نهج الدعا (با ترجمه فارسی) جلد 1

مشخصات کتاب

شماره کتابشناسی ملی : 2451801

عنوان و نام پدیدآور : نهج الدعا (با ترجمه فارسی)/محمد محمدی ری شهری ؛ رسول افقی، احسان سرخه ای : ترجمه حمید رضا شیخی

مشخصات نشر : قم: دار الحدیث، 1389

مشخصات ظاهری : ج

فروست : علوم و معارف حدیث؛ 138

یادداشت : چاپ سوم: ج2

وضعیت فهرست نویسی : در انتظار فهرستنویسی (اطلاعات ثبت)

ص: 1

اشاره

ص: 1

ص: 2

ص: 3

ص: 4

ص: 5

ص: 6

ص: 7

پیشگفتار

اشاره

پیشگفتاریکی از بزرگترین نعمت های الهی که به انسان ارزانی داشته این است که اجازه داده او را بخواند چنان که از امام زین العابدین علیه السلام روایت شده که در مقام نیایش عرضه می دارد : ومِن أعظَمِ النِّعَمِ عَلَینا جَرَیانُ ذِکرِکَ عَلی ألسِنَتِنا وإذنُکَ لَنا بِدُعائِکَ . (1) از بزرگ ترین نعمت های تو بر ما، جاری شدن یاد تو بر زبان ما و اجازه دادنت به ما برای دعا به درگاه تو است . بزرگتر از نعمت دعا ، نعمت اجابت درخواست داعی است که خداوند متعال آن را تضمین کرده و فرموده : «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ . (2) بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را» . برای بهره برداری از این دو نعمت بزرگ ، آگاهی نسبت به ارزش ، اهمیت و عظمت دعا ، شناخت آداب ، شرایط ، آفات و موانع اجابت دعا ، همچنین آشنایی با سیره عملی پیشوایان اسلام در این زمینه ضروری است .

.


1- .بحار الأنوار : ج 94 ص 151 نقلاً عن کتب بعض الأصحاب .
2- .غافر : 60 .

ص: 8

روش تهیه و تدوین کتاب

در این باره ، کتاب های مفید و ارزنده فراوانی تألیف شده است ولی با این وصف برای پاسخگویی به نیازهای روزافزون تشنگان معارف اسلام ناب ، به ویژه مراکز پژوهشی و پژوهشگران علوم اسلامی ، میدان برای تلاش بیشتر و ارائه مجموعه هایی کاربردی تر باز است . «نهج الدعاء» گامی است متواضعانه در راه وصول به این هدف بلند که با نظمی نوین و سهل الوصول و تحلیل هایی کارآمد در خدمت فرهیختگان و همه علاقمندان به پژوهش و آشنایی با معارف اسلامی قرار می گیرد .

روش تهیه و تدوین کتابروش ما در بررسی و کاوش و مستندسازی مباحث در این مجموعه ، متّکی به عناصر زیر است : 1 . از دیدگاه ما ، احادیثی که از خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده اند ، در واقع ، حدیث پیامبر خدایند ، همان گونه که امام رضا علیه السلام فرمود : «ما از طرف خدا و پیامبر او سخن می گوییم» (1) . و نیز امام صادق علیه السلام فرمود : «سخن من ، سخن پدرم است و سخن پدرم ، سخن جدّم است و سخن جدّم ، سخن حسین است و سخن حسین ، سخن حسن است و سخن حسن ، سخن امیر مؤمنان و سخن امیر مؤمنان ، سخن پیامبر خداست و سخن پیامبر خدا ، سخن خداوند متعال است» . (2) به همین دلیل در این کتاب ، از همه احادیثِ روایت شده از پیامبر صلی الله علیه و آله و خاندان او ، یکسان بهره گرفته شده است .

.


1- .رجال الکشّی : ج 2 ص 490 ح 401 ، بحار الأنوار : ج 2 ص 250 ح 62 .
2- .الکافی : ج 1 ص 53 ح 14 ، منیة المرید : ص 373 ، الإرشاد : ج 2 ص 186 ، بحار الأنوار : ج 2 ص 179 ح 28 . ر . ک : اهل بیت در قرآن و حدیث : بخش چهارم / فصل یکم : ویژگی های علمی اهل بیت / حدیث آنها همان حدیث پیامبر خداست .

ص: 9

2 . کوشیده ایم در حدّ توان ، همه روایات مربوط به هر موضوع را از منابع گوناگونِ شیعه و اهل سنّت ، به طور مستقیم ، استخراج و گردآوری کنیم و با بهره گیری از نرم افزارهای رایانه ای ، آنها را روی برگه های مخصوص تنظیم نماییم تا زمینه گزینش کامل ترین ، موثّق ترین و کهن ترینِ آنها فراهم آید . در مورد استفاده از دعاها نیز جز در مواردی اندک ، تنها از ادعیه ای که مستند به معصومان است ، بهره گرفته ایم . 3 . سعی کرده ایم تا از آوردن روایات تکراری پرهیز نماییم ، جز در این موارد : الف _ آن جا که نکته مهمّی در تفاوت واژه ها و اصطلاحات ، نهفته بوده است . ب _ در مواردی که متن حدیث ، در متون شیعه و اهل سنّت ، تفاوت داشته است . ج _ آن جا که متن روایت ، بیش از یک سطر نبوده و مربوط به دو باب بوده است . 4 . در مواردی که متن های رسیده از پیامبر خدا و امامان علیهم السلام ، متعدّد بوده اند ، حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله در متن ، و نشانی روایات ائمّه دیگر با ذکر عنوان و مأخذ ، در پانوشت می آید ، مگر آن که روایت آنان ، نکته تازه ای داشته باشد که آن نیز در متن آورده می شود . 5 . در هر موضوع ، پس از ذکر آیات مربوط به آن ، روایات معصومان به ترتیب زمانی (از پیامبر خدا تا امام مهدی علیه السلام ) آورده می شوند ، مگر آن که روایتی در تفسیر آیاتِ مذکور باشد (که در این صورت ، پیش از روایات دیگر می آید) ، یا آن که تناسب موضوعی روایات ، ترتیب دیگری را ایجاب کند .

.

ص: 10

6 . در آغاز هر روایت ، تنها نام پیامبر صلی الله علیه و آله یا امامی را آورده ایم که حدیث از او نقل شده است ، مگر آن که راوی ، فعل آنان را نقل کرده ، یا سؤال و جوابی در میان بوده و یا راوی ، سخنی را در متن حدیث آورده باشد که کلام پیامبر صلی الله علیه و آله یا آن امام نیست . 7 . به خاطر تعدّد نام ها و لقب های پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام ، نام واحدی را برگزیده ایم که به صورت ثابت در اوّل روایت می آید و بر شخص مورد نظر ، دلالت می کند . 8 . در پانوشت ها ، منابع احادیث ، به ترتیب معتبرترینِ آنها تنظیم شده است ؛ لیکن گاه به دلیلی که بر محقّقان پوشیده نیست (از جمله : پرهیز از تکرار ، اختلاف منابع یا راوی و یا شخصی که از او روایت شده) ، این ترتیب را پس از نخستین منبع ، مراعات نکرده ایم . 9 . هر گاه دسترسی به منابع اوّلیه ممکن باشد ، حدیث مستقیما از آنها نقل می شود . آن گاه نشانیِ بحار الأنوار (در احادیث شیعه) و کنز العمّال (در احادیث اهل سنّت) به عنوان دو منبع اساسی و جامع حدیث شیعه و اهل سنّت ، افزوده می شود . 10 . پس از ذکر منابع ، گاه با نشانه «راجع» ، به منابع دیگر ارجاع داده می شود؛ چرا که متن ارجاعی ، با متن نقل شده تفاوت بسیار دارد؛ ولی در عین حال ، با متن اصلی و موضوع بحث ، مرتبط است . 11 . ارجاع به ابواب دیگر این کتاب ، به خاطر تناسب و اشتراک محتوایی میان احادیث آنهاست . 12 . هدف از «درآمد»هایی که برای فصل های کتاب ، نوشته شده یا

.

ص: 11

سپاس از همکاران

توضیحات و استنتاج هایی که در پی احادیث آمده است ، ارائه چشم انداز کلّی روایات آن بخش یا آن فصل است . گاه هم به توضیح و تبیین برخی از مفاهیم دشوار و پیچیده احادیث ، پرداخته شده است . 13 . مهم ترین نکته در این شیوه ، کوشش در حدّ توان برای تأیید اطمینان آور صدور احادیث هر باب از معصوم است که به کمک قرائن عقلی و نقلی برای اثبات محتوای احادیث ، صورت پذیرفته است . 14 . یکی از آداب مهمّ نقل حدیث، چگونگی نسبت دادن آن به پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام است. کلینی رحمه الله از امام علی علیه السلام روایت کرده است که : إذا حَدَّثتُم بِحَدیثٍ فَأَسنِدوهُ إلَی الَّذی حَدَّثَکُم ؛ فَإِن کانَ حَقّا فَلَکُم وإن کانَ کَذِبا فَعَلَیهِ . (1) هنگامی که حدیثی را نقل می کنید ، آن را به کسی که آن را روایت نموده ، نسبت دهید ، که اگر درست باشد ، به سود شماست و اگر دروغ باشد ، به زیان راوی است . بنا بر این ، برای رعایت احتیاط ، توصیه اکید داریم که کسانی که می خواهند از این کتاب یا سایر کتب روایی ، حدیثی نقل کنند ، آن را مستقیما به پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلامنسبت ندهند ؛ بلکه حدیث را از طریق منبعی که آن را روایت کرده است ، به آنان منسوب نمایند . برای نمونه ، نگویند : «پیامبر صلی الله علیه و آله چنین فرمود» یا : «امام علیه السلام چنین فرمود» ؛ بلکه بگویند : «فلان کتاب، از پیامبر صلی الله علیه و آله چنین روایت کرده است» و یا بگویند : «از پیامبر صلی الله علیه و آله چنین روایت شده است» .

.


1- .الکافی : ج 1 ص 52 ح 7 ، بحار الأنوار : ج 2 ص 161 ح 15 .

ص: 12

سپاس از همکاراناز همه فضلای عزیز و بزرگوار پژوهشکده علوم حدیث که در تهیه ، تدوین ، ارزیابی ، تصحیح ، ویراستاری و نشر این مجموعه نفیس همکاری داشته اند ، بویژه فاضل ارجمند جناب آقای رسول اُفقی و فاضل گران قدر جناب آقای احسان سرخه ای که این کتاب با مساعدت آنان به ثمر رسید ، صمیمانه سپاسگزارم . همچنین از مترجم گران مایه جناب آقای حمیدرضا شیخی که با ترجمه دقیق ، روان و شیوای خود زمینه بهره برداری پارسی زبانان را از این کتاب فراهم ساخت ، تشکر می کنم . واز خداوند منان پاداشی در خور فضل خود برای همه آنان مسألت دارم . ربّنا! تقبّل منّا ؛ إنّک أنت العزیز الحکیم . محمّد محمّدی ری شهری 2 / 1 / 1385

.

ص: 13

درآمد

واژه شناسی دعا

درآمدواژه شناسی دعا«دعا» در لغت به معنای خواندن چیزی است به سوی خود با آواز و یا سخن . ابن فارس در تبیین معنای ریشه این واژه می گوید : هو أن تمیلَ الشیءَ إلیک بصوتٍ وکلامٍ یکون منک . (1) د . ع . و . به معنای متمایل کردن چیزی به سمت خود با صدا و گفته ات است . بر پایه این سخن ، اصل در «دعا» خواندن با صوت و لفظ است لیکن کثرت استعمال این واژه در دعوت با نوشته ، اشاره و امثال آن ، مفهوم این واژه را اعم از خواندن با صوت و لفظ گردانیده است . بنابراین کلمه «دعا» اعم از «ندا» است زیرا «ندا» اختصاص به باب الفاظ و اصوات دارد ولی «دعا» می تواند با لفظ باشد و می تواند با اشاره و امثال آن ، افزون بر این «ندا» در معنای حقیقی اش حتما باید با صدای بلند باشد ولی «دعا» مقید به صدای بلند نیست . (2) بنابراین «دعا» و «دعوت» به معنای توجه دادن مَدعُوّ به سوی داعی برای جلب منفعت یا دفع ضرر است ، از این رو درخواست از مَدعُوّ در واقع هدف دعا است نه خود آن . (3)

.


1- .معجم مقاییس اللغة : ج 2 ص 279 .
2- .ندا : کشیدن صدا و بالا بردن آن است . نادی ، شبیه دعا است ، اما دعا گاهی با علامتی غیر از صدا و کلام است و با اشاره ای است که خبر می دهد : بیا . اما ندا ، فقط با صدا صورت می گیرد .
3- .ر .ک : المیزان فی تفسیر القرآن : ج 2 ص 31 .

ص: 14

دعا در قرآن و حدیث

الف _ دعای تکوینی

ب _ دعای تشریعی

دعا در قرآن و حدیثکلمه «دعا» در قرآن و احادیث اسلامی با عنایت به مفهوم لغوی آن در معانی مختلفی استعمال شده است . به طور کلی این واژه گاه در مورد خداوند متعال به کار می رود و گاه در مورد انسان . دعای خداوند متعال دو گونه است :

الف _ دعای تکوینیدعای تکوینی خداوند متعال به معنای ایجاد چیزی است برای هدفی خاص ، گویا آن چه ایجاد می شود به آن چه خداوند می خواهد دعوت می گردد . مانند این سخن خداوند متعال : «یَوْمَ یَدْعُوکُمْ فَتَسْتَجِیبُونَ بِحَمْدِهِ . (1) روزی که شما را فرا می خواند و شما با حمد او، اجابت می کنید» . بدین معنا که خداوند در قیامت انسان ها را به زندگی اخروی تکوینا دعوت می کند و آنان با زنده شدن پس از مرگ دعوت او را اجابت می نمایند .

ب _ دعای تشریعیدعای تشریعی ، عبارت است از مکلف کردن مردم به انجام آن چه خداوند واجب کرده و ترک آن چه تحریم نموده است ، در حقیقت تکلیف ، فرا خواندن مکلف به انجام اوامر و ترک نواهی الهی است ، مانند این سخن خداوند عزّوجلّ : «أَفِی اللَّهِ شَکٌّ فَاطِرِ السَّمَ_وَ تِ وَ الْأَرْضِ یَدْعُوکُمْ لِیَغْفِرَ لَکُم مِّن ذُنُوبِکُمْ وَیُؤَخِّرَکُمْ إِلَی أَجَلٍ مُّسَمًّی . (2)

.


1- .اسراء : 52 .
2- .ابراهیم : 10 .

ص: 15

مفهوم دعا در مورد انسان

الف _ حقیقتِ دعا

مگر درباره خدا _ پدیدآورنده آسمان ها و زمین _ تردیدی هست؟ او شما را دعوت می کند تا پاره ای از گناهانتان را بر شما ببخشاید و تا زمان معینی شما را مهلت دهد» . به سخن دیگر ، دین پیام تکامل انسان است که خداوند متعال انسان را بدان دعوت می کند تا از طریق پیاده کردن آن در زندگی به فلسفه آفرینش خود دست یابد .

مفهوم دعا در مورد انساناین بود معنای «دعا» در مورد خداوند متعال ، اما در مورد انسان کلمه «دعا» حقیقتا و مجازا کاربردهای مختلفی در قرآن و حدیث دارد (1) که طرح آنها در مدخل «نهج الدعاء» ضروری نیست ، آن چه در این جا تبیین آن مهم و لازم است ، تبیین مفهوم حقیقی دعای انسان در برابر آفریدگار ، و جمع بندی اجمالی آیات و احادیثی است که درباره آن وارد شده است :

الف _ حقیقتِ دعابا تأمل در کاربرد کلمه «دعا» در قرآن و حدیث معلوم می گردد که دعای انسان در برابر خداوند متعال ، در حقیقت به معنایِ خود را بنده و نیازمند مطلق به خدا دیدن و با پرستش او درصدد جلب عنایت و رحمت او برآمدن است و از این رو امام صادق علیه السلام در تبیین جنود عقل و جهل می فرماید : وَالدُّعاءُ وضِدُّهُ الاِستِنکافُ . (2) دعا، و ضد آن خودداری است .

.


1- .ر . ک : نضرة النّعیم : ج 5 ص 1904 .
2- .الکافی : ج 1 ص 23 ح 14 ، علل الشرایع : ص 115 ح 10 ، الخصال : ص 591 ح 13 ، المحاسن : ج 1 ص 197 ح 22 کلّها عن سماعة بن مهران ، بحار الأنوار : ج 1 ص 111 ح 7 .

ص: 16

این سخن بدان معنا است که «دعا» از سپاهیان عقل است . عقل ، انسان را نیازمند مطلق می بیند و لذا او را به عبودیتِ کمال مطلق دعوت می نماید تا با عبادت و پرستش او به عنایت و رحمتش دست یابد ، از این رو هر چه انسان از معرفت و شناخت بیشتری برخوردار باشد دعای او افزون تر می گردد ، چنان که از امام علی علیه السلام روایت شده : أعلَمُ النّاسِ بِاللّهِ أکثَرُهُم لَهُ مَسأَ لَةً . (1) داناترین مردم به خداوند، پر درخواست ترین آنان است . و پیشوایان دین به دلیل آن که در بالاترین مراتب عقل و معرفت بودند بیش از دیگران خود را نیازمند به خدا می دانستند و لذا فوق العاده به دعا اهتمام داشتند . (2) در نقطه مقابل ، جهل سبب می شود که انسان خود را مستقل و بی نیاز پندارد و از عبودیت الهی و طلب رحمت و از طریق اطاعتش روی برتابد و استنکاف ورزد . این حدیث شریف ، در واقع ریشه در این آیه شریفه دارد که می فرماید : «وَ قَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ . (3) و پروردگارتان فرمود : مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم . در حقیقت، کسانی که از پرستش من کبر می ورزند، به زودی خوار در دوزخ در می آیند» . این آیه کریمه به روشنی نشان می دهد که حقیقت «دعا» از نگاه قرآن ،

.


1- .ر .ک : ص28 ح 9 .
2- .ر .ک : ص 31 (اهتمام اولیای خدا به دعا) .
3- .غافر : 60 .

ص: 17

ب _ اهمیت دعا و نقش آن در زندگی

احساس عبودیت انسان نسبت به آفریدگار خود و طلب قرب و رحمت آن جناب از طریق پرستش اوست . و لذا از این حقیقت ابتدا با واژه «دعا» و سپس با واژه «عبادت» تعبیر می نماید . همچنین همه روایاتی که «دعا» را مغز عبادت توصیف می کنند یا عین عبادت می دانند اشاره به حقیقت مفهوم دعا دارند . همچنین روایاتی که دلالت می کنند بر این که فضیلت «دعا» از قرائت قرآن بیشتر است اشاره به این معنا است که حال عبودیتی که برای نیایشگر حقیقی دست می دهد برای قاری قرآن پدید نمی آید . با تأمل در آنچه ذکر شد معلوم می شود که مقصود از حقیقت دعا که در همه عبادات وجود دارد همان احساس عبودیت و نیاز مطلق و طلب قرب و رحمت حق به وسیله پرستش اوست ، نه این که کلمه «دعا» مرادف با همه عبادات مثل نماز و روزه و امثال آن است تا این سؤال پیش آید که اگر «دعا» به معنای «عبادت» است معنای حدیث « الدُّعاءُ مُخُّ العِبادَة ؛ دعا هسته عبادت است» (1) می شود «العبادة مخّ العبادة» .

ب _ اهمیت دعا و نقش آن در زندگیدر اهمیت دعا همین بس که روح و مغز عبادت است و به همین دلیل سودمندتر از قرائت قرآن بلکه با فضیلت تر از همه عبادات از آن یاد شده است . دعا ، کلید رحمت الهی ، مایه تقرب به خدا ، موجب تأمین خواسته ها ، سلامتی از شیطان و زندگی جان است . (2)

.


1- .ر .ک : ص 47 (ارزش دعا / مغز عبادت) .
2- .ر .ک : ص 67 (برکت های دعا) .

ص: 18

دعا ، نه تنها در رهایی از گرفتاری ها و دردها و رنج های زندگی به انسان کمک می کند بلکه می تواند سرنوشت قطعی زندگی را تغییر دهد (1) و از بلاهای گوناگون پیشگیری نماید (2) و از این رو پیشوایان اسلام ، پیشدستی و تقدم در دعا را توصیه کرده اند ، (3) خود آنان نیز پیش از همه و بیش از همه اهل دعا و مناجات با خداوند متعال بوده اند . (4) به دلیل آثار و برکات فراوانی که «دعا» در زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد ، قرآن کریم با تأکید فراوان و با بیانهای گوناگون مردم را بدان فرا می خواند (5) و نسبت به سستی در عدم بهره برداری از این کلید رحمت و سعادت هشدار می دهد . گاه می فرماید : «وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لِی وَلْیُؤْمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ . و هرگاه بندگان من، از تو درباره من بپرسند، [بگو] من نزدیکم و دعای دعا کننده را _ به هنگامی که مرا بخواند _ اجابت می کنم ، پس [آنان] باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند ، باشد که راه یابند» . گاه می فرماید : «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ .

.


1- .ر .ک : ص 75 (برکت های دعا / برگرداندن قضای الهی) .
2- .ر .ک : ص 83 ( برکت های دعا / دفع بلا) .
3- .ر .ک : ص 39 (پیش دستی کردن در دعا) .
4- .ر .ک : ص 31 (اهتمام اولیای خدا به دعا) .
5- .ر .ک : ص 23 (اهتمام ورزیدن به دعا) .

ص: 19

مرا بخوانید ، اجابت می کنم شما را» . گاه می فرماید : «ادْعُواْ رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً . بخوانید پروردگارتان را به زاری و نهانی» . گاه نمونه ای از دعاهای مستجاب که برای بسیاری از مردم تجربه شده است را ارائه می نماید : «أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ . یا کیست آن که اجابت می کند درمانده ات را چون وی را بخواند و گرفتاری را برطرف می گرداند» . گاه تأکید می فرماید که «دعا» میزان وزن و اعتبار و ارزش انسان نزد خداوند متعال است «قُلْ مَا یَعْبَؤُاْ بِکُمْ رَبِّی لَوْلاَ دُعَاؤُکُمْ . (1) بگو : اگه دعای شما نباشد، پروردگارم هیچ اعتنایی به شما نمی کند» . گاه از کسانی که در دل شب بستر خواب راحت را رها می کنند و به نیایش می پردازند تجلیل و تمجید می کند و این چنین به آنان مژده می دهد که : «فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِیَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْیُنٍ (2) . هیچ کس نمی داند چه چیزی از آنچه روشنی بخش دیدگان است برای آنان پنهان شده است» و... . و در نقطه مقابل ، کسانی که تنها هنگام گرفتاری و بلا خدا را می خوانند ،

.


1- .فرقان : 77 .
2- .سجده : 17 .

ص: 20

ج _ اصلی ترین مقدمات اجابت دعا

نکوهش می کند (1) و کسانی که از دعا کردن _ که روح بندگی است _ استنکاف می ورزند به جهنم تهدید می نماید : «إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ . کسانی که از عبادت من کبر می ورزند، به زودی به خواری در دوزخ در می آیند» .

ج _ اصلی ترین مقدمات اجابت دعاخداوند متعال وعده داده که دعای نیایشگران را اجابت کند لیکن تحقق این وعده منوط به تحقق حقیقت دعا از سوی داعی است . (2) پیش از این توضیح داده شد که حقیقت دعا عبارت است از این که «انسان خود را در برابر خداوند متعال نیازمند مطلق ببیند و با پرستش او درصدد جلب عنایت و رحمت او برآید» . کسی که خود را نیازمند مطلق به بی نیاز مطلق می بیند ، از غیر او منقطع می گردد و به او می پیوندد . به سخن دیگر خواندن خداوند متعال با خواندن غیر او تفاوت جوهری دارد و تا حال انقطاع به انسان دست ندهد در واقع خدا را نمی خواند . حال انقطاع همان حالی است که از آن تعبیر به خالی کردن دل از غیر خدا شده است چنان که روایت شده از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره اسم اعظم سؤال کردند ، ایشان فرمود : کُلُّ اسمٍ مِن أسماءِ اللّهِ ، فَفَرِّغ قَلبَکَ عَن کُلِّ ما سِواهُ ، وَادعُهُ بِأَیِّ اسمٍ شِئتَ . (3)

.


1- .ر .ک : ص 101 (نکوهش کسانی که فقط هنگام گرفتاری دعا می کنند) .
2- .ر .ک : ص 453 (سخنی پیرامون اصلی ترین شرط استجابت دعا) .
3- .ر .ک : ص 450 ح 742 .

ص: 21

د _ موانع اجابت دعا

هر اسمی از نام های خداست؛ پس دلت را از هر چه غیر اوست، فارغ کن و او را به هر اسمی که می خواهی بخوان . بر این اساس ، اصلی ترین مقدمات اجابت دعا ، حال انقطاع و تهی کردن دل از امید به غیر خدا است و هر چه این حال در نیایشگر تقویت شود ، دعای او به اجابت نزدیکتر می گردد ، بلکه اگر چنین حالی به انسان دست دهد بدون دعا نیز خواسته او تأمین گردد (1) . بدین جهت بسیاری از اموری که تحت عنوان آداب دعا و یا شروط اجابت آن در این مجموعه خواهد آمد در حقیقت زمینه ساز پدید آمدن حال دعا است .

د _ موانع اجابت دعاآن چه در باب سوم از بخش اول «نهج الدعا» تحت عنوان موانع اجابت دعا آمده است را می توان به دو بخش تقسیم کرد : 1 . آن چه بر اساس حکمت الهی مانع اجابت دعا است ، مانند این که نیایشگر از خداوند متعال چیزی را می خواهد که به زیان اوست . 2 . مطلق گناهان ، البته برخی از کارهای ناشایسته مانند : عقوق والدین و قطع رحم ، نقش بیشتری در جلوگیری از اجابت دعا دارند . گفتنی است که نقش آداب و اسباب اجابت دعا در تحقق مطلوب و نیز نقش موانع اجابت دعا در عدم تحقق آن به صورت اقتضاء است نه علّیت تامه ، بنابراین ممکن است با وجود برخی از موانع ، دعا مستجاب گردد و در واقع برخی از مقتضیات بر برخی از موانع غلبه نماید .

.


1- .ر .ک : ص 629 (کسی که حاجتش بی درخواست برآورده شود) .

ص: 22

الفَصلُ الأَوَّلُ : أهمّیّة الدّعاءالبابُ الأوَّلُ : الحثّ علی الدّعاء1 / 1الاِهتِمامُ بِالدُّعاءِالکتاب«وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لِی وَلْیُؤْمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ» . (1)

«وَ قَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ» . (2)

«ادْعُواْ رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ * وَلاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَْرْضِ بَعْدَ إِصْلَ_حِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِینَ» . (3)

.


1- .البقرة : 186 .
2- .غافر : 60 .
3- .الأعراف : 55 و 56 .

ص: 23

فصل یکم : اهمّیت دعا

باب یکم : تشویق کردن به دعا

1 / 1 اهتمام ورزیدن به دعا

فصل یکم : اهمّیت دعاباب یکم : تشویق کردن به دعا1 / 1اهتمام ورزیدن به دعاقرآن« هر گاه بندگانم از تو سراغ مرا گیرند ، [بگو که] من ، نزدیکم و دعای دعا کننده را _ آن گاه که مرا بخواند _ پاسخ می دهم . پس ، باید [آنان نیز] به من پاسخ دهند و به من ایمان آورند ، باشد که راه یابند» .

« و خداوندگارتان گفت : مرا بخوانید تا پاسختان دهم . همانا کسانی که از عبادت من گردن فرازی می کنند ، به زودی ، خوار در دوزخ درخواهند آمد» .

« خداوندگارتان را به زاری و نهانی بخوانید که او تجاوزکاران را دوست نمی دارد . و در زمین ، پس از اصلاح آن ، تباهی مکنید ، و با بیم و امید بخوانیدش که به راستی رحمت خدا به نیکوکاران ، نزدیک است» .

.

ص: 24

«أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَءِلَ_هٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِیلاً مَّا تَذَکَّرُونَ» . (1)

الحدیث729.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :رسول اللّه صلی الله علیه و آله_ لَمّا سُئِلَ عَن صُحُفِ إبراهیمَ علیه السلام _: کانَ فیها . . . : عَلَی العاقِلِ ما لَم یَکُن مَغلوبا عَلی عَقلِهِ أن یَکونَ لَهُ ساعاتٌ : ساعَةٌ یُناجی فیها رَبَّهُ عز و جل ، وساعَةٌ یُحاسِبُ نَفسَهُ ، وساعَةٌ یَتَفَکَّرُ فیما صَنَعَ اللّهُ عز و جل إلَیهِ ، وساعَةٌ یَخلو فیها بِحَظِّ نَفسِهِ مِنَ الحَلالِ ؛ فَإِنَّ هذِهِ السّاعَةَ عَونٌ لِتِلکَ السّاعاتِ ، وَاستِجمامٌ (2) لِلقُلوبِ وتَوزیعٌ لَها . (3)728.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :الإمام علیّ علیه السلام :لِلمُؤمِنِ ثَلاثُ ساعاتٍ : فَساعَةٌ یُناجی فیها رَبَّهُ ، وساعَةٌ یَرُمُّ (4) مَعاشَهُ ، وساعَةٌ یُخَلّی بَینَ نَفسِهِ وبَینَ لَذَّتِها فیما یَحِلُّ ویَجمُلُ . (5)727.المعجم الأوسط ( _ به نقل از ابن عبّاس _ ) الإمام الکاظم علیه السلام :اِجتَهِدوا فی أن یَکونَ زَمانُکُم أربَعَ ساعاتٍ : ساعَةً لِمُناجاةِ اللّهِ ، وساعَةً لِأَمرِ المَعاشِ ، وساعَةً لِمُعاشَرَةِ الإِخوانِ وَالثِّقاتِ الَّذینَ یُعَرِّفونَکُم عُیوبَکُم ویَخلُصونَ لَکُم فِی الباطِنِ ، وساعَةً تَخلونَ فیها لِلَذّاتِکُم فی غَیرِ مُحَرَّمٍ . (6) .


1- .النمل : 62 .
2- .أجَمَّ الإنسانُ وَاستَجَمَّ : استراح فذهب إعیاؤُهُ ، یقال : اِستَجَمَّ نَفسَهُ : أراحَها (المعجم الوسیط : ج 1 ص 137 «جمم») .
3- .الخصال : ص 525 ح 13 ، معانی الأخبار : ص 334 وفیه «وتفریغ لها» بدل «وتوزیع لها» ، بحار الأنوار : ج 77 ص 73 ح 1 .
4- .الرَّمُّ : إصلاح ما فسد ، ولمّ ما تفرّق (النهایة : ج 2 ص 268 «رمم») .
5- .نهج البلاغة : الحکمة 390 ، تحف العقول : ص 203 وفیه «یحاسب فیها نفسه» بدل «یَرُمُّ معاشه» ، بحار الأنوار : ج 94 ص 94 ح 11 .
6- .تحف العقول : ص 409 ، الفقه المنسوب للإمام الرضا علیه السلام : ص 337 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 346 ح 4 .

ص: 25

« یا کیست که بیچاره را _ آن گاه که بخواندش _ پاسخ می دهد و گرفتاری را می زداید و شما را جانشینان [خویش در] این زمین می گردانَد ؟ آیا معبودی جز خدای یگانه هست ؟ چه اندکْ پند می پذیرید!» .

حدیث727.المعجم الأوسط عن ابن عبّاس :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ در پاسخ به پرسش درباره صحف ابراهیم علیه السلام _: [در صحف ابراهیم علیه السلام آمده بود :] «خردمند ، تا خِردش برجاست ، باید اوقاتی را برای خود در نظر گیرد : وقتی برای راز و نیاز با پروردگارش ، وقتی برای حسابرسی از خود ، وقتی برای اندیشیدن در آنچه خداوند عز و جل در حقّ او کرده است ، و وقتی که در آن برای استفاده از بهره های حلالش خلوت گزیند ؛ زیرا که این وقت (بهره مندی از لذّت حلال) ، کمکی است برای آن اوقات [دیگر] و آسایش یافتن دل ها و زدودن پریشانی آنها.726.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام علی علیه السلام :برای مؤمن سه وقت است : وقتی برای راز و نیاز با پروردگارش ؛ وقتی برای سر و سامان دادن به زندگی اش ؛ و وقتی برای پرداختن به کامجویی های حلال و زیبایش.725.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام کاظم علیه السلام :در آن بکوشید که اوقاتتان ، چهار بخش باشد : بخشی برای راز و نیاز با خداوند ؛ بخشی برای کار معاش ؛ بخشی برای معاشرت با برادران و دوستان مورد اعتماد ، آنان که عیب هایتان را به شما گوشزد می کنند و با شما خالص و یکرنگ اند ؛ و بخشی برای بهره برداری از لذّت های حلالتان. .

ص: 26

724.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :أربَعٌ مَن کُنَّ فیهِ أمِنَ یَومَ الفَزَعِ الأَکبَرِ : ... وإذا کانَت لَهُ حاجَةٌ سَأَلَ رَبَّ_هُ . (1)723.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عنه صلی الله علیه و آله :ما مِن عَبدٍ سَلَکَ وادِیا فَیَبسُطُ کَفَّیهِ فَیَذکُرُ اللّهَ ویَدعو ، إلاّ مَلَأَ اللّهُ ذلِکَ الوادِیَ حَسَناتٍ ، فَلیَعظُم ذلِکَ الوادی أو لِیَصغُر . (2)722.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عنه صلی الله علیه و آله_ مِمّا رَأی فی لَیلَةِ المِعراجِ مَکتوبا عَلی بَعضِ أبوابِ النّارِ _: حاسِبوا أنفُسَکُم قَبلَ أن تُحاسَبوا ، وَبِّخوا نُفوسَکُم قَبلَ أن تُوَبَّخُوا ، ادعُوا اللّهَ عز و جلقَبلَ أن تَرِدوا عَلَیهِ ولا تَقدِرونَ عَلی ذلِکَ . (3)721.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ( _ به کسی که به ایشان گفت : دوست دارم دعایم مستجاب ) عنه صلی الله علیه و آله :مَن أکثَرَ الدُّعاءَ قالَتِ المَلائِکَةُ : صَوتٌ مَعروفٌ ، ودُعاءٌ مُستَجابٌ ، وحاجَةٌ مَقضِیَّةٌ . (4)726.عنه صلی الله علیه و آله :الإمام علیّ علیه السلام :قالَ اللّهُ عز و جل لِعِبادِهِ : أیُّهَا الفُقَراءُ إلی رَحمَتی ، إنّی قَد ألزَمتُکُمُ الحاجَةَ إلَیَّ فی کُلِّ حالٍ ، وذِلَّةَ العُبودِیَّةِ فی کُلِّ وَقتٍ ؛ فَإِلَیَّ فَافزَعوا فی کُلِّ أمرٍ تَأخُذونَ فیهِ وتَرجونَ تَمامَهُ وبُلوغَ غایَتِهِ ؛ فَإِنّی إن أرَدتُ أن اُعطِیَکُم لَم یَقدِر غَیری عَلی مَنعِکُم ، وإن أرَدتُ أن أمنَعَکُم لَم یَقدِر غَیری عَلی إعطائِکُم ؛ فَأَنَا أحَقُّ مَن سُئِلَ وأولی مَن تُضُرِّعَ إلَیهِ . (5) .


1- .تنبیه الخواطر : ج 2 ص 237 .
2- .ثواب الأعمال : ص 183 ح 1 عن السکونی عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، جامع الأحادیث للقمّی : ص 119 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 292 ح 15 .
3- .الفضائل : ص 130 عن ابن مسعود ، بحار الأنوار : ج 8 ص 145 ح 67 .
4- .کنزالعمّال : ج 15 ص 866 ح 43445 نقلاً عن حلیة الأولیاء : ج 6 ص 95 عن ثور یرفع الحدیث .
5- .التوحید : ص 232 ح 5 عن محمّد بن زیاد ومحمّد بن سیّار عن الإمام العسکری عن الإمام زین العابدین عن الإمام الحسین عن الإمام الحسن علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 92 ص 233 ح 14 .

ص: 27

725.عنه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :چهار خصلت است که هر که دارا باشد ، در آن روزِ وحشتناک بزرگ (قیامت) ، آسوده است : ... و هرگاه حاجتی داشته باشد ، از پروردگارش بخواهد.724.عنه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ بنده ای نیست که در وادی ای برود و دو دستش را بگشاید و ذکر خدا بگوید و دعا کند ، مگر این که خداوند ، آن وادی را پُر از ثواب می کند ، خواه آن وادی بزرگ باشد یا کوچک .723.عنه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ از جمله چیزهایی که در شب معراج ، بر یکی از درهای دوزخ نوشته دید _: پیش از آن که از شما حسابرسی شود ، به حساب خود برسید و پیش از آن که شما را [در قیامت ]ملامت کنند ، خود به ملامت خویشتن بپردازید . خدا را بخوانید ، پیش از آن که بر او درآیید و دیگر ، قادر به این کار نباشید.722.عنه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر که بسیار دعا کند ، فرشتگان می گویند : این ، صدایی آشنا و دعایی است که پذیرفته می شود و حاجتی است که برآورده می گردد .721.رسول اللّه صلی الله علیه و آله ( _ لِمَن قالَ لَهُ : اُحِبُّ أن یُستَجابَ دُعائی _ ) امام علی علیه السلام :خداوند عز و جل به بندگانش می فرماید : «ای نیازمندانِ رحمت من! شما را همواره نیازمند خود گردانیده ام و داغِ بندگی در هر وقتی را بر شما نهاده ام . پس ، در هر کاری که می آغازید و امیدوارید آن را به پایان برسانید و به مقصدش برسید ، به من متوسّل شوید ؛ زیرا اگر من بخواهم به شما بدهم ، هیچ کس نمی تواند مانع شما شود و اگر من بخواهم که به شما ندهم ، هیچ کس نمی تواند به شما بدهد . بنا بر این ، من ، سزاوارترین کسی هستم که از او چیز می خواهند و شایسته ترین کسی هستم که به او التماس می کنند. .

ص: 28

720.امام هادی علیه السلام :عنه علیه السلام :أعلَمُ النّاسِ بِاللّهِ أکثَرُهُم لَهُ مَسأَ لَةً . (1)719.امام رضا علیه السلام :عنه علیه السلام :اِعمَلوا وَالعَمَلُ یَنفَعُ ، وَالدُّعاءُ یُسمَعُ ، وَالتَّوبَةُ تُرفَعُ . (2)718.امام علی علیه السلام :عنه علیه السلام_ فِی الحِکَمِ المَنسوبَةِ إلَیهِ _: الدُّعاءُ زِیادَةٌ . (3)717.امام علی علیه السلام :الإمام الصادق علیه السلام :ثَلاثٌ لا یَضُرُّ مَعَهُنَّ شَیءٌ : الدُّعاءُ عِندَ الکَربِ ، وَالاِستِغفارُ عِندَ الذَّنبِ ، وَالشُّکرُ عِندَ النِّعمَةِ . (4)716.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ( _ در بیان سخنان خداوند عز و جل به امّت شعیب _ ) حلیة الأولیاء عن ثور بن یزید :قَرَأتُ فِی التَّوراةِ (5) أنَّ عیسی علیه السلام قالَ : یا مَعشَرَ الحَوارِیّینَ ، کَلِّمُوا اللّهَ کَثیرا وکَلِّمُوا النّاسَ قَلیلاً .

قالوا : وکَیفَ نُکَلِّمُ اللّهَ ؟

قالَ : اُخلوا بِمُناجاتِهِ ، اُخلوا بِدُعائِهِ . (6)715.عیسی علیه السلام :الإمام الصادق علیه السلام_ فی قَولِ اللّهِ عز و جل : «مَّا یَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ فَلاَ مُمْسِکَ لَهَا» (7) _: الدُّعاءُ . (8)720.الإمام الهادی علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یَدخُلُ الجَنَّةَ رَجُلانِ کانا یَعمَلانِ عَمَلاً واحِدا ، فَیَری أحَدُهُما صاحِبَهُ فَوقَهُ ، فَیَقولُ : یا رَبِّ ، بِما أعطَیتَهُ وکانَ عَمَلُنا واحِدا ؟

فَیَقولُ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی : سَأَلَنی ولَم تَسأَلنی . (9) .


1- .غرر الحکم : ح 3260 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 122 ح 2795 .
2- .غرر الحکم : ح 2540 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 92 ح 2160 .
3- .شرح نهج البلاغة : ج 20 ص 261 ح 51 .
4- .الکافی : ج 2 ص 95 ح 7 ، الأمالی للطوسی : ص 204 ح 349 وفیه «الکربات» بدل «الکرب» وکلاهما عن عبید اللّه بن الولید ، مشکاة الأنوار : ص 69 ح 113 ، بحار الأنوار : ج 71 ص 46 ح 53 .
5- .کذا فی المصدر ، والمناسب للسیاق : «الإنجیل» بدل «التوراة» .
6- .حلیة الأولیاء : ج 6 ص 94 و ص 195 .
7- .فاطر : 2 .
8- .فلاح السائل : ص 75 ح 10 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 299 ح 31 .
9- .عدّة الداعی : ص 36 ، بحار الأنوار : ج 8 ص 221 ح 216 و ج 93 ص 302 ح 39 .

ص: 29

719.الإمام الرضا علیه السلام :امام علی علیه السلام :داناترینِ مردم به خدا ، پُرخواهش ترینِ آنان از اوست .718.عنه علیه السلام :امام علی علیه السلام :عمل کنید ، که عمل ، سود می دهد و دعا شنیده می شود و توبه [به درگاه الهی ]بالا می رود .717.الإمام علیّ علیه السلام :امام علی علیه السلام_ در حکمت های منسوب به ایشان _: دعا کردن ، موجب افزونی [نعمت ]است. (1)716.رسول اللّه صلی الله علیه و آله ( _ مِن جُملَةِ قَولِهِ عز و جل لاُِمَّةِ شُعَیبٍ _ ) امام صادق علیه السلام :سه چیز است که با وجود آنها هیچ چیز زیان نمی زند : دعا کردن در هنگام گرفتاری ؛ آمرزش خواهی در هنگام گناه ؛ و سپاس گزاری در هنگام نعمت .715.عیسی علیه السلام :حلیة الأولیاء_ به نقل از ثور بن یزید _: در تورات خواندم که عیسی علیه السلام فرمود : «ای جماعت حواریان! با خدا بسیار سخن گویید و با مردم ، اندکْ هم سخن شوید» .

حواریان گفتند : با خدا چگونه سخن بگوییم؟

فرمود : «با او در خلوت ، راز و نیاز کنید . در خلوت ، دعا کنید».714.الزهد ، ابن مبارک ( _ به نقل از وهب بن منبّه _ ) امام صادق علیه السلام_ درباره این سخن خداوند عز و جل : «رحمتی را که خداوند برای مردم بگشاید ، بازدارنده ای برای آن نیست» _: [مقصود از رحمت] دعاست.713.عدّة الداعی :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دو انسان که هر دو یکسان عمل کرده اند ، وارد بهشت می شوند ، امّا یکی از آن دو ، دیگری را برتر از خود می بیند . پس می گوید : پروردگارا ! از چه رو او را برتری دادی ، در حالی که عمل هر دوی ما یکسان بوده است؟

خداوند _ تبارک و تعالی _ می فرماید : «او از من درخواست کرد و تو درخواست نکردی». .


1- .یا : دعا کردن ، خود ، نوعی افزونی نعمت است (م).

ص: 30

1 / 2اِهتِمامُ أولِیاءِ اللّهِ بِالدُّعاءِالکتاب«إِنَّ إِبْرَ هِیمَ لَأَوَّ هٌ حَلِیمٌ» . (1)

«وَ زَکَرِیَّا إِذْ نَادَی رَبَّهُ رَبِّ لاَ تَذَرْنِی فَرْدًا وَ أَنتَ خَیْرُ الْوَ رِثِینَ * فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ وَهَبْنَا لَهُ یَحْیَی وَ أَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ کَانُواْ یُسَ_رِعُونَ فِی الْخَیْرَ تِ وَ یَدْعُونَنَا رَغَبًا وَ رَهَبًا وَ کَانُواْ لَنَا خَ_شِعِینَ» . (2)

«تَتَجَافَی جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَ طَمَعًا وَ مِمَّا رَزَقْنَ_هُمْ یُنفِقُونَ * فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِیَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزَاءً بِمَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ» . (3)

«وَ اصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَوةِ وَ الْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ وَ لاَ تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَةَ الْحَیَوةِ الدُّنْیَا وَلاَ تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِکْرِنَا وَ اتَّبَعَ هَوَاهُ وَ کَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا» . (4)

«وَلاَ تَطْرُدِ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَوةِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَیْکَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَیْ ءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِکَ عَلَیْهِم مِّن شَیْ ءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَکُونَ مِنَ الظَّ__لِمِینَ» . (5)

الحدیث712.الإمام الصادق علیه السلام :الزهد لابن المبارک عن عبد اللّه بن شدّاد :قالَ رَجُلٌ : یا رَسولَ اللّهِ ! مَا الأَوّاهُ ؟

قالَ : الأَوّاهُ الخاشِعُ الدَّعّاءُ المُتَضَرِّعُ ، ثُمَّ قَرَأَ «إِنَّ إِبْرَ هِیمَ لَأَوَّ هٌ حَلِیمٌ» . (6) .


1- .التوبة : 114 .
2- .الأنبیاء : 89 و 90 .
3- .السجدة : 16 و 17 .
4- .الکهف : 28 .
5- .الأنعام : 52 .
6- .الزهد لابن المبارک : ص 405 ح 1153 .

ص: 31

1 / 2 اهتمام اولیای خدا به دعا

1 / 2اهتمام اولیای خدا به دعاقرآن«راستی که ابراهیم ، دعاکننده ای (1) بردبار بود» .

«و زکریا را [یاد کن] آن گاه که پروردگارش را خواند که : پروردگارا ! مرا تنها مگذار و [هرچند ]تو خود ، بهترینِ وارثانی . پس [دعای] او را اجابت کردیم و یحیی را بدو بخشیدیم و همسرش را برای او شایسته [و آماده حمل] کردیم ؛ زیرا آنان در کارهای نیک ، شتاب می ورزیدند و ما را از روی امید و بیم می خواندند و در برابر ما خاکسار بودند» .

«پهلوهایشان ، از بسترها دور می شود و پروردگارشان را با ترس و طمع می خوانند و از آنچه روزی شان کرده ایم ، انفاق می کنند . هیچ کس نمی داند چه مایه شادی هایی به پاداش آنچه انجام می دادند ، برایشان پنهان شده است» .

«و با کسانی که پروردگارشان را بام و شام می خوانند و خشنودی او را می خواهند ، شکیب پیشه کن و برای زیور زندگی دنیا ، دو دیده ات را از آنان برمگیر و از آن کس که دلش را از یادِمان غافل گردانیده ایم و از هوسش پیروی کرده و کارش بر زیاده روی است ، اطاعت مکن» .

«و کسانی را که پروردگار خود را در بام و شام می خوانند و خشنودی او را می خواهند ، مَران . از حساب آنان ، چیزی بر عهده تو نیست و از حساب تو نیز چیزی بر عهده آنان نیست تا ایشان را برانی و از ستمکاران باشی» .

حدیث702.امام علی علیه السلام ( _ در توصیه به فرزندش محمّد بن حنفیّه _ ) الزهد ، ابن المبارک_ به نقل از عبد اللّه بن شدّاد _: مردی گفت : ای پیامبر خدا! اَوّاه به چه معناست؟

فرمود : «اَوّاه ، یعنی کسی که خاکسار و بسیار اهل دعا و زاری است» .

سپس این آیه را خواند : «راستی که ابراهیم ، اَوّاه و بردبار بود» .

.


1- .اَوّاه ، یعنی کسی که بسیار آه و زاری کند ، دلسوز و مهربان ؛ امّا با توجّه به احادیثی که در تفسیر این واژه آمده است ، آن را دعاکننده ترجمه کردیم (م) .

ص: 32

705.عنه علیه السلام :الکافی عن زرارة عن الإمام الباقر علیه السلام ، قال :قُلتُ : «إِنَّ إِبْرَ هِیمَ لَأَوَّ هٌ حَلِیمٌ» ؟ قالَ : الأَوّاهُ هُوَ الدَّعّاءُ . (1)704.عنه علیه السلام ( _ فِی الحِکَمِ المَنسوبَةِ إلَیهِ _ ) المعجم الکبیر عن عقبة بن عامر :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قالَ لِرَجُلٍ یُقالُ لَهُ ذُو البِجادَینِ : «إنَّهُ أوّاهٌ» ، وذلِکَ أنَّهُ کانَ یُکثِرُ ذِکرَ اللّهِ بِالقُرآنِ وَالدُّعاءِ . (2)703.عنه علیه السلام :الإمام الصادق علیه السلام :کانَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام رَجُلاً دَعّاءً . (3)702.الإمام علیّ علیه السلام ( _ فی وَصِیَّتِهِ لِوَلَدِهِ مُحَمَّدِ بنِ الحَنَف ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله_ فی وَصِیَّتِهِ لِأَبی ذَرٍّ _: یا أباذَرٍّ ، طوبی لِلزّاهِدینَ فِی الدُّنیا ، الرّاغِبینَ فِی الآخِرَةِ ، الَّذینَ اتَّخَذوا أرضَ اللّهِ بِساطا ، وتُرابَها فِراشا ، وماءَها طیبا ، وَاتَّخَذُوا الکِتابَ شِعارا (4) ، وَالدُّعاءَ للّهِِ دِثارا . (5)701.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :الإمام علیّ علیه السلام :إنَّ للّهِِ عِبادا کَمَن رَأی أهلَ الجَنَّةِ فِی الجَنَّةِ مُخَلَّدینَ ، وأهلَ النّارِ فِی النّارِ مُعذَّبینَ ... أمَّا اللَّیلَ فَصافّونَ أقدامَهُم ، تَجری (6) دُموعُهُم عَلی خُدودِهِم ، یَجأَرونَ (7) إلی رَبِّهِم : رَبَّنا رَبَّنا ، یَطلُبونَ فَکاکَ رِقابِهِم . (8) .


1- .الکافی : ج 2 ص 466 ح 1 ، تفسیر العیّاشی : ج 2 ص 114 ح 147 وص 154 ح 51 عن عبد الرحمن ، دعائم الإسلام : ج 1 ص 166 کلاهما عن الإمام الصادق علیه السلام ، تفسیر القمّی : ج 1 ص 306 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 293 ح 21 .
2- .المعجم الکبیر : ج 17 ص 295 ح 813 ، الدرّ المنثور : ج 4 ص 305 نقلاً عن ابن مردویه .
3- .الکافی : ج 2 ص 468 ح 8 عن ابن القدّاح ، عدّة الداعی : ص 191 و ص 33 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 304 ح 39 .
4- .الشِّعار : ما تحت الدِّثار من اللباس؛ وهو ما یلی شعر الجسد؛ أی اتّخذوه لکثرة ملازمته بالقراءة بمنزلة الشّعار . ودِثارا : أی سلاحا یقی البدن کالدثار (مجمع البحرین : ج 2 ص 957 «شعر») .
5- .الأمالی للطوسی : ص 532 ح 1162 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 370 ح 2661 کلاهما عن أبی ذرّ ، نهج البلاغة : الحکمة 104 ، الأمالی للمفید : ص 133 ح 1 ، الخصال : ص 337 ح 40 وفیه «والقرآن دثارا والدعاء شعارا» ، خصائص الأئمّة علیهم السلام : ص 97 والأربعة الأخیرة عن نوف البکالی عن الإمام علیّ علیه السلام فی وصیّته له ، بحار الأنوار : ج 77 ص 81 ح 3؛ تاریخ بغداد : ج 7 ص 162 ، تاریخ دمشق : ج 62 ص 304 کلاهما عن نوف البکالی عن الإمام علیّ علیه السلام .
6- .فی المصدر : «یجری» ، وما أثبتناه من بقیّة المصادر.
7- .جأر الرجل إلی اللّه عز و جل : أی تضرّع بالدعاء (الصحاح : ج 2 ص 607 «جأر») .
8- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 493 ، البدایة والنهایة : ج 8 ص 6 کلاهما عن أوفی بن دلهم؛ الکافی : ج 2 ص 132 ح 15 عن أبی حمزة عن الإمام الباقر عن الإمام زین العابدین علیهماالسلام ، التمحیص : ص 71 ح 170 ، الأمالی للصدوق : ص 667 ح 897 عن عبد الرحمن بن کثیر عن الإمام الصادق عن أبیه عنه علیهم السلام وکلاهما نحوه .

ص: 33

700.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :الکافی_ به نقل از زراره _: به امام [باقر علیه السلام : ]گفتم : «را ستی که ابراهیم ، اَوّاه و بردبار بود» ، به چه معناست؟

فرمود : «اَوّاه ، یعنی بسیار دعاکننده».699.امام کاظم علیه السلام :المعجم الکبیر_ به نقل از عقبة بن عامر _: پیامبر خدا ، درباره مردی که او را «ذوالبِجادین» می گفتند ، فرمود : «او اَوّاه است» ؛ چون آن مرد ، با قرآن و دعا ، بسیار خدا را یاد می کرد .698.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام صادق علیه السلام :امیر مؤمنان ، مردی بود بسیار اهل دعا .701.عنه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ در سفارش به ابو ذر _: ای ابو ذر! خوشا به حال آنان که از دنیا دل برکَنْده اند و به آخرت ، دل بسته اند ؛ همانان که زمین خدا را فرشِ خود ، خاکش را بستر ، آبش را خوراکِ گوارا و قرآن را جامه زیرین ، دعا به [درگاه ]خدا را جامه رویین خویش ساخته اند.700.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :امام علی علیه السلام :خداوند ، بندگانی دارد که همچون کسی هستند که به چشم خود دیده اند که بهشتیان ، در بهشتْ جاویدان اند و دوزخیان ، در دوزخْ عذاب می کشند ... شب ها به پا می خیزند و در حالی که اشک هایشان بر گونه هایشان جاری است ، به درگاه پروردگارشان زار می زنند و «خدایا، خدایا!» می گویند و آزادی خویش [از عذاب الهی ]را می طلبند. .

ص: 34

699.الإمام الکاظم علیه السلام :الإمام زین العابدین علیه السلام :صَلّی أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام الفَجرَ ، ثُمَّ لَم یَزَل فی مَوضِعِهِ حَتّی صارَتِ الشَّمسُ عَلی قیدِ رُمحٍ ، وأقبَلَ عَلَی النّاسِ بِوَجهِهِ ، فَقالَ :

وَاللّهِ ، لَقَد أدرَکتُ أقواما یَبیتونَ لِرَبِّهِم سُجَّدا وقِیاما ، یُخالِفونَ بَینَ جِباهِهِم ورُکَبِهِم (1) ، کَأَنَّ زَفیرَ النّارِ فی آذانِهِم ، إذا ذُکِرَ اللّهُ عِندَهُم مادوا (2) کَما یَمیدُ الشَّجَرُ ، کَأَنَّمَا القَومُ باتوا غافِلینَ .

قالَ : ثُمَّ قامَ ، فَما رُئِیَ ضاحِکا حَتّی قُبِضَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ . (3)698.عنه صلی الله علیه و آله :الإمام الباقر علیه السلام :صَلّی أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام بِالنّاسِ الصُّبحَ بِالعِراقِ ، فَلَمَّا انصَرَفَ وَعَظَهُم فَبَکی وأبکاهُم مِن خَوفِ اللّهِ ، ثُمَّ قالَ :

أما وَاللّهِ ، لَقَد عَهِدتُ أقواما عَلی عَهدِ خَلیلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، وإنَّهُم لَیُصبِحونَ ویُمسونَ شُعثا (4) غُبرا خُمصا (5) ، بَینَ أعیُنِهِم کَرُکَبِ المِعزی ، یَبیتونَ لِرَبِّهِم سُجَّدا وقِیاما ، یُراوِحونَ بَینَ أقدامِهِم وجِباهِهِم ، یُناجونَ رَبَّهُم ویَسأَلونَهُ فَکاکَ رِقابِهِم مِنَ النّارِ ، وَاللّهِ لَقَد رَأَیتُهُم مَعَ هذا وهُم خائِفونَ مُشفِقونَ . (6) .


1- .أی یضعون جباههم علی التراب خلف رکبهم ؛ یأتون بأحدهما عقب الآخر ، وهو قریب من المراوحة (مرآة العقول : ج 9 ص 250) .
2- .ماد یمید : إذا مال وتحرّک (النهایة : ج 4 ص 379 «مید») . مادوا : أی اضطربوا وتحرّکوا من الخوف ، وهو تلمیح إلی قوله تعالی : «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» (مرآة العقول : ج 9 ص 251) .
3- .الکافی : ج 2 ص 236 ح 22 ، أعلام الدین : ص 111 کلاهما عن أبی حمزة ، الأمالی للمفید : ص 196 ح 30 ، الزهد للحسین بن سعید : ص 23 ح 52 کلاهما عن أبی أراکة نحوه ، مشکاة الأنوار : ص 122 ح 289 ، بحار الأنوار : ج 42 ص 247 ح 49؛ تاریخ دمشق : ج 42 ص 492 ، عیون الأخبار لابن قتیبة : ج 2 ص 301 ، البدایة والنهایة : ج 8 ص 6 والثلاثة الأخیرة عن أبی أراکة نحوه ، کنزالعمّال : ج 16 ص 200 ح 44222 .
4- .شعِثَ الشعر : تغیّر وتلبّد لقلّة تعهُّده بالدهن (المصباح المنیر : ص 314 «شعث»).
5- .یقال : خَمُصَ : إذا جاع (مجمع البحرین : ج 1 ص 555 «خمص») .
6- .الکافی : ج 2 ص 236 ح 21 ، الأمالی للطوسی : ص 102 ح 157 کلاهما عن معروف بن خرّبوذ ، بحار الأنوار : ج 22 ص 306 ح 5 و ج 69 ص 303 ح 25 .

ص: 35

697.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام زین العابدین علیه السلام :امیر مؤمنان، نماز صبح را خواند و آن گاه ، در جای خود همچنان مانْد تا آن که آفتاب به اندازه یک نیزه بالا آمد و رو به مردم کرد و فرمود : «به خدا سوگند ، من مردمانی را دیده ام که شب را تا به صبح ، با سجده و قیام در برابر پروردگارشان می گذراندند و یا پیشانی بر خاک داشتند و یا در رکوع بودند ؛ چنان که گویی زوزه آتش در گوش هایشان طنین انداز گشته است . هرگاه در حضورشان یاد خدا می شد ، چون بید به خود می لرزیدند . (1) تو گویی این مردم ، در خواب غفلت فرو رفته اند!».

امیر مؤمنان ، سپس برخاست و تا زنده بود ، دیگر کسی او را خندان ندید.696.امام صادق علیه السلام ( _ درباره این فرموده خداوند متعال که : {Q} «پس بای ) امام باقر علیه السلام :امیر مؤمنان ، در عراق ، نماز صبح را با مردم خواند و پس از پایان نماز به موعظه آنان پرداخت و خود ، از ترس خدا گریست و مردم را نیز به گریه انداخت . آن گاه فرمود:

«هان! به خدا سوگند ، مردمانی را در روزگار دوستم پیامبر خدا به یاد دارم که شب و روزِ خود را ژولیده موی و پریده رنگ و با شکم های گرسنه ، سپری می کردند ؛ پیشانی هایشان چون زانوی بُز پینه بسته بود ، شب را به سجده و قیام در برابر پروردگارشان می گذراندند ، در قیام و در سجود ، با پروردگارشان راز و نیاز می کردند و آزادی خویش از آتش [دوزخ ]را از او می طلبیدند . به خدا سوگند که با این وصف ، پیوسته [از عذاب الهی ]ترسان و بیمناک بودند». .


1- .اشارتی است به آیه شریف : «مؤمنان ، در واقع ، کسانی اند که هرگاه یاد خدا شود دل هایشان به تپش می افتد» .

ص: 36

697.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الإمام علیّ علیه السلام_ فی وَصفِ شیعَةِ أهلِ البَیتِ _: صُفرُ الوُجوهِ مِنَ السَّهَرِ ،... ذُبُلُ الشِّفاهِ مِنَ الدُّعاءِ ، عَلَیهِم غَبَرَةُ الخاشِعینَ . (1)696.الإمام الصادق علیه السلام ( _ فی قَولِهِ تَعالی : {Q} «فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی ) الإمام الباقر علیه السلام_ لِعَمرِو بنِ أبِی المِقدامِ _: یا أبَا المِقدامِ ، إنَّما شیعَةُ عَلِیٍّ علیه السلام الشّاحِبونَ النّاحِلونَ الذّابِلونَ ، ذابِلَةٌ شِفاهُهُم ... إذا جَنَّهُمُ اللَّیلُ اتَّخَذُوا الأَرضَ فِراشا ، وَاستَقبَلُوا الأَرضَ بِجِباهِهِم ، کَثیرٌ سُجودُهُم ، کَثیرَةٌ دُموعُهُم ، کَثیرٌ دُعاؤُهُم ، کَثیرٌ بُکاؤُهُم ، یَفرَحُ النّاسُ وهُم یَحزَنونَ . (2)695.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عنه علیه السلام :قالَ سُلَیمانُ بنُ داوُودَ علیه السلام : اُوتینا ما اُوتِیَ النّاسُ وما لَم یُؤتَوا ، وعُلِّمنا ما عُلِّمَ النّاسُ وما لَم یُعَلَّموا ، فَلَم نَجِد شَیئا أفضَلَ مِن خَشیَةِ اللّهِ فِی الغَیبِ وَالمَشهَدِ ، وَالقَصدِ فِی الغِنی وَالفَقرِ ، وکَلِمَةِ الحَقِّ فِی الرِّضا وَالغَضَبِ ، وَالتَّضَرُّعِ إلَی اللّهِ عز و جل فی کُلِّ حالٍ . (3) .


1- .الإرشاد : ج 1 ص 237 ، صفات الشیعة : ص 89 ح 20 عن السندی بن محمّد ، الأمالی للطوسی : ص 216 ح 377 ، نهج البلاغة : الخطبة 121 نحوه ، بحار الأنوار : ج 77 ص 403 ح 30؛ المعیار والموازنة : ص 241 .
2- .الخصال : ص 444 ح 40 ، صفات الشیعة: ص 88 ح 19 نحوه وکلاهما عن أبی المقدام ، مشکاة الأنوار : ص 150 ح 363 ، روضة الواعظین : ص 322 ، بحار الأنوار : ج 68 ص 149 ح 2 .
3- .الخصال : ص 241 ح 91 عن سفیان بن نجیح ، مشکاة الأنوار : ص 530 ح 1781 ، جامع الأحادیث للقمّی : ص 223 ، روضة الواعظین : ص 493 وفیها «المغیب» بدل «الغیب» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 381 ح 5 .

ص: 37

694.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام علی علیه السلام_ در وصف پیروان اهل بیت علیهم السلام _: رنگِ رخسارشان از شب خیزی زرد است ... ، لبانشان از بسیاریِ دعا ، خشکیده است و گَرد خاکساران بر [چهره ]آنان است.695.عنه صلی الله علیه و آله :امام باقر علیه السلام_ به عمرو بن ابی مقدام _: ای ابو مقدام! پیروان علی ، پریده رنگ و نزار و تکیده اند ، لبانشان خشکیده است ... . چون تاریکی شب ، آنان را فراگیرد ، زمین را فرش خود می سازند و پیشانی هایشان را بر خاک می گذارند . بسیار سجده می کنند ، فراوان اشک می ریزند ، فراوان دعا می کنند و فراوان می گِریند . در حالی که مردم شادند ، آنان ، اندوهناک اند.694.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :امام باقر علیه السلام :سلیمان بن داوود علیه السلام گفت : «آنچه به مردم داده شده و نشده است ، به ما داده شد و آنچه به مردم آموخته شده و نشده است ، به ما آموخته شد . با این وصف ، چیزی برتر از خداترسی در نهان و آشکار ، میانه روی در توانگری و ناداری ، حق گویی در حال خوشی و خشم ، و زاری به درگاه خداوند عز و جل در همه حال ، نیافتیم». .

ص: 38

1 / 3التَّقَدُّمُ فِی الدُّعاءِ691.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :اِحفَظِ اللّهَ یَحفَظکَ ، وَاحفَظِ اللّهَ تَجِدهُ أمامَکَ ، تَعَرَّف إلَی اللّهِ عز و جلفِی الرَّخاءِ یَعرِفکَ فِی الشِّدَّةِ ، إذا سَأَلتَ فَاسأَلِ اللّهَ ، وإذَا استَعَنتَ فَاستَعِن بِاللّهِ عز و جل . (1)693.الإمام الصادق علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :مَن سَرَّهُ أن یَستَجیبَ اللّهُ لَهُ عِندَ الشَّدائِدِ وَالکُرَبِ ، فَلیُکثِرِ الدُّعاءَ فِی الرَّخاءِ . (2)692.عنه صلی الله علیه و آله :عنه صلی الله علیه و آله :إذا ذَکَرَ العَبدُ رَبَّهُ عز و جل فِی الرَّخاءِ ، أغاثَهُ عِندَ البَلاءِ . (3)691.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :عنه صلی الله علیه و آله :ثَلاثٌ یُدرِکُ بِهِنَّ العَبدُ رَغائِبَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ : الصَّبرُ عَلَی البَلایا ، وَالرِّضاءُ بِالقَضاءِ ، وَالدُّعاءُ فِی الرَّخاءِ . (4)690.تفسیر القمّی ( _ در داستان موسی علیه السلام و قارون _ ) عنه صلی الله علیه و آله :ثَلاثٌ مَن رُزِقَهُنَّ فَقَد رُزِقَ خَیرَ الدّارَینِ : الرِّضا بِالقَضاءِ ، وَالصَّبرُ عَلَی البَلاءِ ، وَالدُّعاءُ فِی الرَّخاءِ . (5) .


1- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 412 ح 5900 عن عبد اللّه بن میمون عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام عن الفضل بن العبّاس ، الأمالی للطوسی : ص 536 ح 1162 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 377 ح 2661 کلاهما عن أبی ذرّ ، عدّة الداعی : ص 121 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 314 ح 19؛ المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 623 ح 6303 و ص 624 ح 6304 ولیس فیه من «إذا سألت ...» وکلاهما عن ابن عبّاس ، کنزالعمّال : ج 16 ص 136 ح 44165 نقلاً عن ابن بشران عن فاطمة بنت الحسین عن أبیها عن جدّها الإمام علیّ علیهم السلام .
2- .سنن الترمذی : ج 5 ص 462 ح 3382 ، مسند أبی یعلی : ج 6 ص 42 ح 6365 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 729 ح 1997 ، تاریخ بغداد : ج 1 ص 414 و ج 8 ص 399 کلّها عن أبی هریرة ، کنزالعمّال : ج 2 ص 78 ح 3220 ؛ الکافی : ج 2 ص 472 ح 4 عن سماعة عن الإمام الصادق علیه السلام ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 11 ح 1999 عن الإمام الصادق علیه السلام وکلاهما نحوه ، الدعوات : ص 19 ح 9 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 312 ح 17 .
3- .الدعاء للطبرانی : ص 35 ح 46 ، حلیة الأولیاء : ج 1 ص 270 وفیه «أنجاه فی البلاء» بدل «أغاثه عند البلاء» وکلاهما عن شدّاد بن أوس ، کنزالعمّال : ج 12 ص 464 ح 35559 نقلاً عن ابن عساکر وفیه «أعانه» بدل «أغاثه»؛ بحار الأنوار : ج 15 ص 399 ح 27 عن شدّاد بن أوس وفیه «أجابه» .
4- .کنزالعمّال : ج 15 ص 808 ح 43211 نقلاً عن أبی الشیخ عن عمران بن حصین .
5- .مسکّن الفؤاد : ص 49 عن ابن مسعود ، الدعوات : ص 121 ح 289 نحوه ، بحار الأنوار : ج 82 ص 138 ح 22 .

ص: 39

1 / 3 پیش دستی کردن در دعا

1 / 3پیش دستی کردن در دعا687.امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خدا را پاس بدار ، تا تو را پاس بدارد و خدا را پاس بدار ، تا او را در برابر خود بیابی . در هنگام آسایش خدا را بشناس ، تا در هنگام سختی ، او تو را بشناسد . هرگاه چیزی خواستی ، از خدا بخواه و هرگاه کمکی طلبیدی ، از خداوند عز و جل بطلب.690.تفسیر القمّی ( _ فی خَبَرِ موسی علیه السلام وقارونَ _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر که خوش دارد که خداوند ، در سختی ها و گرفتاری ها دعایش را بپذیرد ، در هنگام آسایش و خوشی ، بسیار دعا کند.689.کنزالفوائد :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هرگاه بنده در هنگام آسایش ، پروردگارش را یاد کند ، خداوند ، در هنگام رنج و گرفتاری به یاری اش می آید.688.عنه علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سه چیز است که بنده ، به واسطه آنها به خواست های دنیا و آخرت می رسد : شکیبایی در گرفتاری ها ، خرسندی به قضای الهی ، و دعا کردن در هنگام برخورداری.687.الإمام الصادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سه چیز است که روزی هر کس شود ، خیر هر دو سرا روزیِ او شده است : خرسندی به قضای الهی ، شکیبایی بر بلا ، و دعا کردن در هنگام آسایش.

.

ص: 40

686.امام زین العابدین علیه السلام ( _ در زیارت «امین اللّه » _ ) عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ یونُسَ النَّبِیَّ علیه السلام حینَ نادی وهُوَ فی بَطنِ الحوتِ ، قالَ : اللّهُمَّ لا إلهَ إلاّ أنتَ سُبحانَکَ إنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمینَ . فَأَقبَلَتِ الدَّعوَةُ تَحِنُّ (1) بِالعَرشِ . فَقالَتِ المَلائِکَةُ : یا رَبِّ هذا صَوتٌ ضَعیفٌ مَعروفٌ مِن بِلادٍ غَریبَةٍ !

قالَ : أما تَعرِفونَ ذلِکَ ؟ قالوا : یا رَبَّنا مَن هُوَ ؟

قالَ : ذلِکَ عَبدی یونُسُ . قالوا : عَبدُکَ یونُسُ الَّذی لَم تَزَل تَرفَعُ لَهُ عَمَلاً مُتَقَبَّلاً ودَعوَةً مُجابَةً ؟

قالَ : نَعَم . قالوا : یا رَبِّ ، أفَلا تَرحَمُ ما کانَ یَصنَعُ فِی الرَّخاءِ فَتُنجِیَهُ مِنَ البَلاءِ ؟

قالَ : بَلی . قالَ : فَأَمَرَ الحوتَ فَطَرَحَتهُ بِالعَراءِ . (2)685.امام زین العابدین علیه السلام ( _ در «مناجات امیدواران» _ ) الإمام علیّ علیه السلام :تَقَدَّموا بِالدُّعاءِ قَبلَ نُزولِ البَلاءِ . (3)684.بحار الأنوار :عنه علیه السلام :ما مِن أحَدٍ ابتُلِیَ _ وإن عَظُمَت بَلواهُ _ بِأَحَقَّ بِالدُّعاءِ مِنَ المُعافَی الَّذی لا یَأمَنُ البَلاءَ. (4) .


1- .کذا ، وفی کتاب الفرج بعد الشدّة : «تحفّ» وفی کنز العمّال عنه : «نحو» .
2- .الدعاء للطبرانی : ص 35 ح 47 ، الفرج بعد الشدّة لابن أبی الدنیا : ص 29 ح 32 ، البدایة والنهایة : ج 1 ص 234 کلّها عن أنس ، کنزالعمّال : ج 12 ص 477 ح 35576 .
3- .الخصال : ص 618 ح 10 عن أبی بصیر ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، تحف العقول : ص 108 ، جامع الأخبار : ص 365 ح 1015 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 380 ح 1 .
4- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 399 ح 5857 عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، الأمالی للصدوق : ص 337 ح 395 کلاهما عن إسحاق بن عمّار ، عدّة الداعی : ص 12 ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 166 ، روضة الواعظین : ص 358 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص13 ح 2014 وفیه «الذی یأمن البلاء» ، نهج البلاغة : الحکمة 302 ، الدعوات : ص 21 ح 23 کلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 380 ح 2 .

ص: 41

683.امام علی علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :یونسِ پیامبر علیه السلام آن گاه که در شکم ماهی صدا زد ، گفت : بار خدایا! معبودی جز تو نیست . وارسته ای تو ! من ، خود از ستمکاران بودم .

این دعا ، عرش را به شفقت آورد. فرشتگان گفتند : بار پروردگارا! این آوایی ضعیف و آشنا از سرزمینی غریب است!

خداوند فرمود : «او را نمی شناسید؟».

گفتند : او کیست ، ای پروردگار ما؟

فرمود : «او بنده من ، یونس است» .

فرشتگان گفتند : همان بنده ات یونس که همواره ، هر عملِ او را فراز می آوردی و می پذیرفتی و دعایش را اجابت می کردی؟

فرمود : «آری» .

گفتند : پروردگارا! آیا به [سبب] آنچه در هنگام آسایش انجام می داد ، رحم نمی آوری و او را از بلا نمی رهانی؟

فرمود : «چرا» و به ماهی دستور داد تا او را در خشکی افکند.682.امام علی علیه السلام :امام علی علیه السلام :پیش از نازل شدن بلا ، دعا کنید.681.امام علی علیه السلام :امام علی علیه السلام :هیچ بلازده ای ، هرچند گرفتاریِ او بزرگ باشد ، به دعا کردن سزاوارتر از کسی نیست که در عافیت به سر می بَرد ، امّا از بلا ایمن نیست. .

ص: 42

680.امام علی علیه السلام :الإمام زین العابدین علیه السلام :لَم أرَ مِثلَ التَّقَدُّمِ فِی الدُّعاءِ ؛ فَإِنَّ العَبدَ لَیسَ یَحضُرُهُ الإِجابَةُ فی کُلِّ وَقتٍ . (1)679.عدّة الداعی :عنه علیه السلام :مَن تَقَدَّمَ فِی الدُّعاءِ قَبلَ أن یَنزِلَ بِهِ البَلاءُ استُجیبَ لَهُ إذا نَزَلَ بِهِ البَلاءُ ، ومَن لَم یَتَقَدَّم فِی الدُّعاءِ ثُمَّ نَزَلَ بِهِ البَلاءُ لَم یُستَجَب لَهُ . (2)686.عنه علیه السلام ( _ فی زِیارَةِ أمینِ اللّه ِ _ ) عنه علیه السلام :أوحَی اللّهُ _ تَبارَکَ وتَعالی _ إلی داوُودَ علیه السلام : یا داوُودُ ، اذکُرنی فی أیّامِ سَرّائِکَ ، کَی أستَجیبَ [لَکَ (3) ] فی أیّامِ ضَرّائِکَ . (4)685.الإمام زین العابدین علیه السلام ( _ فی مُناجاةِ الرّاجینَ _ ) عنه علیه السلام_ مِن دُعائِهِ عِندَ الشِّدَّةِ _: اللّهُمَّ ... اجعَلنی مِمَّن یَدعوکَ مُخلِصا فِی الرَّخاءِ ، دُعاءَ المُخلِصینَ المُضطَرّینَ لَکَ فِی الدُّعاءِ ، إنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ . (5)684.بحار الأنوار :الإمام الرضا علیه السلام :إنَّ أبا جَعفَرٍ علیه السلام کانَ یَقولُ : یَنبَغی لِلمُؤمِنِ أن یَکونَ دُعاؤُهُ فِی الرَّخاءِ نَحوا مِن دُعائِهِ فِی الشِّدَّةِ ، لَیسَ إذا اُعطِیَ فَتَرَ ! فَلا تَمَلَّ الدُّعاءَ ؛ فَإِنَّهُ مِنَ اللّهِ عز و جلبِمَکانٍ . (6) .


1- .الإرشاد : ج 2 ص 151 ، کشف الغمّة : ج 2 ص 300 کلاهما عن عمر بن علیّ ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 4 ص 164 وفیه «المقدّم» بدل «التقدّم» ، بحار الأنوار : ج 95 ص 221 ح 19؛ تاریخ دمشق : ج 41 ص 382 عن عمر بن علیّ نحوه .
2- .فلاح السائل : ص 107 ح 45 عن أحمد بن محمّد بن أبی نصر عن أبی الحسن علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 382 ح 9 .
3- .ما بین المعقوفین لیس فی المصدر وأثبتناه من قصص الأنبیاء کما یقتضیه السّیاق .
4- .الجعفریّات : ص 215 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، قصص الأنبیاء : ص 198 ح 252 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 10 ح 1991 عن الإمام الصادق علیه السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 381 ح 6 .
5- .الصحیفة السجّادیّة : ص 96 الدعاء 22 .
6- .الکافی : ج 2 ص 488 ح 1 ، قرب الإسناد : ص 386 ح 1358 وفیه «ابتلی» بدل «اُعطی» وکلاهما عن أحمد بن محمّد بن أبی نصر ، عدّة الداعی : ص 186 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 367 ح 1 .

ص: 43

683.عنه علیه السلام :امام زین العابدین علیه السلام :چیزی مانند پیش دستی در دعا کردن ندیدم ؛ چرا که اجابت دعا ، همیشه برای بنده ، حاضر نیست. (1)682.عنه علیه السلام :امام زین العابدین علیه السلام :هر کس پیش از آن که بلا [و گرفتاری] بر او فرود آید ، دعا کند ، در آن هنگام که بلا بر وی نازل گردد ، دعایش مستجاب می شود و هر کس پیش تر دعا نکند و بعد ، بلا بر او نازل گردد ، دعایش مستجاب نمی شود.681.عنه علیه السلام :امام زین العابدین علیه السلام :خداوند _ تبارک و تعالی _ به داوود علیه السلام وحی فرمود : «ای داوود! در روزهای خوشی ات مرا یاد کن ، تا در روزهای رنج و ناخوشی ات ، تو را پاسخ گویم».680.الإمام علیّ علیه السلام :امام زین العابدین علیه السلام_ از دعای ایشان در هنگام سختی ها _: بار خدایا! ... مرا از آنانی قرار ده که در هنگام آسایش ، مخلصانه تو را می خوانند ، آن سان که درماندگان از سرِ اخلاص تو را می خوانند ، که به راستی ، تو ستوده صفات و بزرگواری.679.عدّة الداعی :امام رضا علیه السلام :ابو جعفر (امام باقر) علیه السلام پیوسته می فرمود : «مؤمن ، باید دعاکردنش در هنگام آسایش ، همانند دعا کردنش در هنگام سختی باشد ، نه این که هرگاه به او عطا شد، [در دعا کردن ]سست شود. پس ، از دعا کردن خسته مشو ؛ چرا که دعا ، نزد خداوند عز و جل جایگاهی والا دارد». .


1- .یعنی این گونه نباشد که صبر کنید هر گاه گرفتاری و بلایی بر شما نازل شد ، برای رفع آن دعا کنید ؛ زیرا معلوم نیست که در آن هنگام ، دعایتان اجابت شود ؛ بلکه پیش از آن ، همواره دعا کنید تا شاید در وقتی مناسب پذیرفته گردد و بلایی بر شما نازل نشود ( م ) .

ص: 44

678.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :الإمام الصادق علیه السلام :مَن تَخَوَّفَ مِن بَلاءٍ یُصیبُهُ فَتَقَدَّمَ فیهِ بِالدُّعاءِ ، لَم یُرِهِ اللّهُ عز و جل ذلِکَ البَلاءَ أبَدا . (1)677.تحف العقول ( _ در مناجات خداوند عز و جل با موسی علیه السلام _ ) عنه علیه السلام :إنَّ الدُّعاءَ فِی الرَّخاءِ یَستَخرِجُ الحَوائِجَ فِی البَلاءِ . (2)راجع : ص 76 ح 91 و 92 . ص 82 (برکات الدعاء / دفع البلاء) . ص 100 (ذمّ من لا یدعو إلاّ عند نزول البلاء) .

.


1- .الکافی : ج 2 ص 472 ح 2 ، فلاح السائل : ص 77 ح 13 وفیه «فیقوم فیه» بدل «فتقدّم فیه» وکلاهما عن عنبسة ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 10 ح 1992 و ص 239 ح 2578 ، عدّة الداعی : ص 121 ، طبّ الأئمّة لابنی بسطام : ص 15 عن محمّد بن سنان نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 299 ح 34 .
2- .الکافی : ج 2 ص 472 ح 3 ، عدّة الداعی : ص 121 کلاهما عن هارون بن خارجة ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 9 ح 1990 وفیه «لینجز» بدل «یستخرج» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 339 ح 11 .

ص: 45

677.تحف العقول ( _ مِن مُناجاةِ اللّه ِ عز و جل لِموسی علیه السلام ) امام صادق علیه السلام :هر کس بترسد بلایی به او برسد و قبل از آن دعا کند ، خداوند عز و جلهرگز آن بلا را به او نشان نمی دهد.676.الکافی ( _ به نقل از علی بن اسباط ، از معصومان علیهم السلا ) امام صادق علیه السلام :دعا کردن در هنگام آسایش ، نیازهای هنگام گرفتاری را برمی آورَد.ر . ک : ص 77 ح 91 و 92 . ص 83 (برکت های دعا / دور کردن بلا) . ص 101 (نکوهش کسی که جز در هنگام گرفتار آمدن به بلا ، دعا نمی کند).

.

ص: 46

البابُ الثّانی : فضل الدّعاء2 / 1مُخُّ العِبادَةِالکتاب«وَ قَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ» . (1)

الحدیث674.عنه علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الدُّعاءُ مُخُّ (2) العِبادَةِ . (3)673.الإمام الصادق علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :الدُّعاءُ مُخُّ العِبادَةِ ، ولا یَهلِکُ مَعَ الدُّعاءِ أحَدٌ . (4)672.عنه صلی الله علیه و آله :عنه صلی الله علیه و آله :اِفزَعوا إلَی اللّهِ فی حَوائِجِکُم ، وَالجَؤوا إلَیهِ فی مُلِمّاتِکُم (5) ، وتَضَرَّعوا إلَیهِ وَادعوهُ ؛ فَإِنَّ الدُّعاءَ مُخُّ العِبادَةِ . (6) .


1- .غافر : 60 . والداخِر : الذلیل المهان (النهایة : ج 2 ص 107 «دخر») .
2- .مخّ الشیء : خالصه . أی محض العبادة وخالصها (النهایة : ج 4 ص 305 «مخخ») .
3- .سنن الترمذی : ج 5 ص 456 ح 3371 ، الفردوس : ج 2 ص 224 ح 3087 کلاهما عن أنس ، کنزالعمّال : ج 2 ص 62 ح 3114؛ عدّة الداعی : ص 24 ، إرشاد القلوب : ص 148 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 302 ح 39 .
4- .الدعوات : ص 18 ح 8 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 300 ح 37 .
5- .المُلمَّةُ : النازلة من نوازل الدُّنیا (الصحاح : ج 5 ص 2032 «لمم») .
6- .عدّة الداعی : ص 34 ، أعلام الدین : ص 278 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 302 ح 39 .

ص: 47

باب دوم : ارزش دعا

2 / 1 مغز عبادت

باب دوم : ارزش دعا2 / 1مغز عبادتقرآن«و پروردگارتان فرمود : مرا بخوانید تا پاسختان دهم . همانا کسانی که از عبادت من گردن فرازی می کنند ، به زودی با خواری به دوزخ درمی آیند» .

حدیث670.عنه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دعا ، مغز عبادت است .669.عنه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دعا ، مغز عبادت است و با وجود دعا کردن ، هیچ کس هلاک نمی شود.668.عنه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در نیازهایتان ، دست به دامن خدا شوید و در گرفتاری هایتان به او پناه ببرید و به درگاهش زاری کنید و او را بخوانید ؛ زیرا دعا ، مغز عبادت است .

.

ص: 48

667.عنه صلی الله علیه و آله ( _ فی وَصِیَّتِهِ لِعَلِیٍّ علیه السلام لَمّا بَعَ ) سنن الترمذی عن النعمان بن بشیر :سَمِعتُ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله یَقولُ : الدُّعاءُ (1) هُوَ العِبادَةُ . ثُمَّ قَرَأَ : «وَ قَ_الَ رَبُّکُمُ ادْعُونِ_ی أَسْتَجِبْ لَکُ_مْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِ_رُونَ عَنْ عِبَادَتِ_ی سَیَدْخُلُ_ونَ جَهَنَّ_مَ دَاخِرِینَ» . (2)2 / 2أفضَلُ العِبادَةِالکتاب«وَ قَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ» . (3)

الحدیث663.صحیح مسلم ( _ به نقل از ابو مالک ، از پدرش (که شنید پیامبر صل ) الإمام الباقر علیه السلام :إنَّ اللّهَ عز و جل یَقولُ : «إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ» قالَ : هُوَ الدُّعاءُ ، وأفضَلُ العِبادَةِ الدُّعاءُ . (4)662.المستدرک ( _ به نقل از سهل بن سعد (درباره پیامبر صلی الله عل ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :أفضَلُ العِبادَةِ الدُّعاءُ . (5) .


1- .فی المصادر الاُخری : «إنّ الدعاء . . .» .
2- .سنن الترمذی : ج 5 ص 374 ح 3247 و ص 456 ح 3372 ، سنن أبی داوود : ج 2 ص 76 ح 1479 ، سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1258 ح 3828 ، مسند ابن حنبل : ج 6 ص 373 ح 18380 و ص 391 ح 18463 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 667 ح 1802 ، کنزالعمّال : ج 2 ص 62 ح 3113 و ص 67 ح 3151 .
3- .غافر : 60 .
4- .الکافی : ج 2 ص 466 ح 1 ، مجمع البیان : ج 8 ص 823 ، جامع الأحادیث للقمّی : ص 188 کلّها عن زرارة ، دعائم الإسلام : ج 1 ص 166 عن الإمام الصادق علیه السلام وفیهما «وأفضل العبادة الدّعاء وإیّاه عنی» ، بحار الأنوار : ج 73 ص 189 .
5- .عدّة الداعی : ص 35 ، إرشاد القلوب : ص 148 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 302 ح 39؛ الجامع الصغیر : ج 1 ص 170 ح 1129 نقلاً عن الموهبی فی العلم عن یحیی بن أبی کثیر ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 667 ح 1805 عن ابن عبّاس من دون إسنادٍ إلیه صلی الله علیه و آله ، کنزالعمّال : ج 2 ص 64 ح 3134 .

ص: 49

2 / 2 برترین عبادت

663.صحیح مسلم عن أبی مالک عن أبیه ( _ أنَّهُ سَمِعَ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله وأ ) سنن الترمذی_ به نقل از نعمان بن بشیر _: از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرماید : «دعا ، همان عبادت است» . سپس ، این آیه را خواند : « «و پروردگارتان فرمود : مرا بخوانید تا پاسختان دهم . همانا کسانی که از عبادت من گردن فرازی می کنند ، به زودی با خواری به دوزخ در می آیند» .2 / 2برترین عبادتقرآن«و پروردگارتان فرمود : مرا بخوانید تا پاسختان دهم . همانا کسانی که از عبادت من گردن فرازی می کنند ، به زودی با خواری به دوزخ در می آیند»

حدیث657.بصائر الدرجات ( _ به نقل از ابن سنان _ ) امام باقر علیه السلام :خداوند عز و جل می فرماید : «کسانی که از عبادت من گردن فرازی می کنند ، به زودی با خواری به دوزخ درمی آیند» . مقصود از عبادت ، دعاست . دعا کردن ، برترین عبادت است .661.عنه علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :برترین عبادت ، دعا کردن است.

.

ص: 50

660.الإمام الصادق علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :أشرَفُ العِبادَةِ الدُّعاءُ . (1)659.معانی الأخبار :عنه صلی الله علیه و آله :لَیسَ شَیءٌ أکرَمَ عَلَی اللّهِ تَعالی مِنَ الدُّعاءِ . (2)658.الإمام الصادق علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :لَیسَ شَیءٌ أحَبَّ إلَی اللّهِ عز و جل مِن أن یُسأَلَ . (3)657.بصائر الدرجات عن ابن سنان عن الإمام الصادق علیه ا ( _ أنَّهُ لَمّا دَعا عَلی داوُدَ بنِ عَلِیٍّ _ ) الإمام علیّ علیه السلام :أحَبُّ الأَعمالِ إلَی اللّهِ عز و جل فِی الأَرضِ الدُّعاءُ ، وأفضَلُ العِبادَةِ العَفافُ . (4)656.امام علی علیه السلام :عنه علیه السلام_ لَمّا سُئِلَ : أیُّ عَمَلٍ أنجَحُ ؟ _: طَلَبُ ما عِندَ اللّهِ عز و جل . (5)655.امام کاظم علیه السلام :الإمام الباقر علیه السلام_ لَمّا سُئِلَ : أیُّ العِبادَةِ أفضَلُ ؟ _: ما مِن شَیءٍ أفضَلُ عِندَ اللّهِ عز و جلمِن أن یُسأَلَ ویُطلَبَ مِمّا عِندَهُ ، وما أحَدٌ أبغَضَ إلَی اللّهِ عز و جل مِمَّن یَستَکبِرُ عَن عِبادَتِهِ ولا یَسأَلُ ما عِندَهُ . (6) .


1- .الأدب المفرد : ص 214 ح 713 عن أبی هریرة ، کنزالعمّال : ج 2 ص 62 ح 3115 .
2- .سنن الترمذی : ج 5 ص 455 ح 3370 ، سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1258 ح 3829 ، مسند ابن حنبل : ج 3 ص 288 ح 8756 ، الأدب المفرد : ص 214 ح 712 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 666 ح 1801 کلّها عن أبی هریرة ، کنزالعمّال : ج 2 ص 66 ح 3143؛ الدعوات : ص 20 ح 20 ، جامع الأخبار : ص 363 ح 1010 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 7 ح 1975 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 294 ح 23 .
3- .الکافی : ج 4 ص 21 ح 4 عن إبراهیم بن عثمان عن الإمام الصادق علیه السلام ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 70 ح 1755 ، تحف العقول : ص 282 عن الإمام زین العابدین علیه السلام ، المحاسن : ج 1 ص 455 ح 1051 عن أبی حمزة ، جامع الأحادیث للقمّی : ص 183 کلاهما عن الإمام الباقر علیه السلام ، غرر الحکم : ح 9604 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 292 ح 16؛ حلیة الأولیاء : ج 3 ص 188 ، تاریخ دمشق : ج 54 ص 293 کلاهما عن أبی حمزة عن الإمام الباقر علیه السلام ، کنزالعمّال : ج 16 ص 259 ح 44364 .
4- .الکافی : ج 2 ص 467 ح 8 ، عدّة الداعی : ص 33 کلاهما عن ابن القدّاح عن الإمام الصادق علیه السلام ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 9 ح 1985 ، فلاح السائل : ص 72 ح 4 عن عبد اللّه بن میمون القدّاح عن الإمام الصادق عن الإمام الباقر عنه علیهم السلام ، جامع الأخبار : ص 364 ح 1011 وزاد فی آخره «ثمّ تلا هذه الآیة : «قُلْ مَا یَعْبَؤُاْ بِکُمْ رَبِّی لَوْلاَ دُعَاؤُکُمْ» ، جامع الأحادیث للقمیّ : ص 183 عن الإمام الصادق عن الإمام الباقر علیهماالسلام ولیس فیه ذیله ، بحار الأنوار : ج 93 ص 297 ح 24 .
5- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 383 ح 5833 ، معانی الأخبار : ص 198 ح 4 ، الأمالی للصدوق : ص 478 ح 644 کلّها عن عبد اللّه بن بکر المرادی عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، جامع الأحادیث للقمّی : ص 175 عن الإمام الکاظم عن آبائه عنه علیهم السلام ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 174 عن الإمام زین العابدین علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 77 ص 377 ح 1 .
6- .الکافی : ج 2 ص 466 ح 2 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 7 ح 1976 ، مجمع البیان : ج 8 ص 823 کلّها عن حنان بن سدیر عن أبیه ، عدّة الداعی : ص 33 عن حنان بن سدیر وفیها «أحبّ» بدل «أفضل» ، عوالی اللآلی : ج 4 ص 19 ح 49 عن سدیر الصیرفی ، بحار الأنوار : ج 93 ص 294 ح 23 .

ص: 51

654.الکافی ( _ به نقل از ابو بصیر _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ارجمندترین عبادت ، دعا کردن است .653.الکافی ( _ به نقل از محمّد بن مسلم و زراره _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ چیز در نزد خداوند متعال ، گرامی تر از دعا نیست.656.الإمام علیّ علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ چیز نزد خداوند عز و جل محبوب تر از آن نیست که از او درخواست شود .655.الإمام الکاظم علیه السلام :امام علی علیه السلام :محبوب ترینِ کارها نزد خداوند عز و جل در زمین ، دعا کردن است و برترین عبادت ، خویشتنداری است.654.الکافی عن أبی بصیر :امام علی علیه السلام_ در پاسخ به این پرسش که : کدام کار ، نجات بخش تر است؟ _: طلب آنچه که نزد خداوند عز و جلاست .653.الکافی عن محمّد بن مسلم وزرارة :امام باقر علیه السلام_ در پاسخ به این پرسش که : کدام عبادت ، برتر است؟ _: هیچ چیز در پیشگاه خداوند عز و جل برتر از این نیست که از آنچه نزد اوست ، درخواست شود و هیچ کس نزد خداوند ، منفورتر از کسی نیست که از عبادت او کبر می ورزد و از آنچه در نزد اوست درخواست نمی کند. .

ص: 52

2 / 3أفضَلُ مِن کَثرَةِ القِراءَةِ وَالصَّلاةِ650.امام صادق علیه السلام :مستطرفات السرائر عن برید العجلی :قُلتُ لِأَبی جَعفَرٍ علیه السلام : أیُّهُما أفضَلُ فِی الصَّلاةِ ، کَثرَةُ القِراءَةِ ، أو طولُ اللَّبثِ فِی الرُّکوعِ وَالسُّجودِ ؟

قالَ : فَقالَ : کَثرَةُ اللَّبثِ فِی الرُّکوعِ وَالسُّجودِ فِی الصَّلاةِ أفضَلُ ، أما تَسمَعُ لِقَولِ اللّهِ عز و جل : «فَاقْرَءُواْ مَا تَیَسَّرَ مِنْهُ وَ أَقِیمُواْ الصَّلَوةَ» (1) ، إنَّما عَنی بِإِقامَةِ الصَّلاةِ طولَ اللَّبثِ فِی الرُّکوعِ وَالسُّجودِ . قالَ : قُلتُ : فَأَیُّهُما أفضَلُ کَثرَةُ القِراءَةِ أو کَثرَةُ الدُّعاءِ ؟

فَقالَ علیه السلام : کَثرَةُ الدُّعاءِ أفضَلُ ، أما تَسمَعُ لِقَولِ اللّهِ تَعالی لِنَبِیِّهِ صلی الله علیه و آله : «قُلْ مَا یَعْبَؤُاْ بِکُمْ رَبِّی لَوْلاَ دُعَاؤُکُمْ» . (2)649.امام علی علیه السلام :تهذیب الأحکام عن معاویة بن عمّار :قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام : رَجُلانِ (3) افتَتَحَا الصَّلاةَ فی ساعَةٍ واحِدَةٍ ، فَتَلا هذَا القُرآنَ فَکانَت تِلاوَتُهُ أکثَرَ مِن دُعائِهِ ، ودَعا هذا أکثَرَ فَکانَ دُعاؤُهُ أکثَرَ مِن تِلاوَتِهِ ، ثُمَّ انصَرَفا فی ساعَةٍ واحِدَةٍ ، أیُّهُما أفضَلُ ؟

قالَ : کُلٌّ فیهِ فَضلٌ ، کُلٌّ حَسَنٌ . قُلتُ : إنّی قَد عَلِمتُ أنَّ کُلاًّ حَسَنٌ وأنَّ کُلاًّ فیهِ فَضلٌ .

فَقالَ : الدُّعاءُ أفضَلُ ، أما سَمِعتَ قَولَ اللّهِ عز و جل : «وَ قَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ» ؟! هِیَ وَاللّهِ العِبادَةُ ، هِیَ وَاللّهِ أفضَلُ ، هِیَ وَاللّهِ أفضَلُ ، ألَیسَت هِیَ العِبادَةَ ؟! هِیَ وَاللّهِ العِبادَةُ ، هِیَ وَاللّهِ العِبادَةُ ، ألَیسَت هِیَ أشَدَّهُنَّ ؟! هِیَ وَاللّهِ أشَدُّهُنَّ ، هِیَ وَاللّهِ أشَدُّهُنَّ . (4) .


1- .المزّمّل : 20 .
2- .مستطرفات السرائر : ص 88 ح 38 ، فلاح السائل : ص 80 ح 17 ، عدّة الداعی : ص 14 وفیه من «فأیّهما أفضل» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 299 ح 30 .
3- .فی المصدر : «رجلین» ، والصواب ما أثبتناه .
4- .تهذیب الأحکام : ج 2 ص 104 ح 394 ، فلاح السائل : ص 79 ح 16 ، عدّة الداعی : ص 35 ، مستطرفات السرائر : ص 21 ح 1 ، دعائم الإسلام : ج 1 ص 166 کلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 298 ح 29 .

ص: 53

2 / 3 برتری زیاد خواندن دعا بر زیاد خواندن قرآن و نمازهای مستحبّی

2 / 3برتری زیاد خواندن دعا بر زیاد خواندن قرآن و نمازهای مستحبّی650.الإمام الصادق علیه السلام :مستطرفات السرائر_ به نقل از بُرید عجلی _: به امام باقر علیه السلام گفتم : کدام یک در نماز فضیلتش بیشتر است : قرائتِ بسیار یا طول دادن رکوع و سجود؟

فرمود : «طول دادن رکوع و سجود در نماز ، فضیلتش بیشتر است . آیا این فرموده خداوند عز و جل را نشنیده ای که : «پس ، هرچه از آن (قرآن) میسّر شد ، بخوانید و نماز را بر پا دارید» ؟ مقصود از بر پا داشتن نماز ، طول دادن رکوع و سجود است» .

گفتم : قرائتِ بسیار ، فضیلتش بیشتر است یا دعای بسیار؟

فرمود : «دعایِ بسیار ، فضیلتش بیشتر است . آیا این سخن خداوند متعال به پیامبرش را نشنیده ای که : «بگو : اگر دعای شما نباشد ، پروردگارم هیچ اعتنایی به شما نمی کند» ؟» .649.الإمام علیّ علیه السلام :تهذیب الأحکام_ به نقل از معاویة بن عمّار _: به امام صادق علیه السلام گفتم : دو نفر ، هم زمان شروع به خواندن نماز می کنند . یکی تلاوتِ قرآنش بیشتر از دعا کردن اوست و دیگری ، دعا کردنش بیشتر از تلاوتش است و هر دو ، هم زمان ، نماز را به پایان می برند . کدام یک فضیلتشان بیشتر است؟

فرمود : «هر دو فضیلت دارد . هر دو خوب است» .

گفتم : من هم می دانم که هر دو خوب است و هر دو فضیلت دارد.

فرمود : «دعا ، فضیلتش بیشتر است . مگر نشنیده ای این سخن خداوند عز و جل را که : «و پروردگارتان فرمود : مرا بخوانید تا پاسختان دهم . همانا کسانی که از عبادت من گردن فرازی می کنند ، به زودی با خواری به دوزخ در می آیند» ؟! به خدا سوگند که دعا ، عبادت است . به خدا سوگند که دعا ، برتر است . به خدا سوگند که دعا ، برتر است . مگر دعا ، عبادت نیست؟! به خدا سوگند که دعا ، عبادت است . به خدا سوگند که آن ، عبادت است . مگر دعا ، قوی ترین عبادت نیست؟! به خدا سوگند که دعا ، قوی ترینِ عبادات است . به خدا سوگند که آن ، قوی ترینِ عبادات است .

.

ص: 54

648.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :تهذیب الأحکام عن عبید بن زرارة عن الإمام الصادق علیه السلام_ أنَّهُ سَأَلَهُ عَن رَجُلَینِ قامَ أحَدُهُما یُصَلّی حَتّی أصبَحَ وَالآخَرُ جالِسٌ یَدعو ، أیُّهُما أفضَلُ ؟ قالَ _: الدُّعاءُ أفضَلُ . (1)647.الدعوات الکبیر ( _ به نقل از ابن عبّاس _ ) الفقه المنسوب للإمام الرضا علیه السلام :قالَ لِیَ العالِمُ علیه السلام : الدُّعاءُ أفضَلُ مِن قِراءَةِ القُرآنِ ؛ لاِنَّ اللّهَ جَلَّ وعَزَّ یَقولُ : «قُلْ مَا یَعْبَؤُاْ بِکُمْ رَبِّی لَوْلاَ دُعَاؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزَامَا» . (2) .


1- .تهذیب الأحکام : ج 4 ص 331 ح 1034 .
2- .الفقه المنسوب للإمام الرضا علیه السلام : ص 345 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 238 ح 2577 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 292 ح 18 .

ص: 55

646.الدعاء ( _ به نقل از عِکرِمه ، در حدیثی که سندش را به معصو ) تهذیب الأحکام_ به نقل از عبید بن زراره _: از امام صادق علیه السلام پرسیدم : دو نفر ، یکی تا به صبح ، نماز می خواند و دیگری می نشیند و دعا می کند . کدام یک برتر است؟

فرمود : «دعا کردن ، برتر است».645.المصنّف ، عبد الرزّاق ( _ به نقل از عِکرِمه ، از ابن عبّاس _ ) الفقه المنسوب للإمام الرضا علیه السلام :عالم (امام رضا) علیه السلام به من فرمود : «دعا کردن ، برتر از قرآن خواندن است ؛ چرا که خداوند عز و جل می فرماید : «بگو : اگر دعای شما نباشد ، پروردگارم هیچ اعتنایی به شما نمی کند . در حقیقت ، شما به تکذیب پرداخته اید و به زودی [عذاب بر شما] لازم خواهد شد» » . .

ص: 56

. .

ص: 57

توضیحی درباره برتری کثرت دعا بر کثرت قرائت قرآن و نماز

توضیحی درباره برتری کثرت دعا بر کثرت نماز و قرائت قرآنهمان طور که ملاحظه شد ، حدیث اول و دوم این باب ، دلالت دارند بر این که کثرت دعا در نماز ، بر کثرت قرائت قرآن ، ترجیح دارد و حدیث سوم ، دلالت دارد بر این که کثرت دعا مطلقا بر کثرت نمازهای مستحبّی برتری دارد و حدیث چهارم ، صراحت دارد در این که مطلقِ دعا ، بر مطلقِ قرائت قرآن ، مقدّم است . در مقابل این احادیث ، حدیث دیگری از پیامبر خدا نقل شده که ظاهرا دلالت بر ارجحیت قرائت قرآن بر دعا دارد . متن آن حدیث این است : أفضَلُ عِبادَةِ اُمَّتی بَعدَ قِراءَةِ القُرآنِ الدُّعاءُ ، ثُمَّ قَرَأَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ» . ألا تَری أنَّ الدُّعاءَ هُوَ العِبادَةُ؟ (1) برترین عبادت امّت من، پس از تلاوت قرآن، دعاست . آن گاه ، پیامبر خدا این آیه را تلاوت کرد : «مرا بخوانید که شما را اجابت می کنم . همانا کسانی که از پرستش من کبر می ورزند، به زودی، به خواری وارد دوزخ می شوند» . مگر نمی بینی که دعا، همان عبادت است؟ همچنین ، دسته دیگری از احادیث ، به طور مطلق ، دلالت بر این دارند که نماز ، بهترین چیزی است که در دین درنظر گرفته شده و بدان توصیه شده است

.


1- .الدعوات : ص 19 ح 10 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 300 ح 37 .

ص: 58

و هر کسی می تواند به میزان توان و همّتش از آن بهره مند گردد ؛ (1) اما با تأمل ، روشن می شود که تعارضی میان این احادیث نیست و مراد از برتری در این جا برتریِ مطلق نیست ؛ لیکن فهم دقیق این برتری ، نیازمند توجّه به دو نکته است : 1 . قرآن ، برنامه زندگی و دستورالعمل همه عبادات و از جمله دعاست و افزون بر این ، خواندن بخشی از قرآن در نماز ، واجب است . 2 . احادیث برتریِ دعا بر نماز یا قرآن ، از پیشوایانی صادر شده که از یک سو ، با رویکردی مبتنی بر اعتدال ، برای هریک از دعا و قرآن و نماز واجب و مستحب ، در زندگی عملی خود ، جایگاهی ویژه قرار داده اند ؛ و از سوی دیگر ، از چنان مرتبه ای برخوردار هستند که هرگز میان دو کار شایسته و شایسته تر قرار نمی گیرند ، مگر آن که شایسته ترینِ آنها را برمی گزینند . بنا بر این ، به قرینه شخصیت گوینده این احادیث ، یقینا مقصود از احادیثی که دعا را بر قرائتْ ترجیح می دهند ، این نیست که بهتر است پیروان قرآن به کلّی قرائت این کتاب آسمانی را کنار بگذارند و یا نسبت به آن ، اهتمام بلیغی نداشته باشند و به دعا که فضیلت بیشتری دارد بپردازند ؛ بلکه مقصود ، آن است که اگر هر یک از این سه ، به میزانی که به طور واجب یا مستحبْ لازم است ، انجام گرفت و آن گاه در فرصتی ، امر ، دایر بین یکی از این سه بود ، دعا مقدّم است ؛ زیرا پرداختن به دعا _ که روح عبادت است و انسان را از استکبار ، دور می کند و به فروتنی در برابر حق ، وا می دارد _ سخت تر از قرائت قرآن است و فضیلت بیشتری دارد .

.


1- .ر . ک : نماز در قرآن و حدیث : ویژگی های نماز / بهترین دستور .

ص: 59

به دیگر سخن ، حدیث اول و دوم و چهارم این باب و حدیث مورد بحث ، همه در واقع ، یک مطلب را می گویند و آن ، این است که پس از ادای مقدار لازم از نماز و قرائت قرآن و پس از برقراری نوعی تعادل در اهتمام به هر یک از این سه ، دعا بر قرائت قرآن و نماز مستحبّی تقدم دارد . همچنین مقصود از حدیث سوم ، برتری دعا بر کثرت نمازهای مستحبی است . گفتنی است که هیچ یک این روایات ، بجز حدیث 55 ، از نظر سند ، صحیح نیستند . برخی نیز _ در جمع میان روایات یاد شده ، در عین تأکید بر نسبی بودن برتری هر یک از دعا یا نماز و قرآن _ این احتمال را مطرح می سازند که چه بسا مخاطبان این سه دسته احادیث ، متفاوت بوده اند و پیشوایان ما ، متناسب با این که کسی دعا یا نماز یا قرآن را در جایگاه شایسته اش مورد عنایت و اهتمام قرار نمی داد ، با توصیه و تأکیدی فزون تر و به اصطلاح ، به روش « چکش تعادل» ، وی را مخاطب می ساختند . از جمله قراین این سخن ، آن است که دعا _ که مستلزم فروتنی انسان در برابر حق و دوری از استکبار است _ عملی است دشوارتر و نیازمند به حالی سخت تر از حال قرائت و نماز . از این رو ، دعا ، جز در نزد خواصّ مؤمنان ، کمتر مورد توجّه و اهتمام بوده است ، به خلاف قرآن و نماز که پیوسته مورد توجّه توده مسلمانان بوده اند ؛ زیرا توصیه های پیامبر صلی الله علیه و آله واهل بیت علیهم السلام از یک سو و تأکیدات برخی حکّام و خلفا برای جا انداختن شعار «حَسبُنا کتابُ اللّه » (1) و کوشش هایی از این قبیل از سوی دیگر ، موجب شده اند که در میان امّت اسلام ، اهتمام به قرآن و نماز ، بیش از دعا باشد .

.


1- .به معنای : «کتاب خدا ، برای ما کافی است» .

ص: 60

2 / 4سِلاحُ المُؤمِنِ646.الدعاء عن عکرمة یرفع الحدیث ، قال :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ سِلاحَ المُؤمِنِ الدُّعاءُ . (1)645.المصنّف لعبد الرزّاق عن عکرمة عن ابن عبّاس :عنه صلی الله علیه و آله :الدُّعاءُ سِلاحُ المُؤمِنِ ، وعَمودُ الدّینِ ، ونورُ السَّماواتِ وَالأَرضِ . (2)644.السنن الکبری عن الزهری :عنه صلی الله علیه و آله :الدُّعاءُ سِلاحُ المُؤمِنِ ، وعَمودُ الدّینِ ، وزَینُ ما بَینَ السَّماءِ وَالأَرضِ . (3)643.المستدرک عن ابن عبّاس :عنه صلی الله علیه و آله :قاتِلُوا العَدُوَّ بِالدُّعاءِ ؛ فَإِنَّهُ أسرَعُ فیهِم مِنَ السِّلاحِ . (4)642.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :الإمام الصادق علیه السلام :قالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : ألا أدُلُّکُم عَلی سِلاحٍ یُنجیکُم مِن أعدائِکُم ، ویُدِرُّ أرزاقَکُم ؟ قالوا : بَلی .

قالَ : تَدعونَ رَبَّکُم بِاللَّیلِ وَالنَّهارِ ؛ فَإِنَّ سِلاحَ المُؤمِنِ الدُّعاءُ . (5) .


1- .ثواب الأعمال : ص 45 ح 1 عن علیّ بن جعفر عن الإمام الکاظم عن الإمام الصادق علیهماالسلام ، الدعوات : ص 18 ح 4 ، إرشاد القلوب : ص 148 ، جامع الأخبار : ص 363 ح 1008 ، مسند زید : ص 157 عن الإمام زین العابدین عن الإمام الحسین عن الإمام علیّ علیهم السلاموفیهما «الدعاء سلاح المؤمن» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 300 ح 37 .
2- .الکافی : ج 2 ص 468 ح 1 عن السکونی عن الإمام الصادق علیه السلام ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 37 ح 95 عن أحمد بن عامر الطائی عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 8 ح 1979 ، فلاح السائل : ص 73 ح 7 عن السکونی عن الإمام الصادق عن الإمام الباقر علیهماالسلام عنه صلی الله علیه و آله ، بحار الأنوار : ج 93 ص 297 ح 26 ؛ المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 669 ح 1812 عن الحسن بن الزبیر الهمدانی ، مسند أبی یعلی : ج 1 ص 235 ح 435 عن الحسن بن أبی یزید الهمدانی وکلاهما عن الإمام الصادق عن آبائه عن الإمام علیّ علیهم السلامعنه صلی الله علیه و آله ، کنزالعمّال : ج 2 ص 62 ح 3117 .
3- .الجعفریّات : ص 222 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، جامع الأحادیث للقمّی : ص 78 .
4- .جامع الأحادیث للقمّی : ص 107 .
5- .الکافی : ج 2 ص 468 ح 3 عن السکونی ، فلاح السائل : ص 72 ح 5 عن السکونی عن الإمام الصادق عن أبیه علیهم السلامعنه صلی الله علیه و آله ، ثواب الأعمال : ص 45 ح 1 عن علیّ بن جعفر عن الإمام الکاظم عن أبیه علیهماالسلام عنه صلی الله علیه و آله ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 8 ح 1980 ، الجعفریّات : ص 222 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله وفیه «یحصنکم اللّه » بدل «ینجیکم» ، عدّة الداعی : ص 12 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 297 ح 25؛ مسند أبی یعلی : ج 2 ص 329 ح 1806 عن جابر بن عبد اللّه .

ص: 61

2 / 4 سلاح مؤمن

2 / 4سلاح مؤمن639.تفسیر القمی ( _ درباره این سخن خداوند متعال : {Q} «و به درگاه ا ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سلاح مؤمن ، دعاست.638.امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دعا ، سلاح مؤمن ، ستون دین و نور آسمان ها و زمین است.637.امام باقر علیه السلام ( _ درباره این سخن خداوند متعال : {Q} «و به درگاه ا ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دعا ، سلاح مؤمن ، عمود دین و زینتِ بین آسمان و زمین است.642.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :با دشمن ، با دعا بجنگید ؛ زیرا دعا از اسلحه در آنها کارگرتر است .641.سنن أبی داوود عن سعد بن أبی وقّاص :امام صادق علیه السلام :پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «آیا شما را به سلاحی رهنمون نشوم که شما را از دشمنانتان می رهانَد و بر روزی هایتان می افزاید؟».

گفتند : چرا.

فرمود : «شب و روز ، پروردگارتان را بخوانید ؛ زیرا سلاح مؤمن ، دعاست».

.

ص: 62

640.سنن أبی داوود عن عبد اللّه بن الزبیر :الإمام علیّ علیه السلام :الدُّعاءُ تُرسُ المُؤمِنِ ، ومَتی تُکثِر قَرعَ البابِ یُفتَح لَکَ . (1)639.تفسیر القمّی ( _ فی قَولِهِ تَعالی: {Q} «وَ تَبَتَّلْ إِلَیْهِ ت ) عنه علیه السلام :نِعمَ السِّلاحُ الدُّعاءُ . (2)638.الإمام الصادق علیه السلام :الإمام الصادق علیه السلام :الدُّعاءُ أنفَذُ مِنَ السِّنانِ الحَدیدِ (3) . (4)2 / 5سِلاحُ الأَنبِیاءِ وَالأَولِیاءِ635.شرح نهج البلاغه :الإمام علیّ علیه السلام :الدُّعاءُ سِلاحُ الأَولِیاءِ . (5)636.الکافی عن الکاهلیّ :الکافی :عَنِ ابنِ فَضّالٍ عَن بَعضِ أصحابِنا عَنِ الرِّضا علیه السلام أنَّهُ کانَ یَقولُ لِأَصحابِهِ : عَلَیکُم بِسِلاحِ الأَنبِیاءِ . فَقیلَ : وما سِلاحُ الأَنبِیاءِ ؟ قالَ : الدُّعاءُ . (6)635.شرح نهج البلاغة عن الإمام علیّ علیه السلام ( _ فِی الحِکَمِ المَنسوبَةِ إلَیهِ _ ) الإرشاد عن حارثة بن مضرب :سَمِعتُ عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ علیه السلام یَقولُ : لَقَد حَضَرنا بَدرا وما فینا فارِسٌ غَیرُ المِقدادِ بنِ الأَسوَدِ ، ولَقَد رَأَیتُنا لَیلَةَ بَدرٍ وما فینا إلاّ مَن نامَ غَیرُ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ؛ فَإِنَّهُ کانَ مُنتَصِبا فی أصلِ شَجَرَةٍ یُصَلّی ویَدعو حَتَّی الصَّباحِ . (7)634.الأمالی ، طوسی ( _ به نقل از علی بن معمّر ، از مردی ، از جعفی _ ) الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله کانَ إذا بَعَثَ بِسَرِیَّةٍ دَعا لَها . (8) .


1- .الکافی : ج 2 ص 468 ح 4 عن ابن القدّاح عن الإمام الصادق علیه السلام ، عدّة الداعی : ص 12 ؛ کنزالعمّال : ج 2 ص 612 ح 4885 نقلاً عن الخلعی فی الخلعیّات .
2- .غرر الحکم : ح 9938 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 494 ح 9115 .
3- .الحدید : أی الحادّ النافذ . قال الجوهری : وقد حدّ السیفُ یحِدّ حِدّة : أی صار حادّا وحدیدا (مرآة العقول : ج 12 ص 12) .
4- .الکافی : ج 2 ص 469 ح 7 عن عبد اللّه بن سنان و ح 6 عن أبی سعید البجلی ولیس فیه «الحدید» ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 12 ح 2005 ، عدّة الداعی : ص 12 ، فلاح السائل : ص 73 ح 6 وفیه «السلاح» بدل «السنان» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 297 ح 25 .
5- .غرر الحکم : ح 778 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 24 ح 217 .
6- .الکافی : ج 2 ص 468 ح 5 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 11 ح 2004 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 295 ح 23 .
7- .الإرشاد : ج 1 ص 73 ، کشف الغمّة : ج 1 ص 185 ، بحار الأنوار : ج 19 ص 279 ح 17 .
8- .الکافی : ج 5 ص 29 ح 7 عن السکونی ، بحار الأنوار : ج 19 ص 178 ح 26 .

ص: 63

2 / 5 سلاح پیامبران و اولیا

633.امام صادق علیه السلام :امام علی علیه السلام :دعا ، سپرِ مؤمن است و هرگاه دری را بسیار بکوبی ، [سرانجام] آن در به رویت باز می شود.632.صحیح مسلم ( _ به نقل از اَنَس _ ) امام علی علیه السلام :نیکو سلاحی است دعا!634.الأمالی للطوسی عن علیّ بن معمر عن رجل من جعفی :امام صادق علیه السلام :دعا ، برّاتر از نیزه تیز است.2 / 5سلاح پیامبران و اولیا631.امام علی علیه السلام ( _ در بیان فضایل پیامبر خدا _ ) امام علی علیه السلام :دعا ، اسلحه اولیاست.630.امام صادق علیه السلام ( _ به مردی که گفت : برایم دعا کنید که خداوند ، مرا ) الکافی_ به نقل از ابن فضّال _: از یکی از شیعیان ، از امام رضا علیه السلام روایت شده است که ایشان همواره به یارانش می فرمود : «بر شما باد سلاحِ پیامبران» .

گفته شد : سلاح پیامبران چیست؟

فرمود : «دعا».631.الإمام علیّ علیه السلام ( _ فی بَیانِ فَضائِلِ رَسولِ اللّه ِ صلی الله علیه ) الإرشاد_ به نقل از حارثة بن مضرب _: از علی بن ابی طالب علیه السلام شنیدم که می فرماید : «در جنگ بدر ، تنها سواره ما مقداد بن اسود بود . در شب بدر ، همه ما خوابیدیم ، بجز پیامبر خدا که تا صبح ، زیر درختی به نماز و دعا ایستاده بود».630.الإمام الصادق علیه السلام ( _ لِرَجُلٍ قالَ : اُدعُ اللّه َ لی أن یُغنِیَنی ع ) امام صادق علیه السلام :پیامبر صلی الله علیه و آله هرگاه سپاهی گسیل می داشت ، برایش دعا می کرد.

.

ص: 64

2 / 6مِنَ القَدَرِ629.الإمام علیّ علیه السلام :الإمام الباقر علیه السلام :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله وقیلَ لَهُ (1) : یا رَسولَ اللّهِ رُقیً یُستَشفی بِها ، هَل تَرُدُّ مِن قَدَرِ اللّهِ ؟ فَقالَ : إنَّها مِن قَدَرِ اللّهِ . (2)628.الدعاء عن أبی الغصین الطائی :سنن الترمذی عن أبی خزامة عن أبیه :سَأَلتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، أرَأَیتَ رُقیً نَستَرقیها ودَواءً نَتَداوی بِهِ وتُقاةً نَتَّقیها ، هَل تَرُدُّ مِن قَدَرِ اللّهِ شَیئا ؟ قالَ : هِیَ مِن قَدَرِ اللّهِ . (3) .


1- .فی بحار الأنوار : «قیل لرسول اللّه » بدل «قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله وقیل له» وهو الأنسب .
2- .قرب الإسناد : ص 95 ح 320 عن الإمام الصادق علیه السلام ، التوحید : ص 382 ح 29 عن علیّ بن سالم عن الإمام الصادق علیه السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 5 ص 87 ح 1 .
3- .سنن الترمذی : ج 4 ص 399 ح 2065 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 86 ح 87 و ح 88 کلاهما عن حکیم بن حزام ، المعجم الکبیر : ج 6 ص 47 ح 5468 عن الحارث بن سعد عن أبیه ، کنزالعمّال : ج 10 ص 104 ح 28529 نقلاً عن أبی نعیم عن حکیم بن حزام ولیس فیها «وتقاة نتّقیها» .

ص: 65

2 / 6 جزئی از تقدیر

2 / 6جزئی از تقدیر625.المزار الکبیر ( _ به نقل از ابو بصیر _ ) امام باقر علیه السلام :از پیامبر خدا سؤال شد : ای پیامبر خدا! این دعاها و افسون هایی که برای طلب شفا به کار می برند ، آیا جلوی تقدیر خدا را می گیرند؟

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «آنها ، خود نیز از تقدیر خدایند» .627.الإمام علیّ علیه السلام :سنن الترمذی_ به نقل از ابو خزامه ، از پدرش _از پیامبر خدا پرسیدم : ای پیامبر خدا ! آیا این افسون هایی که به خود می بندیم و دارویی که با آن ، مداوا می کنیم و محافظ هایی که برای حفظ خود به کار می بریم ، جلوی تقدیر خدا را می گیرند؟

فرمود : «اینها ، خود از تقدیر خدا هستند».

.

ص: 66

البابُ الثّالِثُ : برکات الدّعاء3 / 1نَجاحُ الحَوائِجِالکتاب«وَ قَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» . (1)

الحدیث623.الإمام علیّ علیه السلام ( _ فی فَضلِ مَسجِدِ الکوفَةِ _ ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن نَزَلَت بِهِ فاقَةٌ فَأَنزَلَها بِالنّاسِ لَم تُسَدَّ فاقَتُهُ ، ومَن نَزَلَت بِهِ فاقَةٌ فَأَنزَلَها بِاللّهِ فَیوشِکُ اللّهُ لَهُ بِرِزقٍ عاجِلٍ أو آجِلٍ . (2)622.الإمام الرضا علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام :الدُّعاءُ مَفاتیحُ النَّجاحِ ، ومَقالیدُ الفَلاحِ ، وخَیرُ الدُّعاءِ ما صَدَرَ عَن صَدرٍ نَقِیٍّ وقَلبٍ تَقِیٍّ ، وفِی المُناجاةِ سَبَبُ النَّجاةِ ، وبِالإِخلاصِ یَکونُ الخَلاصُ ، فَإِذَا اشتَدَّ الفَزَعُ فَإِلَی اللّهِ المَفزَعُ . (3) .


1- .غافر : 60 .
2- .سنن الترمذی : ج 4 ص 563 ح 2326 ، سنن أبی داود : ج 2 ص 122 ح 1645 ، مسند ابن حنبل : ج 2 ص 75 ح 3869 و ص 148 ح 4219 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 566 ح 1482 ، السنن الکبری : ج 4 ص 328 ح 7869 کلّها عن عبد اللّه بن مسعود نحوه ، کنزالعمّال : ج 6 ص 513 ح 16781 .
3- .الکافی : ج 2 ص 468 ح 2 عن السکونی عن الإمام الصادق علیه السلام ، عدّة الداعی : ص 164 ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 154 نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 341 ح 11 .

ص: 67

باب سوم : برکت های دعا

3 / 1 برآورده شدن حاجت ها

باب سوم : برکت های دعا3 / 1برآورده شدن حاجت هاقرآن«و پروردگارتان فرمود : مرا بخوانید تا پاسختان دهم» .

حدیث618.عدّة الداعی :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس نیازمند شود و نیازش را نزد مردم ببَرَد ، نیازش برطرف نمی گردد و هر کس نیازمند شود و آن را بر خدا عرضه کند ، خداوند ، دیر یا زود ، او را روزی می دهد.617.امام صادق علیه السلام :امام علی علیه السلام :دعا ، کلیدهای کامیابی و رمزهای رستگاری است و بهترین دعا ، دعایی است که از سینه ای پاک و دلی پارسا برآید. مناجات ، مایه نجات است و اخلاص ، مایه خلاص . پس ، هرگاه هراس و بی تابی بالا گرفت ، به خدا

باید پناه جُست .

.

ص: 68

616.تهذیب الأحکام ( _ به نقل از عبد اللّه بن فضل هاشمی _ ) الإمام الصادق علیه السلام :عَلَیکُم بِالدُّعاءِ ؛ فَإِنَّ المُسلِمینَ لَم یُدرِکوا نَجاحَ الحَوائِجِ عِندَ رَبِّهِم بِأَفضَلَ مِنَ الدُّعاءِ وَالرَّغبَةِ إلَیهِ ، والتَّضَرُّعِ إلَی اللّهِ وَالمَسأَلَةِ لَهُ ، فَارغَبوا فیما رَغَّبَکُمُ اللّهُ فیهِ ، وأجیبُوا اللّهَ إلی ما دَعاکُم إلَیهِ ؛ لِتُفلِحوا وتَنجوا مِن عَذابِ اللّهِ . (1)615.امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام :عنه علیه السلام :کانَ فیما وَعَظَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی بِهِ عیسَی بنَ مَریَمَ علیه السلام أن قالَ لَهُ : یا عیسی ... إنَّکَ تَفنی وأنَا أبقی ، ومِنّی رِزقُکَ وعِندی میقاتُ أجَلِکَ ، وإلَیَّ إیابُکَ وعَلَیَّ حِسابُکَ ، فَسَلنی ولا تَسأَل غَیری ، فَیَحسُنَ مِنکَ الدُّعاءُ ومِنِّی الإِجابَةُ . (2)618.عدّة الداعی :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن تَمَنّی شَیئا وهُوَ للّهِِ عز و جل رِضیً ، لَم یَخرُج مِنَ الدُّنیا حَتّی یُعطاهُ . (3)3 / 2مِفتاحُ الرَّحمَةِالکتاب«وَسْ_لُواْ اللَّهَ مِن فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عَلِیمًا» . (4)

«قُلْ مَا یَعْبَؤُاْ بِکُمْ رَبِّی لَوْلاَ دُعَاؤُکُمْ» . (5)

«إِنَّا کُنَّا مِن قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِیمُ» . (6)

.


1- .الکافی : ج 8 ص 4 ح 1 عن إسماعیل بن جابر وإسماعیل بن مخلّد السرّاج ، بحار الأنوار : ج 78 ص 212 ح 93 .
2- .الأمالی للصدوق : ص 606 _ 608 ح 841 عن أبی بصیر ، الکافی : ج 8 ص 131 _ 133 ح 103 عن علیّ بن أسباط عنهم علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 14 ص 290 ح 14 .
3- .الخصال : ص 4 ح 7 ، ثواب الأعمال : ص 220 ح 1 ، الأمالی للصدوق : ص 674 ح 910 کلّها عن إسماعیل بن أبی زیاد عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، الجعفریّات : ص 154 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله وفیه «لم یمت» بدل «لم یخرج» ، عدّة الداعی : ص 15 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 365 ح 9 .
4- .النساء : 32 .
5- .الفرقان: 77.
6- .الطور : 28 .

ص: 69

3 / 2 کلید رحمت

611.امام صادق علیه السلام :امام صادق علیه السلام :تا می توانید ، دعا کنید ؛ زیرا مسلمانان با چیزی برتر از دعا ، التماس به خدا ، زاری به درگاه او و خواهش از او به نیازهایشان از پروردگارشان نرسیدند . پس ، به آنچه خداوند شما را بدان ترغیب کرده است ، رغبت ورزید و به آنچه خداوند ، شما را به بدان فرا خوانده است ، پاسخ دهید تا رستگار شوید و از عذاب الهی بِرَهید.614.الإمام الباقر علیه السلام :امام صادق علیه السلام :از جمله اندرزهای خداوند _ تبارک و تعالی _ به عیسی بن مریم علیه السلام آن بود که بدو فرمود : «ای عیسی! ... تو می میری و من ، می مانم . روزی ات از من است و سررسید عمرت ، نزد من است . به سوی من بازمی گردی و حسابرسی از تو ، بر عهده من است . پس ، از من بخواه و از غیرِ من مخواه ، تا از تو خوب دعا کردن باشد و از من ، پذیرفتن».613.ثواب الأعمال عن بشیر الدهّان عن الإمام الصادق علیپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس چیزی را آرزو کند و آن چیز ، مورد رضایت خداوند عز و جلباشد ، از دنیا نمی رود تا آن که بدو داده شود.3 / 2کلید رحمتقرآن«و از فضل خداوند ، از او بخواهید ، که خدا به هر چیزی داناست» .

«بگو : اگر دعای شما نباشد پروردگارم هیچ اعتنایی به شما نمی کند» .

«ما از پیش ، او را می خواندیم ، که او نیکوکار و مهربان است» .

.

ص: 70

الحدیث607.امام صادق علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الدُّعاءُ مِفتاحُ الرَّحمَةِ . (1)606.امام صادق علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام :الدُّعاءُ مِفتاحُ الرَّحمَةِ ، ومِصباحُ الظُّلمَةِ . (2)608.عنه علیه السلام :عنه علیه السلام_ مِن وَصِیَّتِهِ لاِبنِهِ الحَسَنِ علیه السلام _: اِعلَم أنَّ الَّذی بِیَدِهِ خَزائِنُ السَّماواتِ وَالأَرضِ قَد أذِنَ لَکَ فِی الدُّعاءِ ، وتَکَفَّلَ لَکَ بِالإِجابَةِ ، وأمَرَکَ أن تَسأَلَهُ لِیُعطِیَکَ وَتستَرحِمَهُ لِیَرحَمَکَ ، ولَم یَجعَل بَینَکَ وبَینَهُ مَن یَحجُبُکَ عَنهُ ، ولَم یُلجِئکَ إلی مَن یَشفَعُ لَکَ إلَیهِ ... وفَتَحَ لَکَ بابَ المَتابِ وبابَ الاِستِعتابِ ، فَإِذا نادَیتَهُ سَمِعَ نِداکَ ، وإذا ناجَیتَهُ عَلِمَ نَجواکَ ، فَأَفضَیتَ إلَیهِ بِحاجَتِکَ وأبثَثتَهُ (3) ذاتَ نَفسِکَ ، وشَکَوتَ إلَیهِ هُمومَکَ وَاستَکشَفتَهُ کُروبَکَ ، وَاستَعَنتَهُ عَلی اُمورِکَ وسَأَلتَهُ مِن خَزائِنِ رَحمَتِهِ ما لا یَقدِرُ عَلی إعطائِهِ غَیرُهُ ؛ مِن زِیادَةِ الأَعمارِ ، وصِحَّةِ الأَبدانِ ، وسَعَةِ الأَرزاقِ ، ثُمَّ جَعَلَ فی یَدَیکَ مَفاتیحَ خَزائِنِهِ ، بِما أذِنَ لَکَ فیهِ مِن مَسأَلَتِهِ ، فَمَتی شِئتَ استَفتَحتَ بِالدُّعاءِ أبوابَ نِعمَتِهِ ، وَاستَمطَرتَ شَآبیبَ (4) رَحمَتِهِ . (5)607.عنه علیه السلام :عیسی علیه السلام_ فی مَواعِظِهِ لأَِصحابِهِ _: بِحَقٍّ أقولُ لَکُم : إنَّ الشَّمسَ نورُ کُلِّ شَیءٍ ، وإنَّ الحِکمَةَ نورُ کُلِّ قَلبٍ ، وَالتَّقوی رَأسُ کُلِّ حِکمَةٍ ، وَالحَقَّ بابُ کُلِّ خَیرٍ ، ورَحمَةَ اللّهِ بابُ کُلِّ حَقٍّ ، ومَفاتیحُ ذلِکَ الدُّعاءُ وَالتَّضَرُّعُ وَالعَمَلُ ، وکَیفَ یُفتَحُ بابٌ بِغَیرِ مِفتاحٍ ؟! (6) .


1- .الفردوس : ج 2 ص 224 ح 3086 عن ابن عبّاس ، کنزالعمّال : ج 2 ص 62 ح 3116 .
2- .الدعوات : ص 284 ح 5 ، تحف العقول : ص 86 ولیس فیه «ومصباح الظلمة» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 300 ح 37 .
3- .یقال : أبثثت فلانا سِرّی : أی أطلعته علیه وأظهرته له (لسان العرب : ج 2 ص 114 «بثث») .
4- .الشآبیب : جمع شُؤبوب؛ وهو الدفعة من المطر وغیره (النهایة : ج 2 ص 436 «شأب») .
5- .نهج البلاغة : الکتاب 31 ، تحف العقول : ص 75 نحوه ، کشف المحجّة : ص 227 عن عمرو بن أبی المقدام عن الإمام الباقر علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 301 ح 38 ؛ کنزالعمّال : ج 16 ص 173 ح 44215 نقلاً عن وکیع والعسکری فی المواعظ .
6- .تحف العقول : ص 512 ، بحار الأنوار : ج 14 ص 316 ح 17 وفیه «النفس» بدل «الشمس» .

ص: 71

حدیث605.امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دعا ، کلید [دَرِ] رحمت است.604.امام باقر علیه السلام :امام علی علیه السلام :دعا ، کلید رحمت و چراغِ تاریکی است.605.الإمام الصادق علیه السلام :امام علی علیه السلام_ از سفارش ایشان به فرزندش حسن علیه السلام _: بدان همان کسی که گنجینه های آسمان ها و زمین در دست اوست ، به تو اجازه دعا کردن داده است و اجابت آن را برای تو ، بر عهده گرفته و به تو فرموده است که از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او طلبِ رحمت کنی ، تا بر تو رحمت آورَد و میان تو و خودش ، حاجبی نگذاشته است و تو را به کسی که نزد او شفاعت و وساطتت کند ، حوالت نداده است ... و دَرِ بازگشت و پوزش خواهی را به رویت گشوده است .

پس ، هرگاه او را بخوانی ، صدایت را می شنود و هرگاه با او راز و نیاز کنی ، نجوایت را می داند . پس ، نیازَت را به او ابراز می کنی و رازِ درونت را برایش می گشایی و با او دردِ دل می کنی و از او می خواهی که غم و اندوهت را بگُسارد و در کارهایت از او کمک می خواهی و آنچه را که جز او کسی نمی تواند به تو دهد (مانند طول عمر و تن درستی و گشایشِ روزی) ، از خزانه های رحمتش درخواست می کنی و او که به تو اجازه درخواست از درگاهش را داده است ، با این کار ، کلیدهای خزانه هایش را به دست تو داده است ، به طوری که هر زمان بخواهی ، می توانی با دعا کردن ، درهای نعمتش را بگشایی و باران های ناگهانی رحمتش را فرو بارانی.604.الإمام الباقر علیه السلام :عیسی علیه السلام_ در اندرزهایش به یارانش _: حقیقتی را به شما بگویم : خورشید ،

روشنی بخشِ هر چیزی است و حکمت ، روشنی بخشِ هر دلی و خداپروایی ، اساس هر حکمتی و حق ، دَرِ هر خیری و رحمت خدا ، دَرِ هر حقّی است و کلیدهای آن ، در دعا و زاری و عمل است و چگونه دری بی کلید ، باز شود؟! .

ص: 72

3 / 3السَّلامَةُ مِنَ الشَّیطانِ601.امام زین العابدین علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام :أکثِرِ الدُّعاءَ تَسلَم مِن سَورَةِ (1) الشَّیطانِ . (2)600.امام علی علیه السلام :الإمام الصادق علیه السلام :قالَ إبلیسُ : خَمسَةٌ لَیسَ لی فیهِنَّ حیلَةٌ وسائِرُ النّاسِ فی قَبضَتی : مَنِ اعتَصَمَ بِاللّهِ عَن نِیَّةٍ صادِقَةٍ وَاتَّکَلَ عَلَیهِ فی جَمیعِ اُمورِهِ ، ومَن کَثُرَ تَسبیحُهُ فی لَیلِهِ ونَهارِهِ ، ومَن رَضِیَ لأَِخیهِ المُؤمِنِ بِما یَرضاهُ لِنَفسِهِ ، ومَن لَم یَجزَع عَلَی المُصیبَةِ حینَ تُصیبُهُ ، ومَن رَضِیَ بِما قَسَمَ اللّهُ لَهُ ولَم یَهتَمَّ لِرِزقِهِ . (3)3 / 4حَیاةُ القَلبِ601.الإمام زین العابدین علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ عز و جل لَیُحیی قَلبَ المُؤمِنِ بِالدُّعاءِ . (4)راجع : میزان الحکمة : القلب / ما یحیی القلب .

.


1- .سَوْرَةُ السُّلطان : سطوته واعتداؤه (الصحاح : ج 2 ص 690 «سور»).
2- .مطالب السؤول : ص 55؛ بحار الأنوار : ج 78 ص 9 ح 14 .
3- .الخصال : ص 285 ح 37 ، مشکاة الأنوار : ص 155 ح 386 ، روضة الواعظین : ص 424 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 177 ح 4 .
4- .الفردوس : ج 1 ص 168 ح 625 عن أنس .

ص: 73

3 / 3 به سلامت ماندن از شیطان

3 / 4 زنده شدن دل

3 / 3به سلامت ماندن از شیطان597.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام علی علیه السلام :بسیار دعا کن تا از گزند شیطان ، در امان بمانی.596.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام صادق علیه السلام :ابلیس گفت : پنج کس اند که مرا به آنها راهی نیست و دیگر مردمان ، در مشتِ من اند : کسی که با خلوص نیّت به خدا پناه ببَرد و در همه کارهایش بر او توکّل کند ؛ کسی که شب و روز ، بسیار تسبیح خدا گوید ؛ کسی که برای برادر مؤمنش آن پسندد که برای خود می پسندد ؛ کسی که هرگاه به او مصیبتی برسد ، بی تابی نکند ؛ و کسی که به آنچه خدا قسمت او کرده است ، خرسند باشد و غم روزی اش را نخورد.3 / 4زنده شدن دل597.عنه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند عز و جل دل مؤمن را با دعا کردن ، زندگی می بخشد.ر . ک : میزان الحکمة : دل / آنچه دل را زنده می کند .

.

ص: 74

3 / 5اُنسٌ فِی الوَحشَةِ593.المزار الکبیر :فلاح السائل عن جمیل بن درّاج :دَخَلَ رَجُلٌ عَلی أبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام فَقالَ لَهُ : یا سَیِّدی ، عَلَت سِنّی وماتَ أقارِبی ، وأنَا خائِفٌ أن یُدرِکَنِیَ المَوتُ ولَیسَ لی مَن آنِسُ بِهِ وأرجِعُ إلَیهِ .

فَقالَ لَهُ : إنَّ مِن إخوانِکَ المُؤمِنینَ مَن هُوَ أقرَبُ نَسَبا أو سَبَبا ، واُنسُکَ بِهِ خَیرٌ مِن اُنسِکَ بِقَریبٍ ، ومَعَ هذا فَعَلَیکَ بِالدُّعاءِ . (1)3 / 6التَّقَرُّبُ إلَی اللّهِ594.الکافی عن العلاء بن المقعد عن الإمام الصادق علیهالإمام علیّ علیه السلام :التَّقَرُّبُ إلَی اللّهِ تَعالی بِمَسأَلَتِهِ ، وإلَی النّاسِ بِتَرکِها . (2)578.عنه صلی الله علیه و آله :عنه علیه السلام :الحُظوَةُ عِندَ الخالِقِ بِالرَّغبَةِ فیما لَدَیهِ . الحُظوَةُ عِندَ المَخلوقِ بِالرَّغبَةِ عَمّا فی یَدَیهِ . (3)3 / 7رَدُّ القَضاءِ576.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :رسول اللّه صلی الله علیه و آله_ لأَِنَسِ بنِ مالِکٍ _: یا أنَسُ ، أکثِر مِنَ الدُّعاءِ ؛ فَإِنَّ الدُّعاءَ یَرُدُّ القَضاءَ المُبرَمَ . (4) .


1- .فلاح السائل : ص 303 ح 205 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 7 ح 7 .
2- .غرر الحکم : ح 1801 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 54 ح 1394 .
3- .غرر الحکم : ح 2055 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 63 ح 1619 و 1620 .
4- .الفردوس : ج 5 ص 364 ح 8448 ، تاریخ بغداد : ج 13 ص 36 ، کنزالعمّال : ج 2 ص 69 ح 3161 نقلاً عن أبی الشیخ و ح 3162 نقلاً عن ابن عساکر والحافظ أبی محمّد عبد الصمد بن أحمد السلیطی فی الأحادیث السباعیّة والرافعی وفیهما «یا بنیّ» وکلّها عن أنس .

ص: 75

3 / 5 اُنس در وحشت

3 / 6 نزدیک شدن به خدا

3 / 7 برگرداندن قضای الهی

3 / 5اُنس در وحشت579.حلیة الأولیاء ( _ به نقل از عایشه _ ) فلاح السائل_ به نقل از جمیل بن درّاج _: مردی بر امام صادق علیه السلام درآمد و گفت : سروَرَم! سنّم بالا رفته و نزدیکانم همگی مُرده اند و من نیز می ترسم که مرگ به سراغم بیاید و کسی را ندارم که با او دمخور شوم و دردِ دل کنم.

امام علیه السلام به او فرمود : «در میان برادران مؤمن تو ، کسانی هستند که از خویشاوند نسبی یا سببی به تو نزدیک ترند و دمخور شدنت با آنها ، برایت بهتر از دمخور شدن با یک خویشاوند است . با این حال ، تو را به دعا کردن [و راز و نیاز با خدا ]توصیه می کنم».3 / 6نزدیک شدن به خدا582.الإمام علیّ علیه السلام :امام علی علیه السلام :نزدیک شدن به خداوند متعال ، با درخواست کردن از اوست و [نزدیک شدن ]به مردم ، با ترک درخواست [از آنها] .583.عنه علیه السلام :امام علی علیه السلام :منزلت یافتن در نزد خالق ، به درخواست کردن از اوست و منزلت یافتن نزد مخلوق ، در بی اعتنایی به آنچه او دارد.3 / 7برگرداندن قضای الهی581.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ به اَ نَس بن مالک _: ای اَ نَس! بسیار دعا کن ؛ زیرا دعا [حتّی ] قضای حتمی را برمی گردانَد.

.

ص: 76

582.امام علی علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :الدُّعاءُ جُندٌ مِن أجنادِ اللّهِ مُجَنَّدٌ ، یَرُدُّ القَضاءَ بَعدَ أن یُبرَمَ . (1)583.امام علی علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ البَلاءَ یَتَعَلَّقُ بَینَ السَّماءِ وَالأَرضِ مِثلَ القَنادیلِ ، فَإِذا سَأَلَ العَبدُ رَبَّهُ العافِیَةَ صَرَفَ (2) اللّهُ تَعالَی البَلاءَ عَنهُ وقَد اُبرِمَ لَهُ إبراما . (3)584.امام علی علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :لا یَرُدُّ القَضاءَ إلاَّ الدُّعاءُ . (4)585.الإمام الصادق علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ الحَذَرَ لا یُنجی مِنَ القَدَرِ ، ولکِن یُنجی مِنَ القَدَرِ الدُّعاءُ ، فَتَقَدَّموا فِی الدُّعاءِ قَبلَ أن یَنزِلَ بِکُمُ البَلاءُ ، إنَّ اللّهَ یَدفَعُ بِالدُّعاءِ ما نَزَلَ مِنَ البَلاءِ وما لَم یَنزِل . (5)586.عنه علیه السلام :الدعاء عن عبادة بن الصامت :اُتِیَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله وهُوَ قاعِدٌ فِی ظِلِّ الحَطیمِ (6) بِمَکَّةَ ، فَقیلَ : یا رَسولَ اللّهِ ، اُتِیَ عَلی مالِ أبی فُلانٍ بِسَیفِ البَحرِ (7) فَذَهَبَ .

فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : ما تَلَفَ مالٌ فی بَرٍّ ولا بَحرٍ إلاّ بِمَنعِ الزَّکاةِ ، فَحَرِّزوا أموالَکُم بِالزَّکاةِ ، وداووا مَرضاکُم بِالصَّدَقَةِ ، وَادفَعوا عَنکُم طَوارِقَ البَلاءِ بِالدُّعاءِ ، فَإِنَّ الدُّعاءَ یَنفَعُ مِمّا نَزَلَ ومِمّا لَم یَنزِل ؛ ما نَزَلَ یَکشِفُهُ وما لَم یَنزِل یَحبِسُهُ . (8) .


1- .تاریخ دمشق : ج 62 ص 234 ح 12798 عن نمیر بن أوس الأشعری ، کنزالعمّال : ج 2 ص 63 ح 3119 .
2- .فی المصدر : «أصرف» ، والتّصویب من بحار الأنوار .
3- .الجعفریّات : ص 220 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 10 ح 1995 ولیس فیه «وقد اُبرم له إبراما» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 295 ح 23 .
4- .مکارم الأخلاق : ج 2 ص 7 ح 1978 ، الدعوات : ص 21 ح 22 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 294 ح 23؛ سنن الترمذی : ج 4 ص 448 ح 2139 عن سلیمان ، مسند الشهاب : ج 2 ص 36 ح 832 و ص 37 ح 833 کلاهما عن سلمان ، حلیة الأولیاء : ج 3 ص 188 عن أبی حمزة عن الإمام الباقر علیه السلام ، کنزالعمّال : ج 2 ص 66 ح 3148 .
5- .الدعوات : ص 284 ح 4 ، مستدرک الوسائل : ج 5 ص 182 ح 5630 نقلاً عن القطب الراوندی فی لبّ اللباب وفیه من «فتقدّموا فی الدعاء ...» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 300 ح 37 .
6- .الحطیم : هو ما بین الرکن الذی فیه الحجر الأسود وبین الباب ، وسمّی حطیما لأنّ الناس یزدحمون فیه علی الدعاء ویحطم بعضهم بعضا (مجمع البحرین : ج 1 ص 423 «حطم») .
7- .سیفُ البحر : ساحله (النهایة : ج 2 ص 434 «سیف») .
8- .الدعاء للطبرانی : ص 31 ح 34 ، تاریخ دمشق : ج 40 ص 164 ح 8088 ، کنزالعمّال : ج 6 ص 525 ح 16833 وراجع الفردوس : ج 2 ص 225 ح 3089 .

ص: 77

587.عنه علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دعا ، لشکری از لشکریان مجهّز خداوند است و حتّی قضای محتوم را برمی گردانَد.585.امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بلا ، همانند قندیل ها میان آسمان و زمین آویخته می شود . هرگاه بنده از پروردگارش عافیت [و دوری از بلا] طلبد ، خدای متعال ، آن بلا را که قطعی هم شده باشد ، از او برمی گردانَد.586.امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :قضا را چیزی جز دعا ، پس نمی زند.587.امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :احتیاط ، [آدمی را] از تقدیر نمی رهانَد ؛ بلکه دعا از تقدیر می رهانَد . پس ، پیش از آن که بلا بر شما نازل شود ، دعا کنید . خداوند ، به واسطه دعا ، بلای نازل شده و نازل نشده را دور می کند.588.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الدعا_ به نقل از عبادة بن صامت _: پیامبر خدا ، در سایه حَطیم (1) در مکّه نشسته بود که شخصی آمد و گفت : ای پیامبر خدا ! اموال ابو فلان در ساحل دریا ، دچار حادثه شد و از بین رفت .

پیامبر خدا فرمود : «هیچ مالی در خشکی و دریا تلف نشد ، مگر به سبب ندادن زکات . پس ، اموال خود را با دادن زکات ، حفظ نمایید و بیمارانتان را با صدقه دادن ، درمان کنید ، و مصیبت های بلا را با دعا کردن ، از خود برانید ، که

دعا برای آنچه نازل شده و آنچه نازل نشده ، سودمند است : آنچه را نازل شده است ، برطرف می کند و از آنچه نازل نشده است ، جلوگیری می کند». .


1- .حَطیم ، جایی است میان رُکن حجر الأسود و درِ کعبه . آن را حَطیم گفته اند ، چون مردم در آن جا برای دعا کردن ازدحام می کنند و صفوف یکدیگر را می شکنند (مجمع البحرین : ج 1 ص 423 «حطم») .

ص: 78

588.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :الإمام علیّ علیه السلام :الدُّعاءُ یَرُدُّ القَضاءَ المُبرَمَ فَاتَّخِذوهُ عُدَّةً . (1)589.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الإمام زین العابدین علیه السلام :الدُّعاءُ یَدفَعُ البَلاءَ النّازِلَ وما لَم یَنزِل . (2)590.عنه صلی الله علیه و آله :الکافی عن حمّاد بن عثمان :سَمِعتُهُ (3) یَقولُ : إنَّ الدُّعاءَ یَرُدُّ القَضاءَ ، یَنقُضُهُ (4) کَما یُنقَضُ السِّلکُ وقَد اُبرِمَ إبراما . (5)591.عنه صلی الله علیه و آله :الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ الدُّعاءَ یَرُدُّ القَضاءَ وقَد نَزَلَ مِنَ السَّماءِ وقَد اُبرِمَ إبراما . (6)589.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :الکافی عن زرارة عن الإمام الباقر علیه السلام ، قال :قالَ لی : ألا أدُلُّکَ عَلی شَیءٍ لَم یَستَثنِ (7) فیهِ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ؟ قُلتُ : بَلی .

قالَ : الدُّعاءُ ، یَرُدُّ القَضاءَ وقَد اُبرِمَ إبراما _ وضَمَّ أصابِعَهُ _ . (8) .


1- .الخصال : ص 620 ح 10 عن أبی بصیر ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، تحف العقول : ص 110 وفیه «فأعدّوه واستعملوه» بدل «فاتّخذوه عدّة» ، إرشاد القلوب : ص 149 ولیس فیه «فاتّخذوه عدّة» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 289 ح 5 .
2- .الکافی : ج 2 ص 469 ح 5 عن الحسن بن علیّ الوشّاء عن الإمام الکاظم علیه السلام ، عدّة الداعی : ص 13 وفیه «یردّ» بدل «یدفع» .
3- .کذا ورد فی المصدر مضمرا ، وحمّاد بن عیسی من أصحاب الإمام الصادق علیه السلام .
4- .فی المصباح : نقضتُ البناء : هدمته . ونقضت الحبل أیضا : حللت بَرْمَه . یقال : نقضت ما أبرمه : إذا أبطلته ... والسِّلک : الخیط (مرآة العقول : ج 12 ص 12) .
5- .الکافی : ج 2 ص 469 ح 1 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 12 ح 2006 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 295 ح 23 .
6- .الکافی : ج 2 ص 469 ح 3 عن بسطام الزیّات ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 237 ح 2571 ، فلاح السائل : ص 76 ح 12 عن علیّ بن عقبة ، الاختصاص : ص 228 عن أبی حمزة الثمالی عن الإمام الباقر والإمام زین العابدین علیهماالسلام ولیس فیها «وقد نزل من السماء» .
7- .لم یستثنِ : أی لم یقل : إن شاء اللّه (مرآة العقول : ج 12 ص 15) .
8- .الکافی : ج 2 ص 470 ح 6 ، عدّة الداعی : ص 13 .

ص: 79

590.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام علی علیه السلام :دعا، [حتّی] تقدیر قطعیّت یافته را پس می زند . پس به دعا مجهّز شوید.591.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام زین العابدین علیه السلام :دعا ، بلای فرود آمده و فرود نیامده را دفع می کند.592.عنه صلی الله علیه و آله ( _ فی ذِکرِ مَظانِّ الدُّعاءِ _ ) الکافی_ به نقل از حمّاد بن عثمان _: از امام [صادق] علیه السلام (1) شنیدم که می فرماید : «دعا ، قضا را برمی گردانَد و آن [قضایی] را که محکم هم شده باشد ، همانند رشته ای که پنبه می شود ، از هم می گُسلَد».593.المزار الکبیر :امام صادق علیه السلام :دعا ، قضایی را که از آسمان فرود آمده و قطعی شده باشد ، برمی گردانَد.748.امام علی علیه السلام :الکافی_ به نقل از زراره _: امام باقر علیه السلام به من فرمود : «آیا تو را به مطلبی رهنمون نشوم که پیامبر خدا در آن ، استثنا نکرده است؟

گفتم : چرا .

فرمود : «دعا ، قضایی را که حتمی هم شده باشد ، پس می زند » و [برای تشبیه آن ]انگشتانش را به هم چسبانید . .


1- .در مأخذ ، به صورت ضمیر آمده ، ولی مراد ، باید امام صادق علیه السلام باشد ؛ چون حمّاد بن عیسی از اصحاب ایشان است.

ص: 80

749.امام علی علیه السلام :دعائم الإسلام :رُوِّینا عَن جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ عَن أبیهِ عَن آبائِهِ علیهم السلام أنَّهُ سُئِلَ عَن قَولِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فِی الحَبَّةِ السَّوداءِ ، فَقالَ : قَد قالَ ذلِکَ . قیلَ : وما قالَ ؟ قالَ : فیها شِفاءٌ مِن کُلِّ داءٍ إلاَّ السّامَ _ یَعنِی المَوتَ .

ثُمَّ قالَ علیه السلام لِلسّائِلِ : ألا أدُلُّکَ عَلی ما لَم یَستَثنِ فیهِ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ؟ قالَ : بَلی .

قالَ : الدُّعاءُ ؛ فَإِنَّهُ یَرُدُّ القَضاءَ وقَد اُبرِمَ إبراما _ وضَمَّ أصابِعَهُ مِن کَفَّیهِ جَمیعا وجَمَعَهُما جَمیعا واحِدَةً إلَی الاُخری _ . (1)750.امام علی علیه السلام :تفسیر العیّاشی عن عمّار بن موسی عن الإمام الصادق علیه السلام ، قال :سُئِلَ عَن قَولِ اللّهِ : «یَمْحُواْ اللَّهُ مَا یَشَاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِندَهُ أُمُّ الْکِتَ_بِ» (2) ، قالَ : إنَّ ذلِکَ الکِتابَ کِتابٌ یَمحُو اللّهُ فیهِ ما یَشاءُ ویُثبِتُ ، فَمِن ذلِکَ الَّذی یَرُدُّ الدُّعاءُ القضاءَ ، وذلِکَ الدُّعاءُ مَکتوبٌ عَلَیهِ : الَّذی یُرَدُّ بِهِ القَضاءُ ، حَتّی إذا صارَ إلی اُمِّ الکِتابِ لَم یُغنِ الدُّعاءُ فیهِ شَیئا . (3)751.امام علی علیه السلام :الإمام الکاظم علیه السلام :عَلَیکُم بِالدُّعاءِ ؛ فَإِنَّ الدُّعاءَ للّهِِ وَالطَّلَبَ إلَی اللّهِ یَرُدُّ البَلاءَ وقَد قُدِّرَ وقُضِیَ ولَم یَبقَ إلاّ إمضاؤُهُ ، فَإِذا دُعِیَ اللّهُ عز و جل وسُئِلَ صَرفَ البَلاءِ صَرَفَهُ (4) . (5)752.امام علی علیه السلام :الکافی عن عمر بن یزید :سَمِعتُ أبَا الحَسَنِ علیه السلام یَقولُ : إنَّ الدُّعاءَ یَرُدُّ ما قَد قُدِّرَ وما لَم یُقَدَّر .

قُلتُ : ما قَد قُدِّرَ عَرَفتُهُ ، فَما لَم یُقَدَّر ؟ قالَ : حَتّی لا یَکونَ . (6) .


1- .دعائم الإسلام : ج 2 ص 136 ح 477 ، طبّ الأئمّة لابنی بسطام : ص 68 عن زرارة بن أعین عن الإمام الباقر علیه السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 62 ص 231 ح 11 .
2- .الرعد : 39 .
3- .تفسیر العیّاشی : ج 2 ص 220 ح 74 ، بحار الأنوار : ج 4 ص 121 ح 65 .
4- .فی المصدر : «صرفة» ، والتصویب من وسائل الشیعة : ج 7 ص 36 ح 8643 . وفی بعض المصادر : «... سُئل صرف البلاء صرفا» .
5- .الکافی : ج 2 ص 470 ح 8 ، فلاح السائل : ص 74 ح 9 کلاهما عن أبی ولاّد ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 12 ح 2007 و ص 237 ح 2572 ، عدّة الداعی : ص 13 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 298 ح 28 .
6- .الکافی : ج 2 ص 469 ح 2 ، عدّة الداعی : ص 12 ، الاختصاص : ص 219 عن عمر بن یزید عن الإمام الصادق علیه السلام ، الفقه المنسوب للإمام الرضا علیه السلام : ص 345 وفیه «الدعاء یدفع من البلاء ما قدّر» ، فلاح السائل : ص 74 ح 8 وفیه «حتّی لا یقدّر» بدل «حتّی لا یکون» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 297 ح 27 .

ص: 81

753.امام زین العابدین علیه السلام ( _ در «مناجات انجیلیه» _ ) دعائم الاسلام :از امام صادق علیه السلام ، از پدرش ، از پدرانش برای ما روایت شده است که از ایشان درباره فرموده پیامبر صلی الله علیه و آله درباره سیاه دانه سؤال شد . فرمود : «پیامبر صلی الله علیه و آله آن را فرموده است» .

گفته شد : چه فرموده است؟

فرمود : «در آن ، شفای هر درد و بیماری ای است ، بجز مرگ».

سپس به پرسنده فرمود : «آیا تو را به چیزی رهنمون نشوم که پیامبر خدا ، در آن ، استثنا نکرده است؟

گفت : چرا .

فرمود : «دعا کردن ؛ زیرا دعا ، قضای محتوم را هم برمی گردانَد» و [برای تفهیم مطلب ]تمام انگشتان دو دستش را به هم چسباند و آن دو را بر هم نهاد.754.امام باقر علیه السلام :تفسیر العیّاشی_ به نقل از عمّار بن موسی _: از امام صادق علیه السلام درباره آیه شریف : «خداوند ، آنچه را بخواهد ، محو می کند یا باقی می گذارد و کتاب اصلی در نزد اوست» سؤال شد ، فرمود : آن نبشته [نخست] ، نبشته ای است که خداوند در آن آنچه را خواهد ، محو می کند و آنچه را خواهد ، نگه می دارد . از آن جمله است این که : دعا قضا را برمی گرداند ، و بر آن دعا نوشته شده است : این دعایی است که با آن قضا دفع می شود ؛ اما چون قضا در کتاب اصلی (مامنامه) نگاشته شود ، دیگر دعا در آن هیچ تأثیری ندارد.755.الإمام الصادق علیه السلام ( _ جَوابا لِمَن قالَ : إنّا نَدعُو اللّه َ فَلا یَ ) امام کاظم علیه السلام :تا می توانید دعا کنید ؛ زیرا که خواندن خدا و درخواست از خداوند ، بلایی را که قلم تقدیر و قضا بر آن رفته ، اما هنوز امضا نشده است ، برمی گرداند ؛ در این صورت ، هر گاه به درگاه خداوند عز و جل دعا شود و برگرداندن آن بلا درخواست گردد ، آن را برمی گرداند.756.الإمام الکاظم علیه السلام :الکافی_ به نقل از عمر بن یزید _: از امام کاظم علیه السلام شنیدم که می فرماید : «دعا ، آنچه

را مقدّر شده و آنچه را مقدّر نشده است ، برمی گردانَد».

گفتم : مقدّر شده را می فهمم . مقدّر ناشده را چگونه برمی گردانَد؟

فرمود : «تا این که مقدّر نشود». .

ص: 82

راجع : العنوان الآتی (دفع البلاء) .

3 / 8دَفعُ البَلاءِ756.امام کاظم علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الدُّعاءُ یَنفَعُ مِنَ البَلاءِ ، قالَ اللّهُ عز و جل : «إِلاَّ قَوْمَ یُونُسَ لَمَّا ءَامَنُواْ کَشَفْنَا عَنْهُمْ» (1) لَمّا دَعَوا . (2)757.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :الإمام علیّ علیه السلام :إنَّ الحَذَرَ لا یَرُدُّ القَضاءَ ، ولکِنَّ الدُّعاءَ یَرُدُّ القَضاءَ ، قالَ اللّهُ تَعالی : «إِلاَّ قَوْمَ یُونُسَ لَمَّا ءَامَنُواْ کَشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الْخِزْیِ فِی الْحَیَوةِ الدُّنْیَا وَ مَتَّعْنَ_هُمْ إِلَی حِینٍ» . (3)758.الأمالی ، صدوق ( _ به نقل از وهب بن منبّه _ ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :اِستَقبِلُوا البَلاءَ بِالدُّعاءِ . (4) .


1- .یونس : 98 .
2- .الفردوس : ج 2 ص 225 ح 3090 ، الدرّ المنثور : ج 4 ص 393 نقلاً عن ابن النجّار نحوه وکلاهما عن عائشة .
3- .کنزالعمّال : ج 2 ص 612 ح 4884 نقلاً عن ابن أبی حاتم واللالکائی .
4- .الاختصاص : ص 335 ، دعائم الإسلام : ج 1 ص 240 وفیه «استدفعوا» بدل «استقبلوا» ، بحار الأنوار : ج 96 ص 27 ح 57؛ الفردوس : ج 2 ص 129 ح 2658 عن أنس ، کنزالعمّال : ج 15 ص 831 ح 43305 نقلاً عن العسکری عن الحسن .

ص: 83

3 / 8 دفع بلا

ر . ک : عنوان بعدی (دفع بلا) .

3 / 8دفع بلا762.الإمام علیّ علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دعا ، برای دفع بلا ، سودمند است . خداوند عز و جل فرموده است : «بجز قوم یونس که وقتی ایمان آوردند ، بلا را از آنان برطرف نمودیم» ؛ یعنی : وقتی که دعا کردند.763.عنه علیه السلام ( _ فی کِتابِهِ إلی اُمَراءِ الأَجنادِ _ ) امام علی علیه السلام :احتیاط ، قضا را برنمی گردانَد ؛ امّا دعا ، قضا را برمی گردانَد . خداوند متعال فرموده است : «[چرا هیچ شهری نبود که ]اهل آن] ایمان بیاورد و ایمانش به حال آن [مردم ]سود ببخشد؟ [بجز قوم یونس که وقتی ایمان آوردند ، عذابِ خوارکننده را در زندگی دنیا از آنان برطرف کردیم و تا چندی برخوردارشان ساختیم» .759.إرشاد القلوب :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :با دعا ، به استقبال بلا بروید.

.

ص: 84

760.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عنه صلی الله علیه و آله :اِدفَعُوا البَلاءَ بِالدُّعاءِ . (1)761.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عنه صلی الله علیه و آله :اِدفَعوا أبوابَ البَلاءِ بِالدُّعاءِ . (2)762.امام علی علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :اِدفَعوا أمواجَ البَلاءِ بِالدُّعاءِ . (3)763.امام علی علیه السلام ( _ در نامه اش به اُمرای لشکر _ ) عنه صلی الله علیه و آله :أعِدّوا لِلبَلاءِ الدُّعاءَ . (4)764.الإمام الصادق علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :رُدّوا نائِبَةَ البَلاءِ بِالدُّعاءِ . (5)765.عنه علیه السلام :جامع الأخبار :قال النبیّ صلی الله علیه و آله : إذا ظَهَرَت فی اُمَّتی عَشرُ خِصالٍ عاقَبَهُمُ اللّهُ بِعَشرِ خِصالٍ . قیلَ : وما هِیَ یا رَسولَ اللّهِ ؟ قالَ : إذا قَلَّلُوا الدُّعاءَ نَزَلَ البَلاءُ ... . (6)766.عنه علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا قَلَّ الدُّعاءُ نَزَلَ البَلاءُ . (7) .


1- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 381 ح 5825 و ج 2 ص 66 ح 1730 ، الکافی : ج 4 ص 3 ح 5 ، تهذیب الأحکام : ج 4 ص 112 ح 331 کلاهما عن عبد اللّه بن سنان وکلّها عن الإمام الصادق علیه السلام ، خصائص الأئمّة علیهم السلام : ص 105 عن الإمام علیّ علیه السلام ، مُهَج الدعوات : ص 266 عن عبد اللّه بن زید النهشلی عن الإمام الکاظم علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 94 ص 318 ح 1 .
2- .قرب الإسناد : ص 117 ح 410 عن الحسین بن علوان عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 288 ح 3 .
3- .نثر الدرّ : ج 1 ص 183 ، نهج البلاغة : الحکمة 146 ، الدعوات : ص 21 ح 23 ، تحف العقول : ص 111 وفیه «أنواع» بدل «أمواج» وکلّها عن الإمام علیّ علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 289 ح 5؛ شُعَب الإیمان : ج 3 ص 282 ح 3557 عن أبی اُمامة وفیه «استقبلوا» بدل «ادفعوا» ، کنزالعمّال : ج 15 ص 844 ح 43353 .
4- .السنن الکبری : ج 3 ص 536 ح 6593 ، المعجم الکبیر : ج 10 ص 128 ح 10196 ، المعجم الأوسط : ج 2 ص 274 ح 1963 ، تاریخ بغداد : ج 6 ص 334 و ج 13 ص 21 ، حلیة الأولیاء : ج 2 ص 104 کلّها عن عبد اللّه بن مسعود ، کنزالعمّال : ج 6 ص 293 ح 15759؛ الدعوات : ص 21 ح 22 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 300 ح 37 .
5- .نثر الدرّ : ج 1 ص 167 ، الجعفریّات : ص 53 و ص 221 کلاهما عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ؛ شُعَب الإیمان : ج 3 ص 283 ح 3558 عن سمرة بن جندب ، کنزالعمّال : ج 15 ص 844 ح 43354 .
6- .جامع الأخبار : ص 509 ح 1420 .
7- .الدعوات : ص 20 ح 19 ، مستدرک الوسائل : ج 8 ص 360 ح 7 نقلاً عن القطب الراوندی فی لبّ اللباب وفیه «وفی الإنجیل : إذا قلّ الدعاء ...» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 300 ح 37 .

ص: 85

767.عنه علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بلا را با دعا ، پس بزنید.764.امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :درهای بلا را با دعا ببندید.765.امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :موج های بلا را با دعا برگردانید.766.امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :برای دفع بلا ، به دعا مجهّز شوید.767.امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :فاجعه بلا را با دعا ]از خود] دور کنید.768.عدّة الداعی :جامع الأخبار :پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : و هرگاه در میان امّت من ، ده خصلت پدیدار گردد ، خداوند ، آنان را به ده چیز مجازات می کند .

گفته شد : آنها چیست ، ای پیامبر خدا؟

فرمود : «هرگاه کم دعا کنند ، بلا نازل می شود ...» .769.إحیاء علوم الدین عن سفیان الثوری :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هرگاه دعا کردن کاستی گیرد ، بلا فرود می آید. .

ص: 86

770.إحیاء علوم الدین عن مالک بن دینار :عنه صلی الله علیه و آله :لا یُغنی حَذَرٌ مِن قَدَرٍ ، وَالدُّعاءُ یَنفَعُ مِمّا نَزَلَ ومِمّا لَم یَنزِل ، وإنَّ البَلاءَ لَیَنزِلُ فَیَتَلَقّاهُ الدُّعاءُ فَیَعتَلِجانِ (1) إلی یَومِ القِیامَةِ . (2)768.عدّة الداعی :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ البَلاءَ لَیَتَسَبَّبُ إلَی العَبدِ ، فَیَسأَلُ رَبَّهُ العافِیَةَ ویَذکُرُهُ ، فَیُبقِی (3) العافِیَةَ ، وَالدُّعاءُ وَالبَلاءُ یَتَوافَقانِ إلی یَومِ القِیامَةِ . (4)769.إحیاء علوم الدین ( _ به نقل از سفیان ثوری _ ) الإمام زین العابدین علیه السلام :إنَّ الدُّعاءَ وَالبَلاءَ لَیَتَرافَقانِ 5 إلی یَومِ القِیامَةِ ، إنَّ الدُّعاءَ لَیَرُدُّ البَلاءَ وقَد اُبرِمَ إبراما (5) . (6)770.إحیاء علوم الدین ( _ به نقل از مالک بن دینار _ ) الإمام الکاظم علیه السلام :إنَّ الدُّعاءَ یَستَقبِلُ البَلاءَ ، فَیَتَوافَقانِ إلی یَومِ القِیامَةِ . (7)771.الإمام الصادق علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام :اِدفَعوا أمواجَ البَلاءِ عَنکُم بِالدُّعاءِ قَبلَ وُرودِ البَلاءِ ، فَوَالَّذی فَلَقَ الحَبَّةَ وبَرَأَ النَّسَمَةَ (8) لَلبَلاءُ أسرَعُ إلَی المُؤمِنِ مِنِ انحِدارِ السَّیلِ مِن أعلَی التَّلعَةِ (9) إلی أسفَلِها ، ومِن رَکضِ البَراذینِ (10) . (11) .


1- .یعتلجان : أی یتصارعان (النهایة : ج 3 ص 286 «علج») .
2- .المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 669 ح 1813 ، المعجم الأوسط : ج 3 ص 66 ح 2498 ، تاریخ بغداد : ج 8 ص 453 ، مسند الشهاب : ج 2 ص 49 ح 859 و ح 861 نحوه وکلّها عن عائشة ، کنزالعمّال : ج 1 ص 133 ح 627 ؛ تنبیه الخواطر : ج 2 ص 118 وفیه «الدعاء ینفع ممّا نزل وممّا لم ینزل» فقط .
3- .فی المصدر : «سقی العافیة . . . فیتوافقان» والتصویب من مستدرک الوسائل .
4- .الجعفریّات : ص 221 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، مستدرک الوسائل : ج 5 ص 179 ح 5616 .
5- .أبرمتُ الشَّیء ، أی أحکمتُهُ . والمُبرَم : الحبل الذی جمع بین مفتولین ففتلا حبلاً واحدا (الصحاح : ج 1 ص 1870 «برم»).
6- .الکافی : ج 2 ص 469 ح 4 عن إسماعیل بن همّام عن الإمام الرضا علیه السلام ، عدّة الداعی : ص 13 وفیه «لیتوافقان» بدل «لیترافقان» .
7- .فلاح السائل : ص 78 ح 14 عن الحسن ابن بنت إلیاس عن الإمام الرضا علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 300 ح 35 .
8- .برأ النَّسَمة : أی خلق ذات الروح ، وکثیرا ما کان یقولها إذا اجتهد فی یمینه (النهایة : ج 5 ص 49 «نسم») .
9- .التَّلْعة : أرضٌ مرتفعةٌ غلیظةٌ ، یتردّد فیها السیل ثمّ یدفع منها الی تلعة أسفل منها (العین : ص 109 «تلع») .
10- .البِرذَون : الدابّة ، الجمع بَراذین (القاموس المحیط : ج 4 ص 201 «برذن») .
11- .الخصال : ص 621 ح 10 عن أبی بصیر ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 289 ح 5 .

ص: 87

772.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :احتیاط ، هرگز جلوی تقدیر را نمی گیرد ، در حالی که دعا ، برای دفع آنچه نازل شده و آنچه نازل نشده ، سودمند است . (1) بلا که نازل می شود دعا او را می گیرد و با هم تا روز قیامت ، دست به گریبان می شوند.773.الإمام الباقر علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بلا به بنده می آویزد و بنده ، خدا را یاد می کند و از او عافیت درخواست می کند و در نتیجه ، خداوند ، عافیت را [برایش] نگه می دارد ، و دعا و بلا ، تا روز قیامت با یکدیگرند . (2)771.امام صادق علیه السلام :امام زین العابدین علیه السلام :دعا و بلا تا روز قیامت ، رفیق و همراه اند . دعا ، بلای استوارگشته را نیز برمی گردانَد.772.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام کاظم علیه السلام :دعا ، به استقبال بلا می رود و تا روز قیامت با هم می سازند.773.امام باقر علیه السلام :امام علی علیه السلام :امواج بلا را ، پیش از آن که بلا درآید ، با دعا کردن از خود بگردانید ؛ زیرا سوگند به آن که دانه را شکافت و جاندار را آفرید ، حرکت بلا به سوی مؤمن ، شتابنده تر از فرود آمدن سیلاب از فراز تپّه به پایین آن و از دویدنِ اسبان تاتاری است. .


1- .ظاهرا مقصود آن است که نقش دعا ، از احتیاط و مراقبت در پیشگیری بلا بیشتر است ، نه این که احتیاط ، هیچ نقشی در دفع بلا ندارد.
2- .یعنی : خداوند ، دعا و بلا را با هم قرار داده است تا بلا ، موجب دعا شود و دعا ، دور کننده بلا باشد .

ص: 88

774.المعجم الکبیر عن القاسم أبی عبدالرحمن :عنه علیه السلام :إنَّ للّهِِ سُبحانَهُ سَطَواتٍ ونَقِماتٍ ، فَإِذا نَزَلَت بِکُم فَادفَعوها بِالدُّعاءِ ؛ فَإِنَّهُ لا یَدفَعُ البَلاءَ إلاَّ الدُّعاءُ . (1)775.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :عنه علیه السلام :مَن سَرَّهُ أن یُکشَفَ عَنهُ البَلاءُ ، فَلیُکثِر مِنَ الدُّعاءِ . (2)776.الإمام الباقر علیه السلام :عنه علیه السلام :ما زالَت نِعمَةٌ ولا نَضارَةُ عَیشٍ إلاّ بِذُنوبٍ اجتَرَحوا (3) ، إنَّ اللّهَ لَیسَ بِظَلاّمٍ لِلعَبیدِ ، ولَو أنَّهُمُ استَقبَلوا ذلِکَ بِالدُّعاءِ وَالإِنابَةِ لَم تَزُل ، ولَو أنَّهُم إذا نَزَلَت بِهِمُ النِّقَمُ وزالَت عَنهُمُ النِّعَمُ فَزِعوا إلَی اللّهِ عز و جل بِصِدقٍ مِن نِیّاتِهِم ، ولَم یَهِنوا ولَم یُسرِفوا ، لَأَصلَحَ اللّهُ لَهُم کُلَّ فاسِدٍ ، ولَرَدَّ عَلَیهِم کُلَّ صالِحٍ . (4)774.المعجم الکبیر ( _ به نقل از ابو عبد الرحمان ، قاسم _ ) عنه علیه السلام :بِالدُّعاءِ تُصرَفُ البَلِیَّةُ . (5)775.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عنه علیه السلام :بِالدُّعاءِ یُستَدفَعُ البَلاءُ . (6) .


1- .غرر الحکم : ح 3512 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 141 ح 3160 وفیه «ونفحات ونفخات» بدل «ونقمات» و «فارفعوها» بدل «فادفعوها» .
2- .إرشاد القلوب : ص 149 .
3- .الاجتراح : الاکتساب (مجمع البحرین : ج 1 ص 282 «جرح») .
4- .الخصال : ص 624 ح 10 عن أبی بصیر ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، تحف العقول : ص 114 نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 289 ح 5 .
5- .کشف الغمّة : ج 3 ص 136 عن الإمام الجواد عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 78 ص 79 ح 56 .
6- .غرر الحکم : ح 4240 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 187 ح 3843 .

ص: 89

776.امام باقر علیه السلام :امام علی علیه السلام :برای خداوندِ سبحان ، خشم ها و عذاب هایی است . پس ، هرگاه بر شما نازل شدند ، آنها را با دعا کردن برگردانید ؛ زیرا بلا را چیزی جز دعا ، پس نمی زند.777.الإمام علیّ علیه السلام :امام علی علیه السلام :هر که خوش دارد بلا از او برطرف شود ، بسیار دعا کند.778.رسول اللّه صلی الله علیه و آله ( _ لِفاطِمَةَ علیهاالسلام _ ) امام علی علیه السلام :هیچ نعمت و خرّمی زندگی ای به زوال نیامد ، مگر به سبب گناهانی که صاحبانش مرتکب شدند . خداوند ، هرگز به بندگان ستم نمی کند . اگر با دعا و توبه به استقبالش می رفتند ، آن نعمت ها و خوشی ها به زوال نمی آمدند ، و اگر زمانی که عذاب ها بر ایشان فرود آمد و نعمت هایشان گرفته شد با خلوص نیّت به خداوند عز و جل پناه می بُردند و سستی و زیاده روی [و ستم بر خویشتن ]نمی کردند ، بی گمان ، خداوند ، تباهی های آنان را به سامان می آورد و نعمت ها را به ایشان بازمی گردانْد.779.بحار الأنوار :امام علی علیه السلام :با دعاست که گرفتاری برطرف می شود .780.الإمام الصادق علیه السلام :امام علی علیه السلام :با دعاست که بلا ، دفع می شود. .

ص: 90

777.امام علی علیه السلام :الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ اللّهَ عز و جل لَیَدفَعُ بِالدُّعاءِ الأَمرَ الَّذی عَلِمَهُ أن یُدعی لَهُ فَیَستَجیبُ ، ولَولا ما وُفِّقَ العَبدُ مِن ذلِکَ الدُّعاءِ لَأَصابَهُ مِنهُ ما یَجُثُّهُ (1) مِن جَدیدِ الأَرضِ . (2)778.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ( _ به فاطمه علیهاالسلام_ ) عنه علیه السلام :ما رَدَّ اللّهُ العَذابَ إلاّ عَن قَومِ یونُسَ ... فَلَمّا کانَ فی ذلِکَ الیَومِ نَزَلَ العَذابُ . فَقالَ العالِمُ لَهُم : یا قَومِ افزَعوا إلَی اللّهِ فَلَعَلَّهُ یَرحَمُکُم ویَرُدُّ العَذابَ عَنکُم .

فَقالوا : کَیفَ نَصنَعُ ؟ قالَ : اِجتَمِعوا وَاخرُجوا إلَی المَفازَةِ (3) وفَرِّقوا بَینَ النِّساءِ وَالأَولادِ ، وبَینَ الإِبِلِ وأولادِها ، وبَینَ البَقَرِ وأولادِها ، وبَینَ الغَنَمِ وأولادِها ، ثُمَّ ابکوا وَادعوا ، فَذَهَبوا وفَعَلوا ذلِکَ وضَجّوا وبَکَوا ، فَرَحِمَهُمُ اللّهُ وصَرَفَ عَنهُمُ العَذابَ وفَرَّقَ العَذابَ عَلَی الجِبالِ . (4)779.بحار الأنوار :تفسیر العیّاشی عن أبی بصیر عن الإمام الصادق علیه السلام :لَمّا أظَلَّ قَومَ یونُسَ العَذابُ ، دَعَوُا اللّهَ فَصَرَفَهُ عَنهُم .

قُلتُ : کَیفَ ذلِکَ ؟ قالَ : کانَ فِی العِلمِ أنَّهُ یَصرِفُهُ عَنهُم . (5)780.امام صادق علیه السلام :الکافی عن هشام بن سالم عن الإمام الصادق علیه السلام :هَل تَعرِفونَ طولَ البَلاءِ مِن قِصَرِهِ ؟ قُلنا : لا .

قالَ : إذا اُلهِمَ أحَدُکُمُ الدُّعاءَ عِندَ البَلاءِ فَاعلَموا أنَّ البَلاءَ قَصیرٌ . (6) .


1- .فی القاموس : الجثّ ، القطع وانتزاع الشیء من أصله . وقال الجوهری : الجدید : وجه الأرض . وحاصله : أنّه سبحانه یدفع البلاء الذی استحقّ العبد نزوله إذا علم أنّ العبد یدعو اللّه لکشفه بعد ذلک ، فلا ینزله لما سیقع منه من الدعاء فیؤثّر الدعاء قبل وقوعه فی دفع البلاء (مرآة العقول : ج 12 ص 16) .
2- .الکافی : ج 2 ص 470 ح 9 عن إسحاق بن عمّار .
3- .المَفازة : البَرِّیّة القفر ، سمّیت بذلک لأنّها مهلکة ، من فوَّز : إذا مات . وقیل : سمّیت تفاؤلاً من الفوز : النجاة (النهایة : ج 3 ص 478 «فوز») .
4- .تفسیر القمّی : ج 1 ص 317 عن جمیل ، بحار الأنوار : ج 14 ص 380 ح 2 .
5- .تفسیر العیّاشی : ج 2 ص 136 ح 45 .
6- .الکافی : ج 2 ص 471 ح 1 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 9 ح 1989 ، فلاح السائل : ص 107 ح 44 نحوه ، عدّة الداعی : ص 34 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 381 ح 7 .

ص: 91

781.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :امام صادق علیه السلام :خداوند عز و جل به وسیله دعا ، آنچه را که می داند برای آن به درگاهش دعا می شود و او ، آن دعا را اجابت می نماید ، دفع می کند و اگر بنده به آن دعا موفّق نشده بود ، هر آینه ، به او بلایی می رسید که ریشه اش را از روی زمین برمی کَنْد . (1)782.تفسیر القمّی عن جمیل عن الإمام الصادق علیه السلامامام صادق علیه السلام :خداوند ، عذاب را تنها از قوم یونس علیه السلام برگرداند ... ؛ زیرا در آن روز که عذاب بر ایشان فرود آمد ، آن مرد دانا به آنان گفت : «ای قوم من! به خدا پناه ببرید ، شاید که بر شما رحم آورَد و عذاب را از شما بگردانَد».

مردم گفتند : چه کنیم؟

گفت : «همگی فراهم آیید و به بیابان بروید و زنان و کودکان و اشتران و بچّه هایشان ، گاوها و گوساله هایشان ، گوسپندان و برّه هایشان را از هم جدا سازید . سپس گریه و دعا کنید» .

مردم رفتند و چنین کردند و فغان و مویه سر دادند . پس ، خداوند بر ایشان رحمت آورد و عذاب را از آنان گردانْد و آن را بر کوه ها پراکَنْد.781.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :تفسیر العیّاشی_ به نقل از ابو بصیر _امام صادق علیه السلام فرمود : «چون عذاب بر سرِ قوم یونس علیه السلام سایه افکند ، به درگاه خدا دعا کردند و او ، عذاب را از آنان گردانْد» .

گفتم : این ، چگونه می شود؟

فرمود : «در علم خداوند بود که عذاب را از آنها می گردانَد» .782.تفسیر القمّی ( _ به نقل از جمیل _ ) الکافی_ به نقل از هشام بن سالم _: امام صادق علیه السلام فرمود : «آیا بلایِ دراز مدّت را از بلای کوتاه مدّت بازمی شناسید؟»

گفتیم : خیر.

فرمود : «هرگاه در هنگام بلا به فردی از شما دعا کردن الهام شد ، بدانید که آن بلا ، کوتاه است» . .


1- .حاصل سخن آن که : خداوند سبحان ، هرگاه بداند بنده ای که مستحقّ نزول بلا گشته است ، پس از نزول آن ، برای دفع بلا به درگاه او دعا می کند ، آن بلا را برطرف می سازد و آن بلا را نازل نمی کند ؛ چون می داند که او دعا خواهد کرد . پس دعا پیش از وقوع بلا ، در دفع آن ، مؤثّر است (مرآة العقول : ج 12 ص 16) .

ص: 92

783.الاختصاص عن هشام بن سالم :الإمام الکاظم علیه السلام :ما مِن بَلاءٍ یَنزِلُ عَلی عَبدٍ مُؤمِنٍ فَیُلهِمُهُ اللّهُ عز و جل الدُّعاءَ ، إلاّ کانَ کَشفُ ذلِکَ البَلاءِ وَشیکا (1) ، وما مِن بَلاءٍ یَنزِلُ عَلی عَبدٍ مُؤمِنٍ فَیُمسِکُ عَنِ الدُّعاءِ إلاّ کانَ ذلِکَ البَلاءُ طَویلاً ؛ فَإذا نَزَلَ البَلاءُ فَعَلَیکُم بِالدُّعاءِ وَالتَّضَرُّعِ إِلَی اللّهِ عز و جل . (2)784.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :داوود علیه السلام :إنَّ للّهِِ سَطَواتٍ ونَقِماتٍ ، فَإِذا رَأَیتُموها فَداووا قُروحَکُم بِالدُّعاءِ، فَإِنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی یَقولُ : لَولا رِجالٌ خُشَّعٌ ، وصِبیانٌ رُضَّعٌ ، وبَهائِمُ رُتَّعٌ (3) ؛ لَصَبَبتُ عَلَیکُمُ العَذابَ صَبّا . (4)راجع : ص 74 (ردّ القضاء) .

3 / 9الشِّفاءُ مِن کُلِّ داءٍ784.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :الکافی عن علاء بن کامل :قالَ لی أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام : عَلَیکَ بِالدُّعاءِ ؛ فَإِنَّهُ شِفاءٌ مِن کُلِّ داءٍ . (5)785.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :فلاح السائل عن محمّد بن مسلم :قُلتُ لأَِبی جَعفَرٍ علیه السلام : قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی هذِهِ الحَبَّةِ السَّوداءِ : «فیها شِفاءٌ مِن کُلِّ داءٍ إلاَّ السّامَ» ؟ فَقالَ : نَعَم .

ثُمَّ قالَ : ألا اُخبِرُکَ بِما فیهِ شِفاءٌ مِن کُلِّ داءٍ وسامٍ ؟ قُلتُ : بَلی . قالَ : الدُّعاءُ . (6)راجع : موسوعة الأحادیث الطبّیة : القسم الثانی / الفصل الرابع : واجبات المریض / الدعاء .

.


1- .الوشیک : السریع والقریب (النهایة : ج 5 ص 189 «وشک») .
2- .الکافی : ج 2 ص 471 ح 2 ، عدّة الداعی : ص 34 ، فلاح السائل : ص 75 ح 9 ولیس فیه «والتضرّع إلی اللّه » وکلّها عن أبی ولاّد ، بحار الأنوار : ج 93 ص 298 ح 28 .
3- .رُتّع : جمع راتع . رتع رتوعا : أکل ما شاء فی خصب وسعة ، أو هو الأکل والشرب رغدا فی الرِّیف ، أو بِشَرَهٍ (القاموس المحیط : ج 3 ص 27 «رتع») .
4- .البیان والتبیین : ج 3 ص 153 عن الحسن .
5- .الکافی : ج 2 ص 470 ح 1 و ج 6 ص 413 ح 3 ، تهذیب الأحکام : ج 9 ص 113 ح 489 کلاهما عن علیّ بن أسباط عن أبیه ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 12 ح 2008 ، الدعوات : ص 18 ح 3 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 312 ح 17 .
6- .فلاح السائل : ص 76 ح 11 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 299 ح 32 . وانظر ح 88 .

ص: 93

3 / 9 شفای هر دردی

787.الإمام علیّ علیه السلام ( _ لِنَوفٍ البِکالِیِّ _ ) امام کاظم علیه السلام :هیچ بلایی نیست که بنده مؤمنی بدان گرفتار آید و خداوند عز و جل ، او را توفیق دعا کردن دهد ، مگر این که آن بلا ، به زودی برطرف شود و هیچ بلایی نیست که بنده ای مؤمن بدان گرفتار آید و از دعا کردن خودداری ورزد ، مگر این که آن بلا به درازا کشد . پس ، هرگاه بلا فرود آمد ، به درگاه خداوند عز و جل دعا و التماس کنید.787.امام علی علیه السلام ( _ به نوف بکالی _ ) داوود علیه السلام :برای خداوند ، خشم ها و عذاب هایی است . پس هرگاه آنها را دیدید ، زخم هایتان را با دعا درمان کنید ؛ زیرا خداوند _ تبارک و تعالی _ می فرماید : «اگر مردان خاشع ، کودکان شیرخوار و حیوانات چرنده نبودند ، سیلاب عذاب را بر شما فرو می ریختم».ر . ک : ص 75 (برگرداندن قضا)

3 / 9شفای هر دردی788.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :الکافی_ به نقل از علاء بن کامل _: امام صادق علیه السلام به من فرمود : «بر تو باد دعا ؛ زیرا که آن ، شفای هر دردی است» .789.الزهد ، ابن المبارک _ به نقل از یزید بن میسره _ :فلاح السائل_ به نقل از محمّد بن مسلم _: به امام باقر علیه السلام گفتم : آیا [درست است که ]پیامبر خدا درباره سیاه دانه فرموده است : «در آن ، شفای هر دردی است ، بجز مرگ»؟

فرمود : «آری» .

سپس فرمود : «آیا تو را از چیزی آگاه نسازم که شفای هر دردی و مرگی است؟» .

گفتم : چرا .

فرمود : «دعا».ر . ک : دانش نامه احادیث پزشکی : بخش دوم / فصل چهارم : وظایف بیماران / دعا کردن .

.

ص: 94

البابُ الرّابِعُ : الاستنکاف عن الدّعاء والتّوانی فیه4 / 1التَّحذیرُ مِن تَرکِ الدُّعاءِالکتاب«وَ قَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ» . (1)

«قُلْ مَا یَعْبَؤُاْ بِکُمْ رَبِّی لَوْلاَ دُعَاؤُکُمْ» . (2)

الحدیث795.عنه علیه السلام ( _ مِن وَصِیَّتِهِ لاِبنِهِ الحَسَنِ علیه السلام _ ) الإمام علیّ علیه السلام :أربَعٌ لِلمَرءِ لا عَلَیهِ : الإِیمانُ وَالشُّکرُ ... وَالاِستِغفارُ ... وَالدُّعاءُ ؛ فَإِنَّهُ قالَ [ تَعالی ] : «قُلْ مَا یَعْبَؤُاْ بِکُمْ رَبِّی لَوْلاَ دُعَاؤُکُمْ» . (3)796.الإمام زین العابدین علیه السلام :الإمام زین العابدین علیه السلام_ مِن دُعائِهِ لِوَداعِ شَهرِ رَمَضانَ _: اللّهُمَّ ... وأنتَ الَّذی دَلَلتَهُم ... وقُلتَ : «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ» فَسَمَّیتَ دُعاءَکَ عِبادَةً وتَرکَهُ استِکبارا ، وتَوَعَّدتَ عَلی تَرکِهِ دُخولَ جَهَنَّمَ داخِرینَ . (4) .


1- .غافر : 60 .
2- .الفرقان : 77 .
3- .الأمالی للطوسی : ص 493 ح 1081 عن عمر بن صبح عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 291 ح 13 .
4- .الصحیفة السجّادیّة : ص 173 الدعاء 45 ، بحار الأنوار : ج 73 ص 190 .

ص: 95

باب چهارم : سر باز زدن از دعا و سستی نمودن در آن

4 / 1 بر حذر داشتن از ترک دعا

باب چهارم : سر باز زدن از دعا و سستی نمودن در آن4 / 1بر حذر داشتن از ترک دعاقرآن«و پروردگارتان فرمود : مرا بخوانید تا پاسختان دهم . به راستی کسانی که از عبادت من گردن فرازی می کنند ، به زودی با خواری به دوزخ در می آیند» .

«بگو : اگر دعای شما نباشد ، پروردگارم هیچ اعتنایی به شما نمی کند» .

حدیث800.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :امام علی علیه السلام :چهار چیز است که به سود آدمی است نه به زیان او : ایمان و شکرگزاری ... و استغفار ... و دعا . خداوند متعال فرموده است : «بگو : اگر دعای شما نباشد ، پروردگارم هیچ اعتنایی به شما نمی کند» .798.امام صادق علیه السلام :امام زین العابدین علیه السلام_ از دعای ایشان در بدرود با ماه رمضان _: بار خدایا! ... و تو آنی

که راهنمایی شان کردی ... و فرمودی : «مرا بخوانید تا پاسختان دهم . به راستی کسانی که از عبادت من گردن فرازی می کنند ، به زودی با خواری به دوزخ در می آیند» ، و دعا کردن به درگاهت را عبادت نامیدی و ترک آن را کبرورزی ، و بر ترک آن ، وعده درآمدنِ با خواری به [آتش ]جهنّم دادی.

.

ص: 96

799.امام باقر علیه السلام :الإمام الصادق علیه السلام :اُدعُ ولا تَقُل : قَد فُرِغَ مِنَ الأَمرِ ؛ فَإِنَّ الدُّعاءَ هُوَ العِبادَةُ ؛ إنَّ اللّهَ عز و جلیَقولُ : «إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ» ، وقالَ : «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» . (1)800.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :تَرکُ الدُّعاءِ مَعصِیَةٌ . (2)801.عنه صلی الله علیه و آله :عنه صلی الله علیه و آله :مَن لَم یَدعُ اللّهَ غَضِبَ اللّهُ عَلَیهِ . (3)802.أعلام الدین :عنه صلی الله علیه و آله :قالَ اللّهُ تَعالی : مَن لا یَدعونی أغضَبُ عَلَیهِ . (4)801.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ عز و جل یُمسِکُ عَن عَبدِهِ الخَیرَ الکَثیرَ ، ویَقولُ : لا اُعطی عَبدی حَتّی یَسأَلَنی . (5)802.أعلام الدین :عنه صلی الله علیه و آله :یَخرُجُ مِنَ النّارِ رَجُلٌ فَیَقولُ لَهُ رَبُّهُ تَعالی : ما تُعطینی إن أخرَجتُکَ ؟ فَیَقولُ : یا رَبِّ ! اُعطیکَ ما تَسأَ لُنی .

فَیَقولُ لَهُ : کَذَبتَ ، وعِزَّتی ! قَد سَأَلتُکَ ما هُوَ أهوَنُ مِن ذلِکَ فَلَم تُعطِنی ؛ سَأَلتُکَ أن تَسأَلَنی فَاُعطِیَکَ ، وتَدعُوَنی فَأَستَجیبَ لَکَ ، وتَستَغفِرَنی فَأَغفِرَ لَکَ . (6) .


1- .الکافی : ج 2 ص 467 ح 5 عن حمّاد بن عیسی و ح 7 ، عدّة الداعی : ص 33 کلاهما نحوه .
2- .تنبیه الخواطر : ج 2 ص 120 ؛ المعجم الصغیر : ج 1 ص 251 عن أبی سعید الخدری ، کنزالعمّال : ج 6 ص 473 ح 16610 .
3- .مسند ابن حنبل : ج 3 ص 448 ح 9725 و ص 518 ح 10182 ، الأدب المفرد : ص 198 ح 658 ، سنن الترمذی : ج 5 ص 456 ح 3373 ، مسند أبی یعلی : ج 6 ص 127 ح 6625 وفیها «یسأل» بدل «یدع» ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 667 ح 1806 و ص 668 ح 1807 کلّها عن أبی هریرة ، کنزالعمّال : ج 2 ص 63 ح 3126 .
4- .کنزالعمّال : ج 2 ص 63 ح 3127 نقلاً عن العسکری فی المواعظ عن أبی هریرة .
5- .الفردوس : ج 1 ص 169 ح 632 عن أبی سعید الخدری؛ مستدرک الوسائل : ج 5 ص 175 ح 5603 نقلاً عن القطب الراوندی فی لبّ اللباب .
6- .الفردوس : ج 5 ص 512 ح 8924 ، الدرّ المنثور : ج 8 ص 337 نقلاً عن ابن مردویه نحوه وکلاهما عن أنس ، کنزالعمّال : ج 14 ص 542 ح 39557 .

ص: 97

803.الإمام زین العابدین علیه السلام :امام صادق علیه السلام :دعا کن و مگو که کار از کار گذشته است ؛ زیرا دعا ، عینِ عبادت است . خداوند عز و جل می فرماید : «کسانی که از عبادت من ، گردن فرازی می کنند ، به زودی با خواری به دوزخ در می آیند» و فرموده است : «مرا بخوانید تا پاسختان دهم» .803.امام زین العابدین علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ترک دعا ، گناه است.804.الإمام الصادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر که خدا را نخواند ، خدا بر او خشم می گیرد.804.امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند متعال فرموده است : «هر که مرا نخوانَد ، بر او خشم می گیرم».805.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند عز و جل خیرِ فراوان را از بنده اش باز می دارد و می فرماید : «به بنده ام نمی دهم تا از من بخواهد».806.عنه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :مردی از آتش [دوزخ] بیرون می آید (/ آورده می شود) و پروردگار بلندمرتبه اش به او می فرماید : «اگر تو را بیرون آورم ، به من چه می دهی؟» .

می گوید : پروردگار من! هرچه از من بخواهی ، به تو می دهم.

خداوند می فرماید : «به عزّتم سوگند که دروغ می گویی! من ، کمتر از این را از تو خواستم و تو به من ندادی . از تو خواستم که از من بخواهی تا به تو عطا کنم ، مرا بخوانی تا پاسخت دهم و از من آمرزش بطلبی تا تو را بیامرزم [و تو هیچ یک از این خواسته های مرا انجام ندادی]». .

ص: 98

807.عنه صلی الله علیه و آله :الإمام علیّ علیه السلام_ فی بَیانِ مُحاوَرَةِ اللّهِ تَعالَی الأَغنِیاءَ وَالفُقَراءَ یَومَ القِیامَةِ _: ثُمَّ یُدعی بِالکافِرِ الفَقیرِ فَیَقولُ : یَابنَ آدَمَ ، ما فَعَلتَ فیما أمَرتُکَ ؟

فَیَقولُ : اِبتَلَیتَنی بِبَلاءِ الدُّنیا حَتّی أنسَیتَنی ذِکرَکَ وشَغَلتَنی عَمّا خَلَقتَنی لَهُ .

فَیَقولُ لَهُ : فَهَلاّ دَعَوتَنی فَأَرزُقَکَ ، وسَأَلتَنی فاُعطِیَکَ ؟ فَإِن قالَ : یا رَبِّ نَسیتُ ، هَلَکَ ، وإن قالَ : لَم أدرِ ما أنتَ ، هَلَکَ . فَیَقولُ لَهُ : لَو تَعلَمُ ما لَکَ عِندی لَبَکَیتَ کَثیرا . (1)808.مسند ابن حنبل عن أبی سعید الخدری عن رسول اللّه صلالإمام الصادق علیه السلام :مَن لَم یَسأَلِ اللّهَ عز و جل مِن فَضلِهِ فَقَدِ افتَقَرَ . (2)4 / 2ذَمُّ المَلالِ مِنَ الدُّعاءِ807.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا تَمَلّوا مِنَ الدُّعاءِ ؛ فَإِنَّکُم لا تَدرونَ مَتی یُستَجابُ لَکُم . (3)808.مسند ابن حنبل ( _ به نقل از ابو سعید خدری _ ) عدّة الداعی :وَرَدَ فِی الوَحیِ القَدیمِ : ولا تَمَلَّ مِنَ الدُّعاءِ ؛ فَإِنّی لا أمَلُّ مِنَ الإِجابَةِ . (4) .


1- .تفسیر القمّی : ج 2 ص 288 عن الحارث ، بحار الأنوار : ج 7 ص 174 ح 4 .
2- .الکافی : ج 2 ص 467 ح 4 ، عدّة الداعی : ص 23 کلاهما عن عمرو بن جمیع ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 7 ح 1977 ، الاختصاص : ص 223 ، الدعوات : ص 117 ح 268 عنه عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 95 ص 296 ح 11 .
3- .عوالی اللآلی : ج 1 ص 442 ح 161 .
4- .عدّة الداعی : ص 141 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 373 ح 16 .

ص: 99

4 / 2 نکوهش خسته شدن از دعا

809.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :امام علی علیه السلام_ در بیان گفتگوی خداوند بزرگ با توانگران و درویشان در روز قیامت _: سپس ، کافر درویش را صدا می زنند و خداوند به او می فرماید : «ای پسر آدم! با دستورهایم به تو ، چه کردی؟» .

او می گوید : مرا به بلای دنیا (فقر) گرفتار ساختی ، تا جایی که یاد خودت را از خاطرم بردی و مرا از آنچه برای آن آفریده ام بودی ، غافل نمودی.

خداوند به او می فرماید : «چرا مرا نخواندی تا روزی ات دهم و از من درخواست نکردی تا عطایت کنم؟» اگر بگوید : پروردگارا ! فراموش کردم ، به هلاکت درمی افتد و اگر بگوید : تو را نمی شناختم ، باز به هلاکت درمی افتد .

پس خداوند به او می فرماید : «اگر بدانی که برای تو چه دارم ، بسی گریه می کنی».810.عنه صلی الله علیه و آله :امام صادق علیه السلام :هر که از فضل خداوند عز و جل درخواست نکرد ، به فقر در افتاد.4 / 2نکوهش خسته شدن از دعا809.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از دعا کردن خسته نشوید ؛ زیرا شما نمی دانید که چه وقت ، دعایتان مستجاب می شود .810.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عدّة الداعی :در وحی قدیم (کتب آسمانی گذشته) آمده است : «از دعا کردن ، خسته مشو ؛ زیرا من از اجابت کردن ، خسته نمی شوم».

.

ص: 100

4 / 3ذَمُّ العَجزِ عَنِ الدُّعاءِ813.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ أعجَزَ النّاسِ مَن عَجَزَ عَنِ الدُّعاءِ . (1)813.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عنه صلی الله علیه و آله :لا تَعجِزوا فِی الدُّعاءِ ؛ فَإِنَّهُ لا یَهلِکُ مَعَ الدُّعاءِ أحَدٌ . (2)814.عنه صلی الله علیه و آله :الإمام علیّ علیه السلام :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : لا تَعجِزوا عَنِ الدُّعاءِ ؛ فَإِنَّ اللّهَ أنزَلَ عَلَیَّ : «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» .

فَقالَ رَجُلٌ : یا رَسولَ اللّهِ ، رَبُّنا یَسمَعُ الدُّعاءَ ؟ أم کَیفَ ذلِکَ ؟ فَأَنزَلَ اللّهُ : «وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ» . (3)4 / 4ذَمُّ مَن لا یَدعو إلاّ عِندَ نُزولِ البَلاءِالکتاب«قُلْ أَرَءَیْتَکُمْ إِنْ أَتَ_ل_کُمْ عَذَابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْکُمُ السَّاعَةُ أَغَیْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِن کُنتُمْ صَ_دِقِینَ * بَلْ إِیَّاهُ تَدْعُونَ فَیَکْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَیْهِ إِن شَاءَ وَتَنسَوْنَ مَا تُشْرِکُونَ» . (4)

«قُلْ مَن یُنَجِّیکُم مِّن ظُ_لُمَ_تِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً لَّئِنْ أَنجَانَا مِنْ هَ_ذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّ_کِرِینَ * قُلِ اللَّهُ یُنَجِّیکُم مِّنْهَا وَمِن کُلِّ کَرْبٍ ثُمَّ أَنتُمْ تُشْرِکُونَ» . (5)

.


1- .الأمالی للمفید : ص 317 ح 2 ، الأمالی للطوسی : ص 89 ح 136 کلاهما عن أبی هریرة ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 8 ح 1982 ، عدّة الداعی : ص 34 ، مشکاة الأنوار : ص 350 ح 1130 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 291 ح 11 .
2- .المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 671 ح 1818 ، الفردوس : ج 5 ص 28 ح 7353 کلاهما عن أنس ، کنزالعمّال : ج 2 ص 66 ح 3147؛ الدعوات : ص 19 ح 12 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 300 ح 37 .
3- .کنزالعمّال : ج 2 ص 612 ح 4883 نقلاً عن الحاکم فی المستدرک علی الصحیحین ، الدرّ المنثور : ج 1 ص 469 نقلاً عن ابن عساکر فی تاریخه .
4- .الأنعام : 40 و 41 .
5- .الأنعام : 63 و 64 .

ص: 101

4 / 3 نکوهش درماندگی در دعا

4 / 4 نکوهش کسانی که فقط هنگام گرفتاری دعا می کنند

4 / 3نکوهش درماندگی در دعا819.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :درمانده ترینِ مردم ، کسی است که از دعا کردن ، درمانده شود.817.امام باقر علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در دعا کردن ، درمانده نشوید ؛ زیرا با وجود دعا کردن، اَحَدی هلاک نمی شود.818.الأسماء و الصفات ( _ به نقل از ابن عمر _ ) امام علی علیه السلام :پیامبر خدا فرمود : «از دعا کردن به عجز نیایید ؛ زیرا خداوند بر من نازل فرموده است : «مرا بخوانید تا پاسختان دهم» .

مردی گفت : ای پیامبر خدا ! پروردگار ما دعا را می شنود؟ آن به چه نحو است؟

در این وقت ، خداوند ، فرو فرستاد : «و هر گاه بندگانم از تو درباره من می پرسند ، [بگو که :] من نزدیکم ...» .4 / 4نکوهش کسانی که فقط هنگام گرفتاری دعا می کنندقرآن«بگو : آیا اگر عذاب خدا شما را در رسد یا رستاخیزْ شما را دریابد ، اگر راستگویید ، کسی غیر از خدا را می خوانید؟ [نه؛] بلکه تنها او را می خوانید و او ، اگر بخواهد ، آنچه را برایش دعا می کنید ، برطرف می کند ، و آنچه را شریک او می گردانید ، فراموش می کنید» .

«بگو : کیست آن که شما را از تاریکی های خشکی و دریا می رهانَد، آن گاه که او را به زاری و در نهان می خوانید [و می گویید ]که : اگر ما را از این [مهلکه ]برهانَد ، از سپاس گزاران خواهیم بود ؟ بگو : خداست که شما را از آن [مهلکه] و از هر اندوهی می رهانَد ، و باز شما شرک می ورزید» .

.

ص: 102

«وَ إِذَا مَسَّ الاْءِنسَ_نَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائمًا فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ کَأَن لَّمْ یَدْعُنَا إِلَی ضُرٍّ مَّسَّهُ کَذَ لِکَ زُیِّنَ لِلْمُسْرِفِینَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ» . (1)

«هُوَ الَّذِی یُسَیِّرُکُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ حَتَّی إِذَا کُنتُمْ فِی الْفُلْکِ وَ جَرَیْنَ بِهِم بِرِیحٍ طَیِّبَةٍ وَ فَرِحُواْ بِهَا جَاءَتْهَا رِیحٌ عَاصِفٌ وَ جَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِن کُلِّ مَکَانٍ وَ ظَنُّواْ أَنَّهُمْ أُحِیطَ بِهِمْ دَعَوُاْ اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ لَئِنْ أَنجَیْتَنَا مِنْ هَ_ذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّ_کِرِینَ * فَلَمَّا أَنجَاهُمْ إِذَا هُمْ یَبْغُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ» . (2)

«وَ مَا بِکُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ثُمَّ إِذَا مَسَّکُمُ الضُّرُّ فَإِلَیْهِ تَجْئرُونَ * ثُمَّ إِذَا کَشَفَ الضُّرَّ عَنکُمْ إِذَا فَرِیقٌ مِّنکُم بِرَبِّهِمْ یُشْرِکُونَ» . (3)

«وَ إِذَا مَسَّکُمُ الضُّرُّ فِی الْبَحْرِ ضَلَّ مَن تَدْعُونَ إِلاَّ إِیَّاهُ فَلَمَّا نَجَّ_اکُمْ إِلَی الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ وَ کَانَ الاْءِنسَ_نُ کَفُورًا» . (4)

«فَإِذَا رَکِبُواْ فِی الْفُلْکِ دَعَوُاْ اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَی الْبَرِّ إِذَا هُمْ یُشْرِکُونَ * لِیَکْفُرُواْ بِمَا ءَاتَیْنَ_هُمْ وَ لِیَتَمَتَّعُواْ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ» . (5)

«وَ إِذَا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْاْ رَبَّهُم مُّنِیبِینَ إِلَیْهِ ثُمَّ إِذَا أَذَاقَهُم مِّنْهُ رَحْمَةً إِذَا فَرِیقٌ مِّنْهُم بِرَبِّهِمْ یُشْرِکُونَ * لِیَکْفُرُواْ بِمَا ءَاتَیْنَ_هُمْ فَتَمَتَّعُواْ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ» . (6)

«وَ إِذَا غَشِیَهُم مَّوْجٌ کَالظُّ_لَلِ دَعَوُاْ اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَی الْبَرِّ فَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَ مَا یَجْحَدُ بِ_ایَ_تِنَا إِلاَّ کُلُّ خَتَّارٍ کَفُورٍ» . (7)

.


1- .یونس : 12 .
2- .یونس : 22 و 23 .
3- .النحل : 53 و 54 .
4- .الإسراء : 67 .
5- .العنکبوت : 65 و 66 .
6- .الروم : 33 و 34 .
7- .لقمان : 32 .

ص: 103

«و چون انسان را گزندی برسد ، ما را ، به پهلو خفته یا نشسته و یا ایستاده ، می خوانَد و چون گزندش را از او دور سازیم ، چنان می رود که گویی ما را برای گزندی که به او رسیده ، نخوانده است . این گونه ، برای زیاده روان ، آنچه انجام می دادند ، زینت داده شده است» .

«و اوست که شما را در خشکی و دریا ، روان می کند ، تا وقتی که در کشتی ها باشید و آن کشتی ها با بادی ملایم ، آنان را سیر می دهند و ایشان ، بدان باد ، شاد شوند، [به ناگاه ]بادی سخت بر آنها می وَزَد و موج از هر سو برایشان می تازد و یقین می کنند که در محاصره افتاه اند . در آن حال ، خدا را از روی اخلاص می خوانند که : اگر ما را از این [مهلکه ]بِرَهانی ، قطعا از سپاس گزاران خواهیم بود . پس چون آنان را رهانید ، آن گاه در زمین ، به ناحق سرکشی می کنند . «و هر نعمتی که شما دارید ، از خداست . سپس ، چون گزندی به شما برسد ، به او متوسّل می شوید و چون آن گزند را از شما بزُداید ، گروهی از شما به پروردگارشان شرک می ورزند» .

«و چون در دریا به شما گزندی برسد ، هر که را جز او می خوانید ، ناپدید [و فراموش ]می گردد . چون [خدا ]شما را به سوی خشکی رهانید ، روی گردان می شوید ، و انسان ، بسیار ناسپاس است» .

«و هنگامی که بر کشتی می نشینند ، خدا را از روی اخلاص می خوانند ، ولی چون به خشکی رسانْد و نجاتشان داد ، به ناگاه شرک می ورزند تا نعمتی را که به ایشان دادیم ، کفران کنند ، و بگذار تا برخوردار شوند ، زودا که بدانند» .

«و هرگاه مردمان را گزندی رسد ، پروردگار خود را ، توبه کنان ، می خوانند و آن گاه که از جانب خود رحمتی به آنان چشانید ، بازْ دسته ای از ایشان به پروردگارشان شرک می آورند . بگذار تا به آنچه عطایشان کرده ایم کفران ورزند . [بگو: ]برخوردار شوید ، زودا که بدانید» .

«و هر گاه موجی سهمگین آنان را فراگیرد ، خدا را می خوانند و اعتقاد [خود] را برای او خالص گردانند ؛ ولی چون نجاتشان داد و [آنان را] به خشکی رساند ، برخی از ایشان میانه رو هستند ، و نشانه های ما را ، جز هر پیمان شکنِ ناسپاسی انکار نمی کند» .

.

ص: 104

«وَ إِذَا مَسَّ الاْءِنسَ_نَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِیبًا إِلَیْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِّنْهُ نَسِیَ مَا کَانَ یَدْعُواْ إِلَیْهِ مِن قَبْلُ وَ جَعَلَ لِلَّهِ أَندَادًا لِّیُضِلَّ عَن سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلِیلاً إِنَّکَ مِنْ أَصْحَ_بِ النَّارِ» . (1)

«فَإِذَا مَسَّ الاْءِنسَ_نَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَ_هُ نِعْمَةً مِّنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَی عِلْمِ بَلْ هِیَ فِتْنَةٌ وَ لَ_کِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ» . (2)

«لاَّ یَسْئمُ الاْءِنسَ_نُ مِن دُعَاءِ الْخَیْرِ وَ إِن مَّسَّهُ الشَّرُّ فَیَئوسٌ قَنُوطٌ . . . وَ إِذَا أَنْعَمْنَا عَلَی الاْءِنسَ_نِ أَعْرَضَ وَ نَئا بِجَانِبِهِ وَ إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاءٍ عَرِیضٍ» . (3)

الحدیث830.عمل الیوم و اللیلة ، نسایی ( _ به نقل از اَ نَس بن مالک _ ) الإمام علیّ علیه السلام_ لِرَجُلٍ سَأَلَهُ أن یَعِظَهُ _: لا تَکُن مِمَّن ... یُعجَبُ بِنَفسِهِ إذا عُوفِیَ ، ویَقنَطُ إذَا ابتُلِیَ ، إن أصابَهُ بَلاءٌ دَعا مُضطَرّا ، وإن نالَهُ رَخاءٌ أعرَضَ مُغتَرّا . (4)831.الإمام علیّ علیه السلام ( _ لاِبنِهِ _ ) الإمام زین العابدین علیه السلام_ فی مُناجاتِهِ _: إلهی ... لا تَجعَلنی مِمَّن یُبطِرُهُ الرَّخاءُ ، ویَصرَعُهُ البَلاءُ ؛ فَلا یَدعوکَ إلاّ عِندَ حُلولِ نازِلَةٍ ، ولا یَذکُرُکَ إلاّ عِندَ وُقوعِ جائِحَةٍ (5) ، فَیُصرَعُ لَکَ خَدُّهُ ، وتُرفَعُ بِالمَسأَلَةِ إلَیکَ یَدُهُ . (6)832.الإمام الصادق علیه السلام :الإمام الصادق علیه السلام :کانَ جَدّی یَقولُ : تَقَدَّموا فِی الدُّعاءِ ؛ فَإِنَّ العَبدَ إذا کانَ دَعّاءً فَنَزَلَ بِهِ البَلاءُ فَدَعا ، قیلَ : صَوتٌ مَعروفٌ ، وإذا لَم یَکُن دَعّاءً فَنَزَلَ بِهِ بَلاءٌ فَدَعا ، قیلَ : أینَ کُنتَ قَبلَ الیَومِ ؟! (7) .


1- .الزمر : 8 .
2- .الزمر : 49 .
3- .فصّلت : 49 و 51 . ذو دعاء عریض أی کثیر . استعار العَرض لکثرة الدعاء ودوامه ، کما استعار الغلیظ لشدّة العذاب (مجمع البحرین : ج 2 ص 1193 «عرض») .
4- .نهج البلاغة : الحکمة 150 ، بحار الأنوار : ج 72 ص 200 ح 30 ؛ تذکرة الخواصّ : ص 134 .
5- .الجائحة : هی الآفة التی تهلک الثِّمار والأموال وتستأصلها ، وکلُّ مصیبة عظیمة وفتنة مبیرة : جائحة (النهایة : ج 1 ص 311 _ 312 «جوح»).
6- .بحار الأنوار : ج 94 ص 130 ح 19 نقلاً عن الکتاب العتیق الغروی .
7- .الکافی : ج 2 ص 472 ح 5 ، الاختصاص : ص 223 ، عدّة الداعی : ص 121 کلّها عن محمّد بن مسلم ، بحار الأنوار : ج 93 ص 381 ح 4 .

ص: 105

«هر گاه انسان را گزندی برسد ، پروردگارش را می خوانَد و به سوی او توبه می کند . سپس ، چون از جانب خویش نعمتی به او ببخشد ، آنچه را که پیش تر خدا را به خاطر آن می خوانْد ، از یاد می بَرد و برای خدا انبازانی قرار می دهد تا [خود و دیگران را ]از راه او گم راه گردانَد . بگو : به [سبب] کفرت ، اندکی برخوردار شو که تو از اهل آتشی» .

«هر گاه انسان را گزندی برسد ، ما را می خوانَد و چون از جانب خود ، نعمتی بدو ببخشیم ، می گوید : آن را به دانش خود یافته ام . نه چنان است ؛ بلکه آن ، آزمایشی است ، ولی بیشترشان نمی دانند» .

«انسان ، از دعای خیر ، خسته نمی شود و چون آسیبی به او برسد ، نومید می گردد ... و چون انسان را نعمت بخشیم ، روی برمی تابد و خود را کنار می کشد و چون گزندی به او برسد ، بسیار دعا می کند» .

حدیث831.امام علی علیه السلام ( _ به فرزندش _ ) امام علی علیه السلام_ به مردی که از ایشان خواست تا او را اندرز بدهد _: از آنانی مباش که ... هر گاه عافیت داده شود ، خودپسند می گردد و هر گاه گرفتار آید ، نومید می شود و چون بلایی به او برسد ، از سر بیچارگی دعا می کند و هر گاه آسایشی یابد ، مغرورانه [از خدا] روی می گردانَد.832.امام صادق علیه السلام :امام زین العابدین علیه السلام_ در مناجاتش _: معبود من! ... مرا از آنانی قرار مده که خوشی سرمستش می کند و بلا ، به زمینش می زند . چنین کسی ، تنها در هنگام گرفتار آمدن تو را می خوانَد و تنها به وقت مصیبت ، به یاد تو می افتد و گونه اش را بر خاک نهاده ، دست تقاضایش به درگاه تو بلند می شود .833.امام صادق علیه السلام :امام صادق علیه السلام :جدّم می فرمود : «در دعا کردن ، پیش دستی کنید ؛ زیرا بنده ، چنانچه اهل دعا باشد ، وقتی بلایی بر او نازل شود و دعا کند ، گفته می شود : «صدایی آشناست» و چنانچه اهل دعایِ بسیار نباشد ، وقتی بلایی بر او نازل شود و دعا کند ، گفته می شود : «تا به حال ، کجا بودی؟!». .

ص: 106

834.الکافی ( _ به نقل از محمّد بن حمران _ ) عنه علیه السلام :مَن تَقَدَّمَ فِی الدُّعاءِ استُجیبَ لَهُ إذا نَزَلَ بِهِ البَلاءُ ، وقالَتِ المَلائِکَةُ : صَوتٌ مَعروفٌ ولَم یُحجَب عَنِ السَّماءِ .

ومَن لَم یَتَقَدَّم فِی الدُّعاءِ لَم یُستَجَب لَهُ إذا نَزَلَ بِهِ البَلاءُ ، وقالَتِ المَلائِکَةُ : إنَّ ذَا الصَّوتَ لا نَعرِفُهُ . (1)835.امام صادق علیه السلام :عنه علیه السلام :إذا دَعَا العَبدُ فِی البَلاءِ ولَم یَدعُ فِی الرَّخاءِ حَجَبَتِ المَلائِکَةُ صَوتَهُ ، وقالوا : هذا صَوتٌ غَریبٌ ، أینَ کُنتَ قَبلَ الیَومِ ؟! (2)836.امام صادق علیه السلام :الإمام الکاظم علیه السلام :کانَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیه السلام یَقولُ : الدُّعاءُ بَعدَما یَنزِلُ البَلاءُ لا یُنتَفَعُ بِهِ . (3) .


1- .الکافی : ج 2 ص 472 ح 1 ، عدّة الداعی : ص 127 کلاهما عن هشام بن سالم ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 12 ح 2009 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 296 ح 23 .
2- .فلاح السائل : ص 108 ح 46 عن سلام النخّاس ، بحار الأنوار : ج 93 ص 382 ح 10 .
3- .الکافی : ج 2 ص 472 ح 6 ، عدّة الداعی : ص 169 ، عوالی اللآلی : ج 4 ص 20 ح 58 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 314 ح 19 .

ص: 107

837.عنه علیه السلام :امام صادق علیه السلام :کسی که در دعا کردن ، پیش دستی کند (همیشه دعا کند ، نه فقط موقع گرفتاری) ، وقتی بلا بر او فرود آید [و دست به دعا بردارد ]فرشتگان می گویند : «این ، صدایی آشناست» و از آسمان [در کار رسیدن آن دعا به درگاه خدا ]ممانعتی صورت نمی گیرد ؛ اما کسی که در دعا کردن پیش دستی نکند ، چون بلا بر او فرود آید ، دعایش مستجاب نمی شود و فرشتگان می گویند : «این صدا برای ما آشنا نیست».838.عنه علیه السلام :امام صادق علیه السلام :هر گاه بنده در گرفتاری دعا کند و در خوشی و آسایش دعا نکند ، فرشتگان ، مانع [رسیدن ]صدای او [به درگاه خداوند] می شوند و می گویند : «این ، صدایی ناآشناست . تا کنون کجا بودی؟!».839.المجتنی عن اللّیث بن سعد عن الإمام الصادق علیه ال ( _ فی دُعاءِ سَریعِ الإِجابَةِ _ ) امام کاظم علیه السلام :امام زین العابدین علیه السلام می فرمود : «دعا کردن پس از فرود آمدن بلا ، سودی نمی بخشد». .

ص: 108

الفَصلُ الثّانی : آداب الدّعاءالبابُ الأَوَّلُ : ما ینبغی قبل الدّعاءأحادیث هذا الباب تفضّل للداعی أن یتوضّأ قبل الدعاء ، ویتوجّه إلی القبلة ویصلّی رکعتین ثمّ یطلب من اللّه تعالی حاجته . وکذلک عملُ الصالحات قبل الدعاء مؤثّر فی إجابته . وکأنّ درجة هذه الأعمال الصالحة قبل الدعاء أوطأ من الوفاء بالعهد الإلهیّ ، إذ قال سبحانه : «وَ أَوْفُواْ بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ» . (1) وحریّ بالقول أنّ الأحادیث وإن لم تنصّ علی استقبال القبلة أدبا قبل الدعاء لکنّ الإشارة إلی ذلک وردت فی سیاق أحادیث کثیرة . (2)

1 / 1التَّوَضُّأُ841.الإمام الرضا علیه السلام :الإمام الحسن علیه السلام_ أنَّهُ کانَ یَقولُ _: یَابنَ آدَمَ ! مَن مِثلُکَ وقَد خَلّی رَبُّکَ بَینَهُ وبَینَکَ ، مَتی شِئتَ أن تَدخُلَ إلَیهِ تَوَضَّأتَ وقُمتَ بَینَ یَدَیهِ ، ولَم یَجعَل بَینَکَ وبَینَهُ حِجابا ولا بَوّابا ، تَشکو إلَیهِ هُمومَکَ وفاقَتَکَ ، وتَطلُبُ مِنهُ حَوائِجَکَ ، وتَستَعینُهُ عَلی اُمورِکَ . (3) .


1- .البقرة : 40 .
2- .راجع : الکافی : ج 2 ص 480 ح 3 و ص 481 ح 5 و ج 4 ص 70 ح 1 ، مصباح المتهجّد : ص 329 ؛ مسند ابن حنبل : ج 9 ص 457 ح 25070 ، صحیح البخاری : ج 2 ص 6223 ح 1665 و . . . .
3- .إرشاد القلوب : ص 77 .

ص: 109

فصل دوم : آداب دعا کردن

باب یکم : بایسته های پیش از دعا

1 / 1 وضو گرفتن

فصل دوّم : آداب دعا کردنباب یکم : بایسته های پیش از دعابر پایه روایات این باب ، شایسته است نیایشگر پیش از دعا وضو بگیرد ، رو به قبله کند و دو رکعت نماز بخواند سپس حاجت خود را از خداوند متعال بخواهد ، همچنین انجام انواع کارهای نیک قبل از دعا در اجابت آن مؤثر است . گویا انجام این اعمال پیش از دعا مرتبه ای نازله از وفای به عهد الهی است که فرموده : «وَ أَوْفُواْ بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ ؛ (1) به پیمان من وفادار باشید، به پیمان شما وفا می کنم» . گفتنی است که هر چند استقبال قبله به عنوان ادب قبل از دعا در روایات بدان تصریح نشده لیکن ضمن روایات فراوانی بدان اشاره شده است . (2)

1 / 1وضو گرفتن845.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :امام حسن علیه السلام می فرمود :ای پسر آدم! کیست چون تو؟ پروردگارت فاصله میان خود و تو را برداشته است تا هر گاه خواستی به حضورش برسی ، وضو سازی و در برابرش بِایستی _ بی آن که میان تو و خود ، هیچ حاجب و دربانی قرار دهد _ و از گرفتاری ها و نیازت به او شِکوه کنی و نیازهایت را از او بخواهی و در کارهایت از او کمک بجویی .

.


1- .البقرة : 40 .
2- .ر .ک : الکافی : ج 2 ص 480 ح 3 و ص 481 ح 5 و ج 4 ص 70 ح 1 ، مصباح المتهجد : ص 329 ؛ مسند ابن حنبل : ج 9 ص 457 ح 25070 ، صحیح البخاری : ج 2 ص 6223 ح 1665 و . . . .

ص: 110

راجع : ص 306 ح 473 .

1 / 2اِستِقبالُ القِبلَةِ844.مهج الدعوات ( _ به نقل از معاویة بن عمّار _ ) سنن النسائی عن اُمّ عبد الرحمن بن طارق بن علقمة :إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله کانَ إذا جاءَ مَکانا فی دارِ یَعلَی (1) استَقبَلَ القِبلَةَ ودَعا . (2)845.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :المعجم الأوسط عن یزید بن عامر :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله أقبَلَ ومَعَهُ نَفَرٌ حَتّی وَقَفَ عَلَی القَرنِ (3) دونَ المُرَیطاءِ ، رافِعا یَدَیهِ مُستَقبِلَ القِبلَةِ یَدعو . (4)1 / 3رَکعَتانِ مِنَ الصَّلاةِ848.مهج الدعوات عن أبی اُمامة عن رسول اللّه صلی اللهرسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن تَوَضَّأَ فَأَحسَنَ الوُضوءَ ثُمَّ صَلّی رَکعَتَینِ ، فَدَعا رَبَّهُ کانَت دَعوَتُهُ مُستَجابَةً ؛ مُعَجَّلَةً أو مُؤَخَّرَةً . (5) .


1- .قوله : «مَکانا فی دارِ یَعلَی الخ» أشار فی الترجمة إلی أنّ وجهه أنّ البیت کان یُری من ذلک المکان (حاشیة السندی علی سنن النسائی : ج 5 ص 213) . لعلّه الموضع المعلوم بموضع استجابة الدعاء (عون المعبود : ج 5 ص 340) .
2- .سنن النسائی : ج 5 ص 213 ، مسند ابن حنبل : ج 5 ص 575 ح 16587 و ج 9 ص 58 ح 23236 ، سنن أبی داوود : ج 2 ص 209 ح 2007 وفیهما « . . . یعلی نسیه عبد اللّه أو عبید اللّه استقبل البیت فدعا» .
3- .القَرْن : جبل مطلّ بعرفات ، وأصله الجبل الصغیر المستطیل المنقطع عن الجبل الکبیر (معجم البلدان : ج 4 ص 332) .
4- .المعجم الأوسط : ج 8 ص 376 ح 8923 ، مجمع الزوائد : ج 10 ص 265 ح 17339 .
5- .مجمع الزوائد : ج 2 ص 233 ح 2431 نقلاً عن الطبرانی فی المعجم الکبیر ، کنزالعمّال : ج 2 ص 109 ح 3377 نقلاً عن مسند ابن حنبل وابن النجّار ، مسند ابن حنبل : ج 10 ص 419 ح 27567 وفیه «یتمّهما أعطاه اللّه ما سأل» بدل «فدعا ربّه کانت دعوته مستجابة» وکلّها عن أبی الدرداء .

ص: 111

1 / 2 رو کردن به قبله

1 / 3 خواندن دو رکعت نماز

ر . ک : ص 307 ح 473.

1 / 2رو کردن به قبله848.مهج الدعوات ( _ به نقل از ابو امامه _ ) سنن النسائی_ به نقل از مادر عبد الرحمان بن طارق بن علقمه _: پیامبر صلی الله علیه و آله هر گاه به مکانی در خانه یَعلی (1) می آمد ، رو به قبله می نمود و دعا می کرد.849.المستدرک علی الصحیحین ( _ به نقل از سعد بن مالک _ ) المعجم الأوسط_ به نقل از یزید بن عامر _: پیامبر خدا ، با عدّه ای آمد تا آن که بالای قَرن ، (2) نرسیده به مُرَیطاء ، توقّف کرد و رو به قبله ، دستانش را بلند کرد و به دعا پرداخت.1 / 3خواندن دو رکعت نماز852.الإمام الصادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس وضو بگیرد و درست هم وضو بگیرد و سپس ، دو رکعت نماز بگزارد و آن گاه ، به درگاه پروردگارش دعا کند ، دعایش ، دیر یا زود ، مستجاب می شود.

.


1- .در توضیح آن ، آمده است که علّت این امر ، آن است که کعبه از آن مکان دیده می شده است (حاشیة السندی علی سنن النسائی : ج 5 ص 213) . شاید این مکان ، جایی بوده که به محلّ استجابت دعا ، معروف است (عون المعبود : ج 5 ص 340) . مراد از یَعلی ، یعلی بن امیّه است.
2- .قَرْن ، کوهی است مُشرف به عرفات . قَرن ، در اصل ، به معنای کوه کوچک مستطیل شکلی است که از کوهی بزرگ ، جدا باشد (معجم البلدان : ج 4 ص 332).

ص: 112

853.عنه علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :یَقولُ اللّهُ تَعالی : مَن أحدَثَ ولَم یَتَوَضَّأ فَقَد جَفانی ، ومَن أحدَثَ وتَوَضَّأَ ولَم یُصَلِّ رَکعَتَینِ ولَم یَدعُنی فَقَد جَفانی ، ومَن أحدَثَ وتَوَضَّأَ وصَلّی رَکعَتَینِ ودَعانی فَلَم اُجِبهُ فیما یَسأَلُ عَن أمرِ دینِهِ ودُنیاهُ فَقَد جَفَوتُهُ ، ولَستُ بِرَبٍّ جافٍ . (1)854.سنن الترمذی عن بریدة :الإمام الصادق علیه السلام_ لِمِسمَعٍ _: یا مِسمَعُ ، ما یَمنَعُ أحَدَکُم إذا دَخَلَ عَلَیهِ غَمٌّ مِن غُمومِ الدُّنیا أن یَتَوَضَّأَ ثُمَّ یَدخُلَ مَسجِدَهُ ویَرکَعَ رَکعَتَینِ فَیَدعُوَ اللّهَ فیهِما ؟ أما سَمِعتَ اللّهَ یَقولُ : «وَ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَوةِ» (2) . (3)852.امام صادق علیه السلام :عنه علیه السلام :مَن تَوَضَّأَ فَأَحسَنَ الوُضوءَ وصَلّی رَکعَتَینِ فَأَتَمَّ رُکوعَهُما وسُجودَهُما ، ثُمَّ جَلَسَ فَأَثنی عَلَی اللّهِ عز و جل وصَلّی عَلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، ثُمَّ سَأَلَ اللّهَ حاجَتَهُ فَقَد طَلَبَ الخَیرَ فی مَظانِّهِ ، ومَن طَلَبَ الخَیرَ فی مَظانِّهِ لَم یَخِب . (4)853.امام صادق علیه السلام :عنه علیه السلام :إذا کانَت لَکَ حاجَةٌ فَتَوَضَّأ وصَلِّ رَکعَتَینِ ، ثُمَّ احمَدِ اللّهَ وأثنِ عَلَیهِ وَاذکُر مِن آلائِهِ (5) ، ثُمَّ ادعُ تُجَب . (6) .


1- .إرشاد القلوب : ص 60 و ص 94 نحوه ، بحار الأنوار : ج 80 ص 308 ح 18؛ کشف الخفاء : ج 2 ص 224 ح 2360 نحوه .
2- .البقرة : 45 .
3- .تفسیر العیّاشی : ج 1 ص 43 ح 39 عن مسمع ، مجمع البیان : ج 1 ص 217 ، بحار الأنوار : ج 91 ص 341 .
4- .الکافی : ج 3 ص 478 ح 5 ، تهذیب الأحکام : ج 3 ص 313 ح 969 ، المحاسن : ج 1 ص 124 ح 138 کلّها عن الحسن بن صالح ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 10 ح 1994 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 314 ح 20 .
5- .فی المصدر : «من الآیة» والتصویب من وسائل الشیعة : ج 8 ص 132 ح 9 ، والوافی : ج 9 ص 1425 ح 8476 .
6- .الکافی : ج 3 ص 479 ح 9 عن الحارث بن المغیرة .

ص: 113

854.سنن الترمذی ( _ به نقل از بریده _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خدای متعال می فرماید : «هر کس حَدَثی (آنچه موجب بطلان وضوست) ، از او سر بزند و وضو نگیرد ، به من جفا کرده است و هر کس حَدَثی از او سر بزند و وضو بگیرد ، امّا دو رکعت نماز نگزارد و به درگاهم دعا نکند ، باز به من جفا کرده است و هر کس حَدَثی از او سر بزند و وضو بگیرد و دو رکعت نماز بگزارد و به درگاهم دعا کند و من ، خواهش او را در کار دین و دنیایش برآورده نسازم ، من به او جفا کرده ام ، و من ، خداوندی جفاکار نیستم.855.مسند ابن حنبل عن أنس :امام صادق علیه السلام_ به مِسمَع _: ای مِسمَع ! چرا هر گاه غمی از غم های دنیا به سراغ یکی از شما می آید ، وضو نمی گیرد تا به مسجد برود و دو رکعت نماز بگزارد و در آن ، دو رکعت به درگاه خدا دعا کند؟ مگر نشنیده ای که خداوند می فرماید : «از صبر و نماز ، کمک بجویید» ؟856.الأدب المفرد عن أنس :امام صادق علیه السلام :هر کس وضو سازد و نیکو وضو سازد و دو رکعت ، نماز بگزارد و رکوع و سجود آنها را کامل به جای آورد ، سپس بنشیند و خداوند عز و جل را ثنا گوید و بر پیامبر خدا ، درود بفرستد و آن گاه ، حاجتش را از خداوند بخواهد ، خیر را در جایگاهش جُسته است و هر کس خیر را در جایگاهش بجوید ، ناکام نمی شود.857.الإمام الحسین عن الإمام علیّ علیهماالسلام :امام صادق علیه السلام :هر گاه حاجتی داشتی ، وضو بگیر و دو رکعت نماز بخوان ، سپس حمد و ثنای خدا را به جای آور و نعمت هایش را یاد کن ، آن گاه ، دعا کن ، دعایت اجابت می شود . .

ص: 114

855.مسند ابن حنبل ( _ به نقل از انس _ ) عنه علیه السلام_ فِی الرَّجُلِ یَحزُنُهُ الأَمرُ أو یُریدُ الحاجَةَ _: یُصَلّی رَکعَتَینِ یَقرَأُ فی إحداهُما «قُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ» ألفَ مَرَّةٍ ، وفِی الاُخری مَرَّةً ، ثُمَّ یَسأَلُ حاجَتَهُ . (1)856.الأدب المفرد ( _ به نقل از انس _ ) عنه علیه السلام :مَن جاعَ فَلیَتَوَضَّأ وَلیُصَلِّ رَکعَتَینِ ، ثُمَّ یَقولُ : یا رَبِّ إنّی جائِعٌ فَأَطعِمنی ، فَإِنَّهُ یُطعَمُ مِن ساعَتِهِ . (2)1 / 4تَقدیمُ صَلاةٍ أو صَدَقَةٍ أو خَیرٍ أو ذِکرٍ859.الإمام الرضا علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا أرَدتَ أن تَدعُوَ اللّهَ (3) فَقَدِّم صَلاةً أو صَدَقَةً ، أو خَیرا أو ذِکرا . (4) .


1- .الکافی : ج 3 ص 477 ح 2 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 562 ح 1549 .
2- .الکافی : ج 3 ص 475 ح 6 ، تهذیب الأحکام : ج 3 ص 313 ح 968 وفیه «رکعتین ویتمّ رکوعهما وسجودهما» وکلاهما عن الحسن بن عروة _ ابن اُخت شعیب العقرقوفی _ عن خاله شعیب و ج 2 ص 237 ح 939 عن عروة عن خاله شعیب .
3- .فی المصدر : «للّه ِِ» بدل «اللّه » ، والتصویب من مستدرک الوسائل : ج 5 ص 199 ح 2 نقلاً عن المصدر .
4- .عوالی اللآلی : ج 1 ص 110 ح 16 عن ابن عمر .

ص: 115

1 / 4 گزاردن نمازی یا دادن صدقه ای یا انجام دادن کار خیری یا گفتن ذکری

858.امام زین العابدین علیه السلام :امام صادق علیه السلام_ درباره مردی که اندوهی به او می رسد یا حاجتی دارد _: دو رکعت نماز می گزارد و در یکی از آن دو ، هزار مرتبه و در دیگری یک مرتبه «قل هو اللّه أحد» را می خواند ، سپس ، حاجتش را تقاضا می کند.859.امام رضا علیه السلام :امام صادق علیه السلام :هر کس گرسنه شد [و غذایی نداشت] ، وضو بگیرد و دو رکعت نماز بخواند و سپس بگوید : «پروردگارا ! من گرسنه ام . غذایم ده» ، در دَم ، اطعام می شود.1 / 4گزاردن نمازی یا دادن صدقه ای با انجام دادن کار خیری یا گفتن ذکری860.مصباح الشریعة ( _ در حدیثی که به امام صادق علیه السلام نسبت داده ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه خواستی دعا کنی ، پیش از آن ، نمازی بخوان یا صدقه ای بده یا کار خیری بکن یا ذکری بگو.

.

ص: 116

البابُ الثّانی : ما یستفتح به الدّعاء2 / 1البَسمَلَةُ864.بصائر الدرجات عن عبد اللّه بن بکیر عن أبی عبد اللرسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا یُرَدُّ دُعاءٌ أوَّلُهُ : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَ_نِ الرَّحِیمِ» . (1)865.الإمام الصادق علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :مَن حَزَنَهُ أمرٌ تَعاطاهُ فَقالَ : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَ_نِ الرَّحِیمِ» وهُوَ مُخلِصٌ للّهِِ یُقبِلُ بِقَلبِهِ إلَیهِ ، لَم یَنفَکَّ مِن إحدَی اثنَتَینِ : إمّا بُلوغِ حاجَتِهِ فِی الدُّنیا ، وإمّا یُعَدُّ لَهُ عِندَ رَبِّهِ ویُدَّخَرُ لَدَیهِ ، وما عِندَ اللّهِ خَیرٌ وأبقی لِلمُؤمِنینَ . (2)2 / 2الحَمدُ وَالثَّناءُ863.امام صادق علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن قالَ : «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَ__لَمِینَ» _ أربَعَ مَرّاتٍ ، قالَ اللّهُ عز و جل : سَل تُعطَهُ . (3) .


1- .تنبیه الخواطر : ج 1 ص 32 ، الدعوات : ص 52 ح 131 عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 313 ح 17 .
2- .التوحید : ص 232 عن الإمام زین العابدین عن أبیه الإمام الحسین عن أخیه الإمام الحسن عن أبیه الإمام علیّ علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 92 ص 233 ح 14 .
3- .الدعاء للطبرانی : ص 491 ح 1726 عن أبی اُمامة .

ص: 117

باب دوم : آداب آغاز کردن دعا

2 / 1 آغاز کردن به نام خدا

2 / 2 ستایش و ثنا گفتن

باب دوم : آداب آغاز کردن دعا2 / 1آغاز کردن به نام خدا867.الإمام الرضا علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دعایی که با «بسم اللّه الرحمن الرحیم ؛ به نام خداوند بخشنده مهربان» آغاز گردد ، رد نمی شود.867.امام رضا علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس اندوهی بدو برسد و از روی اخلاص و با توجّه قلب به خدا بگوید : «بسم اللّه الرحمن الرحیم» ، از دو حال ، خارج نمی شود : یا در همین دنیا به حاجتش می رسد و یا نزد پروردگارش به حساب می آید و در نزد او ذخیره می گردد ، و البته آنچه نزد خداست ، برای اهل ایمان ، بهتر و ماندگارتر است.2 / 2ستایش و ثنا گفتن869.صحیح البخاری عن إسحاق بن عبد اللّه عن أنس بن مالکپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس چهار مرتبه بگوید : «الحمد للّه ربّ العالمین ؛ ستایش ، خداوندی را که پروردگار جهانیان است» ، خداوند عز و جل می فرماید : «بخواه ، تا به تو عطا شود».

.

ص: 118

870.الإمام الکاظم علیه السلام :مکارم الأخلاق عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ کُلَّ دُعاءٍ لا یَکونُ قَبلَهُ تَمجیدٌ فَهُوَ أبتَرُ ، إنَّمَا التَّمجیدُ ثُمَّ الدُّعاءُ .

قُلتُ (1) : ما أدنی ما یُجزِئُ مِنَ التَّمجیدِ ؟

قالَ صلی الله علیه و آله : قُل : اللّهُمَّ أنتَ الأَوَّلُ فَلَیسَ قَبلَکَ شَیءٌ ، وأنتَ الآخِرُ فَلَیسَ بَعدَکَ شَیءٌ ، وأنتَ الظّاهِرُ فَلَیسَ فَوقَکَ شَیءٌ ، وأنتَ الباطِنُ فَلَیسَ دونَکَ شَیءٌ ، وأنتَ العَزیزُ الحَکیمُ . (2)869.صحیح البخاری ( _ به نقل از اسحاق بن عبد اللّه ، از انس بن مالک _ ) تنبیه الغافلین عن میمونة بنت سعد خادمة رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَرَّ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله بِسَلمانَ وهُوَ یَدعو فی دُبُرِ الصَّلاةِ .

فَقالَ : یا سَلمانُ ألَکَ حاجَةٌ إلی رَبِّکَ ؟ قالَ : نَعَم یا رَسولَ اللّهِ .

قالَ : فَقَدِّم بَینَ یَدَی دُعائِکَ ثَناءً عَلی رَبِّکَ ، وصِفهُ کَما وَصَفَ نَفسَهُ ، وسَبِّحهُ تَسبیحا وتَحمیدا وتَهلیلاً . فَقالَ سَلمانُ : وکَیفَ اُقَدِّمُ ثَناءً یا رَسولَ اللّهِ ؟

قالَ : تَقرَأُ فاتِحَةَ الکِتابِ ثَلاثا ، فَإِنَّها ثَناءُ اللّهِ تَعالی . قالَ : فَکَیفَ أصِفُهُ ؟

قالَ : تَقرَأُ سورَةَ الصَّمَدِ ثَلاثا فَإِنَّها صِفَةُ اللّهِ ، وَصَفَ بِها نَفسَهُ . قالَ : فَکَیفَ اُسَبِّحُ ؟

قالَ : قُل : «سُبحانَ اللّهِ وَالحَمدُ للّهِِ ولا إلهَ إلاَّ اللّهُ وَاللّهُ أکبَرُ» ثُمَّ تَسأَلُ حاجَتَکَ . (3)870.امام کاظم علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام :السُّؤالُ بَعدَ المَدحِ، فَامدَحُوا اللّهَ عز و جل ثُمَّ اسأَ لُوا الحَوائِجَ ، أثنوا عَلَی اللّهِ عز و جل وَامدَحوهُ قَبلَ طَلَبِ الحَوائِجِ . (4) .


1- .کذا فی المصدر ، من دون ذکرٍ للقائل .
2- .مکارم الأخلاق : ج 2 ص 80 ح 2206 ، الکافی : ج 2 ص 504 ح 6 عن الإمام الصادق علیه السلام وفیه «تحمید» بدل «تمجید» فی جمیع المواضع ، بحار الأنوار : ج 93 ص 317 ح 21 .
3- .تنبیه الغافلین : ص 544 ح 876 .
4- .الخصال : ص 635 ح 10 عن أبی بصیر ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 308 ح 7 وراجع عدّة الداعی : ص 147 .

ص: 119

871.المستدرک عن سهل بن حنیف عن عثمان بن حنیف :مکارم الأخلاق :پیامبر خدا فرمود : «هر دعایی که پیش از آن تمجیدی نباشد [در خواستی] ناقص است . نخست تمجید [خداوند] و سپس دعا!»

[راوی گوید :] گفتم : کمترین حدّ تمجید که کفایت می کند ، چیست؟

فرمود : «بگو : پروردگارا ! تو آغازینی و پیش از تو چیزی نیست . تو واپسینی و پس از تو چیزی نیست . تو پیدایی و پیداتر از تو چیزی نیست . تو نهانی و نهان تر از تو چیزی نیست . تو عزیز و حکیمی».872.الإمام علیّ علیه السلام :تنبیه الغافلین_ به نقل از میمونه دختر سعد ، خدمت گزار پیامبر خدا صلی الله علیه و آله _: پیامبر صلی الله علیه و آله بر سلمان _ که نمازش را خوانده و مشغول دعا کردن بود _ گذشت و فرمود : «ای سلمان! از پروردگارت حاجتی داری؟»

گفت : آری ، ای پیامبر خدا!

فرمود : «پس ، پیش از دعایت پروردگارت را ثنا گوی و او را چنان که خود ، خویشتن را وصف کرده است ، وصف کن و سبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله إلاّ اللّه بگو» .

سلمان گفت : ای پیامبر خدا ! چگونه ثنایش گویم؟

فرمود : «سه مرتبه فاتحة الکتاب (سوره حمد) را بخوان ؛ زیرا آن ، ثنای خداوند متعال است» .

گفت : چگونه وصفش کنم؟

فرمود : «سه مرتبه سوره صَمَد (توحید) را بخوان ؛ زیرا آن ، وصف خداست که خداوند ، خویشتن را بدان وصف کرده است» .

گفت : چگونه تسبیح او گویم؟

فرمود : «بگو : سُبحانَ اللّهِ وَالحَمدُ للّهِِ وَ لا إلهَ إلاّ اللّهُ وَ اللّهُ أکبَرُ ، یعنی : پاک است خدا و ستایش ، ویژه اوست . معبودی جز خدای یگانه نیست و خدا ، بزرگ تر است . سپس ، حاجتت را از او درخواست کن».871.المستدرک ( _ به نقل از سهل بن حنیف ، از عثمان بن حنیف _ ) امام علی علیه السلام :درخواست ، پس از ستایش است . پس خداوند عز و جل را بستایید و آن گاه ، حاجت ها را از او بخواهید . پیش از درخواستِ حاجت ها ، ستایش و مدح خداوند عز و جل را به جا آورید. .

ص: 120

872.امام علی علیه السلام :عنه علیه السلام :لا قِراءَةَ فی رُکوعٍ ولا سُجودٍ ، إنَّما فیهِمَا المِدحَةُ للّهِِ عز و جل ثُمَّ المَسأَلَةُ ، فَابتَدِئوا قَبلَ المَسأَلَةِ بِالمِدحَةِ للّهِِ عز و جل ثُمَّ اسأَلوا بَعدُ . (1)873.دلائل النبوّة لإبی نعیم عن عبدالرحمن بن أبی لیلیالإمام الصادق علیه السلام :إنَّ فی کِتابِ عَلِیٍّ علیه السلام : إنَّ الثَّناءَ عَلَی اللّهِ وَالصَّلاةَ عَلی رَسولِهِ قَبلَ المَسأَلَةِ ، وإنَّ أحَدَکُم لَیَأتِی الرَّجُلَ یَطلُبُ الحاجَةَ فَیُحِبُّ أن یَقولَ لَهُ خَیرا قَبلَ أن یَسأَلَهُ حاجَتَهُ . (2)874.الخرائج والجرائح :الکافی عن محمّد بن مسلم عن الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ فی کِتابِ أمیرِ المُؤمِنینَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ : «إنَّ المِدحَةَ قَبلَ المَسأَلَةِ ، فَإِذا دَعَوتَ اللّهَ عز و جل فَمَجِّدهُ» . قُلتُ : کَیفَ اُمَجِّدُهُ ؟

قالَ : تَقولُ : یا مَن هُوَ أقرَبُ إلَیَّ مِن حَبلِ الوَریدِ ، یا فَعّالاً لِما یُریدُ ، یا مَن یَحولُ بَینَ المَرءِ وقَلبِهِ ، یا مَن هُوَ بِالمَنظَرِ الأَعلی ، یا مَن هُوَ لَیسَ کَمِثلِهِ شَیءٌ . (3)875.الخرائج والجرائح :الإمام الصادق علیه السلام :إذا أرَدتَ أن تَدعُوَ فَمَجِّدِ اللّهَ عز و جل ، وَاحمَدهُ ، وَسَبِّحهُ ، وهَلِّلهُ ، وأثنِ عَلَیهِ ، وصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ وآلِهِ ، ثُمَّ سَل تُعطَ . (4)873.دلائل النبوّة ، ابو نعیم ( _ به نقل از عبدالرحمان بن ابی لیلی _ ) عنه علیه السلام :إیّاکُم إذا أرادَ أحَدُکُم أن یَسأَلَ مِن رَبِّهِ شَیئا مِن حَوائِجِ الدُّنیا وَالآخِرَةِ حَتّی یَبدَأَ بِالثَّناءِ عَلَی اللّهِ عز و جل وَالمَدحِ لَهُ ، وَالصَّلاةِ عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، ثُمَّ یَسأَلَ اللّهَ حَوائِجَهُ . (5) .


1- .قرب الإسناد : ص 142 ح 512 عن أبی البختری عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام ، بحار الأنوار : ج 85 ص 104 ح 9 .
2- .الکافی : ج 2 ص 486 ح 7 عن أبی کهمس .
3- .الکافی : ج 2 ص 484 ح 2 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 16 ح 2029 ، فلاح السائل : ص 90 ح 22 ولیس فیه «یا فعّالاً لما یرید» وکلّها عن محمّد بن مسلم ، بحار الأنوار : ج 93 ص 315 ح 20 .
4- .الکافی : ج 2 ص 485 ح 5 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 16 ح 2030 کلاهما عن الحارث بن المغیرة ، بحار الأنوار : ج 93 ص 315 ح 21 .
5- .الکافی : ج 2 ص 484 ح 1 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 16 ح 2028 ، عدّة الداعی : ص 147 ولیس فیه «والآخرة» وکلّها عن الحارث بن المغیرة ، الدعوات : ص 23 ح 27 وفیه «ثمّ الاعتراف بالذنب ثمّ المسألة» بدل «ثمّ یسأل اللّه حوائجه» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 314 ح 19 .

ص: 121

874.الخرائج و الجرائح ( _ به نقل از جابر _ ) امام علی علیه السلام :در هیچ رکوع و سجده ای قرائت نیست؛ بلکه در آن دو باید ستایش خداوند عز و جل کرد و سپس ، درخواست نمود . پس ، پیش از درخواست ، ستایشِ خداوند عز و جل گویید و سپس درخواست کنید.875.الخرائج و الجرائح :امام صادق علیه السلام :در کتاب علی علیه السلام آمده است : «پیش از درخواست (دعا) ، ثنای خدا گویید و بر پیامبرش درود فرستید . وقتی فردی از شما نزد مردی می رود و حاجتی می خواهد ، آن مرد ، دوست دارد که پیش از درخواست حاجتش از او به نیکی یاد کند.876.الخرائج والجرائح :الکافی_ به نقل از محمّد بن مسلم _امام صادق علیه السلام فرمود : «در کتاب امیر مؤمنان _ که درودهای خدا بر او باد _ آمده است : ستایش ، پیش از درخواست است . بنا بر این ، هر گاه به درگاه خداوند عز و جل دعا می کنی ، او را تمجید کن » .

گفتم : چگونه تمجیدش کنم؟

فرمود : «می گویی : ای آن که از شاه رگ گردن ، به من نزدیک تر است ، ای آن که هر چه بخواهد ، انجام دهد، ای آن که میان آدمی و دلش حائل می گردد ، ای آن که در چشم انداز برین است ، ای آن که چیزی همانند او نیست!».877.الخرائج والجرائح عن أسماء بنت عمیس :امام صادق علیه السلام :هر گاه خواستی دعا کنی ، نخست خداوند عز و جل را ستایش کن و به پاکی و یگانگی اش بستای (1) و ثنای او بگو و بر محمدِ پیامبر و خاندان او درود فرست . سپس ، درخواست کن تا به تو عطا شود.878.الدعاء للطبرانی عن الربیع بنت معوّذ بن عفراء :امام صادق علیه السلام :زنهار! هر گاه فردی از شما خواست از پروردگارش حاجتی از حاجت های دنیا و آخرت را درخواست کند ، پیش از آن ، خداوند عز و جل را ثناء و مدح گوید و بر پیامبر صلی الله علیه و آله درود بفرستد و سپس ، حاجت هایش را از خدا بخواهد. .


1- .یعنی : «الحمد للّه » و «سبحان اللّه » و «لا اله إلاّ اللّه » بگو.

ص: 122

876.الخرائج و الجرائح :الدعاء المأثور وآدابه :إنَّ رَجُلاً قالَ لِجَعفَرٍ الصّادِقِ علیه السلام : عَلِّمنی دُعاءً أرجو إجابَتَهُ .

قالَ : أکثِر مِن حَمدِ اللّهِ سُبحانَهُ ، وَادعُهُ بِما شِئتَ .

فَقالَ الرَّجُلُ : ومَا الحَمدُ مِنَ الدُّعاءِ ؟

فَقالَ : إنَّ جَمیعَ مَن فِی الأَرضِ مِنَ المُسلِمینَ یَدعونَ لَیلَهُم ونَهارَهُم أن یَستَجیبَ لِلحامِدینَ ، فَما ظَنُّکَ بِمَن یَشفَعُ لَهُ عِندَ اللّهِ جَمیعُ المُسلِمینَ ؟

قالَ : وکَیفَ ذلِکَ ؟

قال : ألَیسَ یَقولونَ فی کُلِّ رَکعَةٍ یَرکَعونَها : سَمِعَ اللّهُ لِمَن حَمِدَهُ ؟ فَعَلَیکَ بِحَمدِ اللّهِ عز و جل یَستَجِبِ اللّهُ دُعاءَکَ . (1)2 / 3الإِقرارُ بِالذَّنبِ879.الإمام الرضا علیه السلام :الإمام الصادق علیه السلام :إنَّما هِیَ المِدحَةُ ، ثُمَّ الثَّناءُ ، ثُمَّ الإِقرارُ بِالذَّنبِ ، ثُمَّ المَسأَلَةُ ؛ إنَّهُ _ وَاللّهِ _ ما خَرَجَ عَبدٌ مِن ذَنبٍ إلاّ بِالإِقرارِ . (2)880.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الکافی عن عثمان بن عیسی عمّن حدّثه عن الإمام الصادق علیه السلام ، قال :قُلتُ : آیَتانِ فی کِتابِ اللّهِ عز و جل أطلُبُهُما فَلا أجِدُهُما . قالَ : وما هُما ؟ قُلتُ : قَولُ اللّهِ عز و جل : «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» فَنَدعوهُ ولا نَری إجابَةً .

قالَ : أفَتَرَی اللّهَ عز و جل أخلَفَ وَعدَهُ ؟ قُلتُ : لا . قالَ : فَمِمَّ ذلِکَ ؟ قُلتُ : لا أدری .

قالَ : لکِنّی اُخبِرُکَ ، مَن أطاعَ اللّهَ عز و جل فیما أمَرَهُ ثُمَّ دَعاهُ مِن جِهَةِ الدُّعاءِ أجابَهُ . قُلتُ : وما جِهَةُ الدُّعاءِ ؟

قالَ : تَبدَأُ فَتَحمَدُ اللّهَ ، وتَذکُرُ نِعَمَهُ عِندَکَ ، ثُمَّ تَشکُرُهُ ، ثُمَّ تُصَلّی عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، ثُمَّ تَذکُرُ ذُنوبَکَ فَتُقِرُّ بِها ، ثُمَّ تَستَعیذُ مِنها ، فَهذا جِهَةُ الدُّعاءِ . (3) .


1- .الدعاء المأثور وآدابه : ص 48 .
2- .الکافی : ج 2 ص 484 ح 3 ، عدّة الداعی : ص 148 ، فلاح السائل : ص 90 ح 23 کلّها عن معاویة بن عمّار ، بحار الأنوار : ج 93 ص 318 ح 23 .
3- .الکافی : ج 2 ص 486 ح 8 ، عدّة الداعی : ص 16 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 21 ح 2053 وزاد فیه «وتمجّده» بعد «فتحمد اللّه » ، إرشاد القلوب : ص 152 وفیهما «ثمّ تستغفر منها» بدل «تستعیذ منها» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 317 ح 21 .

ص: 123

2 / 3 اعتراف به گناه

881.الإمام الصادق علیه السلام :الدعاء المأثور و آدابه :مردی به امام صادق علیه السلام گفت : مرا دعایی بیاموز که به اجابت آن ، امیدوار باشم.

فرمود : «خداوند پاک را فراوان حمد کن . سپس ، آنچه می خواهی از او تقاضا نما».

مرد گفت : حمد ، چه ربطی به دعا دارد؟

فرمود : «همه مسلمانانِ روی زمین ، شب و روز دعا می کنند که خداوند ، دعای حمدگویان را اجابت کند . حال ، چه گمان می بَرَی درباره کسی که همه مسلمانان ، نزد خدا شفاعت او را می کنند؟

گفت : چه طور شب و روز برایش دعا می کنند؟

فرمود : «مگر نه این است که در هر رکعتی که رکوع می کنند، [هنگام بلند شدن ]می گویند : خدا ، دعای کسی را که حمدش می کند ، بپذیراد! ؟ پس ، خداوند عز و جل را حمد کن تا خدا ، دعایت را بپذیرد».2 / 3اعتراف به گناه880.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام صادق علیه السلام :نخست ، ستایش ، سپس ، ثنا گفتن ، بعد ، اعتراف کردن به گناه و آن گاه ، درخواست کردن ؛ زیرا به خدا سوگند ، هیچ بنده ای از گناهی بیرون نشد ، مگر با اعتراف [به آن].881.امام صادق علیه السلام :الکافی_ به نقل از عثمان بن عیسی ، از کسی که برایش نقل کرد _: به امام صادق علیه السلام گفتم : دو آیه در کتاب خدا هست که [در آنها وعده ای داده شده که ]آنها را می جویم ؛ امّا نمی یابم .

فرمود : «کدام دو آیه؟» .

گفتم : این سخن خداوند عز و جل که : «مرا بخوانید تا پاسختان دهم» . او را می خوانیم ؛ امّا پاسخی نمی بینیم.

فرمود : «آیا فکر می کنی خداوند عز و جل خُلف وعده کرده است؟» .

گفتم : خیر .

فرمود : «پس ، علّتش چیست؟».

گفتم : نمی دانم.

فرمود : «ولی من ، تو را آگاه می سازم : هر کس از دستورهای خداوند عز و جل پیروی کند ، سپس او را از راه دعا بخواند ، خداوند ، پاسخش دهد».

گفتم : راه دعا چیست؟

فرمود : «نخست ، خدا را می ستایی و نعمت هایی را که به تو داده است ، یاد می کنی و سپس ، او را سپاس می گزاری و بعد ، بر پیامبر صلی الله علیه و آله درود می فرستی و آن گاه ، گناهانت را یادآور می شوی و بدانها اعتراف می کنی و از آنها به خدا پناه می بری . این است راه دعا کردن».

.

ص: 124

882.الکافی ( _ به نقل از کناسی ، از امام صادق علیه السلام ) فلاح السائل عن عثمان بن عیسی عن بعض أصحابنا عن الإمام الصادق علیه السلام ، قال :قُلتُ لَهُ : آیَتانِ فی کِتابِ اللّهِ لا أدری ما تَأویلُهُما .

فَقالَ : وما هُما ؟

قالَ : قُلتُ : قَولُهُ تَعالی : «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» ثُمَّ أدعو فَلا أرَی الإِجابَةَ !

قالَ : فَقالَ لی : أفَتَرَی اللّهَ _ تَبارَکَ وتَعالی _ أخلَفَ وَعدَهُ ؟ قالَ : قُلتُ : لا .

فَقالَ : الآیَةُ الاُخری ؟

قالَ : قَولُهُ تَعالی : «وَ مَا أَنفَقْتُم مِّن شَیْ ءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَیْرُ الرَّ زِقِینَ» فَاُنفِقُ فَلا أری خَلَفا !

قالَ : أفَتَرَی اللّهَ أخلَفَ وَعدَهُ ؟ قالَ : قُلتُ : لا . قالَ : فَمَه ؟ قُلتُ : لا أدری .

قالَ : لکِنّی اُخبِرُکَ إن شاءَ اللّهُ تَعالی ، أما إنَّکُم لَو أطَعتُموهُ فیما أمَرَکُم بِهِ ثُمَّ دَعَوتُموهُ لأََجابَکُم ، ولکِن تُخالِفونَهُ وتَعصونَهُ فَلا یُجیبُکُم .

وأمّا قَولُکَ : تُنفِقونَ فَلا تَرَونَ خَلَفا ، أما إنَّکُم لَو کَسَبتُمُ المالَ مِن حِلِّهِ ثُمَّ أنفَقتُموهُ فی حَقِّهِ لَم یُنفِق رَجُلٌ دِرهَما إلاّ أخلَفَهُ اللّهُ عَلَیهِ ، ولَو دَعَوتُموهُ مِن جِهَةِ الدُّعاءِ لأََجابَکُم وإن کُنتُم عاصینَ .

قالَ : قُلتُ : وما جِهَةُ الدُّعاءِ ؟

قالَ : إذا أدَّیتَ الفَریضَةَ ، مَجَّدتَ اللّهَ وعَظَّمتَهُ وتَمدَحُهُ بِکُلِّ ما تَقدِرُ عَلَیهِ ، وتُصَلّی عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله وتَجتَهِدُ فِی الصَّلاةِ عَلَیهِ ، وتَشهَدُ لَهُ بِتَبلیغِ الرِّسالَةِ ، وتُصَلّی عَلی أئِمَّةِ الهُدی علیهم السلام ، ثُمَّ تَذکُرُ بَعدَ التَّحمیدِ للّهِِ وَالثَّناءِ عَلَیهِ وَالصَّلاةِ عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ما أبلاکَ وأولاکَ ، وتَذکُرُ نِعَمَهُ عِندَکَ وعَلَیکَ وما صَنَعَ بِکَ ، فَتَحمَدُهُ وتَشکُرُهُ عَلی ذلِکَ ، ثُمَّ تَعتَرِفُ بِذُنوبِکَ ذَنبٍ ذَنبٍ ، وتُقِرُّ بِها أو بِما ذَکَرتَ مِنها ، وتُجمِلُ ما خَفِیَ عَلَیکَ مِنها فَتَتوبُ إلَی اللّهِ مِن جَمیعِ مَعاصیکَ ، وأنتَ تَنوی أن لا تَعودَ ، وتَستَغفِرُ مِنها بِنَدامَةٍ وصِدقِ نِیَّةٍ وخَوفٍ ورَجاءٍ ، ویَکونُ مِن قَولِکَ :

اللّهُمَّ إنّی أعتَذِرُ إلَیکَ مِن ذُنوبی ، وأستَغفِرُکَ وأتوبُ إلَیکَ ، فَأَعِنّی عَلی طاعَتِکَ ، ووَفِّقنی لِما أوجَبتَ عَلَیَّ مِن کُلِّ ما یُرضیکَ ، فَإِنّی لَم أرَ أحَدا بَلَغَ شَیئا مِن طاعَتِکَ إلاّ بِنِعمَتِکَ عَلَیهِ قَبلَ طاعَتِکَ ، فَأَنعِم عَلَیَّ بِنِعمَةٍ أنالُ بِها رِضوانَکَ وَالجَنَّةَ .

ثُمَّ تَسأَلُ بَعدَ ذلِکَ حاجَتَکَ ، فَإِنّی أرجو أن لا یُخَیِّبَکَ إن شاءَ اللّهُ تَعالی . (1) .


1- .فلاح السائل : ص 96 ح 34 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 319 ح 28 .

ص: 125

883.المناقب لابن شهرآشوب عن إسحاق وإسماعیل ویونس بنیفلاح السائل_ به نقل از عثمان بن عیسی ، از یکی از شیعیان _: به امام صادق علیه السلام گفتم : دو آیه در کتاب خدا هست که تأویل [و حقیقت] آنها را نمی دانم.

فرمود : «آن دو آیه چیست؟».

گفتم : این سخن او که : «مرا بخوانید تا پاسختان دهم» . دعا می کنم و اجابتی نمی بینم!

به من فرمود : «آیا گمان می کنی که خداوند _ تبارک و تعالی _ خُلف وعده کرده است؟

گفتم : خیر.

فرمود : «آیه دیگر ، کدام است؟».

گفتم : این سخن او که : «هر آنچه انفاق کنید ، او جایگزینش می کند و او بهترین روزی دهندگان است» . من انفاق می کنم ؛ امّا جایگزینی نمی بینم!

فرمود : «آیا گمان می کنی که خداوند ، خُلف وعده کرده است؟».

گفتم : خیر.

فرمود : «پس چه؟»

گفتم : نمی دانم.

فرمود : «ولی من ، به خواست خداوند متعال ، سببش را برایت می گویم : بدانید که اگر شما از دستورهایی که او به شما داده است ، اطاعت می کردید ، سپس او را می خواندید ، پاسختان را می داد ؛ امّا شما دستورهای او را به کار نمی بندید و نافرمانی اش می کنید ، از این رو ، پاسختان را نمی دهد.

امّا این که گفتی : انفاق می کنید ، امّا جایگزینی نمی بینید ، بدانید که اگر مال را از راه حلالش به دست می آوردید و به جا انفاق می کردید ، هیچ کس دِرهمی انفاق نمی کرد ، مگر آن که خداوند ، عوضش را به او می داد . و اگر خداوند را از راه دعا می خواندید ، پاسختان را می داد ، هرچند نافرمان باشید».

گفتم : راه دعا چیست؟

فرمود : «چون نماز واجب را خواندی ، خداوند را تا جایی که می توانی ، به بزرگی و عظمت یاد کن و او را ستایش کن و بر پیامبر صلی الله علیه و آله درود فرست و در درود فرستادن بر او بکوش و گواهی ده که پیام الهی را رسانده است ، و بر امامانِ هدایتگر ، درود بفرست ، و پس از به جای آوردن حمد و ثنای الهی و درود فرستادن بر پیامبر صلی الله علیه و آله ، لطف ها و محبّت های او را در حقّ خودت یاد کن و نعمت هایی را که به تو داده و نواقت هایی را که در حقّ تو روا داشته است ، یادآور شو و او را بر آنها حمد و سپاس بگو . آن گاه ، به یکایک گناهانت یا به آنچه از آنها در خاطر داری ، و به آنها که بر تو پوشیده است ، اجمالاً ، اعتراف و اقرار کن و از همه نافرمانی هایت ، به درگاه خدا توبه ببر ، با این نیّت که دیگر آنها را تکرار نکنی و از سرِ پشیمانی و نیّت راستین و بیم و امید ، از همه آنها استغفار کن و از جمله بگو:

بار خدایا! من از گناهانم پوزش می خواهم و از تو آمرزش می طلبم و به درگاهت توبه می کنم . پس ، مرا بر طاعت از خودت ، یاری رسان و در هر آنچه که بر من واجب ساخته ای و مورد رضایت توست ، موفّقم بدار ، که من ندیدم کسی به طاعت تو دست یابد ، مگر با لطف و نعمت تو ، پیش از طاعتت . بنا بر این ، بر من آن نعمتی ارزانی بدار که با آن ، به خشنودی و بهشت تو نایل آیم .

سپس ، حاجتت را بطلب ، که در این صورت ، امیدوارم خداوند _ إن شاء اللّه تعالی _ ناکامت نگذارد». .

ص: 126

883.المناقب ، ابن شهر آشوب ( _ به نقل از اسحاق و اسماعیل و یونس ، پسران عمّار ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله_ کانَ فیما دَعا بِهِ فی حَجَّةِ الوَداعِ _: أنَا البائِسُ الفَقیرُ ، المُستَغیثُ المُستَجیرُ ، الوَجِلُ المُشفِقُ ، المُقِرُّ المُعتَرِفُ بِذَنبِهِ ، أسأَ لُکَ مَسأَلَةَ المُستَکینِ ، وأبتَهِلُ إلَیکَ ابتِهالَ المُذنِبِ الذَّلیلِ ، وأدعوکَ دُعاءَ الخائِفِ الضَّریرِ . (1)884.الکافی عن عبد اللّه بن المغیرة :الإمام الصادق علیه السلام_ فی زِیارَةِ البَیتِ یَومَ النَّحرِ _: أسأَ لُکَ مَسأَلَةَ العَلیلِ الذَّلیلِ المُعتَرِفِ بِذَنبِهِ ، أن تَغفِرَ لی ذُنوبی . (2) .


1- .المعجم الکبیر : ج 11 ص 140 ح 11405 ، المعجم الصغیر : ج 1 ص 247 کلاهما عن ابن عبّاس ، کنزالعمّال : ج 2 ص 175 ح 3614؛ بحار الأنوار : ج 94 ص 225 ح 1 نقلاً عن کتاب الاختیار لابن الباقی عن فاطمة علیهاالسلام .
2- .الکافی : ج 4 ص 511 ح 4 ، تهذیب الأحکام : ج 5 ص 252 ح 853 کلاهما عن معاویة بن عمّار ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 551 ، بحار الأنوار : ج 99 ص 319 ح 22 .

ص: 127

885.الإمام الجواد علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ از دعای ایشان در حجة الوداع _: من بینوایِ درویش یاری خواه پناه جویِ ترسانِ بیمناکِ معترف به گناه ، از تو بیچاره وار درخواست می کنم و همچون گنهکارِ خوار ، به تو التماس می کنم و به سانِ ترسانِ نابینا ، تو را می خوانم.884.الکافی ( _ به نقل از عبد اللّه بن مغیره _ ) امام صادق علیه السلام_ در زیارت خانه خدا در عید قربان _: از تو ، همچون شخص علیلِ خوارِ معترف به گناه ، درخواست می کنم که گناهانم را بیامرزی . .

ص: 128

راجع : میزان الحکمة : الذنب / ما ینبغی للمذنب .

2 / 4الصَّلاةُ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِهِ887.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :ما مِن دُعاءٍ إلاّ بَینَهُ وبَینَ السَّماءِ حِجابٌ ، حَتّی یُصَلّی عَلَی النَّبِیِّ وعَلی آلِ مُحَمَّدٍ ، فَإِذا فُعِلَ ذلِکَ خُرِقَ ذلِکَ الحِجابُ ودَخَلَ الدُّعاءُ ، فَإِذا لَم یُفعَل ذلِکَ رَجَعَ الدُّعاءُ . (1)888.عنه صلی الله علیه و آله :عنه صلی الله علیه و آله :لا یَزالُ الدُّعاءُ مَحجوبا حَتّی یُصَلّی عَلَیَّ وعَلی أهلِ بَیتی . (2)889.عنه صلی الله علیه و آله :الإمام الصادق علیه السلام :لا یَزالُ الدُّعاءُ مَحجوبا حَتّی یُصَلّی عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ . (3)890.الإمام علیّ علیه السلام :عنه علیه السلام :کُلُّ دُعاءٍ یُدعَی اللّهُ عز و جل بِهِ مَحجوبٌ عَنِ السَّماءِ حَتّی یُصَلّی عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ . (4) .


1- .بشارة المصطفی : ص 236 عن الحارث عن الإمام علیّ علیه السلام ، جامع الأخبار : ص 156 ح 367 وفیه «لم یرفع الدعاء» بدل «رجع الدعاء» ، بحار الأنوار : ج 27 ص 258 ح 7؛ الفردوس : ج 4 ص 47 ح 6148 عن الإمام علیّ علیه السلام ولیس فیه «وعلی آل محمّد» ، کنزالعمّال : ج 2 ص 88 ح 3270 .
2- .کفایة الأثر : ص 39 عن أبی ذرّ ، بحار الأنوار : ج 94 ص 66 ح 53 .
3- .الکافی : ج 2 ص 491 ح 1 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 18 ح 2035 ، الأمالی للطوسی : ص 662 ح 1379 کلّها عن هشام بن سالم ، الدعوات : ص 31 ح 67 وزاد فیهما «عن السماء» بعد «محجوبا» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 312 ح 16 .
4- .الکافی : ج 2 ص 493 ح 10 عن صفوان الجمّال ، المقنع : ص 297 ، ثواب الأعمال : ص 186 ح 3 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 88 ح 2238 کلاهما عن الحارث الأعور ، روضة الواعظین : ص 360 و الثلاثة الأخیرة عن الإمام علیّ علیه السلام ولیس فیها «یدعی اللّه عز و جلبه» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 311 ح 11؛ المعجم الأوسط : ج 1 ص 220 ح 721 عن الحارث و عاصم بن ضمرة عن الإمام علیّ علیه السلام وفیه «کلّ دعاء محجوب حتّی ...» ، کنزالعمّال : ج 2 ص 269 ح 3988 .

ص: 129

2 / 4 درود فرستادن بر محمّد و خاندان او

ر . ک : گناه / بایسته های گنهکار.

2 / 4درود فرستادن بر محمّد و خاندان او890.امام علی علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ دعایی نیست ، مگر این که میان آن و آسمان ، پرده ای است تا آن گاه که بر پیامبر و بر خاندان محمد ، درود فرستاده شود . چون درود فرستاده شود ، آن پرده می دَرَد و دعا وارد می شود ، و هرگاه درود فرستاده نشود ، دعا برگردد.891.الإمام زین العابدین علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دعا ، پیوسته در حجاب است [و به درگاه خدا بالا نمی رود] ، تا آن گاه که بر من و بر خانواده من ، درود فرستاده شود.892.الإمام الصادق علیه السلام ( _ مِن وَصِیَّتِهِ لِعَبدِ اللّه ِ بنِ جُندَبٍ _ ) امام صادق علیه السلام :دعا ، پیوسته در حجاب است ، تا آن گاه که بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرستاده شود .893.عنه علیه السلام :امام صادق علیه السلام :هر دعایی که به درگاه خداوند عز و جل شود ، پیوسته از [ورود به ]آسمان ممنوع است ، مگر آن که بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرستاده شود.

.

ص: 130

891.امام زین العابدین علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :صَلاتُکُم عَلَیَّ مُجَوِّزَةٌ لِدُعائِکُم ، ومَرضاةٌ لِرَبِّکُم ، وزَکاةٌ لأَِبدانِکُم . (1)892.امام صادق علیه السلام ( _ در توصیه های ایشان به عبد اللّه بن جندب _ ) عنه صلی الله علیه و آله :لا تَجعَلونی کَقَدَحِ الرّاکِبِ 2 ؛ فَإِنَّ الرّاکِبَ یَملأَُ قَدَحَهُ فَیَشرَبُهُ إذا شاءَ ، اجعَلونی فی أوَّلِ الدُّعاءِ ، وفی آخِرِهِ ، وفی وَسَطِهِ . (2)893.امام صادق علیه السلام :الکافی عن مرازم عن الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ رَجُلاً أتی رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقالَ : یا رَسولَ اللّهِ ، إنّی جَعَلتُ ثُلُثَ صَلَواتی لَکَ . فَقالَ لَهُ خَیرا . فَقالَ لَهُ : یا رَسولَ اللّهِ ، إنّی جَعَلتُ نِصفَ صَلَواتی لَکَ . فَقالَ لَهُ : ذاکَ أفضَلُ . فَقالَ : إنّی جَعَلتُ کُلَّ صَلَواتی لَکَ .

فَقالَ : إذا یَکفِیَکَ اللّهُ عز و جل ما أهَمَّکَ مِن أمرِ دُنیاکَ وآخِرَتِکَ .

فَقالَ لَهُ رَجُلٌ : أصلَحَکَ اللّهُ ، کَیفَ یَجعَلُ صَلاتَهُ لَهُ ؟

فَقالَ أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام : لا یَسأَلُ اللّهَ عز و جل شَیئا إلاّ بَدَأَ بِالصَّلاةِ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِهِ . (3)894.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الکافی عن أبی بصیر :سَأَلتُ أبا عَبدِ اللّهِ علیه السلام : ما مَعنی أجعَلُ صَلَواتی کُلَّها لَکَ ؟

فَقالَ : یُقَدِّمُهُ بَینَ یَدَی کُلِّ حاجَةٍ ، فَلا یَسأَلُ اللّهَ عز و جل شَیئا حَتّی یَبدَأَ بِالنَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، فَیُصَلِّیَ عَلَیهِ ثُمَّ یَسأَلُ اللّهَ حَوائِجَهُ . (4) .


1- .الجعفریّات : ص 215 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، الأمالی للطوسی : ص 215 ح 376 عن محمّد بن مروان عن الإمام الصادق علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله وفیه «صلاتکم علیَّ إجابة لدعائکم وزکاة لأعمالکم» ، جمال الاُسبوع : ص 159 عن السکونی عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله وفیه «لأعمالکم» بدل «لأبدانکم» ، بحار الأنوار : ج 94 ص 68 ح 56 .
2- .الکافی : ج 2 ص 492 ح 5 عن ابن القدّاح ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 19 ح 2039 کلاهما عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 316 ح 21 ؛ المصنّف لعبد الرزّاق : ج 2 ص 216 ح 3117 ، شُعَب الإیمان : ج 2 ص 216 ح 1578 کلاهما عن جابر نحوه ، کنزالعمّال : ج 1 ص 509 ح 2253 .
3- .الکافی : ج 2 ص 493 ح 12 ، ثواب الأعمال : ص 188 ح 1 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 60 ح 42 .
4- .الکافی : ج 2 ص 492 ح 4 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 18 ح 2038 .

ص: 131

895.عنه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :درود فرستادن شما بر من ، پروانه عبورِ دعای شما و موجب خشنودی پروردگارتان و زکات بدن های شماست.896.عنه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :مرا چون پیاله سوار قرار ندهید که هرگاه می خواهد ، پیاله اش را پُر می کند و می آشامد (1) ؛ بلکه مرا در آغاز و در آخر و در وسط دعایتان قرار دهید.897.الإمام الصادق علیه السلام :الکافی_ به نقل از مُرازِم _: امام صادق علیه السلام فرمود : مردی نزد پیامبر خدا آمد و گفت : ای پیامبر خدا ! من ، یکْ سومِ درود فرستادن هایم را به تو اختصاص می دهم .

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «خوب است» .

گفت : ای پیامبر خدا ! نصف درود فرستادن هایم را به تو اختصاص می دهم .

فرمود : «این ، بهتر است» .

گفت : همه درود فرستادن هایم را به تو اختصاص می دهم .

فرمود : «در این صورت ، خداوند عز و جل خواست های دنیا و آخرتت را برآورده می سازد».

مردی به امام صادق علیه السلام گفت : خداوند ، تو را به صلاح بدارد! چگونه درود خود را به او اختصاص می داد؟

فرمود : «چیزی از خداوند عز و جل درخواست نمی کرد ، مگر این که با درود فرستادن بر محمّد و خاندان او آغاز می کرد» .898.عنه علیه السلام :الکافی_ به نقل از ابو بصیر _: از امام صادق علیه السلام پرسیدم : معنای این که «همه درود

فرستادن هایم را برای تو قرار می دهم» چیست؟

فرمود : «پیشاپیشِ هر درخواستی ، او (پیامبر صلی الله علیه و آله ) را بفرستد ؛ یعنی هیچ چیزی از خداوند عز و جل درخواست نکند ، مگر آن که با پیامبر صلی الله علیه و آله آغاز نماید ، پس بر او درود فرستد و سپس ، درخواست هایش را از خداوند بخواهد. .


1- .یعنی ، جایگاه ویژه ای برای یادکرد از من قرار دهید ، نه این که با بی اهمّیت شمردن یاد من ، هر گاه خواستید ، یاد من کنید . گفتنی است که در نهایه ابن اثیر ، در معنای این حدیث ، چنین توضیح آمده است : یاد مرا به آخرِ کارتان وامگذارید ؛ زیرا سواره ، وقتی اثاثیه اش را بست ، کاسه اش را در آخرِ کار به اثاثیه اش آویزان می کند و به پشتش می اندازد.

ص: 132

894.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :الإمام علیّ علیه السلام :مَن صَلّی عَلی مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله سَمِعَهُ النَّبِیُّ ، ورُفِعَت دَعوَتُهُ . (1)895.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عنه علیه السلام :صَلّوا عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ؛ فَإِنَّ اللّهَ عز و جل یَقبَلُ دُعاءَکُم عِندَ ذِکرِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله ودُعائِکُم لَهُ وحِفظِکُم إیّاهُ صلی الله علیه و آله . (2)896.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عنه علیه السلام_ فی بَیانِ فَضائِلِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله _: إنَّ اللّهَ تَعالی جَعَلَ دُعاءَ اُمَّتِهِ فیما یَسأَلونَ رَبَّهُم _ جَلَّ ثَناؤُهُ _ مَرفوعا مِن إجابَتِهِ حَتّی یُصَلّوا فیهِ عَلَیهِ صلی الله علیه و آله ، فَهذا أکبَرُ وأعظَمُ مِمّا أعطَی اللّهُ _ تَبارَکَ وتَعالی _ لآِدَمَ علیه السلام . (3)897.امام صادق علیه السلام :عنه علیه السلام :إذا کانَت لَکَ إلَی اللّهِ سُبحانَهُ حاجَةٌ فَابدَأ بِمَسأَلَةِ الصَّلاةِ عَلی رَسولِهِ صلی الله علیه و آله ثُمَّ سَل حاجَتَکَ ؛ فَإِنَّ اللّهَ أکرَمُ مِن أن یُسأَلَ حاجَتَینِ فَیَقضِیَ إحداهُما ویَمنَعَ الاُخری . (4)898.امام صادق علیه السلام :الإمام الصادق علیه السلام :مَن کانَت لَه إلَی اللّهِ عز و جل حاجَةٌ فَلیَبدَأ بِالصَّلاةِ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِهِ ثُمَّ یَسأَلُ حاجَتَهُ ، ثُمَّ یَختِمُ بِالصَّلاةِ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ؛ فَإِنَّ اللّهَ عز و جل أکرَمُ مِن أن یَقبَلَ الطَّرَفَینِ ویَدَعَ الوَسَطَ إذا کانَتِ الصَّلاةُ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ لا تُحجَبُ عَنهُ . (5) .


1- .الخصال : ص 630 ح 10 عن أبی بصیر ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، عدّة الداعی : ص 152 ولیس فیه «سمعه النبیّ» ، بحار الأنوار : ج 94 ص 50 ح 14 .
2- .الخصال : ص 613 ح 10 عن أبی بصیر ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 309 ح 7 .
3- .إرشاد القلوب : ص 408 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 94 ص 69 ح 59 وفیه «موقوفا عن الإجابة» بدل «مرفوعا من إجابته» .
4- .نهج البلاغة : الحکمة 361 ، الدعوات : ص 22 ح 26 ، غرر الحکم : ح 4149 ، روضة الواعظین : ص 354 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 312 ح 17 .
5- .الکافی : ج 2 ص 494 ح 16 عن ابن جمهور عن أبیه عن رجاله ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 19 ح 2040 ، عدّة الداعی : ص 154 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 316 ح 21 وراجع الأمالی للطوسی : ص 172 ح 290 وجمال الاُسبوع : ص 160 .

ص: 133

899.عنه علیه السلام :امام علی علیه السلام :هر کس بر پیامبر خدا محمّد صلی الله علیه و آله ، درود فرستد ، پیامبر آن را می شنود و دعایش [به درگاه الهی ]فراز می شود.900.عنه علیه السلام :امام علی علیه السلام :بر محمّد و خاندان محمّد درود بفرستید ؛ زیرا با آوردن نام محمّد و دعا کردن برای او و حفظ [حرمت ]وی ، خداوند عز و جل دعای شما را می پذیرد.901.عنه علیه السلام :امام علی علیه السلام_ در بیان فضائل پیامبر خدا صلی الله علیه و آله _: خداوند متعال ، دعای امّتِ او را در آنچه از پروردگارشان می خواهند ، از اجابت ، منع کرده است تا آن گاه که در دعا ، بر او درود بفرستند و این ، بزرگ تر و با عظمت از آن چیزی است که خداوند _ تبارک و تعالی _ به آدم علیه السلام عطا فرمود.902.عنه علیه السلام :امام علی علیه السلام :هر گاه از خداوند سبحان ، درخواستی داشتی ، ابتدا درود فرستادن بر پیامبرِ او را درخواست کن و سپس ، حاجتت را بخواه ؛ زیرا خداوند ، بزرگوارتر از آن است که از او دو حاجت خواسته شود و یکی را برآورَد و دیگری را برآورده نسازد.903.سعد السعود :امام صادق علیه السلام :هر کس از خداوند عز و جل درخواستی دارد ، ابتدا بر محمّد و خاندان او درود بفرستد و سپس ، حاجتش را بخواهد و در پایان نیز بر محمّد و خاندان محمّد ، درود بفرستد ؛ زیرا خداوند عز و جل کریم تر از آن است که اوّل و آخر [دعا] را بپذیرد ، چون درود بر محمّد و خاندان محمّد از او محجوب نیست ، و وسط آن

را رها کند. .

ص: 134

899.امام صادق علیه السلام :عنه علیه السلام :مَن دَعا ولَم یَذکُرِ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله رَفرَفَ الدُّعاءُ عَلی رَأسِهِ ، فَإِذا ذَکَرَ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله رُفِعَ الدُّعاءُ . (1)900.امام صادق علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا صَلّی أحَدُکُم فَلیَبدَأ بِتَحمیدِ رَبِّهِ _ جَلَّ وعَزَّ _ وَالثَّناءِ عَلَیهِ ، ثُمَّ یُصَلّی عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، ثُمَّ یَدعو بَعدُ بِما شاءَ . (2)901.امام صادق علیه السلام :سنن الترمذی عن فضالة بن عبید :بَینا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله قاعِدٌ (3) إذ دَخَلَ رَجُلٌ فَصَلّی ، فَقالَ : اللّهُمَّ اغفِر لی وَارحَمنی .

فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : عَجِلتَ أیُّهَا المُصَلّی ! إذا صَلَّیتَ فَقَعَدتَ فَاحمَدِ اللّهَ بِما هُوَ أهلُهُ وصَلِّ عَلَیَّ ثُمَّ ادعُهُ .

قالَ : ثُمَّ صَلّی رَجُلٌ آخَرُ بَعدَ ذلِکَ فَحَمِدَ اللّهَ وصَلّی عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله .

فَقالَ لَهُ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : أیُّهَا المُصَلّی ، اُدعُ تُجَب . (4)902.امام صادق علیه السلام :الکافی عن أبی کهمس عن الإمام الصادق علیه السلام :دَخَلَ رَجُلٌ المَسجِدَ فَابتَدَأَ قَبلَ الثَّناءِ عَلَی اللّهِ وَالصَّلاةِ عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : عاجَلَ العَبدُ رَبَّهُ .

ثُمَّ دَخَلَ آخَرُ فَصَلّی وأثنی عَلَی اللّهِ عز و جل وصَلّی عَلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : سَل تُعطَهُ . (5) .


1- .الکافی : ج 2 ص 491 ح 2 عن السکونی ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 18 ح 2036 ، الجعفریّات : ص 216 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام وفیه «إذا دعا العبد» بدل «من دعا» ، جمال الاُسبوع : ص 160 عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 316 ح 21 .
2- .سنن أبی داوود : ج 2 ص 77 ح 1481 ، سنن الترمذی : ج 5 ص 517 ح 3477 ، مسند ابن حنبل : ج 9 ص 245 ح 23992 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 354 ح 840 و ص 401 ح 989 ، السنن الکبری : ج 2 ص 211 ح 2854 کلّها عن فضالة بن عبید ، کنزالعمّال : ج 2 ص 73 ح 3187 .
3- .فی المصدر : «قاعدا» ، والتصویب من المعجم الکبیر وغیره .
4- .سنن الترمذی : ج 5 ص 516 ح 3476 ، سنن النسائی : ج 3 ص 44 نحوه ، المعجم الکبیر : ج 18 ص 308 ح 792 و ح 794 وفیهما «سل تعطه» بدل «أیّها المصلّی ادع تُجب» ، کنزالعمّال : ج 2 ص 129 ح 3461؛ مکارم الأخلاق : ج 2 ص 17 ح 2031 ، عدّة الداعی : ص 148 کلاهما عن الإمام الصادق علیه السلام نحوه .
5- .الکافی : ج 2 ص 485 ح 7 .

ص: 135

903.سعد السعود :امام صادق علیه السلام :هر کس دعا کند و نام پیامبر صلی الله علیه و آله را نبرَد ، آن دعا [همچنان] بر فراز سرِ او بال و پَر می زند و چون نام پیامبر صلی الله علیه و آله را بُرد ، دعا بالا برده می شود.904.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه یکی از شما نماز خواند ، پس ابتدا پروردگارش را حمد و ثنا گوید و سپس بر پیامبر ، درود فرستد و آن گاه ، هر دعایی خواست ، بکند .905.عنه صلی الله علیه و آله :سنن الترمذی_ به نقل از فضالة بن عبید _: پیامبر خدا نشسته بود که مردی وارد شد و نماز خواند و گفت : بار خدایا ! مرا بیامرز و بر من ، رحمت آوَر.

پیامبر خدا فرمود : «عجله کردی ، ای مرد نمازگزار ! هر گاه نماز خواندی ، بنشین و خدا را به آنچه شایسته آن است ، بستای و بر من ، درود فرست و آن گاه ، دعا کن».

پس از او مرد دیگری [آمد و] نماز خواند و حمد خدا کرد و بر پیامبر صلی الله علیه و آله درود فرستاد. پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود : «ای مرد نمازگزار ! دعا کن که اجابت می شوی».906.عنه صلی الله علیه و آله :الکافی_ به نقل از ابو کهمس _امام صادق علیه السلام فرمود : مردی به مسجد درآمد و پیش از آن که ثنای خدا گوید و بر پیامبر صلی الله علیه و آله درود فرستد ، شروع به دعا کرد . پیامبر خدا فرمود : «این بنده ، در خواهش از پروردگارش شتاب ورزید» .

سپس مرد دیگری درآمد و ابتدا ، نماز خواند و خداوند عز و جلرا ثنا گفت و بر پیامبر خدا ، درود فرستاد . پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «[اکنون ]بخواه تا به تو عطا شود». .

ص: 136

907.الإمام الصادق علیه السلام :فلاح السائل عن الحسین بن سعید :قالَ الحَلَبِیُّ لأَِبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام : إنَّ لی جارِیَةً تُعجِبُنی فَلَیسَ یَکادُ یَبقی لی مِنها وَلَدٌ ، ولی مِنها غُلامٌ ، وهُوَ یَبکی ویَفزَعُ بِاللَّیلِ ، وأتَخَوَّفُ عَلَیهِ أن لا یَبقی .

فَقالَ أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام : فَأَینَ أنتَ مِنَ الدُّعاءِ ؟ قُم مِن آخِرِ اللَّیلِ وتَوَضَّأ وأسبِغِ الوُضوءَ ، وصَلِّ رَکعَتَینِ ، فَاحمَدِ اللّهَ ، وإیّاکَ أن تَسأَلَهُ حَتّی تَمدَحَهُ _ رَدَّدَ ذلِکَ عَلَیهِ مِرارا یَأمُرُهُ بِالمِدحَةِ _ فَإِذا فَرَغتَ مِن مِدحَةِ رَبِّکَ فَصَلِّ عَلی نَبِیِّکَ صلی الله علیه و آله ، ثُمَّ سَلهُ یُعطِکَ .

أما بَلَغَکَ أنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله أتی عَلی رَجُلٍ وهُوَ یُصَلّی ، فَلَمّا قَضَی الرَّجُلُ الصَّلاةَ أقبَلَ یَسأَلُ رَبَّهُ حاجَتَهُ ، فَقالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : عَجَّلَ العَبدُ عَلی رَبِّهِ .

وأتی عَلی آخَرَ وهُوَ یُصَلّی ، فَلَمّا قَضی صَلاتَهُ مَدَحَ رَبَّهُ ، فَلَمّا فَرَغَ مِن مِدحَةِ رَبِّهِ صَلّی عَلی نَبِیِّهِ صلی الله علیه و آله ، فَقالَ لَهُ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : سَل تُعطَ ، سَل تُعطَ . (1)908.المراسیل عن أبی قلابة عن رسول اللّه صلی الله علیهالإمام الکاظم علیه السلام :مَن دَعا قَبلَ الثَّناءِ عَلَی اللّهِ وَالصَّلاةِ عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، کانَ کَمَن رَمی بِسَهمٍ بِلا وَتَرٍ . (2)909.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :عیون أخبار الرضا علیه السلام عن رجاء بن أبی الضحّاک :کانَ [الإِمامُ الرِّضا] علیه السلام یَبدَأُ فی دُعائِهِ بِالصَّلاةِ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، ویُکثِرُ مِن ذلِکَ فِی الصَّلاةِ وغَیرِها . (3)راجع : نهج الذکر : القسم العاشر / الصلاة علی محمّد وآله .

.


1- .فلاح السائل : ص 90 ح 24 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 318 ح 24 .
2- .تحف العقول : ص 403 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 326 ح 4 .
3- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 182 ح 5 ، بحار الأنوار : ج 49 ص 94 ح 7 .

ص: 137

904.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :فلاح السائل_ به نقل از حسین بن سعید _: حلبی به امام صادق علیه السلام گفت : کنیزی دارم که مورد علاقه من است و از او برای من ، تقریبا فرزندی نمانده است و تنها یک پسر از وی دارم که شب ها گریه و بی تابی می کند و می ترسم که او نیز زنده نماند.

امام صادق علیه السلام فرمود : «چرا دعا نمی کنی؟ آخرِ شب برخیز و وضوی کاملی بگیر و دو رکعت نماز بگزار و خدا را بستای و تا او را نستوده ای ، از او درخواست مکن» .

امام علیه السلام چندین بار این جمله را بازگفت و او را به ستودنِ خدا توصیه کرد [و افزود :] «و چون از ستایش پروردگارت فراغت یافتی ، بر پیامبرت درود فرست و آن گاه از او بخواه ، که عطایت می کند.

مگر نشنیده ای که پیامبر خدا بر مردی وارد شد که نماز می خواند و چون نمازش را تمام کرد ، شروع به درخواستِ حاجت خود از پروردگارش نمود و پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : این بنده ، زود از پروردگارش تقاضا کرد و مرد دیگری را دید که نماز می خواند و چون نمازش را به پایان بُرد ، پروردگارش را ستود و پس از ستایش پروردگارش بر پیامبر او درود فرستاد و پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود : بخواه که به تو داده می شود ؛ بخواه که به تو داده شود ؟».905.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام کاظم علیه السلام :هرکس پیش از ستایش خداوند و درود فرستادن بر پیامبر صلی الله علیه و آله دعا کند ، همچون کسی است که با کمانِ بی زه ، تیر می اندازد.906.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عیون أخبار الرضا علیه السلام_ به نقل از رجاء بن ابی ضحّاک _: امام رضا علیه السلام دعایش را با درود فرستادن بر محمد و خاندان او می آغازید و در نماز و غیر نماز ، درود بسیار می فرستاد.ر . ک : نهج الذکر : بخش دهم / درود فرستادن بر محمّد و خاندان محمد .

.

ص: 138

2 / 5الاِستِشفاعُ بِالقُرآنِ وَالأَنبِیاءِ وَالأَولِیاءِالکتاب«یَ_أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَابْتَغُواْ إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ وَجَ_هِدُواْ فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» . (1)

راجع : الإسراء : 55 و 56 .

الحدیث914.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :رسول اللّه صلی الله علیه و آله_ لِعَلِیٍّ علیه السلام _: یا عَلِیُّ ، إذا هالَکَ أمرٌ أو نَزَلَت بِکَ شِدَّةٌ فَقُل :

اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ أن تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وأن تُنجِیَنی مِن هذَا الغَمِّ . (2)915.الإمام الباقر علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام :اِعلَموا أنَّ هذَا القُرآنَ هُوَ النّاصِحُ الَّذی لا یَغُشُّ ... فَاسأَ لُوا اللّهَ بِهِ ، وتَوَجَّهوا إلَیهِ بِحُبِّهِ ، ولا تَسأَلوا بِهِ خَلقَهُ ، إنَّهُ ما تَوَجَّهَ العِبادُ إلَی اللّهِ تَعالی بِمِثلِهِ ، وَاعلَموا أنَّهُ شافِعٌ مُشَفَّعٌ . (3)911.ثواب الأعمال ( _ به نقل از سهل بن سعد انصاری _ ) الإمام الباقر علیه السلام :تَأخُذُ المُصحَفَ فِی الثُّلُثِ الثّانی مِن شَهرِ رَمَضانَ فَتَنشُرُهُ وتَضَعُهُ بَینَ یَدَیکَ ، وتَقولُ : «اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ بِکِتابِکَ المُنزَلِ وما فیهِ ، وفیهِ اسمُکَ الأَعظَمُ الأَکبَرُ وأسماؤُکَ الحُسنی وما یُخافُ ویُرجی أن تَجعَلَنی مِن عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ» وتَدعو بِما بَدا لَکَ مِن حاجَةٍ . (4) .


1- .المائدة : 35 .
2- .مُهَج الدعوات : ص 15 عن موسی بن إبراهیم عن الإمام الکاظم عن أبیه عن جدّه علیهم السلام ، تحف العقول : ص 11 وفیه «یا علیّ ، إذا هالک أمر فقل : اللهمّ بحقّ محمّد وآل محمّد إلاّ فرّجت عنّی» ، بحار الأنوار : ج 95 ص 280 ح 3 .
3- .نهج البلاغة : الخطبة 176 ، بحار الأنوار : ج 92 ص 24 ح 24 .
4- .الکافی : ج 2 ص 629 ح 9 عن زرارة ، عدّة الداعی : ص 55 ، المقنعة : ص 190 من دون إسنادٍ إلی المعصوم ، الإقبال : ج 1 ص 346 عن حریز بن عبد اللّه السجستانی ، الدعوات : ص 206 ح 560 عن زرارة عن الإمام الصادق علیه السلام وفی الثلاثة الأخیرة «تأخذ المصحف فی ثلاث لیالی ...» .

ص: 139

2 / 5 توسّل جستن به قرآن و پیامبران و اولیا

2 / 5توسّل جستن به قرآن و پیامبران و اولیاقرآن«ای کسانی که ایمان آورده اید! تقوای الهی پیشه کنید و به درگاه او وسیله بجویید و در راه او جهاد کنید ، باشد که رستگار شوید» .

ر . ک : اِسراء : آیه 55 و 56.

حدیث918.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ به علی علیه السلام _: ای علی! هر گاه کاری تو را هراسانْد یا دچار سختی شدی ، بگو : بار خدایا! به حقّ محمّد و خاندان محمّد ، از تو درخواست می کنم که بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرستی و مرا از این غم ، بِرَهانی .916.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام علی علیه السلام :بدانید که این قرآن ، خیرخواهی است که خیانت نمی کند ... . پس به واسطه آن ، از خداوند درخواست کنید و با دوستی آن ، به او روی آورید و آن را وسیله خواهش از خلق خدا قرار ندهید ؛ زیرا بندگان با هیچ وسیله ای به سانِ قرآن ، به خداوند متعال روی نیاوردند ، و بدانید که قرآن ، شفیعی است که شفاعتش پذیرفته می شود .917.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام باقر علیه السلام :در دهه دوم ماه رمضان ، قرآن را برمی داری و آن را می گشایی و در برابر خویش می گذاری و می گویی : «بار خدایا ! به حقّ این کتاب آسمانی ات و به حقّ آنچه در آن است ، و در آن است عظیم ترین و بزرگ ترین نامِ تو و دیگر نام های نیکویت و آنچه مایه بیم و امید است ، از تو درخواست می کنم که مرا در شمارِ رهیدگان از آتش ، قرار دهی» و هر حاجتی که داری ، از خدا می خواهی.

.

ص: 140

918.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :الإقبال عن الإمام الصادق علیه السلام :خُذِ المُصحَفَ فَدَعهُ عَلی رَأسِکَ وقُل :

اللّهُمَّ بِحَقِّ هذَا القُرآنِ ، وبِحَقِّ مَن أرسَلتَهُ بِهِ ، وبِحَقِّ کُلِّ مُؤمِنٍ مَدَحتَهُ فیهِ ، وبِحَقِّکَ عَلَیهِم ، فَلا أحَدَ أعرَفُ بِحَقِّکَ مِنکَ ، بِکَ یا اَللّهُ _ عَشرَ مَرّاتٍ _ ثُمَّ تَقولُ : بِمُحَمَّدٍ _ عَشرَ مَرّاتٍ _ ، بِعَلِیٍّ _ عَشرَ مَرّاتٍ _ ، بِفاطِمَةَ _ عَشرَ مَرّاتٍ _ ، بِالحَسَنِ _ عَشرَ مَرّاتٍ _ ، بِالحُسَینِ _ عَشرَ مَرّاتٍ _ ، بِعَلِیِّ بنِ الحُسَینِ _ عَشرَ مَرّاتٍ _ ، بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ _ عَشرَ مَرّاتٍ _ ، بِجَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ _ عَشرَ مَرّاتٍ _ ، بِموسَی بنِ جَعفَرٍ _ عَشرَ مَرّاتٍ _ ، بِعَلِیِّ بنِ موسی _ عَشرَ مَرّاتٍ _ ، بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ _ عَشرَ مَرّاتٍ _ ، بِعَلِیِّ بنِ مُحَمَّدٍ _ عَشرَ مَرّاتٍ _ ، بِالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ _ عَشرَ مَرّاتٍ _ ، بِالحُجَّةِ _ عَشرَ مَرّاتٍ _ وتَسأَلُ حاجَتَکَ .

وذَکَرَ فی حَدیثِهِ إجابَةَ الدّاعی وقَضاءَ حَوائِجِهِ . (1)919.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الإمام الکاظم علیه السلام :خُذِ المُصحَفَ فی یَدِکَ وَارفَعهُ فَوقَ رَأسِکَ وقُل : اللّهُمَّ بِحَقِّ هذَا القُرآنِ ، وبِحَقِّ مَن أرسَلتَهُ إلی خَلقِکَ ، وبِکُلِّ آیَةٍ هِیَ فیهِ ، وبِحَقِّ کُلِّ مُؤمِنٍ مَدَحتَهُ فیهِ ، وبِحَقِّهِ عَلَیکَ ولا أحَدَ أعرَفُ بِحَقِّهِ مِنکَ .

یا سَیِّدی یا سَیِّدی یا سَیِّدی ، یا اَللّهُ یا اَللّهُ یا اَللّهُ _ عَشرَ مَرّاتٍ _ وبِحَقِّ مُحَمَّدٍ _ عَشرَ مَرّاتٍ _ وبِحَقِّ کُلِّ إمامٍ _ وتَعُدُّهُم حَتّی تَنتَهِیَ إلی إمامِ زَمانِکَ عَشرَ مَرّاتٍ _ فَإِنَّکَ لا تَقومُ مِن مَوضِعِکَ حَتّی یُقضی لَکَ حاجَتُکَ ، وتَیَسَّرَ لَکَ أمرُکَ . (2) .


1- .الإقبال : ج 1 ص 346 ، بحار الأنوار : ج 98 ص 146 وانظر الأمالی للطوسی : ص 292 ح 567 و جمال الاُسبوع : ص 81 .
2- .الإقبال : ج 1 ص 347 عن علیّ بن یقطین وراجع مکارم الأخلاق : ج 2 ص 112 ح 2312 وجمال الاُسبوع : ص 80 والأمالی للطوسی : ص 292 ح 567 والدعوات : ص 57 ح 146 .

ص: 141

920.عنه صلی الله علیه و آله :الإقبال_ امام صادق علیه السلام _فرمود : «قرآن را بردار و آن را بر سر خویش گیر و بگو:

بار خدایا ! به حقّ این قرآن و به حقّ کسی که این قرآن را با او فرستادی و به حقّ هر مؤمنی که در این قرآن ، او را ستوده ای و به حقّ تو بر آنان ، حقّی که تو خود ، بهتر از هر کس ، بدان آگاهی ، به حقّ خودت ، ای خدا (ده مرتبه) .

سپس می گویی : به حقّ محمّد (ده مرتبه) به حقّ علی (ده مرتبه) به حقّ فاطمه (ده مرتبه) ، به حقّ حسن (ده مرتبه)، به حقّ حسین (ده مرتبه) ، به حقّ علی بن الحسین (ده مرتبه) ، به حقّ محمّد بن علی (ده مرتبه) ، به حقّ جعفر بن محمّد (ده مرتبه) ، به حقّ موسی بن جعفر (ده مرتبه) ، به حقّ علی بن موسی (ده مرتبه) ، به حقّ محمّد بن علی (ده مرتبه)، به حقّ علی بن محمّد (ده مرتبه) ، به حقّ حسن بن علی (ده مرتبه) ، به حقّ حجّت (ده مرتبه) و آن گاه ، حاجتت را تقاضا می کنی».

امام علیه السلام در ادامه سخنش از اجابت شدن دعایِ دعاکننده و برآوردن حاجت هایش یاد کرد.921.الإمام الحسن علیه السلام :امام کاظم علیه السلام :قرآن را به دست بگیر و آن را بر فرازِ سرت قرار ده و بگو : خدایا ! به حقّ این قرآن و به حقّ کسی که او را به سوی خلقت فرستادی و به آیه آیه هایِ قرآنت و به حقّ هر مؤمنی که در این قرآن ، او را ستوده ای و به حقّ او بر تو ، حقّی که هیچ کس به آن آگاه تر از خودِ تو نیست.

سَروَرا ، سَروَرا ، سَروَرا ! ای خدا ، ای خدا ، ای خدا ! (ده مرتبه) و به حقّ محمّد (ده مرتبه) و به حقّ هر امامی و آنان را یکایک برمی شماری تا به امام زمانت برسی و هر یک را ده مرتبه می گویی . در این صورت ، هنوز از جای خویش برنخاسته ای که حاجتت برآورده و مشکلت حل می شود. .

ص: 142

922.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ للّهِِ _ تَبارَکَ وتَعالی _ رُسُلاً مُستَعلِنینَ ورُسُلاً مُستَخفینَ (1) ، فَإِذا سَأَلتَهُ بِحَقِّ المُستَعلِنینَ فَسَلهُ بِحَقِّ المُستَخفینَ . (2)923.عنه صلی الله علیه و آله :رسول اللّه صلی الله علیه و آله_ لِعَلِیٍّ علیه السلام _: الأَئِمَّةُ مِن وُلدِکَ بِهِم تُسقی اُمَّتِیَ الغَیثَ ، وبِهِم یُستَجابُ دُعاؤُهم ، وبِهِم یَصرِفُ اللّهُ عَنهُمُ البَلاءَ ، وبِهِم تَنزِلُ الرَّحمَةُ مِنَ السَّماءِ . (3)924.الإمام الباقر علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :أکثِرُوا الصَّلاةَ عَلَیَّ ؛ فَإِنَّ صَلاتَکُم عَلَیَّ مَغفِرَةٌ لِذُنوبِکُم ، وَاطلُبوا لِیَ الدَّرَجَةَ وَالوَسیلَةَ ؛ فَإِنَّ وَسیلَتی عِندَ رَبّی شَفاعَةٌ لَکُم . (4)919.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سنن الترمذی عن عثمان بن حنیف :إنَّ رَجُلاً ضَریرَ البَصَرِ أتَی النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله فَقالَ : اُدعُ اللّهَ أن یُعافِیَنی .

قالَ : إن شِئتَ دَعَوتُ ، وإن شِئتَ صَبَرتَ فَهُوَ خَیرٌ لَکَ . قالَ : فَادعُهُ .

قالَ : فَأَمَرَهُ أن یَتَوَضَّأَ فَیُحسِنَ وُضوءَهُ ، ویَدعُوَ بِهذَا الدُّعاءِ : اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ وأتَوَجَّهُ إلَیکَ بِنَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ نَبِیِّ الرَّحمَةِ ، [ یا مُحَمَّدُ ] (5) إنّی تَوَجَّهتُ بِکَ إلی رَبّی فی حاجَتی هذِهِ لِتُقضی لی ، اللّهُمَّ فَشَفِّعهُ فِیَّ . (6) .


1- .الظاهر أنّ المراد منهم أولئک الرسل الذین لم یشتهروا ولم یُعرفوا ، وقد جاء فی روایة أبی حمزة الثمالی عن الإمام الباقر علیه السلام : «وکان من بین آدم ونوح علیهماالسلاممن الأنبیاء مستخفین ، ولذلک خفی ذکرهم فی القرآن فلم یُسمّوا کما سُمّی من استعلن من الأنبیاء صلوات اللّه علیهم أجمعین ، وهو قول اللّه عز و جل : «وَرُسُلاً قَدْ قَصَصْنَ_هُمْ عَلَیْکَ مِن قَبْلُ وَرُسُلاً لَّمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَیْکَ» (النساء : 164). یعنی لم اُسمِّ المستخفین کما سمّیت المستعلنین من الأنبیاء علیهم السلام» (الکافی : ج 8 ص 115 ح 92 ، تفسیر العیّاشی : ج 1 ص 285 ح 306) .
2- .کمال الدین : ص 344 ح 27 عن عبدالحمید بن أبی الدیلم الطائی ، بحار الأنوار : ج 93 ص 311 ح 13 .
3- .کمال الدین : ص 206 ح 21 ، علل الشرایع : ص 208 ح 8 کلاهما عن أبی الطفیل عن الإمام الباقر علیه السلام ، الأمالی للصدوق : ص 485 ح 659 ، الإمامة والتبصرة : ص 183 ح 38 کلاهما عن أبی الطفیل عن الإمام الباقر عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، بحار الأنوار : ج 36 ص 232 ح 14 .
4- .تاریخ دمشق : ج 61 ص 381 ح 12661 عن أبی صالح عن الإمام الحسن علیه السلام ، کنزالعمّال : ج 1 ص 489 ح 2143 .
5- .ما بین المعقوفین لا یوجد فی المصدر ، وأثبتناه من المصادر الاُخری .
6- .سنن الترمذی : ج 5 ص 569 ح 3578 ، سنن ابن ماجة : ج 1 ص 441 ح 1385 ، عمل الیوم واللیلة للنسائی : ص 417 ح 659 ، مسند ابن حنبل : ج 6 ص 107 ح 17240 و 17241 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 458 ح 1180 وص 707 ح 1929 وکلّها نحوه .

ص: 143

920.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام صادق علیه السلام :خداوند _ تبارک و تعالی _ را فرستادگانی آشکار و فرستادگانی پنهان است . (1) پس ، هر گاه از او به حقّ آشکاران درخواست کردی ، به حقّ پنهانان نیز از او درخواست کن.921.امام حسن علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ به علی علیه السلام _: به برکت وجود امامانِ از نسل توست که به امّتم باران داده می شود و دعایشان مستجاب می شود ، خداوند ، بلا را از آنان می گردانَد و رحمت ، از آسمان فرود می آید.922.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بسیار بر من درود بفرستید ؛ زیرا درود فرستادن شما بر من ، موجب آمرزش گناهان شماست .

و برای من [از خداوند] درجه و وسیله طلب کنید ؛ چرا که وسیله من نزد پروردگارم ، شفاعت برای شماست.923.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سنن الترمذی_ به نقل از عثمان بن حنیف _: مرد نابینایی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت : دعا کن که خدا ، مرا شفا بخشد.

فرمود : «اگر بخواهی دعا می کنم ؛ امّا اگر صبر پیشه کنی ، برایت بهتر است» .

گفت : دعا کن .

به او فرمود که وضویی نیکو بگیرد و این دعا را بخواند : «بار خدایا ! از تو درخواست می کنم و به واسطه پیامبرت محمّد ، پیامبرِ رحمت ، به درگاهت روی می آورم . [ای محمّد! ]من به واسطه تو به درگاه پروردگارم روی آوردم تا این حاجتم برآورده شود . بار خدایا ! شفاعت او را درباره من بپذیر». .


1- .ظاهرا مراد از ایشان ، پیامبرانی است که مشهور و معروف نیستند . در روایت ابوحمزه ثمالی از امام باقر علیه السلام آمده است : «در فاصله میان آدم و نوح علیهماالسلام برخی از پیامبران گم نام بوده اند . از این رو ، نام آنان در قرآن پوشیده است و از آنان ، آن گونه که از پیامبرانِ آشکار نام برده شده ، نام برده نشده است . خداوند عز و جلمی فرماید : «و فرستادگانی که داستان آنان را پیش تر بر تو گفتیم ، و فرستادگانی که داستان ایشان را برایت نگفتیم» (نساء : آیه 164) ؛ یعنی ، آن گونه که از پیامبران آشکار و نامبردار ، اسم بردم ، از آنان اسمی نبرده ام» (الکافی : ج 8 ص 115 ح 92؛ تفسیر العیّاشی : ج 1 ص 285 ح 306).

ص: 144

924.امام باقر علیه السلام :الإمام الباقر علیه السلام :إذا أرَدتَ أمرا تَسأَ لُهُ رَبَّکَ فَتَوَضَّأ وأحسِنِ الوُضوءَ ، ثُمَّ صَلِّ رَکعَتَینِ وعَظِّمِ اللّهَ وصَلِّ عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، وقُل بَعدَ التَّسلیمِ :

اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ بِأَنَّکَ مَلِکٌ وأنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ مُقتَدِرٌ ، وبِأَنَّکَ ما تَشاءُ مِن أمرٍ یَکونُ ، اللّهُمَّ إنّی أتَوَجَّهُ إلَیکَ بِنَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ نَبِیِّ الرَّحمَةِ صلی الله علیه و آله ، یا مُحَمَّدُ یا رَسولَ اللّهِ إنّی أتَوَجَّهُ بِکَ إلَی اللّهِ رَبِّکَ ورَبّی لِیُنجِحَ لی طَلِبَتی ، اللّهُمَّ بِنَبِیِّکَ أنجِح لی طَلِبَتی بِمُحَمَّدٍ . ثُمَّ سَل حاجَتَکَ . (1)925.الإمام الصادق علیه السلام :الأمالی للطوسی عن یحیی بن العلاء عن الإمام الباقر علیه السلام ، قال :قالَ لی : اُدعُ بِهذَا الدُّعاءِ وأنَا ضامِنٌ لَکَ حاجَتَکَ عَلَی اللّهِ :

اللّهُمَّ أنتَ وَلِیُّ نِعمَتی ، وأنتَ القادِرُ عَلی طَلِبَتی ، قَد تَعلَمُ حاجَتی ، فَأَسأَ لُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ لَمّا قَضَیتَها . (2)926.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الکافی عن داوود الرقّی :إنّی کُنتُ أسمَعُ أبا عَبدِ اللّهِ علیه السلام أکثَرَ ما یُلِحُّ بِهِ فِی الدُّعاءِ عَلَی اللّهِ بِحَقِّ الخَمسَةِ ، یَعنی رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله وأمیرَ المُؤمِنینَ وفاطِمَةَ وَالحَسَنَ والحُسَینَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِم . (3) .


1- .الکافی : ج 3 ص 478 ح 7 ، تهذیب الأحکام : ج 3 ص 313 ح 971 کلاهما عن شرحبیل الکندی ، مصباح المتهجّد : ص 323 ح 432 عن محمّد بن مسلم الثقفی وص 798 ح 858 عن الإمام الجواد علیه السلام وکلاهما نحوه .
2- .الأمالی للطوسی : ص 676 ح 1430 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 20 ح 2048 عن یحیی بن معاذ ، بحار الأنوار : ج 95 ص 162 ح 16 .
3- .الکافی : ج 2 ص 580 ح 11 .

ص: 145

927.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :امام باقر علیه السلام :هر گاه خواستی از پروردگارت چیزی تقاضا کنی ، وضو ساز ، وضویی نیک و آن گاه ، دو رکعت نماز بگزار و خدا را به بزرگی یاد کن و بر پیامبر ، درود فرست و بعد از سلام دادن [نماز] بگو:

بار خدایا ! از تو که پادشاهی و بر هر کاری ، توانا و مقتدری ، از تو که هر کاری بخواهی انجام شَوَد ، می شود ، درخواست می کنم .

بار خدایا! پیامبرت محمّد ، پیامبر رحمت را واسطه خویش به درگاهت قرار می دهم . ای محمّد ، ای پیامبر خدا! به واسطه تو به خداوند که پروردگارِ تو و پروردگارِ من است ، روی می آورم تا خواسته ام را برآورده سازد .

بار خدایا! تو را به حقّ پیامبرت ، خواسته ام را برآورده ساز ، به حقّ محمّد» .

سپس حاجتت را بخواه.928.عنه صلی الله علیه و آله :الأمالی ، طوسی_ به نقل از یحیی بن علاء _: امام باقر علیه السلام به من فرمود : «این دعا را بخوان ، من برایت ضمانت می کنم که خداوند ، حاجتت را برآورد:

بار خدایا ! تو ولی نعمت منی و تو بر خواسته من ، توانایی . نیاز مرا می دانی . پس ، به حقّ محمّد و خاندان محمّد ، از تو درخواست می کنم که آن را برآوری.929.الإمام الصادق علیه السلام :الکافی_ به نقل از داوود رقّی _: بارها از امام صادق علیه السلام می شنیدم که در هنگام دعا ، خدا را به حقّ پنج تن ، یعنی پیامبر خدا ، امیر مؤمنان ، فاطمه ، حسن و حسین _ که درودهای خدا بر آنان باد _ بسیار سوگند می داد. .

ص: 146

925.امام صادق علیه السلام :تفسیر القمّی عن شعیب العقرقوفی عن الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ یوسُفَ أتاهُ جَبرَئیلُ فَقالَ لَهُ : یا یوسُفُ ، إنَّ رَبَّ العالَمینَ یُقرِئُکَ السَّلامَ ، ویَقولُ لَکَ : مَن جَعَلَکَ فی أحسَنِ خِلقَةٍ ؟ قالَ : فَصاحَ ووَضَعَ خَدَّهُ عَلَی الأَرضِ ، ثُمَّ قالَ : أنتَ یا رَبِّ .

ثُمَّ قالَ لَهُ : ویَقولُ لَکَ : مَن حَبَّبَکَ إلی أبیکَ دونَ إخوَتِکَ ؟ قالَ : فَصاحَ ووَضَعَ خَدَّهُ عَلَی الأَرضِ وقالَ : أنتَ یا رَبِّ .

قالَ : ویَقولُ لَکَ : مَن أخرَجَکَ مِنَ الجُبِّ بَعدَ أن طُرِحتَ فیها وأیقَنتَ بِالهَلَکَةِ ؟ قالَ : فَصاحَ ووَضَعَ خَدَّهُ عَلَی الأَرضِ ، ثُمَّ قالَ : أنتَ یا رَبِّ .

قالَ : فَإِنَّ رَبَّکَ قَد جَعَلَ لَکَ عُقوبَةً فِی استِغاثَتِکَ بِغَیرِهِ ، فَلَبِثتَ فِی السِّجنِ بِضعَ سِنینَ .

قالَ : فَلَمَّا انقَضَتِ المُدَّةُ وأذِنَ اللّهُ لَهُ فی دُعاءِ الفَرَجِ ، وَضَعَ خَدَّهُ عَلَی الأَرضِ ، ثُمَّ قالَ : اللّهُمَّ إن کانَت ذُنوبی قَد أخلَقَت وَجهی عِندَکَ ، فَإِنّی أتَوَجَّهُ إلَیکَ بِوَجهِ آبائِیَ الصّالحِینَ : إبراهیمَ وإسماعیلَ وإسحاقَ ویَعقوبَ . فَفَرَّجَ اللّهُ عَنهُ .

قُلتُ : جُعِلتُ فِداکَ ، أنَدعو نَحنُ بِهذَا الدُّعاءِ ؟

فَقالَ : اُدعُ بِمِثلِهِ : اللّهُمَّ إن کانَت ذُنوبی قَد أخلَقَت وَجهی عِندَکَ ، فَإِنّی أتَوَجَّهُ إلَیکَ بِنَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحمَةِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله وعَلِیٍّ وفاطِمَةَ وَالحَسَنِ وَالحُسَینِ وَالأَئِمَّةِ علیهم السلام . (1)926.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :الکافی عن سماعة :قالَ لی أبُو الحَسَنِ علیه السلام : إذا کانَ لَکَ یا سَماعَةُ إلَی اللّهِ عز و جلحاجَةٌ ، فَقُل : «اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وعَلِیٍّ ، فَإِنَّ لَهُما عِندَکَ شَأنا مِنَ الشَّأنِ وقَدرا مِنَ القَدرِ ، فَبِحَقِّ ذلِکَ الشَّأنِ وبِحَقِّ ذلِکَ القَدرِ ، أن تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وأن تَفعَلَ بی کَذا وکَذا» فَإِنَّهُ إذا کانَ یَومُ القِیامَةِ لَم یَبقَ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ ولا نَبِیٌّ مُرسَلٌ ولا مُؤمِنٌ مُمتَحَنٌ ، إلاّ وهُوَ یَحتاجُ إلَیهِما فی ذلِکَ الیَومِ . (2) .


1- .تفسیر القمّی : ج 1 ص 344 ، تفسیر العیّاشی : ج 2 ص 178 ح 29 ، بحار الأنوار : ج 12 ص 230 و ج 94 ص 19 ح 13 .
2- .الکافی : ج 2 ص 562 ح 21 ، عدّة الداعی : ص 52 وفیه «ولا عبد مؤمن امتحن اللّه قلبه للإیمان» بدل «ولا مؤمن ممتحن» ولیس فیه «أن تصلّی علی محمّد وآل محمّد» ، الدعوات : ص 51 ح 127 ، بحار الأنوار : ج 8 ص 59 ح 81 .

ص: 147

927.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :تفسیر القمی_ به نقل از شعیب عقرقوفی _امام صادق علیه السلام فرمود : «جبرئیل علیه السلام نزد یوسف علیه السلام آمد و گفت : ای یوسف! خداوندگارِ جهانیان ، به تو سلام می رساند و می فرماید : «چه کسی تو را در زیباترین شکل ، آفریده است؟».

یوسف ، بانگی زد و گونه اش را بر خاک نهاد و گفت : تو ای پروردگار من!

جبرئیل به او گفت : و خدا به تو می فرماید : «چه کسی تو را محبوبِ پدرت ساخت ، نه برادرانت را؟».

باز یوسف ، بانگی زد و گونه اش را بر خاک نهاد و گفت : تو ای پروردگار من !

جبرئیل گفت : و به تو می فرماید : «چه کسی تو را از چاهی که در آن افکنده شدی و دیگر امیدی به زنده ماندن نداشتی ، بیرون آورد؟».

یوسف ، دگر باره بانگی زد و گونه بر خاک نهاد و گفت : تو ای پروردگار من!

جبرئیل گفت : پروردگارت برای تو ، به جرم کمک خواهی ات از غیر او ، کیفری قرار داده است . پس چند سالی در زندان ماندی.

چون آن مدّت گذشت و خداوند به او اجازه داد که برای آزادی اش دعا کند ، یوسف ، گونه اش را بر خاک نهاد و گفت : بار خدایا! اگر گناهانم ، مرا نزد تو بی آبرو کرده است ، به آبروی پدران نیکم : ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب ، به درگاه تو روی آورده ام .

پس خداوند ، او را از بند رَهانید.

عقرقوفی می گوید : که گفتم : فدایت شوم ! آیا ما نیز به این دعا ، دعا کنیم؟

فرمود : «به مانندِ آن ، دعا کن : «بار خدایا! اگر گناهانم ، مرا نزد تو بی آبرو کرده است ، به آبروی پیامبرت محمّد ، پیامبرِ رحمت ، و علی و فاطمه و حسن و حسین و (دیگر) امامان ، به درگاه تو روی آورده ام » .928.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :الکافی_ به نقل از سماعه _: امام کاظم علیه السلام به من فرمود : «ای سماعه! هر گاه به درگاه خداوند عز و جل حاجتی داشتی ، بگو : بار خدایا! به حقّ محمّد و علی ، از تو درخواست می کنم ؛ زیرا آن دو را نزد تو ، مقام و منزلتی بزرگ است . پس به حقّ آن مقام و آن منزلت ، از تو درخواست می کنم که بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرستی و فلان و بهمان حاجتم را برآوری ؛ زیرا در روز رستاخیز ، هیچ فرشته مقرّب و پیامبرِ مُرسل و مؤمن مخلصی نباشد ، مگر این که به آن دو نیازمند باشد». .

ص: 148

929.امام صادق علیه السلام :الإمام الهادی علیه السلام_ فِی الزِّیارَةِ الجامِعَةِ الکَبیرَةِ _: اُشهِدُ اللّهَ واُشهِدُکُم أنّی مُؤمِنٌ بِکُم وبِما آمَنتُم بِهِ ... مُستَشفِعٌ إلَی اللّهِ بِکُم ، مُتَقَرِّبٌ بِکُم إلَیهِ ، ومُقَدِّمُکُم أمامَ طَلِبَتی وحَوائِجی وإرادَتی فی کُلِّ أحوالی واُموری ...

اللّهُمَّ إنّی لَو وَجَدتُ شُفَعاءَ أقرَبَ إلَیکَ مِن مُحَمَّدٍ وأهلِ بَیتِهِ الأَخیارِ ، الأَئِمَّةِ الأَبرارِ، لَجَعَلتُهُم شُفَعائی، فَبِحَقِّهِمُ الَّذی أوجَبتَ لَهُم عَلَیکَ، أسأَلُکَ أن تُدخِلَنی فی جُملَةِ العارِفینَ بِهِم وبِحَقِّهِم، وفی زُمرَةِ المَرحومینَ بِشَفاعَتِهِم ، إنَّکَ أرحَمُ الرّاحِمینَ . (1)راجع : ص 578 ح 891 .

.


1- .تهذیب الأحکام : ج 6 ص 98 ح 177 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 614 ح 3213 کلاهما عن موسی بن عبد اللّه النخعی ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 275 ح 1 عن موسی بن عمران النخعی ، البلد الأمین : ص 301 نحوه ، بحار الأنوار : ج 102 ص 131 ح 4 .

ص: 149

931.عنه صلی الله علیه و آله ( _ نَقلاً عَن صُحُفِ إبراهیمَ فی دَعوَةِ المَظلومِ ) امام هادی علیه السلام_ در زیارت جامعه کبیره _: خدا را و شما را گواه می گیرم که من ، به شما و به آنچه شما بدان ایمان آوردید ، ایمان دارم ... . شما را واسطه خویش به درگاه پروردگار قرار می دهم و به واسطه شما به او تقرّب می جویم و در همه کارها و امورم ، شما را پیشاپیشِ تقاضاها و نیازها و خواسته هایم [به درگاه او ]قرار می دهم.

بار خدایا! اگر واسطه هایی مقرّب تر از محمّد و خاندان نیک او ، این پیشوایان پاک ، به درگاه تو می یافتم ، بی گمان ، آنان را واسطه خود قرار می دادم . پس به حقّ آنان که بر خویشتن واجب گردانیده ای ، از تو درخواست می کنم که مرا در شمارِ شناسندگان ایشان و شناسندگان حقّ ایشان و در زمره کسانی که با شفاعت آنان مورد رحمت تو قرار می گیرند ، درآوری ، که به راستی ، تو مهربان ترینِ مهربانانی!ر . ک : ص 579 ، ح 891 .

.

ص: 150

البابُ الثّالِثُ : ما ینبغی للدّاعی حین الدّعاء3 / 1الاِستِکانَةُ وَالتَّضَرُّعُ وَالخُشوعُ وَالخُضوعُالکتاب«إِنَّهُمْ کَانُواْ یُسَ_رِعُونَ فِی الْخَیْرَ تِ وَ یَدْعُونَنَا رَغَبًا وَ رَهَبًا وَ کَانُواْ لَنَا خَ_شِعِینَ» . (1)

«ادْعُواْ رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ * وَلاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَْرْضِ بَعْدَ إِصْلَ_حِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِینَ» . (2)

«وَ لَقَدْ أَخَذْنَ_هُم بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَکَانُواْ لِرَبِّهِمْ وَ مَا یَتَضَرَّعُونَ» . (3)

الحدیث935.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :رَفعُ الأَیدی مِنَ الاِستِکانَةِ الَّتی قالَ اللّهُ عز و جل : «فَمَا اسْتَکَانُواْ لِرَبِّهِمْ وَ مَا یَتَضَرَّعُونَ» . (4) .


1- .الأنبیاء : 90 .
2- .الأعراف : 55 و 56 .
3- .المؤمنون : 76 .
4- .المستدرک علی الصحیحین : ج 2 ص 586 ح 3981 ، السنن الکبری : ج 2 ص 110 ح 2527 کلاهما عن الأصبغ بن نباتة عن الإمام علیّ علیه السلام ، کنزالعمّال : ج 2 ص 557 ح 4721 نقلاً عن ابن أبی حاتم نحوه ؛ مجمع البیان : ج 10 ص 837 عن الأصبغ بن نباتة عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، عوالی اللآلی : ج 2 ص 47 ح 122 کلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 84 ص 352 ح 1 .

ص: 151

باب سوم : بایسته های دعاکننده به هنگام دعا کردن

3 / 1 خاکساری و خواری و فروتنی و افتادگی نمودن

باب سوم : بایسته های دعاکننده به هنگام دعا کردن3 / 1خاکساری و خواری و فروتنی و افتادگی نمودنقرآن«آنان ، در کارهای نیک شتاب می کردند و ما را از سرِ امید و بیم می خواندند و در برابر ما فروتن بودند» .

«پروردگارتان را به زاری و نهانی بخوانید ، که او از حد گذرندگان را دوست نمی دارد . و در زمین ، پس از اصلاح آن ، فساد نکنید و با بیم و امید ، او را بخوانید که به راستی ، رحمت خدا به نیکوکاران ، نزدیک است» .

«و به راستی ، ایشان را به عذاب ، گرفتار کردیم ؛ ولی نسبت به پروردگارشان خاکساری نکردند و خواری ننمودند» .

حدیث937.امام علی علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بلند کردن دست ها [به دعا] از همان خاکساری ای است که خداوند عز و جل فرموده است : «ولی نسبت به پروردگارشان خاکساری نکردند و خواری ننمودند» .

.

ص: 152

938.امام علی علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام_ فی قَولِهِ تَعالی : «فَمَا اسْتَکَانُواْ لِرَبِّهِمْ وَ مَا یَتَضَرَّعُونَ» _: أی لَم یَتَواضَعوا فِی الدُّعاءِ ولَم یَخضَعوا ، ولَو خَضَعوا للّهِِ عز و جل لاَستَجابَ لَهُم . (1)939.امام حسن علیه السلام :الکافی عن محمّد بن مسلم :سَأَلتُ أبا جَعفَرٍ علیه السلام عَن قَولِ اللّهِ عز و جل : «فَمَا اسْتَکَانُواْ لِرَبِّهِمْ وَ مَا یَتَضَرَّعُونَ» قالَ : الاِستِکانَةُ هِیَ الخُضوعُ ، وَالتَّضَرُّعُ رَفعُ الیَدَینِ ، وَالتَّضَرُّعُ بِهِما . (2)940.امام صادق علیه السلام :الإمام الصادق علیه السلام_ فی قَولِهِ تَعالی : «فَمَا اسْتَکَانُواْ لِرَبِّهِمْ وَ مَا یَتَضَرَّعُونَ» _: التَّضَرُّعُ رَفعُ الیَدَینِ . (3)941.الکافی ( _ به نقل از علی بن اسباط ، از امامان علیهم السلام ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :خِیارُ اُمَّتی _ فیما أنبَأَنِیَ المَلأَُ الأَعلی _ قَومٌ ... یَدعونَهُ بِأَلسِنَتِهِم رَغَبا ورَهَبا ، ویَسأَلونَهُ بِأَیدیهِم خَفضا ورَفعا ، ویُقبِلونَ بِقُلوبِهِم عَودا (4) وبَدءا . (5)942.جامع الأحادیث ، قمّی ( _ به نقل از مکحول _ ) مستدرک الوسائل عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله :ما مِن صَوتٍ أحَبُّ إلَی اللّهِ مِن صَوتِ عَبدٍ لَهفانَ . قیلَ : وما هُوَ ؟

قالَ : عَبدٌ یُصیبُ الذَّنبَ فَیَملأَُ جَوفَهُ فَرَقا (6) مِنَ اللّهِ ، فَیَقولُ : یا رَبِّ .

فَیَقولُ اللّهُ : أنَا رَبُّکَ ، أغفِرُ لَکَ إذَا استَغفَرتَنی ، واُجیبُکَ إذا دَعَوتَنی . (7) .


1- .الجعفریّات : ص 223 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ؛ کنزالعمّال : ج 2 ص 473 ح 4534 نقلاً عن العسکری فی المواعظ .
2- .الکافی : ج 2 ص 481 ح 6 و ص 480 ح 2 ، بحار الأنوار : ج 85 ص 204 ح 21 نقلاً عن أربعین الشهید .
3- .معانی الأخبار : ص 369 ح 1 ، الأربعون حدیثا للشهید الأوّل : ص 68 وزاد فیه «بالدعاء» وکلاهما عن محمّد بن مسلم ، بحار الأنوار : ج 85 ص 204 ح 21 .
4- .عودا وبدءا : أی أوّلاً وآخرا (مجمع البحرین : ج 2 ص 1290 «عود») .
5- .المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 19 ح 4294 ، شُعَب الإیمان : ج 1 ص 478 ح 765 وفیه «یقبلون علی اللّه » بدل «یقبلون» وکلاهما عن عیاض بن سلیمان ، کنزالعمّال : ج 2 ص 27 ح 3000 .
6- .الفَرَق : الخوف والفزع (النهایة : ج 3 ص 438 «فرق») .
7- .مستدرک الوسائل : ج 5 ص 318 ح 5982 نقلاً عن القطب الراوندی فی لبّ اللباب ؛ حلیة الأولیاء : ج 8 ص 216 ، الفردوس : ج 4 ص 45 ح 6142 کلاهما عن أنس نحوه ، کنزالعمّال : ج 4 ص 227 ح 10280 .

ص: 153

943.رسول اللّه صلی الله علیه و آله ( _ لِجابِرِ بنِ سُلَیمٍ _ ) امام علی علیه السلام_ درباره این سخن خداوند متعال که : «نسبت به پروردگارشان خاکساری نکردند و خواری ننمودند» _: یعنی در دعا کردن ، فروتنی و افتادگی ننمودند . اگر در برابر خداوند عز و جل فروتنی می کردند ، حتما دعایشان را می پذیرفت.944.الإمام الباقر علیه السلام :الکافی_ به نقل از محمّد بن مسلم _: از امام باقر علیه السلام درباره این سخن خداوند عز و جلپرسیدم که : «نسبت به پروردگارشان خاکساری نکردند و خواری ننمودند» .

فرمود : «خاکساری ، همان فروتنی است و خواری نمودن ، بلند کردن دو دست و زاری کردن با آنهاست».943.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ( _ به جابر بن سُلَیم _ ) امام صادق علیه السلام_ درباره این سخن خداوند متعال که : «نسبت به پروردگارشان خاکساری نکردند و خواری ننمودند» _: اظهار خواری کردن ، عبارت است از بلند کردن دست ها [به هنگام دعا] .944.امام باقر علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بهترین های امّت من ، آن طور که آسمانیان (فرشتگان مقرّب الهی) به من خبر داده اند ، مردمانی اند که ... با زبان هایشان ، از سرِ امید و بیم ، او را می خوانند و دستِ خواهش آنها ، هماره در حال بالا رفتن و پایین آمدن است و با دل هایشان ، یک پارچه ، به او رو می نمایند.945.الکافی عن علیّ بن عیسی رفعه :مستدرک الوسائل :پیامبر خدا فرمود : «هیچ صدایی نزد خداوند ، دوست داشتنی تر از صدای بنده اندوهناک نیست» .

گفته شد : مقصود چیست؟

فرمود : «بنده ای گناه می کند و بر اثر آن ، ترس از خداوند ، وجودش را می آکَنَد و می گوید : پروردگارا ! و خدا می فرماید : منم پروردگار تو . تو را می آمرزم ، آن گاه که از من ، آمرزش بطلبی، و پاسخت می دهم ، آن گاه که مرا بخوانی». .

ص: 154

946.الکافی عن علیّ بن أسباط عنهم علیهم السلامالإمام علیّ علیه السلام :نِعمَ عَونُ الدُّعاءِ الخُشوعُ . (1)947.الإمام زین العابدین علیه السلام :عنه علیه السلام :عَلَیکُم بِمَسأَلَةِ ذُلٍّ وخُضوعٍ ، وتَمَلُّقٍ وخُشوعٍ ، وتَوبَةٍ ونُزوعٍ . (2)948.عنه علیه السلام :عنه علیه السلام :وَلتَکُن مَسأَلَتُکُم وتَمَلُّقُکُم مَسأَلَةَ ذُلٍّ وخُضوعٍ ، وشُکرٍ وخُشوعٍ ، بِتَوبَةٍ وتَوَرُّعٍ ، ونَدَمٍ ورُجوعٍ . (3)949.عنه علیه السلام ( _ مِن دُعائِهِ عِندَ الشِّدَّةِ _ ) عنه علیه السلام :إذا تَمَنَّی [ المُسلِمُ ] فَلیَسأَلِ اللّهَ عز و جل ویَبتَهِل إلَیهِ . (4)945.الکافی ( _ به نقل از علی بن عیسی ، که سند آن را به معصوم ر ) الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ اللّهَ عز و جل أوحی إلی موسَی بنِ عِمرانَ علیه السلام : إذا وَقَفتَ بَینَ یَدَیَّ ، فَقِف مَوقِفَ الذَّلیلِ الفَقیرِ . (5)946.الکافی ( _ به نقل از علی بن اَسباط ، از امامان علیهم السلا ) عنه علیه السلام :کانَ فیما وَعَظَ اللّهُ _ تَبارَکَ وتَعالی _ بِهِ عیسَی بنَ مَریَمَ علیه السلام : ... یا عیسَی ، ارفُق بِالضَّعیفِ ، وَارفَع طَرفَکَ الکَلیلَ إلَی السَّماءِ ، وَادعُنی فَإِنّی مِنکَ قَریبٌ ، ولا تَدعُنی إلاّ مُتَضَرِّعا إلَیَّ ، وهَمُّکَ هَمٌّ واحِدٌ ، فَإِنَّکَ مَتی تَدعُنی کَذلِکَ اُجِبکَ . (6)947.امام زین العابدین علیه السلام :الکافی عن علیّ بن عیسی رفعه ، قال :إنَّ موسی ناجاهُ اللّهُ _ تَبارَکَ وتَعالی _ فَقالَ لَهُ فی مُناجاتِهِ : ... یا موسی ، ألقِ کَفَّیکَ ذُلاًّ بَینَ یَدَیَّ ، کَفِعلِ العَبدِ المُستَصرِخِ إلی سَیِّدِهِ ؛ فَإِنَّکَ إذا فَعَلتَ ذلِکَ رُحِمتَ ، وأنَا أکرَمُ القادِرینَ .

یا موسی ، سَلنی مِن فَضلی ورَحمَتی فَإِنَّهُما بِیَدی لا یَملِکُهُما أحَدٌ غَیری ، وَانظُر حینَ تَسأَ لُنی ، کَیفَ رَغبَتُکَ فیما عِندی ؟

... وَادعُ دُعاءَ الطّامِعِ الرّاغِبِ فیما عِندی ، النّادِمِ عَلی ما قَدَّمَت یَداهُ . (7) .


1- .غرر الحکم : ح 9945 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 493 ح 9102 .
2- .مطالب السؤول : ص 60؛ بحار الأنوار : ج 77 ص 341 ح 28 .
3- .شرح نهج البلاغة : ج 19 ص 141 ، کفایة الطالب : ص 395 وفیه «ونزوع» بدل «وتورّع» ، کنزالعمّال : ج 16 ص 210 ح 44234 عن أبی صالح؛ المصباح للکفعمی : ص 969 وفیه «ونزوع» بدل «وتورّع» .
4- .الخصال : ص 624 ح 10 عن أبی بصیر ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 10 ص 102 ح 1 .
5- .الکافی : ج 2 ص 615 ح 6 عن عبد اللّه بن سنان ، الدعوات : ص 23 ح 30 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 313 ح 17 .
6- .الأمالی للصدوق : ص 606 _ 608 ح 841 عن أبی بصیر ، الکافی : ج 8 ص 131 _ 133 ح 103 عن علیّ بن أسباط عنهم علیهم السلام ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 139 ، أعلام الدین : ص 228 ، عدّة الداعی : ص 122 و ص 168 وفیه من «ولا تدعنی إلاّ متضرّعا ...» ، بحار الأنوار : ج 14 ص 290 ح 14 .
7- .الکافی : ج 8 ص 46 ح 8 و ص 49 ، عدّة الداعی : ص 182 نحوه ، تحف العقول : ص 496 وفیه ذیله فقط ، بحار الأنوار : ج 13 ص 337 ح 13 .

ص: 155

948.امام زین العابدین علیه السلام :امام علی علیه السلام :خاکساری ، نیکو یاوری برای دعاست.949.امام زین العابدین علیه السلام ( _ در دعای ایشان به هنگام سختی ها _ ) امام علی علیه السلام :بر شما باد درخواست کردن [از خداوند] با حالت خواری و افتادگی و چاپلوسی و خاکساری و توبه و ترکِ گناه.950.عنه علیه السلام ( _ مِن دُعائِهِ فِی الظُّلاماتِ _ ) امام علی علیه السلام :باید خواهش و تملّق گویی تان [از خداوند ]با حالت خواری و افتادگی و سپاس گزاری و خاکساری و توبه و خویشتنداری [از گناه] و پشیمانی و بازگشت [به راه درست] باشد.951.عنه علیه السلام ( _ مِن دُعائِهِ فی مَکارِمِ الأَخلاقِ _ ) امام علی علیه السلام :هر گاه [مسلمان] آرزویی دارد ، باید از خداوند عز و جل بخواهد و به درگاه او دعا کند.952.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :امام صادق علیه السلام :خداوند عز و جل به موسی بن عمران علیه السلام وحی فرمود که : «هر گاه در پیشگاه من ایستادی ، چونان شخصِ ذلیل و نیازمند بِایست».953.الغَیبة للنعمانی عن عبد اللّه بن سِنان :امام صادق علیه السلام :از جمله اندرزهای خداوند _ تبارک و تعالی _ به عیسی بن مریم علیه السلام این بود : « ... ای عیسی! با ناتوان ، نرمی و مدارا کن و نگاه بی رمقت را به آسمان بردار و مرا بخوان ؛ زیرا من ، به تو نزدیکم ، و مرا جز با حالت زاری و خواری مخوان و یک دل شو ، که هرگاه مرا این گونه بخوانی ، پاسخت می دهم.950.امام زین العابدین علیه السلام ( _ از دعای ایشان در دادخواهی _ ) الکافی_ به نقل از علی بن عیسی ، که سند حدیث را به معصوم علیه السلام می رساند _: خداوند _ تبارک و تعالی _ با موسی علیه السلام به نجوا پرداخت و در مناجاتش به او فرمود : « ... ای موسی! دو دستت را به خواری در برابر من بگشای ، آن گونه که بنده ، هنگام یاری خواستن از سَرورش می کند ؛ که اگر چنین کنی ، مورد رحمت قرار می گیری و من ، کریم ترینِ توانایان ای موسی! از فضل و رحمتم از من درخواست کن ؛ زیرا که این دو ، در دست من است و جز من ، کسی مالک آنها نیست . هنگامی که از من درخواست می کنی ، بنگر که رغبتت به آنچه نزد من است ، چگونه است؟ ... و مانند کسی که به آنچه نزد من [از ثواب و پاداش ]است ، چشم دارد و راغب است و از کرده هایش پشیمان ، دعا کن. .

ص: 156

951.امام زین العابدین علیه السلام ( _ از دعای ایشان درباره خوی های والای انسانی _ ) الإمام الرضا علیه السلام_ فی عِلَّةِ رَفعِ الیَدَینِ فِی التَّکبیرِ _: أحَبَّ اللّهُ عز و جل أن یَکونَ العَبدُ فی وَقتِ ذِکرِهِ لَهُ مُتَبَتِّلاً مُتَضَرِّعا مُبتَهِلاً . (1)952.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :رسول اللّه صلی الله علیه و آله_ فِی الدُّعاءِ _: أسأَ لُکَ مَسأَلَةَ المُستَکینِ ، وأبتَهِلُ إلَیکَ ابتِهالَ المُذنِبِ الذَّلیلِ ، وأدعوکَ دُعاءَ الخائِفِ الضَّریرِ ، مَن خَضَعَت لَکَ رَقَبَتُهُ ، وفاضَت لَکَ عَیناهُ ، وذَلَّ جَسَدُهُ ، ورَغِمَ أنفُهُ لَکَ . (2)953.الغیبة ، نعمانی ( _ به نقل از عبد اللّه بن سنان _ ) الإمام علیّ علیه السلام_ فی دُعائِهِ المَعروفِ بِدُعاءِ کُمَیلٍ _: اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ سُؤالَ خاضِعٍ مُتَذَلِّلٍ خاشِعٍ ، أن تُسامِحَنی وتَرحَمَنی ... .

اللّهُمَّ وأسأَ لُکَ سُؤالَ مَنِ اشتَدَّت فاقَتُهُ ، وأنزَلَ بِکَ عِندَ الشَّدائِدِ حاجَتَهُ ، وعَظُمَ فیما عِندَکَ رَغبَتُهُ . (3)954.کمال الدین عن عبد اللّه بن سِنان :الإمام زین العابدین علیه السلام :أدعوکَ دُعاءَ مَنِ اشتَدَّت فاقَتُهُ ، وقَلَّت حیلَتُهُ ، وضَعُفَت قُوَّتُهُ ، دُعاءَ الغَریقِ الغَریبِ المُضطَرِّ ، الَّذی لا یَجِدُ لِکَشفِ ما هُوَ فیهِ إلاّ أنتَ ، یا أرحَمَ الرّاحِمینَ . (4) .


1- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 111 ح 1 ، علل الشرایع : ص 264 ح 9 وفیه «أجب» بدل «أحبّ» وکلاهما عن الفضل بن شاذان ، بحار الأنوار : ج 84 ص 363 ح 15 .
2- .المعجم الکبیر : ج 11 ص 140 ح 11405 ، المعجم الصغیر : ج 1 ص 247 ولیس فیه «وفاضت لک عیناه» وکلاهما عن ابن عبّاس ، کنزالعمّال : ج 2 ص 175 ح 3614؛ بحار الأنوار : ج 94 ص 225 ح 1 نقلاً عن الاختیار لابن الباقی عن عبد اللّه بن جعفر عن الإمام الصادق علیه السلام .
3- .مصباح المتهجّد : ص 845 ح 910 ، الإقبال : ج 3 ص 332 کلاهما عن کمیل .
4- .الکافی : ج 2 ص 561 ح 15 عن ابن أبی حمزة ، کشف الغمّة : ج 2 ص 208 وفیه «الفقیر» بدل «المضطرّ» ، بحار الأنوار : ج 91 ص 374 ح 31 .

ص: 157

955.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :امام رضا علیه السلام_ در بیان علّت بالا بردن دست ها هنگام تکبیر _: چون خداوند عز و جلدوست دارد که بنده اش در هنگام بردن نام او ، حالت بُریدن از دنیا و تضرّع و التماس داشته باشد.954.کمال الدین ( _ به نقل از عبد اللّه بن سنان _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ در دعا _: خاکسارانه از تو می خواهم و چونان گنهکارِ خوار ، به درگاهت التماس می کنم و همچون نابینای هراسان _ که در برابر تو گردن نهاده و چشمانش از اشک می جوشد و فروتنی می کند و در پیشگاهت خوار [و رام ]است _ تو را می خوانم .955.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام علی علیه السلام_ در دعای معروف به «دعای کمیل» _: بار خدایا! خاضعانه و ذلیلانه و فروتنانه ، از تو درخواست می کنم که مرا ببخشایی و بر من ، رحم آوری ... .

بار خدایا! از تو درخواست می کنم ، به سان خواهشِ کسی که نیازمندی اش شدّت یافته و در سختی ها نیازش را به درگاه تو می آورَد و به [لطف و عنایت ]تو ، سخت امید بسته است .956.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :امام زین العابدین علیه السلام :تو را می خوانم به سانِ خواندن شخصِ سختْ نیازمند و بیچاره و ناتوان ، به سان خواندن شخصِ در حال غرق شدن که تنها و درمانده است و برای نجات خویش از مهلکه ، جز تو کسی را نمی یابد ، ای مهربان ترینِ مهربانان! .

ص: 158

957.الفردوس :الإمام الصادق علیه السلام :اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ مَسأَلَةَ المِسکینِ المُستَکینِ ، وأبتَغی إلَیکَ ابتِغاءَ البائِسِ الفَقیرِ ، وأتَضَرَّعُ إلَیکَ تَضَرُّعَ الضَّعیفِ الضَّریرِ ، وأبتَهِلُ ابتِهالَ المُذنِبِ الخاطِئِ ، مَسأَلَةَ مَن خَضَعَت لَکَ نَفسُهُ ، ورَغِمَ لَکَ أنفُهُ ، وسَقَطَت لَکَ ناصِیَتُهُ ، وَانهَمَلَت لَکَ دُموعُهُ ، وفاضَت لَکَ عَبرَتُهُ ، وَاعتَرَفَ بِخَطیئَتِهِ ، وقَلَّت عَنهُ حیلَتُهُ ، وأسلَمَتهُ ذُنوبُهُ . (1)راجع : ص 392 (تفسیر الأحوال المناسبة للدعاء) .

3 / 2البُکاءُ أوِ التَّباکی956.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :البُکاءُ مِن خَشیَةِ اللّهِ مِفتاحُ الرَّحمَةِ ، وعَلامَةُ القَبولِ ، وبابُ الإِجابَةِ . (2)957.الفردوس :عنه صلی الله علیه و آله :إذا أحسَستُم مِن أنفُسِکُم رِقَّةً ، فَاغتَنِمُوا الدُّعاءَ . (3)958.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عنه صلی الله علیه و آله :اِغتَنِمُوا الدُّعاءَ عِندَ الرِّقَّةِ ؛ فَإِنَّها رَحمَةٌ . (4)959.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ( _ به سلمان _ ) الإمام علیّ علیه السلام :بُکاءُ العُیونِ وخَشیَةُ القُلوبِ مِن رَحمَةِ اللّهِ تَعالی ذِکرُهُ ، فَإِذا وَجَدتُموها فَاغتَنِمُوا الدُّعاءَ ، ولَو أنَّ عَبدا بَکی فی اُمَّةٍ ، لَرَحِمَ اللّهُ تَعالی تِلکَ الاُمَّةَ لِبُکاءِ ذلِکَ العَبدِ . (5) .


1- .مصباح المتهجّد : ص 393 ح 517 ، جمال الاُسبوع : ص 294 عن مهران ، البلد الأمین : ص 76 ، بحار الأنوار : ج 90 ص 87 ح 3 .
2- .إرشاد القلوب : ص 98 .
3- .کنزالعمّال : ج 2 ص 108 ح 3370 نقلاً عن الدیلمی عن ابن عمر .
4- .مسند الشهاب : ج 1 ص 402 ح 692 عن زید بن أسلم ، کنزالعمّال : ج 2 ص 102 ح 3341 نقلاً عن الفردوس عن اُبیّ؛ الدعوات : ص 30 ح 60 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 313 ح 17 .
5- .مکارم الأخلاق : ج 2 ص 96 ح 2271 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 336 ح 30 .

ص: 159

3 / 2 گریستن یا حالت گریه به خود گرفتن

960.امام صادق علیه السلام :امام صادق علیه السلام :بار خدایا! از تو درخواست می کنم ، چونان درخواست کردن مستمندِ تنگ دست ، و از تو تقاضا می کنم ، چونان تقاضا نمودنِ بینوای درویش ، و به درگاه تو التماس می کنم ، چونان التماس کردن نابینایِ ناتوان ، و همچون گنهکارِ خطاکار ، زاری می کنم . درخواست می کنم ، به سانِ کسی که با تمام وجود ، در برابر تو خاضع است و سراپا رامِ توست و زمام اختیارش در دست توست و اشک هایش برای تو جاری است و سرشک از دیدگانش می جوشد و به خطای خویش ، معترف است و به بیچارگی درافتاده و در بندِ گناهانش اسیر شده است.ر . ک : ص 393 (توضیح حالت های مناسب دعا).

3 / 2گریستن یا حالت گریه به خود گرفتن964.الإمام الباقر والإمام الصادق علیهماالسلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :گریستن از ترس خدا ، کلیدِ رحمت ، نشانه پذیرش و دَرِ اجابت [دعا] است.961.امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه در خود احساس رقّت قلب کردید ، دعا کردن را غنیمت شمرید.962.امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دعا کردن در هنگام رقّت قلب را غنیمت شمارید ؛ زیرا که رقّت قلب ، رحمت است.963.السنن الکبری ، نسایی ( _ به نقل از ابن عبّاس _ ) امام علی علیه السلام :گریه چشم ها و خشیتِ دل ها ، از رحمت خداوند بلند نام است . بنا بر این ، هر گاه اینها را در خود یافتید ، دعا کردن را غنیمت شمارید . اگر در میان یک امّت ، یک بنده هم گریه کند ، خداوند متعال به خاطر گریه آن بنده ، بر آن امّت . رحم می کند .

.

ص: 160

964.امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام :الإمام الباقر علیه السلام :إنَّ التَّضَرُّعَ وَالصَّلاةَ مِنَ اللّهِ تَعالی بِمَکانٍ ، إذا کانَ العَبدُ ساجِدا للّهِِ ، فَإِن سالَت دُموعُهُ ، فَهُنالِکَ تَنزِلُ الرَّحمَةُ ، فَاغتَنِموا فی تِلکَ السّاعَةِ المَسأَلَةَ وطَلَبَ الحاجَةِ . (1)965.الإمام الکاظم علیه السلام :الإمام الصادق علیه السلام :إذَا اقشَعَرَّ جِلدُکَ ، ودَمَعَت عَیناکَ ، فَدونَکَ دونَکَ ، فَقَد قُصِدَ قَصدُکَ . (2)966.طبّ الأئمّة عن الوشّاء عن الإمام الرضا علیه السلاعنه علیه السلام :إذا رَقَّ أحَدُکُم فَلیَدعُ ؛ فَإِنَّ القَلبَ لا یَرِقُّ حَتّی یَخلُصَ . (3)967.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الکافی عن سعید بن یسار بیّاع السابری :قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام : إنّی أتَباکی فِی الدُّعاءِ ، ولَیسَ لی بُکاءٌ ؟

قالَ : نَعَم ، ولَو مِثلَ رَأسِ الذُّبابِ . (4)968.الإمام علیّ علیه السلام :الکافی عن إسحاق بن عمّار :قُلتُ لأَِبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام : أکونُ أدعو فَأَشتَهِی البُکاءَ ولا یَجیئُنی ، ورُبَّما ذَکَرتُ بَعضَ مَن ماتَ مِن أهلی فَأَرِقُّ وأبکی ، فَهَل یَجوزُ ذلِکَ ؟

فَقالَ : نَعَم ، فَتَذَکَّرهُم ، فَإِذا رَقَقتَ فَابکِ ، وَادعُ رَبَّکَ تَبارَکَ وتَعالی . (5) .


1- .مکارم الأخلاق : ج 2 ص 97 ح 2275 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 346 ح 9 .
2- .الکافی : ج 2 ص 478 ح 8 ، الخصال : ص 81 ح 6 ، عدّة الداعی : ص 154 ، کلاهما بزیادة «ووجل قلبک» بعد «عیناک» ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 14 ح 2021 وفیه «نجح» بدل «قصد» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 345 ح 9 .
3- .الکافی : ج 2 ص 477 ح 5 ، عدّة الداعی : ص 114 کلاهما عن أبی بصیر ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 14 ح 2019 ، عوالی اللآلی : ج 4 ص 21 ح 62 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 345 ح 9 .
4- .الکافی : ج 2 ص 483 ح 9 ، تهذیب الأحکام : ج 2 ص 287 ح 1148 نحوه ، عدّة الداعی : ص 160 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 334 ح 25 .
5- .الکافی : ج 2 ص 483 ح 7 ، عدّة الداعی : ص 160 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 334 ح 25 .

ص: 161

969.الإمام زین العابدین علیه السلام :امام باقر علیه السلام :تضرّع و نماز ، جایگاهی بلند در نزد خداوند متعال دارند . هر گاه بنده در پیشگاه خدا به سجده افتاده باشد ، چنانچه اشک هایش جاری گردد ، رحمت فرود می آید . پس ، درخواست کردن و حاجت طلبی را در آن لحظه ، غنیمت شمرید.970.عدّة الداعی :امام صادق علیه السلام :هر زمان که پوستِ بدنت لرزیدن گرفت (1) و چشمانت گریان شد ، آن لحظه را دریاب ؛ دریاب که به تو توجّه شده است.971.الإمام زین العابدین علیه السلام :امام صادق علیه السلام :هر گاه به یکی از شما رقّت قلب دست داد ، دعا کند ؛ زیرا قلب تا خالص نشود ، رقّت نمی یابد.965.امام کاظم علیه السلام :الکافی_ به نقل از سعید بن یسار بیّاع سابری _: به امام صادق علیه السلام گفتم : آیا در هنگام دعا که گریه ام نمی آید ، حالت گریه به خود بگیرم؟

فرمود : «آری ، هرچند به اندازه سرِمگسی باشد [، اشکی بریز]».966.طبّ الأئمّة ( _ به نقل از وشّاء _ ) الکافی_ به نقل از اسحاق بن عمّار _: به امام صادق علیه السلام گفتم : دعا می کنم و میل دارم گریه کنم ، امّا گریه ام نمی آید . گاه به یاد یکی از کسانم که مُرده است ، می افتم و دلم می سوزد و می گِریم . آیا این ، جایز است؟

فرمود : «آری . آنها را به یاد آور و دچار رقّت قلب که شدی ، گریه کن و به درگاه پروردگارت _ تبارک و تعالی _ ، دعا نما. .


1- .به قول معروف : مو بر تَنَت راست شد.

ص: 162

967.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :إرشاد القلوب عن عائشة :قامَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یُصَلّی ویَقرَأُ القُرآنَ ویَبکی ، ثُمَّ یَجلِسُ یَقرَأُ ویَدعو ویَبکی ، ثُمَّ جَلَسَ یَقرَأُ ویَدعو ویَبکی ، حَتّی إذا فَرَغَ اضطَجَعَ وهُوَ یَقرَأُ ویَبکی حَتّی بَلَّتِ الدُّموعُ خَدَّیهِ ولِحیَتَهُ .

قُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، ألَیسَ اللّهُ قَد غَفَرَ لَکَ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ وما تَأَخَّرَ ؟

فَقالَ : بَلی ، أفَلا أکونُ عَبدا شَکورا ؟ (1)968.امام علی علیه السلام :حلیة الأولیاء عن أبی صالح :دَخَلَ ضِرارُ بنُ ضَمرَةَ الکِنانِیُّ عَلی مُعاوِیَةَ ، فَقالَ لَهُ : صِف لی عَلِیّا ، فَقالَ : أوَتُعفینی یا أمیرَ المُؤمِنینَ ؟ قالَ : لا اُعفیکَ .

قالَ : أمّا إذ لابُدَّ فَإِنَّهُ کانَ وَاللّهِ بَعیدَ المَدی ، شَدیدَ القُوی ... کانَ وَاللّهِ غَزیرَ العَبرَةِ . . .

فَأَشهَدُ بِاللّهِ ، لَقَد رَأَیتُهُ فی بَعضِ مَواقِفِهِ وقَد أرخَی اللَّیلُ سُدولَهُ (2) ، وغَارَت نُجومُهُ ، یَمیلُ فی مِحرابِهِ ، قابِضا عَلی لِحیَتِهِ ، یَتَمَلمَلُ تَمَلمُلَ السَّلیمِ (3) ، ویَبکی بُکاءَ الحَزینِ ، فَکَأَنّی أسمَعُهُ الآنَ وهُوَ یَقولُ : یا رَبَّنا یا رَبَّنا ، یَتَضَرَّعُ إلَیهِ . (4)969.امام زین العابدین علیه السلام :الأمالی للصدوق عن الأصبغ بن نباتة :دَخَلَ ضِرارُ بنُ ضَمرَةَ النَّهشَلِیُّ عَلی مُعاوِیَةَ بنِ أبی سُفیانَ فَقالَ لَهُ : صِف لی عَلِیّا ، قالَ : أوَتُعفینی ، فَقالَ : لا ، بَل صِفهُ لی .

فَقالَ لَهُ ضِرارٌ : رَحِمَ اللّهُ عَلِیّا ... کانَ وَاللّهِ طَویلَ السُّهادِ (5) ، قَلیلَ الرُّقادِ ، یَتلو کِتابَ اللّهِ آناءَ اللَّیلِ وأطرافَ النَّهارِ ، ویَجودُ للّهِِ بِمُهجَتِهِ ، ویَبوءُ إلَیهِ بِعَبرَتِهِ ، لا تُغلَقُ لَهُ السُّتورُ ، ولا یَدَّخِرُ عَنَّا البُدورَ (6) ، ولا یَستَلینُ الاِتِّکاءَ ، ولا یَستَخشِنُ الجَفاءَ ، ولَو رَأَیتَهُ إذ مُثِّلَ فی مِحرابِهِ ، وقَد أرخَی اللَّیلُ سُدولَهُ ، وغارَت نُجومُهُ ، وهُوَ قابِضٌ عَلی لِحیَتِهِ ، یَتَمَلمَلُ تَمَلمُلَ السَّلیمِ ، ویَبکی بُکاءَ الحَزینِ . (7) .


1- .إرشاد القلوب : ص 91 .
2- .سدَلَ الشَّعرَ یسدِلُهُ أرخاه وأرسله ، والسُِّدْلُ _ بالضمّ والکسر _ الستر ، جمعه : سدول (القاموس المحیط : ج 3 ص 395 «سدل») .
3- .التململ : التقلقل من الألم . والسلیم : الملسوع (مجمع البحرین : ج 3 ص 1722 «ململ») .
4- .حلیة الأولیاء : ج 1 ص 84 ، تاریخ دمشق : ج 24 ص 401 و 402 ، المحاسن والمساوئ : ص 46 وفیه «عدیّ بن حاتم» بدل «ضرار» ؛ کنزالفوائد : ج 2 ص 160 ، عدّة الداعی : ص 194 ، إرشاد القلوب : ص 218 والأربعة الأخیرة نحوه .
5- .السُّهاد : نقیض الرقاد. قال الجوهری : السُّهاد : الأرَق . ورجل سُهُدٌ : قلیل النوم (لسان العرب : ج 3 ص 224 «سهد») .
6- .البُدُور : جمع بَدْرة ؛ وهی کیس فیه ألفٌ أو عشرة آلاف درهم ، أو سبعة آلاف دینار (القاموس المحیط : ج 1 ص 369 «بدر») .
7- .الأمالی للصدوق : ص 724 ح 990 ، بحار الأنوار : ج 41 ص 14 ح 6 .

ص: 163

970.عدّة الداعی :إرشاد القلوب_ به نقل از عایشه _: پیامبر خدا به نماز ایستاد و قرآن خواند و گریست . سپس نشست و قرآن خواند و دعا کرد و گریست . باز نشست و قرآن خواند و دعا کرد و گریست و چون تمام کرد و به بستر رفت ، باز قرآن خواند و گریست ، چندان که گونه ها و محاسنش از اشک ، تَر شد.

گفتم : ای پیامبر خدا ! آیا نه این است که خداوند ، گناهان گذشته و آینده تو را آمرزیده است؟

فرمود : «چرا ؛ امّا آیا بنده ای سپاس گزار نباشم؟».971.امام زین العابدین علیه السلام :حلیة الأولیاء_ به نقل از ابو صالح _: ضرار بن ضمره کنانی بر معاویه وارد شد . معاویه به او گفت : علی را برایم وصف کن .

ضرار گفت : مرا معاف بدار ، ای امیر مؤمنان !

معاویه گفت : معاف نمی دارم.

ضرار گفت : حال که ناچارم ، می گویم . به خدا سوگند ، او انسانی بود بلند همّت ، پُر توان و ... به خدا سوگند که او فراوان اشک می ریخت ... خدا را گواه می گیرم که در شبی از شب ها که پرده های تاریکی خویش ، فرو افکنده بود و ستارگانش غروب کرده بودند ، او را دیدم که در محراب خویش ، محاسنش را در دست گرفته است و چونان مارْ گَزیده ، به خود می پیچد و غمگنانه می گِرید . گویی هم اینک ، صدای «یا رب ، یا ربِ» او را که به درگاه خداوند زاری می کند ، می شنوم.972.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الأمالی ، صدوق_ به نقل از اصبغ بن نُباته _: ضرار بن ضمره نَهشَلی بر معاویة بن ابی سفیان درآمد . معاویه به او گفت : علی را برایم وصف کن . ضرار گفت : مرا معاف بدار .

معاویه گفت : نه ، وصفش کن.

ضرار گفت : رحمت خدا بر علی باد !... به خدا سوگند ، او بسیار بیدار بود و کم می خفت . شب و روز ، کتاب خدا را تلاوت می کرد . جان خویش را برای خداوند ، در طَبَق اخلاص نهاده بود و در پیشگاه او اشک می ریخت . هیچ دربانی نداشت و کیسه های زر و سیم را از ما دریغ نمی کرد [تا برای خود بیندوزد] . بر نازْبالش تکیه نمی زد و جامه درشت [و زِبر] را زُمُخت [و خشن ]نمی دانست . کاش آن هنگام که شب ، پرده های سیاهش را فرو می آویخت و ستارگانش غروب می کردند و او در محرابش می ایستاد ، می دیدی اش که چگونه محاسنش را در دست گرفته است و چونان مار گَزیده ، به خود می پیچد و غمگنانه ناله سر می دهد. .

ص: 164

3 / 3الإِسرارُالکتاب«ادْعُواْ رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ» . (1)

«ذِکْرُ رَحْمَتِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِیَّا * إِذْ نَادَی رَبَّهُ نِدَاءً خَفِیًّا» . (2)

الحدیث975.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :خَیرُ الدُّعاءِ الخَفِیُّ ، قالَ تَعالی : «ادْعُواْ رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً» . (3) .


1- .الأعراف : 55 .
2- .مریم : 2 و 3 .
3- .إرشاد القلوب : ص 154 ، مجمع البیان : ج 6 ص 776؛ مسند ابن حنبل : ج 1 ص 364 ح 1477 ، مسند أبی یعلی : ج 1 ص 345 ح 727 ، شُعَب الإیمان : ج 7 ص 296 ح 10369 کلّها عن سعد بن مالک وفیها «الذکر» بدل «الدعاء» ولیس فیها الآیة ، کنزالعمّال : ج 1 ص 417 ح 1771 .

ص: 165

3 / 3 نهانی

3 / 3نهانیقرآن«پروردگارتان را به زاری و نهانی بخوانید ؛ زیرا که او از حد گذرندگان را دوست نمی دارد» .

«[این] یادی از رحمت پروردگار تو درباره بنده اش زکریاست ، آن گاه که [او ]پروردگارش را نهانی ندا کرد» .

حدیث978.امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بهترین دعا ، دعای در نهان است . خداوند متعال می فرماید :

«پروردگارتان را به زاری و نهانی بخوانید» .

.

ص: 166

979.امام صادق علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :دُعاءُ السِّرِّ یَزیدُ عَلَی الجَهرِ سَبعینَ ضِعفا ، وأثنَی اللّهُ سُبحانَهُ عَلی زَکَرِیّا علیه السلام بِقَولِهِ : «إِذْ نَادَی رَبَّهُ نِدَاءً خَفِیًّا» . (1)980.الإمام الباقر علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :دَعوَةٌ فِی السِّرِّ تَعدِلُ سَبعینَ دَعوَةً فِی العَلانِیَةِ . (2)981.الإمام زین العابدین علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :إنّی لَمّا اُسرِیَ بِی إلَی السَّماءِ ... نودیتُ ... یا مُحَمَّدُ ، ومَن کَثُرَت هُمومُهُ مِن اُمَّتِکَ ، فَلیَدعُنی سِرّا . (3)982.الإمام الصادق علیه السلام :الإمام الصادق علیه السلام :ما یَعلَمُ عِظَمَ ثَوابِ الدُّعاءِ وتَسبیحِ العَبدِ فیما بَینَهُ وبَینَ نَفسِهِ ، إلاَّ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی . (4)980.امام باقر علیه السلام :عنه علیه السلام :قالَ لُقمانُ لاِبنِهِ : ... عَلَیکَ بِقِراءَةِ کِتابِ اللّهِ عز و جل ما دُمتَ راکِبا ، وعَلَیکَ بِالتَّسبیحِ ما دُمتَ عامِلاً ، وعَلَیکَ بِالدُّعاءِ ما دُمتَ خالِیا . (5)981.امام زین العابدین علیه السلام :الإمام الرضا علیه السلام :دَعوَةُ العَبدِ سِرّا دَعوَةً واحِدَةً تَعدِلُ سَبعینَ دَعوَةً عَلانِیَةً . (6)نکتة :سیأتی فی الباب السابع من الفصل الثالث أن أحد العوامل المؤثرة فی إجابة الدعاء هو اجتماع المؤمنین فی الدعاء ، ومع الأخذ بنظر الاعتبار أنّ الدعاء الجماعی لا یمکن وقوعه سرّا ففی مقام الجمع بین روایات هذا الباب والروایات السابقة ، یمکن القول بأنّ طلب الحوائج العامّة من الأفضل أن یکون فی الأدعیة الجماعیة ، وطلب الحوائج الشخصیة والفردیة من الأفضل أن یکون فی الأدعیة الفردیة السرّیة التی هی بین العبد وربّه جلّ وعلا .

.


1- .إرشاد القلوب : ص 154 .
2- .الدعوات : ص 18 ح 7 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 312 ح 17 ؛ الفردوس : ج 2 ص 214 ح 3046 ، کنزالعمّال : ج 2 ص 75 ح 3196 نقلاً عن أبی الشیخ فی الثواب وکلاهما عن أنس .
3- .البلد الأمین : ص 506 عن الإمام الباقر عن الإمام علیّ علیهماالسلام ، بحار الأنوار : ج 95 ص 309 ح 1 .
4- .فلاح السائل : ص 92 ح 26 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 319 ح 25 .
5- .الکافی : ج 8 ص 349 ح 547 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 298 ح 2505 ، المحاسن : ج 2 ص 126 ح 1348 کلّها عن حمّاد ، بحار الأنوار : ج 13 ص 423 ح 18 .
6- .الکافی : ج 2 ص 476 ح 1 ، ثواب الأعمال : ص 193 ح 1 ، فلاح السائل : ص 92 ح 25 ، عدّة الداعی : ص 143 کلّها عن إسماعیل بن همّام ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 11 ح 2000 ، بحارالأنوار : ج 93 ص 340 ح 11 .

ص: 167

نکته

984.الإمام الباقر علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دعای نهانی ، هفتاد برابر دعای آشکار ، ارزش دارد . خداوند سبحان ، زکریا علیه السلام را چنین ستوده است : «آن گاه که پروردگارش را نهانی ندا داد» .985.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :یک دعای نهانی ، با هفتاد دعای آشکارا ، برابری می کند.986.عنه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :آن شب که مرا به آسمان بردند ... به من ندا آمد که : « ... ای محمّد ! هر گاه کسی از امّتت غم هایش بسیار شد ، نهانی مرا بخواند».983.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ( _ در توصیه های ایشان به علی علیه السلام _ ) امام صادق علیه السلام :بزرگیِ ثواب دعا و تسبیحی را که بنده در خلوت خویش می کند ، جز خداوند _ تبارک و تعالی _ کسی نمی داند.984.امام باقر علیه السلام :امام صادق علیه السلام :لقمان به فرزندش گفت : « ... وقتی بر مَرکب خویش سواری ، به خواندن کتاب خدا بپرداز ، وقتی سرگرم کار هستی ، تسبیح بگو و هر گاه تنها بودی ، به دعا مشغول شو».985.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام رضا علیه السلام :یک دعای نهانی بنده ، برابر با هفتاد دعایِ آشکار است.نکتهدر باب هفتم از فصل سوم خواهد آمد که یکی از عوامل مؤثر در اجابت دعا ، اجتماع اهل ایمان در دعا است وبا عنایت به این که دعای جمعی نمی تواند مخفی و سرّی باشد ، در جمع میان روایات گذشته و روایات این باب می توان گفت : درخواست هایی که نیایشگر برای جمع دارد بهتر است در جمع مطرح شود و درخواست هایی که برای خود دارد به ویژه آنچه که مربوط به شؤون خصوصی وی است بهتر است به طور سری از خداوند متعال بخواهد .

.

ص: 168

3 / 4خَفضُ الصَّوتِالکتاب«وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ» . (1)

«وَاذْکُر رَّبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعًا وَخِیفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالاْصَالِ وَلاَ تَکُن مِّنَ الْغَ_فِلِینَ» . (2)

«وَ لاَ تَجْهَرْ بِصَلاَتِکَ وَ لاَ تُخَافِتْ بِهَا وَ ابْتَغِ بَیْنَ ذَ لِکَ سَبِیلاً» . (3)

الحدیث989.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عوالی اللآلی :رُوِیَ أنَّ سائِلاً سَأَلَ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، فَقالَ : أقَریبٌ رَبُّنا فَنُناجِیَهُ ، أم بَعیدٌ فَنُنادِیَهُ ؟

فَنَزَلَ قَولُهُ تَعالی : «وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ» الآیَةَ (4) . (5)990.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :رسول اللّه صلی الله علیه و آله_ فی قَولِهِ تَعالی : «وَ لاَ تَجْهَرْ بِصَلاَتِکَ وَ لاَ تُخَافِتْ بِهَا» (6) _: ذلِکَ فِی الدُّعاءِ ، لا تَرفَع صَوتَکَ فِی الدُّعاءِ ، فَتَذکُرَ ذُنوبَکَ ، فَیُسمَعَ مِنکَ ، فَتُعَیَّرَ بِها . (7)991.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ کَرِهَ لَکُم ثَلاثا : اللَّغوَ عِندَ القُرآنِ، ورَفعَ الصَّوتِ فِی الدُّعاءِ، وَالتَّخَصُّرَ (8) فِی الصَّلاةِ . (9) .


1- .البقرة : 186 .
2- .الأعراف : 205 .
3- .الأسراء : 110 .
4- .البقرة : 186 .
5- .عوالی اللآلی : ج 2 ص 82 ح 218 ، مجمع البیان : ج 1 ص 500 عن الحسن .
6- .الإسراء : 110 .
7- .التاریخ الکبیر : ج 3 ص 256 ح 882 ، الدرّ المنثور : ج 5 ص 351 نقلاً عن سعید بن منصور وفیه «إنّما نزلت» بدل «ذلک» .
8- .الاختصار فی الصلاة : وضع الید علی الخاصرة وهو من فعل الیهود (مجمع البحرین : ج 1 ص 517 «خصر») .
9- .الزهد لابن المبارک : ص 544 ح 1560 عن یحیی بن أبی کثیر ، کنزالعمّال : ج 16 ص 38 ح 43834 .

ص: 169

3 / 4 با صدای آهسته

3 / 4با صدای آهستهقرآن«و هر گاه بندگانم از تو درباره من می پرسند ، [بگو : ]من ، نزدیکم» .

«و پروردگارت را هر صبح و شام ، در دل خود ، به زاری و ترس ، بی آن که صدایت را بلند کنی ، یاد کن و از غافلان مباش» .

«و نمازت را با صدای بلند و یا با صدای بسیار آهسته مخوان ؛ بلکه میان آن دو راهی بجوی» .

حدیث996.الإمام علیّ علیه السلام :عوالی اللآلی :روایت شده است که پرسنده ای از پیامبر خدا پرسید : آیا پروردگار ما نزدیک است تا آهسته بخوانیمش ، یا دور است تا آوازش دهیم؟

پس ، این آیه نازل شد : «و هر گاه بندگانم از تو درباره من می پرسند ، [بگو :] من نزدیکم» تا آخر آیه .997.الإمام الصادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ درباره این سخن خداوند متعال که : «و نمازت را با صدای بلند و یا با صدای بسیار آهسته مخوان» _: این ، در دعاست . در هنگام دعا کردن ، صدایت را بلند مکن که چون گناهانت را یاد کنی ، دیگران بشنوند و بدانها سرزنشت کنند.998.عنه علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند ، سه کار را از شما ناخوش می دارد : بیهوده گویی در هنگام [تلاوت ]قرآن ؛ بلند کردن صدا در دعا ؛ و دست بر کمر نهادن در حال نماز . (1)

.


1- .بعضی شارحان حدیث ، واژه «تخصُّر» را در متن روایت ، به معنای تکیه دادن بر عصا و مانند آن دانسته اند .

ص: 170

999.عنه علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ تَعالی کَرِهَ لَکُم ثَلاثا : اللَّغوَ عِندَ قِراءَةِ القُرآنِ ، وَالتَّخَصُّرَ فِی الصَّلاةِ ، ورَفعَ الأَصواتِ بِالدُّعاءِ وعِندَ الدُّعاءِ . (1)996.امام علی علیه السلام :إرشاد القلوب :سَمِعَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله أقواما یُجاهِرونَ بِالدُّعاءِ ، فَقالَ : لا تَرفَعوا بِأَصواتِکُم ؛ فَإِنَّ رَبَّکُم لَیسَ بِأَصَمَّ . (2)997.امام صادق علیه السلام :صحیح البخاری عن أبی موسی الأشعری :لَمّا غَزا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله خَیبَرَ _ أو قالَ : لَمّا تَوَجَّهَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله _ أشرَفَ النّاسُ عَلی وادٍ ، فَرَفَعوا أصواتَهُم بِالتَّکبیرِ : اللّهُ أکبَرُ ، اللّهُ أکبَرُ ، لا إلهَ إلاَّ اللّهُ .

فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : اِربَعوا (3) عَلی أنفُسِکُم ، إنَّکُم لا تَدعونَ أصَمَّ ولا غائِبا ، إنَّکُم تَدعونَ سَمیعا قَریبا ، وهُوَ مَعَکُم . (4)998.امام صادق علیه السلام :سنن أبی داوود عن أبی موسی الأشعری :کُنتُ مَعَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی سَفَرٍ ، فَلَمّا دَنَوا مِنَ المَدینَةِ کَبَّرَ النّاسُ ورَفَعوا أصواتَهُم .

فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : یا أیُّهَا النّاسُ ! إنَّکُم لا تَدعونَ أصَمَّ ولا غائِبا ، إنَّ الَّذی تَدعونَهُ بَینَکُم وبَینَ أعناقِ رِکابِکُم . (5) .


1- .کنزالعمّال : ج 16 ص 46 ح 43870 نقلاً عن الدیلمی عن جابر .
2- .إرشاد القلوب : ص 154 .
3- .اربَعْ علی نفسک : أی ارفق بنفسک وکُفّ (مجمع البحرین : ج 2 ص 668) .
4- .صحیح البخاری : ج 4 ص 1541 ح 3968 ، مسند ابن حنبل : ج 7 ص 144 ح 19616 و ص 175 ح 19766 کلاهما نحوه ، السنن الکبری : ج 2 ص 262 ح 3012 ، کنزالعمّال : ج 2 ص 82 ح 3243 ؛ عدّة الداعی : ص 244 نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 343 ح 11 .
5- .سنن أبی داوود : ج 2 ص 87 ح 1526 ، سنن الترمذی : ج 5 ص 457 ح 3374 نحوه ، کنزالعمّال : ج 2 ص 83 ح 3244 .

ص: 171

999.امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند متعال ، سه چیز را از شما ناخوش می دارد : بیهوده گویی در هنگام قرائت قرآن ؛ دست به کمر نهادن در نماز ؛ و بلند کردن صدا به دعا ، و هنگام دعا کردن.1000.عنه علیه السلام :إرشاد القلوب :پیامبر خدا شنید که عدّه ای با صدای بلند دعا می کنند . فرمود : «صداهایتان را بلند نکنید . پروردگار شما . کَر نیست».1000.امام صادق علیه السلام :صحیح البخاری_ به نقل از ابو موسی اشعری _: چون پیامبر خدا به جنگ خیبر رفت (یا گفته شده [به سوی خیبر ]حرکت کرد) ، مردم به وادی ای رسیدند و فریاد تکبیر ، سر دادند : اللّه اکبر ، اللّه اکبر ، لا إله إلاّ اللّه !

پیامبر خدا فرمود : «آرام باشید . شما شخص کَر یا غایبی را که صدا نمی زنید . شما ، کسی را صدا می زنید که شنوا و نزدیک است و در کنارِ شماست».1001.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :سنن أبی داوود_ به نقل از ابو موسی اشعری _: در سفری با پیامبر خدا بودم . چون مردم نزدیک مدینه رسیدند ، بانگ تکبیر برآوردند. پیامبر خدا فرمود : «ای مردم! شما شخص کَر یا غایبی را که نمی خوانید . آن کسی که او را می خوانید ، بین شما و گردن مَرکب های شماست». (1) .


1- .کنایه از این که خداوند از گردنِ مرکب هایی که بر آن سوارید ، به شما نزدیک تر است.

ص: 172

1002.عنه صلی الله علیه و آله :الإمام الصادق علیه السلام_ فی وَصِیَّتِهِ لِعَبدِ اللّهِ بنِ جُندَبٍ _: یَابنَ جُندَبٍ ... وَاخفِضِ الصَّوتَ ، إنَّ رَبَّکَ الَّذی یَعلَمُ ما تُسِرّونَ وما تُعلِنونَ ، قَد عَلِمَ ما تُریدونَ قَبلَ أن تَسأَلوهُ . (1)3 / 5رَفعُ الصَّوتِ فی مَواضِعَ1005.الإمام الصادق علیه السلام :البلد الأمین عن بشر وبشیر_ فی ذِکرِ دُعاءِ الإِمامِ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیهماالسلام یَومَ عَرَفَةَ _: ثُمَّ رَفَعَ علیه السلام صَوتَهُ وبَصَرَهُ إلَی السَّماءِ ، وعَیناهُ قاطِرَتانِ کَأَنَّهُما مَزادَتانِ (2) ، وقالَ علیه السلام بِأَعلی صَوتِهِ : یا أسمَعَ السّامِعینَ ... ثُمَّ عَلَت أصواتُهُم بِالبُکاءِ مَعَهُ ، وغَرَبَتِ الشَّمسُ ، وأفاضَ علیه السلام وأفاضَ النّاسُ مَعَهُ . (3)1001.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :الکافی عن عبد الرحمن بن الحجّاج :کانَ أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام إذا قامَ آخِرَ اللَّیلِ یَرفَعُ صَوتَهُ حَتّی یَسمَعَ أهلُ الدّارِ ، ویَقولُ : اللّهُمَّ أعِنّی عَلی هَولِ المُطَّلَعِ (4) ، ووَسِّع عَلَیَّ ضیقَ المَضجَعِ ، وَارزُقنی خَیرَ ما قَبلَ المَوتِ ، وَارزُقنی خَیرَ ما بَعدَ المَوتِ . (5)راجع : الکافی : ج 6 ص 526 ح 8 . موسوعة میزان الحکمة : الأذان / الفصل السادس : آداب الأذان / أهمّ ما ینبغی رعایته للمؤذن / رفع الصوت .

.


1- .تحف العقول : ص 305 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 284 ح 1 .
2- .المَزادَةُ : الظرف الذی یحمل فیه الماء ، کالراویة والقربة ، والجمع : المزاود . (النهایة : ج 4 ص 324 «مزد») .
3- .البلد الأمین : ص 258 ، بحار الأنوار : ج 98 ص 214 ح 2 .
4- .المطَّلَع : مکان الاطّلاع من موضعٍ عالٍ ، هول المطّلَع : یرید به الموقف یوم القیامة أو ما یشرف علیه من أمر الآخرة عقیب الموت (النهایة : ج 3 ص 132 «طلع») .
5- .الکافی : ج 2 ص 538 ح 13 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 480 ح 1389 ، بحار الأنوار : ج 87 ص 192 ح 6 .

ص: 173

3 / 5 بلند کردن صدا در چند مورد

1003.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام صادق علیه السلام_ در سفارش به عبد اللّه بن جندب _: ای پسر جندب! ... صدایت را پایین بیاور . پروردگار تو از آنچه در دل دارید یا آشکار می سازید ، آگاه است . پیش از آن که از او درخواست کنید ، می داند که چه می خواهید.3 / 5بلند کردن صدا در چند مورد1006.عنه علیه السلام : ( _ فیما یُقالُ فی کُلِّ یَومٍ مِن رَجَبٍ _ ) البلد الأمین_ به نقل از بشر و بشیر ، در یاد کرد دعای امام حسین علیه السلام در روز عرفه _: آن گاه ، امام علیه السلام صدایش را بلند کرد و نگاهش را به آسمان دوخت و در حالی که از چشمانش چون مَشک ، اشک می ریخت ، با بلندترین صدایش فریاد زد : «ای شنواترینِ شنوندگان! ...». سپس ، دیگران ، هم صدا با او بانگ گریه سر دادند . خورشید که غروب کرد ، امام علیه السلام کوچید و همراه با او مردم نیز کوچیدند.1006.امام صادق علیه السلام ( _ در دعایی که هر روز از ماه رجب خوانده می شود _ ) الکافی_ به نقل از عبد الرحمان بن حجّاج _: امام صادق علیه السلام آخرِ شب که برمی خاست ، صدایش را بلند می کرد ، به طوری که اهل خانه بشنوند و می گفت : «بار خدایا! مرا در هراسِ ایستگاه قیامت ، کمک فرما و تنگیِ گور را بر من ، فراخ گردان و بهترین چیز در پیش از مُردن و بهترین چیز در بعد از مرگ را روزی ام کن».ر . ک : دانش نامه میزان الحکمة : اذان / فصل ششم : آداب اذان / مهم ترین نکاتی که مؤذن باید رعایت کند / بلند کردن صدا . الکافی : ج 6 ص 526 ح 8 .

.

ص: 174

توضیحی پیرامون بلند کردن صدا در دعا

توضیحی درباره بلند کردن صدا در دعادعا ، سخن گفتن با کسی است که هیچ کس به اندازه او به انسانْ نزدیک نیست (1) و بلکه از رگ گردن نیز به انسانْ نزدیک تر است (2) و بدین جهت ، بلند کردن صدا در دعا ، خلاف ادب شمرده می شود ، چنان که پیامبر خدا به این نکته اشاره می فرماید : اِربَعوا عَلی أنفُسِکُم . إنَّکُم لا تَدعونَ أصَمَّ ولا غائِبا . إنَّکُم تَدعونَ سَمیعا قَریبا ، وهُوَ مَعَکُم . (3) صدایتان را پایین بیاورید؛ چرا که شما ناشنوایی یا غایبی را صدا نمی زنید ؛ بلکه شنوای نزدیکی را صدا می زنید. که همواره با شماست . بر این اساس ، بلند دعا کردن ، بخصوص اگر موجب آزار دیگران باشد ، عقلاً و نقلاً (4) مذموم و بلکه ممنوع است . در این جا این سؤال پیش می آید که اگر بلند دعا کردنْ مذموم است ، چرا گاهی در سیره پیشوایان اسلام ، مواردی _ مانند آنچه گذشت _ دیده می شود که بلند دعا می کرده اند ؟ پاسخ ، این است که نکوهیده بودن بلندی صدا در دعا ، یک موضوع عُرفی است

.


1- .«وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ؛ هرگاه بندگان من ، از تو درباره من بپرسند ، [بگو :] من نزدیکم» (البقرة : 186) .
2- .«وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ ؛ وما از رگ گردن به او نزدیک تریم» (ق : 16) .
3- .ر .ک : ص 170 ح 256 .
4- .ر .ک : دانش نامه میزان الحکمة : ج 3 ص 39 (آزار رسانی : عبادت آزار دهنده) .

ص: 175

و لذا کیفیت و کمّیت بلندی صدا ، در داوری عرف ، دخالت دارد . بی تردید ، فرق است میان کسی که مانند طلبکار با فریاد و بی ادبانه چیزی از خدا می خواهد و کسی که مانند امام حسین علیه السلام در عرفات ، در اثنای دعا ، حالی به او دست می دهد که با نهایت خاکساری و افتادگی و با ناله و تضرّع و اشک ریزان و دل سوزان ، اما با صدای بلند ، «یا أسمَعَ السّامِعینَ ؛ ای شنواترینِ شنوندگان» (1) می گوید و یا مانند امام صادق علیه السلام در پایان شب ، هنگام قیام در جمع شب زنده داران ، ندای «اللّهُمَّ أعِنّی عَلی هَولِ المُطَّلَعِ ووَسِّع عَلَیَّ ضیقَ المَضجَعِ ؛ خداوندا ! مرا به هنگام هراسیدنم در جایگاه وارسی یاری کن و برایم تنگای قبر را وسیع نما» (2) سر می دهد که نه تنها موجب آزار دیگران نبوده است ، بلکه بی تردید ، اهل بیت ایشان ، علاقه مند به شنیدن مناجات روحبخش آن بزرگوار در دل شب بوده اند . به عبارت دیگر ، پایین بودن صدا در هنگام دعا ، هم مقتضای تعظیم و تواضع در محضر خداوند است و هم موجب جلب خشنودی او و پیدایش حال توجّه و اُنس بیشتر در دعا کننده . این ، نکته ای است که عقل و وجدان انسان ، به خوبی آن را درک و تصدیق می کنند . بنا بر این ، اقتضای حالات و مقامات مختلف ، متفاوت است و عقل و وجدان ، در هر حال و مقام ، میزان مقبول پنهان و یا آشکار بودن صدا را به خوبی درک می کنند و با حفظ اصل آهستگی و پرهیز از شیون و فریاد ، هر یک از حالات و مقامات (درخواست ، سوز و گداز ، نالش از غم هجران ، حال خوش وصل و اُنس ، دعای جمعی و فردی ، ضمیمه شدن مسئله تعلیم و تربیت به اصل دعا) را از دیگر مقامات و حالات ، تمیز می دهد .

.


1- .البلد الأمین : ص 258 ، الإقبال : ج 2 ص 87 ، بحار الأنوار : ج 98 ص 224 ح 2 .
2- .الکافی : ج 2 ص 539 ح 13 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 480 ح 1389 ، بحار الأنوار : ج 87 ص 192 ح 6 .

ص: 176

3 / 6رَفعُ الیَدَینِ1008.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :رسول اللّه صلی الله علیه و آله_ لِعَلِیٍّ علیه السلام _: عَلَیکَ بِرَفعِ یَدَیکَ إلی رَبِّکَ ، وکَثرَةِ تَقَلُّبِها . (1)1009.الکافی :الإمام الحسین علیه السلام :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَرفَعُ یَدَیهِ إذَا ابتَهَلَ ودَعا ، کَما یَستَطعِمُ المِسکینُ . (2)1010.امام صادق علیه السلام ( _ از جمله جواب های ایشان به صوفیان _ ) المعجم الأوسط عن ابن عبّاس :رَأَیتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَدعو بِعَرَفَةَ ، ویَداهُ إلی صَدرِهِ کَاستِطعامِ المِسکینِ . (3)1011.الکافی عن الولید بن صبیح عن الإمام الصادق علیه المسند إسحاق بن راهویه عن عائشة :فَقَدتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله ذاتَ لَیلَةٍ ، فَخَرَجتُ فی أثَرِهِ ، فَإِذا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فِی البَقیعِ ، رافِعا یَدَیهِ إلَی السَّماءِ یَدعو . (4)1012.کتاب من لا یحضره الفقیه عن الولید بن صبیح :صحیح مسلم عن أنس :رَأَیتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَرفَعُ یَدَیهِ فِی الدُّعاءِ ، حَتّی یُری بَیاضُ إبطَیهِ . (5) .


1- .المحاسن : ج 1 ص 82 ح 48 عن محمّد بن إسماعیل رفعه إلی الإمام الصادق علیه السلام ، الزهد للحسین بن سعید : ص 22 ح 47 عن عثمان بن ثابت عن جعفر عن الإمام الباقر علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله وفیه «یدیک فی دعائک» ، بحار الأنوار : ج 85 ص 201 ح 12 .
2- .مکارم الأخلاق : ج 2 ص 8 ح 1981 ، عدّة الداعی : ص 182 ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 74 ، الدعوات : ص 22 ح 24 ، الأمالی للطوسی : ص 585 ح 1211 عن محمّد وزید عن أبیهما الإمام زین العابدین علیه السلام وفیه «کمن یستطعم» بدل «کما یستطعم المسکین» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 294 ح 23؛ تاریخ بغداد : ج 8 ص 63 عن محمّد وزید ابنیّ علیّ عن أبیهما عن أبیه الإمام الحسین علیه السلام .
3- .المعجم الأوسط : ج 3 ص 189 ح 2892 ، السنن الکبری : ج 5 ص 190 ح 9474 ، مجمع الزوائد : ج 10 ص 264 ح 17334 .
4- .مسند إسحاق بن راهویه : ج 2 ص 327 ح 850 ، سنن ابن ماجة : ج 1 ص 444 ح 1389 ، المنتخب من مسند عبد بن حمید : ص 437 ح 1509 و فیهما «رافع رأسه إلی السماء» بدل «رافعا ...» .
5- .صحیح مسلم : ج 2 ص 612 ح 5 ، صحیح البخاری : ج 5 ص 2335 عن أبی موسی الأشعری نحوه ، مسند ابن حنبل : ج 4 ص 516 ح 13728 ، مسند أبی یعلی : ج 3 ص 412 ح 3489 وفیهما «کان» بدل «رأیت» ، السنن الکبری : ج 3 ص 497 ح 6446 وزاد فیه «یعنی فی الاستسقاء» .

ص: 177

3 / 6 بلند کردن دست ها

3 / 6بلند کردن دست ها1013.الکافی عن عمر بن یزید :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ به علی علیه السلام _: بر تو باد بلند کردن دست هایت به سوی پروردگارت ، و بسیار پشت و رو کردن آنها.1014.مجمع البیان عن عمرو بن زید عن الإمام الصادق علیهامام حسین علیه السلام :پیامبر خدا ، هر گاه درخواست و دعایی می کرد ، دستانش را همچون مستمندی که غذا می طلبد ، دراز می کرد.1013.الکافی ( _ به نقل از عمر بن یزید _ ) المعجم الأوسط_ به نقل از ابن عبّاس _: پیامبر خدا را دیدم که در عرفه ، دعا می کند و دستانش را تا سینه اش بالا برده است ، آن گونه که مستمند ، غذا می طلبد.1014.مجمع البیان ( _ به نقل از عمرو بن زید _ ) مسند اسحاق بن راهویه_ به نقل از عایشه _: شبی متوجّه شدم پیامبر خدا [در اتاق ]نیست . در جستجوی او بیرون رفتم . دیدم پیامبر خدا در بقیع ، دستانش را به سوی آسمان برداشته است و دعا می کند .1015.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :صحیح مسلم_ به نقل از انس _: من دیدم که پیامبر خدا در هنگام دعا ، دستانش را بلند می کند ، به طوری که سپیدی زیر بغل هایش دیده می شد.

.

ص: 178

1016.عنه صلی الله علیه و آله :کنزالعمّال عن البَراء بن عازب :کانَ [ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله ] إذا أصابَتهُ شِدَّةٌ فَدَعا ، رَفَعَ یَدَیهِ حَتّی یُری بَیاضُ إبطَیهِ . (1)1017.الکافی عن کلیب الصیداوی :المصنّف لعبد الرزّاق عن طاووس :دَعَا النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله عَلی قَومٍ فَرَفَعَ یَدَیهِ جِدّا فِی السَّماءِ ، فَجالَتِ (2) النّاقَةُ ، فَأَمسَکَها بِإِحدی یَدَیهِ ، وَالاُخری قائِمَةٌ فِی السَّماءِ . (3)1018.الکافی عن أیّوب أخی أدیم بیّاع الهروی :سنن النسائی عن اُسامة بن زید :کُنتُ رَدیفَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله بِعَرَفاتٍ ، فَرَفَعَ یَدَیهِ یَدعو ، فَمالَت بِهِ ناقَتُهُ فَسَقَطَ خِطامُها (4) ، فَتَناوَلَ الخِطامَ بِإِحدی یَدَیهِ وهُوَ رافِعٌ یَدَهُ الاُخری . (5)1015.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :تهذیب الأحکام عن أبی بصیر عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام: إنَّ أمیرَ المُؤمِنینَ علیه السلام قالَ : إذا فَرَغَ أحَدُکُم مِنَ الصَّلاةِ ، فَلیَرفَع یَدَیهِ إلَی السَّماءِ ، وَلیَنصَب فِی الدُّعاءِ .

فَقالَ ابنُ سَبَأٍ : یا أمیرَ المُؤمِنینَ ! ألَیسَ اللّهُ فی کُلِّ مَکانٍ ؟

فَقالَ علیه السلام : بَلی . قالَ : فَلِمَ یَرفَعُ یَدَیهِ إلَی السَّماءِ ؟

قالَ : أما تَقرَأُ فِی القُرآنِ : «وَ فِی السَّمَاءِ رِزْقُکُمْ وَ مَا تُوعَدُونَ» (6) ؟ فَمِن أینَ یُطلَبُ الرِّزقُ إلاّ مِن مَوضِعِهِ ! ومَوضِعُ الرِّزقِ وما وَعَدَ اللّهُ السَّماءُ . (7)1016.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :الإمام الصادق علیه السلام_ لَمّا سَأَلَهُ الزِّندیقُ : مَا الفَرقُ بَینَ أن تَرفَعوا أیدِیَکُم إلَی السَّماءِ وبَینَ أن تَخفِضوها نَحوَ الأَرضِ ؟ _: ذلِکَ فی عِلمِهِ وإحاطَتِهِ وقُدرَتِهِ سَواءٌ ، ولکِنَّهُ عز و جل أمَرَ أولِیاءَهُ وعِبادَهُ بِرَفعِ أیدیهِم إلَی السَّماءِ نَحوَ العَرشِ ؛ لأَِنَّهُ جَعَلَهُ مَعدِنَ الرِّزقِ ، فَثَبَّتنا ما ثَبَّتَهُ القُرآنُ وَالأَخبارُ عَنِ الرَّسولِ صلی الله علیه و آله ، حینَ قالَ : اِرفَعوا أیدِیَکُم إلَی اللّهِ عز و جل . (8) .


1- .کنزالعمّال : ج 7 ص 71 ح 18008 نقلاً عن أبی یعلی .
2- .یقال : جال یجول جولة : إذا دار (النهایة : ج 1 ص 317 «جول») .
3- .المصنّف لعبد الرزّاق : ج 2 ص 247 ح 3233 ، کنزالعمّال : ج 2 ص 622 ح 4916 .
4- .الخِطام : الحبل الذی یقاد به البعیر (النهایة : ج 2 ص 51 «خطم») .
5- .سنن النسائی : ج 5 ص 254 ، مسند ابن حنبل : ج 8 ص 192 ح 21880 ، کنزالعمّال : ج 5 ص 186 ح 12548 .
6- .الذاریات : 22 .
7- .تهذیب الأحکام : ج 2 ص 322 ح 1315 ، علل الشرایع : ص 344 ح 1 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 325 ح 955 ، الخصال : ص 628 ح 10 عن محمّد بن مسلم و أبی بصیر ، تحف العقول : ص 118 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 308 ح 7 .
8- .التوحید : ص 248 ح 1 ، الاحتجاج : ج 2 ص 199 ح 213 کلاهما عن هشام بن الحکم ، بحار الأنوار : ج 93 ص 309 ح 8 .

ص: 179

1017.الکافی ( _ به نقل از کلیب صیداوی _ ) کنز العمّال_ به نقل از براء بن عازب _: پیامبر صلی الله علیه و آله هر گاه مشکلی برایش پیش می آمد و دعا می کرد ، دستانش را بالا می برد ، چنان که سپیدی زیر بغل هایش دیده می شد.1018.الکافی ( _ به نقل از ایّوب ، برادر اَدیمِ زردچوبه فروش _ ) المصنّف ، عبد الرزّاق_ به نقل از طاووس _: پیامبر صلی الله علیه و آله قومی را نفرین کرد و دستانش را کاملاً به آسمان برداشت . در این هنگام ، ناقه برگشت . پیامبر صلی الله علیه و آله با یک دستش ، آن را نگه داشت و دست دیگرش همچنان به سوی آسمان ، بلند بود.1019.الکافی عن علیّ بن عبدالعزیز :سنن النسائی_ به نقل از اُسامة بن زید _: من در عرفات ، بر ترکِ پیامبر صلی الله علیه و آله سوار بودم . ایشان ، دستانش را به دعا بلند کرد . ناقه اش به یک سو گشت و مهارش افتاد . با یک دستش مهار را گرفت و دست دیگرش ، همچنان بالا بود.1020.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :تهذیب الأحکام_ به نقل از ابو بصیر _: امام صادق علیه السلام از پدرانش نقل کرد که امیر مؤمنان فرمود : «هر گاه یکی از شما نمازش را تمام کرد ، دستانش را به سوی آسمان بردارد و تا می تواند ، دعا کند».

ابن سبأ گفت : ای امیر مؤمنان! مگر خدا در همه جا نیست؟

فرمود : «چرا» .

گفت : پس ، چرا دستانش را به سوی آسمان بلند کند؟

فرمود : «مگر در قرآن نخوانده ای که : «و در آسمان است روزیِ شما و آنچه وعده داده می شوید» ؟ بنا بر این ، روزی را جز از جایگاهش ، کجا باید طلبید؟ جایگاه روزی و هم آنچه خداوند وعده داده ، آسمان است».1021.عنه صلی الله علیه و آله :امام صادق علیه السلام_ در پاسخ به این پرسش زندیق که : چه فرقی می کند که دست هایتان را به سوی آسمان بردارید یا به سمت زمین ، پایین برید؟ _: این ، برای خدایی که بر همه چیز علم و احاطه و قدرت دارد ، یکسان است ؛ اما او به اولیا و بندگانش دستور داده است که دستانشان را به آسمان ، به سوی عرش ، بلند کنند ؛ زیرا آن جا را معدنِ روزی قرار داده است . پس ، ما آن چیزی را تأیید می کنیم که قرآن و اخبار رسیده از پیامبر صلی الله علیه و آله تأیید می کند که فرموده است : «دستانتان را به سوی خداوند عز و جل بلند کنید». .

ص: 180

1019.الکافی ( _ به نقل از علی بن عبد العزیز _ ) الاحتجاج عن صفوان بن یحیی :. . . قالَ أبو قُرَّةَ : فَما بالُکُم إذا دَعَوتُم رَفَعتُم أیدِیَکُم إلَی السَّماءِ ؟ فَقالَ أبُو الحَسَنِ [ الرِّضا ] علیه السلام : إنَّ اللّهَ استَعبَدَ خَلقَهُ بِضُروبٍ مِنَ العِبادَةِ ، وللّهِِ مَفازِعُ یَفزَعونَ إلَیهِ ومُستَعبَدٌ ، فَاستَعبَدَ عِبادَهُ بِالقَولِ وَالعِلمِ وَالعَمَلِ وَالتَّوَجُّهِ ونَحوِ ذلِکَ ، استَعبَدَهُم بِتَوَجُّهِ الصَّلاةِ إلَی الکَعبَةِ ، ووَجَّهَ إلَیها الحَجَّ وَالعُمرَةَ ، وَاستَعبَدَ خَلقَهُ عِندَ الدُّعاءِ وَالطَّلَبِ وَالتَّضَرُّعِ بِبَسطِ الأَیدی ورَفعِها إلَی السَّماءِ لِحالِ الاِستِکانَةِ ، وعَلامَةِ العُبودِیَّةِ وَالتَّذَلُّلِ لَهُ . (1)راجع : ج 2 ص 234 ح 1347 (من دعا له الإمام الرضا علیه السلام / یزید بن إسحاق) .

.


1- .الاحتجاج : ج 2 ص 377 ح 285 ، بحار الأنوار : ج 10 ص 346 ح 5 .

ص: 181

1021.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :الاحتجاج_ به نقل از صفوان بن یحیی _: ... ابوقرّه گفت : چرا شما وقتی دعا می کنید ، دستانتان را به سوی آسمان برمی دارید؟

امام رضا علیه السلام فرمود : «خداوند ، از طریق انواع عبادات ، مردم را به بندگی وا داشته است ، و برای خدا پناهگاه هایی است که به او پناه می برند و بندگی اش می کنند . مثلاً از بندگانش خواسته است که با گفتار و علم و کردار و توجّه و مانند اینها ، او را بندگی کنند . با نماز خواندن به سوی کعبه ، به بندگی شان کشانده است و حجّ و عمره را به سوی کعبه قرار داده است . از بندگانش خواسته است که هنگام دعا و خواهش و التماس ، با گشودن دست ها و بالا بردن آنها به جانب آسمان ، اظهار بندگی کنند ؛ زیرا این حالات ، نشانگر خاکساری و علامتِ عبودیت و خواری در برابر اوست».ر . ک : ج2 ص235 ح 1347 (کسانی که امام رضا علیه السلام برایشان دعا کرد / یزید بن اسحاق) .

.

ص: 182

تحلیلی درباره بلند کردن دست به سوی آسمان هنگام دعا

تحلیلی درباره بلند کردن دست به سوی آسمان در هنگام دعایکی از آداب دعا ، بلند کردن دست ها به سوی آسمان است . سیره پیامبر خدا چنین بود که گاه به هنگام دعا ، دست های خود را آن قدر بلند می کرد که سپیدی زیر بغل ایشان دیده می شد 1 و مانند بیچاره ای که با بلند کردن و حرکت دادن دست از کسی چیزی می خواهد ، درخواست خود را با خداوند متعال در میان می گذاشت . در این جا ، این سؤال پیش می آید که با توجه به این که خداوند متعالْ همه جا هست ، چرا نیایشگر باید به هنگام دعا ، دست خود را به سوی آسمان ، بالا ببرد ؟ برخی تصور کرده اند که بلند کردن دست به سوی آسمان ، نشانه اعتقاد به

.

ص: 183

تجسیم و مکان داشتن حضرت حق است در صورتی که جسم و مکان ، از اوصاف سلبیه خداوند متعال است . او جسم نیست و در همه جا هست . بنا بر این ، در دعا ، تفاوتی میان بلند کردن دست یا بلند نکردن آن ، وجود ندارد . اینان ، بدین سان ، منکر ادب بودنِ این رفتار شده اند . احادیث این باب ، نشان می دهند که این سؤال ، در صدر اسلام ، به طور جدّی مطرح بوده است و امامان به آن ، پاسخ گفته اند . در مجموع ، چهار پاسخ به این پرسش داده شده است : 1 . بلند کردن دست به هنگام دعا ، خود ، نوعی عبادت است که خداوند متعال ، مردم را مکلّف به آن نموده است ، مانند : توجّه کردن در نماز به سوی کعبه ، رکوع و سجود و امثال اینها . (1) 2 . بلند کردن دست به هنگام دعا ، سنّت نبوی است و پیامبر خدا از پیروان خود ، خواسته است که چنین عمل کنند . (2) 3 . حکمت بلند کردن دست به سوی آسمان در هنگام دعا ، این است که آسمان ، جایگاه انواع روزی هایی است که مورد نیاز و درخواست انسان اند . بدین جهت ، خداوند به اولیای خود دستور داده که هنگام دعا ، دست های خود را به سوی آسمان و عرش الهی دراز کنند . (3) 4 . علاّمه سیّد محمّدحسین طباطبایی در پاسخ این شبهه ، اشاره می کند که حقیقت همه عبادات بدنی (از جمله دعا) ، تنزیل و تمثیل معانی و مفاهیم و

.


1- .ر .ک : ح 271 .
2- .ر .ک : ح 261 و 262 .
3- .ر .ک : ح 269 و 270 .

ص: 184

حقایق متعالی در قالب جسمانی است و بلند کردن دست در دعا از این باب است . متن سخن ایشان چنین است : مخالفت برخی با بالا بردن دست به سوی آسمان به هنگام دعا، با استناد به این که این کار، نوعی جسم دانستن خداوند و اشاره به اوست، بیهوده و نادرست است ؛ چرا که حقیقت همه عبادت های بدنی، فرو کاستن معنای قلبی وتوجّه درونی، به صورتْ و شکل ظاهر و نیز اظهار حقایق فراتر از مادّه، در قالب جسم است ، همان گونه که در نماز و روزه و حج و... و اجزا و شرایطشان هست و اگر چنین نبود، اصلاً عبادت های بدنی تحقّق نمی یافتند و از جمله عبادت ها، دعاست که توجّه قلبی و درخواست درونی موجود در دعا را _ که در میان ما متداول و معهود است _ می توان شبیه کرد به درخواست نادار بینوای فرودست، از توانگر عزّتمند والا، آن جا که دستانش را باز می کند و نیازش را با شکستگی و زاری طلب می نماید . (1) نکته قابل توجّه ، این است که بلند کردن دست به سوی آسمان ، در صورتی ادب و ارزش شمرده می شود که نیایشگر ، با معرفت ، دست خود را بالا ببرد و بداند که خدا همه جا هست . تنها در این صورت است که دست به آسمانْ بلند کردن ، ادب شمرده می شود ، وگرنه کسی که می پندارد خدا در آسمان است و دست به سوی او دراز می کند ، دست بلند کردن او ارزشی ندارد . همچنین است چشم دوختن به آسمان در هنگام دعا ، و لذا امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوار خود ، نقل کرده است : مَرَّ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله عَلی رَجُلٍ وهُوَ رافِعٌ بَصَرَهُ إلَی السَّماءِ یَدعو ، فَقالَ لَهُ رَسولُ

.


1- .المیزان فی تفسیر القرآن : ج 2 ص 38 .

ص: 185

اللّهِ صلی الله علیه و آله : غُضَّ بَصَرَکَ ؛ فَإِنَّکَ لَن تَراهُ . وقالَ : ومَرَّ النَّبِیُّ عَلی رَجُلٍ رافِعٍ یَدَیهِ إلَی السَّماءِ وهُوَ یَدعو ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : اُقصُر مِن یَدَیکَ ؛ فَإِنَّکَ لَن تَنالَهُ . (1) گذر پیامبر صلی الله علیه و آله بر مردی افتاد که هنگام دعا چشمش را به سوی آسمانْ دوخته بود. پیامبر خدا به وی فرمود : «چشمت را فرو بند که تو هرگز او را نمی بینی» . و فرمود : گذر پیامبر بر مردی افتاد که در حال دعا ، دستانش را به سوی آسمانْ بلند کرده بود. پیامبر خدا فرمود : «دستانت را پایین بیاور که تو هرگز به او نمی رسی» . البته ممکن است این دو حدیث ، ناظر به خروج شخص از حال اعتدال در چشم دوختن به آسمان (رفع البصر) یا بلند کردن دست ها (رفع الیدین) باشند .

.


1- .التوحید : ص 107 ح 1 ، الجعفریّات : ص 38 از امام کاظم از پدرانش از امام علی علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 307 ح 4 .

ص: 186

3 / 7عُلُوُّ الهِمَّةِ وعِظَمُ المَسأَلَةِ1022.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا دَعا أحَدُکُم فَلیُعظِمِ الرَّغبَةَ ؛ فَإِنَّهُ لا یَتَعاظَمُ (1) عَلَی اللّهِ شَیءٌ . (2)1023.امام باقر علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :اِسأَ لُوا اللّهَ وأجزِلوا ؛ فَإِنَّهُ لا یَتَعاظَمُهُ شَیءٌ . (3)1024.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ عز و جل یَعجَبُ مِن سائِلٍ یَسأَلُ غَیرَ الجَنَّةِ . (4)1025.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عنه صلی الله علیه و آله :سَلُوا اللّهَ الفِردَوسَ ؛ فَإِنَّها سُرَّةُ (5) الجَنَّةِ . (6)1026.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :صحیح مسلم عن ربیعة بن کعب الأسلمی :کُنتُ أبیتُ مَعَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، فَأَتَیتُهُ بِوَضوئِهِ وحاجَتِهِ . فَقالَ لی : سَل . فَقُلتُ : أسأَ لُکَ مُرافَقَتَکَ فِی الجَنَّةِ .

قالَ : أوَ غَیرَ ذلِکَ ؟ قُلتُ : هُوَ ذاکَ .

قالَ : فَأَعِنّی عَلی نَفسِکَ بِکَثرَةِ السُّجودِ . (7)1027.الإمام الصادق علیه السلام :مسند ابن حنبل عن ربیعة بن کعب :قالَ لی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : سَلنی اُعطِکَ . قُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، أنظِرنی أنظُر فی أمری . قالَ : فَانظُر فی أمرِکَ .

قالَ : فَنَظَرتُ ، فَقُلتُ : إنَّ أمرَ الدُّنیا یَنقَطِعُ ، فَلا أری شَیئا خَیرا مِن شَیءٍ آخُذُهُ لِنَفسی لآِخِرَتی ! فَدَخَلتُ عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، فَقالَ : ما حاجَتُکَ ؟ فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، اشفَع لی إلی رَبِّکَ عز و جلفَلیُعتِقنی مِنَ النّارِ .

فَقالَ : مَن أمَرَکَ بِهذا ؟ فَقُلتُ : لا وَاللّهِ یا رَسولَ اللّهِ ، ما أمَرَنی بِهِ أحَدٌ ، ولکِنّی نَظَرتُ فی أمری ، فَرَأَیتُ أنَّ الدُّنیا زائِلَةٌ مِن أهلِها ، فَأَحبَبتُ أن آخُذَ لآِخِرَتی .

قالَ : فَأَعِنّی عَلی نَفسِکَ بِکَثرَةِ السُّجودِ . (8) .


1- .لا یتعاظمنی : أی لا یعظم علیَّ (النهایة : ج 3 ص 260 «عظم») .
2- .صحیح ابن حبّان : ج 3 ص 177 ح 896 ، مسند ابن حنبل : ج 3 ص 478 ح 9907 نحوه وزاد فیه بعد «أحدکم» : «فلا یقولنّ : اللّهمّ إن شئت ولکن» ، الدعوات الکبیر : ج 2 ص 93 ح 330 کلّها عن أبی هریرة ، الدعاء المأثور وآدابه : ص 53 ، کنزالعمّال : ج 2 ص 84 ح 3250 .
3- .عدّة الداعی : ص 36 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 302 ح 39 .
4- .تاریخ بغداد : ج 9 ص 267 عن عمرو بن شعیب عن أبیه عن جدّه ، کنزالعمّال : ج 2 ص 85 ح 3260 .
5- .أی وسطها وجوفها ، من سُرّة الإنسان ؛ فإنّها فی وسطه (النهایة : ج 2 ص 360 «سرر») .
6- .المستدرک علی الصحیحین : ج 2 ص 402 ح 3402 ، المعجم الکبیر : ج 8 ص 246 ح 7966 کلاهما عن أبی اُمامة وج 18 ص 254 ح 635 عن العرباض بن ساریة ، الجامع الصغیر : ج 1 ص 102 ح 663 نقلاً عن البیهقی فی الدعوات عن أبی هریرة وکلاهما نحوه .
7- .صحیح مسلم : ج 1 ص 353 ح 226 ، سنن أبی داود : ج 2 ص 35 ح 1320 ، سنن النسائی : ج 2 ص 227 ، السنن الکبری : ج 2 ص 684 ح 4568 نحوه ، کنزالعمّال : ج 8 ص 13 ح 21653 وراجع مسند ابن حنبل : ج 5 ص 439 ح 16076 والدعوات : ص 39 ح 95 وبحار الأنوار : ج 93 ص 326 ح 10 .
8- .مسند ابن حنبل : ج 5 ص 571 ح 16578 .

ص: 187

3 / 7 بلند همّتی و بزرگیِ درخواست

3 / 7بلند همّتی و بزرگیِ درخواست1027.امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه فردی از شما دعا می کند ، تقاضاهای بزرگ بنماید ؛ زیرا بر خداوند ، هیچ چیزی بزرگ (سنگین) نمی آید.1028.الکافی ( _ به نقل از اسحاق بن عمّار _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از خدا بخواهید و فراوان بخواهید ؛ زیرا هیچ چیز برای او سنگین نیست.1029.امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند عز و جل از درخواست کننده ای که چیزی جز بهشت درخواست کند ، تعجب می کند.1030.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از خداوند ، فردوس را تقاضا کنید که آن جا ، نافِ (وسط) بهشت است.1031.عنه صلی الله علیه و آله :صحیح مسلم_ به نقل از ربیعة بن کعب اَسلَمی _: من شب را با پیامبر خدا می گذراندم . یک شب که برایش آبِ وضو و حاجتش را آوردم ، به من فرمود : «چیزی بخواه» .

گفتم : از تو می خواهم که در بهشت با تو باشم.

فرمود : «غیر از این نمی خواهی؟».

گفتم : فقط همین!

فرمود : «پس ، با سجده فراوان ، مرا در این خواهشت کمک کن».1032.اُسد الغابة عن محمّد بن المنکدر عن رجل من الأنصارمسند ابن حنبل_ به نقل از ربیعة بن کعب _: پیامبر خدا به من فرمود : «از من چیزی بخواه تا به تو بدهم» .

گفتم : ای پیامبر خدا ! فرصت بده تا در این باره بیندیشم .

فرمود : «بیندیش» .

من اندیشیدم و با خود گفتم : امور دنیوی به سر می آیند . پس چیزی بهتر از آن

نیست که برای آخرتم برگیرم. پس ، خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله رفتم . فرمود : «چه می خواهی؟».

گفتم : ای پیامبر خدا! نزد پروردگارت شفاعتم کن که مرا از آتش دوزخ ، آزاد کند.

فرمود : «چه کسی این را به تو گفت [که از من ، چنین درخواستی کنی]؟».

گفتم : نه به خدا ، ای پیامبر خدا ! هیچ کس این را به من نگفت ؛ بلکه خودم در کارم اندیشیدم و دیدم که دنیا از کفِ دنیاداران می رود . پس ترجیح دادم که برای آخرتم چیزی بستانم .

فرمود : «پس ، با سجده فراوان ، مرا در این درخواستت یاری رسان».

.

ص: 188

1030.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :الإمام علیّ علیه السلام :کانَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله إذا سُئِلَ شَیئا فَإِذا أرادَ أن یَفعَلَهُ ، قالَ : نَعَم ، وإذا أرادَ أن لا یَفعَلَ سَکَتَ ، وکانَ لا یَقولُ لِشَیءٍ لا .

فَأَتاهُ أعرابِیٌّ فَسَأَلَهُ ، فَسَکَتَ ، ثُمَّ سَأَلَهُ فَسَکَتَ ، ثُمَّ سَأَلَهُ ، فَقالَ لَهُ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله کَهَیئَةِ المُنتَهِرِ : سَل ما شِئتَ یا أعرابِیُّ ، فَغَبَطناهُ ، فَقُلنا : الآنَ یَسأَلُ الجَنَّةَ .

فَقالَ الأَعرابِیُّ : أسأَ لُکَ راحِلَةً ، فَقالَ لَهُ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : لَکَ ذاکَ ، ثُمَّ قالَ : سَل ، قالَ : أسأَ لُکَ زادا ، قالَ : ولَکَ ذاکَ ، فَتَعَجَّبنا مِن ذلِکَ . فَقالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : کَم بَینَ مَسأَلَةِ الأَعرابِیِّ وعَجوزِ بَنی إسرائیلَ !

ثُمَّ قالَ صلی الله علیه و آله : إنَّ موسی علیه السلام لَمّا أُمِرَ أن یَقطَعَ البَحرَ فَانتَهی إلَیهِ ، فَضُرِبَت وُجوهُ الدَّوابِّ ، فَرَجَعَت ، فَقالَ موسی علیه السلام : ما لی یا رَبِّ ؟ قالَ لَهُ : إنَّکَ عِندَ قَبرِ یوسُفَ ، فَاحتَمِل عِظامَهُ مَعَکَ ، وقَدِ استَوَی القَبرُ بِالأَرضِ ، فَجَعَلَ موسی علیه السلام لا یَدری أینَ هُوَ ، قالوا : إن کانَ أحَدٌ مِنکُم یَعلَمُ أینَ هُوَ فَعَجوزُ بَنی إسرائیلَ ، لَعَلَّها تَعلَمُ أینَ هُوَ .

فَأَرسَلَ إلَیها موسی علیه السلام ، قالَ : هَل تَعلَمینَ أینَ قَبرُ یوسُفَ علیه السلام ؟ قالَت : نَعَم . قالَ : فَدُلّینی عَلَیهِ . قالَت : لا وَاللّهِ حَتّی تُعطِیَنی ما أسأَ لُکَ . قالَ : ذاکِ لَکِ ، قالَت : فَإِنّی أسأَ لُکَ أن أکونَ مَعَکَ فِی الدَّرَجَةِ الَّتی تَکونُ فیها فِی الجَنَّةِ .

قالَ : سَلِی الجَنَّةَ ، قالَت : لا وَاللّهِ ، [ إلاّ ] (1) أن أکونَ مَعَکَ ، فَجَعَلَ موسی یُرادُّها ، فَأَوحَی اللّهُ _ تَبارَکَ وتَعالی _ إلَیهِ : أن أعطِها ذلِکَ ؛ فَإِنَّهُ لا یُنقِصُکَ شَیئا ، فَأَعطاها ودَلَّتهُ عَلَی القَبرِ ، فَأَخرَجَ العِظامَ وجاوَزَ البَحرَ . (2) .


1- .ما بین المعقوفین أثبتناه من کنزالعمّال .
2- .المعجم الأوسط : ج 7 ص 374 ح 7767 عن حبّة العرنی ، کنزالعمّال : ج 2 ص 616 ح 4895؛ الدعوات : ص 40 ح 100 نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 327 ح 10 . وراجع : المستدرک علی الصحیحین : ج 2 ص 624 ح 4088 ، و مسند أبی یعلی : ج 6 ص 391 ح 7218 و قرب الإسناد : ص 58 ح 188 .

ص: 189

1031.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام علی علیه السلام :شیوه پیامبر صلی الله علیه و آله چنین بود که هر گاه چیزی از او خواسته می شد ، اگر می خواست انجامش دهد ، می فرمود : «باشد» و اگر نمی خواست انجامش دهد ، سکوت می کرد و هرگز ، پاسخ «نه» نمی داد.

روزی بادیه نشینی نزد ایشان آمد و چیزی خواست . پیامبر صلی الله علیه و آله سکوت کرد . دوباره خواست . باز هم سکوت کرد . بار سوم خواست . پیامبر صلی الله علیه و آله با حالت تَشَر به او فرمود : «ای اَعرابی ! هر چه می خواهی ، تقاضا کن» .

ما به حال او غبطه خوردیم و گفتیم : الآن ، بهشت را تقاضا می کند.

بادیه نشین گفت : مَرکبی از تو می خواهم .

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «باشد» .

سپس فرمود : «باز هم بخواه» .

گفت : توشه هم می خواهم .

فرمود : «باشد» .

ما از این درخواست ها تعجّب کردیم . پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : چه قدر فرق است میان درخواست این بادیه نشین و درخواست آن پیرِ زن بنی اسرائیل!».

آن گاه فرمود : «موسی علیه السلام چون فرمان یافت که از دریا بگذرد و به آن رسید ، مَرکب ها را هِی زدند ؛ امّا آنها بازگشتند و به دریا نزدند . موسی علیه السلام گفت : مرا چه شده است ، ای پروردگارم؟

بدو فرمود : تو نزدیک قبرِ یوسف هستی . استخوان های او را هم با خودت ببر . امّا قبر با زمین ، یکسان شده بود و موسی علیه السلام نمی دانست کجاست . گفتند : اگر از شما کسی باشد که جای قبر را بداند ، آن کس ، پیر زنی از بنی اسرائیل است . شاید او بداند

که قبر کجاست.

موسی علیه السلام او را احضار کرد و فرمود : تو می دانی قبر یوسف علیه السلام کجاست؟ .

گفت : آری .

فرمود : آن را نشانم بده .

گفت : نه به خدا ، مگر آن که آنچه از تو می خواهم ، به من بدهی .

فرمود : باشد .

گفت : از تو می خواهم که در بهشت ، با تو در یک درجه باشم.

فرمود : [فقط] بهشت را بخواه .

گفت : نمی شود . فقط با تو باشم .

موسی علیه السلام سعی داشت او را از نظرش منصرف کند که خداوند _ تبارک و تعالی _ به او وحی فرمود که : هر چه می خواهد ، به او عطا کن ؛ زیرا از [درجه] تو چیزی کم نمی کند . موسی علیه السلام به آن پیرزن ، قول داد و او جای قبر را نشانش داد و موسی علیه السلام استخوان ها را بیرون آورد و از دریا گذشت». .

ص: 190

1032.اُسد الغابة ( _ به نقل از محمّد بن منکدر ، از مردی انصاری ، از ) الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ اللّهَ _ تَبارَکَ وتَعالی _ أوحی إلی موسَی بنِ عِمرانَ علیه السلام أن : أخرِج عِظامَ یوسُفَ علیه السلام مِن مِصرَ ، ووَعَدَهُ طُلوعَ القَمَرِ ، فَأَبطَأَ طُلوعُ القَمَرِ عَلَیهِ ، فَسَأَلَ عَمَّن یَعلَمُ مَوضِعَهُ ، فَقیلَ لَهُ : هاهُنا عَجوزٌ تَعلَمُ عِلمَهُ ، فَبَعَثَ إلَیها ، فَاُتِیَ بِعَجوزٍ مُقعَدَةٍ عَمیاءَ .

فَقالَ : تَعرِفینَ قَبرَ یوسُفَ علیه السلام ؟ قالَت : نَعَم . قالَ : فَأَخبِرینی بِمَوضِعِهِ ، قالَت : لا أفعَلُ حَتّی تُعطِیَنی خِصالاً : تُطلِقَ رِجلَیَّ ، وتُعیدَ إلَیَّ بَصَری ، وتَرُدَّ إلَیَّ شَبابی ، وتَجعَلَنی مَعَکَ فِی الجَنَّةِ .

فَکَبُرَ ذلِکَ عَلی موسی ، فَأَوحَی اللّهُ عز و جل إلَیهِ : إنَّما تُعطی عَلَیَّ فَأَعطِها ما سَأَلَت ، فَفَعَلَ ، فَدَلَّتهُ عَلی قَبرِ یوسُفَ علیه السلام ، فَاستَخرَجَهُ مِن شاطِئِ النَّیلِ فی صُندوقٍ مَرمَرٍ ، فَلَمّا أخرَجَهُ طَلَعَ القَمَرُ ، فَحَمَلَهُ إلَی الشّامِ ، فَلِذلِکَ یَحمِلُ أهلُ الکِتابِ مَوتاهُم إلَی الشّامِ . (1) .


1- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 193 ح 594 ، الخصال : ص 205 ح 21 ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 259 ح 18 ، علل الشرایع : ص 296 ح 1 وفی صدرها «احتبس القمر عن بنی إسرائیل فأوحی اللّه ...» ، قصص الأنبیاء : ص 135 ح 139 وفی صدره «احتبس المطر عن بنی إسرائیل فأوحی اللّه ...» وکلّها عن الحسن بن علیّ بن فضّال عن الإمام أبی الحسن علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 58 ص 171 ح 31 وراجع الکافی : ج 8 ص 155 ح 144 .

ص: 191

1033.الإمام الصادق علیه السلام :امام صادق علیه السلام :خداوند _ تبارک و تعالی _ به موسی بن عمران علیه السلام وحی فرمود که : «استخوان های یوسف را از مصر ، بیرون ببر» و فرمود که هنگام طلوع ماه ، چنین کند ؛ امّا ماه ، دیر طلوع کرد و موسی علیه السلام در جستجوی کسی برآمد که جایگاه قبر را بداند . به او گفته شد : پیرزنی هست که جای آن را می داند .

موسی علیه السلام در پی او فرستاد و پیرزنی زمینگیر و نابینا را آوردند . موسی علیه السلام فرمود : «تو قبر یوسف علیه السلام را بلدی؟». گفت : آری .

فرمود : «پس جایش را به من نشان بده» .

گفت : نمی گویم ، مگر چند چیز به من بدهی : پاهایم را شفا دهی ، بینایی ام را به من بازگردانی ، جوانی ام را به من برگردانی و مرا در بهشت ، [هم درجه] با خودت قرار دهی.

این خواست ها بر موسی علیه السلام گران آمد . خداوند عز و جل به او وحی فرمود که : «تو به حساب من می دهی . پس آنچه می خواهد ، به او عطا کن» .

موسی علیه السلام چنین کرد ، و آن پیر زن ، قبر یوسف علیه السلام را به او نشان داد . موسی علیه السلام [جسد] او را از تابوتی مَرمَرین در کرانه نیل ، بیرون آورد و آن گاه که بیرونش آورد ، ماه طلوع کرد و آن را با خود به شام بُرد . به همین سبب ، اهل کتاب ، مردگان خویش را به شام می برند. .

ص: 192

1034.عدّة الداعی عن کعب الأحبار :الإمام الکاظم علیه السلام :إنَّ أباذَرٍّ بَکی مِن خَشیَةِ اللّهِ حَتَّی اشتَکی عَینَیهِ ، فَخافوا عَلَیهِما ، فَقیلَ لَهُ : یا أباذَرٍّ لَو دَعَوتَ اللّهَ فی عَینَیکَ . فَقالَ : إنّی عَنهُما لَمَشغولٌ ، وما عَنانی أکبَرُ .

فَقیلَ لَهُ : وما شَغَلَکَ عَنهُما ؟ قالَ : العَظیمَتانِ : الجَنَّةُ وَالنّارُ . (1)3 / 8السُّؤالُ مِن فَضلِ اللّهِالکتاب«وَسْئلُواْ اللَّهَ مِن فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عَلِیمًا» . (2)

الحدیث1036.امام صادق علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :سَلُوا اللّهَ مِن فَضلِهِ ؛ فَإِنَّ اللّهَ عز و جل یُحِبُّ أن یُسأَلَ . (3)1037.عنه علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام_ فی خُطبَتِهِ یَومَ الجُمُعَةِ _: وَاسأَ لُوا اللّهَ مِن رَحمَتِهِ وفَضلِهِ ؛ فَإِنَّهُ لا یَخیبُ عَلَیهِ داعٍ دَعاهُ . (4) .


1- .رجال الکشّی : ج 1 ص 121 ح 54 الخصال : ص 40 ح 25 ، الأمالی للطوسی : ص 702 ح 1500 کلاهما نحوه وکلّها عن موسی بن بکر ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 19 من دون إسنادٍ إلی المعصوم وفیه «أکثر» بدل «أکبر» ، روضة الواعظین : ص 312 .
2- .النساء : 32 .
3- .سنن الترمذی : ج 5 ص 565 ح 3571 ، المعجم الکبیر : ج 10 ص 101 ح 10088 کلاهما عن عبد اللّه بن مسعود ، تفسیر الطبری : المجلّد 4 الجزء 5 ص 49 ، کنزالعمّال : ج 2 ص 79 ح 3225؛ الدعوات : ص 19 ح 12 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 300 ح 37 .
4- .کتاب من لا یحضره الفقیه: ج1 ص432 ح1263، مصباح المتهجّد : ص 384 ح 509 عن زید بن وهب نحوه ، بحار الأنوار: ج 93 ص 301 ح 37.

ص: 193

3 / 8 خواستن از فضل خداوند

1038.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :امام کاظم علیه السلام :ابو ذر از ترس خداوند ، چندان گریست که چشمانش آزرده گشت . مردم ، نگران از دست رفتن چشمانش شدند . به او گفته شد : ای ابو ذر ! کاش برای [بهبود ]چشمانت دعا کنی .

گفت : از آنها باز مانده ام و آنچه مرا رنج می دهد ، بزرگ تر است .

گفته شد : چه چیز تو را از [توجّه به ]چشمانت بازداشته است؟

گفت : دو امر بزرگ : بهشت و دوزخ.3 / 8خواستن از فضل خداوندقرآن«و خدا را از فضلش درخواست کنید ، که خدا به هر چیزی داناست» .

حدیث1040.الکافی ( _ به نقل از منصور صیقل _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند را از فضلش درخواست کنید ؛ زیرا خدای عز و جل دوست می دارد که از او درخواست شود.1041.المؤمن عن الصباح بن سیّابة :امام علی علیه السلام_ در خطبه اش در روز جمعه _: از رحمت وفضل خداوند، درخواست کنید ؛ زیرا هیچ دعاکننده ای که به درگاهش دعا کند ، محروم برنمی گردد.

.

ص: 194

1042.الکافی عن أحمد بن محمّد بن أبی نصر :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لَتَسَلُنَّ اللّهَ أو لَیَقضِیَنَّ عَلَیکُم ، إنَّ للّهِِ عِبادا یَعمَلونَ فَیُعطیهِم ، وآخَرینَ یَسأَلونَهُ صادِقینَ فَیُعطیهِم ، ثُمَّ یَجمَعُهُم فِی الجَنَّةِ ، فَیَقولُ الَّذینَ عَمِلوا : رَبَّنا ! عَمِلنا فَأَعطَیتَنا ، فَبِما أعطَیتَ هؤُلاءِ ؟

فَیَقولُ : عِبادی (1) ! أعطَیتُکُم اُجورَکُم ولَم ألِتکُم (2) مِن أعمالِکُم شَیئا ، وسَأَلَنی هؤُلاءِ فَأَعطَیتُهُم ، وهُوَ فَضلی اُوتیهِ مَن أشاءُ . (3)1041.المؤمن ( _ به نقل از صباح بن سَیابه _ ) عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ الرِّزقَ لَیَنزِلُ مِنَ السَّماءِ إلَی الأَرضِ ، عَلی عَدَدِ قَطرِ المَطَرِ ، إلی کُلِّ نَفسٍ بِما قُدِّرَ لَها ، ولکِن للّهِِ فُضولٌ ، فَاسأَ لُوا اللّهَ مِن فَضلِهِ . (4)1042.الکافی ( _ به نقل از احمد بن محمّد بن ابی نصر _ ) الإمام زین العابدین علیه السلام :اللّهُمَّ أنتَ القائِلُ وقَولُکَ حَقٌّ ووَعدُکَ صِدقٌ : «وَسْئلُواْ اللَّهَ مِن فَضْلِهِ» (5) «إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا» (6) ، ولَیسَ مِن صِفاتِکَ یا سَیِّدی أن تَأمُرَ بِالسُّؤالِ وتَمنَعَ العَطِیَّةَ ، وأنتَ المَنّانُ بِالعَطِیّاتِ عَلی أهلِ مَملَکَتِکَ ، وَالعائِدُ عَلَیهِم بِتَحَنُّنِ رَأفَتِکَ . (7) .


1- .فی المصدر: «هؤلاء عبادی»، وحذفنا کلمة «هؤلاء» طبقا لِما فی بحار الأنوار؛ إذ هو الأنسب للسیاق.
2- .یقال : ألَتَهُ یألتهُ ، إذا نقصَهُ (النهایة : ج 1 ص 59 «ألت») .
3- .عدّة الداعی : ص 36 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 302 ح 39 .
4- .قرب الإسناد : ص 117 ح 411 عن الحسین بن علوان عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 288 ح 4 .
5- .النساء : 32 .
6- .النساء : 29 .
7- .مصباح المتهجّد : ص 583 ح 691 ، الإقبال : ج 1 ص 158 کلاهما عن أبی حمزة الثمالی ، بحار الأنوار : ج 98 ص 83 ح 2 .

ص: 195

1043.الإمام علیّ علیه السلام ( _ فِی وَصِیَّتِهِ لاِبنِهِ الحَسَنِ علیه السلام _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :یا از خدا درخواست می کنید یا این که شما را نابود می کند . خداوند را بندگانی است که عمل می کنند و او [مزد عملشان را] به ایشان می دهد ، و دیگرانی هستند که صادقانه از او درخواست می کنند و به آنها نیز عطا می کند . سپس ، همه آنان را در بهشت ، گِرد می آورد . آنان که عمل کرده اند ، می گویند : پروردگارا ! ما عمل کردیم و به پاداش ، آن را به ما عطا فرمودی . اینان را به چه سبب ، عطا کردی؟

خداوند می فرماید : «بندگان من! مزد شما را دادم و چیزی از مزد کارتان نکاستم ، و اینان ، از من درخواست کردند و من هم به آنها عطا کردم و این ، فضل من است که به هر که بخواهم ، می دهم».1044.عنه علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :روزی از آسمان ، به شمارِ قطرات باران ، به زمین می ریزد ، برای هر کس به اندازه ای که برایش مقدّر شده است ؛ امّا خداوند ، زیاده هایی هم دارد . پس ، از زیاده های خدا از او درخواست کنید.1045.الدرّ المنثور عن الدیلمی :امام زین العابدین علیه السلام :بار خدایا! تو خود فرموده ای و فرموده ات ، درست و وعده ات ، راست است که : «خدا را از فضلش بخواهید» «خدا نسبت به شما مهربان است» . سَروَرم! از صفات تو نیست که به خواهش کردن ، فرمان دهی ؛ امّا دَهِش نکنی . تو اهل مملکتت را با داد و دَهِش ها می نوازی و با مهر و رأفت خویش ، به آنان سود می رسانی. .

ص: 196

1043.امام علی علیه السلام ( _ در وصیّتش به فرزندش حسن علیه السلام _ ) الإمام علیّ علیه السلام_ فی الدّعاءِ _: وَاجعَلنی مِن أحسَنِ عِبادِکَ نَصیبا عِندَکَ ، وأقرَبِهِم مَنزِلَةً مِنکَ ، وأخَصِّهِم زُلفَةً (1) لَدَیکَ ، فَإِنَّهُ لا یُنالُ ذلِکَ إلاّ بِفَضلِکَ . (2)1044.امام علی علیه السلام :عنه علیه السلام_ فِی الحِکَمِ المَنسوبَةِ إلَیهِ _: اللّهُمَّ إنّی أری لَدَیَّ مِن فَضلِکَ ما لَم أسأَلکَ ، فَعَلِمتُ أنَّ لَدَیکَ مِنَ الرَّحمَةِ ما لا أعلَمُ ، فَصَغُرَت قیمَةُ مَطلَبی فیما عایَنتُ ، وقَصُرَت غایَةُ أمَلی عِندَما رَجَوتُ ، فَإِن ألحَفتُ (3) فی سُؤالی فَلِفاقَتی إلی ما عِندَکَ ، وإن قَصَّرتُ فی دُعائی فَبِما عَوَّدتَ مِنِ ابتدِائِکَ . (4)3 / 9بَثُّ الحاجَةِ1046.امام صادق علیه السلام :الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ اللّهَ _ تَبارَکَ وتَعالی _ یَعلَمُ ما یُریدُ العَبدُ إذا دَعاهُ ، ولکِنَّهُ یُحِبُّ أن تُبَثَّ (5) إلَیهِ الحَوائِجُ ، فَإِذا دَعَوتَ فَسَمِّ حاجَتَکَ . (6)1047.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ لَیُمسِکُ الخَیرَ الکَثیرَ عَن عَبدِهِ ، فَیَقولُ : لا اُعطیهِ حَتّی یَسأَلَنی . (7) .


1- .الزُّلفة والزّلفی : القُربةُ والمنزلة (الصحاح : ج 4 ص 1370 «زلف») .
2- .مصباح المتهجّد : ص 850 ح 910 ، الإقبال : ج 3 ص 337 کلاهما عن کمیل .
3- .أی بالغت ، یقال : ألحف فی المسألة یلحف إلحافا : إذا ألحّ فیها ولزمها (النهایة : ج 4 ص 237 «لحف») .
4- .شرح نهج البلاغة : ج 20 ص 319 ح 663 .
5- .بثّ الخبر وأبثّه : نشره ، یقال : أبثثتک سرّی ، أی أظهرته لک ، والبثّ : الحال والحزن ، یقال : أبثثتک ، أی أظهرت لک بثّی . (الصحاح : ج 1 ص 273 «بثث») .
6- .الکافی : ج 2 ص 476 ح 1 عن أبی عبد اللّه الفرّاء ، الدعوات : ص 17 ح 2 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 11 ح 2001 ، عدّة الداعی : ص 143 عن ابن عبد اللّه الفرّاء ، عوالی اللآلی : ج 4 ص 20 ح 56 نحوه ولیس فی الثلاثة الأخیرة ذیله ، بحار الأنوار : ج 93 ص 312 ح 17 .
7- .مستدرک الوسائل : ج 5 ص 175 ح 5603 نقلاً عن القطب الراوندی فی لبّ اللباب .

ص: 197

3 / 9 اظهار کردن نیاز

1047.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام علی علیه السلام_ در دعا _: مرا از آن بندگانت قرار ده که نزد تو ، بهترین نصیب و نزدیکترین جایگاه و خصوصی ترین منزلت را دارند ، و به این همه ، جز با فضل تو نمی توان رسید.1048.الإمام الصادق علیه السلام :امام علی علیه السلام_ در حکمت های منسوب به ایشان _: بار خدایا! من از فضل تو در خویشتن چیزها می بینم که از تو درخواست نکرده ام . پس دانستم که تو را چنان مهر و رحمتی است که من ، نمی دانم . از این رو ، ارزشِ درخواست من در برابر آنچه دیده ام ، ناچیز است و غایتِ آرزویم در هنگامی که امید می بندم ، کوتاه است . بنا بر این ، اگر در خواهشم پای می فشارم ، به سبب آن است که به آنچه نزد توست ، نیازمندم و اگر در دعا کردن تقصیر می کنم ، بدان سبب است که مرا به دَهِشِ بی درخواست ، عادت داده ای .3 / 9اظهار کردن نیاز1051.عنه علیه السلام :امام صادق علیه السلام :خداوند _ تبارک و تعالی _ هر گاه بنده او را می خوانَد ، می داند که او چه می خواهد ؛ امّا دوست می دارد که نیازها به او اظهار شود . بنا بر این ، هر گاه دعا کردی ، نیازَت را نام ببر.1048.امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند ، بسیاری از خوبی ها را از بنده اش دریغ می دارد و می فرماید : «به او نمی دهم تا از من بخواهد».

.

ص: 198

3 / 10العَزمُ1051.امام صادق علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا دَعا أحَدُکُم فَلیَعزِم فِی الدُّعاءِ ، ولا یَقُل : اللّهُمَّ ، إن شِئتَ فَأَعطِنی ؛ فَإِنَّ اللّهَ لا مُستَکرِهَ لَهُ . (1)1052.عنه علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :إذا دَعا أحَدُکُم فَلا یَقُل : اللّهُمَّ اغفِر لی إن شِئتَ ، ولکِن لِیَعزِمِ المَسأَلَةَ ، وَلیُعَظِّمِ الرَّغبَةَ ، فَإِنَّ اللّهَ لا یَتَعاظَمُهُ شَیءٌ أعطاهُ . (2)1053.تفسیر العیّاشی عن أبی بکر الحضرمی عن الإمام الصادعنه صلی الله علیه و آله :لا یَقولَنَّ أحَدُکُم : اللّهُمَّ اغفِر لی إن شِئتَ ، اللّهُمَّ ارحَمنی إن شِئتَ ، لِیَعزِمِ المَسأَلَةَ ؛ فَإِنَّهُ لا مُکرِهَ لَهُ . (3)3 / 11التَّعمیمُ1056.عنه علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا دَعا أحَدُکُم فَلیَعُمَّ ؛ فَإِنَّهُ أوجَبُ لِلدُّعاءِ . (4) .


1- .صحیح مسلم : ج 4 ص 2063 ح 7 ، صحیح البخاری : ج 5 ص 2334 ح 5979 وفیه «المسألة» بدل «فی الدعاء» و ج 6 ص 2715 ح 7026 نحوه ، الأدب المفرد : ص 184 ح 608 ، مسند ابن حنبل : ج 4 ص 202 ح 11980 کلّها عن أنس ، کنزالعمّال : ج 2 ص 72 ح 3179 .
2- .صحیح مسلم : ج 4 ص 2063 ح 8 ، الأدب المفرد : ص 184 ح 607 ، مسند أبی یعلی : ج 6 ص 73 ح 6465 ولیس فیهما «اغفر لی» وکلّها عن أبی هریرة ، کنزالعمّال : ج 2 ص 94 ح 3297 وراجع مسند ابن حنبل : ج 3 ص 490 ح 9986 .
3- .صحیح البخاری : ج 5 ص 2334 ح 5980 ، سنن أبی داوود : ج 2 ص 77 ح 1483 ، سنن الترمذی : ج 5 ص 526 ح 3497 ، الموطّأ : ج 1 ص 213 ح 28 ، مسند ابن حنبل : ج 3 ص 489 ح 9975 وص 37 ح 7318 ، سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1267 ح 3854 ولیس فیهما «اللّهمّ ارحمنی إن شئت» وکلّها عن أبی هریرة ، کنزالعمّال : ج 2 ص 84 ح 3253 .
4- .الکافی : ج 2 ص 487 ح 1 ، ثواب الأعمال : ص 194 ح 5 ، عدّة الداعی : ص 144 کلّها عن ابن القدّاح عن الإمام الصادق علیه السلام ، الدعوات : ص 26 ح 40 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 386 ح 16 .

ص: 199

3 / 10 قاطعیت

3 / 11 همگانی کردن دعا

3 / 10قاطعیت1053.تفسیر العیّاشی ( _ به نقل از ابو بکر حضرمی _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه یکی از شما دعا کرد ، در دعا قاطع باشد و نگوید : خدایا ! اگر می خواهی ، بده ؛ چرا که خداوند ، وادار کننده ای ندارد.1054.امام باقر علیه السلام ( _ ضمن حدیثی _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه فردی از شما دعا می کند ، نگوید : بار خدایا ! اگر خواستی ، مرا بیامرز ؛ بلکه در خواهش کردن ، قاطع باشد و درخواستِ بزرگ نماید ؛ زیرا عطای هیچ چیز برای خداوند ، گران نیست.1055.امام صادق علیه السلام ( _ درباره مردی که اندوهی به او رسیده است یا حاجتی ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هرگز کسی از شما نگوید : خدایا ! اگر خواستی ، مرا بیامرز . خدایا ! اگر خواستی ، به من رحم کن ؛ بلکه قاطعانه بخواهد ؛ زیرا خداوند ، وادار کننده ای ندارد.3 / 11همگانی کردن دعا1058.الإمام الباقر علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه یکی از شما دعا کرد ، برای همه دعا کند ؛ زیرا این ، دعا را به اجابت ، نزدیک تر می سازد.

.

ص: 200

1059.الإمام الصادق علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :ما مِن دُعاءٍ أحَبُّ إلَی اللّهِ من أن یَقولَ العَبدُ : اللّهُمَّ ارحَم اُمَّةَ مُحَمَّدٍ رَحمَةً عامَّةً . (1)1060.عنه علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :مَن عَمَّ بِدُعائِهِ المُؤمِنینَ وَالمُؤمِناتِ ، استُجیبَ لَهُ . (2)1058.امام باقر علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :أعمِم ؛ [یَعنی فِی الدُّعاءِ] فَفَضلُ ما بَینَ العُمومِ وَالخُصوصِ ، کَما بَینَ السَّماءِ وَالأَرضِ . (3)1059.امام صادق علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :ثَلاثٌ لا یَغُلُّ عَلَیهِنَّ قَلبُ مُؤمِنٍ : إِخلاصُ الدَّعوَةِ للّهِِ تَعالی ، وَالنَّصیحَةُ لِوُلاةِ الأَمرِ فِی الحَقِّ حَیثُ کانَ ، وأن یَعُمَّ بِدَعوَتِهِ جَمیعَ المُسلِمینَ ، فَإِنَّ الدَّعوَةَ تُحیطُ مِن وَرائِهِم . (4)1060.امام صادق علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :لا یَؤُمَّ رَجُلٌ قَوما فَیَخُصَّ نَفسَهُ بِالدُّعاءِ دونَهُم ؛ فَإِن فَعَلَ فَقَد خانَهُم . (5)1061.الکافی عن مقاتل بن مقاتل :عنه صلی الله علیه و آله :مَن صَلّی بِقَومٍ فَاختَصَّ نَفسَهُ بِالدُّعاءِ ، فَقَد خانَهُم . (6)1062.الإمام الباقر علیه السلام :الأدب المفرد عن عبد اللّه بن عمرو :قالَ رَجُلٌ : اللّهُمَّ اغفِر لی ولِمُحَمَّدٍ وَحدَنا .

فَقالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : لَقَد حَجَبتَها عَن ناسٍ کَثیرٍ ! (7) .


1- .تاریخ بغداد : ج 6 ص 157 ، الفردوس : ج 4 ص 46 ح 6146 وفیه «اغفر» بدل «ارحم» وکلاهما عن أبی هریرة ، کنزالعمّال : ج 2 ص 77 ح 3212 .
2- .کنزالعمّال : ج 5 ص 32 ح 11916 نقلاً عن الدیلمی عن ابن عبّاس .
3- .السنن الکبری : ج 3 ص 185 ح 5351 ، المراسیل : ص 101 ح 1 ، الفردوس : ج 2 ص 26 ح 2163 ، کنزالعمّال : ج 2 ص 85 ح 3259 .
4- .الجعفریّات : ص 223 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام .
5- .سنن أبی داوود : ج 1 ص 23 ح 90 ، سنن الترمذی : ج 2 ص 189 ح 357 ، سنن ابن ماجة : ج 1 ص 298 ح 923 وفیه «عبدٌ» بدل «رجلٌ» ، مسند ابن حنبل : ج 8 ص 330 ح 22478 کلّها عن ثوبان ، السنن الکبری : ج 3 ص 185 ح 5348 ، المعجم الکبیر : ج 8 ص 105 ح 7507 کلاهما عن أبی اُمامة نحوه ، کنزالعمّال : ج 16 ص 55 ح 43914 .
6- .تهذیب الأحکام : ج 3 ص 281 ح 831 عن سلیمان بن سماعة عن عمّه عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 400 ح 1187 .
7- .الأدب المفرد : ص 189 ح 626 ، مسند ابن حنبل : ج 2 ص 633 ح 6864 وص 685 ح 7079 ، موارد الظمآن : ص 603 ح 2432 .

ص: 201

1061.الکافی ( _ به نقل از مُقاتل بن مُقاتل _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ دعایی نزد خداوند ، محبوب تر از این نیست که بنده بگوید : بار خدایا ! امّت محمّد را مشمول رحمتِ عام خود گردان.1062.امام باقر علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس دعایش را به همه مردان و زنان مؤمن تعمیم دهد ، دعایش مستجاب می شود.1063.الإمام الصادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :[در دعا] عمومیّت ببخش ؛ زیرا میان دعای عمومی و خصوصی ، از زمین تا آسمان فرق است.1063.امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سه چیز است که با وجود آنها ، دلِ هیچ مؤمنی را خیانت و ناخالصی نیست : دعوت خالصانه برای خداوند متعال ، تذکّر خیرخواهانه دادن به فرمان روایان درباره حق ، هر جا که باشد ؛ و این که در دعایش همه مسلمانان را داخل گردانَد _ چرا که دعا از هر سو آنان را در میان می گیرد _ .1064.الکافی عن ابن الولید بن صبیح ، عن أبیه :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ مردی نباید امامتِ [جماعت ]عدّه ای را برعهده گیرد و برای خودش دعا کند و آنها را دعا نکند ، که اگر چنین کند ، به آنان خیانت ورزیده است.1065.الکافی عن ابن طیّار :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس پیش نماز عدّه ای شود و فقط برای خودش دعا کند ، به آنان خیانت کرده است .1066.الکافی عن محمّد بن الحسن العطّار عن رجل من أصحابنالأدب المفرد_ به نقل از عبد اللّه بن عمرو _: مردی گفت : خدایا! تنها من و محمّد را بیامرز . پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «مردم بسیاری را از دعایت محروم ساختی». .

ص: 202

1064.الکافی ( _ به نقل از فرزند ولید بن صبیح ، از پدرش _ ) صحیح البخاری عن أبی هریرة :قامَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی صَلاةٍ وقُمنا مَعَهُ ، فَقالَ أعرابِیٌّ وهُوَ فِی الصَّلاةِ : اللّهُمَّ ارحَمنی ومُحَمَّدا ، ولا تَرحَم مَعَنا أحَدا .

فَلَمّا سَلَّمَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله ، قالَ لِلأَعرابِیِّ : لَقَد حَجَّرتَ واسِعا (1) ! (2)1065.الکافی ( _ به نقل از ابن طیّار _ ) الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام: کانَت فاطِمَةُ علیهاالسلام إذا دَعَت تَدعو لِلمُؤمِنینَ وَالمُؤمِناتِ ، ولا تَدعو لِنَفسِها ، فَقیلَ لَها : یا بِنتَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، إنَّکِ تَدعینَ (3) لِلنّاسِ ولا تَدعینَ لِنَفسِکِ ! فَقالَت : الجارُ ثُمَّ الدّارُ . (4)3 / 12الإِکثارُالکتاب«وَ اصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَوةِ وَ الْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ» . (5)

.


1- .یقال : حجرتُ الأرضَ ، إذا ضربت علیها منارا تمنعها به عن غیرک . و«تحجّرتَ واسعا» أی : ضیّقت ما وسّعه اللّه . وخصصت به نفسک دون غیرک (النهایة : ج 1 ص 241 _ 242 «حجر») .
2- .صحیح البخاری : ج 5 ص 2238 ح 5664 ، سنن أبی داوود : ج 1 ص 103 ح 380 ، سنن الترمذی : ج 1 ص 276 ح 147 ، سنن النسائی : ج 3 ص 14 ، السنن الکبری : ج 2 ص 601 ح 4240 کلّها نحوه وفی صدرها «دخل أعرابیّ فی المسجد ورسول اللّه صلی الله علیه و آله جالس فصلّی رکعتین ثمّ قال : اللّهمّ ...» ، مسند ابن حنبل : ج 3 ص 125 ح 7807 ، کنزالعمّال : ج 2 ص 628 ح 4936 .
3- .فی المصدر : «تدعون» فی کلا الموضعین ، وما أثبتناه من المصادر الاُخری .
4- .علل الشرایع : ص 182 ح 2 عن أبی زید الکحّال عن أبیه ، روضة الواعظین : ص 361 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 388 ح 20 نقلاً عن مصباح الأنوار عن الإمام الصادق علیه السلام .
5- .الکهف : 28 .

ص: 203

3 / 12 بسیار خواستن

1067.امام صادق علیه السلام :صحیح البخاری_ به نقل از ابو هریره _: پیامبر خدا به نماز ایستاد و ما به او اقتدا کردیم . بادیه نشینی در نمازش گفت : بار خدایا! من و محمّد را رحمت فرما و کس دیگری را با ما مورد رحمتت ، قرار مده .

چون پیامبر صلی الله علیه و آله نمازش را سلام داد ، به آن بادیه نشین فرمود : «امر گسترده ای را محدود ساختی». (1)1068.الکافی ( _ به نقل از محمّد بن علی حلبی _ ) امام کاظم علیه السلام_ از پدرانش علیهم السلام _: فاطمه علیهاالسلام هر گاه دعا می کرد ، برای مردان و زنان مؤمن ، دعا می کرد و برای خودش دعا نمی کرد . به او گفته شد : ای دختر پیامبر خدا ! برای مردم دعا می کنی و برای خودت دعا نمی کنی!

فرمود : «نخست همسایه، آن گاه ، خانه».3 / 12بسیار خواستنقرآن«و با کسانی که پروردگارشان را صبح و شام می خوانند و خشنودی او را می خواهند ، شکیبایی پیشه کن» .

.


1- .یعنی ، آنچه را که خداوند گسترده ساخته است (رحمتش را) ، تو محدود ساختی و آن را به خودت اختصاص دادی (النهایة : ج 1 ص 241 _ 242 «حجر») .

ص: 204

الحدیث1072.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا سَأَلَ أحَدُکُم فَلیُکثِر ؛ فَإِنَّهُ یَسأَلُ رَبَّهُ . (1)1073.عنه صلی الله علیه و آله :عنه صلی الله علیه و آله :لَقَد بارَکَ اللّهُ لِرَجُلٍ فی حاجَةٍ أکثَرَ الدُّعاءَ فیها ، اُعطِیَها أو مُنِعَها . (2)1074.مصباح المتهجد :الإمام الکاظم علیه السلام_ مِن دُعاءٍ لَهُ _: یا مَن لا یَزیدُهُ کَثرَةُ الدُّعاءِ إلاّ جودا وکَرَما . (3)راجع : ص 60 (فضل الدعاء / سلاح المؤمن) .

3 / 13الإِلحاحُ1074.مصباح المتهجّد :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ یُحِبُّ السّائِلَ اللَّحوحَ . (4)1075.الکافی ( _ به نقل از ابو علی خزّاز _ ) عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ یُحِبُّ المُلِحّینَ فِی الدُّعاءِ . (5)1076.تهذیب الأحکام عن صفوان بن یحیی ومحمّد بن سهیل عنعنه صلی الله علیه و آله_ فی دُعاءِ الجَوشَنِ الکَبیرِ _: یا مَن لا یُبرِمُهُ (6) إلحاحُ المُلِحّینَ . (7) .


1- .صحیح ابن حبّان : ج 3 ص 172 ح 889 ، المعجم الأوسط : ج 2 ص 301 ح 2040 وفیه «تمنّی» بدل «سأل» وکلاهما عن عائشة ، کنزالعمّال : ج 2 ص 72 ح 3177؛ نثر الدرّ : ج 1 ص 206 وفیه «تمنّی» بدل «سأل» .
2- .شُعَب الإیمان : ج 2 ص 50 ح 1135 ، تاریخ بغداد : ج 3 ص 299 کلاهما عن جابر بن عبد اللّه ، کنزالعمّال : ج 2 ص 65 ح 3138 .
3- .الکافی : ج 3 ص 328 ح 25 عن زیاد القندی ، الغیبة للطوسی : ص 261 ح 227 عن الإمام علیّ علیه السلام وفیه «سعةً وعطاءً» بدل «جودا وکرما» ، بحار الأنوار : ج 52 ص 7 ح 5 .
4- .عدّة الداعی : ص 143 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 374 ح 16 .
5- .نوادر الاُصول : ج 2 ص 19 ، مسند الشهاب : ج 2 ص 145 ح 1069 ، معجم السفر : ص 414 ح 1403 کلّها عن عائشة؛ الدعوات : ص 20 ح 15 ، جامع الأخبار : ص 363 ح 1009 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 378 ح 22 وراجع قرب الإسناد : ص 6 ح 17 .
6- .بَرِمَ به : إذا سئمه ومَلّه (النهایة : ج 1 ص 121 «برم») .
7- .المصباح للکفعمی : ص 348 ، البلد الأمین : ص 411 ، الکافی : ج 2 ص 594 ح 33 عن أبی بصیر ، قرب الإسناد : ص 6 ح 18 کلاهما عن الإمام الصادق علیه السلام ولیس فیهما «یا من» ، بحار الأنوار : ج 95 ص 155 ح 2 .

ص: 205

3 / 13 پافشاری

حدیث1077.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه یکی از شما می خواهد ، بسیار بخواهد ؛ چرا که از پروردگار خویش درخواست می کند.1077.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند ، به کسی که برای حاجتی بسیار دعا کند ، برکت می دهد ، خواه حاجتش داده شود یا داده نشود.1078.مُهَج الدعوات عن الإمام الحسین علیه السلام :امام کاظم علیه السلام_ از دعای ایشان _: ای کسی که بسیاریِ دعا ، جز بر جود و بخشندگی اش نمی افزاید!ر . ک : ص 61 (ارزش دعا / سلاح مؤمن).

3 / 13پافشاری1080.عنه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند ، درخواست کننده مُصِر را دوست دارد.1080.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند ، سماجت کنندگانِ در دعا را دوست می دارد.1081.الإمام زین العابدین علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ در دعای «جوشن کبیر» _: ای کسی که پافشاریِ پای افشاران ، او را به ستوه نمی آورد!

.

ص: 206

1081.امام زین العابدین علیه السلام :الإمام الصادق علیه السلام :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : رَحِمَ اللّهُ عَبدا طَلَبَ مِنَ اللّهِ عز و جل حاجَةً فَأَلَحَّ فِی الدُّعاءِ ، استُجیبَ لَهُ أو لَم یُستَجَب لَهُ ، وتَلا هذِهِ الآیَةَ : «وَأَدْعُواْ رَبِّی عَسَی أَلاَّ أَکُونَ بِدُعَاءِ رَبِّی شَقِیًّا» (1) . (2)1082.الإمام الباقر علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ ، إنَّ العَبدَ لَیَدعُو اللّهَ وهُوَ عَلَیهِ غَضبانُ فَیُعرِضُ عَنهُ ، ثُمَّ یَدعوهُ فَیُعرِضُ عَنهُ ، فَیَقولُ لِمَلائِکَتِهِ : أبی عَبدی أن یَدعُوَ غَیری فَقَدِ استَحیَیتُ مِنهُ ، یَدعونی واُعرِضُ عَنهُ ، اُشهِدُکُم أنّی قَدِ استَجَبتُ لَهُ . (3)1082.امام باقر علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام :مَنِ استَدامَ قَرعَ البابِ ولَجَّ وَلَجَ . (4)1083.إثبات الوصیّة عن سعید بن المسیّب :عنه علیه السلام_ فی دُعاءِ یَومِ الأَربِعاءِ _: الحَمدُ للّهِِ الَّذی مَرضاتُهُ فِی الطَّلَبِ إلَیهِ وَالتِماسِ ما لَدَیهِ ، وسَخَطُهُ فی تَرکِ الإِلحاحِ فِی المَسأَلَةِ عَلَیهِ . (5)1083.إثبات الوصیّة ( _ به نقل از سعید بن مسیّب _ ) الإمام زین العابدین علیه السلام :یا مَن لا یَحتَقِرُ أهلَ الحاجَةِ إلَیهِ ، ویا مَن لا یُخَیِّبُ المُلِحّینَ عَلَیهِ ، ویا مَن لا یَجبَهُ بِالرَّدِّ أهلَ الدّالَّةِ (6) عَلَیهِ . (7)1084.الخرائج والجرائح :عنه علیه السلام_ فِی المُناجاةِ الإِنجیلِیَّةِ _: سَیِّدی إنَّ آمالی فیکَ یَتَجاوَزُ آمالَ الآمِلینَ ، وسُؤالی إیّاکَ لا یُشبِهُ سُؤالَ السّائِلینَ ؛ لِأَنَّ السّائِلَ إذا مُنِعَ امتَنَعَ عَنِ السُّؤالِ ، وأنَا فَلا غَناءَ بی عَنکَ فی کُلِّ حالٍ . (8) .


1- .مریم : 48 .
2- .الکافی : ج 2 ص 475 ح 6 عن ابن القدّاح ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 13 ح 2013 ، عدّة الداعی : ص 188 ، عوالی اللآلی : ج 4 ص 20 ح 55 نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 370 ح 8 .
3- .حلیة الأولیاء : ج 6 ص 208 عن جابر بن عبد اللّه وراجع تنبیه الخواطر : ج 1 ص 7 وإرشاد القلوب : ص 184 وبحار الأنوار : ج 93 ص 375 ح 16 .
4- .غرر الحکم : ح 9160 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 456 ح 8248 .
5- .البلد الأمین : ص 127 ، بحار الأنوار : ج 90 ص 193 ح 29 .
6- .فی الدعاء : «مُدِلاًّ علیک فیما قصدتُ فیه إلیک» : هو من الإدلال علی من لک عنده منزلة وقرب ، وهو مِن : دلّت المرأةُ وتدلّلت (مجمع البحرین : ج 1 ص 606 «دلل») .
7- .الصحیفة السجّادیّة : ص 181 الدعاء 46 ، مصباح المتهجّد : ص 369 ح 500 .
8- .بحار الأنوار : ج 94 ص 169 ح 22 نقلاً عن کتاب أنیس العابدین .

ص: 207

1084.الخرائج و الجرائح :امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا فرمود : «خداوند ، رحمت کند بنده ای را که از خداوند عز و جلحاجتی بخواهد و در دعایش پافشاری ورزد ، خواه دعایش مستجاب شود ، خواه نشود » و این آیه را تلاوت کرد : «پروردگارم را می خوانم . امیدوارم که در خواندن پروردگارم محروم نباشم» .1085.الکافی عن جمیل :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سوگند به آن که جانم در دست اوست ، [گاه] بنده خدا را می خواند ، در حالی که خداوند از او در خشم است . پس از او روی می گرداند و دوباره می خواندش و باز ، خدا از او روی می گرداند ؛ امّا به فرشتگانش می گوید : «بنده ام از خواندن غیر من ، اِبا ورزید و من ، از او شرم کردم . مرا می خواند و من ، از او روی می گردانم . گواه باشید که اجابتش کردم».1086.الکافی عن إسماعیل بن الأرقط ( _ ابنِ اُمِّ سَلَمَةَ اُختِ الإِمامِ الصّادِقِ عل ) امام علی علیه السلام :هر که پیوسته دری را بکوبد و پای بفشارد ، وارد می شود . 11085.الکافی ( _ به نقل از جمیل _ ) امام علی علیه السلام_ در دعای روز چهارشنبه _: ستایش ، خداوندی را که خشنودی اش در خواهش از اوست و درخواستِ آنچه نزد اوست . و ناخشنودی اش ، در پای نفشردن بر درخواست از اوست.1086.الکافی ( _ به نقل از اسماعیل بن ارقط ، پسر اُمّ سلمه (خواه ) امام زین العابدین علیه السلام :ای کسی که نیازمندانش را تحقیر نمی کند ، ای کسی که اصرار کنندگان به درگاهش را نومید نمی گرداند و ای کسی که آنان را که بر او ناز [و دلیری ]می کنند ، رد نمی کند!1087.المجتنی عن أحمد بن داوود النعمانی :امام زین العابدین علیه السلام_ در «مناجات انجیلیه» _: سرورم! امیدهای من به تو ، فراتر از امیدهای آرزومندان است و درخواست من از تو مانند درخواست سائلین نیست زیرا درخواست کننده ، هر گاه درخواستش برآورده نشود ، دیگر از درخواست کردن ، خودداری می کند ؛ امّا من در هیچ حالی از تو بی نیازی نمی جویم. .

ص: 208

1088.کتاب من لا یحضره الفقیه عن یونس بن عمّار :الإمام الباقر علیه السلام :کانَ أبی یُلِحُّ فِی الدُّعاءِ ، یَقولُ : یا رَبِّ یا رَبِّ ، حَتّی یَنقَطِعَ النَّفَسُ ، ثُمَّ یَعودُ ، ثُمَّ یَعودُ . (1)1087.المُجتنی ( _ به نقل از احمد بن داوود نعمانی _ ) عنه علیه السلام :وَاللّهِ لا یُلِحُّ عَبدٌ مُؤمِنٌ عَلَی اللّهِ عز و جل فی حاجَتِهِ ، إلاّ قَضاها لَهُ . (2)1088.کتاب من لا یحضره الفقیه ( _ به نقل از یونس بن عمّار _ ) الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ اللّهَ عز و جل کَرِهَ إلحاحَ النّاسِ بَعضِهِم عَلی بَعضٍ فِی المَسأَلَةِ ، وأحَبَّ ذلِکَ لِنَفسِهِ ، إنَّ اللّهَ عز و جل یُحِبُّ أن یُسأَلَ ویُطلَبَ ما عِندَهُ . (3)1089.الکافی عن یونس بن عمّار :عنه علیه السلام :لَولا إلحاحُ المُؤمِنینَ عَلَی اللّهِ فی طَلَبِ الرِّزقِ ، لَنَقَلَهُم مِنَ الحالِ الَّتی هُم فیها إلی حالٍ أضیَقَ مِنها . (4)1089.الکافی ( _ به نقل از یونس بن عمّار _ ) قرب الإسناد عن مسعدة بن صدقة :قالَ لِجَعفَرٍ علیه السلام قائِلٌ : عَلِّمنی دُعاءً ، فَقالَ لَهُ : أینَ أنتَ عَن دُعاءِ الإِلحاحِ... وألِحَّ فِی الطَّلَبِ ؛ فَإِنَّهُ یُحِبُّ إلحاحَ المُلِحّینَ مِن عِبادِهِ المُؤمِنینَ . (5)1090.الکافی عن إسحاق بن عمّار :الإمام الصادق علیه السلام :الدُّعاءُ یَرُدُّ القَضاءَ بَعدَما اُبرِمَ إبراما ، فَأَکثِر مِنَ الدُّعاءِ ؛ فَإِنَّهُ مِفتاحُ کُلِّ رَحمَةٍ ، ونَجاحُ کُلِّ حاجَةٍ ، ولا یُنالُ ما عِندَ اللّهِ عز و جل إلاّ بِالدُّعاءِ ، وإنَّهُ لَیسَ بابٌ یُکثَرُ قَرعُهُ إلاّ یوشِکُ أن یُفتَحَ لِصاحِبِهِ . (6) .


1- .محاسبة النفس لابن طاووس : ص 38 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 235 ح 7 .
2- .الکافی : ج 2 ص 475 ح 3 ، عدّة الداعی : ص 143 ، فلاح السائل : ص 109 ح 47 کلّها عن الولید بن عقبة الهجری ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 13 ح 2012 عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 375 ح 16 .
3- .الکافی : ج 2 ص 475 ح 4 ، عدّة الداعی : ص 143 کلاهما عن أبی الصباح ، تحف العقول : ص 293 عن الإمام الباقر علیه السلام ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 11 ح 2003 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 370 ح 8 .
4- .الکافی : ج 2 ص 261 ح 5 و ص 264 ح 16 ، التمحیص : ص 49 ح 84 کلاهما نحوه وکلّها عن المفضّل ، بحار الأنوار : ج 72 ص 9 ح 7 .
5- .قرب الإسناد : ص 6 ح 17 ، بحار الأنوار : ج 95 ص 154 ح 2 .
6- .الکافی : ج 2 ص 470 ح 7 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 9 ح 1986 کلاهما عن عبد اللّه بن سنان ، فلاح السائل : ص 76 ح 12 عن علیّ بن عقبة ، بحار الأنوار : ج 93 ص 299 ح 33 .

ص: 209

1091.کتاب من لا یحضره الفقیه عن شیخ من آل سعد :امام باقر علیه السلام :پدرم در دعا کردن ، پای می فشرد و چندان «پروردگارا ، پروردگارا!» می گفت که نفس قطع می شد و باز از سر می گرفت و مرتّب ، تکرار می کرد .1090.الکافی ( _ به نقل از اسحاق بن عمّار _ ) امام باقر علیه السلام :به خدا سوگند ، هیچ بنده مؤمنی در حاجتش بر خداوند عز و جلپافشاری نمی کند ، مگر آن که حاجتش را برمی آورَد.1091.کتاب من لا یحضره الفقیه ( _ به نقل از پیرمردی از خاندان سعد _ ) امام صادق علیه السلام :خداوند عز و جل پافشاریِ مردمان در خواهش از یکدیگر را ناخوش می دارد ؛ امّا آن را نسبت به خودش دوست می دارد . خداوند عز و جل ، دوست دارد از آنچه که در نزدش هست ، درخواست و مطالبه شود.1092.تهذیب الأحکام عن علیّ بن مهزیار :امام صادق علیه السلام :اگر پافشاری مؤمنان به خداوند در طلبِ روزی نبود ، بی گمان ، آنان را از آن وضعی که دارند ، به تنگ دستی بیشتری می کشانْد.1092.تهذیب الأحکام ( _ به نقل از علی بن مهزیار _ ) قرب الإسناد_ به نقل از مسعدة بن صدقه _: گوینده ای به امام صادق علیه السلام گفت : مرا دعایی بیاموز . امام علیه السلام به او فرمود : «چرا دعای الحاح را نمی خوانی؟ ... . در خواهش ، پافشاری کن ؛ زیرا او اصرار بندگان مؤمنش را دوست دارد.1093.عدّة الداعی :امام صادق علیه السلام :دعا ، قضا را حتّی پس از آن که محکم [و قطعی] شده باشد ، برمی گرداند . پس بسیار دعا کن ، که دعا ، کلید هر رحمت و برآورده شدن هر حاجتی است و به آنچه نزد خداوند عز و جل است ، جز با دعا نمی توان رسید . هیچ دری نیست که بسیار کوبیده شود ، مگر آن که به زودی آن در به روی کوبنده ، باز شود. .

ص: 210

1094.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :عدّة الداعی عن کعب الأحبار :مَکتوبٌ فِی التَّوراةِ : یا موسی ، مَن أحَبَّنی لَم یَنسَنی ، ومَن رَجا مَعروفی ألَحَّ فی مَسأَلَتی . (1)1095.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :عدّة الداعی عن کعب الأحبار :فِی التَّوراةِ : ... ألِحّوا فِی الدُّعاءِ ؛ تَشمَلکُمُ الرَّحمَةُ بِالإِجابَةِ ، وتَهنِئکُمُ العافِیَةُ . (2)3 / 14التَّثلیثُ1095.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :صحیح مسلم عن ابن مسعود :کانَ [ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله ] إذا دَعا دَعا ثَلاثا ، وإذا سَأَلَ سَأَلَ ثَلاثا . (3)1096.الإمام الصادق علیه السلام :سنن أبی داوود عن ابن مسعود :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ یُعجِبُهُ أن یَدعُوَ ثَلاثا ، ویَستَغفِرَ ثَلاثا . (4)1097.الإمام الکاظم علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن سَأَلَ اللّهَ الجَنَّةَ ثَلاثَ مَرّاتٍ ، قالَتِ الجَنَّةُ : اللّهُمَّ أدخِلهُ الجَنَّةَ ، ومَنِ استَجارَ مِنَ النّارِ ثَلاثَ مَرّاتٍ ، قالَتِ النّارُ : اللّهُمَّ أجِرهُ مِنَ النّارِ . (5) .


1- .عدّة الداعی : ص 143 و ص 189 ، أعلام الدین : ص 328 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 340 ح 11 .
2- .عدّة الداعی : ص 189 ، أعلام الدین : ص 328 ، إرشاد القلوب : ص 61 نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 375 ح 16 .
3- .صحیح مسلم : ج 3 ص 1418 ح 107؛ المواعظ العددیّة : ص 394 ، مکارم الأخلاق : ج 1 ص 62 ح 55 ولیس فیه ذیله ، بحار الأنوار : ج 16 ص 237 ح 35 .
4- .سنن أبی داوود : ج 2 ص 86 ح 1524 ، عمل الیوم واللیلة للنسائی : ص 331 ح 457 ، مسند ابن حنبل : ج 2 ص 48 ح 3744 و ص 53 ح 3769 ، صحیح ابن حبّان : ج 3 ص 203 ح 923 ، الدعاء للطبرانی : ص 36 ح 51 ، کنزالعمّال : ج 7 ص 80 ح 18050 .
5- .سنن الترمذی : ج 4 ص 700 ح 2572 ، سنن النسائی : ج 8 ص 279 ، سنن ابن ماجة : ج2 ص1453 ح 4340 ، مسند ابن حنبل : ج 4 ص 312 ح 12586 وص 521 ح 13757 کلاهما نحوه ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 717 ح 1960 نحوه وفیه «تعوّذ» و «أعذه» بدل «استجار» و «أجره» ، تاریخ بغداد : ج 11 ص 378 ح 6241 کلّها عن أنس ، کنزالعمّال : ج 2 ص 78 ح 3219 .

ص: 211

3 / 14 سه بار گفتن

1098.محاسبة النفس عن طلحة :عدّة الداعی_ به نقل از کعب الأحبار _: در تورات نوشته است : «ای موسی ! کسی که مرا دوست دارد ، فراموشم نمی کند و کسی که به نیکی من امیدوار است ، در خواهش از من ، پافشاری می کند».1096.امام صادق علیه السلام :عدّة الداعی_ به نقل از کعب الأحبار _در تورات آمده است : « ... در دعا ، پافشاری کنید تا با اجابت [آن] ، رحمتْ شما را فراگیرد و عافیت ، گوارایتان شود».3 / 14سه بار گفتن1099.الأمالی للصدوق عن لیث بن أبی سلیم :صحیح مسلم_ به نقل از ابن مسعود _: [پیامبر صلی الله علیه و آله ]هر گاه دعا می کرد ، سه بار دعا می کرد و هر گاه درخواست می کرد ، سه بار درخواستش را تکرار می نمود.1099.الأمالی ، صدوق ( _ به نقل از لیث بن ابی سلیم _ ) سنن أبی داوود_ به نقل از ابن مسعود _: پیامبر خدا، خوش داشت که سه بار دعایش را تکرار کند و سه بار ، آمرزش بطلبد.1100.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس ، سه بار از خداوند بهشت را درخواست کند ، بهشت می گوید : «بار خدایا! او را وارد بهشت گردان» و هر کس سه بار از دوزخ به خدا پناه ببَرد ، دوزخ می گوید : «بار خدایا! او را از دوزخ ، پناه ده».

.

ص: 212

3 / 15السُّجودُ1101.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا سَجَدتُم فَاجتَهِدوا فِی الدُّعاءِ ، فَإِنَّهُ قَمِنٌ (1) أن یُستَجابَ لَکُم . (2)1102.عنه صلی الله علیه و آله :عنه صلی الله علیه و آله :أقرَبُ ما یَکونُ العَبدُ مِن رَبِّهِ وهُوَ ساجِدٌ ؛ فَأَکثِرُوا الدُّعاءَ . (3)1103.الإمام علیّ علیه السلام :الاُصول الستّة عشر عن سعید بن یسار :قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام : أدعو وأنَا راکِعٌ أو ساجِدٌ ؟

فَقالَ : نَعَم ، اُدعُ وأنتَ ساجِدٌ ؛ فَإِنَّ أقرَبَ ما یَکونُ العَبدُ إلَی اللّهِ وهُوَ ساجِدٌ ، ادعُ اللّهَ عز و جل لِدُنیاکَ وآخِرَتِکَ . (4)1104.الإمام زین العابدین علیه السلام ( _ کانَ مِن دُعائِهِ علیه السلام لِأَبَوَیهِ علیهم ) الکافی عن عبد اللّه بن هلال :شَکَوتُ إلی أبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام تَفَرُّقَ أموالِنا ، وما دَخَلَ عَلَینا ، فَقالَ : عَلَیکَ بِالدُّعاءِ وأنتَ ساجِدٌ ؛ فَإِنَّ أقرَبَ ما یَکونُ العَبدُ إلَی اللّهِ وهُوَ ساجِدٌ . (5) .


1- .قَمَنٌ وقَمِن وقمین : أی خلیق وجدیر (النهایة : ج 4 ص 111 «قمن») .
2- .سنن النسائی : ج 2 ص 218 ، صحیح مسلم : ج 1 ص 348 ح 207 ، سنن أبی داوود : ج 1 ص 232 ح 176 ، سنن الدارمی : ج 1 ص 324 ح 1300 کلّها عن ابن عبّاس وفیها «أمّا السجود» بدل «إذا سجدتم» ، الدعاء للطبرانی : ص 196 ح 610 عن النعمان بن سعد عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، کنزالعمّال : ج 15 ص 377 ح 41460؛ معانی الأخبار : ص 279 .
3- .صحیح مسلم : ج 1 ص 350 ح 215 ، سنن أبی داوود : ج 1 ص 231 ح 875 ، سنن النسائی : ج 2 ص 226 ، مسند ابن حنبل : ج 3 ص 403 ح 9452 ، السنن الکبری : ج 2 ص 159 ح 2686 ، الدعاء للطبرانی : ص 196 ح 612 کلّها عن أبی هریرة ، کنزالعمّال : ج 2 ص 100 ح 3328؛ بحار الأنوار : ج 86 ص 216 ح 31 نقلاً عن جامع البزنطی عن أبی بصیر عن الإمام الصادق علیه السلام وفیه «فادع اللّه واسأله الرزق» .
4- .الاُصول الستّة عشر : ص 41 ، بحار الأنوار : ج 85 ص 131 ح 6 .
5- .الکافی : ج 3 ص 324 ح 11 وراجع مستطرفات السرائر : ص 98 ح 20 .

ص: 213

3 / 15 سجده کردن

3 / 15سجده کردن1104.امام زین العابدین علیه السلام ( _ از دعای ایشان برای پدر و مادرش _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه به سجده رفتید ، در دعا پافشاری ورزید ؛ زیرا سزاوار است که [در این حال ]دعایتان مستجاب شود.1105.الأمالی للصدوق عن أبی بصیر :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نزدیک ترین حالتِ بنده به پروردگارش زمانی است که در سجده است . پس [در این حالت ،] بسیار دعا کنید.1106.مهج الدعوات ( _ فیما ذَکَرَهُ مِن دُعاءِ یوسُفَ علیه السلام فی ) الاُصول الستّة عشر_ به نقل از سعید بن یسار _: به امام صادق علیه السلام گفتم : در حال رکوع ، دعا کنم یا در حال سجده؟

فرمود : «البته در حال سجده ، دعا کن ؛ زیرا نزدیک ترین زمان بنده به خداوند ، زمانی است که او در سجده است . [در آن حالت] برای دنیا و آخرتت دعا کن».1105.الأمالی ، صدوق ( _ به نقل از ابو بصیر _ ) الکافی_ به نقل از عبد اللّه بن هلال _: به امام صادق علیه السلام از پراکنده شدن اموالمان و بلایی که بر سرمان آمده بود ، شِکوه کردم . فرمود : «زمانی که در سجده هستی ، دعا کن ؛ زیرا نزدیک ترین زمان بنده به خداوند ، وقتی است که در سجده است».

.

ص: 214

1106.مهج الدعوات ( - در بیان دعای یوسف علیه السلام در وقتی از اوقات ) الکافی عن عبد الرحمن بن سیابة :قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام : أدعو وأنَا ساجِدٌ ؟ فَقالَ : نَعَم ؛ فَادعُ لِلدُّنیا وَالآخِرَةِ ؛ فَإِنَّهُ رَبُّ الدُّنیا وَالآخِرَةِ . (1)1107.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الکافی عن جمیل بن درّاج عن الإمام الصادق علیه السلام :أقرَبُ ما یَکونُ العَبدُ مِن رَبِّهِ ، إذا دَعا رَبَّهُ وهُوَ ساجِدٌ ، فَأَیَّ شَیءٍ تَقولُ إذا سَجَدتَ ؟ قُلتُ : عَلِّمنی جُعِلتُ فِداکَ ما أقولُ .

قالَ : قُل : یا رَبَّ الأَربابِ ، ویا مَلِکَ المُلوکِ ، ویا سَیِّدَ السّاداتِ ، ویا جَبّارَ الجَبابِرَةِ ، ویا إلهَ الآلِهَةِ ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وَافعَل بی کَذا وکَذا . ثُمَّ قُل : فَإِنّی عَبدُکَ ، ناصِیَتی فی قَبضَتِکَ . ثُمَّ ادعُ بِما شِئتَ ، وَاسأَلهُ فَإِنَّهُ جَوادٌ ولا یَتَعاظَمُهُ شَیءٌ . (2)1107.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :الإمام الصادق علیه السلام :إذا نَزَلَت بِرَجُلٍ نازِلَةٌ أو شَدیدَةٌ ، أو کَرَبَهُ أمرٌ ، فَلیَکشِف عَن رُکبَتَیهِ وذِراعَیهِ وَلیُلصِقهُما بِالأَرضِ ، وَلیُلزِق جُؤجُؤَهُ (3) بِالأَرضِ . ثُمَّ لیَدعُ بِحاجَتِهِ وهُوَ ساجِدٌ . (4)1108.عنه صلی الله علیه و آله :عنه علیه السلام :إذا أصابَکَ أمرٌ فَبَلَغَ مِنکَ مَجهودَکَ ، فَاسجُد عَلَی الأَرضِ ، وقُل : یا مُذِلَّ کُلِّ جَبّارٍ ، یا مُعِزَّ کُلِّ ذَلیلٍ ، قَد وحَقِّکَ بَلَغَ بی مَجهودی ، فَصَلِّ (5) عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وفَرِّج عَنّی . (6) .


1- .الکافی : ج 3 ص 323 ح 6 ، تهذیب الأحکام : ج 2 ص 299 ح 1207 .
2- .الکافی : ج 3 ص 323 ح 7 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 233 ح 58 .
3- .جُؤجؤ الطائر والسَّفینة : صدرُهما ، والجمع الجآجئ (الصحاح : ج 1 ص 39 «جأجأ») .
4- .الکافی : ج 2 ص 556 ح 3 ، عدّة الداعی : ص 260 کلاهما عن هشام بن سالم ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 146 ح 2360 نحوه ، بحار الأنوار : ج 86 ص 218 ح 35 .
5- .فی المصدر : «وصَلِّ» ، والصواب ما أثبتناه کما فی بحار الأنوار .
6- .الدعوات : ص 51 ح 128 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 218 ح 34 .

ص: 215

1109.عنه صلی الله علیه و آله :الکافی_ به نقل از عبد الرحمان بن سَیّابه _: به امام صادق علیه السلام گفتم : آیا در سجده دعا کنم؟

فرمود : «البته ، برای دنیا و آخرت ، دعا کن ؛ زیرا او پروردگارِ دنیا و آخرت است».1110.الإمام علیّ علیه السلام :الکافی_ به نقل از جمیل بن درّاج _: امام صادق علیه السلام فرمود : «بنده ، آن گاه به پروردگارش نزدیک تر است که در سجده است و دعا می کند . پس ، وقتی به سجده می روی ، چه می گویی؟».

گفتم : قربانت شوم ! به من بیاموز که چه بگویم.

فرمود : «بگو : ای پروردگارِ پروردگاران ، ای شاهِ شاهان ، ای مهترِ مهتران ، ای سلطانِ سلاطین ، و ای اِله اِلهان ( / ای معبود معبودان)! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و با من ، چنین و چنان کن .

سپس بگو : زیرا من ، بنده تو هستم . عنان اختیارم در مُشت توست .

آن گاه ، هر دعایی که خواستی ، بکن و از او درخواست نما ؛ زیرا او بسی بخشنده است و هیچ چیز برایش سنگین نیست».1111.الإمام زین العابدین علیه السلام ( _ وکانَ مِن دُعائِهِ علیه السلام لِوُلدِهِ علیهم ) امام صادق علیه السلام :هر گاه گرفتاری یا بلایی به کسی رسید یا امری اندوهگینش ساخت ، زانوان و آرنج هایش را بالا بزند و آنها را به زمین بچسبانَد و سینه اش را بر خاک بگذارد و آن گاه ، همچنان که به سجده افتاده است ، حاجتش را بخواهد.1108.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام صادق علیه السلام :هر گاه گرفتاری ای برایت پیش آمد که تو را به ستوه آورْد ، پیشانی بر خاک بگذار و بگو : «ای خوار کننده هر گردن فرازی ، ای عزّت دهنده هر خواری ! به حق [و حقّانیت ]تو سوگند که طاقتم طاق گشته است ، بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و گِرِه از کارم بگشای. .

ص: 216

1109.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عنه علیه السلام :إذا قالَ العَبدُ وهُوَ ساجِدٌ : یا اللّهُ ، یا رَبّاه ، یا سَیِّداه _ ثَلاثَ مَرّاتٍ _ أجابَهُ تَبارَکَ وتَعالی : لَبَّیکَ عَبدی ، سَل حاجَتَکَ . (1)1110.امام علی علیه السلام :عنه علیه السلام :إنَّ العَبدَ إذا سَجَدَ فَقالَ : یا رَبِّ یا رَبِّ ، حَتّی یَنقَطِعَ نَفَسُهُ ، قالَ لَهُ الرَّبُّ تَبارَکَ وتَعالی : لَبَّیکَ ، ما حاجَتُکَ ؟ (2)1111.امام زین العابدین علیه السلام ( _ از دعای ایشان برای فرزندانش علیه السلام _ ) الکافی عن جعفر بن علیّ :رَأَیتُ أبَا الحَسَنِ علیه السلام وقَد سَجَدَ بَعدَ الصَّلاةِ ، فَبَسَطَ ذِراعَیهِ عَلَی الأَرضِ ، وألصَقَ جُؤجُؤَهُ بِالأَرضِ ، فی دُعائِهِ . (3)3 / 16حُسنُ الظَّنِّ بِالإِجابَةِ1112.امام صادق علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یَقولُ اللّهُ عز و جل : عَبدی عِندَ ظَنِّهِ بی ، وأنَا مَعَهُ إذا دَعانی . (4)1113.امام باقر علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :اُدعُوا اللّهَ وأنتُم موقِنونَ بِالإِجابَةِ ، وَاعلَموا أنَّ اللّهَ لا یَستَجیبُ دُعاءً مِن قَلبٍ غافِلٍ لاهٍ . (5) .


1- .الأمالی للصدوق : ص 496 ح 677 عن أبی بصیر ، روضة الواعظین : ص 359 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 40 ح 2089 ، عدّة الداعی : ص 52 کلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 86 ص 227 ح 47 .
2- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 333 ح 976 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 38 ح 2085 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 239 ح 62 .
3- .الکافی : ج 3 ص 324 ح 14 ، تهذیب الأحکام : ج 2 ص 85 ح 311 وفیه «فی ثیابه» بدل «فی دعائه» .
4- .مسند ابن حنبل : ج 3 ص 525 ح 10228 وص 646 ح 10961 ، حلیة الأولیاء : ج 4 ص 98 کلّها عن أبی هریرة ، الدعاء للطبرانی : ص 27 ح 17 ، مسند أبی یعلی : ج 3 ص 314 ح 3220 کلاهما عن أنس .
5- .سنن الترمذی : ج 5 ص 517 ح 3479 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 671 ح 1817 کلاهما عن أبی هریرة ، مسند ابن حنبل : ج 2 ص 592 ح 6667 عن عبد اللّه بن عمر ، الزهد لابن المبارک (الملحقات) : ص 21 ح 85 عن صفوان بن سلیم وکلاهما نحوه ، کنز العمّال : ج 2 ص 72 ح 3176؛ فلاح السائل : ص 99 ح 36 ، الدعوات : ص 30 ح 61 ولیس فیه «غافل» ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 237 نحوه ، عدّة الداعی : ص 132 وفیه صدره إلی «بالإجابة» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 321 ح 31 .

ص: 217

3 / 16 خوشبین بودن به اجابت

1114.الإمام الصادق علیه السلام :امام صادق علیه السلام :هر گاه بنده در حال سجده ، سه بار بگوید : «خدایا ، پروردگارا ، سرورا !»، خدای _ تبارک و تعالی _ پاسخش می دهد : «بله ، ای بنده من ! حاجتت را بخواه».1115.الإمام الحسن علیه السلام :امام صادق علیه السلام :بنده ، هر گاه به سجده رود و بگوید : «پروردگارا ، پروردگارا!» ، آن قدر که نفسش قطع شود ، خداوند _ تبارک و تعالی _ به او می فرماید : «بله ، حاجتت چیست؟».1114.امام صادق علیه السلام :الکافی_ به نقل از جعفر بن علی _: ابوالحسن علیه السلام (1) را دیدم که بعد از نماز ، به سجده رفت و دو ساعدش را بر زمین نهاد و سینه اش را به زمین چسبانید و دعا کرد.3 / 16خوشبین بودن به اجابت1117.عنه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند عز و جل می فرماید : «بنده ام در نزد من ، آن گونه است که به من گمان می بَرَد ، و من با او هستم ، هرگاه مرا بخواند».1118.عنه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خدا را با یقین داشتن به اجابت ، دعا کنید و بدانید که خداوند ، دعایی را که از دلی غافل و بی توجّه برآید ، مستجاب نمی کند.

.


1- .منظور از ابو الحسن ، امام کاظم یا امام رضا علیهماالسلام است .

ص: 218

1119.عنه صلی الله علیه و آله :الإمام الصادق علیه السلام :إذا دَعَوتَ فَأَقبِل بِقَلبِکَ ، وظُنَّ حاجَتَکَ بِالبابِ . (1)1120.الإمام الباقر علیه السلام :عنه علیه السلام :إنَّ اللّهَ عز و جل لا یَستَجیبُ دُعاءً بِظَهرِ قَلبٍ ساهٍ ؛ فَإِذا دَعَوتَ فَأَقبِل بِقَلبِکَ ، ثُمَّ استَیقِن بِالإِجابَةِ . (2)1121.تفسیر القمّی عن حمّاد :الإمام زین العابدین علیه السلام :اللّهُمَّ إنَّهُ یَحجُبُنی عَن مَسأَلَتِکَ خِلالٌ ثَلاثٌ ، وتَحدونی عَلَیها خَلَّةٌ واحِدَةٌ ، یَحجُبُنی أمرٌ أمَرتَ بِهِ فَأَبطَأتُ عَنهُ ، ونَهیٌ نَهَیتَنی عَنهُ فَأَسرَعتُ إلَیهِ ، ونِعمَةٌ أنعَمتَ بِها عَلَیَّ فَقَصَّرتُ فی شُکرِها . ویَحدونی عَلی مَسأَلَتِکَ تَفَضُّلُکَ عَلی مَن أقبَلَ بِوَجهِهِ إلَیکَ ، ووَفَدَ بِحُسنِ ظَنِّهِ إِلَیکَ ، إذ جَمیعُ إحسانِکَ تَفَضُّلٌ ، وإذ کُلُّ نِعَمِکَ ابتِداءٌ . (3) .


1- .الکافی : ج 2 ص 473 ح 3 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 12 ح 2011 ، عدّة الداعی : ص 132 ، الدعوات : ص 18 ح 3 ولیس فیه «فأقبل بقلبک» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 305 ح 1 .
2- .الکافی : ج 2 ص 473 ح 1 ، عدّة الداعی : ص 126 کلاهما عن سلیمان بن عمرو ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 11 ح 2002 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 305 ح 1 .
3- .الصحیفة السجّادیّة : ص 53 الدعاء 12 .

ص: 219

1116.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام صادق علیه السلام :هر گاه دعا کردی ، با دلت رو کن و حاجتت را بر دَرِ خانه (حاضر و آماده) بپندار.1117.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام صادق علیه السلام :خداوند عز و جل دعایی را که از دل غافل باشد ، اجابت نمی کند . پس هر گاه دعا کردی با توجّه قلب باشد ، یقین داشته باش که اجابت می شود.1118.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام زین العابدین علیه السلام :بار خدایا! سه چیز ، مرا باز می دارد تا از تو درخواست کنم و تنها یک چیز مرا بر آن می دارد . آنچه مرا باز می دارد ، یکی آن است که تو مرا فرمان دادی و من ، در انجام دادن آن ، کُندی کردم ؛ دیگر آن که مرا از کاری نهی فرمودی ، امّا من به انجام دادن آن شتافتم ؛ سوم آن که مرا نعمت ارزانی داشتی ، ولی من در گزاردن شکر آن ، کوتاهی ورزیدم .

امّا آنچه مرا به درخواست کردن از تو می کشانَد ، تفضّل تو بر کسی است که به درگاهت روی کند و با خوش گمانی به سوی تو آید ؛ که هر احسانی که تو می کنی ، تفضّل است و هر نعمتی که می دهی ، آغازگرش تو هستی. .

ص: 220

البابُ الرّابِعُ : ما یختتم به الدّعاء4 / 1آمینَ1122.الإمام الصادق علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا دَعا أحَدُکُم فَلیُؤَمِّن عَلی دُعائِهِ . (1)1123.الإمام الباقر علیه السلام ( _ فی قَولِهِ تَبارَکَ وتَعالی : {Q} «وَ یَسْتَجِی ) عنه صلی الله علیه و آله :«آمینَ» خاتَمُ رَبِّ العالَمینَ عَلی عِبادِهِ المُؤمِنینَ . (2)1124.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :عنه صلی الله علیه و آله :إذا دَعا أحَدُکُم فَلیَختِم بِآمینَ ؛ فَإِنَّ آمینَ فِی الدُّعاءِ ، مِثلُ الطّابَعِ عَلَی الصَّحیفَةِ . (3)1122.امام صادق علیه السلام :تفسیر القرطبی عن ابن عبّاس :سَأَلتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله ما مَعنی آمینَ ؟ قالَ : رَبِّ افعَل . (4)1123.امام باقر علیه السلام ( _ درباره این سخن خداوند _ ) سنن أبی داوود عن أبی مصبح المقرائی :کُنّا نَجلِسُ إلی أبی زُهَیرٍ النُّمَیرِیِّ _ وکانَ مِنَ الصَّحابَةِ _ فَیَتَحَدَّثُ أحسَنَ الحَدیثِ ، فَإِذا دَعَا الرَّجُلُ مِنّا بِدُعاءٍ قالَ : اِختِمهُ بِآمینَ ؛ فَإِنَّ آمینَ مِثلُ الطّابَعِ عَلَی الصَّحیفَةِ .

قالَ أبو زُهَیرٍ : اُخبِرُکُم عَن ذلِکَ ؟ خَرَجنا مَعَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ذاتَ لَیلَةٍ فَأَتَینا عَلی رَجُلٍ قَد ألَحَّ فِی المَسأَلَةِ ، فَوَقَفَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله یَستَمِعُ مِنهُ ، فَقالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : «أوجَبَ إن خَتَمَ» . فَقالَ رَجُلٌ مِنَ القَومِ : بِأَیِّ شَیءٍ یَختِمُ ؟ قالَ : «بِآمینَ ، فَإِنَّهُ إن خَتَمَ بِآمینَ فَقَد أوجَبَ» .

فَانصَرَفَ الرَّجُلُ الَّذی سَأَلَ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله ، فَأَتَی الرَّجُلَ فَقالَ : اِختِم یا فُلانُ بِآمینَ ، وأبشِر . (5) .


1- .الفردوس : ج 1 ص 316 ح 1250 عن أبی هریرة ، کنزالعمّال : ج 2 ص 72 ح 3180 .
2- .الدعاء للطبرانی : ص 89 ح 219 ، تفسیر ابن کثیر : ج 1 ص 49 کلاهما عن أبی هریرة ، کنز العمّال : ج 1 ص 559 ح 2512 وفیه «علی لسان عباده المؤمنین» .
3- .اُسد الغابة : ج 6 ص 120 ح 5919 عن أبی زهیر الأنماری .
4- .تفسیر القرطبی : ج 1 ص 128 ، الدرّ المنثور : ج 1 ص 45 ؛ معانی الأخبار : ص 349 ح 1 عن الحسین بن قارن رفعه إلی الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 393 ح 2 .
5- .سنن أبی داوود : ج 1 ص 247 ح 938 ، الدعاء للطبرانی : ص 89 ح 218 ، الإصابة : ج 7 ص 131 ح 9947 ، کنز العمّال : ج 2 ص 80 ح 3233؛ بحار الأنوار : ج 93 ص 394 ح 5 نقلاً من خطّ الشهید عن أبی زهیر .

ص: 221

باب چهارم : پایان بخش دعا

4 / 1 آمین گفتن

باب چهارم : پایان بخش دعا4 / 1آمین گفتن1127.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه یکی از شما دعا کرد ، آن را به «آمین» ختم کند.1128.الإمام زین العابدین علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :«آمین» ، مُهر پروردگارِ جهانیان بر بندگان مؤمنش است.1125.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه یکی از شما دعا کرد ، در پایان «آمین» بگوید ؛ زیرا آمین در دعا ، مانند مُهر بر نامه است.1126.صحیح مسلم ( _ به نقل از صفوان بن عبد اللّه بن صفوان (شوهر دَر ) تفسیر القُرطُبی_ به نقل از ابن عبّاس _: از پیامبر خدا پرسیدم : معنای آمین چیست؟

فرمود : «[یعنی] پروردگارا ! انجام بده».1127.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سنن أبی داوود_ به نقل از ابو مصبح مقرایی : ما نزد ابو زهیر نُمَیری _که از صحابیان بود _ می نشستیم و بهترین حدیث ها (/ سخنان) را نقل می کرد و هر گاه یکی از ما دعا می کرد ، او می گفت : در پایانش «آمین» بگو ؛ زیرا آمین ، به منزله مُهر در نامه است.

ابو زهیر گفت : آیا در این باره ، برایتان خبری بگویم؟ شبی با پیامبر خدا بیرون شدیم و بر مردی گذشتیم که با اصرار [به درگاه خدا ]مسئلت می کرد . پیامبر صلی الله علیه و آله ایستاد و گوش کرد . سپس فرمود : «اگر ختم کند ، [اجابت آن را ]واجب گردانیده است» .

مردی از میان ما پرسید : به چه ختم کند؟

فرمود : «به آمین . اگر به آمین ختم کند ، آن را واجب گردانیده است».

آن مرد که از پیامبر صلی الله علیه و آله آن سؤال را کرد ، نزد آن دعاکننده رفت و گفت : ای فلان! به آمین ، ختم کن و خوش باش [که دعایت اجابت می شود].

.

ص: 222

1128.امام زین العابدین علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الدّاعی وَالمُؤَمِّنُ فِی الأَجرِ شَریکانِ . (1)1129.الإمام الصادق علیه السلام :الدرّ المنثور عن عطاء :لَمّا نَزَلَت هذِهِ الآیاتُ : «رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا» (2) فَکُلَّما قالَها جِبریلُ لِلنَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، قالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : آمینَ رَبَّ العالَمینَ . (3)1130.الإمام الباقر علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یا سَلمانُ ، إنَّ المُبتَلی مُستَجابُ الدَّعوَةِ ؛ فَادعُ وتَخَیَّر مِنَ الدُّعاءِ ، وَادعُ أنتَ واُؤَمِّنُ أنَا . (4)1131.أبو الحسن علیه السلام ( _ إنَّهُ کانَ یَقولُ _ ) عنه صلی الله علیه و آله :دَعا موسی وأمَّنَ هارونُ علیهماالسلام وأمَّنَتِ المَلائِکَةُ ، فَقالَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی : «قَدْ أُجِیبَت دَّعْوَتُکُمَا فَاسْتَقِیمَا» (5) . (6) .


1- .الجعفریّات : ص 31 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، الکافی : ج 2 ص 487 ح 4 عن السکونی ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 18 ح 2034 کلاهما عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 316 ح 21؛ الفردوس : ج 2 ص 225 ح 3093 عن ابن عبّاس ، کنز العمّال : ج 2 ص 75 ح 3197 .
2- .البقرة : 286 .
3- .الدرّ المنثور : ج 2 ص 286 نقلاً عن عبد بن حمید .
4- .الفردوس : ج 5 ص 387 ح 8510 عن سلمان ، کنز العمّال : ج 2 ص 107 ح 3368 .
5- .یونس : 89 .
6- .الکافی : ج 2 ص 510 ح 8 عن السکونی عن الإمام الصادق علیه السلام ، الجعفریّات : ص 76 ، النوادر للراوندی : ص 137 ح 181 کلاهما عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، بحار الأنوار : ج 100 ص 15 ح 35 .

ص: 223

1132.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دعا کننده و آمین گوینده ، در مُزد ، شریک هم اند.1129.امام صادق علیه السلام :الدُرّ المنثور_ به نقل از عطا _: هنگامی که این آیات نازل شد : «پروردگارا! اگر ما فراموش کردیم و یا خطا نمودیم ، ما را مؤاخذه نکن» ، جبرئیل علیه السلام آنها را به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت پیامبر صلی الله علیه و آله گفت : «آمین ، ای پروردگار جهانیان!».1130.امام باقر علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ به سلمان _: ای سلمان! بلازده (گرفتار) ، دعایش مستجاب است . پس ، دعا کن و از دعا ، خوبش را برگزین . تو دعا کن و من ، آمین می گویم.1131.ابوالحسن {-1-} علیه السلام :پیامبر صلی الله علیه و آله :موسی علیه السلام دعا کرد و هارون و فرشتگان ، آمین گفتند . پس خداوند _ تبارک و تعالی _ فرمود : «دعای شما دو تن اجابت شد . پس استقامت کنید» . .

ص: 224

1132.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :صحیح ابن خزیمة عن أنس :کُنّا عِندَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله جُلوسا ، فَقالَ : إنَّ اللّهَ أعطانی خِصالاً ثَلاثَةً . فَقالَ رَجُلٌ مِن جُلَسائِهِ : وما هذِهِ الخِصالُ یا رَسولَ اللّهِ ؟

قالَ : أعطانی صَلاةً فِی الصُّفوفِ ، وأعطانِی التَّحِیَّةَ ؛ إنَّها لَتَحِیَّةُ أهلِ الجَنَّةِ ، وأعطانِی التَّأمینَ ، ولَم یُعطِهِ أحَدا مِنَ النَّبِیّینَ قَبلُ ، إلاّ أن یَکونَ اللّهُ أعطی هارونَ ؛ یَدعو موسی ویُؤَمِّنُ هارونُ . (1)1133.الإمام الصادق علیه السلام :مسائل علیّ بن جعفر :سَأَلتُهُ [ أیِ الإِمامَ الکاظِمَ علیه السلام ] عَنِ الرَّجُلِ یَدعو وحَولَهُ إخوانُهُ ، أیَجِبُ عَلَیهِم أن یُؤَمِّنوا ؟ قالَ : إن شاؤوا فَعَلوا ، وإن شاؤوا سَکَتوا ، فَإِن دَعا بِحَقٍّ وقالَ لَهُم : أمِّنوا ، وَجَبَ عَلَیهِم أن یَفعَلوا . (2) .


1- .صحیح ابن خزیمة : ج 3 ص 39 ح 1586 ، کنز العمّال : ج 7 ص 625 ح 20585 نقلاً عن الحارث وابن مردویه و ج 11 ص 414 ح 31945 نقلاً عن شُعَب الإیمان وکلاهما نحوه .
2- .مسائل علیّ بن جعفر : ص 155 ح 218 ، قرب الإسناد : ص 298 ح 1173 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 393 ح 1 .

ص: 225

1134.عنه علیه السلام :صحیح ابن خزیمة_ به نقل از اَنَس _: نزد پیامبر صلی الله علیه و آله نشسته بودیم که فرمود : «خداوند ، سه چیز به من عطا فرمود ».

مردی از مجلسیانش گفت : آن سه چیز چیست ، ای پیامبر خدا؟

فرمود : «نماز گزاردن در صفوف [جماعت ]را به من عطا کرد ؛ سلام کردن را به من عطا کرد که تحیّتِ بهشتیان است ؛ و آمین گفتن را به من عطا فرمود و این را به هیچ یک از پیامبرانِ پیشین نداد ، بجز هارون علیه السلام که خداوند ، آن را به او نیز عطا فرمود . موسی علیه السلام دعا می کرد و هارون علیه السلام آمین می گفت».1135.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مسائل علی بن جعفر :از ایشان (امام کاظم علیه السلام ) پرسیدم : مردی دعا می کند و برادرانش پیرامون او هستند . آیا بر آنان واجب است که «آمین» بگویند؟

فرمود : «اگر خواستند ، بگویند و اگر خواستند ، سکوت کنند . امّا اگر دعای حقّی کرد و به آنان گفت : آمین بگویید ، بر ایشان واجب است که آمین بگویند». .

ص: 226

توضیحی درباره گفتن «آمین» در پایان دعا

توضیحی درباره گفتن «آمین» در پایان دعاکلمه «آمین» ، چنان که در روایتی از پیامبر صلی الله علیه و آله نیز نقل شده است ، به معنای «پروردگارا ! برآورده ساز» است و از این رو ، گفتن این کلمه در پایان دعای خود و دیگران ، در روایات اسلامی توصیه شده است . گفتنی است که در سیره پیشوایان دینی ، مکرّر گزارش شده است که آن بزرگواران ، پس از دعای خود و یا دیگران ، آمین گفته اند و گاه ، سه بار این کلمه را تکرار کرده اند . از پیامبر خدا ، در دعای تعقیب نماز ظهر ، نقل شده است که فرمود : اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ موجِباتِ رَحمَتِکَ . . . اللّهُمَّ لا تَدَع لی ذَنبا إلاّ غَفَرتَهُ . . . و لا حاجَةً هِیَ لَکَ رِضا و لِیَ فیها صَلاحٌ إلاّ قَضَیتَها ، یا أرحَمَ الرّاحِمینَ ، آمینَ رَبَّ العالَمینَ . (1) خداوندا ! از تو ، وسایل جلب رحمتت را درخواست می کنم ... . خداوندا ! هیچ گناهی را برایم مگذار ، جز این که آن را بخشیده باشی و هیچ نیازی که خشنودی تو و صلاح من در آن است، به درگاه خویش مگذار ، مگر این که آن را برآورده کرده باشی، ای مهربانترینِ مهربانان ! برآورده کن، ای

.


1- .فلاح السائل : ص 310 ح 210 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 63 ح 2 .

ص: 227

پروردگار جهانیان ! همچنین در صحیفه سجادیه در دعای امام زین العابدین علیه السلام برای همسایگان و دوستان آمده است : . . . وزِدهُم بَصیرَةً فی حَقّی و مَعرِفَةً بِفَضلی ، حَتّی یَسعَدوا بی و أسعَدَ بِهِم ، آمینَ رَبَّ العالَمینَ . (1) بر بینش آنان در حقّ من و بر آگاهی آنان از فضیلتم بیفزا، تا به وسیله من خوش بخت شوند و من با آنان خوش بخت گردم . برآورده کن ، ای پروردگار جهانیان ! و نیز از امام صادق علیه السلام در دعای وداع ماه رمضان آمده است : . . . وَاجعَلنی مِمَّن کَتَبتَهُ فی هذَا الشَّهرِ مِن حُجّاجِ بَیتِکَ الحَرامِ ، المَبرورِ حَجُّهُمُ ، المَغفورِ لَهُم ذَنبُهُم ، المُتَقَبَّلِ عَمَلُهُم ، آمینَ آمینَ آمینَ ، رَبَّ العالَمینَ . (2) و مرا از آنانی قرار بده که نامشان را در این ماه ، در شمارِ حاجیان بیت اللّه الحرام نوشته ای ؛ آنان که حجّشان پذیرفته و گناهشان آمرزیده و عملشان مقبول است . آمین ، آمین ، آمین ، ای پروردگار جهانیان . البته باید توجه داشت که حکم حال نماز با سایر حالات ، متفاوت است ، چنان که از نظر فقه امامیه ، گفتنِ «آمینْ» بعد از فاتحة الکتاب ، در نماز ، جایز نیست .

.


1- .الصحیفة السجادیة : الدعاء 26 .
2- .تهذیب الأحکام : ج 3 ص 124 ح 268 ، الإقبال : ج 1 ص 432 ، بحار الأنوار : ج 98 ص 180 ح 2 .

ص: 228

4 / 2ما شاءَ اللّهُ لا حَولَ ولا قُوَّةَ إلاّ بِاللّهِ1134.امام صادق علیه السلام :الإمام الصادق علیه السلام :إذا دَعَا الرَّجُلُ ، فَقالَ بَعدَما دَعا : ما شاءَ اللّهُ ، لا حَولَ ولا قُوَّةَ إلاّ بِاللّهِ ، قالَ اللّهُ عز و جل : اِستَبسَلَ (1) عَبدی وَاستَسلَمَ لِأَمرِی ، اقضوا حاجَتَهُ . (2)1135.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عنه علیه السلام :ما مِن رَجُلٍ دَعا فَخَتَمَ بِقَولِ : ما شاءَ اللّهُ ، لا حَولَ ولا قُوَّةَ إلاّ بِاللّهِ ، إلاّ اُجیبَت حاجَتُهُ . (3)1136.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عنه علیه السلام :إذا قالَ العَبدُ : لا حَولَ ولا قُوَّةَ إلاّ بِاللّهِ ، قالَ اللّهُ عز و جللِلمَلائِکَةِ : اِستَسلَمَ عَبدِی ، اقضوا حاجَتَهُ . (4)4 / 3مَسحُ الوَجهِ بِالیَدَینِ1139.عنه صلی الله علیه و آله :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا سَأَلتُمُ اللّهَ ، فَاسأَلوهُ بِبُطونِ أکُفِّکُم ، ثُمَّ لا تَرُدّوها حَتّی تَمسَحوا بِها وُجوهَکُم ؛ فَإِنَّ اللّهَ جاعِلٌ فیها بَرَکَةً . (5)1140.الإمام الصادق علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :سَلُوا اللّهَ بِبُطونِ أکُفِّکُم ولا تَسأَلوهُ بِظُهورِها ، فَإِذا فَرَغتُم فَامسَحوا بِها وُجوهَکُم . (6) .


1- .فی القاموس : استبسل : طرح نفسه للحرب یرید أن یقتُل أو یُقتل . وبالجملة هو کنایة عن غایة التسلیم والانقیاد وإظهار العجز فی کلّ ما أراد بدون تقدیر ربّ العباد (مرآة العقول : ج 12 ص 214) .
2- .الکافی : ج 2 ص 521 ح 1 عن هشام بن سالم ، عدّة الداعی : ص 197 وفیه «استبتل» بدل «استبسل» .
3- .ثواب الأعمال : ص 24 ح 1 ، الأمالی للصدوق : ص 266 ح 287 وفیه «اُجیب صاحبه» بدل «اُجیبت حاجته» وکلاهما عن عمران الزعفرانی ، روضة الواعظین : ص 357 ولیس فیهما «لا حول» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 308 ح 6 .
4- .المحاسن : ج 1 ص 113 ح 109 عن هشام بن سالم ، بحار الأنوار : ج 93 ص 189 ح 23 .
5- .کنز العمّال : ج 2 ص 84 ح 3254 نقلاً عن ابن نصر عن الولید بن عبد اللّه ، وراجع الدعاء للطبرانی : ص 87 ح 212 .
6- .سنن أبی داوود : ج 2 ص 78 ح 1485 ، السنن الکبری : ج 2 ص 301 ح 3151 ، سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1272 ح 3866 نحوه ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 720 ح 1968 ، المعجم الکبیر : ج 10 ص 320 ح 10779 کلّها عن ابن عبّاس ، کنز العمّال : ج 2 ص 80 ح 3230؛ عوالی اللآلی : ج 1 ص 181 ح 241 .

ص: 229

4 / 2 گفتن «ما شاء اللّه ، لا حول و لا قوة إلاّ باللّه »

4 / 3 کشیدن دست ها به صورت

4 / 2گفتن «ما شاء اللّه ، لا حول و لا قوة إلاّ باللّه »1143.الإمام الصادق علیه السلام :امام صادق علیه السلام :هر گاه آدمی دعا کند و بعد از دعا بگوید : «ما شاء اللّه ، لا حولَ و لا قوّةَ إلاّ باللّه ؛ هر آنچه خدا بخواهد . هیچ توش و توانی نیست ، مگر به واسطه خداوند» ، خدای عز و جلمی فرماید : «بنده ام در نهایتِ فروتنی (1) تسلیم فرمان من شد . حاجتش را برآورید».1139.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام صادق علیه السلام :هر کس دعا کند و در پایان بگوید : «ما شاء اللّه ، لا حول ولا قوّة إلاّ باللّه » ، قطعا حاجتش برآورده می شود.1140.امام صادق علیه السلام :امام صادق علیه السلام :هر گاه بنده بگوید : «لا حول ولا قوّة إلاّ باللّه » ، خداوند عز و جل به فرشتگان می فرماید : «بنده ام تسلیم شد . حاجتش را برآورده سازید».4 / 3کشیدن دست ها به صورت1143.امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه از خداوند درخواست می کنید ، با کفِ دست هایتان از او بخواهید و پیش از آن که دست هایتان را بیندازید ، آنها را به صورت هایتان بکشید ؛ زیرا خداوند ، در کفِ دست هایتان برکت نهاده است.1144.عنه علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از خداوند با کفِ دستهایتان درخواست کنید و با پشتِ آنها از او درخواست نکنید و چون درخواستتان تمام شد ، دست هایتان را به صورت خود بکشید.

.


1- .استبسل که در متن عربی حدیث آمده ، یعنی به قصد کشته شدن و یا کشتن ، خود را وارد جنگ کرد . این عبارت ، کنایه از نهایتِ تسلیم و فرمانبَری و اظهار ناتوانی در همه تصمیمات ، بدون تقدیرِ پروردگارِ عالم است .

ص: 230

1145.عنه علیه السلام :سنن الترمذی عن عمر بن الخطاب :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا رَفَعَ یَدَیهِ فِی الدُّعاءِ ، لَم یَحُطَّهُما حَتّی یَمسَحَ بِهِما وَجهَهُ . (1)1146.رسول اللّه صلی الله علیه و آله ( _ مِن دُعائِهِ صلی الله علیه و آله فی شَهرِ رَمَض ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ رَبَّکُم حَیِیٌّ کَریمٌ ، یَستَحیی أن یَرفَعَ العَبدُ یَدَیهِ فَیَرُدَّهُما صِفرا لا خَیرَ فیهِما ، فَإِذا رَفَعَ أحَدُکُم یَدَیهِ فَلیَقُل : یا حَیُّ ، لا إلهَ إلاّ أنتَ ، یا أرحَمَ الرّاحِمینَ _ ثَلاثَ مَرّاتٍ _ ثُمَّ إذا رَدَّ یَدَیهِ فَلیُفرِغ ذلِکَ الخَیرَ إلی وَجهِهِ . (2)1147.دلائل الإمامة عن علیّ بن محمّد ( _ فی خَبرِ عَبدِ الحَمیدِ _ ) الإمام الصادق علیه السلام :ما أبرَزَ عَبدٌ یَدَهُ إلَی اللّهِ العَزیزِ الجَبّارِ ، إلاَّ استَحیَا اللّهُ عز و جل أن یَرُدَّها صِفرا حَتّی یَجعَلَ فیها مِن فَضلِ رَحمَتِهِ ما یَشاءُ ، فَإِذا دَعا أحَدُکُم فَلا یَرُدَّ یَدَهُ حَتّی یَمسَحَ عَلی وَجهِهِ ورَأسِهِ . (3) .


1- .سنن الترمذی : ج 5 ص 464 ح 3386 ، مسند ابن حنبل : ج 6 ص 278 ح 17965 عن السائب بن یزید عن أبیه نحوه ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 719 ح 1967 ، مسند البزّار : ج 1 ص 243 ح 129 ، معجم السفر : ص 212 ح 680 ، کنز العمّال : ج 2 ص 614 ح 4888 .
2- .المعجم الکبیر : ج 12 ص 323 ح 13557 ، الفردوس : ج 1 ص 221 ح 847 کلاهما عن ابن عمر ، کنز العمّال : ج 2 ص 87 ح 3268 .
3- .الکافی : ج 2 ص 471 ح 2 ، فلاح السائل : ص 78 ح 15 کلاهما عن ابن القدّاح ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 325 ح 953 عن الإمام الباقر علیه السلام ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 9 ح 1988 ، عدّة الداعی : ص 196 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 365 ح 12 .

ص: 231

1144.امام صادق علیه السلام :سنن الترمذی_ به نقل از عمر بن خطّاب _: پیامبر خدا ، هر گاه دستانش را به دعا برمی داشت ، آنها را فرود نمی آورد تا آن که به صورتش می کشید.1145.امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پروردگارِ شما باحیا و بزرگوار است ، شرم می کند از این که بنده ، دست هایش را بالا ببرَد و او آنها را خالی برگرداند . پس ، هر گاه یکی از شما دستانش را [به درگاه او] بالا می برَد ، سه مرتبه بگوید : «یا حَیُّ ، لا إله إلاّ أنت ، یا أرحم الراحمین ؛ ای زنده ای که معبودی جز تو نیست . ای مهربان ترینِ مهربانان» و چون خواست دستانش را بیندازد ، آن خیر را [که خداوند در کفِ او نهاده است ]به صورت خود ، خالی کند.1146.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ( _ از دعای ایشان در ماه رمضان ، بعد از هر نماز واج ) امام صادق علیه السلام :هیچ بنده ای دستش را به درگاه خدای عزیز جبّار دراز نکند ، مگر آن که خداوند عز و جل شرم کند آن را خالی برگردانَد تا این که از فزونیِ رحمت خویش ، هر اندازه که بخواهد ، در آن بنهد . بنا بر این ، هر گاه یکی از شما دعا کرد ، پیش از آن که دستش را بیندازد ، آن را به سر و روی خود بکشد. .

ص: 232

البابُ الخامِسُ : ما ینبغی بعد الدّعاء5 / 1التَّحمیدُ بَعدَ الإِجابَةِالکتاب«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَی الْکِبَرِ إِسْمَ_عِیلَ وَ إِسْحَ_قَ إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ الدُّعَاءِ» . (1)

الحدیث1150.قصص الأنبیاء ، ثعلبی ( _ در بیان داستان یوسف علیه السلام _ ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا سَأَلَ أحَدُکُم رَبَّهُ مَسأَلَةً فَتَعَرَّفَ الاِستِجابَةَ ، فَلیَقُل : الحَمدُ للّهِِ الَّذی بِعِزَّتِهِ وجَلالِهِ تَتِمُّ الصّالِحاتُ . ومَن أبطَأَ عَنهُ مِن ذلِکَ شَیءٌ فَلیَقُل : الحَمدُ للّهِِ عَلی کُلِّ حالٍ . (2)1151.الکافی عن إبراهیم بن أبی البلاد أو عبد اللّه بن جعنه صلی الله علیه و آله :ما یَمنَعُ أحَدَکُم إذا عَرَفَ الإِجابَةَ مِن نَفسِهِ ، فَشُفِیَ مِن مَرَضٍ أو قَدِمَ مِن سَفَرٍ ، یَقولُ (3) : الحَمدُ للّهِِ الَّذی بِعِزَّتِهِ وجَلالِهِ تَتِمُّ الصّالِحاتُ ؟ (4) .


1- .إبراهیم: 39 .
2- .الأسماء والصفات : ج 1 ص 342 ح 274 ، الدعوات الکبیر : ج 2 ص 86 ح 324 وفیه «الإجابة» بدل «الاستجابة» وکلاهما عن أبی هریرة ، کنز العمّال : ج 2 ص 72 ح 3182 ، وراجع مکارم الأخلاق : ج 2 ص 158 ح 2390 .
3- .فی کنز العمّال : «أن یقول» .
4- .المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 730 ح 1999 عن عائشة ، کنزالعمّال : ج 6 ص 719 ح 17560 .

ص: 233

باب پنجم : بایسته های پس از دعا

5 / 1 سپاس گفتن بعد از اجابت دعا

باب پنجم : بایسته های پس از دعا5 / 1سپاس گفتن بعد از اجابت دعاقرآن«سپاس ، خداوندی را که به من با وجود سالخوردگی ، اسماعیل و اسحاق را بخشید . راستی که پروردگارِ من ، شنونده دعاست» .

حدیث1154.الاُصول الستّة عشر ( _ به نقل از زید نَرسی _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه یکی از شما از پروردگارش خواهشی کرد و اجابت دید ، بگوید : «سپاس ، خداوندی را که با عزّت و جلالش کارهای نیک انجام می گیرد» و هر کس در اجابت دعایش تأخیری دید ، بگوید : «خداوند را در همه حال ، سپاس».1155.الإمام علیّ علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :چرا هر گاه فردی از شما جواب می گیرد ، مثلاً از بیماری ای شفا می یابد یا از سفری بازمی گردد ، نمی گوید : «سپاس ، خداوندی را که با عزّت و جلالش کارهای نیک انجام می گیرد»؟

.

ص: 234

5 / 2دُعاءُ الإِمامِ زَینِ العابِدینَ عِندَ استِجابَةِ دُعائِهِ1155.امام علی علیه السلام :الدعوات :کانَ زَینُ العابِدینَ علیه السلام یَدعو عِندَ استِجابَةِ دُعائِهِ بِهذَا الدُّعاءِ : اللّهُمَّ قَد أکدَی (1) الطَّلَبُ ، وأعیَتِ الحِیَلُ إلاّ عِندَکَ ، وضاقَتِ المَذاهِبُ ، وَامتَنَعَتِ المَطالِبُ ، وعَسِرَتِ الرَّغائِبُ ، وَانقَطَعَتِ الطُّرُقُ إلاّ إلَیکَ ، وتَصَرَّمَتِ الآمالُ ، وَانقَطَعَ الرَّجاءُ إلاّ مِنکَ ، وخابَتِ الثِّقَةُ ، وأخلَفَ الظَّنُّ إلاّ بِکَ ، اللّهُمَّ إنّی أجِدُ سُبُلَ المَطالِبِ إلَیکَ مُنهَجَةً (2) ، ومَناهِلَ الرَّجاءِ إلَیکَ مُفَتَّحَةً ، وأعلَمُ أنَّکَ لِمَن دَعاکَ بِمَوضِعِ إجابَةٍ ، ولِلصّارِخِ إلَیکَ بِمَرصَدِ إِغاثَةٍ ، وأنَّ القاصِدَ إلَیکَ لَقَریبُ المَسافَةِ مِنکَ ، ومُناجاةَ العَبدِ إیّاکَ غَیرُ مَحجوبَةٍ عَنِ استِماعِکَ ، وأنَّ فِی اللَّهفِ إلی جودِکَ ، وَالرِّضا بِعِدَتِکَ ، وَالاِستِراحَةِ إلی ضَمانِکَ ، عِوَضا مِن مَنعِ الباخِلینَ ، ومَندوحَةً (3) عَمّا قِبَلَ المُستَأثِرینَ ، ودَرَکا مِن خَیرِ الوارِثینَ ، فَاغفِر بِلا إلهَ إلاّ أنتَ ما مَضی مِن ذُنوبی ، وَاعصِمنی فیما بَقِیَ مِن عُمُری ، وَافتَح لی أبوابَ رَحمَتِکَ وجودِکَ الَّتی لا تُغلِقُها عَن أحِبّائِکَ وأصفِیائِکَ ، یا أرحَمَ الرّاحِمینَ . (4) .


1- .أکدی الرَّجُلُ إذا قلّ خیرُهُ ، وقوله تعالی : «وَ أَعْطَی قَلِیلاً وَ أَکْدَی» (النجم : 34) أی قطع القلیل ، وأکدی الحافر إذا بلغ الکُدْیَةَ فلا یمکنه أن یحفر (الصحاح : ج 6 ص 2471 _ 2472 «کدی») .
2- .نَهَجَ الأمرُ وأنهَجَ ، إذا وَضَح (النهایة : ج 5 ص 134 «نهج») .
3- .مندوحة : لی عن هذا الأمر مندوحة ومُنتدح ، أی سعَة (الصحاح : ج 1 ص 409 «ندح») .
4- .الدعوات : ص 72 ح 171 ، بحار الأنوار : ج 95 ص 450 ح 3 .

ص: 235

5 / 2 دعای امام زین العابدین ، هنگام مستجاب شدن دعایش

5 / 2دعای امام زین العابدین ، هنگام مستجاب شدن دعایش1158.تفسیر القمّی :الدعوات :امام زین العابدین علیه السلام هر گاه دعایش مستجاب می شد ، این دعا را می خواند :

«خداوندا ! درخواست ، باز مانْد و چاره ها درماندند ، جز در پیشگاه تو ، و عرصه ها تنگ و خواسته ها ناشدنی و اشتیاق ها سخت و راه ها جز به سوی تو بسته شدند . آرزوها به پایان رسید و امیدها جز از تو بُریده شد . اعتمادم به هر کسی بی نتیجه مانْد و گمان ، به بدگمانی بدل شد ، جز [گمان ]به تو .

خداوندا ! من ، راه های درخواست ها را به سوی تو آشکار یافتم و سرچشمه های امید به تو را باز . می دانم که هر کس از تو درخواست کند ، در معرضِ اجابت است و فریادخواهان را تو فریادرسی و آن که قصد تو کند ، بسی به تو نزدیک است و برای شنیدن رازگویی بنده با تو ، حجابی در میان نیست . در شیفتگی به بخشش تو ، خشنودی به وعده ات و آسودگی به تضمینی که داده ای ، عوضی است از خودداریِ بخیلان و گشایشی است در برابر انحصارطلبان . به مطلوب رسیدن از بهترینِ وارثان است . پس همه گناهان گذشته ام را به [حقّ ]«لا اله إلاّ أنت؛ هیچ معبودی جز تو نیست» بیامرز و مرا در بازمانده عمرم حفظ کن و درهای رحمت و بذل و بخششت را که بر دوستان و برگزیدگانت نمی بندی ، به رویم باز کن ، ای مهربان ترینِ مهربانان!».

.

ص: 236

البابُ السّادِسُ : ما لا ینبغی للدّاعی6 / 1طَلَبُ ما لا یَعلَمُ أنَّهُ خَیرٌ لَهُالکتاب«وَ یَدْعُ الاْءِنسَ_نُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَیْرِ وَ کَانَ الاْءِنسَ_نُ عَجُولاً» . (1)

«قَالَ یَ_نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صَ__لِحٍ فَلاَ تَسْئلْنِ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّی أَعِظُکَ أَن تَکُونَ مِنَ الْجَ_هِلِینَ» . (2)

«وَعَسَی أَن تَکْرَهُواْ شَیْئا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَی أَن تُحِبُّواْ شَیْئا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ» . (3)

الحدیث1163.الإمام الرضا علیه السلام :تنبیه الخواطر :فِی الوَحیِ القَدیمِ : مِسکینٌ عَبدی ، یَسُرُّهُ ما یَضُرُّهُ . (4)1162.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا تَسخَطوا نِعَمَ اللّهِ ، ولا تَقتَرِحوا عَلَی اللّهِ ، وإذَا ابتُلِیَ أحَدُکُم فی رِزقِهِ ومَعیشَتِهِ فَلا یُحدِثَنَّ شَیئا یَسأَ لُهُ ، لَعَلَّ فی ذلِکَ حَتفَهُ وهَلاکَهُ ، ولکِن لِیَقُل : اللّهُمَّ بِجاهِ مُحَمَّدٍ وآلِهِ الطَّیِّبینَ إن کانَ ما کَرِهتُهُ مِن أمری هذا خَیرا لی وأفضَلَ فی دینی فَصَبِّرنی عَلَیهِ ، وقَوِّنی عَلَی احتِمالِهِ ، ونَشِّطنی بِثِقلِهِ ، وإن کانَ خِلافُ ذلِکَ خَیرا لی فَجُد عَلَیَّ بِهِ ، ورَضِّنی بِقَضائِکَ عَلی کُلِّ حالٍ ، فَلَکَ الحَمدُ . (5) .


1- .الإسراء : 11 .
2- .هود : 46 .
3- .البقرة : 216 .
4- .تنبیه الخواطر : ج 2 ص 112 و ص 115 وفیه «ابن آدم» بدل «عبدی» ، غرر الحکم : ح 10687 نحوه .
5- .عدّة الداعی : ص 30 ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 102 نحوه وزاد فی آخره «فإنّک إذا قلت ذلک قدّر اللّه لک ذلک ویسّر لک ما هو خیر» ، بحار الأنوار : ج 71 ص 149 ح 46 .

ص: 237

باب ششم : آنچه برای دعاکننده ناشایست است

6 / 1 درخواست آنچه را که نمی داند ، به صلاح اوست

باب ششم : آنچه برای دعاکننده ناشایست است6 / 1درخواست آنچه را که نمی داند ، به صلاح اوستقرآن«و انسان ، [همان گونه که] خیر را می خواند ، [پیشامد ]بد را می خواند ، و انسان ، شتابکار است» .

«فرمود : ای نوح ! او در حقیقت ، از خانواده تو نیست . او کرداری ناشایست است . پس چیزی را که بدان علم نداری ، از من مخواه. من به تو اندرز می دهم که مبادا از نادانان باشی».

«بسا چیزی را خوش نمی دارید ، در حالی که آن برای شما خوب است و بسا چیزی را دوست می دارید ، در حالی که آن برای شما بد است ، و خدا می داند و شما نمی دانید» .

حدیث1168.عنه علیه السلام :تنبیه الخواطر :در وحیِ گذشته (تورات و انجیل) آمده است : «بینوا بنده ام ، از چیزی شاد می شود که برایش زیان دارد».1169.عنه علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نعمت های خدا را ناخوش مدارید و آمرانه از خدا نطلبید (/به خدا پیشنهاد ندهید) ، و هر گاه یکی از شما در روزی و معیشتش تنگی افتاد ، مبادا کاری بکند که می خواهد ، که شاید مرگ و نابودی او در آن باشد ؛ بلکه بگوید : «بار خدایا! به آبروی محمّد و خاندان پاک او ، اگر این وضع من که آن را ناخوش می دارم ، برای من بهتر و بیشتر به صلاح دینِ من است ، مرا بر آن ، شکیبا گردان و قدرت تحمّل آن را به من عطا فرما و در به دوش کشیدن بار آن ، پُرتوانم ساز و اگر خلاف آن برایم بهتر است ، آن را به من ببخش و مرا در هر حال ، به قضایت راضی گردان ، و تو را سپاس.

.

ص: 238

1170.تاریخ دمشق عن عبد اللّه بن الحارث :مسند ابن حنبل عن أبی هریرة :جاءَتِ امرَأَةٌ إلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله بِها لَمَمٌ (1) . فَقالَت : یا رَسولَ اللّهِ ادعُ اللّهَ أن یَشفِیَنی .

قالَ صلی الله علیه و آله : إن شِئتِ دَعَوتُ اللّهَ أن یَشفِیَکِ ، وإن شِئتِ فَاصبِری ولا حِسابَ عَلَیکِ . قالَت : بَل أصبِرُ ولا حِسابَ عَلَیَّ . (2)1167.امام علی علیه السلام :صحیح البخاری عن عطاء بن أبی رباح :قالَ لِی ابنُ عَبّاسٍ : ألا اُریکَ امرَأَةً مِن أهلِ الجَنَّةِ ؟ قُلتُ : بَلی .

قالَ : هذِهِ المَرأَةُ السَّوداءُ ، أتَتِ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله ، فَقالَت : إنّی اُصرَعُ وإنّی أتَکَشَّفُ فَادعُ اللّهَ لی .

قالَ : إن شِئتِ صَبَرتِ ولَکِ الجَنَّةُ ، وإن شِئتِ دَعَوتُ اللّهَ أن یُعافِیَکِ .

فَقالَت : أصبِرُ . فَقالَت : إنّی أتَکَشَّفُ فَادعُ اللّهَ أن لا أتَکَشَّفَ ، فَدَعا لَها . (3)1168.امام علی علیه السلام :بصائر الدرجات عن أبی عوف عن الإمام الصادق علیه السلام ، قال :دَخَلتُ عَلَیهِ فَأَلطَفَنی ، وقالَ : إنَّ رَجُلاً مَکفوفَ البَصَرِ أتَی النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله ، فَقالَ :

یا رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، ادعُ اللّهَ أن یَرُدَّ عَلَیَّ بَصَری ، وقالَ : فَدَعَا اللّهَ لَهُ فَرَدَّ عَلَیهِ بَصَرَهُ . ثُمَّ أتاهُ آخَرُ فَقالَ : یا رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله ادعُ اللّهَ لی أن یَرُدَّ عَلَیَّ بَصَری .

قالَ : فَقالَ : الجَنَّةُ أحَبُّ إلَیکَ أن (4) یَرُدَّ عَلَیکَ بَصَرَکَ . قالَ : یا رَسولَ اللّهِ وإنَّ ثَوابَهَا الجَنَّةُ ؟

فَقالَ : إنَّ اللّهَ أکرَمُ مِن أن یَبتَلِیَ عَبدَهُ المُؤمِنَ بِذَهابِ بَصَرِهِ ثُمَّ لا یُثیبَهُ الجَنَّةَ . (5) .


1- .اللَّمَم : طرفٌ من الجنون یُلِمُّ بالإنسان : أی یقرب منه ویعتریه (النهایة : ج 4 ص 272 «لمم») .
2- .مسند ابن حنبل : ج 3 ص 444 ح 9695 ، صحیح ابن حبّان : ج 7 ص 170 ح 2909 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 4 ص 243 ح 7511 نحوه ، کنزالعمّال : ج 3 ص 313 ح 6716 .
3- .صحیح البخاری : ج 5 ص 2140 ح 5328 ، صحیح مسلم : ج 4 ص 1994 ح 54 ، الأدب المفرد : ص 154 ح 505 ، مسند ابن حنبل : ج 1 ص 742 ح 3240 .
4- .فی بحار الأنوار : «أو» .
5- .بصائر الدرجات : ص 272 ح 8 ، بحار الأنوار : ج 18 ص 5 ح 4 .

ص: 239

1169.امام علی علیه السلام :مسند ابن حنبل_ به نقل از ابو هریره _: زنی که [گاه ]نوعی اختلال حواس بر او عارض می شد ، (1) نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت : ای پیامبر خدا ! دعا کن که خداوند مرا شفا بخشد.

فرمود : «اگر بخواهی ، دعا می کنم که خدا شفایت دهد . اگر هم بخواهی ، می توانی صبر کنی و حسابی [و تکلیفی] بر تو نباشد» .

زن گفت : حاضرم تحمّل کنم و حسابی بر من نباشد .1170.تاریخ دمشق ( _ به نقل از عبد اللّه بن حارث _ ) صحیح البخاری_ به نقل از عطاء بن ابی رباح _: ابن عبّاس به من گفت : آیا زنی از اهل بهشت به تو نشان ندهم؟

گفتم : چرا .

گفت : این زن سیاه .

او نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت : من غش می کنم و [در آن هنگام ، ]برهنه می شوم . برایم دعا کن.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «اگر می خواهی ، صبر کن و بهشت برایت خواهد بود ، و اگر می خواهی ، دعا می کنم خدا بهبودت بخشد» .

زن گفت : صبر می کنم ؛ امّا حجابم کنار می رود . دعا کن که [هنگام غش کردن ]حجابم کنار نرود . و پیامبر صلی الله علیه و آله برایش دعا کرد.1171.رسول اللّه صلی الله علیه و آله ( _ فی عَلِیٍّ علیه السلام _ ) بصائر الدرجات_ به نقل از ابو عوف _: خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم . مرا مورد لطف قرار داد و فرمود : «مرد نابینایی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت : ای پیامبر خدا ! دعا کن خدا بینایی ام را به من برگرداند . پیامبر صلی الله علیه و آله برایش دعا کرد و خداوند بینایی اش را به او باز گرداند .

نابینای دیگری آمد و گفت : ای پیامبر خدا! دعا کن خدا بینایی ام را به من برگرداند . [پیامبر صلی الله علیه و آله ]فرمود : بهشت را دوست تر داری از (2) این که بینایی ات را به تو باز گرداند ؟

گفت : ای پیامبر خدا ! پاداشش بهشت است؟

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : خدا بزرگوارتر از آن است که بنده مؤمنش را به نابینایی مبتلا سازد و سپس بهشت را به او پاداش ندهد». .


1- .لَمَم در متن عربی حدیث : نوعی جنون خفیف است که انسان را می گیرد (النهایة : ج 4 ص 272) . به قرینه حدیث بعدی ، ممکن است به معنای صرع (غش کردن) باشد .
2- .در بحار الأنوار ، «یا» آمده است.

ص: 240

1172.عنه صلی الله علیه و آله ( _ أیضا _ ) الإمام علیّ علیه السلام :رُبَّ أمرٍ حَرَصَ الإِنسانُ عَلَیهِ ، فَلَمّا أدرَکَهُ وَدَّ أن لَم یَکُن أدرَکَهُ . (1)1173.عنه صلی الله علیه و آله :الإمام الصادق علیه السلام :کَم مِن نِعمَةٍ للّهِِ عَلی عَبدِهِ فی غَیرِ أمَلِهِ ، وکَم مِن مُؤَمِّلٍ أمَلاً الخِیارُ فی غَیرِهِ ، وکَم مِن ساعٍ إلی حَتفِهِ وهُوَ مُبطِئٌ عَن حَظِّهِ . (2)1171.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ( _ درباره علی علیه السلام _ ) عنه علیه السلام :إنَّ قوما فیما مَضی قالوا لِنَبِیٍّ لَهُم : اُدعُ لَنا رَبَّکَ یَرفَع عَنَّا المَوتَ . فَدَعا لَهُم فَرَفَعَ اللّهُ عَنهُمُ المَوتَ ، فَکَثُروا حَتّی ضاقَت عَلَیهِمُ المَنازِلُ وکَثُرَ النَّسلُ ، ویُصبِحُ الرَّجُلُ یُطعِمُ أباهُ وجَدَّهُ واُمَّهُ وجَدَّ جَدِّهِ ویُوَضّیهِم ویَتَعاهَدُهُم ، فَشَغَلوا عَن طَلَبِ المَعاشِ .

فَقالوا : سَل لَنا رَبَّکَ أن یَرُدَّنا إلی حالِنَا الَّتی کُنّا عَلَیها . فَسَأَلَ نَبِیُّهُم رَبَّهُ فَرَدَّهُم إلی حالِهِم . (3) .


1- .عدّة الداعی : ص 17 .
2- .الأمالی للطوسی : ص 132 ح 210 ، قرب الإسناد : ص 40 ح 128 کلاهما عن بکر بن محمّد ، تحف العقول : ص 361 ، التمحیص : ص 58 ح 117 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 243 ح 45 .
3- .الکافی : ج 3 ص 260 ح 36 ، التوحید : ص 401 ح 4 ، الأمالی للصدوق : ص 600 ح 831 وفیه «ویرضیهم» بدل «ویوضّیهم» وکلّها عن هشام بن سالم ، روضة الواعظین : ص 536 وفیها «آجالنا» بدل «حالنا» ، بحار الأنوار : ج 6 ص 116 ح 1 .

ص: 241

1172.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ( _ درباره علی علیه السلام _ ) امام علی علیه السلام :بسا چیزی که انسان ، خواهان آن است و چون بدان می رسد ، آرزو می کند که کاش به آن نمی رسید.1173.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام صادق علیه السلام :بسا نعمت خداوند به بنده اش که در غیرِ آرزوی اوست و بسا آرزومندِ آرزویی که خیر [و مصلحت] در غیرِ آن است و بسا کسی که به سوی مرگ خویش می شتابد و از بهره اش وامی مانَد.1174.کفایة الطالب عن أنس ( _ فی خَبَرِ تَزویجِ فاطِمَةَ بِعَلِیٍّ علیهماالسل ) امام صادق علیه السلام :یکی از اقوام گذشته به پیامبری که داشتند ، گفتند : دعا کن پروردگارت مرگ را از ما بردارد . او دعا کرد و خداوند ، مرگ را از آنها برداشت . پس ، جمعیت آنان فزونی گرفت ، چندان که منزل هایشان دیگر گنجایش آنها را نداشت و نسل زیاد شد و هر مردی ناچار بود خرج پدرش و جدّش و مادرش و جدّ جدّش را بدهد و به نظافت و امور دیگر آنها رسیدگی کند ، و بدین ترتیب ، از طلب معاش باز ماندند .

دوباره آمدند و گفتند : دعا کن پروردگارت ما را به همان حال که بودیم باز گرداند پیامبرشان به درگاه پروردگارشان دعا کرد و آنها را به حال اوّلشان باز گرداند. .

ص: 242

1175.الإمام علیّ علیه السلام :عنه علیه السلام :إنَّ بَنی إسرائیلَ أتَوا موسی علیه السلام فَسَأَلوهُ أن یَسأَلَ اللّهَ عز و جل أن یُمطِرَ السَّماءَ عَلَیهِم إذا أرادوا ویَحبِسَها إذا أرادوا ، فَسَأَلَ اللّهَ عز و جل ذلِکَ لَهُم ، فَقالَ اللّهُ عز و جل : ذلِکَ لَهُم یا موسی ، فَأَخبَرَهُم موسی ، فَحَرَثوا ولَم یَترُکوا شَیئا إلاّ زَرَعوهُ ، ثُمَّ استَنزَلُوا المَطَرَ عَلی إرادَتِهِم وحَبَسوهُ عَلی إرادَتِهِم ، فَصارَت زُروعُهُم کَأَنَّهَا الجِبالُ وَالآجامُ (1) ، ثُمَّ حَصَدوا وداسوا وذَرّوا فَلَم یَجِدوا شَیئا ، فَضَجّوا إلی موسی علیه السلام وقالوا : إنَّما سَأَلناکَ أن تَسأَلَ اللّهَ أن یُمطِرَ السَّماءَ عَلَینا إذا أرَدنا فَأَجابَنا ، ثُمَّ صَیَّرَها عَلَینا ضَرَرا .

فَقالَ : یا رَبِّ ، إنَّ بَنی إسرائیلَ ضَجّوا مِمّا صَنَعتَ بِهِم ، فَقالَ : ومِمَّ ذاکَ یا موسی ؟ قالَ : سَأَلونی أن أسأَلَکَ أن تُمطِرَ السَّماءَ إذا أرادوا ، وتَحبِسَها إذا أرادوا فَأَجَبتَهُم ، ثُمَّ صَیَّرتَها عَلَیهِم ضَرَرا .

فَقالَ : یا موسی ، أنَا کُنتُ المُقَدِّرَ لِبَنی إسرائیلَ فَلَم یَرضَوا بِتَقدیری ، فَأَجَبتُهُم إلی إرادَتِهِم فَکانَ ما رَأَیتَ . (2)1176.المعجم الکبیر عن ابن عبّاس ( _ فی حَدیثِ زَواجِ فاطِمَةَ علیهاالسلام_ ) الدعوات :رُوِیَ أنَّ اللّهَ تَعالی أوحی إلی نَبِیٍّ مِنَ الأَنبِیاءِ فِی الزَّمَنِ الأَوَّلِ ، أنَّ لِرَجُلٍ مِن اُمَّتِهِ ثَلاثَ دَعَواتٍ مُستَجاباتٍ ، فَأَخبَرَ ذلِکَ الرَّجُلَ بِهِ ، فَانصَرَفَ مِن عِندِهِ إلی بَیتِهِ ، وأخبَرَ زَوجَتَهُ بِذلِکَ ، فَأَلَحَّت عَلَیهِ أن یَجعَلَ دَعوَةً لَها فَرَضِیَ ، فَقالَت : سَلِ اللّهَ أن یَجعَلَنی أجمَلَ نِساءِ ذاکَ الزَّمانِ ، فَدَعَا الرَّجُلُ فَصارَت کَذلِکَ .

ثُمَّ إنَّها لَمّا رَأَت رَغبَةَ المُلوکِ وَالشُّبّانِ المُتَنَعِّمینَ فیها مُتَوَفِّرَةً ، زَهِدَت فی زَوجِهَا الشَّیخِ الفَقیرِ ، وجَعَلَت تُغالِظُهُ وتُخاشِنُهُ وهُوَ یُداریها ، ولا یَکادُ یُطیقُ نُشوزَها ، فَدَعَا اللّهَ أن یَجعَلَها کَلبَةً ، فَصارَت کَذلِکَ .

ثُمَّ اجتَمَعَ أولادُهُما یَقولونَ : یا أبَتِ ، إنَّ النّاسَ یُعَیِّرونَ بِنا أنَّ اُمَّنا کَلبَةٌ نابِحَةٌ ، وجَعَلوا یَبکونَ ویَسأَلونَهُ أن یَدعُوَ اللّهَ أن یَجعَلَها کَما کانَت ، فَدَعَا اللّهَ تَعالی فَصَیَّرَها مِثلَ الَّذی کانَت فِی الحالَةِ الاُولی ، فَذَهَبَتِ الدَّعَواتُ الثَّلاثُ ضَیاعا . (3) .


1- .الآجام : جمع الاُجُم؛ الحصن (لسان العرب : ج 12 ص 8 «أجم») .
2- .الکافی : ج 5 ص 262 ح 2 عن سدیر ، بحار الأنوار : ج 13 ص 340 ح 17 . وراجع : قصص الأنبیاء : ص 181 ح 216 .
3- .الدعوات : ص 38 ح 93 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 326 ح 10 . وراجع : الدرّ المنثور : ج 3 ص 608 .

ص: 243

1174.کفایة الطالب ( _ به نقل از اَ نَس _ ) امام صادق علیه السلام :بنی اسرائیل ، نزد موسی علیه السلام آمدند و از او خواستند که از خداوند عز و جل تقاضا کند تا هر گاه آنان خواستند ، باران ببارد و هر گاه خواستند ، نبارد . موسی علیه السلام این را برای آنان از خداوند عز و جلدرخواست کرد . خداوند عز و جل فرمود : «خواسته شان برآورده شد ، ای موسی !».

موسی علیه السلام خبر آن را به ایشان داد . بنی اسرائیل ، زمین ها را شخم زدند و هر چه بود ، زیر کِشت بُردند . سپس ، هر گاه خواستند ، باران باراندند و هر گاه خواستند ، آن را بند آوردند . پس زراعت هایشان به بلندی کوه ها و دژها شد و آنها را درویدند و خرمن کردند و کوبیدند و باد دادند ؛ امّا چیزی (دانه ای) نیافتند . پس ، ضجّه کنان نزد موسی علیه السلام رفتند و گفتند : ما از تو خواستیم که از خداوند تقاضا کنی هر گاه خواستیم ، باران ببارد و او درخواستمان را پذیرفت و سپس ، آن را موجب زیان ما گردانید.

موسی علیه السلام گفت : پروردگارا ! بنی اسرائیل از کاری که با ایشان کردی ، نالان اند .

فرمود : «چرا ای موسی؟».

گفت : از من خواستند تا از تو تقاضا کنم که هر گاه خواستند ، باران ببارد و هر گاه خواستند ، بند بیاید و تو تقاضایشان را پذیرفتی و سپس ، آن را مایه زیان ایشان ساختی.

فرمود : «ای موسی ! من برای بنی اسرائیل تقدیر می کردم ، ولی آنان به تقدیر من ، رضایت ندادند . به خواستِ ایشان پاسخ دادم و در نتیجه ، آن شد که دیدی».1175.امام علی علیه السلام :الدعوات :روایت شده است که خداوند متعال به پیامبری از پیامبران پیشین وحی کرد که برای مردی از امّتش سه دعا مستجاب می شود . آن پیامبر ، این خبر را به آن مرد داد . مرد از نزد پیامبر به خانه اش رفت و خبر را به همسرش داد . همسرش اصرار کرد که یکی از آن سه دعا را برای او قرار دهد و آن مرد ، پذیرفت . همسرش گفت : از خدا بخواه که مرا زیباترین زنِ زمانم قرار دهد .

مرد ، دعا کرد و همسرش چنان شد. پس از آن ، شاهان و جوانان ثروتمند فراوانی به او علاقه مند شدند . زن ، چون چنین دید ، به شوهرش که پیر و نادار بود ، بی علاقه گشت و تندی و بدخویی با او در پیش گرفت . شوهرش با او مدارا می کرد ؛ ولی از نافرمانی های وی ، طاقتش به سر آمد و دعا کرد که خداوند ، همسرش را تبدیل به سگ کند و چنان شد.

فرزندانشان ، جمع شدند و گفتند : ای پدر ! مردم ، ما را سرزنش می کنند و می گویند مادرمان سگ شده و پارس می کند ، و می گریستند و از او خواهش می کردند که دعا کند خداوند ، مادرشان را به حال اوّل بازگرداند .

او به درگاه خدای متعال دعا کرد و خداوند ، زن را به حالت اوّلش بازگردانْد و بدین ترتیب ، هر سه دعا ، ضایع شد. .

ص: 244

6 / 2الاِعتِداءُالکتاب«ادْعُواْ رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ» . (1)

الحدیث1178.تاریخ دمشق ( _ به نقل از ابن عبّاس _ ) الإمام علیّ علیه السلام :إیّاکُم وَالدُّعاءَ بِاللَّعنِ وَالخِزیِ ؛ فَإِنَّ اللّهَ عز و جل قَد أحکَمَ فی کِتابِهِ ، فَقالَ عز و جل : «ادْعُواْ رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ» ؛ فَمَن تَعَدّی بِدُعائِهِ بِلَعنٍ أو خِزیٍ فَهُوَ مِنَ المُعتَدینَ . (2)1179.السنن الکبری ( _ به نقل از بُرَیده _ ) الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ العَبدَ لَیَکونُ مَظلوما ، فَما یَزالُ یَدعو حَتّی یَکونُ ظالِما (3) . (4)1180.رسول اللّه صلی الله علیه و آله ( _ لِعَلِیٍّ وفاطِمَةَ علیهماالسلام لَیلَةَ الزِّف ) سنن أبی داوود عن عطاء عن عائشة ، قالت :سُرِقَت مِلحَفَةٌ لَها ، فَجَعَلَت تَدعو عَلی مَن سَرَقَها ، فَجَعَلَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله یَقولُ : لا تُسَبِّخی (5) عَنهُ . (6) .


1- .الأعراف : 55 .
2- .الجعفریّات : ص 226 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام .
3- .ذکر العلاّمة المجلسی ( قدس سره) ستّة أوجه فی معنی هذا الحدیث : منها أنّ العبد یفرط فی الدعاء علی من ظلمه بظلم یسیر فیدعو علیه بالموت وغیره ، ومنها أنّه یدعو علی العدوّ المؤمن بالابتلاء ، وهذا ممّا لا یرضی به اللّه عز و جل (راجع مرآة العقول : ج 12 ص 305 و 306) .
4- .الکافی : ج 2 ص 333 ح 17 ، ثواب الأعمال : ص 323 ح 13 کلاهما عن هشام بن سالم ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 121 ح 2327 نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 325 ح 4 .
5- .أی لا تُخفّفی عنه الإثم الذی استحقّه بالسَّرقة (النهایة : ج 2 ص 332 «سبخ») .
6- .سنن أبی داوود : ج 2 ص 80 ح 1497 و ج 4 ص 278 ح 4909 ، مسند ابن حنبل : ج 9 ص 297 ح 24238 ، المصنّف لابن أبی شیبة : ج 7 ص 93 ح 2 کلّها نحوه ، کنزالعمّال : ج 2 ص 95 ح 3302 .

ص: 245

6 / 2 زیاده روی

6 / 2زیاده رویقرآن«پروردگارتان را به التماس و نهانی بخوانید ، که او زیاده روان را دوست نمی دارد» .

حدیث1183.المناقب لابن شهرآشوب عن أبی هریرة :امام علی علیه السلام :از لعن و نفرین کردن بپرهیزید ؛ زیرا خداوند عز و جل در کتابش حکم کرده و فرموده است : «پروردگارتان را به التماس و نهانی بخوانید ، که او زیاده روان را دوست نمی دارد» . پس ، هر که دعایش را به نفرین کردن (لعن) و با خواری خواستن [بر ضدّ کسی] بکشانَد ، از زیاده روان است.1184.تاریخ دمشق عن أبی هریرة :امام صادق علیه السلام :به بنده ای ستم می شود و او آن قدر نفرین می کند که خود ، به ستمکار تبدیل می شود . (1)1185.کفایة الطالب عن أبی هریرة :سنن أبی داوود_ به نقل از عطاء _: عایشه گفت که مَلحفه ای داشته که به سرقت رفته و وی ، شروع به نفرین کردن به رباینده اش کرد . پیامبر صلی الله علیه و آله به وی فرمود : «بارِ گناهش را سبک مکن».

.


1- .علاّمه مجلسی ، در معنای این حدیث ، شش وجه ذکر کرده است ، از جمله این که انسان ، در نفرین کردن شخصی که به او ستمی کوچک کرده است ، افراط کند و مرگ او و مانند او را از خدا بخواهد . وجه دیگر این که دشمنِ مؤمن خود را نفرین کند که به بلا گرفتار آید و این ، چیزی است که خداوند عز و جل بدان راضی نیست (ر . ک : مرآة العقول : ج 12 ص 305 و 306).

ص: 246

1183.المناقب ، ابن شهر آشوب ( _ به نقل از ابو هُرَیره _ ) مسند ابن حنبل عن مولی لسعد :إنَّ سَعدا سَمِعَ ابنا لَهُ یَدعو وهُوَ یَقولُ : اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ الجَنَّةَ ونَعیمَها وإستَبرَقَها ، ونَحوا مِن هذا ، وأعوذُ بِکَ مِنَ النّارِ وسَلاسِلِها وأغلالِها .

فَقالَ : لَقَد سَأَلتَ اللّهَ خَیرا کَثیرا ، وتَعَوَّذتَ بِاللّهِ مِن شَرٍّ کَثیرٍ ! وإنّی سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ : إنَّهُ سَیَکونُ قَومٌ یَعتَدونَ فِی الدُّعاءِ ، وقَرَأَ هذِهِ الآیَةَ : «ادْعُواْ رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ» ، وإنَّ حَسبَکَ أن تَقولَ : اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ الجَنَّةَ وما قَرَّبَ إلَیها مِن قَولٍ أو عَمَلٍ ، وأعوذُ بِکَ مِنَ النّارِ وما قَرَّبَ إلَیها مِن قَولٍ أو عَمَلٍ . (1)1184.تاریخ دمشق ( _ به نقل از ابو هریره _ ) مسند ابن حنبل عن أبی نعامة :إنَّ عَبدَ اللّهِ بنَ مُغَفَّلٍ [قالَ لاِبنِهِ :] . . . یا بُنَیَّ سَلِ اللّهَ الجَنَّةَ وتَعَوَّذهُ مِنَ النّارِ ؛ فَإِنّی سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ : سَیَکونُ بَعدی قَومٌ مِن هذِهِ الاُمَّةِ یَعتَدونَ فِی الدُّعاءِ وَالطَّهورِ . (2) .


1- .مسند ابن حنبل : ج 1 ص 365 ح 1483 وراجع سنن أبی داوود : ج 2 ص 77 ح 1480 .
2- .مسند ابن حنبل : ج 5 ص 629 ح 16801 ، سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1271 ح 3864 ولیس فیه «والطهور» ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 724 ح 979 کلاهما نحوه .

ص: 247

1185.کفایة الطالب ( _ به نقل از ابو هُرَیره _ ) مسند ابن حنبل_ به نقل از مولای سعد _: سعد شنید که یکی از پسرانش دعا می کند و می گوید : «بار خدایا ! من از تو بهشت و نعمت هایش ، دیبای بهشتی و مانند اینها را از تو درخواست می کنم و از دوزخ و کُند و زنجیرهای آن به تو پناه می برم.

سعد گفت : از خداوند ، خیر فراوان خواستی و از شرّ فراوان به خدا پناه بردی . من از پیامبر خدا شنیدم که می فرماید : «به زودی مردمانی خواهند آمد که در دعا از حدّ می گذرند» و این آیه را خواند : « «پروردگارتان را به التماس و نهانی بخوانید ، که او زیاده روان را دوست نمی دارد» . کافی است بگویی : بار خدایا ! بهشت و هر گفتار و کرداری را که موجب نزدیک شدن به آن می شود ، از تو درخواست می کنم و از دوزخ و هر آن گفتار و کرداری که سبب نزدیک شدن به آن می شود ، به تو پناه می برم ».1186.المناقب لابن المغازلی عن البراء بن عازب :مسند ابن حنبل_ به نقل از ابو نعامه _: عبد اللّه بن مُغفَّل [به فرزندش گفت :] .. . فرزندم! از خداوند ، بهشت بخواه و از دوزخ به او پناه ببر [همین و بس] ؛ زیرا از پیامبر خدا شنیدم که می فرماید : «به زودی پس از من ، مردمانی از این امّت می آیند که در دعا و وضو (آب ریختن برای وضو و غسل) زیاده روی می کنند. .

ص: 248

سخنی درباره زیاده روی در دعا

سخنی درباره زیاده روی در دعایکی از کارهایی که انجام دادن آنها برای نیایشگرْ شایسته نیست ، تجاوز از حد (اِعتدا) در دعاست . قرآن ، تصریح می کند که : «ادْعُواْ رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ . (1) پروردگارتان را با زاری و در حال پنهانی بخوانید ؛ زیرا که خدا ، تجاوزکاران را دوست ندارد» . این آیه به مؤمنان ، توصیه می فرماید که پروردگار خود را در آشکار و نهان بخوانند و خواسته های خود را از او بخواهند ؛ اما در دعا و خواستن از خداوند متعال ، از حد ، تجاوز نکنند . در این جا این پرسشْ مطرح می شود که حدّ دعا چیست که تجاوز از آن ، نکوهیده است و متجاوز از آن ، محبوب خدا نیست ؟ اکتفا به خواسته های منطقی و مشروع و رعایت ادب در بیان آنها در محضر خداوند متعال ، حدّ دعاست ، از این رو ، طرح خواسته های نامعقول یا نامشروع و بی ادبی در گفتار و هر عملی که از نیایشگرْ نکوهیده است ، زیاده رَوی و تجاوز

.


1- .اعراف : آیه 55 .

ص: 249

از حدّ دعا شمرده می شود . بنا براین ، کسی که در محضر خداوند متعال ، گستاخانه با فریاد ، چیزی را می خواهد یا کسی را نفرین می کند که مستحقّ نفرین نیست یا بیش از استحقاقِ کسی ، وی نفرین می نماید یا انجام گرفتن کاری نامشروع (مانند قطع رحم) را از خدا می خواهد یا درخواستی غیرمنطقی دارد (مانند این که از خدا نابودی خود و یا نیستی آسمان و زمین را طلب نماید) ، در واقع ، از حدود دعا تجاوز نموده است . اما باید توجه داشت که تجاوز از حدّ دعا ، به معنای نفی بلند همّتی در دعا و داشتن درخواست های بزرگِ معقول نیست . بلند همتی در دعا ، نه تنها نکوهیده نیست ، بلکه ممدوح نیز هست . (1) از این رو ، تفسیر سعد و عبداللّه بن مغفّل از «اعتدا» در حدیث 377 و 378 به «درخواست خیر کثیر» و «پناه جویی از شرّ کثیر» ، صحیح به نظر نمی رسد .

.


1- .ر .ک : ص 187 (بلند همّتی و بزرگی درخواست) .

ص: 250

6 / 3الاِستِعجالُ1187.کفایة الأثر ( _ به نقل از ابن عبّاس _ ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یُستَجابُ لِأَحَدِکُم ما لَم یَعجَل ؛ یَقولُ : دَعَوتُ فَلَم یُستَجَب لی . (1)1188.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ( _ درباره حسن و حسین علیهماالسلام _ ) سنن الترمذی عن أبی هریرة عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله :ما مِن عَبدٍ یَرفَعُ یَدَیهِ حَتّی یَبدُوَ إبطُهُ ، یَسأَلُ اللّهَ مَسأَلَةً ، إلاّ آتاها إیّاهُ ما لَم یَعجَل .

قالوا : یا رَسولَ اللّهِ ، وکَیفَ عَجَلَتُهُ ؟

قالَ : یَقولُ : قَد سَأَلتُ وسَأَلتُ ولَم اُعطَ شَیئا . (2)1189.خصائص أمیر المؤمنین ، نسائی ( _ به نقل از اُسامة بن زید _ ) مسند ابن حنبل عن أنس عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا یَزالُ العَبدُ بِخَیرٍ ما لَم یَستَعجِل ، قالوا : یا رَسولَ اللّهِ کَیفَ یَستَعجِلُ ؟

قالَ : یَقولُ : دَعَوتُ رَبّی فَلَم یُستَجَب لی . (3)1190.المستدرک علی الصحیحین عن ابن عبّاس :صحیح مسلم عن أبی هریرة عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا یَزالُ یُستَجابُ لِلعَبدِ ما لَم یَدعُ بِإِثمٍ أو قَطیعَةِ رَحِمٍ ما لَم یَستَعجِل .

قیلَ : یا رَسولَ اللّهِ ، مَا الاِستِعجالُ ؟

قالَ : یَقولُ : قَد دَعَوتُ ، وقَد دَعَوتُ ، فَلَم أرَ یَستَجیبُ لی ، فَیَستَحسِرُ (4) عِندَ ذلِکَ ویَدَعُ الدُّعاءَ . (5) .


1- .صحیح البخاری : ج 5 ص 2335 ح 5981 ، صحیح مسلم : ج 4 ص 2095 ح 2735 ، سنن أبی داوود : ج 2 ص 78 ح 1484 ، سنن الترمذی : ج 5 ص 464 ح 3387 ، الموطّأ : ج 1 ص 213 ح 29 کلّها عن أبی هریرة ، کنزالعمّال : ج 2 ص 79 ح 3222 ؛ مکارم الأخلاق : ج 2 ص 158 ح 2390 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 371 ح 9 .
2- .سنن الترمذی (طبعة دار الفکر) : ج 5 ص 348 ح 3619 ، کنزالعمّال : ج 2 ص 82 ح 3241 .
3- .مسند ابن حنبل : ج 4 ص 385 ح 13007 و ص 420 ح 13197 ، المعجم الأوسط : ج 3 ص 65 ح 2497 و ج 6 ص 100 ح 5922 ، مسند أبی یعلی : ج 3 ص 212 ح 2858 ، حلیة الأولیاء : ج 6 ص 309 کلاهما نحوه ، کنزالعمّال : ج 2 ص 85 ح 3257؛ تنبیه الخواطر : ج 1 ص 6 ، إرشاد القلوب : ص 184 کلاهما نحوه .
4- .أی یملّ؛ وهو استفعال فی حسر إذا أعیا وتعب (النهایة : ج 1 ص 384 «حسر») .
5- .صحیح مسلم : ج 4 ص 2096 ح 92 ، السنن الکبری : ج 3 ص 492 ح 6429 ، الأدب المفرد : ص 197 ح 655 ، حلیة الأولیاء : ج 7 ص 249 کلاهما نحوه ، کنزالعمّال : ج 2 ص 82 ح 3240 .

ص: 251

6 / 3 شتاب کردن

6 / 3شتاب کردن1190.المستدرک علی الصحیحین ( _ به نقل از ابن عبّاس _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دعای هر یک از شما ، مادام که عجله نکند و نگوید : دعا کردم و مستجاب نشد ، به اجابت می رسد.1191.تاریخ دمشق ( _ به نقل از ابو اسحاق سبیعی _ ) سنن ترمذی_ به نقل از ابو هریره _: پیامبر خدا فرمود : «هیچ بنده ای نیست که دو دستش را به دعا بلند کند ، چندان که زیر بغلش پیدا شود و از خدا درخواستی کند ، مگر آن که خداوند ، خواسته اش را به او می دهد ، به شرط آن که شتاب نکند».

گفتند : ای پیامبر خدا ! شتاب کردنش چگونه است؟

فرمود : «بگوید : بارها خواستم و به من داده نشد».1192.تاریخ دمشق ( _ به نقل از امّ سلمه _ ) مسند ابن حنبل_ به نقل از انس _پیامبر خدا فرمود : «بنده ، همواره در خیر است ، تا زمانی که شتاب نورزد».

گفتند : ای پیامبر خدا ! چگونه شتاب می ورزد؟

فرمود : «بگوید : پروردگارم را خواندم ؛ امّا پاسخ داده نشدم».1193.مسند ابن حنبل عن اُمّ سلمة :صحیح مسلم_ به نقل از ابو هریره _: پیامبر خدا فرمود : «دعای بنده ، همیشه مستجاب می شود تا زمانی که برای گناهی یا بُریدن پیوند خویشاوندی دعا نکند و تا زمانی که شتاب به خرج ندهد».

گفته شد : ای پیامبر خدا ! شتاب کردن چیست؟

فرمود : «بگوید : بارها دعا کردم و اجابتی ندیدم ، و خسته شود و دعا کردن را وا نهد».

.

ص: 252

1194.مسند ابن حنبل عن شهر بن حوشب عن اُمّ سلمة :مسند إسحاق بن راهویه عن أبی هریرة عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله :ما مِن أحَدٍ یَدعُو اللّهَ بِشَیءٍ إلاَّ استَجابَ لَهُ ؛ إمّا أن یُعَجِّلَهُ وإمّا أن یُکَفِّرَ عَنهُ مِن خَطایاهُ بِمِثلِ ما دَعا ، ما لَم یَدعُ بِإِثمٍ أو قَطیعَةِ رَحِمٍ ، أو یَستَعجِل .

قیلَ : یا رَسولَ اللّهِ ! وکَیفَ یَستَعجِلُ ؟

قالَ : یَقولُ : دَعَوتُ رَبّی فَلَم یَستَجِب لی ، أو ما اُغنیتُ شَیئا . (1)1195.تاریخ دمشق عن شهر بن حوشب :الأدب المفرد عن أبی هریرة عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله :ما مِن مُؤمِنٍ یَنصَبُ وَجهَهُ إلَی اللّهِ یَسأَلُ مَسأَلَةً ، إلاّ أعطاهُ إیّاها ، إمّا عَجَّلَها لَهُ فِی الدُّنیا ، وإمّا ذَخَرَها لَهُ فِی الآخِرَةِ ، ما لَم یَعجَل .

قالوا : یا رَسولَ اللّهِ ، وما عَجَلَتُهُ ؟

قالَ : یَقولُ : دَعَوتُ ودَعَوتُ ، ولا أراهُ یُستَجابُ لی . (2)1193.مسند ابن حنبل ( _ به نقل از امّ سلمه _ ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا یَقولُ أحَدُکُم : قَد دَعَوتُ فَلَم یُستَجَب لی . (3)1194.مسند ابن حنبل ( _ به نقل از شهر بن حَوشَب ، از امّ سلمه _ ) الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ العَبدَ إذا دَعا ، لَم یَزَلِ اللّهُ _ تَبارَکَ وتَعالی _ فی حاجَتِهِ ما لَم یَستَعجِل . (4)1195.تاریخ دمشق ( _ به نقل از شهر بن حوشب _ ) الکافی عن أبی بصیر عن الإمام الصادق علیه السلام :لا یَزالُ المُؤمِنُ بِخَیرٍ ورَجاءٍ رَحمَةً مِنَ اللّهِ عز و جلما لَم یَستَعجِل ، فَیَقنَطَ ویَترُکَ الدُّعاءَ .

قُلتُ لَهُ : کَیفَ یَستَعجِلُ ؟

قالَ : یَقولُ : قَد دَعَوتُ مُنذُ کَذا وکَذا ، وما أرَی الإِجابَةَ . (5) .


1- .مسند إسحاق بن راهویه : ج 1 ص 321 ح 306 .
2- .الأدب المفرد : ص 213 ح 711 ، شُعَب الإیمان : ج 2 ص 47 ح 1126 نحوه ، کنزالعمّال : ج 2 ص 70 ح 3170 .
3- .حلیة الأولیاء : ج 7 ص 260 عن أنس .
4- .الکافی : ج 2 ص 474 ح 1 ، عدّة الداعی : ص 141 کلاهما عن عبد العزیز الطویل ، بحار الأنوار : ج 93 ص 373 ح 16 .
5- .الکافی : ج 2 ص 490 ح 8 ، عدّة الداعی : ص 188 ، مشکاة الأنوار : ص 144 ح 346 عن الإمام الباقر علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 374 ح 16 .

ص: 253

1196.تاریخ دمشق عن عبد اللّه بن معین مولی اُمّ سلمة عن ( _ أنّها قالت _ ) مسند اسحاق بن راهویه_ به نقل از ابو هریره _: پیامبر خدا فرمود : «هیچ کس نیست که از خدا چیزی بخواهد ، مگر آن که خواسته اش را اجابت کند . یا در همین دنیا به او می دهد یا گناهانش را به مانند آنچه دعا کرده است ، از او می زداید ، به شرط آن که برای گناهی یا قطع رَحِم ، دعا نکرده باشد و یا [برای برآورده شدن دعایش] شتاب نورزد».

گفته شد : ای پیامبر خدا ! چگونه شتاب می ورزد؟

فرمود : «بگوید : پروردگارم را خواندم ؛ امّا اجابتم نکرد ، یا نیازم برآورده نشد».1196.تاریخ دمشق ( _ به نقل از عبد اللّه بن معین (غلام اُمّ سلمه) ) الأدب المفرد_ به نقل از ابو هریره _: پیامبر خدا فرمود : «هیچ مؤمنی نیست که رو به درگاه خدا کند و چیزی بخواهد ، جز آن که خداوند ، عطایش می کند . یا در همین دنیا به او می دهد و یا آن را برای آخرتش ذخیره می کند ، به شرط آن که عجله نکند».

گفتند : ای پیامبر خدا ! عجله کردنش چگونه است؟

فرمود : «بگوید : بارها دعا کردم ؛ امّا گمان نمی کنم دعایم مستجاب شود».1197.المعجم الکبیر عن ابن لهیعة عن عمرو بن شعیب :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ یک از شما نگوید : دعا کردم و دعایم مستجاب نشد.1198.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :امام صادق علیه السلام :هر گاه بنده دعا کند ، خداوند _ تبارک و تعالی _ پیوسته در کار حاجت او باشد ، به شرط آن که شتاب به خرج ندهد.1199.الأمالی للصدوق عن ابن عبّاس :الکافی_ به نقل از ابو بصیر _: امام صادق علیه السلام فرمود : «مؤمن ، به لطف و رحمت خداوند عز و جل ، هماره در خیر و امید است تا زمانی که عجله نشان ندهد و نومید شود و دست از دعا بکشد» .

گفتم : چگونه عجله نشان می دهد؟

فرمود : «بگوید : مدّت ها دعا کردم و اجابتی نمی بینم». .

ص: 254

1197.المعجم الکبیر ( _ به نقل از ابن لُهَیعه _ ) الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ العَبدَ إذا عَجَّلَ فَقامَ لِحاجَتِهِ ، یَقولُ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی : أما یَعلَمُ عَبدی أنّی أنَا اللّهُ الَّذی أقضِی الحَوائِجَ . (1)6 / 4التَّکَلُّفُ فِی السَّجعِ1200.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إیّاکُم وَالسَّجعَ فِی الدُّعاءِ ، حَسبُ أحَدِکُم أن یَقولَ : اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ الجَنَّةَ وما قَرَّبَ إلَیها مِن قَولٍ وعَمَلٍ ، وأعوذُ بِکَ مِنَ النّارِ وما قَرَّبَ إلَیها مِن قَولٍ [ أو عَمَلٍ ] (2) . (3)1201.عنه صلی الله علیه و آله :صحیح البخاری عن ابن عبّاس :فَانظُرِ السَّجعَ مِنَ الدُّعاءِ فَاجتَنِبهُ ؛ فَإِنّی عَهِدتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله وأصحابَهُ لا یَفعَلونَ إلاّ ذلِکَ (4) . (5)1202.عنه صلی الله علیه و آله ( _ فِی الدُّعاءِ لِأَهلِ البَیتِ علیهم السلام _ ) مسند ابن حنبل عن عائشة_ لاِبنِ السّائِبِ قاصِّ أهلِ مَکَّةَ _: اِجتَنِبِ السَّجعَ مِنَ الدُّعاءِ ؛ فَإِنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله وأصحابَهُ کانوا لا یَفعَلونَ ذلِکَ . (6) .


1- .الکافی : ج 2 ص 474 ح 2 عن هشام بن سالم وحفص بن البختری وغیرهما ، عدّة الداعی : ص 141 ، الأمالی للطوسی : ص 664 ح 1391 ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 79 کلاهما عن هشام ولیس فیهما «اللّه الذی» ، بحار الأنوار : ج 84 ص 249 ح 42 .
2- .سقط ما بین المعقوفین من المصدر وأثبتناه من شرح نهج البلاغة .
3- .ربیع الأبرار : ج 2 ص 229 ، شرح نهج البلاغة : ج 6 ص 196 وراجع إحیاء علوم الدین : ج 1 ص 55 .
4- .قال البخاری بعد نقل الخبر : «یعنی : لا یفعلون إلاّ ذلک الاجتناب» .
5- .صحیح البخاری : ج 5 ص 2334 ح 5978 .
6- .مسند ابن حنبل : ج 10 ص 39 ح 25878 ، المصنّف لابن أبی شیبة : ج 7 ص 23 ح 3 ، مسند أبی یعلی : ج 4 ص 285 ح 4458 نحوه ، مسند إسحاق ابن راهویه : ج 3 ص 933 ح 1634 ، کنزالعمّال : ج 2 ص 628 ح 4938 .

ص: 255

6 / 4 تکلّف در سجع پردازی

1203.عنه صلی الله علیه و آله :امام صادق علیه السلام :بنده ، هر گاه عجله کند و از حاجت خواهی خود دست بکشد ، خداوند _ تبارک و تعالی _ می فرماید : «مگر بنده ام نمی داند من ، همان خدایی هستم که نیازها را برآورده می سازم؟!».6 / 4تکلّف در سجع پردازی1201.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از سجع گویی در دعا بپرهیزید . کافی است که هر یک از شما بگوید : «بار خدایا ! بهشت را و هر آن گفتار و کرداری را که بدان نزدیک می گردانَد ، از تو درخواست می کنم و از آتش و هر آن گفتار و کرداری که موجب نزدیک شدن به آن می شود ، به تو پناه می برم» .1202.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ( _ در دعا برای اهل بیت علیهم السلام _ ) صحیح البخاری_ به نقل از ابن عبّاس _: مراقب سجع گویی در دعا باش و از آن ، دوری کن ؛ زیرا من به یاد دارم که پیامبر خدا و یارانش جز این نمی کردند. (1)1203.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :مسند ابن حنبل_ به نقل از عایشه ، به ابن سائب (نقل گوی اهل مکّه) _: از دعای مسجّع ، دوری کن ؛ زیرا پیامبر خدا و یارانش ، این کار را نمی کردند.

.


1- .بخاری ، بعد از نقل خبر می گوید : یعنی از مسجّع گویی دوری کردن .

ص: 256

سخنی درباره به کارگیری صنایع ادبی در دعا

سخنی درباره به کارگیری صنایع ادبی در دعابررسی دعاهایی که از پیامبر خدا و اهل بیت علیهم السلام به ما رسیده اند ، (1) نشان می دهد که این دعاها نه تنها از نظر محتوا ، سرشار از بلندترین مفاهیم معرفتی هستند ، بلکه از نظر زیبایی و جذابیت الفاظ نیز منزلتی والا دارند و بسیاری از آنها از شاهکارهای ادبی صدر اسلام محسوب می شوند . اصولاً به کارگیری فنون و صنایع ادبی در ساختن الفاظ دعا ، بر جاذبه آن می افزاید و موجب تقویت ارتباط بیشتر نیایشگر با خداوند متعال می گردد . از این رو ، مقصود از نهی از به کارگیری سجع در دعا _ در احادیثی که ملاحظه شد _ خود را به زحمت انداختن در بافتن الفاظ زیبا و تکلّف در زیباسازی الفاظ ، خصوصا هنگام خواندن دعاست ؛ چرا که خشوع را از نیایشگر سلب می کند و با روح دعا منافات دارد . محدّث بزرگوار ، فقیه و عالم ربّانی ، ملاّ محسن فیض کاشانی در این باره می گوید : مقصود از سجع، کلام متکلّفانه است؛ چرا که به کار بردنِ سجع ، با

.


1- .در بخش های بعدی کتاب ، به این موضوع خواهیم پرداخت ، إن شاءَ اللّه .

ص: 257

فروتنی و افتادگی سازگار نیست ، وگرنه در دعاهای نقل شده از پیامبر خدا، سخنان متوازن و آهنگین هست ؛ امّا تکلف در آنها نیست ، مانند این دعا : «از تو درخواست امنیّت می کنم در روز وعده داده شده ، و بهشت می خواهم در روز جاویدان، به همراه مقرّبان و گواهان و رکوع و سجده کنندگان و وفاداران به پیمان ها ، که تو مهربان و دلسوزی و هر چه بخواهی می کنی» و امثال این سخنان . پس در دعا باید بر دعاهای مأثور ، اکتفا شود و یا با ناله و زاری و بدون سجع و تکلّف ، درخواست شود . مهم ، این است که : در پیشگاه خداوند، زاری و ناله دوست داشتنی است . (1)

.


1- .المحجّة البیضاء : ج 2 ص 293 .

ص: 258

6 / 5اِستِکثارُ المَطلوبِ1206.صحیح ابن حبّان ( _ به نقل از ابو نهیک _ ) الإمام الباقر علیه السلام :لا تَستَکثِروا شَیئا مِمّا تَطلُبونَ ؛ فَما عِندَ اللّهِ أکثَرُ مِمّا تُقَدِّرونَ . (1)1207.دلائل النبوّة لأبی نعیم عن أبی قرصافة صاحب رسول ارسول اللّه صلی الله علیه و آله :یَقولُ اللّهُ تَعالی : یا عِبادی کُلُّکُم ضالٌّ إلاّ مَن هَدَیتُهُ ؛ فَسَلونِی الهُدی أهدِکُم ، وکُلُّکُم فَقیرٌ إلاّ مَن أغنَیتُ ؛ فَسَلونی أرزُقکُم ، وکُلُّکُم مُذنِبٌ إلاّ مَن عافَیتُ ؛ فَمَن عَلِمَ مِنکُم أنّی ذو قُدرَةٍ عَلَی المَغفِرَةِ فَاستَغفَرَنی غَفَرتُ لَهُ ولا اُبالی .

ولَو أنَّ أوَّلَکُم وآخِرَکُم ، وحَیَّکُم ومَیِّتَکُم ، ورَطبَکُم ویابِسَکُمُ ، اجتَمَعوا عَلی أتقی قَلبِ عَبدٍ مِن عِبادی ، ما زادَ ذلِکَ فی مُلکی جَناحَ بَعوضَةٍ !

ولَو أنَّ أوَّلَکُم وآخِرَکُم ، وحَیَّکُم ومَیِّتَکُم ، ورَطبَکُم ویابِسَکُمُ ، اجتَمَعوا عَلی أشقَی قَلبِ عَبدٍ مِن عِبادی ، ما نَقَصَ ذلِکَ مِن مُلکی جَناحَ بَعوضَةٍ !

ولَو أنَّ أوَّلَکُم وآخِرَکُم ، وحَیَّکُم ومَیِّتَکُم ، ورَطبَکُم ویابِسَکُمُ ، اجتَمَعوا فی صَعیدٍ واحِدٍ ، فَسَأَلَ کُلُّ إنسانٍ مِنکُم ما بَلَغَت اُمنِیَّتُهُ ، فَأَعطَیتُ کُلَّ سائِلٍ مِنکُم ، ما نَقَصَ ذلِکَ مِن مُلکی إلاّ کَما لَو أنَّ أحَدَکُم مَرَّ بِالبَحرِ فَغَمَسَ فیهِ إبرَةً ثُمَّ رَفَعَها إلَیهِ ؛ ذلِکَ بِأَنّی جَوادٌ ماجِدٌ ، أفعَلُ ما اُریدُ ، عَطائی کَلامٌ ، وعَذابی کَلامٌ ، إنَّما أمری لِشَیءٍ إذا أرَدتُهُ أن أقولَ لَهُ : کُن ، فَیَکونُ . (2)1207.دلائل النبوّة ، ابو نعیم ( _ به نقل از ابو قرصافه ، صحابی پیامبر خدا _ ) عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ یَقولُ : ... ولَو أنَّ قُلوبَ عِبادِی اجتَمَعَت عَلی قَلبِ أسعَدِ عَبدٍ لی ، ما زادَ ذلِکَ [ فی سُلطانی جَناحَ بَعوضَةٍ ، ولَو أنّی أعطَیتُ کُلَّ عَبدٍ ما سَأَلَنی ما کانَ ذلِکَ ] (3) إلاّ مِثلَ إبرَةٍ جاءَ بِها عَبدٌ مِن عِبادی فَغَمَسَها فِی بَحرٍ ، وذلِکَ أنَّ عَطائی کَلامٌ ، وعِدَتی کَلامٌ ، وإنَّما أقولُ لِلشَّیءِ : کُن فَیَکونُ . (4) .


1- .مکارم الأخلاق : ج 2 ص 97 ح 2275 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 346 ح 9 .
2- .سنن الترمذی : ج 4 ص 656 ح 2495 ، سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1422 ح 4257 ، مسند ابن حنبل : ج 8 ص 85 ح 21425 کلّها عن أبی ذرّ ، المعجم الأوسط : ج 7 ص 165 ح 7169 عن أبی موسی الأشعری وکلّها نحوه ، کنزالعمّال : ج 15 ص 925 ح 43591؛ التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام : ص 42 ح 19 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 293 ح 20 .
3- .ما بین المعقوفین أثبتناه من بحار الأنوار ، والظاهر أنّه سقط من طبعة الأمالی المعتمدة لدینا .
4- .الأمالی للطوسی : ص 675 ح 1424 ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 82 کلاهما عن الفضیل بن یسار عن الإمام الباقر علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 77 ص 136 ح 48 .

ص: 259

6 / 5 بسیار شمردن خواسته

6 / 5بسیار شمردن خواسته1210.المعجم الکبیر عن ابن عبّاس ( _ فی خَبرِ زِفافِ فاطِمَةَ علیهاالسلام _ ) امام باقر علیه السلام :آنچه را می طلبید ، هرگز بسیار مپندارید ؛ زیرا آنچه نزد خداست ، بیش از آن است که شما می پندارید.1208.المعجم الکبیر ( _ به نقل از ابو مریم غسّانی _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خدای متعال می فرماید : «ای بندگان من! همه شما در گم راهی هستید ، مگر آن کس که من هدایتش کنم . پس ، از من هدایت بخواهید تا هدایتتان کنم . و همه شما نیازمندید ، مگر آن کسی که من ، بی نیازش سازم . پس ، از من بخواهید تا روزی تان دهم . و همه شما گنهکارید ، مگر آن کس که من ، او را به سلامت دارَم . پس هر آن کس از شما که دانست من بر آمرزیدن ، توانایم و از من آمرزش خواست ، او را می آمرزم و باکی ندارم.

اگر اوّلین و آخرین شما ، و زنده و مُرده تان ، و تَر و خشکتان ، باتقواترین دلِ بنده ای از بندگان من شوند ، این ، به اندازه بال پشه ای بر مُلک من نمی افزاید.

و اگر اوّلین و آخرینِ شما ، و زنده و مُرده تان ، و تَر و خشکتان ، شقی ترین دلِ بنده ای از بندگان من شوند ، این ، به اندازه بال پشه ای از مُلک من نمی کاهد. (1)

و اگر اوّلین و آخرینِ شما ، و زنده و مُرده تان ، و تَر و خشکتان در یک بیابان گِرد آیند و هر فردی از شما هر آرزویی دارد ، بخواهد و من ، آرزوهای هر یک از شما را برآوَرَم ، این ، از مُلک من نمی کاهد ، مگر آن اندازه که اگر یکی از شما به دریایی رسد و سوزنی در آن فرود بَرَد و بیرونش کشد . این ، از آن روست که من ، بخشنده ای بزرگوارم . آنچه بخواهم ، انجام می دهم . دَهِش من به گفتاری است و عذابم نیز به گفتاری . هر گاه چیزی را اراده کنم ، کافی است که به آن بگویم : «باش!» ، پس هست می شود.1209.مسند ابن حنبل ( _ به نقل از احنف _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند می فرماید : « ... اگر دل های بندگانم ، همه در دلِ خوش بخت ترین بنده ام جمع شوند (همه خلایق در توحید و تقوا یک دل شوند)، این [به مقدارِ بالِ پشه ای بر سلطنت من نمی افزاید و اگر به هر بنده ای آنچه بخواهد ، عطا کنم ، این نباشد ،] مگر به مانندِ سوزنی که بنده ای از بندگانم بردارد و در دریایی فرو بَرَد ؛ زیرا دَهِش من ، به گفتاری است و وعده ام به گفتاری . به شی ء می گویم : «باش!» ، پس هست می شود.

.


1- .گر جمله کائنات ، کافر گردندبر دامن کبریاش ننشیند گَرد.

ص: 260

1210.المعجم الکبیر ( _ به نقل از ابن عبّاس ، در خبر زفاف فاطمه علیهاال ) عنه صلی الله علیه و آله :أوحَی اللّهُ إلی بَعضِ أنبِیائِهِ : ... لَو أنَّ أهلَ سَبَعِ سَماواتٍ وأرَضینَ سَأَلونی جَمیعا فَأَعطَیتُ کُلَّ واحِدٍ مِنهُم مَسأَلَتَهُ ، ما نَقَصَ ذلِکَ مِن مُلکی مِثلَ جَناحِ بَعوضَةٍ ، وکَیفَ یَنقُصُ مُلکٌ أنَا قَیِّمُهُ ؟! (1)1211.الطبقات الکبری عن أنس :عنه صلی الله علیه و آله :قالَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی : یا عِبادی ، کُلُّکُم جائِعٌ إلاّ مَن أطعَمتُهُ ، فَاستَطعِمونی اُطعِمکُم . یا عِبادی ، کُلُّکُم عارٍ إلاّ مَن کَسَوتُهُ ، فَاستَکسونی أکسُکُم . یا عِبادی ، إنَّکُم تُخطِئونَ بِاللَّیلِ وَالنَّهارِ وأنَا أغفِرُ الذُّنوبَ جَمیعا ، فَاستَغفِرونی أغفِر لَکُم . یا عِبادی ، إنَّکُم لَن تَبلُغوا ضَرّی فَتَضُرّونی ، ولَن تَبلُغوا نَفعی فَتَنفَعونی . یا عِبادی ، لَو أنَّ أوَّلَکُم وآخِرَکُم ، وإنسَکُم وجِنَّکُم کانوا عَلی أتقی قَلبِ رَجُلٍ واحِدٍ مِنکُم ، ما زادَ ذلِکَ فی مُلکی شَیئا . یا عِبادی ، لَو أنَّ أوَّلَکُم وآخِرَکُم ، وإنسَکُم وجِنَّکُم ، کانوا عَلی أفجَرِ قَلبِ رَجُلٍ واحِدٍ ، ما نَقَصَ ذلِکَ مِن مُلکی شَیئا . یا عِبادی ، لَو أنَّ أوَّلَکُم وآخِرَکُم ، وإنسَکُم وجِنَّکُم قاموا فی صَعیدٍ واحِدٍ ، فَسَأَلونی فَأَعطَیتُ کُلَّ إنسانٍ مَسأَلَتَهُ ، ما نَقَصَ ذلِکَ مِمّا عِندی إلاّ کَما یَنقُصُ المِخیَطُ إذا اُدخِلَ البَحرَ . یا عِبادی ، إنَّما هِی أعمالُکُم اُحصیها لَکُم ثُمَّ اُوَفّیکُم إیّاها ، فَمَن وَجَدَ خَیرا فَلیَحمَدِ اللّهَ ، ومَن وَجَدَ غَیرَ ذلِکَ فَلا یَلومَنَّ إلاّ نَفسَهُ . (2) .


1- .الأمالی للطوسی : ص 584 ح 1208 ، عدّة الداعی : ص 124 کلاهما عن محمّد بن عبد اللّه بن علیّ بن الحسین عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 303 ح 39؛ کنزالعمّال : ج 6 ص 629 ح 17145 نقلاً عن ابن النجّار نحوه .
2- .صحیح مسلم : ج 4 ص 1994 ح 55 ، الأدب المفرد : ص 149 ح 490 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 4 ص 269 ح 7606 ، السنن الکبری : ج 6 ص 154 ح 11503 ، حلیة الأولیاء : ج 5 ص 125 ، تاریخ دمشق : ج 26 ص 138 ح 5511 کلّها عن أبی ذرّ نحوه ، کنزالعمّال : ج 15 ص 924 ح 43590 .

ص: 261

1212.الاستیعاب عن اُمّ سلیم :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند به یکی از پیامبرانش وحی فرمود : « ... اگر اهل هفت آسمان و زمین ، همگی ، از من درخواست کنند و خواسته یکایک آنان را برآورم ، این ، به اندازه بال پشه ای از مُلک من نمی کاهد . چگونه مُلکی که من ، مُلکدار آنم ، کاهش می یابد؟!».1213.الطبقات الکبری عن عبایة بن رفاعة :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند _ تبارک و تعالی _ فرمود : «ای بندگان من! همه شما گرسنه اید ، مگر آن کس که من سیرش کنم . پس ، از من خوراک بخواهید تا شما را خوراک دهم .

ای بندگان من! همه شما برهنه اید ، مگر آن کس که من بپوشانمش . پس از من پوشاک خواهید تا شما را بپوشانم .

ای بندگان من! شما شب و روز گناه می کنید و من ، همه گناهان را می آمرزم . پس ، از من آمرزش بخواهید تا شما را بیامرزم .

ای بندگان من! شما را هرگز نرسد که به من زیانی برسانید و هرگز نرسد تا به من سودی برسانید .

ای بندگان من! اگر همه شما از آغاز تا انجامتان ، و انس و جنّ شما ، یکسره باتقواترین دل شوید ، ذرّه ای این بر مُلک من نمی افزاید .

ای بندگان من! اگر همه شما از آغاز تا انجامتان ، و انس و جنّ شما یکسره گنهکارترین دل شوید ، این از مُلک من ، ذرّه ای نمی کاهد .

ای بندگان من! اگر همه شما از اوّلین تا آخرینتان ، و انس و جنّ شما همگی در یک بیابان گِرد آیید و از من ، درخواست کنید و خواسته های یکایک افراد را عطا کنم ، این از آنچه نزد من است ، نمی کاهد مگر آن اندازه که سوزنی هر گاه در دریا فرو بُرده شود ، از دریا می کاهد .

ای بندگان من! جز این نیست که من ، از اعمال شما آمار می گیرم و سپس ، پاداش آنها را کامل به شما می دهم . پس ، هر که خیری یافت ، باید خدا را سپاس گوید و هر که جز آن یافت ، جز خویشتن را سرزنش نکند. .

ص: 262

راجع : ص 186 (علوّ الهمّة وعِظَم المسألة) .

6 / 6اِستِصغارُ الحاجَةِ1214.الطبقات الکبری عن عبد اللّه بن زید بن عاصم :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لِیَسأَل أحَدُکُم رَبَّهُ حاجَتَهُ کُلَّها ، حَتّی یَسأَلَ شِسعَ نَعلِهِ إذَا انقَطَعَ . (1)1215.سنن النسائی عن أبی الحسن مولی اُم قیس بنت محصن عنعنه صلی الله علیه و آله :لِیَسأَل أحَدُکُم رَبَّهُ حاجَتَهُ ، حَتّی یَسأَلَهُ المِلحَ ، وحَتّی یَسأَلَهُ شِسعَ نَعلِهِ إذَا انقَطَعَ . (2)1214.الطبقات الکبری ( _ به نقل از عبد اللّه بن زید بن عاصم _ ) عنه صلی الله علیه و آله :سَلُوا اللّهَ عز و جل ما بَدا لَکُم مِن حَوائِجِکُم ، حَتّی شِسعِ نَعلِ أحَدِکُم ؛ فَإِنَّهُ إن لَم یُیَسِّرهُ لَم یَتَیَسَّر . (3)1215.سنن النسائی ( _ به نقل از ابو الحسن (وابسته اُمّ قیس ، دختر محص ) عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ _ تَبارَکَ وتَعالی _ أحَبَّ شَیئا لِنَفسِهِ وأبغَضَهُ لِخَلقِهِ ؛ أبغَضَ لِخَلقِهِ المَسأَلَةَ ، وأحَبَّ لِنَفسِهِ أن یُسأَلَ . ولَیسَ شَیءٌ أحَبَّ إلَی اللّهِ عز و جلمِن أن یُسأَلَ ، فَلا یَستَحیی أحَدُکُم أن یَسأَلَ اللّهَ ولَو بِشِسعِ نَعلٍ . (4) .


1- .سنن الترمذی (طبعة دار الفکر) : ج 5 ص 349 ح 3623 ، صحیح ابن حبّان : ج 3 ص 177 ح 894 و 895 ، مسند أبی یعلی : ج 3 ص 371 ح 3390 ، عمل الیوم واللیلة لابن السنی : ص 128 ح 354 ، کلّها عن أنس ، کنزالعمّال : ج 2 ص 65 ح 3139؛ مکارم الأخلاق : ج 2 ص 10 ح 1997 ، إرشاد القلوب : ص 148 وزاد فی صدره «إنّ اللّه سبحانه وتعالی یغضب إذا ترک سؤاله» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 295 ح 23 .
2- .سنن الترمذی (طبعة دار الفکر) : ج 5 ص 349 ح 3624 عن ثابت البنانی ، کنزالعمّال : ج 2 ص 65 ح 3140 .
3- .الفردوس : ج 2 ص 305 ح 3378 عن ابن عبّاس ، مسند أبی یعلی : ج 4 ص 312 ح 4542 عن عائشة من دون إسنادٍ إلیه صلی الله علیه و آله ، کنزالعمّال : ج 2 ص 66 ح 3142؛ مکارم الأخلاق : ج 2 ص 10 ح 1996 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 295 ح 23 .
4- .الکافی : ج 4 ص 20 ح 4 عن إبراهیم بن عثمان عن الإمام الصادق علیه السلام ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 70 ح 1755 .

ص: 263

6 / 6 کوچک شمردن حاجت

ر . ک : ص 187 (بلندیِ همّت و بزرگیِ درخواست).

6 / 6کوچک شمردن حاجت1218.المعجم الکبیر عن ملقام بن التلب :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر یک از شما باید تمام حاجت هایش را از پروردگارش بخواهد ، حتّی بند کفشش را ، هر گاه پاره شد ، از او بخواهد.1217.صحیح البخاری ( _ به نقل از انس _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر یک از شما حاجتش را از پروردگارش بخواهد . حتّی نمک از او بخواهد و حتّی بند کفشش را ، هر گاه پاره شد ، از او درخواست کند.1218.المعجم الکبیر ( _ به نقل از ملقام بن تَلِب _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر حاجتی دارید ، از خداوند عز و جل بخواهید ، حتّی بند کفش خود را ؛ چرا که اگر خداوند برایش فراهم نکند ، فراهم نمی شود.1219.المعجم الکبیر عن جریر :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند _ تبارک و تعالی _ یک چیز را برای خودش دوست دارد و همان را برای خَلقش دشمن می دارد : درخواست شدن از خلقش را دشمن می دارد و درخواست شدن از خودش را دوست می دارد . هیچ چیز نزد خداوند عز و جل محبوب تر از آن نیست که از او درخواست شود . پس ، هیچ یک از شما شرم نکند از این که از خداوند ، درخواست کند ، حتّی بند کفشی را.

.

ص: 264

1220.المعجم الکبیر عن جعیل الأشجعی :عدّة الداعی :فِی الحَدیثِ القُدسِیِّ : یا موسی ، سَلنی کُلَّ ما تَحتاجُ إلَیهِ ، حَتّی عَلَفَ شاتِکَ ، ومِلحَ عَجینِکَ . (1)1219.المعجم الکبیر ( _ به نقل از جریر _ ) الإمام علیّ علیه السلام :إنَّ اللّهَ _ تَبارَکَ وتَعالی _ أخفی أربَعَةً فی أربَعَةٍ : أخفی رِضاهُ فی طاعَتِهِ ؛ فَلا تَستَصغِرَنَّ شَیئا مِن طاعَتِهِ ؛ فَرُبَّما وافَقَ رِضاهُ وأنتَ لا تَعلَمُ ، وأخفی سَخَطَهُ فی مَعصِیَتِهِ ؛ فَلا تَستَصغِرَنَّ شَیئا مِن مَعصِیَتِهِ ؛ فَرُبَّما وافَقَ سَخَطَهُ مَعصِیَتُهُ وأنتَ لا تَعلَمُ ، وأخفی إجابَتَهُ فی دَعوَتِهِ ؛ فَلا تَستَصغِرَنَّ شَیئا مِن دُعائِهِ ؛ فَرُبَّما وافَقَ إجابَتَهُ وأنتَ لا تَعلَمُ ، وأخفی وَلِیَّهُ فی عِبادِهِ ؛ فَلا تَستَصغِرَنَّ عَبدا مِن عَبیدِ اللّهِ ؛ فَرُبَّما یَکونُ وَلِیَّهُ وأنتَ لا تَعلَمُ . (2)1220.المعجم الکبیر ( _ به نقل از جُعَیل اشجعی _ ) الإمام الباقر علیه السلام :لا تُحَقِّروا صَغیرا مِن حَوائِجِکُم ؛ فَإِنَّ أحَبَّ المُؤمِنینَ إلَی اللّهِ تَعالی أسأَ لُهُم . (3)1221.الإمام الصادق علیه السلام :الإمام الصادق علیه السلام :عَلَیکُم بِالدُّعاءِ ؛ فَإِنَّکُم لا تَقَرَّبونَ بِمِثلِهِ ، ولا تَترُکوا صَغیرَةً لِصِغَرِها أن تَدعوا بِها ، إنَّ صاحِبَ الصِّغارِ هُوَ صاحِبُ الکِبارِ . (4) .


1- .عدّة الداعی : ص 123 ، المجتنی : ص 6 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 303 ح 39 .
2- .الخصال : ص 209 ح 31 ، کمال الدین : ص 296 ح 4 ، معانی الأخبار : ص 112 ح 1 کلّها عن محمّد بن مسلم عن الإمام الباقر عن أبیه عن جدّه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 363 ح 4 .
3- .مکارم الأخلاق : ج 2 ص 97 ح 2275 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 346 ح 9 .
4- .الکافی : ج 2 ص 467 ح 6 ، الأمالی للمفید : ص 20 ح 9 وفیه «تسلوها» بدل «تدعو بها» وکلاهما عن سیف التمّار ، عدّة الداعی : ص 123 وفیه «إلی اللّه بمثله» بدل «بمثله» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 303 ح 39 .

ص: 265

1222.تاریخ دمشق عن حذیفة :عدّة الداعی :در حدیث قدسی آمده است : «ای موسی! هر آنچه را که بدان نیاز داری ، از من بخواه ، حتّی علوفه گوسفند و نمکِ خمیرت را».1221.امام صادق علیه السلام :امام علی علیه السلام :خداوند _ تبارک و تعالی _ چهار چیز را در دلِ چهار چیز ، نهان ساخته است : خشنودی اش را در طاعتش نهان ساخته است . پس ، زنهار که چیزی از طاعت او را کوچک مشمارید ؛ زیرا چه بسا خشنودیِ او در همان باشد و تو نمی دانی .

ناخشنودی اش را در معصیتش نهان ساخته است . پس ، زنهار که چیزی از معصیت او را کوچک مشمارید ؛ زیرا ای بسا ناخشنودیِ او در همان باشد و تو نمی دانی .

اجابتش را در دعای از خود ، نهان ساخته است . پس ، زنهار که چیزی از دعا به درگاهش را کوچک مشمارید ؛ زیرا ای بسا اجابت او در همان باشد و تو نمی دانی .

و ولیّ اش را در میان بندگانش نهان ساخته است . پس ، زنهار که هیچ بنده ای از بندگان خدا را کوچک مشمارید ؛ زیرا ای بسا همو ولیّ او باشد و تو نمی دانی.1222.تاریخ دمشق ( _ به نقل از حذیفه _ ) امام باقر علیه السلام :حاجت های خُرد خویش را هم حقیر مشمارید ؛ چرا که محبوب ترینِ مؤمنان نزد خداوند متعال ، پُرخواهش ترینِ آنهاست.1223.اُسد الغابة عن نهشل بن حسّان بن شدّاد عن أبیه :امام صادق علیه السلام :تا می توانید دعا کنید ؛ چرا که شما با هیچ چیز مانند دعا به خدا نزدیک نمی شوید . هیچ دعای کوچکی را به خاطر کوچک بودنش ، ترک نکنید ؛ زیرا آن که حاجت های کوچک به دست اوست ، همان است که حاجت های

بزرگ در دستش است . .

ص: 266

6 / 7تَعلیمُ اللّهِ مَصلَحَتَهُ1226.اُسد الغابة ( _ فی ذِکرِ حُلَیسِ بنِ زَیدٍ _ ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :قالَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی : یَابنَ آدَمَ ، أطِعنی فیما أمَرتُکَ ، ولا تُعَلِّمنی ما یُصلِحُکَ . (1)1223.اُسد الغابة ( _ به نقل از نهشل بن حسّان بن شدّاد ، از پدرش _ ) الإمام علیّ علیه السلام :قالَ اللّهُ عز و جل مِن فَوقِ عَرشِهِ : یا عِبادی ، أطیعونی فیما أمَرتُکُم بِهِ ، ولا تُعَلِّمونی بِما یُصلِحُکُم ؛ فَإِنّی أعلَمُ بِهِ ، ولا أبخَلُ عَلَیکُم بِمَصالِحِکُم . (2)1224.السنن الکبری ( _ به نقل از زیاد بن حُصَین _ ) الإمام الصادق علیه السلام :قَضاءُ الحَوائِجِ إلَی اللّهِ وأسبابُها _ بَعدَ اللّهِ _ العِبادُ تَجری عَلی أیدیهِم ؛ فَما قَضَی اللّهُ مِن ذلِکَ فَاقبَلوا مِنَ اللّهِ بِالشُّکرِ ، وما زَوی عَنکُم مِنها فَاقبَلوهُ عَنِ اللّهِ بِالرِّضا وَالتَّسلیمِ وَالصَّبرِ ، فَعَسی أن یَکونَ ذلِکَ خَیرا لَکُم ؛ فَإِنَّ اللّهَ أعلَمُ بِما یُصلِحُکُم وأنتُم لا تَعلَمونَ . (3)6 / 8طَلَبُ المَوتِ1227.مسند ابن حنبل عن ذیّال بن عتبة بن حنظلة عن جدّه حرسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا یَتَمَنَّیَنَّ أحَدُکُمُ المَوتَ لِضُرٍّ نَزَلَ بِهِ ، فَإِن کانَ لابُدَّ مُتَمَنِّیا لِلمَوتِ فَلیَقُل : اللّهُمَّ أحیِنی ما کانَتِ الحَیاةُ خَیرا لی ، وتَوَفَّنی إذا کانَتِ الوَفاةُ خَیرا لی . (4) .


1- .الخصال : ص 4 ح 8 ، الأمالی للصدوق : ص 398 ح 513 عن وهب بن وهب عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 85 ص 319 ح 3؛ ربیع الأبرار : ج 4 ص 373 من دون إسنادٍ إلیه صلی الله علیه و آله وفیه «فی التوراة : یا بن آدم ...» . وراجع : قرب الإسناد : ص 118 ح 413 .
2- .عدّة الداعی : ص 31 ، إرشاد القلوب : ص 152 ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 108 ، التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکریّ علیه السلام : ص 327 ح 176 وفیهما «اعبدونی» بدل «أطیعونی» ، بحار الأنوار : ج 71 ص 184 ح 44 .
3- .تحف العقول : ص 365 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 248 ح 82 .
4- .صحیح البخاری : ج 5 ص 2337 ح 5990 ، صحیح مسلم : ج 4 ص 2064 ح 10 ، سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1425 ح 4265 ، سنن النسائی : ج 4 ص 3 ، السنن الکبری : ج 3 ص 529 ح 6565 نحوه وکلّها عن أنس ، کنزالعمّال : ج 2 ص 93 ح 3296؛ بحار الأنوار : ج 82 ص 176 ح 16 نقلاً عن منتهی المطلب .

ص: 267

6 / 7 مصلحتْ آموختن به خدا

6 / 8 درخواست مرگ

6 / 7مصلحتْ آموختن به خدا1228.الثقات :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند _ تبارک و تعالی _ فرموده است : «ای فرزند آدم! مرا در فرمانی که به تو داده ام ، اطاعت کن و صلاحِ کار خود را به من نیاموز».1229.دلائل النبوّة للبیهقی عن عطاء مولی السائب :امام علی علیه السلام :خداوند عز و جل از فرازِ عرش خود فرمود : «بندگان من! مرا در آنچه به شما فرمانش داده ام ، اطاعت کنید و به من نیاموزید که چه چیز به صلاحِ شماست ؛ زیرا من به آن داناترم و آنچه را به صلاحِ شماست ، از شما دریغ نمی ورزم».1230.صحیح البخاری عن السائب بن یزید :امام صادق علیه السلام :برآورده شدن حاجت ها در اختیار خداست و اسباب آن ، بعد از خداوند ، بندگان هستند که به دست آنها اجرا می شود . پس ، هر حاجتی را که خداوند برآوَرْد ، سپاس گزارانه از خداوند بپذیرید و آنچه برآورده نساخت ، آن را نیز با رضایت و تسلیم و صبر ، از او بپذیرید ؛ زیرا بسا این برای شما بهتر است ؛ چرا که خداوند ، به صلاحِ کار شما داناتر است و شما نمی دانید.6 / 8درخواست مرگ1230.صحیح البخاری ( _ به نقل از سائب بن یزید _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :مبادا کسی از شما به خاطر گرفتاری ای که به او رسیده است ، تمنّای مرگ کند ، و اگر ناچار شد تمنّای مرگ کند ، بگوید : «بار خدایا ! تا زمانی که زندگی برای من خیر است ، مرا زنده بدار و هر گاه خیرِ من در مرگ بود ، مرا بمیران».

.

ص: 268

1231.امام باقر علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :لا یَتَمَنَّیَنَّ أحَدُکُمُ المَوتَ ؛ إمّا مُحسِنا فَلَعَلَّهُ أن یَزدادَ خَیرا ، وإمّا مُسیئا فَلَعَلَّهُ أن یَستَعتِبَ (1) . (2)1232.الأمالیللصدوق عن ابن عبّاس ( _ فی حَدیثٍ طَویلٍ یَذکُرُ فیهِ وَفاةَ النَّبِیِّ ) عنه صلی الله علیه و آله :لا تَمَنَّوُا المَوتَ ؛ فَإِنَّهُ یَقطَعُ العَمَلَ ، ولا یُرَدُّ الرَّجُلُ فَیَستَعتِبَ . (3)1232.الأمالی ، صدوق ( _ به نقل از ابن عبّاس ، در حدیثی طولانی در یاد کر ) عنه صلی الله علیه و آله :لا یَتَمَنّی أحَدُکُمُ المَوتَ ، ولا یَدعو بِهِ مِن قَبلِ أن یَأتِیَهُ ؛ إنَّهُ إذا ماتَ أحَدُکُمُ انقَطَعَ عَمَلُهُ عَنهُ ، وإنَّهُ لا یَزیدُ المُؤمِنَ عُمُرُهُ إلاّ خَیرا . (4)1233.المناقب لابن شهر آشوب :عنه صلی الله علیه و آله :لا تَمَنَّوُا المَوتَ ؛ فَإِنَّ هَولَ المُطَّلَعِ شَدیدٌ ، وإنَّ مِنَ السَّعادَةِ أن یَطولَ عُمُرُ العَبدِ ، ویَرزُقَهُ اللّهُ الإِنابَةَ . (5)1234.سنن الترمذی عن ابن عبّاس :عنه صلی الله علیه و آله :لا یَتَمَنَّ أحَدُکُمُ المَوتَ ؛ فَإِنَّهُ لا یَدری ما قَدَّمَ لِنَفسِهِ . (6)1233.المناقب ، ابن شهر آشوب :عنه صلی الله علیه و آله :لا تَمَنَّ المَوتَ ؛ فَإِن کُنتَ مِن أهلِ الجَنَّةِ فَالبَقاءُ خَیرٌ لَکَ ، وإن کُنتَ مِن أهلِ النّارِ فَما یُعجِلُکَ إلَیها . (7)1234.سنن الترمذی ( _ به نقل از ابن عبّاس _ ) صحیح البخاری عن قیس :أتَیتُ خَبّابا _ وقَدِ اکتَوی سَبعا فی بَطنِهِ _ فَسَمِعتُهُ یَقولُ : لَولا أنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله ، نَهانا أن نَدعُوَ بِالمَوتِ لَدَعَوتُ بِهِ . (8) .


1- .أی یرجع عن الإساءة ویطلب الرضا . واستعتبَ : طلب أن یَرضی عنه (النهایة : ج 3 ص 175 «عتب») .
2- .صحیح البخاری : ج 5 ص 2147 ح 5349 ، مسند ابن حنبل : ج 3 ص 83 ح 7581 ، سنن النسائی : ج 4 ص 2 کلّها عن أبی هریرة ، کنزالعمّال : ج 15 ص 553 ح 42146 .
3- .المعجم الکبیر : ج 18 ص 34 ح 57 عن عابس الغفاری ، کنزالعمّال : ج 15 ص 553 ح 42147 .
4- .السنن الکبری : ج 3 ص 529 ح 6564 ، صحیح مسلم : ج 4 ص 2065 ح 2682 ، مسند ابن حنبل : ج 3 ص 263 ح 8615 کلّها عن أبی هریرة ، کنزالعمّال : ج 2 ص 93 ح 3294 .
5- .مسند ابن حنبل : ج 5 ص 87 ح 14570 ، الزهد لابن حنبل : ص 29 ، شُعَب الإیمان : ج 7 ص 362 ح 10589 کلّها عن جابر بن عبد اللّه ، کنزالعمّال : ج 15 ص 554 ح 42149 ؛ الدعوات : ص 122 ح 297 وزاد فی آخره «إلی دار الخلود» ، تنبیه الخواطر : ج 1 ص 7 ، بحار الأنوار : ج 6 ص 138 ح 45 .
6- .تاریخ بغداد : ج 6 ص 125 عن ابن عبّاس ، کنزالعمّال : ج 15 ص 555 ح 42154 .
7- .کنزالعمّال : ج 15 ص 553 ح 42148 نقلاً عن المروزی فی الجنائز عن القاسم مولی معاویة .
8- .صحیح البخاری : ج 5 ص 2337 ح 5989 و ص 2362 ح 6066 و ج 6 ص 2643 ح 6807 ، صحیح مسلم ج 4 ص 2064 ح 12 وفیه «سبع کیّات» ، مسند ابن حنبل : ج 7 ص 451 ح 21116 و ص 456 ح 21136 و ج 10 ص 347 ح 27285 ، السنن الکبری : ج 3 ص 528 ح 6562 نحوه .

ص: 269

1235.الإصابة عن ابن عمر :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ یک از شما نباید تمنّای مرگ کند ؛ زیرا اگر نیکوکار است ، شاید که بیشتر نیکی کند و اگر بدکار است ، شاید که از بدی دست بشوید».1236.المعجم الأوسط عن ابن عبّاس :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :آرزوی مرگ نکنید ؛ زیرا با مُردن ، عمل به پایان می رسد و انسان [به دنیا ]بازگردانده نمی شود تا توبه کند و رضایت خداوند را به دست آورد.1237.المعجم الکبیر عن عبد اللّه بن مسعود :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ یک از شما آرزوی مرگ نکند و پیش از آمدنش آن را نخواند ؛ زیرا با مُردن هر یک از شما ، رشته عملش قطع می شود ، و عمر مؤمن ، برای او جز خیر نمی افزاید.1238.مسند ابن حنبل عن ابن مسعود :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :مرگ را تمنّا نکنید ؛ چرا که صحنه قیامت ، سختْ وحشتناک است . این از سعادت است که عمر بنده طولانی شود و خداوند ، توبه را روزیِ او کند.1235.الإصابة ( _ به نقل از ابن عمر _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ یک از شما درخواستِ مرگ نکند ؛ زیرا نمی داند چه برای [آخرتِ] خود فرستاده است.1236.المعجم الأوسط ( _ به نقل از ابن عبّاس _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :آرزوی مرگ نکن ؛ چرا که اگر اهل بهشت باشی ، زنده ماندن برایت بهتر است و اگر از اهل دوزخ باشی ، چرا برای آن شتاب می کنی؟1237.المعجم الکبیر ( _ به نقل از عبد اللّه بن مسعود _ ) صحیح البخاری_ به نقل از قیس _: به دیدن خَبّاب _ که هفت مرتبه شکمش را داغ نهاده بود (1) _ رفتم . شنیدم که می گوید : اگر نبود که پیامبر صلی الله علیه و آله ما را از تمنّایِ مرگْ نهی فرمود ، هر آینه از خدا مرگم را می خواستم. .


1- .در گذشته برای درمان برخی امراض و یا جلوگیری از خون ریزی ، نقطه ای از بدن داغ زده می شد . در کتاب شرح معانی الآثار ، احمد بن سلمه ، بابی زیر عنوان باب (الکیّ) وهل هو مکروه أم لا؟ باز کرده و روایات مربوط به درمان با داغ کردن را آورده است (شرح معانی الآثار : 4 / 320) .

ص: 270

1238.مسند ابن حنبل ( _ به نقل از ابن مسعود _ ) مسند ابن حنبل عن اُمّ الفضل :إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله دَخَلَ عَلَی العَبّاسِ وهُوَ یَشتَکی ، فَتَمَنَّی المَوتَ ، فَقالَ [النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله ] : یا عبّاسُ ، یا عَمَّ رَسولِ اللّهِ ، لا تَتَمَنَّ المَوتَ ، إن کُنتَ مُحسِنا تَزدادُ إحسانا إلی إحسانِکَ خَیرٌ لَکَ ، وإن کُنتَ مُسیئا فَأَن تُؤَخَّرَ تَستَعتِبُ خَیرٌ لَکَ ، فَلا تَتَمَنَّ المَوتَ . (1)1239.اُسد الغابة عن زید بن أسلم عن رجل حدّثه :مسند ابن حنبل عن أبی اُمامة :جَلَسنا إلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَذَکَّرَنا ورَقَّقَنا ، فَبَکی سَعدُ بنُ أبی وَقّاصٍ فَأَکثَرَ البُکاءَ ، فَقالَ : یا لَیتَنی مِتُّ .

فَقالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : یا سَعدُ ، أعِندی تَتَمَنَّی المَوتَ ؟! فَرَدَّدَ ذلِکَ ثَلاثَ مَرّاتٍ ، ثُمَّ قالَ : یا سَعدُ ، إن کُنتَ خُلِقتَ لِلجَنَّةِ ، فَما طالَ عُمُرُکُ أو حَسُنَ مِن عَمَلِکَ فَهُوَ خَیرٌ لَکَ . (2)1240.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :المستدرک عن الحسن :قالَ الحَکَمُ بنُ عَمرٍو الغِفارِیُّ : یا طاعونُ خُذنی إلَیکَ ! فَقالَ لَهُ رَجُلٌ مِنَ القَومِ : لِمَ تَقولُ هذا ، وقَد سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ : لا یَتَمَنَّیَنَّ أحَدُکُمُ المَوتَ لِضُرٍّ نَزَلَ بِهِ ؟

قالَ : قَد سَمِعتُ ما سَمِعتُم ، ولکِنّی اُبادِرُ سِتّا : بَیعَ الحُکمِ (3) ، وکَثرَةَ الشُّرَطِ (4) ، وإمارَةَ الصِّبیانِ ، وسَفکَ الدِّماءِ ، وقَطیعَةَ الرَّحِمِ ، ونَشوا (5) یَکونونَ فی آخِرِ الزَّمانِ یَتَّخِذونَ القُرآنَ مَزامیرَ . (6) .


1- .مسند ابن حنبل : ج 10 ص 256 ح 26938 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 489 ح 1254 ، مسند أبی یعلی : ج 6 ص 310 ح 7040 نحوه ، کنزالعمّال : ج 15 ص 555 ح 42156؛ الأمالی للطوسی : ص 385 ح 837 ولم یذکر فیه اسم العبّاس عمّ النبیّ صلی الله علیه و آله ، بحار الأنوار : ج 6 ص 128 ح 16 .
2- .مسند ابن حنبل : ج 8 ص 304 ح 22356 ، المعجم الکبیر : ج 8 ص 217 ح 7870 ، تاریخ دمشق : ج 20 ص 337 ح 4690 ، کنزالعمّال : ج 15 ص 555 ح 42155 .
3- .قال المناوی : بَیعُ الحُکْمِ بأخذ الرشوة علیه ، فالمراد به هنا معناه اللغوی ، وهو مقابلة شیء بشیء (فیض القدیر : ج 3 ص 253) .
4- .جمع شرطی .
5- .جمع ناشئ کخادم وخَدَم . یرید جماعةً أحداثا (النهایة : ج 5 ص 51 «نشأ») .
6- .المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 501 ح 5871 ، کنزالعمّال : ج 11 ص 234 ح 31356 وراجع مسند ابن حنبل : ج 9 ص 252 ح 24025 والمعجم الکبیر : ج 18 ص 36 ح 60 و 61 .

ص: 271

1241.سنن الترمذی عن أبی لبید عن عروة البارقی ، قال :مسند ابن حنبل_ به نقل از اُمّ فضل _: پیامبر صلی الله علیه و آله به دیدن عبّاس _ که بیمار بود _ رفت . او آرزوی مرگ کرد . پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «ای عبّاس ، ای عموی پیامبر خدا ! آرزوی مرگ مکن . اگر نیکوکار باشی ، بر نیکوکاری خویش می افزایی و این ، برای تو بهتر است ، و اگر گنهکار باشی ، چنانچه بیشتر زنده بمانی تا توبه کنی و گناهانت را جبران کنی ، باز برایت بهتر است . پس ، آرزوی مرگ نکن».1239.اُسد الغابة :مسند ابن حنبل_ به نقل از ابو اُمامه _: خدمت پیامبر خدا نشستیم . ایشان ، ما را اندرز داد [و از خدا و آخرت یاد کرد ]و ما منقلب شدیم . سعد بن ابی وقّاص به گریه افتاد و بسیار گریست و گفت : کاش مُرده بودم.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «ای سعد! در حضور من ، تمنّای مرگ می کنی؟!» و این جمله را سه بار تکرار کرد . سپس فرمود : «ای سعد! اگر برای بهشت آفریده شده باشی ، پس چنانچه عمرت طولانی باشد و کردار نیک کنی، این برایت بهتر است».1240.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :المستدرک_ به نقل از حسن (1) _: حکم بن عمرو غفاری گفت : الهی طاعون بگیرم !

مردی از میان جمع گفت : چرا این را می گویی ، در حالی که من از پیامبر خدا شنیدم که می فرماید : «هیچ یک از شما به خاطر گزندی که به او رسیده نباید آرزوی مرگ کند».

حکم گفت : من هم آنچه را شما شنیده اید ، شنیدم ؛ لیکن می خواهم شش چیز را نبینم : فروختن حکم (2) [الهی] ، فراوانیِ گَزمه ها ، فرمان رواییِ کودکان ، ریختن خون ها ، بُریدن پیوندهای خویشاوندی ، و نوجوانانی که در آخر زمان می آیند و قرآن را به آواز می خوانند. .


1- .مقصود ، امام حسن علیه السلام یا حسن بصری است .
2- .مناوی می گوید : مقصود ، فروختن حکم با رشوه (رشوه گرفتن در قضاوت) است.

ص: 272

1241.سنن الترمذی ( _ به نقل از ابو لبید _ ) الإمام الکاظم علیه السلام :جاءَ رَجُلٌ إلَی الصّادقِ علیه السلام فَقالَ : قَد سَئِمتُ الدُّنیا ، فَأَتَمَنّی عَلَی اللّهِ المَوتَ ؟

فَقالَ : تَمَنَّ الحَیاةَ لِتُطیعَ لا لِتَعصِیَ ، فَلَأَن تَعیشَ فَتُطیعَ خَیرٌ لَکَ مِن أن تَموتَ فَلا تَعصِیَ ولا تُطیعَ . (1)1242.التوکّل علی اللّه لابن أبی الدنیا عن عمران بن حصیعنه علیه السلام :سَمِعَ موسی علیه السلام رَجُلاً یَتَمَنَّی المَوتَ ، فَقالَ : هَل بَینَکَ وبَینَ اللّهِ قَرابَةٌ یُحابیکَ (2) بِها ؟ قالَ : لا . قالَ : فَهَل لَکَ حَسَناتٌ قَدَّمتَها تَزیدُ عَلی سَیِّئاتِکَ ؟ قالَ : لا . قالَ : فَأَنتَ إذا تَتَمَنّی هَلاکَ الأَبَدِ . (3)6 / 9الدُّعاءُ لِما لا یَکونُ ولا یَحِلُّ1243.المصنَّف ، ابن ابی شیبه ( _ به نقل از یونس بن سلمان ، از جدّش _ ) الإمام علیّ علیه السلام :یا صاحِبَ الدُّعاءِ ، لا تَسأَل عَمّا لا یَکونُ ولا یَحِلُّ . (4)1244.المعجم الکبیر عن سعید بن عثمان البلوی عن جدّته :الإمام الحسین علیه السلام :بَینا أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام ذاتَ یَومٍ جالِسٌ مَعَ أصحابِهِ... فَقالَ لَهُ زَیدُ بنُ صوحانَ العَبدِیُّ : ... أیُّ دَعوَةٍ أضَلُّ ؟ قالَ : الدّاعی بِما لا یَکونُ . (5) .


1- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 3 ح 3 عن أحمد بن الحسن الحسینی عن الإمام العسکری عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 6 ص 128 ح 15 .
2- .حاباه محاباة : نصره واختصّه ومال إلیه (القاموس المحیط : ج 4 ص 315 «حبا») .
3- .نثر الدرّ : ج 1 ص 360 ، کشف الغمّة : ج 3 ص 42 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 327 ح 5 .
4- .الخصال : ص 635 ح 10 عن أبی بصیر ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، تحف العقول : ص 123 ، عدّة الداعی : ص 140 وفیهما «ما لا یکون» بدل «عمّا لا یکون» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 324 ح 1 .
5- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 381 ح 5833 ، معانی الأخبار : ص 198 ح 4 ، الأمالی للطوسی : ص 435 ح 974 ، الأمالی للصدوق : ص 478 ح 644 کلّها عن عبد اللّه بن بکر المرادی عن الإمام الکاظم عن أبیه عن جدّه عن الإمام زین العابدین علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 324 ح 2 ؛ دستور معالم الحکم : ص 84 من دون إسنادٍ إلی الإمام الحسین علیه السلام .

ص: 273

6 / 9 دعا برای چیزهای ناشدنی و ناروا

1245.الخرائج والجرائح :امام کاظم علیه السلام :مردی نزد امام صادق علیه السلام آمد و گفت : از دنیا بیزار شده ام . آیا می توانم از خداوند ، مرگم را آرزو کنم؟

فرمود : «زندگی را آرزو کن تا طاعت کنی ، نه برای این که معصیت کنی ؛ زیرا زنده باشی و طاعت کنی ، برایت بهتر از آن است که بمیری و نه معصیت کنی و نه طاعت».1244.المعجم الکبیر :امام کاظم علیه السلام :موسی علیه السلام شنید که مردی تمنّای مرگ می کند . فرمود : «آیا میان تو و خداوند ، خویشی ای هست که از تو پشتیبانی کند؟».

گفت : نه .

فرمود : «آیا کارهای خوبی برای آخرتت پیش فرستاده ای که از بدی هایت بیشتر باشد؟».

گفت : نه .

فرمود : «پس ، با این حساب ، تو هلاکت ابدی را تمنّا می کنی».6 / 9دعا برای چیزهای ناشدنی و ناروا1247.المعجم الکبیر عن عمر عن أبیه قتادة بن النعمان ، قامام علی علیه السلام :ای کسی که دعا می کنی ! آنچه را ناشدنی و نارواست ، درخواست مکن.1246.التاریخ الکبیر ( _ به نقل از قَتاده _ ) امام حسین علیه السلام :روزی امیر مؤمنان با یارانش نشسته بود .. . که زید بن صوحان عبدی از ایشان پرسید : ... کدام دعا ، بی اثرتر است؟

فرمود : «کسی که برای آنچه ناشدنی است ، دعا کند».

.

ص: 274

6 / 10الدُّعاءُ عَلَی النَّفسِ1249.الغیبة للطوسی عن أبی حاتم السجستانی ( _ فی ذِکرِ النّابِغَةِ الجَعدِیِّ _ ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا تَدعوا عَلی أنفُسِکُم إلاّ بِخَیرٍ ؛ فَإِنَّ المَلائِکَةَ یُؤَمِّنونَ عَلی ما تَقولونَ . (1) .


1- .صحیح مسلم : ج 2 ص 634 ح 7 ، سنن أبی داوود : ج 3 ص 191 ح 3118 ، مسند ابن حنبل : ج 10 ص 185 ح 26605 کلّها عن اُمّ سلمة ، کنزالعمّال : ج 2 ص 93 ح 3291 .

ص: 275

6 / 10 نفرین به خود

6 / 10نفرین به خود1250.الطبقات الکبری عن خالد بن یزید بن عبدالرحمن بن أبپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :برای خود ، جز دعای خیر نکنید ؛ چرا که فرشتگان ، بر آنچه بگویید ، «آمین» می گویند.

.

ص: 276

البابُ السّابِعُ : أفضل الأوقات للدّعاء7 / 1لَیلَةُ القَدرِ1253.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یُفَتَّحُ أبوابُ السَّماواتِ فی لَیلَةِ القَدرِ . (1)1251.قصص الأنبیاء ( _ به نقل از وائل بن حُجر _ ) الکافی عن الفضیل بن یسار :کانَ أبو جَعفَرٍ علیه السلام إذا کانَت لَیلَةُ إحدی وعِشرینَ ولَیلَةُ ثَلاثٍ وعِشرینَ [ مِن شَهرِ رَمَضانَ ] ، أخَذَ فِی الدُّعاءِ حَتّی یَزولَ اللَّیلُ ، فَإِذا زالَ اللَّیلُ صَلّی . (2)راجع : شهر اللّه فی الکتاب والسنّة : القسم الرابع / الفصل الثالث : آداب لیلة القدر المشترکة / الدعاء .

7 / 2لَیلَةُ النِّصفِ مِن شَعبانَ1255.صحیح مسلم عن عبد اللّه بن عمرو بن العاص :الإمام الصادق علیه السلام :سُئِلَ الباقِرُ علیه السلام عَن فَضلِ لَیلَةِ النِّصفِ مِن شَعبانَ ، فَقالَ : هِیَ أفضَلُ لَیلَةٍ بَعدَ لَیلَةِ القَدرِ ، فیها یَمنَحُ اللّهُ تَعالَی العِبادَ فَضلَهُ ، ویَغفِرُ لَهُم بِمَنِّهِ ، فَاجتَهِدوا فِی القُربَةِ إلَی اللّهِ تَعالی فیها ؛ فَإِنَّها لَیلَةٌ آ لَی اللّهُ عَلی نَفسِهِ أن لا یَرُدَّ سائِلاً لَهُ فیها ، ما لَم یَسأَل مَعصِیَةً ، وإنَّهَا اللَّیلَةُ الَّتی جَعَلَهَا اللّهُ لَنا أهلَ البَیتِ ، بِإِزاءِ ما جَعَلَ لَیلَةَ القَدرِ لِنَبِیِّنا صلی الله علیه و آله .

فَاجتَهِدوا فِی الدُّعاءِ وَالثَّناءِ عَلَی اللّهِ عز و جل ؛ فَإِنَّهُ مَن سَبَّحَ اللّهَ تَعالی فیها مِئَةَ مَرَّةٍ ، وحَمِدَهُ مِئَةَ مَرَّةٍ ، وکَبَّرَهُ مِئَةَ مَرَّةٍ غَفَرَ اللّهُ تَعالی لَهُ ما سَلَفَ مِن مَعاصیهِ ، وقَضی لَهُ حَوائِجَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ ؛ مَا التَمَسَهُ مِنهُ ، وما عَلِمَ حاجَتَهُ إلَیهِ وإن لَم یَلتَمِسهُ مِنهُ ، کَرَما مِنهُ تَعالی وتَفَضُّلاً عَلی عِبادِهِ . (3) .


1- .الإقبال : ج 1 ص 345 .
2- .الکافی : ج 4 ص 155 ح 5 ، الخصال : ص 519 ح 5 ، بحار الأنوار : ج 97 ص 16 ح 29 .
3- .الأمالی للطوسی : ص 297 ح 583 ، مصباح المتهجّد : ص 831 ، الإقبال : ج 3 ص 315 کلّها عن أبی یحیی ، بحار الأنوار : ج 97 ص 85 ح 5 .

ص: 277

باب هفتم : بهترین اوقات برای دعا

7 / 1 شب قدر

7 / 2 شب نیمه شعبان

باب هفتم : بهترین اوقات برای دعا7 / 1شب قدر1256.امام علی علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در شب قدر ، درهای آسمان ها گشوده می شود .1257.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الکافی_ به نقل از فضیل بن یسار _: چون شب بیستم و یکم و بیست و سوم [ماه رمضان ]می شد ، امام باقر علیه السلام تا زوال شب ، دعا می خواند و شب که به نیمه می رسید ، نماز می خواند.ر . ک : ماه خدا : بخش چهارم / فصل سوم : آداب مشترک شب قدر / دعا .

7 / 2شب نیمه شعبان1261.رسول اللّه صلی الله علیه و آله ( _ لَمّا کانَ یَدعُو النّاسَ إلَی التَّوحیدِ ، وهُ ) امام صادق علیه السلام :از امام باقر علیه السلام درباره فضیلت شب نیمه شعبان سؤال شد . فرمود : «آن شب ، بافضیلت ترین شب بعد از شبِ قدر است . در این شب ، خداوند متعال ، فضل خویش را به بندگان می بخشد و به لطف خود ، آنان را می آمرزد . پس ، در این شب برای نزدیک شدن به خدای متعال بکوشید ؛ زیرا خداوند با خود عهد کرده است که در این شب ، هیچ درخواست کننده ای را رد نکند ، به شرط آن که معصیتی را درخواست نکند .

این شب را خداوند ، به ازای شب قدر که برای پیامبرمان قرار داده ، برای ما اهل بیت قرار داده است . پس ، در دعا و ثنای خداوند عز و جل بکوشید ؛ چرا که هر کس در این شب ، صد مرتبه تسبیح ، صد مرتبه حمد و صد مرتبه تکبیر خداوند متعال را بگوید ، خدای متعال ، گناهان گذشته اش را می آمرزد و آنچه از حوایج دنیا و آخرت از او بطلبد ، و آن حاجت هایش را هم که خدا می داند ، اگرچه از او درخواست نکرده باشد ، از سرِ کَرَم و تفضّل بر بندگانش ، برآورده می سازد».

.

ص: 278

1262.الخرائج والجرائح :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :کُنتُ نائِما لَیلَةَ النِّصفِ مِن شَعبانَ ، فَأَتانی جَبرَئیلُ علیه السلام فَقالَ : یا مُحَمَّدُ ، أتَنامُ فی هذِهِ اللَّیلَةِ ؟! فَقُلتُ : یا جَبرَئیلُ ، وما هذِهِ اللَّیلَةُ ؟ قالَ : هِیَ لَیلَةُ النِّصفِ مِن شَعبانَ ، قُم یا مُحَمَّدُ .

فَأَقامَنی ثُمَّ ذَهَبَ بی إلَی البَقیعِ ، ثُمَّ قالَ لی : اِرفَع رَأسَکَ ؛ فَإِنَّ هذِهِ لَیلَةٌ تُفتَحُ فیها أبوابُ السَّماءِ ، فَیُفتَحُ فیها أبوابُ الرَّحمَةِ ، وبابُ الرِّضوانِ ، وبابُ المَغفِرَةِ ، وبابُ الفَضلِ ، وبابُ التَّوبَةِ، وبابُ النِّعمَةِ ، وبابُ الجودِ ، وبابُ الإِحسانِ ، یُعتِقُ اللّهُ فیها بِعَدَدِ شُعورِ النَّعَمِ وأصوافِها ، ویُثبِتُ اللّهُ فیهَا الآجالَ ، ویَقسِمُ فیهَا الأَرزاقَ مِنَ السَّنَةِ إلَی السَّنَةِ ، ویُنزِلُ ما یَحدُثُ فِی السَّنَةِ کُلِّها .

یا مُحَمَّدُ ، مَن أحیاها بِتَسبیحٍ وتَهلیلٍ وتَکبیرٍ ودُعاءٍ وصَلاةٍ وقِراءَةٍ وتَطَوُّعٍ وَاستِغفارٍ کانَتِ الجَنَّةُ لَهُ مَنزِلاً ومَقیلاً ، وغَفَرَ اللّهُ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِهِ وما تَأَخَّرَ .

یا مُحَمَّدُ ، مَن صَلّی فیها مِئَةَ رَکعَةٍ ، یَقرَأُ فی کُلِّ رَکعَةٍ فاتِحَةَ الکِتابِ مَرَّةً ، وقُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ عَشرَ مَرّاتٍ ، فَإِذا فَرَغَ مِنَ الصَّلاةِ قَرَأَ آیَةَ الکُرسِیِّ عَشرَ مَرّاتٍ ، وفاتِحَةَ الکِتابِ عَشرا ، وسَبَّحَ اللّهَ مِئَةَ مَرَّةٍ ، غَفَرَ اللّهُ لَهُ مِئَةَ کَبیرَةٍ موبِقَةٍ موجِبَةٍ لِلنّارِ ، واُعطِیَ بِکُلِّ سورَةٍ وتَسبیحَةٍ قَصرا فِی الجَنَّةِ ، وشَفَّعَهُ اللّهُ فی مِئَةٍ مِن أهلِ بَیتِهِ ، وشَرَّکَهُ فی ثَوابِ الشُّهَداءِ ، وأعطاهُ اللّهُ ما یُعطی صائِمی هذَا الشَّهرِ ، وقائِمی هذِهِ اللَّیلَةِ ، مِن غَیرِ أن یَنقُصَ مِن اُجورِهِم شَیئا ، فَأَحیِها یا مُحَمَّدُ ، وَأْمُر اُمَّتَکَ بِإِحیائِها ، وَالتَّقَرُّبِ إلَی اللّهِ تَعالی بِالعَمَلِ فیها ؛ فَإِنَّها لَیلَةٌ شَریفَةٌ .

لَقَد أتَیتُکَ یا مُحَمَّدُ ، وما فِی السَّماءِ مَلَکٌ إلاّ وقَد صَفَّ قَدَمَیهِ فی هذِهِ اللَّیلَةِ بَینَ یَدَیِ اللّهِ تَعالی _ قالَ : _ فَهُم بَینَ راکِعٍ وقائِمٍ وساجِدٍ ، وداعٍ ومُکَبِّرٍ ومُستَغفِرٍ ومُسَبِّحٍ .

یا مُحَمَّدُ ، إنَّ اللّهَ یَطَّلِعُ فی هذِهِ اللَّیلَةِ ، فَیَغفِرُ لِکُلِّ مُؤمِنٍ قائِمٍ یُصَلّی ، وقاعِدٍ یُسَبِّحُ ، وراکِعٍ وساجِدٍ وذاکِرٍ ، وهِیَ لَیلَةٌ لا یَدعو فیها داعٍ إلاَّ استُجیبَ لَهُ ، ولا سائِلٌ إلاّ اُعطِیَ ، ولا مُستَغفِرٌ إلاّ غُفِرَ لَهُ ، ولا تائِبٌ إلاّ یَتوبُ عَلَیهِ ، مَن حُرِمَ خَیرَها _ یا مُحَمَّدُ _ فَقَد حُرِمَ . (1) .


1- .الإقبال : ج 3 ص 320 ، بحار الأنوار : ج 98 ص 413 ح 1 .

ص: 279

1257.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :شب نیمه شعبان ، خواب بودم که جبرئیل علیه السلام نزد من آمد و گفت : «ای محمّد! در چنین شبی می خوابی؟!»

گفتم : ای جبرئیل ! مگر این شب چه شبی است؟

گفت : «شب نیمه شعبان است . برخیز ، ای محمّد!».

مرا برخیزاند و به بقیع بُرد . سپس به من گفت : «سرت را [به سوی آسمان] بالا بگیر ؛ زیرا امشب ، شبی است که در آن ، درهای آسمان باز می شود و در این شب ، درهای رحمت و درِ رضوان و درِ آمرزش و درِ فضل و درِ توبه و درِ نعمت و درِ بخشش و درِ احسان ، گشوده می گردند . در این شب ، خداوند به شمارِ تارهای مو و پشم چارپایان [از آتش دوزخ] آزاد می کند و در همین شب ، خداوند ، اجل ها را رقم می زند و باز در همین شب ، روزی ها را از سال تا سال ، تقسیم می کند و آنچه را در سرتاسر سال رُخ خواهد نمود ، نازل می نماید.

ای محمّد! هرکس این شب را با تسبیح و تهلیل و تکبیر و نماز و تلاوت قرآن و نافله و استغفار ، زنده بدارد ، بهشت ، منزلگاه و سرای او باشد و خداوند ، گناهان گذشته و آینده اش را می آمرزد.

ای محمّد! هر کس در این شب ، صد رکعت ، نماز گزارد و در هر رکعت ، یک مرتبه ، «فاتحة الکتاب» و ده مرتبه «قل هو اللّه احد» بخواند و پس از پایان نماز ، ده مرتبه «آیة الکرسی» و ده مرتبه سوره فاتحه را بخواند و صد مرتبه تسبیح بگوید ، خداوند ، صد گناه کبیره مُهلک را که موجب آتش دوزخ می شود ، از او می آمرزد ، و به تعداد هر سوره و تسبیحی ، قصری در بهشت عطایش می شود و خداوند شفاعت او را در حقّ صد نفر از اعضای خانواده اش می پذیرد و در ثواب شهدا شریکش می گردانَد ، و خداوند به او آن می دهد که به هر کس این ماه را روزه بگیرد و در این شب به عبادت بپردازد ، عطا می کند ، بدون آن که از مزد ایشان ، چیزی بکاهد.

پس ، ای محمّد! این شب را زنده بدار و امّتت را نیز به احیای آن و تقرّب جُستن به خداوند متعال با عمل در این شب ، فرمان بده ، که این شب ، شبی ارجمند است .

ای محمّد! هنگامی که نزد تو می آمدم ، در آسمان ، هیچ فرشته ای نبود ، مگر آن که امشب در پیشگاه خداوند متعال به صف ایستاده بود . برخی در رکوع بودند ، برخی در حال قیام و برخی در سجده . شماری دعا می کردند ، شماری تکبیر می گفتند ، عدّه ای آمرزش می طلبیدند و دیگران ، تسبیح می گفتند.

ای محمّد! در این شب ، خداوند ، نظر می کند و هر مؤمنی را که به نماز ایستاده یا به تسبیح گویی نشسته و یا در حال رکوع و سجده و ذکر است ، می آمرزد . امشب ، شبی است که هر کس در آن دعا کند ، دعایش مستجاب می شود و هر کس درخواست کند ، به او عطا می شود و هر کس آمرزش بخواهد ، آمرزیده می شود و هر کس توبه کند ، خداوند توبه اش را می پذیرد و هر کس ، ای محمّد ، از خیر و برکات این شب محروم شود ، به راستی محروم است». .

ص: 280

1258.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :تاریخ دمشق عن عائشة :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَدعو وهُوَ ساجِدٌ لَیلَةَ النِّصفِ مِن شَعبانَ ، یَقولُ : أعوذُ بِعَفوِکَ مِن عِقابِکَ ، وأعوذُ بِرِضاکَ مِن سَخَطِکَ ، وأعوذُ بِکَ مِنکَ ، جَلَّ وَجهُکَ .

وقالَ : أمَرَنی جِبریلُ أن اُرَدِّدَهُنَّ فی سُجودی ، فَتَعَلَّمتُهُنَّ وعَلَّمتُهُنَّ . (1)1259.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :مصباح المتهجّد عن زید بن علیّ :کانَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیه السلام یَجمَعُنا جَمیعا لَیلَةَ النِّصفِ مِن شَعبانَ ، ثُمَّ یُجَزِّئُ اللَّیلَ أجزاءً ثَلاثَةً ، فَیُصَلّی بِنا جُزءا ، ثُمَّ یَدعو ونُؤَمِّنُ عَلی دُعائِهِ ، ثُمَّ یَستَغفِرُ اللّهَ ونَستَغفِرُهُ ونَسأَ لُهُ الجَنَّةَ حَتّی یَنفَجِرَ الصُّبحُ . (2) .


1- .تاریخ دمشق : ج 36 ص 195 ح 7297 و ج 51 ص 72 ح 10756 عن اُبیّ بن کعب نحوه ، کنزالعمّال : ج 14 ص 176 ح 38290 ، وراجع شُعَب الإیمان : ج 3 ص 384 ح 3837 ومصباح المتهجّد : ص 840 ح 903 .
2- .مصباح المتهجّد : ص 853 ، بحار الأنوار : ج 83 ص 115 ح 32 .

ص: 281

1260.المناقب، ابن شهر آشوب ( _ در یادکرد غزوه اُحد _ ) تاریخ دمشق_ به نقل از عایشه _: پیامبر خدا ، در شب نیمه شعبان ، در سجده دعا می کرد و می گفت : «از کیفرِ تو به عفو تو پناه می برم و از ناخشنودی ات به خشنودی ات پناه می برم و از تو به تو پناه می برم ، ای ذاتت پُرشکوه!».

و فرمود : «جبرئیل علیه السلام به من گفت که اینها را در سجده ام تکرار کنم و من ، آنها را آموختم و تعلیمشان دادم».1261.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ( _ آن گاه که مردم را به یکتاپرستی می خواند و مردم ) مصباح المتهجّد_ به نقل از زید بن علی بن الحسین علیه السلام: [پدرم ]زین العابدین علیه السلام در شب نیمه شعبان ، همه ما را جمع می کرد و شب را به سه بخش ، تقسیم می نمود و بخشی از آن را با ما نماز می خواند و بعد ، دعا می کرد و ما به دعایش «آمین» می گفتیم . سپس از خدا آمرزش می طلبید و ما نیز آمرزش می طلبیدیم و بهشت را از او مسئلت می کردیم تا آن که صبح می دمید. .

ص: 282

1262.الخرائج و الجرائح :عیون أخبار الرضا علیه السلام عن الحسن بن علیّ بن فضّال :سَأَلتُ عَلِیَّ بنَ موسَی الرِّضا علیه السلام ، عَن لَیلَةِ النِّصفِ مِن شَعبانَ ، قالَ : هِیَ لَیلَةٌ یُعتِقُ اللّهُ فیهَا الرِّقابَ مِنَ النّارِ ، ویَغفِرُ فیهَا الذُّنوبَ الکِبارَ .

قُلتُ : فَهَل فیها صَلاةٌ زِیادَةً عَلی صَلاةِ سائِرِ اللَّیالی ؟

فَقالَ : لَیسَ فیها شَیءٌ مُوَظَّفٌ ، ولکِن إن أحبَبتَ أن تَتَطَوَّعَ فیها بِشَیءٍ ، فَعَلَیکَ بِصَلاةِ جَعفَرِ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام ، وأکثِر فیها مِن ذِکرِ اللّهِ عز و جل ومِنَ الاِستِغفارِ وَالدُّعاءِ ؛ فَإِنَّ أبی علیه السلام کانَ یَقولُ : الدُّعاءُ فیها مُستَجابٌ .

قُلتُ لَهُ : إنَّ النّاسَ یَقولونَ : إنَّها لَیلَةُ الصِّکاکِ ؟ (1)

فَقالَ علیه السلام : تِلکَ لَیلَةُ القَدرِ فی شَهرِ رَمَضانَ . (2)1263.الشفا بتعریف حقوق المصطفی :الإمام علیّ علیه السلام :إنِ استَطَعتَ أن تُحافِظَ عَلی لَیلَةِ الفِطرِ ، ولَیلَةِ النَّحرِ ، وأوَّلِ لَیلَةٍ مِنَ المُحَرَّمِ ، ولَیلَةِ عاشوراءَ ، وأوَّلِ لَیلَةٍ مِن رَجَبٍ ، ولَیلَةِ النِّصفِ مِن شَعبانَ فَافعَل ، وأکثِر فیهِنَّ مِنَ الدُّعاءِ وَالصَّلاةِ وتِلاوَةِ القُرآنِ . (3) .


1- .الصکُّ بتشدید الکاف : کتاب کالسجلّ یکتب فی المعاملات ، وجمع الصکِّ : صِکاکٌ (مجمع البحرین : ج 2 ص 1040 «صکک») .
2- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 293 ح 45 ، فضائل الأشهر الثلاثة : ص 45 ح 22 ، الأمالی للصدوق : ص 79 ح 46 ، مصباح المتهجّد : ص 838 ، بحار الأنوار : ج 97 ص 84 ح 2 .
3- .مصباح المتهجّد : ص 852 عن الحارث بن عبد اللّه ، بحار الأنوار : ج 91 ص 123 ح 13 .

ص: 283

1264.المعجم الکبیر عن سهل بن سعد :عیون أخبار الرضا علیه السلام_ به نقل از حسن بن علی بن فضّال _: از امام رضا علیه السلام درباره شب نیمه شعبان پرسیدم . فرمود : «آن ، شبی است که خداوند ، در آن بندگان را از آتش دوزخ می رهانَد و در آن شب ، گناهان بزرگ را می آمرزد».

گفتم : آیا در این شب ، نمازی افزون بر نماز دیگر شب ها هست؟

فرمود : «نماز خاصّی ندارد ؛ اما اگر دوست داری در این شب ، عمل مستحبّی به جای آوری ، نماز جعفر بن علی بن ابی طالب علیه السلام (نماز جعفر طیّار) را بخوان و ذکر خدای عز و جل و استغفار و دعا بسیار گوی ؛ زیرا پدرم می فرمود : دعا در این شب ، مستجاب است ».

گفتم : مردم می گویند که این شب ، شبِ دیوان (ثبت اعمال) است؟

فرمود : «شب دیوان (ثبت اعمال) ، شب قدر در ماه رمضان است».1265.صحیح البخاری عن أبی هریرة :امام علی علیه السلام :اگر توانستی شب عید فطر و شب عید قربان و شب اوّل محرّم و شب عاشورا و شب اوّل ماه رجب و شب نیمه شعبان را پاس (اِحیا) بداری ، چنین کن و در این شب ها دعا و نماز و تلاوت قرآن ، فراوان به جای آور. .

ص: 284

7 / 3لَیلَةُ الجُمُعَةِ1265.صحیح البخاری ( _ به نقل از ابو هریره _ ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله_ لِعَلِیٍّ علیه السلام _: یا أبَا الحَسَنِ ، أفَلا اُعَلِّمُکَ کَلِماتٍ یَنفَعُکَ اللّهُ بِهِنَّ ، ویَنفَعُ بِهِنَّ مَن عَلَّمتَهُ ، ویُثَبِّتُ ما تَعَلَّمتَ فی صَدرِکَ ؟ ... إذا کانَ لَیلَةُ الجُمُعَةِ ، فَإِنِ استَطَعتَ أن تَقومَ فی ثُلُثِ اللَّیلِ الآخِرِ ؛ فَإِنَّها ساعَةٌ مَشهودَةٌ ، وَالدُّعاءُ فیها مُستَجابٌ ، وقَد قالَ أخی یَعقوبُ لِبَنیهِ : «سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی» (1) یَقولُ : حَتّی تَأتِیَ لَیلَةُ الجُمُعَةِ ... . (2)1266.دلائل النبوّة لأبی نعیم عن بلال :عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ _ تَبارَکَ وتَعالی _ یُنَزِّلُ مَلَکا إلَی السَّماءِ الدُّنیا کُلَّ لَیلَةٍ فِی الثُّلُثِ الأَخیرِ ، ولَیلَةَ الجُمُعَةِ فی أوَّلِ اللَّیلِ ، فَیَأمُرُهُ فَیُنادی : هَل مِن سائِلٍ فَاُعطِیَهُ ؟ هَل مِن تائِبٍ فَأَتوبَ عَلَیهِ ؟ هَل مِن مُستَغفِرٍ فَأَغفِرَ لَهُ ؟ یا طالِبَ الخَیرِ أقبِل ، ویا طالِبَ الشَّرِّ أقصِر . فَلا یَزالُ یُنادی بِهذا حَتّی یَطلُعَ الفَجرُ ، فَإِذا طَلَعَ الفَجرُ عادَ إلی مَحَلِّهِ مِن مَلَکوتِ السَّماءِ . (3)1267.مسند ابن حنبل عن کعب بن مرّة أو مرّة بن کعب :تهذیب الأحکام عن أبی بصیر عن الإمام الباقر علیه السلام :إنَّ اللّهَ تَعالی لَیُنادی کُلَّ لَیلَةِ جُمُعَةٍ مِن فَوقِ عَرشِهِ ، مِن أوَّلِ اللَّیلِ إلی آخِرِهِ : ألا عَبدٌ مُؤمِنٌ یَدعونی لاِخِرَتِهِ ودُنیاهُ قَبلَ طُلوعِ الفَجرِ لاُِجیبَهُ ؟ ألا عَبدٌ مُؤمِنٌ یَتوبُ إلَیَّ مِن ذُنوبِهِ قَبلَ طُلوعِ الفَجرِ فَأَتوبَ عَلَیهِ ؟ ألا عَبدٌ مُؤمِنٌ قَد قَتَّرتُ عَلَیهِ رِزقَهُ فَیَسأَ لَنِی الزِّیادَةَ فی رِزقِهِ قَبلَ طُلوعِ الفَجرِ فَأَزیدَهُ واُوَسِّعَ عَلَیهِ ؟ ألا عَبدٌ مُؤمِنٌ سَقیمٌ یَسأَ لُنی أن أشفِیَهُ قَبلَ طُلوعِ الفَجرِ فاُعافِیَهُ ؟ ألا عَبدٌ مُؤمِنٌ مَحبوسٌ مَغمومٌ یَسأَ لُنی أن اُطلِقَهُ مِن حَبسِهِ واُخَلِّیَ سَربَهُ (4) ؟ ألا عَبدٌ مُؤمِنٌ مَظلومٌ یَسأَ لُنی أن آخُذَ لَهُ بِظُلامَتِهِ قَبلَ طُلوعِ الفَجرِ فَأَنتَصِرَ لَهُ ، وآخُذَ لَهُ بِظُلامَتِهِ ؟ قالَ علیه السلام : فَلا یَزالُ یُنادی بِهذا حَتّی یَطلُعَ الفَجرُ . (5) .


1- .یوسف : 98 .
2- .سنن الترمذی : ج 5 ص 564 ح 3570 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 461 ح 1190 کلاهما عن ابن عبّاس ، کنزالعمّال : ج 2 ص 59 ح 3112 .
3- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 421 ح 1240 ، التوحید : ص 176 ح 7 ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 126 ح 21 ، الأمالی للصدوق : ص 496 ح 676 ، الاحتجاج : ج 2 ص 386 ح 293 کلّها عن إبراهیم بن أبی محمود عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 87 ص 163 ح 1 وراجع دعائم الإسلام : ج 1 ص 180 .
4- .السَّرْبُ : المسلَکُ والطریق (النهایة : ج 2 ص 356 «سرب») .
5- .تهذیب الأحکام : ج 3 ص 5 ح 11 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 420 ح 1239 ، جامع الأحادیث للقمیّ : ص 152 ، المقنعة : ص 154 ، عدّة الداعی : ص 37 ، بحار الأنوار : ج 89 ص 282 ح 27 .

ص: 285

7 / 3 شب جمعه

7 / 3شب جمعه1268.مسند ابن حنبل عن عبد اللّه بن مسعود :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ به علی علیه السلام _: ای ابو الحسن! آیا مطالبی به تو نیاموزم که خداوند ، بدانها تو را و هر کس را که این مطالب را به او بیاموزی ، سود می بخشد و آنچه را آموخته ای ، در سینه ات استوار می گرداند؟ .. . چون شب جمعه شد ، اگر توانستی ، در ثلث آخرِ شب برخیز ؛ زیرا که آن زمان ، زمان حضور [فرشتگان رحمت] است و دعا در آن ، پذیرفته می شود . برادرم یعقوب به فرزندانش گفت : «به زودی برای شما از پروردگارم آمرزش خواهم طلبید» و مقصودش فرا رسیدن شب جمعه بود .. ..1269.صحیح البخاری عن عبد اللّه بن مسعود :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند _ تبارک و تعالی _ هر شب در ثلثِ آخر آن و شب جمعه ، در همان آغازِ شب ، فرشته ای به آسمانِ پایین می فرستد و به او دستور می دهد تا ندا دهد که : «آیا درخواست کننده ای هست که عطایش کنم؟ آیا توبه کننده ای هست تا توبه اش را بپذیرم؟ آیا آمرزش خواهی هست تا او را بیامرزم؟ ای طالب خوبی ها ! بیا . ای طالب بدی ها! [از بدی] دست بدار» و آن فرشته ، تا سپیده دَم ، پیوسته چنین ندا می دهد و چون سپیده دمید ، به جایگاه خود در ملکوت آسمان ، باز می گردد.1270.مسند ابن حنبل عن خفاف بن إیماء بن رحضة الغفاری :امام باقر علیه السلام :خداوند متعال ، هر شبِ جمعه ، از آغاز شب تا پایان آن ، از فراز عرش خویش ندا می دهد : «آیا بنده مؤمنی نیست که تا پیش از سپیده دَم ، مرا برای آخرت و دنیایش بخواند و من ، پاسخش دهم؟ آیا بنده مؤمنی نیست که تا پیش از سپیده دم از گناهانش به درگاه من ، توبه کند و من هم به سوی او بازگردم [و توبه اش را بپذیرم]؟ آیا بنده مؤمنی نیست که من ، روزی اش را بر او تنگ کرده باشم و او تا پیش از سپیده دم ، افزایش در روزی اش را از من بخواهد و من ، بر روزی او بیفزایم و به آن گشایش دهم؟ آیا بنده مؤمنِ بیماری نیست که تا پیش از سپیده دم از من شفا بخواهد و شفایش دهم؟ آیا بنده مؤمنِ زندانی و غم زده ای نیست که از من بخواهد از زندان آزاد کرده ، رهایش کنم؟ آیا بنده مؤمنِ ستم دیده ای نیست که تا پیش از سپیده دم از من بخواهد که دادش را بستانم و من ، انتقام او را بگیرم و داد وی بستانم؟» و تا سپیده دَم ، به این ندا ادامه می دهد.

.

ص: 286

7 / 4یَومُ الجُمُعَةِ1270.مسند ابن حنبل ( _ به نقل از خفاف بن ایماء بن رخصه غفاری _ ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ یَومَ الجُمُعَةِ سَیِّدُ الأَیّامِ ، یُضاعِفُ اللّهُ فیهِ الحَسَناتِ ، ویَمحو فیهِ السَّیِّئاتِ ، ویَرفَعُ فیهِ الدَّرَجاتِ ، ویَستَجیبُ فیهِ الدَّعَواتِ ، ویَکشِفُ فیهِ الکُرُباتِ ، ویَقضی فیهِ الحَوائِجَ العِظامَ ، وهُوَ یَومُ المَزیدِ ، للّهِِ فیهِ عُتَقاءُ وطُلَقاءُ مِنَ النّارِ ، ما دَعا بِهِ أحَدٌ مِنَ النّاسِ _ وقَد عَرَفَ حَقَّهُ وحُرمَتَهُ _ إلاّ کانَ حَقّا عَلَی اللّهِ عز و جل أن یَجعَلَهُ مِن عُتَقائِهِ وطُلَقائِهِ مِنَ النّارِ . (1)1271.صحیح مسلم عن أبی ذرّ :الإمام علیّ علیه السلام_ مِن خُطبَتِهِ فی یَومِ الجُمُعَةِ _: إنَّ هذَا الیَومَ یَومٌ جَعَلَهُ اللّهُ لَکُم عیدا ، وهُوَ سَیِّدُ أیّامِکُم ، وأفضَلُ أعیادِکُم ، وقَد أمَرَکُمُ اللّهُ فی کِتابِهِ بِالسَّعیِ فیهِ إلی ذِکرِهِ ، فَلتَعظُم رَغبَتُکُم فیهِ ، وَلتَخلُص نِیَّتُکُم فیهِ ، وأکثِروا فیهِ التَّضَرُّعَ وَالدُّعاءَ ومَسأَلَةَ الرَّحمَةِ وَالغُفرانِ ؛ فَإِنَّ اللّهَ عز و جل یَستَجیبُ لِکُلِّ مَن دَعاهُ ، ویورِدُ النّارَ مَن عَصاهُ ، وکُلَّ مُستَکبِرٍ عَن عِبادَتِهِ . قالَ اللّهُ عز و جل : «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ» . (2)

وفیهِ ساعَةٌ مُبارَکَةٌ لا یَسأَلُ اللّهَ عَبدٌ مُؤمِنٌ فیها شَیئا إلاّ أعطاهُ . (3) .


1- .الکافی : ج 3 ص 414 ح 5 ، تهذیب الأحکام : ج 3 ص 2 ح 2 ، جمال الاُسبوع : ص 147 کلّها عن ابن أبی نصر عن الإمام الرضا علیه السلام ، مصباح المتهجّد : ص 261 عن أحمد بن محمّد بن أبی نصر عن الإمام الرضا علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، المقنعة : ص 153 کلاهما نحوه ، روضة الواعظین : ص 364 ، بحار الأنوار : ج 89 ص 274 ح 20 .
2- .غافر : 60 .
3- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 431 ح 1263 ، مصباح المتهجّد : ص 382 ح 508 عن زید بن وهب نحوه ، الدعوات : ص 36 ح 85 ، بحار الأنوار : ج 89 ص 238 ح 68 .

ص: 287

7 / 4 روز جمعه

7 / 4روز جمعه1271.صحیح مسلم ( _ به نقل از ابو ذر _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :روز جمعه ، سرور روزهاست . در این روز ، خداوند ، خوبی ها را دو چندان می کند و بدی ها و گناهان را می زُداید و درجات را بالا می برد و دعاها را مستجاب می کند و رنج و اندوه ها را برطرف می سازد و حاجت های بزرگ را برآورده می سازد. این روز ، روزِ افزونی و فراوانی است . در این روز ، خداوند ، بسیاری را از آتش می رهانَد و آزاد می کند . اَحَدی از مردم در این روز دعا نکند ، به شرط آن که حق و حرمت آن را بشناسد ، مگر آن که بر عهده خداوند عز و جل است که او را از رَهیدگان و آزاد شدگان از آتش ، قرار دهد.1272.الطبقات الکبری ( _ به نقل از ابو خیره صباحی _ ) امام علی علیه السلام_ از خطبه اش در روز جمعه _: این روز ، روزی است که خداوند ، آن را برای شما عید قرار داده است و آن ، مهترِ روزهای شما و برترینِ اعیاد شماست . خداوند ، در کتاب خود به شما دستور داده است که در این روز ، به ذکر و یاد او بکوشید . پس ، تا می توانید به این روز رغبت نشان دهید و نیّت خویش را در آن ، خالص گردانید و التماس و دعا و درخواست رحمت و آمرزشْ بسیار کنید ؛ زیرا خداوند عز و جل دعای هرکه را به درگاهش دعا کند ، می پذیرد و هر که را معصیت و نافرمانی او کند و هر آن کس را که از عبادت او کِبر ورزد ، به آتش درمی افکند . خداوند عز و جل فرموده است : «مرا بخوانید تا پاسختان دهم . همانا کسانی که از عبادت من سرپیچی می ورزند ، زودا که با خواری به دوزخ درآیند!» .

و در این روز ، ساعت خجسته ای است که هیچ بنده مؤمنی در آن ساعت از خدا چیزی نخواهد ، مگر آن که به او عطا فرماید.

.

ص: 288

1273.صحیح البخاری ( _ به نقل از ابو هریره _ ) عنه علیه السلام_ کانَ یَقولُ _: أکثِرُوا المَسأَلَةَ فی یَومِ الجُمُعَةِ وَالدُّعاءَ ؛ فَإِنَّ فیهِ ساعاتٍ یُستَجابُ فیهَا الدُّعاءُ وَالمَسأَلَةُ ، ما لَم تَدعوا بِقَطیعَةٍ أو مَعصِیَةٍ أو عُقوقٍ ، وَاعلَموا أنَّ الخَیرَ وَالشَّرَّ یُضاعَفانِ یَومَ الجُمُعَةِ . (1)1274.تهذیب الأحکام عن محمّد بن مسلم أو زرارة :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ فِی الجُمُعَةِ ساعَةً ، لا یُوافِقُها عَبدٌ مُسلِمٌ یَسأَلُ اللّهَ فیها شَیئا إلاّ أعطاهُ إیّاهُ . (2)1275.رسول اللّه صلی الله علیه و آله ( _ فی دُعائِهِ لِخَلَفِ شُهداءِ اُحُدٍ _ ) عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ فِی الجُمُعَةِ لَساعَةً ، ما دَعَا اللّهَ فیها عَبدٌ مُؤمِنٌ بِشَیءٍ إلاَّ استَجابَ اللّهُ لَهُ . (3)1276.المعجم الصغیر عن أنس :عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ فی الجُمُعَةِ لَساعَةً ، لا یُوافِقُها مُسلِمٌ یَسأَلُ اللّهَ فیها خَیرا إلاّ أعطاهُ إیّاهُ ... وهِیَ ساعَةٌ خَفیفَةٌ . (4) .


1- .المحاسن : ج 1 ص 131 ح 158 عن جابر ، بحار الأنوار : ج 89 ص 349 ح 25 .
2- .سنن النسائی : ج 3 ص 115 ، مسند ابن حنبل : ج 3 ص 128 ح 7828 کلاهما عن أبی هریرة وج 4 ص 79 ح 11347 عن أبی سعید الخدری وفیه «رجل مؤمن» بدل «عبد مسلم» ، السنن الکبری : ج 9 ص 5 ح 17706 ، المعجم الأوسط : ج 8 ص 7 ح 7788 ، حلیة الأولیاء : ج 9 ص 221 کلّها عن أبی هریرة نحوه ، المصنّف لابن أبی شیبة : ج 7 ص 27 ح 9 عن هلال بن یساف ، کنزالعمّال : ج 7 ص 766 ح 21315 .
3- .مسند ابن حنبل : ج 3 ص 364 ح 9217 ، المصنّف لابن أبی شیبة : ج 2 ص 57 ح 3 وفیه «مسلم» بدل «مؤمن بشیء» وکلاهما عن أبی هریرة ، کنزالعمّال : ج 7 ص 766 ح 21317 نقلاً عن الحاکم فی الکنی .
4- .صحیح مسلم : ج 2 ص 584 ح 15 ، مسند ابن حنبل : ج 3 ص 476 ح 9899 و ج 9 ص 207 ح 23852 ، المعجم الأوسط : ج 3 ص 104 ح 2627 کلّها عن أبی هریرة و ج 6 ص 289 ح 6440 عن فاطمة علیهاالسلام عنه صلی الله علیه و آله ، حلیة الأولیاء : ج 6 ص 177 ولیس فیها ذیله ، الدعاء للطبرانی : ص 65 ح 155 وفیه «هکذا بیده یصغرها» بدل «وهی ساعة خفیفة» وکلاهما عن أبی هریرة .

ص: 289

1274.تهذیب الأحکام ( _ به نقل از محمّد بن مسلم یا زراره _ ) امام علی علیه السلام_ می فرمود _: در روز جمعه ، فراوانْ درخواست و دعا نمایید ؛ زیرا در این روز ، ساعات و لحظاتی است که در آنها دعا و درخواست ، مستجاب می شود ، به شرط آن که برای قطع صله رَحِم یا معصیت و یا نافرمانی و آزردن والدین دعا نکنید . بدانید که در روز جمعه ، خوبی و بدی ، دو چندان به شمار می آید.1275.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ( _ در دعای ایشان برای بازماندگان شهیدان اُحد _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در روز جمعه ، ساعتی است که هر بنده مؤمنی ، آن را دریابد و در آن ساعت از خداوند چیزی بخواهد ، به او عطا می فرماید.1276.المعجم الصغیر ( _ به نقل از اَنَس _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در جمعه ، ساعتی است که هر بنده مؤمنی در آن ساعت به درگاه خدا دعایی کند ، حتما خداوند ، دعایش را مستجاب می کند.1277.الخرائج والجرائح عن الفضل بن عبّاس :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در جمعه ، وقتی است که هر مسلمانی آن وقت را دریابد و در آن از خداوند خیری بخواهد ، آن را به او عطا می فرماید ... . این وقت ، وقتِ اندکی است. .

ص: 290

1278.المصنّف لابن أبی شیبة عن قتادة :صحیح البخاری عن أبی هریرة :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله ذَکَرَ یَومَ الجُمُعَةِ فَقالَ : فیهِ ساعَةٌ لا یُوافِقُها عَبدٌ مُسلِمٌ وهُوَ قائِمٌ یُصَلّی ، یَسأَلُ اللّهَ تَعالی شَیئا ، إلاّ أعطاهُ إیّاهُ . (1)1279.الخرائج والجرائح :الإمام الباقر علیه السلام عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ جَبرَئیلَ أتانی بِمِرآةٍ فی وَسَطِها کَالنُّکتَةِ السَّوداءِ ، فَقُلتُ لَهُ : یا جَبرَئیلُ ما هذِهِ ؟ قالَ : هذِهِ الجُمُعَةُ . قالَ : قُلتُ : ومَا الجُمُعَةُ ؟ قالَ : لَکُم فیها خَیرٌ کَثیرٌ . قالَ : قُلتُ : ومَا الخَیرُ الکَثیرُ ؟ فَقالَ : تَکونُ لَکَ عیدا ولاُِمَّتِکَ مِن بَعدِکَ إلی یَومِ القِیامَةِ . قُلتُ : وما لَنا فیها ؟ قالَ : لَکُم فیها ساعَةٌ لا یُوافِقُها عَبدٌ مُسلِمٌ یَسأَلُ اللّهَ مَسأَلَةً فیها _ وهِیَ لَهُ قِسمٌ فِی الدُّنیا _ إلاّ أعطاها ، وإن لَم یَکُن لَهُ قِسمٌ فِی الدُّنیا ، ذُخِرَت لَهُ فِی الآخِرَةِ أفضَلُ مِنها . (2)1277.الخرائج و الجرائح ( _ به نقل از فضل بن عبّاس _ ) الإمام الباقر علیه السلام :أوَّلُ وَقتِ الجُمُعَةِ ، ساعَةُ تَزولُ الشَّمسُ إلی أن تَمضِیَ ساعَةٌ . فَحافِظ عَلَیها ؛ فَإِنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قالَ : لا یَسأَلُ اللّهَ عز و جل عَبدٌ فیها خَیرا إلاّ أعطاهُ . (3)1278.المصنَّف ، ابن ابی شیبة ( _ به نقل از قتاده _ ) عنه علیه السلام :فی یَومِ الجُمُعَةِ ساعَةٌ لا یَسأَلُ اللّهَ عَبدٌ مُؤمِنٌ فیها حاجَةً إلاّ أعطاهُ ، وهِیَ مِن حینِ تَزولُ الشَّمسُ إلی حینِ یُنادی بِالصَّلاةِ . (4)1279.الخرائج و الجرائح :الکافی عن معاویة بن عمّار :قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام : السَّاعَةُ الَّتی فی یَومِ الجُمُعَةِ ، الَّتی لا یَدعو فیها مُؤمِنٌ إلاَّ استُجیبَ لَهُ ؟

قالَ : نَعَم إذا خَرَجَ الإِمامُ . قُلتُ : إنَّ الإِمامَ یُعَجِّلُ ویُؤَخِّرُ ! قالَ : إذا زاغَتِ (5) الشَّمسُ . (6) .


1- .صحیح البخاری : ج 1 ص 316 ح 893 وج 5 ص 2029 ح 4988 ، صحیح مسلم : ج 2 ص 584 ح 14 ، سنن ابن ماجة : ج 1 ص 360 ح 1137 وفیها «خیرا» بدل «شیئا» ، سنن الترمذی : ج 2 ص 362 ح 491 ، سنن النسائی : ج 3 ص 116 ، الموطّأ : ج 1 ص 108 ح 15 ، مسند ابن حنبل : ج 3 ص 68 ح 7491 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 414 ح 1031 وفیه «مؤمن» بدل «عبد مسلم» ، المصنّف لعبد الرزّاق : ج 3 ص 267 ح 5587 ، الدعاء للطبرانی : ص 64 ح 149 کلاهما نحوه .
2- .جامع الأحادیث للقمیّ : ص 146 عن جابر ، بحار الأنوار : ج 89 ص 280 ح 27 وراجع المصنّف لابن أبی شیبة : ج 2 ص 58 ح 10 .
3- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 414 ح 1225 ، مصباح المتهجّد : ص 364 عن زرارة ، عدّة الداعی : ص 38 ، بحار الأنوار : ج 89 ص 200 ح 50 .
4- .دعائم الإسلام : ج 1 ص 181 ، بحار الأنوار : ج 89 ص 279 ح 25 .
5- .زاغت الشمس : مالت (المصباح المنیر : ص 261 «زاغ») .
6- .الکافی : ج 3 ص 416 ح 12 ، تهذیب الأحکام : ج 3 ص 4 ح 8 ، جامع الأحادیث للقمیّ : ص 166 وفیه «زالت» بدل «زاغت» ، بحار الأنوار : ج 89 ص 283 ح 28 .

ص: 291

1280.دلائل النبوّة لأبی نعیم عن جابر :صحیح البخاری_ به نقل از ابو هریره _: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، از روز جمعه سخن گفت و فرمود : «در این روز ، وقتی است که هر بنده مسلمانی در آن وقت به نماز بِایستد و از خداوند متعال چیزی بخواهد ، حتما خداوند ، آن را به او می دهد».1280.دلائل النبوّة ، ابو نعیم ( _ به نقل از جابر _ ) امام باقر علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «جبرئیل آینه ای برایم آورد که در وسط آن ، چیزی همانند نقطه ای سیاه بود . به او گفتم : ای جبرئیل ! این [آینه ]چیست؟

گفت : «این ، جمعه است» .

گفتم : جمعه چیست؟

گفت : «در آن ، برای شما خیرِ فراوان است» .

گفتم : خیرِ فراوان چیست؟

گفت : «این روز برای تو و برای امّتت تا روز قیامت ، عید است» .

گفتم : برای ما در این روز ، چه خواهد بود؟

گفت : «برای شما در این روز ، ساعتی است که هر بنده مسلمانی آن ساعت را دریابد و در آن از خداوند ، درخواستی کند و آن درخواست ، برایش در دنیا قسمت (تقدیر) شده باشد ، خداوند ، درخواستش را برمی آورَد و اگر قسمت او در دنیا نباشد ، بهتر از آن برای آخرتش ذخیره می شود».1281.صحیح البخاری عن أنس :امام باقر علیه السلام :آغازِ وقت جمعه ، لحظه ای است که خورشید ، زوال می کند تا آن که ساعتی بگذرد . پس ، این زمان را پاس بدار ؛ زیرا پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «هیچ بنده ای در این ساعت از خداوند عز و جل خیری نمی خواهد ، مگر آن که به او عطا می فرماید».1282.صحیح البخاری عن أنس :امام باقر علیه السلام :در روز جمعه ، ساعتی است که هیچ بنده مؤمنی در آن ساعت از خداوند ، حاجتی نخواهد ، مگر آن که حاجتش را برآورَد . آن ساعت ، از زوال خورشید است تا زمانی که بانگ نماز می دهند.1283.صحیح البخاری عن أنس :الکافی_ به نقل از معاویّة بن عمّار _: به امام صادق علیه السلام گفتم : آن ساعت از روز جمعه که هر مؤمنی در آن دعا کند ، دعایش مستجاب می شود ، چه وقت است؟

فرمود : «بله ، زمانی که امام [جمعه] بیرون بیاید» .

گفتم : امام ، دیر و زود می آید!

فرمود : «زمانی که خورشید ، زوال یابد». .

ص: 292

1281.صحیح البخاری ( _ به نقل از اَنَس _ ) سنن الترمذی عن عمرو بن عوف المزنی عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ فِی الجُمُعَةِ ساعَةً لا یَسأَلُ اللّهَ العَبدُ فیها شَیئا إلاّ آتاهُ اللّهُ إیّاهُ .

قالوا : یا رَسولَ اللّهِ ، أیَّةُ ساعَةٍ هِیَ ؟ قالَ : حینَ تُقامُ الصَّلاةُ إلَی الاِنصِرافِ مِنها . (1)1282.صحیح البخاری ( _ به نقل از اَنَس _ ) صحیح مسلم عن أبی بردة بن أبی موسی الأشعری :قالَ لی عَبدُ اللّهِ بنُ عُمَرَ : أسَمِعتَ أباکَ یُحَدِّثُ عَن رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی شَأنِ ساعَةِ الجُمُعَةِ ؟ قُلتُ : نَعَم ، سَمِعتُهُ یَقولُ : سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ : هِیَ ما بَینَ أن یَجلِسَ الإِمامُ إلی أن تُقضَی الصَّلاةُ . (2)1283.صحیح البخاری ( _ به نقل از اَنَس _ ) الإمام الصادق علیه السلام :السّاعَةُ الَّتی یُستَجابُ فیهَا الدُّعاءُ یَومَ الجُمُعَةِ ما بَینَ فَراغِ الإِمامِ مِنَ الخُطبَةِ إلی أن یَستَوِیَ النّاسُ فِی الصُّفوفِ ، وساعَةٌ اُخری مِن آخِرِ النَّهارِ إلی غُروبِ الشَّمسِ . (3) .


1- .سنن الترمذی : ج 2 ص 361 ح 490 ، سنن ابن ماجة : ج 1 ص 360 ح 1138 ، المصنّف لابن أبی شیبة : ج 2 ص 57 ح 8 ، الدعاء للطبرانی : ص 72 ح 182 وفیها «إلاّ اُعطی سؤله» بدل «إلاّ آتاه اللّه إیّاه» ، المعجم الکبیر : ج 17 ص 14 ح 7 نحوه .
2- .صحیح مسلم : ج 2 ص 584 ح 16 ، سنن أبی داوود : ج 1 ص 276 ح 1049 ، السنن الکبری : ج 3 ص 354 ح 5999 ، الدعاء للطبرانی : ص 71 ح 181 عن عبد اللّه بن عمر عن أبیه وفیه «تقام» بدل «تقضی» ، کنزالعمّال : ج 7 ص 765 ح 21310 .
3- .الکافی : ج 3 ص 414 ح 4 ، تهذیب الأحکام : ج 3 ص 235 ح 619 ، مصباح المتهجّد : ص 363 ، الدعوات : ص 36 ح 86 کلّها عن عبد اللّه بن سنان ، جامع الأحادیث للقمیّ : ص 166 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 348 ح 14 .

ص: 293

1284.الإمام الباقر علیه السلام :سنن الترمذی_ به نقل از عمرو بن عوف مَزَنی _: پیامبر خدا فرمود : «در جمعه ، وقتی است که در آن وقت ، بنده هر چه از خدا بخواهد ، خداوند ، آن را به او عطا می کند» .

گفتند : ای پیامبر خدا ! آن چه وقتی است؟

فرمود : «از زمان اقامه نماز تا پایان آن».1285.الإمام علیّ علیه السلام ( _ عِندَ تَغسیلِهِ فاطِمَةَ علیهاالسلام _ ) صحیح مسلم_ به نقل از ابو بردة بن ابی موسی اشعری _: عبد اللّه بن عمر به من گفت : آیا از پدرت حدیثی از پیامبر خدا ، درباره ساعتی [خاص] از جمعه شنیده ای؟

گفتم : آری . از او شنیدم که می گوید : از پیامبر خدا شنیدم که می فرماید : «آن وقت ، از زمان نشستنِ امام تا پایان یافتن نماز است» .1286.الإمام علیّ علیه السلام ( _ الدُّعاءِ المَنسوبِ إلَیهِ _ ) امام صادق علیه السلام :آن ساعت از روز جمعه که دعا در آن مستجاب می شود ، یکی بین فارغ شدن امام از خطبه تا به صف ایستادن مردم است ، و دیگری از پایان ظهر تا غروبِ آفتاب . .

ص: 294

1284.امام باقر علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :اِلتَمِسُوا السّاعَةَ الَّتی تُرجی فی یَومِ الجُمُعَةِ بَعدَ العَصرِ إلی غَیبوبَةِ الشَّمسِ . (1)1285.امام علی علیه السلام ( _ هنگام غسل دادن فاطمه علیهاالسلام _ ) عنه صلی الله علیه و آله :مَن صَلَّی الجُمُعَةَ کُتِبَت لَهُ حَجَّةٌ مُتَقَبَّلَةٌ ؛ فَإِن صَلَّی العَصرَ کانَت لَهُ عُمرَةٌ ؛ فَإِن یُمسی فی مَکانِهِ لَم یَسأَلِ اللّهَ شَیئا إلاّ أعطاهُ إیّاهُ . (2)1286.امام علی علیه السلام ( _ در دعای منسوب به ایشان _ ) عنه صلی الله علیه و آله :یَومُ الجُمُعَةِ اثنَتا عَشرَةَ ساعَةً ، لا یوجَدُ فیها عَبدٌ مُسلِمٌ یَسأَلُ اللّهَ عز و جلشَیئا إلاّ آتاهُ عز و جل إیّاهُ ، فَالتَمِسوها آخِرَ ساعَةٍ بَعدَ العَصرِ . (3)1287.عنه علیه السلام ( _ لاِبنِهِ الحَسَنِ علیه السلام _ ) معانی الأخبار عن زید بن علیّ ، عن آبائه علیهم السلام، عن فاطمة بنت النبیّ صلوات اللّه علیها ، قالت : سَمِعتُ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله : إنَّ فِی الجُمُعَةِ لَساعَةً ، لا یُراقِبُها رَجُلٌ مُسلِمٌ یَسأَلُ اللّهَ عز و جلفیها خَیرا إلاّ أعطاهُ إیّاهُ .

قالَت : فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ أیُّ ساعَةٍ هِیَ ؟ قالَ صلی الله علیه و آله : إذا تَدَلّی نِصفُ عَینِ الشَّمسِ لِلغُروبِ .

قالَ : وکانَت فاطِمَةُ علیهاالسلام تَقولُ لِغُلامِها : اِصعَد إلَی الظِّرابِ (4) ، فَإِذا رَأَیتَ نِصفَ عَینِ الشَّمسِ قَد تَدَلّی لِلغُروبِ فَأَعلِمنی حَتّی أدعُوَ . (5) .


1- .سنن الترمذی : ج 2 ص 360 ح 489 ، المعجم الکبیر : ج 1 ص 258 ح 747 ، المعجم الأوسط : ج 1 ص 49 ح 136 ، الدعاء للطبرانی : ص 73 ح 185 کلّها عن أنس نحوه ، کنزالعمّال : ج 7 ص 764 ح 21303 وص 765 ح 21311 .
2- .کنزالعمّال : ج 7 ص 720 ح 21086 نقلاً عن الدیلمی عن أبی الدرداء .
3- .سنن النسائی : ج 3 ص 99 ، سنن أبی داوود : ج 1 ص 275 ح 1048 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 415 ح 1032 ، السنن الکبری : ج 3 ص 355 ح 6001 ولیس فیه «اثنتا عشرة» ، کنزالعمّال : ج 7 ص 764 ح 21307 .
4- .الظِّراب : الروابی الصغار ویقال علی الجبال المنبسطة علی الأرض (مجمع البحرین : ج 2 ص 1135 «ظرب») .
5- .معانی الأخبار : ص 399 ح 59 ، دلائل الإمامة : ص 71 ح 10 وفیه «یوافقها» بدل «یراقبها» و«السطح» بدل «الظراب» ، بحار الأنوار : ج 89 ص 269 ح 8؛ کنزالعمّال : ج 7 ص 766 ح 21313 نقلاً عن شُعَب الإیمان نحوه ولیس فیه من «وکانت فاطمة علیهاالسلام ...» .

ص: 295

1288.عنه علیه السلام ( _ لاِبنِهِ الحُسَینِ علیه السلام _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ساعت امید [به استجابت دعا] در روز جمعه را در بعد از [نماز ]عصر تا غروب آفتاب بجویید.1289.الخرائج والجرائح عن سعد الخفّاف عن زاذان أبی عمروپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس نماز جمعه را بخواند ، برایش [ثواب] یک حجّ پذیرفته نوشته می شود و چون نماز عصر را بخواند ، برایش یک عمره محسوب می شود ، و اگر تا شب در جای خود بمانَد ، هر چه از خداوند بخواهد ، به او عطا می فرماید.1287.امام علی علیه السلام ( _ به فرزندش حسن علیه السلام _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :روز جمعه ، دوازده ساعت است . در این دوازده ساعت ، هر بنده مسلمانی از خداوند عز و جل چیزی بخواهد ، حتما خداوند ، آن را به او عطا می کند . پس آن [لحظه استجابت دعا ]را در آخرین ساعت بعد از عصر بجویید.1288.امام علی علیه السلام ( _ به فرزندش حسین علیه السلام _ ) معانی الأخبار_ به نقل از زید بن علی از پدرانش علیهم السلام_: فاطمه علیهاالسلام ، دختر پیامبر صلی الله علیه و آله می گوید : «از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم : در جمعه ، ساعتی است که هر مرد مسلمانی آن را دریابد و در آن ساعت از خداوند عز و جل خیری بخواهد ، حتما به او می دهد .

گفتم : ای پیامبر خدا ! آن کدام ساعت است؟

فرمود : هر گاه نصف خورشید ، غروب کرده باشد ».

فاطمه علیهاالسلام به غلامش می فرمود : «بر بلندی ( / بام) برو و هر گاه دیدی نصف قرصِ خورشید غروب کرده است ، مرا آگاه کن تا دعا کنم». .

ص: 296

1289.الخرائج و الجرائح ( _ به نقل از سعد خفّاف ، از ابو عمرو زادان _ ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله_ فی فَضلِ یَومِ الجُمُعَةِ _: فی آخِرِ ثَلاثِ ساعاتٍ مِنها ساعَةٌ مَن دَعا اللّهَ عز و جل فیهَا استُجیبَ لَهُ . (1)7 / 5جَوفُ اللَّیلِ1292.المناقب لابن شهر آشوب :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنّی لَمّا اُسرِیَ بی إلَی السَّماءِ ... نودیتُ ... : «یا مُحَمَّدُ ، ومَن کانَت لَهُ حاجَةٌ سِرّا _ بالِغَةً ما بَلَغَت ، إلَیَّ أو إلی غَیری _ فَلیَدعُنی فی جَوفِ اللَّیلِ خالِیا ، وَلیَقُل وهُوَ عَلی طُهرٍ : ...» [ وذَکَرَ صلی الله علیه و آله الدُّعاءَ ] . (2)1290.امام علی علیه السلام ( _ از دعای ایشان برای امام مهدی علیه السلام _ ) عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ العَبدَ إذا تَخَلّی بِسَیِّدِهِ فی جَوفِ اللَّیلِ المُظلِمِ وناجاهُ أثبَتَ اللّهُ النّورَ فی قَلبِهِ ، فَإِذا قالَ : یا رَبِّ یا رَبِّ ، ناداهُ الجَلیلُ جَلَّ جَلالُهُ : لَبَّیکَ عَبدی ، سَلنی اُعطِکَ ، وتَوَکَّل عَلَیَّ أکفِکَ . (3)1291.امام علی علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :ما مِن مُسلِمٍ یَبیتُ عَلی ذِکرٍ طاهِرا فَیَتَعارُّ (4) مِنَ اللَّیلِ ، فَیَسأَلُ اللّهَ خَیرا مِنَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ ، إلاّ أعطاهُ إیّاهُ . (5) .


1- .مسند ابن حنبل : ج 3 ص 184 ح 8108 ، الدرّ المنثور : ج 8 ص 155 نقلاً عن سعید بن منصور وکلاهما عن أبی هریرة ، کنزالعمّال : ج 7 ص 717 ح 21072 .
2- .البلد الأمین : ص 511 عن الإمام الباقر عن الإمام علیّ علیهماالسلام ، بحار الأنوار : ج 95 ص 317 ح 1 .
3- .الأمالی للصدوق : ص 354 ح 432 عن المفضّل بن عمر عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، مشکاة الأنوار : ص 450 ح 1509 ، روضة الواعظین : ص 488 ، بحار الأنوار : ج 38 ص 99 ح 18.
4- .«تعارّ من اللّیل» أی هبّ من نومه واستیقظ (النهایة : ج 1 ص 190 «تعر») .
5- .سنن أبی داوود : ج4 ص310 ح5042 ، مسند ابن حنبل : ج 8 ص 242 ح 22109 و ص 255 ح 22153 کلّها عن معاذ بن جبل ، حلیة الأولیاء : ج 9 ص 319 عن عمرو بن عتبة ، کنزالعمّال : ج 15 ص 337 ح 41289 .

ص: 297

7 / 5 دل شب

1292.المناقب ، ابن شهر آشوب :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ در فضیلت روز جمعه _: در سه ساعت آخر آن ، ساعتی است که هر کس درآن ساعت به درگاه خداوند عز و جل دعا کند ، دعایش مستجاب می شود.7 / 5دل شب1294.الإمام علیّ علیه السلام ( _ فِی العَبّاسِ بنِ رَبیعَةَ وقَد خَرَجَ لِلبِراز ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :شبی که به آسمان برده شدم ... به من ندا آمد که : « ... ای محمّد! هر کس به من یا غیر من حاجتی محرمانه داشته باشد ، هر حاجتی که باشد ، در خلوت دل شب ، با حالِ طهارت ، مرا بخواند و بگوید : ...» .1295.وقعة صفّین :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بنده هر گاه در دلِ شب تار با سروَرش خلوت کند و به راز و نیاز با او پردازد ، خداوند ، نور را در دلش استوار می گردانَد و هر گاه بگوید : «خدای من ، خدای من!» ، خداوند جلیل می فرماید : «بله ، بنده من! از من بخواه تا عطایت کنم ؛ به من توکّل کن ، تا کارسازی کنم».1294.امام علی علیه السلام ( _ درباره عبّاس بن ربیعه که بدون اجازه ایشان برای ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ مسلمانی نیست که شب را با طهارت و ذکر بخوابد و پاسی از شب برخیزد و از خداوند ، خیری از دنیا و آخرت بخواهد ، مگر این که آن را به او عطا فرماید.

.

ص: 298

1295.وقعة صفّین :عنه صلی الله علیه و آله :إذا مَضی شَطرُ اللَّیلِ أو ثُلُثُ اللَّیلِ ، أمَرَ [ اللّهُ عز و جل ]مُنادِیا فَنادی : هَل مِن داعٍ یُستَجابُ لَهُ ؟ هَل مِن سائِلٍ فَیُعطی سُؤلَهُ ؟ هَل مِن مُستَغفِرٍ فَأَغفِرَ لَهُ ؟ هَل مِن تائِبٍ فَیُتابَ عَلَیهِ ؟ (1)1296.العلل ومعرفة الرجال عن عطاء أبی محمّد :عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ یُمهِلُ ، حَتّی إذا ذَهَبَ مِنَ اللَّیلِ نِصفُهُ أو ثُلُثاهُ ، قالَ : لا یَسأَلَنَّ عِبادی غَیری ، مَن یَدعُنی أستَجِب لَهُ ، مَن یَسأَلنی اُعطِهِ ، مَن یَستَغفِرنی أغفِر لَهُ ، حَتّی یَطلُعَ الفَجرُ . (2)1297.تهذیب التهذیب عن عطاء مولی إسحاق بن یحیی بن طلحةعنه صلی الله علیه و آله :إنَّ فِی اللَّیلِ لَساعَةً لا یُوافِقُها رَجُلٌ مُسلِمٌ یَسأَلُ اللّهَ خَیرا مِن أمرِ الدُّنیا وَالآخِرَةِ ، إلاّ أعطاهُ إیّاهُ ، وذلِکَ کُلَّ لَیلَةٍ . (3)1298.العلل ومعرفة الرجال عن الولید بن القاسم :عنه صلی الله علیه و آله :کانَ لِداوُودَ نَبِیِّ اللّهِ علیه السلام مِنَ اللَّیلِ ساعَةٌ یوقِظُ فیها أهلَهُ فَیَقولُ : یا آلَ داوُودَ ، قوموا فَصَلّوا ؛ فَإِنَّ هذِهِ ساعَةٌ یَستَجیبُ اللّهُ فیهَا الدُّعاءَ ، إلاّ لِساحِرٍ أو عَشّارٍ . (4) .


1- .مسند أبی یعلی : ج 5 ص 354 ح 5910 عن أبی هریرة وأبی سعید الخدری ، صحیح مسلم : ج 1 ص 522 ح 170 عن أبی هریرة نحوه ، کنزالعمّال : ج 2 ص 111 ح 3389 .
2- .سنن ابن ماجة : ج 1 ص 435 ح 1367 ، سنن الدارمی : ج 1 ص 370 ح 1453 نحوه وکلاهما عن رفاعة الجهنی ، کنزالعمّال : ج 2 ص 104 ح 3352 .
3- .صحیح مسلم : ج 1 ص 521 ح 166 ، مسند ابن حنبل : ج 5 ص 48 ح 14361 و ص 84 ح 14550 وفیه «شیئا» بدل «خیرا» ، المعجم الصغیر : ج 2 ص 29 نحوه وکلّها عن جابر بن عبد اللّه ، کنزالعمّال : ج 7 ص 785 ح 21402؛ الدعوات : ص 35 ح 81 .
4- .مسند ابن حنبل : ج 5 ص 492 ح 16281 ، المعجم الکبیر : ج 9 ص 55 ح 8374 ولیس فیه «ساعة یوقظ فیها أهله» وکلاهما عن عثمان بن أبی العاص ، کنزالعمّال : ج 2 ص 112 ح 3396 .

ص: 299

1296.العلل ومعرفة الرجال ( _ به نقل از ابو محمّد ، عطاء _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه نیمی از شب یا یکْ سومِ شب گذشت ، خداوند عز و جل به منادی ای می فرماید که ندا دهد : «آیا کسی هست که دعا کند تا دعایش مستجاب شود؟ آیا کسی هست که درخواست کند تا درخواستش برآورده شود؟ آیا کسی هست که آمرزش طلبد تا او را بیامرزم؟ آیا کسی هست که توبه کند تا توبه اش پذیرفته گردد؟».1297.تهذیب التهذیب ( _ به نقل از عطاء ، وابسته اسحاق بن یحیی بن طلحه _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند ، مهلت می دهد تا آن گاه که چون نیمی از شب یا دو سومِ آن گذشت ، می فرماید : زنهار! بندگانم از غیر من نخواهند . هر کس مرا بخواند ، پاسخش می دهم . هر کس از من بخواهد ، به او دهم . هر کس از من آمرزش بطلبد ، او را می آمرزم ، تا آن گاه که سپیده بدمد.1298.العلل ومعرفة الرجال ( _ به نقل از ولید بن قاسم _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در شب ، ساعتی است که هیچ مرد مسلمانی در آن ساعت ، خیری از امور دنیا و آخرت از خداوند نخواهد ، مگر این که آن را به او عطا می فرماید . این ساعت ، در هر شبی هست .1299.الإمام علیّ علیه السلام ( _ فی تَأبینِ عَمّارِ بنِ یاسِرٍ _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پیامبرِ خدا داوود علیه السلام را پاسی از شب بود که در آن ، خانواده اش را بیدار می کرد و می فرمود : «ای خانواده داوود ! برخیزید و نماز بخوانید ؛ زیرا این ، پاسی است که خداوند در آن ، دعا را مستجاب می کند ، مگر دعایِ جادوگر یا باجگیر را». .

ص: 300

1300.وقعة صفّین :الإمام علیّ علیه السلام_ لِنَوفٍ البِکالِیِّ _: یا نَوفُ ، إنَّ داوُودَ علیه السلام قامَ فی مِثلِ هذِهِ السّاعَةِ مِنَ اللَّیلِ فَقالَ : إنَّها لَساعَةٌ لا یَدعو فیها عَبدٌ إلاَّ استُیجبَ لَهُ ، إلاّ أن یَکونَ عَشّارا أو عَریفا أو شُرطِیّا ، أو صاحِبَ عَرطَبَةٍ (1) أو صاحِبَ کوبَةٍ (2) . (3)1299.امام علی علیه السلام ( _ در سوگ عمّار بن یاسر _ ) الإمام الباقر علیه السلام_ فی وَصِیَّتِهِ لِجابِرٍ الجُعفِیِّ _: تَعَرَّض لِلرَّحمَةِ وعَفوِ اللّهِ بِحُسنِ المُراجَعَةِ ، وَاستَعِن عَلی حُسنِ المُراجَعَةِ بِخالِصِ الدُّعاءِ وَالمُناجاةِ فِی الظُّلَمِ . (4)1300.وقعة صفّین :عنه علیه السلام :یُنادی مُنادٍ حینَ یَمضی ثُلُثُ اللَّیلِ : یا باغِیَ الخَیرِ أقبِل ، یا طالِبَ الشَّرِّ أقصِر ، هَل مِن تائِبٍ یُتابُ عَلَیهِ ؟ هَل مِن مُستَغفِرٍ یُغفَرُ لَهُ ؟ هَل مِن سائِلٍ فَیُعطی ؟ حَتّی تَطلُعَ الشَّمسُ . (5)1301.الإمام علیّ علیه السلام ( _ لِقَیسِ بنِ سَعدِ بنِ عُبادَةَ _ ) الإمام الصادق علیه السلام :مَن باتَ عَلی وُضوءٍ باتَ وفِراشُهُ مَسجِدُهُ ، فَإِن تَحَفَّفَ (6) وصَلّی ثُمَّ ذَکَرَ اللّهَ ، لَم یَسأَلِ اللّهَ شَیئا إلاّ أعطاهُ . (7)1302.الغارات عن صعصعة بن صوحان :الکافی عن عمر بن اُذینة عن الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ فِی اللَّیلِ لَساعَةً ، ما یُوافِقُها عَبدٌ مُسلِمٌ یُصَلّی ویَدعُو اللّهَ عز و جل فیها ، إلاَّ استُجیبَ لَهُ فی کُلِّ لَیلَةٍ .

قُلتُ : أصلَحَکَ اللّهُ ، فَأَیُّ ساعَةٍ هِیَ مِنَ اللَّیلِ ؟

قالَ : إذا مَضی نِصفُ اللَّیلِ ، فِی السُّدُسِ الأَوَّلِ مِنَ النِّصفِ الباقی . (8) .


1- .قال الشریف الرضی قدس سره : وهی الطنبور .
2- .قال الشریف الرضی قدس سره : وهی الطبل . وقد قیل أیضا : إنّ العرطبة الطبل ، والکوبة الطنبور .
3- .نهج البلاغة : الحکمة 104 ، خصائص الأئمّة علیهم السلام : ص 97 ، الأمالی للمفید : ص 134 ح 1 وفیه «شاعرا» بدل «عشّارا و شرطیّا» ، الخصال : ص 338 ح 40 ، إرشاد القلوب : ص 20 کلاهما نحوه وفیهما «رسول اللّه صلی الله علیه و آله » بدل «داوود علیه السلام » وکلّها عن نوف البکالی ، بحار الأنوار : ج 70 ص 316 ح 22؛ حلیة الأولیاء : ج 1 ص 79 عن نوف البکالی وزاد فیه «جابیا» بعد «شرطیّا» .
4- .تحف العقول : ص 285 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 164 ح 1 .
5- .دعائم الإسلام : ج 1 ص 210 ، بحار الأنوار : ج 87 ص 167 ح 10 .
6- .کذا فی المصدر ، وهو من الاعتناء بالشیء کما فی القاموس المحیط : ج 3 ص 128 . وفی بحار الأنوار : «تخفّف» ، والتخفّف : ضدّ التثقّل کما فی مجمع البحرین : ج 1 ص 531 .
7- .المحاسن : ج 1 ص 118 ح 122 عن محمّد بن کردوس ، بحار الأنوار : ج 76 ص 182 ح 4 .
8- .الکافی : ج 3 ص 447 ح 19 وج 2 ص 478 ح 10 نحوه ، تهذیب الأحکام : ج 2 ص 117 ح 441 وفیه «إلی الثلث الباقی» بدل «فی السدس الأوّل ...» وکلاهما عن عمر بن یزید ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 14 ح 2023 ، عدّة الداعی : ص 39 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 345 ح 9 .

ص: 301

1303.الإمام علیّ علیه السلام ( _ فی تَأبینِ مالِکٍ الأَشتَرِ _ ) امام علی علیه السلام_ به نَوف بِکالی _: ای نوف! داوود علیه السلام در چنین لحظه ای از شب برخاست و گفت : «این ، لحظه ای است که هر بنده ای در آن دعا کند ، دعایش مستجاب می شود ، مگر آن که باجگیر یا نماینده حاکم (1) یا پاسبان (2) یا تَنبورنواز و یا تُنبک زن باشد».1304.الإمام علیّ علیه السلام ( _ فی کِتابِهِ إلی مالِکٍ الأَشتَرِ _ ) امام باقر علیه السلام_ در سفارش به جابر جُعفی _: با بازگشتِ ( / توبه) نیکو ، خویشتن را در معرض رحمت و عفو خدا قرار ده ، و برای بازگشت نیکو از دعای خالصانه و مناجات در دلِ شب ، کمک بگیر.1301.امام علی علیه السلام ( _ به قیس بن سعد بن عُباده _ ) امام باقر علیه السلام :هنگامی که یکْ سومِ شب می گذرد ، منادی ای ندا می دهد : ای جویای خیر ! بیا ؛ ای طالب شر! بس کن . آیا کسی هست که توبه کند تا توبه اش پذیرفته گردد؟ آیا کسی هست که آمرزش بطلبد تا آمرزیده شود؟ آیا کسی هست که درخواست کند تا عطا شود؟ تا آن گاه که خورشید سر بزند [پیوسته ، این ندا را در می دهد].1302.الغارات ( _ به نقل از صعصعة بن صوحان _ ) امام صادق علیه السلام :هر که شب را با وضو بخوابد ، آن شب ، بسترش مسجد اوست و اگر برخیزد و نماز بخواند و سپس به ذکر خدا بپردازد ، هر چه از خدا بخواهد ، به او عطا می فرماید .1303.امام علی علیه السلام ( _ در سوگ مالک اَشتر _ ) الکافی_ به نقل از عمر بن اُذَینه _امام صادق علیه السلام فرمود : «در شب ، ساعتی است که هر بنده مسلمانی در آن نماز بخواند و به درگاه خداوند عز و جل دعا کند ، هر شب ، دعایش مستجاب می شود» .

گفتم : خداوند ، تو را نیکو بدارد! آن ، چه ساعتی از شب است؟

فرمود : «هر گاه نیمی از شب سپری شد ، در یکْ ششم اوّلِ نیمه باقی مانده». .


1- .عَریف _ که در متن عربی حدیث آمده _ ، به معنای خبرچین ، پیش خدمت ، سرجوخه و نیز نماینده حکومت در یک منطقه و یا قبیله است . به قرینه سیاق ، در این جا مراد باید کسی باشد که از مسئولیتش سوء استفاده می کند و چون در گذشته ، حاکم یک منطقه و یا قبیله نوعا رفتار ظالمانه داشت ، در این روایت هم با توجّه به آن واقعیت ، به صورت مطلق یاد شده است.
2- .پاسبان هم از آن جهت که در گذشته ، رفتارِ خودسر و ظالمانه ای داشته ، ذکر شده است.

ص: 302

1304.امام علی علیه السلام ( _ در نامه اش به مالک اَشتر _ ) تهذیب الأحکام عن عبدة السابوری :قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام : جُعِلتُ فِداکَ ، إنَّ النّاسَ یَروونَ عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله أنَّ فِی اللَّیلِ لَساعَةً لا یَدعو فیها عَبدٌ مُؤمِنٌ بِدَعوَةٍ إلاَّ استُجیبَ لَهُ ؟

قالَ : نَعَم . قُلتُ : مَتی هِیَ ؟ قالَ : ما بَینَ نِصفِ اللَّیلِ إلَی الثُّلُثِ الباقی .

قُلتُ : لَیلَةٌ مِنَ اللَّیالی أو کُلُّ لَیلَةٍ ؟ فَقالَ : کُلُّ لَیلَةٍ . (1)1305.الإمام علیّ علیه السلام ( _ لِمُحَمَّدِ بنِ الحَنَفِیَّةِ _ ) الإمام المهدیّ علیه السلام_ فی دُعاءِ العَلَوِیِّ المِصرِیِّ _: إلهی أنتَ الَّذی تُنادی فی أنصافِ کُلِّ لَیلَةٍ : هَل مِن سائِلٍ فاُعطِیَهُ ؟ أم هَل مِن داعٍ فَاُجیبَهُ ؟ أم هَل مِن مُستَغفِرٍ فَأَغفِرَ لَهُ ؟ أم هَل مِن راجٍ فَاُبَلِّغَهُ رَجاهُ ؟ أم هَل مِن مُؤَمِّلٍ فَاُبَلِّغَهُ أمَلَهُ ؟ ها أنَا سائِلُکَ بِفِنائِکَ ، ومِسکینُکَ بِبابِکَ ، وضَعیفُکَ بِبابِکَ ، وفَقیرُکَ بِبابِکَ ، ومُؤَمِّلُکَ بِفِنائِکَ ، أسأَ لُکَ نائِلَکَ (2) ، وأرجو رَحمَتَکَ ، واُؤَمِّلُ عَفوَکَ ، وألتَمِسُ غُفرانَکَ . (3)7 / 6الثُّلُثُ الأَخیرُ مِنَ اللَّیلِ1305.امام علی علیه السلام ( _ به محمّد بن حنفیّه _ ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا بَقِیَ ثُلُثُ اللَّیلِ قالَ تَبارَکَ وتَعالی : مَن ذَا الَّذی یَستَکشِفُ الضُّرَّ أکشِفُ عَنهُ ؟ مَن ذَا الَّذی یَستَرزِقُنی أرزُقُهُ ؟ مَن ذَا الَّذی یَسأَ لُنی اُعطیهِ (4) . (5) .


1- .تهذیب الأحکام : ج 2 ص 118 ح 444 ، الأمالی للطوسی : ص 149 ح 245 ، بحار الأنوار : ج 87 ص 165 ح 5 .
2- .النائل : العطاء (مجمع البحرین : ج 3 ص 1850 «نول») .
3- .مُهَج الدعوات : ص 345 ، بحار الأنوار : ج 95 ص 274 ح 34 .
4- .فی المصدر : «اُعطِهِ» ، والصواب ما أثبتناه کما فی کنز العمّال .
5- .مسند الطیالسی : ص 329 ح 2516 ، کنزالعمّال : ج 2 ص 113 ح 3400 نقلاً عن الطبرانی فی الکبیر وشُعَب الإیمان وکلّها عن أبی هریرة .

ص: 303

7 / 6 ثلثِ آخر شب

1306.امام علی علیه السلام ( _ به مَعقِل بن قیس ، پس از پیروزی اش بر بنی ناجیه ) تهذیب الأحکام_ به نقل از عبده سابوری _: به امام صادق علیه السلام گفتم : قربانت گردم ! مردم از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت می کنند که پاسی از شب هست که هر بنده مؤمنی در آن دعایی بکند ، دعایش مستجاب می شود؟

فرمود : «درست است» .

گفتم : آن ، چه ساعتی است؟

فرمود : «از نیمه شب تا یکْ سومِ باقی مانده».

گفتم : فقط یک شب ، چنین است یا هر شب؟

فرمود : «هر شب».1307.امام علی علیه السلام ( _ در دعای ایشان برای هاشم مِرقال _ ) امام مهدی علیه السلام_ در دعای علویِ مصری _: بار خدایا ! تو آنی که در نیمه های هر شب ، ندا می دهی : «آیا کسی هست که درخواستی کند تا عطایش کنم؟ آیا کسی هست که دعایی کند تا اجابتش کنم؟ آیا کسی هست که آمرزش بطلبد تا او را بیامرزم؟ آیا کسی هست که امیدی داشته باشد تا او را به امیدش برسانم؟ آیا کسی هست که آرزویی داشته باشد تا او را به آرزویش برسانم؟ اینک من ، گدایی بر آستان تواَم ، مستمندی بر درگاه تواَم ، ناتوانی بر درِ توام ، درویشی بر درگاه تواَم ، آرزومندی در آستانِ توام ، عطای تو را می طلبم و به رحمت تو امید بسته ام ، آرزومندِ عفو توام ، و آمرزشِ تو را می جویم.7 / 6ثلثِ آخر شب1310.تاریخ الطبری عن أبی ثمامة ( _ أنَّهُ قالَ یَومَ عاشوراءَ _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه یکْ سوم از شب مانده باشد ، خداوند _ تبارک و تعالی _ می فرماید : «کیست که از من ، رفع گرفتاری ای بخواهد تا گرفتاری اش را برطرف کنم؟ کیست که از من ، روزی بخواهد تا روزی اش بدهم؟ کیست که از من درخواست کند تا عطایش کنم؟

.

ص: 304

1308.امام حسین علیه السلام :سنن أبی داوود عن عمرو بن عبسة السلمی :قُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، أیُّ اللَّیلِ أسمَعُ ؟ قالَ : جَوفَ اللَّیلِ الآخِرَ . (1)1309.امام حسین علیه السلام ( _ به فرزندش علیّ اکبر علیه السلام _ ) سنن الترمذی عن أبی اُمامة :قیلَ لِرَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله : أیُّ الدُّعاءِ أسمَعُ ؟ قالَ : جَوفَ اللَّیلِ الآخِرَ ، ودُبُرَ الصَّلَواتِ المَکتوباتِ . (2)1310.تاریخ الطبری ( _ به نقل از ابو ثمامه که در روز عاشورا گفت : دوست ) سنن النسائی عن عمرو بن عنبسة :قُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، هَل مِن ساعَةٍ أقرَبُ مِنَ الاُخری أو هَل مِن ساعَةٍ یُبتَغی ذِکرُها ؟ قالَ : نَعَم ، إنَّ أقرَبَ ما یَکونُ الرَّبُّ عز و جل مِنَ العَبدِ جَوفُ اللَّیلِ الآخِرُ ؛ فَإِنِ استَطَعتَ أن تَکونَ مِمَّن یَذکُرُ اللّهَ عز و جل فی تِلکَ السّاعَةِ فَکُن . (3)1311.الإمام الحسین علیه السلام ( _ فی أبِی الشَّعثاءِ الکِندِیِّ ، وکانَ رامِیا _ ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا کانَ آخِرُ اللَّیلِ یَقولُ اللّهُ سُبحانَهُ وتَعالی : هَل مِن داعٍ فَاُجیبَهُ ؟ هَل مِن سائِلٍ فَاُعطِیَهُ سُؤلَهُ ؟ هَل مِن مُستَغفِرٍ فَأَغفِرَ لَهُ ؟ هَل مِن تائِبٍ فَأَتوبَ عَلَیهِ ؟ (4) .


1- .سنن أبی داوود : ج 2 ص 25 ح 1277 ، مسند ابن حنبل : ج 6 ص 483 ح 18919 عن کعب بن مرّة البهزی ، کنزالعمّال : ج 8 ص 183 ح 22481 نقلاً عن الضیاء المقدسی فی المختار وفیه «ثلث» بدل «جوف» وراجع سنن النسائی : ج 1 ص 283 .
2- .سنن الترمذی : ج 5 ص 526 ح 3499 ، المصنّف لعبد الرزّاق : ج 2 ص 424 ح 3948 نحوه وفیه «شطر اللیل» ، کنزالعمّال : ج 2 ص 114 ح 3402 .
3- .سنن النسائی : ج 1 ص 279 ، سنن الترمذی : ج 5 ص 570 ح 3579 وفیه من «أقرب ما یکون ...» ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 453 ح 1162 ، السنن الکبری : ج 3 ص 6 ح 4663 کلاهما نحوه ، الدعاء للطبرانی : ص 57 ح 128 وفیها «عبسة» بدل «عنبسة» ، کنزالعمّال : ج 1 ص 416 ح 1766 .
4- .عدّة الداعی : ص 40، الاُصول الستّة عشر : ص 69 عن جابر الجعفی عن الإمام الصادق علیه السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 87 ص 167 ح 9 وص 168 ح 12 .

ص: 305

1312.الإمام الحسین علیه السلام ( _ لاُِمِّ وَهبٍ _ ) سنن أبی داوود_ به نقل از عمرو بن عبسه سُلَمی _: گفتم : ای پیامبر خدا ! چه هنگام از شب ، شنواتر است (دعا در آن ، زودتر مستجاب می شود)؟

فرمود : «پاسِ آخر شب».1313.الإمام الحسین علیه السلام ( _ لِجَونٍ مَولی أبی ذَرٍّ الغِفارِیِّ _ ) سنن الترمذی_ به نقل از ابو امامه _: به پیامبر خدا گفته شد : کدام دعا زودتر شنیده [و مستجاب ]می شود؟

فرمود : «[دعای] پاسِ آخر شب و دعای پس از نمازهای واجب».1311.امام حسین علیه السلام ( _ درباره ابوشعثای کِندی که تیرانداز بود _ ) سنن النسائی_ به نقل از عمرو بن عنبسه _: گفتم : ای پیامبر خدا ، آیا وقتی هست که در آن به خدا نزدیک تر است تا وقتی دیگر ، یا ساعتی که ذکر در آن ، مطلوب تر باشد؟

فرمود : «آری . پاسِ آخر شب ، وقتی است که پروردگار عز و جلبه بنده نزدیک تر [از هر زمان دیگری ]است . پس اگر می توانی از کسانی باشی که در این ساعت به ذکر خداوند عز و جلمی پردازند ، باش».1312.امام حسین علیه السلام ( _ به اُمّ وهب _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :چون آخرِ شب فرا برسد ، خداوند پاک و بلندمرتبه می فرماید : «آیا هیچ دعاکننده ای هست تا دعایش را مستجاب گردانم؟ آیا هیچ درخواست کننده ای هست تا خواسته اش را برآورَم؟ آیا هیچ آمرزش خواهی هست تا او را بیامرزم؟ آیا هیچ توبه کننده ای هست تا توبه اش را بپذیرم؟». .

ص: 306

1313.امام حسین علیه السلام ( _ در حقّ جون ، غلام آزاد شده ابو ذر غِفاری _ ) الإمام الصادق علیه السلام :مَن تَطَهَّرَ ثُمَّ أوی إلی فِراشِهِ باتَ وفِراشُهُ کَمَسجِدِهِ ، فَإِن قامَ مِنَ اللَّیلِ فَذَکَرَ اللّهَ تَناثَرَت عَنهُ خَطایاهُ ، فَإِن قامَ مِن آخِرِ اللَّیلِ فَتَطَهَّرَ وصَلّی رَکعَتَینِ ، وحَمِدَ اللّهَ وأثنی عَلَیهِ وصَلّی عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، لَم یَسأَلِ اللّهَ شَیئا إلاّ أعطاهُ ، إمّا أن یُعطِیَهُ الَّذی یَسأَ لُهُ بِعَینِهِ ، وإمّا أن یَدَّخِرَ لَهُ ما هُوَ خَیرٌ لَهُ مِنهُ . (1)7 / 7الأَسحارُالکتاب«کَانُواْ قَلِیلاً مِّنَ الَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ * وَ بِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ» . (2)

«وَالْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحَارِ» . (3)

الحدیث1318.الإمام الحسین علیه السلام ( _ لَمّا بَلَغَهُ خَبَرُ شَهادَةِ مُسلِمٍ _ ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله_ لِعَلِیٍّ علیه السلام فی وَصِیَّتِهِ _: یا عَلِیُّ ، صَلِّ مِنَ اللَّیلِ ولَو قَدرَ حَلبِ شاةٍ ، وبِالأَسحارِ فَادعُ ، لا تُرَدَّ لَکَ دَعوَةٌ ؛ فَإِنَّ اللّهَ _ تَبارَکَ وتَعالی _ یَقولُ : «وَالْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحَارِ» . (4)1319.الإمام الحسین علیه السلام ( _ فی مُسلِمِ بنِ عَوسَجَةَ _ ) الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ أفضَلَ ما دَعَوتُمُ اللّهَ بِالأَسحارِ ، قالَ اللّهُ تَعالی : «وَ بِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ» . (5)1316.امام حسین علیه السلام ( _ چون خبر شهادت قیس بن مُسْهِر به ایشان رسید ، چش ) عنه علیه السلام :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : خَیرُ وَقتٍ دَعَوتُمُ اللّهَ عز و جل فیهِ الأَسحارُ ، وتَلا هذِهِ الآیَةَ فی قَولِ یَعقوبَ علیه السلام : «سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی» (6) وقالَ : أخَّرَهُم إلَی السَّحَرِ . (7) .


1- .الکافی : ج 3 ص 468 ح 5 عن محمّد بن کردوس .
2- .الذاریات : 17 و 18 .
3- .آل عمران : 17 .
4- .مکارم الأخلاق : ج 2 ص 54 ح 2134 ، بحار الأنوار : ج 87 ص 167 ح 11 .
5- .قصص الأنبیاء : ص 188 ح 235 عن الفضل بن أبی قرّة ، بحار الأنوار : ج 87 ص 165 ح 7 .
6- .یوسف : 98 .
7- .الکافی : ج 2 ص 477 ح 6 عن الفضل بن أبی قرّة ، بحار الأنوار : ج 12 ص 266 ح 34 .

ص: 307

7 / 7 سحرگاهان

1317.امام حسین علیه السلام ( _ چون خبر شهادت قیس بن مُسهِر به ایشان رسید _ ) امام صادق علیه السلام :هر که وضو بگیرد و به بسترش برود ، آن شب ، بستر او مانند مسجدش باشد و اگر وقتی از شب را بر خیزد و به ذکر خدا بپردازد ، گناهانش همه فرو می ریزد و چنانچه آخرِ شب برخیزد و وضو بگیرد و دو رکعت نماز بخواند و حمد و ثنای الهی به جای آورَد و بر پیامبر ، درود بفرستد ، هر چه از خدا بخواهد ، به او عطا می فرماید : یا همانی را که از او می خواهد ، عطایش کند و یا آنچه را که برایش بهتر از آن است ، برای او می اندوزد .7 / 7سحرگاهانقرآن«و از شب ، اندکی را می غنودند و در سحرگاهان ، طلبِ آمرزش می کردند» .

«و آمرزش خواهانِ در سحرگاهان» .

حدیث1321.امام باقر علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ در سفارش به علی علیه السلام _: ای علی! پاسی از شب ، نماز بخوان ، اگرچه به اندازه مدّت دوشیدن گوسفندی باشد ، و در سحرگاهان دعا کن ، که دعایت رد نمی شود ؛ زیرا خداوند _ تبارک و تعالی _ می فرماید : «و آمرزش خواهانِ در سحرگاهان» .1322.المجتنی :امام صادق علیه السلام :بهترین زمانی که در آن به درگاه خدا دعا می کنید ، سحرگاهان است . خداوند متعال فرموده است : «و در سحرگاهان ، طلبِ آمرزش می کردند» .1323.الخرائج والجرائح :امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا فرمود : «بهترین وقتی که در آن به درگاه خداوند عز و جلدعا می کنید ، سحرهاست» .

سپس ، این آیه را که سخن یعقوب علیه السلام است ، تلاوت کرد : « «به زودی از پروردگارم برای شما طلب آمرزش خواهم کرد» » و فرمود : «[یعقوب] به وقت سحر ، موکول کرد».

.

ص: 308

1323.الخرائج والجرائح :إتحاف السادة المتّقین عن ابن عبّاس :إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله سُئِلَ : لِمَ أخَّرَ یَعقوبُ بَنیهِ فِی الاِستِغفارِ ؟ قالَ : أخَّرَهُم إلَی السَّحَرِ ؛ لِأَنَّ دُعاءَ السَّحَرِ مُستَجابٌ . (1)1324.تاریخ دمشق عن ابن عائشة عن أبیه :تفسیر القمّی :ثُمَّ رَحَلَ یَعقوبُ وأهلُهُ مِنَ البادِیَةِ ، بَعدَما رَجَعَ إلَیهِ بَنوهُ بِالقَمیصِ فَأَلقَوهُ عَلی وَجهِهِ ، فَارتَدَّ بَصیرا .

فَقالَ لَهُم : ألَم أقُل لَکُم إنّی أعلَمُ مِنَ اللّهِ ما لا تَعلَمونَ ؟

قالوا لَهُ : یا أبانَا استَغفِر لَنا ذُنوبَنا إنّا کُنّا خاطِئینَ .

قالَ لَهُم : سَوفَ أستَغفِرُ لَکُم رَبّی ، إنَّهُ هُوَ الغَفورُ الرَّحیمُ .

قالَ : أخَّرَهُ إلَی السَّحَرِ ؛ لِأَنَّ الدُّعاءَ وَالاِستغفارَ فیهِ مُستَجابٌ . (2)1324.تاریخ دمشق ( _ به نقل از ابن عایشه ، از پدرش _ ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ جَلَّ جَلالُهُ فی آخِرِ ساعَةٍ تَبقی مِن ساعاتِ اللَّیلِ ، یَأمُرُ مَلَکا یُنادی ، فَیَسمَعُ ما بَینَ الخافِقَینِ ما خَلاَ الجِنَّ وَالإِنسَ : ألا هَل مِن مُستَغفِرٍ یُغفَرُ لَهُ ؟ ألا هَل مِن تائِبٍ یُتابُ عَلَیهِ ؟ ألا هَل مِن داعٍ بِخَیرٍ یُستَجابُ لَهُ ؟ ألا هَل مِن سائِلٍ یُعطی سُؤالَهُ ؟ ألا هَل مِن راغِبٍ یُعطی رَغبَتَهُ ؟ یا باغِیَ الخَیرِ أقبِل ، یا صاحِبَ الشَّرِّ أقصِر ، اللّهُمَّ أعطِ کُلَّ مُنفِقٍ مالاً خَلَفا ، وأعطِ کُلَّ مُمسِکٍ مالاً تَلَفا . (3)1325.رجال الکشّی عن زرارة :الأمالی للطوسی عن رزیق عن الإمام الصادق علیه السلام :عَلَیکُم بِالدُّعاءِ وَالإِلحاحِ عَلَی اللّهِ عز و جلفِی السّاعَةِ الَّتی لا یُخَیِّبُ اللّهُ عز و جلفیها بَرّا ولا فاجِرا .

قُلتُ : جُعِلتُ فِداکَ ! وأیُّ ساعَةٍ هِیَ ؟

قالَ : هِیَ السّاعَةُ الَّتی دَعا فیها أیّوبُ علیه السلام وشَکا إلَی اللّهِ عز و جلبَلِیَّتَهُ ، فَکَشَفَ اللّهُ عز و جل ما بِهِ مِن ضُرٍّ ، ودَعا فیها یَعقوبُ علیه السلام فَرَدَّ اللّهُ یوسُفَ وکَشَفَ اللّهُ کُربَتَهُ ، ودَعا فیها مُحَمَّدٌ صلی الله علیه و آله فَکَشَفَ اللّهُ عز و جلکُربَتَهُ ، ومَکَّنَهُ مِن أکتافِ المُشرِکینَ بَعدَ الیَأسِ ، أنَا ضامِنٌ أن لا یُخَیِّبَ اللّهُ عز و جل فی ذلِکَ الوَقتِ بَرّا ولا فاجِرا ، البَرُّ یُستَجابُ لَهُ فی نَفسِهِ وغَیرِهِ ، وَالفاجِرُ یُستَجابُ لَهُ فی غَیرِهِ ، ویَصرِفُ اللّهُ إجابَتَهُ إلی وَلِیٍّ مِن أولِیائِهِ ، فَاغتَنِمُوا الدُّعاءَ فی ذلِکَ الوَقتِ . (4) .


1- .إتحاف السادة المتّقین : ج 5 ص 32 ، الدرّ المنثور : ج 4 ص 584 کلاهما نقلاً عن أبی الشیخ وابن مردویه وراجع تفسیر القمّی : ج 1 ص 355 .
2- .تفسیر القمّی : ج 1 ص 355 ، بحار الأنوار : ج 12 ص 250 ح 16 .
3- .درر الأحادیث النبویّة : ص 33 .
4- .الأمالی للطوسی : ص 699 ح 1493 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 346 ح 12 .

ص: 309

1326.دعائم الإسلام عَن أبی جَعفَرٍ علیه السلام :إتحاف السادة المتّقین_ به نقل از ابن عبّاس _: از پیامبر صلی الله علیه و آله سؤال شد : چرا یعقوب ، آمرزش خواهی برای فرزندانش را به تأخیر انداخت؟

فرمود : «به سحر موکولشان کرد به این خاطر که دعای سحرگاهان ، مستجاب می شود» .1325.رجال الکشّی ( _ به نقل از زراره _ ) تفسیر القمّی :پس از آن که پسران یعقوب علیه السلام پیراهن [یوسف علیه السلام ] را آوردند و بر صورت او افکندند و او بینایی اش را بازیافت ، یعقوب و خانواده اش از بادیه کوچیدند ، یعقوب به آنان گفت : «به شما نگفتم که من از [لطف] خدا ، آن می دانم که شما نمی دانید؟».

پسرانش گفتند : پدر جان! برای گناهان ما طلب آمرزش کن . ما خطاکار بودیم.

یعقوب به ایشان گفت : به زودی از پروردگارم برایتان طلب آمرزش خواهم کرد ، که او آمرزگار و مهربان است».

و این کار را تا سحر ، به تأخیر افکند ؛ چرا که دعا و استغفار ، در سحرگاه مستجاب می شود .1326.دعائم الإسلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند عز و جل در واپسین ساعتِ باقی مانده از ساعات شب ، به فرشته ای می فرماید تا ندا در دهد ، آن سان که از شرق تا غرب عالم ، به استثنای جنّ و انس ، ندایش را می شنوند که : «هان! آیا کسی هست که آمرزش بطلبد تا آمرزیده شود؟ آیا کسی هست که توبه کند تا توبه اش پذیرفته شود؟ آیا کسی هست که دعای خیری کند تا دعایش مستجاب شود؟ آیا کسی هست که درخواست کند تا خواسته اش برآورده شود؟ آیا کسی هست که چیزی بخواهد و مطلوبش داده شود؟ ای جویایِ خیر ! بیا . ای بدی کننده ! بس کن . بار خدایا! به هر انفاق کننده مالی ، عوض عطا کن و به هر آن کس که از انفاقِ مالی خودداری می ورزد ، زیان دِه ( / مالش را تلف کن)» .1327.الإمام الباقر علیه السلام :الأمالی ، طوسی_ به نقل از رزیق _: امام صادق علیه السلام فرمود : «بر شما باد دعا و التماس به درگاه خداوند عز و جل در آن ساعتی که خدای عز و جلدر آن ساعت ، هیچ نیکوکار و بدکاری را نومید نمی سازد» .

گفتم : فدایت شوم! آن ، چه ساعتی است؟

فرمود : «ساعتی که ایّوب علیه السلام در آن ، دعا کرد و از رنجوری خویش به درگاه خداوند عز و جل شکایت بُرد و خداوند عز و جل رنج را از او زدود . یعقوب علیه السلام در آن دعا کرد و خداوند ، یوسف علیه السلام را بازگردانْد و اندوه او را بُرد . محمّد صلی الله علیه و آله در آن ، دعا کرد و خداوند عز و جل گرفتاری اش را برطرف ساخت و او را که مأیوس شده بود ، بر مشرکان ، چیره گردانید . من ضمانت می کنم که خداوند عز و جل در آن ساعت ، هیچ نیکوکار و بدکاری را نومید برنگردانَد . دعای نیکوکار درباره خودش و دیگران ، مستجاب می شود و دعای بدکار درباره دیگران و خداوند ، اجابتش را متوجّه دوستی از دوستان خویش می کند . پس دعا کردن در این وقت را غنیمت بشمارید». .

ص: 310

7 / 8بَینَ الطُّلوعَینِ1328.الدعوات :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا صَلَّیتُمُ الصُّبحَ فَافزَعوا إلَی الدُّعاءِ ، وباکِروا فی طَلَبِ الحَوائِجِ ، اللّهُمَّ بارِک لاُِمَّتی فی بُکورِها . (1)1329.رجال الکشّی عن أبی جعفر الأحول عن الإمام الصادق ععنه صلی الله علیه و آله :وَالَّذی نَفسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ ، لَدُعاءُ الرَّجُلِ بَعدَ طُلوعِ الفَجرِ إلی طُلوعِ الشَّمسِ أنجَحُ فِی الحاجاتِ مِنَ الضّارِبِ بِمالِهِ فِی الأَرضِ . (2)1330.رجال الکشیّ عن الأرقط عن الإمام الصادق علیه السلاالإمام الباقر علیه السلام :إنَّ اللّهَ عز و جل یُحِبُّ مِن عِبادِهِ المُؤمِنینَ کُلَّ عَبدٍ دَعّاءٍ ؛ فَعَلَیکُم بِالدُّعاءِ فِی السَّحَرِ إلی طُلوعِ الشَّمسِ ؛ فَإِنَّها ساعَةٌ تُفتَحُ فیها أبوابُ السَّماءِ ، وتُقسَمُ فیهَا الأَرزاقُ ، وتُقضی فیهَا الحَوائِجُ العِظامُ . (3) .


1- .تاریخ بغداد : ج 12 ص 155 ح 6628 ، تاریخ دمشق : ج 26 ص 266 ح 5565 کلاهما عن جعفر العلوی عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، کنزالعمّال : ج 2 ص 100 ح 3329 .
2- .دعائم الإسلام : ج 1 ص 167 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 133 ح 11 .
3- .الکافی : ج 2 ص 478 ح 9 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 14 ح 2022 ، عدّة الداعی : ص 46 ، ثواب الأعمال : ص 193 ح 1 کلّها عن أبی الصباح الکنانی ، الدعوات : ص 34 ح 78 ، عوالی اللآلی : ج 4 ص 21 ح 63 کلاهما بزیادة «وتهبّ الریاح» بعد «السماء» ، بحار الأنوار : ج 87 ص 165 ح 6 .

ص: 311

7 / 8 از سپیده دم تا دمیدن خورشید

7 / 8از سپیده دم تا دمیدن خورشید1331.الإمام الصادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :چون ، نماز صبح را خواندید ، به دعا خواندن بپردازید و صبح زود ، در پیِ کسب و کار بروید . بار خدایا! برای امّتم در صبح های زودِ آنان ، برکت قرار ده.1332.الکافی عن طرخان النخّاس :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سوگند به آن که جان محمّد در دست اوست ، هر آینه ، دعای مرد بعد از طلوع فجر تا طلوع خورشید ، در رفع حوایج [و تأمین معاش ]مؤثّرتر از تجارت کردن با مال است.1331.امام صادق علیه السلام :امام باقر علیه السلام :خداوند عز و جل از میان بندگان مؤمنش ، بنده ای را که بسیار دعا کند ، دوست می دارد . پس ، بر شما باد دعا کردن در سحرگاهان تا طلوع خورشید ؛ زیرا این ، وقتی است که در آن ، درهای آسمان باز می شود ، و روزی ها تقسیم می شود و حاجت های بزرگ ، برآورده می شود.

.

ص: 312

1332.الکافی ( _ به نقل از طَرخان نَخّاس _ ) الإمام الصادق علیه السلام :التَّعقیبُ بَعدَ صَلاةِ الفَجرِ _ یَعنی بِالدُّعاءِ _ أبلَغُ فی طَلَبِ الرِّزقِ مِنَ الضّارِبِ فِی البِلادِ . (1)1333.رجال الکشّی عن زرارة :الإمام الصادق علیه السلام :الجُلوسُ بَعدَ صَلاةِ الغَداةِ فِی التَّعقیبِ وَالدُّعاءِ حَتّی تَطلُعَ الشَّمسُ أبلَغُ فی طَلَبِ الرِّزقِ مِنَ الضَّربِ فِی الأَرضِ . (2)1334.رجال الکشّی عن زرارة :الإمام الجواد علیه السلام :ذِکرُ اللّهِ بَعدَ طُلوعِ الفَجرِ أبلَغُ فی طَلَبِ الرِّزقِ مِنَ الضَّربِ فِی الأَرضِ . (3)7 / 9قَبلَ طُلوعِ الشَّمسِ وقَبلَ غُروبِهاالکتاب«وَ لِلَّهِ یَسْجُدُ مَن فِی السَّمَ_وَ تِ وَ الْأَرْضِ طَوْعًا وَ کَرْهًا وَ ظِ_لَ__لُهُم بِالْغُدُوِّ وَ الاْصَالِ» . (4)

الحدیث1336.الدعوات :الإمام الصادق علیه السلام_ فی قَولِ اللّهِ تَبارَکَ وتَعالی : «وَ ظِ_لَ__لُهُم بِالْغُدُوِّ وَ الاْصَالِ» _: هُوَ الدُّعاءُ قَبلَ طُلوعِ الشَّمسِ وقَبلَ غُروبِها ، وهِیَ ساعَةُ إجابَةٍ . (5)1337.رجال الکشّی عن إسماعیل بن موسی :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنّی لَمّا اُسرِیَ بی إلَی السَّماءِ ... نودیتُ ... یا مُحَمَّدُ ، ومَن کَثُرَت ذُنوبُهُ مِن اُمَّتِکَ فیما دونَ الکَبائِرِ حَتّی یُشهَرَ بِکَثرَتِها ، ویُمقَتَ عَلَی اتِّباعِها ، فَلیَعتَمِدنی عِندَ طُلوعِ الفَجرِ أو قَبلَ اُفولِ الشَّفَقِ ، وَلیَنصِب وَجهَهُ إلَیَّ وَلیَقُل : [ وذَکَرَ الدُّعاءَ ] . (6) .


1- .دعائم الإسلام : ج 1 ص 170 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 133 ح 11 .
2- .تهذیب الأحکام : ج 2 ص 138 ح 539 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 329 ح 966 .
3- .تفسیر العیّاشی : ج 1 ص 240 ح 119 عن الحسین بن مسلم ، بحار الأنوار : ج 85 ص 323 ح 11 .
4- .الرعد : 15 .
5- .الکافی : ج 2 ص 522 ح 1 عن غالب بن عبد اللّه ، عدّة الداعی : ص 243 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 297 ح 58 .
6- .البلد الأمین : ص 505 عن الإمام الباقر عن الإمام علیّ علیهماالسلام ، بحار الأنوار : ج 95 ص 308 ح 1 .

ص: 313

7 / 9 پیش از طلوع و غروب خورشید

1338.رجال الکشّی عن عبدالرحمن بن الحجّاج :امام صادق علیه السلام :تعقیبات (یعنی دعا) بعد از نماز صبح ، در به دست آوردن روزی ، مؤثّرتر از سفرِ تجارت در شهرهاست.1339.الأمالی للمفید عن حمّاد بن عیسی :امام صادق علیه السلام :نشستن بعد از نماز صبح و خواندن تعقیبات و دعا تا طلوع خورشید ، در کسب روزی مؤثّرتر از سفر تجارت است.1337.رجال الکشّی ( _ به نقل از اسماعیل بن موسی _ ) امام جواد علیه السلام :پرداختن به ذکر خدا بعد از سپیده دَم ، در کسب روزی ، مؤثّرتر از سفر تجارت است.7 / 9پیش از طلوع و غروب خورشیدقرآن«و هر آن کس که در آسمان ها و زمین است ، خواه ناخواه ، و سایه هایشان ، بامدادان و شامگاهان ، برای خدا سجده می کنند» .

حدیث1341.المناقب ، ابن شهر آشوب :امام صادق علیه السلام_ درباره این سخن خداوند _تبارک و تعالی _ که : «و سایه هایشان ، بامدادان و شامگاهان» _ : مقصود ، دعا کردن پیش از طلوع و غروب آفتاب است و آن ، ساعتِ اجابت است.1342.عیون أخبار الرضا علیه السلام عن محمّد بن إسحاق عنپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :شبی که به آسمان برده شدم (شبِ معراج) ... ندایی شنیدم که : « ... ای محمّد ! هر که از امّت تو گناهانش ، نه گناه کبیره ، چندان بسیار شود که به بسیاریِ آنها شُهره گردد و به واسطه پیروی از آنها منفور گردد ، در هنگام طلوع فجر یا پیش از فرو نشستن شفق ، به من اعتماد کند و روی به جانب من نماید و بگوید : [و دعا را ذکر کرد]» .

.

ص: 314

1343.الإمام الرضا علیه السلام ( _ فیما کَتَبَهُ إلَیهِ _ ) الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ الدُّعاءَ قَبلَ طُلوعِ الشَّمسِ وقَبلَ غُروبِها ، سُنَّةٌ واجِبَةٌ مَعَ طُلوعِ الفَجرِ وَالمَغرِبِ . (1)1342.عیون أخبار الرضا علیه السلام ( _ به نقل از محمّد بن اسحاق ، از عمویش احمد بن عبد ) عنه علیه السلام :إذا کانَ قَبلَ طُلوعِ الشَّمسِ وقَبلَ الغُروبِ فَعَلَیکَ بِالدُّعاءِ ، وَاجتَهِد ولا تَمتَنِع بِشَیءٍ تَطلُبُهُ مِن رَبِّکَ ، ولا تَقُل : هذا ما لا اُعطاهُ ، وَادعُ فَإِنَّ اللّهَ یَفعَلُ ما یَشاءُ . (2)راجع : ص 294 ح 452 .

7 / 10عِندَ زَوالِ الشَّمسِ1344.قرب الإسناد ( _ به نقل از حسین بن یسار _ ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا زالَتِ الشَّمسُ ، فُتِحَت أبوابُ السَّماءِ وأبوابُ الجِنانِ ، وَاستُجیبَ الدُّعاءُ ، فَطوبی لِمَن رُفِعَ لَهُ عِندَ ذلِکَ عَمَلٌ صالِحٌ . (3)1345.کمال الدین ( _ به نقل از عبد السلام بن صالح هروی _ ) سنن الترمذی عن عبد اللّه بن السائب :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ یُصَلّی أربَعا بَعدَ أن تَزولَ الشَّمسُ قَبلَ الظُّهرِ ، وقالَ : إنَّها ساعَةٌ تُفتَحُ فیها أبوابُ السَّماءِ ، واُحِبُّ أن یَصعَدَ لی فیها عَمَلٌ صالِحٌ . (4) .


1- .الکافی : ج 2 ص 532 ح 31 ، فلاح السائل : ص 385 ح 260 وفیه «بین طلوع» بدل «مع طلوع» وکلاهما عن أبی خدیجة ، بحار الأنوار : ج 86 ص 268 ح 38 .
2- .الزهد للحسین بن سعید : ص 19 ح 42 عن فضیل بن عثمان ، بحار الأنوار : ج 78 ص 227 ح 98 .
3- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 209 ح 633 ، الأمالی للصدوق : ص 671 ح 899 ، فلاح السائل : ص 192 ح 104 کلاهما عن زرارة عن الإمام الباقر علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، روضة الواعظین : ص 348 و ص 360 ، بحار الأنوار : ج 87 ص 55 ح 8 .
4- .سنن الترمذی : ج 2 ص 343 ح 478 ، کنزالعمّال : ج 8 ص 39 ح 21758 نقلاً عن ابن جریر والدیلمی؛ مستدرک الوسائل : ج 3 ص 67 ح 3042 نقلاً عن درر اللآلی نحوه وراجع مسند ابن حنبل : ج 9 ص 144 ح 23624 والسنن الکبری : ج 2 ص 687 ح 4579 .

ص: 315

7 / 10 هنگام نیم روز

1346.عیون أخبار الرضا علیه السلام عن موسی بن عمر بن بزامام صادق علیه السلام :دعا کردن پیش از طلوع و غروب خورشید ، سنّتی واجب (مؤکّد) است ، با دمیدن سپیده و مغرب.1347.رجال الکشّی عن یزید بن إسحاق :امام صادق علیه السلام :پیش از طلوع خورشید و قبل از غروب ، دعا کن و بکوش و از درخواست از پروردگارت ، خودداری مَوَرز و مگو : این ، چیزی است که به من داده نمی شود . دعا کن ؛ زیرا خداوند ، هر کاری بخواهد ، انجام می دهد.ر . ک : ص 295 ح 452

7 / 10هنگام نیم روز1348.امام رضا علیه السلام ( _ هنگامی که برادران ایشان با ایشان درباره ارث و و ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هنگام زوال خورشید ، درهای آسمان و در بهشت ها باز می شود و دعا ، مستجاب می گردد . پس ، خوشا به حال کسی که در این هنگام ، کردار نیکی از او فراز برده شود.1349.الغیبة للطوسی عن الحسن بن شمّون :سنن الترمذی_ به نقل از عبد اللّه بن سائب _: پیامبر خدا ، پس از زوال خورشید ، پیش از [نماز ]ظهر ، چهار رکعت می خواند و می فرمود : «این ، ساعتی است که در آن ، درهای آسمان گشوده می شود و من ، دوست دارم که در این ساعت ، کردار نیکی از من به سوی آسمان ، بالا رود».

.

ص: 316

1350.رجال الکشّی عن علیّ بن مهزیار ( _ فی ذِکرِ کُتُبِ الإِمامِ الجَوادِ علیه السلام إ ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :تَحَرَّوُا الدُّعاءَ عِندَ فَیءِ الأَفیاءِ . (1)1349.الغیبة ، طوسی ( _ به نقل از حسن بن شمّون _ ) عنه صلی الله علیه و آله :إذا فاءَتِ الأَفیاءُ ، وهَبَّتِ الأَرواحُ (2) ، فَاذکُروا حَوائِجَکُم ؛ فَإِنَّها ساعَةُ الأَوّابینَ (3) . (4)1350.رجال الکشّی ( _ به نقل از علی بن مهزیار ، در یادکرد از نامه های ) الإمام علیّ علیه السلام :إذا مالَتِ الأَفیاءُ وراجَتِ الأَرواحُ ، فَاطلُبُوا الحَوائِجَ إلَی اللّهِ عز و جل ؛ فَإِنَّها ساعَةُ الأَوّابینَ ، ثُمَّ قَرَأَ : «فَإِنَّهُ کَانَ لِلْأَوَّ بِینَ غَفُورًا» (5) . (6)1351.رجال الکشّی عن علیّ بن مهزیار ( _ فی کِتابٍ لِلإِمامِ الجَوادِ علیه السلام إلَیهِ ) الکافی عن عبد اللّه بن عطاء عن الإمام الباقر علیه السلام :کانَ أبی إذا کانَت لَهُ إلَی اللّهِ حاجَةٌ طَلَبَها فی هذِهِ السّاعَةِ ، یَعنی زَوالَ الشَّمسِ . (7)1351.رجال الکشّی ( _ درباره علی بن مهزیار _ ) الإمام الباقر علیه السلام_ فی وقت الزوال _: تُفتَحُ فی تِلکَ السّاعَةِ أبوابُ السَّماءِ ، ویُستَجابُ الدُّعاءُ ، وتَهُبُّ الرِّیاحُ ، ویَنظُرُ اللّهُ إلی خَلقِهِ . (8)1352.الغیبة للطوسی عن علیّ بن الحسین بن داوود :عنه علیه السلام :إذا زالَتِ الشَّمسُ فُتِحَت أبوابُ السَّماءِ ، وهَبَّتِ الرِّیاحُ ، وقُضِیَ فیهَا الحَوائِجُ الکِبارُ . (9) .


1- .کنزالعمّال : ج 2 ص 103 ح 3350 نقلاً عن حلیة الأولیاء عن سهل بن سعد .
2- .الأرواح : جمع ریح ، وتجمع علی أریاح قلیلاً وعلی ریاح کثیرا (النهایة : ج 2 ص 272 «روح») .
3- .الأوّابین : جمع أوّاب؛ وهو الکثیر الرجوع إلی اللّه تعالی بالتوبة . وقیل : هو المطیع . وقیل : المسبّح (النهایة : ج 1 ص 79 «أوب») .
4- .المصنّف لعبد الرزّاق : ج 3 ص 67 ح 4818 ، حلیة الأولیاء : ج 7 ص 227 عن ابن أبی أوفی ، کنزالعمّال : ج 2 ص 103 ح 3349؛ الجعفریّات : ص 241 ، النوادر للراوندی : ص 193 ح 353 کلاهما عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، الدعوات : ص 34 ح 77 والثلاثة الأخیرة عن الإمام علیّ علیه السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 346 ح 11 .
5- .الإسراء : 25 .
6- .الزهد لهنّاد : ج 2 ص 457 ح 908 نقلاً عن الأوزاعی .
7- .الکافی : ج 2 ص 477 ح 4 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 14 ح 2018 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 345 ح 9 .
8- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 227 ح 679 .
9- .فلاح السائل : ص 193 ح 105 ، بحار الأنوار : ج 87 ص 55 ح 9 .

ص: 317

1353.رجال الکشّی عن محمّد بن مرزبان عن محمّد بن سنان :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دعا را در هنگام برگشتن سایه ها (1) بجویید.1352.الغیبة ، طوسی ( _ به نقل از علی بن حسین بن داوود _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه سایه ها برگشت و بادها وزیدن گرفت ، حوایجتان را [برای خدا ]بگویید ؛ زیرا این لحظه ، لحظه بازگشت کنندگان [به درگاه الهی ]است.1353.رجال الکشّی ( _ به نقل از محمّد بن مرزبان ، از محمّد بن سِنان _ ) امام علی علیه السلام :«هر گاه سایه ها برگشت و بادها برخاست ، حوایج را از خداوند عز و جلبطلبید ؛ زیرا این ساعت ، ساعتِ بازگشت کنندگان است» .

سپس این آیه را تلاوت فرمود : « «قطعا او آمرزنده بازگشت کنندگان است» ».1354.الخرائج والجرائح عن محمّد بن عمیر بن واقد الرازیالکافی :به نقل از عبد اللّه بن عطاء _امام باقر علیه السلام فرمود : «پدرم هر گاه نزد خداوند ، حاجتی داشت ، آن را در این ساعت می طلبید ؛ یعنی هنگام زوالِ خورشید.1355.رجال الکشّی عن أبی هاشم الجعفری :امام باقر علیه السلام_ درباره وقت زوال _: در این ساعت ، درهای آسمان گشوده و دعا ، مستجاب می شود و بادها وزیدن می گیرند و خداوند ، به خلقش نظر می کند.1354.الخرائج و الجرائح ( _ به نقل از محمّد بن عُمَیر بن واقد رازی _ ) امام باقر علیه السلام :چون خورشید زوال یابد ، درهای آسمان باز شود و بادها وزیدن می گیرد و در این لحظه ، حاجت های بزرگ ، برآورده می شوند. .


1- .فئ در متن حدیث ، به معنای برگشتن است و به سایه شرقی یا بعد از ظهر ، «فئ» گویند.

ص: 318

1355.رجال الکشّی ( _ به نقل از ابو هاشم جعفری _ ) الإمام الصادق علیه السلام :کانَ أبی إذا طَلَبَ الحاجَةَ طَلَبَها عِندَ زَوالِ الشَّمسِ ، فَإِذا أرادَ ذلِکَ قَدَّمَ شَیئا فَتَصَدَّقَ بِهِ ، وشَمَّ شَیئا مِن طیبٍ ، وراحَ إلَی المَسجِدِ ودَعا فی حاجَتِهِ بِما شاءَ اللّهُ . (1)1356.الغیبة للطوسی عن أبی طالب القمّی :فلاح السائل عن عبد اللّه بن حمّاد الأنصاری عن الإمام الصادق علیه السلام :إذا زالَتِ الشَّمسُ فُتِحَت أبوابُ السَّماءِ وأبوابُ الجِنانِ ، وقُضِیَتِ الحَوائِجُ العِظامُ ، فَقُلتُ : إلی أیِّ وَقتٍ ؟ فَقالَ : مِقدارَ ما یُصَلِّی الرَّجُلُ أربَعَ رَکَعاتٍ مُتَرَسِّلاً . (2)1356.الغیبة ، طوسی ( _ به نقل از ابو طالب قمی _ ) الإمام الصادق علیه السلام :إذا نَقَصَ الظِّلُّ حَتّی یَبلُغَ غایَتَهُ ثُمَّ زادَ فَقَد زالَتِ الشَّمسُ ، وتُفتَحُ أبوابُ السَّماءِ ، وتَهُبُّ الرِّیاحُ ، وتُقضَی الحَوائِجُ العِظامُ . (3)1357.الخرائج والجرائح :عنه علیه السلام :إنَّهُ إذا زالَتِ الشَّمسُ فُتِحَت أبوابُ السَّماءِ ، وهَبَّتِ الرِّیاحُ ، ونَظَرَ اللّهُ عز و جلإلی خَلقِهِ ، وإنّی لاَُحِبُّ أن یَصعَدَ لی عِندَ ذلِکَ إلَی السَّماءِ عَمَلٌ صالِحٌ . (4)1357.الخرائج و الجرائح :عنه علیه السلام :إذا کانَت لَکَ إلَی اللّهِ حاجَةٌ ، فَاطلُبها عِندَ زَوالِ الشَّمسِ . (5)1358.مکارم الأخلاق عن حمران :عنه علیه السلام :الوَقتُ الَّذی لا یُرَدُّ فیهِ الدُّعاءُ هُوَ ما بَینَ وَقتِکُم فِی الظُّهرِ إلی وَقتِکُم فِی العَصرِ . (6) .


1- .الکافی : ج 2 ص 477 ح 7 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 14 ح 2020 ، عدّة الداعی : ص 48 کلّها عن معاویة بن عمّار ، بحار الأنوار : ج 93 ص 345 ح 9 .
2- .فلاح السائل : ص 191 ح 102 ، عدّة الداعی : ص 46 ، بحار الأنوار : ج 87 ص 54 ح 7 .
3- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 224 ح 674 ، دعائم الإسلام : ج 1 ص 209 نحوه .
4- .الخصال : ص 488 ح 65 عن أبان ، روضة الواعظین : ص 431 ، بحار الأنوار : ج 83 ص 26 ح 2 .
5- .فلاح السائل : ص 193 ح 106 عن محمّد بن مروان ، بحار الأنوار : ج 87 ص 55 ح 9 .
6- .الدعوات : ص 34 ح 76 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 347 ح 14 .

ص: 319

1359.رجال الکشّی عن محمّد بن الفرج :امام صادق علیه السلام :پدرم هر گاه حاجتی طلب می کرد ، آن را در هنگام زوال خورشید می طلبید ، و هر گاه می خواست چنین کند ، ابتدا چیزی صدقه می داد و عطری می زد و به مسجد می رفت و آنچه می خواست ، از خدا می طلبید.1358.مکارم الأخلاق ( _ به نقل از حمران _ ) فلاح السائل_ به نقل از عبد اللّه بن حمّاد انصاری _: امام صادق علیه السلام فرمود : «هر گاه خورشید زوال یابد ، درهای آسمان و درهای بهشت ، باز می شود و حوایج بزرگ ، برآورده می گردد» .

گفتم : تا چه هنگام؟

فرمود : «به مقداری که انسان ، چهار رکعت نماز با تأنّی بخواند».1359.رجال الکشّی ( _ به نقل از محمّد بن فرج _ ) امام صادق علیه السلام :هر گاه سایه کوتاه شود تا جایی که به کمترین حدّش برسد و سپس افزایش یابد ، خورشید ، زوال یافته است و درهای آسمان ، باز می شوند و بادها (نسیم رحمت الهی) وزیدن می گیرند و حاجت های بزرگ ، برآورده می شوند.1360.الخرائج والجرائح عن جعفر بن الشریف الجرجانی :امام صادق علیه السلام :هر گاه نیم روز شود ، درهای آسمان باز می شوند و بادها (نسیم رحمت الهی) وزیدن می گیرند و خداوند عز و جل به خلقش نظر می افکند و من ، دوست دارم که در این هنگام ، کردار نیکی از من به آسمان بالا رود.1361.الإمام العسکریّ علیه السلام ( _ مِن کِتابِهِ إلی إسحاقَ بنِ إسماعیلَ _ ) امام صادق علیه السلام :هر گاه تو را به خداوند ، حاجتی بود ، آن را به هنگام زوال خورشید ، موکول کن .1360.الخرائج والجرائح ( _ به نقل از جعفر بن شریف جرجانی _ ) امام صادق علیه السلام :آن ساعتی که در آن دعا رد نمی شود ، از وقت ظهر شما تا وقت عصرتان است. .

ص: 320

7 / 11یَومُ الفِطرِ1363.عنه علیه السلام ( _ مِن کِتابِهِ إلی عَبدِ اللّه ِ بنِ حَمدَوَیهِ ا ) الإمام علیّ علیه السلام_ فی خُطبَتِهِ یَومَ الفِطرِ _: ألا وإنَّ هذَا الیَومَ ، یَومٌ جَعَلَهُ اللّهُ لَکُم عیدا ، وجَعَلَکُم لَهُ أهلاً ، فَاذکُرُوا اللّهَ یَذکُرکُم ، وَادعوهُ یَستَجِب لَکُم . (1)راجع : شهر اللّه فی الکتاب والسنّة : القسم الخامس / الفصل الثالث : آداب یوم العید .

7 / 12یَومُ عَرَفَةَ1364.رجال الکشّی :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :أفضَلُ الدُّعاءِ ، دُعاءُ یَومِ عَرَفَةَ . (2)1365.الخرائج والجرائح عن عیسی بن صبیح :السنن الکبری عن ابن عبّاس :رَأَیتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَدعو بِعَرَفَةَ ، یَداهُ إلی صَدرِهِ کَاستِطعامِ المِسکینِ . (3)1365.الخرائج والجرائح ( _ به نقل از عیسی بن صبیح _ ) المصنّف لابن أبی شیبة عن أبی سعید الخدری :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ یَدعو بِعَرَفَةَ ، ویَرفَعُ یَدَیهِ هکَذا ، یَجعَلُ ظاهِرَهُما مِمّا یَلی وَجهَهُ ، وباطِنَهُما مِمّا یَلِی الأَرضَ . (4)1366.رجال الکشّی عن محمّد بن إبراهیم السمرقندی عن بورقالإمام علیّ علیه السلام :لا عَرَفَةَ إلاّ بِمَکَّةَ ، ولا بَأسَ بِأَن یَجتَمِعوا فِی الأَمصارِ یَومَ عَرَفَةَ ، یَدعونَ اللّهَ . (5) .


1- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 517 ح 1482 ، مصباح المتهجّد : ص 661 ح 728 عن عبد اللّه الأزدی وزاد فیه «وکبّروه وعظّموه وسبّحوه ومجّدوه» بعد «یذکرکم» ، بحار الأنوار : ج 91 ص 31 ح 5 .
2- .الموطّأ : ج 1 ص 215 ح 32 ، السنن الکبری : ج 4 ص 470 ح 8391 و ج 5 ص 190 ح 9473 ، المصنّف لعبد الرزّاق : ج 4 ص 378 ح 8125 کلّها عن طلحة بن عبیداللّه ، سنن الترمذی : ج 5 ص 572 ح 3585 عن عمرو بن شعیب عن أبیه عن جدّه وفیه «خیر» بدل «أفضل» ، شُعَب الإیمان : ج 3 ص 462 ح 4072 عن أبی هریرة ، کنزالعمّال : ج 5 ص 66 ح 12079 وص 67 ح 12080 .
3- .السنن الکبری : ج 5 ص 190 ح 9474 ، المعجم الأوسط : ج 3 ص 189 ح 2892 وفیه «ویداه . . .» .
4- .المصنّف لابن أبی شیبة : ج 7 ص 65 ح 3 ، کنزالعمّال : ج 5 ص 187 ح 12553 .
5- .تهذیب الأحکام : ج 5 ص 479 ح 1699 عن طلحة بن زید عن أبیه .

ص: 321

7 / 11 روز عید فطر

7 / 12 روز عرفه

7 / 11روز عید فطر1367.الکافی ( _ به نقل از محمّد بن حسن بن شمّون _ ) امام علی علیه السلام_ از خطبه اش در روز عید فطر _: هان! امروز ، روزی است که خداوند ، آن را عید شما و شما را اهل آن قرار داده است . پس خدا را یاد کنید تا شما را یاد کند و او را بخوانید تا اجابتتان نماید.ر . ک : ماه خدا در قرآن و حدیث : بخش پنجم / فصل سوم : آداب روز عید .

7 / 12روز عرفه1369.کشف الغمّة ( _ به نقل از محمّد بن علی بن ابراهیم هَمْدانی _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :برترین دعا ، دعا در روز عرفه است.1370.کمال الدین عن إبراهیم بن مهزیار ( _ فی خَبرِ تَشَرُّفِهِ بِلِقاءِ الإِمامِ المَهدِی ) السنن الکبری_ به نقل از ابن عبّاس _: پیامبر خدا را در عرفه دیدم که دستانش را مانند وقتی که فقیر ، نانی می طلبد ، تا سینه اش بالا برده و دعا می کند.1370.کمال الدین ( _ به نقل از ابراهیم بن مهزیار (در خبر تشرّفش به د ) المصنّف ، ابن ابی شیبه_ به نقل از ابو سعید خُدری _: پیامبر خدا ، در عرفه دعا می کرد و دستانش را این گونه بالا می برد : پشت آنها را به طرف صورتش قرار می داد و کفشان را به طرف زمین.1371.الکافی عن أبی عبد اللّه بن صالح :امام علی علیه السلام :عرفه ، فقط در مکّه است ؛ امّا ایرادی ندارد که [مردم] روز عرفه ، در شهرها اجتماع کنند و به درگاه خدا ، دعا نمایند.

.

ص: 322

1371.الکافی ( _ به نقل از ابو عبداللّه بن صالح _ ) الإمام الباقر علیه السلام_ فی ذِکرِ الإِمامِ زَینِ العابِدینَ علیه السلام _: لَقَد نَظَرَ علیه السلام یَومَ عَرَفَةَ إلی قَومٍ یَسأَلونَ النّاسَ ، فَقالَ : وَیحَکُم ! أغَیرَ اللّهِ تَسأَلونَ فی مِثلِ هذَا الیَومِ ؟! إنَّهُ لَیُرجی فی هذَا الیَومِ لِما فی بُطونِ الحَبالی أن یَکونوا سُعَداءَ . (1)1372.الغیبة للطوسی عن أبی جعفر محمّد بن علیّ الأسود :عنه علیه السلام :إنَّ یَومَ عَرَفَةَ یَومُ دُعاءٍ ومَسأَلَةٍ . (2)1373.رجال النجاشی :الأمالی للطوسی عن أبی غندر عن الإمام الصادق علیه السلام ، قال :سَأَلتُهُ عَن صَومِ یَومِ عَرَفَةَ ؟ فَقالَ : عیدٌ مِن أعیادِ المُسلِمینَ ، ویَومُ دُعاءٍ ومَسأَلَةٍ . (3)1372.الغیبة ، طوسی ( _ به نقل از ابو جعفر محمد بن علی اسود _ ) الإمام الصادق علیه السلام :یَقِفُ النّاسُ بِعَرَفَةَ یَدعونَ ، ویَرغَبونَ ، ویَسأَلونَ اللّهَ مِن فَضلِهِ بِما قَدَروا عَلَیهِ ، حَتّی تَغرُبَ الشَّمسُ . (4)1373.رجال النجاشی :کتاب من لا یحضره الفقیه :قال الصادق علیه السلام : ما یَمنَعُ أحَدَکُم مِن أن یَحُجَّ کُلَّ سَنَةٍ ؟ فَقیلَ لَهُ : لا یَبلُغُ ذلِکَ أموالُنا !

فَقالَ : أما یَقدِرُ أحَدُکُم إذا خَرَجَ أخوهُ أن یَبعَثَ مَعَهُ بِثَمَنِ اُضحِیَّةٍ ، ویَأمُرَهُ أن یَطوفَ عَنهُ اُسبوعا بِالبَیتِ ویَذبَحَ عَنهُ ، فَإِذا کانَ یَومُ عَرَفَةَ ، لَبِسَ ثِیابَهُ وتَهَیَّأَ وأتَی المَسجِدَ ، فَلا یَزالُ فِی الدُّعاءِ حتّی تَغرُبَ الشَّمسُ . (5) .


1- .الخصال : ص 517 ح 4 عن حمران بن أعین ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 211 ح 2182 نحوه ، بحار الأنوار : ج 99 ص 252 ح 9 .
2- .تهذیب الأحکام : ج 4 ص 299 ح 903 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 88 ح 1811 ، علل الشرایع : ص 386 ح 1 کلّها عن سدیر ، الإقبال : ج 2 ص 60 ، بحار الأنوار : ج 97 ص 124 ح 4 .
3- .الأمالی للطوسی : ص 667 ح 1397 ، بحار الأنوار : ج 96 ص 267 ح 17 .
4- .دعائم الإسلام : ج 1 ص 320 ، بحار الأنوار : ج 99 ص 248 ح 9 .
5- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 518 ح 3110 ، عوالی اللآلی : ج 3 ص 171 ح 80 .

ص: 323

1374.الإرشاد عن القاسم بن العلاء :امام باقر علیه السلام_ در یاد کرد امام زین العابدین علیه السلام _: ایشان ، روز عرفه افرادی را دید که از مردم ، گدایی می کنند . فرمود : «ای بیچاره ها! آیا در چنین روزی از غیر خدا درخواست می کنید؟! در این روز ، حتّی برای جنین های [سیاه بختِ ]مادران باردار ، امید آن است که خوش بخت شوند».1375.دلائل الإمامة عن القاسم بن العلاء :امام باقر علیه السلام :روز عرفه ، روز دعا و درخواست است.1374.الإرشاد ( _ به نقل از قاسم بن علاء _ ) الأمالی ، طوسی_ به نقل از ابو غندر _: از امام [صادق علیه السلام ]درباره روزه روز عرفه پرسیدم . فرمود : «عیدی از اعیاد مسلمانان ، و روز دعا و درخواست است» .1375.دلائل الإمامة ( _ به نقل از قاسم بن علاء _ ) امام صادق علیه السلام :مردم ، در عرفه وقوف می کنند و به دعا و درخواست می پردازند و تا جایی که می توانند ، از فضل خدا مسئلت می کنند ، تا آن که خورشید ، غروب کند.1376.الغیبة للطوسی عن محمّد بن عبد اللّه بن جعفر الحمی ( _ فی ذَیلِ کِتابِهِ إلَی الإِمامِ المَهدِیِّ علیه ) کتاب من لا یحضره الفقیه :امام صادق علیه السلام فرمود : «چه مانعی دارد که هر یک از شما هر سال حج بگزارد؟».

گفته شد : پولمان به این کار نمی رسد.

فرمود : «آیا نمی تواند وقتی برادرش به حج می رود ، پول یک قربانی به او بدهد و از وی بخواهد که به نیابت او هفت بار ، خانه[ی کعبه ]را طواف کند و از طرف او قربانی کند و چون روز عرفه شد ، لباس بپوشد و خود را آماده [و آراسته ]سازد و به مسجد برود و تا غروب آفتاب ، به دعا و نیایش بپردازد؟». .

ص: 324

1377.الاحتجاج :الإمام الصادق علیه السلام :مَن صَلّی یَومَ عَرَفَةَ _ قَبلَ أن یَخرُجَ إلَی الدُّعاءِ فی ذلِکَ ویَکونَ بارِزا تَحتَ السَّماءِ _ رَکعَتَینِ ، وَاعتَرَفَ للّهِِ عز و جلبِذُنوبِهِ ، وأقَرَّ لَهُ بِخَطایاهُ ، نالَ ما نالَ الواقِفونَ بِعَرَفَةَ مِنَ الفَوزِ ، وغُفِرَ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِهِ وما تَأَخَّرَ . (1)1378.کمال الدین عن عبد اللّه بن جعفر الحمیری :عنه علیه السلام :فی یَومِ عَرَفَةَ یَجتَمِعونَ بِغَیرِ إمامٍ فِی الأَمصارِ ، یَدعونَ اللّهَ تَعالی عز و جل . (2)1376.الغیبة ، طوسی ( _ به نقل از محمّد بن عبد اللّه بن جعفر حِمیَری (د ) المناقب لابن شهرآشوب عن حنّان :حَبَسَ أبو جَعفَرٍ [ المَنصورُ ] عَبدَ الحَمیدِ فَی المَضیقِ زَمانا ، وکانَ صَدیقا لِمُحَمَّدِ بنِ عَبدِ اللّهِ ، ثُمَّ إنَّهُ وافَی المَوسِمَ ، فَلَمّا کانَ یَومُ عَرَفَةَ لَقِیَهُ الصّادِقُ علیه السلام فِی المَوقِفِ ، فَقالَ لِمُحَمَّدِ بنِ عَبدِ اللّهِ :

یا مُحَمَّدُ ، ما فَعَلَ صَدیقُکَ عَبدُ الحَمیدِ ؟ قالَ : أخَذَهُ أبو جَعفَرٍ فَحَبَسَ فِی المَضیقِ زَمانا .

قالَ : فَرَفَعَ الصّادِقُ علیه السلام یَدَهُ ساعَةً ، ثُمَّ التَفَتَ إلی مُحَمَّدِ بنِ عَبدِ اللّهِ وقالَ :

یا مُحَمَّدَ بنَ عَبدِ اللّهِ ، قَد وَاللّهِ خُلِّیَ سَبیلُ خَلیلِکَ .

قالَ مُحَمَّدٌ : فَسَأَلتُ عَبدَ الحَمیدِ : أیَّ ساعَةٍ خَلاّکَ أبو جَعفَرٍ ؟

قالَ : یَومَ عَرَفَةَ بَعدَ صَلاةِ العَصرِ . (3)1377.الاحتجاج :عیون أخبار الرضا علیه السلام عن محمّد بن الفضیل :کانَ أبُو الحَسَنِ علیه السلام واقِفا بِعَرَفَةَ یَدعو ، ثُمَّ طَأطَأَ رَأسَهُ ، فَسُئِلَ عَن ذلِکَ ، فَقالَ : إنّی کُنتُ أدعُو اللّهَ تَعالی عَلَی البَرامِکَةِ بِما فَعَلوا بِأَبی علیه السلام ، فَاستَجابَ اللّهُ لِیَ الیَومَ فیهِم .

فَلَمَّا انصَرَفَ لَم یَلبَث إلاّ یَسیرا ، حَتّی بُطِشَ بِجَعفَرٍ ویَحیی وتَغَیَّرَت أحوالُهُم . (4) .


1- .الإقبال : ج 2 ص 67 .
2- .تهذیب الأحکام : ج 3 ص 136 ح 298 عن ابن سنان .
3- .المناقب لابن شهر آشوب : ج 4 ص 234 ، کشف الغمّة : ج 2 ص 402 نحوه ، بحار الأنوار : ج 47 ص 143 ح 197 .
4- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 225 ح 1 ، دلائل الإمامة : ص 373 ح 334 ، الدعوات : ص 70 ح 168 ، کشف الغمّة : ج 3 ص 93 کلاهما عن محمّد بن الفضل وکلّها نحوه ، بحار الأنوار : ج 49 ص 85 ح 4 .

ص: 325

1378.کمال الدین ( _ به نقل از عبد اللّه بن جعفر حمیری _ ) امام صادق علیه السلام :هر کس در روز عرفه _ پیش از آن که برای دعا خارج شود و زیر آسمان قرار گیرد _ دو رکعت نماز بگزارد و در برابر خداوند عز و جل به گناهانش اعتراف کند و به خطاهایش اقرار نماید ، به همان کامیابی ای می رسد که وقوف کنندگانِ در عرفه دست می یابند و گناهان پیشین و پسینِ او آمرزیده می شوند.1379.الإحتجاج :امام صادق علیه السلام :در روز عرفه ، بدون امام ، در شهرها جمع شوند و به درگاه خداوند عز و جلدعا کنند.1379.الاحتجاج :المناقب ، ابن شهر آشوب_ به نقل از حنّان _: ابو جعفر [منصور] مدّتی عبد الحمید را که دوست محمّد بن عبد اللّه بود ، زندانی کرد . محمّد بن عبد اللّه به حج رفت . در روز عرفه ، امام صادق علیه السلام در عرفه او را دید و فرمود : «ای محمّد ! از دوستت عبد الحمید ، چه خبر؟»

گفت : ابو جعفر ، او را گرفته و مدّتی است زندانی اش کرده است.

امام صادق علیه السلام ساعتی دست به آسمان برداشت ، سپس رو به محمّد بن عبد اللّه کرد و فرمود : «ای محمّد بن عبد اللّه ! به خدا سوگند ، دوستت آزاد شد».

محمّد می گوید : بعدا از عبد الحمید پرسیدم : چه وقت ابو جعفر ، تو را آزاد کرد؟

گفت : روز عرفه ، بعد از نماز عصر.1380.الإحتجاج ( _ فی ذِکرِ کِتابِ الإِمامِ المَهدِیِّ علیه السلام ) عیون أخبار الرضا علیه السلام_ به نقل از محمّد بن فُضَیل _: امام رضا علیه السلام در عرفه ایستاده بود و دعا می کرد . سپس ، سرش را پایین انداخت . علّتش را از ایشان جویا شدند . فرمود : «برمکیان را به خاطر آنچه با پدرم کردند ، نفرین می کردم و امروز ، خداوند ، نفرینم را در حقّ آنان ، مستجاب کرد».

چون رفت ، دیری نگذشت که جعفر و یحیی ، مغضوب واقع شدند و روزگارشان ، دگرگون شد. .

ص: 326

1381.الکافی عن محمّد بن یوسف الشاشی :السنن الکبری عن عبّاس بن مرداس :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله دَعا عَشِیَّةَ عَرَفَةَ لاُِمَّتِهِ بِالمَغفِرَةِ وَالرَّحمَةِ فَأَکثَرَ الدُّعاءَ ، فَأَوحَی اللّهُ تَعالی إلَیهِ : إنّی قَد فَعَلتُ إلاّ ظُلمَ بَعضِهِم بَعضا ، و أمّا ذُنوبُهُم فیما بَینی وبَینَهُم فَقَد غَفَرتُها . (1)1380.الاحتجاج ( _ در یادکرد از نامه امام مهدی علیه السلام به شیخ ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ لَیلَةَ عَرَفَةَ یُستَجابُ فیها ما دَعا مِن خَیرٍ ، ولِلعامِلِ فیها بِطاعَةِ اللّهِ تَعالی أجرُ سَبعینَ ومِئَةِ سَنَةٍ ، وهِیَ لَیلَةُ المُناجاةِ ، وفیها یَتوبُ اللّهُ عَلی مَن تابَ . (2)7 / 13یَومُ الأَضحی1383.عنه صلی الله علیه و آله :الإمام علیّ علیه السلام :سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَخطُبُ یَومَ النَّحرِ ، وهُوَ یَقولُ : هذا یَومُ الثَّجِّ وَالعَجِّ . وَالثَّجُّ : ما تُهَریقونَ فیهِ مِنَ الدِّماءِ ، فَمَن صَدَقَت نِیَّتُهُ کانَت أوَّلُ قَطرَةٍ لَهُ کَفّارَةً لِکُلِّ ذَنبٍ ، وَالعَجُّ : الدُّعاءُ ، فَعِجّوا إلَی اللّهِ ، فَوَالَّذی نَفسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ ، لا یَنصَرِفُ مِن هذَا المَوضِعِ أحَدٌ إلاّ مَغفورا لَهُ ، إلاّ صاحِبُ کَبیرَةٍ مُصِرّا عَلَیها ، لا یُحَدِّثُ نَفسَهُ بِالإِقلاعِ عَنها . (3) .


1- .السنن الکبری : ج 5 ص 192 ح 9481 ، نوادر الاُصول : ج 1 ص 428 ، مسند ابن حنبل : ج 5 ص 476 ح 16207 ولیس فیه «وأمّا ذنوبهم ...» ، أخبار مکّة للفاکهی : ج 5 ص 16 ح 2735؛ عوالی اللآلی : ج 1 ص 124 ح 58 عن مرداس .
2- .الإقبال : ج 2 ص 49 .
3- .دعائم الإسلام : ج 1 ص 184 و ج 2 ص 181 ح 658 ، بحار الأنوار : ج 99 ص 301 ح 39 .

ص: 327

7 / 13 روز عید قربان

1384.عنه صلی الله علیه و آله :السنن الکبری_ به نقل از عبّاس بن مرداس _: پیامبر خدا ، در شامگاه عرفه برای آمرزش و رحمت امّتش دعا کرد و بسیار دعا کرد . پس خداوند متعال به او وحی فرمود : «بجز ستمی که به یکدیگر کرده اند ، گناهانی را که میان من و آنهاست ، آمرزیدم».1382.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در شب عرفه ، هر دعای خیری که شود ، مستجاب می گردد و برای کسی که در این شب به طاعت خداوند متعال بپردازد ، پاداش یکصد و هفتاد سال باشد . این شب ، شبِ مناجات است و در این شب ، خداوند ، توبه توبه کننده را می پذیرد.7 / 13روز عید قربان1385.عنه صلی الله علیه و آله :امام علی علیه السلام :شنیدم که پیامبر خدا در روز عید قربان ، خطبه می خوانَد و می فرماید : «امروز ، روزِ ثَجّ و عَجّ است . ثَج ، (1) خونی است که در این روز [از قربانی ]می ریزید . پس هر که نیّتش خالص باشد ، نخستین قطره خونی که می ریزد ، برایش کفّاره هر گناهی است و عَجّ ، (2) دعاست . پس ، به درگاه خدا دعا کنید ؛ زیرا سوگند به آن که جان محمّد در دست اوست ، هر کس چون از این مکان برود ، آمرزیده می رود ، بجز کسی که بر ارتکاب گناه کبیره ، اصرار ورزیده باشد و تصمیم به ترک آن نگیرد.

.


1- .ثَجّ ، به معنای جاری شدن آب یا هر مایعی با شدّت است .
2- .عَجّ ، به معنای فغان و شیون و ناله است.

ص: 328

7 / 14الیَومُ الأَوَّلُ مِنَ المُحَرَّمِ1388.الإمام الباقر علیه السلام :عیون أخبار الرضا علیه السلام عن الریّان بن شبیب :دَخَلتُ عَلَی الرِّضا علیه السلام فی أوَّلِ یَومٍ مِنَ المُحَرَّمِ ، فَقالَ : یَابنَ شَبیبٍ أصائِمٌ أنتَ ؟ قُلتُ : لا ، فَقالَ : إنَّ هذَا الیَومَ هُوَ الیَومُ الَّذی دَعا فیهِ زَکَرِیّا علیه السلام رَبَّهُ عز و جل ، فَقالَ : «رَبِّ هَبْ لِی مِن لَّدُنکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاءِ» (1) فَاستَجابَ اللّهُ لَهُ ، وأمَرَ المَلائِکَةَ فَنادَت زَکَرِیّا وهُوَ قائِمٌ یُصَلّی فِی المِحرابِ : «أَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیَی» (2) فَمَن صامَ هذَا الیَومَ ثُمَّ دَعَا اللّهَ عز و جل استَجابَ اللّهُ لَهُ ، کَمَا استَجابَ اللّهُ لِزَکَرِیّا علیه السلام . (3)7 / 15الیَومُ السّابِعُ وَالعِشرونَ مِن رَجَبٍ1386.امام صادق علیه السلام :الإمام الصادق علیه السلام :یَومُ سَبعَةٍ وعِشرینَ مِن رَجَبٍ نُبِّئَ فیهِ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، مَن صَلّی فیهِ أیَّ وَقتٍ شاءَ اثنَتَی عَشرَةَ رَکعَةً ... ثُمَّ یَقولُ : «اللّهُ اللّهُ رَبّی لا اُشرِکُ بِهِ شَیئا» أربَعَ مَرّاتٍ ، ثُمَّ یَدعو ، فَلا یَدعو بِشَیءٍ إلاَّ استُجیبَ لَهُ فی کُلِّ حاجَةٍ ، إلاّ أن یَدعُوَ فی جائِحَةِ قَومٍ ، أو قَطیعَةِ رَحِمٍ . (4) .


1- .آل عمران : 38 .
2- .آل عمران : 39 .
3- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 299 ح 58 ، الأمالی للصدوق : ص 192 ح 202 ، الإقبال : ج 3 ص 29 ، بحار الأنوار : ج 44 ص 285 ح 23 وراجع کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 91 ح 1818 .
4- .الکافی : ج 3 ص 469 ح 7 ، تهذیب الأحکام : ج 3 ص 185 ح 419 وراجع مصباح المتهجّد : ص 813 .

ص: 329

7 / 14 روز اوّل محرّم

7 / 15 روز بیست و هفتم رجب

7 / 14روز اول محرّم1389.امام صادق علیه السلام :عیون أخبار الرضا علیه السلام_ به نقل از ریّان بن شبیب _: در نخستین روز محرّم ، خدمت امام رضا علیه السلام رسیدم . فرمود : «روزه ای ، ابن شبیب؟»

گفتم : خیر .

فرمود : «این روز ، روزی است که در آن ، زکریا علیه السلام به درگاه پروردگارش دعا کرد و گفت : «ای پروردگار من ! از جانب خود ، فرزندی پاک و پاکیزه به من عطا فرما ، که تو شنونده دعایی» و خدا ، دعایش را مستجاب کرد و به فرشتگان فرمود تا به زکریا علیه السلام که در محراب به نماز ایستاده بود ، ندا دهند : «خدا، تو را به [ولادت ]یحیی مژده می دهد» . بنا بر این ، هر که امروز را روزه بدارد و سپس دعا کند ، خداوند عز و جلدعایش را می پذیرد ، همچنان که دعای زکریا علیه السلام را پذیرفت».7 / 15روز بیست و هفتم رجب1391.الإمام الصادق علیه السلام :امام صادق علیه السلام :روز بیست و هفتم رجب ، روزی است که پیامبر خدا ، در آن به پیامبری مبعوث شد . هر کس در هر وقت از این روز که خواست ، دوازده رکعت نماز بخواند . سپس ، چهار مرتبه بگوید : «خدا ، خدا ، پروردگارِ من است و هیچ چیز را شریک او نمی دانم» و آن گاه ، دعا کند ، هر دعایی که بکند ، برای هر حاجتی که باشد ، مستجاب می شود ، مگر آن که برای نابودی قومی یا قطع صله رَحِم ، دعا کند.

.

ص: 330

7 / 16شَهرُ رَمَضانَ1392.علل الشرائع ( _ به نقل از حنّان بن سَدیر ، از پدرش _ ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یَقولُ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی فی کُلِّ لَیلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ ثَلاثَ مَرّاتٍ : هَل مِن سائِلٍ فَاُعطِیَهُ سُؤلَهُ ! هَل مِن تائِبٍ فَأَتوبَ عَلَیهِ ! هَل مِن مُستَغفِرٍ فَأَغفِرَ لَهُ ! (1)1393.تفسیر القمّی ( _ فی تَفسیرِ قَولِهِ تَعالی : {Q} «وَ قَالُواْ لا ) عنه صلی الله علیه و آله :أتاکُم رَمَضانُ ، شَهرٌ مُبارَکٌ ، فَرَضَ اللّهُ عز و جل عَلَیکُم صِیامَهُ ، تُفَتَّحُ فیهِ أبوابُ السَّماءِ . (2)1393.تفسیر القمی ( _ در تفسیر این سخن خدای متعال که : {Q} «و گفتند : ) الإمام الباقر علیه السلام :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یُقبِلُ بِوَجهِهِ إلَی النّاسِ فَیَقولُ : یا مَعشَرَ النّاسِ ، إذا طَلَعَ هِلالُ شَهرِ رَمَضانَ غُلَّت مَرَدَةُ الشَّیاطینِ ، وفُتِّحَت أبوابُ السَّماءِ ، وأبوابُ الجِنانِ ، وأبوابُ الرَّحمَةِ ، وغُلِّقَت أبوابُ النّارِ ، وَاستُجیبَ الدُّعاءُ ، وکانَ للّهِِ فیهِ عِندَ کُلِّ فِطرٍ عُتَقاءُ یُعتِقُهُمُ اللّهُ مِنَ النّارِ ، ویُنادی مُنادٍ کُلَّ لَیلَةٍ : هَل مِن سائِلٍ ! هَل مِن مُستَغفِرٍ ! اللّهُمَّ أعطِ کُلَّ مُنفِقٍ خَلَفا ، وأعطِ کُلَّ مُمسِکٍ تَلَفا . (3)1394.الإمام الکاظم علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله_ فی فَضلِ شَهرِ رَمَضانَ _: وهُوَ شَهرٌ أوَّلُهُ رَحمَةٌ ، وأوسَطُهُ مَغفِرَةٌ ، وآخِرُهُ الإِجابَةُ وَالعِتقُ مِنَ النّارِ ، ولا غِنی بِکُم عَن أربَعِ خِصالٍ ؛ خَصلَتَینِ تُرضونَ اللّهَ بِهِما ، وخَصلَتَینِ لا غِنی بِکُم عَنهُما ؛ فَأَمَّا اللَّتانِ تُرضونَ اللّهَ عز و جل بِهِما : فَشَهادَةُ أن لا إلهَ إلاَّ اللّهُ ، وأنَّ مُحَمَّدا رَسولُ اللّهِ . وأمَّا اللَّتانِ لا غِنی بِکُم عَنهُما : فَتَسأَلونَ اللّهَ فیهِ حَوائِجَکُم وَالجَنَّةَ ، وتَسأَلونَ العافِیَةَ ، وتَعوذونَ بِهِ مِنَ النّارِ . (4) .


1- .الأمالی للمفید : ص 230 ح 3 عن ابن عبّاس ، روضة الواعظین : ص 380 ، بحار الأنوار : ج 96 ص 338 ح 1؛ شُعَب الإیمان : ج 3 ص 335 ح 3695 عن عبد اللّه بن عبّاس وفیه «لمنادٍ ینادی ثلاث ...» ، کنزالعمّال : ج 8 ص 586 ح 24281 .
2- .سنن النسائی : ج 4 ص 129 عن أبی هریرة و ص 130 ، مسند ابن حنبل : ج 6 ص 464 ح 18817 وفیهما «فی رمضان تفتح أبواب السماء» فقط .
3- .الکافی : ج 4 ص 67 ح 6 ، تهذیب الأحکام : ج 4 ص 193 ح 550 ولیس فیه «أبواب الجنان» ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 97 ح 1833 وزاد فیه «هل من تائب ؟» بعد «کلّ لیلة» ، ثواب الأعمال : ص 89 ح 2 ، الأمالی للصدوق : ص 102 ح 78 کلّها عن جابر ، روضة الواعظین : ص 371 ، بحار الأنوار : ج 96 ص 360 ح 27 .
4- .الکافی : ج 4 ص 67 ح 4 ، تهذیب الأحکام : ج 4 ص 153 ح 423 و ج 3 ص 58 ح 198 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 95 ح 1831 ، فضائل الأشهر الثلاثة : ص 72 ح 51 کلّها عن أبی الورد عن الإمام الباقر علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 96 ص 359 ح 26 .

ص: 331

7 / 16 ماه رمضان

7 / 16ماه رمضان1396.قصص الأنبیاء عن ابن عبّاس :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند _ تبارک و تعالی _ در هر شب ماه رمضان ، سه بار می فرماید : «آیا درخواست کننده ای هست تا درخواستش را برآورم؟ آیا توبه کننده ای هست تا توبه اش را بپذیرم؟ آیا آمرزش خواهی هست تا او را بیامرزم؟» .1395.امام علی علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :رمضان بر شما درآمد . ماه پُر برکتی است . خداوند عز و جل روزه این ماه را بر شما واجب ساخته است . در این ماه ، درهای آسمان باز می شود.1396.قصص الأنبیاء ( _ به نقل از ابن عبّاس _ ) امام باقر علیه السلام :پیامبر خدا ، رو به مردم می کرد و می فرمود : «ای گروه مردمان! هر گاه هلال ماه رمضان طلوع کند ، شیاطین پلید به بند کشیده می شوند و درهای آسمان و درهای بهشت ها و درهای رحمت گشوده می گردند و درهای آتش ، بسته می شوند و دعا به اجابت می رسد و در هنگام هر افطار ، خداوند ، شماری را از آتش آزاد می کند و هر شب منادی ای ندا می دهد : آیا هیچ درخواست کننده ای نیست؟ آیا هیچ آمرزش خواهی نیست؟ بار خدایا ! به هر کس انفاقی کند ، عوض عطا فرما و به هر کس از انفاق خودداری ورزد ، زیان برسان» .1397.الإمام الصادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ در فضیلت ماه رمضان _: این ، ماهی است که آغازش رحمت است ، میانه اش آمرزش و پایانش اجابت دعا و آزادی از آتش ؛ و شما از چهار چیز ، بی نیاز نیستید : دو چیز که با آن ، خداوند را خشنود می سازید و دو چیز که برای خودتان ضروری است . امّا آن دو چیز که به وسیله آنها خداوند عز و جل را خشنود می سازید : گواهی دادن به وجود خدای یگانه و معبود یکتاست ، و این که محمّد ، فرستاده خداست ؛ و امّا آن دو که برای خودتان ضرور است ، این است که در این ماه ، حوایجتان و بهشت و عافیت و تن درستی را از خدا بخواهید و از آتش دوزخ ، به او پناه ببرید.

.

ص: 332

1397.امام صادق علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام :لَمّا حَضَرَ شَهرُ رَمَضانَ ، قامَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَحَمِدَ اللّهَ وأثنی عَلَیهِ ، ثُمَّ قالَ : أیُّهَا النّاسُ ، کَفاکُمُ اللّهُ عَدُوَّکُم مِنَ الجِنِّ وَالإِنسِ ، وقالَ : «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» (1) ، ووَعَدَکُمُ الإِجابَةَ ، ألا وقَد وَکَّلَ اللّهُ عز و جل بِکُلِّ شَیطانٍ مَریدٍ سَبعینَ مِن مَلائِکَتِهِ ، فَلَیسَ بِمَحلولٍ حَتّی یَنقَضِیَ شَهرُکُم هذا ، ألا وأبوابُ السَّماءِ مُفَتَّحَةٌ مِن أوَّلِ لَیلَةٍ مِنهُ ، ألا وَالدُّعاءُ فیهِ مَقبولٌ . (2)1398.دلائل النبوّة لأبی نعیم عن عبدالملک بن هارون بن عرسول اللّه صلی الله علیه و آله :ذاکِرُ اللّهِ فی رَمَضانَ مَغفورٌ لَهُ ، وسائِلُ اللّهِ فیهِ لا یُخَیَّبُ . (3)1398.دلائل النبوّة ، ابو نعیم ( _ به نقل از عبد الملک بن هارون بن عنتره ، از پدرش ) الإمام علیّ علیه السلام :عَلَیکُم فی شَهرِ رَمَضانَ بِکَثرَةِ الاِستِغفارِ وَالدُّعاءِ ، فَأَمَّا الدُّعاءُ فَیُدفَعُ بِهِ عَنکُمُ البَلاءُ ، وأمَّا الاِستِغفارُ فَیَمحی ذُنوبَکُم . (4) .


1- .غافر : 60 .
2- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 98 ح 1837 ، ثواب الأعمال : ص 90 ح 5 عن زید بن علیّ عن أبیه عن جدّه عنه علیهم السلامولیس فیه «والإنس» وفیه «سبعة» بدل «سبعین» ، دعائم الإسلام : ج 1 ص 286 نحوه ، بحار الأنوار : ج 96 ص 372 ح 56 .
3- .المعجم الأوسط : ج 7 ص 226 ح 7341 ، شُعَب الإیمان : ج 3 ص 311 ح 3627 کلاهما عن عمر ، کنزالعمّال : ج 8 ص 464 ح 23676 .
4- .الکافی : ج 4 ص 88 ح 7 عن حصین عن الإمام الصادق علیه السلام ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 108 ح 1858 ، فضائل الأشهر الثلاثة : ص 76 ح 59 ، الأمالی للصدوق : ص 118 ح 103 کلاهما عن حصین عن الإمام الصادق عن آبائه عنه علیهم السلام ، روضة الواعظین : ص 373 ، بحار الأنوار : ج 96 ص 378 ح 2 .

ص: 333

1399.الأمالی للطوسی عن أبی تحیی :امام علی علیه السلام :چون ماه رمضان فرا رسید ، پیامبر خدا برخاست و حمد و ثنای خدا گفت و سپس فرمود : «ای مردم! خداوند ، شرّ دشمنتان را ، از جنّ و انس ، از شما بگردانَد ، و فرمود : «مرا بخوانید تا پاسختان دهم» و وعده اجابت داد . بدانید که خداوند عز و جل بر هر شیطان پلیدی ، هفتاد تن از فرشتگانش را گماشت و تا پایان این ماه ، همچنان بر آنان گماشته هستند . بدانید که از نخستین شبِ این ماه ، درهای آسمان باز می شود . بدانید که در این ماه ، دعا پذیرفته است.1400.الکافی عن سدیر :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :یاد کننده خدا در این ماه ، آمرزیده است و درخواست کننده از خدا در این ماه ، محروم نمی شود.1399.الأمالی، طوسی ( _ به نقل از ابو تحیی _ ) امام علی علیه السلام :در ماه رمضان ، بسیار استغفار و دعا کنید ؛ زیرا با دعا از شما دفعِ بلا می شود و با استغفار ، گناهانتان پاک می گردد. .

ص: 334

1400.الکافی ( _ به نقل از سَدیر _ ) الإمام الصادق علیه السلام :کانَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیه السلام إذا کانَ شَهرُ رَمَضانَ لَم یَتَکَلَّم إلاّ بِالدُّعاءِ وَالتَّسبیحِ وَالاِستِغفارِ وَالتَّکبیرِ ، فَإِذا أفطَرَ قالَ : اللّهُمَّ إن شِئتَ أن تَفعَلَ فَعَلتَ . (1)1401.الخرائج والجرائح عن جابر :عنه علیه السلام :إنَّ أبوابَ السَّماءِ تُفَتَّحُ فی رَمَضانَ . (2)7 / 17شَهرُ رَجَبٍ1402.الاستیعاب ( _ به نقل از عایشه _ ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ تَعالی نَصَبَ فِی السَّماءِ السّابِعَةِ مَلَکا یُقالُ لَهُ : الدّاعی ، فَإِذا دَخَلَ شَهرُ رَجَبٍ یُنادی ذلِکَ المَلَکُ کُلَّ لَیلَةٍ مِنهُ إلَی الصَّباحِ : «طوبی لِلذّاکِرینَ ، طوبی لِلطّائِعینَ» ، ویَقولُ اللّهُ تَعالی : أنَا جَلیسُ مَن جالَسَنی ، ومُطیعُ مَن أطاعَنی ، وغافِرُ مَنِ استَغفَرَنی ، الشَّهرُ شَهری ، وَالعَبدُ عَبدی ، وَالرَّحمَةُ رَحمَتی ، فَمَن دَعانی فی هذَا الشَّهرِ أجَبتُهُ ، ومَن سَأَلَنی أعطَیتُهُ ، ومَنِ استَهدانی هَدَیتُهُ ، وجَعَلتُ هذَا الشَّهرَ حَبلاً بَینی وبَینَ عِبادی ، فَمَنِ اعتَصَمَ بِهِ وَصَلَ إلَیَّ . (3)7 / 18عِندَ الأَذانِ1403.امام صادق علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا اُذِّنَ بِالأَذانِ ، فُتِحَت أبوابُ السَّماءِ ، وَاستُجیبَ الدُّعاءُ . (4) .


1- .الکافی : ج 4 ص 88 ح 8 عن حصین ، بحار الأنوار : ج 46 ص 65 ح 35 .
2- .الکافی : ج 4 ص 157 ح 2 ، تهذیب الأحکام : ج 3 ص 59 ح 201 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 160 ح 2029 ، ثواب الأعمال : ص 92 ح 9 ، الأمالی للطوسی : ص 690 ح 1467 کلّها عن علیّ بن أبی حمزة ، بحار الأنوار : ج 96 ص 372 ح 57 .
3- .الإقبال : ج 3 ص 174 ، بحار الأنوار : ج 98 ص 377 ح 1 .
4- .حلیة الأولیاء : ج 6 ص 308 عن أنس .

ص: 335

7 / 17 ماه رجب

7 / 18 هنگام اذان

1404.الطبقات الکبری :امام صادق علیه السلام :امام زین العابدین علیه السلام ماه رمضان که می شد ، جز به دعا و تسبیح و استغفار و تکبیر ، سخنی نمی گفت و چون افطار [عید فطر می شد] می کرد ، می گفت : «بار خدایا ! اگر بخواهی [به اقتضای اذکار و دعاها] کاری بکنی ، می کنی [مانعی برای لطف و احسان تو نیست]».1405.تاریخ المدینة عن عکرمة :امام صادق علیه السلام :در رمضان ، درهای آسمان ، گشوده می شود.7 / 17ماه رجب1406.دلائل النبوّة ، ابو نعیم ( _ به نقل از ابن طاووس ، از پدرش _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند متعال ، در آسمان هفتم ، فرشته ای را منصوب کرده است که به او «داعی (دعوت کننده ، جارچی)» می گویند . چون ماه رجب فرا رسد ، آن فرشته ، هر شب تا صبح بانگ می زند : «خوشا به حال ذکرگویان ، خوشا به حال فرمان بُرداران !» و خداوند متعال می فرماید : «من ، همنشین آنم که با من همنشینی کند و فرمان بُردار آنم که از من ، فرمان ببَرد و آمرزنده آنم که از من ، آمرزش طلبد . این ماه ، ماهِ من است و بنده ، بنده من و رحمت ، رحمتِ من . پس ، هر که در این ماه مرا بخوانَد ، پاسخش می دهم و هر که از من بخواهد ، عطایش می کنم و هر که از من هدایت بطلبد ، هدایتش می کنم . این ماه را ریسمانِ میان خودم و بندگانم قرار دادم . پس ، هر که به آن چنگ در زند ، به من وصل می شود».7 / 18هنگام اذان1409.المناقب لابن شهرآشبوب عن ابن المهدی المامطیری فیپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه اذان گفته شود ، درهای آسمان گشوده می شود و دعا ، مستجاب می گردد .

.

ص: 336

1407.المستدرک علی الصحیحین ( _ به نقل از ابو عقرب _ ) عنه صلی الله علیه و آله :إذا نودِیَ بِالصَّلاةِ أدبَرَ الشَّیطانُ فیما بَینَهُ وبَینَ الرَّوحاءِ (1) حَتّی لا یَسمَعَ صَوتَ التَّأذینِ ، وفُتِحَت أبوابُ السَّماءِ وأبوابُ الجِنانِ ، وَاستُجیبَ الدُّعاءُ . (2)1408.صحیح البخاری ( _ به نقل از ابن عبّاس _ ) عنه صلی الله علیه و آله :إذا کانَ عِندَ الأَذانِ ، فُتِحَت أبوابُ السَّماءِ وَاستُجیبَ الدُّعاءُ ، وإذا کانَ عِندَ الإِقامَةِ ، لَم تُرَدَّ دَعوَةٌ . (3)1409.المناقب، ابن شهر آشوب ( _ به نقل از ابن مهدی مامطیری در المجالس _ ) عنه صلی الله علیه و آله :إذا نادَی المُنادی فُتِحَت أبوابُ السَّماءِ ، وَاستُجیبَ الدُّعاءُ ؛ فَمَن نَزَلَ بِهِ کَربٌ أو شِدَّةٌ فَلیَتَحَیَّنِ المُنادِیَ ، فَإِذا کَبَّرَ کَبَّرَ وإذا تَشَهَّدَ تَشَهَّدَ (4) ، وإذا قالَ : حَیَّ عَلَی الصَّلاةِ ، قالَ : حَیَّ عَلَی الصَّلاةِ ، وإذا قالَ : حَیَّ عَلَی الفَلاحِ ، قالَ : حَیَّ عَلَی الفَلاحِ ، ثُمَّ یَقولُ : اللّهُمَّ رَبَّ هذِهِ الدَّعوَةِ الصّادِقَةِ المُستَجابَةِ ، المُستَجابِ لَها ، دَعوَةِ الحَقِّ وکَلِمَةِ التَّقوی ، أحیِنا عَلَیها وأمِتنا عَلَیها ، وَابعَثنا عَلَیها ، وَاجعَلنا مِن خِیارِ أهلِها أحیاءً وأمواتا ، ثُمَّ یَسأَلُ اللّهَ حاجَتَهُ . (5)1410.تفسیر الطبری عن ابن عمر :سنن أبی داوود عن عبد اللّه بن عمرو :إنّ رَجُلاً قالَ : یا رَسولَ اللّهِ ، إنَّ المُؤَذِّنینَ یَفضُلُونَنا .

فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : قُل کَما یَقولونَ ، فَإِذَا انتَهَیتَ فَسَل تُعطَهُ . (6) .


1- .الرَّوحاء : موضع بین الحرمین علی ثلاثین أو أربعین میلاً من المدینة (القاموس المحیط : ج 1 ص 225 «روح») .
2- .المعجم الأوسط : ج 9 ص 83 ح 9195 عن أنس ، کنزالعمّال : ج 7 ص 692 ح 20949 .
3- .المصنّف لابن أبی شیبة : ج 7 ص 35 ح 7 ، تاریخ بغداد : ج 8 ص 208 ح 4327 نحوه وکلاهما عن أنس ، کنزالعمّال : ج 2 ص 108 ح 3372 وص 103 ح 3347 .
4- .فی المصدر : «فَإِذا کَبَّرَ کَبَّروا ، وإذا تَشَهَّدَ تَشَهَّدوا» ، وما أثبتناه من المصادر الاُخری .
5- .المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 731 ح 2004 ، حلیة الأولیاء : ج 10 ص 213 کلاهما عن أبی اُمامة ، عمل الیوم واللیلة لابن السنّی : ص 39 ح 98 عن اُمامة ، کنزالعمّال : ج 7 ص 686 ح 20920 .
6- .سنن أبی داوود : ج 1 ص 144 ح 524 ، مسند ابن حنبل : ج 2 ص 580 ح 6612 وفیه «یفضلونا بآذانه» بدل «یفضلوننا» ، صحیح ابن حبّان : ج 4 ص 593 ح 1695 ، السنن الکبری : ج 1 ص 604 ح 1936 ، کنزالعمّال : ج 7 ص 699 ح 20992 .

ص: 337

1410.تفسیر الطبری ( _ به نقل از ابن عمر _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه بانگ نماز سر داده ، شود شیطان تا رَوحاء (1) می گریزد که صدای اذان را نشنود و درهای آسمان و درهای بهشت ها باز می شود و دعا ، مستجاب می گردد .1411.مسند أبی یعلی عن أبی یحیی النخعی :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در هنگام اذان ، درهای آسمان گشوده می گردد و دعا به اجابت می رسد و در هنگام اقامه ، هیچ دعایی رد نمی شود.1412.المستدرک علی الصحیحین عن عمرو بن مرّة الجهنی ( _ وکانَت لَهُ صُحبَةٌ _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه مؤذّن بانگ برآورَد ، درهای آسمان گشوده می شود و دعا به اجابت می رسد . پس ، هر که اندوه یا گرفتاری ای داشت ، منتظر اذان شود و هر گاه مؤذّن تکبیر گفت ، او هم تکبیر بگوید و هر گاه شهادت گفت ، او هم شهادت بگوید و هر گاه گفت : «بشتاب به سوی نماز !» ، او هم بگوید : «بشتاب به سوی نماز !». هر گاه گفت : «بشتاب به سوی رستگاری!» . او هم بگوید : «بشتاب به سوی رستگاری!» .

سپس بگوید : «بارالها ، ای خداوند! این دعوت راستین پذیرفته ای که به برکت آن [دعا ]پذیرفته می شود و دعوت حق و کلمه تقواست . ما را بر این دعوت ، زنده بدار و بر آن ، بمیران و بر آن ، برانگیزان و ما را از بهترینِ زندگان و مُردگان اهل این دعوت ، قرار بده». سپس ، حاجتش را از خداوند بخواهد.1411.مسند أبی یعلی ( _ به نقل از ابو یحیی نَخَعی _ ) سنن أبی داوود_ به نقل از عبد اللّه بن عمرو _: مردی گفت : ای پیامبر خدا ! مؤذّنان بر ما فضیلتی دارند ؟

پیامبر خدا فرمود : «آنچه آنها می گویند ، تو نیز بگو و چون تمام کردی ، درخواست کن که به تو عطا می شود». .


1- .جایی است میان دو حرم شریف مکّه و مدینه که با مدینه ، سی یا چهل میل ، فاصله دارد.

ص: 338

1412.المستدرک علی الصحیحین ( _ به نقل از عمرو بن مرّه جُهَنی (که از صحابیان بو ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا یُرَدُّ الدُّعاءُ بَینَ الأَذانِ وَالإِقامَةِ . (1)1413.المعجم الکبیر عن أبی یحیی :عنه صلی الله علیه و آله :الدُّعاءُ بَینَ الأَذانِ وَالإِقامَةِ مُستَجابٌ ؛ فَادعوا . (2)7 / 19عِندَ الصَّلاةِ1416.المستدرک علی الصحیحین عن عبدالرحمن بن عوف :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :اِرفَعوا إلَیهِ أیدِیَکُم بِالدُّعاءِ فی أوقاتِ صَلَواتِکُم ؛ فَإِنَّها أفضَلُ السّاعاتِ ، یَنظُرُ اللّهُ عز و جل فیها بِالرَّحمَةِ إلی عِبادِهِ ، یُجیبُهُم إذا ناجَوهُ ، ویُلَبّیهِم إذا نادَوهُ ، ویَستَجیبُ لَهُم إذا دَعَوهُ . (3)1417.الکافی عن زرارة عن الإمام الباقر علیه السلام :الإمام الباقر علیه السلام :المَسأَلَةُ قَبلَ الصَّلاةِ وبَعدَها . (4)1413.المعجم الکبیر ( _ به نقل از ابو یحیی _ ) الإمام الصادق علیه السلام :عَلَیکُم بِالدُّعاءِ فی أدبارِ الصَّلاةِ ؛ فَإِنَّهُ مُستَجابٌ . (5)1414.مسند ابن حنبل ( _ به نقل از شُعْبی _ ) عنه علیه السلام :إنَّ اللّهَ عز و جل فَرَضَ عَلَیکُمُ الصَّلَواتِ الخَمسَ فی أفضَلِ السّاعاتِ ؛ فَعَلَیکُم بِالدُّعاءِ فی أدبارِ الصَّلَواتِ . (6) .


1- .سنن أبی داوود : ج 1 ص 144 ح 521 ، سنن الترمذی : ج 1 ص 416 ح 212 و ج 5 ص 577 ح 3595 ، مسند ابن حنبل : ج 4 ص 240 ح 12201 ، السنن الکبری : ج 1 ص 604 ح 1937 کلّها عن أنس ، کنزالعمّال : ج 2 ص 103 ح 3344؛ الدعوات : ص 36 ح 87 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 348 ح 14 .
2- .مسند أبی یعلی : ج 4 ص 15 ح 3668 ، مسند ابن حنبل : ج 4 ص 312 ح 12585 و ص 506 ح 13669 ، صحیح ابن خزیمة : ج 1 ص 222 ح 427 ، المصنّف لابن أبی شیبة : ج 7 ص 35 ح 6 ، عمل الیوم واللیلة لابن السنّی : ص 41 ح 102 وفیها «لا یردّ» بدل «مستجاب» وکلّها عن أنس ، کنزالعمّال : ج 2 ص 103 ح 3345 .
3- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 295 ح 53 ، فضائل الأشهر الثلاثة : ص 78 ح 61 ، الأمالی للصدوق : ص 154 ح 149 کلّها عن الحسن بن علیّ بن فضّال عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام ، روضة الواعظین : ص 378 وزاد فیهما «ویعطیهم إذا سألوه» ، بحار الأنوار : ج 96 ص 357 ح 25 .
4- .دعائم الإسلام : ج 1 ص 166 ، بحار الأنوار : ج 85 ص 325 ح 20 وزاد فی آخره «مستجاب» .
5- .الخصال : ص 488 ح 65 عن أبان ، روضة الواعظین : ص 431 ، بحار الأنوار : ج 83 ص 26 ح 2 .
6- .الخصال : ص 278 ح 23 ، تفسیر القمّی : ج 1 ص 67 کلاهما عن حمّاد بن عیسی ، بحار الأنوار : ج 85 ص 320 ح 6 .

ص: 339

7 / 19 هنگام نماز

1415.المستدرک علی الصحیحین ( _ به نقل از عبد اللّه بن زبیر _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در فاصله میان اذان و اقامه ، دعا رد نمی شود.1416.المستدرک علی الصحیحین ( _ به نقل از عبد الرحمان بن عوف _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دعا در بین اذان و اقامه ، مستجاب است . پس دعا کنید.7 / 19هنگام نماز1419.صحیح مسلم عن ابن عبّاس :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در اوقات نمازتان ، دست دعا به سوی خدا بلند کنید ؛ زیرا این اوقات ، بهترین لحظات است . در این اوقات ، خداوند عز و جل با نظر لطف و رحمت به بندگانش می نگرد . هر گاه او را آهسته بخوانند ، پاسخشان را دهد و اگر با صدای بلند او را بخوانند ، پاسخ می گوید و هر گاه دعا کنند ، دعایشان را مستجاب می کند.1418.معانی الأخبار ( _ به نقل از عدی بن ثابت ، از براء بن عازب _ ) امام باقر علیه السلام :پیش از نماز و پس از آن ، درخواست کنید.1419.صحیح مسلم ( _ به نقل از ابن عبّاس _ ) امام صادق علیه السلام :بر شما باد دعا کردن در پیِ نماز ؛ زیرا که مستجاب می شود .1420.وقعة صفّین عن علیّ بن الأقمر :امام صادق علیه السلام :خداوند عز و جل نمازهای پنجگانه را در بهترین اوقات ، بر شما واجب ساخته است . پس در پی نمازها ، دعا کنید.

.

ص: 340

1421.الإمام الحسن علیه السلام ( _ فِی احتِجاجِهِ عَلی مُعاوِیَةَ _ ) عنه علیه السلام :إنَّ اللّهَ عز و جل فَرَضَ عَلَیکُمُ الصَّلاةَ فی أحَبِّ الأَوقاتِ إلَیهِ ؛ فَاسأَ لُوا اللّهَ حَوائِجَکُم عَقیبَ فَرائِضِکُم . (1)1420.وقعة صفّین ( _ به نقل از علی بن اقمر _ ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن أدّی فَریضَةً فَلَهُ عِندَ اللّهِ دَعوَةٌ مُستَجابَةٌ . (2)1421.امام حسن علیه السلام ( _ در احتجاجش با معاویه _ ) عنه صلی الله علیه و آله :مَن أدّی للّهِِ مَکتوبَةً فَلَهُ فی أثَرِها دَعوَةٌ مُستَجابَةٌ . (3)1422.عنه علیه السلام ( _ فِی احتِجاجِهِ عَلی مُعاوِیَةَ _ ) الإمام الصادق علیه السلام :ما مِن مُؤمِنٍ یُؤَدّی فَریضَةً مِن فَرائِضِ اللّهِ إلاّ کانَ لَهُ عِندَ أدائِها دَعوَةٌ مُستَجابَةٌ . (4)1422.امام حسن علیه السلام ( _ در احتجاج با معاویه _ ) سنن الترمذی عن أبی اُمامة :قیلَ لِرَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله : أیُّ الدُّعاءِ أسمَعُ ؟ قالَ : جَوفَ اللَّیلِ الآخِرَ ، ودُبُرَ الصَّلَواتِ المَکتوباتِ . (5)1423.المعجم الکبیر عن ابن عبّاس :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا فَرَغَ العَبدُ مِنَ الصَّلاةِ ، ولَم یَسأَلِ اللّهَ تَعالی حاجَتَهُ ، یَقولُ اللّهُ تَعالی لِمَلائِکَتِهِ : اُنظُروا إلی عَبدی ، فَقَد أدّی فَریضَتی ولَم یَسأَل حاجَتَهُ مِنّی ، کَأَنَّهُ قَدِ استَغنی عَنّی ، خُذوا صَلاتَهُ فَاضرِبوا بِها وَجهَهُ . (6) .


1- .عدّة الداعی : ص 58 ، بحار الأنوار : ج 85 ص 324 ح 15 .
2- .الأمالی للمفید : ص 118 ح 1 عن محمّد بن عبد اللّه بن علیّ العلوی ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 28 ح 22 ، الأمالی للطوسی : ص 597 ح 1238 کلاهما عن أحمد بن عامر الطائی وکلّها عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 76 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 344 ح 8؛ المعجم الکبیر : ج 18 ص 259 ح 647 عن العرباض بن ساریة ، کنزالعمّال : ج 7 ص 313 ح 19040 .
3- .الأمالی للطوسی : ص 289 ح 560 ، الدعوات : ص 27 ح 47 کلاهما عن المنصوری عن عمّ أبیه عن الإمام الهادی عن آبائه علیهم السلام ، عدّة الداعی : ص 58 عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 168 عن الإمام الهادی عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 38 ح 2082 عن الإمام الهادی عن آبائه عن الإمام علیّ علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 347 ح 14 .
4- .المحاسن : ج 1 ص 122 ح 133 عن علیّ بن جعفر عن الإمام الکاظم علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 85 ص 322 ح 10 .
5- .سنن الترمذی : ج 5 ص 526 ح 3499 ، کنزالعمّال : ج 2 ص 114 ح 3402 .
6- .بحار الأنوار : ج 85 ص 325 ح 18 نقلاً عن الاختیار لابن الباقی .

ص: 341

1424.وقعة صفّین عن أبی برزة الأسلمی :امام صادق علیه السلام :خداوند عز و جل نمار را در محبوب ترین اوقات نزدش بر شما واجب ساخته است . پس درخواست های خود را در پیِ نمازهای فریضه تان از خدا درخواست کنید.1423.المعجم الکبیر ( _ به نقل از ابن عبّاس _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس یک فریضه به جا آورَد ، برایش نزد خداوند ، یک دعای اجابت شونده باشد.1424.وقعة صفّین ( _ به نقل از ابو بَرزه اَسلَمی : اصحاب ، با پیامبر ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس به خاطر خدا یک فریضه به جا آورد ، در پیِ آن ، یک دعای اجابت شونده خواهد داشت.1425.تفسیر القمّی :امام صادق صلی الله علیه و آله :هیچ مؤمنی نیست که یک فریضه (نماز واجب) از فرایض خدا را به جای آورَد ، مگر آن که در همان هنگام به جا آوردنش ، یک دعای اجابت شونده خواهد داشت.1426.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :سنن الترمذی_ به نقل از ابو اُمامه _: به پیامبر خدا گفته شد : کدام دعا ، زودتر اجابت می شود؟ فرمود : «دعای پاسِ آخر شب و دعای پس از نمازهای واجب» .1425.تفسیر القمّی :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه بنده ، نمازش را به پایان بَرَد و از خداوند متعال ، حاجتش را نخواهد ، خداوند متعال به فرشتگانش می فرماید : «به بنده ام بنگرید . واجبِ مرا به جا آورد و حاجتش را از من درخواست نکرد ! گویا از من ، بی نیاز است . نمازش را بگیرید و به صورتش بزنید». .

ص: 342

1426.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :الإمام الصادق علیه السلام :کانَ أبی _ رَضِیَ اللّهُ عَنهُ _ یَقولُ فی قَولِ اللّهِ تَبارَکَ وتَعالی : «فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ * وَ إِلَی رَبِّکَ فَارْغَب» (1) : إذا قَضَیتَ الصَّلاةَ بَعدَ أن تُسَلِّمَ وأنتَ جالِسٌ فَانصَب فِی الدُّعاءِ مِن أمرِ الدُّنیا وَالآخِرَةِ ، وإذا فَرَغتَ مِنَ الدُّعاءِ فَارغَب إلَی اللّهِ _ تَبارَکَ وتَعالی _ أن یَتَقَبَّلَها مِنکَ . (2)1427.البدایة والنهایة عن محمّد بن إسحاق :دعائم الإسلام عن الإمام الصادق علیه السلام_ فی قَولِ اللّهِ عز و جل : «فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ * وَ إِلَی رَبِّکَ فَارْغَب» _: الدُّعاءُ بَعدَ الفَریضَةِ ، إیّاکَ أن تَدَعَهُ ؛ فَإِنَّ فَضلَهُ بَعدَ الفَریضَةِ کَفَضلِ الفَریضَةِ عَلَی النّافِلَةِ ، ثُمَّ قالَ : إنَّ اللّهَ عز و جلیَقولُ : «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ» (3) وأفضَلُ العِبادَةِ الدُّعاءُ ، وإیّاهُ عَنی . (4)1428.الإرشاد عن الزهری :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ عز و جل یَستَحیی مِن عَبدِهِ إذا صَلّی فی جَماعَةٍ ، ثُمَّ یَسأَ لُهُ حاجَةً أن یَنصِرَفَ حَتّی یَقضِیَها . (5)1427.البدایة والنهایة ( _ به نقل از محمّد بن اسحاق _ ) عنه صلی الله علیه و آله :کُلُّ صَلاةٍ لا یُدعی فیها لِلمُؤمِنینَ وَالمُؤمِناتِ ، فَصَلاةُ خِداجٍ (6) . (7)1428.الإرشاد ( _ به نقل از زُهری _ ) الإمام الباقر علیه السلام :الدُّعاءُ بَعدَ الفَریضَةِ أفضَلُ مِنَ الصَّلاةِ تَنَفُّلاً . (8) .


1- .الانشراح : 7 و 8 .
2- .قرب الإسناد : ص 7 ح 22 عن مسعدة بن صدقة ، بحار الأنوار : ج 85 ص 325 ح 19 .
3- .غافر : 60 .
4- .دعائم الإسلام : ج 1 ص 166 ، بحار الأنوار : ج 85 ص 325 ح 20 .
5- .حلیة الأولیاء : ج 7 ص 254 ، کنزالعمّال : ج 7 ص 558 ح 20243 نقلاً عن ابن النجّار؛ تنبیه الخواطر : ج 1 ص 4 کلّها عن أبی سعید الخدریّ ، إرشاد القلوب : ص 183 ، بحار الأنوار : ج 88 ص 4 ح 3 .
6- .الخِداج : النقصان . یقال : خدجت الناقة : إذا ألقت ولدها قبل أوانه وإن کان تامّ الخلق (النهایة : ج 2 ص 12 «خدج») .
7- .جامع الأحادیث للقمّی : ص 110؛ الفردوس : ج 3 ص 259 ح 4767 عن أنس ، کنزالعمّال : ج 2 ص 109 ح 3381 .
8- .الکافی : ج 3 ص 342 ح 5 ، تهذیب الأحکام : ج 2 ص 103 ح 389 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 328 ح 963 کلّها عن زرارة ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 37 ح 2081 ، دعائم الإسلام : ج 1 ص 166 ، بحار الأنوار : ج 85 ص 324 ح 17 .

ص: 343

1429.الإمام علیّ علیه السلام :امام صادق علیه السلام :پدرم [امام باقر] _ که خدا از او خشنود باد _ درباره این سخن خداوند _ تبارک و تعالی _ که : «پس هر گاه فراغت یافتی ، در کوش و با اشتیاق ، از پروردگارت درخواست کن» ، می فرمود : «یعنی هر گاه نمازت را سلام دادی ، در حالی که همچنان نشسته ای ، در دعا برای امور دنیا و آخرت بکوش و هر گاه از دعا کردن فارغ گشتی ، از خداوند _ تبارک و تعالی _ ملتمسانه بخواه که آن را از تو بپذیرد» .1429.امام علی علیه السلام :دعائم الاسلام :امام صادق علیه السلام _ درباره این سخن خداوند عز و جل که: «پس هر گاه فراغت یافتی ، بکوش و از پروردگارت ، ملتمسانه درخواست کن» ، فرمود : «مقصود ، دعا کردن بعد از نماز فریضه است . زنهار! آن را فرو مگذار ؛ زیرا فضیلت دعا کردن بعد از نماز واجب ، مانند فضیلت نمازِ واجب بر نافله است» .

سپس فرمود : «خداوند عز و جل می فرماید : «مرا بخوانید تا پاسختان دهم . همانا کسانی که از عبادت من گردن فرازی کنند ، به زودی با خواری به دوزخ درآیند» و برترین عبادت ، دعاست و مقصود خداوند [از عبادت در این آیه ]دعاست.1430.صحیح البخاری عن عبد اللّه بن مسعود :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند عز و جل شرم می کند از بنده اش که با جماعت ، نماز بخواند و سپس ، حاجتش را از او بخواهد و برود و حاجتش را برآورده نسازد.1430.صحیح البخاری ( _ به نقل از عبد اللّه بن مسعود _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر نمازی که در آن ، برای مردان و زنان مؤمن دعا نشود ، آن نماز نارس (1) است .1431.مسند ابن حنبل عن عبد اللّه بن مسعود :امام باقر علیه السلام :دعای بعد از نماز واجب ، فضیلتش بیشتر از خواندن نماز نافله است. .


1- .خِداج که در متن عربی حدیث آمده ، یعنی : نقصان و کاستی ؛ به دنیا آمدن فرزند پیش از وقت ؛ جنینِ سقط شده.

ص: 344

1432.صحیح البخاری عن عبد اللّه بن مسعود :بحار الأنوار :فِی الخَبَرِ : الدُّعاءُ بَینَ الصَّلاتَینِ لا یُرَدُّ . (1)1431.مسند ابن حنبل ( _ به نقل از عبد اللّه بن مسعود _ ) الإمام الصادق علیه السلام :مَن قالَ : «سُبحانَ اللّهِ ، وَالحَمدُ للّهِِ ، ولا إلهَ إلاَّ اللّهُ ، وَاللّهُ أکبَرُ» ، أربَعینَ مَرَّةً فی دُبُرِ کُلِّ صَلاةٍ فَریضَةٍ قَبلَ أن یُثنِیَ رِجلَیهِ ، ثُمَّ سَأَلَ اللّهَ اُعطِیَ ما سَأَلَ . (2)1432.صحیح البخاری ( _ به نقل از عبد اللّه بن مسعود _ ) الإمام الباقر علیه السلام :لَمّا کَلَّمَ اللّهُ عز و جل موسَی بنَ عِمرانَ علیه السلام قالَ موسی ... : إلهی ، فَما جَزاءُ مَن صَلَّی الصَّلاةَ لِوَقتِها ، لَم یَشغَلهُ عَن وَقتِها دُنیا ؟

قالَ : یا موسی ، اُعطیهِ سُؤلَهُ واُبیحُهُ جَنَّتی . (3)1433.تفسیر القمّی ( _ فی ذِکرِ مَعرَکَةِ بَدرٍ _ ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :صَلّوا صَلاةَ الصُّبحِ ، ثُمَّ سَلُوا اللّهَ حَوائِجَکُمُ البَتَّةَ . (4)1434.شرح الأخبار :عنه صلی الله علیه و آله :أمّا صَلاةُ المَغرِبِ ، فَهِیَ السّاعَةُ الَّتی تابَ اللّهُ عز و جلفیها عَلی آدَمَ ... وهِیَ السّاعَةُ الَّتی یُستَجابُ فیهَا الدُّعاءُ ، فَوَعَدنی رَبّی عز و جل أن یَستَجیبَ لِمَن دَعاهُ فیها . (5) .


1- .بحار الأنوار : ج 93 ص 349 ح 15 .
2- .الأمالی للصدوق : ص 249 ح 273 عن الحارث بن المغیرة ، فلاح السائل : ص 299 ح 198 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 21 ح 19 .
3- .فضائل الأشهر الثلاثة : ص 89 ح 68 عن زیاد بن المنذر ، الأمالی للصدوق : ص 277 ح 307 عن عبدالعظیم بن عبد اللّه الحسنی عن الإمام الهادی علیه السلام ولیس فیه «لم یشغله عن وقتها دنیا» ، بحار الأنوار : ج 69 ص 413 ح 131 .
4- .تاریخ دمشق : ج 65 ص 205 ح 13240 عن أنس ، الدرّ المنثور : ج 1 ص 734 ، کنزالعمّال : ج 2 ص 101 ح 3332 کلاهما نقلاً عن أبی یعلی عن أبی رافع .
5- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 213 ح 643 عن الإمام الحسن علیه السلام ، علل الشرایع : ص 338 ح 1 ، الأمالی للصدوق : ص 257 ح 279 ، فلاح السائل : ص 233 ح 131 کلّها عن الحسن بن عبد اللّه عن أبیه عن جدّه الإمام الحسن علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، المحاسن : ج 2 ص 43 ح 1134 عن الحسین بن أبی العلاء عن الإمام الصادق عن الإمام الحسن علیهماالسلام عنه صلی الله علیه و آله ، بحار الأنوار : ج 9 ص 296 ح 5 .

ص: 345

1433.تفسیر القمّی ( _ در یاد کرد از نبرد بدر _ ) بحار الأنوار :در خبر آمده است که : «دعای بین دو نماز ، رد نمی شود».1434.شرح الأخبار :امام صادق علیه السلام :هر کس بعد از هر نماز واجبی ، پیش از آن که از حالت دو زانو و تشهّد خارج شود ، چهل مرتبه بگوید : «سُبحانَ اللّهِ ، وَالحَمدُ للّهِِ ، وَ لا إلهَ إلاَّ اللّهُ ، وَ اللّهُ أکبَرُ ؛ منزّه است خدا ، و سپاس ، از آنِ خداست و معبودی جز خدای یکتا نیست و خدا ، بزرگ تر است» ، سپس از خداوند درخواست کند ، آنچه بخواهد ، به او داده می شود.1435.مسند ابن حنبل عن أنس :امام باقر علیه السلام :آن گاه که خداوند عز و جل با موسی بن عمران علیه السلام سخن گفت ، موسی علیه السلام گفت : ... بار الها ! پاداش کسی که نماز را در وقتش بخواند و امر دنیوی او را از به وقت خواندنش باز ندارد ، چیست؟

فرمود : «ای موسی ! درخواستش را برمی آوَرَم و بهشتم را بر او روا می سازم».1436.مجمع البیان :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نماز صبح را بخوانید ، سپس حوایجتان را حتما از خدا بخواهید.1437.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امّا نماز مغرب ، آن ساعتی است که خداوند عز و جل در آن ساعت ، توبه آدم را پذیرفت ؛ ساعتی است که دعا در آن ساعت ، مستجاب می شود . پروردگارم عز و جل به من وعده داده است که هر کس در این ساعت دعایش کند ، دعای او را مستجاب فرماید. .

ص: 346

1438.عنه صلی الله علیه و آله :عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ مِنَ الدُّعاءِ المُستَجابِ الَّذی لا یُرَدُّ ، الدُّعاءَ بَینَ المَغرِبِ وَالعِشاءِ . (1)1435.مسند ابن حنبل ( _ به نقل از اَنَس _ ) تهذیب الأحکام عن جهم بن أبی جهم :رَأَیتُ أبَا الحَسَنِ موسَی بنَ جَعفَرٍ علیه السلام وقَد سَجَدَ بَعدَ الثَّلاثِ الرَّکَعاتِ مِنَ المَغرِبِ ، فَقُلتُ لَهُ : جُعِلتُ فِداکَ ! رَأَیتُکَ سَجَدتَ بَعدَ الثَّلاثِ ؟

فَقالَ : ورَأَیتَنی ؟ فَقُلتُ : نَعَم . قالَ : فَلا تَدَعها ؛ فَإِنَّ الدُّعاءَ فیها مُستَجابٌ . (2)1436.مجمع البیان :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن کانَ طالِبا إلَی اللّهِ عز و جل حاجَةً فی أمرِ دُنیاهُ وآخِرَتِهِ ، فَلیَطلُبها فِی العِشاءِ الآخِرَةِ ؛ فَإِنَّها صَلاةٌ لَم یُصَلِّها أحَدٌ مِنَ الاُمَمِ قَبلَکُم . (3)1437.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :المجتنی عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن کانَت لَهُ حاجَةٌ فَلیَطلُبها فِی العِشاءِ ؛ فَإِنَّهُ لَم یُعطَها أحَدٌ مِنَ الاُمَمِ قَبلَکُم ، یَعنِی العِشاءَ الآخِرَةَ . (4)7 / 20عِندَ قِراءَةِ القُرآنِ وخَتمِهِ1440.المصنّف لابن أبی شیبة عن سعید بن زید :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ لِصاحِبِ القُرآنِ عِندَ کُلِّ خَتمَةٍ دَعوَةً مُستَجابَةً . (5)1441.مسند ابن حنبل عن ابن عبّاس :عنه صلی الله علیه و آله :مَن خَتَمَ القُرآنَ فَلَهُ دَعوَةٌ مُستَجابَةٌ . (6) .


1- .تاریخ جرجان : ص 42 ح 21 عن ابن عمر ، کنزالعمّال : ج 2 ص 110 ح 3382 نقلاً عن أبی الشیخ عن أنس و ج 7 ص 392 ح 19450 نقلاً عن ابن مردویه .
2- .تهذیب الأحکام : ج 2 ص 114 ح 427 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 331 ح 968 ، الاستبصار : ج 1 ص 347 ح 1309 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 195 .
3- .الفردوس : ج 3 ص 516 ح 5608 عن الإمام علیّ علیه السلام ، کنزالعمّال : ج 2 ص 109 ح 3378 .
4- .المجتنی : ص 48 ، عدّة الداعی : ص 39 ، بحار الأنوار : ج 87 ص 167 ح 9 .
5- .تاریخ بغداد : ج 9 ص 390 ح 4984 ، شُعَب الإیمان : ج 2 ص 374 ح 2086 ، حلیة الأولیاء : ج 7 ص 260 ولیس فیهما «إنّ لصاحب القرآن» وکلّها عن أنس ، کنزالعمّال : ج 2 ص 102 ح 3340 .
6- .المعجم الکبیر : ج 18 ص 259 ح 647 عن العرباض بن ساریة ، شُعَب الإیمان : ج 2 ص 374 ح 2087 عن أنس نحوه ، کنزالعمّال : ج 2 ص 100 ح 3327 .

ص: 347

7 / 20 هنگام قرائت و ختم قرآن

1442.صحیح البخاری عن أنس :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از جمله دعاهایی که ردخور ندارد و مستجاب می شود دعای میان [نماز ]مغرب و عشاست.1439.سنن النسائی ( _ به نقل از اَنَس _ ) تهذیب الأحکام_ به نقل از جهم بن ابی جهم _: ابو الحسن امام کاظم علیه السلام را دیدم که پس از سه رکعت نماز مغرب ، سجده کرد . گفتم : فدایت شوم! دیدم که بعد از سه رکعت [مغرب ]به سجده رفتی.

فرمود : «خودت مرا دیدی؟».

گفتم : آری .

فرمود : «پس تو نیز آن را فرو مگذار ؛ زیرا دعا در آن ، مستجاب می شود».1440.المصنّف ، ابن ابی شیبة _ به نقل از سعید بن زید _پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس به خداوند عز و جل حاجتی برای امور دنیا و آخرتش داشت ، آن را در نماز عشاء بطلبد ؛ زیرا این نماز ، نمازی است که هیچ یک از امّت های پیش از شما آن را نخوانده است .1441.مسند ابن حنبل ( _ به نقل از ابن عبّاس _ ) المجتنی :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : هر کس حاجتی داشت ، آن را در نماز عشا بطلبد ؛ زیرا این نماز به هیچ یک از امّتهای پیش از شما عطا نشده است .7 / 20هنگام قرائت و ختم قرآن1444.صحیح البخاری عن أبی هریرة :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :برای کسی که قرآن تلاوت می کند ، در هنگام هر ختمی یک دعایِ مستجاب شونده است.1443.الطبقات الکبری :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس قرآن را ختم کند ، یک دعای اجابت شدنی دارد.

.

ص: 348

1444.صحیح البخاری ( _ به نقل از ابو هریره _ ) عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ لِقارِئِ القُرآنِ دَعوَةً مُستَجابَةً ؛ فَإِن شاءَ صاحِبُها عَجَّلَها فِی الدُّنیا ، وإن شاءَ أخَّرَها إلَی الآخِرَةِ . (1)1445.الإمام علیّ علیه السلام :الإمام الصادق علیه السلام :قیلَ : یا رَسولَ اللّهِ ، أیُّ الرِّجالِ خَیرٌ ؟ قالَ : الحالُّ المُرتَحِلُ . قیلَ : یا رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله ومَا الحالُّ المُرتَحِلُ ؟

قالَ : الفاتِحُ الخاتِمُ ، الَّذی یَفتَحُ القُرآنَ ویَختِمُهُ ، فَلَهُ عِندَ اللّهِ دَعوَةٌ مُستَجابَةٌ . (2)1446.صحیح البخاری عن عبد اللّه بن أبی أوفی :حلیة الأولیاء عن زرّ بن حبیش :کانَ عَبدُ اللّهِ بنُ مَسعودٍ قائِما یُصَلّی ، فَلَمّا بَلَغَ المِئَةَ مِنَ النِّساءِ ، قالَ لَهُ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : سَل تُعطَهُ .

فَقالَ : اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ إیمانا لا یَرتَدُّ ، ونَعیما لا یَنفَدُ ، ومُرافَقَةَ نَبِیِّکَ فی أعلی جَنَّةِ الخُلدِ . (3)1447.المجتنی عن جابر بن عبد اللّه :الإمام علیّ علیه السلام :مَن قَرَأَ مِئَةَ آیَةٍ مِنَ القُرآنِ _ مِن أیِّ القُرآنِ شاءَ _ ثُمَّ قالَ : یا اللّهُ _ سَبعَ مَرّاتٍ _ فَلَو دَعا عَلَی الصَّخرَةِ لَقَلَعَها إن شاءَ اللّهُ . (4)7 / 21هذِهِ الأَوقاتُ1446.صحیح البخاری ( _ به نقل از عبد اللّه بن ابی اوفی _ ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :خَمسُ لَیالٍ لا تُرَدُّ فیهِنَّ الدَّعوَةُ: أوَّلُ لَیلَةٍ مِن رَجَبٍ ، ولَیلَةُ النِّصفِ مِن شَعبانَ ، ولَیلَةُ الجُمُعَةِ ، ولَیلَةُ الفِطرِ ، ولَیلَةُ النَّحرِ . (5) .


1- .کنزالعمّال : ج 1 ص 513 ح 2281 نقلاً عن ابن مردویه عن جابر .
2- .ثواب الأعمال : ص 127 ح 1 عن السکونی ، جامع الأحادیث للقمّی : ص 216 نحوه ، بحار الأنوار : ج 92 ص 205 ح 4 .
3- .حلیة الأولیاء : ج 6 ص 257 وراجع مسند ابن حنبل : ج 2 ص 173 ح 4340 .
4- .ثواب الأعمال : ص 130 ح 1 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 141 ح 2353 و ص 182 ح 2476 کلاهما عن الإمام الصادق علیه السلام ، الدعوات : ص 45 ح 110 وفیها «فلقها» بدل «لقلعها» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 310 ح 10 .
5- .تاریخ دمشق : ج 10 ص 408 ح 2604 عن أبی اُمامة الباهلی .

ص: 349

7 / 21 این وقت ها

1447.المجتنی ( _ به نقل از جابر بن عبد اللّه _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :برای قاری قرآن ، یک دعای مستجاب شونده است . حال اگر خواست ، در همین دنیا به او داده می شود و اگر خواست ، به آخرت موکول می کند.1448.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام صادق علیه السلام :گفته شد : ای پیامبر خدا! کدام انسان بهتر است؟

فرمود : «بارافکنِ کوچ کن».

گفته شد : ای پیامبر خدا ! بارافکنِ کوچ کن کیست؟

فرمود : «آغاز کننده پایان بَرَنده . کسی که قرآن را می آغازد و به پایانش می بَرَد . چنین کسی نزد خداوند ، یک دعای پذیرفتنی دارد».1449.عنه صلی الله علیه و آله ( _ لِعَلِیٍّ علیه السلام _ ) حلیة الأولیاء_ به نقل از زرّ بن حبیش _: عبد اللّه بن مسعود ، به نماز ایستاده بود . چون به آیه صدم سوره نساء رسید ، پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود : «بخواه که عطا می شوی».

عبد اللّه گفت : بار خدایا ! ایمانی بی برگشت ، نعمتی بی پایان و همراهی با پیامبرت در بالاترین درجه بهشت جاویدان را از تو درخواست می کنم.1450.الإصابة عن ابن الزبیر :امام علی علیه السلام :هر کس صد آیه از قرآن _ از هر جای قرآن که خواست _ قرائت کند ، سپس هفت مرتبه «یا اللّه (ای خدا)» بگوید ، اگر به کوه نفرین کند ، به خواست خدا ، آن را از جای برمی کَنَد.7 / 21این وقت ها1449.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ( _ به علی علیه السلام _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پنج شب است که دعا در آنها رد نمی شود : نخستین شب از ماه رجب ، شب نیمه شعبان ، شب جمعه ، شب عید فطر و شب عید قربان.

.

ص: 350

1450.الإصابة ( _ به نقل از ابن زبیر _ ) الإمام الکاظم علیه السلام :کانَ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ علیه السلام یَقولُ : یُعجِبُنی أن یُفَرِّغَ الرَّجُلُ نَفسَهُ فِی السَّنَةِ أربَعَ لَیالٍ : لَیلَةَ الفِطرِ ، ولَیلَةَ الأَضحی ، ولَیلَةَ النِّصفِ مِن شَعبانَ ، وأوَّلَ لَیلَةٍ مِن رَجَبٍ . (1)1451.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ( _ درباره علی علیه السلام _ ) الإمام الباقر علیه السلام :اُطلُبِ الإِجابَةَ عِندَ اقشِعرارِ الجِلدِ ، وعِندَ إفاضَةِ العَبرَةِ ، وعِندَ قَطرِ المَطَرِ ، وإذا کانَتِ الشَّمسُ فی کَبِدِ السَّماءِ أو قَد زاغَت ؛ فَإِنَّها ساعَةٌ تُفتَحُ فیها أبوابُ السَّماءِ ، ویُرجی فیهَا العَونُ مِنَ المَلائِکَةِ ، وَالإِجابَةُ مِنَ اللّهِ تَبارَکَ وتَعالی . (2)1452.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ( _ درباره علی علیه السلام _ ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :ثَلاثَةُ مَواطِنَ لا تُرَدُّ فیها دَعوَةٌ : رَجُلٌ یَکونُ فی بَرِّیَّةٍ حَیثُ لا یَراهُ أحَدٌ ، فَیَقومُ فَیُصَلّی ، فَیَقولُ اللّهُ عز و جللِمَلائِکَتِهِ : أری عَبدی هذا یَعلَمُ أنَّ لَهُ رَبّا یَغفِرُ الذُّنوبَ ، فَانظُروا ما ذا یَطلُبُ . فَتَقولُ المَلائِکَةُ : أی رَبِّ ، رِضاکَ ومَغفِرَتَکَ . فَیَقولُ : اِشهَدوا أنّی قَد غَفَرتُ لَهُ .

ورَجُلٌ یَکونُ مَعَهُ فِئَةٌ فَیَفِرُّ عَنهُ أصحابُهُ ، ویَثبُتُ هُوَ فی مَکانِهِ ، فَیَقولُ اللّهُ لِلمَلائِکَةِ : اُنظُروا ما یَطلُبُ عَبدی . فَتَقولُ المَلائِکَةُ : یا رَبِّ ، بَذَلَ مُهجَتَهُ لَکَ یَطلُبُ رِضاکَ . فَیَقولُ : اِشهَدوا أنّی قَد غَفَرتُ لَهُ .

ورَجُلٌ یَقومُ مِن آخِرِ اللَّیلِ ، فَیَقولُ اللّهُ لِلمَلائِکَةِ : اِشهَدوا أنّی قَد غَفَرتُ لَهُ . (3) .


1- .مصباح المتهجّد : ص 852 عن إسماعیل بن موسی بن جعفر ، الجعفریّات : ص 46 ، فضائل الأشهر الثلاثة : ص 46 ح 23 ، قرب الإسناد : ص 54 ح 177 کلاهما عن وهب بن وهب وکلّها عن الإمام الصادق عن الإمام الباقر علیهماالسلام ، دعائم الإسلام : ج 1 ص 184 عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام وزاد فی آخره «یعنی علیه السلام للصلاة وذکر اللّه جلّ ذکره» ، بحار الأنوار : ج 91 ص 123 ح 12 .
2- .مکارم الأخلاق : ج 2 ص 96 ح 2275 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 346 ح 9 .
3- .اُسد الغابة : ج 2 ص 270 ح 1666 ، معرفة الصحابة لأبی نعیم : ج 2 ص 1102 ح 2779 نحوه وکلاهما عن ربیعة بن وقّاص ، کنزالعمّال : ج 2 ص 102 ح 3336 نقلاً عن ابن مندة .

ص: 351

1453.عنه صلی الله علیه و آله ( _ یَومَ غَدیرِ خُمٍّ _ ) امام کاظم علیه السلام :علی بن ابی طالب علیه السلام می فرمود : «خوش دارم که مرد ، در سال ، چهار شبِ خودش را وقف عبادت کند : شب عید فطر ، شب عید قربان ، شب نیمه شعبان و شب اوّل ماه رجب».1454.عنه صلی الله علیه و آله :امام باقر علیه السلام :اجابت [دعا] را در هنگام افروختن پوست (راست شدن مو بر تن) ، هنگام سرازیر شدن اشک ، هنگام بارش باران و هنگامی که خورشید در وسط آسمان است یا زوال کرده ، بجوی ؛ زیرا در این اوقات ، درهای آسمان گشوده می شود و امید کمک از فرشتگان و اجابت از خداوند _ تبارک و تعالی _ می رود.1455.الأمالی للصدوق عن ابن عبّاس :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سه جاست که دعا در آنها رد نمی شود : یکی آن گاه که انسان ، در بیابانی تنهاست ، به طوری که اَحَدی او را نمی بیند و برمی خیزد و نماز می خواند . پس ، خداوند عز و جل به فرشتگانش می فرماید : «می بینم ( / به گمانم) این بنده ام می داند که او را پروردگاری است که گناهان را می آمرزد . ببینید چه می خواهد» .

پس ، فرشتگان گویند : پروردگارا ! خشنودی و آمرزش تو را [می خواهد] . خداوند می فرماید : «گواه باشید که او را آمرزیدم».

دوم ، آن گاه که مردی با عدّه ای [در میدان جنگ] است و یارانش از او می گریزند ؛ ولی او در جای خود ، استوار می ماند . پس ، خداوند به فرشتگان می فرماید : «ببینید بنده ام چه می خواهد» . پس ، فرشتگان می گویند : پروردگارا ! نثار شدن خونش را در راه تو برای جلب رضای تو [می خواهد] . خداوند می فرماید : «گواه باشید که او را آمرزیدم».

سوم ، آن گاه که مردی در آخرِ شب [به نماز ]برمی خیزد . پس ، خداوند به فرشتگان می فرماید : «گواه باشید که او را آمرزیدم». .

ص: 352

1456.رسول اللّه صلی الله علیه و آله ( _ فی حَجَّةِ الوَداعِ وهُوَ عَلی ناقَتِهِ ، ویَدُ ) عنه صلی الله علیه و آله :ساعَتانِ لا تُرَدُّ عَلی داعٍ دَعوَتُهُ : حینَ تُقامُ الصَّلاةُ ، وفِی الصَّفِّ فی سبیلِ اللّهِ . (1)1453.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ( _ در روز غدیر خم _ ) عنه صلی الله علیه و آله :ثِنتانِ لا تُرَدّانِ ، أو قَلَّما تُرَدّانِ : الدُّعاءُ عِندَ النِّداءِ ، وعِندَ البَأسِ حینَ یُلحِمُ بَعضُهُم بَعضا . (2)1454.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عنه صلی الله علیه و آله :ساعَتانِ تُفتَحُ فیهِما أبوابُ السَّماءِ ، فَلَم تُرَدَّ فیهِما دَعوَةٌ: حُضورُ الصَّلاةِ ، وعِندَ الزَّحفِ لِلقِتالِ . (3)1455.الأمالی، صدوق ( _ به نقل از ابن عبّاس _ ) عنه صلی الله علیه و آله :تَحَرَّوُا الدُّعاءَ فِی الفَیافی (4) ، وثَلاثَةٌ لا یُرَدُّ دُعاؤُهُم : عِندَ النِّداءِ ، وعِندَ الصَّفِّ فی سَبیلِ اللّهِ ، وعِندَ نُزولِ القَطرِ . (5)1456.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ( _ در حجة الوداع ، در حالی که بر ناقه خویش سوار و ) حلیة الأولیاء عن عائشة عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله :ثَلاثُ ساعاتٍ لِلمَرءِ المُسلِمِ ، ما دَعا فیهِنَّ إلاَّ استُجیبَ لَهُ ، ما لَم یَسأَل قَطیعَةَ رَحِمٍ أو مَأثَما . فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، أیَّةُ ساعَةٍ ؟

قالَ : حینَ یُؤَذِّنُ المُؤَذِّنُ بِالصَّلاةِ حَتّی یَسکُتَ ، وحینَ یَلتَقِی الصَّفّانِ حَتّی یَحکُمَ اللّهُ بَینَهُما ، وحینَ یَنزِلُ المَطَرُ حَتّی یَسکُنَ . (6) .


1- .صحیح ابن حبّان : ج 5 ص 61 ح 1764 ، المعجم الکبیر : ج 6 ص 140 ح 5774 وفیه «یقام اللیل صلاة» بدل «تقام الصلاة» وص 159 ح 5847 نحوه وکلّها عن سهل بن سعد ، کنزالعمّال : ج 2 ص 101 ح 3331؛ مکارم الأخلاق : ج 2 ص 64 ح 2158 ، الأمالی للشجری : ج 1 ص 235 عن سهل بن سعد وکلاهما نحوه .
2- .سنن أبی داوود : ج 3 ص 21 ح 2540 ، سنن الدارمی : ج 1 ص 288 ح 1182 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 313 ح 712 ، السنن الکبری : ج 1 ص 605 ح 1938 و ج 3 ص 502 ح 6459 ، صحیح ابن خزیمة : ج 1 ص 219 ح 419 ، المعجم الکبیر : ج 6 ص 135 ح 5756 کلّها عن سهل بن سعد ، کنزالعمّال : ج 2 ص 102 ح 3337 .
3- .حلیة الأولیاء : ج 6 ص 343 ، صحیح ابن حبّان : ج 5 ص 5 ح 1720 وفیه «عند الصفّ فی سبیل اللّه » بدل «عند الزحف للقتال» وکلاهما عن سهل بن سعد .
4- .الفیافی : البراری الواسعة ، جمع فیفاء (النهایة : ج 3 ص 485 «فیف») .
5- .حلیة الأولیاء : ج 6 ص 343 عن سهل بن سعد .
6- .حلیة الأولیاء : ج 9 ص 320 ، کنزالعمّال : ج 2 ص 101 ح 3335 .

ص: 353

1457.الإمام الحسن علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دو وقت است که دعای هیچ دعاکننده ای رد نمی شود : یکی هنگام اقامه نماز ، و دیگر ، هنگام صف کشیدن [برای رزم و جهاد ]در راه خدا.1458.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دو دعاست که رد نمی شوند یا کمتر رد می شوند : دعا کردن در هنگام اذان ، و دعا کردن در میدان جهاد ، آن گاه که گلاویز می شوند.1459.عنه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دو وقت است که در آنها درهای آسمان گشوده می شود و هیچ دعایی رد نمی شود : فرا رسیدن وقت نماز ، و هنگام پیشروی برای جهاد.1460.عنه صلی الله علیه و آله ( _ فی عَلِیٍّ علیه السلام _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در بیابان ها به دعا بپردازید . سه کس اند که دعایشان رد نمی شود : دعا کنندگان هنگام اذان و هنگام صف کشیدن در راه خدا ، و هنگام بارش باران.1457.امام حسن علیه السلام :حلیة الأولیاء_ به نقل از عایشه _پیامبر خدا فرمود : «سه هنگام است که انسان مسلمان ، در آنها دعا نمی کند ، مگر آن که دعایش مستجاب می شود ، به شرط آن که دعایش برای قطع صله رَحِم یا گناهی نباشد» .

گفتم : ای پیامبر خدا ! کدام هنگام؟

فرمود : «هنگامی که مؤذّن ، بانگ اذان سر می دهد تا آن گاه که خاموش شود ؛ هنگامی که دو صف [مسلمانان و دشمن] رویاروی می شوند تا آن گاه که خداوند ، میان آنها داوری کند [و یکی پیروز شود] ؛ و هنگامی که باران می بارد تا آن گاه که بند آید». .

ص: 354

1458.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :تُفتَحُ أبوابُ السَّماءِ ، ویُستَجابُ الدُّعاءُ فی أربَعَةِ مَواطِنَ : عِندَ التِقاءِ الصُّفوفِ ، وعِندَ نُزولِ الغَیثِ ، وعِندَ إقامَةِ الصَّلاةِ ، وعِندَ رُؤیَةِ الکَعبَةِ . (1)1459.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عنه صلی الله علیه و آله :تُفتَحُ أبوابُ السَّماءِ لِخَمسٍ : لِقِراءَةِ القُرآنِ ، ولِلِقاءِ الزَّحفَینِ ، ولِنُزولِ القَطرِ ، ولِدَعوَةِ المَظلومِ ، ولِلأَذانِ . (2)1460.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ( _ درباره علی علیه السلام _ ) الإمام علیّ علیه السلام :تُفتَحُ أبوابُ السَّماءِ فی خَمسَةِ (3) مَواقیتَ : عِندَ نُزولِ الغَیثِ ، وعِندَ الزَّحفِ ، وعِندَ الأَذانِ ، وعِندَ قِراءَةِ القُرآنِ ، ومَعَ زَوالِ الشَّمسِ ، وعِندَ طُلوعِ الفَجرِ . (4)1461.عنه صلی الله علیه و آله :عنه علیه السلام :اِغتَنِمُوا الدُّعاءَ عِندَ خَمسَةِ مَواطِنَ : عِندَ قِراءَةِ القُرآنِ ، وعِندَ الأَذانِ ، وعِندَ نُزولِ الغَیثِ ، وعِندَ التِقاءِ الصَّفَّینِ لِلشَّهادَةِ ، وعِندَ دَعوَةِ المَظلومِ ؛ فَإِنَّها لَیسَ لَها حِجابٌ دونَ العَرشِ . (5)1462.الإمام الصادق علیه السلام :عنه علیه السلام :مَن کانَت لَهُ إلی رَبِّهِ عز و جل حاجَةٌ ، فَلیَطلُبها فی ثَلاثِ ساعاتٍ : ساعَةٍ فِی الجُمُعَةِ . وساعَةٍ تَزولُ الشَّمسُ (6) حینَ تَهُبُّ الرِّیاحُ ، وتُفتَحُ أبوابُ السَّماءِ ، وتَنزِلُ الرَّحمَةُ ، ویُصَوِّتُ الطَّیرُ . وساعَةٍ فی آخِرِ اللَّیلِ عِندَ طُلوعِ الفَجرِ ؛ فَإِنَّ مَلَکَینِ یُنادِیانِ : هَل مِن تائِبٍ یُتابُ عَلَیهِ ! هَل مِن سائِلٍ یُعطی ! هَل مِن مُستَغفِرٍ فَیُغفَرَ لَهُ ! هَل مِن طالِبِ حاجَةٍ فَتُقضی لَهُ ! فَأَجیبوا داعِیَ اللّهِ ، وَاطلُبُوا الرِّزقَ فیما بَینَ طُلوعِ الفَجرِ إلی طُلوعِ الشَّمسِ فَإِنَّهُ أسرَعُ فی طَلَبِ الرِّزقِ مِنَ الضَّربِ فِی الأَرضِ وهِیَ السّاعَةُ الَّتی یُقَسِّمُ اللّهُ فیهَا الرِّزقَ بَینَ عِبادِهِ . (7) .


1- .السنن الکبری : ج 3 ص 502 ح 6460 ، المعجم الکبیر : ج 8 ص 169 ح 7713 کلاهما عن أبی اُمامة ، کنزالعمّال : ج 2 ص 101 ح 3334 ؛ الأمالی للشجری : ج 1 ص 224 عن أبی اُمامة .
2- .المعجم الأوسط : ج 4 ص 64 ح 3621 ، المعجم الصغیر : ج 1 ص 169 کلاهما عن عبد اللّه بن عمر ، کنزالعمّال : ج 2 ص 101 ح 3333 .
3- .فی تحف العقول وجامع الأخبار : «ستّة» وهو الصواب .
4- .الخصال : ص 303 ح 79 و ص 618 ح 10 کلاهما عن أبی بصیر ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، تحف العقول : ص 108 ، جامع الأخبار : ص 367 ح 1016 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 344 ح 4 .
5- .الأمالی للصدوق : ص 171 ح 171 عن السکونی عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلامو ص 337 ح 393 عن السکونی عن الإمام الصادق عن الإمام الباقر علیهماالسلام ، الجعفریّات : ص 235 عن الإمام الکاظم عن آبائه عنه علیهم السلام ، روضة الواعظین : ص 357 ، الکافی : ج 2 ص 477 ح 3 عن السکونی عن الإمام الصادق عنه علیهماالسلام ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 13 ح 2017 کلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 343 ح 1 .
6- .فی تحف العقول : «ساعة الزوال» بدل «وساعة تزول الشمس» .
7- .الخصال : ص 615 ح 10 عن أبی بصیر ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، تحف العقول : ص 106 ، جامع الأخبار : ص 367 ح 1017 نحوه ولیس فیه من «فإنّ ملکین ...» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 343 ح 4 .

ص: 355

1463.مثیر الأحزان :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در چهار هنگام ، درهای آسمان باز و دعا مستجاب می شود : هنگام رویارو شدن صف ها ، هنگام بارش باران ، هنگام برپا شدن نماز ، و هنگام دیدن کعبه .1464.مثیر الأحزان عن عبد اللّه بن یحیی :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :درهای آسمان ، در پنج هنگام ، گشوده می شود : برای قرائت قرآن ، برای رویارویی دو سپاه ، برای بارشِ باران ، برای دعای ستم دیده ، و برای اذان.1461.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام علی علیه السلام :درهای آسمان ، در پنج موقع باز می شود : هنگام بارش باران ، هنگام جهاد ، هنگام اذان ، هنگام قرائت قرآن ، هنگام زوال خورشید ، و موقع دمیدن سپیده.1462.امام صادق علیه السلام :امام علی علیه السلام :دعا کردن را در پنج هنگام ، مغتنم شمارید : هنگام خواندن قرآن ، هنگام اذان ، هنگام بارش باران ، هنگام برخورد دو صف برای شهادت ، و هنگام دعای ستم دیده ؛ زیرا هیچ مانعی میان آن و عرش نیست.1463.مثیر الاحزان :امام علی علیه السلام :هر کس به پروردگارش حاجتی داشت ، آن را در سه هنگام بطلبد : هنگام جمعه ؛ هنگام زوال خورشید که بادها وزیدن می گیرند و درهای آسمان باز می شود و رحمت فرود می آید و مرغان ، آواز می دهند ؛ و هنگام آخرِ شب ، نزدیک دمیدن سپیده ؛ چرا که دو فرشته بانگ می زنند : آیا توبه کننده ای هست تا توبه اش پذیرفته شود؟ آیا درخواست کننده ای هست تا به او عطا شود؟ آیا آمرزش خواهی هست تا آمرزیده شود؟ آیا متقاضیِ حاجتی هست تا حاجتش برآورده شود؟

پس ، دعوت کننده خدا را اجابت کنید و روزی را در فاصله طلوع فجر تا طلوع آفتاب بجویید ؛ زیرا این در جلب روزی ، از تلاش و تکاپو مؤثّرتر است ، و آن وقتی است که خداوند ، در آن ، روزی را میان بندگانش قسمت می کند. .

ص: 356

1464.مثیر الأحزان ( _ به نقل از عبد اللّه بن یحیی _ ) الإمام الصادق علیه السلام :اُطلُبُوا الدُّعاءَ فی أربَعِ ساعاتٍ : عِندَ هُبوبِ الرِّیاحِ ، وزَوالِ الأَفیاءِ ، ونُزولِ القَطرِ ، وأوَّلِ قَطرَةٍ مِن دَمِ القَتیلِ المُؤمِنِ ؛ فَإِنَّ أبوابَ السَّماءِ تُفَتَّحُ عِندَ هذِهِ الأَشیاءِ . (1)1465.رسول اللّه صلی الله علیه و آله :عنه علیه السلام :ثَلاثَةُ أوقاتٍ لا یُحجَبُ فیهَا الدُّعاءُ عَنِ اللّهِ تَعالی : فی أثَرِ المَکتوبَةِ ، وعِندَ نُزولِ المَطَرِ ، وظُهورِ آیَةٍ مُعجِزَةٍ للّهِِ فی أرضِهِ . (2)1466.مسند الشامیّین عن عبدالرحمن بن شبل عن النبیّ صلیعنه علیه السلام :یُستَجابُ الدُّعاءُ فی أربَعَةِ مَواطِنَ : فِی الوَترِ ، وبَعدَ الفَجرِ ، وبَعدَ الظُّهرِ وبَعدَ المَغرِبِ . (3) .


1- .الکافی : ج 2 ص 476 ح 1 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 13 ح 2015 ، عدّة الداعی : ص 46 کلّها عن زید الشحّام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 344 ح 9 .
2- .الأمالی للطوسی : ص 280 ح 542 عن المنصوری عن عمّ أبیه عن الإمام الهادی عن آبائه علیهم السلام ، الدعوات : ص 35 ح 82 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 347 ح 14 .
3- .الکافی : ج 2 ص 477 ح 2 و ج 3 ص 343 ح 17 ، تهذیب الأحکام : ج 2 ص 114 ح 428 ، عدّة الداعی : ص 58 کلّها عن الفضل بن عبدالملک البقباق ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 13 ح 2016 ، الاختصاص : ص 223 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 346 ح 10 .

ص: 357

1467.الإمام الصادق علیه السلام :امام صادق علیه السلام :دعا را در چهار هنگام طلب کنید : هنگام ورزش بادها و زوال خورشید و بارش باران ، و نخستین قطره ای که از خون مجاهد مؤمن به زمین می ریزد ؛ زیرا هنگام این چیزها ، درهای آسمان ، گشوده می شود.1465.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام صادق علیه السلام :سه هنگام است که در آنها ، دعا از درگاه خداوند متعال ، محجوب نمی مانَد : در پسِ نماز واجب و هنگام بارش باران ، و هنگام پدیدار شدن نشانه ای از اعجاز خداوند در زمین.1466.مُسنَد الشامیّین ( _ به نقل از عبد الرحمان بن شبل _ ) امام صادق علیه السلام :دعا ، در چهار جا مستجاب می شود : در نماز وَتْر و بعد از فجر بعد از ظهر ، و بعد از مغرب . (1) .


1- .ظاهرا مراد از سه مورد اخیر ، نماز بعد از این اوقات است ؛ یعنی نماز صبح و ظهر و مغرب ( م ) .

ص: 358

1467.امام صادق علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :ما مِن صَباحٍ إلاّ ومَلَکانِ یُنادِیانِ ، یَقولانِ : یا باغِیَ الخَیرِ هَلُمَّ ، ویا باغِیَ الشَّرِّ انتَهِ ، هَل مِن داعٍ فَیُستَجابَ لَهُ ! هَل مِن مُستَغفِرٍ فَیُغفَرَ لَهُ ! هَل مِن تائِبٍ فَیُتابَ عَلَیهِ ! هَل مِن مَغمومٍ فَیُنَفَّسَ عَنهُ غَمُّهُ !

اللّهُمَّ عَجِّل لِلمُنفِقِ مالَه خَلَفا ، ولِلمُمسِکِ تَلَفا . فَهذا دُعاؤُهُما حَتّی تَغرُبَ الشَّمسُ . (1) .


1- .الأمالی للصدوق : ص 701 ح 958 عن الحسین بن زید عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، روضة الواعظین : ص 360 ولیس فیه «اللّهمّ عجّل للمنفق ماله خلفا وللممسک تلفا» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 380 ح 3 .

ص: 359

1468.نهج البلاغة :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ بامدادی نیست ، مگر آن که دو فرشته بانگ برمی آورند و می گویند : «ای جویای خوبی! بجنب ؛ ای جویای بدی! باز ایست . آیا کسی هست که دعا کند تا دعایش مستجاب شود؟ آیا کسی هست که آمرزش بطلبد تا آمرزیده شود؟ آیا کسی هست که توبه کند تا توبه اش پذیرفته شود؟ آیا اندوهگینی هست تا اندوهش زدوده شود؟

بار خدایا ! به آن که مال خود را انفاق می کند ، به سرعتْ عطا فرما و به آن که بخل می ورزد ، زیان رسان» . و تا غروب آفتاب ، دعای آن دو همین است. .

ص: 360

البابُ الثّامِنُ : أفضل الأمکنة للدّعاء8 / 1مَکَّةُ وَالمَسجِدُ الحَرامُ1470.شرح الأخبار عن الأصبغ بن نباتة :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن أدرَکَ شَهرَ رَمَضانَ بِمَکَّةَ ، مِن أوَّلِهِ إلی آخِرِهِ ، صِیامَهُ وقِیامَهُ ، کَتَبَ اللّهُ لَهُ مِئَةَ ألفِ شَهرِ رَمَضانَ فی غَیرِها ... ولَهُ بِکُلِّ یَومٍ دَعوَةٌ مُستَجابَةٌ . (1)1470.شرح الأخبار ( _ به نقل از اصبغ بن نُباته _ ) عنه صلی الله علیه و آله :مَن أرادَ الدُّنیا وَالآخِرَةَ فَلیَؤُمَّ (2) هذَا البَیتَ ؛ فَما أتاهُ عَبدٌ یَسأَلُ اللّهَ دُنیا إلاّ أعطاهُ اللّهُ مِنها ، ولا یَسأَ لُهُ آخِرَةً إلاَّ ادَّخَرَ لَهُ مِنها . (3)1471.الإمام علیّ علیه السلام ( _ فی مَصقَلَةَ بنِ هُبَیرَةَ الشَّیبانِیِّ لَمّا ) عنه صلی الله علیه و آله :لا تُرفَعُ الأَیدی إلاّ فی سَبعِ مَواطِنَ : حینَ یَفتَتِحُ الصَّلاةَ ، وحینَ یَدخُلُ المَسجِدَ الحَرامَ، فَیَنظُرُ إلَی البَیتِ، وحینَ یَقومُ عَلَی الصَّفا ، وحینَ یَقومُ عَلَی المَروَةِ، وحینَ یَقِفُ مَعَ النّاسِ عَشِیَّةَ عَرَفَةَ ، وبِجَمعٍ (4) ، وَالمَقامَینِ ، حینَ (5) یَرمِی الجَمرَةَ . (6) .


1- .شعب الإیمان : ج 3 ص 487 ح 4149 و ص 347 ح 3729 ؛ بحار الأنوار : ج 96 ص 349 ح 16 نقلاً عن القطب الراوندی فی النوادر عن أبی عیّاش .
2- .أمَّه یؤمُّه : إذا قصده (لسان العرب : ج 12 ص 22 «أمم») .
3- .مسند زید : ص 220 عن زید بن علیّ عن أبیه عن جدّه ، دعائم الإسلام : ج 1 ص 295 کلاهما عن الإمام علیّ علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 99 ص 50 ح 49 .
4- .جَمْع : عَلَم للمزدلفة (النهایة : ج 1 ص 296 «جمع») .
5- .فی کنزالعمّال نقلاً عن المصدر : «وحین» .
6- .المعجم الکبیر : ج 11 ص 305 ح 12072 عن ابن عبّاس ، کنزالعمّال : ج 2 ص 107 ح 3369 .

ص: 361

باب هشتم : بافضیلت ترین مکان ها برای دعا

8 / 1 مکّه و مسجد الحرام

باب هشتم : بافضیلت ترین مکان ها برای دعا8 / 1مکّه و مسجد الحرام1473.الغارات ( _ فی خَبرِ یَزیدَ بنِ حُجَیَّةَ _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس روزه و عبادت ماه رمضان را ، از آغاز تا انجامش ، در مکّه باشد ، خداوند بر این، [ثواب] صد هزار ماه رمضان در غیر مکّه می نویسد .. . و برای هر روز ، یک دعای پذیرفتنی داشته باشد.1474.اُسد الغابة عن أبی إسحاق :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر که دنیا و آخرت را می خواهد ، رهسپار این خانه (کعبه) شود ؛ زیرا هیچ بنده ای به آن جا نرود و حاجتی دنیوی از خدا نخواهد ، مگر آن که خداوند ، آن را به او می دهد و هیچ امر اخروی نخواهد ، مگر آن که برایش ذخیره می سازد.1473.الغارات ( _ درباره یزید بن حُجَیّه _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دست ها را جز در هفت جا نباید بلند کرد : هنگام آغازیدن نماز ، هنگام داخل شدن به مسجد الحرام و دیدن خانه ، هنگام ایستادن بر صفا ، هنگام ایستادن بر مَروه ، هنگام وقوف با مردم در شامگاه عرفه ، و در جمع (1) و مقامین ، و هنگام رمی جمره.

.


1- .همان ، مُزدَلَفه است.

ص: 362

1474.اُسد الغابه ( _ به نقل از ابو اسحاق _ ) عنه صلی الله علیه و آله_ فی ذِکرِ مَظانِّ الدُّعاءِ _: تُرفَعُ الأَیدی : فِی الصَّلاةِ ، وإذا رَأَی البَیتَ ، وعَلَی الصَّفا وَالمَروَةِ ، وعَشِیَّةَ عَرَفَةَ ، وبِجَمعٍ ، وعِندَ الجَمرَتَینِ ، وعَلَی المَیِّتِ . (1)1475.أنساب الأشراف عن أبی وائل شقیق بن سلمة :المزار الکبیر :سُئِلَ الصّادِقُ جَعفَرُ بنُ مُحَمَّدٍ علیه السلام عَن مَقامِ جَبرَئیلَ علیه السلام فَقالَ : تَحتَ المیزابِ الَّذی إذا خَرَجتَ مِنَ البابِ _ الَّذی یُقالُ لَهُ بابُ فاطِمَةَ علیهاالسلام _ بِحِیالِ البابِ ، وَالمیزابُ فَوقَکَ ، وَالبابُ مِن وَراءِ ظَهرِکَ .

فَإِن قَدَرتَ أن تُصَلِّیَ فیهِ رَکعَتَینِ مَندوبا فَافعَل ؛ فَإِنَّهُ لا یَدعو أحَدٌ هُناکَ إلاَّ استُجیبَ لَهُ . (2)1476.الخصال عن جابر الأنصاری :الکافی عن العلاء بن المقعد عن الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ مَلَکا مُوَکَّلاً بِالرُّکنِ الیَمانِیِّ ، مُنذُ خَلَقَ اللّهُ السَّماواتِ وَالأَرَضینَ لَیسَ لَهُ هِجّیرٌ إلاَّ التَّأمینُ عَلی دُعائِکُم ، فَلیَنظُر عَبدٌ بِما یَدعو . فَقُلتُ لَهُ : مَا الهِجّیرُ ؟ فَقالَ : کَلامٌ مِن کَلامِ العَرَبِ ، أی لَیسَ لَهُ عَمَلٌ . (3)1475.أنساب الأشراف ( _ به نقل از ابو وائل شقیق بن سلمه _ ) الإمام الصادق علیه السلام_ فِی الدُّعاءِ عِندَ الرُّکنِ الیَمانِیِّ _: ما مِن مُؤمِنٍ یَدعو بِدُعاءٍ عِندَهُ ، إلاّ صَعِدَ دُعاؤُهُ حَتّی یَلصَقَ بِالعَرشِ ، ما بَینَهُ وبَینَ اللّهِ حِجابٌ . (4) .


1- .السنن الکبری : ج 5 ص 117 ح 9210 ، کنزالعمّال : ج 2 ص 105 ح 3358 ، الدرّ المنثور : ج 1 ص 389 نقلاً عن الشافعی فی الاُمّ وکلّها عن ابن عبّاس وفیه «وعلی عرفات» بدل «وعشیّة عرفة ...» .
2- .المزار الکبیر : ص 83 ، بحار الأنوار : ج 100 ص 180 ح 45 .
3- .الکافی : ج 4 ص 408 ح 12 .
4- .الکافی : ج 4 ص 409 ح 15 ، تهذیب الأحکام : ج 5 ص 106 ح 344 کلاهما عن أبی الفرج السندی .

ص: 363

1476.الخصال ( _ به نقل از جابر انصاری _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ در بیان محلهای [استجابت] دعا _: دست ها در چند جا [به دعا ]بلند می شوند : در نماز ، در هنگام دیدن کعبه ، در بالای صفا و مروه ، در شامگاه عرفه ، در جمع ، در دو جمره ، (1) و برای [نماز] میّت.1477.الإرشاد عن طلحة بن عمیرة :المزار الکبیر :از امام صادق علیه السلام درباره مقام جبرئیل علیه السلام سؤال شد . فرمود : «زیرِ ناودان قرار دارد ؛ یعنی وقتی از باب معروف به باب فاطمه علیهاالسلام خارج می شوی ، ناودان ، بالای سرت و باب ، پشت سرت قرار می گیرد.

اگر توانستی در آن مقام ، دو رکعت نماز مستحبّی بخوانی ، این کار را بکن ؛ زیرا هر کس در آن جا دعا کند ، حتما دعایش مستجاب می شود .1477.الإرشاد ( _ به نقل از طلحة بن عمیره _ ) الکافی_ به نقل از علاء بن مقعد _امام صادق علیه السلام فرمود : «از زمانی که خداوند ، آسمان ها و زمین ها را آفرید ، یک فرشته بر رکن یَمانی گماشته شد که هِجّیری جز آمین گفتن به دعای شما ندارد . پس ، بنده باید مواظب باشد که چه دعایی می کند» .

گفتم : هجّیر ، یعنی چه؟

فرمود : «لفظی از الفاظ عرب است ؛ یعنی : کاری جز این ندارد».1478.حلیة الأولیاء عن عمیرة بن سعد :امام صادق علیه السلام_ درباره دعا کردن در محل رُکن یمانی _: هیچ مؤمنی نیست که در آن جا دعایی بکند ، مگر آن که دعایش بالا رود تا به عرش بچسبد ، به طوری که میان آن و خداوند ، هیچ مانعی نیست. .


1- .جَمَره اولی و وُسطی.

ص: 364

1479.المعارف لابن قتیبة ( _ فی تَرجَمَةِ أنَسِ بنِ مالِکٍ _ ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّهُ لَیسَ مِن عَبدٍ یَتَوَضَّأُ ، ثُمَّ یَستَلِمُ الحَجَرَ ، ثُمَّ یُصَلّی رَکعَتَینِ عِندَ مَقامِ إبراهیمَ ، ثُمَّ یَرجِعُ فَیَضَعُ یَدَهُ عَلی بابِ الکَعبَةِ فَیَحمَدُ اللّهَ ، ثُمَّ لا یَسأَلُ اللّهَ شَیئا إلاّ أعطاهُ إن شاءَ اللّهُ . (1)1478.حلیة الأولیاء ( _ به نقل از عمیرة بن سعد _ ) عنه صلی الله علیه و آله :ما دَعا أحَدٌ بِشَیءٍ فی هذَا المُلتَزَمِ ، إلاَّ استُجیبَ لَهُ . (2)1479.المعارف ، ابن قتیبة ( _ در شرح حال اَنَس بن مالک _ ) قرب الإسناد عن علیّ بن جعفر :رَأَیتُ أخی یَطوفُ السُّبوعَینِ ، وَالثَّلاثَةَ یَقرُنُها ، غَیرَ أنَّهُ یَقِفُ فِی المُستَجارِ (3) ، فَیَدعو فی کُلِّ اُسبوعٍ ، ویَأتِی الحَجَرَ فَیَستَلِمُهُ ، ثُمَّ یَطوفُ . (4)8 / 2عَرَفاتٌ فی یَومِ عَرَفَةَ1482.شرح نهج البلاغة عن أبی سلیمان المؤذّن :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ تَعالی تَطَوَّلَ عَلَیکُم فی جَمعِکُم هذا فَوَهَبَ مُسیئَکُم لِمُحسِنِکُم، وأعطی مُحسِنَکُم ما سَأَلَ ، ادفَعوا بِاسمِ اللّهِ . (5) .


1- .النوادر للأشعری : ص 140 ح 360 ، المقنعة : ص 389 کلاهما عن الإمام الصادق علیه السلام والأخیر من دون إسنادٍ إلیه صلی الله علیه و آله ، بحار الأنوار : ج 99 ص 14 ح 42 .
2- .الفردوس : ج 4 ص 94 ح 6292 عن ابن عبّاس ، کنزالعمّال : ج 12 ص 220 ح 34758 .
3- .المستجار : هو الحائط المقابل للباب دون الرکن الیمانی ، لأنّه کان قبل تجدید البیت هو الباب ، سمّی بذلک لأنّه یستجار عنده باللّه من النار (مجمع البحرین : ج 1 ص 338 «جور») .
4- .قرب الإسناد : ص 241 ح 950 ، بحار الأنوار : ج 99 ص 207 ح 6 .
5- .سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1006 ح 3024 عن بلال بن رباح ، تاریخ دمشق : ج 44 ص 118 ح 6573 عن ابن عمر ، اُسد الغابة : ج 2 ص 367 وفیهما «علی برکة اللّه » بدل «بسم اللّه » ، الإصابة : ج 2 ص 516 وفیه «وغفر لکم ما کان منکم» بدل «ادفعوا بسم اللّه » وکلاهما عن عبد الرحمن بن عبد اللّه بن زید عن أبیه عن جدّه زید ، کنزالعمّال : ج 5 ص 63 ح 12062 .

ص: 365

8 / 2 عرفات در روز عرفه

1483.الإرشاد عن أبی سلمان المؤذّن عن زید بن أرقم :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر بنده ای وضو سازد و سپس ، حجر [الأسود] را استلام کند و بعد ، دو رکعت نماز در مقام ابراهیم بخواند ، آن گاه ، برگردد و دستش را بر در کعبه بگذارد و حمد خدا را بگوید ، هر چه از خدا بخواهد ، به او عطا می کند ، إن شاء اللّه !1480.الأمالی ، صدوق ( _ به نقل از ابو هُدبَه _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ کس در این ملتزم ، دعایی نکرد ، مگر آن که دعایش مستجاب شد.1481.نهج البلاغة :قرب الإسناد_ به نقل از علی بن جعفر _: برادرم را دیدم که دو سه هفت بار ، پشتِ سر هم ، (1) طواف می کند ، منتها هر هفت بار که طواف می کرد ، در مُستجار (2) توقّف می نمود و دعا می کرد و نزد حجر می رفت و استلام می کرد و سپس ، طواف می کرد.8 / 2عرفات در روز عرفه1484.المعجم الأوسط عن زاذان :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند متعال ، در این جمع شما به شما لطف کرده است . گنهکارتان را به خاطر نیکوکارتان می بخشد و به نیکوکارتان ، آنچه درخواست کند ، عطا می فرماید . به نام خدا ، حرکت کنید .

.


1- .طواف قِران یا پیوسته و پشتِ سر هم ، آن است که شخص ، هفت بار طواف کند و بدون آن که دو رکعت نماز طواف به جا آورده شود ، به هفت بار طواف دوم و سوم ، ادامه دهد.
2- .در پشت کعبه ، دیوار رو به روی درِ کعبه و پایین تر از رُکن یمانی است . پیش از تجدید بنای کعبه ، این جا درِ کعبه بوده است . «مُستجار» نامیده شدن آن ، از این روست که در آن جا به پیشگاه خداوند از آتش جهنّم ، پناه برده می شود.

ص: 366

1485.فضائل الصحابة لابن حنبل عن زاذان أبی عمر عن رجل حالإمام علیّ علیه السلام :لَمّا کانَ عَشِیَّةُ عَرَفَةَ ورَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله واقِفٌ أقبَلَ عَلَی النّاسِ بِوَجهِهِ فَقالَ : مَرحَبا بِوَفدِ اللّهِ _ ثَلاثَ مَرّاتٍ _ الَّذین إذا سَأَ لُوا اللّهَ أعطاهُم . (1)1484.المعجم الأوسط ( _ به نقل از زادان _ ) الإمام زین العابدین علیه السلام :إذا کانَ عَشِیَّةُ عَرَفَةَ ، یُنَزِّلُ اللّهُ مَلائِکَةً إلی سَماءِ الدُّنیا ، ثُمَّ یَقولُ : اُنظُروا إلی عِبادی أتَونی شُعثا غُبرا ، أرسَلتُ إلَیهِم رَسولاً فَصَدَّقوهُ ، ثُمَّ قَصَدونی فَسَأَلونی ودَعَونی ، اِشهَدوا أنَّ حَقّا عَلَیَّ أن اُجیبَهُمُ الیَومَ ، قَد شَفَّعتُ مُحسِنَهُم فی مُسیئِهِم ، وتَقَبَّلتُ مِن مُحسِنِهِم ، فَلیُفیضوا مَغفورا لَهُم .

ثُمَّ یَأمُرُ مَلَکَینِ بِالمَأزِمَینِ (2) ، فَیَقِفُ هذا مِن هذَا الجانِبِ ، وهذا مِن هذَا الجانِبِ ، یَقولانِ : اللّهُمَّ سَلِّم سَلِّم ، فَما یَکادُ یُری صَریعا ولا کَسیرا . (3)1485.فضائل الصحابة ، ابن حنبل ( _ به نقل از زاذان ابو عمر ، از مردی که برایش نقل ) الإمام الباقر علیه السلام :ما أفضَلُ مِن رَجُلٍ یَجیءُ ، یَقودُ بِأَهلِهِ وَالنّاسُ وُقوفٌ بِعَرَفاتٍ یَمینا وشِمالاً ، یَأتی بِهِمُ الحَجَّ فَیَسأَلُ بِهِمُ اللّهَ تَعالی . (4)1486.الإمام علیّ علیه السلام :عنه علیه السلام :ما یَقِفُ أحَدٌ عَلی تِلکَ الجِبالِ _ بَرٌّ ولا فاجِرٌ _ إلاَّ استَجابَ اللّهُ لَهُ ؛ فَأَمَّا البَرُّ فَیُستَجابُ لَهُ فی آخِرَتِهِ ودُنیاهُ ، وأمَّا الفاجِرُ فَیُستَجابُ لَهُ فی دُنیاهُ . (5) .


1- .مسند زید : ص 221 عن زید بن علیّ عن أبیه عن جدّه ، دعائم الإسلام : ج 1 ص 293 نحوه ، بحار الأنوار : ج 99 ص 49 ح 42 وراجع الفردوس : ج 4 ص 161 ح 6502 وکنزالعمّال : ج 5 ص 141 ح 12391 .
2- .هو موضع بین عرفة والمشعر (مجمع البحرین : ج 1 ص 45 «أزم») .
3- .المقنعة : ص 386 ، روضة الواعظین : ص 394 ، المحاسن : ج 1 ص 140 ح 184 عن معاویة بن عمّار عن الإمام الصادق عنه علیهماالسلام ، النوادر للأشعری : ص 139 ح 358 کلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 99 ص 254 ح 23 .
4- .علل الشرایع : ص 457 ح 1 عن سیف التمّار عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 99 ص 19 ح 67 .
5- .الکافی : ج 4 ص 262 ح 38 عن الحسن بن الجهم عن الإمام الرضا علیه السلام ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 210 ح 2180 ، قرب الإسناد : ص 376 ح 1330 عن أحمد بن محمّد بن أبی نصر عن الإمام الرضا عنه علیهماالسلامنحوه ، بحار الأنوار : ج 99 ص 251 ح 7 . وراجع : الکافی : ج 4 ص 256 ح 19 وعدّة الداعی : ص 47 .

ص: 367

1487.عنه علیه السلام :امام علی علیه السلام :شامگاه عرفه که شد ، پیامبر خدا ایستاد و رو به مردم کرد و فرمود : «درود بر میهمانان خدا (این جمله را سه مرتبه فرمود)؛ آنان که هر گاه از خدا درخواست کنند ، خداوند ، عطایشان فرماید!».1488.عنه علیه السلام :امام زین العابدین علیه السلام :چون شامگاه عرفه شود ، خداوند ، فرشتگانی به آسمان دنیا فرو می فرستد و می فرماید : «بنگرید که این بندگانم ژولیده و غبارآلود ، نزد من آمده اند . پیامبری به سویشان فرستادم و او را تصدیق کردند . سپس به سوی من آمدند و از من ، درخواست می کنند و مرا می خوانند . گواه باشید که بر من است تا امروز ، اجابتشان کنم . گنهکارشان را به واسطه نیکوکارشان بخشیدم و از نیکوکارشان پذیرفتم . پس ، بکوچند که آمرزیده شدند».

سپس به دو فرشته در مأزمین (1) دستور دهد و یکی در یک سوی باشد و دیگری در سوی دیگر ، و می گویند : «بار خدایا ! سلامت بدار ، سلامت بدار . پس هیچ زمین خورده و دست و پا شکسته ای دیده نمی شود. (2)1486.امام علی علیه السلام :امام باقر علیه السلام :هیچ کس برتر از مردی نیست که خانواده اش را بر مَرکب می نشانَد و در حالی که مردم از چپ و راست در عرفات وقوف کرده اند ، آنها را به حج می آورد و با آنها از خداوند متعال مسئلت می کند.1487.امام علی علیه السلام :امام باقر علیه السلام :هیچ کس ، نیک یا بد ، در این کوه ها وقوف نکند ، مگر آن که خداوند ، دعایش را اجابت فرماید . دعای شخص نیک برای دنیا و آخرتش ، اجابت می شود و دعای شخص بد برای دنیایش ، مستجاب می شود. .


1- .مأزمین ، مکانی است بین عرفه و مَشعَر .
2- .یعنی : کسی صدمه جانی و بدنی نبیند.

ص: 368

8 / 3رَوضَةُ النَّبِیِّ1490.عنه علیه السلام :الإمام الباقر علیه السلام :کانَ أبی عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیه السلام یَقِفُ عَلی قَبرِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، فَیُسَلِّمُ عَلَیهِ ، ویَشهَدُ لَهُ بِالبَلاغِ ، ویَدعو بِما حَضَرَهُ ، ثُمَّ یُسنِدُ ظَهرَهُ إلَی المَروَةِ (1) الخَضراءِ الدَّقیقَةِ العَرضِ مِمّا یَلِی القَبرَ ، ویَلتَزِقُ بِالقَبرِ ، ویُسنِدُ ظَهرَهُ إلَی القَبرِ ، ویَستَقبِلُ القِبلَةَ فَیَقولُ :

اللّهُمَّ إلَیکَ ألجَأتُ أمری (2) ، وإلی قَبرِ مُحَمَّدٍ عَبدِکَ ورَسولِکَ أسنَدتُ ظَهری ، وَالقِبلَةَ الَّتی رَضیتَ لِمُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله استَقبَلتُ ، اللّهُمَّ إنّی أصبَحتُ لا أملِکُ لِنَفسی خَیرَ ما أرجو ، ولا أدفَعُ عَنها شَرَّ ما أحذَرُ عَلَیها ، وأصبَحَتِ الاُمورُ بِیَدِکَ ، فَلا فَقیرَ أفقَرُ مِنّی ، إنّی لِما أنزَلتَ إلَیَّ مِن خَیرٍ فَقیرٌ ، اللّهُمَّ اردُدنی مِنکَ بِخَیرٍ ، فَإِنَّهُ لا رادَّ لِفَضلِکَ ، اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِکَ مِن أن تُبَدِّلَ اسمی ، أو تُغَیِّرَ جِسمی ، أو تُزیلَ نِعمَتَکَ عَنّی ، اللّهُمَّ کَرِّمنی بِالتَّقوی ، وجَمِّلنی بِالنِّعَمِ ، وَاغمُرنی بِالعافِیَةِ ، وَارزُقنی شُکرَ العافِیَةِ . (3)1491.عنه علیه السلام :الإمام الصادق علیه السلام :إذا فَرَغتَ مِنَ الدُّعاءِ عِندَ قَبرِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَائتِ المِنبَرَ ، فَامسَحهُ بِیَدِکَ وخُذ بِرُمّانَتَیهِ وهُمَا السُّفلاوانِ ، وَامسَح عَینَیکَ ووَجهَکَ بِهِ ، فَإِنَّهُ یُقالُ : إنَّهُ شِفاءُ العَینِ ، وقُم عِندَهُ فَاحمَدِ اللّهَ وأثنِ عَلَیهِ ، وسَل حاجَتَکَ ؛ فَإِنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قالَ :

ما بَینَ مِنبَری وبَیتی رَوضَةٌ مِن رِیاضِ الجَنَّةِ ، ومِنبَری عَلی تُرعَةٍ مِن تُرَعِ الجَنَّةِ _ وَالتُّرعَةُ هِیَ البابُ الصَّغیرُ _ . (4) .


1- .المروة : حجرٌ أبیضُ بَرّاقٌ ، ومروةُ المسعی التی تذکر مع الصفا : أحد رأسیه اللذین ینتهی السعی إلیهما ، سمّیت بذلک (النهایة : ج 4 ص 323 «مرو») .
2- .فی المصدر : «ظهری» ، وما أثبتناه من کامل الزیارات وبحار الأنوار .
3- .الکافی : ج 4 ص 551 ح 2 ، کامل الزیارات : ص 52 ح 29 و ص 56 ح 34 کلّها عن علیّ بن جعفر عن أخیه الإمام الکاظم عن أبیه علیهماالسلام ، المزار للمفید : ص 175 ح 1 عن الإمام الصادق عنه علیهماالسلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 100 ص 153 ح 20 .
4- .الکافی : ج 4 ص 553 ح 1 ، تهذیب الأحکام : ج 6 ص 7 ح 12 ، کامل الزیارات : ص 50 ح 28 کلّها عن معاویة بن عمّار ، مصباح المتهجّد : ص 710 ح 790 من دون إسنادٍ إلی المعصوم وفیهما «منبری وقبری» بدل «منبری وبیتی» ، بحار الأنوار : ج 100 ص 151 ح 19 .

ص: 369

8 / 3 آرامگاه پیامبر

8 / 3آرامگاه پیامبر1489.امام علی علیه السلام ( _ در دعا منسوب به ایشان _ ) امام باقر علیه السلام :پدرم علی بن الحسین علیه السلام کنار قبر پیامبر صلی الله علیه و آله می ایستاد و بر او سلام می کرد و گواهی می داد که رسالتش را ابلاغ کرد و آنچه به خاطرش می رسید ، دعا می کرد سپس ، پشتش را به تخته سنگ سبزِ نازکی که پایین قبر و چسبیده به آن بود ، تکیه می داد و در حالی که پشت به قبر و رو به قبله بود ، می گفت:

بار خدایا ! امور خود را به تو سپردم و به قبر محمّد ، بنده ات و فرستاده ات ، تکیه داده ام و به قبله ای که برای محمّد صلی الله علیه و آله پسندیدی ، رو کرده ام . بار خدایا ! من ، نه می توانم خیری را که بدان امید بسته ام ، به دست آورم و نه توان دفع شرّی را دارم که از آن بیمناکم ؛ بلکه همه امور در دست توست . پس ، هیچ فقیری فقیرتر از من نیست . من نیازمند هر خیری هستم که به سویم فرو فرستی . بار خدایا ! مرا از درگاهت با خیر بازگردان ؛ زیرا هیچ چیز نمی تواند مانع فضل تو شود .

بار خدایا ! به تو پناه می برم از این که نامم را دگرگون سازی ، یا جسمم را تغییر دهی ، یا نعمتت را از من زوال آوری .

بار خدایا ! مرا به [خلعت] تقوا ، مفتخر گردان و به نعمت ها آراسته ام بدار و در عافیت و سلامت ، غرقه ام ساز و شکرگزاری از عافیت را روزی ام کن.1490.امام علی علیه السلام :امام صادق علیه السلام :هر گاه از دعا کردن در کنار قبر پیامبر صلی الله علیه و آله فارغ شدی ، به محلّ منبر برو و آن را مسح کن و دو انارک آن را بگیر که دو دستگیره زیرین اند و چشم ها و صورتت را بر منبر بکش ؛ زیرا گفته می شود که شفابخشِ چشم است و کنار منبر بِایست و حمد و ثنای خداوند به جا بیاور ، و حاجتت را بخواه ؛ چرا که پیامبر خدا فرمود : «بین منبرم و اتاقم ، باغی از باغ های بهشت است و منبرم بر روی تُرعه ای از تُرعه های بهشت قرار دارد» و تُرعه به معنای دریچه است .

.

ص: 370

1491.امام علی علیه السلام :عنه علیه السلام :إن کانَت لَکَ حاجَةٌ ، فَاجعَل قَبرَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله خَلفَ کَتِفَیکَ ، وَاستَقبِلِ القِبلَةَ وَارفَع یَدَیکَ ، وَاسأَل حاجَتَکَ ؛ فَإِنَّکَ أحری أن تُقضی إن شاءَ اللّهُ . (1)1492.امام علی علیه السلام :عنه علیه السلام :إذا دَخَلتَ المَسجِدَ ، فَإِنِ استَطَعتَ أن تُقیمَ ثَلاثَةَ أیّامٍ ، الأَربِعاءَ وَالخَمیسَ وَالجُمُعَةَ ، فَصَلِّ ما بَینَ القَبرِ وَالمِنبَرِ یَومَ الأَربِعاءِ عِندَ الاُسطُوانَةِ الَّتی تَلِی القَبرَ ، فَتَدعُو اللّهَ عِندَها وتَسأَ لُهُ کُلَّ حاجَةٍ تُریدُها فی آخِرَةٍ أو دُنیا .

وَالیَومَ الثّانِیَ عِندَ اُسطُوانَةِ التَّوبَةِ ، ویَومَ الجُمُعَةِ عِندَ مَقامِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، مُقابِلَ الاُسطُوانَةِ الکَثیرَةِ الخَلوقِ (2) ، فَتَدعُو اللّهَ عِندَهُنَّ لِکُلِّ حاجَةٍ ، وتَصومُ تِلکَ الثَّلاثَةَ الأَیّامِ . (3)1493.امام علی علیه السلام :عنه علیه السلام :صُمِ الأَربِعاءَ وَالخَمیسَ وَالجُمُعَةَ ، وصَلِّ لَیلَةَ الأَربِعاءِ ویَومَ الأَربِعاءِ عِندَ الاُسطُوانَةِ الَّتی تَلی رَأسَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، ولَیلَةَ الخَمیسِ ویَومَ الخَمیسِ عِندَ اُسطُوانَةِ أبی لُبابَةَ ، ولَیلَةَ الجُمُعَةِ ویَومَ الجُمُعَةِ عِندَ الاُسطُوانَةِ الَّتی تَلی مَقامَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، وَادعُ بِهذَا الدُّعاءِ لِحاجَتِکَ وهُوَ :

اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ بِعِزَّتِکَ وقُوَّتِکَ وقُدرَتِکَ ، وجَمیعِ ما أحاطَ بِهِ عِلمُکَ ، أن تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وأن تَفعَلَ بی کَذا وکَذا . (4) .


1- .الکافی : ج 4 ص 551 ح 1 ، تهذیب الأحکام : ج 6 ص 6 ح 8 وفیه «فإنّها أحری» بدل «فإنّک أحری» ، کامل الزیارات : ص 50 ح 27 کلّها عن معاویة بن عمّار ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 567 من دون إسنادٍ إلی المعصوم وفیه «فإنّک حریّ أن تقضی لک» ، بحار الأنوار : ج 100 ص 151 ح 17 .
2- .الخلوق : هو طِیبٌ معروف مُرَکَّب ، یُتَّخَذ من الزَّعفران وغیره من أنواع الطّیب ، وتَغلب علیه الحُمرَة والصُّفرة (النهایة : ج 2 ص 71 «خلق») .
3- .الکافی : ج 4 ص 558 ح 4 عن الحلبی ، بحار الأنوار : ج 100 ص 147 ح 6 .
4- .الکافی : ج 4 ص 558 ح 5 عن معاویة بن عمّار ، بحار الأنوار : ج 100 ص 147 ح 7 .

ص: 371

1494.عنه علیه السلام :امام صادق علیه السلام :اگر حاجتی داشتی ، پشت به قبر پیامبر صلی الله علیه و آله و رو به قبله بِایست و دو دستت را به آسمان بردار و حاجتت را بخواه ، که در این صورت ، سزاوارتری تا به خواست خدا ، حاجتت برآورده گردد.1495.عنه علیه السلام :امام صادق علیه السلام :هر گاه به مسجد [پیامبر صلی الله علیه و آله ]درآمدی ، اگر توانستی سه روز : چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه را بمان و روز چهارشنبه ، کنار ستون نزدیک قبر ، نماز بخوان در آن جا به درگاه خدا دعا کن و هر حاجتی که برای آخرت یا دنیایت می خواهی ، از او مسئلت نما.

روز دوم ، کنار ستون توبه ، و روز جمعه در مقام پیامبر صلی الله علیه و آله مقابل ستونِ عطرآگین ، نماز بخوان و در کنار هر یک از آنها ، برای هر حاجتی دعا کن ، و هر سه روز را روزه بگیر.1496.الإمام علیّ علیه السلام ( _ مِن خُطبَةٍ لَهُ یَومَ الجَمَلِ ، بَعدَ أن حَمِ ) امام صادق علیه السلام :چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه را روزه بدار و شبِ چهارشنبه و روز چهارشنبه ، کنار ستون بالا سرِ پیامبر صلی الله علیه و آله ، و شبِ پنج شنبه و روز پنج شنبه ، کنار ستون ابو لُبابه ، و شب جمعه و روز جمعه ، کنارِ ستون نزدیک مقام پیامبر صلی الله علیه و آله نماز بخوان و برای حاجتت این دعا را بخوان:

بار خدایا ! به عزّت و نیرو و توانایی ات و به هر آنچه علم تو بدان احاطه دارد ، از تو درخواست می کنم که بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرستی و فلان و بهمان حاجت مرا برآوری. .

ص: 372

راجع : ص 724 (اِستِجابَةُ دُعاءِ شَیخٍ مِن آلِ سَعدٍ لِرَدِّ مَظلِمَتِهِ) .

8 / 4مَشاهِدُ الأَئِمَّةِ مِن أهلِ البَیتِ علیهم السلام1497.عنه علیه السلام :تهذیب الأحکام عن عثمان بن سعید عن رجل عن الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ إلی جانِبِ کوفانَ قَبرا ، ما أتاهُ مَکروبٌ قَطُّ فَصَلّی عِندَهُ رَکعَتَینِ أو أربَعَ رَکَعاتٍ ، إلاّ نَفَّسَ اللّهُ عَنهُ کُربَتَهُ ، وقَضی حاجَتَهُ . قالَ : قُلتُ : قَبرُ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیهماالسلام ؟

فَقالَ لی بِرَأسِهِ : لا . فَقُلتُ : فَقَبرُ أمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام ؟

قالَ بِرَأسِهِ : نَعَم . (1)1497.امام علی علیه السلام :الإمام الصادق علیه السلام :إذا زُرتَ جانِبَ النَّجَفِ ، فَزُر عِظامَ آدَمَ ، وبَدَنَ نوحٍ ، وجِسمَ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام ؛ فَإِنَّکَ زائِرٌ الآباءَ الأَوَّلینَ ، ومُحَمَّدا خاتَمَ النَّبِیّینَ ، وعَلِیّا سَیِّدَ الوَصِیّینَ ، وإنَّ زائِرَهُ تُفتَحُ لَهُ أبوابُ السَّماءِ عِندَ دَعوَتِهِ ؛ فَلا تَکُن عَنِ الخَیرِ نَوّاما . (2) .


1- .تهذیب الأحکام : ج 6 ص 35 ح 73 ، فرحة الغری : ص 69 عن داوود بن فرقد ، بحار الأنوار : ج 100 ص 259 ح 8 .
2- .تهذیب الأحکام : ج 6 ص 23 ح 51 ، المزار للمفید : ص 22 ح 3 ، کامل الزیارات : ص 91 ح 91 ، مصباح الزائر : ص 118 کلّها عن المفضّل بن عمر الجعفی ، بحار الأنوار : ج 100 ص 258 ح 4 .

ص: 373

8 / 4 آرامگاه های امامان از اهل بیت

ر . ک : ص 725 (مستجاب شدن دعای پیری از خاندان سعد برای بازگرفتن حقّش) .

8 / 4آرامگاه های امامان از اهل بیت1499.الفتوح ( _ در یادکرد از علی علیه السلام پس از آن که بارها ) تهذیب الأحکام_ به نقل از عثمان بن سعید ، از مردی ، از امام صادق علیه السلام _: در کنار کوفه ، قبری است که هیچ دردمندی به نزد آن نرفت و دو یا چهار رکعت نماز نخواند مگر آن که خداوند از او رفع گرفتاری کرد و حاجتش را برآوَرْد . راوی گوید : عرض کردم : قبر حسین بن علی علیه السلام ؟ حضرت با سرش به من اشاره کرد که : نه . عرض کردم : پس ، قبر امیر المؤمنین علیه السلام ؟ حضرت با سرش اشاره کرد که : آری.1500.الإمام علیّ علیه السلام :امام صادق علیه السلام :هر گاه کنار نجف را زیارت کردی ، استخوانهای آدم و بدن نوح و پیکر علی بن ابی طالب علیه السلام را زیارت کن ، که با این کار پدران نخستین ، و محمد خاتم پیامبران و علی سرور اوصیاء را زیارت کرده ای ، و برای زائر او ، در هنگام دعا ، درهای آسمان گشوده می شود . پس ، از خیر غافل مباش.

.

ص: 374

1501.عنه علیه السلام ( _ فی طَلحَةَ وَالزُّبَیرِ _ ) عنه علیه السلام :إنَّ أبوابَ السَّماءِ لَتُفتَحُ عِندَ دُعاءِ الزّائِرِ لِأَمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام ؛ فَلا تَکُن عَنِ الخَیرِ نَوّاما . (1)1502.عنه علیه السلام :المزار عن شعیب العقرقوفی عن الإمام الصادق علیه السلام ، قال :قُلتُ لَهُ : مَن أتی قَبرَ الحُسَینِ _ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ _ ما لَهُ مِنَ الثَّوابِ وَالأَجرِ جُعِلتُ فِداکَ ؟

قالَ : یا شُعَیبُ ، ما صَلّی عِندَهُ أحَدٌ صَلاةً إلاّ قَبِلَهَا اللّهُ مِنهُ ، ولا دَعا عِندَهُ أحَدٌ دَعوَةً إلاَّ استُجیبَت لَهُ عاجِلَةً وآجِلَةً . (2)1503.عنه علیه السلام ( _ فی طَلحَةَ وَالزُّبَیرِ _ ) ثواب الأعمال عن بشیر الدهّان عن الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ الرَّجُلَ لَیَخرُجُ إلی قَبرِ الحُسَینِ علیه السلام ، فَلَهُ إذا خَرَجَ مِن أهلِهِ بِأَوَّلِ خُطوَةٍ مَغفِرَةٌ لِذُنوبِهِ ، ثُمَّ لَم یَزَل یُقَدَّسُ بِکُلِّ خُطوَةٍ حَتّی یَأتِیَهُ ، فَإِذا أتاهُ ناجاهُ اللّهُ ، فَقالَ :

عَبدی سَلنی اُعطِکَ ، ادعُنی اُجِبکَ ، اطلُب مِنّی اُعطِکَ ، سَلنی حاجَتَکَ أقضِها لَکَ .

قالَ أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام : وحَقٌّ عَلَی اللّهِ أن یُعطِیَ ما بَذَلَ . (3)1500.امام علی علیه السلام :الإمام الباقر علیه السلام :إنَّ وِلایَتَنا عُرِضَت عَلی أهلِ الأَمصارِ فَلَم یَقبَلها قَبولَ أهلِ الکوفَةِ بِشَیءٍ ، وذلِکَ أنَّ قَبرَ عَلِیٍّ علیه السلام فیهِ ، وأنَّ إلی لِزقِهِ لَقَبرا آخَرَ _ یَعنی قَبرَ الحُسَینِ علیه السلام _ وما مِن آتٍ یَأتیهِ فَیُصَلّی عِندَهُ رَکعَتَینِ أو أربَعا ، ثُمَّ یَسأَلُ اللّهَ حاجَتَهُ إلاّ قَضاها لَهُ ، وأنَّهُ لَتَحُفُّهُ کُلَّ یَومٍ ألفُ مَلَکٍ . (4) .


1- .المقنعة : ص 462 ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 3 ص 317 ، خصائص الأئمّة علیهم السلام : ص 40 ولیس فیه «فلا تکن عن الخیر نوّاما» .
2- .المزار للمفید : ص 135 ح 4 ، کامل الزیارات : ص 435 ح 668 ، بحار الأنوار : ج 101 ص 83 ح 9 .
3- .ثواب الأعمال : ص 117 ح 32 ، المزار للمفید : ص 31 ح 2 ، کامل الزیارات : ص 253 ح 379 ، بحار الأنوار : ج 101 ص 24 ح 21 .
4- .ثواب الأعمال : ص 114 ح 20 عن أبی النمیر ، کامل الزیارات : ص 313 ح 530 عن محمّد بن علیّ الحلبی عن الإمام الصادق علیه السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 101 ص 140 ح 1 .

ص: 375

1501.امام علی علیه السلام ( _ درباره طلحه و زبیر _ ) امام صادق علیه السلام :درهای آسمان در هنگام دعای زائر امیر المؤمنین علیه السلام گشوده می شود . پس ، از خیر غافل مباش.1502.امام علی علیه السلام :المزار_ به نقل از شعیب عقرقوفی _شعیب گفت : به امام [صادق] علیه السلام گفتم : فدایت شوم ! برای کسی که به زیارت قبر حسین _ که درودهای خداوند بر او باد _ برود ، چه پاداش و مزدی است؟

فرمود : «ای شعیب ! هیچ کس نزد آن نمازی نخوانْد ، مگر آن که خداوند ، آن را از او بپذیرد و هیچ کس نزد آن دعایی نکرد ، مگر آن که دیر یا زود ( / در دنیا و آخرت) دعایش مستجاب شود.1503.امام علی علیه السلام ( _ درباره طلحه و زبیر _ ) ثواب الأعمال_ به نقل از بشیر دهّان _: امام [صادق] علیه السلام فرمود : «هر کس برای زیارت قبر حسین علیه السلام خارج شود ، هنگامی که از خانه اش بیرون شد ، برای هر گامی یک گناهش آمرزیده می شود و پیوسته با هر گامی که برمی دارد ، پاک تر می شود تا به آن جا برسد و چون به آرامگاه رسید ، خداوند ، نجواکنان به او می گوید: بنده من! از من بخواه تا عطایت کنم ، مرا بخوان تا اجابتت کنم ، از من بطلب تا به تو بدهم ، حاجتت را از من بخواه تا برایت برآوَرم .

و بر خداست که آنچه را بخشیده است ، عطا کند».1504.مجابو الدعوة لابن أبی الدنیا عن أبی بشیر الشَّیباامام باقر علیه السلام :ولایت ما بر مردمان شهرها عرضه شد ؛ امّا هیچ یک از آنها به مانند مردم کوفه ، آن را نپذیرفتند . دلیلش هم آن است که قبر علی علیه السلام در آن است و در کنار آن ، قبر دیگری (یعنی قبر حسین علیه السلام ) است و هیچ کس نیست که به نزد این قبر برود و دو یا چهار رکعت نماز بخواند ، سپس حاجتش را از خدا بخواهد ، مگر آن که حاجتش را برآورده سازد . هر روز ، هزار فرشته این قبر را در میان می گیرند. .

ص: 376

1505.الجمل ( _ فی خُروجِ عُثمانَ بنِ حُنَیفٍ مِن حَبسِ البَصرَ ) الإمام الباقر والإمام الصادق علیهماالسلام :إنَّ اللّهَ تَعالی عَوَّضَ الحُسَینَ علیه السلام مِن قَتلِهِ أن جَعَلَ الإِمامَةَ فی ذُرِّیَّتِهِ ، وَالشِّفاءَ فی تُربَتِهِ ، وإجابَةَ الدُّعاءِ عِندَ قَبرِهِ ، ولا تُعَدُّ أیّامُ زائِریهِ جائِیا وراجِعا مِن عُمُرِهِ . (1)1506.شرح الأخبار عن رجل من أهل البصرة :تهذیب الأحکام عن عبد اللّه بن الفضل الهاشمی :کُنتُ عِندَ أبی عَبدِ اللّهِ الصّادِقِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ علیهماالسلام ، فَدَخَلَ رَجُلٌ مِن أهلِ طوسٍ ، فَقالَ : یَابنَ رَسولِ اللّهِ ، ما لِمَن زارَ قَبرَ أبی عَبدِ اللّهِ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام ؟

فَقالَ لَهُ : یا طوسِیُّ ، مَن زارَ قَبرَ أبی عَبدِ اللّهِ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام وهُوَ یَعلَمُ أنَّهُ إمامٌ مِن قِبَلِ اللّهِ عز و جل مُفتَرَضُ الطّاعَةِ عَلَی العِبادِ ، غَفَرَ اللّهُ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِهِ وما تَأَخَّرَ ، وقَبِلَ شَفاعَتَهُ فی خَمسینَ مُذنِبا ، ولَم یَسأَلِ اللّهَ عز و جل حاجَةً عِندَ قَبرِهِ إلاّ قَضاها لَهُ . (2)1504.مجابو الدعوة ، ابن ابی دنیا ( _ به نقل از ابو بشیر شیبانی _ ) الإمام الصادق علیه السلام :مَن زارَ قَبرَ الحُسَینِ علیه السلام للّهِِ وفِی اللّهِ ، أعتَقَهُ اللّهُ مِنَ النّارِ ، وآمَنَهُ یَومَ الفَزَعِ الأَکبَرِ ، ولَم یَسأَلِ اللّهَ تَعالی حاجَةً مِن حَوائِجِ الدُّنیا وَالآخِرَةِ إلاّ أعطاهُ . (3)1505.الجمل ( _ درباره خارج شدن عثمان بن حُنَیف از زندان بصره _ ) عدّة الداعی :رُوِیَ أنَّ الصّادِقَ علیه السلام أصابَهُ وَجَعٌ ، فَأَمَرَ مَن عِندَهُ أن یَستَأجِروا لَهُ أجیرا یَدعو لَهُ عِندَ قَبرِ الحُسَینِ علیه السلام ، فَخَرَجَ رَجُلٌ مِن مَوالیهِ فَوَجَدَ آخَرَ عَلَی البابِ ، فَحَکی لَهُ ما أمَرَ بِهِ ، فَقالَ الرَّجُلُ : أنَا أمضی ، لکِنِ الحُسَینُ علیه السلام إمامٌ مُفتَرَضُ الطّاعَةِ ، وهُوَ أیضا إمامٌ مُفتَرَضُ الطّاعَةِ ، فَکَیفَ ذلِکَ ؟ فَرَجَعَ إلی مَولاهُ وعَرَّفَهُ قَولَهُ ، فَقالَ :

هُوَ کَما قالَ ، لکِن ما عَرَفَ أنّ للّهِِ تَعالی بِقاعا یُستَجابُ فیهَا الدُّعاءُ ، فَتِلکَ البُقعَةُ مِن تِلکَ البِقاعِ . (4) .


1- .الأمالی للطوسی : ص 317 ح 644 ، بشارة المصطفی : ص 211 ، إعلام الوری : ج 1 ص 431 کلّها عن محمّد بن مسلم ، عدّة الداعی : ص 48 نحوه ، بحار الأنوار : ج 101 ص 69 ح 2 .
2- .تهذیب الأحکام : ج 6 ص 108 ح 191 ، الأمالی للصدوق : ص 684 ح 938 وفیه «سبعین» بدل «خمسین» ، بحار الأنوار : ج 101 ص 23 ح 15 .
3- .کامل الزیارات : ص 276 ح 430 عن حذیفة بن منصور ، بحار الأنوار : ج 101 ص 20 ح 9 .
4- .عدّة الداعی : ص 48 .

ص: 377

1506.شرح الأخبار ( _ به نقل از مردی از اهالی بصره _ ) امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام :خداوند متعال ، عوضِ کشته شدن حسین علیه السلام را این برایش قرار داد که امامت را در نسل او نهاد و شفا را در تربتش و مستجاب شدن دعا را در کنار قبرش . روزهای رفت و برگشت زائران او ، از عمر آنان به شمار نمی آید.1507.شرح الأخبار عن الأصبغ بن نباتة :تهذیب الأحکام_ به نقل از عبد اللّه بن فضل هاشمی _: نزد ابو عبداللّه امام صادق علیه السلام بودم که مردی از اهالی توس وارد شد و گفت : ای پسر پیامبر خدا! برای کسی که قبر ابا عبد اللّه حسین بن علی علیه السلام را زیارت کند ، چه پاداشی است؟

به او فرمود : «ای مرد طوسی ! هر کس قبر ابا عبد اللّه حسین بن علی علیه السلام را زیارت کند ، در حالی که بداند او امامِ منصوب از جانب خداوند عز و جل است و اطاعت از او بر بندگان واجب است ، خداوند ، گناهان قبل و بعد او را می آمرزد ، و شفاعتش را در حقّ پنجاه گنهکار می پذیرد و هیچ حاجتی در نزد قبر او از خداوند عز و جل نخواهد ، مگر آن که حاجتش را برآورده می سازد.1508.الإمام علیّ علیه السلام :امام صادق علیه السلام :هر کس به خاطر خدا و در راه خدا ، قبر حسین علیه السلام را زیارت کند ، خداوند ، او را از آتش دوزخ می رهانَد و در آن هولناک ترین روز (قیامت) او را در امن و امان می دارد و هر حاجتی از حوایج دنیا و آخرت که از خدا بخواهد ، به او عطا می کند.1507.شرح الأخبار ( _ به نقل از اصبغ بن نُباته _ ) عدّة الداعی :روایت شده است که امام صادق علیه السلام به دردی مبتلا شد . پس دستور داد که از مال او شخصی را اجیر کنند تا نزد قبر حسین علیه السلام برایش دعا کند . مردی از غلامان ایشان بیرون رفت . دَم در ، مرد دیگری را دید و برایش گفت که امام علیه السلام به او چه دستور داده است . آن مرد گفت : من می روم ؛ امّا حسین علیه السلام امامِ مفترض الطاعه است و خود ایشان نیز امامِ مفترض الطاعه است . این ، چگونه است؟

غلام ، نزد آقایش بازگشت و سخن آن مرد را برای امام علیه السلام بازگفت . ایشان فرمود : «درست است ؛ امّا او نمی داند که خداوند متعال را مکان هایی است که در

آن جاها ، دعا مستجاب می شود و آن مکان (قبر حسین علیه السلام ) یکی از این مکان هاست. .

ص: 378

1508.امام علی علیه السلام :الإمام الهادی علیه السلام :إنَّ للّهِِ مَواطِنَ یُحِبُّ أن یُدعی فیها فَیُجیبَ ، وإنَّ حائِرَ الحُسَینِ علیه السلام مِن تِلکَ المَواطِنِ . (1)1509.عنه علیه السلام :کامل الزیارات عن أبی هاشم الجعفری :بَعَثَ إلَیَّ أبُو الحَسَنِ [الهادی] علیه السلام فی مَرَضِهِ ، وإلی مُحَمَّدِ بنِ حَمزَةَ ، فَسَبَقَنی إلَیهِ مُحَمَّدُ بنُ حَمزَةَ ، فَأَخبَرَنی أنَّهُ ما زالَ یَقولُ : اِبعَثوا إلَی الحائِرِ . فَقُلتُ لِمُحَمَّدٍ : ألا قُلتَ لَهُ : أنَا أذهَبُ إلَی الحائِرِ ! ثُمَّ دَخَلتُ عَلَیهِ ، فَقُلتُ لَهُ : جُعِلتُ فِداکَ ! أنَا أذهَبُ إلَی الحائِرِ . فَقالَ : اُنظُروا فی ذلِکَ ، ثُمَّ قالَ : إنَّ مُحَمَّدا لَیسَ لَهُ سِرٌّ مِن زَیدِ بنِ عَلِیٍّ ، وأنَا أکرَهُ أن یَسمَعَ ذلِکَ ، قالَ : فَذَکَرتُ ذلِکَ لِعَلِیِّ بنِ بِلالٍ ، فَقالَ : ما کانَ یَصنَعُ بِالحائِرِ وهُوَ الحائِرُ ؟

فَقَدِمتُ العَسکَرَ فَدَخَلتُ عَلَیهِ ، فَقالَ لی : اِجلِس _ حینَ أرَدتُ القِیامَ _ فَلَمّا رَأَیتُهُ أنِسَ بی ، ذَکَرتُ قَولَ عَلِیِّ بنِ بِلالٍ ، فَقالَ لی :

ألا قُلتَ لَهُ : إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ یَطوفُ بِالبَیتِ ویُقَبِّلُ الحَجَرَ ، وحُرمَةُ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله وَالمُؤمِنِ أعظَمُ مِن حُرمَةِ البَیتِ ! وأمَرَهُ اللّهُ أن یَقِفَ بِعَرَفَةَ ، إنَّما هِیَ مَواطِنُ یُحِبُّ اللّهُ أن یُذکَرَ فیها ، فَأَنَا اُحِبُّ أن یُدعی لی حَیثُ یُحِبُّ اللّهُ أن یُدعی فیها ، وَالحائِرُ مِن تِلکَ المَواضِعِ . (2)1510.عنه علیه السلام :الإمام الهادی علیه السلام :مَن کانَت لَهُ إلَی اللّهِ حاجَةٌ ، فَلیَزُر قَبرَ جَدِّیَ الرِّضا علیه السلام بِطوسٍ وهُوَ عَلی غُسلٍ ، وَلیُصَلِّ عِندَ رَأسِهِ رَکعَتَینِ ، وَلیَسأَلِ اللّهَ حاجَتَهُ فی قُنوتِهِ ؛ فَإِنَّهُ یَستَجیبُ لَهُ ما لَم یَسأَل فی مَأثَمٍ أو قَطیعَةِ رَحِمٍ ، وإنَّ مَوضِعَ قَبرِهِ لَبُقعَةٌ مِن بِقاعِ الجَنَّةِ ، لا یَزورُها مُؤمِنٌ إلاّ أعتَقَهُ اللّهُ مِنَ النّارِ وأحَلَّهُ إلی دارِ القَرارِ . (3) .


1- .المزار للمفید : ص 209 ح 2 ، المزار الکبیر : ص 595 ح 2 ، تحف العقول : ص 482 نحوه ، بحار الأنوار : ج 102 ص 257 ح 4 .
2- .کامل الزیارات : ص 458 ح 697 ، الکافی : ج 4 ص 567 ح 3 نحوه ، بحار الأنوار : ج 101 ص 112 ح 32 .
3- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 262 ح 32 ، الأمالی للصدوق : ص 684 ح 939 کلاهما عن الصقر بن دلف ، بحار الأنوار : ج 102 ص 49 ح 4 .

ص: 379

1511.شرح الأخبار :امام هادی علیه السلام :اماکنی هست که خدا دوست دارد در آنها به درگاهش دعا شود تا اجابت کند و حائر حسین علیه السلام یکی از این اماکن است.1512.الإمام علیّ علیه السلام :کامل الزیارات :ابو هاشم جعفری می گوید : امام هادی علیه السلام در بیماری اش در پیِ من و محمّد بن حمزه فرستاد . محمّد بن حمزه ، زودتر از من ، نزد امام علیه السلام رسیده بود . او به من گفت که امام علیه السلام پیوسته می فرمود : «به حائر (کربلا) بفرستید» .

من به محمّد گفتم : به ایشان نگفتی که خودم به حائر می روم؟

سپس نزد امام علیه السلام رفتم و گفتم : فدایت شوم ! من به حائر می روم . فرمود : «مراقب باشید [و در رفتن ، احتیاط کنید]» . سپس فرمود : «محمد ، با زید بن علی ، رابطه پنهانی ندارد . البته دوست ندارم این را بشنود» .

محمّد بن حمزه می گوید : من ، این موضوع را [که امام علیه السلام خواست تا برای طلب شفای ایشان به حائر بروم ]به علی بن بلال گفتم .

او گفت : چه نیازی به حائر دارد؟ او خودش حائر است.

پس ، به عسکر (سامرّا) بازگشتم و نزد امام علیه السلام رفتم . چون خواستم برخیزم ، فرمود : «بنشین» .

وقتی اُنس امام علیه السلام را به خودم دیدم ، سخن علی بن بلال را بازگو کردم . «فرمود : مگر به او نگفتی که پیامبر خدا هم کعبه را طواف می کرد و حَجَر را می بوسید ، در حالی که حرمت پیامبر صلی الله علیه و آله و مؤمن ، بالاتر از حرمت کعبه است و نیز خدا به او دستور داد که در عَرَفه وقوف کند؟ اینها جاهایی هستند که خدا دوست دارد نامش در آنها بُرده شود . من هم دوست دارم در جایی که خدا دوست می دارد به درگاهش دعا شود ، برایم دعا شود و حائر ، یکی از آن جاهاست».1513.وقعة صفّین :امام هادی علیه السلام :هر کس به خداوند حاجتی داشت ، غسل کند و به زیارت جدّم رضا علیه السلام در توس برود و بالاسرِ آن حضرت دو رکعت نماز بگزارد و در قنوتش حاجت خود را از خداوند بخواهد ، حاجتش را ، در صورتی که درخواست گناه یا بُریدن پیوند خویشاوندی نباشد ، برآورده خواهد ساخت . محل قبر آن امام ، قطعه ای از خاک بهشت است و هیچ مؤمنی آن را زیارت نمی کند ، جز آن که خداوند ، او را از آتش دوزخ آزاد می سازد و در سرای جاودانی جایش می دهد. .

ص: 380

1509.امام علی علیه السلام :الإمام الرضا علیه السلام :لا تُشَدُّ الرِّحالُ إلی شَیءٍ مِنَ القُبورِ إلاّ إلی قُبورِنا ، ألا وإنّی لَمَقتولٌ بِالسَّمِّ ظُلما ، ومَدفونٌ فی مَوضِعِ غُربَةٍ ؛ فَمَن شَدَّ رَحلَهُ إلی زِیارَتِی ، استُجیبَ دُعاؤُهُ ، وغُفِرَ لَهُ ذَنبُهُ . (1)8 / 5مَسجِدُ الکوفَةِ1512.امام علی علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام_ فی فَضلِ مَسجِدِ الکوفَةِ _: ما دَعا فیهِ مَکروبٌ بِمَسأَلَةٍ فی حاجَةٍ مِنَ الحَوائِجِ ، إلاّ أجابَهُ اللّهُ ، وفَرَّجَ عَنهُ کُربَتَهُ . (2)راجع : الکافی : ج 3 ص 490 (باب فضل المسجد الأعظم بالکوفة) .

8 / 6مَسجِدُ السَّهلَةِ1516.الإمام علیّ علیه السلام ( _ فی دُعائِهِ عَلی عَمرِو بنِ العاصِ _ ) الإمام الصادق علیه السلام_ فی فَضلِ مَسجِدِ السَّهلَةِ _: ما أتاهُ مَکروبٌ قَطُّ فَصَلّی فیهِ بَینَ العِشاءَینِ ودَعَا اللّهَ ، إلاّ فَرَّجَ اللّهُ کُربَتَهُ . (3) .


1- .الخصال : ص 144 ح 167 ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 255 ح 1 کلاهما عن یاسر الخادم ، بحار الأنوار : ج 102 ص 36 ح 21 .
2- .الکافی : ج 3 ص 492 ح 2 ، کامل الزیارات : ص 81 ح 76 کلاهما عن إسماعیل بن زید مولی عبد اللّه بن یحیی الکاهلی ، تهذیب الأحکام : ج 3 ص 251 ح 689 عن عبد اللّه بن یحیی الکاهلی وکلّها عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 100 ص 404 ح 59 .
3- .الکافی : ج3 ص495 ح3، تهذیب الأحکام : ج 3 ص 252 ح 693 کلاهما عن عبد الرحمن بن سعید الخزّاز ، المزار للمفید : ص 14 ح 3 نحوه ، قصص الأنبیاء : ص 80 ح 62 عن عمّار الیقظان ، بحار الأنوار : ج 46 ص 182 ح 45 .

ص: 381

8 / 5 مسجد کوفه

8 / 6 مسجد سَهْله

1517.الاستیعاب :امام رضا علیه السلام :بار سفر به سوی هیچ قبری نباید بست ، جز برای زیارت قبور ما . بدانید که من با زهر ستم ، کشته خواهم شد و در خاک غربت ، دفن خواهم شد . پس ، هر که برای زیارت من بارِ سفر بربندد ، دعایش مستجاب و گناهانش آمرزیده می شود.8 / 5مسجد کوفه1514.المصنّف ، ابن ابی شیبة ( _ به نقل از عبدالرحمان بن مغفل _ ) امام علی علیه السلام_ در فضیلت مسجد کوفه _: هیچ دردمندی در آن برای حاجتی از حوایج دعا نکرد ، مگر آن که خداوند ، اجابتش کرد و غم و دردش را زدود.ر . ک : الکافی : ج 3 ص 490 (باب فضیلت مسجد أعظم کوفه) .

8 / 6مسجد سَهْله1518.امام علی علیه السلام ( _ به مروان بن حَکَم _ ) امام صادق علیه السلام_ در فضیلت مسجد سَهْله _: هیچ غمزده ای به این مسجد نرفت و بین نماز مغرب و عشا در آن نماز نخواند و دعا نکرد ، مگر آن که خداوند ، غمش را از بین بُرد.

.

ص: 382

1519.الغارات :المزار الکبیر عن أبی بصیر عن أبی عبد اللّه علیه السلام ، قال :قالَ لی : یا أبا مُحَمَّدٍ ، کَأَنّی أری نُزولَ القائِمِ علیه السلام فی مَسجِدِ السَّهلَةِ بِأَهلِهِ وعِیالِهِ ... وما صَلّی فیهِ أحَدٌ فَدَعَا اللّهَ بِنِیَّةٍ صادِقَةٍ إلاّ صَرَفَهُ اللّهُ بِقَضاءِ حاجَتِهِ ، وما مِن أحَدٍ استَجارَهُ إلاّ أجارَهُ اللّهُ مِمّا یَخافُ ، قُلتُ : هذا لَهُوَ الفَضلُ .

قالَ : أنَزیدُکَ ؟ قُلتُ : نَعَم ، قالَ : هُوَ مِنَ البِقاعِ الَّتی أحَبَّ اللّهُ أن یُدعی فیها . (1)1520.الإمام علیّ علیه السلام :الإمام الصادق علیه السلام :إذا دَخَلتَ الکوفَةَ فَأتِ مَسجِدَ السَّهلَةِ ، فَصَلِّ فیهِ وَاسأَلِ اللّهَ حاجَتَکَ لِدینِکَ ودُنیاکَ ؛ فَإِنَّ مَسجِدَ السَّهلَةِ بَیتُ إدریسَ علیه السلام الَّذی کانَ یَخیطُ فیهِ ویُصَلّی فیهِ ، ومَن دَعَا اللّهَ فیهِ بِما أحَبَّ ، قَضی لَهُ حَوائِجَهُ ، ورَفَعَهُ یَومَ القِیامَةِ مَکانا عَلِیّا إلی دَرَجَةِ إدریسَ ، واُجیرَ مِن مَکروهِ الدُّنیا ومَکائِدِ أعدائِهِ . (2)راجع : الکافی : ج 3 ص 494 (باب مسجد السهلة) .

8 / 7قُبورُ الوالِدَینِ1521.الإرشاد ( _ به نقل از ولید بن حارث و جز او ، از رجالشان _ ) الإمام علیّ علیه السلام :زوروا مَوتاکُم ؛ فَإِنَّهُم یَفرَحونَ بِزِیارَتِکُم ، وَلیَطلُب أحَدُکُم حاجَتَهُ عِندَ قَبرِ أبیهِ وعِندَ قَبرِ اُمِّهِ ، بِما (3) یَدعو لَهُما . (4) .


1- .المزار الکبیر : ص 134 ح 7 ، بحار الأنوار : ج 100 ص 436 ح 7 .
2- .قصص الأنبیاء : ص 80 ح 64 عن إسماعیل بن مهران ، بحار الأنوار : ج 100 ص 434 ح 1 .
3- .کذا ، وفی الخصال : «بعدما» بدل «بما» .
4- .الکافی : ج 3 ص 230 ح 10 عن المفضّل بن عمر ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق علیه السلام ، الخصال : ص 618 ح 10 عن أبی بصیر ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه عنه علیهم السلام ، تحف العقول : ص 106 نحوه .

ص: 383

8 / 7 قبور پدر و مادر

1522.مروج الذهب :المزار الکبیر_ به نقل از ابو بصیر _امام [صادق] علیه السلام به من فرمود : «ای ابا محمّد! گویا قائم علیه السلام را می بینم که با اهل و عیالش در مسجد سهله فرود آمده اند ... . هیچ کس در این مسجد نماز نخواند و با نیّت خالص دعا نکرد ، مگر آن که خداوند ، او را با برآورده شدن حاجتش برگردانْد و هیچ کس به آن پناه نبرد ، مگر آن که خداوند ، او را از آنچه می ترسد ، پناهش داد» .

من گفتم : چه فضیلتی!

فرمود : «باز هم برایت بگویم؟».

گفتم : آری .

فرمود : «این مسجد ، از آن جاهایی است که خدا دوست دارد در آنها به درگاهش دعا شود».1523.الإمام الباقر علیه السلام :امام صادق علیه السلام :هر گاه وارد کوفه شدی ، به مسجد سهله برو و در آن ، نماز بخوان و برای دین و دنیایت از خداوند ، طلب حاجت کن ؛ زیرا مسجد سهله ، خانه ادریس علیه السلام بوده که در آن ، خیّاطی می کرده و نماز می خوانده است . هر کس در آن جا آنچه دوست دارد از خدا درخواست کند ، خداوند ، حاجت هایش را برآورده می سازد و در روز قیامت ، او را جایگاهی بلند تا درجه ادریس ، عطا می فرماید و از ناخوشایندهای دنیا و دسیسه های دشمنانش در امان می مانَد.ر . ک : الکافی : ج 3 ص 494 (باب مسجد سهله) .

8 / 7قبور پدر و مادر1524.امام علی علیه السلام ( _ از سخنان ایشان به بُرج بن مُسهِر طایی که از خوا ) امام علی علیه السلام :به زیارت مردگانتان بروید ؛ چرا که آنها از دیدارِ شما شاد می شوند . هر یک از شما نزد قبر پدرش و مادرش برای آنها دعا کند و حاجت خویش را [از خداوند ] بطلبد.

.

ص: 384

البابُ التّاسِعُ : إرشادات فی تصحیح الأدعیة9 / 1اللّهُمَّ أرِنِی الدُّنیا کَما تَراها1528.المصنّف لعبد الرزّاق عن عبیدة :الدعاء عن أبی الغصین الطائی :إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله بَینَما هُوَ یُصَلّی فَسَمِعَ رَجُلاً مِن خَلفِهِ وهُوَ یُصَلّی ، وهُوَ یَقولُ : اللّهُمَّ أرِنِی الدُّنیا کَما تَراها . فَلَمَّا انصَرَفَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله قالَ : مَن صاحِبُ الدَّعوَةِ ؟ قالَ الرَّجُلُ : أنَا . قالَ صلی الله علیه و آله : إنَّ اللّهَ لا یَرَی الدُّنیا کَالَّذی تَراها ، فَإِذا کُنتَ سائِلاً فَقُل : اللّهُمَّ أرِنِی الدُّنیا کَالَّذی یَراها صالِحو عِبادِکَ . (1)9 / 2اللّهُمَّ لا تُحوِجنی إلی أحَدٍ مِن خَلقِکَ1528.المصنّف ، عبد الرزاق ( _ به نقل از عبیده _ ) الإمام علیّ علیه السلام :قُلتُ : اللّهُمَّ لا تُحوِجنی إلی أحَدٍ مِن خَلقِکَ ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله :

یا عَلِیُّ لا تَقولَنَّ هکَذا ، فَلَیسَ مِن أحَدٍ إلاّ وهُوَ مُحتاجٌ إلَی النّاسِ .

فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، فَما أقولُ ؟ قالَ : قُل : اللّهُمَّ لا تُحوِجنی إلی شِرارِ خَلقِکَ .

قُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، ومَن شِرارُ خَلقِهِ ؟ قالَ : الَّذین إذا أعطَوا مَنّوا (2) ، وإذا مَنَعوا عابوا . (3) .


1- .الدعاء لمحمّد بن فضیل الضبّی : ص 18 ح 2 ، إحیاء علوم الدین : ج 4 ص 317 نحوه .
2- .فی بحار الأنوار : «إذا اُعطوا منعوا» .
3- .تنبیه الخواطر : ج 1 ص 39 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 325 ح 6 وراجع تحف العقول : ص 293 ومشکاة الأنوار : ص 233 ح 665 .

ص: 385

باب نهم : رهنمودهایی درباره درست خواندن دعاها

9 / 1 بار خدایا! دنیا را چنان که خود می بینی ، به من بنمایان

9 / 2 بار خدایا! مرا نیازمند احدی از خَلقت مگردان

باب نهم : رهنمودهایی درباره درست خواندن دعاها9 / 1بار خدایا! دنیا را چنان که خود می بینی ، به من بنمایان1532.الإمام الحسین علیه السلام :الدعاء_ به نقل از أبو الغصین طایی _: پیامبر صلی الله علیه و آله نماز می خواند که شنید مردی پشتِ سرش نماز می خواند و می گوید : بار خدایا ! دنیا را چنان که خود می بینی ، به من بنمایان . چون پیامبر صلی الله علیه و آله نمازش را تمام کرد ، فرمود : «چه کسی بود دعا می کرد؟» . مرد گفت : من .

فرمود : «خداوند ، دنیا را آن گونه نمی بیند که تو آن را می بینی . پس ، هر گاه خواستی درخواست کنی ، بگو : بار خدایا ! دنیا را آن گونه که بندگان شایسته ات می بینند ، به من بنمایان».9 / 2بار خدایا! مرا نیازمند احدی از خَلقت مگردان1530.امام علی علیه السلام :امام علی علیه السلام :من گفتم : بار خدایا ! مرا محتاج احدی از خَلقت مگردان .

پیامبر خدا فرمود : «ای علی ! چنین مگو ؛ زیرا هیچ کس نیست ، مگر آن که به مردم نیازمند است» .

گفتم : پس چه بگویم ، ای پیامبر خدا؟

فرمود : «بگو : بار خدایا ! مرا نیازمند بَدانِ از خلقت ، قرار مده».

گفتم : ای پیامبر خدا ! بَدان خلق او چه کسانی هستند؟

فرمود : «کسانی که هر گاه دَهند ، منّت نهند و هر گاه ندهند ، بد گویند».

.

ص: 386

1531.امام علی علیه السلام :الإمام الصادق علیه السلام_ لِرَجُلٍ قالَ : اُدعُ اللّهَ لی أن یُغنِیَنی عَن خَلقِهِ _: إنَّ اللّهَ قَسَّمَ رِزقَ مَن شاءَ عَلی یَدَی مَن شاءَ ، ولکِن سَلِ اللّهَ أن یُغنِیَکَ عَنِ الحاجَةِ الَّتی تَضطَرُّکَ إلی لِئامِ خَلقِهِ . (1)9 / 3اللّهُمَّ اجعَل عُقوبَتی فِی الدُّنیا1534.عنه علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام_ فی بَیانِ فَضائِلِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله _: مُحَمَّدٌ صلی الله علیه و آله ... أبرَأَ ذَا العاهَةِ مِن عاهَتِهِ ، بَینَما هُوَ جالِسٌ صلی الله علیه و آله إذ سَأَلَ عَن رَجُلٍ مِن أصحابِهِ ، فَقالوا : یا رَسولَ اللّهِ ، إنَّهُ قَد صارَ مِنَ البَلاءِ کَهَیئَةِ الفَرخِ الَّذی لا ریشَ عَلَیهِ .

فَأَتاهُ صلی الله علیه و آله فَإِذا هُوَ کَهَیئَةِ الفَرخِ مِن شِدَّةِ البَلاءِ ، فَقالَ لَهُ : قَد کُنتَ تَدعو فی صِحَّتِکَ دُعاءً ؟ قالَ : نَعَم ، کُنتُ أقولُ : یا رَبِّ ، أیُّما عُقوبَةٍ أنتَ مُعاقِبی بِها فِی الآخِرَةِ ، فَاجعَلها لی فِی الدُّنیا .

فَقالَ لَهُ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : ألاّ قُلتَ : اللّهُمَّ آتِنا فِی الدُّنیا حَسَنَةً ، وفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً ، وقِنا عَذابَ النّارِ .

فَقالَهَا الرَّجُلُ ، فَکَأَنَّما نَشَطَ مِن عِقالٍ ، وقامَ صَحیحا ، وخَرَجَ مَعَنا . (2) .


1- .الکافی : ج 2 ص 266 ح 1 عن بکر الأرقط أو شعیب ، بحار الأنوار : ج 72 ص 4 ح 2 .
2- .الاحتجاج : ج 1 ص 529 ح 127 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، الثاقب فی المناقب : ص 64 ح 39 نحوه ، بحار الأنوار : ج 17 ص 293 ح 7 .

ص: 387

9 / 3 بار خدایا! کیفر مرا در همین دنیا قرار ده

1535.عنه علیه السلام ( _ مِن کَلامٍ لَهُ فی تَوبیخِ بَعضِ أصحابِهِ _ ) امام صادق علیه السلام_ به مردی که گفت : برایم دعا کنید که خداوند ، مرا از خلقش بی نیاز کند _: خداوند ، روزی هر که را بخواهد ، به دست هر کس که بخواهد ، تقسیم می کند ؛ امّا از خدا بخواه تو را از حاجتی که ناچار شوی به فرومایگان خلقش رو بیندازی ، بی نیاز گردانَد.9 / 3بار خدایا! کیفر مرا در همین دنیا قرار ده1534.امام علی علیه السلام :امام علی علیه السلام_ در بیان فضایل پیامبر خدا _: محمّد صلی الله علیه و آله نیز .. . رنجور را شفا بخشید . روزی نشسته بود و از مردی از یارانش جویا شد . گفتند : ای پیامبر خدا ! او از رنجوری ، مانند جوجه بی پَر شده است.

پیامبر صلی الله علیه و آله نزد او رفت و دید که از شدّت بیماری ، چون جوجه شده است . فرمود : «زمانی که تن درست بودی ، دعایی می کردی؟».

مرد گفت : آری . می گفتم : پروردگارا ! هر کیفری که می خواهی در آخرت با آن مرا مجازات کنی ، در همین دنیا برایم قرار ده.

پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود : «چرا نگفتی : بار خدایا! در دنیا و آخرت ، به ما نیکی عطا فرما و از عذاب آتش ، نگاهمان بدار ؟».

مرد ، این را گفت و در دَم ، بهبود یافت و تن درست ، از جا برخاست و با ما بیرون آمد.

.

ص: 388

1535.امام علی علیه السلام ( _ از سخنان ایشان در نکوهش برخی یارانش _ ) صحیح مسلم عن أنس :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله عادَ رَجُلاً مِنَ المُسلِمینَ قَد خَفَتَ فَصارَ مِثلَ الفَرخِ ، فَقالَ لَهُ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : هَل کُنتَ تَدعو بِشَیءٍ أو تَسأَ لُهُ إیّاهُ ؟ قالَ : نَعَم ، کُنتُ أقولُ : اللّهُمَّ ما کُنتَ مُعاقِبی بِهِ فِی الآخِرَةِ ، فَعَجِّلهُ لی فِی الدُّنیا .

فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : سُبحانَ اللّهِ لا تُطیقُهُ ، _ أو لا تَستَطیعُهُ _ ! أفَلا قُلتَ : اللّهُمَّ آتِنا فِی الدُّنیا حَسَنَةً ، وفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً ، وقِنا عَذابَ النّارِ ؟

قالَ : فَدَعَا اللّهَ لَهُ ، فَشَفاهُ . (1)9 / 4اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِکَ مِنَ الفِتنَةِ1538.الإمام الحسن علیه السلام :الإمام الصادق علیه السلام :سَمِعَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام رَجُلاً یَقولُ : اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِکَ مِنَ الفِتنَةِ . قالَ علیه السلام : أراکَ تَتَعَوَّذُ مِن مالِکَ ووُلدِکَ ! یَقولُ اللّهُ تَعالی : «إِنَّمَا أَمْوَ لُکُمْ وَ أَوْلَ_دُکُمْ فِتْنَةٌ» (2) ولکِن قُل : اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِکَ مِن مُضِلاّتِ الفِتَنِ . (3)9 / 5اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ رِزقا طَیِّبا1539.امام علی علیه السلام :الأمالی للطوسی عن علیّ بن معمر عن رجل من جعفی :کُنّا عِندَ أبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام ، فَقالَ رَجُلٌ : اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ رِزقا طَیِّبا ، قالَ فَقالَ أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام : هَیهاتَ هَیهاتَ ! هذا قوتُ الأَنبِیاءِ ، ولکِن سَل رَبَّکَ رِزقا لا یُعَذِّبُکَ عَلَیهِ یَومَ القِیامَةِ ، هَیهاتَ ! إنَّ اللّهَ یَقولُ : «یَ_أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُواْ مِنَ الطَّیِّبَ_تِ وَ اعْمَلُواْ صَ__لِحًا» (4) . (5) .


1- .صحیح مسلم : ج 4 ص 2068 ح 23 ، مسند ابن حنبل : ج 4 ص 215 ح 12049 ، سنن الترمذی : ج 5 ص 521 ح 3487 نحوه ، کنزالعمّال : ج 2 ص 75 ح 3199 .
2- .التغابن : 15 .
3- .الأمالی للطوسی : ص 580 ح 1201 عن عبد اللّه بن محمّد بن عبید عن الإمام الهادی عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 325 ح 7 وراجع نهج البلاغة : الحکمة 93 .
4- .المؤمنون : 51 .
5- .الأمالی للطوسی : ص 678 ح 1438 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 326 ح 8 .

ص: 389

9 / 4 بار خدایا! از فتنه به تو پناه می برم

9 / 5 بار خدایا! روزیِ پاک از تو می طلبم

1540.المناقب لابن شهرآشوب :صحیح مسلم_ به نقل از اَنَس _: پیامبر خدا ، به عیادت مردی از مسلمانان رفت که مانند جوجه ، زار و نزار شده بود . به او فرمود : «آیا قبلاً دعایی می کرده ای یا از خدا چیزی می خواسته ای؟». گفت : آری . می گفتم : بار خدایا ! هر کیفری که در آخرت می خواهی به من برسانی ، در همین دنیا برسان.

پیامبر خدا فرمود : «سبحان اللّه ! تو طاقت _ ( / تحمّل) آن را نداری . چرا نگفتی : بار خدایا ! در دنیا و آخرت ، به ما نیکی عطا فرما و از عذاب آتش ، نگاهمان بدار ؟».

آن مرد ، این دعا را خواند و خداوند ، شفایش بخشید.9 / 4بار خدایا! از فتنه به تو پناه می برم1540.المناقب ، ابن شهر آشوب :امام صادق علیه السلام :امیر مؤمنان ، شنید که مردی می گوید : بار خدایا ! از فتنه به تو پناه می برم . فرمود : «می بینم که از مال و فرزندت به خدا پناه می بری. خداوند متعال می فرماید : «جز این نیست که دارایی ها و فرزندانتان فتنه اند» ؛ بلکه بگو : بار خدایا ! از فتنه های گم راه کننده ، به تو پناه می برم».9 / 5بار خدایا! روزیِ پاک از تو می طلبم1543.الإمام الحسین علیه السلام ( _ مِن دُعائِهِ یَومَ عاشوراءَ _ ) الأمالی ، طوسی_ به نقل از علی بن معمّر ، از مردی ، از جعفی _: خدمت امام صادق علیه السلام بودیم که مردی گفت : بار خدایا ! روزیِ پاک از تو درخواست می کنم .

امام علیه السلام فرمود : «هیهات ، هیهات ! این ، خوراکِ پیامبران است ؛ بلکه از پروردگارت روزی ای بخواه که در روز قیامت ، تو را به خاطر آن ، عذاب نکند . هیهات ! خداوند می فرماید : «ای فرستادگان ! از چیزهای پاکیزه بخورید و کار شایسته انجام دهید» ».

.

ص: 390

9 / 6لا أراکَ اللّهُ مَکروها1544.ینابیع المودّة :شرح نهج البلاغة عن الإمام علیّ علیه السلام_ فِی الحِکَمِ المَنسوبَةِ إلَیهِ _: سَمِعَ رَجُلاً یَدعو لِصاحِبِهِ ، فَقالَ : لا أراکَ اللّهُ مَکروها !

فَقالَ : إنَّما دَعَوتَ لَهُ بِالمَوتِ ؛ لِأَنَّ مَن عاشَ فِی الدُّنیا لا بُدَّ أن یَرَی المَکروهَ . (1)9 / 7الحَمدُ للّهِِ مُنتَهی عِلمِهِ1545.الکامل فی التاریخ :الکافی عن الکاهلیّ :کَتَبتُ إلی أبِی الحَسَنِ [ الکاظِمِ ] علیه السلام فی دُعاءٍ : الحَمدُ للّهِِ مُنتَهی عِلمِهِ . فَکَتَبَ إلَیَّ : لا تَقولَنَّ مُنتَهی عِلمِهِ ؛ فَلَیسَ لِعِلمِهِ مُنتَهیً ، ولکِن قُل : مُنتَهی رِضاهُ . (2) .


1- .شرح نهج البلاغة : ج 20 ص 289 ح 301 .
2- .الکافی : ج 1 ص 107 ح 3 ، التوحید : ص 134 ح 2 ، تحف العقول : ص 408 ، الاُصول الستّة عشر : ص 125 عن أبی علیّ القطّان عن الإمام الصادق علیه السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 4 ص 83 ح 12 .

ص: 391

9 / 6 الهی غم نبینی!

9 / 7 ستایش خدا تا نهایت علمش

9 / 6الهی غم نبینی!1548.مجابو الدعوة عن محمّد الکوفی :شرح نهج البلاغه :از امام علی علیه السلام شنید که مردی برای دوستش دعا می کند و می گوید : الهی غم و گرفتاری نبینی!

امام علیه السلام فرمود : «تو ، در واقع ، برای مرگش دعا کردی ؛ زیرا هر که در دنیا زندگی می کند ، ناچار ، غم و گرفتاری می بیند».9 / 7ستایش خدا تا نهایت علمش1549.الملهوف :الکافی_ به نقل از کاهلی _: در نامه ای به امام کاظم علیه السلام درباره دعای «الحَمدُ للّهِِ مُنتَهی عِلمِهِ ؛ ستایش ، خدا را تا نهایت علمش» پرسیدم . به من نوشت : «هرگز مگو: نهایتِ علمش ؛ زیرا علم او را نهایتی نیست ؛ بلکه بگو : نهایتِ رضایتش ».

.

ص: 392

البابُ العاشِرُ : تفسیر الأحوال المناسبة للدّعاءالکتاب«وَ اذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَ تَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلاً» . (1)

«ادْعُواْ رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ * وَلاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَْرْضِ بَعْدَ إِصْلَ_حِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِینَ» . (2)

«وَاذْکُر رَّبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعًا وَخِیفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالاْصَالِ وَلاَ تَکُن مِّنَ الْغَ_فِلِینَ» . (3)

«قُلْ مَن یُنَجِّیکُم مِّن ظُ_لُمَ_تِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً لَّئِنْ أَنجَانَا مِنْ هَ_ذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّ_کِرِینَ * قُلِ اللَّهُ یُنَجِّیکُم مِّنْهَا وَمِن کُلِّ کَرْبٍ ثُمَّ أَنتُمْ تُشْرِکُونَ» . (4)

«إِنَّهُمْ کَانُواْ یُسَ_رِعُونَ فِی الْخَیْرَ تِ وَ یَدْعُونَنَا رَغَبًا وَ رَهَبًا وَ کَانُواْ لَنَا خَ_شِعِینَ» . (5)

«تَتَجَافَی جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَ طَمَعًا وَ مِمَّا رَزَقْنَ_هُمْ یُنفِقُونَ * فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِیَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزَاءَ بِمَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ» . (6)

.


1- .المزّمّل: 8 .
2- .الأعراف : 55 و 56 .
3- .الأعراف : 205 .
4- .الأنعام : 63 و 64 .
5- .الأنبیاء : 90 .
6- .السجدة : 16 و 17 .

ص: 393

باب دهم : توضیح حالت های مناسب دعا

اشاره

باب دهم : توضیح حالت های مناسب دعاقرآن«و نام پروردگارت را یاد کن و به درگاه او تبتّل کن» .

«پروردگار خود را به زاری و نهانی بخوانید ، که او ، از حدْ گذرندگان را دوست نمی دارد . و در زمین ، پس از اصلاح آن ، فساد مکنید ، و او را با بیم و امید بخوانید ، که رحمت خدا به نیکوکارانْ نزدیک است» .

«و در دل خویش ، پروردگارت را بامدادان وشامگاهان ، با زاری و ترس ، بی صدای بلند ، یاد کن و از غافلان مباش» .

«بگو : چه کسی شما را از تاریک های خشکی و دریا می رهانَد ، در حالی که او را به زاری و در نهان می خوانید که : «اگر ما را از این [ مَهلکه ]برهانَد ، البته از سپاس گزاران خواهیم بود»؟ بگو : خداست که شما را از آن [ تاریکی ها ] و از هر اندوهی می رهانَد ، و باز ، شما شرک می ورزید؟» .

«آنان در کارهای نیک ، شتاب می ورزیدند و ما را از روی امید و بیم ، می خواندند و در برابر ما خاکسار بودند» .

«پهلوهایشان از خوابگاه ها جدا می گردد . [ و ]پروردگارشان را از روی بیم و امید ، می خوانند و از آنچه روزی شان داده ایم ، انفاق می کنند . هیچ کس نمی داند که از آنچه روشنی بخش دیدگان است ، در پاداش آنچه انجام می دادند ، چه چیزی برای آنان پنهان داشته شده است» .

.

ص: 394

الحدیث1558.الأمالی للطوسی عن المنهال بن عمرو :الإمام الباقر علیه السلام_ فی قَولِهِ تَعالی : «وَ تَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلاً» _: أخلِص إلَیهِ إخلاصا . (1)1558.الأمالی ، طوسی ( _ به نقل از مِنهال بن عَمرو _ ) الإمام الصادق علیه السلام :الرَّغبَةُ أن تَستَقبِلَ بِبَطنِ کَفَّیکَ إلَی السَّماءِ ، وَالرَّهبَةُ أن تَجعَلَ ظَهرَ کَفَّیکَ إلَی السَّماءِ .

وقَولُهُ : «وَ تَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلاً» الدُّعاءُ بِإِصبَعٍ واحِدَةٍ تُشیرُ بِها ، وَالتَّضَرُّعُ تُشیرُ بِإِصبَعَیکَ وتُحَرِّکُهُما ، وَالاِبتِهالُ رَفعُ الیَدَینِ وتَمُدُّهُما وذلِکَ عِندَ الدَّمعَةِ ، ثُمَّ ادعُ . (2)1559.المناقب لابن شهرآشوب :تفسیر القمّی_ فی قَولِهِ تَعالی: «وَ تَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلاً» _: قالَ : رَفعُ الیَدَینِ ، وتَحریکُ السَّبّابَتَینِ . (3)1559.المناقب ، ابن شهر آشوب :سنن أبی داوود عن عبد اللّه بن الزبیر :إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله کانَ یُشیرُ بِإِصبَعِهِ إذا دَعا ولا یُحَرِّکُها . (4)1560.الکافی عن جابر :سنن أبی داوود عن سعد بن أبی وقّاص :مَرَّ عَلَیَّ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله وأنَا أدعو بِإِصبَعَیَّ فَقالَ : «أحِّد أحِّد» (5) وأشارَ بِالسَّبّابَةِ . (6)1560.الکافی ( _ به نقل از جابر _ ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا دَعَا العَبدُ ، فَأَشارَ بِإِصبَعِهِ ، قالَ الرَّبُّ تَبارَکَ وتَعالی : أخلَصَ عَبدی . (7) .


1- .تفسیر القمّی : ج 2 ص 392 عن أبی الجارود؛ الدعاء لمحمّد بن فضیل الضبّی : ص 17 ح 17 .
2- .الکافی : ج 2 ص 479 ح 1 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 15 ح 2024 و ح 2025 کلّها عن أبی إسحاق ، بحار الأنوار : ج 93 ص 338 ح 6 .
3- .تفسیر القمّی : ج 2 ص 392 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 337 ح 1 .
4- .سنن أبی داوود : ج 1 ص 260 ح 989 ، سنن النسائی : ج 3 ص 37 ، السنن الکبری : ج2 ص189 ح2786.
5- .أی أشِر بإصبع واحدة؛ لأنّ الذی تدعو إلیه واحد ، وهو اللّه تعالی (النهایة : ج 1 ص 27 «أحد») .
6- .سنن أبی داوود : ج 2 ص 80 ح 1499 ، سنن النسائی : ج 3 ص 38 وفیه «بأصابعی» بدل «بإصبعیّ» ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 719 ح 1966 ، سنن الترمذی : ج 5 ص 557 ح 3557 ، مسند ابن حنبل : ج 3 ص 606 ح 10744 کلاهما عن أبی هریرة نحوه ، کنزالعمّال : ج 2 ص 73 ح 3186 .
7- .الدعاء للطبرانی : ص 89 ح 217 عن أنس ، کنزالعمّال : ج 2 ص 84 ح 3251 نقلاً عن الدیلمی .

ص: 395

حدیث1562.الإمام الباقر علیه السلام :امام باقر علیه السلام_ درباره این سخن خداوند متعال : «و به درگاه او تَبتُّل کن» _: یعنی با تمام اخلاص به او رو کن.1563.الإمام الباقر علیه السلام :امام صادق علیه السلام :رَغبت ، آن است که کفِ دستانت را به سوی آسمان برداری و رَهبت ، آن است که پشتِ دستانت را به طرف آسمان ، قرار دهی.

و فرموده او که : «و به درگاه او تبتّل کن» ، [تَبتُّل ]به این معناست که با یک انگشت ، اشاره نمایی و دعا کنی . و تضرّع ، آن است که با دو انگشت خود ، اشاره کنی و آنها را تکان دهی و ابتهال ، آن است که دو دستت را به طرف آسمان برداری و اشک بریزی و دعا کنی.1561.امام باقر علیه السلام :تفسیر القمی_ درباره این سخن خداوند متعال : «و به درگاه او تبتُّل کن» _: [امام علیه السلام ]فرمود : «به این صورت که دست ها را بلند کنی و دو انگشت نشانه را تکان دهی».1562.امام باقر علیه السلام :سنن أبی داوود_ به نقل از عبد اللّه بن زبیر _: پیامبر صلی الله علیه و آله هر گاه دعا می کرد ، با انگشتش اشاره می کرد ؛ ولی آن را تکان نمی داد.1563.امام باقر علیه السلام :سنن أبی داوود_ به نقل از سعد بن ابی وقّاص _: من مشغول دعا کردن با دو انگشتم بودم که پیامبر صلی الله علیه و آله بر من گذشت و انگشت سبّابه اش را نشان داد و فرمود : «یکی کُن . یکی کن» . (1)1564.رجال الکشّی عن حنّان بن سدیر :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه بنده دعا کند و با انگشتش اشاره نماید ، خداوند _ تبارک و تعالی _ می فرماید : «بنده ام اخلاص ورزید». .


1- .یعنی با یک انگشت ، اشاره کن ؛ زیرا آن که به درگاهش دعا می کنی ، یعنی خداوند متعال ، یکی است (النهایة : ج 1 ص 27 «أحد»).

ص: 396

1565.الإمام الصادق علیه السلام :المستدرک عن ابن عبّاس :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قالَ : هکَذَا الإِخلاصُ ؛ یُشیرُ بِإِصبَعِهِ الَّتی تَلِی الإِبهامَ . وهذَا الدُّعاءُ ؛ فَرَفَعَ یَدَیهِ حَذوَ مَنکِبَیهِ . وهذَا الاِبتِهالُ ؛ فَرَفَعَ یَدَیهِ مَدّا . (1)1564.رجال الکشّی ( _ به نقل از جنّان بن سدیر _ ) السنن الکبری عن الزهری :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا خَطَبَ یَومَ الجُمُعَةِ دَعا ، فَأَشارَ بِإِصبَعِهِ وأمَّنَ النّاسُ . (2)1565.امام صادق علیه السلام :المصنّف لعبد الرزّاق عن عکرمة عن ابن عبّاس :الاِبتِهالُ هکَذا ؛ وبَسَطَ یَدَیهِ وظُهورُهُما إلی وَجهِهِ . وَالدُّعاءُ هکَذا ؛ ووَضَعَ یَدَیهِ حَتّی (3) لِحیَتِهِ . وَالإِخلاصُ هکَذا ؛ یُشیرُ بِإِصبَعِهِ . (4)1566.رجال الکشّی عن یونس بن عبدالرحمن :الدعاء عن عکرمة یرفع الحدیث ، قال :الاِبتِهالُ هکَذا ؛ وقَلَبَ کَفَّیهِ إلَی الأَرضِ وَالمَسأَلَةُ هکَذا ؛ وبَسَطَ کَفَّیهِ وَالإِخلاصُ أن تُشیرَ بِإِصبَعٍ واحِدَةٍ تَدعو بِها . (5)1567.الکافی عن مالک بن عطیّة عن بعض أصحاب أبی عبد اللّالدعوات الکبیر عن ابن عبّاس :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قالَ : الإِخلاصُ هکَذا ؛ ورَفَعَ إصبَعا واحِدَةً مِنَ الیَدِ الیُمنی . وَالدُّعاءُ هکَذا ؛ ورَفَعَ یَدَیهِ ، وجَعَلَ بُطونَهُما مِمّا یَلِی السَّماءَ . وَالاِبتِهالُ هکَذا ؛ ومَدَّ یَدَهُ شَیئا ، وجَعَلَ ظُهورَ الکَفِّ مِمّا یَلِی السَّماءَ . (6)1566.رجال الکشّی ( _ به نقل از یونس بن عبد الرحمان _ ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا سَأَلتُمُ اللّهَ عز و جل فَاسأَلوهُ بِباطِنِ الکَفَّینِ ، وإذَا استَعَذتُموهُ فَاستَعیذوهُ بِظاهِرِهِما . (7) .


1- .المستدرک علی الصحیحین : ج 4 ص 356 ح 7903 ، السنن الکبری : ج 2 ص 192 ح 2796 ، الدعاء للطبرانی : ص 86 ح 208 .
2- .السنن الکبری : ج 3 ص 298 ذیل ح 5776 .
3- .فی کنزالعمّال : «تحت» .
4- .المصنّف لعبد الرزّاق : ج 2 ص 250 ح 3247 ، کنزالعمّال : ج 2 ص 620 ح 4908 .
5- .الدعاء لمحمّد بن فضیل الضبّی : ص 31 ح 16 .
6- .الدعوات الکبیر : ج 2 ص 34 ح 263 .
7- .الجعفریّات : ص 226 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام .

ص: 397

1567.الکافی ( _ به نقل از مالک بن عطیّه ، از یکی از یاران امام ) المستدرک_ به نقل از ابن عبّاس _: پیامبر خدا ، با انگشت کنار شست خود (انگشت ابهام یا نشانه اش) اشاره کرد و فرمود : «چنین است اخلاص» و دو دستش را تا برابر شانه هایش بلند کرد و فرمود : «این [نحوه] دعا کردن است» و دستانش را کشید و فرمود : «این ، ابتهال است».1568.رجال الکشّی عن حفص بن عمرو النخعی :السنن الکبری_ به نقل از زُهْری _: پیامبر خدا ، هر گاه در روز جمعه خطبه می خواند ، دعا می کرد و با انگشتش اشاره می نمود و مردم ، آمین می گفتند.1569.رجال الکشّی عن إسحاق بن عمّار :المصنّف ، عبد الرزّاق_ به نقل از عِکرِمه ، از ابن عبّاس _: [امام علیه السلام ] فرمود : «ابتهال ، این گونه است» و دو دستش را گشود و پشتِ آنها را به طرف صورتش قرار داد و [فرمود : ]«دعا ، این گونه است» و دو دستش را تا (1) محاسنش قرار می داد و [فرمود :] «اخلاص ، این گونه است» و با انگشتش اشاره می کرد.1568.رجال الکشّی ( _ به نقل از حفص بن عمرو نخعی _ ) الدعاء_ به نقل از عِکرِمه ، در حدیثی که سندش را به معصوم علیه السلام می رساند _:[امام علیه السلام ]فرمود : «ابتهال ، این گونه است» و کف دستانش را به طرف زمین می گرفت ، و «مسئلت ، این گونه است» و دو دستش را می گشود و «اخلاص ، آن است که با یک انگشت ، اشاره نمایی و دعا کنی».1569.رجال الکشّی ( _ به نقل از اسحاق بن عمّار _ ) الدعوات الکبیر_ به نقل از ابن عبّاس _: پیامبر خدا فرمود : «اخلاص ، این گونه است» و یک انگشت از دست راست را بالا برد و [فرمود : ]«دعا ، این گونه است» و هر دو دستش را بالا برد و کف آنها را به طرف آسمان کرد و [فرمود : ]«ابتهال ، این گونه است» و دستش را اندکی کشید و پشتِ آن را به طرف آسمان قرار داد.1570.دلائل الإمامة عن محمّد بن راشد عن أبیه :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه از خداوند عز و جل درخواست کردید ، با کفِ دستانتان از او درخواست کنید و هر گاه از او پناه جُستید ، با پشتِ دستانتان از او پناه جویید. .


1- .در کنز العمّال : «زیر».

ص: 398

1570.دلائل الإمامة ( _ به نقل از محمّد بن راشد ، از پدرش _ ) الإمام علیّ علیه السلام :إذا سَأَلتَ اللّهَ فَاسأَلهُ بِبَطنِ کَفَّیکَ ، وإذا تَعَوَّذتَ فَبِظَهرِ کَفَّیکَ ، وإذا دَعَوتَ فَإِصبَعَیکَ (1) . (2)1571.الکافی عن حماد بن عثمان عن المسمعی :الإمام الصادق علیه السلام :الرَّغبَةُ تَبسُطُ یَدَیکَ وتُظهِرُ باطِنَهُما ، وَالرَّهبَةُ تَبسُطُ یَدَیکَ وتُظهِرُ ظَهرَهُما ، وَالتَّضَرُّعُ تُحَرِّکُ السَّبّابَةَ الیُمنی یَمینا وشِمالاً ، وَالتَّبَتُّلُ تُحَرِّکُ السَّبّابَةَ الیُسری ، تَرفَعُها فِی السَّماءِ رِسلاً (3) وتَضَعُها ، وَالاِبتِهالُ تَبسُطُ یَدَیکَ وذِراعَیکَ إلَی السَّماءِ ، وَالاِبتِهالُ حینَ تَری أسبابَ البُکاءِ . (4)1572.الإرشاد :الکافی عن مروک بیّاع اللؤلؤ عمّن ذکره عن الإمام الصادق علیه السلام ، قال :ذَکَرَ الرَّغبَةَ ؛ وأبرَزَ باطِنَ راحَتَیهِ إلَی السَّماءِ . وهکَذَا الرَّهبَةُ ؛ وجَعَلَ ظَهرَ کَفَّیهِ إلَی السَّماءِ . وهکَذَا التَّضَرُّعُ ؛ وحَرَّکَ أصابِعَهُ یَمینا وشِمالاً . وهکَذَا التَّبَتُّلُ ؛ ویَرفَعُ أصابِعَهُ مَرَّةً ویَضَعُها مَرَّةً . وهکَذَا الاِبتِهالُ ؛ ومَدَّ یَدَهُ تِلقاءَ وَجهِهِ إلَی القِبلَةِ ، ولا یَبتَهِلُ حَتّی تَجرِیَ الدَّمعَةُ . (5)1571.الکافی ( _ به نقل از حمّاد بن عثمان ، از مسمعی _ ) سنن أبی داوود عن ابن عبّاس :المَسأَلَةُ أن تَرفَعَ یَدَیکَ حَذوَ مَنکِبَیکَ أو نَحوِهِما ، وَالاِستِغفارُ أن تُشیرَ بِإِصبَعٍ واحِدَةٍ ، وَالاِبتِهالُ أن تَمُدَّ یَدَیکَ جَمیعا . (6) .


1- .فی بحار الأنوار : «فبإصبعیک» .
2- .قرب الإسناد : ص 145 ح 521 عن أبی البختری عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 337 ح 2 .
3- .الرِّسْل : بالکسر : الهِینَة والتأنّی . قال الجوهری : افعل کذا وکذا علی رِسْلِکَ بالکسر : أی اتّئد (النهایة : ج 2 ص 222 «رسل») .
4- .الکافی : ج 2 ص 480 ح 4 ، عدّة الداعی : ص 184 کلاهما عن محمّد بن مسلم ، بحار الأنوار : ج 93 ص 307 ح 3 .
5- .الکافی : ج 2 ص 480 ح 3 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 15 ح 2026 ، فلاح السائل : ص 87 ح 19 عن سعید بن یسار ، بحار الأنوار : ج 93 ص 338 ح 6 .
6- .سنن أبی داوود : ج 2 ص 79 ح 1489 ، الدعوات الکبیر : ج 1 ص 141 ح 187 ، کنزالعمّال : ج 2 ص 82 ح 3242 .

ص: 399

1572.الإرشاد :امام علی علیه السلام :هر گاه از خدا درخواست کردی ، با کف دستانت از او درخواست کن و هر گاه پناه بُردی ، با پشتِ دستانت پناه ببر و هر گاه دعا کردی ، با دو انگشتت دعا کن.1573.دلائل الإمامة عن أبی بصیر وداوود الرّقی ومعاویة بامام صادق علیه السلام :رغبت ، این است که دو دستت را بگشایی و کفِ آنها را به طرف بالا قرار دهی و رَهبت ، این است که دو دستت را بگشایی و پشتِ آنها را به طرف بالا قرار دهی و تضرّع ، این است که انگشت سبّابه راست را به راست و چپ حرکت دهی و تبتُّل ، این است که انگشت سبّابه چپ را حرکت دهی و آن را به آرامی ، بالا و پایین کنی و ابتهال ، این است که دو دستت و ساعدهایت را به سوی آسمان بگشایی و ابتهال ، در هنگامی است که اسباب گریه را فراهم ببینی.1573.دلائل الإمامة ( _ به نقل از ابو بصیر و داوود رَقّی و معاویة بن عم ) الکافی_ به نقل از مَرْوَک مروارید فروش ، از کسی که نامش را بُرد _: امام [صادق] علیه السلام از رغبت یاد کرد و کفِ دو دستش را به طرف آسمان باز کرد و پشتِ دو دستش را به طرف آسمان کرد و فرمود : «رهبت ، این گونه است» . انگشتانش را به راست و چپ حرکت داد و فرمود : «این ، تضرّع است» . انگشتانش را بالا و پایین برد و فرمود : «این ، تبتّل است» . دستش را تا برابر صورتش بالا بُرد و به طرف قبله کشید و فرمود : «این ، ابتهال است و تا اشک جاری نشود ، ابتهال نباشد».1574.الإمام الصادق علیه السلام :سنن أبی داوود_ به نقل از ابن عبّاس _: مسئلت ، چنین است که دو دستت را تا مقابل شانه هایت یا حدود آنها بالا ببری و استغفار ، چنین است که با یک انگشت ، اشاره کنی و ابتهال ، این گونه است که هر دو دستت را با هم بکشی». .

ص: 400

1575.عنه علیه السلام :الکافی عن محمّد بن مسلم وزرارة :قُلنا لِأَبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام : کَیفَ المَسأَلَةُ إلَی اللّهِ تَبارَکَ وتَعالی ؟

قالَ : تَبسُطُ کَفَّیکَ . قُلنا : کَیفَ الاِستِعاذَةُ ؟

قالَ : تُفضی بِکَفَّیکَ . (1) وَالتَّبَتُّلُ الإِیماءُ بِالإِصبَعِ . وَالتَّضَرُّعُ تَحریکُ الإِصبَعِ . وَالاِبتِهالُ أن تَمُدَّ یَدَیکَ جَمیعا . (2)1576.الخرائج والجرائح عن زیاد بن أبی الحلال :الکافی عن أبی بصیر :سَأَلتُهُ [أیِ الصّادِقَ علیه السلام ] : عَنِ الدُّعاءِ ورَفعِ الیَدَینِ .

فَقالَ : عَلی أربَعَةِ أوجُهٍ : أمَّا التَّعَوُّذُ فَتَستَقبِلُ القِبلَةَ بِباطِنِ کَفَّیکَ ، وأمَّا الدُّعاءُ فِی الرِّزقِ فَتَبسُطُ کَفَّیکَ وتُفضی بِباطِنِهِما إلَی السَّماءِ ، وأمَّا التَّبَتُّلُ فَإِیماءٌ بِإِصبَعِکَ السَّبّابَةِ ، وأمَّا الاِبتِهالُ فَرَفعُ یَدَیکَ تُجاوِزُ بِهِما رَأسَکَ ، ودُعاءُ التَّضَرُّعِ أن تُحَرِّکَ إصبَعَکَ السَّبّابَةَ مِمّا یَلی وَجهَکَ ، وهُوَ دُعاءُ الخیفَةِ . (3)1574.امام صادق علیه السلام :الإمام الکاظم علیه السلام :التَّبَتُّلُ : أن تُقَلِّبَ کَفَّیکَ فِی الدُّعاءِ إذا دَعَوتَ . وَالاِبتِهالُ : أن تَبسُطَهُما وتُقَدِّمَهُما . وَالرَّغبَةُ : أن تَستَقبِلَ بِراحَتَیکَ السَّماءَ ، وتَستَقبِلَ بِهِما وَجهَکَ . وَالرَّهبَةُ : أن تُکفِئَ کَفَّیکَ فَتَرفَعَهُما إلَی الوَجهِ . وَالتَّضَرُّعُ : أن تُحَرِّکَ إصبَعَیکَ وتُشیرَ بِهِما . (4)1575.امام صادق علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لَنا : دُعاءُ الرَّغبَةِ هکَذا ؛ وبَسَطَ یَدَیهِ . ودُعاءُ الرَّهبَةِ هکَذا ؛ وقَلَّبَ یَدَیهِ . ودُعاءُ التَّضَرُّعِ هکَذا ؛ وقالَ : بَسَطَها وقَلَبَها . ودُعاءُ الاِستِکانَةِ هکَذا ؛ وقَبَضَ یَدَیهِ إلی مَنکِبِهِ ، وقالَ صلی الله علیه و آله : لا یَکونُ ذلِکَ إلاّ فِی الخَلاءِ . (5) .


1- .أی تجعل باطنهما نحو الفضاء ، کما یفضی الرجل باطن کفّیه إلی الجدار ، والحاصل تجعل باطن کفّیک مقابل القبلة (مرآة العقول : ج 12 ص 48) .
2- .الکافی : ج 2 ص 481 ح 7 .
3- .الکافی : ج 2 ص 481 ح 5 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 15 ح 2027 وفیه «فی دعائک مع التضرّع» بدل «ودعاء التضرّع ...» ، عدّة الداعی : ص 183 نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 339 ح 8 .
4- .معانی الأخبار : ص 370 ح 2 ، مسائل علیّ بن جعفر : ص 337 ح 829 کلاهما عن علیّ بن جعفر ، بحار الأنوار : ج 93 ص 337 ح 3 .
5- .الجعفریّات : ص 226 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام .

ص: 401

1576.الخرائج و الجرائح ( _ به نقل از زیاد بن ابی حلال _ ) الکافی_ به نقل از محمّد بن مسلم و زراره _: به امام صادق علیه السلام گفتیم : مسئلت کردن از درگاه خداوند _ تبارک و تعالی _ به چه نحو است؟

فرمود : «دو دستت را می گشایی».

گفتیم : استعاذه (پناه بردن) چگونه است؟

فرمود : «کفِ دو دستت را به طرف فضا قرار می دهی. (1) تبتّل هم اشاره کردن با انگشت است و تضرّع ، تکان دادن انگشت است و ابتهال ، این است که هر دو دستت را با هم بکشی.1577.رجال الکشّی عن ابن سنان عن الإمام الصادق علیه السالکافی_ به نقل از ابو بصیر _: از امام صادق علیه السلام درباره دعا و بالا بردن دست ها پرسیدم . فرمود : «چهار صورت دارد : در پناه جُستن [به خدا] ، کفِ دستانت را رو به قبله می کنی ؛ در دعا کردن برای روزی ، کفِ دستانت را می گشایی و به طرف آسمان می گیری ؛ در تبتّل ، با انگشت سبّابه ات اشاره می کنی ؛ در ابتهال ، دستانت را تا بالاتر از سرت بلند می کنی ، و دعای تضرّع ، آن است که انگشت سبّابه ات در برابر صورتت تکان دهی ، و این ، دعایِ ترس است».1578.الکافی عن صفوان الجمّال :امام کاظم علیه السلام :تبتّل ، آن است که کفِ دستانت را در دعا ، آن گاه که دعا می کنی ، وارونه سازی و ابتهال ، آن است که آنها را بگشایی و جلو ببری ، و رغبت ، آن است که کفِ دستانت را رو به آسمان بگیری و در برابر صورتت قرار دهی و رَهبت ، آن است که کفِ دستانت را به طرف زمین کنی و آنها را تا صورت ، بالا آوری ، و تضرّع ، آن است که دو انگشتت را تکان دهی و با آنها اشاره کنی.1577.رجال الکشّی ( _ به نقل از ابن سِنان _ ) امام علی علیه السلام :پیامبر خدا به ما فرمود : «دعای رغبت ، این گونه است» و دو دستش را گشود و [فرمود : ]«دعای رهبت ، این گونه است» و دو دستش را وارونه ساخت و [فرمود :] «دعای تضرّع ، این گونه است» و آنها را گشود و برگرداند و [فرمود : ]«دعای استکانت ، این گونه است» و دو دستش را به طرف شانه اش جمع کرد و فرمود : «این حالت ، فقط در وقت خلوت است». .


1- .مانند کسی که کف دستانش را به دیوار قرار می دهد و پشتتش به سمت فضاست . خلاصه آن که کفِ دستانت را به طرف قبله می گیری (مرآة العقول : ج 12 ص 48).

ص: 402

1578.الکافی ( _ به نقل از صفوان شتردار (جمّال) _ ) بصائر الدرجات عن ابن سنان عن الإمام الصادق علیه السلام_ أنَّهُ لَمّا دَعا عَلی داوُدَ بنِ عَلِیٍّ _: رَفَعَ یَدَیهِ فَوَضَعَهُما عَلی مَنکِبِهِ ، ثُمَّ بَسَطَهُما ، ثُمَّ دَعا بِسَبّابَتِهِ ... .

فَقُلتُ لَهُ : فَرَفعُ الیَدَینِ ما هُوَ ؟ قالَ : الاِبتِهالُ . فَقُلتُ : فَوَضعُ یَدَیکَ وجَمعُهُما ؟ قالَ : التَّضَرُّعُ . قُلتُ : ورَفعُ الإِصبَعِ ؟ قالَ : البَصبَصَةُ (1) . (2)1579.التدوین فی أخبار قزوین عن موسی بن عبیدة العسکری :الإمام الصادق علیه السلام :کانَ فیما وَعَظَ اللّهُ _ تَبارَکَ وتَعالی _ بِهِ عیسَی بنَ مَریَمَ علیه السلام : ... یا عیسی ، أطِب بی قَلبَکَ ، وأکثِر ذِکری فِی الخَلَواتِ ، وَاعلَم أنَّ سُروری أن تُبَصبِصَ إلَیَّ ، وکُن فی ذلِکَ حَیّا ولا تَکُن مَیِّتا . (3)1579.التدوین فی أخبار قزوین ( _ به نقل از موسی بن عُبیده عسکری _ ) معانی الأخبار :إنَّ البَصبَصَةَ أن تَرفَعَ سَبّابَتَیکَ إلَی السَّماءِ ، وتُحَرِّکَهُما وتَدعُوَ . (4)1580.الإمام الکاظم علیه السلام :الإمام الصادق علیه السلام :قالَ لُقمانُ علیه السلام : یا بُنَیَّ ... اِرغَب إلَی اللّهِ وسَلهُ ، وحَرِّک أصابِعَکَ إلَیهِ . (5)1580.امام کاظم علیه السلام :عنه علیه السلام :إنَّ الاِستِکانَةَ فِی الدُّعاءِ أن یَضَعَ (6) یَدَیهِ عَلی مَنکِبَیهِ حینَ دُعائِهِ . (7) .


1- .تُبصبص إلیَّ : أی تقبل إلیّ بخوف وطمع ... والبصبصة : هی أن ترفع سبّابتک إلی السماء وتحرّکها وتدعو (مجمع البحرین : ج 1 ص 155 «بصبص») .
2- .بصائر الدرجات : ص 218 ح 2 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 338 ح 5 وراجع دلائل الإمامة : ص 251 ح 175 .
3- .الأمالی للصدوق : ص 613 ح 841 عن أبی بصیر ، الکافی : ج 8 ص 141 ح 103 عن علیّ بن أسباط عنهم علیهم السلام ، تحف العقول : ص 500 ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 145 ، عدّة الداعی : ص 24 و ص 146 وفیهما «أذلّ لی» بدل «أطب بی» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 341 ح 11 .
4- .معانی الأخبار : ص 370 ح 2 ، دلائل الإمامة : ص 252 ح 175 عن أبی بصیر وداوود الرقّی عن الإمام الصادق علیه السلام وفیه «البصبصة : رفع الإصبع وتحریکها یعنی السبّابة» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 337 ح 3 .
5- .قصص الأنبیاء : ج 195 ص 245 ، بحار الأنوار : ج 13 ص 420 ح 14 .
6- .یُحتمل أنّ المراد هو الوضع بحذاء المنکب بقرینة الروایات التی وردت فی آداب رفع الیدین فی تفسیر الدعاء ، وبقرینة الروایة التالیة .
7- .فلاح السائل : ص 88 ح 20 ، عدّة الداعی : ص 184 ولیس فیه «حین دعائه» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 339 ح 7 .

ص: 403

1581.الکافی عن أحمد بن عمر :بصائر الدرجات_ به نقل از ابن سنان _: امام صادق علیه السلام ، هنگامی که داوود بن علی را نفرین کرد ، هر دو دستش را بلند کرد و روی شانه اش قرار داد . سپس ، آنها را گشود و آن گاه با انگشت اشاره اش دعا کرد ... . من گفتم : بالا بردن دست ها [برای ]چیست؟

فرمود : «[برای] ابتهال» .

گفتم : قرار دادن دست ها و جمع کردن آنها چه معنا دارد؟

فرمود : «تضرّع است» .

گفتم : بلند کردن انگشت [ ، چه]؟

فرمود : «بَصْبَصه (1) است».1582.الغیبة للطوسی عن زیاد القندی وابن مسکان :امام صادق علیه السلام :از جمله پندهای خداوند _ تبارک و تعالی _ به عیسی بن مریم علیه السلام این بود : «... ای عیسی ! دلت را به من خوش کن و در تنهایی ، بیشتر مرا یاد کن و بدان که شادی من ، در آن است که برای من تملّق کنی . در این کار ، زنده[دل ]باش و مُرده [دل] مباش».1581.الکافی ( _ به نقل از احمد بن عمر _ ) معانی الأخبار :بصبصه ، آن است که دو انگشت نشانه ات را به سوی آسمان برداری و تکانشان دهی و دعا کنی.1582.الغیبة ، طوسی ( _ به نقل از زیادِ قندی و ابن مِسکان _ ) امام صادق علیه السلام :لقمان علیه السلام گفت : پسرم! .. . به درگاه خدا التماس کن و از او درخواست کن و انگشتانت را به سوی او تکان بده.1583.رجال الکشّی عن علیّ بن أبی حمزة البطائنی :امام صادق علیه السلام :استکانت در دعا ، آن است که شخص ، وقتی خداوند را می خوانَد ، دو دستش را روی شانه هایش قرار دهد. (2) .


1- .«تُبصبصُ إلیّ» ، یعنی : با بیم و امید ، به من رو کنی ... . بصبصه ، آن است که انگشت سبّابه ات را به طرف آسمان برداری و تکانش دهی و دعا کنی (مجمع البحرین : ج 1 ص 155 «بصبص»).
2- .احتمالاً مراد ، به قرینه روایاتی که در : «تفسیر دعا/ آداب بالا بردن دستها» آمده است و نیز روایت بعدی ، قرار دادن دست ها موازیِ شانه هاست.

ص: 404

1583.رجال الکشّی ( _ به نقل از علی بن ابی حمزه بطائنی _ ) المستدرک عن سهل بن سعد_ فِی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله _: کانَ یَجعَلُ إصبَعَیهِ بِحِذاءِ مَنکِبَیهِ ویَدعو . (1)1584.رجال الکشّی عن عثمان بن عیسی الکلابی :صحیح مسلم عن أبی مالک عن أبیه_ أنَّهُ سَمِعَ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله وأتاهُ رَجُلٌ فَقالَ : یا رَسولَ اللّهِ ، کَیفَ أقولُ حینَ أسأَلُ رَبّی ؟ قال _: قُل : اللّهُمَّ اغفِر لی وَارحَمنی وعافِنی وَارزُقنی _ ویَجمَعُ أصابِعَهُ إلاَّ الإِبهامَ _ فَإِنَّ هؤُلاءِ تَجمَعُ لَکَ دُنیاکَ وآخِرَتَکَ . (2) .


1- .المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 718 ح 1964 ، الدعوات الکبیر : ج 1 ص 140 ح 185 .
2- .صحیح مسلم : ج 4 ص 2073 ح 36 ، سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1264 ح 3845 ، مسند ابن حنبل : ج 10 ص 346 ح 27281 ، المصنّف لابن أبی شیبة : ج 7 ص 27 ح 7 وفی آخره «دینک ودنیاک» ، کنزالعمّال : ج 2 ص 698 ح 5117 .

ص: 405

1585.الأمالی للصدوق عن علیّ بن یقطین :المستدرک_ به نقل از سهل بن سعد (درباره پیامبر صلی الله علیه و آله ) _: دو انگشتش را نزدیک شانه هایش [رو به آسمان ]می گرفت و دعا می کرد.1584.رجال الکشّی ( _ به نقل از عثمان بن عیسی کِلابی _ ) صحیح مسلم_ به نقل از ابو مالک ، از پدرش (که شنید پیامبر صلی الله علیه و آله به مردی که نزد ایشان آمد و گفت : ای پیامبر خدا ! وقتی پروردگارم را می خوانم ، چگونه بگویم؟ فرمود) _: بگو : «بار خدایا! مرا بیامرز و به من رحم کن و عافیتم بخش و روزی ام ده» و بجز انگشت شست ، بقیه انگشتانش را جمع کند ؛ زیرا اینها دنیا و آخرتت را برای تو جمع می کنند. .

ص: 406

. .

ص: 407

توضیحی درباره حالت های متناسب با نیایش

توضیحی درباره حالت های متناسب با نیایشدر احادیثی که گذشت ، حالت های گوناگونی برای نیایشگر با نام های : تبتُّل ، تعوُّذ ، تضرُّع ، اخلاص ، ابتهال ، استکانت ، رَغبت ، رَهبت ، مسئلت و بصبصه ، ترسیم گردیده است . نکته قابل توجه در تبیین احادیث یاد شده و بهره گیری از آنها این است که حالت و هیئت انسان در عبادت های بدنی ، در واقع ، تمثّل و تجسّم حقایق و حالات درونی اوست (1) و در صورتی که دین ، هیئت خاصّی را برای عبادتی تعیین و تکلیف کرده باشد (مانند هیئت طواف وسعی) ، مکلّف ، موظّف به ایجاد آن هیئت در خویش ، در تبعیّت فرمان خداوند متعال است ، چه حال متناسب با آن را داشته باشد و چه نداشته باشد . البته بی تردید ، تحقّق حال مطلوب ، در کمال عبادت ، مؤثر است . اما حالات و هیئت هایی در احادیث یاد شده که برای نیایش مطرح شده اند ، ظاهرا تکلیفی یا تعبّدیِ محض نیستند ؛ زیرا مطلوبیت تامّ آنها در صورتی است که نیایشگر ، حال متناسب با آنها را داشته باشد . در غیر این صورت ، از تأثیر

.


1- .ر .ک : تحلیلی درباره بلند کردن دست به سوی آسمان در هنگام دعا .

ص: 408

حال وهیئت مورد اشاره ، به همان اندازه پوسته و صورت ظاهری اش بهره مند خواهد شد ؛ بلکه حتی ممکن است حال درونی نیایشگر ، چنان با وضع و حال ظاهرش در تعارض باشد که عمل وی بازی و استهزا به نظر برسد ؛ چیزی که قطعا مذموم است ، و لذا امام صادق علیه السلام می فرماید : ... ولا یَبتَهِلُ حَتّی تَجرِیَ الدَّمعَةُ . (1) ... واستغاثه نکند، تا این که اشک جاری شود . از این رو ، احتمال تعبّدی بودن این هیئت ها _ چنان که ابن فهد رحمه اللّه در آغاز تبیین این دسته احادیث اشاره نموده _ بعید به نظر می رسد . وی در این باره می گوید : «این گونه هیئت ها، یا به جهت علّتی است که ما نمی دانیم و یا شاید مراد از باز کردن دست ها در دعا، در حالت رغبت و انتظار، این باشد که چنین هیئتی، نزدیک ترین حالت برای درخواست کننده در گسترش آرزوها، و خوش گمانی به برخوردار شدن از نعمت های خدا، و امیدش به نیل به فضل خدا باشد. پس درخواست کننده، با آرزو طلب می کند و دستانش را باز می کند تا احسان در آن قرار بگیرد. اما مراد از قرار دادن پشت دست ها به سوی آسمان در حال ترس و نگرانی در دعا، این است که بنده با زبان خواری و کوچکی، به دانای نهان ها و رازها می گوید : من کف دستانم را به سوی تو نگشودم و آنها را به سمت زمین قرار دادم به خاطر خواری و خجالت در برابر تو . مراد از ناله و زاری با تکان دادن انگشتان به چپ و راست، تأسی کردن به مصیبت زده در حوادث بس ناگوار است . مصیبت زده، دستان خود را به سمت بالا و پایین و چپ و راست ، تکان می دهد و با آن ، ناله سر می دهد .

.


1- .ر . ک : ص 398 ح 651 .

ص: 409

مراد از تَبتُّل با بالا و پایین بردن انگشتان، با توجه به این که تبتّل به معنای بریدن از همه چیز و پیوستن به خداوند است، به این معناست که گویا دعا کننده، با زبان حال به خداوندِ برآورنده امیدها و آرزوها می گوید : به سوی تو و تنها به سوی تو ، از همه چیز بریدم ؛ چرا که تو شایسته خداوندگاری هستی. پس دعا کننده ، تنها با یک انگشت ، و نه بیشتر ، اشاره به یگانگی خداوند می کند . مراد از زاری و نیایش، با بالا آوردن دست ها به مقابل صورت و رو به قبله، یا بالا آوردن دست ها و بازوها به سوی آسمان، یا بالاتر از سر بردن دست ها (به حسب روایات) ، در واقع ، نوعی بندگی و کوچکی کردن و اظهار حقارت و ناچیزی است ، همانند کسی که در حال غرق شدن است و دستانش را دراز می کند و بازوانش را می گشاید و به دامن رحمت خداوند ، چنگ می زند و به ذیل عنایت و رأفت او می آویزد ؛ رأفتی که هلاک شدگان را می رهاند و ماتم زدگان را فردیارس است و جهانیان را فرا می گیرد و این ، مقام ارجمندی است که نباید بنده در پی آن باشد ، جز هنگام اشک ریختن و فراهم آمدن آه و ناله و قرار گرفتن در جایگاه بنده ای ذلیل و مشغول شدن به آفریدگار ارجمندش برای برآوردن آمال و روی آوردن به درخواست و خواهش . مراد از استکانت، با بالا بردن دست ها تا شانه ها، به این معناست که دعاکننده ، گویا جنایتکاری است که به سمت مولایش بُرده می شود و هَوَسش او را به بند کشیده و اشیای سنگین به پای او بسته است و با زبان حال، نجوا می کند که : اینها دستان من اند که در پیشگاه تو، به خاطر ستم و جسارتی که بر تو روا داشته ام، آنها را بسته ام» . (1)

.


1- .عدّة الداعی : ص 184 .

ص: 410

الفَصلُ الثّالِثُ : إجابة الدّعاءالبابُ الأَوَّلُ : تأکید الوعد بالإجابة1 / 1الدُّعاءُ بابُ الإِجابَةِالکتاب«وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لِی وَلْیُؤْمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ » (1) . (2)

.


1- .البقرة : 186 .
2- .قال العلاّمة الطباطبائی قدس سره: أحسن بیان لما اشتمل علیه من المضمون وأرقّ اُسلوب وأجمله ؛ فقد وضع أساسه علی التکلّم وحده دون الغیبة ونحوها ، وفیه دلالة علی کمال العنایة بالأمر ، ثمّ قوله : «عِبَادِی» _ ولم یقل : الناس وما أشبهه _ یزید فی هذه العنایة ، ثمّ حذف الواسطة فی الجواب حیث قال : «فَإِنِّی قَرِیبٌ» ولم یقل : فقل إنّه قریب ، ثمّ التأکید بإنّ ، ثمّ الإتیان بالصفة دون الفعل الدالّ علی القرب لیدلّ علی ثبوت القرب ودوامه ، ثمّ الدلالة علی تجدّد الإجابة واستمرارها حیث أتی بالفعل المضارع الدالّ علیهما ، ثمّ تقییده الجواب أعنی قوله : «أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ» بقوله : «إِذَا دَعَانِ» ، وهذا القید لا یزید علی قوله : «دَعْوَةَ الدَّاعِ» المقیّد به شیئا بل هو عینه ، وفیه دلالة علی أنّ دعوة الداع مجابة من غیر شرط وقید کقوله تعالی : «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» (غافر : 60) فهذه سبع نکات فی الآیة تنبئ بالاهتمام فی أمر استجابة الدعاء والعنایة بها ، مع کون الآیة قد کرّر فیها _ علی إیجازها _ ضمیر المتکلّم سبع مرّات ، وهی الآیة الوحیدة فی القرآن علی هذا الوصف (المیزان فی تفسیر القرآن : ج 2 ص 30) .

ص: 411

فصل سوم : اجابت دعا

باب یکم : تأکید بر وعده «اجابت»

1 / 1 دعا ، درِ اجابت است

فصل سوم : اجابت دعاباب یکم : تأکید بر وعده «اجابت»1 / 1دعا ، درِ اجابت استقرآن«و هر گاه بندگانم درباره من از تو می پرسند ، [بگو : ]من نزدیکم و دعای دعوت کننده را ، آن گاه که مرا بخواند ، اجابت می کنم . پس ، آنان [نیز] باید مرا اجابت [و فرمان برداری ]کنند و به من ایمان آورند . باشد که راه یابند» . (1)

.


1- .. علاّمه طباطبایی می گوید : آیه ، بهترین و لطیف ترین سبْک و کوتاه ترین بیان برای مضمونش دارد و تنها بر گوینده متمرکز شده است ، بی آن که از شخص غایب و امثال آن ، سخنی به میان آورد . همین بر کمال توجّه خداوند به اجابت دعا دلالت دارد . امّا این که به جای «الناس (مردم)» و امثال آن ، از «عبادی (بندگانم)» استفاده کرده ، برای تأکید بر چنان توجّهی است. و واسطه اجابت دعا را هم حذف کرده و فرموده است : «من نزدیکم» و نفرموده : بگو او نزدیک است، و با کلمه «انّ» نیز بر آن تأکید کرده است . همچنین نزدیک بودن خود را با صفت و نه با فعل ، بیان کرده تا بر ثبوت و تداوم نزدیکی اش اشاره نماید و با آوردن فعل مضارع بر تجدید اجابت و تداوم آن تأکید ورزیده است . مقیّد کردن اجابت دعا در «أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ ؛ دعای دعاکننده را اجابت می کنم» با «إِذَا دَعَانِ ؛ هر گاه مرا بخواند» ، بیش از «دَعْوَةَ الدَّاعِ» نکته ای ندارد و این دو ، عین هم اند و بر این دلالت می کند که دعای دعا کننده ، بی هیچ قید و شرطی به اجابت می رسد ؛ مانند این آیه : «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ ؛ مرا بخوانید تا پاسختان دهم» . این ، هفت نکته در آیه که حکایت از اهتمام و توجّه ویژه به اجابت دعا می کند ، با در نظر داشتن این که آیه به رغم کوتاهی اش ، هفت ضمیر متکلّم دارد و تنها آیه قرآن با این ویژگی است (المیزان فی تفسیر القرآن : ج 2 ص 30) .

ص: 412

«وَ قَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ » . (1)

«وَءَاتَاکُم مِّن کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَ إِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللَّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ الاْءِنسَ_نَ لَظَ_لُومٌ کَفَّارٌ » . (2)

«لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِهِ لاَ یَسْتَجِیبُونَ لَهُم بِشَیْ ءٍ إِلاَّ کَبَ_سِطِ کَفَّیْهِ إِلَی الْمَاءِ لِیَبْلُغَ فَاهُ وَ مَا هُوَ بِبَ__لِغِهِ وَ مَا دُعَاءُ الْکَ_فِرِینَ إِلاَّ فِی ضَلَ_لٍ » (3) . (4)

الحدیث1594.الخرائج و الجرائح ( _ به نقل از ابن اُرومه _ ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :... ما کانَ اللّهُ لِیَفتَحَ بابَ الدُّعاءِ ویُغلِقَ بابَ الإِجابَةِ ؛ لِأَنَّهُ یَقولُ : «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ » . (5)1595.الإمام الهادی علیه السلام ( _ مِن کِتابِهِ فی أمرِ فارِسِ بنِ حاتِمٍ _ ) عنه صلی الله علیه و آله :... مَن اُعطِیَ الدُّعاءَ لَم یُحرَمِ الإِجابَةَ ؛ لِأَنَّ اللّهَ عز و جلیَقولُ : «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ » . (6) .


1- .غافر : 60 و راجع : البغض / أبغض الناس إلی اللّه / من یستکبر عن الدعاء .
2- .إبراهیم : 34 .
3- .الرعد : 14 .
4- .ولمّا کانت الآیة الکریمة قرّر فیها التقابل بین قوله : «لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ» وبین قوله : «وَ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِهِ» الخ الذی یذکر أنّ دعاء غیره خال عن الاستجابة ، ثمّ یصف دعاء الکافرین بأنّه «فِی ضَلَ_لٍ» علمنا بذلک أنّ المراد بقوله : «دَعْوَةُ الْحَقِّ» الدعوة الحقّة غیر الباطلة وهی الدعوة التی یسمعها المدعوّ ، ثمّ یستجیبها البتّة ، وهذا من صفاته تعالی وتقدّس ؛ فإنّه سمیع الدعاء قریب مجیب ، وهو الغنیّ ذو الرحمة (المیزان فی تفسیر القرآن : ج 11 ص 317) .
5- .تنبیه الخواطر : ج 2 ص 237 ، نهج البلاغة : الحکمة 435 ، عدّة الداعی : ص 23 کلاهما عن الإمام علیّ علیه السلام ، الجعفریّات : ص 222 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله وکلّها نحوه إلی «الإجابة» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 366 ح 15؛ الفردوس : ج 4 ص 88 ح 6273 عن أنس وفیه إلی «الإجابة» ، کنزالعمّال : ج 3 ص 737 ح 8618 نقلاً عن ابن ماجة والعسکری عن محمّد بن کعب القرظی عن الإمام علیّ علیه السلام نحوه .
6- .شُعَب الإیمان : ج 4 ص 125 ح 4528 و ص 126 ح 4529 کلاهما عن عبد اللّه بن مسعود ، نوادر الاُصول : ج 1 ص 417؛ الکافی : ج 2 ص 65 ح 6 ، الخصال : ص 101 ح 56 کلاهما عن معاویة بن وهب عن الإمام الصادق علیه السلام ، خصائص الأئمّة علیهم السلام : ص 103 وکلّها نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 278 ح 8 وراجع معانی الأخبار : ص 324 .

ص: 413

«و پروردگارتان فرمود : مرا بخوانید تا پاسختان دهم . همانا کسانی که از عبادت من سرکشی می کنند ، زودا که با خواری به دوزخ درآیند» .

«و از هر آنچه از او خواسته اید ، به شما داده است ، و اگر نعمت های خدا را بشمارید ، نمی توانید آمار آنها را بگیرید . راستی که انسان ، ستمکار و ناسپاس است» .

«دعوت حق ، برای اوست . و کسانی (مشرکان) که جز او را می خوانند ، هیچ جوابی به آنان نمی دهند ، مگر مانند کسی که دو دستش را به سوی آب بگشاید تا [آب] به دهانش برسد ، در حالی که [آب] به [دهان ]او نخواهد رسید و دعای کافران ، جز هدر نخواهد بود» . (1)

حدیث1598.الإمام الهادی علیه السلام ( _ مِمّا کَتَبَهُ إلی عَلِیِّ بنِ عَمرٍو القَزوینِ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :چنین نیست که خداوند ، دَرِ دعا را بگشاید و دَرِ اجابت را ببندد ؛ چرا که خود می فرماید : «مرا بخوانید تا پاسختان دهم» .1599.الإمام الهادی علیه السلام ( _ فی کِتابِهِ إلَی العُبَیدِیِّ _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :... به هر که [توفیق] دعا داده شود ، از اجابت محروم نمی شود ؛ چرا که خداوند عز و جل می فرماید : «مرا بخوانید تا پاسختان دهم» . .


1- .در آیه شریف ، از این که میان دعا به درگاه خداوند ( «لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ» ) و دعا به غیر خدا ( «وَ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِهِ» ) تقابل ایجاد کرده و درباره دومی گفته که دعا به غیر خدا ، به اجابت نمی رسد و آن گاه کافران را توصیف کرده که دعایشان هدر است ، به دست می آید که مراد از «دَعْوَةُ الْحَقِّ» ، دعای حقّی است که باطلی در آن راه ندارد و دعا شونده آن را می شنود و البتّه اجابت هم می کند و این ، از صفات خداوندِ والای پاک است ؛ چرا که او شنونده دعاست و نزدیک و اجابت کننده است و توانگر است و اهل رحمت (المیزان فی تفسیر القرآن : ج 11 ص 317) .

ص: 414

1597.رجال الکشّی ( _ به نقل از ابو محمّد رازی _ ) عنه صلی الله علیه و آله :مِمّا أعطَی اللّهُ اُمَّتی وفَضَّلَهُم بِهِ عَلی سائِرِ الاُمَمِ ، أعطاهُم ثَلاثَ خِصالٍ لَم یُعطَها إلاّ نَبِیٌّ ، وذلِکَ أنَّ اللّهَ _ تَبارَکَ وتَعالی _ کانَ إذا بَعَثَ نَبِیّا قالَ لَهُ : . . . إذا أحزَنَکَ أمرٌ تَکرَهُهُ فَادعُنی أستَجِب لَکَ ، وإنَّ اللّهَ تَعالی أعطی اُمَّتی ذلِکَ حَیثُ یَقولُ : «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ » . (1)1598.امام هادی علیه السلام ( _ از نامه ای به دست خطّ ایشان به علی بن عمرو قزوی ) عنه صلی الله علیه و آله_ فی وَصِیَّتِهِ لِعَلِیٍّ علیه السلام لَمّا بَعَثَهُ إلَی الیَمَنِ _: یا عَلِیُّ ، اُوصیکَ بِالدُّعاءِ ؛ فَإِنَّ مَعَهُ الإِجابَةَ ، وبِالشُّکرِ ؛ فَإِنَّ مَعَهُ المَزیدَ . (2)1599.امام هادی علیه السلام ( _ در نامه ایشان به عُبَیدی _ ) عنه صلی الله علیه و آله :إذا فَتَحَ اللّهُ عَلی عَبدٍ الدُّعاءَ فَلیَدعُ ؛ فَإِنَّ اللّهَ یَستَجیبُ لَهُ . (3)1600.رجال الکشّی عن سهیل بن محمّد ( _ فیما کَتَبَهُ إلَی الإِمامِ الهادی علیه السلام ) عنه صلی الله علیه و آله :ما فُتِحَ لِأَحَدٍ بابُ دُعاءٍ إلاّ فَتَحَ اللّهُ لَهُ فیهِ بابَ إجابَةٍ ، فَإِذا فُتِحَ لِأَحَدِکُم بابُ دُعاءٍ فَلیَجهَد ؛ فَإِنَّ اللّهَ عز و جل لا یَمَلُّ حَتّی تَمَلّوا . (4)1601.رجال الکشّی عن محمّد بن عیسی :عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ إذا أرادَ أن یَستَجیبَ لِعَبدٍ ، أذِنَ لَهُ فِی الدُّعاءِ . (5) .


1- .قرب الإسناد : ص 84 ح 277 عن مسعدة بن زیاد عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 290 ح 10 .
2- .الأمالی للطوسی : ص 597 ح 1239 عن الفضل بن المفضّل الأشعری عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 21 ص 361 ح 4 .
3- .نوادر الاُصول : ج 1 ص 419 ، الفردوس : ج 1 ص 336 ح 1340 عن أنس ، کنزالعمّال : ج 2 ص 64 ح 3131 .
4- .الأمالی للطوسی : ص 6 ح 5 عن أنس وراجع سنن الترمذی : ج 5 ص 552 ح 3548 والمستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 675 ح 1833 .
5- .الدرّ المنثور : ج 1 ص 473 نقلاً عن ابن مردویه ، کنزالعمّال : ج 2 ص 68 ح 3156 نقلاً عن الدیلمی وکلاهما عن ابن عمر .

ص: 415

1602.رجال الکشّی عن سهل بن زیاد الآدمی :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از جمله چیزهایی که خداوند به امّت من عطا فرمود و بدان وسیله آنها را بر سایر امّت ها برتری داد ، سه چیز است که این سه چیز جز به پیامبر داده نمی شود . دلیل [آن هم ]این است که خداوند _ تبارک و تعالی _ هر گاه پیامبری می فرستاد ، به او می فرمود : «... هر گاه امری ناخوشایند اندوهگینت ساخت ، مرا بخوان تا پاسخت دهم» و خداوند متعال این را به امّت من نیز عطا کرد ، آن جا که می فرماید : «مرا بخوانید تا پاسختان دهم» .1600.رجال الکشّی ( _ به نقل از سهیل بن محمّد ، درباره نامه اش به اما ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ در سفارش های خویش به علی علیه السلام ، آن گاه که او را به یمن فرستاد _: ای علی ! تو را به دعا کردن سفارش می کنم ؛ چرا که با اجابت همراه است ، و به شکرگزاری ؛ چرا که با آن ، افزونی [نعمت ]است.1601.رجال الکشّی ( _ به نقل از محمّد بن عیسی _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه خداوند دَرِ دعا را بر بنده ای گشود ، (1) دعا کند ؛ چرا که خداوند دعایش را مستجاب می کند.1602.رجال الکشّی ( _ به نقل از سهل بن زیاد آدمی _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :برای هیچ کس درِ دعایی گشوده نشد ، مگر آن که خداوند درِ اجابتی را در آن دعا برایش گشود . پس هر گاه برای یکی از شما درِ دعایی باز شد ، در دعا کردن بکوشد ؛ چرا که خداوند عز و جل خسته نمی شود تا آن که شما خسته شوید.1603.إعلام الوری عن الحسین بن محمّد :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند هر گاه بخواهد حاجت بنده ای را برآورد ، به او اجازه (توفیق) دعا کردن می دهد . .


1- .یعنی زمینه برای دعا کردن فراهم شد و حال دعا برای دعاکننده پدید آمد.

ص: 416

1603.إعلام الوری ( _ به نقل از حسین بن محمّد _ ) عنه صلی الله علیه و آله :ما أذِنَ اللّهُ عز و جل لِعَبدٍ فِی الدُّعاءِ حَتّی أذِنَ لَهُ فِی الإِجابَةِ . (1)1604.مُهج الدعوات عن زرافة حاجب المتوکّل وکان شیعیّا :عنه صلی الله علیه و آله :أفضَلُ العِباداتِ الدُّعاءُ ، وإذا أذِنَ اللّهُ لِلعَبدِ فِی الدُّعاءِ فَتَحَ لَهُ بابَ الرَّحمَةِ ، إنَّهُ لَن یَهلِکَ مَعَ الدُّعاءِ أحَدٌ . (2)1604.مهج الدعوات ( _ به نقل از زرّافه ، حاجب متوکّل که شیعه بود _ ) الإمام الصادق علیه السلام :أکثِروا مِن أن تَدعُوا اللّهَ ؛ فَإِنَّ اللّهَ یُحِبُّ مِن عِبادِهِ المُؤمِنینَ أن یَدعوهُ ، وقَد وَعَدَ اللّهُ عِبادَهُ المُؤمِنینَ بِالاِستِجابَةِ ، وَاللّهُ مُصَیِّرٌ دُعاءَ المُؤمِنینَ یَومَ القِیامَةِ لَهُم عَمَلاً یَزیدُهُم بِهِ فِی الجَنَّةِ . (3)1605.إثبات الوصیّة :عنه علیه السلام :الدُّعاءُ کَهفُ الإِجابَةِ ، کَما أنَّ السَّحابَ کَهفُ المَطَرِ . (4)1605.إثبات الوصیّة :عنه علیه السلام :کانَ فیما ناجَی اللّهُ عز و جل بِهِ موسَی بنَ عِمرانَ علیه السلام أن قالَ لَهُ : ... یَابنَ عِمرانَ ، هَب لی مِن قَلبِکَ الخُشوعَ ، ومِن بَدَنِکَ الخُضوعَ ، ومِن عَینَیکَ الدُّموعَ فی ظُلَمِ اللَّیلِ ، وَادعُنی ؛ فَإِنَّکَ تَجِدُنی قَریبا مُجیبا . (5)1606.رجال الکشّی عن محمّد بن موسی الهمدانی :الکافی عن علیّ بن أسباط عنهم علیهم السلام: فیما وَعَظَ اللّهُ عز و جل بِهِ عیسی علیه السلام : یا عیسی ... اِبغِنی عِندَ وِسادِکَ تَجِدنی ، وَادعُنی وأنتَ لی مُحِبٌّ ؛ فَإِنّی أسمَعُ السّامِعینَ ، أستَجیبُ لِلدّاعینَ إذا دَعَونی . (6) .


1- .حلیة الأولیاء : ج 3 ص 263 ، الفردوس : ج 4 ص 86 ح 6269 کلاهما عن أنس ، کنزالعمّال : ج 2 ص 66 ح 3144 .
2- .عدّة الداعی : ص 35 ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 237 ، إرشاد القلوب : ص 148 نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 302 ح 39 .
3- .الکافی : ج 8 ص 7 ح 1 عن إسماعیل بن مخلّد السرّاج وإسماعیل بن جابر ، تحف العقول : ص 314 نحوه ، بحار الأنوار : ج 78 ص 215 ح 93 .
4- .الکافی : ج 2 ص 471 ح 1 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 9 ح 1987 ، عدّة الداعی : ص 33 کلّها عن عبد اللّه بن میمون القدّاح ، بحار الأنوار : ج 93 ص 295 ح 23 .
5- .الأمالی للصدوق : ص 438 ح 577 عن المفضّل بن عمر ، عدّة الداعی : ص 193 عن الإمام الصادق عن الإمام الباقر علیهماالسلام ، روضة الواعظین : ص 361 ، بحار الأنوار : ج 13 ص 330 ح 7 .
6- .الکافی : ج 8 ص 131 ح 103 ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 143 عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 14 ص 294 ح 14 .

ص: 417

1606.رجال الکشّی ( _ به نقل از محمّد بن موسی همدانی _ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند عز و جل به هیچ بنده ای اجازه دعا کردن نمی دهد ، مگر آن که اجازه اجابت [آن] را داده است.1607.الغیبة للطوسی عن علیّ بن محمّد بن زیاد الصیمری :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :برترینِ عبادت ها دعاست ، و هر گاه خداوند به بنده ای اجازه (توفیق) دعا کردن دهد ، درِ رحمت را به رویش می گشاید . با وجود دعا هرگز کسی به هلاکت نمی رسد.1607.الغیبة ، طوسی ( _ به نقل از علی بن محمّد بن زیاد صیمری _ ) امام صادق علیه السلام :به درگاه خداوند زیاد دعا کنید ؛ زیرا خدا دوست دارد که بندگان مؤمنش او را بخوانند . و خدا به بندگان مؤمنش وعده اجابت داده است ، و خدا دعای مؤمنان را در روز قیامت برایشان تبدیل به عمل می کند و به واسطه آن ، بر درجاتشان در بهشت می افزاید.1608.رجال الکشّی عن أبی حامد أحمد بن إبراهیم المراغی :امام صادق علیه السلام :دعا مخزن اجابت است ، چنان که ابرْ مخزن باران است.1608.رجال الکشّی ( _ به نقل از ابو حامد احمد بن ابراهیم مَراغی _ ) امام صادق علیه السلام :از جمله سخنانی که خداوند در نجواهایش با موسی بن عمران علیه السلام به او فرمود ، این بود که : « ... ای پور عمران! از دلت به من کرنش ببخش ، و از بدنت فروتنی ، و از چشمانت اشک ها در تاریکی شب ها را ، و مرا بخوان ، که حتما مرا نزدیک و اجابت کننده خواهی یافت».1609.الاحتجاج ( _ فی ذِکرِ تَوقیعٍ خَرَجَ مِنَ النّاحِیَةِ المُقَ ) الکافی_ به نقل از علی بن اسباط ، از معصومان علیهم السلام_: از جمله اندرزهای خداوند عز و جل به عیسی علیه السلام این بود که : «ای عیسی! .. . مرا نزد بالینت بجوی ، می یابی ام ، و مرا عاشقانه بخوان ، که من شنواترینِ شنوایانم ، و دعاکنندگان را ، هر گاه مرا بخوانند ، اجابت می کنم». .

ص: 418

1609.الاحتجاج ( _ در یادکرد از توقیعی {-1-} که از ناحیه مقدّسه ، ) تحف العقول_ مِن مُناجاةِ اللّهِ عز و جل لِموسی علیه السلام _: یا موسی ، مُر عِبادی یَدعونی عَلی ما کانوا بَعدَ أن یُقِرّوا بی أنّی أرحَمُ الرّاحِمینَ ، اُجیبُ المُضطَرّینَ وأکشِفُ السّوءَ ... فَمَن لَجَأَ إلَیکَ وَانضَوی (1) إلَیکَ مِنَ الخاطِئینَ فَقُل : أهلاً وسَهلاً بِأَرحَبِ الفِناءِ ، نَزَلتَ بِفِناءِ رَبِّ العالَمینَ . وَاستَغفِر لَهُم ، وکُن لَهُم کَأَحَدِهِم ، ولا تَستَطِل عَلَیهِم بِما أنَا أعطَیتُکَ فَضلَهُ ، وقُل لَهُم فَیَسأَلونی مِن فَضلی ورَحمَتی ، فَإِنَّهُ لا یَملِکُها أحَدٌ غَیری وأنَا ذُو الفَضلِ العَظیمِ ، کَهفُ الخاطِئِینَ ، وجَلیسُ المُضطَرّینَ ، ومُستَغفَرٌ لِلمُذنِبینَ ، إنَّکَ مِنّی بِالمَکانِ الرَّضِیِّ ، فَادعُنی بِالقَلبِ النَّقِیِّ وَاللِّسانِ الصّادِقِ ، وکُن کَما أمَرتُکَ ، أطِع أمری ولا تَستَطِل عَلی عِبادی بِما لَیسَ مِنکَ مُبتَدَؤُهُ ، وتَقَرَّب إلَیَّ فَإِنّی مِنکَ قَریبٌ ، فَإِنّی لَم أسأَلکَ ما یُؤذیکَ ثِقلُهُ ولا حَملُهُ ، إنَّما سَأَلتُکَ أن تَدعُوَنی فَاُجیبَکَ ، وأن تَسأَلَنی فَاُعطِیَکَ ، وأن تَتَقَرَّبَ إلَیَّ بِما مِنّی أخَذتَ تَأویلَهُ ، وعَلَیَّ تَمامُ تَنزیلِهِ . (2)1 / 2مَن قَرَعَ بابَ اللّهِ فُتِحَ لَهُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :یَقولُ اللّهُ عز و جل : مَن أعظَمُ مِنّی جودا ؟! أکلَؤُهُم (3) فی مَضاجِعِهِم کَأَنَّهُم لَم یَعصونی، ومِن کَرَمی أنّی أقبَلُ تَوبَةَ التّائِبِ حَتّی کَأَنَّهُ لَم یَزَل تائِبا . مَن ذَا الَّذی قَرَعَ بابی فَلَم أفتَح لَهُ ؟! مَن ذَا الَّذی سَأَلَنی فَلَم اُعطِهِ ؟! أبَخیلٌ أنَا فَیُبَخِّلُنی عَبدی ؟! (4)

.


1- .انضوی إلیه : ضوی ، أی مالَ وانضمَّ إلیه (المعجم الوسیط : ج 1 ص 547 «ضوی») .
2- .تحف العقول : ص 495 ، الکافی : ج 8 ص 48 ح 8 نحوه ، بحار الأنوار : ج 77 ص 39 ح 7 .
3- .الکِلاءة : الحفظ والحراسة (النهایة : ج 4 ص 194 «کلأ») .
4- .الفردوس : ج 5 ص 247 ح 8092 عن أنس ، کنز العمّال : ج 4 ص 229 ح 10296 .

ص: 419

1 / 2 هر که درِ [خانه] خدا را بکوبد ، برایش باز می شود

تحف العقول_ در مناجات خداوند عز و جل با موسی علیه السلام _: ای موسی ! به بندگانم فرمان بده تا پس از اقرار به [یگانگی ]من ، مرا بخوانند که من مهربان ترینِ مهربانانم ، دعای بینوایان را اجابت و بدی را برطرف می کنم ... . پس ، هر خطاکاری که به تو پناه آورْد و به تو چسبید ، بگو : «خوش آمدی به بهترین آستانه . تو به آستانه پروردگار عالمیان وارد شده ای» . برایشان آمرزش بخواه و با آنان همانند یکی از خودشان باش و به خاطر آنچه به تو داده ام ، و بر آنها به واسطه آنچه فضلش را من به تو بخشیده ام فخر مفروش و به آنان بگو تا فضل و رحمت مرا از من بخواهند که جز خودم ، هیچ کس اختیاردار رحمت من نیست و من اهل فضل بزرگم ، پناهگاه خطاکارانم ، همنشین درماندگانم ، و آن که گنهکاران از او آمرزش می طلبند . تو در نزد من جایگاه پسندیده ای داری . پس با دل پاک و زبان راست مرا بخوان ، و چنان باش که به تو دستور داده ام : از فرمانم اطاعت کن ، و بر بندگانم به واسطه چیزی که ابتدایش از تو نیست [و من آن را به تو داده ام] فخر مکن ، و خود را به من نزدیک گردان که من به تو نزدیکم . من چیزی را که گران است و بار آن آزارت می دهد ، از تو نخواسته ام ؛ بلکه از تو خواسته ام که مرا بخوانی تا اجابتت کنم ، و از من بخواهی تا عطایت کنم ، و با چیزی که تأویلش (باطنش) را از من گرفته ای و کامل کردن تنزیلش بر عهده من است ، خود را به من نزدیک گردانی.

1 / 2هر که درِ خانه خدا را بکوبد ، برایش باز می شودپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند عز و جل می فرماید : کیست بخشنده تر از من؟ آنان را در بسترهایشان چنان محافظت می کنم که گویی اصلاً مرا نافرمانی نکرده اند . از بزرگواری من است که توبه توبه کننده را چنان می پذیرم که گویی همواره توبه گر بوده [و اصلاً گناهی نکرده] است . کیست که درِ خانه مرا کوبید و برایش نگشودم؟ کیست که از من درخواست کرد و به او ندادم؟ آیا من بخیلم که بنده ام مرا بخیل می شمارد؟

.

ص: 420

عدّة الداعی :فیما أوحَی اللّهُ تَعالی إلی داوُدَ علیه السلام : مَنِ انقَطَعَ إلَیَّ کَفَیتُهُ ، ومَن سَأَلَنی أعطَیتُهُ ، ومَن دَعانی أجَبتُهُ . (1)

الإمام علیّ علیه السلام :مَن قَرَعَ بابَ اللّهِ فُتِحَ لَهُ . (2)

عنه علیه السلام :مَنِ استَأذَنَ عَلَی اللّهِ أذِنَ لَهُ . (3)

عنه علیه السلام :مَن دَعَا اللّهَ أجابَهُ . (4)

عنه علیه السلام :مَن تَوَکَّلَ عَلَیهِ کَفاهُ ، ومَن سَأَلَهُ أعطاهُ . (5)

بحار الأنوار :فی صَحیفَةِ إدریسَ النَّبِیِّ علیه السلام : مَن تَوَکَّلَ عَلَی اللّهِ کَفاهُ ، ومَنِ استَرعاهُ رَعاهُ ، ومَن قَرَعَ بابَهُ افتَتَحَ ، ومَن سَأَلَهُ أنجَحَ . (6)

الإمام زین العابدین علیه السلام_ فی مُناجاةِ الرّاجینَ _: إلهی مَنِ الَّذی نَزَلَ بِکَ مُلتَمِسا قِراکَ فَما قَرَیتَهُ ؟! ومَنِ الَّذی أناخَ بِبابِکَ مُرتَجِیا نَداکَ فَما أولَیتَهُ ؟! أیَحسُنُ أن أرجِعَ عَن بابِکَ بِالخَیبَةِ مَصروفا ولَستُ أعرِفُ سِواکَ مَولیً بِالإِحسانِ مَوصوفا ؟! (7)

عنه علیه السلام_ فی زِیارَةِ أمینِ اللّهِ _: اللّهُمَّ إنَّ ... أصواتَ الدّاعینَ إلَیکَ صاعِدَةٌ ، وأبوابَ الإِجابَةِ لَهُم مُفَتَّحَةٌ ، ودَعوَةَ مَن ناجاکَ مُستَجابَةٌ . (8)

.


1- .عدّة الداعی : ص 31 ، إرشاد القلوب : ص 153 ، بحار الأنوار : ج 14 ص 42 ح 34 .
2- .غرر الحکم : ح 8292 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 447 ح 7884 .
3- .غرر الحکم : ح 8291 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 447 ح 7883 .
4- .غرر الحکم : ح 9100 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 425 ح 7197 .
5- .نهج البلاغة : الخطبة 90 ، غرر الحکم : ح 8073 وفیه ذیله ، بحار الأنوار : ج 77 ص 306 ح 10 .
6- .بحار الأنوار : ج 95 ص 462 .
7- .بحار الأنوار : ج 94 ص 144 ح 21 نقلاً عن بعض الکتب .
8- .کامل الزیارات : ص 93 ح 93 عن مهدی بن صدقة الرقّی عن الإمام الرضا عن أبیه عن جدّه علیهم السلام ، مصباح المتهجّد : ص 739 ح 829 ، فرحة الغری : ص 41 کلاهما عن جابر الجعفی عن الإمام الباقر عنه علیهماالسلام ، بحار الأنوار : ج 100 ص 264 ح 2 .

ص: 421

عدّة الداعی :از جمله سخنانی که خداوند متعال به داوود علیه السلام وحی فرمود ، این بود که : «هر که تنها به من تکیه کند ، او را کفایت می کنم ، و هر که از من درخواست کند ، به او عطا می کنم ، و هر که مرا بخواند ، پاسخش می دهم».

امام علی علیه السلام :هر که درِ خدا را بکوبد ، به رویش باز می شود.

امام علی علیه السلام :هر که از خدا [برای ورود،] اجازه بطلبد ، اجازه اش می دهد.

امام علی علیه السلام :هر که خدا را بخواند ، پاسخش می دهد.

امام علی علیه السلام :هر که به خدا توکّل کند ، خداوند او را از دیگران بی نیاز می کند ، و هر که از او درخواست کند ، به او عطا می نماید.

بحار الأنوار :در کتاب ادریسِ پیامبر علیه السلام آمده است : «هر که به خدا توکّل کند ، خداوند امورش را کفایت می کند ، و هر که از او نگهداری طلبد ، خداوند نگهدارش خواهد بود ، و هر که درِ او را بکوبد ، برایش می گشاید ، و هر که از او درخواست کند ، کامیاب می شود».

امام زین العابدین علیه السلام_ در «مناجات امیدواران» _: معبود من! کیست که بر تو وارد شده و درخواست پذیرایی تو را کرده باشد و پذیرایی اش نکرده باشی؟ کیست که به امید بخشش تو به درگاهت بار افکنده باشد و تو به او احسان نکرده باشی؟ آیا خوب است که نومید از درگاهت باز گردم ، در حالی که جز تو ، آقایی موصوف به نیکوکاری و بزرگواری نمی شناسم؟!

امام زین العابدین علیه السلام_ در زیارت «امین اللّه » _: بار خدایا! ... صدای دعاکنندگان به درگاه تو فراز می آید ، و درهای اجابت برایشان باز است ، و دعای کسی که با تو مناجات کند ، مستجاب است.

.

ص: 422

الإمام الصادق علیه السلام :یا مُیَسِّرُ ، ادعُ ولا تَقُل : إنَّ الأَمرَ قَد فُرِغَ مِنهُ ، إنَّ عِندَ اللّهِ عز و جلمَنزِلَةً لا تُنالُ إلاّ بِمَسأَلَةٍ ، ولَو أنَّ عَبدا سَدَّ فاهُ ولَم یَسأَل لَم یُعطَ شَیئا ، فَسَل تُعطَ . یا مُیَسِّرُ ، إنَّهُ لَیسَ مِن بابٍ یُقرَعُ إلاّ یوشِکُ أن یُفتَحَ لِصاحِبِهِ . (1)

عنه علیه السلام :یا مَن لا یَخیبُ سائِلُهُ ، ولا یَنقُصُ نائِلُهُ . (2)

کنزالفوائد :مِمّا رُوِیَ عَن لُقمانَ مِن حِکمَتِهِ ووَصِیَّتِهِ لاِبنِهِ : یا بُنَیَّ ... سَل فِی النّاسِ : هَل مِن أحَدٍ دَعَا اللّهَ فَلَم یُجِبهُ ؟ أو سَأَلَهُ فَلَم یُعطِهِ ؟ (3)

تفسیر القمّی_ فی خَبَرِ موسی علیه السلام وقارونَ _: ... فَأَوحَی اللّهُ إلَیهِ : قَد أمَرتُ السَّماواتِ وَالأَرضَ أن تُطیعَکَ فَمُرها بِما شِئتَ . وقَد کانَ قارونُ قَد أمَرَ أن یُغلَقَ بابُ القَصرِ ، فَأَقبَلَ موسی فَأَومَأَ إلَی الأَبوابِ فَانفَرَجَت ، ودَخَلَ عَلَیهِ ، فَلَمّا نَظَرَ إلَیهِ قارونُ عَلِمَ أنَّهُ قَد اُوتِیَ [ بِالعَذابِ ] (4) ، فَقالَ : یا موسی أسأَ لُکَ بِالرَّحِمِ الَّذی بَینی وبَینَکَ . فَقالَ لَهُ موسی : یَابنَ لاوی ، لا تَزِدنی مِن کَلامِکَ ! یا أرضُ خُذیهِ ، فَدَخَلَ القَصرُ بِما فیهِ فِی الأَرضِ ، ودَخَلَ قارونُ فِی الأَرضِ إلی رُکبَتَیهِ ، فَبَکی وحَلَّفَهُ بِالرَّحِمِ ، فَقالَ لَهُ موسی : یَابنَ لاوی ، لا تَزِدنی مِن کَلامِکَ ، یا أرضُ خُذیهِ وَابتَلِعیهِ بِقَصرِهِ وخَزائِنِهِ . وهذا ما قالَ موسی لِقارونَ یَومَ أهلَکَهُ اللّهُ ، فَعَیَّرَهُ اللّهُ بِما قالَهُ لِقارونَ ، فَعَلِمَ موسی أنَّ اللّهَ قَد عَیَّرَهُ بِذلِکَ ، فَقالَ : یا رَبِّ ، إنَّ قارونَ دَعانی بِغَیرِکَ ولَو دَعانی بِکَ لَأَجَبتُهُ . فَقالَ اللّهُ : ما قُلتَ یَابنَ لاوی ، لا تَزِدنی مِن کَلامِکَ ؟ فَقالَ موسی : یا رَبِّ ، لَو عَلِمتُ أنَّ ذلِکَ لَکَ رِضیً لَأَجَبتُهُ . فَقالَ اللّهُ : یا موسی ، وعِزَّتی وجَلالی وجودی ومَجدی وعُلُوِّ مَکانی ، لَو أنَّ قارونَ کَما دَعاکَ دَعانی لَأَجَبتُهُ ، ولکِنَّهُ لَمّا دَعاکَ وَکَلتُهُ إلَیکَ . (5)

.


1- .الکافی : ج 2 ص 466 ح 3 ، عدّة الداعی : ص 23 کلاهما عن میسّر بن عبدالعزیز .
2- .تهذیب الأحکام : ج 5 ص 276 ح 945 عن معاویة بن عمّار وج 3 ص 97 ح 258 عن إبراهیم بن عمر عنهم علیهم السلام ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 535 وفیهما «لا ینفد» بدل «لا ینقص» ، بحار الأنوار : ج 100 ص 416 ح 69 .
3- .کنزالفوائد : ج 2 ص 66 ، بحار الأنوار : ج 13 ص 432 ح 24 وفی صدره «یا بنیّ ادع اللّه ثمّ سل ...» .
4- .ما بین المعقوفین أثبتناه من بحار الأنوار .
5- .تفسیر القمّی : ج 2 ص 145 ، بحار الأنوار : ج 13 ص 251 ح 1 .

ص: 423

امام صادق علیه السلام :ای میسِّر! دعا کن و مگو که کار تمام شده است . نزد خداوند عز و جل منزلتی است که جز با درخواست ، به دست نمی آید . اگر بنده دهانش را ببندد و درخواست نکند ، چیزی به او داده نمی شود . پس بخواه تا به تو داده شود. ای میسِّر! هیچ دری نیست که کوبیده شود ، مگر آن که سرانجام به روی کوبنده اش باز می شود.

امام صادق علیه السلام :ای کسی که درخواست کننده اش نومید نمی گردد و عطایش را کاستی نیست !

کنز الفوائد :از جمله حکمت ها و توصیه هایی که از لقمان به فرزندش روایت شده ، این است که : «پسرم! ... در میان مردم جستجو کن ، ببین : آیا کسی یافت می شود که به درگاه خدا دعا کرده باشد و اجابتش نکرده باشد؟ یا از او درخواستی کرده باشد و به وی نداده باشد؟».

تفسیر القمّی_ در داستان موسی علیه السلام و قارون _: ... پس خداوند به او (موسی علیه السلام ) وحی فرمود که : «من به آسمان ها و زمین دستور داده ام تا از تو فرمان برند . پس هر فرمانی که می خواهی ، به آنها بده» . قارون دستور داده بود که درهای کاخ را ببندند . موسی آمد و به درها اشاره کرد و درها باز شدند ، و بر قارون وارد شد . چشم قارون که به او افتاد ، فهمید که [عذاب] (1) فرا رسیده است . پس گفت : ای موسی ! به حقّ خویشاوندی ای که میان من و توست ، از تو خواهش می کنم . موسی به او گفت : پسر لاوی! زیاده سخن مگو . ای زمین! او را فرو گیر . پس ، کاخ و هر چه در آن بود ، به کام زمین فرو شد و قارون تا زانوانش به زمین رفت . او گریست و موسی را به حقّ خویشاوندی سوگند داد . موسی به او گفت : پسر لاوی! زیاده سخن مگو . ای زمین! او را فرو گیر و با کاخ و گنج هایش ببلع. این ، چیزی بود که موسی به قارون در آن روزی که خداوند او را هلاک کرد ، گفت . پس خداوند موسی را به سبب آنچه به قارون گفته بود ، سرزنش کرد و موسی دانست که خداوند بدین سبب او را سرزنش کرده است . پس ، عرض کرد : پروردگارا ! قارون ، مرا به غیر تو سوگند داد و اگر به تو سوگندم می داد ، می پذیرفتم . خداوند فرمود : «تو نگفتی : پسر لاوی! زیاده سخن مگو ؟». موسی عرض کرد : پروردگارا ! اگر می دانستم که این مورد رضایت توست ، همین را می پذیرفتم . خداوند فرمود : «ای موسی ! به عزّت و جلالم و به بخشندگی و بزرگی ام و به بلندی مقامم ، سوگند ، اگر قارون آن طور که از تو خواهش کرد ، از من خواهش می کرد ، می پذیرفتم ؛ امّا چون از تو خواهش کرد ، او را به تو وا گذاشتم».

.


1- .میان دو قلاّب را از بحار الأنوار افزودیم.

ص: 424

1 / 3الإِجابَةُ حَقٌّ کَتَبَ اللّهُ عَلی نَفسِهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :قالَ رَبُّکُم عز و جل : ثَلاثَةٌ ، واحِدَةٌ لی ، وواحِدَةٌ لَکَ یَابنَ آدَمَ ، وواحِدَةٌ بَینی وبَینَکَ . فَأَمَّا الَّتی لی فَتُخلِصُ لی لا تُشرِکُ بی شَیئا . وأمَّا الَّتی لَکَ فَأَحوَجَ ما تَکونُ إلی عَمَلِکَ اُوَفّیکَهُ . وأمَّا الَّتی بَینی وبَینَکَ فَمِنکَ الدُّعاءُ وعَلَیَّ الإِجابَةُ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :ما رَفَعَ قَومٌ أکُفَّهُم إلَی اللّهِ عز و جل یَسأَلونَهُ شَیئا إلاّ کانَ حَقّا عَلَی اللّهِ أن یَضَعَ فی أیدیهِمُ الَّذی سَأَلوا . (2)

الإمام الصادق علیه السلام :أوحَی اللّهُ عز و جل إلی آدَمَ علیه السلام : إنّی سَأَجمَعُ لَکَ الکَلامَ فی أربَعِ کَلِماتٍ . قالَ : یا رَبِّ وما هُنَّ ؟ قالَ : واحِدَةٌ لی ، وواحِدَةٌ لَکَ ، وواحِدَةٌ فیما بَینی وبَینَکَ ، وواحِدَةٌ فیما بَینَکَ وبَینَ النّاسِ . قالَ : یا رَبِّ ، بَیِّنهُنَّ لی حَتّی أعلَمَهُنَّ . قالَ : أمَّا الَّتی لی فَتَعبُدُنی لا تُشرِکُ بی شَیئا . وأمَّا الَّتی لَکَ فَأَجزیکَ بِعَمَلِکَ أحوَجَ ما تَکونُ إلَیهِ . وأمَّا الَّتی بَینی وبَینَکَ فَعَلَیکَ الدُّعاءُ وعَلَیَّ الإِجابَةُ . وأمَّا الَّتی بَینَکَ وبَینَ النّاسِ فَتَرضی لِلنّاسِ ما تَرضی لِنَفسِکَ ، وتَکرَهُ لَهُم ما تَکرَهُ لِنَفسِکَ . (3)

.


1- .عیون الأخبار لابن قتیبة : ج 2 ص 277 عن أنس ، المعجم الکبیر : ج 6 ص 253 ح 6137 عن سلمان نحوه ، کنزالعمّال : ج 2 ص 67 ح 3149 وراجع مسند أبی یعلی : ج 3 ص 177 ح 2749 وحلیة الأولیاء : ج 6 ص 173 .
2- .المعجم الکبیر : ج 6 ص 254 ح 6142 عن سلمان ، کنزالعمّال : ج 2 ص 66 ح 3145 .
3- .الکافی : ج2 ص146 ح13 عن یعقوب بن شعیب ، الخصال : ص 243 ح 98 عن میثم بن یعقوب بن شعیب ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 405 ح 5877 ، معانی الأخبار : ص 137 ح 1 عن محمّد بن قیس عن الإمام الباقر علیه السلام وکلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 363 ح 5 .

ص: 425

1 / 3 اجابت دعا ، وظیفه ای است که خداوند بر خود ، واجب ساخته است

1 / 3اجابت دعا ، وظیفه ای است که خداوند بر خود ، واجب ساخته استپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پروردگارتان عز و جل فرمود : «سه چیز است که یکی به من مربوط می شود ، یکی به تو _ ای پسر آدم _ ، و یکی به هر دوی ما. آن که به من مربوط می شود ، این است که تنها مرا بپرستی و چیزی را شریکم قرار ندهی. آن که به تو مربوط می شود ، این است که وقتی بیش از هر زمانی به عملت نیاز داری ، پاداش آن را به تو بدهم. و آن که به رابطه میان من و تو مربوط می شود ، این است که تو دعا کنی و من اجابت کنم».

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ قومی دست به درگاه خداوند عز و جل برنداشتند تا از او چیزی بخواهند ، مگر آن که بر خدا بوده که آنچه را خواسته اند ، در دست های آنان قرار دهد.

امام صادق علیه السلام :خداوند عز و جل به آدم علیه السلام وحی فرمود که : «من تمام سخن را در چهار کلمه برایت گرد می آورم» . آدم علیه السلام عرض کرد : پروردگارا ! آن چهار کلمه چیست؟ خداوند فرمود : «یکی از آنِ من است ، یکی از آنِ تو ، یکی در رابطه میان من و تو ، و یکی در رابطه میان تو و مردم» . آدم عرض کرد : پروردگارا ! آنها را برایم بیان فرما تا بدانمشان فرمود : «آنچه از آنِ من است ، این است که مرا بپرستی و چیزی را شریکم نگردانی . آنچه از آنِ توست ، این است که پاداش عَمَلت را زمانی که بیش از هر وقت ، بدان نیازمندی ، به تو بدهم . آنچه به هر دوی ما مربوط می شود ، دعا کردن از توست و اجابت کردن از من . و آنچه به رابطه میان تو و مردم مربوط می شود ، این است که برای مردم ، آنچه را برای خودت می پسندی ، بپسندی و آنچه را برای خودت ناخوش می داری ، برای مردم هم ناخوش بداری».

.

ص: 426

1 / 4اِستِحیاءُ اللّهِ مِن رَدِّ الدّاعیرسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ رَبَّکُم _ تَبارَکَ وتَعالی _ حَیِیٌّ کَریمٌ ، یَستَحی مِن عَبدِهِ إذا رَفَعَ یَدَیهِ إلَیهِ أن یَرُدَّهُما صِفرا . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ جَوادٌ کَریمٌ ، یَستَحی مِنَ العَبدِ المُسلِمِ إذا دَعاهُ أن یَرُدَّ یَدَیهِ صِفرا لَیسَ فیهِما شَیءٌ ، وإذا دَعَا العَبدُ فَأَشارَ بِإِصبَعِهِ ، قالَ الرَّبُّ : أخلَصَ عَبدی ، وإذا رَفَعَ یَدَیهِ قالَ اللّهُ : إنّی لَأَستَحی مِن عَبدی أن أرُدَّهُ . (2)

.


1- .سنن أبی داوود : ج 2 ص 78 ح 1488 ، سنن الترمذی : ج 5 ص 556 ح 3556 ، سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1271 ح 3865 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 718 ح 1962 نحوه وکلّها عن سلمان ، کنزالعمّال : ج 2 ص 65 ح 3135؛ مکارم الأخلاق : ج 2 ص 22 ح 2054 عن سلمان نحوه .
2- .حلیة الأولیاء : ج 3 ص 263 عن أنس ، کنزالعمّال : ج 2 ص 84 ح 3251 نقلاً عن الدیلمی نحوه .

ص: 427

1 / 4 شرم کردن خداوند از رد کردن دعاکننده

1 / 4شرم کردن خداوند از رد کردن دعاکنندهپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پروردگار شما _ تبارک و تعالی _ ، با حیا و بزرگوار است . او از بنده اش شرم می کند که وی را هر گاه دستانش را به سوی او دراز کند ، دست خالی برگرداند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند ، بخشنده و بزرگوار است . او از بنده مسلمان شرم می کند که وی را هر گاه به درگاهش دعا کند ، دست خالی برگرداند . هر گاه بنده دعا کند و با انگشتش اشاره نماید ، پروردگار می فرماید : «بنده ام اخلاص ورزید [و مرا یگانه داشت] » و هر گاه دستانش را بلند کند ، خداوند می فرماید : «من از بنده ام شرم می کنم که او را رد کنم».

.

ص: 428

البابُ الثّانی : شروط الإجابة2 / 1المَعرِفَةُالکتاب«وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لِی وَلْیُؤْمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ» . (1)

الحدیثالإمام الصادق علیه السلام_ فی قَولِهِ تَعالی : «فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُواْ بِی» _: یَعلَمونَ أنّی أقدِرُ عَلی أن اُعطِیَهُم ما یَسأَلونَ . (2)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :قالَ اللّهُ عز و جل : مَن سَأَلَنی _ وهُوَ یَعلَمُ أنّی أضُرُّ وأنفَعُ _ استَجَبتُ لَهُ . (3)

.


1- .البقرة : 186 .
2- .تفسیر العیّاشی : ج 1 ص 83 ح 196 عن ابن أبی یعفور ، عدّة الداعی : ص 15 وفیه «ولیتحقّقوا أنّی قادر علی إعطائهم ما سألوه» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 323 ح 37 .
3- .ثواب الأعمال : ص 184 ح 1 عن سورة بن کلیب عن الإمام الصادق علیه السلام ، عدّة الداعی : ص 131 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 305 ح 1 .

ص: 429

باب دوم : شرایط اجابت دعا

2 / 1 شناخت

باب دوم : شرایط اجابت دعا (1)2 / 1شناختقرآن«و هر گاه بندگان من ، از تو درباره من می پرسند ، [بگو : ]من نزدیکم و دعای دعاکننده را ، هنگامی که مرا بخواند ، اجابت می کنم . پس آنان [نیز] باید به فرمان من گردن نهند و به من ایمان آورند . باشد که راه یابند» .

حدیثامام صادق علیه السلام_ درباره این فرموده خداوند متعال که : «پس باید به فرمان من گردن نهند و به من ایمان آورند» _: یعنی بدانند که من قادرم آنچه را می خواهند ، به آنان بدهم.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند عز و جل فرمود : «هر که از من درخواست کند ، در حالی که بداند من سود و زیان می رسانم ، درخواستش را می پذیرم».

.


1- .ر . ک : ص 20 (درآمد / اصلی ترین مقدّمات اجابت دعا). و ص 453 (سخنی پیرامون اصلی ترین شرط اجابت دعا) .

ص: 430

عنه صلی الله علیه و آله :لَو عَرَفتُمُ اللّهَ حَقَّ مَعرِفَتِهِ ، لَزالَت بِدُعائِکُمُ الجِبالُ . (1)

الإمام الکاظم علیه السلام :قالَ قَومٌ لِلصّادِقِ علیه السلام : نَدعو فَلا یُستَجابُ لَنا ! قالَ : لِأَنَّکُم تَدعونَ مَن لا تَعرِفونَهُ . (2)

2 / 2الإِخلاصُالکتاب«فَادْعُواْ اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ وَ لَوْ کَرِهَ الْکَ_فِرُونَ» . (3)

«هُوَ الْحَیُّ لاَ إِلَ_هَ إِلاَّ هُوَ فَ_ادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَ__لَمِینَ» . (4)

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :ما قالَ عَبدٌ قَطُّ : «لا إلهَ إلاَّ اللّهُ وَحدَهُ لا شَریکَ لَهُ ، لَهُ المُلکُ ولَهُ الحَمدُ وهُوَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ» مُخلِصا بِها روحُهُ ، مُصَدِّقا بِها قَلبُهُ لِسانَهُ ، إلاّ فُتِقَ لَهُ أبوابُ السَّماءِ ، حَتّی یَنظُرُ اللّهُ إلی قائِلِها ، وحُقَّ لِعَبدٍ نَظَرَ اللّهُ إلَیهِ أن یُعطِیَهُ سُؤلَهُ . (5)

عنه صلی الله علیه و آله :الدُّعاءُ سِلاحُ المُؤمِنِ ، وعِمادُ الدّینِ ، ونورُ السَّماواتِ وَالأَرضِ ؛ فَعَلَیکُم بِالدُّعاءِ وأخلِصُوا النِّیَّةَ . (6)

.


1- .نوادر الاُصول : ج 1 ص 148 و ص 344 ، کنزالعمّال : ج 3 ص 144 ح 5893 نقلاً عن ابن السنی عن معاذ وزاد فیه «لمشیتم علی البحور» بعد «معرفته» و ص 142 ح 5881؛ عوالی اللآلی : ج 4 ص 132 ح 225 ، مستدرک الوسائل : ج 17 ص 301 ح 21409 نقلاً عن المجموع الرائق عن أبی سعید الخدری .
2- .التوحید : ص 288 ح 7 عن یزید بن الحسن الکحّال ، إحقاق الحقّ : ج 12 ص 266 عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 368 ح 4 .
3- .غافر : 14 .
4- .غافر : 65 .
5- .عمل الیوم واللیلة للنسائی : ص 150 ح 28 ، نوادر الاُصول : ج 1 ص 251 و ص 47 ، کنزالعمّال : ج 2 ص 229 ح 3881 .
6- .جامع الأحادیث للقمّی : ص 76 عن علیّ بن صدقة الرقّی ، صحیفة الإمام الرضا علیه السلام : ص 225 ح 112 وفیه «عمارة» بدل «عماد» وکلاهما عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام .

ص: 431

2 / 2 اخلاص

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :اگر خدا را چنان که باید و شاید ، می شناختید ، هر آینه با دعای شما کوه ها جا به جا می شدند.

امام کاظم علیه السلام :عدّه ای به [امام] صادق علیه السلام گفتند : دعا می کنیم ؛ امّا دعایمان مستجاب نمی شود! فرمود : «چون شما کسی را می خوانید که نمی شناسیدش».

2 / 2اخلاص (1)قرآن«خدا را بخوانید و دین را برای او خالص گردانید ، هر چند کافران ، خوش نداشته باشند» .

«اوست زنده . معبودی جز او نیست . پس ، او را بخوانید و دین را برای او خالص گردانید . ستایش ، مختص به خداست که پروردگار جهانیان است» .

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ بنده ای هرگز از سر اخلاص و اعتقاد قلبی نگفت : «معبودی جز خدای یگانه و بی انباز نیست . پادشاهی ، از آنِ اوست و ستایش ، مختص به اوست و او بر هر چیزی تواناست» ، مگر آن که درهای آسمان برایش باز می شوند ، تا آن که خداوند به گوینده اش بنگرد ، و برای بنده ای که خداوند به او می نگرد ، سزاوار است که خدا خواسته اش را به او بدهد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دعا سلاح مؤمن ، و ستون دین ، و نور آسمان ها و زمین است . پس ، دعا کنید و نیّت را خالص گردانید.

.


1- .اخلاص یعنی خالص و ناب گردانیدن . یعنی اعتقاد به خدای یکتا و یگانه و عمل برای خدای یگانه و پرستیدن خدای یگانه و چیزی را نه در عرصه اعتقاد و نه در عرصه عمل و پرستش ، شریک او قرار ندادن.

ص: 432

الإمام علیّ علیه السلام_ فی وَصِیَّتِهِ لِوَلَدِهِ مُحَمَّدِ بنِ الحَنَفِیَّةِ _: وألجِئ نَفسَکَ فِی الاُمورِ کُلِّها إلَی اللّهِ الواحِدِ القَهّارِ ؛ فَإِنَّکَ تُلجِئُها إلی کَهفٍ حَصینٍ وحِرزٍ حَریزٍ ومانِعٍ عَزیزٍ . وأخلِصِ المَسأَلَةَ لِرَبِّکَ ؛ فَإِنَّ بِیَدِهِ الخَیرَ وَالشَّرَّ وَالإِعطاءَ وَالمَنعَ وَالصِّلَةَ وَالحِرمانَ. (1)

عنه علیه السلام :طوبی لِمَن أخلَصَ للّهِِ العِبادَةَ وَالدُّعاءَ ، ولَم یَشغَل قَلبَهُ بِما تَری عَیناهُ . (2)

عنه علیه السلام_ فِی الحِکَمِ المَنسوبَةِ إلَیهِ _: لا یُخطِئُ المُخلِصُ فِی الدُّعاءِ إحدی ثَلاثٍ : ذَنبٌ یُغفَرُ ، أو خَیرٌ یُعَجَّلُ ، أو شَرٌّ یُؤَجَّلُ . (3)

عنه علیه السلام :عَلَیکَ بِإِخلاصِ الدُّعاءِ ؛ فَإِنَّهُ أخلَقُ بِالإِجابَةِ . (4)

راجع : ص 128 (آداب الدعاء / الصلاة علی محمّد وآله) .

2 / 3العَمَلُالکتاب«وَ یَسْتَجِیبُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّ__لِحَ_تِ وَ یَزِیدُهُم مِّن فَضْلِهِ وَ الْکَ_فِرُونَ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ » . (5)

.


1- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 386 ح 5834 ، نهج البلاغة : الکتاب 31 نحوه .
2- .الکافی : ج 2 ص 16 ح 3 عن علیّ بن أسباط ، بحار الأنوار : ج 84 ص 261 ح 59 نقلاً عن أسرار الصلاة ، وکلاهما عن الإمام الرضا علیه السلام .
3- .شرح نهج البلاغة : ج 20 ص 276 ح 187 .
4- .غرر الحکم : ح 6091 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 335 ح 5717 .
5- .الشوری : 26 .

ص: 433

2 / 3 عمل

امام علی علیه السلام_ در توصیه به فرزندش محمّد بن حنفیّه _: در همه کارها خویشتن را در پناه خداوند یکتای قهّار در آور ؛ زیرا در این صورت ، خود را در پناه سنگری استوار و دژی مستحکم و مانعی محکم در آورده ای . و تنها از پروردگارت درخواست کن ؛ چرا که خوب و بد ، و دادن و ندادن ، و دهِش و دریغ ، در دست اوست.

امام علی علیه السلام :خوشا آن که تنها خدا را پرستش و نیایش کرد و دلش را به آنچه چشمانش می بیند ، مشغول نساخت.

امام علی علیه السلام_ در حکمت هایی که به ایشان منسوب است _: کسی که از سر اخلاص دعا کند ، به یکی از این سه چیز دست می یابد : گناهی آمرزیده ، یا خیری زودهنگام ، یا به تأخیر افتادن شرّ و گزند.

امام علی علیه السلام :بر تو باد اخلاص داشتن در دعا ؛ زیرا چنین دعایی ، به اجابت ، سزاوارتر است.

ر . ک : ص 129 (آداب دعا / درود فرستادن بر محمّد و خاندان او).

2 / 3عملقرآن«و خداوند ، [درخواست] کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند ، اجابت می کند و از فضل خویش به آنان زیاده می دهد ، و برای کافران ، عذابی سخت خواهد بود» .

.

ص: 434

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :أوحَی اللّهُ عز و جل إلی أخِی العُزَیرِ : ... یا عُزَیرُ اعصِنی (1) بِقَدرِ طاقَتِکَ عَلی عَذابی ، وسَلنی حَوائِجَکَ عَلی مِقدارِ عَمَلِکَ لی . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :الدّاعی بِلا عَمَلٍ کَالرّامی بِلا وَتَرٍ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :یَکفی مِنَ الدُّعاءِ مَعَ البِرِّ ما یَکفِی الطَّعامَ مِنَ المِلحِ . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :عَمَلُ البِرِّ کُلُّهُ نِصفُ العِبادَةِ وَالدُّعاءُ نِصفٌ ؛ فَإِذا أرادَ اللّهُ بِعَبدٍ خَیرا امتَحَنَ قَلبَهُ لِلدُّعاءِ . (5)

عنه صلی الله علیه و آله :أطیعُوا اللّهَ عز و جل یُطِعکُم . (6)

عنه صلی الله علیه و آله :أوحَی اللّهُ إلی داوُدَ علیه السلام : ... ما مِن عَبدٍ یُطیعُنی ، إلاّ وأنَا مُعطیهِ قَبلَ أن یَسأَلَنی ، ومُستَجیبٌ لَهُ قَبلَ أن یَسأَلَنی ، وغافِرٌ لَهُ قَبلَ أن یَستَغفِرَنی . (7)

الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ اللّهَ تَعالی أوحی إلی داوُدَ علیه السلام ، أن بَلِّغ قَومَکَ أنَّهُ لَیسَ مِن عَبدٍ مِنهُم آمُرُهُ بِطاعَتی فَیُطیعُنی ، إلاّ کانَ حَقّا عَلَیَّ أن اُعینَهُ عَلی طاعَتی ؛ فَإِن سَأَلَنی أعطَیتُهُ وإن دَعانی أجَبتُهُ ، وإنِ اعتَصَمَ بی عَصَمتُهُ ، وإنِ استَکفانی کَفَیتُهُ ، وإن تَوَکَّلَ عَلَیَّ حَفِظتُهُ ، وإن کادَهُ جَمیعُ خَلقی کِدتُ دونَهُ . (8)

.


1- .فی المصدر «اعصمنی» ، وما فی المتن أثبتناه من کنزالعمّال .
2- .الفردوس : ج 1 ص 144 ح 514 عن أبی هریرة ، کنزالعمّال : ج 11 ص 500 ح 32341 .
3- .الجعفریّات : ص 224 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، جامع الأحادیث للقمّی : ص 78 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 216 ح 5904 عن زرارة عن الإمام الصادق علیه السلام ، نهج البلاغة : الحکمة 337 ، الخصال : ص 621 ح 10 عن أبی بصیر ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه عن الإمام علیّ علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 372 ح 15؛ الفردوس : ج 2 ص 225 ح 3092 .
4- .الأمالی للطوسی : ص 534 ح 1162 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 372 ح 2661 کلاهما عن أبی ذرّ ، عدّة الداعی : ص 141 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 305 ح 1 .
5- .الفردوس : ج 3 ص 40 ح 4096 ، کنزالعمّال : ج 2 ص 65 ح 3137 نقلاً عن ابن منیع وکلاهما عن أنس وفیه «انتجی» بدل «امتحن».
6- .الجعفریّات : ص 215 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام .
7- .الفردوس : ج 1 ص 140 ح 496 ، کنزالعمّال : ج 3 ص 102 ح 5692 نقلاً عن تمّام وابن عساکر وکلاهما عن کعب بن مالک وفیه «یدعونی» بدل «یسألنی» فی الموضع الثانی .
8- .قصص الأنبیاء : ص 198 ح 251 عن أبی حمزة الثمالی ، عدّة الداعی : ص 292 نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 376 ح 16 و ج 71 ص 182 ح 40 .

ص: 435

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند عز و جل به برادرم عُزیر ، وحی فرمود که : «... ای عُزیر ! مرا به اندازه ای که تاب عذابم را داری ، نافرمانی کن و حوائجت را به اندازه ای که برایم عمل می کنی ، از من بخواه».

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دعاکننده بدون عمل ، همانند کسی است که با کمانِ بی زِه تیراندازی می کند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دعا برای عمل نیک ، همانند نمک برای غذاست.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :همه کارهای نیک ، نصف عبادت است و دعا نصف دیگرش . پس هر گاه خداوند خیر بنده ای را بخواهد ، دلش را برای دعا خالص می گرداند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از خداوند عز و جل فرمان برید تا او [نیز خواسته های] شما را اجابت کند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند به داوود علیه السلام وحی فرمود : «... هیچ بنده ای نیست که از من فرمان ببرد ، مگر این که پیش از آن که از من بخواهد ، به او عطا می کنم ، و پیش از آن که از من درخواست کند ، اجابتش می کنم ، و پیش از آن که از من آمرزش بطلبد ، او را می آمرزم».

امام صادق علیه السلام :خدای متعال به داوود علیه السلام وحی کرد که : «به قومَت برسان که هیچ بنده ای از ایشان نیست که به طاعتم فرمانش دهم و او از من اطاعت کند ، مگر این که وظیفه من است که او را بر طاعتم کمک نمایم . پس ، اگر از من درخواست کرد ، عطایش می کنم ، و اگر مرا خواند ، پاسخش می دهم ، و اگر به من پناه آورد ، پناهش می دهم ، و اگر از من بسندگی خواست ، او را بس خواهم بود ، و اگر به من توکّل کرد ، او را حفظ می کنم ، و اگر همه خَلقم برای او دسیسه کنند ، من به نفع او دسیسه می کنم.

.

ص: 436

عدّة الداعی :وَرَدَ فِی الحَدیثِ القُدسِیِّ : یَابنَ آدَمَ ، أنَا غَنِیٌّ (1) لا أفتَقِرُ ، أطِعنی فیما أمَرتُکَ ، أجعَلکَ غَنِیّا لا تَفتَقِرُ . یَابنَ آدَمَ ، أنَا حَیٌّ لا أموتُ ، أطِعنی فیما أمَرتُکَ أجعَلکَ حَیّا لا تَموتُ . یَابنَ آدَمَ ، أنَا أقولُ لِلشَّیءِ کُن فَیَکونُ ، أطِعنی فیما أمَرتُکَ ، أجعَلکَ تَقولُ لِلشَّیءِ کُن فَیَکونُ . (2)

الزهد لابن مبارک عن وهب بن منبّه :وَجَدتُ فی بَعضِ الکُتُبِ أنَّ اللّهَ تَعالی یَقولُ : إنَّ عَبدی إذا أطاعَنی فَإِنّی أستَجیبُ لَهُ قَبلَ أن یَدعُوَنی ، واُعطیهِ مِن قَبلِ أن یَسأَلَنی . وإنَّ عَبدی إذا أطاعَنی فَلَو أجلَبَ (3) عَلَیهِ أهلُ السَّماواتِ وأهلُ الأَرضِ جَعَلتُ لَهُ المَخرَجَ مِن ذلِکَ . وإنَّ عَبدی إذا عَصانی ، فَإِنّی أقطَعُ یَدَیهِ مِن أبوابِ السَّماواتِ ، وأجعَلُهُ فِی الهَواءِ لا یَنتَصِرُ مِن شَیءٍ مِن خَلقی . (4)

.


1- .فی المصدر : «فقیر» ، والصواب ما أثبتناه کما فی بحار الأنوار والنسخ الخطّیة لعدّة الداعی .
2- .عدّة الداعی : ص 291 ، إرشاد القلوب : ص 75 وفیه من «یابن آدم ، أنا حیّ ...» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 376 ح 16 .
3- .یقال : أجلبوا علیه : إذا تجمّعوا وتألّبوا . وأجلب علیه : إذا صاح به واستحثّه (النهایة : ج 1 ص 282 «جلب») .
4- .الزهد لابن المبارک : ص 108 ح 318 ، الدرّ المنثور : ج 8 ص 199 نقلاً عن أحمد فی الزهد نحوه وراجع حلیة الأولیاء : ج 4 ص 26 .

ص: 437

عدّة الداعی :در حدیث قدسی آمده است : «ای فرزند آدم! من توانگری هستم که هرگز فقیر نمی شوم . در هر چه به تو دستور داده ام ، از من اطاعت کن تا تو را نیز توانگری گردانم که فقیر نشوی . ای فرزند آدم! من زنده ای هستم که هرگز نمی میرم . از دستورات من اطاعت کن تا تو را نیز زنده ای گردانم که نمیری . ای فرزند آدم! من به هر چه بگویم : هست شو ، هست می شود . از دستورات من اطاعت کن تا تو را نیز چنان گردانم که به هر چه بگویی : هست شو ، هست شود».

الزهد ، ابن مبارک_ به نقل از وهب بن منبّه _: در یکی از کتاب ها دیدم که خداوند متعال می فرماید : «بنده ام هر گاه از من اطاعت کند ، من [نیز] پیش از آن که مرا بخواند ، اجابتش می کنم و پیش از آن که از من بخواهد ، عطایش می کنم. بنده ام هر گاه از من اطاعت کند ، اگر اهل آسمان ها و اهل زمین ، علیه او هم داستان شوند ، برای او راه نجاتی از آن قرار می دهم. و بنده ام هر گاه از من نافرمانی کند ، دستان او را از درهای آسمان ها قطع می کنم و او را در هوا رها می سازم و از هیچ یک از آفریدگانم به او کمکی نمی رسد».

.

ص: 438

عیسی علیه السلام :أکثِروا ذِکرَ اللّهِ عز و جل وحَمدَهُ وتَقدیسَهُ وأطیعوهُ ؛ فَإِنَّما یَکفی أحَدَکُم مِنَ الدُّعاءِ _ إذا کانَ اللّهُ عز و جل راضِیا عَنهُ _ أن یَقولَ : اللّهُمَّ اغفِر لی خَطیئَتی ، وأصلِح لی مَعیشَتی ، وعافِنی مِنَ المَکارِهِ یا إلهی . (1)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله_ مِن جُملَةِ قَولِهِ عز و جل لاُِمَّةِ شُعَیبٍ _: کَیفَ (أستَجیبُ) دُعاءَهُم ، وإنَّما هُوَ قَولٌ بِأَلسِنَتِهِم وَالعَمَلُ مِن ذلِکَ بَعیدٌ ! (2)

الإمام علیّ علیه السلام :مَن عَظَّمَ أوامِرَ اللّهِ أجابَ سُؤالَهُ . (3)

عنه علیه السلام :النّاسُ فِی الدُّنیا عامِلانِ ... عامِلٌ عَمِلَ فِی الدُّنیا لِما بَعدَها ، فَجاءَهُ الَّذی لَهُ مِنَ الدُّنیا بِغَیرِ عَمَلٍ ، فَأَحرَزَ الحَظَّینِ مَعا ، ومَلَکَ الدّارَینِ جَمیعا ، فَأَصبَحَ وَجیها عِندَ اللّهِ ، لا یَسأَلُ اللّهَ حاجَةً فَیَمنَعَهُ . (4)

الإمام الرضا علیه السلام :سَبعَةُ أشیاءَ بِغَیرِ سَبعَةِ أشیاءَ مِنَ الاِستِهزاءِ : مَنِ استَغفَرَ بِلِسانِهِ ولَم یَندَم فَقَدِ استَهزَأَ بِنَفسِهِ ، ومَن سَأَلَ اللّهَ التَّوفیقَ ولَم یَجتَهِد فَقَدِ استَهزَأَ بِنَفسِهِ ، ومَنِ استَحزَمَ ولَم یَحذَر فَقَدِ استَهزَأَ بِنَفسِهِ ، ومَن سَأَلَ اللّهَ الجَنَّةَ ولَم یَصبِر عَلَی الشَّدائِدِ فَقَدِ استَهزَأَ بِنَفسِهِ ، ومَن تَعَوَّذَ بِاللّهِ مِنَ النّارِ ولَم یَترُکِ الشَّهَواتِ فَقَدِ استَهزَأَ بِنَفسِهِ ، ومَن ذَکَرَ اللّهَ ولَم یَستَبِق إلی لِقائِهِ فَقَدِ استَهزَأَ بِنَفسِهِ . (5)

الإمام الهادی علیه السلام :الدُّعاءُ لِمَن یَدعو بِهِ (6) ، إذا أخلَصتَ فی طاعَةِ اللّهِ ، وَاعتَرَفتَ بِرَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله وبِحَقِّنا أهلَ البَیتِ ، وسَأَلتَ اللّهَ _ تَبارَکَ وتَعالی _ شَیئا لَم یَحرِمکَ . (7)

.


1- .الزهد لابن حنبل : ص 72 عن وهب بن منبه .
2- .مشکاة الأنوار : ص 451 ح 1511 عن أنس؛ عیون الأخبار لابن قتیبة : ج 2 ص 265 عن وهب من دون إسنادٍ إلیه صلی الله علیه و آله .
3- .کنزالفوائد : ج 1 ص 278 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 90 ح 95 .
4- .نهج البلاغة : الحکمة 269 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 360 ح 22 .
5- .کنزالفوائد : ج 1 ص 330 عن أیّوب بن نوح ، بحار الأنوار : ج 78 ص 356 ح 11 .
6- .أی کلّ من یدعو به یستجاب له ، أو الدعاء تابع لحال الداعی ، فإذا لم یکن فی الدعاء شرائط الدعاء لم یستجب له ، فیکون قوله : «إذا أخلصت» مفسِّرا لذلک ، وهو أظهر (بحار الأنوار : ج 50 ص 128) .
7- .الأمالی للطوسی : ص 286 ح 555 ، بشارة المصطفی : ص 135 کلاهما عن أبی الحسن محمّد بن أحمد عن عمّ أبیه ، بحار الأنوار : ج 50 ص 127 ح 5 .

ص: 439

عیسی علیه السلام :خداوند عز و جل را بسیار یاد و ستایش و تقدیر کنید و فرمانش برید ، و هر یک از شما را در صورتی که خداوند عز و جل از او خشنود باشد ، همین اندازه از دعا کافی است که بگوید : بار خدایا ! گناه مرا ببخشای ، و معیشتم را سامان بخش ، و از ناخوشایندها به سلامت دارَم ، ای معبود من!

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ در بیان سخنان خداوند عز و جل به امّت شعیب _: چگونه دعایشان را مستجاب کنم ، در حالی که ، آن تنها لقلقه زبان آنهاست و عمل ، از آن به دور است؟

امام علی علیه السلام :هر کس اوامر خداوند را بزرگ شمارد ، خداوند درخواست او را جواب می دهد.

امام علی علیه السلام :مردم در دنیا دو گونه عمل می کنند : ... یکی در دنیا برای پس از آن ، عمل می کند و بهره اش از دنیا بدون کار و عمل به او می رسد . چنین کسی ، هر دو بهره را کسب کرده و هر دو سرای را به دست آورده و نزد خداوند آبرومند گشته است ، به طوری که هر حاجتی از خدا بخواهد ، از او مضایقه نمی کند.

امام رضا علیه السلام :هفت چیز بدون هفت چیز ، مسخره است . کسی که با زبانش آمرزش بطلبد ، ولی [از گناهش ]پشیمان نباشد ، در حقیقت ، خودش را مسخره کرده است . کسی که از خدا توفیق بخواهد ، ولی تلاش نکند ، در حقیقت ، خودش را مسخره کرده است . کسی که جویای دوراندیشی باشد اما احتیاط نورزد ، در حقیقت خودش را مسخره کرده است . کسی که از خدا بهشت بخواهد ، ولی سختی ها را تحمّل نکند ، در حقیقت ، خودش را مسخره کرده است . کسی که از آتش به خدا پناه برد ، ولی شهوات را فرو نگذارد ، در حقیقت ، خودش را مسخره کرده است . و کسی که یاد خدا کند ، امّا به سوی لقای او نشتابد ، در حقیقت ، خودش را مسخره کرده است.

امام هادی علیه السلام :دعا برای کسی است که دعا می کند . (1) هر گاه مخلصانه خدا را اطاعت کردی و به [حقّانیت ]پیامبر خدا و به حقّ (حقّانیت) ما اهل بیت اعتراف نمودی و از خداوند _ تبارک و تعالی _ چیزی خواستی ، تو را محروم نخواهد کرد.

.


1- .در بحار الأنوار (ج 50 ص 128) ، برای این جمله دو وجه ذکر شده است : یکی این که : هر کس دعا کند ، دعایش مستجاب می شود به شرط ...، و دوم این که : دعا تابع حال دعاکننده است و هر گاه در دعا شرایط آن نباشند ، دعا مستجاب نمی شود . در این صورت ، عبارت بعد ، تفسیر جمله یاد شده می شود . ظاهرا این دو وجه در معنا تفاوتی با هم نمی کنند و نزدیک به هم هستند.

ص: 440

راجع : ص 632 (من لا تستجاب دعوته) .

2 / 4طیبُ المَکسَبِ وَالمَطعَمِرسول اللّه صلی الله علیه و آله_ لِمَن قالَ لَهُ : اُحِبُّ أن یُستَجابَ دُعائی _: طَهِّر مَأکَلَکَ ، ولا تُدخِل بَطنَکَ الحَرامَ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :الدُّعاءُ مِفتاحُ الحاجَةِ ، ولُقَمُ الحَلالِ أسنانُهُ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :أطِب مَطعَمَکَ تُستَجَب دَعوَتُکَ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :مَن سَرَّهُ أن یُستَجابَ دَعوَتُهُ فَلیُطَیِّب کَسبَهُ . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :مَن أکَلَ لُقمَةً مِن حَرامٍ لَم تُقبَل لَهُ صَلاةٌ أربَعینَ لَیلَةً ، ولَم یُستَجَب لَهُ دَعوَةٌ أربَعینَ صَباحا . (5)

عنه صلی الله علیه و آله :أطِب کَسبَکَ تُستَجَب دَعوَتُکَ ؛ فَإِنَّ الرَّجُلَ یَرفَعُ اللُّقمَةَ إلی فیهِ [مِن حَرامٍ] (6) ، فَما تُستَجابُ لَهُ دَعوَةٌ أربَعینَ یَوما. (7)

.


1- .عدّة الداعی : ص 128 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 373 ح 16 .
2- .الدعاء المأثور وآدابه : ص 57 .
3- .الدعاء المأثور وآدابه : ص 57 .
4- .الجعفریّات : ص 65 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، عدّة الداعی : ص 128 نحوه ، جامع الأحادیث للقمّی : ص 120 ، الکافی : ج 2 ص 486 ح 9 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 321 ح 31 .
5- .الفردوس : ج 3 ص 591 ح 5853 عن ابن مسعود ، کنزالعمّال : ج 4 ص 15 ح 9266؛ بحار الأنوار : ج 66 ص 314 ح 7 .
6- .ما بین المعقوفین أثبتناه من الفردوس ، وفی بحار الأنوار : «حراما» .
7- .مکارم الأخلاق : ج 2 ص 20 ح 2045 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 358 ح 16 ؛ الفردوس : ج 5 ص 363 ح 8446 عن أنس .

ص: 441

2 / 4 پاک بودن درآمد و خوراک

ر .ک : ص 633 (کسی که دعایش مستجاب نمی شود) .

2 / 4پاک بودن درآمد و خوراکپیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ به کسی که به ایشان گفت : دوست دارم دعایم مستجاب شود _: خوراکت را پاک گردان و حرام وارد شکمت مکن.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دعا کلید حاجت است و لقمه های حلال ، دندانه های آن کلیدند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خوراکت را پاک و حلال گردان تا دعایت مستجاب گردد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر که خوش دارد دعایش مستجاب شود ، باید درآمدش را پاک گرداند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس لقمه ای از حرام بخورد ، تا چهل شب نمازش پذیرفته نمی شود و تا چهل صبح دعایش مستجاب نمی گردد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :کسب و کارت را پاک کن تا دعایت مستجاب شود ؛ زیرا انسان ، لقمه[ی حرام ]را که به سوی دهانش می برد ، تا چهل روز دعایش مستجاب نمی شود.

.

ص: 442

المعجم الأوسط عن ابن عبّاس :تُلِیَت هذِهِ الآیَةُ عِندَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله : «یَ_أَیُّهَا النَّاسُ کُلُواْ مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلَ_لاً طَیِّبًا » (1) ، فَقامَ سَعدُ بنُ أبی وَقّاصٍ ، فَقالَ : یا رَسولَ اللّهِ ، ادعُ اللّهَ أن یَجعَلَنی مُستَجابَ الدَّعوَةِ . فَقالَ لَهُ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : یا سَعدُ ، أطِب مَطعَمَکَ تَکُن مُستَجابَ الدَّعوَةِ ، وَالَّذی نَفسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ ، إنَّ العَبدَ لَیَقذِفُ اللُّقمَةَ الحَرامَ فی جَوفِهِ ، ما یُتَقَبَّلُ مِنهُ عَمَلٌ أربَعینَ یَوما ، وأیُّما عَبدٍ نَبَتَ لَحمُهُ مِنَ السُّحتِ وَالرِّبا فَالنّارُ أولی بِهِ . (2)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :قالَ اللّهُ تَعالی : «یَ_أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَنفِقُواْ مِن طَیِّبَ_تِ مَا کَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَکُم » (3) إنَّ أحَدَهُم یَرفَعُ یَدَیهِ إلَی السَّماءِ ویَقولُ : یا رَبِّ یا رَبِّ ، ومَطعَمُهُ مِن حَرامٍ ، ومَکسَبُهُ مِن حَرامٍ ، وغُذِّیَ مِن حَرامٍ ، فَأَنّی یُستَجابُ لِهذا ! وأیُّ عَمَلٍ یُقبَلُ لِهذا وهُوَ یُنفِقُ فیهِ مِن غَیرِ حِلٍّ ! (4)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ أحَدَکُم لَیَرفَعُ یَدَیهِ إلَی السَّماءِ ، فَیَقولُ : یا رَبِّ یا رَبِّ ، ومَطعَمُهُ حَرامٌ ومَلبَسُهُ حَرامٌ ، فَأَیُّ دُعاءٍ یُستَجابُ لِهذا ! وأیُّ عَمَلٍ یُقبَلُ مِنهُ وهُوَ یُنفِقُ مِن غَیرِ حِلٍّ ! إن حَجَّ حَجَّ حَراما ، وإن تَصَدَّقَ تَصَدَّقَ بِحَرامٍ ، وإن تَزَوَّجَ تَزَوَّجَ بِحَرامٍ ، وإن صامَ أفطَرَ عَلی حَرامٍ ... فَیا وَیحَهُ ! ما عَلِمَ أنَّ اللّهَ طَیِّبٌ لا یَقبَلُ إلاَّ الطَّیِّبَ ، وقَد قالَ فی کِتابِهِ : «إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ » (5) ! (6)

.


1- .البقرة : 168 .
2- .المعجم الأوسط : ج 6 ص 311 ح 6495 ، الدرّ المنثور : ج 1 ص 403 نقلاً عن ابن مردویه .
3- .البقرة : 267 وسقطت کلمة «طیّبات» من المصدر .
4- .تنبیه الخواطر : ج 2 ص 226 .
5- .المائدة : 27 .
6- .إرشاد القلوب : ص 69 .

ص: 443

المعجم الأوسط_ به نقل از ابن عبّاس _: این آیه نزد پیامبر خدا تلاوت شد : «ای مردم! از آنچه در زمین ، حلال و پاکیزه است ، بخورید» . سعد بن ابی وقّاص برخاست و گفت : ای پیامبر خدا! دعا کن که خدا مرا مستجاب الدعوه گرداند. پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود : «ای سعد ! خوراکت را پاک گردان تا مستجاب الدعوه شوی . سوگند به آن که جان محمّد در دست اوست ، بنده که لقمه حرام وارد شکمش می کند ، چهل روز هیچ عملی از او پذیرفته نمی شود . و هر بنده ای که گوشتش از حرام و ربا بروید ، آتش به او سزاوارتر است».

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند متعال فرموده است : «ای کسانی که ایمان آورده اید! از چیزهای پاکی که به دست آورده اید و از آنچه برای شما از زمین برآورده ایم ، انفاق کنید» . یکی از شما دست به آسمان برمی دارد و «پرورگارا! پروردگارا!» می گوید ، در صورتی که خوراکش از حرام و درآمدش از حرام است و از حرام تغذیه شده است . چگونه دعای چنین کسی مستجاب شود؟ و کدام عمل از او پذیرفته می شود ، در صورتی که برای آن عمل ، از غیر حلال خرج می کند؟

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :فردی از شما در حالی که خوراکش حرام و پوشاکش حرام است ، دست به آسمان برمی دارد و «خدایا! خدایا!» می گوید . کدام دعا برای چنین کسی مستجاب می شود؟ و کدام عمل او پذیرفته می شود ، در حالی که از غیر حلال انفاق می کند؟ اگر حج گزارد ، حجّ حرام می گزارد ، اگر صدقه دهد ، حرامْ صدقه می دهد ، اگر ازدواج کند ، با حرام ازدواج می کند ، اگر روزه بگیرد ، با حرام افطار می کند ... ای وای بر او! نمی داند که خداوند ، پاک است و جز پاک نمی پذیرد . او خود در کتابش فرموده است : «خدا در حقیقت ، از پرهیزگاران می پذیرد» .

.

ص: 444

صحیح مسلم عن أبی هریرة عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله :أیُّهَا النّاسُ ! إنَّ اللّهَ طَیِّبٌ لا یَقبَلُ إلاّ طَیِّبا ، وإنَّ اللّهَ أمَرَ المُؤمِنینَ بِما أمَرَ بِهِ المُرسَلینَ ، فَقالَ : «یَ_أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُواْ مِنَ الطَّیِّبَ_تِ وَ اعْمَلُواْ صَ__لِحًا إِنِّی بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ » (1) وقالَ «یَ_أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ کُلُواْ مِن طَیِّبَ_تِ مَا رَزَقْنَ_کُمْ » . (2) ثُمَّ ذَکَرَ (3) : الرَّجُلُ یُطیلُ السَّفَرَ أشعَثَ أغبَرَ یَمُدُّ یَدَیهِ إلَی السَّماءِ: یا رَبِّ یا رَبِّ ، ومَطعَمُهُ حَرامٌ ، ومَشرَبُهُ حَرامٌ ، ومَلبَسُهُ حَرامٌ ، وغُذِّیَ بِالحَرامِ ، فَأَنّی یُستَجابُ لِذلِکَ ! (4)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ العَبدَ لَیَرفَعُ یَدَهُ إلَی اللّهِ ومَطعَمُهُ حَرامٌ ؛ فَکَیفَ یُستَجابُ لَهُ وهذا حالُهُ ! (5)

عنه صلی الله علیه و آله_ جَوابا لِمَن قالَ : اُحِبُّ أن تُستَجابَ دَعوَتی _: اِجتَنِبِ الحَرامَ تُستَجَب دَعوَتُکَ . (6)

.


1- .المؤمنون : 51 .
2- .البقرة : 172 .
3- .قوله : «ثمّ ذکر» هذا من کلام الراوی ، وضمیر «ذکر» یعود إلی النبیّ صلی الله علیه و آله ، ومعنی یطیل السفر : أی سفر الحجّ وغیره الموجب للشعث والغبرة .
4- .صحیح مسلم : ج 2 ص 703 ح 65 ، سنن الترمذی : ج 5 ص 220 ح 2989 ، مسند ابن حنبل : ج 3 ص 220 ح 8356 ، سنن الدارمی : ج 2 ص 756 ح 2617 ، الزهد لابن المبارک : ص 154 ح 456 وفیه من «إنّ اللّه أمر ...» ، کنزالعمّال : ج 2 ص 81 ح 3236 .
5- .إرشاد القلوب : ص 149 .
6- .کنزالعمّال : ج 16 ص 129 ح 44154 .

ص: 445

صحیح مسلم_ به نقل از ابو هریره _: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «ای مردم! خدا پاک است و جز پاک نمی پذیرد . خدا به مؤمنان ، همان فرمانی را داده است که به پیامبران داده است . او فرموده است : «ای پیامبران! از پاکیزه ها بخورید و کار شایسته کنید که من به آنچه انجام می دهید ، دانایم» ، و فرموده است : «ای کسانی که ایمان آورده اید! از پاکیزه هایی که به شما روزی کرده ایم، بخورید» ». سپس فرمود : «انسان به سفری دور و دراز می رود [همانند حج] و ژویلده و غبارگرفته دستانش را به سوی آسمان برمی دارد و پروردگارا! پروردگارا! می گوید ، در حالی که خوراکش حرام ، نوشیدنی اش حرام ، و پوشاکش حرام است و با حرام تغذیه شده است . با چنین وضعی چگونه دعای او پذیرفته شود؟».

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بنده دستش را به سوی خدا برمی دارد ، در حالی که خوراکش حرام است . با چنین وضعی چگونه دعایش پذیرفته شود؟

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ در پاسخ به کسی که گفت : دوست دارم دعایم مستجاب شود _: از حرامْ دوری کن ، دعایت مستجاب می شود.

.

ص: 446

الإمام الصادق علیه السلام :إذا أرادَ أحَدُکُم أن یُستَجابَ لَهُ ، فَلیُطَیِّب کَسبَهُ ، وَلیَخرُج مِن مَظالِمِ النّاسِ ، وإنَّ اللّهَ لا یُرفَعُ إلَیهِ دُعاءُ عَبدٍ وفی بَطنِهِ حَرامٌ ، أو عِندَهُ مَظلِمَةٌ لِأَحَدٍ مِن خَلقِهِ . (1)

عدّة الداعی :فِی الحَدیثِ القُدسِیِّ : فَمِنکَ الدُّعاءُ وعَلَیَّ الإِجابَةُ . فَلا تَحتَجِبُ عَنّی دَعوَةٌ ، إلاّ دَعوَةُ آکِلِ الحَرامِ . (2)

2 / 5حُضورُ القَلبِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :الدُّعاءُ مَعَ حُضورِ القَلبِ لا یُرَدُّ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله_ فیما أوصی بِهِ عَلِیّا علیه السلام _: یا عَلِیُّ ، لا یَقبَلُ اللّهُ دُعاءَ قَلبٍ ساهٍ . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :اُدعُوا اللّهَ وأنتُم موقِنونَ بِالإِجابَةِ ، وَاعلَموا أنَّ اللّهَ لا یَستَجیبُ دُعاءً مِن قَلبٍ غافِلٍ لاهٍ . (5)

نوادر الاُصول عن معاذ بن جبل :قُلتُ لَهُ یَوما : یا رَسولَ اللّهِ ، لَو عَلَّمتَنی بَعضَ ما تَدعو بِهِ ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : لَو کُنتُ أعلَمُ لَکَ فیهِ خَیرا لَعَلَّمتُکَ . فَقُلتُ : سُبحانَ اللّهِ یا رَسولَ اللّهِ ! لِمَ لا تَعلَمُ لی فیهِ خَیرا ؟ قالَ : لِأَنَّ أفضَلَ الدُّعاءِ ما خَرَجَ مِنَ القَلبِ بِجِدٍّ وَاجتِهادٍ ، فَذاکَ الَّذی یُسمَعُ ویُستَجابُ وإن قَلَّ . (6)

.


1- .فلاح السائل : ص 101 ح 39 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 321 ح 31 .
2- .عدّة الداعی : ص 128 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 373 ح 16 .
3- .تنبیه الخواطر : ج 2 ص 118 .
4- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 367 ح 5762 عن حمّاد بن عمرو وأنس بن محمد عن أبیه جمیعا عن الإمام الصادق عن أبیه عن جدّه عن الإمام علیّ علیهم السلام .
5- .سنن الترمذی : ج 5 ص 517 ح 3479 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 671 ح 1817 کلاهما عن أبی هریرة ، مسند ابن حنبل : ج 2 ص 592 ح 6667 عن عبد اللّه بن عمرو نحوه ، کنزالعمّال : ج 2 ص 72 ح 3176؛ فلاح السائل : ص 99 ح 36 ، الدعوات : ص 30 ح 61 ، أعلام الدین : ص 295 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 313 ح 17 و ص 321 ح 31 .
6- .نوادر الاُصول : ج 2 ص 201 ، کنزالعمّال : ج 2 ص 77 ح 3211 .

ص: 447

2 / 5 حضور قلب

امام صادق علیه السلام :هر گاه فردی از شما خواست دعایش مستجاب شود ، درآمدش را پاک گرداند و از زیر بار حقوق مردم بیرون برود . دعای بنده ای که در شکمش حرام باشد ، یا حقّ یکی از خلق خدا به گردنش باشد ، به درگاه خداوند بالا نمی رود.

عدّة الداعی :در حدیث قدسی آمده است : «دعا کردن از تو ، اجابت کردن بر عهده من . هیچ دعایی از من محجوب نمی ماند ، مگر دعای حرامخوار.

2 / 5حضور قلبپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دعای همراه با حضور قلب ، رد نمی شود.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ در سفارش های خود به علی علیه السلام _: ای علی ! خداوند دعای دل غافل را نمی پذیرد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خدا را بخوانید و به اجابت یقین داشته باشید ؛ امّا بدانید که خداوند ، دعای دل غافل بی توجّه را نمی پذیرد.

نوادر الاُصول_ به نقل از معاذ بن جبل _: روزی گفتم : ای پیامبر خدا! کاش یکی از دعاهایی را که می خوانید ، به من می آموختید ! پیامبر خدا فرمود : «اگر می دانستم که این کار برای تو نفعی دارد ، حتما تعلیمت می دادم». گفتم : سبحان اللّه ! چرا در آن برای من نفعی نمی بینید ، ای پیامبر خدا؟ فرمود : «چون بهترین دعا دعایی است که با کوشش و تلاش ، از دل برآید . چنین دعایی است که شنیده و مستجاب می شود ، هر چند اندک باشد».

.

ص: 448

الإمام الصادق علیه السلام :قالَ أمیرُ المُؤمِنینَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ : لا یَقبَلُ اللّهُ عز و جل دُعاءَ قَلبٍ لاهٍ . وکانَ عَلِیٌّ علیه السلام یَقولُ : إذا دَعا أحَدُکُم لِلمَیِّتِ فَلا یَدعو لَهُ وقَلبُهُ لاهٍ عَنهُ ، ولکِن لِیَجتَهِد لَهُ فِی الدُّعاءِ . (1)

عنه علیه السلام :إنَّ اللّهَ عز و جل لا یَستَجیبُ دُعاءً بِظَهرِ قَلبٍ ساهٍ ، فَإِذا دَعَوتَ فَأَقبِل بِقَلبِکَ ، ثُمَّ استَیقِن بِالإِجابَةِ . (2)

عنه علیه السلام :إنَّ اللّهَ عز و جل لا یَستَجیبُ دُعاءً بِظَهرِ قَلبٍ قاسٍ . (3)

2 / 6الاِنقِطاعُالکتاب«أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَءِلَ_هٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِیلاً مَّا تَذَکَّرُونَ» . (4)

.


1- .الکافی : ج 2 ص 473 ح 2 عن ابن القدّاح ، عدّة الداعی : ص 167 ولیس فیه من «وکان علیّ علیه السلام یقول : إذا دعا ...» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 314 ح 19 .
2- .الکافی : ج 2 ص 473 ح 1 ، عدّة الداعی : ص 126 کلاهما عن سلیمان بن عمرو ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 11 ح 2002 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 305 ح 1 .
3- .الکافی : ج 2 ص 474 ح 4 ، عدّة الداعی : ص 126 ، بحار الأنوار : ج 95 ص 164 ح 18 .
4- .النمل : 62 .

ص: 449

2 / 6 بریدن از غیر خدا

امام صادق علیه السلام :امیر مؤمنان _ که درودهای خداوند بر او باد _ فرمود : خداوند عز و جلدعای دل بی توجّه را نمی پذیرد». علی علیه السلام همچنین می فرمود : «هر گاه یکی از شما برای مرده دعا کرد ، با دلِ بی توجّه به او برایش دعا نکند ؛ بلکه در دعا کردن برایش کوشش به خرج دهد».

امام صادق علیه السلام :خداوند عز و جل دعایی را که از روی دلِ غافل باشد ، نمی پذیرد . پس هر گاه دعا کردی ، با دلت رو کن ، آن گاه به اجابت ، یقین داشته باش.

امام صادق علیه السلام :خداوند عز و جل دعایی را که از دلی سخت برخیزد ، اجابت نمی کند.

2 / 6بریدن از غیر خداقرآن«یا [کیست] آن که درمانده را ، چون وی را بخواند ، اجابت می کند و گرفتاری را برطرف می گرداند و شما را جانشینان این زمین قرار می دهد؟ آیا معبودی با خداست؟ چه کم ، پند می پذیرید!» .

.

ص: 450

الحدیثمصباح الشریعة_ فیما نَسَبَهُ إلَی الإِمامِ الصّادِقِ علیه السلام _: سُئِلَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَنِ اسمِ اللّهِ الأَعظَمِ ، قالَ : کُلُّ اسمٍ مِن أسماءِ اللّهِ ، فَفَرِّغ قَلبَکَ عَن کُلِّ ما سِواهُ ، وَادعُهُ بِأَیِّ اسمٍ شِئتَ ؛ فَلَیسَ فِی الحَقیقَةِ للّهِِ اسمٌ دونَ اسمٍ ، بَل هُوَ الواحِدُ القَهّارُ . (1)

.


1- .مصباح الشریعة : ص 129 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 322 ح 36 .

ص: 451

حدیثمصباح الشریعة_ در آنچه به امام صادق علیه السلام نسبت داده است _: از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره اسم اعظم خدا سؤال شد . فرمود : «همه نام های خدا اسم اعظم اند . پس ، دلت را از هر آنچه جز اوست ، خالی گردان و آن گاه او را با هر نامی که خواستی ، بخوان ؛ زیرا در حقیقت برای خداوند ، نام خاصّی نیست ؛ بلکه او یکتای قهّار است».

.

ص: 452

. .

ص: 453

سخنی درباره اصلی ترین شرط اجابت دعا

سخنی درباره اصلی ترین شرط اجابت دعاپیش از این ، اشاره کردیم که اصلی ترین مقدّمه اجابت دعا ، حال انقطاع و تهی کردن دل از امید به غیر خداوند متعال است و هر چه این حال در نیایشگر تقویت شود ، دعای او به اجابت ، نزدیک تر می گردد . به سخن دیگر ، اجابت دعا ، یک شرطْ بیشتر ندارد و آن ، تحقّق حقیقت دعا از سوی دعاکننده است ؛ اما تا حال انقطاع به انسانْ دست ندهد ، حقیقت دعا تحقّق نمی یابد . از این رو ، هنگامی که انسان در مورد نیازی از نیازهای خود ، بیچاره و مُضطر شود و پناهگاهی جز خداوند متعال نبیند ، دعای او مستجاب می گردد . علاّمه سیّد محمّدحسین طباطبایی _ رضوان اللّه تعالی علیه _ در تبیین آیه : «أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ . . .» (1) می فرماید : «مراد از اجابت درمانده ای که او را می خوانَد، پاسخ مثبت دادن به درخواستِ دعاکنندگان و برطرف کردن نیاز آنهاست . خداوند ، صفت درماندگی را آورده تا به دعا کننده ،

.


1- .نمل : آیه 62 : «یا کیست که درمانده را _ آن گاه که او را بخوانَد _ اجابت می کند و گرفتاری اش را برطرف می سازد؟» .

ص: 454

حقیقت دعا و درخواست را یادآوری کند؛ زیرا مادام که انسان در تنگنای درماندگی نیفتد و در رسیدن به خواستش آزادی عمل داشته باشد، درخواستش خالصانه نخواهد بود و این ، مطلب روشنی است . اما این که اجابت دعا را به دعا کردن (درخواست کردن از خدا) مشروط کرده و فرموده است : «إِذَا دَعَاهُ ؛ آن گاه که او را بخوانَد» ، برای اشاره به این نکته است که در دعا باید تنها از خداوند پاک ، طلب کرد و این، زمانی عملی می شود که دعا کننده، از تمامی اسباب و علل ظاهری دست بکشد و دلش را تنها به خداوند بپیوندد ؛ اما کسی که دلش را تنها به اسباب و علل ظاهری و یا به آنها و به خداوند با هم پیوند دهد، پروردگارش را نخوانده ؛ بلکه دیگری را خوانده است . پس هرگاه دعا کننده در دعا صادق باشد و تنها از خداوند بخواهد، خداوند والا ، خواست او را اجابت می کند و گرفتاری ای را که او را به درخواست و دعا واداشته، برطرف می سازد ؛ همان گونه که خداوند متعال فرموده است : «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ ؛ (1) مرا بخوانید تا برایتان اجابت کنم» . در این جا شرط اجابت را تنها دعا کردن حَقیقی قرار داده است و این که درخواست ، تنها باید از خداوند عز و جلصورت بگیرد» . (2) علامه طباطبایی ، همچنین در تفسیر جمله : «وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ ؛ (3) و شما را خلیفگان زمین قرار داد» فرموده است : «آنچه از سیاق کلام به دست می آید، این است که مراد از خلافت، خلافتی است که خداوند در زمین برای انسان ها قرار داده تا با آن ، هرگونه که می خواهند ، در زمین ، دخل و تصرف و ساخت و ساز

.


1- .مؤمن : آیه 60 .
2- .المیزان فی تفسیر القرآن : ج 15 ص 381 .
3- .نمل : آیه 62 .

ص: 455

کنند ، همان گونه که خداوند متعال فرموده است : «وَ إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَئِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً ؛ (1) و به یادآر هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان فرمود : من در زمین خلیفه ای قرار می دهم» و این ، از آن روست که دخل و تصرف انسان به وسیله مقام خلافت، در زمین و هر چه در آن است، مربوط به زندگی و معاش اوست . بنا بر این، گرفتاری _ که انسان را به درماندگی می افکند ، تا آن جا که از خداوند ، برطرف شدنش را درخواست می کند _ ، ناگزیر ، مربوط به چیزی است که انسان از تصرّف در آن و یا بخشی از آن ، ممنوع شده است و درهای زندگی و ماندگاری و هر چه به زندگی مربوط است و یا پاره ای از درهای زندگی را به روی او می بندد، و برطرف شدن آن (گرفتاری) از انسان، موجب تمامیت خلافتش می گردد . اگر دعا و درخواست را در عبارت قرآنی : «إِذَا دَعَاهُ» ، اعم از درخواست زبانی بدانیم، این معنا، بیشتر و بیشتر روشن می شود ، همان طور که از این کلام خداوند ، روشن است : «وَءَاتَاکُم مِّن کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَ إِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللَّهِ لاَ تُحْصُوهَا ؛ (2) و از هر چه شما می خواستید، به شما داد و اگر نعمت های خدا را بشمارید، نخواهید توانست که به تمامی بشمارید» و نیز : «یَسْ_لُهُ مَن فِی السَّمَ_وَ تِ وَ الْأَرْضِ ؛ (3) هر کس در آسمان ها و زمین است، از او درخواست می کند» . بنا بر این، تمامی توانی که برای دخل و تصرّف به انسان داده شده و روزی او شده است، خود ، نوعی برطرف کردن گرفتاریِ درمانده نیازمند، در پی درخواست اوست . پس او را خلیفه قرار داد و در پی اجابت درخواست او و برطرف ساختن گرفتاری ای برآمد که وی در آن ، در مانده است» . (4)

.


1- .بقره : آیه 30 .
2- .ابراهیم : آیه 34 .
3- .الرحمن : آیه 29 .
4- .المیزان فی تفسیر القرآن : ج 15 ص 383 .

ص: 456

2 / 7تِلکَ الخِصالُالإمام علیّ علیه السلام :لِلدُّعاءِ شُروطٌ أربَعَةٌ : الأَوَّلُ : إحضارُ النِّیَّةِ ، وَالثّانی : إخلاصُ السَّریرَةِ ، وَالثّالِثُ : مَعرِفَةُ المَسؤولِ ، وَالرّابِعُ : الإِنصافُ فِی المَسأَلَةِ . (1)

الإمام الصادق علیه السلام :جاءَ رَجُلٌ إلی أمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام فَقالَ : إنّی دَعَوتُ اللّهَ فَلَم أرَ الإِجابَةَ ! فَقالَ : لَقَد وَصَفتَ اللّهَ بِغَیرِ صِفاتِهِ ، وإنَّ لِلدُّعاءِ أربَعَ خِصالٍ : إخلاصَ السَّریرَةِ ، وإحضارَ النِّیَّةِ ، ومَعرِفَةَ الوَسیلَةِ ، وَالإِنصافَ فِی المَسأَلَةِ ؛ فَهَل دَعَوتَ وأنتَ عارِفٌ بِهذِهِ الأَربَعَةِ ؟ قالَ : لا . قالَ : فَاعرِفهُنَّ . (2)

راجع : ص 602 (من تستجاب دعوته / من دعا کدعاء الغریق) .

بحار الأنوار : ج 93 ص 361 (کلام ابن سینا فی بیان إجابة الدعاء) .

.


1- .إرشاد القلوب : ص 149 ، المواعظ العددیّة : ص 215 .
2- .تنبیه الخواطر : ج 1 ص 302 .

ص: 457

2 / 7 این خصلت ها

2 / 7این خصلت هاامام علی علیه السلام :دعا کردن ، چهار شرط دارد : اوّل نیّت کردن ، دوم خلوص باطن ، سوم شناخت درخواست شونده ، و چهارم انصاف در درخواست.

امام صادق علیه السلام :مردی نزد امیر مؤمنان آمد و گفت : من دعا کردم و اجابتی ندیدم! فرمود : «تو خداوند را به غیر صفاتش وصف کردی! (1) دعا چهار ویژگی می خواهد : خلوص باطن ، نیّت کردن ، شناخت وسیله ، و انصاف در درخواست . آیا تو با آگاهی از این چهار چیز دعا کردی؟». گفت : خیر . فرمود : «پس آنها را بدان».

ر . ک : ص 603 (کسانی که دعایشان مستجاب می شود / کسی که غریق گونه دعا کند) . بحار الأنوار : ج 93 ص 361 (سخن ابن سینا در بیان سبب اجابت دعا).

.


1- .یعنی : یکی از صفات خداوند ، «مُجیب» است و تو او را غیر مجیب خواندی!

ص: 458

البابُ الثّالِثُ : موانع الإجابة3 / 1المَعصِیَةُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :سَیَأتی عَلَی النّاسِ زَمانٌ تَخبُثُ فیهِ سَرائِرُهُم ، وتَحسُنُ فیهِ عَلانِیَتُهُم طَمَعا فِی الدُّنیا ، لا یُریدونَ بِهِ ما عِندَ رَبِّهِم ، یَکونُ دینُهُم رِیاءً لا یُخالِطُهُم خَوفٌ ، یَعُمُّهُمُ اللّهُ بِعِقابٍ فَیَدعونَهُ دُعاءَ الغَریقِ فَلا یَستَجیبُ لَهُم . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :یَأتی عَلی اُمَّتی زَمانٌ یَکونُ اُمَراؤُهُم عَلَی الجَورِ ، وعُلَماؤُهُم عَلَی الطَّمَعِ وقِلَّةِ الوَرَعِ ، وعُبّادُهُم عَلَی الرِّیاءِ ، وتُجّارُهُم عَلی أکلِ الرِّبا وکِتمانِ العَیبِ فِی البَیعِ وَالشِّراءِ ، ونِساؤُهُم عَلی زینَةِ الدُّنیا ، فَعِندَ ذلِکَ یُسَلَّطُّ عَلَیهِم أشرارُهُم ، فَیَدعو خِیارُهُم فَلا یُستَجابُ لَهُم . (2)

الإمام علیّ علیه السلام :المَعصِیَةُ تَمنَعُ الإِجابَةَ . (3)

.


1- .الکافی : ج 2 ص 296 ح 14 و ج 8 ص 306 ح 476 ، ثواب الأعمال : ص 301 ح 3 وفیه «أمرهم ریاء لا یخالطه» بدل «دینهم ریاء لا یخالطهم» وکلّها عن السکونی عن الإمام الصادق علیه السلام ، عدّة الداعی : ص 178 وفیه «عملهم ریاء» بدل «دینهم ریاء» ، بحار الأنوار : ج 18 ص 146 ح 6 وج 74 ص 400 ح 43 .
2- .أعلام الدین : ص 285 ، بحار الأنوار : ج 103 ص 82 ح 10 .
3- .غرر الحکم : ح 792 و 928 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 23 ح 188 .

ص: 459

باب سوم : موانع اجابت دعا

3 / 1 گناه

باب سوم : موانع اجابت دعا3 / 1گناهپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :به زودی ، زمانی خواهد رسید که مردم ، به سبب دنیاخواهی ، باطنی پلید و ظاهری نیک دارند . آنچه را نزد پروردگارشان است ، نمی خواهند . دینشان ریاکارانه است و در دل هایشان ترسی [از خدا ]نیست . عذاب خدا آنان را فرا می گیرد و مردم ، همچون شخص در حال غرق شدن به درگاه او دعا می کنند ؛ امّا دعایشان را نمی پذیرد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :زمانی بر امّتم می رسد که فرمان روایانشان راه ستم می پویند ، علمایشان طمعکار و بی وَرَع اند ، عبادت پیشگانشان ریاکارند ، بازرگانانشان رباخوارند و در خرید و فروش ، عیب [کالای خود] را می پوشانند ، و زنانشان اهل زیور دنیایند . در این زمان ، بَدان آنها بر آنان مسلّط می شوند ، و نیکانشان دعا می کنند ؛ امّا دعایشان مستجاب نمی شود.

امام علی علیه السلام :گناه ، مانع اجابت می شود.

.

ص: 460

عنه علیه السلام :لا تَستَبطِئ إجابَةَ دُعائِکَ ، وقَد سَدَدتَ طَریقَهُ بِالذُّنوبِ . (1)

عنه علیه السلام :العَجَبُ مِمَّن یَدعو ویَستَبطِئُ الإِجابَةَ ، وقَد سَدَّ طَریقَها بِالمَعاصی . (2)

عنه علیه السلام :اللّهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تَحبِسُ الدُّعاءَ . (3)

عنه علیه السلام :اللّهُمَّ عَظُمَ بَلائی ، وأفرَطَ بی سوءُ حالی ، وقَصُرَت بی أعمالی ، وقَعَدَت بی أغلالی ، وحَبَسَنی عَن نَفعی بُعدُ أمَلی ، وخَدَعَتنِی الدُّنیا بِغُرورِها ، ونَفسی بِجِنایَتِها ومِطالی (4) ، یا سَیِّدی ، فَأَسأَ لُکَ بِعِزَّتِکَ أن لا یَحجُبَ عَنکَ دُعائی سوءُ عَمَلی وفِعالی . (5)

عنه علیه السلام :أعوذُ بِکَ مِن ذَنبٍ یَمنَعُ الدُّعاءَ . (6)

الإمام زین العابدین علیه السلام_ فِی المُناجاةِ الإِنجیلِیَّةِ _: فَإِن کانَ ذُنوبی حالَت بَینَ دُعائی وإجابَتِکَ ، فَلَم یَحُل کَرَمُکَ بَینی وبَینَ مَغفِرَتِکَ . (7)

الإمام الباقر علیه السلام :إنَّ العَبدَ یَسأَلُ اللّهَ الحاجَةَ ، فَیَکونُ مِن شَأنِهِ قَضاؤُها إلی أجَلٍ قَریبٍ أو إلی وَقتٍ بَطیءٍ ، فَیُذنِبُ العَبدُ ذَنبا ، فَیَقولُ اللّهُ _ تَبارَکَ وتَعالی _ لِلمَلَکِ : لا تَقضِ حاجَتَهُ وَاحرِمهُ إیّاها ؛ فَإِنَّهُ تَعَرَّضَ لِسَخَطی ، وَاستَوجَبَ الحِرمانَ مِنّی . (8)

.


1- .غرر الحکم : ح 10329 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 524 ح 9537 ، نثر الدرّ : ج 1 ص 285 وفیه «أتستبطئ الدعاء بالإجابة ...» .
2- .تذکرة الخواصّ : ص 137؛ بحار الأنوار : ج 78 ص 72 ح 37 .
3- .مصباح المتهجّد : ص 844 ح 910 عن کمیل ، الکافی : ج 4 ص 72 ح 3 عن علیّ بن رئاب ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 102 ح 1848 کلاهما عن الإمام الکاظم علیه السلام وفیهما «تردّ» بدل «تحبس» ، تهذیب الأحکام : ج 3 ص 96 ح 257 عن سعد بن سعد عن الإمام الرضا علیه السلام وفیه «أعوذ بک من» بدل «اللّهمّ اغفر لی» ، بحار الأنوار : ج 95 ص 435 ح 43 .
4- .المَطْل : التسویفُ بالعِدَةِ والدَّیْنِ ، کالامتطالِ والمُماطلةِ والمِطالِ (القاموس المحیط : ج 4 ص 51 «مطل») .
5- .مصباح المتهجّد : ص 845 ح 910 ، الإقبال : ج 3 ص 333 کلاهما عن کمیل .
6- .الدعوات : ص 61 ح 150 ، بحار الأنوار : ج 91 ص 382 ح 8 .
7- .بحار الأنوار : ج 94 ص 169 ح 22 نقلاً عن کتاب أنیس العابدین .
8- .الکافی : ج 2 ص 271 ح 14 ، فلاح السائل : ص 95 ح 33 کلاهما عن محمّد بن مسلم ، عدّة الداعی : ص 198 ، الاختصاص : ص 31 کلّها نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 377 ح 19 .

ص: 461

امام علی علیه السلام :راه دعا را با گناهان بسته ای . بنا بر این ، دیر اجابت شدن دعایت را بعید ندان.

امام علی علیه السلام :تعجّب است از کسی که دعا می کند و اجابتِ آن را کُند می شمارد ، در حالی که راه اجابت را با گناهان ، بسته است!

امام علی علیه السلام :بار خدایا ! گناهان مرا که مانع [اجابت ]دعا می شوند ، بیامرز.

امام علی علیه السلام :خدایا! گرفتاری هایم بالا گرفته ، و بدیِ احوالم از حد گذشته ، و اعمالم کاستی گرفته ، وغُل و زنجیرهایم مرا زمینگیر کرده ، و دور و درازی آرزویم مرا از منافعم (منافع حقیقی ام) باز داشته ، و دنیا با فریبندگی هایش ، و نفْسم با بزهکاری اش و وعده دادن هایش مرا فریب داده اند. ای آقای من! پس ، به حقّ عزّتت ، از تو می خواهم که کردار و رفتار بدم ، مانع دعای من از درگاه تو نشود.

امام علی علیه السلام :پناه می برم به تو از گناهی که مانع دعا می شود.

امام زین العابدین علیه السلام_ در «مناجات انجیلیه» _: اگر گناهانم حائل میان دعای من و اجابت تو شده است ، امّا کَرَم تو ، حائل میان من و آمرزش تو نگشته است.

امام باقر علیه السلام :بنده از خداوند ، حاجتی می طلبد که اقتضا دارد به زودی یا دیرتر برآورده شود . سپس آن بنده گناهی می کند و خداوند _ تبارک و تعالی _ به فرشته می فرماید : «حاجتش را برآورده مساز و او را از آن محروم کن ؛ چرا که خود را در معرض خشم من قرار داد و مستوجب محرومیت من گشت».

.

ص: 462

الإمام الصادق علیه السلام_ جَوابا لِمَن قالَ : إنّا نَدعُو اللّهَ فَلا یَستَجیبُ لَنا _: إنَّکُم تَدعونَ مَن لا تَهابونَهُ وتَعصونَهُ ، وکَیفَ یَستَجیبُ لَکُم ؟! (1)

الإمام الکاظم علیه السلام :اللّهُمَّ اغفِر لی کُلَّ ذَنبٍ یَحبِسُ رِزقی ویَحجُبُ مَسأَلَتی ، أو یَقصُرُ بی عَن بُلوغِ مَسأَلَتی ، أو یَصُدُّ بِوَجهِکَ الکَریمِ عَنّی . (2)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَرَّ موسی علیه السلام بِرَجُلٍ مِن أصحابِهِ وهُوَ ساجِدٌ ، وَانصَرَفَ مِن حاجَتِهِ وهُوَ ساجِدٌ ، فَقالَ علیه السلام : لَو کانَت حاجَتُکَ بِیَدی لَقَضَیتُها لَکَ . فَأَوحَی اللّهُ عز و جل إلَیهِ : یا موسی ، لَو سَجَدَ حَتّی یَنقَطِعَ عُنُقُهُ ما قَبِلتُهُ ، أو یَتَحَوَّلَ عَمّا أکرَهُ إلی ما اُحِبُّ . (3)

الأمالی للصدوق عن وهب بن منبّه :وَجَدتُ فی بَعضِ کُتُبِ اللّهِ عز و جل : أنَّ یوسُفَ علیه السلام مَرَّ فی مَوکِبِهِ عَلَی امرَأَةِ العَزیزِ وهِیَ جالِسَةٌ عَلی مَزبَلَةٍ . فَقالَت : الحَمدُ للّهِِ الَّذی جَعَلَ المُلوکَ بِمَعصِیَتِهِم عَبیدا ، وجَعَلَ العَبیدَ بِطاعَتِهِم مُلوکا ، أصابَتنا فاقَةٌ فَتَصَدَّق عَلَینا . فَقالَ یوسُفُ علیه السلام : غُموطُ (4) النِّعَمِ سُقمُ دَوامِها ، فَراجِعی ما یُمَحِّصُ عَنکِ دَنَسَ الخَطیئَةِ ؛ فَإِنَّ مَحَلَّ الاِستِجابَةِ قُدسُ القُلوبِ وطَهارَةُ الأَعمالِ . (5)

.


1- .إرشاد القلوب : ص 152 .
2- .مصباح المتهجّد : ص 502 ح 583 ، البلد الأمین : ص 88 ، بحار الأنوار : ج 90 ص 135 ح 3 .
3- .عدّة الداعی : ص 164 ، الکافی : ج 8 ص 129 ح 98 عن حفص بن غیاث عن الإمام الصادق علیه السلام ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 138 عن الإمام علیّ علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 341 ح 11 .
4- .الغمْطُ : کفران النّعمة وسَتْرها ، والغمْطُ : الاستهانة والاستحقار (النهایة : ج 3 ص 387 _ 388 «غمط») .
5- .الأمالی للصدوق : ص 52 ح 7 ، بحار الأنوار : ج 12 ص 254 ح 18 .

ص: 463

امام صادق علیه السلام_ در پاسخ به کسی که گفت : ما خدا را می خوانیم ؛ امّا پاسخمان نمی دهد _: شما کسی را می خوانید که از او بیم نمی دارید و نافرمانی اش می کنید . او چگونه پاسختان دهد؟

امام کاظم علیه السلام :بار خدایا! هر گناهی را که روزی ام را بند می آورد و مانع [پذیرش ]درخواستم می شود ، یا مرا از رسیدن به خواسته ام باز می دارد ، یا توجّه کریمانه تو را از من می گرداند، بر من ببخشای .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :موسی علیه السلام به مردی از پیروانش گذشت که در حال سجده بود . کارش را که انجام داد و برگشت ، دید همچنان در سجده است . گفت : اگر حاجتت به دست من بود ، آن را برایت برآورده می ساختم. پس ، خداوند عز و جل به او وحی فرمود که : «ای موسی! اگر آن قدر سجده کند که گردنش قطع شود ، از او نمی پذیرم ، مگر آن که از آنچه ناخوش می دارم ، دست برداشته ، به آنچه من دوست دارم ، روی آورد» .

الأمالی ، صدوق_ به نقل از وهب بن منبّه _: در یکی از کتاب های [آسمانی ]خداوند عز و جلدیدم که : یوسف علیه السلام با همراهانش بر همسر عزیز گذشت که در خرابه ای نشسته بود . [همسر عزیز ]گفت : سپاس ، خداوندی را که شاهان را به سبب نافرمانی شان به بندگی کشانْد و بندگان را به واسطه فرمان برداری شان به شاهی رسانْد . به فقر در افتاده ایم ، به ما صدقه ای بده. یوسف علیه السلام فرمود : «ناسپاسی نعمت ها ، آفت پایداری آنهاست . پس ، به چیزی که پلیدی گناه را از تو می زداید ، باز گرد ؛ زیرا پاکی دل ها و پاکیزگی اعمال ، جایگاه استجابت است».

.

ص: 464

إرشاد القلوب :قالَ تَعالی : إنَّ العَبدَ یَدعونی لِلحاجَةِ فَآمُرُ بِقَضائِها فَیُذنِبُ ، فَأَقولُ لِلمَلَکِ : إنَّ عَبدی قَد تَعَرَّضَ لِسَخَطی بِالمَعصِیَةِ فَاستَحَقَّ الحِرمانَ ، وإنَّهُ لا یُنالُ ما عِندی إلاّ بِطاعَتی . (1)

3 / 2الظُّلمُ ومَعونَةُ الظّالِمِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :حَتمٌ عَلَی اللّهِ أن لا یَستَجیبَ دَعوَةَ مَظلومٍ ولِأَحَدٍ قِبَلَهُ مِثلُ مَظلِمَتِهِ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :لا تَظلِموا فَتَدعوا فَلا یُستَجابَ لَکُم ، وتَستَسقوا فَلا تُسقَوا ، وتَستَنصِروا فَلا تُنصَروا . (3)

الإمام علیّ علیه السلام :إنَّ اللّهَ عز و جل أوحی إلی عیسَی بنِ مَریَمَ علیه السلام : قُل لِلمَلَأِ مِن بَنی إسرائیلَ : لا یَدخُلوا بَیتا مِن بُیوتی إلاّ بِقُلوبٍ طاهِرَةٍ ، وأبصارٍ خاشِعَةٍ ، وأکُفٍّ نَقِیَّةٍ ، وقُل لَهُم : اِعلَموا أنّی غَیرُ مُستَجیبٍ لِأَحَدٍ مِنکُم دَعوَةً ولِأَحَدٍ مِن خَلقی قِبَلَهُ مَظلِمَةٌ . (4)

عنه علیه السلام_ فی کِتابِهِ إلی اُمَراءِ الأَجنادِ _: أمّا بَعدُ ، فَإِنّی أبرَأُ إلَیکُم وإلی أهلِ الذِّمَّةِ مِن مَعَرَّةِ (5) الجَیشِ ... فَاعزِلُوا النّاسَ عَنِ الظُّلمِ وَالعُدوانِ ، وخُذوا عَلی أیدی سُفَهائِکُم ، وَاحتَرِسوا أن تَعمَلوا أعمالاً لا یَرضَی اللّهُ بِها عَنّا ، فَیَرُدَّ عَلَینا وعَلَیکُم دُعاءَنا ؛ فَإِنَّ اللّهَ تَعالی یَقولُ : «قُلْ مَا یَعْبَؤُاْ بِکُمْ رَبِّی لَوْلاَ دُعَاؤُکُمْ ... » (6) فَإِنَّ اللّهَ إذا مَقَتَ قَوما مِنَ السَّماءِ هَلَکوا فِی الأَرضِ ، فَلا تَألوا (7) أنفُسَکُم خَیرا . (8)

.


1- .إرشاد القلوب : ص 149 .
2- .کنزالعمّال : ج 3 ص 503 ح 7626 نقلاً عن ابن عدی فی الکامل عن ابن عبّاس .
3- .مجمع الزوائد : ج 5 ص 423 ح 9191 نقلاً عن الطبرانی فی المعجم الأوسط عن ابن مسعود .
4- .الخصال : ص 337 ح 40 ، فلاح السائل : ص 93 ح 28 ، إرشاد القلوب : ص 20 کلّها عن نوف ، عدّة الداعی : ص 130 کلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 319 ح 27؛ حلیة الأولیاء : ج 1 ص 79 عن نوف البکالی نحوه .
5- .معرّة الجیش : هو أن ینزلوا بقوم فیأکلوا من زروعهم بغیر علم . وقیل : هو قتال الجیش دون إذن الأمیر . والمعرّة : الأمر القبیح المکروه والأذی (النهایة : ج 3 ص 205 «عرر») .
6- .الفرقان : 76 .
7- .من ألوت : إذا قصّرت . یقال : ألی الرجل : إذا قصّر وترک الجهد (النهایة : ج 1 ص 63 «ألی») .
8- .وقعة صفّین : ص 125 ، بحار الأنوار : ج 75 ص 355 ح 70 ؛ شرح نهج البلاغة : ج 3 ص 194 .

ص: 465

3 / 2 ستم کردن و کمک کردن به ستمکار

إرشاد القلوب :خدای متعال فرمود : «بنده حاجتی از من می خواهد و من فرمان برآورده شدن آن را می دهم . به دنبال آن ، گناه می کند و من به فرشته می گویم : بنده ام ، با نافرمانی ، خود را در معرض خشم من قرار داد و سزاوار محرومیت شد ، در حالی که به آنچه نزد من است ، جز با طاعت از من نتوان رسید».

3 / 2ستم کردن و کمک کردن به ستمکارپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :قطعا خداوند دعای ستم دیده ای را که به دیگری چنان ستمی را روا داشته است ، نمی پذیرد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ستم نکنید که در این صورت ، دعا می کنید و دعایتان مستجاب نمی شود ، و باران می طلبید و باران نمی آید ، و [از خدا] یاری می جویید و یاری نمی شوید.

امام علی علیه السلام :خداوند عز و جل به عیسی بن مریم علیه السلام وحی فرمود که : «به اشراف بنی اسرائیل بگو : جز با دل های پاک و دیدگان فروهشته و دستانی پاکیزه [و به ستم نیالوده] به خانه ای از خانه های من وارد نشوند . و به آنان بگو : بدانید که من دعایِ کسی از شما را که حقّ یکی از آفریدگان من بر گردن اوست ، مستجاب نمی کنم».

امام علی علیه السلام_ در نامه اش به اُمرای لشکر _: امّا بعد ، من به شما و اهل ذمّه اعلام می دارم که هرگز به پشت اندازی های سپاهیان ، راضی نیستم ... پس ، مردم را از ستم و تجاوز کردن ، به دور دارید و جلوی تعدّی نابخردانتان را بگیرید و از انجام دادن کارهایی که مورد رضایت خداوند نیست ، بپرهیزید ، که در غیر این صورت ، دعای ما را به خود ما و شما بر می گرداند ؛ چرا که خداوند متعال می فرماید : «بگو : اگر دعای شما نباشد ، پروردگارم به شما اعتنایی نمی کند ...» . همانا خداوند ، هر گاه از آسمان بر مردمی خشم گیرد ، آنان در زمین هلاک می شوند . پس ، از نیکی کردن در حقّ خویش فروگذار نکنید.

.

ص: 466

الإمام الصادق علیه السلام :کانَ فیما وَعَظَ اللّهُ _ تَبارَکَ وتَعالی _ بِهِ عیسَی بنَ مَریَمَ علیه السلام أن قالَ لَهُ : یا عیسی ... قُل لِظَلَمَةِ بَنی إسرائیلَ : لا تَدعونی وَالسُّحتُ تَحتَ أحضانِکُم ، وَالأَصنامُ فی بُیوتِکُم ؛ فَإِنّی وَأَیتُ (1) أن اُجیبَ مَن دَعانی ، وأن أجعَلَ إجابَتی إیّاهُم لَعنا عَلَیهِم حَتّی یَتَفَرَّقوا . (2)

عنه علیه السلام :إنَّ اللّهَ عز و جل یَقولُ : وعِزَّتی وجَلالی لا اُجیبُ دَعوَةَ مَظلومٍ دَعانی فی مَظلِمَةٍ ظُلِمَها ، ولِأَحَدٍ عِندَهُ مِثلُ تِلکَ المَظلِمَةِ . (3)

عنه علیه السلام :مَن عَذَرَ ظالِما بِظُلمِهِ ، سَلَّطَ اللّهُ عَلَیهِ مَن یَظلِمُهُ ؛ فَإِن دَعا لَم یَستَجِب لَهُ ولَم یَأجُرهُ اللّهُ عَلی ظُلامَتِهِ . (4)

عنه علیه السلام :إذا ظُلِمَ الرَّجُلُ فَظَلَّ یَدعو عَلی صاحِبِهِ ، قالَ اللّهُ جَلَّ جَلالُهُ : إنَّ هاهُنا آخَرَ یَدعو عَلَیکَ یَزعُمُ أنَّکَ ظَلَمتَهُ ، فَإِن شِئتَ أجَبتُکَ وأجَبتُ عَلَیکَ ، وإن شِئتَ أخَّرتُکُما فَیوسِعُکُما عَفوی . (5)

.


1- .الوأْی : الوعد الذی یوثِّقهُ الرَّجُلُ علی نفسه ، ویعزم علی الوفاء به (النهایة : ج 5 ص 144 «وأی») .
2- .الأمالی للصدوق : ص 608 ح 841 عن أبی بصیر ، الکافی : ج 8 ص 133 ح 103 عن علیّ بن أسباط عنهم علیهم السلاموفیه «آلیت» بدل «وأیت» ، عدّة الداعی : ص 129 وفیه «أقدامکم» بدل «أحضانکم» ، تحف العقول : ص 497 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 373 ح 16 .
3- .ثواب الأعمال : ص 321 ح 3 ، فلاح السائل : ص 95 ح 32 ولیس فیه «دعانی» وکلاهما عن علیّ بن سالم ، الدعوات : ص 25 ح 39 وفیه «ولأحد من خلقی عنده مظلمة مثلها» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 320 ح 30 وراجع کنزالعمّال : ج 3 ص 503 ح 7626 .
4- .الکافی : ج 2 ص 334 ح 18 ، ثواب الأعمال : ص 323 ح 14 ، فلاح السائل : ص 93 ح 29 کلّها عن عبد اللّه بن سنان ، بحار الأنوار : ج 93 ص 319 ح 26 .
5- .الأمالی للصدوق : ص 396 ح 509 عن الحسن بن راشد ، روضة الواعظین : ص 511 ، الدعوات : ص 25 ح 38 نحوه وفیه : «وفی التوراة : یقول اللّه عز و جلللعبد» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 324 ح 3؛ کنزالعمّال : ج 3 ص 376 ح 7017 نقلاً عن الحاکم فی تاریخه عن أنس .

ص: 467

امام صادق علیه السلام :از جمله اندرزهای خداوند _ تبارک و تعالی _ به عیسی بن مریم علیه السلام ، این بود که به او فرمود : «ای عیسی! ... به ستمکاران بنی اسرائیل بگو : در حالی که زیر پاهایتان حرام و در خانه هایتان بت قرار دارد ، مرا نخوانید ؛ زیرا من با خود ، عهد استوار بسته ام که هر کس مرا بخواند ، پاسخش بدهم ، و پاسخ من به آنان تا زمانی که [از محفل دعا] پراکنده شوند ، لعنت کردن ایشان است».

امام صادق علیه السلام :خداوند عز و جل می فرماید : «به عزّت و جلالم سوگند که دعای ستم دیده ای را در حقّ ستم کننده بدو ، که خود نسبت به دیگری چنان ستمی را روا داشته است ، اجابت نمی کنم».

امام صادق علیه السلام :هر کس ستمکاری را در ستمش ، معذور بدارد (ستم او را توجیه کند)، خداوند کسی را بر او مسلّط می گرداند که به وی ستم کند . پس چنانچه [برای رفع ستم او از خود] دعا کند ، خداوند دعایش را مستجاب نمی کند و در برابر ستمی هم که به او می شود ، به وی اجری نمی دهد.

امام صادق علیه السلام :هر گاه به مردی ستم شود و او پیوسته ستمگرش را نفرین کند ، خداوند عز و جل می فرماید : «هم اکنون ، یک نفر هم تو را نفرین می کند و می گوید که تو به او ستم کرده ای . پس ، اگر می خواهی ، نفرین هر دوی شما را اجابت کنم ، و اگر می خواهی ، نفرین هر دوی شما را به تأخیر افکنم تا مشمول عفوم شوید».

.

ص: 468

عدّة الداعی :فیما أوحَی اللّهُ تَعالی إلی داوُدَ علیه السلام : مَنِ انقَطَعَ إلَیَّ کَفَیتُهُ ، ومَن سَأَلَنی أعطَیتُهُ ، ومَن دَعانی أجَبتُهُ ، وإنَّما اُؤَخِّرُ دَعوَتَهُ وهِیَ مُعَلَّقَةٌ وقَدِ استَجَبتُها لَهُ حَتّی یَتِمَّ قَضائی ، فَإِذا تَمَّ قَضائی أنفَذتُ ما سَأَلَ . قُل لِلمَظلومِ : إنَّما اُؤَخِّرُ دَعوَتَکَ وقَدِ استَجَبتُها لَکَ عَلی مَن ظَلَمَکَ ، حَتّی یَتِمَّ قَضائی لَکَ عَلی مَن ظَلَمَکَ ؛ لِضُروبٍ کَثیرَةٍ غابَت عَنکَ وأنَا أحکَمُ الحاکِمینَ : إمّا أن تَکونَ قَد ظَلَمتَ رَجُلاً فَدَعا عَلَیکَ فَتَکونَ هذِهِ بِهذِهِ لا لَکَ ولا عَلَیکَ ، وإمّا أن تَکونَ لَکَ دَرَجَةٌ فِی الجَنَّةِ لا تَبلُغُها عِندی إلاّ بِظُلمِهِ لَکَ ؛ لِأَنّی أختَبِرُ عِبادی فی أموالِهِم وأنفُسِهِم . (1)

إحیاء علوم الدین عن سفیان الثوری :بَلَغَنی أنَّ بَنی إسرائیلَ قُحِطوا سَبعَ سِنینَ . . . فَأَوحَی اللّهُ عز و جل إلی أنبِیائِهِم : لَو مَشَیتُم إلَیَّ بِأَقدامِکُم حَتّی تَحفی رُکَبُکُم ، وتَبلُغَ أیدیکُم أعنانَ السَّماءِ ، وتَکِلَّ ألسِنَتُکُم عَنِ الدُّعاءِ ، فَإِنّی لا اُجیبُ لَکُم داعِیا ولا أرحَمُ مِنکُم باکِیا ، حَتّی تَرُدُّوا المَظالِمَ إلی أهلِها ، فَفَعَلوا فَمُطِروا مِن یَومِهِم . (2)

إحیاء علوم الدین عن مالک بن دینار :أصابَ النّاسَ فی بَنی إسرائیلَ قَحطٌ فَخَرَجوا مِرارا ، فَأَوحَی اللّهُ عز و جل إلی نَبِیِّهِم أن : أخبِرهُم أنَّکُم تَخرُجونَ إلَیَّ بِأَبدانٍ نَجِسَةٍ ، وتَرفَعونَ إلَیَّ أکُفّا قَد سَفَکتُم بِهَا الدِّماءَ ، ومَلَأتُم بُطونَکُم مِنَ الحَرامِ ، الآنَ قَدِ اشتَدَّ غَضَبی عَلَیکُم ، ولَن تَزدادوا مِنّی إلاّ بُعدا . (3)

.


1- .عدّة الداعی : ص 31 ، إرشاد القلوب : ص 153 وفیه «لذنوب کثیرة غابت عنک وأنا أرحم الراحمین وأحکم الحاکمین» بدل «لضروب کثیرة ...» ولیس فیه «حتّی یتمّ قضائی لک علی من ظلمک» ، بحار الأنوار : ج 14 ص 42 ح 34 .
2- .إحیاء علوم الدین : ج 1 ص 461 ؛ المحجّة البیضاء : ج 2 ص 298 .
3- .إحیاء علوم الدین : ج 1 ص 462 ؛ المحجّة البیضاء : ج 2 ص 298 .

ص: 469

عدّة الداعی :از جمله چیزهای که خداوند متعال به داوود علیه السلام وحی فرمود ، این بود که : «هر کس تنها به من تکیه کند ، او را کفایت [و از خَلقم بی نیاز ]می کنم ، و هر کس از من بخواهد ، به او عطا می کنم ، و هر کس مرا بخواند ، پاسخش می دهم ، جز آن که دعای او را به تأخیر می افکنم و همچنان اجابت شده معلّق می گذارم تا آن که قضایم صادر شود ، و چون قضایم صادر شد ، خواسته او را اجرا می کنم. به ستم دیده بگو : نفرین تو را در حقّ کسی که به تو ستم کرده است ، اجابت می کنم ؛ امّا آن را به تأخیر می افکنم تا آن گاه که قضایم برای تو درباره کسی که به تو ستم کرده است ، به انجام رسد . و این ، به دلایل گوناگونی است که تو از آن بی خبری ، و من خود ، بهترینِ داورانم . یا به این دلیل است که تو نیز به مردی ستم کرده ای و او تو را نفرین کرده است . پس ، آن نفرین در برابر این نفرین است ؛ [یعنی] نه نفرین تو را اجابت می کنم و نه نفرین او را در حقّ تو . و یا به این دلیل است که [در قبال آن ستمی که به تو شده ،] تو را در بهشت درجه ای دهم که جز با همین ستمی که در حقّ تو کرده است ، به آن نمی رسی ؛ چرا که من بندگانم را در مال و جان آنان می آزمایم».

إحیاء علوم الدین_ به نقل از سفیان ثوری _: شنیده ام که بنی اسرائیل به مدّت هفت سال دچار قحطی شدند ... پس ، خداوند عز و جل به پیامبرانشان وحی فرمود که : «اگر پیاده به سوی من آیید ، چندان که زانوانتان بساید ، و [چندان دست به آسمان برکشید که ]دست هایتان به کرانه های آسمان رسد ، و [آن اندازه دعا کنند که ]زبان هایتان از دعا کردن خسته شود ، دعای هیچ یک از شما را نمی پذیرم و به هیچ گریه کننده ای از شما رحم نخواهم کرد تا آن گاه که حقوق مردم را به صاحبان آنها باز گردانید» . آنان چنین کردند و همان روز ، باران آمد.

إحیاء علوم الدین_ به نقل از مالک بن دینار _: در میان بنی اسرائیل ، قحطی افتاد و مردم بارها [برای طلب باران] بیرون شدند . پس ، خداوند عز و جلبه پیامبر آنان وحی فرمود که : «به آنان بگو : شما با بدن هایی ناپاک به درگاه من می آیید و دستانی را به سویم بلند می کنید که با آنها خون ریخته اید و شکم هایتان را از حرام پر کرده اید . اکنون ، خشم من بر شما شدّت گرفته است و دمادم از من دورتر می شوید».

.

ص: 470

3 / 3عُقوقُ الوالِدَینِالإمام الصادق علیه السلام :الذُّنوبُ الَّتی تُغَیِّرُ النِّعَمَ البَغیُ ،... وَالَّتی تَرُدُّ الدُّعاءَ وتُظلِمُ (1) الهَواءَ عُقوقُ الوالِدَینِ . (2)

3 / 4قَطیعَةُ الرَّحِمِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :قَطیعَةُ الرَّحِمِ تَحجُبُ الدُّعاءَ . (3)

3 / 5الزِّناالإمام الباقر علیه السلام :أوحَی اللّهُ إلی موسَی بنِ عِمرانَ : لا تَزنِ فَأَحجُبَ عَنکَ نورَ وَجهی ، وتُغلَقَ أبوابُ السَّماواتِ دونَ دُعائِکَ . (4)

.


1- .إظلام الهواء إمّا کنایة عن التحیّر فی الاُمور ، أو شدّة البلیّة ، أو ظهور آثار غضب اللّه فی الجوّ (مرآة العقول : ج 11 ص 341) .
2- .الکافی : ج 2 ص 447 ح 1 ، علل الشرایع : ص 584 ح 27 ، معانی الأخبار : ص 270 ح 1 کلّها عن مجاهد عن أبیه ، الاختصاص : ص 238 عن عبد اللّه بن سنان وفیه «تحبس» بدل «تردّ» ، بحار الأنوار : ج 87 ص 253 .
3- .نزهة الناظر : ص 37 ح 115 .
4- .المحاسن : ج 1 ص 194 ح 331 عن أبی حمزة ، بحار الأنوار : ج 79 ص 27 ح 33؛ شُعَب الإیمان : ج 4 ص 222 ح 4858 عن أبی حرزة نحوه .

ص: 471

3 / 3 نافرمانی از پدر و مادر و آزردن آنها

3 / 4 بریدن از خویشاوندان

3 / 5 زنا

3 / 3نافرمانی از پدر و مادر و آزردن آنهاامام صادق علیه السلام :گناهانی که نعمت ها را زوال می آورند ، ستم کردن ... است و آنهایی که دعا را رد می کنند و فضا را تاریک می گردانند ، نافرمانی از پدر و مادر و آزردن آنهاست.

3 / 4بریدن از خویشاوندانپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بریدن پیوند خویشاوندی ، مانع اجابت دعا می شود.

3 / 5زناامام باقر علیه السلام :خداوند به موسی بن عمران وحی فرمود که : «زنا مکن ، که پرتو رویم را از تو باز می دارم و درهای آسمانها به روی دعایت بسته می شوند».

.

ص: 472

3 / 6شُربُ الخَمرِالمعجم الکبیر عن القاسم أبی عبدالرحمن :سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ فِی الخَمرِ : مَن وَضَعَها عَلی کَفِّهِ لَم تُقبَل لَهُ دَعوَةٌ ، ومَن أدمَنَ عَلی شُربِها سُقِیَ مِنَ الخَبالِ (1) . (2)

راجع : ص 476 ح 781 .

3 / 7تَرکُ الأَمرِ بِالمَعروفِ وَالنَّهیِ عَنِ المُنکَرِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :یا أیُّهَا النّاسُ ! إنَّ اللّهَ عز و جل یَقولُ : مُروا بِالمَعروفِ ، وَانهَوا عَنِ المُنکَرِ مِن قَبلِ أن تَدعونی فَلا اُجیبَکُم ، وتَسأَلونی فَلا اُعطِیَکُم ، وتَستَنصِرونی فَلا أنصُرَکُم . (3)

الإمام الباقر علیه السلام :وَجَدنا فی کِتابِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله : ... إذا لَم یَأمُروا بِالمَعروفِ ، ولَم یَنهَوا عَنِ المُنکَرِ ، ولَم یَتَّبِعُوا الأَخیارَ مِن أهلِ بَیتی ، سَلَّطَ اللّهُ عَلَیهِم شِرارَهُم ، فَیَدعو خِیارُهُم فَلا یُستَجابُ لَهُم . (4)

.


1- .الخَبالُ عُصارةُ أهل النّار ، والخَبالُ فی الأصل الفساد ویکون فی الأفعال والأبدانِ والعُقولِ (النهایة : ج 2 ص 8 «خبل») .
2- .المعجم الکبیر : ج 19 ص 374 ح 879 ، کنزالعمّال : ج 5 ص 350 ح 13188 وراجع روضة الواعظین : ص 509 .
3- .مسند ابن حنبل : ج 9 ص 504 ح 25310 ، السنن الکبری : ج 10 ص 160 ح 20200 ، کنزالعمّال : ج 3 ص 73 ح 5554 نقلاً عن الدیلمی وکلّها عن عائشة وراجع حلیة الأولیاء : ج 8 ص 287 و مسند أبی یعلی : ج 4 ص 440 ح 4893 .
4- .الکافی : ج2 ص374 ح2، ثواب الأعمال : ص 301 ح 1 ، علل الشرایع: ص584 ح26 وفیهما «وجدنا فی کتاب أمیرالمؤمنین علیه السلام : قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله ...» و کلّها عن أبی حمزة ، تحف العقول : ص 51 ، بحار الأنوار : ج 91 ص 328 ح 11 .

ص: 473

3 / 6 شرابخواری

3 / 7 ترک امر به معروف و نهی از منکر

3 / 6شرابخواریالمعجم الکبیر_ به نقل از ابو عبد الرحمان ، قاسم _: از پیامبر خدا شنیدم که درباره شراب می فرماید : «هر که آن را در کف بگیرد ، هیچ دعایی از او پذیرفته نمی شود ، و هر که بر نوشیدن آن مداومت ورزد ، از چرکابه اهل دوزخ (1) به او نوشانده می شود».

ر . ک : ص 477 ح 781 .

3 / 7ترک امر به معروف و نهی از منکرپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای مردم! خداوند عز و جل می فرماید : «امر به معروف و نهی از منکر کنید ، پیش از آن که مرا بخوانید و پاسختان ندهم ، یا از من بخواهید و عطایتان نکنم ، یا از من یاری طلبید و یاری تان نرسانم».

امام باقر علیه السلام :در کتاب پیامبر خدا دیدیم که : «... هر گاه امر به معروف و نهی از منکر نکنند و از خوبان اهل بیتم پیروی ننمایند ، خداوند بَدان آنها را بر ایشان مسلّط می گرداند . پس ، خوبانشان دعا می کنند ؛ امّا دعایشان مستجاب نمی شود».

.


1- .در متن عربی ، «خَبال» آمده است به معنای : افشره دوزخیان ، شیرابه ای که از بدن فاسدشده اهل دوزخ جاری می شود . خَبال در اصل به معنای تباهی است ، چه در کردار ، یا بدن و یا عقل . به معنای سمّ کشنده هم آمده است (النهایة : ج 2 ص 8) .

ص: 474

الإمام علیّ علیه السلام :لا تَترُکُوا الأَمرَ بِالمَعروفِ وَالنَّهیَ عَنِ المُنکَرِ ، فَیُوَلِّیَ اللّهُ أمرَکُم شِرارَکُم ، ثُمَّ تَدعونَ فَلا یُستَجابُ لَکُم عَلَیهِم . (1)

3 / 8التَّهاوُنُ بِالصَّلاةِرسول اللّه صلی الله علیه و آله_ لِفاطِمَةَ علیهاالسلام _: یا فاطِمَةُ ، مَن تَهاوَنَ بِصَلاتِهِ مِنَ الرِّجالِ وَالنِّساءِ ابتَلاهُ اللّهُ بِخَمسَ عَشرَةَ خَصلَةً : سِتٌّ مِنها فِی دارِ الدُّنیا ... فَأَمَّا اللَّواتی تُصیبُهُ فی دارِ الدُّنیا ... ولا یَرتَفِعُ دُعاؤُهُ إلَی السَّماءِ ، وَالسّادِسَةُ لَیسَ لَهُ حَظٌّ فی دُعاءِ الصّالِحینَ . (2)

3 / 9النَّمیمَةُبحار الأنوار :رُوِیَ أنَّ موسَی علیه السلام استَسقی لِبَنی إسرائیلَ حینَ أصابَهُم قَحطٌ . فَأَوحَی اللّهُ تَعالی إلَیهِ : إنّی لا أستَجیبُ لَکَ ولا لِمَن مَعَکَ وفیکُم نَمّامٌ قَد أصَرَّ عَلَی النَّمیمَةِ . (3)

3 / 10الغِناءُالإمام الصادق علیه السلام :بَیتُ الغِناءِ لا تُؤمَنُ فیهِ الفَجیعَةُ ، ولا تُجابُ فیهِ الدَّعوَةُ ، ولا یَدخُلُهُ المَلَکُ . (4)

.


1- .الکافی : ج 7 ص 52 ح 7 عن عبدالرحمن بن الحجّاج عن الإمام الکاظم علیه السلام وج 5 ص 56 ح 3 عن محمّد بن عمر بن عرفة عن أبی الحسن علیه السلام ، تهذیب الأحکام : ج 9 ص 178 ح 714 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 191 ح 5433 کلاهما عن سُلیم بن قیس ، نهج البلاغة : الکتاب 47 کلّها نحوه ، بحار الأنوار : ج 100 ص 77 ح 30؛ البدایة والنهایة : ج 7 ص 328 نحوه .
2- .فلاح السائل : ص 61 ح 1 ، بحار الأنوار : ج 83 ص 21 ح 39 .
3- .بحار الأنوار : ج 75 ص 268 ح 19 .
4- .الکافی : ج 6 ص 433 ح 15 عن زید الشحّام ، دعائم الإسلام : ج 2 ص 208 ح 762 وفیه «الملائکة» بدل «الملک» .

ص: 475

3 / 8 سبُک شمردن نماز

3 / 9 سخن چینی

3 / 10 آوازه خوانی

امام علی علیه السلام :امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که خداوند ، امور شما را به دست بَدانتان می سپارد ، و آن گاه نفرینشان می کنید ؛ امّا نفرینتان پذیرفته نمی شود.

3 / 8سبُک شمردن نمازپیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ به فاطمه علیهاالسلام_: ای فاطمه! هر کس ، از مرد و زن ، نمازش را سبک بشمارد ، خداوند او را به پانزده چیز مبتلا می کند : شش تای آنها در سرای دنیاست ... و آن شش چیزی که در سرای دنیا به او می رسد ، این است که : ... و [پنجم] دعایش به آسمان بالا نمی رود ، و ششم ، برای او در دعای نیکان ، بهره ای نیست.

3 / 9سخن چینیبحار الأنوار :روایت شده است که موسی علیه السلام برای بنی اسرائیل که دچار قحطی شده بودند ، طلب باران کرد ؛ امّا خداوند متعال به او وحی فرمود که : «با وجود سخن چینی که در میان شما هست و به سخن چینی اش ادامه می دهد ، نه دعای تو و نه دعای همراهانت را اجابت نمی کنم».

3 / 10آوازه خوانیامام صادق علیه السلام :خانه ای که در آن آوازه خوانی شود ، از فاجعه در امان نیست ، و دعا در آن مستجاب نمی گردد ، و فرشته واردش نمی شود.

.

ص: 476

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا تَدخُلُ المَلائِکَةُ بَیتا فیهِ خَمرٌ أو دَفٌّ أو طُنبورٌ أو نَردٌ (1) ، ولا یُستَجابُ دُعاؤُهُم ویَرفَعُ اللّهُ عَنهُمُ البَرَکَةَ . (2)

3 / 11عَدَمُ الوَفاءِ بِعَهدِ اللّهِالکتاب«یَ_بَنِی إِسْرَ ءِیلَ اذْکُرُواْ نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَوْفُواْ بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَ إِیَّ_یَ فَارْهَبُونِ» . (3)

الحدیثتفسیر القمّی عن جمیل عن الإمام الصادق علیه السلام :قالَ لَهُ رَجُلٌ : جُعِلتُ فِداکَ ، إنَّ اللّهَ یَقولُ : «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» وإنّا نَدعو فَلا یُستَجابُ لَنا ! قالَ : لِأَنَّکُم لا تَفونَ اللّهَ بِعَهدِهِ ، وإنَّ اللّهَ یَقولُ : « أَوْفُواْ بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ» ، وَاللّهِ لَو وَفَیتُم للّهِِ لَوَفَی اللّهُ لَکُم . (4)

.


1- .الدَّفّ : آلة طرب یُنقَر علیها . والطُّنبور : آلة من آلات اللعب واللهو والطرب ذات عنق وأوتار . والنرد : لعبة ذات صندوق وحجارة وفصّین ، تعتمد علی الحظّ وتُنقَل فیها الحجارة علی حسب ما یأتی به الفَصّ (الزَّهَر) وتُعرف عند العامّة بالطاولة . (المعجم الوسیط : ص 289 و ص 567 و ص 912) .
2- .إرشاد القلوب : ص 174 ، عوالی اللآلی : ج 1 ص 261 ح 44 ، وسائل الشیعة : ج 17 ص 315 ح 13 نقلاً عن تنبیه الخواطر .
3- .البقرة : 40 .
4- .تفسیر القمّی : ج 1 ص 46 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 368 ح 3 .

ص: 477

3 / 11 وفا نکردن به عهد خدا

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :فرشتگان به خانه ای که در آن شراب یا دف (1) یا تنبور (2) یا نرد (3) باشد ، وارد نمی شوند ، و دعای اهل آن خانه مستجاب نمی شود و خداوند برکت را از آنان می برد.

3 / 11وفا نکردن به عهد خداقرآن«ای بنی اسرائیل ! نعمت مرا که به شما ارزانی داشتم ، به یاد آورید و به عهد من وفا کنید تا به عهد[م با ]شما وفا کنم ، و تنها از من بیم دارید» .

حدیثتفسیر القمّی_ به نقل از جمیل _: مردی به امام صادق علیه السلام گفت : قربانت گردم ! خداوند می فرماید : «مرا بخوانید تا پاسختان دهم» ، و ما می خوانیم و پاسخ داده نمی شویم . فرمود : «علّتش آن است که شما به عهد خدا وفا نمی کنید . خدا می فرماید : «به عهد من وفا کنید تا به عهد[م با ]شما وفاکنم» . به خدا سوگند ، اگر با خدا وفا می کردید ، قطعا خدا با شما وفا می کرد» .

.


1- .دف ، وسیله شادی که در آن می نوازند . طبلی که یک و یا دو طرفش پوستی نازک می کشند و با زدن انگشتان بر آن ، می نوازند.
2- .تنبور ، از وسایل لهو و لعب و شادی است که دارای یک کاسه و دسته و تعدادی تار (دو ، سه ، شش و ...) است.
3- .نرد ، وسیله بازی است . دارای تخته ای است که دو قسمت راست و چپ دارد و با دو طاس و سی مهره بر روی آن بازی می کنند.

ص: 478

الاختصاص عن هشام بن سالم :قُلتُ لِلصّادِقِ علیه السلام : یَابنَ رَسولِ اللّهِ ، ما بالُ المُؤمِنِ إذا دَعا رُبَّمَا استُجیبَ لَهُ ورُبَّما لَم یُستَجَب لَهُ ، وقَد قالَ اللّهُ عز و جل : «وَ قَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» ؟! فَقالَ علیه السلام : إنَّ العَبدَ إذا دَعَا اللّهَ _ تَبَارَکَ وتَعالی _ بِنِیَّةٍ صادِقَةٍ وقَلبٍ مُخلِصٍ ، استُجیبَ لَهُ بَعدَ وَفائِهِ بِعَهدِ اللّهِ عز و جل ، وإذا دَعَا اللّهَ عز و جل لِغَیرِ نِیَّةٍ وإخلاصٍ ، لَم یُستَجَب لَهُ ، ألَیسَ اللّهُ تَعالی یَقولُ : «أَوْفُواْ بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ» ؟ فَمَن وَفی اُوفِیَ لَهُ . (1)

3 / 12الاِعتِصامُ بِغَیرِ اللّهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :یَقولُ اللّهُ عز و جل : ما مِن مَخلوقٍ یَعتَصِمُ [بِمَخلوقٍ] (2) دونی ، إلاّ قَطَّعتُ أسبابَ السَّماواتِ وأسبابَ الأَرضِ مِن دونِهِ ؛ فَإِن سَأَلَنی لَم اُعطِهِ ، وإن دَعانی لَم اُجِبهُ . وما مِن مَخلوقٍ یَعتَصِمُ بی دونَ خَلقی إلاّ ضَمَّنتُ السَّماواتِ وَالأَرضَ رِزقَهُ ؛ فَإِن دَعانی أجَبتُهُ ، وإن سَأَلَنی أعطَیتُهُ ، وإنِ استَغفَرَنی غَفَرتُ لَهُ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :إذا أرادَ صاحِبُکُم أن لا یَسأَلَ رَبَّهُ إلاّ أعطاهُ ، فَلیَیأَس مِنَ النّاسِ کُلِّهِم ، ولا یَکونَنَّ لَهُ رَجاءٌ عِندَ غَیرِ اللّهِ ؛ فَإِذا عَلِمَ اللّهُ ذلِکَ مِن قَلبِهِ لَم یَسأَلهُ شَیئا إلاّ أعطاهُ . (4)

الکافی عن الحسین بن علوان :کُنّا فی مَجلِسٍ نَطلُبُ فیهِ العِلمَ ، وقَد نَفِدَت نَفَقَتی فی بَعضِ الأَسفارِ ، فَقالَ لی بَعضُ أصحابِنا : مَن تُؤَمِّلُ لِما قَد نَزَلَ بِکَ ؟ فَقُلتُ : فُلانا . فَقالَ : إذا وَاللّهِ لا تُسعَفُ حاجَتُکَ ، ولا یَبلُغُکَ أمَلُکَ ، ولا تُنجِحُ طَلِبَتُکَ . قُلتُ : وما عِلمُکَ رَحِمَکَ اللّهُ ؟ قالَ : إنَّ أبا عَبدِ اللّهِ علیه السلام حَدَّثَنی أنَّهُ قَرَأَ فی بَعضِ الکُتُبِ : أنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی یَقولُ : وعِزَّتی وجَلالی ومَجدی وَارتِفاعی عَلی عَرشی ، لاَُقَطِّعَنَّ أمَلَ کُلِّ مُؤَمِّلٍ [مِنَ النّاسِ] غَیری بِالیَأسِ ، ولَأَکسُوَنَّهُ ثَوبَ المَذَلَّةِ عِندَ النّاسِ ، ولاَُنَحِّیَنَّهُ مِن قُربی ، ولاَُبَعِّدَنَّهُ مِن فَضلی ، أیُؤَمِّلُ غَیری فِی الشَّدائِدِ ، وَالشَّدائِدُ بِیَدی ؟! ویَرجو غَیری ویَقرَعُ بِالفِکرِ بابَ غَیری وبِیَدی مَفاتیحُ الأَبوابِ وهِیَ مُغلَقَةٌ ، وبابی مَفتوحٌ لِمَن دَعانی ؟! فَمَن ذَا الَّذی أمَّلَنی لِنَوائِبِهِ فَقَطَعتُهُ دونَها ؟! ومَن ذَا الَّذی رَجانی لِعَظیمَةٍ فَقَطَعتُ رَجاءَهُ مِنّی ؟! جَعَلتُ آمالَ عِبادی عِندی مَحفوظَةً ، فَلَم یَرضَوا بِحِفظی ، ومَلَأتُ سَماواتی مِمَّن لا یَمَلُّ مِن تَسبیحی ، وأمَرتُهُم أن لا یُغلِقُوا الأَبوابَ بَینی وبَینَ عِبادی ، فَلَم یَثِقوا بِقَولی . ألَم یَعلَم [أنَّ] مَن طَرَقَتهُ نائِبَةٌ مِن نَوائِبی ، أنَّهُ لا یَملِکُ کَشفَها أحَدٌ غَیری إلاّ مِن بَعدِ إذنی ؟! فَما لی أراهُ لاهِیا عَنّی ؟! أعطَیتُهُ بِجودی ما لَم یَسأَلنی ، ثُمَّ انتَزَعتُهُ عَنهُ فَلَم یَسأَلنی رَدَّهُ ، وسَأَلَ غَیری ، أفَیَرانی أبدَأُ بِالعَطاءِ قَبلَ المَسأَلَةِ ، ثُمَّ اُسأَلُ فَلا اُجیبُ سائِلی ؟! أبَخیلٌ أنَا فَیُبَخِّلُنی عَبدی ؟! أوَلَیسَ الجودُ وَالکَرَمُ لی ؟! أوَلَیسَ العَفوُ وَالرَّحمَةُ بِیَدی ؟! أوَلَیسَ أنَا مَحَلَّ الآمالِ فَمَن یَقطَعُها دونی ؟! أفَلا یَخشَی المُؤَمِّلونَ أن یُؤَمِّلوا غَیری ؟! فَلَو أنَّ أهلَ سَماواتی وأهلَ أرضی أمَّلوا جَمیعا ، ثُمَّ أعطَیتُ کُلَّ واحِدٍ مِنهُم مِثلَ ما أمَّلَ الجَمیعُ مَا انتَقَصَ مِن مُلکی مِثلُ عُضوِ ذَرَّةٍ ، وکَیفَ یَنقُصُ مُلکٌ أنَا قَیِّمُهُ ؟ فَیا بُؤسا لِلقانِطینَ مِن رَحمَتی ، ویا بُؤسا لِمَن عَصانی ولَم یُراقِبنی ! (5)

.


1- .الاختصاص : ص 242 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 379 ح 23 .
2- .ما بین المعقوفین سقط من المصدر وأثبتناه من بحار الأنوار والمصادر الاُخری .
3- .الأمالی للطوسی : ص 585 ح 1210 ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 74 کلاهما عن إسحاق بن جعفر عن أخیه الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، صحیفة الإمام الرضا علیه السلام : ص 82 ح 5 ، عدّة الداعی : ص 124 ، مشکاة الأنوار : ص 51 ح 46 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 304 ح 39؛ کنزالعمّال : ج 3 ص 703 ح 8512 نقلاً عن العسکری عن الإمام علیّ علیه السلام نحوه وراجع الفردوس : ج 1 ص 140 ح 496 .
4- .تیسیر المطالب : ص 235 عن الإمام علیّ علیه السلام .
5- .الکافی : ج 2 ص 66 ح 7 ، بحار الأنوار : ج 71 ص 130 ح 7 .

ص: 479

3 / 12 متوسّل شدن به غیر خدا

الاختصاص_ به نقل از هشام بن سالم _: به امام صادق علیه السلام گفتم : ای فرزند پیامبر خدا ! چرا مؤمن وقتی دعا می کند ، گاه دعایش مستجاب می شود و گاه مستجاب نمی شود ، در حالی که خداوند عز و جل فرموده است : «و پروردگارتان گفت : مرا بخوانید تا پاسختان دهم» ؟ فرمود : «بنده هر گاه با نیّت راست و دل بااخلاص به درگاه خداوند _ تبارک و تعالی _ دعا کند و به عهد[ش با ]خداوند عز و جل هم وفا کند ، دعایش مستجاب می شود ، و هر گاه بدون نیّت [راست] و اخلاص به درگاه خداوند عز و جل دعا کند ، دعایش مستجاب نمی شود . آیا نه این است که خداوند متعال می فرماید : «به عهدم وفا کنید تا به عهد[م با] شما وفا کنم» ؟ پس هر که وفا کند ، وفا می بیند».

3 / 12متوسّل شدن به غیر خداپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خدای عز و جل می فرماید : «هیچ مخلوقی نیست که به غیر من چنگ زند ، مگر آن که اسباب آسمان ها و اسباب زمین را از او قطع می کنم . پس اگر از من خواست ، به او نمی دهم و اگر مرا خواند ، پاسخش نمی دهم ؛ و هیچ مخلوقی نیست که به من ، و نه خلق من ، چنگ زند ، مگر آن که آسمان ها و زمین را ضامن روزیِ او می گردانم . پس اگر مرا خوانْد ، پاسخش می دهم و اگر از من خواست ، به او می دهم ، و اگر از من آمرزش طلبید ، او را می آمرزم».

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه یکی از شما خواست که آنچه را از پروردگارش درخواست می کند ، به او بدهد ، باید از همه مردم چشم امید بر کَند و به غیر خدا هرگز امیدی نداشته باشد . پس خدا هر گاه این را از قلب او دانست ، هر چه را از وی بخواهد ، به او می دهد.

الکافی_ به نقل از حسین بن علوان _: در مجلس درسی بودیم و خرجی ام در یکی از سفرها تمام شده بود . یکی از رفقایمان گفت : برای رفع این مشکلت به چه کسی امیدواری؟ گفتم : فلانی . گفت : در این صورت ، به خدا سوگند که حاجتت برآورده نمی شود و به آرزویت نمی رسی و مرادت حاصل نمی شود . گفتم : تو از کجا می دانی ، خدایت رحمت کناد؟ گفت : امام صادق علیه السلام برایم فرمود که در کتابی خوانده است که خدای _ تبارک و تعالی _ می فرماید : «به عزّت و جلال و عظمت و عرش نشینی ام سوگند که امید هر کس از مردم را که به غیر من امید بندد ، به نومیدی مبدّل می سازم و جامه خواری نزد مردم را بر او می پوشانم و از قرب خود می رانَمَش و از فضلم دورش می کنم . آیا او در سختی ها به غیر من آرزو می بندد ، در صورتی که سختی ها به دست من است؟ و به غیر من امیدوار می شود و در اندیشه اش درِ خانه غیر مرا می کوبد ، در صورتی که کلیدهای همه درهای بسته نزد من است و درِ من به روی هر کس که مرا بخواند ، باز است؟ کیست که در گرفتاری هایش به من امید بسته و من امیدش را قطع کرده ام؟ کیست که برای مشکلی به من امیدوار شده و من امید او را از خودم بریده ام؟ من آرزوهای بندگانم را نزد خود نگه داشته ام ؛ امّا آنها به نگهداری من راضی نگشتند ، و آسمان هایم را از وجود کسانی که از تسبیح گویی من خسته نمی شوند ، آکنده ساختم و به آنها فرمان دادم که درهای میان من و بندگانم را نبندند ؛ ولی آنها به قول من اعتماد نکردند. آیا کسی که حادثه ای از حوادث من به او می رسد ، نمی داند که هیچ کس نمی تواند آن را برطرف سازد ، مگر با اجازه خود من؟ پس چرا می بینمش که از من رویگردان است؟ من به واسطه جود و بخشش خود ، آنچه را از من درخواست نکرد ، به او دادم و سپس آن را از او گرفتم ، و او برگشتش را از من نخواست و از غیر من خواست؟ آیا فکر می کند منی که ابتدا و پیش از درخواستْ عطا می کنم، اگر از من درخواست شود ، به درخواست کننده جواب نمی دهم؟ مگر من بخیلم که بنده ام مرا بخیل می داند؟ مگر بخشندگی و آقایی ، مختصّ من نیست؟ مگر گذشت و رحمت ، در دست من نیست؟ آیا من منتهای آرزوها نیستم؟ پس چه کسی می تواند آنها را از من ببُرد ( / چه کسی جز من می تواند آرزوها را ببُرد)؟ آیا آرزومندان نمی ترسند که به غیر من آرزومند می شوند؟ اگر همه اهل آسمان هایم و اهل زمینم به من امید ببندند و من به هر یک از آنها به اندازه امید همه آنها بدهم ، باز به قدر عضو مورچه ای ، از مُلک من کاسته نمی شود . چگونه کاسته شود مُلکی که من سرپرست آنم ؟ پس ، بیچاره نومیدان از رحمت من! بدبخت کسی که نافرمانی من کند و مرا در نظر نگیرد!» .

.

ص: 480

. .

ص: 481

. .

ص: 482

الإمام علیّ علیه السلام_ لِنَوفٍ البِکالِیِّ _: اِنقَطِعْ إلَی اللّهِ سُبحانَهُ ؛ فَإِنَّهُ یَقولُ : وعِزَّتی وجَلالی ، لاَُقَطِّعَنَّ أمَلَ کُلِّ مَن یُؤَمِّلُ غَیری بِالیَأسِ ، ولَأَکسُوَنَّهُ ثَوبَ المَذَلَّةِ فِی النّاسِ ، ولاَُبَعِّدَنَّهُ مِن قُربی ، ولاَُقَطِّعَنَّهُ عَن وَصلی ، ولاَُخمِلَنَّ ذِکرَهُ حینَ یَرعی غَیری، أیُؤَمِّلُ _ وَیلَهُ _ لِشَدائِدِهِ غَیری ، وکَشفُ الشَّدائِدِ بِیَدی ؟! ویَرجو سِوایَ ، وأنَا الحَیُّ الباقی ؟! ویَطرُقُ أبوابَ عِبادی وهِیَ مُغلَقَةٌ ؟! ویَترُکُ بابی وهُوَ مَفتوحٌ ؟! فَمَن ذَا الَّذی رَجانی لِکَثیرِ جُرمِهِ فَخَیَّبتُ رَجاءَهُ ؟! جَعَلتُ آمالَ عِبادی مُتَّصِلَةً بی ، وجَعَلتُ رَجاءَهُم مَذخورا لَهُم عِندی ، ومَلَأتُ سَماواتی مِمَّن لا یَمَلُّ تَسبیحی ، وأمَرتُ مَلائِکَتی أن لا یُغلِقُوا الأَبوابَ بَینی وبَینَ عِبادی ، ألَم یَعلَم مَن فَدَحَتهُ نائِبَةٌ مِن نَوائِبی أن لا یَملِکَ أحَدٌ کَشفَها إلاّ بِإِذنی ؟! فَلِمَ یُعرِضُ العَبدُ بِأَمَلِهِ عَنّی ، وقَد أعطَیتُهُ ما لَم یَسأَلنی ، فَلَم یَسأَلنی وسَأَلَ غَیری ؟ أفَتَرانی أبتَدِئُ خَلقی مِن غَیرِ مَسأَلَةٍ ، ثُمَّ اُسأَلُ فَلا اُجیبُ سائِلی ؟! أبَخیلٌ أنَا فَیُبَخِّلُنی عَبدی ؟! أوَلَیسَ الدُّنیا وَالآخِرَةُ لی ؟! أوَلَیسَ الکَرَمُ وَالجودُ صِفَتی ؟! أوَلَیسَ الفَضلُ وَالرَّحمَةُ بِیَدی ؟! أوَلَیسَ الآمالُ لا تَنتَهی إلاّ إلَیَّ ، فَمَن یَقطَعُها دونی ؟ وما عَسی أن یُؤَمِّلَ المُؤَمِّلونَ مَن سِوایَ ؟! وعِزَّتی وجَلالی ، لَو جَمَعتُ آمالَ أهلِ الأَرضِ وَالسَّماءِ ، ثُمَّ أعطَیتُ کُلَّ واحِدٍ مِنهُم ، ما نَقَصَ مِن مُلکی بَعضُ عُضوِ الذَّرَّةِ ، وکَیفَ یَنقُصُ نائِلٌ أنَا أفَضتُهُ ؟ یا بُؤسا لِلقانِطینَ مِن رَحمَتی ، یا بُؤسا لِمَن عَصانی وتَوَثَّبَ عَلی مَحارِمی ولَم یُراقِبنی وَاجتَرَأَ عَلَیَّ . (1)

.


1- .بحار الأنوار : ج 94 ص 95 ح 12 نقلاً عن الکتاب العتیق الغروی عن نوف البکالی .

ص: 483

امام علی علیه السلام_ به نوف بکالی _: توجّهت فقط به خدا باشد ؛ زیرا او می فرماید : «به عزّت و جلالم سوگند که امید هر کس را که به غیر من امید بندد ، به یأس مبدّل می کنم و بر او جامه خواری در نزد مردم می پوشانم ، و از قرب خود ، دورش می کنم و پیوندش با خودم را می برم و گمنامش می سازم ؛ زیرا غیر مرا در نظر می گیرد . وای بر او ! آیا در سختی هایش به غیر من آرزو می بندد ، با آن که سختی ها به دست من است؟ و به جز من امیدوار می شود ، در صورتی که منم زنده جاویدان؟ و درهای بسته بندگانم را می کوبد و درِ مرا که همیشه باز است ، رها می کند؟ کیست که برای [بخشودن ]گناهان فراوانش به من امید بسته باشد و من امیدش را ناامید کرده باشم؟ من آرزوهای بندگانم را متّصل به خویش قرار داده ام ، و امیدشان را نزد خود برای آنها ذخیره کرده ام، و آسمان هایم را از کسانی که از تسبیح گویی من خسته نمی شوند ، آکنده ساخته ام ، و به فرشتگانم دستور داده ام که درهای میان من و بندگانم را نبندند . آیا آن که حادثه ای از حوادث من او را در فشار قرار می دهد ، نمی داند که هیچ کس نمی تواند جز با اجازه من ، آن را برطرف کند؟ پس چرا بنده با آرزویش از من روی گردان می شود؟ چرا از منی که بی درخواست به او عطا کرده ام ، درخواست نمی کند و از غیر من درخواست می کند؟ آیا فکر می کند منی که ابتدائا و بی درخواستِ خلقم ، به آنها می دهم ، اگر از من درخواست شود ، جواب درخواست کننده را نمی دهم؟ مگر من بخیلم که بنده ام مرا بخیل می داند؟ آیا دنیا و آخرت از آنِ من نیست؟ آیا آقایی و بخشندگی ، صفت من نیست؟ آیا فضل و رحمت ، به دست من نیست؟ آیا آرزوها جز به من منتهی می شوند؟ پس چه کسی جز من آنها را قطع می کند؟ و چرا امیدواران ، به غیر من امید می بندند؟ به عزّت و جلالم سوگند ، اگر آرزوهای اهل زمین و آسمان را جمع کنم و آرزوهای یکایک آنها را برآورم ، به اندازه یک عضو مورچه ای هم از مُلک من کاسته نمی شود . چگونه عطایی که من بخشنده آنم ، کاستی گیرد؟ بیچاره نومیدان از رحمت من! بدبخت ، کسی که مرا نافرمانی کند و به حرام های من رو آورد و مرا در نظر نگیرد و بر من گستاخی کند!».

.

ص: 484

3 / 13الحِکمَةُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ العَبدَ لَیُشرِفُ عَلی حاجَةٍ مِن حَوائِجِ الدُّنیا ، فَیَذکُرُهُ اللّهُ مِن فَوقِ سَبعِ سَماواتٍ ، فَیَقولُ : مَلائِکَتی إنَّ عَبدی هذا قَد أشرَفَ عَلی حاجَةٍ مِن حَوائِجِ الدُّنیا ؛ فَإِن فَتَحتُها لَهُ فَتَحتُ بابا إلَی النّارِ ، ولکِنِ ازووها عَنهُ . فَیُصبِحُ العَبدُ عاضّا عَلی أنامِلِهِ ، یَقولُ : مَن سَبَقَنی ؟ مَن دَهانی ؟ وما هِیَ إلاّ رَحمَةٌ رَحِمَهُ اللّهُ بِها . (1)

الزهد لابن المبارک عن یزید بن میسرة :قالَ نَبِیٌّ مِنَ الأَنبِیاءِ : یا رَبِّ دَعاکَ فُلانٌ النَّبِیُّ وفُلانٌ النَّبِیُّ فَأَجَبتَهُم ، ودَعَوتُکَ فَلَم تُجِبنی ! فَقالَ : إنَّ فُلانَ النَّبِیَّ وفُلانَ (2) النَّبِیَّ دَعَونی وَالأَجَلُ الَّذی اُهلِکُ فیهِ اُمَّتَهُم مُستَأخِرٌ فَاستَجَبتُ لَهُم ، وإنَّکَ دَعَوتَنی وَالأَجَلُ الَّذی اُهلِکُ فیهِ اُمَّتَکَ قَد حَضَرَ . (3)

عدّة الداعی :رُوِیَ فی زَبورِ داوُودَ علیه السلام : یَقولُ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی : یَابنَ آدَمَ ، تَسأَ لُنی وأمنَعُکَ ؛ لِعِلمی بِما یَنفَعُکَ ، ثُمَّ تُلِحُّ عَلَیَّ بِالمَسأَلَةِ فَاُعطیکَ ما سَأَلتَ ، فَتَستَعینُ بِهِ عَلی مَعصِیَتی ، فَأَهُمُّ بِهَتکِ سِترِکَ فَتَدعونی فَأَستُرُ عَلَیکَ ، فَکَم مِن جَمیلٍ أصنَعُ مَعَکَ ! وکَم مِن قَبیحٍ تَصنَعُ مَعی ! یوشِکُ أن أغضَبَ عَلَیکَ غَضبَةً لا أرضی بَعدَها أبَدا . (4)

.


1- .حلیة الأولیاء : ج 7 ص 208 و ج 3 ص 305 وفیه «ازودها» بدل «ازووها» و «سعی بی» بدل «سبقنی» وکلاهما عن ابن عبّاس وراجع التمحیص : ص 56 ح 113 ، مشکاة الأنوار : ص 514 ح 1723 ، بحار الأنوار : ج 67 ص 243 ح 81 .
2- .کذا فی المصدر فی الموضعین، والقیاس: «فلانا النبیّ» .
3- .الزهد لابن المبارک (الملحقات) : ص 20 ح 82 .
4- .عدّة الداعی : ص 198 ، بحار الأنوار : ج 73 ص 365 ح 98 .

ص: 485

3 / 13 حکمت خداوند

3 / 13حکمت خداوندپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :همانا بنده در آستانه رسیدن به حاجتی از حاجت های دنیا قرار می گیرد ؛ امّا خداوند از فراز هفت آسمان ، یاد او می کند و می فرماید: «فرشتگان من! این بنده ام به حاجتی از حاجت های دنیا نزدیک شده است . اگر آن را برایش بگشایم ، دری به سوی آتش گشوده ام . پس ، آن را از او دور کنید». بنده انگشت حسرت می گزد و می گوید : چه کسی بر من [در رسیدن به آن حاجت ]پیشی گرفت؟ چه کسی به من نیرنگ زد؟ در صورتی که این ، جز یک لطف نیست که خداوند در حقّ او نموده است.

الزهد ، ابن المبارک _ به نقل از یزید بن میسره _ :پیامبری از پیامبران گفت : ای پروردگار من! فلان پیامبر و بهمان پیامبر ، تو را خواندند و اجابتشان کردی ، و من تو را خواندم و اجابتم نکردی! خداوند فرمود : «فلان پیامبر و بهمان پیامبر ، وقتی مرا خواندند که اجلی که امّتشان در آن نابود می شدند ، هنوز نرسیده بود . از این رو ، دعایشان را اجابت کردم ؛ امّا تو ، وقتی مرا خواندی که اجلی که امّتت در آن نابود می شد ، فرا رسیده بود».

عدّة الداعی :در زبور داوود علیه السلام روایت شده است که : «خداوند _ تبارک و تعالی _ می فرماید : ای فرزند آدم ! تو از من درخواست می کنی و من به تو نمی دهم ؛ چون می دانم چه چیز به سود توست ؛ امّا تو اصرار می کنی و من خواسته ات را می دهم و تو از آن در نافرمانی از من کمک می گیری . پس ، آهنگ آن می کنم که پرده ات را بِدَرم [و آبرویت را ببرم] ؛ ولی تو مرا می خوانی و من پرده پوشی می کنم . پس ، چه خوبی ها که با تو می کنم و چه بدیها که تو با من می کنی! نزدیک است که چنان از تو در خشم شوم که زان پس ، هرگز خشنود نگردم ».

.

ص: 486

المستدرک علی الصحیحین عن جابر بن عبد اللّه عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یَدعُو اللّهُ بِالمُؤمِنِ یَومَ القِیامَةِ حَتّی یوقِفَهُ بَینَ یَدَیهِ ، فَیَقولُ : عَبدی ، إنّی أمَرتُکَ أن تَدعُوَنی ووَعَدتُکَ أنِ استَجَبتُ لَکَ ، فَهَل کُنتَ تَدعونی ؟ فَیَقولُ : نَعَم یا رَبِّ . فَیَقولُ : أما إنَّکَ لَم تَدعُنی بِدَعوَةٍ إلاَّ استُجیبَ لَکَ ، فَهَل لَیسَ دَعَوتَنی یَومَ کَذا وکَذا لِغَمٍّ نَزَلَ بِکَ أن اُفَرِّجَ عَنکَ فَفَرَّجتُ عَنکَ ؟ فَیَقولُ : نَعَم یا رَبِّ . فَیَقولُ : فَإِنّی عَجَّلتُها لَکَ فِی الدُّنیا ، ودَعَوتَنی یَومَ کَذا وکَذا لِغَمٍّ نَزَلَ بِکَ أن اُفَرِّجَ عَنکَ فَلَم تَرَ فَرَجا ؟ قالَ : نَعَم یا رَبِّ ، فَیَقولُ : إنِّی ادَّخَرتُ لَکَ بِها فِی الجَنَّةِ کَذا وکَذا . قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : فَلا یَدَعُ اللّهُ دَعوَةً دَعا بِها عَبدُهُ المُؤمِنُ إلاّ بَیَّنَ لَهُ ، إمّا أن یَکونَ عَجَّلَ لَهُ فِی الدُّنیا ، وإمّا أن یَکونَ ادَّخَرَ لَهُ فِی الآخِرَةِ . قالَ : فَیَقولُ المُؤمِنُ فی ذلِکَ المَقامِ : یا لَیتَهُ لَم یَکُن عُجِّلَ لَهُ فی شَیءٍ مِن دُعائِهِ . (1)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ الرَّجُلَ لَیَطلُبُ الحاجَةَ فَیَزویهَا اللّهُ عَنهُ لِما هُوَ خَیرٌ لَهُ ، فَیَتَّهِمُ النّاسَ ظالِما لَهُم ، فَیَقولُ : مَن شَبَّعَنی (2) ؟ (3)

الإمام علیّ علیه السلام :إنَّ کَرَمَ اللّهِ سُبحانَهُ لا یَنقُضُ حِکمَتَهُ ، فَلِذلِکَ لا یَقَعُ الإِجابَةُ فی کُلِّ دَعوَةٍ. (4)

.


1- .المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 671 ح 1819 ، حلیة الأولیاء : ج 6 ص 208 نحوه ، کنزالعمّال : ج 2 ص 92 ح 3290 .
2- .یعنی من تزیّن بالباطل وعارضنی فیما سألته من الأمیر _ مثلاً _ لیغیظنی بذلک ویُدخل الأذی والضرر علیّ بمعارضته ... وفی اللسان : المتشبّع : المتزیّن بأکثر ممّا عنده ، یتکثّر بذلک ویتزیّن بالباطل ، کالمرأة تکون للرجل ولها ضرائر فتتشبّع بما تدّعی من الحظوة عند زوجها بأکثر ممّا عنده لها ، ترید بذلک غیظ جاراتها (فیض القدیر : ج 2 ص 429 ، وراجع لسان العرب : ج 8 ص 172 «شبع») .
3- .المعجم الکبیر : ج 11 ص 284 ح 12011 عن ابن عبّاس ، کنزالعمّال : ج 2 ص 79 ح 3223 وفیه «سبّعنی» بدل «شبّعنی» أی عابنی وانتقصنی .
4- .غرر الحکم : ح 3478 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 151 ح 3311 .

ص: 487

المستدرک علی الصحیحین_ به نقل از جابر بن عبد اللّه _: پیامبر خدا فرمود : «روز قیامت ، خداوند ، مؤمن را صدا می زند و او را در برابر خود ، نگه می دارد و می فرماید : بنده ام! من به تو دستور دادم که مرا بخوانی و وعده ات دادم که پاسخت دهم . آیا مرا می خواندی؟ . بنده می گوید : آری ، ای پروردگار من! خداوند می فرماید : هر دعایی به درگاهم کردی ، برایت مستجاب شد . آیا فلان و بهمان روز برای اندوهی که به تو رسیده بود ، دعایم نکردی تا اندوهت را بزدایم و من آن را از تو زدودم؟ . می گوید : چرا ، ای پروردگار من! خداوند می فرماید : پس ، آن را در همان دنیا برایت برآوردم . آیا فلان و بهمان روز برای اندوهی که به تو رسیده بود ، دعایم نکردی تا اندوهت را بزدایم و گشایشی ندیدی؟ . می گوید : چرا ، ای پروردگار من ! خداوند می فرماید : من به جای آن ، در بهشت چه و چه برایت اندوختم ». پیامبر خدا فرمود : «[به همین ترتیب ، ]خداوند همه دعاهایی را که بنده مؤمنش به درگاه او کرده است ، برایش بیان می کند که یا در همان دنیا برایش اجابت کرده و یا برای آخرتش اندوخته است» . پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «در این هنگام ، مؤمن می گوید که ای کاش هیچ یک از دعاهایش در دنیا به اجابت نرسیده بود».

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :آدمی حاجتی را می طلبد ؛ امّا خداوند ، به خاطر خیر و مصلحتش ، آن را از او دور می گرداند و نمی دهد . پس به ناحق ، مردم را متّهم می کند و می گوید : چه کسی مرا بی نیاز جلوه داد؟ (1)

امام علی علیه السلام :کَرَم خداوند سبحان ، حکمت او را نقض نمی کند . از این روست که همه دعاها اجابت نمی شود.

.


1- .یعنی حقّ مرا با باطل در هم آمیخت و از موقعیت من کاست و من نتوانستم به خواسته ام برسم . در نتیجه به من ضرر زد.

ص: 488

عنه علیه السلام :رُبَّما سَأَلتَ الشَّیءَ فَلَم تُعطَهُ واُعطیتَ خَیرا مِنهُ . (1)

عنه علیه السلام_ مِن وَصِیَّتِهِ لاِبنِهِ الحَسَنِ علیه السلام _: رُبَّما سَأَلتَ الشَّیءَ فَلا تُؤتاهُ ، واُوتیتَ خَیرا مِنهُ عاجِلاً أو آجِلاً ، أو صُرِفَ عَنکَ لِما هُوَ خَیرٌ لَکَ ، فَلَرُبَّ أمرٍ قَد طَلَبتَهُ فیهِ هَلاکُ دینِکَ لَو اُوتیتَهُ ، فَلتَکُن مَسأَلَتُکَ فیما یَبقی لَکَ جَمالُهُ ، ویُنفی عَنکَ وَبالُهُ ، فَالمالُ لا یَبقی لَکَ ولا تَبقی لَهُ . (2)

الإمام زین العابدین علیه السلام :یا مَن لا تُبَدِّلُ حِکمَتَهُ الوَسائِلُ (3) . (4)

الإمام الباقر علیه السلام :إنَّ اللّهَ _ تَبارَکَ وتَعالی _ إذا أحَبَّ عَبدا غَتَّهُ (5) بِالبَلاءِ غَتّا ، وثَجَّهُ (6) بِالبَلاءِ ثَجّا ، فَإِذا دَعاهُ قالَ : لَبَّیکَ عَبدی ، لَئِن عَجَّلتُ لَکَ ما سَأَلتَ إنّی عَلی ذلِکَ لَقادِرٌ ، ولَئِنِ ادَّخَرتُ لَکَ فَمَا ادَّخَرتُ لَکَ فَهُوَ خَیرٌ لَکَ . (7)

.


1- .غرر الحکم : ح 5371 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 267 ح 4909 .
2- .نهج البلاغة : الکتاب 31 ، تحف العقول : ص 75 وفیه «فیما یعنیک ممّا» بدل «فیما» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 301 ح 38 .
3- .والمعنی أنّ حکمته تعالی إذا اقتضت وقوع أمرٍ أو عدم وقوعه فلا بدّ من تحقّق ما اقتضته حکمته ، ولا تغیّر ذلک الوسائل من الأعمال التی یتوسّل بها إلیه کالدعاء وغیره . وإلی هذا المعنی أشار من قال : إنّ العلماء باللّه لا یتوسّلون إلی اللّه فی أن یبدّل لهم جریان أحکامه بخلاف ما یکرهون ، ولا لیغیّر لهم سابق مشیئته ومقتضی حکمته ، ولا لیحوّل عنهم سائر سنّته التی قد خلت فی عباده من الابتلاء والاختبار . فإن قلت : قد ورد أنّ الدعاء والصدقة یدفعان البلاء المقدّر . قلت : دفع ذلک البلاء بالدعاء والصدقة منوط بالحکمة الإلهیّة أیضا ، وقد کانت الحکمة فی وقوعه مشروطة بعدم الدعاء والتصدّق ، فلا منافاة (ریاض السالکین : ج 3 ص 17) .
4- .الصحیفة السجّادیّة : ص 57 الدعاء 13 ، عدّة الداعی : ص 16 .
5- .«یَغُتُّهُمُ اللّه ُ فی العذاب غتّا» أی یغمِسُهم فیه غمسا مُتتابعا (النهایة : ج 3 ص 342 «غتت») .
6- .الثَّجُّ : سیَلان دعاء الهدی ، وأتانا الوادی بثجیجهِ ، أی بسیلِه ، ومطر ثجَّاجٌ ، إذا انصبَّ جدّا (الصحاح : ج 1 ص 302 «ثجج») .
7- .الکافی : ج 2 ص 253 ح 7 عن حمّاد عن أبیه ، المؤمن : ص 25 ح 39 وفیه «غثّه بالبلاء غثّا» بدل «غتّه بالبلاء غتّا» ، مشکاة الأنوار : ص 513 ح 1720 ، التمحیص : ص 34 ح 25 عن سدیر ، بحار الأنوار : ج 93 ص 371 ح 11 .

ص: 489

امام علی علیه السلام :ای بسا که چیزی خواسته ای و به تو داده نشده ؛ امّا بهتر از آن به تو داده شده است.

امام علی علیه السلام_ در وصیّت به فرزندش حسن علیه السلام _: ای بسا چیزی بخواهی و به تو داده نشود ؛ امّا بهتر از آن ، در دنیا یا آخرت ، داده شوی ، یا به خاطر خیر و مصلحتت به تو داده نشود ؛ زیرا ای بسا چیزی را می طلبی که اگر به تو داده شود ، تباهی دین تو در آن باشد . پس باید چیزی را بطلبی که زیبایی آن برایت می ماند و رنجی برایت ندارد . مثلاً ثروت برای تو نمی ماند و تو نیز برای آن نمی مانی.

امام زین العابدین علیه السلام :ای کسی که وسیله ها حکمت او را دگرگون نمی سازند! (1)

امام باقر علیه السلام :خدای _ تبارک و تعالی _ هر گاه بنده ای را دوست داشته باشد ، او را در بلا غوطه ور می سازد و سیلاب بلا بر او فرو می باراند ، و چون [بنده] او را بخواند ، می فرماید : «لبّیک ، بنده من! اگر بخواهم آنچه را خواسته ای ، در همین دنیا به تو بدهم ، می توانم چنین کنم ؛ امّا اگر برایت ذخیره کنم ، آنچه می اندوزم ، برای تو بهتر است».

.


1- .معنایش آن است که هر گاه حکمت خداوند متعال وقوع یا عدم وقوع امری را اقتضا کند ، حتما مقتضای حکمتش تحقّق پیدا می کند و وسایل ، یعنی اعمالی که وسیله تقرّب به خداوند قرارشان می دهیم (مانند دعا و غیره) ، آن را تغییر نمی دهند . به همین معنا اشاره دارد این سخن که : مردان خداشناس به خدا متوسّل نمی شوند که جریان احکامش را که خلاف میل آنهاست ، در جهت خوشایند آنان تغییر دهد ، یا مشیّت پیشینش و مقتضای حکمتش را به نفع آنان دگرگون سازد ، یا سنّت و قانون آزمایش و امتحانش را که با همه بندگانش داشته است ، شامل حال آنان نکند . اگر بگویی : در احادیث آمده که دعا و صدقه بلای مقدّر را دفع می کنند ، می گویم : دفع چنین بلایی با دعا و صدقه نیز بسته به حکمت الهی است و حکمت در بلا هم ، مشروط به عدم دعا و صدقه است . بنا بر این ، منافاتی میان آنها نیست.

ص: 490

الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ الرَّبَّ لَیَلی حِسابَ المُؤمِنِ ، فَیَقولُ : تَعرِفُ هذَا الحِسابَ ؟ فَیَقولُ : لا یا رَبِّ ، فَیَقولُ : دَعَوتَنی فی لَیلَةِ کَذا وکَذا، فی ساعَةِ کَذا وکَذا ، فَذَخَرتُها لَکَ . قالَ : فَما تَری مِن عَطِیَّةِ ثَوابِ اللّهِ ؟ یَقولُ : یا رَبِّ ، لَیتَ أنَّکَ لَم تَکُن عَجَّلتَ لی شَیئا وَادَّخَرتَهُ لی . (1)

الإمام الباقر علیه السلام :إنَّ اللّهَ عز و جل یُعطِی الدُّنیا مَن یُحِبُّ ویُبغِضُ ، ولا یُعطِی الآخِرَةَ إلاّ مَن أحَبَّ ، وإنَّ المُؤمِنَ لَیَسأَلُ رَبَّهُ مَوضِعَ سَوطٍ مِنَ الدُّنیا فَلا یُعطیهِ ، ویَسأَ لُهُ الآخِرَةَ فَیُعطیهِ ما شاءَ ، ویُعطِی الکافِرَ مِنَ الدُّنیا قَبلَ أن یَسأَلَهُ ما شاءَ ، ویَسأَ لُهُ مَوضِعَ سَوطٍ فِی الآخِرَةِ فَلا یُعطیهِ إیّاهُ . (2)

3 / 14تِلکَ الخِصالُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :أوحَی اللّهُ عز و جل إلی موسی علیه السلام : إنَّ قَومَکَ بَنَوا مَساجِدَهُم ، وخَرَّبوا قُلوبَهُم ، وتَسَمَّنوا کَما تُسَمَّنُ الخَنازیرُ یَومَ ذَبحِها ، وإنّی نَظَرتُ إلَیهِم فَلَعَنتُهُم ، فَلا أستَجیبُ لَهُم ولا اُعطیهِم مَسأَلَتَهُم . (3)

.


1- .التمحیص : ص 45 ح 59 عن إسحاق بن عمّار ، بحار الأنوار : ج 93 ص 371 ح 12 .
2- .فضائل الشیعة : ص 71 ح 32 ، التمحیص : ص 51 ح 92 کلاهما عن محمّد بن مسلم ، المؤمن : ص 27 ح 47 ، مشکاة الأنوار : ص 503 ح 1684 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 368 ح 2 .
3- .الفردوس : ج 1 ص 142 ح 507 عن إبراهیم بن حنظلة ، کنزالعمّال : ج 16 ص 13 ح 43723 نقلاً عن ابن مندة .

ص: 491

3 / 14 این چند صفت

امام صادق علیه السلام :خداوند به حسابرسی از مؤمن می پردازد و می فرماید : «این حساب را می شناسی؟». می گوید : نه ، ای خداوندگار من ! می فرماید : «در فلان و بهمان شب ، در فلان و بهمان ساعت ، دعا کردی و من آن را برایت ذخیره کردم». سپس می فرماید : «حال ، نظرت درباره دهِش پاداش خداوند چیست؟». می گوید : ای خداوندگار من ! کاش هیچ چیز [از دعاهایم ]را در دنیا برآورده نمی ساختی و برای آخرتم می اندوختی .

امام باقر علیه السلام :خداوند عز و جل دنیا را به دوست و دشمنش می دهد ؛ امّا آخرت را جز به کسی که دوستش می دارد ، نمی دهد . مؤمن از دنیا به اندازه ردّ یک تازیانه از پروردگارش درخواست می کند و خدا به او نمی دهد ؛ امّا آخرت را که درخواست می کند ، هر چه بخواهد ، به او می دهد . و به کافر پیش از آن که از او درخواست کند ، آنچه از دنیا بخواهد ، به او می دهد ؛ ولی از آخرت به اندازه ردّ تازیانه ای [هم ]از او درخواست می کند و به او نمی دهد.

3 / 14این چند صفتپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند عز و جل به موسی علیه السلام وحی فرمود که : «قوم تو ، مسجدهایشان را ساختند و دل هایشان را ویران کردند و مانند خوک های پرواری در هنگام ذبح فربه گشتند . و من آنها را می نگرم و لعنتشان می کنم ، و نه دعایشان را می پذیرم و نه درخواست هایشان را برآورده می سازم».

.

ص: 492

عنه صلی الله علیه و آله :تُفتَحُ أبوابُ السَّماءِ نِصفَ اللَّیلِ ، فَیُنادی مُنادٍ : هَل مِن داعٍ فَیُستَجابَ لَهُ ؟ هَل مِن سائِلٍ فَیُعطی ؟ هَل مِن مَکروبٍ فَیُفَرَّجَ عَنهُ ؟ فَلا یَبقی مُسلِمٌ یَدعو بِدَعوَةٍ إلاَّ استَجابَ اللّهُ لَهُ ، إلاّ زانِیَةٌ تَسعی بِفَرجِها أو عَشّارٌ . (1)

أعلام الدین :الإمام علیّ علیه السلام _ فی خُطبَةٍ لَهُ یَومَ الجُمُعَةِ _ : أیُّهَا النّاسُ ، سَبعُ مَصائِبَ عِظامٍ نَعوذُ بِاللّهِ مِنها : عالِمٌ زَلَّ ، وعابِدٌ مَلَّ ، ومُؤمِنٌ خَلَّ (2) ، ومُؤتَمَنٌ غَلَّ (3) ، وغَنِیٌّ أقَلَّ ، وعَزیزٌ ذَلَّ ، وفَقیرٌ اعتَلَّ . فَقامَ إلَیهِ رَجُلٌ فَقالَ : صَدَقتَ یا أمیرَ المُؤمِنینَ ، أنتَ القِبلَةُ إذا ما ضَلَلنا ، وَالنّورُ إذا ما أظلَمنا ، ولکِن نَسأَ لُکَ عَن قَولِ اللّهِ تَعالی : «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» (4) فَما بالُنا نَدعو فَلا نُجابُ ؟ قالَ : لِأَنَّ قُلوبَکُم خانَت بِثَمانِ خِصالٍ : أوَّلُها : أنَّکُم عَرَفتُمُ اللّهَ فَلَم تُؤَدّوا حَقَّهُ کَما أوجَبَ عَلَیکُم ، فَما أغنَت عَنکُم مَعرِفَتُکُم شَیئا . وَالثّانِیَةُ : أنَّکُم آمَنتُم بِرَسولِهِ ثُمَّ خالَفتُم سُنَّتَهُ وأمَتُّم شَریعَتَهُ ، فَأَینَ ثَمَرَةُ إیمانِکُم ؟ وَالثّالِثَةُ : أنَّکُم قَرَأتُم کِتابَهُ المُنزَلَ عَلَیکُم فَلَم تَعمَلوا بِهِ ، وقُلتُم : سَمِعنا وأطَعنا ثُمَّ خالَفتُم . وَالرّابِعَةُ : أنَّکُم قُلتُم ، إنَّکُم تَخافونَ مِنَ النّارِ ، وأنتُم فی کُلِّ وَقتٍ تُقَدِّمونَ أجسامَکُم إلَیها بِمَعاصیکُم ، فَأَینَ خَوفُکُم ؟ وَالخامِسَةُ : أنَّکُم قُلتُم ، إنَّکُم تَرغَبونَ فِی الجَنَّةِ ، وأنتُم فی کُلِّ وَقتٍ تَفعَلونَ ما یُباعِدُکُم مِنها ، فَأَینَ رَغبَتُکُم فیها ؟ وَالسّادِسَةُ : أنَّکُم أکَلتُم نِعمَةَ المَولی ولَم تَشکُروا عَلَیها . وَالسّابِعَةُ : أنَّ اللّهَ أمَرَکُم بِعَداوَةِ الشَّیطانِ ، وقالَ : «إِنَّ الشَّیْطَ_نَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا» (5) فَعادَیتُموهُ بِلا قَولٍ ووالَیتُموهُ بِلا مُخالَفَةٍ . وَالثّامِنَةُ : أنَّکُم جَعَلتُم عُیوبَ النّاسِ نُصبَ أعیُنِکُم ، وعُیوبَکُم وَراءَ ظُهورِکُم ، تَلومونَ مَن أنتُم أحَقُّ بِاللَّومِ مِنهُ ، فَأَیُّ دُعاءٍ یُستَجابُ لَکُم مَعَ هذا ؟ وقَد سَدَدتُم أبوابَهُ وطُرُقَهُ ، فَاتَّقُوا اللّهَ وأصلِحوا أعمالَکُم ، وأخلِصوا سَرائِرَکُم ، وَأمُروا بِالمَعروفِ وَانهَوا عَنِ المُنکَرِ ، فَیَستَجیبَ اللّهُ لَکُم دُعاءَکُم . (6)

.


1- .المعجم الکبیر : ج 9 ص 59 ح 8391 ، اُسد الغابة : ج 3 ص 574 الرقم 3581 نحوه وکلاهما عن عثمان بن أبی العاص الثقفی ، کنزالعمّال : ج 2 ص 105 ح 3357 .
2- .الخَلَّةُ بالفتح : الحاجةُ والفقر ، وهی الفُرجةُ والثُّلمة التی ترکها بعده ، من الخلل الذی أبقاه فیاُموره (النهایة : ج 2 ص 72 _ 73 «خلل») .
3- .الغُلول : وهو الخیانة فی المغنم والسَّرقة من الغنیمة قبل القِسْمة ، یقال : غلّ فی المغنم یغُلُّ ، وکلّ من خان فی شیء خفیةً فقد غلَّ (النهایة : ج 3 ص 380 «غلل») .
4- .غافر : 61 .
5- .فاطر : 6 .
6- .أعلام الدین : ص 269 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 376 ح 17 .

ص: 493

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در نیمه شب ، درهای آسمان گشوده می شوند و منادی ای ندا می دهد : «آیا کسی هست که دعا کند تا دعایش مستجاب گردد؟ آیا کسی هست که چیزی بخواهد تا به او داده شود؟ آیا غم زده ای هست تا غمش زدوده شود؟». پس ، هیچ مسلمانی نیست که دعایی کند ، مگر آن که خداوند دعایش را مستجاب فرماید ، بجز زن زناکاری که از راه زنا دادن کسب می کند ، یا باجگیر.

أعلام الدین :امام علی علیه السلام در یکی از خطبه هایش در روز جمعه فرمود : «ای مردم! هفت مصیبتِ بزرگ است که از آنها به خدا پناه می بریم : عالِمی که بلغزد ، عابدی که [از عبادتش ]زده شود ، مؤمنی که [ایمانش] خلل یابد ، و امینی که خائن شود ، و توانگری که نادار شود ، و عزیزی که خوار گردد ، و فقیری که بیمار شود». مردی به امام علیه السلام گفت : راست گفتی ، ای امیر مؤمنان! تویی قبله ، آن گاه که به گم راهی در افتیم ، و نور ، آن گاه که تاریکی ، ما را فرو گیرد . حال از تو درباره این فرموده خداوند متعال می پرسیم که : «مرا بخوانید تا پاسختان دهم» . پس چرا دعا می کنیم و پاسخی داده نمی شویم؟ فرمود : «زیرا دل هایتان به هشت چیز خیانت کرده است: نخست ، آن که : شما خدا را شناختید ؛ امّا حقّ او را چنان که بر شما واجب ساخته است ، ادا نکردید . پس ، شناخت شما به کارتان نیامده است. دوم ، آن که : شما به پیامبر او ایمان آوردید ؛ امّا سپس بر خلاف سنّت (روش) او رفتار کردید و شریعتش را میراندید . پس ، کجاست ثمره ایمانتان؟ سوم ، آن که : شما کتاب او را که بر شما فرو فرستاده شده است ، خواندید ؛ امّا به آن عمل نکردید و گفتید : شنیدیم و فرمان برداریم . سپس مخالفت کردید. چهارم ، آن که : گفتید از آتش می ترسید ، در حالی که هر زمان ، پیکرهای خود را با گناهانتان ، به سوی آتش می برید . پس ، کجاست ترستان؟ پنجم ، آن که : گفتید خواهان بهشت هستید ، در حالی که هر زمان ، کاری می کنید که شما را از آن دور می گرداند . پس ، کجاست بهشت خواهی شما؟ ششم ، آن که : نعمت خداوندگار را خوردید ؛ امّا سپاس آن را نگزاردید. هفتم ، آن که : خدا شما را به دشمنی با شیطان فرمان داد و فرمود : «شیطان ، دشمن شماست . پس شما نیز او را دشمن خود گیرید» ؛ امّا شما بی هیچ سخنی ، با او (خدا) دشمنی نمودید و بی هیچ مخالفتی ، با او (شیطان) دوستی ورزیدید. (1) هشتم ، آن که : عیب های مردم را پیش چشم خود قرار داده اید و عیب های خود را پشت سرتان نهاده اید . کسانی را سرزنش می کنید که خودتان به سرزنش سزاوارتر از آنانید . با وجود اینها ، چه دعایی برایتان مستجاب شود؟ شما درها و راه های دعا را بسته اید . پس ، از خدا بترسید و کردارتان را درست کنید . و درون هایتان را خالص گردانید و امر به معروف و نهی از منکر کنید تا خداوند دعایتان را مستجاب فرماید».

.


1- .در بحار الأنوار (ج 90 ص 377 ح 17) و مستدرک الوسائل (ج 5 ص 269) آمده است : ظاهرا عبارت چنین باشد : «پس شما در حرف ، با او دشمنی کردید و با مخالفت [با فرمان خدا ،] با او دوستی نمودید».

ص: 494

الإمام زین العابدین علیه السلام :الذُّنوبُ الَّتی تَرُدُّ الدُّعاءَ: سوءُ النِّیَّةِ ، وخُبثُ السَّریرَةِ ، وَالنِّفاقُ مَعَ الإِخوانِ ، وتَرکُ التَّصدیقِ بِالإِجابَةِ ، وتَأخیرُ الصَّلَواتِ المَفروضاتِ حَتّی تَذهَبَ أوقاتُها ، وتَرکُ التَّقَرُّبِ إلَی اللّهِ عز و جل بِالبِرِّ وَالصَّدَقَةِ ، وَاستِعمالُ البَذاءِ وَالفُحشِ فِی القَولِ . (1)

.


1- .معانی الأخبار : ص 271 ح 2 عن أبی خالد الکابلی ، بحار الأنوار : ج 73 ص 376 ح 12 .

ص: 495

امام زین العابدین علیه السلام :گناهانی که دعا را رد می کنند ، عبارت اند از : بدی نیّت ، پلیدی درون ، دورویی با برادران ، باور نداشتن اجابت [دعا] ، به تأخیر افکندن نمازهای واجب تا جایی که وقتشان بگذرد ، و تقرّب نجستن به خداوند عز و جل با نیکی کردن و صدقه دادن ، و بدزبانی و ناسزاگویی کردن.

.

ص: 496

الإمام الصادق علیه السلام :کانَ فی بَنی إسرائیلَ رَجُلٌ ، فَدَعَا اللّهَ أن یَرزُقَهُ غُلاما ثَلاثَ سِنینَ ، فَلَمّا رَأی أنَّ اللّهَ لا یُجیبُهُ قالَ : یا رَبِّ ! أبَعیدٌ أنَا مِنکَ فَلا تَسمَعُنی ، أم قَریبٌ أنتَ مِنّی فَلا تُجیبُنی . قالَ : فَأَتاهُ آتٍ فی مَنامِهِ فَقالَ : إنَّکَ تَدعُو اللّهَ عز و جل مُنذُ ثَلاثِ سِنینَ بِلِسانٍ بَذیءٍ ، وقَلبٍ عاتٍ غَیرِ تَقِیٍّ ، ونِیَّةٍ غَیرِ صادِقَةٍ ، فَاقلَع عَن بَذائِکَ ، وَلیَتَّقِ اللّهَ قَلبُکَ ، وَلتَحسُن نِیَّتُکَ . فَفَعَلَ الرَّجُلُ ذلِکَ ثُمَّ دَعَا اللّهَ فَوُلِدَ لَهُ غُلامٌ . (1)

.


1- .الکافی : ج 2 ص 324 ح 7 ، فلاح السائل : ص 94 ح 31 ، قصص الأنبیاء : ص 181 ح 218 نحوه وکلّها عن عمر بن یزید ، عدّة الداعی : ص 127 وفیه «نقی» بدل «تقی» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 370 ح 6 .

ص: 497

امام صادق علیه السلام :در میان بنی اسرائیل ، مردی بود که سه سال دعا می کرد تا خداوند به او پسری روزی کند . چون دید خداوند جوابش را نمی دهد ، گفت : ای پروردگار من! آیا من از تو دورم که صدایم را نمی شنوی ، یا این که تو به من نزدیکی ، امّا جوابم را نمی دهی؟ پس ، کسی به خوابش آمد و گفت : تو سه سال است که خداوند عز و جل را با زبانی ناسزاگو ، و دلی سرکش و ناپرهیزگار ، و نیّتی ناراست می خوانی . پس ، از ناسزاگویی ات دست بردار و باید دلت از خدا پروا کند و نیّتت نیکو گردد . آن مرد چنین کرد و سپس دعا نمود و پسردار شد.

.

ص: 498

البابُ الرّابِعُ : تفسیر إجابة الدّعاءرسول اللّه صلی الله علیه و آله :ما مِن مُؤمِنٍ یَدعو بِدَعوَةٍ إلاَّ استُجیبَ لَهُ ؛ فَإِن لَم یُعطَها فِی الدُّنیا اُعطِیَها فِی الآخِرَةِ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :إذا أرادَ اللّهُ أن یُصافِیَ عَبدا مِن عَبیدِهِ صَبَّ عَلَیهِ البَلاءَ صَبّا ، وثَجَّ عَلَیهِ البَلاءَ ثَجّا ، فَإِذا دَعا قالَتِ المَلائِکَةُ : صَوتٌ مَعروفٌ ، وقالَ جِبریلُ : یا رَبِّ هذا عَبدُکَ فُلانٌ یَدعوکَ فَاستَجِب لَهُ ، فَیَقولُ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی : إنّی اُحِبُّ أن أسمَعَ صَوتَهُ ، فَإِذا قالَ : یا رَبِّ ، قالَ : لَبَّیکَ عَبدی ، لا تَدعونی بِشَیءٍ إلاَّ استَجَبتُ لَکَ عَلی إحدی ثَلاثِ خِصالٍ : إمّا أن اُعَجِّلَ لَکَ ما تَسأَ لُنی ، وإمّا أن أدَّخِرَ لَکَ فِی الآخِرَةِ ما هُوَ أفضَلُ مِنهُ ، وإمّا أن أدفَعَ عَنکَ مِنَ البَلاءِ مِثلَ ذلِکَ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :إذ دَعا أحَدُکُم بِدَعوَةٍ فَلَم یُستَجَب لَهُ ، کُتِبَت لَهُ حَسَنَةٌ . (3)

مسند ابن حنبل عن أبی سعید الخدری عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله :ما مِن مُسلِمٍ یَدعو بِدَعوَةٍ لَیسَ فیها إثمٌ ولا قَطیعَةُ رَحِمٍ ، إلاّ أعطاهُ اللّهُ بِها إحدی ثَلاثٍ : إمّا أن تُعَجَّلَ لَهُ دَعوَتُهُ ، وإمّا أن یَدَّخِرَها لَهُ فِی الآخِرَةِ ، وإمّا أن یَصرِفَ عَنهُ مِنَ السّوءِ مِثلَها . قالوا : إذَن نُکثِرَ ، قالَ : اللّهُ أکثَرُ . (4)

.


1- .مسند زید : ص 156 عن الإمام زین العابدین عن آبائه علیهم السلام .
2- .مسند زید : ص 420 عن الإمام زین العابدین عن آبائه علیهم السلام؛ الدرّ المنثور : ج 7 ص 215 عن ابن مردویه عن أنس نحوه .
3- .تاریخ بغداد : ج 12 ص 205 ح 6666 عن هلال بن یساف مرفوعا ، کنزالعمّال : ج 2 ص 71 ح 3173 و ص 67 ح 3150 .
4- .مسند ابن حنبل : ج 4 ص 37 ح 11133 ، الأدب المفرد : ص 213 ح 710 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 670 ح 1816 نحوه ، المصنّف لابن أبی شیبة : ج 7 ص 24 ح 4 کلّها عن أبی سعید الخدری ، کنزالعمّال : ج 2 ص 70 ح 3171؛ عدّة الداعی : ص 24 ، جامع الأخبار : ص 369 ح 1022 کلاهما عن أبی سعید الخدری ، الدعوات : ص 19 ح 12 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 366 ح 16 .

ص: 499

باب چهارم : تفسیر اجابت دعا

باب چهارم : تفسیر اجابت دعاپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ مؤمنی نیست که دعایی کند ، مگر آن که دعایش مستجاب می شود . اگر در دنیا به او داده نشد ، در آخرت به او داده می شود.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه خداوند بخواهد بنده ای از بندگانش را خالص گرداند ، باران بلا بر او فرو می ریزد و سیلاب بلا بر او جاری می سازد . [بنده مخلص ]هر گاه دعا کند ، فرشتگان می گویند : صدایی آشناست . و جبرئیل می گوید : پروردگارا ! این بنده ات ، فلانی است که تو را می خواند . پس اجابتش فرما . خداوند _ تبارک و تعالی _ می فرماید : «دوست دارم صدایش را بشنوم» . پس ، هر گاه بگوید : ای پروردگار من! خداوند می فرماید : «بله بنده من ! هر چیزی که از من بخواهی ، به یکی از سه شکل برایت مستجاب می کنم : یا آنچه را از من می خواهی ، در همین دنیا به تو می دهم ، یا بهتر از آن را برای آخرتت ذخیره می کنم ، و یا به همان اندازه بلا را از تو دفع می کنم».

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه یکی از شما دعایی کرد و مستجاب نشد ، [به ازای آن ، ]یک ثواب برایش نوشته می شود.

مسند ابن حنبل_ به نقل از ابو سعید خدری _: پیامبر خدا فرمود : «هیچ مسلمانی دعایی (بجز درباره گناه یا قطع رَحِم) نمی کند ، مگر آن که خداوند به یکی از سه طریق ، خواسته اش را به او می دهد : یا آن را در همین دنیا برمی آورَد ، یا آن را برای آخرتش می اندوزد و یا به مانند آن ، بدی را از او می گرداند» . مسلمانان گفتند : در این صورت ، زیاد دعا می کنیم . حضرت فرمود : «خدا زیادتر است». (1)

.


1- .در مصادر این حدیث این گونه آمده لکن در وسائل الشیعة (ج 4 ص 1086 ح 8617) چنین آمده است : پس ، زیاد دعا کنیم؟ فرمود : «زیاد دعا کنید» و همین متن صحیح بنظر می رسد .

ص: 500

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :ما مِن مُؤمِنٍ یَدعُو اللّهَ إلاَّ استَجابَ لَهُ ؛ فَإِمّا أن یُعَجِّلَ لَهُ فِی الدُّنیا ، أو یُؤَجِّلَ لَهُ فِی الآخِرَةِ ، وإمّا أن یُکَفِّرَ عَنهُ مِن ذُنوبِهِ بِقَدرِ ما دَعا ، ما لَم یَدعُ بِمَأثَمٍ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :ما مِن مُسلِمٍ یَدعو بِدُعاءٍ إلاَّ استُجیبَ لَهُ ؛ فَإِمّا أن یُعَجَّلَ لَهُ فِی الدُّنیا ، وإمّا أن یُدَّخَرَ لَهُ فِی الآخِرَةِ ، وإمّا أن یُکَفَّرَ عَنهُ مِن ذُنوبِهِ بقَدرِ ما دَعا ، ما لَم یَدعُ بِإِثمٍ أو قَطیعَةِ رَحِمٍ . (2)

الإمام زین العابدین علیه السلام :المُؤمِنُ مِن دُعائِهِ عَلی ثَلاثٍ : إمّا أن یُدَّخَرَ لَهُ ، وإمّا أن یُعَجَّلَ لَهُ ، وإمّا أن یُدفَعَ عَنهُ بَلاءٌ یُریدُ أن یُصیبَهُ . (3)

الاحتجاج :مِن سُؤالِ الزِّندیقِ الَّذی سَأَلَ أبا عَبدِ اللّهِ علیه السلام عَن مَسائِلَ کَثیرَةٍ أن قالَ : . . . ألَستَ تَقولُ : إنَّ اللّهَ تَعالی قالَ : «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» (4) ، وقَد نَرَی المُضطَرَّ یَدعوهُ فَلا یُجابُ لَهُ ، وَالمَظلومَ یَستَنصِرُهُ عَلی عَدُوِّهِ فَلا یَنصُرُهُ ؟ قالَ : وَیحَکَ ! ما یَدعوهُ أحَدٌ إلاَّ استَجابَ لَهُ ؛ أمَّا الظّالِمُ فَدُعاؤُهُ مَردودٌ إلی أن یَتوبَ إلَی اللّهِ ، وأمَّا المُحِقُّ فَإِنَّهُ إذا دَعاهُ استَجابَ لَهُ ، وصَرَفَ عَنهُ البَلاءَ مِن حَیثُ لا یَعلَمُهُ ، أوِ ادَّخَرَ لَهُ ثَوابا جَزیلاً لِیَومِ حاجَتِهِ إلَیهِ ، وإن لَم یَکُنِ الأَمرُ الَّذی سَأَلَ العَبدُ خَیرا لَهُ إن أعطاهُ أمسَکَ عَنهُ ، وَالمُؤمِنُ العارِفُ بِاللّهِ رُبَّما عَزَّ عَلَیهِ أن یَدعُوَهُ فیما لا یَدری أصَوابٌ ذلِکَ أم خَطَأٌ ، وقَد یَسأَلُ العَبدُ رَبَّهُ إهلاکَ مَن لَم تَنقَطِع مُدَّتُهُ ، ویَسأَلُ المَطَرَ وَقتا ولَعَلَّهُ أوانُ لا یَصلُحُ فِیهِ المَطَرُ ؛ لِأَنَّهُ أعرَفُ بِتَدبیرِ ما خَلَقَ مِن خَلقِهِ ، وأشباهُ ذلِکَ کَثیرَةٌ ، فَافهَم هذا . (5)

.


1- .عدّة الداعی : ص 34 ، أعلام الدین : ص 278 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 302 ح 39 .
2- .تنبیه الغافلین : ص 401 ح 607 عن أبی هریرة .
3- .تحف العقول : ص 280 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 138 ح 18 .
4- .غافر : 60 .
5- .الاحتجاج : ج 2 ص 228 ح 223 ، بحار الأنوار : ج 10 ص 174 ح 2 .

ص: 501

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر مؤمنی دعا کند ، قطعا خداوند دعایش را مستجاب می کند : یا در همین دنیا به او می دهد ، یا برای آخرتش می گذارد ، و یا به اندازه ای که دعا کرده ، از گناهانش می بخشد ، به شرط آن که برای گناهی دعا نکرده باشد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ مسلمانی نیست که دعایی بکند ، جز آن که دعایش مستجاب می شود : یا در همین دنیا خواسته اش برآورده می شود ، یا در آخرت برای او ذخیره می شود ، و یا به اندازه آنچه دعا کرده ، از گناهانش بخشوده می شود ، به شرط آن که برای گناهی یا گسستن خویشاوندی ای دعا نکرده باشد.

امام زین العابدین علیه السلام :مؤمن از دعای خود [یکی از ]سه چیز را دارد : یا برایش اندوخته می شود ، یا در همین دنیا به او داده می شود ، و یا بلایی که می خواسته به او برسد ، از وی دفع می گردد.

الاحتجاج_ در بیان یکی از پرسش های فراوانی که زندیق از امام صادق علیه السلام پرسید _: زندیق گفت : مگر شما نمی گویی : خداوند متعال فرموده است : «مرا بخوانید تا پاسختان دهم» ، در صورتی که می بینیم درمانده او را می خواند ؛ امّا پاسخش داده نمی شود ، و ستم دیده از او در برابر دشمنش یاری می طلبد ؛ ولی یاری اش نمی دهد؟ امام علیه السلام فرمود : «زهی تو! هیچ کس نیست که او را بخواند ، جز آن که پاسخش می دهد . امّا ستمکار ، دعایش برمی گردد تا آن گاه که به درگاه خدا توبه کند ، و امّا شخص مُحِق ، هر گاه دعا کند ، خداوند دعایش را مستجاب می کند و بلا را از او ، از جایی که نمی داند ، دور می سازد و یا پاداش فراوانی برای روزی که به آن نیازمند است ، ذخیره می کند ، و اگر برآوردن آنچه بنده درخواست کرده است ، برایش خوب نباشد ، از برآوردنش خودداری می کند . ای بسا بر مؤمنِ خداشناس گران باشد که به درگاه خدا برای چیزی دعا کند که نمی داند درست است یا نادرست . گاهی اوقات بنده از پروردگارش نابودی کسی را می طلبد که هنوز عمرش به سر نیامده است ، یا درخواست باران در وقتی می کند که شاید در آن وقت ، بارش باران صلاح نباشد ؛ چرا که خداوند ، خود ، به تدبیر مخلوقاتی که آفریده ، داناتر است . و امثال این دلایل که بسیار است . دقّت کن».

.

ص: 502

. .

ص: 503

. .

ص: 504

البابُ الخامِسُ : دور الأسماء الحسنی فی إجابة الدّعاء5 / 1للّهِِ الأَسماءُ الحُسنیالکتاب«وَلِلَّهِ الأَْسْمَاءُ الْحُسْنَی فَادْعُوهُ بِهَا» . (1)

«اللَّهُ لاَ إِلَ_هَ إِلاَّ هُوَ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی» . (2)

«قُلِ ادْعُواْ اللَّهَ أَوِ ادْعُواْ الرَّحْمَ_نَ أَیًّا مَّا تَدْعُواْ فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی» . (3)

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ للّهِِ _ تَبارَکَ وتَعالی _ تِسعَةً وتِسعینَ اسما ؛ مِئَةً إلاّ واحِدا ، مَن أحصاها دَخَلَ الجَنَّةَ ، وهِیَ : اللّهُ ، الإِلهُ ، الواحِدُ ، الأَحَدُ ، الصَّمَدُ (4) ، الأَوَّلُ ، الآخِرُ ، السَّمیعُ ، البَصیرُ ، القَدیرُ ، القاهِرُ ، العَلِیُّ ، الأَعلَی ، الباقِی ، البَدیعُ ، البارِئُ ، الأَکرَمُ ، الظّاهِرُ ، الباطِنُ ، الحَیُّ ، الحَکیمُ ، العَلیمُ ، الحَلیمُ ، الحَفیظُ ، الحَقُّ ، الحَسیبُ (5) ، الحَمیدُ ، الحَفِیُّ ، الرَّبُّ ، الرَّحمنُ ، الرَّحیمُ ، الذّارِئُ (6) ، الرَّزّاقُ ، الرَّقیبُ ، الرَّؤوفُ ، الرّائِی ، السَّلامُ ، المُؤمِنُ ، المُهَیمِنُ ، العَزیزُ ، الجَبّارُ ، المُتَکَبِّرُ ، السَّیِّدُ ، السُّبّوحُ (7) ، الشَّهیدُ ، الصّادِقُ ، الصّانِعُ ، الطّاهِرُ ، العَدلُ ، العَفُوُّ ، الغَفورُ ، الغَنِیُّ ، الغِیاثُ ، الفاطِرُ ، الفَردُ ، الفَتّاحُ ، الفالِقُ ، القَدیمُ ، المَلِکُ ، القُدّوسُ ، القَوِیُّ ، القَریبُ ، القَیّومُ ، القابِضُ ، الباسِطُ ، قاضِی الحاجاتِ ، المَجیدُ ، المَولَی ، المَنّانُ ، المُحیطُ ، المُبینُ ، المُقیتُ ، المُصَوِّرُ ، الکَریمُ ، الکَبیرُ ، الکافی ، کاشِفُ الضُّرِّ ، الوَترُ ، النّورُ ، الوَهّابُ ، النّاصِرُ ، الواسِعُ ، الوَدودُ ، الهادِی ، الوَفِیُّ ، الوَکیلُ ، الوارِثُ ، البَرُّ ، الباعِثُ ، التَّوّابُ ، الجَلیلُ ، الجَوادُ ، الخَبیرُ ، الخالِقُ ، خَیرُ النّاصِرینَ ، الدَّیّانُ (8) ، الشَّکورُ ، العَظیمُ ، اللَّطیفُ ، الشّافی . (9)

.


1- .الأعراف : 180 .
2- .طه : 8 .
3- .الإسراء : 110 .
4- .«الصَّمَدُ» : هو السیِّد الذی انتهی إلیه السُّؤدد ، وقیل : هو الدائم الباقی ، وقیل : الذی یُصمَدُ فی الحوائج إلیه : أی یُقصَد (النهایة : ج 3 ص 52 «صمد») .
5- .الحَسِیبُ : الکافی (النهایة : ج 1 ص 381 «حسب») .
6- .الذارئ : وهو الّذی ذرأ الخلق أی خلقهم (لسان العرب : ج 1 ص 79 «ذرأ») .
7- .سبّوح قدّوس : یرویان بالضم والفتح ، من أبنیة المبالغة للتنزیه ، وسبّوح : الطّاهر عن أوصاف المخلوقات ، وقُدّوس : بمعناه ، وقیل : مبارک (مجمع البحرین : ج 2 ص 807 «سبح») .
8- .الدیّان : القهّار ، وقیل : الحاکم والقاضی (النهایة : ج 2 ص 148 «دین») .
9- .التوحید : ص 194 ح 8 ، الخصال : ص 593 ح 4 ، عدّة الداعی : ص 299 کلّها عن سلیمان بن مهران عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 4 ص 186 ح 1 .

ص: 505

باب پنجم : نقش نام های نیکوی خداوند در اجابت دعا

5 / 1 نامهای نیکو ، ویژه خدایند

باب پنجم : نقش نام های نیکوی خداوند در اجابت دعا5 / 1نامهای نیکو ، ویژه خدایندقرآن«همه نام های نیکو ، اختصاص به خدا دارند . پس ، او را به این نام ها بخوانید» .

«خدا ، معبودی جز او نیست . همه نام های نیکو متعلّق به اویند» .

«بگو : خدا را بخوانید ، یا رحمان را بخوانید ، هر چه را بخوانید [ ، فرقی نمی کند] ؛ زیرا همه نام های نیکو متعلّق به اویند» .

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند _ تبارک و تعالی _ نود و نه نام دارد ؛ از صد ، یکی کم . هر کس آنها را شماره کند ، به بهشت می رود . این نام ها عبارت اند از : خدا ، پرستیده ، یگانه ، یکتا ، قبله حاجات ، (1) آغاز ، انجام ، شنوا ، بینا ، توانا ، چیره ، والا ، والاتر ، مانا ، نوآفرین ، پدیدآورنده ، کریم تر ، پیدا ، پنهان ، زنده ، استوارکار ، (2) دانا ، بردبار ، نگهبان ، راست ، بسنده ، ستودنی ، نیکوکار ، (3) خداوندگار ، مهرگستر ، مهربان ، آفریدگار ، روزی دهنده ، مراقب ، دلسوز ، بیننده ، سلام ، ایمنی بخش ، امین ، (4) عزّتمند ، جبّار ، بزرگ منش ، آقا ، وارسته ، گواه ، راستگو ، سازنده ، پاک ، داد[گر] ، عفوکننده ، آمرزگار ، بی نیاز ، کمک رسان ، گشاینده ، تک ، بازکننده ، شکافنده ، دیرین ، پادشاه ، مقدّس ، نیرومند ، نزدیک ، پاینده ، جمع کننده ، گستراننده ، برآورنده نیازها ، صاحب مجد ، سَروَر ، بنده نواز ، درمیان گیرنده ، آشکارا ، خوراک ده ، صورتگر ، بزرگوار ، بزرگ ، کفایت کننده ، زداینده رنج [و گزند] ، طاق ، روشنایی ، بخشنده ، یاور ، پهناور ، دوستدار ، راهنما ، وفادار ، وکیل ، ارث بَر ، نیکوکار ، برانگیزاننده ، توبه پذیر ، باشُکوه ، دَهِشمند ، آگاه ، آفریننده ، بهترین یاور ، سزادهنده ، قدردان ، باعظمت ، با لُطف ، شفادهنده .

.


1- .در اصل عربی حدیث ، «صَمَد» آمده است که آن را به «قبله حاجات» ترجمه کرده ایم . صمد ، به معنای آقایی است که آقایی به او منتهی می شود و به قولی : دیرنده مانا ، و به قولی : کسی که در نیازها به او رو می شود ؛ یعنی مقصد خلق (النهایة : ج 3 ص 52 «صمد»).
2- .این ، در صورتی است که حکمت _ در متن عربی حدیث _ را صفت فعل بدانیم.
3- .در متن عربی حدیث آمده : «الحفیّ» که به معنای نیکوکار است و نیز کسی را گویند که زیاد جویای حال دیگران باشد ، احوالپرس.
4- .مهیمن _ در متن عربی حدیث _ در اصل مؤیمن بوده و در آن ، قلب رخ داده است . به معنای امین شدن و گواه آمده است.

ص: 506

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ للّهِِ تِسعَةً وتِسعینَ اسما ، مَن أحصاها دَخَلَ الجَنَّةَ : هُوَ اللّهُ الَّذی لا إلهَ إلاّ هُوَ الرَّحمنُ الرَّحیمُ ، المَلِکُ ، القُدّوسُ ، السَّلامُ ، المُؤمِنُ ، المُهَیمِنُ ، العَزیزُ ، الجَبّارُ ، المُتَکَبِّرُ ، الخالِقُ ، البارِئُ ، المُصَوِّرُ ، الغَفّارُ ، القَهّارُ ، الوَهّابُ ، الرَّزّاقُ الفَتّاحُ ، العَلیمُ ، القابِضُ ، الباسِطُ ، الخافِضُ ، الرّافِعُ ، المُعِزُّ ، المُذِلُّ ، السَّمیعُ ، البَصیرُ ، الحَکَمُ ، العَدلُ ، اللَّطیفُ ، الخَبیرُ ، الحَلیمُ ، العَظیمُ ، الغَفورُ ، الشَّکورُ ، العَلِیُّ، الکَبیرُ ، الحَفیظُ ، المُقیتُ ، الحَسیبُ ، الجَلیلُ ، الکَریمُ ، الرَّقیبُ ، المُجیبُ ، الواسِعُ ، الحَکیمُ ، الوَدودُ ، المَجیدُ ، الباعِثُ ، الشَّهیدُ ، الحَقُّ ، الوَکیلُ ، القَوِیُّ ، المَتینُ ، الوَلِیُّ ، الحَمیدُ ، المُحصِی ، المُبدِئُ ، المُعیدُ ، المُحیِی ، المُمیتُ ، الحَیُّ ، القَیّومُ ، الواجِدُ ، الماجِدُ ، الواحِدُ ، الصَّمَدُ ، القادِرُ ، المُقتَدِرُ ، المُقَدِّمُ ، المُؤَخِّرُ ، الأَوَّلُ ، الآخِرُ ، الظّاهِرُ ، الباطِنُ ، الوالِی ، المُتَعالِی ، البَرُّ ، التَّوّابُ ، المُنتَقِمُ ، العَفُوُّ ، الرَّؤوفُ ، مالِکُ المُلکِ ، ذُو الجَلالِ وَالإِکرامِ ، المُقسِطُ ، الجامِعُ ، الغَنِیُّ ، المُغنِی ، المانِعُ ، الضّارُّ ، النّافِعُ ، النّورُ ، الهادِی ، البَدیعُ ، الباقِی ، الوارِثُ ، الرَّشیدُ ، الصَّبورُ . (1)

.


1- .سنن الترمذی : ج 5 ص 531 ح 3507 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 62 ح 41 ، الدعاء للطبرانی : ص 51 ح 111 کلّها عن أبی هریرة ، کنزالعمّال : ج 1 ص 448 ح 1937 .

ص: 507

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند را نود و نه نام است . هر کس آنها را بشمارد ، به بهشت درمی آید . این نام ها عبارت اند از : خدای یگانه ای که معبودی جز او نیست ، مهرگستر ، مهربان ، پادشاه ، مقدّس ، سلام ، ایمنی بخش ، امین ، عزّتمند ، جبّار ، بزرگ منش ، آفریننده ، پدیدآورنده ، صورتگر ، آمرزنده ، چیره ، بخشنده ، روزی دهنده ، بازکننده ، دانا ، جمع کننده ، گستراننده ، پایین آورنده ، بالابرنده ، عزّتبخش ، خوارکننده ، شنوا ، بینا ، داور ، داد[گر] ، با لُطف ، آگاه ، بردبار ، باعظمت ، آمرزگار ، قدردان ، والا ، بزرگ ، نگهبان ، خوراک دهنده ، حسابگر ، باشُکوه ، بزرگوار ، مراقب ، پاسخ دهنده ، پهناور ، استوارکار ، دوستدار ، صاحب مجد ، برانگیزاننده ، گواه ، راست ، وکیل ، نیرومند ، سُتوار ، دوست ، ستودنی ، شمارنده ، آغازگر ، بازآفرین ، زنده کننده ، میراننده ، زنده ، پاینده ، دارنده ، ارجمند ، یگانه ، قبله حاجات ، توانا ، مقتدر ، پیش افکننده ، پس افکننده ، آغاز ، انجام ، پیدا ، نهان ، والی ، برتر ، نیکوکار ، توبه پذیر ، کین ستان ، بخشاینده ، دلسوز ، مُلک دار ، خداوند شُکوه و ارج ، دادگستر ، دربردارنده ، بی نیاز ، بی نیازکننده ، منع کننده ، زیان دِه ، سودرسان ، روشنایی ، راهنما ، نوآفرین ، مانا ، ارث بَر ، دارای رشد ، شکیبا.

.

ص: 508

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ للّهِِ تِسعَةً وتِسعینَ اسما ؛ مِئَةً إلاّ واحِدا ، إنَّهُ وَترٌ یُحِبُّ الوَترَ ، مَن حَفِظَها دَخَلَ الجَنَّةَ ، وهِیَ : اللّهُ ، الواحِدُ ، الصَّمَدُ ، الأَوَّلُ ، الآخِرُ ، الظّاهِرُ ، الباطِنُ ، الخالِقُ ، البارِئُ ، المُصَوِّرُ ، المَلِکُ ، الحَقُّ ، السَّلامُ ، المُؤمِنُ ، المُهَیمِنُ ، العَزیزُ ، الجَبّارُ ، المُتَکَبِّرُ ، الرَّحمنُ ، الرَّحیمُ ، اللَّطیفُ ، الخَبیرُ ، السَّمیعُ ، البَصیرُ ، العَلیمُ ، العَظیمُ ، البارُّ ، المُتَعالِ ، الجَلیلُ ، الجَمیلُ ، الحَیُّ ، القَیّومُ ، القادِرُ ، القاهِرُ ، العَلِیُّ ، الحَکیمُ ، القَریبُ ، المُجیبُ ، الغَنِیُّ ، الوَهّابُ ، الوَدودُ ، الشَّکورُ ، الماجِدُ ، الواجِدُ ، الوالِی ، الرّاشِدُ ، العَفُوُّ ، الغَفورُ ، الحَلیمُ ، الکَریمُ ، التَّوّابُ ، الرَّبُّ ، المَجیدُ ، الوَلِیُّ ، الشَّهیدُ ، المُبینُ ، البُرهانُ ، الرَّؤوفُ ، الرَّحیمُ ، المُبدِئُ ، المُعیدُ ، الباعِثُ ، الوارِثُ ، القَوِیُّ ، الشَّدیدُ ، الضَّارُّ ، النّافِعُ ، الباقِی ، الواقِی ، الخافِضُ ، الرّافِعُ ، القابِضُ ، الباسِطُ ، المُعِزُّ ، المُذِلُّ ، المُقسِطُ ، الرَّزّاقُ ، ذُو القُوَّةِ ، المَتینُ ، القائِمُ ، الدّائِمُ ، الحافِظُ ، الوَکیلُ ، الفاطِرُ ، السّامِعُ ، المُعطِی ، المُحیِی ، المُمیتُ ، المانِعُ ، الجامِعُ ، الهادِی ، الکافِی ، الأَبَدُ ، العالِمُ ، الصّادِقُ ، النّورُ ، المُنیرُ ، التّامُّ ، القَدیمُ ، الوَترُ ، الأَحَدُ ، الصَّمَدُ ، الَّذی لَم یَلِد ولَم یولَد ولَم یَکُن لَهُ کُفُوا أحَدٌ . 1

.

ص: 509

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند نود و نه نام دارد ، از صد ، یکی کم . او ، خود ، فرد است و فرد را دوست دارد . هر کس این نام ها را حفظ کند ، به بهشت درمی آید . این نام ها عبارت اند از : خدا ، یکتا ، قبله حاجات ، آغاز ، انجام ، پیدا ، نهان ، آفریننده ، پدیدآورنده ، صورتگر ، پادشاه ، راست ، سلام ، ایمنی بخش ، امین ، عزّتمند ، جبّار ، بزرگ منش ، مهرگستر ، مهربان ، با لُطف ، آگاه ، شنوا ، بینا ، دانا ، باعظمت ، نیکوکار ، والا ، باشُکوه ، زیبا ، زنده ، پاینده ، توانا ، چیره ، بلندمرتبه ، استوارکار ، نزدیک ، پاسخ دهنده ، بی نیاز ، بخشنده ، دوستدار ، قدردان ، ارجمند ، دارنده ، والی ، دارای رشد ، باگذشت ، آمرزگار ، بردبار ، بزرگوار ، توبه پذیر ، خداوندگار ، صاحب مجد ، دوست ، گواه ، آشکار ، برهان ، دلسوز ، مهرگستر ، آغازگر ، بازآفرین ، برانگیزاننده ، ارث بَر ، نیرومند ، پرتوان ، زیان رسان ، سودرسان ، مانا ، نگهدار ، پست کننده ، بالابرنده ، جمع کننده ، پهن کننده ، عزّتبخش ، خوارکننده ، دادگستر ، روزی دِه ، بانیرو ، استوار ، پابرجا ، همیشگی ، نگهبان ، وکیل ، گشاینده ، شنونده ، دهنده ، زنده کننده ، میراننده ، منع کننده ، دربردارنده ، راهنما ، کفایت کننده ، جاویدان ، دانا ، راستگو ، روشنایی ، روشنایی بخش ، کامل ، دیرین (ازلی) ، فرد ، یگانه ، قبله حاجات ، آن که نزاده و زاده نشده است و هیچ کس همتای او نیست.

.

ص: 510

الإمام الصادق علیه السلام_ لَمّا سُئِلَ عَنِ الأَسماءِ التِّسعَةِ وَالتِّسعینَ الَّتی مَن أحصاها دَخَلَ الجَنَّةَ _: هِیَ فِی القُرآنِ : فَفِی الفاتِحَةِ خَمسَةُ أسماءٍ : یا اَللّهُ ، یا رَبُّ ، یا رَحمنُ ، یا رَحیمُ ، یا مالِکُ . وفِی البَقَرَةِ ثَلاثَةٌ وثَلاثونَ اسما : یا مُحیطُ ، یا قَدیرُ ، یا عَلیمُ ، یا حَکیمُ ، یا عَلِیُّ ، یا عَظیمُ ، یا تَوّابُ ، یا بَصیرُ ، یا وَلِیُّ ، یا واسِعُ ، یا کافی ، یا رَؤوفُ ، یا بَدیعُ ، یا شاکِرُ ، یا واحِدُ ، یا سَمیعُ ، یا قابِضُ ، یا باسِطُ ، یا حَیُّ ، یا قَیّومُ ، یا غَنِیُّ ، یا حَمیدُ ، یا غَفورُ ، یا حَلیمُ ، یا إلهُ ، یا قَریبُ ، یا مُجیبُ ، یا عَزیزُ ، یا نَصیرُ ، یا قَوِیُّ ، یا شَدیدُ ، یا سَریعُ ، یا خَبیرُ . وفِی آلِ عِمرانَ : یا وَهّابُ ، یا قائِمُ ، یا صادِقُ ، یا باعِثُ ، یا مُنعِمُ ، یا مُتَفَضِّلُ . وفِی النِّساءِ : یا رَقیبُ ، یا حَسیبُ ، یا شَهیدُ ، یا مُقیتُ ، یا وَکیلُ ، یا عَلِیُّ ، یا کَبیرُ . وفِی الأَنعامِ : یا فاطِرُ ، یا قاهِرُ ، یا لَطیفُ ، یا بُرهانُ . وفِی الأَعرافِ : یا مُحیی ، یا مُمیتُ . وفِی الأَنفالِ : یا نِعمَ المَولی ، یا نِعمَ النَّصیرُ . وفی هودٍ : یا حَفیظُ ، یا مَجیدُ ، یا وَدودُ ، یا فَعّالُ لِما یُریدُ . وفِی الرَّعدِ : یا کَبیرُ ، یا مُتعالِ . وفی إبراهیمَ : یا مَنّانُ ، یا وارِثُ . وفِی الحِجرِ : یا خَلاّقُ . وفی مَریَمَ : یا فَردُ . وفی طه : یا غَفّارُ . وفی «قَد أفلَحَ» : یا کَریمُ . وفِی النّورِ : یا حَقُّ ، یا مُبینُ . وفِی الفُرقانِ : یا هادی . وفی سَبَأٍ : یا فَتّاحُ . وفِی الزُّمَرِ : یا عالِمُ . وفی غافِرٍ : یا غافِرُ ، یا قابِلَ التَّوبَةِ ، یا ذَا الطَّولِ ، یا رَفیعُ . وفِی الذّارِیاتِ : یا رَزّاقُ ، یا ذَا القُوَّةِ ، یا مَتینُ . وفِی الطُّورِ : یا بَرُّ . وفِی «اقتَرَبَت» : یا مَلیکُ ، یا مُقتَدِرُ . وفِی الرَّحمنِ : یا ذَا الجَلالِ وَالإِکرامِ ، یا رَبَّ المَشرِقَینِ ، یا رَبَّ المَغرِبَینِ ، یا باقی ، یا مُهَیمِنُ . وفِی الحَدیدِ : یا أوَّلُ ، یا آخِرُ ، یا ظاهِرُ ، یا باطِنُ . وفِی الحَشرِ : یا مَلِکُ ، یا قُدّوسُ ، یا سَلامُ ، یا مُؤمِنُ ، یا مُهَیمِنُ ، یا عَزیزُ ، یا جَبّارُ ، یا مُتَکَبِّرُ ، یا خالِقُ ، یا بارِئُ ، یا مُصَوِّرُ . وفِی البُروجِ : یا مُبدِئُ ، یا مُعیدُ . وفِی الفَجرِ : یا وَترُ . وفِی الإِخلاصِ : یا أحَدُ ، یا صَمَدُ . (1)

.


1- .الدرّ المنثور : ج 3 ص 615 نقلاً عن أبی نعیم؛ بحار الأنوار : ج 93 ص 273 ح 4 .

ص: 511

امام صادق علیه السلام_ در پاسخ به پرسش از نود و نه نامی که هر کس آنها را برشمارد ، به بهشت می رود _: این نام ها در قرآن آمده اند: در [سوره] فاتحه ، پنج نام : ای خدا ، ای خداوندگار ، ای مهرگستر ، ای مهربان ، ای مالک! در بقره ، سی و سه نام : ای فراگیرنده ، ای توانا ، ای دانا ، ای استوارکار ، ای بلندمرتبه ، ای باعظمت ، ای توبه پذیر ، ای بینا ، ای ولیّ ، ای پهناور ، ای بسنده ، ای دلسوز ، ای نوآفرین ، ای قدردان ، ای یگانه ، ای شنوا ، ای جمع کننده ، ای پهن کننده ، ای زنده ، ای پاینده ، ای بی نیاز ، ای ستودنی ، ای آمرزگار ، ای بردبار ، ای معبود ، ای نزدیک ، ای پاسخ دهنده ، ای باعزّت ، ای یاور ، ای نیرومند ، ای پرتوان ، ای باسرعت ، ای آگاه! در آل عمران : ای بخشنده ، ای استوار ، ای راستگو ، ای برانگیزاننده ، ای نعمت دهنده ، ای صاحب فضل ! در نساء : ای مراقب ، ای حسابگر ، ای گواه ، ای خوراک دهنده ، ای وکیل ، ای بلندمرتبه ، ای بزرگ! در انعام : ای گشاینده ، ای چیره ، ای با لُطف ، ای برهان! در اعراف : ای زنده کننده ، ای میراننده! در انفال : ای نیکوحامی ، ای نیکویاور! در هود : ای نگهبان ، ای صاحب مجد ، ای دوستدار ، ای انجام دهنده آنچه بخواهد! در رعد : ای بزرگ ، ای والا! در ابراهیم : ای بنده نواز ، ای ارث بَر! در حِجر : ای آفریدگار! در مریم : ای تَک! در طه : ای بسیار آمرزنده! در «قَدْ أفلَحَ» : ای بزرگوار ! در نور : ای راست ، ای آشکار! در فرقان : ای راهنما! در سبأ : ای گشایشگر ( / ای داور) ! در زُمَر : ای دانا! در غافر : ای آمرزنده ، ای توبه پذیر ، ای صاحب فضل و غنا ( / صاحب قدرت) ، ای با رفعت! در ذاریات : ای روزی دهنده ، ای نیرومند ، ای سُتوار! در طور : ای نیکوکار ! در «اقتربت» : ای شهریار ، ای مقتدر! در الرحمن : ای با شُکوه و ارج ، ای خداوند دو خاور ، ای خداوند دو باختر ، ای مانا ، ای امین! در حدید : ای آغاز ، ای انجام ، ای پیدا ، ای نهان! در حَشر : ای پادشاه ، ای پاک ، ای سلام ، ای ایمنی بخش ، ای سرپرست ، ای عزّتمند ، ای جبّار ، ای بزرگ منش ، ای آفریننده ، ای پدیدآورنده ، ای صورتگر! در بروج : ای آغازکننده[ی آفرینش] ، ای بازآفرین! در فجر : ای طاق! در اخلاص : ای یکتا ، ای قبله حاجات!

.

ص: 512

. .

ص: 513

. .

ص: 514

الإمام الباقر علیه السلام :إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله عَلَّمَ عَلِیّا علیه السلام دَعوَةً یَدعو بِها عِندَ ما أهَمَّهُ ، فَکانَ عَلِیٌّ علیه السلام یُعَلِّمُها وُلدَهُ : یا کائِنا قَبلَ کُلِّ شَیءٍ ، ویا مُکَوِّنَ کُلِّ شَیءٍ ، ویا کائِنا بَعدَ کُلِّ شَیءٍ ، افعَل بی کَذا وکَذا . (1)

الأسماء والصفات عن ابن عمر :کانَ مِن دُعاءِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله الَّذی کانَ یَقولُ : یا کائِنا قَبلَ أن یَکونَ شَیءٌ ، وَالمُکَوِّنَ لِکُلِّ شَیءٍ ، وَالکائِنَ بَعدَما لا یَکونُ شَیءٌ ، أسأَ لُکَ بِلَحظَةٍ مِن لَحَظاتِکَ الحافِظاتِ الغافِراتِ الواجِباتِ المُنجِیاتِ . (2)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن دَعا بِهذِهِ الأَسماءِ (3) استَجابَ اللّهُ لَهُ ... وهذِهِ الأَسماءُ وَالدُّعاءُ : بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ ، اللّهُمَّ أنتَ اللّهُ ، وأنتَ الرَّحمنُ ، وأنتَ الرَّحیمُ ، المَلِکُ ، القُدّوسُ، السَّلامُ ، المُؤمِنُ ، المُهَیمِنُ ، العَزیزُ ، الجَبّارُ ، المُتَکَبِّرُ ، الأَوَّلُ ، الآخِرُ ، الظّاهِرُ ، الباطِنُ، الحَمیدُ ، المَجیدُ ، المُبدِئُ ، المُعیدُ ، الوَدودُ ، الشَّهیدُ ، القَدیمُ ، العَلِیُّ ، العَظیمُ ، العَلیمُ ، الصّادِقُ ، الرَّؤوفُ ، الرَّحیمُ ، الشَّکورُ ، الغَفورُ ، العَزیزُ ، الحَکیمُ ، ذُو القُوَّةِ ، المَتینُ ، الرَّقیبُ ، الحَفیظُ ، ذُو الجَلالِ وَالإِکرامِ ، العَظیمُ ، العَلیمُ ، الغَنِیُّ ، الوَلِیُّ ، الفَتّاحُ ، المُرتاحُ ، القابِضُ ، الباسِطُ ، العَدلُ ، الوَفِیُّ ، الوَلِیُّ ، الحَقُّ ، المُبینُ ، الخَلاّقُ ، الرَّزّاقُ ، الوَهّابُ ، التَّوّابُ ، الرَّبُّ ، الوَکیلُ ، اللَّطیفُ ، الخَبیرُ ، السَّمیعُ ، البَصیرُ ، الدَّیّانُ ، المُتَعالِی ، القَریبُ ، المُجیبُ ، الباعِثُ ، الوارِثُ ، الواسِعُ ، الباقِی ، الحَیُّ ، الدّائِمُ الَّذی لا یَموتُ ، القَیّومُ ، النّورُ ، الغَفّارُ ، الواحِدُ ، القَهّارُ ، الأَحَدُ ، الصَّمَدُ ، لَم یَلِد ولَم یولَد ، ولَم یَکُن لَهُ کُفُوا أحَدٌ ، ذُو الطَّولِ ، المُقتَدِرُ ، عَلاّمُ الغُیوبِ ، البَدیءُ ، البَدیعُ ، القابِضُ ، الباسِطُ ، الدّاعِی ، الظّاهِرُ ، المُقیتُ ، المُغیثُ ، الدّافِعُ ، الضّارُّ ، النّافِعُ ، المُعِزُّ ، المُذِلُّ ، المُطعِمُ ، المُنعِمُ ، المُهَیمِنُ ، المُکرِمُ ، المُحسِنُ ، المُجمِلُ ، الحَنّانُ ، المُفضِلُ ، المُحیِی ، المُمیتُ ، الفَعّالُ لِما یُریدُ . مالِکُ المُلکِ ، تُؤتِی المُلکَ مَن تَشاءُ ، وتَنزِعُ المُلکَ مِمَّن تَشاءُ ، وتُعِزُّ مَن تَشاءُ ، وتُذِلُّ مَن تَشاءُ ، بِیَدِکَ الخَیرُ إنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ . تولِجُ اللَّیلَ فِی النَّهارِ ، وتولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیلِ ، وتُخرِجُ الحَیَّ مِنَ المَیِّتِ ، وتُخرِجُ المَیِّتَ مِنَ الحَیِّ ، وتَرزُقُ مَن تَشاءُ بِغَیرِ حِسابٍ . فالِقُ الإِصباحِ وفالِقُ الحَبِّ وَالنَّوی ، یُسَبِّحُ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَالأَرضِ ، وهُوَ العَزیزُ الحَکیمُ . اللّهُمَّ ما قُلتُ مِن قَولٍ ، أو حَلَفتُ مِن حَلفٍ ، أو نَذَرتُ مِن نَذرٍ فی یَومی هذا ولَیلَتی هذِهِ فَمَشِیَّتُکَ بَینَ یَدَی ذلِکَ کُلِّهِ ، ما شِئتَ فیهِ کانَ ، وما لَم تَشَأ مِنهُ لَم یَکُن ، فَادفَع عَنّی بِحَولِکَ وقُوَّتِکَ ، فَإِنَّهُ لا حَولَ ولا قُوَّةَ إلاّ بِاللّهِ العَلِیِّ العَظیمِ . اللّهُمَّ بِحَقِّ هذِهِ الأَسماءِ عِندَکَ ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاغفِر لی ، وَارحَمنی ، وتُب عَلَیَّ ، وتَقَبَّل مِنّی ، وأصلِح لی شَأنی ، ویَسِّر اُموری ، ووَسِّع عَلَیَّ فی رِزقی ، وأغنِنی بِکَرَمِ وَجهِکَ عَن جَمیعِ خَلقِکَ ، وصُن وَجهی ویَدی ولِسانی عَن مَسأَلَةِ غَیرِکَ ، وَاجعَل لی مِن أمری فَرَجا ومَخرَجا ؛ فَإِنَّکَ تَعلَمُ ولا أعلَمُ ، وتَقدِرُ ولا أقدِرُ ، وأنتَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ ، بِرَحمَتِکَ یا أرحَمَ الرّاحِمینَ ، وصَلَّی اللّهُ عَلی سَیِّدِ المُرسَلینَ مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ وآلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ . (4)

.


1- .الأسماء والصفات : ج 1 ص 42 ح 16 عن صالح بن حیّان ، الفرج بعد الشدّة لابن أبی الدنیا : ص 47 ح 67 عن صالح بن حسّان ، کنزالعمّال : ج 2 ص 656 ح 4998 .
2- .الأسماء والصفات : ج 1 ص 43 ح 17 ، الدرّ المنثور : ج 8 ص 48 .
3- .ما فی المتن أثبتناه من بحار الأنوار والطبعات الاُخری من مهج الدعوات . وقد وقع فی الطبعة المعتمدة تصحیف ظاهر وزیادة غیر مرتبطة فی المتن .
4- .مُهج الدعوات : ص 122 عن أنس بن اُویس عن الإمام علیّ علیه السلام ، البلد الأمین : ص 376 ، المصباح للکفعمی : ص 379 ، بحار الأنوار : ج 95 ص 376 ح 26 .

ص: 515

امام باقر علیه السلام :پیامبر صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام دعایی آموخت که در هنگام گرفتاری آن را بخواند ، و علی علیه السلام هم آن را به فرزندانش می آموخت : «ای بوده پیش از هر چیز ، و ای بودکننده هر چیز ، و ای بوده پس از هر چیز ! فلان و بهمان حاجت مرا برآور».

الأسماء و الصفات_ به نقل از ابن عمر _: از جمله دعاهایی که پیامبر خدا می خواند ، این بود : «ای آن که پیش از هستی یافتن هر چیزی بوده است ، و هر چیز را به وجود آورده است ، و پس از آن که همه چیز نابود شود ، او هست ! به حقّ نگاهی از آن نگاه هایت که نگهبان و آمرزنده و واجب و نجاتبخش اند ، از تو درخواست می کنم».

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس با این نام ها دعا کند ، خداوند دعایش را مستجاب می کند ... . این نام ها و دعا این است : به نام خدای مهرگستر مهربان . بار خدایا! تویی خدا ، تویی مهرگستر ، تویی مهربان ، پادشاه ، پاک ، سلام ، ایمن دهنده ، امین ، عزّتمند ، جبّار ، بزرگ منش ، آغاز ، انجام ، آشکار ، نهان ، ستودنی ، با مجد ، آغازکننده آفرینش ، بازآفرین ، دوستدار ، گواه ، دیرین (ازلی) ، والا ، باعظمت ، دانا ، راستگو ، دلسوز ، مهربان ، قدردان ، آمرزگار ، باعزّت ، استوارکار ، نیرومند ، سُتوار ، مراقب ، نگهبان ، صاحب شُکوه و ارج ، باعظمت ، دانا ، بی نیاز ، ولیّ ، گشایشگر ( / داور) ، مِهروَرز ، جمع کننده ، (1) بسط دهنده ، داد[گر] ، وفاکننده ، ولیّ ، راست ، آشکار ، آفریننده ، روزی دهنده ، بخشنده ، توبه پذیر ، خداوندگار ، وکیل ، با لُطف ، آگاه ، شنوا ، بینا ، سزادهنده ، بلندمرتبه ، نزدیک ، پاسخ دهنده ، برانگیزاننده ، ارث بَر ، پهناور ، مانا ، زنده ، همیشگی ای که نامیراست ، پاینده ، روشنایی ، آمرزنده ، یکتا ، چیره ، یگانه ، قبله حاجات ، نه دارای فرزند و نه زاده کسی است و نه کسی همتای اوست ، صاحب فضل و غنا ( / صاحب قدرت) ، مقتدر ، دانای نهان ها ، آغاز ( / آغازگر [آفرینش]) ، نوآفرین ، جمع کننده ، بسط دهنده ، دعوتگر ، آشکار ، خوراک دِه ، کمک رسان ، دفع کننده ، زیان رسان ، سودرسان ، عزّت بخش ، خوارکننده ، اطعام کننده ، نعمت دهنده ، امین ، اکرام کننده ، نیکی کننده ، خوبی کننده ، بامحبّت ، فزون دهنده ، زنده کننده ، میراننده ، انجام دهنده آنچه بخواهد. مالِک پادشاهی . پادشاهی را به هر که بخواهی ، می دهی و پادشاهی را از هر که بخواهی ، می ستانی . هر که را خواهی ، عزّت می بخشی و هر که را خواهی ، خوار می گردانی . خوبی ها همه به دست تواند ، و تو بر هر چیز ، توانایی. شب را به روز می بری و روز را در شب اندر می کنی ، زنده را از مرده بیرون می کشی و مرده را از زنده بیرون می آوری ، و هر که را خواهی ، بی حساب روزی می دهی. شکافنده صبح و شکافنده دانه ها و هسته ها. تسبیح گوی اوست هر آنچه در آسمان ها و زمین است ، و اوست باعزّت استوارکار. بار خدایا ! در این روز و این شب ، هر سخنی که گفتم ، یا هر سوگندی که خوردم و یا هر نذری که کردم ، همگی منوط به خواست توست . آنچه تو درباره آنها بخواهی ، همان می شود و آنچه تو نخواهی ، نمی شود . پس ، به توش و توان خود از من دفع کن ؛ چرا که هیچ توش و توانی نیست ، مگر به مدد خداوند والا و بزرگ. بار خدایا ! به حقّ این نام هایت ، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مرا بیامرز ، و به من رحم فرما ، و توبه ام را بپذیر ، و از من پذیرا شو ، و کار مرا به سامان آور ، و امورم را آسان گردان ، و روزی ام را فراخ گردان ، و به حقّ ذات بزرگوارت مرا از همه خلقت بی نیاز کن ، و رو و دست و زبان مرا از درخواست از غیر خودت مصون بدار ، و در کارم گشایشی و راه خروجی قرار بده ؛ که تو می دانی و من نمی دانم ، و تو می توانی و من ناتوانم ، و تو بر هر چیز توانایی ، به حقّ مهربانی ات ، ای مهربان ترینِ مهربانان ! و درود خدا بر سَروَر پیامبران ، محمّد پیامبر و خاندان پاک و مطهّر او باد!

.


1- .در متن عربی حدیث ، قابض آمده است ، به معنای : گیرنده ، حزن آور ، غم انگیز ، منقبض کننده.

ص: 516

. .

ص: 517

. .

ص: 518

الإمام الصادق علیه السلام :إذا طَلَبَ أحَدُکُمُ الحاجَةَ فَلیُثنِ عَلی رَبِّهِ وَلیَمدَحهُ ؛ فَإِنَّ الرَّجُلَ إذا طَلَبَ الحاجَةَ مِنَ السُّلطانِ هَیَّأَ لَهُ مِنَ الکَلامِ أحسَنَ ما یَقدِرُ عَلَیهِ ، فَإِذا طَلَبتُمُ الحاجَةَ فَمَجِّدُوا اللّهَ العَزیزَ الجَبّارَ وَامدَحوهُ وأثنوا عَلَیهِ ، تَقولُ : یا أجوَدَ مَن أعطی ، ویا خَیرَ مَن سُئِلَ ، یا أرحَمَ مَنِ استُرحِمَ ، یا أحَدُ یا صَمَدُ ، یا مَن لَم یَلِد ولَم یولَد ولَم یَکُن لَهُ کُفُوا أحَدٌ ، یا مَن لَم یَتَّخِذ صاحِبَةً ولا وَلَدا ، یا مَن یَفعَلُ ما یَشاءُ ویَحکُمُ ما یُریدُ ویَقضی ما أحَبَّ ، یا مَن یَحولُ بَینَ المَرءِ وقَلبِهِ ، یا مَن هُوَ بِالمَنظَرِ الأَعلی ، یا مَن لَیسَ کَمِثلِهِ شَیءٌ ، یا سَمیعُ یا بَصیرُ . وأکثِر مِن أسماءِ اللّهِ عز و جل ؛ فَإِنَّ أسماءَ اللّهِ کَثیرَةٌ ، وصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِهِ وقُل : اللّهُمَّ أوسِع عَلَیَّ مِن رِزقِکَ الحَلالِ ما أکُفُّ بِهِ وَجهی ، وأُؤَدّی بِهِ عَن أمانَتی ، وأصِلُ بِهِ رَحِمی ؛ ویَکونُ عَونا لی فِی الحَجِّ وَالعُمرَةِ . (1)

الإمام الرضا علیه السلام :وَصَفَ نَفسَهُ _ تَبارَکَ وتَعالی _ بِأَسماءٍ دَعَا الخَلقَ _ إذ خَلَقَهُم وتَعَبَّدَهُم وَابتَلاهُم _ إلی أن یَدعوهُ بِها ، فَسَمّی نَفسَهُ : سَمیعا ، بَصیرا ، قادِرا ، قائِما ، ناطِقا ، ظاهِرا ، باطِنا ، لَطیفا ، خَبیرا ، قَوِیّا ، عَزیزا ، حَکیما ، عَلیما وما أشبَهَ هذِهِ الأَسماءَ . (2)

.


1- .الکافی : ج 2 ص 485 ح 6 ، فلاح السائل : ص 89 ح 21 وفیه صدره إلی «وامدحوه وأثنوا علیه» ، عدّة الداعی : ص 149 کلّها عن عیص بن القاسم ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 17 ح 2031 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 315 ح 21 .
2- .الکافی : ج 1 ص 120 ح 2 عن علیّ بن محمّد مرسلاً ، التوحید : ص 186 ح 2 ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 145 ح 50 وفیه «قاهرا حیّا قیّوما» بدل «قادرا ، قائما» وکلاهما عن الحسین بن خالد ، بحار الأنوار : ج 4 ص 177 ح 5 .

ص: 519

امام صادق علیه السلام :هر گاه یکی از شما حاجتی می طلبد ، ابتدا مدح و ثنای پروردگارش را به جا آورد ؛ چرا که آدمی وقتی از سلطان حاجتی می طلبد ، مقدّمتا بهترین سخنی را که در توان خود دارد ، به او می گوید . بنا بر این ، هر گاه حاجتی طلبیدید ، نخست خداوند عزّتمندِ جبّار را تمجید کنید و او را مدح و ثنا گویید . [پس ]می گویی: ای بخشنده ترین کسی که عطا می کند ! ای بهترین کسی که از او درخواست می شود ! ای بارحم ترین کسی که از او رحم طلبیده می شود ! ای یکتا ! ای قبله حاجات ! ای کسی که نه زاده است و نه زاده کسی است و هیچ کس همتای او نیست ! ای کسی که او را نه زن است و نه فرزندی ! ای کسی که آنچه بخواهد ، انجام می دهد ، و هر حکمی که بخواهد ، می کند ، و هر قضایی که دوست دارد ، می رانَد ! ای کسی که میان آدمی و دل او حائل می شود ! ای کسی که در بالاترین چشم انداز است ! ای کسی که هیچ چیز همانند او نیست ! ای شنوا ! ای بینا! و از نام های خداوند عز و جل بسیار بگو ؛ زیرا نام های خدا بسیارند. و بر محمّد و خاندان او صلوات فرست و بگو : بار خدایا! از روزیِ حلالت به من گشایشی ده ، چندان که با آن آبروی خویش را نگه دارم ، و با آن امانتم را ادا کنم ، و با آن به خویشاوندانم رسیدگی نمایم ، و در گزاردن حج و عمره از آن کمک بگیرم.

امام رضا علیه السلام :خداوند _ تبارک و تعالی _ خویشتن را به نام هایی وصف کرده و از خلق _ آن گاه که آنان را آفرید و به عبادتشان طلبید و [از این طریق ]آزمودشان _ خواست تا او را به این نام ها بخوانند . او خویشتن را شنوا ، بینا ، توانا ، پابرجا ، گویا ، آشکار ، نهان ، لطیف ، آگاه ، نیرومند ، عزّتمند ، استوارکار ، دانا و مانند این نام ها نامیده است.

.

ص: 520

5 / 2الدُّعاءُ بِالأَسماءِ الحُسنیالکتاب«وَلِلَّهِ الأَْسْمَاءُ الْحُسْنَی فَادْعُوهُ بِهَا» . (1)

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :للّهِِ عز و جل تِسعَةٌ وتِسعونَ اسما ، مَن دَعَا اللّهَ بِهَا استَجابَ لَهُ ، ومَن أحصاها دَخَلَ الجَنَّةَ (2) ، وقالَ اللّهُ عز و جل : «وَلِلَّهِ الأَْسْمَاءُ الْحُسْنَی فَادْعُوهُ بِهَا» . (3)

الکافی عن أبی حمزة الثمالی عن الإمام الباقر علیه السلام ، قال :قُلتُ : فَما عَنی بِقَولِهِ فی یَحیی : «وَ حَنَانًا مِّن لَّدُنَّا وَ زَکَوةً» (4) ؟ قالَ : تَحَنُّنَ اللّهِ ، قُلتُ : فَما بَلَغَ مِن تَحَنُّنِ اللّهِ عَلَیهِ ؟ قالَ : کانَ إذا قالَ : یا رَبِّ ، قالَ اللّهُ عز و جل : لَبَّیکَ یا یَحیی . (5)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن رَفَعَ یَدَیهِ إلَی اللّهِ تَعالی ویَقولُ مُتَضَرِّعا : یا رَبِّ _ ثَلاثَ مَرّاتٍ _ مَلَأَ اللّهُ تَعالی یَدَیهِ مِنَ الرَّحمَةِ . (6)

.


1- .الأعراف : 180 .
2- .قال الصدوق رحمه الله : معنی قول النبیّ صلی الله علیه و آله : إنّ للّه تبارک وتعالی تسعة وتسعین اسما ، من أحصاها دخل الجنّة؛ إحصاؤها هو الإحاطة بها ، والوقوف علی معانیها ، ولیس معنی الإحصاء عدّها . وباللّه التوفیق (التوحید : ص 195 ذیل ح 9) . وقال العلاّمة الطباطبائی رحمه الله المراد بقوله : «من أحصاها دخل الجنّة» الإیمان باتّصافه تعالی بجمیع ماتدلّ علیه تلک الأسماء ، بحیث لا یشذّ عنها شاذّ (المیزان فی تفسیر القرآن : ج 8 ص 359) .
3- .التوحید : ص 195 ح 9 عن أبی الصلت الهروی عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 4 ص 187 ح 2؛ الدرّ المنثور : ج 3 ص 614 نقلاً عن ابن مردویه وأبی نعیم عن ابن عبّاس وابن عمر وفیه «مئة غیر واحد» بدل «من دعا اللّه بها استجاب له» .
4- .مریم : 13 .
5- .الکافی : ج 2 ص 535 ح 38 ، المحاسن : ج 1 ص 104 ح 83 عن أبی بصیر عن الإمام الصادق علیه السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 233 ح 3 .
6- .مستدرک الوسائل : ج 5 ص 220 ح 5737 نقلاً عن تفسیر أبی الفتوح الرازی .

ص: 521

5 / 2 خواندن خدا با نام های نیکو

5 / 2خواندن خدا با نام های نیکوقرآن«همه نام های نیکو متعلّق به خدایند . پس ، او را بدانها بخوانید».

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند عز و جل دارای نود و نه نام است که هر کس خدا را با آنها بخواند ، او پاسخش می دهد ، و هر کس آنها را بشمارد ، به بهشت می رود، (1) و خداوند عز و جلفرموده است : «و همه نام های نیکو متعلّق به خدایند . پس ، او را بدانها بخوانید» .

الکافی_ به نقل از ابو حمزه ثمالی _: به امام باقر علیه السلام گفتم : مقصود خداوند از این سخنش درباره یحیی که : «و مهربانی ای از جانب خود و پاکی ای [به او دادیم]» چیست؟ فرمود : «مهرورزی خداوند» . گفتم : مهرورزی خدا به او تا چه اندازه رسید؟ فرمود : «تا اندازه ای که هر گاه می گفت : ای خداوند من ، خدای عز و جل می فرمود : بله ، ای یحیی» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس دست به سوی خدای متعال بردارد و سه مرتبه با زاری و التماس بگوید : «پروردگارا !» ، خدای متعال دستانش را از رحمت پُر می کند.

.


1- .صدوق رحمه الله گفته است : معنای این سخن پیامبر که : «خداوند _ تبارک و تعالی _ نود و نه نام دارد . هر کس آنها را بشمارد ، به بهشت می رود» ، احاطه بر آنها و شناخت معانی آنهاست ، نه شمردن آنها (التوحید : ص 195 ذیل ح 9) . علاّمه طباطبایی رحمه اللهمی گوید : مراد از عبارت «هر که آنها را بشمارد ، به بهشت می رود» ، ایمان داشتن به این معناست که خداوند متعال به همه آنچه این نام ها بر آن دلالت دارند ، متّصف است و استثنا هم ندارد (المیزان فی تفسیر القرآن : ج 8 ص 359).

ص: 522

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ للّهِِ مَلَکا مُوَکَّلاً بِمَن یَقولُ : یا أرحَمَ الرّاحِمینَ ، فَمَن قالَها ثَلاثا ، قالَ المَلَکُ : إنَّ أرحَمَ الرّاحِمینَ قَد أقبَلَ عَلَیکَ ، فَاسأَل . (1)

المستدرک علی الصحیحین عن أنس :مَرَّ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بِرَجُلٍ وهُوَ یَقولُ : یا أرحَمَ الرّاحِمینَ ، فَقالَ لَهُ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : سَل فَقَد نَظَرَ اللّهُ إلَیکَ . (2)

المعجم الکبیر عن ابن عبّاس :إنَّ رَجُلاً قالَ : یا رَسولَ اللّهِ ، هَل مِنَ الدُّعاءِ شَیءٌ لا یُرَدُّ ؟ قالَ : نَعَم ، تَقولُ : أسأَ لُکَ بِاسمِکَ الأَعلَی الأَعَزِّ الأَجَلِّ الأَکرَمِ . (3)

معانی الأخبار عن معاذ بن جبل :مَرَّ صلی الله علیه و آله بِرَجُلٍ وهُوَ یَدعو ویَقولُ : یا ذَا الجَلالِ وَالإِکرامِ . فَقالَ لَهُ : قَدِ استُجیبَ لَکَ ، فَسَل . (4)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :ألِظّوا (5) بِ_ «یا ذَا الجَلالِ وَالإِکرامِ» . (6)

عمل الیوم واللیلة للنسائی عن أنس بن مالک :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَدعو : «یا حَیُّ یا قَیّومُ» . (7)

.


1- .المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 728 ح 1996 عن أبی اُمامة ، کنزالعمّال : ج 2 ص 77 ح 3213؛ محاسبة النفس لابن طاووس : ص 35 ، الدعوات : ص 45 ح 109 کلاهما عن الإمام الصادق علیه السلام نحوه .
2- .المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 728 ح 1995؛ محاسبة النفس لابن طاووس : ص 35 عن الإمام زین العابدین علیه السلام نحوه .
3- .المعجم الکبیر : ج 11 ص 285 ح 12015 ، الدعاء للطبرانی : ص 53 ح 115؛ الدعوات : ص 50 ح 122 وزاد فیه «تردّدها ثم سل حاجتک» ، بحار الأنوار : ج 95 ص 163 ح 17 .
4- .معانی الأخبار : ص 230 ح 1 ، بحار الأنوار : ج 95 ص 135 ح 4؛ الأدب المفرد : ص 217 ح 725 وفیه «سل» بدل «قد استجیب لک فسل» ، مسند ابن حنبل : ج 8 ص 244 ح 22117 ، تاریخ بغداد : ج 3 ص 126 ، کنزالعمّال : ج 2 ص 627 ح 4935 نقلاً عن المصنّف لابن أبی شیبة .
5- .أَلَظَّ بالشیء : لزمه وثابر علیه (النهایة : ج 4 ص 252 «لظظ») .
6- .سنن الترمذی : ج 5 ص 539 ح 3524 عن أنس ، مسند ابن حنبل : ج 6 ص 187 ح 17607 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 676 ح 1836 کلاهما عن ربیعة بن عامر ، کنزالعمّال : ج 2 ص 78 ح 3218؛ الدعوات : ص 45 ح 107 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 235 ح 7 .
7- .عمل الیوم واللیلة للنسائی : ص 397 ح 612 ، المعجم الأوسط : ج 8 ص 79 ح 8021 ، الدعاء للطبرانی : ص 47 ح 91 .

ص: 523

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند را فرشته ای است گماشته بر کسی که بگوید : «یا أرحَمَ الرّاحِمینَ ، ای مهربان ترینِ مهربانان !» . پس هر که سه بار این را بگوید ، فرشته می گوید : مهربان ترینِ مهربانان به تو رو کرده است ، پس درخواست کن.

المستدرک علی الصحیحین_ به نقل از انس _: پیامبر خدا بر مردی گذشت که می گفت : یا أرحَمَ الرّاحِمینَ ، ای مهربان ترینِ مهربانان ! پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود : «درخواست کن ، که خدا به تو نظر کرده است» .

المعجم الکبیر_ به نقل از ابن عبّاس _: مردی گفت : ای پیامبر خدا ! آیا دعایی هست که رد نشود؟ فرمود : «آری . می گویی : أسأَلُکَ بِاسمِکَ الأَعلَی الأَعَزِّ الأَجَلِّ الأَکرَمِ ، به نام برتر و عزیزتر و بشکوه تر و ارجمندترت ، از تو درخواست می کنم».

معانی الأخبار_ به نقل از معاذ بن جبل _: پیامبر صلی الله علیه و آله بر مردی گذشت که دعا می کرد و می گفت : یا ذَا الجَلال وَ الإِکرامِ ، ای صاحب شُکوه و ارج! به او فرمود : «پاسخ داده شدی . پس درخواست کن».

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بر ذکر «یا ذَا الجَلال وَ الإِکرامِ ، ای صاحب شُکوه و ارج!» مداومت ورزید.

عمل الیوم و اللیلة ، نسایی_ به نقل از اَ نَس بن مالک _: پیامبر خدا این دعا را زیاد می خواند : «یا حَیُّ یا قَیّومُ ، ای زنده ، ای پاینده!».

.

ص: 524

الإمام علیّ علیه السلام_ لاِبنِهِ _: إذا نَزَلَ بِکَ أمرٌ عَظیمٌ فی دینٍ أو دُنیا ، فَتَوَضَّأ وَارفَع یَدَیکَ وقُل : یا اَللّهُ یا اَللّهُ _ سَبعَ مَرّاتٍ _ فَإِنَّهُ یُستَجابُ لَکَ . (1)

الإمام الصادق علیه السلام :اِشتَکَیتُ فَمَرَّ [ بی ] أبی علیه السلام فَقالَ : قُل یا بُنَیَّ عَشرَ مَرّاتٍ : یا اللّهُ ؛ فَإِنَّهُ لَم یَقُلها عَبدٌ إلاّ قالَ : لَبَّیکَ ، ومَن قالَ : یا رَبّی یا اَللّهُ ، یا رَبّی یا اللّهُ حَتّی یَنقَطِعَ النَّفَسُ ، اُجیبَ فَقیلَ لَهُ : لَبَّیکَ ، ما حاجَتُکَ . (2)

عنه علیه السلام :مَن قالَ عَشرَ مَرّاتٍ : یا رَبِّ یا رَبِّ ، قیلَ لَهُ : لَبَّیکَ ، ما حاجَتُکَ ؟ (3)

الکافی عن محمد بن حمران :مَرِضَ إسماعیلُ بنُ أبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام ، فَقالَ لَهُ أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام : قُل : یا رَبِّ یا رَبِّ عَشرَ مَرّاتٍ ، فَإِنَّ مَن قالَ ذلِکَ نودِیَ : لَبَّیکَ ، ما حاجَتُکَ ؟ (4)

الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ العَبدَ إذا سَجَدَ فَقالَ : یا رَبِّ یا رَبِّ _ حَتّی یَنقَطِعَ نَفَسُهُ _ قالَ لَهُ الرَّبُّ تَبارَکَ وتَعالی : لَبَّیکَ ما حاجَتُکَ ؟ (5)

عنه علیه السلام :إنَّ الرَّجُلَ مِنکُم لَیَقِفُ عِندَ ذِکرِ الجَنَّةِ وَالنّارِ ، ثُمَّ یَقولُ : أی رَبِّ أی رَبِّ أی رَبِّ _ ثَلاثا _ فَإِذا قالَها نودِیَ مِن فَوقِ رَأسِهِ : سَل ، ما حاجَتُکَ . (6)

.


1- .مکارم الأخلاق : ج 2 ص 146 ح 2361 ، بحار الأنوار : ج 80 ص 328 ح 15 نقلاً عن کتاب الاختیار لابن الباقی وفیه «لأبی ذرّ» بدل «لابنه» و ج 95 ص 159 ح 10 .
2- .الدعوات : ص 44 ح 105 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 235 .
3- .الکافی : ج 2 ص 520 ح 1 عن أیّوب بن الحرّ أخی اُدیم ، المحاسن : ج 1 ص 105 ح 85 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 84 ح 2224 ، بحار الأنوار : ج 95 ص 164 ح 18 نقلاً عن کتاب الصلاة لمحمّد بن علیّ بن محبوب .
4- .الکافی : ج 2 ص 520 ح 2 .
5- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 333 ح 976 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 38 ح 2085 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 205 ح 19 .
6- .المحاسن : ج 1 ص 105 ح 84 عن أبی بصیر ، بحار الأنوار : ج 93 ص 233 ح 4 .

ص: 525

امام علی علیه السلام_ به فرزندش _: هر گاه در زمینه دین یا دنیا مشکل بزرگی برایت پیش آمد ، وضو ساز و دستانت را به آسمان بردار و هفت بار بگو : «یا اَللّهُ یا اَللّهُ ، ای خدا ! ای خدا !...» . پاسخت داده می شود.

امام صادق علیه السلام :بیمار شدم و پدرم از کنارم رد شد و فرمود : «پسرم ! ده مرتبه بگو : یا اَللّهُ ، ای خدا !؛ زیرا هر بنده ای این را بگوید ، خداوند می فرماید : بله . و هر کس بگوید : یا رَبّی یا اَللّهُ ، ای پرورگار من ، ای خدا! ، تا جایی که نفس قطع شود ، در پاسخ او گفته می شود : بله ، حاجتت چیست؟ » .

امام صادق علیه السلام :هر کس ده مرتبه بگوید : «یا رَبِّ یا رَبِّ ، ای خداوندگار من ! ای خداوندگار من!...» ، جواب می آید که : بله ، چه می خواهی؟

الکافی_ به نقل از محمّد بن حمران _: اسماعیل فرزند امام صادق علیه السلام بیمار شد . امام علیه السلام به او فرمود : «ده مرتبه بگو : یا رَبِّ یا رَبِّ ، ای خداوندگار من ! ای خداوندگار من !... ؛ زیرا هر کس این را بگوید ، جواب داده می شود که : بله ، چه می خواهی؟».

امام صادق علیه السلام :بنده هر گاه به سجده رود و بگوید : «یا رَبِّ یا رَبِّ ، ای خداوندگار من ! ای خداوندگار من ! ...» تا نفسش قطع شود ، خداوند _ تبارک و تعالی _ به او می فرماید : «بله ، چه می خواهی؟».

امام صادق علیه السلام :فردی از شما در هنگام یاد از بهشت و دوزخ درنگ می کند و سه مرتبه می گوید : «أی رَبِّ أی رَبِّ أی رَبِّ ، ای خداوند من ! ای خداوند من ! ای خداوند من!» . پس چون این را گفت ، از فراز سرش ندا آیدش که : بخواه ، حاجتت چیست؟

.

ص: 526

عنه علیه السلام :مَن قالَ : یا رَبِّ یا اَللّهُ ، یا رَبِّ یا اَللّهُ _ حَتّی یَنقَطِعَ نَفَسُهُ _ قیلَ لَهُ : لَبَّیکَ ، ما حاجَتُکَ ؟ (1)

عنه علیه السلام :مَن قالَ : یا مَن یَفعَلُ ما یَشاءُ ولا یَفعَلُ ما یَشاءُ أحَدٌ غَیرُهُ _ ثَلاثَ مَرّاتٍ _ استُجیبَ لَهُ ، وهُوَ الدُّعاءُ الَّذی لا یُرَدُّ . (2)

المجتنی عن اللّیث بن سعد عن الإمام الصادق علیه السلام_ فی دُعاءِ سَریعِ الإِجابَةِ _: یا اَللّهُ یا اَللّهُ یا اَللّهُ _ حَتَّی انقَطَعَ نَفَسُهُ _ یا رَحمنُ یا رَحمنُ یا رَحمنُ _ حَتَّی انقَطَعَ نَفَسُهُ _ یا رَحیمُ یا رَحیمُ _ حَتَّی انقَطَعَ نَفَسُهُ _ یا أرحَمَ الرّاحِمینَ _ حَتَّی انقَطَعَ نَفَسُهُ _ ثُمَّ سَأَلَ حاجَتَهُ فَحَضَرَت فِی الحالِ . (3)

الدعاء المأثور وآدابه عن عبد اللّه بن الصامت عن الإمام الصادق علیه السلام :مَن حَزَبَهُ أمرٌ (4) فَقالَ خَمسَ مَرّاتٍ : رَبَّنا رَبَّنا ، ودَعا فی کَشفِهِ ، إلاّ أنجاهُ اللّهُ مِمّا یَخافُ ، وأعطاهُ ما أرادَ . وَاحتَجَّ بِقَولِهِ سُبحانَهُ : «الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَ_مًا وَقُعُودًا وَعَلَی جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَ_وَ تِ وَالْأَرْضِ» الآیاتِ إلی قَولِهِ : «فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لاَ أُضِیعُ عَمَلَ عَ_مِلٍ مِّنکُم مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَی بَعْضُکُم مِّن بَعْضٍ» (5) . (6)

.


1- .الکافی : ج 2 ص 520 ح 3 ، المحاسن : ج 1 ص 105 ح 85 وفیه «یا ربّ یا ربّ» بدل «یا ربّ یا اللّه یا ربّ یا اللّه » وکلاهما عن أبی بصیر ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 84 ح 2224 نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 234 ح 5 .
2- .الدعوات : ص 45 ح 112 ، بحار الأنوار : ج 95 ص 162 ح 17 .
3- .المجتنی : ص 64 .
4- .أی نزل به مهمٌّ أو أصابه غمٌّ (النهایة : ج 1 ص 377 «حزب») .
5- .آل عمران : 191 _ 195 .
6- .الدعاء المأثور وآدابه : ص 74 ، مستدرک الوسائل : ج 5 ص 219 ح 5736 نقلاً عن تفسیر أبی الفتوح الرازی عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله نحوه .

ص: 527

امام صادق علیه السلام :هر کس بگوید : «یا رَبِّ یا اَللّهُ یا رَبِّ یا اَللّهُ ، ای خداوند من ، ای خدا ! ای خداوند من ، ای خدا!» تا آن که نفسش تمام شود ، به او گفته می شود : بله ، چه حاجت داری؟

امام صادق علیه السلام :هر کس سه بار بگوید : «یا مَن یَفعَلُ ما یَشاءُ ولا یَفعَلُ ما یَشاءُ أحَدٌ غَیرُهُ ، ای کسی که آنچه را بخواهد ، انجام می دهد و هیچ کس جز او اینگونه (فعّال ما یشاء) نیست» ، پاسخش داده می شود . و این است آن دعایی که رد نمی شود.

المجتنی_ به نقل از لیث بن سعد ، درباره دعایی که زود اجابت می شود _: امام صادق علیه السلام فرمود : «یا اَللّهُ یا اَللّهُ یا اَللّهُ ، ای خدا! ای خدا! ای خدا! ...» _ تا آن که نفسش قطع شود ، «یا رَحمنُ یا رَحمنُ یا رَحمنُ ، ای مهرگستر! ای مهرگستر! ای مهرگستر! ...» تا آن که نفسش قطع شود ، «یا رَحیمُ یا رَحیمُ یا رَحیمُ ، ای مهربان! ای مهربان! ای مهربان! «... تا آن که نفسش قطع شود ، «یا أرحَمَ الرّاحِمینَ ، ای مهربان ترینِ مهربانان!...» تا آن که نفسش قطع شود . سپس حاجتش را درخواست کند . در دَم برآورده شود.

الدعاء المأثور و آدابه_ به نقل از عبد اللّه بن صامت _: امام صادق علیه السلام فرمود : «هر کس مشکل بزرگی برایش پیش آید و پنج مرتبه بگوید : رَبَّنا رَبَّنا ، ای خداوندگار ما ! ای خداوندگار ما ! ... و برای رفع آن مشکل دعا کند ، حتما خداوند او را از آنچه می ترسیده است ، نجات می بخشد و آنچه را خواسته است ، به او می دهد ». امام علیه السلام به این فرموده خداوند سبحان استدلال کرد که : «آنان که ایستاده و نشسته و به پهلو خفته ، خدا را یاد می کنند و در آفرینش آسمان ها و زمین می اندیشند» تا «پس ، پروردگارشان پاسخشان دهد که : من عمل هیچ عمل کننده ای از شما را ، از مرد و زن ، که همه از یکدیگرید ، تباه نمی کنم» .

.

ص: 528

الإمام الرضا علیه السلام :إذا نَزَلَت بِکُم شِدَّةٌ فَاستَعینوا بِنا عَلَی اللّهِ ، وهُوَ قَولُ اللّهِ عز و جل : «وَلِلَّهِ الأَْسْمَاءُ الْحُسْنَی فَادْعُوهُ بِهَا» ، قالَ أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام : نَحنُ وَاللّهِ الأَسماءُ الحُسنَی الَّذی لا یَقبَلُ مِن أحَدٍ إلاّ بِمَعرِفَتِنا ، قالَ : «فَادْعُوهُ بِهَا» . (1)

راجع : ص 296 (جوف اللیل) .

.


1- .تفسیر العیّاشی : ج 2 ص 42 ح 119 ، الاختصاص : ص 252 ولیس فیه «قال أبو عبد اللّه ...» ، بحار الأنوار : ج 94 ص 5 ح 7 وراجع الکافی : ج 1 ص 143 ح 4 .

ص: 529

امام رضا علیه السلام :هر گاه گرفتاری ای بر شما نازل شد ، از ما به درگاه خدا کمک بگیرید و این ، فرموده خداوند عز و جلاست ، آن جا که می فرماید : «و همه نامهای نیکو متعلّق به خدایند پس بدانها او را بخوانید» . [امام] صادق علیه السلام فرمود : «به خدا سوگند ، ماییم نام های نیکو که خداوند از هیچ کس [عملش را] نمی پذیرد ، مگر آن که همراه با شناخت [و اعتقاد به] ما باشد . خدا فرموده است : «پس ، بدانها او را بخوانید» ».

ر . ک : ص 297 (دل شب).

.

ص: 530

البابُ السّادِسُ : استجابة الدّعاء بالاسم الأعظم6 / 1ما رُوِیَ فی تَفسیرِ الاِسمِ الأَعظَمِأ _ مَوقِعُ الاِسمِ الأَعظَمِ مِنَ البَسمَلَةِرسول اللّه صلی الله علیه و آله : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَ_نِ الرَّحِیمِ» أقرَبُ إلَی الاِسمِ الأَعظَمِ (1) مِن سَوادِ العَینِ إلی بَیاضِها . (2)

.


1- .استعملت کلمة «اسم» فی معناها الجامع القابل للصدق علی جمیع أسمائه تعالی ، فهو من باب ذکر المفهوم والإشارة به إلی المصداق. وبما أنّ الاسم الأعظم أشرف المصادیق فلا محالة أن یکون أولی وأحقّ بانطباق المفهوم علیه . وبهذا یتّضح معنی کون «باسم اللّه » أقرب إلی الاسم الأعظم من سواد العین إلی بیاضها؛ فإنّ القرب بینهما قرب ذاتی ؛ إذ المفهوم متّحد مع مصداقه خارجا ، وقرب سواد العین إلی بیاضها قرب مکانیّ ، والاتّحاد بینهما وضعیّ (البیان فی تفسیر القرآن : ص 514) .
2- .عدّة الداعی : ص 49 ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 5 ح 11 عن محمّد بن سنان عن الإمام الرضا علیه السلام ، تفسیر العیّاشی : ج 1 ص 21 ح 13 عن إسماعیل بن مهران عن الإمام الرضا علیه السلام ، دلائل الإمامة : ص 420 ح 383 عن أحمد بن إسحاق عن الإمام الهادی عن الإمام الرضا علیهماالسلام وفیها «اسم اللّه الأعظم» بدل «الاسم الأعظم»، بحار الأنوار : ج 78 ص 371 ح 6 وراجع : تهذیب الأحکام : ج 2 ص 289 ح 1159 والمستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 738 ح 2027 وتاریخ بغداد : ج 7 ص 313 ح 3826 وکنز العمّال : ج 2 ص 296 ح 4047 .

ص: 531

باب ششم : مستجاب شدن دعا با اسم اعظم

6 / 1 احادیثی در تفسیر «اسم اعظم»

الف _ جایگاه اسم اعظم نسبت به بسم اللّه

باب ششم : مستجاب شدن دعا با اسم اعظم6 / 1احادیثی در تفسیر «اسم اعظم»الف _ جایگاه اسم اعظم نسبت به بسم اللّهپیامبر خدا صلی الله علیه و آله : «بسم اللّه الرحمن الرحیم» ، به اسم اعظم خدا ، (1) از سیاهی چشم به سفیدی آن ، نزدیک تر است.

.


1- .کلمه «اسم» ، به معنای جامع آن که بر تمام نام های خداوند صدق پذیر است ، به کار رفته است . بنا بر این ، از باب ذکر مفهوم و اشاره با آن به مصداق است . و از آن جا که اسم اعظم ، عالی ترینِ مصادیق است ، به ناچار ، اولی و احقّ است به انطباق مفهوم بر آن . با این بیان ، معنای این که «بسم اللّه » به اسم اعظم ، نزدیک تر از سیاهی چشم به سفیدی آن است ، روشن می شود ؛ چرا که قرب میان آن دو ، ذاتی است ؛ چون مفهوم با مصداقش در خارج متّحدند ، در صورتی که نزدیکی سیاهی چشم به سفیدی ، نزدیکی مکانی است و اتّحاد میان آن دو ، اتّحاد وضعی است (البیان فی تفسیر القرآن : ص 514).

ص: 532

عنه صلی الله علیه و آله_ وقَد سُئِلَ عَن «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» _: هُوَ اسمٌ مِن أسماءِ اللّهِ ، وما بَینَهُ وبَینَ اسمِ اللّهِ الأَکبَرِ إلاّ کَما بَینَ سَوادِ العَینِ وبَیاضِها مِنَ القُربِ . (1)

مُهج الدعوات عن معاویة بن عمّار ع_ن الإمام الصادق علیه السلام : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَ_نِ الرَّحِیمِ» اسمُ اللّهِ الأَکبَرُ . أو قالَ : الأَعظَمُ . (2)

ب _ آیٌ مِنَ القُرآنِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :اِسمُ اللّهِ الأَعظَمُ فی هاتَینِ الآیَتَینِ : «اللَّهُ لاَ إِلَ_هَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ» (3) ، و «إِلَ_هُکُمْ إِلَ_هٌ وَ حِدٌ» (4) . (5)

عنه صلی الله علیه و آله :اِسمُ اللّهِ الأَعظَمُ فی هاتَینِ الآیَتَینِ : «وَ إِلَ_هُکُمْ إِلَ_هٌ وَ حِدٌ لاَّ إِلَ_هَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمَ_نُ الرَّحِیمُ» (6) ، وفاتِحَةِ سورَةِ آلِ عِمرانَ : «الم * اللَّهُ لاَ إِلَ_هَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ» (7) . (8)

عنه صلی الله علیه و آله :اِسمُ اللّهِ الأَعظَمُ الَّذی إذا دُعِیَ بِهِ أجابَ : «قُلِ اللَّهُمَّ مَ__لِکَ الْمُلْکِ» إلی «بِغَیْرِ حِسَابٍ» (9) . (10)

.


1- .المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 738 ح 2027 عن ابن عبّاس ، کنزالعمّال : ج 2 ص 296 ح 4047 ؛ مُهج الدعوات : ص 381 عن ابن عبّاس ، بحار الأنوار : ج 93 ص 225 ح 1 .
2- .مُهَج الدعوات : ص 379 .
3- .البقرة : 255. وهی آیة الکرسی .
4- .البقرة : 163 .
5- .مُهج الدعوات : ص 383 عن أسماء بنت زید ، بحار الأنوار : ج 93 ص 227 .
6- .البقرة : 163 .
7- .آل عمران : 1 و 2 .
8- .سنن أبی داوود : ج 2 ص 80 ح 1496 ، سنن الترمذی : ج 5 ص 517 ح 3478 ، سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1267 ح 3855 ولیس فیه ذیله ، سنن الدارمی : ج 2 ص 907 ح 3266 ، المعجم الکبیر : ج 24 ص 174 ح 440 و 441 والثلاثة الأخیرة نحوه وکلّها عن أسماء بنت یزید ، کنز العمّال : ج 1 ص 451 ح 1941 .
9- .آل عمران : 26 و 27 .
10- .مُهج الدعوات : ص 380 عن أسماء بنت زید ، بحار الأنوار : ج 93 ص 224؛ المعجم الکبیر : ج 12 ص 133 ح 12792 عن ابن عبّاس ، کنزالعمّال : ج 1 ص 451 ح 1943 .

ص: 533

ب _ آیاتی از قرآن

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ در پاسخ به سؤال از «بسم اللّه الرحمن الرحیم» _: آن ، نامی از نام های خداست و نزدیکی آن به اسم اکبر خداوند ، مانند نزدیکی سیاهی چشم به سفیدی آن است.

مهج الدعوات_ به نقل از معاویة بن عمّار _: امام صادق علیه السلام فرمود : « «بسم اللّه الرحمن الرحیم» »، نام اکبر خداست» یا فرمود : «[اسمِ] اعظم خداست».

ب _ آیاتی از قرآنپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :اسم اعظم خدا ، در این دو آیه است : «اللَّهُ لاَ إِلَ_هَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ؛ خداست که معبودی جز او نیست ، زنده و برپادارنده است» و «إِلَ_هُکُمْ إِلَ_هٌ وَ حِدٌ ؛ خدای شما خدای یگانه است» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :اسم اعظم خدا ، در این دو آیه است : «وَ إِلَ_هُکُمْ إِلَ_هٌ وَ حِدٌ لاَّ إِلَ_هَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمَ_نُ الرَّحِیمُ ؛ و خدای شما خدایی یکتاست ، معبودی جز او نیست ، مهرگستر و مهربان است» ، و در آغاز سوره آل عمران : «الم * اللَّهُ لاَ إِلَ_هَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ؛ الف _ لام _ میم . خداست که معبودی جز او نیست ، زنده و برپادارنده است» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :اسم اعظم خدا که هر گاه با آن خوانده شود ، پاسخ می دهد ، این است : «قُلِ اللَّهُمَّ مَ__لِکَ الْمُلْکِ ؛ بگو : بار خدایا ! ای صاحب پادشاهی!» تا «بِغَیْرِ حِسَابٍ ؛ بدون حساب» .

.

ص: 534

مهج الدعوات عن أبی اُمامة عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله :اِسمُ اللّهِ الأَعظَمُ الَّذی إذا دُعِیَ بِهِ أجابَ ، فی سُوَرٍ ثَلاثٍ : فِی البَقَرَةِ وآلِ عِمرانَ ، وطه . قالَ أبو اُمامَةَ : فِی البَقَرَةِ آیَةُ الکُرسِیِّ ، وفی آلِ عِمرانَ : «الم * اللَّهُ لاَ إِلَ_هَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ» (1) وفی طه : «وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ» (2) . (3)

المستدرک عن الصحیحین عن سعد بن مالک عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله :هَل أدُلُّکُم عَلَی اسمِ اللّهِ الأَعظَمِ الَّذی إذا دُعِیَ بِهِ أجابَ ، وإذا سُئِلَ بِهِ أعطی ؟ الدَّعوَةُ الَّتی دَعا بِها یونُسُ ، حَیثُ ناداهُ فِی الظُّلُماتِ الثَّلاثِ : «لا إِلَ_هَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَ_نَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّ__لِمِینَ» . فَقالَ رَجُلٌ : یا رَسولَ اللّهِ ، هَل کانَت لِیونُسَ خاصَّةً أم لِلمُؤمِنینَ عامَّةً ؟ فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : ألا تَسمَعُ قَولَ اللّهِ عز و جل : «وَ نَجَّیْنَ_هُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذَ لِکَ نُنجِی الْمُؤْمِنِینَ» (4) . (5)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :اِسمُ اللّهِ الأَعظَمُ فی سِتِّ آیاتٍ مِن آخِرِ سورَةِ الحَشرِ . (6)

کنزالعمّال عن البراء بن عازب :قُلتُ لِعَلِیٍّ علیه السلام : یا أمیرَ المُؤمِنینَ ، أسأَ لُکَ بِاللّهِ ورَسولِهِ إلاّ خَصَصتَنی بِأَعظَمِ ما خَصَّکَ بِهِ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، وَاختَصَّهُ بِهِ جِبریلُ ، وأرسَلَهُ بِهِ الرّحَمنُ ، فَضَحِکَ ثُمَّ قالَ یا بَراءُ : إذا أرَدتَ أن تَدعُوَ اللّهَ عز و جلبِاسمِهِ الأَعظَمِ فَاقرَأ مِن أوَّلِ سورَةِ الحَدیدِ إلی آخِرِ سِتِّ آیاتٍ مِنها ، إلی « ... عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ» (7) ، وآخِرِ سورَةِ الحَشرِ ، یَعنی أربَعَ آیاتٍ ، ثُمَّ ارفَع یَدَیکَ فَقُل : «یا مَن هُوَ هکَذا ، أسأَ لُکَ بِحَقِّ هذِهِ الأَسماءِ أن تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وأن تَفعَلَ بی کَذا وکَذا مِمّا تُریدُ» ، فَوَاللّهِ الَّذی لا إلهَ غَیرُهُ لَتُقبِلَنَّ (8) بِحاجَتِکَ إن شاءَ اللّهُ . (9)

.


1- .آل عمران : 1 و 2 .
2- .طه : 111 .
3- .مُهَج الدعوات : ص 380 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 224؛ سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1267 ح 3856 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 684 ح 1861 ولیس فیه «الذی إذا دعی به أجاب» ، المعجم الکبیر : ج 8 ص 237 ح 7925 ، المعجم الأوسط : ج 8 ص 192 ح 8371 کلّها عن أبی اُمامة ، کنزالعمّال : ج 1 ص 451 ح 1942 .
4- .الأنبیاء : 87 و 88 .
5- .المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 685 ح 1865 ، تفسیر الطبری : ج 10 الجزء 17 ص 82 نحوه وکلاهما عن سعد بن مالک ، کنزالعمّال : ج 1 ص 452 ح 1944 .
6- .مجمع البیان : ج 9 ص 401 ، مُهج الدعوات : ص 380 ولیس فیه «سورة» وکلاهما عن ابن عبّاس ، بحار الأنوار : ج 93 ص 224 ؛ الفردوس : ج 1 ص 416 ح 1686 عن ابن عبّاس ، کنزالعمّال : ج 1 ص 452 ح 1945 .
7- .الحدید : 6 .
8- .فی الدرّ المنثور: «لَتَنقَلِبَنَّ» .
9- .کنزالعمّال : ج 2 ص 248 ح 3941 نقلاً عن ابن النجّار وص 250 ح 3945 نقلاً عن أبی علی عبدالرحمن بن محمّد النیسابوری فی فوائده نحوه ، الدرّ المنثور : ج 8 ص 49 نقلاً عن ابن النجّار فی تاریخ بغداد؛ بحار الأنوار : ج 92 ص 309 .

ص: 535

مهج الدعوات_ به نقل از ابو امامه _: پیامبر خدا فرمود : «اسم اعظم خدا که هر گاه با آن خوانده شود ، جواب می دهد ، در سه سوره بقره و آل عمران و طه است». ابو امامه گوید : در بقره ، آیة الکرسی است ، در آل عمران ، «الم * اللَّهُ لاَ إِلَ_هَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ؛ الف _ لام _ میم . خداست که معبودی جز او نیست ، زنده و برپادارنده است» ، و در طه ، «وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ ؛ و چهره ها برای آن زنده برپادارنده ، خضوع می کنند» .

المستدرک علی الصحیحین_ به نقل از سعد بن مالک _: پیامبر خدا فرمود : «آیا شما را به اسم اعظم خدا راهنمایی کنم ؛ همان که هر گاه به آن خوانده شود ، پاسخ می دهد و هر گاه به آن از او درخواست شود ، عطا می کند؟ [همان] دعایی که یونس با آن دعا کرد ، آن گاه که در تاریکی های سه گانه او را صدا زد : «لا إِلَ_هَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَ_نَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّ__لِمِینَ ؛ معبودی جز تو نیست . منزّهی تو ! من از ستمکاران بودم» ». مردی گفت : ای پیامبر خدا ! آیا این دعا اختصاص به یونس داشت ، یا برای همه مؤمنان است؟ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «آیا فرموده خداوند عز و جل را نمی شنوی که : «وَ نَجَّیْنَ_هُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذَ لِکَ نُنجِی الْمُؤْمِنِینَ ؛ و او را از اندوه رهانیدیم و این چنین ما مؤمنان را می رهانیم» ؟».

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :اسم اعظم خدا در شش آیه آخر سوره حشر است.

کنز العمّال_ به نقل از براء بن عازب _: به علی علیه السلام گفتم : ای امیر مؤمنان ! به حقّ خدا و پیامبرش ، از تو خواهش می کنم که بزرگ ترین چیزی را که پیامبر خدا به تو اختصاص داد و جبرئیل به او اختصاص داد و خداوند مهربان ، او را به آن وسیله فرو فرستاد ، به من نیز اختصاص دهی . امام علیه السلام خندید و سپس فرمود : «ای براء ! هر گاه خواستی خداوند عز و جل را با اسم اعظمش بخوانی ، از آغاز سوره حدید تا آخر آیه ششم آن ، [یعنی] تا « .. . علیم بذات الصدور» ، و چهار آیه آخر سوره حشر را بخوان . سپس دستانت را بلند کن و بگو : ای آن که چنین است ! به حقّ این نام ها از تو درخواست می کنم که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و فلان و بهمان خواسته مرا برآوری. به خدایی که معبودی جز او نیست ، سوگند می خورم که به خواست خدا ، با خواسته ات برمی گردی.»

.

ص: 536

الإمام الصادق علیه السلام :اِسمُ اللّهِ الأَعظَمُ مُقَطَّعٌ فی اُمِّ الکِتابِ . (1)

عنه علیه السلام :«ال_م» هُوَ حَرفٌ مِن حُروفِ اسمِ اللّهِ الأَعظَمِ المُقَطَّعِ فِی القُرآنِ ، الَّذی یُؤَلِّفُهُ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله وَالإِمامُ ، فَإِذا دَعا بِهِ اُجیبَ . (2)

ج _ نُصوصٌ مِنَ الأَدعِیَةِسنن الترمذی عن بریدة :سَمِعَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله رَجُلاً یَدعو وهُوَ یَقولُ : اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ بِأَنّی أشهَدُ أنَّکَ أنتَ اللّهُ لا إلهَ إلاّ أنتَ ، الأَحَدُ الصَّمَدُ الَّذی لَم یَلِد ولَم یولَد ولَم یَکُن لَهُ کُفُوا أحَدٌ . فَقالَ صلی الله علیه و آله : وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ لَقَد سَأَلَ اللّهَ بِاسمِهِ الأَعظَمِ الَّذی إذا دُعِیَ بِهِ أجابَ ، وإذا سُئِلَ بِهِ أعطی . (3)

.


1- .ثواب الأعمال : ص 130 ح 1 ، تفسیر العیّاشی : ج 1 ص 19 ح 1 ، مُهج الدعوات : ص 379 کلّها عن علیّ بن أبی حمزة البطائنی ، بحار الأنوار : ج 92 ص 234 ح 16 .
2- .معانی الأخبار : ص 23 ح 2 ، تفسیر القمّی : ج 1 ص 30 کلاهما عن أبی بصیر ، بحار الأنوار : ج 2 ص 16 ح 38 .
3- .سنن الترمذی : ج 5 ص 515 ح 3475 ، سنن أبی داوود : ج 2 ص 79 ح 1493 ، سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1267 ح 3857 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 683 ح 1858 ، کنزالعمّال : ج 1 ص 453 ح 1949؛ مُهج الدعوات : ص 380 نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 224 .

ص: 537

ج _ متونی از دعاها

امام صادق علیه السلام :اسم اعظم خدا در اُمّ الکتاب (سوره حمد) پراکنده است.

امام صادق علیه السلام : «الف _ لام _ میم» ، حرفی از حروف اسم اعظم خداست که در قرآن ، پراکنده است و پیامبر صلی الله علیه و آله و امام ، آنها را با هم ترکیب می کنند و هر گاه با آن دعا کنند ، دعایشان اجابت می شود.

ج _ متونی از دعاهاسنن الترمذی_ به نقل از بریده _: پیامبر صلی الله علیه و آله شنید فردی دعا می کند و می گوید : بار خدایا ! به حقّ این که گواهی می دهم تویی خدای یکتا و معبودی جز تو نیست و یگانه بی نیازی که نه فرزند دارد و نه فرزند کسی است و هیچ کس همتای او نیست ، از تو درخواست می کنم . فرمود : «سوگند به آن کسی که جانم در دست اوست ، این مرد از خداوند به اسم اعظمش درخواست کرد ؛ اسمی که هر گاه با آن خوانده شود ، پاسخ می دهد و هر گاه با آن از او درخواست شود ، عطا می کند».

.

ص: 538

مسند ابن حنبل عن أنس :کُنتُ مَعَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله جالِسا فِی الحَلقَةِ ورَجُلٌ قائِمٌ یُصَلّی ، فَلَمّا رَکَعَ وسَجَدَ فَتَشَهَّدَ ثُمَّ قالَ فی دُعائِهِ : اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ بِأَنَّ لَکَ الحَمدَ ، لا إلهَ إلاّ أنتَ المَنّانُ ، یا بَدیعَ السَّماواتِ وَالأَرضِ ، یاذَا الجَلالِ وَالإِکرامِ ، یا حَیُّ یا قَیّومُ ، إنّی أسأَ لُکَ . فَقالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : أتَدرونَ بِما دَعَا اللّهَ ؟ قالَ : فَقالوا : اللّهُ ورَسولُهُ أعلَمُ . قالَ : وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ لَقَد دَعَا اللّهَ بِاسمِهِ الأَعظَمِ الَّذی إذا دُعِیَ بِهِ أجابَ ، وإذا سُئِلَ بِهِ أعطی . (1)

الأدب المفرد عن أنس :کُنتُ مَعَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، دَعا رَجُلٌ فَقالَ : یا بَدیعَ السَّماواتِ ، یا حَیُّ یا قَیّومُ ، إنّی أسأَ لُکَ . فَقالَ : أتَدرونَ بِما دَعا ؟ وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ ، دَعَا اللّهَ بِاسمِهِ الَّذی إذا دُعِیَ بِهِ أجابَ. (2)

الإمام الحسین عن الإمام علیّ علیهماالسلام :رَأَیتُ الخِضرَ علیه السلام فِی المَنامِ قَبلَ بَدرٍ بِلَیلَةٍ ، فَقُلتُ لَهُ : عَلِّمنی شَیئا اُنصَر بِهِ عَلَی الأَعداءِ ، فَقالَ : قُل : «یا هُوَ ، یا مَن لا هُوَ إلاّ هُوَ» ، فَلَمّا أصبَحتُ قَصَصتُها عَلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، فَقالَ لی : یا عَلِیُّ عُلِّمتَ الاِسمَ الأَعظَمَ . فَکانَ عَلی لِسانی یَومَ بَدرٍ . وإنَّ أمیرَ المُؤمِنینَ علیه السلام قَرَأَ : «قُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ» ، فَلَمّا فَرَغَ قالَ : یا هُوَ ، یا مَن لا هُوَ إلاّ هُوَ ، اغفِر لی ، وَانصُرنی عَلَی القَومِ الکافِرینَ . وکانَ عَلِیٌّ علیه السلام یَقولُ ذلِکَ یَومَ صِفّینَ وهُوَ یُطارِدُ ، فَقالَ لَهُ عَمّارُ بنُ یاسِرٍ : یا أمیرَ المُؤمِنینَ ، ما هذِهِ الکِنایاتُ ؟ قالَ : اِسمُ اللّهِ الأَعظَمُ وعِمادُ التَّوحیدِ : اللّهُ (3) لا إلهَ إلاّ هُوَ . ثُمَّ قَرَأَ : «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لاَ إِلَ_هَ إِلاَّ هُوَ» وآخِرَ الحَشرِ ، ثُمَّ نَزَلَ فَصَلّی أربَعَ رَکَعاتٍ قَبلَ الزَّوالِ . (4)

.


1- .مسند ابن حنبل : ج 4 ص 488 ح 13571 و ص 316 ح 12611 ، سنن أبی داوود : ج 2 ص 79 ح 1495 ، سنن النسائی : ج 3 ص 52 ، صحیح ابن حبّان : ج 3 ص 175 ح 893 ، سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1268 ح 3858 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 683 ح 1856 و ح 1857 ، کنزالعمّال : ج 2 ص 250 ح 3944؛ الدعوات : ص 57 ح 144 عن أبی حمزة الثمالی عن الإمام زین العابدین علیه السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 95 ص 163 ح 17 .
2- .الأدب المفرد : ص 211 ح 705 .
3- .فی المصدر : «عماد التَّوحید للّه » والصواب ما أثبتناه کما فی بحار الأنوار : ج 93 ص 232 ح 3 .
4- .التوحید : ص 89 ح 2 عن وهب بن وهب القرشی عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 3 ص 222 .

ص: 539

مسند ابن حنبل_ به نقل از انس _: با پیامبر خدا در مجلسی نشسته بودم و مردی ایستاده بود و نماز می خواند . پس از آن که رکوع و سجود کرد و تشهّدش را خواند ، در دعایش گفت : بار خدایا ! از تو درخواست می کنم ، به حقّ این [معنا ]که ستایش ، ویژه توست [و] معبودی جز توی نعمت بخش نیست . ای پدیدآورنده آسمان ها و زمین ! ای باشُکوه و ارج ! ای زنده ، ای پاینده ! از تو درخواست می کنم . پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «آیا می دانید او خدا را به چه خواند؟». گفتند : خدا و پیامبر او بهتر می دانند . فرمود : «سوگند به آن که جانم در دست اوست ، او خدا را به بزرگ ترین نامش خواند ؛ همان که هر گاه با آن خوانده شود ، پاسخ می دهد و هر گاه با آن از او درخواست شود ، عطا می کند».

الأدب المفرد_ به نقل از انس _: من همراه پیامبر صلی الله علیه و آله بودم که مردی دعا کرد و گفت : ای پدیدآورنده آسمان ها ، ای زنده ، ای پاینده ! من از تو درخواست می کنم . [پیامبر صلی الله علیه و آله ] فرمود : «می دانید او با چه چیز دعا کرد؟ سوگند به آن که جانم در دست اوست ، این مرد خدا را با آن نامش خواند که هر گاه بدان خوانده شود ، پاسخ می دهد» .

امام حسین علیه السلام :[پدرم] علی علیه السلام فرمود : «یک شب قبل از [جنگ] بدر ، خضر علیه السلام را خواب دیدم و به او گفتم : چیزی به من بیاموز که با آن بر دشمنان ، نصرت داده شوم . گفت : بگو : یا هُوَ یا مَن لا هُوَ إلاّ هُوَ ، ای او! ای آن که اویی جز او نیست! . چون صبح شد ، آن را برای پیامبر خدا باز گفتم . فرمود : ای علی! اسم اعظم به تو آموخته شده است . در روز بدر ، پیوسته این جمله بر زبانم بود». نیز امیر مؤمنان ، «قل هو اللّه أحد» را خواند و چون آن را تمام کرد ، فرمود : «قُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ» ، ای او ! ای آن که اویی جز او نیست ! مرا بیامرز و بر گروه کافران ، پیروزم گردان». در روز صفّین نیز ، در حالی که حمله می کرد ، این دعا را می خواند . عمّار بن یاسر به ایشان گفت : ای امیر مؤمنان ! این اشارات چیست؟ فرمود : «اسم اعظم خدا و ستون توحید است . خدا ، که معبودی جز او نیست» . سپس آیه : «شهد اللّه أنّه لا إله إلاّ هو ؛ خدا ، خود ، گواهی می دهد که معبودی جز او نیست» و آخر حشر را قرائت کرد . آن گاه پیاده شد و چهار رکعت پیش از زوال خواند.

.

ص: 540

الإمام زین العابدین علیه السلام :کُنتُ أدعُو اللّهَ سُبحانَهُ سَنَةً عَقیبَ کُلِّ صَلاةٍ أن یُعَلِّمَنِی الاِسمَ الأَعظَمَ ، فَإِنّی ذاتَ یَومٍ قَد صَلَّیتُ الفَجرَ ، إذ غَلَبَتنی عَینایَ وأنَا قاعِدٌ ، وإذا أنَا بِرَجُلٍ قائِمٍ بَینَ یَدَیَّ یَقولُ لی : سَأَلتَ اللّهَ تَعالی أن یُعَلِّمَکَ الاِسمَ الأَعظَمَ ؟ قُلتُ : نَعَم . قالَ : قُل : «اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ بِاسمِکَ ، اللّهِ ، اللّهِ ، اللّهِ ، اللّهِ ، اللّهِ ، الَّذی لا إلهَ إلاّ هُوَ رَبُّ العَرشِ العَظیمِ» . قالَ : فَوَ اللّهِ ما دَعَوتُ بِها لِشَیءٍ إلاّ رَأَیتُ نُجحَهُ . (1)

الإمام الرضا علیه السلام :مَن قالَ بَعدَ صَلاةِ الفَجرِ : «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ ، لا حَولَ ولا قُوَّةَ إلاّ بِاللّهِ العَلِیِّ العَظیمِ» مِئَةَ مَرَّةٍ ، کانَ أقرَبَ إلَی اسمِ اللّهِ الأَعظَمِ مِن سَوادِ العَینِ إلی بَیاضِها ، وإنَّهُ دَخَلَ فیهَا اسمُ اللّهِ الأَعظَمُ . (2)

.


1- .مکارم الأخلاق : ج 2 ص 159 ح 2392 ، مهج الدعوات : ص 382 نحوه ، بحار الأنوار : ج 61 ص 170 ح 27 .
2- .مُهَج الدعوات : ص 379 عن سلیمان بن جعفر الحمیری ، بحار الأنوار : ج 86 ص 162 ح 41 .

ص: 541

امام زین العابدین علیه السلام :من یک سال تمام در تعقیب هر نمازی از خدا می خواستم که اسم اعظم را به من بیاموزد . روزی پس از خواندن نماز صبح ، همچنان که نشسته بودم ، خوابْ چشمانم را در ربود . در عالم خواب ، مردی را دیدم که در مقابلم ایستاده است و به من می گوید : تو از خدای متعال خواستی که اسم اعظم را به تو بیاموزد؟ گفتم : آری . گفت : بگو : «اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ بِاسمِکَ ، اللّهِ ، اللّهِ ، اللّهِ ، اللّهِ ، اللّهِ ، الَّذی لا إلهَ إلاّ هُوَ رَبُّ العَرشِ العَظیمِ ، بار خدایا ! به حقّ نامت :خدا ، خدا ، خدا ، خدا ، خدا که معبودی جز او نیست و خداوندگار عرش بزرگ است ، از تو درخواست می کنم». به خدا سوگند ، با این دعا برای هر چه دعا کردم ، نتیجه دیدم.

امام رضا علیه السلام :هر کس بعد از نماز صبح صد مرتبه بگوید : «بسم اللّه الرحمن الرحیم . لا حول و لا قوّة إلاّ باللّه العلیّ العظیم ؛ به نام خداوند مهرگستر مهربان . هیچ نیرو و توانی نیست ، مگر به واسطه خدای والا و بزرگ» ، این به اسم اعظم خدا ، از سیاهی چشم به سفیدی آن ، نزدیک تر است و اسم اعظم خدا داخل آن است.

.

ص: 542

د _ کُلُّ اسمٍ مِن أسماءِ اللّهِمصباح الشریعة_ فیما نَسَبَهُ إلَی الإِمامِ الصّادِقِ علیه السلام _: سُئِلَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَنِ اسمِ اللّهِ الأَعظَمِ قالَ : کُلُّ اسمٍ مِن أسماءِ اللّهِ ، فَفَرِّغ قَلبَکَ عَن کُلِّ ما سِواهُ ، وَادعُهُ بِأَیِّ اسمٍ شِئتَ ، فَلَیسَ فِی الحَقیقَةِ للّهِِ اسمٌ دونَ اسمٍ بَل هُوَ الواحِدُ القَهّارُ . (1)

6 / 2مَن کانَ عِندَهُ الاِسمُ الأَعظَمُالکتاب«قالَ الَّذِی عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْکِتَ_بِ أَنَا ءَاتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَن یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمَّا رَءَاهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قالَ هَ_ذَا مِن فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی ءَأَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَ مَن شَکَرَ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَن کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ » . (2)

الحدیثالإمام الباقر علیه السلام :إنَّ اسمَ اللّهِ الأَعظَمَ عَلی ثَلاثَةٍ وسَبعینَ حَرفا ، وإنَّما کانَ عِندَ آصَفَ مِنها حَرفٌ واحِدٌ ، فَتَکَلَّمَ بِهِ ، فَخُسِفَ بِالأَرضِ ما بَینَهُ وبَینَ سَریرِ بِلقیسَ ، حَتّی تَناوَلَ السَّریرَ بِیَدِهِ ، ثُمَّ عادَتِ الأَرضُ کَما کانَت أسرَعَ مِن طَرفَةِ عَینٍ ، ونَحنُ عِندَنا مِنَ الاِسمِ الأَعظَمِ اثنانِ وسَبعونَ حَرفا ، وحَرفٌ واحِدٌ عِندَ اللّهِ تَعالَی، استَأثَرَ بِه فی عِلمِ الغَیبِ عِندَهُ ، ولا حَولَ ولا قُوَّةَ إلاّ بِاللّهِ العَلِیِّ العَظیمِ . (3)

.


1- .مصباح الشریعة : ص 129 .
2- .النمل : 40 .
3- .الکافی : ج 1 ص 230 ح 1 عن جابر وح 3 عن علیّ بن محمّد النوفلی عن الإمام العسکری علیه السلام ، خصائص الأئمّة علیهم السلام : ص 47 عن الإمام علیّ علیه السلام وکلاهما نحوه ، بصائر الدرجات : ص 208 ح 1 وص 209 ح 6 وکلاهما عن جابر ، المناقب لابن شهرآشوب : ج 4 ص 406 عن علیّ بن محمّد النوفلی عن الإمام الهادی علیه السلام وکلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 14 ص 113 ح 5 .

ص: 543

د _ هر نامی از نام های خدا

6 / 2 کسانی که اسم اعظم را می دانسته اند

د _ هر نامی از نام های خدامصباح الشریعة_ در حدیثی که به امام صادق علیه السلام نسبت داده است _: از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره اسم اعظم خدا سؤال شد . فرمود : «هر نامی از نام های خدا [ ، اسم اعظم است] . پس ، قلبت را از هر آنچه جز اوست ، خالی گردان و به هر نامی که خواستی ، او را بخوان ؛ چرا که در حقیقت ، خداوند ، نام خاصّی ندارد ؛ بلکه اوست یگانه چیره».

6 / 2کسانی که اسم اعظم را می دانسته اندقرآن«کسی که نزد او دانشی از کتاب [الهی] بود ، گفت : «من آن را پیش از آن که چشم خود را بر هم زنی ، برایت می آورم» . پس ، [سلیمان] چون آن را نزد خود مستقر دید ، گفت : این از فضل پروردگار من است تا مرا بیازماید که آیا سپاس گزارم ، یا ناسپاسی می کنم . و هر کس سپاس گزارد ، تنها به سود خویش سپاس می گزارد و هر کس ناسپاسی کند ، بی گمان ، پروردگارم بی نیاز و کریم است» .

حدیثامام باقر علیه السلام :اسم اعظم خدا ، هفتاد و سه حرف است و نزد آصف ، تنها یک حرف آن بود . او آن را به زبان آورد و زمینِ حدّ فاصل او و تخت بلقیس ، فرو رفت و او تخت را با دستش برداشت . سپس زمین به حال نخست باز گشت و این عمل ، در کمتر از چشم بر هم زدنی صورت گرفت . و در نزد ما هفتاد و دو حرف از اسم اعظم وجود دارد ، و یک حرف آن هم نزد خدای متعال است و آن را در علم غیب ، به خودش اختصاص داده است ، و هیچ نیرو و توانی نیست ، مگر به یاری خداوند بلندمرتبه و بزرگ.

.

ص: 544

الإمام الصادق علیه السلام :کانَ سُلَیمانُ عِندَهُ اسمُ اللّهِ الأَکبَرُ ، الَّذی إذا سَأَلَهُ أعطی ، وإذا دَعا بِهِ أجابَ ، ولَو کانَ الیَومَ لاَحتاجَ إلَینا . (1)

عنه علیه السلام :سَلمانُ عُلِّمَ الاِسمَ الأَعظَمَ . (2)

بصائر الدرجات عن عبد اللّه بن بکیر عن أبی عبد اللّه علیه السلام :کُنتُ عِندَهُ فَذَکَروا سُلیمانَ وما اُعطِیَ مِنَ العِلمِ وما اُوتِیَ مِنَ المُلکِ ، فَقالَ لی : وما اُعطِیَ سُلیمانُ بنُ داوودَ ؟ إنَّما کانَ عِندَهُ حَرفٌ واحِدٌ مِنَ الاِسمِ الأَعظَمِ ، وصاحِبُکُم الَّذی قالَ اللّهُ : «قُلْ کَفَی بِاللَّهِ شَهِیدَا بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْکِتَ_بِ» (3) وکانَ واللّهِ عِندَ عَلِیٍّ علیه السلام عِلمُ الکِتابِ ، فَقُلتُ : صَدَقتَ وَاللّهِ جُعِلتُ فِداکَ ! (4)

الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ عیسَی بنَ مَریَمَ علیه السلام اُعطِیَ حَرفَینِ وکانَ یَعمَلُ بِهِما ، واُعطِیَ موسی أربَعَةَ أحرُفٍ ، واُعطِیَ إبراهیمُ ثَمانِیَةَ أحرُفٍ ، واُعطِیَ نوحٌ خَمسَةَ عَشَرَ حَرفا ، واُعطِیَ آدَمُ خَمسَةً وعِشرینَ حَرفا ، وإنَّ اللّهَ تَعالی جَمَعَ ذلِکَ کُلَّهُ لِمُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله ، وإنَّ اسمَ اللّهِ الأَعظَمَ ثَلاثَةٌ وسَبعونَ حَرفا ، أعطی مُحَمَّدا صلی الله علیه و آله اثنَینِ وسَبعینَ حَرفا ، وحُجِبَ عَنهُ حَرفٌ واحِدٌ . (5)

عنه علیه السلام :إنَّ اللّهَ _ سُبحانَهُ وتَعالی _ جَعَلَ اسمَهُ الأَعظَمَ عَلی ثَلاثَةٍ وسَبعینَ حَرفا ، فَأَعطی آدَمَ مِنها خَمسَةً وعِشرینَ حَرفا ، وأعطی نوحا مِنها خَمسَةَ عَشَرَ حَرفا ، وأعطی إبراهیمَ مِنها ثَمانِیَةَ أحرُفٍ ، وأعطی موسی مِنها أربَعَةَ أحرُفٍ ، وأعطی عیسی مِنها حَرفَینِ ، وکانَ یُحیی بِهِمَا المَوتی ، ویُبرِئُ الأَکمَهَ وَالأَبرَصَ ، وأعطی مُحَمَّدا صلی الله علیه و آله اثنَینِ وسَبعینَ حَرفا ، وَاحتَجَبَ بِحَرفٍ ؛ لِئَلاّ یَعلَمَ أحَدٌ ما فی نَفسِهِ ، ویَعلَمُ ما فی أنفُسِ العِبادِ . (6)

.


1- .بصائر الدرجات : ص 211 ح 2 ، المناقب لابن شهرآشوب : ج 4 ص 249 وفیه «سأل به» بدل «سأله» وکلاهما عن أبی بصیر ، بحار الأنوار : ج 27 ص 27 ح 7 .
2- .رجال الکشّی : ج 1 ص 56 ح 29 ، الاختصاص : ص 11 کلاهما عن أبی بصیر ، بحار الأنوار : ج 22 ص 346 ح 59 .
3- .الرعد : 43 .
4- .بصائر الدرجات : ص 212 ح 1 ، بحار الأنوار : ج 26 ص 170 ح 36 .
5- .الکافی : ج 1 ص 230 ح 2 ، بصائر الدرجات : ص 208 ح 2 بزیادة «وأهل بیته» بعد «لمحمّد» وص 209 ح 4 عن عبد الصمد بن بشیر ، تفسیر العیّاشی : ج 1 ص 352 ح 231 عن عبد اللّه بن بشیر وکلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 27 ص 25 ح 2 .
6- .مختصر بصائر الدرجات : ص 125 ، بصائر الدرجات : ص 208 ح 3 ، بحار الأنوار : ج 4 ص 211 ح 5 .

ص: 545

امام صادق علیه السلام :سلیمان ، نام اکبر خدا را می دانست ؛ همان که هر گاه با آن از خدا درخواست می کرد، به او عطا می فرمود و هر گاه با آن می خواندش ، پاسخ می داد . با این حال ، اگر او امروز می بود ، به ما نیاز داشت.

امام صادق علیه السلام :به سلمان ، اسم اعظم آموخته شده بود.

بصائر الدرجات_ به نقل از عبد اللّه بن بکیر _: خدمت امام صادق علیه السلام بودم که حاضران ، از سلیمان و علم و سلطنتی که به او داده شده بود ، سخن به میان آوردند . امام علیه السلام به من فرمود : «مگر به سلیمان بن داوود چه داده شده بود؟ او فقط یک حرف از اسم اعظم را می دانست ؛ امّا امام شما ، کسی است که خداوند [در حقّ او ]فرمود : «بگو : کافی است خدا و آن کس که نزد او علم کتاب است ، میان من و شما گواه باشد» . به خدا سوگند ، علمِ کتاب ، نزد علی بود» . گفتم : به خدا که راست فرمودی ، فدایت شوم!

امام صادق علیه السلام :به عیسی بن مریم ، دو حرف داده شد که با آنها کار می کرد ، و به موسی چهار حرف ، و به ابراهیم هشت حرف ، و به نوح پانزده حرف ، و به آدم ، بیست و پنج حرف داده شد ، و خداوند متعال همه این حروف را یک جا به محمّد صلی الله علیه و آله داد . اسم اعظم خدا ، هفتاد و سه حرف است . هفتاد و دو حرف آن را به محمّد صلی الله علیه و آله داد و یک حرف از او پنهان نگه داشته شد.

امام صادق علیه السلام :خداوند پاک و بلندمرتبه ، نام اعظم خود را هفتاد و سه حرف قرار داد . بیست و پنج حرف از آن را به آدم داد ، پانزده حرفش را به نوح ، هشت حرفش را به ابراهیم ، چهار حرفش را به موسی ، و دو حرفش را به عیسی که با آن دو حرف ، مرده را زنده می کرد و کور مادرزاد و پیس را شفا می داد . و به محمّد صلی الله علیه و آله هفتاد و دو حرف داد و یک حرف را از او پنهان داشت ، برای این که کسی نداند که در ذات خدا چه هست و خدا بداند که در جان بندگان چه می گذرد.

.

ص: 546

الإمام الرضا علیه السلام :اُعطِیَ بَلعَمُ بنُ باعورَا الاِسمَ الأَعظَمَ ، فَکانَ یَدعو بِهِ فَیُستَجابُ لَهُ . (1)

راجع : أهل البیت فی الکتاب والسنّة : القسم الرابع / الفصل الثانی : أبواب علومهم / اسم اللّه الأعظم . موسوعة العقائد الإسلامیة : القسم الثالث / الفصل الثانی : أصناف أسماء اللّه / الأسماء التکوینیّة .

.


1- .تفسیر القمّی : ج 1 ص 248 عن الحسین بن خالد ، بحار الأنوار : ج 13 ص 377 ح 1 .

ص: 547

امام رضا علیه السلام :به بلعم بن باعورا اسم اعظم داده شده بود . او با آن دعا می کرد و دعایش مستجاب می شد.

ر . ک : اهل بیت علیهم السلام در قرآن و حدیث : بخش پنجم / فصل دوم : درهای علوم اهل بیت / نام اعظم خدا . دانش نامه عقاید اسلامی : بخش سوم / فصل دوم : گونه های نام های خدا / نام های تکوینی.

.

ص: 548

. .

ص: 549

تحقیقی در باره معنای اسم اعظم و استجابت دعاء با آن

تحقیقی در باره معنای اسم اعظم و استجابت دعاء با آنموضوع اسم اعظم خداوند عز و جل ، در احادیث اسلامی، بویژه در ادعیه، بسیار تکرار شده و این نکته نیز آمده است که هر کس خدا را با آن نام بخواند، دعایش مستجاب می شود و اهل بیت علیهم السلاماین نام (بجز یک حرف از آن) را می دانند . امّا آن نام چیست؟ همان طور که ملاحظه شد، احادیث، در این باره ، مختلف اند و نمی توان پاسخ قاطعی بر پایه احادیث اسلامی، به این سؤال داد ؛ لیکن می توان گفت که به فرض صحّت این احادیث، اسم اعظمی که نزد انبیای الهی و اهل بیت علیهم السلامبوده ، با توجه به خصوصیاتی که برای آن ذکر شده ، بی تردید، چیزی غیر از الفاظی است که در احادیث مذکور آمده است. نبودن دلیل قاطعی بر مراد از اسم اعظم، موجب شده است که دیدگاه های مختلفی درباره آن ارائه گردد ، تا آن جا که سیوطی، بیست قول را در این زمینه نقل کرده است . گروهی مانند ابو جعفر طبری و ابو الحسن اشعری و ابو حاتم ابن حیّان و باقلانی ، بر این باورند که همه اسمای الهی (یعنی صفات خداوند عزوجلّ)، بزرگ هستند و اسمی که بزرگ تر از اسمای دیگر باشد، وجود ندارد .

.

ص: 550

بهترین تحقیق در تبیین اسم اعظم

برخی می گویند : اسم اعظم، وجود دارد ؛ امّا کسی جز خداوند متعال، از آن آگاهی ندارد . برخی می گویند : اسم اعظم خدا ، در میان اسمای حُسنا پنهان است. برخی می گویند : اسم اعظم ، هر اسمی است که بنده، پروردگار خود را با همه وجود ، به آن بخواند . (1) برخی گفته اند : اسم اعظم ، نامی است که جامع همه نام های الهی باشد . (2) برخی گفته اند : انبیا، تجلّی نام های اصلیِ حق هستند و این نام های اصلی ، همگی داخل در اسم اعظم (اسم جامع) و مظهر حقیقت محمّدی اند . (3) باری ، اختلاف نظر در تبیین آنچه حقیقتش حتی برای محقّقانْ مشخص نیست، طبیعی است ؛ ولی از آن جا که دیدگاه های مختلف را در این زمینه مطالعه کرده ایم ، کلام علاّمه طباطبایی را در تبیین اسم اعظم، بهترین تحقیق یافته ایم .

بهترین تحقیق در تبیین اسم اعظمعلاّمه سیّد محمّدحسین طباطبایی رحمه الله در پاسخ این سؤال که : «معنای اسم اعظم چیست؟» می گوید : «در میان مردم، شایع شده که اسم اعظم، اسمی است لفظی، از اسمای خدای متعال، که اگر خدا را به آن بخوانند، دعا مستجاب می شود و در هیچ مقصدی، از تأثیر باز نمی ماند، و چون در میان اسمای حسنای خدا به چنین اسمی دست نیافته اند و در لفظ جلاله (اللّه ) نیز چنین اثری ندیده اند، معتقد

.


1- .برای اطلاع بیشتر درباره سایر اقوال، ر . ک : الحاوی ، سیوطی : ج 2 ص 135 ح 139 .
2- .التعریفات : ص 10 _ 11 .
3- .شرح فصوص الحکم ، قیصری : ص 108 .

ص: 551

شده اند که اسم اعظم، مرکّب از حروفی است که آن حروف و نحوه ترکیب آنها را هر کسی نمی داند، و اگر کسی به آن دست بیابد، همه موجودات، در برابرش خاضع می شوند و به فرمانش در می آیند. به نظر افسونگران و دعانویسان [ که به علوم غریبه معتقدند] ، اسم اعظم، دارای لفظی است که به حسب طبعْ دلالت بر آن می کند، نه به حسب وضع لغوی . چیزی که هست، ترکیب حروف آن، به حسب اختلاف حوایج و مقاصد، مختلف می شود و برای به دست آوردن آن، راه های مخصوصی هست، که نخست، حروف آن را از آن راه ها به دست می آورند و سپس آنها را در هم می آمیزند و با آنها دعا می کنند، و تفصیل آن، محتاج به مراجعه به آن فن است. در بعضی روایات نیز اندکْ اِشعاری به این معنا هست ، مثل آن روایتی که می گوید: «بسم اللّه الرحمن الرحیم، نسبت به اسم اعظم، نزدیک تر است از سفیدیِ چشم به سیاهی آن» و آن روایتی که می گوید: «اسم اعظم، در آیة الکرسی و اوّل سوره آل عمران است» و نیز روایتی که می گوید: «حروف اسم اعظم، در سوره حمد پراکنده اند و امام، آن حروف را می شناسد و هر وقت بخواهد، آنها را ترکیب می کند و با آنها دعا می کند و در نتیجه، دعایش مستجاب می شود» و نیز این روایت که : «آصف بن بَرخیا، وزیر سلیمان، با حروفی از اسم اعظم که پیشش بود، دعا کرد و توانست تخت بِلقیس، ملکه سبأ را در مدّتی کمتر از چشم بر هم زدن، نزد سلیمان حاضر سازد» و یا این روایت که : «اسم اعظم، مرکّب از 73 حرف است و خداوند، 72 حرف از این حروف را در میان پیامبرانش تقسیم کرده، و یکی را در علم غیب، به خودش اختصاص داده است». همچنین، روایات دیگری هستند که اِشعار دارند بر این که اسم اعظم، مرکّب

.

ص: 552

لفظی است؛ ولی بحث حقیقی درباره علّت و معلول و خواصّ آن، همه این سخنان را نفی می کند ؛ زیرا تأثیر حقیقی، به وجود اشیا و قوّت و ضعف وجود آنها و سنخیت بین مؤثّر و متأثّر بستگی دارد و اسم لفظی، صِرفا از نظر لفظ آن، چیزی جز مجموعه ای از صوت های شنیدنی نیست و شنیدنی ها، از کیفیّات عَرَضی هستند و اگر از جهت معنای متصوّرش اعتبار شود، صورتی است ذهنی که به خودیِ خود، هیچ اثری در هیچ موجودی ندارد، و مُحال است صوتی که ما آن را از حنجره خود خارج می کنیم و یا صورت خیالی ای که ما آن را در ذهن خود تصور می نماییم، آن گونه باشد که به وجود خود، وجود هر چیزی را مقهور سازد و در آنچه ما میل داریم، به دلخواه ما تصرّف کند ، مثلاً آسمان را زمین و زمین را آسمان کند، دنیا را آخرت و آخرت را دنیا کند و کارهایی از این دست. حالْ آن که خود آن صورت، معلول اراده ماست. افزون بر این، اسمای الهی و مخصوصا اسم اعظم او، هر چند در عالم، مؤثّر باشند و اسباب و وسایطی برای نزول فیض از ذات خدای متعال در این عالمِ مشهود بوده باشند، این تأثیرشان به خاطر حقایقشان است، نه الفاظی که در فلان گویِش، دلالت بر فلان معنا دارند، و نه حتّی به خاطر معانی شان _ که از الفاظ ، فهمیده می شوند و در ذهن ، تصوّر می شوند نیز نیست ؛ بلکه معنای این تأثیر، این است که خدای متعال _ که پدیدآورنده هر چیزی است _ هر چیزی را با یکی از صفات کریمش پدید می آورَد که مناسب آن چیز و در قالب اسمی است، نه این که لفظ خشک و خالیِ اسم و یا معنای آن و یا حقیقت دیگری غیر از ذات متعالی خداوندی، چنین تأثیری داشته باشد. چیزی که هست، خدای متعال، وعده داده است که دعای دعا کننده را اجابت

.

ص: 553

می کند و فرموده است : «أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ؛ (1) دعای دعا کننده را اجابت می کنم ، آن گاه که مرا بخواند» و این اجابت، موکول به دعا و طلب حقیقی و جدّی است و نیز _ همان طور که در تفسیر این آیه گذشت _ موقوف بر این است که درخواست، از خودِ خدا شود و نه از دیگری . آری، کسی که دست از تمامی وسائل و اسباب بردارد و برای یکی از حوایجش، به پروردگارش متّصل شود، در حقیقتْ متّصل به حقیقت آن اسمی شده است که با حاجتش تناسب دارد و در نتیجه، آن اسم نیز با حقیقتش تأثیر می کند و دعای او مستجاب می شود . این است حقیقت «خدا را به نام هایش خواندن» و به همین جهت، خصوصیت و عمومیت تأثیر، به حال آن اسمی بستگی دارد که حاجتمند، به آن ، تمسّک جسته است . پس اگر این اسم، اسم اعظم باشد، تمامی اشیا ، در برابرِ حقیقت آن اسم، رام می شوند و دعای کسی که با آن اسم دعا کرده ، بی هیچ قید و شرطی مستجاب می شود . بنا بر این، روایات و ادعیه این باب را باید بر این معنا حمل کرد و نه بر اسم لفظی یا مفهوم آن . و این که در روایت آمده است که خداوند، اسمی از اسمای خود و یا چیزی از اسم اعظم خود را به یکی از پیغمبران یا بندگانش آموخته ، معنایش این است که راه انقطاع به سوی خود را به وی آموخته است ، بدین گونه که اسم خداوندیِ مناسب با دعا و درخواستِ او را بر زبانش جاری ساخته است . پس اگر واقعا اسمِ لفظی ای در کار باشد و معنای روشنی هم داشته باشد، باز هم تأثیر آن دعا، از این باب است که الفاظ و معانی، وسایل و اسبابی هستند که به نحوی، حقایق را حفظ می کنند . پس دقّت فرمایید» . (2)

.


1- .بقره : آیه 186 .
2- .المیزان فی تفسیر القرآن : ج 8 ص 354 _ 356 .

ص: 554

البابُ السّابِعُ : من تستجاب دعوته7 / 1الأَنبِیاءُالکتاب«وَ قَالَ مُوسَی رَبَّنَا إِنَّکَ ءَاتَیْتَ فِرْعَوْنَ وَ مَلَأَهُ زِینَةً وَ أَمْوَ لاً فِی الْحَیَوةِ الدُّنْیَا رَبَّنَا لِیُضِلُّواْ عَن سَبِیلِکَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَی أَمْوَ لِهِمْ وَ اشْدُدْ عَلَی قُلُوبِهِمْ فَلاَ یُؤْمِنُواْ حَتَّی یَرَوُاْ الْعَذَابَ الْأَلِیمَ * قَالَ قَدْ أُجِیبَت دَّعْوَتُکُمَا فَاسْتَقِیمَا وَ لاَ تَتَّبِعَانِّ سَبِیلَ الَّذِینَ لاَ یَعْلَمُونَ » . (1)

«قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ وَ إِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّی کَیْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیْهِنَّ وَ أَکُن مِّنَ الْجَ_هِلِینَ * فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ کَیْدَهُنَّ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ » . (2)

«وَ نُوحًا إِذْ نَادَی مِن قَبْلُ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَنَجَّیْنَ_هُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ » . (3)

«وَ أَیُّوبَ إِذْ نَادَی رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَ أَنتَ أَرْحَمُ الرَّ حِمِینَ * فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَکَشَفْنَا مَا بِهِ مِن ضُرٍّ وَ ءَاتَیْنَ_هُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِّنْ عِندِنَا وَ ذِکْرَی لِلْعَ_بِدِینَ » . (4)

«وَ ذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَ_ضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَ_ادَی فِی الظُّ_لُمَ_تِ أَن لاَّ إِلَ_هَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَ_نَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّ__لِمِینَ * فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّیْنَ_هُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذَ لِکَ نُنجِی الْمُؤْمِنِینَ » . (5)

.


1- .یونس : 88 و 89 .
2- .یوسف : 33 و 34 . وصبا إلی الشَّیء یصبو : إذا مالَ ، ومنه الحدیث : «وشابٌّ لیست له صبوة» أی مَیْلٌ إلی الهوی (النهایة : ج 3 ص 10 _ 11 «صبا») .
3- .الأنبیاء : 76 .
4- .الأنبیاء : 83 و 84 .
5- .الأنبیاء : 87 و 88 .

ص: 555

باب هفتم : کسانی که دعایشان مستجاب می شود

7 / 1 پیامبران

باب هفتم : کسانی که دعایشان مستجاب می شود7 / 1پیامبرانقرآن«و موسی گفت : پروردگارا ! تو به فرعون و اشرافش در زندگی دنیا زیور و اموال داده ای. پروردگارا ! آنان بدین وسیله [خَلق را] از راه تو گم راه می کنند . پروردگارا ! اموالشان را نابود کن و دل هایشان را سخت گردان که ایمان نمی آورند تا عذاب دردناک را ببینند . فرمود : «دعای هر دوی شما پذیرفته شد . پس ایستادگی کنید و راه کسانی را که نمی دانند ، پیروی مکنید»» .

«گفت : پروردگارا ! زندان در نزد من ، خوش تر از آن چیزی است که [همسر عزیز مصر ]مرا به آن می خواند و اگر نیرنگ آنان (زنان) را از من نگردانی ، به سوی ایشان خواهم گرایید و از جمله نادانان خواهم شد . پس ، پروردگارش دعای او را اجابت کرد و نیرنگ زنان را از او بگردانید . آری ، او شنوای داناست» .

«و نوح را [یاد کن ،] آن گاه که پیش تر [از ابراهیم و لوط] ندا کرد و ما او را اجابت کردیم و او و خانواده اش را از اندوه بزرگ رهانیدیم».

«و ایّوب را [یاد کن ،] آن گاه که پروردگارش را ندا داد که : «به من آسیب رسیده است و تو مهربان ترینِ مهربانانی» . پس ، او را اجابت کردیم و آسیب او را زدودیم و کسان او را و مانند آنها را همراه با آنان [مجدّدا ]به وی عطا کردیم تا رحمتی از جانب ما و عبرتی برای عبادت کنندگان باشد» .

«و ذو النون را [یاد کن ،] آن گاه که خشمگین رفت و پنداشت که ما هرگز بر او سخت نمی گیریم . پس در دل تاریکی ها ندا در داد که : «معبودی جز تو نیست . منزّهی تو ! راستی که من از ستمکاران بودم» . پس ، دعای او را مستجاب کردیم و او را از اندوه رهانیدیم و این چنین ما مؤمنان را می رهانیم» .

.

ص: 556

«رَبِّ نَجِّنِی وَ أَهْلِی مِمَّا یَعْمَلُونَ * فَنَجَّیْنَ_هُ وَ أَهْلَهُ أَجْمَعِینَ » . (1)

«وَ زَکَرِیَّا إِذْ نَادَی رَبَّهُ رَبِّ لاَ تَذَرْنِی فَرْدًا وَ أَنتَ خَیْرُ الْوَ رِثِینَ * فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ وَهَبْنَا لَهُ یَحْیَی وَ أَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ کَانُواْ یُسَ_رِعُونَ فِی الْخَیْرَ تِ وَ یَدْعُونَنَا رَغَبًا وَ رَهَبًا وَ کَانُواْ لَنَا خَ_شِعِینَ » . (2)

«قَالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَیْنَا مَائِدَةً مِّنَ السَّمَاءِ تَکُونُ لَنَا عِیدًا لاِّوَّلِنَا وَءَاخِرِنَا وَءَایَةً مِّنکَ وَارْزُقْنَا وَأَنتَ خَیْرُ الرَّ زِقِینَ * قَالَ اللَّهُ إِنِّی مُنَزِّلُهَا عَلَیْکُمْ فَمَن یَکْفُرْ بَعْدُ مِنکُمْ فَإِنِّی أُعَذِّبُهُ عَذَابًا لاَّ أُعَذِّبُهُ أَحَدًا مِّنَ الْعَ__لَمِینَ » . (3)

«وَ لَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِیبُونَ » . (4)

الحدیثالمستدرک علی الصحیحین عن أنس بن مالک :إنَّ أبا طالِبٍ مَرِضَ فَثَقُلَ ، فَعادَهُ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله ، فَقالَ : یَابنَ أخی اُدعُ رَبَّکَ الَّذی بَعَثَکَ أن یُعافِیَنی . فَقالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : اللّهُمَّ اشفِ عَمّی ، فَقامَ (5) کَأَنَّما نَشِطَ مِن عِقالٍ . فَقالَ أبو طالِبٍ : إنَّ رَبَّکَ بَعَثَکَ لِیُطیعَکَ ؟! قالَ : وأنتَ _ یا عَمِّ _ إن أطَعتَ اللّهَ لَیُطیعَنَّکَ . (6)

.


1- .الشعراء : 169 و 170 .
2- .الأنبیاء : 89 و 90 وراجع آل عمران : 38 .
3- .المائدة : 114 و 115 .
4- .الصافّات : 75 .
5- .فی المصدر : «فقال» ، وما أثبتناه من باقی المصادر .
6- .المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 727 ح 1991 ، المعجم الأوسط : ج 4 ص 200 ح 3973 ، تاریخ بغداد : ج 8 ص 377 ح 4479 ، دلائل النبوّة للبیهقی : ج 6 ص 184 کلّها نحوه؛ المناقب لابن شهر آشوب : ج 1 ص 83 ، الخرائج والجرائح : ج 1 ص 49 ح 67 وفیهما إلی «نشط من عقال» ، بحار الأنوار : ج 18 ص 9 ح 16 .

ص: 557

«پروردگارا ! مرا و کسانم را از آنچه انجام می دهند ، بِرَهان . پس ، او و کسانش ، همگی را رهانیدیم» .

«و زکریّا را [یاد کن ،] آن گاه که پروردگارش را ندا داد : «پروردگارا! مرا تنها مگذار و تو بهترینِ ارث برندگانی» . پس ، دعای او را اجابت نمودیم و یحیی را بدو بخشیدیم و همسرش را برای وی شایسته [و آماده حمل] ساختیم ؛ زیرا آنان در کارهای نیک شتاب می کردند و ما را به امید و بیم می خواندند و در برابر ما خاشع بودند».

«عیسی بن مریم گفت : بار الها ! ای پروردگار ما ! از آسمان ، خوانی بر ما فرو فرست تا که عیدی برای اوّل و آخر ما باشد و نشانه ای از جانب تو ، و ما را روزی ده ، که تو بهترینِ روزی دهندگانی . خدا گفت : «من آن را بر شما فرو خواهم فرستاد ؛ امّا پس از آن ، هر کس از شما کفر ورزد ، وی را چنان عذابی می کنم که هیچ یک از جهانیان را چنان عذاب نکرده باشم»» .

«و نوح ، ما را ندا داد و چه نیک ، اجابت کننده بودیم!» .

حدیثالمستدرک علی الصحیحین_ به نقل از انس بن مالک _: ابو طالب بیمار شد و بیماری اش شدّت گرفت . پیامبر صلی الله علیه و آله به عیادتش رفت . او گفت : پسر برادرم ! از پروردگارت که تو را فرستاده است ، بخواه مرا بهبود بخشد . پیامبر صلی الله علیه و آله گفت : «بار الها !» عمویم را شفا بخش» . ابو طالب در دَم برخاست ، چنان که گویی از بندْ آزاد شد ، و گفت : پروردگارت تو را فرستاده که از تو اطاعت کند ؟! پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «عموجان ! تو هم اگر از خدا اطاعتی کنی ، او از تو اطاعت می کند» .

.

ص: 558

صحیح البخاری عن إسحاق بن عبد اللّه عن أنس بن مالک :أصابَتِ النّاسَ سَنَةٌ عَلی عَهدِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، فَبَینَا النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله یَخطُبُ فی یَومِ جُمُعَةٍ ، قامَ أعرابِیٌّ فَقالَ : یا رَسولَ اللّهِ ، هَلَکَ المالُ ، وجاعَ العِیالُ ، فَادعُ اللّهَ لَنا ، فَرَفَعَ یَدَیهِ _ وما نَری فِی السَّماءِ قَزَعَةً (1) _ فَوَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ ، ما وَضَعَها حَتّی ثارَ السَّحابُ أمثالَ الجِبالِ ، ثُمَّ لَم یَنزِل عَن مِنبَرِهِ حَتّی رَأَیتُ المَطَرَ یَتَحادَرُ عَلی لِحیَتِهِ صلی الله علیه و آله ، فَمُطِرنا یَومَنا ذلِکَ ، ومِنَ الغَدِ ، وبَعدَ الغَدِ ، وَالَّذی یَلیهِ ، حَتَّی الجُمُعَةِ الاُخری . وقامَ ذلِکَ الأَعرابِیُّ _ أو قالَ غَیرُهُ _ فَقالَ : یا رَسولَ اللّهِ تَهَدَّمَ البِناءُ ، وغَرِقَ المالُ ، فَادعُ اللّهَ لَنا ، فَرَفَعَ یَدَیهِ فَقالَ : اللّهُمَّ حَوالَینا ولا عَلَینا ، فَما یُشیرُ بِیَدِهِ إلی ناحِیَةٍ مِنَ السَّحابِ إلاَّ انفَرَجَت ، وصارَتِ المَدینَةُ مِثلَ الجَوبَةِ (2) وسالَ الوادی قَناةُ شَهرا ، ولَم یَجِئ أحَدٌ مِن ناحِیَةٍ إلاّ حَدَّثَ بِالجَودِ . (3)

الإمام الکاظم علیه السلام :إنَّ عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ علیه السلام قالَ : دَخَلتُ السّوقَ فَابتَعتُ لَحما بِدِرهَمٍ ، وذُرَةً بِدِرهَمٍ ، فَأَتیتُ بِهِ فاطِمَةَ علیهاالسلام ، حَتّی إذا فَرَغَت مِنَ الخَبزِ وَالطَّبخِ قالَت : لَو دَعَوتَ أبی . فَأَتَیتُهُ وهُوَ مُضطَجِعٌ ، وهُوَ یَقولُ : «أعوذُ بِاللّهِ مِنَ الجوعِ» ضَجیعا . فَقُلتُ لَهُ : یا رَسولَ اللّهِ ، إنَّ عِندَنا طَعاما ، فَقامَ وَاتَّکَأَ عَلَیَّ ، ومَضَینا نَحوَ فاطِمَةَ علیهاالسلام ، فَلَمّا دَخَلنا : قالَ : هَلُمَّ طَعامَکِ یا فاطِمَةُ ، فَقَدَّمَت إلَیهِ البُرمَةَ (4) وَالقُرصَ ، فَغَطَّی القُرصَ وقالَ : اللّهُمَّ بارِک لَنا فی طَعامِنا . ثُمَّ قالَ : اِغرِفی لِعائِشَةَ فَغَرَفَت ، ثُمَّ قالَ : اِغرِفی لاُِمِّ سَلَمَةَ فَغَرَفَت ، فَما زالَت تَغرِفُ حَتّی وَجَّهَت إلی نِسائِهِ التِّسعِ قُرصَةً قُرصَةً ومَرَقا . ثُمَّ قالَ : اِغرِفی لِأَبیکِ وبَعلِکِ . ثُمَّ قالَ : اِغرِفی وکُلی وَأهدی لِجاراتِکِ . فَفَعَلَت ، وبَقِیَ عِندَهُم أیّاما یَأکُلونَ . (5)

.


1- .أی قطعة من الغیم (النهایة : ج 4 ص 59 «قزع») .
2- .الجَوْبة : هی الحفرة المستدیرة الواسعة ؛ أی حتّی صار الغیم والسحاب محیطا بآفاق المدینة (النهایة : ج 1 ص 310 «جوب») .
3- .صحیح البخاری : ج 1 ص 315 ح 891 و ص 349 ح 986 ، سنن النسائی : ج 3 ص 166 ، صحیح مسلم : ج 2 ص 614 ح 9 نحوه؛ دلائل النبوّة لأبی نعیم : ص 448 ح 370؛ الخرائج والجرائح : ج 1 ص 58 ح 99 نحوه ، بحار الأنوار : ج 18 ص 14 ح 38 .
4- .البُرْمة : القِدْرُ مُطلقا ، وجمعها برام ، وهی فی الأصل المُتَّخذةُ من الحجر المعروف بالحجاز والیمن (النهایة : ج 1 ص 121 «برم») .
5- .قرب الإسناد : ص 325 ح 1228 عن معمر عن الإمام الرضا علیه السلام ، الخرائج والجرائح : ج 1 ص 108 ح 179 ، بحار الأنوار : ج 18 ص 30 ح 20 .

ص: 559

صحیح البخاری_ به نقل از اسحاق بن عبد اللّه ، از انس بن مالک _: در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله ، مردم دچار خشک سالی شدند . یکی از روزهای جمعه که پیامبر صلی الله علیه و آله مشغول خواندن خطبه بود ، بادیه نشینی برخاست و گفت : ای پیامبر خدا ! دار و ندارمان از بین رفت و زن و فرزندانمان گرسنه اند . برایمان دعا کن . پیامبر صلی الله علیه و آله دستانش را به آسمان برداشت ، در حالی که یک تکّه ابر هم در آسمان مشاهده نمی شد . سوگند به آن که جانم در دست اوست ، هنوز دستانش را نینداخته بود که ابرهای کوه آسا پیدا شدند و از منبرش پایین نیامده بود که دیدم باران از محاسن او می چکد ، و آن روز و فردا و پس فردا و پسین فردایش تا جمعه دیگر ، باران بارید . آن بادیه نشین یا بادیه نشین دیگری برخاست (1) و گفت : ای پیامبر خدا ! خانه ها خراب شد و سیل ، اموال ما را برد . برایمان دعا کن . پیامبر صلی الله علیه و آله دستانش را بلند کرد و گفت : «بار الها ! پیرامون ما ، نه بر سر ما!. (2) و ابرهای هر طرف که با دستش به آنها اشاره می کرد ، از هم پراکنده می شدند . و مدینه چونان حفره (3) شد و تا یک ماه ، آب در وادی ، جاری بود و هر کس از هر سوی می آمد ، از بارندگی فراوان سخن می گفت.

امام کاظم علیه السلام :علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود : «به بازار رفتم و دِرهمی گوشت و درهمی ذرّت خریدم و برای فاطمه آوردم . او وقتی نان ها را پخت و گوشت را طبخ کرد ، گفت : کاش پدرم را هم دعوت کنی ! من نزد پیامبر صلی الله علیه و آله رفتم . دیدم دراز کشیده است و می گوید : پناه می برم به خدا از گرسنه خوابیدن . گفتم : ای پیامبر خدا ! ما غذایی تهیّه کرده ایم . برخاست و به من تکیه داد و با هم به سوی فاطمه علیهاالسلام رفتیم . وارد که شدیم ، فرمود : غذایت را بیاور ، ای فاطمه ! . فاطمه ، دیزی و نان ها را آورد . پیامبر صلی الله علیه و آله روی نان ها را پوشاند و گفت : بار خدایا ! به غذای ما برکت عطا کن . سپس فرمود : مقداری برای عایشه بکش . فاطمه کشید . باز فرمود : برای اُمّ سلمه هم بکش و فاطمه کشید ، و برای هر نُه همسر پیامبر صلی الله علیه و آله ، یک قرص نان و ملاقه ای آب گوشت کشید و فرستاد . پیامبر صلی الله علیه و آله سپس فرمود : برای پدرت و شوهرت هم بکش . آن گاه فرمود : غذا بکش و بخور و به همسایگانت هم اهدا کن و فاطمه چنان کرد . با این حال ، چندان از آن غذا باقی ماند که چند روز می خوردند.

.


1- .تردید ، از اسحاق بن عبد اللّه است .
2- .یعنی در بیابان های اطراف که محلّ رویش گیاهان است ، ببارد ، نه بر سر ما و خانه های ما .
3- .مراد ، این است که ابرها به پیرامون مدینه پراکندند و گرداگرد آن حلقه زدند (النهایة : ج 1 ص 310 «جوب»).

ص: 560

المستدرک عن سهل بن حنیف عن عثمان بن حنیف :سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله وجاءَهُ رَجُلٌ ضَریرٌ فَشَکا إلَیهِ ذَهابَ بَصَرِهِ فَقالَ : یا رَسولَ اللّهِ ، لَیسَ لی قائِدٌ وقَد شَقَّ عَلَیَّ . فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : اِیتِ المیضَأَةَ فَتَوَضَّأْ ثُمَّ صَلِّ رَکعَتَینِ ، ثُمَّ قُل : اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ وأتَوَجَّهُ إلَیکَ بِنَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله نَبِیِّ الرَّحمَةِ ، یا مُحَمَّدُ ، إنّی أتَوَجَّهُ بِکَ إلی رَبِّکَ فَیُجلِیَ لی عَن بَصَری ، اللّهُمَّ شَفِّعهُ فِیَّ وشَفِّعنی فی نَفسی . قالَ عُثمانُ : فَوَاللّهِ ما تَفَرَّقنا ولاطالَ بِنَا الحَدیثُ ، حَتّی دَخَلَ الرَّجُلُ وکَأَنَّهُ لَم یَکُن بِهِ ضُرٌّ قَطُّ . (1)

الإمام علیّ علیه السلام :دَعانِی النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله وأنَا أرمَدُ ، فَتَفَلَ فی عَینی ، وشَدَّ العِمامَةَ عَلی رَأسی ، وقالَ : «اللّهُمَّ ، أذهِب عَنهُ الحَرَّ وَالبَردَ» ، فَما وَجَدتُ بَعدَها حَرّا ولا بَردا . (2)

.


1- .المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 708 ح 1930؛ الخرائج والجرائح : ج 1 ص 55 ح 88 نحوه ، بحار الأنوار : ج 94 ص 5 ح 6 وراجع مسند ابن حنبل : ج 6 ص 107 ح 17240 .
2- .الأمالی للمفید : ص318 ح3، الأمالی للطوسی : ص89 ح137 کلاهما عن عبدالرحمن بن أبی لیلی، بحار الأنوار : ج 18 ص 4 ح 2 .

ص: 561

المستدرک_ به نقل از سهل بن حنیف ، از عثمان بن حنیف _: مرد نابینایی نزد پیامبر خدا آمد و از نابینا شدنش به ایشان شِکوه کرد و گفت : ای پیامبر خدا ! من عصاکشی ندارم و به زحمت افتاده ام! پیامبر خدا فرمود : «به وضوخانه برو و وضو بگیر و دو رکعت نماز بخوان و سپس بگو : بار الها ! از تو درخواست می کنم و پیامبرت محمّد صلی الله علیه و آله ، پیامبر رحمت را واسطه خود به درگاهت قرار می دهم . ای محمّد ! من به واسطه تو ، به درگاه پروردگارت روی کرده ام تا کوری چشمم را بزداید. بار الها! شفاعت او را در حقّ من و شفاعت خودم را درباره ام بپذیر». عثمان می گوید : به خدا سوگند ، هنوز پراکنده نشده بودیم و مدّت زیادی هم از گفتگویمان نمی گذشت که آن مرد آمد و انگار که هرگز کور نبوده است.

امام علی علیه السلام :پیامبر صلی الله علیه و آله مرا که دچار چشم درد بودم ، صدا زد و آب دهانش را به چشمم کشید و بر سرم دستار بست و فرمود : «بار خدایا ! گرما و سرما را از او دور گردان» . زان پس ، هرگز گرما و سرمایی احساس نکردم.

.

ص: 562

دلائل النبوّة لإبی نعیم عن عبدالرحمن بن أبی لیلی :اِجتَمَعَ إلَیَّ نَفَرٌ مِن أهلِ المَسجِدِ فَقالوا : إنّا قَد رَأَینا مِن أمیرِ المُؤمِنینَ شَیئا أنکَرناهُ ، فَقُلتُ : وما هُوَ ؟ فَقالوا : یَخرُجُ عَلَینا فِی الشِّتاءِ فی إزارٍ ورِداءٍ وفِی الصَّیفِ فی قَباءٍ مَحشُوٍّ ! فَدَخَلتُ فَذَکَرتُ ذلِکَ لِأَبی ، فَلَمّا راحَ إلی عَلِیٍّ علیه السلام قالَ : إنَّ النّاسَ قَد رَأَوا مِنکَ شَیئا أنکَروهُ ، قالَ : وما هُوَ ؟ قُلتُ : لِباسُکَ ، قالَ لی : أوَما کُنتَ مَعَنا حینَ دَعانی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله وأنَا أرمَدُ فَتَفَلَ فی راحَتَیهِ وألصَقَ بِهِما عَینی ، وقالَ : اللّهُمَّ أذهِب عَنهُ الحَرَّ وَالبَردَ ؟ وَالَّذی بَعَثَهُ بِالحَقِّ ما وَجَدتُ لِواحِدٍ مِنهُما أذیً حَتَّی السّاعَةِ . (1)

الخرائج والجرائح :إنَّهُ لَمَّا انصَرَفَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله مِن خَیبَرَ راجِعا إلَی المَدینَةِ ، قالَ جابِرٌ : أشرَفنا عَلی وادٍ عَظیمٍ قَدِ امتَلَأَ بِالماءِ ، فَقاسوا عُمقَهُ بِرُمحٍ فَلَم یَبلُغ قَعرَهُ ، فَنَزَلَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله وقالَ : «اللّهُمَّ أعطِنَا الیَومَ آیَةً مِن آیاتِ أنبِیائِکَ ورُسُلِکَ» ، ثُمَّ ضَرَبَ الماءَ بِقَضیبِهِ وَاستَوی عَلی راحِلَتِهِ ثُمَّ قالَ : سیروا خَلفی عَلَی اسمِ اللّهِ ، فَمَضَت راحِلَتُهُ عَلی وَجهِ الماءِ وَاتَّبَعَهُ النّاسُ عَلی رَواحِلِهِم ودَوابِّهِم ، فَلَم تَتَرَطَّب أخفافُها ولا حَوافِرُها . (2)

الخرائج والجرائح :إنَّ أصحابَهُ [ أیِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ] یَومَ الأَحزابِ صاروا بِمَعرِضِ العَطَبِ لِفَناءِ الأَزوادِ ، فَهَیَّأَ رَجُلٌ قوتَ رَجُلٍ أو رَجُلَینِ _ لا أکثَرَ مِن ذلِکَ _ ودَعَا النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله فَانقَلَبَ القَومُ وهُم اُلوفٌ مَعَهُ ، فَدَخَلَ ، فَقالَ صلی الله علیه و آله : غَطّوا إناءَکُم فَغَطَّوهُ ، ثُمَّ دَعا وبَرَّکَ عَلَیهِ ، فَأَکَلوا جَمیعا وشَبِعوا ، وَالطَّعامُ بِهَیئَتِهِ . (3)

.


1- .دلائل النبوّة لأبی نعیم : ص 463 ح 391 ، مسند ابن حنبل : ج 1 ص 214 ح 778 ، خصائص أمیرالمؤمنین علیه السلام للنسائی : ص 54 ح 13 کلاهما نحوه .
2- .الخرائج والجرائح : ج 1 ص 161 ح 250 ، بحار الأنوار : ج 21 ص 30 ح 31 .
3- .الخرائج والجرائح : ج 1 ص 27 ح 14 ، إعلام الوری : ج 1 ص 80 نحوه ، بحار الأنوار : ج 18 ص 26 ح 7 .

ص: 563

دلائل النبوّة ، ابو نعیم_ به نقل از عبدالرحمان بن ابی لیلی _: گروهی از اهل مسجد ، نزد من آمدند و گفتند : ما از امیر مؤمنان چیزی باور نکردنی مشاهده می کنیم . گفتم : چه چیزی؟ گفتند : در زمستان ، تنها با یک ازار و ردا بیرون می آید و در تابستان با قبایی لایی دار! من به خانه رفتم و این را برای پدرم گفتم . چون نزد علی علیه السلام رفت ، گفت : مردم از شما چیزی دیده اند که برایشان پذیرفتنی نیست . فرمود : «چه چیزی؟». گفتم : لباستان . فرمود : «مگر تو خود ، با ما نبودی ، آن گاه که پیامبر خدا مرا صدا زد و من دچار چشم درد بودم و ایشان در کف دستانش آب دهان انداخت و به چشمان من کشید و گفت : بار خدایا! گرما و سرما را از او دور گردان ؟ سوگند به آن خدایی که پیامبر صلی الله علیه و آله را به حق برانگیخت ، تاکنون از هیچ یک از این دو ، اذیّت نشده ام».

الخرائج و الجرائح_ به نقل از جابر _چون پیامبر خدا از خیبر به سوی مدینه باز گشت ، به وادی بزرگی رسیدیم که پر از آب بود . با نیزه ای عمق آن را اندازه گرفتند . نیزه به ته وادی نرسید . پیامبر خدا پیاده شد و فرمود : «بار خدایا ! امروز ، نشانی از نشانه های پیامبران و فرستادگانت را به ما عطا فرما» . سپس با چوب دستی اش به آب زد و بر شتر خویش نشست و فرمود : «به نام خدا ، پشت سر من حرکت کنید» . شتر پیامبر صلی الله علیه و آله روی آب به راه افتاد و مردم سوار بر شتران و ستورانشان در پی ایشان حرکت کردند ، بدون آن که [حتی] کفِ پا و سُم آنها تر شود .

الخرائج و الجرائح :در روز احزاب ، توشه (آذوقه) یاران پیامبر صلی الله علیه و آله تمام شد و در معرض نابودی قرار گرفتند . مردی به اندازه خوراک یک یا دو نفر _ و نه بیشتر _ تهیّه کرد و پیامبر صلی الله علیه و آله را دعوت کرد ؛ امّا مسلمانان نیز که هزاران نفر بودند ، نیز با ایشان آمدند . پیامبر صلی الله علیه و آله وارد شد و فرمود : «ظرف هایتان را بپوشانید» . ظرف ها را پوشاندند و پیامبر صلی الله علیه و آله دعا کرد و برکت طلبید . آن گاه همگی خوردند و سیر شدند و غذا همچنان باقی بود.

.

ص: 564

الخرائج والجرائح :إنَّهُ لَمّا أصابَ النّاسَ بِالحُدَیبِیَةِ جوعٌ شَدیدٌ ، وقَلَّت أزوادُهُم (1) لِأَنَّهُم أقاموا بِها بِضعَةَ عَشَرَ یَوما ، فَشَکَوا إلَیهِ (2) ذلِکَ ، وأمَرَ بِالنَّطعِ (3) أن یُبسَطَ ، وأمَرَهُم أن یَأتوا بِبَقِیَّةِ أزوادِهِم فَیَطرَحوا ، فَأَتَوا بِکَفٍّ مِن دَقیقٍ وتُمَیراتٍ . فَقامَ ودَعا بِالبَرَکَةِ فیها ، وأمَرَهُم بِأَن یَأتوا بِأَوعِیَتِهِم فَمَلَؤوها حَتّی لَم یَجِدوا لَهُ مَحَلاًّ . (4)

الخرائج والجرائح عن أسماء بنت عمیس :کُنّا مَعَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فی غَزوَةِ حُنَینٍ ، فَبَعَثَ عَلِیّا فی حاجَةٍ ، وقَد صَلّی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله العَصرَ ولَم یُصَلِّها عَلِیٌّ علیه السلام ، فَلَمّا رَجَعَ وَضَعَ رَسولُ اللّهِ رَأسَهُ فی حِجرِهِ حَتّی غَرَبَتِ الشَّمسُ ، فَلَمّا رَفَعَ النَّبِیُّ رَأسَهُ ، قالَ عَلِیٌّ : لَم أکُن صَلَّیتُ العَصرَ ! فَقالَ النَّبِیُّ : اللّهُمَّ إنَّ عَلِیّا حَبَسَ بِنَفسِهِ عَلی نَبِیِّکَ ، فَرُدَّ لَهُ الشَّمسَ ، فَطَلَعَت حَتَّی ارتَفَعَتِ الشَّمسُ عَلَی الحیطانِ وَالأَرضِ حَتّی صَلّی عَلِیٌّ العَصرَ ، ثُمَّ غَرَبَت . قالَت أسماءُ : وذلِکَ بِالصَّهباءِ (5) ، فی غَزوَةِ حُنَینٍ ، وإنَّ عَلِیّا صَلّی إیماءً ، ثُمَّ قالَ لَهُ النَّبِیُّ : یا عَلِیُّ أما إنَّها سَتُرَدُّ عَلَیکَ بَعدی حُجَّةً عَلی أهلِ خِلافِکَ . فَقالَ حَسّانُ بنُ ثابِتٍ فی ذلِکَ : إنَّ عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍرُدَّت لَهُ الشَّمسُ مِنَ المَغرِبِ رُدَّت عَلَیهِ الشَّمسُ فی ضَوئِهاعَصرا کَأَنَّ الشَّمسَ لَم تَغرُبِ (6)

الدعاء للطبرانی عن الربیع بنت معوّذ بن عفراء :بَینا نَحنُ عِندَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی بَعضِ أسفارِهِ ؛ إذِ احتاجَ النّاسُ إلی وَضوءٍ ، فَالتَمَسوا فِی الرَّکبِ ماءً فَلَم یَجِدوا ، فَجاءَنی عَمّی مُعاذُ بنُ عَفراءَ فَقالَ : یا بُنَیَّةَ ، هَل فی إداوَتِکِ ما یَتَوَضَّأُ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ؟ قُلتُ : لا وَالَّذی بَعَثَهُ بِالحَقِّ [ ما ] (7) فیها شَیءٌ ، فَأَتی رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقالَ : ما فِی الرَّکبِ ماءٌ ، فَدَعا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَأَمطَرَت حَتَّی استَقَی النّاسُ وسُقوا . (8)

.


1- .زادُ المُسافِر : طعامه المتّخذُ لسفره ، والجمع أزواد (المصباح المنیر : ص 259 «زاد») .
2- .أی رسول اللّه صلی الله علیه و آله .
3- .النطع : بساط من الأدیم (مجمع البحرین : ج 3 ص 1798 «نطع») .
4- .الخرائج والجرائح : ج 1 ص 123 ح 204 ، بحار الأنوار : ج 20 ص 357 ح 7 .
5- .الصهباء : موضع قرب خیبر (تاج العروس : ج 2 ص 158 «صهب») .
6- .الخرائج والجرائح : ج 2 ص 498 ح 13؛ المناقب للخوارزمی : ص 307 ح 302 نحوه . راجع : موسوعة الإمام علیّ بن أبی طالب علیه السلام : القسم الثالث عشر : آیات الإمام علیّ / الفصل الثانی : ردّ الشمس له .
7- .ما بین المعقوفین أثبتناه من الطبعة الاُخری .
8- .الدعاء للطبرانی : ص 605 ح 2209 .

ص: 565

الخرائج و الجرائح :در حدیبیّه ، مردم سخت گرسنه شدند و اندکی از آذوقه شان باقی مانده بود ؛ چرا که ده روز و اندی در آن جا مانده بودند . از این وضع به پیامبر خدا شکایت کردند . ایشان فرمود سفره بیندازند و به آنان دستور داد که باقی مانده آذوقه شان را بیاورند و در سفره بریزند . آنان ، مشتی آرد و چند عدد خرما آوردند . پیامبر صلی الله علیه و آله ایستاد و دعای برکت کرد و فرمودشان که ظرف هایشان را بیاورند . مردم ظرف هایشان را آوردند و پر کردند ، به طوری که دیگر ظرفی برای پر کردن نداشتند.

الخرائج والجرائح_ به نقل از اسماء بنت عمیس _: در غزوه حُنین با پیامبر صلی الله علیه و آله بودیم که علی علیه السلام را در پی کاری فرستاد . پیامبر خدا نماز عصر را خوانده بود ؛ امّا علی علیه السلام آن را نگزارده بود . وقتی علی علیه السلام باز گشت ، پیامبر خدا سر بر زانوی او نهاد [و خوابید] ، تا آن که آفتابْ غروب کرد . چون پیامبر صلی الله علیه و آله سرش را برداشت ، علی علیه السلام گفت : نماز عصر را نخوانده بودم . پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «بار خدایا ! علی خودش را وقف پیامبرت کرد . پس ، خورشید را برایش باز گردان» . ناگهان خورشید طلوع کرد ، به طوری که آفتاب روی دیوارها و زمین افتاد و علی علیه السلام نماز عصر را خواند . آن گاه خورشید غروب کرد . این واقعه در صهباء (1) و در جنگ حنین بود و علی با اشاره نماز خواند . سپس پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود : «ای علی ! بعد از من نیز خورشید ، به عنوان حجّتی بر ضدّ مخالفان تو ، برایت باز گردانده خواهد شد». (2) حسّان بن ثابت در این باره گفت: علی بن ابی طالب خورشید از مغرب برایش بازگردانیده شد . آفتاب ، دوباره برایش برآمد عصرهنگام ، چنان که گویی غروب نکرده بود.

الدعاء ، طبرانی_ به نقل از ربیع ، دختر معوّذ بن عفراء _: در یکی از سفرهای پیامبر خدا ، با ایشان بودیم که مردم به وضو احتیاج پیدا کردند . تمام کاروان را گشتند ؛ امّا آبی نیافتند . عمویم معاذ بن عفراء نزد من آمد و گفت : دخترم ! در ظرف تو ، آبی هست که پیامبر خدا وضو بگیرد؟ گفتم : نه ، به خدایی که او را به حق برانگیخت ، خالی است . او نزد پیامبر خدا رفت و گفت : در کاروان ، آب نیست . پس ، پیامبر خدا دعا کرد و باران آمد و مردم آب برداشتند و سیراب شدند.

.


1- .مکانی است نزدیک خیبر .
2- .ر . ک : دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام : بخش سیزدهم : کرامت های امام علی / فصل دوم : بازگشت خورشید برای امام علی).

ص: 566

راجع : ج 2 ص 76 (من دعا له النبیّ) .

7 / 2الأَئِمَةُالإمام الرضا علیه السلام :لِلإِمامِ عَلاماتٌ : یَکونُ أعلَمَ النّاسِ ... ویَکونُ دُعاؤُهُ مُستَجابا ، حَتّی إنَّهُ لَو دَعا عَلی صَخرَةٍ لاَنشَقَّت بِنِصفَینِ . (1)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الإِمامُ العادِلُ لا تُرَدُّ دَعوَتُهُ . (2)

الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ اللّهَ لا یَکِلُنا إلی أنفُسِنا ، ولَو وَکَلَنا إلی أنفُسِنا لَکُنّا کَعُرضِ النّاسِ ، ونَحنُ الَّذینَ قالَ اللّهُ عز و جل : «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ (3) لَکُمْ» . (4)

الکافی عن الکناسی عن الإمام الصادق علیه السلام :خَرَجَ الحَسَنُ بنُ عَلِیٍّ علیه السلام فی بَعضِ عُمَرِهِ (5) ، ومَعَهُ رَجُلٌ مِن وُلدِ الزُّبَیرِ کانَ یَقولُ بِإِمامَتِهِ ، فَنَزَلوا فی مَنهَلٍ (6) مِن تِلکَ المَناهِلِ ، تَحتَ نَخلٍ یابِسٍ ، قَد یَبِسَ مِنَ العَطَشِ ، فَفُرِشَ لِلحَسَنِ علیه السلام تَحتَ نَخلَةٍ وفُرِشَ لِلزُّبَیرِیِّ بِحِذاهُ تَحتَ نَخلَةٍ اُخری ، فَقالَ الزُّبَیرِیُّ _ ورَفَعَ رَأسَهُ _ : لَو کانَ فِی هذَا النَّخلِ رُطَبٌ لَأَکَلنا مِنهُ . فَقالَ لَهُ الحَسَنُ علیه السلام : وإنَّکَ لَتَشتَهِی الرُّطَبَ ؟ فَقالَ الزُّبَیرِیُّ : نَعَم ، قالَ : فَرَفَعَ یَدَهُ إلَی السَّماءِ ، فَدَعا بِکَلامٍ لَم أفهَمهُ ، فَاخضَرَّتِ النَّخلَةُ ، ثُمَّ صارَت إلی حالِها فَأَورَقَت وحَمَلَت رُطَبا ، فَقالَ الجَمّالُ الَّذِی اکتَرَوا مِنهُ : سِحرٌ وَاللّهِ ! فَقالَ الحَسَنُ علیه السلام : وَیلَکَ ! لَیسَ بِسِحرٍ ، ولکِن دَعوَةُ ابنِ نَبِیٍّ مُستَجابَةٌ ، قالَ : فَصَعِدوا إلَی النَّخلَةِ ، فَصَرَموا ما کانَ فیهِ ، فَکَفاهُم . (7)

.


1- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 418 ح 5914 ، الخصال : ص 527 ح 1 ، معانی الأخبار : ص 102 ح 4 ، الاحتجاج : ج 2 ص 448 ح 311 کلّها عن الحسن بن فضّال ، بحار الأنوار : ج 25 ص 116 ح 1 .
2- .مسند ابن حنبل : ج 3 ص 449 ح 9731 ، المصنّف لابن أبی شیبة : ج 7 ص 571 ح 1 کلاهما عن أبی هریرة ، کنزالعمّال : ج 6 ص 10 ح 14614؛ عوالی اللآلی : ج 1 ص 114 ح 29 عن أبی هریرة .
3- .غافر : 60 .
4- .بصائر الدرجات : ص 466 ح 8 ، تأویل الآیات الظاهرة : ج 2 ص 532 ح 16 کلاهما عن محمّد بن النعمان ، بحار الأنوار : ج 24 ص 310 ح 14 .
5- .العُمرَةُ فی الحجِّ معروفة ، والجمع العُمَر (لسان العرب : ج 4 ص 604 «عمر») .
6- .المَنْهَل : المورد ، وهو عین ماء ترده الإبل فی المرعی ، وتسمّی المنازل التی فی المفاوز علی طریق السُّفّار : مناهل ؛ لانّ فیها ماء (الصحاح : ج 5 ص 1837 «نهل») .
7- .الکافی : ج 1 ص 462 ح 4 ، بصائر الدرجات : ص 256 ح 10 ، الخرائج والجرائح : ج 2 ص 571 ح 1 کلّها عن الکناسی ، دلائل الإمامة : ص 186 ح 105 عن محمّد الکنانی وفیه «خرج الحسین بن علیّ علیه السلام ...» ، بحار الأنوار : ج 43 ص 323 ح 1 .

ص: 567

7 / 2 امامان

راجع : ج2 ص77 (کسانی که پیامبر برای ایشان دعا کرد) .

7 / 2امامانامام رضا علیه السلام :امام ، نشانه هایی دارد : عالم ترین مردم است .. . دعایش مستجاب می شود و حتّی اگر تخته سنگی را نفرین کند ، تخته سنگ دو نیم می شود.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پیشوای عادل ، دعایش رد نمی شود.

امام صادق علیه السلام :خداوند ، ما را به خودمان وا نمی گذارد . اگر ما را به خود وا می گذاشت ، ما نیز مانند توده مردم بودیم ، در حالی که ما کسی هستیم که خداوند عز و جل فرموده است : «مرا بخوانید تا پاسختان دهم» .

الکافی_ به نقل از کناسی ، از امام صادق علیه السلام: حسن بن علی علیه السلام برای گزاردن عمره خارج شد و یکی از فرزندان زبیر که معتقد به امامت او بود ، ایشان را همراهی می کرد . در یکی از آبگاه ها ، در نخلستان خشکیده ای که از بی آبی خشک شده بود ، فرود آمدند . زیر یک نخل برای [امام ]حسن علیه السلام فرش انداختند و رو به روی آن ، زیر نخل دیگری برای آن زبیری فرش پهن کردند . زبیری سرش را بالا کرد و گفت : کاش این نخلستان ، خرمایی می داشت و از آن می خوردیم ! [امام ]حسن علیه السلام به او فرمود : «هوس خرما کرده ای؟». زبیری گفت : آری . امام علیه السلام دست به سوی آسمان برداشت و به سخنی دعا کرد که من آن را نفهمیدم . در حال ، نخل ، سبز شد و به حال اوّلش برگشت و برگ و خرما برآورد . ساربانی که شتر از او کرایه کرده بودند ، گفت : به خدا که جادوست! [امام] حسن علیه السلام فرمود : «وای بر تو! جادو نیست ؛ بلکه دعای پسر پیامبر است که مستجاب شده است» . پس بالای نخل رفتند و هر چه خرما داشت ، چیدند و همه را کفایت کرد.

.

ص: 568

المناقب لابن شهرآشوب عن إسحاق وإسماعیل ویونس بنی عمّار :إنَّهُ استَحالَ وَجهُ یونُسَ إلَی البَیاضِ ، فَنَظَرَ الصّادِقُ إلی جَبهَتِهِ فَصَلّی رَکعَتَینِ ، ثُمَّ حَمِدَ اللّهَ وأثنی عَلَیهِ ، وصَلّی عَلَی النَّبِیِّ وآلِهِ ، ثُمَّ قالَ : یا اَللّهُ یا اَللّهُ یا اَللّهُ ، یا رَحمنُ یا رَحمنُ یا رَحمنُ ، یا رَحیمُ یا رَحیمُ یا رَحیمُ ، یا أرحَمَ الرّاحِمینَ ، یا سَمیعَ الدَّعَواتِ ، یا مُعطِیَ الخَیراتِ ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وعَلی أهلِ بَیتِهِ الطّاهِرینَ الطَّیِّبینَ ، وَاصرِف عَنّی شَرَّ الدُّنیا وشَرَّ الآخِرَةِ ، وأذهِب عَنّی ما بی ، فَقَد غاظَنی ذلِکَ وأحزَنَنی . قالَ : فَوَاللّهِ ، ما خَرَجنا مِنَ المَدینَةِ حَتّی تَناثَرَ عَن وَجهِهِ مِثلُ النُّخالَةِ وذَهَبَ . قالَ الحَکَمُ بنُ مِسکینٍ : ورَأَیتُ البَیاضَ بِوَجهِهِ ، ثُمَّ انصَرَفَ ولَیسَ فی وَجهِهِ شَیءٌ . (1)

.


1- .المناقب لابن شهر آشوب : ج 4 ص 232 ، بحار الأنوار : ج 95 ص 79 ح 4 .

ص: 569

المناقب ، ابن شهر آشوب_ به نقل از اسحاق و اسماعیل و یونس ، پسران عمّار _: صورت یونس را لک سفیدی فراگرفت . امام صادق علیه السلام به پیشانی او نگاه کرد و دو رکعت نماز خواند و سپس حمد و ثنای خداوند را به جای آورد و بر پیامبر صلی الله علیه و آله و خاندان او صلوات فرستاد . آن گاه گفت : «ای خدا ، ای خدا ، ای خدا ! ای مهرگستر ، ای مهرگستر ، ای مهرگستر ! ای مهربان ، ای مهربان ، ای مهربان ! ای مهربان ترینِ مهربانان ! ای شنونده دعاها ! ای دهنده خوبی ها ! بر محمّد و بر خانواده پاک و نیک او درود فرست و بدی دنیا و بدی آخرت را از من بگردان و این حال که دارم ، از من بِبَر ؛ چرا که این صحنه مرا ناراحت و اندوهگین ساخت». به خدا سوگند ، هنوز از مدینه خارج نشده بودیم که آن سفیدی از صورت او مثل نخاله فرو ریخت و از بین رفت. حَکَم بن مسکین گفت : من خودم لک سفید را در صورتش دیدم ؛ امّا وقتی برگشت ، اثری از آن در صورتش نبود.

.

ص: 570

الکافی عن عبد اللّه بن المغیرة :مَرَّ العَبدُ الصّالِحُ بِامرَأَةٍ بِمِنیً وهِیَ تَبکی ، وصِبیانُها حَولَها یَبکونَ ، وقَد ماتَت لَها بَقَرَةٌ ، فَدَنا مِنها ثُمَّ قالَ لَها : ما یُبکیکِ یا أمَةَ اللّهِ ؟ قالَت : یا عَبدَ اللّهِ ، إنَّ لَنا صِبیانا یَتامی ، وکانَت لی بَقَرَةٌ، مَعیشَتی ومَعیشَةُ صِبیانی کانَ مِنها ، وقَد ماتَت وبَقیتُ مُنقَطِعا بی وبِوُلدی ، لا حیلَةَ لَنا ، فَقالَ : یا أمَةَ اللّهِ ، هَل لَکِ أن اُحیِیَها لَکِ ؟ فَاُلهِمَت أن قالَت : نَعَم ، یا عَبدَ اللّهِ . فَتَنَحّی وصَلّی رَکعَتَینِ ، ثُمَّ رَفَعَ یَدَهُ هُنَیئَةً وحَرَّکَ شَفَتَیهِ ، ثُمَّ قامَ فَصَوَّتَ بِالبَقَرَةِ فَنَخَسَها نَخسَةً ، أو ضَرَبَها بِرِجلِهِ ، فَاستَوَت عَلَی الأَرضِ قائِمَةً ، فَلَمّا نَظَرَتِ المَرأَةُ إلَی البَقَرَةِ صاحَت وقالَت : عیسَی بنُ مَریَمَ ورَبِّ الکَعبَةِ !! فَخالَطَ النّاسَ وصارَ بَینَهُم ومَضی علیه السلام . (1)

الإمام الجواد علیه السلام :إنَّ الرِّضا عَلِیَّ بنَ موسی علیه السلام ، لَمّا جَعَلَهُ المَأمونُ وَلِیَّ عَهدِهِ احتَبَسَ المَطَرُ ، فَجَعَلَ بَعضُ حاشِیَةِ المَأمونِ وَالمُتَعَصِّبینَ عَلَی الرِّضا یَقولونَ : اُنظُروا لَمّا جاءَنا عَلِیُّ بنُ موسی ، وصارَ وَلِیَّ عَهدِنا ، فَحَبَسَ اللّهُ عَنَّا المَطَرَ ! وَاتَّصَلَ ذلِکَ بِالمَأمونِ ، فَاشتَدَّ عَلَیهِ ، فَقالَ لِلرِّضا علیه السلام : قَدِ احتَبَسَ المَطَرُ ، فَلَو دَعَوتَ اللّهَ عز و جل أن یُمطِرَ النّاسَ . فَقالَ الرِّضا علیه السلام : نَعَم . قالَ : فَمَتی تَفعَلُ ذلِکَ ؟ _ وکانَ ذلِکَ یَومَ الجُمُعَةِ _ قالَ : یَومَ الإِثنَینِ ؛ فَإِنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله : أتانِی البارِحَةَ فی مَنامی ومَعَهُ أمیرُ المُؤمِنینَ عَلِیٌّ علیه السلام ، وقالَ : یا بُنَیَّ ! انتَظِر یَومَ الإِثنَینِ ، فَابرُز إلَی الصَّحراءِ وَاستَسقِ ؛ فَإِنَّ اللّهَ تَعالی سَیُسقیهِم ، وأخبِرهُم بِما یُریکَ اللّهُ مِمّا لا یَعلَمونَ مِن حالِهِم ، لِیَزدادَ عِلمُهُم بِفَضلِکَ ومَکانِکَ مِن رَبِّکَ عز و جل . فَلَمّا کانَ یَومُ الإِثنَینِ غَدا إلَی الصَّحراءِ ، وخَرَجَ الخَلائِقُ یَنظُرونَ ، فَصَعِدَ المِنبَرَ ، فَحَمِدَ اللّهَ وأثنی عَلَیهِ ، ثُمَّ قالَ : اللّهُمَّ یا رَبِّ ، أنتَ عَظَّمتَ حَقَّنا أهلَ البَیتِ ، فَتَوَسَّلوا بِنا کَما أمَرتَ ، وأمَّلوا فَضلَکَ ورَحمَتَکَ ، وتَوَقَّعوا إحسانَکَ ونِعمَتَکَ ، فَاسقِهِم سَقیا نافِعا عامّا غَیرَ رائثٍ ولا ضائِرٍ ، وَلیَکُنِ ابتِداءُ مَطَرِهِم بَعدَ انصِرافِهِم مِن مَشهَدِهِم هذا إلی مَنازِلِهِم ومَقارِّهِم . قالَ : فَوَالَّذی بَعَثَ مُحَمَّدا بِالحَقِّ نَبِیّا ، لَقَد نَسَجَتِ الرِّیاحُ فِی الهَواءِ الغُیومَ ، وأرعَدَت وأبرَقَت ، وتَحَرَّکَ النّاسُ کَأَنَّهُم یُریدونَ التَّنَحِّیَ عَنِ المَطَرِ . فَقالَ الرِّضا علیه السلام : عَلی رِسلِکُم أیُّهَا النّاسُ ، فَلَیسَ هذَا الغَیمُ لَکُم ، إنَّما هُوَ لِأَهلِ بَلَدِ کَذا ، فَمَضَتِ السَّحابَةُ وعَبَرَت . ثُمَّ جاءَت سَحابَةٌ اُخری تَشتَمِلُ عَلی رَعدٍ وبَرقٍ ، فَتَحَرَّکوا ، فَقالَ : عَلی رِسلِکُم ، فَما هذِهِ لَکُم ، إنَّما هِیَ لِأَهلِ بَلَدِ کَذا ، فَما زالَت حَتّی جاءَت عَشرُ سَحاباتٍ (2) وعَبَرَت ، ویَقولُ عَلِیُّ بنُ موسَی الرِّضا علیه السلام فی کُلِّ واحِدَةٍ : عَلی رِسلِکُم ، لَیسَت هذِهِ لَکُم ، إنَّما هِیَ لِأَهلِ بَلَدِ کَذا . ثُمَّ أقبَلَتِ السَّحابَةُ الحادِیَةَ (3) عَشرَةَ ، فَقالَ : أیُّهَا النّاسُ ! هذِهِ سَحابَةٌ بَعَثَهَا اللّهُ عز و جللَکُم ، فَاشکُرُوا اللّهَ عَلی تَفَضُّلِهِ عَلَیکُم ، وقوموا إلی مَقارِّکُم ومَنازِلِکُم ؛ فَإِنَّها مُسامِتَةٌ (4) لَکُم ولِرُؤوسِکُم ، مُمسِکَةٌ عَنکُم ، إلی أن تَدخُلوا إلی مَقارِّکُم ، ثُمَّ یَأتیکُم مِنَ الخَیرِ ما یَلیقُ بِکَرَمِ اللّهِ تَعالی وجَلالِهِ . ونَزَلَ مِنَ (5) المِنبَرِ وَانصَرَفَ النّاسُ ، فَما زالَتِ السَّحابَةُ مُمسِکَةً إلی أن قَرُبوا مِن مَنازِلِهِم ، ثُمَّ جاءَت بِوابِلِ المَطَرِ ، فَمَلَأَتِ الأَودِیَةَ وَالحِیاضَ وَالغُدرانَ وَالفَلَواتِ ، فَجَعَلَ النّاسُ یَقولونَ : هَنیئا لِوَلَدِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله کَراماتُ اللّهِ عز و جل ! (6)

.


1- .الکافی : ج 1 ص 484 ح 6 ، بصائر الدرجات : ص 272 ح 2 عن علیّ بن المغیرة ، الثاقب فی المناقب : ص 431 ح 363 عن المغیرة بن عبد اللّه ، بحار الأنوار : ج 48 ص 55 ح 62 .
2- .فی المصدر : «سحابة» و ما أثبتناه من دلائل الإمامة.
3- .فی المصدر : «سحابة حادیة عشر» وما أثبتناه من دلائل الإمامة .
4- .فی المصدر : «مسامة» ، والتصویب من بحار الأنوار .
5- .فی المصدر : «علی» ، والتصویب من بحار الأنوار .
6- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 168 ح 1 ، دلائل الإمامة : ص 376 ح 340 کلاهما عن محمّد بن زیاد ومحمّد بن سیّار ، الثاقب فی المناقب : ص 467 ح 394 عن یوسف بن محمّد بن زیاد وعلیّ بن محمّد بن سیّار وکلاهما نحوه وکلّها عن الإمام العسکری عن أبیه علیهماالسلام ، بحار الأنوار : ج 49 ص 180 ح 16 .

ص: 571

الکافی_ به نقل از عبد اللّه بن مغیره _: عبد صالح (موسی بن جعفر علیه السلام ) در مِنا بر زنی گذشت که گریه می کرد و فرزندانش نیز گرد او می گریستند ، و ماده گاوشان مرده بود . امام علیه السلام نزدیک آن زن شد و فرمود : «چرا گریه می کنی ، ای کنیز خدا؟». گفت : ای بنده خدا ! من کودکانی یتیم دارم ، و ماده گاوی داشتم که زندگی خودم و فرزندانم با آن می گذشت . اکنون ، آن گاو مرده و من و فرزندانم بی کس و بیچاره مانده ایم . امام علیه السلام فرمود : «ای کنیز خدا ! می خواهی آن را برایت زنده گردانم» . به زن الهام شد که بگوید : آری ، ای بنده خدا ! امام علیه السلام به کناری رفت و دو رکعت نماز گزارد . سپس دستش را کمی بالا برد و لبانش را جنباند . آن گاه برخاست و گاو را صدا زد و با سیخی _ یا با پایش _ به او زد . گاو برخاست و ایستاد . زن با دیدن گاو ، فریاد کشید و گفت : به خدای کعبه سوگند ، این مرد ، عیسی بن مریم است! امام علیه السلام قاطی مردم شد و به میان آنها در آمد و رفت.

امام جواد علیه السلام :پس از آن که مأمون ، علی بن موسی الرضا علیه السلام را ولی عهد خود کرد ، خشک سالی شد . عدّه ای از اطرافیان مأمون و بدخواهان [امام] رضا می گفتند : بنگرید ، از وقتی علی بن موسی آمده و ولی عهد ما شده ، باران بر ما بند آمده است! این سخن ها به گوش مأمون رسید و بر او سخت آمد و به [امام ]رضا علیه السلام گفت : باران ، بند آمده است . کاش دعا کنید که خداوند عز و جل بر مردم بباراند. [امام] رضا علیه السلام فرمود : «باشد» . مأمون گفت : چه وقت این کار را می کنید؟ و آن روز ، جمعه بود . فرمود : «روز دوشنبه ؛ چون دیشب پیامبر خدا ، در حالی که امیر مؤمنان علی علیه السلام نیز با او بود ، به خوابم آمد و فرمود : فرزندم ! منتظر روز دوشنبه باش و [در آن ]روز به صحرا برو و طلب باران کن . به زودی ، خداوند متعال به آنان باران خواهد داد . و مردم را از حالشان که [خود ]نمی دانند و خداوند ، تو را از آن آگاه می سازد ، خبر ده تا آگاهی آنان از برتری تو و جایگاهت در نزد پروردگارت بیشتر شود ». چون دوشنبه رسید ، [امام علیه السلام ] به صحرا رفت و خلایق به تماشا بیرون آمدند . ایشان بر منبر رفت و خداوند را ستود و ثنایش گفت . آن گاه فرمود : «بار خدایا ! ای خداوندگار من! تو حقّ ما اهل بیت را بزرگ دانستی و این مردمان ، همچنان که تو فرمودی ، به ما متوسّل گشته اند و فضل و رحمت تو را امیدوارند و نواخت و نعمت تو را چشم می دارند . پس ، بر آنان بارانی سودمند و فراگیر فرو بار ، بی درنگ و بی زیان ، و بارش آن ، پس از آنی آغاز گردد که از این اجتماع به خانه ها و منازلشان بازگشتند». سوگند به آن که محمّد را به حق پیامبر کرد ، بادها در هوا ابرها را به هم بافتند و رعد و برق آغاز شد و مردم طوری به حرکت در آمدند که گویا می خواهند خود را از باران دور کنند. [امام] رضا علیه السلام فرمود : «آرام باشید ، ای مردم ! این ابر ، برای شما نیست . آن برای مردم فلان شهر است» . پس ، ابر عبور کرد و رفت . سپس ابر دیگری آمد و رعد و برق می زد . مردم دوباره به حرکت در آمدند . ایشان فرمود : «آرام باشید ، که این نیز برای شما نیست . این برای مردم بهمان شهر است» . به همین ترتیب ، ده ابر آمد و عبور کرد و هر بار علی بن موسی الرضا علیه السلام می فرمود : «آرام باشید . این ابر برای شما نیست . برای اهالی فلان شهر است». [سرانجام ،] یازدهمین ابر آمد . فرمود : «ای مردم ! این ، ابری است که خداوند عز و جلآن را برای شما فرستاده است . پس ، خدا را بر لطفی که در حقّ شما فرمود ، سپاس گویید و برخیزید و به خانه ها و منازلتان بروید ، و این ابر ، بر فراز سر شما خواهد بود و نخواهد بارید تا آن گاه که به منزل های خود بروید . سپس خیر و برکتی که در خور بزرگواری و شُکوه خداوند متعال است ، به شما خواهد رسید» . و از منبر به زیر آمد و مردم رفتند . ابر نبارید تا آن که مردم نزدیک خانه هایشان رسیدند . در این هنگام ، باران سیل آسا فرو بارید و رودخانه ها و کانال ها و آبگیرها و دشت ها را پر کرد ، و مردم می گفتند : گوارا باد کرامات خداوند عز و جل بر فرزند پیامبر خدا!

.

ص: 572

. .

ص: 573

. .

ص: 574

دلائل الإمامة عن القاسم بن العلاء :کَتَبتُ إلی صاحِبِ الزَّمانِ علیه السلام ثَلاثَةَ کُتُبٍ فی حَوائِجَ لی ، وأعلَمتُهُ أنَّنی رَجُلٌ قَد کَبِرَ سِنّی ، وأنَّهُ لا وَلَدَ لی ، فَأَجابَنی عَنِ الحَوائِجِ ولَم یُجِبنی عَنِ الوَلَدِ بِشَیءٍ . فَکَتَبتُ إلَیهِ فِی الرّابِعَةِ کِتابا وسَأَلتُهُ أن یَدعُوَ اللّهَ لی أن یَرزُقَنی وَلَدا ، فَأَجابَنی وکَتَبَ بِحَوائِجی ، فَکَتَبَ : اللّهُمَّ ارزُقهُ وَلَدا ذَکَرا تُقِرُّ بِهِ عَینَهُ ، وَاجعَل هذَا الحَملَ الَّذی لَهُ وارِثا ، فَوَرَدَ الکِتابُ وأنَا لا أعلَمُ أنَّ لی حَملاً ، فَدَخَلتُ إلی جارِیَتی ، فَسَأَلتُها عَن ذلِکَ ، فَأَخبَرَتنی أنَّ عِلَّتَها قَدِ ارتَفَعَت فَوَلَدَت غُلاما . (1)

راجع : ج 2 ص 168 (من دعا له الإمام علیّ علیه السلام _ إلی _ من دعا له الإمام المهدی علیه السلام ) .

7 / 3أولِیاءُ اللّهِالکتاب«وَ یَسْتَجِیبُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّ__لِحَ_تِ وَ یَزِیدُهُم مِّن فَضْلِهِ وَ الْکَ_فِرُونَ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ» . (2)

.


1- .دلائل الإمامة : ص 525 ح 496 ، بحار الأنوار : ج 51 ص 303 ح 19 .
2- .الشوری : 26 .

ص: 575

7 / 3 اولیای خدا

دلائل الإمامة_ به نقل از قاسم بن علاء _: به صاحب الزمان علیه السلام سه نامه درباره سه مطلب نوشتم و [نیز] به ایشان خبر دادم که سنّم بالا رفته و فرزندی ندارم . ایشان آن سه مطلب مرا پاسخ داد ؛ امّا درباره فرزند ، جوابی به من نداد . برای بار چهارم ، نامه ای نوشتم و از ایشان تقاضا کردم که دعا کند خداوند به من فرزندی روزی کند . ایشان پاسخم را داد و درباره حوایجم نوشت و مرقوم فرمود : «بار خدایا ! به او فرزند پسری روزی کن که چشمش را بدو روشن گردانی ، و این بچه ای را که در شکم است ، وارث او گردان» . نامه را که دریافت کردم ، نمی دانستم بچه ای در راه دارم . نزد کنیزم رفتم و در این باره از او پرسیدم . به من گفت که عیب و علّتش (نازایی اش) برطرف شده است ، و پسری زایید.

ر .ک : ج2 ص169 (کسانی که امیر مؤمنان علیه السلام برایشان دعا کرد _ تا _ کسانی که امام مهدی برای ایشان دعا کرد) .

7 / 3اولیای خداقرآن«و [درخواستِ] کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند ، اجابت می کند و از فضل خویش به آنان زیاده می دهد ؛ ولی برای کافران ، عذاب سختی خواهد بود».

.

ص: 576

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :اِحذَر یا اُسامَةُ دُعاءَ عِبادِ اللّهِ الَّذینَ أنهَکُوا الأَبدانَ ، وصاحَبُوا الأَحزانَ ، وأزالُوا اللُّحومَ ، وأذابُوا الشُّحومَ ، وأظمَؤُوا الکُبودَ ، وأحرَقُوا الجُلودَ بِالأَریاحِ وَالسَّمائِمِ (1) ، حَتّی غَشِیَت مِنهُمُ الأَبصارُ شَوقا إلَی الواحِدِ القَهّارِ ؛ فَإِنَّ اللّهَ إذا نَظَرَ إلَیهِم ، باهی بِهِمُ المَلائِکَةَ وغَشّاهُم بِالرَّحمَةِ ، بِهِم یَدفَعُ اللّهُ الزَّلازِلَ وَالفِتَنَ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :قالَ اللّهُ عز و جل : مَن أهانَ لی وَلِیّا فَقَد أرصَدَ لِمُحارَبَتی ، وما تَقَرَّبَ إلَیَّ عَبدٌ بِشَیءٍ أحَبَّ إلَیَّ مِمَّا افتَرَضتُ عَلَیهِ ، وإنَّهُ لَیَتَقَرَّبُ إلَیَّ بِالنّافِلَةِ حَتّی اُحِبَّهُ ، فَإِذا أحبَبتُهُ ، کُنتُ سَمعَهُ الَّذی یَسمَعُ بِهِ ، وبَصَرَهُ الَّذی یُبصِرُ بِهِ ، ولِسانَهُ الَّذی یَنطِقُ بِهِ ، ویَدَهُ الَّتی یَبطِشُ بِها ؛ إن دَعانی أجَبتُهُ ، وإن سَأَلَنی أعطَیتُهُ ، وما تَرَدَّدتُ عَن شَیءٍ أنَا فاعِلُهُ ، کَتَرَدُّدی عَن مَوتِ المُؤمِنِ ، یَکرَهُ المَوتَ وأکرَهُ مَساءَتَهُ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :رُبَّ أشعَثَ أغبَرَ ذی طِمرَینِ (4) مُدَفَّعٌ بِالأَبوابِ ، لَو أقسَمَ عَلَی اللّهِ عز و جللَأَبَرَّهُ . (5)

الإمام علیّ علیه السلام :النّاسُ فِی الدُّنیا عامِلانِ : ... وعامِلٌ عَمِلَ فِی الدُّنیا لِما بَعدَها ، فَجاءَهُ الَّذی لَهُ مِنَ الدُّنیا بِغَیرِ عَمَلٍ ، فَأَحرَزَ الحَظَّینِ مَعا ، ومَلَکَ الدّارَینِ جَمیعا ، فَأَصبَحَ وَجیها عِندَ اللّهِ ، لا یَسأَلُ اللّهَ حاجَةً فَیَمنَعُهُ . (6)

.


1- .السَّمائم : جمع السَّموم؛ الریح الحارّة (لسان العرب : ج 12 ص 304 «سمم») .
2- .التحصین لابن فهد : ص 21 ح 39 عن سعید بن زید بن عمرو بن نفیل .
3- .الکافی : ج 2 ص 352 ح 7 عن حمّاد بن بشیر ، المحاسن : ج 1 ص 454 ح 1047 عن حنان بن سدیر ، مشکاة الأنوار : ص 256 ح 754 کلاهما نحوه وکلّها عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 87 ص 31 ح 15؛ المعجم الکبیر : ج 8 ص 206 ح 7833 عن أبی اُمامة نحوه ، کنزالعمّال : ج 1 ص 230 ح 1157 .
4- .الطِّمْر : الثوب الخَلَق (النهایة : ج 3 ص 138 «طمر») .
5- .التوحید : ص 400 ح 2 ، الأمالی للطوسی : ص 429 ح 959 ، الأمالی للصدوق : ص 470 ح 627 وفیه «مدقع» بدل «مدفّع» وکلّها عن أبی هریرة ، بحار الأنوار : ج 75 ص 143 ح 7؛ صحیح مسلم : ج 4 ص 2024 ح 138 وص 2191 ح 48 ولیس فیه «أغبر ذی طمرین» ، المستدرک علی الصحیحین : ج 4 ص 364 ح 7932 کلّها عن أبی هریرة نحوه ، کنزالعمّال : ج 3 ص 152 ح 5924 .
6- .نهج البلاغة : الحکمة 269 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 93 ح 106 نقلاً عن أعلام الدین نحوه .

ص: 577

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای اسامه ! بر حذر باش از دعای آن بندگان خدا که بدن ها را فرسوده اند و با اندوه ها دمخورند ، و گوشت ها[ی بدنشان] را ریخته اند و چربی ها را آب کرده اند ، و جگرها را تشنگی داده اند و پوست ها را با بادهای سوزان سوزانده اند ، تا آن که دیدگانشان از شوق به یگانه قهّار ، کور شد ؛ چرا که خداوند هر گاه به ایشان بنگرد ، به وجود آنان بر فرشتگان می نازد و آنها را غرق در رحمت می سازد . به برکت وجود ایشان است که خداوند زلزله ها و آشوب ها را دفع می کند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند عز و جل فرمود : «هر کس به ولی ای از اولیای من بی حرمتی کند ، هر آینه برای جنگ با من آماده شده است . در نزد من ، محبوب ترین وسیله تقرّب بنده به من ، آن چیزی است که بر او واجب گردانیده ام . و البتّه او به وسیله نوافل ، خود را به من نزدیک می سازد ، تا جایی که دوستش بدارم و چون او را دوست بدارم ، من گوش شنوای او و چشم بینای او و زبان گویای او و دست توانای او می شوم . اگر مرا بخواند ، پاسخش می گویم و اگر از من بخواهد ، به او عطا می کنم . و من از کاری که می کنم ، برنمی گردم ، آن سان که از مرگ مؤمن برمی گردم : او مرگ را خوش نمی دارد و من ناراحتی او را خوش نمی دارم». (1)

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بسا ژولیده خاک آلودِ ژنده پوشی که از در خانه ها رانده می شود ؛ امّا اگر خداوند عز و جل را سوگند دهد ، خداوند اجابتش می کند.

امام علی علیه السلام :مردم در دنیا دو گونه عمل می کنند : ... و یکی در دنیا برای زندگی پس از آن عمل می کند . چنین کسی نصیبش از دنیا ، بدون تلاش ، به او می رسد . در نتیجه ، هر دو نصیب [دنیا و آخرت] را با هم می برد و هر دو سرای را به دست می آورد . پس در نزد خداوند ، آبرومند است و هر حاجتی از خدا بخواهد ، به او می دهد.

.


1- .یعنی چون ناراحتی مؤمن را نمی توانم ببینم و تحمّل کنم ، مرگ او را از موعد مقرّر به تأخیر می افکنم.

ص: 578

الإمام زین العابدین علیه السلام :لکِنَّ الرَّجُلَ ، کُلَّ الرَّجُلِ ، نِعمَ الرَّجُلُ ، هُوَ الَّذی جَعَلَ هَواهُ تَبَعا لِأَمرِ اللّهِ ، وقُواهُ مَبذولَةً فی رِضَی اللّهِ ، یَرَی الذُّلَّ مَعَ الحَقِّ أقرَبَ إلی عِزِّ الأَبَدِ مِنَ العِزِّ فِی الباطِلِ ... فَذلِکُمُ الرَّجُلُ نِعمَ الرَّجُلُ ، فَبِهِ فَتَمَسَّکوا ، وبِسُنَّتِهِ فَاقتَدوا ، وإلی رَبِّکُم فَبِهِ فَتَوَسَّلوا ؛ فَإِنَّهُ لا تُرَدُّ لَهُ دَعوَةٌ ، ولا تُخَیَّبُ لَهُ طَلِبَةٌ . (1)

الإمام الصادق علیه السلام_ مِن وَصِیَّتِهِ لِعَبدِ اللّهِ بنِ جُندَبٍ _: یَابنَ جُندَبٍ ، قالَ اللّهُ جَلَّ وعَزَّ فی بَعضِ ما أوحی : إنَّما أقبَلُ الصَّلاةَ مِمَّن یَتَواضَعُ لِعَظَمَتی ، ویَکُفُّ نَفسَهُ عَنِ الشَّهَواتِ مِن أجلی ، ویَقطَعُ نَهارَهُ بِذِکری ، ولا یَتَعَظَّمُ عَلی خَلقی ، ویُطعِمُ الجائِعَ ویَکسُو العارِیَ ، ویَرحَمُ المُصابَ ، ویُؤوِی الغَریبَ ، فَذلِکَ یُشرِقُ نورُهُ مِثلَ الشَّمسِ ، أجعَلُ لَهُ فِی الظُّلمَةِ نورا ، وفِی الجَهالَةِ حِلما ، أکلَؤُهُ (2) بِعِزَّتی ، وأستَحفِظُهُ مَلائِکَتی ، یَدعونی فَاُلَبّیهِ ، ویَسأَ لُنی فَاُعطیهِ . (3)

عنه علیه السلام :إنَّ اللّهَ تَعالی أوحی إلی داوُودَ علیه السلام : أن بَلِّغ قَومَکَ أنَّهُ لَیسَ مِن عَبدٍ مِنهُم آمُرُهُ بِطاعَتی فَیُطیعُنی ، إلاّ کانَ حَقّا عَلَیَّ أن اُعینَهُ عَلی طاعَتی ؛ فَإِن سَأَلَنی أعطَیتُهُ ، وإن دَعانی أجَبتُهُ ، وإنِ اعتَصَمَ بی عَصَمتُهُ ، وإنِ استَکفانی کَفَیتُهُ ، وإن تَوَکَّلَ عَلَیَّ حَفِظتُهُ ، وإن کادَهُ جَمیعُ خَلقی کِدتُ دونَهُ . (4)

.


1- .الاحتجاج : ج 2 ص 162 ح 192 عن الإمام العسکری عن الإمام الرضا علیهماالسلام ، التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام : ص 55 ح 27 ، بحار الأنوار : ج 2 ص 85 ح 10 .
2- .الکِلاءة : الحفظ والحراسة (النهایة : ج 4 ص 194 «کلأ») .
3- .تحف العقول : ص 306 ، المحاسن : ج 1 ص 79 ح 44 و ص 458 ح 1059 کلاهما عن عبد اللّه بن میمون القدّاح عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام ، بحار الأنوار : ج 69 ص 391 ح 66؛ کنزالعمّال : ج 7 ص 530 ح 20104 نقلاً عن الدیلمی عن حارثة بن وهب نحوه .
4- .قصص الأنبیاء : ص 198 ح 251 عن أبی حمزة الثمالی ، عدّة الداعی : ص 292 عن الإمام الباقر علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 376 ح 16 .

ص: 579

امام زین العابدین علیه السلام :امّا مَرد ، کاملْ مرد ، نیکومرد ، آن مردی است که هوس خویش را پیرو فرمان خدا قرار داده و همه نیرویش را در جهت خشنودی خدا صرف کرده است و خوار بودن ، امّا با حق بودن را به عزّت ابدی ، نزدیک تر از عزّت داشتن در سایه باطل می داند ... . این است مرد ، نیکومرد ! پس به دامن او چنگ در زنید و به روش او اقتدا کنید و برای تقرّب به پروردگارتان به او توسّل جویید ؛ زیرا هیچ دعای او رد نمی شود و هیچ درخواستش بی پاسخ نمی ماند.

امام صادق علیه السلام_ در توصیه های ایشان به عبد اللّه بن جندب _: ای پسر جندب! خداوند عز و جلدر یکی از وحی های خود فرموده است : «همانا من نماز را از کسی می پذیرم که در برابر عظمت من ، فروتنی کند ؛ و به خاطر من ، نفس خویش را از خواهش ها باز دارد و روزش را به یاد من بگذرانَد و بر خَلق من بزرگی نکند و گرسنه را سیر کند و برهنه را بپوشاند و به مصیبت زده رحم کند و غریب را پناه دهد . چنین کسی نورش چونان خورشید می تابد . در تاریکی برایش روشنی قرار می دهم ، و در [برابر ]نادانی[ها ]بردباری. با قدرتم او را نگه می دارم و فرشتگانم را به پاسبانی از او می گمارم . مرا می خواند و من پاسخش می دهم ، و از من درخواست می کند و من به او عطا می کنم».

امام صادق علیه السلام :خداوند متعال به داوود علیه السلام وحی فرمود که : «به قوم خود ابلاغ کن که هیچ بنده ای از ایشان نیست که به فرمان برداری از خویش فرمانش دهم و او فرمانم برد ، جز آن که بر عهده من است که او را بر طاعتم یاری دهم . پس اگر از من بخواهد ، عطایش می کنم ، اگر مرا بخواند ، پاسخش می دهم ، اگر به من پناهنده شود ، پناهش می دهم ، اگر از من کفایت طلبد ، کفایتش می کنم ، اگر به من توکّل کند ، او را حفظ می کنم و اگر همه آفریدگانم علیه او نقشه کشند ، من به سود او نقشه می کشم».

.

ص: 580

7 / 4المُؤمِنونَ إذا دَعَوا فی أمرٍ واحدٍرسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا یَجتَمِعُ مَلأٌَ فَیَدعُوَ بَعضُهُم ، ویُؤَمِّنَ البَعضُ ، إلاّ أجابَهُمُ اللّهُ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :مَا اجتَمَعَ ثَلاثَةٌ قَطُّ بِدَعوَةٍ ، إلاّ کانَ حَقّا عَلَی اللّهِ أن لا تُرَدَّ أیدیهِم . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :لا یَجتَمِعُ أربَعونَ رَجُلاً یَدعونَ اللّهَ فی أمرٍ واحِدٍ ، إلاَّ استَجابَ اللّهُ لَهُم ، حَتّی لَو دَعَوا عَلی جَبَلٍ لأََزالوهُ . (3)

الإمام الصادق علیه السلام :أیُّما ثَلاثَةِ مُؤمِنینَ اجتَمَعوا عِندَ أخٍ لَهُم یَأمَنونَ بَوائِقَهُ (4) ، ولا یَخافونَ غَوائِلَهُ (5) ، ویَرجونَ ما عِندَهُ ، إن دَعَوُا اللّهَ أجابَهُم ، وإن سَأَلوا أعطاهُم ، وإنِ استَزادوا زادَهُم ، وإن سَکَتُوا ابتَدَأَهُم . (6)

عنه علیه السلام :مَا اجتَمَعَ ثَلاثَةٌ مِنَ المُؤمِنینَ فَصاعِدا إلاّ حَضَرَ مِنَ المَلائِکَةِ مِثلُهُم ، فَإِن دَعَوا بِخَیرٍ أمَّنوا ، وإنِ استَعاذوا مِن شَرٍّ دَعَوُا اللّهَ لِیَصرِفَهُ عَنهُم ، وإن سَأَلوا حاجَةً تَشَفَّعوا إلَی اللّهِ وسَأَلوهُ قَضاها . (7)

.


1- .المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 390 ح 5478 ، المعجم الکبیر : ج 4 ص 22 ح 3536 وفیه «سائرهم» بدل «البعض» وکلاهما عن حبیب بن مسلمة ، کنزالعمّال : ج 2 ص 107 ح 3367 .
2- .حلیة الأولیاء : ج 3 ص 226 عن أنس .
3- .الفردوس : ج 5 ص 154 ح 7795 عن ابن عبّاس؛ الدعوات : ص 30 ح 56 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 394 ح 6 .
4- .«بوائقه» أی غوائله وشروره ، واحدها بائِقة ، وهی الداهیة (النهایة : ج 1 ص 162 «بوق») .
5- .الغوائل أی : المهالک ، جمع غائلة . غاله یغولُهُ أی : ذهب به وأهلکه . والغائلة صفة لخصلة مهلکة (النهایة : ج 3 ص 397 «غول») .
6- .الکافی : ج 2 ص 178 ح 14 عن صفوان الجمّال ، عدّة الداعی : ص 175 وفیه «أیّما مؤمنین أو ثلاثة» ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 198 ، بحار الأنوار : ج 74 ص 349 ح 14 .
7- .الکافی : ج 2 ص 187 ح 6 عن غیاث بن إبراهیم ، بحار الأنوار : ج 74 ص 261 ح 60 .

ص: 581

7 / 4 هر گاه مؤمنان درباره یک چیز دعا کنند

7 / 4هر گاه مؤمنان درباره یک چیز دعا کنندپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه جماعتی گِرد هم آیند و برخی دعا کنند و برخی شان آمین گویند ، حتما خداوند ، دعایشان را اجابت می کند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هرگز سه نفر برای دعا کردن گِرد نیامدند ، مگر آن که بر خداست که دستِ آنان را پس نزند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه چهل مرد گِرد هم آیند و برای حاجتی واحد به درگاه خدا دعا کنند ، حتما خداوند ، دعایشان را اجابت می کند . حتّی اگر کوهی را نفرین کنند ، آن کوه را [با دعایشان] از جا برمی کنند.

امام صادق علیه السلام :چنانچه سه مؤمن در نزد برادری که از گزند او آسوده اند و از شرّش بیمناک نیستند و به خیرش امید دارند ، گِرد آیند ، اگر خدا را بخوانند ، اجابتشان می کند و اگر چیزی از او بخواهند ، عطایشان می فرماید و اگر از او بیشتر بخواهند ، بیشترشان می دهد و اگر سکوت کنند [و لب به خواهش نگشایند] ، خداوند ، بی درخواست به آنان عطا می کند.

امام صادق علیه السلام :هیچ گاه سه مؤمن [به بالا] گِرد هم نمی آیند ، مگر آن که به همان تعداد ، فرشته [در جمع آنان ]حاضر می شوند و اگر آنها دعای خیر کنند ، آن فرشتگان «آمین» می گویند و اگر از شرّی [به خدا پناه] پناه جویند ، آنان نیز دعا می کنند تا خداوند ، آن شر را از ایشان بگردانَد و اگر حاجتی درخواست کنند ، آن فرشتگان ، نزد خداوند شفاعت می نمایند و برآوردن آن حاجت را از او می خواهند.

.

ص: 582

عنه علیه السلام :مَا اجتَمَعَ أربَعَةُ رَهطٍ قَطُّ عَلی أمرٍ واحِدٍ ، فَدَعَوُا اللّهَ إلاّ تَفَرَّقوا عَن إجابَةٍ . (1)

عنه علیه السلام :ما مِن رَهطٍ أربَعینَ رَجُلاً ، اجتَمَعوا فَدَعَوُا اللّهَ عز و جل فی أمرٍ إلاَّ استَجابَ اللّهُ لَهُم ، فَإِن لَم یَکونوا أربَعینَ فَأَربَعَةٌ یَدعونَ اللّهَ عز و جل عَشرَ مَرّاتٍ ، إلاَّ استَجابَ اللّهُ لَهُم ، فَإِن لَم یَکونوا أربَعَةً فَواحِدٌ یَدعُو اللّهَ أربَعینَ مَرَّةً ، فَیَستَجیبُ اللّهُ العَزیزُ الجَبّارُ لَهُ . (2)

عنه علیه السلام :کانَ أبی علیه السلام إذا حَزَنَهُ أمرٌ ، جَمَعَ النِّساءَ وَالصِّبیانَ ، ثُمَّ دَعا وأمَّنوا . (3)

عنه علیه السلام :کانَ فیما وَعَظَ اللّهُ _ تَبارَکَ وتَعالی _ بِهِ عیسَی بنَ مَریَمَ علیه السلام : ... یا عیسی ، تُب إلَیَّ بَعدَ الذَّنبِ ، وذَکِّر بِیَ الأَوّابینَ ، وآمِن بی ، وتَقَرَّب إلَی المُؤمِنینَ ، ومُرهُم یَدعونی مَعَکَ . (4)

سعد السعود :مِن سُنَنِ إدریسَ علیه السلام ، وهُوَ بِخَطِّ عیسی نَقَلَهُ مِنَ السُّریانِیِّ إلَی العَرَبِیِّ : ... اُدعُوا اللّهَ فی أکثَرِ أوقاتِکُم مُتَعاضِدینَ مُتَأَ لِّهینَ فی دُعائِکُم ؛ فَإِنَّهُ إن یَعلَم مِنکُمُ التَّظافُرَ وَالتَّوازُرَ یُجِب دُعاءَکُم ، ویَقضِ حاجاتِکُم ، ویُبَلِّغکُم آمالَکُم ، ویُفِض عَطایاهُ عَلَیکُم مِن خَزائِنِهِ الَّتی لا تَفنی . (5)

.


1- .الکافی : ج 2 ص 487 ح 2 ، ثواب الأعمال : ص 193 ح 1 ، عدّة الداعی : ص 145 ، المواعظ العددیّة : ص 396 کلّها عن عبد الأعلی ، الدعوات : ص 29 ح 55 ولیس فیه «رهط» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 394 ح 4 .
2- .الکافی : ج 2 ص 487 ح 1 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 17 ح 2032 ، عدّة الداعی : ص 144 ، المواعظ العددیّة : ص 396 کلّها عن أبی خالد ، بحار الأنوار : ج 93 ص 316 ح 21 .
3- .الکافی : ج 2 ص 487 ح 3 ، عدّة الداعی : ص 146 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 18 ح 2033 ، الدعوات : ص 29 ح 54 وفیه «أحزبه» بدل «حزنه» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 316 ح 21 .
4- .الأمالی للصدوق : ص 606 _ 609 ح 841 عن أبی بصیر ، الکافی : ج 8 ص 134 ح 103 عن علیّ بن أسباط عنهم علیهم السلام ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 140 ، أعلام الدین : ص 229 ، بحار الأنوار : ج 14 ص 291 ح 14 .
5- .سعد السعود : ص 39 ، بحار الأنوار : ج 11 ص 283 ح 11 .

ص: 583

امام صادق علیه السلام :هیچ گاه چهار تن گِرد هم نیامدند و برای مطلبی واحد به درگاه خدا دعا نکردند ، مگر این که با اجابت آن از هم جدا شدند.

امام صادق علیه السلام :هیچ گاه چهل مرد گِرد هم نیامدند و برای کاری به درگاه خداوند عز و جلدعا نکردند ، مگر آن که خداوند ، دعایشان را اجابت کرد. اگر چهل نفر نبودند ، چهار نفر ، ده بار دعا کنند ، حتما خداوند دعایشان را اجابت می کند و اگر چهار نفر نبودند ، یک نفر ، چهل بار دعا کند ، خداوند عزیزِ جبّار ، دعایش را اجابت می کند.

امام صادق علیه السلام :پدرم [امام باقر علیه السلام ] ، هر گاه پیشامدی اندوهناکش می ساخت ، زنان و کودکان را گِرد می آورد ، سپس دعا می کرد و آنها «آمین» می گفتند.

امام صادق علیه السلام :از جمله اندرزهای خداوند _ تبارک و تعالی _ به عیسی بن مریم علیه السلام این بود : « ... ای عیسی! بعد از گناه ، به درگاه من توبه کن و مرا به توبه کنندگان ، یادآور شو و به من ، ایمان بیاور و به مؤمنان ، نزدیک شو و به آنان بفرما که همراه تو مرا بخوانند».

سعد السعود :از سنّت های ادریس علیه السلام که به خطّ عیسی (1) است و آن را از سُریانی به عربی برگردانیده ، این است : « ... در بیشتر اوقاتتان ، خدا را بخوانید و در دعایتان ، همیار و هم آوا باشید ؛ زیرا خداوند ، چنانچه همیاری و اتّحاد در شما ببیند ، دعایتان را اجابت می کند ، حاجت هایتان را برآورده می سازد و شما را به آرزوهایتان می رساند و عطایای خویش را از خزانه های پایان ناپذیرش بر شما سرازیر می کند».

.


1- .مقصود از عیسی ، در این جا ، ظاهرا مترجم متن مذکور به عربی است .

ص: 584

7 / 5المُؤمِنُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ لِکُلِّ مُسلِمٍ دَعوَةً مُستَجابَةً ، یَدعوها فَیَستَجیبُ لَهُ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :لِلمُؤمِنِ فی کُلِّ یَومٍ دَعوَةٌ مُستَجابَةٌ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :اِحذَروا دَعوَةَ المُؤمِنِ وفِراسَتَهُ ؛ فَإِنَّهُ یَنظُرُ بِنورِ اللّهِ ، ویَنظُرُ بِالتَّوفیقِ . (3)

الإمام الصادق علیه السلام :اِستَکثِروا مِنَ الإِخوانِ ؛ فَإِنَّ لِکُلِّ مُؤمِنٍ دَعوَةً مُستَجابَةً . (4)

المراسیل عن أبی قلابة عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا یَزالُ فی اُمَّتی شیعَةٌ ، لا یَدعونَ اللّهَ بِشَیءٍ إلاَّ استَجابَ لَهُم ، بِهِم تُنصَرونَ ، وبِهِم تُمطَرونَ _ وحَسِبتُ أنَّهُ قالَ : _ وبِهِم یُدفَعُ عَنکُم . (5)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن أحَبَّ عَلِیّا ، قَبِلَ اللّهُ تَعالی مِنهُ صَلاتَهُ وصِیامَهُ وقِیامَهُ ، وَاستَجابَ دُعاءَهُ . (6)

عنه صلی الله علیه و آله :لَمّا بَعَثَ اللّهُ عز و جل موسَی بنَ عِمرانَ علیه السلام ... نادی رَبُّنا عز و جل : یا اُمَّةَ مُحَمَّدٍ ، إنَّ قَضائی عَلَیکُم : أنَّ رَحمَتی سَبَقَت غَضَبی ، وعَفوی قَبلَ عِقابی ، فَقَدِ استَجَبتُ لَکُم مِن قَبلِ أن تَدعونی ، وأعطَیتُکُم مِن قَبلِ أن تَسأَلونی . (7)

.


1- .حلیة الأولیاء : ج 9 ص 319 و ج 8 ص 257 کلاهما عن أبی هریرة ، کنزالعمّال : ج 2 ص 71 ح 3175 .
2- .کنزالعمّال : ج 1 ص 165 ح 825 نقلاً عن تمّام عن أبی سعید الخدری .
3- .حلیة الأولیاء : ج 4 ص 81 عن ثوبان ، کنزالعمّال : ج 11 ص 97 ح 30769 .
4- .مصادقة الإخوان : ص 150 ح 1 .
5- .المراسیل : ص 176 ح 7 .
6- .مائة منقبة : ص 149 ، إرشاد القلوب : ص 235 ، أعلام الدین : ص 464 ، کشف الغمّة : ج 1 ص 104 کلّها عن ابن عمر ، بحار الأنوار : ج 27 ص 120 ح 100؛ المناقب للخوارزمی : ص 72 ح 51 ، مقتل الحسین للخوارزمی : ج 1 ص 40 کلاهما عن ابن عمر .
7- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 283 ح 30 ، علل الشرایع : ص 418 ح 3 ، بشارة المصطفی : ص 214 کلّها عن محمّد بن زیاد ومحمّد بن سیّار عن الإمام العسکری عن آبائه علیهم السلام ، تأویل الآیات الظاهرة : ج 1 ص 419 ح 12 عن الإمام العسکریّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، بحار الأنوار : ج 92 ص 225 ح 2 .

ص: 585

7 / 5 مؤمن

7 / 5مؤمنپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر مسلمانی یک دعای اجابت شده دارد که به آن دعا می کند و خدا آن را مستجاب می کند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :برای مؤمن در هر روز ، یک دعا مستجاب می شود.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از دعای مؤمن و روشن بینی او بر حذر باشید ؛ چرا که او با نور خدا می بیند و با توفیق [الهی ]می نگرد.

امام صادق علیه السلام :بر شمار برادرانِ [دینی] خود بیفزایید ؛ چرا که هر مؤمنی ، یک دعای اجابت شده دارد.

المراسیل_ به نقل از ابو قلابه _: پیامبر خدا فرمود : «همواره در امّت من ، گروهی هستند که هر دعایی به درگاه خدا کنند ، دعایشان را مستجاب می کند . به واسطه آنان است که شما یاری داده می شوید و به برکت وجود ایشان است که باران بر شما می بارد» و به گمانم فرمود : «و به واسطه ایشان است که [بلا] از شما دفع می شود».

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس علی را دوست بدارد ، خداوند متعال نماز و روزه و شب زنده داری هایش را می پذیرد و دعایش را مستجاب می کند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :چون خداوند عز و جل موسی بن عمران علیه السلام را برانگیخت ... ، پروردگار ما عز و جلندا داد : «ای امّت محمّد ! حُکم من بر شما این است که : مِهر من بر خشم من پیشی دارد و گذشتم بر کیفرم . پیش از آن که مرا بخوانید ، پاسختان می دهم و پیش از آن که از من بخواهید ، به شما عطا می کنم».

.

ص: 586

ثواب الأعمال عن سهل بن سعد الأنصاری :سَأَلتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَن قَولِ اللّهِ عز و جل : «وَ مَا کُنتَ بِجَانِبِ الطُّورِ إِذْ نَادَیْنَا» (1) قالَ : کَتَبَ اللّهُ عز و جل کِتابا قَبلَ أن یَخلُقَ الخَلقَ بِأَلفَی عامٍ ، فی وَرَقِ آسٍ أنبَتَهُ ، ثُمَّ وَضَعَها عَلَی العَرشِ ، ثُمَّ نادی : یا اُمَّةَ مُحَمَّدٍ ، إنَّ رَحمَتی سَبَقَت غَضَبی ، أعطَیتُکُم قَبلَ أن تَسأَلونی ، وغَفَرتُ لَکُم قَبلَ أن تَستَغفِرونی ، فَمَن لَقِیَنی مِنکُم یَشهَدُ أن لا إلهَ إلاّ أنَا ، وأنَّ مُحَمَّدا عَبدی ورَسولی ، أدخَلتُهُ الجَنَّةَ بِرَحمَتی . (2)

الإمام الصادق علیه السلام :لَو أنَّ شیعَتَنَا استَقاموا لَصافَحَتهُمُ المَلائِکَةُ ، ولَأَظَلَّهُمُ الغَمامُ ، ولَأَشرَقوا نَهارا ، ولَأَکَلوا مِن فَوقِهِم ومِن تَحتِ أرجُلِهِم ، ولَما سَأَ لُوا اللّهَ شَیئا إلاّ أعطاهُم . (3)

المؤمن عن الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ المُؤمِنَ إذا دَعَا اللّهَ عز و جل أجابَهُ _ [قالَ الرّاوی] : فَشُخِصَ بَصری نَحوَهُ إعجابا بِما (4) قالَ _ فَقالَ علیه السلام : إنَّ اللّهَ واسِعٌ لِخَلقِهِ . (5)

7 / 6العالِمُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :ألا فَاغتَنِموا دُعاءَ العالِمِ ؛ فَإِنَّ اللّهَ یَستَجیبُ دُعاءَهُ فیمَن دَعاهُ . (6)

الإمام الباقر علیه السلام :إنَّ الرَّجُلَ العالِمَ مِن شیعَتِنا إذا حَفِظَ لِسانَهُ ، وطابَ نَفسا بِطاعَةِ أولِیائِهِ ، ... إن سَأَلَ اُعطِیَ ، وإن دَعا اُجیبَ ، وإن طَلَبَ أدرَکَ ، وإن نَصَرَ مَظلوما عَزَّ . (7)

.


1- .القصص : 46 .
2- .ثواب الأعمال : ص 25 ح 2 ، تفسیر فرات : ص 316 ح 426 ، تأویل الآیات الظاهرة : ج 1 ص 417 ح 10 کلاهما عن أبی سعید المدائنی عن الإمام الصادق علیه السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 3 ص 12 ح 24 و ج 24 ص 266 ح 30 .
3- .تحف العقول : ص 302 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 280 ح 1 .
4- .فی المصدر : «بها» بدل «بما» ، وما أثبتناه من بحار الأنوار .
5- .المؤمن : ص 34 ح 69 ، بحار الأنوار : ج 67 ص 65 ح 17 .
6- .جامع الأخبار : ص 111 ح 195 عن الإمام علیّ علیه السلام .
7- .دعائم الإسلام : ج 1 ص 65 .

ص: 587

7 / 6 عالِم

ثواب الأعمال_ به نقل از سهل بن سعد انصاری _: از پیامبر خدا درباره این سخن خداوند عز و جل پرسیدم که : «و آن گاه که [موسی را] ندا دادیم ، تو در جانب طور نبودی» . فرمود : «خدای عز و جل ، دو هزار سال پیش از آن که خلق را بیافریند ، در برگ درخت مورْد که آن را رویاند ، نبشته ای نوشت . سپس آن را بر عرش نهاد . آن گاه ندا داد : ای امّت محمّد ! مِهر من بر خشم من پیشی دارد . پیش از آن که از من بخواهید ، به شما عطا کردم و پیش از آن که از من آمرزش بطلبید ، شما را آمرزیدم . پس ، هر یک از شما مرا در حالی دیدار کند که گواهی می دهد معبودی جز من نیست و محمّد ، بنده و فرستاده من است ، با مِهر خویش او را به بهشت درمی آورم ».

امام صادق علیه السلام :اگر شیعیان ما استوار بودند ، هر آینه فرشتگان با آنان دست می دادند و ابر بر سرشان سایه می افکند و در روز می درخشیدند ( / چون روز می درخشیدند) . و از بالای سرشان و از زیر پایشان روزی می خوردند و هر چه از خدا می خواستند ، به آنها می داد.

المؤمن :امام صادق علیه السلام فرمود : «مؤمن هر گاه خدای عز و جل را بخواند ، خداوند پاسخش می دهد» . [راوی گفت :] من از تعجّب ، چشمم به سوی ایشان خیره شد . فرمود : «رحمت خداوند ، خَلقش را فراگرفته است».

7 / 6عالِمپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هان! دعای عالِم را غنیمت شمارید ؛ زیرا خداوند از میان کسانی که او را می خوانند ، دعای عالِم را می پذیرد.

امام باقر علیه السلام :عالِم از شیعیان ما ، اگر زبانش را نگه دارد و از اولیای خدا صادقانه و با طیب خاطر اطاعت کند ... ، هر گاه [از خداوند ]درخواست کند ، به او عطا می شود و هر گاه دعا کند ، اجابت می شود و هر گاه بخواهد می یابد و هر گاه ستم دیده ای را یاری دهد ، پشتیبانی می شود.

.

ص: 588

7 / 7المُجاهِدُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :اِتَّقوا أذَی المُجاهِدینَ فی سَبیلِ اللّهِ ؛ فَإِنَّ اللّهَ عز و جل یَغضَبُ لَهُم ، کَما یَغضَبُ لِلرُّسُلِ ، ویَستَجیبُ لَهُم ، کَما یَستَجیبُ لِلرُّسُلِ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :دَعا موسی علیه السلام وأمَّنَ هارونُ علیه السلام وأمَّنَتِ المَلائِکَةُ علیهم السلام ، فَقالَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی : « «قَدْ أُجِیبَت دَّعْوَتُکُمَا فَاسْتَقِیمَا» (2) ، ومَن غَزا فی سَبیلِ اللّهِ أستَجیبُ لَهُ ، کَما أستَجیبُ لَکُما [إلی] (3) یَومِ القِیامَةِ» . (4)

7 / 8المُؤَذِّنُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :المُؤَذِّنونَ اُمَناءُ المُؤمِنینَ عَلی صَلَواتِهِم وصَومِهِم ، ولُحومِهِم ودِمائِهِم ، لا یَسأَلونَ اللّهَ عز و جل شَیئا إلاّ أعطاهُم ، ولا یَشفَعونَ فی شَیءٍ إلاّ شُفِّعوا . (5)

.


1- .الفردوس : ج 1 ص 95 ح 309 عن الإمام علیّ علیه السلام ، کنزالعمّال : ج 4 ص 314 ح 10664 .
2- .یونس : 89 .
3- .ما بین المعقوفین أثبتناه من بحار الأنوار .
4- .الکافی : ج 2 ص 510 ح 8 عن السکونی عن الإمام الصادق علیه السلام ، الجعفریّات : ص 76 ، النوادر للراوندی : ص 137 ح 181 کلاهما عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، دعائم الإسلام : ج 1 ص 343 نحوه والثلاثة الأخیرة عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، بحار الأنوار : ج 13 ص 359 ح 70 .
5- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 292 ح 905 ، الأمالی للصدوق : ص 280 ح 310 ، روضة الواعظین : ص 344 کلّها عن بلال ، بحار الأنوار : ج 84 ص 124 ح 21 .

ص: 589

7 / 7 مجاهد

7 / 8 مؤذّن

7 / 7مجاهدپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از آزار دادن مجاهدانِ راه خدا بپرهیزید ؛ زیرا خداوند عز و جل برای آنان به خشم می آید ، چنان که برای پیامبران به خشم می آید ، و دعایشان را مستجاب می کند ، چنان که دعای پیامبران را مستجاب می کند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :موسی علیه السلام دعا کرد و هارون علیه السلام و فرشتگان ، آمین گفتند . خداوند _ تبارک و تعالی _ فرمود : «دعای شما دو تن پذیرفته شد . پس استوار باشید» و تا روز قیامت ، هر که در راه خدا جهاد کند ، دعایش را می پذیرم ، همچنان که دعای شما را پذیرفتم .

7 / 8مؤذّنپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :مؤذّنان ، امین (مورد اعتماد) مؤمنین در نمازها و روزه هایشان و گوشت ها و خون هایشان هستند . هر چه از خداوند عز و جل بخواهند ، به آنان می دهد و در هر کاری شفاعت (وساطت) کنند ، شفاعتشان پذیرفته می شود.

.

ص: 590

7 / 9الصّائِمُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :الصّائِمُ لا تُرَدُّ دَعوَتُهُ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ لِلصّائِمِ عِندَ فِطرِهِ لَدَعوَةً ما تُرَدُّ . (2)

الإمام الحسن علیه السلام :إنَّ لِکُلِّ صائِمٍ عِندَ فُطورِهِ دَعوَةً مُستَجابَةً . (3)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :نَومُ الصّائِمِ عِبادَةٌ ، وسُکوتُهُ تَسبیحٌ ، ودُعاؤُهُ مُستَجابٌ ، وعَمَلُهُ مُتَقَبَّلٌ . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :دَعوَةُ الصّائِمِ تُستَجابُ عِندَ إفطارِهِ . (5)

7 / 10مَن فَطَّرَ صائِماالإمام الباقر علیه السلام :أیُّما مُؤمِنٍ فَطَّرَ مُؤمِنا لَیلَةً مِن شَهرِ رَمَضانَ ، کَتَبَ اللّهُ لَهُ بِذلِکَ مِثلَ أجرِ مَن أعتَقَ نَسَمَةً مُؤمِنَةً ، ومَن فَطَّرَهُ شَهرَ رَمَضانَ کُلَّهُ ، کَتَبَ اللّهُ تَعالی لَهُ بِذلِکَ أجرَ مَن أعتَقَ ثَلاثینَ نَسَمَةً مُؤمِنَةً ، وکانَ لَهُ بِذلِکَ عِندَ اللّهِ دَعوَةٌ مُستَجابَةٌ . (6)

.


1- .مسند ابن حنبل : ج 3 ص 519 ح 10187 ، مسند إسحاق بن راهویه : ج 1 ص 320 ح 303 کلاهما عن أبی هریرة؛ عدّة الداعی : ص 117 ، بحار الأنوار : ج 96 ص 256 ح 36 .
2- .سنن ابن ماجة : ج 1 ص 557 ح 1753 ، شُعَب الإیمان : ج 3 ص 407 ح 3904 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 583 ح 1535 ولیس فیه «ما تردّ» وکلّها عن عبد اللّه بن عمرو بن العاص ، کنزالعمّال : ج 8 ص 447 ح 23585؛ الدعوات : ص 27 ح 46 عن الإمام الکاظم علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 96 ص 255 ح 33 .
3- .الإقبال : ج 1 ص 244 عن الإمام الکاظم عن أبیه عن جدّه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 98 ص 14 ح 2 .
4- .شُعَب الإیمان : ج 3 ص 415 ح 3938 عن عبد اللّه بن أبی أوفی ، کنزالعمّال : ج 8 ص 443 ح 23562؛ کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 76 ح 1783 ، ثواب الأعمال : ص 75 ح 3 عن الحسین بن أحمد عن أبیه وکلاهما عن الإمام الصادق علیه السلام ، الدعوات : ص 27 ح 45 عن أبی الحسن علیه السلام وکلّها نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 360 ح 21 .
5- .مکارم الأخلاق : ج 1 ص 69 ح 84 ، المقنعة : ص 320 ، بحار الأنوار : ج 96 ص 315 ح 17 .
6- .المقنعة : ص 342 ، المحاسن : ج 2 ص 158 ح 1429 عن أبی بصیر ، عوالی اللآلی : ج 1 ص 353 ح 18 .

ص: 591

7 / 9 روزه دار

7 / 10 کسی که روزه داری را افطاری دهد

7 / 9روزه دارپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :روزه دار ، دعایش رد نمی شود.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دعای روزه دار در هنگام افطار ، رد نمی شود.

امام حسن علیه السلام :برای هر روزه داری در هنگام افطارش ، یک دعای مستجاب است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خواب شخص روزه دار ، عبادت ، و سکوتش تسبیح ، و دعایش مستجاب ، و عملش پذیرفته است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دعای روزه دار در هنگام افطارش ، مستجاب می شود.

7 / 10کسی که روزه داری را افطاری دهدامام باقر علیه السلام :هر مؤمنی ، که یک شب از ماه رمضان را به مؤمنی افطاری دهد ، خداوند بدین سبب برای او همانند اجر کسی را می نویسد که بنده مؤمنی را آزاد کند ، و هر کس تمام ماه رمضان را به او افطاری دهد ، خدای متعال بدین سبب برای او اجر کسی را می نویسد که سی بنده مؤمن آزاد کند ، و نیز بدین سبب در نزد خدا دعایی مستجاب دارد.

.

ص: 592

الإمام الصادق علیه السلام :أیُّما مُؤمِنٍ أطعَمَ مُؤمِنا لَیلَةً مِن شَهرِ رَمَضانَ ، کَتَبَ اللّهُ لَهُ بِذلِکَ مِثلَ أجرِ مَن أعتَقَ ثَلاثینَ نَسَمَةً مُؤمِنَةً ، وکانَ لَهُ بِذلِکَ عِندَ اللّهِ عز و جلدَعوَةٌ مُجابَةٌ . (1)

7 / 11مَن فَرَّجَ عَن مَکروبٍرسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن أرادَ أن تُستَجابَ دَعوَتُهُ وأن تُکشَفَ کُربَتُهُ ، فَلیُفَرِّج عَن مُعسِرٍ . (2)

7 / 12المَظلومُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :اِتَّقِ دَعوَةَ المَظلومِ ؛ فَإِنَّها لَیسَ بَینَها وبَینَ اللّهِ حِجابٌ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :اِتَّقوا دَعَواتِ المَظلومِ ؛ فَإِنَّها تَصعَدُ إلَی السَّماءِ کَأَنَّها شَرارٌ . (4)

الإمام الصادق علیه السلام :کانَ أبی یَقولُ : اِتَّقُوا الظُّلمَ ؛ فَإِنَّ دَعوَةَ المَظلومِ تَصعَدُ إلَی السَّماءِ . (5)

.


1- .ثواب الأعمال : ص 164 ح 1 عن أبی بصیر ، بحار الأنوار : ج 96 ص 316 ح 1 .
2- .مسند ابن حنبل : ج 2 ص 248 ح 4749 ، مسند أبی یعلی : ج 5 ص 277 ح 5687 وفیه «فلییسِّر علی معسر» وکلاهما عن ابن عمر ، کنزالعمّال : ج 6 ص 215 ح 15398 .
3- .صحیح البخاری : ج 2 ص 864 ح 2316 ، سنن أبی داوود : ج 2 ص 104 ح 1584 ، سنن الترمذی : ج 4 ص 368 ح 2014 ، سنن النسائی : ج 5 ص 55 ، سنن ابن ماجة : ج 1 ص 568 ح 1783 ، مسند ابن حنبل : ج 1 ص 502 ح 2071 کلّها عن ابن عبّاس ، صحیح مسلم : ج 1 ص 50 ح 29 عن معاذ ، کنزالعمّال : ج 6 ص 295 ح 15773 .
4- .المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 83 ح 81 عن ابن عمر ، کنزالعمّال : ج 3 ص 500 ح 7601 .
5- .الکافی : ج 2 ص 509 ح 4 عن سماعة ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 21 ح 2050 وفیه «دعوة المظلوم» بدل «الظلم» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 358 ح 16 .

ص: 593

7 / 11 کسی که غم زده ای را شاد کند

7 / 12 ستم دیده

امام صادق علیه السلام :هر مؤمنی که مؤمنی را یک شب از ماه رمضان اطعام کند ، خداوند بدین سبب برای او همانند مزد کسی را می نویسد که سی بنده مؤمن آزاد کند ، و نیز بدین سبب ، او را نزد خداوند عز و جل دعایی اجابت شده است.

7 / 11کسی که غم زده ای را شاد کندپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس می خواهد دعایش مستجاب و اندوهش زدوده شود ، باید اندوه را از گرفتار و درمانده بگسارد.

7 / 12ستم دیدهپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از نفرین ستم دیده بترس ؛ زیرا میان او و خدا هیچ حجابی نیست.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از دعاهای ستم دیده بترسید ؛ زیرا همچون شراره به آسمان بالا می روند.

امام صادق علیه السلام :پدرم بارها می فرمود : «از ستم کردن دوری کنید ؛ زیرا نفرین ستم دیده ، به آسمان بالا می رود».

.

ص: 594

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :اِتَّقوا دَعوَةَ المَظلومِ _ وإن کانَ کافِرا _ فَإِنَّهُ لَیسَ دونَها حِجابٌ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله_ نَقلاً عَن صُحُفِ إبراهیمَ فی دَعوَةِ المَظلومِ _: إنّی لا أرُدُّها وإن کانَت مِن کافِرٍ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :دَعوَةُ المَظلومِ مُستَجابَةٌ ، وإن کانَ فاجِرا فَفُجورُهُ عَلی نَفسِهِ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ العَبدَ إذا ظُلِمَ فَلَم یَنتَصِر ، ولَم یَکُن لَهُ مَن یَنصُرُهُ ، رَفَعَ طَرفَهُ إلَی السَّماءِ ، فَدَعَا اللّهَ ، قالَ اللّهُ عز و جل : لَبَّیکَ عَبدی أنَا أنصُرُکَ عاجِلاً وآجِلاً . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :إیّاکُم ودَعوَةَ المَظلومِ ؛ فَإِنَّها تُرفَعُ فَوقَ السَّحابِ حَتّی یَنظُرَ اللّهُ عز و جل إلَیها ، فَیَقولُ : اِرفَعوها حَتّی أستَجیبَ لَهُ . (5)

عنه صلی الله علیه و آله :إیّاکَ ودَعوَةَ المَظلومِ ؛ فَإِنَّما یَسأَلُ اللّهَ حَقَّهُ ، وإنَّ اللّهَ لا یَمنَعُ ذا حَقٍّ حَقَّهُ . (6)

.


1- .مسند ابن حنبل : ج 4 ص 306 ح 12551 ، الفردوس : ج 1 ص 381 ح 1532 نحوه وکلاهما عن أنس ، کنزالعمّال : ج 3 ص 500 ح 7602 .
2- .الخصال : ص 525 ح 13 ، معانی الأخبار : ص 334 ح 1 ، الأمالی للطوسی : ص 540 ح 1163 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 382 ح 2661 وزاد فی ذیلهما «أو فاجر فجوره علی نفسه» وکلّها عن أبی ذرّ ، بحار الأنوار : ج 77 ص 71 ح 1؛ صحیح ابن حبّان : ج 2 ص 78 ح 361 ، تاریخ دمشق : ج 23 ص 275 ، حلیة الأولیاء : ج 1 ص 167 کلّها عن أبی ذرّ ، کنزالعمّال : ج 16 ص 133 ح 44158 .
3- .مسند ابن حنبل : ج 3 ص 296 ح 8803 ، المصنّف لابن أبی شیبة : ج 7 ص 59 ح 5 ، مسند الطیالسی : ص 306 ح 2330 ، تاریخ بغداد : ج 2 ص 272 ح 742 ، مسند الشهاب : ج 1 ص 208 ح 315 کلّها عن أبی هریرة ، کنزالعمّال : ج 2 ص 106 ح 3364؛ الأمالی للطوسی : ص 311 ح 628 عن أبی هریرة نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 356 ح 7 .
4- .الفردوس : ج 1 ص 196 ح 740 عن أبی الدرداء ، کنزالعمّال : ج 3 ص 506 ح 7648 ؛ تنبیه الخواطر : ج 2 ص 200 ، بحار الأنوار : ج 75 ص 329 .
5- .الکافی : ج 2 ص 509 ح 3 ، عدّة الداعی : ص 121 کلاهما عن السکونی عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 361 ح 23 .
6- .الفردوس : ج 1 ص 389 ح 1568 ، ذخائر العقبی : ص 170 کلاهما عن الإمام علیّ علیه السلام ، کنزالعمّال : ج 3 ص 507 ح 7649 .

ص: 595

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از دعای ستم دیده بترسید _ اگرچه کافر باشد _ ؛ چرا که در برابر آن ، هیچ مانعی نیست.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ به نقل از صُحُف ابراهیم ، از خداوند ، درباره نفرین ستم دیده _:من آن را رد نمی کنم ، اگرچه از جانب کافری باشد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دعای ستم دیده مستجاب می شود ، هر چند آن ستم دیده گنهکار باشد ؛ زیرا گناهش بر عهده اوست [و کیفرش را خواهد چشید].

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه به بنده ای ستم شود و نتواند داد خویش را بستاند و یاوری هم نداشته باشد ، [اگر ]نگاهش را به سوی آسمان بردارد و خدا را بخواند ، خداوند عز و جلمی فرماید : «بله ، بنده ام! من خود ، تو را در ( / دنیا و آخرت) دیر یا زود یاری خواهم داد».

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از نفرین ستم دیده بپرهیزید ؛ چرا که بر فراز ابرها می رود تا خدای عز و جلبدان بنگرد و بفرماید : «فرازَش آورید تا بپذیرمَش».

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :زنهار از دعای ستم دیده ؛ زیرا او از خدا حقّش را درخواست می کند و خدا هیچ صاحب حقّی را از حقّش محروم نمی کند.

.

ص: 596

الإمام علیّ علیه السلام :إنَّ دَعوَةَ المَظلومِ مُجابَةٌ عِندَ اللّهِ سُبحانَهُ ؛ لِأَنَّهُ یَطلُبُ حَقَّهُ ، وَاللّهُ تَعالی أعدَلُ أن یَمنَعَ ذا حَقٍّ حَقَّهُ . (1)

عنه علیه السلام :اِتَّقوا دَعوَةَ المَظلومِ ؛ فَإِنَّهُ یَسأَلُ اللّهَ حَقَّهُ ، وَاللّهُ سُبحانَهُ أکرَمُ مِن أن یُسأَلَ حَقّا إلاّ أجابَ . (2)

عنه علیه السلام :أنفَذُ السِّهامِ دَعوَةُ المَظلومِ . (3)

الإمام الحسن علیه السلام :بَینَ السَّماءِ وَالأَرضِ : دَعوَةُ المَظلومِ ، ومَدُّ البَصَرِ . (4)

الإمام الصادق علیه السلام :إیّاکُم أن تُعینوا عَلی مُسلِمٍ مَظلومٍ فَیَدعُوَ اللّهَ عَلَیکُم ، ویُستَجابَ لَهُ فیکُم ؛ فَإِنَّ أبانا رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ یَقولُ : إنَّ دَعوَةَ المُسلمِ المَظلومِ مُستَجابَةٌ . (5)

الکافی عن علیّ بن أسباط عنهم علیهم السلام: فیما وَعَظَ اللّهُ عز و جل بِهِ عیسی علیه السلام : یا عیسی ... إیّاکَ ودَعوَةَ المَظلومِ ؛ فَإِنّی آلَیتُ عَلی نَفسی أن أفتَحَ لَها بابا مِنَ السَّماءِ بِالقَبولِ ، وأن اُجیبَهُ ولو بَعدَ حینٍ . (6)

جامع الأحادیث للقمّی عن مکحول :قیلَ لِأَبی ذَرٍّ الغِفارِیِّ : . . . أیُّ الدّاعی أسرَعُ إجابَةً ؟ قالَ : المَظلومُ الَّذی لا ناصِرَ لَهُ إلاَّ اللّهُ . (7)

.


1- .غرر الحکم : ح 3498 .
2- .غرر الحکم : ح 2510 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 88 ح 2088 .
3- .غرر الحکم : ح 2979 وراجع عیون الحکم والمواعظ : ص 267 ح 4892 .
4- .الخصال : ص 441 ح 33 ، الاحتجاج : ج 2 ص 15 ح 149 کلاهما عن محمّد بن قیس عن الإمام الباقر علیه السلام ، تحف العقول : ص 229 ، تاریخ الیعقوبی : ج 2 ص 209 نحوه ، الغارات : ج 1 ص 188 عن الأصبغ بن نباتة وکلاهما عن الإمام علیّ ، بحار الأنوار : ج 10 ص 130 ح 1 .
5- .الکافی : ج 8 ص 8 ح 1 عن إسماعیل بن مخلّد السرّاج وإسماعیل بن جابر وحفص المؤذّن ، تحف العقول : ص 315 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 217 ح 93 وص 295 ح 3 .
6- .الکافی : ج 8 ص 131 ح 103 ، الأمالی للصدوق : ص 609 ح 841 عن أبی بصیر وفیه «وأیت» بدل «آلیت» ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 140 کلاهما عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 14 ص 292 ح 14 .
7- .جامع الأحادیث للقمّی : ص 178 _ 179 .

ص: 597

امام علی علیه السلام :دعای ستم دیده به درگاه خداوند پاک ، پذیرفته می شود ؛ چرا که او حقّ خویش را می طلبد و خدای متعال ، دادگرتر از آن است که حقّ حقداری را از او باز دارد.

امام علی علیه السلام :از نفرین ستم دیده بترسید ؛ چرا که او حقّ خود را از خداوند می خواهد و خدای پاک ، کریم تر از آن است که حقّی از او خواسته شود و ندهد.

امام علی علیه السلام :کارگرترینِ تیرها ، دعای ستم دیده است.

امام حسن علیه السلام :میان آسمان و زمین ، به اندازه دعای ستم دیده و امتداد نگاه ، فاصله است.

امام صادق علیه السلام :زنهار که علیه مسلمان ستم دیده ای یاری دهید که اگر به درگاه خدا نفرینتان کند ، نفرینش در حقّ شما مستجاب می شود . پدرمان پیامبر خدا می فرمود : «دعای مسلمان ستم دیده ، مستجاب است».

الکافی_ به نقل از علی بن اسباط ، از امامان علیهم السلام _: از اندرزهای خداوند عز و جل به عیسی علیه السلام این بود که : «ای عیسی! از دعای ستم دیده بترس ؛ زیرا من با خود عهد بسته ام که درِ آسمان را به روی آن بگشایم و دعای او را ، ولو پس از چندی ، اجابت کنم».

جامع الأحادیث ، قمّی_ به نقل از مکحول _: به ابوذر غفاری گفته شد : ... دعای کدام دعاکننده زودتر اجابت می شود؟ گفت : ستم دیده ای که یاوری جز خدا ندارد.

.

ص: 598

7 / 13المُضطَرُّالکتاب«أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَءِلَ_هٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِیلاً مَّا تَذَکَّرُونَ» . (1)

راجع : ص 100 (ذمّ من لا یدعو إلاّ عند نزول البلاء) .

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله_ لِجابِرِ بنِ سُلَیمٍ _: أنَا رَسولُ اللّهِ الَّذی إذا أصابَکَ ضُرٌّ فَدَعَوتَهُ کَشَفَهُ عَنکَ ، وإن أصابَکَ عامُ سَنَةٍ (2) فَدَعَوتَهُ أنبَتَها لَکَ ، وإذا کُنتَ بِأَرضٍ قَفراءَ أو فَلاةٍ فَضَلَّت راحِلَتُکَ ، فَدَعَوتَهُ ، رَدَّها عَلَیکَ . (3)

الإمام الباقر علیه السلام :کانَ دُعاءُ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله لَیلَةَ الأَحزابِ : یا صَریخَ المَکروبینَ ، ویا مُجیبَ دَعوَةِ المُضطَرّینَ ، ویا کاشِفَ غَمِّی ، اکشِف عَنّی غَمّی وهَمّی وکَربی ؛ فَإِنَّکَ تَعلَمُ حالی وحالَ أصحابی ، وَاکفِنی هَولَ عَدُوّی . (4)

.


1- .النمل : 62 .
2- .السَّنة : الجدب ، یقال : أخذتهم السنةُ : إذا أجدبوا واُقحطوا ، وهی من الأسماء الغالبة (النهایة : ج 2 ص 413 «سنه») .
3- .سنن أبی داوود : ج 4 ص 56 ح 4084 ، السنن الکبری : ج 10 ص 399 ح 21093 کلاهما عن جابر بن سلیم ، مسند ابن حنبل : ج 5 ص 583 ح 16616 و ج 7 ص 359 ح 20661 وکلّها نحوه ، کنزالعمّال : ج 1 ص 100 ح 448 .
4- .الکافی : ج2 ص561 ح17 عن محمّد بن مسلم ، تهذیب الأحکام : ج6 ص18 ح39، کامل الزیارات : ص 64 ح 48 کلاهما عن عقبة بن خالد ، إعلام الوری : ج 1 ص 193 عن أبان بن عثمان وکلّها عن الإمام الصادق علیه السلام ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 1 ص 198 ، مُهَج الدعوات : ص 94 عن محمّد بن مسلم وکلّها نحوه ، بحار الأنوار : ج 94 ص 212 ح 6 .

ص: 599

7 / 13 درمانده

7 / 13درماندهقرآن«یا کیست آن کس که درمانده را _ چون وی را بخواند _ اجابت می کند و گرفتاری را برطرف می سازد و شما را جانشینان زمین قرار می دهد؟ آیا هیچ معبودی با خدا هست؟ چه اندک ، پند می پذیرید!» .

ر . ک : ص101 (نکوهش کسانی که فقط هنگام گرفتاری دعا می کند) .

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ به جابر بن سُلَیم _: من فرستاده آن خدایی هستم که هر گاه درماندگی و گزندی به تو رسد و دعایش کنی ، آن را از تو می زداید ، و هر گاه به خشک سالی در افتی و دعایش کنی ، آن سال را برایت سرسبز می گرداند ، و هر گاه در سرزمینی متروک یا بیابانی باشی و اشترت گم شود و به درگاهش دعا کنی ، آن را به تو باز می گرداند.

امام باقر علیه السلام :دعای پیامبر صلی الله علیه و آله در شب احزاب ، این بود : «ای فریادرس غصّه داران ، و ای اجابت کننده دعای درماندگان ، و ای غم گسار من! غم و اندوه و غصّه ام را از من بزدای ، که تو خود ، حال من و حال یاران مرا می دانی ، و مرا از هراسیدن از دشمنم نگه دار».

.

ص: 600

الکافی عن علیّ بن عیسی رفعه :إنَّ موسی علیه السلام ناجاهُ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی ، فَقالَ لَهُ فی مُناجاتِهِ : ... یا موسی ! مُر عِبادی یَدعونی عَلی ما کانَ ، بَعدَ أن یُقِرّوا لی أنّی أرحَمُ الرّاحِمینَ ، مُجیبُ المُضطَرّینَ ، وأکشِفُ السّوءَ ، واُبَدِّلُ الزَّمانَ ، وآتی بِالرَّخاءِ ، وأشکُرُ الیَسیرَ ، واُثیبُ الکَثیرَ ، واُغنِی الفَقیرَ ، وأنَا الدّائِمُ العَزیزُ القَدیرُ . (1)

الکافی عن علیّ بن أسباط عنهم علیهم السلام: فیما وَعَظَ اللّهُ عز و جل بِهِ عیسی علیه السلام : ... یا عیسَی ، ادعُنی دُعاءَ الغَریقِ الحَزینِ الَّذی لَیسَ لَهُ مُغیثٌ ... یا عیسَی ، استَغِث بی فی حالاتِ الشِّدَّةِ ؛ فَإِنّی اُغیثُ المَکروبینَ ، واُجیبُ المُضطَرّینَ ، وأنَا أرحَمُ الرّاحِمینَ . (2)

الإمام زین العابدین علیه السلام :سُبحانَکَ ! نَحنُ المُضطَرّونَ الَّذینَ أوجَبتَ إجابَتَهُم ، وأهلُ السّوءِ الَّذینَ وَعَدتَ الکَشفَ عَنهُم . (3)

عنه علیه السلام :إلهی ... أنتَ الَّذی أجَبتَ عِندَ الاِضطِرارِ دَعوَتی ، وأقَلتَ عِندَ العِثارِ زَلَّتی ، وأخَذتَ لی مِنَ الأَعداءِ بِظُلامَتی . (4)

عنه علیه السلام_ مِن دُعائِهِ عِندَ الشِّدَّةِ _: اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِهِ ... وَاجعَلنی مِمَّن یَدعوکَ مُخلِصا فِی الرَّخاءِ ، دُعاءَ المُخلِصینَ المُضطَرّینَ لَکَ فِی الدُّعاءِ ، إنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ . (5)

.


1- .الکافی : ج 8 ص 48 ح 8 ، تحف العقول : ص 495 ، بحار الأنوار : ج 77 ص 38 ح 7 .
2- .الکافی : ج 8 ص 138 ح 103 ، الأمالی للصدوق : ص 611 ح 842 عن أبی بصیر ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 143 کلاهما عن الإمام الصادق علیه السلام وفیهما «استغفرنی» بدل «استغث بی» ، تحف العقول : ص 498 ، بحار الأنوار : ج 14 ص 295 ح 14 .
3- .الصحیفة السجّادیّة : ص 49 الدعاء 10 .
4- .الصحیفة السجّادیّة : ص 218 الدعاء 51 ، بحار الأنوار : ج 95 ص 423 ح 43 نقلاً عن أصل قدیم من دون إسنادٍ إلی المعصوم .
5- .الصحیفة السجّادیّة : ص 96 الدعاء 22 .

ص: 601

الکافی_ به نقل از علی بن عیسی ، که سند آن را به معصوم رسانده است _: خداوند _ تبارک و تعالی _ با موسی علیه السلام نجوا کرد و در نجوایش به او فرمود : « ... ای موسی! به بندگانم بگو که برای هر حاجتی مرا بخوانند ، زان پس که اعتراف کردند من مهربان ترینِ مهربانان و اجابت کننده درماندگانم و [رنج و ]بدی را می زدایم و زمان را دیگرگون می کنم و آسایش و رفاه می آورم و از اندک ، قدردانی می کنم و بسیار را پاداش می دهم و نیازمند را بی نیاز می گردانم و من ، پاینده و شکست ناپذیر و توانایم».

الکافی_ به نقل از علی بن اَسباط ، از امامان علیهم السلام _: از اندرزهای خداوند عز و جل به عیسی علیه السلام این بود که : « ... ای عیسی! مرا چونان شخص در حال غرق شدن و غم زده ای که هیچ فریادرسی برایش نیست ، بخوان ... . ای عیسی! در سختی ها و گرفتاری ها از من کمک بخواه ؛ زیرا من ، گرفتاران را یاری می رسانم و به فریاد درماندگان می رسم و من ، مهربان ترینِ مهربانانم» .

امام زین العابدین علیه السلام :ای خدای پاک! ما همان درماندگانی هستیم که اجابت آنان را [بر خود ]واجب گردانیده ای ، و گرفتارانی هستیم که وعده رفع گرفتاری از ایشان را داده ای.

امام زین العابدین علیه السلام :معبود من! ... تو آنی که دعای مرا در هنگام درماندگی ، اجابت کرده ای و هنگام لغزش ، دست مرا گرفته ای و داد مرا از دشمنان ستانده ای.

امام زین العابدین علیه السلام_ در دعای ایشان به هنگام سختی ها _: بار خدایا! بر محمّد و خاندان او درود فرست ... و مرا از کسانی قرار ده که در هنگام [خوشی و ]آسایش ، تو را با همان اخلاصی می خوانند که افراد بیچاره (مضطر) از سر اخلاص ، می خوانندت ، که به راستی ، تو ستودنی و پرشُکوهی».

.

ص: 602

عنه علیه السلام_ مِن دُعائِهِ فِی الظُّلاماتِ _: اللّهُمَّ ... وعَرِّفنی ما وَعَدتَ مِن إجابَةِ المُضطَرّینَ . (1)

عنه علیه السلام_ مِن دُعائِهِ فی مَکارِمِ الأَخلاقِ _: اللّهُمَّ اجعَلنی أصولُ بِکَ عِندَ الضَّرورَةِ ، وأسأَ لُکَ عِندَ الحاجَةِ ، وأتَضَرَّعُ إلَیکَ عِندَ المَسکَنَةِ ، ولا تَفتِنّی بِالاِستِعانَةِ بِغَیرِکَ إذَا اضطُرِرتُ ، ولا بِالخُضوعِ لِسُؤالِ غَیرِکَ إذَا افتَقَرتُ ، ولا بِالتَّضَرُّعِ إلی مَن دونَکَ إذا رَهِبتُ ، فَأَستَحِقَّ بِذلِکَ خِذلانَکَ ومَنعَکَ وإعراضَکَ ، یا أرحَمَ الرّاحِمینَ . (2)

7 / 14مَن دَعا کَدُعاءِ الغَریقِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :أوحَی اللّهُ إلی نَبِیٍّ مِنَ الأَنبِیاءِ : ما بالُ عِبادی یَدخُلونَ بُیوتی بِقُلوبٍ غَیرِ طاهِرَةٍ ، وأبدانٍ غَیرِ نَقِیَّةٍ ؟ أبی یَغتَرّونَ ؟ أو إیّایَ یُخادِعونَ ؟ وعِزَّتی وجَلالی ، وعُلُوِّ مَکانی ، لَأَبتَلِیَنَّهُم بِبَلِیَّةٍ أترُکُ الحَلیمَ فیها حَیرانَ ، لا یَنجو مَن نَجا مِنهُم إلاّ بِدُعاءٍ کَدُعاءِ الغَریقِ . (3)

الغَیبة للنعمانی عن عبد اللّه بن سِنان :دَخَلتُ أنَا وأبی عَلی أبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام فَقالَ : کَیفَ أنتُم إذا صِرتُم فی حالٍ لا تَرَونَ فیها إمامَ هُدیً ولا عَلَما یُری ؟! فَلا یَنجو مِن تِلکَ الحَیرَةِ إلاّ مَن دَعا بِدُعاءِ الغَریقِ ، فَقالَ أبی : هذا وَاللّهِ البَلاءُ ، فَکَیفَ نَصنَعُ جُعِلتُ فِداکَ حِینَئِذٍ ؟ قالَ : إذا کانَ ذلِک _ ولَن تُدرِکَهُ _ فَتَمَسَّکوا بِما فی أیدیکُم حَتّی یَتَّضِحَ لَکُمُ الأَمرُ . (4)

.


1- .الصحیفة السجّادیّة : ص 62 الدعاء 14 ، الأمالی للطوسی : ص 422 ح 944 عن الحسین بن علیّ بن یقطین ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 80 ح 7 ، الأمالی للصدوق : ص 460 ح 612 ، مُهَج الدعوات : ص 44 والثلاثة الأخیرة عن علیّ بن یقطین وکلّها عن الإمام الکاظم علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 95 ص 210 ح 1 .
2- .الصحیفة السجّادیّة : ص 84 الدعاء 20 .
3- .الفردوس : ج 1 ص 145 ح 517 عن أنس .
4- .الغیبة للنعمانیّ : ص 159 ح 4 ، کمال الدین : ص 348 ح 40 نحوه ، بحار الأنوار : ج 52 ص 133 ح 37 .

ص: 603

7 / 14 کسی که غریق گونه دعا کند

امام زین العابدین علیه السلام_ از دعای ایشان در دادخواهی _: بار خدایا! ... وعده ای را که درباره اجابت دعای درماندگان داده ای ، به من بنمایان.

امام زین العابدین علیه السلام_ از دعای ایشان درباره خوی های والای انسانی _: بار خدایا ! چنانم گردان که به هنگام درماندگی ، از تو کمک بجویم و به گاه نیاز ، از تو درخواست کنم و به وقت بیچارگی ، برای تو زاری و التماس نمایم ، و مرا به کمک گرفتن از غیر خودت در هنگام درماندگی ام ، و تن دادن به خواهش از غیر خودت به گاه نیازمندی ام ، و التماس و زاری به غیر خودت به هنگام ترس ، مبتلا مکن ، که در نتیجه ، سزاوار یاری نرساندن تو و دریغ ورزی و روی گردانی تو شوم ، ای مهربان ترینِ مهربانان !

7 / 14کسی که غریق گونه دعا کندپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند به پیامبری از پیامبران ، وحی فرمود که : «چه شده است که بندگانم با دل های ناپاک و بدن های آلوده به خانه های من درمی آیند؟ آیا به من غرّه می شوند؟ یا مرا می فریبند؟ به عزّت و شُکوه و بلندی مقامم سوگند که آنان را به چنان بلایی گرفتار می سازم که شخص بردبار ( / خردمند) را در آن سرگشته کنم و از ایشان تنها آن کس نجات می یابد که چونان شخصِ در حال غرق شدن دعا کند».

الغیبة ، نعمانی_ به نقل از عبد اللّه بن سنان _: من و پدرم به حضور امام صادق علیه السلام رسیدیم . ایشان فرمود : «شما چگونه اید ، اگر به روزی درافتید که نه امامی رهنما ببینید و نه نشانه ای نمایان؟ [و بدانید] کسی از آن سرگشتگی رهایی نمی یابد ، مگر آن که دعای غریق را بخواند» . پدرم گفت : به خدا سوگند که این ، بلاست . فدایت شوم ! در آن هنگام چه کنیم؟ فرمود : «هر گاه چنین روزگاری آمد و امام زمان را ندیدی ، به آنچه در دست دارید ، چنگ زنید تا امر برایتان روشن شود».

.

ص: 604

کمال الدین عن عبد اللّه بن سِنان :قالَ أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام : سَتُصیبُکُم شُبهَةٌ فَتَبقَونَ بِلا عَلَمٍ یُری ولا إمامِ هُدیً ، لا یَنجو مِنها إلاّ مَن دَعا بِدُعاءِ الغَریقِ . قُلتُ : کَیفَ دُعاءُ الغَریقِ ؟ قالَ : یَقولُ : یا اَللّهُ یا رَحمنُ یا رَحیمُ ، یا مُقَلِّبَ القُلوبِ ثَبِّت قَلبی عَلی دینِکَ . فَقُلتُ : یا اَللّهُ یا رَحمنُ یا رَحیمُ ، یا مُقَلِّبَ القُلوبِ وَالأَبصارِ ، ثَبِّت قَلبی عَلی دینِکَ ! قالَ : إنَّ اللّهَ عز و جل مُقَلِّبُ القُلوبِ وَالأَبصارِ ، ولکِن قُل کَما أقولُ لَکَ : یا مُقَلِّبَ القُلوبِ ثَبِّت قَلبی عَلی دینِکَ . (1)

7 / 15مَن عالَجَ نَفسَهُ لِلدُّعاءِ بِاللَّیلِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :رَجُلانِ مِن اُمَّتی ؛ یَقومُ أحَدُهُمَا اللَّیلَ یُعالِجُ نَفسَهُ إلَی الطَّهورِ وعَلَیهِ عُقَدُهُ فَیَتَوَضَّأُ ، فَإِذا وَضَّأَ یَدَیهِ انحَلَّت عُقدَةٌ ، وإذا وَضَّأَ وَجهَهُ انحَلَّت عُقدَةٌ ، وإذا مَسَحَ بِرَأسِهِ انحَلَّت عُقدَةٌ ، وإذا وَضَّأَ رِجلَیهِ انحَلَّت عُقدَةٌ ، فَیَقولُ اللّهُ عز و جل لِلَّذینَ وَراءَ الحِجابِ : اُنظُروا إلی عَبدی هذا یُعالِجُ نَفسَهُ یَسأَ لُنی ، ما سَأَلَنی عَبدی فَهُوَ لَهُ . (2)

.


1- .کمال الدین : ص 352 ح 49 ، مهج الدعوات : ص 396 ، إعلام الوری : ج 2 ص 238 ، بحار الأنوار : ج 95 ص 326 ح 1 .
2- .مسند ابن حنبل : ج 6 ص 236 ح 17806 ، صحیح ابن حبّان : ج 3 ص 330 ح 1052 و ج 6 ص 295 ح 2555 ، المعجم الکبیر : ج 17 ص 306 ح 843 کلّها عن عقبة بن عامر ، کنزالعمّال : ج 7 ص 794 ح 21442 وراجع حلیة الأولیاء : ج 2 ص 9 .

ص: 605

7 / 15 کسی که خود را برای دعا در دل شب آماده می سازد

کمال الدین_ به نقل از عبد اللّه بن سنان _: امام صادق علیه السلام فرمود : «به زودی ، در شبهه ای خواهید افتاد و بدون نشانه ای نمایان و امامی راهنما خواهید ماند . از این شبهه رهایی نمی یابد ، مگر آن کس که دعای غریق را بخواند» . گفتم : دعای غریق چگونه است؟ فرمود : «می گوید : خدایا ! بخشایشگرا ! مهربانا! ای دگرگونساز دل ها! دل مرا بر دینت استوار گردان» . گفتم : خدایا ! بخشایشگرا ! مهربانا ! ای دگرگونساز دل ها و اندیشه ها! دل مرا بر دینت استوار گردان . فرمود : «البتّه خدای عز و جل دگرگون کننده دل ها و اندیشه هاست ؛ امّا تو همان را بگو که من می گویم : ای دگرگونساز دل ها! دل مرا بر دینت استوار گردان».

7 / 15کسی که خود را برای دعا در دل شب آماده می سازدپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دو مرد از امّت من هستند که یکی از آن دو ، شب برمی خیزد و خود را برای وضو آماده می سازد و گره هایی در اوست . پس وضو را آغاز می کند و چون دستانش را شست ، یک گره گشوده می شود ، و چون صورتش را شست ، گره دیگری گشوده می شود ، و چون سرش را مسح کشید ، گره دیگری گشوده می شود ، و چون پاهایش را شست ، گره دیگری گشوده می شود . پس ، خداوند عز و جل به پرده نشینان می فرماید : «به این بنده ام که خود را آماده می کند تا از من درخواست کند ، بنگرید . آنچه بنده ام از من درخواست کند ، به او می دهم».

.

ص: 606

7 / 16المَریضُ وَالمُبتَلیرسول اللّه صلی الله علیه و آله :عودُوا المَرضی ، ومُروهُم فَلیَدعوا لَکُم ؛ فَإِنَّ دَعوَةَ المَریضِ مُستَجابَةٌ ، وذَنبَهُ مَغفورٌ . (1)

الفردوس :رسول اللّه صلی الله علیه و آله : یا سَلمانُ ، إنَّ المُبتَلی مُستَجابُ الدَّعوَةِ ؛ فَادعُ وتَخَیَّر مِنَ الدُّعاءِ ، وَادعُ أنتَ واُؤَمِّنُ أنَا ، فَدَعا سَلمانُ وأمَّنَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله . (2)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا دَخَلتَ عَلی مَریضٍ فَمُرهُ أن یَدعُوَ لَکَ؛ فَإِنَّ دُعاءَهُ کَدُعاءِ المَلائِکَةِ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله_ لِسَلمانَ _: یا سَلمانُ ، إنَّ لَکَ فی عِلَّتِکَ إذَا اعتَلَلتَ ثَلاثَ خِصالٍ : أنتَ مِنَ اللّهِ _ تَبارَکَ وتَعالی _ بِذِکرٍ ، ودُعاؤُکَ فیها مُستَجابٌ ، ولا تَدَعُ العِلَّةُ عَلَیکَ ذَنبا إلاّ حَطَّتهُ ، مَتَّعَکَ اللّهُ بِالعافِیَةِ إلَی انقِضاءِ أجَلِکَ . (4)

الإمام الصادق علیه السلام :إذا دَخَلَ أحَدُکُم عَلی أخیهِ عائِدا لَهُ ، فَلیَسأَلهُ یَدعو لَهُ ؛ فَإِنَّ دُعاءَهُ مِثلُ دُعاءِ المَلائِکَةِ . (5)

.


1- .المعجم الأوسط : ج 6 ص 140 ح 6027 ، الأحکام النّبویّة فی الصّناعة الطّبّیّة : ص 139 کلاهما عن أنس ، کنزالعمّال : ج 9 ص 96 ح 25147 .
2- .الفردوس : ج 5 ص 387 ح 8510 عن سلمان ، کنزالعمّال : ج 2 ص 107 ح 3368 .
3- .سنن ابن ماجة : ج 1 ص 463 ح 1441 عن عمر ، کنزالعمّال : ج 9 ص 94 ح 25136 .
4- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 375 ح 5762 عن حمّاد بن عمرو وأنس بن محمّد عن أبیه ، الخصال : ص 170 ح 224 عن حمّاد بن عمرو وکلاهما عن الإمام الصادق عن أبیه عن جدّه عن الإمام علیّ علیهم السلام ، الأمالی للصدوق : ص 553 ح 741 عن أبان بن عثمان عن الإمام الصادق علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، الدعوات : ص 224 ح 616 ، تنبیه الخواطر : ج 1 ص 1 کلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 81 ص 185 ح 37 .
5- .الکافی : ج 3 ص 117 ح 3 عن سیف بن عمیرة ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 178 ح 2456 وفیه «فلیدع له» بدل «فلیسأله یدعو له» .

ص: 607

7 / 16 بیمار و گرفتار

7 / 16بیمار و گرفتارپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از بیماران ، عیادت کنید و از آنان بخواهید برایتان دعا کنند ؛ زیرا دعای بیمار ، مستجاب است و گناهانش آمرزیده.

الفردوس :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «ای سلمان! گرفتار ، مستجاب الدعوه است . پس دعا کن و دعای نیک کن ؛ تو دعا کن و من آمین می گویم» . سلمان دعا کرد و پیامبر خدا آمین گفت.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه نزد بیماری رفتی ، از او بخواه که برایت دعا کند ؛ زیرا دعای او مانند دعای فرشتگان است [که حتما مستجاب می گردد].

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ به سلمان _: ای سلمان! برای تو در بیماری ات ، هر گاه که بیمار شوی ، سه فایده است : نخست ، آن که تو در یاد خداوند _ تبارک و تعالی _ به سر می بری . دیگر ، آن که دعایت در آن حال ، مستجاب می شود . و سوم ، آن که بیماری ، هیچ گناهی برایت بر جای نمی گذارد و همه را می ریزد . خداوند تو را تا پایان عمرت از سلامت برخوردار کناد!

امام صادق علیه السلام :هر گاه یکی از شما برای عیادت برادرش نزد او رفت ، از وی بخواهد که برایش دعا کند ؛ زیرا دعای او مانند دعای فرشتگان است.

.

ص: 608

عنه علیه السلام :عودوا مَرضاکُم وَاسأَلوهُمُ الدُّعاءَ ؛ فَإِنَّهُ یَعدِلُ دُعاءَ المَلائِکَةِ . (1)

عنه علیه السلام :مَن عادَ مَریضا فِی اللّهِ ، لَم یَسأَلِ المَریضُ لِلعائِدِ شَیئا إلاَّ استَجابَ اللّهُ لَهُ . (2)

7 / 17عائِدُ المَریضِالسنن الکبری للنسائی عن ابن عبّاس :کانَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله إذا عادَ المَریضَ جَلَسَ عِندَ رَأسِهِ ، ثُمَّ قالَ _ سَبعَ مَرّاتٍ _ : أسأَلُ اللّهَ العَظیمَ ، رَبَّ العَرشِ العَظیمِ ، أن یَشفِیَکَ . فَإِن کانَ فی أجَلِهِ تَأخیرٌ عوفِیَ مِن وَجَعِهِ ذلِکَ . (3)

الإمام الباقر والإمام الصادق علیهماالسلام :إذا کانَ یَومُ القِیامَةِ اُوتِیَ العَبدُ المُؤمِنُ إلَی اللّهِ عز و جل ، فَیُحاسِبُهُ حِسابا یَسیرا . . . ثُمَّ یَقولُ اللّهُ عز و جل : هَل تَعرِفُ فُلانَ بنَ فُلانٍ ؟ فَیَقولُ : نَعَم ، فَیَقولُ : ما مَنَعَکَ أن تَعودَهُ حَیثُ مَرِضَ ؟ أما لَو عُدتَهُ لَعُدتَنی ، ثُمَّ لَوَجَدتَنی عِندَ سُؤالِکَ ، ثُمَّ لَو سَأَلتَنی حاجَةً لَقَضَیتُها لَکَ ، ثُمَّ لَم أرُدَّکَ عَنها . (4)

.


1- .مکارم الأخلاق : ج 2 ص 173 ح 2434 ، مشکاة الأنوار : ص 488 ح 1629 ، روضة الواعظین : ص 426 وفیه «أن یدعو لکم» بدل «الدعاء» ، بحار الأنوار : ج 81 ص 219 ح 15 .
2- .ثواب الأعمال : ص 230 ح 3 عن أبی عبیدة الحذّاء ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 178 ح 2457 ، الدعوات : ص 222 ح 607 ، جامع الأخبار : ص 466 ح 1317 ، أعلام الدین : ص 398 ، بحار الأنوار : ج 81 ص 217 ح 10 .
3- .السنن الکبری للنسائی : ج 6 ص 258 ح 10882 ، الأدب المفرد : ص 164 ح 536 وراجع سنن أبی داوود : ج 3 ص 187 ح 3106 وسنن الترمذی : ج 4 ص 410 ح 2083 ومسند ابن حنبل : ج 1 ص 515 ح 2137 و 2138 والمستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 493 ح 1268 _ 1270 وکنزالعمّال : ج 9 ص 93 ح 25132 و 25133 .
4- .المؤمن : ص 61 ح 156 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 176 ح 2447 عن الإمام الصادق علیه السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 81 ص 227 ح 39 .

ص: 609

7 / 17 عیادت کننده از بیمار

امام صادق علیه السلام :بیمارانتان را عیادت کنید و از آنان تقاضای دعا نمایید ؛ زیرا دعای آنان هم تراز دعای فرشتگان است.

امام صادق علیه السلام :هر کس برای خدا از بیماری عیادت کند ، خداوند هر آنچه را که بیمار برای عیادت کننده بخواهد ، برآورده می سازد.

7 / 17عیادت کننده از بیمارالسنن الکبری ، نسایی_ به نقل از ابن عبّاس _: پیامبر صلی الله علیه و آله هر گاه به عیادت بیمار می رفت ، کنار بالین او می نشست و آن گاه هفت مرتبه می فرمود : «از خدای بزرگ ، خداوندگار عرش بزرگ ، مسئلت دارم که تو را شفا بخشد» . اگر هنوز اجلش نرسیده بود ، از آن بیماری بهبود می یافت.

امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام :چون روز رستاخیز شود ، بنده مؤمن را نزد خداوند عز و جلمی آورند و او عز و جل اندک حسابی از وی به عمل می آورد ... آن گاه می فرماید : «آیا فلانی پسر فلانی را می شناسی؟». می گوید : آری . می فرماید : «چرا آن گاه که بیمار شد ، عیادتش نکردی؟ بدان که اگر عیادتش می کردی ، در حقیقت ، مرا عیادت کرده بودی . سپس مرا نزد خواهِشَت می یافتی و اگر حاجتی از من می خواستی ، آن را برایت برآورده می ساختم و از تو بازَش نمی داشتم».

.

ص: 610

الإمام الکاظم علیه السلام :إذا مَرِضَ أحَدُکُم فَلیَأذَن لِلنّاسِ یَدخُلونَ عَلَیهِ ؛ فَإِنَّهُ لَیسَ مِن أحَدٍ إلاّ ولَهُ دَعوَةٌ مُستَجابَةٌ . (1)

طبّ الأئمّة عن الوشّاء عن الإمام الرضا علیه السلام :إذا مَرِضَ أحَدُکُم فَلیَأذَن لِلنّاسِ یَدخُلونَ عَلَیهِ ؛ فَإِنَّهُ لَیسَ مِن أحَدٍ إلاّ ولَهُ دَعوَةٌ مُستَجابَةٌ . (2)

7 / 18السّائِلُ وَالمُحسَنُ إلَیهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :دُعاءُ المُحسَنِ إلَیهِ لِلمُحسِنِ لا یُرَدُّ . (3)

الإمام علیّ علیه السلام :إذا ناوَلتُمُ السّائِلَ الشَّیءَ فَاسأَلوهُ أن یَدعُوَ لَکُم ؛ فَإِنَّهُ یُجابُ فیکُم ، ولا یُجابُ فی نَفسِهِ ؛ لِأَنَّهُم یَکذِبونَ . (4)

الإمام زین العابدین علیه السلام :دَعوَةُ السّائِلِ الفَقیرِ لا تُرَدُّ . (5)

عدّة الداعی :کانَ [ الإِمامُ زَینُ العابِدینَ ] علیه السلام یَأمُرُ الخادِمَ إذا أعطَتِ (6) السّائِلَ أن تَأمُرَهُ أن یَدعُوَ بِالخَیرِ . (7)

الإمام زین العابدین علیه السلام :ما مِن رَجُلٍ تَصَدَّقَ عَلی مِسکینٍ مُستَضعَفٍ ، فَدَعا لَهُ المِسکینُ بِشَیءٍ تِلکَ السّاعَةَ ، إلاَّ استُجیبَ لَهُ . (8)

.


1- .الکافی : ج 3 ص 117 ح 2 عن یونس ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 177 ح 2448 .
2- .طبّ الأئمّة لابنی بسطام : ص 16 ، بحار الأنوار : ج 81 ص 218 ح 13 .
3- .الفردوس : ج 2 ص 213 ح 3040 عن ابن عمر ، کنزالعمّال : ج 2 ص 98 ح 3315 .
4- .الخصال : ص 619 ح 10 عن أبی بصیر ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، تحف العقول : ص 109 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 357 ح 11 .
5- .عدّة الداعی : ص 59 ، بحار الأنوار : ج 96 ص 134 ح 68 .
6- .فی المصدر : «اُعطیت» ، والتصویب من بحار الأنوار .
7- .عدّة الداعی : ص 59 ، بحار الأنوار : ج 96 ص 134 ح 68 .
8- .ثواب الأعمال : ص 174 ح 1 عن أبی بصیر عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 96 ص 144 ح 14 .

ص: 611

7 / 18 نیازمند و نیکی کننده به او

امام کاظم علیه السلام :هر گاه یکی از شما بیمار شد ، به مردم اجازه دهد که نزد او بروند ؛ زیرا هیچ کس [از عیادت کنندگان ]نیست، مگر آن که یک دعای اجابت شده دارد.

طبّ الأئمّة_ به نقل از وشّاء _: امام رضا علیه السلام فرمود : «هر گاه یکی از شما بیمار شد ، به مردم اجازه دهد که نزد او بروند ؛ زیرا هیچ کسی [از عیادت کنندگان ]نیست ، مگر آن که یک دعای مستجاب شده دارد» .

7 / 18نیازمند و نیکی کننده به اوپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دعای احسان شونده در حقّ احسان کننده رد نمی شود.

امام علی علیه السلام :هر گاه به نیازمندْ چیزی دادید ، از او بخواهید که برایتان دعا کند ؛ زیرا دعای او در حقّ شما قبول می شود ؛ ولی درباره خودش قبول نمی شود ؛ چون این جماعت ، دروغ می گویند.

امام زین العابدین علیه السلام :دعای گدای فقیر ، رد نمی شود.

عدّة الداعی :[امام زین العابدین علیه السلام ] به خدمتکار[ش ]دستور می داد که : «هر گاه به فقیر چیزی دادی ، از او بخواه برایت دعای خیر کند».

امام زین العابدین علیه السلام :هر کس به بینوای درویش صدقه ای دهد و آن بینوا در آن لحظه برایش دعایی کند ، حتما دعایش مستجاب می شود.

.

ص: 612

7 / 19الطِّفلُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :دُعاءُ أطفالِ اُمَّتی مُستَجابٌ ، ما لَم یُقارِبُوا (1) الذُّنوبَ . (2)

7 / 20الوالِدُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :دُعاءُ الوالِدِ یُفضی إلَی الحِجابِ 3 . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :إیّاکُم ودَعوَةَ الوالِدِ ؛ فَإِنَّها أحَدُّ مِنَ السَّیفِ . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :إیّاکُم ودَعوَةَ الوالِدِ ؛ فَإِنَّها تُرفَعُ فَوقَ السَّحابِ حَتّی یَنظُرُ اللّهُ تَعالی إلَیها ، فَیَقولُ : اِرفَعوها إلَیَّ حَتّی أستَجیبَ لَهُ ؛ فَإِیّاکُم ودَعوَةَ الوالِدِ ؛ فَإِنَّها أحَدُّ مِنَ السَّیفِ . (5)

.


1- .فی الفردوس وبحار الأنوار : «یقارفوا» .
2- .صحیفة الإمام الرضا علیه السلام : ص 113 ح 69 عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 357 ح 14 ؛ الفردوس : ج 2 ص 213 ح 3039 عن اُمّ حکیم بنت وداع ، ربیع الأبرار : ج 2 ص 249 وفیه «ذُرِّیَتی» بدل «اُمَّتی» .
3- .سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1271 ح 3863 عن اُمّ حکیم بنت ودّاع الخزاعیّة ، کنزالعمّال : ج 2 ص 98 ح 3313 .
4- .الکافی : ج 2 ص 509 ح 3 ، عدّة الداعی : ص 121 کلاهما عن السکونی عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 361 ح 23 .
5- .الجعفریّات : ص 186 ، النوادر للراوندی : ص 92 ح 31 کلاهما عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، تنبیه الخواطر : ج 1 ص 12 عن الإمام الصادق علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله وفیه «الوالدة» بدل «الوالد» فی الموضع الثانی ، بحار الأنوار : ج 93 ص 358 ح 17 و ج 74 ص 83 ح 94 .

ص: 613

7 / 19 کودک

7 / 20 پدر

7 / 19کودکپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دعای کودکانِ امّت من مستجاب می شود ، مادام که به گناهان ، نزدیک نشده باشند.

7 / 20پدرپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دعای پدر از حجاب می گذرد. (1)

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :زنهارتان از نفرین پدر که تیزتر از شمشیر است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از نفرین پدر بترسید ؛ زیرا نفرین پدر بر فراز ابرها بالا می رود تا آن که خدای متعال آن را می بیند و می فرماید : «آن را نزد من فراز آورید تا بپذیرمش» . پس ، از نفرین پدر بترسید که از شمشیر ، برنده تر است.

.


1- .یعنی به درگاه الهی بالا می رود و هیچ چیزی مانع اجابت آن نمی شود.

ص: 614

عنه صلی الله علیه و آله :لَیسَ شَیءٌ إلاّ بَینَهُ وبَینَ اللّهِ حِجابٌ ، إلاّ قولُ «لا إلهَ إلاَّ اللّهُ» ودُعاءُ الوالِدِ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :کُلُّ شَیءٍ بَینَهُ وبَینَ اللّهِ تَعالی حِجابٌ ، إلاّ شَهادَةَ أن لا إلهَ إلاَّ اللّهُ ، ودُعاءَ الوالِدِ لِوَلَدِهِ . (2)

راجع : ج 2 ص 26 (من ینبغی الدعاء له / الأهل والأولاد والأخ) .

7 / 21مَن رَضِیَ بِقَضاءِ اللّهِالإمام الصادق علیه السلام :لَقِیَ الحَسَنُ بنُ عَلِیٍّ علیه السلام عَبدَ اللّهِ بنَ جَعفَرٍ ، فَقالَ : یا عَبدَ اللّهِ ، کَیفَ یَکونُ المُؤمِنُ مُؤمِنا وهُوَ یَسخَطُ قِسمَهُ ، ویُحَقِّرُ مَنزِلَتَهُ ، وَالحاکِمُ عَلَیهِ اللّهُ ؟ وأنَا الضّامِنُ لِمَن لَم یَهجُس فی قَلبِهِ إلاَّ الرِّضا ، أن یَدعُوَ اللّهَ فَیُستَجابَ لَهُ . (3)

عنه علیه السلام :تَبَحَّروا 4 قُلوبَکُم ، فَإِن أنقاهَا اللّهُ مِن حَرَکَةِ الواجِسِ (4) لِسَخَطِ شَیءٍ مِن صُنعِهِ ، فَإِذا وَجَدتُموها کَذلِکَ ، فَاسأَلوهُ ما شِئتُم . (5)

.


1- .الدرّ المنثور : ج 7 ص 493 نقلاً عن ابن مردویه عن أنس .
2- .الجامع الصغیر : ج 2 ص 282 ح 6324 ، کنزالعمّال : ج 2 ص 99 ح 3318 کلاهما نقلاً عن ابن النجّار عن أنس .
3- .الکافی : ج 2 ص 62 ح 11 ، مشکاة الأنوار : ص 74 ح 137 ، بحار الأنوار : ج 71 ص 159 ح 75 .
4- .الواجسُ : الهاجسُ ، والتوجُّس : التّسمُّع إلی الصوت الخفیّ ، وأوجس فی نفسه خیفة أی أضمر (الصحاح : ج 2 ص 987 «وجس») .
5- .الأمالی للمفید : ص 54 ح 1 عن صالح بن یزید ، مشکاة الأنوار : ص 520 ح 1748 نحوه ، بحار الأنوار : ج 70 ص 58 ح 36 .

ص: 615

7 / 21 کسی که راضی به قضای خداست

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :میان هر چیز و خداوند ، حجابی است ، بجز گفتار «لا إله إلاّ اللّه » و دعای پدر.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر چیزی ، میان آن و خداوند متعال مانعی است ، بجز شهادت «لا إله إلاّ اللّه » و دعای پدر برای فرزندش .

ر . ک : ج2 ص27 (آنان که سزاوار دعایند / خانواده ، فرزندان و برادر) .

7 / 21کسی که راضی به قضای خداستامام صادق علیه السلام :حسن بن علی علیه السلام به عبد اللّه بن جعفر بر خورد و فرمود : «ای عبد اللّه ! چگونه مؤمن ، مؤمن است ، در حالی که از قسمت خود ، ناخرسند است و مقام خویش را کوچک می کند ، با آن که حاکم بر او خداست ؟ من برای کسی که در دلش جز رضایت نیست ، ضمانت می کنم که به درگاه خدا دعا کند و دعایش مستجاب شود».

امام صادق علیه السلام :دل هایتان را وارسی کنید . اگر دیدید خداوند ، آنها را از احساسِ ناخشنودی نسبت به چیزی از کار او پاک کرده است ، آن گاه هر چه می خواهید ، از او درخواست کنید .

.

ص: 616

الإمام الباقر علیه السلام :اِشحَنوا (1) قُلوبَکُم بِالخَوفِ مِنَ اللّهِ تَعالی ، فَإِن لَم تَسخَطوا شَیئا مِن صُنعِ اللّهِ تَعالی یُلِمُّ بِکُم ، فَاسأَلوا ما شِئتُم . (2)

7 / 22مَن لا یَرجو إلاَّ اللّهَالإمام زین العابدین علیه السلام :رَأَیتُ الخَیرَ کُلَّهُ قَدِ اجتَمَعَ فی قَطعِ الطَّمَعِ عَمّا فی أیدِی النّاسِ ، ومَن لَم یَرجُ النّاسَ فی شَیءٍ ، ورَدَّ أمرَهُ إلَی اللّهِ عز و جل فی جَمیعِ اُمورِهِ ، استَجابَ اللّهُ عز و جللَهُ فی کُلِّ شَیءٍ . (3)

الإمام الصادق علیه السلام :إذا أرادَ أحَدُکُم أن لا یَسأَلَ رَبَّهُ شَیئا إلاّ أعطاهُ ، فَلیَیأَس مِنَ النّاسِ کُلِّهِم ، ولا یَکونُ لَهُ رَجاءٌ إلاّ عِندَ اللّهِ ، فَإِذا عَلِمَ اللّهُ عز و جل ذلِکَ مِن قَلبِهِ ، لَم یَسأَلِ اللّهَ شَیئا إلاّ أعطاهُ . (4)

راجع : ص 478 (موانع الإجابة / الاعتصام بغیر اللّه ) .

.


1- .شحَنْتُ البیتَ وغیره شحنا : ملأتُهُ (المصباح المنیر : ص 306 «شحن») .
2- .نزهة الناظر : ص 97 ح 6 .
3- .الکافی : ج 2 ص 148 ح 3 عن الزهری ، مشکاة الأنوار : ص 226 ح 624 ، بحار الأنوار : ج 75 ص 110 ح 16 .
4- .الکافی : ج 2 ص 148 ح 2 و ج 8 ص 143 ح 108 ، الأمالی للمفید : ص 274 ح 1 و ص 329 ح 1 ، الأمالی للطوسی : ص 36 ح 38 و ص 110 ح 169 ، عدّة الداعی : ص 122 کلّها عن حفص بن غیاث ، بحار الأنوار : ج 93 ص 314 ح 19 .

ص: 617

7 / 22 کسی که امیدش فقط به خداست

امام باقر علیه السلام :دل هایتان را با ترس از خداوند متعال بیاکنید . پس ، اگر از آنچه خداوند متعال با شما می کند ، ناخرسند نبودید ، در آن صورت ، هر چه را خواستید ، درخواست کنید.

7 / 22کسی که امیدش فقط به خداستامام زین العابدین علیه السلام :تمامِ خوبی را دیدم که در قطع امید کردن از آنچه مردم دارند ، گرد آمده است . هر کس در هیچ چیزی به مردم امید نبندد ( / هیچ چشمداشتی نداشته باشد) و کار خود را در همه امورش به خداوند عز و جل وا گذارد ، خداوند عز و جل در هر چیزی او را اجابت می کند.

امام صادق علیه السلام :هر گاه یکی از شما خواست که هر چه از پروردگارش درخواست می کند ، به او بدهد ، باید چشم امید از همه مردم برگیرد و امیدی جز به خدا نداشته باشد . و چون خداوند عز و جل دانست که او قلبا چنین است ، هر چه را که از خدا می خواهد ، به او می دهد.

ر . ک : ص 479 (موانع اجابت / متوسّل شدن به غیر خدا) .

.

ص: 618

7 / 23مَن زارَ أخاهُ فِی اللّهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله_ فی وَصِیَّتِهِ لِعَلِیٍّ علیه السلام _: یا عَلِیُّ ، ثَلاثَةٌ مِن حُلَلِ اللّهِ : رَجُلٌ زارَ أخاهُ المُؤمِنَ فِی اللّهِ فَهُوَ زَورُ (1) اللّهِ ، وحَقٌّ عَلَی اللّهِ أن یُکرِمَ زَورَهُ ویُعطِیَهُ ما سَأَلَ . (2)

الإمام الباقر علیه السلام :إنَّ المُؤمِنَ لَیَخرُجُ إلی أخیهِ یَزورُهُ ، فَیُوَکِّلُ اللّهُ عز و جل بِهِ مَلَکا ، فَیَضَعُ جَناحا فِی الأَرضِ ، وجَناحا فِی السَّماءِ یُظِلُّهُ ، فَإِذا دَخَلَ إلی مَنزِلِهِ نادَی الجَبّارُ تَبارَکَ وتَعالی : أیُّهَا العَبدُ المُعَظِّمُ لِحَقّی ، المُتَّبِعُ لاِثارِ نَبِیّی ، حَقٌّ عَلَیَّ إعظامُکَ ، سَلنی اُعطِکَ ، ادعُنی اُجِبکَ ، اسکُت أبتَدِئکَ . (3)

7 / 24هؤُلاءِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :ثَلاثُ دَعَواتٍ مُستَجاباتٌ : دَعوَةُ الصّائِمِ ، ودَعوَةُ المُسافِرِ ، ودَعوَةُ المَظلومِ . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :ثَلاثُ دَعَواتٍ مُستَجاباتٌ لا شَکَّ فیهِنَّ : دَعوَةُ المَظلومِ ، ودَعوَةُ المُسافِرِ ، ودَعوَةُ الوالِدِ عَلی وَلَدِهِ . (5)

.


1- .الزَّور : الزائر ، وهو فی الأصل مصدر وضع موضع الاسم . وقد یکون الزَّور جمع زائر (النهایة : ج 2 ص 318 «زور») .
2- .تحف العقول : ص 7 ، مصادقة الإخوان : ص 161 ح 2 عن الإمام الصادق علیه السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 77 ص 62 ح 4 .
3- .الکافی : ج 2 ص 178 ح 12 عن عبد اللّه بن محمّد الجعفی ، بحار الأنوار : ج 59 ص 189 ح 41 .
4- .فضائل الأشهر الثلاثة : ص 143 ح 157؛ شُعَب الإیمان : ج 3 ص 300 ح 3594 ، کنزالعمّال : ج 2 ص 99 ح 3319 نقلاً عن البزّار وکلّها عن أبی هریرة وح 3320 .
5- .سنن الترمذی : ج 4 ص 314 ح 1905 ، سنن ابن ماجة : ج 2 ص 1270 ح 3862 ، الأدب المفرد : ص 23 وفیه «الوالدین علی ولدهما» بدل «الوالد علی ولده» وکلّها عن أبی هریرة ، کنزالعمّال : ج 2 ص 99 ح 3322 ؛ الجعفریات: ص 187، مکارم الأخلاق: ج 2 ص 20 ح 2044، بحار الأنوار: ج 93 ص 358 ح 16 و ص 359 ح 17 .

ص: 619

7 / 23 کسی که برای خدا به دیدار برادرش رود

7 / 24 این دعاکنندگان

7 / 23کسی که برای خدا به دیدار برادرش رودپیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ در توصیه های ایشان به علی علیه السلام _: ای علی! سه کس از جامه های خدایند : مردی که به خاطر خدا به زیارت برادر مؤمنش می رود . چنین کسی زائر خداست و بر خداست که زائرش را گرامی بدارد و آنچه را درخواست کرد ، به او عطا کند ... .

امام باقر علیه السلام :هنگامی که مؤمن برای دیدن برادرش خارج می شود ، خداوند عز و جلفرشته ای را بر او می گمارد و فرشته یک بال را روی زمین می گستراند و بال دیگر[ش] را در آسمان [می نهد و با آن] بر او سایه می افکند . و چون به منزلش در آمد ، خداوند _ تبارک و تعالی _ ندا می دهد : «ای بنده ای که حقّ مرا بزرگ داشتی و از پیامبرم پیروی کردی! بر من است که تو را بزرگ دارم . از من بخواه تا عطایت کنم ، دعایم کن تا اجابتت کنم ، سکوت کن تا من [بی درخواستِ تو] آغاز کنم».

7 / 24و این دعاکنندگانپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سه دعا مستجاب می شود : دعای روزه دار ، دعای مسافر ، و دعای ستم دیده.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سه دعا ، بی شک ، پذیرفته می شود : دعای ستم دیده ، دعای مسافر ، و دعای پدر بر فرزندش.

.

ص: 620

عنه صلی الله علیه و آله :ثَلاثُ دَعَواتٍ مُستَجابَةٌ : دُعاءُ الحاجِّ فی تَخَلُّفِ أهلِهِ (1) ، ودُعاءُ المَریضِ فَلا تُؤذوهُ ولا تُضجِروهُ ، ودُعاءُ المَظلومِ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :ثَلاثُ دَعَواتٍ لا تُرَدُّ : دَعوَةُ الوالِدِ ، ودَعوَةُ الصّائِمِ ، ودَعوَةُ المُسافِرِ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :ثَلاثَةٌ لا تُرَدُّ دَعوَتُهُم : المَریضُ ، وَالتّائِبُ ، وَالسَّخِیُّ . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :ثَلاثَةٌ لا یَرُدُّ اللّهُ دُعاءَهُم : الذّاکِرُ اللّهَ کَثیرا ، ودَعوَةُ المَظلومِ ، وَالإِمامُ المُقسِطُ . (5)

عنه صلی الله علیه و آله :ثَلاثَةٌ لا تُرَدُّ دَعوَتُهُم : الصّائِمُ حَتّی یُفطِرَ ، وَالإِمامُ العادِلُ ، ودَعوَةُ المَظلومِ یَرفَعُهَا اللّهُ فَوقَ الغَمامِ ، ویَفتَحُ لَها أبوابَ السَّماءِ ، ویَقولُ الرَّبُّ : وعِزَّتی ، لَأَنصُرَنَّکَ ولَو بَعدَ حینٍ . (6)

عنه صلی الله علیه و آله :الغازی فی سَبیلِ اللّهِ وَالحاجُّ وَالمُعتَمِرُ وَفدُ اللّهِ ، دَعاهُم فَأَجابوهُ ، وسَأَلوهُ فَأَعطاهُم . (7)

.


1- .فی بحار الأنوار : «فیمَن یَخلُفُ أهلَهُ» وهو الأنسب.
2- .الدعوات : ص 30 ح 58 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 360 ح 21 .
3- .السنن الکبری : ج 3 ص 481 ح 6392 ، سلسلة الأحادیث الصحیحة : ج 4 ص 406 ح 1797 کلاهما عن أنس ، کنزالعمّال : ج 2 ص 99 ح 3323 نقلاً عن أبی الحسن بن مهرویه فی الثلاثیّات والضیاء .
4- .إرشاد القلوب : ص 196 عن ابن عبّاس .
5- .شُعَب الإیمان : ج 1 ص 419 ح 588 عن أبی هریرة ، کنزالعمّال : ج 2 ص 100 ح 3326 .
6- .سنن الترمذی : ج 5 ص 578 ح 3598 ، سنن ابن ماجة : ج 1 ص 557 ح 1752 وفیه «دون الغمام یوم القیامة» بدل «فوق الغمام» ، مسند ابن حنبل : ج 3 ص 452 ح 9749 ، صحیح ابن حبّان : ج 16 ص 396 ح 7387 ، السنن الکبری : ج 10 ص 150 ح 20163 ، الزهد لابن المبارک : ص 380 ح 1075 کلّها عن أبی هریرة ، کنزالعمّال : ج 2 ص 100 ح 3325 .
7- .سنن ابن ماجة : ج 2 ص 966 ح 2893 ، موارد الظمآن : ص 240 ح 964 ، المعجم الکبیر : ج 12 ص 323 ح 13556 ولیس فیه «والمعتمر» ولیس فیهما «وسألوه فأعطاهم» وکلّها عن ابن عمر ، کنزالعمّال : ج 4 ص 302 ح 10602 .

ص: 621

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سه دعا به اجابت می رسد: دعای حج گزار درباره حفظ خانواده اش در غیاب او ، دعای بیمار (پس او را آزرده و رنجیده نکنید) ، و دعای ستم دیده.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سه دعاست که رد نمی شود : دعای پدر ، دعای روزه دار ، و دعای مسافر.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سه کس اند که دعایشان رد نمی شود : بیمار ، توبه گر ، و سخاوتمند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سه کس اند که خداوند دعایشان را رد نمی کند : کسی که بسیار ذکر خدا می گوید ، دعای ستم دیده ، و پیشوای دادگر.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سه گروه اند که دعایشان رد نمی شود : روزه دار تا آن گاه که افطار کند ؛ پیشوای دادگر ؛ و دعای ستم دیده که خداوند دعایش را از ابرها بالا می برد و درهای آسمان را برایش می گشاید و پروردگار می فرماید : «به عزّتم سوگند که تو را یاری می دهم ، هرچند پس از چندی».

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :رزمنده در راه خدا و حج گزار و عمره گزار ، واردشوندگان بر خدایند . خداوند آنان را دعوت کرد و آنها پذیرفتند ، و آنان از او درخواست کردند و خداوند عطایشان فرمود.

.

ص: 622

عنه صلی الله علیه و آله :أربَعَةٌ لا تُرَدُّ لَهُم دَعوَةٌ ، حَتّی تُفتَحَ لَهُم أبوابُ السَّماءِ وتَصیرَ إلَی العَرشِ : الوالِدُ لِوَلَدِهِ ، وَالمَظلومُ عَلی مَن ظَلَمَهُ ، وَالمُعتَمِرُ حَتّی یَرجِعَ ، وَالصّائِمُ حَتّی یُفطِرَ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله_ فی وَصِیَّتِهِ لِعَلِیٍّ علیه السلام _: یا عَلِیُّ ، أربَعَةٌ لا تُرَدُّ لَهُم دَعوَةٌ : إمامٌ عادِلٌ ، ووالِدٌ لِوَلَدِهِ ، وَالرَّجُلُ یَدعو لِأَخیهِ بِظَهرِ الغَیبِ ، وَالمَظلومُ ؛ یَقولُ اللّهُ جَلَّ جَلالُهُ : وعِزَّتی وجَلالی ، لَأَنتَصِرَنَّ لَکَ ولَو بَعدَ حینٍ . (2)

شُعب الإیمان عن ابن عبّاس :قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله : خَمسُ دَعَواتٍ یُستَجابُ لَهُنَّ : دَعوَةُ المَظلومِ حَتّی یُستَنصَرَ ، ودَعوَةُ الحاجِّ حَتّی یَصدُرَ (3) ، ودَعوَةُ المُجاهِدِ حَتّی یَقفِلَ (4) ، ودَعوَةُ المَریضِ حَتّی یَبرَأَ ، ودَعوَةُ الأَخِ لِأَخیهِ بِظَهرِ الغَیبِ . ثُمَّ قالَ : وأسرَعُ هذِهِ الدَّعَواتِ إجابَةً دَعوَةُ الأَخِ لِأَخیهِ بِظَهرِ الغَیبِ . (5)

.


1- .الکافی : ج 2 ص 510 ح 6 عن عبد اللّه بن طلحة النهدی عن الإمام الصادق علیه السلام ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 226 ح 2555 ، فضائل الأشهر الثلاثة : ص 86 ح 64 ، الأمالی للصدوق : ص 337 ح 394 کلاهما عن عبد اللّه بن طلحة النهدی عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، جامع الأخبار : ص 436 ح 1222 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 354 ح 1 و ج 96 ص 256 ح 39 .
2- .الخصال : ص 197 ح 4 عن أنس بن محمّد عن أبیه ، مستطرفات السرائر : ص 112 ح 1 عن حمّاد بن عمرو وأنس بن محمّد عن أبیه جمیعا وکلاهما عن الإمام الصادق عن أبیه عن جدّه عن الإمام علیّ علیهم السلام ، روضة الواعظین : ص 356 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 356 ح 8 .
3- .الصَّدَر : رجوع المسافر من مقصده (النهایة : ج 3 ص 15 «صدر») .
4- .قَفَل یقفِلُ : إذا عاد من سفره (النهایة : ج 4 ص 92 «قفل») .
5- .شُعَب الإیمان : ج 2 ص 46 ح 1125 ، مشکاة المصابیح : ج 1 ص 692 ح 2260 وفیه «یقعد» بدل «یقفل» وکلاهما عن ابن عبّاس ، کنزالعمّال : ج 2 ص 98 ح 3309 .

ص: 623

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :چهار کس اند که دعایشان رد نمی شود تا درهای آسمان برایشان باز شود و دعای آنها به عرش رود : پدر برای فرزندش ، ستم دیده درباره کسی که به او ستم کرده است ، عمره گزار تا زمانی که برگردد ، و روزه دار تا آن گاه که افطار کند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ در توصیه ایشان به علی علیه السلام _: ای علی! چهار کس اند که دعایشان رد نمی شود : پیشوای دادگر ؛ پدر برای فرزندش ؛ شخصی که پشت سر برادرش برای او دعا می کند ؛ و ستم دیده که خداوند _ جلّ جلاله _ [به او ]می فرماید : «به عزّت و جلالم سوگند که انتقام تو را خواهم گرفت ، اگرچه پس از مدّتی».

شعب الإیمان_ به نقل از ابن عباس _: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «پنج دعاست که پذیرفته می شود : دعای ستم دیده تا آن که انتقام بگیرد ، دعای حج گزار تا آن گاه که برگردد ، دعای مجاهد تا زمانی که مراجعت کند ، دعای بیمار تا آن گاه که بهبود یابد ، و دعای برادر [ایمانی] برای برادرش در پشت سر او» . سپس فرمود : «از این دعاها ، دعای برادر برای برادرش در پشت سر او ، از بقیّه زودتر مستجاب می شود».

.

ص: 624

الإمام علیّ علیه السلام :أربَعَةٌ لا تُرَدُّ لَهُم دَعوَةٌ : الإِمامُ العادِلُ لِرَعِیَّتِهِ ، وَالوالِدُ البارُّ لِوَلَدِهِ ، وَالوَلَدُ البارُّ لِوالِدِهِ ، وَالمَظلومُ ، یَقولُ اللّهُ عَزَّ اسمُهُ : وعِزَّتی وجَلالی ، لَأَنتَصِرَنَّ لَکَ ولَو بَعدَ حینٍ . (1)

الإمام الصادق علیه السلام :کانَ أبی علیه السلام یَقولُ : خَمسُ دَعَواتٍ لا تُحجَبنَ عَنِ الرَّبِّ تَبارَکَ وتَعالی : دَعوَةُ الإِمامِ المُقسِطِ ، ودَعوَةُ المَظلومِ ؛ یَقولُ اللّهُ عز و جل : لَأَنتَقِمَنَّ لَکَ ولَو بَعدَ حینٍ ، ودَعوَةُ الوَلَدِ الصّالِحِ لِوالِدَیهِ ، ودَعوَةُ الوالِدِ الصّالِحِ لِوَلَدِهِ ، ودَعوَةُ المُؤمِنِ لِأَخیهِ بِظَهرِ الغَیبِ ، فَیَقولُ : ولَکَ مِثلُهُ . (2)

عنه علیه السلام :ثَلاثَةٌ دَعوَتُهُم مُستَجابَةٌ : الحاجُّ فَانظُروا کَیفَ تَخلُفونَهُ ، وَالغازی فی سَبیلِ اللّهِ فَانظُروا کَیفَ تَخلُفونَهُ ، وَالمَریضُ فَلا تُغیظوهُ ولا تُضجِروهُ . (3)

عنه علیه السلام :ثَلاثُ دَعَواتٍ لا یُحجَبنَ عَنِ اللّهِ تَعالی : دُعاءُ الوالِدِ لِوَلَدِهِ إذا بَرَّهُ ، ودَعوَتُهُ عَلَیهِ إذا عَقَّهُ ، ودُعاءُ المَظلومِ عَلی ظالِمِهِ ، ودُعاؤُهُ لِمَنِ انتَصَرَ لَهُ مِنهُ ، ورَجُلٌ مُؤمِنٌ دَعا لِأَخٍ لَهُ مُؤمِنٍ واساهُ فینا ، ودُعاؤُهُ عَلَیهِ إذا لَم یُواسِهِ ، مَعَ القُدرَةِ عَلَیهِ وَاضطِرارِ أخیهِ إلَیهِ . (4)

.


1- .الإرشاد : ج 1 ص 304 ، مصادقة الإخوان : ص 182 ح 1 ، الأمالی للطوسی : ص 150 ح 248 کلاهما عن سلیمان بن خالد عن الإمام الصادق علیه السلام نحوه وفیهما «والأخ لأخیه بظهر الغیب یوکّل به ملک یقول : ولک مثل ما دعوت لأخیک» بدل «الولد البارّ لوالده» ، بحار الأنوار : ج 77 ص 421 ح 40 .
2- .الکافی : ج 2 ص 509 ح 2 ، عدّة الداعی : ص 120 ولیس فیه «کان أبی علیه السلام یقول» وکلاهما عن عبد اللّه بن سنان ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 19 ح 2043 وفیه «لأنتصفنّ» بدل «لأنتقمنّ» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 358 ح 16 .
3- .الکافی : ج 2 ص 509 ح 1 ، عدّة الداعی : ص 115 نحوه وکلاهما عن عیسی بن عبد اللّه القمّی ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 19 ح 2042 وفیه «فلا تعرضوه» بدل «فلا تغیظوه» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 357 ح 16 .
4- .الأمالی للطوسی : ص 280 ح 541 عن المنصوری عن عمّ أبیه عن الإمام الهادی عن آبائه علیهم السلام ، عدّة الداعی : ص 121 ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 171 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 356 ح 6 .

ص: 625

امام علی علیه السلام :چهار دسته اند که دعایشان رد نمی شود : پیشوای دادگر در حقّ رعیّتش ، پدر خوب در حقّ فرزندش ، فرزند خوب در حقّ پدرش ، و ستم دیده که خداوند _ عزّ اسمه _ [به وی ]می فرماید : به عزّت و شکوهم سوگند که داد تو را خواهم ستاند ، هر چند با تأخیر باشد».

امام صادق علیه السلام :پدرم علیه السلام می فرمود : «پنج دعاست که از درگاه خداوندگار _ تبارک و تعالی _ در پرده نمی ماند : دعای پیشوای دادگستر ، دعای ستم دیده که خداوند عز و جل ]به وی [می فرماید : هر آینه داد تو را می ستانم ، هر چند پس از چندی ، دعای فرزند نیک برای پدر و مادرش ، دعای پدر نیک برای فرزندش ، و دعای مؤمن برای برادرش در غیاب او که خداوند ]به وی[ می فرماید : برای تو نیز چنین باد ».

امام صادق علیه السلام :سه دسته اند که دعایشان مستجاب می شود : یکی حج گزار پس مراقب باشید که در غیاب او ]با خانواده اش] چگونه رفتار می کنید ، دیگری مجاهد در راه خدا پس مراقب باشید که در غیابش [با خانواده او] چگونه رفتار می کنید ، و سوم بیمار پس، او را ناراحت و رنجه نسازید.

امام صادق علیه السلام :سه دعاست که از درگاه خداوند متعال محجوب نمی ماند : دعای پدر برای فرزندش هر گاه نسبت به پدرش فرمان بردار و نیکوکار باشد و نفرینش هر گاه نسبت به پدرش نافرمانی کند و او را بیازارد ؛ نفرین ستم دیده درباره کسی که به او ستم کرده است و دعایش در حقّ کسی که داد وی را از او ستانده است ؛ و دعای مرد مؤمن برای برادر مؤمنش که به خاطر ما به او کمک [مالی] کرده است و نفرینش درباره وی ، هر گاه بتواند به او کمک [مالی ]کند و برادرش به آن کمک نیاز شدید داشته باشد و وی کمکش نکند.

.

ص: 626

عنه علیه السلام :إنَّ اللّهَ تَعالی أعطَی ... الإِجابَةَ لِعَشَرَةٍ : «وَ لَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِیبُونَ» (1) ، «فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ کَیْدَهُنَّ» (2) یوسُفَ، «قَالَ قَدْ أُجِیبَت دَّعْوَتُکُمَا» (3) موسی وهارونَ ، «فَاسْتَجَبْنَا لَهُ» (4) یونُسَ ، «فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَکَشَفْنَا مَا بِهِ مِن ضُرٍّ» (5) أیّوبَ ، «فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ وَهَبْنَا لَهُ یَحْیَی» (6) زَکَرِیّا ، «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» (7) لِلمُخلِصینَ ، «أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ» (8) لِلمُضطَرّینَ ، «وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی» (9) لِلدّاعینَ ، «فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ» (10) فاطِمَةَ وزَوجِها . (11)

راجع : ج 2 ص 36 (من ینبغی الدعاء له / الأخ المؤمن بظهر الغیب) .

.


1- .الصافّات : 75 .
2- .یوسف : 34 .
3- .یونس : 89 .
4- .الأنبیاء : 88 .
5- .الأنبیاء : 84 .
6- .الأنبیاء : 90 .
7- .غافر : 60 .
8- .النمل : 62 .
9- .البقرة : 186 .
10- .آل عمران : 195 .
11- .المناقب لابن شهر آشوب : ج 3 ص 321 ، بحار الأنوار : ج 43 ص 34 ح 39 .

ص: 627

امام صادق علیه السلام :خداوند متعال اجابت را به ده کس . . . عطا فرمود : [به نوح : ] «و هر آینه ما نوح را ندا دادیم و ما نیکو پاسخ دهندگانیم» و یوسف: «پس پروردگارش دعای او را پذیرفت و نیرنگ آن زنان را از او بگرداند» و به موسی و هارون : «فرمود : هر آینه دعای شما دو تن را پذیرفتم» و به یونس : «پس دعای او را پذیرفتیم» و به ایّوب : «پس دعای او را پذیرفتیم و گزند را از او زدودیم» و به زکریّا : «پس دعای او را پذیرفتیم و یحیی را بدو بخشیدیم؟» و به مخلصان : «مرا بخوانید تا پاسختان دهم» و به درماندگان : «آیا کیست که درمانده را پاسخ دهد» و به دعاکنندگان : «و هر گاه بندگانم از تو پرسند» و به فاطمه و شوهرش : «پس پروردگارشان دعایشان را پذیرفت» .

ر . ک : ج2 ص37 (آنان که سزاوار دعایند / پشتِ سر برادر مؤمن) .

.

ص: 628

البابُ الثّامِنُ : من تقضی حاجته بلا سؤالرسول اللّه صلی الله علیه و آله :یَقولُ اللّهُ عز و جل : مَن شَغَلَهُ ذِکری عَن مَسأَلَتی ، أعطَیتُهُ أفضَلَ ما اُعطِی السّائِلینَ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :قالَ اللّهُ عز و جل : مَن شَغَلَهُ ذِکری عَن مَسأَلَتی ، أعطَیتُهُ قَبلَ أن یَسأَلَنی . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :مَن شَغَلَتهُ عِبادَةُ اللّهِ عَن مَسأَلَتِهِ ، أعطاهُ اللّهُ أفضَلَ ما یُعطِی السّائِلینَ . (3)

فاطمة علیهاالسلام :مَن أصعَدَ إلَی اللّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ ، أهبَطَ اللّهُ عز و جل إلَیهِ أفضَلَ مَصلَحَتِهِ. (4)

الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ العَبدَ لَیَکونُ لَهُ الحاجَةُ إلَی اللّهِ عز و جل ، فَیَبدَأُ بِالثَّناءِ عَلَی اللّهِ وَالصَّلاةِ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، حَتّی یَنسی حاجَتَهُ ، فَیَقضیهَا اللّهُ لَهُ مِن غَیرِ أن یَسأَلَهُ إیّاها . (5)

.


1- .التاریخ الکبیر : ج 2 ص 115 ح 1879 عن عمر ، سنن الترمذی : ج 5 ص 184 ح 2926 عن أبی سعید الخدری وفیه «القرآن وذکری» بدل «ذکری» ، کنزالعمّال : ج 1 ص 434 ح 1874 ؛ الکافی : ج 2 ص 501 ح 1 ، المحاسن : ج 1 ص 109 ح 97 ، عدّة الداعی : ص 233 کلّها عن هشام بن سالم عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 93 ص 158 ح 30 وص 323 ح 36 .
2- .الفردوس : ج 3 ص 168 ح 4446 ، حلیة الأولیاء : ج 7 ص 313 کلاهما عن حذیفة ، کنزالعمّال : ج 1 ص 434 ح 1873 .
3- .عدّة الداعی : ص 233 ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 108 ، التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام : ص 327 ح 175 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 342 ح 11 .
4- .عدّة الداعی : ص 218 ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 108 ، التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام : ص 327 ح 177 ، بحار الأنوار : ج 70 ص 249 ح 25 و ج 71 ص 184 ح 44 .
5- .الکافی : ج 2 ص 501 ح 2 ، عدّة الداعی : ص 233 کلاهما عن هارون بن خارجة ، الدعوات : ص 22 ح 25 ولیس فیه «وآل محمّد» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 312 ح 17 و ص 342 ح 11 .

ص: 629

باب هشتم : کسی که حاجتش بی درخواست برآورده شود

باب هشتم : کسی که حاجتش بی درخواست برآورده شودپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند عز و جل می فرماید : «هر کس یاد من او را از درخواست کردن از من غافل سازد ، بهترین چیزی را که به درخواست کنندگان می دهم ، به او عطا می کنم».

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند عز و جل فرمود : «هر کس چنان در یاد من غرقه شود که درخواست کردن از من یادش برود ، پیش از آن که از من درخواست کند ، به او عطا می کنم».

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس عبادت خدا او را از درخواست کردن از وی باز دارد ، خداوند بهترین چیزی را که به درخواست کنندگان می دهد ، به او عطا می کند.

فاطمه علیهاالسلام :هر کس عبادت خالصش را به درگاه خداوند فرا فرستد ، خدای عز و جلبرترین مصلحت او را برایش فرو می فرستد.

امام صادق علیه السلام :بنده به خداوند عز و جل حاجتی دارد و شروع به ثنای خداوند و صلوات فرستادن بر محمّد و خاندان محمّد می کند ، تا جایی که یادش می رود حاجتی داشته است . پس خداوند حاجتش را ، بی آن که آن را از خداوند درخواست کند ، برایش برآورده می سازد.

.

ص: 630

عنه علیه السلام :_ فیما یُقالُ فی کُلِّ یَومٍ مِن رَجَبٍ _: یا مَن یُعطِی الکَثیرَ بِالقَلیلِ ، یا مَن یُعطی مَن سَأَلَهُ ، یا مَن یُعطی مَن لَم یَسأَلهُ ومَن لَم یَعرِفهُ تَحَنُّنا مِنهُ ورَحمَةً ، أعطِنی بِمَسأَلَتی إیّاکَ جَمیعَ خَیرِ الدُّنیا وجَمیعَ خَیرِ الآخِرَةِ ؛ وَاصرِف عَنّی بِمَسأَلَتی إیّاکَ جَمیعَ شَرِّ الدُّنیا وشَرِّ الآخِرَةِ ؛ فَإِنَّهُ غَیرُ مَنقوصٍ ما أعطَیتَ ، وزِدنی مِن فَضلِکَ یا کَریمُ . (1)

.


1- .الإقبال : ج 3 ص 211 عن محمّد السجّاد ، الکافی : ج 2 ص 584 ح 20 عن أبی جعفر نحوه ، رجال الکشّی : ج 2 ص 667 ح 689 عن محمّد بن زید الشحّام ، بحار الأنوار : ج 95 ص 360 ح 15 .

ص: 631

امام صادق علیه السلام_ در دعایی که هر روز از ماه رجب خوانده می شود _: ای کسی که در برابر [عمل ]اندک ، [پاداش ]بسیار می دهد ! ای کسی که به هر کس از او درخواست کند ، عطا می نماید ! ای کسی که به آن کس هم که از او درخواست نکند و به آن کس هم که خداشناس نیست ، از سر شفقت و مهر ، عطا می کند ! به من که از تو درخواست می کنم ، هر چه خیر دنیا و هر چه خیر آخرت است ، عطا فرما ، و از من که از تو درخواست می کنم ، جمیع شرّ دنیا و آخرت را دور گردان _ چرا که آنچه تو عطا کنی ، بی کاست است _ و از فضل خود ، مرا فزونی ده ، ای صاحب کَرَم!

.

ص: 632

البابُ التاسِعُ : من لا تستجاب دعوتهالکتاب«وَ قَالَ الَّذِینَ فِی النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُواْ رَبَّکُمْ یُخَفِّفْ عَنَّا یَوْمًا مِّنَ الْعَذَابِ * قَالُواْ أَوَ لَمْ تَکُ تَأْتِیکُمْ رُسُلُکُم بِالْبَیِّنَ_تِ قَالُواْ بَلَی قَالُواْ فَادْعُواْ وَ مَا دُعَ_ؤُاْ الْکَ_فِرِینَ إِلاَّ فِی ضَلَ_لٍ» . (1)

«حَتَّی إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّی أَعْمَلُ صَ__لِحًا فِیمَا تَرَکْتُ کَلاَّ إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَ مِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَی یَوْمِ یُبْعَثُونَ» . (2)

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :خَمسَةٌ لا یُستَجابُ لَهُم : رَجُلٌ جَعَلَ اللّهُ بِیَدِهِ طَلاقَ امرَأَتِهِ فَهِیَ تُؤذیهِ وعِندَهُ ما یُعطیها ، ولَم یُخَلِّ سَبیلَها ، ورَجُلٌ أبَقَ مَملوکُهُ ثَلاثَ مَرّاتٍ ولَم یَبِعهُ ، ورَجُلٌ مَرَّ بِحائِطٍ مائِلٍ وهُوَ یُقبِلُ إلَیهِ ولَم یُسرِعِ المَشیَ حَتّی سَقَطَ عَلَیهِ ، ورَجُلٌ أقرَضَ رَجُلاً مالاً فَلَم یُشهِد عَلَیهِ ، ورَجُلٌ جَلَسَ فی بَیتِهِ وقالَ : اللّهُمَّ ارزُقنی ولَم یَطلُب . (3)

.


1- .غافر : 49 و 50 .
2- .المؤمنون : 99 و 100 .
3- .الخصال : ص 299 ح 71 عن محمّد بن حمّاد الحارثی عن الإمام الصادق علیه السلام ، روضة الواعظین : ص 356 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 356 ح 10 .

ص: 633

باب نهم : کسی که دعایش مستجاب نمی شود

باب نهم : کسی که دعایش مستجاب نمی شودقرآن«و آنان که در دوزخ اند به دوزخ بانان می گویند : پروردگارتان را بخوانید تا یک روز ، عذاب ما را سبک گرداند . گویند : مگر پیامبرانتان دلایل روشن به سوی شما نیاوردند؟ گویند : چرا . گویند : پس ، بخوانید ؛ ولی دعای کافران جز در بیراهه نیست» .

«تا آن گاه که مرگ یکی از ایشان فرا رسد ، گوید : «پروردگارا! مرا باز گردان . شاید من در آنچه وا نهاده ام ، کار نیکی انجام دهم» . نه چنین است . این ، سخنی است که او گوینده آن است و پیشاپیش آنان ، برزخی است تا روزی که برانگیخته شوند» .

حدیث2.وقال _ علیه الصلوة والسلام _ :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پنج کس اندکه دعایشان مستجاب نمی شود : یکم . مردی که خداوند طلاق زنش را در اختیار او قرار داده است و زنش او را می آزارد و او [آن مقدار ]دارد که مهریه اش را بدهد ؛ امّا طلاقش نمی دهد [و به نفرین روی می آورد] ، دوم . مردی که غلامش سه بار گریخته ؛ امّا او را نفروخته است ، سوم . مردی که از کنار دیوار کجی بگذرد و تند رد نشود تا دیوار بر او فرود آید ، چهارم . مردی که پولی به کسی قرض دهد و بر آن گواه نگیرد ، و پنجم . مردی که در خانه اش بنشیند و بگوید: «خدایا! مرا روزی ده» و در طلب آن بر نیاید.

.

ص: 634

3.وقال _ علیه الصلاة والسلام _ :عنه صلی الله علیه و آله :ثَلاثَةٌ یَدعونَ اللّهَ فَلا یُستَجابُ لَهُم : رَجُلٌ کانَت تَحتَهُ امرَأَةٌ سَیِّئَةٌ فَلَم یُطَلِّقها ، ورَجُلٌ کانَ لَهُ [عَلی رَجُلٍ] (1) مالٌ فَلَم یُشهِد عَلَیهِ ، ورَجُلٌ آتی سَفیها مالَهُ ، وقَد قالَ اللّهُ عز و جل : «وَلاَ تُؤْتُواْ السُّفَهَاءَ أَمْوَ لَکُمُ» (2) . (3)4.و حکی _ علیه الصلاة والسلام _ عن اللّه تعالی:الکافی :الإمام الصادق علیه السلام : أربَعَةٌ لا تُستَجابُ لَهُم دَعوَةٌ : رَجُلٌ جالِسٌ فی بَیتِهِ یَقولُ : اللّهُمَّ ارزُقنی فَیُقالُ لَهُ : ألَم آمُرکَ بِالطَّلَبِ ؟ ورَجُلٌ کانَت لَهُ امرَأَةٌ فَدَعا عَلَیها ، فَیُقالُ لَهُ : ألَم أجعَل أمرَها إلَیکَ ؟ ورَجُلٌ کانَ لَهُ مالٌ فَأَفسَدَهُ ، فَیَقولُ : اللّهُمَّ ارزُقنی ، فَیُقالُ لَهُ : ألَم آمُرکَ بِالاِقتِصادِ ؟ ألَم آمُرکَ بِالإِصلاحِ ؟ ثُمَّ قالَ : «وَ الَّذِینَ إِذَا أَنفَقُواْ لَمْ یُسْرِفُواْ وَ لَمْ یَقْتُرُواْ وَ کَانَ بَیْنَ ذَ لِکَ قَوَامًا» (4) ، ورَجُلٌ کانَ لَهُ مالٌ فَأَدانَهُ بِغَیرِ بَیِّنَةٍ ، فَیُقالُ لَهُ : ألَم آمُرکَ بِالشَّهادَةِ ؟ (5)5.و قال _ علیه الصلاة والسلام _ :الإمام الصادق علیه السلام_ مِمّا قالَهُ علیه السلام فی جَوابِ الصّوفِیَّةِ _: إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی . . . فی غَیرِ آیَةٍ مِن کِتابِ اللّهِ یَقولُ : «إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ» فَنَهاهُم عَنِ الإِسرافِ ، ونَهاهُم عَن التَّقتیرِ ولکِن أمرٌ بَینَ أمرَینِ ، لا یُعطی جَمیعَ ما عِندَهُ ، ثُمَّ یَدعُو اللّهَ أن یَرزُقَهُ فَلا یَستَجیبُ لَهُ ؛ لِلحَدیثِ الَّذی جاءَ عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله :

إنَّ أصنافا مِن اُمَّتی لا یُستَجابُ لَهُم دُعاؤُهُم : رَجُلٌ یَدعو عَلی والِدَیهِ ، ورَجُلٌ یَدعو عَلی غَریمٍ ذَهَبَ لَهُ بِمالٍ ، فَلَم یَکتُب عَلَیهِ ولَم یُشهِد عَلَیهِ ، ورَجُلٌ یَدعو عَلَی امرَأَتِهِ وقَد جَعَلَ اللّهُ تَخلِیَةَ سَبیلِها بِیَدِهِ ، ورَجُلٌ یَقعُدُ فی بَیتِهِ ویَقولُ : رَبِّ ارزُقنی ، ولا یَخرُجُ ولا یَطلُبُ الرِّزقَ ، فَیَقولُ اللّهُ عز و جل لَهُ : عَبدی ! ألَم أجعَل لَکَ السَّبیلَ إلَی الطَّلَبِ ، وَالضَّربِ فِی الأَرضِ بِجَوارِحَ صَحیحَةٍ ؟ فَتَکونَ قَد أعذَرتَ فیما بَینی وبَینَکَ فِی الطَّلَبِ لاِتِّباعِ أمری ، ولِکَیلا تَکونَ کَلاًّ عَلی أهلِکَ ، فَإِن شِئتُ رَزَقتُکَ ، وإن شِئتُ قَتَّرتُ عَلَیکَ ، وأنتَ غَیرُ مَعذورٍ عِندی .

ورَجُلٌ رَزَقَهُ اللّهُ مالاً کَثیرا فَأَنفَقَهُ ، ثُمَّ أقبَلَ یَدعو : یا رَبِّ ارزُقنی ، فَیَقولُ اللّهُ عز و جل : ألَم أرزُقکَ رِزقا واسِعا ؟ فَهَلاَّ اقتَصَدتَ فیهِ کَما أمَرتُکَ ولَم تُسرِف ، وقَد نَهَیتُکَ عَنِ الإِسرافِ ؟ ورَجُلٌ یَدعو فی قَطیعَةِ رَحِمٍ . (6) .


1- .أثبتنا ما بین المعقوفین من السنن الکبری .
2- .النساء : 5 .
3- .المستدرک علی الصحیحین : ج 2 ص 331 ح 3181 ، السنن الکبری : ج 10 ص 247 ح 20517 ، شُعَب الإیمان : ج 6 ص 249 ح 8041 ، تاریخ دمشق : ج 24 ص 190 کلاهما نحوه وکلّها عن أبی موسی الأشعری ، کنزالعمّال : ج 16 ص 35 ح 43825 .
4- .الفرقان : 67 .
5- .الکافی : ج 2 ص 511 ح 2 ، عدّة الداعی : ص 126 کلاهما عن جعفر بن إبراهیم وفیه «امرأة فاجرة» ، الدعوات : ص 33 ح 75 ، عوالی اللآلی : ج 4 ص 22 ح 65 وزاد فیه «فیجحده صاحبه» بعد «بیّنة» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 360 ح 21 .
6- .الکافی : ج 5 ص 67 ح 1 عن مسعدة بن صدقة ، تحف العقول : ص 350 ، بحار الأنوار : ج 47 ص 234 ح 22 و ج 70 ص 124 ح 13 وراجع قرب الاسناد : ص 79 ح 258 .

ص: 635

6.وقال _ علیه الصلاة والسلام _ :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سه کس اند که خدا را می خوانند و پاسخ نمی گیرند : مردی که همسر بدی دارد و طلاقش نمی دهد ؛ مردی که [از کسی] پولی طلبکار است و بر آن گواه نگرفته است ؛ و مردی که مالَش را به شخص سفیه داده است ، در حالی که خداوند عز و جلفرموده است : «و اموالتان را به سفیهان ندهید» .7.و قال _ علیه الصلاة والسلام _ :الکافی :امام صادق علیه السلام فرمود : «چهار دسته اند که دعایشان پذیرفته نمی شود :

یکی مردی که در خانه اش بنشیند و بگوید : خدایا! روزی ام ده . در جوابش گفته می شود : مگر تو را به طلب روزی ، فرمان ندادم؟

دیگر ، مردی که زنی دارد و زنش را نفرین می کند . به او گفته می شود : مگر اختیار کار [طلاق] او را به تو ندادم؟

سوم ، مردی که مالی دارد و آن را تباه می کند و می گوید : خدایا! روزی ام ده . به او گفته می شود : مگر تو را به میانه روی فرمان ندادم؟ مگر تو را به بهسازی [مال و دارایی ات ]فرمان ندادم؟». سپس فرمود : «و آنان که هر گاه انفاق کنند ، نه ولخرجی می کنند و نه خسّت می ورزند ؛ بلکه میان این دو حد ، میانه را برمی گزینند» .

«و چهارم ، مردی که پولی داشته و آن را ، بدون گرفتن گواه ، قرض داده است . پس به او گفته می شود : مگر تو را به گواه گرفتن ، فرمان ندادم؟».8.وقال _ علیه الصلاة والسلام _ :امام صادق علیه السلام_ از جمله جواب های ایشان به صوفیان _: خداوند _ تبارک و تعالی _ در چند جای کتابش می فرماید : «همانا او اسرافکاران را دوست ندارد» . پس ، مردم را از زیاده روی نهی فرمود ، و از تنگ گرفتن هم نهی فرموده است ؛ بلکه حدّ میان این دو را باید برگزید .

نباید هر چه دارد ، بدهد ، آن گاه دعا کند که خداوند روزی اش دهد ، که دعایش به اجابت نمی رسد ؛ به دلیل حدیثی که از پیامبر صلی الله علیه و آله رسیده است که فرمود :

«چند دعاست که از امّت من به اجابت نمی رسد : نفرین شخص به پدر و مادرش و نفرین شخص به بدهکارش که مال او را خورده است و او برای پولی که به او داده ، نوشته و گواهی نگرفته است و نفرین شخص به همسرش ، در حالی که خداوند اختیار طلاقش را به دست او داده است و دعای مردی که در خانه اش بنشیند و بگوید : پروردگارا! به من روزی ده . و به دنبال تحصیل روزی نرود . خداوند عز و جل به او می فرماید : بنده ام! آیا من بدنی سالم برای طلب روزی و سفر به تو ندادم تا هم میان من و خودت برای پیروی از فرمانم در طلب روزی ، عذر داشته باشی و هم سربار خانواده ات نباشی . پس [اکنون ]اگر خواستم ، به تو روزی می دهم و اگر خواستم ، بر تو تنگ می گیرم ، و تو را در نزد من عذری نیست و دعای مردی که خداوند ثروت فراوان به او روزی کرده و او همه آنها را خرج کند و آن گاه دعا کند که : خدایا! به من روزی ده . پس خداوند عز و جلمی فرماید : مگر تو را روزیِ گسترده ندادم؟ پس چرا در آن ، چنان که تو را فرمان دادم ، میانه روی نکردی و زیاده روی نمودی ، با این که تو را از زیاده روی نهی کرده بودم؟ ؛ و دعای شخص برای قطع صله رحم». .

ص: 636

9.وقال صلی الله علیه و سلم :الکافی عن الولید بن صبیح عن الإمام الصادق علیه السلام ، قال :صَحِبتُهُ بَینَ مَکَّةَ وَالمَدینَةِ ، فَجاءَهُ سائِلٌ فَأَمَرَ أن یُعطی ، ثُمَّ جاءَ آخَرُ فَأَمَرَ أن یُعطی ، ثُمَّ جاءَ آخَرُ فَأَمَرَ أن یُعطی ، ثُمَّ جاءَ الرّابِعُ فَقالَ أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام یُشبِعُکَ اللّهُ ، ثُمَّ التَفَتَ إلَینا فَقالَ :

أما عِندَنا ما نُعطیهِ ، ولکِن أخشی أن نَکونَ کَأَحَدِ الثَّلاثَةِ الَّذینَ لا یُستَجابُ لَهُم دَعوَةٌ : رَجُلٌ أعطاهُ اللّهُ مالاً فَأَنفَقَهُ فی غَیرِ حَقِّهِ ، ثُمَّ قالَ : اللّهُمَّ ارزُقنی ؛ فَلا یُستَجابُ لَهُ . ورَجُلٌ یَدعو عَلَی امرَأَتِهِ أن یُریحَهُ مِنها ، وقَد جَعَلَ اللّهُ عز و جل أمرَها إلَیهِ . ورَجُلٌ یَدعو عَلی جارِهِ ، وقَد جَعَلَ اللّهُ عز و جل لَهُ السَّبیلَ إلی أن یَتَحَوَّلَ عَن جِوارِهِ ویَبیعَ دارَهُ . (1)10.و قال صلی الله علیه و سلم :کتاب من لا یحضره الفقیه عن الولید بن صبیح :کُنتُ عِندَ أبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام فَجاءَهُ سائِلٌ فَأَعطاهُ ، ثُمَّ جاءَهُ آخَرُ فَأَعطاهُ ، ثُمَّ جاءَهُ آخَرُ فَأَعطاهُ ، ثُمَّ جاءَهُ آخَرُ فَقالَ : وَسَّعَ اللّهُ عَلَیکَ ، ثُمَّ قالَ : إنَّ رَجُلاً لَو کانَ لَهُ مالٌ یَبلُغُ ثَلاثینَ أو أربَعینَ ألفَ دِرهَمٍ ، ثُمَّ شاءَ أن لا یُبقِیَ مِنها شَیئا إلاّ وَضَعَهُ فی حَقٍّ لَفَعَلَ ، فَیَبقی لا مالَ لَهُ ، فَیَکونُ مِنَ الثَّلاثَةِ الَّذینَ یُرَدُّ دُعاؤُهُم .

قُلتُ : مَن هُم ؟ قالَ : أحَدُهُم رَجُلٌ کانَ لَهُ مالٌ فَأَنفَقَهُ فی غَیرِ وَجهِهِ ، ثُمَّ قالَ : یا رَبِّ ارزُقنی ، فَیَقولُ الرَّبُّ عز و جل : ألَم أرزُقکَ ؟

ورَجُلٌ جَلَسَ فی بَیتِهِ ولا یَسعی فی طَلَبِ الرِّزقِ ویَقولُ : یا رَبِّ ارزُقنی ، فَیَقولُ الرَّبُّ عز و جل : ألَم أجعَل لَکَ سَبیلاً إلی طَلَبِ الرِّزقِ ؟

ورَجُلٌ لَهُ امرَأَةٌ تُؤذیهِ ، فَیَقولُ : یا رَبِّ خَلِّصنی مِنها ، فَیَقولُ اللّهُ عز و جل : ألَم أجعَل أمرَها بِیَدِکَ ؟ (2) .


1- .الکافی : ج 2 ص 510 ح 1 .
2- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 69 ح 1747 ، الکافی : ج 4 ص 16 ح 1 ولیس فیه ذیله من «ورجل جلس فی بیته» ، الخصال : ص 160 ح 208 ، مستطرفات السرائر : ص 28 ح 14 ، الأمالی للطوسی : ص 679 ح 1445 وکلّها نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 354 ح 2 .

ص: 637

11.وقال صلی الله علیه و سلم:الکافی_ به نقل از ولید بن صبیح _: میان مکّه و مدینه همراه امام صادق علیه السلام بودم که نیازمندی آمد . امام علیه السلام فرمود چیزی به او بدهند . بعد ، نیازمند دیگری آمد . باز امام علیه السلام فرمود چیزی به او بدهند . سپس دیگری آمد و امام علیه السلام فرمود به او هم بدهند .

چهارمی آمد . امام صادق علیه السلام فرمود : «خدا سیرت کند!» . سپس رو به ما کرد و فرمود : «البتّه چیزی داریم که به او هم بدهیم ؛ امّا می ترسم مانند یکی از سه نفری شویم که دعایشان مستجاب نمی شود :

یکی ، مردی که خداوند به او مالی داده و او آنها را نابه جا خرج کند و بعد بگوید : بار خدایا! مرا روزی ده . چنین کسی دعایش مستجاب نمی شود .

دوم ، مردی که دعا کند خدا او را از دست زنش آسوده گرداند ، در حالی که خداوند عز و جلطلاقش را در اختیار او نهاده است .

و سوم ، مردی که همسایه اش را نفرین کند ، در حالی که خداوند عز و جل او را قادر ساخته است که خانه اش را بفروشد و از همسایگی او برود».12.وقال صلی الله علیه و سلم الإیمان بضع وسبعون شعبةًکتاب من لایحضره الفقیه_ به نقل از ولید بن صبیح _: خدمت امام صادق علیه السلام بودم که نیازمندی ، نزد ایشان آمد و امام علیه السلام چیزی به او داد . سپس نیازمند دیگری آمد و باز امام علیه السلام چیزی به او داد . آن گاه دیگری آمد و به او هم عطا کرد .

چهارمی آمد . امام علیه السلام فرمود : «خدایت گشایش دهاد!». سپس فرمود : «انسان اگر ثروتی بالغ بر سی یا چهل هزار درهم داشته باشد و بخواهد آن را تا درهم آخر در راه حقّش بدهد ، می تواند ؛ امّا در آن صورت ، خودش بی پول می ماند و از جمله آن سه نفری خواهد بود که دعایشان پذیرفته نمی شود».

گفتم : آن سه نفر کیان اند؟

فرمود : «یکی از آنان ، مردی است که مالی دارد و آن را نابه جا انفاق (خرج) می کند . سپس می گوید : خدایا ! روزی ام را برسان . پس پروردگار عز و جل می فرماید : مگر روزی ات ندادم؟ .

دوم ، مردی است که در خانه اش نشسته است و به دنبال روزی نمی رود و می گوید : خدایا ! روزی ام را برسان . پس پروردگار عز و جلمی فرماید : مگر راهی را جهت طلب روزی برایت قرار ندادم؟ .

و سوم ، مردی است که زنش او را آزار و اذیّت می کند و او می گوید : خدایا ! مرا از دست این زن برهان . پس خداوند عز و جلمی فرماید : مگر اختیار طلاق او را به تو ندادم؟ ». .

ص: 638

13.وعن سفیان قال:الکافی عن عمر بن یزید :قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام : رَجُلٌ قالَ : لَأَقعُدَنَّ فی بَیتی ولاَُصَلِّیَنَّ ولَأَصومَنَّ ولَأَعبُدَنَّ رَبّی ، فَأَمّا رِزقی فَسَیَأتینی .

فَقالَ أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام : هذا أحَدُ الثَّلاثَةِ الَّذینَ لا یُستَجابُ لَهُم . (1)14.وقال صلی الله علیه و سلم:مجمع البیان عن عمرو بن زید عن الإمام الصادق علیه السلام :إنّی لَأَرکَبُ فِی الحاجَةِ الَّتی کَفاهَا اللّهُ ، ما أرکَبُ فیها إلاَّ التِماسَ أن یَرانِیَ اللّهُ اُضحی فی طَلَبِ الحَلالِ ، أما تَسمَعُ قَولَ اللّهِ عَزَّ اسمُهُ : «فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلَوةُ فَانتَشِرُواْ فِی الْأَرْضِ وَ ابْتَغُواْ مِن فَضْلِ اللَّهِ» (2) ؟ أرَأَیتَ لَو أنَّ رَجُلاً دَخَلَ بَیتا وطَیَّنَ عَلَیهِ بابَهُ ، ثُمَّ قالَ : رِزقی یَنزِلُ عَلَیَّ ، کانَ یَکونُ هذا ؟ أما إنَّهُ أحَدُ الثَّلاثَةِ الَّذینَ لا یُستَجابُ لَهُم .

قُلتُ : مَن هؤُلاءِ الثَّلاثَةُ ؟

قالَ : رَجُلٌ تَکونُ عِندَهُ المَرأَةُ فَیَدعو عَلَیها فَلا یُستَجابُ لَهُ ؛ لِأَنَّ عِصمَتَها فی یَدِهِ (3) ، لَو شاءَ أن یُخَلِّیَ سَبیلَها لَخَلّی سَبیلَها ، وَالرَّجُلُ یَکونُ لَهُ الحَقُّ عَلَی الرَّجُلِ فَلا یُشهِدُ عَلَیهِ فَیَجحَدُهُ حَقَّهُ ، فَیَدعو عَلَیهِ فَلا یُستَجابُ لَهُ ؛ لِأَنَّهُ تَرَکَ ما اُمِرَ بِهِ ، وَالرَّجُلُ یَکونُ عِندَهُ الشَّیءُ فَیَجلِسُ فی بَیتِهِ فَلا یَنتَشِرُ ، ولا یَطلُبُ ولا یَلتَمِسُ حَتّی یَأکُلَهُ ، ثُمَّ یَدعو فَلا یُستَجابُ لَهُ . (4) .


1- .الکافی : ج 5 ص 77 ح 1 ، تهذیب الأحکام : ج 6 ص 323 ح 887 ، مستطرفات السرائر : ص 139 ح 11 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 357 ح 15 .
2- .الجمعة : 10 .
3- .یقال : بیده عِصمَةُ النِّکاح ؛ أی عُقدَةُ النِّکاح (لسان العرب : ج 12 ص 405 «عصم») .
4- .مجمع البیان : ج 10 ص 435 ، عدّة الداعی : ص 81 عن عمربن یزید ، بحار الأنوار : ج 89 ص 129 .

ص: 639

15.وقال صلی الله علیه و سلم:الکافی_ به نقل از عمر بن یزید _: به امام صادق علیه السلام گفتم : مردی گفت : در خانه ام می نشینم و به نماز و روزه و عبادت پروردگارم می پردازم . روزی ام هم خودش می رسد.

امام صادق علیه السلام فرمود : «این ، یکی از همان سه نفری است که دعایشان مستجاب نمی شود».16.وقال صلی الله علیه و سلم:مجمع البیان_ به نقل از عمرو بن زید _: امام صادق علیه السلام فرمود : «من برای تحصیل معاشم _ که خداوند ، خود ، آن را تضمین کرده است _ تلاش می کنم و این تلاشم فقط از آن روست که می خواهم خداوند ببیند من برای طلب حلال می کوشم . مگر نشنیده ای سخن خداوند _ عزّ اسمه _ را که : «چون نماز به پایان رسید ، در زمین پراکنده شوید و از فضل خدا بجویید» ؟ به نظر تو ، اگر مردی به اتاقی برود و درِ آن را به روی خود گِل بگیرد و آن گاه بگوید : روزی ام به من می رسد ، به راستی چنین خواهد شد؟ بدان که او یکی از آن سه نفری است که دعایشان مستجاب نمی شود».

گفتم : آن سه نفر کیان اند؟

فرمود : «مردی که زنش نزد اوست و وی را نفرین کند ، نفرینش مستجاب نمی شود ؛ چرا که اختیار زنش در دست اوست و اگر بخواهد ، می تواند طلاقش دهد . مردی که از دیگری طلبکار باشد و بر آن گواه نگیرد و آن مرد ، حقّ او را انکار نماید و آن شخص نفرینش کند . نفرین او هم مستجاب نمی شود ؛ زیرا دستوری را که [در نوشتن و گرفتن شاهد] به او داده شده ، ترک کرده است . و مردی که ثروتی دارد و در خانه اش می نشیند و به راه نمی افتد و تلاش نمی کند ، تا این که هر آنچه را دارد ، می خورد ، سپس دعا می کند ؛ دعای چنین کسی نیز [برای روزی ]مستجاب نمی شود». .

ص: 640

17.وقال صلی الله علیه و سلم:رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن لَم یَطلُب طُعمَهُ فَلا عَلَیهِ أن لا یُکثِرَ الدُّعاءَ . (1)18.وقال صلی الله علیه و سلم:عنه صلی الله علیه و آله :إنّی لَأَبغُضُ الرَّجُلَ فاغِرا (2) فاهُ إلی رَبِّهِ ، یَقولُ : اُرزُقنی ، ویَترُکُ الطَّلَبَ . (3)19.وقال صلی الله علیه و سلم:الکافی عن کلیب الصیداوی :قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام : اُدعُ اللّهَ عز و جل لی فِی الرِّزقِ فَقَدِ التاثَت (4) عَلَیَّ اُموری .

فَأَجابَنی مُسرِعا : لا ، اُخرُج فَاطلُب . (5)20.وقال صلی الله علیه و سلم:الکافی عن أیّوب أخی أدیم بیّاع الهروی :کُنّا جُلوسا عِندَ أبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام ، إذ أقبَلَ العَلاءُ بنُ کامِلٍ ، فَجَلَسَ قُدّامَ أبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام ، فَقالَ : اُدعُ اللّهَ أن یَرزُقَنی فی دَعَةٍ . (6)

فَقالَ : لا أدعو لَکَ ، اُطلُب کَما أمَرَکَ اللّهُ عز و جل . (7) .


1- .کنزالعمّال : ج 4 ص 12 ح 9249 نقلاً عن الدیلمی عن عائشة .
2- .فغرَ فاهُ : فتحَه (لسان العرب : ج 5 ص 59 «فغر») .
3- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 3 ص 192 ح 3721 عن علیّ بن عبدالعزیز عن الإمام الصادق علیه السلام ، عوالی اللآلی : ج 2 ص 108 ح 296 و ج 4 ص 22 ح 66 .
4- .التاثَت علیه الاُمور : التبست واختلطت . والالتیاث : الاجتماع والاختلاط والالتباس وصعوبة الأمر وشدّته (تاج العروس : ج 3 ص 258 «لوث») .
5- .الکافی : ج 5 ص 79 ح 11 .
6- .الدَّعة : الخَفض والسکون والراحة والسَّعة فی العیش (تاج العروس : ج 11 ص 499 «ودع») .
7- .الکافی : ج 5 ص 78 ح 3 ، تهذیب الأحکام : ج 6 ص 324 ح 888 .

ص: 641

21.وقال النبیّ صلی الله علیه و سلم:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :کسی که دنبال روزی اش نمی رود ، بر او گناهی نیست که زیاد دعا نکند. (1)22.وقالت عائشه رضی الله عنه فقدتُ رسول اللّه صلی اللپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :من بیزارم از آن مردی که دهان خود را به سوی پروردگارش بگشاید و بگوید : «به من روزی ده» و در طلب روزی برنیاید.23.وقالت عائشة _ رضی اللّه عنها _:الکافی_ به نقل از کلیب صیداوی _: به امام صادق علیه السلام گفتم : خداوند عز و جل را برای روزی ام دعا کن ؛ زیرا اوضاعم به هم ریخته است .

امام علیه السلام بی درنگ پاسخ داد : «نه ؛ برو و آن را بجوی».24.وقال صلی الله علیه و سلم:الکافی_ به نقل از ایّوب ، برادر اَدیمِ زردچوبه فروش _: خدمت امام صادق علیه السلام نشسته بودیم که علاء بن کامل وارد شد و جلوی ایشان نشست و گفت : دعا

بفرمایید که خداوند مرا به آسودگی روزی دهد .

امام علیه السلام فرمود : «برایت دعا نمی کنم . برو و همچنان که خداوند عز و جل فرمانت داده است ، در طلب آن بکوش». .


1- .چون دعا کردن در این جا بی مورد است و هر چه دعا کند نیز بی فایده است ؛ بلکه باید کار و تلاش کند.

ص: 642

25.قال ابن عباس _ رضی الله عنه:الکافی عن علیّ بن عبدالعزیز :قالَ لی أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام : ما فَعَلَ عُمَرُ بنُ مُسلِمٍ ؟

قُلتُ : جُعِلتُ فِداکَ ! أقبَلَ عَلَی العِبادَةِ ، وتَرَکَ التِّجارَةَ .

فَقالَ : وَیحَهُ ! أما عَلِمَ أنَّ تارِکَ الطَّلَبِ لا یُستَجابُ لَهُ ؟ إنَّ قَوما مِن أصحابِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله لَمّا نَزَلَت : «وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا * وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لاَ یَحْتَسِبُ» (1) أغلَقُوا الأَبوابَ وأقبَلوا عَلَی العِبادَةِ ، وقالوا : قَد کُفینا .

فَبَلَغَ ذلِکَ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله فَأَرسَلَ إلَیهِم ، فَقالَ : ما حَمَلَکُم عَلی ما صَنَعتُم ؟ قالوا : یا رَسولَ اللّهِ ، تُکُفِّلَ لَنا بِأَرزاقِنا ، فَأَقبَلنا عَلَی العِبادَةِ .

فَقالَ : إنَّهُ مَن فَعَلَ ذلِکَ لَم یُستَجَب لَهُ ، عَلَیکُم بِالطَّلَبِ . (2)26.وقال صلی الله علیه و سلم:رسول اللّه صلی الله علیه و آله :ثَلاثَةٌ لا یُجیبُهُم رَبُّکَ عز و جل : رَجُلٌ نَزَلَ بَیتا خَرِبا ، ورَجُلٌ نَزَلَ عَلی طَریقِ السَّبیلِ (3) ، ورَجُلٌ أرسَلَ دابَّتَهُ ثُمَّ جَعَلَ یَدعُو اللّهَ أن یَحبِسَها . (4)27.وقال صلی الله علیه و سلم:عنه صلی الله علیه و آله :مَن زَوَّجَ کَریمَتَهُ بِفاسِقٍ ، نَزَلَ عَلَیهِ کُلَّ یَومٍ ألفُ لَعنَةٍ ، ولا یَصعَدُ لَهُ عَمَلٌ إلَی السَّماءِ ، ولا یُستَجابُ لَهُ دُعاؤُهُ ، ولا یُقبَلُ مِنهُ صَرفٌ ولا عَدلٌ . (5) .


1- .الطلاق : 2 و 3 .
2- .الکافی : ج 5 ص 84 ح 5 ، تهذیب الأحکام : ج 6 ص 323 ح 885 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 3 ص 192 ح 3721 ، بحار الأنوار : ج 22 ص 131 ح 111 .
3- .أی الطریق المسلوک . قال ابن منظور : سبیل سابلة : أی مسلوکة . والسابلة : أبناء السبیل المختلفون علی الطرقات فی حوائجهم (لسان العرب : ج 11 ص 320 «سبل») .
4- .تاریخ دمشق : ج 34 ص 449 ح 7057 ، الإصابة : ج 5 ص 180 ، کنزالعمّال : ج 16 ص 31 ح 43804 نقلاً عن الطبرانی وکلّها عن عبدالرحمن بن عائذ الثمالی .
5- .إرشاد القلوب : ص 174 .

ص: 643

28.وقال صلی الله علیه و سلم:الکافی_ به نقل از علی بن عبد العزیز _: امام صادق علیه السلام به من فرمود : «عمر بن مسلم ، چه می کند؟».

گفتم : فدایت شوم! به عبادت رو آورده و کسب و تجارت را رها کرده است.

فرمود : «وای از او! مگر نمی داند که هر کس طلب روزی را وا نهد ، دعایش مستجاب نمی شود؟ گروهی از اصحاب پیامبر خدا ، وقتی آیات «و هر کس تقوای خدا پیشه کند ، خداوند برایش راه خروجی قرار می دهد و او را از جایی که گمان نمی برد ، روزی می رساند» نازل شد ، درها[ی دکان هایشان ]را بستند و به عبادت روی آوردند و گفتند : روزی مان می رسد .

این خبر به پیامبر صلی الله علیه و آله رسید . ایشان در پی آنان فرستاد (احضارشان کرد) و فرمود : چه باعث شد که به این کار دست بزنید؟ .

گفتند : ای پیامبر خدا ! روزی ما ، برایمان تضمین شده است . از این رو ، به عبادت روی آوردیم.

فرمود : کسی که چنین کند ، دعایش به اجابت نمی رسد . بر شما باد طلب روزی !».29.وقال صلی الله علیه و سلم:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سه کس اند که پروردگارت عز و جل دعایشان را اجابت نمی کند : مردی که در خانه ای ویرانه فرود آید ، مردی که در گذرگاه فرود آید ، و مردی که ستورش را رها سازد [و نبندد] و سپس دعا کند که خداوند آن را نگه دارد.30.وقال صلی الله علیه و سلم:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس دخترش را به مردی فاسق شوهر دهد ، روزی هزار لعنت بر

او فرود می آید و هیچ عملی از او به آسمان بالا نمی رود و دعایش مستجاب نمی گردد و فدیه و توبه ای از او پذیرفته نمی شود. .

ص: 644

31.وقال صلی الله علیه و سلم:عنه صلی الله علیه و آله :مَن ضَحِکَ عَلی جِنازَةٍ ، أهانَهُ اللّهُ یَومَ القِیامَةِ عَلی رُؤوسِ الأَشهادِ ، ولا یُستَجابُ دُعاؤُهُ . (1)32.وقال صلی الله علیه و سلم:الإمام الباقر علیه السلام :یا بُنَیَّ ، إنَّ مَنِ ائتَمَنَ شارِبَ الخَمرِ عَلی أمانَةٍ فَلَم یُؤَدِّها إلَیهِ ، لَم یَکُن لَهُ عَلَی اللّهِ ضَمانٌ ولا أجرٌ ولا خَلَفٌ ، ثُمَّ إن ذَهَبَ لِیَدعُوَ اللّهَ عَلَیهِ ، لَم یَستَجِبِ اللّهُ دُعاءَهُ . (2)33.وقال صلی الله علیه و سلم:رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا یَقبَلُ اللّهُ دُعاءَ المُرائی ، ولاَ اللاّعِبِ ، ولا یَقبَلُ إلاَّ الدُّعاءَ مِنَ الدَّعّاءِ . (3)34.عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ عز و جل یَستَجیبُ لِلمَظلومینَ ، ما لَم یَکونوا أکثَرَ مِنَ الظّالِمینَ ، فَإِذا کانوا أکثَرَ مِنَ الظّالِمینَ فَلا یَستَجیبُ لَهُم . (4)عنه صلی الله علیه و آله :یَقولُ اللّهُ عز و جل : مَن لَم یَقبَل مِن عِبادِی المَیسورَ ، ولَم یَدَعِ المَعسورَ ، لَم اُنَفِّس کُربَتَهُ ، ولَم أسمَع دُعاءَهُ ، ولَم أستَجِب لَهُ . (5) .


1- .إرشاد القلوب : ص 175 ، بحار الأنوار : ج 81 ص 264 ح 18 نقلاً عن تنبیه الخواطر .
2- .الاُصول الستّة عشر : ص 50 عن زید النرسی عن الإمام الکاظم علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 103 ص 175 ح 4 .
3- .الجعفریّات : ص 170 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام .
4- .الفردوس : ج 1 ص 149 ح 538 عن جریر بن عبد اللّه .
5- .الفردوس : ج 5 ص 241 ح 8072 عن أنس .

ص: 645

36.وقال صلی الله علیه و سلم:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس به جنازه ای بخندد ، روز قیامت ، خداوند او را در برابر همگان خوار می گرداند و دعایش نیز مستجاب نمی شود.37.وقال صلی الله علیه و سلم:امام باقر علیه السلام :فرزندم! هر کس امانتی به شرابخوار بسپارد و او آن را به وی باز نگرداند ، او را نزد خداوند نه ضمانی است ، نه مزدی و نه عوضی . وانگهی ، اگر برود و نفرینش هم بکند ، خداوند نفرین او را نمی پذیرد.38.وقال صلی الله علیه و سلم:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند ، دعای ریاکار و بازیگر (1) را نمی پذیرد . و دعا را جز از کسی که بسیار دعا می کند ، قبول نمی کند.39.وقال صلی الله علیه و سلم:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند عز و جل دعای ستم دیدگان را می پذیرد ، مادام که از ستمکاران بیشتر نباشند . هر گاه شمارشان از ستمکاران بیشتر باشد ، دیگر دعایشان را نمی پذیرد .40.وقال صلی الله علیه و سلم:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند عز و جل می فرماید : «هر که آسان را از بندگان من نپذیرد . و از دشوار نگذرد ، اندوه او را نمی گسارم و دعایش را نمی شنوم و اجابتش نمی کنم». .


1- .شاید مقصود ، کسی باشد که نه از روی جدّ ، بلکه از سر سرگرمی دعا می کند و در واقع ، آن را بازیچه قرار می دهد.

ص: 646

البابُ العاشِرُ : تأخیر الإجابة10 / 1الفَصلُ بَینَ الإِجابَةِ وتَحَقُّقِ المَطلوبِ44.وقال صلی الله علیه و سلم:الإمام الصادق علیه السلام :کانَ بَینَ قَولِ اللّهِ عز و جل : «قَدْ أُجِیبَت دَّعْوَتُکُمَا» (1) وبَینَ أخذِ فِرعَونَ ، أربَعینَ (2) عاما . (3)45.وقال صلی الله علیه و سلم:الکافی عن إسحاق بن عمّار :قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام : یُستَجابُ لِلرَّجُلِ الدُّعاءُ ، ثُمَّ یُؤَخَّرُ ؟ قالَ : نَعَم ، عِشرینَ سَنَةً . (4)46.وقال صلی الله علیه و سلم:الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ المُؤمِنَ لَیَدعو ، فَیُؤَخَّرُ إجابَتُهُ إلی یَومِ الجُمُعَةِ . (5) .


1- .یونس : 89 .
2- .فی عدّة الداعی والاختصاص : «أربعون» .
3- .الکافی : ج 2 ص 489 ح 5 ، تفسیر العیّاشی : ج 2 ص 127 ح 40 ، عدّة الداعی : ص 189 کلّها عن هشام بن سالم ، الاختصاص : ص 266 ، الخصال : ص 540 ح 11 عن زرارة عن الإمام الباقر علیه السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 93 ص 375 ح 16 .
4- .الکافی : ج 2 ص 489 ح 4 ، عدّة الداعی : ص 189 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 375 ح 16 .
5- .الکافی : ج 2 ص 490 ح 6 عن أبی بصیر ، تهذیب الأحکام : ج 3 ص 5 ح 12 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 422 ح 1243 وزاد فی آخره «لیخصّه بفضل یوم الجمعة» وکلاهما عن أبی بصیر عن أحدهما علیهماالسلامنحوه ، عدّة الداعی : ص 190 عن أبی بصیر ، بحار الأنوار : ج 93 ص 375 ح 16 .

ص: 647

باب دهم : تأخیر اجابت

10 / 1 فاصله میان اجابت و تحقّق یافتن خواسته

باب دهم : تأخیر اجابت10 / 1فاصله میان اجابت و تحقّق یافتن خواسته50.قال صلی الله علیه و سلم:امام صادق علیه السلام :میان فرموده خداوند عز و جل [به موسی و هارون ]که : «دعای شما دو را پذیرفتم» تا مجازات کردن فرعون ، چهل سال طول کشید.51.قال صلی الله علیه و سلم:الکافی_ به نقل از اسحاق بن عمّار _: به امام صادق علیه السلام گفتم : ممکن است دعای انسان مستجاب شود و سپس [تحقّق آن] به تأخیر بیفتد؟

فرمود : «آری ، [حتّی] بیست سال».52.قال صلی الله علیه و سلم:امام صادق علیه السلام :مؤمن دعا می کند و اجابتش تا روز جمعه به تأخیر می افتد.

.

ص: 648

10 / 2حِکمَةُ تَأخیرِ الإِجابَةِ55.وقال صلی الله علیه و سلم:رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ العَبدَ لَیَدعُو اللّهَ وهُوَ یُحِبُّهُ ، فَیَقولُ : یا جِبریلُ ، اقضِ (1) لِعَبدی هذا حاجَتَهُ وأخِّرها ؛ فَإِنّی اُحِبُّ أن أسمَعُ صَوتَهُ ، وإنَّ العَبدَ لَیَدعُو اللّهَ وهُوَ یُبغِضُهُ ، فَیَقولُ اللّهُ تَعالی : یا جِبریلُ اقضِ لِعَبدی حاجَتَهُ بِإِخلاصِهِ وعَجِّلها لَهُ ؛ فَإِنّی أکرَهُ أن أسمَعَ صَوتَهُ . (2)56.وقال صلی الله علیه و سلم :عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ الکافِرَ (3) لَیَدعُو اللّهَ عز و جل فی حاجَتِهِ فَتُقضی لَهُ ، وإنَّ المُؤمِنَ لَیَدعُو اللّهَ تَعالی فَتُبطِئُ عَلَیهِ الإِجابَةُ ، فَتَضِجُّ المَلائِکَةُ لِذلِکَ ، فَیَقولُ اللّهُ تَعالی : إنَّما أجَبتُ الکافِرَ لِئَلاّ یَدعُوَنی ولا یَذکُرَنی ؛ فَإِنّی اُبغِضُهُ واُبغِضُ صَوتَهُ ، واُبطِئُ لِلمُؤمِنِ لِئَلاّ یَنقَطِعَ عَنّی ویَذکُرَنی ؛ فَإِنّی اُحِبُّهُ واُحِبُّ تَضَرُّعَهُ . (4)57.وقال صلی الله علیه و سلم :اُسد الغابة عن محمّد بن المنکدر عن رجل من الأنصار عن أبیه :کُنتُ مَعَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله جالِسا ، فَأَصغی إصغاءً حَتّی أنکَرناهُ ، ثُمَّ أقبَلَ عَلَینا وقَد سُرِّیَ عَنهُ ، فَقالَ : إنَّ جِبریلَ أتانی فَقالَ : إنَّ اللّهَ تَعالی إذا دَعاهُ عَبدُهُ المُؤمِنُ قالَ : یا جِبریلُ قَدِ استَجَبتُ لِعَبدِیَ المُؤمِنِ وقَضَیتُ حاجَتَهُ ، وإنی اُحِبُّ صَوتَهُ .

ثم أصغَی الثّانِیَةَ فَطالَ إصغاؤُهُ ، ثُمَّ أقبَلَ عَلَینا وقَد سُرِّیَ عَنهُ فَقالَ : جاءَنی جِبریلُ فَقالَ : إنَّ اللّهَ تَعالی إذا دَعاهُ عَبدُهُ الکافِرُ ، قالَ : یا جِبریلُ ، اقضِ حاجَتَهُ ، فَإِنّی اُبغِضُ صَوتَهُ. (5) .


1- .فی مجمع البیان و جامع الأخبار و الفردوس : «لاتقضِ» بدل «اقضِ» .
2- .تاریخ دمشق : ج 8 ص 244 ح 2192 ، الفردوس : ج 1 ص 197 ح 745 کلاهما عن أنس ، کنزالعمّال : ج 2 ص 86 ح 3264 ؛ مجمع البیان : ج 2 ص 501 ، عدّة الداعی : ص 25 ، جامع الأخبار : ص 370 ح 1025 کلّها عن جابر بن عبد اللّه .
3- .المراد من الکافر _ هنا _ هو الذی لیس منکرا للّه کما ورد فی قوله تعالی : «وَ لَ_ئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَ_وَ تِ وَ الْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ» (لقمان : 25) .
4- .کنزالعمّال : ج 2 ص 86 ح 3262 نقلاً عن الخلیلی عن جابر ، وراجع الدرّ المنثور : ج 1 ص 227 وجامع الأخبار : ص 369 ح 1024 .
5- .اُسد الغابة : ج 6 ص 378 .

ص: 649

10 / 2 حکمت تأخیر اجابت

10 / 2حکمت تأخیر اجابت60.وقال صلی الله علیه و سلم :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بنده ای که خداوند دوستش دارد ، او را می خواند و خدا می فرماید : «ای جبرئیل ! حاجت این بنده ام را با تأخیر برآورده ساز ؛ زیرا دوست دارم صدایش را بشنوم» . و بنده ای که خداوند از او بیزار است ، او را می خواند و خدای متعال می فرماید : «ای جبرئیل ! حاجت این بنده ام را به خاطر اخلاصش برآورده ساز و تعجیل کن ؛ زیرا دوست ندارم صدایش را بشنوم».61.قال صلی الله علیه و سلم :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :کافر (1) برای حاجتش به درگاه خداوند عز و جلدعا می کند و حاجتش برآورده می شود ، و[لی] مؤمن به درگاه خداوند متعال دعا می کند و در اجابتش کندی می شود . از این کار ، داد و فریاد فرشتگان بلند می شود . خداوند متعال می فرماید : «کافر را اجابت کردم تا دیگر مرا نخواند و یاد من نکند ؛ چرا که از او و صدایش بیزارم ؛ ولی در اجابت دعای مؤمن ، کندی می کنم تا از من نَبُرد و مرا یاد کند ؛ چرا که خودش و زاری کردنش را دوست دارم».62.وقال صلی الله علیه و سلم :اُسد الغابة_ به نقل از محمّد بن منکدر ، از مردی انصاری ، از پدرش _: با پیامبر خدا نشسته بودم که یک باره غرق در گوش دادن شد ، به طوری که نگران ایشان شدیم . سپس به خود آمد و رو به ما کرد و فرمود : «جبرئیل نزد من آمد و گفت : خدای متعال هر گاه بنده مؤمنش او را بخواند ، می فرماید : ای جبرئیل ! دعای بنده مؤمنم را مستجاب کردم و حاجتش را برآوردم و من صدایش را دوست دارم » .

پیامبر صلی الله علیه و آله دوباره مدّتی طولانی غرق در گوش دادن شد و آن گاه به خود آمد و رو به ما کرد و فرمود : «جبرئیل نزد من آمد و گفت : خدای متعال هر گاه بنده کافرش او را بخواند ، می فرماید : ای جبرئیل ! حاجتش را برآور که از صدایش متنفّرم ».

.


1- .مقصود کافری است که منکر خدا نیست ، چنان که در آیه 25 لقمان آمده : واگر از ایشان (مشرکان) پرسی چه کسی آسمان ها و زمین را آفریده؟ گویند : خدا» .

ص: 650

63.وعن أبیذرّ قال:الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ العَبدَ الوَلِیَّ للّهِِ یَدعُو اللّهَ عز و جل فِی الأَمرِ یَنوبُهُ ، فَیَقولُ لِلمَلَکِ المُوَکَّلِ بِهِ : اِقضِ لِعَبدی حاجَتَهُ ولا تُعَجِّلها ؛ فَإِنّی أشتَهی أن أسمَعَ نِداءَهُ وصَوتَهُ .

وإنَّ العَبدَ العَدُوَّ للّهِِ لَیَدعُو اللّهَ عز و جل فِی الأَمرِ یَنوبُهُ ، فَیُقالُ لِلمَلَکِ المُوَکَّلِ بِهِ : اِقضِ لِعَبدی حاجَتَهُ وعَجِّلها ؛ فَإِنّی أکرَهُ أن أسمَعَ نِداءَهُ وصَوتَهُ . (1)64.وعن أبی هریرة رضی الله عنه قال:عدّة الداعی عن کعب الأحبار :مَکتوبٌ فِی التَّوراةِ : یا موسی . . . إنّی لَستُ بِغافِلٍ عَن خَلقی ، ولکِن اُحِبُّ أن تَسمَعَ مَلائِکَتی ضَجیجَ الدُّعاءِ مِن عِبادی ، وتَری حَفَظَتی تَقَرُّبَ بَنی آدَمَ إلَیَّ ، بِما أنَا مُقَوّیهِم عَلَیهِ ومُسَبِّبُهُ لَهُم . (2)65.وقال صلی الله علیه و سلم :عدّة الداعی :فیما أوحَی اللّهُ إلی داوُودَ علیه السلام ... : رُبَّما أمرَضتُ العَبدَ فَقَلَّت صَلاتُهُ وخِدمَتُهُ ، ولَصَوتُهُ إذا دَعانی فی کُربَتِهِ أحَبُّ إلَیَّ مِن صَلاةِ المُصَلّینَ . (3)66.وقال صلی الله علیه و سلم :الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ اللّهَ إذا أحَبَّ عَبدا بَعَثَ إلَیهِ مَلَکا فَیَقولُ : أسقِمهُ وشَدِّدِ البَلاءَ عَلَیهِ ، فَإِذا بَرَأَ مِن شَیءٍ فَابتَلِهِ لِما هُوَ أشَدُّ مِنهُ ، وقَوِّ عَلَیهِ ، حَتّی یَذکُرَنی ؛ فَإِنّی أشتَهی أن أسمَعَ دُعاءَهُ .

وإذا أبغَضَ عَبدا وَکَلَ بِهِ مَلَکا ، فَقالَ : صَحِّحهُ وأعطِهِ کَی لا یَذکُرَنی ؛ فَإِنّی لا أشتَهی أن أسمَعَ صَوتَهُ . (4) .


1- .الکافی : ج 2 ص 490 ح 7 ، عدّة الداعی : ص 187 وزاد فی آخره «قال : فیقول الناس : ما أعطی هذا إلاّ لکرامته ، وما منع هذا إلاّ لهوانه» ، التمحیص : ص 58 ح 119 وفیه «المخالف» بدل «العدوّ» وزاد فی آخره «قال : فیقول الناس : ما أعطی هذا حاجته وحرّم هذا إلاّ لکرامة هذا علی اللّه ، وهوان هذا علیه» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 374 ح 16 .
2- .عدّة الداعی : ص 143 ، أعلام الدین : ص 328 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 340 ح 11 و ص 375 ح 16 .
3- .عدّة الداعی : ص 32 ، بحار الأنوار : ج 14 ص 43 ح 34 .
4- .المؤمن : ص 26 ح 44 .

ص: 651

67.وقال صلی الله علیه و سلم :امام صادق علیه السلام :بنده دوست خداوند ، در گرفتاری که برایش پیش می آید ، خدای عز و جل را می خواند . پس خداوند به فرشته گماشته بر او می فرماید : «حاجت بنده ام را برآور ؛ امّا در آن شتاب مکن ؛ زیرا دوست دارم ندا و صدای او را بشنوم».

و بنده دشمن خدا در گرفتاری که برایش پیش می آید ، خداوند عز و جل را می خواند . پس به فرشته گماشته بر او گفته می شود : «زود حاجت بنده ام را برآور که خوش ندارم ندا و صدای او را بشنوم».68.وقال صلی الله علیه و سلم :عدّة الداعی_ به نقل از کعب الأحبار _: در تورات نوشته شده است : «ای موسی ! ... من از خلق خود غافل نیستم ؛ امّا دوست دارم فرشتگانم هیاهوی دعای بندگانم را بشنوند و نگهبانانم ببینند که چگونه فرزندان آدم ، با نیرویی که خود به آنها داده ام و با سبب سازی ای که خود برایشان کرده ام ، در نزدیک شدن به من می کوشند».69.وقال صلی الله علیه و سلم :عدّة الداعی :از جمله چیزهایی که خداوند به داوود علیه السلام وحی فرمود ، این بود : «گاه بنده را گرفتار بیماری می کنم و او کمتر به نماز و چاکری می پردازد ؛ امّا صدای او که در هنگام اندوهش مرا می خواند ، نزد من محبوب تر از نماز نمازگزاران است».70.وقال صلی الله علیه و سلم :امام صادق علیه السلام :خداوند هر گاه بنده ای را دوست داشته باشد ، فرشته ای به سوی او می فرستد و به وی می فرماید : «او را بیمار کن و بلا را بر او سخت گردان ، و اگر از مرضی بهبود یافت ، به سخت تر از آن گرفتارش ساز و او را در فشار قرار ده تا [همواره ]مرا یاد کند ؛ چرا که میل دارم دعای او را بشنوم».

و هر گاه بنده ای را دشمن بدارد ، فرشته ای را بر او می گمارد و به وی می فرماید : «او را تن درست بدار و هر چه می خواهد ، عطایش کن تا یاد من نکند ؛ زیرا میل ندارم صدای او را بشنوم» . .

ص: 652

71.وقال صلی الله علیه و سلم :عنه علیه السلام :إنَّ اللّهَ إذا أحَبَّ عَبدا ابتَلاهُ وتَعَهَّدَهُ بِالبَلاءِ ، کَما یَتَعَهَّدُ المَریضَ أهلُهُ بِالطُّرَفِ (1) ، ووَکَّلَ بِهِ مَلَکَینِ فَقالَ لَهُما : أسقِما بَدَنَهُ ، وضَیِّقا مَعیشَتَهُ ، وعَوِّقا عَلَیهِ مَطلَبَهُ ، حَتّی یَدعُوَنی فَإِنّی اُحِبُّ صَوتَهُ ، فَإِذا دَعا قالَ : اُکتُبا لِعَبدی ثَوابَ ما سَأَلَنی ، فَضاعِفاهُ لَهُ حَتّی یَأتِیَنی وما عِندی خَیرٌ لَهُ .

وإذا أبغَضَ عَبدا وَکَّلَ بِهِ مَلَکَینِ ، فَقالَ : أصِحّا بَدَنَهُ ، ووَسِّعا عَلَیهِ فی رِزقِهِ ، وسَهِّلا لَهُ مَطلَبَهُ ، وأنسِیاهُ ذِکری ؛ فَإِنّی اُبغِضُ صَوتَهُ ، حَتّی یَأتِیَنی وما عِندی شَرٌّ (2) لَهُ . (3)72.وقال صلی الله علیه و سلم:رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ _ تَبارَکَ وتَعالی _ لَیَتَعاهَدُ عَبدَهُ المُؤمِنَ بِأَنواعِ البَلاءِ ، کَما یَتَعاهَدُ أهلَ البَیتِ سَیِّدُهُم بِطُرَفِ الطَّعامِ (4) ، یَقولُ اللّهُ عز و جل : وعِزَّتی وجَلالی ، وعَظَمَتی وبَهائی ، إنّی لَأَحمی وَلِیّی أن اُعطِیَهُ فی دارِ الدُّنیا شَیئا یَشغَلُهُ عَن ذِکری ، حَتّی یَدعُوَنی فَأَسمَعَ دُعاءَهُ وصَوتَهُ ، وإنّی لاَُعطِی الکافِرَ اُمنِیَّتَهُ ، حَتّی لا یَدعُوَنی فَأَسمَعَ صَوتَهُ ؛ بُغضا مِنّی لَهُ . (5)73.وقال صلی الله علیه و سلم :عنه صلی الله علیه و آله :إنَّهُ سُبحانَهُ یَبتَلِی العَبدَ ، حَتّی یَسمَعَ دُعاءَهُ وتَضَرُّعَهُ . (6)74.وقال صلی الله علیه و سلم :الکافی عن منصور الصیقل :قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام : رُبَّما دَعَا الرَّجُلُ بِالدُّعاءِ فَاستُجیبَ لَهُ ، ثُمَّ اُخِّرَ ذلِکَ إلی حینٍ ؟

فَقالَ : نَعَم ، قُلتُ : ولِمَ ذاکَ ؟ لِیَزدادَ مِنَ الدُّعاءِ ؟ قالَ : نَعَم . (7) .


1- .الطُّرَف : جمع طُرْفة؛ وهو ما یستطرف أی یستملَح (المصباح المنیر : ص 371 «طرف») .
2- .فی المصدر : «شیء» بدل «شرّ» والصواب ما أثبتناه کما فی بحار الأنوار .
3- .التمحیص : ص 55 ح 111 عن سفیان بن السمط ، بحار الأنوار : ج 93 ص 371 ح 13 .
4- .الطَّریف : الغریب الملوّن من الثَّمر وغیره ممّا یستطرف به (تاج العروس : ج 12 ص 348 «طرف») .
5- .مشکاة الأنوار : ص 175 ح 451 عن أبی الحسن الأحمسی عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، التمحیص : ص 33 ح 17 عن أبی الحسن الأحمسی عن الإمام الصادق علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، بحار الأنوار : ج 93 ص 371 ح 10 .
6- .إرشاد القلوب : ص 148 .
7- .الکافی : ج 2 ص 489 ح 2 ، عدّة الداعی : ص 189 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 375 ح 16 .

ص: 653

75.وقال صلی الله علیه و سلم :امام صادق علیه السلام :خداوند هر گاه بنده ای را دوست بدارد ، او را با بلا و گرفتاری مورد عنایت قرار می دهد ، همچنان که کسانِ مریض با دادن نوبری به او ، او را مورد توجّه قرار می دهند ، و دو فرشته بر وی می گمارد و به آن دو می فرماید : «بدنش را بیمار کنید و معیشتش را تنگ سازید و خواسته اش را برآورده نسازید تا مرا بخواند ؛ زیرا صدایش را دوست دارم» . و هر گاه دعا کند ، می فرماید : «برای بنده ام ثواب آنچه را از من درخواست کرد ، بنویسید و دو چندانش کنید تا نزد من آید و آنچه نزد من است ، برای او بهتر است».

و هر گاه از بنده ای بیزار باشد ، دو فرشته بر او می گمارد و می فرماید : «بدنش را سالم بدارید و روزی اش را گشایش دهید و خواسته اش را سهولت بخشید و کاری کنید که یاد مرا فراموش کند ؛ زیرا صدای او را خوش نمی دارم ، تا آن گاه که نزد من آید و آنچه نزد من است ، برای او بدتر است .»76.وقال صلی الله علیه و سلم :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند _ تبارک و تعالی _ بنده مؤمنش را با انواع بلاها می نوازد ، همچنان که آقای خانه با آوردن خوراکی های نوبر ، افراد خانواده اش را مورد نوازش قرار می دهد . خداوند عز و جل می فرماید : «به عزّت و جلالم و به عظمت و شکوهم سوگند ، من دوستم را از این که در سرای دنیا چیزی عطایش کنم که از یاد من غافلش گرداند ، محروم می سازم تا مرا بخواند و من دعا و صدای او را بشنوم ، و آرزوی کافر را برآورده می سازم تا مرا نخواند و صدایش را نشنوم ؛ چون از او نفرت دارم».77.وقال صلی الله علیه و سلم _ لعلیّ بن أبیطالب رضی اپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند سبحان ، بنده را گرفتار می کند تا دعا و زاری او را بشنود.78.وقال صلی الله علیه و سلم :الکافی_ به نقل از منصور صیقل _: به امام صادق علیه السلام گفتم : [آیا] ممکن است که انسان دعا کند و دعایش مستجاب شود ، سپس برآوردن حاجتش تا مدّتی به تأخیر بیفتد؟

فرمود : «آری» .

گفتم : چرا؟ تا بیشتر دعا کند؟

فرمود : «آری». .

ص: 654

79.وقال صلی الله علیه و سلم :المؤمن عن الصباح بن سیّابة :قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام : ما أصابَ المُؤمِنَ مِن بَلاءٍ فَبِذَنبٍ ؟

قالَ : لا ، ولکِن لِیُسمَعَ أنینُهُ وشَکواهُ ودُعاؤُهُ ، الَّذی یُکتَبُ لَهُ بِالحَسَناتِ ، وتُحَطُّ عَنهُ السَّیِّئاتُ ، وتُدَّخَرُ لَهُ یَومَ القِیامَةِ . (1)80.وقال صلی الله علیه و سلم :الکافی عن أحمد بن محمّد بن أبی نصر :قُلتُ لِأَبِی الحَسَنِ علیه السلام : جُعِلتُ فِداکَ ! إنّی قَد سَأَلتُ اللّهَ حاجَةً مُنذُ کَذا وکَذا سَنَةً ، وقَد دَخَلَ قَلبی مِن إبطائِها شَیءٌ .

فَقالَ علیه السلام : یا أحمَدُ ! إیّاکَ وَالشَّیطانَ أن یَکونَ لَهُ عَلَیکَ سَبیلٌ حَتّی یُقَنِّطَکَ ، إنَّ أبا جَعفَرٍ _ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ _ کانَ یَقولُ : إنَّ المُؤمِنَ یَسأَلُ اللّهَ عز و جل حاجَةً ، فَیُؤَخِّرُ عَنهُ تَعجیلَ إجابَتِهِ حُبّا لِصَوتِهِ وَاستِماعِ نَحیبِهِ . ثُمَّ قالَ : وَاللّهِ ، ما أخَّرَ اللّهُ عز و جل عَنِ المُؤمِنینَ ما یَطلُبونَ مِن هذِهِ الدُّنیا خَیرٌ لَهُم مِمّا عَجَّلَ لَهُم فیها ، وأیُّ شَیءٍ الدُّنیا ؟ إنَّ أبا جَعفَرٍ علیه السلام کانَ یَقولُ : یَنبَغی لِلمُؤمِنِ أن یَکونَ دُعاؤُهُ فِی الرَّخاءِ نَحوا مِن دُعائِهِ فِی الشِّدَّةِ ، لَیسَ إذا اُعطِیَ فَتَرَ ، فَلا تَمَلَّ الدُّّعاءَ ؛ فَإِنَّهُ مِنَ اللّهِ عز و جل بِمَکانٍ ، وعَلَیکَ بِالصَّبرِ ، وطَلَبِ الحَلالِ ، وصِلَةِ الرَّحِمِ ، وإیّاکَ ومُکاشَفَةَ النّاسِ ؛ فَإِنّا أهلَ البَیتِ نَصِلُ مَن قَطَعَنا ، ونُحسِنُ إلی مَن أساءَ إلَینا ، فَنَری وَاللّهِ فی ذلِکَ العاقِبَةَ الحَسَنَةَ .

إنَّ صاحِبَ النِّعمَةِ فِی الدُّنیا إذا سَأَلَ فَاُعطِیَ ، طَلَبَ غَیرَ الَّذی سَأَلَ ، وصَغُرَتِ النِّعمَةُ فی عَینِهِ ، فَلا یَشبَعُ مِن شَیءٍ . وإذا کَثُرَتِ النِّعَمُ ، کانَ المُسلِمُ مِن ذلِکَ عَلی خَطَرٍ ؛ لِلحُقوقِ الَّتی تَجِبُ عَلَیهِ ، وما یُخافُ مِنَ الفِتنَةِ فیها ، أخبِرنی عَنکَ ، لَو أنّی قُلتُ لَکَ قَولاً ، أکُنتَ تَثِقُ بِهِ مِنّی ؟ فَقُلتُ لَهُ : جُعِلتُ فِداکَ ! إذا لَم أثِق بِقَولِکَ فَبِمَن أثِقُ ، وأنتَ حُجَّةُ اللّهِ عَلی خَلقِهِ ؟

قالَ : فَکُن بِاللّهِ أوثَقَ ، فَإِنَّکَ عَلی مَوعِدٍ مِنَ اللّهِ ، ألَیسَ اللّهُ عز و جل یَقولُ : «وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ» (2) وقالَ : «لاَ تَقْنَطُواْ مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ» (3) وقالَ : «وَاللَّهُ یَعِدُکُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَفَضْلاً» (4) ؟ فَکُن بِاللّهِ عز و جل أوثَقَ مِنکَ بِغَیرِهِ ، ولا تَجعَلوا فی أنفُسِکُم إلاّ خَیرا ؛ فَإِنَّهُ مَغفورٌ لَکُم . (5) .


1- .المؤمن : ص 24 ح 34 ، عدّة الداعی : ص 240 عن أبی الصباح ولیس فیه «وتدّخر له یوم القیامة» ، بحار الأنوار : ج 81 ص 193 ح 50 .
2- .البقرة : 186 .
3- .الزمر : 53 .
4- .البقرة : 268 .
5- .الکافی : ج 2 ص 488 ح 1 ، قرب الإسناد : ص 385 ح 1358 ، عدّة الداعی : ص 187 وفیه إلی «وأیّ شیء الدنیا» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 367 ح 1 .

ص: 655

81.وقال صلی الله علیه و سلم :المؤمن_ به نقل از صباح بن سَیابه _: به امام صادق علیه السلام گفتم : آیا هر گرفتاری ای که به مؤمن می رسد ، به سبب گناهی است؟

فرمود : «خیر ؛ بلکه برای این است که ناله و شکایت و دعایش شنیده شود ، تا برایش ثواب نوشته شود و گناهانش بریزد و ذخیره روز قیامتش شود» .82.وقال صلی الله علیه و سلم :الکافی_ به نقل از احمد بن محمّد بن ابی نصر _: به ابو الحسن (امام رضا) علیه السلام گفتم : قربانت گردم! من چند سال است که از خدا حاجتی خواسته ام و از تأخیر آن ، در دلم تردیدی افتاده است .

فرمود : «ای احمد! مبادا شیطان به تو راه یابد تا ناامیدت سازد . ابو جعفر (امام باقر) _ که درودهای خدا بر او باد _ می فرمود : مؤمن از خداوند عز و جل حاجتی می خواهد و خداوند برآوردن حاجتش را به تأخیر می افکند؛ چون صدای او و شنیدن ناله اش را دوست دارد ».

سپس فرمود : «به خدا سوگند ، این که خداوند عز و جل خواسته های دنیوی مؤمنان را به تأخیر ( / به آخرت) می افکند ، برایشان بهتر از آن است که در همین دنیا به آنها بدهد . دنیا چه ارزشی دارد؟ ابو جعفر علیه السلام می فرمود : مؤمن باید در هنگام آسایش [و خوشی] ، همان گونه به درگاه خدا دعا کند که در وقت سختی [و گرفتاری ]دعا می کند ، نه این که هر گاه به او عطا شد ، [در دعا کردن] سست شود . پس ، از دعا کردن خسته مشو ؛ زیرا دعا نزد خداوند عز و جلجایگاهی [بلند ]دارد . بر تو باد شکیبایی و طلب روزیِ حلال و به جای آوردن صله رحم ، و از اظهار دشمنی ( / اظهار گرفتاری ها (1) ) با مردم بپرهیز ؛ زیرا ما خاندانی هستیم که با هر کس که از ما ببُرد ، می پیوندیم و به هر که به ما بدی کند ، خوبی می کنیم ، و به خدا سوگند که در این کار ، فرجام نیک می بینیم. کسی که در این دنیا از نعمت برخوردار است ، [چنین است که] هر گاه [از خدا ]بخواهد و به او داده شود ، باز هم چیز دیگری طلب می کند و نعمت [خدا ]در نظرش کوچک می آید . بنا بر این ، از هیچ چیز سیر نمی شود . و هر گاه نعمتْ فراوان شود ، مسلمان از این جهت در معرض خطر قرار می گیرد ؛ زیرا حقوقی بر او واجب است و بیم آن می رود که در آنها کوتاهی ورزد . بگو بدانم : اگر من سخنی به تو بگویم ، به سخن من اعتماد داری؟» .

گفتم : قربانت گردم ! اگر به گفته شما که حجّت خدا بر خلق او هستید ، اعتماد نکنم ، به چه کسی اعتماد کنم؟

فرمود : «پس ، اعتمادت به خدا بیشتر باشد ؛ زیرا خداوند به تو وعده[ی اجابت دعا ]داده است . آیا نه این است که خداوند عز و جل می فرماید : «هر گاه بندگانم از تو درباره من پرسیدند [بگو : ]من نزدیک هستم و دعای دعاکننده را ، هر گاه مرا بخواند ، اجابت می کنم» ، و فرموده است : «از رحمت خدا نومید نشوید» ، و فرموده است : «و خدا از جانب خود به شما وعده آمرزش و بخشش می دهد» . پس ، به خدای عز و جلمطمئن تر باش تا به دیگران ، و در دل خویش جز خوبی جای ندهید ، که شما آمرزیده اید». .


1- .منظور ، گشودن سفره دل برای مردم است .

ص: 656

83.وقال صلی الله علیه و سلم :الإمام علیّ علیه السلام_ فِی وَصِیَّتِهِ لاِبنِهِ الحَسَنِ علیه السلام _: لا یُقَنِّطَنَّکَ إبطاءُ إجابَتِهِ ؛ فَإِنَّ العَطِیَّةَ عَلی قَدرِ النِّیَّةِ ، ورُبَّما اُخِّرَت عَنکَ الإِجابَةُ ، لِیَکونَ ذلِکَ أعظَمَ لِأَجرِ السّائِلِ ، وأجزَلَ لِعَطاءِ الآمِلِ . (1)84.وقال صلی الله علیه و سلم فی صوم الوصال :عنه علیه السلام :کانَ جَبرَئیلُ یَنزِلُ عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فی مَرَضِهِ الَّذی قُبِضَ فیهِ ... فَقالَ لَهُ جَبرَئیلُ علیه السلام : اِعلَم _ یا مُحَمَّدُ _ أنَّ اللّهَ لَم یُشَدِّد عَلَیکَ ، وما مِن أحَدٍ مِن خَلقِهِ أکرَمُ عَلَیهِ مِنکَ ، ولکِنَّهُ أحَبَّ أن یَسمَعَ صَوتَکَ ودُعاءَکَ ، حَتّی تَلقاهُ مُستَوجِبا لِلدَّرَجَةِ وَالثَّوابِ الَّذی أعَدَّ اللّهُ لَکَ ، وَالکَرامَةَ وَالفَضیلَةَ عَلَی الخَلقِ . (2)85.وقال صلی الله علیه و سلم :الدرّ المنثور عن الدیلمی :قالَ موسی علیه السلام : یا رَبِّ ، أعطَیتَ الدُّنیا لِأَعدائِکَ ، ومَنَعتَها أولِیاءَکَ ! فَمَا الحِکمَةُ فی ذلِکَ ؟ فَأَوحَی اللّهُ إلَیهِ : أعطَیتُها أعدائی لِیَتَمَرَّغوا (3) ، ومَنَعتُها أولِیائی لِیَتَضَرَّعوا . (4) .


1- .نهج البلاغة : الکتاب 31 ، مجمع البیان : ج 2 ص 501 ، جامع الأخبار : ص 369 ح 1021 ، الدعوات : ص 41 ح 102 وفی الثلاثة الأخیرة من «وربّما اُخّرت ...» ، غررالحکم : ح 10356 وفیه «النائل» بدل «الآمل» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 301 ح 38 و ص 372 ح 14 .
2- .کشف الغمّة : ج 1 ص 17 ، بحار الأنوار : ج 22 ص 532 ح 36 .
3- .یتمرّغ فی النعیم : أی یتقلّب فیه (تاج العروس : ج 12 ص 59 «مرغ») .
4- .الدرّ المنثور : ج 3 ص 537 نقلاً عن الدیلمی .

ص: 657

86._ قال صلی الله علیه و سلم :امام علی علیه السلام_ در وصیّتش به فرزندش حسن علیه السلام _: کُندی اجابتش هرگز تو را نومید نسازد ؛ زیرا دَهِش ، بسته به نیّت است ، و بسا که اجابت دعایت به تأخیر افتد و این برای آن است که به درخواست کننده مزدی بزرگ تر و به آرزومند ، عطایی فراوان تر داده شود.87.وقال صلی الله علیه و سلم :امام علی علیه السلام :جبرئیل علیه السلام در بیماری پیامبر صلی الله علیه و آله که به مرگ ایشان انجامید [نیز ]بر ایشان نازل می شد ... و به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت : بدان _ ای محمّد _ که خداوند بر تو سخت نگرفته است و هیچ یک از آفریدگانش به نزد او گرامی تر از تو نیست ؛ بلکه دوست دارد صدا و دعای تو را بشنود تا چون به لقای او پیوستی ، مستوجب آن درجه و پاداشی که خدا برایت آماده کرده است و [نیز مستوجب ]کرامت و برتری بر مردم باشی.88.وروی فی الحدیث أنّه صلی الله علیه و سلم لبس مندیلالدرّ المنثور_ به نقل از دیلمی _: موسی علیه السلام گفت : پروردگارا ! تو دنیا را به دشمنانت دادی و به دوستانت ندادی . حکمتش چیست؟

خداوند به او وحی فرمود که : «آن را به دشمنانم دادم تا بلولند (1) و به دوستانم ندادم تا [به درگاه من] زاری کنند» . .


1- .واژه «تمرّغ» در متن عربی ، به معنای غلتیدن و لولیدن و غوطه ور شدن است و بیشتر در خصوص چارپایان بویژه غلت زدن در خاک ، به کار می رود . به عبارت دیگر : استعمال آن درباره انسان حاوی تحقیر و ناسزاست.

ص: 658

89.وقال صلی الله علیه و سلم :الإمام الصادق علیه السلام :بَینا إبراهیمُ خَلیلُ الرَّحمنِ علیه السلام فی جَبَلِ بَیتِ المَقدِسِ یَطلُبُ مَرعیً لِغَنَمِهِ ، إذ سَمِعَ صَوتا ، فَإِذا هُوَ بِرَجُلٍ قائِمٍ یُصَلّی ، طولُهُ اثنا عَشَرَ شِبرا . فَقالَ لَهُ : یا عَبدَ اللّهِ لِمَن تُصَلّی ؟ قالَ : لاِءِلهِ السَّماءِ . فَقالَ لَهُ إبراهیمُ : هَل بَقِیَ أحَدٌ مِن قَومِکَ غَیرُکَ ؟ قالَ لا . قالَ : فَمِن أینَ تَأکُلُ ؟ قالَ : أجتَنی مِن هذَا الشَّجَرِ فِی الصَّیفِ وآکُلُهُ فِی الشِّتاءِ ، قالَ لَهُ : فَأَینَ مَنزِلُکَ ؟ قالَ : فَأَومَأَ بِیَدِهِ إلی جَبَلٍ ، فَقالَ لَهُ إبراهیمُ علیه السلام : هَل لَکَ أن تَذهَبَ بی مَعَکَ فَأَبیتَ عِندَکَ اللَّیلَةَ ؟ فَقالَ : إنَّ قُدّامی ماءً لا یُخاضُ . قالَ : کَیفَ تَصنَعُ ؟ قالَ : أمشی عَلَیهِ . قالَ : فَاذهَب بی مَعَکَ فَلَعَلَّ اللّهَ أن یَرزُقَنی ما رَزَقَکَ ؟

قالَ : فَأَخَذَ العابِدُ بِیَدِهِ ، فَمَضَیا جَمیعا حَتَّی انتَهَیا إلَی الماءِ ، فَمَشی ومَشی إبراهیمُ علیه السلام مَعَهُ حَتَّی انتَهَیا إلی مَنزِلِهِ .

فَقالَ لَهُ إبراهیمُ علیه السلام : أیُّ الأَیّامِ أعظَمُ ؟ فَقالَ لَهُ العابِدُ : یَومُ الدّینِ ؛ یَومُ یُدانُ النّاسُ بَعضُهُم مِن بَعضٍ . قالَ : فَهَل لَکَ أن تَرفَعَ یَدَکَ ، وأرفَعَ یَدی ، فَتَدعُوَ اللّهَ عز و جل أن یُؤمِنَنا مِن شَرِّ ذلِکَ الیَومِ ؟ فَقالَ : وما تَصنَعُ بِدَعوَتی ؟ فَوَاللّهِ ، إنَّ لی لَدَعوَةً مُنذُ ثَلاثینَ سَنَةً ما اُجِبتُ فیها بِشَیءٍ . فَقالَ لَهُ إبراهیمُ علیه السلام : أوَلا اُخبِرُکَ لِأَیِّ شَیءٍ احتُبِسَت دَعوَتُکَ ؟ قالَ : بَلی .

قالَ لَهُ : إنَّ اللّهَ عز و جل إذا أحَبَّ عَبدا احتَبَسَ دَعوَتَهُ لِیُناجِیَهُ ویَسأَلَهُ ویَطلُبَ إلَیهِ ، وإذا أبغَضَ عَبدا عَجَّلَ لَهُ دَعوَتَهُ ، أو ألقی فی قَلبِهِ الیَأسَ مِنها .

ثُمَّ قالَ لَهُ : وما کانَت دَعوَتُکَ ؟ قالَ : مَرَّ بی غَنَمٌ ومَعَهُ غُلامٌ لَهُ ذُؤابَةٌ ، فَقُلتُ : یا غُلامُ لِمَن هذَا الغَنَمُ ؟ فَقالَ : لاِءِبراهیمَ خَلیلِ الرَّحمنِ . فَقُلتُ : اللّهُمَّ إن کانَ لَکَ فِی الأَرضِ خَلیلٌ فَأَرِنیهِ .

فَقالَ لَهُ إبراهیمُ علیه السلام : فَقَدِ استَجابَ اللّهُ لَکَ ، أنَا إبراهیمُ خَلیلُ الرَّحمنِ . فَعانَقَهُ ، فَلَمّا بَعَثَ اللّهُ مُحَمَّدا صلی الله علیه و آله ، جاءَتِ المُصافَحَةُ . (1) .


1- .الأمالی للصدوق : ص 373 ح 470 عن محمّد بن جعفر التمیمی ، مشکاة الأنوار : ص 354 ح 1148 ، روضة الواعظین : ص 361 وفیه «ثلاث سنین» بدل «ثلاثین سنة» ، بحار الأنوار : ج 93 ص 369 ح 5 و ج 76 ص 19 ح 1 و ج 12 ص 76 ح 1 .

ص: 659

90.وقال صلی الله علیه و سلم :امام صادق علیه السلام :ابراهیم خلیل الرحمان علیه السلام در کوه بیت المقدّس به دنبال چراگاهی برای گوسفندانش بود که صدایی شنید . نگاه کرد . مردی را دید که به نماز ایستاده است و دوازده وجب ، قامتش بود . پرسید : «ای بنده خدا ! برای چه کسی نماز می خوانی؟» .

گفت : برای خدای آسمان .

ابراهیم گفت : «آیا از قوم و قبیله ات کسی غیر از تو باقی مانده است؟».

مرد گفت : خیر .

ابراهیم گفت : «پس ، از کجا می خوری؟».

گفت : از این درخت ، در تابستان ، میوه می چینم و در زمستان ، آنها را می خورم .

ابراهیم گفت : «خانه ات کجاست؟».

مرد با دستش به کوهی اشاره کرد .

ابراهیم گفت : «ممکن است مرا با خود ببری و امشب را نزد تو باشم؟».

مرد گفت : بر سر راهم آبی است که نمی توان از آن گذشت .

ابراهیم علیه السلام گفت : «پس ، [خودت] چگونه عبور می کنی؟».

گفت : بر آن راه می روم .

ابراهیم گفت : «پس ، مرا با خودت ببر . شاید خداوند آنچه را روزیِ تو کرده است ، به من نیز روزی داد» .

عابد ، دست ابراهیم را گرفت و رفتند تا به آن آب رسیدند . عابد از روی آب رفت و ابراهیم نیز با او رفت تا آن که به خانه او رسیدند.

ابراهیم علیه السلام به او گفت : «بزرگ ترینِ روزها کدام است؟».

عابد گفت : روز جزا ، روزی که مردم جزای رفتارهایشان نسبت به یکدیگر را می بینند .

ابراهیم گفت : «پس ، آیا حاضری هر دو ، دست به سوی آسمان برداریم و تو دعا کنی که خداوند عز و جل ما را از گزند آن روز در امان بدارد؟» .

عابد گفت : دعای من به چه کار تو می آید؟ به خدا سوگند که سی سال است ، دعایی می کنم و جوابی نشنیده ام .

ابراهیم علیه السلام گفت : «آیا تو را خبر ندهم که چرا دعایت پاسخ داده نشده است؟».

عابد گفت : چرا.

ابراهیم علیه السلام گفت : «خداوند عز و جل هر گاه بنده ای را دوست بدارد ، دعایش را پاسخ نمی دهد تا با او مناجات کند و از او درخواست و تقاضا نماید ، و هر گاه بنده ای را دشمن بدارد ، زود دعایش را برآورده می کند ، و یا نومیدی از آن را در دلش می افکند» .

سپس به عابد گفت : «دعایت چه بوده است؟».

گفت : روزی ، پسرکی که زلف داشت ، با گوسفندانی بر من گذشت . گفتم : ای پسر ! این گوسفندان از آنِ کیستند؟ گفت : از آنِ ابراهیم خلیل الرحمان . گفتم : بار خدایا ! اگر در زمین خلیلی [و دوستی] داری ، او را به من نشان بده .

ابراهیم علیه السلام به او گفت : «خدا دعایت را مستجاب کرد . من ، ابراهیم خلیل الرحمان هستم» .

پس ، عابد ابراهیم را در آغوش کشید و معانقه کرد ؛ امّا چون خداوندْ محمّد صلی الله علیه و آله را برانگیخت ، دست دادن رسم شد. .

ص: 660

. .

ص: 661

. .

ص: 662

البابُ الحادی عَشَرَ : صلوات قضاء الحوائج92.وقال صلی الله علیه و سلم عند موته :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن کانَت لَهُ حاجَةٌ ، فَلیَصُم ثَلاثَةً آخِرُهَا الجُمُعَةُ ، فَإِذا کانَ یَومُ الجُمُعَةِ ، تَطَهَّرَ وراحَ [ إلَی المَسجِدِ ] (1) ، وتَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ _ قَلَّت أو کَثُرَت _ بِالرَّغیفِ إلی ما دونَ ذلِکَ ، فَإِذا صَلَّی الجُمُعَةَ قالَ : اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ بِاسمِکَ ، بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ ، الَّذی لا إلهَ إلاّ هُوَ عالِمُ الغَیبِ وَالشَّهادَةِ هُوَ الرَّحمنُ الرَّحیمُ ، الَّذی لا إلهَ إلاّ هُوَ الحَیُّ القَیّومُ ، لا تَأخُذُهُ سِنَةٌ ولا نَومٌ ، الَّذی مَلَأَت عَظَمَتُهُ السَّماواتِ وَالأَرضَ ، وأسأَ لُکَ بِاسمِکَ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ ، الَّذی لا إلهَ إلاّ هُوَ ، الَّذی عَنَت لَهُ الوُجوهُ ، وخَشَعَت لَهُ الأَبصارُ ، ووَجِلَتِ القُلوبُ مِن خَشیَتِهِ ، أن تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، وأن تَقضِیَ حاجَتی فی کَذا وکَذا .

قالَ : ولا تُعَلِّموها سُفَهاءَکُم فَیَدعونَ بِها فَیُستَجابُ لَهُم ، ولا تَدعوا بِها فی مَأثَمٍ ولا قَطیعَةِ رَحِمٍ . (2) .


1- .ما بین المعقوفین لیس فی المصدر و أثبتناها من المجتنی .
2- .المصباح للکفعمی : ص 523 ، المجتنی : ص 53 من دون إسنادٍ إلیه صلی الله علیه و آله ، بحار الأنوار : ج 90 ص 71 ح 15 وراجع مصباح المتهجّد : ص 338 و 339 و 341 وجمال الاُسبوع : ص 215 .

ص: 663

باب یازدهم : نمازهای برآورده شدن حاجت

باب یازدهم : نمازهای برآورده شدن حاجت94.وقال صلی الله علیه و سلم :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کسی حاجتی داشت ، سه روز آخر هفته را روزه بگیرد و چون روز جمعه شد، وضو بگیرد و [به مسجد] (1) برود و یک گرده نان یا کمتر از آن ، صدقه بدهد و نماز جمعه را که خواند، بگوید :

«بار خدایا! به نامت، به نام اللّه که مهرگستر و مهربان است ، او که معبودی جز او نیست و دانای نهان و آشکار است [و] مهرگستر و مهربان است، او که معبودی جز او نیست و زنده و پاینده است و نه او را چُرت می گیرد و نه خواب، او که عظمتش آسمان ها و زمین را پر کرده است ، از تو درخواست می کنم و به نامت، به نام اللّه که مهرگستر و مهربان است ، او که معبودی جز او نیست ، او که روی ها در برابرش خوار و چشم ها در پیشگاهش فروهشته و دل ها از بیمش لرزان اند ، از تو درخواست می کنم که بر محمّد و خاندان او درود فرستی و فلان و بهمان حاجتم را برآورده سازی» .

این را به نابخردانتان نیاموزید ، که با آن دعا می کنند و دعایشان مستجاب می شود. نیز با آن برای گناهی یا قطع صله رحم دعا نکنید .

.


1- .میان دو قلاب را از المجتنی افزودیم .

ص: 664

95.وقال صلی الله علیه و سلم :الإمام الصادق علیه السلام :کانَ عَلِیٌّ علیه السلام إذا هالَهُ (1) شَیءٌ فَزِعَ إلَی الصَّلاةِ ، ثُمَّ تَلا هذِهِ الآیَةَ : «وَ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَوةِ» (2) . (3)الدعوات :رُوِیَ أنَّ زَینَ العابِدینَ علیه السلام مَرَّ بِرَجُلٍ وهُوَ قاعِدٌ عَلی بابِ رَجُلٍ ، فَقالَ لَهُ : ما یُقعِدُکَ عَلی بابِ هذَا المُترَفِ الجَبّارِ ؟ فَقالَ : البَلاءُ . قالَ : قُم فَاُرشِدَکَ إلی بابٍ خَیرٍ مِن بابِهِ ، وإلی رَبٍّ خَیرٍ لَکَ مِنهُ .

فَأَخَذَ بِیَدِهِ حَتَّی انتَهی بِهِ إلَی المَسجِدِ _ مَسجِدِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله _ ثُمَّ قالَ : اِستَقبِلِ القِبلَةَ وصَلِّ رَکعَتَینِ ، ثُمَّ ارفَع یَدَیکَ إلَی اللّهِ عز و جل ، فَأَثنِ عَلَی اللّهِ ، وصَلِّ عَلی رَسولِهِ صلی الله علیه و آله ، ثُمَّ ادعُ بِآخِرِ الحَشرِ ، وسِتِّ آیاتٍ مِن أوَّلِ الحَدیدِ ، وبِالآیَتَینِ اللَّتَینِ فی آلِ عِمرانَ (4) ، ثُمَّ سَلِ اللّهَ سُبحانَهُ ؛ فَإِنَّکَ لا تَسأَلُ شَیئا إلاّ أعطاکَ . (5)97.وقال صلی الله علیه و سلم :الإمام الصادق علیه السلام :یا مِسمَعُ ، ما یَمنَعُ أحَدَکُم إذا دَخَلَ عَلَیهِ غَمٌّ مِن غُمومِ الدُّنیا ، أن یَتَوَضَّأَ ثُمَّ یَدخُلَ مَسجِدَهُ ، ویَرکَعَ رَکعَتَینِ فَیَدعُوَ اللّهَ فیهِما ؟ أما سَمِعتَ اللّهَ یَقولُ : «وَ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَوةِ» ؟ (6)98.وقال صلی الله علیه و سلم :عنه علیه السلام :إذا أرَدتَ حاجَةً فَصَلِّ رَکعَتَینِ ، وصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وسَل تُعطَهُ . (7) .


1- .الهَوْلُ : هو الخوف والأمر الشدید ، وقد هاله یهوله (النهایة : ج 5 ص 283 «هول») .
2- .البقرة : 45 .
3- .الکافی : ج 3 ص 480 ح 1 عن أبی بصیر .
4- .قال الراوندی رحمه الله : لعلّ المراد بالآیتین آیة الملک [ «قُلِ اللَّهُمَّ مَ__لِکَ الْمُلْکِ...» ] . أقول : لأنّهما آیتان یقال لهما آیة علی إرادة الجنس . ویحتمل أن یکون المراد هی وآیة «شَهِدَ اللَّهُ...» (بحار الأنوار : ج 91 ص 375) .
5- .الدعوات : ص 55 ح 138 ، بحار الأنوار : ج 91 ص 375 ح 32 و ج 92 ص 271 ح 22 .
6- .تفسیر العیّاشی : ج 1 ص 43 ح 39 عن مسمع ، مجمع البیان : ج 1 ص 217 ، بحار الأنوار : ج 91 ص 348 ح 10 .
7- .الکافی : ج 3 ص 479 ح 10 عن الحارث بن المغیرة .

ص: 665

99.وقال صلی الله علیه و سلم :امام صادق علیه السلام :علی علیه السلام هرگاه چیزی او را به وحشت می انداخت ، به نماز پناه می برد. سپس این آیه را تلاوت کرد : «و از صبر و نماز ، کمک بجویید» .100.وقال صلی الله علیه و سلم :الدعوات :روایت شده است که امام زین العابدین علیه السلام بر مردی گذشت که بر در خانه مردی نشسته بود . به او فرمود : «چه موجب شده است که بر درِ سرای این خوش گذران زورگو بنشینی؟».

گفت : گرفتاری .

فرمود : «برخیز تا تو را به درِ خانه ای بهتر از خانه او، و به خداوندی که برایت بهتر از اوست ، راهنمایی کنم» .

پس، دست او را گرفت و به مسجد (مسجد پیامبر خدا) برد و فرمود : «رو به قبله بِایست و دو رکعت نماز بخوان و سپس دستانت را به درگاه خدای عز و جل بردار و خداوند را ثنا گو و بر پیامبرش صلوات فرست و سپس آخر سوره حشر و شش آیه نخست سوره حدید و دو آیه ای را که در آل عمران است ، (1) بخوان. آن گاه از خداوند سبحان درخواست کن، که هر چه بخواهی ، به تو می دهد» .101.وقال صلی الله علیه و سلم :امام صادق علیه السلام :ای مِسمَع! چرا هرگاه غمی از غم های دنیا به یکی از شما می رسد ، وضو نمی گیرد و به مسجد نمی رود و دو رکعت نماز نمی گزارد و در آن خدا را نمی خواند؟ مگر نشنیده ای که خداوند می فرماید : «از صبر و نماز ، کمک بجویید» ؟102.وقال صلی الله علیه و سلم :امام صادق علیه السلام :هر گاه حاجتی داشتی ، دو رکعت نماز بگزار و بر محمّد و خاندان محمّد صلوات بفرست و درخواست کن ، که حاجتت داده می شود . .


1- .راوندی رحمه الله می گوید : شاید مراد از دو آیه، آیه مُلک باشد . من (علاّمه مجلسی) می گویم : چون این دو [در واقع] ، دو آیه هستند و از باب اراده جنس، به آنها یک آیه گفته می شود . احتمال هم دارد که مراد ، آیه مُلک و آیه «شهد اللّه » باشد (بحار الأنوار : ج 91 ص 375) .

ص: 666

103.وقال صلی الله علیه و سلم :عنه علیه السلام :إذا کانَت لَکَ حاجَةٌ ، فَتَوَضَّأ وصَلِّ رَکعَتَینِ ، ثُمَّ احمَدِ اللّهَ وأثنِ عَلَیهِ ، وَاذکُر مِن آلائِهِ ، ثُمَّ ادعُ تُجَب [ بِما تُحِبُّ ] . (1)104.وقال صلی الله علیه و سلم _:تفسیر العیّاشی عن أبی بکر الحضرمی عن الإمام الصادق علیه السلام :إذا کانَت لَکَ حاجَةٌ فَاقرَأِ المَثانِیَ وسورَةً اُخری ، وصَلِّ رَکعَتَینِ ، وَادعُ اللّهَ .

قُلتُ : أصلَحَکَ اللّهُ ! ومَا المَثانی ؟

قالَ : فاتِحَةُ الکِتابِ ؛ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ ، الحَمدُ للّهِِ رَبِّ العالَمینَ . (2)105.وقال صلی الله علیه و سلم :الإمام الباقر علیه السلام_ فی حَدیثٍ _: إذا کانَت لَها [ أی لِلمَرأَةِ ] إلَی اللّهِ عز و جل حاجَةٌ صَعِدَت فَوقَ بَیتِها ، وصَلَّت رَکعَتَینِ ، وکَشَفَت رَأسَها إلَی السَّماءِ ؛ فَإِنَّها إذا فَعَلَت ذلِکَ استَجابَ اللّهُ لَها ، ولَم یُخَیِّبها (3) . (4)106.وقال صلی الله علیه و سلم :الإمام الصادق علیه السلام_ فِی الرَّجُلِ یَحزُنُهُ الأَمرُ أو یُریدُ الحاجَةَ _: یُصَلّی رَکعَتَینِ یَقرَأ فی إحداهُما «قُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ» ألفَ مَرَّةٍ ، وفِی الاُخری مَرَّةً ، ثُمَّ یَسأَلُ حاجَتَهُ . (5)107.وقال صلی الله علیه و سلم:عنه علیه السلام :مَن تَوَضَّأَ فَأَحسَنَ الوُضوءَ ، وصَلّی رَکعَتَینِ فَأَتَمَّ رُکوعَهُما وسُجودَهُما ، ثُمَّ جَلَسَ فَأَثنی عَلَی اللّهِ عز و جل ، وصَلّی عَلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، ثُمَّ سَأَلَ اللّهَ حاجَتَهُ ، فَقَد طَلَبَ الخَیرَ فی مَظانِّهِ ، ومَن طَلَبَ الخَیرَ فی مَظانِّهِ لَم یَخِب . (6)108.وقال صلی الله علیه و سلم :عنه علیه السلام :اِتَّخِذ مَسجِدا فی بَیتِکَ ، فَإِذا خِفتَ شَیئا ، فَالبَس ثَوبَینِ غَلیظَینِ مِن أغلَظِ ثِیابِکَ ، فَصَلِّ فیهِما ، ثُمَّ اجثُ عَلی رُکبَتَیکَ فَاصرُخ إلَی اللّهِ وسَلهُ الجَنَّةَ ، وتَعَوَّذ بِاللّهِ مِن شَرِّ الَّذی تَخافُهُ، وإیّاکَ أن یَسمَعَ اللّهُ مِنکَ کَلِمَةَ بَغیٍ (7) ، وإن أعجَبَتکَ نَفسَکَ وعَشیرَتَکَ. (8) .


1- .الکافی : ج 3 ص 479 ح 9 عن الحارث بن المغیرة .
2- .تفسیر العیّاشی : ج 1 ص 21 ح 11 و ج 2 ص 249 ح 35 ، بحار الأنوار : ج 91 ص 348 ح 10 .
3- .فی المصدر : «یخبها» ، والتصحیح من بحار الأنوار .
4- .الخصال : ص 586 ح 12 عن جابر بن یزید الجعفی ، بحار الأنوار : ج 91 ص 342 ح 3 .
5- .الکافی : ج 3 ص 477 ح 2 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 562 ح 1549 .
6- .الکافی : ج 3 ص 478 ح 5 ، تهذیب الأحکام : ج 3 ص 313 ح 969 ، المحاسن : ج 1 ص 124 ح 138 کلّها عن الحسن بن صالح ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 10 ح 1994 ، بحار الأنوار : ج 84 ص 252 ح 47 .
7- .البَغِی : التَّعدِّی (الصحاح : ج 6 ص 2281 «بغی») .
8- .الکافی : ج 3 ص 480 ح 2 ، تهذیب الأحکام : ج 3 ص 314 ح 973 کلاهما عن حریز ، بحار الأنوار : ج 83 ص 176 .

ص: 667

109.وقال صلی الله علیه و سلم :امام صادق علیه السلام :هر گاه حاجتی داشتی ، وضو ساز و دو رکعت نماز بگزار. سپس حمد و ثنای خداوند را به جای آور و نعمت هایش را یاد کن. آن گاه دعا کن ، که [آنچه بخواهی ، ]اجابت می شود .110.وقال النبیّ صلی الله علیه و سلم:تفسیر العیّاشی_ به نقل از ابو بکر حضرمی _: امام صادق علیه السلام فرمود : «هرگاه حاجتی داشتی ، سوره مثانی و یک سوره دیگر را بخوان و دو رکعت نماز بگزار و دعا کن» .

گفتم : خداوند شما را به صلاح دارد ! مثانی ، کدام سوره است؟

فرمود : «فاتحة الکتاب : «بسم اللّه الرحمن الرحیم، الحمد للّه ربّ العالمین» » .111.وقال صلی الله علیه و سلم :امام باقر علیه السلام_ ضمن حدیثی _: هر گاه زن از خداوند عز و جلحاجتی داشت ، بر بام خانه اش برود و دو رکعت نماز بخواند و سرش را به طرف آسمان برهنه سازد . هر گاه چنین کند ، خداوند دعایش را مستجاب می فرماید و نومیدش باز نمی گرداند .112.وقال صلی الله علیه و سلم:امام صادق علیه السلام_ درباره مردی که اندوهی به او رسیده است یا حاجتی می خواهد _: دو رکعت نماز بگزارد و در یکی از آن دو ، هزار مرتبه و در دیگری یک مرتبه «قل هو اللّه أحد» بخواند، آن گاه حاجتش را درخواست کند .113.وقال صلی الله علیه و سلم:امام صادق علیه السلام :هر کس وضو سازد و نیکو وضو سازد و دو رکعت نماز گزارد و رکوع و سجود آن را کامل به جا آورد، سپس بنشیند و خداوند عز و جل را ثنا گوید و بر پیامبر خدا صلوات بفرستد، آن گاه حاجتش را از خداوند بخواهد ، خیر را در جایگاهش جسته است و هر که خیر را در جایگاهش بجوید ، نومید باز نمی گردد .114.وقال صلی الله علیه و سلم:امام صادق علیه السلام :در اتاقت ، جای مخصوصی برای نمازت در نظر بگیر. و هر گاه از چیزی ترسیدی، دو جامه از درشت ترین جامه هایت را بپوش و با آنها نماز بخوان . سپس زانو بزن و به درگاه خدا شیون کن و بهشت را از او مسئلت نما و از شرّ چیزی که از آن می ترسی ، به خدا پناه ببر و مواظب باش که خداوند ، سخن ظالمانه ای نشنود، (1) هر چند آن سخن ، مورد پسند تو و عشیره ات باشد . .


1- .یعنی نفرینی در حقّ دشمنت نکنی (الکافی: ج 3 ص 480 پ 3) .

ص: 668

115.وقال صلی الله علیه و سلم لوابصة:الإمام الباقر علیه السلام :إذا أرَدتَ أمرا تَسأَ لُهُ رَبَّکَ ، فَتَوَضَّأ وأحسِنِ الوُضوءَ ، ثُمَّ صَلِّ رَکعَتَینِ ، وعَظِّمِ اللّهَ ، وصَلِّ عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، وقُل بَعدَ التَّسلیمِ :

«اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ بِأَنَّکَ مَلِکٌ ، وأنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ مُقتَدِرٌ ، وبِأَنَّکَ ما تَشاءُ مِن أمرٍ یَکونُ ، اللّهُمَّ إنّی أتَوَجَّهُ إلَیکَ بِنَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ نَبِیِّ الرَّحمَةِ صلی الله علیه و آله ، یا مُحَمَّدُ یا رَسولَ اللّهِ ، إنّی أتَوَجَّهُ بِکَ إلَی اللّهِ رَبِّکَ ورَبّی لِیُنجِحَ لی طَلِبَتی ، اللّهُمَّ بِنَبِیِّکَ أنجِح لی طَلِبَتی بِمُحَمَّدٍ» ، ثُمَّ سَل حاجَتَکَ . (1)116.وقال صلی الله علیه و سلم:الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ أحَدَکُم إذا مَرِضَ ، دَعَا الطَّبیبَ وأعطاهُ ، وإذا کانَ لَهُ حاجَةٌ إلی سُلطانٍ ، رَشَا البَوّابَ وأعطاهُ ، ولَو أنَّ أحَدَکُم إذا فَدَحَهُ أمرٌ فَزِعَ إلَی اللّهِ تَعالی فَتَطَهَّرَ وتَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ قَلَّت أو کَثُرَت ، ثُمَّ دَخَلَ المَسجِدَ فَصَلّی رَکعَتَینِ ، فَحَمِدَ اللّهَ وأثنی عَلَیهِ ، وصَلّی عَلَی النَّبِیِّ وأهلِ بَیتِهِ ، ثُمَّ قالَ : «اللّهُمَّ إن عافَیتَنی مِن مَرَضی أو رَدَدتَنی مِن سَفری ، أو عافَیتَنی مِمّا أخافُ مِن کَذا وکَذا» ، إلاّ آتاهُ اللّهُ ذلِکَ ، وهِیَ الیَمینُ الواجِبَةُ ، وما جَعَلَ اللّهُ تَعالی عَلَیهِ فِی الشُّکرِ . (2)117.وقال صلی الله علیه و سلم:عنه علیه السلام :مَن کانَ لَهُ إلَی اللّهِ حاجَةٌ یُریدُ قَضاءَها ، فَلیُصَلِّ أربَعَ رَکَعاتٍ بِفاتِحَةِ الکِتابِ وَالأَنعامِ ، فَلیَقُل فی صَلاتِهِ إذا فَرَغَ مِنَ القِراءَةِ : «یا کَریمُ یا کَریمُ یا کَریمُ ، یا عَظیمُ یا عَظیمُ یا عَظیمُ ، یا أعظَمَ مِن کُلِّ عَظیمٍ ، یا سَمیعَ الدُّعاءِ ، یا مَن لا تُغَیِّرُهُ الأَیّامُ وَاللَّیالی ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَارحَم ضَعفی وفَقری وفاقَتی ومَسکَنَتی ، فَإِنَّکَ أعلَمُ بِها مِنّی ، وأنتَ أعلَمُ بِحاجَتی ، یا مَن رَحِمَ الشَّیخَ یَعقوبَ حینَ رَدَّ عَلَیهِ یوسُفَ قُرَّةَ عَینِهِ ، یا مَن رَحِمَ أیّوبَ بَعدَ حُلولِ بَلائِهِ ، یا مَن رَحِمَ مُحَمَّدا ، ومِنَ الیُتمِ آواهُ ، ونَصَرَهُ عَلی جَبابِرَةِ قُرَیشٍ وطَواغیتِها ، وأمکَنَهُ مِنهُم ، یا مُغیثُ یا مُغیثُ یا مُغیثُ» ، تَقولُهُ مِرارا ، فَوَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ لَو دَعَوتَ بِها بَعدَما تُصَلّی هذِهِ الصَّلاةَ فی دُبُرِ هذِهِ السّورَةِ ، ثُمَّ سَأَلتَ جَمیعَ حَوائِجِکَ ما بَخِلَ عَلَیکَ ، ولَأَعطاکَ ذلِکَ إن شاءَ اللّهُ . (3) .


1- .الکافی : ج 3 ص 478 ح 7 ، تهذیب الأحکام : ج 3 ص 313 ح 971 کلاهما عن شرحبیل الکندی .
2- .تهذیب الأحکام : ج 3 ص 182 ح 415 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 557 ح 1544 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 110 ح 2309 ، مصباح المتهجّد : ص 53 ولیس فیه «من مرضی أو رددتنی من سفری أو عافیتنی» وکلّها عن سماعة بن مهران ، المقنعة : ص 220 وفیه «أو کفیتنی ما أخاف من کذا وکذا أو فعلت بی کذا وکذا فلک علیّ کذا وکذا إلاّ آتاه اللّه ذلک» بدل «أو عافیتنی ممّا أخاف ...» ، بحار الأنوار : ج 91 ص 351 ح 12 .
3- .تفسیر العیّاشی : ج 1 ص 353 ح 1 ، مجمع البیان : ج 4 ص 422 کلاهما عن أبی بصیر ، المجتنی : ص 106 کلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 91 ص 348 ح 10 .

ص: 669

118.وقال صلی الله علیه و سلم:امام باقر علیه السلام :هرگاه خواستی از پروردگارت درخواستی کنی، وضویی نیکو ساز و سپس دو رکعت نماز به جای آور و خدا را به بزرگی یاد کن و بر پیامبر صلی الله علیه و آله صلوات بفرست و بعد از سلام دادن نماز ، بگو : «بار خدایا! از تو درخواست می کنم ، که تو ، پادشاه و مالک همه چیزی و بر هر کاری توانا و مقتدری و هر آنچه بخواهی ، می شود . بار خدایا! به واسطه پیامبرت محمّد ، پیامبر رحمت ، به درگاه تو روی آورده ام. ای محمّد ، ای پیامبر خدا! من به واسطه تو به درگاه خداوند که پروردگار تو و پروردگار من است ، روی آورده ام تا خواسته ام را برآورده سازد . بار خدایا! به آبروی پیامبرت ، خواسته مرا برآورده ساز، به حقّ محمّد» .

سپس حاجتت را بخواه .119.وقال صلی الله علیه و سلم:امام صادق علیه السلام :هر یک از شما وقتی بیمار می شود ، طبیب را به بالینش فرا می خواند و به او چیزی می دهد، و وقتی به حاکمی نیاز دارد ، به دربانْ رشوه می دهد و چیزی به او می پردازد. اگر هر یک از شما ، آن گاه که برایش گرفتاری پیش می آید ، به خداوند متعال پناه برد و وضو بگیرد و کمابیش صدقه ای بدهد، سپس به مسجد برود و دو رکعت نماز بگزارد و حمد و ثنای الهی به جای آورد و بر پیامبر و اهل بیت او صلوات بفرستد، آن گاه بگوید : «بار خدایا! اگر مرا از بیماری ام رهایی بخشی، یا از سفرم [به سلامت ]باز گردانی، یا از فلان و بهمان چیز که می ترسم ، در امانم داری ...» ، خداوند حتما خواسته اش را برآورده می سازد و این ، همان سوگند واجب و همان چیزی است که خدای متعال به عنوان وظیفه سپاس گزاری بر عهده او نهاده است . (1)120.وقال صلی الله علیه و سلم:امام صادق علیه السلام :هر کس به درگاه خداوند حاجتی داشت و خواست آن را برآورده سازد، چهار رکعت نماز با فاتحة الکتاب و سوره انعام بخواند و چون از قرائت فارغ شد ، بگوید : «ای کریم، ای کریم، ای کریم ! ای باعظمت، ای باعظمت، ای باعظمت! ای باعظمت تر از هر با عظمتی! ای شنونده دعا! ای کسی که دست خوش دگرگونی روزان و شبان نمی شود! بر محمّد و خاندان محمّد صلوات فرست و به ناتوانی و ناداری و درویشی و بی نوایی من رحم آور، که حال و روز مرا بهتر از خودم می دانی و به حاجت من داناتری . ای کسی که به یعقوبِ پیر رحم آورد ، زمانی که نور دیده اش ، یوسف را به او باز گرداند ! ای کسی که به ایّوبِ بلازده رحم آورد ! ای کسی که به محمّد ، رحمت آورد و او را که یتیم بود ، در پناه خود در آورد و بر گردن فرازان و سرکشان قریش نصرتش بخشید و بر آنها چیره اش گردانید ! ای دادرس، ای دادرس، ای دادرس!» .

بارها این جملات را می گویی . پس، سوگند به آن که جانم در دست اوست ، اگر پس از آن که این نماز را در پی قرائت این سوره خواندی، با این دعا خداوند را بخوانی و سپس همه حاجت هایت را از او بخواهی ، بر تو بخل نمی ورزد و همه آنها را به تو عطا می فرماید ، إن شاء اللّه . .


1- .یعنی بر اوست که به عهد و سوگند خود وفا کند. بر اساس این احتمال ، جواب شرط ، حذف شده که همان التزام دعا کننده به ادای نذر و وفا به عهد و سوگند است. احتمال هم دارد سوگند واجب ، بر عهده خدا باشد برای پذیرش نماز و صدقه و طهارت شخص گرفتار ، به قرینه عبارت پایانی سخن امام (وما جعل اللّه تعالی علیه ...) . احتمال اوّل ، قوی تر است .

ص: 670

121.وقال صلی الله علیه و سلم:الکافی عن مقاتل بن مقاتل :قُلتُ لِلرِّضا علیه السلام : جُعِلتُ فِداکَ ! عَلِّمنی دُعاءً لِقَضاءِ الحَوائِجِ .

فَقالَ : إذا کانَت لَکَ حاجَةٌ إلَی اللّهِ عز و جل مُهِمَّةٌ ، فاغتَسِل وَالبَس أنظَفَ ثِیابِکَ وشُمَّ شَیئا مِنَ الطّیبِ ، ثُمَّ ابرُز تَحتَ السَّماءِ فَصَلِّ رَکعَتَینِ ، تَفتَتِحُ الصَّلاةَ فَتَقرَأُ «فاتِحَةَ الکِتابِ» و«قُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ» خَمسَ عَشرَةَ مَرَّةً ، ثُمَّ تَرکَعُ فَتَقرَأُ خَمسَ عَشرَةَ مَرَّةً ، ثُمَّ تُتِمُّها عَلی مِثالِ صَلاةِ التَّسبیحِ ، غَیرَ أنَّ القِراءَةَ خَمسَ عَشرَةَ مَرَّةً ، فإِذا سَلَّمتَ فَاقرَأها خَمسَ عَشرَةَ مَرَّةً ، ثُمَّ تَسجُدُ فَتَقولُ فی سُجودِکَ :

«اللّهُمَّ إنَّ کُلَّ مَعبودٍ مِن لَدُن عَرشِکَ إلی قَرارِ أرضِکَ فَهُوَ باطِلٌ سِواکَ ؛ فَإِنَّکَ (أنتَ) اللّهُ الحَقُّ المُبینُ ، اقضِ لی حاجَةَ کَذا وکَذا ، السّاعَةَ السّاعَةَ» ، وتُلِحُّ فیما أرَدتَ . (1)122.قالت عایشة _ رضی اللّه عنها _ :الإمام الباقر علیه السلام :جاءَ رَجُلٌ إلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَقالَ : یا رَسولَ اللّهِ ، إنّی ذو عِیالٍ ، وعَلَیَّ دَینٌ ، وقَدِ اشتَدَّت حالی ، فَعَلِّمنی دُعاءً أدعُو اللّهَ عز و جل بِهِ ، لِیَرزُقَنی ما أقضی بِهِ دَینی ، وأستَعینُ بِهِ عَلی عِیالی .

فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : یا عَبدَ اللّهِ ، تَوَضَّأ وأسبِغ وُضوءَکَ ، ثُمَّ صَلِّ رَکعَتَینِ تُتِمُّ الرُّکوعَ وَالسُّجودَ ، ثُمَّ قُل :

یا ماجِدُ ، یا واحِدُ ، یا کَریمُ یا دائِمُ ، أتَوَجَّهُ إلَیکَ بِمُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحمَةِ صلی الله علیه و آله ، یا مُحَمَّدُ یا رَسولَ اللّهِ ، إنّی أتَوَجَّهُ بِکَ إلَی اللّهِ رَبِّکَ ورَبّی ورَبِّ کُلِّ شَیءٍ ، أن تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وأهلِ بَیتِهِ ، وأسأَ لُکَ نَفحَةً کَریمَةً مِن نَفَحاتِکَ ، وفَتحا یَسیرا ورِزقا واسِعا ، ألُمُّ بِهِ شَعَثی (2) ، وأقضی بِهِ دَینی ، وأستَعینُ بِهِ عَلی عِیالی . (3) .


1- .الکافی : ج 3 ص 477 ح 3 ، تهذیب الأحکام : ج 3 ص 184 ح 417 و ج 1 ص 117 ح 305 ، مصباح المتهجّد : ص 532 ولیس فیه «فإذا سلّمت فاقرأها خمس عشرة مرّة» ، المقنعة : ص 224 عن مقاتل عن الإمام الصادق علیه السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 91 ص 353 ح 15 .
2- .تُلِمُّ بها شَعَثِی : أی تجمع بها ما تفرّق من أمری (النهایة : ج 2 ص 478 «شعث») .
3- .الکافی : ج 2 ص 552 ح 6 و ج 3 ص 473 ح 2 کلاهما عن أبی حمزة ، تهذیب الأحکام : ج 3 ص 311 ح 966 عن ابن أبی حمزة عن الإمام الجواد علیه السلام وفیه «الرضا» بدل «النبیّ» ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 129 ح 2337 ، بحار الأنوار : ج 91 ص 360 .

ص: 671

123.قال أنس رضی الله عنه:الکافی_ به نقل از مُقاتل بن مُقاتل _: به امام رضا علیه السلام گفتم : فدایت شوم! دعایی برای قضای حوائج به من بیاموزید .

فرمود : «هر گاه به درگاه خداوند عز و جل حاجت مهمّی داشتی، غسل کن و پاکیزه ترین جامه هایت را بپوش و عطری بزن . سپس به زیر آسمان برو و دو رکعت نماز بگزار . نماز را شروع می کنی و فاتحة الکتاب و قل هو اللّه أحد را پانزده مرتبه می خوانی، سپس به رکوع می روی و در رکوع نیز پانزده مرتبه می خوانی، و بقیّه نماز را مانند نمازِ تسبیحات دار ادامه می دهی، با این تفاوت که [به جای تسبیحات اربعه] پانزده مرتبه قرائت [حمد و توحید ]می خوانی . پس از سلام دادن نماز نیز آنها را پانزده مرتبه می خوانی و آن گاه به سجده می روی و می گویی : بار خدایا! هر معبودی از عرش تا فرش باطل است بجز تو، که تو ، خدای حق و آشکاری . فلان و بهمان حاجتم را هم اکنون، هم اکنون برآورده ساز و در خواسته ات پافشاری می کنی» .124.لذلک قال _ علیه الصلاة والسلام _ :امام باقر علیه السلام :مردی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت : ای پیامبر خدا! من مردی عیالوار و مقروض هستم و در مضیقه شدیدی به سر می برم . دعایی به من بیاموزید که با آن ، خداوند عز و جل ، را بخوانم تا به مقداری که قرضم را بپردازم و خرجی عائله ام را بدهم، مرا روزی عطا فرماید . پیامبر خدا فرمود : «ای بنده خدا! وضویی کامل بساز، سپس دو رکعت نماز بخوان و رکوع و سجود را کامل به جای آور، سپس بگو :

ای شکوهمند، ای یگانه! ای بزرگوار، ای پایدار! به واسطه پیامبرت محمّد ، پیامبر رحمت ، به درگاه تو روی می کنم . ای محمّد ، ای پیامبر خدا! من با توسّل به تو به درگاه خداوند که پروردگار تو و پروردگار من و پروردگار همه چیز است ، روی می کنم که : [ای خداوند!] بر محمّد و اهل بیت او درود فرستی، و از تو نسیمی کریمانه از نسیم هایت، و گشایشی آسان و روزی ای گسترده که با آن پریشانی خویش را به سامان آورم و قرضم را بپردازم و مخارج عائله ام را تأمین کنم، درخواست می کنم» . .

ص: 672

125.وقال صلی الله علیه و سلم:الإمام الصادق علیه السلام :إذا غَدَوتَ فی حاجَتِکَ بَعدَ أن تَجِبَ الصَّلاةُ فَصَلِّ رَکعَتَینِ ، فَإِذا فَرَغتَ مِنَ التَّشَهُّدِ قُلتَ :

«اللّهُمَّ إنّی غَدَوتُ ألتَمِسُ مِن فَضلِکَ کَما أمَرتَنی ، فَارزُقنی رِزقا حَلالاً طَیِّبا ، وأعطِنی فیما رَزَقتَنِی العافِیَةَ» تُعیدُها ثَلاثَ مَرّاتٍ ، ثُمَّ تُصَلّی رَکعَتَینِ اُخراوَینِ ، فَإِذا فَرَغتَ مِنَ التَّشَهُّدِ قُلتَ :

«بِحَولِ اللّهِ وقُوَّتِهِ ، غَدَوتُ بِغَیرِ حَولٍ مِنّی ولا قُوَّةٍ ، ولکِن بِحَولِکَ یا رَبِّ وقُوَّتِکَ ، وأبرَأُ إلَیکَ مِنَ الحَولِ وَالقُوَّةِ ، اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ بَرَکَةَ هذَا الیَومِ وبَرَکَةَ أهلِهِ ، وأسأَ لُکَ أن تَرزُقَنی مِن فَضلِکَ رِزقا واسِعا طَیِّبا حَلالاً ، تَسوقُهُ إلَیَّ بِحَولِکَ وقُوَّتِکَ ، وأنَا خافِضٌ (1) فی عافِیَتِکَ» ، تَقولُها ثَلاثا . (2) .


1- .خَفْضٌ من العیش : أی فی سعة وراحة (المصباح المنیر : ص 175 «خفض») .
2- .الکافی : ج 3 ص 475 ح 7 عن الولید بن صبیح ، قرب الإسناد : ص 3 ح 7 نحوه ، بحار الأنوار : ج 95 ص 293 ح 1 .

ص: 673

126.وقال صلی الله علیه و سلم:امام صادق علیه السلام :چون نماز صبح را خواندی و خواستی به سر کارَت روی، دو رکعت نماز بخوان و بعد از تشهّد بگو :

«بار خدایا! من، همچنان که فرمانم داده ای، برای طلب فضل تو بیرون می روم. پس ، روزیِ حلال و پاک روزی ام فرما و در آنچه مرا روزی می کنی ، عافیت را نیز عطایم کن» .

این دعا را سه بار می گویی، سپس دو رکعت دیگر می خوانی و بعد از تشهّد ، سه مرتبه می گویی :

«با توش و توان خداوند، بیرون می روم، نه با توش و توانی از خودم ؛ بلکه با توش و توان تو _ ای پروردگار من _ و در برابر تو ، خویشتن را بی توش و توان می دانم . بار خدایا! برکت این روز را و برکت اهل آن را از تو درخواست می کنم و از تو مسئلت دارم که از فضل خویش ، روزیِ فراخ و پاک و حلالی را نصیبم کنی و آن را با توش و توان خودت به جانب من سوق دهی، در حالی که غرقه در عافیت تو بیاسایم» . .

ص: 674

127.وقال صلی الله علیه و سلم:الکافی عن ابن الولید بن صبیح ، عن أبیه :قالَ أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام : أینَ حانوتُکَ مِنَ المَسجِدِ ؟ فَقُلتُ : عَلی بابِهِ . فَقالَ : إذا أرَدتَ أن تَأتِیَ حانوتَکَ فَابدَأ بِالمَسجِدِ ، فَصَلِّ فیهِ رَکعَتَینِ أو أربَعا ، ثُمَّ قُل :

غَدَوتُ بِحَولِ اللّهِ وقُوَّتِهِ ، وغَدَوتُ بِلا حَولٍ مِنّی ولا قُوَّةٍ ، بَل بِحَولِکَ وقُوَّتِکَ یا رَبِّ ، اللّهُمَّ إنّی عَبدُکَ ألتَمِسُ مِن فَضلِکَ کَما أمَرتَنی ، فَیَسِّر لی ذلِکَ ، وأنَا خافِضٌ فی عافِیَتِکَ . (1)128.قال صلی الله علیه و سلم:الکافی عن ابن طیّار :قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام : إنَّهُ کانَ فی یَدی شَیءٌ تَفَرَّقَ وضِقتُ ضیقا شَدیدا ، فَقالَ لی : ألَکَ حانوتٌ فِی السّوقِ ؟ قُلتُ : نَعَم وقَد تَرَکتُهُ .

فَقالَ : إذا رَجَعتَ إلَی الکوفَةِ فَاقعُد فی حانوتِکَ وَاکنُسهُ ، فَإِذا أرَدتَ أن تَخرُجَ إلی سوقِکَ فَصَلِّ رَکعَتَینِ أو أربَعَ رَکَعاتٍ ، ثُمَّ قُل فی دُبُرِ صَلاتِکَ :

«تَوَجَّهتُ بِلا حَولٍ مِنّی ولا قُوَّةٍ ، ولکِن بِحَولِکَ وقُوَّتِکَ ، وأبرَأُ إلَیکَ مِنَ الحَولِ وَالقُوَّةِ إلاّ بِکَ ، فَأَنتَ حَولی ومِنکَ قُوَّتی ، اللّهُمَّ فَارزُقنی مِن فَضلِکَ الواسِعِ رِزقا کَثیرا طَیِّبا ، وأنَا خافِضٌ فی عافِیَتِکَ ؛ فَإِنَّهُ لا یَملِکُها أحَدٌ غَیرُکَ»... .

فَما زِلتُ آخُذُ عِدلاً عِدلاً فَأَبیعُهُ ، وآخُذُ فَضلَهُ وأرُدُّ عَلَیهِ مِن رَأسِ المالِ ، حَتّی رَکِبتُ الدَّوابَّ ، وَاشتَرَیتُ الرَّقیقَ ، وبَنَیتُ الدّورَ . (2)129.وقال صلی الله علیه و سلم:الکافی عن محمّد بن الحسن العطّار عن رجل من أصحابنا عن الإمام الصادق علیه السلام ، قال :قالَ لی یا فُلانُ ، أما تَغدو فِی الحاجَةِ ؟ أما تَمُرُّ بِالمَسجِدِ الأَعظَمِ عِندَکُم بِالکوفَةِ ؟ قُلتُ : بَلی . قالَ : فَصَلِّ فیهِ أربَعَ رَکَعاتٍ ، قُل فیهِنَّ :

غَدَوتُ بِحَولِ اللّهِ وقُوَّتِهِ ، غَدَوتُ بِغَیرِ حَولٍ مِنّی ولا قُوَّةٍ ، ولکِن بِحَولِکَ یا رَبِّ وقُوَّتِکَ ، أسأَ لُکَ بَرَکَةَ هذَا الیَومِ وبَرَکَةَ أهلِهِ ، وأسأَ لُکَ أن تَرزُقَنی مِن فَضلِکَ حَلالاً طَیِّبا ، تَسوقُهُ إلَیَّ بِحَولِکَ وقُوَّتِکَ ، وأنَا خافِضٌ فی عافِیَتِکَ . (3) .


1- .الکافی : ج 3 ص 474 ح 4 .
2- .الکافی : ج 3 ص 474 ح 3 ، تهذیب الأحکام : ج 3 ص 312 ح 967 عن أبی الطیّار ، بحار الأنوار : ج 47 ص 367 ح 84 .
3- .الکافی : ج 3 ص 475 ح 5 ، المزار الکبیر : ص 164 ، بحار الأنوار : ج 100 ص 414 .

ص: 675

130.وقال صلی الله علیه و سلم:الکافی_ به نقل از فرزند ولید بن صبیح ، از پدرش _: امام صادق علیه السلام فرمود : «دکانت در کجای مسجد است؟» .

گفتم : کنار درِ مسجد .

فرمود : «هرگاه خواستی به دکانت بروی ، ابتدا به مسجد برو و دو یا چهار رکعت نماز بخوان و بعد از آن بگو :

با توان و نیروی خداوند بیرون آمده ام، نه با توان و نیرویی از جانب خودم؛ بلکه با توان و نیروی تو ای پروردگارم ! بار خدایا! من بنده تو ام که به دستور تو ، از فضل تو می جویم . پس ، آن را برای من آسان گردان و در عافیتت آسوده ام بدار» .131.وقال صلی الله علیه و سلم:الکافی_ به نقل از ابن طیّار _: به امام صادق علیه السلام گفتم : من ثروتی داشتم و همه از دستم رفت و در تنگنای سختی افتاده ام .

فرمود : «دکانی در بازار داری؟».

گفتم : آری؛ امّا رهایش کرده ام .

فرمود : «چون به کوفه برگشتی ، دکانت را بگشای و آب و جارویش کن، و هر زمان خواستی به بازارت بروی ، دو یا چهار رکعت نماز بخوان و در تعقیب نمازت بگو : نه با توش و توان خودم ، بلکه با توش و توان تو [ای خداوند ]می روم و برای خویش ، هیچ توش و توانی نمی دانم ، مگر به یاری تو، که تویی نیروی من و از توست توان من . بار خدایا! از فضل گسترده ات مرا روزی ای فراوان و پاک عطا فرما، و من در [سایه] آسایش تو آسوده ام، که جز تو کسی مالک آسایش نیست ...» .

از آن پس، جوال جوال [از فلان بازرگان ]می گرفتم و می فروختم و سودش را بر می داشتم و سرمایه را به او بر می گرداندم، چندان که مَرکب ها سوار شدم و غلامانی خریدم و چند خانه ساختم .132.وقال صلی الله علیه و سلم:الکافی_ به نقل از محمّد بن حسن عطّار ، از مردی از همکیشان ما (شیعه) _: امام صادق علیه السلام به من فرمود : «فلانی! صبح ها سر کار نمی روی؟ آیا از مسجد اعظمتان در کوفه نمی گذری؟».

گفتم : چرا .

فرمود : «پس، در آن ، چهار رکعت نماز بگزار و در نمازت بگو : با حرکت و نیروبخشیِ خداوند ، بیرون آمده ام . نه با حرکت و نیرویی از خودم ، بلکه با حرکت و نیروبخشی تو _ ای پروردگار _ بیرون آمده ام . برکت این روز و برکت اهل آن را از تو درخواست می کنم. و از تو تقاضا دارم که از فضل خودت به من روزی ای حلال و پاک عطا فرمایی و با حرکت و نیرویت آن را به سوی من سوق دهی، در حالی که من در عافیت تو آسوده ام» . .

ص: 676

133.وقال صلی الله علیه و سلم:الإمام الصادق علیه السلام :مَن کانَت لَهُ إلَی اللّهِ تَعالی حاجَةٌ ، فَلیَقصِد إلی مَسجِدِ الکوفَةِ وَلیُسبِغ وُضوءَهُ ، ویُصَلّی فِی المَسجِدِ رَکعَتَینِ ، یَقرَأُ فی کُلِّ واحِدَةٍ مِنهُما فاتِحَةَ الکِتابِ وسَبعَ سُوَرٍ مَعَها ، وهُنَّ : المُعَوِّذَتانِ ، و «قُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ» ، و «قُل یا أیُّهَا الکافِرونَ» ، و «إذا جاءَ نَصرُ اللّهِ» ، و «سَبِّحِ اسمَ رَبِّکَ الأَعلی» ، و «إنّا أنزَلناهُ فی لَیلَةِ القَدرِ» فَإِذا فَرَغَ مِنَ الرَّکعَتَینِ وتَشَهَّدَ وسَلَّمَ ، سَأَلَ اللّهَ حاجَتَهُ فَإِنَّها تُقضی بِعَونِ اللّهِ ، إن شاءَ اللّهُ . (1)134.وقال صلی الله علیه و سلم حین دفن إبراهیم ابنه _ عالکافی عن محمّد بن علیّ الحلبی :شَکی رَجُلٌ إلی أبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام الفاقَةَ وَالحِرفَةَ (2) فِی التِّجارَةِ بَعدَ یَسارٍ قَد کانَ فیهِ ، ما یَتَوَجَّهُ فی حاجَةٍ إلاّ ضاقَت عَلَیهِ المَعیشَةُ ، فَأَمَرَهُ أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام أن یَأتِیَ مَقامَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله بَینَ القَبرِ وَالمِنبَرِ ، فَیُصَلِّیَ رَکعَتَینِ ، ویَقولَ مِئَةَ مَرَّةٍ :

اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ بِقُوَّتِکَ وقُدرَتِکَ وبِعِزَّتِکَ وما أحاطَ بِهِ عِلمُکَ ، أن تُیَسِّرَ لی مِنَ التِّجارَةِ أوسَعَها رِزقا ، وأعَمَّها فَضلاً ، وخَیرَها عاقِبَةً .

قالَ الرَّجُلُ : فَفَعَلتُ ما أمَرَنی بِهِ ، فَما تَوَجَّهتُ بَعدَ ذلِکَ فی وَجهٍ إلاّ رَزَقَنِیَ اللّهُ . (3)135.وقال صلی الله علیه و سلم:کتاب من لا یحضره الفقیه :کانَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیه السلام إذا حَزَنَهُ أمرٌ لَبِسَ ثَوبَینِ مِن أغلَظِ ثِیابِهِ وأخشَنِها ، ثُمَّ رَکَعَ فی آخِرِ اللَّیلِ رَکعَتَینِ ، حَتّی إذا کانَ فی آخِرِ سَجدَةٍ مِن سُجودِهِ سَبَّحَ اللّهَ مِئَةَ تَسبیحَةٍ ، وحَمِدَ اللّهَ مِئَةَ مَرَّةٍ ، وهَلَّلَ اللّهَ مِئَةَ مَرَّةٍ ، وکَبَّرَ اللّهَ مِئَةَ مَرَّةٍ ، ثُمَّ یَعتَرِفُ بِذُنوبِهِ کُلِّها ما عَرَفَ مِنها ، أقَرَّ لَهُ _ تَبارَکَ وتَعالی _ بِهِ فی سُجودِهِ ، وما لَم یَذکُر مِنهَا اعتَرَفَ بِهِ جُملَةً ، ثُمَّ یَدعُو اللّهَ عز و جل ، ویُفضی (4) بِرُکبَتَیهِ إلَی الأَرضِ . (5) .


1- .الأمالی للطوسی : ص 416 ح 936 و ص 734 ح 1534 ولیس فیه «حاجته» وکلاهما عن صباح الحذّاء ، بحار الأنوار : ج 100 ص 393 ح 25 .
2- .حُورِفَ کَسْبُ فلان: إذا شُدِّدَ علیه فی معاشه (الصحاح : ج 4 ص 1342 «حرف») .
3- .الکافی : ج 3 ص 473 ح 1 ، تهذیب الأحکام : ج 3 ص 311 ح 965 .
4- .[یقال :] أفضی بیده إلی الأرض : إذا مسّها بباطن راحته فی سجوده (الصحاح : ج 6 ص 2455 «فضا») . فالمراد أنّه علیه السلام یرفع ثیابه عن رکبتیه ویمسّ بهما الأرض .
5- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 558 ح 1545 ، الدعوات : ص 130 ح 324 ، بحار الأنوار : ج 91 ص 376 ح 33 .

ص: 677

136.وقال صلی الله علیه و سلم:امام صادق علیه السلام :هر کس به خداوند متعال حاجتی داشت، آهنگ مسجد کوفه کند و وضویی کامل بگیرد و دو رکعت نماز در مسجد بخواند . در هر رکعت ، فاتحة الکتاب و هفت سوره «فلق» و «ناس» و «قل هو اللّه أحد» و «قل یا أیّها الکافرون» و «إذا جاء نصر اللّه » و «سبّح اسم ربّک الأعلی» و «إنّا أنزلناه فی لیلة القدر» را بخواند و چون دو رکعت را خواند و تشهّد گفت و سلام داد ، حاجتش را از خدا بخواهد که . به یاری خدا و به خواست خدا، برآورده می شود .137.وقال صلی الله علیه و سلم:الکافی_ به نقل از محمّد بن علی حلبی _: مردی به امام صادق علیه السلام از تنگ دستی و بدشانسی خود در کسب و کار شکایت کرد و گفت که قبلاً وضع مالی اش خوب بوده و اکنون دست به هر کاری می زند ، گشایشی در معیشتش حاصل نمی شود .

امام صادق علیه السلام به او فرمود که به مقام رسول خدا در بین قبر و منبر، برود و دو رکعت نماز بخواند و صد مرتبه بگوید : «بار خدایا! به حقّ نیرو و توان و عزّتت و به علمت که بر همه چیز احاطه دارد ، از تو درخواست می کنم که در کسب و کارم گشایشی دهی و فراخ ترین روزی و گسترده ترین فضل و بهترین عاقبت را نصیبم فرمایی».

آن مرد گفت : به دستور ایشان عمل کردم و از آن پس ، به هر کاری که دست می زدم ، خداوند به من روزی می داد .138.وقال صلی الله علیه و سلم:کتاب من لا یحضره الفقیه :امام زین العابدین علیه السلام هرگاه پیشامدی او را اندوهگین می ساخت ، دو جامه از زبرترین و درشت ترین جامه هایش را می پوشید. سپس در آخر شب ، دو رکعت نماز می خواند و در آخرین سجده اش ، صد مرتبه تسبیح و صد مرتبه حمد و صد مرتبه «لا إله إلاّ اللّه » و صد مرتبه تکبیر می گفت و آن گاه به همه گناهانش اعتراف می کرد . آنهایی را که به یاد داشت ، در سجده اش برای خداوند _ تبارک و تعالی _ به زبان می آورد و آنهایی را که به یاد نداشت ، به طور کلّی می گفت. سپس به درگاه خداوند عز و جل دعا می کرد و زانوانش را برهنه بر زمین می نهاد . .

ص: 678

139.وقال صلی الله علیه و سلم:الإمام الصادق علیه السلام :مَن تَطَهَّرَ ثُمَّ أوی إلی فِراشِهِ باتَ وفِراشُهُ کَمَسجِدِهِ ، فَإِن قامَ مِنَ اللَّیلِ فَذَکَرَ اللّهَ تَناثَرَت عَنهُ خَطایاهُ ، فَإِن قامَ مِن آخِرِ اللَّیلِ فَتَطَهَّرَ وصَلّی رَکعَتَینِ ، وحَمِدَ اللّهَ وأثنی عَلَیهِ وصَلّی عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، لَم یَسأَلِ اللّهَ شَیئا إلاّ أعطاهُ ، إمّا أن یُعطِیَهُ الَّذی یَسأَ لُهُ بِعَینِهِ ، وإمّا أن یَدَّخِرَ لَهُ ما هُوَ خَیرٌ لَهُ مِنهُ . (1)140.وقال صلی الله علیه و سلم فی حدیثٍ:عنه علیه السلام_ فِی الأَمرِ یَطلُبُهُ الطّالِبُ مِن رَبِّهِ _: تَصَدَّق فی یَومِکَ عَلی سِتّینَ مِسکینا ، عَلی کُلِّ مِسکینٍ صاعٌ بِصاعِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، فَإِذا کانَ اللَّیلُ اغتَسَلتَ فِی الثُّلُثِ الباقی ، ولَبِستَ أدنی ما یَلبَسُ مَن تَعولُ مِنَ الثِّیابِ ، إلاّ أنَّ عَلَیکَ فی تِلکَ الثِّیابِ إزارا ، ثُمَّ تُصَلّی رَکعَتَینِ ، فَإِذا وَضَعتَ جَبهَتَکَ فِی الرَّکعَةِ الأَخیرَةِ لِلسُّجودِ هَلَّلتَ اللّهَ وعَظَّمتَهُ وقَدَّستَهُ ومَجَّدتَهُ ، وذَکَرتَ ذُنوبَکَ فَأَقرَرتَ بِما تَعرِفُ مِنها مُسَمّیً ، ثُمَّ رَفَعتَ رَأسَکَ ، ثُمَّ إذا وَضَعتَ رَأسَکَ لِلسَّجدَةِ الثّانِیَةِ استَخَرتَ اللّهَ مِئَةَ مَرَّةٍ : «اللّهُمَّ إنّی أستَخیرُکَ» ، ثُمَّ تَدعُو اللّهَ بِما شِئتَ وتَسأَ لُهُ إیّاهُ ، وکُلَّما سَجَدتَ فَأَفضِ بِرُکبَتَیکَ إلَی الأَرضِ ، ثُمَّ تَرفَعُ الإِزارَ حَتّی تَکشِفَهُما ، وَاجعَلِ الإِزارَ مِن خَلفِکَ بَینَ إلیَتَیکَ وباطِنِ ساقَیکَ . (2) .


1- .الکافی : ج 3 ص 468 ح 5 عن محمّد بن کردوس .
2- .الکافی : ج 3 ص 479 ح 8 ، تهذیب الأحکام : ج 3 ص 314 ح 972 کلاهما عن زرارة وراجع کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 555 ح 1542 .

ص: 679

141.وقال صلی الله علیه و سلم:امام صادق علیه السلام :هر کس وضو بگیرد و به بسترش برود ، آن شب ، بسترش به منزله مسجد او خواهد بود و چنانچه شب برخیزد و ذکر خدا بگوید ، گناهانش می ریزند، و اگر آخر شب برخیزد و وضو بسازد و دو رکعت نماز بگزارد و حمد و ثنای الهی به جای آورد و بر پیامبر صلی الله علیه و آله صلوات بفرستد ، هر چه از خدا بخواهد ، به او عطا می فرماید ؛ یا همان چیزی را که از او خواسته است ، می دهد و یا بهتر از آن را برایش اندوخته[ی آخرت ]می کند .142.وقال صلی الله علیه و سلم:امام صادق علیه السلام_ درباره آنچه شخص از پروردگارش می طلبد _: در روز به شصت مستمند، به هر مستمند یک صاع به اندازه صاع پیامبر صلی الله علیه و آله ، صدقه بده و شب که شد ، در ثلث آخر آن غسل کن و پست ترین لباسی را که فردی از افراد خانواده ات می پوشد، بپوش و ازاری نیز بر تن کن. سپس دو رکعت نماز بخوان و در رکعت آخر که پیشانی ات را برای سجده نهادی ، خداوند را به یگانگی و بزرگی و پاکی و شُکوه بستای و گناهانت را یاد کن و آنها را که به یاد داری ، [یکایک ]نام ببر و به آنها اعتراف نما . سپس سر از سجده بردار و چون به سجده دوم رفتی ، از خداوند ، صد مرتبه طلب خیر کن و بگو : «بار خدایا! من از تو خیر می طلبم» . آن گاه هر دعایی خواستی ، بکن و از او مسئلت نما . و هر بار که به سجده رفتی ، اِزار خود را بالا بزن ، به طوری که زانوانت برهنه بر زمین قرار گیرند ؛ ولی از پشت ساق ، پاهایت را با آن بپوشان . .

ص: 680

143.وقال:رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن صَلّی ما بَینَ الجُمُعَتَینِ خَمسَمِئَةِ رَکعَةٍ ، فَلَهُ عِندَ اللّهِ ما یَتَمَنّی مِن خَیرٍ . (1)144.وقال صلی الله علیه و سلم:عنه صلی الله علیه و آله :مَن تَنَفَّلَ ما بَینَ الجُمُعَةِ إلَی الجُمُعَةِ خَمسَمِئَةِ رَکعَةٍ ، فَلَهُ عِندَ اللّهِ ما شاءَ ، إلاّ أن یَشاءَ مُحَرَّما . (2)145.وقال صلی الله علیه و سلم:مصباح المتهجد :الإمام الباقر علیه السلام : ما یَمنَعُ أحَدَکُم إذا أصابَهُ شَیءٌ مِن غَمِّ الدُّنیا أن یُصَلِّیَ یَومَ الجُمُعَةِ رَکعَتَینِ ، ویَحمَدَ اللّهَ تَعالی ویُثنِیَ عَلَیهِ ، ویُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِهِ علیهم السلام ، ویَمُدَّ یَدَهُ ویَقولَ : _ وذَکَرَ الدُّعاءَ _ . (3)146.وقال صلی الله علیه و سلم:الکافی عن أبی علیّ الخزّاز :حَضَرتُ أبا عَبدِ اللّهِ علیه السلام فَأَتاهُ رَجُلٌ فَقالَ لَهُ : جُعِلتُ فِداکَ ! أخی بِهِ بَلِیَّةٌ أستَحیی أن أذکُرَها .

فَقالَ لَهُ : اُستُر ذلِکَ ، وقُل لَهُ : یَصومُ یَومَ الأَربِعاءِ وَالخَمیسِ وَالجُمُعَةِ ، ویَخرُجُ إذا زالَتِ الشَّمسُ ، ویَلبَسُ ثَوبَینِ إمّا جَدیدَینِ وإمّا غَسیلَینِ حَیثُ لا یَراهُ أحَدٌ ، فَیُصَلّی ویَکشِفُ عَن رُکبَتَیهِ ، ویَتَمَطّی بِراحَتَیهِ الأَرضَ وجَنبَیهِ ، ویَقرَأُ فی صَلاتِهِ «فاتِحَةَ الکِتابِ» عَشرَ مَرّاتٍ و «قُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ» عَشرَ مَرّاتٍ ، فَإِذا رَکَعَ قَرَأَ خَمسَ عَشرَةَ مَرَّةً «قُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ» ، فَإِذا سَجَدَ قَرَأَها عَشرا ، فَإِذا رَفَعَ رَأسَهُ قَبلَ أن یَسجُدَ قَرَأَها عِشرینَ مَرَّةً ، یُصَلّی أربَعَ رَکَعاتٍ عَلی مِثلِ هذا ، فَإِذا فَرَغَ مِنَ التَّشَهُّدِ قالَ :

یا مَعروفا بِالمَعروفِ ، یا أوَّلَ الأَوَّلینَ ، یا آخِرَ الآخِرینَ ، یا ذَا القُوَّةِ المَتینِ ، یا رازِقَ المَساکینِ ، یا أرحَمَ الرّاحِمینَ ، إنِّی اشتَرَیتُ نَفسی مِنکَ بِثُلُثِ ما أملِکُ ، فَاصرِف عَنّی شَرَّ مَا ابتُلیتُ بِهِ ؛ إنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ . (4) .


1- .ثواب الأعمال : ص 68 ح 1 ، المحاسن : ج 1 ص 132 ح 163 کلاهما عن السکونی عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام ، بحار الأنوار : ج 91 ص 387 ح 19 .
2- .الجعفریّات : ص 35 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، الکافی : ج 3 ص 488 ح 7 عن السکونی عن الإمام الصادق علیه السلام .
3- .مصباح المتهجّد : ص 323 عن محمّد بن مسلم ، بحار الأنوار : ج 90 ص 28 ح 1 .
4- .الکافی : ج 3 ص 477 ح 4 .

ص: 681

147.وقال صلی الله علیه و سلم:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس ما بین دو جمعه پانصد رکعت نماز بخواند ، هر خیری که از خدا آرزو کند ، به او می دهد .148.وکان صلی الله علیه و سلم یقول فی دعائه:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس از جمعه تا جمعه پانصد رکعت نماز مستحبی بخواند هر چه از خدا بخواهد ، به او می دهد ، مگر آن که چیز حرامی بخواهد .149.وقال صلی الله علیه و سلم:مصباح المتهجّد :امام باقر علیه السلام فرمود : «چرا هر گاه غمی از غم های دنیا به یکی از شما می رسد ، روز جمعه دو رکعت نماز نمی خواند و حمد و ثنای خداوند متعال را به جا نمی آورد و بر محمّد و خاندان او صلوات نمی فرستد و دستش را به آسمان برنمی دارد و بگوید : ... ؟» . امام علیه السلام دعا را ذکر کرد .150.قال صلی الله علیه و سلم:الکافی_ به نقل از ابو علی خزّاز _: در محضر امام صادق علیه السلام بودم که مردی وارد شد و گفت : فدایت شوم! برادرم به مرضی دچار شده است که خجالت می کشم بگویم .

امام علیه السلام فرمود : «پوشیده اش بدار و به او بگو : روز چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه روزه بگیرد و زوال خورشید که شد ، دو جامه نو یا تمیز بپوشد و به جایی برود که کسی او را نبیند و نماز بگزارد و زانوانش را برهنه سازد و کف دستانش و پهلوهایش را بر زمین بکشد، و در [قیامِ] نمازش ، فاتحة الکتاب را ده مرتبه و «قل هو اللّه أحد» را ده مرتبه بخواند و چون به رکوع رفت ، پانزده مرتبه «قل هو اللّه أحد» را بخواند و در سجده نیز ده مرتبه آن را بخواند، و سر از سجده که برداشت، قبل از رفتن به سجده دوم، بیست مرتبه آن را بخواند . چهار رکعت با همین شیوه بخواند و پس از تمام شدن تشهّد بگوید : ای خدایی که به نیکی کردن ، معروفی! ای اوّل از هر اوّلی! ای آخر از هر آخری! ای دارنده نیروی استوار! ای روزی دهنده مستمندان! ای مهربان ترینِ مهربانان! من جان خویش را به یک سوم آنچه دارم ، از تو خریدم. پس شرّ آنچه را بِدان گرفتار آمده ام ، از من بگردان، که همانا تو بر هر کاری توانایی» . .

ص: 682

151.وقال صلی الله علیه و سلم:تهذیب الأحکام عن صفوان بن یحیی ومحمّد بن سهیل عن أشیاخهما عن الإمام الصادق علیه السلام :إذا حَضَرَت لَکَ حاجَةٌ مُهِمَّةٌ إلَی اللّهِ عز و جل ، فَصُم ثَلاثَةَ أیّامٍ مُتَوالِیَةٍ : الأَربِعاءَ وَالخَمیسَ وَالجُمُعَةَ ، فَإِذا کانَ یَومُ الجُمُعَةِ _ إن شاءَ اللّهُ _ فَاغتَسِل وَالبَس ثَوبا جَدیدا ، ثُمَّ اصعَد إلی أعلی بَیتٍ فی دارِکَ وصَلِّ فیهِ رَکعَتَینِ ، وَارفَع یَدَیکَ إلَی السَّماءِ ، ثُمَّ قُل :

اللّهُمَّ إنّی حَلَلتُ بِساحَتِکَ ؛ لِمَعرِفَتی بِوَحدانِیَّتِکَ وصَمَدانِیَّتِکَ ، وأنَّهُ لا قادِرَ عَلی قَضاءِ حاجَتی غَیرُکَ ، وقَد عَلِمتُ _ یا رَبِّ _ أنَّهُ کُلَّما تَظاهَرَت نِعَمُکَ عَلَیَّ اشتَدَّت فاقَتی إلَیکَ ، وقَد طَرَقَنی هَمُّ کَذا ، وأنتَ بِکَشفِهِ عالِمٌ غَیرُ مُعَلَّمٍ ، واسِعٌ غَیرُ مُتَکَلِّفٍ ، فَأَسأَ لُکَ بِاسمِکَ الَّذی وَضَعتَهُ عَلَی الجِبالِ فَنُسِفَت ، ووَضَعتَهُ عَلَی السَّماءِ فَانشَقَّت ، وعَلَی النُّجومِ فَانتَشَرَت ، وعَلَی الأَرضِ فَسُطِحَت ، وأسأَ لُکَ بِالحَقِّ الَّذی جَعَلتَهُ عِندَ مُحَمَّدٍ وَالأَئِمَّةِ _ وتُسَمّیهِم إلی آخِرِهِم _ أن تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وأهلِ بَیتِهِ ، وأن تَقضِیَ حاجَتی ، وأن تُیَسِّرَ لی عُسرَها ، وتَکفِیَنی مُهِمَّها ، فَإِن فَعَلتَ فَلَکَ الحَمدُ ، وإن لَم تَفعَل فَلَکَ الحَمدُ ، غَیرَ جائِرٍ فی حُکمِکَ ، ولا مُتَّهَمٍ فی قَضائِکَ ، ولا حائِفٍ فی عَدلِکَ .

وتُلصِقُ خَدَّکَ بِالأَرضِ وتَقولُ :

اللّهُمَّ إنَّ یونُسَ بنَ مَتّی عَبدَکَ دَعاکَ فی بَطنِ الحوتِ ، وهُوَ عَبدُکَ فَاستَجَبتَ لَهُ ، وأنَا عَبدُکَ أدعوکَ فَاستَجِب لی .

ثُمَّ قالَ أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام : إذا کانَت لِیَ الحاجَةُ فَأَدعو بِهذَا الدُّعاءِ ، فَأَرجِعُ وقَد قُضِیَت . (1) .


1- .تهذیب الأحکام : ج 3 ص 183 ح 416 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 556 ح 1543 وفیه «سهل» بدل «سهیل» ، المقنعة : ص 220 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 110 ح 2310 ، مصباح المتهجّد : ص 324 عن عاصم ابن حمید ولیس فیه «ثمّ قال أبو عبد اللّه علیه السلام ...» ، جمال الاُسبوع : ص 208 ، بحار الأنوار : ج 90 ص 33 ح 3 .

ص: 683

152.وقال صلی الله علیه و سلم:تهذیب الأحکام_ به نقل از صفوان بن یحیی و محمّد بن سهیل ، از شیوخشان _: امام صادق علیه السلام فرمود : «هرگاه حاجت مهمّی از خداوند عز و جل داشتی ، سه روز پیاپی روزه بگیر : چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه . و چون به خواست خدا جمعه شد ، غسل کن و جامه ای نو بپوش و به بلندترین بامِ سرایت برو و در آن جا دو رکعت نماز بخوان و دستانت را به سوی آسمان بردار و بگو : بار خدایا! من به درگاه تو آمده ام؛ زیرا می دانم تو یگانه و بی نیازی و جز تو ، کسی قادر به برآوردن حاجت من نیست، و می دانم _ ای پروردگار من _ که هر چه نعمت هایت به من فزونی بگیرند ، نیاز من به تو بیشتر می شود . اینک ، فلان گرفتاری به سراغم آمده است و تو ، بی آن که کسی به تو آموخته باشد، می دانی چگونه آن را برطرف سازی، و بدون زحمت ، کارگشایی می کنی . پس، به حقّ آن نامت که بر کوه هایش نهادی و کوه ها از هم پاشیدند، و بر آسمانش نهادی و آسمان از هم شکافت، و بر ستارگانش نهادی و ستارگان از هم پراکندند، و بر زمینش نهادی و زمینْ پهن شد ، از تو درخواست می کنم ، و به آن حقّی که نزد محمّد و امامان و یکایک آنان را تا به آخر ، نام می بری قرار دادی، از تو درخواست می کنم که بر محمّد و اهل بیت او درود فرستی و حاجت مرا برآوری و دشواری آن را برایم آسان گردانی و گره آن را برایم بگشایی . اگر چنین کردی ، تو را سپاس، و اگر نکردی ، باز هم تو را سپاس، که تو در حُکمت ستم نمی ورزی و در قضایت به تو سوء ظنّی نمی رود و در عدالتت منحرف نمی شوی .

و گونه ات را به زمین می چسبانی و می گویی :

بار خدایا! بنده ات یونس بن متّی ، در شکم ماهی ، تو را خواند، و او بنده تو بود و دعایش را مستجاب کردی . من نیز بنده تو هستم و تو را می خوانم . پس ، دعایم را مستجاب فرما » .

امام صادق علیه السلام سپس فرمود : من خود، هرگاه حاجتی پیدا می کنم ، با این دعا ، دعا می کنم و حاجت روا بر می گردم» . .

ص: 684

153.وجاء رجل إلی النبیّ صلی الله علیه و سلم فقال:رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَا استَخلَفَ عَبدٌ عَلی أهلِهِ بِخِلافَةٍ أفضَلَ مِن رَکعَتَینِ یَرکَعُهُما إذا أرادَ سَفَرا ، یَقولُ : «اللّهُمَّ إنّی أستَودِعُکَ نَفسی وأهلی ومالی ودینی ودُنیایَ وآخِرَتی وأمانَتی وخَواتیمَ عَمَلی» ، إلاّ أعطاهُ اللّهُ ما سَأَلَ . (1) .


1- .الکافی : ج 3 ص 480 ح 1 ، تهذیب الأحکام : ج 3 ص 310 ح 959 کلاهما عن السکونی عن الإمام الصادق علیه السلام ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 271 ح 2413 ، المحاسن : ج 2 ص 87 ح 1231 عن النوفلی وفیهما «وذرّیّتی» بدل «ودینی» ، بحار الأنوار : ج 76 ص 244 ح 27 .

ص: 685

154.وقال صلی الله علیه و سلم:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هرگاه بنده ای بخواهد به سفر برود ، بهترین جانشینی که برای خود در میان خانواده اش می گذارد ، دو رکعت نماز است که می خواند و می گوید :

«بار خدایا! خودم و خانواده ام و دارایی ام و دین و دنیا و آخرتم و امانتم و پایان کارم را به تو می سپارم» .

هر گاه چنین کند ، آنچه از خداوند بخواهد ، به او عطا می فرماید . .

ص: 686

البابُ الثانی عَشَرَ : قصص فی إجابة الدّعوات12 / 1اِستِجابَةُ دُعاءِ الشّابِّ المَشلولِ158.وقال صلی الله علیه و سلم السخّی الجهول أحبّ إلی امُهَج الدعوات عن الإمام الحسین علیه السلام :کُنتُ مَعَ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام فِی الطَّوافِ فی لَیلَةٍ دَیجوجِیَّةٍ (1) قَلیلَةِ النّور ، وقَد خَلا الطَّوافُ ، ونامَ الزُّوّارُ ، وهَدَأَتِ العُیونُ ، إذ سَمِعَ مُستَغیثا مُستَجیرا مُتَرَحِّما (2) ، بِصَوتٍ حَزینٍ مَحزونٍ مِن قَلبٍ موجَعٍ ، وهُوَ یَقولُ :

یا مَن یُجیبُ دُعَا المُضَطَرِّ فِی الظُّلَمِیا کاشِفَ الضُّرِّ وَالبَلوی مَعَ السَّقَمِ قَد نامَ وَفدُکَ حَولَ البَیتِ وَانتَبَهوایَدعو وعَینُکَ یا قَیّومُ لَم تَنَمِ هَب لی بِجودِکَ فَضلَ العَفوِ عَن جُرُمییا مَن أشارَ إلَیهِ الخَلقُ فِی الحَرَمِ إن کانَ عَفوُکَ لا یَلقاهُ ذو سَرَفٍفَمَن یَجودُ عَلَی العاصینَ بِالنِّعَمِ

قالَ الحُسَینُ بنُ عَلِیٍّ علیه السلام : فَقالَ لی : یا أبا عَبدِ اللّهِ ، أسَمِعتَ المُنادِیَ ذَنبَهُ ، المُستَغیثَ رَبَّهُ ؟ فَقُلتُ : نَعَم ، قَد سَمِعتُهُ .

فَقالَ : اِعتَبِرهُ عَسی [أن] (3) تَراهُ .

فَما زِلتُ أخبِطُ فی طَخیاءِ الظَّلامِ ، وأتَخَلَّلُ بَینَ النِّیامِ . فَلَمّا صِرتُ بَینَ الرُّکنِ وَالمَقامِ ، بَدا لی شَخصٌ مُنتَصِبٌ ، فَتَأَمَّلتُهُ فَإِذا هُوَ قائِمٌ ، فَقُلتُ :

السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا العَبدُ المُقِرُّ المُستَقیلُ المُستَغفِرُ المُستَجیرُ ، أجِب بِاللّهِ ابنَ عَمِّ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله .

فَأَسرَعَ فی سُجودِهِ وقُعودِهِ وسَلَّمَ ، فَلَم یَتَکَلَّم حَتّی أشارَ بِیَدِهِ بِأَن تَقَدَّمنی ، فَتَقَدَّمتُهُ فَأَتَیتُ بِهِ أمیرَ المُؤمِنینَ علیه السلام فَقُلتُ : دونَکَ ها هُوَ !

فَنَظَرَ إلَیهِ ، فَإِذا هُوَ شابٌّ حَسَنُ الوَجهِ ، نَقِیُّ الثِّیابِ ، فَقالَ لَهُ : مِمَّنِ الرَّجُلُ ؟ فَقالَ لَهُ : مِن بَعضِ العَرَبِ .

فَقالَ لَهُ : ما حالُکَ ؟ ومِمَّ بُکاؤُکَ وَاستِغاثَتُکَ ؟

فَقالَ : حالُ مَن اُوخِذَ بِالعُقوقِ فَهُوَ فی ضیقٍ ارتَهَنَهُ المُصابُ ، وغَمَرَهُ الاِکتِیابُ ، فَارتابَ (4) ، فَدُعاؤُهُ لا یُستَجابُ .

فَقالَ لَهُ عَلِیٌّ علیه السلام : ولِمَ ذلِکَ ؟

فَقالَ : لِأَنّی کُنتُ مُلتَهِیا فِی العَرَبِ بِاللَّعبِ وَالطَّرَبِ ، اُدیمُ العِصیانَ فی رَجَبٍ وشَعبانَ ، وما اُراقِبُ الرَّحمنَ ، وکانَ لی والِدٌ شَفیقٌ ، یُحَذِّرُنی مَصارِعَ الحَدَثانِ (5) ، ویُخَوِّفُنِی العِقابَ بِالنّیرانِ ، ویَقولُ : کَم ضَجَّ مِنکَ النَّهارُ وَالظَّلامُ ، وَاللَّیالی وَالأَیّامُ ، وَالشُّهورُ وَالأَعوامُ ، وَالمَلائِکَةُ الکِرامُ ، وکانَ إذا ألَحَّ عَلَیَّ بِالوَعظِ زَجَرتُهُ وَانتَهَرتُهُ ، ووَثَبتُ عَلَیهِ وضَرَبتُهُ .

فَعَمَدتُ یَوما إلی شَیءٍ مِنَ الوَرِقِ (6) فَکانَت فِی الخِباءِ ، فَذَهَبتُ لاِخُذَها وأصرِفَها فیما کُنتُ عَلَیهِ ، فَمانَعَنی عَن أخذِها ، فَأَوجَعتُهُ ضَربا ولَوَیتُ یَدَهُ ، وأخَذتُها ومَضَیتُ .

فَأَومَأَ بِیَدِهِ إلی رُکبَتَیهِ یَرومُ النُّهوضَ مِن مَکانِهِ ذلِکَ، فَلَم یُطِق یُحَرِّکُها مِن شِدَّةِ الوَجَعِ وَالأَ لَمِ فَأَنشَأَ یَقولُ :

جَرَت رَحِمٌ بَینی وبَینَ مُنازِلٍسَواءً کَما یَستَنزِلُ القَطرَ طالِبُه ورَبَّیتُ حَتّی صارَ جَلدا شَمَردَلاً (7)إذا قامَ ساوی غارِبَ (8) الفَحلِ غارِبُه وقَد کُنتُ اُوتیهِ مِنَ الزّادِ فِی الصِّباإذا جاعَ مِنهُ صَفوُهُ وأطایِبُه فَلَمَّا استَوی فی عُنفُوانِ شَبابِهِوأصبَحَ کَالرُّمحِ الرُّدَینِیِّ خاطِبُه تَهَضَّمَنی مالی کَذا ولَوی یَدیلَوی یَدَهُ اللّهُ الَّذی هُوَ غالِبُه

ثُمَّ حَلَفَ بِاللّهِ لَیَقدَمَنَّ إلی بَیتِ اللّهِ الحَرامِ ، فَیَستَعدِی اللّهَ عَلَیَّ .

قالَ : فَصامَ أسابیعَ ، وصَلّی رَکَعاتٍ ، ودَعا ، وخَرَجَ مُتَوَجِّها عَلی عَیرانَةٍ (9) ، یَقطَعُ بِالسَّیرِ عَرضَ الفَلاةِ ، ویَطوِی الأَودِیَةَ ویَعلُو الجِبالَ ، حَتّی قَدِمَ مَکَّةَ یَومَ الحَجِّ الأَکبَرِ ، فَنَزَلَ عَن راحِلَتِهِ ، وأقبَلَ إلی بَیتِ اللّهِ الحَرامِ ، فَسَعی وطافَ بِهِ ، وتَعَلَّقَ بِأَستارِهِ وَابتَهَلَ ، وأنشَأَ یَقولُ :

یا مَن إلَیهِ أتَی الحُجّاجُ بِالجَهدِفَوقَ المَهاوی (10) مِنَ اقصی غایَةِ البُعدِ إنّی أتَیتُکَ یا مَن لا یُخَیِّبُ مَنیَدعوهُ مُبتَهِلاً بِالواحِدِ الصَّمَدِ هذا مُنازِلُ یَرتاعُ مِن عَقَقیفَخُذ بِحَقّی یا جَبّارُ مِن وَلَدی حَتّی تُشِلَّ بِعَونٍ مِنکَ جانِبَهُیا مَن تَقَدَّسَ لَم یولَد ولَم یَلِدِ

قالَ : فَوَ الَّذی سَمَکَ السَّماءَ ، وأنبَعَ الماءَ ، مَا استَتَمَّ دُعاءَهُ حَتّی نَزَلَ بی ما تَری _ ثُمَّ کَشَفَ عَن یَمینِهِ ، فَإِذا بِجانِبِهِ قَد شَلَّ _ فَأَنَا مُنذُ ثَلاثِ سِنینَ أطلُبُ إلَیهِ أن یَدعُوَ لی (11) فِی المَوضِعِ الَّذی دَعا بِهِ عَلَیَّ ، فَلَم یُجِبنی ، حَتّی إذا کانَ العامُ ، أنعَمَ عَلَیَّ فَخَرَجتُ بِهِ عَلی ناقَةٍ عُشَراءَ (12) اُجِدُّ السَّیرَ حَثیثا رَجاءَ العافِیَةِ ، حَتّی إذا کُنّا عَلَی الأَراکِ (13) وحَطمَةِ وادِی السِّیاکِ (14) نَفَرَ طائِرٌ فِی اللَّیلِ ، فَنَفَرَت مِنهُ النّاقَةُ الَّتی کانَ عَلَیها ، فَأَلقَتهُ إلی قَرارِ الوادی ، وَارفَضَّ بَینَ الحَجَرَینِ ، فَقَبَرتُهُ هُناکَ ، وأعظَمُ مِن ذلِکَ أنّی لا اُعرَفُ إلاَّ «المَأخوذَ بِدَعوَةِ أبیهِ» .

فَقالَ لَهُ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام : أتاکَ الغَوثُ ، ألا اُعَلِّمُکَ دُعاءً عَلَّمَنیهِ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، وفیهِ اسمُ اللّهِ الأَکبَرُ الأَعظَمُ العَزیزُ الأَکرَمُ ، الَّذی یُجیبُ بِهِ مَن دَعاهُ ، ویُعطی بِهِ مَن سَأَلَهُ ، ویُفَرِّجُ بِهِ الهَمَّ ، ویَکشِفُ بِهِ الکَربَ ، ویُذهِبُ بِهِ الغَمَّ ، ویُبرِئُ بِهِ السُّقمَ ، ویَجبُرُ بِهِ الکَسیرَ ، ویُغنی بِهِ الفَقیرَ ، ویَقضی بِهِ الدَّینَ ، ویَرُدُّ بِهِ العَینَ ، ویَغفِرُ بِهِ الذُّنوبَ ، ویَستُرُ بِهِ العُیوبَ ، ویُؤمِنُ بِهِ کُلَّ خائِفٍ مِن شَیطانٍ مَریدٍ ، وجَبّارٍ عَنیدٍ . ولَو دَعا بِهِ طائِعٌ للّهِِ عَلی جَبَلٍ لَزالَ مِن مَکانِهِ ، أو عَلی مَیِّتٍ لَأَحیاهُ اللّهُ بَعدَ مَوتِهِ ، ولَو دَعا بِهِ عَلَی الماءِ لَمَشی عَلَیهِ بَعدَ أن لا یَدخُلَهُ العُجبُ .

فَاتَّقِ اللّهَ أیُّهَا الرَّجُلُ ، فَقَد أدرَکَتنِی الرَّحمَةُ لَکَ ، وَلیَعلَمِ اللّهُ مِنکَ صِدقَ النِّیَّةِ أنَّکَ لا تَدعو بِهِ فی مَعصِیَتِهِ ولا تُفیدُهُ إلاَّ الثِّقَةَ فی دینِکَ ! فَإِن أخلَصتَ النِّیَّةَ استَجابَ اللّهُ لَکَ ، ورَأَیتَ نَبِیَّکَ مُحَمَّدا صلی الله علیه و آله فی مَنامِکَ ، یُبَشِّرُکَ بِالجَنَّةِ وَالإِجابَةِ .

قالَ الحُسَینُ بنُ عَلِیٍّ علیهماالسلام : فَکانَ سُروری بِفائِدَةِ الدُّعاءِ أشَدَّ مِن سُرورِ الرَّجُلِ بِعافِیَتِهِ وما نَزَلَ بِهِ ؛ لِأَنَّنی لَم أکُن سَمِعتُهُ مِنهُ ، ولا عَرَفتُ هذَا الدُّعاءَ قَبلَ ذلِکَ .

ثُمَّ قالَ : اِیتِنی بِدَواةٍ وبَیاضٍ ، وَاکتُب ما اُملیهِ عَلَیکَ . فَفَعَلتُ وهُوَ :

«بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ ، اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ بِاسمِکَ یا ذَا الجَلالِ وَالإِکرامِ ، یا حَیُّ یا قَیّومُ ، یا حَیُّ لا إلهَ إلاّ أنتَ ، یا مَن لا یَعلَمُ ما هُوَ ولا أینَ هُوَ ولا حَیثُ هُوَ ولا کَیفَ هُوَ إلاّ هُوَ ، یا ذَا المُلکِ وَالمَلَکوتِ ، یا ذَا العِزَّةِ وَالجَبَروتِ ، یا مَلِکُ یا قُدّوسُ ، یا سَلامُ یا مُؤمِنُ یا مُهَیمِنُ ، یا عَزیزُ یا جَبّارُ یا مُتَکَبِّرُ ، یا خالِقُ یا بارِئُ یا مُصَوِّرُ ، یا مُفیدُ یا وَدودُ ، یا مَحمودُ یا مَعبودُ ، یا بَعیدُ یا قَریبُ یا مُجیبُ ، یا رَقیبُ یا حَسیبُ ، یا بَدیعُ یا رَفیعُ یا مَنیعُ ، یا سَمیعُ یا عَلیمُ ، یا حَکیمُ یا کَریمُ یا قَدیمُ .

یا عَلِیُّ یا عَظیمُ ، یا حَنّانُ یا مَنّانُ ، یا دَیّانُ یا مُستَعانُ ، یا جَلیلُ یا جَمیلُ ، یا وَکیلُ یا کَفیلُ ، یا مُقیلُ یا مُنیلُ ، یا نَبیلُ یا دَلیلُ ، یا هادی یا بادی ، یا أوَّلُ یا آخِرُ ، یا ظاهِرُ یا باطِنُ ، یا حاکِمُ یا قاضی ، یا عادِلُ یا فاضِلُ ، یا واصِلُ یا طاهِرُ یا مُطَهِّرُ ، یا قادِرُ یا مُقتَدِرُ ، یا کَبیرُ یا مُتَکَبِّرُ .

یا أحَدُ یا صَمَدُ ، یا مَن لَم یَلِد ولَم یولَد ولَم یَکُن لَهُ کُفُوا أحَدٌ ، ولَم یَکُن لَهُ صاحِبَةٌ ولا کانَ مَعَهُ وَزیرٌ ، ولاَ اتَّخَذَ مَعَهُ مُشیرا ، ولاَ احتاجَ إلی ظَهیرٍ ، ولا کانَ مَعَهُ إلهٌ ، لا إلهَ إلاّ أنتَ فَتَعالَیتَ عَمّا یَقولُ الجاحِدونَ (الظّالِمونَ) عُلُوّا کَبیرا .

یا عالِمُ یا شامِخُ یا باذِخُ ، یا فَتّاحُ یا مُفَرِّجُ ، یا ناصِرُ یا مُنتَصِرُ یا مُهلِکُ (مُدرِکُ) یا مُنتَقِمُ ، یا باعِثُ یا وارِثُ ، یا أوَّلُ یا طالِبُ یا غالِبُ ، یا مَن لا یَفوتُهُ هارِبٌ ، یا تَوّابُ یا أوّابُ یا وَهّابُ ، یا مُسَبِّبَ الأَسبابِ ، یا مُفَتِّحَ الأَبوابِ ، یا مَن حَیثُ ما دُعِیَ أجابَ ، یا طَهورُ یا شَکورُ ، یا عَفُوُّ یا غَفورُ ، یا نورَ النّورِ ، یا مُدَبِّرَ الاُمورِ ، یا لَطیفُ یا خَبیرُ ، یا مُتَجَبِّرُ یا مُنیرُ ، یا بَصیرُ یا ظَهیرُ ، یا کَبیرُ یا وَترُ ، یا فَردُ یا صَمَدُ ، یا سَنَدُ یا کافی ، یا مُحسِنُ یا مُجمِلُ ، یا شافی یا وافی یا مُعافی ، یا مُنعِمُ یا مُتَفَضِّلُ ، یا مُتَکَرِّمُ یا مُتَفَرِّدُ .

یا مَن عَلا فَقَهَرَ ، یا مَن مَلَکَ فَقَدَرَ ، یا مَن بَطَنَ فَخَبَرَ ، یا مَن عُبِدَ فَشَکَرَ ، یا مَن عُصِیَ فَغَفَرَ وسَتَرَ ، یا مَن لا تَحویهِ الفِکَرُ ، ولا یُدرِکُهُ بَصَرٌ ، ولا یَخفی عَلَیهِ أثَرٌ ، یا رازِقَ البَشَرِ ، ویا مُقَدِّرَ کُلِّ قَدَرٍ .

یا عالِیَ المَکانِ ، یا شَدیدَ الأَرکانِ ، یا مُبَدِّلَ الزَّمانِ ، یا قابِلَ القُربانِ ، یا ذَا المَنِّ وَالإِحسانِ ، یا ذَا العِزِّ وَالسُّلطانِ ، یا رَحیمُ یا رَحمنُ ، یا عَظیمَ الشَّأنِ ، یا مَن هُوَ کُلَّ یَومٍ فی شَأنٍ ، یا مَن لا یَشغَلُهُ شَأنٌ عَن شَأنٍ .

یا سامِعَ الأَصواتِ ، یا مُجیبَ الدَّعَواتِ ، یا مُنجِحَ الطَّلِباتِ ، یا قاضِیَ الحاجاتِ ، یا مُنزِلَ البَرَکاتِ ، یا راحِمَ العَبَراتِ ، یا مُقیلَ العَثَراتِ ، یا کاشِفَ الکُرُباتِ ، یا وَلِیَّ الحَسَناتِ ، یا رَفیعَ الدَّرَجاتِ ، یا مُعطِیَ المَسأَلاتِ ، یا مُحیِیَ الأَمواتِ ، یا مُطَّلِعُ عَلَی النِّیّاتِ ، یا رادَّ ما قَد فاتَ ، یا مَن لا تَشتَبِهُ عَلَیهِ الأَصواتُ ، یا مَن لا تُضجِرُهُ المَسأَلاتُ ، ولا تَغشاهُ الظُّلُماتُ ، یا نورَ الأَرضِ وَالسَّماواتِ .

یا سابِغَ النِّعَمِ ، یا دافِعَ النِّقَمِ ، یا بارِئَ النَّسَمِ ، یا جامِعَ الاُمَمِ ، یا شافِیَ السَّقَمِ ، یا خالِقَ النّورِ وَالظُّلَمِ ، یا ذَا الجودِ وَالکَرَمِ ، یا مَن لا یَطَأُ عَرشَهُ قَدَمٌ .

یا أجوَدَ الأَجوَدینَ ، یا أکرَمَ الأَکرَمینَ ، یا أسمَعَ السّامِعینَ ، یا أبصَرَ النّاظِرینَ ، یا جارَ المُستَجیرینَ ، یا أمانَ الخائِفینَ ، یا ظَهرَ اللاّجینَ ، یا وَلِیَّ المُؤمِنینَ ، یا غِیاثَ المُستَغیثینَ ، یا غایَةَ الطّالِبینَ .

یا صاحِبَ کُلِّ غَریبٍ ، یا مونِسَ کُلِّ وَحیدٍ ، یا مَلجَأَ کُلِّ طَریدٍ ، یا مَأوی کُلِّ شَریدٍ ، یا حافِظَ کُلِّ ضالَّةٍ ، یا راحِمَ الشَّیخِ الکَبیرِ ، یا رازِقَ الطِّفلِ الصَّغیرِ ، یا جابِرَ العَظمِ الکَسیرِ ، یا فَکّاکَ کُلِّ أسیرٍ ، یا مُغنِیَ البائِسِ الفَقیرِ ، یا عِصمَةَ الخائِفِ المُستَجیرِ ، یا مَن لَهُ التَّدبیرُ وَالتَّقدیرُ ، یا مَنِ العَسیرُ عَلَیهِ سَهلٌ یَسیرٌ ، یا مَن لا یَحتاجُ إلی تَفسیرٍ ، یا مَن هُوَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ ، یا مَن هُوَ بِکُلِّ شَیءٍ خَبیرٌ ، یا مَن هُوَ بِکُلِّ شَیءٍ بَصیرٌ .

یا مُرسِلَ الرِّیاحِ ، یا فالِقَ الإِصباحِ ، یا باعِثَ الأَرواحِ ، یا ذَا الجودِ وَالسَّماحِ ، یا مَن بِیَدِهِ کُلُّ مِفتاحٍ ، یا سامِعَ کُلِّ صَوتٍ ، یا سابِقَ کُلِّ فَوتٍ ، یا مُحیِیَ کُلِّ نَفسٍ بَعدَ المَوتِ .

یا عُدَّتی فی شِدَّتی ، یا حافِظی فی غُربَتی ، یا مونِسی فی وَحدَتی ، یا وَلِیّی فی نِعمَتی ، یا کَنَفی حینَ تُعیینِی المَذاهِبُ ، وتُسلِمُنِی الأَقارِبُ ، ویَخذُلُنی کُلُّ صاحِبٍ .

یا عِمادَ مَن لا عِمادَ لَهُ ، یا سَنَدَ مَن لا سَنَدَ لَهُ ، یا ذُخرَ مَن لا ذُخرَ لَهُ ، یا کَهفَ مَن لا کَهفَ لَهُ ، یا رُکنَ مَن لا رُکنَ لَهُ ، یا غِیاثَ مَن لا غِیاثَ لَهُ ، یا جارَ مَن لا جارَ لَهُ .

یا جارِیَ اللَّصیقَ ، یا رُکنِیَ الوَثیقَ ، یا إلهی بِالتَّحقیقِ ، یا رَبَّ البَیتِ العَتیقِ ، یا شَفیقُ یا رَفیقُ ، فُکَّنی مِن حَلَقِ المَضیقِ ، وَاصرِف عَنّی کُلَّ هَمٍّ وغَمٍّ وضیقٍ ، وَاکفِنی شَرَّ ما لا اُطیقُ ، وأعِنّی عَلی ما اُطیقُ .

یا رادَّ یوسُفَ عَلی یَعقوبَ ، یا کاشِفَ ضُرِّ أیّوبَ ، یا غافِرَ ذَنبِ داوُدَ ، یا رافِعَ عیسَی بنِ مَریَمَ مِن أیدِی الیَهودِ ، یا مُجیبَ نِداءِ یونُسَ فِی الظُّلُماتِ ، یا مُصطَفِیَ موسی بِالکَلِماتِ ، یا مَن غَفَرَ لاِدَمَ خَطیئَتَهُ ، ورَفَعَ إدریسَ بِرَحمَتِهِ ، یا مَن نَجّی نوحا مِنَ الغَرَقِ ، یا مَن أهلَکَ عادا الاُولی وثَمودَ فَما أبقی ، وقَومَ نوحٍ مِن قَبلُ ، إنَّهُم کانوا هُم أظلَمَ وأطغی ، وَالمُؤتَفِکَةَ أهوی ، یا مَن دَمَّرَ عَلی قَومِ لوطٍ ، ودَمدَمَ عَلی قَومِ شُعَیبٍ .

یا مَنِ اتَّخَذَ إبراهیمَ خَلیلاً ، یا مَنِ اتَّخَذَ موسی کَلیما ، وَاتَّخَذَ مُحَمَّدا صَلَّی اللّهُ عَلَیهِم أجمَعینَ حَبیبا ، یا مُؤتِیَ لُقمانَ الحِکمَةَ ، وَالواهِبَ لِسُلَیمانَ مُلکا لا یَنبَغی لِأَحَدٍ مِن بَعدِهِ ، یا مَن نَصَرَ ذَا القَرنَینِ عَلَی المُلوکِ الجَبابِرَةِ ، یا مَن أعطَی الخِضرَ الحَیاةَ ، ورَدَّ لِیوشَعَ بنِ نونٍ الشَّمسَ بَعدَ غُروبِها ، یا مَن رَبَطَ عَلی قَلبِ اُمِّ موسی ، وأحصَنَ فَرجَ مَریَمَ بِنتِ عِمرانَ ، یا مَن حَصَّنَ یَحیَی بنَ زَکَرِیّاءَ مِنَ الذَّنبِ ، وسَکَّنَ عَن موسَی الغَضَبَ ، یا مَن بَشَّرَ زَکَرِیّاءَ بِیَحیی ، یا مَن فَدی إسماعیلَ مِنَ الذَّبحِ ، یا مَن قَبِلَ قُربانَ هابیلَ وجَعَلَ اللَّعنَةَ عَلی قابیلَ ، یا هازِمَ الأَحزابِ ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَلی جَمیعِ المُرسَلینَ ومَلائِکَتِکَ المُقَرَّبینَ ، وأهلِ طاعَتِکَ .

وأسأَ لُکَ بِکُلِّ مَسأَلَةٍ سَأَلَکَ بِها أحَدٌ مِمَّن رَضیتَ عَنهُ فَحَتَمتَ لَهُ عَلَی الإِجابَةِ ، یا اَللّهُ یا اَللّهُ یا اَللّهُ ، یا رَحمنُ یا رَحیمُ ، یا رَحمنُ یا رَحیمُ ، یا رَحمنُ یا رَحیمُ ، یا ذَا الجَلالِ وَالإِکرامِ ، یا ذَا الجَلالِ وَالإِکرامِ ، یا ذَا الجَلالِ وَالإِکرامِ ، بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِه بِهِ أسأَ لُکَ بِکُلِّ اسمٍ سَمَّیتَ بِهِ نَفسَکَ ، أو أنزَلتَهُ فِی شَیءٍ مِن کُتُبِکَ ، أوِ استَأثَرتَ بِهِ فی عِلمِ الغَیبِ عِندَکَ ، وبِمَعاقِدِ العِزِّ مِن عَرشِکَ ، ومُنتَهَی الرَّحمَةِ مِن کِتابِکَ ، وبِما لَو أنَّ ما فِی الأَرضِ مِن شَجَرَةٍ أقلامٌ وَالبَحرُ یَمُدُّهُ مِن بَعدِهِ سَبعَةُ أبحُرٍ ما نَفِدَت کَلِماتُ اللّهِ ، إنَّ اللّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ . وأسأَ لُکَ بِأَسمائِکَ الحُسنَی الَّتی بَیَّنتَها فی کِتابِکَ فَقُلتَ : «وَلِلَّهِ الأَْسْمَاءُ الْحُسْنَی فَادْعُوهُ بِهَا » (15) ، وقُلتَ : «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ » (16) ، وقُلتَ : «وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ » (17) ، وقُلتَ : «یَ_عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُواْ عَلَی أَنفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُواْ مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ » . (18)

و أنَا أسأَ لُکَ یا إلهی وأطمَعُ فی إجابَتی یا مَولایَ کَما وَعَدتَنی ، وقَد دَعَوتُکَ کَما أمَرتَنی ، فَافعَل بی کَذا وکَذا» .

وتَسأَلُ اللّهَ تَعالی ما أحبَبتَ ، وتُسَمّی حاجَتَکَ ، ولا تَدعُ بِهِ إلاّ وأنتَ طاهِرٌ .

ثُمَّ قالَ لِلفَتی : إذا کانَتِ اللَّیلَةُ فَادعُ بِهِ عَشرَ مَرّاتٍ ، وَائتِنی مِن غَدٍ بِالخَبَرِ . (19)

قالَ الحُسَینُ بنُ عَلِیٍّ علیه السلام : وأخَذَ الفَتَی الکِتابَ ومَضی ، فَلَمّا کانَ مِن غَدٍ ما أصبَحنا حینا حَتّی أتَی الفَتی إلَینا سَلیما مُعافیً ، وَالکِتابُ بِیَدِهِ ، وهُوَ یَقولُ : هذا وَاللّهِ الاِسمُ الأَعظَمُ ، استُجیبَ لی ورَبِّ الکَعبَةِ .

قالَ لَهُ عَلِیٌّ علیه السلام : حَدِّثنی . قالَ : [لَمّا] (20) هَدَأَتِ العُیونُ بِالرُّقادِ ، وَاستَحلَکَ جِلبابُ اللَّیلِ ، رَفَعتُ یَدی بِالکِتابِ ، ودَعَوتُ اللّهَ بِحَقِّهِ مِرارا ، فَاُجِبتُ فِی الثّانِیَةِ : حَسبُکَ ، فَقَد دَعَوتَ اللّهَ بِاسمِهِ الأَعظَمِ .

ثُمَّ اضطَجَعتُ ، فَرَأَیتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی مَنامی ، وقَد مَسَحَ یَدَهُ الشَّریفَةَ عَلَیَّ وهُوَ یَقولُ : اِحتَفِظ بِاسمِ اللّهِ الأَعظَمِ العَظیمِ ، فَإِنَّکَ عَلی خَیرٍ . فَانتَبَهتُ مُعافیً کَما تَری ، فَجَزاکَ اللّهُ خَیرا . 21 .


1- .لیلٌ دَجیّ : أی مظلم (مجمع البحرین : ج 1 ص 578) .
2- .فی بحار الأنوار : «مُستَرحِما» بدل «مترحّما» وهو الأصحّ .
3- .الزیادة من بحار الأنوار .
4- .فی بحار الأنوار : ج 1 ص 225 : «فإن تابَ» بدل «فارتاب» .
5- .حَدَثانُ الدهر وحوادثه : نُوَبُهُ ، وما یحدث منه (لسان العرب : ج 2 ص 132 «حدث») .
6- .الورق : الدّراهم المضروبة ، وفی الورق ثلاث لغات : وَرِق ، ووِرْق ، ووَرَق (الصحاح : ج 4 ص 1564 «ورق») .
7- .الشَّمَردَلُ : السریع من الإبل وغیره (الصحاح : ج 5 ص 1741 «شمردل») .
8- .الغارِب : ما بین العُنُق والسَّنام ، وهو الذی یُلقی علیه خِطام البعیر إذا اُرسِل (المصباح المنیر : ص 444 «غرب») .
9- .العَیرانة : ناقة تشبّه بالعَیْر [أی الحمار الوحشی] فی سرعتها ونشاطها (الصحاح : ج 2 ص 764 «عیر») .
10- .المَهواة : موضع فی الهواء مشرف ما دونه من جبل وغیره (لسان العرب : ج 15 ص 370 «هوا») . وفی بحار الأنوار : «المهاد» .
11- .فی المصدر : «یدعونی» ، والتصویب من بحار الأنوار .
12- .العُشَراءُ من النوق : التی مضی لحملها عشرة أشهر بعد طروق الفعل (تاج العروس : ج 7 ص 225 «عشر») .
13- .هو وادی الأراک قرب مکّة (معجم البلدان : ج 1 ص 135) .
14- .فی المصدر : «وحطته وادی السجال» ، والتصویب من بحار الأنوار .
15- .الأعراف : 180 .
16- .غافر : 60 .
17- .البقرة : 186 .
18- .الزمر : 53 .
19- .فی المصدر : «بالخیر» ، والتصویب من بحار الأنوار .
20- .مُهَج الدعوات : ص 191 ، بحار الأنوار : ج 95 ص 394 ح 33 .

ص: 687

باب دوازدهم : داستان هایی درباره اجابت دعا

12 / 1 مستجاب شدن دعای جوان فلج

باب دوازدهم : داستان هایی درباره اجابت دعا12 / 1مستجاب شدن دعای جوان فلج162.وقال صلی الله علیه و سلم:مهج الدعوات_ به نقل از امام حسین علیه السلام _: در یک شب تاریک کم نور که طواف ، خلوت بود و زائران ، خفته بودند و چشم ها آرام گرفته بود، با علی بن ابی طالب علیه السلام در طواف بودم که شنید کسی با آوازی سوزناک و غمناک و برخاسته از دلی دردمند ، استغاثه می کند و به خدا پناه می جوید و از او رحم می طلبد و می گوید :

ای آن که دعای درمانده را در تاریکی ها جواب می دهی!

ای زداینده رنج و بلا و بیماری!

زائران تو ، پیرامون خانه می خوابند و بیدار می شوند

و دعا می کنند ، در حالی که چشمان تو _ ای پاینده _ هرگز نمی خوابد

به جود و بخشندگی ات از گناه من در گذر

ای آن که جمله خلائق در حرم ، او را نشان می دهند

اگر عفو تو شامل حال گنهکار نشود

پس چه کسی گنهکاران را مورد لطف قرار دهد؟

[پدرم] به من فرمود : «ای ابا عبد اللّه ! آیا شنیدی این صدایی را که از گناهانش می گوید و از پروردگارش کمک می جوید؟».

گفتم : آری، شنیدم .

فرمود : «جستجویش کن ، شاید او را بیابی» .

من کورمال کورمال در تاریکی پیش رفتم و از لابه لای خفتگان گذشتم و چون به میان رکن و مقام رسیدم، شبحی راست به نظرم رسید. دقّت کردم ، دیدم کسی ایستاده است . گفتم : سلام بر تو ، ای بنده ای که به گناه ، اقرار می کنی و پوزش می خواهی و آمرزش می طلبی و پناه می جویی . پسر عموی پیامبر خدا تو را می خواهد . به حقّ خدا اجابتش کن .

او سریع سجود و قعودش را به هم آورد و نمازش را سلام داد و بی آن که سخنی بگوید ، با دستش اشاره کرد که پیشاپیش او حرکت کنم . من به راه افتادم و او را نزد امیر مؤمنان علیه السلام آوردم و گفتم : بفرمایید، آوردَمَش .

امیر مؤمنان نگاهش کرد و جوانی خوب رو و آراسته دید . فرمود : «از کدام طایفه ای؟».

جوان گفت : از یکی از طوایف عرب .

فرمود : «چگونه است حال تو، و گریه و استغاثه ات برای چیست؟».

گفت: حالم، حال کسی است که به کیفر عاقّ والدین گرفتار آمده و در تنگی است و بدبختی ، اسیرش ساخته و اندوه ، او را در میان گرفته و مردّد است و دعایش مستجاب نمی شود .

علی علیه السلام به او فرمود : «چرا چنین است؟».

گفت : من در میان عرب ، روزگار به بازی و طرب می گذرانیدم و در رجب و شعبان ، پیوسته سرگرم معصیت بودم و خدای مهربان را در نظر نمی داشتم . پدری دلسوز داشتم که مرا از مجازات های روزگار بر حذر می داشت و از عذاب دوزخ بیم می داد و می گفت : از دست تو ، چه ناله ها و شِکوه ها که نکردند این روشنایی و تاریکی، و روزان و شبان و ماه ها و سال ها، و فرشتگان بزرگوار الهی . و هرگاه زیاد پند و اندرزم می داد ، بر او بانگ می زدم و تندی می کردم و می پریدم و او را می زدم .

روزی ، قصد سکّه هایی را کردم که در خیمه بود و رفتم تا آنها را بردارم و خرج بُلهوسی های خود کنم ، که پدرم مانعم شد . من او را به باد کتک گرفتم و دستش را پیچاندم و سکّه ها را برداشتم و رفتم . پدرم دستش را به طرف زانوانش برد تا از جایش برخیزد ؛ امّا از شدّت درد و ناراحتی نتوانست دستانش را حرکت دهد. پس شروع به خواندن این ابیات کرد :

میان من و مُنازل ، خویشاوندی بود

درست آن سان که باران خواه ، طلب باران می کند

و او را پروراندم تا که نیرو گرفت و قامت افراشت

آن سان که چون بایستد ، گردنش با گردن گاو نر برابری کند

آن گاه که کودک بود ، به او از خوراک می خوراندم

_ هرگاه گرسنه می شد _ بهترین و لذیذترینش را

امّا همین که به عنفوان جوانی اش رسید

و زبانش چونان نیزه رُدَینی (1) تیز گشت

مالم را به ستم گرفت و دستم را همی پیچاند

خدا که بالا دست اوست ، دستش را بیچاند!

سپس به خدا سوگند خورد که به بیت اللّه الحرام برود و از خدا دادخواهی کند . هفته ها روزه گرفت و نماز خواند و دعا کرد و سپس بر اشتر تیزرو خود نشست و به سرعت ، پهنه بیابان را پیمود و درّه ها را در نوردید و کوه ها و تپّه ها را پشت سر نهاد تا این که در روز حجّ اکبر به مکّه رسید . از اشترش پیاده شد و به سوی خانه خدا رفت و سعی و طواف کرد و به پرده های کعبه چنگ در زد و زاری کنان این ابیات را خواند :

ای خدایی که حاجیان به سویش با تحمّل رنج می آیند

و [نیز با] پیمودن فراز و نشیب ها، از دورترین سرزمین ها

من نزد تو آمده ام، ای کسی که نومید نمی سازد

آن را که به زاری، به یکتایی و بی نیازی بخواندش!

این ، مُنازل است که از عاق شدن من می هراسد

پس، حقّ مرا _ ای خداوند جبّار _ از فرزندم بستان

چنین که به یاری خود، نیمه بدنش را فلج گردانی

ای خداوند پاکی که نه زاده کسی هستی و نه فرزندی داری!

جوان گفت : سوگند به آن خدایی که آسمان را افراشت و آب از دل خاک بر جوشاند، هنوز دعایش به پایان نرسیده بود که این بلایی که می بینی ، به سرم آمد . سپس دست راستش را برهنه ساخت. دیدیم نیمه راست بدنش فلج است .

[جوان ادامه داد :] من سه سال از او خواهش نمودم تا در همان جایی که نفرینم کرده است ، برای شفایم دعا کند ؛ امّا نمی پذیرفت ، تا این که امسال پذیرفت و من او را بر اشتری که ده ماهه باردار بود ، نشاندم و به امید بهبود، شتابان به راه افتادیم و چون به اراک (2) و کناره وادی سیاک (3) رسیدیم، پرنده ای در تاریکی شب پرید و شتری که پدرم سوارش بود ، رم کرد و او را به تَه وادی انداخت و میان دو سنگ ، خُرد شد و من او را همان جا به خاک سپردم . بدتر از این بلایی که به سرم آمده ، آن است که به «گرفتار نفرین پدر» معروف شده ام .

امیر مؤمنان علیه السلام به او فرمود : «فریادرسی [خداوند] ، تو را در رسیده است . آیا دعایی را به تو نیاموزم که پیامبر خدا آن را به من آموخت و نام اکبر و اعظم و عزیز و اکرمِ خداوند در آن است و هر کس با آن خدا را بخواند ، اجابتش می کند و به هر کس با آن از او درخواست کند ، عطا می فرماید و به واسطه آن ، اندوه را می گسارد و رنج را می زداید و غم را می برد و بیمار را شفا می بخشد و پریشانی را به سامان می آورد و نیازمند را بی نیاز می گرداند و قرض را ادا می کند وچشم زخم را دفع می کند وگناهان را می آمرزد وعیب ها را می پوشاند و هر ترسانی را از گزند هر شیطان پلید و ستمکارِ حق ستیز در امان می دارد؟ اگر آن که فرمان بردار خداست ، با این دعا کوهی را نفرین کند ، آن کوه از جای می جنبد، یا اگر بر مرده ای بخواند ، خداوند او را دوباره زنده می کند و اگر بر آب بخواندش ، بر آن راه می رود، به شرط آن که دچار غرور نگردد .

پس، ای مرد! از خدا بترس _ که دل من بر تو به رحم آمده است _ و نیّتْ با خدا راست دار که این دعا را برای معصیت او نخوانی و نیز آن را جز به کسی که در دینت بدو اعتماد داری ، نیاموزی! که اگر نیّتْ خالص گردانی ، خداوند ، دعایت را مستجاب می گرداند و پیامبرت محمّد صلی الله علیه و آله را در خوابت می بینی که تو را به بهشت و اجابت دعا نوید می دهد» .

شادمانی من از فایده این دعا ، بیشتر از شادمانی آن مرد از بهبودش و رفع بلایش بود؛ زیرا من این دعا را از امیر مؤمنان نشنیده بودم و تا پیش از آن هنگام ، چنین دعایی را نمی شناختم .

امیر مؤمنان، سپس فرمود : «دوات و کاغذی برایم بیاور و آنچه را به تو املا می کنم ، بنویس» و من دستور او را اجرا کردم . آن دعا این است :

«به نام خداوند مهرگستر مهربان . بار خدایا! از تو درخواست می کنم به حقّ نامَت، ای صاحب شکوه و ارج! ای زنده، ای پاینده! ای زنده ای که معبودی جز تو نیست! ای آن که هیچ کس جز خودِ او نمی داند که او چیست و کجاست و چگونه است! ای صاحب مُلک و ملکوت! ای صاحب عزّت و جبروت! ای پادشاه، ای پاک! ای سلام، ای مؤمن [به حقیقت حقّ خود] ، ای نگهبان! ای عزّتمند، ای جبّار، ای متکبّر ! ای آفریننده، ای پدیدآورنده، ای صورتگر! ای سودرسان، ای دوستدار! ای ستودنی، ای پرستیدنی! ای دور، ای نزدیک، ای پاسخ دهنده! ای ناظر، ای حسابگر! ای نو آفرین، ای با رفعت، ای بلند آستان! ای شنوا، ای دانا! ای با حکمت، ای بزرگوار، ای دیرین !

ای والا، ای بزرگ! ای مهروَرز، ای بنده نواز! ای جزا دهنده، ای آن که از او یاری می خواهند! ای بِشکوه، ای زیبا! ای سرپرست، ای ضامن! ای دستگیر، ای عطابخش! ای شریف، ای راهنما! ای هدایتگر، ای آغازگر! ای آغاز، ای پایان! ای پیدا، ای پنهان! ای حاکم، ای داور! ای دادگر، ای فزون! ای واصل، ای پاک، ای پاک کننده! ای توانا، ای بااقتدار! ای بزرگ، ای بزرگ منش !

ای یکتا، ای بی نیاز! ای کسی که نزاده و زاده نشده است و هیچ کس همتای او نیست، و نه همسری دارد و نه دستیاری ، و نه مشاوری برای خود برگزیده، و نه نیاز به پشتیبانی دارد، و هیچ خدایی با او نبوده است و نیست! معبودی جز تو نیست و بسی برتر از آنی که منکران ( / ستمکاران) می گویند .

ای دانا، ای بلندمرتبه، ای عالی مقام! ای گشاینده، ای گره گشا! ای یاور، ای ظفرمند! ای نابودکننده ( / دریابنده)، ای انتقام گیرنده! ای برانگیزنده، ای ارث برنده! ای آغاز، ای جوینده، ای چیره! ای کسی که هیچ گریزنده ای از چنگ او نمی تواند گریخت! ای توبه پذیر، ای بازگشت کننده [به سوی بنده گنهکار]، ای بخشنده! ای سبب ساز! ای گشاینده درها! ای کسی که هر جا خوانده شود ، پاسخ می دهد! ای پاک ، ای قدردان! ای عفو کننده، ای آمرزگار! ای نور انوار! ای تدبیرکننده امور! ای لطیف، ای باخبر! ای متجبِّر (برکنار از آنچه شایسته او نیست)، ای روشنایی بخش! ای بینا، ای پشتیبان! ای بزرگ، ای تک! ای فرد، ای بی نیاز! ای تکیه گاه، ای بسنده! ای احسان کننده، ای نیکوکار! ای شفابخش، ای وفادار ( / کامل کننده)، ای عافیت بخش ! ای نعمت دهنده، ای فزونی بخش! ای سخاوتمند، ای منحصر به فرد !

ای فرادست چیره! ای پادشاه توانا! ای نهانِ آگاه از نهان ها! ای کسی که چون عبادتش کنند ، قدردانی می کند! ای کسی که چون معصیتش کنند ، می آمرزد و پرده پوشی می کند! ای کسی که در اندیشه نمی گنجد، و هیچ دیده ای او را در نمی یابد، و هیچ رد و نشانی بر او پوشیده نیست! ای روزی دهنده بشر! و ای تقدیر کننده همه مقدّرات !

ای بلندجایگاه! ای استوار ارکان! ای تغییردهنده زمان! ای پذیرنده قربانی! ای بنده نواز و با احسان! ای صاحب عزّت و سلطنت! ای مهربان، ای مهرگستر! ای عظیم الشأن! ای آن که هر دمی در کاری است! ای آن که هیچ کاری او را از کاری دیگر باز نمی دارد !

ای شنونده آواها! ای اجابت کننده دعاها! ای برآورنده تقاضاها! ای برطرف کننده نیازها! ای فرو فرستنده برکت ها! ای رحم کننده بر اشک ها! ای درگذرنده از لغزش ها! ای زداینده اندوه ها! ای صاحب خوبی ها! ای بالا برنده درجات! ای عطاکننده خواسته ها! ای زنده کننده مرده ها! ای آگاه از نیّت ها، ای بازگرداننده آنچه از دست رفته! ای آن که آواها بر او در هم نمی شوند! ای آن که درخواست ها[ ی بی شمار بندگان] او را به ستوه نمی آورند، و تاریکی ها او را فرو نمی گیرند! ای روشنایی زمین و آسمان ها !

ای نعمت هایت سرشار! ای دفع کننده خشم ها (انتقام ها)! ای پدیدآورنده جان ها! ای گردآورنده امّت ها! ای شفادهنده بیماری ها! ای آفریننده روشنی و تاریکی ها! ای با جود و کَرَم! ای آن که هیچ کس بر عرش او گام نمی نهد !

ای سخاوتمندتر از هر سخاوتمندی! ای کریم تر از هر کریمی! ای شنواترینِ شنوایان! ای بیناترینِ بینایان! ای پناه پناهجویان! ای آرام بیمناکان! ای پشت پناهندگان! ای حامی اهل ایمان! ای فریادرس فریادخواهان! ای هدف نهایی جویندگان !

ای یار هر غریب! ای همدم هر تنها! ای پناه هر گریخته! ای سرپناه هر آواره! ای نگهبان هر گم گشته! ای رحم کننده بر پیر سال خورده! ای روزی دهنده کودک خردسال! ای ترمیم کننده استخوان شکسته! ای آزادکننده هر دربند! ای بی نیازکننده بینوای درویش! ای حامی ترسانِ پناهخواه! ای آن که تدبیر و تقدیر به دست اوست! ای آن که دشوار برایش سهل و آسان است! ای کسی که نیاز به تفسیر ندارد! ای آن که بر هر چیزی تواناست! ای آن که از هر چیزی آگاه است! ای آن که به هر چیزی بیناست !

ای فرستنده بادها! ای شکافنده صبح! ای برانگیزاننده جان ها! ای صاحب جود و سخا! ای آن که هر کلیدی در دست اوست! ای شنونده هر آوا! ای آن که هیچ چیز از او فوت نمی شود! ای زنده کننده هر موجودی پس از مرگ !

ای ساز و برگ من در روزگار سختی! ای نگهبان من در غربت! ای همدم تنهایی ام! ای ولیّ نعمتم! ای پناه من ، آن گاه که همه راه ها به رویم بسته شود و نزدیکان ، مرا فرو گذارند و یاران ، دَست از یاری ام بدارند !

ای پشت و پناهِ آن که پشت و پناهی ندارد! ای تکیه گاه آن که تکیه گاهی ندارد! ای اندوخته آن که اندوخته ای ندارد! ای پناهگاه آن که پناهگاهی ندارد! ای پایه برای آن که پایه ای ندارد! ای فریادرس آن که فریادرسی ندارد! ای پناه دهنده آن که پناه دهی ندارد !

ای همسایه دیوار به دیوار من! ای پایه استوار من! ای معبود راستین من! ای خداوند خانه باستانی! ای مهربان، ای همراه! این حلقه تنگ را از من بگشای، و هر غم و اندوه و گرفتاری ای را از من دور گردان، و شرّ آنچه را طاقت ندارم ، از من بگردان، و در آنچه طاقت دارم ، کمکم فرما .

ای برگرداننده یوسف به آغوش یعقوب! ای برطرف کننده رنج ایّوب! ای آمرزنده گناه داوود! 4 ای رهاننده عیسی بن مریم از چنگ یهود! ای اجابت کننده ندای یونس در تاریکی ها! ای برگزیننده موسی با کلمات! ای آن که خطای آدم را بخشود، و ادریس را با لطف خود، بالا برد ! ای آن که نوح را از غرق شدن ، نجات داد! ای آن که عادیان نخستین و ثمود را نابود کرد و [حتّی یک نفر را هم ]بر جای ننهاد، و [نیز] پیش از آن ، قوم نوح را _ که ستمکارتر و طغیانگرتر بودند _ و شهرها[ ی سدوم و عاموره] را فرو افکند ! ای آن که خانه های قوم لوط را بر سرشان آوار ساخت و قوم شعیب را از میان برداشت !

ای آن که ابراهیم را به دوستی برگزید! ای آن که موسی را همسخن خویش گرفت و محمّد را _ که درود خداوند بر همه ایشان باد _ حبیب خود گردانید ! ای دهنده حکمت به لقمان و بخشنده چنان پادشاهی ای به سلیمان که پس از او هیچ کس را نسزد! ای آن که ذو القرنین را بر شاهان زورمند نصرت داد! ای آن که به خضر، [آبِ] زندگی داد و خورشید را که غروب کرده بود ، برای یوشع بن نون برگرداند! ای آن که مادر موسی را قوّت قلب داد و مریم ، دخت عمران را پاک دامن داشت! ای آن که یحیی بن زکریّا را از گناه نگه داشت و خشم را در موسی فرو نشانید! ای آن که مژده یحیی را به زکریّا داد! ای آن که اسماعیل را از ذبح شدن رهانید! ای آن که قربانی هابیل را پذیرفت و قابیل را ملعون قرار داد! ای در هم شکننده گروه های متّحدشده [در جنگ احزاب]! بر محمّد و خاندان محمّد و بر همه پیامبران مُرسَل و فرشتگان مقرّبت، و بر اهل طاعتت درود فرست .

و از تو به هر درخواستی که فردِ مورد رضایت تو با آن از تو درخواست کرد و اجابت او را حتمی نمودی، درخواست می کنم ای خدا ، ای خدا ، ای خدا! ای مهربان ، ای مهرگستر! ای مهربان ، ای مهرگستر! ای مهربان! ای مهرگستر! ای صاحب شُکوه و ارج، ای صاحب شُکوه و ارج، ای صاحب شُکوه و ارج! به آن ، به آن ، به آن ، به آن ، به آن ، به آن ، به آن ، از تو درخواست می کنم به هر نامی که با آن خویشتن را نامیدی، یا در کتابی از کتاب هایت نازل کردی، یا در علم غیب به انحصار خودت درآوردی، و به گرهگاه های عزّت عرشت، و پایانه های رحمت در کتابت، و به آنچه [از کلمات خداوند] که اگر همه درخت های زمین مداد شوند و این دریا و هفت دریای دیگر ، مرکّب شوند ، باز کلمات خدا تمام نمی شوند _ که خدا عزّتمند و با حکمت است _ و از تو درخواست می کنم به نام های نیکویت که در کتاب خود آنها را بیان کرده ای و فرموده ای : «و نام های نیکو ، همه متعلّق به خدایند. پس ، او را به این نام ها بخوانید» ، و فرموده ای : «مرا بخوانید تا پاسختان دهم» ، و فرموده ای : «و هر گاه بندگانم از تو درباره من پرسیدند، [بگو : ]من نزدیکم و دعای دعاکننده را، هرگاه بخوانَدم، پاسخ می دهم» ، و فرموده ای : «ای بندگان من که بر خویشتن ستم کرده اید! از رحمت خدا نومید نشوید» .

و من از تو درخواست می کنم _ ای معبود من _ و امیدوارم همان گونه که وعده ام داده ای _ ای مولای من _ ، درخواستم را بپذیری ، و همچنان که فرمانم داده ای ، تو را خواندم. پس با من ، چنین و چنان کن» و آنچه دوست داشتی ، از خداوند متعال می خواهی و حاجتت را نام می بری. این دعا را جز در حال پاکی و طهارت نخوان .

سپس به جوان فرمود : «شب که شد ، این دعا را ده مرتبه بخوان و فردا خبرش را برایم بیاور» .

آن جوان ، نوشته را گرفت و رفت . فردای آن روز، لختی از صبح گذشته، آن جوان ، سالم و تن درست، در حالی که آن نوشته را در دست داشت، نزد ما آمد و می گفت : به خدا سوگند ، این اسم اعظم است . به خداوند کعبه سوگند که دعایم مستجاب شد .

علی علیه السلام به او فرمود : «برایم تعریف کن!».

جوان گفت : [چون] دیدگان غنودند و شب ، پرده های تارش را فرو افکند، این نوشته را با دستم بالا بردم و خدا را بارها به حقّ آن خواندم و بار دوم پاسخ شنیدم که : بس است؛ تو خدا را به اسم اعظمش خواندی .

سپس خفتم و در خواب ، پیامبر خدا را دیدم و ایشان با دست مبارکش بر بدن من کشید و می فرمود : اسم اعظم بزرگ خدا را پاس بدار، که تو بر خیری . پس، بیدار شدم ، و چنان که می بینی، سالم هستم . خداوند ، تو را پاداش نیک دهاد !

.


1- .منسوب به رُدَینه است و او زنی بود که به ساختن نیزه شهرت داشت .
2- .اراک ، سرزمینی در نزدیکی مکّه است .
3- .محلّی در سرزمین اراک .

ص: 688

. .

ص: 689

. .

ص: 690

. .

ص: 691

. .

ص: 692

. .

ص: 693

. .

ص: 694

. .

ص: 695

. .

ص: 696

. .

ص: 697

. .

ص: 698

. .

ص: 699

. .

ص: 700

. .

ص: 701

. .

ص: 702

. .

ص: 703

. .

ص: 704

12 / 2اِستِجابَةُ دُعاءِ ثَلاثَةِ نَفَرٍ حُبِسوا فِی الغارِ165.وروی أنّ النبیّ صلی الله علیه و سلم قال حین رجع مرسول اللّه صلی الله علیه و آله :بَینَما ثَلاثَةُ نَفَرٍ یَتَماشَونَ أخَذَهُمُ المَطَرُ ، فَمالوا إلی غارٍ فِی الجَبَلِ ، فَانحَطَّت عَلی فَمِ غارِهِم صَخرَةٌ مِنَ الجَبَلِ فَأَطبَقَت عَلَیهِم ، فَقالَ بَعضُهُم لِبَعضٍ : اُنظُروا أعمالاً عَمِلتُموها للّهِِ صالِحَةً ، فَادعُوا اللّهَ بِها لَعَلَّهُ یَفرِجُها .

فَقالَ أحَدُهُم : اللّهُمَّ إنَّهُ کانَ لی والِدانِ شَیخانِ کَبیرانِ ، ولی صِبیَةٌ صِغارٌ ، کُنتُ أرعی عَلَیهِم ، فَإِذا رُحتُ عَلَیهِم فَحَلَبتُ بَدَأتُ بِوالِدَیَّ أسقیهِما قَبلَ وُلدی ، وإنَّهُ نَأی بِیَ الشَّجَرُ یَوما ، فَما أتَیتُ حَتّی أمسَیتُ فَوَجَدتُهُما قَد ناما ، فَحَلَبتُ کَما کُنتُ أحلِبُ ، فَجِئتُ بِالحِلابِ فَقُمتُ عِندَ رُؤوسِهِما ، أکرَهُ أن أوقِظَهُما مِن نَومِهِما ، وأکرَهُ أن أبدَأَ بِالصِّبیَةِ قَبلَهُما ، وَالصِّبیَةُ یَتَضاغَونَ (1) عِندَ قَدَمَیَّ ، فَلَم یَزَل ذلِکَ دَأبی ودَأبَهُم حَتّی طَلَعَ الفَجرُ ، فَإِن کُنتَ تَعلَمُ أنّی فَعَلتُ ذلِکَ ابتِغاءَ وَجهِکَ ، فَافرِج لَنا فُرجَةً نَری مِنهَا السَّماءَ . فَفَرَجَ اللّهُ لَهُم فُرجَةً حَتّی یَرَونَ مِنهَا السَّماءَ .

وقالَ الثّانی : اللّهُمَّ إنَّهُ کانَت لِیَ ابنَةُ عَمٍّ اُحِبُّها کَأَشَدِّ ما یُحِبُّ الرِّجالُ النِّساءَ ، فَطَلَبتُ إلَیها نَفسَها ، فَأَبَت حَتّی آتِیَها بِمِئَةِ دینارٍ ، فَسَعَیتُ حَتّی جَمَعتُ مِئَةَ دینارٍ فَلَقیتُها بِها ، فَلَمّا قَعَدتُ بَینَ رِجلَیها ، قالَت : یا عَبدَ اللّهِ اتَّقِ اللّهَ ، ولا تَفتَحِ الخاتَمَ إلاّ بِحَقِّهِ . فَقُمتُ عَنها . اللّهُمَّ فَإِن کُنتَ تَعلَمُ أنّی قَد فَعَلتُ ذلِکَ ابتغاءَ وَجهِکَ فَافرِج لَنا مِنها . فَفَرَجَ لَهُم فُرجَةً .

وقالَ الآخَرُ : اللّهُمَّ إنّی کُنتُ استَأجَرتُ أجیرا بِفَرَقِ (2) أرُزٍّ ، فَلَمّا قَضی عَمَلَهُ قالَ : أعطِنی حَقّی ، فَعَرَضتُ عَلَیهِ حَقَّهُ فَتَرَکَهُ ورَغِبَ عَنهُ ، فَلَم أزَل أزرَعُهُ حَتّی جَمَعتُ مِنهُ بَقَرا وراعِیَها ، فَجاءَنی فَقالَ : اِتَّقِ اللّهَ ولا تَظلِمنی وأعطِنی حَقّی ، فَقُلتُ : اِذهَب إلی تِلکَ البَقَرِ وراعیها ، فَقالَ : اِتَّقِ اللّهَ ولا تَهزَأ بی ، فَقُلتُ : إنّی لا أهزَأُ بِکَ ، فَخُذ تِلکَ البَقَرَ وراعِیَها ، فَأَخَذَهُ فَانطَلَقَ بِها ، فَإِن کُنتَ تَعلَمُ أنّی فَعَلتُ ذلِکَ ابتِغاءَ وَجهِکَ ، فَافرِج ما بَقِیَ . فَفَرَجَ اللّهُ عَنهُم . (3) .


1- .الضَّغْو : الصیاح والبکاء ، یقال : ضغا یضغو : إذا صاح وضجَّ (النهایة : ج 3 ص 92 «ضغا») .
2- .الفَرَق : مکیال یسع سِتّة عشر رِطلاً ، وهی اثنا عشر مدّا (النهایة : ج 3 ص 437 «فرق») .
3- .صحیح البخاری : ج 5 ص 2228 ح 5629 ، صحیح مسلم : ج 4 ص 2099 ح 100 ، مسند ابن حنبل : ج 2 ص 457 ح 5980 نحوه ، السنن الکبری : ج 6 ص 194 ح 11640 کلّها عن عبد اللّه بن عمر ، کنزالعمّال : ج 15 ص 155 ح 40464؛ الخصال : ص 184 ح 255 نحوه ، الأمالی للطوسی : ص 395 ح 878 کلاهما عن عبد اللّه بن عمر ، بحار الأنوار : ج 70 ص 379 ح 29 .

ص: 705

12 / 2 مستجاب شدن دعای سه نفر که در غار ، محبوس شدند

12 / 2مستجاب شدن دعای سه نفر که در غار ، محبوس شدند168.وقال صلی الله علیه و سلم:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سه نفر با هم می رفتند که باران ، آنها را فرا گرفت و به غاری در یک کوه پناه بردند . تخته سنگی از کوه بر دهانه غار افتاد و آنها را محبوس ساخت . به یکدیگر گفتند : بنگریم که چه کارهای شایسته ای برای خدا کرده ایم . به حقّ آنها خدا را بخوانیم ، شاید دهانه غار باز شود .

یکی از آنها گفت : بار خدایا! مرا پدر و مادری پیر و سال خورده بود و خود نیز کودکانی خردسال داشتم . گوسفندانشان را به چرا می بردم و شامگاه که بر می گشتم و شیر می دوشیدم ، اوّل برای پدر و مادرم می بردم ، بعد به فرزندانم می دادم . روزی به چراگاه دور دستی رفتم و وقتی برگشتم ، شب شده بود و دیدم آن دو ، خفته اند . همچون گذشته شیر دوشیدم و پاتیل شیر را بردم و بالای سر پدر و مادرم ایستادم . نه دلم می آمد آنها را بیدار کنم و نه دوست داشتم پیش از آن که آنها شیر بنوشند ، به کودکان بنوشانم . بچه ها جلوی پای من گریه و زاری می کردند ؛ امّا من همچنان ایستاده بودم و آنها همچنان خفته بودند تا آن که سپیده زد . حال _ ای خداوند _ اگر می دانی که من به راستی ، این کار را برای رضای تو کردم ، اندکی سنگ را کنار بزن تا از شکاف آن ، آسمان را ببینیم .

پس، خداوند برایشان شکافی ایجاد کرد ، به طوری که آسمان را از آن ببینند .

دومی گفت : بار خدایا! دختر عمویی داشتم که همانند شیدایی مردان به زنان، سخت دوستش می داشتم . از او تقاضای کامجویی کردم ؛ امّا نپذیرفت ، مگر آن که صد دینار به او بدهم . من ، کار کردم و صد دینار فراهم آوردم و برایش بردم . همین که به حال کامجویی نشستم تا کام برگیرم، گفت : ای بنده خدا! از خدا پروا کن و این مُهر را جز به روا باز مکن و من برخاستم . حال _ خداوندا _ اگر می دانی که به راستی ، این کار را برای رضای تو کردم ، سنگ را اندکی دیگر کنار بزن . و خداوند ، شکافی دیگر گشود .

سومی گفت : بار خدایا! من کارگری را با یک پیمانه شانزده رطلی برنج اجیر کردم . چون کارش را تمام کرد، گفت : مزدم را بده . من مزدش را دادم ؛ امّا نپذیرفت و با ناراحتی رفت . من حقّ او را کِشت و کار کردم ، تا جایی که از درآمد آن ، گلّه ای گاو به همراه گاوچرانش خریدم . پس از مدّتی ، آن کارگر نزد من آمد و گفت : از خدا بترس و به من ظلم مکن و حقّم را بده . گفتم : برو آن گاوها و چوپانشان را بردار . گفت : از خدا بترس و مرا مسخره مکن . گفتم : مسخره ات نمی کنم . آن گاوها و چوپانشان مال توست . او آنها را برداشت و برد . حال _ ای خداوند _ اگر می دانی که من به راستی ، این کار را به خاطر تو کرده ام ، باقیمانده دهانه غار را بگشای . پس، خداوند ، آن سه را نجات داد» .

.

ص: 706

169.وقال صلی الله علیه و سلم:عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ ثَلاثَةَ نَفَرٍ انطَلَقوا إلی حاجَةٍ لَهُم فَأَوَوا إلی غارٍ فی جَبَلٍ فَسَقَطَت صَخرَةٌ عَلی بابِ الغارِ فَسَدَّت عَلَیهِم ، فَقالوا : یا هؤُلاءِ ، تَذکُرونَ أحسَنَ أعمالِکُم ، فَادعُوا اللّهَ عز و جل بِها ؛ لَعَلَّ اللّهَ تَعالی یَفرِجُ عَنکُم بِها .

فَقالَ أحَدُهُم : اللّهُمَّ إنَّهُ کانَ لِیَ امرَأَةٌ صَدیقَةٌ اُطیلُ الاِختِلافَ إلَیها حَتّی أدرَکتُ مِنها حاجَتی ، فَقالَت : اُذَکِّرُکَ اللّهَ تَعالی أن تَرکَبَ مِنّی ما حَرَّمَ اللّهُ عَلَیکَ ! قُلتُ : فَأَنَا أحَقُّ أن أخافَ رَبّی عز و جل فَتَرَکتُها مِن مَخافَتِکَ وَابتِغاءِ مَرضاتِکَ ، فَإِن کُنتَ تَعلَمُ ذلِکَ فَافرِج عَنّا . فَانصَدَعَ الجَبَلُ عَنهُم حَتّی طَمِعوا فِی الخُروجِ ولَم یَستَطیعُوا الخُروجَ .

وقالَ الثّانی : اللّهُمَّ کانَ لی اُجَراءُ یَعمَلونَ عَمَلاً واحِدا ویَأخُذونَ أجرا واحِدا ، وإنَّ أحَدَهُم تَرَکَ أجرَهُ وزَعَمَ أنَّهُ أکثَرُ أجرا مِن أصحابِهِ ، فَعَزَلتُ أجرَهُ مِن مالی فَتَلَوَّمَنی (1) بِهِ حَتّی کانَ مالاً وأشیاءَ ، فَأَتانی بَعدَمَا افتَقَرَ وکَبِرَ ، فَقالَ : اُذَکِّرُکَ اللّهَ تَعالی فی أجری ؛ فَإِنّی أحوَجُ ما کُنتُ ، فَطَلَعتُ بِهِ فَوقَ بَیتٍ لی ، فَأَرَیتُهُ ما أنمَی اللّهُ تَعالی لَهُ مِن أجرِهِ مِنَ المالِ وَالماشِیَةِ فی الغائِطِ _ یَعنِی الصَّحاری _ فَقُلتُ لَهُ : هذا لَکَ وهذا لَکَ وهذا لَکَ ، فَقالَ : أتَسخَرُ بی أصلَحَکَ اللّهُ ؟ ! کُنتُ اُریدُکَ عَلی أقَلَّ مِن هذا مُثابا عَلَیَّ . قُلتُ : أجَل کُنتَ تُریدُنی عَلی أقَلَّ مِن هذا ، فَبَلانِیَ اللّهُ تَعالی بِهِ حَتّی بَلَغَ ما تَری ، فَدَفَعتُهُ إلَیهِ _ یا رَبِّ _ مِن مَخافَتِکَ وَابتِغاءِ مَرضاتِکَ ، فَإِن کُنتَ تَعلَمُ ذلِکَ فَافرِج عَنّا . فَانفَرَجَ الجَبَلُ عَنهُم حَتّی طَمِعوا فِی الخُروجِ ولَم یَستَطیعوا أن یَخرُجوا .

وقالَ الثّالِثُ : اللّهُمَّ یا رَبِّ ، کانَ لی أبَوانِ ضَعیفانِ فَقیرانِ ، لَیسَ لَهُما خادِمٌ ولا راعٍ ولا وَلِیٌّ غَیری ، فَکُنتُ أرعی لَهُما بِالنَّهارِ وآوی إلَیهِما بِاللَّیلِ ، وإنَّ الکَلَأَ نَأی عَنّی فَتَباعَدتُ بِالماشِیَةِ فَأَتَیتُهُما بَعدَما ذَهَبَ اللَّیلُ وناما ، فَحَلَبتُ لَهُما ثُمَّ جَلَستُ عِندَ رُؤوسِهِما بِإِنائی کَراهِیَةَ أن اُورِقَهُما (2) واُوذِیَهُما ، حَتَّی استَیقَظا مِن قِبَلِ أنفُسِهِما فَسَقَیتُهُما کَما کُنتُ أفعَلُ . اللّهُمَّ إن کُنتَ تَعلَمُ أنّی فَعَلتُ ذلِکَ مِن مَخافَتِکَ فَافرِج عَنّا . فَانصَدَعَ الجَبَلُ عَنهُم فَخَرجوا یَتَزَلزَلونَ (3) . (4) .


1- .تلوّم : انتظر (النهایة : ج 4 ص 278 «لوم») .
2- .الأرَقُ : وهو السهر ، رجلٌ أرق إذا سهر لِعلّة ، فإن کان السهر من عادته قیل : أُرُقٌ بضم الهمزة والراء (النهایة : ج 1 ص 40 «أرق») .
3- .یتزلزلون : أی یعدون ؛ من زلّ : إذا عدا (اُنظر : معجم مقاییس اللغة : ج 3 ص 4 «زلل») .
4- .الدعاء للطبرانی : ص 74 ح 187 عن الحارث عن الإمام علیّ علیه السلام ، مجمع الزوائد : ج 8 ص 264 ح 13415 نقلاً عن البزّار عن الإمام علیّ علیه السلام ، کنزالعمّال : ج 15 ص 172 ح 40476 .

ص: 707

170.وقال صلی الله علیه و سلم:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سه نفر با هم برای کاری بیرون شدند و [در بین راه] به غاری در یک کوه پناه بردند . تخته سنگی بر دهانه غار افتاد و آن را به رویشان بست . گفتند : رفقا! بیایید بهترین کاری را که کرده اید ، یاد کنید و خدا را به حقّ آنها بخوانید . شاید خداوند متعال به واسطه آنها شما را برهاند .

یکی از آنها گفت : بار خدایا! زنی بود که دوستش می داشتم و زیاد نزد او آمد و شد می کردم ، تا آن که راضی اش کردم از او کام برگیرم . او گفت : به یاد خدا باش و با من کاری مکن که خداوند بر تو حرام کرده است! گفتم : راستی که مرا سزد که از پروردگارم بترسم . پس ، از ترس تو و برای رضای تو ، او را وا نهادم . حال [ای خداوند!] اگر به راستی چنین است ، در کار ما گشایشی آر . دهانه غار کمی شکاف برداشت ، به طوری که امیدوار شدند خارج شوند ؛ امّا نتوانستند .

دومی گفت : بار خدایا! کارگرانی داشتم که همگی یک کار می کردند و مزد یکسانی می گرفتند . یکی از آنها از گرفتن مزدش ابا ورزید و گفت که باید از همکارانش مزد بیشتری بگیرد . من مزد او را از اموالم کنار گذاشتم و او نیامد بگیرد [و با آنها برایش کار کردم ]تا آن که اموال و اشیای زیادی شد . روزی، بعد از آن که فقیر و پیر شده بود، نزد من آمد و گفت : تو را به خدا مزدم را بده که بیش از پیش به آن محتاجم . من او را بر بام خانه ام بردم و مال و احشامی را که در صحرا بودند و آنچه را خداوند متعال با مزد او فراهم آورده بود، نشانش دادم و گفتم : اینها و آنها ، همه مال تواند . گفت : خدا خیرت دهد! مرا دست انداخته ای؟ من مزدی به مراتب کمتر از این می خواستم [و تو نمی دادی] ! گفتم : بله ، تو کمتر از این می خواستی؛ امّا خداوند متعال مرا به آن آزمود و مزد تو به این جا رسید که می بینی . و آنها را _ ای خداوند _ از ترس تو و برای خشنودی تو به او دادم . حال اگر به راستی چنین است ، در کار ما گشایشی آر . پس، دهانه غار کمی بیشتر شکاف برداشت ، به طوری که امیدوار شدند خارج شوند ؛ امّا باز نتوانستند .

سومی گفت : بار خدایا! مرا پدر و مادری ناتوان و نادار بود که جز من ، نه خدمتکاری داشتند و نه چوپانی و نه سرپرستی . روزها گوسفندانشان را می چرانیدم و شب نزد آنان باز می گشتم . یک روز ، گوسفندان را به چراگاهی دور بردم و چون برگشتم ، پاسی از شب گذشته بود و پدر و مادرم خفته بودند . برایشان شیر دوشیدم و با همان ظرف شیر بر بالینشان ایستادم _ چون دلم نمی خواست آنها را بیدار کنم و آزرده شان سازم _ تا آن که خودشان بیدار شدند و من، همچون شب های قبل، به آن دو ، شیر نوشاندم . حال _ ای خداوند _ اگر به راستی چنین است که من این کار را از ترس تو انجام داده ام ، ما را برهان .

پس، دهانه غار کاملاً باز شد و آن سه ، شتابان بیرون زدند . .

ص: 708

12 / 3اِستِجابَةُ دُعاءِ الشّابِّ القاطِعِ الطَریقَ173.قال صلی الله علیه و سلم:الإمام زین العابدین علیه السلام :إنَّ رَجُلاً رَکِبَ البَحرَ بِأَهلِهِ فَکُسِرَ بِهِم ، فَلَم یَنجُ مِمَّن کانَ فی السَّفینَةِ إلاَّ امرَأَةُ الرَّجُلِ ؛ فَإِنَّها نَجَت عَلی لَوحٍ مِن ألواحِ السَّفینَةِ ، حَتّی اُلجِأَت عَلی جَزیرَةٍ مِن جَزائِرِ البَحرِ ، وکانَ فی تِلکَ الجَزیرَةِ رَجُلٌ یَقطَعُ الطَّریقَ ، ولَم یَدَع للّهِِ حُرمَةً إلاَّ انتَهَکَها ، فَلَم یَعلَم إلاّ وَالمَرأَةُ قائِمَةٌ عَلی رَأسِهِ ، فَرَفَعَ رَأسَهُ إلَیها فَقالَ : إنسِیَّةٌ أم جِنِیَّةٌ ؟ فَقالَت : إنسِیَّةٌ ، فَلَم یُکَلِّمها کَلِمَةً حَتّی جَلَسَ مِنها مَجلِسَ الرَّجُلِ مِن أهلِهِ ، فَلَمّا أن هَمَّ بِهَا اضطَرَبَت ، فَقالَ لَها : ما لَکِ تَضطَرِبینَ ؟ فَقالَت : أفرَقُ (1) مِن هذا _ وأومَأَت بِیَدِها إلَی السَّماءِ _ قالَ : فَصَنَعتِ مِن هذا شَیئا ؟ قالَت : لا وَعِزَّتِهِ . قالَ : فَأَنتِ تَفرَقینَ مِنهُ هذَا الفَرَقَ ولَم تَصنَعی مِن هذا شَیئا ، وإنَّما أستَکرِهُکِ استِکراها ! فَأَنَا وَاللّهِ أولی بِهذَا الفَرَقِ وَالخَوفِ وأحَقُّ مِنکِ .

قالَ : فَقامَ ولَم یُحدِث شَیئا ، ورَجَعَ إلی أهلِهِ ولَیسَت لَهُ هِمَّةٌ إلاَّ التَّوبَةُ وَالمُراجَعَةُ ، فَبَینا هُوَ یَمشی إذ صادَفَهُ راهِبٌ یَمشی فِی الطَّریقِ ، فَحَمِیَت عَلَیهِمَا الشَّمسُ ، فَقالَ الرّاهِبُ لِلشّابِّ : اُدعُ اللّهَ یُظِلَّنا بِغَمامَةٍ ؛ فَقَد حَمِیَت عَلَینَا الشَّمسُ . فَقالَ الشّابُّ : ما أعلَمُ أنَّ لی عِندَ رَبّی حَسَنَةً فَأَتَجاسَرَ عَلی أن أسأَلَهُ شَیئا ! قالَ : فَأَدعو أنَا وتُؤَمِّنُ أنتَ ؟ قالَ : نَعَم . فَأَقبَلَ الرّاهِبُ یَدعو وَالشّابُّ یُؤَمِّنُ ، فَما کانَ بِأَسرَعَ مِن أن أظَلَّتهُما غَمامَةٌ ، فَمَشَیا تَحتَها مَلِیّا مِنَ النَّهارِ ، ثُمَّ تَفَرَّقَتِ الجادَّةُ جادَّتَینِ ، فَأَخَذَ الشّابُّ فی واحِدَةٍ وأخَذَ الرّاهِبُ فی واحِدَةٍ ، فَإِذَا السَّحابَةُ مَعَ الشّابِّ .

فَقالَ الرّاهِبُ : أنتَ خَیرٌ مِنّی ، لَکَ استُجیبَ ولَم یُستَجَب لی ، فَأَخبِرنی ما قِصَّتُکَ ؟ فَأَخبَرَهُ بِخَبَرِ المَرأَةِ ، فَقالَ : غُفِرَ لَکَ ما مَضی حَیثُ دَخَلَکَ الخَوفُ ، فَانظُر کَیفَ تَکونُ فیما تَستَقبِلُ . (2) .


1- .الفَرَق : الخوف والفزع (النهایة : ج 3 ص 438 «فرق) .
2- .الکافی : ج 2 ص 69 ح 8 عن أبی حمزة الثمالی ، بحار الأنوار : ج 14 ص 507 ح 32 و ج 70 ص 361 ح 6 .

ص: 709

12 / 3 مستجاب شدن دعای جوان راهزن

12 / 3مستجاب شدن دعای جوان راهزن176.وقال صلی الله علیه و سلم:امام زین العابدین علیه السلام :مردی با خانواده اش به کشتی نشست و کشتی شان در هم شکست و از سرنشینان آن ، تنها همسر مرد نجات یافت . او به تخته ای از تخته پاره های کشتی چنگ زد و به یکی از جزایر دریا برده شد . در آن جزیره ، مردی بود که راهزنی می کرد و حرامی از حرام های خدا نبود که مرتکب نشده باشد. ناگاه دید آن زن ، بالای سرش ایستاده است .

سرش را به طرف او برداشت و گفت : تو انسانی یا پری؟

گفت : انسانم .

راهزن ، بی آن که کلمه ای با او سخن بگوید ، در کنارش نشست ، چنان که مرد با همسرش می نشیند . چون قصد وی کرد ، زن برآشفت .

[راهزن] به او گفت : چرا برآشفتی؟

[زن] به آسمان اشاره کرد و گفت : از او می هراسم .

[راهزن] گفت : مگر چنین کاری نکرده ای؟

[زن] گفت : نه، به عزّتش سوگند .

[راهزن] گفت : تو با آن که چنین کاری نکرده ای و من تو را مجبور می کنم، این گونه از او می هراسی! به خدا سوگند که من به این هراس و ترس ، سزاوارترم تا تو .

راهزن برخاست و کاری نکرد و به سوی خانواده اش برگشت و مدام به فکر توبه و بازگشت بود . در میانه راه به راهبی برخورد که در حال رفتن بود . آفتاب داغ بر سر آنها می تابید. راهب به جوان گفت : دعا کن تا خداوند ابری را بر سر ما سایه افکند ؛ چرا که آفتاب ، ما را سوزاند .

جوان گفت : من برای خودم کار نیکی نزد پروردگارم سراغ ندارم تا این جرئت را به خود بدهم که از او چیزی بخواهم .

[راهب] گفت : پس من دعا می کنم و تو آمین بگو .

[جوان] گفت : باشد .

راهب ، دعا می کرد و جوان آمین می گفت، و به زودی ، ابری بر آنها سایه افکند . مقدار زیادی از روز را در سایه آن رفتند و سپس به دو راهی رسیدند . جوان از یک راه رفت و راهب از راه دیگر . و ابر ، همراه جوان شد .

راهب گفت : تو بهتر از من هستی . دعا به خاطر تو مستجاب شده است ، نه برای من. بگو بدانم قصّه چیست؟

جوان ، ماجرای آن زن را به او باز گفت .

[راهب] گفت : به خاطر آن ترس که تو را گرفته ، گناهان گذشته ات آمرزیده شده است . زین پس ، مراقب اعمال خویش باش .

.

ص: 710

12 / 4اِستِجابَةُ دُعاءِ رَجُلٍ عابِدٍ179.وقال صلی الله علیه و سلم:الإمام الباقر علیه السلام :إنَّ إبراهیمَ علیه السلام خَرَجَ ذاتَ یَومٍ یَسیرُ بِبَعیرٍ ، فَمَرَّ بِفَلاةٍ (1) مِنَ الأَرضِ فَإِذا هُوَ بِرَجُلٍ قائِمٍ یُصَلّی قَد قَطَعَ الأَرضَ إلَی السَّماءِ طولُهُ ، ولِباسُهُ شَعرٌ ، قالَ : فَوَقَفَ عَلَیهِ إبراهیمُ علیه السلام وعَجِبَ مِنهُ وجَلَسَ یَنتَظِرُ فَراغَهُ ، فَلَمّا طالَ عَلَیهِ حَرَّکَهُ بِیَدِهِ فَقالَ لَهُ : إنَّ لی حاجَةً فَخَفِّف . قالَ : فَخَفَّفَ الرَّجُلُ وجَلَسَ إبراهیمُ علیه السلام .

فَقالَ لَهُ إبراهیمُ علیه السلام : لِمَن تُصَلّی ؟ فَقالَ : لاِءِلهِ إبراهیمَ . فَقالَ لَهُ : ومَن إلهُ إبراهیمَ ؟ فَقالَ : الَّذی خَلَقَکَ وخَلَقَنی . فَقالَ لَهُ إبراهیمُ علیه السلام : قَد أعجَبَنی نَحوُکَ ، وأنَا اُحِبُّ أن اُواخِیَکَ فِی اللّهِ ، أینَ مَنزِلُکَ إذا أرَدتُ زِیارَتَکَ ولِقاءَکَ ؟ فَقالَ لَهُ الرَّجُلُ : مَنزِلی خَلفَ هذِهِ النُّطفَةِ (2) _ وأشارَ بِیَدِهِ إلَی البَحرِ _ وأمّا مُصَلاّیَ فَهذَا المَوضِعُ ، تُصیبُنی فیهِ إذا أرَدتَنی إن شاءَ اللّهُ .

قالَ : ثُمَّ قالَ الرَّجُلُ لاِءِبراهیمَ علیه السلام : ألَکَ حاجَةٌ ؟ فَقالَ إبراهیمُ : نَعَم . فَقالَ لَهُ : وما هِیَ ؟ قالَ : تَدعُو اللّهَ واُؤَمِّنُ عَلی دُعائِکَ ، وأدعو أنَا فَتُؤَمِّنُ عَلی دُعائی .

فَقالَ الرَّجُلُ : فَبِمَ نَدعُو اللّهَ ؟ فَقالَ إبراهیمُ علیه السلام : لِلمُذنِبینَ مِنَ المُؤمِنینَ . فَقالَ : الرَّجُلُ : لا . فَقالَ إبراهیمُ علیه السلام : ولِمَ ؟ فَقالَ : لِأَنّی قَد دَعَوتُ اللّهَ عز و جل مُنذُ ثَلاثِ سِنینَ بِدَعوَةٍ لَم أرَ إجابَتَها حَتَّی السّاعَةِ ، وأنَا أستَحیی مِنَ اللّهِ تَعالی أن أدعُوَهُ حَتّی أعلَمَ أنَّهُ قَد أجابَنی .

فَقالَ إبراهیمُ علیه السلام : فَبِمَ دَعَوتَهُ ؟ فَقالَ لَهُ الرَّجُلُ : إنّی فی مُصَلاّیَ هذا ذاتَ یَومٍ إذ مَرَّ بی غُلامٌ أروَعُ (3) ، النّورُ یَطلُعُ مِن جَبهَتِهِ ، لَهُ ذُؤابَةٌ مِن خَلفِهِ ، ومَعَهُ بَقَرٌ یَسوقُها کَأَنَّما دُهِنَت دَهنا ، وغَنَمٌ یَسوقُها کَأَنَّما دُخِسَت (4) دَخَسا ، فَأَعجَبَنی ما رَأَیتُ مِنهُ ، فَقُلتُ لَهُ : یا غُلامُ لِمَن هذَا البَقَرُ وَالغَنَمُ ؟ فَقالَ لی : لاِءِبراهیمَ علیه السلام . فَقُلتُ : ومَن أنتَ ؟ فَقالَ : أنَا إسماعیلُ بنُ إبراهیمَ خَلیلِ الرَّحمنِ ، فَدَعَوتُ اللّهَ عز و جل وسَأَلتُهُ أن یُرِیَنی خَلیلَهُ . فَقالَ لَهُ إبراهیمُ علیه السلام : فَأَنَا إبراهیمُ خَلیلُ الرَّحمنِ ، وذلِکَ الغُلامُ ابنی .

فَقالَ لَهُ الرَّجُلُ عِندَ ذلِکَ : الحَمدُ للّهِِ الَّذی أجابَ دَعوَتی . ثُمَّ قَبَّلَ الرَّجُلُ صَفحَتَی إبراهیمَ علیه السلام وعانَقَهُ ، ثُمَّ قالَ : أمَّا الآنَ فَقُم فَادعُ حَتّی اُؤَمِّنَ عَلی دُعائِکَ . فَدَعا إبراهیمُ علیه السلام لِلمُؤمِنینَ وَالمُؤمِناتِ وَالمُذنِبینَ مِن یَومِهِ ذلِکَ ، بِالمَغفِرَةِ وَالرِّضا عَنهُم . قالَ : وأمَّنَ الرَّجُلُ عَلی دُعائِهِ.

قالَ أبو جَعفَرٍ علیه السلام فَدَعوَةُ إبراهیمَ علیه السلام بالِغَةٌ لِلمُؤمِنینَ المُذنِبینَ مِن شیعَتِنا إلی یَومِ القِیامَةِ . (5) .


1- .الفلاة : القفر من الأرض ، وقیل : هی التی لا ماء فیها . وقیل : هی الصحراء الواسعة (لسان العرب : ج 15 ص 164 «فلا») .
2- .قال الفیروز آبادی : النُّطْفة : الماء الصافی . قلّ أو کثر . وقال المطرزی : النطفة البحر (مرآة العقول : ج 26 ص 603) .
3- .الأروَعُ منَ الرجال : الذی یُعجِبُکَ حُسْنه (لسان العرب : ج 8 ص 136 «ورع») .
4- .فی أکثر النسخ بالخاء المعجمة ، وفی بعضها بالمهملة . قال الجوهری : الدخیس : اللحم المکتنز ، وکلّ ذی سمن : دخیس . وقال الجزری : کلّ شیء ملأته فقد دخسته ، والدخاس الامتلاء والزحام (مرآة العقول : ج 26 ص 604) .
5- .الکافی : ج 8 ص 392 ح 591 ، کمال الدین : ص 140 ح 8 وفیه «قطع إلی السماء صوته» بدل «قطع الأرض إلی السماء طوله» وکلاهما عن أبی حمزة الثمالی ، بحار الأنوار : ج 12 ص 80 ح 10 .

ص: 711

12 / 4 مستجاب شدن دعای مرد عابد

12 / 4مستجاب شدن دعای مرد عابد182.وقال صلی الله علیه و سلم:امام باقر علیه السلام :روزی ، ابراهیم علیه السلام سوار بر اشتری ، راه سفر در پیش گرفت و در راه ، از بیابانی کویری گذشت . در آن بیابان به مردی برخورد که به نماز ایستاده بود . او قامتی بلند و جامه ای مویین به تن داشت . ابراهیم علیه السلام از دیدن او به شگفت آمد و منتظر ماند تا نمازش را تمام کند. چون نمازش به درازا کشید ، با دستش او را تکان داد و گفت : «مرا با تو کاری است . زودتر تمام کن ».

مرد ، نمازش را زودتر به پایان رساند . ابراهیم علیه السلام نشست و به او گفت : «برای که نماز می گزاری؟».

گفت : برای خدای ابراهیم .

گفت : «خدای ابراهیم کیست؟».

گفت : همان که تو را و مرا آفریده است .

ابراهیم گفت : «از دین و آیینت خوشم آمد و دوست دارم با تو برادر دینی شوم . خانه ات کجاست ، که اگر خواستم به دیدن و ملاقاتت بیایم؟».

مرد گفت : خانه من پشت این آب است _ و با دستش به دریا (رودخانه) اشاره کرد و عبادتگاهم ، همین جاست و هرگاه خواستی ، می توانی به خواست خدا ، مرا در این جا بیابی .

مرد سپس به ابراهیم علیه السلام گفت : کاری داری؟

ابراهیم گفت : «آری» .

[مرد] گفت : چه کاری؟

[ابراهیم علیه السلام ] گفت : «تو دعا کن و من بر دعایت آمین می گویم . من هم دعا می کنم و تو برای دعایم آمین بگو» .

مرد گفت : برای چه دعا کنیم؟

ابراهیم علیه السلام گفت : «برای مؤمنان گنهکار» .

مرد گفت : نه .

ابراهیم علیه السلام گفت : «چرا؟».

[مرد] گفت : چون من سه سال است که دعایی کرده ام و تاکنون اجابتی ندیده ام، و دیگر از خداوند متعال شرم می کنم دعایی کنم ، مگر این که بدانم آن دعایم را اجابت کرده است .

ابراهیم علیه السلام گفت : «چه درخواستی از او کرده ای؟».

مرد گفت : روزی در همین نمازگاهم بود که جوانکی خوش سیما با چهره ای نورانی و گیسوانی در پشت سر ، از من گذشت و گاوهایی فربه و سرحال و گوسفندانی چاق با گوسفندانی چاق با خود داشت . دیدن او مرا به اعجاب آورد و گفتمش : پسر جان! این گاو و گوسفندها از آنِ کیست؟ گفت : از آنِ ابراهیم علیه السلام . گفتم : تو کیستی؟ گفت : من اسماعیل ، پسر ابراهیم خلیل الرحمان هستم . و من دعا کردم و از خداوند عز و جلخواستم تا خلیلش را به من بنمایاند .

ابراهیم علیه السلام به مرد عابد گفت : «من ابراهیم خلیل الرحمان هستم و آن پسر ، فرزند من است» .

در این هنگام، مرد گفت : سپاس ، خداوند را که دعایم را اجابت فرمود . سپس گونه های ابراهیم علیه السلام را بوسید و با او معانقه کرد و آن گاه گفت : حالا برخیز و دعا کن تا من برای دعایت آمین بگویم . و ابراهیم علیه السلام برای مردان و زنان مؤمن و گنهکاران از آن روز [تا روز قیامت] از خداوند ، آمرزش و رضایت طلبید و آن مرد ، آمین گفت .

پس، دعای ابراهیم علیه السلام مؤمنان گنهکارِ شیعه ما را نیز تا روز قیامت ، شامل می شود .

.

ص: 712

. .

ص: 713

. .

ص: 714

12 / 5اِستِجابَةُ دُعاءِ غُلامٍ أسوَدَ فی نُزولِ المَطَرِ185.وقال صلی الله علیه و سلم:إثبات الوصیّة عن سعید بن المسیّب :قُحِطَ النّاسُ (1) یَمینا وشِمالاً ، فَمَدَدتُ عَینی فَرَأَیتُ شَخصا أسوَدَ عَلی تَلٍّ قَدِ انفَرَدَ ، فَقَصَدتُ نَحوَهُ فَرَأَیتُهُ یُحَرِّکُ شَفَتَیهِ ، فَلَم یُتِمَّ دُعاءَهُ حَتّی أقبَلَت غَمامَةٌ ، فَلَمّا نَظَرَ إلَیها حَمِدَ اللّهَ وَانصَرَفَ ، وأدرَکَنَا المَطَرُ حَتّی ظَنَنّاهُ المُغرِقَ .

فَاتَّبَعتُهُ حَتّی دَخَلَ دارَ عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ علیهماالسلام ، فَدَخَلتُ إلَیهِ ، فَقُلتُ لَهُ : یا سَیِّدی ، فی دارِکَ غُلامٌ أسوَدُ تَفَضَّل عَلَیَّ بِبَیعِهِ . (2) فَقالَ : یا سَعیدُ ، ولِمَ لا یوهَبُ لَکَ ؟ ثُمَّ أمَرَ القَیِّمَ عَلی غِلمانِهِ یَعرِضُ کُلَّ مَن فِی الدّارِ عَلَیهِ ، فَجُمِعوا فَلَم أرَ صاحِبی بَینَهُم ، فَقُلتُ : فَلَم أرَهُ . فَقالَ : إنَّهُ لَم یَبقَ إلاّ فُلانٌ السّائسُ ، فَأَمَرَ بِهِ فَاُحضِرَ فَإِذا هُوَ صاحِبی ، فَقُلتُ لَهُ : هذا هُوَ . فَقالَ لَهُ : یا غُلامُ ، إنَّ سَعیدا قَد مَلَکَکَ فَامضِ مَعَهُ .

فَقالَ لِیَ الأَسوَدُ : ما حَمَلَکَ عَلی أن فَرَّقتَ بَینی وبَینَ مَولایَ ؟ فَقُلتُ لَهُ : إنّی رَأَیتُ ما کانَ مِنکَ عَلَی التَّلِّ ، فَرَفَعَ یَدَهُ إلَی السَّماءِ مُبتَهِلاً ثُمَّ قالَ : إن کانَت سَریرَةُ ما بَینَکَ وبَینی قَد أذَعتَها عَلَیَّ ، فَاقبِضنی إلَیکَ . فَبَکی عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ ، وبَکی مَن حَضَرَهُ ، وخَرَجتُ باکِیا .

فَلَمّا صِرتُ إلی مَنزِلی وافانی رَسولُهُ علیه السلام ، فَقالَ لی : إن أرَدتَ أن تَحضُرَ جِنازَةَ صاحِبِکَ فَافعَل . فَرَجَعتُ مَعَهُ ووَجَدتُ العَبدَ قَد ماتَ بِحَضرَتِهِ . (3) .


1- .فی مستدرک الوسائل : «قَحَطَ المَدینَةُ فَخَرَجَ النّاسُ . . .» .
2- .فی المصدر : «بیعه» ، والتصحیح من مستدرک الوسائل .
3- .إثبات الوصیّة : ص 185 ، مستدرک الوسائل : ج 14 ص 74 ح 3 .

ص: 715

12 / 5 مستجاب شدن دعای غلام سیاه برای بارش باران

12 / 5مستجاب شدن دعای غلام سیاه برای بارش باران188.وقال صلی الله علیه و سلم:إثبات الوصیّة_ به نقل از سعید بن مسیّب _: همه مردم، از راست تا چپ ، دچار خشک سالی شدند . (1) چشم دوختم . شخص سیاهی را دیدم که بر تپّه ای تنها ایستاده است. به سویش رفتم . دیدم لبانش را تکان می دهد . هنوز دعایش تمام نشده بود که ابری نمایان شد . چشمش که بر ابر افتاد ، خدا را سپاس گفت و رفت، و چنان باران شدیدی ما را فرا گرفت که گمان بردیم همه جا را آب خواهد برد .

او را دنبال کردم تا آن که وارد خانه علی بن الحسین علیه السلام شد . من هم پشت سرش داخل شدم و به امام علیه السلام گفتم : سرورم! در منزل شما ، غلام سیاهی هست . خواهش می کنم او را به من بفروشید .

فرمود : «ای سعید! چرا به تو نبخشم؟». سپس به سرپرست غلامانش دستور داد همه غلامان خانه را برایش احضار کند .

همه جمع شدند و من شخص مورد نظرم را در میان آنها ندیدم .

گفتم : او را نمی بینم .

فرمود : «کسی جز فلان مهتر ، نمانده است» و دستور داد او را احضار کردند .

دیدم همان است . گفتم : خودِ اوست .

امام علیه السلام به او فرمود : «ای غلام! از حالا سعید ، مالک توست. پس با او برو» .

غلام سیاه به من گفت : چه باعث شد تا میان من و سرورم جدایی افکنی؟

گفتم : من دیدم که بر فراز آن تپّه چه کردی . غلام ، ملتمسانه دست به سوی آسمان برداشت . و سپس گفت : [خداوندا!] اگر راز میان خود و مرا فاش کرده ای، جان مرا بستان.

علی بن الحسین علیه السلام گریست و حاضران نیز گریستند و من با چشمان گریان ، خارج شدم . به منزلم که رسیدم، فرستاده امام علیه السلام نزدم آمد و گفت : اگر می خواهی در جنازه آن غلامْ حاضر شوی، بیا .

با فرستاده امام علیه السلام باز گشتم و دیدم آن غلام در برابر امام علیه السلام افتاده و مرده است .

.


1- .در مستدرک الوسائل آمده است : «مدینه دچار قحط سالی شد و مردم از چپ و راست ، بیرون شدند » .

ص: 716

12 / 6اِستِجابَةُ دُعاءِ اُمِّ أیمَنَ191.وقال صلی الله علیه و سلم:الخرائج والجرائح :إنَّ اُمَّ أیمَنَ لَمّا تُوُفِّیَت فاطِمَةُ علیهاالسلام ، حَلَفَت أن لا تَکونَ بِالمَدینَةِ ؛ إذ لا تُطیقُ النَّظَرَ إلی مَواضِعَ کانَت علیهاالسلام فیها ، فَخَرَجَت إلی مَکَّةَ ، فَلَمّا کانَت فی بَعضِ الطَّریقِ عَطِشَت عَطَشا شَدیدا ، فَرَفَعَت یَدَیها ، وقالَت : یا رَبِّ ، أنَا خادِمَةُ فاطِمَةَ ، تَقتُلُنی عَطَشا ؟!

فَأَنزَلَ اللّهُ عَلَیها دَلوا مِنَ السَّماءِ فَشَرِبَت ، فَلَم تَحتَج إلَی الطَّعامِ وَالشَّرابِ سَبعَ سِنینَ . وکانَ النّاسُ یَبعَثونَها فِی الیَومِ الشَّدیدِ الحَرِّ ، فَما یُصیبُها عَطَشٌ . (1) .


1- .الخرائج والجرائح : ج 2 ص 530 ح 5 ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 3 ص 338 عن علیّ بن معمر نحوه ، بحار الأنوار : ج 43 ص 28 ح 32 و ص 46 ح 45 .

ص: 717

12 / 6 مستجاب شدن دعای اُمّ ایمن

12 / 6مستجاب شدن دعای اُمّ ایمن194.وقال صلی الله علیه و سلم:الخرائج و الجرائح :چون فاطمه علیهاالسلام از دنیا رفت، اُمّ ایمن سوگند خورد که در مدینه نماند؛ زیرا طاقت دیدن مکان هایی را که فاطمه علیهاالسلام در آنها بوده است، نداشت . پس به سوی مکّه حرکت کرد . در بین راه ، سخت تشنه شد و دستانش را به آسمان برداشت و گفت : پروردگارا! من خادمه فاطمه هستم. می گذاری از تشنگی بمیرم؟

پس، خداوند از آسمان ، دلوی برایش فرو فرستاد و او آشامید و از آن پس تا هفت سال ، به خوراک و نوشیدنی نیاز پیدا نکرد . مردم او را در روزهای بسیار گرم می فرستادند و هرگز تشنگی به سراغش نمی آمد .

.

ص: 718

12 / 7اِستِجابَةُ دُعاءِ امرَأَةٍ ماتَ ابنُها197.وقال صلی الله علیه و سلم:الکافی عن جمیل :کُنتُ عِندَ أبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام فَدَخَلَت عَلَیهِ امرَأَةٌ ، وذَکَرَت أنَّها تَرَکَت ابنَها _ وقَد قالَت (1) بِالمِلحَفَةِ عَلی وَجهِهِ _ مَیِّتا .

فَقالَ لَها علیه السلام : لَعَلَّهُ لَم یَمُت ، فَقومی فَاذهَبی إلی بَیتِکِ ، فَاغتَسِلی وصَلّی رَکعَتَینِ ، وَادعی وقولی : یا مَن وَهَبَهُ لی ولَم یَکُ شَیئا ، جَدِّد هِبَتَهُ لی ، ثُمَّ حَرِّکیهِ ولا تُخبِری بِذلِکِ أحَدا .

قالَت : فَفَعَلتُ فَحَرَّکتُهُ ، فَإِذا هُوَ قَد بَکی . (2)12 / 8اِستِجابَةُ دُعاءِ اُمِّ سَلَمَةَ اُختِ الإِمامِ الصّادِقِ علیه السلام200.وقال صلی الله علیه و سلم:الکافی عن إسماعیل بن الأرقط_ ابنِ اُمِّ سَلَمَةَ اُختِ الإِمامِ الصّادِقِ علیه السلام _: مَرِضتُ فی شَهرِ رَمَضانَ مَرَضا شَدیدا حَتّی ثَقُلتُ ، وَاجتَمَعَت بَنو هاشِمٍ لَیلاً لِلجِنازَةِ _ وهُم یَرَونَ أنّی مَیِّتٌ _ فَجَزِعَت اُمّی عَلَیَّ .

فَقالَ لَها أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام خالی : اِصعَدی إلی فَوقِ البَیتِ ، فَابرُزی إلَی السَّماءِ ، وصَلّی رَکعَتَینِ ، فَإِذا سَلَّمتِ فَقولی : اللّهُمَّ إنَّکَ وَهَبتَهُ لی ولَم یَکُ شَیئا ، اللّهُمَّ وإنّی أستَوهِبُکَهُ مُبتَدِئا فَأَعِرنیهِ .

قالَ : فَفَعَلَت ، فَأَفَقتُ وقَعَدتُ ، ودَعَوا بِسَحورٍ لَهُم هَریسَةٍ فَتَسَحَّروا بِها ، وتَسَحَّرتُ مَعَهُم . (3) .


1- .العرب تجعل القول عبارة عن جمیع الأفعال ، وتطلقه علی غیر الکلام واللسان ، فتقول : قال بِیده : أی أخذ ، وقال برجله : أی مشی ... وقال بثوبه : أی رفعه ، وکلّ ذلک علی المجاز والاتّساع (النهایة : ج 4 ص 124 «قول») .
2- .الکافی : ج 3 ص 479 ح 11 ، الدعوات : ص 69 ح 166 ولیس فیه «وقد قالت بالملحفة علی وجهه» ، بصائر الدرجات : ص 272 ح 1 ، بحار الأنوار : ج 91 ص 347 ح 9 نقلاً عن کتاب السرائر .
3- .الکافی : ج 3 ص 478 ح 6 ، تهذیب الأحکام : ج 3 ص 313 ح 970 وفیه «تلفت» بدل «ثقلت» ، بحار الأنوار : ج 47 ص 304 ح 26 وراجع مکارم الأخلاق : ج 2 ص 251 ح 2603 .

ص: 719

12 / 7 مستجاب شدن دعای زنی که فرزندش مرده بود

12 / 8 مستجاب شدن دعای اُمّ سلمه ، خواهر امام صادق علیه السلام

12 / 7مستجاب شدن دعای زنی که فرزندش مرده بود203.وقال صلی الله علیه و سلم:الکافی_ به نقل از جمیل _: نزد امام صادق علیه السلام بودم که زنی وارد شد و گفت : فرزندش مرده و روی او ملافه انداخته است .

امام علیه السلام به او فرمود : «شاید نمرده باشد . برخیز و به خانه ات برو و غسل کن و دو رکعت نماز بخوان و دعا کن و بگو : ای کسی که او را در حالی که وجود نداشت، به من بخشیدی ، او را دوباره به من ببخش . آن گاه تکانش بده و این موضوع را به هیچ کس نگو» .

زن گفت : من به دستور امام علیه السلام عمل کردم و فرزندم را تکان دادم ، ناگاه صدای گریه اش بلند شد .12 / 8مستجاب شدن دعای اُمّ سلمه ، خواهر امام صادق1.رسول اللّه صلی الله علیه و آله وسلم :الکافی_ به نقل از اسماعیل بن ارقط ، پسر اُمّ سلمه (خواهر امام صادق علیه السلام ) _: در ماه رمضان ، سخت بیمار گشتم ، چنان که به حال مرگ افتادم . بنی هاشم _ که فکر می کردند مردنی هستم _ شبانه برای بردن جنازه ام جمع شدند . و مادرم نیز برایم شیون می کرد .

دایی ام ابو عبداللّه (امام صادق) علیه السلام به او گفت : «به بام خانه برو و زیر آسمان ، دو رکعت نماز بخوان و سلام که دادی ، بگو : بار خدایا! تو او را که وجود نداشت ، به من بخشیدی . بار خدایا! از تو می خواهم که دوباره او را به من ببخشی . پس مجدّدا به من عاریه اش ده» .

مادرم چنین کرد و من حالم خوب شد و نشستم . سحری هَلیم آوردند و خوردند و من هم با آنها سحری کردم .

.

ص: 720

12 / 9اِستِجابَةُ دُعاءِ رَجُلٍ عَلی جارٍ لَهُ یُؤذیهِ2.البدایة و النهایة ( _ به نقل از هشام بن عُروه ، از پدرش _ ) المجتنی عن أحمد بن داوود النعمانی :شَکا رَجُلٌ إلَی الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام جارا یُؤذیهِ ، فَقالَ لَهُ الحَسَنُ علیه السلام : إذا صَلَّیتَ المَغرِبَ فَصَلِّ رَکعَتَینِ ، ثُمَّ قُل : یا شَدیدَ المِحالِ ، یا عَزیزُ ، أذلَلتَ بِعِزَّتِکَ جَمیعَ خَلقِکَ ، اکفِنی شَرَّ فُلانٍ بِما شِئتَ .

قالَ : فَفَعَلَ الرَّجُلُ ذلِکَ . فَلَمّا کانَ فی جَوفِ اللَّیلِ سَمِعَ الصُّراخَ ، وقیلَ : فُلانٌ قَد ماتَ اللَّیلَةَ . (1)12 / 10اِستِجابَةُ دُعاءِ یونُسَ بنِ عَمّارٍ عَلی جارٍ لَهُ یُؤذیهِ5.الاختصاص عن الأوزاعیّ ( _ فیما قالَ لُقمانُ علیه السلام لاِبنِهِ _ ) کتاب من لا یحضره الفقیه عن یونس بن عمّار :شَکَوتُ إلی أبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام رَجُلاً کانَ یُؤذینی ، فَقالَ : اُدعُ عَلَیهِ . فَقُلتُ : قَد دَعَوتُ عَلَیهِ . فَقالَ : لَیسَ هکَذا ، ولکِن ، أقلِع عَنِ الذُّنوبِ ، وصُم وصَلِّ وتَصَدَّق ، فَإِذا کانَ آخِرُ اللَّیلِ فَأَسبِغِ الوُضوءَ ، ثُمَّ قُم فَصَلِّ رَکعَتَینِ ، ثُمَّ قُل وأنتَ ساجِدٌ : اللّهُمَّ إنَّ فُلانَ بنَ فُلانٍ قَد آذانی ، اللّهُمَّ أسقِم بَدَنَهُ ، وَاقطَع أثَرَهُ ، وَانقُص أجَلَهُ ، وعَجِّل لَهُ ذلِکَ فی عامِهِ هذا .

قالَ : فَفَعَلتُ ، فَما لَبِثَ أن هَلَکَ . (2) .


1- .المجتنی : ص 48 ، عدّة الداعی : ص 55 ، بحار الأنوار : ج 87 ص 103 ح 20 .
2- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 559 ح 1546 ، المقنعة : ص 223 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 121 ح 2328 ، بحار الأنوار : ج 91 ص 358 ح 19 .

ص: 721

12 / 9 مستجاب شدن نفرین مردی در حقّ همسایه اش که او را می آزرد

12 / 10 مستجاب شدن نفرین یونس بن عمّار در حقّ همسایه مردم آزارش

12 / 9مستجاب شدن نفرین مردی در حقّ همسایه اش که او را می آزرد3.الاختصاص ( _ به نقل از اوزاعی _ ) المُجتنی_ به نقل از احمد بن داوود نعمانی _: مردی به حسن بن علی علیه السلام از همسایه ای که او را آزار می داد ، شکایت کرد .

[امام] حسن علیه السلام به او فرمود : «هرگاه نماز شام را خواندی ، دو رکعت نماز بگزار. سپس بگو : ای سخت کیفر! ای عزیزی که با عزّتت همه آفریدگانت را خوار و رام ساختی! شرّ فلانی را آن گونه که خود می خواهی، از من دفع کن» .

مرد چنان کرد و نیمه های شب ، صدای شیون شنید. گفته شد : فلانی امشب مُرد .12 / 10مستجاب شدن نفرین یونس بن عمّار در حقّ همسایه مردم آزارش6.الاختصاص ( _ به نقل از اَوزاعی _ ) کتاب من لا یحضره الفقیه_ به نقل از یونس بن عمّار _: از مردی که مرا آزار می داد ، به امام صادق علیه السلام شکایت بردم .

فرمود : «نفرینش کن» .

گفتم : نفرینش کرده ام .

فرمود : «همین طوری نه ؛ بلکه از گناهان ، دست بشوی و روزه بگیر و نماز بگزار و صدقه بده و آخر شب که شد ، وضوی کاملی بساز و بِایست و دو رکعت نماز بخوان. سپس در حال سجده بگو : بار خدایا! فلانی پسر فلانی ، مرا آزار می دهد. بار خدایا! بدنش را بیمار گردان و نشانی از او بر جای مگذار و عمرش را بکاه و همین امسال ، او را از میان بردار» .

چنین کردم و دیری نگذشت که او هلاک شد .

.

ص: 722

7.الاختصاص ( _ به نقل از اَوزاعی ، درباره گفته لقمان علیه السل ) الکافی عن یونس بن عمّار :قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام : إنَّ لی جارا مِن قُرَیشٍ مِن آلِ مُحرِزٍ ، قَد نَوَّهَ بِاسمی وشَهَّرَنی کُلَّما مَرَرتُ بِهِ . قالَ : هذَا الرّافِضِیُّ یَحمِلُ الأَموالَ إلی جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ .

قالَ : فَقالَ لی : اُدعُ اللّهَ عَلَیهِ إذا کُنتَ فی صَلاةِ اللَّیلِ ، وأنتَ ساجِدٌ فِی السَّجدَةِ الأَخیرَةِ مِنَ الرَّکعَتَینِ الاُولَیَینِ ، فَاحمَدِ اللّهَ عز و جل ومَجِّدهُ وقُل :

اللّهُمَّ إنَّ فُلانَ بنَ فُلانٍ قَد شَهَّرَنی ونَوَّهَ بی وغاظَنی وعَرَّضَنی لِلمَکارِهِ ، اللّهُمَّ اضرِبهُ بِسَهمٍ عاجِلٍ تَشغَلهُ بِهِ عَنّی ، اللّهُمَّ وقَرِّب أجَلَهُ ، وَاقطَع أثَرَهُ ، وعَجِّل ذلِکَ یا رَبِّ السّاعَةَ السّاعَةَ .

قالَ : فَلَمّا قَدِمنَا الکوفَةَ قَدِمنا لَیلاً ، فَسَأَلتُ أهلَنا عَنهُ قُلتُ : ما فَعَلَ فُلانٌ ؟ فَقالوا : هُوَ مَریضٌ . فَمَا انقَضی آخِرُ کَلامی حَتّی سَمِعتُ الصِّیاحَ مِن مَنزِلِهِ ، وقالوا : قَد ماتَ . (1) .


1- .الکافی : ج 2 ص 512 ح 3 ، بحار الأنوار : ج 47 ص 361 ح 74 .

ص: 723

8.إرشاد القلوب :الکافی_ به نقل از یونس بن عمّار _: به امام صادق علیه السلام گفتم : همسایه ای دارم از قریش، از خاندان مُحرِز، که مرا انگشت نمای خلق ساخته است و هرگاه بر او می گذرم ، می گوید : این رافضی ، اموال را به جعفر بن محمّد می دهد .

فرمود : «در نماز شبت ، او را نفرین کن . هرگاه به سجده رفتی ، در سجده آخر از دو رکعت اوّل ، خداوند عز و جل را حمد و تمجید کن و بگو : خداوندا! فلانی پسر فلانی ، مرا انگشت نما و شهره مردم ساخته و به خشمم آورده و در معرض خطرات ، قرارم داده است . خداوندا! او را هر چه زودتر به تیر [غیب] گرفتار کن تا از من بازَش داری . خداوندا! اجلش را نزدیک کن و نشانی از او به جا نگذار، هر چه زودتر _ ای پروردگار _ هم اکنون، هم اکنون» .

به کوفه که آمدیم ، شب بود . از خانواده اش درباره آن مرد پرسیدم. گفتند : بیمار است. هنوز سخنم به آخر نرسیده بود که صدای شیون از خانه اش شنیدم و گفتند : مُرد . .

ص: 724

12 / 11اِستِجابَةُ دُعاءِ إِسحاقَ بنِ عَمّارٍ عَلی جارٍ لَهُ یُؤذیهِ11.الإمام الصادق علیه السلام ( _ فیما وَعَظَ لُقمانُ ابنَهُ _ ) الکافی عن إسحاق بن عمّار :شَکَوتُ إلی أبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام جارا لی وما ألقی مِنهُ .

قالَ : فَقالَ لی : اُدعُ عَلَیهِ ، قالَ : فَفَعَلتُ فَلَم أرَ شَیئا ، فَعُدتُ إلَیهِ فَشَکَوتُ إلَیهِ فَقالَ لی :

اُدعُ عَلَیهِ . قالَ : فَقُلتُ : جُعِلتُ فِداکَ ! قَد فَعَلتُ فَلَم أرَ شَیئا .

فَقالَ : کَیفَ دَعَوتَ عَلَیهِ ؟ فَقُلتُ : إذا لَقیتُهُ دَعَوتُ عَلَیهِ .

قالَ : فَقالَ : اُدعُ عَلَیهِ إذا أدبَرَ وإذَا استَدبَرَ . (1) فَفَعَلتُ ، فَلَم ألبَث حَتّی أراحَ اللّهُ مِنهُ . (2)12 / 12اِستِجابَةُ دُعاءِ شَیخٍ مِن آلِ سَعدٍ لِرَدِّ مَظلِمَتِهِ9.إرشاد القلوب:کتاب من لا یحضره الفقیه عن شیخ من آل سعد :کانَت بَینی وبَینَ رَجُلٍ مِن أهلِ المَدینَةِ خُصومَةٌ ذاتُ خَطَرٍ عَظیمٍ ، فَدَخَلتُ عَلی أبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام فَذَکَرتُ لَهُ ذلِکَ .

وقُلتُ : عَلِّمنی شَیئا لَعَلَّ اللّهَ یَرُدُّ عَلَیَّ مَظلِمَتی .

فَقالَ : إذا أرَدتَ العَدُوَّ فَصَلِّ بَینَ القَبرِ وَالمِنبَرِ رَکعَتَینِ أو أربَعَ رَکَعاتٍ ، وإن شِئتَ فَفی بَیتِکَ ، وَاسأَلِ اللّهَ أن یُعینَکَ ، وخُذ شَیئا مِمّا تَیَسَّرَ فَتَصَدَّق بِهِ عَلی أوَّلِ مِسکینٍ تَلقاهُ . قالَ : فَفَعَلتُ ما أمَرَنی فَقَضی لی ورَدَّ اللّهُ عَلَیَّ أرضی . (3) .


1- .لعلّ المراد بالإدبار أوّل ما ولّی ، وبالاستدبار الذهاب والبعد فی الإدبار ، ویحتمل المراد بالثانی إرادة الإدبار ، فیکون بعکس الأوّل ، وقیل : المراد بالاستدبار الغیبة ، وهو بعید . قال فی القاموس : دَبَرَ : وَلَّی کأدبرَ ، واستدبر : ضدّ استقبلَ . وفی بعض النسخ : إذا أقبل واستدبر ، وهو أظهر (مرآة العقول : ج 12 ص 177) .
2- .الکافی : ج 2 ص 511 ح 1 .
3- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 559 ح 1547 ، بحار الأنوار : ج 91 ص 378 ح 37 نقلاً عن کتاب الذکری .

ص: 725

12 / 11 مستجاب شدن نفرین اسحاق بن عمّار در حقّ همسایه اش که او را می آزرد

12 / 12 مستجاب شدن دعای پیری از خاندان سعد برای باز ستاندن حقّش

12 / 11مستجاب شدن نفرین اسحاق بن عمّار در حقّ همسایه اش که او را می آزرد12.تفسیر السُّلَمیّ :الکافی_ به نقل از اسحاق بن عمّار _: به امام صادق علیه السلام از دست همسایه ای که داشتم و آزار و اذیّت هایی که از او می دیدم، شکایت کردم .

فرمود : «نفرینش کن» .

من نفرین کردم ؛ امّا نتیجه ای ندیدم . دوباره خدمت امام علیه السلام رفتم و شکایت کردم . فرمود : «او را نفرین کن» .

گفتم : فدایت شوم ! نفرین کردم ؛ امّا نتیجه ای ندیدم .

فرمود : «چگونه نفرینش کردی؟».

گفتم : هرگاه به او برخوردم ، نفرینش کردم .

فرمود : «زمانی که از تو گذشت و دور شد ، نفرینش کن» .

من این کار را کردم و چندی نگذشت که خداوند ، مرا از شرّ او آسوده ساخت .12 / 12مستجاب شدن دعای پیری از خاندان سعد برای باز ستاندن حقّش15.الاختصاص عن الأوزاعیّ ( _ فیما قالَ لُقمانُ علیه السلام لاِبنِهِ _ ) کتاب من لا یحضره الفقیه_ به نقل از پیرمردی از خاندان سعد _: میان من و مردی از اهالی مدینه اختلاف بسیار مهمّی بود . خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم و ماجرا را به ایشان بازگو کردم و گفتم : چیزی به من بیاموزید، بلکه خداوند ، حقّ مرا از او بستاند .

فرمود : «هرگاه قصد دشمن کردی، میان قبر و منبر [پیامبر صلی الله علیه و آله ]، یا اگر خواستی در منزلت، دو یا چهار رکعت نماز بخوان و از خدا بخواه که تو را یاری دهد، و مقداری از آنچه داری ، بردار و به نخستین مستمندی که برخوردی ، صدقه بده» .

طبق دستور امام علیه السلام عمل کردم و خداوند حاجتم را بر آورد و زمینم را به من برگرداند .

.

ص: 726

12 / 13اِستِجابَةُ دُعاءِ أهلِ أهوازَ لِدَفعِ الزَّلازِلِ14.الاختصاص ( _ به نقل از اوزاعی ، درباره آنچه لقمان علیه السلا ) تهذیب الأحکام عن علیّ بن مهزیار :کَتَبتُ إلی أبی جَعفَرٍ علیه السلام وشَکَوتُ إلَیهِ کَثرَةَ الزَّلازِلِ فِی الأَهوازِ ، وقُلتُ : تَری لِیَ التَّحَوُّلَ عَنها ؟

فَکَتَبَ علیه السلام : لا تَتَحَوَّلوا عَنها ، وصومُوا الأَربِعاءَ وَالخَمیسَ وَالجُمُعَةَ ، وَاغتَسِلوا وطَهِّروا ثِیابَکُم ، وَابرُزوا یَومَ الجُمُعَةِ ، وَادعُوا اللّهَ فَإِنَّهُ یَدفَعُ عَنکُم . قالَ : فَفَعَلنا فَسَکَنَتِ الزَّلازِلُ . (1) .


1- .تهذیب الأحکام : ج 3 ص 294 ح 891 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 544 ح 1515 ، علل الشرایع : ص 555 ح 6 ، بحار الأنوار : ج 91 ص 150 ح 8 .

ص: 727

12 / 13 مستجاب شدن دعای اهوازیان برای دفع زلزله

12 / 13مستجاب شدن دعای اهوازیان برای دفع زلزله17.تفسیر القمی :تهذیب الأحکام_ به نقل از علی بن مهزیار _: به ابو جعفر (امام جواد) علیه السلام نامه ای نوشتم و از فراوانی زلزله در اهواز به ایشان شکایت نمودم و گفتم : آیا صلاح می دانید من از این شهر منتقل شوم؟

ایشان مرقوم فرمود : «از آن جا منتقل نشوید . چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه را روزه بگیرید و غسل کنید و جامه های پاکیزه بپوشید و روز جمعه بیرون روید و به درگاه خدا دعا کنید . [خداوند ،] زلزله را از شما برطرف می کند».

ما این کار را کردیم و زلزله ها فرو نشستند .

.

ص: 728

. .

ص: 729

فهرست تفصیلی .

ص: 730

. .

ص: 731

. .

ص: 732

. .

ص: 733

. .

ص: 734

. .

ص: 735

. .

ص: 736

. .

ص: 737

. .

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109