سرشناسه : مهدوی، مصلح الدین، 1294-1374.
عنوان و نام پدیدآور : دانشمندان و بزرگان اصفهان/ نویسنده مصلح الدین مهدوی؛ تصحیح، تحقیق و اضافات رحیم قاسمی، محمدرضا نیلفروشان؛ [برای] شهرداری اصفهان ، مجموعه فرهنگی مذهبی تخت فولاد.
مشخصات نشر : اصفهان : گلدسته ، 1383 - 1384.
مشخصات ظاهری : 2ج.
شابک : ج.2 964-93143-4-2 :
وضعیت فهرست نویسی : فاپا
یادداشت : ص. ع. به انگلیسی: M. Mahdavi. Scientists greatones Isfahan.
یادداشت : ج. 2 (چاپ اول : 1384)
یادداشت : کتابنامه.
موضوع : مجتهدان و علما -- ایران -- اصفهان -- سرگذشتنامه
موضوع : مشاهیر -- ایران -- اصفهان-- سرگذشتنامه
موضوع : اصفهان --سرگذشتنامه
شناسه افزوده : قاسمی، رحیم، 1351 -، مصححط
شناسه افزوده : نیلفروشان، محمدرضا، 1349 -، مصحح
شناسه افزوده : مجموعه فرهنگی مذهبی تخت فولاد( اصفهان)
رده بندی کنگره : DSR2073/ص75 م86 1383
رده بندی دیویی : 955/932
شماره کتابشناسی ملی : م 83-41867
ص: 1
بسم الله الرحمن الرحیم
ص: 2
تالیف: مرحوم مصلح الدین مهدوی
تحقیق، تصحیح و اضافات: رحیم قاسمی، محمدرضا نیلفروشان
دانشمندان و بزرگان اصفهان جلد اول
ص: 3
دانشمندان و بزرگان اصفهان (1)
تالیف: مرحوم مصلح الدین مهدوی
تحقیق، تصحیح و اضافات: رحیم قاسمی، محمدرضا نیلفروشان
طراح گرافیک: حسام علیپور
چاپ اول: 1384
تیراژ: 3000 نسخه
ناشر: انتشارات گلدسته
اصفهان، خیابان هشت بهشت شرقی، روبروی امامزاده زید (ع)، کوچه شهید نوروزیان، شماره 70
حق چاپ برای مجموعه تاریخی، فرهنگی و مذهبی تخت فولاد اصفهان محفوظ است.
شابک: 2-4-93143-964
مهدوی، مصلح الدین، 1294-1374.
دانشمندان و بزرگان اصفهان / نویسنده مصلح الدین مهدوی: تصحیح، تحقیق و اضافات رحیم قاسمی، محمدرضا نیلفروشان - اصفهان، گلدسته، 1383.
ISBN: 964-93143-4-3
فهرست نویسی براساس اطلاعات فیبا.
1. اصفهان - سرگذشتنامه 2. مجتهدان و علما - ایران - اصفهان - سرگذشتنامه 3. مشاهیر - ایران - اصفهان سرگذشتنامه. الف. قاسمی، رحیم، تصحیح. ب: نیلفروشان، محمدرضا، 1349- ، مصحح. ج. عنوان.
86 م 75 ص/2073 DSR 955/932
کتابخانه ملی ایران 41867-83 م
ص: 4
باسمه تعالی
تاریخ بهترین معلم انسان است
شکل گیری و رشد فرهنگ و تمدن جوامع در طول تاریخ مدیون تلاش علمی و عملی هزاران انسان فرهیخته و اندیشمندی است که دیروز شرافتمندانه زندگی کردند و اوراق زرینی از کتاب بزرگ تاریخ را به خود اختصاص دادند که سیر در احوال و آثار این استوانه های تاریخ و فرهنگ گذشته زمینه رشد و تعالی اندیشه و روح و روان نسل امروز را موجب می گردد و فرصتی برای تصمیم گیری و برنامه ریزی های هوشمندانه و اتخاذ رویه های خردمندانه در ضمن ابتکار و خلاقیت و نوآوری خواهد بود.
اثر حاضر تلاشی است در جهت معرفی چهره های بارز از تاریخ گذشته اصفهان می باشد که توسط مرحوم مصلح الدین مهدوی تهیه و نگارش شده است که با چاپ و نشر آن خدمتی ارزنده به بزرگان عرصه فرهنگ و اندیشه خواهد شد.
شهرداری اصفهان به پاس خدمات ارزنده این دانش پژوه گرامی ضمن عمران و احیاء تکیه و بازسازی مقبره ایشان اقدام به نشر کتاب دانشمندان و بزرگان اصفهان در دو جلد نمود.
در اینجا لازم است از خانواده محترم این محقق گرانمایه که نشر این اثر ارزشمند را پس از 35 سال به مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد واگذار نمودند تشکر نمایم.
لازم به ذکر است شهرداری اصفهان همچنان مصمم است در جهت احیای عمرانی و توسعه فرهنگی و بهره براری از این خطه مقدس برنامه های ویژه ای را به شهروندان ارائه دهد که بخشی از اقدامات انجام شده عبارت است از:
1- تشکیل تورهای تخت فولاد شناسی برای شهروندان اصفهانی و میهمانان
2- برگزاری اولین دوره تربیت راهنمای تخت فولاد
3- تقویت کتابخانه تخصصی تخت فولاد
4- ایجاد موزه سنگ نوشته های ارزشمند تخت فولاد
5- ایجاد موزه عکس از فرهیختگان مدفون در تخت فولاد
6- فعال نمودن دفتر ارتباطات مردمی برای جواب گوئی مراجعات و تکریم ارباب رجوع
7- طرح فراخوان آثار ارزشمند مدفونین در تخت فولاد برای غنی سازی موزه ها
8- آماده سازی تکیه آباده ای جهت تشکیل حوزه علمیه برادران با همکاری و مدیریت تولیت مسجد رکن الملک
9- تبلیغ و ترویج و حمایت از برگزاری دعای کمیل و عرفه
ص: 5
10- احداث بازارچه فرهنگی در جوار مرقد بابا رکن الدین با هدف ایجاد تسهیلات فرهنگی و نمایشگاهی برای نمادها و مجموعه های فرهنگی
11- ایجاد موزه فرهنگی از آثار و زندگی نامه علماء و فقها در مقبره آیت ا... خوانساری با هدف الگو برداری از زندگی فرهیختگان
12- موزه گالری فدک با انگیزه جمع آوری و نمایش آثار هنرمندان، صنعتگران و... مدفون در تخت فولاد
13- مجموعه فرهنگی شمع سالن اجتماعات، مجهز به سیستم نور و صوت جهت بهره برداری مراکز و کانون های فرهنگی و دینی
14- مجموعه فرهنگی فاضل سراب نمایشگاه و فروشگاه تولیدات فرهنگی تخت فولاد
15- مقبره آقا محمد بید آبادی موزه ای از آثار و زندگی مرحوم بید آبادی
16- کانون فرهنگی امین در جوار مقبره بانو مجتهده امین
بدیهی است روابط عمومی شهرداری اصفهان و دفتر ارتباطات مردمی مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد آمادگی کامل برای دریافت نظرات، دیدگاهها و انتقادات شهروندان عزیز و کلیه صاحب نظران و اندیشمندان را دارد.
سید مرتضی سقائیان نژاد
شهردار اصفهان
ص: 6
بسم الله الرحمن الرحیم
خدای را سپاس که پس از گذشت سی و پنج سال از چاپ اثر گرانقدر «دانشمندان و بزرگان اصفهان» که از آثار معلم و محقق فرزانه مرحوم سید مصلح الدین مهدوی می گذرد، توفیق تصحیح و تحقیق آن را عنایت فرموده و محققین را در انجام آن یاری نمود.
بی شک این کتاب دور نمایی از چهره درخشان تاریخ فرهنگ و هنر اصفهان است. شهری که روزگاری پایتخت ادب و فرهنگ اسلامی بود و همواره در تحقیقات و پژوهش های قرآنی ، فقهی، فلسفی، عرفانی، رجالی، شهر و هنر غنی اسلام و تشیع پیشتاز بوده است. به همین سبب این منبع ارزشمند نیاز محققان و پژوهشگران تاریخ فرهنگ این خطه پر افتخار را تا حدودی بر طرف خواهد کرد.
ناگفته پیداست که در این مدت طولانی که از چاپ نخست کتاب می گذرد، منابع فراوان دیگری همچون ریاض العلماء، مجلداتی از طبقات اعلام الشیعه، مجلداتی از مکارم الآثار و دو مجلد از کتاب ارزشمند تاریخ اصفهان مرحوم جلال الدین همائی، که در آن ایام در دسترس مولف فقید نبوده به چشم گیری یافته است. مرحوم مهدوی از رجال دیگری که در زمان تألیف کتاب خود در قید حیادت بوده اند، نامی نبرده و بعدها در آثار دیگر خویش شرح حال برخی از آنان را آورده که بیشتر این موارد، از کتب ایشان استخراج شده و در پایان کتاب به عنوان مستدرک قرار گرفته است.
شایان توجه است برخی سهوها در کتاب وجود داشت که بخشی از آنها از منابع دیگر به این اثر راه یافته بود و برخی تکرارها نیز در شرح حال افراد به چشم می خورد، مواردی را که به نظر اشتباه بودند در پاورقی اشاره شد و درباره عناوین مشابه و متعدد نیز عنوان کامل تر به صورت مستقل ذکر شده و عنوان دیگر با ستاره مشخص شده است. علامت ستاره همچنین در کنار برخی اسامی که لاصفهاتنی نبودند و یا در شمار دانشمند و بزرگان محسوب نمی شوند، آمده است. برخی اضافات ضروری از طرف محققین نیز در متن کتاب و در داخل کروشه نهاده شد.
تصحیح این اثر بر اساس نسخه ای که به وسیله مرحوم مهدوی تصحیح شده بود، انجام گرفت و پاره ای تفاوت ها و اضافات ناشی از آن است. همچنین این موارد با نسخه دیگری که محقق ارجمند علامه رجالی حاج سید محمد علی روضاتی از روی تصحیحات مولف گزینش نموده اند، انجام گرفت. پاورقی های توضیحی از محققین کتاب است و چند مورد که با علامت (م) مشخص شده است از مرحوم مولف می باشد.
محققان کتاب با سپاس از عنایات خداوند متعال، از کسانی که در تحقیق و انتشار آن سهیم بوده اند کمال تشکر را داشته، سلامتی و توفیق آنان را از درگاه ایزد منان خواستار هستند.
- شهردار دلسوز و محترم اصفهان جناب آقای دکتر سیدمرتضی سقائیان نژاد، ریاست محترم شورای اسلامی شهر اصفهان جناب آقای مهندس عباس حاج رسولیها و ریاست محترم کمیته عالی مجموعه تخت فولاد جناب آقای مهندس ابوالقاسم گلستان نژاد که زمینه چاپ این کتاب را فراهم نمودند.
ص: 7
- محقق گرامی حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ هادی نجفی، وصی محترم مرحوم مهدوی که اجازه برخی تغییرات و اصلاحات جزئی در متن کتاب را دادند.
- جناب آقای غلامرضا نصراللهی که سالیانی از محضر مولف فقید کسب فیض نموده و برخی تحقیقات که به نام ایشان در پاورقی ها ثبت شده را در اختیار گذاردند.
در پایان از خداوند متعال سلامتی وجود مقدس قطب عالم امکان حضرت ولی عصر (عج) و ظهور آن عدالت گستر و تجلی مهر و محبت خداوند را به دعا درخواست نموده و اجر معنوی تحقیق این کتاب را به روح مطهر پر فتوح حضرت امام خمینی (سلام الله علیه) و شهدای سرفراز شهر شهید پرور اصفهان اهدا می نمایم. شهری که امام راحل درباره آن فرمودند «شما در کجای دنیا می توانید مثل استان اصفهان پیدا کنید؟»
والحمد لله رب العالمین
رحیم قاسمی دستگری حوزه علمیه اصفهان، مدرسه جده کوچک
محمدرضا نیلفروشان عضو هیئت علمی دانشگاه
ص: 8
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد الله رب العالمین، و الصلاة علی نبیّه محمّد و آله الطاهرین، و العاقبه للمتّقین.
از وقتی که خواندن و نوشتن را به طور اجمال آموختم، هنوز ده سال از سنم نگذشته بود که به مطالعة کتب تاریخ و رجال و شرح حال بزرگان علم و دین رغبتی در خود احساس کردم. درک این احساس مرا به جستجو در کتابهای پدرم واداشت.
«شمس التواریخ» از تألیفات مرحوم ایزد گشسب (1366-1303) اولین کتابی بود که در موضوع فوق به دستم رسید. چندین مرتبه آن را از اوّل تا آخر خواندم و مطالب آن را به خاطر سپردم، و اکنون که متجاوز از چهل سال از آن تاریخ می گذرد بسیاری از مطالب آن را به یاد دارم.
یکی دو سال بعد کتاب «قصص العلماء» از تألیفات مرحوم آقا میرزا محمّد تنکابنی (1302-1235) و بعداً کتاب «تذکرة القبور» تألیف آخوند عبدالکریم گزی (فوت 1339) را از کتابخانة مرحوم پدرم جهت مطالعه انتخاب کردم.
هیچ فراموش نمی کنم که در آن سنّ و سال هیچ لذّتی را بالاتر از مطالعة دو کتاب فوق احساس نمی کردم. روزها و شبها شاید چندین ماه کارم منحصر به مطالعة کتاب نامبرده بود.
ص: 1
در آن موقع در مدرسة گلبهار تحصیل می کردم. مرحوم ایزد گشسب و مرحوم آقا شیخ محمّد علی جبل عاملی که هر دو از دانشمندان معروف و ادیب و سخن شناس بودند در آنجا تدریس می کردند. مخصوصاً مرحوم جبل عاملی گاهی در کلاس به مناسبت مطالبی از کتب متفربقه نقل می نمود.
روزی مطلبی از «قصص العلماء» بیان کرد و چون من قبلاً آن را خوانده بودم و می دانستم، در آن باره اظهار نظر کردم و مورد توجّه آن مرحوم واقع شدم، و چون دانست که کتاب فوق را مطالعه کرده ام مرا تشویق زیاد نموده و در کلاس حضور شاگردان، حسّ غرور مرا برانگیخت و به مطالعة بیشتری واداشت، خصوصاً که استاد نامبرده فرمود: کتاب بدی نیست گر چه مطالب بی تحقیق در آن زیاد است، لکن برای مطالعه خوب است و کمک به خواندن فارسی است.
کتاب های نامبرده را هر چه بیشتر می خواندم به قرائت آن حریص تر می شدم. خود را چون بیمار مستسقی می یافتم که به آب رسیده باشد، هر قدر بیشتر می نوشیدم تشنه تر می شدم. آنچه را خوب نمی فهمیدم از دو استاد نامبرده می پرسیدم و آنان همچون پدری مهربان در کمال عطوفت و مهربانی به سؤالاتم پاسخ می دادند.
سال ها از آن تاریخ می گذرد. هنوز هم مانند روزهای اوّلیّه آن قدر که از مطالعة کتب تراجم رجال و تاریخ بزرگان لذّت می برم و به خواندن آنها مایلم به مطالعة دیگر کتب شوقی ندارم.
بعد از کتاب های نامبرده، کتابهای زیادی در موضوع تاریخ و رجال مطالعه
ص: 2
نموده ام و از هر یک به قدر استعداد خود بهره مند شده ام. شرح این قسمت را در کتاب «کتاب هایی که خوانده ام» به طور اختصاص نوشته ام.
هنوز پانزده سال از عمرم نگذشته بود که بر کتاب «تذکرة القبور» حواشی نوشتم و آن را روز به روز تکمیل نمودم، تا در سال 1369 قمری به شرحی که در مقدمة آن یادآور شده ام با حواشی جمعی دیگر از دانشمندان در طهران به چاپ رسانیدم.
این متن و حواشی به نام «رجال اصفهان» به طبع رسیده و منتشر گردیده، و با تمام نواقص و معایبی که داشت مورد توجّه و عنایت اهل فضل و دانش قرار گرفت، و از گوشه و کنار، فضلا و محققّین کتباً و شفاهاً از راه ذرّه پروری مرا مورد تقدیر قرار داده و تشویق کردند، و به تکمیل نواقص و رفع معایب آن ترغیب فرمودند.
از همان روزهای اوّلیّه که شروع به نوشتن حواشی بر کتاب «تذکرة القبور» نمودم به فکر تألیف کتابی در شرح حال بزرگان علمی و ادبی و اجتماعی اصفهان که مولد و موطنم بود افتادم، و از آن وقت تاکنون بدین کار مشغول بوده و می باشم. به هر کتابی دسترسی یافته ام آنچه مربوط به موضوع فوق بوده است را در اوراق متفرّقه (فیش) یادداشت نموده ام. این یادداشتها را دو مرتبه به دو صورت تنظیم نموده ام. یکی بر حسب حروف، و دیگری بر حسب طبقه بندی از نظر تخصّص و شهرت افراد؛ و از ترتیب دوّم، جلد سوّم شعرای اصفهان که مربوط به شعرای معاصر می باشد در سال 1373 در اصفهان به طبع رسیده است.
ضمناً یک مرتبه نیز آن را مختصر نموده ام و فقط 300 نفر را انتخاب کرده ام.
ص: 3
هر روز هزاران نفر از اولاد آدم به دنیا می آیند و هزاران نفر دیگر رخت به سرای دیگر می برند. از این به دنیا آمدگان و از دنیا رفتگان فقط عدّة معدودی زندة همیشگی بوده و نامشان باقی و آثارشان جاودانی است، و از آنها علمای بزرگ، و حکمای سترگ، و پزشکان مشهور، و شعرای معروف، و عرفای نامدار، و سلاطین و وزرای عالی مقدارند که هر یک عمر عزیز خود را به نحوی از انحاء در راه اصلاح و پیشرفت و ترقّی جوامع بشری صرف نموده اند.
این دسته از مردان و زنان، کلیّة آلام و اسقام و رنج ها را بر خود هموار کرده اند تا دیگران در رفاه و آسایش جسمی و روحی به سر برند.
اینان سعی می کنند تا از راه علم و حکمت و شعر و ادب و موعظه و نصیحت و ترویج اخلاق فاضله و ملکات انسانی، بشر گمراه و خیره سر را که جز به منافع مادّی خود به چیز دیگری نمی اندیشد به راه راست هدایت کنند و از این کجروی و خود بینی نجات دهند.
اینان خود را برای دیگران می خواند، و سعادت و خوشبختی ابدی همگی را می طلبد.
بنابراین جهات، قابل ستایش بوده و احترامشان بر همگان واجب و لازم است، زندگانی آنها باید سرمشق دیگران باشد، و آثارشان نصب العین مردمان صاحب دل قرار گیرد، و تمام طبقات اجتماع به فراخور استعداد و لیاقت خود از آنان و آثارشان کامیاب شوند.
ص: 4
شاید برخی از کوته نظران و ظاهر بینان آنها را مرده تصوّر کنند و حال آن که آنها زندة جاویدند، و تا نام و آثارشان در جهان باقی است حیات ابدی دارند، و روح بلند و آثار کرامندشان سایه بر سر طالبان راه حقّ و حیقت افکنده، و آنها را از سرچشمة علم و معرفت خود سیراب می نماید.
کتابی که اکنون در دست شما می باشد معرّف عدّه ای از این مردان عالم و عارف و حکیم و شاعر و فیلسوف و مورخ و نویسنده می باشد که یا خود از اهل اصفهان بوده، و یا در این شهر می زیسته و هم در اینجا به خاک رفته اند.
اصفهان از قرون اوّلیة اسلام، مرکز علم و دانش بوده، علما و عرفا و حکما و شعرا و محدّثین و روات و وعاظ و گویندگان زیادی از آنجا برخاسته اند که جهت اخذ علم و حدیث به این شهر و آن شهر مسافرت نموده، و خدمت بزرگان علم و روات احادیث رسیده، و از هر یک نکته ای آموخته، تا خود عالمی بزرگ، و حافظی ثقه، یا فیلسوفی عالی قدر، و عارفی گران مایه، و شاعری نامدار شده اند، سپس به مولد خود مراجعت نموده یا برای خدمت بیشتری به علم و دانش، در غربت زندگانی را به سر برده اند.
برای نمونه کتاب «ذکر اخبار اصفهان» تألیف حافظ ابونعیم اصفهانی (430-334) در حدود دو هزار نفر از آنان را نام می برد.
در کتاب حاضر از هر بیست نفر از این مردان شاید به نام یک نفر اشاره شده باشد، آن هم بیشتر از علمای شیعه، از عهد صفویّه تا قرن حاضر.
ص: 5
تمام مطالب این کتاب یا از اصلی معتبر برداشته شده، و یا از معتمدی امین نقل گردیده، و یا خود نام و نسب و تاریخ آنان را از قبورشان پاکنویس کرده ام، و در بیشتر موارد در زیر صفحات به مدارک اصلی آن اشاره شده است. و تعداد آنها متجاوز از دویست کتاب می شود. و در اینجا از یاد آوری مجدّد از آن همه کتاب خود را بی نیاز می دانم.
چون مایة اصلی کتاب حاضر «تذکرة القبور» مرحوم گزی با حواشی آن است که در سال های قبل نگارنده آن را به نام «رجال اصفهان» به طبع رسانیده، و اکنون آن را کامل تر و مفصل تر نموده و به چاپ رسیده است بدین جهت بر حسب نظریّه و پیشنهاد ناشر محترم جناب آقای مسیح ثقفی مدیر محترم کتابفروشی ثقفی اصفهان نام آن را «تذکرة القبور یا دانشمندان و بزرگان اصفهان» نهادم، و علت تغییر نام و اسلوب کتاب، از بین رفتن عموم مقابر اصفهان است که در متن کتاب اولیه به نام برخی از آنها اشاره شده است.
ناگفته نماند که «تذکرة القبور» فقط شامل شرح حال قریب یکصد نفر از علما و شعرا و عرفای اصفهان است، و در «رجال اصفهان» این شماره به هفتصد رسیده، و در کتاب حاضر متجاوز از دو هزار نفر می شوند.
ص: 6
ناگفته پیداست که شهر بزرگی مانند اصفهان، در طول چهارده قرن تاریخ پر افتخار اسلامی خود که چندین مرتبه پایتخت سلاطین بزرگ شده، و همیشه مجمع علما و دانشمندان بوده، و مردم از اطراف و اکناف جهت استفاده های مادّی و معنوی بدان روی می نموده اند، بر حسب عادت و احتیاج، دارای قبرستان های متعدد بوده و هر یک از محلات برای خود قبرستانی مجّزا داشته اند؛ ضمناً بسیاری از خانواده های علمی و روحانی و متنفذین نیز مقبرة اختصاصی داشته اند که در طول تاریخ، خواه و ناخواه از بین رفته اند، و اکنون جهت تذکر آیندگان و ضبط در تاریخ به نام پاره ای از آنها تا آنجا که نگارنده اطّلاع دارد اشاره می شود، و این قبرستانها را به دو دسته تقسیم می کنیم:
قبرستانهایی که از بین رفته است، و آنها عبارتند از:
از قدیمی تربین و معظم ترین مقابر اصفهان که از حدود قرن سوّم تا اوایل قرن 14 هجری مورد نظر و توجه بوده، و در قدیم آن را مقبرة مردبان می گفته اند (1)
ص: 7
در نزدیکی خواجوی قدیم، مقبرة یهودیان بوده و اکنون به کلی از بین رفته است.
در عهد صفوّیه دارای اهمیت بوده، در قسمت شمالی خیابان حافظ جنب چشمة پا قلعه قرار داشته، و تا 1350 قسمتی از آن باقی بود، و اکنون عموم آن خانه و باغ شده، و ساختمان شیر خوارگاه در قسمتی از اراضی آنجا ایجاد گشته است.
در تاریخ نائین (:115) گوید: شیخ العراقین آنجا را خراب و متصرّف شد.
جنب چهار سو مقصود، محلّ فعلی دبیرستان و دبستان مریم بیگم.
در حوالی طوقچی، مقبرة جماعتی از سادات گلستانه بوده و باقیماندة آن در سال های اخیر به صورت مسجد در آمد.
معروف است که قبر زکی خان زند نیز در آنجا بوده است.
حوالی محلّة حسن آباد، در حدود هشتاد جریب وسعت داشته و همگی خانه شده است.
از مقابر قدیمی اصفهان (1) می باشد که در حدود یکصد و پنجاه سال قبل به صورت باغ و خانه در آمده، و محل آن دنبالة جوی بید آباد حوالی یخچال در کوشک می باشد.
ص: 8
در قسمت جنوبی مسجد شاه قرار داشته، و از یک قرن و نیم قبل، از صورت قبرستانی در آمد، و باغ و ملک و خانه شده است.
از دورة قبل از سلاطین آق قوینلو، و تا 1355 قسمتی از آن در جنوب دروازة آنجا باقی بود که به صورت خانه در آمد، و قسمتی از آن به نام درمانگاه صحّت می باشد، و مسجد در کوشک و مدرسة باقریّه که به مدرسة در کوشک (1) معروف است قسمتی از آن بوده است.
از مقابر قدیمی اصفهان (محلّة سنبلان که در کتب قدیم ذکر شده همین محل می باشد) و به مقبرة درب امام متّصل بوده، و تا سال 1350 باقی بود که آن را تسطیح نموده، و اکنون در آنجا چندین مدرسه، و بیمارستان امین می باشد.
(دو قسمت) در قسمت غربی آب بخشان بوده و مربوط به اواخر عهد صفویّه و زمان قاجاریه می باشد، و تا سال 1370 باقی بوده و اکنون دبیرستان نمونه در آنجا ساختمان شده است (قبله دعا قبل از صفویّه، مصلاّی اصفهان بوده است)
که مقبرة آل ترکه نیز در آن واقع بوده و از
ص: 9
قبرستان های قدیمی اصفهان به شمار می رفته است.
عارف معروف، واقع در محلة قصر منشی. منشی الممالک به دستور شاه عباس قبرستان نامبرده را تسطیح نموده، و در آن مسجد و مدرسه و حمام و بازارچه و خانه و قصر احداث نمود، و آن را از صورت قبرستان بودن خارج نمود.
این مقبره را در قدیم شاباذ (1) یا روشاباذ می نامیده اند.
قبرستان هایی که عموماً از حالت قبرستان بودن خارج شده لکن کم و بیش اثری از قبور در آن ظاهر است، و آنها عموماً امام زادگان و مقابر خصوصی می باشند، بدین شرح:
واقع در محلّة مستهلک، از مقابر عهد صفوی که در این اواخر عموماً به صورت خانه و باغ در آمد، و دبیرستان شاهدخت آذر و دانش سرای دختران و دبستان صحّت در بقایای آن ساخته شده است.
در سال های اخیر ساختمان صحن و بقعة امام زاده به وسیلة نیکو کاران تجدید شد.
واقع در محلّة حسن آباد، از امام زادگان معتبر اصفهان که ساختمان آن از آثار باستانی به شمار می رود. قبرستان مربوط به قبل از صفویّه بوده، و در زمان سلاطین صفوی از صورت قبرستانی خارج شده، و آثار برخی از قبور تا این اواخر در بعضی از خانه ها مشهود بود، مانند منزل مقابل
ص: 10
امام زاده که به خانة محتسب الممالک شهرت داشت و اکنون چندین باب خانه گردید.
از امام زادگان معتبر و صحیح النسب اصفهان، واقع در محلّة گلبهار که در قدیم آن را خوشینان می گفته اند. از آثار باستانی اصفهان به شمار می رود. (1)
واقع در محلّة خوابجون معروف به سر قبر آقا. در حال فعلی قبرستان به صورت خانه و دکان در آمده، و قسمتی از آن به صورت تیمارستان، و قسمتی هنرستان حرفه ای است، و متأسفانه در اثر غفلت متصدّیان امر، قسمتی از صحن وسیع مقبره را هنرستان تصرف نموده، و بیم خرابی بقعه نیز می رفت که فعلاً در اثر اقدامات ادارة استانداری و انجمن آثار ملّی و باستان شناسی عملیّات تخریبی هنرستان متوقّف گردیده است.
واقع در اول محلّة خواجوی قدیم، از مقابر قدیمی اصفهان، فقط امام زاده باقی مانده، و ادارة کشاورزی در قسمتی از این قبرستان ساختمان شده است.
قبر حکیم و فیلسوف معروف ابن مسکویه در این قبرستان بوده است.
قبرستان فعلی اصفهان که به تخت فولاد شهرت دارد تا اواخر عهد صفویّه به نام مزار بابا رکن الدین شهرت داشته است.
واقع در محلّة الیادران (الیاران) از قبرستان های قدیمی اصفهان. دبستان اشراق در قسمتی از اراضی آن ساختمان گردید.
ص: 11
سنگ قبرهای نفیس و قدیمی این قبرستان در موقع ساختمان دبستان در یکی از اطاق های آنجا نگاهداری شد، لکن سپس از بین رفت.
جنب محلّة طوقچی که در قدیم آن را محلة دریه (بر وزن فقیه) می خوانده اند. ساختمان بقعه از آثار باستانی اصفهان است.
از متفرّعات قبرستان چملان در محلّة دروازه نو، از مقابر قبل از عهد صفویه است. تکیة منسوب به بابا تا حدود پنجاه سال قبل وجود داشت، و اکنون آن را خانه کرده، و آثار قبر و سنگ آنها از در و دیوار کوچه آشکار است. قبر بابا باقی است.
در اواسط مرداد ماه چهل و هشت دانشمند محترم آقای عباس بهشتیان که از علاقمندان به آثار باستانی و مؤلف کتاب «گنجینة آثار ملی» می باشند از وجود چنین مقبره ای خبر دادند. ایشان در اثر سعی و کوشش فراوان آن را در اواخر اراضی آهنگران، نرسیده به زمین های شمس آباد یافته، و خود آنجا را دیده بودند.
در روز 5 شنبه 23 مرداد ماه نویسنداه به اتّفاق ایشان، و فاضل گرامی جناب آقای محمد قائمی معلّم دانشگاه اصفهان، و خطیب ارجمندی آقای آقا محمد شیرازی نجل جلیل عالم زاهد مرحوم حاج میرزا علی آقا واعظ شیرازی جهت دیدار مقبره، و اطلاع از مدفونین به آنجا رفته و از نزدیک قبور مشاهده گردید.
ص: 12
محلّ باغ که به باغ درویش معروف است و متصل به باغ سیّد می باشد در حدود پنج جریب وسعت دارد، در قسمت غربی آن، آثار بقعة خرابه ای است که حدود یک متر از سطح باغ ارتفاع دارد.
در حال کنونی پنج سنگ قبر در آنجا به نظر می رسد، سنگها مرمر، و هر یک دارای حدود 180 سانتی متر طول، و 50 سانتی متر عرض، و 40 سانتی متر ارتفاع می باشد. روی سنگ ها آیة شریفة: (کلّ نفس ذائقة الموت) و اطراف آن صلوات کبیره، حجاری شده و در دور آن (کمربند) بر یکی از قبور، آیة الکرسی با خطّ ثلث بسیار زیبا نوشته شده است، و بر دیگری اشعاری منقور است.
این قبور مربوط به اوایل قرن دهم هجری، و مقبره ظاهراً مربوط به یکی از بزرگان و رؤسای اصفهان می باشد، و به طوری که اهل محل تعریف می نمودند قبر صاحب بقعه به نام «محمّد عرفه» کمی بلندتر بوده و سنگ مرمر آن فعلاً از بین رفته است.
و در این مقبره و اطراف آن قبور دیگری نیز وجود داشته است که به مرور زمان در اثر خرابی بقعه و تصرّفات بی مورد مالکین و زارعین از بین رفته است، و چنین به نظر می رسد که در این حدود، قبرستان وسیعی وجود داشته، و به گمان نویسنده، گورستان قریة طهران (1)
که در این زمان آن تیران
ص: 13
می نامند (مورنان تیران - آهنگران - خابجون - شمس آباد اسامی مزارع و قراء این حدود است) در اینجا بوده است، و هنوز کم و بیش آثار قبرستان باقی است، روی برخی از پل ها سنگ قبر انداخته اند!
مدفونین در این مقبره و عبارت سنگ آنها بدین قرار است:
وفات جناب دولت مآب سعادت اکتساب، سلالة الرؤساء العظام الکرام امیر... عالی جناب ریاست مآب رکن الدین مسعود... فی تاریخ سابع عشر شهر ذی حجّة الحرام من سنة ستّ و عشرین و تسعمائه غفر الله له و لو الدیه.
وفات علیا جناب مغفرت مآب، خاتون معظمّة حسیبة نشیبه مخدره المسماة بی بی جهان بنت عالی جناب ریاست دستگاه رئیس زینا الدین علی بن عالی جناب مرحمت مآب رئیس ظهیر الدین امیر ابراهیم رنانیه فی ثانی عشر شهر رمضان المبارک سنه اثنی عشر و تسعمائة.
فی تاریخ یوم الخمیس ثانی عشرین شهر رجب المرجّب سنة خمس و سبعین و تسعمائة علیا جناب عصمت مآب عفّت دستگاه خاتون معظمّه المکرّمه المسماة ... (1) بنت عالیجناب مرحومی مغفوری افتخار الاکابر العظام شاه جلال الدین طهرانی نداء ارجعی الی ربّک راضیة مرضیّة اجابت فرمود، طاب ثراها و جعل الجنة مأواها.
دو سنگ قبر دیگر خوانده نشد. فعلاً به همین اندازه یاد آوری از این مقبره و گورستان کفایت می شود.
ص: 14
فایده: محقّق و متتبّع ارجمند آقای بهشتیان در اثر تتبّع و تحقیق پی به مقبرة دیگری در نزدیکی رباط برده اند که منسوب است به باقر خان خوراسگانی، و به طوری که در روز 48/5/23 از اهالی قریة آهنگران و تیران تحقیق شد، همگی وجود آن را تأیید نمودند، لکن تاکنون محل از نزدیک دیده نشده است، و چگونگی مقبره و احتمالاً قبور آنجا معلوم نیست.
آقا باقر خوراسگانی پس از مرگ کریم خان زند که علی مراد خان زند اصفهان را گرفت وی را لقب خانی داده، و نیابت حکومت اصفهان داد، وی تا 1199 حاکم مقتدر اصفهان بود، و چون علی مراد خان زند در دوّم ربیع الثانی 1199 در قریة مورچه خورت درگذشت و نعش او را به اصفهان آوردند، باقر خان (1) تمام اثاثیّة سلطنت و نقدینة او را برداشته، به هوای سلطنت افتاد، و در تالار طویله (محلّ فعلی دبیرستان سعدی) جلوس کرده، و سکّه و خطبه به نام خود زد، و به نام شاه باقر معروف شد، ولی سلطنتش چهار روز و نیم بیشتر طول نکشید که به شرحی که در کتب تاریخ نوشته اند سرداران قشون به طرفداری از جعفر خان زند بر او شوریده، و او را در تالار طویله زخمی کرده، وی فرار کرد و به رویدشت رفته، وی را گرفته به اصفهان آوردند، سپس به دست آقا محمّد خان از زندان نجات یافته، و مجدداً حکومت اصفهان را یافت، بالاخره در 1199 (بنا به نوشتة جابری در تاریخ اصفهان و ری) و یا در 21 محرّم 1201 بدست جعفر خان زند کشته شد. این قبرستان هم به سرنوشت کلّیة مقابر اصفهان دچار گردید.
ص: 15
چشمة باقر خان در محلّة پا قلعة و حمام خان در خوراسگان (1) منسوب به او می باشد.
که همان مزار بابا رکن الدین است، و اکنون قبرستان منحصر به فرد اصفهان می باشد.
در نزدیکی چهار راه کرمانی.
مقابل امام زاده اسماعیل، در کنار غربی خیابان هاتف، از آثار باستانی اصفهان.
جنب مسجد سیّد (از آثار صاحب مقبره) از مقابر مورد توجّه و عنایت است که مردم جهت زیارت از اطراف شهر بدانجا می روند، و الحق شایسته است که به وسیلة او از خداوند حاجت بطلبند.
جنب مسجد رحیم خان.
مقابل مسجد مصری، از مقابر قرن نهم هجری.
واقع در محلّة دار البطّیخ احمد آباد اصفهان.
از متفرّعات قبرستان چملان، دارای صحن های
ص: 16
متعدّد و بارگاه. از آثار باستانی اصفهان، و از امام زادگان معتبر و صحیح النسب می باشد که در جلالت قدر و عظمت شأن او عموم موّرخین متفقند.
در کنار خیابان شاه عباس در محلّة خواجو، از مقابر عهد صفوی.
در اراضی بافجون، در قسمت شرقی خیابان بزرگمهر. از مقابر قدیمی اصفهان که تاکنون قسمت کمی از آن باقی است. (1)
جنب مسجد حکیم، در محلّة جورجیر. در قسمت چپ درب منسوب به صاحب بن عبّاد قرار دارد. ظاهراً اصل مقبره مربوط به قبل از عهد صفویّه است.
در قسمت شمالی محلّة چهارسو شیرازی ها، از مقابر معظمه و قدیمی اصفهان، و در عهد سلاطین آق قوینلو و بالاخص در عهد صفویّه خیلی معتبر بوده، و ساختمان بیمارستان صد تختخوابی و پرورشگاه در قسمتی از اراضی آن واقع گردیده است.
«عبدالله» واقع در محلّة دردشت.
و مقبرة منسوب به «سر شاهرضا»، و بقعه و تکیة حافظ ابوالقاسم طبرانی که فعلاً به صورت حسینیّه در آمده، در محلّة طوقچی. (1) این محلة در قدیم به «دریه» یا «باب دریه» شهرت داشته است.
از گورستان های بسیار بزرگ و قدیمی اصفهان، و متعلّق به حنفیان بوده، چنان که قبرستان شاه میر حمزه متعلّق به شافعیان بوده است.
مصلاّی قدیم اصفهان در عهد سلاجقه، در مجاورت این قبرستان قرار داشته، و محلّ فعلی مسجد صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه) و منارة معروف به منارة باغ قوشخانه در محلّ مصلی قرار دارد که بعداً به صورت مسجد بابا سوخته (قبا سوخته) و یا ابو سعید بهادر خان در آمده، و در زمان قدرت آقایان مسجد شاهی خراب شده، و در سال های اخیر به همّت اهالی محل مجدّداً ساختمان شد.
ساختمان دبستان و دبیرستان هاتف، و درمانگاه و استخر و کشتارگاه در قسمتی از این قبرستان ایجاد گردیده، و از آن همه قبور بزرگان فقط مقبرة امام زاده ابراهیم (منسوب به حضرت موسی بن جعفر علیه السلام) و بقعة علی بن سهل، صوفی و عارف مشهور باقی مانده است.
فوت علی بن سهل را مؤلّف طرایق الحقایق بنا به نقل از تاریخ گزیده سال 280، و مؤلّف «اخبار اصفهان» سال 307 می نویسد.
ص: 18
در محلّة خواجوی قدیم، از مقابر عهد صفوی و قبل از آن. در اوایل قرن 14 به صورت باغ و املاک مزروعی در آمده، و در سال های اخیر به صورت خانه گردید. دبستان شیخ بهائی در قسمتی از باقی ماندة این قبرستان ساختمان شده است.
در خیابان شاه.
جنب مسجد حکیم، دارای بقعه و تکیه از مقابر عهد قاجاریّه. مقرنس کاری های داخل بقعه از آثار هنری اصفهان به شمار می رود.
معروف به سر قبر آخوند، جنب مسجد جامع، از بقاع متبرّکه و مورد نظر مردم اصفهان می باشد، که از محلاّت مختلفة شهر و دعات جهت زیارت، در تمام ایام هفته، و بالاخص شبهای جمعه بدانجا می روند، و رونقی به سزا دارد، و دارای بقعه و بارگاه و صحن می باشد، و مربوط به زمان صفویّه است.
در اوّل جوزدان، کنار خیابان دروازه طهران.
در قسمت شرقی خیابان سروش، از گورستان های وسیع مربوط به عهد سلاجقه و پس از آن، و در زمان صفویّه اهمّیت شایانی داشته است.
در سال های اخیر، مردم آنجا را تسطیح نموده، در اوّل به صورت ملک مزروعی، و حالیه به صورت خانه و مغازه شده، و ساختمان دانش سرای کشاورزی در قسمتی از این گورستان ایجاد شده است.
ص: 19
از ساختمان امام زاده، در این اواخر به همّت مردم متدیّن و نظارت ادارة اوقاف تعمیران کلی به عمل آمد.
در محلة میدان کهنه (میدان عتیق، در برابر میدان شاه که آن را میدان جدید می گفته اند) از مقابر بسیار قدیمی اصفهان می باشد که در عهد صفویّه رونقی داشته، و ساختمان امام زاده از آثار باستانی اصفهان به شمار می رود.
غیر از آنچه به طور کلّی از گورستان های اصفهان نام برده شد، در این شهر مقابر خصوصی زیادی وجود داشته که آثار برخی از آنها کم و بیش هنوز ظاهر است.
نام برخی از آنها بدین قرار است:
در جنب مسجد خواجه اعلم در خیابان هاتف. اصل مقبره در خیابان واقع گردید، منارة آن نیز در خیابان خراب شد.
در محلّة حسن آباد.
در محلّة باب الدشت، مقابل مدرسة میرزا تقی دولت آبادی که در سال های اخیر شخصی به نام شیخ حسن چوب شکن آن جا را تصرّف نموده و اکنون ورّاث در آنجا ساکنند. (1)
مطابق نقل برخی از فضلا و نویسندگان اصفهان، این باغ مقبرة خصوصی شاهزادگان سلجوقی بوده، و در زمان شاه اسماعیل تغییر
ص: 20
وضع یافته، و در آن عماراتی شاهانه ایجاد گشته، و سپس به صورت میدان در آمده است.
در کوچة جوباره.
در کوچة نمکی در یکی از خانه های مقابل مسجد.
جنب مدرسة جلالیّه در محلّة احمد آباد.
در قبرستان کوچکی در قسمت جنوبی مسجد حکیم، در قسمت برف انداز پشت گنبد.
در جنب چهار سو نقّاشی، تا حدود هشتاد سال قبل آثار آن باقی بوده است. «تاریخ اصفهان».
در بازار میدان میر (اوّل بازار غاز).
اخیراً در موقع احداث خیابان [ولیّ عصر (ع)] قسمتی از این مسجد جزو خیابان شد، و مقبره نیز به دستور امام جماعت مسجد از بین رفت.
در نشریة سازمان اوقاف اصفهان (:140) می نویسد: در نظر است قبر خواجه مرمر شود.
مراد از خواجه، مولا تاجا پدر فاضل هندی است.
در محلّة جوباره (1) نزدیک تکیة حاج میرزا داود. ظاهراً در این حدود، قبرستان کوچکی بوده که به مرور زمان از بین رفته، و
ص: 21
برخی از قبور در خانه های آن حدود هنوز باقی است.
در قسمت شرقی خیابان چهار باغ پایین، از متفرّعات محلّة درکوشک. ظاهراً قبر بابا حسن باشد.
شاعر معروف، در قسمت جنوبی مادی نیاصرم، معروف به باغ تکیه، در کنار خیابان صائب که در سال های اخیر به وسیلة انجمن آثار ملّی ساختمان گردید.
در محلّة در کوشک، کوچة باغ حرم.
معروف به مسجد فشارکی. در قسمت غربی چهلستون مسجد قبری است مربوط به قبل از صفویّه.
معروف به مسجد کرمانی، جنب شترگلو، نزدیک دروازه اشرف. مربوط به علاّمه آخوند ملاّ محمّد حسین کرمانی، بانی مسجد.
شاعر معروف، در محلّة جوباره که سال هاست انجمن آثار ملی وعدة ساختمان آن را داده، لکن تاکنون اقدامی نشده است. [این مقبره اکنون بازسازی و تعمیر شده است.]
غیر از مقابری که ذکر شد چندین مقبرة دیگر نیز وجود دارد که چون مدفونین در آنجا از علما و شعرا نبوده اند از آن ذکر نشد، مانند مقبرة سلطان بخت آقا در محلّة پامنار دردشت، و مقبره نوّاب محمّد شفیع میرزا در کوچه حیدر میرزا جنب مسجد علی، و مقبرة حاج میرزا صادق در مسجد خواجو، و مقبرة حاج ملک التجّار در انگورستان ملک در پاقلعه؛ و غیره.
ص: 22
در قرا و قصبات اصفهان نیز گورستان های قدیمی یافت می شود که برخی از آنها قابل ذکر می باشد:
از دهات بسیار قدیمی، محلّ دفن ابو عبدالرحمان قتیبه بن مهران آزادانی، شاگرد و راوی از کسائی.
و در آنجاست قبر ابودردا که از اصحابه بوده، و در زمان معاویه به اصفهان آمده، و در این شهر مرده است (تاریخ نائین: 294) و از منسوبین بدانجاست ابی الربیع زهرانی، از محدّثین و روات در قرن سوم هجری.
که آن را در کتب قدیم، مدینه، و منسوب بدانجا را مدینی می نویسند، و در کتاب «اخبار اصفهان» و دیگر کتب، زیاد از آنجا نامبرده شده است.
در کتب تاریخ و رجال به خصوص در قرون اوّلیّه از آنجا نامبرده شده است.
(کرّان از محلاّت قدیمی اصفهان بوده) در قسمت شرقی احمد آباد، در قرون اوّلیة اسلام دارای اهمیت زیاد بوده، و عدّة کثیری از روات و محدّثین از آنجا برخاسته اند:
1- ابو علی احمد بن محمّد بن عاصم، متوفّی در روز جمعه سال 339 از محدّثین و روات.
2- ادیب ابوالحسن احمد بن محمّد بن موسی بن بحر.
3- ابو حامد احمد بن حسین بن علی سمسار ساکن (سکة الماجشون) کوچه ماجشون در کرّان، از محدّثین بزرگ، و جمعی کثیر دیگر. (اخبار اصفهان)
ص: 23
اساس پیشرفت جوامع بشری فقط و فقط مربوط به دانستن امور پیشرفت و ترقّی دیگران، و بررسی راههای وصول به مقصود است، آن هم از راه به کار بردن تجارب دیگران حاصل می شود، و اطلاّع و راه دانستن آن از مطالعه در آثار و احوال بزرگان به دست می آید. و بدیهی است که پی بردن به مقام علمی و اجتماعی بزرگان هر مرز و بوم، و آشنا شدن به نام و آثار آنان، در انسان حسّ غرور و افتخار ایجاد می کند، به این که از شهر و دیاری است که این همه بزرگان علمی و اجتماعی داشته است.
مطالعة شرح حال بزرگان و سیر در اخلاق و عادات آنها همچنان است که انسان را به مجلس آنان برده و در حضورشان می نشاند، از رفتار و گفتارشان پند و عبرت آموخته، و مطالب را مستقیماً از زبان آنان می آموزدذ، و بدین وسیله راه و رسم زندگی را آن چنان که باید یاد می گیرد، یأس و ناامیدی در او می میرد، و به جای آن امید به زندگی، امید به آیندة درخشان، امید به همه چیز ایجاد می شود.
تذکّر 1- با تمام دقتی که در ترتیب کتاب شده است ممکن است نام دانشمندی معروف که نسبت به مذکورین در کتاب شایستگی بیشتری داشته باشد از قلم افتاده باشد. این عدم نامبردن از جهت سهو و نسیانی است که لازمة انسان می باشد، و در آن نظری خاص نبوده است، و بدین وسیله از تمام کسانی که به این سهو و خطا واقف می شوند پوزش می طلبد.
تذکر 2- کلیّة تاریخ هایی که در این کتاب ذکر شده قمری هجری است، مگر آنچه قید شده است، خورشیدی.
ص: 24
خاتمه - در خاتمة این پیشگفتار فرض ذمّة خود می داند که کلیّة کسانی که در چاپ و انتشار این اثر خدمتی انجام داده اند سپاسگزاری نماید، به خصوص از جناب آقای مسیح ثقفی که تمام سرمایة مادّی خود را در راه نشر و اشاعة علم و دانش بکار برده، و الحق در این راه از دقیقه ای فرو گذاری نمی نماید، و بر طالبان علم و دانش لازم است که از مساعی ایشان قدر دانی نمایند.
ضمناً از کارکنان چاپخانة ربّانی، به ویژه آقای حاج آقا حسن ربانی که در چاپ کتاب منتهای حسن سلیقة خود را به کار برده، و حتّی المقدور سعی نموده اند کتاب بی غلط و زیبا چاپ شود نیز تشکّر نموده، و توفیق همگی را در راه ترویج علم و کتاب از خداوند متعال خواستارم.
سیّد مصلح الدّین مهدوی
ص: 25
ص: 26
بسم الله الرّحمن الرّحیم
آباده ای(1)
عالم فاضل محقّق حاج محمّد جعفر بن محمّد صفی صغادی آباده ای از مشاهیر مجتهدین، جامع معقول و منقول، و در بیشتر از علوم صاحب نظر بوده، و در زهد و تقوی معروف خاص و عام، و مورد وثوق و احترام کلیّة طبقات بوده، از مبرّزین شاگردان و مخصوصین حاج سیّد محمّد باقر حجّة الاسلام بوده، و در خدمت آقا سید محمّد مجاهد کربلائی و حاجی محمد ابراهیم کلباسی و دیگران نیز تلمّذ فرموده، (2) و در کلیّة کتب رجال و تراجم نام او با احترام و تجلیل یاد شده.
ص: 27
مؤلّف قصص العلماء دربارة او گوید: در هر علمی کتابی مختصر در حفظ داشت. (1)
در اصفهان مدرس و امام جماعت مسجدی به نام خود بود. (این مسجد از آثار نفیس و جالب فن بنائی در قرن سیزدهم هجری است (2)
در مرافعات و فصل خصومات بسیار زیرک و دانا بوده، و مزاح های شیرین، و خوش طبعی های زیادی از او نقل می کنند.
مشارالیه در شب شنبه 19 رمضان المبارک سال 1280 در اصفهان وفات یافته، در اوّل تخت فولاد مدفون گردیده، و مرحوم رکن الملک جهت او تکیه ای بنا نموده که به نام ایشان مشهور است، و قبر در وسط بقعه قرار دارد.
سال وفاتش را پرتو شاعر گوید: (3)
حیف از حاجی محمّد جعفر آنک *** گمرهان را سوی حق بردی به ره
سال تاریخش ز پرتو شد سؤال *** گفت: اللهم نوّر مضجعه
ص: 28
صاحب عنوان کتب عدیده در فقه و اصول تألیف نموده که از آن جمله است:
1- تعلیقه بر تلخیص الاقوال 2- رساله حمّامیّه، در محلّ نزاع حمّام شیخ بهایی 3- رسالة عملیّه 4- سؤال و جواب 5- شرح بر تجرید الکلام خواجه نصیر الدین طوسی 6- شرح بر دروس * فقه جعفری (1) 7- مرایا، در اصول 8- نقود المسائل الجعفریّة، در فقه استدلالی که ملمّع است (یعنی فارسی و عربی با هم است) 9- وجیزه در تلخیص کتاب تحفه الابرار تألیف استادش حجّة الاسلام شفتی، و غیره.
در کتاب روضات الجنّات که در حیات صاحب عنوان تألیف شده وی را به (مفتی در اصفهان) معرّفی می کند. (2)
مؤلّف تاریخ اصفهان و ری دربارة او گوید: (: 291): مرحوم حاجی آباده ای از اصحاب خاصّ مرحوم سید بزرگ بود، و در سفر حج که علمای عامّه خواسته بودند با سید مباحثه و اجتماع نمایند و مسائلی را انتخاب نموده که مشکل باشد، حاجی آباده ای خود را به شکل آشپزی در آورده، وقتی علما بیان سؤال نموده بودند، سیّد فرموده بود: جعفر آشپز بیا این مسائل را جواب بگو _ کنایه از آن که این قبیل مسائل آن قدر ساده و روشن است که آشپز من نیز به جواب آن قادر می باشد _ حاجی با زنجیر آویزان و کارد مطبخی که به کمر زده آمد نشست، و همة آنها را مجاب به فتوای ائمّة خودشان ساخت.
مرحوم حاجی آباده ای دو پسر داشت:
ص: 29
یکی: آقا عبدالجواد که به جای پدر پس از فوت او در مسجد ایشان امامت می نموده، و فاضل بوده، و پس از سال 1310 در سفر عتبات در کربلا وفات یافته.
و دیگری: آقا اعطاء الله که عالم و فاضل و زاهد و متّقی و وارسته، و ساکن نجف اشرف گشته، و در طاعون نجف وفات یافته، هر دو برادر در وادی السلام مدفون شده اند.
میرزا حسن فرزند حاج میرزا آقا ابن محمّد طاهر بروجنی شاعر فاضل، و ادیب کامل، مردی خلیق و مهربان و نیک سرشت و خوش طینت بوده، در اوایل عمر به شغل زنجیره بافی اشتغال داشته، و در صنعت گل دوزی و یراق از اساتید فن به شمار می رفته، سپس تغییر شغل داده و به تجارت مشغول گردیده، و تا آخر عمر بدین شغل اشتغال داشته.
در اوایل شاعری «بینوا» تلخّص می نمود، و بعداً آن را به «آتش» مبدّل ساخت، چنان که خود گوید:
چنان تخلّص آتش بسوخت جان مرا *** که هیچ نام و نشانی ز بینوا نگذاشت
در عموم انجمن های ادبی گه در عصر او در اصفهان تشکیل می شد شرکت داشت، و به خصوص در انجمن شیدا و ادیب فرهمند از اساتید و صاحب نظران به شمار می رفت.
ص: 30
بیشتر اشعارش غزل است و به انواع دیگر شعر توجّهی نداشته، و در سبک شاعری پیرو صائب اصفهانی (که به غلط او را صائب تبریزی گویند) و کلیم کاشانی است، یعنی به سبک هندی (سبک اصفهانی) شعر می گوید.
آتش در حدود سال 1284 متولّد، در 21 رجب سال 1349 در اصفهان وفات یافته، در یکی از اطاق های تکیة فاضل سراب در اوّل تخت فولاد مدفون گردید.
عموم شعرای اصفهان برای او مرثیه و مادّه تاریخ گفته اند، از آن جمله:
حاج آقا حسام الدین دولت آبادی گوید:
طبع حسامت پی تاریخ گفت *** آتش ما سرد شدی زود بود
آقا میرزا عبدالکریم بصیر گوید:
آه کز باد اجل خاموش شد *** آتش آن شاهنشه ملک سخن
زان میان گفتا به تاریخش بصیر *** آتشی دیگر ندارد انجمن
دیوان اشعارش دو مرتبه به طبع رسیده؛ از اشعار اوست:
آن پری را مگر از جوهر جان ساخته اند *** که چو جان از نظر خلق نهان ساخته اند
بوسه ای ده که شود قوت دل و قوّت روح *** ای که از لعل تو یاقوت روان ساخته اند
دیگر از سیب سخن با من سر گشته مگوی *** که زنخدان تو را بهتر از آن ساخته اند
ص: 31
سعنه بر تخت جسم و افسر دارا زده اند *** این گدایان که به کوی تو مکان ساخته اند
بندة مغ بچگانم که به یک جرعة می *** فارغم از غم و اندوه جهان ساخته اند
ساکنان در میخانه سبک روحانند *** کز دو عالم به یکی رطل گران ساخته اند
از زنخدان تو، رنج دل ما به نشود *** زان که این سیب نصیب دگران ساخته اند
آتشا بخت جوان داری و اقبال بلند *** که تو را خاک ره پیر مغان ساخته اند
شهرت عدّه ای از دانشمندان شیراز است که در کتاب فارسنامه به نام برخی از آنها اشاره شده است، از آن جمله است:
1- آقا محمّد کاظم مجتهد آتشی (1289-1208 ه_.ق)
2- حاج ملاّ عبّاس آتشی.
3- حاج ملاّ عبدالله آتشی (1299-1248 ه_.ق)
4- در جلد اوّل کتاب دانشمندان و سخن سرایان فارس (: 2) به نام شاعری به تخلّص «آتشی» اشاره شده است که از شعرای قرن نهم هجری بوده.
در مجالس النفایس: (: 388) گوید: مولانا آتشی، شیرازی است و نانوایی می کرد، و شعر او نیکوست.
ص: 32
صاحب عنوان: محمّد باقر شریف آتشی شیرازی نام داشته، از خطّاطین مشهور اصفهان در قرن سیزدهم هجری است که در برخی از مساجد این شهر من جمله: مسجد قریة گز، و مسجد سیّد، و مسجد شاه، از سال 1251 تا 1261 کتیبه هایی به خطّ ثلث زیبا از او باقی است، و سنگ برخی از قبور تخت فولاد نیز به خطّ مشارالیه می باشد.
کتیبة مسجد رکن الملک در تخت فولاد، و کتیبة مسجد رحیم خان، از کتیبة مسجد سیّد گرده برداری شده است، که سال آن 1304 و 1311 می باشد که سال بنا و نصب کاشی می باشد.
چنان که در برخی از کتیبه های مسجد سیّد نیز دو تاریخ دارد، یکی تاریخ نوشتن کتیبه، و دیگری تاریخ نصب کاشی.
سال فوت و مدفن و دیگر گزارش زندگی او فعلاً بر نگارنده مجهول است.
در کتاب مکارم الآثار (29:1) به نقل از حبیب السیر گوید: آخوند ظاهراً واو آن معدوله، و الف بعد از آن مکتوبة غیر ملفوظه باشد که این ایام غیر مکتوبه نیز شده است، و به صورت آخوند نوشته، و به واو معروف تلفّظ می شود، و خود واضح است که این کلمه مشتق از خواندن فارسی، و ظاهراً به صرف نظر از الف ممدوده در اوّل، صیغة مفرد مغایب از فعل ماضی باشد (سوّم شخص مفرد ماضی مطلق) و مقصود، استاد درس است که بر شاگردان چیزی را خوانده باشد.
ص: 33
و در مقتبس الاثر (8:2) گوید: آخوند _ بالمدّ و ضمّ الخاء _ فارسیّة قد یستعمل فی عصرنا المتأخرین علی اهل العلم الذین کانوا فی العجم. الظاهر مرکبة من آقا و خواند به معنی خداوند، ای الصاحب و الرئیس.
و در فرهنگ آموزگار گوید: آخوند (صفت حقیقی) دانا _ ملاّ، و کسی که دانش های دین را بیاموزد.
تذکّر: در برخی از کتب، کلمة آخوند را بدون واو یعنی به صورت (آخند) نوشته اند.
در ریحانة الادب (15:1) گوید: این کلمه در اصطلاح متأخّرین علمای معقول، در صورت اطلاق، عبارت از ملاّ صدرا شیرازی است؛ و در اصطلاح علمای معقول عصر حاضر ما عبارت از آخوند ملاّ محمّد کاظم خراسانی است. (انتهی)
عدّة کثیری از علما و دانشمندان متأخّر اصفهان به نام آخوند شهرت دارند که از آن جمله است:
آخوند پلی یاپلوی (ملاّ محمّد صادق اردستانی)
آخوند فشارکی (ملاّ محمّد باقر + ملاّ محمد حسین)
آخوند کاشی (ملاّ محمّد کاشانی)
آخوند کرمانی (ملاّ محمّد حسین)
آخوند گزی (ملاّ عبدالکریم)
آخوند مجلسی (ملا محمد باقر + ملاّ محمد تقی)
شرح حال هر یک از نامبردگان در محلّ خود مذکور خواهد شد، ذیلاً مجملی از شرح حال برخی از معروفین بدین لقب مذکور می گردد.
ص: 34
محمّد شفیع بن میرزا رفیعا اصفهانی طالقانی معروف به آخوند شفیعا خوش ابرو [و متخلّص به موحّد]، عالم و عارف و محقّق بوده، و در اصفهان سکونت داشته، و در سال 1161 قمری وفات یافته، در قبرستان شاه میر حمزه مدفون گردید. (1)
این قبرستان در سال های اخیر به صورت باغ و خانه، و قسمتی از آن به صورت دانش سرای کشاورزی در آمد.
صاحب عنوان از اجداد مرحوم شیخ عبدالحسین محلاّتی است که بعداً به نام او اشاره خواهد شد. (2)
حکیم عارف بزرگوار، و فیلسوف علی الاطلاق، مرحوم آخوند ملاّ محمّد کاشی، از نوادر اعصار، و در علم و عمل و زهد و تقوی و تدریس حکمت علمی و عملی یگانة روزگار بوده، در کمتر زمانی از ازمنه برای او در بین علما و دانشمندان مثل و مانندی می توان یافت.
در اوایل در مدرسة جدّة کوچک، و در اواخر در مدرسة صدر ساکن بوده؛
ص: 35
حالات غریبه، و حکایات عجیبه از او نقل شده و عموماً به حدّ تواتر رسیده. (1)
مدت هشتاد و چهار سال تقریباً عمر نموده، و در این مدّت مجرّد زیسته، تا سرانجام در روز شنبه 20 شعبان المعظم سال 1333 وفات یافته، در تخت فولاد در جنب لسان الارض مدفون گردید.
و پس از آن مرحوم حاج محمّد ابراهیم ملک التجّار برای او تکیه ای احداث نمود (2) و عدّه ای کثیر از فضلا و دانشمندان و حکما و شعرا و اراتمندانش در آن حوالی مدفون شدند که بعد از این به نام عدّه ای از آنها اشاره خواهد شد.
مادة تاریخ وفاتش را جابری انصاری گوید:
طایری سر برون نمود و بگفت *** زد محمّد علم بقصر بهشت
عبارت لوح قبر آن بزرگوار چنین است:
فقیر الحق اضعف خلق الله آخوند ملاّ محمّد کاشانی.
در اواخر قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم دو نفر دانشمند به نام «کمال الدین» در اصفهان سکونت داشته اند:
ص: 36
حزین در تاریخ خود (: 168) و تذکرة خویش (: 123) نامی از او برده و گوید: من در خدمت او تحصیل نمودم، و او در هنگام محاصرة اصفهان به سال 1134 در سنّ کهولت وفات یافت، و کتب زیر را از تألیفاتش نام می برد:
1- حاشیه بر معالم اصول 2- رساله در حلّ شبهات کاتبی قزوینی 3- شواهد مطوّل؛ و غیره.
و از اشعار او نیز چند بیتی نقل می کند که از آنهاست:
بکُش بسوز که عاشق شدن جزاش این است *** کسی که دل به تو ظاهر دهد سزاش این است
حزین گوید: از افاضل شاگردان علاّمی مسیح الانام فسایی بود. کاشف معضلات اوایل، و حلاّل غوامض مسائل بود. در علوم منقوله تتبعّ کامل، و در معقولات قسطی وافر حاصل نمود. (محلّ دفن او معلوم نیست)
ابن معین الدین محمّد فسایی شیرازی معروف به میرزا کمالا.
در روضات الجنّات (: 519) و فارسنامة ناصری و ریحانة الادب (63:6) و دیگری کتب نام او به احترام و تجلیل یاد شده است.
مشارالیه داماد مجلسی اوّل (ملاّ محمد تقی) است، و خود عالمی فقیه، مفّسر، ادیب، و فاضل کامل بوده.
کتب زیر از تألیفات اوست:
1- بیاض کمالی. در الذریعة (: 170) گوید: مجموعة نفیسی است که آن را
ص: 37
به عنوان وصیّت به یکی از اولاد و یا شاگردان و یا یکی از دوستان خود نوشته است. در زمان حیات علاّمه ملاّ محمّد باقر مجلسی تألیف شده. کتاب زیاده بر هزار سطر است، و در ریحانة الادب گوید: بیشتر آن تاریخی و رجالی است.
2- شرح شواهد مطّول 3- شرح قصیده تائیة دعبل خزاعی 4- القیود الوافیه در شرح شافیه در علم صرف. تاریخ اتمام تألیف رمضان 1108.
قبرش را در بقعة مجلسی در جنب مسجد جامع اصفهان می نویسند.
در ریحانة الادب گوید: سال وفات میرزا کمالا به دست نیامد.
در جلد چهارم دانشمندان و سخن سرایان فارس (: 246) گوید: کمالا فدشکویی متوفّی در حدود 1110، و سپس شرح حال مختصری نقل می کند.
در کتاب فهرست کتب خطّی کتابخانه های اصفهان (: 387) نسخه ای از شرح شافیه ابن حاجب تألیف میرزا کمالا معرّفی می شود و در آنجا گوید: تاریخ تألیف 1108، و تاریخ کتابت جمعه 18 ربیع المولود سال 1128، و در کنار نسخه حواشی از مؤلّف نقل شده، بدین صورت: «منه» یا «منه مدّ ظله العالی» و یا «منه زیدت برکاته» و امثالها که همگی حکایت از حیات مؤلّف در سال مرقوم دارد.
در مصفّی المقال (: 377) شیخ محمّد بن محمد زمان کاشی و میرزا ابراهیم قاضی را از شاگردان او معرفی می کند.
در صحن تکیة آقا حسین خوانساری در تخت فولاد سنگ قبری است از دانشمندی به نام آخوند کمالا که این دو سطر شعر بر آن منقور است:
ص: 38
آخوند کمالا که به فضل و به کمال *** مشهور بُد و نداشت مانند و مثال
با عالم قدس رفت و تاریخ آمد *** بادا فردوس جای آخوند کمال
جمادی الاولی سال 1110.
اکنون گوییم: صاحب قبر، دانشمندی است غیر از آن دو نفر، که او نیز در اصفهان ساکن بوده و فعلاً بیشتر از این از حالاتش معلوم نیست. (کمال مخفّف کمال الدین، و الف آخر آن جهت تعظیم و تکریم است)
حاج لطفعلی بیک فرزند آقا خان بیگدلی: پدرش از اعیان عصر، و حکّام زمان، مورد اعتماد سلاطین صفویّه بوده، و نسب او به بیگدل خان بن ایلدگز بن آغورخان، از نجبای ایل شاملو می رسد.
صاحب عنوان از ادبا و گویندگان و شعرا و نویسندگانی است که در بازگشت سبک ادبی به شیوة متقدّمین با دوستان و معاشرین خود (همچون مشتاق و صباحی و هاتف و رفیق و دیگران) تشکیل انجمنی داده و در این راه رنجها برده تا بالاخره در این راه توفیق حاصل نمود.
صاحب عنوان در اوایل شاعری «واله» و سپس «نکهت» و در آخر تخلّص «آذر» را انتخاب نمود و به همین تخلّص مشهور گردید.
در دستگاه سلاطین افشاریّه و زندیّه مصدر اموری بوده است.
در تاریخ 20 ربیع الثانی سال 1134 متولّد، و در 1195 در اصفهان وفات یافت.
ص: 39
وی مؤلف تذکره ای است در احوال قریب 840 نفر از شعرا و گویندگان زبان فارسی به نام «آتشکده». کتاب او از این نظر که دربارة شعرا نظر انتقادی دارد بر دیگر تذکره ها امتیاز دارد.
کتب زیر از آثار اوست:
1- تذکرة آذر، یا آتشکدة آذر 2- دفتر نه آسمان، در شرح حال شعرای معاصر خودش 3- دیوان اشعار 4- مثنوی یوسف و زلیخا، بر وزن گلشن راز، محتوی 12 هزار بیت.
از اشعار اوست در وصف اصفهان. (از مثنوی یوسف و زلیخا):
بود هر کوچة آن، ازهری به *** ددش از حور، دیوش از پری به
ز عشقش چون زلیخا، مصر شیدا *** هزارش یوسف از هر کوچه پیدا
به جان شرمندة آن خاک فرّخ *** سمرقند و چگل، نوشاد و خلخ
ز آبش گر بخارا تر کند کام *** به خاکش هند را گر دل شود رام
نماند خشگ جوی مولیانش *** شود بی مشگ موی لولیانش
بتان اصفهان خوبان ارمن *** کسی با هم نسنجد، عهده بر من
ص: 40
هوایش معتدل چندان که در وی *** گل اردیبهشتی روید از دی
ز بس گل، کز گل آنجا، آشکار است *** همه فصلش توان گفتن بهار است
بهشت هشت گانه چهار باغش *** به از آواز بلبل بانگ زاغش
ز آب زندگی بخ، زنده رودش *** خضر آورده اسکندر درودش
بدانش به ز نیکان دگر شهر *** در آن کشور دهد طعم شکر، زهر
رود چون دزد آنجا، پاسبان است *** به آن وادی چو گرگ آید، شبان است
هوایش طبع هر کس را ملایم *** نسیمی از بهشت آنجاست دایم
دری از خلد در هر خانه اش باز *** حمام روضه در بامش به پرواز
چند شعر از یک غزل:
نیم ز لطف تو نومید اگر خطایی رفت *** گنه ز بنده و بخشایش از خداوند است
ز آسمان نکنم شکوه گر ز کین کشدم *** چرا که دشمنی او به دوست مانند است
ص: 41
به روز مرگ شنیدم که پیر کنعان گفت *** که دوست دشمن جان است اگر چه فرزند است
اثر ز نالة آذر به جز گرفتاری *** مجو که بلبل از آواز خویش در بند است
قطعه
به شیخ شهر فقیری ز جوع برد پناه *** به این امید که از لطف خواهدش نان داد
هزار مسأله پرسیدش از مسائل و گفت *** اگر جواب نگفتی نخواهمت نان داد
نداشت حال جدل آن فقیر و شیخ غیور *** ببرد آبش و نانش نداد تا جان داد
عجب که با همه دانایی این نمی دانست *** که حق به بنده نه روزی به شرط ایمان داد
من و ملازمت آستان پیر مغان *** که جام می به کف کافر و مسلمان داد
محلّ دفن آذر، در اصفهان، در باغ خود در محلّة عبّاس آباد، در کنار مادی فرشادی قرار داشته، و تا این اواخر به نام تکیة آذر معروف بود، و محلّ آن در ملتقای خیابان آذر فعلی وئ مادی در سمت شمال غربی قرار داشت. (1)
ص: 42
حسین علی آشفته، شاعر و ادیب، از شعرای انجمن ادبی ابوالفقراء (ملاّ محمّد باقر بن ملاّ محمّد تقمی گزی متوفّی به سال 1286) بوده چنان که در قصیدة انجمنیّه عمّان سامانی بدین ترتیب نام او ذکر شده است:
و آن دگر آشفته کز اشعار نغز دلنشین *** می برد آشفتگی بیرون ز طبع انجمن
صاحب عنوان در سال 1302 وفات یافته، و در لسان الارض مدفون گردیده است.
این دو سطر شعر که مطلع قصیدة عمّان سامانی است را از او می دانند:
به پرده بود جمال جمیل عزّ و جل *** به خویش خواست کند جلوه ای به صبح ازل
چو خواست پرده ز روی جمیل بگشاید *** علی شد آینه، خیر الکلام قلّ و دل
مؤلّف الذریعة (226:13) فرماید: در ایّام محاصرة اصفهان (1136 ه_.ق) زنده بوده و نزدیک به همین زمان وفات یافت.
وی را شرحی است بر خطبة همّام، از خطب حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در صفات متقین.
در اعیان الشیعه (8:5) مجملی از شرح حال او [به نقل از تتمیم امل الآمل] مذکور است.
در کتاب مکارم الآثار به نقل از مجلّة الهلال گوید: آغا لفظی است فارسی به معنی رئیس و مهتر و مانند آن، انتهی.
در فرهنگ نامة پارسی گوید: لفظ آغا اصلاً ترکی مغولی، و به غین است، یعنی خواجه و سرور، و بعداً به قاف شداه است.
در اعیان الشیعه (9:5) گوید: آقا _ بالمدّ _ کلمة فارسیّة معناها السیّد. گاهی به غین تلفّظ کنند و به قاف نویسند.
در ریحانة الادب گوید: آقا به ترکی به معنی سید و بزرگ و مولی است، و این کلمه را در لفّظ به غین نقطه دار خوانند، لکن معمولاً با قاف نویسند.
و در مقتبس الاثر گوید: آقا _ بالمّد و القاف _ کلمة ترکیّة بمعنی الرئیس و الکبیر، یطلق علی الذکر، و قد یجییء بالغین بدل القاف، فیطلق علی الانثی.
و در فرهنگ آموزگار گوید: آقا (اسم) عنوان مردان است، و اوّل اسم نشانة بزرگی، و آخر اسم نشانة کوچکی است.
ص: 44
آنچه از مجموعة مطالب بالا بر می آید آن که: آقا و آغا لفظ ترکی مغولی است، به معنی سیّد و بزرگ، و املای صحیح آن در ترکی به غین، و در فارسی به قاف است جهت مردان، و برای زنان به غین نویسند؛ و در اول و آخر اسم اضافه شود، و در هر دو حالت برای احترام و بزرگداشت است، و در اوّل اسم مختص به سادات و اهل علم است، و در آخر اسامی غیر سید و غیر اهل علم اضافه می کنند.
این کلمه از قرن دهم به بعد در ایران رواج یافته، و از آن تاریخ تاکنون عدّه ای از بزرگان را گاهی مستقلاً آقا گفته اند، و زمانی با قید، مانند: آقا نجفی و غیره.
این اسم در اصطلاح تذکره نویسان در این اواخر، منصرف است به آقا باقر بهبهانی که او را آقا گویند.
مولی محمد باقر بن محمد اکمل اصفهانی، نسب او چنان که در اکثر کتب من جمله مکارم الآثار (232:1) مذکور است به شیخ مفید می پیوندد.
صاحب عنوان در سال 1117 یا 1118 در اصفهان متولّد گردیده، و در این شهر نزد پدر و دیگران تحصیل نموده، سپس به بهبهان مهاجرت نموده و بدین جهت به بهبهانی شهرت یافته است؛ و در اثر ترویجات و تحقیقاتی که از ایشان در علوم بالاخص علم اصول شده وی را مؤسّس بهبهانی لقب دادند، او را بهبهانی و استاد اکبر و استاد کلّ می خوانند، و به مناسبت ترویجات او در دین «مجدّد مذهب شیعه در سدة دوازدهم» دانسته اند.
ص: 45
وی را تألیفات عدیده است، از آن جمله است: 1- اجوبة المسائل 2- تحفه الحسینیة به عربی 3- تحفة الحسینیّة، ترجمة آن به فارسی 4- تعلیقه بر منهج المقال 5- شرح مفاتیح فیض کاشانی (مصابیح الظلام) و غیره.
در مکارم الآثار چهل و هفت مجلّد از تألیفات او را نام می برد.
صاحب عنوان در سال 1205 در کربلا وفات یافته، در رواق پائین پای شهدا دفن شده است. برای اطّلاع بیشتر از احوالات صاحب عنوان به کتاب زندگانی وحید بهبهانی [تألیف آقای علی دوانی] مراجعه شود.
ملاّ محمد صالح بن ملاّ عبدالباقی بن مولی محمد صالح مازندرانی، عالم فاضل، از احفاد علاّمه ملا محمد باقر مجلسی است.
کتاب اخلاق (تهذیب الاخلاق) را نوادة او میرزا حیدر علی مجلسی در اجازة کبیرة خود به او نسبت داده است، و چنان که از تذکرة الانساب بر می آید در سال تألیف کتاب مزبور (1194 ه_.ق) صاحب عنوان وفات یافته بوده است.
آقا سید محمد معروف و مشهور به سید آقا جان نور بخش.
عالم فاضل ادیب، و واعظ ریزی اصفهانی، از فضلای اهل منبر، و مدرسین سطوح در اصفهان به شمار می رفت.
ص: 46
در خدمت آقا میرزا محمد باقر چهار سوقی، و آقا میرزا محمد هاشم چهار سوقی، و حاج سید مهدی نحوی، و آقا سیّد محمود مغنی، و حاج میرزا بدیع درب امامی، و آقا سیّد محمد باقر درچه ای و دیگران تحصیل نمودته تا به مقامات عالیة علم و کمال رسید، سپس جهت ارشاد مردم به منبر رفته و با بیانات شافیه، و مواعظ کافیه مردم را موعظه می فرمود، و الحق خود واعظی متّعظ بود. (1)
در مدرسة نیم آورد سطوح ادبیّات عربی خصوصاً مطوّل تدریس می نمود، و جمعی کثیر از طلاّب و محصّلین از محضرش استفاده می نمودند. و در غرة محرّم الحرام سال 1364 هجری قمری به سنّ متجاوز از هشتاد در اصفهان وفات یافته، در صحن تکیة سیّد العراقین مدفون گردید.
میرزا آقا خان محاسب الدوله فرزند حسینقلی خان مصفّی، فاضل و عارف، از دانشمندان معروف، و عرفای مشهور، و از مشایخ سلسلة نعمت الهّیة صفی علیشاهی در اصفهان بود، که از طرف ظهیر الدوله اجازة ارشاد و دستگیری داشت، و در اواخر عمر جزو پیروان مرحوم آقا میرزا عبّاس صابر علی پای قلعه ای در آمد.
در سال 1274 قمری در تهران متولد شده، و در خدمت جمعی از اساتید، من جمله میرزا عبدالغفّار خان نجم الدولة اصفهانی ریاضیّات را تکمیل
ص: 47
نموده، و از سال 1312 به اصفهان آمده و در بانک شاهی مشغول خدمت گردید و تا آخر عمر این شهر ساکن بود.
وی به دستیاری مرحوم حاج شیخ علی اکبر شیخ الاسلام و میرزا مسیح خان حافظ الصحّه و میرزا علی اکبر خان سرتیپ که همگی از مردان آزادی خواه و خوش نام بودند مدرسة ایتام را تأسیس نمود که در آن عدّه ای قریب پنجاه نفر از ایتام را سرپرستی نموده و درس می دادند. از این نفرات، عدّه ای به مقامات عالیه رسیدند، و از سال 1323 نام مدرسه را تغییر داده و به مدرستین علیّه و ایتام تبدیل گردید، و در این اواخر ایتام نیز از آن حذف شده و بنام مدرسة علیّه معروف گردید، و تاکنون در محلّ اولیّه و به همان نام باقی است.
صاحب عنوان در سال 1274 متولد، و در غرّة جمادی الاولی سال 1356 وفات یافته، و در ایوان بقعة آقا میر سیّد حسن مدرس، در جنب مسجد رحیم خان مدفون گردید. مادّه تاریخ وفاتش این است:
«مصفّای صفا ارکان بکوی مهر جانان شد»
کتب زیر از تألیفات او به طبع رسیده است:
1- اصول علم و جبر 2- اصول علم جغرافیا؛ و غیره.
فرزندش: مرحوم اسدالله مصّفی از فضلا و دانشمندان و بنیان گزاران فرهنگ جدید در ایران است، مدّتی ریاست فرهنگ اصفهان را داشته، و در 1380 قمری در طهران وفات یافته، و در مقبرة ظهیر الدوله مدفون گردید.
ص: 48
میر محمد صالح حسینی خاتون آبادی ابن سید جعفر بن میر محمد صالح (شیخ الاسلام و امام جمعة اصفهان) عالمی فاضل بوده و در محلّة چهار سو علیقلی آقا سکونت داشته، و به آقا تکمه دوز شهرت یافته است. (1)
فرزندش: میرزا محمد باقر نیز از فضلا و محققین بوده و به آقای دگمه چین معروف بوده.
و نواده اش: مرحوم آقا میرزا حسن (فرزند میرزا محمد بن میرزا محمد باقر مزبور) عالمی زاهد، و فاضلی متّقی بوده، و در مسجد علی قلی آقا اقامة جماعت می نمود، و در یکشنبه 28 جمادی الثانیه سال 1340 قمری به سنّ متجاوز از نود سال در اصفهان وفات یافته، و در مقبرة سر قبر آقا (مقبرة آقایان امام جمعه) مدفون شده و سپس به عتبات عالیات نقل گردید.
عالم و عارف، و از اهالی قمیشه، و در اصفهان ساکن بوده، در سال 1297 قمری وفات یافته، و در صحن تکیة مادر شاهزاده، جنب قبر حاج صادق تخت فولادی مدفون گردیده.
ص: 49
مادّه تاریخ وفاتش را مفتون شاعر اصفهانی گوید:
بهر تاریخ وفاتش کلک مفتون زد رقم *** زبدة آل سلوک اندر جنان شد رستگار
سید محمد علی فرزند علامة جلیل آقا سید صدر الدین عاملی موسوی اصفهانی. از بزرگان و مفاخر علمای شیعه، و از جمله کسانی است که قبل از رسیدن به سن بلوغ به درجة اجتهاد نائل شده، و اجتهادش مورد قبول و گواهی مجتهدین بزرگ قرار گرفته است، به طوری که کتاب 1- البلاغ المبین در احکام صبیان و مجانین او را که در سن دوازده سالگی تألیف نموده چون به نظر سید حجة الاسلام شفتی رسانید، فوق العاده مورد اعجاب و تحسین قرار گرفته، و سیّد اجتهاد مؤلف آن را گواهی فرموده، و دختر خود را به حبالة نکاح او در آورد.
دیگر از تألیفات صاحب عنوان:
2- احیاء التقوی، در شرح دروس است که ناتمام مانده 3- دیوان اشعار فارسی و عربی 4- العلائم فی شر المراسم 5- منظومه ای در وقف که در کتاب «معجم رجال الفکر و الادب» به او اشاره شده است.
مادر صاحب عنوان: جان جان خاتون دختر شیخ جعفر کاشف الغطاء می باشد که در بقعة تکیة مادر شاهزاده در تخت فولاد مدفون می باشد.
صاحب عنوان در 18 ذی حجّة الحرام سال 1274 به سن 35 سالگی در
ص: 50
اصفهان وفات یافته، جنازه اش را به نجف برده، در آن ارض مقدس مدفون ساختند. (تولدش: حدود 1239) (1)
از اشعار فارسی اوست:
نقّاش خواست نقش دهان ترا کشد *** از بس که تنگ بود، بر او عرصه تنگ شد
***
به استشارة رندان گسسته ام تسبیح *** بیار خوشة تاکی که استخاره کنم
***
خرمن حسن ترا روزی که می کردند جمع *** آفتاب از دامن یک خوشه چین افتاده بود
مشارالیه را دو فرزند برومند بوده:
که او نیز عالم و فاضل و ادیب و شاعر بود، و در شعبان 1321 وفات یافته، در مقبرة کوچک مسجد سید مدفون شد. (2)
که عالمی کامل، و مجتهدی بارع بوده، در مدرسة ملا عبدالله امام جماعت
ص: 51
و مدرّس بود. وی از مؤسسّین انجمن صفا خانة اصفهان به شمار می رفت، و در شماره های مختلف مجلة «الاسللام» مقالاتی از او در ردّ عیسویان از روی کتب ایشان به طبع رسیده است.
در الذریعة (13:11) گوید: رسالة فی بطلان العمل بالاحتیاط فی بعض الفروع، برای کسانی که تمکّن و قدرت به تحصیل علم واقعی دارند، از تألیفات شیخ الشریعة اصفهانی است که در جواب اشکال سیّد جواد بن آقا مجتهد اصفهانی نوشته است.
صاحب عنوان در سال 1347 هجری قمری در اصفهان وفات یافته، و در صحن تکیة مادر شاهزاده مدفون گردید.
مادّه تاریخ وفات او چنین است:
یکی بیامد و تاریخ این معمّا گفت *** جواد حجة الاسلام رفت از دنیا
آقا نجف فرزند آقا بابا، نقاش قلمدان ساز معروف عصر قاجاریّه در اصفهان است. وی از اساتید معروف فن قلمدان سازی است. قلمدان های او عموماً به تقلید نقاشان ایتالیایی اغلب تصاویر حضرت عیسی و مریم را نقاشی نموده و اکنون نایاب است و خارجی ها به قیمت گزاف آن را می خرند.
امضای آقا نجف که روی قلمدان ها می نوشته «یاشاه نجف» است. کارهای او صرف نظر از جنبة هنری، از ظرافت نیز بی نظیر است. کارهای او از سال
ص: 52
1230 تا 1272 (یعنی چهل و دو سال) تاریخ دارد.
صاحب عنوان در سال مرقوم به سنّ قریب به هفتاد سالگی وفات یافته است. شرح حال و نمونة آثارش در کتاب تاریخ برگزیدگان (: 524) گراور شده است.
در خاتمة این مقال بی مناسبت نیست نامی از چند نفر هنرمند دیگر برده شود:
آقا محمد ابراهیم نعمت اللهی پای قلعه ای، و میرزا محمد باقر نقاش باشی سمیرمی، و آقا سید علی امامی بید آبادی نیز از هنرمندان معروف می باشند که علاوه بر استادی و مهارت در فنّ قلمدان سازی، هر یک نقاشی زبر دست بوده و آثار قلمی آنها زیب موزه های ایران و خارج می باشد.
آقا نجفی شهرت عده ای از علما و دانشمندان است که یا در نجف اشرف متولد گردیده، و یا مدتی در آنجا سکونت داشته اند.
و آقا نجفی مطلق در بین علمای اصفهان لقب: حاج شیخ محمد تقی بن حاج شیخ محمد باقر بن شیخ محمد تقی بن عبدالرحیم رازی اصفهانی است. از رؤسای علما و مجتهدین در اصفهان بلکه در ایران است. در ریاست و شهرت و نفوذ کم نظیر است.
در 22 ربیع الثانی سال 1262 در اصفهان متولد گردیده، و در این شهر و
ص: 53
نجف خدمت بزرگان علما همچون: حاج شیخ مهدی نجفی، و میرزای شیرازی، و حاج سید علی شوشتری به تحصیل دانش و تهذیب اخلاق کوشیده تا به مراتب عالیة علم و عرفان رسیده، و چون به اصفهان مراجعت نمود، عنوان و شهرت کامل یافت.
مردم دربارة او دو عقیدة مختلف اظهار می دارند: عدّه ای او را به حدّ اعلای کمال ستایش می کنند، و جمعی دیگر به برخی از مؤلفات او، و اعمال اطرافیانش خرده می گیرند. (1)
در هر صورت عالمی است بزرگوار که در ترویج دین و شریعت خدمت ها کرده، و در مقابل ظلم و استبداد ظلّ السلطان حاکم مقتدر اصفهان سدّی سدید بوده است. (2)
ص: 54
صاحب عنوان علاوه بر آن که خود کتب و مؤلّفات زیادی دارد که عموماً به طبع رسیده، جمعی از فضلای اصفهان نیز تألیفات خود را به نام او منتشر کرده اند. مجموع کتب و رسائلی که به نام ایشان است بالغ بر هفتاد مجلّد می شود، از آن جمله است:
1- آداب العارفین، ترجمة مصباح الشریعة (1) 2- بحر المعارف، ترجمة 15
ص: 55
بحار 3- ترجمة الفیّه 4- ترجمة توحید صدوق 5- ترجمة ثواب الاعمال 6- ترجمة السماء و العالم (جلد 14 بحار) 7- ترجمة جلد 17 بحار 8- ترجمة اصول کافی 9- ترجمة شرح اصول کافی تألیف آخوند ملا صدرا 10- ترجمة نفلّیة شهید 11- ترجمة هفتم بحار به نام جامع الاسرار 12- ترجمة جلد یکم بحار به نام عین الیقین 13- ترجمة جلد نهم بحار به نام کشف الانوار 14- ترجمة علل الشرایع، به نام علل الاحکام 15- اسرار الزیارة 16- الافاضات المکنونة 17- عنایات الرضویّة 18- لئالی البرهان، در معرفت خالق سبحان؛ و غیره.
مرحوم آقا نجفی در شب 11 شعبان سال 1332 در اصفهان وفات یافته، در جنب امام زاده احمد، در محلّی که قبلاً جهت مقبرة خود مهیّا ساخته بود مدفون گردید، و سپس جهت او بقعة عالیه ای بنا نهادند.
وی را فرزندان متعدّد می باشد که ذیلاً به نام دو تن از آنها اشاره می شود:
در شب 6 ذی حجة سال مرقوم وفات یافته، در نجف مدفون گردید. از علمای اصفهان به شمار می رفت.
فرزند ایشان: مرحوم حاج میرزا عبدالحسین نیز عالم و امام جماعت مسجد شاه بود، و در شب 22 رجب سال 1348 وفات یافت. (1)
ص: 56
از علمای متنفّذ اصفهان. در شب دهم رمضان المبارک سال مرقوم در اصفهان وفات یافته، و جنازه به نجف اشرف منتقل گردیده، و در مقبرة حاج سید اسدالله در دالان نجف مدفون شده.
انصاری در تاریخ اصفهان و ری (:409) دربارة او گوید:
شریعتمدار اگر علم برادر بزرگش آقا جلال را داشت، و تواضع و لطف بیان آقای حاج آقا نورالله، و اقدام مرحوم آقای نجفی را در اصلاح امور عامّه، با قوّت قلب آنها شاید جای گیر پدر می شد.
تاریخ وفاتش را مرحوم انصاری گوید:
برای سال فوتش شد یکی بیرون و خوش گفتا *** کمال الدین ز یک رحلت کند اکمال این دین را
در بقعة آقا نجفی است: قبر عالم فاضل مرحوم حاج میرزا رضا ملا باشی فرزند حاج میرزا احمد. داماد آقا نجفی، که مردی خیّر بوده و موقوفاتی از خود به یادگار گذاشته است، و در 1334 وفات یافته. (1)
مشارالیه از اجزای ثلاثة عدالت خانة اصفهان بوده است.
اعضای عدالت خانة اصفهان که به دستور ناصر الدین شاه در این شهر تأسیس شده بود عبارت بودند از: 1- رکن الملک 2- شیخ الاسلام 3- ملاّ باشی.
ص: 57
دیگر از مدفونین در این بقعه است مرحوم حاج شیخ محمد باقر الفت که بعداً به شرح حال ایشان اشاره خواهد شد.
آل به معنای اهل بیت و دودمان و بستگان و پیروان است، چنان که گویند: آل رسول که مراد خاندان پیغمبر اکرم و اولاد آن بزرگوار است، و در آل داود مراد امّت حضرت داود می باشد.
عدّة بسیاری از علما و دانشمندان که نسب آنان به عالمی مشهور و یا مردی معروف می رسد را آل فلان گویند، مانند: آل صدر الدین، آل طباطبا، آل مجلسی؛ و غیره.
ذیلاً به ن ام برخی از آنها اشاره می شود.
یکی از خاندان های معروف شیعه در اصفهان که مدّت چندین قرن به علم و ریاست شهرت داشته اند آل ترکه می باشد. جدّ آنان در زمان خوارزمشاهیان یا سلاجقه، از خجند به اصفهان آمده و در این شهر سکونت نموده، و به همین مناسبت به ترکه (به ضمّ تا و سکون را، و ها، در ترکه علامت نسبت است) معروف شدند.
از این خاندان عدّه ای کثیر عالم و شاعر و ادیب و حکیم برخاسته اند که ذیلاً به نام برخی از آنها اشاره می شود:
ص: 58
ابن محمد بن افضل الدین ابو حامد محمد بن حبیب الله، از معروف ترین افراد این خاندان است.
قاضی نورالله شوشتری در مجالس المؤمنین شرح حال او را مجملاً نگاشته و گوید: از علمای شیعه است. در 14 ذی حجة الحرام سال 835 در هرات وفات یافته است. در ریحانة الادب او را سید می نویسد.
کتب زیر از تألیفات اوست:
1- اسرار الصلاة 2- تجلی ذاتی، ترجمة رسالة ابن هود مغربی به فارسی که نسخة آن در کتابخانة مشکوة در طهران موجود است 3- تمهید القواعد، در شرح عواعد التوحید تألیف جدّ خودش 4- دیوان اشعار 5- شرح گلشن راز 6- شرح فصوص الحکم 7- شرح هدایه 8- شرح قصیدة تائیّة ابن فارض * شرح نهج البلاغه 9- رساله ای در شقّ القمر 10- رسالة المحمدیه * کتابی در علم حروف 11- مفاحص 12- مناهج [در منطق] 13- نفثه المصدور؛ و غیره.
ملک الشعراء بهار در سبک شناسی (228:3) شرح حال نسبتاً مبسوطی از او نگاشته، و 29 جلد از تألیفات عربی و فارسی او را نام می برد، و در آنجا نیز وی را سید می نویسد. (1)
ص: 59
عالم و شاعر و ادیب. در کتاب کشکول شیخ بهائی (162:1) این رباعی را از او نقل می کند:
بی خوابی شب جان مرا گر چه بکاست *** در خواب شدن از ره انصاف خطاست
ترسم که خیال او قدم رنجه کند *** عذر قدمش به سال ها نتوان خواست
معاصر شاه طهماسب صفوی، و قاضی اصفهان بوده، در سال 991 در ری وفات یافته است. قاضی نورالدین اصفهانی و علاّمی چلبی نزد او تحصیل کرده اند.
در کتاب کشکول شیخ بهایی (61:1) این رباعی را از او نقل می کند:
در دوزخ هجران لب کس کی خندد *** یا خاطر او به خرّمی پیوندند
گر آن دوزخ، چو دوزخ هجران است *** حاشا که خدا به کافوری بپسندد
ابن حبیب الله، از مشاهیر این سلسله است که در 13 رمضان المبارک سال 850 به دستور شاهرخ در ساوه مقتول گردیده.
ص: 60
دولت شاه سمرقندی در تذکرة الشعراء (:256) گوید: شاهرخ، شاه علاء الدین و قاضی امام و خواجه افضل الدین ترکه از بزرگان علمای اصفهان بودند را در شهر ساوه حکم کشتن کرد... گویند: دو نبوت ریسمان خواجه افضل ترکه پاره شد و او فریاد می کرد که با شاهرخ بگویید که این عقوبت بر ما لحظه ای بیش نیست اما پنجاه ساله نام نیک خود را ضایع مساز.
صاحب عنوان را تألیفات و مصنّفاتی است که از آن جمله است ترجمة کتاب ملل و نحل شهرستانی که به طبع رسیده است.
در روضات الجنّات (:59) وی را به نام فاضل حکیم نام می برد.
در کتاب بزرگان و سخن سرایان همدان (207:1) در ضمن شرح نسخة خطّی منشآت رشید الدین فضل الله همدانی (718-645) گوید: 13- مکتوب به مولانا صدر الدین محمد ترکه در باب طریقة اصحّ و احسن برای وضع مالیات دیوانی به مردم اصفهان و سایر نواحی.
و همچنین در نامة 36 گوید: جواب رشید الدین به مولانا صدر الدین ترکه مشتمل بر وصیّت نامة او و طرز تقسیم املاکش.
با توجّه بدین نامه ها موقعیت علمی و شخصیّت صاحب عنوان در قرن هفتم در اصفهان روشن می گردد.
ص: 61
شاعر و ادیب و واعظ، معاصر شاه عباس صفوی. در هجو ساروتقی (بعداً به نام او اشاره خواهد شد) اشعاری دارد که از آن جمله است:
ساروتقی که امروز ایرانیان مدار است *** یاران حذر نمایید الماس لکّه دار است
در گنجینة آثار تاریخی اصفهان (:548) نقل از قصص الخاقانی (80:2) گوید:
در دورة شاه اسماعیل اوّل به منصب قضای دار السلطنة اصفهان سرافراز بوده، و تولید مسجد جامع اصفهان و مقبرة مشایخ یزد با اجداد او بوده. در سال 1076 جزو منشیان دربار شاه عباس ثانی بوده، مردی ظریف و بذله گو و عیاش بوده است.
نور صادقی در کتاب اصفهان (:548) در ضمن شرح حال میرزا ابوتراب خطّاط اصفهانی گوید: در جنب مسجد لنبان در جوار مزار خواجه صاین الدین ترکه، که از اجلّة علما و فقها بود دفن گردیده است.
از این بیان دو نکته مستفاد می شود:
1- در جنب مسجد لنبان مقبرة این خانواده بوده که شاید بیشتر افراد آنها و عدّه ای دیگر از دانشمندان این شهر در آنجا به خاک رفته اند که اکنون اثری از آنها وجود ندارد.
2- محلّ سکونت این خاندان در محلّة لنبان بوده است.
ص: 62
یکی از خاندان های علمی و روحانی شافعی مذهب اصفهان می باشند که مدت چندین قرن ریاست علمی اصفهان را داشته، و عدّه ای کثیر عالم و فاضل و ادیب و شاعر و واعظ از بین آنها برخاسته است.
خجندیان از نژاد محمد بن ثابت خجندی می باشند که خواجه نظام الملک، وعظ او را پسندیده، و از خجند به اصفهانش آورد، و اولادش در این شهر ساکن شده و شهرت یافتند.
اینک به نام برخی از مشاهیر آنان اشاره می شود:
1- ابو المظفر بن محمد بن ثابت بن حسین بن علی به دست اسماعیلیله کشته شد 491ق.
2- کمال الدین احمد، مدرس نظامیّة اصفهان و رئیس شافعیان فوت 531.
3- ابو سعد احمد بن محمد بن ثابت (ظاهراً همان شماره 2 باشد).
4- ثابت خجندی بن حسن
5- جمال الدین بن صدر الدین عبداللطیف بن محمد، شاعر و ادیب «لباب الالباب».
6- صدر الدین عبداللطیف بن محمّد، قاضی اصفهان و مدرّس نظامیّه.
داستان مخالفت او با سعد الملک آبی وزیر سلطان محمد بن ملکشاه سلجوقی که بالاخره منجر به مصلوب شدن سعد الملک در سال 500 هجری می باشد را در سلجوقنامه (:41) و آثار الوزراء عقیلی (:231) و دیگر مواضع به تفصیل نگاشته اند.
7- عبدالله بن محمد بن ثابت بن حسن.
ص: 63
8- عبیدالله خجندی
9- ابوبکر محمد بن ثابت بن حسن (حسین) اولین فرد مشهور این خاندان. مؤلفین تاریخ و رجال، اناساب او را به مهلب بن ابی صفره ازدی می رسانند. مدرّس مدرسة نظامیّة اصفهان بوده، و قاضی امام أبو العباس أحمد بن سلامة بن عبیدالله معروف به ابن الرطبی در نزد او تلمّذ کرده است. (1)
10- صدر الدین ابو شجاع محمد بن عبداللطیف بن محمد بن ثابت. مشهورترین فرد این خاندان که به صدر خجند معروف می باشد، و داستان سعدی که فرماید:
یکی خار پای یتیمی بکند *** به خواب اندرش دید صدر خجند
مربوط به اوست.
انصاری در تاریخ اصفهان (:35) گوید: ظهیر فاریابی به آوازة انعام او راه اصفهان سپرد. صاحب عنوان علاوه بر مقام علم و فقاهت شاعری لطیف بوده؛ از اشعار اوست:
مشّاطة فطرتش خم اندر خم زد *** زلف سیهت که مشک با او کم زد
بر هم زنمش که عالمی بر هم زد *** یک ره به منش سپار تا یک باری
ص: 64
در ترجمة محاسن (:104) دربارة اصفهان اشعاری از او نقل می کند که از آن جمله است:
گشته انده فزای و شادی کم *** اصفهانا در آرزوی توام
زنده رودت در آب می جویم *** عکس شکلت به خواب می جویم
اصفهان پر نوا شده ز تو رود *** ای چو سیم مذاب زرّین رود
صدر الدین مذکور در سال 552 در اصفهان وفات یافته، و به طوری که انصاری در تاریخ اصفهان و ری ضمن وقایع سال مزبور می نویسد: در تشییع جنازة او بسیاری از مردم اصفهان کشته شدند.
11- صدر الدین محمد بن عبداللطیف بن محمد بن عبداللطیف بن محمد. در تاریخ اصفهان و صدر الدین خجندی رئیس شافعیان نزاع برخاست، و او صدر الدین را بکشت.
در منتظم ناصری گوید: صدر الدین کسی است که اصفهان را تسلیم عساکر خلیفه نمود.
12- محمود بن عبداللطیف بن محمد، برادر صدر الدین نامبرده در بالا.
13- مسعود بن محمد بن عبداللطیف، واعظ (مقدمه لباب: 8).
ص: 65
«جواهر الکلام» نام کتابی است در فقه در شرح کتاب «شرایع الاسلام»، از تألیفات علامة کبیر شیخ محمد حسن سدهی اصفهانی فرزند شیخ محمد باقر بن عبدالرحیم. دار حدود سال 1200 متولّد گردیده، و در غرّة شعبان المعظم سال 1266 در نجف اشرف وفات یافته، و هم آنجا مدفون گردیده است.
در کتاب مآثر و الآثار فوت او را در سال 1288 می نویسد. در روضات الجنّات: (:181) و دیگر کتب شرح حال او مذکور است.
در ریحانة الادب (419:2) گوید: کتاب جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام او نسبت به فقه جعفری مانندة بحار الانوار مجلسی است نسبت به اخبار اهل بیت اطهار علیهم السلام که تمام فروعات فقهیّه را از اوّل تا آخر، با ادّلة آنها، با کمال دقّت نظر استقصاء کرده، و در استیفای جزئیات دقیقة احکام فقهیّه، و ردّ آنها بر اصول مقرّره دینیّه، و تطبیق احکام نادرة غیر معنونه با ادّلة شرعیّه بی نظیر است.
در مجلّد دوّم کتاب ماضی النجف و حاضرها، تعداد 28 نفر از مشاهیر این سلسله از اولاد و احفاد صاحب عنوان را نامبرده، و مجملی از شرح حالشان را مذکور داشته است، طالبین رجوع فرمایند. (اصل این خاندان گرچه از اصفهان است لکن در این زمان کسی آنان را اصفهانی نمی شناسد، بدین مناسبت ذکر آنها نشد).
ص: 66
آل صاعد یا صاعدیان یکی از خاندان های علمی و روحانی حنفی مذهب در اصفهان می باشند که مدت چندین قرن قدرت و ریاست فوق العاده ای در شهر داشته، و در امور ملک و مملکت دخالتها نموده، و مبارزات و نزاع های آنان با خجندیان در کتب تواریخ ثبت و ضبط است.
به تحریک این دو خاندان قتل ها واقع شده و عدّة زیادی در این اختلافات به قتل رسیده اند.
خجندیان در حدود محلّة جویباره و میدان میر سکونت داشته، و مقبرة آنان ظاهراً در قبرستان شاه میر حمزه بوده، و صاعدیان در محلّة دردشت (محلّة در یا دریّه همین محلّة طوقچی فعلی می باشد) ساکن و مقبرة آنان در قبرستان طوقچی بوده است.
خاندان دیگری در همین زمان در اصفهان با قدرت و ریاست می زیستند که عموماً با دو خانوادة دیگر یعنی آل حجند و آل صاعد در جدال و کشمکش بودند و آنها میرانیان می باشند.
شاعر دربارة آنها گوید:
میر میرانیان و صاعدیان *** پادشاهند و پادشاه نشنان
در هر حال، صاعدیان اصلاً از نیشابور بوده، و ذیلاً به نام چند تن از افراد مشهور آنان اشاره می شود:
1- نظام الدین (رکن الدین) ابو العلاء صاعدی ممدوح جمال الدین عبدالرزاق شاعر اصفهانی.
ص: 67
2- خواجه احمد صاعدی بزرگ و قاضی اصفهان بوده و به دست اسکندر بن عمر شیخ چوپانی کشته شد (دولتشاه: 280)
3- تاج الدین حسین بن شمس الدین محمّد واعظ صاعدی، معاصر با شیخ بهائی، شیعه مذهب بوده، از مجازین از شیخ منصور مشهور به راستگو (شارح تهذیب الاصول) می باشد.
4- جمال الدین (قوام الدین) صاعد بن مسعود.
5- صدر الدین بن قوام الدین.
6- قاضی رکن الدین مسعود، معاصر با اتابک زنگی، هر سه نفر نامبردة فوق، از ممدوحین جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی می باشند.
در ترجمة محاسن اصفهان: (:31) شرحی در فضیلت او و خاندانش مذکور است.
7- قاضی عضد الاسلام بن رکن الدین مسعود.
8- شرف الدین شهید (چون بنای کتاب بر اختصار است دربارة شرح حال آنان به اجمال برگزار شد)
«کشف الغطاء» نام کتابی است در فقه از تألیفات علاّمة کبیر شیخ جعفر بن شیخ خضر جناحی نجفی (متولّد در 6-1154، و متوفّی در 22 رجب سال 1228، مدفون در نجف اشرف). در بین اولاد و احفاد او جمعی کثیر به مقامات عالیة علم و اجتهاد رسیده اند که در کتاب «ماضی النجف و حاضرها»
ص: 68
به نام عدّه ای از آنها اشاره شده است.
دو دختر او یکی زوجة مرحوم شیخ محمد تقی صاحب حاشیه بوده و نامش نسمه خاتون، و دیگری زوجة مرحوم آقا سید صدر الدین عاملی و نامش جان جان خانم بوده،و هر دو در اصفهان وفات یافته اند.
و اما از احفادش:
ابن عباس بن الشیخ جعفر، فاضل و ادیب، و از شاگردان حاج میرزا حبیب الله رشتی و آخوند ملا محمد کاظم خراسانی بوده، و در زمان حیات پدر به اصفهان مهاجرت نموده و در این شهر ساکن شده است، و در 1323 (سال وفات پدرش) در این شهر وفات یافته، در جنب مسجد سیّد حجّة الاسلام (مقبرة کوچک) مدفون گردیده.
از آثارش رساله ای است که به یکی از بستگان خود نوشته و در آن از نظم و نثر آثار خود نگاشته است. (1)
شیخ محمد حسن بن محمد رضا بن موسی بن شیخ جعفر کبیر.
در کربلا متولد گردیده، و در نجف بزرگ شده، به سنّ هفده سالگی در 1295 به اتّفاق برادرش شیخ علی صاحب حصون به اصفهان آمده، و چهار
ص: 69
سال در آنجا به درس حاج شیخ محمد باقر نجفی مسجد شاهی و دیگران حاضر شده، و از این پس در این شهر سکونت داشته و قدرت و ریاست و مکنتی یافته. در 7 ربیع الثانی 1336 وفات یافته، جنازه اش به نجف نقل گردیده و در مقبرة خانوادگی مدفون شده است. (1)
در تاریخ اصفهان و ری در ضمن وقایع سال ها مختلف، مطالبی از صاحب عنوان نقل می کند که باید طالبین بدانها مراجعه نمایند.
در تاریخ نائین (89:4) گوید: امور سفارت و قنسولگری عراق در اصفهان به عهدة او بوده، و با سفارت روس ارتباط داشته، و خواهر نوّاب ابراهیم میرزای صفوی را در حبالة نکاح خویش داشت، و از کارهای او خراب کردن قلعة تبرک اصفهان است.
پس از وفات شیخ العراقین این لقب را به مرحوم حاج آقا محمد جویباره ای فرزند حاج میرزا مهدی که داماد شریعتمدار بود دادند، و مشارالیه در سال 1387 به سنّ متجاوز از هشتاد سال وفات یافته، در تکیة فاضل سراب مدفون گردیده.
آل شهرستانی و آل صدر الدین نیز دو خانواده از خاندانهای علمی و روحانی اصفهان می باشند که اولی عموماً در عراق، و دومی، جمعی در عراق و شام، و عدّه ای نیز در اصفهان ساکن می باشند، و پس از این به نام عدّه ای از آنها اشاره خواهد شد.
ص: 70
آمنه بیگم دختر علاّمه ملاّ محمد تقی مجلسی، و زوجة آخوند صالح مازندرانی است. (1)
در اعیان الشیعة به نقل از ریاض العلماء گوید: عالم فاضل متّقی بوده، و شنیدیم که شوهرش ملا محمد صالح با نهایت فضل و دانشی که داشت حلّ برخی عبارات قواعد علاّمه را از او می پرسید. (2)
در ریحانة الادب گوید: از ارباب فضل و کمال نسوان بوده، و شرحی بر الفیّة ابن مالک، و یکی دیگر بر شواهد سیوطی نوشته، و قبرش در تخت فولاد اصفهان است، و بعضی از اشعار او که حاکی از وفور ادب وی می باشد روی قبرش نوشته شده. (3)
در ریحانة الادب (148:5) گوید: آمنه بیگم زن ملا صالح در فضل و دانش و دیانت شهرت داشته، و درمراتب علمیّه به حد کمال بوده، حتی ملا محمد صالح در شب اول زفاف محض به جهت شکر الهی در زاویة اطاق، بعد از حمد و شکر خداوندی مشغول مطالعه بوده و اتفاقاً به مسألة مشکلی برخورده و از حلّ آن درمانده، و آمنه بیگم واقع مطلب را به
ص: 71
فراست دریافت، تا صبح آن شب ملا محمد صالح به قرار معهود به درس رفته، و آمنه بیگم همان مطلب را حل کرده و مشروحاً نوشته و در همانجا گذاشت، و چون شب دیگر برآمد، و ملا صالح کتاب را برای مطالعه باز کرده و آن نوشته را دید از غایت خوشحالی به سجدة شکر افتاده و باز تا صبح مشغول عبادت و مطالعه بوده، و بدین منوال تا سه شب متوالی شرط زفاف وقوع نیافت.
در تذکرة الانساب (:102) از حلیلة مرحوم علاّمه مغفور ملا محمد صالح مازندرانی چند پسر (بوجود آمد). یکی فاضل علامه آقا محمد هادی مترجم قرآن؛ و ملا نور الدین محمد؛ و ملا محمد سعید اشرف؛ و ملا حسن علی؛ و ملا عبدالباقی؛ و ملا محمد حسین؛ و آنچه بر حقیر معلوم است یک صبیه، ولیکن مسموع شد که دو صبیه بوده.
دختر ایشان عیال علامة فاضل میرزا ابوالمعالی بزرگ بوده است.
نگارنده گوید: در تخت فولاد قبر صاحب عنوان معروف نیست، بلکه مظنون آن است که قبر مشارالیها و خواهرانش در بقعه، یا حوالی بقعة مجلسی در جنب مسجد جامع اصفهان باشد.
مجلسی اول دارای چهار دختر بوده است، بدین قرار:
1- صاحب عنوان که زوجة آخوند ملا صالح مازندرانی می باشد.
2- زوجة ملا محمد علی استرآبادی، مادر ملا محمد طاهر و ملا کمال الدین حسین استر آبادی.
3- زوجة ملا میرزا محمد بن حیدر شیروانی معروف به ملا میرزا، مادر ملا حیدر علی شیروانی صاحب تألیفات کثیره.
ص: 72
اکنون بی مناسبت نیست به نام برخی دیگر از زنان دانشمند اصفهان به طور اجمال اشاره ای بشود.
دختر طهماسب قلی بیک از امرای صفویّه است، و خود زنی عالمه و فاضله و خیّره بوده، و پس از وفات در بقعة علی بن سهل مدفون گردید. (1)
در مسجد جامع اصفهان داخل صفّة منسوب به صاحب بن عبّاد کتیبه ای است که کمال الدین حافظ هروی خطاط معروف به خط ثلث در سال 938 نوشته است، و حاکی از تعمیرات و تزئینات است که به سعی و اهتمام یک زن نیکوکار می باشد، که در کتیبة جرز شرقی نمای خارجی ایوان نام او را آقا سلطان ذکر می کند. (2)
نگارنده را عقیده بر آن است که مدفون در بقعة علی بن سهل همان بانوی نیکوکاری است که تعمیرات مسجد جامع اصفهان به وسیلة او انجام گردیده است، و معاصر شاه طهماسب اوّل صفوی بوده است.
از سلمان فارسی روایت شده است که هنگامی که در باغستان های مدینه در حال غلامی کار می کردم پیرزنی اصفهانی را دیدم و از او سراغ پیغمبر اکرم را گرفتم و او مرا بدان حضرت راهنمایی کرد.
ص: 73
خان سلطان معروف به سلطان بخت آغا، دختر امیر غیاث الدین کیخسرو، برادر زادة شاه شیخ ابو اسحق اینجو، و زن سلطان محمود آل مظفر می باشد. چون امیر مبارز الدین مظفری، عموی او شیخ ابو اسحق اینجو را در سال 757 و یا 758 در میدان سعادت شیراز به قتل رسانیده بود خان سلطان به دسایس و تدابیر مخصوص، بین شاهزادگان مظفّری ایجاد اختلاف می کرد تا آن که سلطان محمود بدین دسایس پی برده، و او را در حال مستی در رمضان سال 769 کشت، و در مقبرة جنب مدرسة دردشت مدفون گردانید.
این بقعه و سنگ قبر را ظاهراً خود خان سلطان قبل از کشته شدن تهیّه کرده و عبارت از سنگ یک پارچة سماق نفیسی است که کتیبة ذیل به خطّ ثلث برجسته بر روی آن نوشته شده است:
هذه الصخرة المقدسه أنشأتها الخاتون العظمی سلطان بخت آغا ابنة الامیر خسرو شاه ادام الله توفیقها بعد وفاتها فی رمضان سنة ثلث و خمسین و سبعمائة.
دختر سید محمد خان صفوی، نوادة زبیده بیگم دختر شاه عباس صفوی است که در سال 1062 وفات یافته، و در بقعة شاهزادگان جنب ستّی فاطمه مدفون گردیده است. و مادّه تاریخ وفات این است. (1)
ص: 74
فشاند از پی تاریخ، اشگ تیره که زود *** نمود چهر نهان بدر همچو یکشنبه ماه
(1062)
در تذکرة الخواتین (:80) گوید:
جمیلة اصفهانی زنی خوب صورت و خوش طبع و شیرین زبان بوده، در اصفهان نشو و نما، و در هندوستان سیاحت نموده است. این شعر از اوست:
جز خار غم نرست ز گلزار بخت ما *** آن هم خلید در جگر لخت لخت ما
در خیرات حسان (89:1) عیناً مطالب فوق را در حاشیه، دربارة او می نویسد.
دختر محمد شریف بن شمس الدین محمد رویدشتی اصفهانی. پدرش به ملا شریفا معروف بوده و از شاگردان شیخ بهائی بوده (1) و از مشایخ علاّمه مجلسی است.
اما حمیده از زنان عالمه و فاضلة اصفهان است که در خدمت پدر درس خوانده، و حواشی بر کتب حدیث و رجال نوشته، و از مطالعة کتب او مقام احاطه و تتّبع مشارالیها بر احوال رجال معلوم می شود.
گویند پدرش به طور مزاح می فرموده است: حمیده را با رجال، ربطی است (و مرادش علم رجال بوده است). (2)
ص: 76
تألیفات مشارالیها عبارت است از :
1- حواشی بر استبصار شیخ طوسی. 2- حواشی بر کتب اخبار که در الذریعة (114:10) به «رجال حمیده» تعبیر فرموده است. در 1087 وفات یافته.
بانو خاور حائری بروجنی اصفهانی، شاعرة فاضله، در 21 شوّال 1334 در بروجن متولد، و در سال 1386 در اصفهان وفات یافته، در تکیة ملک مدفون گردید.
از اشعار اوست: (1)
ای خوشا با عقل بازوی توانا داشتن *** الفت و هم صحبتی با شخص دانا داشتن
دختر مولی اصفهانی و خواهر مولی عبدالرحیم اصفهانی، ساکن در محلة کران بوده، و در اعیان الشیعة (85:6) فرماید: مؤلف ریاض العلماء گوید: الآن در اصفهان ساکن، و از علماء معدود است، و در نزد پدر و برادرش درس خوانده. من خطّش را دیده ام، و برخی از فوائد او را بر شرح لمعه مشاهده کرده ام. خطش در نهایت خوبی است، و خط نسخ و نستعلیق را خوب می نویسد.
ص: 77
از زنان زمان سلاطین سامانی بوده و طبعی موزون داشته این دو بیت از اوست:
دعوتم این است یا رب کایزدت عاشق کناد *** بر بت سنگین دل نا مهربان خویشتن
تا بدانی درد عشق و داغ مهر و غم خوری *** چون به هجر اندر بپیچی پس بدانی قدر من
بیگم دختر سید احمد هاتف اصفهانی، چون مدّتی ساکن کاشان بوده و در آن شهر به خانة شوهر رفته، بیشتر مؤلفین وی را کاشانی نوشته اند، از آن جملة مؤلف خیران حسان (141:1) گوید:
رشحة کاشانی، اسمش بیگم، و دختر هاتف کاشانی، و زوجة میرزا علی اکبر متخلص به «نظیری» است، و پسری از او بوجود آمده موسوم به میرزا احمد، متخلص به «کشته». این زن سیّده و صاحب طبع بوده، و بعضی از بنین و بنات خاقان خلد آشیان فتح علی شاه طالب ثراه را مدح نموده. دیوانی دارد که تقریباً محتوی بر سه هزار شعر.
از او است:
آن بت گل چهره یا رب بسته از سنبل نقاب *** یا به افسون کرد پنهان در دل شب آفتاب
ص: 78
در تذکرة الخواتین: (:132) عیناً مطالب خیرات حسان بدون کلمه ای تحریف نقل شده است.
در اصفهانی بودن هاتف و پسر و دخترش سخنی نیست، و ظاهراً رشحه در بیشتر مسافرت های پدر همراه بوده است، و در اصفهان جهت برخی از خاندان خود و دیگران مرثیه گفته، در تخت فولاد بعضی از آنها بر قبور منقور است.
از اشعار اوست:
پیِ وصل تو ما را زور و زر نیست *** نگاه حسرتی داریم و آهی
به مقصد پی برم کی؟ رشحه چون نیست *** به غیر از بخت گمره خضر راهی
شاعری است اصفهانی، دارای طبعی دقیق بوده است (1)
از اوست:
خوردن خون دل از چشم تر آموخته ام *** خون دل خورده ام و این هنر آموخته ام
کار من بی تو به جز خون جگر خوردن نیست *** طرفه کاری که به خون جگر آموخته ام
ص: 79
شیوة عاشقی و رسم نظر بازی را *** همه از مردمن صاحب نظر آموخته ام
دختر شاه اسماعیل سوّم، نواده شاه سلطان حسین صفوی است که از سال 1163 تا 1166 هجری به امر کریم خان زند، توسط علیمردان خان بختیاری در اصفهان مستقر گشته، و اسماً سلطنت می کرده است.
در 18 شعبان سال 1196 در اصفهان وفات یافته، در حرم امام زاده اسماعیل نزدیک پنجرة جنوبی مدفون گردید، و قبر دارای سنگ مرمری می باشد. (1)
در سال های اخیر شهرت یافت که مقبرة واقعه در قریة ارزنان یک فرسنگی اصفهان که به نام زینب معروف بود، دختر حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) می باشد، و برخی از علما نیز آن را تأیید کردند، لکن مدرک تاریخی جهت این انتساب به دست نیامد. (2)
ص: 80
در کتاب خیرات حسان (51:2) گوید: این لفظ به کسر سین و تشدید تاء ظاهراً مخفف سیده باشد، و در عربی به جای خانم استعمال می شود، و بعضی ست را به معنی شش دانسته، یعنی مالک شش غلام و کنیز، و این کنایه است از تموّل زیاد؛ و جماعتی ستّ را کنایه از جهات ستّه دانسته، و ستّ که می گویند مقصودشان، یعنی مالک جهات ستّه.
مؤلف ریحانة الادب (165:2) گوید: به هر معنی که باشد استعمال آن در غیر زنان دیده نشده، و در صورت اطلاق و نبودن قرینه، ظاهراً مراد معنی اول باشد. (برای اطلاع بیشتر به کتاب نامبرده مراجعه شود).
ص: 81
در هر حال، در محلّة چهارسو شیرازی ها قبرستان بزرگی بود که در آن مقبره ای منسوب به ستّی فاطمه است (ستّی مخفف سیدتی است) که عوام ان را سیت فاطمه گویند. مدفون در این بقعه _ بنابر مشهور _ حضرت فاطمة صغری دختر حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) است، لکن برای این قول مدرک معتبری وجود ندارد.
بنای صحن و بقعه از دورة صفویّه است و جمعی از بزرگان عهد صفوی در صحن و اطراف مدفون می باشند، و در زمان فتحعلی شاه قاجار به سال 1242 تعمیراتی در آن شده، و در این اواخر نیز تعمیری از آن به عمل آمده است. (1)
این قبرستان در عهد صفویّه از مقابر معتبر بوده، و بقعة شاهزادگان در جنب آن قرار دارد، و در قبرستان مجاور نیز جماعتی کثیر از خاندان خلیفه سلطان مدفون بودند که در سال های اخیر تمام آن آثار از بین رفت. قسمتی از آن خیابان، و بقیّه به صورت خانه و باغ و نوانخانه و بیمارستان و مدرسه و حمّام گردید.
بقعة شاهزادگان در ضلع جنوبی صحن ستّی فاطمه قرار دارد و مدفونین آن عبارتند از:
1- زبیده بیگم دختر شاه عباس که سنگ آن صاف و بدون تاریخ است.
2- سید محمد خان.
3- سید علی خان.
ص: 82
4- معصوم میرزا؛ فرزندان زبیده بیگم و عیسی خان قورچی باشی که به دستور شاه صفی در آخر رجب سال 1041 کشته شده اند.
5- بدر جهان بیگم دختر سید محمد خان صفوی، نوادة زبیده بیگم.
6- پسر سید محمد خان نامبرده که کودکی خردسال بوده است.
دختر شاه اسماعیل اول، و خواهر شاه طهماسب، از زنان صالحه و نیکوکار بوده که پس از وفات در مقبره شاه علاء الدین محمد (بقعه شهشهان) به عنوان امانت سپرده شده، و سپس به اعتاب مقدسه نقل گردیده است، و پس از دفن مشارالیها به سال 1013 تعمیراتی در این بقعه شده است، و نام او در کتیبه، خانم سلطان ذکر گردیده است.
کتیبه به خط ثلث سفید، بر زمینة قهوه ای و سبز و قرمز، در پنج سطر و به خط صحیفی فارسی خطاط می باشد.
صحیفی خطاط، از خطاطین معروف است که در مساجد اصفهان از سال 985 (مسجد جمعه) تا سال 1019 (مسجد جارچی) به امضای صحیفی، صحیفی جوهری، و یا صحیفی جویمری خطوطی از او باقی مانده است. (1)
نوّابه سلطان بیگم، دختر میرزا محمد صالح حسینی خلیفه سلطانی که از
ص: 83
زنان شاعره و ادیبه و عالمه بوده، و در سوّم ربیع الاول سال 1164 وفات یافته؛ قبرش در امام زاده اسماعیل نزدیک قبر شعیا می باشد. (1)
در محاسن اصفهان (:22) و ترجمة آن گوید: شیرین که در حسن و جمال و عقل و درایت زبانزد خاص و عام، و مورد علاقة کسری یزدگرد بود، از اصفهان و ناحیه النجان می باشد. معشوقة خسرو پرویز نیز شکّر نام داشته و اصفهانی است. (2)
دختر حاج میرزا هادی دولت آبادی در 1267 خورشیدی متولد، در طهران و خارج ایران تحصیلاتی نموده. مشارالیها از بنیان گزاران فرهنگ جدید [!] جهت زنان به شمار می رود. (3)
ص: 84
کتب زیر از تألیفات اوست:
1- آداب معاشرت 2- تاریخ زندگانی شخصی و خدمات فرهنگی 3- روزنامه زبان زنان که در اصفهان منتشر می شده 4- مجله زبان زنان که در طهران منتشر می شده 5- کتاب زندگی من 6- بیست و دو پیس (نمایشنامه) اخلاقی و اجتماعی. (1)
مشارالیها در 14 صفر سال 1381 قمری در طهران وفات یافت.
ملقّب به تاج الدوله از زنان محترم فتحعلی شاه قاجار بوده، و در کمال قدرت و عزّت می زیسته، و در نزد میرزا عبدالوهّاب معتمد الدوله نشاط اصفهانی تحصیل دانش و خطّ نموده است.
در خیرات حسان (140:2) گوید: تخت مرصّع مشهور به تخت طاووس را قبل از عروسی مشارالیها تخت خورشید می گفتند و بعداً به مناسبت نام او تخت طاووس مشهور شد.
طبع شعری داشته؛ از اشعار اوست:
مرغی که به دام تو اسیر است *** دیگر نکند هوای گلزار
***
باد از سر کوی تو گذشتن نتواند *** پیغام من دل شده را پس که رساند
تا کی به صبوری بفریبم دل خود را *** دیگر دل بیچاره صبوری نتواند
ص: 85
از طایفة زندیّه متوقّف اصفهان بود. مورد علاقة فتحعلی شاه واقع شده در عداد زنان او به شمار رفته، در جوانی وفات یافته و در جوار حضرت عبدالعظیم مدفون شده، و باغ طوطی منسوب به اوست. (1)
ملقّبه به خان آغا بیگم، دختر نوّاب محمد تقی میرزا خلیفه سلطانی از زنان شاعره و عالمه و فاضله بوده، و در محلّة گلبهار سکونت می نموده، و در صفر سال 1342 وفات یافته، قبرش جنب قبر نوّاب محمد حسن میرزا در تخت فولاد است. (2)
امّ الحسن، دختر احمد اصفهانی، محدّثه ای است مشهور. (3)
سبط حافظ جلیل، قوام السنّه، اسماعیل بن محمد بن فضل بن علی قرشی طلحی اصفهانی ملقب به قوام السنّه.
در کتاب شدّ الازار (: 318) در ضمن شرح حال، معین الدین احمد بن ابی الخیر گوید: در بقعة او جمعی کثیر از علمای ربانی و عرفا و صالحین از زن
ص: 86
و مرد مدفون می باشند که از آن جمله، ستّ کریمه صاحب عنوان است.
دختر عفیف الدین اصفهانی، از اشیاخ امام سیوطی، و از محدّثات است. (1)
دختر میر عماد الحسنی خطاط مشهور است، در خط شاگرد پدر خود بوده و خط را نیکو می نوشته است.
در کتاب خط و خطاطان: (:150 چاپ جدید) دربارة او گوید: هیچ زن و دختری در عصر شاه عباس بزرگ مانندش در حسن خط نستعلیق یافت نمی شد، و چون شوهر نمود و فرزندان آورد آنان را تعلیم خط آموخت.
دختر شاه صفی (1052-1038) بانی مدرسة مریم بیگم و مسجد مریم بیگم، که اولی در محلة حسن آباد، و دومی در کوچة جهان نما جنب دروازه دولت می باشد، از زنان خیّر و صاحب خیرات و مبرّات بوده، و مسجد او باقی، و مدرسه به صورت مدارس جدید در آمده است.
شیخ رضی الدین محمد بن بهاء الدین محمد بن مولی حسن علی بن
ص: 87
مولد عبدالله تستری اصفهانی، کتاب شرح ادعیه السرّ را جهت او تألیف نموده است. (1)
در اینجا بی مناسبت نیست از دو تن دیگر از زنان صفویّه نامی برده شود:
1- حوّا بیگم، دختر شاه عباس اول، بانی کاروانسرای حوّا بیگم.
2- زهرا خانم، بانی مسجد زهرا خانم، در محلة احمد آباد اصفهان.
معروف به مادر شاهزاده. دایة حاجی سیف الدوله محمد میرزا فرزند فتحعلی شاه قاجار بوده، و در اصفهان ساکن بوده، و پس از وفات در سال 1246 در تخت فولاد مدفون گردید (2) و چون شیخ محمد تقی رازی صاحب حاشیه در سال 1248 وفات یافت، در جنب او مدفون شده، و برای او بقعه ای عالی بنا کردند، و جهت او تکیه ای ساختند که به تکیة شیخ محمد تقی و مادر شاهزاده معروف است، و در آن جمعی کثیر از علما و اتقیا و صالحین مدفون شده اند.
در هر حال، زنی صالحه بوده، قبرش در وسط بقعه قرار دارد و سنگ مرمر نفیسی بر روی آن است.
مادّه تاریخ وفاتش را ضیاء شاعر اصفهانی گوید:
ضیاء از بهر تاریخش رقم زد *** بحوران همنشینی کرد مریم
سنگ قبر به خطّ محمد باقر آتشی شیرازی است. (3)
ص: 88
دختر عربشاه، از سادات و ذراری پیغمبر است که بانی مزار امام زاده جعفر معروف به جعفریّه می باشد.
در 13 محرّم الحرام سال 842 وفات یافته، در حرم امام زاده مزبور مدفون شده است. (1)
دختر شیخ جعفر کاشف الغطاء، و زوجة شیخ محمد تقی صاحب حاشیه بر معالم، و مادر حاج شیخ محمد باقر مسجد شاهی است، زنی عالمه و فاضله و زاهده بوده، و در حدود سال 1295 در اصفهان وفات یافته، (2) و در بقعه مادر شاهزاده مدفون گردیده.
و دختر او به نام شهربانو نیز زنی صالحه و عابده بوده، و در شب 26 صفر 1257 وفات یافته و در همین بقعه مدفون گردیده است.
و او غیر از شهربانو دختر محتسب الممالک است که زنی عالمه و شاعره بوده و در سال 1120 فوت شده، و صاحب دیوان اشعار است. قبرش در تکیة خرابه، جنب تکیة میرزا رفیعا در تخت فولاد (3) بود که اکنون جزو اراضی فرودگاه می باشد.
ص: 89
دختر میرزا سید حسن [میربد] قمشه ای (1383-1305) از احفاد میرزا محمد خلیل بن میر عبدالواسع امام جمعة قمیشه (متوفی به سال 1314 قمری) است.
صاحب عنوان زنی فاضله و دانشمند است که در 17 شوّال 1325 در اصفهان متولد شده، و در اصفهان و طهران و پاریس تحصیلات خود را در رشتة پزشکی به پایان رسانیده، و پس از مراجعت از اروپا، سال ها در طهران ساکن شده، و در این اواخر به مناسبت انقلاب روحی و فکری که از سرچشمة دیانت و تقوای او سر زد به عراق رفته، و در کربلا مجاور گردید، و در آنجا به معالجة بیماران، و دلجویی از مستمندان پرداخت، و در این چند سال اخیر (حدود 1385) در کربلا وفات یافته و همانجا به خاک رفت.
مشارالیاها علاوه بر زبان عربی و فرانسه و آلمانی به زبانهای انگلیسی و ایتالیایی و اسپانیایی نیز آشنایی کامل داشت.
کتب زیرا از آثار اوست:
1- جذام و سیفلیس (رساله دکترای اوست) 2- زن در لباس مرد 3- زنبور عاشق (نمایشنامه) 4- گمراهان 5- مقالات متعدّده در امور سیاسی و اجتماعی (1) که در روزنامه های طهران منتشر می شد و اگر جمع آوری گردد خود کتاب بزرگی می شود.
ص: 90
در معنای اصطلاحی، لقب مجتهدین بزرگ و مراجع تقلید است، و تا قرن اخیر این لقب و شهرت اختصاص داشت به علاّمة حلّی: جمال الدین حسن ابن یوسف بن علی بن مطهر، متولد در 648 و متوفّای در 726 هجری، و مدفون در نجف اشرف.
لکن در دو قرن اخیر بیشتر علما و مجتهدین را به این لقب می خوانند، و در بین علمای اصفهان مخصوص است به:
آقا سید ابوالحسن بن حاج سید محمد بن سید سید الحمید بن محمد موسوی مدیسه ای لنجانی اصفهانی.
پدر ایشان: مرحوم آقا سید محمد نیز از علمای کاملین بوده و قبرش در خوانسار است.
صاحب عنوان از اکابر علما و مجتهدین، و اعاظم فقها، و در اواخر زمان حیات خود مرجع وحید شیعه، و زعیم بزرگ دینی بود. از حیث قدرت و ریاست و نفوذ امر از جمیع مراجع تقلید گذرانید.
در سال 1284 قمری در اصفهان متولد گردیده و مقدمات علوم را نزد جمعی از بزرگان که از جملة آنهاست مرحوم حاج سید مهدی نحوی فرا گرفته، (1) و در سال 1307 به نجف اشرف مهاجرت فرموده، و در آنجا خدمت اساتید بزرگ سال ها درس خوانده، مدت دو سال در سامرا به درس میرزای بزرگ شیرازی مرحوم حاج میرزا محمد حسن (1312-1230) حاضر شده، سپس در نجف به درس آخوند ملا کاظم خراسانی (1329-1255) حاضر شده و از خواص ایشان، و مشهورترین شاگردان وی به شمار می رود، و از آخوند خراسانی و میرزا محمد تقی شیرازی و شیخ الشریعه اصفهانی و سید حسن صدر کاظمینی اجازة روایت احادیث یافته، و مرکز درس و بحث و فتوی قرار گرفت.
در احسن الودیعه (109:2) دربارة او گوید: صاحب الاخلاق النبوّیة، و الغیرة الهاشمیّة، کریم الطبع، سخیّ النفس... حسن السلیقه فی المسائل العلمیّة،
ص: 92
فلتفتخر اصفهان بأنّ منها مثل هذا المولی العظیم الشأن.
در نقباء البشر (143:1) شخصیت و بزرگواری او را ستوده، و از حفظ و اخاق و صفات و ملکات او شطری بیان داشته.
در ریحانة الادب (84:1) و دیگر کتب رجال همگی از او به بزرگی یاد نموده اند.
در آثار الحجّة (134:1) دربارة او فرماید: مرحوم اصفهانی - رضوان الله علیه - از مؤیَّدین فقهای عالم تشیع بود که از غیب به او کمک شده و تأیید می شدند، و اعلی حضرت ولیّ عصر - ارواحنا له الفداء - به او نظر مخصوص داشت، و از آن بزرگوار به وسیلة ثقة الاسلام حاج شیخ محمد کوفی شوشتری که متجاوز از چهل سفر به مکه مشرف شده، توقیعی برای سید آمد.
در هر حال، عالمی است جلیل القدر، و منشرح الصدر، و عدیم النظیر، در اخلاق و کمالات سر آمد علمای زمان، بلکه در کمتر زمانی عالمی بدین پایه و مقام رسیده است.
کتب زیر از تألیفات اوست:
1- انیس المقدین که آن را سید ابوالقاسم اصفهانی جمع کرده است 2- حاشیه بر تبصره علاّمه 3- حاشیة عروة الوثقی 4- حاشیة نجاة العباد تألیف شیخ محمد حسن صاحب جواهر 5- ذخیرة الصالحین 6- ذخیرة العباد 7- شرح کفایة الاصول استادش مرحوم خراسانی * صراط النجاة، و آن ترجمة وسیلة النجاة است که مرحوم آقا سید ابوالقاسم اصفهانی ترجمه
ص: 93
کرده و به نظر ایشان رسانیده. 8- منتخب الرسائل 9- مناسک حج 10- وسیلة النجاة، یک دوره فقه در دو مجلّد 11- وسیلة النجاة صغری، رسالة عملیة مختصر.
و این کتب، همگی چندین مرتبه به طبع رسیده و در تمام ممالک اسلامی و شیعه منتشر گردیده، مثلاً رسالة ذخیرة العباد ایشان هفتاد و یک مرتبه به طبع رسیده است.
ابن ابراهیم بن عبدالحسین بن هادی بن ابراهیم صفوی موسوی، مترجم وسیله، و جامع انیس المقلّدین، از علمای معمّر است که در غدیر سال 1283 در اصفهان متولد شده، و در اصفهان و نجف اشرف تحصیل کرده، و از خواص آقا سید محمد کاظم یزدی و محرّر ایشان بوده، و به همین جهت به سید ابوالقاسم محرّر معروف شده؛ از آقا میرزا محمد هاشم چهار سوقی و عده ای دیگر از مجتهدین بزرگ اجازه داشته، و در شب دوشنبه ششم ربیع الثانی سال 1370 در نجف وفات یافته، در حجرة متّصل به باب طوسی، طرف راست داخل شده به صحن، مدفون گردید.
کتب زیر از اوست:
1- ابواب الجنان، در اعمال شب و روز 2- انیس المقلّدین 3- جامع الرسائل العلمیّه، که از فتاوای آقا سید محمد کاظم طباطبائی و دیگران جمع آوری نموده است. 4- رساله ای در کر 5- صراط النجاة، ترجمة وسیلة النجاة مرحوم
ص: 94
اصفهانی (1) 6- ترجمة جلد 5 مجالس السنیّة تألیف سید محسن امین عاملی منؤلف اعیان الشیعة. 7- ترجمة عروة الوثقی به نام الغایة القصوی.
مادّه تاریخ وفاتش را رفیق شاعر اصفهانی ضمن اشعاری گوید:
شد ز جهان و رفیق از پی تاریخ گفت *** رفت ببزم جنان زبدة ارباب علم
همچنین مشهور شاعر اصفهانی در مرثیه و تاریخ او گوید:
شد دریغا ز لوح هستی محو *** نام ملاّ محمد ابراهیم
حیف از آن فاضل عظیم الشأن *** آه از آن عالم خبیر علیم
گر شد اجزای او چو گل اوراق *** گر شد اعضای او چو عظم رمیم
***
گفت مشهور بهر تاریخش *** شد بجنّت مقام ابراهیم
از سادات اردوباد آذربایجان، و خود داماد ملا محمد باقر یزدی (1) بوده. سفری به هندوستان رفته، و ثروتی زیاد اندوخته، در اواخر عمر در لباس فقر در اصفهان وفات یافته.
از اشعار اوست:
هر زنده دلی که او ز اهل درد است *** دانسته ز اسباب تعلق فرد است
هر پیر زنی مرگ طبیعی دارد *** مردی که به اختیار میرد، مرد است
ص: 96
* شیخ ابراهیم جدّی گلپایگانی از اعلام فقهاء و علماء و ساکن مدرسة جدّة اصفهان بوده (1) و به همین مناسبت به جدّی (جدّه ای) شهرت یافته است. وی را رساله ای است در اصول دین که از کتاب حق الیقین علاّمة مجلسی انتخاب نموده است. (2)
از اعاظم علما و مؤلفین است.
کتب زیر از اوست:
1- حواشی بر کتب اربعه 2- شرح خطبه شقشقیّة امیرالمؤمنین علیه السلام 3- شرح بر صحیفة سجّادیّه 4- شرح بر نهج البلاغه در هشت مجلد. (3)
قبرش در تخت فولاد است. (4)
شیخ عبدالنبی قزوینی مؤلف تتمیم امل الامل (5) کتاب «الرسائل الحکمیّه» را از تألیفاتش نام می برد، بنابراین صاحب عنوان عالم و حکیم و
ص: 97
محقّق بوده است. (1)
شاعر و ادریب و خطاط بوده، و در سال 1302 قمری وفات یافته، (2) قبرش در تکیه خرابه جنب قبر فاضل هندی [بوده] است.
از اشعار اوست که در مدح حضرت رضا علیه السلام سروده است:
افلاک تو را چاکر و هر کس که در آن است *** آفاق تو را خادم و هر کس که در این است
یک حاجب درگاهت گردون رفیع است *** یک واقف بنگاهت جبریل امین است
صاحب عنوان در حدود هشتاد سال عمر کرده، و خط را در خدمت آقا غلام علی خطاط آموخته است. (3)
محمد مانی در تاریخ فوتش گوید:
وقت رحلت گفت با ساقی عشق *** از پی تاریخ یک ساغر بده
(1302)
کتب زیر از تألیفات اوست:
1- پارسی نامه، رسالة مختصری است در دستور زبان فارسی 2- تحفة الحسینیه 3- توحید نامه 4- دیوان قصائد و غزلیات 5- کنز المصائب 6- مثنوی.
ص: 98
سبعة ابحر که نظم کتاب جلاء العیون علامة مجلسی است 7- مزخرف نامه، و آن رساله ای است در حکایات و امثال آنها.
ساغر دارای چهار پسر و دو دختر بوده که از آن جمله است:
1- میرزا اسماعیل متخلص به «دردی»، شاعر و خطاط و اهل فضل و دانش بوده، و به هندوستان رفته، در اسکندر آباد ساکن نشده. (1)
کتب زیر از تألیفات او به طبع رسیده است:
1- امراض مسلمانان و ادویة آنها 2- تجارب خود من 3- تعویض جان، و روح ایمان 4- محبوب الاخلاق (شعر) 5- همدردی.
2- میرزا جعفر متخلّص به «ظفر».
3- میرزا غلامعلی خطاط، معروف به غلامعلی ثانی.
4- حاج علی استاد موسیقی بوده است.
تذکّر: پدر ساغر، میرزا محمد اسماعیل نام داشته، و اهل منبر و وعظ بوده است، و ساغر خود نیز داماد آقا غلام علی خطاط است، و به همین نظر فرزندش را آقا علی ثانی گویند.
شاعر و ادیب بوده، و در سال 1174 هجری در اصفهان وفات یافته (2) در رواق امام زاده اسماعیل مدفون شده است.
در ریحانة الادب (36:3) به نقل از اعیان الشیعة گوید: حکم مورّخ
ص: 99
ادیب، علاوه بر فضایل دیگرش در علم هیئت نیز عارف بوده است.
در اواخر قرن سیزدهم و اوایل سدة چهاردهم هجری در اصفهان شاعری ادیب و خطاط به نام سید هاشم، و متخلص به «طوبی» می زیسته که از آثار نوشته های او، کتیبة سر در مسجدت رکن الملک در تخت فولاد می باشد. (1)
این کتیبه به خط ثلث، بر زمینة لاجوردی، و مورخ به سال 1320 قمری می باشد.
عالم فقیه فاضل علاّمه، از شاگردان و مجازین از حاج سید محمد باقر رشتی بید آبادی است، و تاریخ اجازه سال 1246 می باشد. سید مرحوم در این اجازه وی را بسیار ستوده، و تصدیق به اجتهادش فرموده.
صاحب عنوان در قزوین متولد شده و در اصفهان تحصیلات خود را به به پایان رسانیده است. (2)
انصاری در تاریخ مختصر اصفهان (:89) گوید: مرحوم حاج سید محمد باقر حجة الاسلام گذشته از ملاحظة مقاماتشان در علم و عمل ، توجه خاصی نسبت به ایشان داشته تا جایی که مرحوم حاج محمد جعفر آباده ای با آن جلالت قدر، و مکانت علم و تقوی، و بستگی به مرحوم سید، باز غبطة مقام ایشان را می خورده، کتابخانه اش بعد از هشتاد سال (تا سال تألیف تاریخ که
ص: 100
سال 1332 قمری باشد) که همة آکنده ها پراکنده شد به حال خود باقی است، و گرد پنجاه ساله بر آن متلاقی.
صاحب عنوان تا سال 1263 حیات داشته و سپس وفات یافته است. (1)
از تألیفاتش حواشی است بر حدیث غمامه که آن را فرزندش شیخ محمد حسین، مدّون نموده و به صورت کتابی خاص در آورده است.
وی را دو فرزند برومند و فاضل است:
1- فرزند بزرگش حاج آقا محمد قزوینی (2) که از ائمّة جماعت اصفهان بوده، و در مسجد آقا نور پس از پدر اقامة جماعت می نموده، و در شب 28 ذی حجّه سال 1304 قمری وفات یافته است. (3)
فرزند ایشان: مرحوم حاج محمد جواد قزوینی،
و نواده اش: حاج آقا باقر قزوینی نیز از علمای اصفهان و ائمة جماعت بودند که در این شهر شهرت و نفوذ داشته، و مرحومن حاج آقا باقر در سال 1362 وفات یافته، در تخت فولاد در تکیه ای مخصوص مدفون گردید که اخیراً به نام تکیة خلیلیان معروف شده است.
* شیخ محمد حسین، عالم و فاضل محقق (4) از آثارش [کتابت] شرخ حدیث غمامه (معروف به حدیث بساط) است که قاضی سعید قمی قرزند محمد مفید شاگرد فیض کاشانی در سال 1099 در اصفهان تألیف نموده، و
ص: 101
صاحب عنوان آن را در سال 1263، برای خود نوشته، و در کنار آن حواشی پدر خویش را در این کتاب نقل نموده است. (1)
عالم فاضل، از عموزادگان سید حجة الاسلام بید آبادی ، سال ها در اصفهان ساکن بوده و پس از وفات، در مقبرة کوچک مسجد سید مدفون گردیده است.
فرزندش: سید عبدالحفیظ،
و نواده اش: میرزا محمد علی نیز از فضلا و اتقیا بوده و در همین بقعه مدفون می باشد. (2)
برخی از ساختمان مسجد سید زیر نظر ایشان و سر کاری او انجام گردیده است.
مرحوم آقا محمد عماد الاسلام در آخر نسخة «هدایة السالکین در شرح
ص: 102
احادیث اربعین» از تألیفات خود که به خط آقا میرزا محمد علی کابلی است (نسخة خطی: 198) می نویسد: جهت منسوب شدن آن مرحوم به کابل این است که مرحوم سید حجة الاسلام در صدد بودند که کتاب «مدینة العلم» مرحوم صدوق را به دست آورند، خدمت ایشان گفته شد که درکابل موجود است، لذا ایشان، آقا سید ابراهیم را بدان سمت روانه کردند، و ایشان مدتی دراز در آنجا مقیم بوده، و بالاخره موفّق به تحصیل کتاب نشد.
بن شیخ اسماعیل. اصلاً از اهالی اصفهان است که در مشهد سکونت نموده و هم در آنجا وفات یافته.
عالمی جلیل، و فاضلی بی بدیل بوده، در سال 1290 در اصفهان متولد گردیده، و در مشهد خدمت آقا سید علی حائری یزدی و شیخ اسماعیل ترشیزی تلمذ می نموده، و در نجف و سامرا به درس اساتید حاضر شده، سپس به کرمانشاه و بعداً به مشهد مقدس مراجعت نموده، و در آنجا در سال 1339 وفات یافته و مدفون گردیده است.
پدرش نیز از صلحا و اخیار بوده، و در سال 1330 در کاظمین وفات یافته است. (1)
کتب زیر از تألیفات اوست:
1- احکام النجاسات 2- رساله در شکّ در رکعات نماز 3- منجّزات المریض 4- المواقیت؛ و غیره.
ص: 103
فرزند محمد باقر مروی اصفهانی، از نوادر روزگار، و اکابر شعرا و وعّاظ است، اصلاً از اهالی مرو است، پس از تکمیل تحصیلات مدتی به سیر و سیاحت در اطراف بلاد پرداخته، (1) سال ها در قزوین ساکن بوده و بدین مناسبت عدّه ای او را قزوینی دانسته، و کتاب معروف خود را که در مصائب خاندان پیغمبر اکرم خصوصاً حضرت سید الشهداء علیه السلام است و به نام طوفان البکاء (که بنا بر مشهور، جوهری گفته می شود) در آن شهر تألیف نموده، سپس به اصفهان آمده و در خدمت سید حجة الاسلام مورد توجه قرار گرفته است.
در سال 1235 قمری (2) وفات یافته، در قبرستان آب بخشان مدفون گردیده، و سپس در سال 1290 قبر او را زنی تعمیر کرده، (3) و در این اواخر که قبرستان از بین رفت و بر سر قبر او به همت مرحوم حاج ابوالقاسم تبریزی تاجر اصفهانی اطاقی بنا کردند که در کوچة مسجد آب بخشان واقع است.
روی مزار سنگ قبری تمام قد است که قصیده ای که میرزا بهاء شاعر
ص: 104
در بی اعتباری دنیا و عبرت گرفتن از گذشتگان و تاریخ بنا و فوت صاحب عنوان است بر آن منقور می باشد.
قصیده پانزده بیت است و اول آن چنین است:
ای برادر گر به چشم اعتبار اندر جهان *** بر قبور مردگان آری گذار و بنگری
***
کلک سحر انگیز او بنوشت این مصرع تمام *** همره سلطان دین آید به محشر جوهری
تذکّر: مؤلف روضات الجنات: (:111) دربارة او چندین اشتباه نموده: یکی آن که نام پدر را جهت پسر نوشته و او را میرزا محمد باقر می داند؛ دیگر آن که فوتش را در حدود 1240 و اندی می داند، و علاّمة تهرانی (1) حاج شیخ آقا بزرگ عیناً مطالب صاحب روضات را از تکمله نقل می فرماید.
در اعیان الشیعة (340:5) نام او را صحیح نوشته، لکن سال وفات اشتباه است.
صاحب عنوان شاعر توانا، و بر نظم انواع شعر قادر بوده، و در اشعار «جوهری» تخلص می کند، و به همین سبب به جوهری معروف است. کتابش مکرر به طبع رسیده است.
اولادش تاکنون در اصفهان به همین نام مشهور، و تا این اواخر از اهل منبر و ذاکرین مصائب بودند.
ص: 105
فرزند حاج محمد حسن بن محمد قاسم خراسانی اصفهانی.
اصل ایشان از حوض کرباس یکی از محلات هرات است و بدین جهت به کرباسی مشهورند. (چون در اصفهان خانواده دیگری از تجّار به کرباسی شهرت داشته اند جهت امتیاز اینان را کلباسی گویند).
پدرش از هرات به کاخک که از ثرای خراسان است منتقل گردیده، و بدین جهت به کاخی یا کاخکی معروف شدند.
نسب ایشان به جناب مالک اشتر نخعی منتهی می گردد، و از این جهت اشتری خوانده می شوند.
حاج محمد حسن پدر ایشان از اجلّة زهّاد و عبّاد (1) و ساکن اصفهان بوده، و در سال 1190 وفات یافته، قبرش در تخت فولاد قسمت جنوبی تکیة میرزا ابو المعالی به فاصلة تقریباً صد قدم می باشد. سنگی راست بالای قبر اوست، و مادة تاریخ وفاتش را هاتف شاعر اصفهانی گفته است:
هزار افسوس کز بیداد گردون *** ز دنیا قدوة اهل زمین رفت
امام و مقتدای اهل دین شد *** سر و سر حلقة اهل یقین رفت
ابه تاریخش رقم زد کلک هاتف *** ز دنیا پیشوای اهل دین رفت
دربارة او گفته شده است: «حاجی کلباسی حسنه ای است از حسنات حاج
ص: 106
محمد حسن». از معاشرین و مصاحبین آقا محمد بید آبادی [بوده] است.
در اجازه ای که میرزای قمی جهت حاجی کباسی نوشته دربارة او گوید: «العالم العامل العابد الباذل المبرور المغفور الحاج محمد حسن الشهیر بالکرباسی» و این القاب بهترین معرّف آن جناب است.
پدر او حاج محمد قاسم نیز از اخیار بوده و ظاهراً در خراسان وفاتا ایافته است.
حاج محمد حسن مرقوم سه فرزند پسر داشته:
[1-] ملا محمد قاسم، و [2-] دیگری: ملا محمد جعفر، که از علمای اتقیا و ساکن اصفهان بوده اند، و ظاهراً در این شهر وفات یافته اند.
[3-] حاج محمد ابراهیم کلباسی ا
از مشاهیر فقها و مجتهدین، و اکابارا علما و محققین، عالم زاهد عابد ورع تقی، بلکه ازهد و اعبد و اورع و اتقای علمای زمان بوده، در روز نوزدهم ربیع الثانی سال 1180 در اصفهان متولد شده، و مقدمات علوم را در این شهر تحصیل نموده، و جهت تکمیل به عتبات عالیات رفته، در آنجا نزد وحید بهبهانی و آقا سید مهدی بحر العلوم و شیخ جعفر نجفی و آقا علی صاحب ریاض و دیگران تلمّذ نموده، سپس مدتی در قم در محضر مرحوم میرزای قمی حاضر شده، و در کاشان به خدمت ملا مهدی نراقی رفته، پس از کسب اجازة اجتهاد و روایت به اصفهان مراجعت نموده، به تدریس و افتاء و اقامة جماعت و ارشاد خلق مشغول گردیده.
ص: 107
عده ای کثیر از علما در خدمت او درس خوانده اند که از آن جمله است: آقا میر سید حسن مدرس، و آقا سید حسن مجتهد موسوی، و آقا میر سید محمد شهشهانی.
مرحوم حاجی کلباسی در امر فتوی بی نهایت احتیاط می فرموده، و بر دقایق آداب شریعت مواظبت کامل داشته، به طوری که کمتر مستحبی از مستحبّات از او فوت شده، و با این حال در نهایت تواضع و سلامت نفس بوده و حکایات زیادی از دقت و احتیاط او در فتوی، و عدم توجه ایشان به مردم دنیا، و زهد و قناعت و اعراض ایشان از دنیا نقل شده، و در برخی از کتب ثبت شده، که همگی دلالت بر عظمت مقام و جلالت قدر ایشان است.
عموم مؤلفین کتب رجال (1) از او به عظمت و بزرگی یاد کرده اند. خاندان ایشان در اصفهان و طهران و مشهد و عراق عرب تاکنون به علم و فقاهت مشهورند که به نام عده ای از آنها اشاره خواهد شد.
صاحب عنوان در شب 5 شنبه هشتم جمادی الاولی سال 1261 در اصفهان وفات یافته، در مقبرة مخصوص مقابل در شرقی مسجد حکیم مدفون گردید که مقبرة خانوادگی آنها گردیده است.
ص: 108
کتب زیر از تألیفات اوست:
1- اجوبة المسائل 2- اشارات الاصول 3- ارشاد المسترشدین، رسالة علمیه 4- ایقاضات، در اصول 5- رساله در تقلید میت، که مرحوم آقا محمد حسن مجتهد بر آن حواشی نوشته است. 6- رساله در صحیح و اعم 7- رساله در مفطر بودن قلیان 8- شوارع الهدایة، که مرحوم آقا سید محمد حسن مجتهد بر آن حواشی نگاشته است 9- مناسک حج 10- منهاج الهدایة، در فقه، که آقا سید محمد حسن مزبور بر مبحث شکوک آن حواشی نگاشته است (1) 11- نخبه، و آن رسالة عملیة فارسی ایشان است و از زمان تألیف تاکنون مورد توجه علمای مجتهدین بوده، و جمعی کثیر بر آن حاشیه نوشته اند 12- نقد الاصول؛ و غیره.
فرزند سید محمد حسین. عالم و فاضل و ادیب، از مشاهیر دانشمندان اصفهان است (2) و در 27 رجب سال 1324 وفات یافته، در تخت فولاد، جنب فاضلان مدفون گردید.
ابن حسین بن ابراهیم، از معاصرین مؤلف ریاض العلماء، و شریک درس
ص: 109
او بوده، (1) و در اصفهان وفات یافته است. (2)
فرزند سید علاء الدین حسین خلیفه سلطان است. مادرش دختر شاه عباس صفوی است. در سال 1038 متولد، و در 1098 وفات یافته است.
مشارالیه در سن سه سالگی (سال سوم سلطنت شاه صفی) به دستور شاه صفی کور شد، و با وجود این، تحصیل علم و دانش نموده و در جمیع علوم و فضائل بر امثال و اقران خویش فائق گردیده است. (3)
در کتاب مقتبس الاثر (299:2) گوید: به ابن الخلیفه مشهور است.
در هر صورت، عالم فاضل و فقیه محدث اصولی بوده، (4) کتب زیر از تألیفات اوست:
1- حاشیه بر کتاب روضه [البهیة] تا مبحث تیمم (5) 2- حاشیه ای بر مدارک * حاشیه بر شرح لمعه تا آخر اظهارات
در کتاب الذریعة (90:6 و 196) پس از آن که نام تألیفات او را ذکر می کند از
ص: 110
قول قزوینی در تتمیم امل الآمل فرماید: یظهر منه قوة فکره و دقة نظره. (1)
صاحب عنوان هفت فرزند پسر داشته که عبارتنتد از: 1- میرزا جمال الدین محمد 2- میرزا معین الدین محمد 3- میرزا معز الدین محمد 4- میرزا سید محمد 5- میرزا کمال الدین حسین 6- میرزا محمد حسین 7- میرزا فضل الله.
ابن آقا رضا اصفهانی مشهدی مؤلف کتاب «الاحتراز» در رد بر رسالة «حسن الایجاز در ابطال اعجاز» که یکی از مبلغین امریکایی نوشته، و خود را در آنجا به نام نصیرالدین می نامد.
مؤلف، این کتاب را به مرحوم شیخ محمد خالصی (متوفی سال 1383) هدیه نموده، و کتاب در سال 1342 در طهران به طبع رسیده است. (2)
ابن سید محمد صادق بن امیر زین العابدین خوانساری
پدرش: آقا سید محمد صادق خوانساری از علما و دانشمندان اصفهان است که (1) در شب 29 شعبان 1289 وفات یافته، و در بقعة تکیة مادر شاهزاده، جنب پدر مدفون گردیده است.
وی را: 1- شرحی است بر زبدة شیخ بهائی 2- کتاب الاحباط و التکفیر، 3- شرح بر شرایع در 5 جلد.
اولاد او در اصفهان و کاظمین ساکن می باشند.
وی را دو فرزند برومند است:
که در 13 شعبان سال 1273 متولد گردیده، و در اصفهان و کاظمین و کربلا تحصیل علوم فرموده، و از اساتید خود اجازة روایت یافته که از آن جمله است: شیخ زین العابدین مازندرانی کربلایی و آقا سید ابوالقاسم از احفاد صاحب ریاض.
بالاخره در شب 22 محرم سال 1355 در کاظمین وفات یافت. و کتابی در سیر و سلوک تألیف نموده است.
ص: 112
در 15 رمضان المبارک سال 1269 متولد، و در شب 23 ربیع الثانی سال 1331 در اصفهان وفات یافته، در تکیة صاحب روضات مدفون گردید.
مشارالیه از علما و فضلای اصفهان، (1) و از شاگردان آقا میرزا محمد هاشم و آقا میرزا محمد باقر چهار سوقی، و شیخ زین العابدین مازندرانی، و آقا سید حسین کوه کمری بوده، و رساله ای عملیّه دارد. (2)
با علمای مسیحی در منزل خود مباحثات و مناظراتی در اثبات نبوت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) داشته، و چون آنها زیر بار منطق و استدلال نمی رفتند ایشان را به مباهله دعوت نموده و دعوت نامه را به طبع رسانیده (نسخه ای از آن نزد نگارنده موجود است) و در اصفهان و اطراف منتشر کرده، مع هذا کشیشان مسیحی به مباهله نیز حاضر نشدند، و بدین طریق بطلان گفتارشان ثابت گردید. (3)
فرزندش: آقا سید ابوالقاسم پس از فوت پدر در مسجد ایشان (مسجد مریم بیگم) اقامة جماعت می نمود. در 1311 متولد، و در 14 رمضان 1381 در اصفهان وفات یافت.
در کتاب خلد برین (:96) و به نقل از آنجا در نقباء البشر (:15) دو سید ابراهیم نقل می کند که اولی ابراهیم بن زین العابدین، و دومی صاحب عنوان
ص: 113
باشد، و آن را دو نفر تصور کردند و حال آن که یک نفر هستند.
عالم عابد زاهد ادیب، از فضلای زمان خود بوده، و در ربیع الاول سال 1237 وفات یافته، (1) در تخت فولاد نزدیک قبر ملا اسماعیل خواجوئی مدفون گردید. (2)
برهان الدین ابواسحاق ابراهیم بن زین الدین ابی الحسن علی بن جمال الدین ابو یعقوب یوسف بن یوسف بن علی خوانساری اصفهانی. (3)
از اجلّة شاگردان شیخ علی کرکی، و از او اجازه دارد. تاریخ اجازة 924 می باشد.
در اذریعة (212:1) نقل از ریاض العلماء گوید که آن را در پشت کتاب کشف الغمة به خط کرکی دیده ام.
فرزند حاج محمد علی تاجر اصفهانی، عالم فاضل، و واعظ کامل بوده، (4)
ص: 114
در سال 1275 در اصفهان متولد شده، و در نزد فضلا و علمای این شهر مانند: حاج میرزا بدیع درب امامی، و حاج سید مهدی نحوی، و آقا سید محمد باقر درچه ای تلمذ نموده، چندین سال نیز در اعتاب مقدسه نزد اساتید آنجا تحصیل کرده، واعظی بلیغ بود.
در حدود 1325 به ایران مراجعت نموده، مدتی در اصفهان، و گاهی در یزد ساکن شده، و سرانجام در قریة سدة ماربین که اکنون به نام همایون شهر معروف است در سال 1358 وفات یافته، در قبرستان خوزان مدفون گردید.
وی را تألیفات عدیده است (1) که از آن جمله است:
1- امان الخائفین، در امامت 2- البراهین الباهرة، در مذمت دنیا و مدح آخرت 3- نحفة المعاد للعباد 4- روح العالمین، در توحید 5- شهاب الثاقب در مدح امام غائب علیه السلام 6- طریقة الحق، در نبوت 7- کهف العارفین، در اخلاق و غیره از نظم و نثر 8- قصیده ای در مرثیة استادش میرزای شیرازی گفته، و در آن نام عده ای از علما را مذکور داشته است.
ابن غیاث الدین محمد، از علمای قرن دوازده هجری در اصفهان است. عالم فاضل کامل، متبحر در فقه و اصول و حکمت بوده، (2) اوایل قاضی اصفهان بوده، و سپس قاضی عسکر نادر شاه گردید.
از شاگردان و مجازین از امیر محمد حسین خاتون آبادی و میر محمد باقر
ص: 115
خلیفه سلطانی است، و جمعی کثیر از او اجازة روایت یافته اند.
در سال 1160 در اصفهان وفات یافته، در مقبرة آب بخشان (1) مدفون گردید.
در فوائد الرضویة (9:1) دربارة او گوید: متمهر در اصول و فقه، و حاذق در حکمت و معقول، دقیق الذهن، عمیق الفکر، کامل العلم، شیرین کلام و عذب البیان.
کتب زیر از تألیفات اوست:
* امان الحثیث فی درایة الحدیث (2) 1- تفسیر آیة و اذا قریء القرآن 2- تفسیر قرآن 3- حواشی بر کتب اربعه 4- رساله در تحریم غنا 5- رساله در این که درهم و دینار مانند هم است با قیمت در آنها معتبر می باشد؛ 6- رساله در مشروعیت تلقین میت جهت اطفال؛ و غیره.
در کتاب روضات الجنات (:652) در ضمن شرح حال حاج شیخ محمد [بن محمد زمان] کاشانی از او نامی برده شده است.
در کتاب راهنمای دانشوران (259:) گوید: خوزانی (با ضمّ و سکون) منسوب است به خوزان، و آن نام چندین موضع است، و از جمله قریة خوزان ماربین اصفهان است، و از منسوبین بدانجاست: قاضی محمد ابراهیم خوزانی... و احمد بن محمد خوزانی اصفهانی، در طبقة شعرا.
ص: 116
از اشعار اوست:
خذفی الشباب من اللهوی بنصیب *** إنّ المشیب إلیه غیر حبیب
ودع اغترارک بالخضاب و عاره *** فالشیب احسن من سواد خضیب
تذکر: از قرن یازدهم تا اوایل مشروطیت ایران، که موضوع قضالوت مربوط به علمای دین بود، منصب قضاوت در اصفهان بین خاندان های صاحب عنوان، و اولاد محقق سبزواری، و اعقاب شیخ زاهد گیلانی (که به مشایخ بید آباد معروف می باشند) بوده است. ذیلاً به نام برخی از آنها اشاره می شود:
ابن شیخ عبدالرحیم، از خاندان محقق سبزواری، عالمی جلیل، و پدر زن مرحوم حاج آقا مجلس (فرزند آقا سید ابوجعفر بن علامه سید صدرالدین عاملی) (1) بوده، و در سال 1317 قمری وفات یافته است.
مشارالیه بانی ساختمان شبستان بزرگ مسجد علی قلی آقا است که خود را در آنجا اقامة جماعت می نموده است. تاریخ بنای (2) شبستان مرقوم، سال 1297 می باشد.
* شیخ جعفر قاضی از مشایخ بلدة کمره بوده، و از اعاظم تلامذة استاد العلماء آقا حسین خوانساری، و جامع فنون علوم بود، و در مدرس او جمعی کثیری از افاضل استفاده می کرده اند. (3) مشارالیه از شاگردان علاّمة مجلسی و آقا حسین خوانساری و ملا محمد باقر سبزواری بود. (4)
در الذریعة (6:10) به نقل از تاریخ امیر اسماعیل خاتون آبادی گوید: شیخ جعفر بن عبدالله بن ابراهیم در سال 1115 در سفر حج قبل از رسیدن به نجف وفات یافته، در جنب علاّمة حلی مدفون گردید.
کتب زیر از تألیفات اوست:
1- حاشیه بر کفایة سبزواری.
ص: 118
2- ذخائر العقبی، در تعقیبات نماز.
در روضات الجنّات گوید: آن را بر حسب امر شاه سلطان حسین صفوی تألیف نموده است.
3- رساله در طبیعی و الهی [= تحفة سلطانی]
4- حاشیه بر روضة البهیة.
ابن شیخ عبدالله، از سلسلة مشایخ بید آباد. در گیلان متولد گردیده، و در اصفهان ساکن بوده، و هم در این شهر وفات یافته، در قبرستان آب بخشان مدفون گردیده است.
پدرش: شیخ عبدالله فاضل نحریر، و به غایت ستوده خصال بوده، (1) و در اصفهان وفات یافته است.
نواده اش: شیخ احمد بن شیخ ابی تراب بن شیخ محمد حسن نیز عالمی کامل (2) بوده و پس از وفات، در جنب آبای گرام خود در آب بخشان مدفون گردیده است. (3)
ص: 119
ابن میرزا عبدالرحیم، برادر شیخ ابوالقاسم قاضی سابق الذکر است که پس از وفات برادر به منصب قضاوت رسیده، و با مرگ او دستگاه قضاوت برچیده شد. گرچه فرزندش مرحوم آقا میرزا عبدالرحیم نیز همین شهرت را داشت، لکن مشروطیت ایران همگی این عناوین را از بین برد.
در محرّم سال 1291 وفات یافته، در رواق کربلا جنب ضریح حبیب بن مظاهر مدفون گردید.
فرزند شیخ محمد، از سلسلة مشایخ بید آباد، عالم فاضل محقق بوده، و در سال 1206 وفات یافته، در پشت بقعة آقا محمد بید آبادی مدفون گردیده است. (1)
داماد سید صدر الدین محمد عاملی اصفهانی بوده.
ص: 120
در 12 جمادی الثانیة سال 1227 وفات یافته، در پشت رواق نجف اشرف، در ایوان علما مدفون گردید.
نام چند تن دیگر از قضات اصفهان در ضمن کتاب مذکور خواهد شد.
عالم فاضل، و واعظ کامل، (1) در بسیاری از علوم و فنون صاحب نظر بوده، در اصفهان مردم را موعظه می فرموده، در 1150 در شهر صنعاء یمن ساکن شده، و هم در این شهر وفات یافته است.
قبرش در جنوبی شهر صنعاء زیارتگاه است. (2)
مادة تاریخ وفاتش را ادیب احمد بن حسین الرکیحی گفته است:
هذا ضریح الواعظ المتقی *** علاّمة العصر فصیح اللسان
***
ناداه رضوان بتاریخه *** یا خلد ابراهیم اسنی الجنان
ابو اسحق ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی اصفهانی، از بزرگان مؤلفین، و ثقات مصنفین و مورخین است، در اول، زیدی مذهب بوده و سپس امامی شده است، در حدود پنجاه و سه مجلد کتاب تألیف نموده.
ص: 121
شرح حالش در معالم العلماء، و معجم الادباء، و روضات الجنات (:2) و دیگر کتب مبسوطاً نوشته شده است.
از کتب اوست: 1- اخبار زید بن علی 2- اخبار کشته شدگان از اولاد ابی طالب علیه السلام 3- قیام حسن بن علی علیه السلام 4- مقتل الحسین علیه السلام 5- مقتل امیرالمومنین علیه السلام 6- الجمل 7- فدک 8- صفّین 9- حکمین 10- نهروان 11- ما نزل من القرآن فی امیرالمؤمنین علیه السلام 12- المودّة فی ذی القربی 13- کشته شدگان از آل محمد؛ [14- الغارات] و غیره.
وفات صاحب عنوان در سال 280 هجری (1) در اصفهان روی داده است.
در فضیلت او همین بس که ابو نعیم اصفهانی در حقش گفته است: کان غالیاً فی الرفض.
ابو اسحق ابراهیم بن ممشاد المتوکلی الاصفهانی، از اصفهان به عراق رفته، و از ندمای متوکل عباسی شده، (2) و بدین جهت به «متوکلی» شهرت یافته، پس از مرگ متوکل از پسرانشس بریده و به یعقوب بن لیث صفاری پیوسته است. از شعرا و بلغا به شمار می رود.
فرزند حاج آقا محمد، از تجار معتبر، و صاحب خیرات و مبرات کثیر بوده.
ص: 122
در سال 1341 قمری وفات یافته، در خانة خویش واقع در محلّة پا قلعه مدفون گردید. (1)
انصاری در تاریخ اصفهان و ری ضمن وقایع سال مرقوم می نویسد: وفات نمره اول نیکان، حاج محمد ابراهیم ملک التجار، که گفتند: پدرش حاج آقا محمد واسطة این ملک است، و تاریخ را بنده (جابری انصاری) گفتم:
سر برون کرد ملک گفت که این ابراهیم *** ملکی بوده و فردوس برین جایش بود
از آثار خیریه او، تکیة ملک در تخت فولاد، و تیمچة ملک در بازار، و مسجد ملک در جنب باغ انگورستان که از مستحدثات خود اوست، و دیگر تعمیرات در اکثر مساجد اصفهان، من جمله: مسجد نور و رضوان که به وسیلة علامه آخوند ملا محمد حسین کرمانی انجام یافته، و اتمام ساختمان طارمی غربی صحن کاظمین (علیهما السلام).
فرزند ملا مهدی، از علما و فضلا و مدرسین [؟] اصفهان بوده، و در جمادی الثانیة سال 1289 وفات یافته، و در مقبرة فیض در تخت فولاد مدفون گردید.
احمد بن علویه کرانی کرمانی (کوانی) کاتب اصفهانی، شاعر محدّث
ص: 123
ادیب لغوی شیعی، از مجاهرین شعرای اهل بیت است.
ابو حاتم سجستانی که خود از بزرگان شعر و ادب است خطاب به اهل بصره گوید: قسم به خدا این شاعر اصفهانی در محکم بودن اشعار، و کثرت فوائد آن، بر همة شما تفوّق یافته است. (1)
بیشتر از یک صد سال عمر کرده، و در 312 (و به قولی 320) وفات یافته است.
کتب زیر از اوست: 1- الاعتقاد، یا دعاء الاعتقاد 2- الفیّه، و آن قصیده ای است در هزار بیت در مدح حضرت علی علیه السلام 3- الرسائل المختاره، در ادعیه 4- الشیب و الخضاب، و غیره.
نجاشی در رجال خود (:64) و عموم مؤلفین شیعه در کتب خود او را به احترام نام برده اند. (2)
شهرت جماعتی کثیر از محدثین و فضلای اصفهان در قرن چهارم و پنجم هجری است، که ذیلاً به نام هشت نفر از آنها اشاره می شود:
1- احمد بن رستة بن عمر بن محمد بن مغیره، متوفی به سال 393، (3) از محدثین.
2- ابو حامد احمد بن علی بن رسته، متوفی قبل از سال 360، از مشایخ
ص: 124
صوفیّه (1) و از محدثین به شمار می رود، و به جمال صوفی معروف است.
3- ابو علی احمد بن عمر بن رسته، متوفی بین سال های 290 و 300، مؤلف کتاب اعلاق النفیسة.
مؤلف راهنمای دانشوران (386:1) گوید: چنین به نظر می رسد که به رسته شاعر پیوند رساند.
4- ابو محمد ازهر بن رسته بن عبدالله، به سال 286، از محدثین (2) به شمار می رود.
5- محمد بن ابراهیم بن حسن بن رسته، از شاگردان اصمعی، و به محمد ممویه مشهور بوداه است.
6- محمد بن احمد بن حسین، از علمای اواخر قرن ششم هجری، (3) و از مشایخ ابن الصیقل می باشد.
7- ابو عبدالله محمد بن عبدالله بن رسته بن حسن بن عمر بن زید ضبی، متوفی به سال 301 هجری.
8- ابو علی محمد بن عمرو بن رسته.
9- ابو علی عبدالرحمن بن محمد بن خضیب بن رسته ضبّی جروا آنی متوفی در 387 یا 386 (معجم البلدان).
شرف الملک، ابو علی حسین بن عبدالله بن حسین بن علی بن سینا،
ص: 125
فیلسوف مشهور عالم اسلام، و از مفاخر علمی شیعه و ایران.
در 373 متولد، و در رمضان 427 وفات یافته.
وفات او علی المشهور در همدان واقع شده، لکن ابن اثیر در تاریخ خود ضمن وقایع سال مزبور گوید: ابو علی بن سینا در اصفهان وفات نمود، که فیلسوف مشهور، و صاحب تصانیفی است که در دستها متداول است، در مذهب فلاسفه.
در تاریخ اصفهان و ری ضمن وقایع سال 427 فوت او را نوشته و گوید: مدرسش در اصفهان محلة دردشت بوده، گنبدی هنوز به نام اوست.
در گنجینة آثار تاریخی اصفهان (:47) گوید: قبّة مدرس ابن سینا در باب الدشت هنوز باقی است، و عامة مردم آن حدود، آن را به نام علی سینا می خوانند.
«شفا» و «قانون» نام دو تألیف مشهور اوست.
در شرح حال ابن سینا کتب متعددی نوشته شده است، و در اینجا همین قدر کافی است.
شهرت جماعتی از فضلا و ادبا و وعاظ اصفهان است که مدت یک قرن منصب قضاوت این شهر را به عهده داشته اند.
کلمة شفروه را در کتب مختلف به تفاوت ضبط کرده اند، برخی آن را شب روه (کسی که در شب راه می رود) یا شقروه (راست رو) و عدّه ای منسوب به
ص: 126
قریة شفروه که اکنون آن را پزوه (1) می خوانند.
در هر صورت، ذیلاً به نام عده ای از آنها اشاره می شود:
1- ابو عبدالله حسین بن عبیدالله بن هبة الله.
2- ابو البرکات رزق الله بن هبة الله.
3- ظهیر الدین عبدالله بن شفروه.
4- شرف الدین عبد المؤمن بن هبة الله مغربی، واعظ و شاعر. مؤلف «اطباق الذهب فی علم الادب» مطبوع.
5- ابو الوفاء عبیدالله بن هبة الله واعظ قزوینی اصفهانی.
6- عزالدین شفروه.
7- شرف الدین فضل الله بن هبة الله، شاعر و ادیب مؤلف اطباق الذهب (بنا به قولی).
8- شرف الدین محمد بن فضل الله، معاصر جمال الدین عبدالرزاق. در روزگار اتابک شب گیر لقب ملک الشعرایی یافته، ادیب و شاعر و واعظ بوده، و کتاب «اطباق الذهب» تألیف اوست که آذر در آتشکده آن را به پدر وی نسبت داده است. (2)
9- هبة الله محمد بن هبة الله بن حمزه اصفهانی فقیه حنفی.
ابوالحسن محمد بن احمد بن محمد بن احمد بن ابراهیم طباطبا، از
ص: 127
محققین علما و بزرگان شعرا است که در دورة غیبت صغری در اصفهان می زیسته. در اعیان الشیعه (63:6) گوید: ابن شهر آشوب او را از شعرای اهل بیت می شمارد.
در ریحانة الادب (82:8) گوید: در سال 322 هجری در اصفهان وفات یافته، و خانواده اش در آنجا مشهور، و علما و ادبا و نقبا در میان ایشان بسیار است.
ابو عبدالله سلیمان بن عبدالله، ادیب نحوی لغوی، (1) از فضلای قرن ششم، در 575 در اصفهان وفات یافته است.
فرزندش ابو علی حسن نیز به این لقب معروف بوده، منصب قضاوت خوزستان، و سپس تدریس نظامیة بغداد را یافته، در آنجا روز 2 شنبه 5 شوال 525 وفات یافته است. (2)
ابوبکر محمد بن حسن بن فورک (بر وزن دوزخ) ادیب متکلّم اصولی واعظ نحوی، مدتی در عراق به مذهب اشعری تدریس می نموده، (3) سپس به ری مهاجرت کرده، و بر حسب خواهش مردم نیشابور بدانجا رفته و ساکن شده، و جهت او مدرسه و خانقاهی بنا کردند.
ص: 128
بالاخره به سال 406 وفات یافته، و علت آن را مسموم شدن در مراجعت از غزنه نوشته اند، و پس از فوت در حیره مدفون گردیده و قبرش معروف است.
تعداد تألیفاتش را در اصول دین و اصول فقه و معانی قرآن حدود یکصد جلد نوشته اند.
از کلمات اوست که گوید: گرفتاری عیال نتیجه متابعت شهوات حلال است پس چه گمان می کنی در پیروی از شهوات حرام؟ (1)
1- ابو المکارم احمد بن محمد بن اللبان اصفهانی. (2)
2- ابو محمد عبدالله بن محمد بن عبدالرحمن بن احمد اصفهانی، از مشاهیر فقهای شافعی و محدثین است که در بغداد و اصفهان و مکه از اکابر دانشمندان استماع حدیث نموده [و از مشایخ خطیب بغدادی است]، خطیب گوید که قرآن را در پنج سالگی حفظ نموده، (3) در جمادی الآخره سال 446 در اصفهان وفات یافته، کتاب الروضة از تألیفات اوست.
1- ابو عمرو بندار بن عبدالحمید لغوی، از بزرگان علم لغت و ادب است.
ص: 129
اغلب اشعار شعرای عرب جاهلی و اسلام را حفظ داشت. گویند: (1) هفتصد قصیده که اول آن (بانت سعاد) بود در حفظ داشته، و در نحو نیز جامع آراء بصریان و کوفیان بود.
کتب زیر از اوست:
1- جامع اللغه 2- شرح معانی الباهلی 3- معانی الشعر.
سال وفاتش معلوم نیست. از معاصرین متوکل عباسی (232-247) می باشد.
20 محمد بن لره اصفهانی، مردی فاضل، و به دانستن علم حساب در زمان خود مشهور بوده. (2) کتاب الجامع از تألیفات اوست.
شهرت چندین نفر است:
1- ابوبکر محمد بن عبدالله بن علی بن ماشاذه، از متقدمین محدثین اصفهان.
2- ابو عبدالله بن ماشاذه، که در محاسن اصفهان او را جزو متقدمین می شمارد.
3- داود بن ماشاذه شیخ روایت ابن صیقل. (3)
4- عبدالله بن علی بن ماشاذه، از محدثین.
5- ابوالحسن علی بن محمد بن احمد بن میله.
ص: 130
از شیوخ فقها و بزرگان صوفیه است. در ظهر روز چهارشنبه عید فطر سال 414 در اصفهان وفات یافت.
6- محمد بن احمد بن میله مشهور به ماشاذة اصفهانی.
7- ابو منصور محمود بن احمد بن عبدالمنعم بن ماشاذة اصفهانی.
فقیه واعظ مفسّر. در 11 ربیع الثانی سال 536 به مرض فجأه در اصفهان وفات یافت. (1)
شهرت چندین نفر از فقها و محدثین قرن سوم و چهارم در اصفهان است که از آن جمله است: (مردویه به وزن منگوله)
1- ابوعبدالله بن مردویة اصفهانی.
در محاسن اصفهان (:29) وی را از متقدمین محدثین اصفهان می شمارد.
2- حافظ ابوبکر احمد بن موسی بن مردودیه.
معروف ترین نفر از این خاندان، در سال 323 متولد، و در سلخ رمضان المبارک 416 وفات یافته، (2) از فقهاء و محدثین به شمار است.
کتب زیر از تألیفات اوست:
1- تاریخ 2- تفسیر قرآن 3- کتابی در فضائل امیرالمؤمنین (علیه السلام) 4- مستخرج صحیح بخاری.
ص: 131
قبرش ظاهراً در سدة ماربین اصفهان است و در آنجا به «بابا دو مرده» معروف است.
در معالم العلماء گوید: عامی مذهب است و کتابی در مناقب امیرالمؤمنین (علیه السلام) دارد، و پدر صاحب بن عباد، یعنی ابی الحسن عبّاد بن عباس بن عباد طالقانی اصفهانی از او نقل احادیث می کند.
وفاتش را در الکنی و الالقاب (393:1) در سال 352 در اسکاف می نویسد. در ریحانة الادب (200:8) گوید: تاریخ وفات در الکنی و الالقاب اشتباه است. [و 410 صحیح است.]
3- ابوبکر محمد بن احمد بن موسی، از متقدمین محدثین اصفهان است. (1)
ابو علی احمد بن محمد بن یعقوب بن مسکویه خازن رازی اصفهانی.
حکیم و فیلسوف و مورخ عالی قدر شیعی مذهب گویند: در اول مجوسی بوده و سپس مسلمان و شیعی گردیده (2) و ظاهراً این مطلب خالی از اعتبار است، زیرا نام پدر و جدّش مخالف این عقیده است. در زمان جوانی به خدمت ابن عمید رسیده. ابو حیان توحیدی دربارة او عقیده خوبی ندارد و وی را به بخل زیاد و حرص شدید در جمع مال و طلب کیمیا سخت نکوهش می کند. وی خازن «کتابدار» فخرالدولة دیلمی بوده و
ص: 132
بدین جهت به خازن شهرت یافته.
در کتاب دانشوران خراسان (:159) و دیگر کتب نوشته اند که سلطان محمود، غزنوی خواجه ابوالفضل حسین بن علی میکال را نزد مامون خوارزمشاه گسیل داشته و این دانشمندان که در دربار او بودند را طلب کرد: شیخ الرئیس ابو علی سینا، ابوریحان بیرونی، ابوسهل مسیحی، ابوعلی مسکویه، ابن خمار و ابو نصر عراق. سه نفر از اینان نزد سلطان محمود رفتند، و سه نفر دیگر یعنی: ابن سینا و ابن مسکویه و ابوسهل خدمت سلطان محمود را نپذیرفته و به سمت گرگان حرکت کردند، و ابوسهل در راه از تشنگی بمرد (سال 401 ه_.ق) و آن دو به سختی جان بدر بردند.
کتب زیر از تألیفات اوست:
1- آداب العرب و الفرس، در اخلاق 2- احوال الحکماء 3- تجارب الامم، در تاریخ؛ مشهورترین تألیفات او 4- ترتیب السعادات، در اخلاق 5- تفضیل النشأتین 6- طهارة الاعراق؛ معروفترین کتاب در اخلاق.
مجموعة تألیفاتش متجاوز از بیست و هشت مجلّد می شود.
صاحب عنوان در 9 صفر سال 421 در اصفهان وفات یافته، در محلة خواجو مدفون گردید، و محل قبرش ظاهراً حدود امام زاده باقر فعلی می باشد.
قمی در الکنی و الالقاب (396:1) گوید: قبره علی باب (درب جناد) فی اصفهان. و درب جناد تصحیف شدة حسن آباد است، و مراد دروازة حسن آباد است که در اصفهان معروف است.
ص: 133
ابن شبیب در معجم الادباء (101:4) در ضمن شرح حال احمد بن فضل باطرقانی گوید: پس از ابن المظفر امامت مسجد جامع اصفهان را یافت.
ابو عبدالله محمد بن عبدالله بن مملک اصفهانی جرجانی از بزرگان متکلمین شیعه در اصفهان است. شیخ طوسی وی را از مصنفین شیعه می شمارد. (1) وی مؤلف کتاب الامامة و الجامع فی ابواب الکلام و نقض الجبائی فی الامامة می باشد. اولاً معتزلی بوده و شیعه گردید و با ابوعلی جبائی شیخ معتزله مناظراتی داشته است. به وسیلة عبدالرحمن بن احمد بن خیرویه از مذهب اعتزال برگشته و شیعه شده است. وی همچنین مؤلف کتابی است به نام: المسائل و الجوابات. (2)
شهرت جماعتی از محدثین و علما و شعرا و ادبای قرن سوم و چهارم و پنجم هجری در اصفهان است. (مندویه بر وزن زنگوله) که ذیلاً به نام عده ای از آنها اشاره می شود:
1- ابوعلی احمد بن عبدالرحمن بن مندویه طبیب، مؤلف: 1- اطعمه و اشربه 2- الجامع الکبیر 3- الطبیخ 4- الکافی، در طب 5- المدخل 7- المغیث، در
ص: 134
طب 7- نهایة الاختصار 8- نقض الجاحظ؛ و غیره.
در سال 410 هجری وفات یافته است. (1) از پزشکان بیمارستان عضدی بغداد است.
2- عبدالرحمن بن مندویه، شاعر و ادیب، مؤلف الشعر و الشعراء. (2)
3- ابو محمد عبدالله بن محمد بن مندویة بن حجاج بن مهاجر شروطی اصفهانی.
4- محمد بن عبدالرحمن طبیب، در محاسن اصفهان وی را از متقدمین فضلای اصفهان می شمارد.
5- محمدبن مندویه طویل، قبل از 300 هجری وفات یافته است.
6- محمد بن مندویه غزال، محدث، از یحیی بن حاتم عسکری نقل احادیث می کند.
7- ابو عبدالله محمد بن مندویة بن حجاج بن مهاجر، شاعر و طبیب.
شهرت جماعتی کثیر از محدثین و مشایخ روایت و علمای اخبار در قرن چهارم و پنجم هجری در اصفهان می باشد که به بنی منده معروفند. ذیلاً به نام برخی از آنها اشاره می شود.
1- ابو الطیب بن منده، از نحویین است که در محاسن اصفهان وی را از متقدمین نام می برد.
ص: 135
2- احمد بن ابراهیم بن منده، متوفی به سال 351. (1)
3- ابو عمرو احمد بن حسن بن منده، ساکن در نیشابور بوده (2) است.
تذکر: برای تاریخ نیشابور در صفحة مذکور به نام دو نفر دیگر از دانشمندان اصفهان که در آنجا ساکن بوده اند اشاره می کند:
اول: ابو سعید احمد بن ابراهیم بن عبدالله الفقیه الاصفهانی.
دوم: احمد بن حسین بن بنداربن ابان اصفهانی.
4- ابو یعقوب اسحاق بن محمد بن یحیی بن منده، فوت شهر رمضان 401.
5- اسحاق بن یحیی بن ابراهیم بن منده.
6- ابوالقاسم عبدالرحمن بن محمد بن اسحق بن محمد بن یحیی بن ابراهیم بن مندة بن ولید بن مندة بن بطة بن استندار فیروزان بن چهار بخت: معروفترین افراد این خاندان است که در اخبار و احادیث، احاطة کامل داشته و تألیفاتی دارد. در سال 470 هجری وفات یافته است. (3)
در الکنی و الالقاب (414:1) گوید: واسع الروایة، حسن الخط، متوفی در 470. مؤلف: 1- حرمة الدین 2- الرد علی الجهمیّة 3- صیام یوم الشک 4- المستخرج فی الحدیث.
7- عبدالله بن محمد بن منده.
8- ابو عمرو عبدالوهاب بن محمد بن اسحاق بن منده متوفی 475.
9- عبیدالله بن محمد بن اسحاق بن یحیی، از محدّثین.
ص: 136
10- عبیدالله بن محمد بن منده.
11- قاسم بن منده.
12- حافظ ابو عبدالله محمد بن اسحق بن محمد بن یحیی، مؤلف کتاب: 1- اسماء الصحابة 2- التوحید 3- طبقات الصحابة 4- فتح الباب، درکنی و القاب 5- امالی؛ و غیره.
در سال 310 متولد، و در 395 وفات یافته است.
13- ابوجعفر محمد بن مندة بن منصور، مؤلف کتاب جزء الحدیث. در ری و بغداد حدیث می گفته است.
14- محمد بن مندة بن مهریزد، ظاهراً از اصحاب حضرت جواد (علیه السلام) است. (1)
15- ابو عبدالله محمد بن یحیی بن ابراهیم، متوفی به سال 301 هجری است. مادرش بره نام داشته و از قبیل بنی عبده بوده (2) و به همین مناسبت این خاندان به عبدی نیز معروفند.
16- ابو زکریا یحیی بن عبدالله، مؤلف تاریخ اصفهان، و متوفی به سال 445 هجری. (3)
17- ابو زکریا یحیی بن عبدالوهّاب بن محمد بن اسحق. در 19 شوال 434 متولد، و در روز عید قربان سال 512 در اصفهان وفات یافت.
کتب زیر از اوست:
1- امالی 2- تاریخ اصفهان.
ص: 137
در هدیة الاحباب دربارة او گوید: عالم رفیع، بل خاتم جمیع (آخرین فرد معروف این خاندان) از کابر محدثین، کثیر الفضل و الروایة، معروف به محدّث بن محدّث بن محدّث بن محدّث بن محدّث (شش طبقه).
18- یحیی بن ابراهیم بن منده (اولیه فرد مشهور این خاندان)
سلسلة بنی منده به نام یحیی آغاز شده، و هم به نام یحیی خاتمه پذیرفته است. در هدیة الاحباب گوید: تا از این سلسله نام و نشانی بوده، عالمی از ایشان مشهور بوده که او را ابن منده می گفته اند.
منده بر وزن بنده و برخی آن را منده به ضمّ میم مخفف مانده تلفظ کرده اند.
احمد بن ابی یعقوب اسحاق بن جعفر بن وهب بن واضح کاتب عباسی معروف به ابن واضح، و ابن یعقوبی، و گاهی او را یعقوبی گویند، اصفهانی شیعی، از قدمای مشاهیر مورخین و جغرافی دانان شیعه است. مردی جهانگرد بوده که مسافرت را دوست می داشته، و شرق و غرب (1) بلاد اسلام را سیاحت کرده، در سال 260 به ارمنستان رفته، سپس به هند، و از آنجا به مصر و بلاد مغرب، بعد از آن کتب تاریخی و جغرافیایی خود را به رشتة تحریر در آورده است.
ص: 138
کتب زیر از تألیفات اوست:
1- اخبار الامم السالفة 2- الاسماء 3- البلدان، در جغرافیا 4- التاریخ، که به تاریخ یعقوبی معروف است، و در دو مجلد به طبع رسیده است 5- المسالک و الممالک 6- مشاکلة الناس لزمانهم؛ و غیره.
صاحب عنوان در سال 284 وفات یافته است. (1)
مخفی نماند که صاحب عنوان غیر از شیخ ابوبکر احمد بن یعقوب ابن ناصح نحوی ادیب، شاگرد ابن مندة اصفهانی است. (2) وی در سال 340 و اندی وفات یافته، و برادرش ابی الحسن محمد بن یعقوب بن ناصح ادیب نحوی متوفی به سال 354 می باشد. هر دو برادر در نیشابور ساکن بوده اند.
در اول کوچة شیخ ابو مسعود، کنار قبرستان قدیمی آب بخشان که اکنون خراب شده [میان شهداء] مقبره ای تا این اواخر بود معروف به ابن یمین.
مرحوم انصاری در تاریخ اصفهان و ری آن را منسوب به ابن یمین شاعر معروف قرن هشتم هجری می نویسد، و برای گفتة خود دلیلی نمی آورد، و ممکن است مدفون در این مقبره ابن یمین شاعر دیگری باشد.
امیر محمود بن امیر یمین الدین طغرائی در حدود سال 685 متولد، و در 769 در فریومد (بر وزن بد صورت) وفات یافته، از شعرا و ادبای معروف است. (3)
ص: 139
غیر از کسانی که مذکور شدند عده ای دیگر نیز به «ابن» معروفند که در کتب مبسوطه به نام آنها اشاره شده است.
در الذریعة (302:3) گوید: از مشایخ امامیّه است، همچنان که در ریاض العلماء او را در باب کنیه ها مذکور داشته است.
کتاب تأویل الآیات از تألیفات اوست.
از صلحای دهر، و از مصاحبین مولی محمد باقر مجلسی بوده، و به افادة فقه و حدیث مشغول، و اقوالش در شرعیات معتمد علیه، و روزگاری به آسایش داشته، (1) در سال 1110 وفات یافته است.
پسرش: حاجی ابوطالب نیز از محدثین بوده و پس از پدر، به چند سال فاصله وفات یافته است.
معروف به رئیس الخطاطین، از شاگردان مبرز میر عماد خطاط معروف است.
وی اولین کسی است که پس از کشته شدن استادش خود را بر سر نعش او
ص: 140
رسانیده، و جهت او نوحه سرایی کرده، و جنازة استاد را با کمال احترام دفن نموده است. (1)
او را طبعی روان بوده، و در مرثیة استادش اشعاری سروده که اول آن این است:
دهر پر فتنه و پر مشغله و پر غوغاست *** شرح این ماتم و این سوگ که را خود یار است
صاحب عنوان پس از وفات استاد خود دارالمشق داشته، و شاه عباس گاهی به دارالمشق او می رفته. در سن 83 سالگی در سال 1072 وفات یافته؛ قبرش در جوار مزار خواجه صاین الدین ترکه (2) می باشد.
فرزندش: امیر نظام الدین عبدالحیّ منشی اصفهانی نیز از خطاطین معروف است که نزد پدر تعلیم خط نموده، (3) و پس از وفات، جنب پدر مدفون گردیده است.
فرزند دیگرش، میرزا نور الدین معروف به جواهر نگار بوده، او نیز از خوشنویسان معروف است.
و او غیر از: میرزا نورا فرزند صدر الشریعة اصفهانی خطاط است (4) که از
ص: 141
نمونه های خط او، کتیبه ای است در داخل ایوان شرقی مسجد آقا نور، به خط نستعلیق، (1) مورخ به سال 1034 «مسجد نور کعبة عجم است». (2)
عالم فقیه زاهد، در محلة شمس آباد ساکن بوده، و در مسجد آنجا امامت می نموده، در شب یکشنبه 15 شوال سال 1328 وفات یافته، در تخت فولاد بیرون بقعة مادر شاهزاده مدفون شده است.
وی دارای چندین پسر بوده که از آن جمله است:
1- حاج میرزا حسن بروجردی، که بعداً شرح حال او نوشته می شود.
2- میرزا علی واعظ، از وعاظ معروف، و محدثین محترم اصفهان بود. در 25 ربیع الثانی 1358 وفات یافته، در صحن تکیة بروجردی مدفون گردید.
از سلسلة نحوی های هرند ساکن اصفهان است که عموماً به فضل و دانش مشهورند. در شعبان سال 1321 وفات یافته، در صحن سر قبر آقا (مقبرة امام جمعه) مدفون گردید.
ص: 142
فرزند علامه سید صدرالدین محمد عاملی موسوی اصفهانی.
عالم فاضل بزرگوار، مادرش دختر شیخ جعفر کاشف الغطاء بوده، و نزد علمای اصفهان تلمّذ فرموده، از مخصوصین آقا سید الله (1) بید آبادی بوده، و به مصاهرت او نایل گردیده.
رسائلی در فقه و اصول نوشته و به نظر استاد رسانیده، و مرحوم سید، پشت آن تقریظی نگاشته، و از فضل و علم و بزرگواری مؤلف آن (2) مدح و ثنا گفته است.
صاحب عنوان در سال 1324 قمری در اصفهان وفات یافته (3) و در تخت فولاد در تکیه ای به نام خود که گاهی آن را به نام فرزندش حاج آقا مجلس نیز می خوانند مدفون گردید.
مادة تاریخ ساختمان بقعه این است: «قل أنّ الجنّة للمتقین»
تاریخ وفاتش این است:
یکی آمد برون ز الهام غیب آورد تاریخش *** شده طیّار سوی کوی حق روح ابو جعفر
مرحوم آقا سید ابوجعفر را اولاد چندی است که همگی از علما و فضلا به شمار می روند، و از جملة آنهاست:
مرحوم حاج آقا حسن خادم الشریعه، از علما و اتقیا به شمار می رفت، در عصر روز سه شنبه 14 محرم سال 1379 به سن متجاوز از هشتاد سال وفات
ص: 143
یافته، در جنب پدر مدفون گردیده.
عدة کثیری از علما و دانشمندان در داخل بقعه و خارج آن مدفون می باشند، که ذیلاً به نام چند نفر از آنها اشاره می شود:
فرزند آقا سید محمد صادق، (1) پدرش از علمای کاظمین و شاگرد و داماد آقا محمد کلباسی بوده، و فرزندش نیز از فضلا و ائمة جماعت در محلة خواجو بوده، و داماد آقا سید ابوجعفر صدر می باشد.
عالم فاضل محقق، (2) از فضلای شاگردان میرزای شیرازی بوده، و پس از وفات ایشان مدتی در نجف اشرف به درس آقا سید محمد کاظم یزدی حاضر شده، و در مسافرتی که به قصد زیارت مشهد مقدس به ایران آمد، در ماه صفر سال 1338 در اصفهان وفات یافته، در صحن تکیة حاج آقا مجلس مدفون گردید.
فرزند آخوند ملا عبدالجواد مدرس خراسانی فرزند ملا محمد علی بن ملا احمد تونی خراسانی. پدرش:
ص: 144
از علما و حکما و مدرسین حکمت در اصفهان، و از شاگردان آخوند ملا علی نوری بوده، و در شب غرة ماه صفر سال 1281 وفات یافته است. تدریس کتب حکمت در عصر او بدو منتهی می شده است.
در مآثر و الآثار (:183) دربارة گوید: از علمای مشهور اصفهان بود، در فقه و اصول و طبّ و ریاضیات و ادبیات جمله مهارت کلی، و تدبری عظیم داشت.
صاحب عنوان: طبیبی فقیه، و فقیهی حکیم، و عالمی ادیب بود. در نزد پدر، و میر سید محمد شهشهانی، و ملا حسین علی تویسرکانی، و میر محمد صادق کتابفروش، و حاج سید اسدالله بید آبادی و دیگران در طب و حکمت تحصیل نموده است.
در مداوای بیماران و علاج امراض، نفسی عیسوی داشته، و تدریس طب قدیم در زمان او بدون منحصر بوده است.
در 6 جمادی الاولی سال 1327 قمری وفات یافته، در یکی از اطاقهای غربی تکیة مزبور مدفون شد.
از آثارش کتابی مختصر در وبا به طبع رسیده است.
ابن حاج میر سید علی طباطبائی بروجردی، عالم فاضل محقق، از شاگردان پدر خود و مرحوم حاج سید مهدی نحوی و دیگران بوده، و به
ص: 145
عزت و احترام می زیسته، در 22 رجب سال 1340 وفات یافته، (1) در داخل بقعه مدفون گردید.
فرزند حسین ادیب و شاعر، (2) متوفی در یکشنبه 23 رمضان المبارک سال 1372 قمری.
ابن سید محمد علی بن حاج سید محمد باقر حجة الاسلام بید آبادی، از علما و فضلا بوده، و در مسجد سید امامت داشته، در 12 شوال سال 1326 وفات یافته است.
فرزند حاج میرزا شفیع مستوفی (متوفی در سال 1281) عالم فاضل محقق مجتهد، جامع معقول و منقول، و از مدرسین فقه و اصول در اصفهان بوده، در 1250 متولد، و در روز جمعه دوم جمادی الاولی سال 1325 در اصفهان وفات یافته، در یکی از اطاقهای تکیة مزبور مدفون شد. (3) مشارالیه رفیق و هم درس حاج میرزا حسین نوری بوده است، و در حدود سی مجلد کتاب و
ص: 146
رساله و حاشیه نوشته که از آن جمله است:
1- رساله در تعیین ثقل اکبر، در افضلیت عترت بر قرآن [هدایة المؤمنین]، و آن را در رد بر [رسالة تبصرة الاخوان] آخوند ملا اسماعیل خواجوئی نوشته است 2- رساله در خراج و مقاسمه 3- رساله در خمس 4- رسائلی در مباحث مختلفه فقه و اصول 5- حاشیه بر خاتمة مستدرک تألیف حاج میرزا حسین نوری.
از دانشمندان و مطلعین از علوم قرآن بوده، رساله ای در تجوید به فارسی نگاشته، تاریخ تألیف 1225 هجری (1) می باشد.
فرزند حاج محمد باقر (2) حبیب آبادی برخواری اصفهانی، عالم فاضل و شاعر و ادیب بوده، و در شب جمعه دوم ماه صفر سال 1328 وفات یافته، (3) در تکیة فاضل سراب مدفون گردید.
ماده تاریخ وفات میرزای شیرازی را ضمن قطعه ای گفته، تاریخ این است:
بهر تاریخ او حقایق گفت *** گشت فائز بلطف ربّ سمیع
ص: 147
فرزند میرزا محمد حسین بن آقا محمد مهدی ارباب فرزند حاج محمد رضا.
خاندان فروغی از خانواده های علمی و مفاخر اصفهان بلکه ایران به شمار می رود.
آقا محمد مهدی (1) از فضلا و از دانشمندان اصفهان است که در سال 1314 وفات یافته، و در قبرستان آب بخشان مدفون گردیده.
کتب زیر از اوست:
1- تاریخ اصفهان نصف جهان، که به طبع رسیده است 2- جغرافیای اصفهان، که در ذیل جرائد دولتی آن وقت به طبع رسیده 3- کتابی در محاکمه بین علم هیئت و نجوم قدیم و جدید 4- نقشة ابنیة تاریخی اصفهان.
معروف به ذکاء الملک، و ملقب به ادیب، نویسنده ای توانا، و مترجمی زیر دست، و شاعری قادر است.
در 15 ربیع الثانی سال 1255 متولد و در 11 رمضان المبارک سال 1325 در
ص: 148
طهران وفات یافت. (1)
مرحوم فروغی در اصفهان و عتبات تحصیل نموده، سپس به ایران مراجعت کرده، در طهران ساکن شده، با محمد حسن خان مراغه ای اعتماد السلطنه آشنا شده، و به واسطة او در دستگاه دولتی راه یافته، و تا آخر عمر معزز و محترم زیسته. مدتی در مدرسة علوم سیاسی تدریس می نموده، و سه سال ریاست آنجا را داشته است.
کتب زیر از تألیفات (2) اوست:
1- بدیع 2- تاریخ ادبیات ایران 3- تاریخ اسکند کبیر 4- تاریخ مختصر ایران 5- تاریخ ساسانیان 6- تاریخ ایران از قبل از میلاد تا عهد قاجاریه 7- تاریخ ایران قدیم 8- ترجمة عشق و عفّت 9- ریحانة الافکار 10- ژرژ انگلیسی 11- سفر هشتاد روزه دور دنیا 12- غرایب زمین و عجایب آسمان 13- کبة هندی 14- مجموعة نظم و نثر 15- مسافرت مسیواستانله دور دنیا 16- روزنامة تربیت، و غیره.
در مآثر و الآثار (189:9) گوید: در قوّت عقل، و سعة خلق، و صفای نظر، و اتقان عقیدت، و لطف قریحت، و کثرت تجارب، و سیاحت نوادر و عجایب، بسیار کم نظیر است.
صاحب عنوان: در سال 1301 در طهران متولد گردیده و تحصیلات قدیم و جدید خود را در طهران به پایان رسانیده، از مفاخر علمی و ادبی ایران به شمار می رود.
ص: 149
مشارالیه کمتر گرد کارهای دولتی و سیاسی گشته و عموماً به خدمات علمی و ادبی اشتغال داشت. مدتی در دار المعلمین عالی، تدریس تاریخ و جغرافیا می نمود، و زمانی نمایندگی دولت ایران را در سویس و جامعة ملل داشته، و در کنگرة مستشرقین در خارکوف نیز شرکت نموده است.
کتب زیر از اوست:
1- اوراق مشوش 2- تاریخ ادبیات ایران، به اتفاق برادرش محمد علی فروغی 3- سرمایة سعادت 4- شرح حال آقا شیخ هادی نجم آبادی که در مقدمة تحریر العقلاء به چاپ رسیده است 5- شیدوش و ناهید (منظومه) 6- کتابی به فرانسه در موضوع عقاید فلسفی 7- مجلة فروغ تربیت، به صاحب امتیازی خود ایشان 8- مجلة تعلیم و تربیت را نیز یکسال سرپرستی و انتشار داده است. (1)
صاحب عنوان در شب 13 شعبان المعظم سال 1379 در طهران وفات یافته است.
از اشعار اوست:
من از این متاع دنیا به جوی نظر ندارم *** در سروری نکوبم، سر درد سر ندارم
تو و کوشش زیادت من و عزلت و قناعت *** که تو دردسر پسندی و من این هنر ندارم
ص: 150
فرزند مولی طاهر بن عبدالحمید، عالم فاضل محقق مفسر، از اجداد مادری صاحب جواهر، و شاگرد و مجاز از علامة مجلسی است.
چون مادرش خواهر امیر محمد صالح خاتون آبادی بوده وی را شریف گویند، و به مناسبت سکونتش در محلة درب امام اصفهان به امامی معروف شده است.
در حدود سال 1070 متولد، و در 1138 در نجف اشرف وفات یافته است. (1)
کتب زیر از اوست:
1- رسالة رضاعیه 2- شرح بر کفایة سبزواری 3- شرح بر مفاتیح موسوم به شریعة الشیعة (و دللائل الشریعة) 4- صحیفة سجادیّه 5- ضیاء العالمین، در امامت 7- طریق الروایة 8- مرآه الانوار و مشکوة الاسرار در تافسیر 9- نصایح الملوک، شرح عهد نامة مالک اشتر 10- النسب 11- تنزیه القمییّن؛ و غیره.
فرزند سید عباس، از حفاد میر محمد اشرف که پس از این شرح حالش نگاشته خواهد شد.
عالم فاضل، در خدمت آخوند کاشی، و ملا عبدالکریم جزی ، و آقا سید محمد درچه ای، و آقا سید حسن مشکان طبسی (تولد حدود 1290 فوت شب سه شنبه 18 ربیع الاول 1368 در طهران) و غیره تحصیل نموده، در سال
ص: 151
1361 قمری به سن متجاو از هفتاد (1) در قریة خوزان مولد و موطن خویش وفات یافته، در مقبرة امام زاده سید محمد مدفون گردید.
فرزند حاج میر سید علی طباطبائی بن عبدالکریم بن علی بن میر سید محمد (جد مرحوم آیة الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی).
عالم فاضل زاهد، از علما و مجتهدین بزرگ و مدرسین اصفهان، و از شاگردان حاج سید مهدی نحوی، و آقا میرزا محمد باقر چهار سوقی، و حاج منیرزا بدیع درب امامی و دیگران بوده، سال ها در نجف اشرف در حوزة علمیه شرکت داشته و از محضر اساتید آنجا بهره مند گردیده، و پس از مراجعت به ایران مورد احترام (2) و تجلیل واقع شده است.
در شب 18 ذی قعدة الحرام سال 1348 قمری به سن قریب به هفتاد سال وفات یافته، تخت فولاد مدفون شد، و بعداً جهت او تکیه ای عالی بنا کردند (3) که به نام او مشهور است، و جمعی کثیر از علما و شعرا در این تکیه مدفون می باشند که ذیلاً به نام عده ای از آنها اشاره می شود:
فرزند شیخ علی محمد مازندرانی، از سلسلة مشایخ بید آباد، عالم و فاضل، فوتش در 4 شنبه 29 ذیقعدة سال 1363.
ص: 152
معروف به حاج فاضل بیدآبادی، عالم فاضل، از مخصوصین حاج میرزا عبدالحسین مسجد شاهی، و پس از فوت ایشان به آخوند فشارکی پیوست. در مدرسة میرزا مهدی در محله بیدآباد امامت می فرمود؛ از مریدان و تربیت یافتگان حاج محمد جواد بید آبادی. در 8 ذیقعده 1360 وفات یافته است.
ابن سید احمد، از سادات امامی اصفهان، عالم حکیم ادیب فاضل زاهد، از شاگردان جهانگیر خان قشقائی، و آقا سید محمد باقر درچه ای، و آخوند کاشی و دیگران بوده، و کتابی در حکمت و کلام تألیف فرموده.
در ظهر چهارشنبه (1) ماه صفر سال 1364 وفات یافته، در یکی از اطاقهای شرقی تکیه بروجردی مدفون گردید.
نگارنده مدتی افتخار شاگردی ایشان را داشت.
ملقّب به بشارت حضور، شاعر و ادیب خطاط، از فضلای اصفهان، در 1356 وفات یافته، در صحن تکیة مزبور مدفون گردید.
از اشعار اوست:
شبهای فراق چون سحرگاه شود *** هنگام دعا و ناله و آه شود
با دل به شکایت تو می پردازم *** اما نه چنان که ناله آگاه شود
ص: 153
ابن محمد، عالم فاضل زاهد ورع، از فضلای گوشه نشین. در یکی از مساجد محلة پاچنار امامت می نمود. در شب 12 ربیع الاول 1375 وفات یافته، در بیرون بقعه مدفون گردید.
برادرش: مرحوم حاج میرزا حسن نیز از علما و مجتهدین، و از شاگردان میرزا محمد هاشم و از مجازین از ایشان بود. در حدود سال 1368 در تیران کرون اصفهان به سن متجاوز از نود سال وفات یافت.
ابن سید حسن، از فضلای اهل منبر و اتقیا، در 13 جمادی الثانیه سال 1374 وفات یافته، در بقعه مدفون گردید.
علت شهرت ایشان به داماد آن است که پدرش داماد مرحوم حاج میرزا محمود کلباسی بوده است.
فرزند حاج ملا طاهر شهرکی شهرکردی، عالم فاضل زاهد، از شاگردان آقا سید محمود مغنی و آقا سید محمد باقر درچه ای و دیگران بوده،
ص: 154
در شب شنبه 15 ربیع الثانی سال 1361 وفات یافته، بیرون بقعه مدفون گردید. (1)
فرزند آقا سید ابراهیم حسینی، از علما و ائمة جماعت، در ذیحجة سال 1361 وفات یافته، در بیرون بقعه مدفون گردید.
ابن ملا قاسم، از احفاد میرزا حیدر علی مجلسی، واعظ کامل جامع، در جمعه 18 ذی حجة الحرام سال 1370 وفات یافته، داخل بقعه مدفون گردید.
فرزند آقا محمد (2). عالم فاضل محقق زاهد متّقی، تمام سطوح فقه و ادبیات عرب را در مدرسة صدر تدریس می فرموده، و عده ای کثیر از
ص: 155
محضرش مستفیذ می شدند. عمری را به قناعت و زهد و استغنای طبع گذرانید، و از راه تصحیح کتب، اعاشه می فرمود. (1)
در 15 شعبان سال 1353 وفات یافته، در یکی از اطاقهای شمالی تکیة بروجردی مدفون گردید.
فرزند ملا حسن. (2) عالم فاضل، و ادیب کامل، از مفاخر علمی و ادبی عصر حاضر در اصفهان بود.
ص: 156
در جمادی الاولی سال 1282 در قرایة همام از بلوک لنجان متولد گردیده، و مقدمات علوم را در محل تولد خویش آموخته، و در اصفهان به خدمت آقا سید محمود مغنی، و حاج آقا میرزا محمد باقر، و آقا میرزا محمد هاشم چهار سوقی، و آقا سید محمد باقر درچه ای و دیگران رسیده، و حکمت را نزد ملا محمد کاشانی و جهانگیر خان قشقائی و جمعی دیگر بیاموخت، تا خود عالمی جامع، و فقیهی بارع، و ادیبی کامل گردید.
از بدو تأسیس مدارس جدید در اصفهان، وارد خدمت فرهنگ شده و در مدارس جدید به تعلیم و تربیت جوانان کوشید.
نویسنده سال ها افتخار شاگردی این استاد ارجمند را داشته است. گاهی به مقتضای حال اشعاری می سرود.
سرانجام در شب 14 رجب سال 1359 وفات یافته، در صحن تکیه بروجردی مدفون گردید.
معروف به ورش، فاضل ادیب و شاعر، و استاد در فن تجوید، از قُرّاء معروف اصفهان بود که عده ای کثیر در خدمت او تربیت شده، و خود از تربیت شدگان محضر مرحوم حاج سید علی زنجیره فروش بود.
در 23 شهر صفر المظفر سال 1294 متولد، (1) و در سوم ذیقعدة سال 1370 وفات یافت.
ص: 157
ابن محمد کاظم، ساکن اصفهان، (1) عالم فاضل متبحّر جامع، ادیب و شاعر، معاصر فتحعلی شاه قاجار بوده.
وی را تألیفات کثیره است که از آن جمله است:
1- اخلاق الاولیاء، منظومة فارسی است خطاب به فرزندش نصرالله، در سال 1239 گفته است 2- برکات القائم (2) 3- تحفة الامیر 4- جهادیّه، در 1238 تمام شده * رساله در جبر و اختیار 5- رایات الاجتهاد 6- سؤال و جواب در عصمت و مطالب دیگر که از ملا علی نوری پرسیده است 7- هدیّة المکّیّة، و آن ارجوزه ای است در علم درایه برای فرزندش محمد حسین نوشته، و فرزند سابق الذکرش بر آن حواشی نگاشه 8- ینابیع الحکمة، در 1240 در اصفهان از تألیف آن فراغت حاصل کرده، و در 1308 در طهر ان به طبع رسیده است.
مؤلف کتاب الکرام البررة فرماید: مظنون آن است که پدر صاحب عنوان، مولی محمد کاظم بن محمد جرجامی مؤلف منتخب منشآت یوسفی باشد.
فرزند میرزا محمد ملک الاطباء [احمد آبادی].
ص: 158
از اطبای معروف است، خود و پدرش در این شهر ساکن، و به مداوای بیماران اشتغال داشته اند، و در 5 شنبه 5 رجب 1269 در اصفهان وفات یافته، و قبرش در تکیة مادر شاهزاده است. (1)
ابن سید محمد مظهر بن میر محمد صادق بن میر محمد حسین اول بن رفیع الدین محمد بن مهدی بن ابوالحسن بهاء الدین محمد بن میرزا رفیعا نائینی اصفهانی. حکیم و فیلسوف معروف. (2)
جدش: میر محمد حسین [نائینی] شیخ الاسلام، و از علمای اواخر عهد صفوی است. در 1175 در اصفهان (3) وفات یافته در قبرستان آب بخشان مدفون گردیده.
رفیق شاعر اصفهانی در تاریخ وفاتش گوید:
گفتا رفیق از پی تاریخ آن امام (4) *** یا رب بخلد جای محمد حسین باد
پدرش: سید محمد عالم و ادیب و شاعر بوده و در شعر «مظهر» تخلص می نموده، در سال 1252 قمری در زواره وفات یافته، شرح مسافرت او به هندوستان، و توقف سی و شش ساله اش در آن سامان شرح مفصّلی دارد.
ص: 159
مشارالیه مؤلف کتابی است در احوال سلاطین صفویه که به خواهش سرجان ملکم انگلیسی آن را تألیف فرموده است. (1)
صاحب عنوان: از حکمای بزرگ، و مفاخر علمی ایران و اسلام است.
در ذی قعدة 1238 در احمد آباد گجرات هندوستان متولد شده، و در شب جمعه 6 ذیقعدة 1314 در طهران وفات یافته، در ابن بابویه مدفون گردید.
شرح حال او در تمام کتب رجالی که در قرن اخیر تألیف گردیده مذکور است، و در آتشکدة اردستان (:323) به طور تفصیل مرقوم؛ طالبین مراجعه نمایند. (2)
کتب زیر از تألیفات اوست:
1- اثبات حرکت جوهریّه 2- رساله ای در ترکیب و احکام آن 3- تصحیح مثنوی مولوی 4- حواشی بر فصوص 5- حواشی بر مبدأ و معاد صدرا 6- دیوان اشعار 7- ربط الحادث بالقدیم 8- رساله ای در وجود و اقسام آن 9- شرح حال مجمر 10- شرح حال خودش که در جلد یکم نامة دانشوران به چاپ رسیده است.
مرحوم جلوه در تمام عمر چون بیشتر حکما و مرتاضین، مجرّد زیست و اولادی ندارد، و اولاد و اعقاب عم بزرگوارش میرزا محمد حسین دوم در این
ص: 160
اواخر نام فامیلی جلوه انتخاب کردند، و در اصفهان و زواره و طهران ساکن می باشند.
میرزا ابوالقاسم طرب در مادة تاریخ وفات او گوید:
طرب از حزن پی سال وفاتش بنوشت *** بوالحسن جلوه کنان شد سوی فردوس برین
از اشعار اوست:
قصه بسی نادره است و مسأله مشکل *** این که ز من او نه آگه است و نه غافل
گاه کند خنده گه کناره که آرد *** حالت نومیدی و تصور باطل
خاک وجود تو زد به جان من آتش *** بار خدایا چه تعبیه است در این گل
جلوه نیارد گشود دفتر دانش *** عشق بپیچید دستگاه فضائل
فرزند میرزا محمد مهدی نوری مازندرانی. عالم فاضل محقق، در 1319 قمری در اصفهان وفات یافته، در تخت فولاد جنب فاضلان مدفون گردید. (1)
ص: 161
عالم فاضل، ادیب محقق، از اجلة دانشمندان اصفهان است. در کربلا نزد آقا سید علی صاحب ریاض و دیگران تحصیل نموده، و حاشیه ای بر سیوطی نوشته که بین العلماء و المحصلین مشهور است.
در سال 1237 در راه مکه وفات یافته است. (1)
در مآثر و الآثار (:226) گوید: میرزا محمد حسین از نژاد میرزا ابوطالب اصفهانی محشی شرح سیوطی است بر الفیّة ابن مالک، از فضلا و دانشمندان منحضر آقا میرزا زین العابدین امام جمعة طهران بوده، و در نوشتن نامه های شرعی و سجلات، مهارتی داشته، و گاهی در مسجد سلطانی خطبه می خوانده، و از طرف دولت «معتمد الشریعة» لقب داشته است.
فاضل جامع واعظ، از فضلای اهل منبر اصفهان بوده، در سال 1339 وفات یافته، (2) در یکی از حجرات تکیة صاحب روضات مدفون گردید. او را «فخر الواعظین» می خواندند.
فرزندش: آقا میرزا علی فخر الواعظین نیز مردی کامل، و واعظی جامع بود، در حدود سال 1359 وفات یافت.
ص: 162
عالم فاضل، آشنا به علوم غریبه بوده، و کتاب فرائد الدرر را در جفر تألیف نموده، و دیگر رساله ای در نسبت بین حروف (1) تالیف کرده است.
مدرس مدرسة نیم آورد. عالم فاضل، و معروف به رمل و جفر بوده، و حدود سال 126- قمری (2) وفات یافته است. (3)
فرزند میرزا بیک، سبط میرزا ابوالقاسم فندرسکی. از شاگردان علامة ملا محمد باقر مجلسی است، عالم فاضل ادیب و منجّم بوده، کتب چندی تألیف کرده است، (4) از آن جمله است:
1- بیان البدیع، در معانی، بیان و بدیع [مطبوع]. 2- ترجمة روضة البهیه 3- توضیح المطالب، در شرح خلاصة الحساب 4- حاشیه بر شرح تذکرة نصیریه تألیف شمس الدین محمد بن احمد خفری (تذکره از تألیفات خواجه نصیر الدین طوسی است) 5- ساقی نامة فارسی. در الذریعة (42:9) گوید: دیوان اشعار و ساقی نامه و غزوات حیدری یک کتاب می باشد.
ص: 163
6- المنتهی، در نجوم، 7- نگارخانه چین؛ و غیره. (1)
صاحب عنوان از معاصرین افندی مؤلف ریاض العلماء است و شرح حالش در کتاب نامبرده [500:5] مذکور است.
در الذریعة (105:4) گوید: به گمان من مادرش دختر سید امیر ابی الفتح معروف به میر میران فرزند میرزا ابوالقاسم فندرسکی باشد.
نویسنده گوید: پدرش میرزا بیک پسر میرفندرسکی بوده، و خود عالمی فاضل بوده (2) و پس از مرگ [ظاهراً] در تخت فولاد جنب قبر جد خویش مدفون شده است.
فرزند ملا عبدالله بن علی بن عطاء الله. عالم فاضل محقق، از شاگردان و مخصوصین آقا حسین خوانساری است، کتابخانة آبرومندی داشته، قریب 5 هزار مجلد که بیشتر آن را خود تصحیح نموده. (3)
ص: 164
تألیفاتی دارد از آن جمله است: (1) 2- تفسیر آیة (قل الروح من أمر ربی) 2- رساله در علم، و تحقیق دربارة آن 3- رساله فی عمل المسبع و التمسع و الداره، که آن را فرزندش شیخ محمد علی حزین شرح نموده است. 4- شرح قول ارسطو: «لم صار ماء المطر خفیفاً» به فارسی، که آن را نیز فرزندش شرح نموده است. 5- شرح حدیث: «عرفت الله بفسخ الغرائم» که آن را فرزندش به فارسی ترجمه کرده است. 6- رساله در حرکت، که آن را نیز فرزندش شرح نموده است.
نسب صاحب عنوان به شیخ زاهد گیلانی عارف مشهور می پیوندد، و در لاهیجان متولد گردیده، و در سن بیست سالگی به اصفهان آمده، و سال 1127 به سن شصت و نه سالگی (تولد حدود 1058) وفات یافته، در جنب قبر عالم و عارف ربانی ملا حسین گیلانی مدفون گردید.
فرزندش: شیخ محمد علی حزین، عالم محقق کثیر التألیف، در 1103 در اصفهان متولد، و در 1181 در بنارس هند وفات یافته، همانجا مدفون گردید.
ص: 165
متجاوز از یکصد مجلد کتاب، تألیف و شرح نموده است که از آن جمله است: تاریخ حزین، و تذکرة حزین، که هر دو در اصفهان به طبع رسیده و این تالیف از آن استفاده زیاد شده است.
خاندان او در اصفهان، در محلة بید آباد ساکن و به مشایخ معروفند، و بین آنها عده ای کثیر، عالم و ادیب و حکیم و شاعر برخاسته است.
فرزند میرزا محمد علی بن میرزا کوچک بن حکیم داود هندی اصفهانی، و بنا به نوشتة مطلع الشمس (416:2) فرزند میرزا علی رضا بن محمد علی است.
حکیم محمد داود ملقب به «تقرّب خان» طبیب شاه عباس دوم صفوی، و بانی مسجد حکیم در اصفهان است که در سال 1073 آن را در محل جامع جورجیر (1) بنا کرده است.
قبر او و پسر و دخترش در بقعه ای مخصوص در پشت شبستان شمالی مسجد حکیم قرار داشت که در سال های اخیر جزو دکاکین شده و قبور از بین رفت.
در مطلع الشمس گوید: اسلافش از مشاهیر حکما و اطبّا بوده اند. خود در واقعه ای به امر شاه ولایت (علیه السلام) به مشهد مقدس آمده، از طبابت به تولیت رسیده، و مدت سی و هفت سال به لوازم این منصب جلیل اشتغال داشت. در مسلک عرفان و تصوف و غالب معقولات و منقولات، از کابر عصر معدود
ص: 166
می شد. در 1216 وفات یافته، 9 پسر از او مخلف گردید.
در الکرام البررة (:43) عیناً مطالب فوق نقل شده، فقط نام پدر از آن حذف گردیده است و نسبت به جد داده شده است.
فرزند میرزا نصیر اصفهانی، شاعر و ادیب، و از اخیار روزگار بوده، به غایت صاحب همت و بلند فطرت، و در علم استفیاء مهارتش به کمال بوده، (1) در سال 1135 فوت شده.
از اشعار اوست:
لب به خواهش نگشودم و از آن خشنودیم *** که مراد دو جهان قابل اظهار نبود
حکیم و فیلسوف، از دانشمندان حکمای اسلام، و ارکان علمای اعلام، (2) و فقهای فخام، از شاگردان و مخصوصین ابن سینا بوده، و استاد دربارة او گفته است: «ابو عبدالله منی بمنزلة ارسطاطالیس من افلاطون».
پس از فوت استاد، در اصفهان ساکن بوده، و تدریس حکمت و فلسفه می فرموده، در حدود سال 450 هجری وفات یافته است.
کتب زیر از اوست:
1- جواد 18 مسأله که ابوریحان از ابن سینا کرده، و استاد جواب آن را بدو
ص: 167
حواله نموده 2- رساله ای در حفظ الصحة 3- شرح کلمات متقدمین از حکما 4- مفارقات عقلیه 5- رساله ای در منطق؛ و غیره.
ابن سینا رسالة عشق را به نام وی نگاشته است.
در کتاب درة الاخبار (:60) گوید: در اسمش اختلاف کرده اند که احمد است یا محمد بن احمد؛ از کلمات اوست که می گوید: متکبر به هیچ زمانی بستوده نباشد، و غدار در هیچ حال دوستی نبیند. شتاب کاری، درختی است که ثمرة آن جز پشیمانی نباشد.
در کتاب ادباء الاطباء (26:1) نقل از محبوب القلوب گوید: وی از جمله حکمایی است که سلطان محمود آنان را به قتل رسانید؛ سپس خود آن را با نقل تاریخ، رد می نماید، زیرا وفات سلطان محمود غزنوی در سال 421 بوده است، و فوت صاحب عنوان در حدود 450.
حاج زین العابدین شیروانی در کتاب خود (1) گوید: رودبار نام بلوک چند است... دیگر: رودبار اصفهان، در کنار زنده رود در میان تلال اتفاق افتاده. جایی خوش، و هوایی دلکش، و شیخ ابوعلی که یکی از مشایخ سلسلة علیّه است از همین رودبار بوده، فقیر امسال (سال تألیف کتاب) به زیارت آن بزرگوار موفق شده، در آن قریه که مدفون است مشهور به ده بوعلی است.
در طرایق الحقایق (235:2) گوید: العالم بحقایق الشریعة... ابوعلی
ص: 168
احمد بن محمد بن ابی القاسم بن منصور، رودباری.
و ابن اثیر در کامل التواریخ ضمن وقایع سال 322 گوید: در این سال، ابو علی محمد بن احمد بن قاسم رودباری وفات یافت؛ و 323 نیز گفته شده است.
در قریة بابا شیخ علی در لنجان اصفهان، امام زاده ای است که در لوح آن نوشته است: «فضل علی بن احمد بن محمد حنفیّه» و در بیرون بقعه بر دیوار کتیبة سنگی نصب است بدین عبارت: «توفیق یافت در عمارت این بقعة متبرکة عارف معارف ربانی بابا شیخ علی رودباری رحمة الله علیه، عزّت و رفعت پناه شهسوار بیک ابن مرحوم مهتر علی کوچک فی 1044».
در تذکرة الاولیاء (239:2) گوید: در مرو مقیم بود.
و در روضات الجنات از رسالة قشیری نقل شده که از بغداد به مصر اقامت نمود، و در آنجا سنة 322 وفات یافت.
نگارنده را عقیده بر آن است که مدفون در قریة مزبور: ابوعلی رودباری معاصر جنید و دیگران نبوده، و ظاهراً یکی از عرفای قرن هفتم یا هشتم باشد.
از عرفا و صوفیّة اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم بوده، و در طرطوس زندگی می نموده است. (1)
ص: 169
عبدالجبار بن عبدالله بن بررة اردستانی اصفهانی، در شهر ربیع الاول سال 378 متولد، و در محرم سال 468 در اصفهان وفات یافته، از ثقات محدثین و بزرگان روات به شمار می رود. (1)
ابوالفتح شاعر سامانی، فرزند بابا خان، متخلّص به «دهقان» ملقّب به «سیف الشعراء» ادیب فاضل، و شاعر ماهر بوده، در انواع فنون سخن، از قصیده و غزل مهارت داشته، (2) و بیشتر غزل می گفته است.
شرح حال نسبتاً مفصلی از او در مقدّمة دیوانش که به نام شکرستان است به قلم دانشمند محترم آقای عبدالحسین سپنتا (شاعر و ادیب گرانمایة معاصر) به طبع رسیده است، طالبین مراجعه نمایند.
آثار او عبارت است از: 1- شکرستان 2- مثنوی سلیمان و بلقیس، شامل هفتصد بیت 3- هزار و یکشب، که نظم الف و لیل می باشد، در حدود هفتاد هزار بیت، که شاهکار ادبی اوست و به طبع رسیده است.
دهقان در حدود سال 5-1267 متولد، و در 1326 در قریة سامان وفات یافته، و همانجا مدفون گردید.
میرزا ابوالقاسم ذوقی در تاریخ وفات او گوید:
مرغ طبع ذوقی خواند مصرعی به تاریخش *** در حدیقه ها بارم لاله کار شد دهقان
ص: 170
دیگر از آثار او کتاب باستان نامه است (1) شامل اشعار تاریخی و افسانه های ملی.
از اشعار اوست:
ماه من آفتاب تابد صبح *** تو به وقت غروب آمده ای
فرد مانند استخاره بیا *** تا بدانم که خوب آمده ای
در دو کتاب نامبرده، مجموعاً شرح حال بیست و چهار نفر از شعرای سامان ذکر شده است که در اینجا فقط به نام یکی از آنها اشاره می شود:
میرزا نورالله فرزند عبدالله ملقب و مشهور به تاج الشعراء، شاعر ادیب و عارف، پدرش «ذره» تخلص می نموده، و او فرزند عبدالوهاب «قطره» است، از خاندانی ادیب و شاعر.
در حدود سال 1239 متولد گردیده، و کمی تحصیل نموده، در خدمت آقا میر محمد هادی پا قلعه ای به فقر مشرف شده.
کتب زیر از اوست:
1- دیوان اشعار، محتوی قصاید و غزلیات و غیره 2- گنجینة الاسرار، مثنوی در مرثیة حضرت سید الشهداء علیه السلام که چندین مرتبه به طبع رسیده 3- مخزن الدرر، در تذکرة شعرای سامان.
از اشعار اوست:
ص: 171
در عنان گیری حضرت زینب سلام الله علیها:
خواهرش بر سینه و بر سر زنان *** رفت تا گیرد برادر را عننان
سیل اشکش بست بر شه راه را *** دود آهش کرد حیران شاه را
در قفای شاه رفتی هر زمان *** بانگ مهلاً مهلااش بر آسمان
کای سوار سر گران کم کن شتاب *** جان من لختی سبکتر زن رکاب
تا ببوسم آن رخ دلجوی تو *** تا ببویم آن شکنج موی تو
شد سراپا گرم شوق و مست ناز *** گوشه چشمی به آن سو کرد باز
دید مشگین مویی از جنس زنان *** بر فلک دستی و دستی بر عنان
زن مگو مرد آفرین روزگار *** زن مگو بنت الجلال اخت الوقار
زن مگو خاک درش نقش جبین *** زن مگو دست خدا در آستین
خاندان عمّان عموماً ادیب و شاعر بوده اند، ذیلاً شجرة آنان به نظر قارئین محترم می رسد.
قطره (عبدالوهاب بن مهدی)
1270-1198
دریا (لطف الله) ذره (عبدالله) امان الله
1290-1225 1285-1240 سیار (محمود)
خورشید (شکرالله) عمان (نورالله) قلزم (عزیزالله)
1307-1267 1317-1259 تولد 1271
محیط (عبدالله)
1355-1290
ص: 172
عالم و فاضل حکیم بوده، و در قرن دوازدهم می زیسته است، و حواشی بر شرح اصول کافی نگاشته که آن را فرزندش محمد مهدی قمیشه ای در نسخه ای از کتاب مرقوم، که در تاریخ 26 شعبان سال 1133 از کتابت آن فراغت یافته است، نقل نموده است. (1)
منتخب الدین اسعد بن ابی الفضائل محمود بن خلف بن احمد بن محمد عجلی اصفهانی، فقیه و محدث شافعی، از اعاظم فقها و اکابر فضلا است که جهت آموختن حدیث به شهرهای مختلف مسافرت نموده، و در نزد اساتید هر محل علم آموخته، و از راه کسب و صحافی امور زندگانی خود را می گذرانده است.
در 22 صفر سال 600 هجری وفات یافته، قبرش در بقعة امام زاده ابراهیم در قبرستان طوقچی است که اکنون در شمال دبیرستان هاتف قرار دارد.
کتب زیر از تألیفات اوست:
1- تتمّة التتمه، در تتمیم کتاب تتمة الابانه تألیف عبدالرحمان بن مامون شافعی، متوفای سال 478، و آن تتمیمی است بر کتاب ابانة شیخ ابوالقاسم فورانی، متوفای سال 461 در فقه شافعی.
2- شرح مشکلات الوجیز تألیف غزالی (دو شرح یکی مختصر، و دیگری مفصل) و غیره. (2)
ص: 173
در مجالس المؤمنین در شرح حال ابوالفتوح رازی گوید: از بعضی از ثقات مسموع شده که قبر شریفش در اصفهان است.
و در حدیثة الشیعة مقدس اردبیلی فرماید: در اصفهان ابوالفتوح شافعی سنی صوفی را ابوالفتوح رازی نام کرده، و به سنت پدران خویش که سنی بوده اند آن را زیارت می کند.
نگارنده گوید: منشأ اشتباه برخی از مردم اشتراک کینه و شهرت بین العوام است، ضمناً برخی وی را شیعه می نویسند. (1)
علی بن حسین بن محمد (هیثم) بن احمد بن هیثم بن عبدالرحمن بن مروان بن عبدالله بن مروان حمار (آخرین خلیفة اموی).
ادیب نحوی لغوی، و مورخ کاتب و شاعر، از مشاهیر دانشمندان است.
معروف است که شیعة زیدی بوده، لکن آنچه به نظر می رسد شیعه بودن را بهانه کرده تا مطاعن بنی عباس را یک به یک، در زیر ذره بین انتقاد، بزرگ نموده و در کتب خویش بنویسد، اما آنجا که به مطاعن بنی امیه می رسد، به دیدة اغماض نگریسته، و به طور اجمال برگزار می کند. و دیگر آن که کتاب ها در وصف خاندان خویش نوشته، و به اندلس (اسپانیا) نزد خلفای اموی آنجا فرستاده، و هدایا دریافت نموده است.
در هر حال، از مورخین و دانایان به علم موسیقی بوده، در 284 متولد، و در
ص: 174
روز چهارشنبه 4 ذی حجة الحرام سال 357 یا 360 در بغداد وفات یافته است.
معروف ترین کتابش: اغانی، و مقاتل الطالبیین می باشد.
کتاب های: التنزل فی امیرالمؤمنین (علیه السلام) و ما نزل فی امیرالمؤمنین (علیه السلام) نیز منسوب بدوست.
فرزند مرحوم آقا شیخ عبدالوهاب. پدرش:
[شیخ عبدالوهاب ریزی]
عالم و فاضل و مجتهد جامع بوده، در اصفهان نزد سید حجة الاسلام، و در نجف تحصیل نموده، و پس از مراجعت در وطن خویش ساکن گردیده، و به ترویج دین و اجرای احکام پرداخته، و پس از وفات، در مسجد خویش، در اطاقی مخصوص مدفون گردید. (1)
صاحب عنوان، عالم و فاضل محقق جامع مجتهد فقیه اصولی، (2) در اصفهان و نجف اشرف در نزد اساتید آنجا تلمذ نموده، و از اساتید خود به دریافت اجازة روایت و اجتهاد مفتخر گردیده، که عبارت است از اجازه از حاج میرزا حبیب الله رشتی، و آقا سید محمد کاظم یزدی، و آخوند ملا
ص: 175
محمد کاظم خراسانی.
پس از تکمیل تحصیلات به اصفهان مراجعت نموده، و گاهی در شهر، و اغلب در قصبة ریز ساکن بوده، و در همانجا وفات یافته، و جنازة او با تجلیل و تکریم به شهر منتقل گردیده، در تکیة آقا شیخ مرتضی ریزی (برادر نامبرده) مدفون گردید.
از علمای بزرگ، و از دانایان به علوم قرآن بوده، و از معاصرین (1) حاج سید محمد باقر حجة الاسلام، و از شاگردان میرزای قمی، و سید شفتی و مولی ابوالحسن قاری اصفهانی بوده، و مورد قبول علمای زمان خود بوده، به طوری که آقا محمد مهدی کلباسی به مواعظ کلمات او توجه می فرموده است.
از خوشنویسان قرن سیزدهم هجری است. (2) از آثارش قرآنی است به خط نسخ، مورخ به سال 1220 در کتابخانة سلطنتی طهران، و این سال ظاهراً سال وفات او نیز می باشد.
ص: 176
عالم جلیل، و محدث فقیه، و متصدی تولیت آستانة مقدسة حضرت رضا (علیه السلام) از طرف شاه طهماسب اول، به شراکت با میر کمال الدین محمد استر آبادی بوده.
تألیفاتی دارد که از آن جمله است: کتابی در تراجم علما و فضلای خاندان خویش. (1)
عارف کامل، از مشایخ سلسلة ذهبیّه بوده، (2) وفاتش در سال 1303 روی داده است. در بقعة علی بن سهل مدفون شد.
عارف. در تذکرة الاولیاء (261:2) گوید: محمد نصر آبادی... در عهد خود مشارالیه بود در انواع علوم، خاصّه در روایات عالی و علم احادیث... استاد جمیع اهل خراسان بود بعد از شبلی، و او خرید مرید شبلی بود، و رودباری و مرتعش را یافته بود، و بسی مشایخ کبار را دیده بود. (شیخ عطار در تذکرة الاولیاء تقریباً هفت صفحه دربارة او مطالبی نقل می کند، طالبیین مراجعه کنند).
در طرایق الحقایق (210:2) گوید: شیخ ابوالقاسم ابراهیم بن محمد بن محمودیه نصر آبادی از نصرآباد خراسان است، در نیشابور بوده، و در مکه مجاور شده، و در 372 در همان جا (یا شهر مدینه) از دنیا رفته است.
با در نظر گرفتن مطالب فوق چنین به نظر می رسد که مدفون در نصر آباد اصفهان عارفی است غیر از صاحب عنوان، و ظاهراً مؤلف ریحانة الادب (177:6) که خاناه او را در نصر آباد می نویسد نظر به شهرت داشته است.
در قریة نصرآباد ماربین اصفهان، مدرسه و خانقاهی است منسوب به شیخ ابوالقاسم نصر آبادی عارف که در سال 854 خواجه صدرالدین علی طبیب (جدّ اعلای میرزا طاهر نصر آبادی) آن را بنا نموده، که قسمتی از کتیبة سر در آن هنوز باقی است. (1)
ذیلاً به نام چندین نفر از منسوبین به نصر آباد اشاره می شود:
ص: 178
فرزند میرزا محمد، به هندوستان رفته، و در آنجا فوت شده، شاعر و خطاط، شکسته نویس.
در حساب و نجوم مهارت داشته، و خط نسخ و تعلیق را خوش می نویسته، و شعر نیکو می گفته.
فرزند میرزا طاهر نصر آبادی، شاعر و ادیب، در تاریخ گویی و معما مهارت داشته است، (1) منصب ملک الشعرایی شاه سلطان حسین صفوی را داشته، و در 1120 و اندی به سن بیشتر از هفتاد سال (2) در اصفهان وفات یافته است.
از مصاحبین و معاشرین شیخ بهایی بوده، و در دستگاه سلاطین صفویه مصدر امور بوده. در اوایل جلوس شاه صفی فوت شده است.
ص: 179
عارف، مرید مجذوب علی شاه (1) بوده، در بستان السیاحه مقامات عرفانی او را بسیار ستوده.
مشارالیه از نصر آباد جرقویه است. در ماه رمضان سال 1268 وفات یافته، قبرش در نصر آباد جرقویه است.
در طرایق الحقایق (183:3) دربارة او گوید: در صدق و صفا، و مهر و وفا، وجود و سخا، ممتاز، و در کسر نفس، و طهارت ذیل، و صفوت ضمیر، و حسن معاشرت، با امتیاز.
فرزند میرزا صالح. شاعر متخلّص به «مینا» در هند متولد گردیده، و هم در آنجا به سال 1061 وفات یافته. مشارالیه عموی میرزا طاهر مؤلف تذکره است.
از اشعار اوست: (در صفت شکار).
ز پیش من گریزان گشت نخجیر *** چو امید جوانی از دل پیر
گمان در گردن کردم به نیرو *** تو گفتی چشم دلدار است و ابرو
جد پدری میرزا طاهر نصر آبادی است. به هندوستان رفته و در آنجا وفات یافته است.
ص: 180
از اشعار اوست:
برگرد چمن بسی دویدیم چو آب *** جز عکس گل و لاله ندیدیم چو آب
از باد ز بی دلی تپدیم چو آب *** در خاک ز ماندگی خزیدیم چو آب
مؤلف تذکرة نصرآبادی. شاعر فاضل ادیب، از شاگردان علامه آقا حسین خوانساری است.
مشارالیه به مناسبت تألیف تذکرة شعرا که در آن نام تقریباً هزار نفر از شعرا ثبت است خدمتی شایان به ادبیات و تاریخ نموده است.
در 1027 متولد، و در 1083 کتاب خود را تألیف نموده، و شاید تا حدود سال 1200 زنده بوده است.
قبرش در مقبره ای در نصر آباد است که معروف به مقبرة میرزاها می باشد. از اشعار اوست که در توحید گفته:
ای ز گل تازه و تر شاخسار *** حمد تو گوید همه بر شاخسار
مهر و مه از پرتو تو با چراغ *** از تو چه فردوس و چه صحرا چه باغ
جد اعلای میرزا طاهر. در اصفهان سمت حکمرانی داشته، و بانی مدرسه و خانقاه نصرآباد است.
فرزند میرزا اسد نصر آبادی، شاعر و ادیب بوده.
ص: 181
فرزند آقا نجاتعلی نصر آبادی جرقویه ای، در ذی حجة سال 1281 فوت شده، در دم در شمالی بقعة فیض در تخت فولاد مدفون گردید.
عالم فاضل، و حکیم کامل بوده، در 1150 وفات یافته، قبرش در وسط قبرستان طوقچی قرار داشته که اکنون از بین رفته است. (2)
از بستگان نصر آبادی است که علاوه بر آن که شاعر و ادیب بوده، در علم سیاق نیز مهارت داشته است. (3) از اشعار اوست:
هرگز نداشتم به دل از دشمنان گره *** از دوستان فتد به دل دوستان گره
بست و گشاد کار تو در دست دیگری است *** زان رو نمی گشایدت از این و آن گره
ص: 182
عارف کامل، در 1286 وفات یافته. (1)
فرزندش: آقا عبدالجبار نیز در رشتة تصوف و عرفان به مقاماتی رسیده، و در 1307 وفات یافته است.
وی نیز از نصر آباد جرقویه است، و به وسیلة صابر علی در رشتة عرفان وارد گردیده است.
ابن محمد ابراهیم رشتی اصفهانی، (2) عالم فاضل ادیب محقق، مؤلف کتاب «تحفة الناصریة» در فنون ادب، که منتخبی است از اشعار عرب با ترجمة آنها، در سال 1278 به طبع رسیده است.
صاحب عنوان در اصفهان ساکن، و در مدرسة نیم آورد ادبیات عرب تدریس می نموده، و پس از وفات در بقعة هارون ولایت مدفون شده.
این شعر از اوست:
لبن از بهر علاج آمده افعی زده را *** افعی زلف تو عالم زد و خود در لبن است
برادر زادة او: مرحوم آقا شیخ محمد حسین رشتی معروف به رئیس
ص: 183
الطلاب، عالم فاضل، و در نزد عموم طبقات علما و طلاب مورد توجه و عنایت بوده، و در اصفهان وفات یافته، در تکیة ملک مدفون گردید. (1)
معروف به سید الاسلام، فرزند [سید ابوالحسن بن] سید ابراهیم بن سید عبدالصمد حسینی. عالم فاضل، از علمای متنفذ اصفهان، و امام مسجد صفا (2) در محلة شهشهان بود.
در 25 محرم سال 1357 وفات یافته، در داخل بقعة میر سید محمد شهشهانی، عم امجد خود مدفون گردید.
مادة تاریخ وفاتش را چنین گفته اند:
خواست چو تاریخ فوت بانوی محزونه گفت *** شد سوی جنت روان سید اسلامیان
فرزند میر محمد اسماعیل، عالم فاضل، و حکیم محقق، از مدرسین مدرسة چهار باغ اصفهان است. (3)
ص: 184
در خدمت آقا محمد بید آبادی، و ملا اسماعیل خواجوئی، و حاج سید مهدی بحر العلوم درس خوانده است.
در اعیان الشیعة (103:7) به نقل از تجربة الاحرار گوید: احدی شرح دروس آقا حسین خوانساری را مانند او تدریس نمی نموده است.
وی را کتب و رسائلی است، از آن جمله است:
1- تعلیقات بر کتاب کافی 2- تعلیقات بر کتاب من لا یحضره الفقیه 3- تعلیقات بر تهذیب 4- تعلیقات بر استبصار 5- تفسیر قرآن مجید 6- حاشیه بر تفسیر کاشی 7- شرح نهج البلاغه؛ و غیره. (1)
صاحب عنوان در اواخر ذی حجة سال 1202 و یا علی المشهور [؟] 1203 وفات یافته، در ایوان علما در نجف اشرف مدفون گردید. (2)
خاندان خاتون آبادی یکی از خانواده های علمی و روحانی اصفهان می باشد که مدت چهار قرن در اصفهان ریاست علمی و روحانی داشته و عده ای کثیر عالم و ادیب و شاعر و مجتهد در بین آنها بوده است که ذیلاً به
ص: 185
نام برخی از آنها اشاره می شود. (1)
اول کسی است از این سلسله که از قم به اصفهان (2) وارد شده است. و او فرزند میر سید حسن نقیب است.
فرزندش: میر محمد اسماعیل مدفون در بقعة قریة گورت (از بلوک جی) و معروف به شاه مراد است.
پدر و برادرش (میر سیدعلی) نیز، در همین بقعه مدفون می باشند، و چون برخی از اولاد او در خاتون آباد ساکن بوده اند، آنان را خاتون آبادی گویند. میر محمد اسماعیل نامبرده دو فرزند دارد:
1- میر محمد صالح، جد آقایان امام جمعة اصفهان و طهران.
2- میر محمد باقر.
ابن میر محمد باقر بن [میر محمد اسماعیل] شاه مراد. عالم فاضل عابد زاهد مفسر، در روز 2 شنبه 16 ربیع الثانی سال 1031 متولد، و در سال 1116 وفات یافته، در تخت فولاد (3) مدفون گردید، و پس از وفاتش برای او تکیه ای و بقعه ای عالی بنا کردند که به نام تکیة خاتون آباد به پا معروف است.
ص: 186
بنای بقعه و کاشی کاری آن از آثار و دورة شاه سلطان حسین صفوی است. وی را تألیفاتی است که از آن جمله است: 1- تفسیر قرآن در 14 مجلد 2- حواشی بر کتاب وقایع السنین و الاعوام برادرش میر عبدالحسین. [3- شرح اصول کافی 4- حاشیه بر شرح اشارات 5- حاشیه بر الهیّات شفا 6- شرح اعتقادات صدوق و...]
وی امام و مدرس جامع جدید عباسی (مسجد شاه) بوده است. صاحب عنوان به میر محمد اسماعیل دوم معروف است. (1)
ابن محمد اسماعیل (شاه مراد) عالمی با فضل و تقوی بوده (2) و دو مجموعه از اخبار و احادیث، هر یک قریب سی هزار بیت، جمع آوری نموده،
ص: 187
و پس از وفات در قریة گورت مدفون شده است.
ابن عبدالمجید نایب الصدارة، بن محمد صادق بن میر عبدالحسین بن میر محمد باقر بن شاه مراد. از علماء و محققین (1) بوده و پس از وفات جنب قبر جدّ خویش میر عبدالحسین مدفون شده است.
ابن محمد مؤمن امامی خاتون آبادی، عالم فاضل متبحر در علوم، بالاخص تواریخ ائمّة معصومین (علیهم السلام) تا سال 1128 زنده بوده، و پس از وفات، [احتمالاً] در تخت فولاد بالای سر میر معصوم آتی الذکر مدفون گردید. (2)
وی را تألیفاتی است: 1- خزائن الانوار، در تفسیر که جلد اول آن نوشته شده و آن را به شاه سلطان حسین اهدا نموده است. 2- جنّات الخلود، که در 1128 تألیف شده و مکرّر به طبع رسیده است.
ص: 188
ابن میر محمد رضا بن میرزا ابوالقاسم مدرس، در 1207 متولد شده، و در شب 14 رجب سال 1271 وفات یافته است.
مشارالیه جزو ائمّه و مدرسین مسجد شاه بوده، (1) و از تألیفات او کتاب اربعین به طبع رسیده است.
در مکارم الآثار (324:2) شرح حال او را نگاشته و گوید: کتاب اربعین او «کشف الحق» نام دارد.
پدرش: میر محمدرضا، در شب 9 رجب سال 1238 سال 1238 وفات یافته، و او نیز مدرس و امام مسجد شاه بود.
فرزندش: میر محمد تقی نیز عالم و فاضل بوده، و در نزد پدر خود و آقا سید حسن بید آبادی درس خوانده، و در حسین آباد امامت می نموده، و در اواخر عمر در محلّة باغات، امامت داشته (مراد: مسجد آقا علی بابا می باشد) و در 2 شنبه 9 شوال 1308 وفات یافته، در تخت فولاد [مقابل تکیة مادر شاهزاده] مدفون گردید.
ص: 189
ابن میر عبدالحسین بن میر محمد اسماعیل اول. عالم فاضل محقق بوده، و در فتنة افغان در روز 21 ربیع الثانی سال 1134 شهید شده، در تکیة خاتون آبادی ها مدفون گردید. (1)
ابن میر علینقی بن میر عبدالله (برادر میر محمد اسماعیل اول) عالم فاضل محقّق جامع، (2) در سال 1123 وفات یافته است.
ابن میر عبدالکاظم، عالم فاضل، در جمادی الاولی سال 1134 متولد، و در 1219 وفات یافته، قبرش در اوان علمای نجف اشرف. (3)
ابن سید محمد بن هادی بن محسن بن هادی بن محسن بن کریم بن سید علی (برادر شاه مراد).
عالم فاضل، و منجم کامل، در سال 1244 بلا عقب (4) وفات یافته.
از آثارش دفتر تقویم است که مدت هفتاد سالا ز زیج الغ بیک استخراج نموده است.
ص: 190
در مآثر و الآثار در ضمن شرح حال حاج میرزا حمد ملابشی نامی از او برده شده است. (1)
کتب زیر از اوست:
1- شرح بر شاطبیّه، در علم تجوید
2- شرح بر شافیة ابن حاجب
3- وقایع السنین و الاعوام، مشهورترین تألیفات اوست.
4- ترجمة رسالة شهید ثانی در معنی ایمان «حقایق الایمان» و نسخة آن نزد نگارنده موجود است. تاریخ ترجمه: دوشنبه سلخ جمادی الاولی 1098.
ابن میر محمد صادق بن میر عبدالحسین، عالم فاضل نسّابه، در سال 1095 متولد، و در 21 شعبان سال 1151 وفات یافته، در صحن نجف اشرف مدفون گردیده.
وی مؤلف شجره نامه ای است که در آن سادات خاتون آبادی را تا سال 1139 نام برده است.
ابن میر سید علی بن میر محمد صادق بن میر محمد رضا فرزند میرزا ابوالقاسم مدرس، عالم فاضل. پدرش از علما و ائمة جماعت مسجد شاه اصفهان بوده، و در سال 1295 به مناسباتی ترک جماعت در آنجا نموده، و فرزندش در سال 1289 متولد، و نزد علمای اصفهان و نجف تحصیل نموده، و در مسجد آقا علی بابا اقامة جماعت می نموده، و در سال 1352 وفات یافته،
ص: 192
در تخت فولاد در تکیة سید العراقین مدفون گردید.
ابن میر عبدالحسین، عالم فاضل زاهد محقّق بوده. گویند: آقا محمد بید آبادی خوابی در جلالت قدر و عظمت شأن او دیده، و بدین جهت وصیت کرده که در جنب او دفنش کنند؛ و همین موضوع، علت انتقاد بیشتر مردم بدو شده است. (1)
در 1155 وفات یافته، (2) مادة تاریخ وفاتش را خادم شاعر اصفهانی گوید:
زهد معصوم چون حدیثش بود *** باز او شافعش بلطف و کرم
ابن سید محمد باقر بن ابراهیم دهکردی، فقیه مجتهد اصولی، عالم فاضل، از اعاظم مجتهدین و مدرسین اصفهان بود.
در شهرکرد در روز شنبة غرّة رجب سال 1272 متولد شده، و در نزد آقا میرزا ابوالمعالی کلباسی، و حاج شیخ محمد باقر مسجد شاهی، و آقا میرزا محمد حسن نجفی [و ملا اسماعیل حکیم] و دیگران تحصیل نموده، و در
ص: 193
سامراء خدمت میرزای بزرگ (1) شیرازی رسیده، و در نجف نزد شیخ زین العابدین مازندرانی و حاج میرزا حسین نموری تلمّذ فرموده.
در اصفهان مدرسة صدر تدریس، و در مسجد سفره چی اقامة جماعت می فرموده، و مرکز فتوی و مراجعات مردم بود.
کتب زیر از تألیفات اوست:
1- بشارات السالکین، یا واردات غیبیّه 2- جنّة المأوی، در اخلاق 3- حاشیه بر جامع عباسی 4- حاشیه بر نخبة حاجی کلباسی 5- حاشیه بر تفسیر صافی 6- حاشیه بر وافی 7- ذخیره، در ادعیه 8- رساله ای در مبحث الفاظ 9- رساله ای در قبض 10- رساله ای در طهارت 11- رسالة علمیّه جهت مقلّدین [= هدایة الانام] 12- شرح بر شرایع، در دو مجلد 13- شرح فارسی بر من لا یحضره الفقیه 14- فوائد، در متفرقات 15- لمعات، در شرح دعای سمات 16- وسیلة المنابر یا منبر الوسیله که آن را وسیله نیز گویند، در دو مجلد؛ و غیره. (2)
مشارالیه در شب 6 شوّال المکرّم سال 1353 در اصفهان وفات، در زینبیه مدفون گردید.
فرزند میرزا محمد باقر بن حاج میرزا علی نقی بن میرزا محمد علی بن امیر محسن موسوی اصفهانی.
ص: 194
امیر محسن جدّ سادات موسوی زنجان و اصفهان است که نوادة او: حاج میرزا علی نقی به اصفهان، مهاجرت نموده است و در این شهر پس از وصول به مقامات عالیه علم و اجتهاد به تدریس و اقامة جماعت در مسجد خیاطها که آن را مسجد زنجانی ها نیز گویند اشتغال جسته، دارای تألیف و تصنیف بوده.
در ماه صفر سال 1258 وفات یافته، (1) در تخت فولاد، جنب فاضلان مدفون گردید. (2) دارای خطی نیکو بوده و حواشی بر کتاب ذریعة الضراعه تألیف محقق فیض کاشانی در سال 1221 نگاشته. نسخة آن در کتابخانة آستانة رضویّه موجود است.
مرحوم آقا میرزا محمد باقر، عالم محقق، و فقیه جامع، و مجتهد اصولی، در اصفهان خدمت حاج سید اسدالله بید آبادی و حاج محمد جعفر آباده ای
ص: 195
تحصیل نموده و از آنان اجازه روایت گرفته، سپس در اعتاب مقدّسه به درس آقا شیخ مرتضی انصاری، و صاحب جواهر، و آقا شیخ مهدی نجفی حاضر شده، و از آنان نیز به دریافت اجازه مفتخر گردیده، پس از مراجعت در اصفهان سال ها در مسجد خیاطها تدریس و اقامة جماعت فرموده، (1) و در ربیع الاول سال 1303 وفات یافته، در وادی السلام نجف مدفون شد.
کتب و رسائلی تألیف نموده که از آن جمله است: رساله ای در مصرف سهم امام (علیه السلام) و غیره.
اما صاحب عنوان:
عالم فاضل محقق، و مجتهد فقیه اصولی، از شاگردان آقا میرزا محمد هاشم چهار سوقی، و حاج میرزا بدیع درب امامی، و در نجف خدمت حاج میرزا حبیب الله رشتی و ملا لطف الله مازندرانی رسیده، و سال ها از محضر آنها استفاده کرده، و از هر چهار نفر مذکور، و شیخ الشریعة اصفهانی و حاج ملا محمد ایروانی اجازه داشته، و در اصفهان به تدریس و اقامة جماعت و ترویج دین قیام می نموده.
در رجب سال 1336 در اصفهان (2) وفات یافته، در تخت فولاد در تکیه ای مخصوص مدفون گردید.
برادرش: مرحوم حاج میرزا محمد علی زنجانی نیز عالمی فاضل بوده، و در ترویج دین، و قمع معاندین و مخالفین زحمات زیاد کشیده، و سرانجام در
ص: 196
19 محرّم سال 1347 وفات یافته، در جنب برادر مدفون گردید. (1)
فرزند میرزا بیک بن میر صدر الدین موسوی استر آبادی، از سادات سمّاکی استر آباد در گرگان. حکیم و فیلسوف عالی قدر، از مفاخر دانشمندان ایران و اسلام، در حکمت طبیعی و الهی و ریاضی و جمیع علوم عقلیه ماهر و استاد بوده.
در اعیان الشیعة (68:7) به نقل از ریاض العلماء گوید: حکیم فاضل فیلسوف صوفی مشهور کثیر المهارة فی العلومن العقلیة و الریاضیّة، لکنّه قلیل البضاعة فی العلوم الشرعیه، بل و العربیه!
در طریق الحقایق (7:3) شرحی راجع به ملاقات او با یکی از اقطاب در هندوستان، و اعتکافش در خانقاه او به مدت هفت سال، و کیمیا شسدن بدنش نوشته که نقل آن خارج از موضوع کتاب ما می باشد.
در تمام کتب او را به جلالت و عظمت نام می برند، و از فضایل علمی و ملکات نفسانی و ریاضیاتش ستایش می کنند.
ص: 197
در سال 1050 در اصفهان وفات یافته، (1) و در اول تخت فولاد مدفون شد، سپس تکیه ای بزرگ جهت او احداث نمودند که به تکیة میر معروف است. قبر در قسمت غربی تکیه، روی ایوانی بلند بسته شده (2) است.
کتب زیر از تألیفات اوست:
* تاریخ صفویّه (3) 1- تحقیق المزلة 2- حقایق الصنایع 3- دیوان اشعار 4- شرح مهابارات، معروف به جوک، از کتب هندی * کتابی در تفسیر 5- مقولة الحرکة و التحقیق فیها؛ و غیره. (4)
میر فندرسکی گاهی به مناسبت حال، اشعاری می سروده که از آن جمله است:
شرب مدام شد چو میسر مدام به *** چون می حرام گشت، به ماه حرام به
ص: 198
یک بوسه از رخت ده و یک بوسه از لبت *** تا هر دو را چشیده بگویم کدام به
قصیدة او که به استقبال ناصر خسرو علوی قبادیانی گفته از قصاید حکمی است که مورد توجّه و عنایت حکما قرار گرفته و برخی بر آن شرح نوشته اند.
اول قصیدة ناصر خسرو این است:
چیست این خیمه که گویی پر گهر دریاستی *** یا هزاران شمع در پیکانی از میناستی
قصیده میر 32 بیت است، و اول آن این است:
چرخ با این اختران نغز و خوش و زیباستی *** صورتی در زیر دارد هر چه در بالاستی
صورت زیرین اگر با نردبان معرفت *** بر رود بالا همان با اصل خود یکتاستی
این سخن را در نیابد هیچ فهم ظاهری *** گر ابو نصرستی و گر بو علی سیناستی
سه شرح بر این قصیده به وسیلة: 1- محمد صالح بن محمد سعید خلخالی، از شاگردان ملا محمد صادق اردستانی 2- حکیم عباس شریف دارابی، موسوم به تحفة المراد، متوفی به سال 1300 قمری، 3- شرح محسن بن محمد گیلانی. نوشته شده و هر سه شرح به طبع رسیده است.
و هم چنین این قصیده را سید امیر محمود علی هندی تخمیس نموده، اول آن این است:
ص: 199
ای که ذاتت در دو گیتی مظهر اسماستی *** جوهریّ دهر را چو لؤلؤ لالاستی
بشنو از انجام خود حرفی که از مبداستی *** چرخ با این اختران نغز و خوش و زیباستی
صورتی در زیر دارد هر چه در بالاستی
در این تکیه جمعی از مشاهیر و بزرگان مدفون می باشند که از آن جمله است:
حاج علی قلی خان فرزند حسین قلی خان ایل بیکی، از مجاهدین صدر مشروطیت، متوفی در 7 محرم 1336، تولدش در 1274 بوده است. (1)
در کتاب فهرست مؤلفین (جلد 4) چندین مجلد کتاب ترجمه از نویسندگان خارجی بدو نسبت می دهد که از آن جمله است: 1- بولینا، (غادة الانگلیس) 2- تاریخ حمیدی، از آثار پیر کیارد، رمان تاریخی سلطان عبدالحمید پادشاه عثمانی 3- دفتر فرعون، ترجمه از نوشتة الکساندر دوما 4- ترجمة عهد نامة حضرت امیر (علیه السلام) 5- شرح حال هانری سوم؛ و هفت مجلد کتاب دیگر.
ص: 200
فرزندش خان بابا خان در 1315 متولد، و در 1357 در زندان قصر وفات یافت.
طبع شعری داشته، از اشعار اوست: (1)
مدام آهنگران کوی تقدیر *** برای شیر می سازند زنجیر
ز آه سوزناکم اندرین کاخ *** دل زنجیر شد سوراخ سوراخ
فرزند جعفر قلی خان ایل بیکی، از رؤسای خوانین بختیاری، در 27 رجب سال 1299 به دست ظلّ السلطان کشته شده است، در اشار «سیّاره» تخلص می کند. (2)
در کتاب تاریخچة دو قرن اخیر شعرای چهار محال (:186) شرح حال نسبتاً مفصلی از او مذکور است. در آنجا گوید که با عمان سامانی معاصر و معاشر بوده، و این رباعی را در وصف او گفته است:
عمان که محیط باشد از علم و هنر *** شعرش همه مؤلؤ است و ریزد ز دو لب
دریای خزر به پیش فضلش جویی است *** وز قطره پدیده گشته، این است عجب
از اشعار اوست (باید به لهجة لری خوانده شود):
دونی ز چه سر نزیده افتو *** یارم نَوَریستاده از خو
ص: 201
ابروی کج تو در همه خلق *** دادم مو نشان که هو مهِ نو
مو، با دل زار سی تو آیُم *** تو بانگ زنی که ای کُرَه رو
یارُم تو بساز کلک و کشتی *** ترسم که بگریمت بره اُو
3- دیگر از مدفونین در این تکیه از خواتین بختیاری عبارتند از: جعفر قلی خان سردار اسعد، و جواد خان سردار اقبال (1) بابا خان سردار اسعد (2) ناصر قلی خان (3) و یوسف خان امیر مجاهد (4) و جمعی دیگر که احتیاج به تذکّر ندارد.
فرزند محمد امین حسینی مرعشی، از شعرا و ادبای معروف، در 1130 متولد، و در 1219 وفات یافته؛ کتب زیر از آثار اوسیت:
1- زبدة الانساب، در نسب سادات مرعشی 2- شهنشاه نامه، در مناقب رسول اکرم و امیرالمؤمنین (علیه السلام) 3- مثنوی گلشن خیال. (5)
از اشعار اوست:
دردا که دوای درد پنهانی ما *** افسوس که چاره پریشانی ما
ص: 202
بر عهده جمعی است که پنداشته اند *** آبادی خویش را به ویرانی ما
دوران عمر
از آغاز تا سال ده ای عجب *** ندانی ز چپ راست و ز راست چپ
ز ده نیز تا بیست چون بنگری *** همه روز لهو است و بازی گری
خود از بیست هم نیز تا سال سی *** همی جویی افزونی از هر کسی
رسی تا چهل عیش و آرامش است *** همه روز عیش است و آسایش است
ز چل نیز در این سرای سپنج *** همی تا به پنجاه درد است و رنج
ز پنجه چو بگذشت سالش همی *** فزاید غمش بر غمش هر دمی
چو سال اندر آید ز پنجه به شصت *** به کنج مصیبت بباید نشست
در این روزگار آزمودم بسی *** ز هفتاد کم بگذارند کسی
ص: 203
از اعقاب میر فندرسکی، عالم فاضل، قبرش جنب قبر میر. (1)
فرزند همای شیرازی. (2) از اساتید شعرا و گویندگان، و ملقب به ملک الشعراء بوده، سال ها انجمن ادبی اصفهان در منزل او منعقد می شده، و خود علاوه بر مهارت و استادی در فنون ادب، خط شکستة نستعلیق را شیرین می نوشته.
در جمادی الثانیه سال 1305 (1308) وفات یافته، در تکیة میر مدفون گردید.
از اشعار اوست:
آن دو افعی به سر دوش چه ضحّاک انداز *** فتنه در عالم از آن هندوی بی باک انداز
مار سان زلف خم اندر خم مشک افشان را *** بر سر دوش ز هر سوی چه ضحّاک انداز
ای که شادی ز تو دارد دل هر غم زده ای *** نظری بر من دلخستة غمناک انداز
توسن ناز بر انگیز و ز پیکان نگاه *** دل ما صید کن و در خم فتراک انداز
ص: 204
نه به اسباب بکن تکیه نه املاک جهان *** آتش عشق به اسباب و به املاک انداز
هر که بیند لب و آن حلقة زلفت گوید *** زخم افعی زده را چاره به تریاک انداز
رستگاری طلبی گر به دو عالم عنقا *** دست بر دامن شاهنشه لولاک انداز
متخلّص به «عاکف» فرزند میرزا نور الدین چهره.
از خدمتگزاران فرهنگ نوین اصفهان، و از شعرا و گویندگان این سامان، علوم قدیم و جدید را نزد اساتید این شهر، آقایان: حاج میر محمد صادق خاتون آبادی، و شیخ محمد حکیم خراسانی، و سید العراقین، و محاسب الدوله، و میرزا رضا خان نائینی، و در شهر دزفول نزد آقا شیخ محمد باقر دزفولی فرا گرفته، و از فضلای نامدار این شهر به شمار می رود.
در 1304، و در شب شنبه 2 رجب سال 1387 وفات یافت. (1)
احمد بن محمد (حسین) حسنی حسینی قهپایه ای. ا
عالم فاضل محقق، از شاگردان حاج سید محمد باقر حجة الاسلام است. کتب زیر از اوست:
1- الارشاد، در شرح حال صاحب بن عبّاد، که در سال 1259 آن را تألیف نموده و به طبع رسیده است. (1)
2- تحف العقول فی توضیح قوانین الاصول، حاشیه بر قوانین.
3- فهرس ابواب الکتب الاربعه (استبصار - تهذیب - فقیه - کافی)
نواده اش مرحوم حاج سید حسین خوش آبی عالم فاضل، قبل از سال 1350 وفات یافت.
فرزند عباس، عالم فاضل زاهد، در اصفهان خدمت آقا میرزا احمد مدرس، و آقا سید ابوالقاسم دهکردی، و ملا عبدالکریم گزی، و حاج میر محمد صادق [خاتون آبادی] و غیره تلمّذ فرموده، و در نجف اشرف از محضر آخوند خراسانی، و شیخ الشریعة اصفهانی، و میرزا محمد حسین
ص: 206
نائینی و دیگران استفاده نموده تا خود فقیهی جامع، و مجتهدی کامل گردید، و در سال 1337 به ایران مراجعت فرموده، گاهی در شهر، و زمانی در ده ساکن بود، و به تدریس و ترویج اشتغال داشته.
بالاخره در 26 ذی حجة الحرام سال 1366 به سن متجاوز از هفتاد سال وفات یافته، در امام زاده شاهزاده محمود قریة دولت آباد مدفون گردید. (دولت آباد از بلوک برخوار، در دو فرسنگی اصفهان است).
کتب و رسائلی در فقه و اصول نوشته، و پس از فوت مرحوم آیة الله اصفهانی رسالة ذخیرة العباد ایشان را حاشیه نوشته و به طبع رسیده است.
قریة دولت آباد از قرای معروف برخوار است، و در این زمان، عالامی دیگر در آنجا ساکن بود به نام:
عالم فاضل محقق، از شاگردان مرحوم آقا میرزا احمد اصفهانی، و شیخ الشریعه، و آخوند خراسانی، و بالاخص آقا سید محمد کاظم یزدی، قبل از سال 1360 وفات یافته، در یکی از اطاق های صحن امام زاده نرمی مدفون گردید. (1)
ص: 207
امام زاده نرمی، معروف است که: ابراهیم بن حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) است و در قریة زمان آباد معروف به نرمی نزدیک دولت آباد قرار دارد.
دیگر از مدفونین در این امام زاده:
حاج ملا علی عاشق آبادی از شاگردان آقا سید محمد باقر درچه ای. (1)
و حاج میرزا علی محمد طبیب کربکندی از شاگردان مرحوم حاج میرزا محمد باقر حکیم باشی.
معروف به حاجی آخوند، فرزند ملا علی.
عالم فاضل زاهد متقی، از مدرسین سطوح در اصفهان، و محدثین و واعظین بود. اغلب فضلای معاصر اصفهان از شاگردان ایشانند.
کتب زیر از تألیفات ایشان است:
1- رساله در اصول دین، که به طبع رسیده 2- کتابی در قاعدة دایره هندی 3- کتابی در علوم غریبه 4- کتابی در مکروهات موجب فقر.
صاحب عنوان در علوم غریبه و جفر و اعداد و طلسمات نیز زحماتی کشیده و در این موارد، کارهایی بدو نسبت می دهند.
ص: 208
در روز دوشنبه 28 رمضان المبارک 1352 به سن قریب به نود سال در اصفهان وفات یافته، (1) در بقعة تکیة بروجردی مدفون گردید.
ذیلاً به نام چند نفر از فضلای قریة زفره اشاره می شود:
فرزند حاج محمد علی بن عبدالله، (2) در 1257 متولد، و در 1334 وفات یافته.
از علمای معاصر فتح علی شاه قاجارو
عالم فاضل، ساکن قریة برزان، از شاگردان شیخ مرتضی ریزی و آقا میرزا محمد هاشم چهار سوقی بوده، و در رمضان سال 1334 فوت شده، در صحن تکیة شیخ مرتضی مدفون گردید.
فرزند ملا علی. عالم فاضل عارف خطاط، نستعلیق را در کمال استادی می نوشت. قبرش نزدیک مقبرة فیض در تخت فولاد.
ص: 209
فرزند ملا عباس زفره ای. واعظ و شاعر «عنبر» تخلص، ساکن قریة حبیب آباد برخوار.
فرزند محمد علی رجاء زفره ای، به شاعر و ادیب متخلّص به «اختر» در 25 رمضان 1316 متولد، و در (1) 17 ربیع الاول سال 1343 وفات یافته، قبرش در قبرستان زفره.
ابن حسن بن محمد بن علی بن نعمت الله. عالم فاضل،و ادیب کامل، شاعر متخلص به «رجاء» در محرم 1281 متولد، و در عصر روز شنبه 28 محرم 1361 وفات یافته، در زفره مدفون شد.
از کودکی در اثر ابتلا به مرض آبله، دست راست او فلج شداه و با دست چپ می نوشت. در اثر سعی و کوشش و مجاهدت، با نبودن وسایل عادی، در اثر استعداد و هوش خدادادی در اغلب علوم، از صرف و نحو و فقه و اصول و رمل و جفر و اعداد و طلسمات صاحب ربط گردید، (2) و در قریة زفره به امور شرعیه از قبیل تدریس و وعظ و تحریرات شرعی و امور دیگر، روزگار می گذرانید، و مورد وثوق و احترام عموم اهالی بود، و در خلال آن به مطالعه و تألیف و تصنیف پرداخته، و در حدود 24 مجلّد کتاب و رساله تألیف نمود که
ص: 210
از آن جمله است:
1- اسهل اللغات، یا منتخب اللغات 2- کتاب الارث 3- تجوید و ترتیل قرآن 4- خلاصة النجوم 5- دبستان الشعراء، در عروض و قافیه 6- دیوان اشعار 7- رکاز الدعوات، در سرائر مربعات 8- سپهر للغة 9- عمان الحساب، در نظم خلاصة الحساب 10- قواعد الرمل 11- قواعد النجوم 12- گلستان الادباء، در معما 13- گلچین رجاء، دو مجلد که به سعی فرزندش آقای محمد حسن رجائی از کارمندان صدیق فرهنگ اصفهان جمع آوری و طبع گردیده. (رجائی نامبرده در شب 5 ذی قعده 1349 متولد گردیده، و علاوه بر کتاب نامبرده، مؤلف تذکرة الاطباء در اسامی کتب تاریخ و انساب می باشد که قسمتی از آن نیز به طبع رسیده است.)
14- منتخب المقدمات، در صرف و نحو 15- متفرّقه النجوم 16- دو مجموعه در علوم مختلف که عموم آنها نزد فرزند سابق الذکرش موجود است. (1)
از اشعار صاحب عنوان است:
ساقیا درآ از در با جمال نورانی *** نای و مطرب و نی آر تا به کی پشیمانی
چنگ زن دمی بر چنگ با دف و غزل خوانی *** مل تو بی تأمّل ده باز یک دو فنجانی
شاید از غم دوران جان من تو برهانی
ص: 211
ابن حاج علی اکبر بید آبادی اصفهانی. ادیب فاضل شاعر، متخلص به «راجی» متوفی به سال 1301، و مؤلف: 1- حقایق ناصری، منظومة فارسی مطبوع 2- حقایق النبویه و العلویّه، منظوم 3- علاج الامراض بالادعیة و الادویة، فارسی و مختصر است. 4- همیان، و غیره که همگی در نزد مرحوم سید ابوالقاسم اصفهانی نجفی موجود بوده است.
وی را برادری است موسوم به میرزا نصر الله که عمر زیادی کرده، و در 1313 در نجف وفات یافته است. (1)
حاج سید ابوالقاسم سدهی
فرزند محمد علی حسینی طهرانی. عالم فاضل و واعظ کامل کثیر التألیف، در سال 1339 پس از اعمال حج در مکة معظّمه وفات یافته. (2)
کتب زیر از اوست:
1- بدایع الاخبار، در اخلاق 2- بشارة الابرار، در احوال شیعة الکرار فی دار القرار، در چهل هزار بیت 3- برهان الرسالة، در اثبات نبوت خاصّه 4- حسام الشیعة، در اثبات امامت امیرالمؤمنین (علیه السلام) 5- خصایص الایام، در وقایع الایام 6- دلائل الربوبیة، مطبوع 7- لمعات الانوار، مطبوع 8- نفایس اللاخبار [مطبوع] و غیره.
ص: 212
مشهور به «ناصر حکمت» فرزند میرزا محمد علی بن حاج محمد.
عالم فاضل، و حکیم جامع، و طبیب حاذق، عابد زاهد ورع متقی، از اطبای مشهور، و مدرسین طب قدیم در اصفهان به شمار می رفت. در تداوی امراض، مهارت و حذاقتی داشت و معالجات غریبه ای از او نقل می شود.
در نزد: میرزا عبدالعلی هرندی، و میرزا ابوالقاسم مدرس رشتی، و حاج میرزا محمد باقر حکیم باشی، و میرزا ابوالحسن پا قلعه ای، و مدت زمانی نزد آخوند کاشی و جهانگیر خان قشقائی تلمّذ نموده، در دوشنبه دوم ربیع الثانی سال 1371 به سن نود و سه سالگی در اصفهان وفات یافته، در تکیة مادر شاهزاده مدفون گردید. (1)
رسالة «افیونیّه» از تألیفات او است که به فارسی تألیف نموده است.
امام جمعة طهران، فرزند محمد محسن خاتون آبادی، عالم فاضبل محقق جلیل، در 1215 در اصفهان متولد شده، و در 1237 به طهران مهاجرت نموده، و از سال 1263 پس از فوت عموی خود مرحوم آقا میر محمد مهدی امام جمعه (اولین امام جمعة طهران از خاندان خاتون آبادی) به منصب امام جمعگی منصوب شده، و در سال 1271 وفات یافته، و در مقبرة
ص: 213
سر قبر آقا طهران مدفون گردید. (1)
کتب و رسائلی تألیف نموده که از آن جمله است:
1- البلدان المفتوح عنوة 2- رسالة علمیة فارسی، مطبوع 3- منتخب الفقه؛ و غیره.
* میرزا ابوالقاسم شریفی شیرازی، معروف به میرزا بابا، فرزند محمد نبی. عارف فاضل متکلم شاعر متخلص به «راز» از اقطاب سلسلة ذهبیّه، نسبش از طرف پدر به میر سید شریف جرجانی، و از طرف مادر دختر زادة آقا محمد هاشم ذهبی است. (2)
در مراجعت از طهران به شیراز در سال 1286 در مورچه خورت وفات یافته، جسدش را به اصفهان آورده، در سر قبر آقا دفن نموده، و پس از دو سال به مشهد مقدس نقل کردند. (3)
مشارالیه را تألیفات عدیده است که تعداد آن پنجاه و یک مجلد می شود که از جملة آنهاست:
1- اسرار الولایة 2- براهین الامامة 3- ترجمة تفسیر امام حسن عسکری (علیه السلام) و غیره.
از آن جایی که عادت صوفیه بر این است که هر کجا بزرگی و دانشمندی یافتند فوراً آن را مرید و یا مراد مشایخ و اقطاب خود بدانند، در تذکرة الاولیاء تألیف آقای شمس الدین پرویزی (:153) شیخ مرتضی انصاری را از مریدان
ص: 214
صاحب عنوان معرفی می نماید.
در مقالات الحنفاء (:144) محل دفن او را مقبرة علی بن سهل می نویسد و با میرزا ابوالقاسم ذهبی [خراسانی] تخلیط و اشتباه می نماید.
احمد بن فرات رازی، عالم عارف محدث، از اکابر محدثین، و بزرگان حفاظ و محققین است. برخی وی را سنّی و صوفی می گویند، و جمعی او را شیعه و محدّث می خوانند، و آنچه بیشتر مورد نظر است آن که شرح حال او چنان که باید و شاید معلوم نیست و هر چه دربارة او می گویند از روی حدس می باشند.
مرحوم حاج ملا احمد بیان الواعظین در کتاب خلد برین (192:1) شرح حال نسبتاً مبسوطی جهت او نوشته و او را بی نهایت تجلیل می نماید. در کتاب گنجینة آثار تاریخی اصفهان (:353) شرح بقعه و خانقاه و سر در آن به تفصیل نگاشته شده است که در سال 895 شخصی به نام محمد بن جلال الدین عربشاه آن را ساخته است.
بنابر آنچه معروف است قبر تا حدود یکصد و پنجاه سال قبل مورد توجه مردم بوده، و در این دوره به حکم مرحوم آقا سید صدر الدین عاملی که از مطلعین به علم رجال بوده خراب گردیده است. (1)
در هر حال شیخ ابو مسعود در زمان خود و قرن ها پس از وفات، مورد توجه مرده بوده.
ص: 215
وفاتش در سال 258 روی داده است. (محلّة مجاور مقبره را در شیخ گویند).
حافظ امام عبدالرحمن بن سعید بن عبدالصمد شهرستانی (از ثقات محدثین اصفهان) مرید و شاگرد او بوده است.
فرزند مرحوم [آیة الله] حاج محمد ابراهیم.
عالم فاضل محقق، مجتهد جامع، فقیه اصولی، جامع معقول و منقول، از اکابر علما و مجتهدین، محقق مدقق و دقیق الفکر، کثیر التتبع، در غایت زهد و تقوی؛ دربارة زهد و ورع ایشان بین الخواص و العوام حکایاتی منقول است که همگی دلالت بر عظمت مقام او می کند.
در شب 4 شنبه 7 شعبان 1247 متولد، و شب 4 شنبه 27 ماه صفر المظفر سال 1315 وفات یافته، در تخت فولاد، در تکیه ای مخصوص مدفون گردید.
در تذکرة القبور دربارة او فرماید: مجلس آن مرحوم، مصداق حدیث حواریین و عیسی (علیه السلام) بود که عرض کردند: من نُجالس؟ فرمود: مَن یُذَکّرکم الله رؤیته، و یزیدکم فی العلم منطقه، و یرغّبکم فی الآخره عمله. (1)
در اصفهان خدمت آقا میر سید حسن مدرس تحصیل نموده. کتاب و رسائل زیادی تألیف فرموده که از آن جمله است:
1- استخارات 2- الاستشفاء بالتربة [مطبوع] 3- الاستجاریّة 3- الاستجاریّة 4- الاسرافیّة 5- بشارات، در اصول، سه مجلد 6- تعارض استصحاب و الصالة الصحة
ص: 216
7- جبر و تفویض 8- حجّیّت مظنّه 9- رساله در تزکیة اهل رجال 10- رساله در نیت. 11- رساله در مفطر بودن قلیان 12- سند صحیفة کامله 13- شرح خطبة شقشقیّه 14- شرح زیارت عاشورا 15- شرح کفایة سبزواری، در فقه 16- متجاوز از بیست رساله در شرح حال روات و علما [مطبوع] 17- متجاوز از سی جلد کتاب و رسالة دیگر در فقه و اصول و رجال 18- شرح زیارت جامعه.
(مجموع کتب و رسائل تألیفی ایشان متجاوز از هشتاد مجلّد می شود).
جمعی کثیر از بزرگان علما و مجتهدین از شاگردان ایشان می باشند که معروف تر از همة آنها مرحوم آیة الله العظمی مرحوم حاج آقا حسین بروجردی رحمة الله علیه می باشد.
در شرح زندگانی مرحوم بروجردی چندین مجلد کتاب، و چند شماره مجله نوشته شده است که از جملة آنها کتابی است که نگارنده تألیف نموده و به ضمیمة تاریخچة شهر سامراء به طبع رسیده است.
جمعی از بزرگان علما و دانشمندان در بقعه و خارج آن مدفون می باشند که ذیلاً به نام چند نفر از آنها اشاره می شود:
فرزند میرزا ابوالمعالی. عالم فقیه زاهد مجتهد اصولی، در زهد و تقوی مانند پدر بزرگوار و برادر عالی مقدار خود بی مثل و مانند بود، در مکارم اخلاق و صفات و حالات روحانی کم نظیر.
ص: 217
در اصفهان نزد پدر خود و عده ای دیگر تلمذ فرموده، و جهت تکمیل به نجف اشرف مهاجرت فرموده، و در آنجا از محضر مرحوم آقا سید محمد کاظم یزدی و آخوند خراسانی استفاده نموده، و پس از وصول به مقامات عالیة اجتهاد با اخذ اجازات از علمای وقت به اصفهان مراجعت نموده و به درس و بحث و تدریس اشتغال جسته، حوزة درس ایشان خصوصاً در قسمت رجال مورد نظر و عنایت اهل فضل بوده.
کتب و رسائلی تألیف فرموده (1) که از آن جمله است:
1- البدر التمام، در احوال پدر و جدّ والا مقام خود به طبع رسیده.
2- التحفه الی سلالة النبوة، و آن اجازه ای است که جهت آیة الله العظمی آقای آقا سید شهاب الدین نجفی مرعشی مرقوم فرموده اند. (2)
3- حاشیه بر کفایة الاصول استادش.
4- الدّر المثین فی جملة من المصنفات و المصنفّین.
5- درة البیضاء، در اجازة روایت.
6- زلات الاقدام، در اشاره به اشتباهات رجالی برخی از اعلام.
7- سماء المقال فی تحقیق علم الرجال، در دو مجلد که به سعی فرزند دانشمندش عالم فاضل آقای محمد کلباسی در قم به طبع رسیده است.
8- الصراط المستقیم فی التمییز بین الصحیح و السقیم.
9- الفوائد الرجالیّة، حاوی سی فایده؛ و غیره.
صاحب عنوان در شب 3 شنبه 27 ربیع الثانی سال 1356 در اصفهان وفات
ص: 218
یافته، در مقبرة پدر مدفون گردید.
ماده تاریخ وفات ایشان را مرحوم حاج میرزا حسن خان ضمن قطعه ای فرموده است.
جاءَ البشیر مُهنّیاً و مورّخاً *** اتل السلام علی مَن اتّبع الهدی
فرزند محمد حسن بن محمد علی بن میرزا عبدالله تفرشی حسینی.
عالم فاضل، و فقیه کامل. پدرش از فحول علمای تنجیم بوده، و جدش میرزا محمد علی نیز از فضلا و منجمین، و همشیسرة میر محمد صادق خاتون آبادی منجم [را داشته] است. در المآثر و الآثار دربارة او [میر محمد صادق] گوید: در علم اختر شماری و ستاره شناسی از اعاجیب وقت بود، و در غالب علوم از فقه و اصول و نجوم استاد بوده. (1)
میرزا محمد علی منجم از شیراز به اصفهان آمده، و در روز 4 جمادی الثانی 1282 وفات یافته، و در جلو تکیة مادر شاهزاده مدفون گردید.
بعد از او میرزا محمد حسن به منصب منجم باشی گری مفتخر شده، و از آثارش رساله ای است در طالع و احکام میرزا یوسف آشتیانی مستوفی الممالک، و در سال 1298 وفات یافته، و منصب منجم باشی گری به فرزند او صاحب عنوان رسیده است.
ص: 219
وی فاضل و عالم و فقیه بوده، و در اصفهان مصدر امور شرعی و عرفی بوده، در روز 5 شنبه 11 ربیع الثانی سال 1331 وفات یافته، در بقعة تکیة میرزا ابوالمعالی مدفون شد.
از (1) آثارش کتاب دفتر تقویم است.
صاحب عنوان را دو فرزند برومند است:
1- حاج میرزا محمد رضا ملا باشی
2- حاج میرزا محمود ملاباشی
عالم فاضل، از شاگردان آقا ابوالقاسم دهکردی و دیگران بوده، و داماد حاج میرزا هاشم امام جمعه اصفهان می باشد.
در ( ) وفات یافته، جنب پدر مدفون گردید.
فرزند آقا میرزا ابوالمعالی، از اعاظم علما و مجتهدین، ازهد زهّاد، و عابدترین افراد زمان خود بود.
در اصفهان نزد پدر و دیگران، و در نجف خدمت آخوند خراسانی تلمّذ فرموده؛ مدت عمر، دقیقه ای از تألیف و تدریس و عبادت غافل نبود. در مسجد جوجو (جوجی) اقامة جماعت می فرمود، و نماز ایشان از زبده ترین جماعات اصفهان محسوب می شد.
ص: 220
در شب 17 رمضان المبارک سال 1350 وفات یافته در جنب پدر مدفون گردید. (1)
کتاب تلخیص الهیئة، در مهمات مسائل هیئت قدیم، و معرفت تقویم و اسطرلاب از اوست. (2)
مشارالیه بزرگتر از برادر خود مرحوم آقا میرزا ابوالهدی می باشد.
فرزند شیخ محمد بن جعفر بن حاج محمد ابراهیم کلباسی اصفهانی.
پدرش: شیخ محمد جعفر، از علمای ازکیا، فاضل ادیب محقق (3)، در 14 شهر رمضان المبارک سال 1219 متولد، و در نزد پدر و دیگران تلمّذ فرموده، و در جمعه 26 محرم الحرام سال 1292 وفات یافته، در مقبرة پدر مدفون گردید.
کتب زیر از اوست:
1- رسالة مبسوطی در حدود 2- رساله ای دیات به نام تحفة الجعفریّة 3- رساله ای در شرح حال (4) پدر خود 4- منهاج الهدایه 5- منهج الرشاد، در شرح ارشاد.
مشارالیه دارای چهار فرزند بوده که عبارتند از:
ص: 221
1- شیخ ابو تراب کلباسی (1)
در نجف به درس آخوند خراسانی و حاج میرزا حسین بن حاج میرزا خلیل طهرانی حاضر شده، و در سال 1337 در نجف اشراف وفات یافته، و هم در آن زمین مقدس مدفون گردید.
در ماضی النجف و حاضرها آ(223:3) تولدش را 1279 در اصفهان، و وفات را در 1ا335 در نجف می نویسد، و از تألیفاتش 1- حواشی بر کفایة 2- رسائلی در فقه * السعة و الرزق، مجموعة احادیث مربوط به آن را نام می برد. (2)
2- شیخ محمد حسن متوفی به سال 1314 در اصفهان امام مسجد گرگ یراقها.
3- شیخ محمد حسین متوفی به سال 1321 در اصفهان.
4- حاج شیخ موسی صاحب عنوان، عالم فاضل، متولد در 1289، و متوفی در 1358، مدفون در بقعة عمّ بزرگوار خود.
5- حاج میرزا موسی انصاری
ابن میرزا سلیمان ادیب فاضل، و شاعر معمّر، از سلسلة انصاری های اصفهان، معروف به شیخ الانصار، در 1237 متولّد، (3) و در چهارشنبه 22
ص: 222
محرّم الحرام سال 1360 وفات یافته، در این تکیه مدفون گردید.
کتب زیر از اوست:
1- انشاء جدید، مطبوع 2- خلاصة اللغة، مطبوع 3- دیوان اشعار.
مرحوم حاج میرزا حسن خان انصاری (1) در تاریخ وفاتش گوید:
هر که در دنیا مقیّد شد به عشق پاکباز *** گاه رفتن نور مطلق در ظهور حق بدید
همچو پیر آل جابر خدمت پیر شعیب *** موسی آسا کرد و اشراقی ز نور حق بدید
وادی ایمن رسید و جابری تاریخ گفت *** شد مهاجر موسی انصار و طور حق بدید
از اشعار اوست:
زاهد مغرور از اعمال سالوس و ریا *** طاعتی گر می نماید قصد او لله نیست
پاک کن از لوح دل انصاریا زنگ ملال *** دور ایّامت اگر بر وفق خاطر خواه نیست
مخزن اسرار حق و آیت کبری علی است *** علت ایجاد عالم غیر سر الله نیست
بوده، به وزارت رسیده، لکن بخل و امساک بر وی غالب بوده و به همین علت، اعیان حضرت خلافت به قصد او بر خاسته و او را محبوس ساخته؛ از حبس گریخته و به لشگرگاه بر کیارق رفته، در سال 507 در همدان وفات یافته است.
در کتاب خط و خطاطان (:84 چاپ جدید) گوید: در بیشتر علوم ماهر بود، و در فنّ خط استیفا و سیاق قادر بود و در عصر خویش مانندی نداشت. وفاتش را در کتاب نامبرده: 519 می نویسد.
از اشعار اوست:
نه همه ساله ظفر اهل ظفر یافته اند *** یا نه هرگز نچشیده است بدی نیک سگال
گر همه ساله بود کامروا مردم نیک *** پس چه بود آن همه ناکامی پیغمبر و آل
حافظ ابونعیم (به تصغیر) احمد بن عبدالله بن احمد بن اسحق بن موسی بن مهران اصفهانی، سبط محمد بن یوسف البناء الاصفهانی.
محدّث جلیل القدر و عظیم المنزلة، در رجب سال 330 یا (336) در
ص: 224
اصفهان متولد شده، و جهت اخذ حدیث و تحصیل علم، به شهرهای مختلف مسافرت فرموده، و سرانجام در یکشنبه 21 محرم سال 430 در اصفهان وفات یافته، در قبرستان آب بخشان مدفون گردید.
شرح حالش در عموم کتب شیعه و سنی (1) به جلالت قدر و وثاقت، مذکور است.
کتب زیر از اوست:
1- اربعین در حالات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه 2- تاریخ اصفهان، در دو مجلّد، به طبع رسیده 3- حلیة الاولیاء، معروف ترین تألیف او 4- ذکر المهدی (علیه السلام) 5- ما نزل من القرآن فی امیرالمؤمنین (علیه السلام) 6- معرفة الصحابه، و یازده مجلّد کتاب دیگر.
در کتب رجال از او به حافظ اصفهان، و گاهی حافظ دنیا تعبیر می کنند. وی از اجداد علاّمة مجلسی است. برخی او را سنی و صوفی، و عده ای شیعه می دانند.
از ابی بکر احمد بن علی بن ثابت خطیب (2) نقل شده که او گوید: جمع کرد بین حدیث و فقه و تصوّف، و ندیدم احدی را از مشایخ خود حافظ تر از او.
از شیخ ابو عبدالله محمد بن محمد اصفهانی (3) نقل شده است که چون سلطان محمود غزنوی بر اصفهان استیلا یافت، از طرف خود، کسی را بر این
ص: 225
شهر والی گردانید، مردم بر او بشوریدند و او را کشتند. سلطان محمود مجدّداً به شهر مراجعت نموده و مردم را تأمین داد، و از تقصیر آنان در گذشت. چون روز جمعه شد و مردم جهت نماز جمعه در مسجد حاضر شدند جمعی کثیر از مردم بکشت، و چون مردم شهر قبلاً حافظ ابونعیم را از ورود به مسجد منبع کرده بودند از این مهلکه جان به سلامت برد، و این موضوع را از کرامات حافظ دانستند.
مؤلف طرایق الحقایق (251:2) وی را از مورخین صوفیّه می نویسد.
در مذهب حافظ ابو نعیم اختلاف است، لکن قول به تشیع او از جهاتی برتر از اقوال دیگر است.
در روضات الجنّات (75:1) گوید: نقل شده است که میر لوحی موسوی سبزواری ساکن اصفهان از جمله کسانی است که با مجلسی عداوت داشته و از جهت همین عداوت، مردم را تحریک نموده، و قبر حافظ ابونعیم را خراب کرده، و از این تخریب قصد اذیت و آزار علامة مجلسی را داشته است.
و هم در آنجا از «نظام الاقوال» نقل می کند که قبر حافظ ابونعیم در اصفهان است، آن را زیارت کرده ام، و بر آن مکتوب است:
قال رسول الله (صلی الله علیه و اله و سلم): مکتوب علی ساق العرش: لا اله الا الله، وحده لا شریک له، محمد بن عبدالله عبدی و رسولی، و ایّدتُه بعلی بن ابی طالب (علیه السلام). رواه الشیخ الحافظ المؤمن الثقه العدل أبو نعیم أحمد بن محمد بن عبدالله، سبط احمد بن یوسف البنّاء الاصفهانی.
ص: 226
جدّ مادری صاحب عنوان، از مشایخ صوفیه، و بزرگان عرفا است. قبرش در محلة خواجوی قدیم بوده، و اکنون کوچه ای به نام او معروف است، و تا این اواخر قبر در جنب مسجد، باقی بوده است، و نام او را گاهی احمد بن یوسف نوشته اند و غلط است.
وی محمد بن یوسف بن معدان بن یزید بن عبدالرحمن ثقفی بناء متوفی در 386، عارف صوفی مستجاب الدعوة از بزرگان صوفیه است. کتبی در تصوّف تألیف نموده. (1)
ابو المظفّر محمد بن احمد بن محمد ادیب شاعر لغوی، در علوم لغت و ادب و حدیث و انساب و اخبار عرب و بسیاری از علوم دیگر، وحید عصر، و فرید دهر خود بوده.
کتب زیر از تألیفات اوست: (2)
1- الانساب 2- تاریخ ابیورد 3- تاریخ نساء 4- تعلة المشتاق 5- الدرة الثمینة 6- طبقات العلوم 7- قبسة العجلان فی نسب آل ابی سفیان 8- المجتبی من المجتبی 9- المختلف و المؤتلف 10- دیوان اشعار مطبوع.
وفات صاحب عنوان در روز 5 شنبه 20 ربیع الاول سال 507، ما بین دو نماز، به مرگ فجأه و یا مسموعاً در اصفهان روی داده است.
ص: 227
عالم جلیل ورع صالح، از تلامیذ آقا میر سید حسن مدرس اصفهانی، و از اساتید شیخ الشریعة اصفهانی بوده، و شاگرد از استاد خود مدح و ثنای بلیغ می فرموده. (1)
آقا شیخ احمد اهتمام رنانی
عالم فاضل محقق معاصر، در ذی حجة الحرام سال 1387 به سن قریب به شصت به مرض سکته وفات یافت.
از آثارش کتاب فلسفة احکام به طبع رسیده، و از آن کثرت مطالعه و تحقیق نویسنده آشکار است.
معروف به مدرس صدری عالم فاضل، و مجتهد اصولی، در اهر زنجان متولد شده، و در زنجان و قزوین (2) و نجف اشرف مهاجرت نموده، سال ها در آن استان می زیسته. در اواخر عمر به اصفهان مهاجرت کرده، در مدرسة ناصریّه جنب مسجد شاه سکونت کرده، و صبح ها در مسجد مزبور امامت می فرموده.
در روز نهم ربیع الثانی سال 1369 وفات یافته در تخت فولاد، مقابل تکیة میرزا ابوالمعالی مدفون گردید. (3)
ص: 228
به دو زبان عربی و فارسی شعر می گفته، و از آثارش: 1- وجیزه در فرق بین سحر و معجزه 2- هدایة الانام، در منظومة کلام به طبع رسیده است.
سید ابو علی احمد یزدی
از عرفا و فضلای ساکن اصفهان بوده، در 1278 متولد، و در 1313 وفات یافته است.
در کتاب آئینة دانشوران گوید: (1) قبرش در تخت فولاد است.
عالم فاضل متّقی.
سید عبدالله جزائری در اجازة کبیرة خود گوید: از شرکای درس پدرم در اصفهان بود، و نزد میر محمد باقر و امیر محمد صالح و دیگران تلمّذ می فرمود، سپس به مشهد رضوی منتقل شده و از علما و مدرسین آنجا محسوب می شد. با وجود (2) کمال تبحّری که در علم داشت در حکم و فتوی محتاط بود.
از تألیفاتش رساله ای است در جواب اعتراضاتی که علمای هند بر کتاب حقّ الیقین علاّمة مجلسی نموده اند.
در سال 1141 در مشهد وفات یافت.
ص: 229
در شغل مرثیه سرائی و روضه خوانی به مقامی سامی رسیده (1) وصیت صوتش از طهران به همه جای ایران کشیده. (2)
در اعیان الشیعة (334:8) نقل از تتمیم امل الامل گوید: عالم فاضل فقیه معظم، مورد توجه اهل علم، و مشار بالبنان بوده است. (3)
ابن ابوالقاسم بن حسن حسینی بختیاری.
عالم فاضل، از شاگردان فاضل اردکانی و شیخ زین العابدین مازندرانی بوده، و در صحن حضرت اباالفضل (علیه السلام) اقامة جماعت می فرموده. در 1320 و اندی به ایران مراجعت نموده و در نزد عوام و خواص، محترم و به وظایف شرعی قیام فرموده.
در 1339 وفات یافته [در تکیة ملک در تخت فولاد مدفون گردید].
تقریرات اساتید خود را در فقه و اصول به رشتة تحریر در آورده است.
ص: 230
وی را دو برادر عالم است:
1- سید علی (فوت 1312).
2- سید محمد. هر دو از علما و فضلا بوده اند.
سید محمد حسین بن سید علی بن ابوالقاسم بن محمد حسن. عالم فاضل، و مدرس معروف، (1) در 1304 در اصفهان متولد شده، و پس از تحصیل مقدمات به نجف اشرف مهاجرت فرموده، و به درس آخوند خراسانی و میرزا محمد تقی شیرازی حاضر شده، و سپس خود حوزة درس و بحث تشکیل داده، جمعی کثیر از فضلا به درس او حاضر شده، و دختر مرحوم آیة الله اصفهانی را به زوجیّت گرفته.
در 26 محرم سال 1368 در طهران وفات یافته.
وی را تألیفاتی است که از آن جمله است: 1- حاشیه وسیله النجاة 2- رساله در قاعدة لا ضرر و لا ضرار 3- حاشیه بر کفایه الاصول؛ و غیره.
فرزند اسحاق بن سید ابی تراب خلیفه سلطانی مرعشی. (2) عالم فاضل شاعر متخلص به «نیازی»، محدّث فقیه مرتاض، ادیب شاعر.
مادرش دختر شاه سلطان حسین صفوی، و خود داماد شاه طهماسب ثانی بوده. دیوان اشعاری دارد.
ص: 231
در 1216 وفات یافته است.
از اشعار اوست (1) :
به یک کرشمه زلیخاوشی دل ما را *** چنان ربود که یوسف دل زلیخا را
پدرانش عموماً اهل فضل و کمال بوده و به نام برخی از آنها اشاره خواهد شد.
فرزندش میرزا سید علی نوّاب نیز از علما و دانشمندان است.
فرزند سید محمد باقر. عالم عارف، معروف به رحمت علی شاه حقّانی، از اقطاب سلسلة خاکساریّه، ادیب و شاعر و مفسرّ. در اصفهان در خدمت آخوند ملا محمد حسین دهکردی _ دایی خود _ و آخوند کاشی، و میرزا محمد حسن نجفی، و برادر خود سید ابوالقاسم و دیگران تحصیل نموده، به نجف اشرف رفته، نزد آخوند خراسانی و جمعی تلمّذ نموده، در علوم شریعت و طریقت صاحب نظر شده.
در حدود سال 1285 در شهرکرد متولد، و در شب 12 جمادی الاولی سال 1339 در اصفهان وفات یافته، در محلّة درکوشک (2) در کوچة باغ حرم (خانه های حرم سلاطین آق قویونلو) در بقعه ای مخصوص مدفون گردید. (3)
ص: 232
کتب زیر از اوست:
1- آغاز حقیقت 2- برهان حقیقت نامه 3- رشحات رحمت 4- دیوان فنائی 5- مثنوی در شرح آیه نور 6- مثنوی در شرح سؤال کمیل بن زیاد از حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در معنی حقیقت 7- منطق الطیر منظوم، در شرح هفت وادی؛ و غیره.
از اشعار اوست:
سلطنت خواهی اگر خدمت درویشان کن *** حکم بر خشک و تر از همّت درویشان کن
خواهی از عارف بالله شوی بی شبهه *** طلب معرفت از صحبت درویشان کن
به جهان خواهی اگر قبلة حاجات شوی *** خویش را وقف ره حاجت درویشان کن
صاحب عنوان در محلة در کوشک، خانقاه داشته، و جمعی را هدایت و ارشاد نموده [!] و قبول از وفات، مریدان را به خواهر زادة خود حاج آقا رحیم دهکردی منوّر علیشاه سپرده است.
عارف فاضل، از عرفای عالی مقدار، و مردان وارسته، بیشتر ایام سال را در
ص: 233
محل تولد خود ساکن، و گاهی به اصفهان (1) آمده و در خانقاه پیر خود ساکن بود.
در روز تاسوعا سال 1368 در مراجعت از مکة معظّمه در بیروت وفات یافت، و هم آنجا مدفون گردید.
از اشعار اوست:
در همه شهر چو دیوانه تر از ما کس نیست *** پس یقین است که فرزانه تر از ما کس نیست
در خرابات حقیقت که مقام امن است *** بس خرابیم که ویرانه تر از ما کس نیست
گنج در خانة ویرانه دل هست نهان *** دل ویرانة دیوانه تر از ما کس نیست
زیر آن بار که افلاک و زمین ناف نهند *** بارکش اشتر مستانه تر از ما کس نیست
فرزند میرزا محمد باقر چهار سوقی صاحب روضات، عالم فاضل محقّق، (2) در 21 ربیع الثانی سال 1263 متولد، و در نزد پدر و عم خود و دیگر علمای اصفهان تلمذ فرموده، و در نجف اشرف آن را تکمیل نموده، فقیهی جامع، و عالمی فاضل بود.
ص: 234
در چهارشنبه 15 رمضان المبارک سال 1341 در نجف وفات یافته، در جنب عمّ بزرگوار خود مدفون گردید.
در احسن الودیعه (57:1) گوید: عالم فاضل زاهد عابد، از غایت زهد، ترک ریاست در اصفهان نموده، و به نجف مهاجرت کرده، و در گوشه ای به عبادت و ریاضت مشغول گردیده.
زنش بیگم دختر آقا میرزا محمد هاشم چهار سوقی است.
فرزندش: میرزا محمد حسن از علما و ائمة جماعت در مسجد جوزدان بود. فقیهی منزوی، و دانشمندی وارسته بود.
در 13 ماه صفر 1298 متولد، و در 17 شعبان 1380 وفات یافته، در جنب تکیة کازرونی در تکیه ای مخصوص مدفون گردید. (1)
ماده تاریخ وفاتش را صغیر شاعر معاصر گوید:
سالکی سر کرد در جمع و پی تاریخ گفت *** در جزا سید حسن محشور گردد با حسین
فرزند جعفر روغنی. شاعر و ادیب متخلّص به «جنّت» از شعرای معاصر
ص: 235
اصفهان است. در حدود سال 1270 خورشیدی متولد، (1) و در 27 جمادی الثانیه سال 1378 قمری وفات یافته، در تخت فولاد جنب اسماعیل خواجوئی مدفون گردید.
مادّه تاریخ وفاتش را برنا شاعر و ادیب معاصر گوید:
گفت برنا به شمسیش تاریخ *** جنّت ما شدی سوی جنّت
از اشعار اوست:
من آن زمان که گرفتم در این سرا منزل *** پی سراغ تو بودم، تو بودی اندر دل
ز خانة تو سوی کعبه بار بستم *** به جستجوی بپیموده ام رهی باطل
دمی که از همه باز آمدم به خانة خویش *** تو را ندیدم و گشتم به خویشتن واصل
به یاد خویش نبودم تو را نمی دیدم *** و گرنه یک نفس از خود نمی شدم غافل
فرزند شیخ محمد جواد بن محمد حسن اصفهانی.
فقیه مجتهد اصولی عالم زاهد ثقة عدل.
ص: 236
[شیخ محمد جواد حسین آبادی]
پدرش: مرحوم آقا شیخ محمد جواد از علمای اعلام، و فقهای اسلام، و از شاگردان (1) شیخ محمد حسن صاحب جواهر، و مجاز از ایشان بوده، تاریخ اجازه: 1265، و مجاز از شیخ مرتضی انصاری می باشد.
وی را تألیفاتی چندی است که از آن جمله است:
1- بحر البکاء، فارسی 2- بساتین الریاحین، در اصول فقه 3- ترجمة رسالة نجاة العباد 4- ترتیب و تلخیص خلاصة (الاقوال) علامة حلی که به طبع رسیده است. 5- الرسالة الاحمدیّه، به نام فرزندش آقا شیخ احمد صاحب عنوان 6- الریاحین، در فقه استدلالی 7- السراج الوهّاج، در شرح نتایج الاصول تألیف سیّد ابراهیم قزوینی، 8- کنوز اللئالی، در اصول فقه 9- النتایج، در اصول فقه [تقریرات سید ابراهیم قزوینی].
در ذی قعدة سال 1312 وفات یافته، و در تکیة آقا حسین خوانساری، در قبری که حاج شیخ محمد باقر اصفهانی جهت خود تهیه نموده بود مدفون گردید (قبر در زیر دیوار مابین تکیه آقا حسین و مادر شاهزاده در سردابه واقع است).
مشارالیه مدت چهارده سال در طهران ساکن بوده، و در مسجد سراج الملک امامت و تدریس می نموده است.
مرحوم آقا شیخ احمد حدود سال 1278 در اصفهان متولد گردیده، (2) و در نزد علمای اصفهان و نجف تحصیل نموده، تا فقیهی جامع، و مجتهدی کامل گردید. سپس به اصفهان مراجعت نموده، به درس و بحث و اقامة جماعت و
ص: 237
فصل خصومات پرداخت، مورد توجه و علاقة عموم مردم، بالاخص علما و دانشمندان بود، و در مدرسة میرزا مهدی واقعه در محلة بید آباد، جنب منزل خود تدریس و امامت می نمود.
وی از جمله کسانی است که قبل از رسیدن به سن بلوغ یا در حین بلوغ به درجة اجتهاد رسیده، از شش نفر از اساتید خود، من جمله: آقا میرزا محمد باقر و آقا میرزا محمد هاشم چهار سوقی و پدر خود اجازة روایت و اجتهاد داشت.
تا تاریخ اجازة پدرش پنج نفر از اساتیدش به او اجازه داده بودند و پدر، ششم آنهاست. تاریخ اجازه: 1308، و سن او سی سال بوده، و بنابراین تولد صاحب عنوان 1278 می باشد.
رسائلی در فقه و اصول از تقریرات اساتید خود نوشته که پس از فوتش اولاد او همه را خدمت برادرش مرحوم شاه آبادی فرستادند.
در روز 4 شنبه 21 جمادی الاولی سال 1357 وفات یافته، در بقعة تکیة بروجردی مدفون گردید.
خطیب شاعر اصفهانی، مادة تاریخ وفاتش را ضمن قطعه ای گوید:
خطیب آه از دل برآورد و گفت *** بمعراج قرب احد رفت احمد
در خلد برین (135:1) دربارة او گوید: از اعاظم علما، و اکابر فقها و وعاظ، اعبد عبّاد، و ازهد زهّاد... در حافظه و ذکاء، اعجوبة عصر بود. دعاهای مطوّله مثل ابو حمزة ثمالی را به طور تقطیع، در قنوت نوافل، بالجهة بسیار جذابی قرائت می نمود، و در احاطه بر فروع فقهیه به طوری مسلط بود که عدیل و نظری نداشت.
ص: 238
برادرش: مرحوم آقا شیخ محمد علی معروف به شاه آبادی (1) عالم فقیه مجتهد اصولی، جامع معقول و منقول، در نزد پدر و برادر سابق الذکر خود تحصیل نموده، و به درس میرزا محمد حسن آشتیانی در طهران حاضر شده، و در نجف خدمت آخوند خراسانی، و حاج میرزا حسین خلیلی، و میرزا محمد تقی شیرازی، و میرزا هاشم رشتیب و دیگران تحصیل نموده.
در 1292 متولد، و در عصر پنجشنبه 3 صفر سال 1369 در طهران وفات یافت.
کتب زیر از تألیفات اوست:
1- الانسان و الفطرة 2- الایمان و الرجعة 3- حاشیه بر کفایة استادش 4- القرآن و العترة 5- مرام اسلام 6- منازل السالکین، در عرفان؛ و غیر اینها رسائلی در فقه و اصول و عقل و جهل و نبوت و غیره. (2)
چون در اول ورود به طهران در محلة شاه آباد ساکن شده به شاه آبادی شهرت یافته، و در مسجد جامع طهران امامت و تدریس می نمود. (3)
ص: 239
برادر دیگرش: مرحوم شیخ علی محمد شریف نیز از علما و فضلا در نزد برادر و پدر تحصیل نموده، سال ها در مدرسة میرزا مهدی ساکن، و به نوشتن مرجع امور شرعیّه بود. در اواخر عمر به نجف مهاجرت نموده، و در آن ارض اقدس در سال 1373 وفات یافته، در وادی السلام مدفون گردید.
فرزند سید حسن. عالم فاضل واعظ زاهد، از ائمّه جماعت، و مورد وثوق مردم، در سال 1363 وفات یافته، (1) جنب مسجد مصلی مدفون گردید، و بعداً جهت او تکیه ای ساختند (تکیة زرگرها)
فرزند حاج ملا حسن بن محمد جواد بن محمد هادی بن احمد بن ادهم بن آقا محمد رضی قزوینی اصفهانی.
آقا رضی از علمای محققین، و واعظ صالح، و عالم کامل معاصر اواخر صفویّه بود.
ص: 240
در ریحانة الادب (55:1) گوید: از شاگردان ملا خلیل قزوینی، و مؤلف کتب عدیده است، از آن جمله: 1- ابطال الرمل * تاریخ علمای قزوین [= ضیافة الاخوان] 2- رسالة شیر و شکر 3- رسالة نوروز 4- ضیافة الاخوان 5- قبله الآفاق 6- کحل الابصار 7- لسان الخواص 8- هدیة الخلان، و غیره.
وفاتش در 1096 روی داده است. (1)
مولی ادهم که به مناسبت نام او صاحب عنوان و بستگانش نام فامیلی ادهم انتخاب کردند عالم فاضل محقق بوده.
عالم فاضل، و واعظ کامل، از فاضلای اهل منبر، ادیب و شاعر، در اصفهان خدمت علمای اعلام تحصیل نموده، و در شب 23 رمضان المبارک سال 1351 به سن قریب به هشتاد سال وفات یافته، در صحن تکیه بروجردی مدفون شد.
مرحوم حاج ملا احمد بیان الواعظین در روز سوم صفر الخیر سال 1314 متولد شده، و در نزد جمعی از فضلا و علمای این شهر تحصیل نموده که از آن جمله است: مرحوم حاج آخوند زفرهای سابق الذکر، و آقا شیخ احمد حسین آبادی، و آقا نجفی و غیره، سپس به مطالعه و تألیف کتب پرداخته، و جهت ارشضاد و هدایت مردم منبر رفته و با بیانات کافیه، و مواعظ شافیه، شنوندگان را ارشاد می فرمود. الحق واعظی شیرین بیان و طلیق اللسان بود.
ص: 241
کتب زیر از تألیفات اوست:
1- اصل الکلام، در کلام 2- جوهر مقصود، در اثبات رجعت موعود 3- خلد برین، در احوال خطبا و واعظین در ده مجلد، جلد اول آن به طبع رسیده 4- دیوان اشعار 5- ران ملخ، دو جلد در تاریخ احوال خمسة طیبه (علیهم السلام) 6- ضیاء النحو، در امّهات مسائل نحویّه، تقریرات مرحوم زفره ای 7- النوادر و المتفرقات، و غیره.
صاحب عنوان در شب یکشنبه 23 ربیع الاول سال 1371 وفات یافته، جنب پدر مدفون شد.
حاج میرزا احمد خوانساری
معروف به میرزا منظور، فرزند ملا محمد رضا، عالم فاضل، و واعظ کثیر التألیف، کتب زیادی در احادیث و اخبار و مصائب تألیف نموده و برخی از آنها را به طبع رسانیده است:
1- بشری للزائرین 2- تبصرة الناظرین 3- تذکرة المتقین 4- تبصره الراثین، مجموعة قصاید و عزلیات 5- خلاصة المقاصد فی تاریخ الاماجد 6- ذکری للذاکرین 7- زبدة النوائب، جلد دوم عمدة المصائب 8- زبدة المصائب 9- عمدة المصائب، که به طبع رسیده و اسامی این مؤلفات مأخوذ از آنجاست 10= عنوان الرزیه فی بیان القضیه من ذریة النبویة 11- فلاح الامة فی تاریخ ثامن الائمة 12- فصلین، یا بهار و خزان، داستان یوسف و زلیخا 13- کتابی در اسامی اولاد حضرت زهرا سلام الله علیها 14- کتابی در مواعظ 15- مصباح الامّة فی تاریخ امّ الائمّة 16- مخزن الاسرار و مجمع
ص: 242
الاشعار * منظور الائمة، در ترجمة مجلد دهم بحار الانوار، در چهار مجلد که عبارت باشد از شماره های (11-13-15-17)
17- مفتاح الغمه، در تاریخ ائمه 18- یومیه که وقایع الایام است؛ (1) و غیره.
وی در حدود سال 1323 وفات یافته، در تکیة مادر شاهزاده مدفون گردید.
صاحب عنوان غیر از: آقا شیخ احمد واعظ خوانساری فرزند شیخ محمد حسین است.
وی در خوانسار متولد، و در اصفهان تحصیل کرده، واعظی بلیغ و خطیبی کامل بود. حقایق را به زبان افسانه، و معارف را در سخنان پراکنده به طرز شیوایی بیان می نمود.
کتاب لسان الصدق از تألیفات او به طبع رسیده. در روز 19 جمادی الاولی سال 1345 در خوانسار وفات یافت.
میر سید کمال الدین احمد عاملی، فرزند: زین العابدین علوی. داماد و خاله زاده میر محمد باقر داماد.
ص: 243
عالم فاضل حکیم محقق متکلم اصولی، از شاگردان میر داماد و شیخ بهائی، و مجاز از هر دو نفر بوده، همچنین از خال خود شیخ عبدالعالی فرزند محقق کرکی مجاز بوده.
کتب زیر از تألیفات اوست:
1- اظهار الحق، در حمایت از میر لوحی سبزواری، و مذمت ابو مسلم خراسانی 2- حظیرة القدس، عربی 3- حواشی بر من لا یحضر 4- روضة المتقین، حاشیه بر قسمتی از تجرید 5- ریاض القدس، شرح و حاشیه بر شرح تجرید قوشجی 7- سیادة الاشراف 7- صواعق الرحمن، در رد بر یهود، فارسی 8- کشف الحقایق، در شرح تقویم الایمان [مطبوع] 9- لطایف غیبی، فارسی [مطبوع] 10- لوامع ربّانی، در رفع شبهات نصرانی 11- معارف الالهیّة 12- معراج العارفین 13- مصقل الصفا، 14- مفتاح الشفا 15- عنایات الاخیار، در شرح استبصار 16- منهاج العارفین، شرح بر منهاج السالکین 17- نفحات الاهوتیّة؛ و غیره. (1)
در فهرست کتب خطی کتابخانه های اصفهان (:169) شرح مبسوطی راجع به او و تألیفاتش نگاشته، طالبین مراجعه فرمایند.
صاحب عنوان در اصفهان متولد گردیده، و هم در این شهر در بین سال های 1054 و 1060 وفات یافته، و در تخت فولاد در تکیة آقا رضی (2) مدفون گردید.
ص: 244
فرزندش: سید عبدالحسیب محمد، عالم فاضل محقق کثیر التألیف، نوادة میر داماد.
حزین در تذکرة (1) خود، [فرزند] وی را در عداد علمای شعرای معاصر خود نام می برد.
در سال 1121 وفات یافته، قبرش در تخت فولاد، جنب پدر بزرگوار خود می باشد، و آثار قبر ظاهر نیست.
کتب زیر از اوست:
1- تقدیس الانبیاء 2- الجواهر المنثورة 3- سدرة المنتهی. (عرفانی فارسی در معارف و اصول دین، در 1062 از تألیف آن فراغت حاصل نموده، و آن را جهت حکیم محمد داود تألیف نموده است.) 4- شرح دعای سیفی 5- شرح بر دعای صباح 6- صراط الزاهدین، در اعمال ماهها 7- عرش سماء التوفیق، در تفسیر، فارسی 8- الفطرة الملکویتیة، در شرح اثنی عشریة [شیخ بهائی] 9- مسلک النجاة 10- مناهج الشارعین، در اصول دین؛ و غیره (2) از اشعار اوست:
آن ماه دو هفته دلبر جانی من *** آن یار عزیز یوسف ثانی من
یک روز نکرد فکر شبهای غمم *** یک بار نگفت پیر کنعانی من
ص: 245
وی را سه فرزند برومند است:
1- میر محمد اشرف (بعداً به نام و شرح حالش اشاره خواهد شد).
2- صدر الدین زین العابدین که او نیز عالم و فاضل بوده.
3- میرزا صدر الدین محمد.
صدر الدین محمد را فرزندی است به نام غیاث الدین احمد که اهل شعر و ادب (1) بوده، عالم فاضل متقی بوده، و در شعر «خیال» تخلص داشته.
در ریاض العارفین (:328) به اشتباه، وی را نوة پسری میر داماد، داماد آقا جمال خوانساری معرفی می کند. گوید: در غلبة افغان در اصفهان وفات یات. از اشعار اوست:
از ازل تا به ابد بینش هر بینایی *** همه یک بینش و در پردة بینایی توست
جز تماشای جمال تو، تماشایی نیست *** هر که حیران جمالی است تماشایی توست
(هدایت در نسب او اشتباه کرده است)
وفات سید عبدالحسیب را به سال 1133 نیز نوشته اند، و چون تألیف سدرة المنتهی به سال 1062 می باشد و اگر در این سال پانزده ساله باشد نامبرده حین الفوت حداقل 86 سال داشته است.
ص: 246
فرزند محمد شفیع. از علما و فضلا، و از شاگردان حاج شیخ محمد باقر اصفهانی و از معتمدین ایشان بوده، و بر حسب خواهش مردم حبیب آباد برخوار اصفهان و دستور استاد، بدانجا مهاجرت نموده و به امر ارشاد و هدایت و اقامة جماعت و منبر، روزگار می گذرانیده.
سرانجام روز 3 شنبه 9 شوال سال 1321 قمری در بروجن مولد خود وفات یافته، همانجا مدفون شد.
وی را دو فرزند دانشمند است:
یکی: ملا ابوالقاسم، و دیگری: ملا محمد شفیع، از شاگردان آقا نجفی و دیگران در اصفهان بوده، هر دو برادر در عنفوان جوانی در ایام حج در سال 1319 در مکه معظمه وفات یافتند.
ابن محمد شفیع، ساکن محلات، عالم فاضل.
در کتاب احسن الودیعه (22:1) در ضمن تألیفات سید حیدر کاظمینی گوید: «النفحة القدسیة» در جواب سوالات میرزا احمد بن شفیع اصفهانی ساکن محلات، در سال 1262 تألیف شده است.
معروف به حاج مجتهد، فرزند عباس اصفهانی. عالم بزرگ، و زاهد متقی. درس شیخ مرتضی انصاری را درک کرده، و عمدة تحصیل او نزد
ص: 247
میرزا محمد حسن شیرازی و آقا سید حسین کوه کمری بوده، و در 1323 در (1) ترشیز (کاشمر) وفات یافته است.
[احمد کاتب اصفهانی]
ابی العباس احمد بن علی کاتب، مقدم بر خواجه نصیر الدین طوسی بوده است. (2) خواجه طوسی در شرح ثمره بطلمیوس فرماید: دو شرح بر ثمره دیدم:
اول: شرح احمد بن یوسف مقری.
دوم: شرح ابی العباس احمد بن علی الاصفهانی.
آقا میرزا احمد مدرس
فرزند محمد خراسانی حسینی. عالم فاضل محقق مدقق، جامع معقول و منقول، از مشاهیر مجتهدین و مدرسین اصفهان، در مدرسة نیم آورد تدریس می نموده، و جمعی کثیر از فضلای حوزة علمیه به محضرش حاضر شده، از او استفادة علمی می کردند.
اصل ایشان از خراسان است، در اصفهان تحصیل نموده تا به مقامات عالیة علم و اجتهاد رسیده.
در 29 ذی قعده سال 1281 متولد، و در شنبه 12 ذی قعدة الحرام 1348 وفات یافته، در منزل خود مدفون، و سپس به اعتاب مقدسه نقل گردیده.
ص: 248
چون در هفتة وفات او مرحوم حاج میرزا ابوالحسن بروجردی نیز وفات یافته بود (1) مرحوم انصاری در تاریخ وفات او گفته است:
از مقام قاب قوسینی یکی آمد بگفت *** بود در معراج احمد بوالحسن یار و رفیق
فرزندش: مرحوم حاج میرزا محمد باقر علوی شهیدی عالم فاضل زاهد، از ائمة جماعت اصفهان که به جای پدر در مسجد مقابل مدرسة نیم آورد اقامة جماعت می فرمود.
از شاگردان پدر خود، و آقا سید محمد باقر درچه ای، و آقا سید مهدی درچه ای، و میرزا حسین همدانی، و آخوند کاشی بود.
در شب 25 محرم سال 1385 به سن متجاوز از هفتاد و پنج وفات یافته، در تخت فولاد جنب فاضلان مدفون گردید.
حافظ صدر الدین ابو طاهر احمد بن محمد بن احمد بن ابراهیم سلفه اصفهانی. از مشاهیر محدثین و فقهای شافعی در اصفهان بوده، و در حدود سال 487 در اصفهان متولد شده، و در 576 در اسکندریّة مصر وفات یافته است. سلفه معرّب (سه لبه) است، چون جدّش به اصطلاح اهل اصفهان لب
ص: 249
شکری بوده او را سه لبه گفته اند. از تألیفاتش شرح کتاب مختصر مزنی است. (1)
ابوبکر احمد بن محمد بن جعفر اصفهانی معروف به یزدی.
فاضل محقق ادیب لغوی نحوی. (2)
ابو علی احمد بن محمد بن حسن اصفهانی، معروف به امام مرزوقی. شاعر ادیب، از شعرای اهل بیت. در معجم الادباء گوید: در نهایت ذکاء و فطنت و حسن التألیف است. (3)
از صاحب بن عبّاد نقل شده است که گفته است: در علم و ادب سه نفر اصفهانی به مقامی عالی رسیدند:
1- اسکاف (ابو عبدالله خطیب)
2- حائک (مرزوقی صاحب عنوان)
3- حلاج (ابو منصور بن ماشده).
وی را کتب و تألیفاتی است که از آن جمله است: 1- الازمنة و الامکنة [مطبوع] 2- شرح اشعار هذیل 3- شرح حماسة ابی تمام 4- شرح الفصیح
ص: 250
تألیف ثعلب 5- شرح مفضّلیّات 6- شرح الموجز در نحو 7- شر النحو.
در اعیان الشیعة والکنی و الالقاب (48:2) گوید: دلیل بر شیعه بودنش آن که آل بویه وی را به عنوان معلم جهت فرزندان خود انتخاب نمودند.
در ذی حجة سال 421 وفات یافته است.
توضیح: مراد از: 1- اسکاف (کفش گر): ابو عبدالله ادیب لغوی نحوی معروف به خطیب اسکافی است. (1) معاشر و مصاحب با صاحب بن عبّاد بوده، و در ری منصب خطابت داشته است.
تألیفاتی دارد که از آن جمله است: 1- درة التنزیل، در آیات متشابهه، مطبوع در مصر 2- شواهد سیبویه 3- الغرّة 4- غلط کتاب العین جاحظ 5- لطف التدبیر 6- مبادی اللغة العربیّة، مطبوع در مصر 7- نقد الشعر؛ و غیره. در سال 427 وفات یافته است.
2- حلاّج (پنبه زن) ابو منصور محمد بن علی بن عمر بن جیان اصفهانی، از ندمای صاحب بن عباد، و از مشاهیر ادبا و دانشمندان، دارای تألیفات عدیده که از آن جمله است: 1- ابنیة الافعال 2- انتهاز الفرص 3- الشامل، در لغت 4- شرح الصحیح. سال وفات او معلوم نیست. (2)
3- حائک (جولاهه) صاحب عنوان است.
ادیب کاتب شاعر لغوی، مؤلف: 1- ادب الکتاب 2- طبقات البلغاء
ص: 251
3- طبقات الخطباء. (1) در کتاب تبین کذب المفتری (:391) خوابی از او نقل می کند، طالبین مراجعه نمایند.
فرزند سید مرتضی شیرازی. عالم فاضل، متوفی در 1126، و مدفون در تکیة آقا رضی.
شیخ در رجالش وی را در عداد اصحاب حضرت صادق (علیه السلام) شمرده است.
عالم [عارف] فاضل، متوفی به سال 1048. (2) [مدفون در کاشان]
از علمای زمان شاه طهماسب صفوی، (3) عالم فقیه متکلم محدث زاهد شاعر، از اجداد خلیفه سلطان بوده.
کتب زیر از اوست:
1- حواشی بر شرح تجرید 2- حواشی بر کافی 3- حواشی بر شرایع
ص: 252
4- حواشی بر قواعد علامه 5- حواشی بر شرح چغمینی در هیئت، و غیره. قبرش در اصفهان در مقبرة ستّی فاطمه بوده است.
در آتشکدة آذر (:201) گوید: «ملولی» اسمش خلیفه اسدالله، اصلش از سادات رفیع الدرجات مازندرانی است. از چند پشت در اصفهان بوده، جد خلیفه سلطان است.
از اشعار اوست:
طرفه حالی است که آن آتش سوزان ز برم *** دور تر آنچه رود بیشترم می سوزد
عالم فاضل محقق جیل زاهد عابد، (1) افقه و اتقی و اکمل اولاد حاج سید محمد باقر حجة الاسلام شفتی است.
در 7-1228 متولد شده، و در شب آخر ماه جمادی الثانیة سال 1290 در کرند وفات یافته، جنازه به نجف اشرف منتقل گردیده، و در دالان قبلی مقابل قبر شیخ انصاری مدفون گردید.
در اصفهان نزد پدر و دیگران تحصیل نموده، و در نجف از شاگردان شیخ محمد حسن صاحب جواهر (2) بوده است، و پس از وفات پدر از نجف به ایران مراجعت نموده و مورد توجه عموم طبقات بوده، و از دنیا و مردم آن، بالاخص امرا و بزرگان، اعراض کلی داشته، به طوری که می گویند: در جهات
ص: 253
زهد و تقوی بر پدر خویش مقدم بوده، در صورتی که پدر بزرگوارش ازهد و اعبد اهل زمان بوده است.
از آثار خیریة او احداث و اجرای آب فرات است به نجف اشرف که در سال 1288 انجام یافته، و تاریخ آن «اشرب الماء الفرات» می باشد.
کتب زیر از آثار اوست:
1- رساله ای در تجوید 2- شرح زیارت عاشوراء 3- شرح بر شرایع (فقه استدلالی) یک دوره کامل 4- کتابی در رجال 5- کتابی در غیبت 6- مناسک حج 7- مناقب الائمة یا منتخب المناقب (1)؛ و غیره.
در تاریخ اصفهان و ری در وقایع سال وفات سید صاحب عنوان فرماید: وفات ابوذر ثانی در منزل کرند... سید در حسن خط هم مرتبة اعلی را دارا بود، انتهی.
کتیبة دور بقعة سید حجة الاسلام به خط ایشان است.
در المآثر و الآثار دربارة او گوید: در فقاهت و اجتهاد و ورع و زهد و تقوی، مسلم مسلمین بود، در تنظیم شعر نیز قدرتی داشت.
فرزند سید محمد باقر موسوی، از احفاد سید عبدالله مدفون در حوالی قزوین. در حدود سال 1245 متولد، و در خدمت میرزای بزرگ شیرازی، و آقا سید محمد فشارکی، و حاج سید اسماعیل صدر تحصیل نموده، و به امر
ص: 254
ایشان جهت ترویج دین و نشر احکام به حیدر آباد هند مسافرت نموده و در آنجا شب جمعه دهم ذی قعدة الحرام سال 1327 وفات یافته، و هم آنجا مدفون گردید.
کتب خویش را به دستور استاد اخلاقی خود حاج ملا فتحعلی عراقی به آب انداخته و از بین برده است، آنچه باقی مانده تقریرات فقهیّة اوست. (1)
فرزندش سید حسن نیز از علمای ازکیا بوده، در ذی قعدة سال 1365 در حیدر آباد وفات یافته، جنب پدر مدفون گردید.
فرزند سید محمد جعفر بهشتی. عالم فاضل فقیه مجتهد اصولی زاهد، از علمای اصفهان، و ائمة جماعت، پشت و پناه مردم، و در امور بدو استمداد می جستند.
مشارالیه در دورة سوم مجلس شورای ملی از طرف اعتدالیون به نمایندگی انتخاب شده و در مجلس شرکت داشت. (2)
در 23 شوال سال 1363 وفات یافته، در تخت فولاد جنب مسجد مصلی (3) مدفون گردید.
مرحوم آقا سید علی بدیع زاده متخلص به «هور» در تاریخ وفاتش گوید:
می جست خرد سال وفات اسدالله *** آن حجت والا گهر نیک دل آگاه
ص: 255
هورش یکی از جمع برون کرد و چنین گفت *** پیش اسدالله علی رفت اسدالله
فرزند مشهدی جعفر. از اجلة حکما و مرتاضین، و از شاگردان حاج میرزا نصر الله حکیم قمیشه ای. پس از تکمیل تحصیلات در مولد خود به اصفهان مهاجرت نموده و در مدرسة چهارباغ ساکن شده، حکمت و ریاضیات قدیم و جدید تدریس می نمود، و انواع خطوط خصوصاً شکسته را خوب می نوشت.
در حدود سال 1297 متولد، و در 18 ذی قعده سال 1334 در عنفوان جوانی (1) وفات یافته، در تخت فولاد، جنب آخوند کاشی مدفون گردید.
در اشعار «دیوانه» تخلص می نموده و قسمتی از اشعارش به طبع رسیده. (2)
دیگر از تألیفات او کتاب علم الاشیاء است که جهت محصلین مدارس جدید تألیف نموده و به چاپ رسیده است.
از خصوصیات او آن که زبان فرانسه را بدون استاد تحصیل نموده.
ص: 256
از اشعار اوست:
خوشتر ز روزگار جنون روزگر نیست *** نیکوتر از دیار محبت دیار نیست
عاقل اگر چه عاقبت از جوی بگذرد *** اما مسلم است که دیوانه وار نیست
فرزند میرزا زین العابدین خاتون آبادی، عالم فاضل، در ریاضیات و هیئت و نجوم مهارت داشته، و در اصفهان، فارسی هیئت تدریس می نموده.
مادرش دختر میرزا احمد نیریزی خطاط معروف است.
در سال 1360 وفات یافته، (1) در اطاق غربی تکیة خاتون آبادی مدفون گردید.
مرحوم حسام الواعظین در مرثیه و تاریخ وفاتش گوید:
آن که بُد زنده روانش ز تولاّی علی *** وان که شد سر خوش و سر مست ز صهبای علی
حاج سید اسدالله که در مدت عمر *** همچو عمّار بُد او واله و شیدای علی
بود هم عالم و هم زاهد و هم روشندل *** دل او طور و منور ز تجلای علی
ص: 257
بهر تاریخ وفاتش ز وفا گفت حسام *** شد بهشتی اسد الله ز اعطای علی
و در جنب قبر اوست قبر: میر محمد کاظم، عالم فاضل زاهد، از سلسلة خاتون آبادی ها، متوفی در ذیقعده 1262.
ماده تاریخ وفاتش را ضیاء شاعر اصفهانی گوید:
ضیا گفت از بهر تاریخ او *** مکان آمد او را بخلد برین
برادرش: مرحوم آقا میرزا ابوالحسن خاتون آبادی نیز از علمای کاملین بوده، و در حدود سال 1330 وفات یافته، در تکیة خاتون آبادی مدفون گردید.
فرزند عبدالجواد. پدرش نقاش و خطاط بوده و عمدة شهرتش در نقاشی است. از آثارش اطاق نقاشی وزارت آموزش و پرورش در طهران است.
مرحوم اسدالله رجالی خط نسخ را در کمال استادی و مهارت می نوشت، و سال ها در مدارس جدید و خارج مشق خط می داد. از آثار کتیبه و خط اشعار ایوان جلو مقبرة مسجد سید مورخ 1318 می باشد.
مشارالیه در 5 ذی حجة الحرام 1372 به سن قریب به نود سالگی وفات یافت.
ص: 258
فرزند سید عبدالکریم بن عبدالله بن علی. در دولت آباد اصفهان ساکن بوده، عالم فاضل خطیب، (1) در حدود سال 1303 در کاظمین وفات یافته.
فرزندش: سید اسماعیل نیز عالمی محقق، و فاضلی مدقق بوده، و در سال 1332 در کربلا وفات یافته، و هم آنجا مدفون گردیده است. [بعداً عنوان می شود.]
ابن میرزا علی نواب خلیفه سلطانی. عالم فقیه، در اصفهان نزد پدر و دیگران تحصیل نموده، به مقام صدرات در دستگاه صفویه رسیده، در سال 1114 وفات یافته است. (2)
حکیم جامع، و ادیب مدقق، عارف فرزانه، معروف به درویش ناصر علی، شاعر متخلص به «شمس» از مشایخ سلسلة نعمت اللهیّة گون آبادیه. در حدود سال 1303 در گلپایگان متولد شده، در اصفهان و طهران و خراسان و نجف تحصیل علوم فقه و اصول و حکمت نموده (1)، در بیدخت خدمت حاج ملا سلطان محمد «سلطان علیشاه» رسیده و دست ارادت بدو داده، و در فقر و تصو ف ریاضتها کشیده، و از سال 1350 اجازة دستگیری فقرا یافته، (2) در فرهنگ اصفهان وارد شده و به تدریس و تعلیم پرداخته.
سرانجام در شب جمعه 5 جمادی الاولی سال 1366 وفات یافته، در تخت فولاد جنب تکیة کازرونی مدفون گردید.
فرزندش آقای عبدالباقی ایزد گشسب در رثا و مادة تاریخ وفات پدر اشعاری سروده که روی سنگ قبر منقور است، از آن جمله است"
اسدالله عارف دانا *** آن ادیب و حکیم بی همتا
بود ایزد گشسب والة حق *** متخلص به شمس و شمع هدی
داشت ناصر علی ز دوست لقب *** هادی راه سالکان صفا
الی آخر. و بعداً جهت او تکیه ای ساختند.
کتب زیادی تألیف نموده و برخی از آنها را به طبع رسانیده، که از آن جمله است: 1- اسرار العشق، در تفسیر سوره یوسف، منظوم و مطبوع 2- بدایع الآثار 3- بساط العشق و المحبة 4- تحفة السفر 5- ترجمة خط و خطاطان 6- جذبات الهیه، منتخب دیوان شمس تبریزی، مطبوع 7- جنّة
ص: 260
النفوس، در احکام روزه 8- حیاة الانسان، در تسبیح اعیان 9- شمس التواریخ، مطبوع 10- مجلة عنقا 11- معرفه الروح، مطبوع 12- نامة سخنوران، در تذکره شعرا، مطبوع 13- نور الابصار، در شرح حال نور علیشاه اصفهانی، مطبوع و پانزده مجلد دیگر که در مقدمة کتاب اسرار العشق چاپ دوم مذکور می باشد.
از اشعار اوست:
ز میخانه یکی دیوانه برخاست *** از آن دیوانه صد فرزانه برخاست
دل از لعل لبش یک نکته بشنید *** از آن نکته هزار افسانه برخاست
پریشان روزگاری های عاشق *** همه زان نظرة جانانه برخاست
چو شمس آن دلبر جانانه را دید *** هزار نعرة مستانه برخاست
اسعد بن عبدالقاهر بن اسعد اصفهانی
از اجلّة علما و فقهای قرن هفتم هجری، و از مشایخ روایت سید رضی الدین علی بن طاوس است. (1)
ص: 261
کتب زیر از اوست:
1- اکسیر السعادتین 2- توجیه السؤالات 3- جامع الدلائل و مجمع الفضائل، در امامت که آن را منبع الدلائل نیز نوشته اند 4- رشح الولاء (رشح الوفاء) در شرح دعای صنمی قریش، و آن را جهت شاه سلطان حسین صفوی ترجمه کردند. (نام مترجم ذکر نشده است) 5- مجمع البحرین، مجموعة مواعظ و حکم منقول از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و امیرالمؤمنین (علیه السلام)؛ (1) و غیره. (2)
وفاتش را در 635 نوشته اند.
در اعیان الشیعة خواجه نصیر الدین طوسی و میثم بن علی بحرانی را از اساتید او معرفی می کند. و در روضات (:28) صاحب عنوان از مشایخ این دو نفر است.
تذکر: اسفراینی: در نزدیک مسجد جامع اصفهان محلی است به نام
ص:262
ابو اسحاقیه که عوام آن را (بساقیه) می گویند.
مدفون در این محل، ظاهراً ابو اسحق نامی از عرفا و بزرگان اهل سنت بوده، و قبر در زمان صفویه از بین رفته است، و اخیراً یکی از نویسندگان او را منتسب به ابو اسحق اسفراینی می داند که نسبت، خالی از اعتبار است.
فرزند محمد ولی میرزا. از تحصیل کرده های دارالفنون بوده، و پس از فراغت از تحصیل به اصفهان آمده، و به طبابت اشتغال جسته، طبیبی ماهر و حاذق بوده، بعد از 1330 وفات یافته، در مقبرة آخوند ملا محمد حسین کرمانی مدفون گردید.
عالم فاضل زاهد، در 1334 وفات (1) یافته، در صحن تکیة میرزا ابوالمعالی مدفون گردید.
از اعالم علما، و اکابر فقها، محقق مدقق، و ماهر در فن موسیقی، در مسجد شاه اصفهان قسمت موسیقی شفاء ابن سینا را (2) تدریس می نموده. زاهد ورع تقی، با وجود مکنت، خود ترک لذات نموده. می گویند که اشرف
ص: 263
افغان به دیدارش رفته، وی بدو اعتنایی ننموده و برایش برنخاست. (1)
* امیر اسماعیل خاتون آبادی از علمای معروف به فضل و تحقیق بوده، (2) شرح مبسوطی بر اصول کافی، و حواشی مدونه ای بر شرح اشارات (الهیات)، و رسائل متعدده ای در حکمت دارد. از علمای اواخر صفویه است. (3)
* ملا اسماعیل خواجوئی در فوائد الرضویّه (53:1) در ضمن شرح حال ملا اسماعیل خواجوئی آتی الذکر فرماید: و او غیر از مولی اسماعیل مازندرانی خواجوئی حکیم متألة صاحب حواشی و تعلیقات بر کتب حکمت و کلام، و متوفی در 1177 می باشد. (4)
ص: 264
فرزند محمد ابراهیم خان. مادرش عصمت الدوله دختر فتحعلی شاه. (1) بوده، و خود از محترمین و متنفذین در دستگاه ظل السلطان، و منصب تفنگچی باشی گری داشته. در 1260 متولد، و در 1246 وفات یافته، در یکی از اطاقهای تکیة ملک مدفون گردید.
از آثارش کتاب کوچک در دو قسمت:
1- دیوان اشعار با تخلص «مصلح» 2- نخجیر نامه، در آداب شکار، به طبع رسیده است.
از اشعار اوست:
زلفت چو سنبل است و خم اندر خم اوفتد *** رویت چو ماه روشن و این مه کم اوفتد
رویت عرق کند به خجالت به نزد دوست *** آن سان که صبح بر گل تر، شبنم اوفتد
دل از کفم ربودی و سختش نگاه دار *** زیرا در این زمانه چنین دل، کم اوفتد
فرزند میر ابو صالح حسینی سبزواری اصفهانی. امام جماعت و واعظ مسجد شاه، (2) و صاحب تألیف و تصنیف بوده، از آن جمله است: 1- رساله ای در اصول دین 2- رساله ای در تجوید 3- کتابی در ادعیه.
ص: 265
وفات او در اواخر قرن دوازدهم بوده، و ایشان را سه پسر است:
1- میرمحمد رفیع 2- میر محمد تقی، شیخ الاسلام ماربین 3- میر حمد باقر.
پدرش: میر ابو صالح بن امیر عبدالرزاق از اجلة سادات عظام، و بزرگان علمای اعلام، و از علمای معتبر زمان خود بوده، و حاجی کلباسی در طفولیت در خدمت پدر خود حضور او را درک نمودته است.
فرزند میر ابوالمحسن. عالم زاهد، در 1263 وفات یافته، و پدرش میر ابوالمحسن بن میر محمد اسماعیل نیز عالمی جلیل بوده، و در قضیة نجم پاشا والی بغداد در قتل عالم کربلا شهید گردیده، و در آن عتبة سنیّه مدفون شده است.
مسجد میر ابوالمحسن در محلة پا قلعه منسوب به اوست.
فرزند آخوند ملا احمد، از علما و اجلا و ائمة جماعت در شهر بوده، و در 24 ذی حجه سال 1284 وفات یافته، در تخت فولاد در سمت جنوبی بقعة فیض مدفون گردید.
ص: 266
فرزند سید اسدالله، عالم فقیه، در نجف اشرف خدمت حاج میرزا حبیب الله رشتی تلمذ فرموده، و در سال 1322 در کربلا وفات یافته است.
فرزند حاج شیخ محمد باقر مسجد شاهی. عالم فاضل، به درس حاج میرزا حبیب الله رشتی، و حاج میرزا حسین فرزند حاج میرزا خلیل طهرانی، و آخوند خراسانی حاضر شده، و سال ها در اعتاب مقدسه ساکن (1) بوده، و در اواخر عمر به عللی به اصفهان مراجعت نموده، و قطع مراوده با مردم کرده، منزوی می زیست و فقط جهت اقامة جماعت ظهرها به مسجد شاه حاضر می شد.
در 1287 متولد، و در 8 ذی حجه الحرام 1370 در اصفهان وفات یافته، جنازه به کربلا نقل شده، در یکی از حجرات صحن حضرت اباالفضل (علیه السلام) مدفون گردید.
* مولی محمد اسماعیل بن محمد جعفر از علمای دورة ناصر الدین شاه است. کتابی به نام جلوات ناصریه در توحید (2) تألیف نموده، در 1287 زنده بوده است. (3)
ص: 268
فرزند محمد جعفر، حکیم فیلسوف، از علمای معقول، و از اجلة حکما و مدرسین، و استاد مرحوم آقا سید ابوالقاسم دهکردی بوده، (1) و در روز جمعه 15 شوال سال 1304 وفات یافته، در تخت فولاد روبروی سکوی اژه ایها مدفون گردید.
خود از شاگردان ملا اسماعیل واحد العین و میرزا حسن نوری و دیگران بوده است. (2)
فرزند ملا محمد جعفر بن ملا اسماعیل. از علما و محققین و مدرسین حکمت، و از شاگردان پدر خود و آخوند ملا علی نوری و دیگران بوده، و روزگار به تدریس فقه و اصول و حکمت می گذرانیده. (3)
ص: 269
در 25 ربیع الاول سال 282 وفات یافته، در تخت فولاد (1) در جنب قبر جد خویش مدفون گردید،
کفاش شاعر اصفهانی در مرثیه و مادّه تاریخ وفات او گوید:
زین جهان چون که به فرمان خداوند جلیل *** کرد منزل به گلستان بقا اسماعیل
حال کفاش به تاریخ وفاتش تو بگو *** شد ز دنیا سوی بستان جنان اسماعیل
(معروف به پشمی) فرزند محمد حسن.
عالم فاضل، در نجف اشرف در خدمت آخوند خراسانی و آقا شیخ هادی طهرانی تلمذ فرموده، و پس از نیل به مقامات عالیة علم و اجتهاد به اصفهان مراجعت نموده، (2) سال ها در خدمت مرحوم آخوند فشارکی به فصل خصومات و افتا اشتغال داشته، و پس از فوت ایشان در مسجد سلام امامت، و در مدرسة نوریّه تدریس می فرمود، و در شب جمعه 23 ماه سال 1363 به سن
ص: 270
75 سالگی وفات یافته، در تکیة کازرونی مدفون گردید.
کتب زیر از تألیفات اوست:
1- اصول الایمان 2- تقریرات اصولی استادش آخوند خراسانی 3- شانزده رساله در مباحث مختلفة فقه و اصول 4- شرح بر کفایة خراسانی 5- قضایای غریبه و عجیبه 6- مجالس الموحدین؛ و غیره.
فرزند سید حسن موسوی، عالم جلیل، و مدرس فاضل.
در 1306 در محلة در سید، در قریه فروشان سدة ماربین متولد، در اصفهان نزد دایی خود میرزا عبدالرحیم که عالمی فاضل بوده مدتی تحصیل نموده، سپس به نجف مهاجرت کرده و به درس آخوند خراسانی، و سپس خدمت آقا شیخ علی گون آبادی، و میرزا محمد حسین نائینی، و آقا ضیاء الدین عراقی و جمعی دیگر، (1) و تقریرات اساتید خود را در فقه و اصول (2) و حکمت به رشتة تحریر در آورده، و همچنین رسائلی مستقل در فقه و اصول نوشته که هیچ یک تمام نشده.
در شب 2 شنبه 5 شوال 1373 در نجف وفات یافته، در صحن شریف مدفون گردید.
ص: 271
فرزند آقا محمد حسین. عالم فاضل، در 1253 وفات یافته، در مقبرة سر قبر آخوند مدفون شده.
فرزند محمد حسین بن محمد رضا بن علاء الدین محمد مازندرانی.
عالم فاضل، و حکیم کامل، محقق مدقق، از اکابر فقها و مجتهدین، و اعاظم علما و مدرسین، به مناسبت سکونت در مجلة خواجو از محلات اصفهان به خواجوئی شهرت یافته، در حکمت و کلام و فقه و اصول و تفسیر و ادبیات، جامع بوده و در زهد و تقوا و اعراض از دنیا و حسن خلق و تواضع و دیگر صفات و ملکات ممتاز بوده.
عدة زیادی از علمای اواخر اصفهان (1) در خدمت او تلمذ نموده اند، که از آن جمله است: آقا محمد بید آبادی، و ملا محراب گیلانی، و میرزا ابوالقاسم مدرس خاتون آبادی، و ملا مهدی نراقی.
متجاوز از یکصد و پنجاه مجلد کتاب و رساله تألیف نموده و علاوه بر مقامات علمی، خط را نیز نیکو می نوشته، و کراماتی نیز از او نقل می کنند.
در 11 شعبان سال 1173 وفات یافته، در تخت فولاد مدفون گردید. ماده تاریخ وفات او: «نور الله الجلیل مقبرته»، «رفع الله فی الجنان منزلته» می باشند.
ص: 272
دبیر شاعر اصفهانی در ضمن قطعه ای گوید:
بهر تاریخ او دبیر نوشت *** خانة علم منهدم گردیده
کتب زیر از جمله تألیفات اوست:
1- ابطال الزمان الموهوم 2- اربعین 3- بشارات الشیعة 4- جامع الشتات 5- جبر و تفویض 6- حاشیه بر تهذیب 7- حاشیه بر اثنی عشریه شیخ بهایی 8- رد بر صوفیه 9- رساله در امامت، و حرمت غنا، و مالا یتم فیه الصلاة، و رضاع، و عید نوروز، و فضیلت اولاد فاطمه (علیها السلام)، و نماز جمعه، و طلاق رجعی 10- شرح بر مدارک، و نهج البلاغه، و دعای صباح به نام مفتاح الفلاح، و سؤالات مامون از حضرت رضا (علیه السلام) 11- فوائد رجالیه 12- هدایة الفؤاد، در معاد؛ و غیره. (1)
کتب زیر از اوست:
1- حواشی بر اسفار ملا صدرا 2- حواشی بر شوارق الالهام عبدالرزاق لاهیجی 3- حواشی بر عرشیّة ملا صدرا، مطبوع 4- حواشی بر حواشی ملا صدرا؛ و غیره.
صاحب کافی ابوالقاسم اسماعیل بن عباد بن عباس بن عباد (عبدالله) بن احمد بن ادریس طالقانی اصفهانی.
در آثار الوزراء (:197) عقیلی گوید: در جمیع علوم، صاحب کمال بود، و در ایام وزارت خود، با وجود کثرت اشتغال، دائم الاوقات درس گفتی، و در
ص: 274
تمامی علوم، تصانیف ساختی، و از امور دنیایی نیز با خبر بودی. (1)
پدرش: ابی الحسن عباد، وزیر و کاتب رکن الدوله بوده، از ابو حنیفه فضل بن حباب و معاصرینش از محدثین بغداد، روایت احادیث می نماید، و ابوبکر ابن مردویه و جمعی از فضلای اصفهان از او اخذ حدیث (2) کرده اند.
در هدیة العباد (:14) در احوال او گوید: در علم و دانش و پرهیزکاری دارای مقامی بلند، و مرتبه ای ارجمند بود، و در السنه مشهور به شیخ امین می باشد، و در ابتدای حال به معلمی اشتغال داشته، و پس از آن کاتب امیر رکن الدولة دیلمی شده، و بعداً او را منصب وزارت داده.
وی را تألیفاتی است: 1- رساله در آیات الاحکام 2- رسالة احکام القرآن؛ و غیره.
وفات عباد را در سال 5-334 می نویسند.
دربارة شرح حال و زندگانی صاحب بن عباد کتب و رسائلی مستقلاً نوشته شده، و در بیشتر از کتب، نام او مذکور است، و اخیراً عالم محقق جلیل آقای حاج شیخ عباسعلی ادیب حبیب آبادی از علمای معاصر
ص: 275
اصفهان، کتابی مفصل به نام «هدیّة العباد، در شرح حال صاحب بن عباد» تألیف فرموده است.
صاحب، در 4 ذی قعدة سال 324 متولد، و در صفر 385 در ری وفات یافته، جنازة او بر حسب وصیتش به اصفهان نقل شده، در دهلیز خانه اش مدفون گردید که تاکنون در محلة طوقچی، زیارتگاهی معروف است.
کتب زیر از تألیفات اوست:
1- الابانة عن مذهب اهل العدل 2- التعلیل 3- تفضیل علی بن ابی طالب (علیه السلام) 4- التذکرة 5- جوهرة الجمهرة 6- الرسائل الصاحبیه، که در مصر به طبع رسیده 7- زندگانی حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) 8- الزیدین 9- الزیدیة 10- شرح اسماء الحسنی 11- شواهد 12- العروض، در نحو 13- مختصر نهج السبیل 14- المحیط، در لغت، در 7 مجلد 15- نهج السبیلغ و غیره.
مولد صاجب را برخی طالقان قزوین، و عده ای طالقان اصفهان (طالخونچه) نوشته اند.
شیخ صدوق کتاب عیون اخبار الرضا (علیه السلام) را به نام او تألیف کرده، و در اول آن دو قصیده از اشعار صاحب که در مدح حضرت رضا (علیه السلام) گفته است را عیناً نقل می کند.
همچنین تاریخ قم نیز به نام او تألیف شده.
از قول صاحب نقل می کنند (1) که گفته است: در مدح من هزار قصیدة
ص: 276
عربی و فارسی گفته شد و هیچ کدام مرا شاد نکرد همچنان که اشعار ابو سعید رستمی شادم نمود به گفته اش:
ورث الوزارة کابراً عن کابر *** موصولة الاسناد بالاسناد
یروی عن العباس عباداً وزا *** رته و اسماعیل عن عباد
صاحب عنوان، اول وزیری است که به نام صاحب معروف شده، و علت شهرت او بدین لقب، مصاحبت اوست با مؤید الدوله فرزند رکن الدولة دیلمی، و یا مصاحبت با ابن العمید است.
برای اطلاع بیشتر از حالات او به کتاب نامبرده بالا، و اعیان الشیعة، و الارشاد، و کتب دیگر مراجعه شود.
از اشعار اوست: (1)
أبا حسنٍ لو کان حبّک مدخلی *** جهنم انّ الفوز عند جحیمها
فکیف یخاف النار من هو مؤمنٌ *** بأنّ أمیر المؤمنین قسیمها
در آثار الوزراء (:202) گوید: ابوعلی خطیر الاصفهانی و ابو العباس الضبی، بعد از وفات صاحب عباد، فخر الدوله وزارت را به ده هزار دینار بدیشان فروخت.
ص: 277
ابن جمال الدین عبدالرزاق. ملقب و مشهور به خلاق المعانی، از شعرا و قصیده سرایان معروف عراق در قرن هفتم به شمار می رود.
شاعر قصیده سرا، و از سخن گویان نامی عصر خود بوده، و اشعارش بیشتر در مدح خاندان آل خجند و آل صاعد می باشد؛ همچنین سلاجقة عراق، و اتابکان فارس، و عده ای دیگر را مدح گفته است.
جمال الدین را در واقع می توان (1) سر سلسلة قصیده گویان عراق شمرد. سبک او در مدح و تعزل و تشبیهات و مضامین، به طور کلی شبیه سبک استادان پیشین است، مگر این که نسبت به سبک خراسانی، به زمان و شیوة معمول عصر ما نزدیک است، و نسبت به برخی معاصرین خودش مانند انوری و خاقانی سخن او ساده تر، و از تعقید لفظی، و پیچیدگی معنوی آزادتر است.
وفات جمال الدین را در 588 نوشته اند.
از اشعار اوست:
بشنو از من نصیحتی که تو را *** کار هر دو جهان شود به نظام
بد نخواهی که باشدت هرگز *** بد مکن خاصه با اولو الارحام
حق مادر نگاه دار و مترس *** ز ایزد ذو الجلال و الاکرام
ص: 278
کان که با مادر و پدر بد کرد *** نبود جز همیشه دشمن کام
و اما صاحب عنوان: از شعرا و قصیده سرایان معروف قرن هفتم، و از مداحان آل خجند و آل صاعد، و همچنین از مداحان خوارزمشاهیان و اتابکان فارس و سپهبدان طبرستان بوده، و در واقعة خونین قتل عانم مردم اصفهان که به دست مغول روی داد، او نیز مانند بسیاری از بزرگان و دانشمندان متواری گشت، و سرانجام پس از تحمل و فشار و آزار فراوان (1) در سال 635 به دست آنان به قتل رسید.
قبرش در یکی از خانه های محلة جویباره معروف است و سال ها است که قرار است مقبره ای برای او ساخته شود، لکن تاکنون به حالت اولیه برقرار می باشد.
چون سخنانش شامل مطالب و معانی دقیقه، و اشارات لطیفه است، وی را خلاق المعانی لقب داده اند.
آثارش: 1- دیوانش قریب پانزده هزار بیت است. 2- سوگند نامه 3- رسالة القدسیه. (2)
از اشعار اوست:
جهان بگشتم و آفاق سر به سر دیدم *** نه مردمم اگر از مردمی اثر دیدم
در این زمانه که دلبستگی است حاصل آن *** همه گشایش از چشمة جگر دیدم
ص: 279
چو مردمی و وفا نامم از جهان گم باد *** وفا ز مردم این عهد هیچ اگر دیدم
ز روزگار همین حالتم پسند آمد *** که هوب و زشت و بد و نیک در گذر دیدم
برین صحیفة مینا به خامة خورشید *** نگاشته سخنی خوش به خط زر دیدم
که ای به دولت ده روزه گشته مستظهر *** مباش غرّه که از تو بزرگتر دیدم
کسی که تاج زبرجد صباح بر سر داشت *** نماز شام و را خشت زیر سر دیدم
فرزند ملا محمد. عالم فاضل مجتهد، از علمای محضر آقایان مسجد شاهی بود که در خدمت آنان تحصیل نموده، و سپس به رتق و فتق امور اشتغال داشته، و در 1350 وفات یافته، در بقعة تکیة آباده ای مدفون شده. (1)
پدرش نیز از علمای ازکیا، و از شاگردان حاج شیخ محمد باقر مسجد شاهی بوده، و هم در آن دستگاه به خدمات دینی اشتغال داشته است.
ص: 280
ابن حاج میرزا محمد (متوفی 1248) بن میرزا ابوالقاسم سالف الترجمة. عالم فاضل عارف. ملقب به صابر علی ثانی، از مشایخ سلسلة نعمت اللهیه، و از طرف مرحوم حاج میرزا علی آقا ذو الریاستین شیرازی مجاز و مأذون در ارشاد و دستگیری فقرا بوده، در شب جمعه سوم ماه محرم الحرام سال 1323 وفات یافته، در سرداب تکیة خاتون آبادی (تکیة آغاباشی) مدفون گردیده.
در مقالات الحنفاء (:144) گوید: پس از وفات برادر خود مرحوم میر محمد هادی، در خانقاه محلة پای قلعة اصفهان به طریقة نعمت اللهیّه ارشاد و دستگیری می نمود.
ماده تاریخ وفاتش را طرب گوید:
چون شیخ طریق اهل حق میر جلیل *** در کعبة وصل زد قدم همچو خلیل
تاریخ وفات او طرب گفت به شور *** قربانی دوست کرد جان اسماعیل
فرزندش: مرحوم حاج میرزا علی اکبر، عالم فاضل، ادیب شاعر، محقق عارف، معروف به موافق علی. در نیمه شب 5 شنبه 15 شوال المکرم 1288 متولد، (1) و در شب سه شنبه 28 شوال 1352 وفات یافته، در
ص: 281
سرداب تکیة آغا باشی مدفون گردید.
صاحب عنوان، شاعری فقیه، و عارفی مفسّر، و ادیبی حکیم بود.
جزوه ای از اشعار ایشان به طبع رسیده است.
از اشعار او است: (غدیریه)
گر نشاط و وجد در عالم بود صورت پذیر *** معنی آن صورت ار خواهی بود روز غدیر
بس نشاط افروز روزی کز طرب خورشید چرخ *** سر زند از کوه رقصان چون نگاری دلپذیر
لوحش الله از چنین روزی که ختم انبیا *** کرد تفویض علی از امر حق تاج و سریر
مرحوم میر محمد هادی فرزند حاج میرزا محمد، ملقب به هادی علی، از تربیت یافتگان از صابر علی شاه نصر آبادی است. ارادت خدمت رحمت علی شاه داشته، و از حاج آقا محمد منور علی شاه اجازة ارشاد و دستگیری یافته، (1) در دو شنبه 11 رجب سال 1311 وفات یافته، در سردابة تکیة نامبرده مدفون گردید.
در طرایق الحقایق (202:3) دربارة او گوید: در مقامات سلوک کمتر کسی به اطلاع وی بود، و در مراتب فقر و مسالک طریق، بیشتر از غالب سلاک، دانا گردید؛ رنجها کشیده، به گنج ها رسید. از منور علی شاه اجازة هدایت و ارشاد
ص: 282
یافته، و الحق خدمات شایسته نموده، در نزد عموم طبقات بالاخص علما محترم و معزّز و مقبول القول بوده.
آقا میر محمد باقر بن میر محمد هادی نیز از علمای سلسلة خاتون آبادی است که در 17 ذی حجة الحرام سال 1348 وفات یافته است.
فائده: مدفونین در این بقعه عبارتند از:
1- میر محمد هادی هادی علی شاه.
2- میر محمد اسماعیل صابر علی شاه ثانی.
3- میر عبدالحسین بن میر محمد اسماعیل، متولد در آخر ربیع الاولی 1286، متوفی به سال 1334، عالم و عارف.
4- آقا میرزا عباس صابر علی شاه ثالث بن هادی علی.
5- حاج میرزا علی اکبر موافق علی شاه. (1)
6- آقا مرتضی بن میرزا علی نقی بن هادی علی، ملقب به عبد علی، عالم فاضل عارف، متوفی در رجب 1353، بعد از مرحوم حاج میرزا علی اکبر شیخ خانقاه پای قلعه بود.
7- میرزا عبدالحسین خان میر پنجة جرقویه ای بانی بقعه.
فرزند سید صدر الدین محمد عاملی موسوی اصفهانی، معروف به آقای صدر. علامه فقیه، از اعاظم علما و مجتهدین، و اکابر فقهای اصولیین، عالم فاضل فقیه زاهد، از مراجع تقلید شیعه.
ص: 283
در اصفهان متولد شده، و خدمت اساتید این شهر همچون: برادر خود [سید محمد علی] آقا مجتهد، و حاج شیخ محمد باقر مسجد شاهی؛ و در نجف از محضر میرزا محمد حسن شیرازی، و شیخ راضی نجفی، و شیخ مهدی کاشف الغطاء به تکمیل علوم پرداخته، و پس از فوت میرزای شیرازی از سامراء به کربلا مهاجرت فرموده، و به تدریس و افاده اشتغال جسته، و جمعی کثیر از فضلا و اکابر به درسش حاضر شده مانند: میرزا محمد حسین نائینی، و سید شرف الدین عاملی، و حاج سید حسین فشارکی و دیگران. (1)
در نقباء البشر (:160) فرماید: حافظ علما و مشتغلین، و مروج دین، و کمک ضعفا و مساکین بود.
در 1258 متولد شده، و در 1271 حج خانة خدا گزارده، در 1281 به نجف اشرف مهاجرت نموده، و تا سال 1314 در سامرا بوده، سپس به کاظمین منتقل شده. در 12 جمادی الاولی سال 1338 وفات یافته، در یکی از حجرات رواق مطهر مدفون گردید.
کتب زیر از اوست:
1- انیس المقلدین، رسالة علمیّه 2- حاشیة احکام الایمان تألیف آقا میرزا محمد هاشم چهار سوقی 3- حاشیه بر جامع عباسی 4- راه راست، ترجمة صراط المستقیم، و آن رسالة علمیة فارسیه است 5- صراط المستقیم 6- مفتاح الهدایة 7- حواشی بر متاجر آقا باقر بهبهانی؛ و غیره.
ص: 284
وفاتش را مؤلف ریحانة الادب (342:2) روز سوم جمادی الاولی سال 1337 می نویسد.
و اما پدر صاحب عنوان: مرحوم آقا سید صدر الدین محمد بن صالح عاملی، از اکابر فقها و مجتهدین شیعه، در فقه و اصول و حدیث و رجال و ادب و دیگر علوم از اساتید به شمار می رود.
در 1193 متولد، و در نزد سید جواد عاملی و حاج سید مهدی بحرالعلوم طباطبائی و شیخ جعفر کاشف الغطاء (پدر زن خود) و بسیاری از علمای زمان تحصیل نموده، و عده ای کثیر در نزد او درس خوانده و یا اجازه داشته اند که از آن جمله است: مرحوم آقا سید محمد حسن مجتهد موسوی اصفهانی.
مرحوم آقا سید صدر الدین سال ها در اصفهان در محلة آب بخشان ساکن بوده، و مورد احترام قاطبة علمای این سامان بالاخص سید حجة الاسلام بوده، و سرانجام در شب جمعه 14 محرم سال 1262 در نجف وفات یافته، و در یکی از حجرات مدفون شد. (1)
کتاب های زیر از اوست:
1- اسرة العترة، در فقه استدلالی 2- حاشیة تسهیل ابن مالک 3- حاشیة منتهی امل الادیب تألیف ابن ملا، در نحو 4- حاشیة منتهی المقال 5- حاشیة
ص: 285
نقد الرجال 6- حجیّة الظنون 7- قرة العین، در نحو [مطبوع] 8- القسطاس المستقیم، در اصول فقه 9- قوت لا یموت، رسالة عملیه 10- مجال الرجال 11- المستطرفات 12- منظومة رضاعیه [و شرح آن، مطبوع]. (1)
و اما فرزندان مرحوم آقای حاج سید اسماعیل صدر:
مشارالیه را چهار نفر فرزند پسر بوده که همگی عالم و فاضل می باشند:
1- آقا سید محمد جواد [صدر]
در 1299 متولد، و در 25 شوال 1361 وفات یافته است. (2)
2- آقا سید حیدر [صدر]
در 1309 در سامراء متولد شده، و در 27 جمادی الاولی سال 1356 در کاظمین وفات یافته. (3)
وی را تألیفاتی است که از آن جمله است:
1- الاوضاع اللفظیه 2- حاشیة کفایه 3- رساله فی المعانی الحرفیه 4- رساله در تبعیض احکام به علت تبعیض اسباب 5- شبهة الحیدریه؛ و غیره.
3- حاج سید صدر الدین صدر. بعداً به نام ایشان اشاره خواهد شد.
4- سید محمد مهدی.
مادر این چهار فرزند، خواهر علامة جلیل القدر سید حسن بن هادی صدر کاظمینی از عمو زادگان صاحب عنوان است.
ص: 286
مرحوم آقا سید حسن صدر از اعاظم علما، و اکابر فقها و مجتهدین است. در 28 رمضان 1272 متولد، و در شب 11 ربیع الاول 1354 در کاظمین وفات یافت.
وی را تألیفاتی عدیده است که مهم تر و معروف تر از همه کتاب تأسیس الشیعة الکرام الفنون الاسلام، و الشیعة و فنون الاسلام می باشد که در نوع خود کتاب ابتکاری و بی نظیر است.
ابن محمد بن فضل بن علی بن احمد قرشی طلحی بستی جوزی ملقب به قوام السنة. از مشاهیر علمای اهل سنت، و از اساتید سمعانی است. سمعانی در کتاب انساب گوید: الجوزی (به ضمّ جیم) به زبان اصفهانی به معنی جوجه است، و صاحب عنوان در اصفهان بدین نام شهرت داشته است. متولد 475، فوتش در سال 535 روی داده است.
ابن امیر مظفر بن امیر مسعود باب الدشتی.
از عرفا و فضلای اصفهان، در صفر سال 955 فوت شده، و در جنب مسجد قطبیه در بقعه ای مخصوص مدفون گردیده، مسجدی که در جنب مقبره قرار دارد را به مناسب این قبر قطبیه می نامند، (1) و مدفون در مقبره را قطب الدین علی باب الدشتی می گویند.
ص: 287
فرزند حاج آقا منیر الدین. عالم فاضل، از شاگردان پدر خود و جمعی دیگر از فضلای اصفهان بوده، (1) در روز 3 شنبه 3 شعبان سال 1352 به سن بیشتر از پنجاه سال وفات یافته، در تکیة ملک جنب پدر مدفون گردید.
فرزند مرحوم شهاب لاوی (میرزا نصر الله) فرزند ملا محمد بن ملک احمد. از اهالی لاو (از بلوک سمیرم) است.
در المآثر و الآثار گوید: (:276) اسلافش همه از افاضل، و برخی از ایشان به منصب قضای عسکر نایل بوده اند.
در نشریة فرهنگ لنجان (:48) گوید: ملا ملک، قاضی عسگر فتحعلی شاه قاجار بوده است.
مشارالیه خود از کبرای شعرا، و «شباب» تخلص می کرد، و تاج الشعراء لقب داشت.
فوتش در 1291 روی داده است. وی از اعضای مؤثر انجمن ادبی ابوالفقراء به شمار می رفته است.
صاحب عنوان از شعرا و اساتید فن ادب در اصفهان به شمار می رفت.
ص: 288
وی در عموم انجمن های ادبی حاضر شده، و در انجمن ادبی شیدا از اساتید مسلم به شمار می رفت.
در 1285 متولد، و در 29 محرم سال 1365 وفات یافته، (1) در یکی از اطاق های تکیة تویسرکانی مدفون گردید.
فرزند حیدر علی بن ملا کلب علی بن محمد بن نورا بن محمد بن نور الدین علی بن عبدالعالی میسی عاملی.
از مشاهیر علما و فضلا؛ (2) به قصد زیارت حضرت رضا (علیه السلام) به ایران آمده، و در اصفهان بر حسب خواهش علما و بزرگان ساکن شده، در سال 1135 در قریة ورنو سفادران که آن را (بن اصفهان) نیز گویند وفات یافته، و هم در آنجا مدفون گردید.
از تألیفاتش کتاب عروة المتقین، در شرح و تفسیر آیة الکرسی به طبع رسیده است. (3)
ص: 289
ابن میر عبدالحسیب بن میر سید احمد عاملی اصفهانی.
شرح حال پدر و جد او در صفحات قبل این کتاب مذکور گردید.
صاحب عنوان از دانشمندان و علمای متبحر زمان خود بوده، در بیشتر علوم از عقلی و نقلی مهارت داشته.
وفات او را حزین (1) در سال 1133، و در الذریعة (355:3) به سال 1145 می نویسد.
مدفنش در مقبرة مخصوص در قبرستان قریة ورنو سفادران از قرای ثلاثة سدة ماربین معروف است.
کتب زیر از تألیفات اوست (2)
1- اشرف المناقب، در 1102 به نام شاه سلیمان صفری تألیف کرده است. 2- حاشیه بر قبسات 3- حاشیه بر شرح مختصر عضدی 4- شرح مشیخة تهذیب الحدیث، معروف به رجال سید محمد اشرف 5- ترجمة الفیة ابن مالک به نظم 6- فضائل السادات که معروف ترین تألیف اوست.
در ریحانه الادب گوید: کتابی بزرگ و کثیر الفوائد، و از کثرت احاطه و تتبّع مؤلف خود حاکی است. کتاب به نام شاه سلطان حسین صفوی تألیف شده، و همان اشرف المناقب است که مطالبی بر آن افزوده است.
ص: 290
7- علاقة التجرید، شرح فارسی بر تجرید العقاید خواجة طوسی. (1)
8- المنهاج الصفوی.
وی را دو نفر فرزند است به نام: میر محمد حفیظ، و میر مرتضی، هر دو از علما و فضلای زمان خود بوده، و اولاد اولی در سدة ماربین، و فرزندان دومی در نجف آباد ساکن، و هر دو به نام میر دامادی مشهور می باشند.
وفات صاحب عنوان در 1160 روی داده، قبرش در سدة ماربین.
سید محمد باقر فرزند سید مرتضی، اول کسی است که از این سلسله که به نجف آباد مهاجرت نموده است. وی نیز عالم فاضل، و ادیب کامل بوده است.
فرزند میرزا یوسف. ادیب شاعر، در سال 1339 وفات یافته، در تخت فولاد جنب فاضل هندی مدفون شد. (2)
آقا زین العابدین خطاط اصفهانی، [به نوشتة مآثر: وی] از مفاخر عظیمة این دولت است که او در قلم نسخ، کرامت اظهار می فرمود. تعلیم آن استاد لازم التعظیم از آقا محمود خوشنویس اصفهانی علیه الرحمه بود... (3) قریب یکصد سال زندگی کرد، و در نهم شعبان سال 1296 به اصفهان
ص: 291
رحلت گزید. (1)
در کارنامة بزرگان ایران (:347) گوید: فرزند محمد تقی، معروف به اشرف الکتاب، و ملقب به سلطانی است.
در تذکرة خوشنویسان معاصر (:64) پس از آن که مطالب کارنامة بزرگان را با تغییر عبارت نقل می کند، وفاتش را به سال 1300 می نویسد و گوید: سر گشتة شاعر دربارة او گوید:
به پیش خط خوش نغز اشرف الکتاب *** ز خط سبز نکویان همه دهان بستند
میرزا عبدالله فرزند حاج فریدون گرجی اصفهانی. شاعر خوش طبع اصفهان، از اعضای انجمن ادبی ابوالفقراء، که اشعار او به سبک اشعار بُسحاق اطعمه (ابو اسحاق نداف شیرازی) بیشتر در وصف اطعمه و اشربه می باشد.
عمان سامانی در قصیدة انجمنیه دربارة او گوید:
و آن دگر سرگشته آن بُسحاق دانشور که هست *** شعر روح افزاش حلوای مذاق مرد و زن
سرگشته که تخلص دیگر او «اشتها» می باشد به میرزا اشتها شهرت دارد. در 1245 متولد، و در 1289 وفات یافته، ماده تاریخ وفاتش را میرزا
ص: 292
عباسعلی خرم لنبانی گوید:
افسوس که اشتهای با فضل و هنر *** از ملک فنا سوی بقا کرد گذر
گفتا پی تاریخ وفاتش خرم *** ای وای که اشتهاد نداریم دگر
دیوانش به طبع رسیده، از اشعار اوست:
انتظاری مده ای دوست بخوان مهمان را *** گر پلو نیست بکش یخنی و آور نان را
نیم جانی است مرا در سر و در پا فکنم *** به کسی کآوردم مژدة بادنجان را
اگر از نقل بسازند مرا زنجیری *** همة عمر به جان می طلبم زندان را
آقا سید محمد فرزند سید محمد صادق موسوی. خطاط ادیب، و شاعر متخلص به «بقاء». در 10 ذی حجه سال 1257 متولد، و در 29 ربیع الاول سال 1331 در طهران وفات یافته.
در المآثر و الآثار (:202) درباره او گوید: قلم نسخ بر خطوط اکثر صنادید اساتید نسخ نویس عصر کشیده، امروزه صاحبان خزاین خطوط، و مکاتیب ممتازه من حیث الاقلام، در دارایی قرآن به خط وی با هم مفاخره می نمایند.
ص: 293
در بین دانشمندان و مؤلفین قدیم اصفهان دو نفر بدین شهرت معروفند:
ابن محمود بن محمد بن عبدالکافی.
در 616 متولد، و در رجب سال 680 در مصر وفات یافته، در قرافه مدفون گردید.
در اصفهان و بغداد تحصیل علوم نموده، (1) و در منطق و کلام و اصول از اساتید به شمار می رود.
کتب زیر از اوست:
1- قواعد 2- غایة المطب، در منطق 3- الکاشف عن الحصول، در شرح کتاب محصول، معروف ترین تألیفات اوست و در بین مؤلفین به همین جهت او را اصفهانی شارح محصول گویند.
ابن عبدالرحمن بن احمد بن محمد بن ابی بکر بن علی صوفی شافعی.
در 674 در اصفهان متولد گردیده، (2) در دمشق و تبریز و دیگر شهرها تحصیل نموده، سال ها در دمشق در مدرسة رواحیّه، و سپس در مصر در مدرسة معزّیّه تدریس می نموده، متوفی به سال 746 یا 749.
ص: 294
کتب زیر از اوست:
1- تسدید القواعد، در شرح تجرید العقاید خواجه نصیر الدین طوسی. ظاهراً سومین شرحی است که بر کتاب تجرید نوشته شده است. صاحب عنوان به مناسبت این شرح به اصفهانی شارح تجرید معروف است، و شرحش را شرح قدیم گویند، و شرح ملا علی قوشجی را شرح جدید نامند. 2- تفسیر قرآن 3- شرح جاجبیه 4- شرح طوالع الانوار بیضاوی 5- شرح مختصر ابن حاجب 6- شرح مطالع الانظار، در منطق 7- شرح منهاج بیضاوی 8- شرح قصیده در عروض 9- کتابی در فقه، ناقص؛ (1) و غیره.
در فهرست کتابخانة فیضیّة قم (434:3) گوید: «اصفهانی» بدون قید، در کلمات حکما و متأخرین از اصولیین بر او اطلاق می شود، و بسیار خوش خط و تند نویس بوده است.
افندی لغت ترکی است به معنای مصاحب بزرگ و رئیس، و بر عده ای از بزرگان (2) اطلاق می شود، و در بین علمای شیعه مقصود از افندی:
میرزا عبدالله بن عیسی بیک بن محمد صالح بن میر محمد بیک بن جعفر بیک جیرانی تبریزی اصفهانی.
ص: 295
پدرش از علما و فضلا و محققین بوده، (1) کتب زیر از اوست:
1- تفسیر قرآن 2- رساله در وجوب عینی نماز جمعه 3- رساله در طرز قسم دادن اهل بیت 4- رساله در حکم رؤیت هلال قبل از زوال 5- شرح دروس، نا تمام.
حدود سال 1074 وفات یافته است.
صاحب عنوان: در 1066 متولد، و در 1130 وفات یافته، و از شاگردان علامه محمد باقر مجلسی است، و چون مدتی در مملکت عثمانی ساکن بود بدین لقب شهرت یافته است. (2)
کتب زیر از اوست:
1- الاجازات، یا مجموعة الاجازات 2- الامان من النیران فی تفسیر القرآن 3- بساتین الخطباء، در سه مجلد 4- ترجمة جاماسب نامه 5- ثمار المجالس و نثار العرایس، مانند کشکول 6- الدرر المنظومة المأثورة، در ادعیه. نام صحیفة ثالثة سجادیّه است و به طبع رسیده است. 7- رساله در موضوع خواجه گردانیدن 8- رساله در وجوب عینی نماز جمعه 9- رسالة خراجیّه
ص: 296
10- رسم خطوط الساعات و نصف النهار 11- روضة الشهداء، به سه زبان ترکی، عربی، فارسی 12- ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، که معروف ترین تألیفات اوست، و بین مؤلفین و نویسندگان کتب تراجم و رجال شهرت دارد، و متأسفانه تاکنون به طبع نرسیده است، در ده مجلد (1) 13- شرح اصطلاحات شکل العروس از کتاب اقلیدس 14- شرح الفیة ابن مالک، مفصل 15- شرح الفیة ابن مالک، مختصر 16- شرح صحیفة سجادیّه و حاشیه بر آن؛ و غیره.
توضیح و فایده:
1- اول کسی که ادعیة منسوب به حضرت سجاد (علیه السلام) را جمع آوری کرد، سید اجل نجم الدین بهاء الشرف ابوالحسن محمد بن حسن بن احمد بن علی بن محمد بن عمر بن یحیی علوی است.
2- صحیفة ثانیه تألیف شیخ حرّ عاملی، متوفای 1103.
3- صحیفة ثانیه تألیف افندی، متوفای 1130.
4- صحیفة رابعه تألیف حاج میرزا حسین نوری، متوفای 1320.
5- صحیفة خامسه تألیف علامه سید محسن امین عاملی، متوفای 1371.
6- صحیفة سادسه تألیف شیخ محمد باقر بیرجندی متوفای 1352.
ص: 297
7- صحیفة سابعه تألیف شیخ هادی کاشف الغطاء، متوفای 1361.
8- صحیفة ثامنه تألیف حاج میرزا علی شهرستانی، متوفای 1344.
هر یک از این علما و دانشمندان، در اثر مطالعه و تحقیق در کتب، مقداری از ادعیة منسوبه به حضرت سجاد امام زین العابدین (علیه السلام) که دیگران نقل ننموده اند را جمع آوری کرده و آن را صحیفه نامیده اند.
معروف به روح الامین، و مشهور به میر جمله.
ادیب فاضل کامل، در 971 متولد، و در 1027 وفات یافته. وی عمو زادة میرزا رضی شهرستانی صدر زمان شاه عباس صفوی است.
کتب زیر از دواوین شعر اوست:
1- آسمان هشتم، یا بهرام نامه 2- خسرو و شیرین 3- جواهر نامه 4- گلستان ناز 5- لیلی و مجنون 6- مطمح الانظار؛ و غیره. (1)
بابا
بابا: با ثالث به الف کشیده، پدر و جد را گویند که پدر پدر و پدر مادر باشد، و سر کرده و ریش سفید طایفه و قلندر را نیز گویند. (برهان قاطع)
پدر و پیران کامل که به منزلة پدر باشند و هر کس را که در کاری باشد همو تعظیماً بابا گویند. (فرهنگ نوبهار).
ص: 298
لقب و شهرت جماعتی کثیر از عرفا و صوفیه در قرن هفتم و هشتم هجری است که ذیلاً به نام برخی از آنها اشاره می شود:
1- بابا شیخ احمد، در قریة سهرو فیروزان از بلوک لنجان.
2- بابا الهی، نزدیک مقبرة صاحب بن عباد در طوقچی.
3- بابا الله، نزدیک مسجد ساروتقی در محلة جویباره.
4- بابا امیر، یکی از باغات چهار باغ منسوب بدو بوده (گنجینة آثار تاریخی اصفهان: 486).
5- بابا بدلاء، در محلة دروازه حسن آباد بقعه دارد.
6- بابا بیات، در اواخر تخت فولاد که فعلاً جزو اراضی فرودگاه شده است.
7- بابا توتا (تون تاب) در محلة جویبارة اصفهان.
8- بابا جوزا، نزدیک شاه میر حمزه کنار جادة گار لنگ.
9- بابا حسن، در محلة بید آباد، جوی به نام او شهرت دارد. قبرش ظاهراً در کوچه شله رنگ کن ها هنوز برقرار است.
10- بابا شیخ حسین، نزدیک قریة پودة سمیرم.
11- بابا دنبه، در پشت باغ نو، انتهای خیابان شیخ بهائی (صارمیّه).
12- بابا رکن الدین.
13- بابا سرخ، دنبال جوی شاه.
14- بابا سعید، در اطراف اصفهان.
15- بابا سلطان.
16- بابا سنگکی، پشت مسجد جامع.
ص: 299
17- بابا شهاب الدین، در قریة آزادان.
18- بابا شیر، در بازار حسن آباد.
19- بابا صلت، نزدیک مقبرة صاحب بن عباد.
20- بابا عباس.
21- بابا عبدالله، پشت مسجد سلام.
22- بابا عبدالله، قریة خوزان سدة ماربین.
23- بابا عبدالله در لنجان.
24- بابا عریان، نزدیک مقبرة صاحب.
25- بابا علمدار، در محلة الیادران.
26- بابا شیخ علی، در لنجان.
27- بابا قادر، نزدیک مقبرة صاحب بن عباد.
28- بابا قاسم.
29- بابا لنگر، در نزدیکی الو، در بلوک کرون.
30- بابا لکات، در تخت فولاد.
31- بابا متکا.
32- بابا محمود، در لنجان.
33- بابا ملا، در قریة ازیران رویدشت.
34- بابا نوش، نزدیک سنبلستان.
35- بابا وحدی (اوحدی در لنجان).
36- بابا یحیی، در تکیة بابا رکن الدین.
غیر از باباهایی که نام برده شده: بابا شاه عراقی، و بابا محمد علی، و بابا
ص: 300
قلندر نیز در اصفهان بوده، و هم در این شهر وفات یافته اند.
به طوری که از تذکرة نصر آبادی ظاهر می شود کسانی که در عهد صفویّه تکیه و خانقاه داشته اند را نیز بابا می گفته اند، مانند:
بابا حسینی: مدتی بابای حیدر خانه بوده؛ (1) بابا سلطان قلندر: شاه عباس ماضی بابایی تکیة حیدر، واقع در چهار باغ اصفهان را بدو داده است. (2)
مسعود بن عبدالله انصاری بیضاوی فارسی. عارف مشهور، برخی از بزرگان مانند: شیخ بهائی و [مولی محمد تقی] مجلسی، و حاجی کلباسی دربارة او اعتقاد داشته و وی را به جلالت قدر می ستوده اند. (3) حتی در تذکرة القبور و برخی مواضع دیگر از شیخ بهائی مکاشفه ای در جلالت قدر او نقل می کنند.
در روز یک شنبه 26 ربیع الاول سال 769 وفات یافته، و در ایوان بقعة تکیة معروف به بابا رکن الدین مدفون گردید.
گویند: بابا بیات استاد و پیر طریقت او بوده است. (4)
هیچ یک از قبور واقعه در تخت فولاد از نظر تاریخ (قبور تاریخ دار) به قدمت قبر بابا رکن الدین نمی رسد و به همین لحاظ، در عهد صفویّه و بعد از آن، از تخت فولاد به مزار بابا رکن الدین تعبیر می شود، و پل خواجو را نیز
ص: 301
پل بابا رکن الدین گویند. گنبد مقبرة او از آثار باستانی اصفهان و مورخ به سال 1039 هجری می باشد.
رئیس الرؤساء، از فحول دانشمندان بزرگ، (1) و خوش نویسان سترگ بود، در خط شاگرد سید احمد مشهدی و میر علی هراتی بوده، و در اصفهان به درویشی و انزوا می زیسته.
به اتفاق عموم خط شناسان (2) عقیده دارند که تا زمان بابا شاه خط را کسی به شیرینی و شیوایی او ننوشته است.
رسالة آداب المشق که به نام میر عماد مطبوع و منتشر گردیده است از تألیفات اوست.
وفاتش را مؤلف خط و خطاطان در 1012، و در کارنامة بزرگان 996 می نویسد، و تاریخ اول اقرب به یقین است.
قبرش در مشهد مقدس است.
از اشعار اوست (در نوشتن حروف و حرکات):
از واضع خطّ نسخ تعلیق *** بشنو سخنی ز روی تحقیق
بالای الف سه نقطه باید *** اما به همان قلم که آید
یک نقطه برای گردن با *** شش نقطه درازی تن با
در تذکرة ریاض العارفین: (:69) وی را به نام بابا شاه عراقی یاد می کند، و تخلص او را «حالی» می نویسد.
ص: 302
ابوالقاسم محمد، از عرفای قرن هفتم و اوایل قرن هشتم اصفهان است که شرح حال او مانند سایر باباها مجهول می باشد.
در سال 740 وفات یافته، و در سال 741 یکی از مریدانش به نام سلیمان بن ابی الحسن طالوت دامغانی بر مزار او گنبدی بنا نموده که جزو آثار باستانی اصفهان به شمار می رود.
قلم نسخ خفی را مقل او در این عصر کمتر کسی می تواند نوشت. (1)
[امام] مسجد شاه. از علمای ازکیا، عالم فاضل متقی، کتب بسیاری از فقه و اصول و اخبار و غیر آن بر طلاب وقف نموده که اکثر از حالت موقوفه خارج شده، لکن هنوز کم و بیش در دست طلاب باقی است. (1)
در سال 1123 وفات یافته، در بقعة تکیة آقا رضی مدفون شد. (2)
مشارالیه جدّ سادات عاملی ساکن رنان و خوراسگان می باشد.
فرزند سید عبدالوهاب بن سید میرزا حسینی، از علمای معمر اصفهان که در زهد و تقوی و فضل، بین الخواص و العوام شهرت داشت، 15 ذی قعده سال 1359 وفات یافته، در قبر میرزا محمد باقر که از اجداد مادری او بود مدفون گردید.
فرزند آقا سید محمد نیز از علما و فضلا، و از شاگردان آقا سید محمد باقر درچه ای، و آخوند کاشی، و آقا میرزا احمد مدرس، و از ائمة جماعت اصفهان بود.
ص: 304
در روز پنجشنبه 24 جمادی الاولی سال 1387 وفات یافته، در تخت فولاد مدفون گردید. (1)
عالم فاضل محقق، متأخر از علامة مجلسی، و مؤلف کتاب درج الدرر در مناقب ائمة اثنی عشر (علیهم السلام) (2) به فارسی می باشد.
[فاضل عارف] از دانشمندان روزگار، و صاحب طبعان بوده، در اکثر علوم ماهر، (3) و به فضایل ظاهری و باطنی موصوفف از شاگردان ملا محمد باقر سبزواری، و آقا حسین خوانساری، و میر قوام الدین [رازی] بوده، (4)
در شعر «وجدان» تخلص می نموده.
در عشر سبعین از مراحل زندگانی وفات یافته است.
ص: 305
از اشعار اوست:
فصل گل و موسم بهار است *** گلزار به رنگ و بوی یار است
بی تو شب ما و تیره روزان *** چون چشم سفید گشته تار است
عالم فاضل معمر، استاد ریاضی، ساکن مدرسة نیم آورد، و از مدرسین حساب و هیئت قدیم. متجاوز از نود سال عمر کرده، و در 28 ربیع الثانی سال 1365 وفات یافته، در تخت فولاد [تکیة تویسرکانی] مدفون گردید.
* میرزا محمد باقر قمیشه ای در فهرست کتابخانة مدرسة فیضیة قم (267:1) در ضمن کتاب «الجمع بین الرأیین» عربی چاپی فرماید: بعد از این کتاب رسالة دیگر در این نسخه مندرج است به نام «رسالة فی موضوع الخلافه الکبری» که در آن پس از مقدماتی امر خلافت را با براهین عقلیّه ثابت نموده است، و نیز رسالة دیگری تحت عنوان «رسالة فی موضع العلم» در این نسخه مندرج، و دو رسالة اخیر از تألیفات مرحوم میرزا محمد باقر قمشهی اصفهانی می باشد.
در الذریعة (238:7) فرماید: الخلافة الکبری للحکیم الالهی الآقا محمد رضا القومشهی الاصفهانی المتوفی به طهران فی 1306، کان عارفاً متشرعاً ادیباً شاعراً تخلصه فی شعره «صهبا»... در طهران به مباشرت شاگردش شیخ محمود بروجردی با کتاب، الجمع بین الرأیین در سال 1315 به طبع رسیده است. بنابراین در عبارت فهرست باید اشتباهی باشد.
ص: 306
فرزند حاج سید اسدالله بن حاج سید محمد باقر شفتی. از علمای کاملین، و ادبا و شعرا و فضلا و علمای اخیار، معروف به حاج آقا. با پدر خود از اصفهان به نجف مهاجرت نموده، و سال ها در نزد اساتید آنجا تحصیل نموده، (1) و پس از فوت عمّ بزرگوار خود (1320) به ایران مهاجرت نموده، و مورد توجه عموم طبقات بالاخص اهالی بید آباد قرار گرفته، و منشأ خدماتی شایان در مسجد سید قرار گرفته که از آن جمله است: تهیّة ضریح فولادی جهت قبقر مرحوم سید حجة الاسلام و نصب آن (2) در تاریخ 1322، و دیگر تهیة ساعت که در قسمت قبلة مسجد نصب گردیده است.
در نقباء البشر (:195) فرماید: در جریانات مشروطیت ایران به نجف مراجعت نموده، و در سال 1323 مجدداً به اصرار مردم به اصفهان معاودت کرده، مورد احترام و اکرام قرار گرفته، پس از شش ماه در سوم رمضان 1333 وفات یافته، در مقبرة جد خویش مدفون گردید.
در کتاب معجم رجال الفکر و الادب (:35) دربارة او فرماید: عالمٌ فاضل ادیب جلیل شاعر رقیق الطبع، له شعرٌ، کثیر، منه:
یابن عمّ النبیّ ایّ معالٍ *** لک فی ارفع المدائح تذکر
ص: 307
در کتاب شعراء الغری در دو محل نامی از او برده شده، یکی به نام حاج آقا، و دوم: سید باقر. همچنین در اعیان الشیعة، و در الحصون المنیعة و دیگر کتب از او به احترام نام برده شده، طالبین مراجعه فرمایند.
اشعار کتیبه های شمالی مسجد سید (پشت بقعة سید و قرینة آن) از مرحوم حاج میرزا فتح الله میر محمد صادقی فرزند میرزا کوچک است، وی ادیب فاضل شاعر ماهر بوده، به فارسی و عربی شعر می سروده، اشعار ماده تاریخ فوت آقا میرزا محمد باقر چهار سوقی نیز از اوست. (1)
چهار باغ (اولین مدرس مدرسة مزبور) در ربیع الاول سال 1127 وفات یافته، (1) در تکیة خاتون آبادی ها در اطاق دوم دست چپ مدفون گردیدو
مشارالیه استاد شاه سلطان حسین صفوی و جمعی کثیر از فضلای زمان خود بوده که از آن جمله است: سید نور الدین بن سید نعمت الله جزائری و دیگران. وی را تألیفاتی است. (2)
فرزندش: میر سید محمد نیز پس از پدر، مدرس مدرسة چهار باغ بوده، و پس از وفات در همین تکیه مدفون گردیده است. (3) وی را تألیفاتی است.
ابن میر محمد اسماعیل واعظ، فرزند میر ابوصالح حسینی. از بزرگان
ص: 309
فضلا، و امام مسجد شاه، (1) و مدرس مدرسة میرزا مهدی واقعه در محلة بید آباد بوده، در اوایل قرن سیزدهم وفات یافته.
هفت فرزند داشته که هر یک عالمی محقق بوده اند، بدین شرح:
1- میر محمد صادق واعظ، جد سادات معروف به میر محمد صادقی، وی برخی از خطب نهج البلاغه (2) را ترجمه نموده است.
2- حاج میر محمد اسماعیل.
فرزندش میر سید علی اکبر نیز از علماء بوده، در 1300 وفات یافته است.
3- میر علی نقی، عالم فاضل.
و از احفاد اوست: حاج سید محمد باقر بن حیدر بن میر سید بن میر علی نقی (3) که از جملة علما و فضلا و ائمة جماعت اصفهان، در نزد حاج آقا منیر الدین بروجردی تلمّذ نموده، و به دامادی او مفتخر گردیده، و در مسجد ایلچی امامت می فرموده. (مسجد از آثار صاحب سلطان بیگم دختر حکیم نظام الدین محمد ملقب به حکیم الملک ایلچی در سال 1097 بنا شده است).
در شب 4 ماه صفر المظفر سال 1363 وفات یافته، (4) در جنب تکیة ملک مدفون گردید، و بعداً در آنجا تکیه ای احداث نمودند به نام تکیة میر محمد صادقیها.
ص: 310
4- میر سید علی [حسینی]
از عبّاد و زهّاد عصر خود بوده، از حیث سن، اصغر اولاد، لکن از جهت علم و زهد، اکبر از برادران بوده، در اصفهان وفات یافته، جنازه اش به اعتاب مقدسه نقل شده است. (1)
وی پدر علامه میر سید حسن مدرس است که پس از این به نام او اشاره خواهد شد.
5- میر محمد مهدی
6- میر محمد کاظم
7- میر محمد رضا.
فرزند ملا محمد تقی گزی. عالم و شاعر و ادیب، در اصفهان انجمن ادبی داشته، و جمعی کثیر از شعرا در آن شرکت می نموده اند.
در مقدمة دیوان غمگین ضمن دو قصیدة انجمنیّه نام 22 نفر از آنها ذکر شده است.
صاحب عنوان در سال 1286 وفات یافته. (2)
ص: 311
پرتو (شاعر و خطاط معروف) در مادّه تاریخ وفاتش گوید:
آه و افسوس از ابوالفقرا *** که به دانش ورا نبود قرین
هم بدش جا به صفّة عرفان ** هم در ایوان شرع صدر نشین
بیتی آراست بر بدو مصرع *** چون دو ابروی شاهد شیرین
باقر بن تقی ابوالفقراء *** رفت اندر مقام علّییّن
میرزا علی رضا که وی را میرزا آقا جان نیز گفته اند، از اهل لنجان اصفهان، در خط نسخ استاد اجل خطاطین اصفهان (1) بود، و در شعر نیز مسلم، بر سخنوران آن خطه، بل و غیرها مقدم می نمود، و «پرتو» تخلص داشت.
پدرش: آقا محمد علی نام داشته (2) و قریب نود سال عمر نموده، و در جمادی الاولی 1304 وفات یافته. دیوانش به طبع رسیده است.
فرزند شیخ محمد تقی بن عبد الرحیم طهرانی.
از بزرگانم علما و مجتهدین، و رؤسای ملت و دین، در سال 1235 متولد، و در نزد علمای اصفهان و عراق همچون: صاحب جواهر، و شیخ انصاری، و شیخ حسن کاشف الغطاء (دائی خود) تلمّذ کرده، تا خود عالمی جلیل، و محققی بی بدیل گردید.
سپس به اصفهان مراجعت نموده و به تدریس و ترویج اشتغال جسته،
ص: 312
عده ای کثیر از بزرگان علما و فضلا از محضر او استفاده نموده سرانجام در مسافرت عتبات عالیات در شب 5 صفر سال 1130 در نجف اشرف وفات یافته، در مقبرة جدّ خود کاشف الغطاء مدفون گردید.
کتب و رسائل چندی تألیف نموده که از آن جمله است: 1- شرح رساله در حجیت مظنّه از کتاب هدایة المسترشدین تألیف پدرش (مطبوع) 2- لبّ الاصول 3- لبّ الفقه؛ و غیره.
در مآثر و الآثار (:142) دربارة او گوید: ریاست شرعیّات اصفهان و مضافات آن در اواخر این عالم جلیل القدر به او انحصار یافت. اولاد او تاکنون ریاست علمی و دینی اصفهان را دارند. و به نام برخی از آنها اشاره خواهد شد. (1)
فرزند حاج شیخ محمد تقی آقا نجفی سابق الذکر.
عالم فاضل عارف کامل (2) ادیب جامع، در جمعه دوم جمادی الاولی
ص: 313
سال 1301 متولد (1) شده، در اصفهان و نجف اشرف در نزد علمای اعلام تحصیلات خویش را به پایان رسانیده، و در اوایل مشروطیت ایران در عداد آزادی خواهان وارد شده، در سال 1307 خورشیدی از طرف مردم اصفهان به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب گردیده، در طی مسافرت های خود در ایران و خارج، در همدان خدمت آقا سید محمد غمام عارف مشهور رسیده و دست ارادت بدو داده.
کتب عدیده ای (2) تألیف نموده که از آن جمله است: 1- مجلة آفتاب، که در آن کتاب های: 1- وسائل رستگاری 2- پرورش استقلال از کتب خارجی را مرحوم الفت ترجمه کرده، و ضمیمة آن مرتب به طبع رسانیده (3) است.
2- ابواب الروضات، فهرست کتاب روضات الجنات که به طبع رسیده 3- کشف الحجب؛ در اسامی کتب 4- مجمع الاجازات، دو مجلد 5- نسب نامة الفت، کتاب مفید و قابل توجهی است. 6- دیوان اشعار با تخلّص الفت؛ و چندین مجلّد دیگر.
الفت در صبح چهارشنبه 26 ربیع الاول 1384 وفات یافته، در مقبرة پدر جنب امام زاده احمد مدفون گردید، و به مناسبت چهلمین روز وفاتش جزوه ای به نام «یاد نامة الفت» به طبع رسید که در آن مادّه تاریخ های شعرا که جهت او مرثیه گفته اند، و چندین غزل از اشعار او به طبع رسیده.
ص:314
آقای میر سید علی خان نوربخش «آزاد» در مرثیة ماده تاریخ وفاتش گوید:
گفت آزاد بهر تاریخش *** حیف الفت ز ما برید الفت
مرحوم الفت دارای کتابخانة (1) معظم و آبرومندی بود که پس از وفاتش به دانشکدة ادبیات اصفهان اهدا گردید.
فرزند مولی محمد تقی بن مولی مقصود علی.
از اعاظم علما، و اکابر فقها و محدثین شیعه و اسلام، و از مفاخر علمی فرقة امامیه است. خدمات و ترویجاتی که از او در شیعه شد از احدی از علمای دیگر به ظهور نپیوسته است.
عالم فاضل، و محقق کامل، و متکلم جامع، مجدد مذهب شیعه در رأس قرن یازدهم.
در اصفهان امام جمعه و شیخ الاسلام بوده،و تمام عمر شریفش به درس و بحث و ترویج دین، و تألیف کتب احادیث و اخبار آل محمد (علیهم السلام)، و اجرای حدود و احکام، و امر به معروف و نهی از منکر، و احقاق حقوق مردم، و دفع شرّ ظلمه، و قلع و قمع بدعت های صوفیّه و غیره گذشته است، و از آنجایی که نادان با علم و عالم مخالف است، و از دیگری از علما به اندازة او ترویج علم و دانش اسلامی نشده، و بدعت ها و انحرافات اهل
ص: 315
بدعت و ضلالت ظاهر نگردیده، جمعی با او در زمان زندگی مخالفت می نموده، و عده ای نیز تاکنون همین روش ناپسند را ادامه می دهند.
کمتر خانه ای از خانه های شیعة فارسی زبان یافت می شود که کتابی از او در آنجا نباشد که موجب هدایت و ارشاد عامّة مردم نشود. (1)
کتب و رسائل عدیده تألیف فرموده که تعداد آن از عربی و فارسی بیشتر از یکصد و پنجاه مجلد می شود. (2) از آن جمله است:
1- اختیارات 2- اربعین 3- اعتقادات 4- اوزان 5- بحار الانوار که دائرة المعارف اخبار شیعة امامیه، و در 25 مجلد تالیف شده، و مشهورترین کتب اوست. 6- تحفة الزائر 7- جبائر 8- جلاء العیون 9- جنّت و نار 10- حق الیقین 11- حلیة المتقین 12- حیات القلوب، 3 مجلّد 13- ربیع الاسابیع 14- زاد المعاد 15- شرح اصول کافی [به نام مرآة العقول] 16- شرح جوشن کبیر 17- شرح عهد نامة مالک اشتر 18- شرح [ثلاث] احادیث مشکله 19- صراط النجاة 20- صلاة اللیل 21- صواعق الیهود 22- صیغ العقود 23- صیغ النکاح 24- طریق النجاة 25- علائم الظهور 26- عین الحیات 27- عین الیقین 28- الفرق بین صفات الذات و صفات الفعل 29- الفوائد الطریقة [در شر صحیفة سجادیّه] 30- کفارات 31- مقباس المصابیح
ص: 316
32- مفاتیح الغیب [در استخاره] 33- ملاذ الاخیار [در شرح تهذیب الاحکام] 34- مشکوة الانوار 35- مال النواصب 36- الوجیزه، در رجال؛ و غیره. (1)
در رجال اصفهان (:134) نقل از مجلة ارمغان گوید: ملا محمد باقر مجلسی شعر می گفته، و در آن «مشتاق» تخلص می کرده، و این شعر از اوست:
به خواب عدم راحتی داشتیم *** که ما را از این خواب بیدار کرد؟
در تذکرة حسینی (:324) گوید: شاعر معنی مکاسب، آخوند ملا محمد باقر مناسب، مرد کوکناری بوده، و در آخر «مشتاق» تخلص می نموده، این شعر از اوست: به خواب...
بنابراین اشتباه صاحب ارمغان در انتساب شعر به مجلسی ظاهر شد.
علامة مجلسی در سال 1037 متولد، و در 27 رمضان المبارک سال 1110 وفات یافته، در مقبرة مخصوص جنب مسجد جامع اصفهان پشت سر پدر بزرگوار خود مدفون گردید و قبرش مزار مؤمنین، و محل توجه مقدسین و متدیّنین است که به وسیلة آن از خداوند متعال حاجت می طلبند، و اکثر به مراد می رسند. از قبر او متواتراً نقل کرامات شده است.
مادّه تاریخ های زیادی درباره فوت او گفته شده که برخی از آنها 1111 می شود.
ماده تاریخ های: «حزن و غم»، «خازن جنت» = 1111؛ و تاریخ های:
ص: 317
«رونق از دین برفت» و «مقتدای جهان ز پا افتاد» و «عالم علم رفت از عالم» و «باقر علم شد روان بجنان» هر کدام 1110 می شود، و بهترین تاریخ این است:
ماه رمضان چو بیست و هفتش کم شد *** تاریخ وفات باقر اعلم شد
«1137»
جلالت قدر، و عظمت مقام علامة مجلسی را احدی انکار نتواند کرد، و موافق و مخالف بدان اقرار دارند، و این مختصر گنجایش بیان یک هزارم از فضایل و مناقب او را ندارد، به همین قدر اکتفا نموده و از پیشگاه مقدس او معذرت می طلبد. (1)
فرزند ملا محمد جعفر. از علمای بزرگ، و فقها و مجتهدین معروف، و از مدرسین عالم مقام است. در اصفهان متولد گردیده، در اصفهان نزد حاج شیخ محمد باقر [نجفی] و در نجف نزد علمای آنجا تحصیل نموده، و پس از مراجعت در مسجد محله نو و مسجد قطبیه اقامة جماعت و تدریس
ص: 318
می فرمود و عده ای کثیر از فضلا به درس او حاضر شده. (1)
وی اول کسی است که رسم احیای شبهای جمعه در تخت فولاد را گذاشت. در مسجد مصلّی شبهای جمعه به قرائت قرآن و نماز و دعای کمیل و توبه و انابه می گذرانیده. پس از او مرحوم شیخ مرتضی ریزی، و پس از ایشان دیگران این سنّت سنیّه را اجرا می کنند.
مرحوم فشارکی پس از نماز در مسجد خود منبر تشریف برده و مردم را با بیانات کافیه، و مواعظ شافیه ارشاد می فرمود، و الحق منابر ایشان جهت عموم طبقات مفید بوده.
کتب و رسائل عدیده (2) تألیف فرموده که از آن جمله است:
1- آداب الشریعة 2- آداب نماز شب 3- اعمال سه ماه رجب، شعبان، رمضان 4- اسباب الفقر و الغناء و المغفرة 5- اصول دین 6- اربعین 7- تنزیه المؤمنین 8- حواشی بر شرح لمعه 9- حواشی بر فرائاد 10- حواشی بر قوانین 11- حواشی بر متاجر 12- ذخیرة العباد 13- رساله در تداخل اسباب 14- رساله در خیار غبن 15- رساله در حیض 16- رساله در رضاع 17- رساله شرط 18- رساله در شهرت 19- رساله در صحت عبادت جاهل 20- رساله در طهارت 21- رساله در عدم جواز حق الرجوع 22- رساله در عدم لزوم تقلید اعلم 23- رساله در غنا 24- رساله در قرعه 25- رساله در منجزات مریض 26- رساله در معربفت اسامی چهارده معصوم (علیهم السلام) 27- رساله در اموری که سبب طول عمر و حفظ از امراض می شود 28- رسالة عملیّه.
ص: 319
29- عشریّه 30- عنوان الکلام 31- تحفة المسعودیة، در امامت، به نام ظل السلطان؛ و غیره. (1)
مرحوم فشارکی در شب یکشنبه 26 رجب سال 1314 وفات یافته، در بقعة تکیة آقا حسین خوانساری در تخت فولاد مدفون گردید.
در کتاب مآثر و الآثار (:184) دربارة او گوید: در جرگة علمای اصفهان مشهور است، و به طهران نیز مکرر آمده، مسجد و منبرش رونقی لایق دارد، و رواجی فایق.
در این بقعه است قبر مرحوم ملا اسدالله فرا دنبه ای، استاد مقدمات و سطوح در اصفهان، و استاد فشارکی صاحب عنوان بوده است.
فرزندش: مرحوم میرزا محمد مهدی مشهور به آقا میرزا، عالم فاضل زاهد، مردی خلیق و مهربان و در عین حال ساده بوده، حکایاتی از ساده لوحی او نقل می کنند که مجال نقل آنها نیست.
در دوم جمادی الاولی سال 1340 وفات یافته، (2) در مقبرة تکیة آقا حسین خوانساری پشت سر پدر مدفون گردید.
ص: 320
وی داماد آقا میرزا محمد هاشم چهار سوقی بوده است. (1)
فشارکی: به کسر اول و سکون چهارم منسوب است به قریة فشارک از بلوک قهپایة اصفهان، و از منسوبین بدانجا است:
فرزند امیر سید قاسم طباطبائی، از اعاظم علما و مجتهدین، و از شاگردان میرزا محمد حسن شیرازی و دیگران بوده، و در زمان حیات استاد خود حوزة درس و بحث داشته، و به طوری که می نویسند: (2) ریاست تدریس در زمان استادش محضر بدو بوده، و به نجف مهاجرت کرده.
و در 1253 متولد، و در 3 ذی قعده سال 1316 وفات یافته، در نجف مدفون گردید، و عده ای کثیر از فقهای نام دار از محضر درس او برخاسته اند که از آن جمله است: آقا شیخ محمد رضا نجفی، و آقا میرزا منحمد حسین نائینی، و حاج شیخ عبدالکریم یزدی و دیگران. (3)
کتب زیر از تألیفات اوست:
1- اصالة البرائة 2- الاغسال 3- الفروع للمحمدیّة، در فقه 4- شرح رسالة برائت شیخ انصاری؛ و غیره. (4)
ص: 321
فرزند محمد جعفر بن محمد صادق بن عبدالقیوم بن اشرف بن محمد ابراهیم بن ملا محمد باقر سبزواری.
از رؤسای علمای شیخیّه و ساکن همدان بوده، عالم فاضل محقق کامل، در دهم ربیع الاول سال 1239 در قهی از بلوک اصفهان (1) متولد، و در 23 شعبان سال 1319 در همدان وفات یافته است.
کتب زیر از اوست:
1- الاجتناب 2- اسرار الشهادة 3- بشارات 4- تحفة النجفیّة، 5- جبر و تفویض 6- جواب شبهات وارده بر شیخ احمد احسائی 7- درّة النجفیّة، دو جلد 8- رساله در شرح نفس رحمانی 9- رساله در معاد 10- کفایة المسائل 11- کلیات و اصطلاحات حکمت 12- مشاعر، در بیان حواس و مشاعر ظاهری و باطنی 13- میزان در اصول عقاید 14- موضح، رد بر اعتراضات بر شیخیّه 14- النعل حاضره؛ (2) و غیره.
در مآثر و الآثار (:292) دربارة او گوید: ساکن بلدة همدان، رئیس فرقه شیخیّة آنجا، بل و غیرها، بر سر ریاست کرامخه (پیروان حاج محمد کریم خان کرمانی) با حاجی محمد خان کرمانی همی در تناع و تجاذب است و تشاحّ و تشاجر.
در فهرست رضویه (131:4) فرماید: مقدمات را نزد پدرش آموخت، و برای تحصیل مهاجرت به اصفهان نمود و در مدرسه نیم آورد ساکن شد،
ص: 322
سپس به کرمان رفت و در مدرسة ابراهیمیّه منزل نموده، و نزد حاج محمد کریم خان تلمّذ نمود، و از طرف مشارالیه به پیشوایی فرقة شیخیّه در همدان منصوب گردید، و در غائلة نزاع شیخیّه و بالا سری ها در همدان در سال 1315 از آن شهرستان خارج، و مقیم در نائین گردید.
قبرش در مشهد مقدس است.
فرزندش: میرزا عبدالله نیز عالم فاضل بوده و در همدان سکونت می فرموده.
فرزند سید محمد جواد امام جمعه شهرکرد.
عالم فاضل، و ادیب شاعر (1)، در حدود سال 1300 متولد، و در 1367 در اصفهان وفات یافته، جنازه به شهرکرد حمل شده، در دامنة تل امامیّه مدفون گردید. (2)
در اوایل «معصوم» تخلّص می نمود، و در اواخر «امامی» تخلّص داشت.
علاوه بر دیوان اشعار، مثنوی در شرح حدیث حقیقت منقول از کمیل بن زیاد علیه الرحمه دارد.
ص: 323
فرزند علامه فقیه سید حسن نواب بن خلیفه سلطان مرعشی. عالم فاضل معمّر، (1) مؤلف: 1- شکّیّات که در آن تمام شکوک را نقل نموده، و نسخة خط مؤلف در کتابخانة ملک در طهران است (2) 2- حواشی بر روضة البهیّة. (3)
ذیلاً جهت مزیده فایده به نام برخی از علمای سلسلة خلیفه سلطان اشاره می شود:
ابن سید علاء الدین حسین خلیفه سلطان. عالم و فاضل و محقق بوده، حاشیه بر شرح لمعه و حاشیه بر مدارک دارد. (4) فوتش در 1098 روی داده. [تحت عنوان ابراهیم خلیفه سلطانی ذکر شد.]
ابن محمد مقیم صدر خاصّه، از اجلّة علما و فضلای اصفهان، در خدمت پدر خود تحصیل، و از او نقل روایت و احادیث می نماید. پس از وفاتس در قبرستان ستّی فاطمه (مقبرة خانوادگی خود) مدفون گردید. (5)
ص: 324
مشارالیه به صدر ثانی معروف است.
* میرزا حبیب الله صدر.
در الذریعة (224:12) در ضمن کتاب سلوة الشیعة تألیف مطهّر بن محمد مقدادی فرماید که در آخر نسخه، فتوای او و جمعی دیگر از علما در ردّ بر صوفیّه و افعال آنان نقل شده است. (1)
فرزند میرزا محمد ابراهیم صدر و متولی خراسان، از نوادة دختری شاه سلطان حسین صفوی، و خود از اعیان فضلا و اشراف بوده، در 15 ماه رمضان المبارک 1232 وفات یافته، نزدیک قبر خواجوئی در تخت فولاد مدفون گردید.
فرزند بزرگ میرزا محمد باقر صدر، از شاگردان و مجازین از علاّمة مجلسی و شیخ حرّ عاملی و غیره می باشد. (2)
ص: 325
ابن علاء الدین حسین خلیفه سلطان، عالم فاضل محقق، از اجلة فقها و علما و زهاد و متکلمین، و جد سادات خلیفه سلطانی در اصفهان و جرقویه می باشد. (1) زوجة او زبیده بیگم دختر شاه سلیمان صفوی و خواهرشان سلطان حسین می باشد.
فرزند میرزا باقر. از اجلاء فضلا و علما، و شاگرد و مجاز از پدر خود بوده. مدفون در ستّی فاطمه.
ابن سید حسین خلیفه سلطانی، مادرش جان آغا بیگم دختر (2) شاه عباس کبیر بوده، او و برادرانش: میرزا ابراهیم، و میرزا سید حسن، و میرزا سید علی از آن مخدره می باشند. چهار برادر، از ارباب فضل و کمال و تقوا و اجتهاد بوده اند.
صاحب عنوان از علمای حدیث و فقه، و مردی زاهد و عابد و صائم الدهر بوده. تألیفاتی دارد، از آن جمله است:
1- تعلیقه بر قواعد علامه 2- تعلیقه بر شرح لمعه 3- تعلیقه بر شرح تجرید.
فرزندش: نواب میرزا فتح الله نیز عالم و فاضل بوده، موقوفات زیادی
ص: 326
معین کرده که فعلاً بیشتر از آنها از بین رفته است.
داماد شاه سلطان حسین، و شاگرد نواب میرزا محمد نصیر بن حسن بن علامه خلیفه سلطان بوده، و در سال 1136 از طرف شاه سلیمان ثانی (میر سید محمد خان مرعشی) تولیت آستان قدس رضوی به او واگذار شده، و چون در اصفهان ساکن بوده نایب التولیه، میرزا محمد شفیع خلیفه سلطانی (برادر خود) را معین نموده، قبرش در قبرستان ستّی فاطمه است.
ابن میرزا محمد تقی خلیفه سلطانی، در غرّة رمضان 1237 وفات یافته، در عالم و عمل از اکابر عصر خود به شمار می رفته، قبرش در خارج صحن ستّی فاطمه است.
فرزند حسن علی بن محمد بن میرزا همدانی اصفهانی.
عالم فاضل، و ادیب شاعر، متخلص به «واثق»، در 1274 متولد، و در 11 ربیع الثانی سال 1336 وفات یافته، در تکیة تویسرکانی در تخت فولاد (1) مدفون گردید.
نام دیوانش «نصح الحبیب» می باشد (به مناسبت آن که نام فرزندش حبیب الله است).
ص: 328
از اشعار اوست:
به قصدا آن که زمانی ز تو کناره کنم *** گرفته مصحف حق گفتم استخاره کنم
گشودم آیة قرآن و بود نهی صریح *** به حیرتم که به نهی خدا چه چاره کنم
ز استخارة فرقان چو گشته ام مأیوس *** دگر به هر که رسم حال، استشاره کنم
ز فرقت تو عزیزم تمام شبها را *** دو دست را به دعا، چشم بر ستاره کنم
مرحوم واثق در علوم تجوید و نحو و صرف و اشتقاق و لغت و معانی بیان و منطق و کلام و حکمت و ادبیات و ریاضیات و تاریخ و عروض و غیره استاد بوده، و مدت سی سال در مدرسة صدر ادبیات تدریس می نموده. (1)
آثارش: 1- دیوان اشعار، قریب دو هزار بیت 2- لیلی و مجنون 3- نصح الحبیب، قریب هزار بیت 4- تصحیح برخی از مجلدات کتاب بحار الانوار و غیره می باشد.
فرزندش: مرحوم حاج میرزا حبیب الله نیّر، فاضل ادیب، و شاعر
ص: 329
متتبّع، (1) در 21 شوّال سال 1308 در اصفهان متولد شده، و در نزد پدر دانشمند خود مقدمات علوم را آموخته، سپس به درس جمعی از بزرگان مانند: آقا شیخ مرتضی ریزی و آخوند کاشی حاضر شده و از محضر آنان استفاده و استفاضه نموده، و در خدمت مرحوم آقا میرزا عبدالحسین قادسی (دایی خود) خط و ادب بیاموخت.
در انجمن شعرا شرکت جسته و نیّر الادباء لقب یافت. (2)
در فنون ادب و ریاضی و شعر و نقد الشعر و تجوید و خطّ و دیگر فنون از صاحب نظران شد، سپس برای رفع نیازمندی های مادی شغل حسابداری را انتخاب نموده و تا آخر عمر بدان اشتغال داشت.
از آثارش: 1- کتاب معادن الافادات در سه مجلد به طبع رسیده. کتاب جامع و سودمندی است، مانند کشکول در مطالب متفرّقه.
2- کتابی به نام رسوا در خدع میرزا خدا، رد بر بهائیان 3- رسالة کوچکی در اغلاط قرآن های چاپ باغچه سرا، به طبع رسیده.
به عربی و فارسی شعر می گفت، و در فن ماده تاریخ گویی مهارت داشت، جهت بیشتر از علمای زمان مرثیه و ماده تاریخ گفته که در این کتاب به برخی از آنها اشاره می شود.
در 4 جمادی الثانیه 1379 وفات یافته، در تکیة تویسرکانی مدفون گردید.
ص: 330
از اشعار اوست:
چون که در لعل لب یار نهان بود نمک *** خواستم اذن، لبش را بمکم گفت نمک
و شاعر ادیب فاضل آقای حاج سید محمد رضا بهشتی متخلص به «دریا» ماده تاریخ وفات او را ضمن قطعه ای چنین گوید:
بهشتی هشت پا در جمع و گفتا *** بهشتی شد حبیب الله نیّر
فایده: در ظرف دو ماه، سه نفر از مشاهیر ادبا و دانشمندان وفات یافتند:
1- مرحوم نیّر
2- حسن اهتمام فرزند غلامحسین. شاعر و ادیب، متولد در 1298 قمری، صاحب دیوان اشعار مطبوع.
3- میرزا صادق خان انصاری از ادبا و فرهنگیان ساکن طهران.
بدین مناسبت آقای فضل الله اعتمادی متخلص به «برنا» قطعه ای در ماده تاریخ وفات این سه نفر سروده است، ماده تاریخ این است:
سال تاریخشان ز مقطع جو *** همچو برنا اگر که هشیاری
سه ادیب معزّز و دانا *** نیّر و اهتمام و انصاری
از اشعار اهتمام (نقل از دیوان اشعار او):
دل چو آشفته گشت و هر جایی *** کارش آخر رسد به رسوایی
آن که از سر عشق بی خبر است *** منع مجنون کند به شیدایی
ص: 331
پیش اهل نظر چه فایده ای *** دیده ای را که نیست بینایی
سید محمد باقر بن حسین بن ابی تراب موسوی گنجی اصفهانی، عالم فاضل، و خطیب بارع، از بنی اعمام آیة الله اصفهانی است. در شهر گنجه متولد، و هم در آنجا ساکن بوده، و در سال 1335 به سن قریب به هشتاد سال وفات یافته. (1)
کتب و رسائل عدیده ای نوشته و برخی از آنها به طبع رسیده، از آن جمله است: 1- الایقان، مطبوع 2- تبیان المقال (الاحوال) در رجال 3- روض الجنان، در مواعظ شهر رمضان، مطبوع 4- عبقات الاصول، در فقه 5- مرقاة الایمان، مطبوع، و در مقدمة آن، تألیفاتش نامبرده شده است. 6- مزامیر الاولیاء؛ و غیره.
پدرش: آقا سید محمد حسین نیز عالمی کامل، و فقیهی محقق بوده، در حدود سال 1330 به سن متجاوز از یکصد و بیست سال در گنجه وفات یافته است.
فرزند سید محمد حسین بن بدیع الزمان گنابادی.
عالم فاضل ریاضی دان.
میرزا بدیع الزمان (جدّ صاحب عنوان) فرزند میرزا محمد جعفر
ص: 332
خراسانی منجّم (شجرة نسب او را تا امام (علیه السلام) در کتاب سادات اصفهان مرقوم داشته اند) از سادات اعلی درجات صحیح النسب محالّ گناباد خراسان بود، منصب منجم باشی گری آقا محمد خان قاجار را داشته، از خراسان قطع علاقه نموده، در اصفهان متوطن شده، و پس از فوت، در یکی از تکایای این شهر مدفون گردیده است. (1)
فرزندش: میرزا سید محمد حسین منجم فتح علی شاه قاجار بوده، و احکام موافق در نجوم می نموده، در اصفهان وفات یافته، جنازه اش را به عتبات عرش درجات انتقال داده اند. (2)
فرزندش: میرزا سید محمد باقر عالم فاضل ادیب، در علم طب کتب عدیده نگاشته، و در نجوم نیز احکام مطابق واقع می نمود. هر هفت خط را استادانه می نوشت. در اصفهان روزگار می گذرانید. اوایل این دولت (سلطنت ناصر الدین شاه) در طهران به مرض وبا درگذشت، و در سر قبر آقا مدفون گشت. (3) [سه برادر او بعداً ذکر می شوند.]
از آثارش زیج اصفهان است که به فارسی تألیف نموده (4) و از روز نوروز 1197، مطابق 14(13) جمادی الاولی سال 1233 شروع نموده است. (5)
اولاد و احفاد میرزا بدیع الزمان فعلاً در اصفهان و طهران ساکن، و از خاندان های اصیل، و به علم و دیانت مشهور، و به نجومی و منجّمی معروفند. ذیلاً به نام چند نفر از آنان اشاره می شود:
ص: 333
ابن میرزا محمد حسین. بیست و دو سال زندگانی کرده و در عنفوان جوانی، گوی کمال از همگنان ربوده، خط شکسته را در نهایت استادی می نوشته، و در علوم ادبیه، فرید روزگار بوده. اشعار آبدار می گفته، قبل از تأهل، در اصفهان وفات یافته است. (1)
تاج الشعراء شهاب لاوی در مرثیة او اشعاری سروده است.
ابن بدیع الزمان. در اصفهان متوطن بوده، و در علوم ریاضی و نجوم مهارت داشته است.
ابن میرزا محمد باقر. در صنعت تذهیب رنج ها برده تا استادی مسلم گردید، لکن در اوان جوانی به سن 28 سالگی وفات یافته، در تخت فولاد مدفون گردید. (2)
فرزند میرزا محمد حسین، معروف به رئیس المنجّمین. از دانشمندان و ریاضی دانان و منجمین، (3) در 16 ربیع الثانی 1212 متولد، و در شب 19
ص: 334
ذی قعدة 1289 در طهران وفات یافته، در قم در مقبرة علی بن بابویه مدفون گردید.
احکام موافق بسیار از او مشهور است، از آن جمله خبر فتح هرات را قبلاً به اطلاع دستگاه دولتی رسانیده است.
فرزندش: سید مهدی ملقّب به منجّم باشی و ساکن طهران بوده، و تا سال 1306 زنده بوده است.
ابن میرزا محمد حسین. ادیب شاعر خطاط و ریاضی دان، (1) در عروض درجة استادی داشت.
در شب 19 ذی قعده سال 1289 در اصفهان وفات یافته، در تکیة آباده ای مدفون گردید. (2)
ماده تاریخ وفاتش را شهاب لاوی ضمن قطعه ای چنین گفته است:
بگفتا شهاب از پی سال رحلت *** بفردوس زد کوس حشمت محمد
فرزند سید زین العابدین بن میر سید محمد بن اسماعیل بن بدیع لزمان.
عالم واعظ محدّث خبیر، و زاهد کم نظیر، در شب 5 شنبه 3 ماه
ص: 335
رمضان المبارک سال 1368 به سن متجوز از 75 وفات یافته، در تکیة سید العراقیان مدفون گردید.
فرزندش: آقا جمال الدین منجمی فاضل و واعظ، از تربیت شدگان حوزة علمیّة قم، در جوانی شب 25 شوال 1382 وفات یافته، جنب پدر مدفون گردید.
ابن حسین علی. عالم فاضل، و زاهد ورع متقی. پدرش از علمای طهران، و پسر از فحول دانشمندان و مؤلفین اصفهان است.
در خدمت مرحوم حاج آقا منیر الدین بروجردی (پدر زن خویش) و جمعی دیگر از علما تحصیل نموده، (1) عمر خود را به عبادت و انزوا گذرانید.
در حدود 70 مجلد کتاب تألیف نموده که از آن جمله است:
1- انیس المحجة فی کیفیة الرجعة 2- بشارة الالهیة الی الدولة القائمیة، عربی 3- تحفة القائمیة 4- تحفة السنیة فی نصرة القائم فی البلیة، ارجوزه 5- تحلّة المعما، ارجوزه 6- تذکرة الحجة 7- تکملة الایمان، مطبوع 8- حقّة
ص: 336
الدرر 9- خصایص المهدیّة 10- درة البهیة 11- رساله در تجوید قرآن 12- رساله در تفسیر آیة تطهیر 13- رساله در تفسیر آیة أنّ الله یحبّ التوّابین 14- روح الایمان 15- سماء الجود 16- صراط المستقیم 17- طالع مسعود 18- عین الانهار 19- العرّة المضیئةّ 20- فتوحات مهدیّه 21- فلک الرغبة 22- فوائد المهدیة 23- فواتح المهدیّة 24- فوز الاکبر، به طبع رسیده 25- مرآة الآثار 26- مطلع الانوار، ارجوزه 27- معراج الایمان 28- مفتاح الرحمة 29- هدیة المهدویة، و غیره. (1)
بیشتر تألیفات صاحب عنوان مربوط به حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشد.
وی از جمله کسانی است که در زمان غیبت کبری مشرف به حضور باهر النور آن ولی الله اعظم (علیه السلام) گردیده و بدین افتخار، مباهی گردیده است.
فوت این عالم جلیل در شب جمعه 20 ذی قعده سال 1371 به سن قریب به هشتاد سال اتفاق افتاد، قبر شریفش در اطاق شرقی تکیة کازرونی است. (2)
ماده تاریخ وفاتش را مرحوم نیّر گوید:
لهفی لفقدان ذی علم و ناشره *** فقیه مذهب اسلامٍ و ناصره
محمد باقر راوی الاحادیث *** تألیف سبعین جلداً من مفاخره
زد واحداً ایّها النیّر تؤرّخه *** توقف العلم من فقد الباقره
ص: 337
فرزند حاج محمد رضا. از حکمای معروف، و فقهای مشهور است.
در نشریة فرهنگ شهرضا گوید: فقه را از محضر حاج شیخ محمد حسن صاحب جواهر استفاده کرده، و در حکمت شاگرد ملا علی نوری است. در حسن خط و انشاء نیز مهارت داشته، در 1296 وفات یافته در حوض خانة امام زاده شهرضا مدفون گردید.
در تذکرة القبور (1) گوید: شخص اول ائمة جماعت و علمای شهرضا است. نزد خواصّ و عوام از علما و غیر علمای اصفهان و قمشه مکرّم و محترم، بلکه ارادت به او داشتند.
در نزدیک فاضلان قبری است از ملا محمد باقر قمیشه ای که او نیز عالم و فاضل، و اتفاقاً او نیز در سال 1296 وفات یافته. بنابراین در قرن 13 دو نفر عالم هم نام و هم وطن، هر دو در یک سال فوت شده، یکی در قمیشه و دیگری در اصفهان. (2)
صاحب «روضات الجنّات» فرزند میر زین العابدین بن میر ابوالقاسم بن آقا
ص: 338
سید حسین فرزند حاج میرزا ابوالقاسم جعفر معروف به میر کبیر موسوی خوانساری اصفهانی.
حاج میرزا ابوالقاسم [صاحب مناهج المعارف] در 20 صفر 1090 در اصفهان متولد، و در 23 ذی القعده 1158 در قودچان گلپایگان (1) وفات یافته، قبرش در آنجا مزاری معروف است.
آقا سید حسین فر زندش، در ظهر روز سه شنبه هشتم ماه رجب 1192 وفات یافته، تألیفاتی دارد. قبرش در خوانسار.
میر سید ابوالقاسم در 1163 متولد، و در اواسط ماه رمضان 1240 وفات یافته، قبرش در خوانسار. (2)
از علمای اتقیا، و مجتهدین بزرگ اصفهان، به علم و زهد و فقاهت معروف بوده، در 8 ذی قعده 1190 متولد، و در 9 جمادی الثانیه سال 1275 وفات یافته، در تخت فولاد در تکیة مادر شاهزاده مدفون گردید.
وی را کتب و رسائلی است که از آن جمله است: 1- تعلیقات بر کتب مختلفه 2- رساله در اجماع 3- رساله در قواعد عربیت 4- رساله در تداخل اسباب 5- رساله در تعارض حقیقت مرجوحه با مجاز راجح 6- رساله در نیت 7- رساله در احباط و تکفیر 8- رساله در نوادر احکام 9- شرح اصول المعالم 10- شرح زبدة الاصول 11- حواشی بر کتب علامه 12- خطب و اشعار و
ص:339
صلواتی که انشاء کرده اند؛ و غیره.
وی را هشت فرزند پسر بوده بدین ترتیب:
1- میرزا محمد جواد. متولد در 17 صفر 1219، متوطن و مدفون در خراسان.
2- حاج سید محمد.
3- میر سید علی، در کودکی وفات یافته.
4- آقا میرزا محمد باقر، صاحب روضات.
5- آقا میرزا محمد هاشم، صاحب مبانی الاصول.
6- آقا میرزا محمد صادق.
7- میرزا کاظم.
8- میر سید حسن خوانساری مشهور به مجتهد. (1)
در 11 محرم سال 1222 در خونسار متولد، و در 28 رمضان المبارک سال
ص: 340
1293 در اصفهان وفات یافته، بیرون بقعة تکیة مادر شاهزاده در قسمت غربی مدفون گردید. (1)
در کتاب شناسی، هیچ یک از علمای متأخّر این سامان به پایة او نرسیده اند. قریب هزار نسخة خطی به نظر او رسیده که تمام یا قسمتی از آن به خط اوست. صاحب روضات الجنات از تبحر و مهارت این برادر دانشور، در تألیف کتابش بسی استفاده فرموده.
مرحوم آقا میرزا محمد باقر، عالم جلیل، و محقق و رجالی، عابد زاهد، از اکابر مجتهدین، و از مفاخر علمی شیعه و اسلام است.
در 22 ماه صفر سال 1226 در اصفهان متولد گردیده، در نزد پدر دانشمند خود، و سید حجة الاسلام، و صاحب ضوابط، و شیخ محمد تقی [رازی] طهرانی، و میر سید محمد شهشهانی و جمعی دیگر تلمّذ فرموده، از آن پس به درس و بحث و ارشاد و هدایت و ترویج مشغول گردیده.
جمعی کثیر از فقها و مجتهدین از جمله شاگردان او می باشند که از آن جمله است مرحوم آخوند ملا محمد حسین کرمانی.
به فارسی و عربی شعر می سروده. کتب و رسائل عدیده ای تألیف فرموده که از آن جمله است:
1- احسن العطیّة، شرح بر الفیّه 2- تسلیة الاخوان، فارسی در مصیبت 3- حاشیه بر شرح لمعه 4- حاشیه بر قوانین 5- رساله در ضروریات دین 6- رساله در بلایای نازله بر سعید و شقی 7- رساله در شرح حدیث حمّاد
ص: 341
8- رساله در امر به معروف و نهی از منکر 9- رسالة عملیّه 10- روضات الجنات، در احوال علما و سادات، معروف ترین تألیفات اوست و به همین جهت، وی را صاحب روضات گویند 12- طرف الاخبار لتحفة الاخیار، دو مجلد 13- قرة العین، منظومة فارسی 14- قصاید عربی و فارسی در مدح و فضیلت اهل بیت پیغمبر (علیهم السلام) 15- مجالسی در مصائب حضرت سید الشهداء (علیه السلام) 16- منشآت و نوشتجات ادبی که عموماً مسجعه و مقفّی است 17- منظومة عربی در اصول؛ و غیره.
وفات این عالم بزرگوار در شب دوشنبه هشتم جمادی الاولی سال 1313 روی داده، قبرش در تخت فولاد جنوب مسجد مصلی قرار گرفته است، و سپس جهت او تکیه ای عالی بنا کردند که از مزارات معروف تخت فولاد است.
میرزا فتح الله افسر (1) در تاریخ وفات او گوید: (2)
قد طار من غرف الروضات طائرها *** نحو الجنان و ابقی من مآثره
قال المؤرخ فی تاریخ رحلته *** (تعطّل العلم من فقدان باقره)
وی را هفت نفر فرزند می باشد که همگی اهل فضل و کمال و زهد و
ص: 342
تقوی، و مورد توجه و وثوق عموم طبقات مردم اصفهان، و پیشوای مردم دین دار بوده اند، و آنان عبارتند از:
فرزندش: مرحوم حاج میرزا محمد حسین ملاذ روضاتی نیز از علما و فضلا و ائمّه جماعت اصفهان بود. (1) سید مهدی درچه ای سید اسماعیل صدر و شیخ الشریعة اصفهانی بوده و در اواخر از همة شوون روحانیت کناره گیری کرده و به عبادت و زیارت اعتاب مقدسه پرداخته، مردی خوش اخلاق بود، و در کارهای خود توکلی عجیب به خدا داشت، و مانند پدر خود به دنیا بی رغبت بود. ر.ک: مقدمة مناهج المعارف. در روز عاشورا سال 1302 متولد، و در سوم رجب سال 1382 وفات یافته، در بقعة جد امجد خویش مدفون گردید.
عالم فاضل، در 25 رمضان المبارک 1275 متولد، و در شب 8 جمادی الاولی سال 1352 در اصفهان وفات یافته، در بقعة پدر مدفون گردید.
در دوشنبه 23 شعبان 1302 متولد، و در شب 4 شنبه 8 رجب 1 383 وفات یافته، از شاگردان آقا سید محمد باقر درچه ای و جمعی دیگر از فضلای اصفهان بود.
جزوات منبری (1) می باشد.
ماده تاریخ وفاتش را مرحوم فتح الله جلالی ضمن قطعه ای چنین گوید:
یکی آمد ز غیب ناگه و گفت *** بریاض جنان نمود مکان
وی را دو فرزند برومند و فاضل می باشد:
در 21 صفر سال 1283 متولد، و در 16 رمضان المبارک 1360 در اصفهان وفات یافت. در خدمت پدر دانشمند و عم بزرگوار خویش تلمذ فرموده، و چندین مجموعة بزرگ در مواعظ و مطالب منبری جمع آوری کرده، دیگری از تألیفاتش کتابی است به نام مکائد شیطان.
ماده تاریخ وفاتش این است:
یکی آمد برون و گفت چنین *** شد بخلد برین جلال الدین
وی را فرزندانی است که از آن جمله است:
در 12 ربیع الاول 1315 متولد، و در نزد علمای اصفهان تحصیل نموده، و در مسجد خیابان امامت می فرمود، و در 28 رجب 1383 وفات یافته، در صحن تکیة صاحب روضات مدفون گردید.
ص: 345
در 15 محرم 1319 متولد، و در 27 جمادی الاولی سال 1356 در شطّ کوفه غرق شده، و در نزد عمّ بزرگوار خود در وادی السلام (1) مدفون گردید.
عالم و فاضل و محقق بوده، امید ترقیات زیاد دربارة او می رفته، لکن اجل مهلتش نداده.
1- حاشیة فرائد الاصول 2- حاشیه بر مکاسب 3- حاشیه بر مغنی 4- حاشیه بر کشف المراد در شرح تجرید الاعتقاد، که قسمتی از آن در اصفهان به طبع رسیده 5- اجزای متفرقه ای در اخلاق، تاریخ، تفسیر و مواعظ.
فرزند دیگر مرحوم آقا مسیح: مرحوم حاج میر سید حسن چهار سوقی است از رؤسای علمای اصفهان، ملجأ و پناه مردم، عالم فاضل محقق مقبول القول، در نزد عموم طبقات از عوام و خواص مورد توجه و احترام بوده، در 3 رجب سال 1294 متولد، و در صبح 5 شنبه 13 جمادی الاولی سال 1377 در اصفهان وفات یافته، جنازه به نجف حمل گردیده، در جوار عمّ بزرگوار خود در وادی السلام مدفون گردید.
عده ای کثیر از دانشمندان در مرثیه و ماده تاریخ وفاتش اشعاری سرودند که از آن جمله است ماده تاریخی که مرحوم آقا حسن رئیس زاده واعظ گفته است:
ص: 346
منوّر مشعلی خاموش شد از علم و از دانش *** که مانندش نیاید در جهان از هیچ مشکاتی
ز سال فوت پرسید از رئیسی با صفا گفتا *** ز جنّت مجتبی سر کرد بیرون گفت روضاتی
1377=40-1417
در خدمت آقا سید محمد باقر درچه ای و آقا سید محمود کلیشادی و آخوند کاشی و جمعی دیگر از علما این شهر تحصیل نموده تا به درجة اجتهاد نایل گردید.
کتب زیر از تألیفات اوست:
1- تقریرات اصولی استاد علامة خود مرحوم درچه ای، در اصل برائت و احتیاط 2- تقریرات اصولی استاد نامبرده در مبحث ظن 3- جامع الدرر، دو مجلد، در متفرّقات عربی و فارسی منظوم و منثور 4- جزوات متعدده در مواعظ منبری؛ و غیره.
سبط جلیل ایشان فاضل بزرگوار آقا سید محمد علی بن آقا میرزا محمد هاشم کتابی مستقل به نام «زندگانی حضرت آیة الله چهار سوقی» دربارة ایشان و فامیل خود نوشته که در شرح حال صاحب روضات و خاندانش در کتاب حاضر از آن استفادة زیاد شده است.
در 8 رمضان المبارک 1251 متولد، و در 13 ذی حجة 1324 وفات
ص: 347
یافته، (1) در بقعة پدر مدفون گردید. (2)
کتب زیر از اوست:
1- ترجمة الفیّه به نام فرایض الیومیة 2- تعلیقه بر لمعة الدمشقیة 3- تکمیل شرح الفیّه که پدرش نوشته، به نام مکمل البقیة من احسن العطیة 4- دلیل المصلین 5- شرح بر تبصرة علامه 6- شرح بر نفلیّة شهید؛ و غیره.
ماده تاریخ وفاتش این است:
تاریخ وفاتش طلبیدم ز خرد *** فرمود که آه نور مهدیٍّ غاب
در 27 جمادی الثانیه 1271 متولد، و در 2 شوال 1345 وفات یافته، در بقعة پدر مدفون گردید. (3)
مرحوم آخوند ملا عبدالکریم ادیب الشریعة سودایی در مرثیه و تاریخ وفاتش گوید:
سراج الهدی نجم الهدایة سید *** جلیلٌ نبیل صادق فی الروایة
ازال ثلاثاً قال تاریخ فوته *** لقد افجع الاسلام موت الهدایة
ص: 348
فرزندش: مرحوم حاج میرزا حبیب الله، عالم فاضل، از ائمة جماعت مورد وثوق و احترام مردم، در 1308 متولد، و در 1279 وفات یافته، در بقعة تکیة گلزار مدفون گردید. (1)
مرحوم فتح الله جلالی شاعر و ادیب، و خطاط و عارف، در 1289 متولد، و در غرّة شعبان 1336 [ در ایام قحطی] وفات یافته. (2)
پدرش: عبدالرحیم افسر نیز شاعر و ادیب و خطاط بوده، و در 1305 وفات یافته.
وی فرزند میرزا محمد علی مسکین شاعر و خطاط معروف است که در 27 صفر 1303 وفات یافته است.
ص: 349
فرزند دیگر مسکین: مرحوم منعم شاعر اصفهانی است، نامش میرزا شکرالله، در 5-1286 متولد، و در بیع الثانی 1360 در اصفهان وفات یافته، حدود یکصد هزار بیت شعر سروده، (1) نام دیوانش که به طبع رسیده «سفرة منعم» است. از اشعار اوست:
دم ز چشم تو بزد نرگس و هشیار نبود *** حرف بیهوده زدن دور ز بیمار بود
دوش گفتم ننمودی ز چه رخ بر خورشید *** گفت این بی سر و پا لایق دیدار نبود
فرزند مرحوم حاج میرزا عبدالغفّار حسینی، عالم فاضل، مجتهد زاهد، از علمای اخیار، و فضلا و ابرار، در غرّة جمادی الاولی سال 1293 متولد، و در شب دوم ربیع الاول 374، وفات یافته، در تخت فولاد جنب پدر بزرگوار خود مدفون گردید.
مشارالیه از شاگردان حاج میرزا بدیع درب امامی، و پدر والا گهر خود، و میرزا حسین همدانی، و آخوند کاشی، و آقا سید محمد باقر درچه ای بوده، فقیهی جامع و منزوی بود. بیشتر اوقات در کتابخانة خود به مطالعه مشغول بود، و جمعی از فضلا و دوستانش به منزل او رفته، به مباحثه مشغول بودند.
ص: 350
کتب زیر از اوست:
1- تعلیقات بر حواشی مغنی 2- حواشی بر شرایع 3- حواشی بر شرح لمعه 4- حواشی بر تفسیر روح البیان شیخ اسماعیل حقّی 5- المآثر الباقریّة، در چندین مجلد، در فوائد رجالی و متفرّقات.
ماده تاریخ وفاتش این است:
اذ جمع الواحد فی الجمع قل *** اقترب الباقر بالباقر
جمعی از فضلا در این بقعه مدفون می باشند که از آن جمله است:
فرزند میرزا عبدالغفار. از محترمین علمای اصفهان و متنفّذین به شمار می رفت، و مانند برادر خود در مسجد حاج محمد جعفر آباده ای امامت می فرمود. (1) در 1295 متولد، و در صبح 3 شنبه 18 محرم سال 1383 وفات یافت.
عالم فاضل، مقدس زاهد، فرزند ملا علی. در کاشان متولد، و در خدمت ملا حبیب الله تلمذ کرده، و سپس به اصفهان مهاجرت نموده، در نزد جمعی از بزرگان همچون آقا سید محمد باقر درچه ای و آقا ابوالقاسم
ص: 351
دهکردی تحصیلات خویش را تکمیل نمود.
در یکشنبه دوم رمضان المبارک 1377 به سن متجاوز از نود سال وفات یافته، در ایوان بقعة تکیة تویسرکانی مدفون شد.
شاعر و ادیب متخلّص به «هور» فرزند حاج میرزا عبدالحسین درب امامی، نوادة دختری عالم جلیل حاج میرزا بدیع درب امامی. (1) در ماه رمضان 1330 متولد، و در 5 شوّال 1387 وفات یافته، در ایوان بقعه مدفون گردید.
مادّه تاریخ وفاتش این است: «هور منزل نمود در مینو»
فقیه زاهد، از شاگردان حاج شیخ محمد باقر نجفی و دیگران، از مدرسین مدرسة نیم آورد. (2)
در 1329 وفات یافته، در بقعه مدفون شد.
ص: 352
از تجّار اصفهان، مرد دیندار و خیری بوده، به مناسبت طبع کتناب مستطاب وافی خدمتی به علم و دین نموده و به همین مناسبت، ذکری از او شد تا ادای بعضی حقوق او شده باشد و شاید برای متموّلین تنبّهی شود.
در 18 شوّال 1353 وفات یافته، قبرش داخل بقعه.
از بقیّة مدفونین در این بقعه بعداً نام برده می شود.
فرزند میرزا عبدالله فرزند آخوند ملا محمد باقر مجلسی معروف به مجلسی ثالث. عالم فاضل محقق (1) و از پدر خود روایت می کند. پس از فوت، در مقبرة اجدادی خویش مدفون گردید.
فرزند میرزا عبدالحسین بن حاج محمد حسین خان صدر اعظم اصفهانی. در علوم ادبیه و خط نسخ و تحریر استادی [بوده] است نحریر. (2) پدرش مرحوم عبدالحسین خان مدتی حکومت سمنان را داشته، مردی خلیق و فاضل و خوش خط (3) و تیز هوش بوده، و در علم طب نیز شهرت و مهارت داشته است. قبرش در نجف در سرداب مدرسة صدر.
ص: 353
فرزند میر سید علی میر محمد صادقی، برادر علامه میر سید حسن مدرس. عالم فاضل محقق، در 1216 متولد، و در حدود (1) سال 1280 وفات یافته، جنازه بر حسب وصیت به نجف نقل شده.
تألیفات وی عبارت است از:
1- حواشی بر قرآن مجید 2- کتابی در ادعیة مأثوره. (2)
وی را چهار فرزند پسر بوده: 1- آقا سید محسن، بعداً شرح حالش نوشته خواهد شد 2- سید ابراهیم و میر سید علی و سید رضا علیهم الرحمة.
فرزند سید محمد علی (برادر سید ابوالقاسم سدهی) عالم فاضل، از شاگردان حاج شیخ محمد تقی نجفی، و آقا سید محمد باقر درچه ای، و آخوند کاشی.
در سلخ جمادی الاولی 1290 متولد، و در 15 شعبان سال 1367 در مسافرت مشهد مقدس وفات یافته، در صحن نو مدفون گردید.
مشارالیه تقریرات فقهی و اصولی اساتید خود را به رشتة تحریر در آورده، عالمی خوش بیان، و مجتهدی طلیق اللسان بود.
در مدرسة صدر و مدرسة کاسه گران سطوح فقه تدریس می نمود، و عدّه ای کثیر از طلاّب از محضر او مستفیض می شدند.
ص: 354
فایده: عده ای از دانشمندان و علمای اصفهان در ارض اقدس مشهد مدفون می باشند. ذیلاً به نام چند نفر از آنها اشاره می شود:
فرزند آخوند ملا عبدالکریم جزی از فضلا و ائمّة جماعت اصفهان، در سفر زیارت در 14 ذی قعده 1383 در مشهد وفات یافت.
فرزند حاج سید جعفر بن حاج سید محمد باقر حجة الاسلام بید آبادی. عالم فاضل، داماد آقا نجفی، و امام مسجد سید بوده، در سفر زیارت در 17 شعبان سال 1336 (1) وفات یافته، در دار الحفاظ مدفون گردید.
ابن علی اکبر [مقدادی] عارف فاضل زاهد. مقدس، از مریدان و تربیت یافتگان از محضر حاج محمد جواد عارف سرجویی بید آبادی. (2) سال ها در
ص: 355
مشهد (در قریة نخودک) ساکن، و مورد توجه و عنایت خواص و عوام بوده، و عموم طبقات از انفاس قدسی او مستفیض می شدند.
در 17 شعبان 1361 وفات یافته، در صحن کهنه مدفون گردید.
از آثارش نشر رسالة ترجمة الصلاة فیض است که تأویلاتی از او دربارة نماز و معانی آن به ضمیمة رساله مزبور به طبع رسیده است. (1)
فرزند حاج میرزا رضا. عالم فاضل، (2) در 1387 در اصفهان وفات یافته، جنازه به مشهد منتقل گردید.
فرزند آقا محمد مهدی بن علامه حاج محمد ابراهیم. در نجف و کاظمین تحصیل نموده، و عمدة تحصیلات او نزد حاج سید اسماعیل صدر اصفهانی کاظمینی بوده، در 1340 در مشهد وفات یافته، (3) در دار السیاده مدفون شد.
ص: 356
معروف به حاج آقا سدهی. عالم فاضل، از مؤثّقین نزد امام جمعة اصفهان بوده، در شب 18 صفر سال 1337 در سفر زیارت در مشهد وفات یافت.
بعداً به شر ح حال ایشان اشاره خواهد شد.
ابن نصر الله بن سعید، کتابفروش، عالم فاضل، از خدمتگزاران واقعی علم و دین، که پس از تحصیلات در اصفهان اقدام به تأسیس مدرسه و چاپخانة گلبهار نموده، و کتب زیادی به طبع رسانیده، در اواخر عمر در مشهد ساکن شده و جهت مسجد گوهر شاد ایجاد کتابخانه ای نموده، و قسمتی از کتاب های خود را بر آنجا وقف کرده، و هم [در روز جمعه 23 جمادی الثانی 1378] در آنجا وفات یافته و مدفون شد.
چندین مجلد کتاب جهت مدارس جدید تألیف و چاپ کرده است.
فرزند حاج میرزا رحیم بن عبدالله بن رحیم بن مرتضی.
عالم فاضل، از رؤسای علمای اصفهان بوده، و در گرانی و قحطی 6-1334 اصفهان به عنوان شهردار (رئیس بلدیّه) انتخاب شده، و بنا به نوشتة جابری در تاریخ اصفهان و ری: در اثر سوء تدبیر او و سود جویی برخی دیگر، قحطی مزبور ایجاد شده.
ص: 357
در انتخابات مجلس شورای ملی نیز به عنوان وکیل و نمایندة مردم اصفهان انتخاب شده و در مجلس شرکت نموده است.
سرانجام در 22 ذی قعده 1350 در مشهد وفات یافت، و در مدرسة میرزا جعفر مدفون گردید. (1)
فرزند سید مهدی حسینی. از سلسله سادات معروف به سادات حکیمی. در ماه صفر سال 1294 در سده متولد، و در ماه رجب 1371 در سفر زیارت مشهد به آنجا وفات یافته، در صحن دار الضیافه مدفون گردید.
در خدمت آقای شیخ مرتضی ریزی، و آقا سید محمد باقر درچه ای، و شیخ عبدالحسین محلاتی، و جهانگیر خان قشقائی، و میرزا هدایت الله
ص: 358
چهار سوقی تحصیل نموده، و در حدود پنجاه مجلد کتاب و رساله تألیف نموده که از آن جمله است:
1- تعلیقه بر فرائد 2- ختام الغرر [مطبوع] 3- رساله در تعارض ادلّه 4- رساله در تعادل و تراجیح 5- رسالة استدلالی در توحید 6- رساله در حجّیّت مظنه 7- رساله در صلات 9- رساله در طهارت 10- رساله در قضا و شهادات 11- رساله در معاملات 12- رسالة استدلالی در معاد 13- رسالة استدلالی در امامت 14- رساله در نبوت 15- رساله در ولایت حاکم 16- شرح فارسی بر کفایة آخوند خراسانی؛ و غیره.
از علمای بزرگوار (1) و دانشمندان و مؤلفین اصفهان ساکن در مشهد بوده، که پس از تکمیل تحصیلات در اصفهان و نجف به مشهد مهاجرت نموده و به ترویج احکام، و نشر عقاید، و اقامة جماعت پرداخته، سرانجام در 16 رمضان المبارک سال 1361 وفات یافته، در ایوان طلا مدفون گردید.
کتب زیر از اوست:
1- تحفة الامامیة 2- الوسائل فی اثبات الحق و اذهان الباطل، و غیره.
شیخ بهاء الدین محمد بن حسین عاملی، از مفاخر شیعه و اسلام. چون بیشتر مدت عمرش در اصفهان سپری شده، جهت تیمن و تبرک نام او ذکر شده.
ص: 359
در 4 شنبه 27 ذی حجة 953 در بعلبک متولد، و در 4 شوال 1030 در اصفهان (1) وفات یافته، در مشهد مقدس مدفون شد.
فرزند میرزا محمد تقی بن حاج آقا محمد بن علامه حاج محمد ابراهیم کلباسی.
عالم فاضل، از شاگردان آقا میرزا مهدی اصفهانی و حاج شیخ مرتضی آشتیانی بوده، و در یک شنبه 26 شوال 1365 به سن کمتر از شصت سال در مشهد وفات یافته، هم در آنجا مدفون شد.
کتب زیر از اوست:
1- راه سعادت در اخلاق، فارسی و مختصر 2- رساله دربارة ربا. هر دو در طهران به سال 1358 به طبع رسیده است.
فرزند شیخ اسماعیل بن آقا علی محمد. از سلسلة مشایخ بید آباد اصفهان. عالم فاضل محقق حکیم مدقّق، از مدرسین آستانة رضویّه.
در اصفهان خدمت آقا سید محمد باقر درچه ای، و آخوند کاشی، و جهانگیر خان و جمعی دیگر از دانشمندان تحصیل نموده، سپس سال ها در طهران از محضر علمای آن سامان استفاده برده، سرانجام در مشهد مقدس
ص: 360
مجاور، و به درس و بحث پرداخته، جمعی (1) کثیر از فضلا از محضرش مستفیذ گردیده، در روز پنج شنبه 19 ذی حجة الحرام سال 1365 به عارضة سکته وفات یافته، در زیر گنبد اللهوردی خان مدفون گردید.
کتب زیر از اوست:
1- ابواب الهدی 2- اعجاز قرآن (سیاسة الخلفاء فی وجه اعجاز القرآن) 3- جنّات الرضویّة 4- الصوارم العقلیّة، در رد بر شیخیّه 5- غایة المنی 6- مصباح الهدی، در فقه 7- معارف القرآن 8- معاریض و توریه؛ و غیره.
دانشمند فرزانه آقای حاج شیخ محمد باقر ساعدی از علما و مؤلفین معاصر خراسان در ماده تاریخ وفات او فرماید:
دل ز غیب ار پاک کردی بازگو *** (میرزا مهدی بخلدش جایگاه)
فرزند میر سید محمد. عالم فاضل، و فقیه زاهد، مجتهد اصولی مفسّر، از
ص: 361
اعاظم علما، و اکابر مجتهدین و دانشمندان ساکن در مشهد مقدس.
در نجف آباد متولد شده، در اصفهان و نجف اشرف تحصیلات خویش را به پایان رسانیده، و در مشهد مجاور گردیده، در یکی از شبستان های مسجد گوهر شاد اقامة جماعت می فرمود، و شبها پس از نماز، جلسة تفسیری داشت که جمعی کثیر از فضلا و غیره از آن بهره مند می شدند.
نگارنده نیز در سفرهای خود بدان ارض اقدس، در جلسة تفسیر او حاضر شده و از آن استفاده برده.
کتب زیر از اوست:
1- خلاصة البیان، در تفسیر قرآن. در دو مجلد. (1)
[2- ترجمة کتاب سیف الامّة نراقی 3- رساله در رجعت 4- تقریرات اصول نائینی؛ و غیره].
در 23 جمادی الثانیه سال 1380 وفات یافته، و در آنجا مدفون گردیده.
فرزند میرزا علی محمد خان بن عبدالوهاب خان طباطبائی. در 6 یا 1279 متولد، و در 6 رجب سال 1348 وفات یافته، در کربلا مدفون گردید.
مردی بزرگ و دانا و هوشیار بوده، و در اثر استعداد و پشتکار، از نویسندگی میرزا حبیب الله مشیر انصاری به مقاماتی رسیده، و نزد ظّل السلطان نفوذی یافته، و تقریباً مدت سی سال با اقتدار در آن دستگاه
ص: 362
می زیسته، و پس از عزل او و بر چیده شدن آن دستگاه، خانه نشین شده و به تدریس پرداخته.
در کتاب انساب مردم نائین (:84) شرح مفصلی دربارة او نوشته شده، طالبین مراجعه نمایند.
وی را فرزندانی است، از آن جمله است:
1- حاج میرزا احمد خان مشیر فاطمی، از مشایخ و بزرگان شیخیّة اصفهان، در 1315 متولد، و در 13 رمضان المبار