحْمَدَنِی عَاقِبَةَ أَمْرِی فِی دُنْیَایَ وَ دِینِی وَ تَغْفِرَ لِی وَ لِوَالِدَیَّ وَ أَهْلِی إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ وَ حَسْبِیَ اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ نِعْمَ الْمَوْلی وَ نِعْمَ النَّصِیرُ.

ص: 289


1- 1. النبیّ خ.
2- 2. و ولیه خ ل.
3- 3. تمحصة خ ل.

ابومحمد عثمان فرزند سعید عمروی اسدی را یافتم:

سلام بر تو ای بنده نیکوکار، خیرخواه برای خدا و فرستاده­اش و دوستدارانش، و تلاشگر در راه خدمت فرمانروایان آفریدگان، امانتداران خدا و برگزیدگان او؛ سلام بر تو ای بزرگ­ترین باب، و پایدارترین راه، و بزرگوارترین دوستدار؛ سلام بر تو ای تاج­دار شده با نور پیشوایی، و لباس پوشانده با جامه­های مهدوی، و اختصاص یافته به اسرار احمدی، و روشنایی های علوی، و فرزندان فاطمی؛ سلام بر تو ای روشنی چشم­ها، و راز پوشیده؛ سلام بر تو ای گشایش دل­ها، و پایان خواستنی­ها؛ سلام بر تو ای خورشید مؤمنان، و پایه پیروان دور افتاده؛ سلام بر سرپرست یتیمان، و ستون سروران بزرگوار؛ سلام بر دستاویز به سوی راز خدا در میان آفریدگان، و جانشین ولیّ گشاینده و بسته کننده خدا.

سلام بر تو ای نماینده پایه های اسلام، و شکوه روزها، و حجتِ خداوندِ فرمانروای بسیار آگاه، بر خاص و عام، جدا کننده بین حلال و حرام، و نور درخشان، و بزرگی تابان در هر مکان و جایگاه.

سلام بر تو ای نماینده بازمانده پیامبران، و برگزیده خدای آسمان، و اختصاص یافته به والاترین مراتب فرمانروایی بزرگ، نجات دهنده از تمام هلاکتگاه­های نابود کننده، دارای پرچم یاری شده، و دانش گسترده گشته، و دانش پوشیده، و بزرگ­ترین راه روشن، و بزرگ­ترین دلیل، فرزند پاکان، و نسل فرستادگان، و فرزند آخرین پیامبران، و نشاط عبادتگران، و ستون یکتا پرستان، و میراث­دار برگزیدگان پاکان؛ خداوند بر آنان درود فرستد، درودی که تمام نشود، هرچند روزگار به پایان رسد، و دگرگون نشود، هرچند زمان و دوره دگرگون گردد .

خدایا، من پیش از خواسته­ام، اعتراف خودم به یکتایی تو، و به پیامبری محمد، و امامت علی، و معصوم بودن فرزندان این دو و واجب بودن اطاعتشان، را پیش می­اندازم؛ و با این دوستدار کمال یافته، و سرور درستکار، ابی محمد عثمان فرزند سعید، با شفیع قرار دادن او، دستاویز خداوند می­شوم که برای من در نزد شفاعت کنندگانش، و دوستان و وارستگانش واسطه شود، تا مرا از ناخوشی­های دنیا و آخرت نجات دهند.

خدایا، به واسطه بنده­ات عثمان پسر سعید، به تو متوسل می­شوم، و او را پیشاپیش خواسته­هایم پیش می­اندازم، ص: 293

ثُمَّ تَقْرَأُ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَ تُصَلِّی رَکْعَتَیْنِ وَ تَدْعُو بِمَا أَحْبَبْتَ فَإِنَّهُ مَرْجُوُّ الْإِجَابَةِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَی (1).

زِیَارَةٌ ثَالِثَةٌ لِسَلْمَانَ رَحِمَهُ اللَّهُ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْوَلِیُّ الْمُؤْتَمَنُ وَ الصَّفِیُّ الْمُخْتَزَنُ وَ صَاحِبُ (2)

الْحَقِّ عَلَی طُولِ الزَّمَنِ مُدْرِکُ عِلْمِ الْأَوَّلِینَ وَ مُسِرُّ عِلْمِ الْآخِرِینَ الْمَدْلُولُ عَلَی الرَّسُولِ بِالْآیَاتِ وَ النَّعْتِ وَ الصِّفَاتِ وَ الْوَقْتِ حَتَّی أَتَاهُ بِالْبِشَارَةِ عِنْدَ مُحْتَضَرِ النَّذَارَةِ فَأَدَّی إِلَیْهِ بِشَارَةَ الْمُسْلِمِینَ بِهِ وَ دِلَالَتَهُمْ عَلَیْهِ وَ رَأَی خَاتَمَ النُّبُوَّةِ بَیْنَ کَتِفَیْهِ وَ مَقَالِیدَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ فِی یَدَیْهِ وَ بِأَوْصِیَائِهِ مِنْ بَعْدِهِ الْقَائِمِینَ بِعَهْدِهِ لَمَّا عَلَّمَهُ مِنَ الْأَخْبَارِ عَلَی سَالِفِ الْأَعْصَارِ فَجَعَلَکَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ قَرَابَتِهِ تَفْضِیلًا لَکَ عَلَی صَحَابَتِهِ إِذْ کُنْتَ أَوَّلَهُمْ إِلَی مَعْرِفَتِهِ قُدُماً وَ آخِرَهُمْ بِهِ نُطْقاً وَ أَدْعَاهُمْ إِلَیْهِ حَقّاً(3)

فَقَدْ أَتَیْنَاکَ زَائِرِینَ وَ لِآلَاءِ اللَّهِ ذَاکِرِینَ تَعَرُّضاً لِرَحْمَتِهِ وَ اعْتَرَافاً بِنِعْمَتِهِ فَأَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِی خَصَّکَ بِصِدْقِ الدِّینِ وَ مُتَابَعَةِ الْخَیِّرِینَ الْفَاضِلِینَ أَنْ یُحْیِیَنِی حَیَاتَکَ وَ یُمِیتَنِی مَمَاتَکَ عَلَی إِنْکَارِ مَا أَنْکَرْتَ وَ الرَّدِّ عَلَی مَنْ خَالَفْتَ وَ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ (4).

زِیَارَةٌ رَابِعَةٌ لِسَلْمَانَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ وَ أَرْضَاهُ:

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ سَلْمَانَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا تَابِعَ صَفْوَةِ الرَّحْمَنِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ تَمَیَّزَ مِنْ أَهْلِ الْإِیمَانِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ خَالَفَ حِزْبَ الشَّیْطَانِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ نَطَقَ بِالْحَقِّ وَ لَمْ یَخَفْ صَوْلَةَ السُّلْطَانِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ نَابَذَ عَبَدَةَ الْأَوْثَانِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا خَیْرَ مَنْ تَابَعَ الْوَصِیَّ زَوْجَ سَیِّدَةِ النِّسْوَانِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ جَاهَدَ فِی اللَّهِ غَیْرَ مُرْتَابٍ مَعَ النَّبِیِّ وَ الْوَصِیِ

ص: 290


1- 1. مصباح الزائر ص 262.
2- 2. طالب خ ل.
3- 3. ارعاهم له حقا خ.
4- 4. مصباح الزائر ص 262.

که بر محمد و خاندان محمد و پیروان و دوستداران او درود فرستی، و گناهان بزرگ و اشتباهات مرا بیامرزی، و لغزش­ها و بدی­هایم را بپوشانی، و سلامت ماندن از گرفتاری­ها را روزی­ام کنی؛ پس ای دوستدار خدا، برایم واسطه و سودمند، و پایه بلند و مدافع باش، که من آرزوهایم را به تو واگذاردم، و از تو برای سبک کردن بار گناهانم پیمان گرفتم، و به واسطه تو ای پیشوای من، در خواهش را کوبیدم، و پیام­رسانی نیکو، و به دست آمدن رستگاری در حضور فریادرسی که بر آن تکیه کرده و به سوی او روی آورم، و خودم را در دامن او بیندازم، را از تو آرزوم کردم؛ و سلام بر تو، و رحمت خدا و برکت­های او نثار تو باد.

سپس نماز زیارت به جای آور و آن را به او و کسانی که در نمایندگی شریک او بودند، که خداوند بر همه آنان درود فرستد، هدیه کن؛ سپس به خواست خداوند والامرتبه، رو به او با وی وداع نما .

ص: 294

أَبِی السِّبْطَیْنِ (1) السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ صَدَقَ فَکَذَّبَهُ أَقْوَامٌ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ قَالَ لَهُ سَیِّدُ الْخَلْقِ مِنَ الْإِنْسِ وَ الْجَانِّ أَنْتَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ لَا یُدَانِیکَ إِنْسَانٌ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ تَوَلَّی أَمْرَهُ عِنْدَ وَفَاتِهِ أَبُو الْحَسَنَانِ (2) السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ جُوزِیتَ عَنْهُ بِکُلِّ إِحْسَانٍ السَّلَامُ عَلَیْکَ فَقَدْ کُنْتَ عَلَی خَیْرِ أَدْیَانٍ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ أَتَیْتُکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ زَائِراً قَاضِیاً فِیکَ حَقَّ الْإِمَامِ وَ شَاکِراً لِبَلَائِکَ فِی الْإِسْلَامِ فَأَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِی خَصَّکَ بِصِدْقِ الدِّینِ وَ مُتَابَعَةِ الْخَیِّرِینَ الْفَاضِلِینَ أَنْ یُحْیِیَنِی حَیَاتَکَ وَ أَنْ یُمِیتَنِی مَمَاتَکَ وَ یَحْشُرَنِی مَحْشَرَکَ عَلَی إِنْکَارِ مَا أَنْکَرْتَ وَ مُنَابَذَةِ مَنْ نَابَذْتَ وَ الرَّدِّ عَلَی مَنْ خَالَفْتَ أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَی الظَّالِمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ فَکُنْ لِی یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ شَاهِداً بِهَذِهِ الدَّعْوَةِ وَ الزِّیَارَةِ عِنْدَ إِمَامِی وَ إِمَامِکَ صلی الله علیه و آله َ جَمَعَ اللَّهُ بَیْنِی وَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُمْ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ جَعَلَنَا وَ إِیَّاهُمْ وَ جَمِیعَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ بِمَنِّهِ وَ جُودِهِ ثُمَّ صَلِّ صَلَاةَ الزِّیَارَةِ وَ مَا بَدَا لَکَ وَ ادْعُ اللَّهَ کَثِیراً لِنَفْسِکَ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ فَإِذَا عَزَمْتَ عَلَی الِانْصِرَافِ عَنْ زِیَارَتِهِ فَقِفْ عَلَیْهِ لِلْوَدَاعِ وَ قُلِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَنْتَ بَابُ اللَّهِ الْمُؤْتَی مِنْهُ وَ الْمَأْخُوذُ عَنْهُ أَشْهَدُ أَنَّکَ قُلْتَ حَقّاً وَ دَعَوْتَ صِدْقاً وَ دَعَوْتَ إِلَی مَوْلَایَ وَ مَوْلَاکَ عَلَانِیَةً وَ سِرّاً أَتَیْتُکَ زَائِراً وَ حَاجَاتِی لَکَ مُسْتَوْدِعاً وَ هَا أَنَا ذَا مُوَدِّعُکَ أَسْتَوْدِعُکَ دِینِی وَ أَمَانَتِی وَ خَوَاتِیمَ عَمَلِی وَ جَوَامِعَ أَمَلِی إِلَی مُنْتَهَی أَجَلِی وَ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْأَخْیَارِ ثُمَّ ادْعُ کَثِیراً وَ انْصَرِفْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَی (3).

بیان

قوله صاحب العاشرة أی الدرجة العاشرة من الإیمان.

لما رُوِیَ بِأَسَانِیدَ عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام: أَنَّ الْإِیمَانَ عَشْرُ دَرَجَاتٍ فَالْمِقْدَادُ

ص: 291


1- 1. أبی السبطان خ ل.
2- 2. أبو الحسنین خ ل.
3- 3. مصباح الزائر ص 263.

باب ششم : زیارت مؤمنان و آداب آن

روایات

روایت1.

کامل الزیارات: عمرو پسر عثمان رازی گفته است: از امام کاظم علیه السلام شنیدم می­فرمود: هرکس نمی­تواند ما را زیارت کند، پس دوستداران نیکوکار ما را زیارت نماید، که ثواب زیارت ما برای او نوشته می­شود؛ و هرکس نمی­تواند به ما بپیوندد، پس به دوستداران نیکوکار ما بپیوندد، که ثواب پیوستن به ما برای او نوشته می­شود.(1)

روایت2.

کامل الزیارات: مثل همین روایت را از امام رضا علیه السلام روایت کرده است.(2)

روایت3.

کامل الزیارات: پدرم و کلینی و گروهی از بزرگان، از محمد پسر یحیی، از اشعری نقل کرده­اند که گفته است: در فید بودم که به همراه علی پسر بلال به سوی قبر محمد پسر اسماعیل پسر بزیع رهسپار شدم. گفته است: علی پسر بلال به من گفت: صاحب این قبر، روایتی از امام رضا علیه السلام برایم نقل کرد که حضرت فرمود: هر کس به زیارت قبر برادر مؤمن خود بیاید، سپس دست خود را روی قبر بگذارد و هفت مرتبه سوره «إنا أنزلناه فی لیلة القدر» را بخواند، در روز ترس بزرگ، یا روز ترس، در امان می­ماند.(3)

روایت4.

کامل الزیارات: محمد پسر حسین پسر مت جوهری، مثل همین روایت را از اشعری نقل کرده است؛ با این تفاوت که در آن آمده است: و رو به قبله نماید و دست خود را روی قبر بگذارد و هفت مرتبه سوره «إنا أنزلناه فی لیلة القدر» را بخواند، از ترس بزرگ در امان می­ماند.(4)

روایت5.

کامل الزیارات: عبدالرحمن پسر ابی­عبدالله گفته است: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: دستم را چگونه بر روی قبر مسلمانان(5) قرار دهم؟ حضرت با دستش به طرف زمین اشاره کرد و در حالی که رو به قبله بود، دستش را روی آن گذاشت.(6)

ص: 295


1- . کامل الزیارات: 319
2- . کامل الزیارات: 319
3- . کامل الزیارات: 319
4- . کامل الزیارات: 320
5- . مؤمنان. خ ل
6- . کامل الزیارات: 320

فِی الثَّامِنَةِ وَ أَبُو ذَرٍّ فِی التَّاسِعَةِ وَ سَلْمَانُ فِی الْعَاشِرَةِ(1).

قوله یا من تمیز من أهل الإیمان فی بعض النسخ المصححة یا من لم یتمیز فالمراد بأهل الإیمان أهل البیت علیهم السلام قوله أبو السبطان هذا علی سبیل الحکایة کأبو الحسنان.

ثم قال السید رحمة الله علیه زیارة أبواب الحجة صلوات الله علیه منسوبة إلی الشیخ أبی القاسم الحسین بن روح رضی الله عنه تسلم علی رسول الله صلی الله علیه و آله و علی أمیر المؤمنین علیه السلام بعده و علی خدیجة الکبری و علی فاطمة الزهراء و علی الحسن و الحسین و علی الأئمة علیهم السلام إلی صاحب الزمان صلوات الله علیه.

ثم تقول السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ أَشْهَدُ أَنَّکَ بَابُ الْوَلِیِّ أَدَّیْتَ عَنْهُ وَ أَدَّیْتَ إِلَیْهِ مَا خَالَفْتَهُ وَ لَا خَالَفْتَ عَلَیْهِ قُمْتَ خَاصّاً وَ انْصَرَفْتَ سَابِقاً جِئْتُکَ عَارِفاً بِالْحَقِّ الَّذِی أَنْتَ عَلَیْهِ وَ أَنَّکَ مَا خُنْتَ فِی التَّأْدِیَةِ وَ السِّفَارَةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ بَابٍ مَا أَوْسَعَکَ وَ مِنْ سَفِیرٍ مَا آمَنَکَ وَ مِنْ ثِقَةٍ مَا أَمْکَنَکَ أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ اخْتَصَّکَ بِنُورِهِ حَتَّی عَایَنْتَ الشَّخْصَ فَأَدَّیْتَ عَنْهُ وَ أَدَّیْتَ إِلَیْهِ ثُمَّ تَرْجِعُ فَتَبْتَدِئُ بِالسَّلَامِ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله إِلَی صَاحِبِ الزَّمَانِ وَ تَقُولُ بَعْدَ ذَلِکَ جِئْتُکَ مُخْلِصاً بِتَوْحِیدِ اللَّهِ وَ مُوَالاةِ أَوْلِیَائِهِ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِهِمْ وَ مِنَ الَّذِینَ خَالَفُوکَ یَا حُجَّةَ الْمَوْلَی وَ بِکَ اللَّهُمَ (2) تَوَجُّهِی وَ بِهِمْ إِلَیْکَ تَوَسُّلِی ثُمَّ تَدْعُو وَ تَسْأَلُ اللَّهَ مَا تُحِبُّ تَجِبُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَی (3).

أَقُولُ وَجَدْتُ فِی بَعْضِ النُّسَخِ الْقَدِیمَةِ مِنْ مُؤَلَّفَاتِ أَصْحَابِنَا: زِیَارَةَ مَوْلَانَا أَبِی

ص: 292


1- 1. ورد ذلک فی خصال الصدوق ج 2 ص 213- 214- طبع الإسلامیة و فی روضة الواعظین للفتال النیسابوریّ ص 213- 214 طبع الحیدریّة سنة 1386 ه.
2- 2. و بک الیهم توجهی إلی اللّه و توسلی خ ل.
3- 3. مصباح الزائر ص 264.

روایت6.

دعوات الراوندی: از داود رقی نقل کرده است که به امام صادق علیه السلام گفتم: شخص بر قبر پدرش و فامیلش یا غیر فامیلش حاضر می­شود، آیا برای او سودی دارد؟ فرمود: آری، همچنان که برای هریک از شما هدیه وارد می­شود، آن هم برای او وارد می­شود و با آن شادمان می­گردد.

روایت7.

به امیرالمؤمنین علیه السلام گفته شد: به چه دلیل در کنار قبر حاضر شده­ای؟ فرمود: همانا آنان را همسایگانی راستین می­دانم که از بدی باز می­دارند و آخرت را یادآور می­شوند.

روایت8.

و ابن عباس گفته است: شخصی بر روی قبری خرگاه زد و ندانست که قبر چه کسی است؟ و «تبارک الذی بیده الملک»{بزرگوار [و خجسته] است آنکه فرمانروایی به دست اوست.} را خواند؛ پس ندایی شنید که می­گفت: او نجات دهنده است. این را به پیامبر صلی الله علیه و آله بیان کرد؛ حضرت فرمود: او نجات دهنده از عذاب قبر است.

روایت9.

صفوان جمال گفته است: از امام صادق علیه السلام شنیدم می­فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله هر شب پنج­شنبه در میان گروهی از یارانش به مزار مدینه­ای­ها می­رفت و می­فرمود: سلام بر شما ای ساکنین این دیار - سه مرتبه - ؛ خداوند بر شما رحمت فرستد - سه مرتبه - ؛ سپس رو به یارانش می­کرد و می­فرمود: اینها بهتر از شما هستند؛ آنان می­گفتند: برای چه، ای رسول خدا؟ آنان ایمان آوردند، ما نیز ایمان آوردیم؛ آنان جهاد کردند، ما نیز جهاد کردیم!؟ حضرت می­ فرمود: همانا اینان ایمان آوردند و ایمان خود را با ستم نیالودند، و این گونه از دنیا رفتند، و من گواه بر آنان در این مسئله هستم؛ ولی شما بعد از من باقی می­مانید، و نمی­دانم بعد از من چه پیش خواهید آورد.(1)

روایت10.

کامل الزیارات: مسعده پسر زیاد، از امام جعفر صادق علیه السلام، و او از پدرانش علیهم السلام نقل کرده و فرموده است: علی امیرالمؤمنین همراه یارانش وارد گورستانی شد و ندا داد: ای اهل خاک، و ای اهل غربت، و ای اهل خاموشی، و ای اهل مردگی، خبرهای آنچه نزد ما وجود دارد، این است که دارایی­تان تقسیم شده، و زنان شما ازدواج کرده­اند، و در خانه­­های شما دیگران ساکن شده­اند؛ از آنچه نزد شما وجود دارد، چه خبر؟ سپس رو به یارانش کرد و فرمود: به خدا سوگند، اگر به آنان اجازه سخن گفتن داده می­شد، مطمئناً می­گفتند: با هیچ توشه­ای مثل تقوا توشه گرفته نمی­شود.(2)

توضیح

«خمود النار»، یعنی آرام شدن شعله­های آتش؛ و وقتی گفته می­شود: «أخمد»، یعنی ساکن و آرام شد. «الهمود»،

ص: 296


1- . کامل الزیارات: 320
2- . کامل الزیارات: 320

مُحَمَّدٍ عُثْمَانَ بْنِ سَعِیدٍ الْعَمْرَوِیِّ الْأَسَدِیِّ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ النَّاصِحُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَوْلِیَائِهِ الْمُجِدُّ فِی خِدْمَةِ مُلُوکِ الْخَلَائِقِ أُمَنَاءِ اللَّهِ وَ أَصْفِیَائِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْبَابُ الْأَعْظَمُ وَ الصِّرَاطُ الْأَقْوَمُ وَ الْوَلِیُّ الْأَکْرَمُ السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُتَوَّجُ بِالْأَنْوَارِ الْإِمَامِیَّةِ الْمُتَسَرْبِلُ بِالْجَلَابِیبِ الْمَهْدِیَّةِ الْمَخْصُوصُ بِالْأَسْرَارِ الْأَحْمَدِیَّةِ وَ الشُّهُبِ الْعَلَوِیَّةِ وَ الْمَوَالِیدِ الْفَاطِمِیَّةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا قُرَّةَ الْعُیُونِ وَ السِّرَّ الْمَکْنُونَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا فَرَجَ الْقُلُوبِ وَ نِهَایَةَ الْمَطْلُوبِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا شَمْسَ الْمُؤْمِنِینَ وَ رُکْنَ الْأَشْیَاعِ الْمُنْقَطِعِینَ السَّلَامُ عَلَی وَلِیِّ الْأَیْتَامِ وَ عَمِیدِ الْجَحَاجِحَةِ الْکِرَامِ السَّلَامُ عَلَی الْوَسِیلَةِ إِلَی سِرِّ اللَّهِ فِی الْخَلَائِقِ وَ خَلِیفَةِ وَلِیِّ اللَّهِ الْفَاتِقِ الرَّاتِقِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نَائِبَ قُوَّامِ الْإِسْلَامِ وَ بَهَاءِ الْأَیَّامِ وَ حُجَّةَ اللَّهِ الْمَلِکِ الْعَلَّامِ عَلَی الْخَاصِّ وَ الْعَامِّ الْفَارُوقَ بَیْنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ النُّورَ الزَّاهِرَ وَ الْمَجْدَ الْبَاهِرَ فِی کُلِّ مَوْقِفٍ وَ مَقَامٍ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ بَقِیَّةِ الْأَنْبِیَاءِ وَ خِیَرَةَ إِلَهِ السَّمَاءِ الْمُخْتَصَّ بِأَعْلَی مَرَاتِبِ الْمَلِکِ الْعَظِیمِ الْمُنْجِیَ مِنْ مَتَالِفِ الْعَطَبِ الْعَمِیمِ ذی [ذَا] اللِّوَاءِ الْمَنْصُورِ وَ الْعَلَمِ الْمَنْشُورِ وَ الْعِلْمِ الْمَسْتُورِ الْمَحَجَّةَ الْعُظْمَی وَ الْحُجَّةَ الْکُبْرَی سُلَالَةَ الْمُقَدَّسِینَ وَ ذُرِّیَّةَ الْمُرْسَلِینَ وَ ابْنَ خَاتِمِ النَّبِیِّینَ وَ بَهْجَةَ الْعَابِدِینَ وَ رُکْنَ الْمُوَحِّدِینَ وَ وَارِثَ الْخِیَرَةِ الطَّاهِرِینَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِمْ صَلَاةً لَا تَنْفَدُ وَ إِنْ نَفِدَ الدَّهْرُ وَ لَا تَحُولُ وَ إِنْ حَالَ الزَّمَنُ وَ الْعَصْرُ اللَّهُمَّ إِنِّی أُقَدِّمُ بَیْنَ یَدَیْ سُؤَالِیَ الِاعْتِرَافَ لَکَ بِالْوَحْدَانِیَّةِ وَ لِمُحَمَّدٍ بِالنُّبُوَّةِ وَ لِعَلِیٍّ بِالْإِمَامَةِ وَ لِذُرِّیَّتِهِمَا بِالْعِصْمَةِ وَ فَرْضِ الطَّاعَةِ وَ بِهَذَا الْوَلِیِّ الرَّشِیدِ وَ الْمَوْلَی السَّدِیدِ أَبِی مُحَمَّدٍ عُثْمَانَ بْنِ سَعِیدٍ أَتَوَسَّلُ إِلَی اللَّهِ بِالشَّفَاعَةِ إِلَیْهِ لِیَشْفَعَ إِلَی شُفَعَائِهِ وَ أَهْلِ مَوَدَّتِهِ وَ خُلَصَائِهِ أَنْ یَسْتَنْقِذُونِی مِنْ مَکَارِهِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ بِعَبْدِکَ عُثْمَانَ بْنِ سَعِیدٍ وَ أُقَدِّمُهُ بَیْنَ یَدَیْ حَوَائِجِی

ص: 293

یعنی مرگ، و فرو مردن آتش، یا رفتن گرمای آن؛ و «الهامد»، یعنی پوسیده سیاه در هم.

روایت11.

النوادر: امام صادق علیه السلام فرمود: اگر مردگان خودتان را قبل از طلوع آفتاب زیارت کنید، صدای شما را می­شنوند و به شما پاسخ می­دهند؛ و اگر بعد از طلوع آفتاب زیارتشان کنید، صدای شما را می­شنوند، ولی به شما جواب نمی­دهند.(1)

روایت12.

کامل الزیارات: عبدالله پسر سنان گفته است: به امام صادق علیه السلام گفتم: بر اهل قبرها چگونه سلام دهم؟ فرمود: بلی؛ می­گویی: سلام بر ساکنین مؤمن و مسلمان این سرزمین؛ شما برای ما پیشرو هستید، و ما به خواست خداوند به شما خواهیم پیوست.(2)

روایت13.

کامل الزیارات: مثل همین روایت را از طریق پسر ابی­نجران از عبدالله پسر سنان، نقل کرده است.(3)

روایت14.

کامل الزیارات: پسر ابی المقدام از پدرش نقل کرده و گفته است: همراه امام باقر علیه السلام رهسپار بقیع شدم؛ پس به قبر مردی از شیعیان اهل کوفه برخورد کردم؛ به امام باقر علیه السلام گفتم: فدای شما شوم، این قبر یکی از شیعیان است؛ پس در کنار آن ایستاد و فرمود: خدایا، بر غربت او رحم کن، و بر تنهایی­اش بپیوند، و وحشت او را انس ببخش، و ترس او را ایمنی ده، و از رحمت خودت آن مقدار بر او فرو بنشان که به واسطه آن، از رحمت غیر تو بی­نیاز گردد، و او را به کسی که دوستدارش بود، ملحق فرما.(4)

روایت15.

جرّاح مدائنی گفته است: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: سلام دادن بر اهل قبرها چگونه است؟ فرمود: می­گویی: سلام بر مؤمنان و مسلمانان اهل این سرزمین، خداوند بر پیش­رفتگان و در پی­آیندگان شما رحم کند، و ما به خواست خداوند به شما خواهیم پیوست.(5)

ص: 297


1- . نوادر: 126 (این خبر در کتاب چاپ تبریز، و نیز روایتی که از دعوات راوندی نقل شده است، یافت نشد.)
2- . کامل الزیارات: 321
3- . کامل الزیارات: 321
4- . کامل الزیارات: 321
5- . کامل الزیارات: 321

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ شِیعَتِهِ وَ أَوْلِیَائِهِ وَ أَنْ تَغْفِرَ لِیَ الْحُوبَ وَ الْخَطَایَا وَ تَسْتُرَ عَلَیَّ الزَّلَلَ وَ السَّیِّئَاتِ وَ تَرْزُقَنِی السَّلَامَةَ مِنَ الرَّزَایَا فَکُنْ لِی یَا وَلِیَّ اللَّهِ شَافِعاً نَافِعاً وَ رُکْناً مَنِیعاً دَافِعاً فَقَدْ أَلْقَیْتُ إِلَیْکَ بِالْآمَالِ وَ وَثِقْتُ مِنْکَ بِتَخْفِیفِ الْأَثْقَالِ وَ قَرَعْتُ بِکَ یَا سَیِّدِی بَابَ الْحَاجَةِ وَ رَجَوْتُ مِنْکَ جَمِیلَ سِفَارَتِکَ وَ حُصُولَ الْفَلَاحِ بِمَقَامِ غِیَاثٍ أَعْتَمِدُ عَلَیْهِ وَ أَقْصِدُ إِلَیْهِ وَ أَطْرَحُ نَفْسِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ ثُمَّ صَلِّ صَلَاةَ الزِّیَارَةِ وَ أَهْدِهَا لَهُ وَ لِشُرَکَائِهِ فِی النِّیَابَةِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ ثُمَّ وَدِّعْهُ مُسْتَقْبِلًا لَهُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَی.

ص: 294

روایت16.

برقی، مثل همین روایت را از پدرش، و او از نضر نقل کرده است.(1)

روایت17.

کامل الزیارات: در بعضی کتاب­ها این مطلب را یافتم: محمد پسر سنان از مفضل(2)

نقل کرده و گفته است: هر کس کنار قبر مؤمنی هفت مرتبه سوره «إنا أنزلناه» را بخواند، خداوند به سوی او فرشته­ای می­گمارد که نزد قبر او خدا را عبادت کند، و ثواب آنچه را که فرشته انجام می­دهد، برای آن مرده نوشته می­شود؛ و هنگامی که برانگیخته می­شود، بر هیچ حادثه هولناکی گذر نمی­کند، مگر اینکه خداوند آن را به وسیله همان فرشته از او دور می­کند، تا اینکه خداوند او را به وسیله همان فرشته وارد بهشت نماید؛ و همراه «إنا أنزلناه»، سوره حمد و فلق و ناس و «قل هو الله أحد» و آیة الکرسی، هریک را سه مرتبه و سوره «إنا أنزلناه» را هفت مرتبه می­خواند.(3)

روایت18.

مصباح الزائر: مثل همین روایت را از مفضل نقل کرده است.(4)

روایت19.

کامل الزیارات: محمد پسر مسلم از امام صادق علیه السلام نقل کرده و گفته است: از او شنیدم که می­فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله هنگام گذشتن از کنار قبرها می­فرمود: سلام بر شما که از سرزمین گروه مؤمنان هستید، و ما به خواست خدا به شما خواهیم پیوست.(5)

روایت20.

و با همین سند از پسر اورمه، از علی پسر حکم، از پسر عجلان نقل شده که گفته است: امام باقر علیه السلام در کنار قبر مردی ایستاد و گفت: خدایا، تنهایی او را بپیوند، و وحشت او را انس بخش، و از رحمت و مهربانی خودت، تا آنجا که از رحمت غیر تو بی­نیاز گردد، بر او فرو بریز.(6)

روایت21.

کامل الزیارات: علی پسر ابی حمزه گفته است: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: چگونه بر اهل قبرها سلام دهیم؟ فرمود: می­گویی: سلام بر مردان و زنان مؤمن و مسلمان از اهل این سرزمین؛ شما پیشروهای ما هستید، و ما به خواست خداوند به شما خواهیم پیوست.(7)

ص: 298


1- . کامل الزیارات: 322
2- . فضیل. خ ل
3- . کامل الزیارات: 322 (در متن این حدیث، این گونه آمده است: بعد از حمد، «إنا أنزلناه» را هفت مرتبه و «قل هو الله أحد» و آیة الکرسی را سه مرتبه سه مرتبه می­خواند.)
4- . مصباح الزائر: 264 (در آن به جای مفضل، فضیل آمده است، و گویا از اشتباه نویسنده است.)
5- . کامل الزیارات: 322
6- . کامل الزیارات: 322
7- . کامل الزیارات: 322

باب 6 زیارة المؤمنین و آدابها

الأخبار

«1»

مل، [کامل الزیارات] مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ الرَّزَّازُ عَنْ خَالِهِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ الرَّازِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ الْأَوَّلَ علیه السلام یَقُولُ: مَنْ لَمْ یَقْدِرْ أَنْ یَزُورَنَا فَلْیَزُرْ صَالِحِی مَوَالِینَا یُکْتَبْ لَهُ ثَوَابُ زِیَارَتِنَا وَ مَنْ لَمْ یَقْدِرْ عَلَی صِلَتِنَا فَلْیَصِلْ صَالِحِی مَوَالِینَا یُکْتَبْ لَهُ ثَوَابُ صِلَتِنَا(1).

«2»

مل، [کامل الزیارات] ابْنُ الْوَلِیدِ عَنِ ابْنِ مَتِّیلٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الرِّضَا علیه السلام: مِثْلَهُ (2).

«3»

مل، [کامل الزیارات] أَبِی وَ الْکُلَیْنِیُّ وَ جَمَاعَةُ مَشَایِخِی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْأَشْعَرِیِّ قَالَ: کُنْتُ بِفَیْدَ فَمَشَیْتُ مَعَ عَلِیِّ بْنِ بِلَالٍ إِلَی قَبْرِ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ قَالَ فَقَالَ لِی عَلِیُّ بْنُ بِلَالٍ قَالَ لِی صَاحِبُ هَذَا الْقَبْرِ عَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ مَنْ أَتَی قَبْرَ أَخِیهِ الْمُؤْمِنِ ثُمَّ وَضَعَ یَدَهُ عَلَی الْقَبْرِ وَ قَرَأَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ سَبْعَ مَرَّاتٍ أَمِنَ یَوْمَ الْفَزَعِ الْأَکْبَرِ أَوْ یَوْمَ الْفَزَعِ (3).

«4»

مل، [کامل الزیارات] مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ مَتٍّ الْجَوْهَرِیُّ عَنِ الْأَشْعَرِیِّ: مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّ فِیهِ وَ اسْتَقْبَلَ الْقِبْلَةَ وَ وَضَعَ یَدَهُ عَلَی الْقَبْرِ وَ قَرَأَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ سَبْعَ مَرَّاتٍ أَمِنَ مِنَ الْفَزَعِ الْأَکْبَرِ(4).

«5»

مل، [کامل الزیارات] عَنْهُ عَنِ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرٍو عَنْ أَبَانٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام کَیْفَ أَضَعُ یَدِی عَلَی قُبُورِ الْمُسْلِمِینَ (5)

فَأَشَارَ بِیَدِهِ إِلَی الْأَرْضِ فَوَضَعَهَا عَلَیْهَا وَ هُوَ مُقَابِلُ الْقِبْلَةِ(6).

ص: 295


1- 1. کامل الزیارات ص 319.
2- 2. کامل الزیارات ص 319.
3- 3. کامل الزیارات ص 319.
4- 4. کامل الزیارات ص 320.
5- 5. المؤمنین خ ل.
6- 6. کامل الزیارات ص 320.

روایت22.

کامل الزیارات: ابن نباته گفته است: امیرالمؤمنین علیه السلام بر گورستانی می­گذشت، پس در جاده ایستاد و از سمت راست خود فرمود: سلام بر شما ای اهل قبرها از میان اهل کاخ­ها؛ شما پیشروهای ما هستید، و ما دنباله­رو شماییم، و ما به خواست خداوند به شما خواهیم پیوست. سپس رو به سمت چپ نمود و مثل همین را فرمود.(1)

روایت23.

کامل الزیارات: ابی بصیر گفته است: امام صادق علیه السلام فرمود: هریک از شما که به کنار قبرها می­رود، ابتدا سلام می­دهد و سپس می­گوید: سلام بر اهل قبرها؛ سلام بر هر کسی که در اینجا از مسلمانان و مؤمنان است؛ شما پیشروان ما هستید و ما دنباله­رو شماییم، و ما به شما خواهیم پیوست؛ و ما از آنِ خداییم و به سوی او باز می­گردیم؛ ای کسانی که بعد از سکونت در کاخ­ها، اهل قبرها شده­اید؛ ای کسانی که بعد از قرار گرفتن در نعمت فراوان، در قبرها قرار گرفته­اید؛ ای اهل قبرها، به سوی قبرها باز گشتید؛ طعم مرگ را چگونه یافتید؟ سپس می­گویی: وای بر کسی که به سوی آتش باز گشته باشد. سپس اشک می­ریزد و بعد از آن، باز می­گردد.(2)

روایت24.

و از همان کتاب، از مسلی نقل کرده که گفته است: امام صادق علیه السلام وقتی بر گورستان وارد می­شد، می­فرمود: سلام بر اهل بهشت.(3)

روایت25.

مصباح الزائر: اگر خواستی مؤمنان را زیارت کنی، شایسته است روز پنج­شنبه باشد، و اگر نشد، در هر وقت که خواستی؛ و نحوه آن به این صورت است که رو به سمت قبله کنی و دستت را بر روی قبر بگذاری و بگویی: خدایا، بر غربت او رحم آور، و تنهایی او را بپیوند، و وحشت او را انس بخش، و از رحمت خود، رحمتی بر او فرو بفرست که که با آن، از رحمت غیر تو بی­نیاز گردد، و او را به کسی که دوستدارش بود، ملحق فرما. سپس هفت مرتبه سوره «إنا أنزلناه فی ص: 299


1- . کامل الزیارات: 323
2- . کامل الزیارات: 323
3- . کامل الزیارات: 323
«6»

دَعَوَاتُ الرَّاوَنْدِیِّ، طعَنْ دَاوُدَ الرَّقِّیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَقُومُ الرَّجُلُ عَلَی قَبْرِ أَبِیهِ وَ قَرِیبِهِ وَ غَیْرِ قَرِیبِهِ هَلْ یَنْفَعُهُ ذَلِکَ قَالَ نَعَمْ إِنَّ ذَلِکَ یَدْخُلُ عَلَیْهِ کَمَا یَدْخُلُ عَلَی أَحَدِکُمُ الْهَدِیَّةُ یَفْرَحُ بِهَا.

«7»

: وَ قِیلَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام مَا شَأْنُکَ جَاوَرْتَ الْمَقْبَرَةَ فَقَالَ إِنِّی أَجِدُهُمْ جِیرَانَ صِدْقٍ یَکُفُّونَ السَّیِّئَةَ وَ یُذَکِّرُونَ الْآخِرَةَ.

«8»

وَ قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ: إِنَّ رَجُلًا ضَرَبَ خِبَاءَهُ عَلَی قَبْرٍ وَ لَمْ یَعْلَمْ أَنَّهُ قَبْرُ مَنْ فَقَرَأَ تَبَارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ فَسَمِعَ صَائِحاً یَقُولُ هِیَ الْمُنْجِیَةُ فَذَکَرَ ذَلِکَ لِلنَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَقَالَ هِیَ الْمُنْجِیَةُ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ.

«9»

مل، [کامل الزیارات] عَنْهُ عَنِ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُوسَی بْنِ عُمَرَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ الْحَجَّالِ عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَقُولُ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یَخْرُجُ فِی مَلَإٍ مِنَ النَّاسِ مِنْ أَصْحَابِهِ کُلَّ عَشِیَّةِ خَمِیسٍ إِلَی بَقِیعِ الْمَدَنِیِّینَ فَیَقُولُ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الدِّیَارِ ثَلَاثاً رَحِمَکُمُ اللَّهُ ثَلَاثاً ثُمَّ یَلْتَفِتُ إِلَی أَصْحَابِهِ فَیَقُولُ هَؤُلَاءِ خَیْرٌ مِنْکُمْ فَیَقُولُونَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ لِمَ آمَنُوا وَ آمَنَّا وَ جَاهَدُوا وَ جَاهَدْنَا فَیَقُولُ إِنَّ هَؤُلَاءِ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ وَ مَضَوْا عَلَی ذَلِکَ وَ أَنَا لَهُمْ عَلَی ذَلِکَ شَهِیدٌ وَ أَنْتُمْ تَبْقَوْنَ بَعْدِی وَ لَا أَدْرِی مَا تُحْدِثُونَ بَعْدِی (1).

«10»

مل، [کامل الزیارات] مُحَمَّدٌ الْحِمْیَرِیُّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ زِیَادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ: دَخَلَ عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ مَقْبَرَةً وَ مَعَهُ أَصْحَابُهُ فَنَادَی یَا أَهْلَ التُّرْبَةِ وَ یَا أَهْلَ الْغُرْبَةِ وَ یَا أَهْلَ الْخُمُودِ وَ یَا أَهْلَ الْهُمُودِ أَمَّا أَخْبَارُ مَا عِنْدَنَا فَأَمْوَالُکُم قَدْ قُسِمَتْ وَ نِسَاؤُکُمْ قَدْ نُکِحَتْ وَ دُورُکُمْ قَدْ سُکِنَتْ فَمَا خَبَرُ مَا عِنْدَکُمْ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَی أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ یُؤْذَنُ لَهُمْ فِی الْکَلَامِ لَقَالُوا لَمْ یُتَزَوَّدْ مِثْلَ التَّقْوَی زَادٌ(2).

بیان

خمود النار سکون لهبها و یقال أخمد إذا سکن و سکت و الهمود

ص: 296


1- 1. کامل الزیارات ص 320.
2- 2. کامل الزیارات ص 320.

لیلة القدر» را بخوان.(1)

روایت26.

و در توصیف زیارت مؤمنان، روایت دیگری از محمد پسر مسلم نقل شده که گفته است: به امام صادق علیه السلام گفتم: آیا مردگان را زیارت کنیم؟ فرمود: آری؛ گفتم: آیا وقتی به زیارت آنان میرویم، می­دانند؟ فرمود: آری، به خدا سوگند؛ قطعاً زیارت شما را می­دانند و از شما خوشحال می­گردند و به شما آشنایی و سلام می­دهند. گفته است: گفتم: وقتی نزد آنان رفتیم، چه چیزی بگوییم؟ فرمود: بگو: خدایا، زمین را از پهلوهایشان خالی گذار، و روح­هایشان را به سوی خود بالا ببر، و از خشنودی خودت به آنان عطا کن، و با رحمت خودت به آنان آرامش ده، رحمتی که با آن، تنهایی­شان را برطرف کنی، و [به وسیله آن] ترس آنان را همدم شوی، به راستی که تو بر هر چیزی توانا هستی.

و اگر در میان قبرها بودی، سوره «قل هو الله أحد» را یازده مرتبه بخوان و آن را به آنان هدیه کن؛ که روایت شده است خداوند به او به تعداد مردگان ثواب می­دهد.(2)

روایت27.

من لا یحضره الفقیه: فاطمه سلام الله هر صبح شنبه کنار قبر شهدا می­رفت؛ پس کنار قبر حمزه می­رفت و برای او رحمت می­فرستاد و طلب آمرزش می­نمود.(3)

روایت28.

امام موسی کاظم علیه السلام فرمود: هرگاه داخل قبرستان شدی، پای بر قبرها بفشار؛ پس اگر کسی مؤمن بود، از آن احساس راحتی می­کند، و اگر کسی منافق بود، درد آن را احساس می­کند.(4)

روایت29.

می­گویم: در بعضی نوشته­های اصحابمان، نقلی از مفید یافتم که گفته است: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس یک آیه از کتاب خدا را در کنار مزار یکی از مسلمانان بخواند، خداوند ثواب هفتاد پیامبر را به او عطا می­کند؛ و هر کس برای اهل قبرها رحمت بفرستد، از آتش رهایی می­یابد، و خندان وارد بهشت می­گردد.

روایت30.

و از آن حضرت، صلی الله علیه و آله روایت شده است که فرمود: هرگاه مؤمن، آیة الکرسی را بخواند و ثواب خواندن آن را برای اهل قبرها قرار دهد، خداوند متعال آن را بر قبر هر مرده­ای وارد می­کند، و خواننده آن را به اندازه درجه شصت پیامبر بالا می­برد، و خداوند در ازای هر حرف، فرشته­ای می­آفریند که تا روز قیامت برای او تسبیح گوید.

روایت31.

و از امام حسین علیه السلام روایت شده است که فرمود: هر کس وارد قبرستان شود و بگوید:

ص: 300


1- . مصباح الزیارات: 264
2- . مصباح الزیارات: 264
3- . من لا یحضره الفقیه1: 114
4- . پیشین1: 115

الموت و طفوء النار أو ذهاب حرارتها و الهامد البالی المسود المتغیر.

«11»

النَّوَادِرُ، لِعَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِذَا زُرْتُمْ مَوْتَاکُمْ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ سَمِعُوا وَ أَجَابُوکُمْ وَ إِذَا زُرْتُمُوهُمْ بَعْدَ طُلُوعِ الشَّمْسِ سَمِعُوا وَ لَمْ یُجِیبُوکُمْ (1).

«12»

مل، [کامل الزیارات] الْحَسَنُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام کَیْفَ أُسَلِّمُ عَلَی أَهْلِ الْقُبُورِ قَالَ نَعَمْ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَی أَهْلِ الدِّیَارِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُسْلِمِینَ أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ وَ نَحْنُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ بِکُمْ لَاحِقُونَ (2).

«13»

مل، [کامل الزیارات] أَبِی عَنِ ابْنِ أَبَانٍ عَنِ ابْنِ أُورَمَةَ عَنِ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ: مِثْلَهُ (3).

«14»

مل، [کامل الزیارات] الْحَسَنُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ أَبِی الْمِقْدَامِ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: مَرَرْتُ مَعَ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام بِالْبَقِیعِ فَمَرَرْنَا بِقَبْرِ رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ الْکُوفَةِ مِنَ الشِّیعَةِ فَقُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام جُعِلْتُ فِدَاکَ هَذَا قَبْرُ رَجُلٍ مِنَ الشِّیعَةِ قَالَ فَوَقَفَ عَلَیْهِ وَ قَالَ اللَّهُمَّ ارْحَمْ غُرْبَتَهُ وَ صِلْ وَحْدَتَهُ وَ آنِسْ وَحْشَتَهُ وَ آمِنْ رَوْعَتَهُ وَ أَسْکِنْ إِلَیْهِ مِنْ رَحْمَتِکَ مَا یَسْتَغْنِی بِهَا عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِوَاکَ وَ أَلْحِقْهُ بِمَنْ کَانَ یَتَوَلَّاهُ (4).

«15»

مل، [کامل الزیارات] أَبِی عَنِ ابْنِ أَبَانٍ عَنِ الْأَهْوَازِیِّ عَنِ النَّضْرِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ جَرَّاحٍ الْمَدَائِنِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام کَیْفَ التَّسْلِیمُ عَلَی أَهْلِ الْقُبُورِ قَالَ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَی أَهْلِ الدِّیَارِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُسْلِمِینَ رَحِمَ اللَّهُ الْمُسْتَقْدِمِینَ مِنْکُمْ وَ الْمُسْتَأْخِرِینَ وَ إِنَّا إِنْ شَاءَ اللَّهُ بِکُمْ لَاحِقُونَ (5).

ص: 297


1- 1. نوادر علیّ بن اسباط الأصول الستة عشر ص 126 و لم یوجد هذا الخبر فی مطبوعة تبریز و کذا ما روی عن دعوات الراوندیّ.
2- 2. کامل الزیارات ص 321.
3- 3. کامل الزیارات ص 321.
4- 4. کامل الزیارات ص 321.
5- 5. کامل الزیارات ص 321.

خدایا، ای پروردگار این روح­های فناپذیر، و پیکرهای از بین رونده، و استخوان­های پوسیده ای که از دنیا خارج شدند، درحالی که به تو ایمان داشتند، نسیم رحمتی از جانب خود، و سلامی از من بر آنان وارد کن؛ خداوند برای او به تعداد آفریدگان از زمان آدم تا لحظه برپا شدن قیامت، نیکی می­نویسد.

و این دعای علی علیه السلام برای اهل قبور است: به نام خداوند بخشایشگر مهربان؛ سلام بر اهل لا إله إلا الله؛ از اهل لا إله إلا الله؛ ای اهل لا إله إلا الله، به حق لا إله إلا الله، کلام لا إله إلا الله را، از لا إله إلا الله، چگونه یافتید؟ ای لا إله إلا الله، به حق لا إله إلا الله، هر کسی را که لا إله إلا الله بگوید، بیامرز؛ و ما را در گروه کسانی که لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله بگوید، محشور فرما.

علی علیه السلام فرمود: همانا از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم می­فرمود: هر کس این دعا را بخواند، خداوند والامرتبه و منزه، ثواب پنجاه سال را برای او عطا می­کند، و بدی­های پنجاه سال را از او برمی­دارد؛ همین طور برای پدر و مادرش.

روایت32.

و روایت شده است بهترین چیزی که هنگام گذر بر قبرها گفته شود، این است که بایستی و بگویی: خدایا، آنچه را که دوست می­داشتند، دوست آنان کن؛ و آنان را با کسانی که نسبت به آنان محبت داشتند، محشور نما.

روایت33.

و در کتاب عدّة گفته است: از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده است که فرمود: هر کس داخل قبرستان شود و سوره یس بخواند، خداوند در آن روز بر آنها آسان می­گیرد، و برای او به تعداد تمام کسانی که در آنجا قرار دارند، نیکی نوشته می­شود.(1)

می­گویم

سایر روایت­های مربوط به فضیلت زیارت مؤمنان و آداب آن، پیشتر در باب­های جنائز از کتاب طهارت گذشت .

ص: 301


1- . عدة الداعی: 105
«16»

وَ رَوَاهُ الْبَرْقِیُّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّضْرِ: مِثْلَهُ (1).

«17»

مل، [کامل الزیارات] وَجَدْتُ فِی بَعْضِ الْکُتُبِ مُحَمَّدُ بْنُ سِنَانٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ (2) قَالَ: مَنْ قَرَأَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ عِنْدَ قَبْرِ مُؤْمِنٍ سَبْعَ مَرَّاتٍ بَعَثَ اللَّهُ إِلَیْهِ مَلَکاً یَعْبُدُ اللَّهَ عِنْدَ قَبْرِهِ وَ یُکْتَبُ لِلْمَیِّتِ ثَوَابُ مَا یَعْمَلُ ذَلِکَ الْمَلَکُ فَإِذَا بَعَثَهُ اللَّهُ مِنْ قَبْرِهِ لَمْ یَمُرَّ عَلَی هَوْلٍ

إِلَّا صَرَفَهُ اللَّهُ عَنْهُ بِذَلِکَ الْمَلَکِ حَتَّی یُدْخِلَهُ اللَّهُ بِهِ الْجَنَّةَ وَ یَقْرَأُ مَعَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ سُورَةَ الْحَمْدِ وَ الْمُعَوِّذَتَیْنِ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ آیَةَ الْکُرْسِیِّ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ کُلَّ سُورَةٍ وَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ سَبْعَ مَرَّاتٍ (3).

«18»

صبا، [مصباح الزائر] عَنِ الْمُفَضَّلِ: مِثْلَهُ (4).

«19»

مل، [کامل الزیارات] أَبِی عَنْ سَعْدٍ عَنِ ابْنِ أَبَانٍ عَنِ ابْنِ أُورَمَةَ عَنِ النَّضْرِ عَنِ ابْنِ حُمَیْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله إِذَا مَرَّ بِالْقُبُورِ قَالَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ مِنْ دِیَارِ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ وَ إِنَّا إِنْ شَاءَ اللَّهُ بِکُمْ لَاحِقُونَ (5).

«20»

وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنِ ابْنِ أُورَمَةَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنِ ابْنِ عَجْلَانَ قَالَ: قَامَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام عَلَی قَبْرِ رَجُلٍ فَقَالَ اللَّهُمَّ صِلْ وَحْدَتَهُ وَ آنِسْ وَحْشَتَهُ وَ أَسْکِنْ إِلَیْهِ مِنْ رَحْمَتِکَ وَ رَأْفَتِکَ مَا یَسْتَغْنِی عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِوَاکَ (6).

«21»

مل، [کامل الزیارات] مُحَمَّدٌ الْحِمْیَرِیُّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام کَیْفَ نُسَلِّمُ عَلَی أَهْلِ الْقُبُورِ قَالَ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَی أَهْلِ الدِّیَارِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِمَاتِ أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ وَ إِنَّا بِکُمْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ لَاحِقُونَ (7).

ص: 298


1- 1. کامل الزیارات ص 322 و فی نسخة فی الحدیث الثانی هکذا( و تقرأ بعد الحمد انا أنزلناه سبعا و المعوذتین و قل هو اللّه أحد و آیة الکرسیّ ثلاثا ثلاثا).
2- 2. کامل الزیارات ص 322 و فی نسخة فی الحدیث الثانی هکذا( و تقرأ بعد الحمد انا أنزلناه سبعا و المعوذتین و قل هو اللّه أحد و آیة الکرسیّ ثلاثا ثلاثا).
3- 3. الفضیل خ ل.
4- 4. مصباح الزائر ص 264 و فیه الفضیل بدل المفضل و لعله من تصحیف النسّاخ.
5- 5. کامل الزیارات ص 322.
6- 6. کامل الزیارات ص 322.
7- 7. کامل الزیارات ص 322.

باب هفتم : بابی نادر در مورد بزرگداشت کسی که از زیارت آمده است

روایات

روایت1.

در بعضی نوشته­های اصحابمان، که خداوند بر همه آنان رحمت کند، از معلی پسر خنیس روایت شده که گفته است: از امام صادق علیه السلام شنیدم می­فرمود: هرگاه شخصی از برادران شما از زیارت ما یا زیارت قبرهای ما برگردد، از او استقبال کنید، و بر او سلام دهید، و به خاطر چیزی که خداوند به او بخشیده است، به او شادباش بگویید، که برای شما ثوابی مثل ثواب او خواهد بود، و از روی رحمتی که خداوند دارد، ثوابی مانند ثواب او شما را دربر می­گیرد؛ زیرا هیچ شخصی نیست که ما یا قبرهای ما را زیارت نماید، مگر اینکه رحمت خداوند او را دربر گیرد و گناهانش آمرزیده گردد.

[صورت خط نویسنده، که رحمت خداوند بر او باد.]

و سپاس برای خداوندی باد که توفیق تمام کردن این مجلد از کتاب بحار الأنوار را در مشهد مقدس و نورانی و درخشان، که بر وجود شریف او و برادرش و همسرش و فرزندان پاکش هزار هزار هزار درود و تحیت و سلام باد، بعد از برگشتن از حج خانه خدا، و زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، و امامان بزرگواری که در کنار او آرمیده­اند، درود و سلام نثار آنان باد، به من عطا نمود. و این توفیق در شب مبعث پیامبر صلی الله علیه و آله، بیست و هفتم رجب، ماه ریزش رحمت، از ماه­های سال یک هزار و هشتاد و یک بعد از هجرت پاک پیامبر بود.

ستایش، از ابتدا تا انتها، برای خداوند باد؛ و درود بر پیشوای پیامبران، و افتخار جهانیان، محمد و خانواده پاک او، آن بزرگواران با برکت، باد؛ و امید من از برادران مؤمن خودم، نگاه کنندگان به این کتاب، و زیارت کنندگان با آنچه در آن به امانت گذاشته­ام، این است که بر من رحمت فرستند، و برای آمرزش و مورد رحمت و خشنودی واقع شدن من، در زیارتگاه­های امامانم و شهادتگاه­های آنان، در زمان زندگی و بعد از وفات من، برایم دعا نمایند؛ و آیا دعا جز برای کسی مثل من است؟ که خطاها و لغزش­های من فراوان است. خداوند به حق امامان و پیشوایانم، من و پدر و مادرم و سایر مؤمنان را بیامرزد .

ص: 301

«22»

مل، [کامل الزیارات] أَبِی وَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ وَ غَیْرُهُمَا عَنْ سَعْدٍ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ هَارُونَ بْنِ الْجَهْمِ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ صَالِحٍ عَنِ ابْنِ طَرِیفٍ عَنِ ابْنِ نُبَاتَةَ قَالَ: مَرَّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ عَلَی الْقُبُورِ فَأَخَذَ فِی الْجَادَّةِ ثُمَّ قَالَ عَنْ یَمِینِهِ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ الْقُبُورِ مِنْ أَهْلِ الْقُصُورِ أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ وَ نَحْنُ لَکُمْ تَبَعٌ وَ إِنَّا إِنْ شَاءَ اللَّهُ بِکُمْ لَاحِقُونَ ثُمَّ الْتَفَتَ عَنْ یَسَارِهِ وَ قَالَ مِثْلَ ذَلِکَ (1).

«23»

مل، [کامل الزیارات] ابْنُ الْوَلِیدِ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنِ الْبَطَائِنِیِّ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: یَخْرُجُ أَحَدُکُمْ إِلَی الْقُبُورِ فَیُسَلِّمُ فَیَقُولُ السَّلَامُ عَلَی أَهْلِ الْقُبُورِ السَّلَامُ عَلَی مَنْ کَانَ فِیهَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ وَ نَحْنُ لَکُمْ تَبَعٌ وَ إِنَّا بِکُمْ لَاحِقُونَ وَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ یَا أَهْلَ الْقُبُورِ بَعْدَ سُکْنَی الْقُصُورِ یَا أَهْلَ الْقُبُورِ بَعْدَ

النِّعْمَةِ وَ السُّرُورِ صرة [صِرْتُمْ] إِلَی الْقُبُورِ یَا أَهْلَ الْقُبُورِ کَیْفَ وَجَدْتُمْ طَعْمَ الْمَوْتِ ثُمَّ تَقُولُ وَیْلٌ لِمَنْ صَارَ إِلَی النَّارِ فَیُهَرِیقُ دَمْعَتَهُ ثُمَّ یَنْصَرِفُ (2).

«24»

وَ عَنْهُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ عَبَّاسِ بْنِ عَامِرٍ الْقَضْبَانِیِّ عَنْ یَقْطِینٍ عَنِ الْمُسْلِیِّ قَالَ: کَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَقُولُ إِذَا دَخَلَ الْجَبَّانَةَ السَّلَامُ عَلَی أَهْلِ الْجَنَّةِ(3).

«25»

صبا، [مصباح الزائر]: إِذَا أَرَدْتَ زِیَارَةَ الْمُؤْمِنِینَ فَیَنْبَغِی أَنْ یَکُونَ یَوْمَ الْخَمِیسِ وَ إِلَّا فَفِی أَیِّ وَقْتٍ شِئْتَ وَ صِفَتُهَا أَنْ تَسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةَ وَ تَضَعَ یَدَکَ عَلَی الْقَبْرِ وَ تَقُولَ اللَّهُمَّ ارْحَمْ غُرْبَتَهُ وَ صِلْ وَحْدَتَهُ وَ آنِسْ وَحْشَتَهُ وَ آمِنْ رَوْعَتَهُ وَ أَسْکِنْ إِلَیْهِ مِنْ رَحْمَتِکَ رَحْمَةً یَسْتَغْنِی بِهَا عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِوَاکَ وَ أَلْحِقْهُ بِمَنْ کَانَ یَتَوَلَّاهُ ثُمَّ اقْرَأْ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ

ص: 299


1- 1. کامل الزیارات ص 323 و المسلی فی الحدیث الأخیر نسبة الی المسلیة قبیلة من مذحج و ذکر فی هامش المطبوعة نقلا عن المیر مصطفی- التفریشی- أنه قال: کان اسمه محمّد بن عبد اللّه و یطلق علی ربیع بن محمّد بن عمر أیضا و یحتمل أن یطلق علی إسماعیل بن علی و بحر الکوفیّ و خباب الکوفیّ و خلّاد بن عامر أیضا.
2- 2. کامل الزیارات ص 323 و المسلی فی الحدیث الأخیر نسبة الی المسلیة قبیلة من مذحج و ذکر فی هامش المطبوعة نقلا عن المیر مصطفی- التفریشی- أنه قال: کان اسمه محمّد بن عبد اللّه و یطلق علی ربیع بن محمّد بن عمر أیضا و یحتمل أن یطلق علی إسماعیل بن علی و بحر الکوفیّ و خباب الکوفیّ و خلّاد بن عامر أیضا.
3- 3. کامل الزیارات ص 323 و المسلی فی الحدیث الأخیر نسبة الی المسلیة قبیلة من مذحج و ذکر فی هامش المطبوعة نقلا عن المیر مصطفی- التفریشی- أنه قال: کان اسمه محمّد بن عبد اللّه و یطلق علی ربیع بن محمّد بن عمر أیضا و یحتمل أن یطلق علی إسماعیل بن علی و بحر الکوفیّ و خباب الکوفیّ و خلّاد بن عامر أیضا.

پیوست: صلوات جامعه بر پیامبر و امامان صلوات الله علیهم

ص: 303

الْقَدْرِ سَبْعَ مَرَّاتٍ (1).

«26»

وَ رُوِیَ فِی صِفَةِ زِیَارَتِهِمْ رِوَایَةٌ أُخْرَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ نَزُورُ الْمَوْتَی فَقَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَیَعْلَمُونَ بِنَا إِذَا أَتَیْنَاهُمْ قَالَ إِی وَ اللَّهِ لَیَعْلَمُونَ بِکُمْ وَ یَفْرَحُونَ بِکُمْ وَ یَسْتَأْنِسُونَ إِلَیْکُمْ قَالَ قُلْتُ فَأَیَّ شَیْ ءٍ نَقُولُ إِذَا أَتَیْنَاهُمْ قَالَ قُلِ اللَّهُمَّ جَافِ الْأَرْضَ عَنْ جُنُوبِهِمْ وَ صَاعِدْ إِلَیْکَ أَرْوَاحَهُمْ وَ لَقِّهِمْ مِنْکَ رِضْوَاناً وَ أَسْکِنْ إِلَیْهِمْ مِنْ رَحْمَتِکَ مَا تَصِلُ بِهِ وَحْدَتَهُمْ وَ تُؤْنِسُ بِهِ وَحْشَتَهُمْ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ وَ إِذَا کُنْتَ بَیْنَ الْقُبُورِ فَاقْرَأْ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ إِحْدَی عَشْرَةَ مَرَّةً وَ أَهْدِ ذَلِکَ لَهُمْ فَقَدْ رُوِیَ أَنَّ اللَّهَ یُثِیبُهُ عَلَی عَدَدِ الْأَمْوَاتِ (2).

«27»

یه، [من لا یحضره الفقیه]: کَانَتْ فَاطِمَةُ علیها السلام تَأْتِی قُبُورَ الشُّهَدَاءِ کُلَّ غَدَاةِ سَبْتٍ فَتَأْتِی قَبْرَ حَمْزَةَ فَتَتَرَحَّمُ عَلَیْهِ وَ تَسْتَغْفِرُ لَهُ (3).

«28»

وَ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ علیهما السلام: إِذَا دَخَلْتَ الْمَقَابِرَ فَطَأِ الْقُبُورَ فَمَنْ کَانَ مُؤْمِناً اسْتَرْوَحَ إِلَی ذَلِکَ وَ مَنْ کَانَ مُنَافِقاً وَجَدَ أَلَمَهُ (4).

«29»

أَقُولُ وَجَدْتُ فِی بَعْضِ مُؤَلَّفَاتِ أَصْحَابِنَا نَاقِلًا عَنِ الْمُفِیدِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: مَنْ قَرَأَ آیَةً مِنْ کِتَابِ اللَّهِ فِی مَقْبَرَةٍ مِنْ مَقَابِرِ الْمُسْلِمِینَ أَعْطَاهُ اللَّهُ ثَوَابَ سَبْعِینَ نَبِیّاً وَ مَنْ تَرَحَّمَ عَلَی أَهْلِ الْمَقَابِرِ نَجَا مِنَ النَّارِ وَ دَخَلَ الْجَنَّةَ وَ هُوَ یَضْحَکُ.

«30»

وَ عَنْهُ صلی الله علیه و آله قَالَ: إِذَا قَرَأَ الْمُؤْمِنُ آیَةَ الْکُرْسِیِّ وَ جَعَلَ ثَوَابَ قِرَاءَتِهِ لِأَهْلِ الْقُبُورِ أَدْخَلَهُ اللَّهُ تَعَالَی قَبْرَ کُلِّ مَیِّتٍ وَ یَرْفَعُ اللَّهُ لِلْقَارِئِ دَرَجَةَ سِتِّینَ نَبِیّاً وَ خَلَقَ اللَّهُ مِنْ کُلِّ حَرْفٍ مَلَکاً یُسَبِّحُ لَهُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ.

«31»

وَ رُوِیَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیه السلام قَالَ: مَنْ دَخَلَ الْمَقَابِرَ فَقَالَ:

ص: 300


1- 1. مصباح الزیارات ص 264.
2- 2. مصباح الزیارات ص 264.
3- 3. من لا یحضره الفقیه ج 1 ص 114.
4- 4. نفس المصدر ج 1 ص 115.

ص: 304

اللَّهُمَّ رَبَّ هَذِهِ الْأَرْوَاحِ الْفَانِیَةِ وَ الْأَجْسَادِ الْبَالِیَةِ وَ الْعِظَامِ النَّخِرَةِ الَّتِی خَرَجَتْ مِنَ الدُّنْیَا وَ هِیَ بِکَ مُؤْمِنَةٌ أَدْخِلْ عَلَیْهِمْ رَوْحاً مِنْکَ وَ سَلَاماً مِنِّی کَتَبَ اللَّهُ بِعَدَدِ الْخَلْقِ مِنْ لَدُنْ آدَمَ إِلَی أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ حَسَنَاتٍ.

وَ هَذَا دُعَاءُ عَلِیٍّ علیه السلام لِأَهْلِ الْقُبُورِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ السَّلَامُ عَلَی أَهْلِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مِنْ أَهْلِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ یَا أَهْلَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ بِحَقِّ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ کَیْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مِنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ یَا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ بِحَقِّ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ اغْفِرْ لِمَنْ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَةِ مَنْ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللَّهِ فَقَالَ عَلِیٌّ علیه السلام إِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یَقُولُ مَنْ قَرَأَ هَذَا الدُّعَاءَ أَعْطَاهُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَی ثَوَابَ خَمْسِینَ سَنَةً وَ کَفَّرَ عَنْهُ سَیِّئَاتِ خَمْسِینَ سَنَةً وَ لِأَبَوَیْهِ أَیْضاً.

«32»

وَ رُوِیَ: أَنَّ أَحْسَنَ مَا یُقَالُ فِی الْمَقَابِرِ إِذَا مَرَرْتَ عَلَیْهِ أَنْ تَقِفَ وَ تَقُولَ اللَّهُمَّ وَلِّهِمْ مَا تَوَلَّوْا وَ احْشُرْهُمْ مَعَ مَنْ أَحَبُّوا.

«33»

وَ قَالَ فِی کِتَابِ الْعُدَّةِ رُوِیَ عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله: مَنْ دَخَلَ الْمَقَابِرَ فَقَرَأَ سُورَةَ یس خَفَّفَ اللَّهُ عَنْهُمْ یَوْمَئِذٍ وَ کَانَ لَهُ بِعَدَدِ مَنْ فِیهَا حَسَنَاتٌ (1).

أقول

قد تقدم سائر الأخبار المرویة فی فضل زیارة المؤمنین و آدابها فی أبواب الجنائز من کتاب الطهارة.

ص: 301


1- 1. عدّة الداعی ص 105. تم و الحمد للّه علی توفیقه ما أردناه من التعلیق علی کتاب المزار من هذه الموسوعة القیمة- بحار الأنوار- و نسأله تعالی أن یتم توفیقه لنا و یکمل احسانه علینا بانجاز باقی هذه الموسوعة تحقیقا و تعلیقا انه ولی ذلک وحده، و الحمد للّه بدءا و ختاما، و أنا الاقل: محمّد مهدیّ السیّد حسن الموسوی الخرسان.

در زیر صفحه 209 وعده دادیم صلوات جامعه بر پیامبر و امامان علیهم السلام را که نویسنده در باب اعمال روز جمعه آورده است، نقل کنیم؛ پس می­گوییم:

نویسنده که خداوند روانش را پاک گرداند، گفته است: در مجموعه­ای قدیمی از نوشته­های پیشینیان ما این گونه آمده است: وقتی در روز جمعه، نماز صبح را خواندی، ابتدا این گواهی را بده و سپس بر محمد و خاندان او درود فرست؛ و آن، این است:

خدایا، تو پروردگار من و پروردگار هر چیزی هستی، [و آفریدگار من] و آفریدگار هر چیزی هستی، به تو و به فرشتگان تو و کتاب­ها و فرستادگان تو، و به قیامت و برانگیختن و زنده شدن، و به دیدار تو و حسابرسی اعمال و وعده­های نیک و بد تو، و به آمرزش و کیفر، و قدر و قضای تو، ایمان آوردم؛ و به تو به عنوان پروردگار، و به اسلام به عنوان دین، و به محمد صلی الله علیه و آله به عنوان پیامبر، و به قرآن به عنوان کتاب و حکمت، و به کعبه به عنوان قبله، و به حجت­های تو به عنوان حجت­ها و امامان، و به مؤمنان به عنوان برادران خودم، خشنود گشتم؛ و به جبت و طاغوت و لات و عزّی، و به همه چیزهایی که به جای تو پرستیده شود، کفر ورزیدم؛ و به دستاویزی استوار، که آن را گسستی نیست، چنگ زدم، و خداوند شنوایِ داناست.

و گواهی می­دهم که هر معبودی غیر از تو، از کنار عرش تو تا محل قرار گرفتن زمین­های هفتگانه، باطل است؛ هیچ خدایی جز تو وجود ندارد؛ یگانه هستی و شریکی برای تو نیست؛ تو قبل از روزها و شب­ها، و قبل از زمان­ها و دوره­ها، و قبل از هر چیز بوده­ای؛ چرا که تو قبل از هر زنده­ای زنده، و بعد از هر زنده­ای زنده بوده­ای؛ در والایی خود مبارک و والامرتبه گشته­ای؛ و در اسم­های خود پاک و منزه شده­ای؛ هیچ خدایی جز تو، و هیچ پرورودگاری غیر تو وجود ندارد؛ و تو زنده پاینده فرمانروای پاک والامرتبه جاودانه هستی که نه تمام شدنی برای تو وجود دارد، و نه نابود شدنی، و نه از از بین رفتنی، و نه پایانی، و نه انتهایی.

هیچ خدایی در آسمان­ها و زمین­ها به جز تو وجود ندارد؛ ستودنی بزرگی ورزیده­ای، و بزرگوارانه منت نهاده­ای، و مهربانانه بزرگ­منشی کرده­ای؛ و تو شکست­ناپذیر دیرینه، بسیار توانا و گرامی بوده­ای؛ با پاکی و مهربانی و قدرت، والایی یافته­ای؛ و به عنوان خدای مقتدر توانای والامرتبه دانای باعظمت بزرگ، یکتا گشته­ای؛ و با آفرینش آفریدگان یگانگی نموده­ای؛ پس هیچ آفریدگار به وجود آورنده صورتگر محکم کننده­ای جز تو وجود ندارد؛ و به عنوان چیره­گر معبود آغازگر بازگرداننده نعمت دهنده افزون کننده بخشنده گرامی مهربان بزرگوار، والایی یافته­ای.

پس تو پروردگار مهربانی هستی که بدون ابتدا بوده­­ای و جاودانه خواهی بود، و مثل­ها به تو زده می­شود؛

ص: 305

باب 7 نادر فی إکرام القادم من الزیارة

الأخبار

«1»

رُوِیَ فِی بَعْضِ مُؤَلَّفَاتِ أَصْحَابِنَا رَحِمَهُمُ اللَّهُ تَعَالَی عَنْ مُعَلَّی بْنِ خُنَیْسٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَقُولُ: إِذَا انْصَرَفَ الرَّجُلُ مِنْ إِخْوَانِکُمْ مِنْ زِیَارَتِنَا أَوْ زِیَارَةِ قُبُورِنَا فَاسْتَقْبِلُوهُ وَ سَلِّمُوا عَلَیْهِ وَ هَنِّئُوهُ بِمَا وَهَبَ اللَّهُ لَهُ فَإِنَّ لَکُمْ مِثْلَ ثَوَابِهِ وَ یَغْشَاکُمْ ثَوَابٌ مِثْلُ ثَوَابِهِ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ إِنَّهُ مَا مِنْ رَجُلٍ یَزُورُنَا أَوْ یَزُورُ قُبُورَنَا إِلَّا غَشِیَتْهُ الرَّحْمَةُ وَ غُفِرَتْ لَهُ ذُنُوبُهُ.

صورة خط المؤلف رحمة الله علیه.

و الحمد لله الذی وفقنی لإتمام هذا المجلد من کتاب بحار الأنوار فی المشهد المقدس المنور الغروی علی مشرفه و أخیه و زوجته و أولاده الطاهرین ألف ألف ألف صلاة و تحیة و سلام بعد انصرافی عن حج بیت الله الحرام و زیارة قبر النبی صلی الله علیه و آله و سلم و الأئمة الکرام المقبورین فی جواره علیهم الصلاة و السلام و کان ذلک فی لیلة مبعث النبی صلی الله علیه و آله السابع و العشرین من شهر رجب الأصب من شهور سنة إحدی و ثمانین بعد الألف من الهجرة المقدسة النبویة.

ثم الحمد لله أولا و آخرا و الصلاة علی سید المرسلین و فخر العالمین محمد و عترته الأکرمین الغر المیامین فالمرجو من إخوانی المؤمنین الناظرین فی هذا الکتاب و الزائرین بما أودعته فیه أن یترحموا علی و یدعوا لی بالغفران و الرحمة و الرضوان فی روضات أئمتی و مشاهدهم علیهم السلام فی حیاتی و بعد وفاتی و هل الدعاء إلا لمثلی لکثرة زلاتی و هفواتی غفر الله لی و لوالدی و سائر المؤمنین بحق أئمتی و سادتی.

ص: 302

و روزگاران تو را تغییر نمی­دهد، و زمان تو را از بین نمی­برد، و روزها تو را دست به دست نمی­کند، و شب­ها بر تو پیاپی نمی­شوند، و قدرها تو را دگرگون نمی­سازد،(1)

و مهلت­ها به تو نمیرسد، و برای فرمانروایی­ات از بین رفتنی، و برای حکمرانی­ات نابودی، و برای یادت منقطع شدنی، و برای کلماتت تبدیل شدنی، و برای سنتت دگرگون شدنی، و برای وعده­ات شکستنی، وجود ندارد؛ و نه خوابی سبک تو را فرو می­گیرد، و نه خوابی گران؛ و نه سختی به تو می­رسد و نه رنجوری.

پس تو ارجمند دیرینه اول آخر پوشیده آشکار وارسته - از هر وصفی که حس درک کند و خیالی آن را تصور کند - هستی؛ اسم­هایت عزتمند، و ستایش تو بزرگوار گشته است؛ هیچ خدایی جز تو وجود ندارد؛ خود را یگانه بی­نیاز تنهایی که نه همسر و نه فرزندی می­گیرد، نه زاده است و نه زاییده شده است، و نه برای او همتایی وجود دارد، توصیف کرده­ای .

تو جاودانه در غیر بیماری(2)

و رنجوری هستی؛ رحمتت تو را از عذابت، و عذابت تو را از رحمتت باز نمی­دارد؛ آفریده­هایت را بدون اینکه نسبت به آنان وحشت و یا انسی برای تو باشد، آفریدی؛ و آنان را بدون اینکه از موجودی الگو گرفته، یا به چیزی تشبیه کرده باشی، نو آفریدی.

عزتت کاستی نمی­گیرد، و فرمانت به ضعف کشانده نمی­شود؛ برای کسی که خوار نموده­ای، هیچ عزتی، و برای کسی که عزت داده­ای، هیچ خواری وجود ندارد؛ هر کس را فرا خوانده­ای، دعوتت را به او شنوانده­ای؛ و هر کس را که تو را خوانده است، اجابت فرموده­ای.

خدایا، این گواهی مرا بنویس، و آن را پیمانی نزد خود قرار ده، تا در روزی که راستان را از راستی­شان بپرسی، به من بازگردانی؛ و این فرمایش توست: «لا یَملکونَ الشَّفاعةَ إلا مَن اتَّخذ عند الرَّحمن عهداً»{[آنان] اختیار شفاعت را ندارند، جز آن کس که از جانب [خدای] رحمان پیمانی گرفته است.}

خدایا، همانا من به واسطه پیامبرت محمد صلی الله علیه و آله، و با ایمانم به او، و با فرمانبرداری­ام از او، و با تصدیق کردن آنچه از سوی تو آورده است، به تو روی می­آورم؛ همان که روح الامین به عنوان وحی تو آن را بر محمد پیامبر رحمت، و راهبر به سوی رحمت، فرود آورد؛ همان کسی که با فرمانبرداری­اش رحمت به دست می­آید، و با نافرمانی­اش پرده دریده می­گردد؛ خداوند بر او و خاندانش درود و سلام فرستد و مهربانی و بزرگواری نماید. ای گستراننده گسترده­ها،(3)

و ای برافراشته کننده

ص: 306


1- . «لا تحاولک الاقدار»، یعنی آن گونه که قضاها و قدرهای تو متوجه بندگان تو می­شود، تقدیرها متوجه تو نمی­شود و به تو نمی­رسد.
2- . «الوصب»: بیماری
3- . «داحی المدحوات»، یعنی گستراننده گسترده­ها؛ و «الدحو»: گستردن؛ با آن، زمین­های گسترده مانند زمینی که ما روی آن ساکن هستیم را اراده کرده است؛ و منظور از گستردن، این است که مانند بستر، شایسته قرار گرفتن باشد؛ همان گونه که خداوند عز و جل فرموده است: «الذی جعل لکم الأرض فراشاً»{همان [خدایی] که زمین را برای شما فرشی [گسترده] قرار داد.}

ملحق بهذا الجزء

ص: 303

برافراشته­ها،(1)

ای استوار کننده استوارها،(2)

و ای چیره آسمان­ها و آفریننده دل­ها بر اساس سرشت آنها، به صورت بدبخت و خوشبخت، و گستراننده رحمت برای پرهیزکاران.

شریف­ترین درودها، و فزاینده­ترین برکت­ها،(3)

و مهربان­ترین مهربانی­ها، و بامحبت­ترین و پاکیزه­ترین رحمت خودت را بر محمد، بنده و فرستاده تو، گشاینده آنچه بسته شده، و به پایان رساننده برای آنچه گذشته، و آشکار کننده حقیقت به وسیله حقیقت،(4)

و سرشکننده باطل، همان گونه که بر عهده او گذاشته بودی، پس به دستور تو بر آن کار توانا گشت؛ و بر دوش کشنده طاعت تو، و کوشای با شتاب(5) در به دست آوردن خشنودی تو، بدون اینکه از پیشگامی رویگردان شود،(6) و یا در تصمیم گرفتن سست گردد، نگاه دارنده پیمان تو، و رهپو برای پیشبرد فرمان تو، تا اینکه نوری برای رهجویان بیرون آورد،(7)

و دل­ها به وسیله آن بعد از فرو رفتن در چاله­های گمراهی هدایت شدند، و نشانه­های آشکار، و تابندگی­های اسلام، و روشنایی­هایی احکام را برپاداشت؛ قرار ده.

ص: 307


1- . «المسموکات»: برافراشته­ها
2- . «المرسیات»: کوه­های ثابت استوار
3- . «الشرایف» جمع «شریفة» است؛ مانند نوامی، که جمع نامیة است.
4- . یعنی او کلمه حق را به وسیله خود حق آشکار کرد و پرچم حقیقت را بر بالای شمشیرهای حقیقت بر افراشت که این، به معنای حقیقت در حقیقت است؛ ولی کسانی که می خواهند حق را به وسیله باطل آشکار سازند و پرچم حقیقت را بر پایه باطل بالا ببرند، به یقین قصد احقاق حق به وسیله باطل را دارند و حال آن که باطل، جز باطل را به اثبات نمی­رساند.
5- . «مستوفز»: سختکوشی همراه با شتاب؛ و «الوفز»، یعنی عجله؛ «استوفز فی قعدته»، یعنی به صورتی نامطمئن در آن قرار گرفت، و برای برجستن آماده شد؛ و «توفز للشیء»، یعنی آماده شد.
6- . در النهایه، در داستان حضرت علی علیه السلام گفته است: «غیر ناکل فی قدم»، یعنی در پیشی گرفتن؛ و وقتی گفته می­شود: «رجل قدم»، که مردی شجاع باشد؛ «القدم» به معنای تقدم نیز است.
7- . در النهایه گفته است: «وری الزند»، یعنی وقتی که چوب آتش گرفت؛ و «أوراه غیره»، یعنی وقتی که آتش آن را برانگیزاند. فرمایش علی علیه السلام که فرموده است: «حتی أوری قبساً للقابس»، از این قبیل است؛ یعنی برای طالب هدایت، نوری نمایان ساخت.

ص: 304

پس او امانتدار مورد اعتماد تو، و خزانه­دار دانش پوشیده تو، و گواه تو در روز جزا، و برانگیخته شده(1) از روی نعمت، و فرستاده شده از روی رحمت است؛ پس برای او در دادگاه عدل خودت جایی فراخ قرار ده، و از بخشش خودت، او را با چندین برابر نیکی­ها پاداش ده، به گونه ای که گوارای بدون آشفتگی و پریشانی، و ناشی از دستیابی به سودهای حلال گردانده شده،(2) و بخشش فراوان پیاپی تو باشند.

خدایا، بنای او را بر بنای بالا برندگان والا گردان؛ و فرود آمدن و اقامتگاه او نزد خودت را با کرامت ساز؛(3)

و نورش را برای او کامل گردان؛ و او را با برانگیختنت با گفتاری پسندیده، و گواهی پذیرفته، دارای منطقی عادلانه، و داوری مشکل­گشا،(4) و حجت و برهان و دارای پاداش بزرگ، به ما بنمایان.

خدایا، ما را شفاعت یافتگان وارسته، و فرمانبرداران دوستدار، و همنشینان دلسوز قرار ده؛ بر او از طرف ما سلام برسان، و ما را بر او وارد کن، و بر او از طرف ما سلام وارد کن.

خدایا، من گواهی می­دهم و گواهی بهره من است و حقی بر عهده من، که محمد بنده و فرستاده تو، و پیامبر و برگزیده و نجات دهنده و امانتدار و گرامی داشته شده و دوست با محبت تو، و برگزیده از میان آفریدگان تو، و دوست و ویژه گردانده شده و وارسته گشته تو، و انتخاب شده تو از میان آفریدگانت است؛ پیامبری که ما را به وسیله او از گمراهی راهنمایی کردی، و به وسیله او از نادانی به دانایی، و از نابینایی به بینش رساندی، و ما را به وسیله او در بزرگ­ترین راه روشن، و راه پرهیزکاری، برپا داشتی، و ما را به وسیله او از تاریکی­ها بیرون آوردی، و ما را به وسیله او از پرتگاه­های هلاکت رهانیدی.

او امانتدار تو بر وحی­ات، و ودیعه­دار راز و حکمت تو، و فرستاده تو به سوی آفریدگانت، و حجت تو بر بندگانت، و رساننده وحی تو، و به جای آورنده عهد توست، و او را رحمتی برای جهانیان، و نوری که مؤمنان با آن روشنایی جویند، قرار دادی؛ به ثواب فراوان تو بشارت می­دهد، و از کیفر دردناک تو می­ترساند .ص: 308


1- . «البعیث»، به معنی مبعوث: فعیل به معنی مفعول است.
2- . «المحلول»، صفت فوز یا فوائد است.
3- . در متن چاپی، «سؤله و مثویه» آمده است که اشتباه است.
4- . در النهایه آورده است: «أن یفصل الخطة»، یعنی وقتی مشکلی برایش پیش آید، با نظر خودش برطرف می­کند. «الخطة»، حال است و امر و خطب.

قد وعدنا فی ذیل الصفحة 209 أن ننقل ما أورده المؤلف فی باب أعمال یوم الجمعة من الصلوات الجامعة علی الرسول و الأئمة علیهم السلام فنقول.

قَالَ الْمُؤَلِّفُ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ مِنْ أَصْلٍ قَدِیمٍ مِنْ مُؤَلَّفَاتِ قُدَمَائِنَا: فَإِذَا صَلَّیْتَ الْفَجْرَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ فَابْتَدِئْ بِهَذِهِ الشَّهَادَةِ ثُمَّ بِالصَّلَاةِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ هِیَ هَذِهِ اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّی وَ رَبُّ کُلِّ شَیْ ءٍ وَ خَالِقِی وَ خَالِقُ کُلِّ شَیْ ءٍ آمَنْتُ بِکَ وَ بِمَلَائِکَتِکَ وَ کُتُبِکَ وَ رُسُلِکَ وَ بِالسَّاعَةِ وَ الْبَعْثِ وَ النُّشُورِ وَ بِلِقَائِکَ وَ الْحِسَابِ وَ وَعْدِکَ وَ وَعِیدِکَ وَ بِالْمَغْفِرَةِ وَ الْعَذَابِ وَ قَدَرِکَ وَ قَضَائِکَ وَ رَضِیتُ بِکَ رَبّاً وَ بِالْإِسْلَامِ دِیناً وَ بِمُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله نَبِیّاً وَ بِالْقُرْآنِ کِتَاباً وَ حُکْماً وَ بِالْکَعْبَةِ قِبْلَةً وَ بِحُجَجِکَ عَلَی خَلْقِکَ حُجَجاً وَ أَئِمَّةً وَ بِالْمُؤْمِنِینَ إِخْوَاناً وَ کَفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ بِاللَّاتِ وَ الْعُزَّی وَ بِجَمِیعِ مَا یُعْبَدُ دُونَکَ وَ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی لَا انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ وَ أَشْهَدُ أَنَّ کُلَّ مَعْبُودٍ مِنْ لَدُنْ عَرْشِکَ إِلَی قَرَارِ الْأَرَضِینَ السَّابِعَةِ سِوَاکَ بَاطِلٌ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَحْدَکَ لَا شَرِیکَ لَکَ کُنْتَ قَبْلَ الْأَیَّامِ وَ اللَّیَالِی وَ قَبْلَ الْأَزْمَانِ وَ الدُّهُورِ وَ قَبْلَ کُلِّ شَیْ ءٍ إِذْ أَنْتَ حَیٌّ قَبْلَ کُلِّ حَیٍّ وَ حَیٌّ بَعْدَ کُلِّ حَیٍّ تَبَارَکْتَ وَ تَعَالَیْتَ فِی عَلْیَائِکَ وَ تَقَدَّسْتَ فِی أَسْمَائِکَ لَا إِلَهَ غَیْرُکَ وَ لَا رَبَّ سِوَاکَ وَ أَنْتَ حَیٌّ قَیُّومٌ مَلِکٌ قُدُّوسٌ مُتَعَالٍ أَبَداً لَا نَفَادَ لَکَ وَ لَا فَنَاءَ وَ لَا زَوَالَ وَ لَا غَایَةَ وَ لَا مُنْتَهَی.

لَا إِلَهَ فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ إِلَّا أَنْتَ تَعَظَّمْتَ حَمِیداً وَ تَحَمَّدْتَ کَرِیماً وَ تَکَبَّرْتَ رَحِیماً وَ کُنْتَ عَزِیزاً قَدِیماً قَدِیراً مَجِیداً تَعَالَیْتَ قُدُّوساً رَحِیماً قَدِیراً وَ تَوَحَّدْتَ إِلَهاً جَبَّاراً قَوِیّاً عَلِیّاً عَلِیماً عَظِیماً کَبِیراً وَ تَفَرَّدْتَ بِخَلْقِ الْخَلْقِ کُلِّهِمْ فَمَا خَالِقٌ بَارِئٌ مُصَوِّرٌ مُتْقِنٌ غَیْرَکَ وَ تَعَالَیْتَ قَاهِراً مَعْبُوداً مُبْدِئاً مُعِیداً مُنْعِماً مُفْضِلًا جَوَاداً مَاجِداً رَحِیماً کَرِیماً.

فَأَنْتَ الرَّبُّ الرَّحِیمُ الَّذِی لَمْ تَزَلْ وَ لَا تَزَالُ وَ تُضْرَبُ بِکَ الْأَمْثَالُ وَ لَا یُغَیِّرُکَ

ص: 305

پس گواهی می­دهم که او حقیقت را از سوی تو آورد، و تو را عبادت کرد تا مرگ وعده داده شده تو به سراغش آمد، و گواهی می­دهم که او زبان تو در میان آفریدگانت، و چشم و گواه برای تو، و راهنمای بر تو، و دعوت کننده به سوی تو، و حجتی برای آفریدگان تو، و سببی در آنچه میان تو و آنان است، بود.

و گواهی می­دهم که او به فرمان تو دستور داد، و پیام تو را رساند، و آیات تو را تلاوت نمود، و از روزهای تو بر حذر داشت،(1)

و حلال تو را حلال، و حرام تو را حرام کرد، و واجبات تو را تبیین نمود، و حدود و دستورات تو را برپا داشت، و بر عبادت تو تشویق نمود، و به فرمانبرداری تو دستور داد، و خود از آن فرمانبرداری نمود، و از نافرمانی تو نهی کرد، و خود از آن دست کشید، و به نیک خویی راهنمایی کرد و خود به آن عمل نمود، و از بداخلاقی نهی کرد و خود از آن دوری کرد، و با دوستداران تو در گفتار و کردار دوستی ورزید، و با دشمنان تو در گفتار و کردار دشمنی ورزید، و با سخنان خردمندانه و اندرز نیکو به راه تو فرا خواند.

و گواهی می­دهم که او نه جادوگر بود و نه افسون زده، و نه شاعر و نه دیوانه، و نه کاهن و نه دروغزن(2)،

و نه انکار کننده و نه تکذیب کننده و نه شک کننده و نه تردید کننده؛ و گواهی می­دهم که او فرستاده تو و آخرین پیامبران است که وحی را از سوی تو آورد و فرستادگان را تصدیق کرد.

و گواهی می­دهم کسانی که او را بر دروغ پنداشتند، عذاب دردناک خواهند چشید؛ و همانا کسانی که به او ایمان آوردند و نوری را که با او نازل شده است پیروی کردند، آنان همان پرهیزکارانند.

خدایا، برترین و شریف­ترین و کامل­ترین و بزرگ­ترین و پاک­ترین و پاکیزه­ترین و تام­ترین و عمومی­ترین و وارسته­ترین و فزاینده­ترین و نیکوترین و زیباترین و بیشترین درودی را که بر هر یک از پیشینیان و پسینیان فرستاده­ای، بر محمد و خاندان او فرست؛ به راستی که تو ستوده گرامی هستی .

خدایا، بر محمد در حالت زنده بودن درود فرست، و بر محمد در حالت مرده بودن درود فرست، و بر محمد در حالت برانگیخته شدن درود فرست، و بر روح او در میان سایر روح­های پاک، و بر پیکر او در میان سایر بدن­های پاکیزه درود فرست.

خدایا، پایه او را شرافتمند، و جایگاه او را بزرگوار، و نور او را تابان گردان؛ و او را در والایی و فضیلت، به درجه دستاویز بودن در پیش خود برسان؛ و تا خشنود شدنش به او ببخش و بعد از خشنودی­اش بر آن بیفزا؛ و او را به جایگاهی ستوده برانگیز؛ خدایا، در برابر هر خوی نیک از نیکی­های او، و هر محل از محل­های ایستادن او، و هر حالی از

ص: 309


1- . یعنی روزهایی که در آنها عذاب­ها بر مجرمان در دنیا و آخرت فرود می­آید.
2- . «الافاک»، یعنی بسیار دروغزن؛ و «الافک»، یعنی دروغ ساختگی.

الدُّهُورُ وَ لَا یُفْنِیکَ الزَّمَانُ وَ لَا تُدَاوِلُکَ الْأَیَّامُ وَ لَا یَخْتَلِفُ عَلَیْکَ اللَّیَالِی وَ لَا تُحَاوِلُکَ الْأَقْدَارُ(1)

وَ لَا تَبْلُغُکَ الْآجَالُ لَا زَوَالَ لِمُلْکِکَ وَ لَا فَنَاءَ لِسُلْطَانِکَ وَ لَا انْقِطَاعَ لِذِکْرِکَ وَ لَا تَبْدِیلَ لِکَلِمَاتِکَ وَ لَا تَحْوِیلَ لِسُنَّتِکَ وَ لَا خُلْفَ لِوَعْدِکَ وَ لَا تَأْخُذُکَ سِنَةٌ وَ لَا نَوْمٌ وَ لَا یَمَسُّکَ نَصَبٌ وَ لَا لُغُوبٌ فَأَنْتَ الْجَلِیلُ الْقَدِیمُ الْأَوَّلُ الْآخِرُ الْبَاطِنُ الظَّاهِرُ الْقُدُّوسُ عَزَّتْ أَسْمَاؤُکَ وَ جَلَّ ثَنَاؤُکَ وَ لَا إِلَهَ سِوَاکَ وَصَفْتَ نَفْسَکَ أَحَداً صَمَداً فَرْداً لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لَا وَلَداً لَمْ تَلِدْ وَ لَمْ تُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَکَ کُفُواً أَحَدٌ أَنْتَ الدَّائِمُ فِی غَیْرِ وَصَبٍ (2)

وَ لَا نَصَبٍ لَمْ تَشْغَلْکَ رَحْمَتُکَ عَنْ عَذَابِکَ وَ لَا عَذَابُکَ عَنْ رَحْمَتِکَ خَلَقْتَ خَلْقَکَ مِنْ غَیْرِ وَحْشَةٍ بِکَ إِلَیْهِمْ وَ لَا أُنْسٍ بِهِمْ وَ ابْتَدَعْتَهُمْ لَا مِنْ شَیْ ءٍ کَانَ وَ لَا بِشَیْ ءٍ شَبَّهْتَهُمْ لَا یُرَامُ عِزُّکَ وَ لَا یُسْتَضْعَفُ أَمْرُکَ لَا عِزَّ لِمَنْ أَذْلَلْتَ وَ لَا ذُلَّ لِمَنْ أَعْزَزْتَ أَسْمَعْتَ مَنْ دَعَوْتَ وَ أَجَبْتَ مَنْ دَعَاکَ اللَّهُمَّ اکْتُبْ شَهَادَتِی هَذِهِ وَ اجْعَلْهَا عَهْداً عِنْدَکَ تُوَفِّنِیهِ یَوْمَ تَسْأَلُ الصَّادِقِینَ عَنْ صِدْقِهِمْ وَ ذَلِکَ قَوْلُکَ لا یَمْلِکُونَ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ صلی الله علیه و آله وَ بِإِیمَانِی بِهِ وَ بِطَاعَتِی لَهُ وَ تَصْدِیقِی بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِکَ فَنَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ مِنْ وَحْیِکَ عَلَی مُحَمَّدٍ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ الْقَائِدِ إِلَی الرَّحْمَةِ الَّذِی بِطَاعَتِهِ تُنَالُ الرَّحْمَةُ وَ بِمَعْصِیَتِهِ تُهْتَکُ الْعِصْمَةُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ رَحَّمَ وَ کَرَّمَ یَا دَاحِیَ الْمَدْحُوَّاتِ (3) وَ یَا بَانِیَ

ص: 306


1- 1. لا تحاولک الاقدار: أی لا تقصدک و لا تریدک التقدیرات کالعباد یتوجه الیهم قضایاک و تقدیراتک.
2- 2. الوصب: المرض.
3- 3. داحی المدحوات: أی باسط المبسوطات، و الدحو: البسط، أراد بها الأرضین المبسوطة کالارض التی نسکنها، و المراد بالبسط أن تکون صالحة للاستقرار کالفراش کما قال عزّ و جلّ« الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِراشاً».

احوال او، که او را در آن حال یاور برای خودت، و شکیبا در برابر سختی آزمونت دیدی، بر او درود فرست؛ درودی که با آن ویژه­ترین بخشش­ها، و برترین هدیه­هایت را به او عطا کنی؛ و به وسیله آن بزرگوارش بداری، و ارزشمندی­اش را باعظمت نمایی، و یادش را افزون سازی، و دلیلش را راست و محکم نمایی، و عذر او را آشکار سازی؛ تا به این وسیله برترین چیزی که از پاداش­های بزرگ خودت وعده داده­ای، و بزرگوارترین هدیه­هایی که برای او آماده نموده­ای، و گسترده­ترین بخشش­هایی که برای او نگاه داشته­ای، را به او برسانی.

خدایا، جایگاه او را در قیامت شرافتمندانه گردان، و اقامتگاه جاودانه او را نزدیک خودت ساز، و بزرگترین دستاویز، و شرافتمندانه­ترین منزل­ها را به او عطا کن، و حوض او را بزرگ گردان، و وارد شوندگان به آن را گرامی بدار و بیشتر کن، و شفاعت او را درباره امتش، و امتهای دیگر بپذیر، و خواسته او درباره وارستگان و عموم افراد امتش را به او عطا کن، و او را در شرافت و فضیلت به برترین جایی که هر یک از فرستادگانت را رسانده­ای برسان، همان کسانی که حق تو را برپا داشتند، و از حریم تو دفاع نمودند، و در میان آفریدگانت، حجت­ها و بیم دادن­های تو را پراکندند، و به عبادت تو پرداختند، تا اینکه مرگ آنان فرا رسید.

خدایا، محمد را برترین آفریدگان در نزدیک بودن به تو، و باعظمت­ترین آنها نزد تو در شرافت، و بلندترین آنان در منزلت، و نزدیک­ترین آنها در جایگاه، و آبرومندترین آنها در وجاهت، و بیشترین آنها در پیروی کردن، و توانمندترین آنها در شفاعت نمودن، و فراوان­ترین آنها در بخشش، قرار ده.

خدایا، بر محمد و خاندان او درود فرست؛ درودی که بلندی آن به ثمر بنشیند، و والایی آن بالاتر رود، و جلودار آن بتابد، و واپسین آن افزون گردد؛ پیامبر رحمت و راهبر به سوی رحمت، کسی که با فرمانبرداری او رحمت به دست می­آید، و با نافرمانی­اش پرده دریده می­گردد؛ و بر او سلام ده، سلامی فراوان که موجب فراوانی شود، و از هلاک شدن ایمنی دهد، به صورت ابدی تا روز جزا.

و بر خاندان او، چراغ­های تاریکی، و باران­های ریزان(1) بر مردم، و ستون­های اسلام؛ کسانی که وقتی سخن گفتند، راست گفتند؛ و هرگاه غیبت کنندگان زبان در کشیدند، به سخن درآمدند؛ خشنودی تو را مقدّم داشتند؛ و در محبت تو اخلاص ورزیدند؛ و از خشیت تو، ترس به دل نهان ­داشتند؛ و از تو به لرزه افتادند؛ و از مقام تو ترسیدند؛ و از وعده عذاب تو بیمناک گشتند؛ و فرا رسیدن روزهای تو را آرزو کردند؛ و از عظمت تو به ترس افتادند؛ و کرامت تو را گرامی داشتند؛ و منزلت تو را بزرگ دانستند؛ و پیمان تو را محکم نمودند؛ و در جامه فرمانبرداری تو به داوری نشستند؛ و به نعمت تو بشارت دادند؛ و رسیدن آسایش تو را انتظار کشیدند؛ و بزرگواری تو را بزرگ داشتند؛ و با دوستی ورزیدن با کسی که تو را دوست داشت، و دشمنی ورزیدن با کسی که تو را دشمن داشت، صبر ورزیدن بر آنچه در محبت تو به ایشان رسید، و دعوت کردنشان به راه تو با حکمت و اندرز نیکو، و مجادله با کسی که ستیزه کند،

ص: 310


1- . «المرابیع»: باران­هایی که در ابتدای بهار می­بارد.

الْمَسْمُوکَاتِ (1)

وَ یَا مُرْسِیَ الْمَرْسِیَّاتِ (2) وَ یَا جَبَّارَ السَّمَاوَاتِ وَ خَالِقَ الْقُلُوبِ عَلَی فِطْرَتِهَا شَقِیِّهَا وَ سَعِیدِهَا وَ بَاسِطَ الرَّحْمَةِ لِلْمُتَّقِینَ اجْعَلْ شَرَائِفَ صَلَوَاتِکَ وَ نَوَامِیَ بَرَکَاتِکَ (3) وَ رَأْفَةَ تَحَنُّنِکَ وَ عَوَاطِفَ زَوَاکِی رَحْمَتِکَ عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ الْفَاتِحِ لِمَا أُغْلِقَ وَ الْخَاتِمِ لِمَا سَبَقَ وَ مُظْهِرَ الْحَقِّ بِالْحَقِ (4)

وَ دَامِغَ الْبَاطِلِ کَمَا حَمَّلْتَهُ فَاضْطَلَعَ بِأَمْرِکَ مُحْتَمِلًا لِطَاعَتِکَ مُسْتَوْفِزاً(5) فِی مَرْضَاتِکَ غَیْرَ نَاکِلٍ فِی قُدْمٍ (6) وَ لَا وَاهِنٍ فِی عَزْمٍ حَافِظاً لِعَهْدِکَ مَاضِیاً عَلَی نَفَاذِ أَمْرِکَ حَتَّی أَوْرَی قَبَسَ الْقَابِسِ (7) وَ بِهِ هُدِیَتِ الْقُلُوبُ بَعْدَ خَوْضَاتِ الْفِتَنِ وَ أَقَامَ مُوضِحَاتِ الْأَعْلَامِ وَ مُنِیرَاتِ الْإِسْلَامِ وَ نَائِرَاتِ الْأَحْکَامِ

ص: 307


1- 1. المسموکات: المرفوعات و فی النهج« و داعم المسموکات» و فی کتاب الغارات« و بارئ المسموکات» و الداعم الحافظ المقیم من أن ینهدم و یخر.
2- 2. المرسیات: الجبال الثوابت الرواسخ، یقال: أرسی الشی ء ارساء إذا أثبته. و أرسی الوتد فی الأرض: أثبته و احکمه. و کان القیاس أن یقال المرسوات کالمدحوات.
3- 3. الشرائف جمع شریفة کالنوامی جمع نامیة.
4- 4. یعنی أنّه أظهر کلمة الحق بنفس الحق و رفع علم الحق علی القناة الحق، فهو حق فی حقّ و أمّا الناس الذین یریدون اظهار کلمة الحق بالباطل و رفع علمه بدعامة الباطل، فقد حاولوا إحقاق الحقّ بالباطل، و الباطل لا یثبت الا الباطل.
5- 5. مستوفزا: أی مهتما مستعجلا، و الوفز العجلة، و استوفز فی قعدته: انتصب فیها غیر مطمئن و قد تهیأ للوثوب، و توفز للشی ء تهیأ.
6- 6. فی النهایة: فی حدیث علیّ علیه السلام« غیر ناکل فی قدم» أی فی تقدم، و یقال رجل قدم إذا کان شجاعا، و قد یکون القدم بمعنی التقدّم.
7- 7. قال فی النهایة: وری الزند: إذا خرجت ناره، و أوراه غیره إذا استخرجه و منه حدیث علیّ علیه السلام« حتی أوری قبسا لقابس» أی أظهر نورا من الحق لطالب الهدی.

به روشی که نیکوترین است، و حلال کردن حلال تو، و حرام نمودن حرام تو، پیمان­های حق تو را راست و استوار کردند؛ تا اینکه دعوت تو را آشکار، و دین تو را علنی نمودند؛ و حدود تو را برپا داشتند؛ و از دستورات واجب تو پیروی نمودند؛ پس در این راه به خشنودی تو رسیدند؛ و در مقابل قضای تو سر تسلیم فرود آوردند؛ و فرستادگان پیشین تو را تصدیق نمودند؛ و به هر راه پسندیده­ای فرا خواندند .

همان کسانی که هر کس آنان را پناهگاه گیرد، در سلامت می­ماند؛ و هر کس به عنوان سپر به آنها پوشش بجوید، نگاه داشته می­شود؛ و هر کس آنان را به سوی سختی ها و بلاها فرا خواند، به او پاسخ مثبت می­دهند؛ و هر کس از آنان بخشش بخواهد، به او می­دهند؛ درودی فراوان و پاک و پاکیزه و فزاینده و بابرکت؛ درودی که نه محدود گردد، و نه به نهایت رسد، و نه اندازه­های آن دانسته شود، و نه ماهیت آن توصیف گردد، و نه تعداد آن شمارش شود؛ و سلام بر آنان، با عملی ساختن وعده آنان، و به نیک فرجامی رساندن تلاش آنان، و والا گرداندن عطای آنان؛ آن گونه که خود فرموده­ای: «سلامٌ علی آل یاسین * إنّا کذلک نَجزی المُحسنینَ»{سلام بر پیروان الیاس؛ ما این گونه نیکوکاران را پاداش می دهیم.}

خدایا، محمد را به بهترین صورتی که برای هریک از فرستادگان جانشینی باقی گذاشتی، و امامان را بعد از آنان، جانشین آنان ساز؛ تا به فرستاده­ات و به آنان، کمال چیزی را که به وسیله آن، چشمانشان را در دنیا و آخرت، روشن گردانی، از چیزهایی که هیچ کس نداند چه چیزی برای روشنی چشم آنان پوشیده داشته شده است، به عنوان پاداشی در برابر آنچه انجام می­دادند، برسانی؛ و آنان را در بزرگواری افزون، و پاداش فراوان خود، از چیزهایی که نه چشمی دیده است، و نه گوشی شنیده است، قرارده؛ و آنچه را که آرزو می­کنند، به آنان عطا کن؛ و بعد از اینکه خشنود شوند، برایشان بیفزا؛ و برتری محمد و خاندان محمد، و منزلت آنان در نزد خودت را به تمام آفریدگانت بشناسان؛ تا به فضل تو، به برتری و شرافت آنان اقرار کنند؛ و آن حقشان را که بر آنان واجب گردانده­ای، که عبارت است از واجب بودن فرمانبرداری و محبت آنان، و پیروی از دستوراتشان، برای آنان - به رسمیت - بشناسند؛ و ما را برای آنان، شنوندگان فرمانبردار، و برای سنتشان پیرو، و در برابر دشمنشان از یاوران، و در آنچه به سوی آن دعوت، و بر آن راهنمایی کرده­اند، تصدیق کنندگان قرار ده.

خدایا، همانا ما این حق، و آنچه را به زبان خود آنان به ما دستور داده­ای، برای آنان، اقرار کردیم؛ و گواهی می­دهیم که این از سوی توست؛ پس به واسطه خشنودی آنان، خشنودی تو را امیدواریم، و به واسطه خشم آنان، از خشم تو می­ترسیم.

خدایا، پس ما را در حال پایبندی بر آیین آنان بمیران؛ و در گروه آنان محشور کن؛ و ما را از کسانی که فردا چشمشان با دیدن آنان روشن می­گردانی، قرار ده؛ و ما را بر حوض آنان وارد نما؛ و از جام آنان بنوشان؛ و ما را در هر خوبی که آنان را وارد کردی، وارد نما؛ و از هر بدی که آنان را خارج ساختی، ما را خارج ساز؛ تا اینکه ثواب تو بر ما واجب شود؛ و از کیفر تو رهایی یابیم؛ و در حالی تو را دیدار کنیم که از ما خشنود باشی، و ما از خشنود شدگان از تو باشیم؛ درودهای خداوند، پروردگار مهربان رحمتگر ما

ص: 311

فَهُوَ أَمِینُکَ الْمَأْمُونُ وَ خَازِنُ عِلْمِکَ الْمَخْزُونِ وَ شَهِیدُکَ یَوْمَ الدِّینِ وَ بَعِیثُکَ (1)

نِعْمَةً وَ رَسُولُکَ رَحْمَةً فَافْسَحْ لَهُ مَفْسَحاً فِی عَدْلِکَ وَ اجْزِهِ مُضْعَفَاتِ الْخَیْرِ مِنْ فَضْلِکَ مُهْنَآتٍ غَیْرَ مُکَدَّرَاتٍ مِنْ فَوْزِ فَوَائِدِکَ الْمَحْلُولِ (2) وَ جَزِیلِ عَطَائِکَ الْمَوْصُولِ اللَّهُمَّ أَعْلِ عَلَی بِنَاءِ الْبَانِینِ بِنَاءَهُ وَ أَکْرِمْ لَدَیْکَ نُزُلَهُ وَ مَثْوَاهُ (3) وَ أَتْمِمْ لَهُ نُورَهُ وَ أَرِنَاهُ بِابْتِعَاثِکَ إِیَّاهُ مَرْضِیَّ الْمَقَالَةِ مَقْبُولَ الشَّهَادَةِ ذَا مَنْطِقٍ عَدْلٍ وَ خُطَّةٍ(4) فَصْلٍ وَ حُجَّةٍ وَ بُرْهَانٍ عَظِیمَ الْجَزَاءِ اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا شَافِعِینَ مُخْلِصِینَ وَ أَوْلِیَاءَ مُطِیعِینَ وَ رُفَقَاءَ مُصَاحِبِینَ أَبْلِغْهُ مِنَّا السَّلَامَ وَ أَوْرِدْنَا عَلَیْهِ وَ أَوْرِدْ عَلَیْهِ مِنَّا السَّلَامَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ وَ الشَّهَادَةُ حَظِّی وَ الْحَقُّ عَلَیَّ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُکَ وَ رَسُولُکَ وَ نَبِیُّکَ وَ صَفِیُّکَ وَ نَجِیُّکَ وَ أَمِینُکَ وَ نَجِیبُکَ وَ حَبِیبُکَ وَ صَفْوَتُکَ مِنْ خَلْقِکَ وَ خَلِیلُکَ وَ خَاصُّکَ وَ خَالِصَتُکَ وَ خِیَرَتُکَ مِنْ بَرِیَّتِکَ النَّبِیُّ الَّذِی هَدَیْتَنَا بِهِ مِنَ الضَّلَالَةِ وَ عَلَّمْتَنَا بِهِ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ بَصَّرْتَنَا بِهِ مِنَ الْعَمَی وَ أَقَمْتَنَا بِهِ عَلَی الْمَحَجَّةِ الْعُظْمَی وَ سَبِیلِ التَّقْوَی وَ أَخْرَجْتَنَا بِهِ مِنَ الْغَمَرَاتِ وَ أَنْقَذْتَنَا بِهِ مِنْ شَفَا جُرُفِ الْهَلَکَاتِ أَمِینُکَ عَلَی وَحْیِکَ وَ مُسْتَوْدَعُ سِرِّکَ وَ حِکْمَتِکَ وَ رَسُولُکَ

إِلَی خَلْقِکَ وَ حُجَّتُکَ عَلَی عِبَادِکَ وَ مُبَلِّغُ وَحْیِکَ وَ مُؤَدِّی عَهْدِکَ وَ جَعَلْتَهُ رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ وَ نُوراً یَسْتَضِی ءُ بِهِ الْمُؤْمِنُونَ یُبَشِّرُ بِالْجَزِیلِ مِنْ ثَوَابِکَ وَ یُنْذِرُ بِالْأَلِیمِ مِنْ عِقَابِکَ

ص: 308


1- 1. البعیث بمعنی مبعوث: فعیل بمعنی مفعول، و قد مر فی الکتاب شرح بعض هذه الفقرات عند الزیارة من الزیارات الجامعة.
2- 2. المحلول صفة للفوز أو للفوائد، و ذکر بتأویل لرعایة السجع، و هو بمعنی الحال أو المحلل و لعلّ فیه تصحیفا.
3- 3. فی المطبوعة:« سؤله و مثویه» و هو تصحیف.
4- 4. فی النهایة: فیه: أن یفصل الخطة: أی إذا نزل به أمر مشکل فصله برأیه. الخطة الحال و الامر و الخطب.

بر پیامبرمان و همه خاندان او باد.

خدایا، به احترام محمد و خاندان محمد که به معرفت تو موصوف گشته­اند، نزدیکی به تو از طریق درخواست کردن، و گریز از تو به سوی تو را، بدون اینکه در درخواستم از آنها به ده­یک آنچه از رحمتت برای آنها باور دارم، رسیده باشم، جز اینکه برای آنان خیرخواهی نموده باشم، و ثواب وعده داده شده­ات، و روی آوردن به سوی آنان به وسیله آنان، و شفاعت برای ما از سوی آنان را درخواست می­کنیم.

خدایا، برای گذشتگان خاندان محمد، از امامان هدایت، برترین منزل­ها در نزد خودت، و دوست­داشتنی­ترین آنها برای تو، از نظر والاترین شرافت، و جایگاه بلندی از درجات والا را درخواست می­کنم؛ ای بسیار توانمند، پرتوی از بخشش­هایت را که نه منتی در آن باشد و نه اذیتی، از سوی خودت، با رستگاری بزرگ در سرور و نعمت، و ثواب همیشگی پایدار، که نه سختی در آن باشد و نه نابودی،(1)

به آنان اختصاص ده.

خدایا، آنان را در اتاق­هایی که با فرش­های گسترده،(2)

و تخت­هایی ردیفی بنا شده­اند، جای ده؛ که روبروی هم بر آنها تکیه داده اند، در آنجا نه بیهوده ای می شنوند و نه سخنی گناه آلود،(3)

سخنی جز سلام و درود نیست؛(4)

ای پروردگار جهانیان.

خدایا، محمد را در والاترین محل والا رفتگان، بالای منزل فرستادگان، و فرشتگان نزدیکی یافته، و تمام پیامبران، و برگزیدگان از میان تمام آفریدگان، بالا ببر؛ به خاطر رحمتی که داری، ای مهربان­ترین مهربانان. خدایا، آنان را به خاطر سپاسگزاری از نعمتت، و بزرگداشت احترامت پاداش ده؛ پاداشی که هیچ پاداشی بالاتر از آن، و بخششی که هیچ بخششی مانند آن، و جاودانگی که هیچ جاودانگی در شکل آن نباشد، و هیچ کسی در مثل آن طمع نکند، و هیچ کسی به اندازه آن توان نداشته باشد، و ذهن­ها به سوی درخواست آن راه پیدا نکند؛ نعمتی در برابر سپاسی که از بخشش­های تو نمودند، و پیش­کشی در برابر صبری که به خاطر اذیت در راه تو تحمل کردند.

ص: 312


1- . یعنی دائمی است و از بین نمی­رود.
2- . یعنی ارزشمند؛ یا تخت بلند. و گفته شده است: همان زنان منظور است.
3- . «لغواً»، یعنی باطل؛ «و لا تأثیماً»، یعنی نسبتی به گناه؛ یعنی به آنها گناهکار گفته نمی­شود.
4- . یعنی تنها سخن، «سلام سلام» باشد؛ «سلاماً» بدل از «قلیلاً» است؛ مانند این فرمایش خداوند متعال که فرموده است: «لا یسمعون فیها لغواً إلا سلاماً»؛ یا اینکه صفت برای آن، یا مفعول آن است؛ یعنی «مگر اینکه سلام بگویند»؛ یا اینکه مصدر است و تکرار کردن آن، برای نشان دادن پراکنده گشتن سلام در میان آنان است.

فَأَشْهَدُ أَنَّهُ قَدْ جَاءَ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِکَ وَ عَبَدَکَ حَتَّی أَتَاهُ الْیَقِینُ مِنْ وَعْدِکَ وَ أَنَّهُ لِسَانُکَ فِی خَلْقِکَ وَ عَیْنُکَ وَ الشَّاهِدُ لَکَ وَ الدَّلِیلُ عَلَیْکَ وَ الدَّاعِی إِلَیْکَ وَ الْحُجَّةُ عَلَی بَرِیَّتِکَ وَ السَّبَبُ فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُمْ.

وَ أَنَّهُ قَدْ صَدَعَ بِأَمْرِکَ وَ بَلَّغَ رِسَالَتَکَ وَ تَلَا آیَاتِکَ وَ حَذَّرَ أَیَّامَکَ (1) وَ أَحَلَّ حَلَالَکَ وَ حَرَّمَ حَرَامَکَ وَ بَیَّنَ فَرَائِضَکَ وَ أَقَامَ حُدُودَکَ وَ أَحْکَامَکَ وَ حَضَّ عَلَی عِبَادَتِکَ وَ أَمَرَ بِطَاعَتِکَ وَ ائْتَمَرَ بِهَا وَ نَهَی عَنْ مَعْصِیَتِکَ وَ انْتَهَی عَنْهَا وَ دَلَّ عَلَی حُسْنِ الْأَخْلَاقِ وَ أَخَذَ بِهَا وَ نَهَی عَنْ مَسَاوِی الْأَخْلَاقِ وَ اجْتَنَبَهَا وَ وَالَی أَوْلِیَاءَکَ قَوْلًا وَ عَمَلًا وَ عَادَی أَعْدَاءَکَ قَوْلًا وَ عَمَلًا وَ دَعَا إِلَی سَبِیلِکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ أَشْهَدُ أَنَّهُ لَمْ یَکُنْ سَاحِراً وَ لَا مَسْحُوراً وَ لَا شَاعِراً وَ لَا مَجْنُوناً وَ لَا کَاهِناً وَ لَا أَفَّاکاً(2)

وَ لَا جَاحِداً وَ لَا کَذَّاباً وَ لَا شَاکّاً وَ لَا مُرْتَاباً وَ أَنَّهُ رَسُولُکَ وَ خَاتَمُ النَّبِیِّینَ جَاءَ بِالْوَحْیِ مِنْ عِنْدِکَ وَ صَدَّقَ الْمُرْسَلِینَ وَ أَشْهَدُ أَنَّ الَّذِینَ کَذَّبُوهُ ذَائِقُو الْعَذَابِ الْأَلِیمِ وَ أَنَّ الَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَفْضَلَ وَ أَشْرَفَ وَ أَکْمَلَ وَ أَکْبَرَ وَ أَطْیَبَ وَ أَطْهَرَ وَ أَتَمَّ وَ أَعَمَّ وَ أَزْکَی وَ أَنْمَی وَ أَحْسَنَ وَ أَجْمَلَ وَ أَکْثَرَ مَا صَلَّیْتَ عَلَی أَحَدٍ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ حَیّاً وَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ مَیِّتاً وَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ مَبْعُوثاً وَ صَلِّ عَلَی رُوحِهِ فِی الْأَرْوَاحِ الطَّیِّبَةِ وَ صَلِّ عَلَی جَسَدِهِ فِی الْأَجْسَادِ الزَّاکِیَةِ اللَّهُمَّ شَرِّفْ بُنْیَانَهُ وَ کَرِّمْ مَقَامَهُ وَ أَضِئْ نُورَهُ وَ أَبْلِغْهُ الدَّرَجَةَ الْوَسِیلَةَ عِنْدَکَ فِی الرِّفْعَةِ وَ الْفَضِیلَةِ وَ أَعْطِهِ حَتَّی یَرْضَی وَ زِدْهُ بَعْدَ الرِّضَی وَ ابْعَثْهُ مَقَاماً مَحْمُوداً اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ بِکُلِّ مَنْقَبَةٍ مِنْ مَنَاقِبِهِ وَ مَوْقِفٍ مِنْ مَوَاقِفِهِ وَ حَالٍ مِنْ

ص: 309


1- 1. أی الأیّام التی تنزل فیها العقوبات علی المجرمین فی الدنیا و الآخرة.
2- 2. الافاک: الکذاب، و الافک: الکذب المختلق.

خدایا، و بر باقیمانده آنان، پس رحم کن؛ و وعده­ای را که بر یاری آنان داده­ای، پس به فرجام رسان؛ و رهروان آنها را از تمام بدی­ها، پس در سلامت بدار؛ و به وسیله آنان ای پروردگار جهانیان، طرف کافران را در هم شکن؛ و دارایی­های به ستم ستانده شده از ولیّ ات را پس به غنیمت در آور؛ و برای آنان سرپرست و نگه دارنده و یاور باش؛ و تعداد نفرات آنان و مؤمنان را بیشتر گردان؛(1) و از آسمان برای آنان فرشتگانی یاریگر را فرو فرست؛ و برای آنان از میان خودشان انتقام گیرانی برای خون گذشتگانشان برانگیز؛ و بر روی زمین کسی از کافران را رها مگذار؛ و بر ستمکاران چیزی جز زیان میفزا .

خدایا، عمر خاندان محمد و رهروان آنان را طولانی کن، و آنان را به نیک­ترین کارها ویژه گردان، و ما را از کسانی که با نیکان جایگزین می­شوند،(2) قرار مده، ای دارای بخشش و بزرگواری.(3)

خدایا، خاندان محمد را به دستاویز بودن(4)

ویژه گردان؛ و برترین فضیلت را به آنان عطا کن؛ و در دنیا برای آنان با بهترین برآوردن، برآور؛ و میان آنان و دشمنانشان با عدالت و وفا داوری کن؛ و ما را ای پروردگار، یاوران و کمک کنندکان آنان قرار ده؛ و دشمن را سرزنشگر ما و آنان قرار مده.

خدایا، محمد و خاندان محمد، و پیروان و دوستداران آنان را در شب و روز از اهل ستیز و انکار حفظ کن؛ و در برابر حسادت هر حسادت کننده سرکش زورگو نگاه دار؛ و آنان را بر هر پیمان­شکن نیرنگ­باز(5)

چیره گردان؛ تا آن که به حاجت و مراد(6)

خود از دشمن تو و دشمن خودشان نائل شوند؛ و دشمنانشان را همراه خوار شدگان و بدکاران قرار ده؛ و آنان را ای پروردگار، با صورت­هایشان در آتش بینداز؛ به راستی که تو یگانه

ص: 313


1- . «النفیر»: کسی که همراه شخصی از قبیله خودش مهاجرت می­کند؛ و گفته شده است: آن جمع «نفر» است، و آنان کسانی هستند که برای رفتن به سوی دشمن گرد آمده­اند.
2- . یعنی ما را به خاطر لیاقت نداشتن بر یاری حق ببری و دیگران را برای آن بیاوری؛ دعای «و لا تستبدل بی غیری» از همین گونه است.
3- . «الفعال» - مانند سحاب - اسم فعل است به معنای، حسن یا کرم؛ یا اینکه (اسم فعل از «فعل» در هر دو معنای) خیر و شر باشد؛ فیروزآبادی این را گفته است.
4- . دستاویز بودن، درجه­ای مخصوص پیامبر صلی الله علیه و آله در قیامت است؛ و البته شرح آن پیشتر در کتاب معاد گذشت.
5- . «الختّار»، یعنی نیرنگ­باز
6- . «الاوطار»: جمع «الوطر»، یعنی نیازمندی

أَحْوَالِهِ رَأَیْتَهُ لَکَ فِیهَا نَاصِراً وَ عَلَی مَکْرُوهِ بَلَائِهِ صَابِراً صَلَاةً تُعْطِیهِ بِهَا خَصَائِصَ مِنْ عَطَائِکَ وَ فَضَائِلَ مِنْ حِبَائِکَ تُکْرِمُ بِهَا وَجْهَهُ وَ تُعَظِّمُ بِهَا خَطَرَهُ وَ تُنْمِی بِهَا ذِکْرَهُ وَ تُفْلِجُ بِهَا حُجَّتَهُ وَ تُظْهِرُ بِهَا عُذْرَهُ حَتَّی تُبْلِغَ بِهِ أَفْضَلَ مَا وَعَدْتَهُ مِنْ جَزِیلِ جَزَائِکَ وَ أَعْدَدْتَ لَهُ مِنْ کَرِیمِ حِبَائِکَ وَ ذَخَرْتَ لَهُ مِنْ وَاسِعِ عَطَائِکَ اللَّهُمَّ شَرِّفْ فِی الْقِیَامَةِ مَقَامَهُ وَ قَرِّبْ مِنْکَ مَثْوَاهُ وَ أَعْطِهِ أَعْظَمَ الْوَسَائِلِ وَ أَشْرَفَ الْمَنَازِلِ وَ عَظِّمْ حَوْضَهُ وَ أَکْرِمْ وَارِدِیهِ وَ کَثِّرْهُمْ وَ تَقَبَّلْ فِی أُمَّتِهِ شَفَاعَتَهُ وَ فِیمَنْ سِوَاهُمْ مِنَ الْأُمَمِ وَ أَعْطِهِ سُؤْلَهُ فِی خَاصَّتِهِ وَ عَامَّتِهِ وَ بَلِّغْهُ فِی الشَّرَفِ وَ التَّفْضِیلِ أَفْضَلَ مَا بَلَّغْتَ أَحَداً مِنَ الْمُرْسَلِینَ الَّذِینَ قَامُوا بِحَقِّکَ وَ ذَبُّوا عَنْ حَرَمِکَ وَ أَفْشَوْا فِی الْخَلْقِ إِعْذَارَکَ وَ إِنْذَارَکَ وَ عَبَدُوکَ حَتَّی أَتَاهُمُ الْیَقِینُ اللَّهُمَّ اجْعَلْ مُحَمَّداً أَفْضَلَ خَلْقِکَ مِنْکَ زُلْفَی وَ أَعْظَمَهُمْ عِنْدَکَ شَرَفاً وَ أَرْفَعَهُمْ مَنْزِلًا وَ أَقْرَبَهُمْ مَکَاناً وَ أَوْجَهَهُمْ عِنْدَکَ جَاهاً وَ أَکْثَرَهُمْ تَبَعاً وَ أَمْکَنَهُمْ شَفَاعَةً وَ اجْزِ لَهُمْ عَطِیَّةً اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ صَلَاةً یُثْمِرُ سَنَاهَا وَ یَسْمُو أَعْلَاهَا وَ تُشْرِقُ أُولَاهَا وَ تُنْمِی أُخْرَاهَا نَبِیِّ الرَّحْمَةِ وَ الْقَائِدِ إِلَی الرَّحْمَةِ الَّذِی بِطَاعَتِهِ تُنَالُ الرَّحْمَةُ وَ بِمَعْصِیَتِهِ تُهْتَکُ الْعِصْمَةُ وَ سَلِّمْ عَلَیْهِ سَلَاماً غَزِیراً یُوجِبُ کَثِیراً وَ یُؤْمِنُ ثُبُوراً أَبَداً إِلَی یَوْمِ الدِّینِ.

وَ عَلَی آلِهِ مَصَابِیحِ الظَّلَامِ وَ مَرَابِیعِ (1) الْأَنَامِ وَ دَعَائِمِ الْإِسْلَامِ الَّذِینَ إِذَا قَالُوا صَدَقُوا وَ إِذَا خَرَسَ الْمُغْتَابُونَ نَطَقُوا آثَرُوا رِضَاکَ وَ أَخْلَصُوا حُبَّکَ وَ اسْتَشْعَرُوا خَشْیَتَکَ وَ وَجِلُوا مِنْکَ وَ خَافُوا مَقَامَکَ وَ فَزِعُوا مِنْ وَعِیدِکَ وَ رَجَوْا أَیَّامَکَ وَ هَابُوا عَظَمَتَکَ وَ مَجَّدُوا کَرَمَکَ وَ کَبَّرُوا شَأْنَکَ وَ وَکَّدُوا مِیثَاقَکَ وَ أَحْکَمُوا عُرَی طَاعَتِکَ وَ اسْتَبْشَرُوا بِنِعْمَتِکَ وَ انْتَظَرُوا رُوحَکَ وَ عَظَّمُوا جَلَالَکَ وَ سَدَّدُوا عُقُودَ حَقِّکَ بِمُوَالاتِهِمْ مَنْ وَالاکَ وَ مُعَادَاتِهِمْ مَنْ عَادَاکَ وَ صَبْرِهِمْ عَلَی مَا أَصَابَهُمْ فِی مَحَبَّتِکَ وَ دُعَائِهِمْ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ إِلَی سَبِیلِکَ وَ مُجَادَلَتِهِمْ

ص: 310


1- 1. المرابیع: الامطار التی تجی ء فی أول الربیع.

چیره­گر هستی.

خدایا، و برای ولیّ­ات در میان آفریدگانت، سرپرست و نگهبان و راهبر و یاور قرار باش، تا اینکه او را با اراده در زمینت ساکن کنی، و به مدت طولانی در آن بهره­مند سازی، و او و فرزندانش را در آن، امامان میراث­دار گردانی، و کار او را سامان ده،(1)

و امر او را برایش کامل گردان، و مردمانش را برای او نیک ساز، و ستونش را استوار کن، و صبر را از سوی خودت بر او فرو بریز،(2) تا اینکه انتقام گیرد و آرامش خاطر یابد،(3)

و سوزش­های دل­های کینه­دار، و داغی سینه­های خشمگین،(4) و حسرت­های جان­های اندوهگین(5)

را از خون­های ریخته شده، و خویشان بریده گشته [و فرمانبرداری] ناشناخته،(6)

شفا دهد؛ که تو در نگهداری نیکو برای او، بلا را برایش نیکو گرداندی، و بخشش­ها را بر او گستراندی، و نعمت­ها را بر او تمام کردی.

خدایا، او را در برابر ترس دشمن نگاه دار، و او را از یاد آنان ببر، و هر کس قصد بدی به او را کرده است، تو چنین قصدی در مورد خود او کن، و هر کس او را نیرنگ دهد، تو خود او را نیرنگ ده، و هر کس که به او مکر نماید، تو به خود او مکر نما، و حادثه بد را بر آنان قرار ده(7)؛ خدایا، جمعیت آنان را در هم شکن، و اتحادشان را پاره کن،

ص: 314


1- . گفته می­شود: «جمع الله شملهم»، یعنی کارشان را پراکنده نسازد.
2- . راغب در المفردات گفته است: «افرغت الدلو»: آنچه را که در آن بود، فرو ریختی؛ و «أفرغ علینا صبراً» از همان عبارت استعاره گرفته شده است.
3- . «الاشتفاء» و «التشفی»: از بین رفتن خشمی که در دل است؛ و «شفاء الغیظ»: از بین رفتن آن.
4- . الحزازة: نوعی ناراحتی در قلب، به خاطر خشم و مانند آن؛ جوهری این را گفته و گفته است: «نغل قلبه علی»، یعنی بر من کینه به دل گرفت؛ و گفته است: «الوغرة»، یعنی آن سختی که آتش برمی­افروزد. اینکه گفته می­شود: «فی صدره علیّ وغر - با علامت سکون -»، از همین گونه است؛ یعنی کینه و دشمنی و آتش نفرت.
5- . «الترح»، ضد شادی است؛ جوهری این را گفته است.
6- . یعنی نادانی آنان نسبت به وجوب فرمانبرداری.
7- . «الدائرة»، عبارت است از خط بسته، و از آن، تعبیر به حادثه می­شود؛ «الدورة» و «الدائرة» در مورد حادثه ناگوار است، همچنان که «دولة» در مورد حادثه خوشایند استفاده می­شود. خداوند متعال فرموده است: «نخشی أن تصیبنا دائرة»{می ترسیم به ما حادثه ناگواری برسد.}. کلام خداوند عز و جل که فرموده است: «و یتربص بکم الدوائر علیهم دائرة السوء»، یعنی حادثه بد، مانند احاطه کردن دایره، آنان را احاطه نماید؛ به گونه­ای که هیچ گونه راه رهایی از آن، برای آنان نباشد. این را راغب در المفردات گفته است.

بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ مَنْ عَانَدَ وَ تَحْلِیلِهِمْ حَلَالَکَ وَ تَحْرِیمِهِمْ حَرَامَکَ حَتَّی أَظْهَرُوا دَعْوَتَکَ وَ أَعْلَنُوا دِینَکَ وَ أَقَامُوا حُدُودَکَ وَ اتَّبَعُوا فَرَائِضَکَ فَبَلَغُوا فِی ذَلِکَ مِنْکَ الرِّضَی وَ سَلَّمُوا لَکَ الْقَضَاءَ وَ صَدَّقُوا مِنْ رُسُلِکَ مَنْ مَضَی وَ دَعَوْا إِلَی سَبِیلِ کُلِّ مُرْتَضَی الَّذِینَ مَنِ اتَّخَذَهُمْ مَآباً سَلِمَ وَ مَنِ اسْتَتَرَ بِهِمْ جُنَّةً عُصِمَ وَ مَنْ دَعَاهُمْ إِلَی الْمَضَلَّاتِ لَبَّوْهُ وَ مَنِ اسْتَعْطَاهُمُ الْخَیْرَ آتَوْهُ صَلَاةً کَثِیرَةً طَیِّبَةً زَاکِیَةً نَامِیَةً مُبَارَکَةً صَلَاةً لَا تُحَدُّ وَ لَا تُبْلَغُ وَ لَا یُدْرَکُ حُدُودُهَا وَ لَا یُوصَفُ کُنْهُهَا وَ لَا یُحْصَی عَدَدُهَا وَ سَلَامٌ عَلَیْهِمْ بِإِنْجَازِ وَعْدِهِمْ وَ سَعَادَةِ جَدِّهِمْ وَ إِسْنَاءِ رِفْدِهِمْ کَمَا قُلْتَ السَّلَامُ عَلَی آلِ یَاسِینَ إِنَّا کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ اللَّهُمَّ اخْلُفْ فِیهِمْ مُحَمَّداً أَحْسَنَ مَا خَلَفْتَ أَحَداً مِنَ الْمُرْسَلِینَ فِی خُلَفَائِهِمْ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِمْ حَتَّی تُبَلِّغَ بِرَسُولِکَ وَ بِهِمْ کَمَالَ مَا تَقَرُّ بِهِ أَعْیُنُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ مِمَّا لَا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ وَ اجْعَلْهُمْ فِی مَزِیدِ کَرَامَتِکَ وَ جَزِیلِ جَزَائِکَ مِمَّا لَا عَیْنٌ رَأَتْ وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ أَعْطِهِمْ مَا یَتَمَنَّوْنَ وَ زِدْهُمْ بَعْدَ مَا یَرْضَوْنَ وَ عَرِّفْ جَمِیعَ خَلْقِکَ فَضْلَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَنْزِلَتَهُمْ مِنْکَ حَتَّی یُقِرُّوا بِفَضْلِکَ بِفَضْلِهِمْ وَ شَرَفِهِمْ وَ یَعِرفُوا لَهُمْ حَقَّهُمُ الَّذِی أَوْجَبْتَ عَلَیْهِمْ مِنْ فَرْضِ طَاعَتِهِمْ وَ مَحَبَّتِهِمْ وَ اتِّبَاعِ أَمْرِهِمْ وَ اجْعَلْنَا سَامِعِینَ لَهُمْ مُطِیعِینَ وَ لِسُنَّتِهِمْ تَابِعِینَ وَ عَلَی عَدُوِّهِمْ مِنَ النَّاصِرِینَ وَ فِیمَا دَعَوْا إِلَیْهِ وَ دَلُّوا عَلَیْهِ مِنَ الْمُصَدِّقِینَ اللَّهُمَّ فَإِنَّا قَدْ أَقْرَرْنَا لَهُمْ بِذَلِکَ وَ بِمَا أَمَرْتَنَا بِهِ عَلَی أَلْسِنَتِهِمْ وَ نَشْهَدُ أَنَّ ذَلِکَ مِنْ عِنْدِکَ فَبِرِضَاهُمْ نَرْجُو رِضَاکَ وَ بِسَخَطِهِمْ نَخْشَی سَخَطَکَ اللَّهُمَّ فَتَوَفَّنَا عَلَی مِلَّتِهِمْ وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَتِهِمْ وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ تُقِرُّ عَیْنَهُ غَداً بِرُؤْیَتِهِمْ وَ أَوْرِدْنَا حَوْضَهُمْ وَ اسْقِنَا بِکَأْسِهِمْ وَ أَدْخِلْنَا فِی کُلِّ خَیْرٍ أَدْخَلْتَهُمْ فِیهِ وَ أَخْرِجْنَا مِنْ کُلِّ سُوءٍ أَخْرَجْتَهُمْ مِنْهُ حَتَّی نَسْتَوْجِبَ ثَوَابَکَ وَ نَنْجُوَ مِنْ عِقَابِکَ وَ نَلْقَاکَ وَ أَنْتَ عَنَّا رَاضٍ وَ نَحْنُ لَکَ مَرْضِیُّونَ صَلَوَاتُ اللَّهِ رَبِّنَا الرَّءُوفِ الرَّحِیمِ

ص: 311

و دل­هایشان را بترسان، و گام­هایشان را به لرزه انداز، و جماعت آنان را جدا کن،(1) و کارشان را پراکنده ساز، که آنان نماز را تباه کردند، و از شهوت­ها پیروی نمودند، و به بدی­ها عمل کردند، و از نیکی­ها دوری گزیدند، پس آنان را گرفتار کیفر کن،(2)

و حسرت­ها را به آنان بنمایان، به راستی که تو بر هر چیزی توانا هستی.

خدایا، بر همه فرستادگان و پیامبران درود فرست؛ کسانی که به رساندن هدایت از سوی تو پرداختند، و پیمان­هایی برای فرمانبرداری تو با تو بستند، و بندگان را با نصیحت فرا خواندند، و بر اذیت و تکذیبی که در پیش تو(3) به آنان رسید، شکیبایی نمودند؛ و بر همسران و فرزندان و تمام پیروان آنان، از مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان مؤمن، درود فرست؛ و سلام بر همه آنان، و رحمت خدا و برکتهای او نثار آنان باد.

خدایا، بر فرشتگان نزدیکی یافته، و همه اهل طاعت خودت درودی پاکیزه و فزاینده و پاک فرست؛ و خاندان پاک پیامبرمان، گوش فرا دهندگان به تو و فرمانبرداران، برپادارندگان فرمان تو، کسانی که آلودگی را از آنان زدودی و آنان را پاک و پاکیزه گرداندی، و آنان را یاورانی برای دین خودت پسندیدی، و آنان را نگاه دارندگانی برای رازهایت، و امانت گیرندگانی برای حکمتت، و بازگو کنندگانی برای وحی­ات، و گواهانی برای آفریدگانت، و نشانه­هایی برای بندگانت، و نورگاه­هایی در شهرهایت(4)

قرار دادی؛ که آنان بندگانی ارجمندند، که در سخن بر تو پیشی نمی گیرند، و خود به دستور تو کار می کنند، از پروردگارشان در نهان(5) می ترسند و از قیامت هراسناکند؛

ص: 315


1- . «الشعب»: سوراخ در چیزی؛ و نیز سامان دادن آن؛ و «شعبت الشیء»، یعنی آن را جدا کردی؛ و «شعبته»، یعنی جمع کردی؛ که این از کلمات اضداد است؛ می­گویی: «التأم شعبهم»، وقتی بعد از پراکندگی، جمع شوند؛ و «تفرق شعبهم»، وقتی بعد از اجتماع، پراکنده شوند. جوهری این را گفته است.
2- . «المثلة» - با فتحه میم و ضمه ثاء - یعنی کیفر؛ و جمع آن، «المثلات» است.
3- . یعنی در اطاعت و نزدیکی تو.
4- . «الاعلام»، جمع علم، و آن نشانه­ای است که در راه با آن راهنمایی می­شوند. «المنار» نیز نشانه­ای در راه است و جای بلندی است که بر بالای آن، آتشی روشن می­شود تا کسی که راه را گم کرده است، با آن راهنمایی شود؛ و استعاره از آنان، به خاطر راه یافتن آفریدگان به وسیله ایشان علیهم السلام است.
5- . حال از فاعل یا مفعول است؛ یعنی در حالتی که از آفریدگان یا پروردگارشان در نهان باشند؛ یا حالتی که پروردگارشان از آنان غائب باشد؛ یا اینکه منظور از غیب، قلب باشد؛ که در این صورت، حرف باء، برای آلت است.

عَلَی نَبِیِّنَا وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ.

اللَّهُمَّ إِنَّا نَسْأَلُکَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْمَوْصُوفِینَ بِمَعْرِفَتِکَ تَقَرُّباً إِلَیْکَ بِالْمَسْأَلَةِ وَ هَرَباً مِنْکَ إِلَیْکَ غَیْرَ بَالِغٍ فِی مَسْأَلَتِی لَهُمْ مِعْشَارَ مَا بِرَحْمَتِکَ أَعْتَقِدُ لَهُمْ إِلَّا الْتِمَاسَ الْمُنَاصَحَةِ لَهُمْ وَ ثَوَابَ مَوْعُودِکَ وَ التَّوَجُّهَ إِلَیْهِمْ بِهِمْ وَ الشَّفَاعَةَ لَنَا مِنْهُمْ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ لِآلِ مُحَمَّدٍ الْمَاضِینَ مِنْ أَئِمَّةِ الْهُدَی أَفْضَلَ الْمَنَازِلِ عِنْدَکَ وَ أَحَبَّهَا إِلَیْکَ مِنَ الشَّرَفِ الْأَعْلَی وَ الْمَکَانِ الرَّفِیعِ مِنَ الدَّرَجَاتِ الْعُلَی یَا شَدِیدَ الْقُوَی نَفْحَةً مِنْ عَطَائِکَ الَّتِی لَا مَنَّ فِیهَا وَ لَا أَذَی خُصَّهُمْ مِنْکَ بِالْفَوْزِ الْعَظِیمِ فِی النَّضْرَةِ وَ النَّعِیمِ وَ الثَّوَابِ الدَّائِمِ الْمُقِیمِ الَّذِی لَا نَصَبَ فِیهِ وَ لَا یَرِیمُ (1)

اللَّهُمَّ أَسْکِنْهُمُ الْغُرَفَ الْمَبْنِیَّةَ عَلَی الْفُرُشِ الْمَرْفُوعَةِ(2)

وَ السُّرُرِ الْمَصْفُوفَةِ مُتَّکِئِینَ عَلَیْها مُتَقابِلِینَ لا یَسْمَعُونَ فِیها لَغْواً وَ لا تَأْثِیماً(3) إِلَّا قِیلًا سَلاماً سَلاماً(4) یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ.

اللَّهُمَّ ارْفَعْ مُحَمَّداً فِی أَعْلَی عِلِّیِّینَ فَوْقَ مَنَازِلِ الْمُرْسَلِینَ وَ مَلَائِکَتِکَ الْمُقَرَّبِینَ وَ جَمِیعِ النَّبِیِّینَ وَ صَفْوَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ أَجْمَعِینَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَّ اجْزِهِمْ بِشُکْرِ نِعْمَتِکَ وَ تَعْظِیمِ حُرْمَتِکَ جَزَاءً لَا جَزَاءَ فَوْقَهُ وَ عَطَاءً لَا عَطَاءَ مِثْلُهُ وَ خُلُوداً لَا خُلُودَ یُشَاکِلُهُ وَ لَا یَطْمَعُ أَحَدٌ فِی مِثْلِهِ وَ لَا یَقْدِرُ أَحَدٌ قَدْرَهُ وَ لَا تَهْتَدِی الْأَلْبَابُ إِلَی طَلَبِهِ نِعْمَةً لِمَا شَکَرُوا مِنْ أَیَادِیکَ وَ إِرْصَاداً(5) لِمَا صَبَرُوا عَلَی الْأَذَی فِیکَ

ص: 312


1- 1. أی لا یبرح و لا یزول.
2- 2. أی الرفیعة القدر أو المنضدة المرتفعة. و قیل: هی النساء.
3- 3. لغوا: أی باطلا، و لا تأثیما أی نسبة الی اثم، أی لا یقال لهم اثیم.
4- 4. أی قولا سلاما سلاما، و سلاما بدل من قلیلا کقوله تعالی،« لا یَسْمَعُونَ فِیها لَغْواً إِلَّا سَلاماً» أو صفة له أو مفعوله بمعنی الا أن یقولوا سلاما، أو مصدر، و التکریر للدلالة علی فشو السلام بینهم.
5- 5. الارصاد: الاعداد.

- اینان را - به درودهایی فراوان و پاک و پاکیزه و بابرکت و فزاینده، با بخشش و رحمت گسترده­ات از فراوانی آنچه که نزد تو وجود دارد، در میان پیشینیان و پسینیان(1)

ویژه گردان؛ و جانشین آنان در میان بازماندگان باش.(2)

خدایا، ما را پیرو آنان قرار ده، و بر راه­های آنان روان کن، و بر دین آنان زنده بدار، و بر آیین آنان بمیران، و ما را به ادای حق آنان که بر ما واجب کرده­ای، یاری کن، و آن قسمت از حق آنان را که به ما شناساندی، و دوستی با دوستداران آنها، و بیزاری از دشمنانشان، و محبت نسبت به کسی که به او محبت دارند، و کینه نسبت به کسی که از او کینه دارند، و عمل به آنچه خوش می­دارند، و ترک آنچه ناپسند می­دارند، برای ما کامل گردان؛ همان گونه که آنان را سببی به سوی خودت، و راهی به سوی طاعتت، و دستاویزی برای بهشتت، و راهنمایانی برای راه­هایت قرار دادی.

خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و بر گشایش آنان شتاب فرما؛ - اگر توانی داشتی، این را هزار مرتبه می­گویی؛ - و خداوند بر محمد و خاندان محمد، درود و سلام فرستد؛ خدایا، گشایش مرا همراه آنان قرار ده، ای مهربان­ترین مهربانان. سپس صد مرتبه بگو: درودهای خداوند و فرشتگان و فرستادگان و تمام آفریدگانش بر محمد پیامبر و خاندان محمد باد؛ و سلام و رحمت خدا و برکت­هایش بر او و بر آنان، و بر روح­ها و بدن­های آنان باد.

ناشر دیجیتالی : مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان

ص: 316


1- . «فی الاولین»، یعنی آنان را در میان پیشینیان و پسینیان به این درود ویژه گردان؛ یا اینکه آن را در میان پیشینیان و پسینیان آنان قرار ده.
2- . یعنی جانشین محمد صلی علیه و آله، یا امامانی که درگذشته­اند، در میان بازماندگان آنان باش.

اللَّهُمَّ وَ عَلَی الْبَاقِی مِنْهُمْ فَتَرَحَّمْ وَ مَا وَعَدْتَهُمْ مِنْ نَصْرِکَ فَتَمِّمْ وَ أَشْیَاعَهُمْ مِنْ کُلِّ سُوءٍ فَسَلِّمْ وَ بِهِمْ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ جَنَاحَ الْکُفْرِ فَحَطِّمْ (1) وَ أَمْوَالَ الظَّلَمَةِ وَلِیَّکَ فَغَنِّمْ وَ کُنْ لَهُمْ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ نَاصِراً وَ اجْعَلْهُمْ وَ الْمُؤْمِنِینَ أَکْثَرَ نَفِیراً(2)

وَ أَنْزِلْ عَلَیْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ مَلَائِکَةً أَنْصَاراً وَ ابْعَثْ لَهُمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ لِدِمَاءِ أَسْلَافِهِمْ ثَاراً وَ لَا تَدَعْ عَلَی الْأَرْضِ مِنَ الْکافِرِینَ دَیَّاراً وَ لَا تَزِدِ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسَاراً اللَّهُمَّ مُدَّ لِآلِ مُحَمَّدٍ وَ أَشْیَاعِهِمْ فِی الْآجَالِ وَ خُصَّهُمْ بِصَالِحِ الْأَعْمَالِ وَ لَا تَجْعَلْنَا مِمَّنْ یُسْتَبْدَلُ بِهِمُ الْأَبْدَالُ (3) یَا ذَا الْجُودِ وَ الْفَعَالِ (4) اللَّهُمَّ خُصَّ آلَ مُحَمَّدٍ بِالْوَسِیلَةِ(5) وَ أَعْطِهِمْ أَفْضَلَ الْفَضِیلَةِ وَ اقْضِ لَهُمْ فِی الدُّنْیَا بِأَحْسَنِ الْقَضِیَّةِ وَ احْکُمْ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ عَدُوِّهِمْ بِالْعَدْلِ وَ الْوَفَاءِ وَ اجْعَلْنَا یَا رَبِّ لَهُمْ أَعْوَاناً وَ وُزَرَاءَ وَ لَا تُشْمِتْ بِنَا وَ بِهِمُ الْأَعْدَاءَ اللَّهُمَّ احْفَظْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ أَتْبَاعَهُمْ وَ أَوْلِیَاءَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ مِنْ أَهْلِ الْجَحْدِ وَ الْإِنْکَارِ وَ اکْفِهِمْ حَسَدَ کُلِّ حَاسِدٍ مُتَکَبِّرٍ جَبَّارٍ وَ سَلِّطْهُمْ عَلَی کُلِّ نَاکِثٍ خَتَّارٍ(6) حَتَّی یَقْضُوا مِنْ عَدُوِّکَ وَ عَدُوِّهِمُ الْأَوْطَارَ(7) وَ اجْعَلْ عَدُوَّهُمْ مَعَ الْأَذَلِّینَ وَ الْأَشْرَارِ وَ کُبَّهُمْ رَبِّ عَلَی وُجُوهِهِمْ فِی النَّارِ إِنَّکَ الْوَاحِدُ

ص: 313


1- 1. التحطیم: التکسیر.
2- 2. النفیر: من ینفر مع الرجل من قومه، و قیل: هو جمع نفر، و هم المجتمعون للذهاب الی العدو.
3- 3. أی تذهب بنا لعدم قابلیتنا لنصرة الحق، و تأتی بغیرنا لذلک، و منه الدعاء« و لا تستبدل بی غیری».
4- 4. الفعال- کسحاب- اسم الفعل الحسن و الکرم أو یکون فی الخیر و الشر قاله الفیروزآبادی.
5- 5. الوسیلة درجة للنبی صلی الله علیه و آله فی القیامة تختص به، و قد مر شرحها فی أبواب المعاد.
6- 6. الختار: الغدار.
7- 7. الاوطار جمع الوطر: الحاجة.

کلمة المحقّق

ص: 320

الْقَهَّارُ.

اللَّهُمَّ وَ کُنْ لِوَلِیِّکَ فِی خَلْقِکَ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً حَتَّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِیهَا طَوْلًا وَ تَجْعَلَهُ وَ ذُرِّیَّتَهُ فِیهَا الْأَئِمَّةَ الْوَارِثِینَ وَ اجْمَعْ لَهُ شَمْلَهُ (1) وَ أَکْمِلْ لَهُ أَمْرَهُ وَ أَصْلِحْ لَهُ رَعِیَّتَهُ وَ ثَبِّتْ رُکْنَهُ وَ أَفْرِغِ الصَّبْرَ مِنْکَ عَلَیْهِ (2) حَتَّی یَنْتَقِمَ فَیَشْتَفِی (3) وَ یَشْفِیَ حَزَازَاتِ قُلُوبٍ نَغِلَةٍ وَ حَرَارَاتِ صدوره [صُدُورٍ] وَغِرَةٍ(4)

وَ حَسَرَاتِ أَنْفُسٍ تَرِحَةٍ(5) مِنْ دِمَاءٍ مَسْفُوکَةٍ وَ أَرْحَامٍ مَقْطُوعَةٍ وَ طَاعَةٍ مَجْهُولَةٍ(6)

قَدْ أَحْسَنْتَ إِلَیْهِ الْبَلَاءَ وَ وَسَّعْتَ عَلَیْهِ الْآلَاءَ وَ أَتْمَمْتَ عَلَیْهِ النَّعْمَاءَ فِی حُسْنِ الْحِفْظِ مِنْکَ لَهُ.

اللَّهُمَّ اکْفِهِ هَوْلَ عَدُوِّهِ وَ أَنْسِهِمْ ذِکْرَهُ وَ أَرِدْ مَنْ أَرَادَهُ وَ کِدْ مَنْ کَادَهُ وَ امْکُرْ بِمَنْ مَکَرَ بِهِ وَ اجْعَلْ دَائِرَةَ السَّوْءِ(7) عَلَیْهِمْ اللَّهُمَّ فُضَّ جَمْعَهُمْ وَ فُلَّ حَدَّهُمْ

ص: 314


1- 1. یقال: جمع اللّه شملهم أی ما تشتت من أمرهم.
2- 2. قال الراغب فی المفردات: افرغت الدلو: صببت ما فیه، و منه استعیر: « أَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْراً»*.
3- 3. الاشتفاء و التشفی: زوال ما فی القلب من الغیظ، و شفاء الغیظ: ازالته.
4- 4. الحزازة وجع فی القلب من غیظ و نحوه، قاله الجوهریّ، و قال، نغل قلبه علی: أی ضغن، و قال: الوغرة شدة توقد الحر، و منه قیل: فی صدره علی وغر- بالتسکین أی ضغن و عداوة و توقد من الغیظ.
5- 5. الترح: ضد الفرح قاله الجوهریّ.
6- 6. أی جهلهم بوجوب طاعتهم.
7- 7. الدائرة: عبارة عن الخط المحیط، ثمّ عبر بها عن الحادثة، و الدورة و الدائرة فی المکروه، کما یقال دولة فی المحبوب، قال تعالی:« نَخْشی أَنْ تُصِیبَنا دائِرَةٌ» و قوله عزّ و جلّ:« وَ یَتَرَبَّصُ بِکُمُ الدَّوائِرَ عَلَیْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ» ای یحیط بهم السوء احاطة دائرة بمن فیها، فلا سبیل لهم الی الانفکاک منه بوجه. قاله الراغب فی المفردات.

ص: 321

وَ أَرْعِبْ قُلُوبَهُمْ وَ زَلْزِلْ أَقْدَامَهُمْ وَ اصْدَعْ شَعْبَهُمْ (1) وَ شَتِّتْ أَمْرَهُمْ فَإِنَّهُمْ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ وَ عَمِلُوا السَّیِّئَاتِ وَ اجْتَنَبُوا الْحَسَنَاتِ فَخُذْهُمْ بِالْمَثُلَاتِ (2) وَ أَرِهِمُ الْحَسَرَاتِ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی جَمِیعِ الْمُرْسَلِینَ وَ النَّبِیِّینَ الَّذِینَ بَلَّغُوا عَنْکَ الْهُدَی وَ اعْتَقَدُوا لَکَ الْمَوَاثِیقَ بِالطَّاعَةِ وَ دَعَوُا الْعِبَادَ بِالنَّصِیحَةِ وَ صَبَرُوا عَلَی مَا لَقُوا فِی جَنْبِکَ (3) مِنَ الْأَذَی وَ التَّکْذِیبِ وَ صَلِّ عَلَی أَزْوَاجِهِمْ وَ ذَرَارِیِّهِمْ وَ جَمِیعِ أَتْبَاعِهِمْ مِنَ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِمَاتِ وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِمْ جَمِیعاً وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مَلَائِکَتِکَ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَهْلِ طَاعَتِکَ أَجْمَعِینَ صَلَاةً زَاکِیَةً نَامِیَةً طَیِّبَةً وَ خُصَّ آلَ نَبِیِّنَا الطَّیِّبِینَ السَّامِعِینَ لَکَ الْمُطِیعِینَ الْقَوَّامِینَ بِأَمْرِکَ الَّذِینَ أَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرْتَهُمْ تَطْهِیراً وَ ارْتَضَیْتَهُمْ لِدِینِکَ أَنْصَاراً وَ جَعَلْتَهُمْ حَفَظَةً لِسِرِّکَ وَ مُسْتَوْدَعاً لِحِکْمَتِکَ وَ تَرَاجِمَةً لِوَحْیِکَ وَ شُهَدَاءَ عَلَی خَلْقِکَ وَ أَعْلَاماً لِعِبَادِکَ وَ مَنَاراً فِی بِلَادِکَ (4) فَإِنَّهُمْ عِبَادُکَ الْمُکَرَّمُونَ الَّذِینَ لَا یَسْبِقُونَکَ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِکَ یَعْمَلُونَ یَخَافُونَ بِالْغَیْبِ (5) وَ هُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ

ص: 315


1- 1. الشعب: الصدع فی الشی ء، و اصلاحه ایضا، و شعبت الشی ء فرقته، و شعبته: جمعته، و هو من الاضداد، تقول التأم شعبهم: إذا اجتمعوا بعد التفرق، و تفرق شعبهم: إذا تفرقوا بعد الاجتماع، قاله الجوهریّ.
2- 2. المثلة- بفتح المیم و ضم الثاء- العقوبة، و الجمع: المثلات.
3- 3. أی فی طاعتک و قربک.
4- 4. الاعلام: جمع العلم، و هو العلامة یهتدی بها فی الطریق، و المنار أیضا علم الطریق و الموضع المرتفع توقد فی اعلاه النار لیهتدی به من ضل الطریق، و استعبر لهم لاهتداء الخلق بهم علیهم السلام.
5- 5. حال عن الفاعل او المفعول: ای حالکونهم غائبین عن الخلق او عن ربهم، او حالکون ربهم غائبا عنهم، أو المراد بالغیب، القلب، فالباء للآلة.

کلمة المصحّح

ص: 322

بِصَلَوَاتٍ (1) کَثِیرَةٍ طَیِّبَةٍ زَاکِیَةٍ مُبَارَکَةٍ نَامِیَةٍ بِجُودِکَ وَ سَعَةِ رَحْمَتِکَ مِنْ جَزِیلِ مَا عِنْدَکَ فِی الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ (2) وَ اخْلُفْ عَلَیْهِمْ فِی الْغَابِرِینَ (3)

اللَّهُمَّ اقْصُصْ بِنَا آثَارَهُمْ وَ اسْلُکْ بِنَا سُبُلَهُمْ وَ أَحْیِنَا عَلَی دِینِهِمْ وَ تَوَفَّنَا عَلَی مِلَّتِهِمْ وَ أَعِنَّا عَلَی قَضَاءِ حَقِّهِمُ الَّذِی أَوْجَبْتَهُ عَلَیْنَا لَهُمْ وَ تَمِّمْ لَنَا مَا عَرَّفْتَنَا مِنْ حَقِّهِمْ وَ الْوَلَایَةِ لِأَوْلِیَائِهِمْ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِهِمْ وَ الْحُبِّ لِمَنْ أَحَبُّوا وَ الْبُغْضِ لِمَنْ أَبْغَضُوا وَ الْعَمَلِ بِمَا رَضُوا وَ التَّرْکِ لِمَا کَرِهُوا کَمَا جَعَلْتَهُمُ السَّبَبَ إِلَیْکَ وَ السَّبِیلَ إِلَی طَاعَتِکَ وَ الْوَسِیلَةَ إِلَی جَنَّتِکَ وَ الْأَدِلَّاءَ عَلَی طُرُقِکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ تَقُولُهُ أَلْفَ مَرَّةٍ إِنْ قَدَرْتَ عَلَیْهِ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ سَلَّمَ اللَّهُمَّ اجْعَلْ فَرَجِی مَعَهُمْ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ ثُمَّ قُلْ مِائَةَ مَرَّةٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ مَلَائِکَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جَمِیعِ خَلْقِهِ عَلَی مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ وَ عَلَی أَرْوَاحِهِمْ وَ أَجْسَادِهِمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ (4).

ص: 316


1- 1. قوله: بصلوات متعلق بخص.
2- 2. فی الاولین أی خصهم بذلک من بین الاولین و الآخرین أو اجعل ذلک فی الاولین منهم و الآخرین.
3- 3. أی کن خلیفة محمّد صلّی اللّه علیه و آله أو من مضی من الأئمّة فی الغابرین أی فی الباقین منهم.
4- 4. ما مر من التذییل کان باقتباس من بیانات المؤلّف قدّس سرّه.

فهرس ما فی هذا الجزء من الأبواب

ص: 323

تصویر

ثلاث صور فتوغرافیة من النسخة المخطوطة الّتی أشرف علیها المؤلّف العلّامة المجلسیّ قدّس سرّه، و علی هامشها خطّ یده الشریف

ص: 317

ص: 324

تصویر

والنسخة لخزانة کتب الفاضل الخبیر المرزا فخرالدین النصیریّ المحترم حفظه الله لحفظ کتب السلف عن الضیاع و التلف

ص: 318

رموز الکتاب

ص: 325

تصویر

و قد تفضّل سماحته بالنسخة خدمة للعلم و أهله فجزاه الله عنّا و عن العلم و أهله خیر جزاء المحسنین

ص: 319

کلمة المحقّق

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

الحمد للّه رب العالمین و کفی و الصلاة و السلام علی محمّد المصطفی و آله الأمناء الخلفاء و اللعنة علی أعدائهم من أهل الجفاء.

و بعد فهذا هو القسم الثالث من الجزء الثانی و العشرین من الموسوعة الإسلامیّة الکبری (بحار الأنوار) یتضمّن بقیّة کتاب المزار و قد تمّ و الحمد للّه تحقیقه بمراجعة نصوصه علی غالب المصادر المنقول عنها بعد مقارنة نسختنا مطبوعة الکمبانیّ مع طبعة تبریز و قد أشرت فی الهامش إلی بعض ما وجدته زائدا فی طبعة تبریز و لم یکن فی نسختنا کما أشرت إلی ما امتازت به نسختنا من إضافات ذکرت فی الهامش و لم إجدها فی طبعة تبریز.

أمّا التعلیق علیه فلم أرغب فی التوسّع و الاطناب و تسوید الهوامش بکلّ ما له صلة و اکتفیت بذکر التخریج و شی ء یسیر ممّا لا بدّ من التنبیه علیه و سطور من تراجم أعلام أغنت شهرتهم عن التوسّع فی سرد حیاتهم، و تفصیل تاریخهم، اعتمادا علی ما سبق من شیخنا المؤلّف رحمه اللّه فی سالف أجزائه حیث ذکر تراجم کثیر منهم أمّا غیر هؤلاء ممّن لم یسبق له ذکر فقد نبّهت علی بعض جوانب عظمتهم أداء لبعض حقوقهم، و تقدیرا لخدماتهم الإسلامیّة و تنبیها للقاری ء فی الاستزادة من المصدر المذکور آخر الترجمة.

و قد استفدت کثیرا فی هذا الجزء بأقسامه الثلاثة من ارشادات سماحة سیّدی الوالد دام ظلّه و توجیهاته التی کانت لی خیر عون کما اعتمدت فی هذا القسم خاصّة علی ما کتبه دام ظلّه فی مقدّمة تهذیب الأحکام و مقدّمة من لا یحضره الفقیه و شروحه لمشیختی التهذیبین و الفقیه فجزاه اللّه خیرا و حفظه لنا ملاذاً و ذخراً.

ص: 320

و الحمد للّه علی تمام نعمته حیث وفّقنی للقیام بهذه الخدمة الدینیة مشارکة منّی مع سیادة الناشر المحترم جناب الموفّق الأخ الحاجّ سیّد إسماعیل کتابچی دام توفیقه و مجده و سعد إقباله و جدّه.

فاسأله تعالی أن یحالفنا توفیقه بکرمه لمواصلة العمل فی إنجاز بقیة أجزاء هذه الموسوعة العظیمة و الاسراع بتقدیم تلک الأجزاء إلی أیدی القراء الکرام فی وقت قریب إنّه ولیّ التوفیق و هو سمیع مجیب و الحمد للّه بدءاً و ختاماً.

النجف الأشرف 15 شوال المکرم سنة 1388 ه محمّد مهدیّ السیّد حسن الموسوی الخرسان

ص: 321

کلمة المصحّح

بسمه تعالی

انتهی الجزء الآخر من المجلّد الثانی و العشرین من کتاب بحار الأنوار و هو الجزء التاسع و التسعون یحتوی علی 19 بابا من أبواب الزیارات.

و لقد بذلنا جهدنا فی تصحیحه طبقا للنسخة التی صحّحها الفاضل الخبیر السیّد محمّد مهدیّ الموسویّ الخرسان بما فیها من التعلیق و التنمیق و اللّه ولیّ التوفیق.

و لقد أتاح اللّه لنا عند مقابلة أوراق الطباعة و تصحیحها نسخة مخطوطة ثمینة و علی هامش عدّة من صفحاتها خطّ المؤلّف العلّامة (کما سیأتی صورها الفتوغرافیّة بعد ذلک) و کانت فیها زیادات قد أدرجنا ما یتعلق بهذا المجلّد ص 31 و ص 88 و ص 209 و فیما یلی نستدرک زیاداتها الأخری مزیدا للفائدة و باللّه العصمة.

السیّد إبراهیم المیانجی محمّد الباقر البهبودی

ص: 322

فهرس ما فی هذا الجزء من الأبواب

عناوین الأبواب/ رقم الصفحة

أبواب زیارة الإمامین الطاهرین الکاظمین ببغداد و زیارة الإمام أبی الحسن الرضا بطوس، و زیارة الإمامین الهمامین العسکریین و فضل زیارة القائم علیه السلام فی السرداب و غیره

«50»

باب فضل زیارة الإمامین الطاهرین المعصومین أبی الحسن موسی ابن جعفر و أبی جعفر محمّد بن علیّ صلوات اللّه علیهم ببغداد و فضل مشهدهما 6- 1

«51»

باب کیفیّة زیارتهما صلی اللّه علیهما 25- 7

«52»

باب فضل مسجد براثا و العمل فیه 30- 26

«53»

باب فضل زیارة إمام الإنس و الجنّ أبی الحسن علیّ بن موسی الرضا صلوات اللّه علیه و فضل مشهده 44- 31

«54»

باب کیفیّة زیارته صلوات اللّه علیه 58- 44

«55»

باب فضل زیارة الإمامین الهمامین أبی الحسن علیّ بن محمّد النقیّ الهادیّ و أبی محمّد الحسن بن علیّ الزکیّ العسکریّ و آداب زیارتهما و الدعاء فی مشهدهما صلوات اللّه علیهما 80- 59

«56»

باب زیارة الإمام المستتر عن الأبصار الحاضر فی قلوب الأخیار المنتظر فی اللیل و النهار الحجّة بن الحسن صلوات اللّه علیهما فی السرداب و غیره 126- 81

ص: 323

«57»

باب الزیارات الجامعة التی یزار بها کلّ إمام صلوات اللّه علیهم و فیه عدّة زیارات 209- 126

«58»

باب آخر فی زیارتهم علیهم السلام فی أیّام الأسبوع و الصلاة و السلام علیهم مفصّلا 230- 210

«59»

باب کتابة الرقاع للحوائج إلی الأئمّة صلوات اللّه علیهم و التوسّل و الاستشفاع بهم فی روضاتهم المقدّسة و غیرها 254- 231

«60»

باب الزیارة بالنیابة عن الأئمة علیهم السلام و غیرهم 263- 255

«61»

باب تزویر المیّت و تقریبه إلی المشاهد المقدسة 264

أبواب زیارات أولاد الأئمة علیهم السلام و أصحابهم و خواصّهم و سائر المؤمنین و ذکر سائر الأماکن الشریفة

«62»

باب زیارة فاطمة بنت موسی علیهما السلام بقم 268- 265

«63»

باب فضل زیارة عبد العظیم بن عبد اللّه الحسنی ره عنه 269- 268

«64»

باب فضل بیت المقدس 271- 270

«65»

باب آداب زیارة أولاد الأئمة علیهم السلام 287- 272

«66»

باب زیارة سلمان الفارسی رضی اللّه عنه و سفراء القائم علیه السلام 294- 288

«67»

باب زیارة المؤمنین و آدابها 301- 295

«68»

باب نادر فی إکرام القادم من الزیارة 302

ملحق بهذا الجزء 316- 303

ص: 324

رموز الکتاب

ب: لقرب الإسناد.

بشا: لبشارة المصطفی.

تم: لفلاح السائل.

ثو: لثواب الأعمال.

ج: للإحتجاج.

جا: لمجالس المفید.

جش: لفهرست النجاشیّ.

جع: لجامع الأخبار.

جم: لجمال الأسبوع.

جُنة: للجُنة.

حة: لفرحة الغریّ.

ختص: لکتاب الإختصاص.

خص: لمنتخب البصائر.

د: للعَدَد.

سر: للسرائر.

سن: للمحاسن.

شا: للإرشاد.

شف: لکشف الیقین.

شی: لتفسیر العیاشیّ

ص: لقصص الأنبیاء.

صا: للإستبصار.

صبا: لمصباح الزائر.

صح: لصحیفة الرضا علیه السلام .

ضا: لفقه الرضا علیه السلام .

ضوء: لضوء الشهاب.

ضه: لروضة الواعظین.

ط: للصراط المستقیم.

طا: لأمان الأخطار.

طب: لطبّ الأئمة.

ع: لعلل الشرائع.

عا: لدعائم الإسلام.

عد: للعقائد.

عدة: للعُدة.

عم: لإعلام الوری.

عین: للعیون و المحاسن.

غر: للغرر و الدرر.

غط: لغیبة الشیخ.

غو: لغوالی اللئالی.

ف: لتحف العقول.

فتح: لفتح الأبواب.

فر: لتفسیر فرات بن إبراهیم.

فس: لتفسیر علیّ بن إبراهیم.

فض: لکتاب الروضة.

ق: للکتاب العتیق الغرویّ

قب: لمناقب ابن شهر آشوب.

قبس: لقبس المصباح.

قضا: لقضاء الحقوق.

قل: لإقبال الأعمال.

قیة: للدُروع.

ک: لإکمال الدین.

کا: للکافی.

کش: لرجال الکشیّ.

کشف: لکشف الغمّة.

کف: لمصباح الکفعمیّ.

کنز: لکنز جامع الفوائد و تأویل الآیات الظاهرة معا.

ل: للخصال.

لد: للبلد الأمین.

لی: لأمالی الصدوق.

م: لتفسیر الإمام العسکریّ علیه السلام .

ما: لأمالی الطوسیّ.

محص: للتمحیص.

مد: للعُمدة.

مص: لمصباح الشریعة.

مصبا: للمصباحین.

مع: لمعانی الأخبار.

مکا: لمکارم الأخلاق.

مل: لکامل الزیارة.

منها: للمنهاج.

مهج: لمهج الدعوات.

ن: لعیون أخبار الرضا علیه السلام .

نبه: لتنبیه الخاطر.

نجم: لکتاب النجوم.

نص: للکفایة.

نهج: لنهج البلاغة.

نی: لغیبة النعمانیّ.

هد: للهدایة.

یب: للتهذیب.

یج: للخرائج.

ید: للتوحید.

یر: لبصائر الدرجات.

یف: للطرائف.

یل: للفضائل.

ین: لکتابی الحسین بن سعید او لکتابه و النوادر.

یه: لمن لا یحضره الفقیه.

ص: 325

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109